۱۳۸۹ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

بیانیه ی ۱۸ موسوی - منشوری برای جنبش سبز / از کلیه ظرفیت های مبارزه مسالمت آمیز استفاده خواهیم کرد


 اخبار روز: در سالروز ۲۵ خرداد، روز راه پیمایی چند میلیونی مردم ایران، میرحسین موسوی بیانیه ی شماره ی ۱۸ خود را به عنوان «منشوری برای جنبش سبز» منتشر کرده و در آن ضمن تاکید بر ایستادگی و ادامه ی مبارزه، دیده گاه های تازه ای را در جهت حرکت به سوی استقرار یک نظام دموکراتیک در کشور مطرح ساخته است. در این بیانیه میرحسین موسوی منافع اقتصادی کلان حکومت کودتایی را افشا کرده، بر تکثر جنبش سبز و پرهیز از هرگونه انحصارگرایی تاکید نموده و راه کارهای خود را در زمینه های مختلف ارایه داده است. او همچنان شعار و هدف اصلی خود را «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» عنوان کرده و در عین حال بر حق مردم بر اصلاح و تغییر قانون اساسی تاکید کرده است. موسوی در این بیانیه خواهان همکاری جنبش های مختلف اجتماعی و طبقات «متوسط و ضعیف» در جهت رسیدن به اهداف جنبش سبز شده است.
مشروح این بیانیه را به نقل از سایت کلمه می خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم
در اولین سال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با قامتی سرافراز، گرچه شلاق خورده، مجروح و حبس کشیده ایستاده ایم. با مطالباتی برای نیل به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی و مطمئن از پیروزی به یاری حضرت حق، چرا که جز احقاق حق ملت چیزی نخواسته ایم.

“فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض”
اما کف به کناری رود و از بین رود، اما ‏آنچه به مردم سود می‏رساند در زمین می‏مانَد.

از دروغ، تخلف و تقلب به کار گرفته شده در انتخابات، سوال “رای من کجاست؟” زاده شد و شما مردم، روشن و بی ابهام به شیوه ای مسالمت آمیز در راهپیمایی تاریخی و بی نظیر ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ این سوال را پرقدرت و بلند فریاد زدید و جز کسانی که جهل و خرافه و منفعت پرستی و دروغ چشم و گوش آنها را بسته بود، در سطح ملی و جهان همه آن را شنیدند و دیدند. ولی پاسخ چه بود؟ جز داغ و درفش و کشتن و به حبس کردن و زنجیر به تن برهنه زندانیان زدن و حمله به خوابگاه‌های دانشجویی؟
به یقین فجایع کهریزک و آدم کشی های روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورای حسینی از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و نباید هم پاک شود که خیانت به خون شهدا و بی گناهان است. ما چگونه می توانیم تیرهای مستقیم به مردم و زیر کردن آنها توسط ماشین پلیس را از یاد ببریم.
خون‌ها و رنج‌ها اما پرده های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده های قدیس نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت ما از کارگران، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، استادان، روحانیون، کارآفرینان، بازاریان، زنان، مردان، جوانان و پیران و همه فعالین جنبش‌های اجتماعی و اقشار مستضعف و میانه نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست.
اینکه کشور ما بیشترین اعدام ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد، ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست، ناشی از رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب در جامعه ماست. و اینکه حتی مصلحت های روزمره و عاجل حکومت باعث نشده است که تمامیت خواهان و دولتیان دست از دروغ و فساد و خرافه و زیر پا نهادن قانون اساسی و سایر قوانین بردارند، نشان از نفوذ عمیق این زشتی ها در لایه های درونی نظام دارد، گویا در این لایه ها ساختی محکم برای دفاع از منافعی شکل گرفته است که از عایدی صدها میلیارد دلار درآمد نفتی و واردات سالانه ۷۰ میلیارد دلار کالا و سلطه بر نهادهای پولی و مالی بدون نظارت های موثر نشات می گیرد.
امروز بیت المال در معرض یغمای یغماگران قدیس مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی و محاکمه این مفسدان چیزی ندیده است. کجا رفت آن پرونده بزرگی که در مجلس باز شد و یک شبه در یک معامله پایاپای بسته شد؟
چه کسی جرات دارد پرونده واگذاری های بزرگ را به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت و نفوذ باز کند و پرده از این غارت بزرگ ملی که منجر به ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی شده است، برکشد؟ چه کسی آن شجاعت را دارد که از فاجعه نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاههای نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی که سراسر فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده اند دم برآورد؟ و باز ملت ما سوال می کند که آیا این بود آن نظام اسلامی و عادلانه که در پی آن بودیم. شفافیت در مقابل ملت چه مشکلی ایجاد می کرد که به پنهان‌کاری از ملت پناه بردیم؟ آیا آن اصل طلایی شفافیت حکومت در مقابل ملت را از زبان پیر جماران یادمان رفته است که می‌گفت: “کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح دهید.”

یاران عزیز راه سبز امید
یک سال از پیدایش جنبش بی نظیر سبز گذشته است و در این مدت سبزها مسافت بسیاری را در این مسیر امید طی کرده اند. به برکت دل بریدن از مساعدت دولتیان و روی آوردن به خانه های خود و قبله قراردادن آنها و توسعه شبکه های اجتماعی روابط پایدار قابل اتکایی بین آحاد ملت ایجاد شده است و شبکه های پایدار اجتماعی در حیطه آگاهی های سیاسی -اجتماعی و فرهنگی معجزه کرده اند. کافی است تنها به تولیدات هنری این شبکه و میزان تبادل اخبار و اطلاعات و نظر و تحلیل که به صورت کاملا دموکراتیک جریان دارد نگاهی انداخته شود.جنبش سبز موجی از گفتگو درباره مسائل مهم و سرنوشت ساز در حوزه عمومی بین مردم ایجاد کرده که در تاریخ معاصر ما بی‌نظیر بوده است.
امروز بیش از همیشه تاریخ، مردم متجاوزان به حقوق اساسی ملت را می شناسند و به نقض مکرر حقوق بشر و کرامت انسانی در نظام امنیتی –قضایی کشور آگاهی دارند و می دانند تا چه اندازه تمامیت خواهان در پایمال کردن میثاق مشترک ملی به‌ویژه در زمینه حقوق اساسی مردم پیش رفته اند. و در عین حال علی‌رغم حوادث تلخ و گزنده و خونبار، به برکت همین تعامل و گفتگوی جمعی، عقلانیت مردم همواره بر احساسات آنان غلبه کرده است و از این‌‌رو بدخواهان با تمام تلاش هایی که کردند نتوانستند مردم آسیب دیده و کشته داده و حبس دیده را به خشونت وا دارند. مبارزه و ایستادگی از طریق مسالمت آمیز کارآمدترین اسلحه ما درمقابل گلوله ها و باتوم‌های برقی و چماقداران و قداره کشان بی‌فرهنگ و بد دهان بوده است.
توده های میلیونی ملت بزرگ امروز می بینند که چه کسانی دشنه در دست به دنبال زنان، مردان، پیران و جوانان می دوند و چه کسانی با برخورداری از فرهنگی نازل، در تظاهرات و جمع‌های عمومی رکیک ترین کلمات و جملات را بر زبان می آورند و مردم به جای اینها، نماهنگ های زیبا ساخته اند و پوسترهای پرمعنا به یکدیگر هدیه کرده اند و فیلم ها و عکس های بی شماری از زندگی و مبارزه مردم تهیه و پخش کرده اند و غصه ها و درد های خود را این چنین جاودانی کرده اند:

طفلی به نام شادی دیری‌ست گم شده ست
با چشم های روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر*

یاران سبز راه امید
در آغاز سال جدید صبر و استقامت، به توصیه دوستان منشوری برای هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز تهیه شده که در ادامه این مقدمه تقدیم می شود.
طبیعی است که متن پیشنهادی نتواند پاسخگوی همه سلیقه ها و مطالبات باشد. دلگرمی این همراه کوچک برای این معضل، راه حلی بود که تعدادی از رای دهندگان در آستانه انتخابات سال گذشته پیدا کردند. در زنجیره سبز میدان تجریش تا میدان راه آهن بودند کسانی که می گفتند میان بد و بدتر، بد را انتخاب می کنند و این انتخاب پیوستگی آن زنجیره محکم به‌یاد ماندنی را ممکن ساخت. اصلاح واقعی از همین تمیز و مسئولیت پذیری برای انتخاب این و یا آن شروع می شود.
این متن قدم اولین است و جنبش سبز در سیر تکاملی خود انشاءالله متن کاملتر و زیباتری خواهد آفرید.

