۱۳۹۰ دی ۲۹, پنجشنبه

مهمترین خبرهای روز پنجشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها


اخبار روز: 

دیگربان: سایت «فردا نیوز» از انتشار بولتنی ۸۰ صفحه‌ای از سوی «جبهه پایداری» با محوریت محمدتقی مصباح یزدی علیه محمدرضا مهدوی کنی٬ رئیس مجلس خبرگان رهبری خبر داد.
این سایت روز چهارشنبه (۲۸ دی) نوشته «جبهه پایداری» در این بولتن با «سوء استفاده» از برخی سخنرانی‌های علی خامنه‌ای تلاش کرده خود را تنها جریان مورد تائید رهبر جمهوری اسلامی معرفی کند.
به نوشته «فردا نیوز» در بخشی از این بولتن «خط اختلاف بین مراجع و علما پیگیری شده و از فعالان جبهه متحد اصولگرایان با توهین و تحقیر و اتهامات بی‌سابقه‌ای یاد شده است.»
این سایت نزدیک به محمدباقر قالیباف در ادامه افزوده در بولتن مذکور به نقل از خامنه‌ای نوشته شده است: «اکثریت عظیمی از مردم طرفدار مواضع جبهه پایداری هستند.»
این بولتن همچنین اظهارات مهدوی کنی مبنی بر ماموریت داشتن از سوی رهبر جمهوری اسلامی برای تحقق وحدت میان محافظه‌کاران در انتخابات آتی را رد کرده است.
سایت «فردا نیوز» در واکنش به این مسئله تاکید کرده که مهدی کنی از سوی رهبر ماموریت یافته تا «جبهه متحد اصولگرایی» را شکل دهد و غلامعلی حداد عادل نیز این موضوع را تائید کرده است.
به نوشته این سایت٬ در بولتن مذکور تلاش شده خانه‌نشینی ۱۱ روزه محمود احمدی‌نژاد در اعتراض به تصمیم رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر ادامه کار حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات٬ توجیه شود.
در بخش دیگری از این بولتن اشاره‌ای هم به سرمقاله‌های حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان شده و آمده است که «سرمقاله‌های شریعتمداری، خیال پردازانه» است.
محافظه‌کاران در غیاب اصلاح‌طلبان٬ با سه جریان «جبهه پایداری» با محوریت محمدتقی مصباح یزدی، «جبهه متحد اصول‌گرایان» با محوریت محمدرضا مهدوی کنی و «جریان انحرافی» با محوریت محمود احمدی‌نژاد در انتخابات آتی مجلس حضور دارند.
هر سه جریان مذکور، در ماه‌های اخیر انتقاد‌ها و حملات تندی متوجه یکدیگر کرده و خود را اصول‌گرای واقعی می‌نامند.
در این میان «جبهه متحد اصول‌گرایان» معتقد است «جبهه پایداری» رابطه پنهانی با «جریان انحرافی» دارد و موضع‌گیری‌های اعضای آن علیه احمدی‌نژاد و نزدیکان وی ظاهری است.





سایت «رها‌ پرس» وابسته به تیم احمدی‌نژاد مطرح کرد:

احتمال حذف فیزیکی رئیس دولت دهم

سایت «ر‌ها پرس» مدعی شد پس از بروز اختلاف میان علی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد٬ حامیان رهبر جمهوری اسلامی برای ترور رئیس دولت دهم «زمینه‌‌چینی» کرده‌اند.
این سایت روز پنجشنبه (۲۹ دی) نوشته است: «با تحولات صورت گرفته از فروردین ۹۰ تا کنون، معادلات سیاسی به گونه‌ای رقم خورده که یک بار دیگر شرایط برای اجرای این توطئه شوم {ترور} مهیا شده است.»
«رهاپرس» نوشته افرادی همچون حمید رسایی٬ داود احمدی‌نژاد و برخی رسانه‌های محافظه‌کار با معرفی اسفندیار رحیم‌مشایی به عنوان «کشمیری دوم» تلاش‌ها برای «ترور» احمدی‌نژاد را آغاز کرده‌اند.
به نوشته این سایت٬ حامیان خامنه‌ای تلاش می‌کنند چنین القا کنند «همان‌طور که کشمیری، رجایی را به شهادت رساند، کشمیری امروز نیز رجایی امروز را به شهادت می‌رساند و جریان انحرافی و اسفندیار رحیم مشایی مسئول خون احمدی‌نژاد خواهد بود.»
داود احمدی‌نژاد چندی پیش از ورود تیم احمدی‌نژاد به فاز نظامی به منظور مقابله با جمهوری اسلامی خبر داده بود.
حمید رسایی نیز در هفته‌نامه (۹ دی) از احتمال ترور احمدی‌نژاد از سوی رحیم‌مشایی خبر داده است.
سایت «رها‌پرس» به استناد این ادعاها٬ نوشته که حامیان خامنه‌ای با انتشار چنین تحلیل‌هایی تلاش‌ها برای «زمینه‌چینی» به منظور حذف فیزیکی احمدی‌نژاد را آغاز کرده‌اند.
این سایت دو روز پیش نیز از اجرای طرحی «شوم»٬ «هولناک» و «تاسف‌بار» از سوی سپاه پاسداران علیه احمدی‌نژاد و دولت دهم خبر داده بود.





غلامرضا جلالی٬ رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور:

دشمن آب٬ فاضلاب و مرغداری‌ها را هدف قرار داده است


غلامرضا جلالی٬ رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور می‌گوید دشمنان جمهوری اسلامی حمله به «آب و فاضلاب‌های» ایران را آغاز کرده‌اند و شیوع آنفلوآنزا در مرغداری برخی استان‌ها از سوی دشمنان بوده است.
به گزارش روز چهارشنبه (۲۸ دی) خبرگزاری مهر٬ آقای جلالی این مطلب را در نخستین سمینار پدافند غیرعامل در صنعت آب و فاضلاب بیان کرده است.
وی با اشاره به اینکه «دشمن» در حملات خود آب و فاضلاب ایران را نیز مد نظر دارد، گفته است: «نبود آب و سیستم فاضلاب سبب فشار بسیار زیاد به مردم می‌شود.»
جلالی افزوده است: «هم اکنون نیز تهدیدهای بیولوژیک بر علیه جمهوری اسلامی در حال اتفاق افتادن است.»
به گفته وی «حملات بیولوژیکی دشمن که یکی از لایه‌های آن آب است در کشور در حال رخ دادن است.»
جلالی در عین حال اظهار کرده که «سپر بیولوژیک ایران کامل نیست» و در این زمینه «باید بیشتر تلاش و کوشش صورت گیرد.»






اخبار روز: مجلس حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک)، در نامه ی سرگشاده ای خطاب به باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، که امروز (چهارشنبه) منتشر شد، از وی خواسته است به حمایت از سیاست های دولت ترکیه مبنی بر سرکوب و قتل عام کردها در این کشور پایان دهد:

جناب آقای باراک حسین اوباما رئیس جمهور ایالات متحده‌ی آمریکا
در تاریخ ۲٨/ ۱۲/ ۲۰۱۱ در منطقه‌ی قلابان شرناخ واقع در شمال کوردستان(ترکیه) ٣۵ شهروند کورد از سوی جنگنده‌های جمهوری ترکیه به‌ شیوه‌ای وحشیانه قتل‌عام شدند. این خبر حزن‌انگیز، صفحه‌ی سیاه دیگری از نسل‌کشی‌ را در تاریخ مبارزات خلقمان در همه‌ی بخش‌های کوردستان رقم زد و موجب انزجار و نارضایتی‌های گسترده در میان خلقمان در همه‌ی بخش‌های کوردستان و خارج از میهن گردید. هیچ وجدان آگاهی در سطح جهان نماند که این عمل وحشیانه را محکوم نگرداند و تنفر خویش را از این واقعه ابراز ننماید. مطمئناً سکوت در برابر چنین جرمی به معنای پذیرش آن است و این نیز خود جرمی است در حد جرم عاملان این کشتار ضدانسانی.
سال‌هاست که رژیم ترکیه به‌عنوان هم‌پیمان اصلی ایالات متحده‌ی آمریکا در منطقه، نقش مرکز سیاست نابودی و امحای خلق کورد را بر عهده دارد. در نتیجه‌ی آن، صدها قتل‌عام و ترور این‌چنینی و در ابعادی بسیار گسترده‌تر علیه خلق کورد انجام داده است. عملکردهای این رژیم علیه خلق کورد، به مراتب از اعمال دیکتاتورهایی نظیر صدام حسین خطرناک‌تر بوده و تأثیراتی منفی بر روی خلق کورد بر جای نهاده است. حتی در سطح خاورمیانه، سیاست و عملکردهای این رژیم علیه خلق کورد همچون مدلی از طرف ایران، عراق و سوریه نیز پیروی شده است. ترکیه در این زمینه به‌عنوان پیشاهنگ نابودی خلق کورد و کوردستان ایفای نقش نموده است.
بر همگان و به‌ویژه برای خلق کورد واضح و آشکار است که ایالات متحده‌ی آمریکا خصوصاً در طول مرحله‌ی مداخله در خاورمیانه و پس از روی کار آمدن جناح دموکرات در آمریکا، با همه‌ی توان خود از رژیم ترکیه پشتیبانی نموده و نقشی مرکزی را در روند تغییر و تحولات منطقه به این دولت بخشیده است. همزمان خلق کورد و تمامی طیف‌های مبارز این خلق بر این حقیقت واقفند که رژیم ترکیه برای جنگ با خلق کورد و نابودی این خلق تمامی امکانات اقتصادی و نظامی و حتی بیشترین سطح اطلاعاتی خویش را از ناتو و ارگان‌ها و نهادهای مختلف ایالات متحده‌ی آمریکا دریافت می‌کند. بدون شک ابتدایی‌ترین حق خلقمان این است که این پرسش را مطرح سازد که با چه هدفی این‌همه با ترکیه همکاری صورت می‌گیرد؟ در راستای کدامین هم‌پیمانی و برای به دست آوردن کدام منفعت دولت آمریکا این‌چنین با خلق کورد به ضدیت می‌پردازد؟! بیانیه‌ی مسئول سفارت‌خانه‌ی آمریکا درباره‌ی حادثه‌ی اخیر که در آن آمده بود «ما در کنار ترکیه قرار داریم»، بسیار تعجب‌برانگیز است زیرا دولت ترکیه خود در این مورد هیچ بیانیه‌ای صادر ننموده بود و چنان وانمود می‌کرد گویا در این مورد در حال تحقیق و بررسی حادثه هستند. ممکن است در پاسخ، بحث از پروسه‌ی اسلام سیاسی‌ـ لیبرال شود؛ همان اسلام سیاسی‌ای که در تلاشند با پیشاهنگی خط مشی فتح‌الله گولن و حزب عدالت و توسعه آن را توسعه بخشند و بدین ترتیب با بی‌تأثیر نمودن خط اسلام رادیکال و تندرو، دولت و جناح‌های اسلامی را به سیستم جهانی ضمیمه گردانند. اما آنچه که بر این مبنا صورت گرفته است، نه‌تنها پیروزی این پروژه را نشان نداده است بلکه اجرای چنین پروژه‌ای سبب گردیده که رادیکالیسم اسلامی هر چه بیشتر در سطح منطقه توسعه یابد. خشونت‌ها در منطقه ازدیاد یافته‌اند؛ جناح‌های دیکتاتور و مرتجع منطقه گستره‌ی هم‌پیمانی میان خود را افزایش داده‌اند و هم‌پیمانی نوینی در میان آن‌ها صورت می‌پذیرد. از همه‌ی بدتر منطقه را با مدلی اسلام سیاسی ترکیه‌ای روبه‌رو ساخته که خود آن مرکز چالش‌ها و بحران‌های خاورمیانه بوده و یکی از اصلی‌ترین نیروهایی است که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم همکار تروریسم است و عامل ایجاد ناآرامی‌ در منطقه می‌باشد.‌ با توجه به این وضعیت، این پرسش مطرح می‌شود که آیا ایالات متحده‌ی آمریکا فرایند دموکراتیزاسیون و مدل دموکراسی را در منطقه پیشبرد می‌دهد یا بحران‌ها و مدل دیکتاتوری و قتل‌عام‌ها را عمیق‌تر می‌سازد؟!
رژیم ترکیه پس از بر سر کار آمدن حزب عدالت و توسعه، مانع اساسی در برابر روند پیشبرد تحولات و دموکراسی در ایران بوده است. در دوران حکومت حزب عدالت و توسعه، مناسبات این دو دولت تغییراتی جدی را در توازنات منطقه ایجاد نموده و خصوصاً امید بیشتری را به جمهوری اسلامی بخشیده تا هم در داخل و هم در خارج از ایران پایه‌های خود را مستحکم‌تر گرداند. برخورد رژیم ترکیه در قبال جنبش آزادی‌خواهی خلق کورد در شرق کوردستان که در برابر جمهوری اسلامی ایران به مبارزه می‌پردازد، اثبات‌گر این واقعیت است. برای مثال متد جنگ جمهوری اسلامی در برابر حزبمان پژاک به‌طور کامل برگرفته از تجارب رژیم ترکیه است. متد جنگ کنتراگریلایی، انتقال داده‌های اطلاعاتی به ایران که از طریق هواپیماهای جاسوسی شما و اسرائیل جمع‌آوری شده است؛ همکاری نظامی گسترده با ایران خصوصاً حمله‌ی ۱ می ۲۰۰٨ به مرکز مطبوعات حزبمان از سوی جنگنده‌های ارتش ترکیه که طبق اطلاعات مذکور صورت پذیرفت؛ ارسال ادوات نظامی و جنگی ناتو به جمهوری اسلامی ایران به منظور جنگ علیه ما و از همه مهم‌تر قبولاندن این موضوع به ایالات متحده‌ی آمریکا در خصوص قرار دادن نام حزبمان در لیست احزاب و سازمان‌های تروریستی از طرف ترکیه و پذیرش این موضوع از سوی شما و... همچون نمونه‌ای به خوبی نشان می‌دهد که رژیم ترکیه، تا چه سطحی در راستای مستحکم‌تر نمودن جایگاه دولت ایران عمل نموده است.
این موضوعات و بسیاری نمونه‌های دیگر در این زمینه، اختلاف فاحش میان شعارها و عملکردهای ایالات متحده‌ی آمریکا را نشان می‌دهد. از طرفی بحث از پروسه‌ی دموکراتیزاسیون منطقه می‌شود و از طرف دیگر شاهد تصویری بالعکس آن هستیم که امروز در برابر دیدگانمان قرار دارد. از یک سو بحث از حقوق خلق‌های منطقه می‌شود اما اراده‌ی سیاسی و رهبر خلق کورد، رهبر آپو، به ترکیه تحویل داده می‌شود و از سوی شما نیز هیچ پروژه‌ای برای حل مسئله‌ی خلق‌ها به‌ویژه مسئله‌ی کورد مطرح نیست. از یک طرف بحث از نسل‌کشی ارمنیان می‌شود و از طرف دیگر نیز برای قتل‌عام کوردها از دشمنان خلق کورد پشتیبانی به عمل می‌آید و حتی همچون مدل دموکراسی معرفی می‌‌گردند. از سویی بحث از مقابله با حکومت ایران می‌شود و از سوی دیگر حزب فعال، مبارز و آزادی‌خواهی همچون پژاک در لیست سیاه قرار می‌گیرد.
شما در حالی به پشتیبانی از جبهه‌ی آنتی‌کورد و ضدکوردستانی می‌پردازید که تاکنون در سرزمین کوردها و از سوی خلق کورد هیچ زیانی به منافع‌تان وارد نیامده است. خلق کورد نه‌تنها خواهان تجزیه‌ی کشورهایی که در‌ آن زندگی‌ می‌کنند نیست، بلکه بر مبنای تجربه‌ی تاریخی، سیاسی و اجتماعی کوردها، خلق کورد پتانسیل اساسی برای تغییر و تحول و استقرار آزادی و دموکراسی در منطقه است. اما متأسفانه این گنجینه‌ی توانمند خاورمیانه در پروژه‌های شما وجود خارجی نداشته و هیچ نقشی برای او مشخص نشده است و حتی با بی‌رحمانه‌ترین رویکردهای سیاسی روبه‌رو گشته است. این امر نیز اثبات‌کننده‌ی این واقعیت است که پروژه‌هایتان تا چه حد به‌دور از واقعیات منطقه‌ی خاورمیانه است. مطمئناً خلق کورد امروزه توانایی دفاع از خود و دستاوردهایش را داشته و در راه آزادی و دموکراسی گام‌های جدی‌تری برمی‌دارد؛ همچنان که تاریخ اثبات نموده است، هیچ‌گاه فاقد چاره نمانده است و در هر وضعیتی دارای آلترناتیو و انتخاب‌های جداگانه جهت تعیین سرنوشت خود می‌باشد.
در پایان به‌عنوان حزب حیات آزاد کوردستان(پژاک) لازم می‌دانیم که بازنگری جدی‌ای بر سیاست‌هایتان در زمینه‌ی خاورمیانه و خصوصاً درباره‌ی خلق کورد در همه‌ی بخش‌های کوردستان به عمل آورید. همچنین به پشتیبانی از این قتل‌عام‌ها که از سوی هم‌پیمان‌هایتان علیه خلق کورد صورت می‌گیرند نپردازید، چنین اعمالی را تأیید ننمایید و به همکاری‌هایتان با دولت ترکیه پایان بخشید. خلق کورد به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین خلق‌های خاورمیانه، انعکاس وجدان آگاه منطقه بوده و هر نوع عملکردی در قبال خلق کورد آشکارکننده‌ی سیاست‌ها و عملکردهای هر جناح در قبال خاورمیانه است. بی‌شک خلق کورد صاحب چنان نیرو و توانی هست که در این مرحله به بهترین نحو بتواند به پیشاهنگی پروسه‌ی دموکراتیزاسیون منطقه بپردازد و نقشی تاریخی را در این راستا ایفا نماید و در این زمینه از هیچ گونه فداکاری دریغ ننموده و نمی‌نماید.

مجلس حزب حیات آزاد کوردستان(پژاک)
۱٨ـ ۰۱ـ ۲۰۱۲



پیشنهاد صالحی برای ادامه مذاکرات اتمی در ترکیه

به گفته علی‌اکبر صالحی رایزنی درباره زمان و مكان انجام مذاكرات هسته‌ای در جريان است

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در سفر به ترکیه پیشنهاد کرد که مذاکرات هسته‌ای در این کشور از سر گرفته شود. پیش‌تر کاترین اشتون ادامه مذاکرات هسته‌ای را مشروط به پاسخ ایران به نامه ماه اکتبر خود دانسته بود.

