۱۳۹۱ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

مهمترین خبرهای روز پنجشنبه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

 

 جنبش ۹۹ در صدی ها در برابر یک در صدی ها (۲)
به مناسبت اول ماه مه روز جشن جهانی کارگران
مضمون جنبش اشغال وال استریت از دیدگاه متفکران
حمید دادیزاده
اخبار روز:

چرا جنبش نمادین اشغال وال استریت در کوتاهترین مدت شهرهای امریکا را فرا گرفت؟ چرا این جنبش با این که جوهره صلح آمیز دارد چنان وحشیانه با واکنش پلیس روبرو شد؟ متفکران، صلح دوستان و اندیشه ورزان چگونه این جنبش را تعریف میکنند و چرا برخی از جمله مایکل مور بر آنند که این حرکت بانی و باعثش خود وال استریت و شریان های بازار بورس و در راس آنها" سیتی بانک" و" هج فاند" و" اکسون موبایل" بوده اند؟ چه اقداماتی از طریق اصحاب وال استریت صورت گرفته که جهان به این وضع بی ثبات رسیده و چنین واکنشی را بر افروخته است؟ چرا نوام چامسکی با واژه کانکستریسم مجموعه وال استریت را تعریف میکند؟ این همه فقر و فاقه و بربریت محصول چه عواملی است؟ صدایی از درون جنبش اشغال وال استریت امریکا چنین بازتاب مییابد:
وال استریتی ها دستمزد مردم را غارت میکنند:
در سال ۱۹٨۰ یک در صد از بغایت متمولترین مردم امریکا یک دلار از هر ۱۵ دلار حاصله از درآمد بعد از مالیات را از آن خود میکردند. این سهم، به گفته آی آر اس (اداره مالیه امریکا) الان به سه دلار رسیده و این طیف از مجموعه درآمد امریکا ، از هر پانزده دلار ٣ دلارش را از آن خود میکنند که در مجموع یک تریلیارد دلار اضافی پول میبرند.در همین دوره زمانی، در ازا هر یک دلاری که ثروتمندان به دست آوردند، بر سهمشان سه دلار هم اضافه شده است (سه برابر ) ، حال آن که بر درآمد اقشار فقیر یعنی جمعیت ۹۰ در صدی، فقط یک سنت اضافه کسب کرده اند.( چگونه میتوان این نابرابری خشن را توجیه کرد)
طبق تحقیقات اقتصاددان برکلی، انریکو مورتی، هر کارگر کارخانه، به طور میانگین در امریکا مبلغی به ارزش ۱٨۰ هزار دلار کالا سالانه تولید میکند که این آمار نسبت به میزان تولید در سال ۱۹٨۰ سه برابر شده است (با احتساب میزان تورم). بنا براین اگر چه نیروی کار و زحمت در سی سال گدشته میزان باروری کار خود را سه برابر کرده اند،اما این جمعیت یک درصدی سرمایه دار بوده که سهم خویش را از این درآمد سه برابر کرده اند. در حالی که میزان دستمزد کارگران از ۱۹٨۰ تا حدودی ثابت مانده، صاحبان سرمایه تقریبا کل ارزش باروری و تولیدی کارگران را ربوده اند. ( غارت دستمزد نیروی کار خصلت کانکستریم وال استریت و نمایندگان آن را نشان میدهد .)
ما در امریکا گرانترین سیستم بهداشتی را داریم. میزان سوانح و مرگ ومیر کارگران در محیط های کار به سبب مدیریت بد و قطع مزایای بهداشتی افزایش یافته و مرگ ومیر کارگران به سبب سوانح محیط کار به ویژه به سبب نشتی مواد شیمیایی زیاد شده است، حال آن که نه فقط نغییراتی در پایین انجام نشد بلکه این بانکهای در حال ورشکستگی بودند که از کمکهای بلیونی دولتی سود بردند تا سر پا بمانند.از سویی نیز شرکتهای بزرگ لابی میکنند تا قوانینی تدوین گردد که هزینه های آلودگی محیط زیست از محل سودهای آنان پرداخت گردد.
بیش از بیست در صد مردم امریکا بیکارند یا نیمه بیکار و این در حالی است که کارخانه های مهم امریکا پول نقد نجومی ۲ تریلیون دلاری سود کرده اند. حدود ۹٣(نود و سه) در صد درآمد حاصله در دوران پس از رکود اقتصادی را ۱ درصد از سرمایه داران (به اصطلاح کارآفرینان) برده اند. مدیران اجرایی چند ملیتی هایی چون فورد، بانک امریکا، سیریس، و دیگر کورپریشن ها مزایای هنگفت مازاد دریافت کرده اند. به سخنی کسانی که کارگران را یا اخراج می کنند یا نیمه کار رهایشان میکنند مزایا هم دریافت میکنند.۱
افزایش شهریه دانشجویی نوعی محروم کردن فرزندان طبقات زحمتکش از تحصیل است.
شهریه مراکز دانشگاهی خصوصی به شکل سرسام آوری بالا میرود و سقف وام های دانشجویی به یک تریلیون دلار رسیده، در حالی که مزایای مدیران اجرایی چند ملیتی ها و صاحبان بانکهای   امریکا چون سیتی بانک و فورد به ارقام نجومی بالا رفته است. نه، نه این درست نیست که رهبران و مدیران مالی بنا به ادعایشان، این ثروتها را با کار و تلاش وقریحه مدیریت خود کسب کرده اند.
جمعیت یک در صدی حاکم بر جهان سرمایه در امریکا این همه ثروت اختصاصی را به بهای پنجاه سال مالیاتهای حاصله از کار مردم و از طریق تحقیقاتی که ما مردم هزینه آنها را داده ایم کسب کرده اند. تمام ارگانهای دولتی امریکایی، همه از منبع مالیاتهای صدها میلیون نفر به این تحقیقات دامن زده اند که حاصل آنر فقط یک در صدیها غارت کرده اند.
۱۰ در صد صاحبان سرمایه ٨۰ در صد بازار بورس را مالکند. که از این طریق بلیونها دلار درآمد درو مبکنند بی آنکه لحظه ای کار کرده باشند و هر گز مالیاتی پرداخت نمی کنند. مدیران " هج فاند" برای فرار از مالیات عنوان درآمد خویش را "بهره های افزوده شده" نهاد ه اند تا اینکه سقف مالیات خود را به ۱۵ در صد بیاورند همان کاری ک" میت رامنی " نماینده جمهوریخواهان و نامزد انها برای ریاست جمهوری آمریکا انجام داد. مدیران" هج فاند" با درامدهای بلیونی صفر در صد مالیات میدهند چرا که سودهای حاصله را به عنوان "|بهره" به کمپانی های خود منتقل میکنند.
آمار اداره آمریکایی مدیریت(او ام بی) نشان میدهد که از ۲٨۰ شرک عظیم امریکا ٣٣ تا اصلا مالیات پرداخت نکردند و مابقی از سال ۲۰۰٨ بر میزان مالیاتشان کاهش یافته است. نبود مقررات درست در این زمینه سبب شده که شرکتهای امریکایی سرمایه های خود را خارج از مرزها به کار اندازند و از مالیات فرار کنند. سازمان موسوم به "شهروندان برای عدالت در مالیات" گزارش میدهد که این شرکتها هر سال نیمی از درآمد خود را پنهان میکنند و بین سالهای ۲۰۰٨ تا ۲۰۱۰ مبلغ ٣٣۷ بلیون دلار از این بابت پول نصیب آنها شده است. در برابر هر ۱۶ سنت که یک در صدیها مالیات دادند کارگران ۵ دلار از حقوقشان کم شده است و این یک موضوع شوک آوریست.(حال خواننده باید فکر کند، اندیشه ورزد و ببیند چرا جهان به این وضع فاجعه بار رسیده است.آیا بربریت کنونی محصول این نظم نیست؟)

یک در صدیها و هویت انسانی ۹۹ در صد
اربابان تمول و ثروت و سرمایه به میزان کمتری در خدمت منافع اکثریت جمعیت امریکا بوده اند، کسانی که با کار سنگین خود راه سود و درآمد را به آنها گشودند و امنیت سرمایه آنها را فراهم نمودند. طبق نوشته نیو یورک تایمز و پرو پابلیکا موسسات مالی وابسته به وال استریت از جمله "جی پی مورگان، سیتی گروپ و بانک امریکا و قلد من ساک" مکررا و بارها مرتکب جنایت و دزدی شدند اما با پرداخت بخشی از جرایم خود از هرگونه مجازات معاف گشتند.
منابع مالی مورد اعتماد فاش ساختند که در بازار بورس و پول چگونه در قیمتها دستکاری کردند و مسولین مالی با پخش اخبار در مورد زمان خوب خرید و فروش سبب شدند که مردم صدمه ببینند و خودشان در بهترین وقت بورس ها، با نرخ نازل آنها خریداری کردند.( کنترل مغز مردم و آلوده کردن جو جامعه با تبلیغات و رسانه های تحت امر این مهم را ممکن ساخته است.)
یکی از مدیران "هج فاند" به نام آقای جان پالسن در همکاری با گلدمن ساکس یک محصول مالی بوجود آورد که به او اجازه میداد تا بازار املاک در حال افول را به حراج بگذارد و از این طریق ۴ بلیون دلار سود ببرد. دیگر مغزهای متفکر مالی با خریدن (رشوه دهی) آژانسهایی که موسسات مالی را ارزیابی و به آنها نمره میدهند، سبب شدند که بسته های بی ارزش و مسموم مالی با نرخ AAA ارزیابی شوند تا آنان بتوانند از قبل این خلاف به فروش مبلغ بورس هنگفت بازنشستگی بپردازند.
و بانک امریکا با معرفی یک سند غیر معتبری به نام رابو-ساینینق(robo-signing) ده ها هزار صاحب خانه را بی خانمان کرد یا آنها را آواره نمود.(این اقدامات نشان میدهد که یک در صدیها چه به صورت حقیقی و چه حقوقی احترامی به ۹۹ در صدیها و حقوق آنها ندارند و تنها برای آنها حرص و طمع سرمایه مطرح است و هویت انسانی و حقوق بشر برایشان محلی از اعراب ندارد.)
مخالفت مردم جهان با اصحاب وال استریت تنها منحصر به حوزه اقتصادی نیست بلکه مسائل مربوط به تضییع حقوق بشر و نابودی محیط زیست را هم در بر میگیرد. شرکتهای عظیم رایانه ای (کامپیوتر) مثل" اپل" مواد خام خود (کولتان) را از کنگو میآورند جایی که کودکان آنها را از معادن بیرون میکشند. سپس این (بلاد کولتان) به چین فرستاده میشود جایی که کودکان روزی دوازده ساعت با کار طاقت فرسای تکراری فقط به ۲ دلار جان میکنند.( بلاد کولتان یا کولتان خون ماده معدنی است که از معادن کنگو عمدتا استخراج میشود. شرکت اپل از این ماده به عنوان چیپ کامپیوتری و ایفونی استفاده میکند. این ماده را بردگان و سیاه پوستان با کار ۱۲ ساعته طاقت فرسا استخراج میکنند. این ماده به کلتان خون معروف شده و گروههای حقوق بشری ناظر بودند که با چه میزان کار اجباری و تنها با پرداخت مبلغ نازلی به کارگران آنها را وادار میکنند در آن معادن کار کنند و آن گاه این ماده به چین ارسال میگردد تا باردیگر توسط نیروی کار ارزان پردازش شوند تا محصول نهایی به دست اپل برسد.آن گاه داستان موفقیت اپل و آیفون بر سر زبانها میفتد بی آنکه از پدید آورندگان این ثروت نامی باشد یا سهمی به آنها برسد. یا این که "مواد علف کش و حشره کش" شرکت مونسانتو سبب آسیبهای زیستی به کارگران میشود وموجب رشد و گسترش سوپرباگها میگردد و کشاورزی را نابود میکند و مزرعه داری ارگانیک را از بین میبرد. شرکت غول پیکر نفتی" اکسون" نه تنها بزرگترین شرکت سود خوار است بزرگترین آلوده کننده مححیط زیست هم به شمار میرود. این شرکت با جعل اسناد و صرف مبالغ هنگفت مبارزه ای بزرگ برای گرم شدن لایه زمین فریبکارانه راه انداخته است." شرکت جهانی بررسی عادلانه چند ملیتی ها" شرکتهای منسانتو، اکسون، صنایع کاچ، شورن chevron و بلاک واتر--ارتش مزدور خصوصی که در عراق و خونریزیهایش نقش کلیدی داشت (black water) و هالیبرتن دیک چینی را به عنوان شرکتهای که باید به تالار ننگ کورپوراسی" آووردشان، یاد میکند.( Hall of shame)
چگونه ممکن است منابع مادی و امکانات اجتماعی به صورت عادلانه و موثر به کار گرفته شوند در حالی این پولها صرف رقابتهای کشنی های خصوصی سرمایه سالاران، ساخت میادین خصوصی گلف، زیر دریایی تفریحی، سواحل سخصی و باندهای خصوصی هلیکوپتر شوند.
مطالعات نشان میدهد که انباشت ثروت و قدرت در اشخاص سبب میشود که میزان توجه به حق و حقوق دیگران کم رنگتر شود و علیرغم ان که همه ثروتهای این یک در صیها از محل کار توده های مردم و منابع عمومی کسب میشود این سوپر ثروتمندانند که همه منابع جامعه را ملک طلق خود میدانند و حرص و طمع آنها را نظام وال استریت برآورده میکند.
پاتریک برونر از فعالین جنبش اشغال وال استریت میگوید: ما می دانیم که مردم دموکراسی مستقیم میخواهند که ارزشهای مساوات جویانه داشته باشد. بخش وسیعی از جوانان امریکا فکر میکنند که جوانی آنها دزدیده شده. ما در ثروتمند ترین کشور جهان زندگی می کنیم. مردم خواستهای قانونی و درستی دارند. آنها از این شرایط رنج میبرند. ما جوانانی داریم که در اوایل جوانی مبلغ هنگفتی قرض دارند. آنها تمام زندگی خود باید این قروض سنگین را حمل کنند. باید بدانیم که این گامها اولیه و نوی است که برداشته میشود. ما دهه هاست که علیه این سیستم در مقابله ایم. مقابله در برابر هر گونه ستم. ما میدان تحریر را فتح کرده ایم. همه ما هر روز رنج میبریم. ۱۰٣ برابر بر میزان قرض در امریکا اضافه شده است.
نوامی کلاین معتقد است که قدرت مالی انحصاری وال استریت را فاسد کرده همچنان که قدرت انحصاری دولتها نیز فساد آور است. ما باید شرایطی فراهم کنیم که قدرت از دولت به مردم منتقل گردد و در سطح جامعه پخش گردد. نوعی عدم تمرکزگرایی لازم است. که این عرصه های بومی کردن اقتصاد، رشد کئوپراتیوها را شامل میگردد. باید مردم در محلات خویش از انرژی بومی و قابل دسترس سود جویند مثل انرزی خورشیدی و این همان چیزی است که چند ملیتیها و کورپوریشن ها در امریکا علیه آن قیام کرده اند. کورپوریشن ها خواهان راه حلهای عظیمی هستند که برایشان سود آور باشد .باید در سطح بین المللی، ملی و محلی همه مردم دخالت فعالی داشته باشند و بدون حضور فعال و گسترده ما این مهم ممکن نیست. ما در حال پیروزی هستیم. ما توانسته ایم صدایمان را بلند کنیم.

مدرن ترین جنبش جهانی گام های آغازین خود را برمیدارد
مجله معروف نیشن با حضور اندیشه ورزان مترقی از جمله مایکل مور، برنده جایزه اسکار و سازنده فیلمهای مستند معروف در افشای جنگ افروزیهای جمهوریخواهان و اربابان وال استریت و نیز نوامی کلاین نویسنده معروف کتاب " شوک درمانی" که در روزهای ۲٣ و ۲۴ ماه مه ۲۰۰٣ در عراق بوده و نقش اصحاب سرمایه و مثلث شوم بوش-چینی-رامسفلد را در به آشوب کشاندن جهان و خدمتگذاری به تراستهای نفتی نشان داده برنامه ای را ترتیب داد که درآن این اندیشه ورزان با حضور گرم و بی پیرایه در مورد جنبش نوین و مدرن اشغال وال استریت سخن می گویند. آنها بر آنند که این حرکت تنها یک کمپین اعتراضی و زود گذر نیست که با دخالت خشن پلیس پایان پذیرد. بلکه جنبشی است مدرن که از بطن جوامع سرمایه داری برخاسته و ریشه در اعماق بیعدالتیهای جهان دارد. جنبشی که خواهان عدالت اجتماعی برای جهانیان، اعاده اتونومی و مناعت فردی هر انسان و بازیافت هویت انسانی اوست.هویتی که سالهاست از مردم دزدیده شده و نوعی بردگی نوین و بی هویتی انسانی جای آن را گرفته است. طوری که زندگی برای اکثریت مردم جهان به عنوان بار گرانی شده که باید آنرا تحمل کنند نه کالای زیبا و ارزشمندی که همگان آزادانه و برابر از آن بهره مند گردند. در واقع جوهره وجودی جنبش اشغال وال استریت واکنشی است به وضع کنونی جهان و قاطبه مردمی که قدرت تصمیم گیری و امکانات رفاهی و همچنین زندگی انسانی از آنها گرفته شده است. وال استریت از طریق سرمایه مالی و ارگانهای تحت سلطه خویش از جمله بانکها، تراستها و مراکز پولی جهان را به نهاد مستعمره خویش تبدیل کرده، آن گاه از طریق شرکتهای عظیم بیمه و ارتشهای خصوصی عملا کوچه ها، خیابانها، مزارع، و کارخانه ها را اشغال کرده است. ضمنا پاتریک برونر از سازمانگران جنبش اشغال وال استریت و مولف کتاب" چه کسی به مردم گزارش خواهد داد-لو رفتن دموکراسی امریکایی"، نیز نظرات خود را بیان میکنند.
مایکل مور: این یکی از قابل توجه ترین جنبشهای است که تا حال شاهد آن بوده ام.در سی سال گذشته مردم در ازا کار و تلاش خویش چیزی به دست نیاوردند جز خرابی جهان و بدی اوضاع اقتصادی. جنبش اشغال وال استریت همچون آتشی که در جنگلها در میگیرد به سرعت همه جا را فرا گرفت و در حال گسترش است.در شهرهایی که من رفته ام، روحیه قوی مردم از هر سن و سال و اندیشه ای، حمایتشان را دیده ام. نکته نو در این جنبش این است که این جنبش مردمی است مردم بر آنند که خود بر کوچه ها و خیابانها و شهرهایشان مسلط شوند. انها مجبور نیستند که به قرارگاه فرماندهی زنگ زده و اجازه بگیرند. آن هایی که میگویند این جنبش رهبری ندارد باید بدانند که این جنبش زنده است. این جنبش ترس مردم را فرو ریخت و بر یاس و ناامیدیها غلبه کرد. مردم از وضع اسف بار خویش در امریکا حرف میزنند.
پنجاه میایون نفر در امریکا بیمه درمانی ندارند. ۴۹ میلیون نفر در فقر زندگی میکنند و حدود ۴۰ میلیون نفر از جمعیت امریکا سواد خواندن و نوشتن بالاتر از کلاس چهار ابتدایی ندارند. آنها از نظر کاربردی بیسوادند. این حاصل سیستمی است که وال استریت و بانکها آفرید ه اند. این ملت تحت اشغال است. حال اگر می پرسید چه کسی این جنبش سراسری را سازمان داد؛ من پاسخ میدهم: که" بانک گلد من ساکس ، سیتی بانک و بی پی و کمپانیهای نفت. چرا کسی گوش نمی دهد. ۷۲ در صد مردم امریکا میخواهند که مالیات سرمایه داران افزایش یابد. این در حالی است که یک در صد جمعیت امریکا بیش از ۶۰ در صد ثروت را مالکند.
این اولین باری است که به کوشش جنبش اشغال وال استریت مردم درون شهرها از نابرابری و بیعدالتی تقسیم ثروت و نیز از "حرص و طمع" وال استریت نشینان صحبت میکنند.مردم وقتی به گوگل نگاه میکردند و متوجه میشدند که قیمت اوراق قرضه هزار برابر بالا رفته مزاح میکردند. اما الان این طور نیست. این نوعی جنایتی است که وال استریتی ها مرتکب میشوند و مردم آنرا لمس میکنند.
ریچارد کیم به بی خانمانی و جنبش ضد فقر اشاره می کند که درون این جنبش اشغال جای خود را پیدا کرده است. جنبش اشغال وال استریت از نظر ساختاری منتسب به نژاد و فرقه ای نیست. این جنبشی است فراگیر علیه بیعدالتی کورپورت کراسی، برای دموکراسی مستقیم. باید بتوانیم سیستم هیرارشی قدرت، تبعیض و فساد مالی حاکم را ازمیان برداریم. سیستم اجتماعی کنونی برای همه مردم کار نمی کند. این سیستم مال مردم نیست. این سیستم تحت اختیار وال استریت قرار گرفته و علت این همه دزدی در مالیات بندیها وتقلب در قیمت بندی قسط خانه به مردم و تبعیض در وامهای طولانی مدت دولتی همه و همه سبب شد که ما به اینجا برسیم. روشن است این سیستم برای توده مردم کار نمی کند.
ایمی قودمن که سخنگوی برنامه "حالاوقت دموکراسی"است میگوید که مبارزه کنونی حرکت مردم جهان علیه "قدرت کورپراسی هاست. او ویلیام گریدر، نویسنده روزنامه نیشن را معرفی میکند که کتاب"لو رفتن دموکراسی امریکایی را نوشته است و اخیرا کتاب" ظهور و سقوط کشور ما" را تهیه کرده است. او میگوید: نبض امریکا برای دموکراسی همان تلاش برای برابری است که بسان رودخانه ای از آغاز تاریخ امریکا در لایه های تحتانی در جریان بوده است. و این حرکت را قدرتمداران دارند مشاهده میکنند. این رودخانه در جریان است.من تلاش میکنم که همراه مردم باشم و در این راه شمعی روشن کنم و دنبال آن ایده الهای اصیل انسانی بروم. این بهترین چیزی است که در زندگی میتوانی انجامش دهی . این رودخانه مردمی که زیر زمین در حال حرکت است، گاهگاهی بدون پیش بینی قدرت میگیرد و به سطح میاید. و همه چیز را تغییر میدهد. در طول تاریخ امریکااز این لحظات بوده که همچو رودهای خروشانی همه چیز را تغییر داده و افق جدیدی برای مردم گشوده و این سیل خروشان همان ادامه رودخانه است. این حرکتها شکل میگیرند و ایده ها و نظرها مطرح میشوند و گاهی فرو کش میکنند و در دل تاریخ خاموش میشوند تا دباره برگردند .هر نسلی اینها را تجربه کرده است

۱-.(واژه کارآفرینان-job creators – از سری واژه هاییست که به تعبیر زنده یاد محمد مختاری برای تحمیق مردم از آن استفاده میگردد همچون واژه تعدیل کارگران به جای اخراج و یا اقشار آسیب پذیر به جای کارگران و زحمتکشان-کار آفرینان همان صاحبان سرمایه های هنگفتی هستند که دولت فدرال و مراجع قانونگذاری را تحت نفوذ خود دارند.)




اخبار روز: 

همه ساله در ماههای قبل از آوریل، مناطق مختلف خوزستان و دیگر شهرهای آن شاهد موج وسیعی از بازداشتهای فله ای می شوند. این بازداشتها ضمن یک برنامه از پیش تعیین شده حکومت برای جلوگیری از برگزاری تجمعات اعتراضات آمیز مردم که برای بزرگداشت انتفاضه ۱۵ آوریل سال ۲۰۰۵ صورت می گیرد. این انتفاضه در سال ۲۰۰۵ در اعتراض به نامه خیلی محرمانه صادره از رئیس دفتر محمد خاتمی رئیس جمهور وقت مبنی بر برنامه ریزی دراز مدت برای تغییر ترکیب جمعیتی در اهواز بشکلی که نسبت مردم عرب در طی یک پروسه ۱۰ ساله به یک سوم تقلیل یابد.
و همه ساله مردم عرب اهواز, علی رغم بازداشتها و انتشار وسیع نیروهای امنیتی در محله های مختلف, برای بزرگداشت این حادثه که به یک واقعه ملی برای آنها تبدیل شده است آماده می شوند.
اما موضوع قابل توجه در سال ۲۰۱۲ این است که نحوه برخورد نیروهای امنیتی در این سال با سال های قبل قدری متفاوت است و آن نحوه بازداشتها و اتهامات وارده به بازداشت شدگان و همچنین مدت زمان بازداشت می باشد. برای نمونه یکی از این موارد بازداشت را مورد بررسی قرار می دهیم و آن بازداشت آقای "جبار یباری" فعال فرهنگی اجتماعی و فعال حقوق بشر عرب اهوازی، ۴۵ ساله ساکن اهواز متأهل و داری ۶ فرزند، مبتلا به ناراحتی قلبی و بیماری قند خون.
۱- نحوه بازداشت آقای جباری و دیگر فعالان اهوازی یکی از مواردی است که نمونه بارز نقض کامل حقوق شهروندی می باشد. در مورخ ٣/۱/۹۱ نیروهای لباس شخصی با خودروهای شخصی راه را بر آقای یباری در خیابان سد می کنند و او را به زور و در جلو دیدگان رهگذران دستبند زده و وارد ماشین می نمایند، بدون آنکه برگه بازداشت یا کارت شناسایی به او نشان دهند. و حتی بنا به نقل یکی از شاهدان عینی وقتی نیروهای لباس شخصی با مقاومت آقای یباری و اعتراض برخی از حاضران در محل مواجه می شوند متوسل به زور شده و با نشانه رفتن اسلحه هایشان به سمت مردم آنها را به عقب رانده و آقای یباری را که در اثر ضربه یکی از ماموران به صورتش خون از بینیش جاری بود، به داخل خودرو پرت میکنند.
۲- پیگیریهای خانواده آقای یباری از مراکز انتظامی و امنیتی و حتی بیمارستان ها راه به جایی نبرد و حتی گمانه زنیهای مختلف دوستان و آشنایان پای آنها را به سردخانه ها و مراکز پزشک قانونی کشاند. و بالاخره پس از گذشت مدتی یک تماس ناآشنا به آنها اطلاع میدهد که آقای یباری مهمان نیروهای امنیتی است.
٣- مراجعه مجدد خانواده آقای یباری جهت رساندن داروهای قلب و قند به ایشان بی نتیجه ماند و حتی در مراحل اولیه مراجعه، علی رغم تماس ستاد خبری، منکر وجود او در ستاد خبری شدند و برای بار دیگر این خانواده را دچار سردرگمی و سرگردانی نمودند. و جواب های دو پهلو و غیرواضح و مبهم مزید بر علت شد.
۴- دستگیری های اخیر در اهواز و شوش و حمیدیه و نحوه برخورد و خبرسازی نیروهای امنیتی و صدا و سیمای رژیم نشانگر این است که رژیم جمهوری اسلامی در صدد طراحی یک سناریوی جدید علیه فعالان جنبش مدنی عرب اهوازی می باشد، به این شیوه که دستگیرشدگان را تحت وحشیانه ترین شکنجه های بدنی و روحی و روانی قرار می دهند و آنها را وادار به اعتراف به کارهایی می نمایند که روحشان نیز از انها بی خبر است. و بدینوسیله زمینه را برای صدور احکام درازمدت و یا حتی اعدام فراهم می نمایند.
در مورد آقای جبار یباری خبرهای رسیده از اهواز حاکی است که در اثر شکنجه، وضعیت سلامتی ایشان وخیم شده و او را به بیمارستان منتقل می-نمایند و پس از یک شب دوباره ایشان را به اطلاعات باز می گردانند.
بررسی این مورد و موارد مشابه نشانگر برنامه ریزی رژیم جمهوری اسلامی برای برخورد وحشیانه با فعالان جنبش مدنی در اهواز می باشد. این واقعیتها و اخبار رسیده از اهواز و دیگر شهرها مسئولیت فعالان و سازمان های مدافع حقوق بشر در کشورهای آزاد را دوچندان می کند. چرا که در سایه سانسور و ممنوعیت فعالیت رسانه های آزاد و تشکل های حقوقی در داخل ایران، رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی مرتکب انواع جرایم در حق مردم می شود. لذا این یک واجب انسانی است تا همه موسسات و مدافعین حقوق بشر صدای مردم ستمدیده بالاخص زندانیان و دستگیرشدگان باشند.



دادگاهی در ولایت سغد تاجیکستان، ۳۴ نفر از ساکنان شهر اسفره را که متهم به عضویت در جنبش اسلامی ازبکستان بوده‌اند، به ۸ سال تا ۲۸ سال زندان محکوم کرده است.
محاکمه دادگاهی این افراد در بازداشتگاه شماره ۲ شهر خجند می‌گذشت و یکی از طولانی‌ترین محاکمه‌ها در سال جاری محسوب می‌شده است.
جوره‌بیک شیراف، قاضی پرونده، ۳۴ متهم آن را به نقض هفت ماده قانون کیفری تاجیکستان مقصر دانست و بیش‌تر این افراد را به بیش از ۲۰ سال زندان محکوم کرد.
اکثر متهمان این پرونده به نقض ماده‌های ۱۰۴ - قتل، ۱۸۵ - تأسیس گروه‌های مسلح غیرقانونی، ۱۸۶ - راهزنی، ۱۸۷ - راهزنی و تأسیس انجمن‌های مسلح جنایت‌کار، ۱۸۹ - برانگیختن نزاع‌های ملی و مذهبی، ۳۰۶ - غصب حاکمیت و ۳۰۷ - دعوت برای تغییر اجباری ساخت دولتداری در قانون کیفری این کشور مقصر دانسته شده‌اند.
در همین حال، به گفته برخی از حقوقدان‌های شرکت‌کننده در این محاکمه، جریان محاکمه حاکی از آن بوده است که عضویت اکثر این افراد در جنبش اسلامی ازبکستان کاملاً ثابت نشده است.
همچنین، برخی از والدان این ۳۴ نفر در صحبت با خبرنگاران، اظهار داشتند که فرزندانشان در جریان بازپرسی شکنجه شده‌اند.
سهراب قاضی‌اف، یکی از متهمان این پرونده، برای ۲۸ سال روانه زندان شده است.
صمد جلیل‌اف، یکی دیگر از متهمان، با توجه به تخفیف مجازات، به ۸ سال زندان محکوم شد. اما وکیل مدافع آقای جلیل‌اف گفت که دادگاه نسبت به موکلش حکم سنگینی را روا دیده است.
تهمینه رحیم‌اوا می‌گوید که موکل وی تنها برای آن محکوم شده است که حدود یک ساعت برخی از افراد متهم در این پرونده را به منزلش راه داده است.
گفته می‌شود که بیشتر وکیلان مدافع ۳۴ نفر از محکوم‌شدگان در صدد شکایت از حکم موکلانشان هستند.
این افراد که اکثراً ساکنان ناحیه اسفره ولایت سغد هستند، از سوی مأموران پلیس و دادستانی ولایت سغد در سال ۲۰۱۱ بازداشت شده بودند.
آن زمان کارمندان دادستانی اعلام کرده‌اند که نتایج بازرسی نشان داده است که این افراد در اواسط سال‌های ۱۹۹۰ به جنبش اسلامی ازبکستان پیوسته و مردم را برای شامل شدن به این سازمان ترغیب می‌کرده‌اند.
جنبش اسلامی ازبکستان، که ایده تأسیس خلافت اسلامی جزئی از برنامه‌های آن است، از سوی کشورهای منطقه و آمریکا شامل فهرست سازمان‌های تروریستی شده است.
گفته می‌شود، اعضای آن در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان و در شمال افغانستان فعال هستند و با گروه طالبان و القاعده مرتبط اند.




