۱۳۸۹ تیر ۲۶, شنبه

آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها

بیش از هفتاد درصد کودکان کار و خیابانی ایرانی نیستند

خبرگزاری هرانا - بیش از 70 درصد کودکان کار و خیابانی ایرانی نیستند و از 30 درصد باقی مانده تنها 3 درصد جزو گروه هدف بهزیستی قرار می گیرند و مابقی کودکانی هستند که به دلایلی همچون عدم تحصیل و کار و مشکلات خانوادگی به خیابان روی می آورند.
به گزارش مهر، علی هاشم مطوریان، سرپرست سازمان بهزیستی استان تهران در مورد کارهای صورت گرفته در خصوص کودکان کار و خیابانی گفت: با توجه به مصوبه دولت در سال 82 در مورد ساماندهی کودکان خیابانی، به 12 دستگاه و سازمان دولتی در این زمینه ماموریت داده شده است، نیروی انتظامی و شهرداری مسئولیت  جمع آوری این کودکان و بهزیستی نیز وظیفه حمایت و نگهداری از آنها را بر عهده دارند اما مشکل مهم این است که بیش از 70 درصد کودکان کار و خیابانی ایرانی نیستند و از 30 درصد باقیمانده تنها 3 درصد جزو گروه هدف بهزیستی قرار می گیرند و مابقی کودکانی هستند که به دلایلی همچون عدم تحصیل و کار و مشکلات خانوادگی به خیابان رو می آورند.

مطوریان در مورد این سه درصد از کودکان خیابانی توضیح داد: برای آن سه درصد، مرکزی تدارک دیده شده است که پس از اقدامات گروه روانشناسان و مددکاران، گروهی نیز پس از ترخیص به مشکلات آن ها رسیدگی می کنند.

وی درباره آمارهای موجود گفت: تا کنون سه هزار کودک از شهرداری به بهزیستی تحویل داده شده است که همان طور که پیشتر اشاره شد، بسیاری از آنها اتباع بیگانه هستند. البته بر اساس آمارهای موجود، بسیاری از کودکان تا 10 بار به خیابان بازمی گردند ولی تاکنون افرادی را که ترخیص کرده ایم به خیابان برنگشته اند.

سرپرست سازمان بهزیستی استان تهران درباره اقدامات صورت گرفته در خصوص کارتن خواب ها گفت: بیشترین مشکل در این بخش این است که افراد مزبور هیچ گونه کارت شناسایی ندارند و حتی از خانواده خود بی اطلاع هستند. بیش تر آن ها نیاز به درمان دارند که متأسفانه وزارت بهداشت و درمان وارد این مسئله نشده است و در این خصوص نیز 37 مرکزخصوصی و دولتی به آنها اختصاص یافته است.

 

صدور حدود نیم قرن زندان برای چهار فعال سیاسی کرد

خبرگزاری هرانا - چهار فعال سیاسی کرد اهل روستای "هنیمن" از توابع شهر سنندج که در آذرماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی سندج مجموعا به تحمل حدود نیم قرن زندان محکوم شدند.
بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، این چهار فعال سیاسی کرد به نام های صباح خیاط، پشتیوان آسم، نعمت اسحاقی و لقمان منفرد در آذرماه سال گذشته در شهرهای سقز، مریوان و روستای هنیمن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند و به مدت نزدیک به 3 ماه در بازداشتگاه ستاد خبری شهر سندج تحت شدیدترین شکنجه های روحی و فیزیکی قرار گرفته بودند.
آنان که متهم به عضویت و همکاری با یک حزب کردی بودند، توسط بازجویان اداره اطلاعات این شهر برای گرفتن اعترافات تحت شکنجه و فشار زیادی قرار داده شده بودند، به طوری که آثار این شکنجه ها بر بدن آن ها هم چنان باقی مانده است.
این چهار فعال سیاسی کرد بعد از گذشت سه ماه به زندان مرکزی سنندج منتقل می شوند و در اردی بهشت ماه سال جاری از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر به ریاست قاضی بابایی به ترتیب آقای لقمان منفرد به 11 سال زندان، آقای پشتیوان آسم به 15 سال زندان، آقای نعمت اسحاقی به 12 سال زندان و آقای صباح خیاط به 11 سال زندان محکوم شده اند.
پروند این چهار فعال سیاسی به دلیل اعتراض نامبرده گان به حکم دادگاه هم اکنون در مرحله تجدید نظر خواهی در مراجع قضایی استان کردستان در حال پیگیری می باشد.
لازم به ذکر است وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی و استاندار کردستان زمستان سال گذشته از انهدام چند باند وابسته به احزاب کرد مخالف نظام خبر داده بودند. همچنین دادستان سنندج به عنوان مدعی العموم خواهان اشد مجازات برای این چهار فعال سیاسی شده بود.
این چهار زندانی هم اکنون در بند پاک دو زندان مرکزی سنندج بسر می برند.



چهل نفر در زاهدان دستگير شدند

خبرگزاری هرانا - احمدرضا رادان با حضور در زاهدان و اعلام اینکه "پليس 40 نفر را كه قصد ايجاد نا امنی در شهر زاهدان را داشتند دستگير كرد"، گفت: وضعيت امنيتی زاهدان در حال حاضر عادی است و مشكل خاصی وجود ندارد.
به گزارش رادیو فردا، اتهام افراد دستگیر شده، قصد ايجاد ناامني پس از انفجار بمب در شهر زاهدان عنوان شده است.
آقای رادان با اشاره به این که دو مامور نیروی انتظامی نیز در این حادثه جان باخته‌اند چنین اظهار نظر کرده است که "ناامنی‌های سیستان و بلوچستان از آن سوی مرزها شکل می‌گیرد" و به همین دلیل انسداد مرز ایران و پاکستان در این استان شرقی ایران در دستور کار قرار گرفته است.