علی‌اکبر صالحی وزیرامور خارجه جمهوری اسلامی در سفر به ترکیه از آمادگی ایران برای از سرگیری مذاکرات هسته ای سخن گفت.
به گفته صالحی این مذاکرات می‌تواند در استانبول یا جای دیگری صورت بگیرد. وی تاکید کرد که رایزنی درباره زمان و مكان انجام مذاكرات هسته‌ای در جريان است.
به گزارش آسوشیتدپرس در جریان کنفرانس خبری مشترک وزرای خارجه ایران و ترکیه، هر دو طرف برای از سرگیری مذاکرات هسته‌ای که از سال گذشته قطع شده است ابراز تمایل کرده‌اند.
علی‌اکبر صالحی همچنین در جریان دیدار با وزیر امورخارجه ترکیه، در باره استقرار  سپر دفاع موشکی ناتو در خاک ترکیه، از «اعتماد ایران به مقامات ترکیه» سخن گفت. موافقت آنکارا برای استقرار این سیستم در خاک ترکیه میان تهران و آنکارا فاصله انداخته است.
دیدار علی‌اکبر صالحی از ترکیه به فاصله کوتاهی از دیدار علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی ایران با عبدالله گل، رییس جمهور ترکیه و دیگر مقامات این کشور در آنکارا صورت می‌گیرد.
اختلاف بر سر استقرار سپر دفاع موشکی
به گفته وزیرخارجه جمهوری اسلامی، ایران به آنچه مقام‌های ترکیه درباره هدف استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در خاک ترکیه بیان کرده‌اند اعتماد خواهد کرد و در این مورد  به سخنان وزیر خارجه آمریکا اهمیت نمی دهد.
آمریکا هدف از ساخت و استقرار سپر دفاع موشکی را مقابله با حملات احتمالی موشکی از سوی کشورهایی همچون ایران و کره شمالی میداند.
احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه نیز در نشست خبری وزرای امور خارجه ایران و ترکیه در آنکارا هدف از استقرار سپر دفاع موشکی در ترکیه را «دفاع از کشورهای عضو ناتو در برابر موشک‌های بالستیک» عنوان کرده بود. به گفته وزیر خارجه ترکیه هدف این طرح ایران نیست.

علی‌اکبر صالحی روز چهارشنبه (۱۸ ژانویه /۲۸ دی) به هنگام ورود به آنکارا گفته بود که تاریخ مذاکرات میان ایران و گروه ۵+۱ "در آینده نزدیک" اعلام خواهد شد و به احتمال فراوان شهر استانبول میزبان این دیدار خواهد بود.
پس از این سخنان، اتحادیه اروپا ادعای مقامات جمهوری اسلامی در مورد از سرگیری مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران با این اتحادیه را تکذیب کرد. یکی از سخنگویان کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، با رد اظهارنظر مقامات ایرانی گفت: «ما همچنان منتظر پاسخ ایران به نامه‌ای هستیم که در ماه اکتبر ارسال کرده‌ایم.»
کاترین اشتون مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا در نامه خود تاکید کرده بود: «ما باید اطمینان یابیم، در ملاقاتی که صورت میگیرد، در رابطه با مسائل هسته‌ای پیشرفت واقعی حاصل شود، به طوری که نتایج مفید مشخصی برای هر دو طرف بدست آید.»
جامعه‌ی بین‌الملل خواستار توقف برنامه غنی‌سازی اورانیوم در ایران است. غربی‌ها معتقدند با غنی‌سازی اورانیوم در ایران جمهوری اسلامی می‌تواند تکنولوژی تولید بمب اتمی را کسب کند.
محافل دیپلماتیک روز جمعه (۲۱ اکتبر/۲۹ مهر) اعلام کردند که جمهوری اسلامی به احتمالا طرح‌هایی برای انبار کردن مواد اتمی در مخازن زیرزمینی خود تهیه کرده است.




نشانه‌های تاثیرگذاری اوباما بر سیاست اسرائیل در برابر ایران

ناظران می‌پرسند، هدف سفر رئیس ستاد ارتش آمریکا به اسرائیل چیست؟

به عقیده رئيس سابق اطلاعات ارتش اسرائیل جمهوری اسلامی هنوز تصمیم به تولید بمب اتمی نگرفته، اما توانایی کامل این کار را دارد. همزمان، وزیر دفاع اسرائيل هم احتمال حمله به ایران در آینده نزدیک را نفی کرده است.

مقام‌های نظامی و امنیتی اسرائیل تاکنون بارها درباره توانایی یا عدم توانایی ایران برای ساخت سلاح اتمی گمانه‌زنی کرده‌اند. اکنون آموس یالین که تا نوامبر سال ۲۰۱۱ مسئولیت اطلاعات ارتش اسرائیل را به عهده داشته، به روزنامه معاریو گفته که جمهوری اسلامی هنوز تصمیم به ساخت بمب اتمی نگرفته است. این مقام امنیتی بازنشسته افزوده است: «اگر ایرانی‌ها همین امشب جلسه تشکیل دهند و تصمیم بگیرند که بمب اتمی بسازند، همه منابع و امکانات لازم را برای این کار دارند.»
سخنان آموس یالین پس از اظهارات تازه اهود باراک وزیر دفاع اسرائيل در روزنامه معاریو منتشر شده است. اهود باراک چهارشنبه شب ( ۱۸ ژانویه، ۲۸ دی) در رادیوی ارتش اسرائيل گفت که کشورش فاصله زیادی با حمله نظامی به ایران دارد. بارک این سخنان را در آستانه سفر مارتین دمیسی رئیس‌ ستاد مشترک ارتش آمریکا به اسرائيل بیان کرد. ناظران اظهارات وزیر دفاع را نشانه‌ای از هماهنگی میان اسرائيل و آمریکا در برخورد با ایران ارزیابی کرده‌اند. رئيس ستاد ارتش آمریکا امروز (پنجشنبه ۱۹ ژانویه) عازم تل‌آویو شده است.
تحلیل خبرگزاری‌های اسرائیلی از سفرآقای دمپسی به اسرائیل این است که او کوشش می‌کند مقام‌های اسراییلی را از یک حمله نظامی زودرس به ایران برحذر دارد. اسرائیل در سال ۱۹۸۱ یک نیروگاه اتمی ناتمام عراق را بمباران کرد. ولی این کشور اکنون می‌گوید ترجیح می‌دهد ایران را از راه‌های دیپلماتیک تحت فشار قرار دهد.
توصیه اوباما به بردباری
روزنامه آمریکایی "وال استریت جورنال" شنبه  هفته گذشته (۱۴ ژانویه / ۲۴ دی) گزارشی را منتشر کرد که در باره پیام خصوصی باراک اوباما به رهبران اسراییل پیرامون حمله احتمالی این کشور به ایران بود.
این پیام توسط لئون پانه‌تا، وزیر دفاع آمریکا، و چند مقام عالیرتبه دیگر به مقامات اسراییلی رسید. اوباما در این پیام نسبت به حمله به ایران هشدار داده بود واز اسراییل خواسته بود منتظر تاثیر تحریم‌ها و تدابیر تنبیهی دیگر برای دست کشیدن ایران از برنامه‌های اتمی‌‌اش بماند.
باراک اوباما در روز پنجشنبه (۱۲ ژانویه/۲۲ دی) نیز با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، گفت‌وگویی تلفنی انجام داده بود که موضوع ایران از جمله محورهای آن بود.
علی‌رغم توصیه آمریکا به مدارا،  مقام‌های نظامی اسرائيل از توان نظامی و تسلیحاتی ایران ابراز نگرانی می‌کنند. ژنرال امیر اشل یکی از فرماندهان ارشد اسراییل نیز در روز سه‌شنبه (۱۷ ژانویه) اعلام کرد که دستیابی ایران به تسلیحات اتمی سبب ایجاد محدودیت علمیاتی برای ارتش اسراییل خواهد شد.
ژنرال اشل گفت در این صورت حتا مقابله با گروه‌های حماس و حزب‌الله نیز برای اسراییل مشکل‌تر خواهد شد. به گفته این ژنرال اسراییلی، عملیات نظامی علیه این گروه‌ها می‌تواند «تحت تاثیر چتر بمب اتمی ایران» قرار گیرد.
از سوی دیگر مقام‌های آمریکایی نگران اقدامات تلافی‌جویانه ایران هستند که می‌تواند در قالب فعال کردن شبه‌نظامیان شیعی در عراق و سایر کشورهای منطقه و عملیات تروریستی صورت گیرد. به دنبال ترور مصطفی احمدی روشن، معاون بازرگانی سایت اتمی نطنز، برخی مقام‌‌های ایرانی از اقدامات تلافی‌جویانه علیه آمریکا و اسرائیل سخن گفته‌اند.



عقب‌نشینی نمایندگان کنگره آمریکا بعد از اعتراض‌ به لایحه‌ی "سوپا"

بعد از اعتراض‌های هماهنگ سایت‌هایی از جمله ویکی‌پدیا و فیس بوک به تهیه لوایح "سوپا" و "پیپا" برخی نمایندگان کنگره آمریکا اعلام کرده‌اند از این لوایح حمایت نخواهند کرد.این دو لایحه قرار است روز ۲۴ ژانویه بررسی شود.


دست‌کم ۱۳سناتور مجلس سنا و نماینده‌ی کنگره‌ی آمریکا، بعد از اعتراض‌های شدید به لایحه‌ی "سوپا" حمایت خود از این لایحه را پس گرفتند. "سوپا" لایحه‌ای است که موضوع اصلی آن دفاع از حقوق مولف است، با این‌حال فعالان آزادی بیان و حامیان گردش آزاد اطلاعات در وب معتقدند که این لایحه پوششی‌ست که فعالیت سایت‌های مختلف و به‌ویژه سایت‌های کوچک را به بهانه‌ی نقض حقوق مولف، محدود و متوقف خواهد کرد.
دو تن از نمایندگانی که از حمایت دست برداشته‌اند، خود در تدوین لایحه سوپا شرکت داشتند. مارکو روبیو از ایالت فلوریدا و روی بلانت از ایالت میسوری، دو سناتوری هستند که بعد از اعتصاب‌ها و مخالفت‌ها، اعلام کرده‌اند که از لایحه حمایت نخواهند کرد و رای آن‌ها منفی خواهد بود.
دراین‌باره بیشتر بخوانید:
مارکو روبیو، سناتور جمهوری‌خواه ایالت فلوریدا، گفته است:«نگرانی‌های جدی‌ای از تاثیر قانونی شدن این لایحه بر آینده‌ی اینترنت و آزادی بیان وجود دارد که  بازبینی و بازنویسی این لایحه را ضروری می‌کند.»
در میان نمایندگان و سناتورهایی که بعد از اعتراض‌های کمپانی‌های بزرگ اینترنتی و وب‌سایت‌های پرمخاطب جهانی اعلام انصراف از حمایت کرده‌اند، هم سناتورها و نمایندگان جمهوری‌خواه و هم دموکرات به چشم می‌خورند.
گوگل هم از مخالفان لوایح تهیه‌ی لایحه‌ی "سوپا" در اکتبر ۲۰۱۱ کلید خورد و از همان زمان انتقادهای بسیاری از فعالان آزادی بیان و شرکت‌های اینترنتی بزرگ را به دنبال داشت. در کنار لایحه‌ی "سوپا" لایحه‌ی دیگری با عنوان اختصاری "پیپا" نیز اعتراض‌های فعالان سایبری را برانگیخته است. "پیپا" که نامی اختصاری برای "قانون جلوگیری از تهدیدهای واقعی در دنیای مجازی برای خلاقیت‌های اقتصادی و سرقت دارایی‌های فکری" است، به دولت فدرال ایالت متحده‌ی آمریکا اختیارات بیشتری می‌دهد تا از حق مالکیت دفاع کند و بتواند دسترسی به سایت‌هایی را که محتوای آن‌ها به هرشکل کپی‌رایت را نقض کرده است، مسدود کند.
«مبارزه‌ی ما به پایان نرسیده است»
دانشنامه‌ی آنلاین «ویکی‌پدیا» که بزرگ‌ترین دانشنامه جهان از نظر حجم مقالات است، یکی از وب‌سایت‌هایی است که با جدیت علیه هر دو لایحه‌ی "سوپا" و "پیپا" فعالیت می‌کند. نسخه‌ی انگلبسی «ویکی‌پدیا» روز چهارشنبه ، ۱۸ ژانویه ۲۰۱۲ به مدت ۲۴ ساعت در اعتراض به این دو لایحه  مسدود بود. در صفحه‌ی اول این سایت فقط لوگویی سیاه رنگ به چشم می‌خورد که روی آن عبارت «دنیایی را تصور کن که در آن دانش آزاد نیست» نقش بسته بود.
«ویکی‌پدیا» بعد از پایان اعتصاب ۲۴ ساعته‌‌ی خود، فعالیت عادی را از سر گرفته است. با این‌حال به شکل رسمی اعلام کرده  که « مبارزه‌ی ما به پایان نرسیده است.» بزرگ‌ترین دانشنامه تاریخ اعلام کرده که طی ۲۴ ساعت اعتصاب سایت انگلیسی آن‌، بیش از ۱۶۲ میلیون بازدیدکننده به سایت مراجعه کرده و پیام آن‌ را خوانده است.
«ویکی‌پدیا» اعلام کرده که هدفش از این اعتصاب ۲۴ ساعته اطلاع‌رسانی به کاربرانی بود که تحولات و اخبار دنیای دیجیتال و آنلاین را به شکل مستمر دنبال نمی‌کنند.  مرحله‌ی اول اعتصاب «موفقیت‌آمیز» بوده. با این همه ویکی پدیا تاکید کرده که به مبارزه‌ی علیه این لایحه ادامه خواهد داد و « راهکارها و شیوه‌های دیگری را برای مخالفت با محدود کردن آزادی‌بیان» در پیش خواهد گرفت.
مارک زاکربرگ:«نمی‌توانیم اجازه دهیم قوانینی ناپخته و چنین تنگ‌نظرانه مانع از توسعه‌ ی اینترنت شوند.»
مخالفت مارک زاکربرگ

روز چهارشنبه، ۱۸ ژانویه سایت‌های دیگری همچون وب‌سایت انگلیسی «گزارشگران بدون مرز» نیز همراه با «ویکی‌پدیا» در اعتراض به لوایح "سوپا" و "پیپا" اعتصاب کرده و از دسترس کاربران خارج شدند.
مارک زاکربرگ، یکی از بنیان‌‌‌گذاران اصلی و رئیس هیئت‌مدیره‌ی شبکه‌ی اجتماعی «فیس‌بوک» نیز در صفحه‌ی خود اعلام کرد که بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین شبکه‌ی اجتماعی جهان نیز با این لوایح مخالف است و این لوایح را محدودکننده‌ی آزادی اینترنت می‌داند.
زاکربرگ در بخشی از یادداشت خود نوشته است:«دنیای امروز به سیاستمدارانی نیاز دارد که از توسعه و گسترش فعالیت‌های اینترنتی حمایت کنند. من از همه‌ی شما کاربران می‌خواهم که این لایحه را دقیق بخوانید و به نمایندگان خود در کنگره بگویید که با چنین قوانینی موافق نیستید و نمایندگانی را می‌خواهید که به دنبال توسعه‌ی هرچه بیشتر اینترنت باشند.»
مارک زاکربرگ در یادداشت خود تاکید کرده که  «فیس‌بوک» با هردو لایحه مخالف است و به مخالفت‌های خود ادامه خواهد داد. او گفته است:« نمی‌توانیم اجازه دهیم قوانینی ناپخته و چنین تنگ‌نظرانه مانع از توسعه‌ ی اینترنت شوند.»
 «گوگل» نیز در یک اقدام اعتراضی در صفحه‌ی اول موتور جست‌وجوگر خود لوگویی را قرار داد که نوشته بود:«لطفا وب را سانسور نکنید!»

واکنش‌های خشمگین حامیان لوایح

حمایت‌ها و واکنش‌های هماهنگ مخالفان این دو لایحه‌ی تهدیدکننده‌ی آزادی اینترنت، خشم موافقان این لوایح را برانگیخته است. کریس داد، سناتور سابق که در تدوین این لوایح به عنوان مشاور هم‌فکری و مشارکت داشته است، اقدامات و اعتصاب‌ها را «سوء استفاده از قدرت» نامیده است.

روپرت مرداک که از حامیان لایحه است سیاستمداران را متهم کرده که همه مثل هم هستند کریس داد مخالفان را متهم کرده که فقط بخش‌هایی از لوایح را بی‌توجه به کل متن برجسته کرده‌ و به خورد مخاطبان می‌دهند و این لوایح به دنبال چیزی نیست که مخالفان می‌گویند.
روپرت مرداک، رئیس امپراتوری رسانه‌ای «نیوز کورپریشن» که یکی از سرسخت‌ترین حامیان هر دو لایحه‌ی "سوپا" و "پیپا" است نیز در صفحه‌ی «توئیتر» خود به «ویکی‌پدیا» و «فیس‌بوک» تاخته است.
 روپرت مرداک در یکی از توئیت‌های خود نوشته است:«به نظر می‌رسد وبلاگ‌نویس‌ها و کاربران فضای مجازی موفق شدند با جاروجنجال خود نمایندگانی را که قبلا اعلام حمایت کرده بودند، بترسانند تا آن‌ها عقب‌نشینی کنند. همه‌ی سیاستمداران مثل هم هستند.»
اولین مرحله اعتراض‌های هماهنگ کمپانی‌ها و سایت‌های مشهور اینترنتی به این لوایح با موفقیت به پایان رسیده است. قرار است هر دو لایحه روز ۲۴ ژانویه در  کنگره‌ی آمریکا به بحث گذاشته شوند. روزهای آینده، روزهایی سرنوشت‌ساز برای آینده‌ی اینترنت خواهد بود.
فرناز سیفی
تحریریه: جواد طالعی




بازداشت‌های تازه در ایران؛ «پیشگیری از بحران»

موج تازه‌ای از دستگیری روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی در ایران گمانه‌زنی‌های مختلفی را از جمله در مورد پیوند این دستگیری‌ها با انتخابات آینده در پی داشته است. سه روزنامه‌نگار و یک مترجم تنها طی هفته اخیر بازداشت شده‌اند.

