۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

اولین گزارش هفتگی شهریور ماه از وضعیت زنان در ایران

کردیش پرسپکتیو:

ادامهٔ اعتراضات به لایحهٔ حمایت از خانواده، پیام‌ها و نامه‌هایی‌ در حمایت از سکینه محمدی آشتیانی در سطح جهانی‌، تصویب حکم سنگسار دو متهم یک پرونده توسط دیوان عالی‌ کشور، افزایش چشمگیر ابتلا به سرطان پستان به عنوان زنگ خطر دیگری برای زنان ایران از موضوعات مطرح شده در گزارش مربوط به وضعیت زنان ایرانی در هفته گذشته است


hemayat-khanevade.jpg
طرح از تارا نجد احمدی

ادامه جنجال ها در خصوص لایحه حمایت از خانواده

لایحهٔ حمایت از خانواده این هفته نیز یکی‌ از موضوعات بحث انگیز در مجلس شورای اسلامی و در بین فعالین حوزهٔ زنان بود.
بررسی‌ ماده ۲۲ این لایحه در هفتم شهریور ماه، مبنی بر ثبت ازدواج موقت در صورت بارداری در مجلس شورای اسلامی بی‌ نتیجه ماند و ادامهٔ این بحث به روز سه شبنبه موکول گردید.
علی‌ لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در دفاع از ماده ۲۲ لایحهٔ حمایت از خانواده و در اعتراض به مخالفان و معترضان ازدواج موقت گفت: "کسانی‌ که این لایحه را نا‌ ثواب میدانند چطور نسبت به فحشأ غرب هیچگونه اعتراضی ندارند."
پیشتر نیز برخی از مسئولان نظام در قبال موضاعات جنجال برانگیز اقدام به فرافکنی و نسبت دادن مشکلات و بحرانهای اجتماعی به دنیا غرب نموده‌اند.

به گزارش هرانا به علت وجود برخی‌ اشکالات
شرعی در مواد ۲۳،۲۲ و ۲۴ این لایحه جهت بررسی‌‌های بیشتر به کمیسیون حقوقی و جزایی ارجاع داده شد.

صدور احکام زندان

محبوبه کرمی فعال حقوق بشر به اتهام عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور به چهار سال حبس محکوم گردید. وی از اتهام نشر اکاذیب تبرئه گشت.

مریم بیگدلی و فاطمهٔ مسجدی از فعالین کمپین یک میلیون امضا در شهر قم به اتهام فعالیت تبلیغی به نفع کمپین، هر کدام به یک سال حبس تعزیری محکوم گردیدند.


از همدردی با آشتیانی تا سنگساری دیگر

نامه‌هایی‌ برای سکینه محّمدی آشتیانی به پیشنهاد مجلهٔ رال در روزنامه پر تیراژ لیبراسیون مطرح گردیده و از سیاست مداران، هنرمندان، زنان و مردان درخواست گردیده تا با ارسال نامه‌هایی‌ برای این مادر ایرانی‌ با او ابراز همدردی کنند.
در همین راستا خانم کارلا برونی همسر نیکلا سارکوزی رئیس جمهور فرانسه، در بخشی از نامه‌ای که به خانم آشتیانی نوشته، گفته است: "آنجا که کرامت انسانی تو سنگسار میشود، آنجا که پیشانی و روح پردرد تو قرار است اهداف سنگهای جهالت قرار گیرد چگونه میتوان در برابر این حکم سکوت کرد؟حکمی که نه تنها تو را، که تمام زنان را، که تمام کودکان را و تمام کسانی‌ را که صاحب احساسات و کرامت انسانی‌ هستند هدف قرار میدهند."

در حالی‌ که اعتراضات به سنگسار خانم آشتیانی در سطح جهانی‌ ادامه دارد حکم سنگسار دو متهم یک پرونده به اتهام زنای محصنه از سوی دیوان عالی‌ کشور تایید شد. هر دو متهم این پرونده از سال ۸۷ در زندان مرکزی ارومیه به سر میبرند. اعتراضات مدافعین حقوق بشر به حکم سنگسار، علاوه بر موضوع سلب حیات اعتراض به اعمال نوعی شکنجه مرگ آور بر فرد اعدامی است.

سرطان سینه، خطری جدی برای زنان ایرانی

بر اساس اعلام وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی‌، بیماری سرطان سینه در سال‌های گذشته به شایع ترین بیماری میان زنان ایران تبدیل شده است. دکتر علی‌ متولی زاده متخصص ژنتیک به رادیو فردا گفته است ژنتیک و ارث یکی‌ از عوامل موثر در ایجاد سرطان پستان است. فرضیاتی وجود دارد مبنی بر تاثیر عوامل محیطی‌ به خصوص آلودگی‌ محیط زیست و عوامل تغذیه ای در ایجاد این نوع از سرطان. دکتر متولی زاده افزود که دست کم ده سال سن ابتلا به این بیماری پایین آمده یعنی‌ از رده سنی‌ ۴۰ به رده سنی‌ ۳۰.
این پژوهش گر در زمینهٔ سرطان پستان افزوده است؛ این بیماری شایع‌ترین بیماری میان زنان است و زنان جوانتری با این مشکل به پزشک مراجعه میکنند،همین دو عامل باید ما را به فکر بیندازد که طرح های تحقیقاتی‌ جدی تری در این زمینه دنبال شود،وجود حداقل ۴۰۰۰۰ بیمار و افزایش سالانه ۷۰۰۰ بیمار مبتلا به سرطان پستان این مسئله را به زنگ خطری برای جامعه ما تبدیل می‌کند.

پست: س.ا

کردستان سرشار از آتش و مرگ


گزارش هفتگی نقض حقوق بشر در کردستان

ساسان امجدی
samjadi@gmail.com

کردیش پرسپکتیو:
در هفته‌ای که گذشت، خانواده‌ی یک دانشجوی کرد پس از یک سال سکوت، ادعای مسئولان امنیتی و قضایی کشور را مبنی بر خودکشی فرزندشان که جنازه‌ی وی دو روز پس از احضار به اداره اطلاعات اصفهان پیدا شد را تکذیب نمودند.
کشته شدن یک زندانی عادی و خود سوزی مادر وی، وضعیت وخیم جسمانی رحیم رشی پس از 37 روز اعتصاب غدا، شرایط نامناسب جسمانی و اعمال فشار بر برخی از زندانیان عقیدتی و همچنین تداوم بازداشت های گسترده فعالان سیاسی و مدنی از جمله موارد نقض حقوق بشر در کردستان طی هفته گدشته بود.
علاوه‌ بر این، در هفته گذشته کشتار کاسبکاران در مناطق مرزی همچنان ادامه یافت و دویست و هفتاد و هشتمین مورد از به آتش کشیدن های جنگل های کردستان توسط انجمن سبز چیا به ثبت رسید.


