۱۳۹۰ دی ۹, جمعه

جمعه بخش چهارم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

دلال بازی ارزی دولت برای پر کردن خزانه
   جرس: بازار ارز این روزها نبض اش تند تر از هر جای دیگر می زند. تفاوت نرخ ارز دولتی و آزاد به 500 تومان هم رسیده است. گویی هر رویداد منطقه ای و بین المللی بازار ارز ایران را آشفته تر می کند. تنها اعلام چند ساعته خبر قطع روابط تجاری ایران و امارات در هفته گذشته قیمت دلار را به 1600 تومان هم رساند. 

افزایش قیمتی که پس از اعلام تحریم های بین المللی گسترده علیه ایران شتاب گرفته است به جای این که به بهبود وضعیت اقتصادی جامعه کمک کند، ابزاری برای دلال بازی دولت در بازار ارز شده است. دولتی که در شش سال گذشته رکورد دار "واردات" و " درآمدهای نفتی" بوده به خاطر بی انضباطی و فساد مالی گسترده همواره با کسری بودجه و جیب خالی در ماه های پایانی سال روبرو شده است.

حال چاره جبران همه بریز و بپاش ها و بذل و بخشش ها را در یک راه می بیند. راهی که اگر چه می تواند نقدینگی سرگردان در بازار پول ایران را جذب کند اما پیامدهایش بیش از هر فرد و گروهی تولید کنندگان و طبقه متوسط را نشانه می گیرد. گویی دولت نیز چندان از این رویداد ناراحت نیست بلکه علاقه دارد تا به بازی با دلار ادامه دهد.

پردرآمد ترین دولت


دولت احمدی نژاد به یمن افزایش قیمت نفت در دوران زمامداری اش پردرآمدترین دولت در سال های بعد از انقلاب بوده است. اگر چه نتوانسته حتی تولید نفت متعهد شده به اوپک را هم عملی کند اما از سوی دیگر این امکان را داشته تا هر بشکه نفت را حداقل 27.5 دلار بیشتر از قیمت پیش بینی شده در بودجه سال 90 به بازار عرضه کند.

دولت احمدی نژاد در شش ماهه نخست امسال به صورت میانگین دو میلیون و 430 هزار بشکه در روز نفت به بازار جهانی عرضه کرده است. بر اساس گزارش های انتشار یافته در رسانه های نزدیک به حکومت، دولت احمدی نژاد رکورد دار بیشترین درآمدهای نفتی در تمام سالهای بعد از اکتشاف نفت در ایران به شمار می آید.

چنانچه دولت روزانه تنها دو میلیون و 430 هزار بشکه نفت به بازار عرضه کرده باشد و هر بشکه نفتی 27.5 دلار مازاد درآمد پیش بینی شده در بودجه به همراه بیاورد، دولت روزانه 66 میلیون و 825 هزار دلار درآمد ارزی مازاد بر پیش بینی خواهد داشت.با همین حساب و کتاب درآمد مازاد نفتی دولت در یک ماه به دو میلیارد و چهار میلیون دلار خواهد رسید.

آن گونه که دستگاه قانون گذار جمهوری اسلامی تصویب کرده، این درآمدهای مازاد باید به صندوق ذخیره ارزی و یا همان صندوق توسعه ملی کشور واریز شود. اما دولت نه تنها این درآمدهای مازاد را به خزانه واریز نکرده، بلکه به استناد گزارش دیوان محاسبات کشور در شش سال گذشته دولت بالغ بر 16 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی را نیز به خزانه واریز نکرده است.

مجموعه گزارش های مجلس و سایر نهادهای نظارتی ایران نشان می دهد که دولت نهم و دهم بی انضباط ترین دولت در هزینه های جاری بوده است. به گونه ای که این دولت علیرغم درآمدهای نفتی مازاد هم اکنون یکی از بدهکارترین دولت های جمهوری اسلامی به شمار می آید و به گفته نمایندگان مجلس در سال جاری با کسری بودجه 150 هزار میلیارد ریال معادل 12.5 میلیارد دلاری روبرو خواهد شد.

رشد نقدینگی


این درآمدهای مازاد نفتی به دولت امکان هزینه کردن های بدون حساب و کتاب را داده است. دولت درآمدهای نفتی را به جای این که هزینه سرمایه گذاری کند  روانه بازار کرده است. همین توزیع بدون محاسبه درآمدهای نفتی در بازار سبب شده تا نقدینگی در بازار ایران هم رکورد دوره های قبلی را بشکند. هم اکنون بنا بر اعلام پایگاه خبری قانون آنلاین، نقدینگی سرگردان در بازار مالی ایران به 300 تا 350 هزار میلیارد تومان می رسد.

به دلیل دستورالعمل های دولتی به نظام بانکی کشور این بانک ها ناچار شده اند نرخ سود سپرده گذاری را کاهش دهند. همزمان با کاهش نرخ سود سرمایه گذاری، وضعیت بازار کسب و کار در ایران هم رو به وخامت گذاشته است. به گونه ای که پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و رکورد شکنی دولت در واردات کالاهای خارجی، بسیاری از تولید کنندگان عطای تولید را به لقایش بخشیده اند. هم اکنون به گفته کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی واحد های تولیدی با سی درصد ظرفیت به تولید ادامه می دهند.

تولید کنندگان نیز ترجیح می دهند به جای زیان ناشی از سیاست های اقتصادی اشتباه دولت، کار تولید را رها کرده و سرمایه خود را به بازار پرسودتری وارد کنند. اگر چه دولت در سال های اخیر آماری از میزان خروج سرمایه از بازار اقتصادی ایران ارائه نکرده است اما نمود عینی کاهش سرمایه گذاری در بازار اقتصادی ایران را می توان در میزان مشاغل ایجاد شده و بحران واحدهای تولیدی و پروژه های نیمه تمام صنعتی مشاهده کرد. به گونه ای که وزیر صنعت و معدن و تجارت ایران تابستان امسال از وجود 18 هزار واحد صنعتی در شهرک های صنعتی ایران خبر داده و در تازه ترین اظهار نظر رئیس اتاق صنعت و معدن ایران گفته است: شهرک های صنعتی به شهر اموات تبدیل شده اند.

نقشه دولت برای جبران کسری بودجه


در چنین شرایطی دولت برای هزینه های بی برنامه اش از محل بودجه عمرانی برداشت کرده و نه تنها نتوانسته وعده خود به صنعت گران را عملی کند بلکه با کسری بودجه در پرداخت یارانه های نقدی به مردم نیز مواجهه شده است.

حال برای جبران کسری بودجه خود به دلالی در بازار ارز و سکه روی آورده است. عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته است: دولت از محل هدفمندی یارانه ها در 9 ماه نخست 24 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرده در حالی که 30 هزار میلیارد تومان به عنوان یارانه نقدی به مردم پرداخت کرده است.
همچنین دولت باید 10 هزار میلیارد تومان از درآمدهای هدفمندی یارانه ها را به وزارتخانه های صنعت و کشاورزی بدهد. به گفته علیرضا منادی سفیدان، دولت از راه برداشت های غیرقانونی و خرید و فروش سکه و ارز می خواهد کسری بودجه را جبران کند. او گفته است: دولت بیش از 25 هزار میلیارد تومان از گرانی ارز درآمد کسب کرده است.

مهدی تقوی استاد اقتصاد دانشگاه تهران هم در گفت و گو با خبرآنلاین بر این نکته تاکید کرده است که دولت با فروش ارز در بازار می خواهد کسری بودجه اش را جبران کند. او گفته است: در شرایط فعلی دولت برای تامین کسری بودجه دو راه دارد؛ یا اوراق مشارکت منتشر کند که در شرایط فعلی خریداری ندارد و یا به فروش ارز در بازار روی بیاورد.محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی نیز چندی قبل به صورت تلویحی فروش دلار به منظور جبران کسری بودجه از سوی دولت را تائید کرده بود. او گفته است: افزایش نرخ ارز در بازار به نفع دولت است.

نابودی طبقه متوسط


دولت از نوسان قیمت دلار سود می برد، سودی که می تواند با آن کسری بودجه اش را جبران کند اما فشار افزایش قیمت دلار بیش از هر گروهی طبقه تولید گر و متوسط را نشانه رفته است. افزایش قیمت دلار معنای دیگرش کاهش ارزش ریال و توان خرید در بازار داخلی و خارجی است.

دولت احمدی نژاد نشان داده که با طبقه متوسط میانه خوشی ندارد. او خاستگاه و پایگاه اجتماعی خود و دولتش را در قشر فرودست جامعه می داند و تلاش می کند که تبدیل خدمات دولتی از وظیفه به عنوان امتیاز، همچنان جایگاه خود در میان این طبقه از جامعه را حفظ کند. درآمد های نفتی هنگفت در کنار ضعف نهادهای نظارتی و مجلس این فرصت را به بهترین شکل ممکن برای او فراهم آورده تا با توزیع مستقیم پول در میان مردم به این برنامه خود جامه عمل بپوشاند.
اما در آن سو طبقه متوسط و تولید کنندگان در جامعه که از رانت های دولتی نیز برخوردار نیستند با دلال بازی دولت در بازار ارز بیش از گذشته توان اقتصادی خود را از دست می دهند و ماندگاریشان به خطر می افتد. هدفی که دولت از سال 84 دنبال کرده و حال به سرمنزل مقصود نزدیک شده است.


ملاقات خانواده مهندس محمد توسلی با گذشت حدود دو ماه بازداشت
جـــرس: 
همسر مهندس محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی که از حدود دو ماه پیش در بازداشت به سر می برد، روز گذشته، پنج شنبه ۸ دی ماه (۲۹ دسامبر) با همسر خود در زندان ملاقات نمود.
به گزارش ندای آزادی، خانم یزدی(خواهر دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران) در این ملاقات حضوری که حدود ۲۰ دقیقه بطول انجامید، وضعیت محمد توسلی را در مقایسه با ملاقات پیشین بهتر توصیف نمود.
خانم یزدی اضافه نمود که وضعیت عمومی مهندس توسلی در کل نسبت به سابق بهتر بوده است.
اطلاعات دیگری دربارهء نوع اتهام و یا ادامهء بازداشت محمد توسلی در دسترس نمی باشد.
مهندس محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران روز ۱۲ آبان ماه سال جاری بازداشت شد و دستگیری این فعال ملی – مذهبی، در ارتباط با نامهٔ اخیر ۱۴۳ فعال سیاسی و اجتماعی عنوان گردید.
در این نامه که خطاب به رییس جمهور پیشین ایران نگاشته شده بود این فعالان سیاسی و اجتماعی گوشزد کرده بودند؛ "کمترین چشم‌انداز روشنی برای صیانت از آرای مردم و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه وجود نخواهد داشت."
گفتنی است محمد توسلی اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ بوده و بعد از انقلاب بار‌ها بازداشت شده و تحت شکنجه قرار گرفته است.
آخرین بازداشت او مربوط به روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ است که حدود دو ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرد.
علاوه بر مهندس توسلی، دختر کوچک ایشان، مهندس لیلا توسلی و داماد وی، مهندس فرید طاهری که همگی‌ از اعضای نهضت آزادی هستند در زندان بسر می برند.
اتهام لیلا توسلی، شهادت دادن دربارهٔ عبور خودروی نیروی انتظامی از روی پیکر یکی‌ از معترضین در عاشورای ۸۸ می باشد.





پاسخ تند انصاری به سخنان شجونی:
این بزرگوار تعادل ندارد و لذا جواب مستقیم هم به ایشان وجهی ندارد


عبرت نیوز
در پی انشتار مصاحبه زشت و جسارت آمیز شیخ شجونی خطاب به بیت مکرم امام خمینی ره سر انجام انصاری دبیر ستاد بزرگداشت امام ره که خود نیز از مخاطبان سخنان شجونی بوده بصورتی کوتاه به نقد موضع و سکوت جامعه روحانیت مبارز در مقابل این هتاکی پرداخت و گفت: این بزرگوار تعادل ندارد و لذا جواب مستقیم هم به ایشان وجهی ندارد.

حجت الاسلام و المسلمین محمد علی انصاری دبیر ستاد بزرگداشت حضرت امام خمینی (س)درباره سخنان اخیر "شجونی " عضو جامعه روحانیت مبارزاز ارائه پاسخ مستقیم به وی خودداری کرد اما در عین حال از جامعه روحانیت مبارز خواست که از اینگونه افراد تبری جوید .

حجت الاسلام و المسلمین محمد علی انصاری که با جماران گفتگو می کرد در پاسخ به این پرسش که "روزنامه جوان روز 4 شنبه مصاحبه ای را با جناب اقای شجونی ترتیب داده که در آن مطالبی علیه جنابعالی ، بیت حضرت امام و موسسه تنظیم و نشر آثار امام مطرح شده است .

نظر شما در این باره چیست ؟ گفت :این بزرگوار تعادل ندارد و لذا جواب مستقیم هم به ایشان وجهی ندارد، تعجب از جامعه محترم روحانیت مبارز است که چرا از چنین افرادی تبری نمی جوید؟جایگاه بلند و سوابق خوب این جامعه با وجود چنین افراد غیر متعادلی تنزل می یابد.

البته ایشان در کلام خود بارها در گذشته و در مصاحبه اخیر مرتکب اظهارات کذب و توهین به امام و نزدیکان امام شده است که هفته آینده از ایشان به دادگاه ویژه روحانیت شکایت می شود. اما جای این گله جدی هم از برادران سپاه پاسداران هست که چرا روزنامه این ارگان ارزشمند باید به تریبون فحاشی به منسوبین امام تبدیل شود؟ البته روزنامه جوان سابقه خوبی در این زمینه ندارد ولی سرداران و عزیزان سپاه باید خود نسبت به برخی کج اندیشان با حساسیت بیشتر برخورد کنند.

دبیر ستاد بزرگداشت حضرت امام خمینی (س) در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا فکر می کنید این نوع تخریبها و هجمه ها اثری در جامعه دارد؟ گفت:بله، قطعا باعث محبوبیت بیشتر بیت امام می شود؟امیر المومنین (ع) در جواب مخالفین هتاک می فرماید «اردت ان تفضحنی فافتضحت» می خواستی مرا مفتضح کنی ولی خودت مفتضح شدی ! تجربه این چند ساله نشان داده است عمق محبوبیت یادگاران امام در میان مردم چند برابر شده است و ما از نزدیک شاهدیم که در هرجایی که ایشان حاضر می شوند چگونه مردم ابراز بزرگواری و محبت کرده و دشمنان آنها را نفرین می کنند.


ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی: آقای خامنه ای از قدرت دست بکشید

 ابوالفضل قديانی، عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی  و زندانی سياسی، در نامه ای با انتقاد از سياست های رهبر جمهوری اسلامی ايران، او را با عناوينی مانند «مستبد امروز، سلطان جائر و خودکامه» خطاب قرار داد و خواستار دست کشيدن او از قدرت شد.
آقای قديانی اولين بار در دی ماه ۸۸ بازداشت و به اتهام توهين به محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی ايران، به يک سال زندان محکوم شد.
اين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی چند روز پيش به اتهام توهين به رهبری به ۳ سال زندان ديگر محکوم شد. اين در حالی بود که ابوالفضل قديانی در جلسه محاکمه دو ماه قبل خود در دادگاه انقلاب، شرکت نکرده و آن را غير قانونی دانسته بود، زيرا به گفته او، دادگاه سياسی بايد علنی و با حضور هيئت منصفه باشد.
به گزارش سايت کلمه، نزديک به مير حسين موسوی، اين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در اين نامه با اشاره به تظاهرات روز عاشورای معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری در سال ۸۸ ،  تظاهرات طرفداران آيت الله خامنه ای در روز ۹ دی همان سال را «اردوکشی خيابانی اصحاب استبداد» ناميد که به گفته او، «پس از قلع و قمع آزادی خواهان و حق جويان به دستور مستبد حاکم به خيابان ها آورده شدند .... و مداحی اربابشان را کنند.»
آقای قديانی همچنين نوشته است که «صحنه گردان ناشی اين نمايش»، «اين حماسه خويش پرداخته را يوم الله نام نهاده و بر آن است که از اين غده پوسيده برای عريانی تن پادشاه، قبايی بدوزد و مشروعيت از دست رفته را به بزرگداشت اين به اصطلاح يوم الله چاره ای انديشد.»
اين زندانی سياسی در زندان اوين با اشاره به اينکه اقداماتی مانند تظاهرات روز ۹ دی، «افاقه ای به حال روزگار رو به افول استبداد نمی کند» افزوده است:«امروز که چهره نکبت بار استبداد سلطانی بار ديگر آشکارا در اين مملکت رخ نمايی کرده و بر حيات و ممات ساکنان آن حکومت می کند، نمی توان در برابر آن سکوت کرد و دم نياورد.»
ابوالفضل قديانی در نامه خود اعلام کرده است که «من و امثال من در راه پيروزی انقلاب جان، مال و آزادی خويش را نگذاشته ايم که سه دهه بعد آقای علی خامنه ای اينگونه بر کشور سلطنت کند.»
در اين نامه که خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ايران نوشته شده، آمده است: «ملت  از مشروطه تا انقلاب اسلامی آن همه رنج نکشيد تا امروز فردی به نام ولايت فقيه قانون را در تمامی مراتب به بازيچه ای برای اعمال قدرت مطلقه خويش بدل سازد.»
آقای قديانی در نامه خود که در زندان اوين نوشته شده، گفته است:«خيال مستبد امروز ايران اين است که آرای اين مردم در تعيين سرنوشت شان .... برگه های قماری شوم در دست اوست» و «به مانند هر سلطان جائری، زندان، حصر، و خفه کردن هر بانگ مخالفی در صدر سياست های مملکت داری رهبری قرار گرفته است.»
اين زندانی سياسی با اشاره به برخورد حکومت با منتقدين و مخالفان افزوده است که  شايد در نظر آيت الله خامنه ای، «با قدرت مطلقه ای که در دست دارند، حبس مخالفان و نه سلب حيات آنان، حاصل لطف ملوکانه باشد، اما واقعيت آن است که اين استبداد از تمام توان و بنيه خود برای سرکوب و بسط خفقان بهره می جويد و از هيچ خشونتی دريغ نمی ورزد.»
با اين همه، ابوالفضل قديانی اشاره کرده است که دو موضوع مانع سرکوب افزون تر مخالفان توسط رهبری است؛ اول، ترس او و دوم، آگاهی و مقاومت گسترده وسيع مردم.
اين فعال سياسی زندانی در نامه اش، درصدر آنچه «جرائم رهبری» ناميد، اعمال استبداد در کشور دانسته و نوشته است: «اگر ايشان مسئوليت جناياتی همچون شليک گلوله جنگی در معابر عمومی به شهروندان معترض حاضر در يک راهپيمايی مسالمت آميز و آنچه از شکنجه و تجاوز ... در کهريزک و يا ساير بازداشتگاه های پيدا و پنهان امنيتی و انتظامی آورده است، منتسب به فعل ماموران خود کند، استبداد جرمی است که او خود مباشرتا مرتکب شده است و به هيچ روی قابل انکار نيست.»
به نوشته آقای قديانی، «قبضه کردن قدرت و قايل شدن حق مطلقه‌ی ابدی ... در اداره امور مملکت ايران، عملا مقابله با خواست تاريخی ملتی است که لااقل در ۱۵۰ سال گذشته، در جهت نفی استبداد و سلطنت مطلقه ... از پای ننشسته اند.»
او اين تقابل را استبداد به نام دين خدا دانسته و آن را «جرمی نابخشودنی» و «خيانتی آشکار در حق آرمان ها و منافع ملی» توصيف کرده است.
اين فعال سياسی زندانی در بخش ديگری از نامه خود به آيت الله خامنه ای با اشاره به تحولات در کشورهای عربی و تغيير حکومت های تونس و مصر نوشته است: «در حالی که بهار عربی کاملا شبيه جنبش سبز مردم ايران است که عليه ديکتاتوری و استبداد به پاخاسته اند و فرياد آزادی سر می دهند، مستبدان حاکم بر ايران آن قيام های ملی را به خود نسبت می دهند و به گونه ای تاسف بار داد سخن در مدح آنچه بيداری اسلامی می نامند، سر می نهند.»
ابوالفضل قديانی همچنين به فسادهای مالی بزرگ در ايران، مانند پرونده اختلاس ۳ هزار ميليارد تومانی اشاره کرده و نوشته است:«خودکامگی، ام المفاسد است و اين عمده فسادی است که يک کشور را به قهقرا و نگونبختی می کشاند.»
وی اشاره کرده که بزرگترين فساد مالی تاريخ ايران «در دوره دولت و مجلس مطلوب و منتخب آقای خامنه ای براساس گزارش دستگاه قضايی منتسب به وی» رقم خورده و افزوده است:«عملا دولت دست نشانده ايشان در قامت دزدان سرگردنه و همچون مهاجمان مغول و تاتار به غارت بيت المال اين ملت مظلوم سرگرم است.»
آقای قديانی نتيجه گرفته است که علت اين پرونده های فساد مالی را بايد در استبداد مقام رهبری جستجو کرد.
اين عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در بخش ديگری از نامه خود با اشاره به تشديد تحريم ها عليه ايران نوشته است:«اينکه امروز تحريم های گسترده و سايه شوم جنگ، اقتصاد اين کشور را به سوی اضمحلال برده و ترکتازی سران سپاه مجالی برای کسب و کار و فعاليت اقتصادی آزادانه و مستقل مردم عادی باقی نگذاشته، حاصل چيست؟ جز خودکامگی شخص رهبری در عرصه های مختلف حيات سياسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ايران؟»
ابوالفضل قديانی در ادامه چنين شرايطی را «تحقير و خفت ملی ايران در صحنه بين المللی» دانسته و افزوده است:«اگر آقای خامنه ای سرخوش از ساخت ناوشکن جنگی به دنبال دزدان دريايی در خليج عدن است، اينها جز هدر دادن منابع ملی چه منفعتی برای ملتی دارد که حتی حق ندارد بداند درصد بيکاری اش واقعا چقدر است؟ و يا در زير بار تورم چند درصدی کمر خم می کند؟»
او در مورد انتخابات مجلس که قرار است در اسفند سال جاری برگزار شود، نوشته است:«صاحبان قدرت که اين روزها در تدارک انتخاباتی صوری و نمايشی در جهت اثبات ادعای مشروعيت شان هستند، اگر واقعا بر اين باورند که رهبرشان محبوب ترين چهره در نزد مردم است و ملت در ليبک به او به سوی صندوق های رای خواهند شتافت برای سنجش اين ادعا يکبار هم که شده به حق تضمين شده ملت در اصل ۲۷ قانون اساسی گردن نهند و با آزاد ساختن رهبران شجاع و مقاوم جنبش سبز اعتراضی؛ آقايان موسوی و کروبی، بنگرند که چگونه سيل مشتاق ميليون ها ايرانی آزادی خواه در خيايان ها جاری می شود که فاتحه استبداد را می خوانند.»
آقای قديانی در اين نامه نوشته است که «رهبر کنونی ايران شجاعت در اختيار قرار دادن چنين فرصتی را به مخالفان خود ندارد» و افزوده است که او «بايد انتظار آن را داشته باشد که مردم تحت ستم از هر فرصت و روزی برای ابراز مخالفت با او بهره بگيرند.»
اين زندانی سياسی، تحريم يکپارچه و فعال انتخابات مجلس را که انتخاباتی غيرقانونی ناميده، مجالی خوانده است که  بی اعتباری و عدم مشروعيت نظام کنونی و عالی ترين مقام آن را نشان خواهد داد؛ نظامی که به گفته او، «نه جمهوری است و نه اسلامی».
والفضل قديانی در پايان نامه اش به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است که «اعمال استبدادی و خودکامگی» از سوی او «نظام بر آمده از انقلاب اسلامی را به فرسودگی و آستانه فروپاشی کشانده است.»
اين زندانی سياسی از آيت الله خامنه ای خواسته است که اگر در پی راه و علاج است، به جای تغييرساختار رياستی به پارلمانی، از قدرت دست بکشد و از سر راه ملت و جمهوری اسلامی کنار برود.



