۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۵, دوشنبه

مهمترین خبرهای روز دوشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

اخبار روز: 

یکی از شعارهای سیاسی که درچند سال اخیر، بخصوص از دوران اصلاحات ، درادبیات سیاسی ایران مقبولیت عام پیدا کرده ، شعار انتخابات آزاد است. به نظر می رسد برسراین شعاردر میان جناحهای مختلف اپوزسیون ، ا ز"راست تا چپ "، نوعی همفکری شکل گرفته است .این اتقاق ارا خود یکی از نشانه های فرادستی فرهنگ دموکراتیک در فضای فکری اپوزسیون است . اکنون جانب داری و تبلیغ شعارهایی چون حق رای عمومی و انتخابات آزاد ، جزئ مصادیق بارز پایبندی یک حزب سیاسی به اصول دموکراسی بحساب می آید .این وفاق عمومی و پایبندی به شعار انتخابات ازاد اما برمعنایی ازانتخابات ازاد اشاره دارد که ناظربر سازوکار دموکراتیک دولت یا مبین جنبه هایی از کارکردهای شناخته شده دولت های دموکراتیک است .
این وفاق عمومی اما برسرمعنای دیگری از انتخابات ازاد یعنی انتخابات آزاد به عنوان یک استراتژی سیاسی یا راه کاری برای برانگیختن و شکل دادن به یک جنبش بزرگ اجتماعی به منظورپیش بردن روند دموکراتیزاسیون در جامعه و در جهت عبور ازنظام موجود به یک نظام دموکراتیک وجود ندارد . یا دستکم دراین معنا برداشت ها و تعابیر متفاوتند.برخی از فعالین و جریان های سیاسی اصولا اتلاق استراتژی به شعارانتخابات آزاد را برنمی تابند وبر این باورند که این شعار در بهترین حالت فقط بیان کننده یک هدف معین است ، یا طرح خواست سیاسی عامی است نظیر دموکراسی .
واقعیت آن است که در میان گروهای سیاسی همواره برداشت ها و تعاریف متفاوتی در باره استراتژی و تاکتیک وجود داشته است. در برخی دیدگاها ، تعریف استراتژی در برگیرنده مجموع فعالیت ها و نقشه هایی است که برای رسیدن به یک هدف معین طراحی می شود.از نظرگاهای دیگر استراتژی مبین یک هدف عام یا حتا یک ایده و طرح مجرد است که به تاکتیک ها و نقشه های عملی معنا می دهد .در این رابطه فکرهای متنوعی هست و می توان بر سر هر تعریفی بحث و گفتگو کرد ؛ اما آنچه از نقطه نظر عملی و برای درک برنامه یک سازمان سیاسی اهمیت دارد این است که بطور مشخص روشن شود که هدف عمده سیاسی آن حزب مفروض و نیروی محرکه اجتماعی آن و اجزا و مختصات اصلی فعالیتی که باید در یک کل واحد برنامه سیاسی آن حزب را بیان و معرفی کند چیستند. مثلا ازدیدگاه سازمان جمهوری خواهان ، انتخابات آزاد به مثابه یک استراتزی هم در بر گیرنده هدف عمده مرحله ای جامعه ایران یعنی عبوراز وضعیت استبدای کنونی است و هم معنا بخش مجموع فعالیتها و سازماندهی یک جنبش بزرگ اجتماعی و پلورال است که برای دموکراسی و بدیل نظام مستقر مبارزه می کند . این هدف ظرفیت آن را دارد که به چنین   جنبش اجتماعی شکل بدهد و این جنبش اجتماعی در فرایند شکل گیری و قوام یافتن خود فضای عمومی را دموکراتیزه می کند. هدف های کوچک تر جنبش مانند ، ازادی بیان ، آزادی زندانیان یا ازادی تشکل نیز در راستا ی هدف عمده است و هم پروسه دموکراتیزاسیون را معنا می بخشد.
از لحاظ روش برخورد با طرح های سیاسی و استراتژی ها یاد آوری این نکته مهم است که جایگاه استراتژی ها و انتظارات از نقشه های سیاسی احزاب را مطلق و تغییر ناپذیر نپنداریم . تاریخ واقعی جنبش ها اغلب نشان داده است که دقیق ترین طرحهای استراتژیک در برخورد با واقعیت پیچیده و رفتار پیش بینی ناپزیر جنبش های اجتماعی کاملا غیر عملی و انتزاعی از کار درآمده است . به طرح های سیاسی و نقشه های استراتژیک باید با دید سیال و منعطف نگاه کرد . تردیدی نیست که یک حزب و سازمان سیاسی بدون یک نقشه و طرح معین نمی تواند فعالیت خود را سازماندهی کند ؛ ولی در عین حال نباید شیفته این نقشه ها شد . یک حزب پیشرو باید مدام به تحول عینی و نیاز های واقعی و نوشونده جامعه را در نظرمی گیرد. بناید از یاد برد که " تئوری ها بهرحال خاکستری اند و این سبز زندگی که جاریست."
در رابطه با انتخابات ازاد به عنوان یک استراتزی یا راه کار عبور از نظام موجود به یک نظام دموکراتیک سازمان جمهوری خواهان ایران تعبیرخاصی دارد . این تعبیر دربیانیه تاسیس این سازمان این گونه فرمول بندی شده است ."انتخابات آزاد از نگاه ما آن انتخاباتی نیست که در چهار چوب قانون اساسی و در وضعیت استقرار عادی نظام انجام می گیرد.در عین حال آن انتخاباتی هم نیست که پس از برافتادن جمهوری اسلامی و برای تاسیس یک نظام دیگر برپا می شود. انتخابات آزاد از نگاه ما معطوف به وضعیتی است که جمهوری اسلامی امکان اعمال اراده خود را ندارد و در تعادل نیروی معینی که در نتیجه گسترش و پیشرفت مبارزات مردم پدید می آید , ناچار به بستن قرار دادی با اپوزسیون بر فراز قانون اساسی موجود است این راهکار امکان عبور مسالمت آمیز به دموکراسی را فراهم می آورد و از فرو رفتن جامعه در جنگ داخلی و یا فروپاشی و خشونت جلو گیری می کند. "
در این تعریف هم درک معینی از استراتژی وجود دارد و هم پیشا پیش به دو انتقاد مهم که عموما به شعار انتخابات آزاد وارد می شود پاسخ داده شده است. . طبق برداشت سازمان جمهوری خواهان ، با توجه به پیشینه مبارزات مدنی و گسترده مردم برای انتخابات ازاد در دوران موسوم به اصلاحات و سپس بشکل نیرومند تری در جنبش سبز، این شعارزمینه وظرفیت کافی دارد که جنبش بزرگ تغییر را حول خود منسجم کند . آمادگی ذهنی مردم برای پذیرش شعار ازادی انتخابات این امکان را بدست می دهد که فعالین از هم اکنون در وسیعترین قشر های مردم به تبلیغ و ترویج آن بپردازند. در شرایط کنونی که گرد اوری نیرو ها و باز سازی جنبش و تجهیز ذهنی آنها به یک برنامه سیاسی انتقال مسالمت آمیز و متکی به رای و خواست همه مردم مطرح است این شعار از
مطلوبیت برتری برخورداراست. نباید از خاطر برد که پدیده انتخابات در جمهوری اسلامی حتا فرمالیستی ترین آنها همواره شرایط را برای طرح انتخابات آزاد مساعد می کند و به این ترتیب شعار انتخابات آزاد با پروسه های سیاسی جاری پیوند می خورد و برغم همه فشارها، فضاهایی برای دموکراتیزه کردن جامعه فراهم می سازد.

طرح استراتژی انتخابات آزاد با دو انتقاد عمده روبرو شده است . انتقاد اول این است که جمهوری اسلامی به این خواست تن نمی دهد ؛ مثلا جناح چپ و انقلابی جنبش استدلال می کنند که طرح این استراتژی اصولا توهم زاست ، چگونه می توان از جمهوری اسلامی که مقررات و ضوابط انتخابات قلابی خود را هم رعایت نمی کند به این انتخابات که نفی کنند موجودیت اش است تن دردهد . و دیدگاهایی دیگری هم در بخش راست و اصلاح طلب تدریجی با این استدلال که این استراتژی بی کم و کاست معرف یک طرح براندازی است آن را مورد انتقاد قرارمی دهند . دومین انتقاد هم معمولا به صورت یک رشته سوال، مطرح می کند که این انتخابات اصولا ناظر بر کدام انتخاب است ؟ انتخاب مجلس ؟ ریاست جمهوری ؟ تغییر قانون اساسی ؟
.انتخابات آزاد به تعبیری که در بیانیه سازما ن جمهوری خواهان آمده و در بالا نقل شد اساسا بر حد تحمل و ظرفیت پذیرندگی جمهوری اسلامی استوار نیست بلکه بر قدرت جنبش و فشار مردمی استواراست. بر طبق منطق بیانیه ، این پیش فرض یا داده عینی محفوظ است که نظام حاکم بنا برطبیعت تمامیت گرای خود نه تنها به این خواست بلکه به هیج درخواستی داوطلبانه تن نخواهد داد .تفاوت اساسی دیدگاه سازمان جمهوری خواهان با جریان های اصلاح طلب تدریجی در همین جاست . نقطه عزیمت ما سازماندهی فشار اجتماعی است و نه تضاد های درونی حاکمیت .تاریخ واقعی استراتژی اصلاحات از بالا هم نشان داد که آنچه در بالا و ساختار حاکمیت بتدریج پیش رفت فرایند ضد اصلاحات بود و نه اصلاحات. تحمیل هر خواستی به این نظام فقط به پشتوانه مبارزه و فشار مردمی میسر می شود . معنای مبارزه برای باز گشایی فضای سیاسی یا مفهوم دموکراتیزه کردن جامعه از این دیدگاه این نیست که ساختارهای نظام اصلاح شوند ، بلکه این است که توانایی مقاومت مدنی مردم افزایش یابد ؛ نتیجه نیرو مند سازی جامعه و تمرد و مقاومت مردم ، کند شدن تیغ سرکوب و فرسوده کردن ارگانهای اجرایی حاکمیت است . گویا ترین مصداق چنین مبارزه ای در جنبش زنان خود را نشان داده است. با وجود اینکه جمهوری اسلامی همه راه های محدود کردن و مطیع ساختن زنان را ازمایش کرده است و هر روز قانون تازه ای برای مهار آنها به تصویب می رساند و نهاد تازه نفسی را به میدان می اورد ، اما درعمل به نتیجه نرسیده است و بکلی مستعصل شده است . این واقعیت در سایر عرصه های اجتماعی هم خود را نشان می دهد. اکنون برغم شکست نسبی جنبش سبز و با وجود اینکه ساختارهای نظام به سمت دیکتاتوری فردی و تمرکز قدرت ولایت فقیه پیش رفته است ، در سطح جامعه امکان اعمال کنترل بر رفتارها ، فعالیتها و دگر باشی و ساماندهی سبک زندگی مقایر با ارزشهای جمهوری اسلامی کمترو سست تر شده است. کیفیت انتقادها و افشاگری ها در روزنامه های داخلی و مطبوعات نیمه رسمی محدود تر و ضعیف تراز دوران اصلاحات نیست ، این زمان اعلامیه نویسی و صدور قطعنامه و تدوین مانیفست در زندانها هم دارد کم کم به یک امری عادی تبدیل می شود. اینها نتیجه اصلاح شدن نظام نیست ، نتیجه پیکار پنهان و آشکاری است که جامعه برای دفاع از خود می کند. البته این مبارزات کمتر به دیده تدریج گرایان ، طرفداران مبارزات مرحله ای و نوبتی می آید .
   این تعبیر از مبارزه برای دموکراتیزه کردن جامعه و تضعیف اراده حاکمیت و در نهایت تحمیل انتخابات ازاد به نظام ، در دیدگاه جریانهایی از اصلاح طلبان جا نمی افتد . آنها با این عنوان که این شکل تازه ای از سرنگونی و براندازی است با آن مخالفت می کنند . البته تردیدی نیست که به یک معنا یعنی از نقطه نظر مبارزه برای تحمیل انتخابات آزاد به جمهوری اسلامی و از نقطعه نظر نتایج مورد نظر نیروهای دموکراتیک از یک چنین انتخاباتی ، این طرح یک طرح آلترناتیو و براندازی است . ما خواهان عبور به یک نظام دیگر هستیم و نیروی اصلی محرکمان هم جنبش اجتماعی رنگارنگی است که بر حول خواست انتخابات آزاد متشکل خواهد شد . اما در فرهنگ سیاسی کلاسیک و عمدتا چپ ، براندازی و سرنگونی اشاره به شکل معینی از مبارزه و شیوه دگرگونی انقلابی دولت دارد که کار برد قهر و درهم شکستن ماشین دولتی از پیش فرض های اصلی آن است . انتخابات ازاد مصادره به چنین استراتژی نیست. باید بیاد داشت که طرح استراتژی ها فقط باز تاب تحلیل شرایط و نگاه به مولفه های ابژکتیو نیستند بلکه گزینشی بر مبنای ارزشها هم هستند . جستجویی راهای برای اجتناب از قهر و خشونت که می تواند جامعه را در خود غرق کند یک مولفه عمده است . قهر فقط مامای تاریخ نیست قاتل مادر و فرزند انقلاب هم می تواند باشد و اغلب نیز چنین بوده است. انتخابات آزاد به این معنا یک گذینش است ، یعنی صرفا حاصل تحلیل مختصات عینی جامعه و دیدن خطرهای بلاقوه بسط خشونت های اجتماعی نیست بلکه نوعی ترجیح سیاسی است که بر ارزش نهادن بر مبارزه مسالمت آمیز تکیه دارد.
بیانیه تاسیس پاسخ روشنی به پرسش دوم نیز می دهد. یعنی این پرسش که این انتخابات اصولا ناظر بر کدام انتخابات است؟ وقتی بیانیه می گوید این انتخابات بر فراز قانون اساسی است و در نتیجه بستن یک قرارداد میان حکومت و اپوزسیون (جنبش انتخابات ازاد) جریان پیدا می کند. روشن می شود که گفتگو از یک انتخابات معمول، انتخاباتی در چهار چوب این نظام و برای تشکیل نهادهای متکی به قانون اساسی آن نیست، بلکه صحبت از انتخاباتی است برای گزینش نمایندگان همه گروها و اقشار مردم جهت تشکیل مجلسی که قانون اساسی جدید را تقریر خواهد کرد. تامین چنین انتخاباتی بر دو تضمین سیاسی دیگر استوارخواهد بود, اول تامین آزادی بیان و تشکل و ازادی زندانیان سیاسی و دوم نظارت نهاد های بی طرف بین المللی و تضمین صحت آن براساس میثاق های بین المللی و اعلامیه شوارای بین المجالس .





اخبار روز:
مادران پارک لاله: امروز روز دگری برای شهناز اکملی، مادر مصطفی کریم بیگی بود. او و دخترش برای نازنین شقایق پرپر شده شان تولد گرفته بودند. این مجلس ساده با حضور تنی چند از فامیل و دوستان، مادران و پدران و خانواده های داغدار سی و سه سال حکومت اسلامی، مادران پارک لاله و تعدادی از جان بدر بردگان زندان جهنمی کهریزک برگزار شد.
مادر و خواهر مصطفی با رویی خندان به مهمانان خوش آمد گفتند. دوستان و حاضرین خود را آماده کرده بودند که با این مادر دردمند در تولد نازنین پسرش همراهی کنند. هر یک با شعر و سرود و آواز و نوشته مجلس را گرما بخشیدند. شعر و سرودهای زیبایی ازجمله: مرغ سحر، سر اومد زمستون و یار دبستانی که به گفته مادر مصطفی، او عاشق این ترانه بود، دسته جمعی با دست هایی به علامت پیروزی بالا و هم چنین ترانه های محلی شاد و غمگین نیز به صورت فردی خوانده شد.
همه در تلاش بودند که دل مادر و خواهر مصطفی را شاد کنند، هرچند ترانه های شاد هم در خود غم دارد، زیرا کلمه به کلمه آن یادآور خاطراتی است که هر یک از این خانواده ها با عزیزان شان داشته اند، ولی همین با هم بودن شاید تنها چیزی است که دل های این خانواده ها را شاد می کند.
سپس کیک تولد مصطفی را آوردند، ولی به جای حضور خودش، تصاویرش در صفحه تلویزیون پدیدار شد. عکس های دوران کودکی و نوجوانی و جوانی مصطفی، این تصاویر دل مادر و تمام حاضرین را به درد آورد و چشم ها را از اشک تر کرد، ولی همه سرود خوان کیک را بریدند و عکس یادگاری گرفتند. در این مراسم برخی صحبت کردند و دو پیام همدردی نیز خوانده شد. بخشی از پیام مادران پارک لاله این گونه بود:
" داغ از دست دادن او همه مادران و همراهان را سوزاند. او رفت تا نشان دهد که انسانیت هنوز نمرده است. او رفت تا نشان دهد که می توان برای رسیدن به هدف حتی از جان شیرین نیز مایه گذاشت. او می دانست که به دست آوردن آزادی آسان نیست و باید هزینه داد و خود و خانواه اش این هزینه را با جان متقبل شدند. "
سپس یکی از دوستان مصطفی، نوشته ای را با عشق خواند:
" تولدت مبارک تقدیم تو باد، امروز نه می خواهیم از حاکمان ظالم این سرزمین سخن بگوییم و نه از مردمی که صبر را همچون دیواری توجیه پذیر بر جلوی تفکر خویش قرار داده اند، امروز شمع واژه غریبی است.
مصطفی عزیزتر از جانمان، تو آن شمعی بودی که با آهی، نگاهی، رنجی، غمی، افسانه ای، سازی، سرودی، بیان زنده ی زنگی، نغمه ای، شاخه یاسی، درون خویش سوختی و از این سوختن به آرامش رسیدی.
تو را دوست می داریم، نه فقط به خاطر راهت، افکارت و هزاران صفات دیگر که شایسته توست، دوستت داریم چون تو از جنس بارانی، همین کافی است. دل نوشته ای از جوانان سرزمین ات "
سپس مراسم با پذیرایی گرم این خانواده دوست داشتی و با چای و شیرینی و میوه و شامی صمیمانه و دیده بوسی به پایان رسید.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
مادران پارک لاله
۲٣ اردیبهشت ۱٣۹۱






اخبار روز: 


کاوه بنایی - رم: بنای تاریخی و کهن "کولوسوئه" که قرن ها محل نبرد گلادیاتورها با هم و با حیوانات وحشی بود تا خوی جنون آمیز امپراتورها و هم اندیشانشان را تسلی بخشد, روز شنبه ۱۲ ماه مه, در جوار خود, شاهد همایش باشکوهی از اردوی زحمتکشان, زنان و مردانی شد که بحران سرمایه داری هستی شان را مورد تهدید فزاینده ای قرار داده است.
روز شنبه, کارگران و زحمتکشان از سرتاسر ایتالیا, از شهرهای دور و نزدیک, به دعوت حزب "ریفونداسیون کمونیستی ایتالیانی" پاسخ مثبت داده و دست در دست هم از میدان "رپوبلیکا" تا میدان "کولوسوئه" مسیرها را در نوردیدند, و اینک گوش فرا می دهند به آنچه مدت بیش از یک سال است جرقه هایش با جنبش "اشغال وال استریت" فراگیر گشته و ایتالیا یکی از آن سرزمین هائی است با آن دست و پنجه نرم می کند.
جنبش تسخیر وال استریت, اشکال نوئی از مقاومت و مبارزه را تولید نموده است. در ایتالیا امروز سه نسل در کنار هم به میدان آمده اند. آنها با به دست گرفتن قلب های خود با سر دادن سرود انترناسیونال و سرودهای ملی و میهنی, با پرچم های حزب شان, علیه توحش سرمایه مالی, فریاد می زنند و همه را به مقاومت فرا می خوانند.
این زنان و مردان که در حیات خود مبارزه علیه فاشیسم و اشغال میهن شان توسط نازی ها و همچنین, نبردی دیرینه علیه سرمایه داری را با تشکل هایشان, دارند بار دیگر عزم نموده اند و علیه نسخه های بانک جهانی, بانک مرکزی اروپا, و صندوق بین المللی پول اهداف خود را دنبال می کنند. رجعتی آشکار در گوناگونی شیوه ها, در یک سال گذشته بچشم می خورد. کارگران و زحمتکشان ایتالیائی, هم پا با زحمتکشان یونان, اسپانیا, پرتقال, و فرانسه, به ضرورتی از اتحاد عمل رسیده اند. رجوع به اعتراضات میدانی, ظرفیت های کشمکش در راهروهای پر پیچ و خم قوانین اداری و چانه زنی با سرمایه را ناکافی دانسته و با ایجاد فضائی که مدت بیش از یک سال است به آن مشغولند, ره جوئی می کنند و قدرت ها را به سئوال می کشند. در یونان, این شیوه اعتراض, اثر خود را بخشیده و زحمتکشان مسیری را گشوده اند که راست کیش ها نتوانند آنچه را سرمایه مالی از جانب اتحادیه اروپا دیکته می کند جامه عمل بپوشانند.آنها امیدوار به انتخابات دور بعدی هستند.
بحران سرمایه داری و تقسیم ناعادلانه ثروت ناشی از ارزش اضافی, خلق های بیشماری را به هم نزدیک نموده است. فریادی که در ایتالیا از گلوی زحمتکشان شنیده می شود, خشم فروخفته ی میلیونها مردمی است که در کشورهای ایران, افغانستان, عراق و کشورهای آفریفائی, بازتاب می یابد. شکی در همبستگی خلق های تحت ستم سرمایه و دیکتاتورها نیست.
آزادی و دمکراسی که این زحمتکشان طی سالیان طولانی با هموار نمودن رنجهای بیشمار بر خود به دست آوردند, امروز در مصاف با نابرابری های آشکار اجتماعی, چراغ روشنی برای ما است. امروز هم فلسطینی ها, اعراب آفریقائی و آسیائی ها در پاسخ به دعوت چپ ها به میدان آمدند.
امواج خروشان دریای مدیترانه هم آواز با صدای زحمتکشان سرزمین های یونان, ایتالیا, اسپانیا به ساحل سرمایه مالی در اروپا خود را می کوبد. اینک چون همیشه صف اول مقاومت در مقابل سرمایه داری افسار گسیخته و جنگ طلب را اردوی کار و احزاب مترقی چپ,علی الخصوص کمونیست ها تشکیل می دهند. هر چه بحران عمیق تر می شود و ناتوانی مشاوران و کمیسرهای سیاسی و اقتصادی بخدمت گرفته شده سرمایه داری در عبور از معضل پدید آمده را نمایان می کند, زحمتکشان با اتخاذ شیوه های نو, و انتخابی نو, دست رد به سینه سرمایه زده و نیروی خود را متمرکز می کنند. در فرانسه, پیروزی سوسیالیست ها, قلب های بیشماری را به هیجان آمیخت و امیدی به بهبود و همبستگی را نوید داد.
در یونان, عاملین اصلی بحران, از سریر قدرت موقتا کنده شدند. رویاروئی آشکار کارگران و زحمتکشان با اعتصابات و اعتراضات میدانی, فضائی آفرید که احزاب راست کیش نتوانند هر آنچه, سرمایه مالی نسخه پردازی می کند جامه عمل پوشانند.
ایتالیا در هم نوائی با گسترش مقاومت و مبارزه در مسیری که زنگ آن را جنبش تسخیر وال استریت, بصدا درآورد, توانست سمت خود را تعیین کند. پیروزی چپ ها در انتخابات محلی در ۹۰۰ شهر حاکی از نفوذ روزافزون ایده هایشان در بین توده ها دارد. یک سال به انتخابات مانده است. همه تلاش کوشندگان عرصه تغییر این است که میهن خود را از چنگال اهریمنی سرمایه مالی ودر افتادن به جنگی که هم اکنون با تزریق مائده های از پیش تعیین شده بانک مرکزی اروپا هم پیمان سرمایه مالی, تجویز می کند رهائی بخشند.
روی کار آمدن ماریو مونتی, که وظیفه اجرای طرح ریاضت اقتصادی را بر دوش دارد تا از ورشکستگی رو به جلو ممانعت بعمل آورد منجر به این گشته که مردم" دولت" را دشمن خود بدانند و از همکاری سرباز زنند.
در ایتالیای امروز, وقتی در برابر توحش سرمایه مالی, تاجران و سرمایه داران دست به خودکشی می زنند! آیا زحمتکشان راهی جز مقاومت و مبارزه و برایشان مانده است؟
امید به تغییر را در هر حرکت اجتماعی امروز در اروپا می توان شاهد بود. گسترش روز افزون اعتراض و آمدن نیروهائی از اعماق جامعه در مقابله با اهداف سرمایه مالی, دورنمای روشنی برای تصمیم و اتخاذ روش هائی برای اتحاد عمل است. دیگر زندگی در سایه شعارها سپری گشته است.رمیدانی دیگر زحمتکشان آفریده اند و امید فراوان به فردای حرکت خود دارند.

کاوه بنائی ــ رم
*سرود انتر ناسیونال



در گذار از قرن نوزدهم به بیستم، جامعۀ سرآمدان در اتریش به برتری اخلاقی و معنوی خود می‌بالید. شنیتسلرنشان داد که ارزش‌های مسلط تنها سرپوشی بر ناراحتی‌ها و عقده‌های روانی است. او ۱۵۰ سال پیش تولد یافت.
در دوره پایانی قرن نوزدهم شرایطی دوگانه در اتریش حاکم بود: سردمداران جامعه با گرایش به محافظه‌کاری سیاسی با تکیه بر گذشته‌ای پرافتخار اما سپری‌شده، به دستاوردهای سیاسی و اجتماعی می‌بالیدند. در برابر آنها نیروهای ژرف‌بین و هشیار، عناصر تباهی و انحطاط را در بلبشوی ناهمسازی‌های اجتماعی تشخیص می‌دادند.
آرتور شنیتسلر در ۱۵ مه ۱۸۶۲ در خانواده‌ای کمابیش مرفه در وین زاده شد و به تحصیل پزشکی پرداخت. او چند سالی به حرفه طبابت مشغول شد، اما به زودی کششی نیرومند به ادبیات او را به نویسندگی کشاند. او بیش از دردهای جسمی به دردهای روحی علاقه‌مند بود و تلاش می‌کرد راز ناراحتی‌های روانی را دریابد.
در شرایطی که سرآمدان جامعه دلایل واقعی دردهای روحی سرپوش می‌گذاشتند، آرتور شنیتسلر با شهامت و ژرف‌بینی به نقد عمیق و بیرحمانه ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی پرداخت. آثار داستانی و نمایشی آرتور شنیتسلر با مقاومت و سانسور روبرو شد. جامعه محافظه‌کار با پرده‌دری‌ها و فاش‌گویی او مخالف بود و نقد او را تعرض به اخلاقیات رایج می‌دانست.
روانکاوی به زبان ادبی

برخی از آثار شنیتسلر به فارسی نیز ترجمه شده‌اند. "گریز به تاریکی" یکی از آنهاست برخی از آثار شنیتسلر به فارسی نیز ترجمه شده‌اند. "گریز به تاریکی" یکی از آنهاست
وین در گذار به قرن بیستم عرصۀ گسترده‌ی ناخودآگاه روح آدمی، که جولانگاه غرایز و امیال سرکش اوست، را کشف کرده بود. به ویژه با آموزه‌های زیگموند فروید روانکاوی انقلابی بزرگ را از سر می‌گذراند. آرتور شنیتسلر از نویسندگانی بود که سخت تحت تأثیر جاذبه‌های دنیای ناروشن و تیره‌ی قلمرو ناخودآگاهی قرار گرفته بود. او پژوهش‌های فروید را با علاقه دنبال می‌کرد و در آثار خود بازتاب می‌داد.
شنیتسلر با جسارتی بی‌اندازه و با استفاده از حربه طنز نشان داد که بسیاری از هنجارها و رفتارهای جنسی در ژرفای نهاد آدمی مکنون است. جامعه باید به جای انکار این امیال که به نابهنجاری‌های روحی می‌انجامد، با آنها با شناخت علمی برخورد کند.
فروید در سال ۱۹۲۲ در نامه‌ای به شنیتسلر، کوشش او در "کندوکاو در ژرفای روان آدمی" را ستود و گفت: «حقایق ناخودآگاهی و غرایز انسان‌ها... تقابل عشق و مرگ در نوشته‌ی شما بر من تأثیر عمیقی باقی گذاشت.»
آرتور شنیتسلر در آثار ادبی و نمایشی خود نشان می‌داد که بیشتر تابوهای اجتماعی و منع‌های اخلاقی تنها برای سرکوب کردن و پس زدن امیال طبیعی و غریزی انسان‌هاست. این واپس زدن لاجرم به عقده‌‌ها و زخم‌های درونی می‌انجامد که گرایش به خودآزاری و دیگرآزاری، نفرت و حسادت برخی از پیامدهای آن است.
آرتور شنیتسلر در نخستین اثر نمایشی مهم خود به نام "بازی عشق" که به سال ۱۸۹۵ در وین به روی صحنه رفت، از سرشت موهوم مفاهیمی مانند "ناموس" و "شرف" پرده برداشت و پیامدهای فاجعه‌بار این تعصبات را به نمایش گذاشت.
آرتور شنیتسلر در ۲۱ اکتبر ۱۹۳۱ در وین درگذشت. مسائلی که او در قالب داستان و نمایشنامه بیان کرده است، مشکلات عام بشری هستند و در دوران معاصر از اهمیت آنها کاسته نشده است. به همین خاطر است که آثار این نویسنده همچنان خواننده و تماشاگر دارد.
استنلی کوبریک، سینماگر نامی امریکایی، آخرین فیلم خود به نام "چشمان کاملا بسته" را بر پایه‌ی داستانی از آرتور شنیتسلر کارگردانی کرد. در این فیلم ارزنده رابطه پیچیده یک زوج جوان با رویکردی فرویدی مطرح و در نهایت "درمان" می‌شود.
برخی از آثار ادبی این نویسنده به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است: "بئاتریس"، "مرده‌ها سکوت می‌کنند"، "خودشیفتگی آناتول"، "بازی در سپیده دم"، "رؤیا" و...




به گفته‌ی وزیر بهداشت ۱۷ استان ایران فاقد تخت برای بستری کردن بیماران روانی هستند. این در حالی است که مطابق قانون مصوب مجلس، ۱۰ درصد از تخت‌های بیمارستان‌های عمومی باید به بیماران روانی اختصاص داده شود.
وزیر بهداشت و درمان می‌گوید در ۱۷ استان از ۳۱ استان ایران، تخت روانپزشکی وجود ندارد و ۲۳ استان نیز فاقد تخت روانی برای کودکان است.
بنا بر آمار ارائه‌شده توسط مرضیه وحید دستجردی، در کل ایران تنها هزار تخت روانپزشکی وجود دارد که ۴۱ درصد آن نیز در تهران قرار دارد. همچنین ۲۳۰۰ پزشک متخصص روانپزشکی در کل سیستم پزشکی ایران فعالیت دارند و ۲۰۰ پزشک عمومی هم دوره روانپزشکی دیده‌اند.
این آمار را بگذارید کنار سخنان مدیر گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشكی تهران که می‌گوید: «قانون اختصاص ۱۰ درصد از تخت‌های بیمارستان‌های عمومی سراسر كشور به بیماران روانی سال‌هاست كه روی كاغذ جا خوش كرده و به اجرا درنیامده است و رؤسای بیمارستان‌های مذكور همچنان مقاومت و مخالفت می‌كنند».

شهرام خرازی‌ها در گفت‌وگو با "سلامت نیوز" به تمرکز روانپزشکان در تهران نیز اشاره کرده و گفته: «اكثر روانپزشك‌ها یا در تهران و یا در مركز استان‌ها مشغول ارائه خدمتند و حاضر نیستند به صورت تمام وقت در شهرهای كوچك طبابت كنند. از طرفی تمایل شدید جامعه روانپزشكی به طبابت در پایتخت و تمركز انبوه روانپزشك و مطب‌های روانپزشكی در تهران در سال‌های آینده مشكل‌ساز خواهد شد».
مدیر گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشكی تهران تصریح می‌كند که این موضوع باعث می‌شود ساکنان پایتخت از خدمات بهینه روانپزشكی برخوردار باشند و مردم سایر مناطق کشور یا به روانپزشك دسترسی نداشته باشند یا آنكه خدمات روانپزشکی را با كیفیت پائین و نازل دریافت کنند.

خانه به خانه در پی اختلالات روانی
شهرام خرازی‌ها مدیر گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت‌وگو با سلامت نیوز خبر از طرحی داد که قرار است زمستان امسال اجرا شود. وی گفت: «در جریان این طرح روانشناسان بالینی منتخب دانشگاه‌های علوم پزشكی پس از حضور در دوره‌های آموزشی مربوطه، به در منازل مردم مراجعه می‌كنند و با تكمیل یكسری پرسشنامه نسبت به شناسایی اختلالات روانی در جمعیت اقدام می‌كنند.»
وی از عدم توجه برخی مقامات دولتی نسبت به بیماری‌های روانی گله‌مند است و می‌گوید عمده حمایت‌های دولتی معطوف خدمات بهداشتی و درمانی بیماری‌های جسمی است و به گفته‌ی وی در بسیاری موارد این حمایت‌ها عامدانه از پرسنل ارائه‌دهنده خدمات سلامت روان دریغ می‌شود.
خرازی‌ها همچنین به برنامه‌های ماهواره‌ای در این زمینه اشاره کرده و می‌گوید: «در برنامه‌های ماهواره‌ای، روانشناسانی كه هیچ اطلاعی از اوضاع داخلی ایران ندارند توصیه‌هایی را به هموطنان مقیم داخل كشور می‌كنند كه نه تنها كارآیی ندارند بلكه قابل اجرا هم نیستند و به كاربستن آنها گاه تبعات منفی و مضر در پی دارد. باید گفت كه پایه و اساس مشاوره‌های روانشناسان ماهواره‌ای بر مبنای متون علمی و بعضاً غیرعلمی غربی شكل گرفته كه هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارند».

