۱۳۹۰ بهمن ۳, دوشنبه

مهمترین خبرهای روز دوشنبه بخش چهارم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

دکتر جمشید اسدی: از کجا معلوم اگر دولت درآمد نداشته باشد همه سپرده‌های مردم را برندارد

بخش دوم گفتگو

image
جمشید اسدی در قسمت نخست گفتگوی خود با بخش اقتصادی خودنویس، گفته بود که اوضاع اقتصادی ایران «روز به روز بدتر از گذشته خواهد شد و همه فکر خودشان را از امروز بکنند». وی معتقد است که «شیشه عمرجمهوری اسلامی» در غنی سازی یا همان عدم رفع تنش با جهان است. اسدی می‌گوید: «چه کسی امروز اطمینان دارد که در این شرایط اگر دولت درآمد نداشته باشد یک مرتبه تمام سپرده‌ها را برندارد.» وی تاکید می کند که جمهوری اسلامی «آگاهانه» مردم ایران را در چنین وضع دشوار اقتصادی قرار داده است.


 در بخش اول گفتگوی خودنویس با جمشید اسدی به بررسی اوضاع آشفته بازار ارزو سکه پرداختیمدر ادامه گفتگو با دکتر جمشید اسدی، اقتصاددان مقیم پاریس، در رابطه با اثر افزایش نرخ سود تسهیلات بانکی بر بازار ارز و امکان دور زدن تحریمها به وسیله حذف دلار از تجارت نفتی ایران پرسیدیم. جمشید اسدی معتقد است که افزایش سود سپرده بانکی به دلیل عدم اعتماد مردم به دولت، کمکی به بازار ارز نخواهد کرد و انجام آن هم به معنی «جام زهر نوشیدن» و اعتراف احمدی نژاد به ضربه زدن به اقتصاد ایران در شش سال گذشته است. این اقتصاددان بر این باور است که حذف دلار از معاملههای نفتی یعنی پذیرش جمهوری اسلامی به این امر که دیگر صاحب درآمد خود نیست. وی معتقد است که «جمهوری اسلامی هیچ راه علاج قطعی وجود ندارد جز رفع تنش با جهان! که این کار را هم نخواهد کرد زیرا که شیشه عمر خود را در دستیابی به انرژی و سلاح هستهای  و غنی سازی میداند و از این  کار نمیتواند دست بردارد». جمشید اسدی نتیجه میگیرد که، شرایط دشوار اقتصاد ایران و فشار به مردم، آگاهانه توسط جمهوری اسلامی به وجود آمده است. در ادامه این گفتگو را میخوانید
چرتکه: آیا افزایش نرخ سود تسهیلات بانکی کمکی به وضعیت فعلی اقتصاد خواهد کرد؟
جمشید اسدی: اول این که این یک دعوای بزرگی بوده است که آقای احمدینژاد نمی پذیرفته که نرخ بهره بانکی در حدی باشد که بتواند هزینههای مالی را بپوشاند. این دعوا از روز اول وجود داشته است. اما افزایش نرخ بهره به این معنی است که آقای احمدینژاد باید بپذیرد که شش سال به اقتصاد ایران ضربه زده وامروز اشتباه خود را بپذیرد یعنی این ناگفته یک جور جام زهر نوشیدن است و این را همه باید به روشنی بدانند.
اما من مطمئن نیستم که افزایش نرخ بهره بانکی اگر هم صورت بگیرد در حدی باشد که هزینه های بانکی را پوشش دهد و یک سودی هم داشته باشد.
 چرتکه: اثر افزایش نرخ سود تسهیلات بانکی بر بازار ارز چه خواهد بود؟ یعنی چطور این سیاست بر بازار ارز اثر می گذارد و فلسفه اجرای آن چیست؟
جمشید اسدی: هدف از اجرای این سیاست این است که مردم به سراغ سنگ های قیمتی و ارز نروند و حالا که بانک به ما سود میدهد، پولهایمان را در بانک می‌گذاریم. اما این دوشرط دارداول اینکه مردم مطمئن باشد که سودی که بانک میدهد بیشتر از نرخ تورم است به طور کلی، که من این را بعید میدانم و دوم اینکه از کل آینده اقتصاد ایران نگران نباشند. اگر مردم حساب کنند که کل موجودیت کشور و اقتصاد ما زیر سوال است و در خطر است با توجه به تحریمها، بازهم ترجیح میدهند پول خود را بیرون ببرند. چه کسی امروز اطمینان دارد که در این شرایط اگر دولت درآمد نداشته باشد یک مرتبه تمام سپرده ها را برندارد؟ یا اگر بانکی ورشکست شد،  بانک مرکزی که ضامن بانکها هست، پول داشته باشد که ور شکستگی بانکها را جبران کند که پس انداز مردم از بین نرود؟ من فکر میکنم که این دل مشغولیها و این پرسشها، امروز در بین مردم هست.
چرتکه: آیا حذف دلار از معامله های نفتی به دور زدن تحریم ها یا کاهش هزینه آن کمک خواهد کرد؟ 
جمشید اسدی: این کاری است که چین مدتها است که دارد انجام می دهد. اما دو نکته را هم باید در نظر داشت. اول اینکه ممکن است مثلا هند هم مثل چین موفق به این کار شود اما چطور باید این کار را انجام دهد که تحریم ها را دور بزنند؟  مثلا هند از ایران هزار دلار نفت میخرد، میگوید ما هزار دلار برای شما حساب باز میکنیم و شما معادل آن هر چه خواستید از کالاهای ما بردارید و ببرید. این حقیقت دور زدن تحریم ها به این شکل است. اما این دو مشکل دارد. اول اینکه اگر جمهوری اسلامی بگوید که ما به ازای پولی که پیش شما داریم میخواهیم که تاسیسات نفتی بخریم، هند نمی تواند این کار را بکنند زیرا که مورد شماتت آمریکا قرار میگیرد. آمریکا خواهد گفت که نباید در اقتصاد ایران سرمایه گذاری کنید و چرا شما این کار را کردید؟ راحتترین کار این است که آمریکا خواهد گفت بین ما و ایران یکی را انتخاب کنید. چین را در نظر بگیرید. در رابطه با چین هم همین طور است. ایران نزد چین بسیار حساب اعتبار دارد اما یکی از پروژههای نفت و گاز را تا به حال کار نکردهاند. نمیگویم که نفت نمیخرند، میخرند اما قرار بوده صد تا پروژه تاسیساتی راه بیندازند که این کار نکردهاند، فقط در این مورد اظهار علاقه کردهاند.
اما نکته دوم! ایران در حالت عادی نفتش را به هند می فروشد و می تواند از هرکجای دنیا که می خواهد بهترین کالا را خریداری کند. اما وقتی دلار را حذف کند مثلا در رابطه با هند، هند می گوید که نمی توانم به شما دلار بدهم به دلیل تحریم ها و شما هم مجبورید که از ما نفت بخریداین یعنی ایران دیگر صاحب درآمد خود نیست. به عبارتی ریشش گروی هندی هاست. یا هند می گوید که ما از شما نفت نمی خریم. در این حالت صاحب درآمد اختیار درآمدش را ندارد. یعنی درآمد به او تعلق ندارد و به او تخصیص پیدا می کند. مثل این است که شما از مغازه ای لباسی می خرید اما دوستش نداریدو به مغازه میروید و میگویید این لباس دیگر به درد من نمیخورد. صاحب مغازه اما به شما پول نمیدهد و میگوید در بهترین حالت من به شما قبضی میدهم وشما هر وقت خواستید معادل این مقدار، بیایید و خرید کنید. یعنی شما هرچه که او دارد باید بخرید نه هرچه که میخواهید را. میخواهم بگویم که حتی اگر موفق به دور زدن تحریمها به این شکل شوند، این کار اول مشکل خرید کالاهای تاسیساتی و سرمایه ای را حل نمیکند و دوم اینکه دیگر ایران صاحب درآمد خود نیست.
یک راه حل دیگر هم البته این ها دارند، مثل کاری که با یونان کردند و آن فروش نسیه نفت است. یعنی خریدار هروقت پول داشت بدهد. این طوری به همه میگویند که ما مورد تحریم نیستیم. اما حالا کی آن ها بخواهند پول را پس دهند؟  مثلا یونان که الان ورشکسته است و پول ندارد بدهد. پول هم داشته باشد میگوید ما میخواهیم پول شما را بدهیم اما چون تحریم میشویم پول شما را نمیدهیم. یعنی هیچ راه علاج قطعی ندارد جمهوری اسلامی جز رفع تنش با جهان! که این کار را هم نخواهد کرد زیرا که شیشه عمر خود را در دستیابی به انرژی و سلاح هستهای  و غنی سازی میداند و از این  کار نمیتواند دست بردارد.
شرایط دشوار اقتصاد ایران، شرایطی است که آگاهانه وبا میل به تنش افروزی جمهوری اسلامی به وجود آمده است و منجر به دوران سختی برای ایرانیان شده است.




اخبار روز: 

مردم آزادی خواه ایران!

آنچه رژیم جمهوری اسلامی ایران به عنوان انتخابات مجلس نهم برای اسفندماه امسال تدارک دیده است، نه تنها یک انتخابات آزاد به معنای واقعی آن نیست، بلکه از شرایط رقابت حداقلی گرایش های درون حکومت در دوره های قبلی نیز کاملا بی بهره و محدود به جدال دو باند باقی مانده در قدرت، زیر چتر ولی فقیه، برای انحصار کامل مجلس است.

سازمان جمهوری خواهان ایران بر این باور است که مجلس برآمده از این جنگ قدرت، چه در انحصار یکی از دو باند حکومتی درآید یا درنیاید، گرهی از کار فروبسته مردم و مملکت در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نخواهد گشود و حاصل آن به مجلسی گوش به فرمان تر از همیشه و همچون دستگاه قضایی و اجرایی کشور به ابزاری برای ادامه سیاست های ویرانگر رژیم در عرصه داخلی و خارجی تبدیل خواهد شد.

نهمین دوره انتخابات مجلس در شرایطی برگزار می شود که پی آمدهای فاجعه بار تقلب انتخاباتی بزرگ سال ۸۸ همچنان بر دوش جامعه ما سنگینی می کند. نه تنها رهبران و فعالان جنبش سبز و گروه وسیعی از مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران، وکلا، فعالان جنبش زنان، دانشجویان، کارگران، معلمان و دیگر جنبش های اجتماعی و مدنی در حبس خانگی و در گوشه زندان ها به سر می برند، بلکه گرانی، فروپاشی اقتصادی و فساد مالی و سیاسی گروه حاکم بر کشور، گلوی خانواده ها و اکثریت بزرگ ایرانیان را هرجه بیشتر می فشارد.

رژیم جمهوری اسلامی که مدت هاست با تصفیه های مکرر درونی، تعطیل کردن رسانه های آزاد و ممنوعیت احزاب سیاسی مستقل، به یک گروه نظامی امنیتی تحت رهبری علی خامنه ای خلاصه شده و سیاست خارجی ماجراجویانه و ضد ملی آن، کشور ما را در معرض تحریم های شدید اقتصادی و جنگ قرار داده، در صدد است تا از رهگذر انتخاباتی که تنها نامی از آن باقی مانده، باردیگر شبه مشروعیتی برای ادامه سرکوب و اختناق در داخل و بحران سازی در خارج برای خود دست و پا کند. بنابراین نباید به حکومتی که کشور ما را به سمت جنگ و نابودی منافع ملی ایران می کشاند مشروعیت سیاسی بخشید.

با این حال رژیم از آگاهی سیاسی و تجربه گسترده مردم ایران در برخورد با صندوق رای و اکنون با این انتخابات مشخص، سخت بیمناک است. در حالیکه رهبر جمهوری اسلامی اصل انتخابات را چالشی همیشگی برای نظام تلقی کرده و حتی احتمال تغییر ساختار حکومت با هدف منتفی کردن انتخابات آینده ریاست جمهوری را مطرح ساخته است، دستگاه های امنیتی می کوشند با بستن شبکه جهانی اینترنت و فضای مجازی به روی مردم و نسبت دادن ناکارآمدی، بی کفایتی و سقوط اخلاقی خود به توطئه بیگانگان، از تبدیل شدن انتخابات پیش رو به اعتراض گسترده مردمی و تجلی دیگری از جنبش سبز جلوگیری کنند.

واقعیت اینست که در تاریخ جمهوری اسلامی، جبهه تحریم انتخابات غیر آزاد و طرفداری از انتخابات آزاد و عادلانه، تا کنون به این حد گسترده نبوده است. انتخابات آزاد و عادلانه در همه سطوح سیاسی و تصمیم گیری، بر اساس موازین بین المللی حقوق بشر و بر فراز قانون اساسی موجود، حق مردم ایران و تنها راه اداره قانونمند و متمدنانه کشور و گردش دمکراتیک قدرت با حضور همه گرایش های سیاسی و گروه های اجتماعی است. اما واقعیت دیگر اینست که تحریم انتخابات غیر آزاد به تنهایی کافی نیست و دست یابی به انتخابات واقعا آزاد، مستلزم همگرایی هرچه بیشتر نیروهای خواهان دمکراسی و مبارزه ای پی گیر برای خلع ید انحصار گران و انتقال مسالت آمیز قدرت به مردم است.

سازمان جمهوری خواهان ایران برآنست که در شرایط خطیر و حساس کنونی، حضور متحد و گسترده مردم و همه نیروهای آزادی خواه در مخالفت فعال با انتخابات غیر آزاد مجلس نهم و مخالفت با ماجراجویی رژیم در سیاست خارجی، می تواند یکبار دیگر صلح دوستی و اراده توانمند ایرانیان برای تغییر وضع موجود و پیوستن به جامعه جهانی را برجسته کند و سایه شوم جنگ را از فراز کشور ما دور سازد. ما به فراست و هوشمندی سیاسی مردم ایران در این زمینه باور داریم.