نقدی بر گفته‌های شهردار تهران در «جامعه رقص صورتک‌ها»

محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، می‌گوید که کارنامه مسئولان جمهوری اسلامی ایران در حوزه فرهنگی و اقتصادی «قابل دفاع» نیست.
گفت‌وگوی علیرضا کرمانی با سعید پیوندی، جامعه‌شناس
شهردار تهران همچنین گفته است: «آیا چرب کردن مو گناه است یا تهمت، دروغ، ریا یا پرده‌دری؟» اما در همین حال آقای قالیباف نتیجه می‌گیرد که «ریا‌کاری از خانواده‌ها آغاز و در بخش‌های مختلف جامعه ایجاد شده است».
رادیوفردا در گفت‌وگو با سعید پیوندی، استاد جامعه‌شناسی تعلیم و تربیت در دانشگاه پاریس، نخست از او می‌پرسد که اگر وجود مشکل فرهنگی را بپذیریم، بالاخره چه کسی مقصر است؟ فرد، خانواده یا جامعه؟

سعید پیوندی: انتقادی که من به این صحبت دارم این است که ما نمی‌توانیم فکرکنیم که دروغ، ریاکاری، دورویی و این قبیل پدیده‌هایی که در جامعه ما تا حدی گسترده شده است که الان گاهی در سطح رسانه‌ها و مسئولین کشور از آن صحبت می‌شود، از خانواده شروع می‌شود.
جامعه ما به اعتقاد من جامعه رقص صورتک‌هاست، یعنی آدم‌ها هیچ وقت نمی‌توانند چهره واقعی خود را در این جامعه نشان بدهند، برای این که آن چهره واقعی می‌تواند برای‌شان دردسر ایجاد کند.
  • پس شما هم به عنوان جامعه‌شناس تعلیم و تربیت و به عنوان نظریه‌ای مستقل، این را تایید می‌کنید که جامعه ایرانی دچار مشکلات فرهنگی است؟
آن چه که به اعتقاد من مسئولین به اندازه کافی شهامت بیان آن را ندارند، و آنهایی هم که مثل آقای قالیباف به میدان می‌آیند و حرف می‌زنند، تا ته ماجرا نمی‌روند، این است که این معضل نه این که تقصیر چند نفر یا خانواده یا این یا آن و یا حتی چند مسئول است. بلکه مقصر اصلی سیستمی است که جامعه را به سمت دو رویی، ریاکاری، دروغ گفتن و به سمت صورتک و ماسک داشتن و چند هویتی شدن هل می‌دهد.
به اعتقاد من این مشکل خیلی وسیع‌تر از آن است که تصور می‌کنیم. شاید جامعه ما الان با یک بیماری واقعی مواجه است و این بیماری اجتماعی همه‌گیر، در همه عرصه‌های جامعه، در عرصه فرهنگ، در عرصه آموزش و اقتصاد، در عرصه روابط اجتماعی و خانواده و در عرصه سیاست و در همه جای جامعه خودش را نشان می‌دهد.
شما ببینید این همه فیلم‌های زیرزمینی و موسیقی زیرزمینی در ایران تولید و توزیع می‌شود. چرا در هیچ کجای دیگر دنیا این پدیده وجود ندارد؟ من فکر می‌کنم مسئله بسیار عمیق‌تر از اینهاست که آقای قالیباف به آن اشاره کرده‌اند.
  • آقای محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، می‌گوید که در دهه سوم، کارنامه فرهنگی مسئولان ما قابل دفاع نیست. پرسش من این است که افرادی مثل آقای قالیباف، ۳۰ سال دیگر ارزیابی بهتری خواهند داشت؟
به نظر من معضلات اخلاقی جامعه ایران در هر دهه بد‌تر از پیش شده است و همه تحقیقات جامعه‌شناسی هم این مسئله را تایید می‌کند. خود مسئولین هم در مورد این معضل به طور مرتب صحبت می‌کنند. آقای قالیباف هم خیلی صریح به این مسئله اشاره کرده‌اند که ما در واقع یک سراشیبی را داریم طی می‌کنیم.
  • یعنی به قول شما جامعه‌شناس‌ها ممکن است جامعه از دوران بحران گذر کند و به فروپاشی اخلاقی و فرهنگی برسد؟
به اعتقاد من ما وارد این دوران شده‌ایم. ما وارد دورانی از انحطاط فرهنگی شده‌ایم که در همه تاریخ گذشته‌مان بی‌سابقه بوده است.
بحران تا آن حد است که شخصیتی مثل آقای قالیباف، گرچه من نسبت به تحلیل ایشان انتقاد دارم، این معضل را در این سطح مطرح می‌کند و این امر نشان می‌دهد که تا چه حد جامعه ما با این مسئله درگیر است و این انحطاط و سقوط واقعا جدی است.
من هیچ چشم‌انداز روشنی برای جامعه نمی‌بینم. به اعتقاد من یعنی بزرگ‌ترین شکست جمهوری اسلامی در طول ۳۰ سال گذشته بیش از شکست در زمینه اقتصاد و سایر زمینه‌های دیگر، شکست در زمینه‌های اخلاقی است.
این رژیم با شعار اخلاق‌گرایی و شعار معنویت بر سر کار آمد. اما درست در همین زمینه‌هاست که جامعه ما دچار بیشترین بحران شده است، با این که در ظاهر امر خیلی چیز‌ها رعایت می‌شود. در ظاهر امر بانوان حجاب دارند و اصول مذهبی مراعات می‌شود. ولی در باطن امر از آنجایی که مردم به این‌ها باور ندارند یا به طور سطحی شعائر دینی و مذهبی را انجام می‌دهند، در نتیجه یک جامعه کاملا دوگانه را ایجاد می‌کنند.
جامعه‌ای که یک ظاهر دارد و یک باطنی که بسیار با ظاهر جامعه متفاوت است. و این مسئله منشاء یک انحطاط و سقوط اخلاقی خیلی بزرگ است که همه در ایجاد آن مسئولند: در وهله نخست نظام در این زمینه مسئولیت دارد. رسانه‌های ما که دروغ می‌گویند و واقعیت را منعکس نمی‌کنند هم مسئولند. کجای دنیا را سراغ دارید که مردمش بیشتر به رسانه‌های برون‌مرزی توجه کنند تا رسانه‌های داخلی؟!
بنابراین دورویی از خانواده آغاز نمی‌شود. پیشنهاد من به آقای قالیباف این است که اگر واقعا می‌خواهند ریشه‌یابی کنند، قدمی به جلو بردارند و ببینند که خانواده این دورویی را از کجا یاد می‌گیرد. بعد از آن می‌توانند به منشاء واقعی دورویی و تظاهر در جامعه برسند و به جای این که خانواده را در این زمینه مسئول بدانند، می‌توانند درک کنند که منشاء تمام این انحطاط و بحران اخلاقی که ما در آن زندگی می‌کنیم از کجا ریشه می‌گیرد.




البرادعی
بخش هایی از اظهارات منتسب به البرادعی انعکاس گسترده ای در رسانه های اسرائیلی داشت
خبرگزاری فارس تکذیبیه محمد البرادعی، از داوطلبان نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری مصر در مورد اظهارات منتسب به او در این خبرگزاری را مردود دانسته و بر انجام مصاحبه ای با وی تاکید نهاده است.
روز جمعه، ۹ دی (۳۰ دسامبر)، خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت که "پس از انتشار مصاحبه محمد البرادعی با خبرگزاری فارس و بازتاب گسترده آن و مطرح شدن آن در محافل صهیونیستی، دفتر وی پس از چهار روز این مصاحبه را که در تاریخ ۲۳ دسامبر در قاهره انجام شد، تکذیب کرد."
روز ۶ دی (۲۷ دسامبر)، خبرگزاری فارس متن مصاحبه ای را با محمد البرادعی، مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی، منتشر کرد که حاوی اظهارات آقای البرادعی در مورد روابط آمریکا و اسرائیل و انتقاد تند از شورای عالی نظامی حاکم بر مصر بود.
در پی انتشار این گزارش، روز ۲۸ دسامبر بیانیه ای با عنوان "دکتر البرادعی انجام مصاحبه با خبرگزاری ایرانی فارس را تکذیب می کند" در صفحه اول سایت اطلاع رسانی آقای البرادعی منتشر و در آن، گزارش خبرگزاری فارس نادرست خوانده شد.
در این بیانیه، ضمن اشاره به انعکاس مطالب "منتسب به دکتر محمد البرادعی در خبرگزاری ایرانی فارس" در رسانه های همگانی، آمده است که گزارش خبرگزاری فارس صحت ندارد و "دکتر البرادعی مصاحبه ای با این خبرگزاری ایرانی نداشته است."
خبرگزاری فارس در پاسخ به این بیانیه، گفته است که "در تاریخ ۲۳ دسامبر سال ۲۰۱۱ خبرنگار فارس پس از هماهنگی با مسئول رسانه ای دفتر البرادعی، این مصاحبه را با وی در شهر قاهره انجام داد" و از این خبرنگار با اسم "محمد حسان" نام برده است.
فارس یادآور شده است که مصاحبه آقای البرادعی با فارس بازتاب گسترده ای در رسانه های منطقه و جهان داشته است، زیرا او در این مصاحبه ضمن ابراز نظرات تندی علیه شورای عالی نظامی مصر، گفت که این شورا با هدف تضمین امنیت اسرائیل، مذاکرات محرمانه ای را با آمریکا انجام داده است.
فارس در پاسخ خود به تکذیبیه آقای البرادعی، این سئوال را مطرح کرده که به چه دلیل او پس از چهار روز انجام این مصاحبه را تکذیب می کند، و در پاسخ نوشته است که "آیا جنجالی که به دلیل سخنان وی در مصر و اسرائیل به راه افتاده، با این امر در ارتباط بوده است؟"
مصاحبه فارس و البرادعی
خبرگزاری فارس هشدار داده است که مدارک مربوط به "مصاحبه" البرادعی را منتشر خواهد کرد
این مصاحبه مورد توجه شماری از رسانه های اسرائیلی قرار گرفت و از جمله روزنامه جورازلم پست در روز ۲۷ دسامبر و روزنامه هاآرتص در روز ۲۸ دسامبر بخش هایی از آن را همراه با تفسیرهایی منتشر کردند.
خبرگزاری فارس در پاسخ به سئوال خود، احتمال فشارهای خارجی بر این فعال سیاسی مصر را مطرح کرده و نوشته است: "به نظر می رسد که البرادعی تحت فشارهای غربی و صهیونیستی، از جمله آمریکا مجبور به تکذیب این مصاحبه شده است زیرا مسائلی که وی در این مصاحبه مطرح کرد، به هیچوجه به صلاح دوستان غربی البرادعی نبود و ممکن است تحقق اهداف آنان را در مصر تحت الشعاع قرار دهد."
فارس افزوده است: "استقبال رسانه های ضد مقاومت در منطقه از جمله شبکه سعودی العربیه از خبر تکذیب مصاحبه البرادعی نشان از آن دارد که سخنان البرادعی چندان برای محور ضد مقاومت خوشایند نبوده است."
مقامات و رسانه های حکومتی در ایران مخالفت با روند صلح خاورمیانه را "جبهه مقاومت" نام داده اند.
این خبرگزاری در پایان پاسخ خود به تکذیبیه محمد البرادعی هشدار داده است: "در صورت اصرار دفتر اطلاع رسانی محمد البرادعی بر تکذیب این مصاحبه، اسناد آن روی خروجی فارس قرار خواهد گرفت."

'مصاحبه' جنجال برانگیز

خبرگزاری فارس در گزارش روز ۶ دی خود با عنوان "البرادعی: قانون اساسی مصر در حد قانون اساسی بورکینافاسو هم نیست" نوشت که "مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی و کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری مصر در گفتگو با خبرنگار فارس در قاهره به سئوالات مختلف درباره اوضاع جاری در عرصه مصر پاسخ داد."
سایت البرادعی
سایت اطلاع رسانی البرادعی مطالب منتشر شده توسط خبرگزاری فارس را تکذیب کرده است
بر اساس این گزارش، آقای البرادعی با انتقاد از شورای عالی نظامی مصر که پس از کناره گیری حسنی مبارک از سمت ریاست جمهوری، عملا وظایف رئیس جمهوری را برعهده گرفته است، گفت: "ما هم اکنون با رژیمی فاشیستی روبرو هستیم، دادگاه نظامی و قانون حالت فوق العاده همچنان برقرار است و به همین دلیل، به نظر می رسد که اگر انقلاب دیگری در کشور روی دهد، انقلابی خشونت آمیز و وحشتناک خواهد بود."
به نوشته فارس، آقای البرادعی شورای عالی نظامی را متهم کرد که به بی راهه می رود و دلیل آن هم نداشتن مهارت و کارآیی در اداره امور بوده است.
وی همچنین تاکید کرد: "بسیاری از افرادی که خود را برای انتخابات کاندیدا کرده اند، واقعا از ماهیت اصلی کار خود اطلاع ندارند."
خبرگزاری فارس، که از آن با عنوان یک رسانه نزدیک به سپاه پاسداران نام برده می شود، به نقل از آقای البرادعی نوشت که هنوز بازماندگان رژیم حسنی مبارک در تصمیم گیری در مصر دخالت دارند.
آقای البرادعی در مصاحبه مورد نظر فارس، شورای عالی نظامی را متهم کرد که "عملا چراغ سبز را به نیروهای مسلح و پلیس می دهد تا شهروندان را سرکوب کنند."
با اینهمه، از نظر رسانه های خارجی، مهمترین بخش از گزارش فارس به اظهارات نقل شده از قول آقای البرادعی در مورد روابط شورای عالی نظامی مصر و ایالات متحده ارتباط داشته است.
البرادعی
به گفته کارشناسان موضع البرادعی در قبال پیمان صلح مصر و اسرائیل کمتر "عوامگرایانه" بوده است
به نوشته فارس، آقای البرادعی گفت: "مذاکرات کاملا محرمانه و سری بوده و آنچه شورایعالی نظامی در باره آن گفته این است که گفتگو ها بر سر روابط دوجانبه و مشترک بوده اما به نظر من آمریکایی ها می خواستند بابت توافقنامه هایی که مصر با اسرائیل امضا کرده، اطمینان حاصل کنند تا در صورت به فدرت رسیدن اسلامگرایان نیز این توافقنامه ها به قوت خود باقی خواهد ماند."
این بخش از گزارش خبرگزاری فارس پس از انتشار مورد استناد سایت ایتنرتی روزنامه اسرائیلی هاآرتص قرار گرفت.
این روزنامه در مطلبی با عنوان "البرادعی: آمریکا، مصر در مذاکرات محرمانه درباره سرنوشت پیمان صلح اسرائیل" که در روز ۲۷ دسامبر منتشر کرد نوشت که به گزارش "خبرگزاری نیمه رسمی فارس"گفته است که آینده پیمان صلح اسرائیل با مصر "در محور مذاکرات محرمانه اخیر بین مقامات آمریکایی و شورای عالی نظامی مصر قرار داشته است."
همچنین، روزنامه اسرائیلی جورازلم پست در شماره روز ۲۸ دسامبر مطلبی را با عنوان "البرادعی پرده از مذاکرات آمریکا و اسرائیل بر می دارد" بخش هایی از "مصاحبه" خبرگزاری فارس با آقای البرادعی را منتشر کرد اما نوشت که مقامات مصری وجود چنین مذاکراتی را تکذیب نکرده اند.
این روزنامه در عین حال به نقل از یک کارشناس مصری، محتوای گزارش خبرگزاری فارس را "اندکی عجیب" توصیف کرد و افزود که موضع آقای البرادعی در قبال پیمان صلح اسرائیل و مصر در مقایسه با سایر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مصر "کمتر عوامگرایانه" بوده است.
محمد البرادعی، که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۹ مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی بود، با شروع حرکت اعتراضی علیه حکومت حسنی مبارک به عنوان یکی از شخصیت های عمده مخالف وارد صحنه سیاست این کشور شد.
سال های پایانی خدمت آقای البرادعی در آژانس بین المللی انرژی اتمی با بحران ناشی از پرونده هسته ای ایران مصادف بود و گفته شده است که گاه نرمش نسبی او در قبال موضع ایران باعث ناخرسندی کشورهای غربی مخالف برنامه های هسته ایران شده بود.



رئیس مرکز ملی خشکسالی ایران می گوید با توجه به کمبود بارش در نیمه جنوبی کشور احتمال رخداد خشکسالی برای این منطقه پیش بینی می شود.
عباس رنجبر روز جمعه نهم دی ماه در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت:"دی ماه امسال وضعیت بارش در کل کشور بخصوص نیمه جنوبی خوب نبوده است."
به گفته آقای رنجبر مناطق جنوبی ایران بیش از سه سال است که خشکسالی را تجربه می کنند.
خشکسالی پدیده‌ای تکرار شونده است و ایران در دو دهه اخیر ۱۳ سال خشکسالی‌ با شدت و ضعف متفاوت را تجربه کرده ‌است.
در فاصله سال‌های ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۱ یک دوره خشکسالی در ایران پشت سرگذاشته شد که خسارات زیادی را به خصوص در بخش کشاورزی به جا گذاشت و طی آن آب آشامیدنی برخی شهرها از جمله تهران سهمیه‌بندی شد



معاون مالی و اداری شهرداری تهران می گوید مجموع بدهی های متروی تهران به بانک ها به ۶۰۰ میلیارد تومان رسیده است.
حسین محمد پور زرندی در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت: "این بدهی‌ها از ابتدا ۳۵۰ میلیارد تومان بوده که با جریمه‌هایی که به آن تعلق گرفته به ۶۰۰ میلیارد تومان افزایش یافته است."
به گفته معاون مالی و اداری شهرداری تهران پیش از این توافق اولیه‌ای میان 'برخی اعضای شورای شهر تهران با مدیران بانک‌ها' صورت گرفته بود که بر اساس آن قرار بود ۲۵ درصد از این بدهی طی ۵ سال و باقیمانده به صورت پایاپای و کارسازی پرداخت شود، اما مدتی بعد 'بانک عامل انصراف داده است.'
مجلس ایران، حدود دو سال پیش دولت را موظف به اختصاص ۲ میلیارد دلار به توسعه حمل و نقل عمومی در شهرها کرده بود که نیمی از آن به توسعه متروی تهران اختصاص داشت، اما دولت محمود احمدی نژاد تاکنون از اجرای مصوبه مجلس خودداری کرده است.




معاون محیط زیست ایران می گوید که مذاکراتی برای وارد کردن چهار قلاده ببر از سیبری انجام شده است که تا ماه آینده برنامه تبادل آنها نهائی می شود.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، اصغر فاضل محمدی روز جمعه نهم دیماه گفت که به منظور تکثیر این ببرها در اسارت، زیستگاهی در منطقه میانکاله استان مازنداران آماده شده است.
این در حالیست که در زمستان سال گذشته یکی از ببرهای مبادله شده بین ایران و روسیه پس از هشت ماه نگهداری در باغ وحش ارم تهران به علت بیماری جان سپرد.
قرار بود این ببرها یک ماه پس از ورود به ایران به میانکاله منتقل شوند اما به علت آماده نشدن این زیستگاه در شمال ایران، این ببرها در قفس نگاه داشته شدند.
ایران می گوید که درصدد است نسل ببر مازندران را احیا کند.
ببر مازندران آخرین بار در سال ۱۳۳۸ برابر با ۱۹۵۹ میلادی و توسط یک شکارچی در گنبد کاووس دیده شد. در آن هنگام و به زبان محلی ببرها را "شیر سرخ" می نامیدند.



پروین احمدی نژاد، خواهر رئیس جمهور ایران، برای شرکت در انتخابات آتی مجلس نام نویسی کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، خانم احمدی نژاد که عضو شورای شهر تهران است، از حوزه انتخابی گرمسار در انتخابات مجلس شرکت می کند.
گرمسار یکی از شهرهای استان سمنان است و محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، در شهرستان ارادان، در حوالی گرمسار، به دنیا آمده است.
پروین احمدی نژاد هنگام ثبت نام به خبرنگاران گفت که مخالف طرح سوال از رئیس جمهور است.
او اعلام کرد: " موافق سئوال از رئیس جمهور نیستم چون معتقدم رئیس جمهور ما فردی مکتبی و ولایی و عدالت خواه است و در مسیر پیشرفت نظام حرکت می کند."
تاکنون تلاشهای نمایندگان مجلس هشتم برای طرح سوال از آقای احمدی نژاد به دلیل آنچه قانون شکنی و بی اعتنایی به نظر رهبر ایران خوانده اند، نافرجام مانده است.




ساکنان ولایت خوست هم نسبت به سطح پایین کیفیت برخی از پروژه ها انتقاد کرده اند
مقامهای محلی در جنوب شرق افغانستان نسبت به کیفیت طرحهای عمرانی و عدم پاسخگوی مجریان آنها در ولایت خوست به شدت انتقاد کرده اند.
عبدالجبار نعیمی، والی خوست گفته است که یکی از دلائل عدم پاسخگویی مجریان طرحهای بازسازی در این ولایت، بستن قرارداد این پروژه ها در کابل است و در نتیجه آنها خود را در برابر مقامهای محلی پاسخگو نمی دانند.
او گفت: "متاسفانه برخی از قراردادها در مرکز صورت می گیرد (امضا می شود) و پیمانکاران تمامی اسناد، نقشه ها و برنامه ها را به این جا انتقال نمی دهند و به صورت خودسرانه کار را شروع می کنند و زمانی که کیفیت کار بد بود، استدلال آنها این است که ما قرارداد را در مرکز امضا کردیم و به آنها پاسخگو هستیم."
آقای نعیمی می گوید برای جلوگیری از این مشکل، نگرانی اش را با وزارتخانه های مسئول در میان گذاشته است. به گفته او اخیرا حکومت تصمیم گرفته که قرارداد پروژه ها پس از این در ولایات صورت گیرد و نه در پایتخت.
هر چند انتقاد از کیفیت و شیوه اجرای طرحهای بازسازی در افغانستان تازگی ندارد، اما به نظر می رسد که این بار مقامهای محلی در خوست خود لب به انتقاد گشوده اند که پیش از این انتقادهای دیگران را در این مورد کمتر می شنیدند.
ساکنان ولایت خوست هم نسبت به سطح پایین کیفیت برخی از پروژه ها انتقاد کرده اند. برخی از شهروندان در خوست از جاده ای که شهر خوست را با بندر غلام وصل می کند، به عنوان نمونه طرح "بدکیفیت" نام برده اند که به گفته آنها این جاده در مدت کوتاهی دو بار تخریب شده است.
از سویی هم انتقادهایی علیه توانایی های تشکیلات اداره های دولتی در خوست مطرح بوده است و هنوز در شماری از ولسوالی های (شهرستانهای) خوست شعب نهادهای دولتی فعال ندارد.
والی خوست کمبود توانایی تشکیلات ولایت را با سطح پایین ظرفیتهای کاری در نهادهای دولتی می داند. به نظر آقای نعیمی، توانایی کاری ماموران در ادارات تحت فرمان او برای ارائه خدمات به مردم کافی نیست.
خوست از ولایتهای ناامن افغانستان شمرده می شود و شماری از سربازان ناتو در آنجا مستقر شده اند
والی خوست راه حل این مشکل را در گسترش تشکیلات اداری ولایت خود می داند.
خوست از لحاظ دسته بندی ولایتهای افغانستان، در ردیف "درجه سوم" قرار می گیرد و مقامهای این ولایت گفته اند منابعی که بر اساس مقررات دسته بندی ولایتی در اختیار آنها قرار می گیرد، پاسخگوی نیازمندی های ساکنان این ولایت نیست.
این در حالی است که هنوز سرشماری در افغانستان صورت نگرفته و آمار دقیقی در مورد میزان جمعیت و مناسب بودن و یا عدم تناسب تشکیلات اداری در این کشور هم وجود ندارد.
پیش از این شماری از ولایتهای دیگر و از جمله ولایت بامیان هم خواستار ارتقای دسته بندی ولایتی خود شده، اما دولت پاسخ مثبتی به این درخواستها نداده است.
بامیان هم ولایتی "درجه سوم" است.