افزایش ۶۰ درصدی بیماری‌های روانی در فاصله ۹ سال
همایش سالانه سلامت روان و رسانه، در اسفند ۱۳۹۰ در تهران برگزار شد. احمد نوربالا، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در نشست خبری این همایش گفت: «دو مطالعه‌ای که در سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۷ انجام شده نشان می‌دهد که میزان شیوع اختلال‌های روانی در میان ایرانیان در فاصله‌ی ۹ سال ۶۰ درصد افزایش پیدا کرده و به اندکی بیش از ۳۴ درصد رسیده است».
وی همچنین با ارائه آماری در خصوص میزان شیوع بیماری‌های روانی در سال ۱۳۹۰ اذعان داشت که این میزان به ۳۵ درصد رسیده است.
در مورد اختلالات روانی نیز مدیر دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در حاشیه همان همایش اعلام کرد که ۲۶ درصد زنان و ۱۵ درصد مردان دچار این اختلال‌ها هستند. یعنی تقریبا از هر چهار زن یک زن و از هر هفت مرد یکی دچار اختلال روانی است.
عباسعلی ناصحی تبعیض‌های اجتماعی نسبت به زنان و وضعیت نامناسب اقتصادی آنها نسبت به مردان را از علت‌های اختلاف فاحش در آمار به دست آمده عنوان می‌کند. احمد جلیلی، رئیس انجمن روان‌پزشكان ایران نیز اعتقاد دارد که «شرایط محیطی و نابسامانی‌های اجتماعی و قانونی در این مسئله موثر است».
مدیر گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشكی تهران نیز تاکید کرده که در میان بیماری‌ها و اختلالات روانی، افسردگی بیشتر از بقیه زنان را تهدید می‌کند.



اصول‌گرایان مخالف دولت خود را برای دوران پس از احمدی‌نژاد آماده می‌کنند. بحث بر سر آینده سیاسی رئیس دولت دهم آغاز شده است. گزینه‌های احتمالی از تشکیل حزبی جدید تا کناره‌گیری از سیاست را در بر می‌گیرند.
در حالی‌که هنوز حدود یک‌سال به پایان ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد باقی مانده، گمانه‌زنی درباره سرنوشت سیاسی وی در جریان‌های اصول‌گرا بالا گرفته است.
سایت فرارو در گفت‌وگویی با احمد خورشیدی، دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی و پدر داماد احمدی‌نژاد و امیر محبیان، تحلیل‌گر اصول‌گرا کوشیده است که گزینه‌های ممکن برای فعالیت سیاسی آتی احمدی‌نژاد را بررسی کند.
نقش احمدی‌نژاد برای تعیین رئیس‌جمهوری آتی
در گزارش سایت فرارو آمده است که "اتاق فکر دولت برای آینده سیاسی احمدی‌نژاد" سرگرم برنامه‌ریزی است. خورشیدی آینده احمدی‌نژاد را در رابطه با "اقبال مردمی" از وی ارزیابی کرده و می‌گوید: «من احتمال این‌که مسئولیتی به ایشان داده شود اعم از انتخابی یا انتصابی را کم می‌دانم.»

محمود احمدی‌نژاد، علی خامنه‌ای و غلامعلی حدادعادل
خورشیدی می‌افزاید: «سایر رئیس‌جمهورها هم همین‌طور بودند و آنها هم خیلی مایل بودند که پس از ۸ سال ریاست‌جمهوری دوباره به نحوی در صدر قرار بگیرند، اما اقبال عمومی با آنها یار نبود و اکنون هم به همین صورت است و معتقدم آقای احمدی‌نژاد هم با اقبال عمومی مواجه نخواهد شد.»
با توجه به شدت‌گیری تنش سیاسی میان دولت و برخی جناح‌های اصول‌گرا فاصله‌گیری هرم اصلی قدرت از احمدی‌نژاد فزونی یافته است. به گفته خورشیدی احمدی‌نژاد نمی‌تواند در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده نقشی پررنگ بازی کند.
دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی در این‌باره می‌گوید: «فکر می‌کنم حتی خود ایشان هم اگر کاندیدا شود رای نمی‌آورد چه برسد به اینکه بخواهد از کسی حمایت کند. من بعید می‌دانم ایشان بتواند از کسی حمایت بکند و آن فرد در انتخابات به پیروزی رسد.»
محبیان نیز احتمال شگرد پوتین- مدودف را در ایران ناممکن می‌داند. وی با توجه به ساختار سیاسی در ایران و عملکرد احمدی‌نژاد در این راستا می‌گوید: «پیش‌بینی می‌شد که آقای مشایی به عنوان یک چهره نزدیک به ایشان چنین نقشی را ایفا کند، اما با بعضی تهاجمات که به آقای مشایی شد و عملاَ وجهه اجتماعی ایشان را از بین بردند، احتمال اجرای این مدل تا حدودی کاهش پیدا کرده است.»
مخالفان اصول‌گرای دولت طرفداران احمدی‌نژاد و در راس آن اسفندیار رحیم‌مشایی را به "اختلاس، سوءاستفاده مالی و انحراف از ارزش اسلامی" متهم کردند و حامیان دولت را "جریان فتنه" خواندند.
گزینه ممکن برای آینده سیاسی احمدی‌نژاد
دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی سه احتمال را برای آینده سیاسی احمدی‌نژاد بر می‌شمارد: نخست حمایت از یک فرد در انتخابات آتی؛ دوم قدرت‌گیری در شورای شهر و سپس در اختیار گرفتن مقام شهرداری تهران و سوم بدست‌گیری ریاست دانشگاه آزاد.

خورشیدی درباره گزینه سوم می‌گوید: «به اعتقاد من دانشگاه آزاد فارغ از آنکه یک پایگاه علمی و آموزشی است یک منبع مالی است. چرا که ۲۵۰ میلیارد دلار جمع درآمد و دارایی این دانشگاه است.»
احمدی‌نژاد بر سر انتصاب ریاست دانشگاه آزاد در ماه‌های گذشته با هاشمی رفسنجانی وارد نزاعی سخت شد که سرانجام با گزینش فرهاد دانشجو به پایان رسید. مخالفت‌های رفسنجانی به عنوان رئیس هیئت امنای این نهاد علمی نیز مانع از انجام این کار نشد.
پنج سناریوی دیگر
محبیان در مقابل پنج سناریوی دیگر را برای آینده سیاسی احمدی‌نژاد محتمل می‌داند: نخست این‌که «ایشان به عنوان فردی که قبلاَ رئیس‌جمهور بوده در یک سمت رسمی و قانونی نظیر عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار بگیرد و فعالیتی فراتر از آن نداشته باشد.»
اما احمد خورشید ضمن رد این گزینه تاکید می‌کند که «دوستان آقای احمدی‌نژاد معتقد هستند افراد بیکار به مجمع تشخیص مصلحت می‌روند. (می‌پرسند) یعنی آقای احمدی‌نژاد هم قرار است بیکار شود؟ البته من فکر می‌کنم آقای احمدی‌نژاد به دنبال مواردی ماورای این جایگاه باشد و موضوع عضویت مجمع تشخیص در ذهن ایشان نیست.»
محبیان تشکیل یک حزب سیاسی از سوی احمدی‌نژاد را نیز محتمل می‌داند. گزینه‌های دیگر محبیان برای احمدی‌نژاد بر عهده‌گیری "رهبری اپوزیسیون درون نظام"، "رهبری نامرئی برخی از هواداران خود" و سرانجام وداع با سیاست است.
انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی در مجموع با پیروزی نسبی مخالفان دولت به پایان رسید، اما پرسش مهم این است که آیا احمدی‌نژاد حاضر است پس از انتخابات جنجال‌برانگیز ریاست‌جمهوری ۸۸ و حمایت همه‌جانبه آیت‌الله خامنه‌ای و تمامی تشکل‌های اصول‌گرا از او، به آسانی صحنه سیاسی ایران را ترک کند؟





کشورهای عضو اتحادیه اروپا ضمن تشدید تحریم‌ها علیه حکومت سوریه بار دیگر در نشست اخیر خود از طرح صلح کوفی عنان پشتیبانی کردند. وزیر امورخارجه آلمان نیز خطر گسترش آتش‌افروزی در منطقه را جدی خواند.
ناظران بین‌المللی در سوریه اتحادیه اروپا نگران ادامه خشونت‌ها در سوریه است. ۲۷ کشور عضو این اتحادیه در بروکسل در روز دوشنبه (۱۴ مه/۲۵ اردیبهشت) اعلام کردند که از برنامه صلح کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در سوریه پشتیبانی می‌کنند.
کارل بیلدت، وزیر امورخارجه سوئد هشدار داد که در صورت شکست برنامه صلح عنان و عدم برپایی مذاکرات صلح میان رژیم اسد و اپوزیسیون "احتمال درغلتیدن سوریه به یک جنگ داخلی وجود دارد.»
تشید تحریم‌های اتحادیه اروپا
در نشست کشورهای اروپایی تحریم‌های جدیدی علیه رژیم سوریه برقرار شد. سه تن از وابستگان رژیم اسد و دو شرکت سوری به فهرست تحریم‌ها افزوده شدند. این اشخاص اجازه سفر به کشورهای اروپایی را نداشته و دارایی‌های آنان در اروپا مسدود می‌شوند. شرکت‌های سوری نیز از هرگونه معامله با کشورهای اروپایی منع شده‌اند.

اتحادیه اروپا با ارسال ۲۵ خودروی ضدگلوله به سوریه از ماموریت صلح‌بانان سازمان ملل حمایت می‌کند.
اتحادیه اروپا با ارسال ۲۵ خودروی ضدگلوله به سوریه از ماموریت صلح‌بانان سازمان ملل حمایت می‌کند.
تا کنون بیش از ۱۲۸ شخص حقیقی و ۴۳ شرکت سوری تحت تحریم‌های اتحادیه اروپا قرار گرفته‌اند. اتحادیه اروپا برای حمایت از برنامه صلح عنان ۲۵ خودروی ضدگلوله نیز در اختیار ناظران سازمان ملل در سوریه نهاد.
وزیر امورخارجه سوئد تاکید کرد که با توجه به گستردگی درگیری‌ها حضور ۳۰۰ صلح‌بان سازمان ملل در سوریه کافی نیست و این امر می‌تواند موفقیت ماموریت ناظران را به خطر بیاندازد.
گیدو وستروله، وزیرامورخارجه آلمان نیز نگرانی خود را پیرامون گسترش نبردها در منطقه ابراز داشت. وی با توجه به سرایت درگیری‌ها به کشورهای همسایه از جمله لبنان در روز دوشنبه گفت: «خطر گسترش آتش‌افروزی جدی است.»
وی از تشدید تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه رژیم اسد حمایت کرد. وزیر امورخارجه آلمان گفت که در روز دوشنبه، ۲۵ اردیبهشت برای ارزیابی دقیق‌تر از وضعیت سوریه به آنکارا سفر خواهد کرد و با مقامات ترکیه به رایزنی خواهد پرداخت.
ادامه نبردها در منطقه الرستن
بر اساس گزارش فعالان سیاسی، نیروهای رژیم سوریه در روز دوشنبه (۱۴ مه/۲۵ اردیبهشت) حمله به منطقه "الرستن" که تحت کنترل مخالفان است را آغاز کرده‌اند. کمیته‌های محلی و سازمان‌های حقوق‌بشری گزارش می‌دهند که ارتش سوریه از بامداد دوشنبه بمباران شهر را از سر گرفته است.

دیده بان حقوق بشر سوریه روز دوشنبه اعلام کرد ۲۳ تن از افراد ارتش سوریه در درگیری با مخالفان در منطقه الرستن کشته شدند. الرستن در شمال شهر حمص واقع است و از ژانویه امسال تا کنون در تصرف مخالفان بوده است. به نظر می‌رسد که پیمان آتش‌بس در متوقف کردن زد و خوردها عملاَ بی‌تاثیر بوده است.
درگیری‌های سوریه به لنبان نیز سرایت کرده است
ادامه درگیری‌های خونین میان طرفداران رژیم اسد و مخالفان در شمال لبنان بازهم قربانی گرفت. خبرگزاری‌های خارجی گزارش می‌دهند که دست‌کم یک تن در این زدوخوردها کشته شده است. به گفته نیروهای انتظامی در شهر طرابلس نیز در روز دوشنبه دست‌کم ۹ تن مجروح شده‌اند.
از روز شنبه، ۱۲ مه گزارش‌هایی درباره درگیری میان موافقان و مخالفان رژیم اسد از لبنان منتشر شده بود. در این درگیری‌ها تا کنون ۴ تن کشته و ۴۰ نفر نیز مجروح شده‌اند. این نزاع‌ها بیشتر شکل درگیری‌های مذهبی به خود گرفته‌اند و به صورت رویارویی شیعیان و سنی‌ها در لبنان بروز می‌کنند.
اکثریت مردم سوریه سنی‌مذهب هستند، در حالی‌که رژیم اسد از اقلیت علوی‌هاست که یکی از شاخه‌های فرعی مذهب شیعه به شمار می‌آید. از سوی دیگر دولت سوریه مخالفان را متهم می‌کند که از مرز مشترک با لبنان دست به قاچاق اسلحه می‌زنند.


بروز اختلاف در فضای سیاسی اسرائیل در مورد حمله‌ی نظامی به ایران موضوع پوشیده‌ای نیست. دن مریدور، وزیر اطلاعات و معاون نخست‌وزیر اسرائیل، نیز گسترش و تعمیق تحریم‌ها علیه تهران را مؤثرتر از حمله دانسته است.
دن مریدور، پسر پایه‌گذار حزب هروت اسرائیل است که سابقه عضویت در حزب لیکود، بزرگ‌ترین جناح محافظه‌کار در اسرائیل را هم در کارنامه سیاسی خود دارد.
وی همچنین عضو پارلمان اسرائیل (کنست) بوده است. دن مریدور که در حال حاضر معاون نخست‌وزیر اسرائیل است، در گفت‌وگوهای صلح خاورمیانه نیز حضور داشته است.
کارنامه سیاسی دن مریدور امکان بررسی مسائل و چالش‌های اسرائیل از زاویه‌ای منحصر به فرد را برای او فراهم ساخته است. این سیاستمدار ۶۵ ساله با تجربه‌ای که از دهه‌ها فعالیت در اسرائیل اندوخته، خطر برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی علیه اسرائیل را بسیار جدی ارزیابی می‌کند.
او با وجود این موافق گسترش تحریم‌ها علیه ایران است و می‌گوید: «به اعتقاد من [حمله به ایران] احمقانه است. فکر می‌کنم این اقدام به ما آسیب می‌رساند. به نظر من این یک اشتباه است.»
مخالفت دن مریدور با حمله نظامی به ایران دلیل عدم دسترسی به اطلاعات مهم نیست: «باور کنید، اگر کسانی باشند که در جریان امور باشند، من یکی از آنان هستم. من به طور کامل در جریان مسائل مربوط به ایران هستم، در مورد ایران بسیار سخن گفته‌ام، به زبان‌های مختلف و با افراد مختلف در داخل و خارج از کشور، اما هرگز سخنی از حمله نظامی بر زبان نیاورده‌ام.»

وی به‌عنوان وزیر اطلاعات و انرژی هسته‌ای در کابینه نتانیاهو در مورد تأثیر تحریم‌ها بر برنامه‌ی هسته‌ای ایران نظر کاملا متفاوتی نسبت به ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این کشور دارد.
به اعتقاد دن مریدون، تحریم‌های بین‌المللی هنوز ایران را در مسیر برنامه‌ی هسته‌ای این کشور کاملا متوقف نکرده‌اند و "هیچ تضمینی" هم وجود ندارد که این اقدام‌ها موفق شوند، اما هنوز زمان توقف فشار اقتصادی و سیاسی بر ایران فرا نرسیده است.
این فشارها، آن‌طور که معاون نخست‌وزیر اسرائیل می‌گوید، باید "گسترش یابند" و به‌عنوان مثال باید روسیه را با غرب همراه کرد.
دن مریدور در گفت‌وگو با روزنامه تایمز اسرائیل گفته است، در صورتی که هزینه‌های پرداختی ایران در برنامه هسته‌ای دائم افزایش یابند، "این یک فرصت است – نه تضمین – که به تأثیری که می‌خواهیم برسیم.»
این سیاستمدار همچنین با استفاده از موضوع "هولوکاست" در رابطه با ایران موافق نیست: «آن موضوع دیگری است. ما در چنان شرایطی قرار نداریم». به اعتقاد دن مریدور «ما از آن‌چه در اروپا رخ داد درس گرفتیم و به ملتی قدرتمند تبدیل شدیم.»
دن مریدور در طول مصاحبه خود با تایمز اسرائیل دائم تأکید می‌کند که قصد "کوچک جلوه دادن" خطر ایران را ندارد ولی در عین حال قصد "ترساندن خود" یا "ترساندن دیگران" را هم ندارد. وی می‌گوید اسرائیل قدرت خود را «به‌طور چشمگیری در طول دهه‌ها افزایش داده است و اگر بین آن‌چه ما امروز داریم و آن‌چه ۷۰ سال پیش داشتیم مقایسه‌ای صورت گیرد، تفاوت‌ها به اندازه‌ی یک اقیانوس است.»
به گفته‌ی دن مریدور «واقعیت این است که آنان با تمام سرعت [به سوی تولید بمب اتمی] حرکت نمی‌کنند. آنان این کار را محتاطانه انجام می‌دهند، اگر اصلا در حال انجام آن باشند.»
مطالبات "حداقلی" هستند
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، یکی از مقام‌های سیاسی این کشور است که از موضع برخورد قاطع‌تر با برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی دفاع می‌کند.
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل باراک روز دوشنبه (۱۴ مه/ ۲۵ اردیبهشت) مطالبات از ایران را "حداقلی" خواند و اضافه کرد که فشارها در چنین ابعادی تهران را از برنامه‌ی هسته‌ای خود بازنخواهد داشت.


وزیر دفاع اسرائیل به رادیو ارتش این کشور گفت: «مطالبات امروز در آغاز گفت‌وگوها با غرب [در وین] آن‌قدر مینیمالیستی هستند که حتی اگر ایران تمام آنها را هم بپذیرد، هنوز می‌تواند برنامه‌ی هسته‌ای خود را ادامه دهد و به نتیجه برساند.» به اعتقاد باراک ایران نباید اورانیوم را حتی تا ۵/ ۳ درصد در داخل غنی‌سازی کند.
سخنان اهود باراک یک هفته پس از آن ایراد می‌شوند که کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مسئول تیم مذاکره‌کننده‌ی ۵+۱ با ایران در اورشلیم (بیت‌المقدس) با سران سیاسی اسرائیل دیدار کرد.
خانم اشتون هفته گذشته برای دیداری از پیش اعلام‌نشده به اورشلیم رفت و با وزیر دفاع، نخست‌وزیر و دو مقام ارشد دیگر در کابینه اسرائیل گفت‌وگو کرد.
مذاکرات نمایندگان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روزهای دوشنبه و سه‌شنبه (۱۴ و۱۵ مه/ ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت) در سفارت جمهوری اسلامی در وین اتریش برگزار می‌شوند. ۲۳ مه هم دومین دور از گفت‌وگوها با نمایندگان ۵+۱ در بغداد، پایتخت عراق، انجام خواهند شد.
غرب و اسرائیل ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای در پوشش استفاده صلح‌آمیز از فناوری اتمی متهم می‌کنند. جمهوری اسلامی همواره این اتهام را رد کرده است.




کتاب زندگينامه رهبر جمهوری اسلامی ايران جمع آوری شد

دفتر حفظ و نشر آثار آيت الله علی خامنه ای می گويد که به کتابی درباره شرح زندگی رهبر جمهوری اسلامی اجازه نشر نداده است و در همين حال گزارش ها حاکی است که پس از توزيع تعدادی از نسخه های اين اثر در نمايشگاه کتاب تهران، ناشر اقدام به جمع آوری آن کرده است.
کتاب «شرح اسم» که به گفته نويسنده آن، هدايت الله بهبودی، شرح حال زندگی رهبر جمهوری اسلامی ايران از سال ۱۳۱۸ (زمان تولد وی) تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷ است، حاصل پژوهشی درباره «سال های کودکی و جوانی آيت الله خامنه ای و کارنامه ای است مختصر از آغازين کنش های سياسی- اجتماعی او تا پيروزی انقلاب اسلامی».
اين کتاب که در ۷۶۶ صفحه منتشر شده است، حاوی ۸۰ عکس تاريخی است که تعدادی از آنها برای نخستين بار عمومی می شود و ناشر آن نيز موسسه مطالعات و پژوهش های سياسی وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است.
در هفته های اخیر بسیاری از خبرگزاری ها و سایت های خبری ایران با انتشار گزارش های مشابه اقدام به تبیلغ گسترده این کتاب کرده بودند و از علاقمندان خواسته بودند که برای تهیه آن به مصلی تهران- محل برگزاری نمایشگاه کتب- مراجعه کنند.
خبرگزاری ايسنا در معرفی کتاب نوشته بود: گر چه اسناد استفاده‌شده قادر نيست تمامی زوايای پيدا و پنهان زندگی شخصی و مبارزاتی ايشان را روشن سازد؛ اما مصداق بيان «سرّی» است در «حديث ديگران».
با این حال، سايت های خبری گزارش دادند که کتاب «شرح اسم» در صبح روز نخست نمايشگاه کتاب تهران از سوی ناشر آن به معرض فروش گذاشته شد ولی در بعد از ظهر نسخه های آن  جمع آوری شدند.
خبرگزاری مهر روز ۱۴ ارديبهشت ماه در این زمینه گزارش داده بود که «ناشر به دليل بررسی های بيشتر فعلا از عرضه کتاب در نمايشگاه خودداری کرده است به گونه ای که بر سر در موسسه مطالعات و پژوهش های سياسی برگه ای نصب شده بود که روی آن نوشته بودند: به علت اتمام کتاب "شرح اسم" شنبه مراجعه کنيد.»
انتشار اين کتاب با واکنش دفتر حفظ و نشر آثار آيت الله علی خامنه ای روبرو شده و اين دفتر در اطلاعيه ای گفته است که به کتاب مذکور اجاز نشر نداده است.
اين دفتر با اعلام «سپاس فراوان از نويسنده متعهد و توانا و ناشر کتاب "شرح اسم"» گفته است: «کتاب مذکور بر اساس بررسی های کارشناسانه متعدد به دليل وجود اغلاط مختلف تاريخی و غير تاريخی موفق به دريافت مجوز نشر از اين موسسه نگرديد.»
دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی از نويسندگان و ناشران خواسته است که برای انتشار کتاب درباره آيت الله خامنه ای با اين دفتر هماهنگی کنند.
بر اساس گزارشی که خبرگزاری مهر منتشر کرده است، کتاب زندگينامه رهبر ايران مشتمل بر دهها سند از ساواک، شهربانی و دادرسی ارتش شاهنشاهی درباره دوران مبارزه و تبعيد آيت الله سيد علی خامنه ای است» که به گفته اين خبرگزاری، «ناگفته های فراوان تاريخی ارائه کرده است.»
در اين کتاب، از آيت الله خامنه ای به عنوان يکی از «عالمان تاثيرگذار در تببين و ترويج انديشه سياسی اسلام و برآمدن انقلاب اسلامی» ياد شده است.
بر اساس زندگينامه ای که از رهبر جمهوری اسلامی ايران در سايت او منتشر شده است، وی در سال های پيش از پيروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ به دليل مبارزات سياسی خود بارها به زندان افتاده است و پيش از انقلاب به ايرانشهر در استان سيستان و بلوچستان تبعيد شده بود.




هیگ: اگر ایران گام‌های مشخصی برندارد تحریم‌ها بیشتر می‌شود

ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت، گفت که اگر ایران «گام‌های مشخصی» در جهت کاستن از نگرانی‌های بین‌المللی نسبت به برنامه هسته‌ای خود برندارد اتحادیه اروپا «تحریم‌های سخت‌تری» را علیه تهران وضع خواهد کرد.
شش قدرت جهانی که بریتانیا نیز یکی از آنها است قرار است روز ۲۳ ماه مه در بغداد دور جدیدی از مذاکرات هسته‌ای خود را با ایران آغاز کنند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، ویلیام هیگ پیش از آغاز جلسه وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل به خبرنگاران گفت: اتحادیه اروپا خواهان آن است که تهران گام‌های مشخصی برای رفع نگرانی‌های یادشده بر دارد.
آقای هیگ افزود: «منتظر می‌شویم تا گام‌های ملموس و پیشنهادهایی را از طرف ایران ببینیم و در غیر این‌صورت البته تحریم‌هایی را که اعمال کرده‌ایم نه تنها لغو نخواهند شد بلکه به مرور بر شدت آنها نیز افزوده خواهد شد.»
از آغاز سال جاری میلادی تحریم‌های یک‌جانبه کشورهای غربی علیه ایران بخش‌های انرژی و سیستم بانکی و مالی این کشور را هدف قرار داده‌اند، اما  اتحادیه اروپا از ماه ژوئیه تحریم نفتی ایران را به طور کامل به اجرا می‌گذارد.
کشورهای غربی ایران را متهم می‌کنند که درصدد دستیابی به جنگ‌افزار هسته‌ای است. این در حالی است که ایران این اتهام را رد می‌کند و می‌گوید، برنامه هسته‌ای‌اش کاملاً صلح‌آمیز و برای تولید انرژی است.
تهران می‌گوید که جامعه بین‌الملل اگر خواستار پیشرفت در مذاکرات است باید از شدت تحریم‌ها بکاهد ولی قدرت‌های غربی می‌گویند که کاهش تحریم‌ها تنها زمانی صورت می‌گیرد که ایران در زمینه برنامه هسته‌ای خود «شفافیت بیشتری» نشان دهد.
طرف‌های غربی به‌خصوص خواستار اعطای اجازه از سوی ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای بازدید از سایت نظامی پارچین هستند؛ سایتی که به گفته این قدرت‌ها، فعالیت‌های مشکوکی در آن دیده می‌شود.
مذاکره‌کنندگان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قصد دارند در گفت‌وگوهای خود با طرف ایرانی که روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت، در وین اتریش انجام می‌شود نیز بر درخواست خود برای گرفتن اجازه بازدید آژانس از سایت پارچین پافشاری کنند.




آغاز مذاکرات ایران و آژانس پس از سه ماه؛ «تاکید بازرسان بر بازدید از پارچین»

گزارش‌ها حاکی است مذاکره‌کنندگان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قصد دارند در گفت‌وگوهای خود با طرف ایرانی که روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت، در وین اتریش انجام می‌شود بر درخواست خود برای گرفتن اجازه بازدید آژانس از سایت پارچین پافشاری کنند.
این در حالی است که سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، روز یک‌شنبه در ارتباط با مناقشه هسته‌ای جمهوری اسلامی گفت که «مقام‌های غربی دست از راهبرد فشار و ادعاهای نادرست بردارند» و افزود که «مقام‌های غربی دقت کنند برخی اظهارات غیر سازنده است.»
بازرسان آژانس و برخی منابع دیگر می‌گویند که احتمال آن می‌رود ایران سرگرم «پاک کردن شواهد آزمایش‌های اتمی» از تأسیسات نظامی پارچین در جنوب شرقی تهران باشد ولی تهران این ادعاها را رد می‌کند.
خبرگزاری رویترز روز دوشنبه از پافشاری دوباره مذاکره‌کنندگان آژانس بر بازدید از پارچین خبر داد و در این رابطه یک دیپلمات غربی به رویترز گفته است که اگر تهران در گفت‌وگوهای وین شروع به دادن پاسخ هایی باورپذیر به سؤالات آژانس کند «قدرت‌های جهانی قطعاً آن را نشانه‌ای دلگرم‌کننده خواهند دید.»
این دیپلمات که نام او ذکر نشده اما افزود که شکست احتمالی گفت‌وگوها در وین «لزوماً به معنای پیش‌بینی نتیجه‌ای مشابه» برای مذاکراتی که قرار است در بغداد انجام شود نیست.
گفت‌وگوهای دو روزه ایران و آژانس که پس از سه ماه تعویق روز دوشنبه در وین و پشت درهای بسته آغاز می‌شود پیش‌درآمدی است برای مذاکرات پیش روی ۱+۵ با ایران که قرار است ۲۳ ماه مه در بغداد انجام شود.
عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران در امور آسیا و اقیانوسیه، روز شنبه به شبکه پرس تی‌وی، شبکه خبری انگلیسی‌زبان ایران، گفت که به باور او «بغداد برای برگزاری مذاکرات آتی ایران و ۱+۵ امن است.»
وی در این‌خصوص افزود: «ما بر این باوریم که مقامات عراقی قادر به سازماندهی این نشست میان ایران و ۱+۵ به شکلی مناسب و همان گونه که نشست‌های دیگری نظیر نشست اتحادیه عرب را برگزار کردند، هستند.»
ایران و کشورهای روسیه، آمریکا، بریتانیا، چین و فرانسه به همراه آلمان، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵، دور تازه از مذاکرات هسته‌ای خود را روز ۱۴ آوریل سال جاری و پس از توقفی ۱۵ ماهه در استانبول آغاز کردند.
طرف‌های غربی همواره از احتمال وجود ابعاد نظامی در برنامه هسته‌ای ایران ابراز نگرانی می‌کنند ولی تهران این نگرانی‌ها را بی‌اساس می‌داند.

«اشتباه محاسباتی غرب مانع موفقیت گفت‌وگوها خواهد بود»
سعید جلیلی، دبیر شورای‌عالی امنیت ملی ایران، در دیدار با میشل روکار، نخست‌وزیر پیشین فرانسه، به طرف‌های غربی هشدار داد که: «زمان برای راهبرد فشار به پایان رسیده‌است.»
به گزارش خبرگزاری فارس، سعید جلیلی در ارتباط با مناقشه هسته‌ای ایران گفت که «برخی اظهارنظرهای بعضی مقام‌های غربی غیر منطقی است و برخی ادعاهای واهی از سوی آنها که بارها نادرستی آن از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مورد تاکید قرار گرفته طرح می‌شود.»
دبیر شورای‌عالی امنیت ملی ایران در ادامه هشدار داد: «مقام‌های غربی دقت کنند برخی اظهارات غیر سازنده است» و اضافه کرد که «هرگونه اشتباه محاسباتی غرب مانع موفقیت گفت‌وگوها خواهد بود.»
سعید جلیلی در پایان این دیدار گفت که «در بغداد منتظر اقدام برای جلب اعتماد ملت ایران هستیم.»
سفر میشل روکار، نخست‌وزیر فرانسوا میتران، کمتر از یک هفته پس از پیروزی  فرانسوا اولاند، نامزد حزب  سوسیالیست در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه صورت گرفته است.
به نوشته روزنامه فیگارو، این سفر  غیر رسمی است و با هماهنگی  وزارت خارجه فرانسه صورت نگرفته است. با این حال این روزنامه می‌نویسد که سفر میشل روکار ۸۱ ساله به ایران برای «تقویت مناسبات» تهران و پاریس صورت گرفته‌است.




