۱۳۹۰ دی ۳, شنبه

شنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

«ممنوعیت گشایش اعتبار اسنادی برای واردات کالا از امارات»

طی ۸ ماه نخست سال جاری ایران ۱۳ ميليارد دلار كالا از مقصد امارات ‌متحده عربی وارد کرده است

به گفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ایران، گشایش اعتبار اسنادی برای واردات کالا از امارات ممنوع شده است. جمشید اسدی اقتصاددان یکی از دلایل توقف مراوده اقتصادی با امارات از سوی ایران را «فرار رو به جلو» می‌خواند.

غلامرضا مصباحی‌مقدم، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی روز پنجشنبه دوم دی ماه گفته است: «براساس جدیدترین تصمیم دولت جمهوری اسلامی، گشایش LC (اعتبار اسنادی) برای واردات کالا از امارات ممنوع شده است.»
به گفته مصباحی‌مقدم این تصمیم به دلیل «رفتارهای غیرمنطقی امارات متحده عربی» گرفته شده است.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس مجلس شورای اسلامی، همچنین از قطع معاملات با درهم (واحد پول امارات متحده عربی) در پی توقف معاملات با امارات سخن گفته است.
اما چرا ایران خبر قطع  واردات کالا از بزرگ‌ترین شریک اقتصادی خود را اعلام کرده است؟ جمشید اسدی، استاد اقتصاد در دانشگاه پاریس در گفت‌و‌گو با دویچه وله، سه گمانه را درباره چرایی این موضوع مطرح می‌کند.
دلایل اعلام خبر قطع روابط تجاری با ایران
به گفته جمشید اسدی، در گمانه اول، ایران «فراری رو به جلو» کرده و تلاش می‌کند در انظار عمومی داخل کشور نشان دهد که «ایران تحت فشار نیست.»
جمشید اسدی اقتصاددان یکی از دلایل  توقف مراوده اقتصادی با امارات از سوی ایران را «فرار رو به جلو» می‌خواند این استاد اقتصاد دانشگاه پاریس می‌گوید: «همین‌طور ایران از لحاظ مالی مشکل دارد. ایران می‌خواهد به اسم ممنوعیت واردات کالا از امارات و مبارزه با استکبار جهانی، واردات را کاهش دهد.»
جمشید اسدی گمانه سوم را «کمک به رانت‌خواران و اسکله‌های نامرئی در ایران» می‌داند تا «رانت‌خواران بتوانند از طریق دیگری کالا وارد کنند و سود سرشاری داشته باشند.»
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، طی ۸ ماه نخست سال ۱۳۹۰ از مجموع ۳۹ ميليارد و ۷۵۰ ميليون دلار كالای وارداتی به ایران نزديک به ۱۳ ميليارد دلار كالا از مقصد امارات ‌متحده عربی وارد ایران شده است.
در همین زمینه مصباحی‌مقدم رئیس کمیسیون تحول اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفته است: «این موضوع منطقی نیست که همسایگان جمهوری اسلامی ایران، از همسایگی با این کشور در مناسبات اقتصادی سود ببرند ولی بنا باشد که هزینه‌ای بابت این منفعت اقتصادی پرداخت نکنند. همسایگان ایران از جمله امارات متحده عربی باید در مقابل فشارهای بی‌معنای استکبار جهانی مقاومت کنند تا بتوانند مناسبات خود را از نظر اقتصادی با ایران ادامه دهند.»
رات‌خواران و اسکله‌های نامرئی
به گفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس مجلس شورای اسلامی، «توقف یک روزه ثبت ‌سفارش ‌واردات کالا از امارات نیز یک هشدار برای این کشور بوده است.»
محمدرضا رحیمی وزیر صنعت، معدن و تجارت روز سه‌شنبه ۲۹ آذر گفته بود، مراوده تجاری ایران با کشور امارات متحده عربی تا اطلاع ثانوی ممنوع شده و بر این اساس  ثبت سفارش مرتبط با امارات نیز در سیستم سازمان توسعه تجارت ایران قفل شد.
اما در صورت ادامه قطع واردات ایران از امارات، جمهوری اسلامی چه‌طور خواهد توانست کالاهای مورد نیاز خود را تامین کند؟ جمشید اسدی پاسخ می‌دهد: «جواب این پرسش در گمانه سومی است که قبلا طرح کردم. تنها راه چاره، رات‌خوارانی هستند که می‌توانند دوباره اسکله‌های نامرئی و شبکه‌های نامرئی را فعال کنند. در این صورت چون برای کالاهای گران وارداتی رقیبی وجود ندارد، مصرف‌کننده مجبور خواهد بود بخرد و واردکنندگان کالای قاچاق، سود سرشاری از این طریق خواهند برد.»
تکذیب سخنگوی وزارت امور خارجه ایران
 مصباحی مقدم رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس مجلس شورای اسلامی، در حالی از ممنوعیت گشایش LC (اعتبار اسنادی) برای واردات کالا از امارات خبر داده است که دو روز پیش، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران قطع روابط تجاری با امارات متحده عربی را تکذیب کرده بود.
 رامین میهمان‌پرست، سخنان محمدرضا رحیمی وزیر صنعت، معدن و تجارت درباره قطع مراوده تجاری ایران با کشور امارات متحده عربی را نیز شایعه خوانده بود.
حسین کرمانی
تحریریه: مهیندخت مصباح