در چند هفته گذشته تعدادی از فعالان مدنی، سیاسی و روزنامه‌نگاران توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده‌اند. مقام‌های مسوول در حکومت ایران در مورد این دستگیری‌ها دلیلی را عنوان نکرده‌اند.
روز چهارشنبه (۲۸ دی / ۱۸ ژانویه) سهام الدین بورقانی، عکاس و روزنامه‌نگار‌ پس از تفتیش منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. آقای بورقانی فرزند احمد بورقانی، نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم و معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در سال ۱۳۸۶ به علت حمله قلبی در تهران درگذشت.
پیش از این اتفاق پرستو دوکوهکی‌، محمد سلیمانی‌نیا و مرضیه رسولی بازداشت شده بودند. پرستو دوکوهکی، وبلاگ نویس و روزنامه نگار، شامگاه یک‌شنبه (۲۵ دی / ۱۵ژانویه) در منزلش بازداشت شده است. به گفته خانواده‌ وی، او مدت‌ها بوده که هیچگونه فعالیت ژورنالیستی نداشته و تنها با موسسه فرهنگی شریعتی در زمینه ترجمه و ویراستاری کار می‌کرده است.
مرضیه رسولی، روزنامه‌نگار، سه شنبه شب (۲۷دی / ۱۷ ژانویه) در خانه‌اش در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. نیروهای امنیتی همزمان با بازداشت خانم رسولی، وسایل شخصی او را با خود بردند. به گزارش سایت "ندای سبز آزادی"، ماموران امنیتی هنگام بازداشت مرضیه رسولی حکمی ارائه دادند که در آن اتهام وی «اقدام علیه امنیت ملی» ذکر شده بود.
مرضیه رسولی خبرنگار حوزه کتاب و موسیقی است که سابقه همکاری با روزنامه‌های "شرق" و "اعتماد" را دارد.
محمد سلیمانی‌نیا، مترجم رمان پرفروش "عطر سنبل، عطر کاج" سه‌شنبه (۲۰ دی / ۱۰ ژانویه) در منزل پدری‌اش بازداشت شده است. به گفته خانواده‌ی سلیمانی‌نیا، او از ماه‌ها پیش بار‌ها برای بازجویی به وزارت اطلاعات فراخوانده شده بود. محمد سلیمانی‌نیا اولین موسس اینترنت خصوصی در ایران است. او در سال ١٣٧۵ نخستین "آی. اس. پی" بخش خصوصی را راه‌اندازی کرد. وی همچنین یکی از مسئولان اجرایی برگزاری "جایزه ادبی صادق هدایت" است.
پیش از این و طی چند هفته اخیر همچنین سعید مدنی، فعال ملی مذهبی، فاطمه خردمند، روزنامه‌نگار و همسر مسعود لواسانی زندانی سیاسی، و احسان هوشمند، روزنامه نگار و پژوهشگر مطالعات قومی، بازداشت شده بودند.
تدارک انتخاباتی در اثبات مشروعیت
چندی پیش وزیر اطلاعات ایران مدعی شده بود که تعدادی از افرادی که به «دنبال اجرای طرح‌‌ها و برنامه‌های آمریکا در روند انتخابات مجلس نهم از طریق شبکه‌های مجازی و اجتماعی بودند دستگیر شده‌اند». او تصریح کرد: «دستگیرشدگان از طریق فضای مجازی با خارج از کشور ارتباطاتی داشتند که پس از کامل شدن اطلاعات در خصوص اقداماتشان آن‌ها را دستگیر کردیم.»
با این حال فعالان سیاسی اصلاح‌طلب معتقدند موج تازه‌ دستگیری‌ها در ایران با نهمین انتخابات مجلس که در اسفند ماه برگزار خواهد شد مرتبط است. آن‌ها اینگونه استدلال می‌کنند که حکومت ایران از بروز هرگونه اعتراض در روزهای منتهی به انتخابات واهمه دارد و به همین دلیل دست به اقدامات پیشگیرانه زده است.
به نظر می‌رسد انتخابات آتی که اولین انتخابات پس از حوادث خونبار سال ۱۳۸۸ محسوب می‌شود برای حکومت ایران اهمیت ویژه‌ای دارد. پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸، ده‌ها تن از معترضان به نتیجه انتخابات کشته و صد‌ها نفر بازداشت شدند.
همچنین تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی و روزنامه نگاران به اتهام تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی در جریان انتخابات آن سال در زندان به سر می‌برند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی، رقبای محمود احمدی‌نژاد در انتخابات گذشته، نیز نزدیک به یک سال است که در حصر خانگی و شرایط نامعلوم به سر می‌برند.
اصلاح‌طلبان و اکثر گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی اعلام کرده‌اند در انتخابات مجلس شرکت نخواهند کرد. این گروه‌ها انتخابات مجلس را «نا‌سالم، غیر رقابتی و فرمایشی» می‌دانند.




سردترین انتخابات جمهوری اسلامی در میان اقلیت‌های قومی

انتخابات در فضائی سرد و بسته

بسیاری از نامزدهای انتخاباتی دوره‌ی نهم مجلس شورای اسلامی که گرایش‌های انتقاد‌آمیزی داشتند، رد صلاحیت شدند. حذف نام داوطلبان نمایندگی مجلس به‌ویژه در نواحی و مناطق قومی کشور بیشتر بوده است. رد صلاحیت شدگان چه می‌گویند؟

آمار دقیقی از تعداد رد صلاحیت شدگان نامزدهای انتخابات مجلس نهم وجود ندارد، اما نام برخی از شخصیت‌های منتقد و معروف در میان آن‌ها به چشم می‌خورد. رد صلاحیت شدگان بویژه در میان نامزدهای مناطق قومی بیشتر بوده اند. دراستان‌های کرد‌نشین ایران به رغم تحریم اصلاح طلبان و احزاب عمده‌ی سیاسی کرد، نامزدهای "جبهه متحد کرد" برای انتخابات مجلس نهم ثبت‌نام کردند، اما صلاحیت آن‌ها نیز تائید نشد.

دلایل رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی چه بود؟
عبدالله سهرابی نماینده‌ی  دوره ششم مجلس که این‌باراز سوی جبهه متحد کرد از مریوان و سروآباد ثبت نام کرده بود، درباره‌ی دلایل رد صلاحیت خود می‌گوید: «به استناد بند ۳ ماده ۳۰ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی صلاحیت من رد شد. بند ۳ به وابستگی نامزدها به احزاب و گروه‌های غيرقانونی مربوط است. حال من عضو كدام حزب و گروه غيرقانونی بوده‌ام، معلوم نيست وخودم هم خبرندارم».
آقای سهرابی ادامه می‌دهد: «انتخابات ایران در یک فضای بسته و در دو مرحله اجرائی و نظارتی و تحت شرایط نظارت استصوابی انجام می‌گیرد. اما تبعیض، فشار و محدودیت برای اقلیت کرد به دلیل شرایط سیاسی، منطقه‌ای، تاریخی وهمچنین مطالبات سیاسی که این اقلیت قومی دارد، بیشتر است. در حقیقت فضای بسته سیاسی - امنیتی در کردستان نسبت به نقاط دیگرمحسوس‌تر است. درنتیجه روی افرادی مثل من که مطالبات سیاسی و مدنی مردم را مطرح می‌کنند، حساسیت بیشتری وجود دارد و چنین نامزدهائی  در دوره‌های متمادی حذف می‌شوند».

چرا برای انتخابات ثبت نام کردید؟
از پیش روشن بود که نامزدهای انتخاباتی جبهه متحد کرد رد صلاحیت خواهند شد. با این‌همه آن‌ها در انتخابات نهم ثبت نام کردند. دلیل آن‌ها چه بود؟
عبدالله سهرابی در پاسخ این پرسش می‌گوید: «اپوزسیون داخلی، خارجی و تشکل‌های مدنی به‌طور آشکار و پنهان، مستقیم و غیرمستقیم انتخابات مجلس را تحریم کردند. با این وجود ما به‌عنوان فعالان سیاسی و مدنی و اعضای تشکل جهبه متحد کرد در تهران و کردستان، از آنجا که اعتقاد داریم روش‌های سیاسی و مدنی اصولی‌ترین و دمکراتیک‌ترین راه برای تحقق مطالبات هستند، تصمیم گرفتیم در انتخابات شرکت کنیم. ما در شرایط تحریم مشارکت کردیم و بابت همین مسئله مورد انتقاد جریانات مختلف سیاسی قرار گرفتیم، اما بازهم رد صلاحیت شدیم».

نامزد انتحابات مجلس: خوشحالم رد شدم
این نامزد انتخاباتی رد صلاحیت شده از جبهه متحد کرد در گفتگو با دویچه وله تاکید می‌کند که به‌خاطر رهائی از « پروسه‌ی انتخاباتی غير آزاد وغير‌دمکراتیک» خوشحال است.
وی در این رابطه اشاره می‌کند: «تحت چنین شرایطی با احساس مسئولیت به مردم هزینه‌ها را پذیرفتم تا نقشی در روند سیاسی و در پارلمان داشته باشم. اکنون خوشحالم که خودشان این بار را از دوش من برداشتند و باعث شدند که از پروسه این انتخابات غیر دمکراتیک کنار بروم . من حتی اعترض هم نکردم و باعث خوشحالی من هم شد.»

اصلاح طلبان انتخابات را تحریم کردند
دکتر محمد علی توفیقی، روزنامه نگار، عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و عضو پیشین "شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد" می‌گوید، پس از وقایع ۱۳۸۸ اصلاح طلب‌ها بطور کامل از صحنه سیاست رسمی ایران حذف شدند ولی اصول‌گراها به خاطر "بازار گرم انتخاباتی" می‌خواهند یک نمایشی از حضور اصلاح طلبان را داشته باشند. اصلاح طلبان به صورت رسمی در انتخابات نیستند و کسانی هم که خودشان را اصلاح طلب معرفی کنند و یا بخواهند اصلاح طلب جابزنند، موفق نخواهند شد وانتخابات دوقطبی نمی‌شود.
جمهوری اسلامی و ساختار مجلس بنظر توفیقی پاسخگوی مطالبات ملیت‌های ساکن کشور نیست و آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد. عضو پیشین شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد ادامه می‌دهد: «من به نمایندگی از اصلاح طلبان کرد صحبت نمی‌کنم. به‌عنوان یک کارشناس مسائل کردستان صحبت می‌کنم. چون آن جریان نماینده رسمی ندارد و بیانیه‌های آن را می‌توان در "سایت‌های سبز" مطالعه کرد، شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد، رسما اعلام کرده که کاندیدایی برای انتخابات ندارد و حمایتی از کاندیداها در ۴ استان کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام نمی‌کند».

مشارکت مردم در مناطق قومی کمتر خواهد بود
دکتر محمد علی توفیقی مشاور پیشین استاندار کردستان پیش‌بینی می‌کند مشارکت مردم در انتخابات مجلس در مناطق قومی به‌ویژه در کردستان بسیار پائین خواهد بود. وی درباره دلایل آن چنین توضیح می‌دهد: «مردمی که در کردستان و سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند مطالباتی داشتند که به هیچ وجه به آن‌ها پاسخ داده نشده است. از جمله رفع تبعیض‌های قومی، مذهبی، برخورداری از حقوق برابر با سایر شهروندان ایرانی و توسعه اقتصادی مناطق آن‌ها. این مطالبات آن‌ها برآورده نشده و وضعیتشان بدتر شده است».
توفیقی همچنین اشاره می‌کند: «براساس آمار سال ۱۳۹۰ وزارت بهداشت امید به زندگی، به‌عنوان شاخص بسیار مهم توسعه اقتصادی و فرهنگی، در دو استان کردستان و سیستان و بلوچستان از همه جا پائین‌تراست. این نشان می‌دهد که نه تنها مطالبات مردم برآورده نشده، بلکه وضعیت بدتر شده و دلایلی برای توجیه شرکت در انتخابات وجود ندارد».
توفیقی همچنین بر این باور است که انتخابات مهندسی شده و پس از وقایع انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ موضوع انتخابات دیگر مفهومی ندارد. وی پیش‌بینی می‌کند به دلیل تحریم احزاب کردی و اصلاح طلبان کرد، مشارکت مردم  در انتخابات مجلس نهم بسیار پائین خواهد بود».
به عقید‌ه‌ی عبدالله سهرابی، نامز رد صلاحیت شده «اگرمجلس یکدست و از یک تفکر خاص باشد، نباید انتظار حل مشکلات اقلیت‌های قومی و دینی را داشته باشیم». اوهم پیش بینی می‌کند در قیاس با دوره‌های پیشین مشارکت مردم در انتخابات این‌بار کمتر خواهد بود.

طاهر شیرمحمدی
تحریریه: جواد طالعی




نقدی بر مناقشه ایرانیان درباره خطر حمله نظامی به ایران

*منصور فرهنگ نماینده پیشین ایران در سازمان ملل و تحلیلگر سیاسی است
بحث و مناقشه برخی ایرانیان مقیم خارج کشور در باره روابط ایران و آمریکا و بخصوص امکان حمله نظامی به ایران، از آن نوع گفتگوهایی است که تأثیری بر تصمیم گیری در تهران و واشنگتن ندارد ولی محتوای آن گویای این درد مشترک فرهنگ سیاسی ایران است که در مناظره اصول مدنی را مراعات نمی‌کنیم و اختلاف نظر را امری طبیعی نمی بینیم.
وقتی در برابر انتقاد یا موضعی مخالف قرار می‌گیریم به جای پرداختن به فرضیات و منطق و استدلال طرف مقابل، انگیزه و اخلاق و معنویت او را زیر سوأل می بریم و تصویری از او می‌سازیم که نظریاتش پرده ای بر نیت پنهان و نا مشروع جلوه کند و بدینسان گفتگو بر سر مسئله ای سیاسی تبدیل به پرخاشگری و اتهام زنی می‌شود.
تقابل بین ایران و آمریکا به مرحله ای رسیده است که درگیری نظامی بین آنها از تهدید فراتر رفته و خطری جدی شده است. جناحی از کارشناسان امور بین المللی و سیاستگزاران آمریکا احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته ای را چنان خطر باالقوه ای برای هژمونی آمریکا در منطقه خاورمیانه و امنیت اسرائیل می بینند که بمباران تأسیسات هسته ای و پایگاهای نظامی ایران را به عنوان عملیاتی ضروری و پیشگیرانه توصیه می‌کنند. جناح دیگری از کارشناسان و دولتمردان مطمئن نیستند که چنین اقدامی برنامه هسته ای ایران را بطور نامحدود فلج کند. از سوی دیگر، این ناظران پیامدهای سیاسی و نظامی حمله به ایران را غیر قابل کنترل می‌دانند و اجرای آن را برای منافع دراز مدت آمریکا در منطقه پر مخاطره می بینند.
مسلم این است که هیچ گروه با نفوذی در واشنگتن اشغال نظامی ایران و تکرار جنگ عراق و افغانستان را توصیه نمی‌کند و نیز غالب ناظران بر این باورند که دولت اوباما، حد اقل تا پایان دوره اول ریاست جمهوری خود، از گزینه نظامی علیه ایران استفاده نخواهد کرد و فشار به ایران را از طریق تشدید تحریم‌های اقتصادی و انزوای سیاسی ادامه خواهد داد.
بحث ایرانیان مخالف رژیم یا اصلاح طلب در داخل یا خارج کشور در باره اینکه آمریکا و ایران با چه هدفی به تقابل سی ساله خود ادامه می‌دهند و چه باید یا نباید بکنند تأثیر قابل ذکری بر بینش و تصمیمات مسئولان در واشنگتن و تهران ندارد. آنچه پیش آید ریشه در بینش و انتظارات و آمادگی خطر پذیری رهبران دو کشور خواهد داشت. دلیل حمایت برخی سیاستمداران آمریکا از یک گروه خاص ایرانی، استفاده از امکانات آن گروه است و نه تعهد به اهداف آن.
اقلیتی از هم میهنان ما در داخل و خارج کشور چنان در برابر استبداد ولایت مطلق فقیه احساس استیضال و نا امیدی می‌کنند که دخالت خارجی را راهی قابل تحمل برای بر اندازی رژیم می بینند. این انسانها به آنجا رسیده اند که هم نوا با زنده یاد مهدی اخوان ثالث می‌گویند که "نادری پیدا نخواهد شد امید، کاشکی اسکندری پیدا شود".
این نظر یا انتظار بیشتر در خشم و عصیان نسبت به ولایت فقیه ریشه دارد تا مبنای منطقی و تجربی. چگونه می‌توان قربانی انسانی حمله نظامی به ایران را توجیه کرد و مدعی شد که بمباران تأسیسات هسته ای ایران زمینه ساز سقوط رژیم خواهد شد؟ واقعیت امر این است که به احتمال قریب به یقین بمباران ایران تسلط رژیم بر جامعه را تقویت، سرکوب مخالفان را تشدید و مشکل معاش توده های مردم را حادتر خواهد کرد.
از خطر جنگ که بگذریم، این امری عادی و اجتناب ناپذیر است که ایرانیان مخالف رژیم ولایت فقیه در باره تقابل بین ایران و آمریکا و یا دیگر موضوعات و مسائل مربوط به جامعه ایران مواضع متنوع و در مواردی متضاد داشته باشند.
گروهی تحریم اقتصادی را به ضرر توده های مردم می‌دانند و معتقدند که فشار اقتصادی تغیری در رفتار رژیم ایجاد نمی‌کند و گروهی دیگر تحریم‌های خاصی را برای رژیم مسئله ساز می‌دانند و از آنها حمایت می‌کنند.
گروهی معتقدند که آمریکا باید از تهدید و تحریم و منزوی کردن ایران دست بر دارد و از طریق دیپلماسی و ارائه مشوق رهبران ایران را به رفع نگرانی‌های غرب از برنامه هسته ای خود متقاعد کند و گروهی دیگر بر این باورند که هدف آمریکا حمایت از تفوق نظامی اسرائیل به عنوان تنها کشور دارای سلاح هسته ای در خاور میانه است و لذا اقدام هر کشوری که خواهان توازن قوای نظامی در منطقه باشد را در تضاد با منافع خود و مهار آن را ضروری می‌داند.
برخی افراد بهبود روابط ایران و آمریکا را به نفع فعالان حقوق بشر و منتقدان رژیم در داخل کشور می‌دانند و برخی دیگر پیش بینی می‌کنند که چنین تحولی موجب تقویت استبداد حاکم و تشدید سرکوب مخالفان خواهد شد. تحلیل گرانی هستند که جمهوری اسلامی را دارای تمایل بالقوه برای حل مسالمت جویانه اختلافاتش با غرب می‌دانند و دیگران معتقدند که رژیم ولایت فقیه ماهیتأ نیاز به دشمن دارد و بقای خود را در اغراق گوئی و توطئه بینی در باره خطر دشمن می‌داند.
هدف از ذکر نکات فوق بحث در باره فرضیات و منطق و استدلال مواضع مختلف نیست بلکه توجه به این واقعیت است که بر خورد عقاید و آراء در محیطی که آزادی بیان و امنیت قضائی وجود دارد، اجتناب ناپذیر است و بر چسب زنی و پر خاشگری به مواضع و عقاید مخالف نفی مشروعیت کثرت گرائی عقیدتی و تحلیلی در جامعه است.
اساسی ترین پیش فرض دمکراسی این است که اتباع یک جامعه یا ملت اصطکاک عقیده و منافع و سلیقه و غرور دارند و این اصطکاکات نه تنها به درجات مختلف و متغیر دائمی و اجتناب ناپذیرند، بلکه با گسترش طبقات میانی و مدرن شدن اقتصاد و فرهنگ حادتر و پیچیده تر می‌شوند. به بیان دیگر، در حریم سیاست هر تزی آنتی تزی دارد، هر نظریه ای مخالفی دارد، هر اندیشه ای مورد سوأل قرار می‌گیرد و هر حرکتی برای تغییر یا اصلاح در جامعه با مقاومت روبرو می‌شود. در هر کشوری که دمکراسی موفق به ساختن زیربنای لازم برای حرکت به سوی نهادینه کردن حقوق مدنی شهروندان شده، اکثریت بزرگ طبقات متوسط و بخصوص روشنفکران پیش فرض فوق را هضم کرده اند و این واقعیت را پذیرفته اند که در حریم سیاست همه خواسته ها و دست آوردها از کمتر و بیشتر و بهتر و بدتر شروع می‌شوند و به کمتر و بیشتر و بهتر و بدتر ختم می‌گردند. مدینه فاضله یا اتوپی حاصل تخیل انسان است و هر گز تبلوری در تاریخ بشر نداشته است.
از شهریور ۱۳۲۰ که همه گروههای سیاسی در ایران از آزادی بیان بر خوردار بودند، برچسبهائی چون خیانت، فساد و سرسپرده گی در جدلهای سیاسی کشور رواج فراوان داشت. اینگونه پرخاشگریها در سالهای بعد از انقلاب مشروطیت هم وجود داشت ولی در طی دوره ۱۲ ساله فوق حزب توده برای ترور شخصیت رقبای خود با استفاده از متدهائی که در شوروی دوران استالین ابداع شده بودند زبان و القائات زیرکانه تری برای برچسب زنی و دروغ پردازی وارد تبلیغات و جدلهای سیاسی ایران کرد. بعد از انقلاب ۱۳۵۷ نیز حزب توده در بر چسب زنی و ترور شخصیت معلم اسلامگرایان اقتدارگرا شد و به آنان آموخت که چگونه در تبلیغ خود واژه لیبرال را به برچسبی منفی، وابسته و مشکوک تبدیل کنند.
دولتمداران و مبلغان جمهوری اسلامی در توصیف منتقدان و مخالفان خود استفاده از بر چسب و اتهامات واهی و پرخاشگری را امری عادی کرده اند. جای تعجب و تأسف است که برخی فعالان سیاسی مخالف رژیم در خارج کشور هم از رفتار ناهنجار برچسب زنی بری نیستند و در انتقادات خود از مواضع و نظریان دیگران از کلمات و عباراتی استفاده می‌کنند که گفت و شنود منطقی و آموزنده را نامیسر می‌کند و تعهد طرفین مجادله به دمکراسی و کثرت پذیری را زیر سوأل می برد.
اگر روزی آرزوی دمکراسی خواهان بر آورده شود و همه ایرانیان در میهن خود از آزادی بیان و حق شرکت در زندگی سیاسی کشور بهره مند شوند، تردیدی نیست که در آن زمان گروههای متنوع اسلامگرا، چپ، سوسیال دموکرات، لیبرال و محافظه کار در صحنه سیاسی کشور فعال خواهند شد و به رقابت با یکدیگر رقابت خواهند پرداخت.
در چنین شرایطی اگر شهروندان متعلق به گروه های مختلف نتوانند به اصالت انگیزه های یکدیگر احترام بگذارند و روی قواعد رقابت توافق کنند، جامعه گرفتار بحران و نا امنی خواهد شد و بازسازی استبداد را محتمل خواهد نمود.
دلیل اصلی اینکه انقلاب ۱۳۵۷ به دمکراسی نیانجامید این بود که در دوره ۲۵ ساله مبارزه با استبداد شاه رفتار دمکراتیک، پذیرش کثرت گرائی و تعهد ملموس به حقوق بشر در آثار دگراندیشان صاحب نفوذ و عملکرد فعالان سیاسی جایگاه قابل ذکری نداشت. تردیدی نیست که دیر یا زود ولایت مطلقه فقیه، چون دیگر رژیمهای استبدادی جهان مدرن، به بن بست خواهد رسید. اینکه آیا جامعه ما در گذار از این بن بست راه دمکراسی را انتخاب خواهد کرد و یا استبداد دیگری جانشین ولایت فقیه خواهد شد بستگی به این دارد که آیا حامیان دمکراسی در دوران مبارزه با استبداد از تربیت و رفتار دمکراتیک بهره مند بوده اند یا خیر.