 

دو شهروند بوکانی بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - روز چهارشنبه مورخ 24 تیرماه، دو شهروند كرد به نام های ناصر خضری و سوران خضری توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این دو شهروند کرد که برادر هستند در محل زندگی شان بوکان بازداشت شدند.

گفتنی است از سرنوشت و محل نگهداری ناصر و سوران خضری هیچ اطلاعی در دست نیست و مسئولان در مقابل پیگیری های خانواده ی ایشان هیچ پاسخی نمی دهند.

 

احمد‌رضا احمد‌پور برای سومین بار دست به اعتصاب غذا زد

خبرگزاری هرانا -  احمد‌رضا احمد‌پور عضو جبهه‌ی مشارکت مرکزی قم و وبلاگ نویس در طی چند ماه اخیر برای سومین بار دست به اعتصاب غذا زده است‌.
به گزارش رادیو کوچه، وی پس از اتمام مرخصی و بازگشت به زندان لنگرود قم تمامی وسایل شخصی و پزشکی او توسط مامور زندان ضبط و تاکنون بازگردانده نشده و بر همین اساس از روز یک‌شنبه نوزدهم تیرماه برای بار سوم دست به اعتصاب غذا زده است‌.
طبق اطلاعات به‌دست آمده احمد‌رضا احمد‌پور هم اکنون در بخش حفاظت زندان برای جلوگیری از اعتصاب غذای دیگر زندانیان قرار دارد و هیچ‌گونه اطلاعی از زمان ورود به بخش حفاظت در دست‌رس نیست‌.
لازم به ذکر است وی که از محققین حوزه ی علمیه قم نیز می باشد، به علت داشتن مشکلات جسمی به‌خاطر حضور در جنگ  نیاز به متخصص اورتوپد دارد که تا این لحظه مامورین زندان مانع از معاینه‌ی پزشک متخصص برای احمد‌رضا احمد‌پور شده‌اند.

 

 

فشار گسترده نیروهای امنیتی و اطلاعاتی شهر تبریز بر معتمدین بازار بزرگ تبریز


خبرگزاری هرانا - نیروهای امنیتی به منظور پایان هرچه سریعتر اعتصاب در بازار تبریز به سیاست وارد آوردن فشار بر بازاریان این شهر روی آورده اند.
نیروهای اطلاعاتی و امنیتی شهر تبریز از همان روزهای آغازین تحصن بازار تبریز اقدام به برقراری تماس با معتمدین بازار به منظور جلوگیری از گسترش تحصن به تمام بازار بزرگ تبریز کردند.
به گزارش دانشجو نیوز، طی سه روز گذشته که بازار تبریز در تحصن کامل بود نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ضمن تهدید و  ارعاب، فشار گسترده ای بر معتمدین بازار تبریز بمنظور پایان تحصن و بازگشایی مجدد بازار آورده اند.
لازم به ذکر است طی چند روز گذشته نیروهای لباس شخصی با مراجعه به منازل برخی از روسای اتحادیه های اصناف از جمله اتحادیه پارچه فروشان اقدام به تهدید و ارعاب و هشدار در مورد ادامه تحصن نموده اند.
در پی آغاز تحصن بازاریان تهران در اعتراض به سیاستهای غلط اقتصادی دولت از اواسط هفته گذشته، بازاریان تبریزی نیز به منظور اعلام حمایت از تحصن بازار تهران  و نیز در اعتراض به بازداشت های گسترده اخیر فعالین مدنی آذربایجانی از اواخر هفته گذشته به صورت تدریجی اقدام به بستن بازارچه های مختلف بازار تبریز کردند؛ طوری که طی سه روز گذشته بازار بزرگ  تبریز در تحصن کامل به سر برد است.

 

 

گزارش مربوط به وقايع کوی دانشگاه تهران به دستگاه قضايی ارسال شده است

خبرگزاری هرانا - محمد حسن ابوترابی فرد، نايب رئيس‌مجلس شورای اسلامی، روز پنجشنبه اعلام کرد که گزارش مربوط به وقايع  کوی دانشگاه تهران به دستگاه قضايی فرستاده شده است.
به گزارش رادیو فردا، اين گزارش توسط شورای عالی امنيت ملی و مجلس و با همکاری دانشگاه تهران تهيه شده است.

محمد حسن ابوترابی فرد که در مراسم سالگرد قتل محسن روح‌الامينی سخن می گفت اظهار داشت: همان گونه که در مورد کهريزک، گام‌های خوبی برداشته شد، اميدواريم در مورد کوی دانشگاه نيز شاهد اقدامات تحسين‌برانگيز قوه قضاييه باشيم.

دو نفر از 11 متهم پرونده کهريزک از سوی دادگاه نظامی تهران به قصاص محکوم شده‌‌اند.

بر اساس گزارش های رسمی، محسن روح الامينی همراه با امير جوادی فر و محمد کامرانی، پس از بازداشت در تظاهرات اعتراض به نتايج انتخابات رياست جمهوری سال گذشت؛ در بازداشتگاه کهريزک پس از ضرب و شتم به قتل رسيده اند.

اما سازمان های حقوق بشری معتقدند افراد ديگری از جمله رامين آقازاده قهرمانی، در بازداشتگاه کهريزک کشته شده اند. عبدالحسن روح الامينی، پدر محسن روح الامينی نيز به نام رامين آقازاده قهرمانی اشاره کرده است.