نمایندگان ادوار مجلس خطاب به مردم: در انتخابات آینده شرکت نکنید

سحام نیوز: جمعی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی خارج از کشور با انتشار بیانیه ای درباره اینکه: «چرا در انتخابات نهمین دوره مجلس شواری اسلامی نباید شرکت کرد؟» بیانیه ای صادر کردند. به گزارش سحام در بخشی از این بیانیه آمده است: “ما در همراهی با اعلامیه شماره ۱۸ مهندس موسوی وگفته های مهدی کروبی و شرایط حداقلی سید محمد خاتمی، که کف خواسته های مردم برای شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت خود می باشد، و در همگامی با تصمیم «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» و بیانیه های «شورای هماهنگی راه سبز امید» و«زندانیان سیاسی»، اعلام می داریم که شرکت در این انتخابات نمایشی و فرمایشی هیج فایده ای برای ملت ایران از هر جنس و قوم و طبقه و دین و مشی سیاسی وتعلق فکری ندارد و از مردم آزادیخواه و سبزمان می خواهیم که با عدم حضور خود دراین انتخابات آن را به عرصه اثبات عدم مشروعیت حاکمان اقتدارگرا تبدیل نمایند.”
متن کامل این بیانیه که در اختیار سحام قرار گرفته بدین شرح است:
مردم آزاده و شریف ایران
اصلی ترین دستاورد جنبش مشروطیت به رسمیت شناختن رأی و نظر مردم برای تشکیل «مجلس شورای ملی» به عنوان خانه ملت برای قانون گزاری و نظارت بر اجرای آن در کشور بود. متأسفانه پس ازانقلاب مشروطه این حق مقدس بیش ازهر حق دیگری مورد تجاوز و تعدی حکام مستبد، که در صدد غصب حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود بودند، قرار گرفت. و علت اساسی نهادینه نشدن ثبات و امنیت و آرامش در کشور ما و شکوفا نشدن کلیه استعداد ها و توانایی های ملت کهنسال ایران در جهان مدرن و اشغال و جنگ داخلی و سرکوب و تنش و آشوبهایی که در دوران پس از مشروطه میهن ما را هدف قرارداد، ناشی از همین عدم رعایت حق حاکمیت مردم و حقوق اولیه مربوط به آزادی ملت در برگزیدن نمایندگان وا قعی شان بوده است. اما مردم ما هرگز تسلیم این وضع نشدند و در هر فرصتی که یافتند در صدد احقاق حق تعیین سرنوشت خود برآمدند و رخداد انقلاب اسلامی تلاشی چند باره برای استیفای این حق بود که نماد بارز آن تبدیل نظام سلطنتی به جمهوری با خواست و رأی مردم بود.
انتخابات حق پایه شهروندی است و مردمسالاری با هر عنوانی جز در وفاداری به این حق تحقق نمی یابد چرا که حق شرکت در انتخابات چه برای رأی دهنده و چه برای نامزد و انتخاب شونده ابزار اصلی و محوری حق مردم در تعیین سرنوشت خود و اعمال حق حاکمیت ملی به شمار می رود. حقی که صریحا در اصول متعدد قانون اساسی مشروطه و متمم آن و در اصول سوم، ششم ، نهم، نوزدهم ، بیستم، پنجاه و ششم، پنجاه و هشتم، پنجاه و نهم و شصت و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شنا خته شده است و اصول متعدد دیگر در این قوانین در باره حقوق و آزادیهای ملت در اساس برای تمهید و تدارک مقدمات این حق ویژه و ممتاز تدوین شده اند.
در نظام جمهوری اسلامی تعریف شده در قانون اساسی همه قوا و نهادهای حاکم به طور مستقیم یا غیر مستقیم برآمده از انتخابات و رأی مردمند و مشروعیت حاکمیت خود را از مردم می گیرند و باید پاسخگوی ملت باشند و در واقع شکل گیری قدرت مطلقه فردی و نهادی غیر پاسخگو و مستبد می تواند طاغی و فتنه گر واقعی و اصلی کشور ما باشد که با آن جز از طریق کوشش برای نهادینه کردن حق رأی و آزادی انتخابات مقابله جدی نمی توان کرد. و این امر بیش از هر چیز در گروی گسترش مبارزات مدنی و سیاسی در دفاع از حق پایه انتخاب کردن و انتخاب شدن و استمرار ورزیدن در مطالبه آن و تیدیل فضای سیاسی کشور به میدان تمرین بر گزاری انتخابات هرچه بیشتر سالمتر و آزادتر و رقابتی تر و منصفانه نیست.
اینکه از میانه مجلس سوم شورای اسلامی استبداد کهن ایرانی در قالب نهاد شورای نگهبان پشت واژه «نظارت بر انتخابات» سنگر گرفته و با ابداع بدعت «نظارت استصوابی» شروع به غربال کردن نامزدهای نمایندگی با لحاظ معیارهای عقیدنی و سیاسی مورد نظر این شورا کرده و عملا حق رأی و انتخاب مردم را مخدوش و دو درجه ای نمودند و بدین وسیله همه اصولی را که در قانون اساسی در باره حقوق ملت و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن آمده است پایمال و دراین مسیر به حاکمیت قدرت مطلقه و نهاد های امنیتی و نظامی یاری رساندند؛ به گونه ای که در گذر زمان شاهد مداخله هرچه بیشتر این نهادها درامرانتخابات بودیم که اوج آن رخداد کودتای انتخاباتی در انتخابات دهم ریاست جمهوری و پیامدهای فاجعه بارآن برای کشور و مردم بود.
در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری مردم تلاش کردند با تمسک به شیوهای کاملا قانونی و مدنی و مسالمت آمیز و با استفاده از حق رأیشان رئیس جمهوری را بر سرکار آورند که کشور را از وضعیت بغرنج و بحرانی برآمده از عملکرد حاکمیت یکدست اقتدارگرایان رهایی بخشد اما حاکمیت با اعمال تقلب در شمارش آراء دست به کودتا زد و در برابر اعتراض میلیونی مسالمت آمیز مردم به جای پاسخگویی و گفتگو با معترضان به داغ و درفش و کشتار و زندان و شکنجه متوسل شد و جنبش سبز ملت ایران را که در طریق مطالبه ابتدایی ترین حق خود یعنی صیانت از آرای خود و سلامت انتخابات با شعار «رأی من کو» به خیابانها آمده بود با زور و ارعاب به خانه راند اما ایرانیان سبز همچنان بر خواسته خود پایدار مانده وفریاد دادخواهی آنان همچون کلیه مردم گرفتار در چنگال استبداد های گونا گون در گلوله مانده و منتظر فرصتی برای فریاد کردن است و انتخابات پیشارو فرصت مغتنمی است برای جنبشی که از دل یک انتخابات برآمده و هدف غایی اش دستیابی به سازوکار انتخابات آزاد، سالم، رقابتی و منصفانه برای اعمال حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و اداره کشور است.
برای ما که هر یک در زمانی و شرائط ویژه ای مفتخر به عنوان نمایندگی مردم و وامدار آنها شده ایم و در خانه ملت سوگند یاد کرده ایم که «همواره به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پای بند با شم. از قانون اساسی دفاع کنم و در گفته ها ونوشته ها و اظهار نظر ها استقلال کشور و آزادی مردم و تأمین مصالح آنها را مد نظر داشته باشم» دعوت به عدم شرکت مردم در بهره گیری از والاترین حق آنان، یعنی حق انتخاب کردن و انتخاب شدن اقدامی بس سخت و استثنایی است اما حاکمیت اقتدارگرا با تهی کردن محتوای انتخابات و تمسک شکلی و نمایشی بدان هیج راه و امکان دیگری را برای مشارکت باقی نگذاشته است. و این درست در زمانی است که مسأله رأی مردم و حق انتخاب آنان تبدیل به مسأله محوری مطالبات اجتماعی و فراگیر مردم در همه کشورهای منطقه و گره مرکزی پایان عمر نظام های استبدادی و نوید بخش آزادی مردم شده است.
در سایه چنین وضعیتی است که به اذعان حاکمیت و دست اندر کاران امنیتی جمهوری اسلامی و به رغم ادعای آنان در داشتن پشتوانه مردمی، مسأله انتخابات به طور کلی و انتخابات مجلس آینده به طور اخص برای آنها بدل به مهمترین چالش امنیتی شده است. به راستی اگر قصد و نیت مصادره آرای مردم وامحای آزادیهای آنان در تدارک این امر در بین نبود، آیا دلیلی دیگری وجود دارد که حاکمیت سی و دو سال پس از تأسیس نظام جمهوری اسلامی و در سالی که به ادعای حاکمانش جنبش بیداری اسلامی سراسر منطقه را فراگرفته است و درتونس و مصر بدنبال سرنگونی دیکتاتورها و برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه، اسلامگرایان از صندوقهای رأی پیروز درآمده اند از انجام انتخاباتی که از حد اقل معیار های ازادی رأی و سلامت شمارش آرای برخوردار باشد، پرهیز دارد؟ و آیا اینان از کارگزارانی انتخاباتی در حد باز مانده هایی از بن علی و نظامیان مبارک نیز بر خوردار نیستند که این گونه از برگزاری یک انتخابات آزاد و منصفانه وحشت زده اند؟
در واقع حاکمیت بیش از هر زمان از حضور مردم در میدان مبارزه مدنی و مسالمت آمیز و قانونی برای استیفای حق رأی خود وحشت زده است و به خوبی می داند که اگر انتخابات آزاد و سالم و منصفانه برگزار شود چه نتیجه ای به بار می آید و از اینروست که عزم خود را برای برگزاری انتخاباتی نمایشی جزم کرده و انتظار دارد که مردم در آن تنها نقشی تزیینی و سیاهی لشگر را داشته باشند و با بازیگری در رأی ریزی به صندوقهایی شرکت کنند که نتیجه اش بیرون کشیدن ذوب شدگان در ولایت مطلقه و نه نمایندگان واقعی ملت باشد. روشن است که اصرار حاکمیت در تعدی و تجاوز به حقوق و آزادیهای مردم امکان هر نوع استفاده ملت از حقوق حقه خود را بلاموضوع کرده است. در این و ضعیت نمایندگانی که باید در این شرایط حساس ملی، منطقه ای و بین المللی متکی به آرا و پشتبانی مردم بوده و باز دارنده تعدیات و تجاوزات و خوابهای تیره بیگانگان برای کشور باشند، بدل به مترسکهایی می شوند که در هیچ معادله و محاسبه داخلی و بین المللی به حساب نخواهند آمد، و این سخت ترین جفا در حق دوستداران استقلال ایران و آزادی مردم آن است که امروز بیش از هر زمان دیگر آماج سیاست های سوء استبداد داخلی و مطامع خارجی شده و صدالبته شرکت در چنین نمایش مضحکی سخت ترین توهین ها به شعور و آگاهی و بلوغ ملت ماست.
با توجه به این ملاحظات جمع ما در همراهی با اعلامیه شماره ۱۸ مهندس موسوی وگفته های مهدی کروبی و شرایط حداقلی سید محمد خاتمی، که کف خواسته های مردم برای شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت خود می باشد، و در همگامی با تصمیم «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» و بیانیه های «شورای هماهنگی راه سبز امید» و«زندانیان سیاسی»، اعلام می داریم که شرکت در این انتخابات نمایشی و فرمایشی هیج فایده ای برای ملت ایران از هر جنس و قوم و طبقه و دین و مشی سیاسی وتعلق فکری ندارد و از مردم آزادیخواه و سبزمان می خواهیم که با عدم حضور خود دراین انتخابات آن را به عرصه اثبات عدم مشروعیت حاکمان اقتدارگرا تبدیل نمایند.
به یاد می آوریم که انگیزه ما در این فراخوان چیزی جز ادای وظیفه و وفاداری به سوگند خود در برابر ملت شریف و بزرگ ایران نیست .

جمعی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی خارج از کشور: نورالدین پیرمؤذن، فاطمه حقیقت جو، احمد سلامتیان، اسماعیل گرامی مقدم، احمد مرادی، علی مزروعی، علی اکبر موسوی (خوئینی)، حسن یوسفی اشکوری




محمود احمدی نژاد روز جمعه در ایروان با همتای ارمنی بر سر افزایش همکاری های بازرگانی موافقت کردند

رئیس جمهور ایران که روز جمعه برای گفت و گو درباره همکاری های اقتصادی با ارمنستان وارد ایروان شده بود، در دیدار با همتای ارمنی خود سرژ سرکیسیان موافقت نامه های جدیدی با این کشور امضاء کرد.   یکی از این موافقت نامه ها مربوط به همکاری برای ساختن یک ایستگاه تولید برق هیدرو-الکتریک در مرز آبی دو کشور در حاشیه رودخانه ارس است. 
میزان مبادلات بازرگانی میان ایران و ارمنستان در سال گذشته از ۲۰۶ میلیون به ۲۷۳ میلیون دلار افزایش یافته است.



حضور رهبران ده‌ها کشور جهان در مراسم تشییع واتسلاو هاول

مراسم تشییع واتسلاو هاول، رئیس جمهور پیشین چک روز جمعه در حالی با حضور رهبران ده‌ها کشور جهان در پایتخت این کشور برگزار شد که هزاران نفر برای ادای احترام به این شخصیت مردمی، در مسیر حرکت تابوت به سمت کلیسای تاریخی شهر پراگ به انتظار ایستاده بودند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، هیلاری‌کلینتون، وزیر امورخارجه ایالات متحده به همراه بیل کلینتون، رئیس جمهور پیشین آمریکا، نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، دیوید کامرون، نخست وزیر برتانیا و مادلین آلبرایت، وزیر پیشین خارجه آمریکا از جمله افرادی بودند که در کنار رهبران چندین کشور کمونیستی سابق در این مراسم حضور داشتند.