علی اکبر صالحی در دوره پر تنشی در روابط خارجی ایران به ترکیه آمده است
علی اکبر صالحی در مقطعی به آنکارا آمده که بیش از هر زمان دیگر در طول چند سال اخیر ایران و ترکیه اختلاف نظرهای جدی دارند.
سئوالی که در بسیاری از رسانه ها از جمله مطبوعات و تلوزیون های ترکیه این روزها مطرح شده این است که آیا دوران گرمی روزافزون بین دو همسایه رو به پایان است؟
این دورران با قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه و تلاش دولت ترکیه برای روابط بهتر با همسایگانش، سیر صعودی داشته است.
موضوعی که این ذهنیت را قوت بخشیده، اختلاف جدی دو کشور بر سر بحران سوریه و ابراز نگرانی های جدی ایران درباره نصب رادارهای سپر دفاع موشکی ناتو در ترکیه است.
حالا هم اختلاف نظر تهران و آنکارا درباره بحران داخلی عراق و کشمکش بین نوری مالکی نخست وزیر شیعه و طارق هاشمی مشاور رئیس جمهور این کشور بالا گرفته است.
خبر تهدید شدن ترکیه از سوی برخی مقام های ایرانی که گفته اند اگر کشوری به ایران تعدی کند اول از همه رادارهای سپر دفاع موشکی ناتو در ترکیه باید هدف قرار گیرند، همچنان یکی از موضوعات داغ رسانه های ترکیه است.
روزنامه زمان که به نزدیکی به دولت ترکیه مشهور است اخیرا گزارشی از برنامه ریزی سپاه قدس (شاخه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) برای حمله یا بمب‌گذاری در برخی اماکن دیپلماتیک ترکیه منتشر کرده بود که البته سفارت ایران وجود چنین برنامه ای را تکذیب کرده است.
این روزنامه نوشته بود که گویا مقامات امنیتی ترکیه در واکنش به این احتمال، اعلام وضعیت اضطراری کرده اند.
اما آنچه از جلسه مطبوعاتی وزرای خارجه ایران و ترکیه استنباط می شد این بود که ظاهرا ایران یا دست کم دستگاه دیپلماسی این کشور تلاش می کند از ترکیه به دلیل نگرانی های به وجود آمده از شایعات موجود، دلجویی کند و اعتماد را به روابط دو کشور بازگرداند.
آقای صالحی در ابتدای گفت و گوی خبری مشترک با همتای ترکش تاکید کرد که هیچ کس نباید به حرف کسانی که چه از داخل ایران و چه از خارج از تهدید علیه ترکیه صحبت می کنند، گوش فرا دهد.
روزنامه زمان که به نزدیکی به دولت ترکیه مشهور است به تازگی از برنامه ریزی سپاه قدس (شاخه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) برای حمله یا بمب‌گذاری در برخی اماکن دیپلماتیک ترکیه خبر داده بود
آقای داوود اغلو در شروع مصاحبه مطبوعاتی از وضعیت سوریه و عراق ابراز نگرانی کرده و گفت که ترکیه می خواهد جلوی خونریزی ها در سوریه هر چه زودتر گرفته شود و بحران عراق هم پیش از رسیدن به نقطه یک جنگ مذهبی فروکش کند.
هرچند آقای صالحی از همکاری با ترکیه علیرغم وجود افتراق ها سخن می گفت اما همانجا هم خبرنگاران حاضر در کنفرانس خبری از یکدیگر می پرسیدند چطور چنین چیزی ممکن است.
در پایان مصاحبه توانستم در همین باره سوال هایی را مطرح کنم.
سئوال اولم را از هر دو وزیر به زبان ترکی درباره کامیون های ایرانی پرسیدم که هنوز به اتهام حمل سلاح به سوریه در مرز ترکیه همچنان در توقیف هستند.
وزیر خارجه ترکیه گفت که موضوع کامیون ها یک موضوع حقوقی است و در این چهارچوب در دست بررسی است.
سوال بعدی من از آقای صالحی بود. خطاب به او به زبان فارسی پرسیدم با توجه به اختلاف ایران و ترکیه درباره وضعیت در سوریه و وجود افتراق نظرهایی که اشاره شد، نحوه تعامل و همکاری دو کشور علیرغم این اختلاف چگونه خواهد بود؟ وزیر خارجه ترکیه در پاسخ گفت که "دوستم آقای صالحی خواستند که من جواب شما را بدهم."
آقای داوود اغلو گفت ما موضوعات را با ایران خیلی واضح بررسی می کنیم بعضی اوقات ممکن است اختلاف نظرهایی داشته باشیم اما مهم این است که از این اختلاف نظرها هم به یک راه حل مشترک برسیم .
وزیر خارجه ترکیه ادامه داد که در همین راستا "ما درباره همه مسائل از جمله سوریه خیلی صادقانه و روشن با ایران صحبت می کنیم ."
به گفته آقای داوود اغلو در نهایت هدف این است که "خون برادرانمان در سوریه بیش از این ریخته نشود و جلوی کشتار غیرنظامیان گرفته شود."
به نظر می رسید ترکیه و ایران در این مقطع به دلیل برخی منافع مشترک و روابط اقتصادی رو به رشد و البته برای آنکه آن همه ابراز دوستی به یک باره نادیده گرفته نشود، تلاش می کنند از برجسته شدن اختلاف هایشان جلوگیری کنند چرا که هر دو کشور در این مقطع به هم احتیاج دارند.
ترکیه در حال حاضر نه در مساله اسرائیل و نه در موضوع فلسطینان و نه در مورد سوریه حکم واسطه و میانجیگر ندارد. این کشور اگر رابطه نزدیک با ایران را هم از دست بدهد عملا تلاشهایش برای رایزنی و وساطت منطقه ای دیگر مصداقی نخواهد داشت.
ایران هم قطعا ترجیح می دهد همچنان همسایه غیرعربش را که هم با جهان عرب و هم با کشورهای غربی رابطه دوستانه ای دارد، در کنار خود حفظ کند.
این موضوع در مصاحبه خبری وزاری خارجه ایران و ترکیه در آنکارا به خصوص از جانب ایران و شخص آقای صالحی برای دلجویی از میزبان ترکش احساس می شد.



با شروع مهلت ثبت نام نامزدهای شرکت در انتخابات مجلس نهم، رسانه های ایران به تدریج به انتشار اسامی کاندیداهای منسوب به جناح های مختلف پرداختند.
نامزد شدن اغلب این افراد، خبر غیرمنتظره ای برای افکار عمومی محسوب نمی شد؛ چرا که مربوط به عده ای از داوطلبان معمول انتخابات مجلس یا نمایندگانی بود که دلیلی برای نامزد نشدن مجددشان وجود نداشت.
اما در میان نامزدها، کسانی هم بودند که کاندیدا شدنشان "خبر" جدیدی محسوب می شد؛ چرا که به دلایل مختلف، برای بسیاری از ناظران سیاسی غیر منتظره بود.
در این گزارش، به مروری فهرست وار بر کاندیداتوری تعدادی از چهره های سرشناس - والبته نه همه - می پردازیم.

پروین احمدی نژاد

پروین احمدی نژاد یکی از خواهران رئیس جمهور ایران است. او که عضویت شورای شهر تهران را دارد، از شهر محل تولدش گرمسار کاندیدا شده است.
این عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، موافق سوال از برادرش در مجلس نیست و او را فردی عدالت خواه و ولایی می داند. او حامی دولت است و می گوید که می خواهد از "گفتمان انقلاب، شهدا، ارزش ها و آرمان های انقلاب" دفاع کند.
پروین احمدی نژاد حجاب را یک حق فردی و اجتماعی می داند و می گوید که رعایت حجاب ‌و‌ عفاف از یکدیگر تفکیک‌ناپذیر هستند. او تاکید دارد که باید با افراد "لجوج و معاند" در امر حجاب برخورد شدید شود.
یکی از دامادهای وی، حمیدرضا افراشته، از اعضای اصلی گروه "مشاوران جوان" محمود احمدی نژاد و از مدافعان سرسخت اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر جنجالی آقای احمدی نژاد است.

عباس امیری‌فر

عباس امیری فر، رئیس شورای فرهنگی و امام جماعت مسجد نهاد ریاست جمهوری، از نزدیکان محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی است.
با این حال، به گفته خودش به عنوان "کاندیدای مستقل" برای نمایندگی مجلس نهم اعلام آمادگی کرده است.
وی در اوایل سال جاری به اتهام دست داشتن در تولید و توزیع فیلم مستند "ظهور نزدیک است"، که محمود احمدی نژاد را از یاران امام دوازدهم شیعیان معرفی می کرد، توسط دادگاه روحانیت بازداشت شد.
سال گذشته، این فیلم به طور گسترده و رایگان در ایران تکثیر و توزیع شد و انتقادات فراوان سیاستمداران و روحانیون نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی را به دنبال داشت.
عباس امیری فر پس از مدتی بازداشت در بند روحانیون زندان اوین، به محل کار خود در نهاد ریاست جمهوری بازگشت.
آقای امیری فر انگیزه اصلی از شرکت در رقابت انتخاباتی را "تکلیف شرعی" و پیروی از رهنمود رهبر جمهوری اسلامی برای برگزاری "انتخابات را پرشور" ذکر کرده است.
وی در ۲۲ سال گذشته در کلاس های درس آیت الله خامنه ای شرکت کرده است.

محمدرضا تابش

یکی از خبرساز ترین نامزدهای انتخابات مجلس نهم، محمدرضا تابش، خواهر زاده محمد خاتمی و دبیر فراکسیون اقلیت مجلس هشتم است.
محمد خاتمی از ماه ها قبل، پیش شرط شرکت اصلاح طلبان در انتخابات را رفع حصر از میرحسین موسوی و مهدی کروبی و آزادی انتخابات، زندانیان سیاسی، مطبوعات و احزاب دانسته بود. پس از آنکه هیچ یک از این شرایط تامین نشد، وی تصریح کرد که "اصلاح طلبان نمی توانند و نباید در انتخابات نامزد و لیست داشته باشند".
اما در حالی که محمد خاتمی و دیگر اصلاح طلبان اعلام کرده اند که در انتخابات جاری مشارکت نخواهند داشت، محمدرضا تابش که از مجلس ششم تا هشتم نماینده مجلس بوده، بار دیگر از حوزه انتخابیه اردکان کاندیدا شده است.
او شرایط کشور را "حساس و خطیر " خواند و اظهار داشته: "کمترین چیزی که دارم آبرویی است که آنرا به پای مردم می ریزم و در راه اعتلای انقلاب اسلامی و پیشرفت و تعالی اردکان عزیز صرف می کنم."
آقای تابش گفته که بعد از "همفکری چهارساعته با بیش از دویست نفر از فعالان و بزرگان شهر اردکان" سرانجام به این نتیجه رسیده است که در انتخابات کاندیدا شود.

سهیلا جلودار زاده

سهیلا جلودارزاده، نماینده دوره های پنجم، ششم و هفتم تهران در مجلس شورای اسلامی، برای مجلس نهم نیز از همین شهر کاندیدا شده است.
این فعال سیاسی که به اصلاح طلبی شهرت دارد در حالی برای حضور در انتخابات مجلس نهم نامزد شده که پیش از این، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، در بر گیرنده گروه های اصلاح طلب با گرایش های گوناگون، اعلام کرده است که در انتخابات شرکت نخواهد کرد.
خانم جلودارزاده ریاست حزب زنان اسلامی کار، عضویت خانه کارگر و مشاورت وزیر کار و امور اجتماعی در دولت محمد خاتمی را در سابقه خود دارد.
وی بعد از ثبت نام خود گفت که از جانب خانه کارگر و اتحادیه زنان کارگر در انتخابات شرکت می کند و از طرف اصلاح طلبان کاندیدا نشده است.
سهیلا جلودارزاده تاکید کرد که می خواهد در کنار علیرضا محجوب، رییس فراکسیون کارگری مجلس هشتم، از حقوق کارگران حمایت کند.
این کاندیدای مجلس، اگرچه حاضر نشد به سوالات خبرنگاران در خصوص مواضع اصلاح طلبان در انتخابات پاسخ دهد، اما گفت که قطعا تایید صلاحیت می شود چون "جز خدمت کاری انجام نداده است".

روح الله حسینیان

روح الله حسینیان از نمایندگان مجلس هشتم است که تا پیش از نمایندگی تهران، در سمت های امنیتی و اطلاعاتی مشغول به کار بوده است.
وی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، در اعتراض به عدم برخورد شدیدتر حکومت با مخالفان دولت از نمایندگی مجلس استعفا کرده بود، پس از دیدار با آیت الله خامنه ای استعفای خود را پس گرفت.
با این حال آقای حسینیان بعدا اعلام کرد که تصمیم به کاندیدا شدن مجدد برای انتخابات مجلس ندارد.
این نماینده تهران، هر چند به اتفاق حمید رسایی و مهدی کوچک زاده تا ساختمان فرمانداری تهران رفت، اما از ثبت نام خودداری کرد و گفت: "بنده احساس تکلیف نکردم که در انتخابات ثبت نام کنم. خود را برای مجلس مفید نمی دانم."
اما در آخرین موعد قانونی ثبت نام، با حضور در فرمانداری رشت آمادگی خود را برای نمایندگی مجلس نهم اعلام کرد و گفت که به اصرار اصولگرایان این کار را انجام داده است.
وی قرار است پرونده انتخاباتی خود را از رشت به تهران انتقال دهد. بر اساس قانون انتخابات، نامزدهای نمایندگی می توانند پس از ثبت نام آن را به حوزه انتخابیه دیگری منتقل کنند.
روح الله حسینیان در کارنامه خود سابقه عضویت در هیات منصفه مطبوعات، ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی، قائم مقام دادستان انقلاب اسلامی در وزارت اطلاعات در زمان محمد محمدی ری شهری و مشاورت امنیتی محمود احمدی نژاد را دارد.

مجتبی ذوالنور

مجتبی ذوالنور، جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تابستان امسال از این سمت کناره گرفت.
وی در حالی که خبر استعفایش در رسانه ها مطرح شده بود، خبر از اعلام بازنشستگی خود برای نامزد شدن برای انتخابات مجلس نهم داد.
او که سه سال در مقام خود در حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه بود، در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ از محمود احمدی نژاد حمایت کرد. اما پس از برکناری منوچهر متکی، به یکی از منتقدان رییس جمهور ایران تبدیل شد و انتقادات وی پس از اقدام رئیس دولت به برکناری حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات به اوج رسید.
مجتبی ذوالنور در یکی از سخنرانی هایش گفت که اسفندیار رحیم مشایی، رییس دفتر محمود احمدی نژاد، رییس جمهور واقعی این کشور است. وی همچنین ادعا کرد که علت تلاش آقای احمدی نژاد برای برکناری وزیر اطلاعات، گزارشی بوده است که حیدر مصلحی در خصوص فعالیت های انتخاباتی آقای رحیم مشایی به دفتر رهبری ارائه کرده است.
آقای ذوالنور اذعان کرده که به خاطر شدت انتقادهایش به رئیس دولت در زمان تصدی جانشینی نماینده ولی فقیه در سپاه، از سوی آیت الله خامنه ای به "تندروی" متهم شده است.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه، در حالی برای ورود به مجلس تلاش می کند که نمایندگانی چون محمدکوثری، پرویز سروری، محمد کرمی راد، غلامرضا کرمی، سیداحمد آوایی و عزیز اکبریان هم از دست اندرکاران سابق این نهاد نظامی محسوب می شوند.

زهره ‌سادات لاجوردی

زهره ‌سادات لاجوردی دختر اسدالله لاجوردی، در آخرین مهلت ثبت‌نام و از تهران کاندیدای انتخابات مجلس نهم شد.
او که مدیر سیاسی مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و مدرس دانشگاه است گفت که می خواهد نامش در لیست جبهه پایداری متشکل از همفکران محمدتقی مصباح یزدی روحانی بانفوذ محافظه کار باشد.
پدر خانم لاجوردی، از اعضای جمعیت موتلفه اسلامی بود که بعد از انقلاب به ریاست زندان اوین رسید. او همچنین دادستان انقلاب در دههٔ شصت بود. اسدالله لاجوردی در سال ۱۳۷۷ در حالی ترور شد که سمتی رسمی نداشت.
خانم لاجوردی که اولین بار است برای مجلس کاندیدا می شود، در خصوص دلیل شرکتش در این انتخابات می گوید که با توجه به شرایط کشور و نقش مهم مجلس در منطقه و جهان، احساس تکلیف کرده است.
وی می خواهد در کمیسیون امنیت ملی یا فرهنگی مجلس باشد و امیدوار است که در مجلس نهم، در تبعیت از رهبر جمهوری اسلامی پیشقدم باشد.
اسدالله بادامچیان از اعضای شورای مرکزی جمعیت موتلفه اسلامی، که خود نیز کاندیدای مجلس نهم است، گفته است نماینده مجلس باید کسی باشد که چون اسدالله لاجوردی "وقتی امانت [مسئولیت حکومتی] را تحویل داد در زیرزمین منزلش کار می کرد و نه مصاحبه می کرد و نه دعوا".

