۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

مهمترین خبرهای روز سه شنبه بخش ششم تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها


امین حصوری


اخبار روز: 

1) اتفاقات شگرف تونس و آنچه که اینک در مصر می گذرد چند هفته ای است که چشمان جهانیان را خیره کرده است. در روزهای نخست بسیاری از نگاهها با تردید و از روی کنجکاوی روند شتابان حوادث را دنبال می کرد، ولی خیلی زود احساس همدلی با مردم آن منطقه، همه گیر شد. اگر چه بسیاری از فعالان و تحلیل گران سیاسی در ابتدا تردید داشتند این رویدادها را در قالب بخشی از روند عام انقلاب های سیاسی ارزیابی کنند و هنوز هم بخشی از این تردیدها با دلایل موجهی به قوه خود باقی است، اما وجه مسلم آن است که این حوادث امیدهای زیادی را به تغییر «وضع موجود» برانگیخته است؛ امیدهایی نه تنها در میان فرودستان کشورهای عرب و بخش هایی از خاورمیانه ، بلکه حتی در میان مردم بخش های به ظاهر «برخوردار» یا آن حوزه های جغرافیای سیاسی که به «دنیای آزاد» موسومند. اینکه مردم شمال آفریقا و خاورمیانه با اشتیاق ویژه ای چشم بر کار هم دوخته و از مبارزات یکدیگر انگیزه و الهام و شجاعت گرفته اند (می گیرند) چندان عجیب نیست: تشابه ملموس شرایط کلان اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در کنار همسایگی و همزبان بودن و ریشه های فرهنگی و تاریخی مشترک، نوعی احساس ویژه ای از پیوند و هم سرنوشتی در میان آنها ایجاد می کند. اما می توان پرسید این امید و اشتیاق عمومی در نقاط «امن تر» و آبادتر و «آزادتر» دنیا از چه روست؟! به نظر می رسد اغلب مردم دنیا از دردی پنهان رنج می برند که موجب می شود هر آنچه را که امکان رهایی از این رنج را نوید دهد، با اشتیاق وعلاقه دنبال کنند (گیریم ناخودآگاه)؛ چون بسیار دور از ذهن است که تصور کنیم در دنیای کنونی احساس یا باور به هم سرنوشت بودنِ جهانشمول انسانها، مردم دیگر بخش های دنیا را به تعقیب مشتاقانه و تحسین آمیز مبارزات کنونی مردم شمال آفریقا بر می انگیزد. آن درد پنهان اما تصور تغییر ناپذیر بودن مناسباتی است که وضعیت ناهنجار امروزی را سرنوشت ابدی بشر جلوه می دهند. به بیان دیگر آن درد پنهان، احساس عجز و ناتوانی در برابر سیستمی است که شرایط و الزامات خود را هر روز با اقتدار بیشتری به همه مردم جهان تحمیل می کند. این احساس عجز به وِیژه به این امر مربوط است که همه مناسبات کلانی که انسان ها را به پراکندگی و انزوای بیشتر و از خودبیگانی روز افزون سوق می دهند، روز به روز «هنجاری تر» نمایانده می شوند، یعنی «سیستم» حاضر موجه بودن و پایدار/ ابدی بودنِ خود را هر روز بیش از پیش به سان واقعیتی «بدیهی» یا «ابر واقعیت» (بر فراز سایر واقعیت ها) جلوه می دهد. از همین روست که جنبش های انقلابی در تونس و مصر برای سایر مردم دنیا سویه ای «خیره کننده» یافته اند: تنها به این خاطر که این رویدادها «امید» را برای دنیای بی امید به ارمغان آورده اند.

2) انقلاب های سیاسی تونس و مصر ممکن است به لحاظ نتایج سیاسی به رغم تمامی تلاش ها و مجاهدت ها و دستاوردهای کنونی، ناکام بمانند. [این خاصیت هر انقلاب است که در عین برآمدنش از دل ضرورت ها، تنها بر امکان و امید متکی است. در عین حال روند پیشرفت یک انقلاب هم در عمل چیزی نیست جز فراگیر تر شدن اجتماعی دامنه امید که خود به طور دیالکتیکی حوزه امکان را نیز وسعت می بخشد]. اما این چیزی از یکتایی رخدادهای انقلابی در این دو کشور و مترقی بودن آنها نمی کاهد. مصر و تونس تغییر کرده اند، نه به این خاطر که بن علی و حسنی مبارک سرانجام (به ترتیب پس از بیست و سه سال و سی سال زمامداریِ مطلقه) صحنه را ترک کرده اند؛ چون در مصر ممکن است نظامیانی که اینک قدرت را از مبارک تحویل گرفته اند، به رغم وعده ها و انتظارات، حاضر به واگذاری کاملِ آن به مردم نباشند، کما اینکه محتمل تر آن است که درست به این دلیل که قدرت مستقیما و به تمامی به مردم واگذار نشود، اکنون به نام دوره گذار، به نظامیان انتقال یافته است. در تونس هم به طور مشابه ممکن است دوره گذار آنچنان که انتظار می رود موفقیت آمیز و «واقعی» نباشد، به ویژه به این خاطر که همانند مصر، مهره های قدرتمندی از ساختار پیشین، اینک در پروسه انتقال قدرت به مردم نقش هایی کلیدی را بر عهده دارند (رئیس مجلس پیشین تونس، فوآد المبزع، اینک همانند عمر سلیمان که بلند پایه ترین چهره امنیتی سال های اخیر مصر بوده است، مسئولیت پیشبرد دوره گذار را بر عهده دارد). اما آنچه به انقلابات مصر و تونس یکتایی ویژه ای می بخشد، نه تغییرات بازگشت پذیر در ساختار سیاسی، بلکه تغییرات بازگشت ناپذیری است که در اذهان و باورهای مردم به وقوع پیوسته است. مردم این دو کشور در دوره کوتاهی تمام تاریخ طولانی فرودستی خود را در نوردیدند. آن جوشش عزم و همبستگی در مردم که این تحول را تا اینجا ممکن ساخته و آن نیروی خودباوری ای که به واسطه مشاهده نتایج شگرف این همبستگی در مردم ایجاد شده است، به آسانی و به زودی محو شدنی یا تصاحب کردنی نیست. فرودستان به نیروی عظیم خود برای تغییر پی بردند و این خود به تنهایی نحوه موازنه قوا در مواجهه های آتی آنها با فرادستان ساختار قدرت را دگرگون خواهد کرد. به همین خاطر مردم این دو کشور به راستی تاریخ خود را گامی به پیش راندند. از سوی دیگر انقلاب در تونس و مصر برای نخستین بار مردم این دو کشور را در جایگاه صاحبان واقعی این کشورها به جهانیان شناساند. تاکنون مردم مصر و تونس نه تنها در هیچ معادله سیاسیِ مربوط به این کشورها سهمی نداشتند، بلکه اساسا در نظر دیگران وجود نداشتند، چون دیده نمی شدند: مصر سرزمین اهرام ثلاثه و مومیایی های فراعنه باستان بود و تونس هم مکان دلپذیری برای گذراندن تعطیلات بی دغدغه. تا پیش از این، قضاوت عمومی در مورد مردم این کشورها، اگر به فرض نیازی به آن احساس می شد، بر عهده تصاویر کلیشه ای رسانه ها بود [نظیر همین روند را مردم ایران هم به واسطه خیزش و مقاومت باشکوه خود یا همان جنبش سبز تجربه کردند]. اما اینک انقلاب نه تنها وضعیت این کشورها، بلکه چهره جهانی مردم این کشورها را هم تغییر داده است و البته نباید تردید کرد که پیش از همه اینها، تصویری که مردم هر یک از این دو کشور از خود داشتند، به تدریج متحول شده بود؛ خودباوری جمعی، نتیجه نهایی این تحول بود. انقلاب در این دو کشور، همچنین مفهوم انقلاب در حوزه آکادمیک و به ویژه در جامعه شناسی سیاسی را از زوالی که در دهه های اخیر گریبانگیر آن شده است، نجات داده است و حتی سر فصل تازه ای برای اندیشیدن به انقلاب، بر مبنای ضرورت های امروزی و امکانات نوین آن خواهد گشود؛ بخش مهمی از این ضرورت های امروزی، از جهانی شدن سیاست های اقتصادی نئولیبرال بر می آیند که در عین اینکه فقر و محرومیت را در سطح جهان عمومی می سازند، برای تامین و حراست از مناسبات و زیر ساخت های مورد نیاز خود در حوزه های ملی، نیازمند دولت ها و حکومت های خودکامه هستند (گیریم حتی در پوشش ساختارهای صوری دموکراسی پارلمانی). اما بخش مهمی از امکانات نوینی که انقلاب را بیش از پیش در کشورهای تحت استبدادهایِ عریان دسترس پذیر می سازد، قابلیت های رو به گسترش ارتباطی است، که اطلاع رسانی و بسیج عمومی را به نحو بی سابقه ای آسان تر ساخته است و در عین حال مجالی برای ظهور مستقلانه آرمان خواهی نسل جوان، در برابر محاسبات و مصلحت اندیشی های احزاب رسمی یا ناکارآمدی های اپوزیسیون سنتی فراهم می کند. در مورد فراگیر شدن امکانات نوین ارتباطی باید گفت مناسبات و ضرورت های جهان گستری سرمایه به گونه ایست که حتی کشورهای مستبد هم نمی توانند در جایگاه بازار مصرف، انتخاب چندانی در مقابل هجوم موج کالاهای مصرفی داشته باشند. [سرمایه داری در مسیر رشد تاریخی خود، چهره جهان را برای گسترش مناسبات کالایی و تضمین جریان صعودی سود تغییر داده است، اما همین وابستگی اجباری به فروش روز افزون کالاها یکی از نقاط ضعف آن هم هست، چرا که فراگیر شدن برخی از کالاها و فن آوری ها، ضمن کمک به گسترش قلمرو سرمایه داری و تسهیل چرخه های گردش سرمایه، همزمان امکانات مخالفت یا توان بالقوه مقابله با مناسبات سیاسی اقتصادی برآمده از نظم سرمایه دارنه را نیز گسترش می دهند].

3) در وقایع مصر و تونس علاوه بر همه سویه های متعدد قابل پی گیری و بررسی، سویه مهمی وجود دارد که بی گمان برای تصحیح یا بهبود درک ما از مناسبات دنیای معاصر اهمیت زیادی دارد و آن چگونگی واکنش دولت های بزرگ غربی نسبت به این وقایع و نحوه مواجهه آنها با خواست همگانی مردم این منطقه برای تغییر بود. (پیش از این هم شاید مشاهده رویکردهای متناقض و معنی دار این دولت ها نسبت به جنبش آزادیخواهی مردم ایران، تا حدی به رفع ابهامات و پاره ای توهمات رایج در این زمینه کمک کرده باشد). انقلاب تونس چنان سریع و غافلگیر کننده بود که مجالی برای اتخاذ یک رویکرد هماهنگ و نظام مند از سوی دولت های بزرگ یا آن بخشی که منافع معینی در تونس داشتند باقی نگذاشت. وانگهی تونس کشور کوچکی است که هیچگاه نقش ژئوپلتیک مهمی نداشته است (به جز انقلاب اخیر که از این پس، حداقل به لحاظ تاریخی، اعتبار و جایگاه ویژه ای به این سرزمین کوچک می بخشد). بنابراین انقلاب تونس مورد مناسبی برای رصد کردن نشانه ها و شواهدی که به پرسش ما مربوط باشد نیست. در این مورد مصر نمونه بسیار خوبی است، هم به این خاطر که سرایت احتمالی شعله انقلاب به آن قابل پیش بینی بود و هم به دلیل اهمیت استرتژیک آن در خاورمیانه. برای سهولتِ بحث، تنها رویکرد دولت آمریکا را در نظر می گیریم که هم شاخص مهمی برای فهم رویکرد بسیاری از کشورهای متروپل است (حداقل آنهایی که در مسائل مهم، سیاست خارجی خود را با سیاست آمریکا تنظیم می کنند) و هم در مساله مصر بسیار فعالانه حضور داشته است.
در روزهای نخست دولت آمریکا با احتیاط مردم را دعوت به آرامش می کرد و خواهان بازگشت اوضاع به شرایطی بود که «زندگی عادی» به کشور بازگردد، در حالیکه مردم برای تغییر همین شرایطِ به ظاهر عادیِ زندگی به خیابان ها آمده بودند. پس از سرکوب های خونین اولیه و مشاهده جدیت و استقامت مردم و گسترش ناگهانی دامنه جنبش، دولت آمریکا به کرات واکنش های متناقضی در پیش گرفت (1). برای نمونه ساعاتی پس از آنکه اوباما خواهان کناره گیری فوری مبارک شد، سخنگوی دولت آمریکا در حالیکه با لحن آمرانه ای حکومت مصر را به پیش گرفتن رفورم سیاسی دعوت می کرد، حمایت دولت خود را از واگذاری تدریجی قدرت در مصر اعلام کرد. برجسته ساختن خطر بالقوه اسلام گرایان (جماعت اخوان المسلمین) از سوی آمریکا و سایر دولت های غربی و نادیده انگاشتن جریان های اصلی هدایت کننده اعتراضات و پشتوانه های مردمی آنها (2)، در واقع نوعی زمینه سازی عمومی برای توجیه این دیپلماسی بود، همچنان که خطر گسترش انقلاب را نیز به مصریان گوشزد می کرد (3). از سوی دیگر درخواست دولت آمریکا از حکومت مصر برای به رسمیت شناختن اعتراضات مردم و پرهیز از خشونت، در حالی انجام می شد که آمریکا همزمان حمایت و حتی پافشاری خود را برای انتقال قدرت به چهره سیاسی - امنیتی نزدیک به خود (عمر سلیمان، کسی که از سال 1993 تا کنون رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مصر بود) و به موازات آن، پیش شرط های خود را برای به رسمیت شناختن آینده تحولات مصر بیان می کرد (4). به بیان دیگر ژست های رسانه ای دولتمردان آمریکا که بر داعیه پایبندی های دموکراتیک و دغدغه های مردم سالارانه متکی است، در تناقض آشکار با سیاستی است که واگذاری زودهنگام قدرت به مردم را خطرناک ارزیابی می کند. در واقع دولت آمریکا با رویکردی قیم مابانه نسبت به مردم مصر و نیز رویکردی نخبه گرایانه و سلسله مراتبی نسبت به مقوله دموکراسی، خواهان واگذاری جریان امور به متولیانی است که از قضا تنها مورد اعتماد حکومت فعلی و مورد وثوق دولتمردان آمریکا هستند. نفس اتخاذ چنین جایگاه آمرانه ای نسبت به روند وقایع مصر از سوی دولت آمریکا، خود انکار روشن شعور جمعی و حق تعیین سرنوشت مردمی است که آمریکا در قالب نگرانی برای آنها سخن می گوید، که این هم به طبع سویه دیگری است از تناقضات ذکر شده.
از این رو پرسش اصلی اینجاست که چه چیزی آمریکا را بر آن می دارد که در تحولات اخیر مصر چنین نقش مهمی برای خود قایل باشد؟! چرا که واکنش های روزانه دولت آمریکا نسبت به تحولات مصر، به لحاظ کمی و کیفی بسیار فراتر از صدور بیانیه های صوری و مرسوم بود، گویی این تنها حکومت مصر نیست که با خیزش تحول خواهانه مردم با چالش مواجه شده است، بلکه دولت آمریکا نیز دلایل مهمی برای بازگرداندن «آرامش» به مصر در دست دارد که مسئولیت های مهمی را متوجه آن می سازد (5). بر همین اساس آمریکا در موضع گیری هایش کمابیش خطوط اصلی آنچه «باید» بشود را نه تنها خطاب به سیاستمداران مصر(که با توجه به پیشینه طولانی روابط نزدیک آنها تا حدی قابل فهم است)، بلکه حتی خطاب به مردم معترض مصر هم ترسیم کرده است. از این لحاظ پی گیری ریشه های آنچه که آمریکا را در چنین جایگاه اقتداری (بسیار فراتر از داعیه های ناظر بی طرف) قرار می دهد، اهمیت زیادی برای فهم ما از پرسش طرح شده در آغاز این بحث، یعنی فهم بهتر مناسبات جاری در جهان دارد. آنچه که آمریکا به نام نگرانی برای مردم و در پوشش دغدغه برای تامین دموکراسی انجام می دهد، در واقع چیزی نیست جز تضمین آنکه مسیر تحولات مصر در تلاقی با منافع کنونی و آینده آمریکا (و شرکای غربی) قرار نگیرد. در اینجا اهمیتی ندارد که چه میزان از این منافع ناشی از هم پیمانی همیشگی آمریکا با اسرائیل است و چه میزان از آن به استراتژی بلند مدت آمریکا در خاورمیانه مربوط است. بلکه مهم آن است که این واقعیت ها نشان می دهد که سرنوشت مردم کشورهای پیرامونی در جغرافیای سیاسی جهان، به نحو تنگاتنگی با رویکرد کشورهای «برخوردار» نسبت به آینده «مطلوب» این کشورها گره خورده است. دقیق تر که به رویدادهای انقلابی مصر بنگریم در می یابیم که شرایط سیاسی و اقتصادی خردکننده ای که مردم مصر برای تغییر آنها به پا خواسته اند از سوی نظامی بر آنها تحمیل شده است که در تمامی سه دهه عمر خویش از پشتوانه حمایت همه جانبه آمریکا و سایر متحدانش برخوردار بوده است (6). بنابراین همان دلایلی که آن حمایت ها و مناسبات نزدیک را توجیه می کرده است، از آنجا که ناگهان و با خواست مردم مصر رخت نمی بندد، به ناچار در شکل فشارها و اعمال نفوذهای دیپلماتیک بین المللی در جهت مهار روند تحولات مصر ظاهر می شود (7).

4) با دنبال کردن اخبار و گزارش های کلان رسانه ها از خیزش مردم در این دو کشور، در وهله نخست چنین به نظر می رسد که دولت های بزرگ غربی برای جلوگیری از ایجاد هرج مرج و گسترش خشونت ها و نجات جان انسان های بی گناه سخت به تکاپو افتاده اند و مصرانه طرفین درگیر را به آرامش و مصالحه فرا می خوانند. اما در عین حال حرفی از ریشه های آنچه که مردم این گوشه از جهان را وادشته است که حتی به قیمت به خطر انداختن جان خویش، آرامش کذایی موجود را به چالش بکشند در میان نیست؛ و به طبع حرفی هم از دولت هایی که در برقراری آن آرامش سهم داشتند و یا نفعی که از آن می بردند در بین نیست. گویی برای دولتمردان قدرت های بزرگ و رسانه های بزرگی که کمابیش صورتبندی ژورنالیستی دیدگاهها و منافع آنان را بازتاب می دهند، ضرورت مهار خشونت و نجات جان انسان ها تنها در برهه های به هم خوردن آرامش های کاذب آشکار می شود؛ برهه هایی که به خیابان آمدن مردم و ریخته شدن خون تعدادی از آنان بر سنگفرش خیابان ها به سادگی قابل بی اعتنایی یا پنهان سازی نیست. در حالیکه در تمامی دوره های طولانی ای پیش از چنین رویدادهایی، که حرمت انسانها در مقیاسی میلیونی لگد مال می شد و شیره جان اکثریت مردم بیرحمانه مکیده می شد، این حنجره هایِ اینک متورم و تریبون های پرصدا، چنان خاموش بودند که گویی چنین روندهایی اساسا وجود نداشته یا دسترسی به واقعیت آنها ناممکن بود. اما واقعیت آن است که قدرتمندان مدت هاست که گفتمانِ «حقوق بشری» را ابزار دست خود قرار داده اند تا با استفاده از حرمت جان انسان ها، جنبش جان به لب رسیده ها را به قهقرا بکشانند. درست به همین خاطر هر گاه رسانه های بزرگ به پوشش گسترده و متمرکز یک جنبش اعتراضی توده ای می پردازند، اهمیت حرکتِ مردم آزاده ای که با شهامت و ایستادگی خود دنیا را به «دیدن» خود واداشته اند، تنها یک سوی ماجراست؛ سویه دیگر، تلاشی است که رسانه های بزرگ (Mainstream Media) برای «برساختن» تصویر مورد نظر خود از این رخداد در پیش گرفته اند؛ چرا که با بازتاب و حک چنین تصویری از جنبش در اذهان مردم، به ویژه آنهایی که مستقیم یا غیر مستقیم بخشی از آن رخداد هستند، با برجسته کردن قرائت یا گفتمان ویژه ای از جنبش جاری، تاثیر گذاری بر روند آتی جنبش دنبال می شود؛ چرا که برای دولت های قدرتمند صرفِ برخورداری از پشتوانه حمایتی ارتش های «ملی» یا جریان های سیاسیِ همسو در کشورهای مورد «علاقه»، به تنهایی برای «کنترل» اوضاع بحرانی در این کشورها کافی نیست، بلکه موثر عمل کردنِ این عوامل نیازمند مکملی است که از طریق شکل دادن به افکار عمومی یا «هدایت» آن تامین می شود. به طور مشخص در مورد حوادث مصر، رسانه های کلان به رغم پوشش گسترده رویدادها، با تمرکز بر موضوع استبداد فردی مبارک، کنار رفتن او را مهمترین خواست جنبش تصویر کرده اند (8). این امر اگر چه ممکن است در حقیقت تجلی باورِ بخشی از معترضان هم باشد، ولی طرح آن در این شکل و ابعاد و مطلق نمایی آن، به پنهان ماندن این واقعیت می انجامد که شخص مبارک صرفا نماینده نمادینِ ساختار معیوبی بوده است که مردم برای تغییر آن به پا خواسته اند. این تصویر سازی ضمن آنکه به رسم معمولِ رسانه های بزرگ، سویه های اقتصادی اعتراضات مردمی را در پس صرفِ برجسته سازی اشتیاق عمومی به دموکراسی پنهان می سازد، در عین حال خواسته های دموکراتیک و الزامات چنین تحولی را هم به جایگزینی چهره های مستبد تقلیل می دهد. بر این اساس از دید رسانه های بزرگ اکنون و با رفتن مبارک انقلاب مصر به ثمر رسیده است و اینک وقت آن است که مردم به خانه هایشان برگردند و باقی امور را به متولیان و نخبگان مربوطه بسپارند. سایر مردم دنیا هم باید متقاعد شوند که با پادرمیانی دولت های بزرگ، موضوع به خیر و خوشی ختم شده است (وجه جذاب و دراماتیک خبر سازی ها در دنیای هالیوود زده)؛ همچنانکه تحولات تونس نیز مدتی است که از نگاه رسانه های بزرگ پایان یافته تلقی شده و از تیتر خبرها خارج شده است. در این میان آنچه نادیده انگاشته می شود آن است که روی کار آمدن حسنی مبارک به عنوان یک افسر عالی رتبه نظامی در مصر و حمایت بی دریغ آمریکا و غرب از او در تمامی سه دهه گذشته، تنها سمبل هم پیمانی و اتحادی بود که آمریکا را با ارتش مصر پیوند می داده است، نه تمامی این اتحاد. بنابراین رفتن مبارک و واگذاری محتاطانه قدرت به ارتش (9)، اگر چه در اثر مبارزه و فشار مردمی رخ داده است، اما هنوز چیزی از آن پیوند و اتحادی را که سه دهه مصیبت و فلاکت را به مردم مصر ارزانی داشت تغییر نداده است (10). این در حالی است که از خواسته های چهارگانه اصلی معترضان مصری (11)، تاکنون تنها کناره گیری مبارک از قدرت (یعنی ضعیف ترین حلقه از زنجیره سلطه و استبداد) تحقق یافته است. از سوی دیگر انقلاب مصر در حالی از سوی رسانه های بزرگ خاتمه یافته قلمداد می شود که نه تنها ساختار قدرت همچنان دست نخورده باقی مانده و انتخابات زودرس هم در دستور کار نیست، بلکه ارتش حتی حاضر نشده است مصوبه قدیمی "شرایط اضطراری" را که به موجب آن از سی سال پیش تاکنون بسیاری از قوانین و آزادیهای مدنی و سیاسی در مصر تحت الشعاعِ نوعی "وضعیت فوق العاده" به حالت تعلیق در آمده، لغو کند، در حالیکه لغو این مصوبه شبه قانونی یکی از خواسته های اصلی معترضان بوده است (در مورد قانون شرایط اضطراری درمصر رجوع کنید به پانوشت 11).
از این منظر انقلاب مصر تا تغییر واقعیِ مناسبات، حتی در سطح صرفا سیاسی، هنوز راه زیادی در پیش دارد و پایان یافته تلقی کردن آن بزرگترین ظلم در حق مردمی است که در طی خیزش و استقامت 18 روزه خود بیش از سیصد کشته و هزاران مجروح متحمل شدند.
اما همه اینها چیزی از اهمیت و ارزش رویدادهای با شکوه و امیدبخشی که مردم مصر و تونس خلق کرده اند، نمی کاهد؛ بلکه از منظر دیگر، نمایش عزم عمومی برای تغییر و رسیدن به خودباوری جمعی، دستاورد بزرگی است که بدون آن هیچ تغییری آغاز نمی شود. حتی به یک تعبیر می توان گفت هر انقلاب تنها یک نقطه آغاز یا سرفصلی است برای یک پروژه عظیم جمعی در جهت تغییر وضع موجود؛ پروژه ای که بنا به ماهیت خود همیشه ناتمام است و تداوم دستاوردهای آن (در جهت تغییر) وابسته است به چگونگی تضمین حضور و مشارکت همیشگی مردم در مراحل بعدی. شاید بر چنین بستری بتوان انقلاب های مصر و تونس را «انقلاب امید» نام نهاد: رخدادهایی که از پتانسیل های عظیم فرودستان برای به عهده گرفتن نقش سوژگی تاریخی خبر می دهند. در عین حال، از آنجا که «امید» به خودی خود برای پیشبرد تحول ناکافی است، وفاداری جمعی به وجه انقلابی رخدادها، همیشه حرف آخر را در تغییر روندهای تاریخی در جهت تعیین سرنوشت جمعی خواهد زد.