سازمان جمهوری خواهان ایران، بهمن ماه ۱٣۹۰ 






اخبار روز: 

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:
توضیح در رابطه با جایزه حقوق بشر به رضا شهابی در کانادا

مرکز بین المللی حقوق بشر در کانادا به رسم قدردانی از مبارزات این فعال سندیکایی قبل از آمدن رضا شهابی به بیمارستان و در دوره اعتصاب غذای این فعال کارگری در زندان که برای رسیدگی به وضعیت بلا تکلیفی خود مبادرت به آن کرده بود،.جایزه حقوق بشر را به وی اهدا کردند.
این لوح تقدیر به نماینده کنگره کار کانادا حاضر در جلسه داده شد تا آنکه به رسم امانت آن را به سندیکای کارگران شرکت واحد برساند .
این موضوع پس از آمدن رضا شهابی به بیمارستان به اطلاع ایشان و خانواده رسانده شد و آقای شهابی از این امر استقبال کرده و از کلیه دست اندرکاران فعالیت برای آزادی ایشان تشکر کردند و در دفعات بعد در ملاقات ، ایشان اصرار فرمودند که حتما" این مسئله از طرف سندیکای کارگران شرکت واحد اطلاع رسانی شود . سندیکا این وظیفه اطلاع رسانی را انجام داده و امیدوار است هر چه زودتر رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکا بهبودی کامل یافته و از زندان آزاد شود .
قابل ذکر است در ملاقاتی که روز شنبه اول بهمن ماه با رضا داشتیم، ایشان انتشار هر گونه بیانیه در خصوص این جایزه از طرف خود را منتفی اعلام کرده است.

به امید پیروزی مبارزات کارگران سراسر کشور و همبستگی بیشتر آنان
سوم بهمن ماه ۱٣۹۰





اخبار روز: 


دیگربان: غلامرضا حسنی٬ نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی٬ ۳۰ سال پس از اعدام رشید حسنی٬ می‌گوید از اعدام فرزندش همچنان رنج می‌برد.

آقای حسنی روز یکشنبه (دو بهمن) به خبرگزاری رسا گفته که اعدام فرزندش برای او «فوق‌العاده سخت» بوده و اعتقاد دارد اگر برای تربیت رشید بیشتر وقت می‌گذاشت٬ وی به چنین سرنوشتی دچار نمی‌شد.
حسنی افزوده است: «شاید در اینجا {تربیت خانواده} حق با او {رشید} باشد که نتوانستم برسم. الآن هم رنج می‌برم. پسر من دیروز با شاه می‌جنگید و امروز در لیست اعدامی‌ها باشد برایم فوق‌العاده سخت است.»
حسنی در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مخفیگاه پسر خود را که از هواداران فدائیان خلق بود، به ماموران کمیته انقلاب اسلامی گزارش کرد که در ‌‌نهایت به اعدام او انجامید.
امام جمعه ارومیه همچنین در کتاب خاطرات خود که محصول ۳۰ ساعت گفتگو با مرکز اسناد انقلاب اسلامی است٬ گفته که فرزندش مستحق اعدام نبود.
حسنی در این گفتگو افزوده است: «رشید مستحق اعدام نبود. او جنایتی را مرتکب نشده بود، یا کسی را نکشته بود. تنها جرمش این بود که گرایش شدید کمونیستی داشت و این هرگز منجر به اعدام کسی نمی‌شود.»
امام جمعه ارومیه در کتاب خاطراتش نوشته که حکم فرزندش در ‌‌نهایت «حبس ابد» بود٬ و «متاسفانه قاضی پرونده همین طور فله‌ای حکم صادر کرده بود.»
نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی در بخش دیگری از خاطرات خود گفته است: «بعد از چند سال، خیلی دلم می‌خواست، پرونده رشید را می‌دیدم و مطالعه می‌کردم، هر چه می‌خواستم امکانپذیر نشد و در اختیارم نگذاشتند.»
نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی در خاطرات خود همچنین گفته که احکام اعدام‌ اوایل انقلاب «از سوی افرادی وابسته به گروه‌های به ظاهر اسلامی و انقلابی که در بعضی ارگان‌ها و به خصوص در دستگاه قضایی نفوذ کرده بودند»٬ صادر شده بود.
وی در خاطرات خود می‌گوید این افراد در آن زمان «دست به یک سری کار‌ها و صدور احکام تند و تیز می‌زدند که هیچ ارتباطی با نظام اسلامی و شخصیت‌های اصیل انقلاب نداشت.»
حسنی افزوده که این افراد «به صدور احکام فله‌ای دردسرهای زیادی در منطقه برای ما درست کردند و بعضی افراد را به جرم وابستگی ظاهری به حزب خلق مسلمان، انواع و اقسام اتهام برایش درست ‌می‌کردند و حکم اعدام برایش صادر می‌نمودند.»
این برای نخستین بار است که یکی از روحانیون نزدیک به علی خامنه‌ای از اعدام‌های گسترده مخالفان در دهه ۶۰ انتقاد و تائید می‌کند که احکام قضایی برای این اعدام‌ها به صورت «فله‌ای» صادر شده است.
شمار قابل توجهی از فعالان سیاسی منتقد جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ بدون طی کردن روند دادرسی٬ به صورت گروهی و مخفیانه اعدام شدند.



دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری کنیا در میان افرادی هستند که از سوی دیوان بین المللی کیفری به جنایت علیه بشریت متهم شده اند.
دیوان بین المللی کیفری، چهار نفر را به سازماندهی خشونت هایی که منجر به مرگ بیش از هزار نفر در جریان انتخابات سال ۲۰۰۷ شد، متهم کرده است.
موای کیباکی، رئیس جمهوری کنیا، خواهان خویشتن داری شده و گفته است این مساله از سوی دادستان کل کنیا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.




ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد گفته است آمریکا با باز نگه داشتن بازداشتگاه گوانتانامو، قوانین بین المللی را نقض می کند.
خانم پیلای روز دوشنبه، ۲۳ ژانویه گفت ۱۷۰ زندانی این بازداشتگاه یا باید تفهیم اتهام شده یا در صورتی که مدرکی علیه آنها وجود ندارد، آزاد شوند.
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل از این که دولت آمریکا به تعهدات خود در مورد بستن این زندان عمل نکرده، ابراز یاس و نومیدی کرده است.



با تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا علیه ایران، کشورهای عضو این اتحادیه هیچ قرارداد جدیدی را برای خرید نفت خام با ایران امضا نخواهند کرد و به تمام قراردادهای کنونی خود با این کشور هم تا شش ماه آینده پایان می‌دهند.
تصمیم اتحادیه اروپا به توقف خرید نفت خام از ایران، واکنش بازارهای جهانی را به دنبال داشت و به طور مشخص، باعث افزایش میانگین قیمت‌های نفت خام شد.
بهای هر بشکه نفت خام برنت دریای شمال در معاملات روز دوشنبه، با ۶۵ سنت افزایش، به ۱۱۰ دلار و ۵۲ سنت رسید. قیمت هر بشکه نفت خام وست تگزاس اینترمدیت هم ۹۹ دلار و ۲۱ سنت اعلام شد.
این نگرانی وجود دارد که در صورت توقف عرضه نفت خام ایران، بازار جهانی با کمبود نفت خام روبه‌رو شود و قیمت‌های جهانی نفت افزایش شدیدی پیدا کند.
ایران به طور میانگین روزانه بیش از ۲ میلیون بشکه نفت خام صادر می‌کند و نزدیک به ۲۰ درصد از نفت خام صادراتی این کشور به مقصد کشورهای اروپایی می‌رود و داده‌های رسمی نشان می‌دهد که ایتالیا و اسپانیا اصلی‌ترین خریداران نفت خام ایران هستند.
یونان هم که در ماه‌های گذشته با دشواری‌های اقتصادی روبه‌رو بوده است، برای تامین نیازهای خود به واردات نفت ایران وابسته است و گفته شده است که یکی از موضوعات مطرح در زمان بررسی تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران، کمک به یونان برای جبران از دست دادن امتیازاتی بوده است که با خرید نفت از ایران به دست می‌آورد.
وزیر امور خارجه اسپانیا به امیر پایور، خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در محل نشست وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل گفته است که مقامات عربستان سعودی به اسپانیا تضمین داده‌اند تا کمبود نفت ناشی از توقف خرید نفت خام ایران را جبران خواهند کرد و اسپانیا با دریافت چنین تعهدی حاضر شده است با اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران موافقت کند.
پیش از این و با افزایش فشارها از سوی غرب بر ایران، عربستان سعودی که بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت خام اوپک به شمار می‌رود، اعلام کرد که می‌تواند کمبود احتمالی ناشی از تحریم خرید نفت از ایران را در بازار جهانی پر کند.
با این حال، سیف‌الله جشن‌ساز، مدیرعامل شرکت نفتی نیکو اعلام کرده است که حدود ۵۰ پالایشگاه در دنیا نفت خام سبک و سنگین ایران را پالایش می‌کنند و سازوکار این پالایشگاه‌ها بر اساس مشخصات نفت خام ایران طراحی شده است.
بر اساس گزارش‌ها، شرکت نیکو که در سوئیس مستقر است، مسئولیت فروش ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه از نفت خام صادراتی ایران به اروپا و غرب آفریقا را به عهده دارد.
با اجرایی شدن تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا، ایران ناگزیر خواهد بود برای نزدیک به ۲۰ درصد نفت خام صادراتی خود، خریداران جدیدی پیدا کند.
بر اساس آخرین داده‌ها، کشورهای آسیایی مهم‌ترین خریداران نفت خام ایران هستند و شصت درصد نفت ایران به کشورهای چین، هند، ژاپن و کره جنوبی صادر می‌شود.
این احتمال وجود دارد که در صورت اعطای امتیازات ویژه از سوی ایران، خریداران آسیایی این کشور حاضر به افزایش واردات نفت خام از ایران شوند، هرچند ژاپن در روزهای گذشته اعلام کرد که از واردات نفت خام از ایران کم می‌کند و اقداماتی را برای کاستن از این واردات به جریان خواهد انداخت.
در عین حال، ماهیت بلندمدت قراردادهای نفتی به گونه‌ای است که آثار محدودیت‌های کنونی برای خرید نفت خام از ایران، در ماه‌های آینده در داده های بازار جهانی قابل مشاهده خواهد بود.





کافیست تنها با چند بازرگان ایرانی در دوبی صحبت کنی تا عمق بحران را دریابی.
بیش از ۳۰ سال است که تجار ایرانی در این سوی خلیج فارس، همه راه های دور زدن تحریم ها را آزموده اند. هر تحریم جدید، همراه بود با ایده ای جدید.
در این سال ها همین پیدا شدن راه های هوشمندانه فرار از تحریم ها بود که خیلی ها را در غرب، در مورد میزان تاثیر تحریم ها مردد کرده بود.
اما این روزها به نظر می رسد که راه های زیادی برای فرار باقی نمانده، یا اینقدر هزینه استفاده از راه های جدید سنگین شده، که کمتر کسی جرات خطر کردن به خود می دهد.
حسابدار یکی از شرکت های بزرگ بازرگانی در دوبی که نمی خواهد نامش فاش شود می گوید: "بانک ها و موسسات مالی تا می فهمند که شرکتی ایرانیست، از دادن خدمات مالی سر باز می زنند. یکی از معدود راه های باقی مانده، تغییر ساختار شرکت و تغییر مدیر عامل ایرانی با شخصی با تابعیت دیگر مثلا هندیست ."
اما چنین اقدامی هم خطر های زیادی برای سرمایه دار ایرانی دارد. موضوع اعتماد به این مدیر صوری، تنها یکی از چالش هاست.
خود دوبی هم هرچند سود بسیاری از تجارت با ایران می برد، اما حالا باید بین همسایه پر سود اما پر درسر شمالی و تحریم کننده های بین المللی که هر روز بر تعدادشان اضافه می شود یکی را انتخاب کند.
عبدالخالق عبدالله، استاد علوم سیاسی دانشگاه امارت می گوید: "همجواری با ایرانی هسته ای همانقدر نگران کننده است که یک درگیری نظامی دیگر در منطقه. منطقه چهار جنگ را پشت سر گذاشته و برای هر کدام از این جنگ ها، کشورهای عرب خلیج فارس هزینه پرداخته اند."
او می گوید ایران "همسایه سختی" است. کشورش برای ایران و تمدنش احترام قائل است، اما ایران می خواهد نقش "پلیس منطقه" را بازی کند که اعراب منطقه زیر بار چنین چیزی نمی روند. به خصوص که ایران دائما در منطقه و جهان "ماجراجویی" می کند.
او برای نمونه به تهدید ایران برای بستن تنگه هرمز اشاره می کند
امارات متحده عربی خط لوله‌ای از ابوظبی به فجیره کشیده که حالا آماده بهره‌برداریست تا در صورت بسته شدن تنگه هرمز بتواند نفتش را به دریای عمان برساند
امارات متحده عربی خط لوله ای از ابوظبی به فجیره کشیده که حالا آماده بهره برداریست تا در صورت بسته شدن تنگه هرمز بتواند نفتش را به دریای عمان برساند.
رابین میلز، مشاور شرکت نفتی منار در دوبی می گوید بعید است ایران چنین کاری بکند. اقای میلز می گوید: "با توجه به حضور سنگین ناوهای ارتش آمریکا در منطقه، ایران نخواهد توانست برای بیشتر از حداکثر چند هفته تنگه را ببندد."
احتمالا ایران که حالا بازار نفت اروپا را عملا از دست داده، بیش از پیش سراغ مشتری های آسیایی مانند چین خواهد رفت.
هرچند خبرهایی از چانه زنی شماری از هیئت های چینی برای خرید بیشتر نفت از کشورهای عربی منطقه به گوش می رسد.
حتی اگر چینی ها سراغ جایگزین نفت ایران نروند، احتمالا از ایران درخواست تخفیف ویژه خواهند کرد.
در هر دو صورت درآمد نفتی ایران کاهش خواهد یافت. این دقیقا همان چیزیست که تحریم کننده های غربی به خصوص آمریکا به دنبالش هستند؛ ایرانی که نه درآمد کافی برای توسعه برنامه های هسته ایش داشته باشد و نه توان دور زدند تحریم ها.