علی مطهری

علی مطهری، نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی، فرزند مرتضی مطهری از نظریه پردازان حکومت جمهوری اسلامی است که در سال ۱۳۵۸ ترور شد.
آقای مطهری همچنین برادر زن علی لاریجانی رئیس مجلس هشتم است.
وی در مجلس هشتم سرسختانه پی گیر طرح سوال از رئیس جمهور بوده که تاکنون به نتیجه نرسیده است. او حتی در اعتراض به عدم طرح سوال از محمود احمدی نژاد در مجلس، از نمایندگی استعفا داده که استعفای وی مورد تصویب نمایندگان قرار نگرفته است.
علی مطهری در حالی کاندیدای نمایندگی شده که پیشتر گفته است مجلس "تبدیل به شعبه ای از بیت رهبری شده است".
علی مطهری قبل از نامزد شدن برای نمایندگی مجلس هشتم گفته بود که این کار را به خاطر احساس خطر نسبت به احتمال ورود اصلاح طلبان به مجلس انجام می دهد. در آن زمان، صلاحیت علی مطهری برای نامزدی در انتخابات رد شد، اما بعد از تجدیدنظرخواهی، شورای نگهبان صلاحیت وی را تایید کرد.
امسال هم صلاحیت آقای مطهری برای شرکت در انتخابات مجلس نهم، از سوی هیات های اجرایی، زیر نظر وزارت کشور، به اتهام عدم التزام عملی به ولایت فقیه رد شده است. اما این تصمیم توسط شورای نگهبان قابل ابطال است.

الیاس نادران

الیاس نادران استاد دانشگاه و نماینده مجالس هفتم و هشتم شورای اسلامی است.
پیشتر، برخی منابع خبری و از جمله سایت الف که به احمد توکلی دیگر نماینده تهران و از همفکران الیاس نادران وابسته است، خبر داده بودند که آقای نادران "قطعا برای مجلس نهم نامزد نخواهد شد".
با این حال این نماینده مجلس هشتم، از حوزه انتخابیه گنبدکاووس برای نمایندگی مجلس ثبت نام کرده است. احمد توکلی گفته است که این ثبت نام "به اصرار دانشجویان و استادان دانشگاه" صورت گرفته است.
الیاس نادران عضو کمیسیون اقتصادی مجلس و از منتقدان "مفاسد اقتصادی" در دولت احمدی نژاد است که البته پی گیری های وی در مورد این پرونده ها، به جایی نرسیده است.
او مشخصا، محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهوری ایران را متهم به استفاده از عنوان تقلبی دکتر و فساد مالی کرده است.
این نماینده مجلس، آقای رحیمی را رئیس یک باند فساد اقتصادی به نام "حلقه فاطمی" خوانده که همه اعضای آن به جز معاون اول رئیس جمهور دستگیر شده اند. وی محمود احمدی نژاد را متهم کرده که با اعمال نفوذ، جلوی رسیدگی به پرونده محمدرضا رحیمی را در قوه قضاییه گرفته است.
قوه قضائیه ایران، الیاس نادران را با شکایت محمدرضا رحیمی به خاطر "تهمت" به معاون رئیس جمهور در مورد استفاده دروغ از عنوان دکترا متهم شناخته است. این حکم با اعتراض آقای رحیمی به دیوان عالی کشور فرستاده شده و هنوز رای این دیوان صادر نشده است.

طاهره نظری مهر

طاهره نظری مهر، همسر منوچهر متکی وزیر امور خارجه برکنار شده دولت دهم، برای انتخابات مجلس نهم از حوزه انتخابیه تهران ثبت نام کرده است.
او که از دانشگاه تهران مدرک دکترای داروسازی دارد، در مسئولیت هایی چون معاونت فنی کارخانه تولید داروی هلال احمر، مشاورت وزیر امور خارجه، مدیرکل امور بین المللی زنان در وزارت خارجه و ریاست انجمن همسران دیپلمات های این وزارتخانه فعالیت کرده است.
وی در حال حاضر هم به عنوان مشاور محمدمهدی آخوندزاده، معاون امور بین المللی وزارت امور خارجه، موضوعات مربوط به زنان را پیگیری می کند.
انتقال خانم نظری مهر در آستانه بازنشستگی از سازمان بهزیستی به وزارت امور خارجه، یکی از تخلفات منسوب به منوچهر متکی، وزیر برکنار شده دولت دهم بوده است.
آقای متکی متهم است که برای انتصاب همسرش به سمت "مدیرکل حقوق بشر و زنان وزارت خارجه"، در این وزارتخانه تغییراتی ساختاری ایجاد کرده است. به گفته این منتقدان، وزیر سابق به این منظور، اداره حقوق بشر وزارت خارجه را از اداره کل سیاسی و امور بین‌الملل جدا کرده و با ادغام آن در دفتر امور زنان این وزارتخانه، یک اداره کل جدید ایجاد و همسرش را به ریاست آن منصوب کرده است.
به نظر می رسد که طاهری نظری مهر قصد قرار گرفتن در لیست "جبهه متحد اصولگرایان" را دارد که همسرش دبیر اجرایی آن است.



ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در بحبوحه تنش بر سر برنامه هسته ای ایران وارد اسرائیل شده است.
قرار است او با مقامهای ارشد نظامی و رهبران اسرائیل مذاکره کند و به نظر می رسد بحث درباره طرحهای این کشور برای حمله احتمالی به تاسیسات اتمی ایران در صدر دستورکارش باشد.
رسانه های آمریکا گزارش داده اند که دولت باراک اوباما می خواهد از اسرائیل اطمینان بگیرد که این کشور را با حمله یکجانبه و غیرمنتظره به ایران غافلگیر نمی کند.
این هفته ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، اطمینان خاطر داد که گزینه حمله به ایران "بسیار بعید" است.
آقای باراک همچنین گفته است: "بعید می دانم ژنرال دمپسی برای اعمال فشار به دولت اسرائیل به اینجا بیاید. نحوه بازتاب رابطه ما با آمریکا در رسانه ها قدری گمراه کننده است."
او افزود: "وظیفه رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا مهیا کردن ارتش برای احتمالات گوناگون و انتقال دیدگاه های خود به رهبران سیاسی است. او حامل پیامی سیاسی (از باراک اوباما) نیست. از این گذشته، نیازی به انتقال پیام نیست. من و (لئون) پانه تا وزیر دفاع آمریکا هر چند هفته یکبار با هم دیدار می کنیم و من اخیرا شخصا با رئیس جمهور آمریکا ملاقات داشتم. خود رئیس جمهور آمریکا هم گفتگوی مفصلی با نخست وزیر ما داشت. روابط ما با ایالات متحده شفاف است."
دن شاپیرو، سفیر آمریکا در اسرائیل، سفر ژنرال دمپسی را بخشی از تلاشهای متداول برای هماهنگی میان ارتشهای دو کشور و نشانه "تعهد خلل ناپذیر ایالات متحده به امنیت اسرائیل" توصیف کرده است.
در چند هفته اخیر، تهدید ایران به بستن تنگه هرمز، ترور یک دانشمند اتمی ایران و تشدید فشار آمریکا و اروپا بر جمهوری اسلامی سبب شده است که نگرانی ها از بروز درگیری نظامی میان اسرائیل و آمریکا از یک سو و ایران از سوی دیگر به سطح کم سابقه ای برسد.
برخی منابع گفته اند که لغو مانور مشترک آمریکا و اسرائیل پس از آن صورت گرفت که واشنگتن به این نتیجه رسید که باید فضای تنش آلود منطقه خلیج فارس را آرام کند.
اما یک مقام سابق نظامی اسرائیل با این ادعا که ایران همین حالا هم توانمندی ساخت یک بمب اتمی را دارد، فصل تازه ای از اتهامها علیه جمهوری اسلامی را گشوده است.
تاکنون اسرائیلی ها عمدتا ابراز نگرانی می کردند که ایران بزودی به توانمندی ساخت بمب هسته ای یا به اصطلاح نقطه بدون بازگشت دست می یابد، هر چند واشنگتن می گوید که هنوز شواهدی از برنامه اتمی نظامی ایران نیافته و تهران هم اظهار می کند هرگز چنین قصدی ندارد.
روزنامه معاریو امروز از قول آموس یالدین، رئیس پیشین سرویس اطلاعات نظامی اسرائیل نوشته است: "اگر ایرانی ها امشب گردهم جمع شوند و مخفیانه بمب اتم بسازند، تمام منابع و اجزای این کار را دارند."
بنا به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، مشخص نیست منظور آقای یالدین که یک سال و نیم پیش بازنشسته شده، قطعات و اجزای مکانیکی بمب است یا اورانیوم غنی شده کافی برای تولید یک بمب.
با این حال، سخنانش نمایانگر این دیدگاه در میان رهبران اسرائیل است که ایران در شرف پیوستن به باشگاه اختصاصی کشورهای صاحب جنگ افزار اتمی است و اگر اسرائیلی ها می خواهند بدترین کابوس شان محقق نشود، باید هر چه زودتر تصمیمی عملی بگیرند.
مقامهای اسرائیل بارها گفته اند که اگر تحریمهای کنونی بین المللی نتواند ایران را به دست کشیدن از برنامه اتمی متقاعد کند، باید اقدام نظامی مدنظر گرفته شود.
اما روزنامه هاآرتص چاپ اسرائیل گزارش داده که بر خلاف نظر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این کشور، یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا تاکید کرده که تحریمها علیه ایران موثر بوده است.
این مقام گفته است که تحریمها تدریجی اعمال می شود تا از طرفی بهای نفت ناگهان افزایش نیابد ولی از طرف دیگر بتوان بانک مرکزی ایران را نیز مشمول تحریمها کرد.
آقای نتانیاهو گفته است که تحریمهای کنونی به حکومت ایران ضربه زده ولی نه تا آن حد که بتواند برنامه اتمی اش را متوقف کند.
رهبران سیاسی و نظامی آمریکا کوشیده اند که به اسرائیل یادآوری کنند که بمباران تاسیسات پراکنده اتمی ایران نه تنها ساده نیست بلکه می تواند عواقب وخیمی برای کل منطقه دربر داشته باشد.
با وجود این، آقای پانه تا، وزیر دفاع آمریکا، تاکید کرده که کشورش برای مقابله با تهدید ایران برای بستن تنگه هرمز "کاملا آماده" است.


جورج ایستمن بنیانگذار کداک، سمت چپ، در کنار توماس ادیسون
ایستمن کداک، شرکت ابداع کننده دوربین های دستی اعلام ورشکستگی کرده است.
این شرکت که از قدیمی ترین و معروف ترین تولیدکنندگان تجهیزات و لوازم عکاسی در جهان است، با اعلام ورشکستگی فرصت آن را خواهد یافت که بدون نیاز به پاسخگویی به طلبکارانش ساختار خود را از نو سازماندهی کند.
مسئولان کداک گفته اند که اعلام ورشکستگی، خللی در ارائه خدمات به مشتریانشان به وجود نخواهد آورد و شرکت به فعالیت های تجاری خود طبق معمول ادامه می دهد.
آنتونیو پرز، رییس و مدیر عامل شرکت کداک هنگام اعلام ورشکستگی گفت: "هیات مدیره و تمام مدیران بلندپایه شرکت اتفاق نظر داشتند که این اقدامی درست و ضروری برای آینده کداک بوده است."
تحت مدیریت آقای پرز، کداک اخیرا تمرکز فعالیت های تجاری خود را از دوربین های عکاسی به تولید چاپگرهای کامپیوتر معطوف کرده بود تا افت سود خود را جبران کند.
اما این تغییر استراتژی هم نتوانست به شرکت کداک کمک کند که کاهش سود خود را جبران کند.
فیلمهای کداک
کداک در دهه ۱۸۸۰ پایه گذاری شد و به عنوان مخترع دوربین عکاسی دستی، فن و هنر عکاسی را در دسترس همگان قرار داد و یکی از دوربین های تولیدی این شرکت، از نخستین فرود انسان بر کره ماه عکسبرداری کرد.
کارشناسان می گویند واکنش کند کداک به تغییرات دو دهه اخیر در فناوری عکاسی، به خصوص تکامل و رشد استفاده از دوربین های دیجیتال، از عوامل اصلی دشواری مالی این شرکت بوده و باعث شده تا ارزش سهام آن طی پانزده سال اخیر از سی و یک میلیارد دلار به کمتر از یکصد و پنجاه میلیون دلار تنزل کند.
اعلام ورشکستگی از سوی کداک پس از آن صورت گرفت که این شرکت نتوانست امتیاز انحصاری ابداعات و دستاوردهای خود در زمینه تصویربرداری دیجیتال را به فروش برساند.
پیشتر کداک هشدار داده بود که اگر نتواند امتیازات انحصاری این ابداعات را تا پایان سال ۲۰۱۱ به فروش برساند، با بحران نقدی مواجه خواهد شد.
کداک روی هم رفته ۱۹۰۰۰ کارمند دارد و اعلام ورشکستگی این شرکت می تواند بر سرنوشت شغلی آنها تاثیر بگذارد.
در دهه ۱۹۸۰ میلادی که کداک در اوج بود، در گوشه و کنار جهان ۱۴۵۰۰۰ کارمند داشت.
شرکت کداک از سال ۲۰۰۳ تا کنون ۱۲ کارخانه خود را تعطیل کرده است.



علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران که به ترکیه سفر کرده، در جریان کنفرانس خبری مشترک با همتای ترک خود گفته است که کشورش آماده از سرگیری مذاکرات اتمی است.
آقای صالحی گفته است که توصیه شخصی او این است که چنین مذاکراتی به میزبانی ترکیه آغاز شود.
به گفته او مقام های ایرانی از جمله سعید جلیلی، سرپرست مذاکرات اتمی ایران، به مقام های ترکیه گفته اند که برای مذاکره آماده و در انتظار تعیین زمان و مکان آن هستند.
دیدار آقای صالحی از ترکیه به فاصله کوتاهی از سفر علی لاریجانی رئیس مجلس ایران به این کشور انجام می شود.
پیشتر آقای لاریجانی هم در ترکیه از آمادگی ایران برای آغاز مذاکرات اتمی با گروه ۱+۵ خبر داده بود.

آیا ایران در پی دلجویی از ترکیه است؟

ترکیه در حال حاضر نه در مساله اسرائیل و نه در موضوع فلسطینان و نه در مورد سوریه حکم واسطه و میانجیگر ندارد. این کشور اگر رابطه نزدیک با ایران را هم از دست بدهد عملا تلاشهایش برای رایزنی و وساطت منطقه ای دیگر مصداقی نخواهد داشت.
ایران هم قطعا ترجیح می دهد همچنان همسایه غیرعربش را که هم با جهان عرب و هم کشورهای غربی رابطه دوستانه دارد در کنار خود حفظ کند.
گروه ۱+۵ شامل پنج کشور عضو دائم شورای امنیت (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین و روسیه) به همراه آلمان است.
آخرین دور مذاکرات دو طرف یک سال پیش در ترکیه و بدون دستاورد مشخصی انجام شده است.
ایران و ترکیه و سپر دفاع موشکی ناتو
احمد داوود اغلو، وزیر امور خارجه ترکیه هم در پاسخ به پرسشی درباره ضمانت احتمالی این کشور به ایران درباره عدم استفاده از سپر دفاع موشکی ناتو علیه ایران گفته روابط سیاسی دو کشور در "بهترین وضعیت" قرار دارد و ضمانت دیگری لازم نیست.
مقامات آمریکایی هدف از ایجاد شبکه دفاع ضد موشکی را مقابله با خطر حملات موشکی کشورهایی مانند ایران و کره شمالی اعلام کرده اند.
انتشار خبر استقرار تجهیزات راداری این شبکه در ترکیه، ناخرسندی مقامات جمهوری اسلامی را در پی داشته است که این اقدام را عامل نا امنی در منطقه دانسته اند.
آقای داوود اغلو گفته است که ترکیه درباره ضمانت لازم درباره سپر دفاع موشکی به همه سئوالات پاسخ داده و کشورش از این سپر علیه هیچ یک از کشورهای همسایه استفاده نخواهد کرد.
سوریه و اختلافات ایران و ترکیه
احمد داوود اغلو وزیر امور خارجه ترکیه در ابتدای این کنفرانس خبری نسبت به پایان خشونت ها در سوریه ابراز امیدواری کرده و گفته بود که ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای نقش مهمی می تواند در این باره داشته باشد.
علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران در واکنش به گفته های همتای ترک خود گفت که ایران با تمام حرف های آقای داوود اغلو موافق است اما نمی توان انتظار داشت که همه کشورها درباره "مسائل پیچیده منطقه ای" از هر نظر با هم موافق باشند.
آقای صالحی گفت که میان ایران و ترکیه "افتراق نظرهایی" وجود دارد اما دو کشور تلاش می‌کنند بر اساس اشتراکات با هم همکاری کنند.
ترکیه در ماه های اخیر مواضع صریحی در برابر بشار اسد رئیس جمهور سوریه داشته و سیاست این کشور برخلاف ایران بوده که از بقای حکومت آقای اسد حمایت می کند.
نفیسه کوهنورد خبرنگار بی بی سی در این کنفرانس خبری از وزیر خارجه ایران درباره نحوه تعامل و همکاری با ترکیه علیرغم افتراق ها و اختلاف نظرها سئوال کرد.
آقای صالحی در این زمان از پشت تریبون خود نزد وزیر امور خارجه ترکیه رفت و با او گفت و گوی کوتاهی کرد.
احمد داوود اغلو، سپس پشت تریبون اعلام کرد که آقای صالحی از او خواسته است تا به این سئوال پاسخ دهد.
وزیر خارجه ترکیه در پاسخ به سئوال بی بی سی گفت که ترکیه و ایران علیرغم اختلافات موجود درباره سوریه، با هم رایزنی و برای حل مساله این کشور تلاش می کنند.
احمد داوود اغلو گفت که ترکیه درباره همه مسائل از جمله سوریه "خیلی صادقانه و روشن" با ایران صحبت می کند.
به گفته وزیر امور خارجه ترکیه هدف نهایی این است که جلوی "کشتار غیرنظامیان" در سوریه گرفته شود.



