۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

پرسشهای همسر یک قربانی انتخابات۸۸ از دادستان تهران

همسر یکی از ستمدیدگان انتخابات ۸۸  در عریضه ی سوم خود به دادستان تهران از بسته شدن مسجد بند ۳۵۰ اوین خبر داد و پرسش های جدیدی  با  دادستان تهران مطرح کرد.
به گزارش کلمه متن نامه سوم فخرالسادات محتشمی پور به دادستان تهران به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ وقیامِهِ وجَنّبنی فیهِ من هَفواتِهِ وآثامِهِ وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.
عریضه سه در هفتم رمضان المبارک
از : همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت نامه از کودتاگران نظامی
به : دادستان تهران
سلام آقای دادستان
سومین عریضه ام را در هفتمین روز از ماه مبارک رمضان می نویسم.
روز هفتم روز مقدسی است چون عدد هفت در آئین ما مقدس است به نشانه خلقت هفت آسمان و زمین و چه داستان شگفتی است داستان آفرینش. داستان خلائق که جملگی تسبیح گوی ذات اقدس خداوندی هستند و آفرینش انسان که ترکیبی است از نبات و حیوان و دمیدن روح الهی در او قابلیت عروج را برایش به ارمغان آورده است. انسان موجود انتخاب گر، موجود پرسش گر، موجود کنترل کننده نفس اماره و پذیرنده نفس لواّمه و آرزومند رسیدن به نفس مطمئنة و چه مقام والایی است این اطمینان. مقامی که خدا از انسان راضی و او نیز رضایش به رضایت دوست بسته است. خداوندا ما را در این روز مقدس و در همه روزهای عزیزت طالب این مقام بپسند و لحظه ای ما را به خود وا مگذار که هوای نفس مان ما را به رضایت غیر تو حریص گردانت. آمین
آری هفتمین روز از ماه رمضان را می گذرانیم و خود را عادت می دهیم به دوری از گناه و معصیت خدایمان. با امساک از خوردن و آشامیدن، روح خود را صفا می دهیم نه در انزوا و خلوت محض بلکه در جمع و جماعت و “مسجد” در این ماه عزیز می شود محل اجتماع بندگان عابد خدا تا دسته جمعی شیطان را نفی کنند و تکبیر بگویند و رکوع و سجود کنند و قنوت بگویند و تشهد و سلامشان هم دسته جمعی باشد. جماعت در جمعه و مسجد و حج تجلی می کند و شکوه مسلمانی در جماعت نمایان می شود. و وای بر کسی که “جماعت” را برنتابد و “جمع” و “اجماع” را نفی کند.
آقای دادستان شما هم شنیده اید که مسجد بند ۳۵۰ را در ماه رمضان بسته اند؟!!! کاش دلیلش را برای امت مسلمان که پذیرفته اند زندان محل تنبه است، بیان کنند. تا همه بدانند بعد از برچیدن “کتابخانه” و قفل زدن بر “تلفن خانه” نوبت تعطیلی “مسجد” است. اگر دلیل روشنی برای این اقدام بیان نشود، فکر آدم هزار راه می رود تا ربطی بین کتاب و تلفن و مسجد خدا پیدا کند بعد خدای نکرده شائبه “توطئه” و “فتنه” و قس علی ذلک پیدا می شود که به صلاح نیست. خوب نیست در این ماه مبارک دامنه “ظن” گسترده شود که “انّ بعض الظنّ اثم” و گرنه به راحتی می شود دریافت که قرار است امکانات حداقلی داخل زندان برای سلامت روح زندانی سیاسی حتی پس از خروج از انفرادی و خلاء اطلاعاتی محض هم از او دریغ شود تا اگر جسمش در برابر نا ملایمت جان سختی می کند روحش به تدریج افسرده شود و بمیرد و خدا نکند که در نظام اسلامی و حکومت عدل علوی مسئولین مؤمن و متقی و منزه ما قصد جان و روان آدمیان را آن هم دست و پا بستگان در بند را، و عجبا که دراین ماه عزیز، داشته باشند.
