۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

روز جمعه بخش چهارم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

ربابه رضایی: جرم رضا شهابی کارگر بودن است

خانه حقوق بشر ایران - 24 آذر
رضا شهابی فعال کارگری که در بیست و دومین روز اعتصاب غذا به سر می‌برد، روز گذشته به خاطر وخامت حال جسمی‌اش به بیمارستان امام حمینی تهران منتقل شده است.

مجتبی سمیع‌نژاد: رضا شهابی از اعضای سندیکای کارکنان شرکت واحد که حدود ۱۹ ماه است که در زندان اوین در بازداشت به سر می‌برد، از چهارم آذرماه در اعتراض به «بلاتکلیفی» و ادامه بازداشتش دست به اعتصاب غذا زده است.
ربابه رضایی همسر این فعال کارگری در گفت‌وگو با «خانه حقوق بشر ایران» با ابراز نگرانی از وضعیت همسرش گفت: «روز گذشته به خاطر وخامت وضعیت جسمی او را از زندان به بدترین بیمارستان ممکن منتقل کرده‌اند. در بیمارستان امام خمینی تهران به هیچ عنوان به وضعیت او رسیدگی نمی‌کنند. انگار که می‌خواستند از سر خودشان باز کنند، او را آورده‌اند این بیمارستان به امید خدا ول کرده‌اند، هیچ رسیدگی نمی کنند.»
ربابه رضایی در مورد آخرین وضعیت وی گفت: «با او ملاقات کردیم، وضعیت جسمی‌اش همانطوری است که در زندان بود و اعتصاب غذای ۲۲ روزه‌اش وضعیت‌اش را بسیار نگران کننده کرده است. ما به بسیار نگرانی سلامتیش هستیم.»
خانم رضایی به وضعیت جسمی همسرش اشاره کرده و گفت: «رضا از ناراحتی کبد و کلیه رنج می‌برد و چهار مهره گردن او از بین رفته است و باید تحت عمل قرار گیرد. به علاوه‌ی این‌ها بازداشت طولانی مدت او را از نظر روحی و روانی تحلیل برده است.»
بنابر گفتهٔ پزشکان غضروف بین تعدادی از مهره‌های ستون فقرات‌ رضا شهابی از بین رفته و به دلیل فشار مهره‌ها روی اعصاب نخاعی، احتمال از کار افتادن دست و پای چپ او وجود دارد. این مسأله سبب شد که وی در اواخر آبان ماه ۱۳۸۹ جهت انجام معاینات پزشکی به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شود..
همسر این فعال کارگری ‌که نزدیک به ۱۹ ماه است در بازداشت به سر می‌برد و با اشاره این‌که خرداد ماه دادگاه وی برگزار شده و هنوز حکمی صادر نشده است، گفت: «در این چند روز که در اعتصاب غذا است، به هر کجا و هر مسئولی که فکرش را بکنید مراجعه کرده‌ایم، همه گفته‌اند که به وضعیتش رسیدگی می‌کنیم، اما همه در حد حرف بود و هیچ‌کس رسیدگی نکرده است. تنها کاری که کردند، همین بود که دیروز او را به بیمارستان منتقل کردند.»
ربابه رضایی ادامه داد: «مسئولین تنها می‌گویند که بگویید اعتصابش را بشکند. آخر باید توجهی کنند و تکلیفش را مشخص کنند که اعتصابش را بشکند. آزادش کنید بعد از این همه مدت. فقط او را به بیمارستان منتقل کرده‌اند و انگار که نه انگار. فکر کنم زندان بود وضعیت بهتری داشت.»
رضا شهابی فعال کارگری و عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد است. این فعال کارگری سال ۱۳۸۴ به دلیل فعالیت‌ در سندیکای کارگران شرکت واحد از کار تعلیق شد.
شهابی در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ در محل کارش توسط مأموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. برای این فعال کارگری در مهر ماه سال گذشته قرار وثیقه صادر شد، اما مسئولین قضایی از قبول وثیقه خودداری کرده بودند. بازجویان شهابی به خانواده وی گفته بودند دلیل آزاد نشدن او به خاطر «همکاری» نکردنش بوده است و «تا زمانی که به این وضعیت ادامه دهد، آزاد نخواهد شد.»
خانم رضایی گفت که اتهام وی «ارتباط با بیگانه» عنوان شده و به بازداشت طولانی مدت همسرش اشاره کرد و گفت: «کاری انجام نداده که بخواهند حکمی برای آن صادر کنند و بتوانند آن را ثابت کنند. بی‌جهت او را در زندان نگه داشته‌اند تا ببینند می‌توانند اتهامی در بیاورند و آن را به او بزنند یا نه. وگرنه یک راننده شرکت واحد چه کاری می‌تواند انجام بدهد که جرم باشد؟ یک رانندگی که صحب تا شب با راننده‌های دیگر و مسافران سر و کار داشته است چه کاری می‌خواهد بکند که مصداق جرم باشد؟»
طی روزهای گذشته تعدادی از فعالان سیاسی و مدنی از با انتشار نامه‌ای از رضا شهابی خواسته بودند که به اعتصاب خود پایان دهد. همسر شهابی با بیان این‌که آقای شهابی از این درخواست‌ها مطلع شده است گفت: «در جریان این پیام‌ها قرار گرفته است، اما اعتصابش را نشکسته است. او می‌خواهد تا زمانی که آزاد نشده به اعتصاب غذایش ادامه بدهد. وقتی قرار باشد که اعتصابش رابشکند، اما به وضعیتش رسیدگی نشود هیچ فایده‌ای ندارد.»
ربابه رضایی از مسئولان می‌خواهد که «اول از همه او را به یک بیمارستانی منتقل کنند که به وضعیتش رسیدگی شود». او گفت: «همسر من گوشت قربانی نیست که او را به چنین بیمارستانی فرستادند که فقط او را از این بخش به آن بخش پاس بدهند، دست کم او را به بیمارستان خوب منتقل کنند که هم به وضعیتش رسیدگی شود و هم مورد عمل جراحی قرار گیرد. من از مسئولان قضایی می‌خواهم که همسرم را آزاد کنند، چرا که هیچ جرمی مرتکب نشده است، تنها جرم او کارگر بودنش است. مسئولان باید او را از زندان آزاد کنند، فکر نکنند که او را به بیمارستان منتقل کرده‌اند همه چیز تمام شده است، به وضعیت جسمی او رسیدگی کنند و او را از زندان آزاد کنند.»




اخبار روز: 

ایلنا: صبح امروز با کشته شدن دو کارگر دیگر از کارگران نورد فولاد غدیر یزد، تعداد کشته شدگان این حادثه به ۱۶ نفر رسید.

به گزارش منابع خبری ایلنا در یزد، این دو کارگر تبعه ایران بوده‌اند اما هنوز نام آنان منتشر نشده است.
لازم به یادآوری است در حادثه انفجار کوره ذوب ضایعات فولادی در کارخانه غدیر یزد که شامگاه یکشنبه (۲۱ آذر) اتفاق افتاد پنج کارگر در صحنه حادثه و تا کنون ۱۱ کارگر دیگر در بیمارستان سوانح سوختگی شهید صدوقی یزد جان باخته‌اند و با توجه به وخامت سوختگی مصدومان باقی مانده، منابع خبری ما احتمال می‌دهند سه مصدوم دیگر این حادثه نیز فوت کنند.


امیدوار رضایی نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ایران می گوید که سه میلیون زوج نابارور در ایران وجود دارد و باید برای درمان این افراد بودجه خاص داشته باشیم.
به گزارش خبرگزاری مهر آقای رضایی گفته که هر سال ۱۵ درصد به زوج های نابارور اضافه می شود و برای همین "دست اندرکاران سلامت باید فکر اساسی برای درمان این افراد بکنند."
نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در همایش شیوه ها نوین درمان ناباروری گفته که ایران از جمله ده کشور برتر جهان در زمینه درمان ناباروری است ولی "اغلب زوجهای نابارور در لایه های پائین تر هستند و درآمد زیادی ندارند و هزینه سنگین درمان و نداشتن تمکن مالی باعث شده که این افراد از پیگیری روند درمان دلسرد شوند."



پلیس می گوید که مهاجمان به خودرو زندان، قصد فراری دادن زندانیان را داشتند
خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، از قول علی فرهادی دادستان عمومی و انقلاب کرج نوشته که مهاجمان مسلح به خودروی زندان کرج شناسایی شده و "اقدامات لازم برای دستگیری سریع آنها در دستور کار قرار گرفته است."
آقای فرهادی در مراسم خاکسپاری یک مامور مراقبت از زندانیان شهر کرج که به دست افراد مسلح کشته شده، گفته است که قاضی ویژه قتل بعد از وقوع حادثه "جزئیات و علل حادثه را مورد بررسی قرار داده است."
علیرضا مرادخانی، مامور مراقبت از زندانیان، روز سه شنبه، ۲۲ آذر، در مسیر انتقال چند زندانی از زندان به دادگاه انقلاب کرج، در حمله افراد مسلح به خودروی حامل او کشته شد.
این خودرو ۹ زندانی داشت و مهاجمان در مسیر حرکت خودروی زندان به دادسرای استان البرز در کرج با اسلحه راه را بر آن بستند و مامور زندان کشته شد.
گزارش های اولیه نشان می دهد مهاجمان که سوار بر دو خوردوی پیکان و زانتیا بودند قصد فراری دادن زندانیان را داشتند که با مقاومت ماموران حفاظت سازمان زندانها رو به رو شدند.
ظاهرا در درگیری بین افراد مسلح و ماموران زندان، این مامور زندان کشته شده است.
در عین حال، سرهنگ عبدالرضا خیرخواهان فرمانده انتظامی کرج گفته که مهاجمان "قصد فراری دادن زندانیان" را داشتند اما موفق به این کار نشدند.
بنابر گزارش پلیس، مهاجمان بعد از درگیری، خودروی پیکان خود را در محل درگیری رها کردند و با خودروی زانتیا از محل گریختند.
در حالی که پلیس و دادسرای انقلاب از قصد مهاجمان برای فراری دادن زندانیان خبر داده اند، روزنامه شرق چاپ تهران در روز پنج شنبه نوشته که مهاجمان که نقاب بر صورت داشتند، بعد از بستن راه به روی خودرو حامل زندانیان، پیاده شدند و "به سمت خودرو حمل زندانی آتش گشودند. آنها با پیاده کردن یکی از ماموران بدرقه، به وی شلیک کردند."
این روزنامه هم نوشته است که مهاجمان پس از مواجه شدن با مقاومت پلیس، "خودروی پیکان خود را جا گذاشتند و سوار بر زانتیا گریختند."
دو فرض برای حمله به خودروی زندان مطرح شده یکی آنکه افراد مسلح قصد فراری دادن یکی از زندانیان سوار بر خوردوی زندان را داشتند و دیگر این که مهاجمان با مامور زندان "خصومت شخصی" داشته اند.
به نوشته روزنامه شرق، از آنجا که مردان مسلح به محفظه زندانیان نزدیک نشده و به جای آن مامور را هدف قرار دادند، این احتمال مطرح شده که "مهاجمان یا یکی از آنها مجرمان حرفه ای و افراد سابقه دار" بوده که نسبت به مامور زندان "کینه شخصی" داشته اند.



حسین قاضیان
آقای قاضیان می‌گوید که در اوایل دهه هشتاد گرایش اصلاح‌طلبی رو به قدرت گرفتن بود، اما پی از انتخابات دو سال پیش رادیکالیزم و سرخوردگی سیاسی گسترده‌تر شده است
حسین قاضیان جامعه شناس ایرانی است که سه سال را در زندان گذرانده و یک سال از آن را در سلول انفرادی. او در نظرسنجی و حوزه جامعه شناسی سیاسی، جنسیت و فرهنگ تخصص دارد.
آقای قاضیان در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی، مشاور دولتی ها بود و طرف مشورت اهل سیاست و فرهنگ و رسانه. در ۱۳۸۱ و بدنبال انتشار یک نظر سنجی که در همکاری با موسسه گالوپ صورت گرفت، دستگیر و به اتهام "همکاری با دشمن متخاصم" به زندان فرستاده شد.
او یک سال پیش به دانشگاه سیراکیوز نیویورک رفت تا با عنوان محقق میهمان کار کند. در محافل دانشگاهی از او به عنوان تحلیلگری واقعگرا یاد می شود.

افکار عمومی

پایگاه اجتماعی اصولگرایان چیست؟ در تخمین شما، از روزی که آقای احمدی نژاد به قدرت رسید تاکنون، چه درصدی از افکار عمومی شهر و روستا بدنبال آنها بوده اند؟

در ایران نیروهای اجتماعی هویت گروهی ضعیفی دارند. سازمان دهی سیاسی هم نازل است. بنابراین بین گروهای سیاسی و طبقات و گروه های اجتماعی رابطه ارگانیک وجود ندارد. پایگاه اجتماعی اصولگرایان را هم فقط می توان در روزهای انتخابات سنجید وگرنه این ارتباط سیال است. در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ نظر سنجی های پیش از انتخابات نشان می داد که آقای احمدی نژاد نزدیک به ۶۰ درصدآرای روستاها و نیمی از آرای شهرها را به دست خواهد آورد. بنابرین می شد حدس زد که دست کم حدود نیمی از آرا را از تمام طبقات و عمدتا طبقات محروم جامعه در اختیار دارد.

پایگاه اصلاح طلبان را چگونه تعریف می کنید؟

تحقیقات اوائل دهه هشتاد نشان می داد که گرایش اصلاح طلبی به مرور قوی و گرایش های انقلابی و محافظه کار ضعیف شده بودند. اگر این را به معنی پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان بدانیم باید بگوییم که آنها پایگاهشان بیش از محافظه کاران و رادیکال ها رو به رشد بوده است. به این معنی که تغییر سیاسی و اجتماعی به شیوه های آرام و تدریجی بیشتر از دیگر شکل های تغییر و بیش از حفظ وضع موجود هواخواه داشته است. البته اقبال به «اصلاح طلبی» را نباید به اقبال به «اصلاح طلبان» سال های ۷۶ به بعد یکسان فرض کرد.

به نظر شما کسانی که خواهان براندازی رژیم هستند چه پایگاهی دارند؟

انتخابات ۸۸ و میزان مشارکت مردم و پیمایش های اجتماعی اوائل دهه هشتاد گواهی می دهند که این جریان ها پایگاه ضعیفی دارند و موقعیت اجتماعی آنان چندان وسیع نیست. اگر هم در بیرون از ایران قوی باشند ارتباط ارگانیک با داخل ندارند. اما به هر حال باید به یاد داشت که میزان حمایت اجتماعی از هر یک از گرایش های یاد شده در طول زمان، بویژه پس از انتخابات ۸۸ تغییر کرده، و از جمله رادیکالیزم، و بی تفاوتی و سرخوردگی سیاسی، از هر دو گسترده تر شده است.

در شرایط جاری مهمترین مشخصه افکار عمومی در ایران چیست؟

تقسیم بندی اصولگرایان

  • راست تندرو که در پناه رهبری قدرت گرفته و رو به رشد است؛ با چهره ای امنیتی اطلاعاتی و مهاجم.
  • راست سنتی شامل مؤتلفه، روحانیت مبارز، جامعه مدرسین و نیز کسانی که حول و حوش روزنامه رسالت جمع می شدند. اینها کم کم رو به افول هستند.
  • راست میانه شامل اشخاص تکنوکرات‌تر و بوروکرات‌تر مثل محمد باقر قالیباف، علی لاریجانی و احمد توکلی.
  • نیروهای نزدیک به آقای احمدی‌نژاد که از درون راست تندرو بیرون آمدند اما به مرور به حاشیه بیرونی جریان اصول گرا رانده می‌شوند.
برای من که حدود دو سال از ایران دور بوده ام و منبع مهم داوری هایم زندگی روزمره است، در غیاب اطلاعات کمی قابل اعتماد، داوری سخت شده است. با این حال بهترین واژه هایی که می توانم بر اساس اطلاعات غیر مستقیم برای توصیف اوضاع کنونی به کار ببرم تردید، سرگشتگی، سرخوردگی، رویگردانی، انتظار، کینه و نگرانی است.