۵۸ نفر بر اثر زلزله در نيشابور مجروح شدند

زمین‌لرزه‌ای نسبتا شدید روز پنج‌شنبه حوالی نیشابور را لرزاند و موجب شکستن شیشه‌های برخی از ساختمان‌‌ها شد. به گفته منابع بيمارستانی  بر اثر اين زلزله  ۵۸ نفر مجروح شده‌اند که ۱۷ نفر از مجروحان در بيمارستان بستری هستند.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، این زمین‌لرزه ساعت چهار و پنج دقیقه بعد از ظهر به وقوع پیوسته است. موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران قدرت این زلزله را ۵.۵ ریشتر اعلام و مرکز آن را حوالی نیشابور گزارش کرده و افزوده است که این زمین‌لرزه در مشهد، چناران و سبزوار نیز احساس شده است.
این خبرگزاری افزوده است که بر اثر این زمین‌لرزه شیشه‌های برخی از ساختمان‌ها شکسته شده و شبکه مخابرات این شهرستان نیز دچار اخلال شده است، به نحوی که تماس با نیشابور با دشواری همراه است.
به گزارش خبرگزاری فارس، مدت این زمین‌لرزه حدود پنج تا هفت ثانیه بوده و پیش‌بینی می‌شود که یکی از قوی‌ترین زمین‌لرزه‌های منطقه در طول ۱۰ سال اخیر باشد.
به گزارش ايرنا، دکتر کاظم فرهمند، رييس دانشگاه علوم پزشکی نيشابور ، گفته است: بر اثر اين زلزله  ۵۸ نفر مجروح شده اند، که از اين تعداد ۱۷ نفر بستری و بقيه به صورت سرپايی مداوا شدند.
دکتر کاظم فرهمند، اضافه کرده است: شکستگی از نواحی مختلف بدن عمده مشکلات مجروحان ناشی از اين زلزله را شامل می شود.
وی همچنین گفته است: مصدمان زلزله عصر امروز نيشابور در دو بيمارستان حکيم و ۲۲ بهمن اين شهرستان بستری شده اند.
ر همین حال گزارش ها حاکی است، نیروهای امدادی هلال احمر و ستاد بحران نیشابور برای بررسی خسارات احتمالی به منطقه اعزام شده‌اند.
در عین حال محمدرضا مهری، رئیس اورژانس ۱۱۵ استان خراسان رضوی، با تأکید بر این ‌که احتمال خسارت در نیشابور وجود دارد، گفته است که تمام پایگاه‌های این اورژانس در شهرستان‌های مشهد، چناران و نیشابور برای کمک‌رسانی در حالت آماده‌باش هستند.
خبرگزاری فارس نیز به نقل از مدیرکل هلال احمر خراسان گزارش کرده است که مرکز زمین‌لرزه در حوالی شمال نیشابور بوده است. فرماندار مشهد نیز می‌گوید بر اساس اطلاعات دریافتی مرکز این زلزله روستای خرو در حوالی نیشابور بوده است.
ايران يکی از مناطق زلزله‌خيز جهان به شمار می‌رود و نواحی مختلف آن شاهد زلزله‌های شديد و خفیف بسیاری بوده است.
به تازگی و در چند روز گذشته به گفته مدیرکل مدیریت بحران استان مرکزی، این استان بیش از هفت بار بر اثر زلزله لرزیده است.
دکتر بهرام عکاشه که از وی به عنوان «پدر زلزله‌شناسی ایران» یاد می‌شود اخیرا با هشدار در مورد زلزله‌خیز بودن شدید منطقه البرز و زاگرس گفت که از ۵۰۰ شهر بررسی شده در ایران، «تنها ۱۵ شهر» از لحاظ آسیب‌پذیری کم‌خطر هستند و مابقی در برابر زلزله بسیار آسیب‌پذیرند.
وی با تأکید بر این‌ که وقوع زمین‌لرزه در ایران امری کاملا عادی و طبیعی است، «غفلت ۲۰۰ ساله» در ایران در برابر این پدیده را غیرعادی و باعث تعجب دانست و گفت: «باید همیشه گوش به زنگ زلزله باشیم.»



صالحی: ایران هرگز قصد بستن تنگه هرمز را نداشته است

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در عین تأکید بر این که ایران قصد بستن تنگه هرمز را ندارد، به کشورهای منطقه هشدار داد که خود را در «موقعیتی خطرناک» قرار ندهند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، علی‌اکبر صالحی روز پنج‌شنبه در آنکارا، در گفت‌وگو با شبکه خبری «ان تی وی» ترکیه گفت: «ما خواهان صلح و آرامش در منطقه هستیم، اما برخی کشورهای منطقه می‌خواهند کشورهایی را که ۱۲ هزار مایل از ما دور هستند، به منطقه بیاورند. من تکرار می‌کنم که ایران هرگز قصد مسدود کردن این مسیر حیاتی (تنگه هرمز) را نداشته است.»
در هفته‌های گذشته بحث لفظی میان ایران و آمریکا در مورد تنگه هرمز جریان داشته و دارد.
همزمان اتحادیه اروپا در حال بررسی طرح تحریم نفت ایران است. عربستان نیز اعلام کرده است که آمادگی دارد با افزایش تولید خود، کمبود نفت بازار جهانی را جبران کند، اظهاراتی که واکنش منفی جمهوری اسلامی را به همراه داشته است.
جمهوری اسلامی در چند وقت اخیر به کشورهای حاشیه خلیج فارس در خصوص جایگزینی نفت خود با ایران هشدار داده است.
آقای صالحی نیز روز پنج‌شنبه بار دیگر هشدار داد: «من خطاب به تمام کشورهای منطقه می‌گویم، لطفا خودتان را در موقعیت خطرناک قرار ندهید.»
وزیر خارجه جمهوری اسلامی همچنین از درخواست آمریکا از ایران برای مذاکره، از طریق ارسال نامه خبر داد و گفت: «آمریکا در ظاهر برای جهان قدرت‌نمایی می‌کند، اما پنهانی (برای ایران) نامه می‌فرستد و می‌گوید بیایید مذاکره کنیم. دولت اوباما با مردم شفاف نیست.»
پس از آن که روزنامه‌ نيويورک تايمز فاش کرد که آمريکا در پيامی به آيت‌الله علی خامنه‌ای درباره‌ پيامدهای بستن تنگه‌ هرمز به وی هشدار داده است، رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه‌ی ایران، دریافت این نامه از سه طریق را تایید کرد.
علی مطهری، نماینده‌ی اصول‌گرای مجلس، می‌گوید بخشی از نامه‌ آمریکا به آیت‌الله خامنه‌ای در مورد بستن تنگه‌ هرمز و بخشی دیگر شامل پیشنهاد مذاکره بوده است.
آقای مطهری در این خصوص به خبرگزاری فارس گفته است که نامه اخیر باراک اوباما به آیت‌الله خامنه‌ای شامل دو قسمت است؛ «قسمت اول این نامه از موضع تهدید» بوده، اما در قسمت دوم «اوباما برای مذاکره و حل و فصل اختلافات فیمابین اعلام آمادگی کرده است».
به گزارش رویترز، مقام‌های واشینگتن تا این لحظه حاضر نشده‌اند ارسال نامه به ایران را تأیید کنند.
آسوشیتدپرس نیز در این خصوص گزارش کرده است که یک مقام رسمی آمریکا که نخواست نامش فاش شود ارسال نامه به شخص آیت‌الله خامنه‌ای را رد کرده و گفته است که انتقال دیدگاه‌های آمریکا به ایران از طریق مسیرهای دیپلماتیک دیگری در جریان است.
تامی ویتور، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا، نیز بدون رد یا تأیید ارسال نامه به ایران، تأکید کرده است که ایالات متحده برای اظهار عقیده خود به جمهوری اسلامی، راه‌های ارتباطی بسیاری در اختیار دارد.
اظهارات ضد و نقیض در خصوص مذاکرات هسته‌ای
از دیگر سو، وزیر خارجه جمهوری اسلامی به تازگی در جمع خبرنگاران در ترکیه، با ابراز تمایل ایران برای مذاکره بر سر برنامه اتمی‌اش، اعلام کرد که گفت‌و‌گو در خصوص زمان انجام این مذاکرات در جریان است.
به گفته او، به احتمال زیاد محل این مذاکرات استانبول خواهد بود.
با این‌ حال اتحادیه اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد که هیچ برنامه‌ای برای مذاکره با ایران در کار نیست و هنوز تصمیم آن هم گرفته نشده، در نتیجه بی‌فایده است که در مورد این که زمان و مکان آن ممکن است کی و کجا باشد، حرف زد.
واشینگتن نیز گفت‌و‌گو با ایران در خصوص مذاکرات هسته‌ای آینده را تکذیب کرده است و ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه، روز چهارشنبه در این خصوص گفت: «در حال حاضر هیچ گفت‌و‌گویی در مورد مذاکرات (هسته‌ای) در جریان نیست.»
خانم نولند افزود: «آن‌چه ما در پی آن هستیم... این است که به وضوح به ایرانی‌ها بگوییم که اگر آنها به طور جدی خواهان بازگشت به مذاکرات هستند، حاضرند در مورد برنامه هسته‌ای خود به وضوح سخن بگویند و آماده‌اند تا در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای خود به جامعه جهانی توضیح شفافی بدهند، آمریکا با این روند موافق است.»
گروه مذاکره‌کننده با ایران خواستار رسیدن به راهی برای مشخص شدن نیات اصلی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی است.
ایران می‌گوید برنامه اتمی را برای تولید برق دنبال می‌کند و گروه مذاکره خواهان برداشتن قدم‌هایی از سوی ایران است که ماهیت صلح‌آمیز فعالیت‌های هسته‌ای خود را ثابت کند.




تبریک دولت اوباما به فرهادی؛ «نادر و سیمین» نزدیک‌تر به اسکار

به دنبال درخشش فیلم«جدایی نادر از سیمین» در گلدن گلوب، دولت آمریکا این موفقیت را به اصغر فرهادی، کارگردان این فیلم، تبریک گفت.
در همین حال فیلم آقای فرهادی که نامزد دریافت جایزه بریتانیایی بفتا شده، به تازگی در فهرست کوتاه نامزدهای بهترین فیلم خارجی اسکار نیز قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده، روز چهارشنبه گفت: «ما می‌خواهیم رسما به اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی، تبریک بگوییم... ما موفقیت او را تحسین می‌کنیم... موفقیت او سندی است بر غنا و انعطاف‌پذیری فرهنگ ایرانی.»
فيلم «جدايی نادر از سيمين» که از سال گذشته تاکنون معتبرترین جوايز سينمايی دنیا را از آن خود کرده است يک‌شنبه شب گذشته موفق شد جايزه بهترين فيلم خارجی‌زبان شصت و نهمين دوره جوايز سالانه گلدن گلوب را دريافت کند.
این فیلم به تازگی نامزد دریافت جایزه بریتانیایی بفتا نیز شده و با چهار فیلم دیگر از کانادا، اسپانیا، فرانسه و آلمان رقابت می‌کند.
همچنین آکادمی اسکار نیز روز چهارشنبه نام «جدایی نادر از سیمین» را در فهرست کوتاه نامزدهای این جایزه در بخش فیلم‌های خارجی، در کنار هشت فیلم دیگر قرار داد: «کله شق» از بلژیک، «موسیو لازار» از کانادا، «سوپر کلاسیکو» از دانمارک، «پینا» از آلمان، «پاورقی» از اسرائیل، «عمر من را به قتل رساند» از مراکش، «در تاریکی» از لهستان و «جنگجویان رنگین‌کمان» از تایوان.
آکادمی اسکار که برای انتخاب نامزدهای بهترین فیلم خارجی ۶۳ فیلم را از نظر گذرانده، سه‌شنبه هفته آینده، چهارم بهمن‌ماه، پنج نامزد نهایی این جایزه را اعلام می‌کند.
به دنبال درخشش «جدایی نادر از سیمین» در گلدن گلوب ۲۰۱۲، جمهوری اسلامی نیز، اگرچه برای مدتی از ساخت فیلم آقای فرهادی خودداری کرده بود، این موفقیت را به وی تبریک گفت.
به گزارش خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی، جواد شمقدری، معاون امور سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پیامی با اظهار این‌که در صورت کنار رفتن موانع و تعصب‌ها، «هر روز شاهد اقبال و توجه دیگران به آثار فرهنگی و تولیدات سینمایی ایران خواهیم بود»، آورد: «آقای اصغر فرهادی توانست از این حجاب‌ها و موانع بگذرد و قضاوتی بخردانه فیلم او را بر سکوی برگزیده‌ها بنشاند. این موفقیت را به وی و جامعه سینمای ایران و مردم خوب کشورمان تبریک می‌گویم.»
اصغر فرهادی هنگامی که جایزه گلدن گلوب را دریافت می‌کرد، گفت: «وقتی بر روی صحنه می‌آمدم داشتم فکر می‌کردم که چه باید بگویم؟ آیا باید چیزی از مادر یا پدرم بگویم، از همسر مهربانم، فرزندانم، دوستان خوبم یا از گروه‌ فیلم‌برداری عالی و دوست داشتنی‌ام؟ اما حالا ترجیح می‌دهم از مردمم بگويم. فکر می‌کنم آنها حقیقتا مردمی صلح دوست هستند.»


میرفخرایی: گرگین دشمن ابتذال در رادیو و تلویزیون بود

اسماعیل میرفخرایی، برای بسیاری از شنوندگان و بینندگان رادیو و تلویزیون نامی و چهره‌ای آشناست. او از مدیران، برنامه سازان و گویندگان پیشکسوت رادیو و تلویزیون ایران است.
اسماعیل میرفخرایی در سال‌های پیش از انقلاب همواره در رسانه‌های دیداری و شنیداری با ایرج گرگین همراه بود. در سال‌های پس از انقلاب هم که ایرج گرگین تصمیم به رفتن گرفت و اسماعیل میرفخرایی تصمیم به ماندن، ارتباط میان این دو همچنان ادامه یافت.

او در گفت‌و‌گویی که داشتیم، به نقش تکرارنشدنی ایرج گرگین اشاره می‌کند؛ چه در حرفه رسانه، و چه در زندگی شخصی‌اش:

  • آقای میرفخرایی، برای ما از ارتباط خود با آقای گرگین بگویید، چطور این ارتباط شکل گرفت؟
از ۵۰ سال پیش آغاز شد. شنونده برنامه‌های رادیویی آقای گرگین بودم. ایشان گوینده رادیو ایران و سپس مدیر رادیو تهران بودند. من و فریدون فرح‌اندوز که تفاوت صدای او را با صداهای دیگر تشخیص داده بودیم، در طول سال‌ها نه جغرافیا و نه سیاست توانست ما را از گرگین عزیزمان جدا کند.
همه ما به دور مدیر عامل وقت رادیو و تلویزیون ایران، آقای قطبی، عشقی را که سنت اگزوپری، خلبان و نویسنده بزرگ از آن حرف می‌زند تجربه می‌کردیم. سنت اگزوپری می‌گوید: عشق این نیست که عاشق و معشوق به هم بنگرند. عشق آن است که آن‌ها با هم به یک سو بنگرند. سوی نگاه ما ایران بود و ایران هست.

گفت‌وگوی نیوشا بقراطی با اسماعیل میرفخرایی در مورد زندگی و میراث ایرج گرگین
زیبا‌ترین گویندگی‌های گرگین را با آثار ادبی و دینی همیشه به یاد دارم. وقتی می‌گویم دینی به این اشاره دارم که در آن سال‌ها در ماه مبارک رمضان صدای گرگین با خواندن متون با معنا به گوش می‌رسید. گرگین در هر زمان دشمن ابتذال در رادیو و تلویزیون بود. او معتقد بود که بعضی از سخت گیری‌های اجتماعی در هر دوره‌ای فساد را به درون خانواده‌ها می‌برد.
با تشکر از اینکه همه به یاد او هستند ولی این سؤال پیش می‌آید که چرا تا زنده بود بیشتر به او توجه نمی‌کردند.

بعد از انقلاب من و برادرش جمشید را به ماندن در ایران تشویق می‌کرد. اول هر مکالمه بین من و آقای گرگین تلخکامی را از شرایط رادیو و تلویزیون‌های داخل و خارج با این شوخی آغاز می‌کردیم که «آقای گرگین، وقتی بزرگ شدیم چه کاره خواهیم شد؟» و این کودک مثبت درون هنوز در درون هر دوی ما زنده بود.

حدود یک ماه پیش هم که با هم صحبت می‌کردیم هیچ صحبتی از شدت بیماری‌اش نکرد.

من و فریدون فرح اندوز که روزگاری برای دیدن او ساعت‌ها دم در رادیو در میدان ارگ می‌ایستادیم تا صاحب این صدای لطیف و استثنایی را ببینیم، در جلسه‌ای که بعد از اولین دیدار با او داشتیم به او گفتم آقای گرگین همه گرفتاری‌های ما از شماست. شما ما را به این حرف علاقه‌مند کردید. او هم بعد از شنیدن این حرف لبخندی از رضایت می‌زد.

ما این سعادت را داشتیم که گرگین را از طریق امواج بشناسیم و بعد هم به عنوان همکار در کنارش بودیم. من یکی از مدیران رادیو و تلویزیون شبکه دو بودم که مدیر مستقیمم آقای گرگین بود و فریدون فرح‌اندوز مدیر خبر آن شبکه بود.

آقای گرگین ما را از خودمان بهتر می‌شناخت. خود شما هم که بعد‌ها شاگرد آقای گرگین بودید این را می‌دانید. همیشه به من می‌گفت تو وقتی به هم می‌ریزی نمی‌شود دیگر نمی‌شود جمع و جورت کرد.

آقای گرگین به ما یاد داد که زندگی بدون فرهنگ معنا ندارد. او رادیو و تلویزیون را بلندگو نمی‌دید. هیچ وقت استفاده شخصی یا تجاری از تلویزیون و رادیو نکرد. بلکه استفاده فرهنگی کرد.

من مطمئنم که اگر آنهایی که این امواج رادیویی را در اختیار من و شما گذاشتند مثل ماکسول و هرتز و مارکونی الان اینجا بودند، واقعاً متأثر می‌شدند.

ولی سؤال اصلی این است که چرا باید گرگین دور از مکانی که عاشقش بود و همیشه از آن صحبت می‌کرد، دنیا را ترک کند؟ چرا نباید در سرزمین خودش دنیا را ترک کند؟ چرا ما از هم جدا شدیم؟ این چراهاست که باید خیلی‌ها به آن پاسخ بدهند... (بغضش می‌ترکد)

  • آقای میرفخرایی می‌دانم الان شرایط دشواری است برای مصاحبه.
بله. نیوشاجان. ولی این‌ها که می‌گویم دروغ و مبالغه نیست. از وقتی خبر مرگ آقای گرگین را شنیده‌ام انگار یک سوم وجودم گم شده است.
تو هم شاید بهتر بدانی. آدم‌های امثال ما زندگی را از دریچه فرهنگ می‌بینیم. وقتی کسی که در عمق وجودت ریشه دارد بمیرد، آدم فکر نمی‌کند که نیست. من هم پدرم و هم مادرم درگذشته‌اند. خیلی هم ناراحت شدم اما تمام شد. ولی وقتی یک آدم فرهنگی مثل آقای گرگین از دنیا می‌رود، آدم احساس می‌کند که پشتش خالی شده است.