هاشمی رفسنجانی
به گفته رئیس دفتر آقای هاشمی رفسنجانی چند روز پیش گروهی به نام "نظارت تارنما" خواهان پالایش این سایت شده بودند
محمد هاشمی، برادر اکبر هاشمی رفسنجانی خبر مسدود شدن سایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران را تایید کرد.
آقای محمد هاشمی، مسئول دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا روز جمعه نهم دیماه گفت: "در حدود ساعت هفت شب پنج شنبه شب، از شرکتی که خدمات مربوط به سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی را ارائه می کند تماس گرفتند و اعلام کردند که به آن ها دستور داده شده است تا سرویس دهی به این سایت را قطع کنند."
آقای محمد هاشمی گفت که چند روز پیش گروهی "منتسب به گروه نظارت تارنما" پیغامی برای سایت فرستاد که " در آن از مدیریت سایت درخواست شده بود که سایت را پالایش کند و مصادیق پالایش را حذف خطبه های آخرین نماز جمعه آیت الله رفسنجانی اعلام کرده بودند."
به گفته آقای هاشمی، بی توجهی مدیریت سایت به این درخواست "غیرقانونی و تعجب آور" منجر به از دسترس خارج شدن این سایت شد.
آقای هاشمی رفسنجانی در آخرین خطبه نماز جمعه تهران بعد از اعتراضات انتخابات ریاست جمهوری در باره به خطر افتادن مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی هشدار داده و پیشنهاداتی نظیر آزادی زندانیان سیاسی و دلجویی از خانواده آنها را برای آرام کردن فضای کشور بعد از انتخابات ریاست جمهوری را مطرح کرده بود.
سخنان آقای هاشمی در این نماز جمعه، انتقاد برخی از محافظه کاران و شماری از اصولگرایان را به دنبال داشت. احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان از جمله محافظه کاران پرنفوذی بود که ناخشنودی خود را پنهان نکرد و حتی همنوا با محمود احمدی نژاد، آقای هاشمی رفسنجانی را مسئول ناآرامی های بعد از انتخابات معرفی کرد.
مسئول دفتر آقای هاشمی رفسنجانی در ادامه افزود که هنوز مشخص نیست چنین دستوری از سوی کدام مرجع به شرکت خدمات دهنده سایت داد شده است، روز شنبه این موضوع را پی گیری می کنیم تا معلوم شود که این دستور از سوی کدام مرجع و به چه منظوری صادر شده است.
برخی از منابع خبری، فیلترینگ این سایت را مرتبط با مواضع آقای هاشمی رفسنجانی درباره انتخابات اخیر مجلس می دانند.
این در حالیست که در اواخر سال گذشته مهدی صرامی، معاون مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود: "پایگاه اطلاع رسانی آقای هاشمی رفسنجانی تاکنون در سامانه ثبت پایگاه اینترنتی ایرانی به ثبت نرسیده و لذا مطابق آئین نامه ساماندهی پایگاههای اینترنتی فاقد هویت محسوب می شود و فاقد مجوز قانونی است."
این برای دومین بار است که سایت یک رئیس جمهور سابق ایران فیلتر می شود.
در آبانماه سال گذشته وبسایت شخصی محمد خاتمی اعلام کرد که کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، سایت (http://www.khatami.ir) را مشمول ماده ۳۲ قانون جرایم رایانه ای تشخیص داده و اعلام کرده بود که از این از ارائه خدمات میزبانی به این سایت در داخل ایران جلوگیری خواهد شد.
پیش از آن نیز اعلام شده بود که پایگاه اینترنتی محمد خاتمی به دستور کمیته "فیلترینگ" مسدود شده است.
رئیس کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه دادستان کل کشور است و برخی اعضای آن عبارتند از : وزیر و نماینده وزارتخانه های آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری اطلاعات، دادگستری، علوم، اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان صدا و سیما و فرمانده نیروهای انتظامی.
تاکنون پایگاه های اطلاع رسانی چند نفر از مراجع تقلید شیعه در ایران فیلتر شده است که شامل سایت های آیت الله یوسف صانعی و آیت الله بیان زنجانی می شد.



«تظاهرات بزرگ» معترضان در سوریه برگزار شد

درحالی که ناظران اتحادیه عرب برای بررسی شرایط سوریه در این کشور به سر می‌برند، صد‌ها هزارنفر از معترضان به رژیم بشار اسد به خیابان‌ها آمدند. در درگیری‌های امروز درشهرهای مختلف، دست‌کم ۹ نفر کشته و ده‌ها نفر زخمی شده‌اند.

فعالان سوری می‌گویند نیروهای امنیتی این کشور برای متفرق کردن معترضانی که روز جمعه (۹دی/۳۰سپتامبر) به خیابان‌ها آمده‌اند از "بمب میخی" استفاده کرده‌اند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، نیروهای امنیتی سوریه از این بمب‌های میخی برای متفرق کردن هزاران نفر از تظاهرکنندگان در حومه‌ی شهر دمشق استفاده کردند. بر این اساس، برخی از تظاهرکنندگان با پرتاب سنگ دست به اقدام تلافی‌جویانه زدند.
مخالفان همچنین مدعی شدند، در شمال استان ادلیب نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر پس از نمازجمعه‌، در ۷۴ نقطه‌ی مختلف تجمع کردند. ابوهشام یک فعال سوری در حما می‌گوید: «روز جمعه از هر جمعه دیگری متفاوت است. این یک مرحله از تحول است. مردم در انتظار ناظران (اتحادیه عرب) هستند تا در مورد دردها و رنج‌های خود بگویند.»
تلویزیون الجزیره نیز تصاویری از جمعیت عظیمی از معترضان در شهر حمص که در حال رقص و شادمانی بودند، پخش کرد. بر اساس این تصاویر به نظر می‌رسد هزاران نفر نیز در این شهر که در نه ماه اخیر کانون درگیری‌ها بوده است، به خیابان‌ها آمده‌اند. تظاهرکنندگان فریاد می‌زدند: «انقلاب، انقلاب سوریه، انقلاب پرشکوه، و آزادی سوریه.»
جمعیت زیادی از معترضان نیز که در شهر "برزة" در شمال دمشق اجتماع کرده بودند، فریاد می‌زدند: «ناظران (اتحادیه عرب) شاهدانی هستند که هیچ چیز را نمی‌بینند.» همچنین شعار می‌دادند: «بشار! ما ترا نمی‌خواهیم.»
فعالان سوری می‌گویند در جریان تظاهرات روز جمعه پنج نفر در درعا کشته شدند. چهار نفر نیز در کمین نیروهای دولتی در نزدیکی مرز لبنان کشته شده‌اند.
یک سازمان حقوق بشری سوری نیز که در لندن مستقر است از حداقل ۵ کشته و ۲۰ زخمی در جریان تیراندازی نیروهای امنیتی در حما خبر می‌دهد.
بر اساس این گزارش، ده‌ها هزار نفر نیز در شمال استان ادلیب سوریه به خیابان‌ها آمده‌اند. در جریان این تظاهرات حداقل ۲۵ نفر زخمی شده‌اند.
همچنین از درگیری مسلحانه میان نیروهای دولتی و سربازان جداشده از ارتش که به مخالفان پیوسته‌اند، در دوما گزارش شده است. جزئیات بیشتری در این‌باره منتشر نشده است.
پیش از این اپوزیسیون سوریه‌، مردم این کشور را برای برگزاری یک تظاهرات بزرگ در روز جمعه‌، پس از برگزاری نماز جمعه دعوت‌کرده بود.
این اقدام در حالی صورت گرفت که ناظران اتحادیه عرب برای بررسی شرایط  در سوریه به سر می‌برند. اپوزیسیون سوریه از روند کار این ناظران خشنود نیست.
در همین حال رژیم بشار اسد بی‌اعتنا به حضور ناظران عرب همچنان به سرکوب و کشتار معترضان ادامه می‌دهد.  به گفته فعالان حقوق‌بشر سوری از زمان ورود هیات ناظران اتحادیه عرب تاکنون بیش از ۱۲۰ نفر در سوریه به دست نیروهای امنیتی و نظامی کشته شده‌اند.



ایمیلی امن‌تر ارسال کنید

در صفحه‌ی «امنیت در فضای مجازی» دویچه‌وله فارسی اطلاعاتی برای فعالیت امن‌تر کاربران فضای مجازی گردآوری شده است. مقاله‌ی حاضر بخش چهارم مجموعه‌ای است که به صورت کاربردی به «امنیت عمومی در فضای مجازی» می‌پردازد.

به احتمال بسیار زیاد زمانی که خواسته‌اید ایمیل بزنید با سه گزینه برای آدرس دریافت کننده یا دریافت کننده‌ها روبرو شده‌اید. بخشی که می‌توانید ایمیل دریافت کنندگان اصلی را در آن وارد کنید که معمولا با کلمه To (ارسال به) مشخص شده است.
انتخاب دیگر شما با CC مشخص شده که مخفف Carbon Copy است که در این قسمت می‌توانید آدرس دریافت کننده (و یا دریافت کنندگان) کپی ایمیل را وارد کنید.

وقتی یک نامه‌ی الکترونیک را برای یک نفر می‌فرستید ممکن است مخفی کردن هویت دریافت کننده این ایمیل چندان اهمیت نداشته باشد.
ارسال ایمیل‌های سیاسی گروهی بدون مخفی کردن آدرس دریافت کنندگان می‌تواند خطراتی ایجاد کند.اما زمانی که می‌خواهید یک ایمیل گروهی بفرستید یک گزینه اهمیت ویژه‌ای می‌یابد: BCC که مخفف Blind Carbon Copy است و به معنای ارسال یک نسخه‌ی کپی به آدرس و یا آدرس‌های ناپیدا و مخفی شده‌ی الکترونیکی است.

چرا باید از BCC استفاده کنیم؟

در برخی مواقع شاید ضرورت داشته باشد که دریافت کنندگان ایمیل شما بدانند چه افراد دیگری آن را دریافت می‌کنند. اما همیشه این موضوع خوشایند و ضروری نیست. استفاده از این زمینه در چند مورد اهمیت دارد:

- وقتی شما می‌خواهید کپی ایمیل‌تان را برای کسی بفرستید اما هویت‌اش را از دیگر دریافت کنندگان مخفی کنید و همچنین در شرایطی که دریافت کنندگان ایمیل همدیگر را نمی‌شناسند و شما نمی‌دانید آیا آن‌ها تمایل دارند در یک لیست بلند بالای ایمیل قرار بگیرند.

- اگر شما از سوی شرکت و یا سازمان خود ایمیل می‌زنید و علاقه‌ای ندارید که لیست ایمیل مشتریان و یا همکاران محرمانه‌ی خود را منتشر کنید و یا آدرس‌های الکترونیک همکاران خود را برای یک دریافت کننده‌ی خارجی نمایش بدهید.
نکته‌ای که باید توجه کنید این است که اگر یکی از دریافت کنندگان ایمیل شما گزینه‌ی پاسخ به همه را انتخاب کند، در گزینه‌های To وCC پاسخ برای همه افراد قرار گرفته در لیست ارسال خواهد شد که همیشه مطلوب نیست.

- اگر می‌خواهید مسوول و یا اعضای تیم کاری خود را در جریان ایمیل‌های ارسالی خود بگذارید بدون اینکه دیگران از آن اطلاع داشته باشد از این گزینه می‌توان استفاده کرد.


توجه به امنیت دریافت کنندگان

یکی از مهم‌ترین مسایلی که توجه به گزینه کپی کور و یا کپی ناپیدا را ضروری می‌کند احترام به دریافت کنندگان ایمیل است. اکثر کاربران، ایمیل‌های گروهی را بدون پاک کردن لیست دریافت کنندگان قبلی فوروارد (ارسال به دیگران) می‌کنند.

این پیام‌ها که بار‌ها و بار‌ها ارسال می‌شود شامل ایمیل‌های بسیاری خواهد بود. اینگونه ایمیل‌ها به هدف خوبی برای حمله‌های ویروسی و اسپم‌ها تبدیل می‌شوند.

در همین حال در کشورهایی همچون ایران ارسال ایمیل‌های گروهی با محتوای سیاسی و یا اعتراضی بدون مخفی کردن آدرس دریافت کنندگان می‌تواند خطراتی را برای کاربران اینترنت در این کشور ایجاد کند.

برای ارسال ایمیل با استفاده از BCC شما می‌توانید ایمیل‌های دریافت کنندگان را در این بخش قرار بدهید و در زمینه To ایمیل شخصی خود را وارد کنید. توجه کنید در ارسال ایمیل گروهی آدرس‌های مختلف را باید با «,» از یکدیگر جدا کنید.

مهدی محسنی

تحریریه: مصطفی ملکان



مهدی خزعلی: ۱۲ اسفند، شهر بوی مرده خواهد داد

دکتر مهدی خزعلی: این انتخابات از نظر ما، انتخابات نیست

با پایان مهلت ثبت‌‌نام داوطلبان انتخابات مجلس، وزیر کشور از ثبت نام ۵۲۸۳ نفر خبر داد. مهدی خزعلی رقم اعلام شده را غیرواقعی می‌خواند و می‌گوید: «قطعا ۱۲ اسفند، اولین انتخاباتی خواهد بود که پای هیچ صندوق رأیی نخواهم رفت.»

با پایان مهلت ثبت‌نام داوطلبان نمایندگی انتخابات مجلس، دکتر مهدی خزعلی، پزشک و نویسنده منتقد دولت می‌گوید، برخلاف آنچه شایع شده، برای نامزدی نمایندگی ثبت‌نام نکرده است.

آقای خزعلی در گفت‌و‌گو با دویچه‌وله می‌گوید: «۱۲ اسفند قطعا اولین انتخاباتی خواهد بود که در خانه خواهم ماند و پای هیچ صندوق رأیی حاضر نخواهم شد.»

پیش از این و هم‌زمان با آغاز ثبت‌نام داوطلبان شرکت در انتخابات مجلس، رسانه‌های وابسته به حکومت از جمله روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس، از ثبت‌نام برخی چهره‌های اصلاح‌طلب همچون الیاس حضرتی و مهدی خزعلی برای نمایندگی انتخابات مجلس خبر داده بودند که هر دو این افراد این خبر را تکذیب کردند.

ثبت نام داوطلبان نمایندگی انتخابات مجلس ساعت ۱۷ روز جمعه ۹ دی (۳۰ دسامبر) به پایان رسید.

مصطفی محمد نجار وزیر کشور پس از پایان مهلت ۷ روزه، تعداد داوطلبان ثبت‌نام کرده برای انتخابات مجلس نهم را ۵۲۸۳ نفر اعلام کرد که از این تعداد، ۳۹۳ نفر زن هستند. با این حال مهدی خزعلی در گفت‌وگو با دویچه‌وله رقم اعلام شده را "غیرواقعی" می‌خواند.


بشنوید: گفت‌و‌گو با مهدی خزعلی، نویسنده منتقد دولت


دویچه‌وله: آقای خزعلی، به چه علت برای نامزدی در انتخابات مجلس نهم ثبت نام نکردید؟


مهدی خزعلی:
برخلاف دوستانی که معتقد بودند باید انفعالی برخورد شود و انتخابات تحریم شود، من نظرم این بود، همه کسانی که به تعبیر آقای جنتی صلاحیت ندارند و مثل من بی‌صلاحیت هستند، ثبت‌نام کنند. تا آن برگه‌ی رد صلاحیت، برگه‌ای باشد برای پیگیری‌های حقوقی؛ بایستیم و پیگیری حقوقی کنیم. بعد هم آن‌هایی که تایید صلاحیت می‌شوند، به احترام ردصلاحیت‌‌شدگان و برای همراهی با آن‌هایی که در زندان هستند، انصراف دهند.
اما به‌هرحال نظر مردم این بود که ثبت نام نکنم. به نظر مردم احترام گذاشتم و از همین ابتدا به احترام اسیران دربند و دوستانی که ردصلاحیت شده‌اند، ثبت نام نکرده‌‌ام. قطعا ۱۲ اسفند، اولین انتخاباتی خواهد بود که در خانه می‌نشینم و پای هیچ صندوق رأیی نخواهم رفت.


در پایان مهلت ثبت نام داوطلبان شرکت در انتخابات مجلس، وزارت کشور ایران از ثبت نام بیش از پنج هزار نفر خبر داده است. دوره‌ی قبل و در انتخابات مجلس هشتم اعلام شد، بیش از هفت هزار نفر ثبت نام کرده ‌بودند. دلیل این کاهش شمار داوطلبان را چه می‌دانید؟

فکر می‌‌کنم آن عددی که الان درباره تعداد افراد ثبت‌نام کرده اعلام شده درست نیست. به دلیل این‌که جناح دولت نامزدهای زیادی را برای داشتن نامزدهای سفید ارائه کرده تا تایید شوند. عدد اعلام شده واقعی نیست. اما آن ریزش نامزدها که حاضر نشده‌اند حتی ثبت نام کنند، واقعی است.


فکر می‌کنید بین چهره‌های مطرح منتقد و معترض چه کسانی ثبت نام کرده‌اند؟

این روزها گرفتار بودم ولی بین چهره‌ها‌ی شاخص یا اصلاح‌طلبان مطرح و فعال، شاید فقط خبر ثبت‌نام آقای اکبر اعلمی را شنیده‌ام.

کسانی که دیگران فکر می‌کنند اصلاح‌طلب هستند، مثل آقای کواکبیان در طیف اصلاح‌طلبان تعریف نمی‌شود. اصلاح‌طلبان خیلی کم هستند که آن‌ها هم احتمال انصراف‌شان تا قبل از انتخابات بسیار بالاست. یک ریزشی هم در انصراف‌ها خواهیم داشت.


در روزهای گذشته روزنامه‌ی کیهان و خبرگزاری فارس از ثبت نام شما و افراد دیگری در انتخابات خبر داده بودند. انگیزه‌ی انتشار این اخبار نادرست را چه می‌دانید؟

چند روز پیش خبرگزاری فارس و به‌خصوص روزنامه‌ی کیهان، با تعابیر بسیار زشت و با بداخلاقی و بعد بولتن نیوز و جوان و بقیه خبرگزاری‌‌های جناح حاکم، تعبیر کرده بودند که محکوم "فتنه‌ی ۸۸" کاندیدا شد.

در همین یک جمله‌ی کوتاه دو دروغ وجود دارد. من تا به‌حال حکم محکومیت نداشتم و کاندیدا هم نشدم. انشاالله فردا علیه تمام این خبرگزاری‌های دروغگو به‌عنوان نشر اکاذیب طرح شکایت خواهم کرد. بنا داشتند که با این دروغ کمی تنور انتخابات را گرم کنند.


با این حد از استقبال برای ثبت نام داوطلبان، آیا می‌توان میزان مشارکت در انتخابات مجلس پیش‌رو را پیش‌بینی کرد؟

امروز، ۹ دی به خیابان‌ها رفتم و اطراف دانشگاه را گشتم. جای شما خالی سهمیه ساندیس هم گرفتم. خیابان‌ها واقعا خلوت بودند. از نمازجمعه‌های معمولی هم خلوت‌تر بود و کسی نیامده بود. خلوت بودن خیابان‌ها این پیام را داشت که، منتظر باشید تا در روز ۱۲ اسفند هم کسی در خیابان‌ها دیده نشود.

احساسی که در ۹ دی ماه بعد از چرخیدن در خیابان‌ها داشتم این بود که در ۱۲ اسفند، ما شهری خواهیم داشت که احتمالا بوی مرده خواهد داد.


در پایان اگر فکر می‌کنید سخن ناگفته‌ای مانده، بفرمایید.

با توجه به این‌که رقیب اصلی یا در زندان است یا رد صلاحیت شده یا مثل ما حاضر به ثبت نام نشده، آقایان جناح حکام باید تجدیدنظر کنند. این انتخابات، از نظر ما انتخابات نیست.

ملزومات انتخاب وجود ندارد و رقیب شما حضور پیدا نکرده است. خودتان با خودتان رقابت نکنید. بگذارید رقیب جدی و اصلی‌تان حاضر باشد. طبیعتا اگر بخواهند انتخاباتی باشد، بایستی این انتخابات را ملغی کنند و یک انتخابات با نظارت و صیانت آرا و با حضور رقیب اصلی انجام شود. ما به دنبال آن هستیم و تا آن انتخابات انجام نشود، قطعا به مبارزات ادامه خواهیم داد.

حسین کرمانی

تحریریه: داود خدابخش

جمعه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

سحام نیوز: جمعی از هنر دوستان و دانشجویان که به مناسبت ۸ دی ماه زادروز فروغ فرخزاد جهت گرامی‌داشت این شاعر شهیر و قراعت فاتحه به آرامگاه ظهیرالدوله مراجعه نمودند با در بسته و ممانعت نیروهای نظامی مواجه شدند.
به گزارش خبرنگار سحام نیوز، نیروهای امنیتی و نظامی دیروز پنجشنبه و امروز در خیل دوستداران فروغ تاکید کردند که قبرستان ظهیرالدوله تا اطلاع ثانوی تعطیل می باشد و تنها اقوام نزدیک متوفی با ارائه کارت شناسایی و اخذ اجازه نامه کتبی از کلانتری محل مجاز به به ورود به آرامگاه ظهیرالدوله هستند.




ورود به گورستان ظهیرالدوله ممنوع شد

خبرگزاری هرانا - جمعی از هنر دوستان و دانشجویان که به مناسبت ۸ دی ماه زادروز فروغ فرخ‌زاد جهت گرامی‌ داشت این شاعر شهیر به گورستان ظهیرالدوله مراجعه نمودند، با در بسته و ممانعت نیروهای نظامی مواجه شدند.
به گزارش سحام نیوز، نیروهای امنیتی دیروز پنجشنبه و امروز خطاب به خیل دوستداران فروغ فرخ‌زاد تاکید کردند که قبرستان ظهیرالدوله تا اطلاع ثانوی تعطیل می‌باشد.
این افراد در راستای ممنوعیت ورود به ظهیرالدوله تاکید کردند که تنها اقوام نزدیک متوفی با ارائه کارت شناسایی و اخذ اجازه نامه کتبی از کلانتری محل مجاز به ورود به آرامگاه ظهیرالدوله هستند.
گورستان ظهیرالدوله، گورستان کوچکی است بین امامزاده قاسم و تجریش در شمال تهران که علاوه بر علی‌خان ظهیرالدوله چندین تن از هنرمندان، شاعران و چهره‌های سر‌شناس ایران در آن مدفونند.