human_rights_93095.jpg

مرگ در اداره اطلاعات اصفهان و زندان ارومیه

پس از گذشت یک سال از مرگ مشکوک "محمد جواد پرنداخ" دانشجوی کرد دانشگاه صنعتی اصفهان در اداره اطلاعات این شهر، برادر وی در مصاحبه‌ای با "روز" اعلام کرد که محمد جواد خودکشی نکرده و شکایت خانواده او از ماموران اطلاعات و قاضی پرونده تاکنون نتیجه‌ای به دنبال نداشته است.
محمد جواد پرنداخ، جوان 25 سال اهل گیلانغرب استان کرمانشاه و از فعالان مدنی دانشگاه صنعتی اصفهان پس از شرکت در تجمع دانشجویان این دانشگاه در خرداد ماه 88، به اداره اطلاعات اصفهان احضار و پس از دو روز جسد بی جان وی پیدا شد.[1]

روز یک شنبه، 30 مردادماه، "بهمن مسعودی" یکی از زندانیان عادی محبوس در زندان مرکزی ارومیه، در سلول انفرادی و زیر شکنجه جان خود را از دست داد.
به دنبال انتشار این خبر، صبح روز دوشنبه اول شهریور ماه، مادر این زندانی با حضور در مقابل درب اصلی زندان مرکزی ارومیه پس از ریختن بنزین به روی خود، اقدام به خودسوزی نمود.[2]

وضعیت فعالان دربند: رشی پس از 37 روز همچنان در اعتصاب غذا

وضعیت جسمانی رحیم رشی، فعال زندانی کرد پس از گذشت سی و هفت روز از شروع اعتصاب غذا به وخامت گرایید، به طوری که نامبرده به سختی قادر به راه رفتن می باشد.
مسئولان بهداری زندان مهاباد به این فعال کرد که دچار کاهش وزنی به میزان پنجاه درصد شده است سرم غذایی تزریق نموده‌اند.
آقای رشی در جلسه دادگاه شکستن اعتصاب غذای خود را مشروط به آزادی کامل از زندان عنوان نموده است.
رحیم رشی روز 28 تیرماه توسط نیروهای امنیتی در مهاباد دستگیر شد و فردای همان روز در اعتراض به بازداشتش دست به اعتصاب غذا زد.[3]

"هیوا رحمانی" دیگر فعال محبوس در زندان ارومیه نیز در شرایط نامساعد جسمانی به سر می برد.
رحمانی چند ماه پیش توسط نیروهای امنیتی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و مطرح نمودن مسئله ملی و ناسیونالیسم کرد دستگیر گردید.
وی مسئول نشریه دانشجویی "روانگه" می باشد که در دانشگاه ارومیه منتشر می شد. این نشریه پس از انتشار دو شماره از آن از سوی اداره حراست دانشگاه توقیف گردید .[4] ‌

با گذشت حدود دو ماه از بازداشت "مختار اسدی" دبیر زبان انگلیسی مدارس کردستان و عضو کانون صنفی معلمان ایران، نامبرده همچنان ممنوع الملاقات می باشد.
این معلم کرد که تا پیش از بازداشت از سوی نیروهای امنیتی در شهرستان کرج مشغول به تدریس بود. به تازگی دو سال تبعید را پشت سر گذاشته و متاهل و دارای دو فرزند است.
آقای اسدی در بند 209 زندان اوین نگهداری می شود و تاکنون تنها موفق به برقراری 3 الی 4 تماس تلفنی کوتاه با خانواده ی خود شده است.[5]

از سوی دیگر مقامات قضایی شهر مهاباد نیز با اعطای مرخصی به یک زندانی کرد به نام "شورش مام رحمان" به دلیل امنیتی بودن اتهام نامبرده مخالفت نمودند.
این فعال کرد که حدود یک سال است در زندان به سر می برد به اتهام همکاری با احزاب اپوزیسیون به تحمل 5 سال حبس محکوم شده است.[6]

برخورد فیزیکی یکی از سربازان زندان مهاباد با یک زندانی اهل سردشت به نام "کریم هلویی" باعث آسیب دیدن دندان وی گردید.
کریم هلویی که به اتهام درگیری با مأمورین بازداشت شده هم اکنون بصورت زندان باز در خارج از بند کار می کند.[7]

بازداشت ها

"بهزاد کردستانی" شاعر و نویسنده کرد، روز سه شنبه مورخ 2 شهریورماه از سوی نیروهای اطلاعات در حوالی منزل خود در شهرستان مریوان دستگیر شد.
این فعال کرد پیشتر نیز از سوی ستاد خبری اطلاعات شهرستان مریوان، چندین بار احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود.
یک روز پس از بازداشت آقای کردستانی، دادگاه انقلاب شهر مریوان، قرار بازداشت موقتی را به مدت یک ماه برای وی صادر نمود.[8]

از سوی دیگر با گذشت بیش از 90 روز از بازداشت موقت مختار هوشمند، مسئول انجمن هنرهای تجسمی شهر مریوان، قرار بازداشت وی به مدت یک ماه دیگر تمدید گردید.
پس از گذشت 20 روز از ناپدید شدن دو تن از موسسان کانون زاگروس دانشگاه تبریز به اسامی "دلیر روزگرد" و "غیاث نادرزاده"، مشخص گردید که نامبردگان از سوی نیروهای اطلاعاتی استان کردستان بازداشت شده‌اند.
روزگرد اهل شهرستان سقز و نادرزاده از اهالی شهرستان پاوه، 20 روز پس از ناپدیدشدنشان طی یک تماس تلفنی کوتاه با خانواده هایشان، از بازداشت خود توسط ماموران امنیتی خبر دادند.
از اتهامات این دو شهروند کرد هیچ اطلاعی در دست نیست.[9]

در هفته‌ای که گذشت در شهرستان سقز نیز، دو تن به اسامی هیوا معتمدی و کمال الهی توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شدند.
این دو شهروند که در اواخر مردادماه بازداشت گردیدند روز پنج شنبه چهارم شهریور ماه از بازداشتگاه به زندان مرکزی سقز منتقل شدند. اتهام آنان همکاری با گروههای مخالف نظام عنوان شده است.[10]

احکام صادره

دادگاه تجدید نظر استان کردستان حکم صادره بر علیه یک شهروند کرد را از یک سال زندان به 5 سال حبس به صورت تعلیق تغییر داد.
"امیر فرجی" که به اتهام همکاری با احزاب کردستانی به یک سال زندان و به اتهام خروج غیر قانونی از کشور به پرداخت جریمه نقدی محکوم شده بود، پس از آنکه به حکم صادره اعتراض نمود، دادگاه تجدید نظر استان حکم مذکور را به 5 سال حبس تعلیقی تغییر داد.[11]

همچنین شعبه 10 دادگاه تجدید نظر ارومیه نیز حکم صادره برای یکی از فعالان کارگری به نام "خسرو بوکانی" از سوی دادگاه بدوی را تائید و به نامبرده ابلاغ نمود.
این فعال کارگری از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‏های کارگری به دو سال زندان محکوم شده بود.[12]