فضای مجازی خارج از کشور تا چه اندازه منعکس کننده افکار عمومی داخل کشور است؟

به نظرم فضای مجازی منعکس کننده وضع عمومی داخل کشور نیست و از نظر سیاسی و حتی فرهنگی و اجتماعی واقعیت های داخل را نمایندگی نمی کند. گروهی که در حوزه رسانه و در فضای مجازی مشغول به کارند بخش خاصی از جامعه هستند. بیشتر نخبه، تحصیل کرده، و البته از نظر جغرافیایی در خارج. گذشته از این که به نظرم تا حد زیادی از آنچه در داخل می گذرد فاصله دارند، در یک دایره بسته در درون شبکه های خودشان می گردند و به خارج از خودشان نفوذ ندارند. ارزیابی هاشان هم از درون است نه از بیرون خودشان.

حکومت یک ارتش اینترنتی سازمان داده است. ارزیابی شما از این نیرو چیست؟

این نیرو عمدتا در دو حوزه فعالیت می کند. یکی حوزه امنیتی و اطلاعاتی و دیگری حوزه فرهنگی و سیاسی. این فعالیت، صرف نظر از قدرت واقعیش، در دل کاربران اینترنتی، بخصوص کسانی که در داخل ایران هستند ایجاد رعب کرده. بسیاری از کاربران، حتی مدافعان حکومت، نگرانند که فعالیت های مجازی شان رصد شود و یک روز به حسابشان برسند. اما در حوزه فرهنگی و سیاسی، آنها بر افرادی که بیرون از دایره پیروان و حامیان حکومت هستند چندان تسلطی ندارند. یعنی این هم شبکه ای دیگر است بسته در خود که پنجره ای به بیرون ندارد.

جناح های حاکم

در اردوی اصولگرا چند جناح بازی سیاسی می کنند؟

می توان چند جناح را تمیز داد. جناح راست تندرو که در پناه رهبری قدرت گرفته و رو به رشد بوده است. با چهره ای امنیتی اطلاعاتی و مهاجم. جناح دیگر راست سنتی است، شامل موئتلفه، روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و نیز کسانی که حول و حوش روزنامه رسالت جمع می شدند. اینها حضور دارند ولی کم کم رو به افول هستند. جناح دیگر، راست میانه است که شامل اشخاص تکنوکرات تر و بوروکرات تر می شود. مثل محمد باقر قالیباف و علی لاریجانی و احمد توکلی. نیروهای نزدیک به آقای احمدی نژاد هم که از درون راست تندرو بیرون آمدند، به مرور به حاشیه بیرونی جریان اصول گرا رانده شده و فقط رسماً اخراج نشده اند. البته این جریان مدتی است به دنبال یارگیری اجتماعی و سیاسی بیرون از جریان اصول گرا رفته، گرچه اگر به همین روال پیش بروند به طور کلی از اردوی اصولگرایان بیرون رانده خواهد شد.

فکر می کنید کدام جناح اصولگرا قوی تر است؟

حسین قاضیانآقای قاضیان می‌گوید: آقای احمدی‌نژاد در یازده روزی که در منزل نشست، تصور می‌کرد که مردم به خانه‌اش می‌ریزند و خواهش می‌کنند به کار برگردد
بی تردید راست تندرو قوی تر است. دلیلش هم این است که متکی به آقای خامنه ای است و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و نظامی و حتی بخش مهمی از اقتصاد را کنترل می کند، آن هم در یک فضای امنیتی و آماده باش جنگی. آنها به لحاظ سیاسی رقبای خود را ترسانده اند. برای همین راست میانه و راست سنتی تلاش می کنند با اعلام وفاداری به این عده و خطوط ترسیم شده از جانب آنان از مرزبندی های جدید نظام بیرون نیفتند. این خود گواهی است بر قویتر بودن راست تندرو. ولی جناح منتسب به احمدی نژاد را هم نباید دست کم گرفت، چون هم پول دارد، هم گروگان، هم سرمایه «غیرقابل پیش بینی بودن» آقای احمدی نژاد در اختیارش است. ممکن است با برخی تغییرات ناگهانی، فرصت های سیاسی برگردد و معادله قدرت در میان اصول گرایان هم تغییر کند.

چرا نظام ایران غیر متمرکز و چند قطبی است؟

چند دلیل می شود آورد. یکی ساختار حقوقی است که در قانون اساسی مشخص شده و تا حدودی قدرت را توزیع کرده. حزب واحد فراگیر رژیم های توتالیتر هم که در کار نیست. ایدئولوژی رسمی هم که آبکش هزار سوراخ است. از این گذشته، ماهیت نیروهای سیاسی که درون آن ساختارهای حقوقی را پر کرده اند هم حاکی از نوعی تکثر است، این تکثر به هویت های تاریخی ای برمی گردد که این نیروها را شکل داده، چه پیش از انقلاب چه دوران رژیم کنونی، بویژه در دهه های ۶۰ و ۷۰. طبیعت نیروهای داخل ساختار و ماهیت خود ساختار به گونه ای است که امکان تجمع آنها در یک نقطه مرکزی را کم می کند. به علاوه، سطح سازماندهی اجتماعی در ایران نازل است و در حدی نیست که شما بتوانید کنترل مرکزی اعمال کنید. با این همه، قدرت رهبری بی تردید در چند سال اخیر افزایش پیدا کرده و به سوی تمرکز بیشتر پیش می رود.

پس شخص رهبر از دو سال پیش قویتر شده است؟

بله، ایشان معتقد است که آنچه خود و حلقه اطرافیانش فکر می کنند درست ترین است و باور کرده اند که بخش لازمی از مردم هم پشتیان این درست ترین ها هستند. اما چون هم از نظر روانشناسانه اعتماد به نفس برای یک بازی منصفانه و رقابتی ندارد، هم از نظر پشتیبانی اجتماعی در موقعیت مسلط نیست، رقبای خود را به شکل نامنصفانه و با اعمال قدرت اطلاعاتی و امنیتی از بازی خارج کرده و می کند، چه رقبا رفیق ۵۰ ساله باشند چه محبوبان اجتماعی اخیر نزد مردم. حاصل این رویکرد، با حذف رقبای بالفعل و بالقوه، موجب شخصی سازی قدرت و تمرکز قدرت شده است. اما این شیوه قدرت سازی هم مثل هر تراکم قدرتی در دل خودش مخاطرات را هم افزایش می دهد.

مهمترین دست آورد دولت احمدی نژاد را در چه می بینید؟

دستاورد را باید در ارتباط با هدف ها ارزیابی کرد. سه هدف یا شعار عمده آقای احمدی نژاد در دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته کاهش بیکاری، فقر و فاصله طبقاتی بود. ولی آمار دولتی نشان می دهد که آقای احمدی نژاد توفیق چندانی در زمینه بیکاری و فقر نیافته. آماری که این اواخر در مورد کاهش فاصله طبقاتی منتشر شد نیز به نظر قابل اعتماد نمی آید. در برخی از موارد هم که دولت تلاش هایی کرده، هزینه های دراز مدتش آنقدر زیاد است که اگر دست آوردی هم در آینده داشته باشد تدریجاً محو خواهد شد و به ضد همان گروهای محروم تمام خواهد شد، گذشته از تخریب عمومی ای که برای کل جامعه به بار خواهد آورد.

آیا سپاه پاسداران سیاست ایران را در دست دارد و یا می تواند آنرا قبضه کند؟

اینطور نیست که سپاه سیاست را قبضه کرده باشد ولی در سیاست ایران بسیار موثر است بخصوص در سیاست خارجی. در واقع رهبری سیاست را در دست دارد و سپاه عملاً تابع رهبری است. تبعیت از طریق تبعیت تک تک فرماندهانی است که به شخص آقای خامنه ای وابسته اند نه به یک سلسله مراتب بوروکراتیک و ترتیبات نظامی. مادام که فضای امنیتی موجود ادامه پیدا کند، تاثیر سپاه هم ادامه خواهد داشت. دو چیز در آینده ممکن است این اوضاع را به نفع سپاه تغییر دهد. یکی احتمال حمله نظامی خارجی که بی تردید دست سپاه را در سیاست داخلی قدرتمندتر خواهد کرد. و یکی مرگ آیت الله خامنه ای، بسته به اینکه چه موقعی و در چه شرایطی اتفاق بیفتد.

اپوزیسیون

در مصاحبه ای یک سال و نیم پیش گفته بودید که باید ببینیم که آیا جنبش سبز برای استفاده از فرصت ها از آمادگی و مهارت کافی برخوردارست یا نه؟ الآن ارزیابی تان چیست؟

به نظر نمی آید. این دو سال فرصتی بود برای تمرین مهارت های دمکراتیک. بخشی از این مهارت ها، آمادگی برای گفتگو و مذاکره و طرح و تدبیر و ابتکار عمل برای حل مسائل است. ولی اپوزیسیون نشان داده که فاقد مهارت و ابتکار عمل است. به علاوه فرهنگ سیاسی مسلط هم مجال حرکت برای ابتکار عمل سیاسی را تنگ می کند، بماند که حتی اگر آن مهارت ها هم کسب شده یا افزایش یافته بود، موازنه واقعی قدرت در داخل هم فعلا جایی برای کاربرد آن مهارت ها باقی نگذاشته است. با این همه گر چه من فکر نمی کنم آنها مهارت و توانایی [استفاده از فرصت ها] را داشته باشند ولی موقعیتی اخلاقی کسب کرده اند که برای پیشبرد امور در وضعیت محتملی که در آن جنبش فعال و نارضایتی تبدیل به اعتراض شده باشد، به کار خواهد آمد.

پس معتقدید که جنبش اصلاح طلبی از بین رفته است؟

پروسه اصلاح طلبی هنوز در ایران فعال است، اما پروژه اصلاح طلبی که روی آن پروسه یا روند سوار شده است احتیاج به بازسازی اساسی دارد. بخشی از این بازسازی، اخلاقی است و بازیابی وجاهت و برتری اخلاقی است. شیوه سرکوب نظام سیاسی و نیز محرومیت و زندان کشیدن رهبران جنبش تا حدودی برتری اخلاقی به بار آورده، گرچه این برتری جنبه سلبی دارد نه ایجابی. با این حال هنوز این پروژه برای بازگشت به جامعه نیاز دارد که حرف ها و آمال و ایده‌های خود را به زندگی روزمره مردم ترجمه کند، خواسته‌های واقعی و ملموس، نه حرف های کلی و غیر واقعی. تا مردم احساس کنند خواسته هایشان نمایندگی می شود. تازه در این صورت است که امکان بسیج اجتماعی افزایش می یابد و ممکن است موازنه واقعی قوا به سود اطلاحات به هم بریزد.

آیا رهبران شناخته شده اصلاح طلب قادر به پیشبرد جنبش سبز بوده اند؟

اولین هدف حرکتی که بعدا نام جنبش سبز گرفت، ابطال انتخابات بود که در آن توفیقی بدست نیامد. هدف‌هایی هم که رهبران یا پیروان جنبش بعداً اعلام کردند مطالبه حقوقی بود که حکومت طی این رویدادها از آن‌ها گرفته بود، مثل آزادی زندانیان، انتشار دوباره مطبوعات و دست برداشتن از امنیتی کردن فضای سیاسی و اجتماعی و مانند آن. رهبران و پیروان اینها را مطالبه کردند تا تازه برگردند به نقطه شروع. با این اوصاف نمی شود گفت جنبش سبز دستاوردی داشته است، البته من آگاهانه دارم بین دستاورد و پیامد تفاوت قائل می شوم. حالا این ها تازه هدف های «حداقلی» بود، و من از جریان هایی که «حداقل»هدف شان نابودی رژیم سیاسی موجود بود حرفی نمی زنم.

آینده

آیا احمدی نژاد تا پایان دوره دوم باقی خواهد ماند؟

به نظرم دو عامل در ارزیابی این قضیه موثر است. عامل اول انتخابات آینده مجلس است و اینکه چه سمت و سویی خواهد گرفت. اگر حاصل کار، مورد نظر رهبر نباشد و بیش و کم به سود جریان موسوم به «انحرافی» تمام شود، تغییر قانون اساسی جلو خواهد افتاد و ممکن است قبل از پایان دوره آقای احمدی نژاد دیگر فضایی برای حامیان رئیس جمهور نباشد. عامل دیگر رفتار خود آقای احمدی نژاد است. او فکر می کند حامیان زیادی دارد. در حالیکه آنها حامیان روز انتخابات و سر صندوق هستند، نه آدم های آماده و حاضر به یراق در خیابان. ایشان در ۱۱ روزی که در منزل نشست تصور می کرد مردم می ریزند خانه اش و خواهش می کنند که به کار برگردد. هنوز باور نکرده چنین نیروی آماده ای در خیابان ندارد. حامیان آماده در خیابان آقای احمدی نژاد نیروهای راست تندروی متکی به پشتیانی رهبر بودند که حالا به اشارت ها دریافته اند که کشتیبان را سیاستی دگر آمده است و نمی صرفد که در طوفان های غیر قابل پیش بینی آینده با آقای احمدی نژاد همسفر شوند.

آیا می توان حدس زد که رئیس جمهور آینده چه کسی خواهد بود؟

اگر کسی بتواند دو روزدیگر را در سیاست ایران درست حدس بزند باید کلاهش را به هوا بیندازد، چه رسد به دو سال دیگر. در غیاب این حدس ها باید به سراغ برخی سناریوهای محتمل در ارتباط با برخی از آرایش های محتمل رفت. یکی از عوامل موثر بر این آرایش، انتخابات مجلس است. همیشه نحوه و نتیجه انتخابات مجلس بر انتخابات بعدی ریاست جمهور تاثیر می گذارد. بی تردید فکر آقای احمدی نژاد، یعنی انتخاب آقای اسفندیار رحیم مشایی باطل شده و به جایی نخواهد رسید. هم آن ها هم جناح تندرو بدنبال کاندیدایی ظاهرالصلاح هستند، ولی هنوز جرات آوردن نامی را ندارند چون می دانند که به سرعت تخریب خواهد شد. تنها کسانی که شاید در حال حاضر ستاره بخت روشن تری داشته باشند آقایان قالیباف و لاریجانی هستند. آقای قالیباف بشدت و لاریجانی در سطح پایینتر. اما همه می دانند که باید دل رهبری را به دست آورند و به دست آوردن دل رهبری هم در گرو آرایش های بعدی قدرت است، کما این که آقای قالیباف صرفاً به دلیل همین تغییر آرایش قدرت دو بار این «فرصت دل به دست آورده» را از دست داد.

در انتخابات آینده مجلس کدام گروه دست بالا را خواهد داشت؟

بخشی از مجلس اصولا ماهیت سیاسی ندارد، یعنی آن عده از نمایندگان که از حوزه های انتخابی کوچک تر انتخاب می شوند و از نظر کمی مهم هستند. افراد در شهرستان های کوچک بیشتر بر مبنای منازعات محلی انتخاب می شوند، مسائل و منازعاتیکه لزوما در قالب گروه بندی های سطح ملی، مثل اصول گرا و اصلاح طلب جا نمی گیرند. وقتی این افراد به مجلس می آیند تابع فضای سیاسی غالب بر مجلس می شوند. این فضا در مجلس آینده به احتمال زیاد در اختیار تندرو ها خواهد بود. حتی تندروتر از مجلس فعلی.

رسانه

قدرت تاثیر گذاری رسانه های اپوزیسیون خارج از کشور چقدر است؟

این رسانه ها در حالت عادی تاثیر گسترده ای ندارند و اگر داشته باشند، تاثیرشان مقطعی است و وابسته به اوضاع و احوال داخل کشور. مثلا این رسانه ها در جریان اوج گیری جنبش سبز تاثیر بیشتری داشتند. مخاطب این رسانه ها عمدتا مخالفان حکومت و ناراضیان اند نه مردم عادی و وسط کار. و برعکس، یعنی مخاطبان پیام های سیاسی رسانه های رسمی جمهوری اسلامی هم موافقان حکومت اند و هر دو نوع رسانه ها دارند نان و ماست خوشان را می خورند. مردم عادی به طور معمول طرف رسانه هایی می روند که تولید سرگرمی می کنند. مثلا در حال حاضر به نظر می رسد شبکه من و تو بیشتر از شبکه های دیگر بیننده دارد. همینطور فارسی ۱ یا سایر شبکه های سرگرمی یا موسیقی. بعدا نوبت به بی بی سی و صدای آمریکا می رسد، لس آنجلسی ها که هیچ. به علاوه رابطه نیروهایی که در خارج برای این رسانه ها مطلب تهیه می کنند با واقعیات زندگی در داخل قطع یا رابطه ای ضعیف است.