 

 

سابقه پدر منجرب صدور حکم برای نخبه در بند

خبرگزاری هرانا – سابقه سیاسی پدر آرمان رضا خانی موجب تائید حکم از سوی دادگاه تجدید نظر برای این نخبه در بند شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، آرمان رضا خانی نخبه 19 ساله در بند که در اواخر آذر ماه سال 88 در حالی که برای مصاحبه پیرامون موفقیت های علمی کسبی به یکی از روزنامه های کثیر انتشار دعوت شده بود بازداشت شد.

علی رغم قولهای جعفری دولت آبادی مبنی بر عدم تائید حکم حبس برای این زندانی از سوی شعبه 28 دادگاه تجدید نظر نامبرده به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.
دستگاه قضایی در مرحله تجدید نظرخواهی هیچ گونه توجه ای به دفاعیه این زندانی نکرده است و هم چنین در کارشکنی آشکار، از دخالت و حضور وکیل در پرونده این زندانی ممانعت به عمل آورده است.
گفتنی است خانواده این زندانی صدور مجددا حکم برای این زندانی را به دلیل سابقه پدر آرمان رضاخانی می دانند و نسبت به حکم صادره برای فرزندشان معترض هستند.
محمد رضا رضاخانی پدر آرمان مترجم کتاب معروف "امپریالیسم ژاپن" است که در سال 71 با شلیک گلوله ای جلال الدین پارسی، کاندیدای دوره نخست ریاست جمهوری و از حامیان سرسخت جمهوری اسلامی، به قتل رسیده است.

 

 

اعدام پنج نفر در زندان مرکزی اروميه

خبرگزاری هرانا - صبح گاه روز گذشته پنج شنبه 24 تيرماه، پنج شهروند در محوطه ی زندان مرکزی اروميه اعدام شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، نام افراد اعدام شده فيصل ساعدی، کرم عزيزی، اميد نورانی، عبدالرحمان رندی و علی ساربان می باشند.
اتهام اين افراد از سوی مراجع قضايی قاچاق مواد مخدر عنوان شده اما هیچ مرجع مستقلی این اتهامات را تایید نکرده است.
گفتنی است گزارشگران هرانا در چهاردم تیرماه از انتقال این پنج تن به سلول انفرادی جهت اجرای حکم خبر داده بودند.