«فیلترینگ زنجیره‌ای» به سایت «عالیجناب سرخ‌‍پوش» رسید

image
سایت اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص نظام و رییس‌جمهور اسبق جمهوری اسلامی از شب گذشته از دسترس خارج شد؛ این سایت طی سال‌های اخیر به بهانه‌های مختلف به بازنشر اظهارات هاشمی رفسنجانی می‌کرد که عمدتا در دهه شصت صورت گرفته، اما تعریضی به شرایط کنونی بود.
محمد هاشمی گفته است که با توجه به اینکه سرور اصلی سایت هاشمی از طریق شرکت افرانت پشتیبانی می‌شود، شب گذشته (پنجشنبه) شرکت افرانت اعلام کرد که بنا به دستور ابلاغ شده، این شرکت دیگر قادر به سرویس‌دهی سایت هاشمی رفسنجانی نیست و متعاقبا پس ازچند دقیقه، سایت از دسترس خارج شد.
مسئول دفتر اکبر هشمی رفسنجانی درباره دلیل این اقدام به ایلنا گفته است که چند روز پیش از سوی گروهی منتسب به گروه «نظارت تارنما» ایمیلی دریافت کرده که طی آن از مدیریت سایت درخواست شده بود که اقدام به «پالایش سایت» کند و مصادیق پالایش را حذف خطبه‌های آخرین نماز جمعه هاشمی رفسنجانی اعلام کرده بود.
هاشمی ادامه داده که بی‌توجهی مدیریت سایت به این «درخواست غیرقانونی و تعجب‌آور»، منجر به از دسترس خارج شدن سایت هاشمی شده است.
برادر اکبر هاشمی رفسنجانی تأکید کرده که پیگیری‌های لازم از روز شنبه توسط مدیریت سایت صورت می‌گیرد.
مسدود شدن سایت هاشمی رفسنجانی در حالی صورت می‌گیرد که دیروز این سایت فیلتر و پس از مدتی رفع فیلتر شده بود.
به نظر می‌رسد این اقدام حکومت در واکنش به موضع‌گیری‌های هاشمی درباره انتخابات مجلس صورت گرفته است.
پیش از این، سایت‌های محمد خاتمی، بیات زنجانی و صانعی نیز فیلتر شده بود.




آیا اصلاح‌طلبان؛ عروس‌های «تعریفی» هستند؟

در شیراز ما، به کسانی که یک جور می‌گویند و جور دیگر رفتار می‌کنند، «عروس تعریفو» یا «عروس تعریفی» هم می‌گویند...لازم به ذکر نیست که بگویم در باره عروس‌های تعریفی چه می‌‌گویند، اما به هر شکل فرض کنید عروس خانمی که از او خیلی تعریف می‌شود وسط مراسم عروسی به خاطر «نفخ» شدید کاری «صدادار» کند که به «شقیقه» مربوط است. من به هزار و یک دلیل، کمتر به سیاست‌مداران ایرانی اعتماد کرده‌ام و همیشه به گروهی همکارانم که جان‌شان را برای این جماعت می‌دهند، تاخته‌ام. دلیل هم دارد! اینکه دماغ‌های بسیاری از دوستان من در نقاطی است که می‌توانند بوی«عروس‌های تعریفی» سیاست ایران را استشمام کنند، اما دم بر نمی‌آورند! گویی منافع بسیاری در این «باد»ها نهفته است! مرا ببخشید که به نحو می‌نویسم. اما وقتی امروز خواندم که خواهرزاده سید محمد خاتمی که از رهبران فراکسیون اقلیت است نامزد انتخابات آتی شده، اندکی گیج شدم ...
دوستی از دوستان نزدیک به اصلاح‌طلبان به من گفت که درست است که محمد رضا تابش رفته ثبت نام کرده، اما در لیست اصلاح‌طلبان نخواهد بود. پرسیدم مگر خاتمی نگفته بود که اصلاح‌طلبان نامزد نمی‌دهند و در انتخابات مشارکت نمی‌کنند؟ گفت که این کار تابش، «فردی» بوده و به هیچ وجه وابسته به فراکسیون و گروه بزرگ «اصلاح‌طلبان» نیست. من البته نمی‌فهمم منظور از گروه بزرگ «اصلاح‌طلبان» در موقعیت فعلی چیست، اما این را می‌فهمم که وقتی نزدیک‌ترین فرد به خاتمی در مجلس، که دبیرکل فراکسیون اقلیت مجلس هم هست، می‌آید و ثبت نام می‌کند، با عنایت به اینکه تا آنجا که می‌دانم، هویت سیاسی‌اش را مدیون دایی‌جان است، و احتمالا با دایی‌هان صلاح‌ و مشورت کرده، آیا نامزد شدن چنین فردی، به نحوی مشارکت اصلاح‌طلبان در انتخابات دیده نمی‌شود؟
طبیعتا «اسپین دکترها» (ماله کش‌ها) به میدان می‌آیند و هزار و یک توجیه می‌کنند، اما من فکر می‌کنم تا تکلیف آقای تابش با مردم معلوم نشود، می‌توان سوال‌های زیادی از او پرسید!
اگر دقت کرده باشید، اصلاح‌طلبان از به کار بردن کلمه «تحریم» امتناع کرده‌اند. حتی گفته‌اند که با انتخابات قهر هم نمی‌کنند. اما عدم مشارکت، عدم فهرست دادن و پایبندی به شرط‌هایی که خاتمی سال گذشته مطرح کرده بود، برای من مخاطب با کاندیداتوری در انتخابات آتی اندکی ناسازگار است. اینکه دبیرکل فراکسیون اصلاح‌طلبان در مجلس برای دور بعدی هم ثبت نام می‌کند ممکن است با توجیه‌های گروهی از هواداران خاتمی هم‌خوان باشد، اما برای من از تفلون مرغوب هم نچسب‌تر است!
فکر می‌کنم کار مناسبی که باید صورت بگیرد، مجبور کردن خاتمی با پاسخ‌گویی واضح است. بازی کردن با کلمات مال دوره فعلی نیست. باید از تابش سوال کرد، و از هر کدام از اصلاح‌طلبان که کاندیدا می‌شود.
با عنایت به آنچه که در سال ۱۳۸۸ دیده‌ایم، و اینکه هیچ ساز و کاری برای بررسی تعداد دقیق آرای مردم در حال حاضر وجود ندارد، به نظر من، حضور در انتخابات به عنوان کاندیدا و مشارکت به این نحو، معنایی به جز پذیرش مشروعیت ساز و کار انتخاباتی ندارد. با این حساب، کسانی که مدعی دفاع از آرای مردم هستند، تن به سیستمی می‌دهند که عملا قابل دفاع نیست.
امروز حس کردم اصلاح‌طلبان بهترین نمونه‌های «عروس»های تعریفی هستند. اما مطمئن نبودم...گفتم نظر شما را هم بپرسم!



ابراز رضایت روسیه از مأموریت ناظران اتحادیۀ عرب در سوریه برغم ٢٥ کشتۀ دیگر

ناظران اتحادیۀ عرب در سوریه

نوشتۀ فواد روستائی
برغم حضور ناظران اتحادیۀ عرب در سوریه و دیدار آنان از چند شهر این کشور، گزارش امروز خبرگزاری ها حاکی است که در جریان سرکوب مردم در روز گذشته (پنجشنبه) دست کم ٢٥ تن در اثر تیراندازی نیروهای دولتی جان خود را از دست داده اند.

در این میان، سرهنگ ریاض الاسد، فرمانده "ارتش سوریۀ آزاد"، به نیروهای تحت رهبری خود دستور داده است در خلال دیدار ناظران اتحادیۀ عرب از سوریه از هر گونه حمله به نیروهای دولتی خودداری کنند.
سرهنگ ریاض الاسد افزود این دستور را در همان روز ورود اعضای کمیسیون اتحادیۀ عرب به سوریه یعنی روز جمعۀ گذشته صادر کرده است.
به گفتۀ سرهنگ ریاض الاسد، به استثنای عملیاتی که برای دفاع از خود صورت خواهد گرفت، کلیۀ عملیات نفرات "ارتش آزاد سوریه" از روز جمعه پیش متوقف شده است.
کسانی که در پی آغاز جنبش اعتراضی مردم سوریه و سرکوب خونین این جنبش به وسیله رژیم بشار اسد از ارتش و دیگر نیروهای دولتی گریخته و به مردم معترض پیوسته اند هستۀ اصلی "ارتش آزاد سوریه" را تشکیل می دهند.
همزمان با اظهارات امروز (جمعه) فرمانده "ارتش آزاد سوریه" در یک تماس تلفنی با خبرگزاری رویترز، وزارت امورخارجۀ روسیه با صدور بیانیه ای اعلام کرد از آغاز مأموریت ناظران اتحادیۀ عرب در سوریه ابراز رضایت کرد.
در بخشی از این بیانیه با استناد به اظهارات ژنرال محمد احمد مصطفی الدابی، رئیس هیأت ناظران اتحادیۀ عرب که از "برقراری آرامش در حمص و ومتوقف شدن رویاروئی ها" سخن به میان آمده بود، رضایت خاطر روسیه از آغاز این مأموریت توجیه شده است.
مسکو در روز چهارشنبه از رژیم یشار اسد که از متحدان نزدیک روسیه است خواست حداکثر همکاری را با ناظران اتحادیۀ عرب به عمل آورد.
ناظران اتحادیۀ عرب تا کنون از شهرهای "درعا"، "حما"، "دوما" و "ادلب" دیدن کرده اند.
به گفتۀ منابع دیده بان حقوق بشر سوریه، به هنگام ورود ناظران اتحادیۀ عرب به "دوما" صدای تیراندازی در شهر کماکان به گوش می رسید.
در سرکوب روز گذشته که از خود دست کم ٢٥ کشته برجای گذاشته است شهرهائی نیز که ناظران اتحادیۀ عرب در آن سرگرم کارخود بودند در امان نمانده اند.
در آمریکا، وزارت امورخارجۀ این کشور بر خلاف وزارت امورخارجۀ روسیه با نوعی احتیاط به ارزیابی دستاورد سفر ناظران اتحادیۀ عرب به سوریه پرداخته و اعلام کرد که هر چند آغاز این مأموریت نوید پایان خشونت و سرکوب را نمی دهد، کمکی به اپوزیسیون سوریه خواهد بود.






ابراز تأسف و تسلیت رجب طیب اردوغان به مناسبت کشته شد ن سی و پنج شهروند کرد در بمباران هواپیماهای ارتش

رجب طیب اروغان، نخست وزیر ترکیه

نوشتۀ فواد روستائی
در پی کشته شدن سی و پنج نفر از روستائیان کرد ترکیه در خاک عراق، در مرز این کشور با ترکیه، در اثر بمباران هواپیماهای ارتش در چهارشنبه شب گذشته، رجب طیب اروغان- نخست وزیر ترکیه- امروز (جمعه) ضمن ابراز تأسف از این بمباران به بازماندگان قربانیان آن تسلیت گفت.

گفتگو با عمر ایلخانی زاده
 
30/12/2011 by فواد روستائی
همزمان با ابراز تأسف رجب طیب اردوغان، احمد داود اوغلو- وزیر امورخارجۀ ترکیه- نیز در تلاشی برای توجیه اشتباه هواپیماهای ارتش ضمن تأکید بر این نکته که ارتش ترکیه با تروریست ها مبارزه می کند کشته شدن شهروندان عادی را یک رویداد "استثنائی" توصیف کرد.
رجب طیب اردوغان با دادن این توضیح که هواپیماهای ارتش شهروندان عادی را به جای چریک های حزب کارگران کرد ترکیه (PKK) گرفته بودند گفت شوربختانه نتیجۀ کار "مصیبت بار"و "ناخواسته" بوده است.
با وجود این، نخست وزیر ترکیه برخی از رسانه های این کشور را که دولت را به بمباران ملت خود متهم کرده اند به شدت مورد انتقاد قرار داد.
اپوزیسیون ترکیه نیز به نوبۀ خود دولت رجب طیب اردوغان را در این ارتباط آماج انتقاد قرارداد.
رهبر حزب اصلی اپوزیسیون که حزبی لائیک است از دولت خواست با پوزش خواهی از خطای مرتکب شده و برکنار کردن مسئولان حادثه به مسئولیت خویش عمل کند.
حزب کارگران کرد ترکیه (PKK) از کردهای این کشور به ویژه در مناطق کرد نشین خواست علیه دولت "قیام" کنند.
در مراسم تشییع جنازۀ قربانیان این بمباران که صبح امروز برگزار شد شرکت کنندگان در مراسم، علیه رهبران دولت این کشور و به ویژه رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه شعار میدادند.
  • حزب کارگران کرد ترکیه از چه وزن و اعتباری در این کشور برخوردار است و احتمال قیام مردمی کردها علیه دولت تا چه اندازه است؟
  • درخواست اپوزیسیون از دولت مبنی بر پوزش خواهی از مردم و بر کنار کردن مسئولان درخواستی صمیمانه و از سر اعتقاد یا نوعی بهره برداری و فرصت طلبی سیاسی است؟
  • این ماجرا چه تأثیری بر روابط ارتش و دولت ترکیه دارد؟
این پرسش ها را در گفتگوئی با عمر ایلخانی زاده، دبیر کل کوملۀ زحمتکشان کردستان ایران، مورد بحث قرار داده ایم.




محسن امین زاده حاضر نشد با دستبند به بیمارستان برود

محسن امین زاده، معاون پیشین وزیر خارجه جمهوری اسلامی، که بر اساس نظر پزشک قانونی قرار بود برای درمان عارضه قلبی به بیمارستان منتقل شود، اجازه نداد تا ماموران او را با دستبند به بیمارستان منتقل کنند. و سرانجام به دستور معاون امنیتی دادستان تهران، وی اجازه نیافت بدون دستبند از زندان اوین خارج شود.

گفتگو با عبدالکریم لاهیجی_30.12.11
30/12/2011
عیسی سحرخیز، روزنامه نگار، بر اثر اعتصاب غذاهای متعدد و روزه های سیاسی طولانی، همچنین فشارها و محدودیت های گوناگون در زندان، به شدت ضعیف شده است. طی روزهای اخیر این روزنامه نگار زندانی با دستبند و پابند به بیمارستان منتقل شده و با همان وضعیت بستری شده است.
همچنین برپایه آخرین گزارشها، محسن امین زاده، معاون پیشین وزیر خارجه جمهوری اسلامی، که بر اساس نظر پزشک قانونی قرار بود برای درمان عارضه قلبی به بیمارستان منتقل شود، اجازه نداد تا ماموران او را با دستبند به بیمارستان منتقل کنند. و سرانجام به دستور معاون امنیتی دادستان تهران، وی اجازه نیافت بدون دستبند از زندان اوین خارج شود.
دکتر عبدالکریم لاهیجی، نائب رئیس فدراسیون جامعه های حقوق بشری در پاریس، معتقد است که رفتارهای نامناسبی با زندانیان سیاسی در طی دو سال گذشته اعمال می شود و این سیاستها را در جهت شکستن روحیه زندانی می داند.

دکتر لاهیجی نمود اینگونه رفتار را در دو زمینه تحلیل می کند: نخست محکومیتهای سنگین، حبسهای قبل از محاکمه، دوم با وجود محکومیت، وضعیت زندانها روز به روز، چه از نظر وضعیت بهداشتی، داروئی، غذائی، ملاقاتها، زندانی را به گونه ای زیر فشار قرار می دهند که دست از مقاومت بردارد. سیاستی است در جهت شکستن روحیه و مقاومت زندانی، چه قبل از محاکمه و چه پس از صدور حکم قطعی.
دکتر عبدالکریم لاهیجی می گوید احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران، باید حداکثر تا آخر ماه بهمن سال جاری گزارش خود را به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد تحویل دهد. این شورا از اواخر اسفند ماه کار خود را ژنو آغاز خواهد کرد. هفته ی دوم شورای حقوق بشر به رسیدگی به گزارش احمد شهید اختصاص خواهد داشت. نخست باید در انتظار گزارش احمد شهید بود و پس از آن در انتظار تصمیمی که شورای حقوق بشر اتخاذ خواهد کرد. این احتمال می رود که قطعنامه در خصوص وضعیت بسیار نابسامان و روز به روز وخیمتر از گذشته ی حقوق بشر در ایران صادر شود و هم ماموریت احمد شهید برای یک سال دیگر تجدید شود، برای اینکه بتواند با اجازه ی جمهوری اسلامی به ایران سفر کند و در غیر اینصورت از مجاری دیگری هم بتواند گزارش کامل خود را برای سال بعد آماده کرده و به شورای حقوق بشر بعدی تقدیم نماید.



سوء پیشینه ژنرال الدابی رئیس هیأت ناظران اتحادیه عرب در سوریه

نوشتۀ شاهرخ بهزادی
روزنامه فیگارو، روزنامه بزرگ صبح فرانسه در مقاله ای به قلم "پییر پریه" این پرسش را مطرح می کند که اتحادیه عرب چگونه به خود اجازه داده تا فردی را به عنوان رئیس ناظران این اتحادیه برای مأموریت در سوریه بر گزیند که نه تنها گذشته خوبی ندارد ، بلکه پایه گذار اصلی شبه نظامیانی است که دستشان در دارفور به خون هزاران تن از پناهندگان غیر نظامی در سودان آلوده است.

بررسی روزنامه های امروز فرانسه
 
30/12/2011 by شاهرخ بهزادی
روزنامه های امروز فرانسه مقالات و گزارش هایی را به مأموریت ناظران اتحادیه عرب در سوریه اختصاص داده اند.
روزنامه فیگارو، روزنامه بزرگ صبح فرانسه در مقاله ای به قلم "پییر پریه" این پرسش را مطرح می کند که اتحادیه عرب چگونه به خود اجازه داده تا فردی را به عنوان رئیس ناظران این اتحادیه برای مأموریت در سوریه بر گزیند که نه تنها گذشته خوبی ندارد ، بلکه پایه گذار اصلی شبه نظامیانی است که دستشان در دارفور به خون هزاران تن از پناهندگان غیر نظامی در سودان آلوده است.
ژنرال محمد الدابی، این ژنرال سودانی، آدم ناشناخته ای نیست.در سال 1989 در روز کودتا ی سودان وی به عنوان نخستین رئیس سرویس های اطلاعاتی دولت کودتا در سودان بر گزیده شد. این ژنرال تحت نفوذ دکترین تند گرایی اسلامی به عنوان نخستین اقدام خود مبارزه و انهدام اپوزیسیون این کشور را در دستور کار خود قرار داد.
وجود ژنرال محمد الدابی در رأس سرویس های اطلاعاتی سودان یاد آور زمانی است که افراد اپوزیسیون این کشور در زندان های مخفی رژیم حاکم بر سودان- که در هیچ دفتر رسمی نام و نشانی از آنها وجود نداشته، به بند کشیده شده و تا حد مرگ شکنجه شده اند.
این روزنامه می نویسد که پس از موفقیت در سرکوب اپوزیسیون این کشور، ژنرال الدابی مشاغل مهم دیگری را در سودان بر عهده می گیرد.از آن جمله، در استان شورشی دارفور، جایی که با خواست عمر البشیر رئیس جمهوری سودان صحنه جنگ و درگیری های خونین قومی و مذهبی است.
همانطور که همگان بر آن واقفند، کشتار بی رحمانه و آوارگی صدها هزارتن در این منطقه به و سیله رژیم حاکم بر سودان، بالاخره کار را به جایی رساند که دادگاه کیفری بین المللی عمر البشیر رئیس جمهور ی سودان را به اتهام جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و نسل کشی تحت پیگرد قانونی قرار داد.
هرچند که ژنرال محمد الدابی از سوی دادگاه کیفری بین المللی به لحاظ نقشی که در رویداد های اخیر در دارفورداشته، رسماً متهم نگردیده است( نقش وی در این هنگام مذاکره با گروه های اصلی شورشیان در دارفور از سوی دولت سودان بوده است)، اما نیاید فراموش کرد که نقش ژنرال الدابی به مذاکره با رهبران شورشیان محدود نشده و پیش از این مسئولیت های دیگری را در دار فور به عهده داشته است. مسئولیت هایی که نقش صلح طلبانه اخیر وی را به زیر پرسش می برد. فیگارو می نویسد که نوشته ها و گزارشات کارشناسان و متخصصان در باره رویداد های دهه های اخیر در سودان ژنرال محمد الدابی را بنیان گذارگروه "جن جوید" معرفی می کند. این گروه شبه نظامی که از گروه های آفریقائی و عرب تشکیل شده و عملکرد آن در دارفور مصداق واقعی جنایت علیه بشریت می باشد.
روزنامه فیگارو می نویسد که فقط پس از سه روزکه از انتخاب وی در رأس هیات ناظران اتحادیه عرب برای سوریه می گذرد، انتخاب ژنرال الدابی با انتقاد ها و اعتراضات گسترده سازمان های غیر حکومتی و دولت های غربی روبرو شده است.
در روز چهار شنبه گذشته به هنگام بازدید از شهر حمص که همواره صحنه تظاهرات معترضین و خشونت ها و سرکوب های نیرو های امنیتی رژیم حاکم بر سوریه بوده است، ژنرال محمد الدابی ضمن اظهار خشنودی از اوضاع در این شهر، اعلام کرده که هیچ چیز غیر عادی در این شهر مشاهده نکرده است. روزنامه فیگارو می نویسد که این در حالی است که نیروه های امنیتی از برگزاری تظاهرات در حمص جلوگیری کرده اند و به همین خاطر تظاهرات مخالفین در نزدیکی حمص بر گزار گردیده و نیروهای امنیتی رژیم بر روی تظاهر کنندگان آتش گشودند.

 



ایران در خلیج فارس موشک های دور برد خود را مورد آزمایش قرار خواهد داد

نوشتۀ آرش ادیب زاده
بنا به اظهارات دریادار محمود موسوی معاون عملیاتی نیروی دریایی جمهوری اسلامی، در چهارچوب عملیات نظامی دریایی در خلیج فارس، ایران موشک های دوربرد خود را مورد آزمایش قرار خواهد داد. 

بدین ترتیب عملیات نظامی دریایی موسوم به رزمایش ولایت 90 که از ده روز پیش در خلیج فارس و در حوالی تنگه هرمز آغاز شده است، روز شنبه دهم دیماه با پرتاب موشک های دوربرد به پایان خواهد رسید.
دریادار محمود موسوی در این زمینه خاطر نشان ساخت که مرحله اصلی اين رزمايش با شليک انواع موشک‌های دوربرد از فردا آغاز می ‌شود و در ادامه اظهار داشت که: "برنامه های مرحله قدرت با شليک انواع موشک های برد بلند و برد کوتاه ساحل به دريا ، پرتاب انواع موشک های سطح به سطح و سطح به هوا توسط يگانهای شناور همراه خواهد بود."
شایان یاد آوریست که روز سه شنبه ششم دی ماه محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس ‌جمهوری ایران گفته بود، اگر بنا باشد نفت ایران تحریم شود یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.
سپس روز چهارشنبه هفتم دی ماه دریادار حبیب الله سیاری فرماندۀ نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران متذکر شده بود که: «بستن تنگۀ هرمز برای نیروهای نظامی ایران بسیار ساده است ولی فعلأ لزومی به این اقدام نیست چرا که در حال حاضر ما دریای عمان و تردد کشتی ها را در آن تحت کنترل خود داریم».
این اظهارات و عملیات نظامی دریایی در آب های خلیج فارس جامعۀ جهانی را به شدت نگران کرده است، خصوصأ که با اعلام مورد آزمایش قرار دادن موشک های دوربرد توسط نیروی دریایی جمهوری اسلامی ، بسیاری از ناظران و کارشناسان غربی بر این عقیده اند که ایران قصد دارد خود را برای هدف قرار دادن اسرائیل و همچنین پایگاه های نظامی آمریکا در خاورمیانه ، بوسیلۀ موشک های دوربرد شهاب 3 آماده سازد.
شایان یاد آوریست که اکنون بیش از یک سوم نفت مورد نیاز جهان که از طریق نفتکش ها انتقال می یابد از تنگه هرمز عبور می کند. در این میان می توان به نفت صادر شده از عربستان سعودی، ایران، امارات متحدۀ عربی، کویت، عراق و همچنین تمامی گاز مایع صادره از سوی قطر اشاره کرد که همه روزه از این تنگه به طول ٦٫٤ کیلومتر عبور می کنند که میان سواحل ایران و سواحل سلطان نشین عمان قرار دارد.