23 بهمن ماه 1389




پانوشت:
(1) فرانک ویسنر، دیپلمات بازنشسته و مشاور امنیتی باراک اوباما در پیامی ویدئوی که در کنفرانس امنیتی مونیخ پخش شد گفت که مخالف کناره‌گیری فوری مبارک از قدرت است. دولت آمریکا بلافاصله اعلام کرد که این سخنان نظرشخصی ویسنر است. اما مدت کوتاهی پس از آن، هیلاری کلینتون اعلام کرد:«دولت آمریکا خواستار انتقال منظم قدرت است و نه لزوماَ کناره‌گیری فوری مبارک» وزیر خارجه آمریکا برگزاری انتخابات ظرف مدت ۶۰ روز را مایه نگرانی خواند:
www.dw-world.de
(2) "رهبران انقلاب مصر چه کسانی هستند؟"
www.radiozamaneh.com
(3) گسترش رسانه ایِ فوبیا نسبت به خطر تسلط اخوان المسلمین بر سرنوشت کشور در حالی انجام می شد که از قضا اخوان المسلمین جزو نخستین گروههایی بود که از دعوت دولت مبارک برای مذاکره استقبال کرد. هر چند ناخرسندی مردم از چنین مذاکراتی و تشدید اعتراضات، این جریان پوپولیستی را بر آن داشت تا برای نزدیک کردن خود به قدرت و سهم خواهی های آینده مسیر محتاطانه تری را در پیش بگیرد. به بیان دیگر پناه بردن دولت مبارک به اخوان المسلمین، در حالی که نمایندگان بسیاری از سازمان دهندگان واقعی جنبش به مذاکرات دعوت نشده بودند، نشاندهنده آن بود که دولت مبارک و به تبع آن دیپلماسی آمریکا، برای کاهش دامنه جنبش، هم پیمانی با این گروه مرتجع را سودمند ارزیابی می کند. همچنان که دولت آمریکا سابقه زیادی در هم پیمانی با بنیادگرایان خاورمیانه (نظیر طالبان) یا حکومتهای مرتجع منطقه (نظیر عربستان صعودی) دارد.
(4) رابرت گیبس، سخنگوی رئیس جمهور آمریکا، روز دوشنبه تاکید کرده است، ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از شرکای «مصر نوین» باقی خواهد ماند. وی در عین حال از رهبران آینده مصر خواسته است، به معاهدات پیشین این کشور و از جمله پیمان صلح با اسرائیل پایبند باشند:
www.radiofarda.com

در عین حال مخالفت با انتخابات زودرس هم یکی از خواسته هایی است که آمریکا بیش از همه بر آن اصرار داشته است (رجوع کنید به بند هفتم پانوشت).
(5) دلایلی که به دولت آمریکا مسئولیت ویژه ای برای بازگرداندن «آرامش» به مصر می دهد («تغییر با حفظ ثبات»)، چیزی نیست جز ضرورت چینش و آرایشِ «مناسب» ساختار کلان سیاسی در خاورمیانه و برقراری موازنه قوا در جهت حفظ هژمونی جهانی آمریکا و نیز تامین مناسبات اقتصادی مطلوب و بلند مدت این کشور در این منطقه از جهان. از منظر دیگر، نظام اقتصاد جهانی، اگر چه خود بنا به ماهیت و ضرورت هایش، اغتشاش های زیادی را به زندگی مردم (حتی در دور دست ترین و کم اهمیت ترین مناطق) تحمیل می کند و حتی بار سنگین بحران های ادواری اش را نیز به دوش مردم فرودست می افکند، ولی هیچ اغتشاش پیش بینی نشده ای را در قلمرو بازارهایش نمی پذیرد. به بیان دیگر، برقراری «آرامش»، لازمه حفظ «نظم» لازم برای گردش سرمایه در بازار «آزاد» جهانی است.
(6) برای نمونه، دولت آلمان که یکی از بازیگران اصلی در مناقشات بین المللی مربوط به تحولات مصر است و حتی برای گره گشایی از موقعیت، نقش پناهگاه نهایی حسنی مبارک را هم به عهده گرفته است، در سالهای اخیر مناسبات اقتصادی بسیار محکم و رو به گسترشی با دولت مصر داشته است. برای نمونه در فرازی از بیانیه ای انتقادی که حزب چپ آلمان به مناسبت تحولات مصر منتشر کرده چنین آمده:
" اتحادیه اروپا و همچنین آلمان سال هاست که رژیم های غیردمکراتیک در کشورهای عربی را پشتیبانی می نمایند. دولت آلمان در سال ۲۰۰۹ اجازه صادرات اسلحه به قیمت ۷۷،۵ میلیون یورو را به دیکتاتور مصر حسنی مبارک صادر نمود. "
karzar.org
(7) در همین بین بنا بر گزارش "دویچه وله" به تازگی در نشست امنیتی مونیخ هم بحث از نحوه مواجهه با تحولات مصر، محور اصلی مذاکرات میان نمایندگانِ دولت های بزرگ بود.   "مخالفت غرب با انتخابات زودرس در مصر" :
    www.dw-world.de
(8) تمرکز رسانه ها بر مصر هنگامی وجه نگران کننده یافت که تعدادی از رسانه های بزرگ کمابیش همزمان با هم به پخش زنده مستمر از میدان رهایی مصر (التحریر) روی آوردند؛ با آغاز این پخش زنده تلویزیونی، حس می کردی گویا نوعی کارناوال رسانه ای حول وقایع مصر به جریان افتاده است که مردم را برای دیدن مهیج ترین صحنه مهیا می کند: اعلام بیرون رفتن مبارک و پخش زنده صحنه های جشن و پایکوبی مردم، نقطه اوج این کارناوال خبری بود که قصد اصلی آن چیزی نبود جز رسمیت بخشیدن به پایان جنبش و القای همگانی آن با اعلام پیروزی انقلاب مصر! همچنان که در این روند با تمرکز بر رفتن مبارک، فرآیند آمدن و ماندن او را بی اهمیت و مغفول مانده است؛ چون پرسناژ مبارک اینک به قدر کافی در جایگاه نقش منفی این سناریوی همگانی شده پذیرفته شده است، تا کسی به ماهیت و چرایی و تارخچه این منفی بودن اهمیتی ندهد.
(9) شاهپور بختیار در فرازی از کتاب خاطراتی که پس از انقلاب 57 در فرانسه منتشر کرده است (یکرنگی/ ترجمه مهشید امیر شاهی)، مطلبی به رویدادی اشاره کرده است که به لحاظی با آنچه که دیروز در جریان موافقت ارتش مصر با کناره گیری مبارک رخ داد مشابهت دارد: روز 22 بهمن 57 اعلام پیروزی انقلاب مقارن با پایان جلسه ای بود که میان سران و امرای ارتش برگزار شد. پس از این جلسه با اتشار بیانیه ای ارتش رسما اعلام بی طرفی کرد و با پایان دادن به حمایت خود از حکومت شاه، انقلاب را به رسمیت شناخت. شباهت این دو رویداد است که در هر دو رویداد نهایتا تصمیم ارتش تعیین کننده بود. جالب اینکه ارتش آن زمان ایران نیز همانند ارتش امروز مصر ارتباط دیرینه و محکمی با دولت آمریکا داشت. برخی شواهد حاکی از آن است که تعدادی از سران ارتش از جمله فرمانده ستاد ارتش، ارتشبد قره باغی، در روزها و هفته های پیش از آن جلسه تاریخی صبح 22 بهمن، نشست های متعددی با فرستاده ویژه آمریکا، ژنرال هاوزر، داشتند. و طنز گزنده تاریخ آنکه از جمع یست و پنج نفریِ ارتشیان حاضر در آن جلسه، به جز سه نفر همگی در همان سالهای اولیه انقلاب به فرمان خمینی اعدام شدند.
(10) شورای عالی نظامی مصر اعلم کرد که ظرف ۶ ماه آینده پارلمان این کشور منحل و انتخابات جدید برگزار خواهد شد. هم چنین شورایی برای بازبینی قانون اساسی تشکیل خواهد شد. بنا بر اعلام ارتش، "با بی نظمی و آشوب نیز برخورد خواهد شد" :
www.dw-world.de
(11) محمد فاضل، پژوهشگر مصری و استاد رشته‌ی حقوق دانشگاه تورنتو در مورد مطالبات مردم مصر در اعتراض‌های اخیر نوشته است:
" آن‌طور که من می‌فهمم، تظاهرات اخیر در مصر حول چهار نیاز پایه‌ای [مردم مصر] شکل گرفته‌اند:
1- از میان برداشته شدن قانون شرایط اضطراری.
2- محدود شدن زمان ریاست جمهوری [یعنی زمان زمامداری شخص اول مملکت] حداکثر به دو دوره.
3- انحلال مجلس و برگزاری دوباره‌ی انتخابات مجلس تحت نظارت اشخاص ثالث بی‌طرف، مثلاً حقوقدانان مصری.
4- تهیه‌ی پیش‌نویس جدید برای قانون اساسی که مورد قبول اکثریت مردم باشد در فرایندی باز [و نه در پشت درهای بسته] . " :
www.radiozamaneh.com



احمد هاشمی

اخبار روز: 

شکی در این نیست که ارزیابی واقعی از جهش مجدد جنبش سبز از خارج از کشور مقدور نیست و هدف این نوشتار کوتاه نیز این موضوع مهم نمی باشد. بدون شک رهبران و فعالین جنبش باید در داخل کشور با تخمین استراتژیک جنبش، تاکتیک های آتی آن را تعیین نمایند.
اما از مجموعه کارزارسیاسی روز های قبل از ۲۵ بهمن و آنچه که دراین روز در ایران و همچنین در خارج از ایران اتفاق افتاد می توان از یکسو با صراحت از یک پیروزی برای جنبش سبز سخن گفت و از سوی دیگر این پیروزی رهبری و فعالین جنبش را در شرایطی قرار داده است که باید برای تداوم و تعیین تاکتیک های جدید چاره جویی کنند.

هر جنبشی برای نیل به پیروزی به برنامه، استراتژی و اتخاذ تاکتیک های میان مدت و کوتاه مدت مناسب نیاز دارد اما مهمتر از همه این است که رهبران سیاسی جنبش باید قادر باشند که هواداران خود و مردم را قانع کنند که این برنامه و استراتژی را می توان و باید به واقعیت تبدیل نمود و در این پهنه است که میزان توانایی رهبران سیاسی در رابطه با مدیریت جنبش ارزیابی می شود.

تئوری و تجربه جنبش ها نشان می دهند که منابع کلیدی مدیریت یک جنبش مسالمت آمیز عبارتند از: منابع انسانی، منابع مالی، زمان و انتقال مهارت ها و دانش و همچنین در عمل ثابت شده است که این منابع در یک الگاریتم ارتباط متقابل با هم قرار دارند به زبان ساده تر این منابع بطور قابل توجهی به همدیگر وابسته هستند. تقویت هر منبع تاثیر مثبتی بر منابع دیگر دارد.

منابع انسانی شامل فعالان، داوطلبان، حامیان، و حامیان آینده می باشد. انسانها منبع قدرت سیاسی هستند و در نتیجه مدیریت منابع انسانی وجه مهم مدیریتی هر جنبش مسالمت آمیز سیاسی است. تنها با افزایش نیروی انسانی، یک حرکت بی خشونت تبدیل به یک نیروی قابل اعتبار می شود.
پیروزی یک جنبش مسالمت آمیز بر دوش دو گروه عمده انسانی قراردارد: افرادی که تئوری و دانش و مهارت های لازم در عرصه سازماندهی را در پشت صحنه به عهده دارند و کسانی که در کارزارهای مستقیم اعتراضی شرکت می کنند.

ارزیابی وضعیت نیروی انسانی جنبش سبز به خصوص در عرصه فعالین اصلی جنبش در شرایط فعلی در داخل کشور نشانگر این است که صدها تن از فعالین گروه اول جنبش در زندان ها اسیر هستند نیروی استبداد حلقه فعالیت های اقتصادی و مالی برای تامین معیشت آنها و خانواده هاشان را یا بطور کامل قطع نموده و یا اینکه محدود ساخته است.
اخراج و تسویه دانشجویان و بازنشستگی های اجباری استادان در دانشگاه ها و وزارت خانه ها توسط استبداد حاکم حتی موضوع تامین معیشت در میان حلقه های هواداران و حامیان جنبش سبز را به یک موضوع حیاتی تبدیل نموده است.

هدف استبداد حاکم این است که منبع اصلی حیات جنبش سبز را قطع نماید و این استراتژی پیچیده از یک سو با زندانی نمودن فعالین و از سوی دیگر با محدودسازی امکانات مالی هواداران و ناچار نمودن آنان به کار اضافی برای تامین معیشت دنبال می شود و در این جا آنها دو هدف ثانویه دیگر را نیز دنبال می کنند. اولا اوقات فراغت کمتری برای فعالیت های سیاسی وجود داشته باشد و ثانیا به دلیل ذیق وقت کسب مهارت ها و دانش سیاسی در شبکه های اجتماعی فعال محدود گردد.
فقدان برنامه و استراتژی درازمدت از یک سو و ضربات خردکننده استبداد حاکم از سوی دیگر امکان مدیریت و تعیین تاکتیک های میان مدت را بسیار دشوار نموده است.
بدون شک ایرانیان در خارج از کشور می توانند با استفاده از موقعیت مناسب و بهره گیری از تئوری و تجربه جنبش های پیروز کمک قابل توجه ای برای تدوین برنامه و چارچوب های استراتژیک جنبش در داخل باشند و هم چنین با انتقال تئوری تاکتیک های مبارزه مسالمت آمیز و انتقال اگاهی های لازم در این زمینه شرایط را برای تنظیم تاکتیک های میان مدت برای فعالین داخل تسهل نمایند اما تعیین تاکتیک های میان مدت و آکسیون های عملیاتی کوتاه مدت تنها می تواند توسط جنبش در داخل برنامه ریزی گردد و برای اینکه این مهم توسط فعالین جنبش داخل عملی گردد آنها به نیروی انسانی و منابع مالی نیاز دارند و صدالبته طبیعی است که در عرصه تامین نیروی انسانی بطور مستقیم از طرف ایرانیان خارج از کشور کاری ساخته نیست اما در عرصه منابع مالی وظیفه بزرگی بر دوش ایرانیان خارج از کشور قرار دارد.

شواهد حاکی از آن است که تاکنون بهر دلیلی کمتر توجه ای به این مسئله مهم شده است و بدتر از آن در میان ما ایرانیان سنت کمک مالی بسیار سست است. در هر صورت در شرایط فعلی عاجل ترین وظیفه در خارج از کشور کمک به منابع مالی جنبش در داخل کشور می باشد و این موضوع باید در خارج از کشور در سطح وسیعی سازماندهی گردد.

بدون شک سنجش جدی بودن فعالیت های ما ایرانیان درخارج از کشور که تا چه اندازه در امر گذار به دموکراسی در ایران تلاش نموده ایم در این خواهد بود که آیا مهمترین وظایف ممکنه را برای پیشبرد امر دموکراسی محقق نموده ایم یا نه؟



به مناسبت ۲۲ بهمن ۱۳۸۹، سی و دو سال پس از انقلاب

دکتر حسین لاجوردی


اخبار روز: 

سی و دو سال پس از انقلاب، این بار بر آن شدم که بدلیل گذشت ۱۱۶٨۰ روز از ۲۲ بهمن ۱٣۵۷ که روز به روزش فاجعه و سیاهی و ننگ و بی هویتی و حقارت بر ما رفته است با گروهی از هموطنانم به صحبت بنشینم، هموطنانی که بیشترین امکان را برای بازگرداندن ایران، به مردم ایران و با آبرو و حیثیت به جامعه جهانی دارند و آنها پاسداران، فرزندان این مملکت و بیشترین مسوولیت پذیران جامعه ما هستند.

پاسداران ایران،

می دانم و به خوبی نیز آگاهم که بر اساس ماده ٨ مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای "جهاد در راه خدا و پاسداری و دفاع مسلحانه از انقلاب اسلامی و دست آوردهای آن و نظام جمهوری اسلامی" به استخدام سپاه درآمده اید وتعهد داده اید و قسم خورده اید، ولی بدانید که تمامی این قوانین، تعهدات و قسم ها زمانیکه در راه مردم نباشد و قانون گذار و رهبران استبدادیش نه برای مردم که بَر مردم باشند، کاملا بی اثر و ملغی شده هستند.

پاسداران ایران

روی سخنم با بیشترین شماست، با شمائی که فکر و ذکر و امروز و آینده خود را در طبق اخلاص گذاشته اید که از زاد و بوم خود دفاع کنید، تعداد بی شماری از شما در گروه های نسل جوانی قرار دارید که تا کنون بالاترین از خود گذشتگی ها و از جان مایه گذاشتن ها را داشته اید.

نکته بسیار مهمی که نمی تواند و نباید فراموش شود اینست که شما در مرحله اول ایرانی و برخلاف خواست رژیم از خود همین ملت هستید و جدا از ما نیستید. اگر آن همه کشته و معلول، از جنگ هشت ساله ایران و عراق و در موارد دیگری داشته اید تنها برای دفاع از مردم و مملکتتان بوده است.

پاسداران ایران،

بدانید که اگر چه گروهی بسیار اندک و انگشت شمار در میان شما با لباس و کسوت پاسداری هدف "پاسدار" بودن خود را گم کرده اند و شاید از روزهای نخست نیز هدف و آرمانشان "پاسدار وطن" شدن نبوده است، ولی جای خوشحالی است که تعدادشان بسیار اندک و بیشترین شان هم برای مردم ایران شناخته شده هستند.

پاسداران ایران،

وظیفه و هدف مقدسی را که شما انتخاب کرده اید، پاسداری و نگاهبانی از وطن و حراست از مردمی است که زیر فشارهای طاقت فرسای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در طی این سال ها پشت شان خمیده گشته است و هم آنهائی هستند که بیشتر از دیگران به کمک شما نیازمندند و نگاهشان به اعمال و کردار شما دوخته شده است.

پاسداران ایران،

با وظیفه ایکه شما در حراست از مرز و بوم این مملکت به عهده گرفته اید و در طول سال های متمادی از زندگی و جان خود مایه گذاشته اید و بدون تردید بیشترین قربانیان جنگ و...، نیز از میان شما بوده است، لازم است بدانید مقامات کشور به دلیل ترس از خود شما میزان بالای تلفات شما را، حتا از خود شما نیز پنهان نگاه می دارند.

ولی بطور قطع و یقین مردم این را می دانند چرا که شما ایرانی و از خود این مردم و برای این ملت هستید و زیبنده ترین جای و جایگاه شما در قلب مردم است و باید باشد، اگر چه سردمداران حکومت تلاش بر این دارند که شما را در مقابل ملت قرار دهند

پاسداران ایران،

به موقعیت دیروز و امروز خود نگاه کنید، آغاز و سال های نخست انقلاب، گروهی فرصت طلب و اکثرا بی سواد که تنها به دنبال منافع شخصی و زد و بند ها و مصادره ها بودند در میان شما وجود داشت. امروز اکثریت قریب به اتفاق شما آگاه، هوشیار و بیشتر تحصیلکرده هستید و بر پایه همین ویژه گی هاست که دیگر حاضر به قبول و اجرای دستورات صِرف و غیر قا نونی نمی باشید.

پاسداران ایران،

به حاکمیت کشورهائی که حکومت های مردمی دارند نگاه کنید، در این گونه کشورها وظیفه نیروهای نظامی و انتظامی دفاع از مرزهای کشور و حفظ امنیت است، در حالیکه در کشور ما، بیشترین وظیفه این نیروها پاسداری و نگاهبانی از مسئولین در حاکمیت شده است.

مسئولین نظام و حکومتی که از سوی مردم برگزیده شده باشند، نیاز به نگاهبانی و حفاظت شبانه روزی شما ندارند، اطمینان داشته باشید اگر آنها انتخاب شده مردم بودند، این خودِ مردم بودند که از آنها حفاظت و نگاهداری می کردند. به مسئولین حکومتی در کشورهای دموکراتیک دنیا نگاه کنید که آزادانه و با پای پیاده و یا با دوچرخه در شهر رفت و آمد می کنند و یک نفر هم محافظ ندارند.

پاسداران ایران،

می دانید که براساس خوش بینانه ترین برآوردها که اخیرا از سوی اطلاعات سپاه محاسبه شده است، روزانه متجاوز از سی میلیارد تومان هزینه محافظت از مسئولین نظام جمهوری اسلامی است، از فلان امام جمعه کوچکترین دهستان و شهر کوچک تا آن مدیرانی که حتی در رده های پائین اداری هستند، از وکلای مجلس تا دیگر مقامات کشوری و لشگری و وزرا و روسای قوای مختلف و حتی صاحب منصبان سابق و کار به جائی رسیده است که مقامات و به عنوان مثال رئیس جمهور برای رفتن به خانه ملت هم نمی توانند بدون گارد محافظ و بدون فضای امنیتی خیلی شدید وارد شوند.

این محاسبه بسیار ساده ایست تعداد افراد مورد محافظت را ضرب در تعداد محافظین کنید که معمولا و حداقل سه و یا چهار نفر و تا ۲۰۰ یا ٣۰۰ نفر و برای رهبر جمهوری اسلامی گاه تا ۲۰۰۰۰ نفر می شوند (به عنوان مثال سفر آقای خامنه ای به کردستان ۱۴ ماه می ۲۰۰۹). حقوق این افراد را در رده های مختلف حساب کنید و از سوی دیگر تجهیزات مورد استفاده از اسلحه تا موارد مختلف نیاز های مراقبتی مانند بی سیم و مخابرات و افراد مورد استفاده در آن و همچنین اتومبیل ها و دستگاه های پیشرفته در این زمینه، اماکن استیجاری و خریداری شده و...، را هم بدان بیفزائید، به ارقامی خواهید رسید که تصورش هم برایتان غیرممکن خواهد شد و دَوران و سرگیجه خواهید گرفت که اگر این ارقامی که برای محافظت مقامات استفاده می شود برای مردم محتاج هزینه گردد چه تعداد خانوار از فقر و بدبختی نجات پیدا خواهند کرد.(برآورد از منابع اطلاعات و امنیت سپاه پاسداران در ایران)

پاسداران ایران،

برای اینکه بیشتر در جریان قرار بگیرید و بیشتر مفهوم باشد، از مقاماتی که به قول خودشان انتخاب شده از سوی مردم هستند سوال کنید که چگونه است اکثریت قریب به اتفاق مردم پشتیبان شما هستند و به شما رای می دهند ولی شما بدون تور شدید امنیتی جرئت یک قدم برداشتن به سوی خانه خود و حتا در خانه خود را هم ندارید؟

پاسداران ایران،

در سطوح بالای حکومتی مقامات ابراز می دارند که حاکمیت شان الهی است و نماینده "الله" بر روی زمین هستند و همه مردم دوستدار و طرفدارشان، آیا آنها برای دقایقی هم که شده خواهند توانست به پشتوانه مشیت الهی و مردمی که مرتب از زبان شان سخن می گویند اگر شماها حضور نداشته باشید در میان حتا نزدیکان خود نیز ظاهر شوند؟

پاسداران ایران،

نگاه دیگری به موقعیت امروز خودتان نمایانگر واقعیت های تلخ تری است، شاید نخستین سوال این باشد که:

    * آیا شما تصور می کنید، با تمامی اینکه در طی این سال ها، مسئولین و مقامات حکومتی به اتکاء و پشتیبانی شما بر مسند حکومت نشسته اند و شما محافظت شان کرده اید، امروز خود شما مورد اطمینان آنها هستید؟ و اگر نیستید، پاسخ آنرا در خودتان جستجو کنید.

آیا جز اینست که برای شما ها هم امروز سوالات بی پاسخ دیکری نیزمطرح شده است و شما را دچار نوعی آشفتگی ذهنی و رفورم فکری نموده است، و اگر بخواهید قدمی جلوتر برای رسیدن به پاسخ سوالات خود داشته باشید، سرنوشت شما هیچ چیز جز فرار و زندان و خشونت و اعدام و یا مرگ های مشکوک و سقوط هواپیما و...، پیش رویتان نخواهد بود؟

پاسداران ایران،

حاکمیت نظام جمهوری اسلامی امروز دیگر شما را از خود نمی داند، همانگونه که دیروز و در روزهای اول انقلاب ارتش را از خود نمی دانست وهمچنان نمی داند، وهمانگونه که شما دیگر مورد اطمینان کامل نیستند چرا که اعتراض ها و سرپیچی های شما برای سرکوب و حمله به مردم به نهایت رسیده است.

بی تردید به همین دلایل است که امروز "لند کروزرها" را به جای اینکه در اختیار ارتشی ها و شما پاسداران بگذارند در اختیار کسانی گذاشته اند که بیشترین شان و اکثرا جز راننده های آنها فارسی نمی دانند و اگر به اوراق شناسائی آنها نگاه کنید بیشتر، فلسطینی، سودانی، یمنی و...، هستند تا ایرانی ها، چرا که آنها در میان مردم ایران نه برادر و خواهری دارند و نه فامیل دور و نزدیکی. آنها تنها مزدور هستند و وظیفه اشان یورش و حمله به مردم است، چه با لباس شخصی و چه با اشکال دیگر.

پاسداران ایران،

اگر چه " اطلاعات سپاه " دستگاهی بسیار پیچیده و مخوف است که طبیعت چنین حکومت های دیکتاتوری نیز آنرا ایجاب می کند، ولی خبر نافرمانی و سرپیچی شما سپاهیانی که به دلیل عدم اجرای دستور کشتار مردم بی گناه هر روزه به مقامات گزارش می شود وحشت بسیاری را در میان سردمداران حکومت به وجود آورده است و تمام تلاش شان بر این است که شماها و مردم از آن با خبر نگردید ولی موفق نشده اند، واقعیت اینست که تمامی شما در سپاه از آن با اطلاع هستید و روزانه با این قبیل خبرها سر و کار دارید.

از سوی دیگر اطلاعات و اخباری که از سوی پاسدارن و مامورین امنیتی رژیم که به کشور های غربی پناهنده می شوند نیز، بر وحشت رژیم افزوده است و قادر به کنترل آن نمی باشند.

اخبار و رویدادهائی هم که بوسیله این افراد و هم از طریق شبکه جهانی اینترنت شبانه روزی و لحظه به لحظه در همه جا وجود دارد نیز به بالا بردن آگاهی عمومی کمک می کند.

پاسداران ایران،

در سیستم های نظامیِ کارآمد، اجرای بی چون و چرای فرمان همیشه در اعتماد به صلاحیت رده بالاتر وجود دارد و در نظام هائیکه از چارچوبی منظم برخوردارند همیشه نفرات بر این باورند که فرماندهان کسانی هستند که هم لیاقت فرماندهی دارند و هم برای حفظ جان نفرات شان مسئولیت احساس میکنند، تصور من بر اینست که امروز برای شما هر دو قسمت زیر علامت سوال قرار گرفته است.

پاسداران ایران،

امروز شما بر سر دوراهی انتخاب قرار گرفته اید، از یک سو خدمت به مردم و پاسداری از خواسته های آنان، نگاهداری و نگاهبانی مرز و بوم و در نهایت هدف مقدس پاسداری است و از سوی دیگر ادامه حفاظت و حراست از گروه اندکی که مورد تنفر و نفرت مردم هستند و برای حفظ جان خود و ادامه قتل و غارت و دزدی و رشوه خواری، گروهی از شما را آلت دست خود قرار داده اند.

پاسداران ایران،

با نگرشی ژرف تر و بینشی عمیق تر، به کل جامعه ایران که شما و خانواده اِتان نیز از آن جدا نیستید نگاه کنید، تزلزل و بی ثباتی در تمام شئون کشور به چشم می خورد، درهم ریختگی سیاسی، وضع اسف بار اقتصادی، دزدی ها و رشوه گیری ها، وضعیت فاجعه بار اجتماعی مانند گستردگی روسپیگری، افزایش بیش از حد معتادان، بیکاری هر روز بیشتر، عدم امنیت، ترس و دلهره همگانی از حمله نظامی، تورم بی حد و حصر، فرار بی وقفه جوانان از کشور و اسفناک تر اعدام های پنهانی و اعلام شده و تجاوزها و وضعیت نا به هنجار زندان ها...، و در نهایت ضربه بزرگ فاجعه فرهنگی، بی هویتی و بی مذهبی که گسترش و ابعاد خانمان سوز پیدا کرده و می رود که به یک انفجار کامل و خانمان بر انداز منجرشود.

امروز شما شاهد انواع مسائل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فراوانی هستید که هیچکس مانند شما برآن واقف نیست، و اگر چه نباید فراموش کرد که یکی از بزرگترین مشکلات شما هم همین است که از یک سو شاهد این فجایع هستید و از سوی دیگر اجبارا به وظیفه ای که به شما محول می شود باید عمل کنید که این دوگانگی خود نوعی عدم تعادل را به دنبال خواهد آورد و بسیار طبیعی است که نتایج گران بارش هم بیشتر بر دوش شما سنگینی کند.

پاسداران ایران،

شما به خوبی می دانید که ایران ما از تمدنی کهن و فرهنگی بسیار غنی بر خوردار است، شما به خوبی به این حقیقت واقفید که از بدو پیدایش حکومت در جهان، ایران یکی از دو امپراتوری بزرگ و در زمان هائی بزرگترین امپراتوری در سطح جهان بوده است و بسیار متفاوت است با کشورهائی که در یکی دو قرن گذشته از سوی قدرت های استعماری و برای مقاصد خاصی ایجاد شده اند و می شوند.

پاسداران ایران،

شما می دانید که ایران ما، کشوری است که امروز هم می تواند با سیاستی درست و با وجود داشتن نیروی انسانی ورزیده و متخصص و ثروتی لایزال از منابع زیر زمینی در رده کشورهای غنی و ثروتمند جهان قرار گیرد و هم می تواند به قهقرا کشانده شود.

برای آگاهی بدین مهم تنها کافی است اشاره شود که از زمان پیدایش و تولید نفت و آمدن "ویلیام ناکس دارسی" به ایران تا سال ۱٣۵۷، و یا به عبارتی حدود ٨۰ سال، میزان فروش نفت ایران حدود ۱۱۰ میلیارد دلار بوده است و از سال ۱٣۵۷ تا کنون و در عرض این ٣۰ سال گذشته حاکمان جمهوری اسلامی متجاوز از ۱۰۰۰ میلیارد دلار به شکل مجاز و غیر مجاز و به اشکال غیر قانونی و قاچاق تنها نفت ایران را فروخته اند، هم کیسه های خود را انباشته اند و هم مردم را تا به این حد دُچار فقر و مسکنت و بدبختی نموده اند که آمارهای چند گانه از سوی خود رژیم گواه بر آنست. به عنوان مثال رئیس مرکز آمار ایران می گوید بیشتر از سی میلیون نفر از مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند و براساس دیگر آمارهای رسمی حداقل میزان دستمزد و برای حداقل زندگی برای یک خانواده در شهرهای بزرگ بیشتر از یک میلیون تومان است.

کدام یک از شما ها در ماه چنین درآمدی دارید؟ ولی اگر شما هم چنین حقوقی دریافت نمی کنید و بسیاری از شما و خانواده های شما که جانتان را گذاشته اید هم بطور قطع در زیر خط فقر قرار دارید، آیا این سوال برایتان به وجود نخواهد آمد که مردم این مملکت با وجود این ثروت بیکران در کشور چرا باید در این حد از فقر و مسکنت و بدبختی زندگی کنند؟ می دانم شما ها ایرانی هستید و بدون تردید غیرت شما نمی تواند پذیرش اینهمه نابرابری را بیش از این داشته باشد.

پاسداران ایران،

جای بایسته نگریستن فراوان است که با چنین ثروتی می توان کشوری را از نو بنیاد گذاشت، ولی باید از چه هنری برخوردار بود که این چنین آنرا به ویرانه ای بدل کرد؟

پاسداران ایران،

یکسال و نیم از فاجعه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی در ایران گذشته است، تقلب و پی آمدهای این انتخابات که بنا به گفته مقامات جمهوری اسلامی مهمترین رویدادی بوده که در عمر حکومت جمهوری اسلامی بوجود آمده برای مردم ایران نیز سوالات بسیاری را ایجاب کرده است.