تحریم نفتی ایران، که قرار است برای کاهش پیامدهای آن بر بعضی اقتصادهای ضعیف تر اتحادیه اروپا، به تدریج انجام گیرد، سختگیرانه‌ترین تحریم‌های اعمال شده بر این کشور تاکنون می‌باشد.
قرار است که اتحادیه اروپا، محدودیت هایی را هم بر بانک مرکزی ایران اعمال کند و مجموعه‌ای از تدابیر کنونی برای کاستن از روابط بازرگانی خارجی ایران را را نیز توسعه دهد.
تحریم‌های جدید درست در زمانی اعلام شده است که یک ناو هواپیمابر آمریکا، همراه با پنج کشتی جنگی بریتانیایی و فرانسوی از تنگه هرمز عبور کرده و حضورشان در آب‌های خلیج فارس، قطعا به تنش‌ها دامن خواهد زد.
اعلام تحریم‌های جدید، منجر به مطرح شدن سئوال‌های مهمی می‌شود. تاثیر این تحریم نفتی چه خواهد بود؟ آیا واقعا احتمال دارد که این تحریم‌ها ایران را تشویق کند برنامه خود برای غنی سازی اورانیوم را متوقف کند؟ و اگر نه، آیا ممکن است که به جای آن، طرف‌های ذیربط به نوعی درگیری دریایی یا نظامی نزدیک‌تر شوند؟

نشانه‌های متضاد

اروپا در حدود ۲۰ در صد از صادرات نفت ایران را خریداری می‌کند.
یونان وابستگی زیادی به نفت ایران دارد به گونه ای که حدود یک سوم نفت وارداتیش را از ایران تامین می‌کند.
ایتالیا و اسپانیا هر کدام کمی بیش از ۱۰ در صد از نفت خود را از ایران تهیه می‌کنند. این کشورها اکنون باید جایگزینی برای ایران پیدا کنند.
قرار است که این تحریم‌ها به تدریج به اجرا گذاشته شود تا در حد امکان از تاثیرات منفی آن کاسته شود.
این در حالی است که ظاهرا دیگر تولیدکنندگان نفت مانند عربستان سعودی، کاملا آماده هستند که علی رغم تهدیدهای ایران، کمبود نفت ناشی از تحریم این کشور را در بازارهای جهانی جبران کنند.
البته هیچکس خواهان آن نیست که جهان با بحران نفتی‌ روبرو شود که منجر به افزایش قیمت‌ها شود.
خریداران نفت ایران در اروپا، از جمله ضعیف‌ترین اقتصادهای اتحادیه اروپا هستند و هر گونه افزایش قابل ملاحظه‌ قیمت نفت، تنها باعث خواهد شد که ایران از صدور نفتش به دیگر کشورها سود بیشتری عاید خود کند.
مشتریان اصلی نفت ایران البته در اروپا نیستند بلکه در میان کشورهای آسیایی قرار دارند و سرنوشت این دور جدید تحریم‌ها علیه ایران را نیز همین نکته مشخص می‌کند.
آمریکا از مدتی پیش در تلاش بوده است تا کره جنوبی و ژاپن را مجاب کند که صادرات نفت خام خود از ایران را کاهش دهند هرچند تلاش های آمریکا در این زمینه کمتر با موفقیت همراه بوده است.
چین، که بیش از یک پنجم نفت ایران را می‌خرد، نقش کلیدی در این زمینه بازی می‌کند؛ اما این کشور تا کنون نشانه‌های ضد و نقیضی در این مورد از خود نشان داده است.
از یک سو به نظر می‌آید که چین سفارش نفت خود از ایران را به میزان قابل ملاحظه‌ای کاهش داده و سعی کرده است که روابط خود با دیگر صادرکنندگان نفت در حاشیه خلیج فارس را توسعه دهد.
اما به هیچ وجه مشخص نیست که آیا این اقدام چین ناشی از تصمیم پکن به دادن نوعی هشدار دیپلماتیک به ایران است یا به این منظور انجام گرفته که در صورت افزایش فشارها بر صنعت نفت ایران، پکن در موقعیت مطلوبی برای چانه‌زنی بر سر قیمت نفت با ایران قرار داشته باشد.

ادامه حیات

اما اگر تدابیر جدید علیه ایران عملی شود، میزان موفقیت آن چه خواهد بود؟
حتی دیپلمات‌های غربی نیز در مورد جواب این سئوال چندان مطمئن نیستند.
شکی نیست که این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران تاثیری منفی خواهد گذاشت. اما برنامه هسته‌ای ایران، مایه افتخار ملی این کشور و در نهایت برای امنیت ملی آن نیز مهم است.
ایران از یک طرف شاهد سقوط حکومت‌‌های عراق و لیبی بوده است، و از طرف دیگر شاهد ادامه بقای رژیم کره شمالی است که یکی از سه کشور عضو "محور شرارت" و دارای سلاح هسته‌ای است.
امکان دارد که حکومت ایران بر این باور باشد که دارا بودن توانایی بالقوه تولید بمب هسته‌ای می‌تواند این کشور را در مقابل تهدیدهای خارجی حفظ کند.
اگر این تفسیر درست باشد، در این صورت می‌توان مجسم کرد که حکومت ایران حاضر به تحمل هرگونه مشقت اقتصادی است تا بتواند به برنامه هسته‌ای خود ادامه دهد.
اکنون تهدید بالقوه جدیدی جای تهدید اسرائیل را گرفته است، و آن تهدید ایران به بستن تنگه هرمز است
البته مشکلات اقتصادی، زندگی مردم معمولی را تحت تاثیر قرار خواهد داد و نه زندگی نخبگان کشور را.
عده ای در غرب امیدوارند که نظام ایران کاملا تغییر کند.
اما سیاست اروپا در این مورد همواره سیاستی دوگانه بوده است، و به نظر نمی‌آید که تحولاتی که "بهار عربی" به دنبال داشته، گروه های اپوزیسیون ایران را به پیروزی دیگری نزدیک کرده باشد.

خطر افزایش تنش

تنش‌ها در کوتاه مدت دست کم، به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت.
هنوز در مورد تصمیم اسرائیل در قبال ایران، شک و تردیدهایی وجود دارد.
آیا اسرائیل در سال ۲۰۱۲ به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله خواهد کرد؟ به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها دست کم در حال حاضر در تلاشند تا اسرائیلی‌ها را راضی کنند که به تحریم‌ها و فشارهای سیاسی علیه ایران، فرصت بیشتری بدهند تا به نتیجه برسد.
اما اکنون تهدید بالقوه جدیدی جای تهدید اسرائیل را گرفته است، و آن تهدید ایران به بستن تنگه هرمز است.
درگیری در تنگه هرمز می‌تواند به آسانی به درگیری بزرگتری با ایران منجر شود؛ و با توجه به حساس بودن منطقه، دامنه چنین جنگی می‌تواند به آسانی گسترده ‌تر شود.
به نظر می‌رسد سخن گفتن از "حملات هوایی" به تاسیسات هسته‌ای ایران، بیشتر برای "راه گم کردن" باشد و در واقع آنچه که احتمالا عده‌ای در سر می‌پروانند، جنگ با ایران است.
جنگ نیز به همان اندازه که می‌تواند با برنامه ریزی قبلی صورت بگیرد، می‌تواند ناشی از سوء‌تفاهم هم باشد - و این واقعیتی خطرناک است.



واکنش تهران به تحریم‌های اتحادیه اروپا: اینها همه جنگ روانی است

رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه در واکنش به اعمال تحریم‌های جدید اتحادیه اروپا علیه ایران گفت: «اینها همه جنگ روانی است و این گونه اقدامات تنها باعث بدتر شدن اوضاع مربوط به پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران می‌شود.» وزارت نفت ایران هم در بیانیه‌ای اعلام کرد هیچ گونه خسارتی متوجه ایران نخواهد بود.
به گزارش خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی، ایرنا، آقای مهمانپرست گفت: «اعمال تحریم اقتصادی علاوه بر اینكه غیرمنطقی و ناعادلانه است قادر نخواهد بود كه ملت ایران را از دستیابی به حقوق خود بازدارد. كشورهای اروپایی و آنهایی كه تحت فشار آمریكا قرار گرفته‌اند باید به فكر منافع خود باشند.»
اتحادیه اروپا روز دوشنبه موافقت خود را با تحریم واردات نفت از ایران اعلام کرد که به موجب آن، از این پس عقد قرارداد نفتی جدید با ایران برای اعضای این اتحادیه ممنوع خواهد بود. اتحادیه اروپا تاکید کرده است که قراردادهای نفتی پیشین این اتحادیه با ایران تا ماه ژوئیه، قانونی بوده و به قوت خود باقی است.
سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در ادامه گفته است: «هر كشوری كه خود را از بازار انرژی ایران محروم كند به زودی خواهد دید كه كشور دیگری جایگزین آن شده است.»
اتحادیه اروپا پس از چین دومین وارد کننده نفت از ایران است و در ۱۰ ماه اولیه سال ۲۰۱۱ روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.

وزارت نفت: هیچگونه نگرانی وجود ندارد
وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران هم روز دوشنبه در واکنشی  اعلام كرد: «اتحادیه اروپا با تحریم نفت ایران عملا نفت، این ابزار غیرسیاسی را وارد بازی‌های سیاسی كرده و قطعا تبعات این تصمیم عجولانه به‌غیر از اروپا، كشورهای دیگر جهان را نیز متاثر خواهد ساخت.»
به گزارش ایرنا، وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران در بیانیه‌ای گفت: «با عنایت به بازار عرضه و تقاضا و مشتریان بالقوه نفت ایران، هیچگونه نگرانی در خصوص جایگزینی فروش نفت ایران با مشتریان جدید وجود ندارد؛ مردم ایران اسلامی مطمئن باشند كه وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران به‌دور از تنش‌ها و حواشی سیاسی تمهیدات لازم را از مدت‌ها قبل اندیشیده و راهكارهای لازم برای مواجهه با هرگونه چالش در موضوع انرژی را تدبیر كرده است.»
وزارت نفت از این اقدام اتحادیه اروپا به عنوان «استفاده ابزاری و غیر متعارف از نفت در معادلات سیاسی حاكم بر جهان به‌عنوان یك بدعت خطرناک در دنیا» یاد کرده و هشدار داده این کار تبعاتی از جمله «بی ثباتی در امنیت عرضه و تقاضای انرژی و نیز افزیش قیمت جهانی نفت» را در پی خواهد داشت.




ایران و واکنش‌های شتاب‌ز‌ده به تحریم‌های اروپا

تحریم‌ نفت با هدف مجبور ساختن تهران به مذاکره

تصمیم وزیران خارجه اتحادیه اروپا در مورد تحریم نفت و بانک مرکزی در رسانه‌های ایران بازتابی وسیع داشته. این رسانه‌ها ادعا می‌کنند تحریم‌ها بی‌اثر است، اما حجم و لحن گزارش‌ها در این مورد نشان از نگرانی دارد.

همزمان با نشست وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در بروکسل (پایتخت بلژیک) رسانه‌های خبری رسمی و نیمه رسمی جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند توافق‌های به دست آمده در این نشست را کم‌اهمیت جلوه دهند. برخلاف این ادعا، اعضای اتحادیه‌ی اروپا در نشست روز دوشنبه (۳ بهمن، ۲۳ ژانویه) موافقت‌نامه‌ای را امضا کردند که به گفته‌ی گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان با اجرای آن "قلب برنامه‌های هسته‌ای ایران" هدف قرار می‌گیرد.

تحریف خبرهای تحریم
«تحریم نفتی ایران جنبه تبلیغاتی دارد» و «ایران توان جابجایی بازارهای صادراتی نفت خود را دارد» دو عنوان از گزارش‌هایی است که خبرگزاری فارس روز دوشنبه، سوم بهمن ۱۳۹۰ منتشر کرده است. خبرگزاری مهر نیز زیرعنوان‌هایی چون «وابستگی نفتی اروپا به ایران؛ بحران مالی اجازه اجرای تحریم‌ها را نمی‌دهد» یا «نفت ایران بدون مشتری نمی‌ماند» به انتشار مطالبی پرداخته که ظاهرا بی‌اثر بودن تحریم‌های اتحادیه‌ی اروپا را نشان می‌دهند.
این دو خبرگزاری همچنین با تحریف برخی گزارش‌ها مدعی شدند تحریم نفت ایران توسط اتحادیه اروپا شش ماه به تعویق افتاد. خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا نیز در مطلبی زیر عنوان «اختلاف در بروكسل - جنوب اروپا در مقابل تحریم ایران ایستاد» نوشت: «كشورهای جنوبی اتحادیه اروپا با تحریم نفتی ایران مخالفت كردند.»

ممنوعیت فوری قرارداد جدید با ایران
برخلاف ادعای رسانه‌های نزدیک به حکومت جمهوری اسلامی، وزیران خارجه اتحادیه اروپا توافق کرده‌اند که از همین امروز، ۲۳ ژانویه ۲۰۱۲، بستن هر قرارداد جدیدی با ایران که به واردات نفت و محصولات پتروشیمی مربوط شود ممنوع خواهد بود.
برخی از کشورهای اروپایی، از جمله ایتالیا، اسپایا و یونان که بیشترین نفت را از ایران وارد می‌کرده‌اند، قراردادهایی دارند که هنوز در جریان است. این کشورها، همچنین به لحاظ فنی محتاج زمانی هستند که پالایشگاه‌های خود را متناسب با کیفیت نفت جایگزین تجهیز کنند.
بر همین اساس وزیران خارجه اتحادیه اروپا توافق کرده‌اند که در یک مهلت پنج ماهه تکلیف تمام قراردادهای جاری روشن شود. به این ترتیب برای قطع کامل واردات نفت از ایران تاریخ اول ماه ژوئیه‌ی سال جاری در نظر گرفته شده است. خبرگزاری‌های داخلی، برای ناکام جلوه دادن طرح تحریم نفت ایران، این توافق را "تعویق در زمان آغاز تحریم" و "مخالفت کشورهای جنوب اروپا" با اجرای تحریم جلوه می‌دهند.

«واکنش قاطعانه و بی‌سابقه»
ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، هم‌صدا با بسیاری از دیپلمات‌های ارشد اتحادیه اروپا، تحریم‌های مورد توافق امروز را "بی‌سابقه" خواند. وزیر خارجه آلمان نیز آن را "واکنشی قاطعانه" توصیف کرد. کشورهای غربی هدف از تدبیرهای تنبیهی را وادار کردن ایران به از سرگیری مذاکره در مورد برنامه‌های مناقشه‌برانگیز هسته‌ای و برطرف‌ کردن ابهام‌ها عنوان می‌کنند.گیدو وستروله وزیرخارجه آلمان: تحریم‌ها قلب برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را هدف گرفته‌اند
برخی از رسانه‌های خبری ایران همزمان با پوشش تحریف شده‌ی خبرهای مربوط به گسترش تحریم‌ها، دست به انتشار گزارش‌هایی زده‌اند که قرار است گواهی بر بی‌تاثیر بودن این تدبیرها باشد.
خبرگزاری فارس در گزارشی مدعی است، این تحریم‌ها کمترین اثر را در بازار صادراتی نفت ایران خواهد داشت و از هم اکنون تقاضاهای جدیدی از سوی چین، هند و آفریقای جنوبی برای افزایش واردات نفت ایران مطرح شده است. خبرگزاری مهر نیز به نقل از وزیر نفت دولت نهم، کاظم وزیری‌هامانه نوشت، غرب مطمئن باشد نفت ایران روی دستش نخواهد ماند.
علی فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس پیشنهاد کرده است که ایران   صدور نفت خود را از هم‌اکنون کاملا قطع کند. فلاحیان گفته است که در این صورت بهای نفت در بازارهای بین‌المللی به شدت بالا می‌رود و این سبب به هم خوردن برنامه‌های اتحادیه اروپا می‌شود.