منتظر محاکمه آمرین هستیم/ اجازه سوء استفاده علیه نظام نمی‌دهیم


کلمه:
پدر یکی از شهدای حوادث بازداشتگاه کهریزک در سال گذشته با صدور بیانیه ای از پیگریهای صورت گرفته در این خصوص  تشکر و تاکید کرد: مسئولین قوه قضائیه و دادستان وقت که دستور انتقال این جوانان مظلوم به کهریزک را دادند پاسخگوی اصلی هستند. وی همچنین محاکمه و مجازات عاملین و آمرین این جنایت عبرتی برای آینده و زمینه اصلاح رویه ها خواهد بود و ما ضمن پیگیری حقوق این شهید اجازه هر گونه سوء استفاده را به جریانهای سیاسی داخلی و یا بیگانگان نخواهیم داد.
به گزارش مهرمتن کامل بیانیه علی کامرانی پدر شهید محمد کامرانی چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
من قتل مظلوما لقد جعلنا لولیه سلطانا ( قرآن کریم )
حضرت امیر علیه السلام در نامه به مالک اشتر: ای مالک بر حذر باش از ریختن خون به ناحق …… اولین چیزی که در قیامت سئوال خواهد شد ، از خون به ناحق ریخته است( نامه ۵۳ نهج البلاغه)
یکسال گذشت ، یکسال به امتداد یک عمر با زخمی با عمق یک اقیانوس متلاطم ، با صبری به سنگینی کوه، فراقی جانسوز را تحمل کردیم و وجودمان چون شمع عمر فرزند دلبندمان ، آرام آرام آتش گرفت و آب شد . اکنون در اولین سالگرد جاودانگی جگر گوشه و میوه قلبمان شهید مظلوم محمد کامرانی ، با حمد و سپاس به درگاه الهی که به ما صبر عنایت فرمود و عرض ارادت به پیشگاه ائمه هدی و امام زمان علیه السلام که یادشان آرام بخش روح و تسلی قلبمان بوده است موارد زیر را به عنوان مهمترین دغدغه ها و مطالب خود مطرح می نمائیم.
۱- ما با همان سلاح برنده توکل و با همان امید نورانی توسل به اهل بیت علیهم السلام ، با قاطعیت ، پیگیر احقاق حق فرزند عزیزمان می باشیم و از تمامی امکانات و فرصت ها و ارتباطات حقوقی و قانونی کشور استفاده می کنیم و در عین حال از تمامی مسئولین و دست اندکاران نظام از مقام معظم رهبری ، رئیس محترم قوه قضائیه ، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ، اصحاب رسانه و آحاد ملت ایران که هر کدام به نحوی التیام بخش درد جانکاه ما بوده اند تشکر می کنیم و اطمینان داریم که این حمایتها همچنان ادامه می یابد و البته در راس آنها « حسبنا الله و نعم الوکیل، نعم المولی و نعم النصیر».
۲- آنچه که سال گذشته در چنین روزهایی تلخ و تیره در کهریزک رخ داد لکه سیاه و ننگینی است که توسط عده ای جنایتکار از خدا بی خبر بر این ملت و نظام تحمیل شده و لذا علاوه بر اینکه از نظر فردی، اولیای دم حق پیگیری را دارند ، از نظر اجتماعی نیز فلب میلیونها ایرانی مسلمان و آزادگان جهان جریحه دار است و لذا باید با محاکمه و مجازات عاملین و آمرین این جنایت در هر سطح و مقام ، این لکه ننگ از دامان نظام پاک شود و عبرتی گردد برای آینده و زمینه اصلاح رویه ها باشد و تاریخ آینده نیز از این مقطع به نیکی یاد کند . و به همین دلیل نیز تمامی مسئولان نظام باید با حساسیت و دقت این موضوع را دنبال کنند.
۳- در دیدارهایی که همراه با سایر اولیای دم با مسئولین کشور و به خصوص مقام معظم رهبری داشته ایم ، به شکل خاص شخص مقام رهبری بر حمایت بیدریغ خویش و پیگیری موضوع تاکید فرموده اند، و لذا شایسته است سایر مسئولین و بخصوص قوه قضائیه با قاطعیت موضوع را دنبال کنند. از نظر ما نیز به حول و قوه الهی این تیری است که رها شده و دیر یا زود بر سینه جنایتکار و جانیان اصلی خواهد خورد و همانگونه که رهبر معظم فرموده اند : «چنانچه عنوان مجرمانه ثابت شود ، هیچکس در حاشیه امن نیست» . لذا مسئولین قوه قضائیه و دادستان وقت که دستور انتقال این جوانان مظلوم به کهریزک را دادند پاسخگوی اصلی هستند.
۴- ما ضمن تشکر از اقدامات دقیق ، خداپسندانه و زحمات شبانه روزی چندین ماهه مسئولین ذیربط در حوزه قوه قضائی نیروهای مسلح و ضمن اظهار رضایت و اطمینان و آرامش از روند دادگاه و احکام صادره امیدواریم این احکام هر چه سریعتر قطعی و اجرایی گردد. البته نه از بابت عقده گشایی حقیر بلکه از بابت درس عبرت برای آینده و اصلاح رویه ها.
۵- مطالبه اصلی و اولیه ما همان محاکمه ، و مجازات آمرین این جنایت می باشد و امیدواریم رئیس قوه محترم قضائیه و سایر مسئولین هر چه سریعتر مرحله بعدی پرونده را نیز اجرایی نمایند و نگذارند دشمنان این ملت و نظام سوء استفاده و بهانه جویی نمایند، و البته این حق مسلم ماست و خداوند برای ما مشروع قرار داده است که مطالبه خون به ناحق ریخته فرزندانمان را بنمائیم و به عنوان اولیای دم تا آخرین لحظه عمر خود از پای نخواهیم نشست.
۶- آخرین و بلکه یکی از مهمترین نکات اینکه ما نمی گذاریم خون پاک فرزند مظلوم و عزیزمان توسط جریانها ، احزاب ، جناحها و گروههای سیاسی از هر نوعی مورد سوء استفاده قرار گیرد و به آنها با قاطعیت اعلام می کنیم که با هوشیاری حرکات آنها را زیر نظر داریم و بخصوص بخوبی واقفیم که این جریانات و رسانه های آنها فقط در فکر امیال سیاسی آلوده خود هستند و بخصوص همچون گذشته هرگز اجازه نمی دهیم خارج نشینان بیگانه صفت، برای مطالع پست دنیوی خود از خون پاک فرزند ما سوء استفاده نمایند . در پایان به امام زمان علیه السلام که صاحب خون تمامی مظلومان و بخصوص سید مظلومان ابا عبدالله الحسین ( علیه السلام ) است توسل می جوئیم که : این الطالب بدم المقتول بکربلا…
در این غروب جمعه ۲۵/۴/۸۹ در روز میلاد پرچمدار قیام کربلا حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام که دقیقاً مصادف با اولین سالگرد عروج جانسوز فرزندمان می باشد ، از منجی عالم بشریت و منتقم خون مظلومان یاری می جوئیم و امیدواریم هر چه زودتر با ظهور آن عدالت گستر همه جهانیان طعم شیرین عدالت را بچشند.
وسیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
علی کامرانی ( پدر شهید )
۲۵/۴/۸۹

نامه ی زهرا رهنورد به ژیلا بنی یعقوب


کلمه:
پس از نامه پیشین زهرا رهنورد به فاطمه شمس، همسر محمد رضا جلایی پور، این دومین نامه ای است که وی خطاب به همسر یک زندانی مظلوم می نویسد؛ این بار اما مخاطب این نامه، خود نیز به سی سال محرومیت از حرفه روزنامه نگاری محکوم شده است؛ حکمی که در تاریخ حقوقی و سیاسی ما بی سابقه است.

هر روز یک موقعیت بین المللی برای او… که با این ظاهر فروتن و نسبتا کم سن و سال به یک روزنامه نگار ورزیده تبدیل شده و نمونه ای از شجاعت، هویت و آزادی بیان زنان ایرانی است… جوایز خود را به مبارزانی چون نظرآهاری ها ،باستانی ها، زید آبادی ها و امرآبادی ها، احمدی امویی ها و دیگران هدیه می کند.