کاسبکاران کرد همچنان آماج حملات مسلحانه

در ادامه کشتار کاسبکاران کرد، تیراندازی نیروهای امنیتی در مناطق مرزی شهر اشنویه به روی کاسبکاران سه کشته و زخمی به جای گذاشت.
در پی شلیک مستقیم نیروهای امنیتی در منطقه مرزی "کیله شین" از توابع شهر اشنویه، "مصطفی چایچی" جان خود را از دست داد و دو کاسبکار دیگر زخمی شدند.
طی هفته گذشته نیز بر اثر تیراندازی نیروهای نظامی به سوی کاسبکاران کرد، چهار شهروند کرد کشته و زخمی شدند.[13]

علاوه بر این عصر روز سه شنبه مورخ یکم شهریور ماه، بازارچه‌ی مرزی "سپیاران" واقع در منطقه"خواکورک" مورد حمله نیروهای سپاه پاسداران قرار گرفته و دو دستگاه خودرو و میزان قابل توجه‌ای از کالاهای متعلق به کاسبکاران کرد توسط این نیروها به آتش کشیده شود.
بازار مرزی سپیاران در سه کیلومتری مرز میان اقلیم کردستان عراق و ایران قرار دارد.[14]

کردستان همچنان در آتش

در ادامه به آتش کشیدن جنگل ها و مراتع کردستان، روز چهارشنبه سوم شهریورماه شعله‌های آتش جنگلها و طبیعت "رشه‌دی، سلسی و پلی" را هم درنوردید .
این آتش سوزی ها که به گفته شاهدان عینی به صورت تعمدی صورت می گیرد، از تاریخ 23 اردیبهشت ماه به شکل گسترده‌ای جنگل های مریوان و سروآباد را در برگرفته و هم اینک دامنه‌های وسیعی از پوشش جنگلی رشته کوههای کبیر کوه ایلام و مواردی از جنگلهای کرمانشاه را نیز در خود گرفته است.[15]

انجمن سبز چیا تعداد این آتش سوزی ها را از تاریخ 23 اردیبهشت لغایت سوم شهریور ماه، 278 مورد اعلام نموده است.


منابع:

[13]،[8]،[3]: روانیوز
[10]،[7]،[6]: آژانس مکریان
[5]،[2]: خبرگزاری هرانا
[11]،[4]: کردستان میدیا
[15]،[14]: رنسانس نیوز
[1]: روز
[9]: کمیته گزارشگران حقوق بشر
[12]: کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‏های کارگری

عیادت مادران پارک لاله از مادر فرزاد کمانگر



تعدادی از مادران پارک لاله (مادران عزادار) از سلطنت رضایی(مادر فرزاد کمانگر) که اخیراً در تهران جراحی چشم انجام داده ،
عیادت کردند. مادران در این دیدار ضمن دلجویی از خانم رضایی وهمدردی با وی، غم و اندوه خود از اعدام فرزاد و دیگر زندانیان کُرد را ابراز داشتند. مادارن پارک لاله حمایت و پشتیبانی مادران عزادار از یکدیگر در سراسر ایران را ضروری دانستند و بر حق خود در پیگیری ظلمی که برخود و فرزندان رفته تاکید کردند.
سلطنت رضایی نیز با سپاس از حضور مادران و همدردی‌هایی که طی این مدت با وی صورت گرفته است گفت: همه‌ی ما به نوعی درد زندان یا مرگ فرزندان و عزیزان‌مان را تجربه کرده‌ایم و همدردیم. برای من آن دختر جوانی که درخیابان‌های تهران تیر خورد و کشته شد با پسرم که یعد از چهار سال تحمل زندان و شکنجه پای چویه‌ی دار رفت فرقی ندارد و همه فرزندان من هستند.
وی در ادامه گفت: پسرم را به ناحق اعدام کردند و حتی جنازه اش را تحویلمان نداند. چهار روز همراه بقیه خانواده ها در زندان اوین بودیم جوابی ندادند. به مجلس رفت
یم و آنجا استاندار کردستان هم حضور داشت. به او گفتم به اینجا می گویند خانه ی ملت. اینجا جای من است نه شما! همین آقا گفت اگر جنازه‌ها را تحویل‌تان بدهیم کردستان یکپارچه آتش می‌شود. بروید بعدا قبرها را نشان تان می دهیم. من هم گفتم گلی پرورش دادم و آن را تقدیم کردستان کردم. افتخارش برای من و شرمش برای شما.
بعد از چهلم هم به استانداری کردستان مراجعه کردم و گفتم قول دادید قبر فرزندم را نشانم دهید. استاندار باز جواب سربالا داد و گفت قبرشان را نشان‌تان دهیم می‌شود محل برپایی تجمع. تنها کاری که می‌توانم بکنم این است که برای کم شدن عذاب قیامت شان دعا کنم. این حرف را که زد بلند شدم و با مشت روی میزش کوبیدم و گفتم قیامت اینجاست. اصلا من مشتی خاک نمی خواهم. پسر من در دل مردمش زنده است. از اتاق بیرون آمدم و از ساختمان استانداری که خارج شدم دیدم تعداد زیادی مامور آماده باش ایستاده اند. با صدای بلند گفتم قدرت یک مادر فرزنده مرده را ببینید که از ترس‌شان این همه مامور برایش آورده اند. یکی از نگهبانان زن دستم را گرفت و در حالی که خودش اشک می ریخت گفت مادر جان آرام باش، برو نگذار دستشان به دستت بخورد.
در ادامه ی این دیدار یکی از مادران که فرزندنش مدتی در زندان با فرزاد کمانگر همبند بوده ، خاطراتی را از زیان پسرش در تعریف از رفتار و منش فرزاد بیان داشت و گفت پسرم از شنیدن خبر اعدام فرزاد بسیار ناراحت شد . او احترام خاصی برای فرزاد قائل است و او را سمیل یک تا انسان دلسوز و آزاده می داند .
در پایان مادران بر خواسته های قانونی و برحق خود تاکید کردند وبار دیگر هم قسم شدند که تا پای جان از خون پاک فرزندان شان نگذرند.

آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها




تایید حکم اعدام حبیب الله گلپری پور توسط دیوان عالی کشور

خبرگزاری هرانا
حکم اعدام حبیب الله گلپری پور زندانی کرد محکوم به اعدام، توسط دیوان عالی کشور تأیید شد.
به گزارش آژانس خبری موکریان، این حکم طی چند روز گذشته در دادگاه به حبیب الله گلپری پور شهروند سنندجی که هم اکنون در زندان مهاباد محبوس می باشد، ابلاغ شده است.
گفتنی است نامبرده که مدتی طولانی را در بازداشتگاه های سنندج و مهاباد سپری نموده است، پیشتر به اتهام محاربه از طریق عضویت در یک حزب مخالف نظام به استناد مواد 186 و 190 قانون مجازات اسلامی توسط دادگاه انقلاب مهاباد به اعدام محکوم شده بود که این حکم در دیوان عالی کشور تأیید گردید.