ابوالفضل فتح اللهی عضو هیات مدیره کانون عالی انجمن های صنفی کارگری ایران از عملکرد اقتصادی دولت در زمینه اشتغال انتقاد کرده و گفته که سیاست های اقتصادی دولت در سال گذشته باعث افزایش ده درصد بیکاری در کشور شده است.
آقای فتح اللهی گفته که برنامه های اقتصادی دولت طی سال گذشته نه تنها منجر به ایجاد اشتغال نشده بلکه نرخ بیکاری را نیز در کشور افزایش داده است.
این در حالی است دولت تصمیم داشت دو و نیم میلیون شغل در سال گذشته ایجاد کند و مقامات اقتصادی دولت می گویند که دستکم یک و نیم میلیون شغل در سال گذشته ایجاد شده است.
اما آقای فتح اللهی می گوید طبق آمار وزارت کار افرادی که یک هفته در ماه کار کنند شاغل محسوب می‌شوند. اما شرایط بحرانی واحدهای تولیدی با این ادعا متناقض است.
بنابر گزارش مرکز آمار ایران در سال گذشته نرخ بیکاری بیشتر از ۱۲ درصد بوده و تعداد بیکاران بیشتر از دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بوده اند. البته مرکز آمار هر کسی را که یک ساعت در هفته کار کند، شاعل محسوب می کند.
آقای فتح اللهی می گوید که سیاست‌های اقتصادی دولت باعث شده است واحدهای تولیدی استان قزوین که جزو بزرگترین استان‌های صنعتی کشور محسوب می‌شود، در آستانه تعطیلی قرار گرفته اند.
این فعال کارگری از بیکاری صد‌ها هزار کارگر طی ماه‌های گذشته در واحدهای تولیدی استان تهران خبرداده و گفته است که "در صورت اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها نرخ بیکاری بیش از پیش در کشور افزایش خواهد یافت."
بنابر قانون یارانه ها، دولت باید ۳۰ درصد از درآمدهای ناشی از افزایش قیمت ها را به بخش تولید اختصاص می داد اما عملا تمام پول حاصل از افزایش قیمت ها به یارانه نقدی داده شد و واحدهای تولیدی با مشکلات جدی رو به رو شده اند.
برای همین هم مجلس با اصلاح قانون یارانه ها سعی دارد تا مانع از شروع مرحله دوم یارانه ها پیش از روشن شدن وضعیت تولید شود.




اسماعیل خان
دهها نفر از طرفداران محمد اسماعیل خان، وزیر انرژی و آب افغانستان، در ولایت هرات تجمع کرده و علیه اتهامات اخیر اداره مبارزه با فساد اداری در مورد آقای اسماعیل خان واکنش نشان داده اند.
عزیزالله لودین، رئیس اداره عالی مبارزه با فساد اداری افغانستان روز گذشته به بی بی سی گفت که محمد اسماعیل خان، زمین های دولتی به ارزش حدود یکصد میلیون دلار را در شهر هرات غصب کرده است.
آقای لودین گفت که پرونده مربوط به این تخلفات به دادستانی کل افغانستان فرستاده شده و قرار است در این مورد تحقیق شود.
با این حال، شماری از طرفداران آقای اسماعیل خان در هرات جمع شده به حمایت از او شعار دادند.
در این میان، شماری از مسئولان دولتی هرات از جمله شهردار و همچنین عضو شورای ولایتی هرات نیز سخنرانی کرده و اتهامات علیه اسماعیل خان را بی اساس خواندند. در اتهامات اداره مبارزه با فساد اداری، شهردار هرات نیز به غصب زمین های دولتی متهم شده است.
این افراد ادعا کردند که این اتهامات علیه مسئولات هرات و محمد اسماعیل خان، ناشی از انگیزه های سیاسی است.
در این گردهمایی، اسماعیل خان حضور نداشت و تا حالا نسبت به این اتهامات واکنشی نیز از خود نشان نداده است.
اسماعیل خان که سالها به عنوان والی هرات کار کرده، از چهره های پرنفوذ در غرب افغانستان است.
با وجود آنکه اسماعیل خان در سالهای اخیر عمدتا در کابل بوده و به عنوان وزیر انرژی و آب کار کرده، اما نفوذ خود را در هرات کماکان حفظ کرده است.



محمود عباس
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی دیدار مسلمانان از مسجد الاقصی را مورد تایید قرار داده است.
در پی انتقادهایی که از بازدید اخیر یکی از روحانیون ارشد مصری و چند عضو خاندان سلطنتی اردن از مسجد الاقصی به عمل آمد، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، این انتقادها را مردود دانست.
هفته گذشته، مفتی علی جمعه، از روحانیون ارشد مصر، با سفر به بخش شرقی بیت المقدس، از مسجد الاقصی دیدن کرد اما پس از بازگشت به مصر، با انتقاد شدید برخی از اعضای پارلمان این کشور مواجه شد.
آنان خواستار استعفای مفتی به دلیل سفر به "سرزمین های اشغالی اعراب" شدند و چنین سفری را به منزله تایید حاکمیت اسرائیل بر شرق بیت المقدس دانستند.
همچنین، سفر دو تن از اعضای خاندان سلطنتی اردن به بیت المقدس شرقی برای زیارت مسجد الاقصی از سوی سیاستمداران اسلامگرای اردنی مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
دولت اردن همچنان متولی مسجد الاقصی محسوب می شود اما بازدید از این مسجد مستلزم کسب مجوز و هماهنگی با اسرائیل است که بخش شرقی بیت المقدس را در اشغال دارد.
به گفته منتقدان بازدید ازمسجد الاقصی، چنین سفری به معنی پذیرش حق اسرائیل در ادامه اشغال سرزمین های فلسطینی و به مثابه "عادی سازی" روابط با این کشور است.
با این‌همه، محمود عباس در سخنانی در جمع گروهی از جوانان عرب که به رام الله، مقر وی در کرانه باختری رود اردن سفر کرده بودند، گفت که اعراب باید به تحریم سفر به بیت المقدس شرقی خاتمه دهند.
وی کسانی را که دیدار از مسجد الاقصی را محکوم کرده اند متهم کرد که تماس خود را "با حق و عدالت" از دست داده اند.
یکی از مقامات دفتر آقای عباس نیز گفته است که "زیارت مسجد الاقصی به معنی تایید اشغال اسرائیل نیست بلکه به منزله سفر به خانه مردم فلسطین است که تصادفا تحت اشغال خارجی است."

اختلاف بر سر شهر

مسجد الاقصی، که از جمله اماکن مقدس مسلمانان محسوب می شود، در بخش شرقی شهر بیت المقدس واقع است.
الاقصی
در زمان تاسیس کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۸، بخش غربی بیت المقدس (اورشلیم) تحت حاکمیت اسرائیل قرار گرفت و بخش شرقی به اردن داده شد.
در جریان جنگ سال ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل، نیروهای اسرائیلی بخش شرقی بیت المقدس را، همراه با اراضی متعلق به اردن در کرانه باختری رود اردن، تصرف کردند.
در سال ۱۹۸۸، دولت اردن حاکمیت بر سرزمین های واقع در کرانه باختری رود اردن، از جمله بیت المقدس شرقی را به سازمان آزادیبخش فلسطین، به عنوان نماینده مردم فلسطین، واگذار کرد هر چند سمت متولی اماکن مذهبی اسلامی این شهر را همچنان برای خود محفوظ نگه داشت.
از زمان امضای توافقنامه صلح اسرائیل و فلسطینیان در دهه ۱۹۹۰ و پیش بینی تشکیل کشور مستقل فلسطینی، فلسطینیان گفته اند که در نظر دارند بیت‌المقدس شرقی را پایتخت کشور خود قرار دهند.
در مقابل، اسرائیل بر حفظ یکپارچگی این شهر تحت حاکمیت خود تاکید کرده و گفته است که تمامی بیت المقدس را پایتخت دائم این کشور می داند.
موضوع حاکمیت بر بیت‌المقدس به عنوان یکی از مسائل دشوار در روند صلح اسرائیل و فلسطینیان مطرح بوده است.
جامعه جهانی حضور اسرائیل در بیت المقدس شرقی و بخش های دیگر کرانه باختری را "اشغال نظامی" می داند و به همین دلیل هم با ساخت شهرک‌های یهودی نشین در این مناطق مخالف است.





کامران دانشجو، وزیر علوم ایران، امروز پنج‌شنبه ۷ اردیبهشت (۲۶ آوریل)، در دانشگاه شاهرود گفت که دانشگاه‌های ایران با ملاک‌های غربی اداره نمی‌شوند و "باید از دانشگاهی که جوانان را با نگاه غربی تربیت می‌کند ترسید".
آقای دانشجو، که در فروردین ماه نیز درباره جلوگیری از حضور مخالفان در دانشگاه سخن گفته بود، با اشاره به انعکاس پیشین صحبت‌هایش گفت که روزنامه‌ها به دنبال حاشیه‌سازی هستند و تصریح کرد که "اکنون هم تاکید می‌کنم، کسانی که در فتنه نقش آفرین بودند در دانشگاه جایی ندارند".
حکومت ایران و حامیانش از اعتراضاتی که پس از انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۸۸ رخ داد با عنوان "فتنه" یاد می‌کنند و مخالفان را وابسته به غرب می‌دانند.
مخالفان حکومت ایران را به ایجاد محدودیت در دانشگاه متهم می‌کنند. تعلیق و اخراج دانشجویان فعال، محدودیت تشکل‌های دانشجویی و اخراج یا بازنشستگی اجباری اساتید معترض از جمله مواردی است که آنها به آن اشاره می‌کنند.
آقای دانشجو بازنشستگی پیش از موعد استادان را رد کرده و با ذکر این که رسانه‌ها در این زمینه "هیاهو می‌کنند" از آنان خواسته است که اگر آماری از این امر دارند ارائه کنند.
او همچنین از این که دانشگاه الزهرا تنها دانشگاه دخترانه ایران است انتقاد کرده و خواستار ایجاد دانشگاه‌های دخترانه و پسرانه مجزا در همه استان‌های کشور شده است.
اسلامی شدن دانشگاه‌ها یکی از برنامه‌های کامران دانشجو است. او سال گذشته در پی اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها بود که با مخالفت محمود احمدی نژاد رو به رو شد.
آقای دانشجو در دفاع از ضرورت جداسازی جنسیتی گفته است: "چرا باید ۳۳ سال از انقلاب بگذرد و ما بر سر موضوعات بدیهی بحث بکنیم که سرویس دختر و پسر باید از هم جدا باشد یا نباشد؟"
وزیر علوم ایران پیشنهاد کرده است که دانشگاه‌ها برای رفع مشکل کمبود خوابگاه اقدام به پذیرش دانشجویان بومی کنند تا نیازی به افزایش ظرفیت خوابگاه‌ها نباشد.
او همچنین برای افزایش ظرفیت دوره دکتری در ایران خواستار لغو سقف پنج دانشجوی دکتری به ازای هر استاد شده است. آقای دانشجو گفته است استادان ایرانی می‌توانند بدون کاهش کیفیت دانشجویان بیشتری را پوشش دهند و "باید این غل و زنجیرها را که بر پایشان است شکست".



در مورد دلایل حمله سایبری به وزارت نفت ایران گمانه‌زنی‌های مختلفی صورت گرفته و اخباری در مورد کاهش تولید نفت ایران هم منتشر شده. در مورد آثار احتمالی این حمله با دکتر فریدون خاوند، اقتصاددان، گفت‌وگو کرده‌ایم.
حملات سایبری به وزارت نفت از بامداد یکشنبه (سوم اردیبهشت، ۲۲ آوریل) آغاز شد‌ه‌ و سرور اصلی این وزارت‌خانه و چهار شرکت اصلی آن را از کار انداخته‌ است. ۲۴ ساعت پس از این اتفاق وزارت نفت اعلام کرد که در این رابطه ستاد بحران تشکیل داده است.
مقامات ایرانی گرچه اذعان کردند که در جریان این حمله سامانه اینترنتی وزارت نفت در مناطق عملیاتی خارک، بهرگان، سیری، لاوان، قشم و کیش قطع شده، اما تصریح کردند این موضوع مشکلی در تولید و صادرات نفت خام به ویژه در منطقه خلیج فارس و پایانه های نفتی ایجاد نکرده است.

ایران می‌گوید، حمله سایبری به وزارت نفت آسیب جدی به سرورهای این وزارتخانه وارد نکرده است
خبرگزاری مهر روز چهارشنبه (ششم اردیبهشت، ۲۵ آوریل) به نقل از معاون وزیر نفت ایران گزارش داد که حمله به شبکه مخابرات و اینترنت این وزارت خانه از مجرای تعدادی از سرورهای اصلی شرکت نفت و توسط یک "بد افزار" انجام شده است.
حمدالله محمدنژاد، معاون وزیر نفت و جانشین وزیر نفت در حوزه ی پدافند غیرعامل تصریح کرد: «با وجود این حمله شدید به دلیل ساختار امنیتی مطلوب ایجاد شده در فضای سایبر و اینترنت صنعت نفت، امکان دستیابی به هیچ یک از داده ها و اطلاعات وزارت نفت فراهم نشده است.»
اما اگر این حملات بر روی تولید نفت ایران تاثیر گذاشته باشد، عواقب آن برای اقتصاد ایران و همچنین بازارهای جهانی انرژی چه خواهد بود؟ در این باره با دکتر فریدون خاوند، اقتصاد دان ساکن پاریس گفت‌وگو کرده‌ایم.

بشنوید: گفت‌وگو با فریدون خاوند در مورد تبعات اقتصادی حمله‌ی سایبری به وزارت نفت ایران


دویچه‌وله: آقای دکتر خاوند به نظر می‌رسد حمله‌ی سایبری که در چند روز گذشته به سیستم نرم‌افزاری و سخت‌افزاری وزارت نفت ایران صورت گرفته، صادرات نفت ایران را مورد هدف قرار داده است. حملاتی از این دست اگر موفقیتی در پی داشته باشند، چه تأثیری می‌توانند بر اقتصاد ایران بگذارند؟
فریدون خاوند: این گونه عملیات اگر بتوانند به نتیجه برسند و اخلالی در جریان تولید یا توزیع داخلی و یا صادرات نفت ایران به بازارهای جهانی ایجاد کند، می‌توانند به اختلال بیشتر در سیستم نفتی ایران دامن بزنند.

دکتر فریدون خاوند، اقتصاددان ایرانی ساکن پاریس
این به اختلال‌های دیگر در زمینه‌های مربوط به تحریم اقتصادی ایران از ناحیه‌ بانک‌ها و عملیات بانکی و همین طور از ناحیه کاهش خرید نفت صادراتی ایران از طرف بعضی کشورها اضافه می‌شود. البته من تا به‌حال در آمار و ارقامی که از سوی سازمان‌های تخصصی نفتی انتشار پیدا کرده است، به گزارشی برخورد نکرده‌ام که از تأثیر مستقیم و پردامنه‌ی این اختلال‌ها در صدور نفت به بازارهای جهانی صحبت کرده باشد.

با فرض موثر بودن این حمله‌ی سایبری بر روی تولید نفت ایران، بازار جهانی به چه میزان از این اتفاق متأثر می‌شود؟ با توجه به این نکته که ایران در حال حاضر مازاد تولید نفت دارد و نمی‌تواند بخشی از نفت خودش را به بازار جهانی عرضه کند.
بازار جهانی از مسائل مربوط به تولید نفت کشورهای نفت‌خیز تأثیر می‌پذیرد. منتهی زیر تأثیر عوامل دیگری هم هست. البته عدم صدور نفت ایران در شرایط عادی بر بازارهای جهانی تأثیر می‌گذارد. ما طی چند روز گذشته شاهد کاهش قیمت نفت بوده‌ایم. به این علت که اولاً کاهش صدور نفت ایران به بازارهای جهانی با افزایش نفت لیبی یا نفت عراق و به‌خصوص نفت عربستان سعودی مقداری جبران شده است. همچنین به دلیل کُندی در فعالیت‌های اقتصادی چین و کاهش نرخ رشد این کشور، بازارهای نفتی دنیا متاثر شده‌ و حتی قیمت نفت را پایین کشیده‌اند. با این همه من بازهم این نکته را تذکر می‌دهم که اگر این گونه حملات سایبری بتواند واقعاً بر تولید و صادرات نفت ایران تأثیر زیادی بگذارد، طبعاً ما طی چند روز آینده احتمالاً شاهد تأثیرات بیشتری خواهیم بود.




ساختمان سازی در لندن
رشد منفی اقتصاد بریتانیا باعث نگرانی درباره بازگشت شرایط رکود به این کشور شده است.
ارقام اقتصادی که اداره آمار بریتانیا در روز چهارشنبه، ۶ اردیبهشت (۲۵ آوریل)، انتشار داد حاکی از آن است که اقتصاد بریتانیا در سه ماهه اول سال ۲۰۱۲ با رشد منفی منهای ۲ دهم درصد مواجه شد در حالیکه نرخ رشد اقتصادی در سه ماهه آخر سال ۲۰۱۱ نیز منهای ۳ دهم درصد بود.
به این ترتیب، روند رشد اندک اقتصادی در اوایل سال گذشته که امید می رفت به مشکلات اقتصادی سه سال اخیر پایان دهد ادامه نیافته و در دو دوره آماری پی در پی به رشد منفی مبدل شده است.
معمولا کاهش تولید ناخالص داخلی در دو دوره آماری متوالی به عنوان رکود تلقی می شود که در نتیجه، بنا به تعریف، در صورت درست بودن آمار جدید، اقتصاد بریتانیا پس از یک دوره رشد اندک، به شرایط رکودی بازگشته است.
شرایط رکودی به منزله کاهش سطح تولید، افزایش بیکاری و کاهش فرصت های اشتغال است.
البته ارقام اعلام شده در روز چهارشنبه جنبه تخمین مقدماتی دارد و ارقام نهایی پس از تکمیل داده های آماری منتشر خواهد شد هر چند تضمینی هم وجود ندارد که آمار نهایی، بهتر از آمار اعلام شده باشد.
به گفته اداره آمار بریتانیا، رشد منفی در سه ماهه اول سال عمدتا ناشی از ۴ دهم درصد کاهش در تولیدات صنعتی و ۳ دهم درصد کاهش در تولید بخش ساختمان بوده است اما تولید بخش خدمات، که بزرگترین بخش اقتصادی بریتانیاست، یک دهم درصد افزایش داشته است.
یکی از علل عمده منفی شدن نرخ رشد در این دوره، کاهش قابل توجه سرمایه گذاری دولتی به ویژه در بخش ساختمان بوده است.

تردید نسبت به آمار

در پی انتشار ارقام اقتصادی جدید، برخی از کارشناسان نسبت به اعتبار این آمار به خصوص در مورد بخش مسکن ابراز تردید کرده و گفته اند که سطح فعالیت در این بخش نوسان های فراوان داشته و احتمال بروز اشتباه در گردآوری و پردازش آماری وجود دارد.
وزیر خزانه داری و نخست وزیر بریتانیا
کارشناسان اداره آمار بریتانیا این نظر را رد کرده و گفته اند که ارقامی که انتشار داده اند براساس بررسی دقیق هشت هزار شرکت ساختمانی تهیه شده و به واقعیت نزدیک است.
به گفته آنان، ارقام اقتصادی جدید تایید کننده دیدگاه اقتصاددان هایی است که گفته بودند رشد اقتصاد بریتانیا طی چند ماه گذشته "کم رمق" بوده است.
با انتشار آمار جدید اقتصادی، ارزش برابری پوند در برابر ارزهای خارجی از جمله یورو کاهش یافت.
کارشناسان وزارت خزانه داری بریتانیا رشد منفی اقتصاد این کشور را به بحران مالی در حوزه پول واحد اروپایی - یورو - نسبت داده و هشدار داده اند که با ورود کشورهای این حوزه به یک دوره جدید رکود، اجتناب از رکود اقتصادی بریتانیا دشوار خواهد بود.
بخش قابل توجهی از صادرات بریتانیا روانه بازار کشورهای حوزه یورو می شود و رکود اقتصادی در این کشورها به منزله کاهش تقاضا برای صادرات بریتانیا و در نتیجه، محرومیت این کشور از یکی از محرک های اصلی رشد اقتصادی است.
وزارت خزانه داری در عین حال تاکید کرده که نرخ بیکاری در بریتانیا رو به کاهش بوده است و به این ترتیب، نمی توان از بازگشت رکود به معنی وسیع آن سخن گفت.
برخی از کارشناسان گفته اند که رشد منفی اقتصاد بریتانیا طی دو دوره مورد بررسی بسیار اندک بوده و بنابراین نباید باعث "دلهره بی جا" و یاس در مورد احیای اقتصادی شود.



چارلز تیلور، رئیس‌جمهور سابق لیبریا، در دادگاه ویژه سیرالئون در شهر لاهه (هلند) به دلیل جنایت علیه بشریت مقصر شناخته شد. مجازات وی هنوز به طور مشخص تعیین نشده اما احتمال می‌رود حکم حبس ابد برای او صادر شود.
به گفته‌ی ریچارد لاسیک قاضی ارشد دادگاه ویژه سیرالئون در لاهه که روز پنج‌شنبه (۲۶ آوریل/ هفتم اردیبهشت) برگزار شد، چارلز تیلور به طور همه جانبه از شورشیان در سیرالئون حمایت کرده و موجب تحریک آنها به ارتکاب جرم شده است. افزون بر این، دادستان‌های این دادگاه اعلام کردند که او چهره‌ی اصلی در جنگ‌های داخلی در سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۲ در سیرالئون بوده و به شورشیان "جبهه متحد انقلابی" کمک رسانده است.
این شورشیان اندام‌های بدن مخالفان را با تبر قطع می‌کرده‌اند. در درگیری‌های داخلی در سیرالئون بیش از ۱۲۰ هزار نفر کشته شدند.
این اتهام که چارلز تیلور به عنوان فرمانده دستور مستقیم درگیری‌ها را صادر می‌کرده، در جریان محاکمه برای قضات دادگاه ثابت نشد.
حکم رئیس‌جمهور سابق لیبریا روز ۳۰ مه اعلام خواهد شد. چارلز تیلور در مجموع در یازده مورد از جمله قتل، تجاوز جنسی، برده‌کشی جنسی و استخدام اجباری کودکان سرباز متهم شناخته شد. نخستین جلسه محاکمه وی در ۴ ژوئن سال ۲۰۰۷ تشکیل شد که در جریان آن بیش از ۱۰۰ شاهد از جمله‌ چهره‌های مشهوری چون نلسون ماندلا حاضر شدند.
چارلز تیلور همواره اتهامات موجود در پرونده‌اش را رد می‌کرد و خود را قربانی "فتنه بین‌المللی دولت‌های قدرتمند" می‌دانست. او هم‌چنین مدعی بود که تلاش‌هایی را برای برقراری صلح و آتش بس در سیرالئون انجام داده است.
ناظران انتظار دارند که چارلز تیلور نسبت به حکم صادره تقاضای تجدید نظر کند. مجازات پیش‌بینی‌شده تنها پس از تأیید نهایی در دادگاه تجدید نظر به اجرا گذاشته خواهد شد. دولت بریتانیا پذیرفته که چارلز تیلور برای سپری کردن دوران محکومیت خود به یکی از زندان‌های این کشور منتقل شود.
چارلز تیلور در سال ۲۰۰۳ از لیبریا گریخت اما سه سال بعد در نیجریه دستگیر شد.
ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل با استقبال از محکومیت چارلز تیلور در دادگاه لاهه آن را هشداری برای حاکمان مستبدی خواند که چنین جنایاتی را انجام داده‌ یا قصد انجام آنها را دارند.
پس از "دادگاه نورنبرگ" در سال ۱۹۴۵، ،چارلز تیلور نخستین رئیس دولتی است که در برابر دادگاهی بین‌المللی به جنایت علیه بشریت محکوم می‌شود.



۲۶ سال پس از فاجعه چرنوبیل ساخت پوشش محافظ بتونی برای رآکتور چهارم این نیروگاه آغاز شد. روی این رآکتور پوشش موقتی قرار دارد که یک ماه پس از فاجعه نصب شده اما پوشش جدید هم تشعشع مواد رادیواکتیو را متوقف نمی‌کند.
شمار قربانیان فاجعه اتمی چرنوبیل که ۲۶ آوریل سال ۱۹۸۶ رخ داد تا امروز مورد مناقشه است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان جهانی بهداشت بر این باورند که دلیل ۴ هزار مورد بیماری سرطان کشنده در میان امدادگرانی که پس از انفجار در رآکتور شماره چهار نیروگاه چرنوبیل، به این منطقه اعزام شدند تشعشات مواد رادیواکتیو است.

رآکتور شماره چهار نیروگاه چرنوبیل پس از انفجار سال ۱۹۸۶
اما فعالان محیط‌زیست از جمله سازمان صلح‌ سبز این برآورد را عیرمنطقی می‌د‌انند و معتقدند که شمار قربانیان فاجعه چرنوبیل ده برابر بیشتر از این رقم است.

پوششی برای ۱۰۰ سال آینده
پوشش محافظی که یک ماه پس از فاجعه روی رآکتور شماره چهار این نیروگاه نصب شد از اواسط دهه ۹۰ میلادی در خطر ریزش قرار دارد.
اکنون قرار است پوشش تاز‌ه‌ای روی این رآکتور نصب شود که ۱۰۰ سال دوام خواهد داشت. این پوشش ساخت کنسرسیوم "نوارکا" است که از مجموعه چندین شرکت فرانسوی، آلمانی و اوکراینی تشکیل شده است.
نوارکا سال ۲۰۰۷ میلادی از سوی دولت اوکراین سفارشی یک میلیارد یورویی برای ساخت پوشش جدید نیروگاه چرنوبیل دریافت کرد.
البته بخش اعظم این پول توسط اتحادیه اروپا هزینه شده است. ایالات متحده آمریکا، کانادا و ژاپن نیز بخشی از هزینه‌های ساخت این پوشش راتأمین کردند.
پوشش جدید ۲۵۷ متر طول و ۱۰۹ متر ارتفاع دارد. وزن این محفظه به ۲۹ هزار تن می‌رسد.

پوشش جدیدی که قرار است روی پوشش قدیمی کشیده شود
ساخت این پوشش به دلیل تشعشات بالای مواد رادیواکتیو از رآکتور شماره چهار، در محل ممکن نیست.
از این رو این قرار است این پوشش پس از ساخت به ساختمان مجاور منتقل و سپس روی پوشش قدیمی کشیده شود.

آینده ناروشن نیروگاه چرنوبیل
تاریخ اتمام این پروژه تابستان سال ۲۰۱۵ پیش‌بینی شده است. البته مقامات اوکراینی امیدوارند که ساخت و نصب پوشش جدید سریع‌تر به پایان برسد.
مدیریت نیروگاه چرنوبیل نیز ابراز امیدواری کرده است که پس از نصب این پوشش، امکان خروج و بازیافت مواد رادیواکتیو از رآکتور شماره چهار آغاز شود.
کارشناسان اتمی چنین ادعایی را سوال‌برانگیز می‌دانند. ولادیمیر اوساتنکو، کارشناس اتمی از اوکراین معتقد است تا امروز هیچ‌کس کوچک‌ترین تصوری از خطرات موجود در نیروگاه چرنوبیل و رآکتور تخریب شده شماره چهار آن ندارد.

او در گفتگو با دویچه‌وله یادآور شد: «اطلات مربوط به میزان مواد رادیواکتیو در آکتور شماره چهار پس از فاجعه اتمی دستکاری شدند؛ درست مانند سایر اطلاعات مربوط به موقعیت نیروگاه»
به باور ولادیمیر اوساتنکو تمامی طرح‌های ضرور برای ایمن‌کردن بیشتر این نیروگاه تخریب‌شده، بر اساس اطلاعات ناروشن تنطیم شده‌اند.
لبته این امکان وجود دارد که پس از نصب پوشش جدید، پوشش قدیمی را از روی رآکتور جدا کرد تا با اندازه‌گیری تشعشات آن، تخمینی از میزان مواد رادیواکتیو فعال در این رآکتور به دست آورد.
به باور اوساتنکو، واقعیت اینجاست که با نصب پوشش جدید وضعیت نیروگاه چرنوبیل تا مدتی ثابت نگاه داشته می‌شود. او معتقد است که نصب محفظه جدید، تنها مشکلات فراوان این نیروگاه را از نظر دور خواهد کرد.