نماينده زاهدان در مجلس: بحرين بايد به ايران واگذار شود نه عربستان

نماينده زاهدان در مجلس شورای اسلامی روز دوشنبه در تذکری خطاب به علی لاريجانی گفت که «بحرين پيش از اين استان چهاردهم ايران بوده و اگر قرار است اتفاقی در بحرين رخ دهد، بحرين حق ايران است و نه عربستان.»
حسينعلی شهرياری در سخنان خود محمدرضا پهلوی را به «خيانت» در قضيه بحرين متهم کرد و گفت: «تا سال ۱۳۴۰ شمسی بحرين استان چهاردهم ايران بود اما با خيانتی که شاه کرد و مصوبه ننگينی که مجلس شورای ملی داشت، اين کشور مستقل شد.»
به گفته وی، «اگر قرار است اتفاقی در بحرين بيفتد، بحرين حق جمهوری اسلامی ايران و ايران است نه عربستان. بنابر اين بايد با دسيسه های آل خليفه و آل سعود مبارزه کرد. در واقع اگر قرار است اين کشور واگذار شود بايد به جمهوری اسلامی ايران واگذار شود.»
اين نماينده مجلس از «سياستمداران و مسوولان سياست خارجی جمهوری اسلامی خواست تا در اين زمينه پيگيری کرده و اقدام جدی داشته باشند.»
به گزارش خبرگزاری ايسنا، علی لاريجانی، رييس مجلس هشتم، در واکنش اين تذکر را «به جا» دانسته و گفته است: «اما بحرين لقمه ای نيست که به سادگی از حلقوم کسی فارغ شود. در واقع اين اقدام نوعی بحران سازی در منطقه است.»
به گفته وی، «اين گونه رفتارها، بدوی بوده و در شرايط فعلی در منطقه تاثيرات سوئی برای کشورهايی که ورود می کنند، دارد.»
اظهارات اين نماينده مجلس پس از آن صورت گرفت که گزارش هایی مبنی بر بررسی طرحی برای همکاری های وسيعتر سياسی و امنيتی ميان کشورهای عضو شورای همکاری خليج فارس منتشر شد که قرار است در نشست روز دوشنبه خود در رياض پيرامون آن به بحث و تبادل نظر بپردازند.
برخی گزارش ها حاکی از آن است که در جريان اين نشست اتحاد سياسی ميان عربستان و بحرين اعلام خواهد شد. ۱۹۰ نماينده مجلس شورای اسلامی ايران روز دوشنبه با صدور بيانيه ای اين اتحاد را «طرح الحاق بحرين به عربستان» توصيف کرده و آن را محکوم کردند.
در بيانيه اين نمايندگان به رهبران عربستان و بحرين هشدار داده شده است که چنين اقدامی، «منطقه را به سوی ناآرامی بيشتر سوق خواهد داد.»
بحرين که در جنوب خليج فارس و در نزديکی مرز با عربستان قرار دارد تا پيش از اشغال آن از سوی سربازان پرتغالی در قرن پانزدهم بخشی از خاک ايران به شمار می رفت. با حمله سپاهيان شاه عباس صفوی به اين جزيره در سال ۱۶۰۲، بحرين بار ديگر به خاک ايران ضميمه شد.
ولی به دنبال حمله اعراب حاشيه خليج فارس به بحرين در سال ۱۸۲۰ و به دنبال آن حمايت دولت های وقت بريتانيا از حکومت خاندان آل خليفه بر اين جزيره، ايران نتوانست بار ديگر حاکميت خود را بر بحرين اعاده کند و تا سال ۱۹۷۰ تنها اعلام می کرد که این جزیره بخشی از خاک ایران به شمار می رود.
به دنبال مصاحبه محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۴۸ و حمايت وی از حل مسئله بحرين از طريق کسب نظر مردم آن توسط سازمان ملل، نماينده ويژه اين سازمان با انجام يک نظرخواهی محدود از مردم و گروه های سياسی اين جزيره رای به استقلال بحرين داد.
استقلال اين جزيره در تاريخ ۲۴ ارديبهشت ۱۳۴۹ با ۱۸۷ رای مثبت و چهار رای منفی جناح پان ايرانيست ها به تصويب مجلس شورای ملی رسيد.
به دنبال پيروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷، مسوولان و رسانه های جمهوری اسلامی ايران هر از چندگاهی اقدام به طرح ادعاهای سرزمينی بر بحرين کرده اند.
در يکی از پر سر و صدا ترين اظهارنظرها، علی اکبر ناطق نوری، رييس دفتر بازرسی رهبر جمهوری اسلامی، در بهمن ۱۳۸۷ با «بی عرضه» خواندن مقام های رژيم شاه، گفت که «بحرين استان چهاردهم ايران بود، اين استان در مجلس ايران نماينده داشته است.»
اين اظهارات خشم مقام های بحرين را برانگيخت که ايران در واکنش به آن اعلام کرد که سخنان آقای ناطق نوری تحريف شده است.




زندانیان «سیاسی عقیدتی» کیستند؟ ملاقات با مهدی کریمیان اقبال

آن‌ها که طعم حبس در بند ۳۵۰ زندان اوین را چشیده‌اند، خاطره مشترکی دارند از نوایی خوش که به مناسبت‌های مختلف روایتگر غم و شادی دیگر زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین است.
مهدی کریمیان اقبال نوای خوشی و ناخوشی زندانیانی است که صدایشان به سختی از پشت دیوارهای بلند اوین به بیرون از زندان می‌رسد.
کریمیان اقبال، فعال سیاسی عضو جبهه مشارکت از آبان ماه سال ۸۸، چند ماهی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و وقایع پس از آن بازداشت شد.
او در هفته‌های پس از بازداشت فعالان سیاسی، اجتماعی از جمله برگزارکنندگان مراسم دعای کمیل در حسینیه دارالزهرا بود که عمده خانواده زندانیان سیاسی در آن شرکت می‌کردند.
ملاقات با مهدی کریمیان اقبال
کوتاه زمانی پس از بازداشت مهدی کریمیان اقبال، خبر صدور حکم چهارسال حبس و تحمل ۷۴ ضربه شلاق‌اش به رسانه‌ها راه یافت، ماههای نخست بازداشت این فعال سیاسی در سلول‌های انفرادی و بندهای امنیتی زندان اوین و تحت بازجویی گذشت.
حکم اولیه کریمیان اقبال، در دادگاه تجدید نظر بی‌کم و کاست تایید و در بهار۸۹ به او ابلاغ شد.
کریمیان اقبال از جمله زندانیان سیاسی است که همراه با یازده نفر دیگر در اعتراض به وقایع منجر به درگذشت هاله سحابی و هدی صابر از فعالان سیاسی ملی – مذهبی اعتصاب غذا کرد.
مهدی کریمیان اقبال در دو سال نخست زندانی شدنش، نامه‌ها و بیانیه‌های اعتراضی مختلفی را امضا کرده است.
این فعال سیاسی از جمله ۲۶ امضاکننده شکواییه‌ای از ماموران وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در آن شکایت نامه از «شکنجه شدن» زندانیان سیاسی – عقیدتی همچون ضرب و شتم آن‌ها، فروبردن سر زندانیان در توالت، نگهداری طولانی مدت در سلول‌های بسیار کوچک پرده برداشتند.
همسر مهدی کریمیان اقبال در گفت‌و‌گو‌هایش با سایت‌های خبری، از شرایط نامناسب روحی فرزندان نوجوانش که گاهی حاضر نمی‌شوند پدرشان را در وضعیت زندانی بودن و در ملاقات‌های کابینی ملاقات کنند، گلایه کرده است.
به گفته همسر این زندانی سیاسی شرایط روحی نامناسب فرزندان کریمیان اقبال موجب افت تحصیلی آن‌ها شده است.
در دوسال نخست زندانی شدن این زندانی سیاسی، منزل مهدی کریمیان اقبال، در ساعاتی که خانواده او در خانه حضور نداشته‌اند، بار‌ها تفتیش و بازرسی شده که این اقدام، باعث نگرانی و ترس خانواده‌اش شده است.
برخی خبرگزاری‌ها به طور متناوب از وضعیت روحی نامناسب این زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین خبرمی دهند.



مذاکرات بغداد «محکوم» به موفقيت است

با وجود پيشرفت محسوس در مذاکرات مقدماتی اتمی و افزايش اميد  نسبت به موفقيت گفتگو های ۲۳ مه (سوم خرداد) در بغداد، امکان ديدار مستقيم نمايندگان ارشد آمريکا و جمهوری اسلامی، با هدف  دست يافتن به يک توافق جامع مابين واشنگتن و تهران، در کمتر از  يکسال آينده متصور نيست. با اين وجود مذاکرات بغداد «محکوم» به موفقيت است.

حسن روحانی دبير سابق شورای امنيت ملی و مذاکره کننده پيشين ارشد اتمی جمهوری اسلامی، طی گفتگويی با مجله مهر نامه ( ۱۸ ارديبهشت ماه) به مناسبت انتشار کتاب «امنيت ملی و ديپلماسی هسته ای»، بار ديگر مدعی شده که در دوره اول رياست جمهوری جورج بوش، واشنگتن خواستار حل جامع مسائل موجود با تهران بود و اين پيام را محمد البرادعی، دبير سابق آژانس بين المللی انرژی اتمی، در فرودين سال ۸۳ به تهران برد.

در جای ديگری از گفتگوی ( طولانی) ياد شده، حسن روحانی همچنين مدعی است که مذاکرات اتمی دولت خاتمی با جامعه اروپا به دليل کار شکنی های آمريکا از يک سو، و از سوی ديگر مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با داخل شدن در مذاکرات مستقيم با آمريکا به شکست کشيده شد.

بی شک پرونده اتمی ايران که خانم اشتون، ديپلمات ارشد اروپا و طرف رسمی گفتگو با تهران، اخيرا ( روز جمعه در بغداد ) از آن به عنوان «برنامه تسليحات اتمی ايران» ياد کرده، بدون موافقت کامل واشنگتن بسته نخواهد شد.

جلب نظر موافق واشنگتن با مفاد توافق جامع اتمی نيز به تنهايی و بدون حل ساير مشکلات موجود در مناسبات دو جانبه آمريکا با جمهوری اسلامی امکان پذير نخواهد بود.

ساير مشکلات

مناسبات تهران و واشنگتن ۲۵ سال پيش از گشوده شدن پرونده اتمی ايران در شورای امنيت سازمان ملل قطع شده بود.

آمريکا ايران را متهم به دست داشتن در تروريسم بين المللی، مخالفت با  صلح اعراب و اسرائيل و عدم رعايت حقوق بشر در داخل ساخته است.
تهران نيز مدعی است که آمريکا پنهان و آشکار بدنبال تغيير نظام سياسی جمهوری اسلامی است.      
برای دست يافتن به راه حل مشکلاتی که قدمت آنها بالغ بر ۳۳ سال ميشود، و پرونده اتمی شش ساله ايران تنها بخشی از آن است، انجام چهار هفته گفتگو های مقدماتی و يک رويارويی رسمی يک روز و نيمه در بغداد کافی نيست.

امتياز های متقابل

به اين دليل بزرگترين دستاورد مورد انتظار از مذاکرات ۲۳ ماه مارس در بغداد، «توافق بر سر ادامه مذاکرات کارشناسی» ، و همچنين دادن امتيازهای متقابل در اندازه های قابل تحمل برای طرفين خواهد بود.

تعليق شش ماهه توقف بيمه محموله های نفتی ايران، که پيشنهاد آنرا بريتانيا به جامعه اروپا ارائه کرده، بجای لغو کامل تحريم ها، که ايران خواستار آنها است، امتيازی است کم هزينه  و تاثير گذار و بی ترديد تهران را تا حدود زيادی راضی خواهد ساخت.

دادن اجازه بازرسی های تازه به نمايندگان آژانس بين المللی انرژی اتمی ( منجمله از پارچين ) و موافقت با توقف غنی سازی اورانيوم با غلظت ۲۰ در صد و همچنين صدور اجازه خارج ساختن ۱۰۰ کيلوگرم اورانيوم غنی سازی شده ۲۰ در صدی را ميتوان گام متقابل تهران در برابر امتياز های دريافتی تلقی کرد.

در خواست های اعلام شده غرب، که سه ماده از آن در پيش شرط های اخير نتانياهو برای موفق خواندن مذاکرات آينده بغداد نيز ديده ميشود، توقف غنی سازی اورانيوم، خروج اورانيوم غنی سازی شده از ايران، تعطيل مرکز غنی سازی فوردو، و پيوستن رسمی ايران به پروتکل الحاقی پيمان منع گسترش سلاحهای اتمی را شامل است- درخواست هايی که بر آوردن آن اگر نه، نا ممکن، که انتظار دست يافتن به توافقی پيرامون آن در کمتر از يک سال آينده، نه عمل گرايانه است و نه و متصور.

به اين ترتيب شانس رسيدن مذاکرات جاری به بن بست، ظاهرا بروی کاغذ،  بيش از به امکان موفقيت آن بنظر ميرسد- قضاوتی که نخست وزير اسرائيل نيز طی ديدار روز سه شنبه خود در تلاويو با خانم اشتون مطرح ساخت و تاکيد کرد که «گفتگو اتمی با تهران به شکست منجر خواهد شد.»

تغييرات و اميد ها

با اين وجود، گفتگو های بغداد در عمل دارای شانس زيادی برای رسيدن به موفقيتهای محدود طی شش ماه آينده است.
دولت اوباما، مانند دولت بوش، در درازمدت مايل به انجام گفتگو های دوجانبه در سطح عالی با تهران است. اما در شرايط جاری قادر به داد و ستد سياسی با تهران نيست.
در واشنگتن، و در فاصله شش ماه تا برگزاری انتخابات رياست جمهوری و ميان دوره ای کنگره و سنا ی آمريکا، عقب نشينی احتمالی تهران به هيچ وجه ديده نخواهند شد، اما امتيازهای متقابل واشنگتن به تهران به نشانه عقب نشينی و ضعف دولت آمريکا  تلقی شده و عليه رييس دولت بکار گرفته ميشود.

اوباما به همان نسبت که استفاده از ظرفيت نظامی عليه ايران را طی شش ماه آينده مغاير با مصالح دولت  و شانس تجديد انتخاب خود ميبيند، از ضعيف ديده شدن در نگاه رای دهندگان و بی تصميمی نيز  تبری ميجويد.
از اين لحاظ، قرار دادن گزينه نظامی در خط دوم و در سايه گزينه اول، که ديپلماسی و انجام مذاکرات سياسی است، به رييس جمهور آمريکا فرصت خواهد داد ضمن پيشبرد تدريجی و گام به گام هدفهای گزينه اصلی، با مطرح ساختن و جدی جلوه دادن گزينه دوم در موقعيتهای لازم، ضمن راضی نگاه داشتن رای دهندگان آمريکايی، و ساکت ساختن اسرائيل و اعراب همسايه، جمهوری اسلامی را نيز به ادامه مذاکرات سياسی جاری راغب و جدی نگاه دارد.

زمان يکساله
در صورت شکست دادن ميت رامنی نامزد حزب جمهوری خواه، و تجديد انتخاب در ۲۰ ماه نوامبر، مراسم تحليف اوباما در ۲۰ ژانويه خواهد بود.

آماده ساختن دولت با ترکيب تازه و تائيد صلاحيت اعضاء ارشد آن در سنا به هفته های بعد موکول ميشود. در فاصله دو ماه مابين انجام انتخابات تا مراسم تحليف نيز، معمولا پرداختن به امور داخلی و ترکيب دولت مقدم بر امور خارجی است.

به اين ترتيب اوباما در صورت تجديد انتخاب تنها در اوايل بهار سال ۲۰۱۳ آماده پرداختن به مسائل پيچيده بين المللی، منجمله داخل شدن در گفتگو های دوجانبه احتمالی در سطوح بالا با ايران خواهد بود.

نتايج شکست گفتگو های جاری

در مراحل مقدماتی گفتگو های در دست انجام اتمی، آمريکا ظاهرا ترجيح ميدهد که در کنار و يا حتی پشت سر اروپا باقی بماند. در اين سناريو نقش پليس خوب به اروپا واگذار شده و امتياز های کوچک ( و در هر حال راضی کننده) مانند تعليق منع صدور بيمه نامه برای محموله های نفتی ايران، نيز از جانب اروپا در اختيار ايران قرار ميگيرد.

دولت اوباما در قالب پليس بد، ضمن حمايت رسمی از تلاشهای اروپا، بمنظور ساکت ساختن اعراب و اسرائيل و عقب نماندن از نمايندگان کنگره و رقيب جمهوری خواه، خود را در کنار گزينه نظامی قرار داده و به تکرار تهديدها عليه تهران ادامه خواهد داد.

آمريکا انتظار دارد که تهران با درک وضعيت سياسی در واشنگتن، گفتگو های جاری را به بن بست نکشد. در صورت به بن بست رسيدن مذاکرات کنونی، اسرائيل مواضع خشن تری اختيار کرده و حتی ممکن است با استفاده از فرصت، تهديد حمله نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران را عملی ساخته و دولت اوباما را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد.
چنين رويدادی اگرچه ممکن است به توقف برنامه های اتمی ايران منجر نشود، ولی بی شک حتی در صورت ادامه حيات رژيم، سکته  کشنده اقتصادی ايران را بدنبال خواهد داشت.
توقف صادرات نفت از خليج فارس بازارهای جهانی را با بحران تازه ای روبرو ميسازد و واشنگتن با داخل شدن اجباری در يک جنگ نا خواسته با وضعيت مبهم و غير قابل ارزيابی روبرو ميشود.
از اين لحاظ، حتی «تظاهر به حرکت»  و «نمايش توافق» در بغداد نيز گزينه ای است بمراتب بهتر از اعلام شکست آن برای تمامی طرف های درگير.
برای تهران اعلام پيروزی در بغداد، حتی بدون انتشار مفاد موافقت ها، ميتواند  ثبات نسبی اقتصادی را به بازار بحران زده داخلی باز گردانده و روند کاهش توليد و صادرات نفت را نيز معکوس سازد.
در فاصله سه هفته پس از اعلام توافق اتمی در استانبول، بدون هر اقدام ديگری از سوی دولت، پول ملی ايران در حدود ۱۵ در صد از ارزش برابری از دست رفته خود را باز يافته است.
در صورت اعلام شکست مذاکرات در بغداد، اين روند بار ديگر معکوس خواهد شد.
با تکيه بر تاثير روانی آن، در صورت اعلام موافقت و پيروزی، روند جاری در بازار داخلی تا رسيدن پول ملی به تعادل و ارزش برابری شش ماه پيش ، ادامه خواهد يافت-امتياز بزرگی که بابت گرفتن و دادن آن، تاوان و زحمتی متوجه طرفی نخواهد شد. مذاکرات بغداد، با صحنه گردانی اروپا، و ايفای موقت نقش دوم توسط آمريکا، محکوم به موفقيت نسبی و ادامه تا مراحل بعدی است. 




با عملیات «آخوندک» خلیج فارس به رزمگاه ایران و آمریکا بدل شد

در پی ربوده شدن «ويليام باکلی»، سرپرست سی آی ای در لبنان، آمريکا بار ديگر از سياست نزديکی سريع با جمهوری اسلامی، يا بگفته يی با شماری از عوامل ميانه رو در تهران، چشم پوشيد.
واشينگتن صبر پيشه کرد تا اين که سرهنگ آليورنورث، عضو شورای امنيت ملی کاخ سفيد، سر رشته سياست ماخ سفيد در قبال جمهوری اسلامی را در دست گرفت. کلنل نورث، افسری بود که در ميهن پرستيش نمی شد ترديد کرد. اما تجربه سياسی و ديپلماتيک نداشت.
او با گرد آوردن شماری از ايرانيان تبعيدی، از جمله منوچهر قربانی فر، کارمند يکی از شرکت های کشتيرانی در ايران دوران شاه، و نيز شماری از اسرائيلی ها و دلالان اسلحه، طرح نزديکی با جمهوری اسلامی را از راه فروش سلاح های آمريکايی اسرائيل به تهران، ريخت.
از همين جا، ماجرايی آغاز شد که بعدها، «رسوايی ماجرای کنتراها» نام گرفت و لکه سياهی نازدودنی در پرونده رياست جمهوری پرزيدنت ريگان بر جای گذاشت. از چند و چون همين ماجرا بيشتر بگوييم.

رهروان مهروکین «بخش چهل‌و‌سوم»
بيست و پنجم ماه مه ۱۹۸۶
ارديبهشت ماه ۱۳۶۵


هواپيماهای حامل رابرت مک فارلين مشاور پيشين امنيت ملی دولت پرزيدنت رانالد ريگان که از تل آويو پرواز کرده، در فرودگاه مهرآباد تهران، يک ساعت زودتر از موعد مقرر، بر زمين می نشيند. مردان مسلح سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بی درنگ، بر گرد هواپيما حلقه می زنند.
اين نخستين باری است که در پی سرنگونی پادشاهی در ايران، فرستاده يی از دولت آمريکا، همراه هواپيمايی با محموله نظامی مورد نياز جمهوری اسلامی در تهران فرود می آيد. نزديک به دو ماه پيشتر، پرزيدنت ريگان فرمان صدور سلاح های آمريکايی به ايران را صادر کرده بود؛ در حالی که پيش و نيز پس از آن، اسرائيلی ها برای جلوگيری از شکست ايران در جنگ با عراق، جريان انتقال سلاح های آمريکايی به تهران راحفظ کرده بودند.
سفر رابرت مک فارلين، معروف به «باد»  Bud، با اين هدف انجام می گرفت که باب روابط ديپلماتيک واشينگتن با تهران باز شود.هر چند بعدها خود مک فارلين بارها تکذيب کرد اما بسياری نوشتند که دراين سفر، او اميدوار بود همان نقشی را بازی کند که هنری کيسينجر برای تجديد روابط آمريکا و چين ايفاء کرده بود.
بامداد آن روز يکشنبه، رابرت مک فارلين، «باد» و همراهانش از جمله کلنل (سرهنگ)  آليورنورث، عضو شورای امنيت ملی آمريکا، و دست کم يک نماينده دولت اسرائيل، يک ساعتی در هواپيمايشان محبوس ماندند تا سرانجام همگی را به هتل استقلال- هيلتون سابق- بردند.
غروب همان روز «باد» درباره سفرش به تهران، اين گونه به درياسالار«جان پويند کستر» که به جای او مشاور امنيت ملی کاخ سفيد شده بود، گزارش داد:
«هيات بامداد يکشنبه به تهران رسيد. نبودن کسی که از ما استقبال کند، و بيش از يک ساعت تکرار شواهدی حاکی از بی کفايتی آشکار، روشن می سازد که ما بايد از تاريخ هشت ساله گذشته، گامی به عقب برويم و کارمان را در پرتو روشنايی ديگری نگاه کنيم.
«شايد بهترين پيشنهاد برای ما اين باشد که بکوشيم مجسم کنيم که در پی حمله يی اتمی، يک تاتار جان به در برده، وزير خارجه شود و يک دلال شرط بندی برای گفت و گو با تمامی کشورهای خارجی ماموريت يابد.»
از همان نخستين لحظه های فرود هواپيمای «باد» و يارانش تا اندازه يی بسيار چشمگير می شد حدس زد که آرزوی هيات آمريکايی برای اجرای ماموريت نزديکی با جمهوری اسلامی بر باد خواهد رفت.»
رابرت مک فارلين و همراهانش سه روز در تهران ماندند؛ با شماری از مسوولان دونپايه ( دکتر محمدعلی هادی، حجت الاسلام حسن روحانی، محسن کنگرلو مشاور امنيتی نخست وزير"ميرحسين موسوی"، و پاسدار احمد وحيدی، شيرازی متولد ۱۳۳۷، از بنيادگاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و وزير کنونی دفاع جمهوری اسلامی) به گفت و گو پرداختند. اين عده، آنچنان که خود می گفتند، با بلندپايگان جمهوری اسلامی، از جمله با حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی- رئيس مجلس شورای اسلامی- تلفنی و مستقيماً در تماس بودند. اين نمايندگان البته يادآوری می کردند که شخص آيت الله خمينی نيز، از طريق تماس حجه الاسلام هاشمی رفسنجانی با احمد خمينی-  فرزند آيت الله- چند و چون گفت و گوها را پی گيری می کند. (خاطرات اکبر هاشمی روشن می کند که اين گفته صحت داشته و آيت الله خمينی شخصاً ماجرای آمريکايی ها در تهران را پی گيری می کرده است.)
مسئوولان آمريکايی گفت و گوهايشان با نمايندگان جمهوری اسلامی را بعدها به چک و چانه زدن بازاری ها تشبيه کردند.
با اين حال، رابرت مک فارلين، در يادداشتی ديگر درباره همين سفر به مشاور ملی پرزيدنت ريگان نوشت:
«در مجموع ديدار سودمندی بود.... روشن ساختم که ما در قبال ايران، در جست و جوی روابطی هستيم استوار بر احترام متقابل و حاکميت ملی، ارضی و استقلال کشورهای دو طرف.»
بزودی اما، آنچه گمان می رفت طرح فراگيری در زمينه های ژنو استراتژيک جهانی باشد، به مرتبه سلاح در ازای آزادی گروگانهای آمريکايی در لبنان سقوط کرد.
سقوط ماموريت رابرت مک فارلين و يارانش در ايران، روز سوم نوامبر همان سال (سيزدهم آبان ماه ۱۳۶۵) به حد فاجعه و رسوايی رسيد.
در اين روز، «الشراع» يکی از هفته نامه های لبنانی، چند و چون اين ماموريت را که قرار بود بسيار بسيار محرمانه و مخفی بماند، با آب و تاب انتشار داد.
ناگهان، سراسر جهان دريافت که آمريکا، در پشت پرده، به مغازله با جمهوری اسلامی، يکی از دشمنان اصليش پرداخته است.
بسياری معتقدند که اين خبر و اطلاعات را نزديکان آيت الله حسينعلی منتظری - جانشين ولی فقيه و رهبر جمهوری اسلامی در آن زمان -  درز داده و به «الشراع» رسانده اند، و همين از عواملی بود که آيت الله خمينی ناگهان فرمان به عزل اين شاگرد ديرين و محبوب خود، از مقام «نايب الامام» داد.
  رابرت مک فارلين ناکام و شکست خورده در ماموريتش به تهران، و در حالی که آرزوی کيسينجر شدن را بر باد رفته می ديد، روز نهم فوريه ۱۹۸۷(زمستان ۱۳۶۶) با خوردن قرص های «واليوم» دست به خودکشی زد که البته نجاتش دادند. سال بعد، او به جرم چهار تخلف مالی به دو سال زندان تعليقی و پرداخت بيست هزار دلار جريمه نقدی محکوم شد.
سرانجام اين جرج هربرت بوش پدر، معاون و جانشين پرزيدنت ريگان بود که در دوران رياست جمهوريش، رابرت مک فارلين - معروف به باد- را عفو کرد.
مک فارلين و نورث شکست خوردند اما کنتراها يا «ضدها» و «مخالفان» حکومت چپگرای نيکاراگوئه، به اسلحه و نوايی رسيدند. اسلحه و نوايی که از بده بستان غير قانونی کلنل نورث با جمهوری اسلامی و اسرائيل حاصل شده بود.
برغم ناکامی اين ماموريت «بالاتر از خطر» که بيشتر به داستانهای پليسی- جاسوسی شباهت داشت تا ماموريت های ديپلماتيک معمول، گفت و گوهای جمهوری اسلامی با واشينگتن برای خريد سلاح های آمريکايی ادامه يافت.

رهبران آمريکا تا آخرين ماه های جنگ هشت ساله جمهوری اسلامی برهبری آيت الله خمينی و عراق، برهبری صدام حسين، بيطرف ماندند. اما جريان سيل ميراژهای شوروی، سوپر اتاندار و اگزوست های فرانسوی به عراق را نيز ناديده می گرفتند.
البته تا جايی که ايران، در اين جنگ کمرشکن، به زانو در نيايد و صدام حسين شاهد پيروزی را در آغوش نگيرد. کليد رمز ادامه گفت و گوهای پنهانی نمايندگان آيت الله خمينی با آمريکاييان را ای بسا در همين ديدگاه واشينگتن بتوان يافت.

اين ديدگاه را دگرگونی تازه يی در جنگ ايران و عراق، يکسره از ميان برد.
کويت که با حملات پی در پی نيروهای جمهوری اسلامی به کشتی های نفتکش آن اميرنشين، دچار گرفتاری شده بود، در سال ۱۳۶۶، پس از بی ثمر ماندن حضور شوروی برای حفاظت از کشتی هايش، دست ياری به سوی آمريکا دراز کرد.
پرزيدنت ريگان، بی درنگ، به ياری کويت شتافت و فرمان داد که نفتکش های آن اميرنشين با درفش آمريکا رفت و آمد کنند. بدينسان، حمله نيروهای جمهوری اسلامی به نفتکش های کويت، در عمل، حمله به آمريکا محسوب می شد.
با اين دگرگونی، آمريکا برای نخستين بار حضوری چشمگير در خليج فارس می يافت و جنگ معروف به «جنگ نفتکش ها» که عراق از سال ۱۳۶۶ آن را آغاز کرده بود، وارد مرحله خطرناکتری می شد.
چهاردهم آوريل ۱۹۸۸ (بيست و چهارم فروردين ۱۳۶۷) کشتی آمريکايی «سميول رابرتر»، حامل موشک های هدايت شونده، در خليج فارس به مين برخورد و آسيب ديد.
چهار روز بعد در عملياتی که آمريکا نام رمزی «آخوندک»(۱) بر آن نهاد، بزرگترين نبرد دريايی از جنگ جهانی دوم تا آن زمان آغاز شد.
  تحقيق نيروهای آمريکايی نشان می داد که يک فروند کشتی ايرانی(کشتی «آريارخش») که در زمان شاه، از ژاپن خريداری شده، و پس از انقلاب اسلامی به «ايران اجر» تغيير نام يافته بود) عامل اين مين گذاری بوده است.
عمليات «آخوندک» روز هژدهم آوريل ۱۹۸۸ با حمله نيروهای آمريکايی به سکوی نفتی «ساسان» آغاز شد. آمريکا اعلام کرد: به ساکنان اين سکو فرصت داده شد که با يک فروند يدک کش آمريکايی، سکوی«ساسان» را تخليه کنند. اما در پاسخ، آن ها تيراندازی کردند. سکوی نفتی «ساسان» در خليج فارس در هم کوبيده شد. کماندوهای آمريکايی بی درنگ روی اين سکو فرود آمدند تا بقايای آن را نيز نابود کنند.
در همين عمليات «آخوندک» کشتی های ايرانی «سهند» و «جوشن» بکلی نابود شد. يک کشتی ديگر ايران، کشتی «سيلان» ، چندان آسيب ديد که تعميرآن سالها بدرازا کشيد. همراه اين کشتی ها، نيروهای آمريکايی، يک فروند هواپيمای جنگنده بمب افکن ايران ، از نوع اف-۴ ساخت آمريکا را نيز سرنگون کردند.
افزوده بر اين ها، جمهوری اسلامی در عمليات «آخوندک»، سه قايق تندرو، يک ناوچه و يک قايق تک تيز و تندرو نيز از دست داد.
تنها تلفات آمريکا در عمليات «آخوندک»، يک فروند هلی کوپتر با دو خدمه آن بود که بدون درگيری با «دشمن»، به دلايل فنی، در تاريکی هوا، در نزديکی هشت کيلومتری جنوب غربی جزيره ابوموسی سقوط کرد.
آمريکا در عمليات «آخوندک» نه تنها پيروز شد که با حضور ناو هواپيمابر«وينسنس» بر سراسر خليج فارس تسلط و استيلا يافت.
اما بزرگترين نگرانی امريکا در خليج فارس بر جای ماند: مين های شناور جمهوری اسلامی که از نوع ابتدائی، ولی درهر حال، مخرب بود، رفت و آمد شناورهای آمريکايی را با دشواريهايی روبرو می کرد. ناخدای يکی از همين کشتی های آمريکايی در خليج فارس، در مصاحبه يی اذعان کرد که نيروی دريايی آمريکا، هر گونه اژدر و موشک را می تواند رديابی و نابود کند اما در برابر مين های ابتدايی جمهوری اسلامی، کاری از آن برنمی آيد.
از همين رو، رديابی کشتی مين گذار«ايران اجر»، يا همان «آريا رخش» سابق، در صدر دستور کار نيروی دريايی آمريکا در خليج فارس جای گرفت.
سرانجام رد «ايران اجر» نيز پيدا شد. نيروی دريايی آمريکا روز بيست و يکم سپتامبر ۱۹۸۸ (سی ام شهريور ماه ۱۳۶۷) اعلام کرد که هلی کوپترهای آمريکايی، «ايران اجر» را به هنگام مين گذاری با شليک توپ از کار انداخته اند. درهمين اعلاميه گفته شد: «مردان قورباغه يی» نيروی دريايی آمريکا، سپس، شمار نامعلومی از نيروهای ايرانی جان به در برده از اين حمله را اسير گرفته اند.
روابط پر نشيب و فراز ايران و آمريکا به مرحله يی بيسابقه رسيده بود. واشينگتن، و تهران، برای نخستين بار، در شاهران مهر همراه يکديگر نبودند، که علم کين در برابر هم برافراشته بودند. در دنباله همين رشته برنامه های ويژه راديو فردا خواهيم ديد.


۱. Praying mantis
taherialireza@yahoo.com
کارگردان: کيان معنوی
 




نگاهی به وضعیت معلولان در ایران

رئیس «انجمن حمایت از حقوق معلولان ایران» با اشاره به گرفتاری های رفت و آمد معلولان، مجلس شورای اسلامی را مخالف ورود خودروهای ویژه معلولان به کشور خوانده است.
علی محمود همت نژاد  به خبرگزاری فارس اظهار داشته که مصوبهٔ دولت جهت ورود ۴۷۰۰ خودروی ویژه معلولان طی سال گذشته اجرایی نشده است و معلولان همچنان در تردد و جابجایی با مشکلات گسترده ای روبرو هستند. وی در گفتگویی با خبرگزاری مهر نیز اظهار داشته است که روز جهانی معلولان از تقویم رسمی ایران حذف شده است.
در نگاهی به تقویم رسمی ایران دیده میشود که روز جهانی معلولان مصادف با سوم دسامبر در بخش ضمیمه تقویم گنجانده شده و بکار رفتن آن در تقویم بلامانع قید شده است.
 رادیو فردا در مورد وضعیت معلولان در ایران،با محمود کاری، رئیس هیئت مدیره «انجمن ندای معلولین ایران» در تهران، گفتگو کرده است.