باز شدن میدان بازی خریداران نفت
برپایه گزارش‌ها خریداران مهم نفت ایران ‌مانند چین و هند که به تحریم نپیوسته‌اند ممکن است واردات خود را افزایش دهند، اما این کار را بدون گرفتن امتیازهای ویژه نخواهند کرد. خبرگزاری مهر به رغم بی‌اثر خواندن تحریم‌ها اعتراف می‌کند: «برخی از کشورهای بزرگ خریدار نفت ایران همچون چین دنبال اخذ امتیازاتی از شرکت ملی نفت ایران هستند.»
هند نیز در پی مشکلاتی که برای پرداخت بدهی‌های خود به جمهوری اسلامی پیدا کرده پیشنهاد داده است بهای نفت را به "روپیه" پرداخت کند. چین نیز تمایل دارد که معامله‌های خود را به صورت پایاپای یا بر اساس واحد پول ملی کشور، یوان انجام دهد.

واکنش‌های فراوان به "تحریم‌های بی‌اثر"
حجم مطالبی که روز دوشنبه در رسانه‌های خبری جمهوری اسلامی در مورد تصمیم اخیر وزیران کشورهای اتحادیه اروپا منتشر شده و نقل قول‌های پر شمار و اغلب تکراری از مسئولان در مورد "بی مشتری نماندن نفت ایران" نشان از حساسیت و اهمیت این تصمیم دارد. به ویژه آن‌که دامنه‌ی تحریم‌های مورد توافق‌های وزیران خارجه اروپا بسیار گسترده‌تر از حوزه‌ی نفت است. شاید به همین علت باشد که واکنش‌های اولیه اغلب شتاب‌زده، شعاری و کلیشه‌ای به نظر می‌رسند.
مسدود شدن دارایی‌های بانک مرکزی و افزایش محدودیت‌ها برای فعالیت‌های مالی و بازرگانی با ایران، بخش دیگری از تحریم‌هایی است که امروز در بروکسل به تصویب رسید. به‌اعتقاد کارشناسان، آثار این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران از زمان مطرح شدن آن آغاز شده است. این تحریم‌ها در افزایش شدید و کم‌سابقه‌ی بهای ارزهای خارجی و طلا طی روزهای گذشته موثر تلقی می‌شود.



تحریم نفت و احتمال فعال شدن جنبش داخل ایران

تحریم خرید نفت ایران ازسوی اتحادیه اروپا تصویب شد. این بدان معناست که حدود ۲۰ درصد از نفت صادراتی ایران از اول ژوئیه روی دست جمهوری اسلامی خواهد ماند. هادی زمانی می‌گوید این می‌تواند به تحرک جنبش داخلی منتهی شود.

هادی زمانی اقتصاددان مقیم لندن می‌گوید اگر به تعبیر ایران، تحریم نفت این کشور از سوی اروپا "خودزنی" باشد، این خودزنی برای ایران هم به وقوع خواهد پیوست، شاید سخت‌تر از اروپا.

دویچه‌وله: آقای زمانی، اتحادیه‌ی اروپا تحریم خرید نفت از ایران را تصویب کرده و از تاریخ اول ژوئیه دیگر نفت ایران از سوی اروپا خریداری نمی‌شود. ایران پیش‌تر این تصمیم را به عنوان خودزنی تعبیر کرده بود و گفته بود در بحران کنونی یورو، این اقدام می‌تواند به ضرر اروپا تمام بشود. نظر شما چیست؟

هادی زمانی:
منطقاً باید فرض را بر این گذاشت که کشورهایی که در اتحادیه‌ی اروپا دست به چنین اقدامی می‌زنند، جانشین‌های مناسب برای نفت ایران را پیدا کرده‌اند. این احتمال بسیار بسیار خارج از تصور است که کشورهای اتحادیه‌ی اروپا که به ‌هرصورت نظم و منطق معقولی به لحاظ سیاسی و اقتصادی بر آن‌ها مسلط است و از طریق مکانیسم سیستم انتخاباتی در برابر مردم خودشان پاسخ‌گو هستند، بدون در نظر گرفتن و مهیا کردن شرایط، به این سمت بروند.

علی فلاحیان گفته: «ایران باید در قبال این حرکت اروپا، از همین الان فروش نفت به اروپا را متوقف کند و منتظر اول ژوئیه نشود. به این صورت، قیمت بالا می‌رود و معادلات اروپا به‌هم می‌ریزد». چقدر چنین چیزی امکان‌پذیر است؟

این کار اقتصاد ایران را هم دچار مشکلات جدی می‌کند. ایران الان کسر بودجه‌ای بین۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار دارد. چنین کاری، در عین‌ حال که ممکن است زمان مشکلات را برای اتحادیه‌ی اروپا کمی به جلو بکشد،  مشکلات خود جمهوری اسلامی را هم به جلو خواهد کشید. مشکلاتی که در برابر ایران قرار خواهد گرفت، با مشکلات اقتصادی‌ای که در برابر اتحادیه‌ی اروپا قرار خواهد گرفت، قابل مقایسه نیست.


یعنی اگر جمهوری اسلامی از الان فروش نفت‌ خود را به اروپا قطع کند، باز هم فکر می‌کنید مشکلات بیش‌تر گریبان ایران را خواهد گرفت؟

بله، به‌طور نسبی ایران در شرایط دشوارتری قرار دارد و هزینه‌ی آن کار برای ایران بیشتر است تا برای اتحادیه‌ی اروپا. به‌ هرصورت مشکلات اتحادیه‌ی اروپا در بین چند کشور تقسیم می‌شود و یکی از سناریوهایی هم که طبیعتاً باید بررسی کرده باشند، همین سناریویی است که ایران مطرح می‌کند. ولی همان‌طور که گفتم، از دست دادن بخش قابل ملاحظه‌ای از درآمد نفتی، برای ایران، در شرایط کنونی، هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ سیاسی، یک پروژه‌ی نشدنی است و اگر قرار بر "خودکشی" باشد، این خودکشی برای ایران هم مطرح است.


برخی از کارشناسان گفته بودند که تحریم نفت ممکن است در نهایت به نفع ایران تمام بشود، برای این‌که قیمت نفت بالاتر می‌رود و ایران هم، هرچند مجبور است نفت را با قیمت پائين به همان مشتریانی که الان دارد بفروشد، در نهایت چون قیمت جهانی نفت بالا رفته، به نفع ایران تمام می‌شود. در این مورد نظرتان چیست؟

این بستگی به آن دارد که جانشینان مناسب و به اندازه‌ی کافی برای نفت ایران در بازار فراهم باشد یا نه. بدون شک، مقداری قیمت در کوتاه‌مدت بالا خواهد رفت و حتی ممکن است میان‌مدت باشد، ولی اگر جانشین‌های مناسب، به اندازه‌ی کافی و با سرعت کافی وارد بازار بشوند، چنین نوساناتی بسیار شدید نخواهد بود.


فکر می‌کنید الان بهترین اقدامی که ایران می‌تواند انجام بدهد، با توجه به منافع ملی ایران، چه می‌تواند باشد؟

بحرانی ایران در مجموع یک بحران سیاسی است که هم جنبه‌ی داخلی دارد و هم جنبه‌ی بین‌المللی. به لحاظ داخلی، فقدان مشروعیت حکومت است که مسائلی مثل فساد، سوءمدیریت، شتاب‌زدگی در تصمیمات و غیره نتایج آن است. برای خروج از این بن‌بست باید شرایط سیاسی داخلی ثبات پیدا‌ کند.

در زمینه‌ی بین‌المللی هم مشکل اصلی ایران پرونده‌ی هسته‌ای است که مسئله‌ی تحریم نفت و تحریم بانک مرکزی را در دستور کار قرار داده است. برای خروج از این بن‌بست هم جمهوری اسلامی باید وارد مذاکراتی بشود.

در شرایط فعلی، آن‌چه با آن مواجه هستیم، این است که بسیاری از سرمایه‌دارها نسبت به آینده اطمینان لازم را ندارند و در نتیجه سرمایه‌گذاری و فعالیت‌های اقتصادی را متوقف کرده‌اند و بخش بزرگی از آن‌ها در جست‌وجوی خارج کردن سرمایه‌های خودشان هستند. همین‌طور نیروی کار، به دلایل بحران سیاسی داخلی و بحران سیاسی خارجی، اعتمادش را به آینده از دست داده و دل و رمقی برای کار کردن ندارد و از بین متخصصین، آن‌هایی که می‌توانند، در جست‌وجوی خروج از کشور هستند. در نتیجه اقتصاد، با سرعت به سمت فلج شدن پیش می‌رود.


حداقل در دهه اخیر ما نمونه‌ای نداریم که تحریم نفت به تنهایی توانسته باشد کشوری را سر میز مذاکره برگرداند. چقدر این احتمال را برای ایران، ممکن می‌دانید؟

این مقدار زیادی بستگی به پارامترهای سیاسی درون ایران دارد. در ایران، خوشبختانه یک جنبش سیاسی نسبتاً قوی زنده است. گرچه در مقاطعی ساکت می‌شود و جوش و خروش همیشگی را ندارد، ولی مثل یک آتش زیر خاکستر، حضور و گرمای آن را حس می‌‌کنید. وقتی شرایط سخت بشود، احتمال این‌که مکانیسم فعال بشود و تغییرات جدی‌ای را به‌وجود بیاورد، وجود دارد.


مصاحبه‌گر: میترا شجاعی

تحریریه: جواد طالعی


ادامه کشمکش بر سر حق انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی

در پی انتشار نامه‌های ۴ تن از فرماندهان سپاه پاسداران، بحث قابل انتقاد بودن رهبر جمهوری اسلامی اوج گرفته است. الیاس نادران نماینده مجلس ضمن دفاع از دیدگاه‌های عماد افروغ نوشته است که او بر سر مواضع خود باقی است.