مرگ یک کودک سه ساله به علت کودک آزاری

خبرگزاری هرانا
کودک سه ساله ای به نام "ندا" به علت آزار زن عموی خویش پس از بیست روز جدال با مرگ و زندگی، جان باخت.
گفته می شود زن عموی این دختر خردسال، به دلیل شب ادراری "ندا" پاهای وی را سوزانده بود و پزشکان آثار بسیاری از جراحات دیگر ائم از کبودی و گاز گرفتگی و ضرب و شتم را بر روی بدن نحیف وی دیده اند.
پیکر نیمه جان وی که به شدت مورد کودک آزاری واقع شده بود، بیست و پنج مردادماه به بیمارستان منتقل شد و پزشکان بلافاصله در بخش مراقبت‌های ویژه بستری اش نمودند.
پدر این دختر بچه بیست روز قبل از تولد فرزندش بر اثر یک سانحه ی رانندگی فوت کرده و مادر وی که اکنون نوزده سال بیشتر ندارد، چندی پیش به علت ازدواج مجدد فرزندش را به خانواده ی همسر قبلی اش ی سپارد.
گفته می شود عموی این دختر بچه پس از چندی مانع هرگونه ملاقات وی با مادرش بوده است.
بر اساس گزارش سایت های خبری، زن عموی متهم این دختربچه با توجه به اینکه سوزاندن پاهای "ندا" را نیز پذیرفته است، با دستور قاضی پرونده هم اکنون در بازداشت به سر می برد.



عدم رسیدگی پزشکی به آیت الله بروجردی در زندان اوین

خبرگزاری هرانا 
علی رغم اینکه وضعیت بینایی آیت الله حسین کاظمینی بروجردی در معرض خطر جدی قرار گرفته است، مسئولان از انتقال وی به بیمارستان ممانعت به عمل می آوردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، آیت الله بروجردی طی چهار سال بازداشت بر اثر بدرفتاری و نگهداری در محیط آلوده از ناحیه چشم راست به شدت احساس ناراحتی میکند.
 هفته گذشته یکی از پزشکان بهداری اوین، پس از معاینه بروجردی تایید کرد که 80 درصد بینائی ایشان بر اثر پارگی شبکیه چشم از بین رفته است.
وی هشدار داد که پارگی شبکیه به هيچ وجه خود به خود و يا با مصرف دارو بهبود نمي يابد و تنها درمان مؤثر آن، جراحي است، لذا این وضعیت از لحاظ چشم پزشکی، اورژانسی تلقی می شود و باید هرچه سریعتر ایشان در بیمارستانی مجهز بستری شود.
مسئولین دادگاه ویژه روحانیت، بروجردی را از حق درمان محروم نگه داشته اند و حتی پرونده پزشکی این زندانی  را در اختیار خانواده اش قرار نمی دهند. آن ها اخیرا به نزدیکان آقای بروجردی اعلام کرده اند تا زمانی که وی دست از "تبلیغ علیه نظام" برندارد، وضعیت ایشان به همین صورت باقی خواهد ماند.
آخرین تصویر از این روحانی معترض در زندان یزد




در ادامه سرکوب و ارعاب وکلا؛ نسرین ستوده بازداشت شد

خبرگزاری هرانا 
در پی سرکوب و ارعاب وکلا، نسیم ستوده، وکیل سرشناس دادگستری پس از احضار به دادسرای انقلاب، بازداشت شد.
وکیل نسرین ستوده پس از مراجعه به دادسرای امنیت در صبح یکشنبه چهارده شهریور، خبر بازداشت خانم ستوده را دریافت کرده است. این در حالیست که به نسیم غنوی اجازه دیدار با بازپرس را نداده‌اند و گفته‌اند که هرگاه لازم باشد، خود با وی تماس خواهند گرفت.
نسیم غنوی، روز شنبه نیز امکان حضور در جلسه بازپرسی از نسرین ستوده را نیافته است. مقامات قضایی پس از پذیرش و ثبت وکالتنامه ارائه شده، از وی خواسته‌اند که آنجا را ترک کند.
نسیم غنوی به دویچه وله می‌گوید: "قانونا پس از احضار متهم و تفهیم اتهام به او باید قرار صادر کنند. این قرار می‌تواند کفالت یا وثیقه یا بازداشت باشد. در حال حاضر به نظر می‌رسد که قاضی تشخیص قرار بازداشت را داده است. البته این را با اطمینان نمی‌توانم بگویم، زیرا خبر بازداشت را تلفنی به ما گفته‌اند و رسمی نیست."
خانم غنوی می‌گوید که بازپرس پرونده در مراجعه مجدد به دادسرا حاضر به دیدار و صحبت با وی نشده است: "به ماموران گفتند بگویید خانم ستوده بازداشت است و با وکیل‌شان کاری نداریم. هر زمان لازم بود به ایشان اطلاع می‌دهیم."
به گفته‌ی نسیم غنوی، خانم ستوده سه نفر دیگر را برای وکالت خود انتخاب کرده که اسامی آنها پس از امضای وکالتنامه اعلام خواهد شد.
نسرین ستوده وکیل مدافع بسیاری از زندانیان سیاسی از جمله عیسی سحرخیز و محمد صدیق کبودوند است. وی وکالت شیرین عبادی و چندین پرونده حقوق بشری دیگر را نیز بر عهده دارد. ماموران امنیتی روز شنبه گذشته (6 شهریور) با مراجعه به محل کار و سکونت نسرین ستوده، پرونده‌ها و اموال شخصی او را ضبط کرده و از وی خواسته بودند خود را ظرف یک هفته به دادسرای اوین معرفی کند.
نسرین ستوده از فعالان "کمپین یک میلیون امضا" و برنده جایزه حقوق بشر "سازمان حقوق بشر بین‌الملل" در سال 2008 است. مقامات قضایی وی را متهم به تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام کرده‌اند.


بازداشت دو شهروند حامی کروبی در روز حمله به منزل وی

خبرگزاری هرانا
در جریان آخرین یورش نیروهای خودسر به منزل مهدی کروبی، دو نفر از شهروندان حامی وی توسط نیروهای امنیتی که این نیروها را همراهی می کردند، بازداشت شدند.
به گزارش سحام نیوز، هادی شيرپور و همسرش كه از فرزندان شهیدان جنگ ایران و عراق و از علاقه‌مندان آقای كروبی هستند، عصر روز حمله "اراذل و اوباش" به منزل مهدی كروبی برای اطلاع از اوضاع در محل حضور يافتند که آن ها با كشيدن چادر از سر خانم شيرپور، اقدام به ضرب و شتم وی كردند. آقاي شيرپور نيز كه جهت دفاع از همسرش برآمد با واكنش نيروهای انتظامی روبرو گرديد.
بر اساس این گزارش، در اين صحنه نيروی انتظامی علاوه بر ضرب و شتم دوباره و شديد اين دو شهروند، آن ها را دستگير و در داخل خودرو ون محبوس نمود.
بنا به اخبار رسيده هادی شيرپور و همسر وی بلافاصله تحويل زندان اوين شده‌اند.