  • آقای میرفخرایی، یک نکته جالبی که در مورد آقای گرگین وجود دارد این است که میزان تاثیریش در نسل‌های مختلف رسانه‌ای، از چند دهه فرا‌تر می‌رود. تأثیرگذاری و آموزگاری ایرج گرگین از زمان پیش کسوتانی مثل خود شما و آقای فرح اندوز شروع می‌شود و تا همین نسل امروز پیش می‌آید، تا جوان‌ترهایی مثل من که شانس همکاری با آقای گرگین را داشته‌اند. یکی از مسائلی که به نظر من در این گستره وسیع تأثیرگذاری نقش داشته، منش آموزگاری آقای گرگین بود.
دقیقاً. نیوشاجان من و فریدون، آقای گرگین را از طریق رادیو شناختیم. مشتری برنامه‌های رادیویی او بودیم و من در برنامه‌های زنده به ایشان تلفن می‌زدم. من و فریدون در گروه تئا‌تر رادیو ایران بودیم که از رادیوهای فرهنگی بود که آقای گرگین راه اندازی کرده بودند.
در طول این همه مدت یعنی چیزی حدود ۵۰ سال، به جرئت می‌توانم بگویم نزدیک‌ترین دوست من بود. در سال‌هایی که با هم همکار بودیم یعنی ایشان رئیس شبکه دو و من مدیر بودم، یک بار هم صدای بلند این مرد را نشنیدیم. فقط گاهی یک گلایه‌هایی می‌کرد.

می‌خواهم به خصیصه‌های معلمی ایشان اشاره کنم. گلایه‌هایش هم بسیار آرام و پرسشگر بود و هیچوقت توی ذوق ما نمی‌زد. ما اهالی هنر و فرهنگ مثل بچه‌هایی می‌مانیم که نقاشی می‌کنیم و می‌بریم پیش مردم و اگر به من بگویند اه اه این چه نقاشی است؟ خیلی توی ذوقمان می‌خورد.

  • بله. همین طور است. بار‌ها شنیده‌ایم که ایرج گرگین با همین روش مدیریت، به متحول کردن رسانه‌های شنیداری و دیداری در ایران کمک کرد. ممکن است شما به عنوان پیش کسوتی که در آن دوران ناظر این روند بودید و در آن شرکت داشتید، درباره نقشی که آقای گرگین در متحول کردن مفهوم رسانه در ایران ایفا کرد کمی برایمان توضیح دهید؟
حتماً. اول از همه آقای گرگین توانست نوعی از گفتار را وارد پروسه رادیویی کند که متن مکتوب هیچ گونه دستکاری نشود ولی جوری بیان شود که ما آن نوشتار را به شکل رادیویی درک کنیم. بدون اینکه آن را دستکاری کند با فرم بیان خاص خودش به شکلی بیان کند که... می‌دانید چه می‌گویم که؟
  • منظورتان زبان و بیان رادیویی خاص ایشان است؟
بله. قبل از آقای گرگین بسیاری از اهل فضیلت و ادب در رادیو کار می‌کردند ولی نحوه اجرای برنامه‌های آن‌ها به صورت خطابه بود. و گویندگی را بیشتر به گویندگی در میدان‌ها و سالن‌ها تصور می‌کردند.
  • چقدر جالب آقای میرفخرایی! این نکته‌ای که شما به آن اشاره می‌کنید جزو اولین درس‌هایی بود که من خودم به شخصه از آقای گرگین آموختم. او در ابتدای کار همیشه به من می‌گفت باید صدایت را کشف کنی و طوری با مخاطب حرف بزنی که او احساس نکند کسی از بالای سرش با بلندگو دارد چیزی را اعلام یا خطابه می‌کند. بلکه باید با شنونده‌ات صحبت کنی.
همین طور است. به ما هم همین را یاد داد. چون تا قبل از آن هر که می‌آمد پشت رادیو می‌نشست مثل سخنوری در میدان حرف می‌زد. آن چنان که این روش همین الان هم ادامه دارد.
اما روش گرگین این طور نبود. آقای گرگین با سواد بود. خود شما سردبیر هستید و این مسئله را به خوبی می‌دانید. مسئله مهم در اجرا، مسئله رساندن محتواست. استودیوی رادیو جای ادا در آوردن نیست. حتی اگر سال‌های اول ادا در می‌آوریم باید با گذر زمان فرم خودمان را پیدا کنیم که نهایتاً به بیان محتوا برسیم.

آقای گرگین وقتی صحبت می‌کرد محتوا را منتقل می‌کرد. بزرگ‌ترین معلمی که آقای گرگین در حق من کرد این بود که او صرفاً گویندگی نمی‌کرد، بلکه شخصیت خودش را بیان می‌کرد. این به نظر من یک ابداع تازه برای رادیو و تلویزیون و به خصوص رادیو در ایران بود.

هنوز هم رادیو با بلندگو اشتباه گرفته می‌شود. رادیو بلندگو نیست بلکه ارتباط فرد با فرد است. انتقال یک محتوای فرهنگی و دوری جستن از ابتذال است.

  • اتفاقاً مسئله‌ای که الان می‌خواستم از شما بپرسم همین جنبه حرفه‌ای آقای گرگین بود. یکی از پررنگ‌ترین وجوه شخصیت آقای گرگین التزام به اخلاق روزنامه نگاری بود، به معنای انصاف، اعتدال و عدم جهت گیری در خبردهی و حتی اعتدال در لحن خبر خواندن. می‌خواستم از شما که چند دهه با ایشان همراه بودید بپرسم که آقای گرگین از‌‌ همان ابتدا هم چنین روشی را دنبال می‌کرد، یا در طول زمان متحول شد؟
ارزش گرگین این است که از گذشته دور در حین برگزاری کلاس‌هایی که برای ما می‌گذاشتند، به این نکته اشاره می‌کرد که با مخاطب همیشه در شأن مخاطب حرف بزنید و با دادن خبر درست، به او احترام بگذارید. او تأکید می‌کرد که خبر را از بالا خطاب به مخاطب اعلام نکنید. اشتباهی که هم اکنون هم دارد انجام می‌شود.
من فکر می‌کنم که او چه جسارتی داشت که وقتی همه در یک محیط داشتند با لحن خطابه صحبت می‌کردند، ایشان خطاب نمی‌کرد بلکه صحبت می‌کرد. حتی متون ادبی و مذهبی را طوری بیان می‌کرد که به دل آدم می‌نشست.

  • آقای میرفخرایی، هر کس که آقای گرگین را می‌شناسد، می‌داند که بخش بزرگ و عمده‌ای از زندگی او معطوف به فعالیت‌های فرهنگی بوده، و اینکه ادبیات و هنر در زندگی او بسیار نقش برجسته‌ای داشت. یکی از رسانه‌هایی که گفته می‌شود ایرج گرگین از طریق آن فرهنگ و هنر جدی را وارد رسانه کرد، برنامه دوم رادیو تهران بود.
بله. آن موقع ما می‌گفتیم: «برنامه دوم تقدیم می‌کند».
  • شما در مورد نقش فرهنگی آقای گرگین و وارد کردن مسائل مهمی فرهنگی، ادبی و هنری روز در رسانه‌های جمعی چه خاطره‌ای دارید؟
خاطره مهم من این بود که با فریدون فرح‌اندوز از طریق تئا‌تر دانشگاه به همین برنامه دوم رفتیم. برای اینکه می‌خواستیم خودمان با به یک شکلی به آقای گرگین برسانیم. در نمایش‌ها نقش‌های کوچکی به عهده می‌گرفتیم ولی در اصل هدف‌مان ما این بود که گرگین را ببینیم.
با چه دقتی با همکاری آقای علی‌اصغر طاهری که تهیه‌کننده بود سعی می‌کرد آثار مهم و جاویدان ادبیات جهان را به صورت نمایشنامه‌های طولانی تبدیل و اجرا کند. از نمایشنامه‌های بارزی که اجرا کرد نمایش بیژن مفید بود، موش‌ها و آدم‌ها. این نمایشنامه‌ها طولانی بود. ممکن بود ساعت هفت آغاز شود و گاهی تا ده و نیم شب به طول بیانجامد.

آن زمان گرگین توانسته بود امواج دولتی را در اختیار اشاعه فرهنگ به خدمت بگیرد که از ساعت هفت شب که هنوز در خانه‌ها تلویزیون هم نبود ما بنشینیم و یک نمایشنامه کاملی مثل نمایش موش‌ها و آدم‌ها را از اول تا آخر اجرا کنیم.

این نشانه این است که او رادیو و مخاطبش را شناخته بود و حالا می‌خواست آن فرهنگ و محتوا را سوار امواج کند. نه مثل الان که شما می‌بینید افرادی می‌آیند و در برنامه زنده رادیویی ساعت‌ها حرف‌های مبهمی می‌زنند و این امواج عزیز را هدر می‌دهند. امواجی که تولیدش دردسر دارد و پخش و مدیریتش دردسر دارد.

گرگین سعی می‌کرد از این امواج برای اطلاع‌دهی فرهنگی استفاده کند و حتی زمانی که به رادیو آزادی آمد، سعی می‌کرد با ریتم شرایط امروز برنامه فرهنگی بسازد. او رادیو را در هر زمانی شناخته بود. و می‌خواست از رادیو به عنوان ابزار فرهنگی استفاده کند.

  • آقای میرفخرایی از شما متشکرم. در پایان اگر نکته دیگری وجود دارد که می‌خواهید اضافه کنید...
برای من گرگین از بین نرفته بلکه در میان ما هست. ولی من متألم هستم که گرگین چرا باید کیلومتر‌ها و مایل‌ها و دریا‌ها دور‌تر از جایی که به آن عشق می‌ورزید درگذشته باشد...




«نقش خارق‌العاده» گرگین در شکل‌بخشی رسانه مدرن در ایران

فریدون فرح اندوز از پیش کسوتان رسانه‌های دیداری و شنیداری است که در ۴۵ سال گذشته با ایرج گرگین همراه بوده است؛ تا پیش از انقلاب در کسوت همکار، و پس از آن در سال‌های مهاجرت به عنوان دوست.
فریدون فرح اندوز تا پبش از انقلاب به عنوان برنامه‌ساز، گوینده، سردبیر خبر، و مدیر بخش خبر با ایرج گرگین بود.
آقای فرح‌اندوز نیز مانند بسیاری از چهره‌های مطرح رادیو و تلویزیونی به دنبال انقلاب ۵۷ و تنگ شدن عرصه، از ایران کوچ کرد و اکنون در واشینگتن به سر می‌برد.
آنچه می‌آید، گفت‌و‌گویی است که به مناسبت بدرقه ایرج گرگین، با فریدون فرح اندوز داشتم:
آقای فرح اندوز، برای ما در رادیو فردا، ایرج گرگین پیش از هر چیز نقش یک آموزگار را داشت. شما از کسانی هستید که از ابتدای کار رسانه‌ای با آقای گرگین همکاری داشتید. اگر اشتباه نکرده باشم شما در سال ۱۳۴۵ کارتان را در رادیو ۲ - رادیو تهران که آقای گرگین مسئولیتش را بر عهده داشت آغاز کردید. خیلی دوست داشتم برای
ما از نقشی که آقای گرگین در آن زمان در رسانه ایفا می‌کرد بگویید.