وزیر علوم طی دو سخنرانی در کمتر از سه هفته به تکرار موضع خود در باره ممنوعیت ورود "فعالان فتنه" به دانشگاه‌ها سخن گفت. طرفدران آیت‌الله خامنه‌ای، معترضان به نتایج انتخابات سال ۸۸ را "فعالان فتنه" می‌خوانند.
کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ایران بار دیگر اظهارات قبلی خود درباره ممنوعیت ورود دانشجویان فعال در اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ به دانشگاه‌ها را تکرار کرد.
کامران دانشجو این‌بار در دانشگاه شاهرود گفته است، کسی که در "فتنه" سردمدار بوده و در واقع بعد از خطبه آیت‌الله خامنه‌ای و ۹ دی در بحث "فتنه" فعال بوده جایش در دانشگاه نیست.
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری ایران پیش از این نیز، روز سه‌شنبه (۲۲ فروردین) اعلام كرده بود: «كسانی كه در فتنه سال ۸۸ فعال بوده و بعد از اتمام حجت رهبر انقلاب در نمازجمعه تیرماه همان سال همچنان به فتنه‌گری ادامه دادند حق ورود به دانشگاه‌ها را ندارند.»
همان زمان نورالله حیدری دستنایی عضوکمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در واکنش به اظهارات كامران دانشجو گفته بود: «مصادیق منجر به ممنوعیت از تحصیل کسانی که در فتنه سال ۸۸ فعال بوده‌اند باید اعلام شود».
این نماینده مجلس همچنین خواستار توضیحات کامل‌تر وزیر علوم در این زمینه  شد تا  «از فراتر رفتن دایره محدودیت‌ها جلوگیری شود و به نوعی انگی بر فردی که سابقه محکومیتی ندارد زده نشود.»
یک روز پس از سخنان کامران دانشجو، "دفتر تحکیم وحدت" نیز با انتشار اطلاعیه‌ای اظهارات وزیر علوم را محکوم و این سخنان را "افشای نقض آشکار حقوق دانشجویان" اعلام کرد.
بیانیه دفتر تحکیم وحدت
در اطلاعیه دفتر تحکیم وحدت آمده بود: «آن‌جا که جمهوری اسلامی در برابر خواسته به حق مردم و دانشجویان، به ضرب گلوله، بازداشت‌های گسترده، شکنجه و احکام ظالمانه، ساختن انواع دروغ‌ها و سناریوهای بی مقدار روی می‌آورد، گستاخانه ادعا می کند که در اوج قله‌های پیشرفت و رشد علمی قرار دارد؛ اما چنین سخنانی به زیبایی نیات علم گریزی و جمود فکری سردمداران را به تصویر می کشد.»

بهاره هدایت، مجید توکلی، ضیا نبوی، مجید دری، مهدیه گلرو، کوهیار گودرزی، علی ملیحی، علی اکبر محمد زاده، مهدی خدایی، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، آرش صادقی، امید کوکبی و عاطفه نبوی  از جمله دانشجویانی هستند که بعد از انتخابات ریاست حمهوری سال ۸۸  بازداشت و زندانی شده‌اند.
کامران دانشجو روز پنج‌شنبه ۷ اردیبهشت ۹۱ در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از رسانه‌ها گفته است: «چرا بعضی از رسانه‌ها تیتر می‌زنند که دانشگاه دخترانه تاسیس شد؟ ما باید در کشور دانشگاه دخترانه داشته باشیم. چرا باید ۳۳ سال از انقلاب بگذرد اما هنوز درباره جدایی سرویس دختران و پسران بحث شود، این موضوع یک امر بدیهی است. چرا باید بعد از ۳۳ سال تنها یک دانشگاه دخترانه در کشور داشته باشیم که همان دانشگاه الزهرا(س) است.»
بحث درباره لزوم ایجاد دانشگاه‌های تک جنسیتی بین دولتمردان جمهوری اسلامی بعد از آن بالا گرفت که سال گذشته محمود احمدی‌نژاد دستور داد "طرح سطحی و غیرعالمانه تک جنسیتی کردن کلاس‌های دانشگاه‌ها" متوقف شود.
بنا به گزارش سایت خبرآنلاین، «ایجاد دانشگاه‌های تک جنسیتی، راه تازه وزارت علوم برای اجرای قانون جلوگیری از اختلاط دختر و پسر در دانشگاه‌ها است، چون دستور رییس دولت برای توقف تشکیل کلاس‌ها و رشته‌های تک جنسیتی، با مخالفت‌های مختلفی از مراجع تا مجلس مواجه شد.»




سفره نفتی "قرنای غربی ٢" در عراق به سوی تولید نفت می رود

نوشتۀ شهلا رستمی
سفره نفتی "قرنای غربی ٢" در جنوب عراق که توسط شرکت نفتی "لوک اویل"٭ روسی بهره برداری می شود، تا پایان سال ٢٠١٣، صد و پنجاه هزار بشکه نفت در روز تولید خواهد کرد و این تولید در شش ماه دوم سال ٢٠١٤ به پانصد هزار بشکه خواهد رسید.

عبدالکریم لعیبی- وزیر نفت عراق، با گفتن این سخنان افزود گه "لوک اویل"٭ قرار است ٢٣ چاه دیگر تا پایان سال ٢٠١٣ در این منطقه حفر کند.
"لوک اویل" با سهمی برابر 56.25 % در صدر کنسرسیومی قرار دارد، که دیگر اعضایش "استات اویل"٭ نروژی با 18.75 % و شرکت نفت عراق با 25% هستند.
ذخایر سفره نفتی "قرنای غربی ٢"، 12.15 میلیارد بشکه تخمین زده شده است.





دیدار مقتدا صدر و مسعود بارزانی در کردستان عراق

نوشتۀ شهلا رستمی
مقتدا صدر- رهبر تندروی شیعه عراقی، امروز با رئیس منطقه خود مختار کردستان عراق- مسعود بارزانی، که از چندی پیش با نوری المالکی نخست وزیر عراق در رودروئی روشنی قرار گرفته، دیدار و گفتگو می کند. هدف او از این سفر کمک به حل تنش سوریه توصیف شده است.

خبرها حکایت از این دارند که مقتدا صدر به احتمال زیاد به شهر نجف درمرکز عراق نیز سفر خواهد کرد. گفتنی است که مقتدا صدر بیشتر در ایران زندگی می کند و در آنجا به تحصیلات مذهبی سرگرم است.
شایسته یاد آوری است که مسعود بارزانی، نگران از پیامد های حضور یک دولت نیرومند در بغداد، که ازچندی پیش حملات خود را به دولت عراق آغاز کرده این دولت را که به گفته وی همه ارکان قدرت را به دست گرفته، متهم به رفتار دیکتاتور منشانه می کند.
در روز ٢٠ مارس نیز مسعود بارزانی، نوری المالکی را متهم به تشکیل ارتشی یک میلیون نفره گوش به فرمان خود نموده بود.
مسعود بارزانی گفته بود در کجای دنیا یک نفر می تواند هم نخست وزیر، هم وزیر دفاع، هم وزیر کشور، هم رئیس سرویس های مخفی و هم رئیس شورای امنیت ملی باشد؟
مسعود بارزانی همچنین دولت بغداد را متهم به تلاش برای خرید هواپیماهای "اف 16 " برای حمله به کردستان می کند. مسعود بارزانی بارها تهدید نموده که چنانچه این تنش ها ادامه یابد دست به جدائی خواهد زد.
گفتنی است که دفاتر دو روحانی بلند پایه شیعه در پی تصمیم آنها به تحریم سیاستمداران به گفته آنان بی کفایت و نیزجو تنش باری که پس از این تصمیم به وجود آمد، طی هفته جاری هدف حملاتی درنجف قرار گرفته بود. یکی از این روحانیون بشیر النجفی و دیگری اسحاق الفایض نام دارند. این حملات در پی کاهش تدابیر امنیتی در پیرامون دفاتر مرجعیت شیعه در عراق انجام می گیرد.




تائید صلاحیت احمد شفیق برای نامزدی ریاست جمهوری

نوشتۀ رحمت قاسم بیگلو
احمد شفیق نخست وزیر رژیم سابق مصر و کاندیدای ریاست جمهوری
 به دنبال اعتراض احمد شفیق به رد صلاحیت وی از سوی کمیته عالی انتخابات مصر، این کمیته درنشست امروزخود با عقب نشینی از نظرقبلی خود، با نامزدی نخست وزیرسابق مصربرای ریاست جمهوری موافقت کرد.

 به گزارش منابع خبری، کمیته انتخابات ریاست جمهوری مصربا ریاست فاروق سلطان با تجدید نظردرپرونده کاندیداتوری احمد شفیق، به وی اجازه داد تا رسماً خود را نامزد انتخابات ماه مه نماید.
اولین انتخابات ریاست جمهوری مصر پس از برکناری حکومت حسنی مبارک درروزهای ٢٣ و ٢٤ ماه مه آینده برگزار خواهد شد.
دردورقبلی بررسی ها، کمیته عالی انتخابات ریاست جمهوری اعلام داشته بود که براساس قانون تازه ای که تحت عنوان «عدم استفاده سیاسی از مقامات رژیم گذشته» به تصویب رسیده بود، احمد شفیق به عنوان نخست وزیرآن نظام نمی تواند خود را نامزد ریاست جمهوری نماید.
کمیته انتخابات هنوزدلیل موافقت مجدد خود را با نامزدی احمد شفیق اعلام نکرده است.
این کمیته درهفته های اخیربسیاری از نامزدان اسلامگرایان و مقامات سابق حکومت مصر را رد صلاحیت کرده است.
یکی از پرسراو صدا ترین دراین نوع، رد صلاحیت افسرعالیرتبۀ مصری عُمرسلیمان بود که دردوران حسنی مبارک سال های طولانی دستگاه امنیتی قدرتمند مصررا تحت سرپرستی داشته است.



اشاره وزیر خارجه فرانسه به اقدام نظامی علیه سوریه

imageوزیر امور خارجه فرانسه گفته است که اگر طرح سازمان ملل در سوریه نتیجه‌بخش نباشد، نمی‌توان به رژیم سوریه اجازه داد دنیا را به چالش بکشد و باید به مرحله دیگری برای متوقف کردن تراژدی سوریه وارد شد.

آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه، دیروز گفت که در حال حاضر طرح کوفی عنان برای سوریه به طور جدی به خطر افتاده و خواستار استفرار ناظران بین‌المللی در این کشور طی پانزده روز - و نه طی سه ماه - شد.
ژوپه گفت: اوضاع در سوریه به خوبی پیش نمی‌رود و و طرح کوفی عنان به طور جدی در خطر است ولی هنوز شانس برای استقرار سیصد ناظر ظرف مدت دو هفته و نه سه ماه وجود دارد.
در حالی که قرار است گزارش بعدی کوفی عنان روز پنجم می ارائه شود وزیر امور خارجه فرانسه این روز را «لحظه واقعیت» توصیف کرد.
وی با اشاره به امکان برخورد نظامی با حکومت سوریه گفت: اگر طرح سازمان ملل موفق نباشد نمی‌توان گذاشت تا رژیم اسد ما را به چالش بکشد و باید به مرحله دیگری برای توقف تراژدی در سوریه گذر کرد.
وزیر خارجه فرانسه گفت که حکومت اسد به تعهداتش احترام نمی‌گذارد. خشونت ادامه دارد و ناظران نمی‌توانند در این کشور به فعالیت خودشان بپردازند. این وضعیت برای مدت طولانی نمی‌تواند ادامه داشته باشد.
این مقام دولت فرانسه همچنین به فصل هفتم منشور سازمان ملل، اشاره کرده است که به تصمیم نظامی شورای امنیت به هنگام به خطر افتادن صلح جهانی مربوط می شود.
آلن ژوپه به تازگی به صورت تلفنی با کوفی عنان گفت‌وگو کرده و بر استقرار هر چه سریع‌تر ناظران بین‌المللی در سوریه تأکید کرده است. 




الله کرم: هاشمی به دنبال حذف اسلام و خاتمی به دنبال هضم اسلام بود

سحام نیوز: حسین الله‌کرم گفت جریان انحرافی معتقدند دوران اسلام گرایی به پایان رسیده و دیگر کارکردی ندارد.
به گزارش سحام، حسین‌ الله‌کرم رئیس شورای هماهنگی انصار حزب‌الله در مصاحبه‌ با همشهری ماه به بررسی جریان حامی دولت پرداخت.
مهمترین بخش‌های اظهارات وی در ادامه می آید:
* جریان‌ حزب‌الله در چند سال گذشته با افرادی روبه‌رو شده که دارای انحراف عقیدتی هستند. اظهارات این افراد، رگه‌هایی از جریان‌ فکری، انحرافی و استعماری آن‌هم در گذشته دارد که می‌توانیم از آن جمله به انجمن حجتیه و امثال آن اشاره کنیم؛ از این رو برخی گمانه‌ها حمایت از وابستگی افراد این جریان انحرافی به انجمن حجتیه داشته است و همچنین مباحثی در زمینه ارتباط با امام زمان(عج) مطرح ‌شده است که این جریان انحرافی به‌هیچ‌وجه از اسلام اصیل بهره نبرده است
* جریان‌های حزب‌اللهی وقتی در چارچوب قدرت با عناصری از این جریان انحرافی روبه‌رو شدند، تصمیم گرفتند به نوعی با ارائه مواضع فکری و ارائه دیدگاه‌های خودشان به نقد این جریان بپردازند و با آگاهی به توده‌ها و مسوولان، مخصوصا در قوه مجریه از گسترش این جریان جلوگیری کنند اما متاسفانه جریان حزب‌اللهی امروز شاهد نفوذ این گروه، در مسائل مختلف خصوصا در حوزه فرهنگ است.
* من به چند نمونه از نشانه‌های مختلف، در خصوص ارتباط جریان انحرافی و تاثیرگذاری‌شان بر وضعیت فرهنگی، در دوران ریاست یکی از افراد جریان بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اشاره خواهم کرد. این فرد و گروه همراهش در جلسه‌ای در کشور ترکیه شرکت کردند که در آن رقاصه‌ها به پایکوبی می‌پرداختند؛ حتی فیلمی هم از این مجلس در زمستان سال ۸۵ منتشر شد. گرچه مجلس رقص رسمی بوده و لهو و لعب نیز قابل گذشت نبود، ولی افراد حاکم بر جریان انحرافی معتقدند که این نوع پایکوبی حرام نیست، بلکه هنر است.
* جریان انحرافی، ملاقات‌های بحث‌برانگیزی با سوپراستارهای کشور داشتند و از آن‌ها حمایت‌ مالی به عمل آوردند؛ حتی عکس‌های دیدار این افراد نیز منتشر شد که مهم‌ترین آن، حضور افراد جریان انحرافی در نمایشگاه عکس هدیه تهرانی در آذر ۸۸ بود. عجیب اینجاست که یکی از تابلوهای گران‌قیمت این هنرپیشه زن خریداری شد و در ادامه این جلسات بحث‌برانگیز، دیدارهایی با مهناز افشار و مهتاب کرامتی که دو بازیگر مشهور سینما هستند، صورت گرفت. همچنین از نمایشگاه عکس رضا کیانیان هم دیدار شد و به دنبال آن، تعریف و تمجید از بازیگران زن از سوی این جریان آغاز شد.
* شاهد حمل قرآن کریم با حرکات ریتمیک بودیم که مراجعی مانند آیت‌الله صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی نسبت به آن موضع‌گیری کردند. در افتتاحیه همایشی، خانم‌ها با دف و حرکات ریتمیک روی سن آمدند و قرآن‌ را تحویل قاری دادند. این ماجراها نمی‌توانست به منظور تکریم قرآن روی داده باشد در حالی‌که موقع انجام این مراسم حتی دست زدن به قرآن نیازمند وضو است چه برسد به این‌که با حرکت ریتمیک همراه باشد. ما در حوزه فرهنگ با حاکمیت اندیشه تسامح‌گری مواجه هستیم و این رفته رفته جریان‌های حزب‌اللهی را وادار به نشان دادن واکنش از خود کرده است.
* شرکت در مجالس رقاصی در یک کشور اسلامی به‌هیچ‌وجه در قالب هنر نخواهد گنجید. ما فکر می‌کنیم که این جریان‌ از تعادل روحی برخوردار نبوده و دارای انحراف عقیدتی هستند.
* این‌ها در ارتباط با تاریخ انبیا و تحریف این تاریخ، مسائلی را مطرح می‌کنند. جریان انحرافی معتقد است که حضرت نوح(ع) با ۱۸۵۰ سال عمر نتوانست جامعه را مدیریت کند؛ چرا که عدالت را ایجاد نکرد. می‌گویند که آمدن پیامبران مختلف، پیامد عملکرد ناعادلانه پیامبران پیشین است. نه‌تنها خود این مسائل، انحرافی است بلکه برخاسته از یک بینش غیرتخصصی است.
* آن‌ها معتقدند که دوران اسلامی‌گرایی به پایان رسیده، نه به این مفهوم که اسلام‌گرایی وجود ندارد، بلکه اسلام هست اما دوره‌اش به پایان رسیده است. آن‌ها دوره اسب سواری را مثال می‌زنند. مسابقات اسب سواری وجود دارد اما استفاده‌ از اسب، کارکرد قبلی را ندارد و اسلام هم در یک چنین وضعیتی قرار دارد. با این توجیهات، روی مکتب ایرانی دست می‌گذارند و جالب است که می‌گویند اسلام باید مفتخر باشد که ایران آن را پذیرفته است؛ چرا که ایرانیان هفت هزار سال موحد بودند و همچنین در باب این نکته‌ انحرافی می‌گویند چون انسان هست خدا هم هست.
* فضای فکری فرهنگی حاکم بر جامعه، نوعی تفکر پلورالیستی و اومانیستی، (یعنی انسان محوری) است و آن بخشی که به تفکر پلورالیستی باز می‌گردد، توجه به مطلبی است که آقایان دائما مطرح می‌کنند و آن تاکید بر مکتب ایرانی است. می‌گویند که این مکتب، دریافت ناب از توصیه اسلام است و باید به دنیا معرفی بشود. جریان انحرافی می‌گوید که واژه‌ ایرانی ذکر است. چرا به جای مکتب اسلامی بر مکتب ایرانی تاکید دارند؟ به این دلیل است که باور دارند دریافت از اسلام، دریافت متنوعی است؛ در حالی که دریافت مکتب ایرانی از حقیقت، حقیقت ایران هست.
* می‌گویند بودن کوروش در ایران اتفاقی نبوده، او سرمایه‌گذاری خداوند در ایران است و خداوند ملت ایران را برگزیده است. این نکات، نکات معرفتی و نیازمند عقبه فکری هستند.
* ضمن این‌که مفهوم مکتب ایرانی یک مفهوم پلوراریستیک است. بسیاری تعاریف متفاوتی از این مکتب ارائه کرده‌اند. اساسا مکتب ایرانی با باستان‌گرایی ایرانی، ناسیونالیسم ایرانی (که اسلام را حذف کرده و خود را به عنوان یک فرهنگ معرفی می‌کند) یگانه پنداشته می‌شود، البته مکتب ایرانی در حال هضم اسلام است.
* در جریان انحرافی ما شاهد اومانیسمی هستیم که خودش را با بیانات وحیانی همراه می‌کند (بدون توجه به ریشه‌های وحی) و همچنین می‌توان گفت افرادی می‌نشینند و مباحث این چنینی را می‌نویسند و استخراج می‌کنند که از نظر فهم دینی هیچ جایگاهی ندارد. اینان نگرش نسبی به دین دارند و این رویکرد با ابزارهای مختلف خود را نشان می‌دهد؛ مثل فیلم، کتاب، نشریات و مصاحبه‌ها.
* آخرین مصاحبه شان در مجله خاتون بود که شما ملاحظه کردید که بحث بر سر حجاب چگونه شکل گرفت .در نهایت رسیدند به جایی که نمی‌توان برای امر به معروف و نهی از منکر جایگاهی قائل شد و فیلم‌هایی را می‌سازنند؛ مثل «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» که هر دو موضوع اصلی‌ آن‌ها، حمله به امر به معروف و نهی از منکر است. نوعی نگاه افراطی در فیلم زندگی خصوصی که دوران جوانی اکبر گنجی را به تصویر کشیده، در برخورد با مردم وجود دارد که دائما پونز به پیشانی مردم فرو می‌کنند یا در گشت ارشاد که جایگاه امر به معروف به مقام افرادی تنزل پیدا می‌کند که به دنبال تلکه کردنمردم و گذران زندگی دنیوی خود هستند. جریان فاسد و باج‌گیری که در قالب امر به معروف و نهی از منکر عمل می‌کنند؛ در حالی که به‌هیچ‌وجه این نوع دیدگاه‌ها در دین وجود ندارد بلکه جریان فکری انحرافی است که می‌خواهد جامعه را به این سمت ببرد که اگر فرصت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه حاکم شود ما شاهد افراط در آن خواهیم بود؛ حتما توده مردم ضرر می‌کنند و بخشی از جامعه نیز که امر به معروف و نهی از منکر در مورد آن‌ها اجرا می‌شود نیز قربانیان اصلی این روند خواهند بود.
* در دوران اصلاحات، شاهد تولیدات فرهنگی‌ای بودیم که تسامح و تساهل در راستای حاکمیت فرهنگ سکولاریستی بود؛ درحالی‌که ما در مواجهه با جریان انحرافی، شاهد یک فرهنگ شبه دینی هستیم که تفسیری انحرافی درباب ارتباط با امام زمان(عج) و تاریخ انبیا دارد.
* طرح موضوع مکتب ایرانی به جای مکتب اسلامی یک نگاه نسبی‌گرایانه به دین است. افراد جریان انحرافی می‌گویند مکتب اسلام دریافت‌های متنوعی دارد اما دریافت از حقیقت مکتب ایران در قالب موضوعی قابل ارائه از سوی آنان مورد بررسی قرار می‌گیرد. به این ترتیب که آنان به معرفی مکتب ایران به جای مکتب اسلام می‌پردازند؛ چراکه دریافت از حقیقت ایران و اسلام، در مکتب ایران نهفته است. برای بررسی این تفکر دو ایده وجود دارد؛ یکی تفکر داریوش شایگان است که یک نوعی ناسیونالیسم ایرانی را ترویج می‌کند که در آن حذف دین دیده می‌شود و از طرف دیگر دیدگاه ریچارد فرای را می‌بینیم که تفکراتش توسط جریان انحرافی در کشور ما به صورت ناقص ارائه می‌شود و مثلا دین انسانی به جای دین اسلامی، برداشت ناقصی از دیدگاه سید حسین نصر است که توسط جریان انحرافی صورت گرفته است. نوع دیگری از تفکرات آن‌ها، گرایشات صوفی‌گرایانه است که به دنبال کشف جوهر حقیقت هستند و آن را مقدم بر شریعت می‌دانند به‌طوری‌که جایگاه شریعت فرو می‌کاهد.
* شاهد آن هستیم که اعلام می‌کنند به جای ترویج حضرت عباس (ع) باید به ترویج نام آرش کمانگیر پرداخته شود. در این تفکر، برای امام حسین (ع) جایگاه دیگری در مکتب ایرانی قائل هستند. این تحریف‌ها یک نوع هضم اسلام در تفکر ناسیونالیسم ایرانی است. آن‌ها معتقد هستند اسلام باید افتخار کند که ایرانی آن را پذیرفت چون ایرانیان هفت هزار سال موحد بودند و در پاسخ آن‌ها باید گفت: چه کسی نامه پیامبر(ص) را به رهبران ایرانی، پاره کرد؟ آیا کسی جز خسرو پرویز بود؟ این‌ها می‌خواهند ما را به چه کسی ارجاع دهند؟ کسی که اسلام را نپذیرفت و نامه پیامبر(ص) را پاره کرد؟
* من فکر می‌کنم وضعیت فرهنگی در دوران ‌هاشمی، خاتمی و در این دوران، همراه با تسامح و تساهل هست اما اولی در پی حذف اسلام و دومی در پی هضم آن است. ضمن این‌که ما یک تفاوت گفتمانی در جریان انحرافی با جریان اصولگرا را شاهد هستیم.
* تفاوت این دو گفتمان در تحولات سیاسی منطقه و خیزش اسلامی جدیدی که در کشورهای اسلامی منطقه آغاز شده، قابل بررسی است؛ در حالی‌که رهبر انقلاب اسلامی و به تبع آن جریان اصولگرا، این حرکت‌ها را جنبش اسلامی و علیه منافع غرب و رژیم صهیونیستی تحلیل می‌کند اما در همین وضعیت می‌بینیم که جریان انحرافی، اعتقادی به این خیزش و بیداری اسلامی ندارد و این تحولات را صحنه‌آرایی آمریکا و رژیم صهیونیستی می‌داند که قصد دارند نقشه سیاسی خاورمیانه را تغییر بدهند. به نظر من این اختلاف نیست، بلکه چیزی فراتر از اختلاف است. به‌طوری‌که جمهوری اسلامی را در وضعیتی انفعالی قرار می‌دهد و در کنار این موارد می‌توانیم به مسائل فرهنگی‌ای نیز اشاره کنیم که توجه این جریان، به افرادی است که عمدتا دارای انحراف اقتصادی هستند؛ یعنی عضو‌گیری جریان انحرافی بعضا از بین افرادی است که دارای پرونده مفاسد اقتصادی هستند.
* ما امروز شاهد فتنه دیگری هستیم که این فتنه یک نوع انحراف فکری عقیدتی است. این‌که چرا این جریانات در کشور شکل می‌گیرند نشان‌دهنده آزادی‌های موجود در جمهوری اسلامی است، به‌طوری که امکان حضور افراد در قدرت منوط به رای مردم بوده و کار درستی نیز هست. آن‌ها می‌توانند با چهره‌ آرایی، آرای مردم را بگیرند و در مراحل بعد، تفکر خودشان را پیاده کنند اما من فکر می‌کنم آن چیزی که در جریان انحرافی کنونی حاکم هست در چارچوب فراموشی از یاد خداست.




نخست وزیر حکومت حسنی مبارک در لیست نهایی انتخابات

سحام نیوز: کمیسیون انتخابات مصر روز پنج‌شنبه فهرست نهایی سیزده نامزد انتخابات ریاست جمهوری در این کشور را اعلام کرد.
به گزارش فردا؛ در این فهرست نام احمد شفیق، نخست وزیر حکومت حسنی مبارک که پس از اعتراض به رد صلاحیتش دوباره مجاز به نامزدی در این رقابت‌ها شد نیز دیده می‌شود.
در این فهرست همچنین نام عمرو موسی، رئیس پیشین اتحادیه‌ی عرب، محمد مُرسی، عضو فعلی، و عبدالمنعم ابوالفتوح،‌عضو پیشین اخوان‌المسلمین، نیز دیده می‌شود.
اولین انتخابات ریاست جمهوری مصر در دوران پس از حسنی مبارک قرار است بیست و سوم و بیست و چهارم ماه مه (حدود یک ماه دیگر) برگزار شود.




وجود آثار شکنجه بر بدن احسان هوشمند

سحام نیوز: احسان هوشمند فعال ملی-مذهبی با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
آقای هوشمند جزو زندانیان سیاسی است که طبق گزارش های موجود، در زندان متحمل شکنجه‌های فراوان شده است.
به گزارش سایت ملی-مذهبی، آقای احسان هوشمند با قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی آزاد شده است.
بنابر این گزارش با وجود تبدیل قرار این فعال کرد به قرار وثیقه، بازجویی‌های وی قرار است از روز دوشنبه ادامه یابد.
لازم به ذکر است پس از آزادی احسان هوشمند همان گونه که پیشتر در خبرها مسئله شکنجه بدنی در مورد وی مطرح شده بود، آثار این شکنجه ها آشکار شد.
گوش این فعال ملی-مذهبی بر اثر ضربه به حدی آسیب دیده که پزشک معالج اعلام کرده احتمالا بهبود نخواهد یافت.
ضمناً بر اثر ضربات در قسمت فک و … ، نیز مشکلاتی برای او به وجود آمده که نیاز به معالجه دارد.




کارگران شرکتی شهرداری قصرشیرین در آستانه‌ی اخراج

خبرگزاری هرانا - در آستانه‌ی روز کارگر و در پی قرارداد اخیر شهرداری قصرشیرین با پیمانکار خدمات کارگری این شهرستان حداقل ۲۰ نفر از کارگران در آستانه اخراج قرار گرفتند.
علیشاه سهرابی رئیس شورای شهر قصرشیرین در گفتگو با کرمانشاه پست با تأیید این خبر گفت: "نظر شهردار بر اینست که با بکارگیری نیروهای رسمی در کاهش هزینه ها اقدام کند." سهرابی با ابراز مخالفت با این قرارداد گفت: "در سال اشتغالزایی با اخراج حتی یک نفر نیز مخالفیم."
پیشتر خبرهایی از اخراج ۳۰ نفر به این سامانه رسیده است.
یک منبع آگاه در این خصوص افزود: "قبلا بیش از ۷۰ نفر خدمات کارگری شهرستان را انجام داده اند که حال قریب نیمی از آنها در آستانه اخراج قرار دارند."
یکی از کارگران می‌گوید: "مسئولان از افزایش صادرات در شهر و بازارچه و گمرک شهر جنگزده من سخن می گویند اما سهم ما از آنهمه درآمد بیکاری است. تا دیروز قصرشیرین در آتش خشم دشمن سوخت و حالا من و زن و بچه ام باید بسوزیم! فقط به خدا پناه می بریم."
لازم به یادآوری ست که طی روزهای اخیر علیرضا محجوب دبیر کل خانه کارگر از اخراج ۱۰۰ هزار نفر کارگر در سال گذشته خبر داده است.