تعدادی از معلمان مقابل مجلس تجمع کردند

خبرگزاری هرانا 
صبح امروز (یکشنبه) چهاردهم شهریورماه تعدادی از معلمان و فرهنگیان وزارت آموزش و پرورش در اعتراض به اخراج همکاران حق‌التدریسی خود، مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
یکی از تجمع‌کنندگان در خصوص علت تجمع‌شان گفت: ما 400 الی 500 کلاس ضمن خدمت گذرانده‌ایم، اما اکنون به ما می‌‌گویند که شما اخراج هستید. 
به گزارش فارس، وی افزود: سؤال ما از مسئولان آموزش‌و پرورش این است که اگر قرار بود ما اخراج شویم چرا برای ما دوره ضمن خدمت گذاشته‌اند.
این تجمع‌کنندگان با در دست داشتن پلاکاردهایی، اعتراض خود را به نمایندگان مجلس اعلام کردند و خواستار کمک وکلای ملت شدند.



روزشمار نقض حقوق شهروندان بهايي ايران مرداد ماه 1389

خبرگزاری هرانا 
در تدوام سرکوب اقلیت مذهبی بهایی گزارشی ماهانه از سوی واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر می شود که گزارش مذبور نقض حقوق بهائیان در مرداد ماه است.

متن این گزارش به قرار زیر است:
3 مرداد: از ثبت نام دو دانشجوي بهايي در مقاطع ليسانس و فوق ليسانس به نامهاي فربد اشراقي و مختار شاكريان در دانشگاه غير دولتي خانه صنعت و معدن جلوگيري بعمل آمد .قابل ذكر است فربد اشراقي در سال 1383 به دليل بهايي بودن از دانشگاه فني مهاجر اصفهان و مختار شاكريان نيز در همان سال با عدم دريافت كارنامه كنكور مواجه شد.
4 مرداد: افشين حيرتيان فعال حقوق كودك و شهروند بهايي ساكن تهران كه در 13 خرداد ماه سال جاري بازداشت شده بود به قيد وثيقه آزاد گرديد.
8 مرداد: در پي اعمال فشارهاي پي در پي نسبت به بهاييان سمنان از جمله تخريب قبرستان و عدم صدور جواز دفن در اين هفته رسما"  استفاده از قبرستان قبلي بهاييان كه قدمتي 25 ساله داشت ممنوع و قبرستان جديدي در يك نقطه دورافتاده تحويل بهاييان شد (در اين روز اولين فرد بهايي به نام مرحومه شادي نوراني در آن به خاك سپرده شد.)
9 مرداد: بهنام متعارفي شهروند بهايي ساكن سمنان براي سپري كردن محكوميت 18 ماهه بازداشت و به زندان سمنان منتقل شد.
10مرداد: محل كسب هدايت الله رضايي زنداني بهايي شهرستان آبادان بدون ارائه دليل توسط نيروي انتظامي پلمپ شد.
11مرداد: با اعلام نتايج اوليه كنكور سراسري دانشگاههاي ايران ، محروميت از تحصيل 30 ساله بهاييان باز هم ادامه يافت و داوطلبان بهايي بجاي دريافت كارنامه در مقابل نام خود با عبارت "نقص پرونده" يا "داوطلبي با اين مشخصات وجود ندارد" مواجه شدند.
- در يك اقدام ناگهاني و هم زمان بيش از 25 سايت بهايي از جمله سرويس خبري جامعه بهايي، آئين بهايي و نگاه ( نگاهي نو به ديانت بهايي ) فيلتر شد.
12مرداد: هومن بخت آور شهروند بهايي ساكن مشهد براي سپري كردن دوره محكوميت  دو ساله، خود را به دايره اجراي احكام معرفي و از همان مكان به زندان وكيل آباد منتقل شد.
- ماموران اداره اطلاعات ساري به منزل يك شهروند بهايي ساكن آمل به نام هوشنگ فنائيان مراجعه كرده و پس از تفتيش منزل و ضبط بعضي اموال شخصي، كتب، سي دي ها و عكس هاي مذهبي نامبرده ، محل را ترك نمودند.
14 مرداد: ماموران امنيتي پس از حضور در منزل فراز روحي، ژينوس جوشنيان و نسيم روحي، سه شهروند بهايي ساكن ويلاشهر اصفهان، اقدام به تفتيش منازل و بازداشت ايشان كردند.
15 مرداد: قرار بازداشت هفت نفر مديران سابق جامعه بهايي ايران دو ماه ديگر تمديد شد (اين 7 شهروند بهايي بيش از دو سال است كه در زندان اوين بازداشت مي باشند)
16 مرداد: هدايت الله رضايي شهروند بهايي ساكن آبادان پس از 21 روز بازداشت به قيد وثيقه 25 ميليون تومان آزاد شد.
17 مرداد: طبق حكم شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به رياست قاضي مقيسه اي هر يك از هفت عضو گروه موسوم به ياران (مديران سابق جامعه بهايي ايران) به 20 سال حبس تعزيري محكوم شدند. اسامي اين هفت شهروند بهايي عبارتست از: فريبا كمال آبادي، مهوش ثابت، سعيد رضايي، جمال الدين خانجاني، عفيف نعيمي، بهروز توكلي و وحيد تيزفهم.
- افروز روحي شهروند بهايي ساكن ويلاشهر اصفهان پس از احضار و مراجعه به اداره اطلاعات تيران اصفهان بازداشت شد.
18مرداد: مشتاق سمندري شهروند بهايي ساكن بابل طبق حكم دادگاه انقلاب به 3 سال حبس تعزيري محكوم كه دادگاه اين حكم را به مدت 5 سال معلق گرداند.
- طي يك اقدام ناگهاني هفت مدير پيشين جامعه بهايي ايران از زندان اوين به زندان رجايي شهر كرج منتقل شدند.
19مرداد: منزل يك شهروند بهايي ساكن ساري به نام فيض الله روشن مورد تفتيش ماموران امنيتي قرار گرفت و بعضي از اموال شخصي و مذهبي نامبرده ضبط گرديد.
- قوام الدين ثابتيان شهروند بهايي ساكن ساري پس از سه هفته بازداشت، آزاد گرديد.
20مرداد: اولين ملاقات هفت شهروند بهايي عضو گروه موسوم به ياران در زندان رجايي شهر با اعضاي زن خانواده هايشان صورت گرفت (ملاقات زندانيان زندان مذكور يك هفته با مردان خانواده و هفته بعد با زنان خانواده هايشان مي باشد)
27مرداد: همه اعضاي هفت عضو گروه موسوم به ياران با مردان خانواده هايشان ملاقات كردند . اين ملاقاتها به صورت كابيني صورت مي گيرد.