    * آیا پیش از این جمهوری اسلامی در انتخابات تقلب نکرده بود؟
    * آیا شماها شاهد تقلب های گسترده در تمامی انتخابات گذشته نبوده اید؟
    * آیا بسیاری از شماهائی که سنی بیشتر از سی سال دارید، فراموش کرده اید که اولین انتخابات در جمهوری اسلامی " رفراندوم جمهوری اسلامی " در فروردین ماه ۱٣۵٨ بود که جمهوری اسلامی دو میلیون بیشتر از کل جمعیت رای دهنده ایران رای آورد؟
    * آیا شما فراموش کرده اید که در طول سی سال گذشته حکومت جمهوری اسلامی بدلیل نداشتن هیچگونه برنامه منسجمی برای مردم و مملکت و با وجود این ثروت بیکران نفت و گاز، تنها تورم و بیکاری و گرسنگی را به مردم ارزانی داشته است؟
    * آیا شما آگاه به این مسئله نیستید که به گفته رئیس زندان های ایران تعداد زندانیان در کشور چند برابرگنجایش واقعی زندان هاست؟
    * آیا شما آگاه به این مسئله نیستید که در زندان های متعدد و متفاوت درایران چه بر سر زندانیان می آورند؟
    * آیا بنا به گفته بسیاری در رژیم شما در جریان قرار نگرفته اید که در "کهریزک و رجائی شهر و..." چه فجایعی اتفاق می افتد؟
    * آیا نگاه کردن به تعداد بی شمار معتادین و جسد های در شهر افتاده آنها و یا در میان زباله ها شما را به فکر فرو نمی برد؟
    * آیا شما که مرتبا در شهرها مشغول انجام وظیفه هستید از خودتان سوال نمی کنید به چه دلیل اینهمه "فحشاء" آنهم برای این بچه های کم سن و سال وجود دارد؟
    * آیا اکثریت این بچه ها، نوجوانان و جوان هائی که به فحشاء پناه برده اند جز بدلیل فقر و بدبختی جامعه ایست که درآن زندگی می کنیم؟
    * آیا شماهائیکه وظیفه جمع آوری بچه های خیابانی را در سطح شهرها بعهده دارید هیچگاه از خودتان سوال کرده اید که چرا این بچه ها که باید امروز در مدرسه باشند اینگونه سرگردان و بدبخت و بیچاره به گدائی و کار غیر مجاز و قاچاق و...، پرداخته اند؟
    * آیا شما نمی دانید که بسیاری از آنان، نان آور خانواده خود هستند؟
    * آیا شما نمی دانید این بچه ها که قرار است، نسل فردای مملکت ما باشند چگونه و مرتبا مورد اذیت و آزار و تجاوز و کشته شدن قرار می گیرند؟
    * آیا شما نمی دانید در پیش چشمان شما هر روزه دختران و پسران نوجوان ایرانی را به شیخ نشین های خلیج فارس می برند و می فروشند و گاه گاه جسد آنها را به ایران برمی گردانند؟
    * آیا شما نمی دانید که این بچه ها خواهران و برادران کوچک و بچه های خود ما هستند؟
    * آیا شما نمی دانید در خانه های عفاف، دختران و زنان شهید، یعنی خانواده همان همسنگران شما را که جانشان را در راه این مملکت گذاشته اند، طبقه بندی شده به مردان شهوتران ارائه می دهند که بدین وسیله کسب درآمد برای آنها و بی اعتباری برای شما حاصل می شود؟
    * آیا شما نمی دانید بیشتر از ۴۰۰ هزار معلولین جنگ هشت ساله که بدون تردید از وجود خودشان برای این مملکت مایه گذاشتند در چه فلاکت و بدبختی زندگی روزانه خود را می گذرانند؟
    * آیا شما نمی دانید در حالیکه مردم ایران، خانواده و خواهران و برادران من و شما در این فقر و گرسنگی حقارت انگیز زندگی می کنند، حکومت برای مردم فلسطین و لبنان و دیگر کشورهائی که می توانند برای انجام کارهای تروریستی مفید واقع شوند خانه و کاشانه و بیمه بیکاری و بیمه بهداشتی و دیگر امکانات زندگی فراهم می کنند و در حالیکه ایرانیان اینگونه در بیغوله ها جان می دهند و فریاد رسی ندارند؟
    * آیا شما نمی دانید که گروهی از دست اندر کاران رژیم چنان ثروتی در خارج از ایران اندوخته اند که مردم آن کشور ها هاج و واج به آنها نگاه می کنند که اینهمه ثروت چگونه بدست آمده است؟

من تردید دارم که بسیاری از شماها در جریان مسائل پیش رویتان نباشید، ولی بطور قطع و یقین می دانم که وضعیت خانواده های خودتان را می بینید و می شناسید و آگاه هستید که امروز واقعیت زندگی مردم چگونه است.

پاسداران ایران،

اگر چه در فرصتی کوتاه این امکان وجود ندارد که به تمامی مسائل ایران پرداخته شود، ولی از جهت هوشیاری و بدلیل آنکه در آینده گفته نشود که هیچکس این مسائل و مشکلات را با ما در میان نگذاشت و به این دلیل که جلوی هر گونه بهانه ای گرفته شود، به شما هموطنان عزیزم و با اعتقاد و ایمان به سربلندی ایران و ایرانی و با احترام به تمامی ایرانیانی که در نقاط مختلف این مرز و بوم و با ادیان و مذاهب و زبان های متفاوت زندگی می کنند و عقاید متفاوتی را دارا هستند اعلام می دارم:

به امروز ایران و به وضعیت حاضر رسیده ایم، سرکوب و خشونت و تجاوز و اعدام به بالاترین حد خود رسیده است و حکومت در نهایت عجز و ناتوانی و مثل همیشه در بی برنامگی خود قرار دارد، نه پاسخی برای داخل و نه چشم اندازی در منطقه و دنیای خارج دارد. به همین دلیل به سرکوب بیشتر پناه آورده است و تصور می کند که می تواند بدینوسیله امکان بر جا ماندش را فراهم آورد، ولی شاید شما بیشتر از هر کس شاهد هستید که حکومت هر روز با مشکلات جدیدتری دست به گریبان است.

از سوئی دیگر اختلاف در میان سردمداران حکومت بالا گرفته است، از سوئی گروهی به سردمداری آقایان رفسنجانی، خاتمی، موسوی و کروبی و از سوئی دیگر تعدادی از فرماندهان شما و آقایان خامنه ای و احمدی نژاد و...، در مقابل هم قرار دارند که این مسئله تا حذف یک گروه و در نهایت تمامی آنها ادامه خواهد داشت.

فراموش نکنیم، که اگر چه امروز آقایان رفسنجانی، خاتمی، موسوی و کروبی درجناح مقابل ایستاده اند و درصدی از مردم هم از آنان حمایت می کنند ولی مردم ایران همیشه این هشیاری را داشته اند و امروز هم دارند که بدانند چگونه باید از فرصت ها استفاده کنند.

این بار هم با هشیاری و برای استفاده از فرصت و نه بدلیل تقلب در انتخابات که همیشه این تقلب بوده است، بلکه به "بهانه تقلب در انتخابات"بود که به خیابان ها ریختند و مسائل یکسال و نیم پیش بدین سو پیش آمده است.

پاسدارن ایران

بدانید و آگاه باشید که مردم ایران هر آن اندازه هم که فراموشکار باشند بازهم جنایات حکومت جمهوری اسلامی در ایران را از یاد نخواهند برد، و این نه برای سردمداران امروز که فاجعه را به ابعاد غیر قابل تصور رسانده اند ونه برای دیگر حاکمان گذشته مانند آقایان رفسنجانی، خاتمی، موسوی وکروبی.

سردمداران جمهوری اسلامی اععم از اصلاح طلب و محافظه کارش به پایان عمرشان نزدیک شده اند و گریزی از فرو پاشی هم ندارند وبه این واقعیت بیشتر از همه خود آنها واقف هستند.

پاسداران ایران،

عمر حکومت جمهوری اسلامی به پایان خود رسیده است، من می دانم که بطور قطع بسیاری از شما بدلیل عدم امکان تامین هزینه های زندگی مجبور به ادامه خدمت هستید ولی هم شما و هم نیروهای بسیج بدانید که تمامی شما در نهایت باید با همین مردم و در این کشور زندگی کنید.

سردمداران حکومتی در زمان ضروری تمامی شما را قربانی خواهند کرد، تنهایتان خواهند گذاشت و فرار خواهند کرد و باز هم این شمائید که باید در دامان ملت خود باشید و این سخن و هشدار هم به همین دلیل و تنها برای امروز و فردا داده شده است.

پاسداران ایران،

جایگاه واقعی شما آغوش ملت است، با اطمینان می توان بدان پناه آورد، همانگونه که ارتش ایران نیز در سال ۱٣۵۷ ملت را پشتوانه خود قرار داد و پناه خود را در آن جُست.

دامان ملت بزرگترین سطح اتکائی است که می توان بدان اعتماد کرد، اگر برای گروهی از شما که بسیار هم اندکند، پشت سر "خراب" است ولی بی هیچگونه تردیدی پیش رو "سراب" نیست و دامان ملت است که همیشه می توان بدان اعتماد کرد و آنرا پشتوانه ای استوار و محکم دانست.

فراموش نکنیم و یقین بدانیم که حکومت می رود و شما باقی می مانید، کاری کنید که مردم شما را از خودشان بدانند، شما به واقع "پاسدار مردم ایران" هستید، پاسدار مردم بودن و اعتماد مردم را داشتن بزرگترین امتیاز و موهبتی است که کمتر نصیب کسی می شود، باید قدرش را دانست،

شما هم بدون تردید بدان واقف و آگاه هستید و قدرش را می دانید.

من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم
تو خواه از سخنم پند گیر یا که ملال

دکتر حسین لاجوردی
پاریس – ۲۶ بهمن ۱٣٨۹
۱۵ فوریه ۲۰۱۱



این یک رستاخیز است
اینک رهبر شمایید

دکتر کاوه احمدی علی آبادی
اخبار روز: 

می بینیم که امواج تحول خواه که در قامت جنبش ها و انقلاب ها یا هر عنوانی دیگر بروز می کنند، جهانی شده اند. این نخستین انقلاب اینترنتی از ایران شروع شد و به خاورمیانه و ورای آن گسترش یافته است، همچنان که توسط رسانه ها نخستین انقلاب مجازی دنیا نیز لقب گرفت که عملاً الگویی شود برای همراهی سایر کشورها در سراسر جهان؛ به طوری که اعتراضات در سایر نقاط جهان شکل گرفت و چه بسا اشخاصی از ملیت های دیگر برای جامعه و مردمی که حتی نمی شناختند، اما آنان را انسان های می پندارند که چون خود از حقوق انسانی و حق برخوردارند و باید حکومت ها و دولت ها و سایر نهادهای قدرت آنان را محترم شمارند، دست به تظاهرات و اعتصاب زدند. هر جنبش و حرکتی یا انقلابی، تجارب موفق خویش را در جنبش و حرکتی دیگر به اشتراک می گذارد. این مستلزم کاری همگانی و پیگیری جدی است که چون جا بیافتد، حرکتی بزرگ در سطح تحولات جامعه مدنی است.
اینک شما حتی بدون در اختیار گرفتن حکومت (که آن نیز حق مسلم شماست)، جامعه مدنی را در اختیار دارید و فراموش نکنید، این "رستاخیز" بزرگترین پیروزی شماست. این جهان بینی سرکوبگران است که با نصب چند پرچم و عوض شدن چند قاب عکس و مغرورانه راه رفتن، این معیارهای کودکانه را ملاک پیروزی شان می دانند. دوستانم، اعتراض حق شماست و زندگی حق مسلم شماست. شما حق دارید که حتی اشتباه کنید، اما ما نمی توانیم خود را ببخشیم، اگر اشتباهات گذشته خود را تکرار کنیم. تاریخ ها تکرار می شوند و نمی شوند. قسمی از تاریخ به سبب مشترکات انسانی و مشترکات شرایط محیط، تکرار می شود و قسمی همواره به سبب تمایزات شان، متفاوت اند. اما شما که انقلاب ۵۷ را به یاد ندارید و شاید بارها حتی پدران و مادرانتان را به اشتباهات محکوم کرده اید، اینک در مدت به خصوص این چند سال اخیر نیک می دانید که مبارزه چه کار سختی است و پیروزی بر کسانی که در استفاده از قدرت و سلاح از کوچکترین دلرحمی برخوردار نیستند، چقدر سخت تر. اما باید بدانید که اگر می خواهید، اشتباهات آنان را مرتکب نشوید، چقدر راه دشوارتری در پیش دارید. هر تحول، جنبش و رستاخیزی بی شک نیاز به احساس و عاطفه دارد، اما احساس و عاطفه ای که وجدان و انسانیت و عقل را نادیده گیرد، تبدیل به احساسی کور خواهد شد که خود مدام قربانی می گیرد. پس جنبش تان را به همه شان مجهز کنید. در انقلاب گذشته تصورمان این بود که برای برانداختن رژیم باید متحد و همفکر شویم، اما اینک آموختیم که متحد آری (آن هم داوطلبانه و نه بالاجبار)، ولی همفکر شدن می تواند بسیار خطرناک و فریبنده باشد و تنوع و تکثر را نادیده بگیرد و زمانی که نیاز به بروز اعتراض و نقد طی مسیریم، چون طی مبارزه نیاموخته ایم که با منتقد و مخالف خود نیز کار کنیم، خود سرکوبگر می شویم.
شما عزیزانمان باید بدانید که هر جنبشی وقتی پیروز می شود که بداند برحسب شرایطی که پیش می آید، خود را چگونه با انعطاف در عین پایبندی بر وجدان و انسانیت، به حرکت در آورد. حضور در خیابان را آزمودید و بسیاری از شما شکنجه و بهتان و محرومیت و کشتار را با تمام وجود تجربه کردید و هنوز می کنید تا صدای اعتراض تان را برسانید. اکنون می دانیم که این فداکاری های شما چه دستاوردها و توأمان تاوان هایی داشته است. شعارهای شبانه شما نیز همان اعتراضات را انعکاس داد و این یک تجربه بسیار موفق در مبارزات مدنی و بدون خشونت است که ابداعی جنبش ماست که می تواند هدیه ای برای سایر مبارزات کم هزینه مدنی در سایر جوامع شود. شعارها با شماست، اما بدانید که پدرانتان تصور می کردند با مرگ برخی می توان همه جا را به بهشت بدل کرد، اما چیزی نگذشت که دریافتند، با مرگ چند نفر چیز زیادی تغییر نمی کند و چه بسا اشخاص عوض می شوند، اما رویه ها تکرار می گردند. با این همه بی انصافی است، اگر آن ایده آل ها را در همین حد تقلیل دهیم. چون تغییر اشخاص باوری بود که در مبارزات سابق کشورمان بود، ولی در سال ۵۷ به این نتیجه رسیدیم که نظام ها را باید تغییر داد- چنان که در دوره مشروطیت نیز بدین نتیجه رسیدند که عدالتخانه کافی نیست و باید نظام از سلطنت مطلقه به سلطنت مشروطه تغییر کند- و تغییر از نظام پادشاهی به نظام جمهوری کم کاری نبود و ضروری نیز بود. در سال ۵۶ همه با مشت گره کرده فریاد می زدند، اما اینک آموختیم که با مشت تنها حق را نمی گیرند که حق را نیز قربانی می کنند! ما با نفرت و انزجار از خفقان و شکنجه ها و جنایات بپا خاستیم، اما نمی دانستیم که تنها با نفرت و انزجار نمی توان همه چیز را درست کرد و این راهی است که با آن، ویران نیز می کنند و ویران ساختن آسان است، ولی ساختن و برپا ساختن چقدر مشکل! پدران و مادرانتان ثابت کردند که حاضرند برای انقلاب شان بمیرند و شمایی که اینک آزار و شکنجه و از دست دادن عزیزانتان را تجربه کردید، می دانید که این ها دیگر تنها مشتی حرف نیستند و عملی کردن شان چقدر سخت است. اما اگر می خواهید که به تغییراتی فراتر از آن دست یابید، باید یاد بگیرید که به جای مرگ، برای اهداف و آرمان های خود زندگی کنید و این چقدر سخت تر است؟! تاریخ را همچون رمان و داستان نخوانید که تصور کنید، برای زیبایی و رمانتیک شدن چقدر خوب بود که چنین و چنان می کردند، تاریخ را چنان بخوانید که انگار اینک در زندگی خود با موارد مشابه ای رو به رویید و اینک در عمل باید حتی اگر دشوار، چگونه عمل کنید. چون اینک بدرستی تفاوت خواندن یک داستان کوتاه درباره سلول انفرادی را با منکوب شدن در روزهای بی شمار و بی پایان در سلول را حس کرده و می دانید. در انقلاب های قرن بیستم، تصور این بود که جامعه ایده آل و نظام موردپسندمان چه بسا با خونمان آبیاری شود و بسیاری به این مهم دست یافتند، دستاوردهای آنان به هیچ وجه کم بهاء نیست، اما پس از سال ها حکومتی که با انقلاب بر سر کار آمده است، انقلابیون نیز چون دیگران دریافتند که آن می تواند مصداق این بیت باشد:
سگی را خون دل دادم که با من آشنا گردد/ ندانستم که آن سگ خون خورد، خونخوار می گردد
آری هر چیز که ورای انسان و مهم تر از آن، انسانیت انسان رود، خود سرکوبگر و ظالم می گردد. با این همه، باز این ها بزرگترین اشتباهات ما نبود، بزرگترین اشتباه ما که متأسفانه هنوز نیز در مبارزاتمان از آن رنج می بریم، تبدیل اشخاص و ایده ها و افکار به هویتی است که از آن برخوردار نیستند و وقتی با واقعیت شان مواجه می شویم، می بینیم که آنان با دروغ هایی که ما به خود گفتیم، فاصله بسیاری دارند. تفکری که معترض را تحمل نمی کرد، جهان شمول معرفی کردیم و متعصبی که به جز برداشتهای دینی خود، تأویل دیگری را بر نمی تابید، عارفی آزاده. طرف یک خط از جمله فارسی را بدرستی و بدون الفاظ عربی نمی توانست بنویسد و از رو بخواند، او را اندیشمندی بزرگ و شاعری عارف مشرب ساختیم. هنوز نیز چنین است و اشخاص را هر کس با هر چه نظر خودش است، نزدیک می سازد و اگر چنین شود، بیم آن دارم که تحولات بعدی نیز که چه بسا با تاوان های بسیاری همراه باشد، به همان سرنوشت دچار شود و تنها سرخوردگی باقی بماند؛ همچنان که برای پدران و مادرانتان چنین شد. همگی اسطوره کاوه آهنگر را شنیده ایم؛ مردی که به خاطر خونخواهی به ناحق ریخته شده بپا خواست، اما پرچم او نشانی از شعارها و آرمان ها نبود، بلکه چرمی از کار آهنگری اش بود! یعنی نشان بارز و زنده زحمات اش، نه آرمان ها بزرگ و مظلوم نمایی های مبالغه آمیز. تنها از اشخاصی که در مقابلتان قرار می گیرند، نترسید، بلکه بترسید از رهبران جاه طلبی نیز که در کنار و پشت شما قرار می گیرند. رهبران بزرگ کسانی نیستند که در راه مبارزات شان تغییری به خرج نمی دهند و طوری بر کارهای خود مصرند که انگار اشتباه نمی کنند، چون این خصلت دیکتاتورهای بالقوه ای است که چون بر کرسی قدرت نشینند، به مستبد بالفعل بدل می شوند. پاک و منزه از هر گناه و اشتباه تنها و تنها خداوند جهانیان است و همه انسان ها گناه و اشتباه می کنند و کتب مقدّس پر است از گناهان و اشتباهاتی که پیامبران کردند و ارزش رهبران معنوی بزرگ در این است که برخلاف فرعونیان، طاغوتیان و دیکتاتورها، گناهان، اشتباهات و خطاهای شان را می پذیرند و آن را برای خود عار نمی دانند. اما باز بیشتر بترسید از رهبرانی که خود مدعی اند که هیچ ادعای ندارند، اما به نوچه ها و شاگردان شان می گویند که از آنان تعریف و تمجید کنند، تعارف می کنند که خواهان پست و مقامی نیستند، اما عده ای را اجیر می کنند که تحت عنوان مردم، از آن ها بخواهند که خواهش می کنیم، فلان مقام و پست را بپذیرید، و گرنه چنین و چنان می شود. اینان شیادانی هستند که حتی از دیکتاتورهای آشکار بسیار خطرناکترند. کسی که چنان وعده های بلند و باورنکردنی می دهد، باور نکنید، اتفاقاً کسی که تا بدان حد به دور از واقعیت سخن می گوید، بسیار از دیکتاتوری با تجربه خطرناک تر و زیانبارتر است. این نقص بزرگی است که ما نیز در سال های اخیر همچون گذشتگان مرتکب آن شده ایم. این بت یا آن بت را نشکنید، هر بتی را بشکنید، چه در مقابلتان، چه در کنارتان و تنها در این صورت است که بت شکن خواهید بود، و گرنه بت پرستی هستید که جای بت ها را می خواهید با هم عوض کنید؛ حقیقتی که نسل گذشته شما دیر بدان پی برد.
اما به نظرم، بزرگترین اشتباه نه تاریخ ما که شاید تمامی مبارزات در طول تاریخ این بوده که تصور می کردند، همواره حق با ماست!؟ این نحوه تفکر شخص را نابینا می سازد و آخرین قربانی ای که می گیرد، خود اوست و آن هم به بهای تمام زندگی اش. خودنگری و بازنگری را همچون آینه ای مدام با خود و هر جنبش و اعتراضی که می کنید، داشته باشید و به خاطر داشته باشید که اینانی که بدان ها اعتراض دارید، بسیاری خود از مبارزان دیروز بودند، که شما نیز چون در جایگاه ایشان قرار گیرد، اگر بازنگری و تجدیدنظر در خویشتن نکنید، و همواره خود و عملکردتان را درست بیانگارید، بی شک به سرنوشت آنان دچار خواهید شد. حق، دربست به عقد کسی در نیامده است، آن پاره پاره شده و قربانی در وجود همه ماست. پس حتی ظالم را نیز نباید نادیده گرفت و نسبت به او بی عدالتی کرد و حتی او نیز از همه حقوق انسانی برخوردار است.
بسیاری از شما ممکن است مشکل را تنها از این ببینید که دین در سیاست دخالت می کند یا برخی حتی مشکل را اساساً از دین بشمارند و آن را تریاک توده ها بدانند. اما هر کسی با خوانش انقلاب های قرن بیستم، درخواهد یافت که انقلاب ایران تنها انقلاب با رنگ و بو و شعارهای مذهبی بوده و سایر انقلاب های چپ و کمونیستی قرن بیستم نیز از این مشکل رنج می بردند و کلاً جهان بینی انقلابی که پس از رسیدن به قدرت چهره عوض می کرد و به حکومتی سرکوبگر بدل می شد، دستاورد این انقلاب های غیرمذهبی بود که به سایر جوامع نیز رسوخ کرد. دانشجویان مذهبی دانشگاه که اینک محرومیت و قربانی شدن به خاطر باورها و اعتراضات شان را با تمام وجود تجربه کردند، بدانند که وقتی عقیده و خواست ما به عقیده و خواست دیگری تحمیل شد، نتیجه اش همین است که اگر امروز دیگری را به سبب فقدان دین و سکولار بودن و غیره نپذیرفتی و حذف کردی، فردا با ملاک های مشابه خود نیز حذف خواهی شد. دانشگاه جایی است که بی دین و با دین و هر انسانی با هر عقیده و طرز فکر و نژاد و قوم و ملیت و مذهبی، تنها برای آموختن و تولید علم می رود و گفتگو آزاد است و فرد نظامی نیز اگر اسلحه خود را کنار گذاشت، می تواند برای سخنرانی به دانشگاه بیاید و آزادی در دانشگاه یعنی این که تنها سیاستمداران غربی در آن سخن نمی گویند، بلکه چه گوارها هم می توانند حرف بزنند، تنها دموکرات ها سخنرانی نمی کنند که پادشاهان و دیکتاتورها نیز حرف می زنند و تنها راستگویان و درستکاران اجازه بیان افکارشان را ندارند، بلکه دروغگویان، پلیدان و شیادان هم اجازه دارند که از خود بگویند و از خود دفاع کنند؛ و این است هویت دانشگاهی که تمدن ساز خواهد بود. این تنها درددلی بود که باید با شما در میان می گذاشتم تا بدانید که تنها معدودی را که امروزه متداول شده دروغگو نپنداریم و ما نیز متأسفانه عادت کرده ایم که به خود دروغ بگوییم، چه رسد به سایرین و این از اشتباهات تکرار شونده تاریخ ما تا به امروز است. انسان وقتی جوان است، تصور می کند با یک تغییر ناگهانی می توان همه چیز را درست کرد، اما هر چه که بیشتر تجربه می کند، در می یابد که تغییرات ریشه ای چقدر سخت و بعضاً غیرممکن می نماید. جنبش شما می تواند به خاطر آرمان ها و ارزش های انسانی و معنوی و هر ایده ای دیگر به حرکت درآید. تغییرات جامعه برای این که ساختاری باشد، مستلزم تغییراتی در همه ابعاد است. جنبش ما اگر در گذشته به چند شهر بزرگ و عمدتاً پایتخت محدود می شد، امروز می بینیم که حتی به شهرهای کوچک نیز کشیده شده است. این گسترش می تواند با حرکتی کوچک، طنین عظیمی تولید کند و با یک سازماندهی کوچک می توان آن را محله به محله و شهر به شهر گسترش داد. اینک رهبر شمایید.

دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری




آرش سلیم

اخبار روز: 

تظاهرات ۲۵ بهمن تهران و دیگر شهرهای ایران نشان داد که مردم ایران همچنان با اراده و استوار در برابر رژیم حاکم بر ایران ایستاده اند. جنبش دمکراسی خواهانه مردم که تجلی نوین آن جنبش سبز است و با شعار رای من کجاست آغاز شد، اکنون با شعار غالب مرگ بر دیکتاتور و خواسته رفتن سیدعلی خامنه ای به پویایی خود ادامه می دهد.

واکنش به غایت قلدرانه رژیم به درخواست تظاهرات آرام برای حمایت از مردم تونس و مصر را دیدیم. جایی که مردم می خواستند از حق خود بر طبق قانون اساسی خود رژیم استفاده کنند و با مردم زخمی از ضربه های دیکتاتورهای گریخته منطقه ابراز همدردی کنند. همچنین واکنش مشت آهنین رژیم در سرکوب تظاهرات و کشتن و مجروح و مصدوم کردن شهروندان را مشاهده کردیم. حال با توجه به رفتار بیست ماه اخیر رژیم و یک سالی که برای رژیم فرصتی بود تا در رفتار خود با شهروندان تجدیدی نظری کند، به جرئت می توان گفت که این رژیم جز راه «سرکوب» راهی را جلوی پای مردم ایران نمی گذارد. منطق این رژیم این است: قدرت سرکوب دارم و از آن حداکثر استفاده را خواهم کرد.

به گمان من نیروها و جریانات گوناگون مخالف رژیم این پیام سرکوب را به روشنی گرفته اند و یا مجبورند پیام را علیرغم میل باطنی خود بگیرند و در عمل بکار بندند: راهی جز «توارن قوا» با قدرت سرکوب از طریق «زور مدنی» وجود ندارد. رسیدن به هر گونه هدف مرحله ای در مسیر هدف اصلی برقراری دمکراسی، جز با برقراری توازن قوا بین مردم و قدرت سرکوب رژیم میسر نخواهد شد.

هدف مرحله ای هر چه باشد: اصلاح قانون اساسی، برگزاری رفراندم، برگزار انتخابات آزاد، فراری دادن دیکتاتور...؛ می باید برای دستیابی به هر کدام زور مدنی لازم را داشت. و متاسفانه باید گفت زور مدنی لازم برای اصلاح در مقایسه با زور مدنی برای تغییرات عمیق تر دراین رژیم یکسان است. زیرا رژیم می داند که با کوچکترین عقب نشینی رفتنی است. به ویژه موج جدید جنبش های دمکراسی خواهانه که در منطقه به رفتن دو دیکتاتور انجامید رژیم را هراسان تر کرده است. به عبارت دیگر به جای بحث های بی سرانجام و تفرقه افکن درباره اصلاح یا تغییر یا سرنگونی باید به آن چه دستیابی هر کدام ازاین اهداف را ممکن می کند پرداخت. برای مثال وقتی کسی برای خریدن یه ماشین پول لازم را ندارد یا پولش پراکنده است، دیگر صحبت از این که چه نوع ماشین و چه مدلی را بخرد بی معنی می شود.

برای برقراری توازن قوا همزمان هم باید زور مدنی مردم زیاد شود و هم قدرت سرکوب رژیم کمتر شود. برای این منظور مواری که همچنان باید در دستور کار باشد و برای آن برنامه و «نقشه راه» داشت شامل موارد زیر می شود:

۱) همگرایی و همکاری بیشتر گروه ها و جریانات مخالف رژیم
۲) گسترش اعتراضات و اعتصابات و نافرمانی های مدنی
٣) استفاده بیشتر از کارشناسان برای استفاده بهینه از منابع موجود
۴) جذب یا خنثی کردن عوامل و فرمانده هان رژیم
۵) افزایش فشارهای خارجی به رژیم

خوشبختانه اکنون چه آن هایی که از اصلاح رژیم حرف می زنند چه آن هایی که از «تغییر» رژیم سخن می گویند و چه آن هایی که خواستار سرنگونی رژیم هستند؛ می دانند که در این که دیکتاتور باید برود اشتراک نظر دارند. حال با توجه به این که افراد در داخل یا خارج کشور زندگی کنند و یا عضوی از یک حزب و یا نهاد مدنی قانونی یا نیمه قانونی داخل کشور باشند ممکن است بیان ظاهری متفاوتی از این شعار داشته باشند. این گام بزرگی به پیش است و جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را وارد دورانی با پویایی بیشتر می کند. به عبارت دیگر استراتژی مرحله ای فراهم آوردن زور مدنی لازم برای رفتن دیکتاتور، استراتژی همگانی جنبش می شود.

هموطنان در داخل کشور با همه سرکوب ها همچنان مقاوم ایستاده اند و به کمک هموطنان خارج کشور نیاز دارند. یک اپوزیسیون متحد و دارای تشکیلات می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. با تمام سرکوبی که رژیم مرتکب می شود هنوز دنیا آن چنان که باید بر روی رژیم فشار نگذاشته است و انجام این مهم به عهده هموطنان خارج کشور است.

جنبش همچنان به تدوین یک نقشه راه نیاز دارد. نقشه راهی که بتواند از تمام منابع و امکانات و گروه ها با توجه به شرایط موجود داخل و خارج کشور استفاده بهینه کند. امروز رقابت در سهم خواهی از آن چه بدست نیامده خردمندانه نیست. برای رفتن دیکتاتور و برقراری دمکراسی می بایست دست در دست هم گذاشت و تمام داوری ها را به صندوق های رای بعد از پیروزی سپرد. نکته دیگر این که برخی جریانات ممکن است از بقیه جلوتر باشند. اما باید در همه مراحل با توجه به مخرج مشترک جامعه رویکرد ارائه کرد. سرزنش دیگران کمکی نمی کند.