مهمترین خبرهای روز پنجشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

امسال روز جهانی کارگر و روز معلم را در حالی گرامی می داریم که از یک طرف شاهد آزادی سرافرازانه ابراهیم مددی و منصور اسانلو از اعضای هیات مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی و پدرام نصراللهی و فرزاد احمدی از فعالان کارگری در تهران و هاشم خواستار از اعضای کانون صنفی معلمان در مشهد هستیم و از طرف دیگر به شدت نگران احکام اعدام تایید شده از جمله حکم اعدام عبدالرضا قنبری معلم دبیرستان یکی از مدارس پاکدشت هستیم.
همچنین تعدادی از کارگران، فعالان حقوق کارگری و معلمان عزیزمان از جمله: رضا شهابی عضو هيأت مديره سنديکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و رسول بداغی، عضو هیأت مدیره کانون صنفی معلمان ایران هر یک به 6 سال زندان و 5 سال محرومیت از فعالیت‌ اجتماعی محکوم شده اند. کارگران و فعالان کارگری دیگری همچون شاهرخ زمانی، علی اخوان، علی نجاتی، ساسان واهبی واش، محمدحسینی، مهدی فراحی شاندیز، مهرداد امیر وزیری و معلمانی چون عبدالله مومنی، علی پور سلیمان، رسول بداغی و محمد داوری و ... در زندان به سر می برند و نبی الله باستان معلم زحمتکش به 5 سال تبعید در بروجرد محکوم شده است.
امسال در آستانه روز کارگر و معلم شاهدیم که هزاران تن از کارگران و معلمان میهن مان، شغل خود را از دست داده اند و هر روز تعداد بیشتری از کارگران و معلمان از کار اخراج یا با تعطیلی کارخانه ها و مراکز فرهنگی یا با تعدیل نیروی انسانی به صف بیکاران می پیوندند. طبق اظهارات دبیرکل خانه کارگر، در سال گذشته یکصد هزار کارگر از کار اخراج شده اند.
هر سال که می گذرد؛ تنگناهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر مردم ایران بیشتر می شود و باز شاهدیم که کارگران و معلمان برای یک اعتراض ساده سندیکایی و صنفی به زندان های طولانی مدت محکوم می شوند و خانواده های آنان و فرزندان شان در بدترین شرایط معیشتی و روحی - روانی به سر می برند.
در کنار این خبرها، انتصاب سعید مرتضوی مسئول جنایات کهریزک به ریاست سازمان تامین اجتماعی، یکی از حساس ترین سازمان های کشور که ارتباط تنگاتنگی با اکثریت نیروی کار کشور دارد، بسیار نگران کننده است. انتصاب وی به عنوان رئیس سازمان تامین اجتماعی توهین بزرگی به خانواده هایی است که فرزندان شان در زندان کهریزک مورد شکنجه قرار گرفته یا کشته شدند و خواستار محاکمه آمران جنایات کهریزک، به خصوص فرد مذکور شدند. 
در ادامه این سیاست، هر لحظه اخبار ناراحت کننده دیگری در مورد افزایش احکام اعدام و احکام سنگین برای دگراندیشان و همین طور کارگران و معلمان زندانی به گوش می رسد.
فشار اقتصادی بر مردم بیداد می کند و هر روز این فشارها بیشتر و بیشتر می شود، تا جایی که مردم را از حق یک زندگی انسانی و شرافتمند محروم کرده اند. اینکه علت و چرایی این بحران و تورم و گرانی و اختلاف طبقاتی و تبعیض و رانت های اقتصادی و بیکاری و غیره و غیره چیست، موضوع مورد بحث ما نیست. ما از زاویه دیگری بدان می پردازیم. ما به نقض حقوق بشر، به بی عدالتی، به تبعیض و به پایمال کردن حقوق انسانی اعتراض داریم. ما می گوییم همه مردم از پیر و جوان و زن و مرد حق انتخاب نوع زندگی خود را دارند، حق تشکل دارند، حق اعتراض دارند، حق امنیت شغلی دارند، حق انتخاب دوست دارند، حق کار، حق تحصیل، حق سفر و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن و حق یک زندگی آزاد و بدون تبعیض و انسانی دارند. ما می خواهیم بدانیم:
- چرا کارگر و معلم نمی تواند از حقوق انسانی و صنفی خود دفاع کند؟
- چرا با یک اعتراض ساده از کار برکنار می شوند یا به زندان می افتند؟
- چرا پس از بیکاری هیچ مقام مسئولی پاسخ گوی شکایات آنان نیست؟
- چرا خانواده و فرزندان شان این چنین مورد ظلم و تعدی قرار می گیرند؟
- چرا اغلب کارفرمایان و دولت با قراردادهای موقت کار و نظام حق التدریسی، کارگران و معلمان را از داشتن امنیت شغلی محروم می کنند؟
- آیا اجرای عدالت یعنی قضاوت و مدیریت سعید مرتضوی ها و کشتن و حذف فرزاد کمانگرها؟
اینها و هزاران چرای دیگر سال هاست که در گوشه و کنار کشورمان به اشکال مختلف در فضای واقعی و زندگی روزمره کارگران و معلمان رو در رو با کارفرمایان و حکومتی ها و همچنین در فضای مجازی در سطحی گسترده در سراسر دنیا مطرح می شود، ولی هیچ مقام مسئول و عدالت خانه ای نیست که پاسخ گو باشد.
اینکه کارگران و معلمان اخراج می شوند یا به زندان می افتند یک بُعد مساله است، بُعد دیگر مشکلاتی است که آنها و خانواده و فرزندان شان را گرفتارمی کند. از بیکاری، از نبود تأمین اجتماعی، از در به دری، از حراج خانه و کاشانه، از خودکشی و ...
ذکر چند نمونه کافی است که به عمق این فاجعه انسانی و بی عدالتی پی ببریم. متاسفانه اخبار خودکشی کارگران در اثر فقر و اخراج از کار هر لحظه بیشتر به گوش می رسد:
1- "صبح روز يكشنبه 24مهر محسن احمديان كارگر توليد لبنيات شيران در شهر كرد دست به خودكشي زد. اين كارگر به علت فقر شديد مالي و عدم دریافت حقوق، خود را از ساختمان اداري اين كارخانه به پايين پرتاب كرد و در دم جان سپرد."
2- "مصطفی علیزاده، کارگر قسمت رنگ گروه بهمن (مزدا)، بعد از ظهر 12 بهمن 90 در محوطه کارخانه دست به خودکشی زد و جان باخت. علت خودکشی مصطفی علیزاده قرار داشتن نام او به همراه تعداد دیگری از کارگران در لیست اخراج پایان سال بوده است."
3- "منصور زارعی کارگر اخراجی کارخانه نساجی کردستان که حدود 42 سال سن داشت و بیش از 15 سال در شرایط سخت و زیان آور کارخانه نساجی در قسمت ریسندگی کار کرده بود. او به علت بیکاری و فقر ناشی از آن، در روز دوشنبه 15/12/1390 خودکشی کرد و به زندگی دشوار خود پایان داد."
4- "حسن وکیلی کارگر سنگ ُبر اهل شهر سنندج که حدود 40 سال سن داشت و دارای زن و دو فرزند نیز می باشد، در اولین روز از سال 91 به دلیل فشار زندگی در منزل خود واقع در محله عباس آباد این شهر خودکشی کرد و به زندگی دشوار خود پایان داد."
ما مادران پارک لاله، ضمن تاکید بر سه خواسته همیشگی خود، از حقوق و خواسته های انسانی کارگران و معلمان دفاع می کنیم و خواستار لغو فوری احکام اعدام و آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان کارگر و معلم هستیم. 
ما هر گونه فشار بر کارگران، معلمان، دانشجویان، وکلا، فعالین حقوق بشر، اقلیت ها، زنان، کودکان و مادران پارک لاله و حامیان آنها را که برای اعتراض به ابتدایی ترین حقوق خود مورد تعرض قرار گرفته اند، به شدت محکوم می کنیم. 
هم چنین بازداشت خودسرانه نرگس محمدی، نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر که با داشتن دو فرزند کوچک و بیماری شدید، هیچ گاه دست از تلاش برای اعتلای حقوق انسانی بر نداشت را نیز محکوم می کنیم و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط او و تمامی زنان و مردان آزادی خواه کشورمان ایران هستیم.
مادران پارک لاله ایران 
همبستگی جهانی با مادران پارک لاله
اردیبهشت ماه 1391






اخبار روز:

۲۴ آوریل ۲۰۱۲
به مقامات جمهوری اسلامی ایران
ما، کارگران صنعتی جهان، آی دبیلیو دبیلیو، از سرشت ضد طبقه کارگر سیستم قضایی در ایران عمیقا خشمگین هستیم. اشاره ما به حکم بسیار شدیدی است که علیه رضا شهابی، کارگر اتوبوسرانی، عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران که با توسل به اتهامات واهی از جمله "فعالیت تبلیغی علیه نظام" و " تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" صادر شده است. این یک تلاش آشکار و شرم آور در انکار حق آزادی تشکل و بیان در ایران است.
نمایندگی کردن کارگران و یا دفاع از حقوق آنان در مقابل رژیمهای سرمایه داری نئولیبرال و توتالیتر که بدنبال تضعیف آزادیهای کارگری از طریق ترس و ارعاب هستند، هرگز جرم نبوده و نخواهد بود.
ما تمامی احکام ظالمانه، تعقیب و دستگیری فعالین کارگری را محکوم میکنیم و خواهان یک جامعه مشارکتی (تعاونی) به رهبری کارگران برای تمامی مردم ایران هستیم.

اندی اسمیت
مسئول رابط همبستگی بین المللی
کارگران صنعتی جهان

ترجمه و تکثیر از اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران 






اخبار روز:

اخبار روز - گزارش دریافتی: دو دانشجوی دختر و یک دانشجوی پسر دانشگاه آزاد رودهن به دلیل آنچه انتظامات دانشگاه آزاد رودهن آن را پوشش نامناسب ذکر کرده است مورد ضرب و شتم شدید و توهین قرار گرفتند.
ماجرا از آنجا آغاز شد که از روز شنبه، دوم اردیبهشت ماه ۱٣۹۱ در دانشگاه آزاد رودهن به دستور رئیس این واحد دانشگاهی "غلام حسین حیدری" بدون اطلاع قبلی ورودی های خانم ها و آقایان از یکدیگر جدا شد و از ورود دانشجویان بدون همراه داشتن کارت دانشجویی و یا برگه ی پرینت انتخاب واحد جلوگیری به عمل آمد و نیرو های انتظامات و حراست با رفتاری بسیار توهین آمیز مانع ورود دانشجویان به بهانه نامناسب بودن پوشش ظاهری آن ها شدند. تا آنجا که تعدادی از دانشجویان علی رغم پیمودن مسیر طولانی از شهر تهران تا شهر رودهن نتوانستند به دانشگاه وارد شوند و بر سر کلاس های درس خود حاضر شوند. در کنار سر در اصلی دانشگاه که پیش از این دانشجویان و اساتید از آن رفت و آمد می کردند اطلاعیه بزرگی نصب شده است که در آن الگوهای رفتاری و الگوهای پوشش برای دختران و پسران دانشجو ذکر شده است. اطلاعیه های تهدید آمیز و محدود کننده مشابهی نیز در نقاط مختلف دانشگاه نصب شده است. در کنار سر در اصلی و وروی بزرگ دانشگاه که اکنون با نصب میله های سیاه رنگی آن را مسدود کرده اند؛ دو اتاقک قرار داده شده است که مملو از عوامل انتظامات است که دختران و پسران دانشجو برای ورود به دانشگاه می بایست از آن عبور کنند. نیروهای انتظامات مستقر در اتاقک آقایان در پاسخ به پرسش و اعتراض دانشجویان و اینکه چرا این برخورد ها ناگهانی و بدون اطلاع رسانی قبلی انجام شده است و در مواردی غیر قانونی است عنوان داشته اند:«ما خودمون قانونیم! قانون ماییم! اگر گفتیم فردا لخت باید بیاین لخت باید بیاین! ...»

همچنین وضع قوانین محدود کننده ی جدید حتی به پارکینگ دانشجویان نیز کشیده است که دانشجویان آنرا اقدامی توهین آمیر قلمداد می کنند.
عوامل انتظامات در اتفاقی نادر اقدام به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل دانشجویان می نمایند؛ که این امر بیش از هرچیز موجب خشم و اعتراض دانشجویان می شود. در این حین و در حدود ساعت یازده صبح روز شنبه دوم اردیبهشت، یکی از عوامل انتظامات سیلی محکمی به صورت یکی از دانشجویان پسر می زند و با حرکتی توهین آمیز وی را از دانشگاه به بیرون می برد و در خارج از محیط دانشگاه به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهد و سپس توسط انتظامات به حراست دانشگاه انتقال داده می شود و به بهانه های واهی برای وی پرونده سازی صورت می گیرد. یکی از مهره های کلیدی انتظامات فردی موسوم به "شهاب" است که در بین دانشجویان به سخت گیری و فحاشی شناخته می شود، از مسببان اصلی ضرب و شتم دانشجویان و بازرسی های بدنی توهین آمیز بوده است.
روز دوشنبه چهارم اردیبهشت ماه نیز، از ورود یک دانشجوی دختر به دانشگاه به خاطر آنچه آرایش نامناسب از سوی انتظامات دانشگاه عنوان می شود، ممانعت به عمل می آید؛ که این اقدام با اعتراض این دانشجوی دختر همراه می شود و عوامل انتظامات دانشگاه آزاد رودهن شروع به فحاشی به وی و هل دادن وی میکنند. سپس او را با حالتی زننده و با ضربه ای محکم از دانشگاه به بیرون هل می دهند که موجب برخورد شدید وی با زمین و صدمه دیدن این دانشجو می شود.
همچنین روز سه شنبه پنجم اردیبهشت ماه، نیز کشمکش و درگیری شدید لفظی دیگری بین یکی دیگر از دانشجویان دختر با یکی از عوامل انتظامات زن این واحد دانشگاهی روی داد که طی این برخورد، انتظامات خانم ها اقدام به فحاشی می کند و دانشجوی دختر به زمین می خورد و یکی از نیروهای انتظامات خانم ها ضرباتی را به پای این دانشجو وارد میکند. یکی از عوامل انتظامات خانم ها به نام"جابری" که با دانشجویان دختر به شدت توهین آمیز رفتار می کند؛ در این برخورد صورت گرفته دخیل بوده است. این اقدامات حراست و انتظامات دانشگاه که مستقیما زیر نظر رئیس این واحد دانشگاهی انجام می پذیرد؛ حتی موجبات نارضایتی و اعتراض برخی از اساتید را نیز فراهم اورده است. که از آن جمله می توان به تنش لفظی صورت گرفته بین یکی از اساتید با عوامل حراست در ساختمان مرکزی این دانشگاه اشاره کرد.
گفتنی است در سال ٨٨ "پاشا علیپور" مسئول حراست این دانشگاه به همراه دو تن از همکارانش به نام های "افکاری" و "عیوضی" با هماهنگی با نیروهای انتظامی ماشین گشت ارشاد در مقابل در ورودی دانشگاه آزاد رودهن مستقر کرده و اقدام به بازداشت دانشجویان میکردند.

قابل ذکر است که در سال های اخیر در این واحد دانشگاهی صدها دانشجو به خاطر نوع پوششان به کمیته انضباطی احضار شده و با احکام محرومیت از تحصیل مواجه گشته اند که "شهاب" و "پاشا علیپور" نقش زیادی در اعمال این محدودیت ها ایفاء کرده اند.
ضرب وشتم دانشجویان دختر در محیط داخل دانشگاه و یا حتی خارج از دانشگاه آزاد واحد رودهن توسط نیروهای حراست و انتظامات امر تازه ای نیست. پیش از این نیز در اواخر مهرماه سال۱٣٨۷ در ماجرای مشابهی یکی از دانشجویان دختر که به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل خود توسط یکی ازکارمندان زن این واحد دانشگاهی معترض شده بود در خارج از محیط دانشگاه تواسط ماموران مرد انتظامات مورد توهین و ضرب و شتم و تماس های مکرر بدنی قرار گرفته بود که ریاست کنونی دانشگاه که آن زمان نیز بر همین صندلی تکیه داشت ضمن ابراز امیدواری از عدم تکرار این وقایع در آینده به خبرنگاران گفته بود:« با عاملان حادثه دانشگاه رودهن قاطعانه برخورد کردیم.» دانشجویان معترض معتقدند که اولا: اگر آن موقع با عوامل ضرب و شتم دانشجویان برخورد می شد امروز شاهد تکرار این وقایع تلخ نبودیم و ثانیا نمی توان از کنار نقش محوری رئیس این واحد دانشگاهی دکتر"غلام حسین حیدری" در اعمال محدودیت ها و برخورد های صورت گرفته به آسانی گذشت.




ريابکوف: علاقه مندی ايران و غرب به طرح «گام به گام» روسيه

سرگئی ريابکوف، معاون وزير امور خارجه روسيه، روز چهارشنبه گفته است: ايران و کشورهای غربی به طرح پیشنهادی مسکو برای حل مناقشه هسته ای جمهوری اسلامی علاقه مندند.
روسيه سال گذشته  طرح پيشنهادی«گام به گام» را مطرح کرد که بر اساس آن در راستای اعتماد سازی بین ایران و کشورهای غربی، تهران به پرسش ها و نگرانی های موجود آژانس و کشورهای غربی پاسخ می دهد و طرف مقابل نيز به کاستن تحريم ها و فشارهای چند لايه اقدام خواهد کرد.
به گزارش رويترز، اما در پيشنهادی که روسيه در ماه فوريه مطرح کرد، در گام اول ايران برنامه غنی سازی اورانیوم و تعداد سانتريفوژ ها را در همين حد کنونی نگه می دارد و در مقابل کشورهای غربی تحريم های تازه ای عليه ايران اعمال نخواهند کرد.
معاون وزير امور خارجه روسيه گفته است: پيشنهاد روسيه در مذاکرات ۱۴ آوريل در استانبول مورد بحث قرار گرفت.
ايران و کشورهای روسيه، آمريکا، بريتانيا، چين و فرانسه به همراه آلمان، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵،  دور تازه از مذاکرات هسته ای را پس از يک توقف ۱۵ ماهه در ۱۴ آوريل در استانبول برگزار کردند. قرار است دور بعدی اين مذاکرات در  ۲۳ ماه مه دربغداد برگزار شود.
سرگئی ريابکوف که نمايندگی روسيه در این مذاکرات را برعهده داشت، همچنين گفته است: ايران و کشورهای غربی به اين طرح پيشنهادی روسیه علاقه مندند.
وی با اين حال  گفته است: علاوه  بر پيشنهاد روسيه، پيشنهاد های ديگری نيز مطرح است که قدرت های جهانی برای دست يابی به توافق با ايران در حال بحث و بررسی آنها هستند.
معاون وزير امور خارجه روسيه در ادامه گفته است: ما همه پيشنهاد را روی ميز قرار داده ايم، اما اينک کار به صورت ديگری در حال ادامه است.
سرگئی ريابکوف اضافه کرده است:«ما در حال رایزنی برای دستیابی به یک موضع تثبت شده برای (گروه ۱+۵) هستیم و به همين دليل ايده های ما به طور قابل توجهی مورد بررسی قرار می گيرد.»
سرگئی ريابکوف مشخص نکرده است در صورت توافق ايران با ايجاد محدوديت برای توسعه سانتريفوژها، آيا اتحاديه اروپا تحريم های نفتی در ماه ژوئيه را متوقف خواهد کرد يا نه.
علی اکبرصالحی، وزیر امور خارجه ایران، پیشترگفته بود: ايران با طرح اوليه آن موافقت کرده اما بايد درباره‌ جزييات آن مطالعه بيش‌تری انجام شود. به هر حال اين حرکت روسيه نشان‌دهنده اين است که اين کشور به دنبال برون‌رفت از شرايط فعلی است.




آزادی بریتانیایی متهم به تلاش برای فروش اسلحه به ایران به قید وثیقه

 کريستوفر تپين، يک شهروند بريتانيايی که به اتهام تلاش برای فروش تجهيزات موشکی به ايران در تگزاس آمريکا زندانی بود، روز چهارشنبه، دوم ارديبهشت ماه، با قرار وثيقه يک ميليون دلاری آزاد شد.
  کريستوفر تَپين ۶۵ ساله، روز چهارشنبه پس از پرداخت ۵۰ هزار دلار از وثيقۀ تعيين شده، و سپردن تعهد برای حمل يک دستگاه ردياب تا زمان آغاز دادگاه، آزاد شد.

به نوشته واشينگتن پست آقای تپين حق ترک منطقه هيوستون در تگزاس را ندارد و ای ميل های وی تحت نظارت مقامات قضايی خواهد بود.
  کريستوفر تپين پس از آزادی گفت وی احساس آسودگی می کند و قصد دارد با همسرش تلفنی صحبت کند.
  کريستوفر تپين، تاجر بازنشسته بريتانيايی، اواخر اسفندماه سال گذشته، به تلاش برای فروش قطعات قابل استفاده در موشک‌های «هاوک» ذر سال ۲۰۰۶،  به جمهوری اسلامی متهم شده، و به آمريکا مسترد شد.
اما افرادی که آقای تپين قصد داشته با آنها وارد معامله شود در اصل ماموران مخفی آمريکايی بوده‌اند که خودشان را به عنوان شهروندان ايرانی مقيم آمريکا معرفی کرده بودند.
  در صورتی که آقای تپين در دادگاه مجرم شناخته شود، بر اساس قوانين آمريکا ممکن است مجازاتی تا ۳۵ سال زندان در انتظارش باشد.




شیمون پرز: تهدید ایران با هولوکاست قابل قیاس نیست

چند روز پس از آن که نخست وزیر اسرائیل تهدید جمهوری اسلامی را با هولوکاست مقایسه کرد، رئیس جمهور این کشور اظهار کرد که تهدیدی که از ناحیه ایران متوجه اسرائیل است با هولوکاست قابل قیاس نیست.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، شیمون پرز، روز پنجشنبه، هفتم اردیبهشت در گفت‌و گویی در رد این مشابهت گفت: «هولوکاست یک چیز و ایران چیز دیگری است. این مقایسه درست نیست. اما من منتقد ادبی نیستم و نخست وزیر اسرائیل نظر خود را در این زمینه ابراز کرده است.»
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، هفته گذشته در مراسم یادبود قبرانیان هولوکاست، با انتقاد از برنامه هسته‌ای ایران گفت: «کسانی که تهدید ایران برای نابودی موجودیت اسرائیل را انکار می‌کنند از هولوکاست درس نگرفته‌اند.»
وی با اظهار این‌که ایران «آشکارا و با قاطعیت» از نابودی اسرائیل سخن به میان می‌آورد و «با پیگیری مصرانه‌ای در حال تولید سلاح اتمی است»، افزود: «ترس و خودداری از گفتن این که ممکن است هولوکاست دیگری تکرار شود و پنهان کرن این حقیقت که کسانی دوباره می‌خواهند قوم یهود را منهدم کنند، یک تحقیق در یادبود قربانیان هولوکاست نیز است.»
علیرغم این اظهارات،‌ شیمون پرز روز پنجشنبه ضمن رد این قیاس گفت: «در زمان هیتلر، جهان در خواب بود. این واقعه امروز نمی‌تواند اتفاق بیافتد. جهان بیدار شده است.»
وی ضمن ابراز اطمینان از اثرگذاری تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، گفت: «من معتقدم ما می‌توانیم با تهدید ایران مقابله کنیم. آمریکا و اروپا نیز در این امر نقش دارند... آن‌ها نیز مثل ما نمی‌توانند یک ایران هسته‌ای را تحمل کنند و خواستار توقف این روند هستند.»
اسرائیل معتقد است که ایران در پوشش تلاش برای دستیابی به انرژی هسته‌ای به دنبال تولید بمب اتم است، اتهامی که ایران همواره رد کرده است.
رئیس جمهوری اسرائیل افزود: «اسرائیل می‌تواند از خود دفاع کند ولی اسرائیل تنها نیست و این یک مزیت است. من به گفته باراک اوباما اعتقاد دارد، نیازی به عملیات نظامی نیست بلکه به تحریم‌ها و اعمال فشارهای سیاسی (علیه ایران) احتیاج است.»
ایران به تازگی با گروه ۵+۱ به پای میز مذاکره رفته است و باراک اوباما اگرچه هیچ‌گاه گزینه نظامی علیه ایران را منتفی ندانسته پس از این مذاکرات، اعلام کرد در صورتی که ایران خواسته جامعه جهانی را برآورده نکند، تحریم‌های بیشتری در انتظارش خواهد بود.
اسرائیل اما در این مدت بارها بر امکان به اجرا گذاشتن گزینه نظامی علیه ایران به وضوح سخن گفته است.




سناتور جمهوری‌خواه: شاید آمریکا مجبور شود به ایران حمله کند

یک سناتور جمهوری‌خواه آمریکایی که پیش‌بینی می‌شود در صورت پیروزی میت رامنی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پست معاونت وی را بر عهده بگیرد، می‌گوید امکان دارد برای بازداشتن ایران از پیشبرد برنامه اتمی‌ خود، به حمله نظامی یک جانبه آمریکا نیاز باشد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مارکو روبیو، سناتور ۴۰ ساله از فلوریدا روز چهارشنبه، ششم اردیبهشت، در سخنانی با اشاره به ایران گفت: «از زمانی که آمریکا رهبری جهان را بر عهده گرفته، گزینه ترجیحی ما این‌بوده است که از طریق همکاری با دیگران به اهدافمان برسیم... اما آمریکا در گذشته نیز یک جانبه عمل کرده است و من معتقدم در آینده نیز، در صورت نیاز باید به اقدام یک جانبه روی بیاورد.»
وی که در موسسه تحقیقاتی «بروکینگز» در واشینگتن سخنرانی می‌کرد، تأکید کرد که مقامات آمریکایی باید با همراهی سازمان ملل و دیگر گروه‌های بین‌المللی جمهوری اسلامی را مهار کنند.
آقای روبیو با این‌حال افزود: «ما همچنین باید همتایان خود و جهان را برای واقعیت آماده کنیم، به این معنا که متأسفانه در صورت شکست تمامی راه‌ها، منع ایران از پیشبرد برنامه هسته‌ایش، نیازمند راه حل نظامی است.»
این سناتور جمهوری‌خواه تأکید کرد که آمریکا نباید در جریان جوش و خروشی که خاورمیانه را در بر گرفته، کنار بایستد، بلکه باید در مقام رهبری برای حل این بحران جهانی قدم بردارد.
این اظهارات در حالی مطرح شده‌اند که روزنامه امریکایی «یو اس اِی تودِی» نیز روز پنجشنبه، هفتم اردیبهشت ماه، در گزارشی نوشت که برخی از کارشناسان معتقدند علیرغم تحریم‌ها، تغییری در تمایلات هسته‌ای جمهوری اسلامی ایجاد نشده است.
کِنِت کَتزمَن، متخصص مسائل خاورمیانه دربخش تحقیقاتی کنگره آمریکا، در این خصوص به این روزنامه آمریکایی گفته است که به طور حتم تحریم‌ها بر ایران تأثیر گذار بوده‌اند، اما مسئله این است که آیا این تحریم‌ها تأثیر کافی را داشته‌اند؟
مسیح ظریف، مدیر تیم ایران در پروژه «تهدیدهای بحرانی« موسسه آمریکن انترپرایز آمریکا نیز گفته است هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که تحریم‌ها رهبران ایران را واداشته باشند تا برنامه هسته‌ای خود را به تعویق بیاندازند یا‌ آن را مورد تجدید نظر قرار دهند.
با این‌حال ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نظر دیگری دارد.
خانم نولند روز چهارشنبه بازگشت ایران به پای میز مذاکره با گروه ۵+۱ و تصمیمش مبنی بر پیگیری مذاکرات در بغداد را «نتیجه مستقیم» تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی دانست.
غرب معتقد است که برنامه هسته‌ای ایران دارای بعد نظامی است و قصد دارد با اعمال فشارها و تحریم‌های گسترده، ایران را به پاسخگویی در این زمینه وادارد.
این در حالی است که جمهوری اسلامی همواره تأکید کرده است که فعالیت‌های هسته‌ایش کاملا صلح‌آمیز است.




سفیر ایران در روسیه: امکان دارد پروتکل الحاقی را بپذیریم

محمود رضا سجادی، سفیر ایران در روسیه روز چهارشنبه،ششم اردیبهشت‌ماه، ضمن اشاره به احتمال پذیرش پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای از سوی ایران، اعلام کرد که تهران طرح گام به گام روسیه برای حل مناقشه هسته‌ای جمهوری اسلامی را مطالعه می‌کند.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، سفیر ایران در مسکو، در گفت‌و‌گویی در محل سفارت ایران گفت «ایران امکان دارد پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را بپذیرد، معاهده‌ای که امکان بازرسی‌های جامع‌تر از تأسیسات هسته‌ای ایران را برای بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فراهم می‌کند.»
وی در عین حال با تأکید بر این‌که ایران حق خود برای دستیابی به انرژی اتمی را محفوظ نگاه خواهد داشت، خاطرنشان کرد: «ما باید طرح روسیه برای حل مناقشه هسته‌ای را مورد مطالعه قرار دهیم تا ببینیم این طرح بر چه اساسی تنظیم شده است.»
طرح گام به گام روسیه که هفته گذشته از سوی معاون وزیر امور خارجه روسیه پیشنهاد شد، به ایران این امکان را می‌دهد تا مانع از اجرایی شدن تحریم‌های نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران شود. این تحریم‌ها قرار بر این است که ۱۰ تیرماه اجرایی شوند.
بر اساس این طرح در مقابل گام‌هایی از سوی ایران، نظیر خودداری از تولید سانتفریفوژ‌ و ماشین‌های جدید مربوط به غنی سازی اورانیوم، کشورهای غربی نیز متعهد خواهند شد تا تحریم‌های تازه‌ای علیه ایران اعمال نکنند.
به دنبال اظهارات سفیر ایران در مسکو، ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد که آقای سجادی در مذاکرات بین‌المللی درباره برنامه هسته‌‌ای ایران «نقش محوری» ندارد.
خانم نولند افزود آن‌چه در این میان بیشترین اهمیت را دارد گفتار و کردار ایران بر سر میز مذاکرات است.
ایران به هماره ۵+۱ اواخر فروردین‌ماه در استانبول پای میز مذاکره نشست و قرار بر این است که دور بعدی این مذاکرات در بغداد برگزار شود.
اِلِنا سوکووا، مدیر مرکز خلع سلاح و منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در وین در خصوص طرح گام به گام روسیه به بلومبرگ گفته است که بر پایه این طرح سطح غنی‌سازی ایران در حد کنونی باقی می‌ماند.
وی توضیح داده است: «این طرح از گسترده شدن غنی سازی در ایران جلوگیری می‌کند، اما آن را کاهش نمی دهد. به عبارتی پیشنهاد روسیه عبارت است از خودداری ایران از گسترش برنامه هسته‌ای در ازای خودداری غرب از اجرایی کردن تحریم‌های جدید.»
خانم سوکووا با این‌حال پذیرفته شدن پروتکل الحاقی از سوی ایران را «گام بزرگی به جلو» می‌داند و گفته است که این پروتکل موجب شفافیت بیشتر برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی خواهد شد و امکان بازدید سرزده بازرسان آژانس از تأسیسات هسته‌ای ایران را فراهم خواهد کرد.
غرب می‌گوید برنامه هسته‌ای ایران دارای بعد هسته‌ای است و خواستار شفاف‌سازی ایران در این زمینه شده است، حال آنکه ایران این ادعا را رد کرده و می‌گوید از فعالیت‌های هسته‌ای خود اهداف صلح‌آمیزی را دنبال می‌کند.