آیا آماری از  جمعیت معلولان در ایران در دست است؟
گفتگو بکتاش خمسه پور با محمود کاری درباره وضعیت معلولان در ایران
 برابر آمارهای اعلام شده جهانی باید ده درصد جمعیت کشورهای در حال توسعه، افراد در حال معلولیت باشند.
منتها در ایران بنا بر آمارهای استخراج شده در طول چند سال گذشته، معلولین ایرانی بین چهار میلیون و ۷۰۰ تا پنج میلیون نفر تخمین زده شده اند که در نقاط مختلف شهری و روستایی زندگی می کنند.
امکاناتی که برای معلولین ایران در حال حاضر موجود است، مانند پارکینگ ویژه، دستشویی‌های ویژه ، خودروهای حمل و نقل عمومی مانند اتوبوس و پله‌های برقی، خودروهای ویژه معلولین و سایر امکانات مناسب سازی شده برای معلولین ایران در چه وضعیتی است؟
از سال ۶۷ دیگر تقریبا قوانیتی در این ارتباط تدوین شده است و آخرین قانونی که در رابطه با معلولین به تصویب رسید، قانون ۱۶ ماده‌ای حمایت از حقوق معلولین بوده است.
الان چیزی حدود هفت یا هشت سال است که جنبشی در حمایت از معلولین با یک سرعت نسبتا خوب شروع شده است و بحث مناسب سازی امکان عمومی را در دستور کار خود قرار داده است.
در اقصی نقاط کشور ستادهای مناسب سازی شهرها فعال شده اند. وزارت کشور هم کارگروه هایی تشکیل داده است که روی این قضیه دارند کار می کنند. سازمان بهزیستی هم ناظر بر اجرای این قانون است.
الان در بجث شهرسازی ، پیاده رو سازی و معابر دارد اتفاقات خوبی می افتد و با توجه به اینکه ایران در سال ۸۳ به کنوانسیون جهانی حمایت از معلولین پیوسته ایم و این امر به تصویب مجلس شورای اسلامی هم رسیده است، تقریبا این قانون کنوانسیون مقداری این امر را به عنوان یک قانون بالادستی تقویت کرده است.
این مسائل آن روحیه حق طلبی و حقوق خواهی معلولین را مقداری افزایش داده است.
معلولین هم در قالب انجمن‌های مختلف و سازمان‌های مردم نهاد دارند فعالیت می کنند و این مهم هم به تدریج دارد محقق می شود.
آقای کاری شما به عنوان رئیس هیات مدیره  و مدیر عامل این انجمن غیر دولتی «ندای معلولین ایران»، عمده‌ترین مشکلات معلولین ایران را در چه اموری می دانید؟
 الان حرکت‌ها و فعالیت‌های جدیدی شروع شده است که ما با این تغییر نگرش‌ها مواجهیم و داریم به تدریج کار می کنیم. درست است که سطح توقعات مقداری بالا است ولی اتفاقات خوبی در طول بیست سال گذشته رخ داده است که الان معلولین با کاهش مشکل مواجه اند. بخصوص معلولین جنگ که اصلا مشکلی ندارند چون از جهات مادی مورد حمایت هستند.
بخشی از معلولین عادی مثل عقب ماندگان ذهنی دارای یک سری مشکلاتی هستند و خانواده‌های آنان درگیر مشکلاتشان هستند و هزینه هاشان تامین نمی شود.
ولی معلولینی که توانمند هستند و دارند در دانشگاه‌های آزاد و سایر دانشگاه‌ها تحصیل می کنند، دولت تا حدود ۵۰ درصد شهریه دانشگاه آنها را تا مقطع دکترا تامین می کند.
همچنین برای ایاب و ذهاب نیز مقدار ناچیزی به آن دسته از معلولینی که تشخیص می دهند که نیازمندند، تعلق می گیرد.
اما این میزان از نظر ما کفاف نمی کند. چون ما اعتقاد داریم که اصلا نباید به این رویه باشد بلکه باید بحث سرویس حمل و نقل عمومی به نحوی پیش برود که همه آنها قابل استفاده برای معلولین هم باشد.
ولی فعلا این اتفاق نیافتاده است. همان طور که در اروپا هم این طور نیست. در اروپا هم شرکت‌های حمل و نقل ویژه‌ای هستند که معلولین به آن شرکت‌ها تلفن می زنند و با این شرکت‌ها می روند و کارهایشان را انجام می دهند و خدمات دیگری به آنها ارائه می دهند.
در ایران هم این اتفاق دارد می افتد. دو سه سالی است که بحث مناسب سازی برای معلولین بالا گرفته و ما امیدواریم که به زودی بتوانیم به یک سطح متوسط در این باره برسیم.





جنبش سبز و مسئله روند اصلاحات

*نقی حمیدیان فعال سیاسی سوسیال دموکرات مقیم سوئد است مطلب زیر را برای بی‌بی‌سی نوشته است
آقای علی حاجی قاسمی در مقاله خود تحت عنوان "وداع با پروژه اصلاحات، آشتی با روند اصلاحات" که در تاریخ ۲۷ آوریل در سایت بی‌بی‌سی فارسی منتشر شد، ضمن به چالش کشیدن برخی مسائل مبرم جنبش اصلاح‌طلبی، موضوعات متعددی را پیش کشیدند که محور اصلی آن را ضرورت نقد و تصحیح انحرافات تندروانه جنبش سبز تشکیل می‌دهد.
بررسی و بازنگری روند حرکت جنبش سبز برای تصحیح خطاها در هر دو حوزه راهبردی و کاربردی، اهمیت اساسی در استمرار روند جنبش اصلاحی در کشور دارد. به ویژه نقد آقای حاجی قاسمی اساساً متوجه ضعف نظری در باره مفهوم اصلاح‌طلبی در میان رهبران و فعالان تأثیرگذار این جنبش است. نوشته حاضر در راستای مقاله مزبور به پاره‌ای از مسائل جنبش سبز می‌پردازد:
 در مقاله آقای حاجی قاسمی بر نقش و تبعات "کودتای انتخاباتی" تقریباً اشاره‌ای نشد. روشن است که در کاربست هر تاکتیکی عمل و اقدام حکومت‌گران خود یک فاکتور و عامل اصلی است. تمامی شواهد نشان از این حقیقت داشت که کودتای انتخاباتی حاکمیت، یک اتهام سیاسی صرف برای توجیه واکنش اعتراضی میلیونی مردم نبود. درست در همان روز انتخابات، از سوی برخی از نهاد‌های مسلح، موضوع مانور در سطح شهر تهران مطرح شد. پیش و پس از انتخابات عده‌ای از شخصیت‌های منتقد اصلاح‌طلب بازداشت و حتا به برخی از ستادهای انتخاباتی آقای مهندس موسوی نیز حمله شد. محدودیت شدید رسانه‌های جمعی مانند روزنامه‌ها و قطع ارتباطات اینترنتی و محدودیت شبکه تلفن همراه و بسیاری از اقدامات مشابه از همان روز انتخابات شروع شد. حکومت از پیش با آمادگی و با طرح‌های بازدارنده کودتائی، علیرغم غافلگیر شدن از دامنه گسترده اعتراض‌ها، به مقابله با آن پرداخت.
 حکومت برای به پای صندوق آوردن هر چه بیشتر مردم، از چند هفته پیش، به فضای تبلیغات و رقابت‌های انتخاباتی به نحو محسوسی میدان داد. اما با دور گرفتن تبلیغات انتخاباتی و به خصوص مناظره‌های بی‌سابقه تلویزیونی، اکثریت بزرگی از صاحبان حق رأی به انتخابات جذب شدند. این انرژی چند ده میلیونی در آستانه انتخابات، به نقطه قلیان و هیجان خود رسید. حکومتگران این شورو هیجان را فقط تا آمدن به پای صندوق‌های رأی می‌خواستند تا آن را به رخ مخالفان و افکار عمومی جهانیان بکشند و برای نظام و قدرت انحصاری خود تبلیغ و بهره‌برداری کنند.
 اما با مشاهده امواج میلیونی مردم به طرفداری از آقای موسوی که در سراسر کشور گسترده بود، حاکمان متوجه شدند که کاندیدای مورد نظر آنان برنده نخواهد شد. آقای احمدی نژاد تنها می‌توانست با تقلب رئیس جمهور شود. بنا بر این چاره را در این دیدند که با تقلب انتخاباتی شرایط را به نفع خود برگردانند. اما متوقف کردن و به خانه برگرداندن مردم در اوج هیجانات ناشی از امید به پیروزی قطعی آقای موسوی چندان آسان و بدون عوارض نبود. لذا از پیش برای جلوگیری از اعتراضات احتمالی مردم طرح‌های بازدارنده را تدارک دیدند و از همان روز رأی‌گیری به اجرا گذاردند. چنین بود که تقلب بزرگ با "کودتای انتخاباتی" اجرائی شد.
در آن شرایط حاد برانگیختگی افکار عمومی، بدون کودتای انتخاباتی، اصولاً هرگونه تقلبی ناکام می‌شد و حتا اقتدار و انحصار حاکمان نیز می‌توانست به طور جدی به مخاطره بیفتد. همان‌طور که واقعیت نشان داد، عامل مستقیم فوران خشم و اعتراض در میان طبقه متوسط که نقش محوری در ایجاد جنبش اعتراضی سبز داشت، دست‌کاری در نتیجه انتخابات به نفع آقای احمدی نژاد بود.
 در انتخابات‌های پیشین، تقریباً همه گروه‌بندی‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مدافع دموکراسی، عملاً در پی تحقق مطالبات در حوزه سیاست کلان بودند. می‌خواستند به رئیس جمهوری رأی بدهند که خواست‌های اساسی و عمومی سیاسی کشور را برآورده کند. اما به تجربه دریافتند که باید بر مطالبات خاص صنفی و اجتماعی خود متمرکز شوند.
در دهمین انتخابات ریاست جمهوری، روند فعالیت‌های انتخاباتی "مطالبه محور" به شکل گسترده‌ای شکل گرفت. نهادهای مختلف زنان، کارگران، معلمان، دانش‌جویان، کارکنان رشته‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و خدماتی مطالبات واقعی خود را فرموله کرده و در برابر کاندیداها قرار دادند تا هر کدام که پاسخ مناسب دادند، آراء خود را به صندوق‌ها بریزند. به این ترتیب تا روز انتخابات اکثریت رأی دهنده‌گان به آقایان موسوی و کروبی نظر داشتند. اما با پیام تبریک شتابزده آقای خامنه‌ای به آقای احمدی نژاد، پیش از طی شدن مراحل قانونی اعلام نتایج انتخابات و به ویژه احساس قوی تقلبی بسیار سنگین و بی‌سابقه از سوی حکومت و انجام یک کودتای انتخاباتی، به یک‌باره تمامی مطالبات محلی و صنفی و اجتماعی، تحت شعاع یک اعتراض ملی علیه تقلب انتخاباتی قرار گرفت. به این ترتیب بخش عظیمی از گروه‌بندی‌های فعال در انتخابات، به اعتراض مشترک و همگانی روی آوردند. از آن پس بود که به تدریج یک رشته خواست‌های محوری حقوق شهروندی و حقوق سیاسی و مدنی و حاکمیت ملی و غیره به طور خود انگیخته وارد جنبش سبز شد.
 یک چنین جهش ناگهانی مطالباتی در صفوف میلیون‌ها مردم، بدون شک تحولی خود به خودی بود که از پتانسیل اعتراضی و "رادیکالی" برخوردار بود. طی چند دهه حاکمیت جمهوری اسلامی، برای طبقه متوسط غیر سنتی و کمتر سنتی در طرح یک‌باره اعتراضات ملی، هرگز چنین امکان و فرصتی فراهم نشده بود. لذا در ذات جنبش اعتراضی، رادیکالیسمی خشمگینانه که حاصل سه دهه تحقیر و سرکوب و تبعیض و غیر خودی بودن بود به صورت میلیونی پا به عرصه خیابان گذاشت. پس موضوع تمایلات شورش‌گرانه صرفاً ناشی از گرایشات جریانات سیاسی رادیکال نبود. رادیکال‌های سیاسی آن هم از دور همیشه بر شورش و طغیان بدون توجه به شرایط تأکید می‌کردند، اما این بار بر خلاف میل و شعارهای آن‌‌ها، جنبشی گسترده و غافل‌گیرکننده از دل شرکت در انتخابات سر برآورد که به حد بالائی خشمگین و عصبانی بود. تأثیر رادیکال‌های شورشی به طور عمده بر این محتوای جنبش سبز قابل بررسی است.
 به گمان من رهبران و کادرهای مؤثر اصلاح‌‌طلبان در جنبش سبز خود کم و بیش حامل رادیکالیسم سیاسی بودند. آنان از "حزب پادگانی" سخن می‌گفتند و نماینده‌گان مجلس هفتم را به طعنه "راه یافته‌گان" به مجلس می‌نامیدند. گفتار و نوشتار آنان گاهاً تندتر از مقالاتی بود که در خارج کشور منتشر می‌شد. آنان پس از ناکام ماندن از نهادینه کردن فضای باز سیاسی دوره هشت ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی، از گفتگو و مذاکره با رهبران جمهوری اسلامی فاصله گرفتند و یا دست کم به طور آشکار بر گفتگو و به اصطلاح "چانه‌زنی در بالا" چندان سخنی به میان نمی‌آوردند. در ضمن طیف اصلاح‌طلبان (حکومتی) از انسجام نظری و راهبردی و به ویژه کاربردی برخوردار نبودند. حتا اجماعی در ارائه یک جمع‌بندی مشترک از تجربه جنبش دو خرداد نداشتند.
 جدا از این مساله، در همان چند هفته اول پس از انتخابات، هجوم گسترده حکومت به نیروهای منتقد اصلاح‌طلب و دعوت به تسلیم کامل در برابر کودتا و انکار تقلب انتخاباتی، بازداشت پی در پی طرفداران آقایان موسوی و کروبی و اعمال فشارهای سرکوب‌گرانه علیه روزنامه‌نگاران و خلاصه تمامی اقدامات خشونت‌آمیز و غیر قانونی که از خصائل هر کودتائی است، دایره مانور و اعمال تاکتیک مناسب برای قطع نشدن کانال‌های ارتباطی میان رهبران جنبش اعتراضی و حاکمان را به شدت محدود کرده بود.
اما باید گفت که در آن مقطع رهبران جنبش سبز نیز فرصت‌هائی را از دست دادند. آنان پس از اعتراض توده‌ای در همان دو سه هفته اول، موظف بودند راه گفتگو را باز نگاه‌دارند. رسیدگی به اعتراضات انتخاباتی را هرچند نا دل‌خواه از طریق نهادهای قانونی که خود متهم به تقلب بودند و یا با انجام نشست‌‌های حل اختلاف و غیره در میان گذاشته و پیگیری ‌می‌کردند. غیر از این راه دیگری جز تأکید بر خیابان وجود نداشت آن‌طور که واقعیت نشان داد، رهبران جنبش عمدتاً جاده یک‌طرفه "خیابان" را برگزیدند. و یا بهتر است گفته شود خود عملاً تحت تأثیر انرژی جنبشی معترضان میلیونی مردم قرار گرفتند. آنان به اعتماد توده‌های مردم وفادار ماندند و انتقادات و اعتراضات مردم را بازتاب می‌دادند. با این تعاملات متعهدانه، آنان شایسته‌ترین کسانی بودند که می‌توانستند جو قهر و فاصله‌گیری فزاینده دوطرفه را با برخوردهای ابتکاری خود کاهش دهند. حکومت‌گران را به طور جدی در تنگنای پاسخ‌دهی به تقلب‌های انتخاباتی و کلیه اقدامات غیر قانونی بعدی بکشانند.
 آقای موسوی به اعتراف حکومت با داشتن چهارده میلیون آراء ملت ایران خود یک وزنه بسیار سنگینی در صحنه سیاسی کشور بود که می‌توانست از این سرمایه عظیم در راستای احقاق حقوق مردم بهره بگیرد. او می‌توانست رسماً تقاضای ملاقات و گفتگو با رهبران جمهوری اسلامی بکند تا خودانگیختگی و اعمال فشار از پائین را با گفتگو و مذاکره در بالا تلفیق نمایند. این درست است که با سرریز شدن انرژی جنبشی مردم تعادل قوای سیاسی در همان روزهای اول دست‌خوش تغییر شده بود، اما در همان زمان به جز پاره‌ای از جریانات رادیکال دور از صحنه، همه اذعان داشتند که توده غیر متشکل میلیونی مردم در مصاف با حکومت متشکل و آماده به سرکوب، تنها با سکوت و رعایت موازین اعتراضات قانونی و اتکاء به قانون اساسی می‌تواند ابراز وجود کند.
 نکته دیگری که باید به آن توجه داشت روان‌شناسی طبقه متوسط از تجربه "جنبش دوم خرداد" است. در دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی، سیاست و شعاری مبنی بر "فشار از پائین و چانه‌زنی در بالا" توسط آقای حجاریان مطرح شد. اما چندی بعد مشخص شد که این شعار کارآئی ندارد چرا که همه‌اش به چانه‌زنی (گفتگو و مذاکره) در بالا خلاصه شد و از فشار از پائین هیچ خبری نبود. در آن زمان دل‌سردی گسترده‌ای نسبت به آقای خاتمی و اصلاح‌طلبان مدافع وی در مجلس ششم، به وجود آمد به طوری که در تحصن اعتراضی ده‌ها تن از نماینده‌گان مجلس ششم به نظارت استصوابی شورای نگهبان، از سوی مردم عملاً هیچ حمایتی صورت نگرفت. بی‌اعتنائی نسبت به "چانه‌زنی در بالا" نیز در همان زمان در میان مردم وجود داشت.
 روی دیگر این سکه، باوری نانوشته به فشار از پائین بود که چند سال بعد، در پی تقلب انتخاباتی خود را با حضور میلیونی در خیابان‌ها نشان داد. در جریان جنبش دوم خرداد مردم پس از انتخاب آقای خاتمی و نماینده‌گان مجلس ششم، عموماً به انتظار نتیجه اقدامات آنان در خانه نشستند. اصلاح‌طلبان نیز در آن دوره سیاست روشنی در فعال نگاه‌داشتن مردم و بهره‌گیری از تحرک آنان نداشتند.
جنبش دوم خرداد در نهایت با انتخاب محمود احمدی نژاد، رسماً به حاشیه رفت. اما تجربه‌ای کم و بیش مشترک، در میان فعالان سیاسی جنبش اصلاح‌طلبانه از یک سو و توده‌های خواهان تغییر از سوی دیگر، مبنی بر ناکارآمدی مذاکرات در بالا و اهمیت تعیین‌کننده فشار از پائین در روند تغییرات سیاسی و اجتماعی به وجود آمد. با تولد جنبش سبز، این جمع‌بندی نانوشته به عمل در آمد. در چنین فضای تجربی- روانی و سیاسی و اجتماعی، رهبران جنبش سبز نیز نتوانستند اقدام مؤثری در امر مذاکره و گفتگو در "بالا" انجام دهند. آنان به دلیل ناکامی تجربه چانه‌زنی در بالا (بدون فشار از پائین)، تا حدودی به طور خود به خودی از بدنه اجتماعی معترض خود پیروی کردند و با طرح خواست‌ها و حقوق "شهروندی" و سایر خواست‌های مدنی، به طور جدی و اصولی در حفظ کانال‌های گفتگو، ابتکاری از خود نشان ندادند.
 متأسفانه هنوز اصل گفتگو و مذاکره و توافق و سازش‌های اصولی، در افکار و شیوه‌های فعالیت سیاسی در طبقه متوسط و فعالان سیاسی حتا اصلاح‌طلبان درون کشور، جای روشنی ندارد. هر گاه خبری از دیدار و مذاکره میان برخی از رهبران و شخصیت‌های اصلاح‌طلب با اقتدارگرایان حاکم منتشر می‌شود، بلافاصله نگرانی و تشویش همه را فرا می‌گیرد. البته نباید وجود چنین روانشناسی ریشه‌داری در میان فعالان سیاسی و توده‌های مردم را دست کم گرفت. تجربه تلخ کاربست تقیه و خدعه و نیرنگ و تاکتیک و غیره در ادبیات سیاسی ایران عوارضی جز بدبینی و ترس از مذاکره (بر خلاف کشورهای غربی) ندارد. به طوری که در میان بخش‌هائی از فعالان سیاسی قطع ارتباط و نفی مذاکره و ندادن هیچ امتیازی سلامت شخصیتی و عهد و میثاق مردمی تلقی می‌شود.





هرمان ناکارتس ریاست هیات مذاکره‌کننده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را در دور پیشین گفت‌وگوها با ایران به عهده داشت
مذاکرات هسته‌ای ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی امروز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت (۱۴ ماه مه) در وین برگزار می‌شود.
به گزارش خبرنگار اعزامی بی‌بی‌سی فارسی به وین، هرمان ناکارتس، از کارشناسان ارشد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در محل برگزاری نشست با ایران گفته است که گفت‌وگوهای امروز حول "مسائل فنی و سوالات پاسخ داده نشده" انجام می شود.
دور جدید گفت‌وگوهای ایران با نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در شرایطی انجام می‌شود که درخواست کارشناسان آژانس برای بازدید از سایت بحث‌برانگیز پارچین در تهران، همچنان بی‌پاسخ مانده است.
کارشناسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سال گذشته در دو سفر جداگانه به تهران، درباره روند فعالیت‌های هسته‌ای ایران با مقامات این کشور گفت‌وگو کردند و خواهان بازدید از سایت نظامی پارچین در تهران شدند.
ولی با آن که ایران در اسفند ماه گذشته در بیانیه‌ای اعلام کرد که به شرط تعیین چارچوب و "مدالیته" همکاری دو طرف، اجازه بازدید از سایت پارچین را به بازرسان آژانس خواهد داد، تاکنون امکان چنین بازدیدی فراهم نشده است.
ایران می‌گوید که پیش از این در سال ۲۰۰۵ میلادی به نمایندگان آژانس اجازه بازدید از پارچین را داده است و در آن زمان مشخص شده است که هیچ نشانه‌ای از مواد هسته‌ای در این سایت وجود ندارد.
کشورهای غربی همواره ایران را متهم کرده‌اند که برنامه‌های هسته‌ای خود را با اهدافی نظامی دنبال می‌کند.
اما ایران با رد این ادعاها تاکید دارد که فعالیت‌های هسته‌ایش به منظور تامین منابع انرژی و با اهدافی صلح‌جویانه انجام می‌شود.
با این حال، مقامات آمریکا و اتحادیه اروپا به منظور واداشتن ایران برای صرفنظر از آن بخشی از برنامه‌های هسته‌ای خود که "خطرناک" توصیف شده‌اند، تحریم‌هایی را علیه این کشور اعمال کرده‌اند که تا دو ماه آینده اجرایی خواهند شد.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس این تحریم‌ها را فاقد مبنای قانونی و ناعادلانه توصیف کرده و گفته است: "به غیر از تحریم‌هایی که براساس مصوبات شورای امنیت ملی اعمال شده، یکسری قطعنامه‌ها و تحریم‌ها به صورت یکجانبه از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی اعمال شده است."

'فعالیت‌های مشکوک در پارچین'

در آستانه آغاز مذاکرات ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین، "شورای ملی مقاومت"، از گروه‌های مخالف حکومت ایران، روز شنبه ۲۳ اردیبهشت در گزارشی که خبرگزاری رویترز نسخه ای از آن را دریافت کرد، مدعی شد که "۶۰ محقق و مهندس ایرانی زیر نظر وزارت دفاع ایران مشغول ساخت تسلیحات هسته‌ای هستند."
در این گزارش آمده بود که ایران یک ساختار تحقیقاتی "جامع، پیچیده و به شدت مخفیانه" ترتیب داده است که از آن برای "ساخت تسلیحات هسته‌ای" استفاده می‌شود.
انتشار این گزارش ابراز تردید دیپلمات‌ها و تحلیلگران بین‌المللی را به دنبال داشته است.
یک موسسه آمریکایی نیز به تازگی در گزارشی اعلام کرد که تصاویر ماهواره‌ای جدید از تاسیسات پارچین نشان می‌دهد که ایران فعالیت‌های مشکوکی در محوطه این تاسیسات داشته است.
موسسه آمریکایی علوم و امنیت بین‌المللی گزارش کرد که آثار بعضی "فعالیت‌ها" در اطراف ساختمانی دیده می‌شود که در گذشته ظن آن می‌رفت محل استقرار محفظه‌های انفجاری مربوط به "آزمایش‌های مرتبط با تسلیحات اتمی" بوده است.
در این گزارش تصریح شد که وجود حاشیه‌هایی تیره در تصاویر ماهواره‌ای در کنار این ساختمان می‌تواند نشانه جریان آبی باشد که برای شستشوی ساختمان به کار رفته است.

امیدواری ۱+۵

در حاشیه نشست هسته‌ای امروز، یک منبع نزدیک به هرمان ناکارتس، کارشناس ارشد سازمان بین‌المللی انرژی اتمی، به محمد امینی، خبرنگار اعزامی بی‌بی‌سی فارسی به وین، گفت که ارتباط مستقیمی بین مذاکرات کنونی ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و گفت‌وگوهای ایران با نمایندگان گروه ۱+۵ در روز سوم خرداد در بغداد وجود ندارد، هرچند "بدون شک اعضای ۱+۵ با دقت نتایج مذاکرات وین را زیر نظر خواهند داشت."
گروه ۱+۵ شامل نمایندگان پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد یعنی آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین و روسیه، به علاوه آلمان است و کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ریاست هیات مذاکره‌کننده با ایران را به عهده دارد.
در عین حال، رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران امروز به خبرگزاری فارس گفته است که علت شکست مذاکرات پیشین هسته‌ای ایران با گروه ۱+۵ نوع رفتار برخی کشورهای عضو این گروه بوده است.
او اضافه کرد: "اگر گروه ۱+۵ به قصد همکاری در یک فضای مثبت وارد مذاکرات بغداد شود، ما از هر گونه مذاکره‌ای استقبال می کنیم."
گفت‌وگوهای ایران با ۱+۵ پس از ۱۴ ماه توقف، روز شنبه ۲۶ فروردین (۱۴ آوریل) در شهر استانبول در ترکیه از سر گرفته شد و قرار است دور آتی مذاکرات روز سوم خرداد ماه امسال در بغداد برگزار شود.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران فضای مذاکرات در آخرین دور گفت‌وگوها در استانبول را متفاوت از گذشته توصیف کرده و گفته است که در گذشته "گروه ۱+۵ به قصد مقابله و با سیاست پیش‌شرط و فشارهای همزمان بحث‌های خود را دنبال می‌کرد." اما در نشست استانبول "فضای مذاکرات مثبت بود."
رسانه‌های ایران روز گذشته به نقل از سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گزارش کردند که "زمان برای راهبرد فشار به پایان رسیده است و هر گونه اشتباه محاسباتی غرب مانع موفقیت گفت‌وگوها خواهد بود."
او آنچه را "ادعاهای واهی" و "اظهارنظرهای غیرمنطقی" برخی مقامات غربی خواند، غیرسازنده توصیف کرد و گفت که "در بغداد منتظر اقدام برای جلب اعتماد مردم هستیم."
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه گذشته ابراز امیدواری کرده بود که مذاکرات پیش رو با ایران، مقدمات لازم را برای این کشور فراهم کند تا از برنامه هسته‌ای بحث‌برانگیز خود دست بردارد.
کاترین اشتون گفته بود که امید زیادی دارد که گفت‌وگوهای جدید، مقدمه‌ای بر آغاز "روند توقف فعالیت‌های هسته‌ای تسلیحاتی ایران" باشد.




نظامیان وفادار به معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی، هدف حمله‌های هوایی سال گذشته ناتو در لیبی بودند
نتایج یکی ازجامع‌ترین گزارش‌هایی که درباره حمله‌های هوایی سال گذشته ناتو در لیبی تهیه شده است، نشان می‌دهد که در جریان این حمله‌ها دست کم ۷۲ غیرنظامی کشته شده‌اند.
سازمان دیده‌بان حقوق بشر که این گزارش را تهیه کرده، از مقامات ناتو خواسته است تا درباره مرگ غیرنظامیان در جریان حمله‌های هوایی سال گذشته نیروهای تحت امر این سازمان در لیبی تحقیقات کاملی انجام دهند.
فرد آبراهامز، تهیه‌کننده اصلی گزارش دیده‌بان حقوق بشر، به بی‌بی‌سی گفت: "خواهان تحقیقات فوری، موثق و کامل ناتو هستیم."
ناتو تاکید دارد که در زمان حمله‌های هوایی به لیبی که به منظور مقابله با نظامیان وفادار به معمر قذافی، رهبر وقت لیبی، انجام شد، تمهیدات بی‌سابقه‌ای را در پیش گرفته است تا تلفات غیرنظامیان را به کمترین میزان ممکن برساند.
این سازمان اعلام کرده است که نمی‌تواند مسئولیت مرگ غیرنظامیان در این حمله‌ها را به عهده بگیرد، چون حمله‌ها هوایی بوده‌اند و نیروهایش در محل مستقر نبودند تا مرگ غیرنظامیان بر اثر حمله‌ها را تایید کنند.
ناتو همچنین از مرگ غیرنظامیان در جریان این حمله‌ها "به شدت ابراز تاسف" کرده و گفته است که آماده همکاری با مقامات دولت کنونی لیبی است تا تحقیقات در این مورد انجام شود.
این سازمان اضافه کرده است که برای انجام تحقیقات مستقل در باره مرگ غیرنظامیان در جریان حمله‌های هوایی در لیبی مسئولیتی به عهده ندارد.
نیروی هوایی ناتو سال گذشته در لیبی برای هدف قرار دادن نیروهای وفادار به معمر قذافی ۹ هزار و ۶۵۸ پرواز انجام داد.
در ماه مارس نیز سازمان عفو بین‌الملل، یک سازمان دیگر فعال در زمینه حقوق بشر، اعلام کرد که مرگ ۵۵ غیرنظامی از جمله ۱۶ کودک و ۱۴ زن را که بر اثر حمله‌های هوایی در لیبی جان خود را از دست داده‌اند، ثبت کرده است.
عفو بین‌الملل ناتوانی ناتو در انجام تحقیقات کامل درباره مرگ این افراد را "به شدت ناامیدکننده" توصیف کرد.
بریجیت کندال، خبرنگار حوزه دیپلماتیک بی‌بی‌سی می‌گوید که محافظت از غیرنظامیان در مقابل افراد مسلح وفادار به معمر قذافی دلیل آغاز حمله‌های هوایی ناتو بود و به همین دلیل مرگ غیرنظامیان در این حمله ها به موضوعی حساس تبدیل شده است.
سازمان دیده‌بان حقوق بشر در گزارشی در روز دوشنبه، اعلام کرد که جزئیات مدارک مربوط به ادعاهایی را که درباره مرگ غیرنظامیان در هشت حمله جداگانه نیروهای ناتو مطرح شده اند، بررسی کرده است.
در این گزارش آمده است که در یک مورد، با انفجار اولین بمب ۱۴ نفر کشته شده‌اند و چند لحظه بعد در انفجار بمب دوم ۱۸ نفر دیگر که برای کمک به قربانیان بمب قبلی رفته بودند، جان خود را از دست داده‌اند.
آقای آبراهامز می‌گوید که نگرانی اصلی این است که مرگ این غیرنظامیان همچنان تاییدنشده، باقی مانده است و خانواده‌های قربانیان نیز غرامتی دریافت نکرده‌اند.
او گفت: "ناتو تاکنون در موقعیت انکار و عدم‌تایید بوده است."
او گفت که با بررسی آنچه که رخ داده است، اشتباهات احتمالی شناسایی می‌شود، ولی "خودداری ناتو از انجام این بررسی‌ها می‌تواند باعث مرگ غیرضروری غیرنظامیان در آینده شود."




Syria - ArRastan - Assad's tanks bombarding residents 13/5/2012





با وجود برقراری آتش‌بس مخالفان و نیروهای ارتش در سوریه همچنان با هم درگیر هستند
به گزارش مخالفان دولت در سوریه، درگیری‌های سنگین در شهر رستن در مرکز سوریه، مرگ دست‌کم ۲۳ نفر از نیروهای نظامی این کشور را به دنبال داشته است.
گروه ناظران حقوق بشر سوریه، از گروه‌های مخالف دولت سوریه که در بریتانیا مستقر است، می‌گوید که در درگیری‌های شدید در شهر رستن، ده‌ها نفر زخمی شده‌اند.
رستن در استان ناآرام حمص در سوریه است.
گروه ناظران حقوق بشر سوریه می‌گوید که سه خودروی حامل نیروهای نظامی در این درگیری‌ها منهدم شده‌اند.
در صورت تایید آمار تلفات، حمله اخیر یکی از مرگبارترین حمله‌هایی بوده است که در طول ۱۴ ماه اعتراضات ضددولتی در سوریه، نیروهای امنیتی را هدف قرار داده است.
نیروهای نظامی سوریه پس از آن هدف قرار گرفتند که ارتش در دو روز گذشته شهر رسن را زیر حمله گرفت.
این درگیری‌ها در شرایطی انجام می‌شود که بر مبنای آتش‌بس مصوب سازمان ملل متحد، دو طرف باید از نزدیک به یک ماه پیش، به حمله‌ها علیه یکدیگر پایان می‌دادند.
بر اساس گزارش‌ها از سوریه، با وجود حضور ناظران سازمان ملل متحد در سوریه، خشونت‌ها در مناطق مختلف این کشور شدت یافته است. گزارش شده است که در درگیری‌های دیروز یکشنبه، ۱۳ ماه مه، دست‌کم ۳۰ نفر که بیشترشان غیرنظامی بودند، جان خود را از دست داده‌اند.
به دلیل محدودیت‌هایی که برای فعالیت خبرنگاران در سوریه اعمال می‌شود، بی‌بی‌سی به طور مستقل نمی‌تواند آمار تلفات درگیری‌های سوریه را تایید کند.
سازمان ملل متحد برآورد کرده است که از زمان آغاز اعتراضات ضددولتی در سوریه در ۱۴ ماه گذشته دست‌کم ۹ هزار نفر کشته شده‌اند.