“تلک الدار الاخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبه للمتقین”
و آن سرای آخرت را برای کسانی قرار دادیم که خواهان برتری‌جویی و فساد در زمین نیستند، و فرجام نیکو از آن پرهیزگاران است.

ریشه ها و اهداف
۱-      بروز انحرافات گوناگون و موانع بتدریج سازمان یافته در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون عدالت، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی که مردم به خاطر آنها انقلاب شکوهمند اسلامی را به پا کردند، ظهور گرایشات تمامیت خواهانه در میان برخی از مسوولین حکومتی، نقض حقوق بنیادین شهروندان، بی حرمتی به کرامت انسانی، سوءمدیریت دولتی، افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی، قانون گریزی بل قانون ستیزی برخی مجریان قانون، نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های عوامفریبانه در تعاملات بین المللی، فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت برای قدرت عواملی است که به نضج گیری نگرش های اعتراضی در میان دلسوختگان، دردمندان و قاطبه مردم ایران در سال های اخیر انجامید که بروز بارز و نیرومند آن در جنبش سبز مردم ایران پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ جلوه کرد.
۲-      جنبش سبز با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی، خود را پالایش‌گر و اصلاح‌گر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال‌های پس از انقلاب می داند و بر این اساس حرکت در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رای مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد.
۳-      جنبش سبز حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در برهه هایی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی خود را جلوه گر ساخته است.
۴-      بازخوانی تجربه معاصر در تلاش برای تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ایران نشان میدهد که تنها از طریق تقویت جامعه مدنی، گسترش فضای گفتگوی اجتماعی، ارتقاءسطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، مشارکت موثر احزاب و تشکل ها وهمچنین زمینه پردازی برای فعالیت آزاد روشنفکران و فعالان اجتماعی- سیاسی وفادار به منافع ملی در چارچوب تحول خواهی و ایجاد تغییر در وضعیت موجود می توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد و این امر مستلزم توافق و تاکید بر اصول حداقلی و مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همه نیروهایی است که علی رغم داشتن هویت مستقل با پذیرش تکثر در درون جنبش، زیر چتر فراگیر جنبش درکنار یکدیگر قرار می گیرند.

راه‌کارهای بنیادین
۱-      جنبش سبز، یک حرکت اجتماعی فراگیر است که هرگز خود را مبری از خطا نمی انگارد و با نفی هرگونه مطلق نگری شرک آلود، بر گسترش فضای نقد و گفتگو در درون و بیرون جنبش تاکید دارد. دیده بانی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همه فعالان و به خصوص صاحبان اندیشه و عمل امری حیاتی است که می تواند جنبش را از لغزش به ورطه تمامیت خواهی و فساد بر حذر دارد.
۲-      در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران همه خواهان ایرانی آباد سرفراز و سربلند هستند. جنبش سبز موافق تکثر ومخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینه توزی با بدنه اجتماعی هیچ بخشی از جامعه جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقبا و مخالفان در فضایی سالم و آگاهی بخشی درباره اهداف و اصول جنبش وظیفه همه افرادی است که خود را آگاهانه در زمره فعالان جنبش سبز می انگارند. ما همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همه ماست
۳-      گسترش و فعال سازی شبکه های اجتماعی –واقعی و مجازی- و تعمیق فضای گفتگو بر سر اهداف و بنیان های هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه ویژه کلیه فعالان سبز است.
۴-      جنبش سبز در عین تاکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای غیرملی وخارجی، در جستجوی راهی منزوی همراه با دگر ستیزی نبوده و اسیر گرایشات تعصب آلود نمیشود. عدالت، آزادی، استقلال، کرامت انسانی و معنویت ارزشهای جهانی هستند و تجربه آموزی از ملتهایی که برای دستیابی به این ارزشها تلاش کرده اند و همچنین استقبال از نقد و نظر مشفقانه همه آزدیخواهان و صلح طلبانی که برای رهایی نوع بشر و کرامت انسانها تلاش می کنند از دیگر راه کارهای جنبش است.

هویت سبز
گنجینه ایرانی- اسلامی:
۱-      جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش بر استمرار حضور دین رحمانی سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تاکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی در جامعه را تحکیم وجه اخلاقی و رحمانی دین مبین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران می داند. ایجاد پیوند میان میراث ایرانی-اسلامی و شوق به توسعه و پیشرفت در جامعه، پرهیز از اکراه مردم به تقید به مرام، مسلک و رویه خاص و همچنین مبارزه با استفاده ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی و روحانی از حکومت تنها راه حفظ جایگاه والای دین و تداوم نقش برجسته آن در جامعه ایران است که به عنوان یکی از اصول بنیادین جنبش سبز در سرلوحه امور جای می گیرند.
۲-      رمز بقای تمدن ایرانی- اسلامی همانا همزیستی و همگرایی ارزش های دینی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت‌های ملی تاکید می ورزد و در این راه تقدس‌زدایی از تعصبات نابجا و آگاهی‌بخشی درباره ویژگی های هویت آفرین آیین های ملی و مذهبی را وجه همت خویش قرار می دهد.
۳-      ملت ایران در تاریخ مبارزات خویش برای کسب آزادی و استقلال، بارها خودباوری و اتحاد بر سر اصول را به نمایش گذاشته است. جنبش سبز ملت ایران با اتکا به این میراث گرانبها و با تکیه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی در تلاش برای تحقق اهداف خویش، دستیابی به اجماع آگاهانه بر خصیصه های هویت آفرین و کنار گذاشتن عناصر تشتت زا را مورد نظر دارد و این امر را تنها با تکا به عقلانیتی میسر می داند که حاصل جمع خردهای مختلف و مبتنی بر نظام عقلانیت توحیدی باشد.
۴-      جنبش سبز جنبشی ایرانی- اسلامی است که در جستجوی دستیابی به ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته است. بر این اساس، هر فرد ایرانی که توسل به خرد جمعی توحیدی را به عنوان مبنای تلاش برای ایجاد فردای بهتر برای میهن خویش بپذیرد در زمره فعالان جنبش سبز به شمار می آید. جنبش “ایران را متعلق به همه ایرانیان می داند”.

حق حاکمیت مردم
۱-      حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشه ناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات به عنوان مناسب ترین شیوه تحقق این اصل مدنظر این جنبش قرار می گیرد. براین اساس، جنبش سبز تلاش های خود برای صیانت از آرای مردم را تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت و سلامت آن کاملاقابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد.
رای و خواست مردم منشا مشروعیت قدرت سیاسی است و جنبش سبز اعمال هر گونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی را مغایر با قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت مردم وحقوق بنیادین آانها دانسته و با آن مبارزه میکند.
۲-      دستیابی به اهدافی چون آزادی و عدالت تنها بر پایه توجه به منافع ملی و حفظ استقلال میسر است. جنبش سبز با آگاهی از این امر، نسبت به هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مبارزه می کند و این مسئله را در زمره موازین محوری خویش می داند.