صادرات فرش ایران زیر بار سنگین تحریم ها

خبرگزاری رویترز در گزارشی به تاثیر منفی تحریم‌های بین‌المللی بر تجارت فرش ایران پرداخته و می‌نویسد که این بخش مهم از صادرات ایران در سال‌های اخیر در وضع بسیار دشواری گرفتار شده است.
بر اساس تحریم‌های اعمال شده از سوی آمریکا، واردات فرش ایرانی به این کشور حتی از طریق کشور ثالث ممنوع است و به این ترتیب در شرایطی که میزان فروش فرش ایران رو به کاهش است این محصول را از یکی از بازارهای مهم خود محروم کرده است. تحریم‌های اخیر در مورد قطع معاملات بانکی با ایران نیز به این مشکلات افزوده است.
فرش‌های دستباف با طرح‌های زیبا و الیاف طبیعی که زمانی تجار ایرانی به سادگی می‌توانستند به خریداران خود عرضه کنند اکنون در انبارهای بزرگ در شهرهایی نظیر هامبورگ در آلمان خاک می‌خورند و رنگ می‌بازند.
منیره نوبری که پدرش از اواسط سال‌های دهه ۱۹۵۰ میلادی تجارت فرش ایرانی را در اروپا آغاز کرده و امروزه خود این تجارت را اداره می‌کند می‌گوید: «حجم فرش‌های موجود در انبارهای هامبورگ از فرش‌های موجود در بازار تهران بیشتر است. چند دهه پیش حدود ۳۰۰ تاجر فرش در هامبورگ کار می‌کردند، ولی امروزه رقم آنها به ۴۵ تاجر کاهش یافته است. ما در گذشته نیز تجارت در دوره‌های بحران را تجربه کرده‌ایم، ولی این بار شرایط بسیار دشوار‌تر از همیشه است.»
یک تاجر دیگر فرش می‌گوید که ماه‌های اخیر بد‌ترین دورانی است که وی به یاد دارد و به نظر می‌رسد که هیچ یک از آنهایی که در شهر هامبورگ به این تجارت مشغول هستند از وضعیت فعلی راضی نیستند و امید چندانی هم به آینده ندارند.

تشدید تحریم‌ها توسط آمریکا
خبرگزاری رویترز می‌افزاید که رقابت فرش‌های ماشینی ساخت چین نیز که بخشی از آنها با طرح‌های مدرن تولید می‌شوند یکی دیگر از دلایل موثر در تضعیف تجارت فرش ایران است.
دولت آمریکا از چند دهه پیش واردات فرش ایرانی را ممنوع کرده بود، ولی دولت بیل کلینتون در اقدامی برای نشان دادن حس نیت واردات فرش، پسته، خاویار و خشکبار محصول ایران را آزاد کرد. اما در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۰ باری دیگر واردات فرش ایرانی به آمریکا ممنوع شد. تجار فرش می‌گویند این اقدام آمریکا نه حکومت ایران، بلکه زنان روستایی بافنده این فرش‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد.
فرش پس از نفت و محصولات نفتی در کنار پسته یکی از محصولات اصلی صادراتی ایران است. در سال خورشیدی گذشته حجم این صادرات حدود ۶۰۰ میلیون دلار بوده و تاجران این بازار امیدوارند که در سال ۲۰۱۲ حجم آن به حدود یک میلیارد دلار برسد. به گزارش خبرگزاری‌های ایرانی، بخشی از این افزایش صادرات با هدف توسعه بازارهایی نظیر چین و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
قبل از ممنوع شدن صادرات این کالا به آمریکا، سالانه حدود ۴۰ میلیون دلار فرش ایرانی در این کشور فروخته می‌شد. بازار آمریکا حدود ۱۵ درصد از صادرات فرش ایرانی را شامل می‌شود و ممنوعیت صادرات به این کشور ضربه بزرگی برای تجار فرش ایرانی است.
خبرگزاری رویترز یادآوری می‌کند که در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم بندر هامبورگ در شمال آلمان به یکی از مراکز اصلی تجارت فرش بدل شد. در آن زمان بندر آزاد هامبورگ به تجار اجازه می‌داد که بدون پرداخت تعرفه گمرکی کالاهای خود را به این بندر منتقل کنند. در سال‌های بعد فرش ایرانی به این بندر راه یافت و برای چندین دهه از جمله کالاهای بسیار لوکسی تلقی می‌شد که هر فرد متمولی خواستار آن بود.
جمعیت وسیعی از ایرانیان مهاجر ساکن شهر هامبورگ هستند و شاید بعد از شهر لندن در کل اروپا هامبورگ محل سکونت بیشترین تعداد از ایرانیان باشد. به گفته خبرگزاری رویترز، اکثر آنها با سیاست‌های حکومت ایران مخالف‌اند.

پسته و روده گوسفند
خبرگزاری رویترز خاطرنشان می‌کند که ماه گذشته موسسه بین‌المللی نقل و انتقل الکترونیکی ارز (سوئیفت) تمام بانک‌های ایرانی تحریم شده را از سیستم انتقال پول خود اخراج کرده است.
این وضعیت تجارت کالاهای ممنوع نشده مثل گلاب، پسته و روده گوسفند که برای پوست سوسیس‌های محصول آلمان استفاده می‌شود را دشوار کرده است. علاوه بر این تجار فرش نیز برای ارسال رنگ‌های مخصوص رنگرزی فرش به ایران با مشکل روبه‌رو شده‌اند.
در این میان اتاق بازرگانی ایران و آلمان که دفتر آن در بندر هامبورگ است می‌گوید تحریم‌های اعمال شده از سوی سازمان ملل متحد، دولت آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران غیرقانونی‌اند.
میشائیل توکوس، مدیر امور تجاری این نهاد، می‌افزاید: «به نظر می‌رسد که هماهنگی لازم در مورد این تحریم‌ها وجود ندارد و حتی هر یک از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز برداشت خود از قوانین تازه را به اجرا می‌گذارند.»
به گفته وی، تحت تاثیر اقدام موسسه بین‌المللی نقل و انتقال الکترونیکی ارز (سوئیفت) شرکت‌های آلمانی اکنون نمی‌توانند حدود یک میلیارد و پانصد میلیون یورو طلب خود را از ایران وصول کنند.
خبرگزاری رویترز در پایان این گزارش به اجرای تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا از اول ماه ژوییه اشاره کرده و می‌نویسد این وضعیت روی واردات انرژی کشورهایی نظیر ایتالیا، یونان و اسپانیا نیز تاثیر خواهد گذاشت.
هر چند آلمان واردکننده نفت ایران نیست، ولی حجم صادرات دیگر ایران به آلمان نظیر پسته، فرش، گلاب و روده گوسفند طی سال گذشته حدود ۷۷۰ میلیون یورو بوده است.




سه تابو در جمهوری اسلامی: آمریکا، حجاب، اسرائیل

جمهوری اسلامی سه تابوی کلیدی دارد: رابطه با آمریکا، حجاب اختیاری و به رسمیت شناختن کشور اسرائیل. تصور جمهوری اسلامی با این سه برای هواداران ولی فقیه از طیف‌های متفاوت بسیار دشوار و شاید غیرممکن است.
روزی که سفارتخانه‌های ایالات متحده و اسرائیل در تهران باز شده باشند و دختران و زنان نیز با اختیار خود پوشش‌شان را انتخاب کرده و به خیابان بیایند برای حامیان جمهوری اسلامی روز رستاخیز خواهد بود.
بنا به تصور هواداران جمهوری اسلامی (طیفی از برخی ملی- مذهبی‌ها تا طرفداران مصباح)، این نظام تنها در دنیایی غیرعادی محفوظ می‌ماند، چون رابطه با دیگر کشور‌ها و انتخاب پوشش در همه جای عالم امری عادی است (نگاه کنید به ترکیه، همسایهٔ مسلمان). البته هر یک از طیف‌های طرفدار جمهوری اسلامی در تاکید بر این سه تابو شدت و ضعف‌هایی را تجربه کرده است.

میل به عادی شدن
اگر پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ و نوشیدن جام زهر توسط خمینی میلیون‌ها جوان مذهبی و بسیجی را از خواب اسلام‌گرایی بدون شکست و پیشگویی‌های پیامبرگونهٔ رهبر فره‌مند بیدار کرد و آنها را به تجدیدنظر و اصلاح‌طلبی سوق داد پذیرش سه حرام حکومتی فوق بنیاد جمهوری اسلامی یعنی صغیر بودن مردم در برابر ولی فقیه را برای هواداران امروز آن برای قرن‌ها به ته چاهی در یکی از روستاهای اطراف کویر پرتاب خواهد کرد. عادی شدن وضعیت زنان (حقوق مساوی) رابطهٔ ایران و دیگر کشور‌ها یعنی عادی شدن وضعیت جامعه که با جمهوری اسلامی و تابو‌هایش ممکن نیست.
از جمع مقامات تنها آنها که به قدرت خویش توهم دارند (اسفندیار رحیم مشایی، معاون رئیس دولت احمدی‌نژاد) یا حیات سیاسی خویش را در جمهوری اسلامی پایان‌یافته تلقی می‌کنند (مصطفی تاجزاده، معاون وزیر کشور دولت خاتمی) یا در عین چند صد کیلومتر عقب‌نشینی می‌خواهند توپی یا خمپاره‌ای به خیابان پاستور شلیک کنند (اکبر هاشمی رفسنجانی) این تابو‌ها را مورد انکار یا پرسش قرار داده و خواهان عادی شدن جامعه می‌شوند.

ماهیگیر یا کودک کنجکاو
هنگامی که فردی از درون نظام علامتی بر تایید یکی از این سه بروز دهد یا عملی مبتنی بر نزدیک شدن به نقض تابوهای فوق انجام دهد (مثل اعلام دیدار جلیلی با نمایندهٔ آمریکا توسط ایسنا در مذاکرات استانبول در آوریل ۲۰۱۲ یا انتشار ویژه‌نامهٔ خاتون توسط روزنامهٔ ایران) با تصفیه و تشر و حملهٔ خود ولی فقیه یا نگهبانان برج و باروی وی مواجه می‌شود، گویی همهٔ اصول اخلاقی و انسانی زیر پا گذاشته شده است.
دو ولی فقیه جمهوری اسلامی توان دفاع عقلانی و شرعی از این سه تابوی رنگ و رو رفته را در خود و هواداران‌شان نمی‌دیدند و به همین دلیل آنها را در شیشهٔ نازک عمر جمهوری اسلامی قرار داده و به جای محافظت همه‌جانبه و ۲۴ ساعته از آن در یکی از گاوصندوق‌های بانک مرکزی (مثلا با اجرای قوانینی که خود نوشته‌اند)، آن را به دریا (جهان پرتلاطم و پیش‌بینی‌ناپذیر ما) انداخته‌اند تا در جریان امواج جان سالم به در ببرد. این شیشه ممکن است سال‌ها بر روی دریا شناور بماند و محتویات آن برای میلیون‌ها نفر دست‌نخورده باقی بماند، اما یک روز ماهیگیری یا کودکی در یک روستای ساحلی کوچک نیز ممکن است آن را یافته و در یک لحظه برای ارضای حس کنجکاوی آن را بشکند و دو غول «همزیستی» و «آزادی» را‌‌ رها سازد.

تابوهایی که به دست باد داده خواهند شد
سه تابوی مذکور نه مانند تابوهای مذهبی در هاله‌ای از تقدس قرار گرفته‌اند (مثل داستان عاشورا یا غار حرا یا معراج از بیت‌المقدس) تا کسی بدان‌ها نزدیک نشود و نه مانند تابو‌های ملی یا قومی در حوزهٔ عمومی بدون بحث و جدل گسترده به وجدان جمعی جامعه انتقال یافته‌اند (مثل این که ایرانیان باهوش‌ترین یا بافرهنگ‌ترین ملت دنیا هستند) تا کسی هزینهٔ پرسش در مورد آنها را تقبل نکند. هر سه تابوی جمهوری اسلامی تنها با یک پرسش یا اظهار نظر یا یادداشت کوچک می‌توانند صد‌ها اظهار نظر مثبت و منفی را حتی در فضای بستهٔ جمهوری اسلامی به دنبال داشته باشند.
هر اقدام کوچک مثل گفت‌وگو با یک مقام آمریکایی در دنیای مجازی (کاری که سایت الف با آلن ایر، سخنگوی فارسی‌زبان وزارت خارجهٔ آمریکا کرد و بعد با توقف انتشار گفت‌وگو و توبیخ مواجه شد) می‌تواند شیشهٔ عمر نظام را هدف قرار داده و یکی از تابوهای منقضی شده را به جوی آب بریزد.
دستگاه ولایت از این اتفاق ساده می‌هراسد که هر لحظه شیشهٔ عمر فرسودهٔ جمهوری اسلامی ممکن است به دست ماهیگیری خودی یا غیرخودی (ویراستار سایت الف، سردبیر فصلنامهٔ مطالعات بین‌المللی یا خبرنگار مجلهٔ شهروند امروز) یا کودکی در حال بازی در کنار ساحل (وبلاگ‌نویس یا شاعر) بیفتد و در پی آن ماهیگیر یا کودک ساحلی داستان ما، تابوهای رنگ و رورفتهٔ داخل بطری را به دست باد بسپارد یا به دریا بیندازد.

آیین‌نامهٔ حجاب، تلنگری به شیشه
گزارش کوتاهی از یک جلسه با موضوع آیین‌نامهٔ حجاب با حضور افرادی که همه تابوهای نظام را ظاهرا محترم می‌شمارند و تنها در روش اعمال حجاب اجباری با هم اختلاف نظرهایی دارند حدود ۱۵۰ اظهار نظر را در مورد حجاب اجباری در یکی از رسانه‌های اسلام‌گرایان دامن می‌زند. (یک جلسهٔ ناتمام دربارهٔ حجاب، الف، ۱۶ فروردین ۱۳۹۱) بیشتر اظهار نظرکنندگان که  از نوع مطالب عرضه شده و لحن نوشتار برمی‌آید در داخل کشور زندگی می‌کنند بدون برخورد مستقیم، حجاب اجباری را مورد پرسش قرار می‌دهند. این اظهار نظر‌ها در رسانه‌ای منتشر می‌شود که ویراستاران بر حسب مقتضیات کاری خود نمی‌خواهند در اصل باور آنها به ولایت فقیه خدشه‌ای وارد شود و مطالب را قبل از انتشار سانسور می‌کنند. پرسش‌ها آن‌چنان لبهٔ تیزی دارند که یک تلنگر آن می‌تواند شیشهٔ حامل تابو‌ها را ترک بیندازد. اگر مجالی برای این پرسش‌ها در فضای عمومی فراهم شود به سرعت می‌توانند سدهای ساخته شده توسط پیمانکاران سپاه را در هم بشکند.

داوود و جالوت
هاشمی رفسنجانی دیگر شخصیتی تصمیم‌گیر و موثر در حلقات قدرت جمهوری اسلامی نیست. او تنها یک مقام دولتی دارد (رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام) که نهاد تحت نظرش نیز تقریبا نقش موثری در روند تصمیم‌گیر‌ی‌های جمهوری اسلامی بازی نمی‌کند. هاشمی رفسنجانی تنها به خاطر اطلاعاتی که از سه دهه رفتارهای جمهوری اسلامی و نفوذ اندکی که بر برخی جریان‌های سیاسی (مثل موتلفه) دارد از سوی علی خامنه‌ای تحمل می‌شود.
وی که روزی خود در جمع جالوتیان جمهوری اسلامی قرار گرفته بود و به دستور وی در یک شب ده‌ها تن از مخالفان به خاطر امضای یک نامه به زندان افکنده یا ده‌ها تن از مخالفان در داخل و خارج کشور به آرامگاه ابدی فرستاده می‌شدند امروز بالاجبار به جبههٔ داوود‌ها فرستاده شده و هر از چند گاهی سنگی را در کمان نهاده و به سوی خیابان پاستور پرتاب می‌کند. بر این سنگ حتما ادویه‌ای از سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی پاشیده می‌شود تا بینی ولی فقیه دوم را با اظهار نزدیک‌تر بودن هاشمی به خمینی نسبت به خامنه‌ای تحریک کند.
به مجرد آن که سنگ به برج و باروی ولی فقیه برخورد کرد محتسبان ناسزا‌ها را بر سر وی‌‌ رها کرده و از پی وی می‌دوند: «اظهارات هاشمی برای برقراری رابطه با آمریکا چراغ سبز به دشمن بود... کسانی که به دنبال برقراری رابطه با آمریکا هستند دچار ضعف و سستی بوده و در حالت خوش‌بینانه ضعیف‌النفس محسوب می‌شوند و اگرنه می‌توان آنها را افرادی مرعوب و ترسو دانست.» (قاسم روانبخش، خبرگزاری فارس، ۱۷ فروردین ۱۳۹۱)؛ «هر سیاستمداری که میل به مذاکره و یا رابطه با آمریکا در ایران پیدا کند با توجه به افکار عمومی در ایران و منطقه وجهان دست به انتحار سیاسی زده است.» (کاظم ابنارلویی، رسالت، ۱۷ فروردین ۱۳۹۱)
رفسنجانی فعلا به سراغ تابوی اسرائیل نرفته (او قبلا از پوشش کت و دامن برای زنان دفاع کرده بود)، اما در حد مسئله‌دار کردن تابوی عدم رابطه با آمریکا در جمع حامیان حکومت می‌تواند نگهبانان برج و باروی ولی فقیه را به خشم بیاورد.

دوست مردم اسرائیل
اسفندیار رحیم مشایی که روزی از دوستی با مردم اسرائیل یا آزاد بودن حجاب سخن گفته و مدتی به کنج خانه فرستاده شده بود در دیدار نوروزی ۱۳۹۱ مقامات با ولی فقیه از پشت پرده بیرون آمد. میرغضب‌های ولی فقیه هر چه کردند نتوانستند «جادوگری که رئیس دولت را مسخر خویش کرده بود» را از جمع محرمان جمهوری اسلامی اخراج کنند. در کشوری که قهرمانان ورزشی‌اش باید مدال‌های خود را قربانی به رسمیت شناخته نشدن اسرائیل کنند چگونه است که «دوست مردم اسرائیل» در ساحل خصوصی ولی فقیه آرام گرفته است؟
نقطهٔ مشترک رحیم مشایی و هاشمی رفسنجانی آنجاست که قدرت ولی فقیه را با بیهوده معرفی کردن تابوهای وی و هوادارانش به چالش می‌کشند تا جای پای خود را محکم‌تر کرده یا سهم بیشتری را از آن قدرت کسب کنند. اشارهٔ این دو به قدرت بر‌تر ایالات متحده یا برتری ملت آمریکا نه بیان واقعیات، بلکه به نحوی غیرمستقیم تحقیر و تخفیف قدرت ولی فقیه یا «ولی امر مسلمین جهان» است.
شاید این دو نخواهند شیشهٔ عمر جمهوری اسلامی را بشکنند، اما با زدن نوک پایی به آن شیشه نه تنها به حامیان جمهوری اسلامی شکنندگی آن را گواهی می‌دهند، بلکه آن را جلوی دست کسانی می‌اندازند که عزمی جزم بر شکستن آن دارند. همهٔ دوستان موقت جمهوری اسلامی که می‌خواهند سهمی از هرج و مرج موجود به چنگ آرند دشمنان دائمی آن هستند، بدون آن که حتی خود بخواهند یا به این امر کاملا واقف باشند.




وزارت نفت ایران و مبارزه با یک ویروس

دولت جمهوری اسلامی ایران می‌گوید در حال بررسی حملات سایبری مشکوکی است که در هفته اخیر ترمینال اصلی صادرات نفت و بخشی از شبکه کامپیوتری وزارت نفت را هدف گرفت. به گفته مقامات دولت ایران، حداقل تا روز ۲۴ آوریل نشانه‌هایی از صدمه جدی به این تاسیسات دیده نشده است.
برای بررسی جزئیات چنین حملاتی و ابعاد احتمالی ضایعات ناشی از آن رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی با بولدیزار بنچاس، استاد دانشگاه بوداپست در رشته سیستم‌های ایمنی، مصاحبه‌ای انجام داده است.

  • رادیو اروپای آزاد: دولت ایران برای مقابله با آن چه «حملات سایبری» توصیف کرده کمیته بحران تشکیل داده است. مقامات ایرانی می‌گویند که یک ویروس، بدافزار، که اطلاعات ذخیره شده در سیستم‌های کامیپوتری را پاک می‌کند از چند روز پیش به شبکه کامپیوتری وزارت نفت و شرکت ملی نفت یران حمله کرده و برای مقابله با این وضعیت آنها مجبور شده‌اند موقتا سیستم کنترل در برخی از این تاسیسات را از دور خارج کنند. ما چه اطلاعات دقیقی در مورد این حمله سایبری در دست داریم؟
بولدیزار بنچاس: ما غیر از اطلاعیه‌های رسمی و سخنان مقامات ایران هیچ اطلاعات دیگری نداریم. هیچ نمونه یا اطلاعات دیگری نداریم که جزئیات این حملات را افشا و تشریح کند. بسیاری حدس می‌زنند که احتمالا این حمله‌ای هدفمند با استفاده از یک ویروس کامپیوتری بوده، ولی حقیقت این است که هیچ اطلاعات دقیقی در این مورد وجود ندارد.

  • اگر این اختلال ناشی از حمله یک نوع بدافزار نباشد، ممکن است دلیل آن مشکلات فنی در شبکه ارتباطی وزارت نفت ایران باشد؟
بله این امکان وجود دارد، ولی در اکثر موارد دولت ایران به ضعف‌های موجود در سیستم‌های فنی خود اعتراف نمی‌کند.

  • چه عوامل و دلایلی ممکن است وجود داشته باشد که احتمال وقوع یک حمله سایبری را تقویت می‌کند؟
با توجه به این که در گذشته نیز تاسیسات دیگری در ایران هدف حملات سایبری قرار گرفته‌اند برخی معتقدند که این اختلال نیز ممکن است محصول حمله مشابهی باشد.
مورد اول از این نوع حملات شیوع بدافزار «استاکس‌نت» در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در شبکه کنترل برخی از تاسیسات هسته‌ای ایران بود. مورد دوم ویروس یا بدافزار «دوک» بود که در یکی از شبکه‌های کامپیوتری موجود در اروپا کشف شد. این مورد نیز یک حمله سایبری هدفمند بود.
به همین خاطر احتمال می‌رود که مورد اخیر نیز یک بدافزار مشابه یا نمونه تغییریافته‌ای از بدافزار «دوک» باشد که این بار شبکه ارتباطی صنایع نفت ایران را هدف گرفته است. ولی باید تاکید کنم که فعلا هیچ شواهدی دال بر ارتباط این موارد با یکدیگر وجود ندارد.
ویروس سومی نیز وجود داشت که «استارز» نامیده می‌شد و مقامات دولت ایران در ماه آوریل سال گذشته وجود آن را گزارش دادند. وقوع یک اختلال دیگر درست یک سال پس از انتشار اخبار مربوط به ویروس «استارز» کمی مشکوک به نظر می‌رسد. در مورد بدافزار «استارز» اطلاعات چندانی نداریم. دولت ایران اطلاعات خود را در این زمینه در اختیار مراکز و موسسات ایمنی شبکه‌های کامپیوتری قرار نداده است. بنابراین کسی واقعا نمی‌داند که بدافزار یا ویروس «استارز» واقعا چه بود.

  • دولت ایران آمریکا و اسرائیل را به خاطر مشارکت و برنامه‌ریزی این حملات سایبری متهم کرده است. به نظر شما چرا یک کشور خارجی ممکن است بخواهد به وسیله بدافزارهای کامپیوتری شبکه‌های ارتباطی صنایع نفت ایران را مختل کند؟
شیوع بدافزار در شبکه‌های کامپیوتری و ارتباطی می‌تواند هدف‌های مختلفی داشته باشد. برای مثال، در مورد ویروس «دوک» می‌دانیم که می‌تواند از طریق نفوذ در کی‌بورد کامپیوتر‌ها تمام اطلاعاتی را که به سیستم داده می‌شود متوقف کند یا با نفوذ در صفحه کامپیوتر‌ها می‌تواند تمام اطلاعات ذخیره شده یا اطلاعاتی را که از طریق حافظه‌های جداگانه به شبکه وصل می‌شوند، تغییر داده و حتی آنها را پاک کند.
در عین حال چنین بدافزاری ممکن است بتواند هر کاری که می‌خواهد انجام دهد. اگر سیستم‌های ایمنی وجود آن را تشخیص ندهند می‌تواند از یک کامپیو‌تر به کامپیو‌تر دیگری منتقل شده و به مرور کل شبکه را در بربگیرد. اگر کامپیوترهای یک مجموعه اداری یا صنعتی به سیستم‌های کنترل مرکزی متصل باشند این ویروس ممکن است به قلب این شبکه نفوذ کرده و حتی در آنجا نیز خرابکاری خود را انجام دهد.

  • ایران می‌گوید که تحت تاثیر اختلال اخیر صدمه جدی ندیده و امیدوار است طی چند روز آینده سیستم‌های مختل شده را ترمیم کرده و به کار خود ادامه دهد. در مورد حملات سایبری قبلی نیز ایران مدعی است که دامنه صدمات آنها بسیار محدود بوده است. آیا این ادعا‌ها صحیح است؟
شیوه‌ای که این نوع حملات اتفاق می‌افتد معمولا وارد کردن ویروس به یک یا چند کامپیو‌تر متصل به یک شبکه است. در نتیجه میزان صدمات ناشی از هر مورد از این حملات به این بستگی دارد که چه مدتی این ویروس‌ها در شبکه فعال بوده و با چه سرعتی توانسته‌اند خرابکاری‌های خود را انجام دهند.
مسلما همه این شبکه‌ها یک سیستم یا نسخه اضطراری دارند که در صورت آسیب دیدن شبکه فعال می‌توانند آن را راه‌اندازی کنند. بنابراین متناسب با گستردگی هر سیستم و یا میزان آسیبی که به آن وارد شده احتمالا راه‌اندازی یک سیستم جایگزین ممکن است بین چند ساعت و یا چند روز طول بکشد.
سرعت ترمیم شبکه و راه‌اندازی سیستم‌های جایگزین به این بستگی دارد که ویروس یا بدافزاری که به آن سیستم حمله کرده چقدر فرصت خرابکاری داشته و در چه ابعادی به شبکه نفوذ کرده است. در عین حال به این نیز بستگی دارد که بدافزار‌ها به چه حدی از اطلاعات حساس آن شبکه دست یافته‌اند. برای مثال، اگر اطلاعات ساختاری شبکه را مورد حمله قرار داده باشند ترمیم و راه‌اندازی آن زمان بیشتری طول خواهد کشید.




گوگل درایو؛ همه چیز بر فراز ابرها

گوگل از روز سه‌شنبه پنجم اردیبهشت سرویس تازه خود، گوگل درایو، را به کاربرانش عرضه کرد. سرویسی که به کاربران گوگل این امکان را می‌دهد که به طور رایگان پنج گیگا بایت فضای اینترنتی را به فایل‌های خود اختصاص دهند و علاوه بر امکان ایجاد و ویرایش این فایل‌ها، آنها را با دیگر کاربران گوگل به اشتراک بگذارند.
گوگل درایو که به نظر، فاز تازه‌ای از سرویس اینترنتی اسناد گوگل (Google Docs) است، از روز سه‌شنبه در اختیار کاربران گوگل قرار گرفته و همه کاربران به تدریج به آن دسترسی خواهند داشت.
تا پیش از این کاربران گوگل می‌توانستند از سرویس اسناد گوگل برای ذخیره، ایجاد و ویرایش فایل‌های متنی، جداول و نمودارها و نیز چارت‌ها و پرسش‌نامه‌های اینترنتی استفاده کنند و علاوه بر آن تصاویر، فایل‌های پی‌دی‌اف و ویدئوهای خود را در بخش اسناد گوگل ذخیره و برای استفاده با دیگران به اشتراک بگذارند.
اما گوگل درایو که یک درایو مجازی را نیز بر کامپیوتر یا لپ‌تاپ شخصی شما ایجاد می‌کند، چیزی فراتر از محفظه‌ای برای ذخیره اسناد خواهد بود.

همه چیز بر فراز ابرها
ایده ذخیره اسناد و فایل‌های شخصی روی اینترنت (یا به زبان استعاره ابر) چندان ایده تازه‌ای نیست و حتی پیش از گوگل سرویس‌هایی مانند دراپ‌باکس، اختصاص فضایی رایگان برای ذخیره‌سازی اسناد را امکان‌پذیر کرده بودند.
اما در سرویس تازه گوگل علاوه بر این امکان دسترسی به محتوای درایو مجازی‌تان، با هر دستگاهی که به اینترنت متصل هستید، امکان ایجاد و ویرایش فایل‌ها توانایی بی‌مانندی به شما می‌بخشد.
علاوه بر امکاناتی که تاکنون در سرویس اسناد گوگل از آن بهره‌مند بودید، گوگل اکنون سرویس پیکسلر (Pixlr) را در اختیار کاربران گوگل درایو قرار داده است که نرم‌افزاری قدرتمند، همچون فتوشاپ، برای ویرایش، جلوه‌پردازی و بازآرایی عکس است.
به این معنا شما دیگر نیاز نخواهید داشت که حتی برای ویرایش عکس‌های خود، آن را به رایانه شخصی منتقل کنید و با ابزاری چون فتوشاپ به کار بر روی آن بپردازید.
این ویژگی از جمله به کمک کاربران سیستم عامل کروم می‌آید. سیستم عامل کروم تنها مجهز به مرورگری اینترنتی است. ایجاد و ویرایش هر فایلی در آن مستلزم استصال به اینترنت است.
شاید تا پیش از این کاربران سیستم عامل کروم چاره‌ای نداشتند جز آن که تصاویر خود را ابتدا در نرم‌افزارهای آن‌لاینی مثل پیکسلر و پیک‌نیک، ویرایش کنند و سپس آن را در سرویس‌های آن‌لاینی چون سرویس اسناد گوگل یا پیکاسا ذخیره کنند، اما با گوگل درایو آنها همه این امکانات را یک‌جا خواهند داشت.
ضمن این که از هفته گذشته، گوگل پیک‌نیک را هم که از بهترین سرویس‌های جلوه‌پردازی تصاویر روی اینترنت بود، به مجموعه پیکاسا اضافه کرد و اکنون کاربران پیکاسا هم توانایی بیشتری در جلوه‌پردازی و بازآرایی تصاویر خود دارند.