آقای دادستان
می دانم که شما هیچ رقم دوست ندارید که کسی خود را نماینده خانواده های زندانیان سیاسی بداند و معرفی کند. چون نماینده تعریف کردن به معنای وجود یک “مجمع” و “جماعت” است و گاه مصلحت ایجاب می کند که مسئولان “تفرق” را بر “تجمع” تشخیص دهند و از آنجا که در دوره ای که ما زندگی می کنیم اهل تشخیص محدودند و چه بسا به تعداد انگشتان دو دست نرسند، رعایا باید چشم و گوش بسته تابع مطلحت باشند که بزرگان و خسروان اندیشیده اند. اما این حقیر نه در مقام نماینده خانواده زندانیان سیاسی بلکه به عنوان یک مسلمان مسئول و شهروند شاهد و ناظر آنچه که بر این عزیزان می رود و سامع آنچه گزارش می شود، پرسش هایی دارم که شما در مقام دادستان می توانید پاسخگویش باشید.
پرسش خیلی ساده اند: چرا زندانیان سیاسی و نه حتی زندانیان عادی، در زندان های جمهوری اسلامی از حقوق اولیه خود محرومند؟ چرا به وضعیت بهداشتشان رسیدگی نمی شود و اگر سازمان زندان ها از نظر استخدام پزشک متخصص در محذور و مضیقه است چرا از پزشکان متخصصی که متأسفانه به جای خدمت رسانی به هم نوعان شان بر اساس سوگند پزشکی به دلیل منتقد بودن و یا حتی صرفاً به دلیل فعالیت در سنادهای انتخاباتی رقیب دربند ظلم اسیرند، استفاده نمی کند؟ چرا امکان استحمام مناسب وجود ندارد و عزیزان ما باید با آب سرد استحمام کنند؟ چرا وضعیت تغذیه زندانیان نا مناسب است و امکانات موجود در زندان که برای جبزان کمبودها پیش بینی شده بدین سان محدود؟ به نحوی که برای مثال استفاده از میوه ماهی یک بار بر اساس قرعه کشی ممکن است و بالاخره این که چرا مأموران زندان به خودشان اجازه می دهند با خانواده های زندانیان سیاسی که خود و عزیزانشان از شریف ترین و کریم ترین شهروندان کشورمان هستند، برخوردهای زشت و ناپسند و بی ادبانه داشته باشند؟ نکند یا این سبک و سیاق قرار است کشور ما ام القرای مسلمین باشد و نظام حکومتیمان مثل اعلی در جهان؟
دیروز مادر همسرم بی تاب از دوری جگر گوشه، دردمندانه از من پرسید شنیده ام بازداشت مجدد مصطفی و دوستانش به دلیل یک شکایت است. از کی تا حالا به جای رسیدگی به شکایت، شکایت کنننده را به زندان می اندازند؟
حالا دارم فکر می کنم وقتی یک شکایت حقوقی تاوانی چنین سخت دارد نکند چند پرسش ساده یک شهروند یک لاقبا در میان انبوه پرسش گران سبز هم هزینه های گزاف داشته باشد؟
پاسخ این سؤال را خودم می دهم: انسان فقط با مرگ به پایان پرسش هایش می رسد.
“یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی فادخلی جنتی”
صدق الله العلی العظیم