درست می‌گویید نیوشاجان. بگذار در آغاز بگویم که ایرج گرگین تنها استاد
بچه‌های رادیو فردا نبود، استاد من و کسانی که دو سه نسل پیش تا امروز این حرفه را دوست داشتند و دنبال کردند هم بود.
درست در ۴۵ سال پیش یعنی در سال ۱۳۴۵، ایرج گرگین را برای اولین بار دیدم. چند سالی پیش از آن او را می‌شناختم. صدای یگانه و زیبایی بود که من در رادیو می‌شنیدم و همیشه به عنوان یک مراد و ایده‌آل به آن نگاه می‌کردم چون علاقه‌مند به این کار بودم.
گفت‌وگوی نیوشا بقراطی با فریدون فرح‌اندوز در مورد زندگی و میراث ایرج گرگین
در آن زمان ما دانشجو بودیم. در خانه می‌نشستیم و زمانی که آقای گرگین برنامه آهنگ‌های درخواستی را اجرا می‌کرد از خانه‌های خودمان تلفن می‌کردیم تا آقای گرگین اسامی‌مان را در رادیو بگوید و آهنگی برای‌مان پخش کند. وقتی اسامی ما با آن صدای بی‌نظیر یگانه از رادیو پخش می‌شد طبیعی است که یک شور و شعف عجیبی در دل‌هایمان ایجاد می‌کرد.
به هر حال خواستم بگویم که من پیش از اینکه این انسان را بشناسم، این صدا را چقدر دوست داشتم و چقدر کار‌هایش را دنبال می‌کردم.
  • آقای فرح اندوز، برای نسل ما هم صدای آقای گرگین صدای یگانه‌ای بود که اگر چه در زمان ما از رادیو پخش نمی‌شد اما به واسطه کارهایی که از آقای گرگین برای نسل ما به جای مانده بود، از شازده کوچولو تا مصاحبه‌هایش، با این صدا آشنا بودیم. می‌خواهم بگویم که در این زمینه حس مشترکی بین خیلی از فرهنگ دوستان نسل ما و شما وجود دارد.
خوب همین. این نشان می‌دهد که یک آدم چقدر می‌تواند تأثیرگذار باشد. ایرج گرگین یک انسان تأثیرگذار بود. وقتی این آدم‌های حرفه‌ای می‌روند کسی را نمی‌توانیم به جای آن‌ها بگذاریم. ایرج گرگین یک انسان یک بعدی و یک وجهی نبود. ابعاد و وجوه بسیار داشت.
بر می‌گردم به‌‌ همان سال‌های اول. من ۴۵ سال پیش او را برای اولین بار در رادیو ایران دیدم و دقیقاً درست مثل شاگردی بودم که استادش را می‌بیند یا کسی که به آرزوی دست نیافتی‌اش دست پیدا می‌کند.
او از ما امتحان گرفت و شروع به کار کردیم. کارهایی که او در آن زمان در رادیو تهران انجام می‌داد، بسیار پیشرفته‌تر از زمان خودش بود.
او در آن زمان ادبیات جهان را به زیبا‌ترین شیوه به مردم ایران معرفی می‌کرد؛ در نمایشنامه‌هایی که در رادیو تهران تهیه می‌کرد، با همکاری بسیاری از نازنینانی که الان بخشی از آن‌ها مهاجرت کرده‌اند.
  • خود شما هم اگر اشتباه نکرده باشم، در این نمایشنامه‌های رادیویی ایفای نقش می‌کردید.
بله. من و عزیز نازنینم اسماعیل میرفخرایی که با هم در رادیو تهران امتحان دادیم، در چندتا از این نمایشنامه‌ها کارهای کوتاهی را اجرا می‌کردیم.
گفتم که ما آن زمان بچه و تازه کار بودیم و چیزی نمی‌دانستیم. آن‌ها همگی بزرگانی حرفه‌ای بودند با سال‌ها پیشنیه.
ایرج گرگین از اول علاقه و دلبستگی عجیبی به فرهنگ داشت. چه فرهنگ سرزمین خودش و چه فرهنگ دنیا، و سعی می‌کرد در این مسیر تلاش کند.
ایرج گرگین یک انسان چند وجهی بود. او کارش را با روزنامه‌نگاری شروع کرد و سپس به رادیو رفت.
در رادیو گویندگی، تهیه کنندگی و هر کاری را که شما فکر کنید در یک رسانه گروهی دیداری و شنیداری انجام می‌شود، تجربه کرد.
سال‌های سال مدیر قسمت‌های مختلف رادیو بود. مصاحبه‌های گوناگونی انجام داد. درخشان‌ترین نمونه‌هایش خوشبختانه وجود دارد. مثلاً مصاحبه‌ای که با فروغ فرخزاد و با بیژن مفید انجام داد. نمونه‌هایی از این دست فراوانند.
سال‌ها هم سردبیر مجله تماشا بود که یکی از پیشرو‌ترین مجلات آن زمان محسوب می‌شد. وقتی هم به تلویزیون آمد نخبه‌ترین افراد را دور خودش جمع کرد.
او به تمام استعدادهای جوان میدان داد. به هنرمندانی که استعدادی داشتند ولی امکان عرضه آن استعداد را نداشتند. او این امکان را برای آن‌ها فراهم کرد. درهای شبکه دوم تلویزیون به روی این هنرمندان باز شد و آن‌ها توانستند خودشان را نشان بدهند.
  • این جنبه‌ای که اشاره کردید، یعنی جنبه فرهنگی ایرج گرگین، جزو مسائلی است که زیاد درباره‌اش صحبت می‌شود. ما هم که اینجا با آقای گرگین کار می‌کردیم و با علائق شخصی‌اش آشنا بودیم، می‌دیدیم که چقدر به شعر و ادبیات و دنیای فرهنگ و هنر علاقمند بود. ممکن است درباره همین جنبه فعالیت‌های آقای گرگین بیشتر توضیح بدهید؟
آقای گرگین به دلیل علاقه شخصی خودش و تحصیلاتی که در رشته ادبیات کرده بود، به فرهنگ پیشرو ایران و جهان دلبستگی داشت. او تمام هم و غمش را به کار بست تا رادیو را از آن حالت سنتی‌اش خارج کند و یک رسانه پیشرو به مردم عرضه کند.
او سعی کرد مردم را با چهره‌های مختلف و با جنبه‌های مختلف جهان و فرهنگ جهان آشنا کند.
یادم هست برنامه‌ای به نام «صدای شاعر» اجرا می‌کرد که با شعرای معاصر ایران گفت‌و‌گو می‌کرد. در آن زمان بحث بسیار طولانی بین شعر کهنه و شعر نو در ایران وجود داشت و طرفداران این دو سبک با همدیگر جنگ و جدال داشتند.
او کسی بود که شعر نو را عملاً به مردم شناساند و با آن صدایی که خاطره نسل‌های بسیاری باقی است، شعر و ادبیات را به مرم عرضه کرد.
بسیاری از نامداران هنر امروز ایران در هر زمینه هنری که فرض کنید از موسیقی گرفته تا سینما، مدیون ایرج گرگین هستند. چون اگر ایرج گرگین نبود این امکان که آن‌ها بتوانند وارد سیستم بشوند و استعداد خودشان را نمایان کنند، وجود نداشت.
شما فقط به جنبه کارهای رادیویی او بسنده نکنید. او فیلم‌های مستند بسیاری ساخته است. ترجمه‌های بی‌نظیری داشت. شازده کوچولو را که شما هم به آن اشاره کردید یکی از بی‌مانند‌ترین کارهایی است که توسط او اجرا شده است.
  • فکر می‌کنم بعد از رادیو تهران شما در تلویزیون ملی ایران با آقای گرگین کار کرده‌اید. تصور می‌کنم در سال ۱۳۴۶ بود که شما به تلویزیون ملی ایران رفتید.
دقیقاً.
  • می‌شود در مورد نقش آقای گرگین در تلویزیون ملی ایران هم صحبت کنید؟
من از زمانی که به تلویزیون ملی ایران رفتم، این خوشبختی را داشتم که آقای گرگین رئیس، آموزگار و راهنمای من باشد. می‌توانم بگویم هر چه را که از این حرفه می‌دانم، از آقای گرگین آموختم.
او در کار، انسانی بسیار مهربان و در عین حال به معنای واقعی کلمه حرفه‌ای بود. او در تلویزیون شبکه‌ای را راه اندازی کرد که ما پیشتر نمونه‌اش را نداشتیم.
  • منظورتان شبکه دوم رادیو تلویزیون است که شما هم مدیر بخش خبر آن بودید؟
بله. من سال‌ها علاوه بر کار گویندگی، کار خبر هم می‌کردم. اگر برنامه‌هایی که در آن زمان در شبکه دوم رادیو و تلویزیون ملی ایران و زیر نظر آقای گرگین تهیه شده است را امروز هر جای دیگر دنیا به نمایش بگذارید، می‌توانید با افتخار بگویید که ۴۰ سال پیش در سرزمین و مملکت من انسانی بود که چنین برنامه‌هایی را عرضه کرد.
این برنامه‌ها آگاهانه، با دید بسیار عمیق و با هدف روشنگری ساخته و به مردم عرضه می‌شد.
  • آقای فرح اندوز، اینجا دیگر می‌رسیم به سال وقوع انقلاب و جایی که هم آقای گرگین و هم شما از ایران خارج می‌شوید. ایرج گرگین خارج از ایران هم فعالیت رسانه ایش را متوقف نکرد. راه اندازی و مدیریت رادیو امید در لس آنجلس و بعد هم شرکت در بنیانگذاری رادیو آزادی در پراگ و سرپرستی محتوای آن مهم‌ترین فعالیت‌های رسانه‌ای آقای گرگین خارج از ایران بود. به نظر می‌رسد آقای گرگین هیچ وقت در طول حدود شش دهه گذشته از رسانه فاصله نگرفته است.
همان طور که گفتید آقای گرگین هرگز نمی‌توانست فعالیت رسانه‌ای‌اش را متوقف کند. او دیوانه‌وار عاشق کارش بود. چند روز پیش وقتی در کنار بسترش بودم و با هم صحبت می‌کردیم و هنوز می‌توانست حرف بزند، می‌گفت بدون کار که نمی‌شود زندگی کرد. ما باید کارمان را ادامه بدهیم.
او در غربت و با وجود هزار و یک مشکل در آمریکا یک رادیو به وجود آورد. رادیو امید واقعاً مایه افتخار بود. یک رادیوی فرهنگی درجه یک بود، و قابل قیاس با رادیوهای خوب دنیا.
  • جالب اینجاست که آقای گرگین چند سال پیش به من گفته بود رادیو امید را تنها با ۱۰ هزار دلار راه‌اندازی کرده بود.
بله. درست است. حتی یک مجله هم به اسم امید منتشر می‌کرد که آن هم مجله فوق‌العاده‌ای بود. بعد‌ها این رادیو با همکاری نورالدین ثابتی ایمانی عزیزم به رادیوی امید ایران تبدیل شد.
ببینید همین کار، یعنی راه‌اندازی رادیو با آن مبلغ، واقعاً یک کار غیرممکن به نظر می‌رسد. اما او این غیرممکن را انجام داد و آن رادیو را راه انداخت.
بعد از آن وقتی گرگین به رادیو آزادی رفت این رادیو هم تبدیل به یکی از موفق‌ترین رادیوهای ایران شد. بعدش هم برای تبدیل رادیو آزادی به رادیو فردا فوق‌العاده کار کرد. او تا لحظه آخر از پای ننشست.
این را در ضمن بگویم که از حدود دو سال و نیم پیش که بیماری آقای گرگین آشکار شد به همت یک دوست نازنین ایرانی از نسل خود شما، یک شاعر برجسته و یک انسان ایثارگر به نام دکتر ماندانا زندیان، یک سری گفت‌و‌گو با آقای گرگین انجام شد.
بعد این گفت‌و‌گو‌ها سرآغاز ایده‌ای شد تا مجموعه مقالات و گفت‌و‌گوهای آقای گرگین به صورت یک شرح حال و زندگینامه حرفه‌ای به صورت کتاب در بیاید. مقدار بسیار زیادی از تدوین و جمع آوری این کتاب در زمان حیات آقای گرگین به پایان رسید و این کتاب به زودی آماده و منتشر خواهد شد.
کتاب مذکور شامل یک سی دی خواهد بود که آن صدای یگانه که اشعاری را از شاعران ایران قرائت کرده است، از ملک الشعرا بهار بگیرید تا شعرای امروز در آن سی دی ضبط شده و همراه با کتاب عرضه خواهد شد.
عنوان کتاب هنوز انتخاب نشده است. خود آقای گرگین در این مورد نظری داشتند که احتمالاً آن نظر اجرا خواهد شد و امیدوارم به زودی این کتاب منتشر شود.
به گمان من تمامی اهالی رسانه‌های گروهی در داخل ایران و رسانه‌های خارج از کشور و تمام کسانی که به این حرفه علاقه دارند، وظیفه دارند این کتاب را بخوانند.
  • شما در همین گفت‌و‌گو چند بار به «آموزگار بودن» آقای گرگین اشاره کردید. اینجا در رادیوفردا هم ایرج گرگین برای ما فرا‌تر از یک سردبیر و یا یک مدیر بود. به نظر من یکی از نکاتی که نقش آقای گرگین را در آموزش برجسته می‌کرد، منش آرام و موقر او بود. شما که سال‌های طولانی‌تری با آقای گرگین همراه بودید، از این مرام و مسلک چه خاطره و تصویری در ذهنتان باقی مانده است؟
نیوشا جان برای ما هم همین طور بود. این مرام و مسلک بخشی از شخصیت آقای گرگین بود. ما را راهنمایی می‌کرد، منتها طوری راهنمایی می‌کرد که ما فکر نکنیم دارد ما را تصحیح می‌کند.
سر مسئله درست خواندن کلمات نمی‌دانید که ما چقدر با همدیگر بحث داشتیم. تک تک کلمات و واژه‌ها برای آقای گرگین یک ارزش والایی داشت. او سعی می‌کرد به همه کسانی که در این مسیر کار می‌کنند نحوه درست خواندن را بیاموزد.
در راهنمایی کردن کارمندانش و همکارانش هرگز و هرگز دریغ نمی‌کرد و با مهربانی و لبخند زیبای همیشگی‌اش همه را هدایت می‌کرد.
استودیوهای بزرگ رادیو ایران و تلویزیون ملی ایران امروز هر چه نامش هست مهم نیست. باید به نام بزرگ ایرج گرگین نامگذاری کرد. برای اینکه او نقش خارق‌العاده‌ای در شکل بخشی به رسانه مدرن و نوین در ایران داشت.
  • در همین باره می‌خواستم بیشتر توضیح دهید آقای فرح اندوز. ما همیشه می‌شنویم که ایرج گرگین نقش مهمی در بازتعریف رسانه در ایران داشته است. ممکن است در این مورد برایمان بیشتر بگویید؟
پیشتر این رسانه‌ها مفهوم دیگری داشتند؛ یک مفهوم بسیار سنتی. روند مشخصی هم وجود داشت. روش ثابتی در تولید و خبر خواندن و غیره وجود داشت که به طور سنتی سال‌های سال دنبال می‌شد.
خبر به طور مفصل اجرا می‌شد ولی هیچ فرم و قالب مدرنی نداشت. آقای گرگین با‌شناختی که از رسانه‌های گروهی در جهان و طی سال‌ها تحصیل و مطالعه در نقاط مختلف دنیا کسب کرده بود، این شکل را دگرگون کرد.
وقتی شبکه دو رادیو و تلویزیون تأسیس شد، نحوه اجرای خبر کاملاً با آنچه که سالیان متمادی به عنوان خبر اجرا می‌شد، متفاوت بود. او کاری کرد که رسانه صمیمی‌تر و به شکل مستقیم با مخاطب ارتباط برقرار کند.
او در نحوه برنامه سازی و تدوین هم روش نوگرایانه تری در تلویزیون داشت. او بود که به خیلی از همکارانش نشان داد که چقدر اهمیت دارد که فیلم را در کجای برنامه باید گذاشت و چقدر از فیلم را باید با خبر میکس کرد.
  • آقای گرگین همیشه تاکید ویژه‌ای هم بر ارزش‌های خبری، و خبررسانی عادلانه و منصفانه داشت.
دقیقاً.
  • فکر می‌کنم اعتدال اصلاً کلمه مورد علاقه گرگین در امور مربوط به خبر و رسانه بود.
همینطور است. او اعتقاد عمیق قلبی داشت به راستگویی و گفتن حقیقت و به... (بغضش می‌ترکد)
ببخشید من پراکنده گویی می‌کنم و قادر نیستم در شرایط فعلی آن طور که وظیفه دارم به عنوان یک شاگرد در مورد استادم حق مطلب را ادا کنم.
نیوشاجان من اول به شما و به همه بچه‌های رادیو فردا، به تمام بچه‌های رسانه‌های گروهی در هر کجای جهان که هستند و به تمام کسانی که به این مسیر علاقه‌مندند، به تمامی هنرمندان ایران و به ملت ایران تسلیت می‌گویم.
درد بزرگ و تأثر عمیق من از این است که شخصیت بزرگی مثل ایرج گرگین که می‌توانست منشأ چه اثرات بیشتری در سرزمین خودش باشد، باید در غربت و در جایی که فرسنگ‌ها از سرزمین خودش فاصله داشت و دور از سرزمینی که تا لحظه آخر به آن عاشقانه عشق می‌ورزید، اینجا در بیمارستانی در ویرجینا در حومه واشنگتن چشم از جهان فرو ببندد.
حال اینکه گرگین می‌توانست چه شاگردانی در ایران تربیت کند و می‌توانست منشأ چه کارهای بزرگی در کشورش باشد.



ایرج گرگین؛ معلمی برای تمام فصول

چند روزی می‌شد که به رادیوفردا پیوسته بودم؛ هفت سال پیش. رادیویی شدن را تمرین می‌کردم؛ از خبر نوشتن برای رادیو و تهیه گزارش رادیویی تا برنامه سازی و اجرا. استادم ایرج گرگین بود.
سخت‌ترین بخش ماجرا اجرای زنده بود. با یک دسته کاغذ خبر به استودیو می رفتیم و با صدایی خام و ناآموخته اجرای زنده را تمرین می کردم.

می‌گفت پشت میکروفن که می‌روی باید خودت باشی. باید صدایت را کشف کنی و با آن آشنا شوی. نباید برای شنونده‌ات خبر را اعلام کنی، باید با شنونده‌ات صحبت کنی. لحنت باید دور از هیجان باشد و معتدل؛ «اعتدال» کلمه مورد علاقه ایرج گرگین بود در کار رسانه.

آن روز قرار بود بخش خبری کوتاه رأس ساعت را اجرا کنم. چند بار تمرین کرده بودیم. چیزی که انتظار داشت در نمی‌آمد. دقیقه‌ای مانده به رأس ساعت، کتش را درآورد، آستین‌هایش را بالا زد و به جای من رفت داخل استودیو. گفت خوب دقت کن ببین کجاها مکث می‌کنم و کجاها نفس می‌گیرم. من و تکنیسین استودیو هیچ کدام باورمان نمی شد که آقای گرگین می‌خواهد خودش بخش خبری را اجرا کند!

سرخط ها را که با صدای مخملینش خواند، بیرون آمد و گفت: دقت کردید جانم؟ گفتم: بله. با متانت همیشگی و لبخندی محو گفت: نیم قرنی می‌شد که سرخط نخوانده بودم نیوشا خان! «خان» را وقتی به اسمت اضافه می‌کرد که می‌خواست حواست را خوب جمع کنی.

ایرج گرگین در حال اجرای یک برنامه رادیویی/ رادیو ایران؛ ۱۳۳۹
​​برای ایرج گرگین، با سابقه نیم قرن فعالیت درخشان فرهنگی و مدیریت و تأسیس رسانه‌های بزرگ، کماکان «آموزش» چنان جایگاه ویژه‌ای داشت که مجابش می‌کرد یک بخش خبری ۹۰ ثانیه‌ای را اجرا کند تا شاید خبرنگار جوانش رادیو را یاد بگیرد.
این نقش شاگرد و آموزگاری برای من و برای دیگر رادیوفردایی‌ها در طول این سال‌ها ادامه داشت؛ حتی در سه سال آخر که دیگر در رادیوفردا نبود. تا روزهای آخر از آموزش دریغ نداشت؛ و چه حس نابی بود وقتی از استودیو می‌آمدم بیرون و تلفن زنگ می‌زد.

آن سوی خط صدای مخملین آشنا، از یک قاره آن سوتر می‌گفت: «سلام جانم؛ الان ساعت ششم را شنیدم. نیوشا خان بهتر بود اگر...»

ایرج گرگین (راست) در کنار شماری از کارکنان وقت رادیو و تلویزیون ملی ایران/ رادیو ایران؛ ۱۳۳۹
​​جالب اینجاست که این نقش آموزگاری منحصر به همنسلان من نمی‌شود؛ نام‌های ماندگار رادیو و تلویزیون، و پیشکسوتانی مانند فریدون فرح‌اندوز و اسماعیل میرفخرایی هم در این حس شریکند.
در گفت‌وگو با این دو نام آشنا از تجربه پدیده‌ای با نام ایرج گرگین گفتیم؛ تجربه‌ای مشترک برای دو نسل رسانه؛ برای آنها، و برای ما.
 



آیا ايران همچنان دومين جايگاه صادرکننده نفت اوپک را دارد؟

نوشتۀ شهلا رستمی
در پی انتشار خبری زیر عنوان " ايران جايگاه خود را از دست داد، نيجريه دومين صادرکننده نفت اوپک شد!"، روابط عمومی وزارت نفت واکنش نشان داد و گفت : آمار درج شده در سايت اوپک در خصوص ميزان صادرات کشورهای عضو، مجموع صادرات فرآورده های نفتی و نفت بوده، که براين اساس ايران همچنان جايگاه دومين صادرکننده نفت اوپک را داراست.

گفتگو با رضا تقی زاده
More
 19/01/2012 by شهلا رستمی
از رضا تقی زاده کارشناس روابط بین الملل ومسائل ایران خواستم بگوید منظور از مجموع صادرات فرآورده های نفتی و نفت چیست و آیا به باور او ایران کماکان جايگاه دومين صادرکننده نفت اوپک را داراست ؟
رضا تقی زاده با تأکید بر کاهش صادرات نفت ایران می گوید نیجریه رقیب ایران نیست اما عراق از ایران پیشی گرفته است و در سالهای آینده نیز تولیداتش بیشتر خواهد شد.
این در حالی است که روابط عمومی وزارت نفت ایران با استناد به تعریق صادرات نفت کشورهای عضو اوپک توسط دبيرخانه اين سازمان که شامل صادرات نفت خام وميعانات گازی می شود، صادرات نفت خام حمهوری اسلامی ايران به تنهائی در سال گذشته ميلادی به ميزان 248.2 ميليون بشکه در روز بوده است و با اضافه نمودن حجم ميعانات گازی صادر شده به ميزان 335 هزار بشکه در روز، مجموع حجم صادرات نفت ایران به 583.2 ميليون بشکه در روز می رسد. در حالی که صادرات نفت نيجريه (نفت خام و ميعانات گازی) 464.2 ميليون بشکه اعلام شده است.



تأکید نخست وزیر چین بر ادامۀ خرید نفت از ایران

نوشتۀ فواد روستائی
"ون ژیابائو"*، نخست وزیر چین، امروز (پنجشنبه) در دوحه- پایتخت قطر- اطمینان داد که چین به خرید نفت خام از جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهد داد. نخست وزیر چین افزون بر این احتمال بسته شدن تنگۀ هرمز را احتمالی حداقلی دانست.

نخست وزیر چین گفت در ارتباط با داد و ستد نفت با ایران هیچ گونه نگرانی ندارد و این مسأله در گفتگوهای او با سران کشورهای عرب خلیج فارس از جمله مسائل مورد بحث نبوده است. "ون ژیابائو" پیش از دیدار از قطر از دو کشور عربستان سعودی و امارت عربی متحده دیدن کرده است. نخست وزیر چین در اظهار نظر در مورد احتمال بسته شدن تنگۀ هرمز گفت این اقدام اقدامی تندروانه و افراطی است که با "اراده و خواست جامعۀ بین المللی در تناقض و تضاد" است. ون ژیابائو" یادآور شد که چین تنها کشوری نیست که با جمهوری اسلامی ایران داد وستد و تجارت می کند. نخست وزیر چین تأکید کرد که باید از تجارت جهانی پاسداری و حفاظت کرد. نخست وزیر چین از نتایج سفر خود به منطقه ابراز خرسندی و رضایت کرد. یکی از دستاوردهای این سفر امضای قراردادی میان پکن و ریاض برای ساخت یک پالایشگاه نفت در عربستان سعودی از سوی چین با ظرفیت پالایش ٤٠٠٠٠٠ بشکه نفت خام در روز است. در پی انتشار آخرین گزارش آژانیس بین المللی انرژی در مورد فعالیت های هسته ای ایران در ماه نوامبر گذشته، آمریکا و اتحادیۀ اروپا تحریم نفت ایران را در دستور کار خود قرار داده و آمریکا به ویژه تلاش کرده است دیگر کشورهای خریدار نفت ایران از جمله چین را نیز به این کار وادار کند.




افزایش اعتیاد در میان دختران و كاهش سن اعتياد

نوشتۀ شهلا رستمی
پديده اعتياد در بين دختران افزايش يافته است و نتايج پژوهش‌ها حاكي از آن است كه مهم‌ترين علت اعتياد دختران، دوستي و برقراري ارتباط با پسران معتاد است.

گفتگو با مهرداد درویش پور
More
 19/01/2012 by شهلا رستمی
این سخنان فرماندار سمنان، "محمد همتيان" است که روز چهارشنبه، در جلسه شوراي فرعي مبارزه با موادمخدر اين شهرستان، ایراد شد.
فرماندار سمنان از كاهش سن اعتياد و گرايش افراد تحصيل‌كرده به مصرف مواد مخدر، ابراز نگرانی کرده می گوید: بي‌تفاوتي خانواده‌ها و كم‌رنگ شدن ارزش‌هاي اسلامي از مهم‌ترين علل دوستي پسران و دختران و گرايش دختران به مصرف مواد مخدر است
محمد همتيان همچنین به رشد روز افزون اعتياد به موادمخدر صنعتي و عمق ويرانگري اين مواداشاره کرده می گوید : اين قبيل مواد در داخل كشور، در آزمايشگاه‌هاي زيرزميني به سهولت تهيه و توزيع مي‌شوند.
فرماندار سمنان به افزايش رو به رشد پديده اعتياد در قشر فرهيخته جامعه هم می پردازد و می گوید: اعتياد در ميان برخي دانشجويان و حتي برخي پزشكان متخصص نيز نفوذ كرده است كه اين امر به آسيب‌شناسي جدي نياز دارد.
از مهرداد درویش پور استاد دانشگاه و جامعه شناس پرسیدم این پدیده افزایش اعتیاد میان دختران را به چه نسبت می دهد.
مهرداد درویش پور افزون بر خطر معاشرت با محیطی که در آن افراد معتاد وجود دارند، به سرکوب واقتدار پدر سالارانه و نیاز این دختران به آزادی تکیه می کند و مز گوید این اختناق باعث می شود شماری از دختران از خانه های خود بگریزند. و این دختران فراری یکی از پدیده های جدی جامعه امروز ایران به شمار می آید چرا که آنها به دامن محیط هائی می افتند که در آنها خطر غرق شدن در اعتیاد و بزه کاری زیاد است.
دیگر این که در جامعه ایران امروز همه ارزش های اخلاقی فرو پاشیده است
.