شکایت نمایندگان از خبرنگاران
امروز اعلام شد که نماینده اراک شکایت خود از کاریکاتوریست هفته نامه اراکی "نامه امیر" را پس گرفته است
خبر محکوم شدن محمود شکرایه کاریکاتوریست اراکی به ۲۵ ضربه شلاق، به جرم کشیدن کاریکاتور احمد لطفی نماینده این شهر، به سرعت از مرزهای استانی و کشوری عبور کرده و بازتاب جهانی یافت.
هر چند امروز اعلام شد که آقای لطفی شکایت خود از کاریکاتوریست هفته نامه اراکی "نامه امیر" را پس گرفته است، اما این اقدام پس از آن صورت گرفت که تعداد قابل توجهی از کاریکاتوریست های ایرانی در سراسر جهان با کشیدن کاریکاتور این نماینده، اعتراض خود را به حکم صادر شده برای همکار خود نشان دادند.
همزمان با محکومیت کاریکاتوریست اراکی، خبری دیگری در مورد درگیری یکی از نمایندگان محافظه کار تهران با خبرنگار هفته نامه آسمان در مجلس شورای اسلامی منتشر شد.
این بار، سعید شمس خبرنگار هفته نامه آسمان، به هنگام درخواست مصاحبه از مهدی کوچک زاده یکی از نمایندگان حامی احمدی نژاد در مجلس، با توهین و برخورد فیزیکی این نماینده مواجه شد.
این موارد، تنها جدیدترین نمونه های برخورد مجلس هشتم و نمایندگان آن با خبرنگاران مطبوعات هستند؛ برخوردهایی که در طول چهار سال گذشته، هر از گاه به اشکال محتلف خبرساز شده اند.

منع ورود خبرنگارن به مجل

در هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، برخی از خبرنگاران پارلمانی رسانه های ایرانی از ورود به راهروها و صحن علنی مجلس منع شدند.
برخورد حذفی خبرنگاران روندی است که از مجلس هفتم و به دنبال اخراج خبرنگار پارلمانی ایلنا آغاز شد؛ اما در هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی به صورت شدیدتری ادامه پیدا کرد.
یکی از خبرساز ترین نمونه های این برخورد، پس از انتخابات جنجالی دهمین دوره ریاست جمهوری ایران انجام گرفت، که از ورود برخی از خبرنگاران پارلمانی در مراسم تحلیف ریاست جمهوری احمدی نژاد جلوگیری شد.
میلاد پیامی، مهدی حسنی، سجاد سالک و سمیه قشقایی، از جمله خبرنگارانی بودند که در همان روزهای نخست پس از اعتراضات به نتایج انتخابات، اجازه پوشش خبری مراسم روز تحلیف احمدی نژاد را در مجلس نیافتند.
اما ممنوع الورود شدن خبرنگاران به مجلس فقط به همین محدود نشد و بعدها احسان محرابی، اعظم ویسمه، نسرین وزیری و کیوان مهرگان هم از ورود به مجلس هشتم منع شدند.
این چهار خبرنگار پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ بازداشت شده و مدتی را در زندان سپری کردند.

شکایت از رسانه ها در دستگاه قضایی

مروری به روابط میان نمایندگان مجلس و اهالی رسانه نشان می دهد که در موارد متعددی، مدیران مسئول نشریات و خبرنگاران ایرانی به دلیل شکایت های رسمی نمایندگان مجلس، تحت تعقیب و پیگرد قضایی قرار گرفته اند.
مدتی پیش از خبرساز شدن شکایت احمد لطفی نماینده اراک از کاریکاتوریست نشریه نامه امیر، یکی دیگر از نمایندگان همین استان شکایتی را علیه نشریه ای دیگر تقدیم دستگاه قضاییه کرده بود که بازتاب چندانی در رسانه ها نیافت.
این بار، شاکی حسین اسلامی یکی از نمایندگان اراک بود که از دو هفته نامه "مدینه گفتگو" شکایت کرد و در نتیجه آن، این دو هفته‌نامه در تیر ماه ۱۳۸۹ به دلیل آنچه "افترا به مقامات و نهادهای کشور" خوانده شده بود از ادامه انتشار باز ماند.
سید علی ادیانی راد نماینده جویبار ، سوادکوه و قائم شهر در مجلس هشتم یکی دیگر از نمایندگان است که در موارد مختلف نشریات و خبرنگاران محلی را به دادگاه کشیده است.
"مازندنومه" یک وب سایت محلی استان مازندران در چندین موارد از شکایت های این نماینده انتقاد کرده و نوشته علی ادیانی راد نماینده ای است که اگر کسی به او بگوید "بالای چشمت ابروست"، "یک راست" می رود دادگاه و شکایت می کند. یکی از شکایت های نماینده قائمشهر مربوط به دو کامنت مخاطبان این وب سایت بوده است.
مازند نومه در جای دیگر نوشته است: "هنوز مرکب شکایت نخست نماینده قائمشهر خشک نشده بود که این نماینده مجلس هشتم این بار بر سر اظهارات مدیر ارشد استان در نشست با خبرنگاران و بازتاب آن در مازندنومه برآشفت و دوباره تهدید به شکایت و حکایت کرد، شگفت آور و خنده دار است او به جای این که از گوینده اظهارات شاکی باشد از رسانه- که تنها به وظیفه خود عمل کرده- شاکی است."
عبدالجبارکرمی، نماینده‌ شهرستان‌های سنندج، کامیاران و دیواندره یکی دیگر از نمایندگان مجلس هشتم است که مسئولان و خبرنگاران هفته ‌نامه‌ "ندای گروس" دراستان کردستان را با شکایت خود به دستگاه قضایی کشید.
در واکنشی جداگانه، روزنامه "بامداد" به دنبال انتشار مطالبی در مورد نمرات دوران تحصیل "علیرضا زاکانی" تخت پیگرد قضایی قرار گرفت و محمدرضا تقوی‌فرد نویسنده ی این مطلب به اتهام نشر اکاذیب در دادسرا حضور یافت.

درگیری های فیزیکی و برخوردهای لفظی

درگیری های نمایندگان مجلس با خبرنگاران پارلمانی در برخی موارد به برخورد لفظی و فیزیکی هم منجر شده است.
مهدی کوچک زاده نماینده تهران از جمله کسانی است که چندین بار نام او در رسانه ها به عنوان نماینده ای که با خبرنگاران برخورد فیزیکی انجام داده، منتشر شده است.
به تازگی نیز سایت بازتاب گزارش داد که این نماینده با در ناهارخوری مجلس با سعید شمس خبرنگار هفته نامه آسمان برخوردی "زشت و زننده" داشت.
این سایت نزدیک به محافظه کاران از "گلاویز شدن" کوچک زاده با این روزنامه نگار خبر داد و نوشت: که وی "از وسط رستوران تا دم در، خبرنگار را با خشونت هول داده است".
مهدی کوچک زاده یک بار پیش از این نیز در مجلس هفتم با ایرج جمشیدی خبرنگار پارلمانی شرق برخورد فیزیکی کرد و همان زمان قدرت الله علی خانی نماینده جناح اقلیت طی تذکری در صحن علنی مجلس گفت که کوچک زاده خبرنگاران را "زنازاده" خوانده است.

گسترش برخورد به رسانه های محافظه کار

در روزهای آغاز به کار مجلس هشتم معمولا خبرنگاران رسانه های اصلاح طلب یا مستقل با محدودیت های ایجاد شده از سوی مجلس شورای اسلامی مواجه می شدند، اما رفته رفته دامنه این محدودیت ها به رسانه های محافظه کار هم کشیده شد.
در همین راستا سایت "فردانیوز" یکی از سایت های اصولگرا، آبان ماه گذشته به مجلس هشتم اعتراض کرد که همانند دولت با خبرنگاران "برخوردهای غیر قانونی" می کند.
این سایت اصولگرا محدودیت هایی که مجلس برای خبرنگاران ایجاد کرده است را به "چماق بالای سر خبرنگاران پارلمانی" تعبیر کرد.
در حقیقت، شکایت های قضایی نمایندگان مجلس، سایت های محافظه کار را هم بی نصیب نگذاشته است.
الیاس نادران یکی از نمایندگان محافظه کار تهران، در یک مورد از هفت وب سایت خبری به دستگاه قضایی شکایت کرده است.
سایت های خبر آنلاین، آینده نیوز، بولتن نیوز و چند وب سایت نزدیک به دولت برخی از این سایت ها هستند که این نماینده محاف‍ظه کار تهران به دلیل به دلیل "نشر اکاذیب" از آنها به دستگاه قضایی شکایت کرده است.
حتی روزنامه دولتی ایران هم از تهدید به شکایت نمایندگان در امان نبوده است. تا آنجا که در اسفند ماه سال ۹۰ روزنامه کیهان از احتمال شکایت ۱۷۰ نماینده مجلس علیه روزنامه دولتی ایران خبر داده است.
همچنین، محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس، در اردیبشهت ماه سال ۱۳۹۱ از شکایت مجلس علیه روزنامه دولت خبر داده و گفته است که این شکایت رسما به دستگاه قضایی کشور تحویل داده می شود.



‎نشست دو روزه میان مقامات ایران و آژانس بر سر مسا‫ئل باقیمانده و "ابعاد نظامی" برنامه هسته ای ایران، پشت درهای بسته از امروز آغاز شد‫.
هرمان ناکارتس، بازرس ارشد آژانس که در ماههای ژانویه و فوریه سالجاری میلادی به ایران سفر کرده بود با علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس این مذاکرات را انجام خواهند داد‫.
‎آقای سلطانیه با لبخند همیشگی اش از اتومبیل ‫پیاده شد ولی حرف زیادی برای گفتن نداشت یا نخواست چیزی بگوید. وی فقط به این جمله بسنده کرد که "مذاکرات از ساعت ده صبح آغاز می شود و هیچ نکته دیگری نمی گویم."
‎ اما هرمان ناکارتس با صورتی جدی و درخواستی صریح در مقابل خبرنگاران قرار گرفت‫. او گفت این گفتگوها بر سر دسترسی به افراد و اسناد و دسترسی به سایت هاست‫. وی همچنین به موضوع دیگری اشاره کرد‫: "شفافیت بر سر ابعاد نظامی برنامه هسته ای ایران‫."
یک منبع نزدیک به آقای ناکارتس به من گفت بعید می داند که جزییات خاصی از این مذاکرات به طور علنی مطرح شود مگر آنکه دستاورد شگفت آوری در مذاکرات به دست آید‫. البته بعید است که حتی چنین دستاوردی هم منجر به برگزاری یک کنفرانس خبری شود چرا که عرف دیپلماتیک حاکم بر این گونه مذاکرات اقتضا می کند که نتایج مذاکرات در سطح عالی آژانس بررسی شود‫. با همه اینها انتظار می رود که ایران به نوعی بر سر دسترسی آژانس به برخی اماکن به ویژه سایت نظامی پارچین گشایشی ایجاد کند‫.
‎ اگرچه ایران به موجب قوانین بین المللی، اجباری به صدور اجازه برای دسترسی به سایت های غیرهسته ای اش ندارد و این امر شامل تمامی اعضای آژانس می شود اما ایران برای اعتماد سازی بر سر برنامه هسته ای اش که همواره بر صلح آمیز بودنش تاکید کرده به شدت نیازمند نشان دادن علایم حسن نیت و همکاری است‫.
آنچه مذاکرات وین را بیش از پیش مهم ساخته آن است که مذاکرات ماه گذشته در استانبول از سوی همه طرفها موفقیت آمیز توصیف شد‫. ۹ روز دیگر دور بعدی مذاکرات ایران با گروه پنج به علاوه یک در بغداد برگزار خواهد شد‫. نگاه بازیگران جهانی به این دلیل روی مذاکرات جاری در وین تمرکز ویژه ای پیدا کرده کرده که برای رویکرد و فضای مذاکرات بغداد تعیین کننده خواهد بود‫.
‎از دید ناظران غربی اگر مذاکرات جاری در وین به نتیجه قابل قبولی نرسد آنگاه این برداشت تقویت می یابد که ایران به دنبال خریدن زمان از طریق بازی با اهرم مذاکرات است‫.
برخی منابع خبری و تحلیلی این ادعا را مطرح کرده اند که شاید یک دلیل عدم صدور اجازه دسترسی به سایت نظامی پارچین آن باشد که ایران در حال پاکسازی آن سایت از فعالیت های گذشته است‫. این ادعا از طرف سخنگوی وزارت خارجه ایران یک شوخی توصیف شد‫. اما یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس یک ماه پیش اعلام کرد که شواهدی در دست است که نشان می دهد فعالیت هایی در پارچین در حال انجام است و به گفته وی دسترسی به پارچین هرچه زودتر مهیا شود بهتر است‫.
نمی توان گفت که این مذاکرات تا چه حد انتظارات را برآورده خواهند کرد ولی نکته مسلم این است که اثر تعیین کننده این مذاکرات روی نشست بغداد دیگر اجازه دست خالی برگشتن های دی‫پلمات ها را نمی دهد مگر آنکه اولویت ها تغییر فاحشی کرده باشند.




پیروزی حزب حاکم در انتخابات الجزایر محصول تقلب است یا توانائی "بوتفلیقه"

عبدالعزیز زیاری- رئیس پارلمان الجزایر

نوشتۀ فواد روستائی
رئیس پارلمان الجزایر در مصاحبه ای با یکی از روزنامه های این کشور که امروز (دوشنبه) منتشر شد گفت پیروزی "جبهۀ آزادی بخش ملی" این کشور در انتخابات پارلمانی روز دهم ماه مه مدیون عبدالعزیز بوتفلیقه- رئیس جمهوری و رئیس افتخاری "جبهۀ ملی آزادیبخش"، است

گفتگو با یوسف عزیزی بنی طرف، روزنامه نگار، نویسنده و تحلیل گر مسائل جهان عرب-
More
 فواد روستائی
عبدالعزیز زیاری- رئیس پارلمان الجزایر، افزود برغم آن چه که در رسانه ها در مورد ریشه داشتن حزب حاکم در جامعه گفته می شود، باید حق را به حقدار سپرد و اعتراف کرد که باید ٢٢٠ کرسی حزب حاکم یعنی "جبهۀ ملی آزادی بخش" الجزایر را به حساب بوتفلیقه گذاشت.
همزمان با این اظهارات رئیس پارلمان الجزایر که پیروزی حزب حاکم را پاسخ مساعد مردم به فراخوان روز هشتم ماه مه مبنی بر شرکت در انتخابات دانسته است، احزاب مخالف دولت ودررأس آنان احزاب اسلام گرای الجزایراعلام کرده اند که این انتخابات با تقلب و تخلف همراه بوده است.
در انتخابات پارلمانی پنجشنبۀ پیش، پس از "جبهۀ ملی آزادی بخش" الجزایر، حزب "تجمع ملی دموکراتیک" الجزایر به رهبری احمد اویحیی- نخست وزیر این کشور، با کسب ٦٨ کرسی در جایگاه دوم و احزاب اسلام گرا در مجموع با ٥٩ کرسی در مقام سوم قرار گرفتند.
نزدیک به ٤٣٪ از افراد دارای شرایط شرکت شرکت در انتخابات برای انتخاب ٤٦٢ نمایندۀ پارلمان این کشور به پای صندوق رأی رفتند.
٥٠٠ ناظر خارجی از سوی اتحادیۀ عرب، اتحادیۀ اروپا، سازمان ملل متحد و سازمان های غیر دولتی آمریکائی برای بر روند برگزاری انتخابات پارلمانی الجزایر نظارت داشته اند.
***

در گفتگوئی با یوسف عزیزی بنی طرف- روزنامه نگار، نویسنده و تحلیل گر مسائل جهان عرب- از او پرسیدیم حرف رئیس پارلمان الجزایر که عبدالعزیز بوتفلیقه را عامل پیروزی حزب حاکم در این انتخابات می داند تا چه اندازه با واقعیت منطبق است و اگر نیست عوامل این پیروزی را باید در کجا جستجو کرد؟
یوسف عزیزی بنی طرف می گوید به پیروزی احزاب حاکم در انتخابات بویژه در کشورهای جهان سوم باید به دیدۀ شک و تردید نگریست.
این روزنامه نگار در اثبات ادعای خود یادآور می شود که رئیس کمیتۀ مستقل نظارت بر انتخابات الجزایر از ١٦٠مورد تقلب و  تخلف در  ٤٨استان کشور در جریان انتخابات روز پنجشنبه خبر داده و ناظرانم بین المللی نیز در اعترافی شرمگینانه به تقلب در این انتخابات تنها به ذکر این نکته بسنده کرده اند که به علت کم شمار بودن ناظران امکان نظارت بر تمامی مراکز رأی گیری وجود نداشته است.
از نظر یوسف عزیزی بنی طرف  دلیل عدم استقبال مردم از انتخابات نیز بی اعتمادی آنان به هیأت حاکمه برای برگزاری یک انتخابات عادلانه و آزاد بوده است.
این روزنامه نگار و تحلیل گر سیاسی در عین حال به مقایسه ای بین االجزایر و جمهوری اسلامی ایران نیز پرداخته و میزان مشارکت پائین  مردم در انتخابات پارلمانی الجزایر را با عدم استقبال مردم از انتخابات مجلس نهم در ایران مقایسه می کند.
یوسف عزیزی بنی طرف در پاسخ به این پرسش که چرا الجزایر  نیز به نوبۀ خود دارای "بهار عربی" نیوده است می گوید:
اولاً احزاب مخالف دولت اعم از اسلام گرا یا غیر اسلامی انتظار داشتند از طریق صندوق های رأی به این مقصود برسند  اما تقلب در انتخابات مانع آنان شد.
دلیل دوم عدم وجود یک جنبش و خیزش مردمی در الجزایر را این روزنامه نگار نزدیک بودن انقلاب پیشین الجزایر دانسته و می گوید بین دو انقلاب باید چند دهه ای فاصله باشد و به همین دلیل هم هست که جنبش اعتراض موسوم به جنبش سبز در ایران نیز سرنوشتی چون جنبش ها در تونس و مصر وسوریه نداشت.




اعتصاب غذای مسعود پدرام در زندان

مسعود پدرام، نویسنده و فعال ملی – مذهبی
دکتر مسعود پدرام، نویسنده و فعال ملی – مذهبی در اعتراض به انتقال خود از بند ۳۵۰ اوین به یکی از سلول‌های انفرادی بند دو الف سپاه پاسداران، دست به اعتصاب غذا زده است. انتقال او به درخواست سپاه انجام شده و گفته می‌شود پس از انتقال به سلول انفرادی دو الف، توسط بازجویان سپاه مورد بازجویی و انواع فشارهای روانی قرار گرفته است. ظاهراً با نزدیک شدن به سالگرد مرگ عزت الله و هاله سحابی، فشار بر ملی مذهبیون در زندان‌ها افزایش یافته است.

دکتر مسعود پدرام، دانش آموخته علوم سیاسی و پژوهشگر اجتماعی تا پیش از این در بند ۳۵۰ زندان اوین که تحت نظارت سازمان زندان‌هاست، نگه‌داری می‌شد.
پایگاه خبری جرس نوشته است این زندانی در حال گذراندن دوران محکومیت خود است و انتقال او به بند اختصاصی سپاه و انجام بازجویی در چنین شرایطی غیرقانونی است.
دکتر پدرام- عضو شورای فعالان ملی مذهبی ایران، در جریان بازداشت نیروهای ملی-مذهبی در اسفندماه ۷۹، بیش از سه ماه در سلول‌های انفرادی بازداشتگاه عشرت آباد سپاه پاسداران بود.
او پس از پنج ماه حبس، به قید وثیقه آزاد شد. پرونده او همچون پرونده دیگر فعالان ملی مذهبی از آن هنگام تاکنون، در دادگاه تجدیدنظر مفتوح بوده است.
این فعال ملی- مذهبی، در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی حداد در سال ۸۱ به چهار سال زندان و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده بود، که این حکم در دادگاه تجدیدنظر متوقف ماند و نتیجه این دادگاه هیچ گاه به پدرام و دیگر متهمان پرونده ازجمله مرحوم مهندس عزت الله سحابی، زنده یاد هدی صابر، دکتر حبیب الله پیمان، دکتر محمد ملکی، محمد بسته نگار، دکتر رضا رییس طوسی و دکتر حسین رفیعی اعلام نشد.
پدرام، نویسنده و پژوهشگر سیاسی حامی جنبش سبز پس از بارها احضار و تهدید نهادهای امنیتی، ۲۱ آبان ماه سال ۹۰ بازداشت و به اوین منتقل شد.
پیش از این علیرضا رجایی نیز به بخش دو الف منتقل شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
بر اساس گزارش های رسیده، با نزدیک شدن به سالگرد مرگ عزت الله و هاله سحابی (١٠ و ١١ خرداد) فشار بر ملی مذهبیون در زندان‌ها بیشتر شده و با آنکه بسیاری از آنان احکام خود را دریافت کرده و در حال سپری کردن دوران محکومیت خود هستند باز هم مورد بازجویی و ضرب و شتم قرار می گیرند.
 




واکنش فرانسه به کشته شدن مولوی ارسلا رحمانی

نوشتۀ واسع محسن
ارسلا رحمانی-  کابل، ٢٦ ژانویه ٢٠١٢
فرانسه نسبت به کشته شدن "ارسلا رحمانی"- یک تن از اعضای ارشد شورای عالی صلح افغانستان واکنش نشان داده و از ادامه مذاکرات صلح میان افغان ها حمایت کرده است. از سوی دیگر یک گروه موسوم به "محاذ ملا دادالله" مسئولیت قتل ارسلا رحمانی را بدوش گرفته است.

برنار والرو- سخنگوی وزارت خارجه فرانسه، روز یکشنبه با انتشار بیانیه ای گفت، فرانسه قتل مولوی ارسلا رحمانی- عضو شورای عالی صلح افغانستان و یکی از افراد کلیدی در مذاکرات صلح این کشور را نکوهش کرده و حمایت دوباره خود را از انجام مذاکرات فرا گیر میان همه گروه های افغان و آن عده از اعضای گروه طالبان که به خشونت و همکاری با القاعده پشت کرده و به قانون اساسی افغانستان احترام می گذارند، اعلام می کند.
ارسلا رحمانی، روز یکشنبه گذشته در کابل هدف اصابت گلوله قرار گرفت و بگفته محمد وارث- نوه (نواسه) او، در بیمارستان جان خود را از دست داد.
ارسلا رحمانی که یکی از مقامات بلند رتبه حکومت طالبان بود عضویت مجلس سنای افغانستان را داشت و بگفته منابع امنیتی افغان، یکی از نمایندگان ارشد شورای عالی صلح افغانستان در مذاکره با مقامات عالی رتبه طالبان بشمار می رفت.
در حالیکه ذبیح الله مجاهد- یک تن از سخنگویان طالبان، دست داشتن این گروه در قتل ارسلا رحمانی را رد کرده است رسانه های محلی افغان گزارش داده اند یک گروه موسوم به "محاذ ملا داد الله" مسئولیت این اقدام را بعهده گرفته است.
خبرگزاری پژواک افغانستان امروز دوشنبه گزارش داد فردی بنام قاری حمزه، که خود را سخنگوی گروه "محاذ ملا داد الله" معرفی کرده به رسانه های پاکستانی گفته است گروه او ارسلا رحمانی را به این دلیل به قتل رسانده است که وی «با اشغالگران همکاری داشته و ملت افغان را فروخته است.»
گروه "محاذ ملا دادالله" در افغانستان شناخته شده نیست اما ملا دادالله، یک تن از فرماندهان شناخته شده طالبان بود که در سال ٢٠٠٧، در حمله نیروهای دولتی افغان و بین المللی در ولایت هلمند کشته شد.
 




میشل روکار: ایران می گوید حاضر است در مذاکرات بغداد گام هایی به جلو بردارد

نوشتۀ واسع محسن
Michel Rocard ، نخست وزیر پیشین فرانسه
میشل روکار- نخست وزیر پیشین فرانسه، در گفتگویی با خبرگزاری فرانسه در تهران گفته است مقامات ایرانی به او گفته اند برای دستیابی به یک راه حل توافق شده درباره پرونده اتمی این کشور، حاضرند «گام هایی به جلو» بردارند. میشل روکار با این حال گفته است هیچگونه تعهدی از سوی مقامات ایرانی در این باره دریافت نکرده است.

خبرگزاری فرانسه در گزارشی از تهران می نویسد "میشل روکار"٭ که جمعه شب گذشته وارد ایران شده است طی دو روز گذشته با مقامات ایرانی از جمله، علی اکبر صالحی- وزیر خارجه ایران و سعید جلیلی- دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، دیدار و گفتگو کرده است.
نخست وزیر پیشین فرانسه روز دوشنبه به خبرگزاری فرانسه گفت علی اکبر صالحی به او اطمینان داده است که ایران حاضر است در مذاکرات ٢٣ مه در بغداد که میان ایران و کشور های ١+٥ برگزار خواهد شد «گام هایی به جلو بردارد.»
میشل روکار در همین حال از قول علاءالدین بروجردی- رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، گفت ایران حاضر است برای جلوگیری از ادامه اتهامات رد وبدل شده در طول سال های گذشته، در مذاکرات بغداد «همه چیز را از نو شروع کند.»
میشل روکار، در ادامه تصریح کرد علیرغم این اظهارات مقامات ایرانی، وی هیچگونه تعهد مشخصی از سوی این مقامات دریافت نکرده است اما فکر می کند «ایرانی ها میخواهند قبل از مذاکرات بغداد پیامی حاکی از حسن نیت ارائه کنند.»
پیشتر از این رسانه های ایرانی گزارش داده بودند سعید جلیلی- نماینده ایران در مذاکرات اتمی، روز یکشنبه گذشته هشدار داده است هرگونه محاسبات نادرست غرب نسبت به پرونده اتمی ایران میتواند مذاکرات بغداد را با ناکامی روبرو کند.
نخست وزیر پیشین فرانسه به خبرگزاری فرانسه گفت وی در گفتگو با مقامات ایرانی تأکید کرده است تا «بصورت مشخص و با جزئیات» در مورد پرسش های مطرح شده از سوی جامعه جهانی در مورد پرونده اتمی ایران پاسخ ارائه کنند.
خبرگزاری فرانسه می نویسد با آنکه از سفر میشل روکار به ایران بعنوان یک سفر «خصوصی» یاد شده است وی به این خبرگزاری گفت در گفتگو با مقامات ایرانی تأکید کرده است که با آمدن فرانسوا هولاند- رئیس جمهور جدید فرانسه، در جدیت فرانسه نسبت به پرونده اتمی ایران تغییری رونما نخواهد گردید.




دور جدید گفتگو های هسته ای میان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین آغاز شد

نوشتۀ واسع محسن
ایران و آژانس ابین المللی انرژی اتمی دور تازه ای از گفتگوها بر سر پرونده اتمی ایران را امروز دوشنبه در وین آغاز کرده اند. این گفتگوها برای دو روز ادامه خواهد یافت و بگفته دیپلمات های غربی نیات ایران یک هفته قبل از برگزاری مذاکرات بغداد را به آزمایش خواهد گذاشت.

هرمان ناکارتس٭- رئیس بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، هنگام ورود به دفتر نمایندگی دایمی ایران برای سازمان ملل متحد گفت: «ما به اینجا آمده ایم تا با روحیه ای مثبت، مذاکرات را دنبال کنیم.»
رئیس بازرسان آژانس در ادامه گفت هدف از مذاکرات کنونی، دستیابی به یک توافق در مورد حل مسایل حل ناشده با ایران است.
هرمان ناکارتس تأکید کرد آنچه در این مذاکرات اهمیت دارد این است که ایران به بازرسان آژانس اجازه دهد به افراد «اسناد و اطلاعاتی که می توانند در حل این مسایل کمک کنند»، دسترسی پیدا کنند.
مذاکرات امروز در حالی برگزار می شود که آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید احتمال دارد ایران در پایگاه نظامی پارچین- در شرق تهران، به یک رشته آزمایش های انفجاری شبیه به انفجارهای هسته ای دست زده باشد.
ایران در ماه های ژانویه و فوریه گذشته درخواست آژانس برای بازدید گروهی از بازرسان این آژانس از مرکز پارچین را رد کرد و این موضوع باعث شد تا مذاکرات میان هردو جانب متوقف گردد.
یوکیو آمانو- رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی می گوید دسترسی بازرسان آژانس به مرکز پارچین یکی از اولویت های این آژانس را تشکیل میدهد.
ناظران می گویند پاسخ مثبت ایران به درخواست بررسی مرکز پارچین میتواند فضای مساعدی برای مذاکرات بغداد در هفته آینده را فراهم کند.
خبرگزاری فرانسه می نویسد خارج از مسأله بازرسی مرکز پارچین، آژانس درنظر دارد با مقامات ایرانی در مورد آنچه که این آژانس «دید ساختاری» در مورد پرسش های مربوط به احتمال نظامی بودن برنامه اتمی ایران می نامد، به توافقی دست یابد.
سعید جلیلی- نماینده ایران در مذاکرات اتمی، روز یکشنبه گذشته هشدار داد هرگونه محاسبات نادرست غرب نسبت به پرونده اتمی ایران میتواند مذاکرات بغداد را با ناکامی روبرو کند.
سعید جلیلی در دیدار با میشل روکار- نخست وزیر پیشین فرانسه، در تهران گفت: «زمان برای راهبرد فشار به پایان رسیده است و هرگونه اشتباه محاسباتی غرب مانع موفقیت گفتگو ها خواهد بود.»
قرار است ایران و کشور های عضو گروه ١+٥ (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین بعلاوه آلمان) هفته آینده در بغداد باردیگر درباره پرونده اتمی ایران با هم گفتگو کنند.
٭ Herman Nackaerts




نگرانی مجلس ایران برای تمامیت ارضی بحرین

image
در حالی که امروز اعضای شورای همکاری خلیج فارس در ریاض گرد هم می‌آیند تا درباره طرح اتحادیه اعراب گفتگو کنند، مجلس ایران این گفتگو‌ها را تسخیر بحرین توسط عربستان سعودی خوانده و آن را به شدت محکوم کرده است.
امروز سران کشورهای حاشیه خلیج فارس در پایتخت عربستان گرد هم می‌آیند تا طرحی را مورد گفتگو قرار دهند که بر مبنای آن شورای همکاری جای خود را به اتحادیه می‌دهد. اتحادیه‌یی که می‌تواند از برخی جهات شبیه به اتحادیه اروپا باشد. هر چند که هنوز هیچ جزئیاتی از آن اعلام نشده است.
بسیاری از کار‌شناسان تاسیس این اتحادیه رابه دلیل ترس امیرنشین‌های عرب از ایران و برنامه‌های نظامی آن می‌دانند. به نظر می‌رسد که چنانچه این اتحادیه تشکیل شود عربستان سعودی به نقش گسترده تری در جهان عرب و منطقه استراتژیک خلیج فارس دست خواهد یافت. در اولین فاز این اتحادیه احتمالا بحرین و عربستان سعودی شورای اولیه را تشکیل خواهند داد.
تشکیل احتمالی این اتحادیه خشم ایران را به دنبال داشته است. مجلس ایران این طرح را الحاق بحرین به عربستان سعودی نامیده و محکوم کرده است. نمایندگان مجلس ایران در بیانیه‌ای اعلام کرده‌اند: «امروز عربستان پس از این شکست فضاحت بار تصمیم گرفته است در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس بحرین را به عنوان یک کشور مستقل اسلامی- عربی عضو سازمان ملل با عربستان متحد نمایند. عربستان و حکام بحرین بدانند این اقدام نابخردانه بدون تردید مردم بحرین را منجسم‌تر و متحد‌تر از گذشته در مقابل اشغالگران قرار خواهد داد و بحران بحرین را به عربستان منتقل خواهد کرد و منطقه را به سوی ناآرامی بیشتر سوق خواهد داد و بر مشکلات موجود خواهد افزود. ما نمایندگان ملت بزرگ ایران ضمن محکوم نمودن شدید این اقدام نابخردانه تاکید می‌نماییم که با زور و فشار سیاسی نمی‌توانید ملت‌ها را آرام کنید و با حمایت همه جانبه خود را از مردم شجاع بحرین و از استقلال و تمامیت ارضی این کشور اعلام می‌نماییم.»
بحرین پیش از این جزئی از خاک ایران بود که در دوران پهلوی دوم پس از یک همه پرسی استقلال یافت. اکثریت این کشور شیعه هستند اما حکام آن اقلیتی سنی مذهب هستند.





ماجرای «قول شرف» مرتضوی ادامه دارد

image
گفته می‌شود قاضی مرتضوی که اکنون به ریاست سازمان تامین اجتماعی رسیده، اتاق کارش را تغییر داده تا به «قول شرفش» پایبند بماند. وی پیش از استیضاح به حداد عادل قول شرف داده بود که پا به اتاق ریاست سازمان تامین اجتماعی نگذارد.
در حالی که مراسم استیضاح وزیر کار به دلیل گماردن سعید مرتضوی بر ریاست سازمان بزرگ تامین اجتماعی، پس از مذاکرات پشت پرده حداد عادل و قول وی مبنی بر استعفای مرتضوی نیمه کاره ماند، گفته می‌شود که داستان سابق تهران همچنان در تامین اجتماعی مشغول به کار است و حتی آمار کار ۴۰ روزه خود را هم منتشر کرده است.