ارزش های جنبش سبز
کرامت انسان ها و پرهیز از خشونت
۱-      نخستین ارزش اجتماعی مدنظر جنبش سبز دفاع از کرامت انسانی وحقوق بنیادین بشر فارغ از ایدئولوژی، مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی است. استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای بشری و حاصل خرد جمعی همه انسانها مورد تایید و تاکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیج فرمانروا، دولت، مجلس یا قدرتی نمی تواند آنها را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. تحقق این امر مستلزم احترام به اصولی چون برابری، مدارا، گفتگو، حل مسالمت آمیز مناقشات و صلح طلبی است که خود در پرتو ایجاد زمینه های لازم برای فعالیت آزاد رسانه های مستقل، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق جامعه مدنی، احترام به حریم خصوصی افراد، فعالیت آزادانه شبکه های اجتماعی غیر دولتی و اصلاح قواعد و مقررات در جهت حذف هرگونه تبعیض میان شهروندان امکان پذیر است.
۲-      جنبش سبز یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین مبارزه مدنی را سرلوحه خویش قرار می دهد. این جنبش با اعتقاد به اینکه “مردم” تنها قربانی خشونت در هر زمینه ای خواهند بود، گفتگو، مبارزه مسالمت آمیز و توسل به راهکارهای غیر خشونت آمیز را ارزشی خدشه ناپذیر می داند. جنبش سبز با توجه به شرایط و مقتضیات، از کلیه ظرفیتهای مبارزه مسالمت آمیز استفاده خواهد کرد.

عدالت، آزادی و برابری
۳-      عدالت جایگاه والایی در میان ارزش ها و آرمان های جنبش سبز به خود اختصاص می دهد. توزیع عادلانه امکانات، چه در بعد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی از جمله اهداف خدشه ناپذیر جنبش سبز است که لازم است برای دستیابی به آن، تمامی تلاش های ممکن انجام شود.
گسترش عدالت در جامعه تنها در صورتی امکان پذیر است که نظام حاکم بر کشور – در عرصه داخلی و خارجی- کاملا مستقل و فارغ از وابستگی به نهادها و قدرت های سیاسی، طبقاتی و اقتصادی عمل کند و بتواند توسعه اقتصادی و ترقی کشور را به نحوی که رفاه و عدالت اجتماعی برای همه مردم ایران فراهم شود، تضمین کند.
۴-      جنبش سبز با عنایت به لزوم تامین خواست ها و مطالبات به حق تمامی اقشار و طبقات اجتماع، بر پیوند با اقشار متوسط و کم درآمد اجتماع -که در برابر فشارهای اجتماعی/سیاسی ضعیف‌تر هستند- تاکید دارد. این جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب حقوق اساسی مردم به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور مخالف است و با تاکید بر استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، یگانه راه حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای میهن را “حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش” در تمامی ابعاد می داند.
۵-      برقراری آزادی و برابری از اهداف انکارناپذیر انقلاب اسلامی است که جنبش سبز نیز بر ضرورت دستیابی به آن تاکید دارد. نفی هرگونه انحصار فکری، رسانه ای و سیاسی و همچنین مبارزه با حذف فیزیکی هر اندیشه و دیدگاه در سرلوحه اهداف جنبش سبز قرار دارد. ضروری است در این جهت، برای رهایی مردم از هرگونه سلطه سیاسی (استبداد و انحصار طلبی)، اجتماعی (تبعیض و نابرابری های اجتماعی) و فرهنگی (وابستگی و تقید فکری) تلاش شود. جنبش سبز بر حمایت از حقوق زنان، نفی هر گونه تبعیض جنسیتی و حمایت از حقوق اقلیتها و اقوام تاکید ویژه دارد.
۶-      جنبش سبز بر این باور است که امنیت تنها امنیت دولت نیست، امنیت انسانی تک تک شهروندان ایرانی است. امنیت برای آحاد مردم باید برقرار شود تا آزاد از ترس و رها از نیاز تحت حمایت قانون زندگی کنند. مداخله نیروهای نظامی و انتظامی در امور سیاسی، هر گونه دخالت افراد غیر مسول در امور انتظامی و سلطه نیروهای امنیتی و انتظامی بر مقامات قضایی مخل امنیت دولت و ملت است. استقلال قوه قضاییه، عدم مداخله نیروهای نظامی در امور سیاسی و اقتصادی و برخورد با سازمان دهندگان و اعضاء گروههای موسوم به لباس شخصی از خواستهای جدی جنبش سبز است.
۷-      اجرای تمامی اصول قانون اساسی و به ویژه اصول ناظر بر حقوق ملت (فصل سوم) هدف و خواست تجدیدناپذیر و حتمی جنبش سبز است.
۸-      آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیت های غیر قانونی و نگاه امنیتی علیه فعالیت احزاب و گروهها و جنبش های اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش های کارگری، جنبش های اجتماعی و امثال آن، و همچنین محاکمه عادلانه آمران و عاملان تقلب در انتخابات، شکنجه و کشتن معترضان به نتیجه انتخابات، و افشاء و محاکمه نظریه پردازان و حامیان خشونت در لایه های مختلف حکومت از راهکارهای روشنی است که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد.

اخلاق مداری و احترام به خلاقیت های فردی و اجتماعی
۱-      با کمال تاسف باید اذعان کرد که اتخاذ سیاست های نادرست سیاسی، اجتماعی، اقتصادی از سوی حاکمان به افول اخلاق و تنزل سطح سرمایه اجتماعی در جامعه منجر شده است. جنبش سبز با تاکید بر ضرورت احیای اخلاق به مثابه فصل مشترک و پیوند دهنده حیات اجتماعی مردم ایران، در مبارزات خود برای اجرای حقوق ملت، کاملا نسبت به اصول اخلاقی پایبند خواهد بود.
۲-      جنبش سبز را نه می توان یک حزب متمرکز دانست و نه مجموعه ای از افراد سازمان نایافته و بی هدف. مرور تجربه تاریخی مردم ایران نشان می دهد که آنها همواره و در بزنگاههای تاریخی، هوشیاری، توانایی و درک والای خویش را به منصه ظهور رسانده اند و با تکیه بر قوای خلاقه خویش، راه را برای دستیابی به اهداف خود هموار ساخته اند.
جنبش سبز بر پایه اصول و مبادی بنیادین خود، با تکیه بر شبکه های اجتماعی بر فهم، اندیشه و نوآوری های مدنی ملت ایران تکیه دارد و دستیابی به آرمان هایی چون عدالت و آزادی را به شکوفایی این خلاقیت ها منوط می داند. شعار “هر ایرانی، یک ستاد” اینک می تواند به شعار “هر ایرانی، یک جنبش” تبدیل شود.