غلامعلی رجایی، یکی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران و الیاس نادران نماینده مجلس شورای اسلامی  نیز به صف منتقدان رهبری و حامیان حسین علایی و عماد افروغ پیوستند. به این ترتیب، جنجالی که با انتشار دیدگاه‌های سردار حسین علائی و عماد افروغ در مورد حق انتقاد از شرایط کشور و استیضاح از رهبری به راه‌افتاده، به یکی از چالش‌های تازه آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی تبدیل می‌شود.
غلامحسین رجائی، از فرماندهان پیشین سپاه پاسداران با اشاره به اتفاقات پیش‌آمده در واکنش به مقاله حسین علایی  نوشته بسیار متاسف است که با یکی از "بانیان نظام مقدس جمهوری اسلامی" اینگونه رفتار شده است.
حسین علائی به مناسبت سالگرد قیام ۱۹ دی قم، طی مقاله‌ای در اطلاعات، شرایط امروز ایران را تلویحا با شرایط آستانه سقوط رژیم شاه مقایسه کرده و نسبت به تکرار تاریخ هشدار داده بود.
در پی انتشار این مقاله، سردار علائی با حمله‌ها و انتقادهای شدید محافل طرفدار رهبری جمهوری اسلامی روبرو شد. علائی سرانجام توضیح داد که منظورش صرفا اشاره به زمینه‌های سقوط دیکتاتوری پهلوی بوده و اشاره‌ای به اوضاع امروز جمهوری اسلامی نداشته است.
اکنون غلامحسین رجائی فرمانده پیشین سپاه تلویحا تایید می‌کند که مقاله حسین علایی که ظاهرا درباره ۱۹ دی نوشته شده بود، اشاره‌ای به شرایط کنونی ایران داشته است. رجائی در وبلاگ خود نوشته: «خود ایشان مقاله‌ای را که به مناسبت قیام ۱۹ دی در روزنامه اطلاعات نوشته بود قبل از سفرم به من داد .از این ناصحانه تر نمی شد نوشت. از سیاق مطلب بر می‌آمد نیم نگاهی در نقد دلسوزانه رفتارحاکمیت موجود داشته است».
غلامعلی رجائی تاکید کرده به جای این‌که قلم را از دست امثال علایی، نوری زاد، خزعلی و.. بگیریم باید رفتار خودمان را درست کنیم تا این نقدها نوشته نشود.
آقای رجایی با تاکید بر این‌که رهبر هم مصون از نقد نیست و نباید باشد نوشته است: «گیرم که تمام نقد و نتیجه گیری علایی متوجه بعضی مواضع و رفتارهای اخیر رهبری باشد، کجای این کار اشکال دارد؟ کجای این کار خلاف قانون است؟ مگر رهبری خود را فارغ از نقد می‌داند و باید بداند و یا دانسته است؟ اگر این‌گونه باشد معلوم می‌شود دایره خط قرمزها درجمهوری اسلامی بعد ازامام، چنان تنگ شده که حتی امثال علایی که از بانیان این نظام مقدسند هم نمی‌توانند زبان به سخنی ناصحانه بگشایند».
شعور مردم را دست کم نگیرید
رجائی سپس به "تجمع خودجوش" مقابل منزل سردار علایی اشاره کرده و پرسش‌هایی را درباره خودجوش بودن این تجمع مطرح کرده است. از جمله وی پرسیده: «زمان آغاز تجمع را چه کسی به اطلاع شرکت کنندگان می‌رساند؟ دوربین‌های فیلمبرداری را چه کسی از زمان ومکان تجمع خبردار می کند؟ عکس‌های متحدالشکل رهبری و گاه امام را چه کسی با خود به محل تجمع می‌آورد و به دست افراد می‌دهد؟  شعارهای از پیش آماده شده را چه کسانی سفارش می‌دهند، تهیه می‌کنند و به دهان افراد می‌گذارند؟».
عماد افروغ می‌گوید مردم حق دارند رهبری را استیضاح کنند و رهبر هم باید پاسخگو باشد
غلامعلی رجایی سپس به اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ اشاره کرده و از قول دوستی نوشته: «در یکی ازتجمعات خود جوش مردم تهران در محکوم کردن سران فتنه که از سر کنجکاوی، گشتی به خیابان‌های اطراف زدم، مشاهده کردم اتوبوس‌هایی با پلاک‌های شهرهای مختلف پارک شده‌اند تا جمعیت حاضر را پس ازادای تکلیف شرعیشان! به شهرهایشان باز گردانند! این آقایان تقریبا پشت پرده! بهتر است اینقدر شعورمردم را دست کم نگیرند».
وی همچنین پرسیده که اگر این گونه حملات خودسرانه است، چرا عاملان آن محاکمه نمی‌شوند و همانند عاملان "فتنه ۸۸" مقابل دوربین‌های تلویزیون قرار نمی‌گیرند و به اشتباهاتشان اعتراف نمی‌کنند؟
عماد افروغ و امکان استیضاح رهبری
عماد افروغ نماینده اصول‌گرای مجلس هفتم و سخنانش در برنامه "پارک ملت" شبکه اول صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز کمتر از مقاله حسین علایی جنجال نیافرید.
وی به بحث تمرکز قدرت اشاره کرده و گفته بود: «وقتی قدرت، تقلیل پیدا می‌کند به قدرت رسمی، این‌ها آفت اداره استراتژیک و انقلابی جامعه است. یعنی همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد قدرت رسمی می‌ریزیم، حاصلش این می‌شود که از نقادی و نظارت غافل می‌شویم و بالاخره هر کسی که در معرض نقد و در معرض نظارت قرار نگیرد و حسب مردم‌سالاری دینی، چرخش قدرت صورت نگیرد، مطمئن باشید دیر یا زود از آن وجه منضبط و قاعده‌مند، خارج و شخصی می‌شود». 
عماد افروغ حتی "حفظ نظام" را هم به هر قیمتی و تحت هر شرایطی ضروری ندانسته و حق استیضاح رهبری برای مردم را نیز قائل شده و به استناد نوشته‌های آیت‌الله خمینی گفته: «اگر احدی از آحاد جامعه بخواهد رهبر را استیضاح کند، حق دارد و رهبر باید پاسخ بگوید و اگر پاسخی نداشت، خود به خود معزول است».
وی سپس در پاسخ به چرایی عدم ثبت‌نامش برای نمایندگی مجلس، گفت: «من نمی‌توانم به ضرس قاطع بگویم که مجلس در رأس امور است، حتی می‌گویم همان زمان هم که امام می‌فرمودند مجلس در رأس امور است، اگر بود نمی‌گفتند. یعنی شایسته است که در رأس باشد، مطلوب است که باشد».
افروغ البته تنها به انتقاد از مجلس شورای اسلامی بسنده نکرده و درباره خبرگان هم پرسیده چرا در خبرگان تنها باید فقها حضور داشته باشند؟
واکنش‌های تندروها
مجموعه این سخنان واکنش‌های تندی را در پی داشت. حمید رسایی، نماینده حامی دولت در مجلس ایران در جلسه علنی روز سه شنبه ۲۷ دی (۱۷ ژانویه)، گفت: «ما انتظار شنیدن صحبت‌هایی در مورد یکی از ارکان نظام در صدا و سیما را نداشتیم، چرا که فردی را که این حرف را بیان کرده همه می‌شناسند و می‌دانند که مواضع مزخرفی دارد».
شهاب الدین صدر، نایب رئیس مجلس نیز گفت: «آقای ضرغامی باید کوتاهی صورت گرفته در آن برنامه را جبران کند».
سایت "بازتاب امروز" نیز از "جمعه سیاه"ی نام برد و نوشت که قرار بود نیروهای خودجوش مقابل منزل عماد افروغ تجمع کنند.
الیاس نادران نماینده کنونی مجلس اما دریادداشتی برای خبرگزاری مهر، مواضع عماد افروغ در خصوص انقلاب اسلامی و نظام مردم سالاری دینی و نظریه ولایت فقیه را ستوده و تاکید کرده که نظرات او در این زمینه سر سوزنی تغییر نکرده است.
وی سپس به اختلافات اصلاح‌طلبان با عماد افروغ اشاره کرده و این اختلافات را دلیلی بر این دانسته که افروغ همچنان در "مسیر انقلاب" باقی مانده است. وی همچنین نوشته است: «دوستان جدید انقلاب اگر به خاطر ندارند ما به خوبی به یاد داریم که در مسیر روشن اما دشوار انقلاب در مواجهه با انحرافات، بعد از سنگلاخ مجلس ششم، این افروغ‌ها بودند که به مجلس هفتم و به فهرست اصولگرایان هویت بخشیدند و مایه اعتبار و اعتماد مردم شدند».
عماد افروغ خود متن کامل گفت و گویش را منتشر کرده و در پاسخ به کسانی که گفته بودند افروغ از سخنانش پشیمان شده، گفته که در تمام طول فعالیتش پس از انقلاب تنها در یک مورد پشیمان شده و آن هم رایی است که در سال ۱۳۸۴ به احمدی‌نژاد داده است.




تحریم نفت، جهش دوباره نرخ ارز و نارضائی در مجلس

با اعلام خبر تصویب تحریم نفت ایران، بهای سکه و ارز جهشی دوباره کرد. بانک مرکزی و دولت سکوت کرده‌اند. مجلس می‌گوید کاری از دستش بر‌نمی‌آید. برخی مسئولان می‌گویند همه چیز متوقف شده است.

بهای دلار ظرف یک سال در ایران دوبرابر شده است بازار ارز و طلای ایران که در روزهای اخیر ساعت به ساعت در حال تغییر بوده، درپی   تصویب تحریم نفت از سوی اتحادیه اروپا با شوک تازه‌ای روبرو شد. در اولین ساعات انتشار این‌ خبر، نرخ سکه از مرز یک میلیون و پنجاه تومان گذشت و دلار به ۲۰۵۰  تومان رسید.
در این میان برخی مقام‌های مسئول خود در صف اول منتقدین قرار گرفته‌اند. غلامرضا مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون ویژه مجلس در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر به بانک مرکزی ایراد گرفته که «مدیریت بر ارز را رها کرده» است. او در عین حال پرده از هرج و مرجی برداشته که با تنش‌های سیاسی ناشی از تحریم‌ها در ایران شدت گرفته است. مصباحی مقدم گفته است:«کار تولید، واردات و صادرات با نوسان قیمت ارز متوقف شده است». به گفته او: «فعالان اقتصادی نمی‌دانند چه‌ کنند. آن‌ها نمی‌دانند چند روز دیگر قرار است چه اتفاقی بیافتد.»

رئیس کمیسیون ویژه مجلس به ذخایر بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی اشاره کرده که اولی به گفته او ۱۰۰ میلیارد دلار و دومی ۲۸ میلیارد دلار است. او با استناد به این ذخایر گفته است که نگرانی بابت منابع ارزی وجود ندارد. مصباحی مقدم در مورد ذخیره طلای کشور هم تاکید کرده که «ذخیره سنگینی» هست که شاید برای ده‌ها سال کفاف دهد. «اما دولتی نیست که بتواند بر این ذخائر مدیریت کند.»

ارسلان فتحی‌پور رئیس‌کمیسیون اقتصادی مجلس از احضار شمس‌الدین حسینی، خبر داده و گفته است: «وزیر اقتصاد و دیگر دستگاه‌های دولتی از جمله بانک مرکزی باید نسبت به بی‌تدبیری خود پاسخ‌گوی نمایندگان مجلس باشند.» رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس افزوده است:«دلار‌۲هزار تومانی فاجعه‌ای بزرگ برای کشور است. این یک حباب است، اما با استمرار بی‌تدبیری‌های ‌دولت و بانک مرکزی، ممکن است به قیمت واقعی تبدیل شود.»


قحطی با وجود ذخایر ارزی

اعلام این که ذخایر ارزی و طلای کشور پر هستند، ذره‌ای از نگرانی مردم نکاسته است. کسانی که با افزایش ۵۰ درصدی نرخ ارز ظرف یک سال بخش قابل توجهی از سرمایه‌هایشان را از دست داده‌اند، به‌ویژه مدیران شرکت‌های متوسط و کوچک که نیازمند حداقل ثبات در بازار کشور هستند، معتقدند که همه هستی‌شان برباد رفته است. یک مدیر شرکت سخت‌افزار کامپیوتر از تهران که نمی‌خواهد نامش آورده شود به دویچه‌وله می‌گوید: «ذره‌ای امید به آینده شرکت‌ ندارم و نمی‌دانم  قراردادهای بسته شده چگونه پرداخت خواهند شد.» او می‌گوید که از شدت نگرانی مریض شده است.

مادر دو فرزند که تنها سرپرست خانواده است می‌گوید: «هیچ پس‌اندازی نداریم. اگر فردا در شرکتی که با هزار بدبختی در آن استخدام شدم بسته شود، صاحب‌‌خانه جل و پلاس ما را کنار در خواهد گذاشت.»
یک دانشجو با عصبانیت می‌گوید: «کسانی که تحریم کرده‌اند هیچ از خودشان پرسیده‌اند که تاوان این تحریم‌ها را که می‌دهد. آن ها که آن بالا نشسته‌اند کک‌شان هم نمی‌گزد. فقط ما بدبخت‌تر می‌شویم.»

مردم عادی کوچه و خیابان هم، که سرمایه ‌و شرکتی ندارند تا نگران ورشکستگی آن باشند، وضع بهتری ندارند. آن‌ها نگران گرانی و قحطی هستند که احتمال می‌دهند به دنبال تحریم از راه  برسد. به‌ویژه که حتی مقام‌های دولتی و مسئولان اقتصادی هم دیگر قادر به پنهان کردن ترس خود از شرایط پیش رو نیستند.

اسد الله عسگراولادی، رییس اتاق بازرگانی ایران و چین در هفته آخر دیماه گفت که «با توجه به واردات کالا با دلار ۱۶۰۰ تومانی و مشکلات تولید، در ۶ ماه آینده با کمبود بسیاری از کالاها و قحطی در کشور مواجه خواهیم شد، که برای تهیه آن‌ها یا باید متوسل به قاچاق شویم و یا این‌که هزینه بسیاری بابت قاچاق بپردازیم.»


آیا دلار به ۹۰۰ تومان برمی‌گردد؟
به دنبال تهدیدهای دولت خیلی از صرافی‌ها مغازه‌های خود را بستند روز ۲۱ دیماه که عسگراولادی قحطی را پیش‌بینی کرد، هنوز قیمت دلار ۱۶۰۰ تومان بود. آقای عسگراولادی، که سخنان‌اش در خبر‌آنلاین منتشر شد، خود مورد تهاجم طرفداران دولت قرار گرفت که چرا همه کازه کوزه‌ها را بر سر محمود احمدی‌نژاد می‌شکند. اما آیا ریشه مشکلات اقتصادی عظیم ایران اکنون اختلاف میان گروه‌های مختلف اصول‌گرایان است؟ یا سیاست کلی حکومت ایران که خصومت کشورهای منطقه، اتحادیه اروپا و آمریکا را بدنبال داشته است؟
به عقیده برخی کارشناسان، سیاست‌های غلط اقتصادی مانند پایین نگه داشتن نرخ بهره‌بانکی، بالا بودن نقدینگی و پایین نگاه داشتن مصنوعی نرخ ارز در گذشته، از عوامل مهم بحران فعلی است، اما جهش چند روز اخیر در بازار طلا و ارز ایران، در تحریم ‌نفت و بانک مرکزی ریشه‌ دارد.

گ
روهی از اقتصاددانان معقتدند مشکل دولت در حال حاضر این است که قادر نیست با گشودن در ذخایر ارزی به بازار ایران ارز تزریق کند و بهای ارز را پایین بیاورد. گفته می‌شود که دلیل سکوت دولت و مشخصا رئیس آن این است که برای شرایط فعلی راه حلی ندارد. حتی این  شایعه پخش شده است که بحران ارز را دولت خود بوجود آورده تا از قبل آن بخشی از کسری بودجه‌اش را تامین کند.
غلامرضا مصباحی مقدم در برابر این فرضیه می‌گوید: «دولت در‌آمدهای فوق‌العاده‌ای از نفت و مالیات دارد. آیا عاقلانه است که دولت توسط دلالان وارد معرکه شود؟»

مصوبه امروز اتحادیه اروپا مبنی بر تحریم نفتی ایران، همان طور که مقام‌های جمهوری اسلامی اشاره کرده‌اند «تدریجی» اجرا می‌شود. با این همه به باور کارشناسان این «تدریج» فقط دیر و زود دارد، نه سوخت و سوز! با تحریم کامل خرید نفت ایران که قرار است از شش ماه دیگر اعمال شود، بخشی از در‌آمدهای دولت حذف خواهد شد و ذخیره ارزی تحلیل خواهد رفت.

آن‌چه نگرانی بسیاری از تحلیل‌گران را برانگیخته تاثیر تحریم‌ها بر زندگی روزمره مردم است. آن‌ها می‌پرسند: این وضع تا کجا ادامه خواهد داشت؟ واکنش‌جامعه نسبت به چنین شرایطی چه خواهد بود؟ اگر آن طور که روسیه پیش بینی کرده، تحریم‌ها برای تحریک نارضایتی مردم باشد، این نارضایتی چه عکس‌العملی را به دنبال خواهد داشت. و بالاخره این که ایران تحت کدام شرایط ثبات سیاسی و اقتصادی خود را بازخواهد یافت؟ 





دولت و قدم بعدی در ماجرای سکه و ارز

نویسنده در آبان ماه برنامه دولت برای واقعی کردن قیمت ارز تا انتخابات مجلس را پیش بینی کرده بوده و در هفته گذشته نیز در هنگامی‌که قیمت دلار در حدود ۱۷۰۰ تومان ثابت شده بود پیش بینی کرد که در چند روز قیمت دلار به ۲۰۰۰ هزار تومان خواهد رسید.
نویسنده به تاثیر فوری تحریم‌های اخیر بر اتفاقات اخیر اعتقادی ندارد و حتی مشکلی هم در کوتاه مدت برای فروش نفت ایران متصور نیست. تحریم مالی ایران سال‌هاست که اعمال شده و دولت راهکارهایی برای دور زدن آن و البته با بهای گزاف دارد و از سوی دیگر از ذخایر ارزی لازم برای فرونشاندن عطش بازار نه چندان بزرگ ایران برخوردار است و با همین ابزار قیمت دلار را بدون توجه به نرخ تورم پایین نگه می‌داشته است.
دولت از ابزار دلار برای فشار به سایر ارکان نظام استفاده می‌کند و زهر چشم خود را نیز گرفته و در کنار آن نقدینگی لازم برای جبران بخشی ازکسری بودجه خود را هم جبران کرده است ولی قدم بعدی چیست؟
نویسنده بر این باور است که دولت ضمن رسیدن به اهداف کوتاه مدت خود برای رساندن قیمت طلا (اگر دولت در چند سال گذشته مقادیر قابل توجهی طلا نخریده بود با قیمت سکه کاری نداشت) و به ویژه ارز به حدود نصف قیمت واقعی آن، دیگر از توانایی‌های خود برای کنترل این روال با سرعت و زمانبدی مورد نظرش مطمئن نیست. بنابراین در این مرحله سعی می‌کند جلوی این موج را بگیرد و در زمان دل‌خواه خودش دوباره آن را آزاد کند.
پیش‌بینی نویسنده، برکناری رییس بانک مرکزی و جایگزینی آن با فردی نزدیک به دولت و عرصه ارز فراوان توسط دولت یا وابستگان خود پس از تعطیلات فعلی است. با این روش دولت تقصیرها را به گردن سیاست های قبلی بانک مرکزی انداخته، مصوبه افزایش سود سپرده‌ها به فراموشی سپرده می‌شود، نقدینگی از سطح جامعه جذب شده و قیمت در حدود فعلی ثابت خواهد ماند (حتی اگر بالاتر رود دوباره کاهش می‌یابد) تا نزدیکی انتخابات مجلس که با توجه به شرایط آن روز قدم بعدی را خواهد برداشت.



