۱۳۹۰ اسفند ۴, پنجشنبه

روز پنجشنبه بخش چهارم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

جنبش صلح طلبان و پژوهشگران صلح در آلمان:
سیاست صلح به جای سیاست جنگ


اخبار روز - «جنبش صلح طلبان و پژوهشگران صلح در آلمان» در بیانیه ای که روز 23 فوریه در برلین منتشر کرده خواهان اتحاذ «سیاست صلح به جای سیاست جنگ در درگیری با ایران» و پایان دادن فوری تحریم‌ها و تهدیدهای نظامی علیه این کشور شده است:

درگیری با ایران به طور خطرناکی در حال حاد شدن است. غرب با تحریم نفت و تحریم بانک مرکزی ایران دست به اقدام خطرناکی زده است. انگلستان و ایالات متحد آمریکا یکبار در دهه‌ی 1950 نفت ایران را تحریم کردند که به سقوط دولت قانونی مصدق منجر شد. تحریم‌های نفتی و مالی کنونی در درجه‌ی اول به زیان مردم ایران تمام می‌شوند و از این گذشته به رژیم کنونی این امکان را می‌دهند تا با تکیه به آن واقعه ی تاریخی، خود را مانند دولت مصدق قربانی تجاوز غرب و از آن مهمتر، مدافع مشروع استقلال ایران بنمایانند که برای هر ایرانی مهم‌ترین هدف سیاسی است. این تحریم ها و تهدیدها آبی هستند به آسیاب جریان‌های افراطی و نظامی‌گرا در جمهوری اسلامی که غرب را به بستن تنگه‌ی هرمزتهدید مینمایند. تهدیدهای متقابل در راستائی قرار دارند که میتوانند به جنگ منتهی شوند، جنگی که نه تنها برای مردم ایران فاجعه‌بار خواهد بود، بلکه تمام منطقه را تا دهه‌ها بی‌ثبات خواهد ساخت.
همه‌ی شواهد از این حکایت دارند که مردم ایران نه خواستار جنگ و نه خواهان بمب هسته ئی میباشند. اما درعین حال مصمم اند در برابر هرگونه تهدید نظامی از خارج مقاوت ‌کنند. تلاشهای تسلیحاتی ایران در حالی انجام میگیرند که از یکطرف اسرائیل جنگ‌افزارهای اتمی در اختیار دارد واز طرف دیگرایالات متحد به محاصره‌ی نظامی ایران دست زده است، آنگونه که در این بین تقریبا در همه‌ی کشورهای همسایه‌ی این کشور پایگاه‌های نظامی برپا کرده است.ایالات متحد آمریکا و اتحادیه‌ی اروپا که از طرفی با تسلیحات اتمی اسرائیل مدارا میکنند ولی همزمان تنها و یک جانبه نسبت به برنامه‌ی هسته ئی ایران سیاست خصمانه ی را دنبال مینمایند، شرایطی را بوجود آورده اند که هیچ سیاستمداراپوزیسیون در ایران جرات مخالفت با سیاست هسته ئی جمهوری اسلامی را پیدا نکند.
ما در آلمان و اروپا خطر فزاینده‌ی جنگی که پیامدهای جدی برای اروپا و جهان دربر خواهد داشت را کاملا احساس میکنیم . کسانی که هدف از میان برداشتن جمهوری اسلامی از طریق مداخله‌ی نظامی را تعقیب می‌کنند،عملا کلیه راه‌حل‌های امکان پذیر درگیری بر سر برنامه‌ی هسته ئی ایران را نادیده می‌گیرند. ما هشدار میدهیم که بعضی از محافلی آمریکائی و دنباله روان ایرانی آنها قصد دارند که با تبلیغات گمراه کننده تز یا جنگ علیه ایران یا ایران هسته ئی ،درگیری هسته ئی را دستاویز تعویض رژیم در ایران نمایند. ما با قاطعیت این نوع کوشش ها رد میکنیم.

ما از باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا می‌خواهیم:
تحریم های صدور نفت و بانک مرکزی ایران را متوقف کنید. مانع از آن شوید که مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری در ایالات متحد، دولت‌های آمریکا و اسرائیل را به ورطه‌ی جنگ با ایران بکشاند. ما پیشنهاد میکنیم به دولت ایران در برابر پذیرش کنترل‌های پیش‌بینی‌شده در پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته ئی (ن پی تی) یک پیمان خودداری از حمله‌ی متقابل - حتی‌المقدور همراه با اسرائیل - عرضه کنید.

ما از خانم آنگلا مرکل صدراعظم آلمان می‌خواهیم:
هرگونه شرکت آلمان در جنگی علیه ایران را علنا رد کنید و تحریم‌های پر خطر در دست انجام علیه این کشور را متوقف کنید. از طرح مصوب سازمان ملل برای ایجاد منطقه‌ی خالی از جنگ‌افزارهای کشتار جمعی در خاورمیانه و نزدیک را حتی‌المقدور همراه با دیگر دولت‌های اروپایی- پشتیبانی کنید. اجرای این مصوبه بنا بود در سال 2012 آغاز شود. از اینکه تا کنون در باره این مصوبه سازمان ملل از همه طرف در کشورهای غربی سکوت محظ اعمال میگردد بسیار متعجب هستیم و این در حالی است که این طرح چنانچه با تشکیلاتی شبیه به «کنفرانس امنیت و همکاری اروپا» تکمیل گردد، چشم‌انداز کاملا نوینی را برای صلح و همکاری تمام منطقه فراهم می‌کند. فقط سیاستی می‌تواند بی‌اعتمادی متقابل و دشمن سازی میان آئین‌ها ،اقوام ، ملت‌ها و دولت‌ها را از میان بردارد، از مسابقه‌ی تسلیحاتی جلو گیرد و زیر پای دیکتاتورها را خالی کند که همه‌ی کشورهای منطقه، از جمله اسرائیل را موظف به خلع‌سلاح اتمی و خودداری از تولید این سلاح‌ها نماید.
ما از سازمان ملل متحد درخواست می‌کنیم که کنفرانس طرح‌شده را هرچه زودتر تشکیل دهد، حتا اگر در آغاز کار از سوی اسرائیل یا ایران تحریم شود. در درازمدت هیچ قدرتی نمی‌تواند، بدون از دست دادن اعتبار ومشروعیت خود، به چنین چشم‌اندازی بی اعتناعی کند. کنفرانس امنیت و همکاری خاورمیانه و نزدیک (KSZMNO) علاوه برحل مسالمت آمیز درگیری هسته ئی درحال حاضر، امید به راه حل صلح‌آمیز درگیری‌های دیگرمنطقه، به ویژه مسئله‌ی فلسطین را نیز افزایش می‌دهد.

امضاکنندگان زیر به دعوت آندره‌آس بورو، کریستف کرمر و محسن مسرت از این بیانیه پشتیبانی کردند:

Franz Alt, Elmar Altvater, Johannes M. Becker, Hanne-Margret Birckenbach, Reiner Braun, Daniela Dahn, Hans-Peter Dürr, Theodor Ebert, Iring Fetscher , Ute Finkh, Johan Galtung, Ulrich Gottstein, Peter Grottian , Matthias Jochheim, Heiko Kauffmann, Karlheinz Koppe, Ekkehart Krippendorff, Wiltrud Roesch-Metzler, Christine Morgenroth, Wolf-Dieter Narr, Oskar Negt, Bahman Nirumand, Norman Paech, Bergrun Richter, Clemens Ronnefeldt, Werner Ruf, Christine Schweitzer, Eva Senghaas-Knobloch, Gert Sommer, Hans von Sponeck, Eckart Spoo, Otmar Steinbicker, Mani Stenner, Peter Strutynski, Helga Tempel, Konrad Tempel, Renate Wanie, Herbert Wulf, Christian Wellman

Kontakt und v.i.S.d.P.: Andreas Buro (andreas.buro@gmx.de),
Christoph Kraemer (kraemer.ak-sn@ippnw.de),
Mohssen Massarrat (mohssen.massarrat@uos.de)

سیاستمداران و فعالان مدنی آلمان از ایران خواسته‌اند که حکم اعدام یوسف ندرخانی را لغو کند. مارکوس لونینگ، نماینده ویژه دولت در امور حقوق بشر، نگرانی خود را از گزارش‌های مبنی بر اعدام این کشیش ایرانی ابراز کرده است.
خبر ارسال حکم اعدام یوسف ندرخانی به دایره اجرای احکام، فعالان حقوق بشری در آلمان و شخصیت‌های سیاسی احزاب مختلف این کشور را بیمناک کرده است.
مارکوس لونینگ، نماینده دولت در مسائل حقوق بشری روز پنجشنبه (۲۳ فوریه/۴ اسفند) اعلام کرده که صدور این حکم به دلیل عقاید مذهبی ندرخانی حتی با قانون اساسی ایران نیز مغایرت دارد.
هرمان گروهه دبیر کل حزب سوسیال مسیحی آلمان هم با تاکید بر حق آزادی مذاهب، یادآور شده که هیچکس مجاز به سلب یا محدود کردن این حق از دیگری نیست و تغییر دین نمی‌تواند محملی برای اعدام یک فرد باشد.
جامعه بین‌المللی حقوق بشر بارها با انتشار بیانیه خطاب به دولت و دستگاه قضایی ایران   خواستار آزادی بدون قید و شرط یوسف ندرخانی از زندان شده است. ندرخانی که ۳۵ سال دارد و پدر دو فرزند است، به دلیل خروج از اسلام و گرویدن به مسیحیت، متهم به ارتداد و محکوم به اعدام شده است. طبق خبرهای رسیده از ایران، احتمال دارد این حکم در روزهای آینده اجرا شود.
نهادهای حقوق بشری در تلاش یافتن اخباری برای اطمینان از زنده بودن یوسف ندرخانی هستند. مرکز آمریکایی «قانون و عدالت» ابراز بیم کرده که شاید ندرخانی اعدام شده باشد.
ندرخانی از سال ۸۸ در زندان رشت به سر می‌برد. دادگاه انقلاب شرط لغو اعدام وی را توبه و بازگشت به اسلام دانسته اما ندرخانی از توبه امتناع کرده است. به نقل از محافل حقوق بشری ایران، از چهارماه پیش تاکنون خبری از ندرخانی در دست نیست. ندرخانی از ۱۹ سالگی مسیحی شده و کشیش یک کلیسای خانگی بوده است.
محمدعلی دادخواه، یکی از وکلای یوسف ندرخانی پیش‌تر به دویچه‌وله گفته بود که دستگاه قضایی ایران تصمیم‌گیری پیرامون «ارتداد ندرخانی» را به‌عنوان امری کاملا تخصصی و مذهبی، موکول به استعلام از آیت‌الله خامنه‌ای کرده است.




بازخوانی «ترانه‌های مشروطیت» • گفت‌وگو با محمود خوشنام

عارف قزوینی، آهنگ‌ساز و شاعر در دوره مشروطه روز جمعه (۲۴ فوریه/۵ اسفند) سالن موزه ایالتی شهر بن آلمان، محل برگزاری برنامه‌ «ترانه‌های مشروطیت» خواهد بود. محمود خوشنام در گفت و گویی با دویچه وله از جزییات بیشتری در این مورد می‌گوید.
عارف قزوینی، آهنگ‌ساز و شاعر در دوره مشروطه
روز جمعه (۲۴ فوریه/۵ اسفند) سالن موزه ایالتی شهر بن آلمان، محل برگزاری کنسرتی با عنوان «ترانه‌های مشروطیت» خواهد بود. هدف از این برنامه که زیر نظر دکتر محمود خوشنام، کارشناس موسیقی اجرا می‌شود، معرفی و بازخوانی موسیقی مشروطه و بررسی تاثیر ترانه‌های اعتراضی آن در پیروزی جنبش مشروطه ایران عنوان شده است.
بشنوید: گفت و گو با محمود خوشنام در مورد برنامه «ترانه‌های مشروطیت»