هاشمی محور تازه جدال میان محافظه‌کاران

دو هفته پس از آنکه تیم محمود احمدی‌نژاد مخالفان محافظه‌کار خود را «وابسته و مامور» اکبر هاشمی رفسنجانی معرفی کرد، حملات علیه رئیس مجمع تشخیص با مسدود شدن سایت وی به اوج خود رسید.
۲۶ آذر امسال علی‌اکبر جوانفکر، مشاور رئیس دولت دهم در سرمقاله روزنامه ایران نوشت: «جنجال گسترده و تبلیغاتی درباره ماجرای بی‌اساس و موهوم جریان انحرافی، یک کار مدیریت شده از سوی هاشمی رفسنجانی و از عوامل اصلی و محرک جریان فتنه است.»
پس از انتشار این یادداشت بود که رسانه‌ها و وبلاگ‌های حامی احمدی‌نژاد یادداشت‌ها و گفتگوهای متعددی علیه هاشمی منتشر کردند.
هاشمی نیز با افزایش دور جدید این حملات به صراحت اعلام کرد حاضر نیست پاسخ ادعاها و اتهامات را بدهد، اما محافظه‌کاران حامی خامنه‌ای تلاش‌ها برای رد ادعای تیم احمدی‌نژاد مبنی بر ارتباط خود با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را آغاز کردند.
سایت «برهان» و چند سایت محافظه‌کار دیگر با انتشار یادداشت‌های متعددی اعلام کردند تیم احمدی‌نژاد تلاش می‌کند محافظه‌کاران مخالف خود را به هاشمی بچسباند تا آنها را از چشم مردم بیندازد.
«برهان» در یادداشت خود به صراحت نوشته که محافظه‌کاران هیچ ارتباطی با هاشمی رفسنجانی ندارند و قصد احمدی‌نژاد و هاشمی حمله به جایگاه رهبری و اصول‌گرایان است.
اقدامات حامیان علی خامنه‌ای برای نشان دادن اختلاف خود با هاشمی رفسنجانی، روز گذشته (پنجشنبه هشتم دی) با فیلتر شدن سایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است.
محمد هاشمی، مسئول دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام روز جمعه (نهم دی) گزارش‌ها درباره فیلتر شدن سایت هاشمی را تائید کرده است.
آقای هاشمی گفته که علت فیلتر شدن این سایت وجود متن سخنان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ۲۶ تیر ماه سال ۱۳۸۸ است.
به گفته وی پس از آنکه مسئولان سایت با درخواست‌ها مبنی بر حذف این سخنان مخالفت کرده‌اند، سایت یادشده فیلتر شده است.
محمدحسین صفار هرندی، مشاور فرهنگی فرمانده سپاه نیز در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران حملات تندی متوجه هاشمی کرده است.
آقای صفار هرندی گفته است: «خدا از سر تقصیرات کسانی که از همین تریبون نماز جمعه رفاه‌طلبی و تجمل‌گرایی را ترویج کردند، بگذرد.»
وی همچنین افزوده است: «پسر {مهدی هاشمی} یکی از شخصیت‌هایی که ما نام او را با انقلاب می‌شناسیم، در سال ۸۳ در مصاحبه‌ایی گفته بود اگر پدر من {هاشمی رفسنجانی} رئیس‌ جمهور شود جایگاه رهبری را تبدیل به یک مقام تشریفاتی می‌کنیم.»



اعتراض شدید رضا خاتمی به گزارش مجلس

سحام نیوز: جبهه مشارکت ایران اسلامی به اقدام غیر قانونی مجلس هشتم واکنش نشان داد.
به گزارش نوروز، در پی ارائه گزارش کمیسیون اصل نود مجلس در مورد حوادث پس از انتخابات سایت نوروز با اعتراض به موارد مطرح شده در این گزارش، آنرا کپی برداری از مطالب کیهان و تراوشات ذهن شریعتمداری خوانده و اقدام به انتشار نامه محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق حزب مشارکت در پاسخ به برخی ادعاهای مطرح شده در گزارش کمیسیون اصل نود نموده است.
عضو ارشد جبهه مشارکت دلیل پاسخگویی خود را به گزارش مجلس چنین عنوان کرده است: “من از این جهت خود را بیش از هر کس محق در این پاسخگویی می دانم که هم نماینده مجلس بوده ام و هم عضو کمیسیون اصل نود، هم عضو جبهه مشارکت هستم و هم فعال در جریان اصلاح طلبی، و بالاخره نسبت من با آقای خاتمی که ناجوانمردانه و به رسم معهود این دوران رو به پایان مورد اتهام واقع شده است، و همه اینها ایجاب می کند که چند جمله ای بنویسم اگر چه میلیونها انسان معترض صبورانه بغض خود را فرو می خورند البته نه برای همیشه ،و اینان باید بدانند که “این بیشه گمان مبر که خالی است”. ”
متن توضیحات سایت نوروز و نامه محمد رضا خاتمی در پی می آید:
هیات رئیسه مجلس هشتم در اقدامی غیرمنطبق با قانون آیین نامه داخلی این نهاد و برخلاف صراحت اصل نود قانون اساسی در مورد وظائف کمیسیون اصل نود مجلس، در هفته گذشته اجازه داد در جلسه علنی مجلس گزارشی به عنوان گزارش کمیسیون اصل نود در مورد حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم خوانده شود که رو نویسی بود از متن کیفرخواست خوانده شده در دادگاه نمایشی و فله ای بازداشت شدگان پس از انتخابات در تابستان سال ۸۸، و البته هر دوی این متن هاکپی برداری از مطالب کیهان!و تراوشات ذهن شریعتمدار!
هرچند پاسخگویی به این ادعاهایی که امپراطوری دروغ هر روز با استفاده از بیت المال و امکانات عمومی از بوقی برای توجیه اقلیت هوادار خود و فرقه مطلقیه به صدا درمی اورد در توان ما نیست اما بناچار در برخی مواقع و برای ثبت در تاریخ و آگاهی بخشی ناچار از انجام اینکار به رغم میل باطنی می شویم .آنچه در ادامه آمده پاسخی حداقلی از سوی دکتر سیدمحمد رضا خاتمی عضو شورای مرکزی و دفتر سیاسی جبهه مشارکت و دبیرکل سابق این تشکل سیاسی به گزارش منتشره اصل نود مجلس هشتم است :

بسم الله الرحمن الرحیم
کمیسیون اصل نود قانون اساسی مجلس شورای اسلامی گزارشی در باره حوادث انتخابات سال ۸۸ تهیه و در مجلس فرمایشی هشتم خوانده است که نه تنها نمی تواند هیچ اثری در رفع گرفتاری خود ساخته جناح حاکم داشته باشد بلکه بیش از هرچیز نشانه قبول شکست استراتژی سرکوب و هیاهو و ارعاب می باشد. آنچه از این گزارش سراپا دروغ بر می آید التماس به ملت است که ادعاهای بی اساس و مکرر و اتهامات خسته کننده آنها را باور کنند.
اما این گزارش بهانه ای است برای من تا پاسخی مختصر به دروغپردازیها و توهمات ایران بر باد ده بدهم . نه از آن جهت که این گزارش حاوی هیچ حقیقتی باشد بل از آن جهت که در تاریخ ثبت شود تا آیندگان بدانند چگونه دستاورد شهیدان انقلاب اسلامی به تاراج رفته است. و من از این جهت خود را بیش از هر کس محق در این پاسخگویی می دانم که هم نماینده مجلس بوده ام و هم عضو کمیسیون اصل نود، هم عضو جبهه مشارکت هستم و هم فعال در جریان اصلاح طلبی، و بالاخره نسبت من با آقای خاتمی که ناجوانمردانه و به رسم معهود این دوران رو به پایان مورد اتهام واقع شده است، و همه اینها ایجاب می کند که چند جمله ای بنویسم اگر چه میلیونها انسان معترض صبورانه بغض خود را فرو می خورند البته نه برای همیشه ،و اینان باید بدانند که “این بیشه گمان مبر که خالی است”.

نکته اول:
باید پرسید کمیسیون اصل نود قانون اساسی در این ماجرا چه محلی از اعراب دارد؟این کمیسیون برای این درست شده است که آخرین پناهگاه مردم در برابر ظلم و حق کشی احتمالی حاکمان باشد . کسانی که قانون اساسی را می نوشتند به خوبی می دانستند که ممکن است همه ارکان دادرسی عادلانه در کشور در معرض تطاول قدرتمندان حاکم قرار گیرد و لذا بر آن شدند تا با ابداع این نهاد در مجلس که منبعث از نمایندگان واقعی مردم میتواند باشد و کمترین تاثیر را از قدرت دارد پناهگاهی برای مردم از همه جا رانده بنا نهند. این کمیسیون طبق آیین نامه های آن باید به شکایاتی رسیدگی کند که از سوی مردم و به طرفیت بخشی از حکومت واصل شده است.
در موضوع انتخابات اگر کمیسیون امنیت ملی یا قضایی و یا حتی مثلا کمیسیون عمران به بهانه آتش گرفتن زباله ها در خیابان های تهران گزارشی می داد شاید قابل توجیه بود ، ولی اینکه آقایان کمیسیون اصل نود شکایات متعدد قربانیان انتخابات را نادیده بگیرند و یکسره به تکرار ادعاهای مسببین این حوادث بپردازند نه تنها موجب شگفتی بلکه بدعتی تازه است. شاید هم علت این باشد که با این وضع مملکت دیگران زودتر فهمیده اند که نباید هیزم کش دوزخی باشند که خود اولین قربانی آن هستند.

نکته دوم:
می گویند به خواب رفته را می توان بیدار کرد . اینک قریب سه سال از حوادثی می گذرد که به قول آقایان در دو سال پیش در چنین ایامی مرگ آن را جشن گرفتند.پس چرا هنوز سرتا سر گفتار و نوشتار آقایان مملو از حقد و کینه و حسادت وتوهین وافترا است که نثار هر کس می شود که با آقایان نیست؟ ای کاش کسی به این خود را به خواب زدگان می فهماند که هر چه بیشتر بر این طبل تنافضات بکوبید مردم بیشتر از عمق ترس و واهمه ای که سراسر وجودتان را گرفته است آگاه می شوند.
شاید شما از موسوی و کروبی یا خاتمی و هاشمی یا مجمع و سازمان و جبهه نترسید اما از ملتی می ترسید که دیگر شما را قبول ندارد. ملتی که به خوبی آگاه شده است از قبل حکمرانی شما چه چیز نصیبش شده است. شما مانند آن کس که برای فرار از ترس در سیاهی شب آواز می خواند زیر آواز زده اید.اگر غیر از این بود به کسانی که آنها را مرده می پندارید به اندازه دفاع از خود در برابر سیل اتهامات بی اساس ، مجال می دادید. اصلا اجازه می دادید که زندانیان بی گناه پس از ۳۵ ماه از زندان انفرادی به در آیند و یا اجازه تماس تلفنی یا ملاقات حضوری داشته باشند.این کارها که چیزی جز اجرای قانون مصوب خودتان نیست را نمی کنید زیرا می دانید خود را در چه دامی گرفتار کرده اید. می دانید مردم را از دست داده اید. پس راحت تر آنکه صورت مسئله را پاک کنید تا اینکه به فکر راه حلی برای نجات کشور که نه ، حد اقل نجات خود باشید.

نکته سوم:
آنچه در این گزارش آمده است تکرار ادعاهای کیفرخواست نویسان تابستان ۸۸ است که با برگزاری دادگاههای آنچنانی هم نتوانستند آن را ثابت کنند و رد شد. اینک گویا همان ها ماموریت یافته اند که انشایی دیگر بنویسند و به نامی دیگر منتشر کنند.حال اگر به فرض محال رسیدگی به این موضوع را در صلاحیت این کمیسیون هم بدانیم ، روند کاری باید بررسی اتهامات با حضور اطراف موضوع باشد و همه می دا نیم که چنین چیزی اصلا واقع نشده است. علت هم معلوم است چون اصلا سند و مدرکی وجود ندارد . پس چه بهتر که به تکرار اتهامات واهی بپردازند وباانتشار یک بیانیه سیاسی یک گروه مخفی علیه رقیب، خود را راضی نگه دارند.

نکته چهارم:
در این گزارش مکررا از اسناد و مدارکی صحبت می شود که متقن ترین آن اعترافات است که ارزش آن حداقل در باره دیگران از سوی رهبری بیان شده است ولی باز هم از سوی ولایت مداران مکرر به آن استناد می شود و البته چاره های هم نیست چون اگر این هم نباشد دیگر چیزی برای عرضه در اختیار آقایان نیست.الان قریب سه سال از آن حوادث می گذرد و از روز اول همواره از این اسناد صحبت شده است اما دریغ از یک مدرک محکمه پسند.
ما حتی به شنود هم راضی هستیم هر چند شنود هیچ ارزش حقوقی ندارد . آقایان که این دنیا را محضر خود کرده اند و حتی در سراپرده خصوصی یار و اغیار سر و گوشی دارند ،نمی توانند از این طریق هم کوچکترین دلیلی برای اثبات ادعاهای خود ارائه کنند.شما که هرروز پهباد می نشانید و جاسوس می گیرید وریگی تروریست به اسارت در می آورید چگونه در این دو سال و اندی نتوانسته اید حتی یک سند معتبر ،تکرار می کنم حتی یک سند معتبر، برای این همه ادعای ریزو درشت خود ارائه کنید؟ آیا گمان برده اید چنین ادعای گزافی را تنها به صرف گفتن وجود اسناد ثابت شده می توان به خورد مردم داد؟ و آیا اینکه سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی چنین می گویند و چنین می نویسند برهان قاطع شما است؟ شما هم که خوب می دانید همه این ماجرا برای آن بوده است که در این بزنگاه تاریخی از شر مزاحمین چند دهه خود خلاص شوید، ونمی خواهید بپذیرید که مردم این بار همه آن سناریو را نقش بر آب کرده اند.مردمی که خوب می فهمند ومی دانند و فریب تبلیغات شما را نمی خورند.
برادران عزیز ، آیا گمان می کنید با خطابه و هیاهو و داستانسرایی می توان به جایی رسید؟ آیا با خود فکر کرده اید چرا هرکس که شما با او در افتاده اید محبوبیت بیشتری در بین خلائق پیدا میکند و چرا زندانیان سیاسی شما امروز قهرمان و الگوی نسل جوان شده اند؟ صادقانه می گویم که آنچه در آن شنا میکنید مرداب است و هرچه بیشتر دست و پا بزنید بیشتر در آن فرو می روید.

نکته پنجم:
در بخشی از گزارش به سفرهای خارجی آقای خاتمی اشاره شده است .این بخش که تنها چند جمله است احیانا با هماهنگی قبلی در بوق و کرنا شده است و چنین بر می آید که شاید تنها هدف این گزارش همین چند جمله بوده است. باز علت روشن است. این افراد به درست یا غلط آقای خاتمی را سلسله جنبان اصلاحات و مردمسالاری در دوره جدید تاریخ کشور میدانند و باید هر روز حقد و کینه خود را نسبت به او به نوعی ابراز دارند. البته این دروغپردازیها چیزی از شان آقای خاتمی کم نمی کند که اگر هم بکند بیشتر خود آقایان ضرر میکنند که امکان هرگونه اصلاح داخلی را بلاموضوع می کنند، فارغ از اینکه این شیوه و منش خاتمی است که می تواند حتی در این شرایط ملتهب پلی بسازد بین حاکمیت و مردم اگر که واقعا قصد اصلاح داشته باشند . اما آنچه درباره محتوای این بخش باید گغت این است که همانند سایر بخشها بکلی کذب و دروغ است و باز به اسنادی تکیه می شود که وجود خارجی ندارد و لذا قابل ارائه هم نیست.همه میدانند سفرهای آقای خاتمی با اطلاع نظام بوده و در همه ملاقاتها هم نمایندگان وزارت خارجه حضور داشته اند.حال اگر سندی هست لطفا منتشر کنید و الا برای نجات خود تخریب دیگران چاره ساز نخواهد بود.

نکته ششم:
در بخشی دیگر از گزارش به تکرار ادعاهای کیفرخواست نویسان در باره انقلاب مخملی پرداخته شده است. این قسمت هم بی سند و طبعا بی اعتبار است.در این بخش ، از جمله به سند تاملات راهبردی جبهه مشارکت استناد شده است که پیشتر، متن کامل آن منتشر و در دسترس است.جبهه مشارکت در تابستان سال ۸۸ در پاسخ به کیفرخواست کذایی، پاسخ مفصل خود به این بخش را منتشر کرد که آن هم در دسترس همگان است. در این جا باید به این مختصر بسنده کرد که این سند همانگونه که از اسم آن بر می آید مجموعه اندیشه های افراد حزب و حتی در خارج حزب است که به اعتبار اندیشه قابل احترام است و برای تصویب نهایی درارکان حزب در حال رسیدگی بوده است. ظاهرا این آقایان هم مانند کیفرخواست نویسان چون به هیچ عمل جرمی از سوی اصلاح طلبان و به ویژه جبهه مشارکت دست نیافته اند به محاکمه اندیشه پرداخته اند و تازه آن هم بر اساس برداشتهای انحرافی و باژگونه ای که از یک متن با زبان فارسی داشته اند. هرچند بسیار بعید می دانم حتی یکی از اعضای کمیسیون آن را کامل خوانده باشد.
آیا بهتر نبود آقایان برای جبران اشتباهات خود آسمان ریسمان نکنند و از هر وسیله ای برای رسیدن به هدف بهره نگیرند و به سادگی قبول کنند که عده ای در این کشور هستند که با انقلاب و نظام و اسلام مشکلی ندارند بلکه منتقد شیوه حکمرانی آنها هستند که فوج فوج جوانان را از دین خدا و از کشتی طوفان زده انقلاب خارج میکند .کسانی هستند که با ابزارهای قانونی از جمله انتخابات می خواهند این شیوه حکمروایی را تغییر دهند.

نکته هفتم:
سخنی هم با اصلاح طلبان عزیز در مجلس که خود را برای انتخابات آینده آماده می کنند دارم. استدلال شما برای حضور در مجلس آینده این است که مفید واقع خواهید شد برای نجات کشور و از حجم خرابکاریها خواهید کاست. اینک این گوی و این میدان. اگر خود را اصلاح طلب می دانید این گزارش حیثیت ، اعتبار و هویت شما را هدف گرفته است . دستی بلند کنید. فریادی بر آرید. نطقی، مصاحبه ای ، اخطاری،تذکری…. لااقل از محافظه کاران منصف عقب نیفتید و نترسید از رد صلاحیت شورای نگهبان بلکه بترسید از رد صلاحیت خود توسط مردمی که از این همه دروغ و فریب به تنگ آمده اند.

و کلام آخر،
همواره گمان می کردیم مردمسالاری دینی یعنی همان دموکراسی که در جهان مرسوم است به اضافه دین داری و معنویت و اخلاق و به همین جهت آرمانگرایانه گمان می کردیم مدیته فاضله ای خواهیم ساخت که چشم جهانیان را خیره خواهد کرد.مردمسالاری که در آن پاک دست ترین، راستگو ترین، سالم ترین، با اخلاق ترین و مهربان ترین انسانهای آن سرزمین بر ما حکومت خواهند کرد. شما نیک بدانید که هر حکومتی که بیشتر زندانی سیاسی داشته باشد از مشروعیت کمتری برخوردار است. هر حکومتی که از تجمع مردم ولو در حد مجالس مذهبی بترسد پشتوانه مردمی کمتری دارد. هر حکومتی که متفکران و روشنفکران را دشمن بداند علنا اعلام می کند که از بعد نظری به بن بست رسیده است، و بالاخره هر حکومتی که نتواند یک انتخابات آزاد ، رقابتی ، سالم و منصفانه برگزار کند قطعا با تجمعات خیابانی سازمان داده شده نمی تواند برای خود مشروعیت بخرد.
شما تکلیف مردمسالاری را با این رفتارهای خود یکسره کرده اید و در آن بحثی نداریم. اما با این رواج فساد و دروغ و تهمت و خشونت وبی اخلاقی انهم در بالاترین سطوح حکومت باید گفت “لکم دینکم و لی دین”
والسلام علی من التبع الهدی




چرا صالحی از ترکیه دلجویی کرد؟

حسین علیزاده

پیشگفتار:

در هفته های اخیر تنش لفظی بین تهران و آنکارا بالا گرفت ولی متعاقب آن صالحی وزیر خارجه جمهوری اسلامی در صدد دلجویی از آنکارا برآمد. پس از اعلام رسمی ترکیه در ۳ سپتامبر ۲۰۱۱  مبنی بر استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در خاک خود، واکنش های تندی از سوی مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی برای مقابله با این تصمیم ترکیه به عمل آمد. سرتیپ امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضای سپاه پاسداران در تهدیدی آشکار اعلام کرد که سامانه راداری ناتو در ترکیه در مقابل موشک‌های بالستیک ایران ناکارآمد است و  “در صورتی که مورد تهدید قرار بگیریم، اول سپرهای موشکی ناتو در ترکیه را خواهیم زد است”.
شدت و تعدد اینگونه اظهارات از سوی مقامات متعدد جمهوری اسلامی، به قدری بازتاب دهنده اراده این رژیم برای مقابله با ترکیه بود که احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه را واداشت طی تماس تلفنی مراتب نگرانی دولت متبوع خود را به همتای ایرانی اش منعکس نماید. ولی بر خلاف دیگر اظهارات، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ضمن “برادرانه” خواندن روابط تهران- آنکارا، اظهارات برخی مقامات ایرانی را “غیر مسئولانه” و بازتاب دهنده  نظرات “شخصی” آنان دانست. صالحی اعلام نمود که مواضع سیاست خارجه رژیم تنها توسط رهبر، رییس جمهوری و یا وزیر خارجه اعلام می شود.( خبرگزاری آناتولی ۱۴ دسامبر)
با توجه به اظهارات صالحی، اظهارات دیگرمقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی مبنی بر هدف قرار دادن سپر دفاعی ناتو در ترکیه را چگونه باید تفسیر کرد؟ به بیان دیگر سیاست خارجی رژیم آیا همان است که تنها این سه تن (رهبر، رییس جمهورو وزیرخارجه) ابراز می دارند؟

دلایل راهبردی تهران برای تهدید آنکارا

در حالی که پیش از این فرش های قرمز برای سفر اردوغان به تهران زیر پایش پهن می شد و  پیروزی اسلامگرایان در ترکیه و تنش میان آنکارا – تل آویو (بر سر کشتی مرمره) خرسندی های زیادی را در تهران به همراه داشت، توسل تهران به ارسال پیام تهدیدآمیز به آنکارا نشان از عمق نگرانی جمهوری اسلامی دارد. برای تهدید آنکارا توسط مقامات لشگری و کشوری جمهوری اسلامی، سه دلیل راهبردی را می توان برشمرد:

  • سپر دفاع موشکی ناتو:
ایالات متحده، دیر زمانی است که حلقه نظامی خود را علیه جمهوری اسلامی کامل و کامل تر می کند. در این مصاف، جمهوری اسلامی نیز توان دفاعی خود را تا حد امکان تقویت کرده است. از جمله طرح هایی که رژیم آشکارا و با سر و صدا از آن پرده برداشته است توان موشکی است. گو اینکه ناظران سیاسی، این توان را محدود ارزیابی می کنند ولی بنا به اعلام مقامات رسمی جمهوری اسلامی، اگر ناگزیر جمهوری اسلامی بخواهد از این توان خود بهره گیرد بیش از همه می تواند علیه پایگاه های امریکا در همسایگی ایران و همچنین علیه اسرائیل که در برد موشک های بالستیک رژیم قرار دارند، از  این توان استفاده کند چرا که جمهوری اسلامی به خوبی پیام امریکا را دریافته است که “هیچ گزینه ای از روی میز به کنار گذاشته نشده است.”
در مقابل، امریکا برای خنثی سازی این توان محدود ولی گزنده جمهوری اسلامی پیشنهاد استقرار سپر دفاع موشکی در خاک ترکیه را مطرح ساخته است. این پیشنهاد امریکا در اجلاس اعضای ناتو در ۱۹ و ۲۰ نوامبر در لیسبون با هدف نصب و استفاده از سامانه ضدموشکی برای مقابله با آنچه “تهدید موشک‌های بالستیک ایران” اعلام شد، به تصویب اعضا رسید.
در حالی که ناتو پیامی به این روشنی برای ایران فرستاده است، ترکیه به منظور پرهیز از تحریک همسایه شرقی خود بدون نام بردن از ایران استقرار این سامانه را در خاک خود اعلام نمود. از آنجایی که جمهوری اسلامی به خوبی دریافته است که در صف بندی میان ایران و غرب، ترکیه با اتخاذ چنین سیاستی در صف رو به روی جمهوری اسلامی ایستاده است، خود را ناگزیر دید پیام آشکار و در عین حال تهدیدآمیزی به آنکارا ارسال کند که چنین رفتاری بی هزینه برای ترکیه نخواهد بود.