اپوزسیون از «تَوهّم» تا کشف «واقعیت»(۱)

در چینین شرایطی جناح‌های مختلف اپوزسیون هر کدام خود را راسا نماینده اکثریت مردم می‌پندارند و برای اثبات این ادعا، اعلام می‌دارند چنانچه کسی تردیدی در مدعای ما دارد می‌توان با مراجعه به آراء مردم در طی برگزاری یک رفراندم آزاد، نظر اکثریت را استحصال نمود!
 به‌دنبال انقلاب ۵۷ ،جمعیت زیادی از مردم کشور به علت ظلم، بی عدالتی، سوء مدیریت، سلب آزادی‌های مصرح و همچنین عدم تحمل آراء و نظرات گوناگون از سوی حاکمان دیکتاتور، از ایران مهاجرت  یا تبعید شده و یا در داخل کشور انزوا اختیار کرده‌اند. عده‌ای از این  جماعت به عنوان اپوزسیون با تشکیل گروه‌ها و احزابی به مخالفت با رژیم برخاسته و یا منفرداً و بدون وابستگی تشکیلاتی بزعم خود به مبارزه باجمهوری اسلامی پرداخته‌اند. اما با اینکه این جماعت (اپوزسیون) از نظر کمّی تعداد قابل توجهی را در برمی‌گیرند، چرا تا کنون نتوانسته‌اند بر حاکمیت فائق بیایند؟
 در این یادداشت دو قسمتی سعی بر آنست که با استناد به عملکرد اپوزسیون داخلی و خارجی و همچنین تجربیات تاریخی، به این سوال پاسخ داده شود و پس از آن راهکاری که به باور نگارنده می‌تواند فرجام خوشایندی را درراستای سرنگونی رژیم و جایگزینی حکومتی دموکراتیک بدنبال داشته باشد، ارئه گردد.
 تنوع جناح‌های مختلف اپوزسیون که در طی سی و سه سال حکومت جمهوری اسلامی بوجود آمده آنقدر زیاد است که شاید در نگاه اول نشود راهکار مناسبی برای اجماع اینان نشان داد. حامیان و وابستگان رژیم سلطنتی که به عبارتی اولین جمعیت اپوزسیون را شکل دادند و درپی آن ملی مذهبی‌ها، احزاب و افراد جدائی طلب در مناطق ترکمن‌نشین و کردستان، سازمان مجاهدین خلق و گروه‌های چپ و کمونیست، اقلیت‌های دینی و مذهبی همچون بهائی‌ها و و. . .  از یک سو و از سوی دیگر کسانی‌که به علت عدم رعایت عدالت اجتماعی، عدم فراهم بودن شرایط تحصیل و اشتغال و نبود آزادی‌های فردی و اجتماعی مجبور به ترک وطن شده و یا در داخل کشور روشی منفعلانه را پیش گرفتند اما بالقوه به عنوان اپوزسیون باقی مانده‌اند، مجموعه‌ای بزرگ از شهروندان مخالف رژیم ایران را تشکیل می‌دهند. بدیهی است که هماهنگ نمودن این همه تنوع با یکدیگر کاری بس دشوار و به باور برخی غیر ممکن  می‌باشد.

اختلافات بارز در ایده‌ها و عقاید جبهه اپوزسیون از یک سو و ذهنیت منفی اغلب آنان از یکدگر که دیگری راعامل آورگی و مصائب خود می‌پندارد از سوی دیگر و مضافا بر اینها عدم اشتراک نظر در رابطه با روش سرنگونی رژیم فعلی، خود به معضلی تبدیل شده که حتی تصور وحدت را بسیار دشوار نموده است.
 نکته حائز اهمیت دیگری که می‌توان به موارد بالا اضافه نمود این است که گرایش‌های مختلف اپوزسیون که اینک به صد‌ها دسته ریزو درشت تبدیل گردیده‌اند علاوه بر اختلاف بر سر شیوه مبارزه، بر نوع حکومت آتی نیز اتفاق نظر نداشته که از این منظرهم مشکلی بزرگ بر دیگر مشکلات افزوده می‌گردد.
 در چینین شرایطی جناح‌های مختلف اپوزسیون هر کدام خود را راسا نماینده اکثریت مردم می‌پندارند و برای اثبات این ادعا، اعلام می‌دارند چنانچه کسی تردیدی در مدعای ما دارد میتوان با مراجعه به آراء مردم در طی برگزاری یک رفراندم آزاد، نظر اکثریت را استحصال نمود!
 ادعای فوق و روش  تلویحی ارائه شده برای اثبات  آن از سوی اینان، یادآور همان داستان معروف می‌باشد که گویند :«ملا نصرالدین ادعا کرد، نقطه‌ای که من ایستاده‌ام مرکز زمین است و هر کس به گفته من شک دارد می‌تواند با متر یا هر وسیله دیگر، اندازه‌گیری کند!!»
  پر واضح است که اثبات چنین ادعائی در موقعیت کنونی که دیکتاتوران حاکمیت را در اختیار دارند به هیچ وجه مقدور نمی‌باشد. البته ممکن است در پاسخ نگارنده ادعا شود که منظور ما رفراندمی است که پس از سرنگونی رژیم فعلی صورت می‌گیرد. اتفاقا مشکل همینجاست که اینان اثبات مدعای خود را موکول به انجام شرطی مشکل‌تر می‌کنند و در دقیقا اینجاست که مصداق شرط ملا نصرالدین قرار می‌گیرند. «ملا» هم اثبات ادعای خود را به انجام شرطی مشکل‌تر منوط می‌کند!!!
 به نظر میرسد«لافِ گزاف»، تنها  اتهامی است که می‌توان متوجه اشخاص و گروه‌هائی که خود را بدون ارائه استدلالی معقول نماینده اکثریت مردم معرفی  می‌کنند، نمود(البته گفته شد «اتهام» و هر متهمی حق دفاع دارد). افرادی که با این‌گونه ترفند‌ها در نظر دارند موقعیت خود را تقویت نمایند، فاقد محبوبیت و مقبولیت مردمی هستند.
 به باور من  این مدعیان اگر دچار توهَم نباشند، به نیکی از عدم محبوبیت خود در میان مردم  آگاه هستند لیکن به این دلیل که بتوانند در جبهه مخالفین باقی مانده و رانده نشوند ودر ترتیبات حکومت آینده نقشی داشته و سهمی از قدرت را تصاحب کنند به این ادعای پوچ و واهی متوسل می‌شوند و هم‌چون «ملا» به خوبی می‌دانند کسی را یارای  رد این مدعا نیست. البته این نظر در مورد سردمداران حکومت فعلی که خود را نماینده اکثریت مردم می‌داند نیز صادق است. اصولا هر کسی که در این موردبیشتر گزافه گوئی نماید، کمتر در میان مردم محبوبیت دارد زیرا نمایندگی از سوی مردم امریست «تفویضی» و نه ادعائی !
 حال این کلمه «مردم»، چه گوهر جادوئی و گران بهائی‌است که برخی با دل خوش کردن به آن، در نظر دارند اوهام خود را به واقعیت بدل کنند؟ اساسا مردم چه کسانی هستند و چه نقشی می‌توانند در تحولات کلان کشور ایفا نمایند؟
 به نظر نگارنده شهروندان یا جمعیت یک کشور به دو گروه تقسیم می‌شوند. یک گروه بزرگ که اکثریت مردم را در بر می‌گیرد و یک گروه کوچک که تبعاً در اقلیت قرار دارند.
 اکثریت مردم یک کشور  ( در اینجا کشور ایران) کسانی هستند که از حاکمیت انتظار دارند که بستر یک زندگی معمولی که متضمن امنیت اجتماعی، امنیت شغلی و آزادی‌های متعارف باشد را فراهم آورد. اصولا این اکثریت به غیر از تلاش برای برخورداری از موارد ذکر شده، مشارکتی در تحولات کلان اجتماعی همچون سرنگونی رژیم وجایگزینی حکومتی دیگر نمی‌کنند. اگر در کوچه و خیابان هم اعتراضی صورت گیرد فورا از محل مجادله خارج شده و محافظه‌کارانه خود را به نقطه‌ای امن می‌رسانند. همانطور که گفته شد اینان  تمام همَ و غمَ خود را در فراهم آوردن امنیت و تهیه رزق و روزی بکار می‌بندند و وارد مسائل ماجرا جویانه نمی‌شوند. اگر وضعیت جامعه را به نوعی خطرناک حس کنند، بدون معطلی خود را از معرکه رهانیده و به منطقه یا کشوری امن مهاجرت می‌نمایند.
 در کشورهائی که درگیر جنگ‌های داخلی شده‌اند و یا به دلایل دیگر، امنیت اجتماعی مختل گردیده است صدها هزار و بلکه میلیون ها نفر از جمعیت آن کشور به صورت گروهی به مهاجرت به مناطق امنتر نقل مکان کرده‌اند. مهاجرت میلیونی مردم افغانستان در طی سال‌های اشغال این کشور توسط شوروی و جنگ‌های داخلی پس از آن و همچنین مهاجرت جمعیت زیادی از مردم عراق در پی جنگ نیروهای بین‌المللی بر علیه این کشور، از نمونه‌های روشن این مدعاست.
 در مواردی که در درون کشور برای بهبود اوضاع اعتراضاتی بوقوع میپیوندد نیز این اکثریت نقشی ندارند‌. همانطور که در جریان انقلاب ۵۷ همه به خوبی آگاهند در هیچکدام از شهرستان‌های کوچک و روستاها، کمترین مخالفتی با رژیم سلطنتی صورت نگرفت. فقط در چند شهر بزرگ و آنهم در حد تظاهرات نهایتا چند ده هزار نفری، تمام بضاعت نیرو‌های انقلابی بود. با نگاهی به آمار جمعیتی در سال ۵۷ میتوان تا حدود زیادی تخمین زد که چند درصد مردم به مبارزه بر علیه رژیم شاه برخواستند.
 برابر آمار رسمی ، جمعیت کشور در سال ۵۷ حدود ۳۶ میلیون نفر بوده است. از این تعداد، جمعیت شهری حدود[٪۴۴] (۱۵،۸۰۰،۰۰۰) و جمعیت روستائی [٪۵۶] را شامل می‌شد. همان‌طور که اشاره گردید و جای تردیدی در آن نیست جمعیت روستائی در پیروزی انقلاب کوچکترین نقشی نداشتند ( البته این به آن معنا نیست که همه آنان از حکومت شاه راضی بوده‌اند بلکه در این آمار می‌خواهیم نقش و تعداد نیروهای میدانی انقلاب را برآورد نمائیم ) از [٪۴۴] باقی‌مانده که در بین ۳۷۳ شهر پخش گردیده بودند به جز ۳ شهر بزرگ که جمعیتی بالای ۵۰۰۰ هزار نفر داشتند و ۱۷ شهر که جمعیتی بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزارنفر را شامل می‌شدند، بیش از ۳۰۰ شهر دیگر زیر صد هزار نفر جمعیت داشته‌اند(در صورتی که در این شهر ها حتی یک راهپیمائی بر علیه رژیم شاه صورت نگرفت). بنا بر این، محاسبه ما باید فقط شامل چند شهری باشد که مبارزان برای سرنگونی رژیم سلطنتی به فعالیت و برگزاری تظاهرات مشغول بودند، معطوف گردد. در تهران که پر جمعیت‌ترین شهر کشور است پر تعداد‌ترین تظاهراتی که صورت گرفت، تظاهرات روز تاسوعای ۵۷ بود که کارشناسان، جمعیت شرکت کننده را ده‌ها هزار نفر تخمین زده‌اند. یعنی شاید به یکصد هزار نفر هم نمی‌رسیده است. نا گفته نماند که  حضور دراین تظاهرات مسالمت‌آمیز، کمترین ریسک را برای شرکت کنندگان به همراه داشت. زیرا مقامات حکومت نظامی وعده داده بودند که از این تجمع جلوگیری نمی‌‌کنند. در بقیه راهپیمائی‌ها، اجتماع کنندگان به صدها و یا نهایتا به هزاران نفر بالغ می‌شد. در شهرهای بزرگ دیگر وضع به همین صورت بود، البته در ابعادی کوچکتر!
 حال با یک برآورد سر انگشتی و ساده می‌توان به در صد انقلابیونی که رژیم سلطنتی را ساقط نمودند پی‌برد. تعدادی که شاید به [٪۲]  جمعیت کل کشور هم نرسد.
 همان‌طور که بنا بر آمار و به صورت مستدل توضیح داده شد، اکثریت جامعه نقشی در ایجاد تحولات کلان نداشته و ندارند گرچه پس از پیروزی انقلاب برخی از همین جمعیت خاموش و به اعتقاد من «جمعیت پیرو»، هم در تظاهرات مختلف و البته بی‌خطر و هم در رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت کردند و رای خود را به  نفع جناح پیروز به صندوق‌ها ریختند. همان‌طور که قبلا اشاره شد این اکثریت به هیچ‌وجه حاظر به ریسک کردن نیستند و فقط در پی تامین امنیت خود و خانواده‌شان می‌باشند.
 اما مشخصات اصلی طیف اقلیت چیست؟ در توصیف  طیف اقلیت باید گفت که این جمعیت دقیقا مشخصاتی مغایر و متضاد با «اکثریت پیرو» را ، دارا می‌باشند. به عبارتی دیگر این جمعیت  با تمام توان خود و جسورانه در پی ایجاد تحولات بنیادی در جامعه و[ یا ]دفاع از حاکمیت موجود می‌باشند. یعنی این طیف، در همان ابتدا به دو قسمت تقسیم می‌شود. یک قسم، حامیان و وابستگان جسور حکومت هستند که با تمام قوا از حاکمیت موجود دفاع می‌کنند و قسم دوم شامل کسانی می‌شود که با همان جسارت  به مخالفت با رژیم  برخاسته و از هیچ کوششی برای ایجاد تحول دریغ نمی‌نمایند. در حقیقت  تنش و جدال بین این دو گروه و غلبه هر کدام بر دیگری مسبب  تثبیت و یا تغییر حاکمیت می‌شود. بدیهی است که هر کدام از این دو گروه به نوبه خود زیر مجموعه هائی  نیز دارند. زیر مجموعه اول شامل «نخبگان، اندیشمندان ، تئورسین‌ها» بوده که با نشان دادن مسیر مبارزه و یا مقاومت، «نیروهای میدانی»( یا زیر مجموعه دوم) خود را بسیج، و راهی کاروزار می‌کند.
درست است که اقلیت مذکور از قلَت نفرات برخوردار است اما بسیار تاثیرگذار می‌باشد. چنانکه در اکثر انقلابات  و تحولات معاصر چه در ایران و چه در سایر کشورها همین اقلیت تاثیرگذار بوده‌اند که با اقدامات خود مسبب تحولات شگرفی بوده و بنیان بسیاری از حکومت‌های خودکامه را برچیده‌اند.
 اکنون با چنین توضیحات مبسوطی به موضوع اصلی بحث  بر می‌گردیم.
 حال باید از دوستانی که خود را نماینده مردم می‌دانند و مدعی هستند که از محبوبیت مردمی برخوردارند پرسید که منظورتان از مردم، اکثریت «پیرو» می‌باشد یا  اقلیت  «موثر»؟
 اگر منظور  اینان داشتن محبوبیت  و نمایندگی از اکثریت «پیرو» می‌باشد باید گفت زهی خیال باطل که این جماعت برای رسیدن شما به اهداف و امیال‌تان جان خود و امنیت خانواده‌شان را به خطر انداخته و وارد این ورطه خطرناک شوند. اکثریت «پیرو» حتی برای ارتقاء و رشد خود نیز حاضر به ریسک نیست چه برسد به اینکه خواسته باشد برای دیگری پا به میدان مبارزه گذارد. ممکن است که اگر دیگرانی پیشگام شوند و حکومت فعلی را ساقط کنند، برخی گروه‌ها مورد اقبال جمعیت  «پیرو» قرار گیرند اما اینکه توقع داشته باشیم  این اکثریت قدمی در این راه بگذارند ،خیال باطلی ببیش نیست.
 اما اگر مدعیانی که خود را نماینده و محبوب مردم می‌دانند، منظورشان از «مردم» همان اقلیت «تاثیرگذار» می‌باشد، می‌توان امیدوار بود که آب در هاون نمی‌کوبند و با اِعمال ملاحظاتی، به ثمر نشستن اهداف‌شان را نظاره گرخواهند بود. اما این ملاحظات که نقش اساسی را در این میان بازی می‌کند چیست؟
برای پاسخ به این سوال و نیز گفتاری دیگر، خواهشمندم بخش دوم این یادداشت را پیگیری کنید.