واتسلاو هاول روز یکشنبه، ۲۷ آذرماه پس از یک دوره طولانی ابتلا به سرطان، در سن ۷۵ سالگی درگذشت.


عکس ها


آیین تشییع جنازه واتسلاو هاول با حضور هزار تن در کلیسای سنت ویتوس واقع در محوطه کاخ پراگ برگزار شد و حدود دو ساعت به طول انجامید.

در این مراسم که در جریان آن نوای غم‌انگیز «رِکوئیم» آنتون دورژاک، آهنگساز چکی به اجرا در آمد، تابوت واتسلاو هاول در حالی که با پرچم چک پوشیده شده بود، در جلوی کلیسا و در برابر حاضران قرار گرفته بود.

در طول مراسم مادلین آلبرایت وزیر خارجه پیشین و چک‌تبار ایالات متحده، در سخنانی به زبان چکی خطاب به واتسلاو هاول گفت: «برای تو، جدال برای آزادی تنها برای دستیابی به چیزی والاتر بود؛ حقیقت.»

همچنین در جریان این مراسم، پیام پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر معنوی کاتولیک‌های جهان، قرائت شد.

پاپ بندیکت شانزدهم در این پیام از «شجاعت واتسلاو هاول در دفاع از حقوق بشر» در زمانی که به گفته وی این دست از امور «به طور سیستماتیک» از سوی حکومت مرکزی انکار می‌شد، یاد کرد.

پیشتر آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان نیز در پیام تسلیت خود به مناسبت درگذشت آقای هاول آورده بود که «واتسلاو هاول با رفتار و گفتار خود مردم را به سوی آزادی سوق داد.»

روز جمعه، ساعت ۱۲ به احترام واتسلاو هاول به مدت یک دقیقه سکوت اعلام شد.

مراسم تشییع جنازه واتسلاو هاول به صورت زنده از تلویزیون چک پخش می‌شد و ده‌ها هزار نفر از ساکنان پراگ در خیابان‌های شهر از طریق تلویزیون‌های نصب شده در شهر این مراسم را تماشا می‌کردند.

همچنین در اسلواکی، کشور همسایه چک و بخشی از کشور چکسلواکی سابق، در جریان مراسم تشییع جنازه، به منظور احترام، پرچم‌ها به حالت نیمه افراشته در آمد.

واتسلاو هاول، نویسنده، مبارز سیاسی و فعال حقوق بشر که در انقلاب مخملی ۱۹۸۹ چکسلواکی و پایان دادن به حکومت کمونیستی دراین کشور نقشی کلیدی برعهده داشت از محبوبترین چهره‌های جمهوری چک به‌ شمار می‌رود.

به دنبال مرگ واتسلاو هاول، به مدت سه روز در جمهوری چک عزای عمومی اعلام شد.

قرار بر این بود که پس از برگزاری مراسم، جسد واتسلاو هاول به خواست او و خانواده‌اش سوزانده شود و خاکسترش در جریان مراسمی خصوصی در کنار همسر پیشینش به خاک سپرده شود.




طاق هاشمی، معاون رئیس جمهوری عراق دولت این کشور را به دست داشتن در انفجارهای اخیر بغداد متهم کرد که به کشته شدن حدود ۷۰ تن منجر شد.
آقای هاشمی به ژیار گل، خبرنگار اعزامی بی‌بی‌سی فارسی به عراق گفت که تنها دست داشتن دولت در این انفجارها می تواند توضیح دهنده این موضوع باشد که چگونه بمبگذاران توانستند آن همه بمب را بدون اینکه کسی مانع آنها شود در اماکن عمومی قرار دهند.
او دولت آمریکا را مسئول وضعیت حکومت فعلی در عراق دانست.
مقامات شیعه دولت عراق آقای هاشمی را که سنی مذهب است به همکاری با شورشیان متهم کرده اند و او در حال حاضر به مناطق کردنشین شمال این کشور گریخته است.
مشروح مصاحبه با آقای هاشمی فردا شنبه ۲۴ دسامبر (۳ دی) از تلویزیون فارسی بی بی سی پخش می شود.



سوئیس دارایی‌های سوریه را مسدود کرد

میلیون‌ها دلار از دارایی‌های مقام‌های ارشد سوریه و شماری از شرکت‌های سوری در سوئیس مسدود شدند. این اموال متعلق به بشار اسد، برادر وی و چند تن از مقامات ارشد سوریه بوده است. کانادا نیز تحریم‌ها علیه سوریه را تشدید کرد.

سوئیس‌میلیون‌ها دلار از دارایی‌های رهبران سوریه را مسدود کرد. به گفته‌ی یکی از سخنگویان دبیرخانه امور اقتصادی دولت سوئیس،‌این دارایی‌ها که ارزش آنها بالغ بر ۵۳ میلیون دلار می‌شود، به شماری از شرکت‌های سوری، ۵۴ شخص حقیقی از جمله بشار اسد، رییس‌جمهور سوریه، ماهر اسد، برادر وی و همچنین وزیر کشور سوریه تعلق داشته است.
از بانک‌های سوئیسی خواسته شده تا دارایی‌های این افراد را که نزد بانک‌ها ذخیره شده، به دبیرخانه امور اقتصادی دولت گزارش کنند. سوئیس چند ماه پیش به صف کشورهای تحریم‌‌کننده عضو اتحادیه اروپا علیه سوریه پیوست.
در حرکتی دیگر دولت کانادا نیز روز جمعه (۲۳ دسامبر/۲ دی) تحریم‌های این کشور علیه سوریه را شدیدتر کرد. به موجب این اقدام دارایی‌های دولت سوریه در کانادا مسدود و هر گونه معامله تجاری با دمشق به استثنای واردات مواد غذایی سوری به کانادا ممنوع اعلام شد.
جان برد، وزیر امور خارجه کانادا ضمن اعلام این خبر گفت، موج "نفرت‌انگیز" خشونت در سوریه باید پایان یابد و اسد از قدرت کناره‌گیری کند. وی همچنین از سازمان ملل متحد به دلیل سکونت در برابر سرکوب خشن معترضان سوری به شدت انتقاد کرد.
دولت کانادا نخستین دور تحریم‌ها علیه سوریه را در ماه مه سال جاری وضع کرد و از آن زمان تا کنون افزایش محدودیت‌ها علیه دولت دمشق ادامه دارند. افزون بر کانادا، ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب نیز تحریم‌هایی را با هدف افزایش فشار بر دولت بشار اسد و پایان سرکوب خشونت‌آمیز اعتراضات در سوریه علیه این کشور اعمال کرده‌اند.
اوایل ماه دسامبر دولت کانادا از پنج هزار شهروند خود در سوریه خواست تا این کشور را ترک کنند. این خواست پس از آن اعلام شد که اتحادیه عرب پروازهای خود را به دمشق تا ۵۰ درصد کاهش داد.
دور تازه تحریم‌های کانادا علیه سوریه در حالی وضع شده که بر اثر انفجار دو بمب در دمشق دست‌کم ۵۰ تن کشته شده‌اند. وزیر امور خارجه کانادا با اشاره به عدم توافق اعضای شورای امنیت بر سر تصویب قطعنامه علیه سوریه گفت: «سازمان ملل متحد تا کنون نتوانسته کاری از پیش ببرد و این روز، روز خوبی برای شورای امنیت نیست.»
دور تازه تحریم‌ها علیه سوریه در حالی وضع شده که روز جمعه (۲۳ دسامبر) در پی انفجار دو بمب در دمشق دست‌کم ۵۰ تن کشته شده‌اند"نگرانی عمیق" بان کی مون در مورد وقایع سوریه
در همین حال یکی از سخنگویان بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد از "نگرانی عمیق" وی در مورد خشونت روز افزون در سوریه خبر دادز وی افزود، این تعهد بر دوش بشار اسد است که طرح صلح اتحادیه عرب را به طور کامل اجرا کند. با وجود رخ دادن انفجارهای روز جمعه در دمشق، آقای بان بر لزوم انجام یک تغییر سیاسی "اساسی، فراگیر و مشروع سیاسی" در سوریه تأکید کرد.
در حالی که شماری از دیپلمات‌های غربی نسبت به کار مؤثر ناظران اتحایه عرب در سوریه به دیده تردید می‌نگرند، دبیر کل سازمان ملل گفته است که وی از آغاز کار مأموریت این ناظران استقبال می‌کند و خواهان انکان دسترسی بدون مانع آنان به اطلاعات و اسناد مورد نیازشن است.
نخستین گروه از ناظران اتحادیه عرب که متشکل از ۱۲ دیپلمات و تعدادی کارشناس هستند، روز جمعه کار خود را در دمشق آغاز کردند. این گروه مقدمات کار گروه بزرگ ناظران را که تعدادشان ممکن است به ۵۰۰ نفر برسد، فراهم خواهند کرد.
این گروه بر خروج تانک‌های ارتش سوریه از شهرها نظارت خواهد داشت. براساس طرحی که دولت بشار اسد با آن موافقت کرده، تانک‌های ارتش باید از شهرها خارج شده و کشتار معترضان نیز متوقف شود.