چرا حکومت تمام رسانه های اصلاح طلب را تعطیل نکرده است؟

ممکن است چند دلیل داشته باشد. ما در ایران فاقد یک روال تصمیم گیری متمرکز هستیم. فقدان روال متمرکز گاهی به فعالان فرهنگی و سیاسی اجازه نفس کشیدن می دهد. چیزی که اهل تئوری توطئه بلافاصله آن را نقشه جکومت می دانند و کسانی را که در این فضاها نفسی به عاریت می کشند عامل رژیم به حساب می آورند. دلیل دیگر اینکه برخی از گردانندگان این رسانه ها در سطوح مختلف با نظام ارتباط داشته اند و دارند و می دانند که به کدام قسمت ها سرک نکشند که مشکل ایجاد نکند. از طرف دیگر، اگر عقلایی در نظام سیاسی موجود باشند، احتمالا فکر کرده اند این رسانه ها کارکردشان می تواند سرگرمی و ارضا خاطر بعضی از خواص مردم باشد تا کمتر ایجاد مزاحمت کنند، یعنی همان «سوفاف اطمینان» خودمان به قول گل آقا.



مقام های امنیتی افغان می گویند که شماری از مهاجمان به یک پاسگاه پلیس در غرب شهر کابل حمله کرده اند.
خبرنگاران از محل حادثه نوشته اند که صدای چند انفجار در حومه خوشحال‌خان در غرب شهر کابل شنیده شده است.
بلال سروری خبرنگار بی بی سی در کابل به نقل از یک مقام امنیتی افغان نوشته است که یک مهاجم، خود را در ورودی پاسگاه پنجم پلیس (حوزه پنجم امنیتی) در حومه خوشحال‌خان در غرب کابل منفجر کرده است.
این خبرنگار بی بی سی همچنین نوشته است که دو مهاجم دیگر توانسته اند وارد این پاسگاه پلیس شوند.
گزارشهای اولیه حاکی است که این مهاجمان چهار یا پنج نفر هستند و درگیری بین مهاجمان و پلیس هنوز ادامه دارد.
خبرنگاران از قول یک مقام امنیتی نوشته اند که مهاجمان به بمب دستی و آر پی جی مسلح اند.
ایوب آروین دیگر خبرنگار بی بی سی که خانه اش در نزدیکی محل حادثه است می گوید: "کمتر از یک ساعت پیش اول صدای تیراندازی با سلاح سبک و سپس صدای چندین انفجار شنیده شد که همزمان تیر اندازی هم ادامه داشت. این صداها تقریبا حدود ۱۵ دقیقه ادامه داشت. و حالا (۵:۳۰) عصر به وقت لندن، نیم ساعتی است که صداها قطع شده است".
صدیق صدیقی سخنگوی وزارت داخله/ کشور افغانستان این حمله را تائید می کند، اما می گوید که فرد ناشناسی یک بمب دستی به پاسپاه پنجم پلیس پرتاب کرده و خود از محل فرار کرده است.
به گفته او نیروهای امنیتی اطراف محل حادثه را برای یافتن مهاجم، جستجو می کنند.
آقای صدیقی می گوید که کسی در اثر این حمله آسیب ندیده است.
خبرنگار بی بی سی در محل می گوید که راه های منتهی به پاسگاه پنجم امنیتی به روی ترافیک بسته شده و شمار زیادی از نیروهای امنیتی به محل آمده اند.
پاسگاه پنجم امنیتی کابل از مهم ترین پاسگاه های پلیس در پایتخت افغانستان است که در کنار بزرگراه کابل-قندهار، در غرب کابل واقع شده است.



استفاده آمریکا از ارتش این کشور در مبارزه علیه تروریسم

آمریکا در نظر دارد بیش از پیش از ارتش این کشور برای مبارزه علیه فعالیت‌های تروریستی استفاده کند. همزمان مقامات این کشور خواستار محدود ماندن حقوق مظنونان به فعالیت‌های تروریستی هستند. این دو مورد بخش‌هایی از طرح بودجه نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۲ هستند که کنگره آمریکا تصویب کرده است.
در قانون الحاقی دیگری در این رابطه اجازه دستگیری نامحدود مظنونان به فعالیت‌های تروریستی حتی بدون محاکمه قانونی صادر شده است. بر این مبنا مظنونان به همکاری با شبکه تروریستی القاعده باید از این پس در مراکز نظامی نگهداری شوند.
بودجه تصویب شده نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۲ میلادی ۶۶۲ میلیارد دلار است.



تولید انبوه پهپاد آمریکایی توسط ایران؛ از ادعا تا واقعیت

ایران تهدید کرده است که هواپیمای بی‌سرنشین آمریکایی را پس از رمز گشایی به تولید انبوه خواهد رساند. می‌پرسیم، هواپیمای بی‌سرنشین «آر کیو ۱۷۰» چه قابلیت‌هایی دارد و تهدید ایران تا چه اندازه عملی است؟


ایران مدعی شده است به زودی هواپیمای بی‌سرنشین آمریکایی که در اختیار دارد را رمزگشایی می‌کند و آن را به تولید انبوه خواهد رساند. تارنمای پرخواننده اشپیگل آن‌لاین در مقاله‌ای مفصل به بررسی قابلیت‌های فنی هواپیمای بی‌سرنشین آمریکایی و عملی بودن ادعای ایران پرداخته است.
اشپیگل آن‌لاین برای تهیه این مقاله با ۱۴ کارشناس تولید مواد، ارتباطات، اینفورماتیک و تکنولوژی رادارها و زمینه‌های فنی دیگر در مورد توانایی‌های «آر کیو ۱۷۰» گفتگو کرده است.

اطلاعات رسانه‌ها در مورد «آر کیو ۱۷۰»
آنچه تا کنون در مورد «آر کیو ۱۷۰» در رسانه‌های مختلف جهان منتشر شده حاکی از آن است که این هواپیما، مدرن‌ترین هواپیمای ‌بی‌سرنشین جاسوسی است. «آر کیو ۱۷۰» قادر است ساعت‌ها تا ارتفاع ۴۵ هزار پا پرواز کند و رادارگریز است.

این نوع هواپیما بی‌سرنشین کاربرد نظامی ندارد و بر خلاف نوع دیگری از هواپیماهای بی‌سرنشین آمریکایی برای شلیک موشک از آن استفاده نمی‌شود.
یک مرکز هدایت هواپیماهای بی‌سرنشین ساخت «آر کیو ۱۷۰» سال ۲۰۰۴ میلادی آغاز شد.
اواخر سال ۲۰۰۹ پس از آنکه اطلاعاتی در مورد وجود یک هواپیمای فوق پیشرفته جاسوسی به رسانه‌ها درز کرد، دولت آمریکا در اختیار داشتن «آر کیو ۱۷۰» را تأیید کرد.
البته آمریکا اطلاعات فنی این هواپیما را حتی در اختیار متحدان خود در ناتو نیز قرار نداده است. مقاله فنی تارنمای اشپیگل آنلاین در مورد این هواپیما د‎ر دو محور خلاصه می‌شود: نخست فن‌آوری رادارگریزی و دیگری آویونیک یا الکترونیک هواپیما بی‌سرنشین آمریکایی.

دانش ساخت بدنه و تهیه پوشش خارجی
تکنولوژی و موادی که سطح خارجی «آر کیو ۱۷۰»  را می‌پوشانند، این پرنده از مدار سایر هواپیماها  و رادار خارج می‌کند.
تکنولوژی رادارگریز برخورد و بازگشت امواج به بدنه پرنده را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آن را  از تیررس امواج رادارها خارج کند. به عقیده کارشناسانی که با اشپیگل آنلاین گفتگو کردند کپی‌برداری و ساخت این تکنولوژی بی‌ترید به زمان بسیار زیادی نیاز دارد.
دانش ساخت بدنه هواپیما و پوشش خارجی آن کم‌ و بیش شناخته شده است. فرم خارجی هواپیما که فرم آیده‌‌آل پرواز نیست، ساختار مناسبی برای گریز از امواج رادارها دارد. اطلاعاتی که آمریکا در این زمینه دارد هنوز هیچ‌کشور دیگری در اختیار ندارد.
مواد اولیه مورد نیاز پوشش خارجی بدنه به عقیده متخصصان آلمانی موادی هستند تقریبأ در تمام دنیا یافت می‌شود. البته در این نیز تردیدی نیست که آمریکا در زمینه تولید بهترین ترکیب از این مواد پیشتاز است.
نکته قابل توجه اینجاست که ایران حتی اگر با آنالیز دقیق موفق شود ترکیب و درصد این مواد را تشخیص دهند هیچ تضمینی برای تهیه و تولید موفق ترکیب نهایی پوشش خارجی این هواپیماها ندارد.

تردید در توانایی ایران در استفاده از ناوبری الکترونیک «آر کیو ۱۷۰»
محور دوم ناوبری الکترونیک (آویونیک) هواپیماست. این محور شامل تکنولوژی پرواز و هدایت هواپیماها از راه دور است.

نرم‌افزار تکنولوژی پرواز و برقراری ارتباط با مرکز، رمزگذاری شده است. گشودن این رمز می‌تواند اطلاعات فنی بسیار باارزشی در اختیار ایران قرار دهد.
پرسش بزرگ اینجاست که آیا ایران قادر است بدون کمک کشوری سومی به عنوان مثال روسیه یا چین این اطلاعات را آنالیز و سپس از آنها استفاده کند؟

«آر کیو ۱۷۰»  قادر است در شرایط خاصی مستقل عمل کند و در صورت  قطع ارتباط با مرکز سیستم کنترل خودکار خود را فعال کند.
بخشی از بدنه هواپیما که احتمالأ آسیب دیده، پوشانده شده است اگر چنین نرم‌افزای سالم در اختیار ایران باشد می‌تواند اطلاعات آموزنده‌ای در برداشته باشد.
ادعای هک کردن هواپیمای بی‌سرنشین آمریکایی به این مفهوم است که ایران وارد ناوبری الکترونیک هواپیما شده است و با نرم‌افزار مورد استفاده در آن ‌آشنایی دارد که به عقیده کارشناسان ادعای بسیار بزرگی است.

اثبات دقت بالای آمریکا در جمع‌آوری اطلاعات از ایران
در محور دوم نکته قابل توجه اینجاست که «آر کیو ۱۷۰»  دارای حس‌گرهای (سنسور) با ارزشی از جمله دوربین،‌دستگاه‌های شنود و اندازه‌گیری است که در سنجش اشعه رادیواکتیو یا ذرات شیمیایی کاربرد دارند.
اگر این حس‌گرها سالم بدست ایران افتاده باشند بیش از همه به جمهوری اسلامی ایران نشان می‌د‌‌هند که آمریکایی‌ها با چه دقتی اطلاعات جمع‌آوری می‌کنند.
برخی از این حس‌گرها، به عنوان مثال دوربین‌ها قابل خریداری هستند. مهمترین حس‌گر اما دستگاه‌های اندازه‌گیری اشعه رادیواکتیو و ذرات شیمیایی است که مشخص نیست در هواپیمایی که اکنون در اختیار ایران است، قرار داشتند یا خبر.

در نهایت آنچه مشخص است این است که ضرر از دست دادن این هواپیما بی‌‌سرنشین برای آمریکا کمتر از اقدام برای تخریب آن در خاک ایران بوده است.
 


سرانجام روسیه عضو سازمان تجارت جهانی شد 

پس از ۱۸ سال مذاکره، روسیه ۲۵ آذر رسما به عضویت سازمان تجارت جهانی درآمد. دمیتری مدودف ضمن تشکر از همکاری اتحادیه‌ی اروپا در این زمینه انتقاد کشورهای اروپایی به روند برکزاری انتخابات پارلمانی در کشورش را بی‌اساس خواند

پس از نزدیک به دو دهه بحث و مذاکره روسیه نیز، به عنوان تنها قدرت بزرگ اقتصادی خارج از سازمان تجارت جهانی (WTO) به عضویت این مجموعه درآمد. مراسم رسمی پذیرش عضویت روسیه روز جمعه (۱۶ دسامبر، ۲۵ آذر) در جریان هشتمین اجلاس وزیران کشورهای عضو WTO در مقر این سازمان در شهر ژنو سوئیس برگزار شد.
واکنش به انتقادهای اروپا در مورد انتخابات
رئیس جمهور روسیه، دمیتری مدودف روز چهارشنبه، ۲۳ آذر  وارد بروکسل شد تا در اجلاس مشترکی با سران اتحادیه اروپا شرکت کند. یکی از بحث‌هایی که بیشتر در حاشیه‌ی این نشست مطرح شد تردید و انتقاد کشورهای اروپایی از روند برگزاری انتخابات پارلمانی روسیه بود.
در جریان این اجلاس هرمن ون رامپویی، رئیس شورای اروپا با اشاره به گزارش‌های منتشر شده از سوی ناظران انتخابات و خبرهای مربوط به بازداشت معترضان، نگرانی‌ کشورهای اروپایی را نسبت به آنچه انتخابات ناعادلانه و نادید گرفتن حقوق شهروندان خوانده شد ابراز کرد.
دمیتری مدودف در واکنش به اظهارات مقام‌های اروپایی که در روزهای گذشته نیز تکرار شده بود از دخالت در امور داخلی روسیه انتقاد کرد و مدعی شد فراکسیون‌های اقلیت و اکثریت پارلمان روسیه نیز با موضع‌گیری‌های اتحادیه مخالف‌اند.

آخرین عضو بزرگ سازمان تجارت جهانی
برخی از ناظران معتقدند عضویت روسیه در سازمان تجارت جهانی و مسئله کمک ۲۰ میایارد دلاری این کشور به اقتصاد بحران‌زده‌ی حوزه‌ی یورو مسائل مربوط به تخلف‌های انتخاباتی و سرکوب معترضان در این کشور را به شدت تحت‌الشعاع قرار داده است.
هیچ قدرت اقتصادی بزرگی به اندازه‌ی روسیه در انتظار پذیرش عضویتش در سازمان تجارت جهانی که بیش از ۱۵۰ کشور را دربر دارد نمانده بود. چین ده سال پیش عضو این سازمان شد. رسیدگی به درخواست عضویت روسیه در سال ۱۹۹۳ آغاز شد اما همواره با مشکلات فراوانی روبرو بوده است. سازمان تجارت جهانی بسیاری از سیاست‌های مسکو را مانعی در برابر رقابت آزاد تجاری میان کشورهای عضو ارزیابی می‌کرد.
قوانین سخت‌گیرانه‌ی گمرکی در این کشور و تعرفه‌های سنگین یکی از این موانع به شمار می‌رود. یارانه‌های کلان به محصولات کشاورزی داخلی نیز در نظر سازمان امکان رقابت برابر را از تولیدکنندگان دیگر کشورها می‌گرفته است.

یک رویداد تاریخی برای روسیه
طی ۱۸ سالی که از آغاز بررسی عضویت مسکو در سازمان تجارت جهانی می‌گذرد این کشور گام‌های زیادی در جهت تامین پیش‌شرط‌های سازمان برداشته است. با این همه موضوع عضویت روسیه هنوز وارد فاز عملی نشده و باید به تصویب پارلمان این کشور نیز برسد. انتظار می‌رود این کار در میانه‌ی سال آینده‌ی میلادی انجام شود. مدودف می‌گوید حداکثر تا ۲۲۰ روز دیگر مراحل قانونی تصویب نهایی قرارداد عضویت مسکو به پایان خواهد رسید.
پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی که در رسانه‌های رسمی کشور یک رویداد تاریخی توصیف شد با استقبال کشورهای غربی نیز روبرو بوده است. فیلیپ روسلر، وزیر اقتصاد آلمان می‌گوید تاثیر این رویداد را بر اقتصاد کشورش مثبت ارزیابی می‌کند و آن را برای روسیه و سازمان تجارت جهانی نیز ثمربخش می‌داند.