  • واگرایی تهران و آنکارا در مساله سوریه:
نگرانی های تهران از آنکارا زمانی شکل فزاینده می گیرد که فشارهای آشکار آنکارا به سوریه در واگرایی مطلق با سیاست جمهوری اسلامی در حمایت از سوریه قرار می گیرد. به ویژه اینکه سوریه تنها متحد استراتژیک جمهوری اسلامی در جهان است. نگاهی به تحلیل نشریه صبح صادق، ارگان رسمی سپاه پاسداران بازگوکننده این رو در رویی تهران و آنکاراست. صبح صادق می نویسد “چنانچه مقامات ترکیه بر ادامه مسیر فعلی که منجر به تنش‌های بیشتر و واگرایی می‌شود، اصرار ورزند تا آنجا که ایران ناچار شود میان ترکیه و سوریه یکی را انتخاب کند، منطق منافع راهبردی و شناخت ایدئولوژیک، ایران را به سوی انتخاب سوریه سوق خواهد داد.” (روزنامه شرق ۲۸ تیر ۹۰)

  • ناخرسندی تهران از مواضع آنکارا در پرونده هسته ای:
کنار کشیدن ترکیه از میانجی گری میان جمهوری اسلامی و غرب در پرونده هسته ای (که چندی پیش از این یا سفرهای اردوغان و داسیلوا – رییس جمهور پیشین برزیل- به تهران، مایه خرسندی تهران بود) اینک مایه دلخوری شده است. به نظر می رسد جمهوری اسلامی درک درستی از نگرانی های ترکیه نسبت به توان هسته ای خود ندارد. مشکل ترکیه با  جمهوری اسلامی، حفظ امنیت اسرائیل توسط آنکارا نیست. در واقع مشکل ترکیه با تهران، مشکل ایران هسته ای است؛ مشکلی که تک تک همسایه های ایران نیز از آن نگرانند. ترکیه به هیچ وجه حاضر نیست در همسایگی خود ایرانی را ببیند که به ادعای آژانس شدیدا در مظان اتهام انحراف به استفاده غیر صلح آمیز از برنامه هسته ای خود است و از این رو پرونده اش به شورای امنیت ارجاع گردیده است.
آنچه دولت اسلامگرای ترکیه  را وا داشته تا علیه جمهوری اسلامی در کنار ناتو بیایستد، ایران هسته ای است. سفیر ترکیه در آمریکا گفته است که “اگر آمریکا هم با ایران هسته‌ای کنار بیاید، ‌ما نمی‌آییم.”  روزنامه “کریستین ساینس مانیتور” به نقل از نمیک تان، ‌سفیر ترکیه در واشنگتن گزارش داده است که “شاید هیچ کشوری به اندازه‌ ترکیه که با ایران مرز مشترک دارد، برای دور نگاه‌ داشتن تهران از دستیابی به سلاح هسته‌ای انگیزه نداشته باشد.” (کریستین ساینس متنیتور ۱۳ دسامبر ۲۰۱۱)

دریافت پیام تهدید امنیتی با استقرار سپر دفاع موشکی:

سامانه دفاع موشکی روش مقابله هوشمندانه با موشک های بالیستیکی است که با ره گیری آنان، پیش از اصابت به هدف منهدم می شوند. استقرار این سامانه تا آنجا برای تهران گران آمد که سرتیپ پاسدار احمدرضا رادان جانشین فرمانده‌ نیروی انتظامی، اردوغان نخست وزیرترکیه را (که اینک سخت ترین مواضع را علیه اسرائیل اتخاذ کرده)، “نوکراسرائیل” خوانده است.
در حالی که جمهوری  اسلامی با سرشکستگی از خرید سامانه دفاع S-300 روسی به خوبی از بی دفاع بودن فضای کشور آگاه هست، سرتیپ امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوا فضای سپاه پاسداران در تهدیدی آشکار اعلام کرد که سامانه راداری ناتو در ترکیه در مقابل موشک‌های بالستیک ایران ناکارآمد است و  ”در صورتی که مورد تهدید قرار بگیریم، اول سپرهای موشکی ناتو در ترکیه را خواهیم زد است.” وی همچنین به ملت ترکیه توصیه کرد که جلوی “توطئه‌ی” آمریکا را بگیرند.( بخش فارسی رادیو دویچه وله ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱)
عمق تهدیدی که جمهوری اسلامی از استقرار این سامانه در خاک ترکیه درک می کند زمانی روشن می شود که مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نیز اواخر تیرماه سال جاری در گزارشی از سپر پدافند موشکی ناتو به عنوان “تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی” یاد کرد و حسین ابراهیمی، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم اعلام کرد این سامانه برای “حفاظت از اسرائیل” طراحی شده و در صورتی که به ایران حمله شود، کشور “حق دارد از خود دفاع کند.”

چرا صالحی در صدد دلجویی برآمد؟

در حالی که به نظر می رسد تصمیم ترکیه برای استقرار سامانه دفاع موشکی، تصمیمی راهبردی و مقابله جمهوری اسلامی با تصمیم ترکیه نیز یک واکنش راهبردی است تکذیب اظهارات مقامات لشگری و کشوری جمهوری اسلامی  توسط صالحی که در پی تماس احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه صورت گرفت، چه معنایی می تواند داشته باشد؟ به عبارت دیگر در حالی که ترکیه گامی از تصمیم خود کوتاه نیامده، چگونه تهدید ترکیه توسط مقامات لشکری و کشوری ایران توسط صالحی تکذیب می شود؟
پاسخ در آنجاست که تهران به خوبی از وزن ترکیه به عنوان کشوری مسلمان با حکومتی نواسلامگرا و عضو ناتو در چرخش بیشتر علیه جمهوری اسلامی آگاه است. جمهوری اسلامی اینک تحت شدیدترین فشارهای از جمله اختلافات داخلی، تحریم های بین المللی، تنش با جهان عرب و اتحادیه اروپا قرار دارد. افزون بر این همه با حمله به سفارت انگلیس در تهران، جمهوری اسلامی عملا گل به دورازه خود زد تا آنجا که بحث تحریم بانک مرکزی اینک به تصویب کنگره و سنای امریکا رسیده است.
در چنین شرایطی که جمهوری اسلامی خطر حمله نظامی را نیز دور از نظر نمی داند(حمله ای که سامانه موشکی ناتو در ترکیه به شدت توان موشکی جمهوری اسلامی را تضعیف می کند)، جمهوری اسلامی نیاز داشت پیام تهدید آمیزی به ترکیه ارسال کند که این پیام به خوبی توسط مقامات برجسته سپاه و مجلس ارسال شد. در واقع جمهوری اسلامی پیام “غیر مستقیم” خود را به ترکیه ارسال کرده است؛ پیامی که نه تنها توسط ترکیه بلکه توسط ناتو نیز به روشنی دریافت شده است.
استفاده از تاکتیک “فریب” ، آن چیزی بود که صالحی به عنوان وزیر خارجه باید متوسل به آن می شد و اعلام می داشت که آنچه توسط برخی مقامات ایرانی اعلام شده است صرفا بازگو کننده “نظرات شخصی” آنان بوده و مواضع رسمی صرفا توسط رهبر، رییس دولت و وزیرخارجه اعلام می شود! در واقع صالحی به درستی تاکتیک فریب را به کار بسته است وقتی می گوید “مواضع رسمی” از این سه کانال اعلام می شود چرا که بسیاری دیگر از مواضع “غیررسمی” وجود دارد که دشمنان جمهوری اسلامی خود باید آن ها را دریابند. به عنوان مثال حمله به سفارت انگلیس که توسط وزارت خارجه تقبیح ولی توسط احمد خاتمی (امام جمعه تهران و عضو خبرگان) از آن به عنوان “نیاز انگلیس به یک گوشمالی” تایید شد، از جمله همین مواضع رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی است. در حالی که همگان می دانند امکان کمترین تعرض به سفارت انگلیس بدون اذن مقامات بالاتر وجود نداشت، موضع رسمی جمهوری اسلامی از زبان وزارت خارجه تقبیح حمله به سفارت انگلیس و “موضع غیر رسمی” گوشمالی انگلیس از زبان احمد خاتمی بود.

نتیجه گیری:

۱- در شرایطی که پس از حمله به سفارت انگلیس در تهران وجاهت جمهوری اسلامی در جهان بیش از پیش آسیب دیده، جمهوری اسلامی به خوبی دریافته است که اینک نباید جبهه جدیدی را در برابر همسایه غربی خود (ترکیه) بگشاید که منجر به تنش بین تهران و آنکارا شود چرا که آنکارا (به عنوان عضو ناتو در همسایگی ایران از یک سو و پیشتاز در جهان اسلام  از سوی دیگر) از وزن کافی برای تغییر معادلات علیه تهران برخوردار است. ( در حالی که جمهوری اسلامی پس از سقوط مبارک هنوز نتوانسته است روابط خود را با مصر بهبود ببخشد، اردوغان در سقر به قاهره  به مانند یک قهرمان مورد استقبال مردم و دولت مصر قرار گرفت. این وجاهت  ترکیه، موجب خواهد شد که جمهوری اسلامی از توان تحریک مسلمان در حمایت از خود به هنگام حمله غرب محروم شود.)
۲- جمهوری اسلامی ملغمه ای است از استانداردهای دوگانه و سیاست های یک بام و دو هوا. در حالی صالحی ۳ مقام رسمی (رهبر، رییس دولت و وزیرخارجه) را به عنوان کانال های اعلام مواضع رسمی جمهوری اسلامی نام می برد، که هیچ اشاره ای به ده ها  موضع رسمی که توسط دبیر شورای عالی امنیت ملی اعلام می شود، نکرده است. چه بسیار دیده شده است که سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی به ویژه در بحث هسته ای توسط دبیر شورای عالی امنیت ملی اعلام شده است. بسیاری از مواضع غیر رسمی نیز از زبان امامان جمعه، و شورای نگهبان و بسیج و سپاه اعلام و اعمال می شود که خود حکایت دیگری دارد.
بدینسان تکذیب اظهارات فرمانده سپاه توسط وزیر خارجه جز تاکیتک فریب نیست که صالحی برای جلوگیری از تنش بیشتر بین تهران – آنکارا متوسل به آن شده است. او خود می داند که  نه ترکیه  و نه دیگر اعضای ناتو، تکذیب او را باور نخواهند کرد ولی کمترین فایده این تکذیب در هنگامی که پیام روشن سپاه برای حمله به سامانه موشکی ناتومستقر در ترکیه به مقامات این کشور ارسال شده است، این خواهد بود که از تند تر شدن مواضع ترکیه علیه جمهوری اسلامی جلوگیری کند.
اما نکته مهم آنجاست که اگرچه صالحی به تاکتیک فریب متوسل شده تا بلکه ترکیه را خام کند ولی ترکیه محکم و استوار بر موضع خود در استقرار سامانه مزبور ایستاده و از آن عقب نشینی نکرده است. این در حالی که جمهوری اسلامی تا بدانجا ناگزیر به کوتاه آمدن و دلجویی از ترکیه شده که صالحی به همتای ترک خود یادآور شد “به یکی از مسئولان ایرانی (احتمالا فرمانده سپاه) در مورد اظهارت علیه ترکیه، تذکر داده شده است”.(بی بی سی فارسی ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱)

حسین علیزاده/  دسامبر ۲۰۱۱
alizadeh44@yahoo.com



استاندار با ناتمام گذاشتن سخنان خود، نماز جمعه را ترک کرد

سحام نیوز: با سردادن شعارهای ضد جریان انحرافی در نمازجمعه همدان، استاندار سخنرانی خود را ناتمام گذاشت و نمازجمعه را ترک کرد.
به گزارش سحام، باشگاه خبرنگاران جوان گزارش داد که کرم رضا پیریایی استاندار همدان امروز به عنوان سخنران پیش از خطبه های نمازجمعه مرکز استان در حال سخنرانی بود و حدود ۲۰ دقیقه از سخنرانی وی می گذشت که نمازگزاران جمعه همدان شعارهایی علیه جریان انحرافی، مشایی و رحیمی سر دادند.
استاندار همدان نیز با شنیدن این شعارها سخنرانی خود را نیمه تمام گذاشت و با بیان اینکه تقدس نمازجمعه حفظ نشده است، محل نمازجمعه را ترک کرد.
این روزها در پی آغاز انتخابات مجلس، تنش میان نیروهای پیرو آیت الله خامنه ای و نیروهای دولتی افزایش یافته است.



پیشنهاد دو مرحله ای شدن تایید صلاحیت ها مطرح شد

سحام نیوز: عبدالنبی نمازی، امام جمعه کاشان در خطبه‌های این هفته نماز جمعه این شهرستان گفت: با اجرای این طرح در مرحله نخست نامزدها بر اساس برخورداری از شرایط تعیین شده در قانون تأیید می‌شوند و مرحله دوم که پس از زمان تبلیغات انتخاباتی است بر اساس رعایت اصول اسلامی، اخلاق و فقه انتخاباتی تأیید می‌شوند.
به گزارش سحام و به نقل از ایلنا وی در ادامه افزود: اجرای این طرح می تواند عامل بازدارنده‌ای برای جلوگیری از اسراف، توهین و دیگر رفتارهای غیراخلاقی و اسلامی باشد و در واقع با انجام شدن این گونه رفتارها توسط نامزدها، هواداران و ستادهای انتخاباتی آنها، صلاحیت نهایی این نامزدها تأیید نمی شود.
پیشنهاد اجرای چنین طرحی نشان از ترس جریان حاکمیت از نحوه تبلیغات و حضور جریان منتصب به تیم مشایی-احمدی نژاد است. نگرانی که آنها قصد دارند با اجرای چنین طرح هایی، راه را برای حذف مهره های جریان به اصطلاح انحرافی باز بگذارند.




انصاری: حتی هیات رییسه مجلس هم از گزارش کمیسیون اصل ۹۰ بی‌خبر بود / در جمع نامزدها نخواهم بود

سحام نیوز: عضو فراکسیون خط امام مجلس با محفلی خواندن گزارش کمیسیون اصل ۹۰ مجلس تاکید کرد: این گزارش همانند گزارش‌های غیر مستندی است که در محافلی همچون یکی از روزنامه‌های عصر اصولگرا طرح می‌شود. بنابراین ار نظر ما فاقد ارزش حقوقی و مبانی استدلالی محکم است.
به گزارش سحام، جمشید انصاری در گفت‌و‌گو با ایلنا در خصوص اقدامات صورت گرفته از سوی فراکسیون خط امام مجلس در واکنش به گزارش کمیسیون اصل ۹۰، خاطرنشان کرد: روز گذشته‏ نامه‌ای از سوی فراکسیون اصلاح طلبان تقدیم رئیس مجلس شد، مبنی بر اینکه اگرچه طبق اصل ۹۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی مجلس صلاحیت رسیدگی به شکایات صورت گرفته نسبت به عملکرد سه قوه را دارد، ولی گزارشی که با عنوان گزارش کمیسیون اصل ۹۰ در صحن مجلس قرائت شد، ارتباطی به نحوه عملکرد سه قوه نداشت. ضمن اینکه کمیسیون اصل ۹۰ صلاحیت رسیدگی به این موضوع را نداشت و این اقدام خلاف قانون اساسی مجلس شورای اسلامی بود.
این نماینده اصلاح طلب مجلس اضافه کرد: حتی صرف نظر از عدم صلاحیت کمیسیون اصل ۹۰ برای رسیدگی به این موضوع، این قبیل گزارش‌ها باید قبل از هر چیز در اختیار هیئت رئیسه قرار گیرد و پس از قرار گرفتن در دستور کار مجلس به شکل چاپ شده به اطلاع نمایندگان مجلس برسد. در حالیکه آقای فدایی روز چهارشنبه و بدون اعلام قبلی اقدام به قرائت این گزارش کردند. به گونه‌ای که حتی هیئت ریئسه نیز از این گزارش مطلع نبود.
وی با بیان اینکه این مسائل استقلال مجلس را مخدوش می‌کند، تصریح کرد: اینکه افراد معدودی با گرایشات خاص خود بخواهند اقدام به مطرح کردن این مسائل کنند، از شان مجلس به دور است و به استقلال مجلس آسیب می‌رساند. در حالی‌که متاسفانه شاهد این هستیم که این افراد اختیار مجلس را به دست می‌گیرند.
انصاری در پایان در خصوص حضور خود در جمع سایر نامزدهای انتخابات پیش روی مجلس، گفت: بنده در جمع نامزد‌ها نیستم.
این احتمال وجود دارد که در پی اعلام عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات آینده مجلس، انصاری از ثبت نام برای دوره آینده مجلس صرف نظر کرده باشد.



خاتمی: نقل خبر از رسانه های خارجی حرام است

سحام نیوز: احمد خاتمی در خطبه نخست نماز جمعه این هفته تهران به ابعاد مختلف حماسه ۹ دی پرداخت و در این خصوص گفت: باید به اردوگاه دشمن توجه کرد و دید که چه کسانی در اردوگاه دشمن قرار گرفته اند.
به گزارش سحام و به نقل از مهر، احمد خاتمی در ادامه افزود: نگاهی سطحی به اردوگاه فتنه ما را به این نکته می رساند که اردوگاه فتنه مملو از دشمنان انقلاب است.
وی در خصوص راهپیمایی نمایشی و حکومتی ۹ دی ۸۸ گفت: محور شعارهایی که در راهپیمایی ۹ دی مطرح می شد تبری و تولی به معنی ابراز عشق به مقام معظم رهبری و تنفر از سران فتنه بود.
این عضو شورای نگهبان مدعی شد: باید در دریافت خبر از رسانه های بیگانه بنا را بر سوءظن بگذاریم و حتی نقل خبر آن رسانه ها حرام است .
وی همچنین خطاب به کاندیداهای انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی توصیه کرد که برای کسب رای دروغ نگویند و چنانچه کاندیدایی اصلح تر از خود دیدند میدان را به او واگذار کنند.
تظاهرات ۹ دی ۸۸ که با تدارکات سازمان تبلیغات اسلامی به ریاست احمد جنتی راه اندازی شده بود، در مقابل تظاهرات مردمی روزعاشورای ۸۸ (۶دی) بود که در آن تظاهرات متاسفانه ۸ نفر از مردم به دست نیروهای سپاهی و نظامی و امنیتی به شهادت رسیدند.

واگنهای مترو در گمرک خاک می‌خورند

معاون ترافیک شهرداری تهران گفت: در صورت ترخیص ۱۴۷ دستگاه واگن جدید مترو که در گمرک متوقف مانده اند، روزانه ۵۲۵ هزار سفر به ظرفیت مترو پایتخت اضافه می شود.
به گزارش ایسنا، مهندس سید جعفر تشکری هاشمی افزود: در شرایطی که تراکم جمعیت در ایستگاه ها و قطارهای مترو مردم را دچار مشکل کرده و از طرفی آلودگی هوا آنها را آزار می دهد، چرا باید ۲۱ رام قطار مترو در گمرک متوقف بمانند.
وی با اعلام این که ترخیص واگن های مذکور راهکار افزایش خدمات حمل و نقل عمومی و کاهش آلودگی هوا در کوتاه مدت است، اظهار کرد: اگر واقعا خواهان بهبود وضعیت ترافیک و کیفیت هوا هستید، نسبت به تامین اعتبارات مورد نیاز برای ترخیص ۱۴۷ دستگاه واگن مترو که در گمرک خاک می خورند، اقدام کنید.
معاون شهردار تهران با تاکید بر این که مستحق نیست واگنهای مترو در گمرک خاک بخورند و مردم در تهران سختی بکشند، تصریح کرد: با توجه به استقبال بسیار خوب شهروندان از حمل و نقل عمومی در دو بخش مترو و اتوبوس های تندرو (BRT)، با حمایت مالی از این دو بخش می توان ظرفیت جابه جایی در حمل و نقل عمومی را در مدت زمان کوتاهی افزایش داد.
وی در بخش دیگری از صحبت های خود از مشکل فاینانس مترو خبر داد و گفت: اگر اعتبارات متروی تهران تا شنبه دهم دی تامین نشود توافق هایی که با طرف خارجی بسته شده از درجه اعتبار ساقط می شود، چرا که اعتبار مذکور تنها تا پایان سال جاری میلادی اعتبار داشت و از روز یک شنبه یازدهم دی که سال جدید میلادی آغاز می شود عملا اعتبار آن به اتمام می رسد.
تشکری هاشمی با اشاره به این که در صورت اجرای مصوبه مجلس شورای اسلامی در برداشت از صندوق توسعه ملی مشکل فاینانس مترو حل می شود، اضافه کرد: با انقضای این توافق ها ما نه تنها از نظر مالی و حقوقی متضرر می شویم بلکه باید کار را از ابتدا آغاز کنیم که علاوه بر مشکلات موجود، سال آینده میلادی قیمت ها و نرخ تسهیلات نیز افزایش می یابد.
معاون شهردار تهران در پایان خاطرنشان کرد: در حال حاضر بزرگترین مشکل متروی تهران کمبود منابع مالی و اعتبارات است که اگر این مشکل رفع شود سرعت توسعه خطوط و خدمات رسانی به شهروندان افزایش خواهد یافت و مردم کمتر دچار سختی خواهند شد.

دبیر اجرایی خانه کارگر بروجرد: بدهی ۱۷ میلیاردی کارخانه‌ها و ادارات دولتی بروجرد به تامین اجتماعی

دبیر اجرایی خانه کارگر بروجرد گفت: بدهی ادارات دولتی و کارخانجات بروجرد به صندوق تامین اجتماعی ۱۷ میلیارد تومان است.
محمد گودرزی در گفت گو با ایلنا، ضمن بیان مطلب فوق افزود: از این مبلغ ۷ میلیارد سهم شهرداری بروجرد و ۳ میلیارد تومان سهم سامان کاشی و زاگرس خودرو است و الباقی ۷ میلیارد تومان هم، سهم سایر کارگاها و ارگانهاست.
او افزود: درآمد ماهانه سازمان تامین اجتماعی بروجرد، نصف هزینه ۶ میلیاردی آن است واین درآمد صرفاَ جهت پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگان به مدت ۳۰ روز تقسیم شده است.
او ادامه داد: دولت به عناوین مختلف اقشار بیکار را به تامین اجتماعی تحمیل می‌کند و این تحمیل در نهایت به ورشکستگی صندوق تامین اجتماعی می‌انجامد.
گودرزی با بیان اینکه نظارت بر واحد‌های تولیدی و صنعتی ضعیف و سلیقه‌ای است، خاطر نشان کرد: نظارت بازرسان کار بر واحدهای تولیدی بسیار ضعیف است و بعضی از صاحبان کارخانجات با نزدیک کردن خود به قدرتهای سیاسی، از پرداخت حق بیمه کارگران طفره می‌روند.
این فعال کارگری همچنین از جمعیت ۵۰ هزار نفری بیکار تحصیل کرده بروجرد خبر داد و افزود: اگر برای اشتغال این تعداد از بیکاران تحصیلکرده فکر اساسی نشود، در آینده تاوان سنگین‌تری را باید پرداخت کنیم.