ژیلا جان! به من اجازه بده تا کمی از گمنامی های نام آورانه تو سخن بگویم:

روزی دخترک پانزده – شانزده ساله، دانش آموز دبیرستان، مضطرب اما مصمم، غمگین اما امیدوار را شناختم. او را در روند مبارزه با ظلم و دادخواهی شناختم، شگفتا! این دخترک، تنها با عریضه ای در دست، در مراجع اجرایی و قضایی چه می کند؟

فهمیدم او، دختر پدری * است شرافتمند، وطن پرست، متعهد، صادق و سالم در وظایف شغلی، که به تازگی شهید شده، آن مرد شریف که مسئولیت حفاظت انبوهی از بیت المال را بر عهده داشت، در نیمه شبی هولناک در یک شبیخون مخوف و طراحی شده به دست اشرار به شهادت رسیده بود و اینک این دختر شجاع با رجوع به مراکز مختلف اجرایی و قضایی، این در و آن در می زد تا با شناسایی عوامل اصلی آن حادثه غمبار که همه زندگی اش را تحت تاثیر قرار داد، از تکرار چنین تعدّی ها و حوادثی جلوگیری کند.

اما ژیلا جان ،دست تقدیر چه کار آموزی عجیبی را برای تو تدارک دیده بود… و این تازه اول راه بود.

ده-دوازده سال پس از آن حادثه هولناک، زن و مرد جوانی در دانشگاه به دیدنم آمدند، با یک جلد کتاب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی که نقدی هم بر دوران نخست وزیری موسوی داشت، نوشته بهمن احمدی امویی و یک جلد از کتاب روزنامه نگاران که روایتی از زندگی روزنامه نگاران ایرانی در سالهای اخیر بود، نوشته ژیلا بنی یعقوب.

همانجا فهمیدم ژیلا، فرزند سواحل نیلگون دریای خرز با یک روزنامه نگار برجسته اقتصادی ازدواج کرده است و به قول مردم ایران در روند جنبش سبز، حالا “عروس بختیاری” ها شده است.

البته اینگونه اصطلاحات جدید در واژه نامه انتخابات دهم هم حاکی از نوعی میل به وحدت با همه تنوع ها و تکثرهاست که مردم را از شدت شوق وحدت و تغییر جویی به نوعی به هم وصل و خویشاوند می کرد؛ مثلا لرها به من می گفتند، دختر لر، موسوی را داماد لرستان و ترکها هم مرا عروس اذربایجان صدا می کردند.

لرها، آقای کروبی را شیر مرد لرستان می نامیدند و مجذوب و فدایی آن همه شجاعت و فصاحت شده بودند و این نمادی است از آگاهی مردم آزادیخواه، نوعی از کثرت شناسی در کانون آرمانهای آنان که در وحدت و هویت ملی نهفته است که لر و ترک را در یک خویشاوندی ملی تعریف می کنند.

کیست که بر سر شوق نیاید، هنگامی که می بیند برای توافق بر آزادی و دمکراسی و قانونگرایی، وحدت شهری، ایلیاتی، روستایی، قومی، زبانی و نژادی سراسر ایران را فراگرفته است.

متاسفانه برخی از جناح های افراطی راست، از سرکینه توزی یا حسادت یا کم سوادی این اصطلاحات را به ریشخند می گیرند و نمی دانند و یا نمی خواهند بدانند در دنیای مدرن و تبعات و بارها و واژه شناسی های آن چه می گذرد؟ و چه اشکالی دارد که ژیلا بنی یعقوب که آزادگی و قلمش شهره خاص و عام در سطح ملی و جهانی است؛ در عین حال، فرزند گیلان و عروس بختیاری ها هم هست.

… من که از شدت شوق به ایران در سفرهایم وجب به وجب این خاک به خون عجین شده را بوسیده ام، آن را توتیای چشمم کرده ام، همیشه گفته ام که همه جای ایران سرای من است و بنابر شغل پدرم، چهار گوشه ایران زندگی کرده ام، زبانهای محلی را یاد گرفته ام ،که با تمام همشهری هایم در این سرزمین شکوهمند، در ایران بزرگ که یا فارس هستند یا ترک یا گیلک یا بلوچ و عرب یا کرد و لر، همنوایی و همدلی کنم و از این تلألوء زبان و قومیت به یاد بوستانهای پر طراوتی باشم که عطرشان مشام جان ملت ها را سیراب کرده است و امروز حق آنهاست که به فرهنگ و زبان خود ببالند اما خود را ایرانی بدانند… بگذریم!

آری! حالا ژیلا بزرگ و بزرگتر شده و با همسر محبوبش بهمن، دو نویسنده، دو روزنامه نگار، یا دو بال پرواز، به سوی تعالی ها رهسپار شده اند، یکی در زندان کوچک و یکی دیگر در زندانی بزرگتر اما همیشه با هم و با هدفی روشن.

ژیلاجان، چه خوب پا جای پدر گذاشتی، پا جای وطن پرستان واقعی، آزادیخواهان، حق طلبان، شهیدان جنگ تحمیلی… و کوله بار میراث پدر را که دفاع از منافع ملی و ارزش های انسانی است با همه عظمت و شکوهش به این سو و آن سو تداوم می بخشی؛ به افغانستان مظلوم ، عراق در هم شکسته، اردوگاههای فلسطینی صبرا و شتیلا و همه سرزمین هایی که اسیر ظلم و تجاوز است ،سفر می کنی و گزارشگر مصائب و رنج های مردمشان می شوی.

ژیلا جان، در جنبش سبز، تو گزارشگر زیبایی ها و تلخی ها بوده ای، تو روزنامه نگاری و جوهر قلمت تعهد و خون دل.

آخر ما، روشنفکران، هنرمندان، روزنامه نگاران، طرفداران حقوق بشر، ما که اسلحه ای نداریم جز قلم مان، قلمی که آنقدر شریف است که خداوند به آن سوگند خورده: “نون و القلم و مایسطرون” و اگر به قلم متعهد نباشیم پاک، باخته ایم؛ هم دنیا و هم آخرت را.