پاسخ خاتمی: تعهد و پایداریتان تحسین برانگیز است

برگی از خاطرات بازجویی در ۲۰۹ اوین تقدیم به سیدمحمد خاتمی

داستان زیر روایت یک روز بازجویی است، جوانی در همین نزدیکی ها که روزها و شب ها در انفرادی های ۲۰۹ روزگار گذرانده و امروز برگی از خاطراتش را با ما تقسیم می کند. جوانی که در شروع فعالیت سیاسی خود با هزینه دادن و ایستادن و همچنان زندگی کردن، آیتی می آورد از اینکه قرار است سبز بودن را زندگی کنیم.
این فعال سیاسی که چندی پیش آزاد شده داستان خود را مهرماه امسال در سالروز تولد سیدمحمد خاتمی به وی تقدیم کرد و نوشت:
آقای خاتمی عزیز
بعضی خاطرات برای آدم همیشه یک راز می مانند. رازهایی که تو ناگزیر از سرکوب آنها هستی. مترصد فرصتی بودم تا داستانی را که برای من از این رازهاست به شما هدیه کنم و چه فرصتی مناسب تر از سالروز تولد شما. تقدیم به شما که محرم رازها و دردهای این مردمید..
به گزارش کلمه، چند روز بعد سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور سابق کشورمان در پاسخ به این جوان یادداشتی به شرح زیر برایش ارسال کرد:
متن جذاب و در عین حال تکان دهنده بود. آنچه در خور توجه است این که شما علاوه بر روشن بینی، تعهد و پایداری در خور تحسین که هزینه آن را نیز با بزرگواری پرداخته اید، داری قریحه ای خوب در هنر و خلاقیت های هنری هستید که اگر انشالله نسبت به تعمیق و بسط آن اهتمام کنید می توانید آثار ارزنده ای را نیز داشته باشید.
مطالعه آثار ادبی نویسندگان و داستان نویسان و خواندن رمانهای سنگین و آغاز کردن با نوشتن داستانهای کوتاه انشالله می تواند منشا پدید آمدن آثار ارزنده خواهد بود.
سیدمحمد خاتمی
متن کامل داستان این داستان که برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته را با هم می خوانیم تا لحظه ای از لحظه هایی که همراهان و دوستانمان با آن دست و پنجه نرم کردند را بیشتر بشناسیم:
“بیانیه کار کی بود؟” جواب می دهم: “نمی دونم، من هم تو سایت ها خوندم.” با سیلی به صورتم می کوبد. بلندتر می پرسد: “پرسیدم بیانیه کار کی بود؟” من هم جوابم را تکرار می کنم. ضربه سنگین دستش که به پشت سرم برخورد میکند مرا به جلو پرتاب می کند. چشم بند دارم. نمی توانم تصور کنم قرار است ضربه بعدی به کجای سرم بخورد! داد می زند: “کار بیانیه را کی انجام داد؟” کوتاه می گویم :”نمی دونم.” این بار خیلی محکم با مشت به صورتم می کوبد. تصور می کنم صورتم پر از خون شده است. دستم را مقابل صورتم می گیرم اما از خون خبری نیست. با کنایه می گوید :”نگران نباش طوری می زنم که جای دستم نمونه. ”
کوتاه می پرسد : “کار کی بود؟ “من هم بدون لحظه ای تامل کوتاه می گویم :”نمی دونم.” سیلی سنگینی صورتم را می چرخاند. دوباره می پرسد من هم دوباره می گویم و بیش از ۱۰ بار این اتفاق تکرار می شود. هم مستاصل شده، هم خسته. خستگی او به من فرصت استراحت کردن می دهد. مرا به سلول برمی گرداند.
چشمانم را روی هم گذاشته ام. به نیرویی که باعث شده تا حالا محکم بایستم فکر می کنم؛ نگرانی برای تو. صدای فریاد توام با تحقیر در راهرو می پیچد: “قهرمان، قهرمان، کجایی قهرمان” صدا را می شناسم. حاج مجید است.
چشمانم را باز می کنم چشمم به نوشته روی دیوار می افتد. پایین نوشته اسم مسعود نوشته شده، “هرچی آرزوی خوبه مال تو” با خودم فکر می کنم می توانم حسش را درک کنم.
به در می کوبد. می دانم باید چشم بندم را بزنم. در سلول باز می شود. حضور حاج مجید را در چارچوب در ۱ در ۵/۱ متری سلول احساس می کنم. طوری که باقی سلول ها هم بشنوند داد می زند “بچه ها این پسره جعلق در حال مقاومت کردنه. نمی خواهید بهش بگید آفرین قهرمان!” می دانم آمده برای تحقیر. چند جلسه فقط و فقط کتک خوردم برای این که به اسم “تو” برسند. اما پای هر چیز ایستاده ام تا تو بیرون به زندگیت برسی.
فحش های رکیک و تحقیر آمیز است که نثار من می شود. تنها واکنش من لبخند و خنده کوتاهی ست. اما همین خنده آرام مثل آتش زدن فتیله یک بشکه باروت باعث می شود حاج مجید وارد سلول شود. حاج مجید سرتیم بازجوهای بازداشتگاه است و می دانستم گزارش بازجو به دستش برسد خودش به سراغم می آید.
زیر لبم شعر روی دیوار را می خوانم. “هرچی آرزوی خوبه مال تو..”
توی اتاق انجمن هستیم. من به نحوه اداره جلسه اعتراض دارم. دبیر جلسه هم از این که بحث ها قابل جمع بندی نیست کلافه است. کاغذ را بر می داری. رو آن چیزی می نویسی. برگه را از وسط تا می کنی. روی میز خم می شوی و برگه را روی میز به سمت من هل می دهی. حدس می زنم برای حل مشکل پیشنهادی داری. برگه را بر می دارم و باز می کنم. روی برگه نوشته ای “هر چی آرزوی خوبه مال تو” سرم را بالا میگیرم و نگاهت می کنم.
برق چشمانت به همراه لبخندی قلبم را می لرزاند. خودنویس سبز رنگی را که روز تولدم به من هدیه دادی برمی دارم و روی همان کاغذ می نویسم “نه، هر چی آرزوی خوبه مال تو، هر چی که خاطره داریم مال من” کاغذ را از همان جایی که تو تا زدی، تا می کنم و روی میز به سمتت هل می دهم. برگه را برمی داری، باز می کنی و می خوانی. این بار تو سرت را بالا می گیری و به من نگاه می کنی، هر دو به هم لبخند می زنیم….
حالا حاج مجید در یک قدمی من است. زیر لبم می خوانم “هر چی خاطره داریم مال من”. سیلی سنگینی صورتم را به سمت چپ می چرخاند. تا می خواهم خودم را محکم نگه دارم سیلی سنگین تری این بار به طرف دیگر صورتم کوبیده می شود. دیگر نمی توانم حدس بزنم مشت و سیلی ها و لگدهای بی رحمانه حاج مجید قرار است به کدام قسمت از بدنم بخورد.
زیر لبم می خوانم:” اون روزای عاشقانه مال تو” گرمی خون را حالا دیگر زیر زبانم احساس می کنم. می خوانم: “این شبای بی قراری مال من”
صدای فحش دادن یک نفر دیگر هم اضافه می شود. یکی دیگر از بازجوهای بند است که متخصص دادن فحش های رکیک است و مرا هم در بازجویی های قبلی بی نصیب نگذاشته. صدای بازجوی خودم هم اضافه می شود. ۳ نفری به جانم می افتند. من هم ناخودآگاه دستم به سمت چشم بند می رود و از روی چشمم برش می دارم. ۳ نفر در سلولند و من هر ۳ نفر را دیده ام.
دیگر کارد بزنی خون حاج مجید در نمی آید. مرا با غضب از سلول به بیرون پرت می کند. احساس گرفتگی شدید در زانوهایم احساس می کنم. اجازه پوشیدن دمپایی به من نمی دهد. من را با پای لخت شروع به چرخاندن در راهرو می کنند. فحش و توهین و تحقیر ادامه پیدا می کند. شلوارت را در می آورم… فحش ها دیگر تهوع آور شده است. من را با همان وضع به اتاق بازجویی می برند و دوباره ۳ نفری به جانم می افتند…
۱۰ روز از آخرین روزی که حاج مجید را دیده ام گذشته است. هر روز یک بازی جدید. هر روز یک داستان تازه. ظاهرا مساله فقط تبدیل به رو کم کنی شده است.
موضوع جدید بازجویی ذهنم را خیلی مشغول کرده. تا قبل سوال می کردند بیانیه کار کی بود. اما در اخرین جلسه بازجویی از نقش تو در بیانیه سوال کردند. ذهن من آشفته و دلم پریشان است. ظاهرا چاره ای جر اعتراف ندارم. آنها به “تو” خیلی نزدیک شده اند.
چراغ را می زنم. نگهبان پنجره کوچک سلول را باز می کند. می گویم می خواهم اعتراف کنم.
بیست دقیقه بعد همه در اتاق بازجویی جمع شده اند. خوشحالند از این که توانسته اند بالاخره من را بشکنند. من اما فقط نگران تو هستم.
برگه سفید را می گیرم و شروع به نوشتن می کنم؛ “بیانیه تمامش کار من بود.”