19:15 به گزارش "سحام نیوز" فراکسیون اقلیت مجلس که به اصلاح طلبان نزدیک است طی بیانیه ای در روز سه شنبه از حاکمیت خواست "در برخورد با منتقدان مصلح با سعه صدر بیشتری برخورد کند" اما در عین حال تاکید کرد که "منافقین و دشمنان نظام بدانند با حرکت های رذیلانه خود نمی توانند از اختلاف درون خانواده نظام سوءاستفاده کنند."
19:04 باراک اوباما گفت به حکومت های متحد آمریکا در خاورمیانه پیامی قوی فرستاده ایم که از آن چه در مصر گذشته یاد بگیرند و نه از آن چه در ایران روی می دهد.
19:03 باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا با انتقاد شدید از سرکوب معترضان به وسیله حکومت ایران، از دولت های خاورمیانه خواست از برخورد خشونت آمیز با طرفداران دموکراسی خودداری کنند.
18:35 پسر مهدی کروبی دقایقی پیش به بی بی سی فارسی گفت که نیروهای امنیتی و انتظامی در مقابل منزل پدرش (مهدی کروبی) مستقر شده اند.
18:30 مجموعه ای از ویدئوهای وقایع دیروز تهران را در وبسایت بی بی سی فارسی ببینید که شمار آنها به 17 ویدئو رسیده است.
18:25 بنابر گزارش جرس، افراد تجمع کننده در برابر منزل مهدی کروبی، اقدام به سر دادن شعارهایی بر ضد او کردند. جرس دقایقی پیش از شکل گیری تجمعی از غروب امروز در برابر منزل شخصی آقای کروبی خبر داده بود.
18:22 وزارت امور خارجه آمریکا در شبکه اجتماعی توئیتر به زبان فارسی می نویسد.
18:14 در جریان وقایع دیروز دو نفر کشته شده اند. خبری بخوانید در این رابطه در وبسایت فارسی بی بی سی.
18:10 گزارشی تحلیلی بخوانید تحت عنوان "از ایران تا مصر: انقلاب ها چگونه رخ می دهند؟" در وبسایت بی بی سی فارسی.
18:03 بنابر گزارش جرس، این تجمع به دنبال فراخوان امروز یکی از وبسایت‌های حامی دولت مبنی بر تدارک تحصن در ميدان ارك تهران "بر ضد مهدی کروبی و میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز" شکل گرفته است.
18:00 وبسایت جرس از 'تجمع حامیان دولت و "اراذل و اوباش" در مقابل منزل مهدی کروبی' خبر داده است.
17:55 خبرگزاری فارس: محسن رضایی، از کاندیداهای انتخابات خرداد 88، در واکنش به وقایع دیروز گفت: "موسوي و كروبي عمله آمريكا هستند."
17:52 وبسایت سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی (ادوار تحکيم وحدت) با صدور اطلاعيه‌ای ضمن محکومیت حوادث دیروز، کشته شدن دو نفر در جریان این اعتراضات را تسليت گفته است.
17:45 وبسایت کلمه خبری تحت عنوان "خشم دانشجویان از دروغ‌پردازی اقتدارگرایان درباره‌ی علت حضور شهید صانع ژاله در تظاهرات ۲۵ بهمن" منتشر کرده است.
17:35 آلبوم عکسی ببینید از ناآرامی های خاورمیانه در ایران، یمن و بحرین در وبسایت بی بی سی فارسی.
17:30 جزئیات بیشتری در ارتباط با دو کشته شده وقایع دیروز تهران تا دقایقی دیگر بر روی وبسایت فارسی بی بی سی قرار می گیرد.
17:25 خبرگزاری فارس، در خبری اسامی نمایندگانی را منتشر کرده که در جریان اعتراض امروز نمایندگان مجلس ایران علیه آقایان کروبی، موسوی و خاتمی "شرکت نکرده اند".
17:15 وبسایت کلمه همچنین از ادامه اختلال در دسترسی به اینترنت در تهران خبر داده است.
17:10 وبسایت کلمه، خبری را از واکنش اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی به اخبار رسانه های حامی دولت ایران به وقایع روز گذشته منتشر کرده است.
17:05 گزارشی ببینید از تلویزیون بی بی سی فارسی در ارتباط با واکنش‌های داخلی و بین‌المللی به تظاهرات ۲۵ بهمن در تهران و برخی شهرهای ایران.
17:00 خبرگزاری فارس از تجمع طلاب و روحانیون در مدرسه فیضیه قم در محکومیت "سران فتنه" خبر داده است که قرار است فردا (چهارشنبه) برگزار شود.
16:55 اگر مایلید مجموعه ای از اخبار مربوط به واکنش های امروز (سه شنبه) به وقایع 25 بهمن در تهران و برخی از شهرهای ایران را بخوانید، اینجا کلیک کنید. این صفحه همزمان با انتشار اخبار تازه، تغییر می کند.
16:50 ویدئوهای مربوط به وقایع دیروز تهران را از طریق وبسایت بی بی سی فارسی ببینید. ویدئوهای جدیدی به این صفحه افزوده شده است. اکنون 14 ویدئو در این صفحه قابل مشاهده است.
16:40 خبرگزاری ایرنا از تجمع "گروهی از طلاب و بسيجيان در مقابل دادسراي انقلاب تهران خبر داده که خواستار محاكمه سران فتنه" شده اند.
16:35 ایرنا؛ استاندار تهران می گوید: "دستگاه قضايي با اسناد و سرنخ هاي مهم به استقبال محاكمه سران فتنه برود."
16:30 خبر مربوط به مشخصات یکی از کشته شدگان روز گذشته وقایع تهران را در وبسایت فارسی بی بی سی بخوانید.
16:20 به گزارش فارس، جعفر ربیعی، مدیرعامل شرکت مترو تهران، علت تعطیلی برخی از ایستگاه های مترو در روز 25 بهمن را دستور سازمان های مسئول امنیت و انتظامی تهران اعلام کرده است.
16:15 خبرگزاری فارس نیز در خبری دومین کشته شده وقایع دیروز تهران را محمد مختاری معرفی کرد.
16:10 در خبر وبسایت الف، دومین کشته شده وقایع دیروز تهران، محمد مختاری معرفی شده است.
16:08 وبسایت الف، نزدیک به احمد توکلی، نماینده اصولگرای مجلس ایران، خبر مربوط به دومین کشته شده وقایع دیروز تهران را منتشر کرده است.
16:00 وبسایت جنبش راه سبز در خبری از "خشم دانشجویان دانشگاه هنر از دروغ پراکنی های رسانه های حکومتی درباره دانشجوی شهید (صانع ژاله)" خبر داده است.
15:45 وبسایت خبرآنلاین، نزدیک به علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، در جدولی اظهار نظرهای نمایندگان مجلس درباره وقایع دیروز تهران و برخی شهرهای ایران را منتشر کرده است.
15:30 خبرگزاری فارس در خبری به نقل از پیمان ژاله، برادر صانع ژاله، یکی از کشته شدگان وقایع دیروز تهران نوشت: "آمريكا و رژيم‌صهيونيستی پشت صحنه آشوب‌هاي اخير تهران هستند."
15:05 وبسایت کمیته گزارشگران حقوق بشر، در خبری از "حمله یگان ویژه ناجا به خانواده‌ بازداشت‌شدگان (دیروز) و ضرب و شتم آنان" خبر داده است.
15:00 جزئیات بیشتری از مشخصات یکی از کشته شدگان دیروز وقایع تهران منتشر شده که تا چند دقیقه دیگر می توانید در خبری از وبسایت بی بی سی فارسی آنرا ملاحظه کنید.
14:50 وبسایت سحام نیوز، نزدیک به مهدی کروبی، تصویری از صانع ژاله، فردی که گفته می شود در جریان وقایع دیروز کشته شده است، منتشر کرده که در دیدار سال 1387 چند نفر با آیت الله منتظری حضور دارد.
14:14 ایسنا، غلامعلی حداد عادل، نماینده مجلس ایران می گوید: "شما كه شعار"نه غزه، نه لبنان" را محكوم نكرديد چه شده كه طرفدارمصرشده‌ايد؟"
14:00 جرس، وبسایت نزدیک به مخالفان دولت ایران در گزارشی به مقایسه فعالیت های معترضان در تونس، مصر و ایران پرداخته است.
13:55 به گزارش ایلنا، سخنگوی کمیته امنیت ملی مجلس ایران گفته است که وزارت کشور کشته شدن دو نفر درجریان وقایع دیروز تهران را تایید کرده است.
13:40 نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس می گوید: "ترديدی در ارتباط موسوی با سازمان جاسوسی سیا نداریم" این خبر را در فارس بخوانید.
13:35 وبسایت جنبش راه سبز، نزدیک به مخالفان دولت ایران، در گزارشی این سوال را مطرح کرده است: "چه کسانی به روی معترضان آتش گشودند؟"
13:30 به گزارش ایلنا، سازمان بسیج مستضعفین ایران در بیانیه ای خواستار محاکمه فوری رهبران مخالفان دولت ایران شده است.
13:25 حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان، درباره وقایع دیروز ایران اظهار نظر کرده است در وبسایت مشرق نیوز این اظهار نظر را بخوانید.
13:18 اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، در گفتگو با وبسایت کلمه در مورد وقایع دیروز ایران اظهار نظر کرده است.
13:10 خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، گزارش جدیدی از واکنش به وقایع دیروز در تهران و برخی شهرهای ایران منتشر کرده است.
13:05 غلامعلی حداد عادل، نماینده مجلس ایران، از برگزار شدن جلسه نخست کمیته شناسایی گروه های ضد انقلاب خبر داده است.
13:00 وبسایت مشرق نیوز، نزدیک به حامیان دولت ایران، از مشخصات دومین کشته وقایع دیروز تهران خبر داده است.
12:55 ویدئوهای مربوط به وقایع دیروز تهران را در این صفحه ببینید.
12:48 خبرگزاری فارس از تحصن دانشجویان، مردم و طلاب در میدان ارک تهران برای "محاکمه سریعتر موسوی و کروبی" خبر داده است. به گزارش فارس، این تحصن از امشب آغاز خواهد شد.
12:40 وبسایت کلمه، نزدیک به میر حسین موسوی در گزارشی واکنش نمایندگان مجلس بحرین و ایران را نسبت به ناآرامی ها در این دو کشور مقایسه کرده است؛ "نمایندگان بحرین: چرا معترضان را می‌کشید؟ / نمایندگان ایران: چرا معترضان را نمی‌کشید؟"
12:35 آقای رضایی گفته است: "کلینتون (وزیر امورخارجه آمریکا) باید بداند که در ایران دموکراسی وجود دارد." این خبر را در سایت واحد مرکزی خبر بخوانید.
12:30 محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از حرکت نمایندگان مجلس در محکومیت آقایان موسوی، کروبی و خاتمی، حمایت کرده است.
12:25 فراکسیون خط امام مجلس ایران که از نمایندگان اصلاح طلب تشکیل شده است، در ارتباط با وقایع دیروز اطلاعیه ای منتشر کرده است.
12:05 علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران از تشکیل کمیته ای برای "بررسی ماهیت افراد ضد انقلاب در کشور" خبر داد.
12:00 درباره واکنش نمایندگان مجلس ایران به ناآرامی های دیروز در تهران و برخی شهرهای دیگر ایران، خبری تفصیلی بخوانید از وبسایت بی بی سی فارسی: شعار 'مرگ بر کروبی، موسوی، خاتمی' در مجلس ایران
11:55 ویدئویی از واکنش نمایندگان مجلس به وقایع دیروز تهران منتشر شده است که می توانید از طریق این لینک ببینید.
11:45 الف، وبسایت نزدیک به احمد توکلی، گزارشی تحلیلی درباره ناآرامی های دیروز ایران منتشر کرده است که می توانید از طریق این لینک بخوانید
11:35 به نوشته ال پاییس، شش نفر از نیروهای لباس شخصی ایگناسیو پرز کمبرا، سرکنسول اسپانیا در تهران را دیروز بازداشت کرده اند.
11:30 وبسایت اسپانیایی ال پاییس نیز خبر مربوط به بازداشت سرکنسول اسپانیا در جریان ناآرامی های دیروز تهران را مخابره کرده است.
11:13 به گزارش ایرنا، غلامحسين محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه ایران، گفته است که "دستگاه قضایی با كسانی كه موجب اخلال در نظم اجتماعی و آرامش مردم شده اند به سرعت و قاطعيت برخورد می كند."
11:06 به گزارش تابناک ایگناسیو پرز کمبرا، سرکنسول اسپانیا در ایران، در حالی بازداشت شده که به همراه سفیر اسپانیا در ایران در میان راهپیمایان و معترضان خیابانی دیروز حضور یافته بود.
11:01 وبسایت خبری تابناک می گوید که در جریان ناآرامی های دیروز تهران سرکنسول اسپانیا که در میان معترضان حضور یافته بود، بازداشت شده است.
10:35 رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به ایجاد صفحه توئیتر فارسی از سوی وزارت خارجه آمریکا گفته که مقامات آمریکایی در این روزها دچار نوعی سردرگمی و پریشانی هستند و این نشان حالت روحی آشفته آنهاست.
10:30سایت تابناک خبر داده که یک نفر دیگر که در درگیریهای روز گذشته تهران مجروح شده بود، جان باخته است.
10:20 فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس با صدور بيانيه‌اي موسوی و کروبی را مفسد فی الارض خوانده و خواستار محاکمه آنها شده است.
10:05 حسین شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان در سرمقاله امروز این روزنامه با انتقاد از معترضان روز 25 بهمن، آنها را وابسته خطاب کرده و نوشته "شكر بي آشغال وجود ندارد."
09:50 پارلمان نیوز سایت نمایندگان اقلیت مجلس، بیانیه نمایندگان اصلاح طلب را چاپ کرده که در آن از حاکمیت خواسته شده در برخورد با منتقدین مصلح با سعه صدر بیشتری برخورد کند و اجازه دهد که آنها نقدهای خود را بیان کنند.
09:42 سایت کلمه نوشته که صانع ژاله دانشجویی که روز گذشته کشته شد، اهل پاوه بوده و با تیر مستقیم هدف قرار گرفته که پس از اعزام به بیمارستان به شهادت رسیده است.
09:35 غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس خطاب به موسوی و کروبی گفته :شما که سال گذشته در برابر شعار "نه غزه نه لبنان" هیچ واکنشی نشان ندادید چه شده است که حالا طرفدار مصر شده اید.
09:30: خبرگزاری مهر لحظاتی پیش تصویری را از صانع ژاله منتشر کرد و نوشت که وی دانشجویی است که طی تیراندازی "منافقان" کشته شده است.
09:25 خبرگزاری مهر نوشته که صانع ژاله فردی که دیروز در جریان اعتراضات کشته شد، دانشجوی رشته نمایش دانشگاه هنر تهران بوده است.
09:20: جرس سایت متعلق به مخالفان دولت ایران از بازداشت باقر اسکویی رئیس شاخه جوانان حزب اعتماد ملی و رامین مقدادی عضو ستاد موسوی در بابل خبر داده است.
09:15: سرتیپ احمد رضا رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی گفته که در روز دوشنبه یک نفر کشته شد و 9 نفر از نیروهای امنیتی مجروح شدند.
09:10 در جلسه علنی مجلس روز سه شنبه علی لاریجانی رئیس مجلس با اشاره به تظاهرات اعتراضی روز گذشته گفت: اقدام فتنه گران از توهین به اسلام و پیامبر و ائمه هم بدتر بود.
09:00 نمایندگان مجلس در جلسه علنی صبح سه شنبه شعار مرگ بر موسوی، کروبی و خاتمی سر دادند و برخی از آنها خواستار اعدام کروبی و موسوی شدند.
ادامه واکنشها به اعتراضات روز 25 بهمن در تهران و چند شهردیگر
00:27تلویزیون دولتی ایران اقدام به پخش مصاحبه با تجمع کنندگان هوادار دولت کرده است که از تظاهرکنندگان 25 بهمن انتقاد می کنند. تلویزیون انگلیسی زبان "پرس تی وی" وابسته به دولت ایران نیز در مورد اعترضات مخالفان در این روز آنها را "گروه های کوچکی از تظاهرکنندگان ضددولتی که باعث اختلال نظم تهران شدند" توصیف کرد.
00:03 خبرگزاری های دولتی ایران عمدتا در مورد اعتراضات روز دوشنبه سکوت اختیار کردند اما خبرگزاری فارس که نزدیک به سپاه پاسداران توصیف می شود نوشت: "خوشبتخانه برخی از عناصر منافقین و برخی گروهک ها که در صدد سوءاستفاده از این فضا بودند از سوی مردم دستگیر و تحویل نیروی انتظامی و دستگاه های امنیتی شدند."
23:45 الکس وطن خواه کارشناس موسسه خاورمیانه در واشنگتن به بخش جهانی بی بی سی گفت هرچند به نیروی امنیتی ایران گفته شد که مخالفان را به شدت سرکوب کند اما این بدان معنی نیست که جنبش مخالفان ناپدید خواهد شد.
23:24وبسایت "کلمه" وابسته به مخالفان در گزارشی از اعتراض های روز دوشنبه نوشت: "هرچند ماموران نیروی انتظامی در هر چهار راه و نقطه شهر با باتوم هایشان ایستاده اند اما در سرکوب مردم نقش چندانی نداشتند."
23:05در یک ساعت اخیر گزارشی از ادامه اعتراضات در خیابان های تهران مخابره نشده است.
22:43هیلاری کلینتون در مصاحبه با تلویزیون عربی الحره گفت: "جمهوری اسلامی دیکتاتوری نظامی تحت لوای حکومت مذهبی است که به حقوق جهان شمول مردمش اعتنا نمی کند."
22:38در بخشی از مطلب منتشر شده در وبسایت کلمه تحت عنوان "25 خرداد تکرار شد" آمده است: "حضور مردمی از طبقات و گروه های اجتماعی مختلف، به خصوص کارگران و اقشار مستضعف، و نیز افراد مسن یا بسیار جوان، از نکات مشهود در راهپیمایی امروز بود."
22:29وبسایت کلمه وابسته به میرحسین موسوی در مطلبی تحت عنوان "25 خرداد تکرار شد" می نویسد: "روز بیست و پنجم بهمن ماه رو به پایان است و یک شادی جمعی، یک امید مضاعف به آینده و یک تجدید عهد دوباره با راه سبز امید بود که پس از 20 ماه، امروز بار دیگر زنده بودن خود را به همه کسانی که چشم دیدن حیات حنبش سبز را ندارند ثابت کرد. اما هنوز کارهای نکرده ای هم باقی است."
22:19جیمز رینولدز گزارشگر بی بی سی در امور ایران می گوید که تظاهرات روز دوشنبه مخالفان یک نکته مهم را به نمایش گذاشت: اینکه جنبش مخالفان موسوم به سبز همچنان زنده است، اما هنوز معلوم نیست که آیا تهدیدی جدی را متوجه تشکیلات حکومتی ایران می کند یا نه.
21:48هیلاری کلینتون: آنچه امروز در ایران اتفاق می افتد بیانگر شجاعت مردم این کشور است و نشان دهنده دو رویی رژیم ایران که طی  سه هفته گذشته مرتبا آنچه در مصر در جریان بود را می ستود.
21:37خبرگزاری های وابسته به دولت ایران از کشته شدن یک نفر و مجروح شدن حداقل سه نفر در درگیری های تهران خبر داده اند.
21:00بر اساس گزارش وبسایت‌های مخالفان دولت در برخی از محله‌های تهران شعارهای اعتراضی و فریادهای الله اکبر به گوش می رسد. این در حالی است که درخواستی برای این اقدام از سوی گروه های مخالف مطرح نشده بود.
20.50مشاور ارشد موسوی: "با ارزیابی آنچه امروز (25 بهمن) اتفاق افتاده، تاکتیک های بعدی تعیین می شود."20:50شیدا از معترضان شرکت کننده در راهپیمایی 25 بهمن به بی بی سی فارسی گفت: "نیروهای امنیتی در نزدیکی میدان امام حسین به یک اتوبوس شرکت واحد حمله ور شدند و گوشی های دوربین دار مسافران زن را جمع آوری کردند. او می گوید موتورسواران باتوم به دست در خیابان انقلاب وارد پیاده روها می شدند و عابران و معترضان را کتک می زدند."
20.45اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میر حسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت ایران حضور خیابانی روز 25 بهمن را در تهران  و دیگر نقاط ایران یک "پیروزی بزرگ" و "خارج از انتظار" دانست.
20.20آزاده اسدی یکی از معترضین که در مقابل سفارت ایران در لندن است، به بی بی سی فارسی گفت که معترضین هنوز در مقابل سفارت تجمع خود را حفظ کرده و شعارهای مختلفی از جمله مخالفت با رهبر ایران و در حمایت از آزادی زندانیان سیاسی سر می دهند.
19.50هیلاری کلینتون ، وزیر امور خارجه آمریکا، ضمن حمایت از دهها هزار نفر تظاهر کننده ایرانی ، خشونت سیاسی علیه آنها را محکوم کرد و گفت ایران باید به خواست مردمش احترام بگذارد.
19.35یک شاهد عینی به بی سی گفت که حوالی بعد از ظهر روز دوشنبه هنگامی که اطراف میدان آزادی تهران بوده نیروهای نیروهای انتظامی با بیسیم "تقاضای نیروی کمکی" برای رفتن به چهار راه ولی عصر می کردند. او سپس موفق شده به طرف میدان انقلاب برود که به گفته او نیروهای انتظامی با تجمع کنندگان "بشدت" برخورد می کردند.
19.30سازمان عفو بین الملل آنچه که برخورد خشن نیروهای امنیتی ایران با تظاهر کنندگان در تهران و اصفهان خوانده است را محکوم کرده است. این سازمان، بار دیگر بر حق مردم ایران برای تظاهرات مسالمت آمیز در حمایت از مردم مصر و تونس تاکید کرده است.
19.00ایرانیان مقیم ایتالیا، در حمایت از معترضان در ایران، در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در رم دست به تجمع زدند.
18.57 مهرزاد بروجردی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه سیراکیوز در آمریکا می گوید جنبش سبز از حالت طبقاتی خارج شده و خواسته های تازه ای یافته است. آقای بروجردی می گوید این ادامه یک سونامی دمکراتیک در منطقه است.
18.52 خبرگزاري فارس: در تجمع غير قانوني عناصر منافقين، سلطنت‌طلبان، اراذل و اوباش و فتنه در برخي از خيابان هاي شهر تهران كه با بهانه حمايت از مردم مصر و تونس برگزار شد، هيچ شعاري در حمايت از مردم مصر و تونس سر داده نشد.
18.50 به گزارش خبرنگار بی بی سی در مقابل سفارت ایران در لندن، تجمع کنندگان شعارهای در حمایت از معترضان در ایران و علیه رهبر این کشور سر دادند.
18.45 اردشیر امیر ارجمند، مشاور میر حسین موسوی، در گفت و گو با بی بی سی گفت مبارزات ما تنها در خیابان نخواهند ماند.
18.40 "در قاهره با شتر، توی تهران با موتور، مرگ بر ديکتاتور" یکی دیگر از شعارهای امروز معترضان در ایران بود.
18.30گزارش ها حاکی از آن است که تظاهرات پراکنده مردم معترض در تهران همچنان ادامه دارد.
18.27 محسن سازگارا، از شخصیت های سیاسی مخالف دولت ایران می گوید تظاهرات اعتراض آمیز مردم در روز 25 بهمن فراتر از انتظار و یک قیام عمومی علیه دیکتاتوری در ایران بود.
18.24 تصاویر ویدئویی رسیده از تهران نشان می دهد که معترضان با تاریکی هوا سطل های زباله را آتش زده و با سر دادن شعارهایی چون 'مبارک، بن علی، نوبت سید علی' به اعتراضات خود ادامه می دهند.
18.20 ایرانیان مقیم فرانسه در میدان سنت میشل (آبنمای مشهور پاریس)، با سرود و شعار و به همراه تعدادی از نمایندگان تونسی، مصری و الجزایری با معترضان در ایران اعلام همبستگی کردند.
18.10 برخی گزارش های تایید نشده که بر روی شبکه های اجتماعی منتشر شده از تیراندازی نیروهای امنیتی در تهران خبر می دهد. بر اساس این گزارش ها دست کم دو نفر هدف گلوله قرار گرفته اند. در این گزارش ها توضیحی درباره وضعیت این دو منتشر نشده است.
18.04 آقای هیگ با اشاره به تصاویر ضرب و جرح  تظاهرکنندگان ایرانی که امروز منتشر شده گفته اگر آقای احمدی نژاد معتقد است مردم مصر حق دارند آزادانه عقایدشان را بیان کنند، دولت ایران نباید همین حق را از مردمش دریغ کند.
18.03 ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا گفت که مقام های ایرانی باید به حق آزادی بیان و تجمع مسالمت آمیز مردم احترام بگذارند.
17.57 دانشجویان در کوی دانشگاه تهران فریاد الله اکبر سر دادند.
17.55 سازمان عفو بین الملل برخورد خشن نیروهای امنیتی ایران با تظاهرکنندگان در تهران و اصفهان را محکوم کرده است.
17.50ایرانیان مقیم هلند در حمایت از معترضان در ایران، در مقابل سفارت ایران در لاهه تجمع کردند.
17.40ایرانیان مقیم لندن از ساعت شش عصر امروز به حمایت از معترضان در ایران، مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران تجمع خواهند کرد.
17.33 در ویدئوی رسیده از تهران معترضان می گویند "ابوالفضل علمدار/ سید علی را بردار"
17.30گزارش های تایید نشده  حاکی از تیر خوردن یکی از معترضان در حوالی میدان توحید است.
17.25 در میدان فردوسی معترضان شعارهایی علیه رهبر ایران سر دادند "با یک بلیط یک سره/ خامنه ای باید بره"
17.15 یک شاهد عینی به بی بی سی گفت: "برق خیابان انقلاب حدفاصل امام حسین تا آزادی را قطع کرده اند و در تاریکی شروع به زدن مردم کردند. مردم آتش روشن کرده اند تا گاز اشک آور را مهار کنند."
17.10 برخی از تظاهرکنندگان امروز در تهران شعار می دادند: نه غزه، نه لبنان/ تونس و مصر و ایران
17.02 تظاهرات مردم معترض در حالی در ایران ادامه دارد که عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه همراه با نزدیک به 30 خبرنگار هنوز در تهران به سر می برد.
17.00 گزارش ها از تجمع مردم در میدان ونک تهران حکایت دارد.
16.52 حمید دباشی استاد دانشگاه و رئیس دانشکده مطالعات خاورمیانه کلمبیا، به بی بی سی می گوید تحولات مصر و تونس، شتاب تازه ای به جنبش سبز و اعتراض ها در ایران داده است.
16.49 سایت کلمه، عکس محلی که منزل میرحسین موسوی در آن قرار دارد را منتشر کرده که نشان می دهد نیروهای امنیتی آن را مسدود کرده اند.
16.35 خبرگزاری ها و منابع خبری، حضور معترضان را در خیابان های تهران و شهرهای دیگر این کشور قابل توجه ارزیابی می کنند.
16.27 فیلمی از تظاهرات امروز تهران منتشر شده که زوجی دست در دست هم و وسط مردم شعار می‌دادند: زنده باد عشق. تظاهرات معترضان ایرانی با روز عشاق همزمان شده است.
16.26 شبکه خبری یورونیوز می گوید خیابان های تهران که قرار بود در حمایت از حرکت های آزادی خواهانه خاورمیانه شاهد تظاهرات سکوت باشد، یادآور روزهای پس از انتخابات خرداد 88 شد.
16.10 همزمان با افزایش حضور مردم معترض در خیابان های تهران، گزارش ها حاکی از افزایش برخورد نیروهای امنیتی است.
16.06 شاهدان عینی می گویند نیروهای لباس شخصی سوار بر موتور وارد بزرگراه یادگار امام شده اند.
16.05 محمد رهبر خبرنگار ایرانی مقیم مالزی می گوید تظاهرات امروز در ایران، روحیه مردم معترض و طرفداران جنبش سبز را بالا برده است.
16.01 یک شاهد عینی: اگه کسی هم توی خیابون ها نمی اومد حضور این همه پلیس در خیابون به اندازه کافی پیغام رسان هست. معترضین کار خودشون رو کرده اند.
15.55 خبرگزاری رویترز از وقوع درگیری میان مردم معترض و نیروهای امنیتی در اصفهان خبر می دهد.
15.54 منابع خبری می گویند شمار تظاهرکنندگان نسبت به صبح، در حال افزایش است.
15.53 رضا سیاح خبرنگار سی ان ان می گوید شمار مردم معترض در میدان آزادی تهران به ده ها هزار نفر رسیده است.
15.51 فردی به نام ایلخانی به نوبت شما می گوید: بسیار برای کسانی که می گویند خبری نبود متاسفم. بن علی هم تظاهرات را جدی نگرفت.
15.50 امیر از تهران به بی بی سی فارسی گفت که مردم معترض با سد کردن راه اتومبیل ها در خیابان آزادی، شعارهایی علیه آیت الله خامنه ای و ولایت فقیه سر دادند
15.43 خبرگزاری فرانسه و سی ان ان تعداد تظاهر کنندگان در ایران را هزاران نفر برآورد کرده اند.
15.41 شاهدان عینی می گویند بعضی از موتورها و ماشین‌ها رایگان یا ارزان مردم معترض را جابه‌جا می‌کنند.
15.39 گزارش ها از ادامه تجمعات اعتراضی در شهرهای شیراز، اهواز، اصفهان، رشت و کرمانشاه حکایت دارد.
15.37 یک شاهد عینی از تهران می گوید با تاریک شدن هوا انگار ترس افراد بیشتری از مردم ریخته و گروه های تازه ای در حال ورورد به تجمعات اعتراضی هستند.
15.34 در حالی که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی از تظاهرات مردم معترض در بحرین خبر می دهد، هیچ گزارشی از تظاهرات اعتراض آمیز مردم در شهرهای ایران مخابره نکرده است.
15.30 با نزدیک شدن به غروب آفتاب به وقت تهران برخی از گزارش ها حاکی از پیوستن شمار تازه ای از مردم معترض به راهپیمایی است.
15.28 برنامه نوبت شما در تلویزیون فارسی بی بی سی تا لحظاتی دیگر آغاز می شود. برای بازگو کردن مشاهدات خود از تظاهرات امروز با ما تماس بگیرید.
15.26 یک شاهد عینی می گوید نیروی انتظامی در خیابان 16 آذر (مجاور دانشگاه تهران) به مردم معترض حملاتی کرده اند و مانع رسیدن آنها به پیاده رو های دانشگاه شدند.
15.24 یک شاهد عینی به بی بی سی فارسی می گوید سرنشینان اتوبوسی از میدان ونک به ولیعصر از راننده خواسته اند بدون توقف در ایستگاه ها، آنها را مستقیما به میدان ولیعصر برساند.
15.22 مردم در تهران شعار می دهند: نظامی جدا شو با ملت هم صدا شو
15.18 گزارش ها حاکی از تشکیل زنجیره انسانی در بزرگراه یادگار امام در غرب تهران است
15.15 یک شاهد عینی در تهران: در خیابان نواب و توحید، درگیری شدید است. نیروهای لباس شخصی و انتظامی مردم را به کوچه ها و خیابان های اطراف می کشند و کتک می زنند.
15.13 مسعود بهنود روزنامه نگار ایرانی ساکن لندن می گوید آنچه که در حال حاضر در ایران می گذرد بزرگ تر و فراگیر تر از پیش بینی او است.
15.10 سایت الف از معدود سایت های داخل ایران راهپیمایی اعتراضی را تایید و نوشته: درگیری هایی در تهران رخ داده و پلیس از گاز اشک آور استفاده کرده است.
15.05 به نقل از یک شاهد عینی: "لباس شخصیا با موتور می رفتن تو مردم و نمی ذاشتن هیچ تجمعی شکل بگیره و مردم رو هدایت می کردن تو خیابونای فرعی. همه تیپی آدم بود. ولی بیشتریا قشر متوسط رو به پایین. کارمند و خانه دار و دختر و پسر جوون."
15.03 مشاهدات خود را از تجمعات 25 بهمن برای ما از طریق این صفحه بفرستید.
14.59گزارش ها از تهران حاکی از اختلال شدید در شبکه تلفن های همراه است.
14.57 آلبوم عکسی از رخدادهای 25 بهمن ماه. به این آلبوم به تدریج عکس های دیگری اضافه می شود.
14.56 به گفته منبع موثقی از تهران: "هر چه به میدان آزادی نزدیک می شویم برخوردها شدیدتر می شود. اتوبوس های خط ویژه مملو از مسافرانی است که شعار یا حسین میر حسین و مرگ بر دیکتاتور سر می دادند."
14.55 منبع موثق از تهران همچنین گفت: "مقاطع مختلف پلیس راهنمایی و رانندگی مسیر را مسدود کرده و اجازه نمی داد، ماشین ها به سمت میدان فردوسی، انقلاب و آزادی حرکت کنند. اما مردم با موتور و پیاده به سمت این میدان ها در حرکت هستند."
14.50یک منبع موثق از تهران گفت: "با موتور در حدود ساعت 2 بعدازظهر رفتم میدان امام حسین. فضا از میدان امام حسین ملتهب بود. نیروهای ضد شورش، لباس شخصی و لباس برفکی. مجهز به انواع سلاح ها مثل گاز اشک آور، گاز خردل و فلفل.سیل جمعیت از پیاده رو از میدان امام حسین  به سمت میدان انقلاب حرکت می کرد."
14.47 حضور نیروی انتظامی محسوس است، مردم شعار می دهند: "پلیس جدا از دولت/ بیا کنار ملت"
14.46 یکی از شعار  مردم معترض در میدان انقلاب تهران: "خامنه‌ای حیا کن مبارک رو نگاه کن"
14.45 گروهی از مردم معترض در خیابان ولیعصر تهران شعار می دهند "ای ارتش با غیرت، حمایت حمایت"
14:40 در برخی از نقاط تهران مردم معترض شعار می دهند: "مبارک/بن علی/نوبت سید علی"
14.39 مردم معترض در برخی از نقاط تهران شعارهایی علیه حکومت سر می دهند.
14.36 شبکه خبری سی ان ان می گوید جو تهران رنگ و بوی امنیتی به خود گرفته است.
14.03 یک شاهد عینی به بی بی سی گفت: "در خیابان آزادی، با گاز اشک آور، سعی در پراکندن مردم دارند، مردم در کوچه های اطراف هستند، و دوباره جمع می شوند، ولی به محض جمع شدن، مورد حمله قرار می گیرند، یک نفر جانباز که یک پایش را در جنگ از دست داده بود، به شدت کتک خورد، که این صحنه خیلی مردم را متأثر کرد. مردم از راه های مختلف به سمت آزادی در حرکتند، ترافیک زیاد است و ماشین ها بوق می زنند .در همه تقاطع ها نیروهای انتظامی زیادی مستقر هستند."
13.50 به نقل از یک شاهد عینی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف با هجوم سد ماموران امنیتی را شکسته و وارد خیابان آزادی شدند.
13.40به نقل از یک شاهد عینی: "میدون فردوسی پر مامور و آدم و ماشینه. تو اتوبوسا پر آدم اه. مردا می‌گفتن یا حسین. زنا می‌گفتن میرحسین! این اتوبوس می‌گفت الله اکبر. اون یکی جواب می‌داد. چهارراه ولیعصر  پر ماموره. ‬ ‫سر صبا لباس شخصیا باتوم درآوردن و حمله کردن به مردم. مردم یه کم متفرق شدن ولی برگشتن دوباره. خلاصه درگیری شدید سر صبا،سر وصال. درگیری جمعیت به هم وصل شدن. تا قدس دم دانشگاه یه هو لباس پلنگیا شروع کردن شلیک تیر هوایی‬. ‫درگیری بسیار شدید، جلوی دانشگاه. ملت گیر کرده بودن و کتک می خوردن شدید. چون دو طرف ماشین بود و گیر کرده بودن. اشک آور می‌زدن این رفیق من هم حسابی اشک‌آور خورده و همین‌جوری سرفه می‌کنه‬ ‫تو وصال. بین انقلاب و طالقانی مردم شعار می‌دادن. ولی باز ریختن وسطشون و متفرق کردن‬ ‫مامورا مخفی‌ان. یه کم که مردم جمع میشن. یه هو می‌ریزن وسط جمعیت و اصلا نمی‌ذارن تجمع شکل بگیره. تعداد مردم خیلی خیلی زیاده. ولی نمی‌ذارن تجمع شکل بگیره.خیابونا هم قفله از ماشین‬ ‫مردم مخفی نمی‌کنن که دارن میرن تجمع. قیافه‌ها و تیپا تابلو اه و شعار می‌دن و وی نشون می‌دن بسیجیا همه صورتاشون رو پوشوندن،‬ ‫بیشتر نیروهای سرکوب لباس شخصی و لباس پلنگی هستن لباس سیاهای نیروی انتظامی نیستن."
13.35 محمد حیدری، دبیر بیست و نهمین جشنواره فجر اعلام کرده است اجرای تمام نمایش های خیابانی که قرار بود امروز اجرا شود، لغو شده است. وی به خبرگزاری ایسنا گفته استاز آنجا که در این شرایط ضمانت کافی برای محافظت از مخاطبان و هنزمندان تئاتر وجود ندارد و ممکن است برخی سودجویان سوء استفاده هایی انجام دهند. وی در این باره توضیح بیشتری نداده است.
13.25 درسا جباری خبرنگار الجزیره از تهران گزارش می دهد: "معترضان حاضر در خیابان ها خبر از حضور سنگین نیروهای امنیتی و همچنین لباس شخصی ها می دهند. نیروهای امنیتی در خطوط میانی خیابان انقلاب که محل رفت و آمد اتوبوس هاست حضور چشمگیری دارند. مردم از کنار خیابان با آرامش و سکوت به سمت میدان آزادی می روند. البته کلیه راه ها را بر مردم بسته اند. ترافیک شدید است و برخی از مغازه ها را هم بسته اند."
13.17 یک شاهد عینی در تهران به بی بی سی گفت:"در خیابان ولیعصر مردم شعار می دهند "ای مردم با غیرت، حمایت حمایت". همچنین گفت: "مردم آرام و در سکوت هستند، تنها وقتی بهشون حمله میشه شعار میدن."
13.10 یک شاهد عینی در پیامی برای بی بی سی نوشته است: "به شدت دارن مردم رو می زنن. عده مردم در حال زیاد شدنه. توی خیابان ولیعصر، میدان ولیعصر، چهار راه ولیعصر، خیابان رشت... دارن مردم رو می زنن. موتور سوارها، توی پیاده رو ها ریختن و مردم با سرو کله خونی، شعار مرگ بر دیکتاتور می دن. تعداد نیروهای نظامی خیلی زیاده در تمام تقاطع ها ایستادند، در پارک لاله، حدود 200-300 نفر با تجهیزات منتظرند که مردم به سمت بالا بیان ماشین های نیروی انتظامی، ون های مشکی، و و همینطور وانت هایی که قفس های توردار دارند، در خیابان ها هستند در میادین اصلی مستقر شدند، لباس شخصی ها، پیاده و با موتور، سرِ کوچه ها و داخل کوچه ها هستند و مردم رو در داخل کوچه ها تعقیب می کنند. می خوان مردم به همدیگه نرسن. مردم عقب نشینی می کنند، و دوباره برمی گردن و از مسیر دیگری میان. من تا 20 دقیقه پیش میدان انقلاب بودم."
13.05به نقل از چند شاهد عینی: تجمع مسالمت آمیز مردم در اطراف میدان انقلاب و چهارراه کالج به خشونت کشیده شده است. همچنین شاهراه های اصلی منتهی به میدان انقلاب بسته شده و اجازه تردد به مردم داده نمی شود. ایستگاه مترو امام حسین، انقلاب و ولیعصر هم بسته شده اند.
13.00یک شاهد عینی درتهران از حضور نیروهای امنیتی دور تا دور میدان آزادی خبر داد. همچنین گفت در ضلع جنوبی این میدان در کنار پارک المهدی نیروهای لباس شخصی دیده می شوند.
12.45یک شاهد عینی به بی بی سی گفت ارسال اس ام اس از طریق تلفن های همراه در حوالی خیابان ویلا مختل شده است.
12.35تصاویر ویدئویی از بالا رفتن مردی از جرثقیل با عکس یکی از کشته شدگان معترضان پس از انتخابات.
12.25مهرداد فرهمند خبرنگار بی بی سی در یادداشتی به تحلیل وقایع مصر و تهران پرداخته است. در این تحلیل آمده: به راه افتادن قیام در تونس و پیروزى آن رشك ایرانیانى را كه از حكومت خود ناراضى اند برانگیخت، سرایت این قیام به مصر بر این غبطه خورى افزود و سرانجام با پیروزى قیام مصر، رشك جاى خود را به انگیزه داد و چهره هاى برجسته مخالف حكومت ایران، با وجود اینكه مدت ها بود كه دیگر دل به تظاهرات خیابانى نبسته بودند، هواداران "جنبش سبز" را به تظاهرات فراخواندند.
12.15 وزارت امور خارجه آمریکا در شبکه اجتماعی توئیتر به زبان فارسی می نویسد.
12.05 به گزارش سایت کلمه، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، همچنان در تلاش برای خروج از منزل برای حضور در تظاهرات امروز مردم از میدان امام حسین به سمت میدان آزادی هستند، اما نیروها امنیتی مانع خروج آنها می شوند. به گزارش خبرنگار این سایت نیروهای امنیتی حتی محافظان میرحسین موسوی را تهدید کرده اند.
12.04 یک شاهد عینی به بی بی سی گفت از ساعت 11 امروز جمعیت پراکنده ای در اطراف میدان آزادی تهران حضور داشتند. از دقایقی پیش جمعیت در چهارراه کالج شکل گرفته و به سمت میدان آزادی می رود. این شاهد عینی همچنین از حضور نیروهای امنیتی خبر داد که سعی در پراکنده کردن جمعیت به خیابان های اطراف را بدون خشونت دارند.
11.53عبدالله گل رئيس جمهورى تركيه كه براى ديدارى ۴ روزه وارد ايران شده است به طور تلویحی به اعتراض های سیاسی در ایران و همچنین تونس و مصر اشاره کرده و گفته دولت‌هاى منطقه بايد خواسته‌هاى ملت‌هايشان را مورد توجه قرار دهند.
11.50 آخرین خبرها از تهران حاکی از آن است که  از صبح روز امروز  و با نزدیک زمان برگزاری تظاهرات حمایت از قیام های مردمی در تونس و مصر، که قرار است به دعوت رهبران مخالفان دولت برگزار شود، نیروهای امنیتی در برخی نقاط پایتخت حضوری محسوس یافته اند. خبرهای بیشتر در بی بی سی
11.45 شاهد عینی از تهران تعدادی از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران در مقابل درب این دانشگاه تجمع کرده اند.
11.35 شاهد عینی به بی بی سی گفت جمعیت زیادی در میدان صادقیه حضور دارند. حضور نیروهای امنیتی هم در این میدان چشمگیر است ولی هنوز برخوردی با معترضان نشده است.
11.25 عبدالله ناصری، رئیس سابق سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی در دوران اصلاحات و  علی باقری عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب بازداشت شدند.
1100خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، خبر صدور  مجوز برای راهپیمایی امروز را تکذیب کرد. پیشتر، سایت آفتاب نیوز به نقل از واحد مرکزی خبر گزارش داده بود که وزارت کشور ایران در پاسخ به درخواست عبدالله گل، رئیس جمهوری ترکیه که به تهران سفر کرده است، برای راهپیمایی امروز مجوز صادر کرده است.
1030 گزارش های رسیده از تهران حکایت از حضور گسترده نیروهای انتظامی دارد. مخالفان دولت در ایران اعلام کرده اند که از ساعت 3 برای اعلام همبستگی با مردم مصر و تونس دست به راهپیمایی مسالمت آمیز خواهند زد. مقامات مسئول در ایران گفته اند که برای این راهپیمایی مجوزی صادر نشده، اما مخالفان با اشاره به قانون اساسی می گویند که برای انجام این تظاهرات نیازی به مجوز ندارند.
1020مشخصات ماهواره Telstar 12 به شرح زیر است:
ترانسپوندر 10
15درجه غربی
فرکانس: 12.608سیمبل ریت : 19279
پولاریزاسیون: هوریزنتال یا افقی
اف ای سی: 2/3
1015 برنامه های امروز تلویزیون فارسی بی بی سی، از ساعت دو بعد از ظهر به وقت ایران (10:30 به وقت لندن) آغاز خواهد شد.
بر اساس گزارش‌های رسیده از ایران، دریافت برنامه‌های تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی روی ماهواره های هاتبرد و یوتل ست W3A مختل شده است. در چند روز گذشته، دریافت برنامه های تلویزیون فارسی بی بی سی به دلیل ارسال امواج پارازیت که کارشناسان منشاء آن را از ایران می دانند، با اختلال هایی همراه بوده است.
بینندگانی که برای دریافت برنامه های تلویزیون فارسی بی بی سی از طریق ماهواره های هاتبرد و یوتل ست W3A با مشکل مواجه هستند، می توانند این برنامه ها را از ماهواره ،Telstar 12 و از طریق اینترنت بر روی وبسایت فارسی بی بی سی دریافت کنند. شما می توانید آخرین خبرهای ایران و جهان را از طریق برنامه های رادیویی بخش فارسی بی بی سی نیز دنبال کنید.
1000 سایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی از رهبران مخالفان دولت در ایران گزارش داده که کلیه ارتباطات تلفنی میرحسین موسوی و همسرش، زهرا رهنورد، قطع و کوچه محل خانه مسکونی آنان توسط ماموران امنیتی مسدود شده است. پیشتر هم خبرهایی مبنی بر حصر خانگی مهدی کروبی، از دیگر رهبران مخالفان دولت منتشر شده بود.