اما همه ی ما، تو و همسرت ژیلا و بهمن، به خاطر همین تعهد پاکباخته ایم و خدا را به نعمت انتخاب این راه شکر می گوییم.

زهرا رهنورد-تهران

بیست و دوم تیرماه ۱۳۸۹

*پدر ژیلا بنی یعقوب ،انبار دار یکی از واحدهای بزرگ کالا و خدمات بنیاد مستضعفان، به هنگام انجام وظیفه، در پی حمله اشرار به این انبار کالا جان باخت.

سلامت زندانیان عقیدتی در دستان مقامات رسمی ایران است!!! اطلاعیه مشترک عفوبین‌الملل و گزارش‌گران بدون مرز


اخبار روز: 

یک سال پس از آغاز کارزار گسترده سرکوب تظاهرات‌های اعتراضی به انتخاب مورد مناقشه محمود احمدی نژاد، همچنان صدها زندانی در شرایط غیر انسانی و تحقیر آمیز، در زندان‌های ایران نگاه‌داری می‌شوند. و ابتدایی ترین حقوق آنها از جمله بهره‌مند شدن از درمان پزشکی مناسب پایمال می‌شود. عفو بین‌المللی و گزارش‌گران بدون مرز دو سازمان مدافع حقوق بشر اعتراض خود را به وضعیت نگاه‌داری این زندانیان که اغلب از نظر جسمی و روحی به شدت بیمار هستند،اعلام می‌کنند. هر دو سازمان بر این باورند که محرومیت از درمان پزشکی تحمیل شده بر زندانیان با هدف اعمال فشار بیشتر بر زندانیان و خانواده‌های آنها انجام می‌گیرد.

" ما بار دیگر زندان کردن خودسرانه زندانیان عقیدتی و همچنین بدرفتاری با آنها را محکوم می کنیم. مقامات مسئول ایران باید به فوریت و بدون قید و شرط همه‌ی کسانی را که تنها به علت فعالیت مطبوعاتی‌ و یا استفاده مسالمت آمیز از حقوق خود در عرصه آزادی بیان، تشکیل انجمن و یا شرکت در تجمعات، بازداشت شده‌اند، آزاد کنند."

از یک سال پیش اطلاعات جمع آوری شده از خانواده‌ها و اغلب انتشار یافته در رسانه‌های رسمی موید این امر است که تعداد بسیاری از زندانیان عقیدتی در زندان‌های سراسر کشور از جمله دو زندان اوین و رجایی شهر قربانی عارضه های مختلف و یا حتا حمله قلبی شده‌اند. وضعیت سلامت بسیاری از این زندانیان رو به وخامت گذاشته است. علیرغم فوریت درمانی که تنها در خارج از زندان امکان پذیر است، اما مسئولان اجرایی بر خلاف نظر پزشکان زندان، با انتقال آنها به بیمارستان مخالفت می‌کنند.

عفو بین‌المللی و گزارش‌گران بدون مرز در این باره اعلام می‌کنند " مقامات رسمی ایران مسئول سلامت و امنیت همه کسانی هستند که در زندان نگاه‌داری می‌شوند. آنها باید دسترسی به درمان پزشکی مناسب و در صورت نیاز در خارج از زندان‌ها را برای زندانیان فراهم آورند. مقامات ایران نمی‌توانند سلامت زندانیان را به بازی گرفته و سپس اعلام کنند نسبت به وخامت وضعیت سلامت آنها مسئولیتی ندارند."

آیین نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور که "برای نگهداری متهمان تحت قرار و محکومان به حبس" در "کلیه امور زندانها" قابل اجراست، مسئولان زندان را مکلف به تامین احتیاج‌های درمانی و بهداشتی محکومان کرده است. از جمله مواد ١٠٢ و ١٠٣ این آیین نامه تاکید دارد که " بهداری موسسه یا زندان مکلف است دست‌کم ماهی یکبار نسبت به تست پزشکی کلیه محکومان اقدام نماید." و بر " موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه" تاکید کرده است. همین آئین نامه قاضی ناظر را از جمله مسئول " وضع محکومان بیمار صعب‌العلاج یا غیرقابل علاج " می‌داند.

بنا بر میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران یکی از امضا کنندگان آن است، محروم کردن از درمان پزشکی می‌تواند نقض ممنوعیت شکنجه و رفتار ظالمانه ، ضد انسانی و یا تحقیر آمیز محسوب شود. میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حق همگان را برای بهره‌مند شدن از امکانات بهینه پزشکی تضمین می‌کند. علاوه بر آنکه مجموعه موازین در باره رفتار با بازداشت شدگان و زندانیان تصویب شده از سوی نهادهای سازمان ملل برای بیمارانی که نیاز به درمان ویژه دارند انتقال به اماکن نگاهداری ویژه و یا به بیمارستان‌ها را پیش بینی کرده اند.

عفو بین‌الملل و گزارش‌گران بدون مرز خواهان آزادی همه زندانیان سیاسی در ایران هستند و مقامات قضایی ایران را فرا می‌خوانند که دادگاه‌های زندانیان عقیدتی بلاتکلیف را بنا بر مهلت تعیین شده در قوانین و بدون صدور حکم اعدام و در تطابق با موازین منصفانه بین‌المللی برگزار کنند.

عفو بین‌الملل و گزارشگران بدون مرز از مقامات جمهوری اسلامی ایران می‌خواهد با درمان پزشکی برای همه زندانیان عقیدتی از جمله زندانیان نامبرده در لیست ذیل موافقت کند.