جنگ ایرانی ـ اسلامی زرگری است؛ لحظه های عشق به میهن و اسلام آمیخته به یکدیگرند

کلمه: میرحسن موسوی هیاهوهای اخیر در باره نسبت میان اسلام وایران را که بین برخی از جناح های کشور درگرفته است را یک  جنگ زرگری می داند که با اهداف خاص سیاسی آغاز شده است :”جنگی که در آن گفته نمی شود کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید از آن دفاع شود؟ ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیادو دهان های دوخته و رسانه های خفه شده … و یا اسلامی که به بهانه آن توسط سران بالای امنیتی افسانه سرایی پر از تهمت و دروغ در جامعه پخش می شود و در آن به خاطر حفظ خانه تار عنکبوتی اقتدارگرایان سی سال گذشته انقلاب به زیر سوال می رود؟
به گزارش خبرنگار کلمه ،این بخشی از سخنان میرحسین موسوی ،نخست وزیر هشت سال  دفاع مقدس  است که دیروز هم زمان با سالگرد بازگشت آزادگان سرفراز به کشور در دیدار با جمعی از آزادگان استانهای کشور بیان کرد.
در این دیدار که زهرا رهنورد نیز حضور داشت، ابتدا تعدادی از آزادگان ضمن تشریح مسائل و مشکلات خود پس از رهایی از زندانهای رژیم بعثی دیدگاه های خود را پیرامون مسائل سیاسی،اقتصادی و اجتماعی کشور بویژه مسائل بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸بیان کردند.
مهمترین نکات قابل توجه در گزارش آزادگان به میرحسین موسوی وضعیت معیشتی و تنگناهای اقتصادی بسیاری از آنها بعد از رهایی و بوجود آمدن مسائل و مشکلات اجتماعی برای خود و خانواده هایشان بود. این آزادگان ضمن بیان این مسائل گفتند که تاسف برانگیزتر این است که بعضی از ازادگان بعد از تحمل سال ها اسارت در زندان های مخوف صدام هم اکنون نیز به علت گرایش های سیاسی شان در دوران انتخابات مدت ها نیز در زندان های  دولت کنونی به سر برده اند.
پس از سخنان آزاده های سر افراز میرحسین موسوی  نیز  ضمن  تبریک سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی گفت : در دوران دفاع مقدس مردم و مسئولین هیچ گاه از رزمندگان و اسرای جنگ تحمیلی غافل نبودند و هر روز و هر ساعت اخبار مربوط به اسرا مورد توجه قرار می گرفت.
تجلیل  از آزاده سرافراز مرحوم ابوترابی
نخست وزیردوران دفاع مقدس در ادامه ضمن گرامیداشت یاد و خاطره مجاهد آزاده حجت الاسلام ابوترابی که نقش بسیار تعیین کننده ای در بالا نگه داشتن روحیه اسرا داشت، گفت : توجه به کرامت انسانی، عشق به اسلام، امام و دفاع از میهن مهمترین عوامل پایداری و وحدت اسرا در زندان های مخوف صدام بود.
چوب حراج به سرمایه های هویتی ایران
میرحسن موسوی در ادامه گفت:این روزها در کنار این همه مشکلاتی که گریبانگیر کشور است سر و صداهایی در مورد نسبت اسلام و ایران بلند شده است. البته کاملا مشهود است که سر و صدا برای اهداف خاص سیاسی است. عده ای همانطور که صدها میلیارد دلار درآمد نفتی کشور را در سال های گذشته به چاه ویل سرازیر کرده اند امروز دنبال آن هستند که سرمایه های هویتی ملت را برای به دست آوردن منافع جناحی کوتاه مدت چوب حراج بزنند و گرنه همه ما می دانیم که برای رزمندگان ما در دفاع مقدس که از سرزمینمان دفاع می کردند بحثی به عنوان تقابل ایران و اسلام وجود نداشت.
در جنگ تحمیلی، لحظه های عشق به میهن در مقابل عقاید مذهبی قرار نگرفت