قانون گرایی و مذاکره
۱-      جنبش سبز با پیگیری اهداف و آرمان های همیشگی انقلاب اسلامی و با اتکا به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفته پس از انقلاب – به خصوص در عرصه روابط ملت و دولت- برپایه میثاق مشترک مردم ایران یعنی قانون اساسی، در پی دستیابی به آینده ای روشن برای ملت ایران است.
۲-      در این راستا، “اجرای بدون تنازل قانون اساسی” راهکار اصلی و بنیادین جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که تنها با بازگشت به قانون و الزام نهادهای مختلف به رعایت آن و برخورد با متخلفان از قانون در هر موقعیت و جایگاه، می توان از بحران های مختلفی که دامنگیر شده است رهایی یافت و در راه ترقی و توسعه میهن گام برداشت. جنبش سبز در عین حال کاملا توجه دارد که قانونگرایی به معنای استفاده ابزاری از قانون توسط حاکمان نیست. باید شرایطی فراهم آورد تا قانون وسیله اعمال خشونت های ناروا و موهن، نقض حقوق بنیادین شهروندان قرار نگیرد و خشونت، بی عدالتی و تبعیض قانونی نشود.
۳-      قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی متونی همیشگی و تغییر ناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را داراست که با تصحیح سیر حرکتی خویش، به اصلاح در قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی مورد پذیرش است که در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.
۴-      گسترش جامعه مدنی و تقویت حوزه عمومی در زمره اصول اساسی جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که حفظ منافع ملی و دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی و همچنین کاستن از تبعات ناخوشایند بحران موجود مستلزم مذاکره و گفتگو میان نمایندگان گروه‌های مختلف فکری و سیاسی است و در این راستا از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتگوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کند.
۵-      این جنبش خواهان قدرت بخشی به اقتصاد کشور در صحنه بین‌المللی و سرمایه گذاری و افزایش قدرت خرید مردم ایران است. جنبش سبز خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزتمند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقاء شان ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است.

همراه کوچک جنبش سبز
میرحسین موسوی
_______________

* استاد شفیعی کدکنی

نامه یورگن ترتین رئیس فراکسیون سبزها در پارلمان آلمان به مادران صلح دورتموند -آلمان


اخبار روز:

مادران صلح دورتموند در دیدار حضوری که با یورگن ترتین رئیس فراکسیون سبزها در پارلمان آلمان در دورتموند داشتند، نامه ای از طرف مادران عزادار ایران و حامیان آنان به ایشان دادند.
در این نامه ما خواستار رسیدگی فوری به شرایط زندانیان سیاسی - عقیدتی، لغو اعدام و به مجازات رساندن عاملان این جنایات شده و از ایشان و حزب سبز ها در خواست کردیم، که این خواسته ها را به پارلمان اروپا برده و صدای ما مادران را به گوش مسوولان برسانند.
در جواب نامه ما ، ایشان چنین پاسخ می دهند :

یورگن تیریتین تاریخ : ۲۰۱۰.۰۵.٣۱
رئیس فراکسیون سبزها در پارلمان آلمان
موضوع: نامه‍ی شما در ارتباط با وضعیت حقوق بشر در ایران

از نامه‍ی شما که در آن نگرانیهای خود را در زمینه‍ی حقوق بشر در ایران ابراز کرده بودید سپاسگزارم.
ضمن استقبال از علاقمندی و عزم شما نسبت به این موضوع, از اینکه بدین ترتیب موقعیتی برای من پیش آمده است تا بتوانم دیدگاههای فراکسیون خود را با شما درمیان گذارم, ممنونم.
ما اساسأ پیش از آغاز وقایع فعلی پیوسته حاکمان ایران را به دلیل نقض حقوق بشر نقد کرده ایم.
ما به سیاست متفاوتی که درآن رعایت حقوق بشر در ایران در مرکز توجه قرارگیرد, معتقدیم.
ما از ایرانیانی که جهت احقاق حقوق خود بطور مسالمت آمیز تظاهرات میکنند حمایت می کنیم و برخورد خشونت آمیز رهبران ایران را محکوم مینمائیم.
همانطور که آخرین انتخابات و اعتراضات متعاقب آن نشان داد, روحانیت حاکم بر ایران نیز دچار انشقاق است.
جنبش سبز که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ شکل گرفت و موج سرکوب سپاه پاسداران بیانگر شکاف در نظام و مبارزه‍ی درونی عناصر روحانی و غیرروحانی برای بازتقسیم قدرت در سیاست ایران است.
همبستگی ما با کسانی است که از زمان انتخابات ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹ ضمن اعتراضات مسالمت آمیز تردیدهای خود را نسبت به نتایج انتخابات بیان می کنند. ما اعمال خشونت علیه معترضین و بازداشتهای گسترده را شدیدأ نقد نموده ایم.
نمایندگان سبزها در مجلس ومسئولین سیاسی ما عملأ از اعتراضات و تظاهرات ایرانیان در برلین و سایر شهرهای آلمان حمایت نموده اند.
ما قبلأ در رابطه با وضعیت حقوق بشر در ایران از جمله در عرصه های حقوق زنان, بهائیان, حقوق اقلیت ها و همجنسگرایان, مجازات مرگ واعدام صغار طرحهائی را به مجلس فدرال آلمان ارائه داده ایم و اعضای فراکسیون ما یا نمایندگان ما در پارلمان اروپا طی سفرهای سالهای اخیر خود به ایران پیوسته مسئله‍ی حقوق بشر را طرح و با مخالفین سیاسی و نمایندگان نهادهای مدنی دیدار کرده اند.
امّا ما بر این باوریم که تهدید یا موضعگیریهای تند کمک چندانی به حل موضوع نخواهد کرد و انزوای ابران بخصوص انزوای مردم ایران کارساز نخواهد بود.
بهمین دلیل ما بر آنیم که انتقادات صریح به سیاست حقوق بشر در ایران را با سیاست متعادلی در زمینه‍ی مناقشات اتمی قرین سازیم.
تنها با انتقاد نمی توان مانع از بمب اتمی شد.
یگانه راه استفاده از ابزار دیپلماتیک و تداوم ارتباط با مسئولین دولت ایران است.
این امر در مورد دیدارهای نمایندگان ما با مسئولین ایرانی نیز صادق است که در این دیدارها وضعیت حقوق بشر در ایران را طرح مینمائیم.

با احترام
یورگن تیریتین

منبع: سایت حامیان مادران عزادار ایران
مادران صلح دورتموند - آلمان

بیست دو خرداد ۸۹ در لندن و حامیان مادران عزادار



اخبار روز:


اخبار روز - گزارش دریافتی: ۲۲ خرداد ۱٣٨۹ پس از مدتها تدارک بحث های بی پایان. جدایی ها و پیوستن ها، برنامه ها در لندن از جانب گروها و جریان های مختلف شکل گرفت. عمده ترین حرکت این روز از جانب گروهای سبز لندن صورت گرفت. اغاز تا پایان برنامه های ان روز،.حامیان مادران داغدار لندن، در کنار مردم در طول دو راهپیمایی و جلوی سفارت ایران در لندن، با بانر مادران عزادار و شعار اعدام را بس کنید، پیشاپیش جمعیت در حرکت بودند. و همصدا با مادران در جهت تحکیم مطالبات شان، فریاد زدند:
- اعدام را بس کنید،
- قطع شکنجه و تجاوز و آزادی بی‌قید و شرط همه‌ی زندانیان سیاسی و عقیدتی،

- محاکمه و دستگیری آمران و عاملان این جنایت‌ها در سی و یکسال اخیر ایران.

بحث و جدل ها هر چه که بود نتیجه اش چنین ثمر داشت که: ایرانیان جلوی سفرت ایران در لندن را سبز سبز کرده بودند. از ساعت ۲ از یک سر شهر، سبزپوشان و رفراندم گویان خیابان های مرکزی لندن را طی کردیم. گاهی اشک در چشم، به یاد پارسال که مردم با شادی به پای صندوق های رای رفتند. و سپس خونین جامه و دست بر سر در بیمارستان ها، گورستان ها پی جنازه فرزند بودند و یا پر درد و نگران فرزندان در بند، پشت در زندان ها به انتظار به صبح رساندند. ما با یاد این عزیزان و خواسته های برحق مردم، سه ساعتی در جلوی سفارت فریاد زدیم اعدام بس است، به شکنجه در ایران پایان دهید...