بازخوانی ترانه‌های دوره‌ی مشروطه توسط سه خواننده‌ی زن (مریم آخوندی، پریسا بدیعی و بهرخ بابایی) و یک خواننده مرد (امیرهوشنگ راسخ) به همراه سه نوازنده اجرا می‌شوند. محمود خوشنام که سرپرستی این برنامه را بر عهده دارد، در گفت و گویی با بخش فارسی دویچه وله از جزییات بیشتری در مورد این برنامه و همچنین ویژگی‌های موسیقی مشروطه می‌گوید:
دویچه وله: جمعه‌ی این هفته ۲۴ فوریه برنامه‌ای در شهر بن آلمان برگزار می‌شود تحت عنوان «ترانه‌های مشروطیت» که سرپرستی آن را شما برعهده دارید. ممکن است در مورد این برنامه و ویژگی‌های آن توضیح دهید؟
محمود خوشنام: مسئله‌ی مشروطیت و رابطه‌اش با موسیقی مسئله‌ای است که خیلی خوب شکافته نشده است. من معتقدم که یکی از عواملی که سبب پیروزی نسبی جنبش مشروطیت شد، رابطه‌ی تنگاتنگ‌اش با موسیقی ا ست. یعنی در واقع موسیقی و مشروطیت با همدیگر یک رابطه‌ی همیشگی و رابطه‌ی علت و معلولی دارند و به‌هم یاری رسانده‌اند. جنبش مشروطیت با توجه به جنبه‌ی تجددطلبانه‌ای که داشت، راه آینده‌ی موسیقی ایران را هموار کرد و تنگناهای سنتی را از پیش پایش برداشت. از طرفی موسیقی هم به جنبش کمک رسانید.
شما می‌دانید که هر جنبشی نیاز به موسیقی ویژه خود دارد. یعنی بدون موسیقی اصلاً کار هیچ جنبشی پیش نرفته است. در تاریخ هم که نگاه کنید همین طور است و در واقع موسیقی ایران با سرمدارانی مثل عارف و شیدا توانست که این نیاز جنبش را به موسیقی برآورده کند.
ولی علت توجه شما در این مقطع زمانی به این نوع از موسیقی و به این دوره‌ی تاریخی چه بود؟
محمود خوشنام، کارشناس موسیقی من چون در پژوهش‌هایی که می‌کنم در مورد موسیقی و به طور کلی موسیقی ایران در دوره‌های مختلف، به این حقیقت رسیدم که باید بیش‌تر درباره‌ی اهمیت موسیقی در جنبش صحبت شود و بیش‌تر آن را حلاجی کرد. حتی به صورت عملی نشان داد. ما در همین برنامه عارف را وقتی مطرح می‌کنیم، مقداری از حرف‌های عارف را هم نقل می‌کنیم که موسیقی دوره‌ی خودش پیش از این که خودش سربلند کند، در چه وضعیتی بوده است. در واقع موسیقی عارف موسیقی سنتی ایران را احیاء کرده و تا امروز از آن نگهبانی کرده است.

محمود خوشنام، کارشناس موسیقی
من دقیقاً می‌خواستم به همین نکته برسم. فکر می‌کنید موسیقی سنتی امروز ایران تا چه حد تحت تأثیر موسیقی مشروطه بوده است؟
من فکر می‌کنم مشروطیت در واقع قوامی داد به موسیقی سنتی ایران. برای این که تا آن لحظه در واقع رابطه‌ی مشروطیت با موسیقی چند برتری داشته است. اولاً مشروطه توانست موسیقی را از دربار و محافل عیان و اشراف درآورد و آن را به میان مردم ببرد. در گذشته موسیقی در دوره‌ی قاجار فقط در دربارها و محافل عیان و اشراف بود که مورد نظر قرار می‌گرفت و پرورده می‌شد و آن هم موسیقی نوع سرگرم‌کننده بود و نه موسیقی کمی جدی‌تر. ولی عارف با کار خودش این موسیقی را از محافل دربسته درآورد و میان مردم برد و این موسیقی را مردمی کرد.
آیا می‌شود گفت که جنبه‌ی سیاسی موسیقی یا مطرح شدن مباحث سیاسی و اجتماعی در موسیقی از همان دوره شروع شده که تا به امروز هم ادامه دارد؟
بله، مشروطه در واقع در دو شاخه بر موسیقی ایران تأثیر گذاشت. شاخه‌ی عاشقانه‌ها که آن‌ها ربطی به سیاست نداشتند، ولی پاکیزه شد. یعنی از نظر فنی و هنری جنبه‌ی بهتری پیدا کردند. شما وقتی ترانه‌ی شیدا را با دو ترانه‌ی قبل از شیدا مقایسه می‌کنید، می‌بینید که تا چه حد از نظر فنی پاکیزه و شسته رفته‌تر شدند. این در شاخه‌ی عاشقانه‌هاست. ولی یک شاخه‌ی دیگری به‌وجود آمد که این مهم‌ترین تأثیر جنبش است در موسیقی ایران و آن شاخه‌ی اعتراضی انقلابی‌ست که در واقع در ایران وجود نداشت.
ما تنها ترانه‌ی اعتراضی که می‌بینیم در دوره‌ی لطف علی‌خان زند است. یک ترانه‌ی موجود است که ثبت شده و دیگر هیچ خبری نداریم. ترانه‌ای که از شجاعت‌های لطف علی‌خان تمجید می‌کند و نفرین می‌کند به قاجار که این شاهزاده‌ی جوان را به شکل شنیعی کشتند. شاخه‌ی اعتراضی در واقع بزرگترین دستاورد جنبش مشروطه و تأثیرش در موسیقی ایران است.
آقای خوشنام بپردازیم به جزییات برنامه‌ای که روز جمعه‌ی این هفته قرار است برگزار شود. چه هنرمندانی قرار است در این برنامه به اجرای موسیقی بپردازند و چه آثاری را خواهیم شنید؟
ما دنبال آدم‌های مشهور نبودیم. بیشتر به امکانات خودمان نگاه می‌کردیم و بماند که آن‌ها هم که کمتر مشهور هستند و شهرت دارند، غالباً توانایی‌های‌شان هیچ کمتر از کسانی که شهرت دارند نیست. این است که بیش‌تر به فکر این بودیم که صداهای خوب را انتخاب کنیم و آن‌هایی که از نظر جغرافیایی به ما نزدیک‌اند. به هر حال یکی دو نفر را از جاهای دورتر گاهاً فراخواندیم که در این برنامه شرکت کنند.
خانم آخوندی هستند که نیازی به معرفی ندارد و در این منطقه خواننده‌ی مشهوری‌ست. خانم پریسا بدیعی‌ست که بسیار صدای شیرینی دارند و تحصیل‌کرده‌ی موسیقی هستند. خانم بهرخ بابایی‌ست که سالها در کار تئاتر و موسیقی کار کرده‌اند. و یک خواننده‌ی دیگر ما داریم که از خوانندگان گروه کُر اپرای تهران قبل از انقلاب بوده است به نام آقای امیر هوشنگ راسخ. ایشان صدای باریتونی (Bariton) دارد؛ خواستیم یک نوع صدای بین‌المللی‌تری هم در برنامه‌مان داشته باشیم. این نوع صدای آشناتری برای همه‌ی ملیت‌ها است، نه تنها برای ایرانی‌ها.
همین طور در مورد نحوه‌ی انتخاب ترانه‌ها هم فکر کردیم که تنوع چشم‌گیری را در برنامه منظور کنیم. برنامه در واقع به صورت موزاییک اجراء می‌شود. یعنی هر بخش‌اش یک ندای خاصی دارد و در مجموع یک طرح بسیار جالبی را عرضه می‌کند.
آیا تنوع ترانه‌ها ایجاب می‌کرد که از چهار خواننده استفاده کنید یا این که دلیل خاص دیگری داشت؟
البته همان طور که شما می‌دانید خود ترانه‌ها هم بعضی‌ها با بعضی صداها سازگارترند و بعضی‌ها نه، سازگاری ندارند و به زحمت با هم‌دیگر هماهنگ می‌شوند. این است که ما فکر کردیم ترانه‌هایی که انتخاب می‌کنیم هم نمونه‌های عاشقانه در آن باشد، یعنی نمونه‌هایی مثل ترانه‌های شیدا، و هم ترانه‌های اعتراضی در آن باشد. البته اولویت را به اعتراضی‌ها دادیم.
برای این که شرایط امروز ما طوری است که باید بگوییم این موسیقی موسیقی‌ای‌است که ظرفیت اعتراض را هم دارد. از زمان قاجار به این فکر بودند که زبان اعتراض به موسیقی دهند. برخلاف گمان خطای خیلی‌ها که می‌گفتند موسیقی ایران موسیقی فقط عاشقانه و ریلیک است و جنبه‌ی دراماتیک ندارد. به این ترتیب ما خواستیم با انتخاب‌مان همه‌ی ظرفیت‌های موسیقی ایران را به شکلی در این برنامه بگنجانیم.
این برنامه از سوی «کانون آوازه» قرار است برگزار شود. برنامه‌های دیگر شما در آینده چه خواهد بود؟ آیا قرار است این برنامه‌ی ترانه‌های مشروطیت در قالب انواع دیگر موسیقی در آینده هم ادامه پیدا کند؟
طرح‌هایی برای این کار داریم. مشکلات خارج از کشور را شما بهتر از من می‌دانید. برای ساختن برنامه واقعاً آدم با دردسرهای زیادی روبه‌روست. هم از نظر مالی و هم از نظر امکانات هنری و شخصیتی. ولی ما می‌خواهیم کوشش کنیم که همچنان برنامه را ادامه دهیم. منتهی همان طور که بار اول به مسئله‌ای پرداخته‌ایم که تا به حال کمتر به آن پرداخته شده، می‌خواهیم در آینده هم سوژه‌هایی را پیدا کنیم که کمتر مورد مصرف قرار گرفته باشد.
مثلاً فرض کنید موسیقی عامیانه‌ی کوچه و بازار. این موضوع را بشکافیم و بدون این که ارزیابی پیشاپیش داشته باشیم، ببینیم که واقعاً چه ارزش‌ها و چه ضدارزش‌هایی در آن هست. البته را هم اضافه کنم که ما از ارکستر صرف‌نظر کردیم. این تنها به خاطر مشکلات جمع‌آوری گروه برای ارکستر نبود، بلکه به خاطر این بود که ذات موسیقی مشروطه موسیقی با تک‌نوازی و ساز تنها بوده است. یعنی عارف، شیدا و دیگران تا زمان درویش‌خان که ارکستر به‌وجود آمد، ارکستر «اخوت» بود و قطعات را اجراء می‌کرد، همه به صورت تکنوازی خواننده را همراهی می‌کردند.
ما خواستیم که برنامه‌مان کمی شباهت‌اش به مشروطیت بیش‌تر باشد. این است که از سه ساز بیشتر استفاده نکردیم و ازجمله یک ساز پیانو هم در این هست. برای این که پیانو هم در آغاز ورودش به ایران مورد استفاده‌ی هنرمندان قرار گرفت و خیلی‌ها برخلاف تصور مردم توانستند پیانو را با موسیقی سننتی سازگار کنند. این است ک از پیانو هم استفاده کردیم که شباهت کار به موسیقی مشروطیت بیش از این که ما فکر می‌کنیم باشد.
از نوازندگانی هم که قرار است برنامه اجراء کنند، ممکن است نام ببرید؟
آقای فرزین دارابی‌فر که الان چهره‌ی شاخصی هم شده‌اند و از شاگردان آقای درخشانی و آقای متبسم و نوازنده‌ی پیشرفته تار و سه‌تار هستند. آقای پویان آزاده هم هستند که جوانی‌ست ۳۳ـ ۳۲ ساله، ولی بسیار توانا در کار پیانو و در حال گرفتن دکترای موسیقی در شهر هاله آلمان. از ایشان هم خواهش کردیم که در این برنامه ما را همراهی کنند و در دو برنامه‌ی پیشین هم که داشتیم، شب پیانو و شب اپرا در ایران، در این دو برنامه هم شرکت داشتند و کارشان خیلی مورد استقبال قرار گرفت.
کاوه بهرامی
تحریریه: فرید وحیدی