رقابت با دیگر سرویس‌های آن‌لاین
گوگل درایو در حال حاضر پنج گیگا بایت فضای رایگان را در اختیار کابرانش قرار می‌دهد و همزمان کاربران گوگل به یک گیگابایت فضای رایگان برای ذخیره‌سازی تصاویر در پیکاسا، و نیز ۱۰ گیگا بایت فضای رایگان ای‌میل دسترسی خواهند داشت.
اما می‌توان با پرداخت هزینه‌ای به نسبت اندک، فضای درایو خود را به شکل قابل توجهی افزایش داد.
پرداخت ۲.۵ دلار در ماه، حجم درایو شما را به ۲۵ گیگا بایت افزایش خواهد داد و یک حجم ۲۵ گیگابایتی برای ای‌میل‌ها در اختیار شما می‌گذارد. گرچه باز هم این پایان راه نیست و شما می‌توانید تا سقف ۱۶ ترابایت حجم درایو خود را افزایش دهید. گرچه این حجم ۱۶ ترابایتی، ۸۰۰ دلار در ماه برای‌تان هزینه دارد.
خدماتی در سرویس‌های مشابه گوگل درایو، یعنی دراپ‌باکس و اسکای درایو، گران‌تر برای شما تمام خواهد شد.


علی‌رغم تلاش جمهوری اسلامی برای محدود کردن گردش اطلاعات آزاد و جلوگیری از دسترسی مردم به شبکه‌های خارجی، قانون منع ماهواره کارساز نبوده است. سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس خواستار لغو این قانون شده است.
سید جواد زمانی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی معتقد است قانون منع ماهواره در ایران بی‌اثر شده است. زمانی در گفت‌وگو با پایگاه خبری اعتدال ضمن اشاره به این نکته که به‌ر‌غم ادامه عملیات جمع‌آوری ماهواه از سوی نیروی انتظامی، نصب ماهواره‌ها بر پشت‌بام‌ها ادامه دارد، گفت: «صلاح در لغو این قانون است.»
نماینده مردم کنگاور، صحنه، هرسین، بیستون و دینور در مجلس شورای اسلامی، جمع‌آوری دیش‌های ماهواره را آن‌هم در شرایطی که "علم به سرعت رو به رشد است" کارساز ندانست.
وی در ادامه ضمن انتقاد از برنامه‌های صدا و سیما تصریح کرد: «وقتی نیمی از شبکه‌های ما سخنرانی و بحث و جدول را نشان می دهد و تعداد برنامه‌های مفید و جذاب کم است، هر کسی ممکن است از ماهواره و شبکه بیگانه استفاده کند.»

عملیات کماندویی جمع‌آوری دیش‌های ماهواره نتیجه‌بخش نبوده است
انتقاد از قانون منع ماهواره و عملیات گسترده نیروی انتظامی برای جمع‌آوری دیش‌ها، پیش‌تر نبز مورد انتقاد نمایندگان مجلس قرار گرفته بود.
علی زنجانی حسنلویی، یکی دیگر از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، پائیز گذشته در گفت‌و‌گو با سایت "خانه ملت" از شیوه مبارزه با ماهواره در کشور انتقاد کرده و آن را غیرموثر دانسته بود.
حسنلویی نماینده نقده و اشنویه خاطر نشان کرده بود: «ماهواره‌ها را از روی پشت بام جمع می‌کنند ولی آیا می توانند فلش‌هایی که به کامپیوتر وصل می‌شود و با آن می‌شود تمام کانال‌های ماهواره را از طریق اینترنت دریافت کرد، جمع کنند؟»

ارسال پارازیت روی ماهواره در داخل، استفاده از آن در خارج
مقامات جمهوری اسلامی درحالی با جمع‌آوری دیش‌ها یا ارسال پارازایت مانع دریافت امواج برنامه‌های ماهواره‌ای در ایران می‌شوند که خود با راه‌‌اندازی شبکه‌های برون مرزی سعی در جذب مخاطب در سراسر جهان دارند. حذف شبکه "پرس ‌تی ‌وی" از ماهواره  "اس‌‌ای‌اس آسترا" (SES Astra)  به دلیل نداشتن مجوز پخش در اروپا از فرودین‌ماه، با واکنش تند مقامات ایرانی همراه شد.
محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن "غیرقانونی" خواندن حذف پرس تی‌وی  از شبکه آسترا، تأکید کرد: «ما نیز از اهرم‌هایی که داریم استفاده خواهیم کرد و این‌گونه نخواهد بود که ما ساکت باشیم.»
مقامات جمهوری اسلامی در شرایطی ‎حذف پرس تی‌وی را غیرقانونی می‌خوانند که اتحادیه بین‌المللی مخابرات راه دور(آی‌تی‌یو) نیز برای پیش‌گیری از تخلفات ماهواره‌ای قوانین تازه‌ای وضع کرده است. هدف این اقدام، کوتاه کردن دست کشورهایی چون ایران از سانسور ماهواره و شبکه‌های تبادل خبر است.

اینگرید دلترنه، مدیرکل اتحادیه اروپایی مخابرات رادیویی (ای‌بی‌یو) در مورد این تغییر تصریح کرده است: «ما انتظار داریم از این طریق واکنش‌های هوشمندانه‌تری به تلاش عمدی کشورها در ممانعت از جریان آزاد اطلاعات نشان داده شود.»

"نیروی انتظامی به الویت‌ها برسد"
عملیات جمع‌آوری دیش‌های ماهواره توسط نیروی انتظامی تابستان سال گذشته آغاز شد. نیروی انتظامی همزمان با آغاز این عملیات هشدار داد، افرادی که پس از "عملیات پاکسازی" اقدام به نصب مجدد ماهواره کنند به مراجع قضایی معرفی می‌شوند.
نه ماه پس از این تاریخ و صرف هزینه کلان برای جمع‌آوری دیش‌های ماهواره با طرح‌های ضربتی و عملیات‌های کماندویی‌، سید جواد زمانی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس می‌گوید روی پشت بام خانه‌های مردم ماهواره است و مردم از آن استفاده می کنند. وی این رفتار را "نوعی دهن کجی مردم" به قانونی  دانسته که "بهتر است لغو شود".
جواد زمانی در ادامه تأکید کرده است: «‎نیروی انتظامی باید وظایف خودش را الویت بندی کند، یکی از حقوق مردم امنیت است. نیروی انتظامی باید اول امنیت را به طور کامل بر قرار کند، وقتی امنیت بر قرار شد، بعد دنبال مسائل حاشیه ای که به عهده این نیرو گذاشته شده است، برود.»



سناتور مارکو روبیو، معاون احتمالی رامنی در انتخابات ریاست جمهوری ‌آمریکا خواهان جلوگیری از قدرت‌یابی ایران در خاورمیانه شد. وی گفت آمریکا باید متحدانش را برای یک "راه‌حل نظامی" علیه جمهوری اسلامی آماده کند.
سناتور مارکو روبیو از حزب جمهور‌یخواه آمریکا در روز چهارشنبه (۶ اردیبهشت/۲۵ آوریل) گفت سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه باید بگونه‌ای تنظیم شود که از قدرت‌گیری ایران در این منطقه جلوگیری کند. در صورت پیروزی میت رامنی در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا احتمالاَ روبیو معاون وی در کاخ سفید خواهد بود.میت رامنی، نامزد احتمالی جمهوری‌خوان در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا
روبیو که در موسسه "بروکینگز" در واشنگتن سخن می‌راند تاکید کرد که در صورت شکست تحریم‌ها و مذاکرات اتمی، آمریکا باید متحدان خود را برای "یک راه‌ حل نظامی" آماده کند.
نامزد احتمالی برای کسب مقام جانشینی ریاست‌‌جمهوری آمریکا تصریح کرد که ایالات متحده نباید در "حاشیه" رخدادهای خاورمیانه قرار گیرد، بلکه باید با قبول رهبری بتواند راه‌حلی برای بحران‌های جهانی ارائه دهد.
مارکو روبیو که سناتور جمهوری‌خواهان در ایالت فلوریدا است با اشاره به بلندپروازی‌های ایران در خاورمیانه گفت: «آمریکا در گذشته بصورت یک‌جانبه دست به عمل زده است و من فکر می‌کنم در صورت لزوم در آینده نیز باید این چنین عمل کند.»
روبیو ۴۰ سال دارد و عضو مهم کمیته سیاست خارجی سنای آمریکا به شمار می‌‌آید. گرچه نامزد قطعی حزب جمهوری‌خواه برای انتخابات ریاست‌جمهوری هنوز مشخص نشده، اما تقریباَ اغلب ناظران سیاسی شکی در پیروزی میت رامنی در دور مقدماتی انتخابات ندارند.
هماهنگی میان نظرات رامنی و روبیو

میت رامنی نیز خواهان اعمال سیاستی شدیدتر علیه ایران است. نامزد جمهوری‌خواهان به شدت از سیاست‌های باراک اوباما در قبال ایران انتقاد می‌کند. رامنی در یکی از مناظره‌های درون حزبی گفت: «اگر ما باراک اوباما را بار دیگر انتخاب کنیم، ایران سلاح هسته‌ای خواهد داشت، اما اگر میت رامنی را به عنوان رئیس‌جمهور برگزینید، آنها سلاح اتمی نخواهند داشت.»
گرچه برخی نظرسنجی‌ها (نظرسنجی "واشنگتن‌پست" و "ای‌بی‌سی") در آمریکا نشان می‌دهند که رامنی در مقایسه با اوباما در امور اقتصادی از شانس بهتری برخوردار است، اما هنوز اکثریت آمریکایی‌ها (۵۳ درصد) در زمینه سیاست‌خارجی اعتماد بیشتری به اوباما دارند.
رامنی پس از پیروزی در ۵ ایالت آمریکا در روز سه‌شنبه ۲۴ آوریل در سخنرانی خود در ایالت نیوهمپشایر به‌طور غیررسمی خود را رقیب اوباما برای انتخابات روز ۶ نوامبر در آمریکا و ورود به کاخ سفید اعلام کرد. وی در سخنان خود چنین تصریح کرد: «امشب آغاز پایان سرخوردگی از سال‌های اوباماست. این آغاز فصل تازه و بهتری است که ما با هم رقم خواهیم زد.»
نظرات مارکو روبیو درباره برخورد شدیدتر با ایران در حالی بیان می‌شود که میت رامنی پیشتر اعلام کرده بود که در صورت پیروزی در انتخابات، از راه دیپلماسی و همچنین استفاده از "گزینه نظامی" مانع تهیه بمب اتمی توسط ایران خواهد شد. رامنی گفته بود: «می‌خواهم مردم آمریکا این را درک کنند که اوباما نه تنها در خانه و در داخل آمریکا، بلکه در مواجهه با ایران نیز که بزرگترین تهدید برای ایالات متحده است، شکست خورده است.»



نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر که از روز دوم اردیبهشت در بازداشت است، در اولین تماس تلفنی با منزل اعلام کرده که در بند ۲۰۹ زندان اوین است. گزارشگران بدون مرز نیز بازداشت نرگس محمدی را محکوم کرد.
نرگس محمدی روز چهارشنبه (۶ اردیبهشت / ۲۵ آوریل) با منزل مادر همسرش تماس گرفته و با دو کودک خردسالش صحبت کرده است. وی پس از صحبت با فرزندانش توانسته است خیلی کوتاه با مادر همسرش نیز صحبت کند.

تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی، به دویچه‌وله گفت که خانم محمدی در این مکالمه کوتاه تنها توانسته بگوید که به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است. وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا برای اجرای حکم او را به زندان برده‌اند، گفته است که فعلا در حال بازجویی شدن است و صحبتی از اجرای حکم نیست.

آقای رحمانی از احتمال گشودن یک پرونده جدید برای خانم محمدی سخن می‌گوید هرچند تاکید می‌کند که با این اطلاعات ناقص فعلا هیچ خبر قطعی‌ای را نمی‌توان در این باره اعلام کرد.
نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، روز شنبه دوم اردیبهشت در منزل پدری‌اش در زنجان دستگیر و شبانه به زندان اوین منتقل شد.
وی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی به شش سال زندان محکوم شده است.
خبرگزاری امنیتی فارس پس از دستگیری خانم محمدی در گزارشی نوشت: «گفته می‌شود که نرگس محمدی قبلا مقادیر معتنابهی سهام و اوراق مشارکت خریداری کرده بود که اخیرا در حال فروش آن‌ها و تبدیل کردن سهام به ارزهای خارجی بوده تا به خارج از کشور منتقل کند.»
تقی رحمانی، همسر خانم محمدی که در حال حاضر در پاریس به سر می‌برد، پس از دستگیری وی ضمن رد این ادعاها در گفت‌وگویی با دویچه وله گفت: «ما دو و نیم میلیون تومان وام مسکن گرفته بودیم که خانه بخریم. دو و نیم میلیون تومان اوراق بورس چقدر می‌شود که نرگس بخواهد آن را تبدیل به ارز کند و از کشور خارج شود. چون ما نتوانستیم این وام را جور کنیم، او این دو و نیم میلیون تومان را به خواهرش داده است. برای این مسئله برداشته‌اند و چنین سناریویی نوشته‌اند. این نشان می‌دهد که تلفن‌ها را به طور غیرقانونی شنود می‌کنند، بعد برمی‌دارند چه سناریویی می‌نویسند.»

گزارشگران بدون مرز و محکومیت بازداشت نرگس محمدی
سازمان گزارشگران بدون مرز روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه طی بیانیه‌ای بازداشت نرگس محمدی را محکوم کرد.
این سازمان غیردولتی همچنین از قول تقی رحمانی، همسر خانم محمدی، نوشته که وی نسبت به دستگیری و وضعیت سلامت همسرش نرگس محمدی نگران است.
نرگس محمدی در تیرماه ۱۳۸۹ به علت یک بیماری ناشناخته عصبی از زندان آزاد و مستقیما به بیمارستان ایرانمهر تهران منتقل شد. وی حدود یک ماه در بیمارستان بستری بود، اما به گفته‌ی همسرش هنوز سلامتی کامل خود را به دست نیاورده و همچنان در اثر اضطراب، دچار فلج موقت عضلانی می‌شود.


اعتراض شدیداللحن محمد ملکی
دکتر محمد ملکی، فعال ملی مذهبی، روز چهارشنبه ششم اردیبهشت ماه در نامه سرگشاده‌ای خطاب به دادستان دادگاه‌های انقلاب تهران، اقدام وی در صدور دستور بازداشت نرگس محمدی را "عملی جنایتکارانه" نامید.
وی در این نامه از دادستان چنین پرسیده است: «شما مدعی هستید در یک نظام قدرتمند انجام وظیفه می کنید. پس چگونه است که از یک مادر بیمار که شوهرش برخلاف میلش مجبور شده برای فرار از ظلم و شقاوت نظام ولایی، زن و بچه‌ها را رها کرده و به یک کشور بیگانه "هجرت" کند آن قدر می‌ترسید که اورا در زنجان دستگیر می‌کنید و بلافاصله به زندان اوین منتقل می‌کنید؟»
ولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب در نامه خود صراحتا قوه قضائیه را "هیچ‌کاره" نامیده و گفته است که قاضی‌های این دستگاه همه از بالا دستور می‌گیرند. او با وجود این تاکید کرده است که در روز "پاسخ‌گویی" این دادستان است که باید جوابگو باشد.
دکتر ملکی در پایان نامه‌اش نوشته است: «بس کنید! ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته کرده‌اید. به اطرافتان بنگرید؛ آیا جز فساد، دزدی، دروغ، اعتیاد، فحشا و دشمنی چیزی می‌بینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر.»



در انتخابات ریاست‌جمهوری مصر اسلام‌گرایان سلفی و اخوان‌المسلمین با نامزدهای ذخیره خود به رقابت ادامه خواهند داد. احمد شفیق، آخرین نخست‌وزیر رژیم پیشین نیز سرانجام جواز ورود به انتخابات را بدست آورد.
کمیسیون انتخابات مصر به احمد شفیق، آخرین نخست‌وزیر دوران مبارک، اجازه داد در انتخابات ریاست جمهوری این کشور شرکت کند. کمیسیون انتخابات بر طبق قانونی که سران رژیم گذشته را به مدت ۱۰ سال از احراز مقامات عالی دولتی منع می‌کند، پیشتر نامزدی شفیق را رد کرده بود. اما شفیق به تصمیم اولیه کمیسیون اعتراض کرد و سرانجام جواز شرکت در انتخابات را کسب کرد.
در مجموع ۱۳ نفر نامزد مقام ریاست‌جمهوری مصر هستند. در آخرین نظرسنجی‌ها عبدالمنعم ابوالفتوح، نامزد سلفی‌ها، عمرو موسی، دبیرکل پیشین اتحادیه عرب، و محمد مرسی، نامزد اخوان المسلمین، از دیگر نامزدها پیشی دارند.
محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، پیشتر نامزدی خود را پس گرفته بود. البرادعی درصدد تشکیل حزب جدیدی در مصر است.
رد صلاحیت نامزدها
کمیسیون انتخابات پیشتر صلاحیت ۱۰ تن از نامزدهای گروه‌های سیاسی را به دلایل مختلف رد کرده بود. در میان افرادی که رد صلاحیت شده‌اند نام عمر سلیمان، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مصر در دوران حسنی مبارک، نیز دیده می‌شود.

عمر سلیمان، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مصر، رد صلاحیت شد
بنا بر اعلام کمیسیون انتخابات مصر علاوه بر عمر سلیمان، حازم صلاح ابواسماعیل نیز که از شانس‌های اصلی گروه‌های اسلام گرا و سلفی‌مصر به شمار می‌آمد، فاقد صلاحیت لازم برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری مصر اعلام شد. دلیل رد صلاحیت نامزد سلفی‌ها، تابعیت آمریکایی مادر ابواسماعیل ذکر شد.
دیگر چهره‌ی مطرح انتخابات ریاست جمهوری مصر که بر اساس تصمیم کمیسیون انتخابات مصر از شرکت در رقابت‌های انتخاباتی بازماند و رد صلاحیت شد، خیرت شاطر، نامزد نخست حزب اخوان المسلمین است.
این عضو اخوان المسلمین در ماه مارس سال ۲۰۱۱ میلادی از زندان آزاد شد. بر طبق قوانین مصر می‌بایست حداقل شش سال از زمان آزادی زندانیان سابق برای نامزدی در انتخابات گذشته باشد.
اختلاف میان نیروهای اسلام‌گرا
حال هر دو گروه اسلام‌گرا یعنی تندروهای سلفی در حزب "نور" و اخوان‌المسلمین با "نامزدهای دوم و ذخیره" خود در انتخابات ریاست جمهوری حضور دارند.

حازم صلاح ابواسماعیل، نامزد نخست سلفی‌ها، نیز از دور رقابت‌ها خارج شد
چهار هفته پیش از برگزاری انتخابات در ۲۳ و ۲۴ ماه مه (۳ و ۴ خرداد) حال باید طرفداران گروه‌های اسلام‌گرا میان عبدالمنعم ابوالفتوح، نامزد سلفی‌ها، و محمد مرسی، نامزد اخوان المسلمین، یکی را برگزینند.
رسانه‌های مصر گزارش می‌دهند که در حزب نور بر سر حمایت از "نامزد شایسته‌تر" اختلافاتی رخ داده است. حزب نور هنوز توصیه‌ رسمی به طرفداران خود برای پشتیبانی از ابوالفتوح یا محمد مرسی نکرده است. ابوالفتوح که نامزد سلفی‌ها است، پیشتر از اعضای حزب اخوان‌الملسمین بود.

ناظران سیاسی بر این باورند که طرفداران سلفی‌ها می‌توانند در انتخاب نامزد نهایی اسلام‌گرایان تاثیری چشمگیر داشته باشند. شواهد حاکی از آنست که جوانان سلفی تمایل بیشتری به حمایت از ابوالفتوح دارند.
به‌رغم تمایل اولیه اسلام‌گرایان برای توافق بر سر نامزدی مشترک به نظر می‌رسد که در دور نخست هر دو نامزد به میدان فرستاده خواهند شد. یک مجمع روحانیون اسلام‌گرا نیز حمایت خود را از محمد مرسی، نامزد اخوان‌المسلمین، اعلام کرد. گفته می‌شود در صورت پیروزی مرسی در دور اول، سلفی‌ها نیز در دور دوم از وی حمایت خواهند کرد.
در صورتی که هیچ یک از نامزدها نتواند در دور اول اکثریت مطلق را کسب کند، انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. تاریخ دور دوم انتخابات روز ۱۶ ژوئن خواهد بود.
در انتخابات پارلمان مصر حزب اخوان المسلمین ۳۸ درصد، حزب تندروی سلفی نور ۲۹ درصد و حزب لیبرال الوفد ۹ درصد آرا را کسب کرده بودند.




انفجار مهیب، هفتاد نفر را در شهر حماة سوریه کشت
فعالان مخالف دولت سوریه می‌گویند نزدیک به هفتاد نفر در حمله‌ روز چهارشنبه (۲۵ آوریل) به یک خانه در شهر حماة که از پایگاه‌های اصلی مخالفان دولت بشار اسد بوده، کشته شده‌اند.
این افراد می‌گویند چندین خانه در منطقه مشاع طیران در جنوب حماة در یک انفجار بزرگ تخریب شده است.
رسانه‌های دولتی سوریه گفته‌اند که شانزده نفر در انفجار خانه‌ای که محل ساخت بمب توسط "گروه‌های تروریستی" بوده، کشته شده‌اند.
تصاویر ویدئویی که توسط مخالفان منتشر شده اجسادی را نشان می‌دهد که از زیر آوار بیرون کشیده شده‌اند.
در این فیلم‌های ویدئویی، مردی دیده می‌شود که جسد کودکی را در دست دارد و سایر مردم حاضر، "الله اکبر" می‌گویند.
فعالان مخالف دولت سوریه همچنین تصاویری را منتشر کرده‌اند که به نظر می‌رسد نیروهای امنیتی را در حین زنده به گور کردن یک مرد نشان می‌دهد.
در این فیلم ویدئویی، مردی که گفته شده از فعالان رسانه‌ای مخالفان است، در حال التماس برای نجات جان خود است. نیروهای امنیتی نیز در این تصاویر، در حال ریختن خاک بر سر او و دادن دشنام به خاطر دریافت پول برای ارسال مطالب به شبکه‌های ماهواره‌ای عربی هستند.
تائید صحت این فیلم برای بی بی سی امکان‌پذیر نیست.
خشونت‌های اخیر در حالی روی داده که آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه، گفته است که طرح صلح مورد حمایت سازمان ملل به طور جدی متزلزل شده و در صورتی که خشونت‌های سوریه متوقف نشود، شورای امنیت سازمان ملل باید از اقدام همراه با نیروی نظامی حمایت کند.
طرح صلح کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل شامل خروج نیروها و سلاح‌های سنگین از شهرهاست که مخالفان و منابع خبری می‌گویند دولت سوریه آن را به طور کامل رعایت نکرده است.
در گزارشی که مخالفان منتشر کرده‌اند، گفته شده که ۱۳ کودک و ۱۵ زن در میان کشته شدگان انفجار در شهر حماة بوده‌اند.
مخالفان دولت سوریه گفته‌اند این انفجار بر اثر گلوله‌باران و یا اصابت موشک اسکاد بوده است.
جیم میور، خبرنگار بی بی سی در بیروت می‌گوید بعید به نظر می‌رسد که این میزان تخریب حاصل گلوله باران معمولی باشد.
تصاویر تلویزیون دولتی سوریه، کودکان زخمی را در بیمارستان نشان داده و گفته است گروهی که از این خانه برای تهیه بمب استفاده می‌کردند، به طور اتفاقی آنها را منفجر کردند.
به دلیل وضع محدودیت علیه رسانه‌های خارجی در سوریه توسط دولت این کشور، امکان تائید این گزارش‌ها وجود ندارد.




قضات دادگاه ویژه سیرالئون در لاهه (هلند)، امروز پنجشنبه ۷ اردیبهشت، چارلز تیلور، رییس جمهور سابق لیبریا را محکوم کرده اند.
جزئیات حکم قضات متعاقبا اعلام خواهد شد.
آقای تیلور که متهم به حمایت از شورشیان سیرالئونی در طول یک دهه جنگ داخلی در این کشور آفریقایی در سال‌های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۲ بوده، در طول پنج سال گذشته در دادگاه ویژه سیرالئون در لاهه تحت محاکمه بود.
او یازده مورد اتهام ارتکاب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت را رد کرده بود اما قضات بر اساس مدارک دادستانان و اظهارات شهود او را مجرم تشخیص دادند.
دادستانان این دادگاه ویژه و مخالفان چارلز تیلور گفته اند که او برای تامین هزینه های شورشیان "جبهه متحد انقلابی" سیرالئون الماس‌های معادن آن منطقه را در بازارهای جهانی می‌فروخته است. از دیگر اتهامات او مسلح کردن و استفاده از نوجوانان به عنوان سرباز در "جبهه متحد انقلابی" است.
شورشیان دست و پای مخالفان خود را با قمه و تبر قطع می کردند. این قربانیان می گویند آقای تیلور که آن زمان رییس جمهور لیبریا، کشور همسایه سیرالئون بود، شعله های جنگ داخلی را در آن کشور برافروخت.
دادستانان گفته اند که اقدامات شورشیان به دستور و حمایت آقای تیلور بوده است.
چارلز تیلور که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ رییس جمهور لیبریا بود، در ۲۰۰۳ به تبعید در نیجریه رفت و از آنجا نهایتا برای محاکمه به لاهه فرستاده شد.
با توجه به این که دولت هلند فقط برگزاری دادگاه را تقبل کرده بود، آقای تیلور باید دوره محکومیت خود را در بریتانیا بگذراند. یک سخنگوی وزارت خارجه بریتانیا گفته است که نوع زندان به مدت حبس آقای تیلور بستگی خواهد داشت.




آغاز کارزار انتخاباتی دور دوم مجلس شورای اسلامی ایران

نوشتۀ فواد روستائی
تبليغات مرحله دوم انتخابات نهمين دوره مجلس شورای اسلامی تا ٨ صبح ١٤ ارديبهشت ماه ادامه دارددر این کارزار انتخاباتی که یک هفته به درازا خواهد کشید، ١٣٠نامزد راه یافته به دور دوم برای تکیه زدن بر ٦٥ کرسی باقی مانده در مجلس شورای اسلامی، با یکدیگر رقابت خواهند کرد.

کارزار انتخاباتی دور دوم انتخابات مجلس نهم امروز (پنجشنبه) آغاز شد.
در این کارزار انتخاباتی که یک هفته به درازا خواهد کشید، ١٣٠ نامزد راه یافته به دور دوم برای تکیه زدن بر ٦٥ کرسی باقی مانده در مجلس شورای اسلامی با یکدیگر رقابت خواهند کرد.
به گفتۀ محمد مصطفی نجار- وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، برای برگزاری دور دوم انتخابات مجلس نهم، در ٣٣ حوزۀ انتخابیه، در حدود١٤٣٠٠ شعبۀ رأی گیری پیش بینی شده است.
دور اول این انتخابات در ١٢ اسفند سال پیش برگزار شده است. جمهوری اسلامی ایران مدعی است که در روز ١٢ اسفند گذشته ٦٤٪ از افراد حائز شرایط شرکت در انتخابات به پای صندوق های رأی رفته اند.
دور دوم انتخابات مجلس نهم در روز جمعه ١٥ اردیبهشت ماه جاری برگزار می شود.




پاکستان بار دیگر خواهان قطع حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا شد

نوشتۀ فواد روستائی
حنا ربانی، وزیر امورخارجۀ پاکستان و Marc Grossman نمایندۀ ویژۀ اوباما برای پاکستان و افغانستانخانم حنا ربانی، وزیر امورخارجۀ پاکستان، امروز گفت این کشور قاطعانه و بدون هیچ ابهامی از آمریکا خواسته است به حملات هواپیماهای بدون سرنشین این کشور به خاک پاکستان پایان دهد اما واشنگتن به این درخواست اعتنائی نکرده و گوش شنوا نداشته است.

حنا ربانی افزود در مورد هواپیماهای بدون سرنشین، موضع پاکستان روشن و صریح است و اسلام آباد خواهان قطع فوری و همیشگی این حملات است.
وزیر امورخارجۀ پاکستان گفت وی موضع پاکستان را در این مورد بارها بدون ابهام و در کمال روشنی برای آمریکائیان تشریح کرده است اما آمریکائیان گوش شنوائی ندارند؛ خانم حنا ربانی ابراز امیدواری کرد که شنوائی آمریکا در این ارتباط بهبود یابد.
همزمان با اظهارات خانم حنا ربانی در مصاحبه با خبرگزاری رویترز، در واشنگتن اعلام شد "مارک گروسمن"٭- نمایندۀ ویژۀ اوباما برای پاکستان و افغانستان، راهی پاکستان شده است.
به گفتۀ سخنگوی وزارت امورخارجۀ آمریکا، هدف از سفر دو روزۀ "گروسمن" به اسلام آباد تلاش در راستای کاهش تنش میان اسلام آباد و واشنگتن است.
دولت آمریکا از هواپیماهای بدون سرنشین برای حمله به عناصر اسلام گرای وابسته به القاعده و طالبان پاکستان در مناطق قبایلی این کشور استفاده کرده و این شیوه را یکی از مؤثر ترین شیوه های مبارزه با این عناصر می داند.
پاکستان استفاده از این هواپیماها را نقض استقلال و تجاوز به حریم هوائی خود دانسته و بارها خواستار متوقف شدن این حملات شده است.
علاوه بر هواپیماهای بدون سرنشین که به یکی از مسائل مورد اختلاف دو کشور تبدیل شده و سال هاست که ادامه دارد، عملیات کماندوی ویژۀ آمریکا برای کشتن اسامه بن لادن در خاک پاکستان و بالاخر کشته شدن ٢٤ سرباز پاکستان در یک حملۀ هوائی آمریکا در ماه نوامبر سال گذشته، از دیگر رویدادهائی است که روابط واشنگتن و اسلام آباد را هر چه بیشتر به تیرگی کشانده است.