سپس پیاده با صندوق نمادین رای در دست، یه طرف کنسولگری جمهوری اسلامی راه افتادیم. کمی مانده به انجا پلیس اجازه نداد پیش تر رویم. ما هم رای مان را در همان جا در جلوی چشم مردمی که با تحسین نگاهمان می کردند در صندوق انداختیم و فریاد زدیم رفراندوم، رفراندوم!
احساس ایرانیان و مردم خالصانه و صادقانه بود. همه انجا بودند تا به مردم ایران بگویند ما ازشما سپاس گذاریم و تنهایتان نمی گذاریم.

اعتصاب صدها تن از کارگران استان کرمان در اعتراض به اخراج قریب الوقوع

خبرگزاری هرانا - چهارصد تن از كارگران کارخانه گندله‌سازی شركت سنگ آهن گل‌گهر سیرجان، از روز دوشنبه 24 خرداد ماه، دست به اعتصاب زده اند.
به نقل از جزس، کارگران این واحد تولیدی، در اعتراض به اعلام نتایج آزمون استخدامی این شركت، دست از کار کشیده و اعتصاب کرده اند و این اعتصاب پس از آن شکل گرفت که در نتایج آزمون استخدام گندله سازی، تنها چهل تن از كارگران سابق پذیرفته شده اند و سایر كارگران و تكنسین‌های مجتمع پذیرفته نشده اند و اخراج می شوند.
واحد گندله سازی سیرجان (شهرستانی در غرب استان کرمان)، 14 فروردین ماه امسال، توسط محمود احمدی نژاد افتتاح شد.

گزارش مذکور خاطرنشان می سازد كارگران اعتصاب کننده صبح دیروز و امروز در بلوار مالك اشتر سیرجان در مقابل واحد اداری شركت گل‌گهر تجمع كرده‌اند.

یكی از كارگران حاضر در تجمع که خواست نامش فاش نشود به سامانه خبری کلمه گفته بود "ما سال ها برای راه اندازی گندله سازی زحمت كشیدیم اما مسوولان به بهانه برگزاری آزمون می‌خواهند ما را اخراج كنند و برخی افراد دارای رابطه را جایگزین ما كنند."

او با اشاره به وعده مسوولان ارشد گل‌گهر برای در اولویت قرار دادن كارگران فعلی در مرحله استخدام، افزود: "قبلا مدیرعامل كنسرسیوم مجری طرح گندله‌سازی در پاسخ اعتراض‌ها، وعده داد كه نیروهای فعلی در اولویت باشند اما با اعلام نتایج آزمون مشخص شد كه فقط ده درصد از كارگران فعلی را پذیرفته‌اند كه تازه باید در مرحله گزینش هم شركت كنند."

یکی دیگر از كارگران شركت كننده در این تجمع، برگزاری آزمون را "نمایشی" می‌داند و می‌گوید"از همان اول معلوم می خواهند ما را مرخص كنند. الان چند هفته هست كه می بینیم افرادی كه با برخی مسوولان شهر و خود شركت نسبت دارند گروه گروه وارد گندله سازی شده اند و آمد‌ن‌ها هیچ ربطی هم به برگزاری آزمون ندارد. زیرا افراد نهایی استخدام شده هنوز اعلام نشده است."

این اعتراض‌ها در حالی صورت می‌گیرد كه پیش از این در فروردین‌ماه امسال و در زمان حضور محمود احمدی‌نژاد برای افتتاح مجتمع گندله‌سازی، کارگران به رییس دولت گفته بودند كه مسوولان قصد اخراج آن ها را دارند.

همزمان خبری منتشر شد، مبنی بر اینکه گروهی از پیمانكارانی كه در سال های پیش در راه اندازی و نصب دستگاه های این مجتمع فعالیت داشته اند نیز،هنوز نتوانسته اند مطالبات مالی خود را دریافت کنند.

عملکرد دولت ايران در زمينه‌ی قاچاق انسان مورد انتقاد قرار گرفت

خبرگزاری هرانا - در گزارش سالانه‌ی بررسی قاچاق انسان در جهان که توسط وزارت خارجه‌ی آمريکا تهيه می‌شود، عملکرد دولت ايران به دليل عدم انطباق قوانين با حداقل معيارهای حقوقی و نيز عدم تلاش برای مبارزه با برده‌داری مدرن، مورد انتقاد قرار گرفته است.
به گزارش رادیو فردا، در اين گزارش، از ايران به عنوان مرکز صدور و ورود مردان، زنان، و کودکان برای کار يا بهره‌کشی جنسی اجباری، نام برده شده است. همچنين در اين گزارش به موارد قاچاق و جابجايی زنان برای روسپی گری و ازدواج اجباری اشاره رفته است.

در بخشی از گزارش وزارت خارجه‌ی آمريکا در مورد قاچاق انسان در ايران آمده است که زنان و دختران ايرانی در کشورهای پاکستان، ترکيه، قطر، کويت، امارات متحده‌ی عربی، عراق، فرانسه، آلمان و بريتانيا به روسپی‌گری اجباری واداشته می‌شوند.

متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
ایران، در ارتباط با زنان، مردان و کودکانی که به فحشاء و کار اجباری واداشته می شوند، هم یک منبع، هم محل عبور و هم یک مقصد است. در داخل کشور، زنان ایرانی را برای اهداف بهره کشی جنسی و تجارت، قاچاق می کنند- این کار گاهی از طریق ازدواج اجباری انجام می گیرد، که "شوهران" تازۀ آنها به منظور پرداختن قروض خود، آنها را مجبور می کنند تا برای  تأمین درآمد، یا تهیۀ پول لازم برای هزینۀ مواد مخدر، به روسپیگری بپردازند، یا به عنوان کارگر یا گدا، به طورناخواسته تن به بردگی دهند. در جنوب ایران،  پسران و مردان جوان افغان را در خانه های فساد وادار به خودفروشی می کنند. دختران و زنان ایرانی هم به اجبار در کشورهایی مانند پاکستان، ترکیه، قطر، کویت، امارات متحدۀ عربی، عراق، فرانسه، آلمان و بریتانیا وادار به خود فروشی می شوند. گزارش هایی حاکی از فروش زنان برای ازدواج با مردان پاکستانی به منظور بهره کشی جنسی وجود دارد.
مردان و زنانی از پاکستان، بنگلادش، و عراق، به میل خود به ایران مهاجرت می کنند، و یا به مقصد این کشور قاچاق می شوند، و یا برای رفتن به سایر کشور های خلیج فارس، یونان و ترکیه به منظور یافتن کار، از ایران عبور می کنند. متعاقبا، برخی از آن ها تسلیم کار اجباری می شوند و برای پرداختن دیون خود به شرایطی مانند محدودیت حرکت، کار بدون دستمزد، و بدرفتاری های جسمی و جنسی تن در می دهند. طبق گزارش هایی که از ایران می رسد، قربانیان در وهلۀ اول در رشته های ساختمانی و کشاورزی به کارمشغول می شوند، هر چند که بازار کار در این بخش ها ممکن است در سال گذشته به دلیل بحران اقتصادی رو به رکود بوده باشد. طبق گزارش های رسیده، زنان از آذربایجان و تاجیکستان برای یافتن کار به ایران سفر می کنند و سپس به دام فحشای اجباری می افتند. زنان تاجیک پس از عبور ایران درامارات به روسپیگری مجبور می شوند. گزارشهای مطبوعاتی حاکی از آن انست که سازمان های تبهکاری، که گاهی ارتباطات سیاسی هم دارند، نقش مهمی در قاچاق انسان به مقصد ایران و  قاچاق از این کشور، بویژه از طریق مرزهای پاکستان و افغانستان و در ارتباط با قاچاق مهاجران، مواد مخدر، و اسلحه ایفا می کنند. نزدیک به یک میلیون افغان در ایران زندگی می کنند که بعضی از آن ها پناهنده و بعضی در جستجوی کار و در برابر شرایط قاچاق انسان بسیار آسیب پذیرند.
دولت ایران از حداقل ضوابط مبارزه با قاچاق انسان به طور کامل متابعت نمی کند، و تلاش چشمگیری هم در این راستا از خود نشان نمی دهد. عدم دسترسی مقامات دولتی آمریکا به ایران، از جمع آوری اطلاعات درمورد مشکل قاچاق انسان و تلاش های دولتی برای مبارزه با آن جلوگیری می کند. در دورۀ تهیۀ گزارش، ایران اطلاعاتی درمورد تلاش های ضد قاچاق انسان خود، در اختیار جامعۀ بین المللی قرار نداد. با این حال، اطلاعات در دسترس از طریق سازمان های غیر دولتی، مطبوعات، سازمان های بین المللی، و دولت های دیگر، حاوی دو نتیجۀ اساسی است: یکی این که، قاچاق انسان در ایران، از این کشور و به مقصد آن، به طور گسترده ای در جریان است؛ و دوم این که، پاسخگویی مقامات در مورد مجازات ناقضان قانون، حمایت از قربانیان، و از میان بردن قاچاق انسان، ناکافی است. البته، بعضی جنبه های قوانین و سیاست ایران، مانند مجازات قربانیان و موانع قانونی برای به مجازات رساندن مجرمان، مانع از مبارزه با قاچاق انسان است. دولت ایران، در همایش های بین المللی به این اصل که قربانیان قاچاق انسان، نباید به این عنوان که درمعرض قاچاق قرار گرفته اند مجارات شوند، اعتراض کرده است.
توصیه هایی برای ایران: آگاهی دادن به جامعۀ بین المللی از کوشش های کشور در تحقیقات مربوط به جرایم قاچاق انسان و تحت تعقیب قرار دادن و مجازات مجرمان، از جمله مقاماتی که در قاچاق انسان دست دارند؛ ایجاد روالی درجهت شناسایی قربانیان قاچاق انسان و حمایت از آنان، بویژه در میان گروه هایی مانند زنانی که به خاطر روسپیگری بازداشت می شوند؛ و متوقف کردن مجازات قربانیان قاچاق انسان به عنوان ارتکاب به اعمال غیرقانونی در نتیجۀ قاچاق شدن.