خبر آنلاین
از قول سایت امنیتی جوان آنلاین نوشته است: «به رغم قول شرفی که مرتضوی به حدادعادل داده بود، او نه تنها به تأمین اجتماعی رفت بلکه روز شنبه همین هفته هم گزارش عملکرد مدیریت ۴۰ روزه خود بر این سازمان را تشریح کرد! البته شنیده‌های ما حاکی است که او برای آنکه پایبندی‌اش را به این قول نشان دهد، دستور داده، یک میز کار در اتاق دیگری برایش بگذارند. گویا مشکل نمایندگان فقط این بوده که مرتضوی به اتاق مورد نظر نرود و مرتضوی به حداد عادل قول شرف داده که وارد آن اتاق نشود!»

گفته می‌شود نمایندگان مجلس تلاش می‌کنند از طریق دیوان عدالت اداری، مرتضوی را عزل کنند. همچنین بعضی از نمایندگان اعلام کرده‌اند که در آغاز به کار مجلس جدید وزیر کار را استیضاح خواهند کرد.

 سعید مرتضوی از نزدیک‌ترین چهره‌های قضایی به رهبر ایران است که نقش وسیعی در قلع و قمع مطبوعات و خبرنگاران داشت. وی پس از وقایع بازداشتگاه کهریزک از سمت خود در قضائیه معلق شد و پا به دولت گذاشت.




اپل از کَسپرسکی کمک خواست

تروژان فلاش‌بوک توانسته بود ۶۰۰ هزار کامپیوتر مکینتاش را آلوده کند.
imageکَسپرسکی به اپل می‌پیوندد تا او را در فشارهای امنیتی و مقابله با تروژان‌ها یاری کند.

کَسپرسکی که یکی از فعالترین شرکتها در زمینه «امنیت اینترنت» و «امنیت رایانه» است مدعی است که سیستم عامل اپل، آسیب پذیر است.
اپل به دنبال کمک امنیتی بزرگ آزمایشگاه کَسپرسکی بوده است تا در سیستم عامل Mac OS X موفقتر عمل کند. چرا که اکنون تصویر سیستم عامل خدشه ناپذیر به شدت مخدوش است. 
نیکولای گربینیکُف، مسوول بخش فناوری شرکت کَسپرسکی گفته است : «اپل اخیرا از ما دعوت کرده تا امنیت او را افزایش دهیم. ما هم بررسی و آنالیز مشکلات آسیب پذیری آن دو همچنین درباره بدافزارهایی که آن را تهدید می‌کنند را آغاز کردیم.»
این دو شرکت، قصد دارند با همکاری یکدیگر به صورت شراکتی امنیت سیستمی که این اواخر با نام «شیر کوهی» نام‌گذاری شده بالا ببرند. 
اپل می‌داند که سیستم امنیتی اش از حالت مطلوب خیلی فاصله دارد. مکینتاش مانند هر سیستم عامل دیگری معایبی دارد که بخشی از آن طبیعی است. بدافزار «فلاش بک» اما حالا آن را با مخاطرات جدی‌ای مواجه کرده است. 
گفتنی‌ست که اوایل امسال، حدود ۶۰۰ هزار کاربر اپل با کامپیوترهایی آلوده به تروژان «فلاش‌بک» مواجه شدند.

تروژان چیست؟ این مطلب را در خودنویس بخوانید.



وصیت نامه سیمین دانشور، بانوی ادبیات داستانی

سیمین دانشور پیش از درگذشتش، وصیت‌نامه‌ای را تنظیم کرده است.
وصیت‌نامه‌ی بانوی فقید ادبیات داستانی ایران از سوی خانواده‌اش در اختیار ایسنا قرار گرفته است که متن آن در ادامه می‌آید:
«به‌نام خدا
۷ مرداد ۱۳۸۵
وصیت‌نامه سیمین دانشور با وصایت خانم لیلی ریاحی
اینجانب سیمین دانشور فرزند دکتر محمدعلی ـ شماره شناسنامه ۴۶۶۲۵ ـ صادره از شیراز متولد ۱۳۰۰ در شیراز ـ فرزندخوانده و خواهرزاده‌ام، خانم لیلی ریاحی فرزند احمد ـ دارای شناسنامه شماره ۷۶۸ صادره از اصفهان حوزه یک متولد سال ۱۳۲۷ را وصی خود قرار می‌دهم که پس از مرگم ترتیب قرارداد کتاب‌ها و ترجمه‌هایم و ترجمه‌های خارج از کشورم را به عهده بگیرد، و در عوض ثلث از کل اموالم را دریافت دارد.
الف – کتاب‌ها و یا ترجمه‌هایی که کرده‌ام و ناشرانم به قرار زیر است:
خانم ریاحی می‌تواند به اتکای این وصیت‌نامه قرارداد با ناشرانم را لغو یا تمدید نماید و وجوه حاصله از فروش کتاب‌ها را دریافت دارد.
۱- نوشته‌ها یا تألیفات: شهری چون بهشت ـ سووشون ـ به کی سلام کنم؟ ـ جزیره سرگردانی ـ ساربان سرگردان (جلد دوم جزیره سرگردانی)
۲-ترجمه: کمدی انسانی ـ داغ ننگ ـ بنال وطن
۳-تالیف: شناخت و تحسین هنر
نه کتاب فوق از انتشارات خوارزمی (مدیر عامل علیرضا حیدری) می‌باشد.
۴-دشمنان ترجمه از چخوف نشر نگاه (مدیرعامل رئیس‌دانا)
۵-از پرنده‌های مهاجر بپرس (نشر قطره، مدیرعامل فیاضی)، باغ آلبالو (ترجمه از چخوف) ایضا نشر قطره
۶-همراه آفتاب (نشر امیرکبیر که اینک در اختیار انتشارات دولتی است)
۷-آتش خاموش ـ راز موفق زیستن ـ بئاتریس ـ ماه عسل آفتابی
کتاب‌های فوق قرارداد تازه‌ای پس از چاپ اول بسته نشده است.
ب- ۱- پول نقد در بانک صادرات ایران ـ تجریش
۲- دو میلیون تومان سپرده ثابت در بانک ملی ایران شعبه تجریش توأم با دفترچه ثبت حاصل از سپرده (مدارک در فایل خاکستری در کتابخانه موجود است)
وصیت‌نامه‌ی سیمین دانشور
لیلی خانم وصی من طبق این وصیت‌نامه و اختیاردار چاپ آثارم می‌تواند با وراث دیگر ثلث اثاث خانه و لباس‌هایم را مالک شود.
سیمین دانشور»
سیمین دانشور – داستان‌نویس و مترجم – متولد هشتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۰۰ در شیراز بود. در سال ۱۳۲۸، دکتری خود را در رشته‌ی ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گرفت. یک سال بعد با جلال آل ‌احمد ازدواج کرد و در سال ۱۳۳۱ برای مطالعه در رشته‌ی «زیبایی‌شناسی» در دانشگاه استنفورد، به آمریکا سفر کرد و دو سال بعد به ایران بازگشت. از جمله تألیف‌ها و ترجمه‌های دانشور عبارت‌اند از: «آتش خاموش» (‌۱۳۲۷)، «سرباز شکلاتی» برنارد شاو (۱۳۲۸)، «باغ آلبالو» و «دشمنان» از آنتوان چخوف (۱۳۳۱)،‌ «بئاتریس» از شنیتسلر و «رمز موفق زیستن» از دیل کارنگی (۱۳۳۲)، «کمدی انسانی» ویلیام سارویان و «داغ ننگ» از ناتانیل هارتون (۱۳۳۴)، «شهری چون بهشت» (۱۳۴۰)، «سووشون» (۱۳۴۸)، «بنال وطن» از آلن پیتون (۱۳۵۱)، «به کی سلام کنم؟» (۱۳۵۹)، «غروب جلال» (۱۳۶۰)، «ماه عسل آفتابی» (داستان‌های ملل مختلف) (۱۳۶۲)، «جزیره‌ی سرگردانی» (۱۳۷۲)، «شناخت و تحسین هنر» (مجموعه‌ی مقالات) (۱۳۷۵)، «از پرنده‌های مهاجر بپرس» (۱۳۷۶) و «ساربان سرگردان» (۱۳۸۰).
او نخستین زن ایرانی است که به شکل حرفه‌‌یی در زبان فارسی داستان نوشت. مهم‌ترین اثر او، رمان «سووشون» است که نثری ساده دارد و به زبان‌های متعددی ترجمه شده است. این کتاب از جمله پرفروش‌ترین آثار ادبیات داستانی در ایران محسوب می‌شود.
سیمین دانشور ۱۸ اسفندماه سال گذشته در سن نودسالگی درگذشت.





نرگس محمدی در آخرین ملاقات: من از همین انفرادی به کعبه می‌روم

تقی رحمانی: نرگس محمدی در بهداری اوین بستری شده/ پاداش فعالیت حقوق بشری این‌همه آزار و اذیت نیست

کلمه-زهرا صدر:
تقی رحمانی، فعال ملی مذهبی با اعلام خبر بستری شدن نرگس محمدی در بهداری اوین گفت: کسی که فعالیت های حقوق بشری می کند مستوجب این عقوبت و این حجم از آزار و اذیت نیست. بیکاری، بیماری، زندان، احکام سنگین پاداش تلخی است برای دلسوزان و فعالان در ایران.
تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در گفتگو با کلمه تصریح کرد: ما دیروز در جریان این خبر قرار گرفتیم و امروز مطمئن شدیم که طبق پیش بینی قبلیمان مریضی و فلج عضلانی اش تشدید شده و در حال حاضر در بهداری اوین بستری شده اند.
وی با اشاره به این که همسرش در جریان بازداشت گذشته در سال ۸۹ به بیماری عجیبی مبتلا شده بود خاطر نشان کرد: هم ما و هم ماموران از سال ۸۹ در جریان این بیماری بودیم و آن ها حدس هم می زدند که اگر به بند امنیتی ۲۰۹ منتقل شود و در فضای متشنج آنجا قرار بگیرد دوباره بیماری بر خواهد گشت و من نمی دانم این چه منش و اخلاق و سرسختی غیر معقولی است که این آقایان دارند که حتی به یک مادر، یک انسان که بیمار شده هم رحم نمی کند و فقط به خاطر عقاید حقوق بشری ای که او دارد و اتفاقا این عقاید حقوق بشری همیشه از موضع مذهبی هم بوده باید تا این حد تحت فشار قرار بگیرد.
هفته ی گذشته تقی رحمانی خبر داده بود که همسرش در مکالمه ی کوتاهی با خانه در پاسخ به این سوال که آیا برای اجرای حکم او را به زندان برده‌اند، گفته است که فعلا در حال بازجویی شدن است و صحبتی از اجرای حکم نیست.
تقی رحمانی در ادامه با اشاره به ملاقات هفته ی گذشته خانواده با نرگس محمدی به خبرنگار کلمه گفت: نرگس در آن ملاقات بیان ضعیف همراه با لکنت داشته که نشان دهنده تشدید همین بیماری بوده است. گرچه به گفته ی خانواده ام روحیه ی خیلی خوبی داشته و حتی جمله ی خیلی خوبی در باره ی خودش گفته است.
به گفته ی این فعال سیاسی، نرگس محمدی در ملاقات با خانواده اش گفته است “من از همین انفرادی به کعبه می روم.”
تقی رحمانی معتقد است: این یعنی همسر من در بدترین حال تبیین و تاکید کرده اشتباهی مرتکب نشده که بخواهد از کسی عذر خواهی کند و در عین حال وضع جسمی بدی داشته که همه را نگران تر کرد.
پیش از این نیز این مبارز و فعال ملی مذهبی به کلمه گفته بود که نرگس معتقد است همه ی فعالیت هایش درست است و فعالیت حقوق بشری حق است. در عین حال اینکه اعتقاد داشت این راه زدودن کینه ها است. باید کینه ها را شست. برای ایران آزاد و ایران آباد کار کرد و هر کسی هم می تواند در چهارچوب قانون و مقررات حق حیات اولیه و حق آزادی بیان داشته باشد.
همسر نرگس محمدی امروز با تاکید بر اینکه پیگیری های خود را خواهد داشت تصریح کرد: مهم است توجه شود که جمهوری اسلامی به یک سری پروتوکل های حقوق بشر التزام دارد. الترامات در مذهب ما یک امر اخلاقی است که باید رعایت شود و متاسفانه سال های سال است که این اصول رعایت نمی شود و امروز اوضاع از دهه ۶۰ هم بدتر شده است.
تقی رحمانی همچنین با بیان اینکه عدم رعایت مراجع قانونی، ذره ای از مسئولیت و حق وی برای پیگیری کم نمی کند، گفت: و من در همین چارچوب و از طریق هر مرجع بین المللی که جمهوری اسلامی آن را امضا کرده و به لحاظ قانونی باید به آن تن دهد پیگیری می کنم. گرچه حتی مقررات و قوانینی که در داخل سیستم حقوقی خودمان هست هم این رویه را نمی پذیرد.
به گفته ی وی چنین برخوردی را با هیچ انسان و هیچ فعال حقوق بشری خصوصا یک مادر بیمار هیچ سیستمی نمی پذیرد.
این فعال ملی مذهبی که حدود ۱۵ سال از زندگی خود را در زندان های قبل و پس از انقلاب گذرانده در ادامه تاکید کرد: کسی که فعالیت های حقوق بشری می کند مستوجب این عقوبت و این حجم از آزار و اذیت نیست. بیکاری، بیماری، زندان، احکام سنگین پاداش تلخی است برای دلسوزان و فعالان در ایران.
تقی رحمانی خاطرنشان کرد: حقوق بشر مثل آبی می ماند که حتی سنگ را هم نرم می کند، این آب قرار نیست سنگ را از بین ببرد. اصلا نمی خواهد سنگ را نابود کند. اما می خواهد سنگ خشک شده و مستبد را سیراب کند شاید بتواند آن را به راه درست بیاورد.
به گفته ی وی این روش و مرام حقوق بشر و دموکراسی است، به خصوص برای کسی که اخلاق و آموزه های مذهبی هم داشته باشد که طبیعتا شخصی با این ویژگی باید در این مورد کوشا تر هم عمل کند.
تقی رحمانی در پایان تاکید کرد: من همچنان امیدوارم این اتفاق بیفتد و این آرزو را نه تنها برای نرگس، بلکه برای همه دارم.
نرگس محمدی چندی پیش به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. به گفته نرگس محمدی، رای صادره به شدت توهین و تحقیر آمیز بوده و نشانگر رویکرد امنیتی جدید حاکمیت در برخورد با فعالان حقوق بشر است.
اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت در گروه ها یا جمعیت هایی که با هدف بر هم زدن امنیت کشور فعالیت می کنند، اتهاماتی است که به این فعال حقوق بشر نسبت داده شده و بر مبنای این اتهامات، حکم ۶ سال حبس تعزیری صادر شده است.

بدون دیدگاه





اعتصاب غذای مسعود پدرام، زندانی سیاسی در بند دو الف سپاه پاسداران

سحام نیوز: دکتر مسعود پدرام، نویسنده و فعال ملی – مذهبی از بند ۳۵۰ اوین به یکی از سلول‌های انفرادی بند دو الف سپاه پاسداران منتقل شده است. وی پس از این انتقال در اعتراض به رفتار غیرقانونی سپاه دست به اعتصاب غذا زده است.وی همچنین پس از انتقال به سلول انفرادی دو الف توسط بازجوهای سپاه مورد بازجویی و انواع فشارهای روانی قرار گرفته است.
به گزارش جرس، وی در حال گذراندن دوران محکومیت خود است و انتقال وی به زندان سپاه و انجام بازجویی از وی غیرقانونی است.
دکتر مسعود پدرام، دانش آموخته ی ارشد علوم سیاسی و پژوهشگر اجتماعی تا پیش از این در بند ۳۵۰ زندان اوین که تحت نظارت سازمان زندانهاست، نگه داری می شد.
دکتر پدرام، عضو شورای فعالان ملی مذهبی ایران، در جریان بازداشت فله‌ای نیروهای ملی مذهبی در اسفندماه ۷۹، بیش از سه ماه در سلول‌های انفرادی بازداشتگاه عشرت آباد سپاه پاسداران بود. وی بعد از ۵ ماه حبس، به قید وثیقه آزاد شد. پرونده وی همچون پرونده دیگر فعالان ملی مذهبی از آن هنگام تاکنون، در دادگاه تجدیدنظر مفتوح بوده است
این فعال ملی- مذهبی، در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی حداد در سال ۸۱ به چهار سال زندان و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده بود، که این حکم در دادگاه تجدیدنظر متوقف ماند؛ و نتیجه ی این دادگاه هیچ گاه به پدرام و دیگر متهمان پرونده (ازجمله مرحوم مهندس عزت الله سحابی، زنده یاد هدی صابر، دکتر حبیب الله پیمان، دکتر محمد ملکی، محمد بسته نگار، دکتر رضا رییس طوسی،و دکتر حسین رفیعی) اعلام نشد..
پدرام، نویسنده و پژوهشگر سیاسی حامی جنبش سبز پس از بارها احضار و تهدید مکرر نهادهای امنیتی ، ۲۱ آبان ماه سال ۹۰ بازداشت و به اوین منتقل شد
پیش از این علیرضا رجایی نیز به بخش دو الف منتقل شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
بر اساس گزارشهای رسیده، با نزدیک شدن به سالگرد عزت الله و هاله سحابی فشار بر ملی مذهبیون در زندان‌ها بیشتر شده و با آنکه بسیاری از آنان احکام خود را دریافت کرده و در حال سپری کردن دوران محکومیت خود هستند باز هم مورد بازجویی و ضرب و شتم قرار می گیرند.





سربازان جنگ نرم خبر دادند:

اطلاعات کاربران در اختیار مدیر اخراجی ارشاد

نقض حریم خصوصی کاربران حزب‌الله از سوی مجمع نوپایی به نام «فعالان فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی» (فرا) با انتقاد «سربازان جنگ نرم» مواجه شده است.
برخی سایت‌های محافظه‌کار و «سربازان جنگ نرم» در شبکه‌های اجتماعی٬ روز یکشنبه (۲۴ اردیبهشت) این مجمع را متهم به سوء‌استفاده از حریم خصوصی خود کرده و آن را «غیرقانونی» خوانده‌اند.
سایت «تریبون مستضعفین» نوشته است این مجمع از اطلاعات «ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی ایران» برای ارسال دعوت‌نامه‌ برای بسیاری از فعالان فضای مجازی فارسی زبان استفاده کرده است.
به نوشته این سایت «استفاده از این اطلاعات شخصی، منجر به ناراحتی و شکایت مدیر مسئولین برخی از سایت‌ها شده است.»
سایت «وبلاگ‌نیوز» هم نوشته که این مجمع «برای دعوت از میهمانان خود از اطلاعات محرمانه ثبت شده در سایت ساماندهی» استفاده کرده که مهدی صرامی پیش از این مسئولیت آن را برعهده داشته است.
از مهدی صرامی به عنوان مدیرعامل «فرا» یاد می‌شود که پیش‌تر معاون مرکز رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد بود و «شبکه ایران» از وی با عنوان «مدیر اخراجی» یاد کرده است.
این شبکه نوشته که «اخراجی‌های مرکز رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد» اطلاعات «شخصی کاربران اینترنت» را در اختیار دارند.
سایت مجمع «فعالان فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال انقلاب اسلامی» نیز روز دوشنبه (۲۴ اردیبهشت) هک و از دسترس خارج شده است.
هک سایت متعلق به این مجمع با استقبال فعالان سایبری حزب‌الله در شبکه‌های اجتماعی مواجه شده است.
روابط عمومی مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد هم با صدور اطلاعیه‌ای این مجمع را «غیر قانونی» خوانده است.
فعالان سایبری حزب‌الله در فضای مجازی فارسی زبان از راه‌اندازی این مرکز به منظور تلاش جریانی برای گرفتن امتیاز از «شورای عالی مجازی» نام برده می‌برند.
گروهی از این فعالان همچنین نخستین همایش مجمع مذکورکه قرار است روز سه‌شنبه (۲۶ اردیبهشت) در تهران برگزار شود را تحریم کرده‌اند.





سعید مرتضوی٬ رئیس سازمان تامین اجتماعی:

«قول شرف» نداده‌ام٬ از توکلی هم شکایت کرده‌ام


سعید مرتضوی از احمد توکلی به قوه قضائیه شکایت کرده و گفته به نمایندگان مجلس «قول شرفی» مبنی بر کناره‌گیری از سمت خود نداده است.
به گزارش روز دوشنبه (۲۵ اردیهبشت) خبرگزاری ایسنا٬ این مطلب را محمد اصلانی٬ وکیل مدافع سعید مرتضوی در نمابری به این خبرگزاری اعلام کرده است.
آقای اصلانی نوشته به نمایندگی از مرتضوی از احمد توکلی به خاطر «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» شکایت کرده است.
وکیل مرتضوی به نقل از وی در این جوابیه، بحث «قول شرف» را «سوژه‌ای جهت تخریب و انتقام‌گیری از خدمات گذشته‌» موکلش و همچنین تدارک «جنگ روانی و تبلیغاتی» علیه مرتضوی دانسته است.
مرتضوی در این جوابیه گفته است: «اینجانب خداوند سبحان را شاهد می‌گیرم که چنین لفظی (قول شرف) را نه در جلسه با جناب آقای حداد عادل و نه در جلسه با آقای توکلی به کار نبرده‌ام.»
مرتضوی افزوده که «لفظ قول شرف ساخته و پرداخته آقای توکلی است که از ایشان در این خصوص شکایت کرده‌ام و درخواست دارم نوار مورد ادعای خودشان را برای اطلاع عموم ارائه کنند.»
دادستان سابق تهران اضافه کرده است: «متاسفانه این دروغ و انتساب ناروا مورد استقبال رسانه‌های بیگانه و معاندینی قرار گرفته است که از شرف و شرافت انسانی بویی نبرده‌اند.»
دادستان سابق تهران در بخش دیگری از جوابیه خود به نامه غلامعلی حداد عادل خطاب به نمایندگان اشاره کرده و گفته در آن نامه «هیچ‌گونه قولی به میان نیامده» است.
مرتضوی همچنین اظهار کرده حداد عادل «قول‌هایی» به وی داده که اگر چه او نمی‌تواند آن‌ها را اعلام کند٬ اما تاکنون عملی نشده‌اند.
وی همچنین افزوده است: «آقای حداد عادل توقع ترک پست و خدمت از اینجانب نداشته و ندارند و تدبیر ایشان این بود که به گونه‌ای اقدام شود که موجب تحریک برخی نمایندگان نشود.»
اسفند ماه سال گذشته سعید مرتضوی به ریاست سازمان تامین اجتماعی منصوب شد. نمایندگان مجاس فروردین ماه سال جاری قصد داشتند در اعتراض به این انتصاب وزیر کار را استیضاح کنند.
چند ساعت مانده به آغاز جلسه استیضاح (در نیمه‌شب) نامه‌ای از جانب حداد عادل مبنی بر قول سعید مرتضوی درباره کناره‌گیری از سمت خود در خبر‌گزاری‌ها منتشر شد و وی از نمایندگان خواست امضای خود را پس بگیرند.
صبح روز استیضاح در حالی که محمود احمدی‌نژاد برای دفاع از وزیر کار به مجلس آمده بود اعلام شد استیضاح از دستور کار نمایندگان خارج شده است.
با گذشت بیش از چندین هفته از اظهارات حداد عادل و توکلی مبنی بر «قول شرف» مرتضوی درباره کناره‌گیری از مقام خود٬ وی اعلام کرده که «هرگز» چنین قولی به آن‌ها نداده است.
گروهی از نمایندگان مجلس اعلام کرده‌اند موضوع کناره‌گیری مرتضوی از ریاست سازمان تامین اجتماعی را از طریق دیوان عدالت اداری پیگیری می‌کنند.






شکایت نماینده؛ از کاریکاتوریست اراکی پس گرفته شد

سحام نیوز: نماینده مردم اراک در مجلس شکایت خود از کاریکاتوریست یک هفته‌نامه را پس گرفت. به گزارش فارس؛ سید احمد لطفی؛ نماینده مردم اراک و کمیجان در مجلس در پی انتشار یک کاریکاتور از وی در هفته‌نامه‌ای به دادگاه شکایت کرد که در پی آن، کاریکاتوریست محکوم به تحمل ۲۵ ضربه شلاق شد.
این حکم دادگاه با انتقاد گسترده اهالی رسانه و کاریکاتوریست های ایرانی روبرو شد. بیانیه های مختلفی در حمایت از محمود شکرایی؛ کاریکاتوریست و متهم این پرونده؛ از طرف گروه ها و افراد مختلف طی هفته گذشته صادر شد.
با صدور این حکم، نماینده مردم اراک در مجلس اعلام کرده است که “پیرو شکایت اینجانب از هفته‌نامه امیر به دلیل امور ناروایی که در این نشریه به بنده نسبت داده شده بود، دادگاه کاریکاتوریست این هفته‌نامه را به تحمل ۲۵ ضربه شلاق محکوم کرده است، چون هدف بنده نفی روش‌های غیراخلاقی در نسبت دادن امور ناروا بوده است، نه انتشار کاریکاتور بدین وسیله شکایت خود را نسبت به این هنرمند پس می‌گیرم.”

نشریه نامه امیر در دهمین سال فعالیت مطبوعاتی خود در استان مرکزی بوده و پرتیراژترین نشریه استان مرکزی و نشریه ای با مشی انتقادی است.




نرگس محمدی در بهداری اوین بستری شد

خبرگزاری هرانا - نرگس محمدی، فعال حقوق بشر که در زندان دچار فلج عصبی-عضلانی شده. تحت نظارت نیروهای امنیتی دربهداری اوین بستری شده است.
به گزارش تارنمای ملی-ذهبی، در پی وخامت شدید وضعیت جسمی نرگس محمدی در زندان این فعال حقوق بشر از دو روز پیش به بهداری زندان اوین منتقل و در آنجا بستری شده است.
لازم به ذکر است در پی رو به وخامت گذاشتن وضعیت جسمی نرگس محمدی، نیروهای امنیتی هرگونه دسترسی به وی را از یک هفته پیش قطع کرده‌اند.
از سوی دیگر با توجه به وضعیت وخیم جسمی نرگس محمدی در زندان؛ که به علت فشارهای فیزیکی و روانی وارده به وی در زندان باعث فلج عصبی-عضلانی وی شده است، نه تنها مخالفت بازجویان با آزادی وی، بلکه عدم انتقال وی به بیمارستانی مجهز در خارج از اوین باعث نگرانی شدید پیرامون سلامت وی شده است.
لازم به ذکر است خبر انتقال ایشان به بهداری اوین از سوی تقی رحمانی، فعال ملی-مذهبی و همسر خانم محمدی به تأیید رسیده است.
بنا بر این گزارش، نرگس محمدی در آخرین ملاقات خود که بیش از هفته از آن می‌گذرد، اعلام کرده بود: «هر اتفاقی در زندان برای من بیافتد مسوولیت مستقیم آن بر عهده وزارت اطلاعات است.»




برگزاری دادگاه مدیران مسئول نشریات سرنا، چشم‌انداز ایران و روزگار

خبرگزاری هرانا - جلسه رسیدگی به اتهامات مدیران مسئول نشریات سرنا، چشم‌انداز ایران و روزگار در دادگاه مطبوعات برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دادگستری کل استان تهران، جلسه رسیدگی به کیفر خواست‌های مطروحه علیه مدیران مسئول نشریات «سرنا»، «روزگار» و «چشم‌انداز ایران» صبح روز یکشنبه ۲۴ اردیبهشت در شعبه ۷۸ دادگاه کیفری استان به ریاست قاضی باقری و با حضور اعضای هیئت منصفه مطبوعات برگزار شد.
دادگاه در مورد اتهام مدیر مسئول نشریه روزگار مبنی بر تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی براساس نظر هیئت منصفه مطبوعات استان تهران با اکثریت آراء متهم را مجرم نشناخت و در مورد اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویق اذهان عمومی، هیئت منصفه مطبوعات استان تهران با اکثریت آراء متهم را مجرم تشخیص لیکن مستحق تخفیف دانست.
ضمناً در خصوص اتهام منتسب به مدیر مسئول نشریه سرنا مبنی بر اشاعه مطالب خلاف عفت عمومی، هیئت منصفه مطبوعات به اتفاق آراء متهم را مجرم اعلام و مستحق تخفیف تشخیص داد.
همچنین در خصوص اتهام منتسب به مدیر مسئول نشریه چشم‌انداز ایران مبنی بر تبلیغ و نشر اکاذیب علیه نظام، متهم پس از تشکیل دادگاه در ساعت مقرر تقاضای استمهال کرد که ریاست دادگاه با آن موافقت کرد و لذا رسیدگی به پرونده به جلسه آتی موکول شد.



اخراج محسن میردامادی از دانشگاه تهران

خبرگزاری هرانا -محسن میردامادی زندانی سیاسی و دبیرکل جبهه مشارکت از دانشگاه تهران اخراج شد.
به گزارش تارنمای جرس، محسن میردامادی درحالیکه قرار بود طبق موعد از دانشگاه تهران بازنشسته شود، در اریبهشت ماه جاری از دانشگاه تهران اخراج گردید.
این استاد دانشگاه که طی دوران بازداشت و زندان دچار مشکلات قلبی و نوسانات فشار خون شده، در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، بازداشت و پس از ماه‌ها زندان انفرادی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، توسط قاضی صلواتی به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام»، محاکمه و مجموعا به شش سال حبس تعزیری و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم شد، که این حکم در دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفت.




یک بام و دو هوای مسئولان کشور؛ به فکر احکام جایگزین برای مادران زندانی باشید

در حالی که حتی در روز میلاد حضرت زهرا و روز زن هم زندانیان سیاسی زن از ملاقات حضوری محروم بودند، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی گفت: در اینکه کودک در تمام دوران رشد خود به در کنار مادر بودن نیازمند است، شکی نیست؛ اما حضور کودکان در زندان، سبب ایجاد مشکلاتی برای آنها در آینده خواهد شد.
نرگس محمدی که به بیماری فلج عضلانی مبتلاست به رغم داشتن دوقلو های چهار ساله و بیماری پیشرفته به جرم دفاع از حقوق بشر در زندان است. حال این زندانی سیاسی به حدی وخیم است که وی در بهداری زندان بستری است.
نیره اخوان‏ بیطرف در گفت ‏وگو با خانه ملت، با بیان اینکه اگر مادری جرمی مرتکب شده است، دیگر قرار نیست از در کنار فرزند خود بودن محروم شود، افزود: اینکه فرزندان بتوانند در تمام مراحل رشد خود از نعمت محبت مادری استفاده کنند، از حقوق ابتدایی آنهاست؛ اما بردن مهدکودک‏ها به زندان هم خود مشکلاتی برای آنها در آینده ایجاد خواهد کرد.
عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس اضافه کرد: بهترین نوع تربیت کودکان، احساس امنیتی است که آنها از در کنار مادر خود بودن، دارند؛ اما اینکه کودکی در زندان بزرگ شود و بخواهد با محیط ناامن زندان رشد کند و تربیت شود، به آیند تربیتی او ضرر وارد می‏کند؛ بنابراین بهتر است قضات با علم به این مسأله، به جای آنکه احکام زندان برای مادران مجرم وضع کنند، به فکر احکام جایگزین باشند؛ به‏ خصوص برای مادران مجرمی که جرائم سنگین مرتکب نشده‏ اند.
وی هیچ اشاره ای به مادران زندانی، نسرین ستوده و نرگس محمدی نکرد که بدون هیچ جرمی از فرزندان خود دور هستند و این فرزندان از حق ملاقات با مادر خود نیز محروم هستند.
عضو فراکسیون زنان مجلس به مشکلات فراوان مادران زندانی اشاره کرد و گفت: مهم‏نرین مشکلی که مادران زندانی با آن مواجهند، دوری از فرزندان خود و بی‏خبری از کیفیت رشد و فعالیت آنهاست. به گفته اخوان‏ بیطرف، معمولا این مادران هستند که عمود خیمه خانواده را سرپا نگاه می‏دارند و مراقب چگونگی رشد فرزندان هستند؛ اگر مادران برای مدتی طولانی در خانه نباشند، نمی‏توان انتظار داشت تا فرزندان آن خانواده آینده درخشانی در انتظارشان باشد.
وی به رفتار سو مسئولان زندان با فرزندان و خانواده زندانیان اشاره نکرد.
عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس در پایان گفت بهترین راه کاهش فاصله میان مادران مجرم و فرزندان آنها، به‏ خصوص فرزندان خردسال‏شان، صدور احکام جایگزین زندان برای مادران مجرم با جرایم سبک است.
همایون هاشمی رئیس سازمان بهزیستی اعلام کرده است طی تفاهم‏ نامه‏ای با سازمان زندان‏ها، قرار است در زندان‏های زنان، مهدهای کودک ایجاد شود تا مادران زندانی بتوانند بیشتر به مسائل تربیتی فرزندان خود برسند.