رقابت و بهبود کیفیت
خبرگزاری آلمان به نقل از دفتر فیلیپ روسلر در برلین نوشت، آلمان به عنوان شریک مهم اقتصادی و تجاری مسکو از مزایای پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی به طور ویژه‌ای سودمند خواهد شد. روسیه نیز از این عضویت بهره می‌برد. بانک جهانی پیش بینی می‌کند تولید ناخالص ملی در این کشور با توجه به این تحول رشدی حدود ۳ درصد و سه دهم را شاهد باشد.

روسیه برای حمایت از تولید داخلی قوانین سخت‌گیری بر واردات کالاهای خارجی تحمیل کرده است. کارشناسان اقتصادی اروپا معتقدند تعدیل این قوانین به سود شهروندان روسی به عنوان مصرف‌کنندگان کالاهای خارجی نیز خواهد بود؛ پذیرش قوانین بازار آزاد از سویی به بهبود کیفیت کالاهای ساخت داخل منجر می‌شود، از سوی دیگر بهای کالای وارداتی را که اکنون در مواردی تا ۴۰ درصد بیش از بازار جهانی است کاهش می‌دهد.

پیامدهای منفی پیوستن به سازمان تجارت جهانی

برخی از کارشناساان اعتقاد دارند پذیرش قوانین رقابت آزاد در سطح جهان شماری از کارخانه‌های برجا مانده از دوران اتحاد جماهیر شوروی سابق را که از تکنولوژی‌های روز استفاده نمی‌کنند به ورشکستگی می‌کشاند و باعث افزایش بیکاری می‌شود. از طرف دیگر روسیه به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز جهان می‌تواند با استفاده از صنایع پیشرفته‌ی غرب ظرفیت‌های تولیدی کشور را بهبود بخشد و زمینه‌ی شکوفایی اقتصاد کشور را فراهم کند.
انتظار می‌رود با پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی اقتصاد و بازارهای تجاری این کشور نیز از شفافیت بیشتری برخوردار باشند و از میزان فساد و رشوه‌خواری کاسته شود. انتظار می‌رود با باز شدن کامل راه‌های تجارت خارجی، مسکو بتواند در جذب سرمایه‌های خارجی نیز توفیق چشمگیری داشته باشد.
یکی از مشاوران اقتصادی مدودف در بروکسل ابراز امیدواری کرد کمک وعده داده شده‌ی ده میلیارد دلاری به کشورهای حوزه‌ی یورو تا دو برابر افزایش یابد. رئیس جمهور روسیه بدون اشاره به میزان این کمک‌ها خاطر نشان کرد کشورش از وجود یک اروپای قدرتمند سود می‌برد و پشتیبان ثبات و اقتدار اروپاست.



درگیری ماموران امنیتی با کارگران اخراجی در قزاقستان 10 کشته برجای گذاشت

دادستان کل قزاقستان اعلام کرده است که در درگیری میان ماموران امنیتی و کارگران اخراجی شرکت دولتی نفت در شهر ژن اوزن در جنوب غرب این کشور 10 تن کشته شدند.
به گفته دادستانی قزاقستان ماموران امنیتی می کوشیدند با ناآرامی در مرکز مقابله کنند که ناگهان به آنها حمله شد و ماموران ناچار به تیراندازی شدند. فیلم های تلویزیونی عده ای را در لباس کارگران نشان می دهد که به سکویی که بمناسبت مراسم بیستمین سالگرد استقلال این کشور از اتحاد شوروی برپا شده بود، حمله می کنند. صدها تن از کارگران شرکت دولتی نفت بیش از شش ماه است که برای دستمزد و شرایط بهتری کاری تجمعاتی برپا کرده اند.




بازخوانی پیشینه یک دیپلمات؛ «از بیمارستانی در دبی تا سکانداری سیاست خارجی»

علاءالدین بروجردی (وسط) پس از سال‌ها حضور در صحنه سیاست خارجی اکنونی چند سالی است که در نقش رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ظاهر شده است.

با انتشار خبر اتهام مشارکت علاءالدین بروجردی در ماجرای اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و نقشی که سفیر سابق بریتانیا در ایران برای او در حمله به سفارت این کشور در تهران قائل شد، بازخوانی نحوه ورود آقای بروجردی به صحنه سیاست و حضورش در دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به قلم ابوالفضل اسلامی یکی از دیپلمات‌های ارشد جمهوری اسلامی ایران و رایزن سابق سفارت ایران در ژاپن خالی از فایده نیست.
آقای اسلامی در این یادداشت به مرور نحوه ورود آقای بروجردی به دستگاه دیپلماسی ایران و نقش او در دستگاه سیاست خارجی در گذر سال‌ها پرداخته است. نقضی که همچنان در قالب حضور آقای بروجردی در رأس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تداوم دارد.


معاودین عراقی

در سال ۱۳۵۷ پس از سقوط رژیم پادشاهی، بسیاری از دیپلمات‌ها و مدیران وزارت خارجه اخراج یا پناهنده شده و یا کناره‌گیری کردند. در آن شرایط بخش‌های سیاسی و اداری و اداره ترجمه و کنسولی وزارت خارجه از کمبود نیرو در رنج بود که به ناچار از سایر ادارات دولتی نیروهایی جذب وزارت خارجه شدند که تخصص مطلوب سیاسی نداشتند.

​​در این شرایط گروهی از معاودین عراقی نیز به دلیل تسلط به زبان عربی و نیاز شدید وزارت خارجه به این زبان در اداره ترجمه و اداره خاورمیانه و کشورهای عربی استخدام شدند. از این جمله‌اند، علاءالدین بروجردی و برادرش هادی بروجردی، جواد لاریجانی و فاضل لاریجانی (وابسته فرهنگی جمهوری اسلامی در اتاوا).
همچنین وزارت امورخارجه از سال ۱۳۶۰ تصمیم گرفت تعدادی دانشجو جهت گذراندن دوره‌های آموزش سیاسی و بین‌المللی در دانشکده روابط بین‌الملل جذب کند که اولین گروه حدود ۸۰ نفر از طریق آزمون ورودی جذب و به کارآموزی مشغول شدند.

این دانشجویان علاوه بر تحصیل در رشته روابط بین‌الملل، جهت آشنایی با سیستم کاری وزرات خارجه در ادارات مختلف کارآموزی می‌کردند.

من هم به عنوان یکی از این دانشجویان در این دوره‌ها شرکت داشتم و از‌‌ همان زمان با معضل معاودان عراقی آشنا شدم. افرادی که امروز مثل سردار نقدی در رأس نیروهای سرکوب و یا چون لاریجانی‌ها در رأس قوای مققنه و قضاییه، و یا چون بروجردی‌ها در سیاست خارجی ایفای نقش می‌کنند.

در تابستان سال ۱۳۶۲ کارآموزی من در اداره خلیج فارس و خاورمیانه تحت ریاست علاءالدین بروجردی بود که آشنایی ما با اواز اینجا شروع و از بد روزگار پس از پایان دوره آموزشی و استخدام رسمی، محل خدمت من معاونت آسیا و اقیانوسیه بود که علاءالدین بروجردی تا پایان ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی بر آن نظارت می‌کرد. آنچه در این یادداشت می‌آید برگرفته از مشاهدات و تجربیات شخصی‌ام در این حوزه است.


سال ۱۳۶۲ در دوره کارآموزی در اداره خلیج فارس به مدیریت علاءالدین بروجردی، آشکارا می‌دیدم که کار‌شناسان از حضور معاودان عراقی که با استفاده از ارتباطات با محافل قدرت در حوزه‌های علمیه، برخلاف مقررات وزارت خارجه بدون داشتن مدرک تحصیلی مطلوب وارد کادر سیاسی شده و پست‌های مدیریتی را اشغال کرده‌اند، اظهار نگرانی می‌کردند. (۱)

این حساسیت تا حدی بود که حضورعلاءالدین بروجردی در پست مدیریت اداره خلیج فارس بدون صلاحیت‌های مدیریتی مندرج در اساسنامه وزارت خارجه (۲) موجب رواج لطیفه در بین کارمندان شده بود. یکی از این لطایف این بود: «کارمند بیمارستان هلال احمر دبی سکان سیاست خارجی ایران بزرگ را در دست گرفت.»

اطلاعات موجود درباره بروجردی و سایر معاودین در اداره دهان به دهان می‌گشت. همه زیر لب زمزمه می‌کردند که آقای بروجردی در نجف عراق متولد شده و تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را درآنجا گذرانده است.

او پس از پایان تحصیلات دبیرستان و گرفتن مدرک [تکنسین] آزمایشگاه در سال‌های پیش از انقلاب، در بیمارستان هلال احمر دبی مشغول به کار بوده و پس از انقلاب همچنان در دبی می‌ماند و کمیته انقلاب اسلامی، شعبه دبی را تشکیل می‌دهد. در اوایل شروع جنگ ایران و عراق نیز وی از دبی تجهیزات پزشکی و آمبولانس به ایران ارسال می‌کرده است.

علاءالدین بروجردی در سال ۱۳۶۰ به تهران آمد و به دلیل آشنایی به زبان عربی در وزارت خارجه مشغول به کار شد. ولی خلاف اساسنامه وزارت خارجه بدون داشتن مدرک تحصیلی مطلوب وارد کادر سیاسی شد و باز خلاف مقررات اساسنامه وزارت خارجه در مورد شرایط مدیران، مدیریت اداره خلیج فارس و خاورمیانه عربی را به دست گرفت.


سکانداری سیاست خارجی ایران

نقش آقای بروجردی در وزارت خارجه پس از کنار گذاشته شدن جواد لاریجانی پر رنگ‌تر شد. حضور جواد لاریجانی در وزارت خارجه به دلیل سر و صدا، و حساسیتی که طرح ام‌القرای اسلامی (۳) او در بین دولت‌ها ایجاد کرده بود، مضر تشخیص داده شد و محمد ری‌شهری، وزیر اطلاعات وقت، و علی اکبر ولایتی، وزیر خارجه، جهت کاهش تنش‌ها و به قولی برای گرفتن زهر تلخی که طرح ام‌القرای او در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران با کشور‌های دیگر ایجاد کرده بود؛ خواستار کناره‌گیری آقای لاریجانی از وزارت خارجه شدند.

جواد لاریجانی طرح ام‌القرای خود را در جلسات اداری جهت توجیه کار‌شناسان این گونه تفسیر می‌کرد: «ولایت فقیه ولی امر و جوهر رهبری جهان اسلام است و ایران ام‌القرا (مادر کشورهای اسلامی) است. امت اسلامی مرز نمی‌شناسد و انقلاب اسلامی نباید محدود به ایران بماند. هر جا مظلومی هست باید [این] ام‌القرا (ایران) بلافاصله به کمک نظامی، مالی و معنوی آن بشتابد.»

در همین زمان در وزارت خارجه اداره حمایت از نهضت‌های آزادیبخش که پرسنل آن نیروهای سپاه و اطلاعات بودند، با پاسپورت دیپلماتیک، تحت پوشش دیپلمات با استفاده از مصونیت‌های دیپلماتیک در تمام سفارتخانه‌ها مستقر و نهضت‌های آزادیبخش و تندروهای مذهبی را جهت برگزاری دوره‌های آموزشی به ایران می‌فرستاد و آنان را از نظر تجهیزات تغذیه می‌کرد.

آقای لاریجانی بدون ملاحظات دیپلماتیک و آشکارا خواستار این بود که اداره حمایت از نهضت‌های آزادیبخش وزارت خارجه باید تمام نیروهای ضد استکبار را تحت پرچم ولایت فقیه گرد هم آورد و آنان را به پیشرفته‌ترین تجهیزات مسلح کند.

جواد لاریجانی تکیه کلامی داشت تحت عنوان «فتیله انفجاری» که همیشه ورد زبان او بود و می‌گفت: «این نیروهای انقلابی مثل فتلیه انفجاری هستند. ما باید این فتیله‌ها را در اقصی نقاط عالم آماده داشته باشیم تا بتوانیم در هر کجای جهان دشمنان ام‌القری را از بین ببریم و به منافع استکباری آمریکا و اروپا در جای جای جهان ضربه بزنیم.»

اظهارات لاریجانی و سلسله بمب‌گذاری‌ها و ترورهایی که در خارج از کشور توسط عوامل جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گرفت، دیگر جای انکار برای دولتمردان جمهوری اسلامی باقی نگذاشته بود. لذا آقایان ولایتی و ری‌شهری خواستار کنار ماندن جواد لاریجانی از وزارت خارجه شدند. (۴)

علاءالدین بروجردی بعد از آقای لاریجانی در سمت معاون آسیا و اقیانوسیه و مسئول ستاد افغانستان با میلیون‌ها دلار بودجه محرمانه،‌‌ همان نقش جواد لاریجانی را در وزارت خارجه ایفا کرد. جواد لاریجانی هم به مجلس رفت و ریاست کمیسیون سیاست خارجی را در دست گرفت (جایی که امروز بروجردی بر آن تکیه زده است).

آقای بروجردی طرح ام‌القرا را بدون سر و صداهای جواد لاریجانی پیش می‌برد. فعالیت‌های پرسنل دفتر حمایت از نهضت‌های آزادیبخش تحت امر آقای بروجردی با بودجه‌های میلیون دلاری موضوعی است که نیاز به بررسی جداگانه دارد.

علاءالدین بروجردی هر سال میلیون‌ها دلار بودجه محرمانه در اختیار داشت و مختار بود که این پول‌ها را بدون نیاز به رسید و سند هزینه؛ جهت مجاهدان افغان و نهضت‌های آزادیبخش و نیروهای افراطی طرفدارجمهوری اسلامی مصرف کند و با توجه به اینکه در وزارت خارجه بودجه‌های محرمانه بدون نظارت حسابرس و بدون سند مصرف می‌شود، هیچگاه احتمال سوء استفاده از این پول‌ها قابل کشف نبوده است.


بروجردی در دوره اصلاح طلبان

با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، علاءالدین بروجردی از وزارت خارجه به مجلس شورای اسلامی رفت و در مجلس هفتم بر جای جواد لاریجانی در ریاست کمیسیون سیاست خارجی نشست و همچنان در موضعی بالا‌تر سکان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دست دارد.

دفتر حمایت از نهضت‌های آزادیبخش که وجودش در وزرات خارجه با شعارهای گفت‌وگوی تمدن‌های محمد خاتمی مغایرت داشت؛ تغییر نام داد و با‌‌ همان شرح وظایف نام دفتر مطالعات اسلامی را بر آن گذاشتند وهمچنان فعال است.


----------------------------------------------------------------------------------

پانویس‌ها:

(۱) شرایط ورود به رسته سیاسی:
بر اساس ماده سه مقررات استخدامی وزارت خارجه، کلیه کارمندان وزارت خارجه به دو رسته سیاسی و اداری تقسیم میشوند. ورود به رسته اداری شرایط خاصی ندارد ولی بر اساس ماده پنج اساسنامه، شرط ورود به رسته سیاسی؛ داشتن لیسانس یا بالاتر در یکی از رشته‌های علوم سیاسی و بین‌المللی، حقوق بین‌الملل و اقتصاد بین‌الملل، نداشتن تابعیت غیراکتسابی ایران؛ نداشتن همسر خارجی و یا همسری که دارای تابعیت اکتسابی باشد، و علاوه بر اینها شرکت در امتحان کتبی و کسب بهترین معدل و انجام مصاحبه جهت آزمون فن بیان و وضع ظاهر و شخصیت.

(۲) شرایط مدیریت در وزارت خارجه:
بر اساس مفاد ماده ۲۲ اساسنامه وزارت خارجه، مدیران کل و روسای ادارات از بین کارمندان رسته سیاسی که به مقام سفارت رسیده باشند؛ انتخاب می‌شوند و سرپرستان ادارات باید حداقل مقام رایزن دوم باشند.