مرگ چهار سردار سابق سپاه در چهار روز

وفا غفاريان (۵۲ ساله)٬ عباس مهری (۵۲ ساله)٬ احمد سیاف‌زاده (۵۵ ساله) و منصور تركان (۵۰ ساله) چهار فرمانده سابق سپاه پاسداران در چند روز گذشته بر اثر بیماری درگذشتند.
وفا غفاريان٬ رئيس هيات مديره شرکت مخابرات ايران و از مدیران ارشد سابق سپاه و صنایع دفاع در حوزه‌ جنگ الکترونیک بود که اول بهمن آن‌طور که رسانه‌ها گزارش کرده‌اند بر اثر بیماری درگذشت.
خبر فوت عباس مهری٬ استاد دانشگاه جامع «امام حسین» و از فرماندهان ارشد سپاه (بر اثر سکته مغزی) نیز طی روز‌های اخیر از سوی برخی رسانه‌ها منتشر شده است.
احمد سیاف‌زاده٬ رئیس سابق دانشگاه عالی سپاه پاسداران (دافوس) هم آن‌طور که رسانه‌ها اعلام کرده‌اند در روز‌های اخیر بر اثر عارضه قلبی درگذشته است.
منصور ترکان٬ مديرعامل شركت «يادمان‌ سازه» وابسته به شهرداری تهران و از سرداران سابق سپاه نیز اول بهمن ماه بر اثر سکته مغزی چشم از جهان فرو بست.
حسین علایی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران با انتشار یادداشتی٬ درگذشت این چهار سردار سابق سپاه را تسلیت گفته است.
آقای علایی در پیام خود از احمد سیاف‌زاده یاد کرده و نوشته که این سردار سپاه در بسیاری از عملیات‌ها «علیه رژیم دیکتاتوری صدام» در جبهه‌های جنگ فعال بود.




بانک مرکزی: پس از انقلاب، هرگز مثل امروز وضعیت مناسب ذخایر طلا و ارز نداشته ایم!

سحام نیوز: مدیرکل امور بین الملل بانک مرکزی در برنامه اخبار ساعت ۱۴ شبکه یک سیما حضور یافت.
این مقام بانک مرکزی با غیرواقعی خواندن قیمت سکه در بازار غیررسمی گفت:هم اکنون قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی ۱۶۸۰ دلار است و حتی با احتساب دلار به قیمت بازار و نیز با محاسبه هزینه ضرب و سایر هزینه ها، قیمت هر قطعه سکه از ۷۰۰هزار تومان فراتر نمی رود. او گفت کسانی که سکه را بیش از این رقم خریداری کنند حتما ضرر خواهند کرد.
وی در بخشی از سخنانش اظهار داشت: بانک مرکزی، ارز مورد نیاز بازرگانان، دانشجویان و امور خدماتی(مانند بیماران) را تامین و به قیمت رسمی در اختیار آنان می گذارد و مشتریان به هیچ وجه نباید نگران باشند.
این مقام بانک مرکزی همچنین ذخایر طلا و ارز کشور را در شرایط کنونی کاملا مطلوب ارزیابی کرد و گفت:پس از انقلاب، هرگز به مانند امروز وضعیت مناسبی نداشته ایم.




واکنش وزارت خارجه به تحریم های نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران

سحام نیوز: سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: تحریم نفتی ایران در اتحادیه اروپا با بحران اقتصادی و اجتماعی کشورهای اروپایی سازگار نیست و بیشتر در چارچوب فشار تبلیغاتی و جنگ روانی قابل ارزیابی است.
به گزارش واحدمرکزی خبر، رامین مهمانپرست افزود: تحریم اقتصادی به بهانه فعالیت های صلح آمیز هسته ای کشورمان ، اقدامی غیرمنطقی و ناعادلانه است اما تاثیری در روند حرکت ملت ما برای دستیابی به حقوق اساسی خود ندارد.
وی گفت: اصولا شیوه تهدید ، فشار و تحریم در مقابل ملتی که برای رویکرد خود منطق و استدلال قوی دارد ، روشی شکست خورده است.
مهمانپرست با اشاره با تصویب توقف خرید نفت از ایران در اتحادیه اروپا افزود: همان طور که در اظهارات مقامات اروپایی و اخبار منتشره در این باره مشخص است ، برخی کشورها تعویق این کار را تحت پوشش تحریم های تدریجی مطرح کرده اند که این موضوع حاکی از رویکردی سیاسی است.
وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه، سوم بهمن (۲۳ ژانویه)، در نشستی در بروکسل بر سر اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران به توافق رسیدند. این تحریم‌ها شامل ممنوعیت خرید و فروش نفت خام و فرآورده‌های نفتی با ایران می‌شود.
در چارچوب مصوبه اتحادیه اروپا، آن دسته از اعضای این اتحادیه که هنوز قراردادهایی برای خرید نفت خام از ایران دارند، تا اول ماه ژوئیه برای پایان دادن به این قراردادها فرصت خواهند داشت.
مهمانپرست با اشاره به تصویب توقف خرید نفت خام از ایران، گفته است: ” برخی کشورها تعویق این کار را تحت پوشش تحریم‌های تدریجی مطرح کرده‌اند که این موضوع حاکی از رویکردی سیاسی است.”
در عین حال، کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در پایان نشست بروکسل، در جمع خبرنگاران گفت که هدف از اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران، وادار کردن این کشور برای از سرگیری مذاکرات و توقف غنی‌سازی اورانیوم است.




در پی نابسامانی بازار ارز؛ احضار وزیر اقتصاد به مجلس

سحام نیوز: همزمان با افزایش قیمت دلار تا سقف ۲۱۰۰ تومان، روز دوشنبه وزیر اقتصاد برای توضیح در خصوص این نابسامانی اقتصادی به مجلس فراخوانده شد و یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس نیز با متهم کردن دولت به ضعف مدیریت در حوزه اقتصاد گفت: «حیثیت اقتصادی دولت بر باد رفت.»
به گزارش فردا؛  روز دوشنبه در اتفاقی نادر، قیمت سکه طرح قدیم و جدید با یکدیگر برابر شد و قیمت آن به یک میلیون و ۵۰ هزار تومان رسید. این در حالی است که روز گذشته سکه طرح قدیم یک میلیون تومان و سکه طرح جدید ۹۵۰ هزار تومان معامله شد.
روز دوشنبه همچنین گزارش‌ها حاکی است که قیمت دلار نیز نسبت به روز گذشته بار دیگر افزایش یافت و در ساعات ابتدایی صبح ۲۰۵۰ تومان معامله شد ولی بعد به ۲۱۰۰ تومان رسید.
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گزارش داده است که دست‌فروش‌ها، روز دوشنبه هر دلار را دو هزار و ۳۰۰ تومان می‌فروشند و به نرخ دو هزار و ۲۰۰ تومان نیز می‌خرند.
این در حالی است که روز گذشته هر دلار در بازار به رکورد تاریخی دو هزار تومان رسید.
به دنبال نابسامانی شدید بازار ارز، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس، از احضار وزیر اقتصاد به مجلس خبر داد و گفت: «بی‌تدبیری دولت، بخش اعظمی از چرایی نابسامانی بازار ارز را شامل می‌شود.»
ارسلان فتحی‌پور در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس با بیان این‌که «دلار دو هزار تومانی فاجعه‌ای بزرگ برای کشور است»، تأکید کرد که مجلس «به هیچ عنوان» در برابر نابسامانی بازار ارز سکوت نخواهد کرد و افزود: «وزیر اقتصاد و دیگر دستگاه‌های دولتی، از جمله بانک مرکزی باید نسبت به بی‌تدبیری خود پاسخگوی نمایندگان مجلس باشند.»
روز دوشنبه همچنین رییس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس ضمن انتقاد از «ضعف مدیریت» دولت در حوزه اقتصادی گفت: «حیثیت دولت رفته است.»
غلامرضا مصباحی مقدم به خبرگزاری مهر گفت: «متاسفانه مسئولان ارزی ما طی یکی دو سال اخیر پله پله از نظر مدیریتی پایین آمده‌اند و به عبارت دیگر، کار را به اهل اش نسپرده‌اند… مدیریت بانک مرکزی به گونه‌ای بوده است که مدیریت ارز را افت داده است.»
بازار ارز و سکه ایران از اواخر آذرماه به شدت متلاطم بوده و قیمت‌ها با افزایش بی سابقه‌ای مواجه شده‌ است به طوری که قیمت سکه از فروردین ماه سال جاری تا کنون بیش از ۶۰۰ هزار تومان و قیمت دلار نیز در این مدت نزدیک به هزار تومان افزایش یافته است.
روز دوشنبه همچنین پیش فروش سکه از سوی بانک‌ ملی بار دیگر آغاز شد.
بانک مرکزی در این روز اعلام کرد که پیش فروش سکه از امروز تا ششم بهمن ماه، برای تحویل شش ماهه به قیمت ۵۹۸ هزار و ۹۰۰ تومان و برای تحویل چهار ماهه ۶۲۷ هزار و چهارصد تومان صورت می‌گیرد.
بانک مرکزی همچنین تأکید کرد که از این پس نرخ پیش‌فروش سکه به صورت هفتگی اعلام خواهد شد.
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، می‌گوید تصمیم بانک مرکزی مبنی بر اعلام هفتگی نرخ پیش‌فروش سکه حکایت از آن دارد که قرار است که قیمت سکه همچنان به صورت هفتگی افزایش یابد.




دلار در خیابان فردوسی؛ خرید ۲۲۰۰ فروش ۲۳۰۰

سحام نیوز: با آغاز دوباره پیش‌فروش سکه در بانک ملی از شیب کاذب افزایش نرخ آن کاسته شد و امروز سکه پس از رشد ۱۵۰ هزار تومانی در روز شنبه، افزایش کمتری پیدا کرد؛ در حال حاضر سکه و ارز در اکثر نقاط تنها خریداری می‌شود و فروشندگان از فروش به امید افزایش نرخ و سود بیشتر اجتناب می‌کنند. این درحالی است که برخی پیش‌بینی‌ها از کاهش قیمت‌ها پس از سپری شدن ایام تعطیلی هفته جاری حکایت دارند.
به گزارش ایسنا، امروز سکه طرح قدیم یک میلیون و ۵۰ هزار تومان، سکه طرح جدید یک میلیون و ۵۰ هزار تومان، نیم سکه ۵۳۰ هزار تومان، ربع سکه ۲۷۰ هزار تومان و سکه گرمی ۱۴۰ هزار تومان معامله شد.
همچنین دست‌فروش‌های دلار، قیمت آن‌را ۲۳۰۰ تومان تعیین کردند و هر دلار را با نرخ ۲۲۰۰ تومان می‌خرند.
در حال حاضر سکه در بانک ملی با قیمت ۵۹۹ هزار تومان برای تحویل چهار ماهه و ۶۲۷ هزار تومان برای تحویل شش ماهه پیش فروش می‌شود و هیچ محدودیتی برای تعداد پیش‌خرید وجود ندارد.