کوکب خانم و کبری، پطروس و دهقان فداکار با نیازهای امروز هماهنگ نیستند

ّبدنبال اعلام وزیر آموزش و پرورش مبنی بر حذف درس های خاطره انگیز از کتاب های دبستان، معاون این وزیر معتقد است به علت تغییر نیازهای جامعه این دروس حذف می شوند.
برپایه جدولی که سایت وزارت آموزش و پرورش ایران منتشر کرده است، درس های “تصمیم کبری”، “باز باران”، “کتاب خوب”، “دهقان فداکار” و “کوکب خانم” از درس های دوره ابتدایی حذف می شوند.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به دلایل حذف برخی داستان ها مانند تصمیم کبری از کتب درسی اشاره کرد و گفت: بنده در دهه چهل دانش‌آموز بودم و اکنون دهه ۹۰ است، آیا نیازها بعد از ۵۰ سال عوض نشده است؟
محی‌الدین بهرام محمدیان، معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی در گفت‌وگو با فارس در خصوص حذف برخی داستان ها مانند کوکب خانم و تصمیم کبری از کتب درسی اظهار داشت: شاید هم‌سن و سال‌های من به کتاب‌های دانش‌آموزی دوره خودشان علاقه داشته باشند، همچنان که وقتی ما به یاد کفش، کیف و لباس دوره دانش‌آموزی خودمان می‌افتیم لذت می‌بریم، اما واقعاً سلایق و نیازهای امروز مانند چهل سال قبل است؟
وی با تأکید بر اینکه نوع نگاه به زندگی تغییر کرده است، ادامه داد: بنده در دهه چهل دانش‌آموز بودم و اکنون دهه ۹۰ است، آیا نیازها بعد از ۵۰ سال عوض نشده است؟ نوع نگاه به زندگی تغییر نکرده است؟
محمدیان با بیان اینکه امروز باید کتاب‌های درسی و محتواهای آموزشی ناظر به نیازها، سلایق و علایق امروز دانش‌آموزان باشد، افزود: به صورت نوستالوژیک شاید به قصه تصمیم کبری، کوکب‌خانم، پطروس فداکار دلبستگی داشته باشیم، اما امروز در کشور ما محتوای جدید تولید شده است و نیازهای جدیدی داریم، ضمن اینکه ادبیات جدیدی نیز خلق شده است.
وی اضافه کرد: شاید در ۵۰ سال آینده نیز وقتی این دانش‌آموزان بزرگ شوند، بگویند کتاب‌های درسی ما خیلی خوب بود، در هر حال ما باید ناظر به نیازها، شرایط و محتوا را تغییر دهیم اما مبنا، اصول‌ و ارزش‌ها ثابت باشد؛ به عنوان مثال راستگویی و فداکاری را در کتاب درسی ترویج دهیم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با بیان اینکه در دوره‌ای فداکاری در قالب پطروس فداکار بود، گفت: امروز در داخل کشورمان صدها پطروس و فداکارتر از پطروس پیدا شده است که اگر قرار است بگوییم باید زندگی فداکاران روزگار خودمان را بگوییم.
وی افزود: معتقدم کتاب درسی به لحاظ محتوایی، روش آموزشی، دانشی و بینشی قوی‌تر از کتاب‌های دهه‌های ۳۰ و ۴۰ هستند و اکنون علمی‌تر و روشمندتر به لحاظ روانشناسی بوده و به نیازهای کودکان توجه کرده است؛ به عبارت دیگر کتاب‌های درسی فعلی، کودکان را برای زندگی آماده می‌کند نه فقط خواندن و نوشتن.
محمدیان با بیان اینکه نباید نسبت به کتاب‌های درسی به صورت حجمی برخورد کرد، ادامه داد: مهم برایند کار است و برایند درسی ما آمادگی برای زیستن در زندگی امروز است؛ فداکاری کردن برای کشور، داشتن هویت ملی، دینی و انقلابی به عنوان ارزش‌هایی است که باید در کتاب‌های درسی حفظ شود.



انتقاد هاشمی رفسنجانی از اجرای نادرست و ناکامل قانون اساسی و برداشت سلیقه ای و جناحی از آن

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: قانون اساسی کشور اگر به درستی و به صورت کامل اجرا شود، قابلیت حل مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را دارد.
به گزارش خبرآنلاین، آیت​الله اکبر هاشمی رفسنجانی ادامه داد: منتها مشکل از آنجا ناشی می‌شود که ساختار و وظایف مصرح در قانون اساسی تحت‌الشعاع سلایق شخصی و منافع باندی و گروهی قرار می‌گیرد.
وی در دیدار شورای مرکزی جمعیت تولیدگران کشور، دغدغه و نگرانی‌های تولیدگران و واحدهای تولیدی کشور را جدّی و واقعی خواند و با اشاره به اینکه مشکل اقتصاد کشور تنها با توجه جدّی و غیرشعاری به تولید قابل حل است، گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از نامگذاری امسال توسط رهبری معظم انقلاب به عنوان سال «تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی» به سرعت در کمیسیون‌های مربوطه سیاست‌های کلی این امر را در دست تدوین دارد که در صحن مجمع مطرح خواهد شد. ایشان از اعضای جمعیت تولیدگران کشور خواست نظرات و پیشنهادات خود را در این راستا به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه دهند.
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درباره درخواست تولیدگران برای ارائه راه‌حل خروج اقتصاد کشور از وضع کنونی، تنش‌زدایی و تعامل سازنده با خارج و به کارگیری مدیران و نیروهای دلسوز از سلایق مختلف در داخل را راه‌حل حمایت از تولید و کار و سرمایه ایرانی در حال حاضر خواند و تأکید کرد: باید فضا برای نیروهای وفادار به نظام و سلایق گوناگون و نیز سرمایه‌گذاران در داخل را به گونه‌ای فراهم کنیم که با علاقمندی و انگیزه کافی، سرمایه مادی، فکری و انسانی خود را برای توسعه اقتصاد و پیشرفت کشور به کار گیرند.
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ساختار نظام و قانون اساسی کشور را کارآمد ذکر کرد و با بیان اینکه هیچ نظام و ساختاری نمی‌تواند ادعای کامل و بدون نقص بودن داشته باشد، تصریح کرد: معتقدم قانون اساسی کشور اگر به درستی و به صورت کامل اجرا شود، قابلیت حل مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را دارد، منتها مشکل از آنجا ناشی می‌شود که ساختار و وظایف مصرح در قانون اساسی تحت‌الشعاع سلایق شخصی و منافع باندی و گروهی قرار می‌گیرد که در صورت غلبه این نوع تفکر، ساختار و قانون اساسی بی‌نقص هم پاسخگو نخواهد بود و توسط منفعت‌طلبان به بیراهه خواهد رفت.



مرگ ۲۳ نفر از نیروهای بشار اسد در استان حمص

به گزارش مخالفان دولت در سوریه، درگیری‌های سنگین در شهر رستن در مرکز سوریه، مرگ دست‌کم ۲۳ نفر از نیروهای نظامی این کشور را به دنبال داشته است.
گروه ناظران حقوق بشر سوریه، از گروه‌های مخالف دولت سوریه که در بریتانیا مستقر است، می‌گوید که در درگیری‌های شدید در شهر رستن، ده‌ها نفر زخمی شده‌اند.
رستن در استان ناآرام حمص در سوریه است.
به گزارش بی بی سی، گروه ناظران حقوق بشر سوریه می‌گوید که سه خودروی حامل نیروهای نظامی در این درگیری‌ها منهدم شده‌اند.
در صورت تایید آمار تلفات، حمله اخیر یکی از مرگبارترین حمله‌هایی بوده است که در طول ۱۴ ماه اعتراضات ضددولتی در سوریه، نیروهای امنیتی را هدف قرار داده است.
نیروهای نظامی سوریه پس از آن هدف قرار گرفتند که ارتش در دو روز گذشته شهر رسن را زیر حمله گرفت.
این درگیری‌ها در شرایطی انجام می‌شود که بر مبنای آتش‌بس مصوب سازمان ملل متحد، دو طرف باید از نزدیک به یک ماه پیش، به حمله‌ها علیه یکدیگر پایان می‌دادند.
بر اساس گزارش‌ها از سوریه، با وجود حضور ناظران سازمان ملل متحد در سوریه، خشونت‌ها در مناطق مختلف این کشور شدت یافته است. گزارش شده است که در درگیری‌های دیروز یکشنبه، ۱۳ ماه مه، دست‌کم ۳۰ نفر که بیشترشان غیرنظامی بودند، جان خود را از دست داده‌اند.
سازمان ملل متحد برآورد کرده است که از زمان آغاز اعتراضات ضددولتی در سوریه در ۱۴ ماه گذشته دست‌کم ۹ هزار نفر کشته شده‌اند.





طرح هدفمند کردن یارانه ۶۵ درصد جامعه را فقیرتر کرده است

طرح هدفمندی ۶۵‌درصد جمعیت را فقیرتر کرده تا بتواند وضع ۳۵‌درصد را بهبود بخشد و به ازای یک واحد افزایش رفاه، دو و نیم واحد کاهش رفاه ایجاد کرده است. پس از نظر رفاهی و بهبود فقر هم فاز اول هدفمندی موفقیتی نداشته است. از این گذشته اگر موتور تورم که به تازگی روشن شده است، داغ شود، آن ۳۵‌درصد هم رفاه‌شان کاهش خواهد یافت.
این را محسن رنانی از تئوریسین های توسعه می گوید. او فاز دوم یارانه‌ها را با نگاه به اوضاع اقتصادی کشور نادرست می‌داند و بر این باور است که کار دولت «آزاد‌سازی قیمت» است نه «هدفمندسازی یارانه‌ها».
یارانه‌ها حالا دیگر نامی کاملا آشنا برای اقتصاد ایران هستند چون در چند سال گذشته بیش از هر زمان دیگری دولتی‌ها بر طبل یارانه‌ها کوبیده‌اند و با حذف آنها سعی در ترمیم اقتصاد و توسعه ایران داشته‌اند. البته هرچند که مدیران دولتی اقتصاد در هدفمند‌سازی یارانه‌ها خود را موفق می‌دانند ولی درست از سوی دیگر کارشناسان بنام اقتصادی نحوه اجرای یارانه‌ها را یکی از نامناسب‌ترین عملکردهای اجرایی می‌دانند که باعث شده است تا بند از تن اقتصاد ایران گشوده شود. محسن رنانی، صاحب‌نظر برجسته اقتصادی در آستانه اجرای فاز دوم یارانه‌ها یک‌بار دیگر پرونده هدفمندسازی را در گفت‌وگو با شرق باز می‌کند.
شما یکی از منتقدان پرشور هدفمندسازی یارانه‌ها بودید که تا پیش از آغاز این طرح در اواخر سال ۸۹ همواره در سخنرانی‌ها و مناظره‌ها و مصاحبه‌ها و یادداشت‌های خود اجرای این طرح را نقد می‌کردید و نقدهایتان هم مورد اقبال منتقدان دولت قرار می‌گرفت. اکنون نزدیک به یک سال و نیم است که دیگر از شما خبری نیست. علت این سکوت چه بود و چرا اکنون دوباره تصمیم گرفته‌اید وارد نقد فاز دوم هدفمندی شوید. 
درست است. من حقیقتا مخالف اجرای فاز اول هدفمندسازی در آن مقطع زمانی بودم و علت آن شرایط خاصی بود که جامعه و اقتصاد ما درگیر آن بود. چون طبق تجربه جهانی، برای آزادسازی موفق قیمت‌ها باید چهار شرط وجود داشته باشد که دو شرط آن اجتماعی و دو شرط دیگر اقتصادی است. شرایط اقتصادی عبارت از اینهاست: نخست باید رشد اقتصادی مناسب و در حال بهبود باشد و دوم اینکه نرخ تورم باید رو به کاهش باشد. اما دو شرط اجتماعی چنین است: اول، دولت باید در اوج محبوبیت باشد و سرمایه اجتماعی در کشور بالا باشد و دیگر اینکه پوشش بیمه اجتماعی مناسب و نسبتا کاملی در جامعه وجود داشته باشد. اما در آن مقطع زمانی، نه تنها این شرایط محقق نبود بلکه دولت دهم نشان داده بود که سیاست‌هایش را پرشتاب و بدون مطالعه کافی اتخاذ می‌کند و به‌گونه‌ای احساسی و با تبلیغات جلو می‌برد، به‌ویژه آنکه این دولت در اجرای سیاست‌های دیگرش هم چندان موفق نبود. تازه خود سیاست هدفمندسازی هم قرار بود به صورت شوک‌درمانی اجرا شود که شوک‌درمانی برای جامعه‌ای با مختصات ایران امروز سیاست مناسبی نیست. همه این دلایل کافی بود تا نگران این باشم که اقتصاد ایران از همین وضعیت کنونی هم که هست بی‌ثبات‌تر شود و تورم جدیدی شکل بگیرد و فقرایی که قرار است با هدفمندسازی وضع‌شان بهتر شود بیشتر آسیب ببینند. من به این دلایل با اجرای هدفمندسازی مخالف بودم و به گمانم – البته متاسفانه- بسیاری از پیش‌بینی‌هایی که کرده بودم هم یا محقق شده است یا در حال تحقق است.
  پس شما مخالف اصل سیاست هدفمندسازی نبودید، مخالف شیوه و زمان اجرا بودید؟ 
درست است. اما منظورم از مخالفت با زمان اجرا نه این است که بگویم مثلا سال ۸۹ اجرا نشود و سال ۹۵ اجرا شود. می‌شد سال ۸۹ هم اجرا شود اما شرایط را آماده کنیم. زمان اجرا مناسب نبود چون شرایط اولیه لازم وجود نداشت. ضمنا این نکته را هم بگویم که این کاری که دولت کرده است، «آزاد‌سازی قیمت» است نه «هدفمندسازی یارانه‌ها». می‌بینیم که قیمت‌های انرژی برای همه قشرها و بخش‌های جامعه به یکسان آزاد شده است. در پرداخت یارانه‌ها هم می‌بینیم که به همه خانوارها یکسان پرداخت می‌شود. پس چیزی هدفمند نشده است. قبلا همه، یارانه غیرمستقیم را روی کالاها و انرژی می‌گرفتند حالا همه آن را به صورت مستقیم می‌گیرند. پس توزیع یارانه‌ها هدفمند نشده است. اما قیمت‌ها آزاد شده است. حتی در برخی موارد این آزادسازی به زیان برخی از بخش‌های آسیب‌پذیرتر جمعیت هم بوده است. مثلا در مورد برخی از حامل‌ها نظیر برق، مصرف مردم شمال و شمال‌غرب کشور که هم‌عرض جغرافیایی با ترکیه است تقریبا به اندازه مصرف مردم ترکیه است. اما جنوب کشور که با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هم‌عرض جغرافیایی است مصرف برق مردم بین یک‌سوم تا یک‌هشتم کشورهای حاشیه خلیج‌فارس است. در حالی که در هدفمندسازی این تفاوت‌ها لحاظ نشده است.
یعنی دولت اول باید چه شرایطی را فراهم می‌آورد و بعد طرح را اجرا می‌کرد؟ 
دقیقا بخشی از همین کارهایی که الان شروع کرده‌اند ولی مقداری دیر شده است. مثلا گویا بر سر مناقشات موجود، با غرب به توافق می‌رسند. من می‌گفتم قبل از هدفمندسازی باید تنش‌های سیاست خارجی کاهش یابد تا متغیرهای سیاسی موثر بر نرخ ارز نتوانند بازار ارز را بی‌ثبات کنند و آثار هدفمندسازی را از بین ببرند. من می‌گفتم قبل از هدفمندسازی باید برخی گام‌های مثبت جدی در جهت ایجاد وفاق داخلی و افزایش سرمایه اجتماعی و بهبود امید به آینده برداریم تا جامعه با دید مثبت و همکارانه وارد دوره هدفمندسازی شود. می‌گفتم هدفمندسازی به این شیوه نوعی شوک‌درمانی است و اقتصاد ایران که در رکود عمیق است تحمل شوک را ندارد پس اول برویم با ایجاد افق مثبت در فضای کسب‌وکار و دمیدن امید در فضای تجاری ایران و بهبود مناسبات تجاری با خارج، اقتصاد ایران را از رکود خارج کنیم بعد وارد هدفمندسازی شویم؛ و نظایر این اقدامات.
نگفتید چرا پس از شروع فاز اول سکوت کردید و دیگر هدفمندسازی را نقد نکردید و چرا حالا دوباره به میدان آمده‌اید؟ 
من همزمان با شروع فاز اول هدفمندسازی در روز اول دی‌ماه ۱۳۸۹ طی یادداشتی با عنوان «خداحافظی با نقد هدفمندسازی» که در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کردم و بعد در برخی رسانه‌های دیگر هم منتشر شد عنوان کردم که حداقل تا شش ماه دیگر هدفمندسازی را نقد نخواهم کرد. همان‌جا بیان کردم که من تاکنون هدفمندسازی را نقد می‌کردم به این امید که اجرا نشود ولی اکنون که شروع شده است همه باید امیدوار باشیم و کمک کنیم که موفق شود چون شکست آن به منزله تحمیل هزینه‌ها و مشکلات تازه‌تر برای ملت ایران است. بنابراین هم خودم سکوت کردم و هم در همان یادداشت به دیگران توصیه کردم که دیگر هدفمندسازی را نقد نکنند تا فضای عمومی ‌آرام شود و دولت بتواند انرژی خود را روی اجرای درست این سیاست متمرکز کند. ضمن اینکه گفتم ارزیابی پیامدهای هدفمندسازی تنها پس از گذشت یک سال از اجرای آن امکان‌پذیر است پس باید یک سال صبر کنیم تا نتایج آن را ببینیم و بعد ارزیابی کنیم.
اما شما بعد از گذشت شش ماه و حتی یک سال، باز سکوت کردید و نظری در مورد نتایج هدفمندسازی ندادید. چرا؟ 
راستش غوغاسالاری رسانه‌ای طرفداران دولت که در اوایل اجرای قانون هدفمند‌سازی در فضای جامعه پُر شده بود و تا این اواخر ادامه داشت، همه را به یاد داریم. معمولا انتقاد در این نوع فضاها از بین می‌رود. گرچه اقتصاددان‌های بزرگ کشور مسایل را مطرح کردند، ولی گوش شنوایی برای پیام آنها وجود نداشت. اما اینک زمان مناسب‌تری برای اظهارنظر است زیرا از یک طرف پیش‌بینی‌ها در مورد اجرای فاز اول محقق شده و از طرف دیگر، موضوع اجرای فاز دوم در مجلس در حال بررسی است، بنابراین سکوت جایز نیست. یعنی اگر اخبار نگران‌کننده‌ای که از مجلس می‌رسد مبنی بر احتمال موافقت با شروع فاز دوم هدفمندسازی نبود ترجیح می‌دادم سکوت کنم. ولی با این اخبار، به نظرم رسید بهتر است در حد ادای وظیفه اجتماعی نکاتی را بگویم.
اجازه دهید به عنوان مقدمه ورود به نکاتی که مد نظر دارید بگویید، بپرسم آیا همچنان به همه مواضع دو سال پیش خود در مورد هدفمندسازی یارانه‌ها پای‌بندید؟ 
قطعا و با تاکید بیشتر. نه تنها چیزی عوض نشده بلکه شرایط بدتر شده و بسیاری از پیش‌بینی‌هایی که می‌کردیم هم محقق شده است. اگر خاطرتان باشد من در مناظره‌ای که در آذرماه ۱۳۸۸ در دانشگاه اصفهان با دکتر پژویان داشتم اعلام کردم که دولت در شناخت بیماری اقتصاد ایران راه را درست رفته است اما با ساختار و رفتاری که در سال‌های اخیر از این دولت دیده‌ایم نمی‌تواند –نه اینکه نمی‌خواهد، نه، نمی‌تواند– این جراحی بزرگ را به خوبی انجام دهد. چون سرمایه اجتماعی و علمی این دولت بسیار پایین است، مثل اینکه از یک پرستار بخواهیم یک عمل جراحی موفق را انجام دهد. حتی اخیرا می‌بینیم که دکتر پژویان که در واقع تنها اقتصاددان برجسته‌ای بود که از هدفمندسازی دفاع می‌کرد می‌گوید هدفمندسازی به بیراهه رفته است و می‌گوید اگر سیاستگذاران اقتصادی روندهای فعلی را اصلاح نکنند و همچنان به اشتباهات‌شان ادامه دهند قطعا هدفمندسازی شکست می‌خورد.
در آن مناظره شما چند شرط برای موفقیت سیاست هدفمندسازی اعلام کردید آیا آن شرایط همچنان محقق نشده است؟ 
در آن مناظره گفتم به طور خلاصه برای اجرای یک جراحی بزرگ شش شرط لازم است: نخست شناخت درست بیماری، دوم تهیه یک نسخه یا طرح درمانی صحیح و دقیق، سوم وجود یک جراح پرتجربه، چهارم وجود اعتماد میان پزشک و بیمار، پنجم باثبات و پایدار و قابل کنترل بودن شرایط بیمار و ششم امکان کنترل پیامدها و حوادث پس از جراحی. در آن زمان گفتم در شرایط کنونی فقط شرط اول محقق است یعنی دولت، بیماری را درست تشخیص داده است اما نه نسخه و طرح درمانی‌اش مناسب است نه زمان اجرای جراحی زمان خوبی است، نه پزشک یعنی دولت، تجربه کافی برای چنین جراحی دارد، نه سطح اعتماد ملی میان جامعه و دولت بالاست، نه شرایط اقتصادی و سیاسی باثبات است و نه دولت ابزارهای کافی برای مدیریت پیامدهای این جراحی را دارد و به نظرم فقدان همین شرایط بود که تقریبا نگذاشت هدفمندسازی به نتایج مورد انتظار دست یابد. البته خود دولت هم به سیاست خودش پای‌بند نبود مثلا سهم بخش تولید را از یارانه‌ها نداد و همین موجب تعمیق رکود در اقتصاد شد.
آیا همچنان معتقدید پنج شرط دیگر وجود ندارد؟ 
بله معتقدم همچنان فاقد سایر شروطیم. یعنی گرچه اکنون دولت پس از هفت سال مدیریت اقتصاد ایران تجربه‌های زیادی کسب کرده است اما متاسفانه نمی‌دانم چرا نمی‌کوشد از این تجربه‌ها به خوبی و با صداقت استفاده کند. حداقل آن این است که دولت حالا به نصایح اقتصاددانان هم‌طیف خودش که اکنون با توجه به دستاوردهای هدفمندسازی به نقد آن برخاسته‌اند توجه کند و بکوشد شرایط دیگر را هم مهیا کند. یعنی نحوه برخورد دولت با فاز دوم نشان می‌دهد که می‌خواهد با همان روش فاز اول آن را اجرا کند و این خطرناک است. به صراحت می‌گویم اجرای فاز اول در شرایط دو سال پیش اقتصاد ایران خطا بود و اجرای فاز دوم در شرایط کنونی جفا محسوب می‌شود و بیشتر هم جفای به فقرا و نسل جوانی است که در آستانه ورود به بازار کار است.
چرا جفا؟ 
ببینید خطا به معنی این است که ما عواقب نامطلوب کاری را نمی‌دانیم ولی بر اجرای آن پای می‌فشاریم. اما جفا به معنی این است که ما در عین‌ حالی که پیامدهای نامطلوب یک کاری را می‌دانیم، بر انجام آن پای بفشاریم. ممکن است بگوییم دولت در
فاز اول دقیقا نمی‌دانست که این سیاست چه پیامدهایی دارد اما حالا که می‌داند یا دست‌کم می‌تواند فرصتی به خودش و به جامعه بدهد و به گونه‌ای منصفانه پیامدهای این طرح را بررسی و اعلام کند و بعد در مورد فاز دوم تصمیم بگیرد. من معتقدم با توجه به اینکه دولت اطلاعات زیاد پشت پرده دارد دقیقا می‌داند که پیامدهای اجرای طرح چه بوده است.
در واقع شما معتقدید که طرح هدفمندسازی به اهدافش نرسیده و پیامدهای نامطلوب داشته و بر همین اساس می‌گویید اجرای فاز دوم جفا محسوب می‌شود؟ 
دقیقا.
استدلالتان در این مورد چیست؟ 
به نظرم برای پاسخ به این پرسش اول باید مروری داشته باشیم بر اهدافی که هدفمندسازی دنبال می‌کرد و بعد نتایج و پیامدهایی که در این یک سال و نیم داشته است را بررسی کنیم. بگذارید اول اهداف صریح و غیرصریحی که از هدفمندسازی دنبال می‌شد را فهرست کنیم. هدف اول مهار مصرف انرژی در بخش خانواری بود، یعنی خانوارها هم مصرف را کاهش بدهند، هم به سوی مصرف کالاها و خدماتی که انرژی کمتری مصرف می‌کند، بروند. بیان می‌شد – و البته چنین است- که با روند کنونی مصرف نفت در کشور ما، تا سال ۱۴۰۰ کل تولید نفت‌مان را در داخل مصرف خواهیم کرد و نفتی برای صادرات نخواهیم داشت. بیان می‌شد که شدت انرژی در ایران، هم بالا و هم صعودی است و ایران یکی از بالاترین ضرایب شدت انرژی در میان کشورهای جهان را دارد. شدت انرژی به معنی میزان مصرف انرژی به ازای هر واحد از تولید ملی است. اینها درست است و وضعیت وخیمی ‌‌را نشان می‌دهد. استدلال می‌شد که با ‌گران شدن انرژی، مصرف مهار می‌شود. سخن دیگر این بود که باید به سوی آزادسازی قیمت برویم تا سازوکار قیمت موجب بهینگی تخصیص منابع شود. وقتی که به انرژی یارانه می‌دهید، نسبت قیمت‌ها میان انرژی و سایر عوامل تولید به هم می‌خورد و بنابراین ترکیب عوامل تولید بهینه نخواهد بود. باید قیمت انرژی، آزاد و واقعی شود، یعنی هم کنترل دولتی بر قیمت‌ها کاهش یابد و هم‌قیمت در بازار تعیین شود تا سازوکار بازار موجب تخصیص بهینه منابع شود. این هم حرف درستی است. هدف بعدی این بود که با وجود یارانه انرژی، دولت هر ساله باید یارانه سنگینی به شرکت‌های تولید‌کننده انرژی بدهد یا به آنها نفت خام و انواع سوخت ارزان بدهد تا برق و بنزین و غیره تولید کنند و این باعث می‌شود که هم دولت بزرگ شود و هم بسیاری از این شرکت‌ها، پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌ها به مواد اولیه ارزان عادت کنند و ناکارآمد اداره شوند و قواعد بنگاهداری در آنها رعایت نشود. همچنین گفته می‌شد با آزاد شدن قیمت حامل‌های انرژی، سرمایه‌گذاری جدید در این صنایع افزایش می‌یابد. این‌ هم حرف درستی بود. سخن این بود که با ‌گران کردن انرژی و دادن یارانه مستقیم به بنگاه‌های تولیدی، آنها هم می‌کوشند انرژی کمتری مصرف کنند، هم فناوری‌های فرسوده خود را بازسازی کنند و این سیاست با توجه به بسته‌های حمایتی که دولت آماده کرده است تا به بخش تولید بدهد به تحول در بخش تولید می‌انجامد. صحبت این بود که با رفتن به سوی قیمت‌های جهانی انرژی، تولید‌کنندگان ما کم‌کم تلاش می‌کنند قدرت رقابتی خود را بالا ببرند و اقتصاد ما رقابتی‌تر شود. صحبت این بود که به علت ارزان بودن انرژی در داخل، بنزین ما به کشورهای همسایه قاچاق می‌شود و با افزایش قیمت بنزین در داخل، قاچاق سوخت از بین می‌رود. صحبت این بود که از انرژی ارزان، بیشتر، ثروتمندان منتفع می‌شوند و با حذف یارانه انرژی و پرداخت مستقیم آن و نیز با گسترش چتر حمایتی و تامین اجتماعی، فقرا بیشتر منتفع می‌شوند و وضع‌شان بهبود می‌یابد. گفته می‌شد که الان دولت بخش بزرگی از بودجه‌اش را باید بابت واردات بنزین از خارج مصرف کند و آزاد شدن قیمت انرژی فشار را از روی بودجه دولت بر‌می‌دارد و کسری بودجه دولت کاهش می‌یابد. به همین ترتیب اهداف فرعی‌تری نیز برای هدفمندی برشمرده می‌شد که اکنون مجال پرداختن به آنها نیست. حالا اجازه بدهید تا ببینیم در عمل چه رخ داده و کدام یک از این اهداف محقق شده است.
اگر صلاح می‌دانید پیش از اینکه وارد جزییات شوید اول یک نگاه کلان به ارقام کلی عملکرد هدفمندسازی داشته باشیم؟ 
پیشنهاد خوبی است. با نگاهی کلی به عملکرد هدفمندسازی در مورد اصلی‌ترین اهدافش شروع می‌کنیم. اصلی‌ترین و کلی‌ترین اهداف این سیاست دو چیز بود: نخست بهبود وضع فقرا و دوم بهبود قیمت‌های نسبی. قرار بود با هدفمندسازی، یارانه‌های غیرمستقیم که به حامل‌های انرژی و چند کالای دیگر داده می‌شد، حذف شود و قیمت انرژی افزایش یابد و دولت درآمد حاصل از این افزایش قیمت را صرف پرداخت یارانه به خانوارهای آسیب‌پذیر و فقیر کند و از این طریق، یارانه‌ها به صورت هدفمند صرفا به قشرهای کم‌‌درآمدتر داده شود و فقر و توزیع درآمد بهبود یابد. همچنین باید قیمت‌های انرژی به سوی واقعی شدن می‌رفت و انرژی نسبت به سایر کالاها گران‌تر و قیمتش به قیمت جهانی نزدیک می‌شد تا الگوی تولید و مصرف آن به سوی عقلانیت و بهینگی حرکت کند. اول ببینیم درآمد حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی چقدر بوده و چگونه مصرف شده است. دولت پیش از شروع هدفمندسازی می‌گفت حدود صد تریلیون تومان پول، بی‌هدف دارد برای مصرف انرژی داخلی هزینه می‌شود، در حالی که غیر فقرا هم از آن سهم می‌برند و باید این پول را گرفت و درست توزیع کرد. من در آذر ۸۸ در مناظره با دکتر پژویان گفتم که مگر اقتصاد یک سیستم مکانیکی است، که بگوییم مقداری پول آنجا زیادی است بکنیم و ببریم جای دیگر صرف کنیم. اقتصاد که مثل یک ساختمان نیست که مثلا یک اتاق را از این طرفش حذف کنیم و مصالحش را ببریم آن طرف اتاق دیگری بسازیم. گفتم اقتصاد یک سیستم زنده است، درست مثل بدن یک انسان و حتی زنده‌تر از آن. شما نمی‌توانید بگویید این بدن مثلا اطراف شکمش چربی زیادی دارد، این چربی‌ها را برداریم و مثلا تزریق کنیم زیر پوست صورت که استخوانی است. اقتصاد یک سیستم زنده است و همین که چاقوی جراحی به آن زدید، واکنش نشان می‌دهد و اصلا ممکن است برخیزد و فرار کند و نگذارد شما جراحی‌اش کنید. در سیاست‌گذاری باید بدانیم که با یک موجود فوق‌العاده حساس و حسابگر، که گاهی عاطفی است و گاهی عقلانی روبه‌رو هستیم و به سیاست‌ها و برنامه‌های ما واکنش نشان می‌دهد. حالا ببینید در سال اول هدفمندی دولت تنها توانسته است بین ۲۲ تا ۲۵ تریلیون تومان از حذف یارانه‌های غیرمستقیم، درآمد کسب کند. این در حالی است که قیمت برق به طور متوسط بیش از دو و نیم برابر شد، قیمت بنزین چهار برابر شد، قیمت گاز طبیعی بیش از پنج‌برابر و قیمت گاز مایع ۳۲ برابر شد. زمانی که هدفمندسازی شروع شد و قیمت بنزین چهار برابر شد، قیمت فوب خلیج‌فارس برای هر لیتر بنزین نزدیک به ۶۰۰ تومان بود. یعنی با هدفمندی، قیمت بنزین به ۴۰۰ تومان یعنی به ۶۷‌درصد فوب خلیج‌فارس رسید. بقیه حامل‌های انرژی هم کم و بیش چنین بودند. اگر بنزین را معیار بگیریم، پس با هدفمندسازی، باید ۶۰ تا ۷۰‌درصد پیش‌بینی درآمد کلی دولت از بخش انرژی محقق می‌شد اما بین حدود ۵۰‌درصد آن محقق شده است. دقت کنید این ارقام، برآورد است چون دولت اطلاعات نمی‌دهد و ما مجبوریم از خلال مصاحبه‌های مسوولان و برخی گزارش‌های دولتی اطلاعاتی کسب کنیم و ارقام مورد نیاز خود را برآورد کنیم. بگذارید جور دیگری محاسبه کنیم. با توجه به جمعیتی که یارانه می‌گیرند و مبالغی که برای هر فرد پرداخت شده، در سال اول اجرای هدفمندسازی، تقریبا ۴۱ تریلیون تومان یارانه به خانوارها پرداخت شده است. اگر افزایش قیمت‌ها را در بخش‌های انرژی، بازرگانی و آب و فاضلاب در نظر بگیریم، به این معنی است که جمع درآمد دولت از محل حذف یارانه‌های این بخش‌ها، حدود ۲۲ تا ۲۵ تریلیون تومان بوده، که برای سادگی فرض می‌کنیم ۲۳ تریلیون تومان بوده است. این اختلاف چیست؟ یا دولت از اول اشتباه برآورد کرده که نشان از ناتوانی کارشناسی دولت است یا دولت می‌دانسته که درآمدش از هدفمندی ۴۱ تریلیون نیست ولی عمدا به خانوارها ۴۱ تریلیون یارانه نقدی داده است، این مخالف صریح قانون هدفمندی است و عدول از قانون محسوب می‌شود. یا دولت اول درست برآورد کرده ولی در عمل اقتصاد تغییر رفتار داده است یا دولت نتوانسته اهداف درآمدی‌اش را محقق کند که این نیز نشان از ناتوانی اجرایی دولت است. در هر صورت در فاز اول هدفمندی، شاهد یک اختلاف حدود ۴۴‌درصدی بین درآمد حاصل از هدفمندی و یارانه‌های پرداختی به خانوارها هستیم که نشان از یک خطای بزرگ است. دولت باید طبق قانون نصف این درآمد ۲۳ تریلیون تومانی را بین خانوارهای دهک‌های پایین تقسیم می‌کرد، ۳۰‌درصدش را به بخش تولید می‌داد- که بعدا در قانون بودجه سال ۹۰ سهم تولید به ۲۰‌درصد کاهش یافت – و ۲۰‌درصدش را هم صرف جبران افزایش هزینه‌های دولتی می‌کرد. اما دولت از قانونی که خودش نوشته عدول کرده و همه را به بخش خانوار داده است. البته برای این تغییرات یک جاهایی هم از مجلس اجازه گرفته است. در هر صورت دولت از هدفمندی فقط توجهش به بخش مصرف بوده و بخش تولید را نادیده گرفته است. حالا ببینیم حدود۱۷ تریلیون تومان اضافه پرداختی که به خانوارها داده یعنی فاصله بین ۲۳ تا ۴۱ تریلیون تومان را از کجا تامین کرده است. بخشی از آن را از بودجه دولت تامین کرده، یعنی از بودجه‌هایی که باید صرف سرمایه‌گذاری و اداره امور کشور می‌شد کاسته و به خانوارها داده است. بخشی از آن را از پول نفت تامین کرده، یعنی نفت فروخته است و دلارهایش را به ریال تبدیل کرده و به خانوارها داده است، در حالی که بخش نفت خودش به سرمایه‌گذاری نیاز دارد و ارقام پیش‌بینی شده سرمایه‌گذاری در بخش نفت محقق نشده و این عقب‌ماندگی باعث از دست رفتن فرصت‌های زیادی در میادین نفتی نسبت به رقبایمان شده است. نهایتا هم بخش باقی‌مانده این اضافه پرداختی، یارانه به خانوارها را هم از بانک مرکزی قرض گرفته است یعنی حجم پول را بالا برده است به‌طوری که در ابتدای دولت نهم، حجم نقدینگی در کشور ۷۵ تریلیون تومان بود ولی هم‌اکنون به بیش از ۳۷۰ تریلیون تومان افزایش یافته است و از آنجا که تولید در کشور به تناسب این حجم نقدینگی افزایش نیافته، ظرفیت تورمی بالایی در اقتصاد ایران ذخیره شده است که کم‌کم دارد سر باز می‌کند. یعنی با این رویکرد و با توجه به پرداخت نشدن سهم صنعت از اجرای قانون هدفمندی و رکودی که در بخش‌های مولد کشور ایجاد شده، رکود اقتصادی تعمیق شده و موتور تورم روشن شده است. بعد هم دولت برای جلوگیری از شکل‌گیری یک توفان تورمی، واردات را آزاد بلکه تشویق کرده است و از این طریق، هم به بحران ارز دامن زده و هم تولید داخلی را با فشار واردات، به عقب رانده است. پس تا اینجا از نظر نحوه اجرای طرح، اشکالات کار اینها هستند: نخست اینکه دو بخش تولیدی و دولتی کلا از برنامه هدفمندسازی کنار گذاشته شده‌اند. دوم اینکه قیمت حامل‌های انرژی به جای آنکه تدریجی افزایش یابند، به صورت جهشی افزایش یافتند مثلا در مورد بنزین قیمت فوب هر لیتر بنزین ۶۰۰ تومان بود که با یک جهش ۳۰۰ تومانی در قیمت داخلی بنزین، ۶۰‌درصد فاصله ۵۰۰ تومانی بین قیمت داخلی و خارجی بنزین پر شد. سوم اینکه بین یارانه پرداختی و درآمد حاصل از هدفمندی نزدیک به ۴۰‌درصد اختلاف هست و این اختلاف با کاهش بودجه‌های عمرانی و جاری و انتشار پول و فروش نفت جبران شده است. یعنی قرار بر این بود که منابع مورد نیاز برای اجرای قانون هدفمندی از طریق فروش حامل‌های انرژی تامین شود اما در عمل، ۴۰‌درصد آن از منابع دیگر تامین شد.
با وجود همه این اشکالاتی که در سطح کلان در مورد طرح هدفمندسازی بیان کردید، فکر نمی‌کنید اگر این طرح به بهبود وضعیت فقرا انجامیده باشد، باز قابل دفاع است؟ 
نخست اینکه بهبود وضع فقرا را باید بلندمدت دید، نه کوتاه‌مدت و درمان فقر را ساختاری دید، نه تسکینی و موضعی. فرض کنید شما حاکم مقتدر شهری باشید و می‌خواهید وضع فقرا را بهبود بخشید. شما می‌روید و از کارخانه‌داران شهر به زور پول و موادغذایی می‌گیرید و بعد شروع می‌کنید یک هفته تمام در محله‌های فقیرنشین شهر‌ آش نذری می‌دهید. طبیعی است که در این یک هفته رفاه محله‌های فقیرنشین بالا می‌رود و فقرا دلی از عزا در می‌آورند و دعاگوی شما خواهند بود. اما در بلندمدت چه می‌شود؟ کارخانه‌داران شهر سرمایه‌هایشان را بر‌می‌دارند و از این شهر ناامن می‌گریزند. آنگاه کارگران اخراج و کارخانه‌ها بسته می‌شوند و درآمد مردم شهر کاهش می‌یابد. این بار بر تعداد فقرا افزوده و وضع فقرای قبلی هم بدتر می‌شود. بنابراین فقر را باید به طور ساختاری و با یک سیاست تدریجی بلندمدت کاهش داد. با شوک‌درمانی که نمی‌شود مساله فقر را حل کرد. این یارانه‌های بی‌ضابطه‌ای که دولت دارد از طریق فروش نفت و استقراض از بانک مرکزی و کاهش بودجه‌های عمرانی‌اش می‌دهد در بلندمدت موجب تورمی ‌می‌شود که اول استخوان فقرا را می‌سوزاند. یادمان باشد تورم، نوعی مالیات بر فقراست. در تورم، سرمایه‌های ثروتمندان که معمولا از جنس مستغلات، کارخانه، سهام و غیره است نیز افزایش قیمت پیدا می‌کند، پس ثروتمندان زیان نمی‌کنند. این فقرا هستند که زندگی‌شان متکی به دستمزد است و دستمزدها معمولا به اندازه تورم بالا نمی‌رود. در مورد تغییر رفاه ناشی از هدفمندی یارانه‌ها اتفاقا اخیرا توسط دکتر زنوز و همکاران‌شان مطالعه‌ای برای جامعه مهندسان مشاور ایران انجام شده که نتایج آن بسیار گویاست. این مطالعه که در بهمن ۹۰ منتشر شده، نشان می‌دهد در فاز اول هدفمندی تنها ۳۵‌درصد از جمعیت کشور رفاه‌شان افزایش و ۶۵‌درصد دیگر رفاه‌شان کاهش یافته است. در این مطالعه افزایش هزینه‌ها و درآمدهای خانوارهای شهری و روستایی در دوره پس از هدفمندسازی به دقت و براساس دهک‌های درآمدی محاسبه شده است. این مطالعه می‌گوید در شهرهایی که ۶۹‌درصد جمعیت کشور را در خود جای داده‌اند، فقط دو دهک اول از هدفمندسازی منتفع شده‌اند، یعنی رفاه‌شان بالاتر رفته است و هشت دهک دیگر زیان کرده‌اند ولی در روستاها وضع متفاوت است. در روستاها که حدود ۳۱‌درصد جمعیت کشور را در خود جای داده‌اند، هفت دهک اول منفعت برده و سه دهک آخر زیان کرده‌اند. اما با توجه به اینکه بخش اعظم جمعیت کشور در شهرها هستند، در یک نگاه کلی و یک جا، ۶۵‌درصد جمعیت کشور با هدفمندسازی رفاه‌شان کاهش یافته است. من آمدم و براساس نتایج مطالعه دکتر زنوز، متوسط منفعت و زیان رفاهی ناشی از هدفمندی را هم حساب کردم. نتیجه این شد که اگر میزان زیان رفاهی را که این ۶۵‌درصد جمعیت کشور دیده‌اند با مقدار افزایش رفاهی که آن ۳۵‌درصد برده‌اند، مقایسه کنیم به عدد پنج می‌رسیم. یعنی در کل کشور مجموع زیان رفاهی که ۶۵‌درصد جمعیت کشور دیده‌اند نسبت به مجموع سود رفاهی که آن ۳۵‌درصد برده‌اند، بیش از پنج‌برابر است. در یک کلام، زیان رفاهی فاز اول هدفمندسازی، پنج‌برابر منفعت رفاهی آن بوده است. البته با یک توضیح و آن اینکه فرض کرده‌ام رفاه ناشی از یک تومان یارانه، برای شهری‌ها و روستایی‌ها برابر باشد. ولی احتمال می‌رود روستایی‌ها از هر یک تومان یارانه بیش از شهری‌ها رفاه کسب کنند. اما قطعا پنج‌برابر نیست. اگر فرض کنیم هر روستایی از یک تومان یارانه دو برابر هر شهری رفاه کسب کند، در این صورت به عدد دو‌ونیم می‌رسیم. یعنی زیان رفاهی ناشی از هدفمندی در کل جمعیت کشور، دوونیم برابر منفعت رفاهی آن بوده است. یعنی طرح هدفمندی ۶۵‌درصد جمعیت را فقیرتر کرده تا بتواند وضع ۳۵‌درصد را بهبود بخشد و به ازای یک واحد افزایش رفاه، دو و نیم واحد کاهش رفاه ایجاد کرده است. پس از نظر رفاهی و بهبود فقر هم فاز اول هدفمندی موفقیتی نداشته است. از این گذشته اگر موتور تورم که به تازگی روشن شده است، داغ شود، آن ۳۵‌درصد هم رفاه‌شان کاهش خواهد یافت.