میزان سوابق مورد نیاز برای تغییر مقام‌های سیاسی در وزارت خارجه به این شرح است:
وابستگی به دبیر سومی        دو سال
دبیر سومی به دبیر دومی        سه سال
دبیر دومی به دبیر اولی        سه سال
دبیر اولی به رایزن سومی        سه سال
رایزن سومی به رایزن دومی    سه سال
رایزن دومی به رایزن یکمی    سه سال

(۳) برای آشنایی با نظریه ام‌القرای محمدجواد لاریجانی به اینجا مراجعه کنید.
(۴) ولایتی: ری‌شهری وزیر اطلاعات حضور لاریجانی در وزارت امور خارجه را به مصلحت ندانست. (روزنامه سرمایه، ۲۷ تیرماه ۸۶/ قابل دسترس در اینجا)



کشف «مواد رادیو اکتیو » در بار مسافر ایرانی در فرودگاه مسکو

مقامات فرودگاهی در مسکو روز جمعه از کشف و ضبط محموله مواد رادیو اکتیو موجود در بار یک مسافر ایرانی خبر دادند که قصد سفر به تهران را داشت. گفته می شود این مواد رادیو اکتیو در دانشگاهها، موسسات پژوهشی و مراکز بزرگ پزشکی روسيه توليد می شود.  
به گزارش آسوشیتد پرس پلیس گمرک فرودگاه بین‌المللی شِرِمتیِوو، یکی از دو فرودگاه بزرگ مسکو، در جریان وارسی محتویات بار یک مسافر ایرانی، ۱۸ شی فلزی یافتند که به طور جداگانه در جعبه‌های فولادی جای‌گرفته بودند.
سخنگوی پلیس گمرک مسکو در گفت‌و‌گو با این خبرگزاری بدون اعلام زمان دقیق کشف این محموله، گفته است که این مواد «چندی پیش» ضبط شده‌اند.

به گفته مقامات گمرک روسیه، این فلزها، نوعی ایزوتوپ رادیو‌اکتیو به نام سدیم-۲۲ هستند و تحقیقات اولیه نشان از آن دارد که میزان تشعشعات رادیو اکتیو آن‌ها، ۲۰ درصد بیش از حد معمول است.

برخی گزارش ها حاکی است که به دنبال ضبط این محموله، صاحب ایرانی بار که توانسته است به تهران سفر کند. سخنگوی پلیس گمرک در این خصوص، تنها به آسوشیتد پرس گفته است که صاحب ایرانی این محموله بازداشت نشده است.

 درهمین زمینه ،يک مقام مسئول در سفارت جمهوری اسلامی در مسکو بازداشت يک شهروند ايرانی با محموله مواد راديو اکتیو را تکذيب کرد.
خبرگزاری ايسنا به نقل از اين مقام مسئول در مسکو نوشته است که « حدود يکماه پيش در مورد يک دانشجو که موادی برای مصارف دندان پزشکی همراه خود داشت ،سوء تفاهمی پيش آمده بود که بسرعت حل شد»  

به گفته روس‌اتم این مواد تنها کاربرد پزشکی دارند و دارای سطح بالایی از تشعشعات رادیو اکتیو نیستند.

خبرگزاری رویترز نیز تصریح کرده است که سدیم-۲۲ نوعی ایزوتوپ است که کاربرد پزشکی دارد و برای مقاصد نظامی قابل استفاده نیست.

سرگئی نوویکوف، سخنگوی روس‌اتم در گفت‌و‌گو با آسوشیتد پرس، با تأکید بر این که روسیه هیچ‌گاه سدیم-۲۲ به ایران نفروخته، گفته است که «احتمال بسیار کمی وجود دارد» که این مواد رادیو اکتیو متعلق به آژانس انرژی اتمی روسیه باشند.

در حال حاضر به گفته مقامات گمرک این مواد تحویل دفتر دادستانی مسکو، بخش مسئول نقل و انتقالات آب و هوایی، شده‌اند و تحقیقات در مورد این واقعه ادامه دارد.

روز جمعه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها


محسن رفیق‌دوست از فرماندهان سابق سپاه:

امروز هیچ دهانی نمی‌تواند مقابل رهبر باز شود

محسن رفیق‌دوست از فرماندهان سابق سپاه پاسداران می‌گوید: «امروز هیچ دهانی نمی‌تواند در مقابل رهبری و مراجع باز شود چرا که چشم‌های ما باز است.»
به گزارش روز جمعه (۲۵ آذر) خبرگزاری فارس٬ آقای رفیقدوست در نخستین «یادواره ۵۱۲ شهید آماد و پشتیبانی تدارکات دفاع مقدس در اصفهان» این مطلب را بیان کرده است.
وی گفته که نیرو‌های سپاه «وارث» انقلاب هستند و با «هر نغمه‌ای که ارزش‌های اسلامی را زیر سؤال ببرد» مبارزه‌ خواهند کرد.
رئیس پیشین بنیاد مستضعفان در بخش دیگری از سخنان خود ادعا کرده که «سپاه پاسداران و حزب‌الله نمونه بارز الگو برای بیداری اسلامی در سایر کشور‌ها» هستند.
با افزایش انتقاد‌ها از عملکرد رهبر جمهوری اسلامی پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، تلاش گروهی از محافظه‌کاران برای دفاع از ۲۰ ساله وی افزایش چشمگیری داشته است.
این دسته از محافظه‌کاران تلاش می‌کنند از آقای خامنه‌ای به عنوان رهبر مورد تائید خدا و امام دوازدهم شیعیان یاد کنند.
طی دو سال گذشته نیز هزینه انتقاد‌ها و اعتراض‌ها به تصمیمات و دستورات رهبر جمهوری اسلامی بیشتر از سال‌های گذشته شده است.
دامنه ممنوعیت انتقاد از تصمیمات علی خامنه‌ای به نیرو‌های محافظه‌کار نیز کشیده شده است به طوری که در ماه‌های اخیر با چند وبلاگ‌نویس حزب‌اللهی به خاطر انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی برخورد‌های تندی صورت گرفته است.



خاورمیانه و روابط بین‌الملل در سال ۲۰۱۱/ بخش نخست: مصر و لیبی

در تحلیل شرایط و اوضاع فعلی منطقه پر تلاطم خاورمیانه و برای درک چگونگی تحولات فعلی می‌توان از ابزار‌ها، شیوه‌ها و تئوری‌های متفاوتی بهره گرفت.
هرچند که نتایج به دست آمده به یقین همانند نخواهند بود ولی به هر صورت راهبرد‌های گوناگون به شناخت بهتری از چرایی قضایا منتهی خواهند شد.
در این مجموعه کوتاه کوشش شده است تحولات سال گذشته خاورمیانه را با استفاده از چارچوب‌های نظری روابط بین‌الملل بررسی کنیم. باشد که این نیم نگاه مقدمه‌ای برای شناخت علت‌ها و پدیده‌های منحصر به فرد خاورمیانه باشد.

بارگذاری ​​

نظریه نو- واقع‌گرایانه والتس در روابط بین‌الملل بر جایگاه کشور‌ها در سیستم بین‌المللی تأکید دارد و مدعی است که قطبی بودن سیستم بین‌المللی بیشترین تأثیر و نفوذ را بر سیاست خارجی واحد‌های سیاسی داخل سیستم یا به عبارت دیگر کشور وارد می‌کند.
البته همه بازیگران از استراتژی‌های شناخته شده‌ای استفاده می‌کنند که تابعی از قدرت و توانایی و تعداد قدرت‌های بزرگ درون سیستم است و بنا بر این محدوده عملکرد آنان مشخص و نوسانات آن با توجه به نوسانات ابر قدرت‌ها قابل پیش‌بینی است.
هدف هر واحد سیاسی حفظ بقای نظام به مثابه یک واحد مستقل است، در عین حال که خواهان بهبود بخشیدن به جایگاه درون سیستمی خود است. تغییرات داخلی، مسایلی مانند آداب و رسوم، رفتار‌ها، و یا حتی کیفیت رهبری در درون هر واحد سیاسی نقش کم‌اهمیت‌تری را بازی می‌کند.
از این منظر ماهیت نظام بین‌المللی حائز اهمیت بیشتری است زیرا فرض بر این است که بازیگر واحد کوچکتر به خاطر حفظ بقای نظام از بازیگر قدرت فائقه تبعیت می‌کند. فرض دیگر همانطور که گفته شد قطبی بودن نظام بین‌الملل است.
در یک سیستم چند قطبی هیچ قدرتی جایگاه فائق و بر‌تر ندارد وگرنه سیستم تک قطبی می‌شود و البته پیداست که تمرکز قدرت در دست دو قدرت بزرگ هم موجب دو قطبی شدن نظام بین‌المللی می‌شود. به نحوی که طی سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱ شاهد بوده‌ایم.
با این حال پس از سقوط نظام دو قطبی و خاتمه دوران جنگ سرد، به ویژه در چند سال اخیر، بیش از هر زمانی در خاورمیانه تأثیرات نظام بین‌المللی چند قطبی را مشاهده کرده‌ایم.
بین سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۹ میلادی در دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، ایالات متحده کوشید رهبری جهانی را به نحوی در دست بگیرد که آن جایگاه منحصر به فرد قدرت فائقه را برای آمریکا حفظ کند.
متعاقب آن باراک اوباما، رئیس‌جمهور فعلی، علیرغم اینکه شروع کاملاً متفاوتی داشت در عرصه بین‌المللی خواهان رهبری جهانی ایالات متحده شده‌است.

بارگذاری ​​
 
همزمانی این حرکت با بحران‌های گوناگون از جمله بحران اقتصاد جهانی مانع از تحقق رهبری تک‌قطبی جهان توسط آمریکا شده و نظام بین‌المللی را به نحو بی‌سابقه‌ای به سوی سیستمی چند قطبی سوق می‌دهد.
مسئله اساسی این است یک نظام چند قطبی می‌تواند هم در جهت همکاری جهانی حرکت کند و هم تبدیل به کنسرت هماهنگ قدرت‌های عمده جهان شود. در چنین شرایطی چند قدرت عمده جهانی با همدیگر کار می‌کنند و قوانین بازی بین‌المللی را تعیین و یا به تأدیب و تنبیه قدرت‌هایی می‌پردازند که مقررات آنان را نقض کرده باشند.
به نظر می‌رسید در خلال یکی دو سال اخیر این همنوایی و همسازی به هم نزدیک‌تر شده و حوادث و وقایع سال ۲۰۱۱ به این نزدیکی کمک قابل ملاحظه‌ای کرده است.
رویداد‌های موسوم به بهار عرب یا انقلاب عرب بیشتر این اندیشه را تأیید می‌کند که جهان در دوره‌ای از سیستم چند قطبی به سر می‌برد. این سیستم در برابر خیزش‌های مردم مصر مانع تبدیل آن به یک انقلاب تمام و کمال شده در حالی که در مورد وقایع لیبی بستر مناسب را برای تحول داخلی فراهم کرده و با هدایت گروه‌های مخالف، مسلح کردن و هدایت جریان به سوی برخورد اغلب مخرب مسلحانه، و حمایت هوایی و نظامی وسیع موجب شد واحد سیاسی منقلب از درون فروپاشیده و سرنگون گردد.
مقایسه دو کشور مصر و لیبی و مناسبات متقابل آن‌ها با نظام بین‌المللی ابزار کافی را برای درک نحوه عملکرد نظام بین‌المللی در واحد سیاسی (در این مورد لیبی و مصر) به ما می‌دهد ضمن اینکه چنین مطالعه‌ای در مورد سوریه، یمن، تونس و حتی ایران هم می‌تواند به نتیج مشابهی برسد.
مصر در نظام دو قطبی از واحدی تابع روسیه شوروی به واحدی تابع قطب مخالف به رهبری آمریکا تبدیل شد. در دوران ریاست جمهوری مادام‌العمر مبارک، سیستم بین‌المللی تا حد زیادی به مبارک آزادی عمل داد چرا که مصر نه تنها تهدیدی به همسایگان محسوب نمی‌شد، درصدد چالش با نظام بین‌المللی هم نبود.
ولی هنگامی که مبارک حاضر نشد به موازات تحولات سیستم بین‌المللی چند قطبی جدید عمل کند و یا نتوانست چند قطبی بودن سیستم را درک کند، توسط سیستم تادیب و تنبیه شد.
با این حال مبارک به اندازه معمر قذافی سرکش نبود و جایگاه مصر نیز در نظام بین‌المللی با جایگاه سوریه و لیبی تفاوت داشت. لذا نوع تأدیب و تنبیه متناسب با سرکشی واحد سیاسی (مصر یا لیبی) تغییر کرد و در حقیقت و در مقام مقایسه با لیبی به یک واگذاری حساب شده قدرت بدل شد.
در مصر، اگرچه کشت و کشتاری هم به خاطر دخالت نظامیان انجام شد ولی در ‌‌نهایت با آرای قابل ملاحظه‌ای که احزاب اسلامی به دست آوردند فعلا آرامش حاکم است.
در لیبی اما، قضایا و نوع مناسبات متفاوت بود. رهبر لیبی در خوابی چهل ساله فرورفته و تصور می‌کرد هنوز کتاب سبز قذافی قدرت رویارویی با چالش‌های قرن بیست و یکم را هم دارد.
اشتباه تاکتیکی قذافی که حتی اجازه نداد آقازاده فارغ‌التحصیل لندن علیه پدر کودتای ساختگی کند و سرو صدا را بخواباند کار‌ها را بد‌تر کرد و او را به رویارویی مستقیم با نظام بین‌المللی کشاند.
اینکه چرا مردم لیبی راه مسلحانه و کمک‌های تسلیحاتی و سازمانی خارج را پذیرفتند و مردم مصر از میدان تحریر فرا‌تر نرفتند، این نظریه را که مسائلی مانند آداب و رسوم، رفتار‌ها، و یا حتی کیفیت رهبری در درون هر واحد سیاسی نقش کم‌اهمیت‌تری را بازی می‌کند، به اثبات می‌رساند.
در مورد لیبی ارکستری از قدرت‌های بزرگ با ابزار قوی نظامی (ناتو)، از نیروی انسانی مردم ناراضی لیبی که هیچگونه آگاهی سیاسی هدایت شده و حزبی نداشتند، کاملاً استفاده کرده و به صورتی ریشه‌ای و دراز مدت موجب فروپاشی سیستم شدند.
نظام چند قطبی غیرمتمرکز نوینی که از قدرت‌های مختلف نظامی، سیاسی، و اقتصادی بزگ جهان تشکیل شده برخلاف نظام دوقطبی جهان را به دو اردوگاه شرق و غرب تقسیم نکرده و نمی‌کند، بلکه بر عکس، چندین قدرت بزرگ به طور همزمان در باره برخی مسائل جهان هماهنگی و همگرایی نشان می‌دهند و در قبال برخی مسایل دیگر به شدت مقاومت و مخالفت می‌کنند. طبعاً منافع و منیت ملی هر یک از این واحد‌ها مستقلاً و مجتمعاً در واکنش آنان تاثیر می‌گذارد.
سیستم چند قطبی از کشورهایی تشکیل شده است که بنا به تعریف دموکراسی نامیده می‌شوند وبه‌‌ همان دلیل با یکدیگر نمی‌جنگند در حالی که از جنگیدن با واحد‌های غیردموکراتیک کوتاهی نخواهند کرد.
مصر یا لیبی هیچ یک واحدی دموکراتیک نبودند. برای زمانی طولانی در مصر وضعیت فوق‌العاده اعلام شده بود که فعالیت نهادهای دمکراتیک را مسدود می‌ساخت. لیبی هم نظام خودکامه‌ای بود که اصلاً چنین پدیده‌هایی را بر نمی‌تافت.
اگرچه نتیجه چالش بین‌المللی در هر دو مورد یکسان بود ولی شیوه‌های به کار رفته دقیقاً با ماهیت واحد سیاسی تنش‌آفرین هماهنگی داشت.
در هر دو کشور مصر و لیبی گروه‌های اسلامی جایگزین شدند هر چند در لیبی تا تأسیس نهادهای حزبی راه درازی در پیش است ولی توافق‌های انجام شده تا به امروز و فرایند حرکت تا حدودی مشخص و مطلوب نظام بین‌المللی است.
نظام بین‌المللی چند قطبی می‌تواند موانع و راه بند‌های گوناگونی در برابر واحد سیاسی کوچک‌تر فراهم کند. در عین حال که می‌تواند فرصت‌ها و موقعیت‌هایی را نیز برای آن بوجود بیاورد.
در این میان واحد کوچک‌تر هم می‌تواند (همانطور که در مورد لیبی دیدیم) به چالش و مقابله بپردازد یا از طریق همکاری و مساعدت بقای خود را تضمین کند.
در مقالات بعدی نحوه این رابطه را با دیگر کشورهای خاورمیانه در خلال سال۲۰۱۱ میلادی دنبال می‌کنیم.
-------------------------------------------------
*دکتر جلیل روشندل، مدیر مطالعات امنیتی در «دانشگاه کارولینای شرقی» در آمریکا است و در مراکز مطالعاتی مختلف مانند دانشگاه‌های دوک، یو سی ال‌ای، استنفورد و دانشگاه تهران، به تدریس و پژوهش مشغول بوده است.