مادر علی سلیمان پور: پسرم را کتک زده، به توالت انداخته اند

علی پور سلیمان، عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران اعلام کرده است که به زودی از مسئولان قرارگاه ثار الله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دلیل ضرب و شتمی که در هنگام بازداشت توسط ماموران این قرارگاه بر روی او صورت گرفته، شکایت خواهد کرد.
این فعال صنفی یازدهم خرداد ماه سال جاری توسط عده ای بازداشت و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد بطوریکه از پیشانی او خون جاری شده و به بیمارستان منتقل شده است. او بعد از درمان به بند دو الف سپاه و سپس به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. وی پس از مدتی توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی مقیسه به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شد.
مادر این معلم در بند می گوید: “وقتی رفتم لباسهایش را تحویل بگیرم دیدم لباسهایش خونی است، خودش بعد برایم تعریف کرد که او را کتک زده اند و در توالت انداخته اند… دیگر حال یک مادر را که لباس خونی بچه اش را می بیند خودتان تصور کنید (بغض این مادر دردمند در اینجا شکست)… به ما گفتند اعتراض نکنید تا عفو بخورد، ما اعتراض نکردیم اما تاثیری نداشت.”
گفتنی است، مادر علی پور سلیمان چندی پیش در رنج نامه ای نوشته بود: “کجای این کار عدالت است؟ روزی که وسایلت را از دادسرا تحویل گرفتند و لباس خونی ات را دیدم آن روز دیگر حال خود را نفهمیدم. آیا به راستی با یک آموزگار این کشور چنین کرده اند؟ شنیدم که تو را با چوبدستی کتک زده اند تا جایی که تو نیمه جان بر زمین افتاده ای هنوز هم نمی توانم باور کنم با یک معلم با یک انسان چنین رفتار کرده اند.”
متن گفتگوی جرس با خانم پورسلیمان مادر علی پورسلیمان را با هم می خوانیم:
خانم پور سلیمان الان چه مدت است که فرزندتان در زندان است؟
او به یکسال زندان محکوم شده والان نزدیک به هفت ماه است که در زندان است.
علی آقا معلم هستند. به چه اتهامی او را بازداشت کردند؟
من اصلا نمی دانم! بچه ای که نمازش ترک نمی شود و تمام زندگیش را وقف خدمت به مردم و کشورش کرده حالا باید در زندان باشد. خودش هم اتهاماتش را رد کرده ، اتهامش فقط این است که دوستش آقای داوری که زندان است حرفهای مادرش را که به او گفته بود در سایتش نوشته بود، آنوقت به این اتهام یکسال حبس برایش بریده اند؟! مطلبی که همه جا منتشر شده است. منزلش را هم که بازرسی کردند ، هیچ چیزی پیدا نکردند و فقط ماهواره اش را با خودشان برده اند.
از نحوه دستگیری فرزندتان بگویید؟
هفت و نیم صبح بود که علی آقا به منزل ما آمد و مثل همیشه رفت بیرون کمی ورزش کند. ساعت چهار بعدازظهر خانمش به من زنگ زد سراغ علی آقا را گرفت که خیلی نگران شدیم و ساعت نه شب به پارکی که همیشه ورزش می کرد رفتیم ببینیم کجاست که پسر دیگرم به من زنگ زد که دارند خانه علی آقا را می گردند. رفتیم خانه او که دیدیم چهار نفر از اطلاعات آمده اند و دارند خانه علی آقا را بازرسی می کنند. از آنها پرسیدم پسرم کجاست و چرا این جا را بازرسی می کنید که فقط جواب دادند هیچی نشده حاج خانم و ما او را بازداشت کردیم و جایش امن است. نگو او را اینقدر زده بودند که غش کرده بود و پیشانی اش هفت تا بخیه خورده بود.
خود آقای پور سلیمان به دلیل این ضرب و شتم می خواهند شکایت کنند. آیا تاکنون موفق شده اند که شکایت نامه رسمی به مسئولین بدهند؟
آخر شکایت که فایده ای ندارد و کسی پیگیری نمی کند، فقط یک بهانه به دست اینها می دهد تا یک حکم دیگر داده و بیشتر در زندان نگهش دارند. من مریض حالم، پدرش مریض است ، ما می خواهیم فقط او از زندان آزاد شود.
شما در رنج نامه ای نوشته اید که زمانیکه رفته اید وسایل فرزندتان را بگیرید لباس هایش خونی بوده است از آن روز برای ما بگویید؟
وقتی رفتم لباسهایش را تحویل بگیرم دیدم لباسهایش خونی است، خودش بعد برایم تعریف کرد که او را کتک زده اند و در توالت انداخته اند… دیگر حال یک مادر را که لباس خونی بچه اش را می بیند خودتان تصور کنید.( بغض این مادر دردمند در اینجا شکست)… به ما گفتند اعتراض نکنید تا عفو بخورد ، ما اعتراض هم نکردیم اما تاثیری نداشت.
بعد از چه مدت بازداشت توانستید او را ملاقات کنید؟
بعد از یک ماه که علی آقا را گرفته بودند توانستیم او را ملاقات کنیم. در این مدت چند بار نامه نوشتم و دادم اما نامه را برمی گرداندند و می گفتند پرونده ندارد.
اگر پرونده ای نداشته چطور او را در بازداشت نگه داشته اند؟
اتفاقا همین سوال را پرسیدم که فردای آن روز به عروسم زنگ زدند و شماره ی پرونده را به او دادند و ما رفتیم پیگیری کردیم و توانستیم او را ملاقات کنیم. بار اول که او را بعد از یک ماه دیدیم ، حال و روزش را که دیدم اصلا نمی توانستم صحبت کنم و فقط گریه می کردم تا کم کم خدا صبر داد و توانستم این مشکلات را تحمل کنم خودتان می دانید که اینها اصلا حقشان نیست در زندان باشند و بی گناه هستند.
وضعیت استخدامی ایشان در آموزش و پرورش به مشکلی بر نخورده است و حقوق ایشان واریز می شود؟
یک نامه مرخصی یکساله از آموزش و پرورش گرفتیم، اما دیروز با ما تماس گرفتند که آن نامه ی مرخصی را بیاورید و نمی دانم می خواهند با آن نامه چه کار کنند؟ حتما می خواهند مدرک مرخصی را از دست ما بگیرند تا اخراجش کنند. الان از اول مهر ماه حقوقش را هم قطع کرده اند.
شرایط ملاقاتهایتان چطور است؟
هر هفته علی آقا را کابینی ملاقات می کنیم. الان هم که مدت دو ماه است ملاقات حضوری نداریم و علت را هم نمی گویند. چه کار کنیم ، دستمان به جایی بند نیست.
خوب کسی هم که در “قفس” باشد حال و روزی ندارد اما خدا را شکر با این حال روحیه اش را حفظ کرده و به ما دلداری می دهد. من خودم که حال روحی خوبی نداشتم و از زمان دستگیری علی آقا چند بار بیمارستان رفتم و زیر سرم بودم و او به من دلداری می داد. اما با این حال مگر یک مادر می تواند فرزندش را در قفس ببینند و تحمل کند؟
از دلتنگی هایتان بگویید؟
شب یلدا همیشه علی آقا شوخی می کرد و همه را می خنداند، اما الان جایش خالیست و همه اعضای خانواده ناراحتند. من فقط تنها مادر نیستم در سالن ملاقات پراست از مادرانی مثل من، اما چه کنیم دستمان به جایی بند نیست ، فقط دعا می کنیم خدا صبرمان دهد و فرزندانمان از این قفس آزاد شوند.
هفته گذشته جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی رفتند و دادستان را ملاقات کردند و ایشان هم گفته اند که از شرایط سخت خانواده ها خبر ندارند شما خودتان دادستان را دیده اید و حرفهایتان را به او زده اید؟
دادستان ما را نمی پذیرد و ما فقط با دفتردار و منشی ایشان حرف می زنیم و نامه می دهیم ، در این مدت یک بار هم دادستان را ندیده ایم. الان هم مصاحبه کردم که فقط دادستان صدای مرا بشنود و یک ملاقات به من بدهد تا ایشان را ببینم و حرفهایم را بزنم، واقعا نمی دانم که آیا آقای دادستان خبر دارند که سربازها نمی گذارند ما بالا برویم و ایشان را ببینیم؟ آنها یا می گویند نیست یا می گویند دادستان کسی را نمی پذیرد.
به مسئول قضایی دیگری هم مشکلاتتان را مطرح کردید؟
بله،فقط دو و سه بار رفتم پیش قاضی مقیسه ای و گفتم که پدر علی آقا مریض است و خانمش تنهاست و تمام مشکلاتمان را برایش گفتم و گفتم که پسرم گناهی نکرده و اتهاماتی که به او زده اند واهی است که او هم جواب داد “بفرمایید بیرون”. جوابی دیگر به ما نمی دهند و محل مان نمی گذارند و حرفهایمان را گوش نمی کنند. حتی در سالن ملاقات وقتی به دستمان مهر می زدند اعتراض کردم که این چه هست، جواب دادند ناراحت هستید نیایید. با اینها که نمی شود زیاد صحبت کرد، جوابشان همینجوری است و اوضاع ما هم دست آنها …
در پایان صحبتی ندارید؟
من فقط یک ملاقات از دادستان می خواهم تا حرفهایم را بزنم و مشکلاتم را بگویم و پرونده علی آقا را یک بار دیگر بررسی کنند و تا ببینند پسرم بی گناه است و آزادش کند. اگر خواستند پرونده پزشکی من و پدرش را هم نشانشان می دهم.
آقای دادستان! فکر کنید که علی آقا بچه خودتان است، بچه تحصیل کرده این جامعه است، این همه آدم خلافکار در کوچه و خیابان آزاد آزاد راه می روند اما پسر من که بیست و شش سال درس خوانده و یک لقمه حرام نخورده و فقط به فکر خدمت بوده بی گناه در گوشه زندان است