مجرم شناخته شدن نخست وزیر پاکستان

یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان هنگام خروج از دادگاه

نوشتۀ فواد روستائی
دادگاه عالی پاکستان امروز یوسف رضا گیلانی- نخست وزیر این کشور، را به خاطر خودداری از همکاری با دادگستری در ارتباط با اتهام وارد شده به آصف علی زرداری- رئیس جمهوری این کشور، مجرم شناخت.

با وجود این، یوسف رضا گیلانی که با خطر پنج سال زندان رو بروست امروز آزاد از دادگاه بیرون آمد چرا که دادگاه رأی به بازداشت او تا برگزاری محاکمه اش نداد. جلسۀ امروز دادگاه چند دقیقه بیشتر طول نکشید.
بلافاصله پس از مجرم شناخته شدن یوسف رضا گیلانی از طرف دادگاه عالی پاکستان، نواز شریف- رهبر اپوزیسیون و نخست وزیر پیشین پاکستان، از گیلانی خواست از مقام نخست وزیری استعفا کند.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به جلسۀ امروز دادگاه و مجرم شناخته شدن یوسف رضا گیلانی اختصاص داده است می نویسد حال باید منتظر ماند و دید که این مجرم شناخته شدن، استعفای او را لازم می کند یا نه؟
دلیل محکومیت امروز یوسف رضا گیلانی این است که او از دو سال پیش به این سو در برابر دادگستری پاکستان مقاومت کرده و حاضر نشده است از سویس بخواهد پروندۀ پول شوئی و اختلاس آصف علی زرداری در سال های دهۀ آخر سدۀ بیستم را بازگشائی کند.
خبرگزاری فرانسه در پایان می نویسد محکومیت یوسف رضا گیلانی که هیچ نقشی در پروندۀ فساد مالی آصف علی زرداری ندارد، حلقۀ محاصرۀ دادگستری به دور زرداری را که یکی از نامحبوب ترین رؤسای جمهوری پاکستان است تنگ تر می کند ولی در عین حال موقعیت گیلانی را نیز متزلزل کرده و ممکن است به کناره گیری او از قدرت منجر شود.



فرانسه به اقدام نظامی در سوریه از طریق سازمان ملل می اندیشد

نوشتۀ فواد روستائی
وزیر امور خارجه فرانسه  - Alain Juppé
به باور وزیر امور خارجۀ فرانسه اگر اوضاع به همین منوال به پیش رود، جامعۀ بین المللی نمی تواند به دمشق اجازه دهد که دنیا را به چالش کشد و از همین رو باید وارد مرحلۀ دیگری شد و بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل برا ی پایان دادن به خشونت کاری کرد.

فرانسه و متحدانش خواهان اقدام نظامی در سوریه در صورت شکست طرح کوفی عنان برای حل بحران کنونی در این کشور هستند.
آلن ژوپه- وزیر امورخارجۀ فرانسه، دیشب (چهارشنبه شب) گفت وضعیت کنونی در سوریه نمی تواند ادامه پیدا کند و فرانسه خواهان آن است که شمار ناظران نظامی سازمان ملل به سرعت افزایش یافته و دست کم به ٣٠٠ نفر برسد.
وزیر امورخارجۀ فرانسه افزود اگر اوضاع به همین منوال به پیش رود، جامعۀ بین المللی نمی تواند به دمشق اجازه دهد که دنیا را به چالش کشد و از همین رو باید وارد مرحلۀ دیگری شد و بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل برای پایان دادن به خشونت کاری کرد.
فصل هفتم منشور سازمان ملل، به شرایط لازم برای اقدام شورای امنیت این سازمان به هنگام «به خطر افتادن صلح، بر هم خوردن صلح یا مقابله با تجاوز» مربوط می شود.
خبرگزاری فرانسه یادآور می شود که برغم گذشت ده روز از برقراری آتش بس در سوریه کشتار مردم در شهرهای مختلف این کشور ادامه دارد.
به گفتۀ آلن ژوپه، گزارشی که قرار است در روز ٥ مه از سوی کوفی عنان، نمایندۀ سازمان ملل و اتحادیۀ عرب برای سوریه، تسلیم شورای امنیت شود جامعۀ بین المللی را در مقابل حقیقت و در لحظۀ تصمیم گیری قرار خواهد داد.
باید یادآوری کنیم که در پی عدم رعایت آتش بس و اجرا نشدن طرح پیشنهادی کوفی عنان برای متوقف کردن خشونت ها در سوریه، اپوزیسیون این کشور سازمان ملل متحد را به بازی با جان مردم سوریه متهم کرده است.
بر اساس آخرین آمار سازمان ملل متحد، سرکوب مردم به وسیلۀ رژیم و زد و خورد میان نیروهای هوادار و مخالف رژیم از ماه مارس سال پیش تا کنون بیش از ده هزار کشته از خود بر جای گذاشته است.




سناتور آمریکائی خواهان اقدام نظامی یکجانبه علیه ایران شد

نوشتۀ فواد روستائی
Marc Rubio
"مارکو روبیو"٭، یکی از سناتورهای پرنفوذ حزب جمهوری خواه آمریکا، دیروز (چهارشنبه) گفت به نظر او آمریکا می تواند برای جلوگیری از دست یابی جمهوری اسلامی ایران به جنگ افزار هسته ای به گونه ای یکجانبه به حملۀ نظامی علیه این کشور دست بزند.

سناتور "روبیو"٭ افزود ایالات متحدۀ آمریکا در مقام یک ابر قدرت همواره ترجیح داده است از راه همکاری با دیگر کشورها به اهداف خود برسد اما آمریکا در گذشته به طور مستقل و یکجانبه نیز دست به اقدام و واکنش زده و به نظر او باید در آینده نیز هرگاه لازم تشخیص دهد چنین کند.
سناتور "مارکو روبیو"، ٤٠ ساله و عضو کمیسیون امورخارجی سنای آمریکاست. به گزارش خبرگزاری فرانسه از سناتور "روبیو" به عنوان معاون رئیس جمهوری آمریکا در صورت پیروزی نامزد حزب جمهوریخواه بر اوباما در انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبرسال جاری نامبرده می شود.
به باور این سناتور آمریکائی افزایش و تقویت همکاری میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان در ارتباط با سوریه و مشکل هسته ای ایران امری حائز اهمیت و حیاتی است اما آمریکا در تدوین و شکل دهی سیاست های منطقه ای خود باید همواره هدف اساسی و اصلی یعنی جلوگیری از دست یابی ایران به بمب اتمی را در مد نظر داشته باشد.
سناتور "روبیو" در پایان گفت آمریکا باید در عین حال متحدان خود و دنیا را به خوبی از این مسأله نیز آگاه و آنان را متقاعد کند که در صورت ناکام ماندن تمامی گزینه ها برای جلوگیری از مجهز شدن ایران به جنگ افزار هسته ای، باید به گزینۀ نظامی متوسل شد.




ضرب و شتم دو دانشجوی دختر دانشگاه آزاد رودهن توسط انتظامات

سحام نیوز: دو دانشجوی دختر و یک دانشجوی پسر دانشگاه آزاد رودهن به دلیل آنچه انتظامات دانشگاه آزاد رودهن آن را پوشش نامناسب ذکر کرده است مورد ضرب و شتم شدید و توهین قرار گرفتند.
به گزارش خبرهای دریافتی سحام؛ از روز شنبه، دوم اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ در دانشگاه آزاد رودهن به دستور رئیس این واحد دانشگاهی “غلامحسین حیدری” بدون اطلاع قبلی ورودی های خانم ها و آقایان از یکدیگر جدا شد و از ورود دانشجویان بدون همراه داشتن کارت دانشجویی و یا برگه ی پرینت انتخاب واحد جلوگیری به عمل آمد و نیرو های انتظامات و حراست با رفتاری بسیار توهین آمیز مانع ورود دانشجویان به بهانه نامناسب بودن پوشش ظاهری آن ها شدند.
بنا به این گزارش، تعدادی از دانشجویان علی رغم پیمودن مسیر طولانی از شهر تهران تا شهر رودهن نتوانستند به دانشگاه وارد شوند و بر سر کلاس های درس خود حاضر شوند. در کنار سر در اصلی دانشگاه که پیش از این دانشجویان و اساتید از آن رفت و آمد می کردند اطلاعیه بزرگی نصب شده است که در آن الگوهای رفتاری و الگوهای پوشش برای دختران و پسران دانشجو ذکر شده است.
در همین حال، اطلاعیه های تهدید آمیز و محدود کننده مشابهی نیز در نقاط مختلف دانشگاه نصب شده است. در کنار سر در اصلی و وروی بزرگ دانشگاه که اکنون با نصب میله های سیاه رنگی آن را مسدود کرده اند؛ دو اتاقک قرار داده شده است که مملو از عوامل انتظامات است که دختران و پسران دانشجو برای ورود به دانشگاه می بایست از آن عبور کنند. نیروهای انتظامات مستقر در اتاقک آقایان در پاسخ به پرسش و اعتراض دانشجویان و اینکه چرا این برخورد ها ناگهانی و بدون اطلاع رسانی قبلی انجام شده است و در مواردی غیر قانونی است عنوان داشته اند:«ما خودمون قانونیم! قانون ماییم!اگر گفتیم فردا لخت باید بیاین لخت باید بیاین! …»
از سوی دیگر، وضع قوانین محدود کننده ی جدید حتی به پارکینگ دانشجویان نیز کشیده است که دانشجویان آنرا اقدامی توهین آمیر قلمداد می کنند.
بر اساس این گزارش، عوامل انتظامات در اتفاقی نادر اقدام به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل دانشجویان می نمایند؛ که این امر بیش از هرچیز موجب خشم و اعتراض دانشجویان می شود. در این حین و در حدود ساعت یازده صبح روز شنبه دوم اردیبهشت، یکی از عوامل انتظامات سیلی محکمی به صورت یکی از دانشجویان پسر می زند و با حرکتی توهین آمیز وی را از دانشگاه به بیرون می برد و در خارج از محیط دانشگاه به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهد و سپس توسط انتظامات به حراست دانشگاه انتقال داده می شود و به بهانه های واهی برای وی پرونده سازی صورت می گیرد. یکی از مهره های کلیدی انتظامات فردی موسوم به “شهاب” است که در بین دانشجویان به سخت گیری و فحاشی شناخته می شود، از مسببان اصلی ضرب و شتم دانشجویان و بازرسی های بدنی توهین آمیز بوده است.
مجروح شدن دانشجوی دختر
این گزارش می افزاید: روز دوشنبه چهارم اردیبهشت ماه نیز، از ورود یک دانشجوی دختر به دانشگاه به خاطر آنچه آرایش نامناسب از سوی انتظامات دانشگاه عنوان می شود، ممانعت به عمل می آید؛ که این اقدام با اعتراض این دانشجوی دختر همراه می شود و عوامل انتظامات دانشگاه آزاد رودهن شروع به فحاشی به وی و هل دادن وی میکنند. سپس او را با حالتی زننده و با ضربه ای محکم از دانشگاه به بیرون هل می دهند که موجب برخورد شدید وی با زمین و صدمه دیدن این دانشجو می شود.
همچنین روز سه شنبه پنجم اردیبهشت ماه، نیز کشمکش و درگیری شدید لفظی دیگری بین یکی دیگر از دانشجویان دختر با یکی از عوامل انتظامات زن این واحد دانشگاهی روی داد که طی این برخورد، انتظامات خانم ها اقدام به فحاشی می کند و دانشجوی دختر به زمین می خورد و یکی از نیروهای انتظامات خانم ها ضرباتی را به پای این دانشجو وارد میکند.
یکی از عوامل انتظامات خانم ها به نام”ج” که با دانشجویان دختر به شدت توهین آمیز رفتار می کند؛ در این برخورد صورت گرفته دخیل بوده است. این اقدامات حراست و انتظامات دانشگاه که مستقیما زیر نظر رئیس این واحد دانشگاهی انجام می پذیرد؛ حتی موجبات نارضایتی و اعتراض برخی از اساتید را نیز فراهم اورده است. که از آن جمله می توان به تنش لفظی صورت گرفته بین یکی از اساتید با عوامل حراست در ساختمان مرکزی این دانشگاه اشاره کرد.
در سال ۸۸ “پاشا ع” مسئول حراست این دانشگاه به همراه دو تن از همکارانش به نام های “ا” و “ع” با هماهنگی با نیروهای انتظامی ماشین گشت ارشاد در مقابل در ورودی دانشگاه آزاد رودهن مستقر کرده و اقدام به بازداشت دانشجویان می کردند.
قابل ذکر است که در سال های اخیر در این واحد دانشگاهی صدها دانشجو به خاطر نوع پوششان به کمیته انضباطی احضار شده و با احکام محرومیت از تحصیل مواجه شده اند.
ضرب وشتم دانشجویان دختر در محیط داخل دانشگاه و یا حتی خارج از دانشگاه آزاد واحد رودهن توسط نیروهای حراست و انتظامات امر تازه ای نیست. پیش از این نیز در اواخر مهرماه سال۱۳۸۷ در ماجرای مشابهی یکی از دانشجویان دختر که به بازرسی بدنی و تفتیش کیف و وسایل خود توسط یکی ازکارمندان زن این واحد دانشگاهی معترض شده بود در خارج از محیط دانشگاه تواسط ماموران مرد انتظامات مورد توهین و ضرب و شتم و تماس های مکرر بدنی قرار گرفته بود که ریاست کنونی دانشگاه که آن زمان نیز بر همین صندلی تکیه داشت ضمن ابراز امیدواری از عدم تکرار این وقایع در آینده به خبرنگاران گفته بود:« با عاملان حادثه دانشگاه رودهن قاطعانه برخورد کردیم.» دانشجویان معترض معتقدند که اولا: اگر آن موقع با عوامل ضرب و شتم دانشجویان برخورد می شد امروز شاهد تکرار این وقایع تلخ نبودیم و ثانیا نمی توان از کنار نقش محوری رئیس این واحد دانشگاهی در اعمال محدودیت ها و برخورد های صورت گرفته به آسانی گذشت.



مرتضوی در تامین اجتماعی ماندنی شد

سحام نیوز: ۱۰ روز از استیضاح نافرجام شیخ الاسلامی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به خاطرانتصاب مرتضوی به سمت مدیرعاملی صندوق تامین اجتماعی می‌گذرد و پس از آن که استیضاح‌کنندگان مطمئن شدند استعفای مرتضوی عملی نمی‌شود بار دیگر بر تکرار استیضاح تاکید کردند اما در ابتدای همین هفته باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی گفت: «استیضاح کنندگان تنها سه روز بیشتر برای پیگیری استیضاح فرصت ندارند.» فرصتی که عملا دیروز (سه‌شنبه) به پایان رسید.
به گزارش ایسنا، انتصاب “سعید مرتضوی” به ریاست سازمان تامین اجتماعی در ۲۷ اسفندماه سال گذشته با واکنش‌های مختلفی مواجه شد و حتی پای شیخ الاسلامی را تا پای میز استیضاح هم کشاند هرچند که با پس گرفتن امضای ۲۰ تن از استیضاح‌کنندگان و پادرمیانی حدادعادل و علیرغم حضور احمدی نژاد در مجلس، این موضوع منتفی شد.
نمایندگان پیگیر استیضاح دلیل انصراف از استیضاح خود را قول شرف مرتضوی برای استعفا عنوان کردند و از خانه نشینی مرتضوی خبر دادند و این در حالی بود که مرتضوی ادای این قول را تکذیب و از فردای استیضاح در محل کار خود حاضر و پیگیر مسئولیت های مدیر عاملی شد.
محمدقیوم دهقانی یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس از حضور شیخ الاسلامی در جلسه کمیسیون متبوع خود خبر داد و گفت: از وزیر در خصوص حضور مرتضوی در محل کار خود سئوال کردیم، ایشان در این زمینه صحبت‌های کلی کردند و به طور مشخص پاسخی ندادند اما به نظر من، پاسخ این است که مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی ماندنی است.
وی تاکید کرد: «وقتی که مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی مشغول به کار است معنایش این است که خواست وزیر کار و امور اجتماعی مبتنی بر ماندن ایشان در این سازمان است».
به گزارش ایسنا، در همین حال خبر می‌رسد که برخی نمایندگان قصد آن دارند که از طریق دیوان عدالت اداری اعتراض خود را به انتخاب مرتضوی پیگیری کنند که این خود دلیل دیگری بر منتفی شدن موضوع استیضاح و ناامیدی نمایندگان معترض به استعفای مرتضوی است.

تامین اجتماعی با امنیت ملی و اجتماعی کشور گره خورده است
محسن ایزد خواه، معاون حقوقی و پارلمانی سابق سازمان تامین اجتماعی با اشاره به اثرت سوء تغییر مدیریت‌ها بر بیمه شدگان گفت: مهمترین تاثیر این امر بی‌برنامگی است و نکته بعدی بی‌ثباتی و عدم پیگیری امور از سوی مدیران است که منجر به آسیب دیدن یک میلیون و ۶۰۰ هزار مستعمری بگیر و ۳۵ میلیون بیمه شده تحت پوشش صندوق تامین اجتماعی می شود. وی در ادامه با تاکید بر اینکه تامین اجتماعی با امنیت ملی و اجتماعی کشور گره خورده است گفت: هنگامی که تامین اجتماعی کارآمد باشد کشور از نظر امنیت ملی واجتماعی ایمن تر است.
عباس اورنگ، مدیرعامل انجمن رفاه و تامین اجتماعی نیز در این باره به ایسنا گفت: سازمان تامین اجتماعی سازمانی غیر سیاسی است وانتقادها به مدیریت مرتضوی در راستای منافع سیاسی است.
وی در ادامه پرداخت بدهی‌های نه ماهه اخیر صندوق تامین اجتماعی به مرکز طرف قرارداد و دریافت بدهی ۳۵۰ هزار میلیارد ریالی دولت به صندوق تامین اجتماعی را از اقدامات بزرگ مرتضوی از ابتدای تکیه زدن بر مسند صندوق تامین اجتماعی دانست.

در شش سال اخیر شش مدیر بر مسند صندوق تامین اجتماعی تکیه زدند
مدیرعامل انجمن راه و تامین اجتماعی در ادامه تغییر پی در پی مدیران و تبع آن بی‌ثباتی در صندوق تامین اجتماعی را مسبب بروز مشکلات برای ۳۵ میلیون بیمه شده و شرکای اجتماعی صندوق تامین اجتماعی دانست.
وی در پایان گفت‌: در شش سال اخیر شش مدیردر مسند صندوق تامین اجتماعی تکیه زدند و این یعنی این سازمان به صورت سالیانه شاهد تغییر مدیر بوده است.




ارز مسافرتی کاهش یافت

سحام نیوز: نرخ فروش ارز مسافرتی به هریک از مسافران هوایی (به استثناء سوریه،عراق،آذربایجان،ارمنستان، پاکستان، افغانستان ، امارات ، عربستان ، ترکیه، لبنان ،تایلند، گرجستان، قبرس ، تاجیکستان ، ترکمنستان ، مالدیو ، اندونزی ، مالزی ، فیلیپین ،سنگاپور و چین) یک بار در سال و به میزان یکهزار دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
به گزارش ایرنا از بانک مرکزی، فروش ارز مسافرتی به هریک از مسافران هوایی به مقصد کشورهای آذربایجان، ارمنستان، پاکستان ، افغانستان ، امارات متحده عربی ، ترکیه، لبنان ، تایلند ، گرجستان، قبرس ، تاجیکستان ، ترکمنستان ، مالدیو ، اندونزی ، مالزی ، فیلیپین ، سنگاپور و چین یک بار در سال و به میزان ۴٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
فروش ارز مسافرتی برای مسافران زمینی، ریلی و دریایی یک بار در سال به مبلغ ۴٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
فروش ارز مسافرتی به مقصد عراق (عتبات عالیات) به مبلغ ٢٠٠ دلار و یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
براساس این گزارش ، فروش ارز مسافرتی به مقصد عراق (عتبات عالیات) صرفًا به زائرانی که از طریق کاروان های تحت پوشش سازمان حج و زیارت اعزام می شوند امکان پذیر خواهد بود.
فروش ارز مسافرتی به مسافرین هوایی، زمینی، ریلی و دریایی کشورهای سوریه و عربستان (بابت عمره مفرده) به میزان ۴٠٠ دلار یا معادل آن به سایر ارزها به نرخ رسمی می باشد.
مسافرانی که قبلا از ارز مسافرتی هوایی استفاده نموده اند ، می توانند در ‘ دو نوبت ‘ از ارز مسافرتی بابت سفر به سوریه، عراق و یا عربستان (بابت عمره مفرده ) استفاده نمایند.
براساس این گزارش ، فروش ارز مسافرتی هوایی به مسافرانی که دو نوبت از ارز مسافرتی مربوط به سوریه ، عراق و عمره مفرده استفاده نموده اند ، نیز مجاز خواهد بود .
درادامه تصریح شده است :‌ فروش ارز مسافرتی به مسافرین با سن قانونی کمتر از ٢سال امکانپذیر نبوده و برای سنین ٢ تا ١٢ سال به میزان ۵۰ درصد در هریک از حالات فوق خواهدبود.
یادآور می شود :تغییرات در ارز مسافرتی ،‌از روز ۳۱ فرودین ماه سال جاری اجرایی شده است.



احتمال تغییر نام جزیره ابوموسی

سحام نیوز: این روزها بحث ابوموسی داغ است گرچه در خبر ها آمده است که امارات از طرح این ادعا دست کشیده است اما ضرورت توجه به این نقطه از کشور امریست که نباید فراموش شود.
به گزارش خبرآنلاین؛ ابوموسی به نقل از کسانی که موفق به دیدن این جزیره شده اند یکی از بکرترین سواحل مرجانی ایران است. و طبیعت منحصر به فردش می تواند چه از لحاظ اکوتوریسم و چه از لحاظ گردشگری با استاندارد معمولی آن جذاب و در آمد زا باشد.
وجود دلفینها ، جذابیتهای ساحل زلال ، پستی بلندی ها و عوارض طبیعی آن ، امکان ویژه ماهیگیری و….همه و همه می تواند ابوموسی را به عنوان یک فرصت بکر گردشگری معرفی کند
اما مشکل نبود زیر ساختهای گردشگری عاملیست که تلاشهای دولت برای رونق گردشگری و اثبات چند باره حق مالکیت ایران بر این جزیره را کم رنگ می کند .
اعلام ابوموسی به عنوان منطقه نمونه گردشگری گرچه اقدام خوبیست اما سیاسی بودن بحث نباید اصل ماجرا را زیر سئوال ببرد گردشگری حتی در مقیاس داخلی آن با زیرساختها مانند هتل ، فرودگاه و امکانات تفریحی معنا مییابد .
این درست است که در این مقطع زمانی تعداد زیادی وطن پرست پیدا می شوند که سفر در قالب تورهای چند روزه گردشگری را برای دیدن این جزیره بپذیرند اما در بلند مدت دوباره ابوموسی فراموش خواهد شد.
در همین ارتباط فرماندار جزیره ابوموسی با دعوت از سرمایه گذاران بخش خصوصی فعال در حوزه گردشگری گفت: از آنجاکه شرایط برای توسعه گردشگری در جزیره فراهم است از تمامی سرمایه گذاران، آژانسداران و فعالان گردشگری می خواهیم ظرفیتهای موجود را سنجیده و برای سرمایه گذاری در بخش گردشگری تصمیم بگیرند.
سید طالب موسوی به خبرگزاری مهر گفت: تردیدی نیست که ابوموسی متعلق به ایران بوده، هست و خواهد بود. به همین دلیل ما براساس قابلیتهای منطقه و برای توسعه پایدار جزیره در حوزه های مختلفی از جمله اشتغال، سرمایه گذاری و گردشگری برنامه ریزی کرده ایم.
وی گفت: همچنان که بخش خصوصی در جزیره کیش و قشم فعال شد و کارهای زیادی انجام داد در آینده ای نزدیک این جزیره نیز به منطقه نمونه گردشگری تبدیل می شود. با این تفاوت که زیرساختها آنقدر که در جزیره ابوموسی فراهم است در جزیره های قشم و کیش نبود.
موسوی گفت: دولت تدابیر خوبی را برای صنعت گردشگری در جزیره اندیشیده است و ما نیز متناسب با شرایط موجود ظرفیت ها را ایجاد کرده ایم.
وی با بیان اینکه باید مردم در این عرصه وارد شوند گفت: باز کردن فضا برای ورود مردم باعث می شود وضعیت تردد و اقامت گردشگران جزیره ساماندهی شود چون در آن صورت ورود سرمایه گذاران نیز شرایط منطقی تری را به خود می گیرد.
از طرف دیگر ولی اسماعیلی عضو کمیسیون شوراها و سیاست داخلی مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌گو با فارس از تهیه طرحی برای تشکیل استان توریستی و فرهنگی خلیج فارس از سوی برخی نمایندگان خبر داد و اظهار داشت: در آستانه روز ملی خلیج فارس که هفته بعد است نمایندگان مجلس قصد دارند طرحی را برای تشکیل استان توریستی فرهنگی خلیج فارس در دستور کار قرار دهند.
وی افزود: تهیه این طرح در مراحل مقدماتی قرار دارد و قرار است که نمایندگان بیشتری به جمع امضا کنندگان این طرح بپیوندد.
عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان در خصوص جزییات این طرح گفت: قرار است استان توریستی فرهنگی خلیج فارس با مرکزیت “بوموسی” تشکیل شود.
اسماعیلی ادامه داد: در این طرح نام “ابوموسی” به “بوموسی” تغییر پیدا می‌کند؛ “بوموسی” در واقع ترکیبی از بوم یعنی مکان و موسی که همان منطقه است تشکیل می‌شود؛ چرا که ابوموسی یک نام جعلی است.
وی گفت: شهرستان‌های همجوار این استان متشکل از جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک، بندر سیریک، کیش، قشم، بندر لنگه و لاوان است.
اسماعیلی افزود: همچنین با تشکیل این استان هواپیمایی‌هایی که از آسمان این استان عبور می‌کنند مجبورند که هنگام عبور از آسمان این استان هم نام این استان را بگویند.
اما با تمام این اقدامات گرچه سرمایه گذاری در ابوموسی ممکن است به نظر بخش خصوصی پر ریسک باشد اما سرمایه گذاری دولتی و ورود ساز و کار اقتصادی ساخت زیر بنا در آنجا به بورس می تواند تضمین کننده آینده ای روشن برای این جزیره باشد.
در شرایطی که کشورهای همسایه باساخت جزایر مصنوعی سعی در خلق جذابیتهای سرمایه گذاری برای گردشگری دارند وجود چنین جزایری طبیعی با وسعت قابل قبول می تواند تحولی در عرصه گردشگری جنوب کشور باشد.