شیوا نظرآهاری ، مسعود باستانی، آیت‌الله سیدحسین کاظمینی بروجردی، امیر خسرو دلیرستانی، رحیم غلامی،کوهیار گودرزی،نادرکریمی جونی، منصور اسانلو،محمد صدیق کبودوند، مسعود لواسانی، مجتبی لطفی،مهدی محمودیان، سعید متین پور، ابوالفضل عابدینی نصر، حامد روحی نژاد، عیسی سحرخیز، علی صارمی،هنگامه شهیدی،بهروز توکلی، مجید توکلیٰ بهروز جاوید تهرانی، احمد زیدآبادی و....

بزرگداشت امیر جوادی فر, جان باختگان راه آزادی زنده اند


مادران عزدار
گزارش کاملی از مراسم گرامیداشت جان باخته راه آزادی امیر جوادی فر
برای او که همه ی مادران ایران زمین، مادر اویند و از غرور این افتخار به خود می بالند



پنجشنبه ۲۴ تیرماه بزرگداشت اولین سالگرد شهادت امیر جوادی فر در منزلشان با شکوه هرچه تمامتر و استقبال وسیع خانواده سایر شهدا، وکلا، شاعران، دوستان امیر، مادران عزادار، مادران صلح، دانشجویان و ... برگزار گردید.
در ابتدای مراسم دکلمه ی «بی بی ناز» با صدای شهید امیر جوادی فر پخش شد.
سپس پدر امیر ضمن خوشامدگویی به حضار از خلائی که در قلب او و برادر امیر (بابک) با رفتن امیر بوجود آمده و زحمت و طاقتی که باید بخرج دهند تا این حفره را پر کنند گفت و در ادامه گفت: "من فقط دیروز در سالگرد شهادتش ناخودآگاه دو خطی نوشتم که گفته قلب من هست و شایسته دونستم که کلیه سروران و همکاران و دوستان عزیز این دو خط را گوش کنند:
آنچنان زیباست این بی بازگشت کز برایش می توان از جان گذشت
امیرم، امیرم نقشه کردم رخ زیبای تو بر خانه دل / خانه ویران شد و افسوس آن نقشه به دیوار ماند"
سپس ترانه ای از بابک به نام ظهر تابستون تهرون پخش گردید.
پس از آن خاطره ای از زبان یکی از دوستان امیر از روز ۱۸ تیر ۸۸ و صحنه انتقال امیر به بیمارستان و سپس به کلانتری گفته شد، از امیر که می گفت برای بیان یک اعتراض مدنی می رویم و نه اسلحه ای داریم و نه خلافی می کنیم، و بعد از لحظه رفتن از بیمارستان به کلانتری می گوید که هنگام خروج از بیمارستان از امیر می خواهند که با ویلچیر او را ببرند ولی امیر قبول نمی کند و می گوید: "عاشقان ایستاده می میرند"، و پس از آن از تحویل گرفتن جنازه امیر.

در ادامه مراسم پدر امیر گفت: "امیر و امیرها زنده اند، ‌خانواده هایی که در فاجعه کهریزک مورد ظلم قرار گرفتند، امروز من در مراسم سوگواری پسر آقای روح الامینی بودم، ‌باورمان بر این است که امیرها، محسن ها و کامرانی ها زنده اند. از خون آنها ریشه های این مملکت مقاوم خواهد شد، روزی خواهد رسید که داد ما را به ما خواهند داد و تا آن روز من هستم، باید باشم و این مسئله را به چشمم ببینم، فشارهای زیادی روی ما هست ولی تحمل خواهیم کرد تا انشااله در آینده نزدیک این روز را ببینیم.

سپس پیام مادران عزادار خوانده شد:
من به نبرد می روم ولی شمشیر نمی کشم بلکه روشنایی می بخشم تا لشکر تاریکی بگریزد (پیامبر ایرانی-زرتشت)
با عرض تسلیت و تبریک به خانواده محترم شهید امیر جوادی فر . خانواده همه شهدای حماسه جنبش سبز.
ما مادران عزادار (پارک لاله) همچنان پیگیر و مقاوم در کنار سایر هموطنان ایستاده ایم و خواسته های خود را دنبال می کنیم:
۱) اعدام را بس کنید
۲) آمران و عاملان جنایات، عادلانه و علنی محاکمه شوند
٣) تمامی زندانیان عقیدتی و سیاسی هرچه سریعتر و بدون قید و شرط آزاد شوند.
مادران عزادار (پارک لاله)

و در ادامه استاد شمس لنگرودی اشعاری از سروده های خود را خواند:
"تو دیگر نیستی /
انار شکسته ای که خاطره های خونینش تنها بر دست و دهان می ماند /
تو دیگر نیستی /
مگر به صورت شعری در دهان /
و لمس سر انگشهایت تمام شده است /
در دست های من /
شگفت لعلگونه پرداخت شده ابگون /
انار دهان گشوده /
از این بیش /
نمی ماند بر درخت"
***
"پس این فرشتگان به چه کاری مشغولند
که مثل پرندگان راست راست می چرخند در هوا
سر ماه حقوقشان را می گیرند.
پس این فرشتگان به چه کاری مشغولند
که مرگ تو را ندیدند
کاش پَر و بالشان در آتش آفتاب تیر بسوزد
ما با زغالشان شعار خیابانی بنویسیم.
پس این فرشتگان پیرشده
جز جاسوسی ما
به چه کار بد ِ دیگری مشغولند
که فریاد ما به گوش کسی نمی رسد. "
***
"حتماً سراسر شب صدایمان می کردی
اما عزیز دلم
زندگان که قادر نیستند صدای تو را بشنوند
حتماً سراسر شب
بر دریچه ی سنگینت کوفتی
و ما صدای بم باران را می شنیدیم
که بر گل نامرئی می بارید
و بویی غریب
از گل هایی ناشناخته در شب می پیچید
با دست بسته نمی شود کاری کرد
شب چسبنده، دست و دهانمان را فرو می بندد
و آنچه که می بینی
رویاهای ماست
که مثل مِهی بر می خیزد
بر سنگت فرو می ریزد
با دست بسته نمی شود کاری کرد
اما هیچ کس را توان بستن رویاهای ما نیست
رویاهایی که نیمه شبان به خیابان قدم می گذارند
در تلألو پنهان خویش یکدیگر را می شناسند
از راهپیمایی فردا سخن می گویند. "