نخست وزیر دوران دفاع مقدس هچنین گفت: در این جنگ نابرابر طولانی یک سانتی متر از خاک میهن عزیزمان واگذار نشد، در عین حال جبهه ها بالاترین جایگاه تجربیات عرفانی بود. در این جنگ، لحظه های عشق به میهن در مقابل عقاید مذهبی قرار نگرفت بلکه آنچه ما شاهد آن بودیم آمیختگی اسلام و ایران در یک هویت واحد فراگیر بود. اصولا هویت ملی اول انقلاب به نوعی تعریف شده بود که در راهپیمائی های منجر به پیروزی انقلاب، زرتشتیان و مسیحیان و کلیمیان در میان صفوف مسلمانان اعم از شیعه و سنی بودند و در جبهه ها هم کنار هم در کنار رزمندگان تکبیرگو رزمنده های اقلیت های دیگر نیز حضور داشتند و همیشه هم دارند.
کسانی مدعی مکتب ایران شده اند که سازمان میراث فرهنگی را متلاشی کردند
میرحسین موسوی  افزود : آن زمان هیچ کس دنبال دوختن قبایی برای خود یا استفاده از سرمایه های ملی نبود. به همین دلیل اصلا نگرش دوگانه ورفتار متناقضی به نام ملت ایران و اسلام تعریف نمی شد. در بحث های اخیر متاسفانه طرح یک جنگ زرگری تازه برای خط کشی های تازه دیده می شود و جالب است که امروز کسانی مدعی مکتب ایران شده اند که در کوتاه ترین زمان سازمان میراث فرهنگی کشور را متلاشی کردند. سازمانی که حافظ و نگهدارنده مظاهر هویت ملی ما باید باشد امروز شاهد آن هستیم که همان بلاهایی که بر سر سازمان برنامه آمد بر سر این سازمان نیز در حال فرود امدن است. در این جنگ زرگری گفته نمیشود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید ازآن دفاع شود.
کدام ایران؟ کدام اسلام؟ مساله این است…
به خاطر حفظ خانه  تار عنکبوتی اقتدار گرایان سی سال انقلاب را زیر سوال می برند
موسوی در بخش دیگری از سخنان خود گفت:در این جنگ زرگری از نگاه معاصر به اسلام و ایران طفره  می روند. گفته نمی شود که کدام ایران است که باید به جهان معرفی شود و یا کدام اسلام است که باید از ان دفاع شود. ایرانی با بالاترین آلودگی به اعتیاد،ایرانی با ۱۴٫۵درصد نرخ بیکاری و ۲۹درصد بیکاری در میان جوانان،ایرانی با زندان های پر از زندانیان سیاسی و دهان های دوخته و رسانه های خفه شده و حقوق بشر پایمال شده،ایرانی که به دلیل سیاست های خانمان برانداز فاصله اش با کشورهای همسایه رقیب بیشتر می شود.کسی در این جنگ زرگری نمی پرسد که کجا رفت سند چشم انداز بیست ساله برای ایران پیشرفته. وقتی در این دعوا اسلام هم مطرح می شود گفته نمی شود که با گسترش سلطه دروغ و ریا چه بر سر اسلام آمده است. آیا این اسلام،اسلام آن مرجع عالیقدری است که به دلیل حقگویی خانه اش ویران می شود یا اسلام امام جمعه ای است که بدون خم به ابرو اوردن تهمت یک میلیارد دلار پول از بیگانه گرفتن و منتظر ۵۰میلیارد دلار دیگر ماندن را به رقبای سیاسی می زند. یا اسلامی که به بهانه آن توسط سران بالای امنیتی افسانه سرایی پر از تهمت و دروغ در جامعه پخش می شود و در آن به خاطر حفظ خانه تار عنکبوتی اقتدارگرایان سی سال گذشته انقلاب به زیر سوال می رود. وقتی ۷چهره شاخص و با سابقه روشن ادعانامه ای بر علیه این افسانه سازی به قوه قضائیه تحویل می دهند خودشان به زندان اوین برگردانده می شوند. آیا در اسلامی که حضرت علی(ع) ان را معرفی می کنند امکان دارد به جای متهمان،شاکیان را زندانی کنند؟