روسیه بالاخره ایران را فروخت: اعلام کشف ماده رادیواکتیو به مقصد تهران

image
اداره گمرک روسیه ساعاتی پیش در بیانیه‌ای که منتشر کرد گفت که صبح امروز در فرودگاه «شرمتیوو» مسکو محموله‌ «ایزوتوپ سدیم ـ ۲۲» یک مسافر که قصد سفر به تهران را داشته‌ کشف و سپس آن را ضبط کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه از مسکو به نقل از گمرک روسیه در این بیانیه نوشته شده است:‌ آزمایشات نشان می‌دهد که «ایزوتوپ سدیم ـ ۲۲» را فقط می‌توان در نتیجه کار یک رآکتور هسته‌یی به دست آورد.
گمرک روسیه همچنین افزوده است که علایم هشدار دهنده پس از آن که دستگاه‌ها تشعشعات ۲۰ برابر شرایط عادی را نشان داد، به صدا در آمدند.
بر اساس این گزارش گمرک روسیه اضافه کرده است که ماموران این ۱۸ قطعه فلز را در فرودگاه مسکو پس از به صدا در آمدن هشداردهنده‌ها در چمدان یک مسافر کشف کردند و سپس متوجه شدند که این قطعات حاوی «سدیم ـ ۲۲» است.
گفتنی است روسیه، یکی از حامیان جمهوری اسلامی است که در زمینه برنامه‌ی هسته‌ای ایران و نیز نیروگاه بوشهر با ایران همکاری نزدیک دارد، اما با توجه به اینکه این کشور، روز گذشته نیز پیش‌نویس قطعنامه‌ای را برای محکومیت خشونت در سوریه به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه کرد، اقدامات روسیه قابل تامل به نظر می‌رسد.


کنش‌گرايان: علی خامنه‌ای مسوول همه جنايت‌های جمهوری اسلامی است

image
گروه کنش‌گرایان ایرانی در بیانیه‌ای، ضمن حمایت از طرح شکایت رضا پهلوی علیه رهبری جمهوری اسلامی گفته است: «زيان‌ها و جنايت‌های مستقيم و غير مستقيم اين رژيـم بر کسی پوشيده نيسـت. سازمان ملل متحد بـارها و بارها نقض حقوق بشـردر جمهوری اسلامی را محکوم کرده اســت... بر مـا ايرانيـان اسـت که با تشـديد مبارزه و حضور خود باز هم بگوييـم و در عمل ثابت کنيـم که جمهوری اسـلامی «ايران» نيسـت و سـردمداران اين رژيـم نـه از ايـران و نـه برای ايرانـند.»
با خبر شديم که امروز آقای رضا پهلوی، ولیهعد سابق ایران و فعال سیاسی مخالف حکومت ایران، شخص علی خامنه‌ای را به نقض حقوق بشر متـهم کرد و از شورای امنیت سازمان ملل متحد رسمـا درخواست نمود که به این اتهام‌ها رسیدگی کرده و ترتيبات لازم را برای محاکمه رهبر جمهوری اسلامی آمـاده کنـد.

ما کنشـگرايان مبـارز از اين درخواسـت رسمـی حمايت می نماييـم و از هـمه هم ميهنان و نيروهای فعـال نيز می‌خواهيم که اين روند مثبت را يار باشـند. بر همگان روشن و آشکار است که جنايت‌های انجام شده بتوسط رژيم ولايت فقيهی به دستور و به ابتکار مغزهايی پليد که در راس آن شخص علی خامنه ای اسـت، انجام گرفته اسـت.

زيان‌ها و جنايت‌های مستقيم و غير مستقيم اين رژيـم بر کسی پوشيده نيسـت. سازمان ملل متحد بـارها و بارها نقض حقوق بشـردر جمهوری اسلامی را محکوم کرده اســت و هـمين ديروز سـازمان عفو بين الملل در گـزارشی با تيتر: «ايـران به مرگ معتاد اسـت»، اعدام‌های بی رويه را در ايـران محکوم کـرد. بر مـا ايرانيـان اسـت که با تشـديد مبارزه و حضور خود باز هم بگوييـم و در عمل ثابت کنيـم که جمهوری اسـلامی «ايران» نيسـت و سـردمداران اين رژيـم نـه از ايـران و نـه برای ايرانـند.

به امـيد پيروزی مبارزه بر حق مردم ايـران در جهت دسـتيابی به مـردم سـالاری

زنـده باد آزادی ، زنـده باد ايران
سخنی از کنشگرايان
۲۴ آذر ماه ۱۳۹۰



بيانيه کميته بين‌المللی نجات پاسارگاد به مناسبت يلدا

در این بیانیه آمده است: «یلدای بزرگ ایرانی، رسانای اين پيام شگرف است که تاریکی و زشتی و سردی (که مظاهر رنج های انسانی‌اند) حاصل «صحبت حکام ظلمت»اند و هر اندازه ستیزه جو باشند، در نهایت، در پیشگاه مهربانی خورشیدی که گوهر همیشه ی جاودان فرهنگ ما هست، سر تسلیم فرود خواهند آورد.»

متن این بیانه به شرح زیر است:
یلدا، سرود با شکوه پیروزی بی تردید روشنایی بر تاریکی ست
امسال نیز در کنار سرو همیشه سبز یلدا، به استقبال خورشید جاودان سرزمین مان بشتابیم
 در آستانه‌ی یکی از جشن های بزرگ ملی ایرانیان، جشن یلدای مهر و روشنایی، ایستاده ایم؛ جشنی که از لحظه لحظه‌ی آن سرود با شکوه «آغاز پیروزی بی تردید روشنایی و گرما بر تاریکی و برودت»، و «آغاز حرکت شکست ناپذير طبيعت به سوی بهار و سبزی و رویش و تازگی»  شنیده می‌شود؛ سرودی که شادمانی را در جان هر ایرانی می‌نشاند و به او انرژی ایستادگی در مقابل هر تاریکی و زشتی و رنجی می‌بخشد.
اگرچه بیشتر جشن های ملی ما، همراه و مدد کننده‌ی مردمان برای رسیدن به  شادمانی و آرامش اند، اما ارزش و اعتبار این جشن ها در آن هم هست که به خاطر زمینی بودن و مردمی بودن شان ضد تبعیض اند؛ و به همين دليل نيز هست که  قرن های قرن توانسته اند تمامی مردمان سرزمین ما را، با هر نوع مذهب و مرام و عقیده و سلیقه ای، در بر گرفته و در لحظه های سخت روزگار، شادمانی و امید را بر آن ها ارزانی دارند.
و بر تارک این جشن ها یلدای بزرگ ایرانی می‌نشيند، چرا که تنها جشن ایرانی به شمار می‌رود که هم بر مبارزه‌ی دلیرانه‌ی لشگریان روشنایی و شیرینی، با مرگ اندیشان تاریکی و تلخی استوار است و هم بر پایان جنگ، رنج و بی عدالتی تاکید دارد.
قرن های قرن است که چون گرفتار ستمی  شده‌ایم، و هر گاه زندگی بر ما سخت و تلخ و سرد گذشته، یلدای برزگ ایرانی، با بهره گرفتن از عناصر طبیعت، به یاد ما می‌آورد که: دیر یا زود «دیو» ويرانگر و مرگ آفرين از سرزمین و زندگی ما «بیرون شود» و  «فرشته»، که در فرهنگ ما نشانه‌ی انسان های نیک کردار و نیک گفتار است، «در  آید».
یلدای بزرگ ایرانی، رسانای اين پيام شگرف است که تاریکی و زشتی و سردی (که مظاهر رنج های انسانی اند) حاصل «صحبت حکام ظلمت»اند و هر اندازه ستیزه جو باشند، در نهایت، در پیشگاه مهربانی خورشیدی که گوهر همیشه‌ی جاودان فرهنگ ما هست، سر تسلیم فرود خواهند آورد.
بنیاد میراث پاسارگاد، نه تنها به خاطر شرکت در یک جشن ایرانی، بلکه به خاطر باور بر این اصل مهم که پیام یلدای بزرگ، پیامی امروزی و تکیه داده بر حقوق بشر است، امسال نیز از همگان تقاضا دارد تا همگی با هم و در کنار سرو همیشه سبز یلدا، با شادمانی و امید به استقبال خورشید جاودان سرزمین مان بشتابیم؛ باشد که تا همراه آن فاتح همیشگی تاریکی، ديگرباره بر این اصل انسانی تاکید کنیم که: تنها روشنایی و آزادی و برابری و تازگی و طراوات شایسته انسان است و، در برابر اين مجموعه‌ی دلپذیر و خردمدار، آن کسان که از لشگر تاریکی و جهل و بیداد اند، راهی جز  شکست ندارند.
با مهر و خرمی
شکوه میرزادگی
از سوی بنیاد میراث پاسارگاد

دسامبر ۲۰۱۱




دبیر کل اتاق بازرگانی تهران: نرخ بیکاری فعلی در شان نظام نیست

دبیر کل اتاق بازرگانی تهران با  بیان اینکه بیکاری ریشه فساد است افزود: مگر می‌شود یک جوان شاغل باشد و امید به زندگی داشته باشد و بعد دنبال مواد مخدر برود؟
دبیر کل اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران میزان نرخ بیکاری را در شان نظام جمهوری اسلامی ندانست و گفت: آنچه زمینه‌ساز حرکت به سمت فساد می‌شود نبود کار است.
به گزارش خبرآنلاین،محمد مهدی راسخ، دبیر کل اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران که در خصوص وضعیت بازار کار کشور سخن می گفت، با اعلام اینکه بیکاری ریشه فساد است افزود:«مگر می‌شود یک جوان شاغل باشد و امید به زندگی داشته باشد و بعد دنبال مواد مخدر برود؟ ممکن است یک درصدهایی از آدم‌ها به دنبال مسائل خلاف باشند اما به طور کلی فطرت تمامی انسان‌ها توسط خداوند پاک آفریده شده است. بنابراین بالفطره انسان تمایلی به انجام کارهای خلاف ندارد اما آنچه زمینه‌ساز حرکت به این سمت می‌شود نبود کار است.»
راسخ ادامه داد: «چرا در جوامعی که اشتغال معضل نیست کم‌تر شاهد فساد هستیم؟ علت آن واضح است و آن هم اینکه بیکاری بسترساز فساد است. فعالان اقتصادی هم تاکید دارند به رونق فضای کسب و کار تا به دنبال آن با ایجاد اشتغال نگرانی در رابطه با فعالیت‌های خلاف وجود نداشته باشد.
او با دفاع از طرح هدفمندی یارانه ها انتقادها به شکل اجرای این طرح را وارد دانست.

مسئول کشته شدن کارگران فولاد یزد وزیر کار است

فقدان دستور العمل ایمنی مناسب و عدم نظارت کامل موجب بروز چنین فاجعه‌ای شده و از وزیر کار در این باره پرسیده می شود.
نماینده اصلاح طلب مجلس در واکنش به انفجار اخیر کارخانه فولاد غدیر یزد که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از کارگران شد، مسوولیت این حادثه را متوجه وزیر کار خواند و خطاب به وی گفت: آیا وقت آن نرسیده که در این باره پاسخگو بوده و مسئولیت امر را بپذیرد.
به گزارش ایلنا، علی اکبر اولیا با بیان اینکه «از وزیر کار در این باره سوال پرسیده می‌شود» اظهار داشت: بنا به گفته نمایندگان شهرستانهای مختلف استان یزد، این چندمین باری است که در این استان شاهد وقوع چنین حوادثی بوده‌ایم البته تکرار آن در دیگر نقاط کشورمان نیز تجربه شده است با این همه آیا وقت آن نرسیده که وزیر کار در این باره پاسخگو بوده و مسئولیت امر را بپذیرد.
او گفت:مسئولین استانی با تشکیل هیاتی در پی بررسی علل وقوع این رخداد ناگوار هستند ولی از ظواهر امر چنین بر می‌آید که فقدان دستور العمل ایمنی مناسب و عدم نظارت کامل موجب بروز چنین فاجعه‌ای شده است.
اولیا با تشریح این حادثه گفت:شنیده‌ها حاکی از آن است که ناخالصی‌های موجود در قراضه‌ها باعث شده تا مواد مذاب فوران کرده و به اطراف ریخته شود و این یکی از دلایل انفجار و کشته شدن کارگران است.
نماینده یزد در مجلس، استفاده از ضایعات جنگی در کوره‌های ذوب را غیر متحمل ندانست و اشاره کرد: اگر چه هنوز علت دقیق این فاجعه روشن نیست اما بدون شک کم دقتی و لحاظ نکردن شرایط ایمنی از اشتباهاتی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
علی اکبر اولیا ضمن ابراز همدردی با خانواده کارگران متوفی از عزم مجلس برای پیگیری این مورد به منظور جلوگیری از رخدادهای ناگوار این چنینی در آینده سخن گفت. او تاکید کرد: اگر چه بار اول نبوده ولی تمام تلاش خود را به کار می‌بندیم تا با ملزم کردن مسئولان دیگر شاهد تکرار شدن تجربه‌های تلخ این چنینی نباشیم.


یک فعال کارگری: کارگران با تغییر قانون کار از حقوق خود چشم‌پوشی نمی‌کنند

مسئولین اجرایی قانون کار را بصورت سلیقه‌ای اجرا می‌کنند که این شیوه دارای عواقبی جبران ناپذیر خواهد بود و کارگران از حقوق حقه خود چشم پوشی نخواهند کرد.
یک فعال کارگری با تاکید بر اینکه هر گونه اصلاح در قانون کار، به معنی ومفهوم اصلاح و بهبود در وضعیت کار نیست، بلکه مثله کردن قانون کار است،هشدار داد: کارگران از حقوق حقه خود چشم پوشی نخواهند کرد و بدنبال احقاق حقوق خود هستند.
به گزارش ایلنا ، سهراب قنبری، دبیر اجرایی خانه کارگر غرب تهران با اشاره به اینکه باید به مجریان قانون کار چگونگی اجرای صحیح قانون را آموزش داد، اظهار کرد: مسئولین اجرایی قانون کار بصورت سلیقه‌ای قانون کار را اجرا می‌کنند.
این فعال کارگری خواستار اجرای قانون کار براساس قانون مصوب شد و اجرای قانون کار به روش سلیقه‌ای و فردی را دارای عواقبی جبران ناپذیر دانست. او گفت:از صاحب نظران در زمینه اصلاح قانون کار نظر خواهی نشده است و همچنین مسئولان هم دلایل قانع کننده‌ای برای اصلاح قانون کار ندارند.
قنبری افزود: به نظر مسئولین، قانون کار مانع سرمایه گذاری و پیشرفت اقتصاد است، در صورتی که اگر بخواهیم واقع بینانه به این موضوع بپردازیم، با کمی دقت در می‌یابیم که قانون کار یک مانع نیست بلکه اجرای غلط آن مشکل ساز است.
او با تصریح اینکه قانون کار یاد گار امام راحل بوده و بعد از قانون اساسی از مهم‌ترین قوانین جاری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است،اضافه کرد: قانون کار هدیه انقلاب اسلامی به تلاشگران عرصه تولید و صنعت است و مظلوم‌تر از قانون کاروجود ندارد.
وی،از جمله مواردی که در پیش نویس اصلاحیه قانون کار قصد تغییرش را دارند، مواد ۱۱۲ و ۱۱۵ این قانون را یادآوری کرد و افزود: با اصلاح شرایط به کارگیری کارآموز و تعمیم دادن این شرایط به تمام کارگران، بدنبال چه موضوع و هدفی می‌توانیم باشیم و وجود مواد ۱۱۲ و ۱۱۵ قانون کار چه مشکلاتی را برای سرمایه گذار و صنعت و تولید دارد که اصلاح آن را الزامی کرده است.
قنبری ادامه داد: با ورود به اصل‌های مندرج در حقوق ملت از اصل ۱۹ قانون اساسی به بعد، کاملا می‌توان پی برد که برای رعایت حقوق ملت ایران – بویژه قشر شریف کارگر – قانون کار شکل گرفته و مفاد و ماده‌های آن به صورت حلقه‌های زنجیر در هم ادغام و وابسته‌اند.