وال‌استریت ژورنال: “جدایی نادر از سیمین” بهترین فیلم سال ۲۰۱۱ است

نشریه وال‌استریت ژورنال فیلم “جدایی نادر از سیمین” ساخته اصغر فرهادی را به‌عنوان بهترین فیلم سال ۲۰۱۱ سینمای جهان معرفی کرد.
به گزارش ایسنا، فیلم جدایی نادر از سیمین در ادامه افتخارآفرینی‌های جهانی اش در آستانه‌ برگزاری اسکار، بالاتر از برنده نخل طلای کن و فیلم جدید وودی آلن به‌عنوان بهترین فیلم سال ۲۰۱۱ از سوی نشریه وال استریت ژورنال انتخاب شد.
” جو مورگن استرن”، منتقد سینمایی این نشریه در توصیف “جدایی نادر از سیمین” نوشته است: “شاید شما چیزی از این فیلم نشنیده باشید، چراکه ۳۰ دسامبر اکران خواهد شد. اما من پس از تماشای آن در جشنواره تلورید، این فیلم را یک شاهکار در کلاس جهانی نامیدم و جمعه آینده پس از آغاز اکران آن، این تعریف و تجمید را بیشتر خواهم کرد.”
جدایی نادر از سیمین که این روزها با درخشش در فصل جوایز سینمایی هالیوود، انتظارها برای موفقیت در جوایز اسکار ‌۲۰۱۲ را بالا برده است، نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی جوایز گلدن گلوب شد.
برنده‌ جایزه‌ خرس طلا و خرس نقره‌ای بهترین بازیگری از جشنواره‌ برلین طی هفته‌های گذشته برنده‌ی چندین جایزه‌ی جهانی از جمله بهترین فیلم خارجی سال از نگاه انجمن ملی منتقدین آمریکا و انجمن منتقدین فیلم نیویورک و جوایز فیلم مستقل بریتانیا شده و ماه گذشته در جوایز سالانه‌ آسیا ـ پاسیفیک بهترین فیلم سال ‌۲۰۱۱ شناخته شد.



حمله نیروهای خودسر به مرکز پاسخگویی به سوالات شرعی آیت الله صانعی در استان اصفهان

در پی افتتاح مرکز پاسخگویی به سوالات شرعی آیت الله العظمی صانعی در شهرستان های شمال استان اصفهان (کاشان و آران و بیدگل و…) عده ای از نیروهای خودسر شبانه سر سیم ورودی تلفنهای این مرکز را قطع کردند و پس از اینکه فهمیدند تلفنهای مرکز از مخابرات روی شماره های دیگری منتقل (دایورت) شده است با پیگیری های برخی نهادها اقدام به مسدود نمودن شماره های تلفن مرکز کردند.
بنا به گزارش های رسیده به کلمه، این در حالی است که چندی پیش نیز نیروهای خودسر در قالب «حزب ا.. کاشان» با حمله به محل این دفتر به فحاشی و شعار نویسی علیه این مرجع نو اندیش شیعه پرداختند. حمله کنندگان بعد از اعتراض های مردمی ناچار به ترک محل شدند.
حمله به دفتر آیت ا… العظمی صانعی زمانی رخ داد که مشترکان تلفن های همراه کاشان و آران و بیدگل خبر افتتاح این مرکز را از طریق پیامک دریافت
کردند.
همزمان با ارسال این پیامک اطلاعیه هایی به صورت گسترده در سطح شهر کاشان منتشر شد که در آن از همه مردم دعوت شده بود تا به دفتر آیت ا.. العظمی صانعی در کاشان حمله شود.
پس از پخش گسترده این اطلاعیه ها جمعیتی نزدیک به ۳۰ نفر در مقابل دفتر این مرجع جهان تشیع به فحاشی و شعار نویسی پرداختند.
به اساس این گزارش، اکثر افراد حاضر نوجوانهای ۱۸ تا ۲۳ ساله بوده اند. به گفته شاهدان عینی مسئولان اطلاعات سپاه کاشان با لباس شخصی این نوجوانان را مدیریت می کرده اند.





جـــرس: 
رییس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی می گوید: "مسوولان قضایی آگاه باشند که اگر با کوتاهی در وظایف خود لطمه‌ای به اعتبار قوه قضائیه بزنند در واقع به نظام آسیب رسانده‌اند و اگر به اعتبار جمهوری اسلامی که الگویی برای دنیاست لطمه بزنیم جرم و معصیتی بزرگ را مرتکب شده‌ایم."
به گزارش ایسنا، صادق آملی لاریجانی طی سخنانی در افتتاحییه پنجاه و چهارمین دوره کارآموزی قضایی روحانیون گفت: ما با آن‌چه که شان دستگاه قضایی است فاصله داریم و این موارد هشداری به دستگاه قضاست که اگر این اعتبار پایین بیاید کل نظام آسیب می‌بیند.
رئیس قوه قضاییه بدون اشاره به صدور احکام قضایی بدون توجیه قانونی و شرعی برای دگراندیشان و فعالان کشور، اظهار داشت: "کسی که می‌خواهد بر منصب قضا تكیه بزند آثار و اختیاراتی را به دست می‌آورد که از حیث تقوا باید دارای جایگاه بسیار بالایی باشد و تردیدی نیست که به اهمیت این مساله در قانون اساسی نیز اشاره شده است و اختیاراتی در این قانون است که به قاضی باز می‌گردد. "
در حالیکه بسیاری از قضات و مراجع قضایی، بنا به شواهد و مستندات، تحت تاثیر و نفوذ دستگاه امنیتی با متهمان و زندانیان برخوردهای خشن و دور از شان انسانی داشته اند، رئیس قوه قضائیه پیرامون وظایف قانونی این قوه مدعی شد: "در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد که یک دستگاه تا به این حد دارای استقلال باشد و حتی رییس‌جمهور هم نتواند هیچ دستوری را به قوه قضاییه بدهد."
آملی لاریجانی تصریح كرد: در دستگاه قضایی قضات فاضل و دانشمند و با شخصیتی داریم که تابع این و آن نیستند و با سابقه بیش از سی سال هنوز در خانه‌های استیجاری زندگی می‌کنند در صورتی که می‌توانستند همان چیزی را که بعضی‌ها حلال می‌دانند به عنوان یک قاضی استفاده کنند.
وی با اشاره به سخنان رهبر فقید جمهوری اسلامی در اوایل انقلاب خطاب به روحانیون مبنی بر قبول وظیفه در دستگاه قضایی بیان کرد: واجب کفایی است که حوزه علمیه نیازهای قضایی کشور را برطرف کند. حوزه‌های علمیه تاکنون نسبت به این مساله كوتاهی‌هایی داشته‌اند.
لاریجانی افزود: ما نمی‌خواهیم به قوه قضاییه مجتهد تحویل دهند ولی می‌توان یک مقلد عالم با مهارت تربیت کرد. اگر یک قاضی فقه را نداند نمی‌تواند قضاوت کند. "




مراسم تولد ضیا نبوی با حضورجمعی از فعالین دانشجویی و سیاسی
جـــرس:
به گزارش منابع خبری، روز گذشته جمعی از فعالین دانشجویی و سیاسی با برگزاری مراسمی، تولد ضیا نبوی دانشجوی ستاره دار در بند را جشن گرفتند.‏
به گزارش جرس در این مراسم جمعی از دوستان ضیا نبوی ، فعالین دانشجویی دانشگاه نوشیروانی بابل ، تعدادی از دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل و محمد نوریزاد حاضر بودند.‏
حاضران در جشن تولد ضیا نبوی با گرامیداشت یاد این دانشجوی ستاره دار زندانی که به حکم سنگین ده سال حبس در تبعید محکوم شده است ، مقاومت وی در شرایط غیرانسانی زندان کارون اهواز را ستودند.‏
محمد نوریزاد، فعال سیاسی و هم بندی سابق سید ضیا نبوی با ذکر خاطراتی از وی گفت: " در مدت دو هفته ای که با ضیا هم بند بودم ، هر روز شانه هایش را میگرفتم و از وی عذرخواهی می کردم و می گفتم قرار نبود انقلاب ما اینگونه شود."‏

وی همچنین با تبریک این روز به ضیا و خانواده اش گفت:" من نسبت به آینده خوش بینم. دعا نمی کنم که ضیا سال آینده در چنین روزی در کنار ما باشد، چون می خواهم خیلی زودتر در کنارمان باشد."‏
همچنین دیگر حاضران در این جلسه با ذکر خاطراتی به ستایش از این عضو شورای دفاع از حق تحصیل پرداختند و یاد و خاطره وی را گرامی داشتند.‏
گفتنی است یاد و خاطره دیگر دانشجویان زندانی به ویژه مجید دری ، دیگر دانشجوی محروم از تحصیل که به شش سال حبس در تبعد محکوم شده و هم اکنون در زندان بهبهان نگهداری می شود، مهدیه گلرو دیگر عضو زندانی شورای دفاع از حق تحصیل و همسر زندانی اش وحید لعلی پور، عاطفه نبوی و بهاره هدایت در این جلسه گرامی داشته شد و حاضران خواستار آزادی هرچه سریعتر آنان شدند.‏
در این مراسم محمد نوریزاد از طرف ضیا و خانواده اش شمع های بیست و هشتمین کیک تولد ضیا را فوت کرد.‏ ‎‏
گفتنی است حاضران در این مراسم و جمعی از فعالین دانشجویی استان سمنان برای دیدار با خانواده نبوی عازم شهر سمنان شدند.‏