واکنش وزارت خارجه ایران به تغییر سفیر بریتانیا در تهران

احمدی نژاد و سایمون گس

رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به تغییر سفیر بریتانیا در تهران گفته که "تغییر محل ماموریت سفیر انگلیس اگر با نیت اصلاح روند گذشته صورت گرفته باشد مورد استقبال جمهوری اسلامی است."
آقای مهمانپرست در عین حال تاکید کرده که روابط کشور ها فراتر از ظرفیت یک فرد به عنوان سفیر است و "البته نقش سفیران را نمی توان نادیده گرفت و اگر سفیری موفق به برقراری رابطه و تعامل سازنده بین دو دولت نشود در انجام ماموریتش موفق نبوده است."
سایمون گس، سفیر بریتانیا در تهران به تازگی به عنوان نماینده ناتو در امور غیر نظامی در افغانستان منصوب شده است. آقای گس جانشین مارک سدول شده است که او نیز بریتانیایی است.
یکی از مسئولیت های نماینده غیرنظامی ناتو هدایت گروه های بازسازی ولایتی PRT در افغانستان است. هماهنگی میان ناتو و دولت افغانستان و همچنین نهاد های بین المللی فعال در افغانستان از دیگر ماموریت های نماینده غیر نظامی ناتو است.
روابط ایران و بریتانیا با فرازو فرودهایی زیادی همراه بوده و بعد از وقایع انتخابات ریاست جمهوری روابط دو کشور با تنش مواجه شده است به گونه ای که نمایندگان مجلس ایران درصددند که روابط دو کشور را محدود و حتی قطع کنند.
روابط دو کشور بعد از آنکه آقای گس در وبسایت سفارت بریتانیا از نسرین ستوده وکیلی ایرانی که زندانی شده بود، دفاع کرد، بدتر شده است. سفیر بریتانیا در مطلبی با عنوان "جرم نسرین ستوده دفاع شجاعانه است" به انتقاد از برخورد دولت ایران با وکلا و اعضای سازمان های غیردولتی پرداخت.
آقای گس در یادداشت خود به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، با اشاره به این که وکلا و اعضای سازمان های غیردولتی در هیچ جای دنیا به اندازه ایران در خطر نیستند، به عنوان نمونه به نسرین ستوده اشاره کرده بود.
این اظهارات خشم مقام های جمهوری اسلامی را برانگیخت به طوری که سفیر بریتانیا چهار روز بعد از انتشار مطلب به وزارت خارجه احضار شد.
سفیر بریتانیا نوشته بود که خانم ستوده، وکیلی است که سال ها در ایران کار کرده و با استفاده از شیوه های قانونی به دفاع از هموطنان خود پرداخته، اما اکنون بازداشت شده و در انتظار محاکمه به سر می برد.
آقای گس گفته بود که "دادستان های ایران اتهام مبهم اقدام علیه امنیت ملی را علیه خانم ستوده مطرح کرده اند، اما اتهام اصلی او در واقع دفاع شجاعانه و آشکار کردن بی عدالتی هایی است که حکومت ایران ترجیح می دهد، پنهان بماند."
سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به تغییر آقای گس می گوید که "این تغییر روش و برخورد اگر با نیت اصلاح سیاست های خصمانه انگلیس است از آن استقبال می کنیم."
آقای مهمانپرست ابراز امیدواری کرده که این تغییر بتواند "شروعی برای اصلاح روند گذشته باشد."



۲۵ بهمن؛ دیدگاه‌ها و نظر‌ها

تظاهرات مخالفان دولت ایران در روز 25 بهمن که با فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت در حمایت از حرکت های دمکراسی خواهی مردم مصر و تونس که در تهران و چند شهر دیگر ایران برگزار شد، بزرگترین اعتراض خیابانی حامیان جنبش سبز در یک سال گذشته بود.
مشاوران و نزدیکان رهبران مخالف دولت از این روز به عنوان دستاورد مهمی در رسیدن به خواسته های جنبش سبز یاد می کنند و حامیان دولت و مقام های حکومتی آن را در راستای اهداف آمریکا و اسرائیل در منطقه و اقدامی علیه امنیت ملی می دانند.
به همین منظور از چهره های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانی خواسته ایم که تحلیل، نظر و دیدگاه های خود را درباره اعتراضات در این روز و پیامدهای آن با خوانندگان ما درمیان بگذارند.
در کنار اظهارات آنها، نظرات و نوشته های دیگر که در شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها و وبسایت های گوناگون درباره رویدادهای 25 بهمن منتشر شده، به منظور انعکاس دیدگاه های مختلف و همه جانبه در این صفحه باز چاپ می شود.
این صفحه به تدریج به‌روز خواهد شد.

شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل

به دو مسئله در مورد اطلاع رسانی در روز 25 بهمن می توان اشاره کرد. اول اینکه دانشجوی جوانی کشته شد و از سوی رسانه های حکومتی قتل او به سازمان مجاهدین خلق نسبت داده شد که این سئوال پیش می آید چگونه زمانی که هنوز کسی به ظن قتل، دستگیر نشده هویت و یا وابستگی سیاسی اش مشخص شده است. ضمن اینکه عکسی از فرد کشته شده (صانع ژاله) منتشر شد که نشان می داد که او از هواداران آیت الله منتظری بوده و دوستانش گفتند که از مخالفان دولت بوده است. این شیوه اطلاع رسانی، دروغگویی به مردم ایران است.
نکته دوم اینکه، حکومت بار دیگر با فرستادن پارازیت مانع از پخش برنامه های تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور شد. این دو نکته از هزاران دلیلی است که نشاندهنده سانسور و ممانعت از اطلاع رسانی از سوی جمهوری اسلامی است.
ناراضی بیش از اندازه مردم ایران باعث می شود که از هر فرصتی برای بیان اعتراضات خود به وسیله شیوه های مسالمت آمیز استفاده کنند.

فردا روز دیگری است - یادداشتی از وبلاگ سیبستان

مهمترین مساله ای که در 25 بهمن روشن شد اهمیت رهبری در جنبش به طور عام و رهبری موسوی و کروبی به طور خاص بود. اگر به زبان عینی تری ترجمه اش کنم می شود قدرت بسیج این دو رهبر. آنها نشان دادند که هنوز سخن شان در دل هواداران جنبش نفوذ قاطع دارد و توانایی دارند دهها هزار نفر را با یک دعوت به خیابان بیاورند. اینکه آنها از این قدرت چگونه استفاده کنند سرنوشت جنبش را تعیین خواهد کرد. اما در اینکه قدرت مردمی دارند تردیدی باقی نمانده است.
تغییر مهم دیگری که ایجاد شد تغییر در دید و روحیه عمومی اهالی جنبش بود. به این معنا که بی عملی یکساله جنبش تصورات بسیاری دامن زده بود که روز 25 بهمن همگی باطل شد.
کلیک متن کامل را در وبلاگ سیبستان بخوانید

گزارشی از تشکیل دولت انتقالی در روز ولنتاین- طنز نوشته ای از امید حسینی

چند ساعتی از پیروزی تاریخی ملت ایران در راهپیمایی روز ولنتاین می‌گذرد. پیروزی آنقدر سریع اتفاق افتاده که خیلی‌ها هنوز آن را باور نکرده‌اند. هواپیما‌ها و هلی کوپترهای رژیم همچنان در ارتفاع پایین پرواز می‌کنند اما هیچ کس به آن‌ها توجه نمی‌کند. تانک‌ها تسلیم شده‌اند و کنترل آنها به دست مردم افتاده است.
جمعیت از میدان امام حسین تا میدان آزادی تهران موج می‌زند. مردم از سایر شهرها پیاده و سواره به سمت میدان آزادی تهران در حال حرکتند و شعار نه غزه نه لبنان، جانم فدای قاهره سر می‌دهند. از همان اول صبح معلوم بود که مردم برای ماندن آمده‌اند نه رفتن.
از استان‌ها و شهرستان ها هم خبر می‌رسد که تمام دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی به دست مردم افتاده. بسیاری از عناصر و مقامات دولت کودتا هنگام فرار در فرودگاه ها دستگیر شده‌اند. ارتش و نیروهای نظامی به مردم سبز پیوسته‌اند.
کلیک متن کامل را در وبلاگ آهستان بخوانید

حسن شریعتمداری، پژوهشگر دینی

تظاهرکنندگان نهایت ایثار، بزرگواری و مسالمت را در قیام خود علیه دیکتاتوری نشان دادند. باید این اعتراضات تداوم پیدا کند و بخش های دیگری از مردم جذب این تظاهرات شوند و همچنین بخش هایی از نظام هم مانند نیروهای بسیج و سپاه باید بیطرف بمانند تا مردم به خواسته های آزادیخواهانه خود برسند.
به هیچ وجه اعتراضات مردمی در این مطقع باقی نخواهد ماند و باز هم ادامه خواهد داشت. استبداد با توجه به شرایط بین المللی و منطقه ای در مقابل خواسته های مردم تکمین خواهد کرد. هر چند شرایط در ایران بسیار دشوارتر از مصر است و دیکتاتورها در ایران مصمم ترند.


اتحادیه اروپا: ایران حقوق معترضان را کاملاً رعایت کند

کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اروپا

اتحادیه اروپا روز سه‌شنبه از ایران خواست تا به حقوق معترضان و اپوزیسیون کاملاً احترام گذاشته و از اعمال خشونت علیه راهپیمایی‌های مسالمت‌آمیز خودداری کند.
در بیانیه‌های جداگانه‌ای که در این رابطه از سوی دفتر کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اروپا و یژی بوزِک، رئیس پارلمان اروپا منتشر شده از حکومت ایران خواسته شده تا به آزادی بیان و آزادی تجمع مسالمت‌آمیز شهروندان ایرانی احترام بگذارد.
دفتر کاترین اشتون با ذکر اینکه وی رویدادهای ایران را «از نزدیک» دنبال می‌کند اعلام کرد که آزادی بیان و آزادی تجمع، حقوق بنیادین بشر است و باید کاملاً رعایت شود.
یژی بوزک، رئیس پارلمان اروپا در بیانیه خود گفت که اعتراضات تهران که در آن دست کم یک نفر نیز کشته شده‌است نشان می‌دهد که «نسیم دموکراسی که در جهان عرب وزیدن گرفته به ایران نیز رسیده‌است.»
رئیس پارلمان اروپا در بیانیه خود افزود: «مردم ایران همان آزادی‌هایی را می‌خواهد که مردم تونس و مصر.» وی در ادامه گفت: «برخلاف ادعاهای رژیم ایران، مصر و تونس قصد ندارند نمونه انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ را دنبال کنند.»
وی در ادامه از مقام‌های ایرانی خواست تا به آزادی حرکت میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رهبران مخالفان دولت در ایران، احترام بگذارند.
درخواست‌های اتحادیه اروپا از مقام‌های ایرانی پس از آن بیان می‌شود که هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، دوشنبه، در سخنانی در واکنش به سرکوب تظاهرات در ایران، بر حمایت کشورش از «آرمان‌های» تظاهرکنندگان ایرانی تاکید کرد.
وزیر خارجه ایالات متحده هم‌چنین از جمهوری اسلامی خواست «همان آزادی‌هایی را که برای مردم مصر می‌خواهد، برای شهروندان خود نیز تضمین کند.»
جنبش‌های اعتراضی که در هفته‌های اخیر در تونس و مصر باعث سرنگونی دیکتاتورهای این کشورها شد انگیزه درخواست رهبران مخالفان دولت ایران برای صدور مجوز یک راهپیمایی در حمایت از مردم تونس و مصر شد.
مقام‌های جمهوری اسلامی با رد درخواست مجوز، تهدید کردند که با راهپیمایان به شدت برخورد خواهند کرد.
با وجود این تهدیدها روز دوشنبه خیابان‌های تهران و چند شهر دیگر از جمله شیراز و اصفهان یک بار دیگر شاهد اعتراض‌های خیابانی مخالفان دولت بود.
اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، در مورد پیام تظاهرات دوشنبه به رادیو فردا گفت پیام این است که «با سرکوب نمی‌توان مطالبات قانونی و مشروع مردم را نادیده گرفت و آنها را از بین برد. راه حل این مسئله پاسخ صحیح و منطقی به مطالبات، باز کردن درهای گفت‌وگو و تن دادن به خواست مردم است.»



تظاهرات هزاران معترض بحرینی در میدان اصلی منامه

معترضان در میدان مروارید منامه
هزاران تن از مخالفان دولت بحرين در ميدان مرواريد ، ميدان اصلی شهر منامه ، پايتخت اين کشور مستقرشده اند. حمد بن عيسی آل خليفه، پادشاه بحرین، با ابراز تاسف از کشته شدن دو بحرینی در دو روز گذشته، اعلام کرد كميته تحقيقی براي اين اتفاق تشكيل می‌دهد.




در دو روز گذشته نيروهای امنيتی در تلاش بودند معترضين را پراکنده کنند و مانع تجمع آنان در مراکز اصلی شهر شوند، ولی گفته ميشود پس از استقرار هزاران تن از مخالفان حکومتی در ميدان اصلی شهر منامه، نيروهای امنيتی عقب نشينی کرده اند.
در درگيرهای دو روز گذشته بين پليس و معترضين تا کنون دو نفر کشته شده اند.
روز سه شنبه عده ای از نمايندگان شيعه مذهب پارلمان بحرين، که بزرگترين گروه اپوزيسيون اين کشور را تشکيل ميدهند، در اعتراض به کشته شدن دو تن از معترضين، صحن پارلمان را ترک کردند.
به گزارش سی ان ان، پادشاه بحرين قول داده است اصلاحاتی در کشور انجام دهد.
اکثريت جمعيت بحرين را شيعيان تشکيل می دهند ولی خانواده سلطنتی سنی مذهب است.
شيعيان می گويند در بسياری از موارد از جمله دسترسی به خدمات دولتی، بهداشتی و آموزشی مورد تبعيض قرار گرفته اند.
  جمعیت بحرین حدود یک میلیون و 300 هزار نفر تخمین زده می شود که نیمی از آنها را خارجی ها تشکیل می دهند.
 بحرین برخلاف اکثر همسایگانش صادرکننده نفت نیست و مقر ناوگان پنجم آمریکا در این کشور است.



مشاور ارشد موسوی: حکومت مسئول اعمال خشونت علیه تظاهر کنندگان است


اردشیر امیر ارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، حکومت جمهوری اسلامی را مسئول اعمال خشونت در جریان راهپیمایی روز ۲۵ بهمن ماه در ایران دانست و خواستار تشکیل یک کمیته‌ حقیقت‌یاب مستقل برای شناسایی کسانی شد که اقدام به ضرب و شتم مردم می‌کردند.
اردشیر امیرارجمند، مشاور ارشد میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت در ایران، روز سه‌شنبه در گفت و گو با سایت اینترنتی کلمه مقام‌های جمهوری اسلامی را به «فرافکنی و مسئولیت‌ناپذیری» در تامین امنیت راهپیمایی ۲۵ بهمن متهم کرده و آنها را مسئول اعمال خشونت علیه تظاهر کنندگان روز دوشنبه در ایران معرفی کرده است.