موسوی تاکید کرد: نه ایرانی که اینها به دنبال آن هستند مورد شناسایی و قبول ماست و نه اسلامی که معرفی می کنند و آن را ابزاری برای رسیدن به مطامع و منافع خود قرار می دهند.
ملت ما پیرو اسلامی است که مقتدایش علی است
ملت ما پیرو اسلامی است که مقتدایش علی (ع) است که وقتی یک عنصر غیر مسلمان جامعه، او را متهم می کند با او در یک ردیف در مقابل قاضی می نشیند و مختصر تبعیضی را که قاضی در حق او روا نمی دارد، بر نمی تابد. با تکرار این جمله که جامعه ما و حکومت ما اسلامی است چیزی ثابت نمی شود.اصل جواب به این سوال است که چرا در حکومتی با ادعای مسلمانی رئیس شورای نگهبان قانون اساسی در کنار یک مدیر شناخته شده سابق کشور در مقابل قاضی نمی نشیند تا به شکایتی که علیه او شده رسیدگی شود و در عوض آن مدیر را به زندان می برند.
به جای طرح جنگ کاذب اسلامی ـ ایرانی با ملت صادق باشید
موسوی گفت : امروز که کشور با مسائل و بحران های مختلفی در سطح خارجی و داخلی روبروست. یکی از راه های برون رفت از این بحران ها برچیدن دروغ از جامعه و متوقف کردن این موج سازی های کاذب است. به جای این جریان سازی ها و افسانه سرایی های بیهوده امنیتی باید با ملت صادق بود. و به جای طرح جنگ اسلامی-ایرانی باید به مردم گفته شود ایا حکومت حق ملت را در قانون اساسی قبول دارد یا نه و اگر قبول دارد چرا نه تنها ان اصول رعایت نمی شود بلکه خلاف آن در جامعه عمل می شود؛ به گونه ای که قانون گریزی، نقض حقوق بنیادین و اصول اولیه عدالت نهادینه می شود. گفتن اینکه ایران آزادترین در جهان است در حالی که زندان های ما پر از زندانیان سیاسی است مشکل را حل نمیکند .انکار مشکلات اقتصادی نیز در حالی که مردم آثار ‍ان را هر روز با پوست و گوشت خود حس میکنند چیزی را حل نمی کند
به داوری ملت اعتماد  کنید ‍انگاه بحران ها پشت سر گذاشته می شود
میرحسین خطاب به اقتدارگرایان گفت: از انحصار گری سرکوب وتخریب دست بردارید به مردم و داوری ملت اعتماد کنید صلح اجتماعی ایجاد کنید مشکلات به پشتوانه همت این ملت سر فراز به تدریج حل می شود و بحران ها پشت سر گذاشته می شود. مشکل موقعی حل می شود که زمینه انتخابات های ازاد غیرگزینشی را فراهم آوریم و قوه قضائیه نشان دهد که از بازجوهای امنیتی فرمان نمیگیرد و مستقل است.بنده یقین دارم تشکیل یک دادگاه منصف و مستقل و علنی برای رسیدگی به همین شکایتی که هفت نفر از چهره های شناخته شده کشور تسلیم قوه قضائیه کرده اند بیش از توپ و تفنگ و موشک هایمان در برگرداندن امنیت به کشور می تواند موثر باشد.
راهی برای رفع خطر های برون مرزی
برای حل بحران به مردم بازگردید نه به معاملات غیر شفاف
همه باید بدانیم رفع خطرهای امنیتی برون مرزی، جلب قلب های مردم از طریق احقاق حقوق آنهاست. شما به مردم بازگردید انگاه خواهید دید به سرعت دانه های این بحران جمع خواهد شد و نیاز به معاملات و مراودات غیر شفاف که لاجرم تامین کننده ی منافع ملی نیست و یا تحمیل درد و رنج بیهوده قابل اجتناب به مردم نخواهید داشت.
سختی های بازگشت به مردم…
موسوی در پایان گفت: البته برگشت به مردم مشکلاتی هم دارد که شاید سخت ترین انها تن دادن به آرای مردم به جای آرای دولتیان باشد.
در خاتمه جلسه از شخصیت آزادگان برجسته ای چون مرحوم لشکری و شهید تندگویان نیز تقدیر به عمل آمد.

آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

فرزندان زندانی محکوم به سنگسار اعلام کردند

مصطفایی دیگر وکیل سکینه محمدی نیست

فرزندان سکینه محمدی آشتیانی با انتشار نامه ای اعلام کردند مادرشان محمد مصطفایی را از وکالت عزل کرده است.دراین نامه که نسخه ای از آن در اختیار "روز" قرار گرفته، سکینه و سجاد قادر زاده، فرزندان سکینه محمدی آشتیانی از محمد مصطفایی خواسته اند از اظهار نظر درباره پرونده مادرشان خودداری کند.
در این نامه خطاب به آقای مصطفایی نوشته شده است: "ضمن تقدیر و تشکر از زحمات شما، مادرمان از زندان شما را از وکالت عزل کرده و از این به بعد، هیچ نقشی در پرونده نداشته اید و با توجه به اینکه در خارج از کشور تشریف دارید، ضمن تشکر دوباره از زحمات شما، درخواست داریم از اظهار نظر در خصوص پرونده مادرمان با توجه به اینکه وکیل او نیستید خودداری کنید".
فرزندان سکینه محمدی در مورد علت این تصمیم به "روز" گفتند که برخی مصاحبه های آقای مصطفایی درباره پرونده مادرشان و همچنین عدم حضور او در ایران و در نتیجه عدم امکان پی گیری حقوقی پرونده موجب این تصمیم گیری از سوی خانم محمدی آشتیانی شده است.
سجاد باقرزاده می گوید آقای مصطفایی در مصاحبه با اشپیگل و سپس بی بی سی، سخنانی مطرح کرده که واقعیت نداشته است. او روز گذشته نیزبا اشاره به مباحثی که درباره دست داشتن مادرش در قتل پدرش مطرح می شود  به "روز" گفته بود: "آقای مصطفایی هم به اشپیگل چنین حرفهایی زده؛ما واقعا از این موضوع به شدت ناراحت ایم. آقای مصطفایی در پرونده قتل، وکیل مادر من نبود؛ در اصل او تنها در پرونده زنا و سنگسار، وکیل مادرم بود، پس چگونه می تواند اکنون درباره پرونده ای که نه وکالت آن را داشته و نه آن پرونده را خوانده است اظهار نظر کند"؟
اما محمد مصطفایی ، حقوقدان و وکیل دادگستری در واکنش به این امر به "روز" می گوید فرزندان خانم محمدی تحت تاثیر القائات مخالفان جمهوری اسلامی هستند که برای دست یابی به اهداف خود دست به هر کاری می زنند.
سکینه محمدی آشتیانی، زنی 45 ساله است که از سال 85 در زندان تبریز به سر می برد.
او به اتهام رابطه نامشروع ابتدا در شعبه 101 دادگاه جزایی اسکو به 90 ضربه شلاق محکوم شد اما پس از اجرای حکم، شعبه 6 دادگاه کیفری آذربایجان شرقی  با باز شدن پرونده قتل همسر خانم محمدی، مجددا به اتهام رابطه نامشروع (زنا) او را محاکمه کرد و  حکم به سنگسار داد اما واکنش ها و اعتراضات شدید بین المللی مانع از اجرای حکم سنگسار خانم محمدی شد و سرنوشت و پرونده او همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد.
گفتگوی "روز" با محمد مصطفایی را در ذیل بخوانید.