پیگرد قانونی
در سال گذشته، اطلاعات موثقی درمورد تحقیقات مربوط به قاچاق انسان، پیگرد قانونی، محکومیت یا مجازات دست اندرکاران این جرم، ارائه نشد. قانونی که در سال  2004، از تصویب گذشته، قاچاق انسان را از طریق تهدید و ارعاب و توسل به زور، سوء استفاده از قدرت و یا آسیب پذیری قربانی برای مقاصد روسپیگری، برداشتن اعضای بدن، بردگی یا ازدواج اجباری ممنوع ساخته است. اما طبق گزارش ها، این قانون به اجرا درنیامده است. به موجب قانون اساسی یا قانون کار، و یا هردو، کار اجباری و انقیاد به خاطر بدهی غیرقانونی اعلام شده؛ پرداخت جریمه، و یک سال زندان به عنوان مجازات برای جلوگیری از این جرایم کافی نیست و تناسبی بامجازات های تعیین شده برای جرایمی مانند تجاوز جنسی، ندارد. به علاوه، قانون کار کارگرانی را که در خانه ها خدمت می کنند، شامل نمی شود. ازدواج های موقت (صیغه)، از سوی قانون مجاز دانسته می شود. بعضی افراد برای مجبور کردن زنان به روسپیگری، از این قانون سوء استفاده می کنند؛ گزارشهایی حاکی بر اجبار زنان ایرانی به روسپیگری در پی ازدواج موقت با مردان پاکستانی و درکشورهای خلیج فارس وجود دارد. تحقیقات، پیگرد های قانونی، و محکومیت مجرمان قاچاق انسان در این کشور در اولویت قرار ندارد. رعایت عدالت درمورد زنانی که مجبور به روسپیگری شده اند بسیار دشوار است؛ نخست، به این دلیل که شهادت دو زن برابر با شهادت یک مرد است، و دوم، به این دلیل که زنانی که درمعرض تجاوز جنسی قرار می گیرند، ممکن است خود متهم به برقراری روابط جنسی در خارج از محدودۀ ازدواج شوند. همدستی مقامات رسمی هم می تواند مشکل ساز باشد؛ به طوری که گزارش شده، قاچاقچیان انسان دارای روابط بسیار نزدیکی با برخی مقامات و سازمان های امنیتی بوده اند.

حمایت
در سال جاری گزارشی مبنی بر تلاش ایران در جهت ارتقای حمایت از قربانیان قاچاق انسان، دریافت نشده است. ایران برای شناسایی قربانیان قاچاق انسان که از طبقات آسیب پذیر هستند، اقدامی نکرده و مقامات، میان قربانیان قاچاق انسان و مهاجران بدون مدارک شناسایی، تمایزی قائل نمی شوند. بنا بر گزارش های رسیده، دولت قربانیان قاچاق انسان را برای ارتکاب به اعمال غیر قانونی زنا و روسپیگری به عنوان مجرم مورد مجازات قرار می دهد. گزارشهای زیادی مبنی بر دستگیری و تحت پیگرد قانونی قرار گرفتن تعداد زیادی از قربانیان قاچاق انسان به جرم روسپیگری و زنا توسط دولت وجود دارد. به درستی معلوم نیست که در زمان تهیۀ گزارش،  چه تعدادی ازقربانیان به جرم این اعمال که در نتیجۀ قاچاق شدن صورت گرفته، مجازات شده اند. طی نشست گروه کاری قاچاق انسان در فوریۀ 2010 که در وین برگزار گردید، ایران اعلام داشت که هیچ گونه توصیه ای را مبنی بر بخشودگی قربانیان قاچاق انسان از جرایمشان نمی پذیرد؛ نمایندۀ ایران اظهار داشت هر قدر هم قاضی بخواهد وضعیت قربانی بودن زنان را در روسپیگری مورد توجه قرار دهد، بازهم  با معافیت این زنان از مجازات مخالفت خواهد کرد. بیشتر قربانیان قاچاق انسان برای دورۀ کوتاهی بازداشت و سپس از کشور اخراج می شوند. برخی از سازمان های تأمین اجتماعی به زنان ایرانی قربانی کمک می کنند. قربانیان خارجی قاچاق انسان راه قانونی دیگری در مقابل خود ندارند، مگر انتقال به کشورهایی که ممکن است در آنها گرفتاری  و مجازات در انتظارشان باشد. طبق گزارش سال 2009 یونیسف و مقامات ایالتی هرات در افغانستان، در سال 2008  بیش از هزار کودک از ایران اخراج شده و در معرض فقر و خطر سوء استفاده از جمله قاچاق انسان، قرار گرفتند؛ تلاشی در جهت شناسایی قربانیان قاچاق انسان در میان این گروه صورت نگرفته است. در زمان تهیۀ گزارش تا کنون، ایران دست به اخراج تعداد زیادی از افغان های فاقد مدارک شناسایی زده و حمایتی از آن ها در برابر بلای قاچاق انسان نکرده است. در گزارشهای پیشین آمده بود که دولت، قربانیان را تشویق نمی کند  که در پیگیری پرونده های مربوط به قاچاق انسان به مجریان قانون کمک کنند.
پیشگیری
در سال گذشته، گزارشی مبنی برانجام  تلاش هایی از جانب دولت ایران در جهت پیشگیری از قاچاق انسان مانند به راه انداختن پیکاری به منظورآگاهی دادن به مردم دربارۀ قاچاق انسان، کاستن از تقاضای تجارت جنسی، و یا کاستن از گردشگری ایرانیان در خارج برمبنای سوءاستفادۀ جنسی از کودکان نرسیده است.
ایران از کشور های امضا کنندۀ پروتکل قاچاق اشخاص( TIP) سال 2000 سازمان ملل نیست.