علیرغم وعده مسئولان؛ سکه ۶۰۲ هزار تومان، دلار ۱۵۲۰ تومان

با وجود نوسان پر شیب نرخ دلار مسئولان همچنان وعده کنترل قیمت دلار را می‌دهند از سوی دیگر بازار به کار خود ادامه می‌دهد.
به گزارش ایسنا، سکه طرح قدیم روز پنج‌شنبه در بازار آزاد تهران با پنج هزار تومان کاهش ۶۲۵ هزار تومان، سکه طرح جدید ۶۰۲ هزار تومان، نیم سکه ۲۹۰ هزار تومان، ربع سکه ۱۵۰ هزار تومان و سکه گرمی ۷۷ هزار تومان معامله شد.
بر این اساس هر مثقال طلای ۱۷ عیار ۲۴۳ هزار تومان، هر مثقال طلای ۱۸ عیار ۲۵۸ هزار و ۵۱۰ تومان و هر گرم طلای ۱۸ عیار ۵۶ هزار و ۱۰۰ تومان عرضه شد.
همچنین روز گذشته دلار در بازار آزاد هزار و ۵۲۰ تومان، یورو هزار و ۹۷۰ تومان و هر پوند دو هزار و ۴۳۰ تومان معامله شد.
امروز نیز از بهای نرخ طلا در جهان کاسته و قیمت هر اونس طلا به هزار و ۵۶۲ دلار رسیده است و باید دید که در روز شنبه که اول هفته است قیمت‌ها چگونه رقم خواهند خورد.



دیکتاتور پیشین آرژانتین به ۱۵ سال حبس دیگر محکوم شد

در زمان حکومت بینیونه، مهد کودک‌های مخفی وجود داشته که کودکان زندانیان سیاسی را یا از آنها می‌گرفته‌اند یا می‌دزدیند و با تغییر هویت در این مکان‌ها نگهداری می‌کردند.
دیکتاتور پیشین آرژانتین برای بار سوم به دلیل نقض آشکار حقوق‌بشر به ۱۵ سال حبس دیگر محکوم شد.
به گزارش یورونیوز، «رینالدو بینیونه» یکی از مهمترین عاملان کشتار مخالفان بین سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ میلادی در آرژانتین است. در تمام این سال‌ها بیش از ۳۰ هزار تن از مخالفان در آرژانتین سر به نیست شدند.
«زنان سفیدپوشان» یا «مادران میدان مایو» زنانی که در طول این سال‌ها در اعتراض به از دست دادن فرزندانش به پا خواسته بودند، تبدیل به یکی از مهمترین گروه‌های حقوق‌بشری شدند که جنایات آن سال‌ها را افشا کردند.
یکی از آنها گفت که حکم‌های دادگاه در مقابل جنایت‌های این افراد تنها خنده تلخ را به لب می‌آورد؛ نمی‌دانم دیگر نیاز به چه سندی هست که آنها ندارند.
طبق این گزارش، نظامیان مخالفان را در بیش از ۶۰۰ ندامتگاه مخفی سر به نیست کردند و برای خلاص شدن از شر پیکرشان آنها را به دریا می‌انداختند.
همچنین مدارکی وجود دارد که در زمان حکومت بینیونه، مهد کودک‌های مخفی وجود داشته که کودکان زندانیان سیاسی را یا از آنها می‌گرفته‌اند یا می‌دزدیند و با تغییر هویت در این مکان‌ها نگهداری می‌کردند.




احمد خاتمی: آمریکا در آینده خواهد شنید اتحادیه جماهیر اسلامی تشکیل شده است.
جـــرس: 
عضو مجلس خبرگان در نماز جمعه نهم دی ماه تهران به کسانی که در حوادث و اعتراضات سال ۸۸ شرکت داشتند اشاره کرد و مدعی شد: "در جریان بازداشت های حوادث بعد از انتخابات، ۳۲ تن از منافقین، ۱۵ عضو بهائیت، ۷ شخص مسلح و ۹ جاسوس دستگیر شدند آیا با این شرایط شک و تردیدی در این خصوص باقی می ماند که اردوگاه فتنه مملو از دشمنان انقلاب است."
به گزارش مهر، احمد خاتمی در خطبه های نماز جمعه امروز تهران، با اطلاق مجدد واژۀ "فتنه" برای اعتراضات و خیزش های آزادیخواهانه مردم ایران، اردوگاه فتنه گران را یزیدی خواند و گفت: بی دلیل نبود که مردم در ۹ دی از این اردوگاه تبری جستند.
خاتمی در ادامه سخنان خود چراغ رهایی از فتنه را چراغ ولایت عنوان کرد و افزود: مواضع ما باید بر اساس نظر امام معصوم که امروز حضرت ولی و نایب برحقش ولایت فقیه شکل بگیرد.
خطیب جمعه تهران به راهپیمایی حکومتی ۹ دی ۸۸ اشاره کرد و گفت: محور شعارهایی که در راهپیمایی ۹ دی مطرح می شد تبری و تولی به معنی ابراز عشق به رهبری و تنفر از سران فتنه بود.
وی به اعتراضات سال ۸۸ نیز حمله کرد و مدعی شد نگاهی سطحی به اردوگاه فتنه ما را به این نکته می رساند که اردوگاه فتنه مملو از دشمنان انقلاب است و بحث تقلب در انتخابات را قبل از اینکه فتنه گران سر بدهند وزیرامورخارجه آمریکا و انگلیس و همچنین رسانه های وابسته به آنها مطرح کردند.
خاتمی با اعلام اینکه همه آگاه باشند آنجایی که ولایت است راه حق و کوچکترین انحرافی از آن فتنه است و ولایت مداری تنها به ادعای لفظی نیست و باید در عمل و ادبیات با رهبر انقلاب همراه بود.
خطیب جمعه تهران بر تقوای سیاسی خواص تاکید کرد و افزود: باید در دریافت خبر از رسانه های بیگانه بنا را بر سوءظن بگذاریم و حتی نقل خبر آن رسانه ها حرام است.
احمد خاتمی به موضوع انتخابات مجلس نهم نیز اشاره کرد و بدون رویکرد به فضای مسدود و خفقان موجود افزود: حضور در انتخابات و شرکت در آن هم حق و هم تکلیف شرعی است؛ در کشوری که سالیان طولانی کمترین ارزش و حقّی برای مردم قائل نبودند، ‌به برکت پیروزی انقلاب، این شرایط پیش آمد که "مردم" سرنوشت‌ساز باشند و تمام مسئولان را بدون استثنا خودشان انتخاب کنند، این موفقیت بسیار بزرگی است که تمام مسئولان یا با واسطه یا بی‌واسطه به وسیله خود مردم انتخاب می‌شوند، حتی اولین شخص کشور یعنی رهبری نیز با واسطه توسط مردم انتخاب می‌شود.
وی ادامه داد: "امروز همه ما جزع و فزع استکبار جهانی را خوب متوجه می‌شویم که مدام تلاش می‌کنند تا فضای انتخابات را سرد جلوه دهند، البته اگر آنان چنین تلاشی نداشته باشند، ما باید شک می‌کنیم، اما تعجب ما از بازی‌خورده‌های حقیر آنهاست که یک بار در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم سیلی جانانه از مردم خوردند، ولی باز هم دست بردار نیستند، همان نسخه‌های مرعوبانه مقلّدانه غرب را برای این مردم می‌پیچند و تصورشان این است که اگر بیانیه دهند و بگویند که انتخابات را تحریم می‌کنیم و نمی‌آییم، اتفاقی می‌افتد، با این شناختی که ما از مردم داریم."

شعارهای مدعیان تحریم برای جلوگیری از کم‌شدن دلارهاست
خاتمی مدعی شد "باید به داخلی‌های حقیری که بیانیه می‌دهند و می‌گویند که نمی‌آیند و همچنین انتخابات را تحریم می‌کنیم، بگویم که همه این مسائل شعار است، این شعارها هم گرا دادن به خارجی‌هاست که هوای ما را داشته باشید و این دلارها را کم نکنید و ما را هم‌چنان جزو اپوزیسیون ببینید و گوشه چشمی به ما داشته باشید، بیانیه‌های این افراد، این اهداف را دنبال می‌کند، وگرنه در پشت صحنه، فعال‌تر از دیگران فعالیت می‌کنند، مثل روزه سیاسی تحصن مجلس ششم."
این عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از بحث عدم شرکت در انتخابات، افراد مطرح کردۀ این نظر را "منافق" خواند و بدون کوچکترین اشاره به شروط حداقلی اصلاح طلبان مبنی بر "آزادی احزاب و مطبوعات"، آزادی زندانیان سیاسی" و "برقراری شرایط انتخابات منصفانه"، گفت: آنان همان‌طور که در ۹ دی شکست خوردند، در انتخابات مجلس نهم نیز با شکست مواجه خواهند شد.
این عضو مجلس خبرگان، دعوت فعالان مردمی به عدم حضور در انتخابات را "ضدیت صریح با امام" دانست و تصریح کرد: در تمام بیانات امام دعوت به حضور گسترده مردم در انتخابات است و در وصیت‌نامه وی آمده است که ملت باید در تمام انتخابات‌ها در صحنه باشند.
خاتمی خطاب به جریان اصلاحات و حامیان عدم شرکت در انتخابات مجلس نهم، مدعی شد: "شما که این همه به امام ظلم کردید و پشت عکس امام سنگر گرفتید، این‌چنین به امام جفا می‌کنید؛ تحریم انتخابات در تاریخ انقلاب سابقه دارد، نهضت منحله به اصطلاح آزادی در سال ۱۳۶۳ دومین انتخابات مجلس را تحریم کرد تا نسل‌های دوم و سوم انقلاب بدانند که نهضت آزادی از چه کسانی تشکیل شده است.
وی ادعا کرد: "نهضت آزادی طرفدار جدی وابستگی ایران به آمریکاست و امام تاکید داشت "باید با نهضت آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از افراد شدند، قاطعانه برخورد شود".
امام جمعه موقت تهران تأکید کرد: راهی که امروز اصلاح‌طلبان دنبال می‌کنند، همین راه "نهضت آزادی" است اما اگر خدا بخواهد، خروجی تحریم انتخابات مجلس نهم، انشاءالله برگزاری باشکوهترین انتخابات در ۱۲ اسفندماه و با حضور گسترده مردم پای صندوق‌های رأی خواهد بود.
وی مدعی شد: "آنان با بیانیه‌هایشان انتخابات را دو قطبی کردند، جبهه انقلاب و ضدانقلاب، اما آنان ۳۲ سال است، تجربه کردند که هیچ‌گاه مردم در جبهه ضدانقلاب قرار نگرفتند، ۳۲ سال پیش برخی می‌گفتند این انقلاب کار خود طاغوتی‌هاست و با راهپیمایی‌ها نمی‌شود، حساب کرد اما باید به آنان گفت پای صندوق‌های رأی که می‌شود حساب کرد، مردم تونس و مصر پای صندوق‌های رأی آمدند و به اسلام‌گرایان رأی دادند و انشاءالله آمریکا در آینده خواهد شنید که 'اتحادیه جماهیر اسلامی' در کشورهای اسلامی تشکیل شده است."
امام جمعه موقت تهران بدون اشاره به سوریه اظهار عقیده کرد "هم‌اکنون شکنجه‌های قرون‌وسطایی در برخی کشورهای منطقه انجام می‌شود؛ با حمایت عربستان در بحرین شاهد شکنجه مردم هستیم، عربستان در کشور خودش نیز مباشر جنایات است و البته شریک جنایات در بحرین نیز است اما باید بگویم که این برخوردها گویای وحشت آنهاست و به ملت‌های به پا خواسته نوید 'آزادی' می‌دهیم."





ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی: جانمان را برای انقلاب نگذاشته ایم تا "آقای خامنه ای" اینگونه بر کشور سلطنت کند

دو روز پس از اعلام محکومیت تازه ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی به تحمل سه سال حبس دیگر، وی در نامه ای که از زندان اوین به کلمه ارسال کرده، بار دیگر وضعیت موجود کشور را به نقد کشید.
ابوالفضل قدیانی اولین بار در دی ماه ۸۸ بازداشت و به اتهام توهین به رییس دولت به یک سال حبس محکوم شده بود. این مبارز دوران ستمشاهی که ۴ سال در زندان های ساواک شکنجه شده و مقاومت کرده بود، دو ماه پیش در دادگاهی که در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب برایش تشکیل شده بود، شرکت نکرده و آن را غیر قانونی خوانده بود.
عضو ارشد و دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ارئه‌ی لایحه ای گفته بود دادگاه سیاسی باید علنی و با حضور هیئت منصفه باشد، بنابراین دادگاه غیرقانونی و مجری آن مجرم است. این دادگاه چند روز پیش وی را به تحمل سه سال حبس دیگر(به اضافه یکسال حبس قبلی)محکوم کرد.
متن کامل نامه ابوالفضل قدیانی زندانی ۶۶ ساله در زندان اوین در اختیار کلمه قرار گرفته است به این شرح است :
بسم الله الرحمن الرحیم
تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبة للمتقین (سوره قصص آیه ۸۳)
این سرای آخرت از آن کسانی است که در زمین برتری طلبی نمی کنند و سلطه طلب نیستند و در زمین فساد به پا نمی کنند و عاقبت از آن پرهیزگاران است.
این روزها مقارن است با دومین سالگرد عاشورای خونین حسینی جنبش سبز ایران(ششم دی ماه) و نیز اردوکشی خیابانی اصحاب استبداد در روز نهم دی ماه که سراسیمه و بنابر سنتی یزیدی، چندی پس از قلع و قمع آزادی خواهان و حق جویان به دستور مستبد حاکم به خیابان ها آورده شدند تا پا بر خون بنا حق ریخته عاشوراییان گذارده و مداحی اربابشان را کنند.
اما صحنه گردان ناشی این نمایش که البته طبق معمول پیش از هرکس هنرمندانه به کرده خویش می خند و داد سخن در مدح و ثنای آن سر می دهد، این حماسه خویش پردخته را یوم الله نام نهاده و بر آن است که از این غده پوسیده برای عریانی تن پادشاه، قبایی بدوزد و مشروعیت از دست رفته را به بزرگداشت این به اصطلاح یوم الله چاره ای اندیشد. غافل از آنکه حاصل بر هم زدن این ملغمه چیزی جز آن نیست که بوی تعفن تفرعن مشام هر آزاده و وجدان بیداری را بیش از پیش می آزارد و افاقه ای به حال روزگار رو به افول استبداد نمی کند.
از وفور مدح ها فرعون شد
کن ذلیل النفس هونا لاتسد(سوره فرقان، آیه ۶۴)
اگر استبداد امروز ایران آن مقدار حقیر است که قصد کرده سالروز هلهله فریب خوردگان و مزدورانش را بر سر قربانگاه حق جویی و آزادگی رابه روزی همچون هنگامه تاجگذاری شاهان بدل سازد، پس بهتر آنکه او را در جشن نمایش‌اش یاری داده و به قدر وسع و تکلیف خویش، گوشه ای از سیمای استبداد و استکبار وی را نمایان سازد که مولای متقیان و امیر قافله‌ی حق فرموده: «ما شککت فی الحق مذاریته: از آن زمان که حق را شناختم در آن گرفتار شک و دودلی نشدم.»
و این تکلیف بر افرادی چون من که جوانی خویش بر سر مبارزه با استبداد شاهنشاهی گذاشته و با امید بازستاندن حق جمهور مردم در اداره کشورشان در انقلاب اسلامی شرکت جسته و به شکل گیری نظام جمهوری اسلامی یاری رسانده ایم سنگین تر است. بنابراین امروز که چهره نکبت بار استبداد سلطانی بار دیگر آشکارا در این مملکت رخ نمایی کرده و بر حیات و ممات ساکنان آن حکومت می کند، نمی توان در برابر آن سکوت کرد و دم نیاورد. و از همین بابت است که اینک از زندان اوین این فریاد را بر می آورم.
باری من و امثال من در راه پیروزی انقلاب جان، مال و آزادی خویش را نگذاشته ایم که سه دهه بعد آقای علی خامنه ای اینگونه بر کشور سلطنت کند.
ملت ما از مشروطه تا انقلاب اسلامی آن همه رنج نکشید تا امروز فردی به نام ولایت فقیه قانون را در تمامی مراتب به بازیچه ای برای اعمال قدرت مطلقه خویش بدل سازد.
خیال مستبد امروز ایران این است که آرای این مردم در تعیین سرنوشت شان-که بی شک جلوه همراهی دست خداوند را باید در آن جست- اکنون برگه های قماری شوم در دست اوست، و حاشا که در برابر این خیال واهی لحظه ای کوتاه بیاییم، که به‌فرموده رسول اکرم :«افضل الجهاد کلمه حق عندالسلطان الجائر»
به مانند هر سلطان جائری، زندان، حصر، و خفه کردن هر بانگ مخالفی در صدر سیاست های مملکت داری رهبری قرار گرفته است و از این رو هرکس نگاه چپ به این مقام داشته باشد از یک شهروند عادی یا یک دانشجوی جوان تا صاحب منصبان پیشین نظام و یا حتی مجیز گویان دیروز بارگاه که امروز جریان انحرافی نام گرفته، بایستی طرد شده و زبان شان قطع شود.
البته شاید در نظر ایشان، با قدرت مطلقه ای که در دست دارند حبس مخالفان و نه سلب حیات آنان، حاصل لطف ملوکانه باشد، اما واقعیت آن است که این استبداد از تمام توان و بنیه خود برای سرکوب و بسط خفقان بهره می جوید و از هیچ خشونتی دریغ نمی ورزد، اما آنچه مانعی بر سر راه سرکوب افزون تر است، اولا خوف اوست و ثانیا آگاهی و مقاومت گسترده وسیع مردم در برابر وی است.
به گمان من درصدر جرائم رهبری، اعمال استبداد در کشور است و هر جرم و جنایت دیگری را باید پس از این فقره در شمار آورد، چرا که اگر ایشان مسوولیت جنایاتی همچون شلیک گلوله جنگی در معابر عمومی به شهروندان معترض حاضر در یک راهپیمایی مسالمت آمیز و آنچه از شکنجه و تجاوز بر سر پیر و جوان این مردم در کهریزک و یا سایر بازداشتگاههای پیدا و پنهان امنیتی و انتظامی آورده است، منتسب به فعل ماموران خویش سازد، استبداد جرمی است که او خود مباشرتا مرتکب شده است و به هیچ روی قابل انکار نیست.
قبضه کردن قدرت و قایل شدن حق مطلقه‌ی ابدمدت برای خود در اداره امور مملکت ایران، عملا مقابله با خواست تاریخی ملتی است که لااقل در یکصد و پنجاه سال گذشته، در جهت نفی استبداد و سلطنت مطلقه دمی از پای ننشسته اند، این تقابل نه تنها جرمی نابخشودنی که خیانتی آشکار نیز در حق آرمان ها و منافع ملی است.
البته این جرم وجه گناه آلود دیگری نیز دارد که همانا استبداد به نام دین خداست که به قول علامه نائینی در تنبیه‌الامه استبداد دینی به مراتب ویرانگرتر از استبداد غیردینی است.
معمول است که مجرمان و گناهکاران را دعوت به عبرت از سرنوشت همقطارانشان کنند، اما چه می توان گفت هنگامی که وقاحت مجرمانه آنچنان شدت می یابد که بزهکار خود در ردیف اول مدعیان قرار می گیرد، و این مثال امروز موضع رهبری است در مواجهه با خزان مستبدان خاورمیانه و بهار دمکراسی در این منطقه.
در حالی که بهار عربی کاملا شبیه جنبش سبز مردم ایران است که علیه دیکتاتوری به پاخاسته اند و فریاد آزادی سر می دهند، مستبدان حاکم بر ایران آن قیام های ملی را به خود نسبت می دهند و به گونه ای تاسف بار داد سخن در مدح آنچه بیداری اسلامی می نامند، سر می نهند. با آنکه شخص رهبری به خوبی می داند که ماهیت حقیقی نهضت فراگیر امروز در خاورمیانه ضد استبدادی است، با این وجود لحظه ای با این پرسش ساده خلوت نمی کند که: چه تفاوتی است میان من و حسنی مبارک، یا سرهنگ قذافی و چرا استبداد در مصر و لیبی نامبارک و مذموم است و در ایران و سوریه ستودنی است؟
مگر نه اینکه در این کشورها نیز مجالس قانونگزاری با برگزرای انتخابات فرمایشی بر سر کار آمدند و منویات رهبر ابدمدت را انشا و صورت بندی قانونی می کردند؟ آیا آن ساقط شدگان همچون ایشان زندان و اسباب سرکوب نداشتند؟ البته پاسخ اظهار من الشمس است: تفاوتی در کار نیست، آسیاب به نوبت!
چند حرف و طمطراق و کار و بار/کار و حال خودبین و شرم دار
چند دعوی و دم باد و بروت/ای ترا خانه چو بیت عنکبوت
خودکامگی ام المفاسد است و این عمده فسادی است که یک کشور را به قهقرا و نگونبختی می کشاند. این که امروز در دوره دولت و مجلس مطلوب و منتخب آقای خامنه ای براساس گزارش دستگاه قضایی منتسب به وی بزرگترین فسادمالی تاریخ رقم می خورد و عملا دولت دست نشانده ایشان در قامت دزدان سرگردنه و همچون مهاجمان مغول و تاتار به غارت بیت المال این ملت مظلوم سرگرم است، علت آن را باید در استبداد مقام رهبری جستجو کرد. اینکه کرامت شهروندان ایرانی در بسیاری از کشورهای خدشه دار می گردد و رفتارهایی به دور از شان این ملت صلح طلب و خوشنام در مبادی ورودی کشورها در برابر اتباع ایرانی صورت می گیرد و اتهام های ناروا به آنها نسبت داده می شود نتیجه چیست؟ جز اینکه در ابتدا حیثیت و ارزش انسانی ایرانیان در کشور خودشان توسط دستگاه حکومتی به هیچ انگاشته می شود.
اینکه امروز تحریم های گسترده و سایه شوم جنگ، اقتصاد این کشور را به سوی اضمحلال برده و ترکتاری سران سپاه مجالی برای کسب و کار و فعالیت اقتصادی آزادانه و مستقل مردم عادی باقی نگذاشته حاصل چیست جز خودکامگی شخص رهبری در عرصه های مختلف حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران؟
این تحقیر و خفت ملی که ایران در صحنه بین المللی دچار آن شده است و به عنوان مثال کشتی های ما جرات برافراشتن پرچم ایران را نداشته و هر روز در آبهای بین المللی پرچم عاریتی یکی از کشورهای ذره ای را بالا می برند، دستاورد حکمرانی مستبدانه در ایران است، حال اگر آقای خامنه ای سرخوش از ساخت ناوشکن جنگی به دنبال دزدان دریایی در خلیج عدن است، اینها جز هدر دادن منابع ملی چه منفعتی برای ملتی دارد که حتی حق ندارد بداند درصد بیکاری اش واقعا چقدر است؟ و یا در زیر بار تورم چند درصدی کمر خم می کند؟
رسانه های دروغ پرداز که در واقع خواب گذران بارگاه سلطان اند هر روز به روال ارباب شان از خباثت دشمن می گویند و برای نقض حقوق بشر در اروپا و آمریکا نوحه سرایی می کنند و چماق تحریم و تهدید نظامی را بر سر افکار عمومی می کوبند آیا شجاعت دارند که تنها یکبار حقیقت را رک و پوست کنده به مخالفان خود بگویند که در حال حاضر دشمن اول این آب و خاک شخص رهبری و سیاست های نابخردانه اش است؟
صاحبان قدرت که این روزها پا در تدارک انتخاباتی صوری و نمایشی در جهت اثبات ادعای مشروعیت شان هستید اگر واقعا بر این باورند که رهبرشان محبوب ترین چهره در نزد مردم است و ملت در لیبک به او به سوی صندوق های رای خواهند شتافت برای سنجش این ادعا یکبار هم که شده به حق تضمین شده ملت در اصل ۲۷ قانون اساسی گردن نهند و با آزاد ساختن رهبران شجاع و مقاوم جنبش سبز اعتراضی آقایان موسوی و کروبی بنگرند که چگونه سیل مشتاق میلیونها ایرانی آزادی خواه در خیایان ها جاری شده و فاتحه استبداد را می خوانند. این کمترین خواسته ای است که ما از رهبری داریم که در خطبه های نمازجمعه اش با توسل به ترفندهای گوناگون قصد دارد خود را حاکمی دمکراتیک معرفی کند.
البته از آنجا که رهبر کنونی ایران شجاعت در اختیار قرار دادن چنین فرصتی را به مخالفان خود ندارد باید انتظار آن را داشته باشد که مردم تحت ستم از هر فرصت و روزی برای ابراز مخالفت با او بهره بگیرند: بی گمان همانگونه که انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و حوادث پس از آن تا به امروز به عرصه ای برای بیان این مخالفت بدل شده است، تحریم یکپارچه و فعال انتخابات مجلس نهم که انتخاباتی غیرقانونی است، نیز مجالی خواهد بود برای نشان دادن بی اعتباری و عدم مشروعیت نظام کنونی که نه جمهوری است و نه اسلامی و نیز بی اعتباری عالی ترین مقام آن.
آقای خامنه ای در بخشی از سخنرانی خود در کرمانشاه پرسش هایی را مطح کرد که به جاست در این مجال با صراحت به این سوالات پاسخ داده شود. در این سخنرانی گفته شد: آیا نظام روزی پیر و از کار افتاده خواهد شد؟ آیا راهی برای جلوگیری از فرسودگی وجود دارد؟ و آیا اگر این وضع پیش آمد راه علاجی وجود خواهد داشت؟»
پاسخ من به این پرسش این است:
آری! اعمال استبدادی و خودکامگی از سوی جنابعالی، نظام بر آمده از انقلاب اسلامی را به فرسودگی و آستانه فروپاشی کشانده است، اگر در پی راه و علاج هستید چاره کار در تغییرساختار ریاستی به پارلمانی و یا تغییرات صوری دگر نیست، بلکه علاج کار در این کشور در آن است که جنابعالی از این قدرت دست کشیده، عشق به قدرت را از دل بیرون کنید و از سرراه این ملت مظلوم و جمهوری اسلامی کنار روید.
و در نهایت همگی به یاد داشته باشیم که بر خلاف هر آنچه از قلت ونازکی می شکند ظلم و جور از فربه گی هرچه بیشتر فرو می پاشد.
جهد فرعونی چو بی توفیق بود هرچه او میدوخت آن تفتیق بود
ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب
ابوالفضل قدیانی
بند ۳۵۰
دیماه ۱۳۹۰