آقای مصطفایی، فرزندان خانم سکینه محمدی آشتیانی اعلام کرده اند که مادرشان شما را از وکالت عزل کرده است. به نظر شما دلیل این امر چیست؟
فرزندان خانم محمدی ، موکلان من نبودند که مرا عزل کنند. موکل من خانم سکینه محمدی آشتیانی است و هر چند که من در حال حاضر در خارج از کشور هستم اما وکیل دادگستری هستم و یک وکیل دادگستری حق دارد در هر زمینه ای اظهار نظر و مسائل حقوقی را پی گیری کند.

اما براساس نامه ای که منتشر شده فرزندان خانم محمدی نوشته اند مادرشان شما را عزل کرده است.
من فکر میکنم این دو نفر تحت تاثیر القائات مخالفان جمهوری اسلامی در خارج هستند که برای دست یافتن به اهداف خاص خودشان دست به هر کاری می زنند و از این موضوع بهره برداری سیاسی می کنند. از یک سوافراد را تخریب می کنند و از سوی دیگر اجازه مطرح شدن واقعیت را نمی دهند.

فرزندان خانم محمدی می گویند دلیل عزل شما، برخی مصاحبه هایی است که انجام داده اید و به طور مشخص به مصاحبه شما با اشپیگل اشاره می کنند که همان سخنان رئیس دادگستری آذربایجان شرقی را درباره زدن آمپول بی هوشی از سوی خانم محمدی به همسرش تکرار کرده اید و ...
آنچه تاکنون من در مصاحبه هایم گفته ام کاملا منطبق بر واقعیت بوده و از این به بعد هم به عنوان یک کارشناس حقوقی و کسی که این پرونده را در سطح جهانی مطرح کرد صحبت خواهم کرد. خانم محمدی در مورد مساله رابطه نامشروع و مساله قتل چیزی برخلاف واقعیت نگفته چون از همان زمانی که من پرونده را دیدم بحث قتل مطرح بوده است و خانم محمدی هم در این زمینه محکومیت داشتند. اما بحث این است که پرونده قتل مختومه اعلام شده و آنچه که ما مطرح کردیم و می کنیم بحث سنگسار است که برخلاف قانون صادر شده است. اینکه عده ای به بچه های خانم محمدی تلقین و هدایتشان می کنند بحث دیگری است. اختلافات در خارج از کشور بسیار زیاد است و افراد متاسفانه در خارج از کشور نمی توانند با هم کار کنند همین مساله باعث می شود که وضعیت حقوق بشر ما بدین شکل باشد. متاسفانه کسی که با این بچه ها ارتباط برقرار کرده کاملا مخالف جمهوری اسلامی است و با شایعه افکنی ها و پخش این گونه موارد و تلقین کردن به بچه های خانم محمدی ، فقط قصد بهره برداری سیاسی دارد.

اما در مورد مساله مشارکت در قتل که در مصاحبه با اشپیگل مطرح کرده اید، آیا به عنوان وکیل خانم محمدی اجازه دارید اسرار .........
من تاکنون جز واقعیت چیزی نگفته ام و چیزی مطرح نکرده ام؛ باز هم تاکید میکنم که قضیه قتل منتفی شده و خانم محمدی هم در آن پرونده محکومیت دارد.