رئيس سازمان بسيج پیشاپیش "حضور حماسی مردم" در انتخابات مجلس را تبریک گفت، ولی نظرسنجی‌ها از ۲۰ درصد مشارکت در تهران خبر می‌دهند. شورای نگهبان نیز مناظره‌های تلویزیونی نامزدهای انتخابات را ممنوع اعلام کرد.
زمان قانونی تبلیغات نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در غیاب اصلاح‌طلبان  از ساعت ۸ صبح روز پنج‌شنبه ۴ اسفند آغاز شد و تا ساعت ۸ صبح روز پنج‌شنبه ۱۱ اسفند، یعنی ۲۴ ساعت پیش از شروع انتخابات ادامه خواهد داشت.
انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار می‌شود که به گفته چهره‌های اصلاح‌طلب و همچنین گزارش برخی رسانه‌های ایران، «هیچ نامزد ‌اصلاح‌طلب شناخته شده‌ای به ستاد انتخابات کشور برای ثبت‌نام در انتخابات مجلس شورای اسلامی مراجعه نکرده است».
بر اساس دستورالعمل تبلیغات انتخاباتی ستاد انتخابات وزارت کشور جمهوری اسلامی، تبلیغ نامزدها در روزنامه‌های بخش خصوصی مجاز اما انجام فعاليت تبليغاتی برای نامزدها از صدا و سيما و نيز از نماز جمعه يا هر وسيله‌ای كه جنبه رسمی و دولتی دارد، ممنوع است.
همچنین شورای نگهبان در پاسخ به استعلام یکی از مدیران ارشد صدا وسیما، پخش مناظرات تلویزیونی با حضور نامزدهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی را خلاف قانون دانسته است.
به گزارش سایت الف، «مسئولان صدا و سیما و شورای عالی امنیت ملی با ادامه پخش مناظره‌های سیاسی موافق بوده‌اند اما با اظهار نظر شورای نگهبان تصمیم گرفتند ادامه حضور نامزدهای انتخابات‌ مجلس نهم در مناظره‌های تلویزیونی را ممنوع کنند.»
با تحریم انتخابات توسط اصلاح‌طلبان، اصولگرایان برای رسیدن به لیستی واحد دچار اختلاف شده‌اند. برخی رسانه‌های ایران از شش لیست مختلف و برخی از هشت لیست مختلف اصولگرایان برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی خبر می‌دهند.
به نظر می‌رسد در این دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی رقابت اصلی بین نامزدهای "جبهه‌ی متحد اصولگرایان" با محوریت مهدوی کنی، "جبهه‌ی پایداری انقلاب اسلامی" متشکل از برخی از وزیران اخراجی دولت نهم و دهم با محوریت محمد تقی مصباح یزدی و "جریان انحرافی" نزدیک به محمود احمدی‌نژاد، به عنوان سه جریان اصلی "اصولگرا" خواهد بود.
"جبهه حاميان دولت"، "جبهه ایستادگی"، "صدای ملت"، "ائتلاف کاندیداهای مستقل با سر لیستی علی مطهری"، "جبهه حاميان ولايت"، "جبهه توحيد و عدالت"، "خانه کارگر"، نیز هر کدام با لیستی جداگانه در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت می‌کنند.
با این حال دفتر رياست جمهوری در ۴ اسفند ماه حمایت دولت و شخص محمود احمدی‌نژاد از یک يا چند جريان سياسی در نهمين دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را تكذيب كرده بود.
«حضور حماسی مردم» یا حضور ۲۰ درصدی؟
نه روز مانده به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و در حالی که اصلاح‌طلبان و منتقدان دولت از تحریم گسترده انتخابات سخن گفته‌اند، سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین، پیشاپیش «حضور حماسی مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی» را تبریک گفت.
رييس سازمان بسيج مستضعفين روز ۳ اسفند اظهار داشت: «جا دارد از هم‌اكنون حضور حماسی مردم در انتخابات را تبريک بگوييم چراكه حضور دشمن‌شكن ملت قطعا محقق خواهد شد.»
آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز ۲۶ بهمن ماه در سخنانی از تلاش «دستگاه‌های تبليغاتی و رسانه‌هاي جبهه استكبار» برای «بی‌رونقی انتخابات» سخن گفته و حضورمردم در این انتخابات پیش‌رو را «پرشور و فراوان» خواند.
آیت‌الله مهدوی‌کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز ۲۹ بهمن ماه ابراز امیدواری کرده بود، «بیش از ۸۰ درصد مردم در انتخابات ۱۲اسفند شرکت خواهند کرد.»
پیش از این محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس فعلی گفته بود، «نظر سنجی‌ها در تهران تا کنون از حضور ۱۸ تا ۲۰ درصد مردم در انتخابات خبر می‌دهند.»
بنا به گزارش‌ها، در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي که ۱۲ اسفند ماه برگزار می‌شود، ۳ هزار و ۴۴۴ نفر برای ۲۹۰ صندلی مجلس شورای اسلامی رقابت می‌کنند. همچنین ۴۸ ميليون و ۲۸۸ هزار و ۷۹۹ نفر، شرايط لازم برای شركت در انتخابات را خواهند داشت.
انتخابات مجلس نهم اولین انتخابات سراسری پس از انتخابات بحث‌برانگیز ریاست جمهوری در سال ۸۸ خواهد بود.
در پی انتخاباتی که معترضان نسبت به "تقلب گسترده" و "کودتای انتخاباتی" در آن اعتراض داشتند، میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو نامزد شرکت کننده در این انتخابات در حصر خانگی قرار گرفتند و بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب و غیراصلاح‌طلب معترض زندانی شدند.


یکی از مسئولان سازمان ثبت احوال ایران نسبت به اسامی خارج از "عرف مذهبی و اسلامی" در کشور هشدار داده و خواستار فرهنگ‌سازی آموزش و پرورش، رسانه‌ها، شهرداری‌ها و دانشگا‌ه‌ها در زمینه نام‌‌گذاری بهتر شده است.
قانون ثبت احوال ایران در۲۰ آذر سال ۱۲۹۷ هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسیده و اداره سجل احوال با صدور اولین شناسنامه در تاریخ سوم دیماه ۱۲۹۷ در تهران شروع به‌کار کرده است.  بنا بر اسناد موجود، نخستین شناسنامه اداره سجل احوال برای زنی به نام فاطمه ایرانی صادر شده است.  طبق آمار، نام فاطمه همچنان پس از گذشت ۹۳ سال، نخستین نام  انتخابی برای زنان ایرانی به شمار می‌رود.
پس از انقلاب اسلامی، قانون ثبت احوال ایران تغییراتی کرد و برخی وظایف و آیین‌نامه‌های آن در سال ۱۳۶۳ مورد بازنگری قرار گرفت. ماده ۲۰ این قانون، انتخاب نام را با اعلام کننده می‌داند اما تشخیص اسامی ممنوع را بر عهده شورایعالی ثبت احوال می‌گذارد.
این ممنوعیت دامنه‌ای نسبتا وسیع و قابل تفسیر دارد و از جمله نام‌هایی را در بر می‌‌گیرد که «موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی، عناوین و القاب و نام‌های زننده و مستهجن یا نام‌های نامتناسب با جنسیت فرد» می‌شوند. طبق همین ماده، ذکر سیادت در شناسنامه افرادی که پدر یا جد پدری سادات دارند الزامی است، مگر کسانی که خود را سید ندانند یا عدم سیادت آنان شرعا احراز شود. رعایت این ماده به ترکیبات نامتعارفی چون سید‌ آبتین و النا سادات می‌انجامد.
انقلاب اسلامی بحث مجاز بودن یا ممنوعیت پاره‌ای نام‌ها در ایران را دامن زد. دهه شصت اوج سخت‌گیری سازمان ثبت احوال در پذیرش نام‌های عرفی و غیرمذهبی بود. روی دیگر سکه اما گرایش‌های مذهبی یا انقلابی بسیاری از والدین بود که نام‌هایی آرمانی یا ایدئولوژیک بر فرزندان خود گذاشتند. اما غالب این نام‌ها با تغییر دوران و تحولات اجتماعی پس از آن از پیام یا برازندگی خود تهی شدند.

برخی والدین به یاد دارند که برای صدور شناسنامه‌ای با نام ایرانی یا غیر مذهبی باید دلایلی "محکمه پسند" ارائه می‌کردند. ب. م که پسرش در سال ۱۳۶۴ به دنیا آمده، به دروغی اشاره می‌کند که از روی مصلحت به مامور ثبت احوال گفته است: « ما روی نام روشن توافق کرده بودیم اما مامور ثبت احوال با این اسم مخالف بود و اصرار داشت که اسم پسرم را رسول بگذاریم. سرانجام به شعبه دیگری رفتیم و گفتیم که یک آقای نورانی به خواب من آمد و گفت یک گوسفند قربانی کن و نام پسرت را روشن بگذار تا دلت و خانه‌ات روشن شود. اینجا پذیرفتند که برای پسرم شناسنامه صادر کنند.»
از دهه هفتاد به بعد، به‌تدریج سخت‌گیری‌ها و اعمال نفوذ  ثبت احوال در نام‌گذاری نوزادان کمتر شد. هرچند نام‌های عرفی و ایرانی به مراتب ساده‌تر از قبل ثبت می‌شدند، اما در آمار این سازمان همواره تاکید شد که پنج نام موجود در صدر فهرست نوزادان دختر و پسر، اسامی مذهبی و قرآنی چون فاطمه، زهرا، علی، محمد و مهدی هستند.
فهرست ۵ هزار نفره اسامی مجاز
سازمان ثبت احوال کشور در سال ۱۳۸۹ دست به انتشار ۵ هزار نام مجاز برای پسران و دختران زد و هدف از این کار را سهولت صدور شناسنامه و کمک به والدین برای نام‌های مجاز خواند. در میان این اسامی غیرممنوعه، نام‌هایی چون ساتگین، شیلر، ورقا، وترا، مرام یا ماهنی برای دختران به چشم می‌خورد که برای بسیاری شهروندان بیگانه و غریب می‌نماید. هم‌چنین در میان اسامی پسران نام‌هایی چون باستان، باوند، بهستون، شاوندگ یا استوان دیده می‌شود که کمتر کسی از عهده تلفظ درست آن‌ها بر می‌آید.
سازمان ثبت احوال ایران هم‌چنین در سال ۱۳۸۹ برای اولین بار نشستی با نام "همایش مهندسی فرهنگ نام‌گزینی" برگزار کرد. محسن کرمی معاون حقوقی و سجلی این سازمان در نشست یادشده گفت: « از سال ۱۲۹۷ که سازمان ثبت احوال در کشور تاسیس شده، اکثر نام‌ها از ائمه معصومین الهام گرفته شده و شامل فاطمه و زهرا و علی و محمد می‌شود.»
کرمی افزود که در ۹ ماهه نخست سال ۸۹ اسامی انتخابی تغییر کرده که آن هم نشانگر علاقمندی ملت ایران به خاندان عصمت و طهارت است: «این اسامی در میان پسران عبارت از امیرعلی، ابوالفضل، امیرحسین، علی و امیرمحمد و در میان دختران عبارت از فاطمه، زهرا، ستایش، هستی و زینب است».
 اما محسن اسماعیلی، مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور در ۲۸ بهمن ۱۳۹۰ در دومین همایش "مهندسی فرهنگ نام‌گزینی" در اهواز از آمار بالای ثبت نام‌هایی چون باران، عسل، الینا، آرین، آرمین و آرش در سال ۱۳۸۹ خبر داد و این اسامی  را خارج از "عرف مذهبی و اسلامی" و هشدار دهنده دانست. اسامی یاد شده در صدر ۵۰ نام انتخابی نخست برای نوزادان دختر و پسر قرار دارند.
نام‌گذاری‌های جهت‌دار یا  نامتعارف
 اسماعیلی تاکید کرد که وقایع تاریخی نقش مهمی در انتخاب نام ایرانیان دارند و در این خصوص از اسم  "روح‌الله" نام برد که پس از انقلاب فراوان شد و به ۹ هزار تا ۲۰ هزار مورد در سال رسید. به گفته وی، نام "محمدرضا" (نام آخرین پادشاه ایران) نیز که پیش از انقلاب به وفور دیده می‌شد، پس از انقلاب کاهش بسیار یافته است.

برخلاف ادعای مدیرکل اسناد هویتی، طبق آمار سازمان ثبت احوال ایران، از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹ نام روح‌الله در هیچیک از فهرست‌های ۵۰ نام برتر پسرانه نبوده است. اما نام محمدرضا در تمامی این ده سال در میان ۱۰ نام نخست فهرست به چشم خورده است.
مقامات اداره ثبت احوال هم‌چنین تاکید کرده‌اند که تمایل روزافزونی در میان خانواده‌ها برای استفاده از نام‌های دارای پیشوند "امیر" برای پسران به چشم می‌خورد. اسامی امیرحسین، امیرحسن، امیرمهدی، امیرعلی یا امیرپاشا در صدر جدول نام‌های نوزادان پسر ایرانی قرار دارد.
افزون بر این اداره ثبت احوال کشور  فهرستی از اسامی نامانوس، عجیب یا زننده منتشرکرده که مربوط به متقاضیان تغییر نام است.
در این فهرست پسرانی با اسامی آرشیو، شفتالو، ببر، باقالی، مسکو، قسمت، گرگ آقا، زنگی، علاقه، فراموش یا بهداشت به چشم می‌خورند. نام‌های دخترانه نامتعارف، تحقیرآمیز و غریب نیز از  پنبه، مفتول، کفتر، شربتی، خیار و پاکت شروع می‌شوند و به ارزان،  لوله، لیاقت، حسرت، حضرت، ادامه و پوپول می‌رسند.
مهیندخت مصباح
تحریریه: جواد طالعی




In this Tuesday, Feb. 21, 2012 citizen journalism image provided by the Local Coordination Committees in Syria and accessed on Wednesday, Feb. 22, 2012, Syrian rebels are seen in Homs, Syria. A Syrian activists said two foreign journalists were killed Wednesday by Syrian government forces shelling the restive central city of Homs. The report could not be immediately confirmed. (Foto:Local Coordination Committees in Syria/AP/dapd) THE ASSOCIATED PRESS IS UNABLE TO INDEPENDENTLY VERIFY THE AUTHENTICITY, CONTENT, LOCATION OR DATE OF THIS HANDOUT PHOTO
سرکوب خونین مخالفان رژیم سوریه برای بیستمین روز متوالی ادامه دارد. در اعتراض به این خشونت‌ها، کشورهای عضو "گروه دوستان مردم سوریه" تصمیم گرفته‌اند شورای ملی سوریه را به رسمیت بشناسند.
اوضاع سوریه همواره وخیم‌تر می‌شود. در حمص که از ۲۰ روز پیش هدف آتش‌بارهای ارتش قرار گرفته، بسیاری از مردم نیازمند کمک‌هایی هستند که امکان دستیابی به آن را ندارند. وزیرخارجه فرانسه، خواستار ایجاد یک مسیر امن شده است تا بتوان کمک‌های پزشکی را از طریق صلیب‌سرخ بین‌المللی به مجروحان رساند.