اتهام: ارتباط با کشوری که در آن تحصیل می‌کند!

محکومیت امید کوکبی به ۱۰ سال حبس تعزیری

امید کوکبی دانشمند جوان کشورمان و دارنده ی مدرک فوق دکترای لیزر ازدانشگاه تگزاس آمریکا، سرانجام پس از ١۵ماه بازداشت موقت، در دادگاه نمایشی که تحت عنوان “دادگاه متهمان به همکاری با موساد در اسراییل” تشکیل شده بود از سوی قاضی صلواتی به تحمل ١٠ سال حبس به جرم ارتباط با کشور متخاصم امریکا، کشوری که امید کوکبی در آن مشغول به تحصیل بوده است، محکوم شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، روز یکشنبه دادگاهی نمایشی به ریاست قاضی صلواتی با حضور ١۵ متهم به جاسوسی برگزار شد که توسط رسانه های حکومتی از جمله صداوسیما تحت عنوان دادگاه جاسوسان اسراییل تحت پوشش رسانه ای قرار گرفت.
این درحالی است که حداقل ٨ تن از این متهمان مدت هاست در زندان به سر می برند. در این دادگاه چند تن از متهمان ضمن قبول اتهامات خود از وزارت اطلاعات به دلیل دستگیری آنها تشکر کردند!
اما امید کوکبی از هرگونه اظهار نظر در جلسه دادگاه خودداری کرد و متعاقب آن به ١٠سال حبس محکوم شد.
امیدکوکبی به دنبال پایان تحصیلات در دانشگاه صنعتی شریف برای ادامه تحصیل راهی اروپا و امریکا شد و موفق به اخذ مدرک فوق دکترا ی لیزر از دانشگاه تگزاس آمریکا گردید، در سال های اخیر مقامات سازمان انرژی اتمی و همچنین برخی دانشگاه های وابسته به سپاه پاسداران بارها به وی پیشنهاد همکاری و فعالیت در پروژه های لیزری و مخابراتی داده بودند که کوکبی این پیشنهادات را ردکرده بود.
در دوران بازداشت نیز بازجویان از طریق فشار بر امید کوکبی و خانواده اش تلاش داشتند او را به همکاری در پروژه های جمهوری اسلامی مجاب کنند اما کوکبی گفته بود همواره آماده افتخارآفرینی برای کشورش از طریق فعالیت های دانشگاهی است اما هیچ علاقه ای به همکاری در پروژه های نظامی ندارد.
در مدت ١۵ماه بازداشت امید کوکبی، دانشمند ٣٠ ساله کشورمان، بسیاری ازنهادها و شخصیت های علمی داخلی و خارجی خواهان آزادی وی شده بودند که از جمله می توان به نامه جمعی از برندگان جایزه نوبل فیزیک به آیت الله خامنه ای و نامه ده ها تن از برندگان المپیادهای علمی جهانی و نامه انجمن های معتبر علمی از جمله انجمن IEEE اشاره کرد.
احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر ایران نیز در گزارش خود نسبت به وضعیت امید کوکبی ابراز نگرانی کرده بود.


مرگ یک مدیرمسئول و سردبیر در حادثه رانندگی

در حالی که در هر نیم ساعت یک ایرانی در تصادف جاده ای جان می دهد، در سانحه‌ رانندگی مدیر مسئول و سردبیر هفته‌نامه بهار سبز در سانحه رانندگی جان دادند.
حسین ‌زراعتکار سردبیر و زهره افتخاری مدیر مسئول هفته‌نامه بهارسبز بامداد امروز در سانحه رانندگی در کیلومتر ۵ جاده شوشتر اهواز بر اثر برخورد به تیر برق جان دادند.
فارس نوشت: این زوج رسانه‌ای اهل خوزستان بک فرزند دخترشان نیز در شرایط کنونی در یکی از بیمارستان‌های اهواز به دلیل شدت جراحات در حال معالجه است.
این هفته‌نامه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی از ۲۲ شهریور ماه سال ۱۳۸۳ در شهرستان شوشتر به مدیر مسئولی و صاحب‌امتیازی زهره افتخاری و دبیری تحریریه حسین زراعتکار به چاپ رسیده است و آخرین نسخه آن نیز هفته گذشته به چاپ رسیده بود.





تعلل چینی ها در اجرای طرح ۵ میلیارد دلاری پارس جنوبی

در حالی که سه سال از عقد قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی توسط شرکت سی ان پی سی چین با ایران می‌گذرد، این شرکت تاکنون اقدام به توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی نکرده است.
به گزارش پایگاه اینترنتی ترند نیوز، موافقتنامه توسعه میدان گازی پارس شمالی هم در بخش بالادستی و هم پایین دستی با هزینه ۱۵ تا ۱۶ میلیارد دلار بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی نفت چین موسوم به سینوک در مهرماه سال ۱۳۸۶ به امضا رسیده است.
این در حالی است که وزیر نفت ایران در مهرماه سال گذشته، قرارداد شرکت چینی برای توسعه پارس شمالی را بخاطر اینکه بعد از پنج سال هنوز عملیات توسعه این میدان گازی را شروع نکرده بود و همچنین بخاطر تعلل چینی‌ها در توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی تعلیق کرد.
بر اساس این گزارش هم اکنون سه سال از عقد قرارد داد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی توسط شرکت سی ان پی سی چین با ایران نیز می‌گذرد اما این شرکت تاکنون اقدام به توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی نکرده است. پیمانکاران ایرانی هفته گذشته خواستار مشارکت در این پروژه مشترک گازی شده و تاکید کرده‌اند با خروج چین امکان اجرای این قرارداد ۵ میلیارد دلاری وجود دارد. شرکت سی ان پی سی چین تنها شرکتی است که در فهرست پیمانکاران خارجی پارس جنوبی قرار دارد.
ایران بعد از روسیه دومین دارنده بزرگ ذخایر گازی دنیاست و بالغ بر ۳۳ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی دارد، اما طی سال گذشته حدودا ۱۱٫۸ میلیارد متر مکعب گاز از ترکمنستان وارد و ۹٫۵ میلیارد متر مکعب گاز نیز به ترکیه صادر کرده است. به عبارتی ایران هنوز وارد‌کننده گاز است.





بیش از سه روز بی آبی ۲۵۰۰ روستایی

مردم هفت روستای دهستان خارتوران شاهرود با بیش از دو هزار و ۵۰۰ نفر جمعیت بیش از سه روز است که آب آشامیدنی ندارند
به گزارش شبکه خبری آتی نیوز، مردم هفت روستای دهستان خارتوران شاهرود با بیش از دو هزار و ۵۰۰ نفر جمعیت بیش از سه روز است که آب آشامیدنی ندارند.
برخی از اهالی این روستاها گفتند: از ساعت ۱۰ صبح روز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ماه به دلیل سوختن پمپ چاه آب آشامیدنی روستای زمان آباد مرکز دهستان خارتوران، این روستا و شش روستای همجوار آن به نامهای کاریز، صالح آباد، باغستان، برم، فریدر و نوبه آب آشامیدنی ندارند.
هم اکنون اهالی این روستاها برای مصرف آب شرب خود از چشمه روستای زمان آباد که محل استفاده دامها و حیوانات نیز هست آب تهیه می‌کنند.
مسئولان آب و فاضلاب روستایی شاهرود به در پاسخ به درخواست مردم برای رفع این مشکل گفته‌اند تا چند روز دیگر پمپ جدید نصب خواهد شد.
دهستان خاتوران در ۲۲۵ کیلومتری جنوب شرقی شاهرود واقع شده است.




جـــرس: به مناسب فرا رسیدن سومین سالگرد آغاز جنبش سبز و همچنین اولین سالگرد رحلت مرحومان عزت الله و هاله سحابی و همچنین هدی صابر، مراسم بزرگداشتی توسط حامیان جنبش سبز در آلمان برگزار خواهد شد.
بنا به گزارش منابع خبری جرس، این مراسم که روز دهم ژوئن ۲۰۱۲، ۲۱ خرداد ۱۳۹۱ در شهر کلن آلمان برگزار خواهد شد، توسط حامیان جنبش سبز تدارک دیده شده است.
برگزار کنندگان این مراسم، در صدد هستند سومین سالگرد آغاز جنبش سبز را با یادمان درگذشت مرحوم عزت الله سحابی، فعال ملی - مذهبی و همچنین جانباختن هاله سحابی و هدی صابر برگزار کنند.
عزت الله سحابی، رئیس شورای فعالان ملی – مذهبی و از چهره های معروف منتقد حکومت در دوران قبل و بعد از انقلاب، سه شنبه ۱۰ خرداد (۳۱ مه) سال گذشته در بیمارستان مدرس تهران از دنیا رفت.
هاله سحابی، قرآن‌پژوه، روزنامه نگار، فعال ملی-مذهبی، فعال حقوق بشر، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی ایرانی و از اعضای انجمن مادران صلح، در جریان اعتراضات پس از انتخابات ۱۳۸۸ به دو سال حبس محکوم شده بود و به دلیل مرگ پدرش عزت الله سحابی اجازهٔ مرخصی چند روزه اخذ کرد، که در روز یازدهم خرداد و خاکسپاری پدر جان باخت. منابع حکومتی مرگ وی را "طبیعی و بر اثر شوک وارده به خاطر مرگ پدرش، سابقه بیماری قلبی و گرمای هوا" مدعی شده اند، اما شاهدان عینی فشار و ضرب و شتم ماموران لباس شخصی ها را علت جانباختن اعلام کرده اند.
خانواده سحابی برای عادی اعلام کردن درگذشت او تحت فشار قرار داشته اند.
هدی ‌رضازاده صابر ، روزنامه نگار، مترجم، فعال ملی مذهبی، زندانی سیاسی و از گردانندگان مجله توقیف شده «ایران فردا»، ۱۲ خرداد ۱۳۹۰ در حالی‌که در اوین زندانی بود در اعتراض به مرگ مشکوک هاله سحابی در مراسم تشییع جنازه پدرش عزت‌الله سحابی اعتصاب غذای خود را به همراه امیر خسرو دلیر ثانی دیگر زندانی سیاسی ملی-مذهبی، آغاز کرده بود، که در ۲۱ خرداد پس از انتقال از زندان به بیمارستان مدرس بر اثر نارسایی قلبی درگذشت. علت مرگ این زندانی سیاسی اعتصابی، ضرب و شتم از سوی ماموران امنیتی زندان اوین، عنوان شده است.




جـــرس: نتایج یک تحقیق بین‌المللی نشان می‌دهد مردم ایران در مقایسه با کشورهای عربی خاورمیانه، شمال آفریقا و بسیاری از کشورهای اروپای شرقی و آسیایی باور بیشتری نسبت به ارزش های دموکراتیک و مردمسالاری دارند.
به گزارش عصر ایران، روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا در این‌باره می‌نویسد که نفوذ ارزش‌های دموکراسی در جامعه ایران، این کشور را مستعدترین کشور خاورمیانه برای پذیرش ارزش‌های دموکراتیک ساخته است.

این تحقیق از سوی یک تیم پژوهشی و به روش مصاحبه تلفنی از بین بیش از هزار شهروند در۳۱استان ایران در فاصله اواخر سال ۲۰۱۱ و اوایل سال ۲۰۱۲ میلادی انجام شده است و پرسش شوندگان ایرانی شرکت کننده دراین نظرسنجی به صورت غیر مستقیم مورد پرسش قرار گرفته اند.
بر اساس نتایج این نظرسنجی بیش از ۹۴ درصد از پرسش شوندگان ایرانی از حق انتخاب آزادانه دفاع کرده و بیش از ۷۱ درصد از پرسش شوندگان گفته اند برای آنها تساهل و تسامح در رفتار با مردم و گروه‌ها مهم است.
این تحقیق در ۶۴ کشور و از میان ۱۶۲ هزار و ۹۹۴ نفر پرسش شونده در این کشورها انجام شده است.
موقعیت ایران در این نظر سنجی در میان ۴۷ کشور بررسی شده از ۲۳ کشور بهتر است و جامعه ایران در مقایسه با کشورهای عربی چون مصر ، اردن و مراکش و کشورهای آسیایی چون کره‌جنوبی، تایلند، مالزی و هند استعداد بیشتری برای قبول ارزش‌های دموکراتیک دارد.
در این نظر سنجی موقعیت جامعه ایران حتی از برخی کشورهای اروپای شرقی نظیر رومانی، اسلواکی و روسیه و اوکراین نیز بهتر است.





آژانس بین‌المللی خواستار بازدید از تمام سایت‌های هسته‌ای ایران شد
جـــرس: در اولین روز از دور جدید مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آژانس بین المللی انرزی اتمی، یک دیپلمات ارشد آژانس از مقام‌های تهران خواست تا دست‌یابی بازرسان آژانس به اطلاعات لازم، به مردم و بازدید از سایت‌های هسته‌ای ایران، از جمله سایت نظامی پارچین را امکان‌پذیر سازند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از امروز، دوشنبه (۲۵ اردیبهشت/ ۱۴ مه) مذاکرات دو روزه خود با نمایندگان جمهوری اسلامی ایران را در مقر این سازمان در وین آغاز کرده است.
هرمن ناکرتس، معاون مدیرکل آژانس بین‌‌المللی انرژی اتمی روز دوشنبه در جمع خبرنگاران تأکید کرد که مأموریت دیپلمات‌های جمهوری اسلامی در وین برطرف کردن ظن آژانس در مورد اهداف نظامی احتمالی برنامه اتمی ایران است.
ناکرتس در ادامه تأکید کرد: "هدف ما از این نشست دو روز دست‌یابی به توافقی برای حل و فصل تمامی مسائل باقی‌مانده و در درجه نخست روشن شدن ابعاد احتمالأ نظامی برنامه اتمی ایران است."
گفتنی است، بامداد دوشنبه، در آستانه مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منابع خبری گزارش داده بودند که دسترسی به سایت نظامی پارچین اولویت آژانس در این مذاکرات است و خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز از وجود یک مخزن انفجاری در این سایت خبر داده است.





جـــرس:
 در پی اعلام "اتحاد سیاسی میان عربستان و بحرین"،۱۹۰ نماینده مجلس شورای اسلامی ايران در بيانيه ای این اقدام را محکوم کرده و با هشدار به عربستان سعودی اعلام نموده اند که "با زور و فشار سياسی نمی توان ملت ها را آرام کرد."
روز گذشته سمیره رجب وزیر امور اطلاع رسانی دولت بحرین گفته بود که انتظار می‌رود عربستان سعودی و بحرین برپایی اتحاد سیاسی را در جلسه سران شورای همکاری خلیج فارس دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه اعلام کنند.
به گزارش مهر، در بيانيه ۱۹۰ نماینده مجلس شورای اسلامی ضمن اعلام حمایت و تقدیر از "اعتراض های مردمی در بحرين" آمده است: "عربستان پس از شکست فضاحت بار در سرکوب مردم مظلوم بحرين تصميم گرفته است که در اجلاس سران شورای همکاری خليج فارس بحرين را به عنوان يک کشور مستقل اسلامی- عربی که عضو سازمان ملل است، با عربستان متحد نمايد."
نمایندگان مجلس همچنین به رهبران عربستان و بحرين هشدار داده اند که با "اقدام نابخردانه خود بدون ترديد مردم بحرين را منسجم تر و متحدتر از گذشته در مقابل اشغالگران قرار خواهد داد و بحران بحرين را به عربستان منتقل خواهد کرد و منطقه را به سوی ناآرامی بيشتر سوق خواهد داد."
در این بیانیه تاکید شده است که "با زور و فشار سياسی نمی توانيد ملت ها را آرام کنيد و حمايت همه جانبه خود را از مردم شجاع بحرين و از استقلال و تماميت ارضی اين کشور اعلام می نماييم."
همزمان، رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به نماینده ای که خواستار اقدام جدی مسئولان سیاست خارجی در خصوص طرح عربستان برای در اختیار گرفتن بحرین شده بود، گفت: بحرین لقمه ای نیست که به سادگی از حلقوم کسی پایین برود و استفاده اش را ببرند.
گفتنی است، با وجود گذشت بیش از یک سال، اعتراض‌های شیعیان بحرین علیه خاندان آل خلیفه حاکم، خاموش نشده و جمعیت وفاق اسلامی، بزرگ‌ترین گروه معترض بحرینی می‌گوید که دخالت عربستان سعودی در بحرین، با هدف جلوگیری از شکل گیری دموکراسی در این کشور صورت می‌گیرد.
بر اساس آخرین گزارش ها، قرار است روز دوشنبه (امروز) سران شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس (کویت، قطر، امارات متحده عربی، عمان، بحرین و عربستان سعودی) در ریاض پایتخت عربستان سعودی گردهم ‌آیند و پیرامون تشکیل اتحادیه ای به مشورت و تصمیم گیری بپردازند.




جـــرس: به گزارش منابع خبری، هفته گذشته پلیس، شهرکتاب مرکز خرید بوستان را بست و پرونده آن را به دادگاه فرستاد. این موضوع باعث شد تا بسیاری از شعب دیگر شهر کتاب هم در انتظار برخورد پلیس باشند و کارکنان آن نگران از دست‌دادن شغل خود هستند.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی نگرانی مسئولان و کارکنان مجموعه شهر کتاب از توقیف یکی از شعبه‌های این مجموعه فروشگاه‌ها به سلسله گزارش‌هایی که روزنامه کیهان چند هفته پیش منتشر کرد برمی‌گردد.
این روزنامه در گزارشی شهرکتاب را محل فروش "کتاب‌های خاص از افراد روشنفکر خارج نشین ترک‌ وطن کرده با محتوایی مملو از نسخه‌های پیچیده شده برای تغییر و براندازی" دانسته بود و به نوعی خواستار برخورد با این موضوع شده بود.
روزنامه کیهان در این گزارش خود مدعی شد "خط‌ مشی موسسه شهر کتاب کاملا مبتنی بر رویکردهای سکولار و مروج فلسفه سرمایه داری لیبرال" است. کتاب‌هایی در شهر کتاب فروخته می‌شوند همه دارای مجوز وزارت ارشادند. این روزنامه همچنین فروش کتاب‌های دارای مجوز وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران را فقط یک «خطا» ندانست. پیام فضلی‌نژاد عضو دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان در این‌باره به تعبیر حسین شریعتمداری (سردبیر کیهان) استناد می‌کند و معتقد است "اگر به ریشه‌های تاریخی تاسیس شهر کتاب برگردیم، می بینیم که این یک «خطا» نیست، یک «خط» است."
توقیف یکی از شعبه‌های شهر کتاب در حالی انجام می‌شود که یکی از مسئولان این مجموعه از ماهیت سازمان توقیف‌کننده بی‌اطلاع و در انتظار حضور مدیر فروشگاه پلمپ‌شده در دادگاه بود تا دلیل اصلی بسته‌شدن این فروشگاه مشخص شود.
کیهان همچنین مدعی شده بود که فروشگاه‌های شهر کتاب به «تقدیس و ترویج علوم انسانی غرب» می‌پردازند. پیش از این هم وزارت علوم اقدام به بازنگری در درس‌های علوم‌انسانی دانشگاه‌ها کرده بود و حتی در برخی دانشگاه‌ها چند رشته علوم انسانی حذف شد.
هنوز مشخص نیست که بحث توقیف و پلمپ شعب شهر کتاب ادامه خواهد داشت و یا به همان یک شعبه خلاصه خواهد شد اما نزدیکی زمان انتشار گزارش‌های کیهان به توقیف این شعبه شهر کتاب نگرانی از باب برخوردهای بیتشر با این مجموعه فرهنگی را گسترش داده است.




جـــرس: 
رییس مرکز پژوهش های مجلس می گوید سندی در اختیار دارد که حاوی اعتراف یکی از نمایندگان مدافع احمدی نژاد به دریافت رشوه از دولت است.
به گزارش "تهران امروز"، احمد توکلی، در همایش "جهاد اقتصادی از مبانی تا مواضع" گفته است که فیلم اظهارات این نماینده را در اختیار دارد اما نامی از این نماینده نبرده است.
توکلی گفته است: "بنده فیلمی از یکی از نمایندگان مجلس (هشتم) در اختیار دارم که او در یک سخنرانی با اشاره به روابط برخی نمایندگان حامی دولت با دولت می گوید: "وقتی وزرا به مجلس می آمدند از ما انتظار داشتند که به نفع آنان رأی بدهیم و ما نیز رأی می دادیم. بعد از موفقیت نیز شماره حساب می دادیم تا به حساب ما پول واریز کنند. ولی من پولی که واریز می شد را برای خودم خرج نمی کردم. بلکه پول را برای شما خرج می کردم."





جـــرس:
 نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از عدم اجرای تعهدات دولت در سفرهای استانی گفت: در طول دو دوره دولت نهم و دهم تنها ۱۷ درصد از منابعی که برای تحقق وعده های دولت در سفرهای استانی لازم بود تامین شده است.
یه گزارش مهر جواد جهانگیر زاده، عضو کمیسیون امنیت ملی، در ابتدای جلسه علنی نوبت عصر امروز (دوشنبه) مجلس با اعلام تذکری گفت: اخیرا دولت با مسئولیت یکی از وزرای قبلی ۶۰۰ طرح ویژه را انتخاب کرده که عملیاتی شود که امکان تحقق آنها در یک سال پایانی دولت امکانپذیر نیست.
وی با انتقاد از عدم اجرای تعهدات دولت در سفرهای استانی گفت: در طول دو دوره دولت نهم و دهم تنها هفده درصد از منابعی که برای تحقق وعده های دولت در سفرهای استانی لازم بود تامین شده است.
وی با تاکید بر اینکه نظام از مجموعه تعهدات دولت ۵۰ سال عقب است از ریاست مجلس خواست که مرکز پژوهشها را مامور تهیه گزارش ویژه ای مجموعه تعهدات دولت در سفرهای استانی کند.
جهانگیرزاده تصریح کرد: دولت های آینده باید پاسخگوی تعهدات دولت تا ۵۰ سال آینده باشند.




جـــرس: 
در پی تجمع عده ای از شهروندان معترض قزوینی در مقابل مجلس شورای اسلامی، نماینده اصلاح طلب قزوین از رئیس مجلس خواست به مشکلات این افراد رسیدگی شود.
به گزارش مهر، جلسه نوبت عصر صحن علنی مجلس برای بررسی لایحه بودجه سال جاری، با نیم ساعت تاخیر و حضور تنها ١۴۰ نماینده در مجلس آغاز شد، که چون مجلس با حضور ١۹۴ نماینده قادر به رای گیری برای مواد است، پیش از اینکه اکثریت نمایندگان در صحن علنی مجلس حاضر شوند قدرت الله علیخانی نماینده اصلاح طلب قزوین در مجلس شورای اسلامی با اعلام تذکری گفت: جمعیت انبوهی مقابل درب مجلس ازدحام کرده اند.
وی افزود: ما قصد خروج از مجلس را داشتیم که این جمعیت ماشین را محاصره کردند و شروع به زدن ماشین کردند.
علیخانی تصریح کرد ما از ماشین پیاده شدیم تحصن کنندگان ما را محاصره کردند و به ما فحش و اهانت کردند.
وی با نشان دادن تابلویی از شعارهای تحصن کنندگان گفت: ما ماموریم پیام تحصن کنندگان را به شما برسانیم.
علی لاریجانی در پاسخ به تذکر علیخانی به مزاح گفت: حقتان بود فحش خوردید. آقای آشوری از هیئت رئیسه مامور پیگیری درخواست های تجمع کنندگان شده است.
گفتنی است، تجمع کنندگان به وضعیت پروژه های مسکن مهر در هشتگرد اعتراض داشتند و معتقد هستند دولت در زمین های مردم اقدام به ساخت مسکن مهر کرده است.