وی «حضور باشکوه» مردم در راهپیمایی روز دوشنبه را نشانه « طراوت و شادابی جنبش سبز و دروغ بودن کلیه ادعاهای سرکوب‌گران» دانسته و گفته است: «جنبش سبز متعهدانه زمان و مکان راهپیمایی خود را اعلام کرد و لازم بود مقاماتی که متصدی نهادهای اجرایی کشور هستند، نسبت به تضمین امنیت راهپیمایی و برگزاری مسالمت‌آمیز آن اقدام می‌کردند.»
مشاور ارشد میرحسین موسوی همچنین افزوده است: «آنها متاسفانه نه تنها چنین نکردند، بلکه یک بار دیگر با بسیج اراذل و اوباش تحت عنوان لباس شخصی، در کنار نیروهایی که باید به حفظ امنیت مردم بپردازند، به جای این کار به تظاهرات مردم حمله کردند و علاوه بر دستگیری بسیاری از هموطنان، عده‌ی زیادی نیز مجروح شدند.»
با وجود تهدید فرماندهان عالی‌رتبه سپاه مبنی بر سرکوب هر گونه تجمع مخالفان و مخالفت مقام‌های جمهوری اسلامی با درخواست رهبران مخالفان دولت برای صدور مجوز یک راهپیمایی در حمایت از مردم تونس و مصر، روز دوشنبه ۲۵ بهمن ماه خیابان‌های تهران و چند شهر دیگر از جمله شیراز و اصفهان یک بار دیگر شاهد اعتراض‌های خیابانی مخالفان دولت بود.
در مقابل نیز بر اساس گزارش‌ها و تصاویر دریافتی از ایران، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی و نیز نیروهای لباس شخصی با حضور انبوه خود به مقابله با تظاهرکنندگان پرداخته و برای متفرق ساختن آنها اقدام به شلیک گلوله‌های گاز اشک‌ آور کردند.
در جریان سرکوب تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه در تهران دست کم دو نفر کشته و چند نفر دیگر زخمی شده‌اند.
در این میان رسانه‌های طرفدار حاکمیت در ایران از روز دوشنبه حملات تندی را علیه رهبران جنبش سبز در ایران آغاز کرده و معترضان را مسئول کشته شدن یکی از از جانباختگان به نام «صانع ژاله»، دانشجوی دانشگاه هنر، کرده‌اند.
در مقابل اردشیر امیر ارجمند با تاکید بر نقش نیروهای امنیتی و انتظامی در اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان اظهار داشته است: «مجروح شدن این عده توسط مقامات انتظامی و لباس‌شخصی‌ها، قطعی و غیر قابل تردید است و متاسفانه یکی از هموطنان عزیز ما نیز جان خود را از دست داده است.»
وی همچنین افزوده است: «قطعاً مسئولیت این فجایع بر عهده نیروهایی است که مسئولیت حفظ امنیت را بر عهده دارند و آنها باید پاسخگوی رفتارهای خشونت‌آمیز صورت گرفته با مردم باشند.»
مشاور ارشد میرحسین موسوی مقام‌های جمهوری اسلامی را به فرافکنی متهم کرده و گفته است: «یک بار دیگر شاهدیم که به جای قبول مسئولیت، فرافکنی آغاز شده و سیل اتهامات به سمت افراد و گروه‌های مختلف جاری شده است.»
وی همچنین اظهار داشته است: «ما خواستار تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب مستقل هستیم تا با رعایت موازین قانونی و بی‌طرفانه، فرد یا افرادی که مسئول این‌گونه اعمال بودند، مشخص شوند و همچنین گروههایی که اقدام به دستگیری و ضرب و شتم مردم کردند نیز شناسایی و معرفی شوند.»
مشاور ارشد میرحسین موسوی در عین حال گفته است: «البته ما حوادث سال گذشته را فراموش نمی‌کنیم؛ هنگامی که افرادی در لباس‌های نظامی و یا با لباس شخصی به مردم حمله کردند و حتی برخی جوانان در زندان‌ها مورد تجاوز قرار گرفتند، اما هرگز پیگیری لازم صورت نگرفت و عاملان و ماموران این حوادث وحشتناک شناسایی نشدند؛ و همچنین فراموش نمی‌کنیم که ضمن اجیر کردن برخی افراد برای نفوذ به جمعیت و دادن شعارهای تند و ایجاد درگیری و سپس حمله به بانک‌ها و اتومبیل‌های مردم، دوربین‌هایی را برای فیلمبرداری و طرح اتهام علیه جنبش سبز آماده می‌کردند.»
وی در پایان تاکید کرده است: «این ترفندها نه تنها توسط دیکتاتورها در ایران، که در سایر کشورهای منطقه نیز استفاده قرار گرفته و بی‌نتیجه مانده است و دیگر ثمر و اثر ندارد.»
از سوی دیگر سایت اینترنتی سحام‌نیوز نیز در واکنش به تبلیغات گسترده حامیان دولت در باره کشته شدن «یک دانشجوی بسیجی به دست مخالفان»، روز سه‌شنبه عکسی را منتشر کرده است که در آن صانع ژاله به همراه سایر اعضای انجمن اسلامی دانشگاه هنر در کنار آیت‌الله منتظری دیده می‌شود.



«انقلاب مصر»، پرونده «انقلاب اسلامی» را بست!

شادی در خیابان‌های قاهره بعد از استعفای حسنی مبارک

«انقلاب اسلامی شکست خورده است»، «بنیادگرایی اسلامی خطر جدی و مهمی در منطقه نیست»، «نسل جدیدی که حامل تحولات در کشورهای منطقه است، خواهان دموکراسی است». گفت‌وگوی دویچه وله با ناصر کاخساز پژوهشگر ایرانی ساکن آلمان


ناصر کاخسار معتقد است نسلی که در حال حاضر محور و حامل تحولات در کشورهای منطقه است، نسلی ایدئولوژیک نیست، بین ایدئولوژی‌ها ایستاده و خواهان دموکراسی است. قدرتی مذهبی نیست و بنیادگراها نمی‌توانند از آن سوءاستفاده کنند. و چون یک نیروی سیاسی نیست نمی‌توان آن را شکست داد.
آقای کاخسار خطر «بنیادگرایان اسلامی» در تحولات مصر بعد از مبارک را جدی نمی‌داند و معتقد است دومینو بعد از تونس و مصر ادامه پیدا خواهد کرد.
گفت وگو با ناصر کاخساز
دویچه وله: آقای کاخساز شما معتقدید نیروی اصلی تحولات منطقه به ویژه در مصر و تونس، "نیروی سوم" است. این نیروی سوم چیست و از نظر جامعه‌شناختی چه مشخصاتی دارد؟
ناصر کاخساز:  نسل جوان کنونی شاخص‌هایی دارد که نسل قبل، این مشخصه‌ها را نداشت. این نسل جوان موجودیت جهانی و یک ذهنیت جهانی پیدا کرده است و به‌رغم غیرسیاسی بودن در تحولات اجتماعی تأثیر عظیمی دارد. این نسل جوان بخش عمده‌ی قدرت سوم اجتماعی در ایران، در منطقه و در خاورمیانه راتشکیل می‌دهد. این امر محصول یک چرخش جامعه‌شناختی است. به همین دلیل جنبشی که به‌وجود می‌آورد را نمی‌‌توان‌ شکست‌داد. یک نیروی سیاسی نیست که بتوان آن را شکست داد. اصلا خواسته سیاسی هم ندارد و به همین دلیل هم بنیادگراها نمی‌توانند از آن سوءاستفاده کنند. ذهنیت آن ذهنیت جهانی است. می‌خواهد یک شهروند جهانی باشد، یعنی از مرزهای جغرافیایی عبور کرده است.
به این ترتیب شما "بنیادگرایی اسلامی" را خطری برای منطقه نمی‌بینید؟ دست‌کم خطری جدی و مهم.
دوره‌ی‌جنبش‌های اعتقادی، ایدئولوژیک و مذهبی گذشته است. ما با یک چرخش پارادایمی مواجه هستیم. اگر وقوع انقلاب اسلامی در ایران هم چند سال به تأخیر افتاده بود و بعد از شکست سوسیالیسم قرار بود اتفاق بی‌افتد، دیگر اتفاق نمی‌افتاد. برای این که آن موقع در آستانه‌ی یک پارادایمی جدیدی بودیم. نسل جوان در ایران و در کشورهای منطقه حامل این تغییرات پارادایمی هستند که این در دوره‌ی انقلاب اسلامی حضور نداشت و انقلاب اسلامی به این جهت پیروز شد. با این همه به این معنا نیست که نباید نگران بود و خطرهای تصادفی را در نظر نگرفت، همیشه باید هوشیار و مواظب بود.
شادی جوانان مصر بعد از استعفای حسنی مبارک
ولی همان طور که انقلاب سوسیالیستی در شوروی شکست خورد، انقلاب اسلامی هم شکست خورد. البته انقلاب اسلامی به طور مفتضحانه‌تری شکست خورد. اخلاق مضاعف و دوگانگی‌های مذهبی باعث شد که به طور مفتضحانه‌تری شکست بخورد. این‌ها دیگر برای نسل جوان جاذبه‌ای ندارد. ممکن است در بخش‌ها و اقشاری از توده‌های پایین به علت تبلیغات مذهبی و عدم وجود آلترناتیو سیاسی، گرایشاتی به سوی انقلاب اسلامی وجود داشته باشد، ولی آن‌ها حامل تغییر اجتماعی نیستند. به همین علت هم به آن می‌گوییم، "قدرت سوم" که یک قدرت ایدئولوژیک نیست، قدرتی مذهبی نیست.

شخصاً ممکن است در آن کسی ایدئولوژی یا مذهب داشته باشد، ولی کل این جریان و قدرت، بین ایدئولوژی‌ها می‌ایستد. در فاصله‌با آن‌ها می‌ایستد و حاضر نیست ذهنیت خود را به آن‌ها تسلیم کند. به نظر من در چنین موقعیتی بنیادگرایی دینی خطرش را از دست داده است.
ولی در ایران مقامات رسمی ایران همچون آیت‌الله خامنه‌ای، اتفاقات مصر را با انقلاب ایران مقایسه می‌کنند و آن را پس‌لرزه‌های انقلاب ایران می‌دانند.
ایشان آگاهی جامعه‌شناختی ندارد و این آگاهی‌ها با علائق‌ایشان هم تطبیق نمی‌کند. یعنی ایشان نمی‌تواند بفهمد که آن انقلاب در پارادایم دیگری رخ داد و آن پارادایم تغییر کرده و عمرش تمام شده است. اکنون نسل بعدی در شرایط دیگری در جهان زندگی می‌کند.
با توجه به گفته‌های شما آیا می‌توان این طور برداشت کرد که پرونده‌ی «انقلاب اسلامی» و «حاکمیت دینی» که از سال ۵۷ وارد گفتمان منطقه و جهان شده، به نوعی بسته شده است و قابلیت بازتولید در دیگر کشورها را نخواهد داشت؟
قابلیت بازتولید نخواهد داشت چون برخلاف اصول مشخص انسانی است. چیزی که حیثیت ‌خود را از دست داده، و شکست خورده نمی‌تواند دوباره پیروز شود. چون آن‌ها همیشه باید یک معنویتی داشته باشند تا بتوانند مردم را به خیابان و به ایثار و فدارکاری بکشانند. اصلاً دوره‌ی همه این پدیده‌ها سپری شده و  شکست خورده و امکان بازتولید ندارند.
نسل جوانی که الان حامل این تغییر جامعه‌شناختی است، دموکراسی می‌خواهد تا بتواند جلوی این زائده‌های انحرافی و اعتقادی را بگیرد و شرایط بهزیستی برای خود فراهم کند. انگیزه‌هایشان هم انگیزه‌ای سیاسی نیست. با غریزه‌ی اجتماعی‌ دورانشان و با افقی ذهنی ‌که این دوران به آن‌ها داده است متوجه شده‌اند که شرایط بهزیستی فقط در شرایط متعادل امکان دارد. یعنی نسل جوان  باید از مرزهای جغرافیایی جهان عبور کند. به این خاطر است که می‌بینیم جوان ایرانی با جوان مصری هیچ تفاوت اساسی با هم ندارند.
"قدرت سومی" که شما از آن نام می‌برید و معتقدید نشانه‌های آن از ایران آغاز شده در ایران نتوانست به پیش رود. این چند وقت در شبکه‌های مجازی صحبت از این بود که "تونس تونست ولی ایران نتونست"، الان  هم که "مصر تونست". علت را در چه می‌بینید؟
این دومینو باز هم ادامه پیدا خواهد کرد. هرجا که نسل جوان دارد، این قدرت سوم شکل می‌گیرد. هرجا این قدرت سوم شکل گرفت، هیچ قدرت ایدئولوژیکی امکان پیروزی ندارد. این یک فرمول روشن  و قاطع ا‌ست که الان می‌توان این ایده را با شجاعت مطرح کرد.
ولی این که چرا ما در ایران موفق نشدیم علتش این بود که اپوزیسیون مذهبی در ایران ریشه در حاکمیت دینی داشت و نگران از دست رفتن حاکمیت دینی بود و همین امر آن را در این مبارزه متزلزل می‌کرد. اپوزیسیون مذهبی نمی‌توانست نسل جوان را رهبری کند. بین نسل جوان و اصلاح‌طلب‌ها، یعنی بین جنبش سبز و جنبش اصلاح‌طلبی، ناهمبافتی و عدم انسجام وجود داشت. این تضاد بین جنبش سبز و جنبش اصلاح‌طلبی موجب شد که در ایران حرکت فروکش کند. علت ریشه‌ای ‌آن همین امر بود.
ناصر کاخسار، پژوهشگر ایرانی ساکن آلمان همان‌طور که همیشه دیده‌ایم، بدنه‌ی جنبش سبز به‌گونه‌ی دیگری بود و جنبش اصلاح‌طلبی همیشه می‌خواست آن را وادار به ترمز کند. غالب اصلاح‌طلب‌ها - گرچه واقعاً باید بعضی‌ها‌شان را مستثنی کرد - حتی با یک اصل ضد متمدنانه‌ای مثل ولایت فقیه هم مخالفت قاطع نداشتند. به این صورت شور و حرارت نسل جوان را پایین آوردند و بدن‌شان را سرد کردند. با بدن سرد هم نمی‌شود مبارزه و خطر کرد.
با توجه به امکانات و امتیازاتی که گروهی مانند اخوان المسلمین حداقل در سازماندهی صحنه‌های سیاسی دارد، فکر نمی‌کنید این سبب برتری آن‌ها بین نیروهای سیاسی دیگر شود؟
البته اخوان‌المسلمین از لحاظ سازماندهی امتیاز دارد، چون سازماندهی مذهبی کرده و این یعنی دیکتاتوری مبارک. همان‌طور که در دوران شاه در ایران دیدیم، وقتی نیروهای دموکراتیک سرکوب شدند، نیروهای مذهبی خود به خود با اقدامات صنفی و مذهبی مثل ساختن مسجد و بیمارستان ‌و چیزهایی از این قبیل درصدی از مردم را، (می‌گویند حدود ۲۰ یا ۲۵ درصد و حتی بعضی می‌گویند تا حدود ۳۰ درصد از مردم) به طرف خودشان کشاندند. علت این امر هم سرکوب نیروهای آلترناتیو بود. با این‌حال این توانایی جامعه‌ی مصر است که به‌رغم این‌همه سرکوب نیروهای آلترناتیو، اخوان المسلمین توانست فقط تعداد معدودی را به طرف خود بکشد. نظر من این نشان می‌دهد ظرفیت سیاسی جامعه‌ی مصر، ظرفیت بالایی‌ست. این ظرفیت بالا به مبارزات پنج، شش و هفت دهه‌ی گذشته در مصر برمی‌گردد.
اصولا گروه‌های اسلامی مانند اخوان‌المسلمین در یک انتخابات آزاد تا چه حد شانس برنده شدن دارند؟
باید هوشیار بود. یکی از راه‌هایی که برای جلوگیری از این فرض می‌‌توان به آن اندیشید، این است که باید دولت موقت پس از مبارک، برخی اصول قانون اساسی سکولار موجود را تغییر دهد. یا این‌‌که یک متمم قانون اساسی تصویب کند که دستاوردهای سکولاریستی دهه‌های گذشته در آن‌ها حفظ شود. ساختار سکولار ارتش و دادگستری محفوظ بماند و نهاد دیپلماسی مدرن وارد قانون اساسی شود. به رسمیت شناختن اسراییل، به‌رغم این که باید انتقاد هم بکند، ولی در عین حال باید دولت اسراییل را به رسمیت بشناسد.
این جزو مدنیت و مدرنیت است که  مصر هم سوابق خیلی خوبی در این زمینه داشته است. باید جنبه‌های مثبت این دیپلماسی را حفظ کرد. آن وقت یک قانون اساسی که حامل چنین متممی است باید قبل از انتخابات به کرسی بنشیند. اگر تصویب ‌قانون اساسی به بعد از انتخابات موکل شود، آن موقع فرضیه‌ای که شما می‌گویید، نگران‌کننده‌تر می‌شود.
من فکر می‌کنم بلوغ حفظ دستاوردهای سکولار در مصر وجود دارد تا با کمک ارتش، دادگستری و دیپلماسی مدرن، از راه‌های دموکراتیک از گسترش اخوان المسلمین جلوگیری شود. حتی بعضی‌ها در مصر گفته‌اند، ما قبول داریم که دستاوردهای سکولار در دوره‌ی مبارک بوده ولی او مسئول فجایع سیاسی و شکنجه‌ها هم است. یعنی این قدر سطح بلوغ جنبش بالاست که می‌تواند این‌ها را ازهم تفکیک کند. این روحیه باید در قانون اساسی قبل از انتخابات متبلور شود. اگر چنین قانون اساسی تصویب شد، آن وقت حتی نباید برای ورود به انتخابات شتاب داشت. به نظر من،  خطر یک حاکمیت دینی وجود نخواهد داشت.

معترضان به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸آیا مصر با این ظرفیت گسترده‌ برای دموکراسی که شما به آن اشاره کردید، فکر نمی‌کنید نیاز به یک بازشناسی دوباره داشته باشد؟
مصر واقعاً برای خیلی از ایرانی‌ها ناشناخته است. جنبه‌های گوناگونش شناخته نیست. بیش‌تر به عنوان یک جامعه‌ی عقب‌مانده‌ی مذهبی و خیلی سنتی دیده می‌شود. در حالی که این وضع در حقیقت محصول سوء اداره‌ی مبارک در مصر بوده، والا سابقه جنبش آزادی‌خواهی در مصر بسیار طولانی‌ست. از ۱۹۴۸ جنبش آزادی‌خواهی در مصر وجود داشته و حتی جنبش سوسیالیستی حدوداً غیرایدئولوژیک از ده‌ها سال پیش در مصر وجود داشته و در دنیای عرب تأثیر گذاشته است. ایران و مصر جنبه‌های مختلفی دارند که باید از همدیگر استفاده کنند. باید مصر هم دوباره بازشناسی شود. من از دوران دانشجویی حدود ۵۰ سال پیش روایتی به‌یاد دارم که، جمال عبد‌الناصر وقتی می‌خواست سد آسوان را با حضور خروشچف افتتاح کند، با نام مصدق سد آسوان را افتتاح کرد. البته ناصر در رابطه با اسراییل اشتباهات پارادایمی داشت و تندروی‌هایی کرد. ولی تیپ ناصر را با همان تجلیلی که از مصدق کرد، می‌شود شناخت.
اگر بخواهید  مقایسه‌ای بین طرفداران حاکمیت ایران از جمله حزب‌الله با اخوان‌المسلمین در مصر بکنید، چه فکر می‌کنید؟
اخوان المسلمین آن قدرهم مثل حزب‌الله در ایران یک نیروی بدخیم نیست. گرایش‌هایی سازشکارانه و حتی لیبرالیستی هم در آن وجود دارد. باید افزود که اخوان المسلمین جناح‌های مختلفی دارد و از حرف‌های سخنگویان آن در یکی دو هفته گذشته، کاملاً می‌توان فهمید که بین‌شان اختلاف وجود دارد. در مجموع اخوان المسلمین برای به‌دست گرفتن یک قدرت و حاکمیت دینی کاملاً متزلزل است. مخصوصاً الان که جمهوری اسلامی هم شکست خورده و بی‌معنویت شده است. اخوان المسلمین این هراس را دارد که اگر به راه جمهوری اسلامی برود، همان اعتبار ۳۰ـ ۲۰ درصدی هم که تاکنون داشته را هم ممکن است از دست بدهند.
از طرف دیگر این آگاهی را دارند که جهان اصلاً نمی‌تواند یک حاکمیت دینی را در مصر تحمل کند. اصلاً چنین چیزی، به خاطر وجود اسراییل در منطقه ممکن است پیامد یک جنگ جهانی را داشته باشد. ملت مصر و ملت تونس و دیگر کشورهایی که در این دومینو همین‌طور خواهند آمد،  این ظرفیت را دارند که این سیاست صلح‌آمیز را در منطقه به پیش ببرند. به نظر من این خوشبینی نیست، این واقع‌بینی است. این روزها جنبش مصر این آگاهی را نشان داد و نسبت به انقلاب ۵۷ در ایران، این آگاهی آن قدر بالاست که واقعاً حیرت‌انگیز است.
حسین کرمانی
تحریریه: مصطفی ملکان
برای شنیدن فایل صوتی گفت‌و‌گو با ناصر کاخساز به لینک پایین صفحه مراجعه کنید!
 فایلهای دیداری و شنیداری درباره‌‌ی موضوع




بحث‌های رسمی در باره ابعاد تظاهرات ۲۵ بهمن

معترضان برای مقابله با حمله پلیس و رفع اثرات گاز اشک‌آور پلیس به آتش‌زدن زباله روی آورده‌اند

آمار منابع رسمی در باره‌ی دامنه تظاهرات مخالفان در روز ۲۵ بهمن اندک و در عین حال متفاوت است. واکنش شدید مقام‌های مختلف حکومتی و تعطیل خطوط مترو و اتوبوسرانی اما روایتی گویاتر از آمار رسمی به دست می‌دهند.

در روزهای قبل از ۲۵ بهمن، شخصیت‌ها و نهادهای مختلف جمهوری اسلامی ایران در برابر فراخوان مخالفان برای تظاهرات در این روز سکوت اختیارکرده بودند و آن را شایسته اعتنا نمی‌دیدند. در موضع‌گیری‌ها و رسانه‌های رسمی در ماه‌های اخیر پیوسته از "مرگ فتنه" سخن رفته است. این تصور هم در میان مقام‌های رسمی بی‌خریدار نبود که سرکوب معترضان در ماه‌های پس از انتخابات ۱۳۸۸ و برخوردهای امنیتی، قضایی و صدور احکام سنگین برای فعالان و شرکت‌کنندگان در این تظاهرات‌، عملاَ "جریان فتنه" را به خاموشی و نابودی کشانده است.
با این همه، واکنش شدید و گسترده مقام‌ها و رسانه‌های دولتی به تظاهرات مخالفان در ۲۵ بهمن از شب گذشته تا کنون، این گمانه را تقویت می‌کند که ابعاد تظاهرات یادشده فراتر از تصور و برآورد آنها بوده و تا حدودی غافلگیرشان کرده است. شاهد این گمانه را می‌توان سخنان تند و شدید رئیس مجلس و بیانیه ۲۲۳ نماینده مجلس علیه موسوی و کروبی، گزارش وزیر کشور به مجلس، بیانیه بسیج، اظهارات محسن رضایی و مقاله‌ها و گزارش‌های تند رسانه‌های نزدیک به دولت دانست.
سرمقاله برای «آشغال شکر»
روزنامه کیهان گرچه شمار شرکت‌کنندگان در تظاهرات دیروز را سیصد چهارصد نفر اعلام کرده است، اما در عمل ابعاد ماجرا را چنان بزرگ دیده که ناچار شده سرمقاله‌ خود را به تظاهرات این "عده‌ی معدود" اختصاص دهد. حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه و مدیر مسئول کیهان که این سرمقاله را نوشته، با توصیف جمهوری اسلامی ایران به عنوان شکر، تظاهرکنندگان را "آشغال شکر" نامیده است. وی ادامه داده است: «سرانجام دیروز کوه موش زائید و اگرچه تعداد اندکی از اراذل و اوباش اجاره‌ای کوشیدند در چند نقطه تهران ابراز وجودی چند دقیقه‌ای کنند، ولی با حقارتی مثال زدنی روبرو شدند.»
سایت الف، وابسته به احمد توکلی نیز در شامگاه روز تظاهرات، رقمی مشابه کیهان را در مورد تعداد تظاهرات‌کنندگان اعلام کرد اما هم‌زمان نوشت: «بیشتر شلوغی امروز خیابان انقلاب و آزادی به دلیل تجمع وسیع نیروهای انتظامی و نیز عابران کنجکاو بوده است.» گزارش الف به دلیل «تجمع وسیع» و غیرمعمول نیروهای انتظامی در خیابان‌های یادشده که معمولاَ اقدامی غیرعادی تلقی می‌شود، اشاره‌ای نمی‌کند.
سایت رجا نیوز که مهمترین سایت حامی دولت به شمار می‌رود کمی دست را بالاتر از کیهان گرفته و شمار تظاهرات‌کنندگان را نزدیک به ۱۰ هزار نفر دانسته است. به نوشته این سایت، «روز ۲۵ بهمن در نهایت چند گروه بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفری در خیابان‌های انقلاب و آزادی تهران حاضر شدند و حتی سرجمع عدد افرادی که با اراده مشخص در این محل حاضر شده بودند، در تهران با بیش از ۱۰ میلیون جمعیت به ۱۰ هزار نفر هم نرسید.»
تجمع در برابر اوین
اظهارات سردار رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران مبنی بر دستگیری ۱۵۰ نفر از معترضان نیز اگر رقمی نزدیک به واقعیت هم باشد، با ارقام سایر منابع دولتی در باره‌ی حضور تنها ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر از معترضان در خیابان‌ها نمی‌خواند. یک شاهد عینی که روز ۲۶ بهمن جلوی زندان اوین بوده، به دویچه وله گفته است که از «ساعت ۹ صبح مردم آرام آرام در جلوی در اوین جمع می شدند. حضور نیروهای انتظامی بسیار چشمگیر بود. من بین صد و پنجاه تا دویست نفر حدس می زنم. فردی با لباس شخصی از ابتدای مراسم با دوربین فیلم‌برداری می‌کرد. او با دو نفر دیگر که آنها هم لباس شخصی بودند، دوربین را پس از مدتی دست به دست میکردند اما دوربین لحظه ای را بدون رکورد کردن به سر نبرد.» این شاهد در ادامه می‌گوید که کسانی که برای کسب اطلاع از وضعیت دستگیرشدگان دیروز آمده بودند از همه طبقات و قشرها بودند. در پی اعتراض این حاضران مسئولان زندان آنها را « ساعت ۱۲ جمع کرده و گفتند تا ۴۸ ساعت آینده اسامی بر روی برد قرار می‌گیرد و بعد دستور ترک آنجا را صادر کردند. به حاضران همچنین گفته شد که ادامه حضورتان در برابر اوین به عنوان تجمع غیرقانونی تلقی می‌شود و بازداشت و محاکمه شما را در پی دارد.»
تعطیلی مترو و خطوط اتوبوسرانی
علاوه بر فیلم‌هایی که به‌تدریج از طریق اینترنت منتشر می‌شوند و تا حدود زیادی شمار نسبتاَ واقعی تظاهرات‌کنندگان را نشان می‌دهند، مصاحبه‌ی مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران با سایت "آینده" نیز روایتی متفاوت با روایت‌های رسمی به دست می‌دهد. جعفر ربیعی گفته است که از ساعت ۴ بعد از ظهر روز دوشنبه به تدریج ایستگاه‌هایی از مترو تعطیل اعلام شدند و دست آخر کل خط ۴ (شامل ایستگاه های میدان انقلاب، چهارراه ولیعصر، فردوسی، دروازه دولت، دروازه شمیران، شهدا، نبرد و میدان کلاهدوز) و خطوط سریع اتوبوسرانی (BRT) فعالیت خود را متوقف کردند.
ظاهراَ بهره‌گیری مخالفان‌از مترو و اتوبوس برای رساندن خود به تجمع‌های اعتراضی و نیز استفاده از ایستگاه‌های مترو برای تجمع و اعتراض از جمله دلایل تصمیم یادشده بوده‌اند.
"حرمت‌شکنی" رئیس جمهور ترکیه
حضور عبدالله گل، رئیس جمهور ترکیه در تهران در روز ۲۵ بهمن و اظهارات وی در باره‌ی قطع تلفن همراه در این شهر با واکنش‌هایی منفی در رسانه‌های نزدیک به دولت مواجه شده است. به نقل از سایت‌های نزدیک به دولت ایران، روزنامه زمان، چاپ ترکیه در گزارشی از حضور گل در جمع خبرنگاران در تهران نوشته است: « خبرنگاران حاضر در این جلسه به گل خبر دادند که امروز (دیروز)صبح، به علت تظاهرات "هواداران اصلاحات" در تهران، شبکه تلفن همراه و اینترنت قطع شده است که گل، پاسخ داد: «دوران کنونی، متفاوت است! شاید بتوان تلفن های همراه را قطع کرد اما تلویزیون ها همه چیز را نشان می دهند و نباید هیچ اقدامی علیه مردم انجام شود.» وی افزوده است: «بزرگترین مسئله این رژیم ها، بی‌عدالتی، فساد اقتصادی، پاسخگو نبودن و استفاده ناقص از منابع است.»
سایت اصول‌گرای مشرق این سخنان گل در تهران را «بی‌حرمتی به میزبان» توصیف کرده است.