تقاضای مسئولان از زندانیان بند 350 برای نوشتن ندامت نامه

خبرگزاری هرانا
پس از گذشت پنجاه روز از قطع تماس تلفنی زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین، مسئولان از زندانیان گفته اند که تنها در صورت نوستن ندامت نامه اقدام به وصل مجدد تلفن های این بند می نمایند.
به گزارش خبرنگار کلمه، خانواده زندانیان سیاسی این بند که بیشترشان زندانیان حوادث پس ازانتخابات هستند بارها برای پی گیری این قطع ارتباط به دادستانی تهران و دیگر مراجع قضایی مراجعه کرده اند، اما هر بار مسوولان دادستانی به خانواده ها اعلام کرده اند که آنها در قطع این ارتباط نقشی ندارند و حتی به خانواده ها وعده داده اند که به زودی تماس تلفنی زندانیان وصل می شود.
اما همچنان این وعده ها بی ثمر بوده است و درست قبل از روزی که 17 زندانی سیاسی این بند به خاطر اعتراض به رفتارهای توهین آمیز ماموران و شرایط نامناسب این بند به سلول انفرادی منتقل شده و سپس دست به اعتصاب غذا زدند ارتباط تلفنی زندانیان قطع شده است.
اکنون ارتباط زندانیان با خانواده هایی که در شهر تهران به سر می برند به ملاقاتهای هفتگی محدود شده است. آن دسته از خانواده ها که در شهرستان زندگی می کنند، تا هفته ها از زندانی های خود بی خبرند، چرا که بسیاری از آن ها امکان سفر هفتگی را به تهران ندارند. این بی خبری دائمی به خصوص برای والدین میانسال زندانیان و کودکان خردسال آنان موجب نگرانی شدید و حتی بروز بیماری های روحی و روانی شده است.
خانواده یکی از زندانیان این بند می گوید: "مدت هاست که فرزند خردسالم را به دلیل محدودیت در ملاقات های حضوری به ملاقات پدرش نمی برم. ملاقات کابینی نیز به جهت روحی اثر بدی روی بچه می گذارد ، دل فرزندم به همان تماسهای یک یا دو دقیقه ای تلفنی با پدرش خوش بود که همان را هم از ما گرفتند. در طول هفته مدام دلم شور می زند نکند بلایی سر همسرم آمده باشد ومن از آن بی خبر مانده باشم به همین دلیل با اضطراب زیاد روزهای ملاقات را آغاز می کنم."
زندانیان سیاسی بند 350 نیز بارها به قطع تماس تلفنی شان اعتراض کرده اند. اما هربار پاسخ متفاوتی را از مسوولان بویژه بزرگ نیا ،رییس بند 350 شنیده اند. آنها گاهی رو به زندانیان می گویند که وزارت اطلاعات اجازه وصل مجدد تلفن ها را نمی دهند و قصد دارند شرایط بند امنیتی 209 را بر این بند نیز حاکم کنند. گاهی هم پاسخی متفاوت به زندانیان می دهند و از آنها می خواهند که طی تعهد نامه کتبی از رفتارهای گذشته شان مثل اعتراض های هفته های قبل به خصوص اعتصاب غذا از مسوولان طلب بخشش و ندامت کنند تا دوباره تلفن های بند وصل شود.
تقاضایی که هر بار با مخالفت زندانیان این بند مواجه می شود چرا که آن ها فقط جقوق اولیه انسانی شان را از زندانبانان طلب می کنند اما آنها با گذاشتن شروط عجیب و غریب برای استفاده از حقوق اولیه زندانیان قصد تحقیر آنها را در سر می پرورانند در حالی که جق تماس تلفنی هم مانند دیگرخواسته ها حق اولیه زندانیان است و نباید در برابر شرط وشروط به آنها اعطا شود.
خانواده زندانیان سیاسی از دادستان تهران می خواهند که هر چه زودتر امکان تماس تلفنی زندانیان را فراهم کند و ده ها خانواده نگران را از نگرانی برهاند.


محکومیت قطعی محمد جواد رشاد به دو سال حبس تعلیقی

خبرگزاری هرانا 
محمد جواد رشاد از فعالان دانشجویی دانشگاه آزاد توسط دادگاه تجدید نظر استان تهران به دو سال حبس تعلیقی محکوم شد.
به گزارش جرس، دادگاه تجدیدنظر استان تهران با بررسی مجدد پرونده این فعال دانشجویی با تخفیف مجازات برای وی موافقت کرده و حکم دو سال حبس تعزیری وی را به دو سال حبس تعلیقی کاهش می دهد.
گفتنی است محمد جواد رشاد دانشجوی رشته مدیریت مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد و از فعالان دانشجویی این دانشگاه است که در پی دستگیری های گسترده دی ماه سال گذشته تنها چند روز پس از حوادث ششم دی ماه(عاشورا) توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت و قریب به سه ماه در زندان اوین به سر می برد.
وی در دادگاهی که در اسفند ماه سال گذشته توسط قاضی مقیسه برگزار شد به جرم شرکت در اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام به دو سال حبس تعزیری محکوم و سپس با موافقت دادستان با تبدیل قرار بازداشت به وثیقه، شب عید نوروز از زندان اوین آزاد شد.


محکومیت مجدد سکینه محمدی آشتیانی به شلاق

خبرگزاری هرانا 
سکینه محمدی آشتیانی که به اتهام زنا (رابطۀ جنسی آزاد) به سنگسار محکوم شده، به خاطر چاپ عکس یک زن بی حجاب که به ادعای یک روزنامۀ انگلیسی تصویر وی بوده، متهم به اشاعۀ فساد و مجدداً محکوم به 99 ضربه تازیانه شد.
سجاد محمدی-آشتیانی، فرزند سکینه محمد آشتیانی با اظهار این مطلب افزوده است که وکیل خانم محمدی-آشتیانی خبر محکومیت دوبارۀ موکلش را به تازیانه از طریق هم بندی های وی که به تازگی از زندان آزاد شده اند دریافته است.

به گزارش رادیو فرانسه، سجاد محمدی-آشتیانی گفته است که مادرش به اتهام اشاعۀ فساد به دلیل انتشار یک عکس در یک روزنامۀ انگلیسی برای دومین بار به 99 ضربه تازیانه محکوم شده است.
روزنامۀ انگلیسی تایمز در 28 اوت گذشته با انتشار تصویر یک زن بی حجاب مدعی شده بود که آن عکس تصویر سکینه محمدی-آشتیانی بوده است. با این حال، روزنامۀ انگلیسی چند روز بعد ضمن عذرخواهی ازخوانندگانش تکذیب کرد که عکس منتشر شده تصویر خانم محمدی-آشتیانی بوده است.







کلمه:

دادگاه رسیدگی به اتهامات بهاره هدایت و میلاد اسدی در شعبه ۱۰۵۳ دادگاه عمومی جزایی برگزار و با اخذ آخرین دفاع از متهمان ، ختم دادرسی اعلام شد.
هوشنگ پوربابایی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: موضوع این پرونده موکلانم مربوط به حضور آنان در زمان سال تحویل سال ۸۸ در مقابل زندان اوین است که منجر به بازداشت آنها می‌شود.
وکیل هدایت و اسدی اتهام موکلان خود را اخلال در نظم عمومی عنوان کردو افزود:‌ در جلسه امروز دفاعیات وکلای پرونده استماع و با اخذ آخرین دفاع از متهمان،ختم دادرسی اعلام شد.
بهاره هدایت و میلاد اسدی، هر یک پیش از این در دادگاه انقلاب به هفت سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بودند. بهاره هدایت علاوه بر این حکم، دو سال حبس تعلیقی نیز از قبل داشته است که به حکم جدید اضافه می‌شود.