ثمره سال جهاد اقتصادی؛ کارگران هر روز فقیرتر از دیروز
  جرس: اوضاع معیشتی کارگران و حقوق بگیران در ایران بغرنجتر از آن چیزی است که به نظر می رسد. ماهها حقوق عقب افتاده و گرسنگی خانواده کارگران تصویری از اوضاع  امروز جمع عظیمی از کارگران و حقوق بگیران است.
 اوضاع به قدری آشفته است که یک کارگر حقوق بگیر روز دوشنبه در همایشی در ساری رئیس دولت را با لنگه کفش مورد هجوم قرار داد و جمعیتی از کارگران اخراجی و حقوق نگرفته علیه دولت شعار دادند.
همه اینها در حالی است که دولت بر روی نوار دروغگویی قرار دارد و لحظه ای از ارائه آمارهای نادرست باز نمی ایستد.

سه شنبه کارگری

روز سه شنبه یعنی یک روز بعد از تحقیر احمدی نژاد در ساری ، کارگران در تهران به تکاپوی بیشتری افتادند. با اینکه روزی نیست که تعداد زیادی از کارگران مقابل مجلس یا ریاست جمهوری تجمع نکنند، با این حال روز سه شنبه روز تقلای بیشتر کارگران برای احقاق حقوق شان بود.
در این روز کارگران بازنشسته شرکت فولاد اصفهان در اعتراض به قطع مستمریشان مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
حدود یک ماه پیش نیز این افراد مقابل مجلس تجمع کرده بودند. کمیسیون اجتماعی مجلس قول داده بود تحقیق و تفحصی را در رابطه با وضعیت صندوق بازنشستگان شرکت فولاد اصفهان انجام دهد اما گویا برنامه های انتخاباتی یا برخی مصالح واجب تر از رسیدگی به وضع کارگران بوده است.
حتی قرار بود دو عضو هئیت رئیسه مجلس در این خصوص وارد عمل شوند اما با گذشت 1 ماه هیچ خبری نشد.
کمی آن سو تر در مرکز تهران یک کارگر دیگر در اعتراض به عدم پرداخت حقوق خود دست به خود کشی زد. وی که کارگر پیمانکار ساختمان جدید استانداری تهران بود با حضور در طبقه آخر استانداری تهدید به خودکشی کرد که البته با تلاش مسئولان ذی ربط ناکام ماند.
فارس نوشت: وی دلیل این اقدامش را عدم دریافت حقوق معوقه 7 ماه خود از پیمانکار ساختمان جدید استانداری تهران عنوان کرد.

مگر کسی در ایران گرسنه است؟

این در حالی است که در همین روز رحیمی معاون دولت که پرونده فساد اقتصادی اش به علت عضویت در خانه خیابان فاطمی به فراموشی سپرده شده در اظهاراتی عجیب گفت در ایران امروز هیچکس گرسنه نیست !
وی که در افتتاحيه هجدهمين نشست شوراي حكام مركز توسعه يكپارچه روستايي آسيا و اقيانوسيه حضور یافته بود، اظهار كرد: امروز بيش از يك ميليارد نفر از مردم جهان با فقر مطلق گرسنگي و سو‌ء تغذيه مزمن زندگي مي‌كنند و افزايش قيمت مواد غذايي و كمبود آن در جهان به ويژه در كشورهاي در حال توسعه و كمتر توسعه يافته موجب ايجاد ناامني سياسي و اجتماعي در اين كشورها شده است.
رحیمی بدون اشاره به وضع اسفبار کارگران و حقوق بگیران مدعی شد من مي‌خواهم تجربه‌اي كه امروز در جمهوري اسلامي ايران وجود دارد را به شما هديه كنم و آن اين است كه امروز در جمهوري اسلامي هيچ فردي سر بر بالين گرسنگي نمي‌گذارد. با توجه به خسارت‌هايي كه در جنگ تحميلي و از تحريم‌هاي ظالمانه براي ما ايجاد شده است، امروز در جمهوري اسلامي يك گرسنه وجود ندارد !
معاون رئیس دولت با اشاره به قانون هدفمند كردن يارانه‌ها اظهار كرد: هر روستايي با اجراي اين قانون حدود 50 هزار تومان پول مي‌گيرد. يك خانواده‌اي كه 5 ميليون تومان از دولت وام گرفته امروز توانسته يك گله گوسفند راه بياندازد.
رحیمی در حالی از بهبود اوضاع صحبت می کند که همین چند ماه قبل قالیباف شهردار تهران در بازدیدی که ازمناطق جنوب شهر پایتخت داشت از دیدن تابلوی " نان نسیه داده نمی شود " ابراز تاسف کرده و گفته بود در تهران خانواده هایی هستند که پول نان شب هم ندارند.

دولت کارگر ستیز

حتی شواهد نشان می دهد که سیاست های دولت عامل مهمی در بدتر شدن وضعیت قشر کارگر است . این یک ادعا نیست . بلکه اظهارات عضو کمیسیون اقتصادی مجلس است که می گوید دولت با واردات میوه کارگران فصلی را به خاک سیاه نشانده است.
دلخوش اباتری نماینده صومعه سرا خاطر نشان کرد: دولت متعهد شده است که از این پس چنین اتفاقی رخ ندهد اما هنوز راهکاری برای جبران خلاء‌های ناشی از بیکاری کارگران فصلی پیش بینی نکرده است.
اظهارات این نماینده نشان می دهد که دولت هر بار از عمل کردن به تعهداتش سر باز زده و فقط وعده داده است.
این عضو کمیسیون اقتصادی ابراز امیدواری کرد این بار دیگر دولت به وعده‌های خود عمل کرده و با توجه به قانون‌،از بروز مشکلات بعدی پیشگیری کند.

فشار تعمدی بیشتر بر کارگران

صرفنظر از این گونه اقدامات کارگر ستیزانه ، علائمی از تعمد دولت در فشار وارد کردن به اقشار ضعیف دیده می شود . نشانه هایی که حاکی از آن است که دولت می خواهد حتی حد اقل حقوق نیز از کارگر سلب شود. نمونه بارز آن لایحه ای است که دولت قرار است آن را به مجلس ارائه کند و طی آن مزایای کارگران در حد قابل ملاحظه ای کاهش یافته است.
فرامرز توفیقی نماینده کارگران در اصلاح قانون کار خبر داد تفاهم بر سر تعیین مبلغ عیدی کارگران براساس روال گذشته در حد وعده ازسوی وزیر بوده و در صورت تصویب پیش نویس اصلاح قانون کار مبلغ عیدی کارگران ۵۰ درصد کاهش خواهد یافت.
پیش از این اعلام شده ‌بود که عیدی امسال کارگران مشمول قانون کار بایستی حداقل ۶۰۶ هزار تومان و حداکثر ۹۰۹ هزار تومان خواهد بود که به‌نظر می‌رسد این رقم ۵۰ درصد کاهش یابد.
سیاست دولت احمدی نژاد در قبال کارگران جنان بوده  که با وجود افزایش 50 تا 100 درصدی قیمت کالاها طی یک سال گذشته و افزایش نرخ تورم ، دولت باز هم تلاش دارد از حقوق و مزایای کارگران و حقوق بگیران کسر کند.
کارشناسان می گویند در حال حاضر تدوین یک‌جانبه اصلاح قانون کار بر خلاف مقاوله نامه‌های بین المللی صورت گرفته است.
در همین میان غیر رقابتی بودن فعالیت های صنعتی در ایران در اثر سیاست های غلط دولت موجبات تعطیلی و ورشکستگی صدها واحد تولیدی و اخراج و بیکار شدن تعدادبی شماری از کارگران شده و این وضع همچنان ادامه دارد.

دروغگوئی در باره تورم

با وجود این شرایط وخیم دولت و بانک مرکزی کماکان به ارائه آمارهای نادرست و دروغ ادامه می دهند. بانک مرکزی نرخ تورم را 19 و نیم درصد اعلام کرده اما یک نماینده مجلس می گوید نرخ تورم واقعی بیشتر از 20 درصد است.
محمدرضا خباز عضو کمیسیون اقتصادی می گوید: تورم بیشتر از آن چیزی است که بانک مرکزی اعلام کرده است.

موج سوم گرانی سال آینده

دولت از ابتدای امسال آرام و بی صدا با حذف یارانه ها و افزایش قیمت کالاهای اساسی فشار سنگینی را بر مردم وارد کرد. این در حالی است که موج سوم گرانی نان نیزدر راه است و بنا به اعلام مسئولان دولتی در سال آینده تشدید هم خواهد شد !
معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت سه شنبه 22 آذر از آغاز فاز سوم هدفمندی یارانه آرد و نان از سال 91 خبر داد.
عباس قبادی گفت: قیمت گذاری نان از سال آینده به اتحادیه ها واگذار خواهد شد.
این در حالیست که نظام و علی الخصوص رهبری بارها اعلام کرده بودند که با وجود تحریم های اقتصادی وضع اقتصادی ایران هر روز شاداب تر می شود و اوضاع مردم بهتر می شود !




تشکیل واحد ویژه عملیات کماندویی برون مرزی توسط دستگاه دفاعی اسرائیل

سحام نیوز: روزنامه هارتص چاپ پنجشنبه ۱۵ دسامبر، مینویسد که رهبری نظامی اسرائیل؛ فرمان تشکیل یک «واحد نیروهای ویژه عملیات کماندویی» را برای انجام عملیات نظامی «عمقی» را صادر کرده است.
به گزارش سحام، رهبری این نیروی ویژه کماندویی، به رئیس سابق واحدِ نیروهای عملیات ویژه« سِیرِت ماتاکل» ژنرال بازنشسته ارتش که به همین منظور به خدمت فرخوانده شده واگذار می شود. او باید عملیات این واحدِ عملیات ویژه را بفاصله ای دور از اسرائیل اداره کند.
نگرانیهای ناشی از ادامه برنامه هسته ای ایران، و دادنِ احتمالِ ناکارآمدی ابزارهای دیپلماتیک در جلو گییری از فعالیت هسته ایی ایران از سوی مقامات دفاعی آمریکا واسرائیل، عاملی است که موجب این تصمیم از سوی وزارت دفاع اسرائیل گردیده است.
چهارشنبه گذشته، منابع دیپلماتیک گفتند که ایران ممکن است بزودی فعالیت های حساس اتمی خود را به تأسیسات عمقی زیرزمینی در کوهها متقل کند، اقدامی که تنش بین ایران وغرب را باز هم بیشتر افزایش خواهد داد.
متخصصین ایرانی تدارک لازم را در «فِردو» نزدیک شهر قم دریک پایگاه قدیمی نظامی، برای غنی سازی سطح بالای اورانیوم فراهم کرده اند.
ماشینها، تجهیزات، و مواد هسته ای لازم به «فردو» انتقال داده شده و نصب شده اند. همین منابع، اضافه میکنند که به نظر آنها، این فعالیت ها ـ که تاکنون در سطح زمین انجام میشده است ـ هروقت ایران تصمیم بگیرد بکار خواهند پرداخت.

لینک مطلب:



پدر محبوبه کرمی، فعال جنبش زنان در گذشت

سحام نیوز: پدر محبوبه کرمی، فعال جنبش زنان و زندانی زن دربند، ساعت یک بعدازظهر روز جمعه ۲۵ آذرماه در بیمارستان چمران تهران درگذشت. به گزارش سایت “تا قانون خانواده برابر” غلامحسن کرمی پس از جراحی انسداد روده، دچار مشکلات تنفسی حاد شده و در بخش آی سی یو این بیمارستان بستری بود.
پیش از این اتفاق، محبوبه کرمی طی تماسی با برادر خود اطلاع داده بود که برای ملاقات پدرش بین ساعت ۳ تا ۴ عصر روز چهارشنبه ۲۳ آذرماه به صورت تحت الحفظ به بیمارستان منتقل خواهد شد که این امر تا آخرین دقایق حضور برادرش در بیمارستان محقق نشده بود و سرانجام وی در ساعت پایانی شب در تنهایی با پدرش ملاقات کرد. با توجه به اینکه محبوبه کرمی مادرش را نیز در شرایط مشابهی از دست داده و اینک از بیماری افسردگی رنج می برد، بیم آن می رود که درگذشت پدر و دوری از خانواده در چنین شرایطی، بیماری اش را تشدید کند و گذراندن باقی دوران حبس را برای او غیرممکن سازد.
محبوبه کرمی در دادگاهی به ریاست قاضی موحد به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهامات وی «فعالیت حقوق بشری، فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی با قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و نشر اکاذیب» عنوان شد. او اکنون از تاریخ ۲۵ اردیبهشت امسال به دلیل اجرای حکم ۳ سال زندان، در اوین به سر می برد.



علیرضا زاکانی: نمایندگان اصولگرا باید دارای مرزبندی با جریان فتنه باشند

سحام نیوز: رئیس ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان گفت: تصمیم داریم نامزدهایی را انتخاب کنیم که تمایلی به جریان فتنه و جریان انحرافی وجریان فساد نداشته باشند اما این کف شرایط است و شایستگی‌های دوازده‌گانه‌ای که در منشور اصولگرایی مشخص شده نیز مدنظر است.
به گزارش سحام و به نقل از رسانه های وابسته به اصولگرایان، علیرضا زاکانی ظهر امروز در نشست جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در مشهد گفت: در شرایط کنونی در داخل هم فضا دارد شفاف‌تر می‌شود و نقاب از چهره‌ها می‌افتد به شکلی که در سه یا چهار سال گذشته نمی‌شد درباره بعضی مسائل و جریانات صحبت کرد اما امروز این مسائل برای مردم روشن شده است.
وی در ادامه این سخنرانی گفت: اینکه عناصر فتنه می‌گویند ما در انتخابات شرکت نمی‌کنیم قصه و داستان است و فتنه گرانی که ولو به اندازه یک نفر امکان حضور در مجلس داشته باشند و به نفع تشکیلاتشان باشد، حتما در انتخابات شرکت می‌کنند.
این روزها علیرغم تحریم گسترده انتخابات توسط نیروهای اصلاحطلب؛ اصولگرایان سعی در وارونه نشان دادن این موضوع دارند و بر حضور اصلاحطلبان حتی با یک عضو تاکید میکنند. این اظهارت در پی صحبت های کواکبیان در جلسه دیروز تحکیم وحدت بوده است.
زاکانی افزود : جریان انحرافی به دنبال عناصر بله قربان‌گو است و ده ها میلیون برای هر نماینده در نظر گرفته اند تا بتوانند وارد مجلس شوند و اگر جایی بین آنها و عناصر فتنه اختلاف بود جریان منحرف کنار می‌کشد تا فتنه‌گران وارد میدان شوند و این درحالی است که از هیچ تهمت و دروغی هم ابایی ندارند و بخشی از قدرت هم در دست گروهی از آنهاست.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: جریان انحرافی به صورتی می‌آید که محتوای آن در حمایت از دولت و تیم خاص اطراف آقای احمدی‌نژاد است و هر کس را هم که بتواند با پول وارد مجلس شود و بعد آدم آنها باشد، جذب می‌کند.
زاکانی ادامه داد: عده‌ای پیگیر حضور کمرنگ مردم در انتخابات هستند تا سبب مشروعیت‌زدایی از از نظام و فراهم کردن زمینه حضور بیگانگان در کشور شوند و با این اوضاع ما به دنبال حضور بسیار پررنگ مردم و انتخاب آزادانه آنها هستیم.