تشکیل "گروه‌ تماس سوریه"
اعتراض‌‌های بین‌المللی تاکنون نتوانسته است بشار اسد را به دست کشیدن از اعمال خشونت علیه مردم وادار کند. اکنون، کشورهای غربی عضو "گروه دوستان مردم سوریه" تصمیم گرفته‌اند "گروه تماس سوریه" را تشکیل دهند و شورای ملی سوریه را به رسمیت بشناسند. هسته‌ اولیه گروه دوستان مردم سوریه را وزاری خارجه آمریکا، فرانسه، آلمان، بریتانیا و عربستان سعودی تشکیل می‌دهند.

رمی اوکلیک و ماری کولوین، با قتل  این دو خبرنگار، فشار بر اسد تشدید شده استگروه دوستان مردم سوریه قرار است در آینده نحوه برخورد با تحولات سوریه و ارتباطات بین‌المللی با جنبش مردمی این کشور را تنظیم کند. این گروه، شبیه همان گروه ارتباطی است که در جریان شورش‌های لیبی علیه قذافی شکل گرفت و تا سقوط دیکتاتور لیبی از جنبش مردم پشتیبانی کرد. از دل این گروه، "گروه تماس سوریه" تشکیل می‌شود که قرار است روز جمعه رسما در تونس اعلام موجودیت کند. در نشست تونس قرار است نمایندگان بیش از ۶۰ کشور و سازمان شرکت کنند.
گیدو وستروله وزیرامور خارجه آلمان روز پنجشنبه (۲۳ فوریه / ۴ اسفند) درپی شرکت در رایزنی‌هایی که هدف آن ‌تهیه مقدمات نشست روز جمعه تونس است، اعلام کرد که موضوع به رسمیت شناختن مقدماتی شورای ملی سوریه در این نشست بررسی می شود. رایزنی‌های مقدماتی روز پنجشنبه در لندن صورت گرفته است.
به ‌گزارش اشپیگل آنلاین، به‌رسمیت شناختن رسمی شورای ملی سوریه مدتی طول می‌کشد، اما تصمیم روز جمعه گروه دوستان سوریه، اعتبار این شورا را در سطح بین‌المللی بالا می‌برد.

مدودف و احمدی‌نژاد: به خشونت پایان دهید
در پی قتل دو خبرنگار فرانسوی و آمریکایی و ادامه سرکوب وحشیانه مخالفان در حمص، فشارهای بین‌المللی بر رژیم سوریه افزایش یافته است. به ‌گزارش خبرگزاری آلمان حتی روسای جمهوری روسیه و ایران، که پشتیبانان اصلی بشاراسد محسوب می‌شوند، در تماس تلفنی با وی خواستار پایان دادن به خشونت‌ها شده‌اند.
سخنگوی مطبوعاتی دمیتری مدودف، رئیس‌جمهور روسیه گفته است:«باید هرچه زودتر یک گفت‌وگوی سازنده و بدون پیش‌شرط میان هیئت حاکمه و مخالفان آغاز شود.»

والری آموس هماهنگ‌کننده کمک‌های انسانی سازمان ملل متحد به سوریه می‌رود
آنچه بیش‌از همه به نگرانی‌ها دامن زده، وضعیت بحرانی مجروحان و مردمی است که به‌خاطر ناآرامی‌های سوریه مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند. با توجه به این مشکلات، بان‌کی‌مون دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرده که خانم والری آموس، هماهنگ‌کننده کمک‌های انسانی این سازمان به سوریه اعزام خواهد شد.
هنوز تاریخ ورود هماهنگ‌کننده کمک‌های انسانی سازمان ملل به سوریه تعیین نشده است. اما وی پیشاپیش طی نامه‌ای به رهبران کشورهای عضو سازمان ملل متحد نوشته است که بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار نفر از مردم سوریه مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند و در حال حاضر در خانه‌های اقوام‌شان به سر می‌برند. علاوه بر این، حدود ۲۰ هزار نفر نیز در پی ناآرامی‌های اخیر به خارج گریخته‌اند.

سوری‌ها در شرایط اضطراری
برپایه نوشته خانم آموس، مردم سوریه به مواد غذائی، دارو و حتی پتو نیاز دارند، اما بسیاری از مناطق سوریه به روی امدادگرانی که می‌توانند به این نیازمندان کمک کنند، بسته است. نماینده ویژه سازمان ملل اعلام کرده که برای تامین آزادی حرکت امدادگران بین‌المللی در سوریه، به این کشور می‌رود.
پیش‌تر دبیرکل سازمان ملل متحد از رژیم سوریه خواسته بود که به خشونت پایان دهد و راه ارسال کمک برای نیازمندان را باز کند. اما این خواسته نیز مثل دو قطعنامه‌ای که به امضای اکثریت اعضای مجمع عمومی سازمان ملل رسید، بی پاسخ مانده است. مصوبات شورای امنیت برای تحریم دولت سوریه نیز، در هر دو مورد با وتوی روسیه و چین روبرو شد.

۸۰ کشته در یک روز
به‌رغم گسترش اعتراض‌‌های بین‌المللی، ارتش سوریه به حملات خود علیه مخالفان در شهر حمص شدت بخشیده است. اشپیگل آنلاین روز پنجشنبه (۲۳ فوریه) می‌نویسد:«به‌گفته مخالفان دولت، نیروهای دیکتاتور سوریه حملات خود را به حمص با شدت تمام از سر گرفته‌اند. گزارش‌سازمان ملل متحد، عملیات وحشیانه‌ای را که به دستور رهبری سوریه اعمال می‌شود، مورد تایید قرار داده است.»
روز پنجشنبه، ارتش سوریه برای بیستمین روز متوالی مناطق مسکونی حمص را که مخالفان دولت در آن سکونت دارند، به زیر آتش گرفت. در محله‌های سنی نشین خانه‌ها به نارنجک و موشک بسته شده‌اند.
یک شهروند حمص به نام عبدالله الهادی به خبرگزاری‌های خارجی گفته است: «تمام شهر از انفجارها به لرزه درآمده است. خدا به ما رحم کند.» مخالفان دولت مدعی شده‌اند که تنها در روز چهارشنبه (۲۲ فوریه) ۸۰ نفر در حمص به قتل رسیده‌اند.


وزارت کشور مالزی اعلام کرد که مسعود صداقت‌زاده، ایرانی مظنون به مشارکت در انفجارهای تایلند را «در اسرع وقت» به تایلند تحویل خواهد داد. او پیش از پرواز به ایران، در فرودگاه کوالالامپور بازداشت شده بود.
مالزی قصد دارد یکی از افراد مظنون به مشارکت در بمب‌گذاری‌های زنجیره‌ای بانکوک را تحویل مقامات تایلندی دهد تا در دادگاهی در آن کشور محاکمه شود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، هشام‌الدین حسین، وزیر کشور مالزی، روز پنج‌شنبه (۲۳ فوریه/ ۴ اسفند) با اعلام این خبر گفت: «مقامات تایلندی مدتی است خواستار استرداد مسعود صداقت‌زاده ۳۱ ساله به آن کشور شده‌اند و من مایلم استرداد او در اسرع وقت صورت گیرد.»

ایرانیان متهم به بمب‌گذاری، ممکن است به ۱۲ تا ۱۵ سال حبس محکوم شوند
به گفته هشام‌الدین حسین، از آنجایی که آقای مسعود صداقت‌زده، تبعه تایلند نیست، فرآیند قانونی برای انتقال وی باید طی شود. صداقت زاده مظنون به مشارکت در عملیات تروریستی در تایلند است که گفته می‌شود در ارتباط با سرویس اطلاعاتی ایران انجام گرفته است.
مقامات اداره مهاجرت مالزی، روز ۱۵ فوریه (۲۶ بهمن) مسعود صداقت‌زاده را در فرودگاه بین‌المللی کوالالامپور بازداشت کردند. او پیش از بازداشت، قصد داشت با پروازی در همان روز خود را به ایران برساند. مقامات تایلندی گفته‌اند او به محض انتقال به این کشور، در دادگاهی که برای بررسی علل و عوامل انفجارهای اخیر تشکیل می‌شود، محاکمه خواهد شد.

پررنگ‌تر شدن ردپای ایران در انفجارهای تایلند
با ادامه بررسی‌های موشکافانه پلیس‌ها و کارآگاهان تایلندی، به نظر می‌رسد نقش ایران در بمب‌گذاری‌های روز ۱۴ فوریه (۲۵ بهمن) روشن‌تر از پیش شده است. مقامات اسرائیلی می‌گویند انفجارهای تایلند با دو طرح بمب‌گذاری دیگر در روز پیش از آن در هند و گرجستان ارتباط دارند. در آن دو طرح هم که یکی از آنها در دهلی اجرا و دیگری در تفلیس خنثی شد، دیپلمات‌های اسرائیلی هدف حملات تروریستی بودند.

بمب‌های استفاده‌شده در حملات بانکوک کاملا مشابه بمبی بود که پیش‌تر در حملات هند و گرجستان مورد استفاده قرار گرفته بود.بمب‌های استفاده‌شده در حملات بانکوک کاملا مشابه بمبی بود که پیش‌تر در حملات هند و گرجستان مورد استفاده قرار گرفته بود.
مقامات اسرائیلی بلافاصله پس از انتشار خبرهای مرتبط با این موضوع، ایران و حزب‌الله را متهم به طرح‌ریزی این حملات کردند. بمب‌های استفاده‌شده در حملات بانکوک که به قطع پاهای یکی از بمب‌گذاران ایرانی منجر شد هم به گفته پلیس تایلند کاملا مشابه بمبی بود که پیش‌تر در حملات هند و گرجستان مورد استفاده قرار گرفته بود.
ایران هرگونه دخالت در این بمب‌گذاری‌های زنجیره‌ای را رد کرده است. سفیر جمهوری اسلامی در تایلند با «بی‌اساس» خواندن اتهامات وارد شده به ایران، اعلام کرد که این حوادث توسط اسرائیل طراحی شده تا «روابط ایران و تایلند و نیز ثبات جهان را به خطر بیندازد.» حتی رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، از «آمادگی ایران برای کمک به شناسایی عوامل انفجارهای اخیر در بانکوک» خبر داد.
پلیس تایلند تا پیش از اعلام نام مسعود صداقت‌زاده، نام شش ایرانی دیگر را هم منتشر کرده بود که به اعتقاد آنها مظنونان اصلی سوء قصد تروریستی در این کشور بوده‌اند. محمد خزایی ۴۲ ساله، لیلا روحانی، سعید مرادی، ۲۸ ساله و علی‌اکبر نوروزی شایا، ۵۷ ساله، از جمله این افرادند.
علاوه بر حمل مواد منفجره، اقدام به قتل نیز از جمله اتهامات ایرانیان بازداشت‌شده خواهد بود. ۴۳ نفر از افسران و کمیسرهای ارشد پلیس تایلند مسئول رسیدگی به این پرونده شده‌اند. با تایید دادگاه، این متهمان ممکن است تا ۸۴ روز بدون اثبات جرم، در بازداشت پلیس بمانند.