«منصور اسانلو با دست بند و پابند در بیمارستان»

منصور اسانلو
يکی از نزديکان منصور اسانلو به راديو فردا گفت که اين فعال کارگری به دليل ناراحتی قلبی از روز يکشنبه در بيمارستانی در کرج با دست بند و پابند بستری شده است.
او درباره وضعيت منصور اسانلو به راديو فردا گفت که این فعال کارگری روز جمعه از ناحيه قلب، احساس درد داشت که از زندان رجايی شهر کرج به يکی از بيمارستان های اين شهر اعزام شد.
بر اساس اين گزارش، آقای اسانلو پس از مراقبت های اوليه پزشکی به زندان بازگردانده شد، اما مجددا شنبه شب دچار ناراحتی از ناحيه قلب شد و روز يکشنبه به بيمارستان اعزام شد.
اين گزارش همچنين حاکيست: پزشکان معالج گفته اند که منصور اسانلو دچار گرفتگی رگ شده است و اقدام به آنژيوگرافی کرده اند و در شرايطی که اين فعال کارگری به مراقبت های پزشکی نياز دارد، قرار است که او روز چهارشنبه به زندان رجايی شهر بازگردانده شود.
منصور اسانلو در تير ماه سال ۸۶ توسط ماموران امنيتی در تهران بازداشت و به اتهام هايی مانند اقدام عليه امنيت ملی به پنج سال زندان محکوم شد.
اين فعال کارگری در تابستان سال جاری، در شرايطی که در زندان رجايی شهر کرج به سر می برد، دوباره به اتهام های امنيتی محاکمه و به يک سال زندان محکوم شد.
در همين حال، فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل باانتشار بيانيه ای، با غير عادلانه خواندن احکام زندان که برای منصور اسانلو صادر شده است، از گزارش مربوط به احتمال حمله قلبی وی در زندان رجايی شهر کرج ابراز نگرانی کرد.
ديويد کاکرافت، دبير کل فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل، در اين مورد گفت که بدرفتاری با منصور اسانلو، بخشی از تلاش برای از بين بردن صدای او و در نتيجه، سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه است.
آقای کاکرافت با اشاره به تحولات در تونس و مصر افزود: آيا حکومت ايران از اين تحولات درس نگرفته است؟
کنگره اتحاديه های کارگری و سازمان عفو بين الملل نيز به شرايط منصور اسانلو اعتراض کردند و خواستار آزادی فوری و بدون قيد و شرط او شدند.
در بيانيه مشترک اين دو سازمان کارگری و حقوق بشری، خواسته شده است که به سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه اجازه ادامه فعاليت داده شود.
بر اساس مقاوله نامه های ۸۷ و ۹۸ سازمان بين المللی کار، که ايران نيز آنها را امضا کرده است، کارگران حق تاسيس تشکل های خود را دارند. اما تشکل ها و  اتحاديه های کارگری در ايران و جهان می گويند که دولت به اين تعهد احترام نمی گذارد.
در همين ارتباط، دهها فعال کارگری در ساليان اخير، بازداشت و يا زندانی شده اند.
از جمله فعالان کارگر زندانی، منصور اسانلو، ابراهيم مددی، رضا شهابی، غلامرضا غلام حسينی و رضا رخشان هستند.
کنگره اتحاديه های کارگری و سازمان عفو بين الملل در بيانيه خود تاکيد کرده اند که دولت ايران بايد تمامی فعالان کارگر زندانی را آزاد کند و به حق تشکل يابی کارگران احترام بگذارند.




بازداشت شیما وزوایی دانشجوی رشتۀ فیزیک دانشگاه شریف

در ادامه بازداشت های روزهای اخیر، یکی دیگر از دانشجویان دانشگاه دانشگاه شریف توسط مأموران امنیتی بازداشت شد.
به گزارش دانشجونیوز  امروز سه شنبه ٢۶ بهمن، شیما وزوایی دانشجوی رشتۀ فیزیک دانشگاه شریف، در پی مراجعه  ماموران امنیتی به محل کار وی، دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل شده است.
در  پی تجمع اعتراضی روز گذشته تعداد بسیاری از فعالین سیاسی و دانشجویی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
بازداشت تعداد دیگری از دانشجویان طی ٢ روز گذشته نیز گزارش شده است. جرس از بازداشت علی رزاقی، مرتضی باقرزاده، امیر شیبانی، حسین احمد نژاد و فرزانه نجارنژاد در مشهد خبر داده است. رهانا نیز بازداشت امین سلمانیان دبیر اسبق دانشجویان اصلاح طلب، محمد نور محمدی و مرتضی دیو سالار از فعالان دانشجویی دانشگاه قزوین را منتشر کرده است. همچنین هرانا بازداشت ابوذر رستمی، دانشجوی رشتهٔ سینما دانشگاه هنر تهران در ۴ راه ولیعصر توسط ماموران امنیتی گزارش کرده است.
طی ٢ روز گذشته همچنین ده ها تن از دانشجویان دانشگاه های نوشیروانی بابل، تهران و صنعتی شریف بازداشت شدند. به گزارش دانشجونیوز، عارف بلند نظر دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف، احسان شفاهیان، دانشجوی متالوژی دانشگاه تهران و هشت تن از دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی روز گذشته بازداشت شده اند.
درحالی که فرمانده نیروی انتظامی از بازداشت ١۵۰ نفر در تجمع اعتراضی روز گذشته خبر داد، مسئولان دادسرای  انقلاب تهران امروز اعلام کردند در روز گذشته ١۵۰۰ نفر در تجمعات بازداشت شده اند.

در همین زمینه:




بازداشت سه تن از دانشجویان دانشگاه شهرکرد

در ادامه بازداشت فعالین دانشجویی در روزهای اخیر، امروز سه شنبه ٢۶ بهمن ماه، علی مرادی، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه شهرکرد و دو تن دیگر از دانشجویان این داشگاه به نام های کوروش بنایی و رضا شاکری بازداشت شدند.
به گزارش دانشجونیوز این دانشجویان در پی احضار و مراجعه به ستاد خبری اداره اطلاعات شهرستان  شهرکرد بازداشت شده و تا کنون خبری از آن ان در دست نیست.
این دانشجویان در روزهای اخیر به حراست دانشگاه نیز احضار شده و در مورد فعالیت هایشان در فیس بوک و شبکه های اجتماعی مورد بازخواست قرار گرفته بودند.
گفتنی است پس از بازداشت این دانشجویان، نیروهای امنیتی به اتاق های این دانشجویان در خوابگاه محل سکونتشان یورش برده و وسایل شخصی از جمله لپ تاپ آنان را ضبط کرده اند.
علی مرادی در حوادث پس از انتخابات نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.
طی ٢ روز گذشته ده ها تن از دانشجویان شهرهای مختلف کشور همچون محسن برزگر و حسين ضامن ضرابی دو تن از اعضای انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه نوشيروانی بابل و شیما وزوایی دانشجوی رشتۀ فیزیک دانشگاه شریف بازداشت شده اند. به گزارش دانشجونیوز، عارف بلند نظر دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف، احسان شفاهیان، دانشجوی متالوژی دانشگاه تهران و هشت تن از دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشکده فنی نیز جزو دانشجویان بازداشت شده هستند.



اتوبوس؛ نوشته ای از شهید صانع ژاله

بار دیگر دشنه زهر آگین استبداد گلو از لاله جوان وطن برید.
شهید صانع ژاله دانشجوی رشته نمایش دانشگاه تهران به جرم شرکت در تظاهرات مسالمت آمیز و بیان خواست ها و دردهای یک ملت که زیر یوغ استبداد کریه چهره و درنده خو قرار گرفته، به شهادت رسید.
"اتوبوس" نوشته ای از این دانشجوی شهید است که در سال ١٣۸٤ به انتشار رسیده است.
بی تردید نام و یاد این شهید راه آزادی، هرگز از خاطر پویندگان طریق آزادی پاک نخواهد شد و روزی نام و آوازه ی این گرامی شهید در دادگاه قاتلان و جنایت کاران گواه حقیقت و مظلومیت ملت آزادی خواه ایران خواهد بود.
عکس های متن داستان کوتاه نوشته شده توسط شهید صانع ژاله در سال ١٣۸٤ را می توانید در زیر مشاهده کنید.
(برای مشاهده عکس ها در سایز بزرگتر بر روی عکس ها کلیک کنید
.)





سحام نیوز: جمعی از “اراذل و اوباش” و گروهی از حامیان دولت بعدازظهر امروز، در برابر منزل مهدی کروبی تجمع کردند و شعارهایی بر ضد وی سر دادند.
این تجمع به دنبال فراخوان امروز یکی از وبسایت‌های منسوب به حکومت مبنی بر تدارک تحصن در ميدان ارك تهران بر ضد مهدی کروبی و میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز شکل گرفت و گروه حاضران در میدان ارک، پس از ساعتی به سمت منزل دبیر کل حزب اعتماد ملی حرکت کردند.بر طبق اخبار رسیده این افراد در حال حاضر در برابر منزل وی تجمع کردند و اقدام به سر دادن شعارهایی بر ضد مهدی کروبی کردند.



بازداشت شهربانو امانی، نماینده سابق مجلس

شهربانو امانی، نماینده مردم ارومیه در مجالس پنجم و ششم، بازداشت شد.
به گزارش جرس، این نماینده مجلس در زمان آخرین انتخابات ریاست جمهوری از “فضای رسانه‌ای ناعادلانه انتخابات” گله کرده و گفته بود: هیچ دولتی به اندازه دولت نهم از حمایت های ویژه نهادهای مختلف برخوردار نبوده است.
همچنین گفته می‌شود امضای این نماینده سابق ارومیه در میان امضاهای احزاب اصلاح‌طلب برای درخواست راهپیمایی ۲۲ خرداد سال جاری بوده است.
امانی همچنین از جمله نمایندگان مخالف لایحه حمایت از خانواده بود که پیشتر در این باره اظهار داشته بود: قانون به نوعی به جای اینکه تظلم خواهی مظلوم را داشته باشد، به نوعی حق از مظلوم ضایع می کند.





کمیته‌ی حقیقت‌یاب، عوامل سرکوب تظاهرات 25 بهمن را شناسایی کند

دکتر امیر ارجمند در گفت‌وگو با کلمه: دولت درباره‌ی خشونت علیه مردم، پاسخگو باشد

اردشیر امیر ارجمند، مشاور میرحسین موسوی، از فرافکنی و مسئولیت‌ناپذیری نیروهای دولتی در تأمین امنیت راهپیمایی قانونی ۲۵ بهمن انتقاد کرد و خواستار تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب مستقل برای رسیدگی به حوادث این روز و دستگیری‌ها و برخوردهای خشن صورت گرفته با تظاهرکنندگان از سوی نیروهای پلیس و لباس‌شخصی‌ها شد.
دکتر امیر ارجمند در گفت و گو با خبرنگار کلمه، با تاکید بر اینکه “حضور باشکوه هموطنان عزیز و فعالان جنبش سبز در راهپیمایی دیروز، نشان‌دهنده‌ی طراوت و شادابی این جنبش و دروغ بودن کلیه‌ی ادعاهای سرکوب‌گران بود”، گفت: “جنبش سبز متعهدانه زمان و مکان راهپیمایی خود را اعلام کرد و لازم بود مقاماتی که متصدی نهادهای اجرایی کشور هستند، نسبت به تضمین امنیت راهپیمایی و برگزاری مسالمت‌آمیز آن اقدام می‌کردند.
مشاور موسوی گفت: آنها متاسفانه نه تنها چنین نکردند، بلکه یک بار دیگر با بسیج اراذل و اوباش تحت عنوان لباس شخصی، در کنار نیروهایی که باید به حفظ امنیت مردم بپردازند، به جای این کار به تظاهرات مردم حمله کردند و علاوه بر دستگیری بسیاری از هموطنان، عده‌ی زیادی نیز مجروح شدند.
امیر ارجمند همچنین گفت: مجروح شدن این عده توسط مقامات انتظامی و لباس‌شخصی‌ها، قطعی و غیر قابل تردید است و متاسفانه یکی از هموطنان عزیز ما نیز جان خود را از دست داده است. قطعا مسئولیت این فجایع بر عهده‌ی نیروهایی است که مسئولیت حفظ امنیت را بر عهده دارند و آنها باید پاسخگوی رفتارهای خشونت‌آمیز صورت گرفته با مردم باشند.
وی افزود: اما یک بار دیگر شاهدیم که به جای قبول مسئولیت، فرافکنی آغاز شده و سیل اتهامات به سمت افراد و گروه‌های مختلف جاری شده است.
مشاور میرحسین سپس تصریح کرد: ما خواستار تشکیل یک کمیته‌ی حقیقت‌یاب مستقل هستیم تا با رعایت موازین قانونی و بی‌طرفانه، فرد یا افرادی که مسئول این‌گونه اعمال بودند، مشخص شوند و همچنین گروههایی که اقدام به دستگیری و ضرب و شتم مردم کردند نیز شناسایی و معرفی شوند.
وی افزود: البته ما حوادث سال گذشته را فراموش نمی‌کنیم؛ هنگامی که افرادی در لباس‌های نظامی و یا با لباس شخصی به مردم حمله کردند و حتی برخی جوانان در زندان‌ها مورد تجاوز قرار گرفتند، اما هرگز پیگیری لازم صورت نگرفت و عاملان و ماموران این حوادث وحشتناک شناسایی نشدند؛ و همچنین فراموش نمی‌کنیم که ضمن اجیر کردن برخی افراد برای نفوذ به جمعیت و دادن شعارهای تند و ایجاد درگیری و سپس حمله به بانک‌ها و اتومبیل‌های مردم، دوربین‌هایی را برای فیلمبرداری و طرح اتهام علیه جنبش سبز آماده می‌کردند.
امیر ارجمند در نهایت تاکید کرد: این ترفندها نه تنها توسط دیکتاتورها در ایران، که در سایر کشورهای منطقه نیز استفاده قرار گرفته و بی‌نتیجه مانده است و دیگر ثمر و اثر ندارد.


 اگر رهبران جنبش سبز در یافتن و به بکار گرفتن راهکارهای جدید پیشرو باشند، مردم ایران آن ها را تنها نخواهند گذاشت

مروز خبرگزاریهای جهان با شگفتی خبر از بازگشت جنبش سبز ایرانیان هموطن دادند و یکی پس از دیگری زنده بودن و پویا بودن این حرکت آزایخواهانه را در ایران  بعنوان یک خبر بگوش جهانیان رساندند. اینکه حرکت مردم ایران (علی رغم بستن در و پنجره ها، فرستادن پیام های اس.ام. اس تهدید آمیز، قطع خطوط تلفن و غیره بدست رژیم سرکوبگر) بازهم بگوش جهانیان میرسد البته واقعیت مطلوبی است. اما حقیقت این است که جنبش سبز جائی نرفته بود که نیاز به بازگشت داشته باشد.
 حزب ها تآسیس و تعطیل میشوند، ایدئولوگ ها میآیند و میروند، دیکتاتور ها میکشند و کشته میشوند اما حرکتی که در آن انسانهای آزاده  ابتدائی ترین حقوق شهروندی و حرمت انسانی خود  را مطالبه میکنند پایان پذیرفتنی نیست. بقول شیخ اجل : عشق را آغاز هست انجام نیست.
 علی رغم اینکه جنبش سبز جائی نرفته بود که به بازگشتن نیاز داشته باشد، حضور زنده و دوبارۀ مردم درخیابانهای ایران امر بسیار قابل توجهی است که بیست و پنجم بهمن ماه را به یک لحظۀ تاریخی بدل میکند.  باید از این لحظۀ تاریخی که بنظر میرسد در آن حداقل یک هموطن جان باخته است درس گرفت وبر اساس آن راهکارهای تازه  جست.
 درسی که آقای خامنه ای باید ازین اتفاق تاریخی بگیرد این است که چهل و هفت اعدام در عرض ماه ژانویه دردی از او و همراهانش دوا نکرده و مردم شجاع ایران را از پا ننشانده.  ثانیا، داستان کهنۀ توطئه از جانب اجانب رنگ باخته و اگر روزی هم کاربردی داشت دیگرندارد. این درست است که مردم ایران هنوزاز سرنگونی دولت مردمی مصدق به دست عمال انگلیس و آمریکا آزرده خاطرند و دخالت خارجی در امور داخلیشان را محکوم میکنند. اما درعین حال آمادگی آن را دارند که این خاطرۀ تلخ تاریخی را پشت سر بگذارند و با جهان بیرون (از جمله دولت های غربی) رابطه ای تازه بر اساس صلح و احترام متقابل – نه برپایۀ  خشم و نفرت و خون – برقرار کنند. و البته خوب میدانند که لازمۀ برقرارکردن چنین رابطه ای با دنیای خارج در وهلۀ اول داشتن آزادی و احترام فردی در خانۀ خودشان است.  این است که پس از یکسال و نیم زدن، کشتن، دستگیر کردن، اعتراف اجباری گرفتن، شکنجه و تجاوز، این مردم دست از خواستن حقوق انسانی خود برنداشته اند. علاوه برآن اکنون این هموطنان به نوعی بر علیه تمام استراتژی های به اصطلاح امنیتی دولت واکسینه شده اند. به این معنی که حتی برای ساده ترین و خوشبینانه ترینشان این ترفند ها و تردستی ها تآثیری نخواهد داشت.
 علاوه برآن، امروز از نظر منطقه ای، آقای خامنه ای در ضعیف ترین وضعیت تاریخی خود قرار دارد. آقای عبدلله گل – رئیس جمهور ترکیه – که امروز مهمان ایران بود، دریک مصاحبۀ مطبوعاتی درحضور همتای خود محمود احمدی نژاد گفت "هریک از ما باید امورداخلی خود را با تحول های لازم چه سیاسی، و چه اقتصادی اصلاح کند. اگر به خواسته های مردم توجه نشود مردم خود وارد عمل خواهند شد."
 کمتر از دوهفتۀ پیش، در نماز جمعه آقای خامنه ای قیام مردم مصر را یک انقلاب اسلامی و ملهم از انقلاب سی سال پیش ایران خواند. شاید خیلی ها ندانند که مسلمانان مصری بشدت و بلافاصله این ادعای اغراق آمیز را رد کردند تا جائی اخوان المسلمین روی سایت اینترنتی خود پاسخ مسقیمی خطاب به آقای خامنه ای دال برین که انقلاب مصر اسلامی نیست و ربطی به مسائل ادعا شده ندارد قرار داد. اما مشکل آقای خامنه ای بیشتر از اینست.
 درست است که مصر هنوز راه درازی در پیش دارد. اما روزنه ای از امید وجود دارد که مردم مصر موفق به تشکیل دولتی بشوند که به شکلی نمایندۀ اقشار مختلف مردم  مصر است. حتی اگر این دولت در حد ایده آل دموکراتیک نباشد باز هم با دولت حسنی مبارک فرق عمده خواهد داشت. وجود یک مصر مستقل از آمریکا دولت جمهوری اسلامی را که به یمن ایجاد نفرت برعلیه دشمنانش زنده است ، از وجود دشمن مهمی محروم خواهد کرد. مهم تر آنکه،  بی تردید دولت جدید مصر با اسرائیل به مذاکرات جدیدی دست خواهد زد، مذاکراتی که در آن مصر بعنوان یک ملت واقعی و قابل احترام نه عروسک خیمه شب بازی امریکا شرکت خواهد کرد.  البته این به معنای پیروزی کامل دولت مصر براسرائیل درین مذاکرات نخواهد بود اما برای اولین بار اسرائیل مجبور خواهدبود که با یک کشور بزرگ عرب دریک مذاکرۀ واقعی شرکت کند آنهم دولتی که با مبارک درافتاده  و بدون دخالت ارتش آمریکا او را از صندلی قدرت پائین کشیده. هرگونه موفقیتی درین مذاکرات شکستی بزرگ برای جمهوری اسلامی است  چرا که از سرنوشت فلاکت بار فلسطینیان به عنوان یک حربۀ سیاسی برای بر پا نگاه داشتن خود استفاده میکند.
  اما بیست و پنجم بهمن ماه امسال برای رهبران و سایر اعضاء جنبش سبز نیز درسهائی بزرگ در بر دارد درسهائی که در روزهای آینده با نگرشی دقیق تر به اتفاقات این روز روشن و روشن تر خواهد شد و مورد تامل و بررسی قرار خواهد گرفت. جنبش سبز ایران با آنکه میتواند الهام بخش جوانان مصری و خصو صا تونسی شمرده شود، در شرائط اجتماعی کاملا متفاوتی اتفاق میافتد و طبیعتا تکرار آن دو واقعۀ مهم نیست.  
اما درس عمدۀ امروز برای رهبران جنبش سبزاینست که اگر در یافتن و به بکار گرفتن راهکارهای جدید پیشرو باشند، مردم ایران آن ها را تنها نخواهند گذاشت و دریایمردی برای حمایت ازایده آل های انسانیشان تعلل نخواهند کرد.

روزبیست و پنجم بهمن ماه بر تمام آزادیخواهان مبارک باد!





جرس:
در حالیکه یکی از دانشجویان کرد دانشگاه هنر تهران بنام «صانع ژاله»، روز دوشنبه ٢۵ بهمن در جریان سرکوب تظاهرات جنبش سبز با تیر مستقیم مورد هدف قرار گرفت و پس از اعزام به بیمارستان به شهادت رسید، خبرگزاری های وابسته به نهادهای امنیتی ادعا کردند "عوامل فتنه‌گر و منافقین مزدور در جریان اغتشاشات خیابانی به سوی رهگذران آتش گشودند كه در جریان این تیراندازی یك نفر از هموطنانمان شهید شد."
همزمان در یک اقدام سوال برانگیز، مسئول روابط عمومی بسیج دانشجویی دانشگاه‌های كشور در گفت‌وگو با خبرگزاری امنیتی فارس اعلام كرد: "مراسم تشییع پیكر شهید صانع ژاله دانشجوی دانشگاه هنر تهران كه روز گذشته در اغتشاشات خیابانی مورد هدف تیر مستقیم گروهك تروریستی منافقین قرار گرفت، بامداد چهارشنبه از مقابل دانشگاه هنر تهران (چهارراه ولیعصر) به سمت دانشگاه تهران برگزار می‌شود."
گفتنی است منابع مستقل و حقوق بشری، شامگاه دوشنبه ضمن مخابرۀ کشته شدن یک تن و مجروح شدن چند نفر از شهروندان، تیراندازان را نیروهای امنیتی موتور سواری گزارش کرده بودند که مردم آنها را متوقف کرده و موتور سیکلت هایشان را آتش زده بودند.
ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران نیز به نقل از شاهدان عینی گزارش داده بود که تیراندازی توسط ماموران نیروی انتظامی و نه لباس شخصی و به وسیله سلاح کمری کلت صورت گرفته است.
گفتنی است همزمان و در حالیکه رسانه های امنیتی و در راس آنها فارس و جوان و رجا نیوز و جهان، متفقا عبارت "عوامل فتنه‌گر و منافقین مزدور در جریان اغتشاشات خیابانی در برخی معابر تهران به سوی رهگذران آتش گشودند كه در جریان این تیراندازی یك نفر از هموطنانمان شهید شد" را تکرار می کردند، هر کدام محل گلوله خوردن این دانشجو را متفاوت اعلام کرده اند.
بر این اساس، ابتدا جانشین فرمانده نیروی انتظامی با ادعای اینکه "دست سران فتنه بار دیگر به خون مردم آغشته شده"، گفت "در منطقه نواب - توحید گروهی از منافقان اقدام به تیراندازی به سوی مردم و نیروهای امنیتی کردند که در این جریان نه نفر از ماموران مجروح و متاسفانه یک نفر از مردم کشته شد. "
اما خبرگزاری فارس بعد از آن اعلام کرد : "فرد کشته شده، صانع ژاله متولد سال ۶٣ از هموطنان كردزبان اهل پاوه و دانشجوی رشته نمایش دانشگاه هنر تهران است که توسط منافقین در خیابان امیر اكرم تهران با تیر مستقیم مورد هدف قرار گرفت كه پس از اعزام به بیمارستان به شهادت رسید."
رسانه های خبری مستقل نیز، به نقل از شاهدان، محل گلوله خوردن مرحوم صانع ژاله را تقاطع خیابان جمال زاده و انقلاب اعلام کرده و گفته اند "به علت اصابت گلوله به یک دانشجوی جوان بنام صانع ژاله، وی زخمی شد که پیش از رسیدن به مراکز درمانی به شهادت رسید. همچنین حال چند تن از زخمیان دیگر این حادثه وخیم گزارش شده است."
به گزارش آخرین نیوز، یک منبع مطلع خاطرنشان کرده "صانع ژاله ۲۶ ساله، اهل تسنن، متولد پاوه و دانشجوی رشته نمایش دانشگاه هنر تهران بوده است."
همزمان و به گزارش فارس، هادی قاسمی مسئول روابط عمومی بسیج دانشجویی دانشگاه‌های كشور در گفت‌وگو با این سایت خبری اعلام کرده است که "مراسم تشییع پیكر شهید صانع ژاله دانشجوی دانشگاه هنر تهران كه روز گذشته در اغتشاشات خیابانی مورد هدف تیر مستقیم گروهك تروریستی منافقین قرار گرفت ساعت نه و نیم فردا چهارشنبه از مقابل دانشگاه هنر تهران (چهارراه ولیعصر) به سمت دانشگاه تهران برگزار می‌شود. "
این خبرگزاری در تکمیل اظهارات این مقام لباس شخصی مستقر در دانشگاه، بدون اشاره به تظاهرات حامیان جنبش در پشتیبانی از قیامهای منطقه، ادعا کرد "تجمع غیرقانونی فتنه‌گران، عناصر منافقین، سلطنت‌طلبان و اراذل و اوباش در برخی خیابان‌های شهر تهران موجب بروز اغتشاشاتی شد كه با حضور به‌هنگام مردم، فتنه‌گران و دیگر عوامل مزدور مجبور به ترك صحنه شدند."
گفتنی است خبرگزاریها و رسانه های حامی دولت و وابسته به حاکمیت، به موضوع بازداشت های فله ای معترضین و همچنین دلیل اینکه با وجود هزاران نیروی یگان ویژه پاسداران و نیروهای انتظامی و امنیتی و همزمان لباس شخصی های مستقر در مسیر و محل های تجمعات - که برای مقابله با راهپیمایی سبزها بسیج شده و به شلیک گاز اشک آور و تیراندازی هوایی نیز روی آورده بودند- توان شناسایی و بازداشت ضاربین را نداشتند، هیچ اشاره ای نکردند.
سال گذشته و در جریان حوادث بعد از انتخابات نیز، گلوله خوردن و شهادت ندا آقا سطان، دانشجوی جوان فلسفه و همچنین برخی مضروبین حوادث را، توطئۀ "منافقین"، "سرویس های جاسوسی غرب و اسراییل"، "فتنه گران" (جهت مظلوم نمایی و کشته سازی)، و "ایادی استکبار" اعلام کرده بودند و زیر گرفتن معترضان توسط خودروهای نیروی انتظامی در حوادث عاشورا را نیز، "دسیسه ای مشکوک توسط منافقان" خوانده بودند.
گفتنی است در جریان حوادث اخیر مصر و تجمعات میدان تحریر نیز، حکومت مصر معترضان را "اوباش" و کشته شدن آنها و مخالفین دولت را "توطئه و توسط اجانب" ذکر کرده بود.





طنین شعار معنی دار “مبارک، بن علی، نوبت سیدعلی” در ٢۵ بهمن: همبستگی قیامهای ایران، تونس و مصر
جرس: 
برای ارزیابی دستاوردهای تظاهرات دوشنبه 25 بهمن 1389 اگرچه کمی زود است و باید منتظر دریافت خبرهای تکمیلی از ایران باشیم اما موارد زیر را می توان به عنوان موفقیتها و دستاوردهای جنبش سبز برشمرد.