۴ کشته در حمله طرفداران قذافی به انقلابیون

رسانه های عربی لحظاتی پیش از کشته و زخمی شدن ۲۴ نفر در حملات طرفداران دیکتاتور مقتول لیبی به انقلابیون در شهر بنی ولید خبر دادند.
به گزارش مهر، شبکه العربیه لحظاتی پیش گزارش داد: در اثر حمله طرفداران معمر قذافی به انقلابیون در شهر بنی ولید چهار نفر کشته شده اند.
شبکه الجزیره هم با اعلام درگیری مسلحانه در شهر بنی ولید، از زخمی شدن ۲۴ نفر دیگر خبر داد.




احضار دوباره ابوالفضل قدیانی به بازپرسی اوین به اتهام نگارش نامه به رهبری

هفته گذشته ابوالفضل قدیانی برای چندمین بار به شعبه ۴ بازپرسی دادسرای اوین احضار شد تا در مورد نامه اخیرش مبنی بر تحریم انتخابات غیرقانونی مجلس و مسئولیت رهبری در وضعیت موجود کشور پاسخگو باشد.
به گزارش خبرنگار کلمه، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب چهارشنبه هفته گذشته به شعبه چهارم بازپرسی احضار شد و به وی تبلیغ علیه نظام از طریق انتشار نامه تحلیلی مبنی بر تحریم انتخابات و مسولیت رهبری در وقایع امروز کشور تفهیم اتهام شد.
این سومین پرونده ابوالفضل قدیانی است و به رغم اتمام محکومیت یکساله دادگاه اول او که آذرماه ۹۰ به اتمام رسید همچنان در زندان به سر میبرد.
کمی قبل از پایان محکومیت یکساله این زندانی سیاسی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب احضار شد تا به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام تحت محاکمه قرار گیرد. دادگاهی که قدیانی در آن حاضر نشد، چراکه به گفته وی دادگاه های انقلاب بدون هیت منصفه و بصورت غیر علنی برگزار میشود و فاقد وجاهت قانونی و مشروعیت است.
انتقال قدیانی از زندان به شعبه چهارم بازپرسی موجب حیرت بازپرس شعبه چهار شد چرا که معتقد بود به لحاظ قانونی اکنون نباید وی در زندان باشد و حکم شعبه ۱۵ مبنی بر ۳ سال حبس هنوز توسط دادگاه تجدید نظر تایید نشده است.
ابوالفضل قدیانی، یکی از مسن ترین زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ اوین در اخرین نامه تحلیلی خود، انتخابات مجلس نهم را نامشروع خوانده و آنرا تحریم کرده بود.
نامه مذکور در نهم دیماه در سالروز لشکرکشی خیابانی که پس از وقایع عاشورا با تبلیغات فراوان سازماندهی شده بود منتشر شد و موج تبلیغاتی و رسانه ای مدعیان اصولگرایی را تحت تاثیر خود قرار داد.
پس از انتشار نامه فشارها بر این زندانی سیاسی قبل و بعد از انقلاب شدت گرفت. قدیانی ۶۳ ساله در حال حاضر با ناراحتی قلبی، بیماری حاد پرکاری تیروید، پروستات و چندین بیماری دیگر دست و پنجه نرم می کند و بتدریج وزن خود را از دست می دهد =، بااینحال یکی از پرروحیه ترین و مقاومترین زندانیان بند ۳۵۰ است که نام وی در تمام بیانیه های اعتراضی زندانیان بچشم میخورد.



علی مطهری: منتقدان حق دارند از رسانه ملی نظرات خود را بیان کنند

نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس با تاکید بر این که جلوی اظهارعقیده افراد را نباید گرفت، افزود: همه در جامعه از حق اظهارنظر برخوردارند و افراد جامعه متعلق به هر جریان سیاسی که باشند، حق دارند از رسانه ملی نظرات خود را بیان کنند.
به گزارش عصر ایران، مطهری ضمن ابراز مخالفت با برخورد فیزیکی با اظهار نظرهای سیاسی تاکید کرد: منتقدان به حکومت و نظام این حق را دارند که انتقاد خود را مطرح کنند و از جانب دیگر نیز باز مخالفان اظهار نظر آنها نیز هم حق حضور و دفاع از اعتقادات و جریان‌های مورد پسند خود را دارند.
وی ادامه داد: نباید با مخالفان نظرات و تفکراتمان برخوردهای فیزیکی کنیم و تجمع بر درب منازل مخالفان و شعار دادن، دور از اخلاق و عمل نادرستی است.
مطهری تاکید کرد: مبانی اعتقادی ما بسیار مستدل و مستحکم است و اگر برخی افراد نکاتی را مطرح می‌کنند، مشکلی ایجاد نخواهد کرد.





جـــرس:
هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: برای برپایی حکومت اسلامی، اگر مردم پا به میدان گذاشتند و بر پیمان خود استوار ماندند، کار به سامان می‌رسد، ولی اگر مردم همراهی نکردند چنین وظیفه‌ای از دوش ائمه نیز برداشته می‌شود.
به گزارش بازتاب، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، طی سخنانی "بی‌وفایی اهالی کوفه و عدم همراهی" آنان با امام حسن را یکی از دلایل مهم صلح پیشوای دوم شیعیان خواند و گفت: امام حسن حتی برای نبرد با معاویه سپاه هم آماده و راهی کرده بود، اما وقتی دید مردم همراهی نمی‌کنند، مصلحت را به حفظ کیان اسلام دید و مجبور به پذیرش صلح شد.
هاشمی با بیان اینکه اگرچه انبیای الهی و ائمه معصوم موظف به ابلاغ وحی و هدایت جامعه از ظلمت، خرافات و ناآگاهی بودند، تصریح کرد: موفقیت و به نتیجه رسیدن رسالت بزرگان دین در پرتو پذیرش و اقبالی بود که مردم به این بزرگواران داشتند و اگر این اقبال و درخواست از سوی مردم نبود، اسلام، اعتقادات و اخلاقیات نیز رشد و توسعه نمی‌یافت.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تأکید کرد: ترویج و تبلیغ اسلام مبتنی به زور نبود و پیامبر گرامی اسلام آن‌قدر نزد مردم محبوبیت داشتند و عزیز بودند که مؤمنین نمی‌گذاشتند آب وضوی ایشان به زمین بریزد و واضح است در این فضا برای پذیرش و گسترش اسلام و قرآن نیازی به توسل به زور نبود.




بازگرداندن حسین رونقی از بیمارستان به زندان اوین

حسین رونقی ملکی وبلاگ‌نویسی که برای پنجمین بار در طول یک سال گذشته مورد عمل جراحی قرار گرفته بود بار دیگر به زندان اوین بازگردانده شد.
حسین رونقی ملکی وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر که در هفته گذشته به خاطر وخامت حال جسمی بار دیگر از زندان اوین به بیمارستان منتقل و بستری شده بود، پس از عمل جراحی بار دیگر به زندان اوین بازگردانده شد.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران» رونقی در حالی به بیمارستان بازگردانده شد که همچنان از وضعیت جسمی خوبی برخوردار نیست و لازم است که در بیرون از زندان به درمان خود بپردازد.
وی در طول یک سال گذشته چندین بار به بیمارستان منتقل و مورد عمل جراحی قرار گرفته است، اما با توجه به نبود بهداشت مناسب، داروهای کافی  و عدم نظارت پزشک به درمان کامل نرسیده و هربار با تشدید بیماری سلامت وی در خطر قرار گرفته است.
امروز دکتر محمد نوری‌زاد همبند سابق حسین رونقی ملکی که  مدتی قبل از زندان آزاد شده نیز برای عیادت حسین رونقی به بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران رفته و با این زندانی دیدار کرد.
حسین رونقی در حالی به بیمارستان بازگردانده شد  که بعد از نزدیک به ۲۶ ماه زندان همچنان از حق استفاده از مرخصی محروم است.
عدم همکاری حسین رونقی ملکی با بخش اطلاعات سایبری سپاه پاسداران برای قبول اتهامات وارده و مصاحبه تلویزیونی در زمان بازداشت سبب جلوگیری از مرخصی و سخت‌گیری‌های مداوم نسبت به این وبلاگ‌نویس شده است.
اطلاعات سایبری سپاه پاسداران در زمان بازداشت ابتدایی حسین رونقی که نزدیک به ۱۰ ماه را در سلول‌های انفرادی بند ۲ الف زندان اوین به سر برده بود، بارها از وی خواسته بود که در برابر دوربین‌های صدا و سیما آن چه مورد نظر بازجویان است را بیان کند. آن‌ها بارها حسین رونقی را تهدید به صدور حکم «اعدام» کرده و این وبلاگ‌نویس مدت‌ها از این نظر در زندان تحت فشار بود.
وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد.
وی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
این حکم از سوی دادگاه تجدید نظر استان تهران به تأیید رسیده و این وبلاگ‌نویس هم اکنون با وجود بیماری  و نیاز مبرم به درمان پزشکی در حال سپری کردن دوران محکومیت خود در بند ۳۵۰  زندان اوین است.




دونفر دیگر در مازندران دستگیر شدند

دوتن دیگر از فعالان مدنی در بابلسر، توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شدند.
تارنمای چمران نیوز گزارش داده است که در پی تداوم فشارها و تهدیدها بر فعالان استان مازندران، دو تن دیگر به نام های مبین جعفری و عیسی برار خانی توسط نیروهای امنیتی بابلسر دستگیر شده اند.
بنابر گزارش رسیده این دونفر به اتهام فعالیت در فضای مجازی (اینترنت) بازداشت شده اند.
از زمان بازداشت این دو فعال مدنی، هیچ اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری آنها در دست نیست و تاکنون نیز تماسی با خانواده های خود نداشته اند.
طی چند ماه گذشته با تشدید فشارها بر فعالان مازندران، تعداد زیادی از فعالان با به اجرا درآمدن حکم شان و یا بازداشتهای مجدد روانه زندان متی کلای بابل شده اند.
عیسی برار خانی با داشتن تنها ۱۹ سال از جمله زندانیان سیاسی استان مازندران به شمار می رود.



مرگ کارگر کارخانه‌ی نساجی یزد در حین انجام کار

خبرگزاری هرانا - یک کارگر کارخانه نساجی یزد به نام علی محمد حسین بیگی، جان خود را در حین کار از دست داد.
رضایی، رئیس کانون شوراهای اسلامی کار استان یزد با بیان این خبر به ایلنا گفت: "علی محمد حسین بیگی در هنگام تعمیر دستگاه کاردینگ، دست خود را از ناحیه آرنج از دست می‌دهد که پیرو این حادثه در بیمارستان «افشار» یزد مورد درمان و پیوند دست قرار می‌گیرد اما متاسفانه تلاش‌ها مثمر فایده نبوده و او فوت می‌کند."
رضایی با بیان اینکه هنوز علت حادثه مشخص نشده است گفت: "بازرسین کار در حال بررسی موضوع هستند و از مسئولین درخواست شده تا در برقراری مستمری خانواده او تسریع بعمل آید."
رضایی در تشریح شرایط این کارگر افزود: "علی محمد حسین بیگی در حدود ۱۵ سال سابقه کار داشته و مکانیک این شرکت بوده است که متاسفانه با وجود دارا بودن دو فرزند معلول جان خود را حین کار کردن از دست داده است."
لازم به یادآوری است ۲۰ آذرماه در پی انفجار کوره کارخانه فولااد غدیر یزد ۱۸ کارگر جان خود را از دست دادند.


 

اتحادیه اروپا، نفت، بانک مرکزی و تجارت طلا با ایران را تحریم کرد

  اتحادیه اروپا روز دوشنبه نفت، بانک مرکزی، تجارت  الماس، طلا و دیگر فلزات گرانبها با ایران را  تحریم کرد.
وزیران خارجه ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، روز دوشنبه بر سر ممنوعیت هرگونه قرارداد جدید برای خرید یا انتقال نفت خام ایران به توافق رسیدند.
وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا همچنین موافقت کردند که همه دارایی‌های بانک مرکزی ایران را مسدود کنند و هرگونه تجارت الماس، طلا و دیگر فلزهای گرانبها با بانک مرکزی ایران و دیگر ارگان‌های دولتی ایران نیز بر اساس این توافق ممنوع شد.
با این حال به منظور کاهش فشار اقتصادی بیشتر به کشورهایی که از ایران نفت وارد می‌کنند به این کشورها تا یکم ژوییه سال ۲۰۱۲ فرصت داده شدکه به قراردادهای  موجود خود با ایران پایان دهند.
این تحریم‌ها، در راستای سیاست هماهنگ اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا برای تنگ‌تر کردن عرصه بر ایران به منظور توقف برنامه‌ هسته‌ای‌اش اعمال می‌شود.
کاترین اشتون، مسئول  سیاست خارجی اتحادیه اروپا اظهار داشت، او خواستار تحریم بخش مالی ایران بود تا تهران به پای میز مذاکره با غرب بازگردد.
اشتون که به نمایندگی از گروه ۱+۵  طرف مذاکره با ایران بوده است، روز دوشنبه گفت: «من می‌خواهم که نتیجه این فشارها به مذاکرت بینجامد.»
وی افزود: «من می‌خواهم که ببینم ایران به میز مذاکره بازگشته و  ایده‌هایی را که ما سال گذشته مطرح کردیم بررسی کند.»
از سوی دیگر، وزیران خارجه اتحادیه اروپا، با صدور بیانیه‌ای، غنی‌سازی در تاسیسات غنی‌سازی فردو از سوی ایران را «نقض آشکار» قطعنامه‌های سازمان ملل خوانند.
قطعنامه‌هایی که در آنها از ایران خواسته شده به  غنی‌سازی اورانیوم پایان دهد و پروتکل‌های الحاقی ان پی تی را اجرایی کند.
در بیانیه وزیران خارجه اتحادیه آمده است، غنی‌سازی در تاسیسات غنی‌سازی فردو، بر نگرانی‌های موجود در مورد «ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران» دامن می‌زند.
اتحادیه اروپا پس از چین دومین وارد کننده نفت از ایران است و در ۱۰ ماه اولیه سال ۲۰۱۱ روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
در این میان یونان، اسپانیا و ایتالیا که از خریداران اصلی نفت خام ایران در اتحادیه اروپا هستند پیشتر نسبت به اعمال تحریم‌های نفتی علیه ایران ابراز نگرانی کرده و خواستار فرصتی برای پیدا کردن جایگزینی برای نفت ایران شده بودند.
بر اساس گزارش های منتش شده، ۳۴.۲ درصد از واردات یونان، ۱۴.۹ درصد از واردات نفتی اسپانیا و ۱۲.۴ درصد از واردات ایتالیا از محل صادرات نفت ایران تامین می‌شود.