علی‌اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر اسلامی ایران، ضمن انتقاد شدید از کشورهای اسلامی و عربی در حمایت از بشار اسد با اطمینان گفت که سرنگونی رژیم سوریه محقق نخواهد شد.
علی‌اکبر ولایتی روز پنجشنبه (۲۳ فوریه/۴ اسفند) در دومین همایش "نخبگان فرهنگی سپاه" شرکت کرد و برای نخستین بار به‌عنوان مشاور ارشد آیت‌الله خامنه‌ای در امور بین‌الملل در باره رویدادهای سوریه موضع گرفت.
ولایتی که دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی است، در سخنان خود مواضع کشورهای اسلامی و عربی منطقه در رابطه با سوریه را با لحنی تند مورد انتقاد قرار داد.
به گزارش خبرگزاری فارس، ولایتی گفت «مرتجعین عرب طرفدار مردم سوریه شده‌اند» و «فلان حکومت که ادعای اسلامیت دارد، عضو ناتو شده است». به نظر می‌آید منظور ولایتی دولت ترکیه باشد.
مشاور آیت‌الله خامنه‌ای در امور بین‌المللی افزود: «جمهوری اسلامی ایران در مقابل آنهایی که علیه سوریه تلاش می‌کنند، می‌ایستد و از دولت سوریه حمایت می‌کند ضمن اینکه به دولت سوریه بارها توصیه کرده که اصلاحات مورد نیاز را اعمال کند و آنها هم در حد معقولات عمل کرده‌اند.»

در این همایش "نخبگان فرهنگی سپاه"، علی‌اکبر ولایتی‌، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، از خدمات فرهنگی حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامه‌ی کیهان تقدیر به عمل آورد در این همایش "نخبگان فرهنگی سپاه"، علی‌اکبر ولایتی‌، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، از خدمات فرهنگی حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامه‌ی کیهان تقدیر به عمل آورد
از نظر ولایتی، این «عوامل شناخته‌شده‌ی» اسرائیل هستند که «می‌گویند در سوریه باید دمکراسی برقرار شود.»
این سخنان مشاور رهبر جمهوری اسلامی در حالی بیان می‌شود که بنا به ارزیابی نهادهای بین‌المللی از ماه مارس سال گذشته تاکنون بیش از ۶۰۰۰ نفر از مردم غیرنظامی در پی خشونت نیروهای دولتی در سوریه جان باخته‌اند.
در این همایش "نخبگان فرهنگی سپاه"، علی‌اکبر ولایتی‌، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، از خدمات فرهنگی حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامه‌ی کیهان تقدیر به عمل آورد.
ولایتی در سخنان خود ادامه داد که غرب و مرتجعین عرب به ‌سوریه به‌عنوان «حساس‌ترین نقطه محور مقاومت» حمله کرده‌اند. مشاور رهبر جمهوری اسلامی تصریح کرد که در عوض «ایران، عراق و حزب‌الله محکم در کنار سوریه ایستاده‌اند».
در اجلاس گروه «دوستان سوریه» که قرار است روز جمعه (۲۴ فوریه/۵ اسفند) با شرکت نمایندگان عالی‌‌رتبه‌ی بیش از ۶۰ کشور و حضور دبیرکل سازمان ملل در تونس برگزار شود، جامعه‌ی بین‌الملل در صدد است "شورای ملی سوریه" که بزرگ‌ترین تشکل مخالفان بشار اسد است را به عنوان نماینده‌ مشروع مردم سوریه به‌رسمیت بشناسد.




احتمال کاهش «۲۰ درصدی» واردات نفت ژاپن از ایران

همزمان با توقف واردات نفت بریتانیا، اتریش، پرتغال، بلژیک، چک و هلند از ایران، یک روزنامه ژاپنی می‌گوید امکان دارد ژاپن نیز واردات نفت از ایران را تا «۲۰ درصد» کاهش دهد. پیشتر صحبت از تصمیم توکیو برای کاهش ۱۰ درصدی خرید نفت از ایران بود.
به گزارش خبرگزاری رویترز، روزنامه ژاپنی «نیکِی» (Nikkei) روز پنجشنبه از امکان کاهش «۲۰ درصدی واردات نفت از ایران» خبر داد و افزود که ژاپن و آمریکا تا پایان ماه فوریه (یک هفته دیگر) بر سر نحوه کاهش وابستگی ژاپن به نفت ایران به توافق‌های اولیه دست خواهند یافت.
در کنار این گزارش، اوسامو فوجیمارو، سخنگوی دولت ژاپن تأکید کرده است که احتمال دارد توکیو و واشنگتن در ماه فوریه بر سر کاهش سطح تجارت ژاپن با ایران، به توافق برسند، اما در خصوص میزان و محل کاهش این تجارت توضیحی نداد.
آقای فوجیمارو در این خصوص گفت: مقام‌های مسئول ژاپن در تلاش هستند تا با به کار بستن تمهیداتی از تحریم‌های اتحادیه آمریکا مصون بمانند، اما میزان کاهش واردات هنوز تعیین نشده است.
در حالی که روزنامه «نیکِی» از کاهش «۲۰ درصدی» خرید نفت از ایران خبر داده است، برخی گزارش‌ها نیز حاکی است که ژاپن در کنار هند و چین در نظر دارد تا «دستکم ۱۰ درصد» از واردات نفت خود از ایران بکاهد.
این خبر در حالی منتشر شده که از سال ۲۰۰۷ تا کنون و فارغ از مسئله تحریم‌ها، ژاپن به طور میانگین سالانه حدود ۱۰ درصد از میزان واردات نفتی خود از ایران کاسته است.
یک مقام اقتصادی در ژاپن می‌گوید که این کشور ذخیره نفتی نسبتا عظیمی دارد و بنابراین، اثرات کاهش واردات نفت از ایران در کوتاه مدت، چندان نخواهد بود.
وی با این‌حال افزوده است که در بلند مدت تحریم نفت ایران بر روی قیمت‌ها و متعاقبا بر اقتصاد ژاپن و دیگر اقتصاد‌های بزرگ جهان تأثیرگذار خواهد بود.
آمریکا در راستای مقابله با برنامه اتمی ایران، تحریم‌های شدیدی را متوجه بخش اقتصادی ایران کرده است.
تحریم بانک مرکزی، یکی از موارد تنبیهی آمریکا به شمار می‌رود. بر اساس این تحریم که از ۱۰ اسفند به اجرا گذاشته می‌شود، کشورهای جهان در صورت‌ معامله با ایران بر سر کالاهای غیر نفتی و از طریق بانک مرکزی، در فهرست سیاه ایالات متحده قرار می‌گیرند.
همچنین تحریم نفتی آمریکا علیه ایران نیز از هشتم تیرماه به اجرایی می‌شود که بر اساس آن، کشورهایی که با ایران وارد معامله نفتی شوند، از سوی ایالات متحده تحریم می‌شوند.
اگرچه آمریکا بر تحریم نفت ایران تأکید دارد، ولی خاطرنشان کرده است کشورهایی که درصد وابستگی بالایی به نفت ایران دارند، در صورت کاهش قابل توجه تجارت غیر نفتی خود با ایران، از تحریم‌های آمریکا مصون می‌مانند.
چین، هند و ژاپن به ترتیب بزگترین خریداران نفت ایران هستند و در مجموع حدود ۴۵ درصد از نفت ایران را وارد می‌کنند.
ژاپن در سال ۲۰۱۱ تقریبا ۹ درصد از نیاز نفتی خود را از ایران خریداری کرد و روزانه بیش از ۳۱۳ هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
این در حالی است که پس از زلزله و سونامی شدید سال گذشته در ژاپن، تقریبا تمامی رآکتورهای هسته‌ای ژاپن فعالیت‌های خود را تعطیل کردند و بنابراین به نظر می‌رسد سطح نیاز ژاپن به نفت خام نسبت به گذشته افزایش پیدا کند.
در حال حاضر از ۵۴ رآکتور هسته‌ای در ژاپن، تنها دو رآکتور به فعالیت خود ادامه می‌دهند که این دو نیز اواخر ماه آوریل (حدود دو ماه دیگر) برای برخی بررسی‌ها از فعالیت باز می‌مانند.

بریتانیا، اتریش، پرتغال، بلژیک، چک و هلند و توقف خرید نفت از ایران
در همین حال، سخنگوی بخش انرژی کمیسیون اروپا اعلام کرده است که برخی از کشورهای اروپایی خرید نفت ایران را متوقف کرده‌اند و برخی دیگر از سطح واردات نفت خود از ایران کاسته‌اند.
مارلین هولتزنر، در این خصوص به خبرگزاری بلومبرگ گفته است: «بریتانیا، اتریش و پرتغال در حال حاضر واردات نفت از ایران را قطع کرده‌اند... در مورد فرانسه، ما تأیید رسمی‌ای در اختیار نداریم، اما شرکت نفتی فرانسوی توتال گفته است که واردات خود از ایران را قطع کرده است.»
شرکت توتال اوایل بهمن‌ماه اعلام کرد که خرید نفت از ایران را متوقف کرده است.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، بر اساس داده‌های اتحادیه اروپا، بریتانیا، اتریش و پرتغال از ماه ژانویه تا سپتامبر ۲۰۱۱ نفتی از ایران خریداری نکرده‌اند.
به گفته خانم هولتزنر بلژیک، جمهوری چک و هلند نیز که همین بازه زمانی (ژانویه تا سپتامبر ۲۰۱۱) در مجموع بیش از دو میلیون تن نفت خام از ایران خریداری کرده بودند، در حال حاضر خرید نفت از ایران را متوقف کرده‌اند.
سخنگوی بخش انرژی کمیسیون اروپا همچنین خاطر نشان کرد که ایتالیا، اسپانیا و یونان نیز در حال کاهش واردات نفتی خود از ایران هستند.
اتحادیه اروپا سوم بهمن‌ماه تصمیم به تحریم نفت ایران گرفت. تحریم‌های نفتی اتحادیه اروپا از ۱۱ تیرماه اجرایی می‌شوند و در این دوره زمانی قراردادهای پیشین اروپا با ایران همچنان از سوی اروپا معتبر خواهد بود.
با این‌حال جمهوری اسلامی روز سوم اسفندماه اعلام کرد که در واکنش به تحریم‌ها جدید نفتی اروپا، صادرات نفت به هلند،‌ اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، یونان و پرتغال را قطع می‌کند.
همچنین احمد قلعه‌بانی، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران نیز در همین روز ضمن بیان اینکه ایران در حال مذاکره با مشتریان جدید نفتی است، شرط فروش نفت به کشورهای اروپایی را عقد قرارداد‌های «دو تا پنج ساله» دانست.
وابستگی فرانسه و بریتانیا به نفت ایران بسیار اندک است. در سال ۲۰۱۱ تنها چهار درصد از نفت وارداتی فرانسه و یک درصد از نفت وارداتی بریتانیا از ایران خریداری شده بود.
اما اتحادیه اروپا در مجموع دومین وارد کننده بزرگ نفت از ایران است و بر اساس داده‌های این اتحادیه، اروپا در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۱، نزدیک به ۲۲.۵ میلیون تن نفت از ایران خریداری کرده است.
در این میان، یونان بزرگترین خریدار اروپایی نفت ایران است که در ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۱ حدود ۳۴ درصد از نفت وارداتی خود را از ایران خریداری کرده است.
اتحادیه اروپا پیشتر گفته بود که آماده هر گونه کاهش واردات نفت از ایران است و با توجه به میزان نفت ذخیره‌ای که در اختیار دارد، دچار مشکل جدی نخواهد شد.
به گفته سخنگوی بخش انرژی کمیسیون اروپا، اتحادیه اروپا در حال حاضر برای ۱۲۰ روز مصرف اروپا یا به عبارتی به میزان ۴.۵ سال خرید نفتی از ایران، نفت ذخیره کرده است.




حملات هکری «ارتش سایبری ایران» به سایت های جمهوری آذربايجان

وب سايت شبکه تلويزيون رسمی آذربايجان، آز تی وی، که اخيرا از کشف يک گروه تروريستی وابسته به سپاه پاسداران ايران خبر داده بود، چهارشنبه شب، توسط گروهی که خود را «ارتش سايبری ايران» معرفی کرده بودند مورد هجوم قرار گرفته و برای مدتی عبارت «زندگی بازی است، بازی به پايان رسيد» در پورتال اين وب سايت گنجانيده شد.
فعاليت اين سايت رسمی دولت آذربايجان هم اکنون دوباره به حالت عادی برگشته است.

به غير از تارنمای سايت تلويزيون رسمی آذربايجان، وب سايت شرکت هواپيمايی آذربايجان، آزال، نيز مورد حمله هکرها قرار گرفته و برای مدتی متن «سلحشوران کوکایين پرشيا» در پورتال اين سايت حک شد.

اين سومين دور از حمله هکرها به سايت های آذربايجانی، خصوصا سايت های رسمی اين کشور طی دو ماه گذشته است.

حمله هکرها به سايت اينترنتی «آز تی وی» در حالی انجام گرفته است که چند روز قبل، اين شبکه تلویزيونی تصاويری از کشف و دستگيری يک گروه تروريستی «تحت امر» سپاه پاسداران خبر داد.