سازمان تامین اجتماعی از قانون تخطی می کند

خبرگزاری هرانا - دبیر کل خانه کارگر در گفتگو با خبرنگار ایلنا از سلیقه ای عمل کردن سازمان تامین اجتماعی با تدوین آیین نامه ای برای مشمولان قانون بند ب تبصره ۲ ماده ۷۶ اصلاحیه قانون تامین اجتماعی درباره مشاغل سخت و زیان‌آور و تعیین حدود برای آن را نمونه ی بارز تخلف از قانون برشمرد.
دبیر کل خانه کارگر گفت: استان هایی همچون خوزستان و بوشهر که دارای شرایط آب و هوایی نامطلوب هستند، حتی کارمندان نیز مشمول قانون مشاغل سخت و زیان‌آور هستند و بایستی بتوانند با سابقه ۲۰ سال بازنشسته شوند.
به گزراش ایلنا از آبادان، علیرضا محجوب درهمایش دبیران اجرایی خانه کارگر سراسر کشوردر خوزستان با بیان اینکه در نظر گرفتن ۲۰ روز حقوق برای کارگران مشاغل سخت و زیان‌آور در حقیقت ظلم به کارگر به شمار می رود، افزود: 4هزار کارگر شاغل در صنعت نفت که عمده آنان نیز خوزستانی بودند و در شرایط دشوار فعالیت می کردند، با تفسیر ساختگی سازمان تامین اجتماعی از قانون و به صورت ناعادلانه بازنشسته شدند.
وی افزود: متاسفانه تاکنون سازمان تامین اجتماعی بر طبق قانون رفتار نکرده و باعث تضییع حقوق کارگران شده است.
محجوب با بیان انجام تخلف در اجرای قانون سخت و زیان آور توسط سازمان تامین اجتماعی ، به تصویب استفساریه بند ب تبصره ۲ ماده ۷۶ اصلاحیه قانون تامین اجتماعی درباره مشاغل سخت و زیان‌آور نیز اشاره  و اظهارکرد: این سازمان از زمان تصویب این قانون همواره به طور سلیقه ای عمل کرده است و این یعنی تخطی از قانون.
به عقیده ی او مجلس تنها این قانون را وضع کرده است نه تفسیر تصریح کرد: طبق قانون سابقه ی کاری افراد شاغل در مشاغل سخت و زیان‌آور می بایست بر اساس 2۰ سال سابقه متوالی یا ۲۵ سال سابقه متناوب و براساس به ازای هر یک سال کار یک و نیم سال سابقه محاسبه گردد.
وی یادآور شد: بر اساس این قانون فرد بیمه شده می تواند بازنشستگی زودتر از موعد داشته باشد، اما سازمان تامین اجتماعی کارگران را وادار و به آن‌ها تکلیف می‌کرد که پیش از موعد بازنشسته شوند و متاسفانه این مساله سبب شده بود تا سنوات آن‌ها نیز به درستی محاسبه نشود.
بر اساس گفته های این فعال کارگری، سازمان تامین اجتماعی معتقد است که مجلس با این طرح مرتکب ظلم شده است و این در حالیست که در حقیقیت این سازمان تامین اجتماعی است که با اجرا نکردن صحیح قانون به مردم ظلم می‌کند.



فائزه هاشمی فردا به دادگاه می‌رود

خبرگزاری هرانا - وکیل فائزه رفسنجانی در این زمینه گفته است: ‌دادگاه فائزه رفسنجانی در سوم دی ماه سال جاری برگزار می‌شود و احضاریه حضور در دادگاه هم به من به عنوان وکیل وی ابلاغ شده است.
ریاحی وکیل فائزه رفسنجانی با بیان این که در پاره‌ای از موارد حضور متهم در دادگاه ضروری نیست و وکیل وی می‌تواند از موکل دفاع کند مگر در مواردی که قاضی حضور شخص متهم را در دادگاه ضروری بداند گفت: قاضی دادگاه در احضاریه ای زمان دادگاه را به فائزه و من به عنوان وکیل ابلاغ کرده است که باید در سر موعد مقرر در دادگاه حضور داشته باشیم ولی ممکن است حضور موکلم در دادگاه ضروری نباشد.
وی در ادامه بیان کرد: ‌ زمان برگزاری دادگاه فائزه هاشمی رفسنجانی در سوم دی ماه سال جاری است و این زمان هم به من به عنوان وکیل و فائزه هاشمی ابلاغ شده است.
گفتنی است که براساس کیفرخواست صادر شده از دادسرای انقلاب اسلامی پرونده فائزه هاشمی با اعلام جرم دادستانی تهران و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام در پی مصاحبه وی با سایت ضد انقلاب روزآنلاین تشکیل شده است.
قرار بود نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات خانم هاشمی ۲۳ مرداد امسال در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شود اما قاضی پرونده با درخواست استمهال وکیل مدافع متهم به منظور تدارک دفاع، موافقت کرد و مهلت یک ماهه داده شد. با این درخواست، جلسه‌ دادگاه به تاخیر افتاد و وقت رسیدگی نیز تجدید شد.




انتقال ۲۷ زندانی به رجایی شهر و محکومیت یک تن به اعدام

خبرگزاری هرانا – صبح روز چهار شنبه سی ام آذر ماه ۲۷ تن از زندانیان اهل سنت زندان مرکزی سنندج به زندان رجایی شهر کرج منتقل شدند.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، این زندانیان که به زندانیان القاعده معروف هستند از زندان سنندج به این زندان منتقل شدند، زندانی که اخیرا اقدام به تفکیک مذهبی زندانیان سنی و شیعه نموده است.
در ادامه این گزارش آمده است اخیرا یکی از زندانیان اهل تسنن به نام هادی حسینی ۲۹ ساله که نزدیک به ۳ سال در بازداشت بسر می برد و اکثر مدت بازداشت خود را در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برده بود، به اعدام محکوم شده است.



هرانا؛ آزادی سه زندانی سیاسی زندان مرکزی تبریز و تمدید قرار دو تن دیگر

خبرگزاری هرانا - سه تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان مرکزی تبریز پس از اتمام دوران محکومیت از زندان آزاد شدند و هم چنین قرار بازداشت دو تن دیگر تمدید شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تبریز، قادر نوروزی، علی سیرناک و جلیل علمدار میلانی از بازداشت شدگان مراسم افطاری پس از تحمل چهار ماه حبس تعزیزی ۱ دی ماه ۹۰ از زندان مرکزی تبریز آزاد شدند.
این فعالین به همراه حدود ۲۶ تن دیگر در پی اعتراض به خشک شدن دریاچه اورمیه در جلسه ای که در قوم تپه ی تبریز برای بررسی چگونگی اعتراضات مدنی به ادامه یافتن بی توجهی حاکمیت به مسئله دریاچه اورمیه و همچنین رای منفی مجلس به فوریت طرح نجات این دریاچه، تشکیل شده بود؛ بازداشت شدند.
هم چنین در همین رابطه قرار بازداشت مهدی حمیدی شفیق و تقی سلحشور از پانزدهم آذر ماه به مدت یک ماه دیگر تمدید شده است.




زاکانی خبر داد: ۳ میلیارد تومان هزینه برای ورود به مجلس!

سحام نیوز: عضو جبهه متحد اصولگرایان گفت: دسته‌ای ممکن است با پرچم اصولگرایی وارد عرصه شوند و برای هر نماینده ۳میلیارد تومان سرمایه بگذارند که کرسی‌های بیشتری بگیرند.
به گزارش فارس، علیرضا زاکانی عصر جمعه در نخستین همایش جبهه متحد اصولگرایان استان یزد گفت: “سال ۷۶ و هشت سال بعد از آن لطمه‌های سختی خوردیم که آغازش یک گفتمان بود.”
وی در ادامه اظهارات خود افزود: ” اکنون تلاش و کوشش جامعه اصولگرایان با محوریت رهبری و با حمایت روحانیت باید این باشد که این صحنه پیچیده را بشناسیم زیرا نظام سلطه به این نتیجه رسیده که وجود ما (اصولگرایان) مرگ اوست.”
این نماینده مجلس گفت: “جبهه اصولگرایان باید در کنار هم قرار بگیرند تا نتیجه آن پیروزی جبهه انقلاب باشد.”
زاکانی در بخش دیگری از سخنان خود مدعی شد: “اکنون سه گروه در مقابل اصولگرایان صف‌آرایی کرده‌اند. یکی نظام سلطه است که ریشه پلیدی‌ها و پلشتی‌ها را گسترش می‌دهد تا ریشه خوبی‌ها را از بین ببرد. گروه دوم که نخستین رقبای ما محسوب می‌شوند، عناصر فتنه‌گری هستند که با تمام وجود کار می‌کنند و شعار می‌دهند که ما نمی‌آییم و بیانشان بسیار صریح است. گروه سوم، گروه عناصر فاسدی هستند که کاری به هیچ‌کس ندارند و در فکر پر کردن انبان خود هستند نه خدمت به مردم!
وی ادامه داد: اینکه کسی پیدا می‌شود که ۳میلیارد امکان می‌گیرد، پیگیری آن را انحراف می‌بینیم. به همین دلیل است که در این مسیر نیاز به حضور تک تک دوستان است.
وی ادامه داد: ما دوستان جبهه پایداری را به هیچ‌وجه رقیب خود نمی‌دانیم ما رقبای جدی و سرسختی داریم که سعی و تلاششان ایجاد تفرقه در میان انقلابیون است.