کلمه:

فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاج زاده، در بیست و یکمین عریضه خود خطاب به دادستان تهران نوشت: ما را توجیه کنید و بفرمایید چرا ظلم امروز با ظلم های دیروز وپریروز فرق دارد. بهداشتی است. استاندارد است. موجه است اصلا لازم است. نه ضروری حفظ نظام بلکه ضروری دین است. ما را توجیه کنید و باور بفرمایید ما خودمان بلدیم فرزندانمان را توجیه کنیم. سال هاست عادت کرده ایم و عادت کرده اند به این توجیه.
به گزارش کلمه، متن نامه خانم محتشمی‌پور را در ادامه می‌خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم اجعلنی فیه محبّاً لاولیائک و معادیاً لاعدائک. مستنّاً بسنّة خاتم انبیائک. یا عاصم قلوب النبیّین.
عریضه بیست و یکم در بیست و پنجم رمضان المبارک
از: همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت از کودتاگران نظامی
به: دادستان تهران
سلام آقای دادستان
این رمضان هم دارد به پایانش نزدیک می شود. کاش توشه ها گرفته باشیم و بهره ها برده باشیم.
دارد تمام می شود. به همین زودی به چشم برهم زدنی. دنیا همین است کلش دو روز است چه رسد به سال و ماهش و به روزهایش و لحظه هایش. ولی برای ما این لحظه ها و ساعت ها و روزها زود نمی گذرد. سخت و کشدار و تلخ و پردغدغه. روز را به پیگیری امور زندانیان سیاسی مان می گذارنیم و شب اگر خوابی به سراغمان آمد با خواب های عجیب و بعضا کابوس های آرامش کش دست به گریبانیم. این تلفن هم که شده سوژه خواب های ما. از بس روزها می مانیم پشت خط شما. راستی دیگر موزیک متن امام علی را نمی شنویم در انتظار طولانیِ شنیدن پاسخ سوالمان: تاجزاده را کجا برده اید؟ همسرم کجاست؟؟؟ امروز فکر کردم شاید اندک اندک شرم از فاصله کهکشانی تا عدل علوی باعث شده که آهنگ انتظار تغییر کند. شرم آری شرم. تماس های امروز من هم بی نتیجه بود. من دارم در ماهی که توصیه به فواید اعمال شده دائما کارهای بیهوده انجام می دهم. تماس برای گرفتن اطلاعات و پاسخ های تکراری. راستی آقای دادستان چه اصراری است بر حضور من در پشت دفتر شما یا حتی داخل آن؟ مگر از جانب خداوندگار عالم به شما و معاونین محترمتان الهام شده که آزار مسلمین و مسلمات و مؤمنین و مؤمنات روزه دار اجر و ثواب دارد؟ ما در این نزدیکی نیم قرن عمرمان باید کلی تلاش کنیم که عباداتمان را درست انجام دهیم و از مواضع بطلان آن حذر کنیم. نه خدای ناکرده مانند آنان که متعصبانه چشم و گوش از همه جرم و جنایت های اطرافشان بسته در خلوت و انزوا ذکر می گویند و بهشت را انتظار می کشند. نه ما فقط مراقبت می کنیم که در وسط معرکه دنیاپرستی و قدرتمداری و خشونت طلبی آقایان گَرد گناهشان دامانمان را نگیرد. ما خود در میانه میدانیم. میدان مبارزه با ظلم و ستم. حالا شما برای خودتان توجیهش کنید. توجیه کردن که کار سختی نیست. خودتان هم نتوانستید کودتاگران و ایادی مواجب بگیرشان برایتان ده ها حدیث و روایت مجعول هدیه می کنند. مگر سابقه اش را نداریم و نخوانده اید در تاریخ اسلام. توجیه آری توجیه. و ابلیس با همین توجیه موجب هبوط آدم شد و در طول تاریخ تاریخ همین توجیه موجب ریختن خون ها و ناحق شدن حق شده است. آقای دادستان شما لطفا توجیه بفرمایید که چرا به سوال من که همسر یک زندانی سیاسی شاکی مظلوم بیش نیستم پاسخ نمی دهید. توجیه بفرمایید که کدام مصلحت اسلام و مسلمین موجب شده که همسر دلبند مرا بیست و دو روز در جایی که نمی دانیم کجاست نگاهدارید و از حقوق اولیه اش محروم کنید؟ توجیه بفرمایید که کجای قرآن و قانون اساسی و قوانین دیگر ما نوشته که شاکی باید در بند باشد و دادستان باید به جای داد ستانی کار دیگر کند؟ توجیه خیلی خوب است ولی چرا فقط باید هواداران قدرت توجیه شوند ما هم شدیدا نیاز به توجیه داریم.
آقای دادستان
ماه رمضان ماه نشاط و سرور در همه جوامع اسلامی است. ما و فرزندانمان ولی عادت کرده ایم از مسلمانی فقط ناله و ندبه و اشک وزاری را بشناسیم. باشد ترک عادت موجب مرض است ولی آیا خدا را خوش می آید شما با هر توجیهی این شب وروزهای عزیز را بر عده ای که تنها جرمشان نقد است با زبان و قلم سخت کنید و برای خانواده هایشان که چه بسا در مسیر دیگری هم گام برمی دارند و سلایق دیگر دارند، تلخ کنید و زهر کنید؟ آخر چرا باید ورد زبان این خانواده ها به جای واژه های عاشقانه و مهرآمیز لعن و نفرین باشد؟ از آه مظلوم نمی ترسید؟ از خشم و قهر خدا چطور؟ برادر عزیز ما صفایی فراهانی که صرفا به دلیل کینه توزی آقایان اسیر بند ستم شد و متأسفانه بر این مدیر صادق و خدمتگزار در آن دوران سخت انفرادی آن گذشت که نیک می دانند و نیک می دانید، اکنون گرفتار بیماری فلبی است. می دانید چرا؟ چون دغدغه خانواده اش را دارد. همسر مظلومش و یگانه دختر جوانش را که کاخ آرزوهایش با وحشی گری اوباش نقاب برچهره نابود شده. مسئولیت بیماری جسم و روح این خانواده عزیز را چه کسی برعهده می گیرد؟ امروز صدای نحیف خانم صفایی که ناشی از بیماری بود مرا لرزاند و اشک به چشمانم آورد بای ذنب؟ به راستی کدام گناه ؟ کدام جرم؟ آقای دادستان برای همسر صفایی و پریسایش توجیه کنید که جرم شکایت از کودتا گران بسیار عظبم است. اصلا گناه کبیره است و تاوانش را هم بنده های خدا که نعوذبالله جای خدا نشسته اند در همین دنیا می گیرند. برای خانواده میردامادی توجیه کنید که جرم برگزاری مراسم عروسی و شادباش این واقعه فرخنده کم نبود که این شکایت هم بر آن مضاف شد و این مرد بزرگ باید به پاس همه خدمات ارجمندش در زندان بماند و مرخصی بی مرخصی و درمان بی درمان. خانواده آقای امین زاده را توجیه کنید تا بفهمند شب نیمه شعبان کدام جرم بزرگی او را از جشن به عزلتکده کشاند. توجیهشان کنید که چرا باید به جای یک زندگی آرام و بی دغدغه باید هر آن نگران جسم و جان عزیز دربندشان باشند. ما را توجیه کنید آقای دادستان که سخت نیازمندیم. ما را توجیه کنید و بفرمایید چرا ظلم امروز با ظلم های دیروز وپریروز فرق دارد. بهداشتی است. استاندارد است. موجه است اصلا لازم است. نه ضروری حفظ نظام بلکه ضروری دین است. ما را توجیه کنید و باور بفرمایید ما خودمان بلدیم فرزندانمان را توجیه کنیم. سال هاست عادت کرده ایم و عادت کرده اند به این توجیه.
آقای دادستان
امروز هم تماس تلفنی داشتیم با دفتر شما. دفتر معاونتان. دفتر دیگرانی که نمی دانم شماره هایشان راا ز کجا آورده ام؟!در تماس آخر به کسی که گوشی را برداشت و نفهمیدم کیست گفتم برادرجان اصلا ما شکایت داریم باید به کجا ببریم؟ گفت از چه کسی؟ گفتم دادستان. با تعجب پرسید چه شکایتی؟ گفتم: یک این که پاسخ یک سوال ساده مرا نمی دهند و داد من شهروند یک لا قبا را نمی ستانند. دو این که همسر مرا که شجاعت و صراحت و استواری و ایمانش به خدا و رهیدگیش از خلق خدا موجب هراس کودتاگران شده از حقوق اولیه اش محروم کرده اند و به شکایتش هم رسیدگی نمی کنند. از من خواست منتظر بمانم و بعد گفت: تشریف بیاورید دفتر آقای کامکار! گفتم ولی ایشان که معاون آقای دادستان هستند. تأیید کرد. خنده دار نیست آقای دادستان. راهنمایی جالبی بود. شکایت از مافوق به زیردست؟ این قانون جدید است یا آن برادر می خواست یک جوری ما را بکشد به دادستانی آن هم زبان روزه و با این حال نه چندان خوش؟ درست است که ما در کلاس حقوق مبتدی هستیم ولی اهل مشاوره ایم. ما شکایتمان را به مراجع مربوطه می رسانیم. و امید رسیدگی داریم مگر این که سیاهه افراد و مراکز و نهادهایی که مصونیت قضائی دارند به برکت همین ماه منتشر شود تا دیگر کسی به خودش جرأت ندهد از « از ما بهتران » شکایت کند و اگر چنین کرد به قول ناصرالدین شاه بدهند پدرپدرسوخته اش را بسوزانند!
من مشاوره حقوقی می گیرم تا زمانی که همه وکلای آزاده به جرم دفاع از حقوق مظلوم به زندان نیفتاده اند. و کتاب قانون را به مدد می گیرم تا بتوانم از حقوق خودم، فرزندانم، خانواده ام و همسر عزیز دربندم دفاع کنم. من محکمه عدل را انتظار می کشم آقای دادستان مانند همه آنان که این مدت حقشان را ناحق کردند و مانند همه مظلومان عالم از زمان آدم تا کنون.
اللهم اجعلنی فیه محبّاً لاولیائک و معادیاً لاعدائک. مستنّاً بسنّة خاتم انبیائک. یا عاصم قلوب النبیّین.