بر اساس خبری که عصر روز چهارشنبه، سخنگوی وزارت امنيت ملی آذربايجان طی مصاحبه ای با همين تلويزيون اعلام کرد، اين عملات ضد تروريستی در ماه آوريل ۲۰۰۸ انجام گرفته است.

در تصاوير نشان داده شده، مقاديری مواد منفجره، سلاح، مواد مخدر و تجهيزات نظامی نيز ديده می شد که به گفته اين مقام آذربايجانی، گروه تروريستی ياد شده در مراسم شصتمين سالگرد تاسيس دولت اسرائيل در آذربايجان، قصد انجام عمليات خرابکارانه و تروريستی داشته اند.

وی توضيحی در مورد اينکه چرا تاکنون آذربايجان درباره اين حادثه اطلاع رسانی نکرده است، ارائه نداد، اما گفت اين افراد که شامل دو تبعه ايرانی و لبنانی هستند، از ۱۲ تا ۱۵ سال به حبس محکوم شده اند.

طبق گزارش هایی که در مطبوعات آذربايجان منتشر شده است، دولت آذربايجان طی هفته گذشته حدودا ۱۰ نفر از ساکنان شهرستان نارداران، واقع در ۴۵ کيلومتری باکو را همراه با دو کارمند شبکه تلوزيونی «سحر» وابسته به سازمان صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران بازداشت کرده است که فقط در مورد اتهام يکی از کارمندان شبکه آذربايجانی زبان «سحر» اطلاع رسانی شده است.

آنار بايراملی، ۳۱ ساله که سفارت ايران وی را خبرنگار شبکه «سحر» معرفی کرده، متهم به نگهداری ۴ دهم گرم هروئين شده است.

آذربايجان می گويد که کسی با اسم «آنار بايراملی» به صورت رسمی به عنوان کارمند شبکه سحر در نزد دولت آذربايجان ثبت نشده است.

دولت آذربايجان تاکنون به دفعات نسبت به گسترش نفوذ ايران در شهرستان «نارداران» هشدار داده است، همچنين فعاليت شبکه سحر در آذربايجان غير قانونی اعلام شده است.

آذربايجان اين شبکه را به تلاش برای رواج افراط گرايی، ايجاد تفرقه مذهبی ميان مردم، خرافه پرستی و ضربه زدن به امنيت ملی آذربايجان متهم کرده است.


از ارتش سايبری «آذربايجانی‌ها» تا «ايرانی ها»

اواخر دی ماه، چندين گروه هکری با حمله به ۲۵ سايت رسمی دولت آذربايجان، از ‌جمله سايت رسمی حزب حاکم «آذربايجان نوين»، وزارت داخله (کشور)، ديوان دادگاه عالی، وزارت ارتباطات و تکنولوژی اطلاعات، کميته گمرک، وزارت آموزش، کنسول حمايت از تشکلات غيردولتی، اين سايت‌ها را برای مدتی از کار انداختند.

هکر‌ها با اسم «ارتش سايبری آذربايجانی‌ها» متن‌ها و عکس‌های مختلفی، از حجاب در آذربايجان گرفته تا پيام‌های ضد اسرائيلی و رابطه آذربايجان با اسرائيل در پورتال سايت‌‌های هک‌شده آذربايجانی قرار داده بودند.

اقدامی که به گفته علی عباس اف، وزير ارتباطات آذربايجان، ۲۴ مورد از داخل ايران و يک مورد از خارج از ايران سازماندهی و انجام شده است.

۲۰ روز قبل از اين حادثه نيز، در پی حمله هکر‌ها به روزنامه «آذربايجان نوين»، ارگان رسمی حزب حاکم آذربايجان، اين روزنامه طی يادداشتی اعلام کرد که حملات از طريق کاربری با پروتکل اينترنتی متعلق به ايران انجام گرفته است. سفارت ايران در آن زمان اين ادعاها را رد کرد.


هلی کوپتر ايران بر فراز بيمارستان آستارا

روز سه شنبه، مطبوعات آذربايجان با استناد به اظهارات ساکنين محلی و کارمندان بيمارستان تازه تاسيس آستارا، واقع در مرز ميان ايران و آذربايجان، گزارش دادند که يک هلی کوپتر نظامی ايران بر فراز اين بيمارستان چندين دور چرخيده و باعث ترس کارمندان شده است.

قرار است اين بيمارستان روز جمعه، توسط الهام علی اف ریيس جمهوری آذربايجان افتتاح شود و کارمندان اين بيمارستان مشغول فراهم کردن تدارکات برای استقبال از ریيس جمهوری بوده اند.

وزارت دفاع آذربايجان در واکنش به اين خبر خبر ورود هلی کوپتر ايرانی به خاک آذربايجان را تاييد نکرد.

اخيرا تنش در روابط ايران و آذربايجان به صورت چشمگيری افزايش يافته است.

اوايل بهمن‌ماه وزارت امنيت ملی جمهوری آذربايجان در اعلاميه ‌ای از ناکام گذاشتن طرح تروری خبر داد که گفته شده بود «از طرف افرادی وابسته به وزارت اطلاعات ايران» برنامه‌ريزی شده است.
تلويزيون دولتی آذربايجان، آن زمان با پخش اعترافات دو فرد متهم به دست داشتن در ترور، گزارش داد که رهبر اين گروه به نام «بالاقارداش داداش‌اف»، شهروند جمهوری آذربايجان، هم اکنون در شهر اردبيل ايران زندگی می‌کند و با وزارت اطلاعات ايران همکاری دارد. سفارت ايران در باکو در واکنشی اين ادعا را «کذب» خواند.

ايران نيز ۲۳ بهمن ماه، سفير آذربايجان در تهران را به وزارت خارجه اين کشور احضار کرده، يادداشت اعتراض آميز دولت ايران را به خاطر آنچه که تردد برخی از «تروريست‌های مرتبط با ترور دانشمندان هسته‌ای ايران» در جمهوری‌ آذربايجان و  برخورداری  «برخی تسهيلات» برای «همکاری» با «شبکه‌های جاسوسی اسرائيل» و «سفر به اسرائيل»عنوان شده بود، تحويل جوانشير آخوندوف،‌ سفير جمهوری آذربايجان در تهران داد.

در اين يادداشت، از باکو موکدا خواسته شده تا «از فعاليت‌های سازمان جاسوسی موساد عليه جمهوری اسلامی ايران در خاک آن کشور جلوگيری شود.» آذربايجان نيز در واکنش، اين ادعا را «افترا» ناميد.




رابطه آذربایجان و اسرائیل: دشمن دشمن من دوست من است

شاهین عباس‌اف، تحلیل‌گر و روزنامه‌نگار آذربایجانی، در تحلیلی از تازه‌ترین تحولات در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان می‌نویسد: «همزمان با تشدید فشارهای بین‌المللی و افزایش تنش بین ایران و جامعه بین‌الملل، بسیاری از صاحب‌نظران در جمهوری آذربایجان از حکومت این کشور می‌خواهند تا مناسبات و همکاری‌های خود را با اسرائیل و ساختارهای امنیتی کشورهای غربی گسترش دهد.»
دولت آذربایجان تاکنون دقیقا اعلام نکرده است که واکنش این کشور در مقابل افزایش تنش بین غرب و ایران چه خواهد بود، اما بازداشت‌های اخیر در جمهوری آذربایجان نشان می‌دهد که دولت الهام علی‌یف در حال شناسایی و سرکوب محافل و گروه‌هایی است که از نظر این کشور حامل نفوذ یا مرتبط با جمهوری اسلامی ایران هستند.
در سال‌های اخیر برخلاف تمام کشورهای مسلمان دیگر مناسبات جمهوری آذربایجان با دولت اسرائیل رو به گسترش بوده و عرصه‌هایی نظیر ارتباطات، فروش تسلیحات و فناوری و تجهیزات مربوط به صنعت نفت را شامل می‌شود.
روز یازدهم فوریه وجوه دیگری از مناسبات دو کشور علنی شد و روزنامه تایمز چاپ لندن گزارش داد که موساد، اداره جاسوسی اسرائیل، در جمهوری آذربایجان حضور گسترده‌ای دارد و هدف اصلی آن جمع‌آوری اطلاعات از ایران است.
مقامات حکومت ایران حتی یک گام بیشتر از این برداشته و ادعا کردند که جاسوسان و عوامل موساد از خاک جمهوری آذربایجان ترور مسئولان هسته‌ای ایران را طراحی و هدایت کرده‌اند. دولت آذربایجان نیز در روز ۲۱ فوریه اعلام کرد که یک هلی‌کوپتر نظامی ایران بدون اجازه در منطقه آستارا وارد حریم هوایی آن کشور شده است.
صاحب‌نظران و دیپلمات‌های سابق آذربایجان می‌گویند که دولت این کشور نباید از اقدامات تحریک‌آمیز ایران هراسی داشته باشد و باید روابط و همکاری‌های خود را با اسرائیل و دولت‌های غربی گسترش دهد. بسیاری از سیاستمداران و دولت‌مردان در جمهوری آذربایجان معتقدند که جمهوری اسلامی ایران همواره سعی کرده از طریق تحریک گروه‌‌های مذهبی شیعه یا طرح‌هایی نظیر سوء قصد به جان دیپلمات‌های اسرائیلی در باکو امنیت این کشور را به خطر بیندازد.
سیاستمداران جمهوری آذربایجان هشدار می‌دهند که نیروهای انتظامی و دستگاه‌های امنیتی این کشور به تنهایی قادر نیستند با اقدامات مداخله‌جویانه ایران مقابله کنند و بنابراین همکاری آنها با سرویس‌های امنیتی غربی باید گسترش یابد.
اکثر این صاحب‌نظران اذعان دارند که سرویس‌های امنیتی اسرائیل و ایران در خاک جمهوری آذربایجان فعال هستند و با توجه به اوضاع ملتهب منطقه احتمالا فعالیت آنها رو به افزایش خواهد بود. با این وجود تاکید می‌کنند که همکاری آذربایجان با جاسوسان اسرائیلی برای ترور مقامات ایرانی علیه منافع ملی جمهوری آذربایجان خواهد بود.
بخی دیگر از صاحب‌نظران امور سیاسی در جمهوری آذربایجان معتقدند که این کشور علاوه بر تقویت همکاری‌های امنیتی خود با کشورهایی نظیر آمریکا، ترکیه و اسرائیل باید همکاری با ناتو را نیز افزایش دهد.
الهام علی‌یف، رئیس جمهور آذربایجان، روز پانزده فوریه در دیدار از دفتر مرکزی ناتو در بروکسل وعده داد که همکاری‌های مالی و فنی این کشور با نیروهای ناتو در افغانستان را افزایش خواهد داد. جزئیات این پیشنهادهای جدید هنوز علنی نشده‌اند.
در همین حال به نظر می‌رسد که دولت آذربایجان در حال انجام اقدامات مستقلی برای مقابله با نفوذ و مداخله ایران است. در روزهای اخیر تعداد دیگری از افراد وابسته به گروه «شورای عالی حزب اسلامی آذربایجان» دستگیر شده‌اند. دولت آذربایجان مدعی است که این گروه مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران است.
تاکنون دلایل این بازداشت‌ها اعلام نشده است، ولی این گروه می‌گوید که بازداشت‌های اخیر انگیزه‌های سیاسی داشته‌اند. یکی دیگر از بازداشت‌های مهم مورد «حاجی آخوند الهام» امام جماعت مسجدی در حومه باکو است که در حوزه‌های علمی ایران تحصیل کرده است. وزارت کشور آذربایجان به خاطر ملاحظات امنیتی در مورد این بازداشت نیز اظهارنظری نکرده است.
روز هفدهم فوریه نیز پلیس در باکو انار بایراملی، یک گزارشگر آذربایجانی، را که برای رسانه‌های ایرانی کار می‌کرد بازداشت کرده است. سفارت ایران در باکو این بازداشت را محکوم کرده و هشدار داده است که به روابط دو کشور صدمه خواهد زد.
شاهین عباس‌اف، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر آذربایجانی، در پایان مطلب خود یادآوری می‌کند که جمهوری آذربایجان که از شمال با قدرت بزرگی مثل روسیه، از جنوب با جمهوری اسلامی ایران و در غرب با دشمن دیرینه خود یعنی ارمنستان هم مرز است از گذشته دریافته است که باید بازی‌های دیپلماتیک خود را با احتیاط و هوشیاری فراوان انجام دهد.
به همین خاطر مقامات ارشد جمهوری آذربایجان از جمله الهام علی‌یف، رئیس جمهور این کشور، همواره تاکید کرده‌اند که حکومت این کشور هیچ گاه اجازه نخواهد داد که از خاک آذربایجان برای حمله به ایران استفاده شود.