ای رهبر آزاده!! نوشابه شد آماده!! قوطی می‌خوای یا ساده؟

imageشما هیچ خبری از شیشه‌های نوشابه نداری؟ می‌دانی کجا می‌روند؟ از جوانان‌مان؟ میدانی انها کجا می‌روند؟ آبروها چی؟ انها را هم نمی‌دانید کجا می‌رود؟ آبروها همراه همان شیشه‌های نوشابه رفت، جوانان یا به سینه‌ی خاک رفتند یا از مرز خارج شدند و رفتند. آنهایی که ماندند نصف‌شان دارند تلاش می‌کنند از مرز رد شوند و نصف بقیه شان از فیلتر!
 جناب آقای نوری زاد گفتند که برایتان نامه بنویسیم  و من نه نامه نگاریم خوب هست و نه هنوز قورمه سبزی داخل کله‌ام خوب پخته، به همین خاطر به چند نصیحت برادرانه بسنده می‌کنم:

جناب آیت‌الله خامنه‌ای!
 شما که بسیار فهمیده‌اید و روشن‌فکر، شمایی که هر روز توی گوش ما می‌خوانید: «دژمن کیه؟ دژمن کجاست؟» و هر بار هویت دشمنان را افشا می‌کنید، هیچوقت نشد که یکبار هم بگویید این دشمن‌ها، دشمن‌های ما هستند یا حکومت شما؟
 خب، شاید جوابش سخت باشد پس بیایید از سوالات ساده تر شروع کنیم:

جناب آیت‌الله خامنه‌ای!
 شما هیچ خبری از شیشه‌های نوشابه نداری؟میدانی کجا می‌روند؟ از جوانانمان؟ میدانی انها کجا می‌روند؟ آبروها چی؟ انها را هم نمی‌دانید کجا می‌رود؟
آبروها همراه همان شیشه‌های نوشابه رفت، جوانان یا به سینه‌ی خاک رفتند یا از مرز خارج شدند و رفتند. آنهایی که ماندند نصف‌شان دارند تلاش می‌کنند از مرز رد شوند و نصف بقیه‌شان از فیلتر!!
 آنهایی هم که هنوز جوان نیستند و نوجوانند و قرار است جوانان ۶-۵ سال بعد مارا تشکیل بدهند همه رفتند بالای دار. کدام دار؟ ای بابا ....نگویید که صبح های زود سحر خیز نیستید که ناراحت می‌شوم چون کلی از اعدام ها را از دست داده‌اید.

جناب آیت‌الله خامنه‌ای!
 مملکت رو آب که هیچ، روی هواست! این چه جور مملکت اسلامی است، مملکتی که درهای مسجدش از ترس دزدی شبانه همیشه بسته است و گه گاهی صفی به وقت توزیع غذا در آن تشکیل می‌شود. نماز جمعه‌اش به جای مساجد در دانشگاه است. دانشجویانش  به جای دانشگاه در زندانند. حتما دزدانش هم در جای دیگری باید باشند.
میلیون‌ها تومان خرج می‌کنند کنفرانس بیداری اسلامی می گذارند و بعد خبر گذاری ها عکس های خواب افراد شرکت کننده را نشان می‌دهند. سران ما مرگ بر امریکا می‌زنند و بعد خانوادگی امریکا می روند که بگردند.
بسیجیان بودجه های کلان می‌گیرند تا نقش همان شعبان بی‌مخ‌های قدیمی را باز ایفا کنند. پلیس بجای امنیت  مردم امنیت بالا دست‌ها را تامین می‌کند. مردم بجای انکه با  دیدن پلیس‌ها  احساس امنیت کنند، بیشتر ترس از کشته شدن دارند. همه تحت فشارند. مخصوصا نسل جوان امروزی که کارت بسیج در جیبش نیست. نه امتیازی نه رتبه و نه کاری!!!

حضرت والا!!
هیچ کس جرات انتقاد را ندارد، نه طنزی، نه نقدی، نه اعتراضی، نه جایی که بشود کمی آسوده بود، اصلا کمی فریاد زد که ارام شد. همه بغضی در گلو پنهان کرده‌اند. قراول‌ها و سربازان گمنام امام زمان که نه نام دارند نه هویت، در میان ما آماده‌ی ترکیدن یک بغض هستند تا چنان ان حنجره را پاره کنند که برای دیگری عبرت شود.
نمی‌دانستید؟ واقعا؟ ای بابا!!!! من هم گفتم که حتما شما خبر نداشتید وگرنه پی‌گیری می‌کردید!
 حضرت  آیت‌الله خامنه‌ای!!
 نام شما علی است!! علی را می‌شناسید؟ حتما که می‌شناسید!! سخنانش را، پند هایش را چی؟ شنیده‌اید؟
 علی(ع) در مورد سردار یک مملکت می‌گوید که نباید هیچ ترسی و هیچ پرده ای بین او و مردم باشد.
می‌گوید هر که خواست عیب مرا بگوید، اگر دینی دارد بگوید تا بدهم.
علی(ع) به خاطر سهل انگاری گماشته‌اش در یک شهر او را توبیخ کرد می‌دانید چرا؟  اتفاقی که بیافتد گریبان گیر سردار یک مملکت است اگر از ان خبر داشت و هیچ نگفت،  باید مجازات شود و اگر خبر نداشت، باید بیشتر از پیش مجازات شود تا بداند که ریاست تامه، مسوولیت تامه هم می‌آورد.
همین چند مورد برای من بس است که بدانم شما از راه‌تان خارج شدید و اسب سرکش سیاست تان اگر به سرعت ارام نشود، یا شما را سرنگون می‌کند یا با جفتک پرانی شما و خودش را به قعر دره‌ای می‌اندازد.
ما نه ولایت را نفی می‌کنیم و نه جدایی سیاسیت و دیانت را می‌خواهیم ..... ما  آزادی و آزادگی می‌خواهیم چیزی که حسین (ع) برایش خون بهای زیادی داد و امروز شما به راحتی از آن گذشتید.



اطلاعیه شماره ۱۰ کمیته دفاع از رضا شهابی

رضا شهابی به خواسته ی جنبش کارگری اعتصابش را پایان داد


reza-shahabi2.jpg
غروب روز پنجشنبه یکم دیماه ۹۰ رضا شهابی پس از ۳۰ روز اعتصاب غذا، درخواست خیل کثیری از کارگران و فعالان کارگری و تشکل ها و نهاد های مختلف را که به کمیته دفاع از رضا شهابی واصل شده بود را پذیرفت و قبول کرد که اعتصاب غذایش را پایان دهد.
رضا اعلام کرد من به درخواست های اینهمه کارگر و فعال کارگری و نهاد های مختلف که به کمیته دفاع از من پیام فرستاده اند و خواستار پایان دادن به اعتصاب شده بودند احترام قائلم.اگرچه بنا داشتم تا پای مرگ به اعتصاب ادامه دهم، اما اکنون بیش از این نمیتوانم قبول کنم که به این همه درخواست کماکان پاسخ منفی دهم.من بین انتخاب خودم و خواسته ی جنبش کارگری دومی را میپذیرم و به احترام همه ی آنها از تصمیم خودم مبنی بر ادامه ی اعتصاب میگذرم.
پزشکان رضا اعلام کرده اند علائم حیاتی رضا شهابی در وضعیت بحرانی قرار دارد و او علاوه بر ضعف مفرط دچار کم خونی شدید نیز شده است.
اعضای خانواده ی شهابی نیز اعلام کرده اند که اکنون مسوولان قضایی که اینهمه قول مساعد داده اند که برای آزادی رضا سریعا اقدام کنند لازم است بعد از 20 ماه سرگردانی و فشار و بلاتکلیفی و فشار های روحی و جسمی برای آزادی این کارگر دربند اقدام نمایند.
کمیته دفاع از رضا شهابی با اعلام هشدار نسبت به وضعیت جسمی بحرانی رضا ، خواستار سرعت دادن به روند معالجه ی وی و حرکت مسوولان قضایی برای فراهم کردن آزادی بی قید و شرط این کارگر دربند میباشد.
کمیته دفاع از رضا شهابی – ساعت ۵ عصر پنجشنبه ۱ دیماه
۹۰



دختری که در جریان وقوع سونامی در جنوب شرق آسیا خانواده‌اش را گم کرده بود، بعد از هفت سال توانست آنها را پیدا کند.
این دختر، به نام مری در سال 2004 و در سن هفت سالگی گم شد. او می‌گوید از آن زمان تحت سرپرستی زنی بوده که او را مجبور به گدایی در خیابان‌ها می‌کرده است.
چند روز پیش مری موفق شد از دست این زن فرار کند و به شهر مئولابو در استان آچه اندونزی برود.
در آنجا شخصی با شنیدن مشخصات اندکی که مری از خانواده‌اش به یاد داشته، به او کمک می‌کند تا آنها را پیدا کند.
مادر مری می‌گوید دخترش را از روی یک ماه‌گرفتگی و همین‌طور زخمی روی صورتش شناسایی کرده است.