محمد ملکی خطاب به دادستان تهران: اطرافتان جز فساد، دزدی و دروغ چیزی می بینید؟

سحام نیوز: دکتر محمد ملکی، اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب اسلامی و از فعالان سیاسی ملی مذهبی در نامه‌ای به دادستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران اعتراض شدید خود را نسبت به بازداشت نرگس محمدی اعلام کرد.
خانم محمدی با وجود بیماری فلج عضلانی و داشتن دوکودک خردسال دستگیر و به زندان اوین منتقل شده است. او فعال حقوق بشری است.
در بخشی از نامه ملکی به دادستان آمده است:«آقای دادستان می دانیم شما و قاضی‌هایتان و قضائیه تان هیچ کاره‌اید و دستور از بالا می گیرید و اطاعت «امر» می‌کنید ولی هشیار باشید که فردا این شما هستید که باید جوابگو باشید. به تاریخ بنگرید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید. بس کنید. ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته نموده‌اید. به اطرافتان بنگرید آیا جز فساد ، دزدی ، دروغ ، اعتیاد و فحشاء و دشمنی چیزی می‌بینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر .»
به گزارش سایت ملی مذهبی، متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسم الحق
سخنی دوباره با «داد»ستان دادگاه انقلاب اسلامی تهران
آقایان ، از خشم مردم بترسید
نمیدانم وقتی آقای «داد»ستان دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران خبر دستگیری خانم نرگس محمدی را در شهر زنجان و در خانه پدری بوسیله مامورین اطلاعات شنید یا خواند چه احساسی داشت . طبیعی است هر انسانی که یک جو از انسانیت بو برده باشد وقتی خبردار می شود که به خانه یک مادر بیمار رفته و او را در حضور مادر پیر و دو فرزند خردسالش دستگیر کرده‌اند دچار چه حالتی می‌شود . راستی آقای دادستان به شما چه احساسی دست داد ؟ حتما احساس پیروزی! که حکومت توانسته درچنین فتح المبینی پیروز گردد!
یک لحظه از خود سئوال کرده‌اید که این پیروزی است یا منتهای جبن و وحشت. شما مدعی هستید در یک نظام قدرتمند! انجام وظیفه می‌کنید پس چگونه است که از یک مادر بیمار که شوهرش برخلاف میلش مجبور شده برای فرار از ظلم و شقاوت نظام ولایی زن و بچه ها را رها کرده و به یک کشور بیگانه «هجرت» کند، آن قدر می‌ترسید که اورا در زنجان دستگیر می‌کنید و بلافاصله به زندان اوین منتقل می نمائید؟
آقای «داد»ستان به راستی نرگس محمدی‌ها چه کرده‌اند که سزاوار این چنین رفتار وحشیانه مامورین شما باشند؟
به زعم شما نرگس محمدی یک چریک مسلح بود یا یک مدافع حقوق بشر که بارها مخالفت خود را با هرگونه مبارزه ی خشونت آمیز اعلام کرده بود؟ شما و همپالکی های تان در قوه قضائیه و وزارت اطلاعات و دیگر ارگانهای اطلاعاتی نشان داده اید که دشمن آزادی هستید و هیچ گونه نقد و مخالفتی را از سوی هیچ کس برنمی‌تابید و در اتهام زنی به هر دگر اندیشی از هیچ دروغ و پرونده سازی ابا ندارید . فکر می‌کنید شما و اربابان تان و دیگر استبدادیان تا کی می توانید به این اعمال جنایت کارانه ادامه دهید؟
در یادداشت قبلی (اسفند۹۰) خطاب به شما نوشتم “پرسش من این است که به عقیده ی شما در یک جامعه مدنی و در قرن بیست و یکم وظیفه ی یک دادستان چیست ؟ جز اینکه “داد” مردم را از “بی داد” گران بستاند ؟
شما هنگامی به این سمت منتصب شدید که اتفاقا مصادف با بی دادهای بسیار از سوی حاکمیت بود، از جمله کشتار ده ها نفر در تظاهرات اعتراضی به کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و ۲۵ بهمن ۸۹ و زندانی و شکنجه شدن صدها نفر بعد از این حوادث، کشتار در زندان‌ها ، شهادت مظلومانه ی هاله سحابی و هدی صابر و… . راستی بگوئید آقای “داد“ستان، داد کدام خانواده دادخواه را از بیدادگران ستانده‌اید ؟
شما می دانید نداها و سهراب ها و مختاری‌ها به دست چه کسانی شهید شدند . شما می دانید مامورین وزارت اطلاعات چگونه هاله را در تشیع پیکر پدرش مهندس سحابی کشتند و شما می‌دانید در زندان اوین چه کسانی هدی صابر را شهید کردند؟ شما می دانید در زندان‌های کهریزک و قرچک ورامین چه گذشت، بنابراین وظیفه شما “داد“ستانی است از بیدادیان نه تهدید مردم به خاطر اظهارنظر و تبلیغ عقیده” .
آقای دادستان دادگاه‌های انقلاب اسلامی تهران ، شما دو ماه پس از نوشتن این یادداشت نه تنها کاری انجام ندادید که نرگس محمدی را به زندان فرستادید. همسرش تقی رحمانی را وادار به مهاجرت کردید. بچه‌های بی گناه این زن و شوهر را ویلان نمودید. حکم های سنگین برای وکلای دادگستری از جمله جناب سلطانی صادر کردید و احضاریه برای به زندان کشیدن پیرمردی ۸۱ ساله و مریض (دکتر ابراهیم یزدی) فرستادید و ده ها عمل خلاف و مخالف عدالت و آزادی دیگر.
آقای دادستان می دانیم شما و قاضی‌هایتان و قضائیه تان هیچ کاره‌اید و دستور از بالا میگیرید و اطاعت «امر» می‌کنید ولی هشیار باشید که فردا این شما هستید که باید جوابگو باشید. به تاریخ بنگرید و از سرنوشت دیگران عبرت بگیرید .
بس کنید. ۳۳ سال کشور عزیزمان ایران را تبدیل به یک سرزمین سوخته نموده‌اید. به اطرافتان بنگرید آیا جز فساد ، دزدی ، دروغ ، اعتیاد و فحشاء و دشمنی چیزی می‌بینید؟ مطمئن باشید بهار آزادی مردم ایران نزدیک است و پشیمانی حاکمان ظلم و جور خیلی دیر .
سلام به زندانیان سیاسی ، ننگ براستبدادیان
درود بر نرگس ها، شیر زنان آزادی ستان
دکتر محمدملکی، اردیبهشت ۱۳۹۱



کمپین سراسری صدای دانشجویان دربند باشیم راه اندازی شد

سحام نیوز: در پاسخ به به فراخوان اتحادیه دانشجویان دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت )، خانم شیرین عبادی رئیس کانون مدافعان حقوق بشر وبرنده جایزه صلح نوبل به همراه جمعی از سازمان های بین المللی حقوق بشری و شبکه های دانشجویی و دانش آموختگان ایرانی به طور سراسری , کمپینی تحت عنوان – صدای دانشجویان دربند باشیم – راه اندازی کردند تا بار دیگر صدای مظلومیت دانشجویان زندانی و محروم از تحصیل به گوش جهانیان رسانده شود و برای آزادی آنان و تضمین حقوق آکادمیک ایشان تلاشی جهانی صورت پذیرد.
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، هم اکنون حداقل ۲۹ دانشجو در زندان هستند. بسیاری از دانشجویان نیز در انتظار اجرای حکم هستند یا با قیدوثیقه آزاد هستند. اسامی دانشجویانی که هم اکنون در زندان هستند به ترتیب حروف الفبا عبارتند از : محمد احدی، حسن اسدی زیدآبادی، حامد امیدی، مجید توکلی، سعید جلالی فر، علی جمالی، مهدی خدایی، بابک داشاب، مجید دری، حامد روحی نژاد، روح الله روزی طلب، حسین رونقی ملکی، شاهین زینعلی، روزبه سعادتی، افشین شهبازی، فرشته شیرازی، ایقان شهیدی، آرش صادقی، ابوالفضل طبرزدی، جواد علیخانی، مهرداد کرمی، مهدیه گلرو، حبیب الله لطیفی، علی اکبر محمدزاده، شبنم مددزاده، علی ملیحی، ضیا نبوی، عاطفه نبوی و بهاره هدایت.
اسامی حامیان اولیه این کمپین عبارتند از :
شیرین عبادی (رئیس کانون مدافعان حقوق بشر) و : اتحاد برای ایران/ انجمن دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه جورج واشینگتن/ انجمن دانشجویان سبز دمکراسی خواه – جنوب کالیفرنیا/ بنیاد عبدالحمن برومند/ پویش راه سبز دانش آموختگان ودانشجویان ایرانی (پرسا)/ جنبش سبز دانشجویی ونکوور/ دیده بان حقوق بشر/ راه سبز امید گوتنبرگ (رساگ)/ راه سبزایرانیان مالزی (رسام)/ عفو بین الملل/ فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر/ فعالین سبز لندن/ کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران/ گروه دانشجویی سیگما، دانشگاه ویکتوریا، کانادا/ گروه همبستگی با جنبش دموکراتیک ایران – کانادا/ مجموعه فعالان حقوق بشر




بازداشت ذبیح الله باقری، فعال کارگری اصفهان

خبرگزاری هرانا - در آستانه روز جهانی کارگر، و درحالیکه فعالان کارگری ایران همچنان از امکان برگزاری مراسم بزرگداشت روز خود محروم هستند، یک فعال کارگری دیگر در اصفهان بازداشت شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، ذبیح الله باقری، فعال کارگری فولاد مبارکه اصفهان، بعد از ظهر روز سه شنبه پنجم اردیبهشت ماه ۹۱، در حال خروج از کارخانه، ابتدا توسط حراست احضار و بعد از آن همراه با سه مامور لباس شخصی به محلی نامعلوم منتقل گردید.
بر اساس این گزارش، باقری طی ماههای اخیر، در جریان برگزاری تحصن اعتراضی گروهی از کارگران این واحد بزرگ صنعتی به عدم پرداخت حقوق و مزایای معوقه خود، همراه با دو تن دیگر از کارگران مورد احضار حراست و توبیخ و تهدید قرار گرفته بود.
هنوز از دلیل دستگیری، محل بازداشت و همچنین سرنوشت این فعال کارگری خبری منتشر نشده است.
ذبیح الله باقری، در جریان مراسم ختم مرحوم آیت الله منتظری در سال ۸۸ نیز چند روزی در بازداشت به سر برده بود.
طی روزهای اخیر، و در آستانه روز جهانی کارگر، درحالیکه فعالان کارگری و سندیکایی قصد برگزاری مراسم ویژۀ خود را داشتند، مقامات دولتی و امنیتی، از صدور هرگونه مجوز برای آن‌ها تا کنون خودداری کرده‌اند.



اخراج كارگران شركت گيلان سويا

خبرگزاری هرانا - چهارده کارگر شرکت گیلان سویا واقع در شهر صنعتی رشت از کار اخراج شدند.
به گزارش کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری، این کارخانه زیر مجموعه گروه تولیدی «اشی مشی» بوده و واحد پایه و اولیه این گروه تولیدی عظیم می‌باشد.
این کارخانه که اولین خط تولید کننده پفک «اشی مشی» بوده است ۱۵ سال پیش آغاز به کار کرده و اکثر کارگران آن دارای سوابق بالای در این کارخانه هستند.



هرانا؛ دوشهروند بهایی پس از ۱ ماه در بد‌ترین شرایط زندان کرمان

خبرگزاری هرانا - فرحناز نعیمی (راسخی) و فرین راسخی دو شهروند بهایی پس از یک ماه از قرنطینه زندان شهاب کرمان به بند عمومی زنان این زندان منتقل شدند.
بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فرحناز نعیمی (راسخی) و دخترشان فرین راسخی شهروندان بهایی ساکن کرمان که در آخرین روزهای سال ۹۰ از سلولهای انفرادی به قرنطینه زندان شهاب کرمان منتقل شده بودند، پس از گذشت بیش از یک ماه به بند عمومی زنان این زندان منتقل شدند.
گفتنی ست قرنطینه زندان شهاب کرمان اتاقی بدون نور آفتاب و بدون حمام و فقط با یک سرویس بهداشتی می‌باشد که تمام زوایای آن حتی درون سرویس بهداشتی توسط دوربینهای مداربسته کنترل می‌شود.
یکی از بستگان این دو زندانی به گزارشگر هرانا گفت: «خانم فرحناز نعیمی در مدت این یک ماه به شدت بیمار بودند و خونریزی بسیار شدید داشتند که تا پای مرگ رفتند و خودشان مطمئن بودند که از شدت خونریزی می‌میرند. با این حال هیچ داروی برای ایشان تجویز نشد. در چنین شرایطی ایشان را برای بازجویی به اداره اطلاعات می‌بردند. آن‌ها مدت یک ماه از دیدن نور آفتاب و حمام محروم بودند.»
شایان ذکر است که فرحناز نعیمی به همراه همسر خود بختیار راسخی و دخترشان فرین راسخی در تاریخ ۱۶ دی ۱۳۹۰، به اتهام برپایی جشن «روز جوانان بهایی ایران» که در خانه خانواده راسخی در کرمان برگزار شده بود بازداشت شدند.



هرانا؛ جلوگیری از مرخصی رسول بداقی با وجود تودیع وثیقه

خبرگزاری هرانا - با وجودی که خانواده رسول بداقی عضو کانون صنفی معلمان ایران، قرار صادر شده از سوی دادگاه را برای مرخصی وی تودیع نموده‌اند، مسئولین از اعزام ایشان به مرخصی سرباز می‌زنند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، خانواده رسول بداقی عضو کانون صنفی معلمان، پیش از عید قرار وثیقه‌ای که دادگاه برای مرخصی ایشان صادر کرده بود را تودیع نموده‌اند، ولی کماکان مسئولین از اعزام رسول بداقی به مرخصی سرباز می‌زنند.
رسول بداقی در دهم شهریور ماه ۸۸ پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و بعد‌تر در دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی و به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت ملی» به شش سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شد.
گفتنی ست، حکم اخراج رسول بداقی از آموزش و پرورش در مرداد ماه سال گذشته به وی ابلاغ شد. در این حکم علت اخراج این عضو هیات مدیرهٔ کانون صنفی معلمان ایران، غیبت، حضور در گردهمایی‌های اعتراضی فرهنگیان، فعالیت علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی اعلام شده است. این حکم در حالی به رسول بداقی ابلاغ شد که وی با بیش از بیست سال خدمت می‌بایست بازنشته می‌شد.
شایان ذکر است، بعد از سومین ماه بازداشت این معلم، حقوق و مزایای وی نیز از سوی اداره آموزش و پرورش قطع شده است.





«گرانی بی‌سابقه» گوشت و لبنیات

روزنامه‌های خراسان، شرق و اعتماد از «آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی»، «اوج گرفتن چالش درونی جناح حاکم» و «یارکشی غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی برای کرسی ریاست مجلس نهم» گزارش داده‌اند.
روزنامه‌های خراسان و شرق گزارش‌هایی درباره «گرانی بی‌سابقه گوش و لبنیات» منتشر کرده‌اند، و روزنامه‌های جمهوری اسلامی و کیهان نیز از «هشدار دوباره نمایندگان مجلس نسبت به پیامد اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها» خبر داده‌اند.
روزنامه همشهری گزارش بانک مرکزی درباره «افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان» را مورد توجه قرار داده‌اند.
روزنامه‌های جمهوری اسلامی و شرق از اعدام ۵ نفر در شاهرود خبر داده‌اند، اما روزنامه اعتماد شمار اعدام‌شدگان را ۶ نفر اعلام کرده است.

«آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات» و «یارکشی برای ریاست مجلس نهم»
روزنامه‌های خراسان، شرق و اعتماد از «آغاز تبلیغات مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی»، «اوج گرفتن چالش درونی جناح حاکم» و «یارکشی غلامعلی حداد عادل و علی لاریجانی برای کرسی ریاست مجلس نهم» گزارش داده‌اند.
روزنامه خراسان خبر داده است که «تبلیغات نامزدهای راه‌یافته به مرحله دوم انتخابات مجلس نهم از امروز پنج‌شنبه آغاز می‌شود».

به نوشته این روزنامه، با آغاز تبلیغات انتخاباتی مرحله دوم انتخابات «۱۳۰ کاندیدای دوره نهم مجلس شورای اسلامی در ۳۳ حوزه انتخابیه» به رقابت می‌پردازند و ۶۵ نماینده مجلس نهم تعیین خواهند شد.
روزنامه خراسان از قول حاجی‌زاده رئیس هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات نوشته است که «۱۵ هزار بازرس بر مرحله دوم انتخابات مجلس نهم نظارت می‌کنند» و کاندیداهای راه‌یافته به مرحله دوم انتخابات مجلس باید «بر اساس شیوه‌نامه و چارچوبی که مشخص شده، به تبلیغات پرداخته و همانند مرحله اول انتخابات همکاری لازم را با هیئت‌های بازرسی داشته باشند».
بنا بر اعلام وزارت کشور و شورای نگهبان قرار است مرحله دوم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز جمعه ۱۵ اردیبهشت‌ماه برگزار شود.
همزمان روزنامه شرق گزارش داده است که در آستانه برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس نهم «چالش جبهه پایداری و جبهه متحد اصول‌گرایان» دو طیف از جناح حاکم اوج گرفته و «به صحن مجلس کشیده شده است».
به نوشته این روزنامه، روز «سه‌شنبه، پنجم اردیبهشت» و در جریان «آخرین جلسه مجلس هشتم پیش از برگزاری دور دوم انتخابات مجلس نهم» رو‌ح‌الله‌ حسینیان رئیس فراکسیون نمایندگان طرفدار دولت در مجلس «آغاز‌گر جدل درونی اصول‌گرایان در صحن علنی بهارستان بود» و «به صورت همزمان علیرضا زاکانی رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصول‌گرایان، احمد توکلی و محمدرضا باهنر دو عضو ارشد این جبهه سیاسی را به شدت مورد انتقاد قرار داد: که با پاسخ آنها مواجه شد.
روزنامه شرق همچنین نوشته است که «مرحله دوم انتخابات مجلس نهم در تهران و البته سایر نقاط ایران «صحنه رودررویی دو جبهه از یک جریان سیاسی است»، و «جبهه نخست اصول‌گرایانی هستند که زیر پرچم جبهه متحد اصول‌گرایان جمع شده‌اند و سعی می‌کنند فاصله‌شان با دولت احمدی‌نژاد در این روز‌ها بیشتر در مقابل دید قرار بگیرد» و دسته دوم جبهه پایداری است که «تعدادی از نمایندگان طرفدار دولت در مجلس هشتم و اعضای بیرون‌مانده از دولت نهم و دهم تحت زعامت آیت‌الله مصباح ‌یزدی تشکیل داده‌اند» و «مدعی‌اند که از احمدی‌نژاد منهای مشایی حمایت می‌کنند؛ ادعایی که رقیب اصول‌گرای آنان خیلی آن را جدی نمی‌گیرد».
روزنامه شرق همچنین از «نامه دانشجویان دانشگاه امام صادق به مصباح ‌یزدی» خبر داده و نوشته است که دانشجویان این دانشگاه از محمدتقی مصباح یزدی پرسیده‌اند که «چرا اعضای جبهه پایداری دست در دست جریان انحرافی دارند؟»
به گزارش این روزنامه، در نامه دانشجویان دانشگاه امام صادق که ریاست آن را محمدرضا مهدوی کنی بر عهده دارد خطاب به مصباح یزدی «انتقادات صریحی نسبت به مشی و مرام اعضای جبهه پایداری مطرح» و «نسبت به خطر حرکت این گروه در مسیر جریان انحرافی» و «ایجاد شکاف میان نیروهای انقلاب» ابراز نگرانی شده است.
روزنامه شرق همچنین نوشته است که دانشجویان دانشگاه امام صادق خطاب به مصباح یزدی نوشته‌اند که «برخی از اعضای جبهه پایداری، اطرافیان رهبر انقلاب را دروغگو خطاب می‌کنند و می‌گویند ما اخبار رهبری را فقط از شما می‌گیریم، نه از هر کس و ناکسی».
روزنامه اعتماد نیز در گزارشی با تیتر «یارکشی برای کرسی ریاست» به ارزیابی «حامیان لاریجانی و حداد در مجلس نهم» پرداخته است.
این روزنامه از «غلامعلی حدادعادل، علی لاریجانی، محمد ابوترابی ‌فرد و مرتضی آقاتهرانی» به عنوان «نام‌های مطرح شده برای ریاست مجلس نهم» یاد کرده، اما نوشته است که «با نزدیک شدن موسم آغاز به کار مجلس نهم، رفته‌رفته رقابت بر سر تصاحب کرسی ریاست این مجلس بین روسای مجالس هفتم و هشتم بالا گرفته است».
روزنامه اعتماد با اشاره به ورود «۶۰ کاندیدای جبهه پایداری به مجلس» از «جبهه پایداری»، «جمعیت ره‌پویان» و «جمعیت ایثارگران» به عنوان سه تشکلی نام برده که از ریاست حداد عادل حمایت می‌کنند و نوشته است که «با نگاهی به تحولات این روزهای مخالفان علی لاریجانی می‌توان گفت ائتلاف بین جبهه پایداری و جمعیت ره‌پویان برای تثبیت جایگاه حداد به عنوان رئیس مجلس نهم، با پر رنگ‌تر کردن موارد حمایت خود از دولت، چراغ سبز خود را به سایر حامیان دولت نیز نشان داده است تا این مثلث با امید به انتخاب نامزدهای خود در دور دوم از حالا حدادعادل را رئیس پارلمان نهم بدانند».
این روزنامه در عین حال نوشته است که در مقابل «جبهه متحد اصول‌گرایان ۶۴ نماینده اختصاصی در مجلس نهم دارد» که «به نظر می‌رسد کانون حامیان لاریجانی در راه رسیدن به ریاست مجلس نهم است» و علاوه بر این «۱۴ نماینده منتسب به جبهه ایستادگی، وابسته به محسن رضایی» نیز از ریاست لاریجانی حمایت خواهند کرد.
به نوشته اعتماد، «می‌توان به دو طیف بالا، تعداد ۳۵ نماینده‌ای را که بادامچیان از آنها به عنوان اصلاح‌طلبان راه یافته به مجلس نهم یاد کرده هم اضافه کرد»، چرا که نمایندگان اصلاح‌طلب، لاریجانی را بر حداد عادل ترجیح می‌دهند.
این روزنامه نوشته است که «می‌توان گفت یاران لاریجانی در بین راه‌یافتگان به مجلس نهم بیش از حامیان حداد هستند»، اما «بدون شک آشکار شدن گرایش‌های سیاسی ۳۹ نماینده‌ای که به عنوان مستقل به مجلس راه یافته‌اند و مهم‌تر از آن نتیجه مرحله دوم انتخابات» می‌تواند «این آرایش را دستخوش تغییر» کند.

«گرانی بی‌سابقه» گوشت و لبنیات
روزنامه‌های خراسان و شرق ضمن انتشار گزارش‌هایی درباره «گرانی بی‌سابقه گوشت و لبنیات» خبر داده‌اند که «بازار فرمان دولت را نمی‌پذیرد».
روزنامه خراسان در شماره هفتم اردیبهشت گزارش مفصلی درباره «گرانی بی‌سابقه گوشت» منتشر کرده و نوشته است که «قیمت گوشت قرمز از شب عید تاکنون ۶ تا ۷ درصد گران شده بود»، اما طی روزهای اخیر گران‌تر شده و «قیمت گوشت گوسفند» به «۲۲ تا ۲۵ هزار تومان» رسیده است.
این روزنامه نوشته است که «هر چند طی ماه‌ها و به ویژه هفته‌های اخیر شاهد افزایش لجام‌گسیخته قیمت برخی کالاهای اساسی بودیم، با توجه به جایگاه ویژه گوشت در سبد غذایی خانوار، گرانی سرسام‌آور آن خانواده‌های بسیاری را برای تأمین اغذیه سالم دچار چالش و مشکل کرده است».
روزنامه خراسان همچنین نوشته است که «دامداران و کار‌شناسان سه دلیل عمده این گرانی را حضور پررنگ دلالان، گرانی روزافزون نهاده‌های دامی از قبیل کاه و جو، نبود کنترل و نظارت بر بازار» می‌دانند.
این روزنامه نوشته است که «گرانی سرسام‌آور گوشت قرمز» در حالی است که «واردات گوشت نیز نتوانسته است بازار را کنترل و قیمت‌ها را مهار کند» و قول دولت درباره «حمایت از دامداران و کشاورزان از محل درآمدهای حاصل از هدفمندسازی یارانه‌ها» نیز عملی نشده است.
روزنامه شرق هم از «گرانی دوباره فرآورده‌های لبنی بدون توجه به قیمت مصوب» خبر داده و تاکید کرده که دیگر «بازار فرمان نمی‌پذیرد».
به گزارش این روزنامه، تنها دو روز پس از «تصویب قیمت جدید شیر به کیلویی ۷۲۰ تومان در کارگروه تنظیم بازار، دو شرکت معروف لبنیات قیمت‌های خود را افزایش دادند» و «به ترتیب با ۱۰۰ و ۲۰۰ تومان افزایش هر لیتر شیر بسته‌بندی پتروپک خود را به قیمت‌های ۱۷۰۰ و ۱۸۰۰تومان عرضه کردند».

شرق نوشته است که طی یک ‌سال گذشته که دولت ۲۸ درصد به صورت رسمی مجوز افزایش قیمت داده است «این شرکت‌ها تا ۱۰۰ ‌درصد قیمت خود را افزایش داده بودند» و همچنین «در سال جدید قیمت لبنیات در بازار به بهانه بالا بودن قیمت شیر خام افزایش افسارگسیخته‌ای پیدا کرد».
این روزنامه در عین حال خبر داده است که «گرانی فقط مختص این گروه از مواد غذایی نیست» و از جمله رئیس اتحادیه فروشندگان میوه‌ و تره‌بار استان تهران اعلام کرده است که «موزی را که باید کیلویی هزار و ۵۵۰‌ تومان به ‌فروش می‌رسید، به قیمت سه هزار و ۲۰۰ تومان در اختیار میوه‌فروشان گذاشتند و میوه‌فروشان هم آن را به قیمت سه‌ هزار و ۳۰۰‌ تا سه‌ هزار و۵۰۰ ‌تومان فروختند».
روزنامه شرق با تاکید بر این که «گرانی اوج می‌گیرد و دولتی‌ها تنها به ابراز نگرانی از این شرایط بسنده می‌کنند» نوشته است در حالی که «گرانی معیشت مردم را به مخاطره انداخته است و مسئولان به دنبال مقصریابی‌اند و نه حل مشکل».

هشدار دوباره مجلس نسبت به پیامد اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها
روزنامه‌های جمهوری اسلامی و کیهان «هشدار نمایندگان مجلس نسبت به پیامد اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها» را در تیتر یک شماره پنج‌شنبه منتشر کرده‌اند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است که «نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز سه‌شنبه در جلسه‌ای علنی با حضور تعدادی از وزرا و مسئولان اقتصادی کشور، پیامد‌ها و تبعات اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها را بررسی کردند» و به دولت درباره «تبعات اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها» هشدار دادند.
این روزنامه از قول «احمد توکلی رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس» نوشته است که «دولت خواستار ۱۳۵ هزار میلیارد تومان درآمد از محل هدفمندسازی یارانه‌ها شده» که این درخواست «قیمت آب را به ۳۵۰ هزار تومان می‌رساند و قیمت برق را چهار برابر می‌کند»، اما «آیا مردم قادر به پرداخت این مبالغ هستند؟» و معلوم نیست دولت «با چه هدفی می‌خواهد نرخ‌ها را این چنین افزایش دهد».
روزنامه جمهوری اسلامی همچنین از انتقاد عماد حسینی سخنگوی کمیسیون انرژی به «سناریوهای مختلف تعیین نرخ بنزین» خبر داده و از قول وی نوشته است که «تلاش‌های دولت برای افزایش نرخ بنزین بر چه اساسی است؟» و «مگر قرار نبود هدفمندسازی یارانه‌ها در ۵ سال اجرا شود؟»، اما چرا حالا «دولت ظرف دو سال می‌خواهد نرخ بنزین را به قیمت اصلی خود برساند؟»
روزنامه کیهان هم از «افزایش تورم» به عنوان «نگرانی مشترک دولت و نمایندگان» یاد کرده و با اشاره به «بحث داغ هدفمندی یارانه‌ها در مجلس» خبر داده که «فاز دوم فعلاً اجرا نمی‌شود».
این روزنامه با اشاره به حضور «محمدرضا فرزین دبیر ستاد هدفمندسازی یارانه‌ها، محمد نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی ایران و نیز وزرای جهاد کشاورزی و صنعت و معدن» در جلسه علنی روز سه‌شنبه مجلس شورای اسلامی نوشته است که «در این جلسه که الیاس نادران عضو کمیسیون اقتصادی مجلس طی سخنانی درباره نحوه اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانه‌ها گفت که «حساسیت مجلس درباره اجرای فاز دوم قانون یارانه‌ها، از ناحیه عوارض تورمی آن است».
کیهان از قول این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نوشته است که «گرانی‌ها فشاری را بر طبقات مختلف مردم وارد می‌کند ولی به استناد گزارشات کار‌شناسی انجام شده، وقتی اعلام می‌کنند تورم ۲۰ درصد است، تاثیر این ۲۰ درصد به طور واقعی در دهک‌های درآمدی پایین جامعه، بیش از دو برابر است» و از قدرت خرید مردم «۴۰ درصد کم می‌شود».

افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان
روزنامه همشهری گزارش بانک مرکزی درباره «افزایش اختلاف حداقل دستمزد اسمی و واقعی به ۱۷۰ هزار تومان در سال ۸۹» را مورد توجه قرار داده است.
به نوشته این روزنامه، بانک مرکزی در تازه‌ترین گزارش آماری خود اعلام کرده که «حداقل مزد اسمی در سال ۸۹ برابر ۳۰۳ هزار تومان بوده است که‌‌ همان حداقل دستمزد کارگران در این سال است»، اما «متوسط شاخص بهای کالا‌ها و خدمات مصرفی، شاخص تورم، در این سال به ۲۲۸.۲ افزایش یافته است» و به همین دلیل «حداقل مزد واقعی در سال ۸۹ بیش از ۱۳۲ هزار تومان بوده است که با حداقل مزد اسمی ۱۷۰ هزار تومان اختلاف دارد».
روزنامه همشهری یادآوری کرده است که «افزایش شاخص بهای کالا‌ها و خدمات مصرفی که از آن به تورم و در زبان عامیانه گرانی تعبیر می‌شود، موجب کاهش قدرت خرید پول شده است» و به این ترتیب دریافت‌کنندگان حقوق ۳۰۳ هزار تومانی در سال ۸۹ «با ۳۰۳ هزار تومان دستمزد، قدرت خرید تنها ۱۳۰ هزار تومان کالا و خدمات را در مقایسه با سال پایه محاسبه تورم» داشته‌اند.
این روزنامه همچنین نوشته است که در سال ۸۸ نیز «حداقل مزد اسمی برابر ۲۶۳ هزار تومان» و «حداقل مزد واقعی در این سال ۱۲۹ هزار تومان بوده است» که «اختلاف ۱۳۴ هزار تومانی حقوق واقعی و اسمی نتیجه افزایش متوسط شاخص بهای کالا‌ها و خدمات مصرفی در این سال به ۲۰۳ بوده است».
به گزارش روزنامه همشهری، بنا بر آمار منتشر شده از سوی بانک مرکزی، در سال ۸۷ نیز اختلاف حداقل حقوق واقعی و اسمی بیش از ۱۰۰ هزار تومان بوده» به این ترتیب که در سال ۸۷ نیز «حداقل دستمزد ۲۱۹ هزار تومانی قدرت خرید تنها ۱۱۹ هزار تومان را داشته است».

اعدام ۵ نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر در شاهرود
روزنامه‌های جمهوری اسلامی و شرق از اعدام ۵ نفر در شاهرود خبر داده‌اند و روزنامه اعتماد شمار اعدام‌شدگان را ۶ نفر اعلام کرده است.
روزنامه شرق خبر «اعدام پنج نفر به اتهام قاچاق مواد مخدر در شاهرود» را به نقل از «روابط عمومی دادگستری کل استان سمنان» منتشر کرده و نوشته است که «این پنج محکوم که چهار نفر از آنها تبعه افغانستان بودند با جرایم حمل و نگهداری مقدار زیادی مواد مخدر توسط دادگاه انقلاب اسلامی شاهرود به اعدام محکوم شده بودند».
روزنامه‌های شرق و جمهوری اسلامی اسامی اعدام‌شدگان در شاهرود را اعلام نکرده‌اند، اما روزنامه جمهوری اسلامی نوشته است که «تقاضای عفو هر یک از متهمان در دو مرحله مطرح و پس از انجام بررسی‌های لازم و عدم احراز شرایط، توسط کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی رد شده بود» و حکم اعدام آنها پس از «تایید دادستانی کل کشور و موافقت ریاست قوه قضاییه، روز سه‌شنبه در زندان شاهرود به اجرا درآمد».
روزنامه اعتماد اما شمار اعدام‌شدگان را ۶ نفر اعلام کرده و نوشته است که روز سه‌شنبه «پنج محکوم تبعه افغانستان و «ح-پ» فرزند ذبیح‏الله اهل ساوه با «جرائم حمل و نگهداری مقادیر زیادی از مواد مخدر» با حکم «دادگاه انقلاب اسلامی شاهرود» اعدام شدند.