بازداشت یک شهروند بهایی برای اجرایی کردن حکم یک و نیم سال حبس تعزیری اش

خبرگزاری هرانا - یک شهروند بهایی در سمنان پس از احضار به دادگاه انقلاب این شهر برای اجرای حکم حبس خود روانه زندان شد.
به گزارش رادیو کوچه، بهنام متعارفی، شهروند بهایی ساکن سمنان  که پیش از این به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بود روز یک‌شنبه توسط نیروهای انتظامی بازداشت و روانه زندان شد.
آقای متعارفی  در تاریخ 27 اردی بهشت ماه سال گذشته پس از بازرسی خانه‌اش از سوی ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و در تاریخ 30 اردی بهشت 88 به قید وثیقه آزاد شد.
دادگاه این شهروند بهایی در 30 تیر ماه سال گذشته برگزار شد و بهنام متعارفی به اتهام  "تبلیغ بهاییت" و "تتبلیغ علیه نظام» به تحمل یک‌سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.

بازداشت بهنام ابراهیم زاده، از فعالین کارگری

خبرگزاری هرانا - بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و عضو کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل آزاد کارگری روز شنبه 22 خرداد در تهران دستگیر و به زندان اوین منتقل شده است.
بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری، که تا شب گذشته خانواده وی از وضعیت اش بی خبر بودند، امروز از بهداری زندان اوین با برادرش در اشنویه تماس گرفته و از بازداشتش در روز 22 خرداد در شهر تهران توسط نیروهای امنیتی خبر داده است.
به گزارش سایت دانشجویان سوسیالیست، وی هنگام دستگیری و بازداشت مورد ضرب وشتم قرار گرفته، تا جایی که دو عدد از دنده هایش شکسته و به همین دلیل در وضعیت جسمی نامساعدی به سر می برد.
بهنام ابراهیم زاده کارگر لوله سازی پلی اتیلن شورآباد شهر ری است، که سال گذشته و  در جریان مراسم گرامی داشت روز جهانی کارگر در پارک لاله تهران، دستگیر شده بود.
لازم به ذکر است که پدر و برادرش هم که در شهر اشنویه سکونت دارند، از سال پیش تاکنون 2 بار از سوی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به بهانه های واهی احضار شدند.

سارا خادمی، فعال دانشجویی از ادامه تحصیل محروم شد

خبرگزاری هرانا - سارا خادمی از فعالین دانشجویی طیف چپ دانشگاه مازندران، از ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این دانشجوی رشته جامعه شناسی دانشگاه مازندران در آخرین روز مهلت انتخاب رشته، طی تماسی تلفنی به اطلاعات سازمان سنجش احضار شد و بعد از بازجویی طولانی که از سوی اطلاعات سازمان از او به عمل آمد، وی را مردود گزینشی عنوان کردند.
سارا خادمی از جمله فعالان دانشجویی بود که در جریان بازداشت های گسترده ی دانشجویان طیف چپ در آذرماه سال 86 دستگیر و روانه بازداشتگاه اطلاعات شد و پس از آن دوبار به دادگاه انقلاب احضار شد.

بازداشت دو دانشجوی دانشگاه تبریز

خبرگزاری هرانا - به دنبال برخوردهای امنیتی و بازداشت های گسترده ی فعالین سیاسی آذربایجان و تشدید برخوردها با فعالین جنبش دانشجویی، صدرا آقاسی و نعيم احمدی از فعالین دانشجویی دانشگاه تبریز و از اعضا انجمن اسلامی دانشگاه،روز دوشنبه 24 خرداد بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، نعيم احمدي دانشجوی رشته ی زمین شناسی دانشگاه تبریز و دبير انجمن اسلامي دانشكده ی علوم طبيعي، عضو شورای سردبیری نشریه ی دانشجویی تلنگر و از اعضاي کمیته ی مرکزی انجمن ادبي سهند، پیش از این و در تجمع 6 مهر 87 این دانشگاه در اعتراض به بازداشت دانشجويان دانشگاه تبریز به كميته انضباطي احضار شده بود. احمدی هم چنین پیشتر نیز در پی تحصن سه روزه دانشگاه تبریز در خرداد 86 به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده بود.
صدرا آقاسی نیز عضو شورای سردبیری نشریه ی دانشجویی تلنگر و از اعضاي کمیته ی مرکزی انجمن ادبي سهند است که در انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد 88 در ستاد مهدي کروبی فعالیت داشت.
در روزهای گذشته برخورد با فعالین آذربایجانی شدت یافته است تا جایی که هم اکنون بیش از 15 تن از شهروندان ترک بازداشت شده در شهرهای مختلف از جمله تهران، کرج، صوفيان، میاندوآب، ماکو،خوی، تبریز و ارومیه کماکان در باداشت به سر می برند.

وزارت اطلاعات 13 شهروند را دستگیرد کرد

خبرگزاری هرانا - وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با انتشار بیانیه‌ای از دستگیری 13 تن به اتهام اینکه به گفته ی وزارت اطلاعات "عضو یک گروه که عملیات مسلحانه انجام می دهند هستند"، خبر داد.
به گزارش رادیو کوچه، در این بیانیه ذکر شده است که نیروهای اطلاعاتی ملقب به "سربازان گمنام امام زمان"،  13 تن را طی هفته گذشته در استان‌های قزوین، همدان، کردستان و مازندران شناسایی و با هم‌کاری نیروهای انتظامی دستگیر شدند.

وزارت اطلاعات مدعی شده است این افراد در ترور ماموستا برهان امام جمعه موقت و امام جمعه مسجد قبای سنندج و ماموستا محمد شیخ‌الاسلام نماینده مردم سنندج در مجلس خبرگان رهبری و ربایش و قتل خلیفه ابراهیم فرهادی در شهرستان قروه نقش داشته‌اند.
هم‌چنین در بخش دیگر این بیانیه از کشف 500 کیلوگرم مواد ساخت بمب به هم‌راه 10 بمب آماده انفجار و مقادیر متنابهی سلاح و مهمات جنگی از اعضای وابسته به گروه تروریستی کشف شده است.
گفتنی است این اتهامات از سوی منبع دیگری تایید نشده است.

پليس از ادامه سفر 71 زن‌ بدحجاب جلوگيري كرد

خبرگزاری هرانا - نبی الله حیدری، رییس پلیس فرودگاه های ایران، می گوید، ماموران پلیس فرودگاه ها در سه ماه گذشته از مسافرت بیش از 70 زن به خاطر حجاب جلوگیری کرده اند.

به گزارش ایلنا، آقای حیدری همچنین گفت: بیش از 30 هزار نفر پس از تغییر لباس اجازه سوار شدن به هواپیما پیدا کرده اند و به بیش از 87 هزار زن و مرد به خاطر پوشش تذکر داده شده است.
وی با اشاره به ‌اینکه پلیس فرودگاه از ادامه سفر، مسافران بدپوشش جلوگیری می کند از دستگیری 112 نفر زن و 210 نفر مرد در رابطه با بحث ناهنجاری های اجتماعی توسط پلیس فرودگاه های کشور در 82 روز نخست امسال اشاره کرد و افزود: پلیس فرودگاه از ادامه مسافرت 71 نفر از خانم هایی که پوشش مناسب نداشتند، جلوگیری و به مراجع قضایی معرفی کرد.
این مقام مسوول تاکید کرد: پلیس فرودگاه‌های کشور از ورود مستقبلین بد پوشش به سالن فرودگاه جلوگیری می کند.
به گفته سردار حیدری، 33 هزار و 29 نفر افراد بدپوشش و بدحجاب اعم از آقا و خانم پس از تعویض لباس خود به سفر ادامه دادند.
وی، تذکر به 87 هزار و 714 نفر افراد بدحجاب و نیز اخذ تعهد از سه هزار و 506 نفر بدحجاب را از دیگر اقدامات پلیس فرودگاه های کشور طی این مدت عنوان کرد.
این مقام ارشد پلیس فرودگاه های کشور در ادامه با بیان اینکه ضروری است مسافران زن و مرد درتمام سفرهای داخلی و خارجی به فرهنگ و مقدسات مردم کشور احترام بگذارند، در غیر اینصورت اقدام لازم انجام می‌شود، تاکید کرد: در صورتی که مسافران بد پوشش، پوشش خود را اصلاح کنند ،می توانند ادامه مسیر دهند.