مهندسی انتخابات مجلس نهم: دستکاری در جمعیت رای‌دهندگان

مصطفی محمد نجار، وزیر کشور جمهوری اسلامی، تعداد واجدین حق رای در انتخابات مجلس نهم ایران را حدود ۴۸ میلیون نفر یا دقیقا ۴۸۲۸۸۷۹۹ نفر اعلام کرده است. دیرهنگامی این اعلام، سوالاتی را مطرح می‌کند، از این قبیل که چرا وزارت کشور درست چند روز مانده به آغاز تبلیغات انتخاباتی این آمار را به اطلاع افکار عمومی رسانده است؟
نگاهی به نتایج سرشماری سال‌های ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ و تعارض و مغایرت معنادار آنها با رقم اعلام شده تا حدودی از این دیرهنگامی رمز گشایی می‌کند. هنوز نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ و به طور مشخص توزیع سنی و جغرافیایی آن منتشر نشده است. اما نرخ رشد جمعیت سالانه به طور متوسط ۱.۳ درصد اعلام شده است. حال اگر این نرخ را بر جمعیت بالای ۱۸ سال بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار کشور اعمال کنیم، تعداد کسانی که صلاحیت شرکت در انتخابات را دارند بیش از ۵۰ میلیون نفر یا دقیقا ۵۰۷۵۳۱۱۰ خواهد بود، نه ۴۸ میلیون نفر.

جمعیت بالای ۱۸ سال کشور در سال ۱۳۸۵ بالاتر از ۴۷ میلیون نفر یا به طور دقیق ۴۷۵۷۹۰۱۳ بوده است. بنابراین تفاوت آمار وزارت کشور و مرکز آمار در حدود ۲۴۶۴۳۱۲ است. کاهش میزان واقعی جمعیت واجدین شرایط منجر به افزایش نرخ مشارکت رسمی می‌شود، امری که همیشه برای حکومت در نمایش مشروعیت در انتخابات اهمیت دارد.

در انتخابات مجلس هشتم نیز شورای نگهبان و وزارت کشور به نوعی این تمهید را به کار گرفت. آنها رای‌دهندگان را به صورت بالقوه ۴۳ میلیون نفر اعلام کرده‌اند، در حالی که این رقم بر اساس نتایج مرکز آمار بالای ۴۷ میلیون نفر یا به طور دقیق ۴۷۵۷۹۰۱۳ بود و تفاوتی در حدود سه میلیون و شش صد هزار نفر را منعکس می‌ساخت. به نظر می‌رسد کاهش جمعیت واجدین حق رای به صورت عمدی کمتر از میزان واقعی مطرح می‌شود تا دست حکومت برای اعلام نرخ مشارکت مطلوب و مورد نظر باز‌تر گردد. در انتخابات مجلس قبلی تفاوت محاسبه این دو رقم منجر به افزایش ۵ درصدی نرخ مشارکت شد.

در این دوره که نخستین انتخابات پس از انتخابات مخدوش و بی‌اعتبار ریاست جمهوری دهم در سال ۱۳۸۸ است، برای حکومت بسیار اهمیت دارد تا به افکار عمومی داخل و خارج از کشور نشان دهد که پایگاه اجتماعی حکومت و مشروعیت آن آسیب ندیده است.

بنابراین می‌توان پیش‌بینی کرد که حکومت شاید از هر وسیله‌ای برای اعلام نرخ مشارکت بیش از ۶۰ درصدی که عدد مطلوب حاکمیت در این انتخابات است، استفاده کند، بدون این که خود را ملتزم به حفاظت از جریان طبیعی انتخابات بداند.

رهبری جمهوری اسلامی پیشاپیش وعده انتخابات «پرشور و دشمن‌شکن» را داده است. نهاد‌های اطلاعاتی و نیروهای سیاسی نزدیک به رهبری زمزمه مشارکت بالای ۶۰ درصد را سر داده‌اند. از این رو دور از انتظار نخواهد بود که حکومت بی‌اعتنا به میزان رای‌هایی که به صندوق ریخته خواهد شد، تعداد شرکت‌کنندگان در انتخابات را بالای ۲۹ ملیون نفر اعلام کند.

نرخ مشارکت معمولا در انتخابات مجلس کمتر از انتخابات ریاست جمهوری بوده است. بنا به آمار وزارت کشور، بیشترین نرخ مشارکت در مجلس پنجم و کمترین در مجلس‌های هفتم و هشتم رخ داده است. البته این امکان نیز وجود دارد که جریان انتخابات به صورت طبیعی به سمت مشارکت بالای ۶۰ درصد برود. اما با توجه به واقعیت‌های کنونی کشور و فقدان رقابت واقعی در انتخابات احتمال آن ناچیز است.

نمودار زیر روند نرخ مشارکت در ادوار مختلف انتخابات مجلس پس از انقلاب را نمایش می‌دهد:

نمودار نرخ مشارکت
​​​

نمودار زیر توزیع جغرافیایی واجدین شرایط حق رای در کشور را نشان می‌دهد:

نمودار توزیع جغرافیایی
​​
و سرانجام با تعمیم نرخ رشد سالانه جمعیت بر اساس سرشماری سال ۹۰ به جمعیت استان‌ها بر حسب نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵، میزان رای‌دهندگان بالقوه در هر استان و وزن‌های مربوطه در نمودار‌های زیر نمایان می‌شوند:
نمودار وزن استان‌ها
​​
بدین ترتیب نمودار‌های فوق وضعیت دموگرافیکی و جغرافیای سیاسی کشور را در آستانه انتخابات مجلس نهم روشن می‌سازند. دست بردن در نرخ مشارکت و عدم اعلام آمار درست واجدین حق رای چه به صورت کلی و چه به تفکیک استانی بخشی از فرایند مهندسی انتخابات است. توجه به این آمار‌ها برای تجزیه و تحلیل واقعیت آن چه در صحنه انتخابات پیش رو رخ خواهد داد ضروری است.

نمودار واجدین حق رای
​​




تحرکات نظامی در خلیج فارس و مدیترانه: اهداف و تاثیرات

در حالی که وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، روز سه‌شنبه گذشته اعلام کرد که ناوهای ایرانی برخلاف گزارش‌ها از داخل ایران اصلا در بندر طرطوس سوریه پهلو نگرفته‌اند، به هر حال راه‌های آبی پیرامون خاورمیانه این روز‌ها محل رفت و آمد کشتی‌های نظامی ایران از یک سو و ناوهای غربی از سوی دیگر شده است.
این رفت و آمد‌ها در زمانی افزایش یافته است که تهدید نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران از سوی اسرائیل هم‌چنان وجود دارد.

رادیوفردا نگاهی دارد به این رفت و آمد‌ها و اهداف و تاثیرات احتمالی آنها:

خبرگزاری‌های بین‌المللی روز سه‌شنبه گذشته، دوم اسفندماه، اعلام کردند که ناوگروه هجدهم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که در بندر طرطوس سوریه پهلو گرفته بود پس از عبور دوباره از کانال سوئز به سوی ایران در حرکت است، دو ناوی که رفتن‌شان به دریای مدیترانه در زمانی که تهدید‌ها و فشار‌ها بر تهران افزایش می‌یابد خبرساز شد.

این دو ناو که در برخی گزارش‌ها ناو خارک و ناوشکن نقدی معرفی شده‌اند پس از عبور از کانال سوئز دو روز در بندر طرطوس سوریه پهلو گرفتند، رخدادی که برخی تحلیل‌گران آن را حمایت ناگفته دولت ایران از حکومت بشار اسد ارزیابی کردند.

تئودور کاراسیک، مدیر بخش تحقیقات موسسه تحلیل مسائل نظامی خاورنزدیک و خلیج فارس در دبی، اما این حرکت جدید نیروی دریایی ایران را بیشتر با موضوع قدرت‌نمایی این کشور مرتبط می‌داند: «حضور ناوهای ایرانی در طرطوس نشانه این است که ایران اگر بخواهد می‌تواند به دریای مدیترانه برسد. آنها قراردادی را هم با مصر امضا کرده‌اند که بتوانند از کانال سوئز عبور کنند، باید توجه داشت که این دومین بار از زمان وقوع انقلاب ۵۷ است که ناوهای ایرانی وارد مدیترانه شدند. در نتیجه امروز ایران این حضور در مدیترانه را با عنوان خیزی بزرگ به جلو می‌بیند، و می‌خواهد این توانایی برای دسترسی به آب‌های دور‌تر را به بقیه نیز نشان دهد.»

اما پیش از اعلام خبر حضور این ناو‌ها در مدیترانه، هفته گذشته، در روز ۲۵ بهمن‌ماه، اعلام شد که ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن آمریکا روز سه‌شنبه از تنگه هرمز در نزدیکی آب‌های ساحلی ایران عبور کرده است.

این ناو هواپیمابر ماه گذشته با عبور از تنگه هرمز وارد خلیج فارس شده بود. پس از ورود این ناو به خلیج فارس، تهدیدهایی مبنی بر بستن تنگه هرمز از سوی برخی مقام‌های ایرانی مطرح شد، موضوعی که اگر چه در ‌‌نهایت وزیر دفاع ایران آن را رد کرد، اما مدتی به بالارفتن قیمت نفت کمک کرد.

در‌‌ همان زمان شهرام چوبین، تحلیل‌گر مسائل سیاسی امنیتی در ژنو، به رادیوفردا گفته بود: «احتمال بستن تنگه هرمز به شدت پایین است. این کار برای ایران سخت است و نمی‌تواند مدت زیادی طول بکشد. اما تصور این که ایران در صدد بستن تنگه هرمز برآید، چنان تاثیر دارد که همه بخش‌های مرتبط با نفت شروع می‌کنند به واکنش نشان دادن و تاثیر مستقیمی بر افزایش قیمت نفت دارد و این به ایران و صادرات نفتش کمک می‌کند. در نتیجه میزانی از بلوف در این روند دیده می‌شود. دوم این که ایران تهدید می‌کند که برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس را با موشک هدف قرار می‌دهد. باز هم باید تاکید کنم، که اصلا میزان توانایی موشکی ایران امر اثبات شده‌ای نیست و در این تهدید‌ها هم نشانه‌هایی از بلوف زدن دیده می‌شود.»

اما این تهدید‌ها از هر رو که بود، ناو آبراهام لینکلن خلیج فارس را ترک کرد تا جای خود را به ناو هواپیمابر انترپرایز بدهد که در ماموریت دریایی خود در ماه مارس، کمتر از یک ماه دیگر، وارد خلیج فارس می‌شود.

تئودور کاراسیک، از موسسه تحلیل مسائل نظامی خاورنزدیک و خلیج فارس، بر این باور است که این رفت و آمدهای ناوهای آمریکایی رخ می‌دهد تا موضوعی را به صورت علنی اعلام کنند.

کاراسیک: نکته اینجاست که وقتی ما شاهد حضور بیش از یک ناو هواپیمابر در خلیج فارس و در منطقه هستیم، این نگرانی وجود دارد که غرب می‌خواهد به صورت علنی نمایش قدرت دهد. و وقتی یک ناو می‌رود تا دیگری جایش بیاید این یعنی این که دو ناو در منطقه خواهند بود و این حضور تحلیل‌گران را بر آن داشته تا به این فکر کنند که شاید اتفاقی در شرف وقوع است.»

پیش از خروج ناو آبراهام لینکلن از خلیج فارس، فرمانده ناوگان پنجم ایالات متحده در بحرین گفته بود که نیروی دریایی آمریکا هم‌اکنون آمادگی هرگونه برخورد با ایران را دارد.

گیتا آرین، خبرنگار بخش فارسی تلویزیون صدای آمریکا، که در زمان عبور ناو آبراهام لینکلن از تنگه هرمز به همراه گروهی از خبرنگاران در آنجا حضور داشت، دربارهٔ توانایی‌های ناوگان پنجم آمریکا می‌گوید: «در حال حاضر ناوگان پنجم از توانایی‌های نظامی ایران در حاشیه خلیج فارس اطلاع کامل و دقیق دارد و می‌گوید به غیر از ایران کشور دیگری در حاشیه خلیج فارس نیست که تجهیزاتش را به سمت خلیج فارس نشانه گرفته باشد. بنابراین اگر کوچک‌ترین حرکت تحریک‌آمیزی رخ دهد هیچ شک و شبهه‌ای وجود نخواهد داشت که این امر از سوی ایران بوده است.»

صحبت‌های مقام‌های ناوگان پنجم آمریکا در خلیج فارس در حالی بیان شده است که در روزهای گذشته مقام‌های آمریکایی و بریتانیایی تلاش کردند تا کمی از تنش‌ها درباره احتمال حمله نظامی اسرائیل علیه ایران بکاهند.