 



روز قدس تمام شد؛ انکارها آغاز شد
کلمه:

با گذشت دو روز از روز قدس و در حالی که طیف گسترده‌ای از چهره‌های مذهبی و سیاسی به حمله به منزل مهدی کروبی واکنش نشان داده‌اند، سپاه تهران بزرگ با صدور اطلاعیه‌ای، نقش داشتن در تجمع مقابل منزل آقای کروبی را انکار و این تجمع را محکوم کرد و به خودسرها نسبت داد. همزمان رسانه‌های اصولگرا نیز وقوع حمله به منزل کروبی را تکذیب کردند.
به گزارش کلمه، در اطلاعیه سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ آمده است: سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ ضمن تبریک این حضور میلیونی و موثر به مقام معظم رهبری و آحاد ملت غیور و شهید پرور ایران اسلامی، حاشیه‌سازی برخی عناصر خودسر را در تجمع در برابر منزل کروبی که منجر به تیراندازی از سمت منزل وی و زخمی شدن چند تن گردید حادثه‌ای ساخته و پرداخته عناصر بی‌تدبیر و خودسر دانسته و به شدت محکوم می‌نماید.
این اطلاعیه افزوده است: از آنجا که فرصت‌طلبان و نفاق داخلی در پی بهره‌برداری از هر حاشیه‌سازی بوده و احتمالاً در مورد این حادثه خودسرانه متوسل به تحلیل‌ها و نظرات پریشان و عاری از حقیقت شده و در پی دست‌یابی به اهداف پلید خود می‌شوند، لذا فرماندهان، مدیران، کارکنان و بسیجیان غیور و ولایت‌مدار سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ این‌گونه حرکت‌های حاشیه‌ای عاری از تدبیر را محکوم کرده و اعلام می‌نماید که در شرایط حاضر همه باید با آگاهی و بصیرت و برای حفظ وحدت از هرگونه ایجاد خوراک فکری برای نفاق داخلی و فتنه‌گران خودداری نمایند.
اطلاعیه سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ همچنین با دعوت به آحاد مردم مومن اسلامی به هوشیاری و بصیرت مضاعف، مسببان این حاشیه‌سازی را افرادی خودسر و کاملاً بی‌ارتباط با نهاد مقدس بسیج و سپاه دانسته است.
خبرنگار کلمه گزارش می‌دهد که همزمان با صدور این اطلاعیه، سایت‌های اصولگرا اظهارات سردار نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین را نقل کردند که مضمونی مشابه اطلاعیه سپاه تهران بزرگ داشت، و اتفاقات چند روز گذشته را «شایعه حمله به منزل کروبی» نامیدند!
لازم به ذکر است، بعد از اینکه مهدی کروبی اعلام کرد که در اهپیمای روز قدس شرکت خواهد کرد، نیروهایی با استفاده از سلاح اقدام به حمله به منزل وی کردند.
به گزارش کلمه، این افراد که به مدت چندین شب در مقابل منزل مهدی کروبی تجمع کرده بودند، ضمن هتاکی و ایجاد ناامنی، خساراتی نیز به ساختمان محل سکونت وی وارد کردند.
سر تیم محافظان مهدی کروبی که برای صحبت با این افراد به سمت آنان رفته بود، مورد ضرب‌و شتم قرار گرفت و افراد مهاجم اقدام به قطع کردن تمامی چراغ های خیابان کردند. آنها همچنین لوله‌های انتقال آب را تخریب کردند و موجب قطع آب شده‌اند.
این افراد پس از شکستن درب منزل اقدام به ورود به ساختمان کردند و نیروهای محافظ مجبور به تیراندازی هوایی شدند. مهاجمان همچنین با سردادن شعارهایی علیه مهدی کروبی اقدام به پرتاب سنگ و پاشیدن رنگ بر روی ساختمان محل سکونت مهدی کروبی کردند.