محمد رضا جلایی پور مجددا بازداشت شد

خبرگزاری هرانا - محمدرضا جلایی‌پور عصر امروز دو شنبه 24 خردادماه، مجددا بازداشت شد.

به گزارش آفتاب، چندی پیش از سوی دستگاه قضایی برای محمدرضاجلایی‌پور منع تعقیب صادر شد و پرونده وی که به‌خاطر آن از 27 خرداد 88 به مدت بیش از 80 روز در زندان بود، مختومه اعلام شده بود.

محمد‌رضا جلایی‌پور رتبه اول کنکور سراسری سال 1381 در رشته علوم انسانی و طلای المپیاد ادبیات در سال 1380 دارا می‌باشد.  وی از فعالان موج سوم (دعوت از خاتمی) بود.

صدها تن از دانشجویان دانشگاه تهران در سالگرد فاجعه ی کوی دانشگاه تجمع اعتراضی برگزار کردند

خبرگزاری هرانا - در پی اطلاع رسانی جمعی از دانشجویان سبز دانشگاه تهران که طی چند روز گذشته به صورت اعلامیه و مخفیانه در دانشکده های پردیس مرکزی پخش شده بود و در پی بیانیه روز شنبه جمعی از اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه، امروز دوشنبه 24 خرداد ماه با وجود تهدیدها و فضای رعب آور دانشگاه و همچنین خلوتی دانشگاه به علت زمان برگزاری امتحانات، صدها تن از دانشجویان سبز دست به راهپیمایی در سطح دانشگاه زدند.
به گزارش دانشجونیوز، ساعت 2 بعد از ظهر امروز ابتدا تجمعی 100 نفره در روبروی درب دانشکده فنی دانشگاه شکل گرفت و کم کم بر تعداد آنها افزوده شد و جمعیت ناظر که چند برابر هسته اصلی تجمع بود و به علت فیلم برداری و حضور لباس شخصی ها وارد هسته اصلی تجمع نمی گردید این جمع را همراهی می نمود.
این دانشجویان با استفاده از نماد سبز شروع به فریاد "الله اکبر" نمودند و علیه دولت وقت دست به شعار زدند. اعضای بسیج دانشجویی نیز در اقدامی سازماندهی شده با مستقر کردن تعدادی از بسیجیان دانشگاههای مختلف در مسجد دانشگاه به بهانه برگزاری مراسم مذهبی و با هماهنگی فردی از دفتر نمایندگی ولی فقیه دانشگاه به نام نصیری اقدام به تجمعی مشابه در مزار شهدای دانشگاه نمود و شروع به دادن شعار به حمایت از دولت احمدی نژاد و شخص رهبری نمودند.

دانشجویان معترض با شعار خواستار پیوستن دیگر دانشجویان ناظر به جمع خود شده و بعد از نیم ساعت جمعیتی بالغ بر 300 نفر از سبزها به سمت سر در دانشگاه حرکت نمودند. در این بین حراست دانشگاه در اقدامی قابل تقدیر مانع از درگیری تعدادی از بسیجیان با دانشجویان سبز گردید. بسیجیان دانشگاههای تهران و شریف و امیرکبیر و دانشگاه آزاد با هماهنگی نصیری (از دفتر نمایندگی ولی فقیه ) با شتاب نیروهای خود را که اکثرا از دانشجویان دیگر دانشگاهها بودند به سر در دانشگاه منتقل و با پرچم ایران و عکس هایی از شخص رهبری راه دانشجویان سبز را مسدود کرده و اقدام به تهدید و درگیری با دانشجویان سبز نمودند . در پی این اقدام اندک اندک بر تعداد دانشجویان سبز افزوده و بسیجیان توسط این دانشجویان محاصره شده و فریاد مرگ بر دیکتاتور در سر در دانشگاه طنین انداز گردید.
بستن سر در و تهدید به درگیری فیزیکی مانع از حضور سبزها در سر در دانشگاه شد و سبزها با شعار مرگ بر دیکتاتور و پرهیز از درگیری با بازگشت به درب دانشکده فنی به تجمع خود پایان دادند.
حاشیه های مراسم امروز:
*تعداد لباس شخصی ها در اطراف دانشگاه و حتی داخل دانشگاه بسیار زیاد بود به گونه ای که تعدادی از آنان به داخل جمعیت دانشجویان آمده و اقدام به فیلمبرداری می کردند.
*تعدادی از لباس شخصی ها با شناسایی دانشجویان بعد از راهپیمایی به ماموران نگهبانی دستور می دادند تا کارت دانشجویی این دانشجویان را از آنها گرفته و به آنها تحویل دهند. در موردی در ساعت 5 بعد از ظهر 2 لباس شخصی وارد بوفه دانشکده حقوق دانشگاه شده و با نشان دادن دو تن از دانشجویان دختر به یکی از نگهبانان ، از نگهبان مذکور خواستند تا کارت دانشجویی آنها را گرفته و تحویلشان دهد که این امر منجر به درگیری فیزیکی میان دانشجویان دانشکده و لباس شخصی ها گردید و دو دختر دانشجو توسط دانشجویان دیگر با لباس مبدل از دانشکده فراری داده شدند.
*تعداد 50 تن از بسیجیان اعم از دختر و پسر که گویا طبق دستور نصیری عمل می نمودند ساعت ها پس از اتمام دو تجمع در سر در دانشگاه با پلاکارد و پرچم روی جدول ها نشسته و منتظر بودند که در صورت بازگشت سبزها مانع از حضور و تجمع آنها در سر در دانشگاه شوند. قابل ذکر است که بسیاری از این افراد ظاهری دانشجویی نداشتند . این گروه اقدام به نصب پرچم ایران به عنوان نماد احمدی نژاد و شعارهایی در طرفداری از رهبری و نظام به میله های درب سر در دانشگاه نموده بودند
*شناسایی معترضین به شکلی شدید صورت می گرفت و بسیاری از بسیجیان در این امر فعال بودند
*شنیده ها حاکیست برای چند ساعت اطراف دانشگاه و مخصوصا سر در نیروی انتظامی مستقر و برای اینکه درگیری های داخل دانشگاه توسط مردم رویت نشود چند اتوبوس در سر در اصلی دانشگاه پارک گردید که البته طبق این گزارش در ساعت 5 هیچ نیرو و اتوبوسی به غیر از چند ماشین لباس شخصی در اطراف دانشگاه رویت نشده است.
*برخی شواهد حاکیست برخی از نیروهای امنیتی با پوشش نگهبان در سرکوب و شناسایی دانشجویان در تجمع امروز و روز شنبه نقش داشته اند.
*تعداد بسیجیان جمع آوری شده در این تجمع امروز به زور از 200 تن تجاوز می نمود و این در حالی است که تجمع دانشجویان سبز با وجود امتحانات و کمی تبلیغات چند برابر آنها بود.
*امروز نگهبانان دانشگاه مانع از حضور کسانی می شدند که کارت دانشجویی دانشگاه تهران را به همراه نداشتند و البته این مورد برای بسیجیان صدق نمی نمود.