 
جـــرس: مشاور فرمانده کل سپاه طی سخنانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران، به بازخوانی تجمعات حکومتی ۹ دی ۸۸ پرداخت و آنرا دارای "نقشی تعیین کننده و تأثیر‌گذار در تاریخ معاصر" توصیف کرد و با شبیه سازی تاریخی مدعی شد "۹ دی ۸۸ به عاشورای سال ۵۷ شبیه بود و در تمام سال‌های بعد از انقلاب هیچ وقت این احساس به ما دست نداد که راهپیمایی شبیه عاشورای ۵۷ به وقوع پیوسته باشد که این حس در ۹ دی در ما ایجاد شد."
به گزارش فارس، محمدحسین صفارهرندی، وزیر ارشاد دولت نهم، بدون اشاره به سرکوب سوگواران حسینی و حامیان جنبش سبز توسط قوای حکومتی و هتک حرمت و کشتار فجیع آنان، ادعا کرد: "اگر در ۹ دی حماسه‌ حضور جانانه مردم به خصوص در شهر تهران به وقوع نمی‌پیوست، جریان فتنه و فتنه‌گران مرعوب نمی‌شدند، و اگر در روز عاشورای ۸۸ که عده‌ای با حضور در خیابان‌های تهران آشوب به پا کردند، با مقابله عزاداران حسینی مواجه نمی‌شدند، آن حادثه تلخ به عنوان یک ننگ ابدی تا ابد به پیشانی این شهر می‌چسبید."
عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان، با ابراز شادمانی از برگزاری تجمع حکومتی ۹ دی، پیرامون عاشورای ششم دی ماه ادعا کرد: "مردم در آن روز در خیمه‌های عزاداری مشغول عزاداری بودند و هیچ کس باور نمی‌کرد کسانی که در ماه‌های گذشته انواع پستی‌ها را از خود نشان داده‌اند، در این ماه نیز دست به انجام اقدامات رذیلانه بزنند. "
صفار‌هرندی از حضور زرتشتی‌ها در مراسم عزاداری امام حسین خبر داد و با حمله به تظاهرات کنندگان عاشورای ۸۸ مدعی شد: "مردم با دانستن چنین مسائلی باور نمی‌کردند کسانی آنقدر سقوط کرده باشند که پرچم حسینی را آتش بزنند و به نماز خوانان روز عاشورا سنگ پرتاب کنند... اما در نهم دی، کمر فتنه‌گران با حضور عزاداران حسینی شکست."
صفار‌هرندی بدون اشاره به سرکوبگری نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی، بسیجیان و لباس شخصی ها را "عزاداران حسینی" و "مردم" ذکر کرد و گفت: "آنها در آن روز به وظایف خود عمل کرد اما اعلام کردند که اگر آنها به صحنه نمی‌آمدند، ما از پی کار بر نمی‌آمدیم. "
وزیر سابق ارشاد با تشبیه ۹ دی به عاشورای سال ۵۷ بر این نکته تاکید کرد که در تمام سال‌های بعد از انقلاب هیچ وقت این احساس به ما دست نداد که راهپیمایی شبیه عاشورای ۵۷ در ایران به وقوع پیوسته باشد که این حس در ۹ دی در ما ایجاد شد.
صفار‌هرندی ۹ دی را از لحاظ کمی و کیفی مشابه عاشورای ۵۷ دانست و در همین زمینه ادعا کرد: البته ۹ دی از لحاظ کیفی از عاشورای سال ۵۷ بالاتر بود زیرا در آن راهپیمایی گرایش‌های مختلفی در راهپیمایی حضور داشتند اما در راهپیمایی ۹ دی در حالی که کمیت به اندازه راهپیمایی عاشورای ۵۷ بود اما ‌همه از لحاظ اعتقادی یکی بودند.
این فعال اصولگرا ۹ دی را این‌گونه توصیف کرد که "۹ دی یعنی گرفتن یک عکس یادگاری برای قیامت نه برای نشان دادن به مسئولان شورای نگهبان در انتخابات".
وی ۹ دی را همانند "انفجاری" توصیف کرد که به زعم وی "بسیاری از معادلات فتنه‌گران را در هم ریخت" و در همین زمینه ادعا کرد: "وزیر دفاع انگلیس بعد از این حماسه در جمع سران کفر در اتاق جنگ خود برای بررسی مسائل ایران اعلام کرد که با این حضور همه جانبه و اعلام برائت از فتنه جنبش به اصطلاح سبز به پایان رسیده است، البته وزیر دفاع انگلیس بر این نکته تاکید کرد که اگر در ۲۲ بهمن اقدامی از سوی جریان فتنه صورت بگیرد، حیات آنها ادامه می‌یابد و در غیر این صورت باید از این جریان قطع امید کرد و بعد از آن باید به سراغ گزینه‌های دیگر رفت. "
صفار هرندی با طرح این پرسش که چرا دشمن به این امید بست که کسانی از ما را می‌تواند به خدمت بگیرد؟ در پاسخ به این پرسش گفت: غربی‌ها اعتقاد دارند که اگر قرار باشد در ایران تغییری ایجاد شود، بایستی این تغییر توسط افرادی اتفاق بیفتد که ما امروز آنها را به عنوان جریان نخبه و یا خواص می‌شناسیم.
وی اضافه کرد: پسر یکی از شخصیت‌های مطرح کشور در سال ۸۸ طی یک مصاحبه با نشریه معتبر آمریکایی «‌یو اس ای تو‌دی‌» اعلام کرد که اگر پدر من رئیس جمهور شود، قانون اساسی را به صورت تغییر می‌دهد که شان رهبری در حد یک مقام تشریفاتی شود.
صفارهرندی در همین زمینه گفت: اینکه اکنون گفته می‌شود ماجرای فتنه ریشه در زمان فعلی ندارد و مربوط به گذشته است، سندهایی مثل سند ذکر شده دارد.
وزیر سابق ارشاد از تلاش غربی‌ها برای "به‌کار‌گیری یک جریان میانجی در ایران برای تغییر در نظام" خبر داد و مدعی شد: "میانجی مد‌نظر غربی‌ها شامل افرادی می‌شود که در انقلاب حضور داشته و طالب تغییر هستند؛ اعتقاد آنها این است که ۲ گروه می‌توانند میانجی باشند. یکی نهضت آزادی که البته این گروه اکنون در داخل کشور مانند گذشته نیست و یک گروه و جریان داخلی منحسوب نمی‌شود و گروه دیگر پیروان سروش که حلقه‌ای به نام حلقه کیان دارند. اطراف سروش کسانی حضور داشتند که در دوران اصلاحات آشوب به پا کردند و در جریان فتنه نیز دست آنها دیده می‌شود. "
صفار‌هرندی همچنین در ادامه سخنان خود در پاسخ به اظهارنظر یک نمازگزار که از وی می‌خواست که به صورت شفاف‌تر و با ذکر نام افراد سخن بگوید، حاضرین در نماز جمعه را افرادی "فهیم و هوشمند" ارزیابی کرد و گفت: همین نمازگزاران زمانی که دیدند از همین تریبون نماز جمعه بحث‌هایی مطرح می‌شود و ‌خطبه‌ها به سمتی رفته است، جواب خطیب را دادند.
وی در ادامه با اشاره به مناصب بالای برخی از افراد حاضر در فتنه گفت: این افراد در سال ۸۸ در روزهای بعد از انتخابات که نظام به آنها اعتماد کرده بود، راه دیگری را پیمودند.
این فعال اصولگرای افراطی همچنین در خصوص به زعم خود "منحرفان"، به چند گروه اشاره کرد و در معرفی این گروه‌ها و بیان ویژگی‌های آنها گفت: گروهی کسانی هستند که از ابتدای انقلاب رگه‌هایی از اعوجاج فکری در آنها نسبت به انقلاب وجود داشت که امروز این افراد به وجود این اعوجاج‌های فکری اعتراف می‌کنند. اکبر گنجی که یکی از چهره‌های منفور ایران به شمار می‌رود، سال‌ها‌ در کشور ما در مناصبی حضور داشت اما اکنون در مصاحبه‌های خود وقتی از وی سؤال می‌شود که تو امروز علم مخالفت با انقلاب و حتی اسلام را به دست گرفته‌ای‌ و در روزگاری خودت در نظام بودی؟ پاسخ می‌گوید که من از اول انقلاب هم درباره نظام تردید داشتم و تصور می‌کردم که دموکراسی از نظام بیرون نمی‌آید و چون من عاشق دموکراسی بودم، بعد از مشاهده عدم خروج دموکراسی از نظام از انقلاب خارج شدم.
وی در ادامه با بیان اینکه دسته دیگرکسانی بودند که بعد از رحلت امام تصور کردند از قافله دنیا جا ماندند، تصریح کرد: این افراد کسانی بودند که در انقلاب و جنگ مجاهدت کردند اما بعد از پایان جنگ تصور کردند که اکنون باید به دنیا برسند و متاسفانه در آن روزهای که بایستی کشور باید برای ساختن آماده می‌شد، آنها حتی از همین تریبون نماز جمعه استفاده کردند و مردم را به سمت زیاده‌خواهی و تجمل‌گرایی دعوت کردند و این سرآغاز ورود عده‌ای به دنیا‌طلبی شد.
هرندی دسته بعدی را کسانی توصیف کرد که از عدم مدیریت اطرافیان خود ضربه خورده‌اند و در همین زمینه گفت: "این افراد کسانی بودند که به دلیل تبعیت از نزدیکان خود سقوط کردند و به تمایلات اطرافیان خود هیچ واکنشی نشان ندادند و تحت تاثیر آنها قرار گرفتند. گروهی نتوانستند مدیر خانه‌های خود باشند، نتوانستند بچه‌های خود را اداره کنند و آنها به دلیل تبعیت از اهوای نزدیکان و اطرافشان سقوط کردند."
مشاور فرمانده کل سپاه بدون ذکر فرد یا افراد خاصی اظهار عقیده کرد: این افراد در فتنه ۸۸ سکوت کردند، زیرا قبل از آن سقوط کرده بودند.




فعاليت زنان در رشته های کيک بوکسينگ و موی تای ممنوع شد

بر اساس دستور العمل جدید در ایران از اين پس هرگونه فعاليت بانوان در رشته هاي رينگي از جمله "کيک بوکسينگ" و "موي تاي" ممنوع است و فدراسيون هايي که اين رشته ها را تحت پوشش دارند مي بايست در اجراي آن اهتمام لازم را داشته باشند.
بر اساس گزارش خبرگزاری رزم نیوز، وبسایت تخصصی ورزش های رزمی در ایران، فعاليت بانوان در رشته هاي رينگي از جمله "کيک بوکسينگ" و "موي تاي" ممنوع شده است.
به نوشته این وبسایت در همين رابطه با مرضيه اکبرآبادي معاونت ورزش بانوان در وزارت ورزش و جوانان تماس گرفته شده است که وي با تائيد اين خبر گفت: از ميان رشته هاي رينگي تنها کيک بوکسينگ و موي تاي در ايران فعال بودند که بر اساس بررسي هاي انجام شده فعاليت بانوان در اين دو رشته ممنوع شد.
وي در مورد علت اتخاذ چنين تصميمي افزود: خشونتي که در اين رشته هاست و خطري که براي سلامتي بانوان به جهت آنکه مادران آينده خواهند بود ، همچنين نحوه برگزاري مسابقات ، بافت رينگ و تماشاچيان ، برنامه هايي که قبل و بعد از مسابقات انجام مي شود و در کل فرهنگ غالب بر اين نوع رشته ها و مسابقات آنها که مغاير با فرهنگ اسلامي و ايراني ماست باعث اتخاذ چنين تصميمي شد .
اکبرآبادي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: در ايران رشته هاي رزمي که بانوان بتوانند در آن به راحتي فعاليت کنند کم نيستند، ضمن اينکه در ساير رشته هاي ورزشي نيز گستردگي خوبي از حضور بانوان دارند.
وي در پايان اظهار داشت: در يک مورد با سفر تيم بانوان موي تاي به مسابقات جهاني موافقت کرديم که آن هم فقط به دليل بررسي و ارزيابي فني بود که بررسيهاي ما در نهايت به اتخاذ چنين تصميمي انجاميد.




 جـــرس: درحالیکه محمود احمدی نژاد و دیگر مقامات ارشد دولت، طی چند سال اخیر مدعیِ کاهش نرخ بیکاری و "ریشه کنی" و "محو" قریب الوقوع مشکل اشتغال شده بودند، آمار اخیر مركز آمار ایران که با یكسال تاخیر منتشر شده، نشان می دهد که در مقایسه‌ی نرخ بیكاری در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ بیشترین نرخ بیكاری در سال گذشته در كشور رخ داده و نتایج كلی طرح آمارگیری سال ۱۳۸۹ نیز نشانگر آن است که نرخ بیكاری در این سال ۱.۶ درصد نسبت به سال گذشته‌اش افزایش داشته است.
به گزارش ایسنا، براساس آنچه مركز آمار ایران در پایان یك روز تعطیل روی پایگاه اینترنتی خود منتشر كرده، مشخص است كه نرخ بیكاری سال گذشته ۱۳.۵ درصد بوده است. براساس نتایج این طرح نرخ بیكاری بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.
نرخ بیكاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله حاكی از آن است كه ۲۸.۷ درصد از جمعیت فعال حاضر در این سن در سال گذشته بیكار بودند. هم‌چنین ۲۵.۵ درصد جمعیت فعال ۱۵ تا ۲۹ ساله در این سن شغلی نداشته‌اند.
بر اساس نتایج طرح آمارگیری نیروی كار سال گذشته مشخص شده است كه نرخ مشاركت اقتصادی نسبت به سال قبل آن ۰.۶ درصد كاهش یافته و نرخ بیكاری نسبت به سال قبل آن ۱.۶ درصد بیشتر شده است. هم‌چنین نرخ بیكاری جوانان ۱۵تا ۲۴ ساله چهار درصد و نرخ بیكاری ۱۵تا ۲۹ ساله ۳.۴ درصد بیشتر شده است.
براساس این نتایج مشخص شده است كه نرخ بیكاری در نقاط شهری ۱.۸ درصد و در نقاط روستایی ۰.۸ درصد نسبت به سال ۱۳۸۸ افزایش یافته است.
مقایسه‌ی نرخ بیكاری در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ نشان می‌دهد كه بیشترین نرخ بیكاری در سال گذشته در كشور رخ داده است. براساس نتایج منتشر شده توسط مركز آمار ایران نرخ بیكاری از سال ۱۳۸۴ با ۱۱.۵ درصد طی یك‌ روند نزولی به كمترین رقم خود در سال ۱۳۸۷ با عدد ۱۰.۴ درصد رسیده، اما روند صعودی این شاخص با شتاب زیادی پس از این سال آغاز شده؛ به‌طوری كه در سال گذشته به عدد ۱۳.۵ درصد رسیده است.
این درحالی است كه دولت مدعی است در سال گذشته رقم بی‌سابقه‌ی یك میلیون و ۶۰۰ هزار شغل را ایجاد كرده است.
مركز آمار ایران كه از بهار سال گذشته تا كمتر از یك ماه پیش هیچ مستنداتی درباره‌ی نرخ بیكاری اعلام نمی‌كرد، هم‌اكنون كلیه‌ی اطلاعات مربوط به نرخ بیكاری سال گذشته را منتشر كرده است.
براین اساس، نرخ بیكاری بهار سال گذشته ۱۳.۵ درصد ثبت شده بود. اعلام همین عدد باعث شد كه انتقاد‌های فراوان نسبت به دولت مبنی بر تلاش‌نكردن برای ایجاد شغل و كاهش نرخ بیكاری مطرح شود. از آن پس بود كه مركز آمار ایران از انتشار نتایج نرخ بیكاری امتناع كرد و باعث شد انتقاد‌های بیشتری از سوی رسانه‌ها و مقام‌های مسوول نسبت به او مطرح شود. این روند تا جایی ادامه پیدا كرد كه نمایندگان مجلس با خواستن رییس مركز آمار ایران در صحن علنی درباره‌ی نرخ بیكاری و علل اعلام‌نشدن این شاخص از او توضیح خواستند.
آخرین نتایج منتشر‌شده درباره‌ی نرخ بیكاری در سال گذشته نشان می‌دهد كه این عدد در پایان سال نسبت به آغاز سال افزایش ۱.۱ درصدی داشته است.
نرخ بیكاری تابستان سال گذشته با ۰.۱ درصد افزایش نسبت به بهار به ۱۳.۶ درصد رسیده، اما این عدد در فصل پاییز رقم ۱۲.۱ درصد را تجربه كرده است. با این وجود نرخ بیكاری در زمستان با صعودی بی‌سابقه به ۱۴.۶ درصد رسیده و بیشترین عدد نرخ بیكاری در فصل زمستان را طی سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ تجربه كرده است.
آخرین نتایج اعلام شده توسط مركز آمار نشان می‌دهد كه نرخ بیكاری در تابستان سال جاری به ۱۱.۱ درصد كاهش یافته است. این درحالی است كه براساس اعلام همین مركز نرخ بیكاری در بهار سال جاری ۱۲.۳ درصد بوده است.
گفتنی است، رئیس مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت چندی پیش گفته بود که طبق تحقیقات و آمار به دست آمده، نرخ واقعی بیکاری در کشور، نزدیک به ۳۰ درصد است.



سایت رسمی هاشمی رفسنجانی فیلتر شد

گزارش رسانه های دولتی ایران حاکی از آن است که سایت رسمی علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مصلحت نظام مسدود شده است.
به گزارش دانشجونیوز،یک سایت وابسته به محمدتقی مصباح یزدی از فیلتر شدن سایت اکبر هاشمی رفسنجانی٬ رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داده است.
همچنین از سوی دیگر محمد هاشمی، برادر اکبر هاشمی رفسنجانی خبر مسدود شدن سایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران را تایید کرد.
محمد هاشمی، مسئول دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا روز جمعه نهم دیماه گفت: "در حدود ساعت هفت شب پنج شنبه شب، از شرکتی که خدمات مربوط به سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی را ارائه می کند تماس گرفتند و اعلام کردند که به آن ها دستور داده شده است تا سرویس دهی به این سایت را قطع کنند."




هرانا؛ نجات یک نوجوان از اعدام و معرفی یک نوجوان در انتظار اجرای حکم

خبرگزاری هرانا – یک نوجوان بزهکار که هنگام بازی، دوست خود را به قتل رسانده بود از اعدام نجات یافت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از کرمان، این نوجوان که فرشید. ش نام دارد ۱۸ ماه پیش به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده بود.
حکم اعدام وی از سوی دادگاهی در کرمان به اتهام قتل دوست هم سن خود در یک نزاع و درگیری برای این نوجوان صادر شده بود که با گذشت اولیایی دم از قصاص وی، نامبرده پس از ۱۸ ماه حبس از اعدام نجات یافت.
از سوی دیگر یک نوجوان شیرازی به نام رضا بنیادی که در سن ۱۶ سالگی مرتکب قتل عمد شده است از سوی دادگاه به اعدام محکوم شده است.
رضا بنیادی متهم به قتل عمد هم اکنون در انتظار اجرای حکم اعدام در زندان شیراز بسر می برد.
ایران یکی از معدود کشورهایی است که افراد زیر ۱۸ سال را در سن نوجوانی به اعدام محکوم میکند و در برخی موارد نیز با نگهداری این زندانیان تا رسیدن به سن قانونی آنها را اعدام میکند.



اخراج ۱۰۰ نفر از کارگران سد رامول در دهگلان

خبرگزاری هرانا - پیمانکار سد رامول در منطقه دهگلان، در تاریخ ۲/۱۰/۹۰ یکصد نفر از کارگران شاغل در این سد را اخراج کرده است.
به گزارش کمیته هماهنگی، در اعتراض به این اخراج ها، کارگران در مقابل شرکت نمایان غرب پیمانکار سد تجمع کرده و خواستار بازگشت به کار شدند.
کارفرما در جواب به این کارگران کمبود بودجه را بهانه کرده و اعلام کرده که حتی بودجه کافی جهت پرداخت حقوق‌های معوق آنان را هم ندارد.
در پی این جواب کارگران در روز ۳/۱۰/۹۰ دست به تجمع مقابل امور آب استان زدند و خواستار دریافت حقوق و مزایای معوقه و همچنین بازگشت به کار گشتند.
لازم به ذکر است که این کارگران هر کدام دارای چندین سال سابقه هستند و به صورت قرارداد موقت کار می‌کنند.



خلیل فتحی، معلم اهل کامیاران از کار اخراج شد

خبرگزاری هرانا - یک معلم اهل کامیاران به نام "خلیل فتحی" از سوی شورای مرکزی آموزش و پرورش از کار اخراج شده است.
بر اساس گزارش وبسایت کردپا، خلیل فاتحی معلم اهل کامیاران که ۴ سال پیش به اتهام همکاری با یکی از اپوزیسیون کُرد بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب به ۳ سال و نیم حبس محکوم شده بود، از کار اخراج شد.
اخراج آقای فتحی در حالی صورت گرفته است که وی پس از گذراندن دوران حبس به شغل معلمی خود ادامه ‌می‌داد.
شورای مرکزی آموزش و پرورش علت این اخراج را "غیب غیر موجه" عنوان کرده است. این در حالیست که بازه‌ی زمانی‌ای که این شورا بدان اشاره کرده است مربوط به زمانی است که این معلم در زندان به سر برده است.