نبوی: اصلاح‌طلبان پایگاه و اقبال اجتماعی برای حضور در انتخابات را ندارند!

سحام نیوز: مرتضی نبوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در شیراز در ارزیابی اش از وضعیت و مواضع اصلاح‌طلبان و تاثیر آن بر انتخابات ، در اظهار نظری گفته است:«اصلاح‌طلبان به هیچ وجه شرایط اجتماعی حضور رسمی در انتخابات را ندارند.»
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این‌که «انشقاق در درون اصلاح‌طلبان ایجاد و نیروهایشان پراکنده شده‌ است»، گفت: در عین‌حال برخی از آن‌ها به‌دنبال شرط گذاشتن برای حضور در انتخابات هستند، شرایطی مانند آزاد کردن بی‌قید و شرط زندانیان فتنه ۸۸٫
در حالی که اصلاح طلبان از پایگاه اجتماعی بالایی در میان مردم برخوردار هستند، نبوی می گوید: «اصلاح‌طلبان امروز پایگاه و اقبال اجتماعی برای حضور در عرصه‌ای مانند انتخابات را ندارند و این یک واقعیت است.»
شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در روزهای گذشته طی بیاینه ای رسمی  اعلام کرد که حضور اصلاح طلبان در قالب لیست انتخاباتی  در انتخابات پیش روز منتفی است، اما این عضو مجمع تشخیص هم دیدگاه خود را اینگونه بیان کرده است:« این‌گونه نیست که تحت عنوان جناح اصلاح‌طلب لیستی در این انتخابات ارایه و رسما در رقابت شرکت کنند، اما افراد اصلاح‌طلب شخصا می‌توانند در رقابت‌ها شرکت داشته باشند.»
مدیر مسوول روزنامه رسالت حضور یا فقدان حضور اصلاح‌طلبان را در میزان مشارکت مردم در انتخابات موثر ندانسته گفته است:‌ این گونه تصمیم‌ها در پرونده سیاسی این جریانات ثبت خواهد شد و مردم قضاوت خواهند کرد.
این صحبت های متناقض نبوی در حالی مطرح می شود که وی از طرفی حضور و یا عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات را بی اثر می داند و از طرف دیگر اعلام رسمی عدم حضور آنان در انتخابات را امری خیانت آمیر مطرح می کند.



هاشمی رفسنجانی: دیکتاتورها سرنوشت مشابهی دارند

سحام نیوز: هاشمی رفسنجانی با اشاره به بیداری جهان اسلام؛ ‫سرنوشت همه دیکتاتورها مشابه یکدیگر است ‫جهان اسلام بیدار شده است و امیدواریم در آینده، عراق آزاد و مستقل بتواند در کنار سایر کشورهای اسلامی، نقش موثری در جهان اسلام ایفا کند.
هاشمی رفسنجانی با اشاره به توسعه روزافزون موج بیداری اسلامی در منطقه، سرنوشت همه دیکتاتورها را مشابه یکدیگر توصیف کرد. ‫به گزارش ایلنا، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ملاقات با سیدعمار حکیم رییس مجلس اعلای عراق و برادرش سید محسن با ابراز خرسندی از خروج نیروهای اشغالگر از عراق، بر ضرورت حفظ و تقویت وحدت و یکپارچگی در عراق و برقراری امنیت کامل در این کشور تاکید کرد.
‫وی گفت: در آغاز این تجاوز در نماز جمعه تهران در تحلیلی از این اشغال، ورود آمریکایی‌ها را به باتلاقی به نام عراق تشبیه کردم که اکنون شکست آمریکایی‌ها در این باتلاق به جهانیان به اثبات رسید. ‫رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به توسعه روزافزون موج بیداری اسلامی در منطقه، سرنوشت همه دیکتاتورها را مشابه یکدیگر توصیف کرد و گفت: جهان اسلام بیدار شده است و امیدواریم در آینده، عراق آزاد و مستقل بتواند در کنار سایر کشورهای اسلامی، نقش موثری در جهان اسلام ایفا کند. ‫هاشمی‌رفسنجانی در این ملاقات، روابط دو جانبه تهران – بغداد را استراتژیک و همکاری‌های دو کشور را راهبردی، درازمدت و پایدار توصیف کرد و گفت: دو کشور با توجه به اشتراکات قومی، مذهبی، تاریخی و فرهنگی باید با جدیت و اراده بهتری آینده همکاری‌ها را رقم بزنند.
‫هم‌چنین در این دیدار سیدعمار حکیم با تشکر از مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات عراق و یادآوری خاطرات و آثار مثبت سفر هاشمی رفسنجانی به این کشور، گزارشی از آخرین تحولات سیاسی، نظامی و اقتصادی عراق ارایه کرد. ‫در این دیدار هم‌چنین آخرین اخبار از خروج نیروهای اشغالگر آمریکایی از عراق، تحولات منطقه بویژه بیداری اسلامی و مسایل کشور سوریه و نهضت منطقه مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.




در نماز جمعه این هفته مطرح شد: «مخالفان نظام علوی حق ورود به سازمان‌های حکومتی را ندارند»

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدرضا تقوی رییس شورای سیاست‌گذاری امامان جمعه ایران، در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران با تاکید بر اینکه «به مخالفان مسئولیتی نشود» و ضمن اشاره به معیارهای اسلامی مسئولیت بخشی ها در اسلام گفته است: «مخالفان نظام علوی حق ورود به سازمان‌های حکومتی را ندارند» از سوی دیگر امامی کاشانی، خطیب جمعه این هفته تهران نیز گفته است: آلوده کنندگان هوا، گناه کبیره مرتکب می شودند.
به گزارش دانشجونیوز، سید رضا تقوی، از روحانیون نزدیک به حکومت ایران و رییس شورای سیاست‌گذاری امامان جمعه که پیش از آیت اله کاشانی، خطیب جمعه این هفته تهران سخنرانی نموده است، به برشمردن شرایط مسئولین حکومتی پرداخته و با تاکید بر اینکه «مخالفان نظام علوی حق ورود به سازمان‌های حکومتی را ندارند» افزوده است: «کسی که معاند و مخالف است یعنی مخالفت را در صحنه عمل آورده است و قطعاً چنین افرادی نمی‌توانند دلسوز نظام اسلامی باشند. در نظام اسلامی نیز به این‌گونه افراد هیچ‌گونه مسئولیتی واگذار نشده است.»
به نظر می رسد منظور وی از «مخالفان نظام علوی» شهروندان اهل تسنن و بسیاری از اقلیت های دیگر دینی است که بخش قابل توجهی از جمیعت ایران را تشکیل می دهند.
وی در ادامه ادعا نموده است: «سیره علوی در برخورد با مخالفان و دشمنان خود علاوه بر این‌که مباحث حقوقی را تا حدودی روشن می‌کند به لحاظ اخلاقی و انسانی نیز می‌تواند مفید و آموزنده بوده و نگاه اسلام را نسبت به سیاست و حکومت در حاکمیت اسلامی به نمایش بگذارد زیرا یکی از مهم‌ترین بحث‌های سیاسی و حاکمیتی بررسی حقوق مخالفان است.»
وی همچنین «مخالفان نظام اسلامی» را به ۴ دسته تقسیم نموده است: به « ۴ گروه مخالفان و دشمنان اعتقادی، معاندان ستیزه‌گر، دنیاطلبان و زیاده‌خواهان و خادمان حاکمیت جور تقسیم می‌شوند.»
تقوی با اشاره به «سیره علوی» تاکید نموده است: «این گروه‌ها حق ورود به سازمان‌های حکومتی را ندارند و مسوولان نباید کارهای نظام و مردم را به آن‌ها واگذار کنند.»
آیت الله کاشانی، خطیب جمعه تهران: آلودگی هوا، مصداق بارز گناه کبیره
از سوی دیگر آیت الله کاشانی، خطیب جمعه تهران با اشاره به تشدید آلودگی هوا در تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور، رعایت نکردن مسائل مربوط به آلودگی هوا را مصداق ضرر زدن به مردم و گناهی کبیره دانست.
آیت‌الله امامی‌کاشانی در خطبه‌های این هفته نماز جمعه تهران تاکید کرد: ضرر زدن به مسلمین حرام است و نیت اضرار هم به روح انسان آلودگی می‌دهد؛ حتی اگر اضرار عملی نشده باشد.
وی اضافه کرد: می‌بینیم که موتورها و ماشین‌ها بدون داشتن استاندارد لازم، مدام گاز می‌دهند، دود می‌کنند و فضا را آلوده می‌سازند و به همین خاطر چقدر مردم مریض می‌شوند یا به آن‌ها ضرر می‌رسد که بدون شک همه این‌ها اضرار محسوب می‌شود و حرام است. کسانی که وسائط نقلیه‌شان خوب است ولی تک‌سرنشین حرکت می‌کنند و از وسائط نقلیه عمومی استفاده می‌کنند نیز فضا را به شکل دیگری خراب می‌کنند و این‌ها هم مصداق گناه است.
این عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان این‌که «اگر گناه طوری باشد که سلامت جامعه و جان مردم را به خطر بیندازد، گناه کبیره است» افزود: اگر انسان کاری کند که جان فرد یا افرادی به خطر بیفتد، این امر مصداق مساله دماء و خون است؛ چنان‌چه در مورد همین آلودگی می‌بینیم که افرادی بر اثر این هوا سرطان گرفته‌اند و افرادی فوت می‌کنند.




کشف مواد رادیواکتیو در چمدان مسافر مسکو- تهران

خبرگزاری رویترز گزارش داده از چمدان مسافری که از فرودگاه بین‌المللی مسکو عازم تهران بوده، ۱۸ قطعه فلز رادیواکتیو کشف شده است. مواد کشف‌شده "سدیم ۲۲" بوده که کاربرد پزشکی دارند.
به نوشته خبرگزاری آلمان، دویچه وله، ماموران گمرک روسیه روز جمعه (۱۶ دسامبر/ ۲۵ آذر) در فرودگاه بین‌المللی مسکو در چمدان مسافری که عازم تهران بود، مواد رادیواکتیو کشف کردند.
به گزارش خبرگزاری رویترز هنگام عبور این مسافر از گیت امنیتی، آژیر هشدار این گیت به صدا در می‌آید و ماموران پس از جستجو در چمدان این فرد، ۱۸ قطعه فلز رادیواکتیو پیدا می‌کنند که هر یک به طور جداگانه در یک حفاظ استیل بسته‌بندی شده ‌بودند.
به گفته مقامات گمرک روسیه آزمایش‌ها بر روی این ماده کشف‌شده نشان می‌دهند که این ماده یک ایزوتوپ رادیواکتیو است که تنها می‌تواند در یک راکتور اتمی به دست آمده باشد.
سخنگوی گمرک فرودگاه مسکو در تماس تلفنی با خبرگزاری رویترز تنها گفته است این ماده "سدیم ۲۲" نام دارد و از هرگونه توضیح دیگری پرهیز کرده. خبرگزاری رویترز اما نوشته است که سدیم ۲۲ یک ایزوتوپ رادیواکتیو با کاربرد پزشکی است.
یکی از سخنگویان سازمان انرژی اتمی روسیه (روس‌اتم) به خبرگزاری آسوشتیدپرس گفته است که مواد کشف‌شده احتمالاَ از تاسیسات اتمی این سازمان نبوده‌اند.



هرانا؛ شکایت پیمان عارف از وب سایت رجا نیوز و بولتن نیوز

خبرگزاری هرانا - پیمان عارف، فعال دانشجویی در پی انتشار خبر مجعول از سوی وبسایت رجا نیوز و بولتن نیوز در خصوص اجرای حکم شلاق وی، از مسئولین این وب سایت ها به صورت رسمی شکایت کرد.
یکی از نزدیکان پیمان عارف که این هفته پس از ۴۲ روز بازداشت مجدد با رای شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب دال بر برائت وی از زندان اوین آزاد شد، به هرانا گفت: در پی اجرای غیر قانونی حکم شلاق در ۱۷ مهر و آنگاه طرح این ادعای واهی توسط سایتهای نزدیک به نهادهای امنیتی چون بولتن نیوز و رجانیوز مبنی بر اینکه عارف نه به دلیل اهانت به رییس جمهور بلکه به دلیل یافت شدن ۱۱گرم حشیش در منزلش شلاق خورده است در زمانیکه پیمان مجددا بازداشت گردیده و امکان پاسخگویی به ایشان را نداشت، این فعال دانشجویی از درون زندان به استناد جعل دادنامه صادره و انتشار و استفاده از سند مجعول و نیز نشر اکاذیب توسط این خبرگزاری‌ها، وفق مواد ۵۲۳، بند ۳ ماده ۵۲۵ و نیز۶۹۸ قانون مجازات اسلامی از ایشان شکایت نموده و شکایتش را به خدابخشی دادیار اجرای احکام و ناظر بر زندان دادسرای اوین تسلیم نموده است و وی نیز جهت اخذ دستور قضایی این شکایت را به دفتر جعفری دولت آبادی دادستان تهران ارسال نموده، لیکن تا متاسفانه دولت آبادی عملی دال بر استماع شکایت و صدور دستور قضایی انجام نداده است.
پیمان عارف پس از آزادی در اینباره گفته است که در اولین فرصت شکایت خود از بولتن نیوز و رجانیوز دائر بر جعل دادنامه و انتشار و استفاده از سند مجعول و نیز نشر اکاذیب به قصد اضرار به غیر را پیگیری نموده، جبران خسارت معنوی و هتک حیثیت خویش از طریق اکاذیب منتشر شده توسط این سایتهای نزدیک به نهادهای امنیتی و مجازات قانونی جرم رخداده توسط ایشان را طلب خواهد نمود.
گفتنی است در پی انعکاس رسانه‌ای شلاق خوردن این عضو شورای دفاع از حق تحصیل در ۱۷ مهر و ابراز برائت محمود احمدی‌نژاد از این عمل، دادسرای اوین به قصد ساکت نمودن وی اقدام به توقیف غیرقانونی او به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق مصاحبه در مورد اجرای حکم شلاق نموده به مدت ۴۲ روز این روزنامه نگار و فعال دانشجویی را در بندهای ۳۵۰ و ۲۰۹ اوین نگاه داشت که در ‌‌نهایت یکشنبه پیش در پی برگزاری دادگاه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران قاضی پیرعباسی رای به برائت و دستور آزادی بلاقید وی نمود.



ممانعت از انتشار هفته نامه غرب کرمانشاه

خبرگزاری هرانا - انتشار ویژه نامه مربوط به هفته نامه غرب که در شهرهای اسلام آباد، دالاهو، سرپل ذهاب، گیلانغرب و قصرشیرین توزیع می‌شد، به دلیل آنچه تخلف مطبوعاتی عنوان شده از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمانشاه جلوگیری شد.
«علیرضا نعمتی» سرپرست این ویژه نامه روز پنجشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: روز گذشته به صورت شفاهی مطلع شدم نمی‌توانم این ویژه نامه را منتشر کنم ولی این موضوع و علت جلوگیری به صورت مکتوب به مدیر مسوول هفته نامه غرب در کرمانشاه اعلام شده است.
وی افزود: پیرو نمابری که به دستم رسیده است، توقیف این ویژه نامه به علت انتشار مطالبی خلاف شرع و قانون مطبوعات بخصوص انتشار برخی فعالیتهای انتخاباتی و مطالبی در خصوص برخی نامزدهای احتمالی نهمین دوره مجلس شورای اسلامی که از چندی پیش در این ویژه نامه آغاز کرده بودیم، انجام شده است.
نعمتی با بیان اینکه ما به رسالت اطلاع رسانی خود در خصوص موضوع مهم انتخابات مجلس اخباری در شماره‌های اخیر برای ساکنان غرب استان کرمانشاه منتشر کردیم، گفت: براساس اعلام اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی انتشار این ویژه نامه تا اطلاع ثانوی ممنوع است.
تاکنون ۱۸۱ شماره از این ویژه نامه منتشر شده و در شهرهای غربی استان کرمانشاه به صورت رایگان توزیع شده است.