اما تئودور کاراسیک بر این باور است که این نمایش قدرت در آب خود می‌تواند به تنشی بزرگ‌تر دامن بزند: «وضعیت شبیه یک بازی است که دو طرف در تلاشند تا آن قدر فشار‌ها را افزایش دهند تا هر دو تسلیم شوند. البته غرب و نه فقط آمریکا، می‌خواهد نشان دهد که هرگونه آمادگی نظامی برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران را دارد. و ما باید همهٔ این تحرکات دو طرف را جدی بگیریم، و به خود یادآوری کنیم که این تحرکات از یک سو نمایش قدرت و پروپاگانداست و از سوی دیگر آمادگی برای تقابل نظامی.»

و همه این‌ها در حالی مطرح می‌شود که آمریکا می‌گوید عبور ناو‌هایش از تنگه هرمز انجام عملیاتی معمولی است و بنا بر گزارش‌ها ایران دلیل حضور ناو‌هایش در مدیترانه را آموزش نیروهای دریایی سوریه برپایه توافق‌نامه نظامی منعقد شده میان تهران و دمشق اعلام کرده بود.




'من مراتب تاسف عمیق خود را بخاطر وقوع این حادثه ابراز می کنم و از شما و مردم افغانستان عمیقا پوزش میخواهم'
باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا با ارسال یک نامه رسمی، از حامد کرزی و مردم افغانستان به دلیل سوزانده شدن قرآن و متون مقدس در پایگاه هوایی نیروهای آمریکایی در بگرام، عذر خواهی کرده و تاکید کرده است که این اتفاق عمدی نبوده است.
براساس اعلامیه ای که از سوی دفتر حامد کرزی منتشر شده است، نامه آقای اوباما را رایان کراکر، سفیر آمریکا در کابل، شخصا به حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان داده است.
مقام های افغان می گویند بارک اوباما در این نامه اش نوشته است که این حادثه غیر عمدی بوده و به آقای کرزی اطمینان داده است که در این زمینه تحقیق خواهد شد.
در اعلامیه ای که از سوی دفتر رئیس جمهوری افغانستان به رسانه های فرستاده شده است، این جمله از نامه آقای اوباما مستقیما نقل شده است: " من مراتب تاسف عمیق خود را بخاطر وقوع این حادثه ابراز می کنم و از شما و مردم افغانستان عمیقا پوزش میخواهم."
سه روز پیش کسانی که اوراق غیر ضروری را از پایگاه بگرام به بیرون از این پایگاه منتقل کردند، متوجه نسخه های از متون مقدس و قرآن سوخته، در میان این اوراق شدند.
انتشار این خبر سبب شد تا صدها نفر در اطراف پایگاه بگرام تظاهرات کنند.
معترضان خشمگین، یک پاسگاه مربوط به نیروهای امنیتی افغان را که در نزدیکی پایگاه بگرام بود، به آتش کشیدند.
روز بعد دامنه تظاهرات به ولایات دیگر افغانستان رسید و در مواردی به خشونت کشیده شد.
دست کم شش نفر در دومین روز تظاهرات، در مناطق مختلف افغانستان کشته شدند.
روز سوم نیز تظاهرات در ولایت شرقی ننگرهار و شماری دیگر از مناطق ادامه یافت.
مقام های افغان می گویند، در ولایت ننگرهار، معترضان به یک پایگاه نظامی حمله کردند و نیروهای امنیتی مجبور به تیر اندازی شد.
هشت نفر از جمله دو تن از نیروهای خارجی تحت فرمان ناتو، در سومین روز تظاهرات خشونت آمیز کشته شدند.
حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان بی حرمتی به قرآن را محکوم کرده و از مردم خواست آرامش خود را حفظ کنند.
اما این اظهارات آقای کرزی و همچنین عذرخواهی مقام های ارشد ناتو، هنوز نتوانسته است خشم معترضان را فرو نشاند.
پیش از آقای اوباما، وزیر دفاع آمریکا نیز عذر خواهی کرده بود و قول داده بود که در این مورد تحقیق کند.





داریوش جلالی
بنابر گزارش‌ها، یک دانشجوی دانشگاه یاسوج که تصویر ویدئویی او با دهان دوخته در یوتیوب منتشر شده، بازداشت شده است.
این ویدئو نشان می دهد که داریوش جلالی به نشانه اعتراض به "وضعیت دانشگاه یاسوج" لب‌هایش را دوخته و خود را به نرده‌های دانشگاه زنجیر کرده بود. 
یک منبع آگاه در گفت و گو با بی‌بی‎سی فارسی با تایید این خبر گفت :"داریوش جلالی، دانشجوی رشته مهندسی مواد دانشگاه یاسوج و ورودی سال ۱۳۸۸، که سال گذشته به مدت سه ماه به زندان افتاده بود، در اعتراض به محدودیت‌های اعمال شده در دانشگاه و مشکلاتی که بعد از آزادی برای او ایجاد شده بود، در روز ۳۰ بهمن‌ماه دهانش را دوخت."



این منبع آگاه افزود:" نیروهای حراست دانشگاه به محض اطلاع از این موضوع، آقای جلالی را مورد ضرب و شتم قرار داده و بازداشت کردند، از آن زمان تاکنون نیز هیچ اطلاعی از وضعیت این دانشجو و محل بازداشت وی در دست نیست."
داریوش جلالی در بهمن سال ١٣٨٩ چند روز پس از تظاهرات ٢۵ بهمن توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت و به یک سال حبس محکوم شد.
وی بعد از گذراندن سه ماه حبس از زندان آزاد شد.
این منبع آگاه همچنین گفت :"داریوش جلالی پس از آزادی از زندان با تعلیق های پیاپی از تحصیل و همچنین فشار هایی از طرف حراست دانشگاه مواجه شده بود."
وی در هنگام این حرکت اعتراضی بیانیه‌ای منتشر کرده که در بخشی از آن آمده است :"اما چرا بدین شیوه معترضم؟ چرا با دهان بسته؟ چرا با پای در زنجیر نشسته؟ دهان خود را دوخته ام، چرا که فریاد تظلم خواهی ام را کسی نشنید. پای خود بسته ام چرا که دویدنم به جایی نرسید. هر چه فریاد زدم کسی نشنید، گفتم شاید سکوتم را بشنوند، هر چه دویدم کسی ندید، گفتم شاید به غل نشستنم را ببینند."




وزارت کشور ایران مسئول برگزاری انتخابات در این کشور است
یک مقام بلندپایه وزارت کشور ایران از کناره‌گیری ۱۷۵ نامزد انتخابات مجلس این کشور از حضور در رقابت های انتخاباتی خبر داده است.
حسنعلی نوری، جانشین رئیس ستاد انتخابات کشور در ایران به خبرگزاری رسمی ایرنا گفته است که تا عصر روز سوم اسفند، ۱۷۵ نامزد تایید صلاحیت شده، از شرکت در رقابت های انتخاباتی انصراف داده اند.
دلیل یا دلایل کناره گیری این افراد از حضور در رقابت های انتخاباتی اعلام نشده است.
وزارت کشور ایران پیش از این تعداد داوطلبان تایید صلاحیت شده را ۳ هزار و ۴۴۴ نفر عنوان کرده بود.
تبلیغات نامزدهای انتخابات مجلس ایران از ساعت ۸ صبح پنجشنبه چهارم اسفند به وقت محلی آغاز شده و تا یک هفته ادامه خواهد داشت.
قرار است انتخابات روز جمعه، دوازهم اسفند در ایران برگزار شود.
دعوت رهبر ایران به حضور گسترده، دعوت مخالفان به خانه نشینی
احزاب اصلاح طلب در اعتراض به شرایط کشور از جمله آنچه "نبود شرایط اصلی و اولیه برای یک انتخابات آزاد و عادلانه" خوانده اند در این انتخابات شرکت نکرده و عملا دست به تحریم آن زده اند.
رقابت اصلی برای تصاحب ۲۹۰ کرسی مجلس، میان طرفداران و منتقدان محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور این کشور است.
آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران پیش از این خواستار "حضور گسترده مردم ایران" در پای صندق های رای شده بود اما رهبران مخالف دولت، این دوره از انتخابات مجلس را "فرمایشی" خوانده و محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران، شرکت در آن را بی معنا توصیف کرده است.
شورای هماهنگی راه سبز امید از تشکل های مخالف دولت ایران و نزدیک به میرحسین موسوی، با انتشار بیانیه‌ای از مردم ایران خواسته است تا در روز برگزاری انتخابات از خانه خود بیرون نروند.
این شورا دعوت به خانه نشینی مردم در روز انتخابات را "نشانه همبستگی" با میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد به همراه مهدی کروبی رهبران مخالف دولت ایران خوانده که یک سال است از سوی حکومت در حبس خانگی قرار گرفته اند.





ایران و جمهوری آذربایجان
وزارت ارتباطات جمهوری آذربایجان امروز (پنجشنبه) گفته است که گروه موسوم به "ارتش سایبری ایران" سایت اینترنتی تلویزیون دولتی آذربایجان را هک کرده است.
هکرها با تغییر صفحه اصلی اینترنتی تلویزیون آذربایجان، این پیام را جایگزین آن کرده اند: "زندگی یک بازی است. بازی تمام شده است."
سایت شرکت هواپیمایی دولتی آذربایجان و سایت کمیته ملی المپیک آن کشور نیز مورد حمله هکرهای دیگری قرار گرفت که پیام گذاشته بودند دولت جمهوری آذربایجان "مانند یک سگ دست آموز اسرائیل" عمل می کند و بهتر است که در مورد ایران حرف نزند.
یک ماه پیش نیز تعدادی از هکرهای مخالف حکومت اسرائیل سایتهای اینترنتی حزب حاکم جمهوری آذربایجان و چندین وزارتخانه آن کشور را هک کردند و با گذاشتن پیامهایی، از روابط آذربایجان با اسرائیل انتقاد کردند.
رسانه های آذربایجان آن زمان نوشتند که این سایتهای دولتی احتمالا از ایران هک شده اند و در پی آن، هکرهای آذربایجان به هک کردن چندین سایت ایرانی پرداختند.
هکرهای آذری در حمله به سایتهای ارمنی مربوط به جمهوری ارمنستان هم دست داشته اند. دیروز (چهارشنبه) چندین سایت، از جمله سایتهای فدراسیون هندبال ارمنستان، فدراسیون بولینگ ارمنستان و یک شرکت هواپیمایی ارمنی مورد حمله یک هکر آذربایجانی قرار گرفتند.
حکومت جمهوری آذربایجان یکی از متحدان نزدیک اسرائیل در منطقه است و این مسئله سبب تنشهای زیادی میان ایران و آذربایجان شده است.
دولت ایران دولت جمهوری آذربایجان را به همکاری با سازمانهای امنیتی اسرائیل علیه منافع ایران متهم می کند و گفته است که قاتلان یکی از دست اندرکاران برنامه هسته ای ایران که ماه گذشته میلادی کشته شد، از طریق جمهوری آذربایجان فراری داده شدند.
در همین حال، محمد خزاعی، سفیر ایران در مقر سازمان ملل متحد در نیو یورک در نامه ای اعتراضی به شورای امنیت سازمان ملل گفته است که حکومت اسرائیل به "عملیات مخفی، جنگ سایبری، جنگ روانی و ترور دانشمندان هسته ای" ایران پرداخته و ایران را تهدید به جنگ کرده است.
وی در این نامه، اتهامات مبنی بر تهدید کردن منافع اسرائیل در آذربایجان و دیگر کشورها را رد کرده است.



 
در شهر مایدوگوری واقع در شمال شرق نیجریه یک مدرسه ابتدایی به آتش کشیده شده است.
مقامات این شهر می گویند که چهار کلاس این مدرسه آتش زده شده است و تمام نشانه ها حاکی از دست داشتن گروه تندروی اسلامی بوکو حرام در این آتش سوزی است.
این سومین مدرسه این شهرست که طی چند روز گذشته به آتش کشیده می شود.
ماه گذشته در یک فیلم ویدیویی رهبر بوکو حرام تهدید کرده بود که به مدارس غیر اسلامی حمله خواهد کرد.
عبارت "بوکو حرام" یعنی تحصیل به سبک غربی حرام است و این گروه افراطی با انتخاب این اسم، بر مخالفت خود با تمام مدارس غیراسلامی تأکید کرده است.




آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان از خانواده های قربانیان نئو نازی های کشورش که اکثرا ترک تبار هستند درخواست بخشش کرد.
در مراسم یادبودی که در برلین برگزار شد، خانم مرکل این قتل ها را ننگ آور و به منزله "حمله به آلمان" توصیف کرد.
این گروه از نئو نازی ها که خود را "ناسیونالیست سوسیالیست زیرزمینی" می خواند بیش از ده سال فعالیت داشته اند.
صدراعظم آلمان قول داد که این افراد را مجازات کند و گفت که در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد کرد.