  
اول. جنبش سبز اقتدار خود را به نمایش گذاشت. آماده باش کامل تمام نیروهای انتظامی، بسیج و سپاه به مدت بیش از 48 ساعت حکایت از واهمه شدید حاکمیت از حضور خیابانی سبزها بود. اگر چه بیش از یک سال از سرکوب وحشیانه عاشورا گذشت، 25 بهمن نخستین حضور مستقل سبزها پس از یک سال و نیم سرکوب مداوم بود. غیر از تظاهرات خرداد و تیر 1388، سبزها کوشیدند تجمعات حکومتی را سبز کنند. جنبش سبز با این گام  مستقل خود را به روزهای اوج نزدیکتر کرد.
دوم. جنبش سبز برای برگزاری تجمع و راه پیمائی از حکومت جائر کسب مجوز نمی کند، رسما به وزارت کشور اطلاع می دهد. موسوی و کروبی علیرغم عدم صدور مجوز از سوی وزارت کشور درخواست راهپیمائی خود را لغو نکردند و بر حضور پرشور مردم تاکید کردند و این قدم بزرگی است.
سوم. جنبش از دو ناحیه رشد کرده است. یکی گسترش در شهرهای مختلف و حتی غیردانشگاهی. جنبش دیگر منحصر به تهران و اصفهان و شیراز نیست. فهرست بلند شهرهائی که امروز با حضور مقتدرانه سبزها ناآرام بودند را مرور کنید. جمعیت تظاهر کننده بیش از حد انتظار بود. گستردگی جنبش از طبقه متوسط شهری به دیگر طبقات و اقشار کشیده شده است. حضور کارگران و زحمتکشان در تظاهرات 25 بهمن چشمگیر بود. چهره های تازه نفس در میان معترضان کم نبود.
چهارم. موج بازداشتها بالا بود. هر بازداشت یعنی پیوستن اعضای یک خانواده به جنبش. تجربه زندان را دست کم نگیرید. نظام جور با دست خود گور خود را می کند. کسی که طعم زندان و بازجوئی را چشید برای مقام معظم رهبری صلوات نخواهد فرستاد.
پنجم. سپاه در خیابانها غائب بود. فرماندهان سپاه از همتایان مصری و تونسی خود آموختند که به نفعشان نیست رو در روی ملت بایستند. حفظ نظم کار پلیس است. تظاهرات را با گلوله جنگی سرکوب کردن اشتباهی بود که سعی شد این بار توسط سپاه تکرار نشود. اگرچه بسیج حاضر بود اما ابتکار عمل بدست پلیس بود. به پادگان برگرداندن سپاه پیروزی جنبش سبز است.
ششم. درمیان شعارهای تظاهرات کنندگان بعد از دو شعار ملی الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور دو شعار دیگر بیشتر شنیده می شد، یکی "سیدعلی حیا کن، مبارکو نگا کن"؛ و دیگری "مبارک، بن علی نوبت سیدعلی". این زیباترین جلوه همبستگی سه ملت مسلمان منطقه است. ایرانیان با ذوق به هدف زدند. زین العابدین بن علی تونسی به زباله دان تاریخ پرتاب شد، حسنی مبارک مصری به کما فرو رفته است. و اکنون نوبت مقام معظم رهبری سید علی حسینی خامنه ای ایرانی است. طنین این شعار مبارک در فضای تهران و دیگر شهرهای کشور کم موفقیتی نیست.
هفتم. فشارهای بین المللی و موج فزاینده بیداری منطقه به حکام پرمدعا و کم خرد تهران آموخت که از سبعیت خود کمی - تنها کمی - بکاهند و همانند  تجمعات گذشته با خودروی نیروی انتظامی تظاهرکنندگان را زیر نگیرند و بسیج سینه هموطنانش را هدف گلوله جنگی قرار ندهد. جنبش سبز کاهش سبعیت را به ولایت جائر تحمیل کرد.
اکنون مائیم و جنبش سبز. باور کردیم که هنوز بیشماریم و می توانیم. اگر بخواهیم می توانیم. فقط باید استقامت کنیم. آزادی یک شبه بدست نمی آید. مصر و تونس تازه به نزدیکی های بهمن 57 ما ایرانیان رسیده اند. ما 32 سال از آنها جلوتریم. ما جمهوری اسلامی را تجربه کرده ایم، انها این تجربه را هنوز از سر نگذرانده اند
 یادمان نرود آزادی یک شبه و یک ساله بدست نمی آید. "مطالبات محدود با مقاومتهای نامحدود" رمز پیروزی است. منتظر فراخوان بعدی باشیم



نگرانی جامعه جهانی بهایی از شرایط حبس هفت رهبر بهاییان ایران

خبرگزاری هرانا - سازمان جامعه جهانی بهایی روز سه‌شنبه با انتشار بیانیه‌ای از انتقال هفت تن از رهبران جامعه بهایی ایران به بندهایی با شرایط سخت‌تر در زندان گوهردشت کرج خبر داد.
فریبا کمال‌آبادی، جمال‌الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، مهوش ثابت، بهروز توکلی و وحید تیزفهم، هفت تن از رهبران جامعه بهایی ایران هستند که از حدود دو سال و نیم پیش در زندان به سر می‌برند. این زندانیان نخست هریک به ۲۰ سال زندان محکوم شدند ولی پس از آن به طور شفاهی به آنها اعلام شد که مدت حبس آنها از بیست سال به ده سال کاهش یافته‌است.
به گزارش رادیو فردا، بنا بر بیانیه تازه جامعه جهانی بهایی، دو زن زندانی بهایی، فریبا کمال‌آبادی و مهوش ثابت، هم‌اینک در شرایطی نگران‌کننده قرار گرفته‌اند.
انی دوگال، نماینده ارشد جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل متحد، در این بیانیه خبر می‌دهد که فریبا کمال‌آبادی و مهوش ثابت به این اتهام که "اقدام به آموزش کیش بهایی کرده‌اند" به بندهای خطرناکی در زندان گوهردشت منتقل شده‌اند.
به نوشته این بیانیه، هفته گذشته در زندن گوهردشت اعلانیه‌ای عمومی صادر شد که در آن تماس با دو زن بهایی برای تمامی زندانیان ممنوع شده‌است.
در همین حال در این بیانیه آمده‌است که فریبا کمال‌آبادی در بند ۲۰۰ گوهردشت از سوی دیگر زندانیان "تهدید فیزیکی" شده، و جامعه جهانی نسبت به اینکه حکومت ایران برای ایجاد محیطی با خطر جانی برای آنها در زندان زمینه‌چینی کرده‌است نگران است.
به گفته بانی دوگال، پنج مرد زندانی از رهبران جامعه بهایی نیز سه هفته پیش به بند ۴ که ویژه زندانیان سیاسی است منتقل شده‌اند که بندی پرازدحام و تحت نظارت شدید است و این زندانیان با شرایط جسمانی سختی روبه‌رو هستند.
به گفته وی "سه تن از آنان با هم در یک سلول قرار دارند و دو تن دیگر در یک سلول دیگر. در هر سلول دو تخت قرار دارد و یکی از آنها مجبور است بر روی زمین بخوابد."
بانی دوگال در ادامه می‌افزاید که "ما در نامه سرگشاده خود که هفتم دسامبر ۲۰۱۰ به رئیس دستگاه قضایی ایران نوشتیم بر این تأکید کردیم که چنین محیط شنیع و خفت‌باری حتی درخور خطرناک‌ترین مجرمان نیست."
وی می‌افزاید: "ما بار دیگر به دولت ایران می‌گوییم که آیا به باور آنها اصول مهرورزی اسلامی و عدالت با تحمیل چنین شرایطی بر شهروندان بی‌گناه سازگار است؟"
جامعه جهانی بهایی در پایان این بیانیه از دولت‌ها و مردم جهان خواسته‌است تا هرگونه اقدام لازم را برای اعمال فشار بر دولت ایران برای آزادی این هفت تن و بیش از ۵۰ بهایی دیگر زندانی در ایران انجام دهند.
جامعه جهانی بهایی، سازمانی غیر دولتی است که در ۱۸۰ کشور جهان شعبه دارد و ۵ میلیون بهایی در جهان را نمایندگی می‌کند.
ایران بهاییت را به عنوان یک دین به رسمیت نمی‌شناسد و در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بهاییان در ایران اجازه تحصیل در دانشگاه‌ها و استخدام در دستگاه‌های دولتی را ندارند.
زندانی بودن بیش از ۵۰ شهروند بهایی در ایران در حالی است که محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر دستگاه قضایی جمهوری اسلامی پیش از این در گفت‌وگویی با شبکه خبری پرس تی‌وی گزارش‌های حاکی از نقض حقوق اقلیت مذهبی بهایی در ایران را رد کرد.
پیش تر محمدجواد لاریجانی گفته است "بهاییان در ایران از حمایت قانون برخوردارند" و هم چنین جامعه بهایی ایران را "پرنفوذ" خواند.



بیانیه انجمن قلم کردستان ایران به مناسبت جانباختن صانع ژاله عضو انجمن قلم کردستان ایران
اخبار روز

با نگرانی و اندوه فراوان خبر جانباختن "صانع ژاله" عضو انجمن قلم کردستان ایران را دریافت نمودیم. 
وی که روز ٢٥ بهمن ماه ١٣٨٩در حمایت از مردم مصر و تونس، در راهپیمای ای مسالمت آمیز بدین مناسبت شرکت نموده بود، در جریان ناآرامیها در تهران، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پس از جند ساعت دست و پنجه نرم کردن با مرگ، در سن ٢٦ سالگی جان خود را از دست داد. 
"صانع ژاله" سال ١٣٦٣ در شهرستان پاوه در استان کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایی تا مقطع دبیرستان را در همان شهر به پایان رسانید، و پس از آن توانست با پذیرش در رشته نمایش، در دانشکده هنر دانشگاه تهران به تحصیل ادامه بدهد. وی همچنین در زمینه¬های فرهنگی، دانشجویی و مدنی فعال بود. صانع کار ادبی خود را با نوشتن داستان شروع کرد. 
"صانع ژاله" به عنوان یک فعال مدنی، از بکارگیری روشهای خشونت آمیز اجتناب می ورزید. 
با توجه به علاقه و توانایی صانع ژاله، پیش بینی می¬شد که وی بتواند در زمینه داستان نویسی موفقیتهای شایانی به دست آورده، و به یکی از داستان نویسهای توانا تبدیل شود. 
ما ضمن تسلیت به خانواده و بازماندگان صانع ژاله، ترور این همیار عزیز خود را محکوم کرده، و در وحله اول نیروهای اننظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران را مسئول مرگ این فعال مدنی می¬دانیم. چرا که وظیفه این نیروها تآمین امنیت و آسایش هموطنان است. 
شورای مدیریتی انجمن قلم کردستان ایران 
٢٦ بهمن ١٣٨٩شمسی


انتشار نام و هویت دومین جان باختهٔ اعتراضات ۲۵ بهمن ماه

خبرگزاری هرانا - "محمد مختاری"، یکی از مجروحین اعتراضات مردمی روز ۲۵ بهمن ماه در تهران است که بر اثر شدت جراحات وارده ظهر امروز سه شنبه، در بیمارستان فوت کرده است.
محمد مختاری، فرزند اسماعیل و ۲۲ ساله، بر اثر شلیک مستقیم گلوله از سوی نیروهای امنیتی مضروب شده بود.
به نظر می‌رسد که وی در حوالی رودکی- توحید و به ضرب گلولهٔ مستقیم ماموران موتور سوار نیروی انتظامی و به وسیلهٔ کلت کمری کشته شده باشد.
خبرگزاری فارس در این زمینه نوشته است که "عوامل فتنه‌گر و گروهک مزدور و تروریستی منافقین (سازمان مجاهدین خلق) روز گذشته تنی چند از هموطنانمان را با تیر مستقیم مورد هدف قرار دادند که ۲ تن از این هموطنانمان به شهادت رسیده و باقی به شدت زخمی شدند."
خبرگزاری هرانا روز گذشته از وقوع یک درگیری در حوالی خیابان رودکی- توحید و کشته شدن یک تن و مجروحیت سه نفر خبر داده بود و به نظر می‌رسد که "محمد مختاری" یکی از مجروح شدگان این حادثه باشد که در بیمارستان فوت کرده است.
پیش‌تر نام و هویت صانع ژاله، دانشجوی رشته نمایش دانشگاه هنر تهران که در تقاطع خیابان جمال زاده- انقلاب به ضرب گلوله کشته شده بود، نیز اعلام شد.
رسانه های دولتی با انتشار یک کارت بسیج مدعی شده اند که وی از اعضای با سابقهٔ بسیج و حافظ کل قرآن است.
خبرگزاری فارس به نقل از پدر صانع ژاله نوشت: "قاتلان از خدا‌ بی خبر پسرم را نمی بخشم چرا كه آنها نگذاشتند ميوه زندگی‌ام ثمر دهد."
هم چنین گفته می‌شود بسیج دانشجویی دانشگاه تهران قرار است صبح فردا برای وی مراسم تشییع جنازه برگزار کنند که این اقدام اعتراض دانشجویان دانشگاه هنر را برانگیخت و ایشان ظهر امروز، سه شنبه تجمعی اعتراضی برگزار کردند.
این در حالیست که وبسایت سحام نیوز عکسی از آقای ژاله در کنار آیت الله منتظری منتشر نموده است.
در همین راستا دانشجو نیوز نیز عکس‌هایی متفاوت از این دانشجوی کرد منتشر کرده است.
 احمد رضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی نیز که مدعی شده است تیراندازی‌های صورت گرفته در جریان اعتراضات ۲۵ بهمن ماه از سوی اعضای سازمان مجاهدین خلق است، در مصاحبه‌ای اعلام کرده که 
 ۹ نفر از نیروهای امنیتی و تعدادی از مردم در این تیراندازی‌ها مجروح شدند.
شایان ذکر است که در حال حاضر از هویت سایر زخمی شدگان و دستکم یک کشته ی دیگر اطلاعی در دست نمی باشد.



خشونت به مثابه عدم خشونت


سراج‌الدین میردامادی
 فراخوان میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای دوشنبه ۲۵ بهمنماه و موانع فراروی حضور خیابانی معترضان همچنان دغدغه‌ی اصلی فعالان سیاسی همسو با جنبش اعتراضی است. برخی بر این باور هستند که سال گذشته، اعتراض‌های خیابانی جنبش اعتراضی موسوم به «جنبش سبز» مردم ایران، با اعمال خشونت گسترده سرکوب شد. امروز نیز همچنان احتمال اعمال خشونت عریان از طرف حاکمیت وجود دارد.
 

در گفت‌وگویی با محمود فرجامی، روزنامه‌نگار پرسیده‌ام: فکر می‌کنید در برابر این خشونت عریان چه راهکاری وجود دارد؟ آیا راهکار خویشتن‌داری و پرهیز از خشونت، راهکار درستی است یا خیر؟

محمود فرجامی: من چون تا چندماه قبل در ایران بودم و در جنبش اعتراضی شرکت داشتم، از نزدیک شاهد این اعتراض‌ها بودم و به این نتیجه رسیدم، روشی که ما در پیش گرفته‌ایم، روش پرهیز از خشونت نیست. در واقع روش ازدیاد خشونت است. به این طریق که ما خودمان طرف مقابل را تشویق به خشونت می‌کنیم. به گمان من در تحلیل هر موقعیتی باید اول طرفین ماجرا را شناخت. چون ما می‌خواهیم قواعد یک بازی را بررسی کنیم که اینها طرفین بازی هستند و آن را شکل می‌دهند. یک‌سوی این ماجرا نیز افرادی هستند بسیار خشونت‌طلب و بسیار بدون حد و مرز و ظاهراً هم فکر می‌کنند کارهای‌شان از لحاظ الهی تأیید شده است و مطلقاً هیچ خط قرمزی ندارند. نه از لحاظ وجدانی، نه از لحاظ قانونی و نه از لحاظ تعهدات بین‌المللی. در نتیجه وقتی شما با چنین گروهی طرف هستید و پیشاپیش اعلام می‌کنید که ما هیچ خشونتی انجام نمی‌دهیم، یعنی شما به وضوح دارید به چنان حریفی پیام می‌دهید که هرکاری کنید، ما همان کار خودمان را می‌کنیم. شما اگر ما را هم بزنید، ما همان کار را انجام می‌دهیم. اگر نزنید، همان کار را انجام می‌دهیم و اگر بکشید، ببرید، فجایع کهریزک را به‌وجود آورید، ما بازهم همان کار را انجام می‌دهیم. در نتیجه این دائماً خشونت را زیاد می‌کند. کما این که ما دیدیم. در راهپیمایی‌ ۲۵ خرداد که خودم شرکت داشتم، اینها وحشت داشتند که این جماعت چه می‌خواهد از خودش نشان دهد و هیچ برخوردی با مردم نکردند. من آن‌جا نیروهای مسلح بسیار زیادی را دیدم. بعضی‌های‌شان در محوطه‌ی سازمان نیروهای راهنمایی و رانندگی که در خیابان آزادی است دپو شده بودند. من خودم هم چماق‌ به دست‌های‌شان را دیدم، هم سایر نیروها را. منتهی هیچکدام وارد قضیه نشدند، چون به شدت وحشت داشتند، اما همان روز با آن که جماعت نشان داد که خیلی آرام است و حتی شعار هم نمی‌خواهد بدهد، ما هنوز پای‌مان را از آن مسیر اعلام شده بیرون نگذاشته بودیم که تیراندازی و کشت و کشتار شروع شد و روزهای بعد هم دائماً بیشتر شد. تا در نهایت رسید به ماجرای عاشورا که ورق برگشت.

در مجموع من اعتقاد دارم که بله، ما طرفدار پرهیز از خشونت هستیم، اما روش پرهیز از خشونت این نیست که شما هیچ کاری نکنید و پیشاپیش هم به طرف اعلام کنید من هیچ واکنشی نشان نخواهم داد. دقیقاً مثل این می‌ماند که فرض کنید در یک کشوری سیستم قضایی و حقوقی آن کشور اعلام کند که ما از این به بعد به قاتل‌ها هیچ کاری نخواهیم داشت. شما فکر می‌کنید قتل در آن کشور بیشتر می‌شود یا کمتر؟

اگر مردم بخواهند با خشونت دستگاه‌ها و افراد مسئول و مأمور مقابله کنند، با توجه به این که ابزار اعمال خشونت در دست حاکمیت است و مردم دست خالی هستند، فکر می‌کنید نتیجه به نفع چه کسی خواهد بود؟

این طرز تفکر به نظر من ناشی از این اشتباه رایج است. این که ما فکر می‌کنیم طرف مقابل ماشین سرکوبی فراانسانی دارد و مثلاً یک میلیون آدمکش در آن ماشین دارد و مردم چند میلیون آدم دست تنها هستند. خیر! اکثر کسانی که به خیابان می‌آیند و به روی هموطن خودشان چماق یا اسلحه می‌کشند، در وهله‌ی اول انسان و ایرانی‌اند. حالا من نمی‌خواهم هیچ بار مثبت و منفی به آنها بدهم، ولی انسان فی‌نفسه ترسو است. یعنی انسان در واقع همیشه بیشترین سود را برای خودش می‌خواهد و از هزینه‌ی زیاد می‌پرهیزد. مگر این‌که عامل نیروندی مثل ایدئولوژی، عشق و از این قبیل وجود داشته باشد. 
اگر این انسان اهل خشونت حتی سازمان‌یافته باشد، وقتی احساس کند که ممکن است خشونت او با خشونت دیگری از طرف مقابل روبه‌رو شود، دست ‌کم احتیاط بیشتری می‌کند. اصلاً تمام سیستم‌های قضایی و حقوقی بر همین اصل استوار هستند که با مجازات جنایتکاران، نه فقط آنها را از اجتماع برای همیشه یا مدتی خارج کنند بلکه سایرینی را هم که استعداد اجرای اعمال مشابه را دارند، بترسانند.
خیلی از این افراد واقعاً دودل هستند. من خودم دوستی داشتم در نیروی انتظامی و به طور مستقیم از او شنیدم که ماجرای عاشورای ۸۸ به شدت نیروهای انتظامی را ترساند و بسیاری از آنها واقعا به شک افتادند که در وقایع مشابه چه کنند. همه چیز را نمی‌شود به وجدان طرف موکول کرد. بسیاری از مواقع ترساندن نتیجه‌ی بهتری برای جلوگیری از شیوع خشونت و جنایت دارد.

البته من با خشونت بی‌حد و مرز مخالفم. با خشونتی موافقم که واکنشی و حساب‌شده باشد. همان‌طور که من و شما در برخورد با هرکسی، از یک فرد غریبه در خیابان تا فرزندمان می‌دانیم که نوعی خشونت حساب‌شده را براساس عمل زشتی که طرف مقابل انجام می‌دهد، باید اعمال کنیم. حالا ممکن است یک بچه باشد و یک کار ناجوری کند و ما فقط به او اخم کنیم؛ یا مثلاً صدای‌مان را برایش بالا ببریم. تا برسد به فردی که در خیابان با چاقو به ما حمله کند. اگر ما مجبور بشویم یک مشت بزنیم توی صورتش، کار غیراخلاقی خشونت‌آمیزی انجام نداده‌ایم. یعنی این خشونت حساب شده است و از این نظر که واکنشی و بر اساس عملی است که انجام شده نتایج بهتری دارد از این‌که هیچ واکنشی نباشد و یا واکنش افراطی باشد. مثلا نمی‌‌خواهیم بچه را برای یک اشتباه با کمربند کتک بزنیم یا فردی که به ما حمله کرده بکشیم.

من به خصوص تاکید دارم که در مقابل خشونت سازمان‌یافته‌ی افرادی که به طور قانونی هیچ مسئولیتی ندارند و هیچ حد و مرز را رعایت نمی‌کنند (مثل همین لباس شخصی‌ها یا بچه‌های بسیجی که هرکاری می‌خواهند می‌کنند و به هیچ کجا هم پاسخگو نیستند)، باید از خشونت واکنشی استفاده کرد تا برآیند میزان خشونت کم شود. شاید بهترین راه برای سر عقل آوردن بچه‌ی ۱۷ ساله‌ای که با شوکر به مردم حمله می‌کند این باشد که یک بار شوکر را از دستش گرفت و به خودش زد.

این سئوال این‌جا پیش می‌آید که برخی معتقدند روش‌های یک مبارزه می‌تواند در سرانجام و پیروزی آن تأثیر بگذارد. یعنی اگر در فرایند مبارزه برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران یک خشونت حساب‌شده به قول شما اعمال شود، چه تضمینی وجود دارد که بعد از پیروزی این جنبش، این روش به عادت‌های پیروزشدگان برای سرکوب بقیه تبدیل نشود؟

ببینید، اگر ما خشونت را به این صورت مثل انقلاب ۵۷ تجویز می‌کردیم که بریزند، بشکنند، بزنند و مشروب‌فروشی‌ها و سینماها را آتش بزنند، بله! همانطوری که دیدیم این رفتار می‌ماند، اما خشونتی که من از آن می‌گویم، اصلاً همه‌ی ما داریم به نوعی اعمال می‌کنیم. تمام سیستم‌های اخلاقی و حقوقی بشری دارند اعمال می‌کنند. آن‌ هم این است که بر اساس خشونت و تخلفی که انجام می‌دهید، بایستی مجازاتی ببینید. حتی با نیروی انتظامی و نظامی هم در دنیا برخورد می‌شود، اگر چه نه در خیابان ولی در دادگاه‌های خودشان. ما هم اگر قوه‌ی قضاییه‌مان درست بود، مطلقاً دنبال این کار نمی‌رفتیم. شما یک مشت می‌زنید توی صورت من، من هم می‌روم از شما شکایت می‌کنم و در نهایت یکی، دو سال روند گرفتن وکیل و آمدن و رفتن و پزشک قانونی طول می‌کشد، اما بالاخره شما را محکوم می‌کردند. در یک نظامی که دیگر از قبیله‌ای و بدوی هم گذشته، وقتی شما به عمد یک مشت می‌زنید توی صورت من، شاید بهترین کاری که می‌توانم بکنم این است که تلافی کنم. شما این کار را با کسی دیگر انجام نمی‌دهید. کمااین که در قوانین مدرن امروزی اگر یک انسان از حق خودش بگذرد، دولت از جنبه‌ی عمومی ماجرا نمی‌گذرد. به خاطر این که آن فرد تشویق نشود و مثلاً با افرادی که بزرگوار هستند، ترسو هستند و یا به هر دلیلی می‌بخشند، دوباره این کار را انجام دهد. یعنی دائماً دارند این حلقه را برای خلافکاران تنگ‌تر می‌کنند. من برای چندمین بار تأکید می‌کنم که ما اصلاً خشونت را فی‌نفسه تجویز نمی‌کنیم. ما از یک خشونت متقابل می‌گوییم. یعنی در نبود کامل قوه قضاییه‌ی واقعی، یک سیستم جزایی خیابانی باید برگزار شود. در کشوری که مطلقاً در قوه قضاییه‌اش عدالت وجود ندارد، بهترین کار این است که ما خودمان عدالت را برگزار کنیم.

این اصل ربطی به این حکومت و آن حکومت ندارد. در هر حکومتی اگر یک سیستمی قانون داشت، عدالت داشت، بایستی رفت و شخصاً کاری نکرد و به قانون سپرد، اما اگر قانون نداشت، در حدی که ظلم و جفا شده بایستی تقابل شود تا جامعه به یک تعادل برسد. حالا الان که می‌بینید این قدر صحبت خشن می‌شود، به خاطر این است که خشونت خیلی عریان هست. وگرنه ما در شرایط عادی طبیعی است این جوری با همدیگر بحث نمی‌کنیم. در آن حالت بایستی قوه قضاییه را اصلاح کرد. بایستی کارهای مدنی کرد و NGO زد.

برخی اما معتقدند که مدل مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز غیر خشن گاندی بهترین راه برای رسیدن به یک دموکراسی ماندگار است. نظر شما در این زمینه چیست؟

گاندی عدم خشونت را تجویز می‌کرد. اولاً گزیده‌ی حرف‌ها و نوشته‌های گاندی که یونسکو منتشر کرد و آقای تفضلی در حدود ۴۰، ۵۰ سال پیش به سفارش یونسکو در ایران ترجمه و انتشارات امیرکبیر هم آن را منتشر کرد، در دسترس همگان است. در آنجا گاندی می‌گوید عدم خشونتی که من از آن می‌گویم و براساس آیین هندو است، در این زمان و این مکان و با این مردم و با این شرایط هماهنگ است.
البته تأکید می‌کند که نفس عدم خشونت جهانی است، اما می‌گوید در جاهای دیگر شاید انواع دیگری داشته باشد. جالب است که خود گاندی هم آن جوری که بعضی از مردم فکر می‌کنند نبوده که بر اساس عدم خشونت یا اهیمسا، یک نسخه برای همه بپیچد که پس خشونت بد است و دیگران بنشینید و هر کاری که خواستند بکنند. مثلاً در جایی در همان کتاب می‌گوید، در جایی به من گفتند وقتی نیروهای دشمن هجوم بردند، مردم فرار کردند و اموال و همه چیز‌شان را گذاشتند. آنها هم غارت کردند و رفتند و مردم گفته بودند این نتیجه‌ی برخورد عدم خشونت گاندی است. من هرگز چنین چیزی را نگفتم. شما باید می‌ایستادید، می‌جنگیدید، برای دفاع از خودتان آدم می‌کشتید و این خیلی بهتر بود تا این که فرار کنید. 
یک نمونه‌ی خیلی جالب‌تر برایتان بگویم. گاندی شخصاً و به وضوح از مرگ بیماران لاعلاج، که امروزه اتانازی می‌گوییم، دفاع می‌کرد و اتفاقاً این را هم در ادامه‌ی عدم خشونت می‌دانست. چون تاکید داشت عدم خشونت یعنی روشی که در نهایت باعث کاهش و درد و رنج موجودات شود نه این‌که به معنای پرهیز از هر کاری باشد که به ظاهر خشونت‌آمیز است. حتی خودش می‌گوید یک بار اسبی را که پایش شکسته بوده و داشته رنج می‌کشیده و علاج هم نداشته کشته است.

از این رو من فکر می‌کنم صحبتی که ما داریم می‌کنیم، نه تنها تجویز خشونت نیست، بلکه عیناً عدم خشونت است. ما داریم خشونت و درد و رنج را کم می‌کنیم. حالا ممکن است روش آن، البته با احتیاط، این باشد که اگر عده‌ای بسیجی را آوردند و انواع سلاح و شوکر به دست بچه‌های‌ ۱۷، ۱۸ ساله دادند تا هر کاری دلش می‌خواهد انجام دهد و بخندد، یک بار هم بخورد توی دهانش و یک تذکر جدی هم بهش داده شود که دفعه‌ی بعد بر اساس عملی که داشته باشد عکس‌العمل خواهد دید تا عده‌ای از آنها ماست‌ها را کیسه کنند و در نهایت از خشونت کاسته شود. همان‌طور که نوجوان خلافکار و مردم‌آزار را می‌فرستند دارالتادیب تا هم خودش ادب شود و هم دیگران بدانند حساب و کتابی در کار هست و دنبال او نروند.

در نهایت می‌خواهم بگویم با فلسفه‌ی عدم خشونت گاندی هم اگر به قضایا بنگریم، نه فقط حق دفاع از امنیت جانی و آزادی‌های مشروع به رسمیت شناخته می‌شود، بلکه با ارسال این پیام محکم که «اعمال خشونت بیشتر برای شما هزینه‌ی بیشتری خواهد داشت» در نهایت از میزان خشونت کاسته شد.



اعلام اسامی پنج تن از دانشجویان بازداشتی ٢۵ بهمن در مشهد

خبرگزاری هرانا - در جریان تجمعات و اعتراضات روز دوشنبه ٢۵ بهمن ماه در مشهد، گروهی از دانشجویان و فعالان دانشجویی بازداشت شدند.
به گزارش جرس، مشهد نیز همزمان با تهران، مورد حملات و سرکوب نیروهای یگان ویژه و لباس شخصی ها قرار گرفت که گروهی از مردم و دانشجویان بازداشت شدند.
طبق آخرین اطلاعات، علی رزاقی و مرتضی باقرزاده در راه راهپیمایی، امیر شیبانی در جریان تجمعات خیابانی و حسین احمد نژاد و فرزانه نجارنژاد نیز، در خانه های خود دستگیر گردیدند.
این گزارش خاطرنشان کرد حسین احمدنژاد، فرزانه نجارنژاد، امیر شیبانی و علی رزاقی، هر چهار نفر دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد بوده و مرتضی باقرزاده نیز، دانشجوی دانشگاه پیام نور آن شهر می باشد.
با گذشت یک روز از مابقی بازداشت شدگان و محل دقیق آن ها خبری منتشر نشده است.
گفتنی است بعد از تجمعات دیروز تهران، لیستی مرکب از ۱۵۰۰ نام از بازداشت شدگان، شامگاه از سوی مسئولان دادسرای اوین برای خانواده های تجمع کرده جلوی زندان قرائت و اعلام کرده بود که تمامی بازداشت‌شدگان به زندان اوین منتقل شده‌اند.


ایجاد جو پلیسی در خیابان های تهران

خبرگزاری هرانا - گزارش ها از تهران حاکی از آن است که فضای بسیاری از میادین و خیابان های اصلی شهر، امنیتی- پلیسی ست.
بنا به اطلاع گزارشگران ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در خیابان های ولیعصر، ونک و انقلاب جو حاکم از عصر امروز سه شنبه بیست و ششم بهمن ماه، به شدت امنیتی می باشد و نیروهای گارد وِیژه به وفور به چشم می آیند.



یازده سال زندان برای دو شهروند مهابادی

خبرگزاری هرانا - دادگاه انقلاب اسلامی شهر اراک دو شهروند اهل مهاباد را به نام‌های علی رحیمی و کاوه شیخ محمدی را جمعا به یازده سال حبس محکوم کرد.
دادگاه انقلاب اراک علی رحیمی و کاوه شیخ محمدی را که بهمن ماه سال ۸۸ توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده بودند به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و همکاری با احزاب غیرقانونی، به ترتیب به ۶ و ۵ سال حبس محکوم نمود.
گفتنی است براساس گزارش آژانس خبری موکریان، این دو شهروند که مدتی را در زندان اراک بسر برده‌اند، هم اکنون در زندان مرکزی شهر مهاباد دوران محکومیت خود را سپری می‌نمایند.



بازداشت دو تن از شهروندان بهایی اصفهان

خبرگزاری هرانا - صبح یکشنبه بیست و چهارم بهمن ماه، دو شهروند بهایی اهل اصفهان به نام های"انیسا مطهر" و "سعید هاشمی" توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ساعت ۹ صبح یکشنبه ماموران اطلاعات شهر اصفهان، با در دست داشتن حکم دستگیری خانم‌ها انیسا مطهر و مادرش شهناز سنایی به منزل آنان رفته و پس از ضبط کلیه جزوات، کتب دینی و کیس کامپیو‌تر، خانم انیسا مطهر را به مقصد نامعلومی بردند.
لازم به ذکر است که خانم شهناز سنایی به علت دستگیری برادرش در قائم شهر، در حال حاضر در آن شهر حضور داشته، اما ماموران اطلاعات از همسر وی خواسته‌اند، هرچه سریع‌تر به خانم سنایی ابلاغ نمایند که، خود را به اطلاعات معرفی کند.
ضمنا همزمان با دستگیری خانم مطهر، ماموران اطلاعات به منزل یکی از دوستان خانوادگی ایشان به نام آقای سعید هاشمی رفته و ضمن ضبط کلیه کتب و جزوات و کیس کامپیو‌تر، ایشان را نیز به مقصد نامعلومی برده‌اند. 
تلاش‌های هر دو خانواده برای آزادی این دو نفر تا این لحظه بی‌ثمر بوده است.