همچنین نامزد امیر و سایر وابستگان درد دل های خود را با او در مراسمش بازگو کردند.
سپس سخنانی از طرف مادران صلح گفته شد:
"بابک عزیز با چه زیبایی با اعتقادش به مانیفست جنبش سبز که جنبش بدون خشونت و پایبند به قانون است اینجا قصه زندگی امیر را بیان کردند و چه زیبا خانواده شما براساس همان مانیفست که پای بندی به قانون بود، عزیزترین کستان را به قانون تحویل دادید. به امید روزی که بی قانون ترین فرد این مملکت را وادار کنیم به قانون احترام بگذارد، به امید رسیدن به آزادی و دموکراسی که خواست همه جوانان و همه ملت ایران است. به امید آن روز"

و دو شعر از یکی از مادران صلح خوانده شد.

و سپس ترانه ای از بابک جوادی فر خوانده شد:
آسمون گریه می کرد برای تو /
واسه اون صدای خنده های تو /
رفتی و قصه ما به سر رسید /
گل خنده از لبامون پر کشید /
باز همون قصه دریا شدن /
فصل آخر فصل هم صدا شدن /
زیر تیغ و ضربه ها کوبوندنت /
ریشه تو خشکوندنو سوزوندنت /
ای گل پرپر شده در دست باد /
یادمان لحظه های سبز و شاد /
نوگل غلطیده در آغوش خاک /
خاک میهن، خاک خونین، خاک پاک ...

سپس شعر «شرمتان باد ای خداوندان قدرت» از طرف مجموعه فعالین دانشگاه آزاد خوانده شد و اظهار امیدواری شد که تمام آمرین و مسببان اصلی این فجایع محاکمه شوند و هرچه زودتر ما آن روز را ببینیم.

در ادامه مراسم از طرف آقای صالح نیکبخت، وکیل محترم شاکیان پرونده کهریزک شعر «گفتگو» از استاد شفیعی کدکنی توسط بابک جوادی فر خوانده شد.
همچنین در این مراسم هم بندیهای امیر در کهریزک، مادر شهید سهراب اعرابی (پروین فهیمی)، مادر سعید زینالی (مادری که ۱۱ سال در جستجوی فرزند دانشجوی خود می باشد) و مادر و همسر شهید حسن پور شرکت داشتند که از حضورشان تشکر و قدردانی شد.

سپس سرود سراومد زمستون پخش و همخوانی شد.
در دامه ترانه ای از امیر خوانده شد:
به جز تو کی به یاد شالیزاره /
به جز تو کی سزاوار بهاره /
به جز تو کی مثل ساحل عزیزه /
کی جز تو صاحب دریاکناره /
فقط اسم تو مونده روی لبهام /
فقط یاد تو همراه نفسهام ...
همچنین سرود وطنم وطنم پخش و همخوانی شد.

در اواخر مراسم پدر و مادر و خواهر شهید محمد کامرانی و مادر و پدر شهید محسن روح الامینی از مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهید محسن روح الامینی برای عرض تسلیت به مجلس بزرگداشت امیر آمدند.

خانم پروین فهیمی،‌ مادر سهراب اعرابی، در پایان مراسم سخنرانی کوتاهی کرد:
"به نام امیر، به نام سهراب، به نام ندا،‌ به نام محسن، به نام محمد، به نام علی، به نام حسن پور، به نام تمام جوانانی که در سال گذشته و طی یکسال اخیر در راه وطن کشته شدند به دست مزدوران و به دست خشونت طلبان.
من به اینجا آمدم فقط بخاطر امیر، بخاطر پدر مهربانش و برادرش آقا بابک.
فقط بدانیم این بچه ها زنده اند، من خوشحالم از اینکه هنوز مردم ما و هموطنان ما با ما همدردی می کنند و این برای ما بسیار ارزش دارد، درسته برای ما خیلی سخته، شب و روز به یاد بچه هامون می گذرونیم ولی ماشااله این همه جوان داریم. اینها نمی توانند هیچ وقت حق را ناحق کنند، مطمئن باشیم که خون بچه های ما پای ظالمین را خواهد گرفت.
خیلی از خانواده ها بچه هایشان را از دست دادند و باز هم صدایشان در نیامد و من متاسفم،‌ واقعا متاسفم چون با این سکوت اول خود خون و حق بچه هایشان را پایمال می کنند و بعد دیگران.
من از همه شان می خواهم، در اینجا می گویم و همه جا هم گفتم اول خانواده ها و مادران نباید از خون این بچه ها بگذرند. کسی که خون بچه اش را پایمال می کند مطمئن باشد که دیگران هم همان می کنند و می خواهم بگویم که بچه های ما زنده اند و زنده خواهند ماند. "

در پایان مراسم سرود ندای سهراب پخش و همخوانی شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو
مادران عزدار
۲۵ تیر ۱٣٨۹