آقای مصطفایی! شما به بی بی سی نیز گفته اید که سخنانی که خانم محمدی در 20:30 مطرح کرد دو بخش دارد بخشی مربوط به خودش است که واقعیت دارد و بخشی مربوط به شما که واقعیت ندارد. سوال من این است که خانم محمدی که گفته می شود تحت فشار در این برنامه حضور داشته چگونه درباره خودش واقعیت را گفته و درباره شما دروغ؟ اصلا طرح چنین مساله ای از سوی شما درست است و برای خانم محمدی مشکلی ایجاد نمی کند؟
هدف از این برنامه این بود که مرا تخریب کنند و هیچ هدف دیگری نیز وجود نداشته است؛ ایشان در این برنامه گفتند که رابطه تلفنی داشتند و رابطه زنا نداشتند در مورد قتل هم گفتند که همکاری داشتند و اغفال شده اند بنابراین نسبت به خودشان هیچ موضوعی که به ضررشان باشد نگفته اند؛ آنچه بیان کرده به ضرر من بوده است. الان موضوع سنگسار خانم محمدی مطرح است و موضوع قتل کاملا منتفی شده است بنابراین محکومیت ایشان به سنگسار برخلاف قانون بوده است و نمیدانم چه تاثیری دارد که بگوییم دیگر حرفهای سکینه هم کذب بوده و تحت شکنجه علیه خودش گفته و ... حرف های ایشان درباره خودشان هیچ مشکلی ایجاد نمی کند و در پرونده اش هم هیچ تاثیری ندارد. در مسائلی که چند هفته اخیر پیش آمد، وزارت اطلاعات و دستگاه قضایی نوک پیکان حملاتشان را به سوی من گرفتند، لذا کاری به خانم محمدی ند اشتند، آنچه پخش شد علیه من بود.من از همه میخواهم به این موضوع دقت کنند که آنچه خانم محمدی گفته به ضرر خودش نبوده چون پرونده قتل منتفی شده اولیای دم هم رضایت داده اند و هیچ حکم اعدامی هم ندارد؛الان فقط بحث سنگسار است و موضوع قتل هیچ گونه اختلالی در پرونده سکینه ایجاد نمی کند چون به مجازاتی محکوم شده و آن موضوع تمام شده است.اما همان طور که گفتم متاسفانه فرزندان خانم محمدی تحت القائات برخی در خارج هستند و گرنه من هیچ حرفی به ضرر مادرشان تاکنون نزده ام.

اما اشاره فرزندان خانم محمدی آشتیانی مشخصا به  این دو مصاحبه و بخصوص مصاحبه شما با اشپیگل است.
ببینید خانم فرزندان خانم محمدی آشتیانی، نه به اینترنت دسترسی دارند و نه میدانند اشپیگل چی است و نه میدانند بی بی سی چه شبکه ای است. چگونه یک نفر که در شهرستان زندگی می کند می فهمد اشپیگل چه گفته ؟ این باعث تامل است. چطور شد دقیقا در روزی که اشپیگل این مصاحبه را منتشر کرد آنها زود خبردار شدند؟ آن گروهی که من عرض کردم به فرزندان خانم محمدی خط می دهند اتفاقا در آلمان زندگی می کنند و بدیهی است چنین القائاتی به آنها بکنند. در خارج از کشور متاسفانه وقتی می بینند من از حقوق کسی دفاع می کنم دست به چنین اقداماتی می زنند.

آقای مصطفایی صریح می گویم فرزندان خانم محمدی از هر طریقی می توانند در جریان اخبار مربوط به مادرشان قرار بگیرند و این گفته شما به هیچ عنوان منطقی نیست که ...........
اشکال ندارد خبر ها را به آنها بدهند اما خط ندهند.

این گروهی که می گویید مشخصا چه کسانی هستند؟ همین موضوع که می گویید فرزندان خانم محمدی تحت القائات گروهی در خارج از کشور هستند ایا به سکینه و فرزندانش آسیبی نمی زند؟ شما به عنوان یک حقوقدان این مساله را مطرح می کنید و ...
من تا به حال هیچ مصاحبه ای نکرده ام که به ضرر آنها یا مادرشان باشد یا برخلاف واقع حرفی زده باشم. تا به حال چنین چیزی نبوده ،باید کسانی راکه به ضرر خانم آشتیانی کار میکنند تشخیص داد که از چه راههایی استفاده می کنند تا به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند. شما تمام مصاحبه های مرا ببینید اگر چیزی به ضرر خانم آشتیانی گفته ام بگویید.

بحث من همین مساله ای است که می گویید فرزندان خانم آشتیانی تحت القائات گروهی در خارج از کشور هستند. آیا همین اتهامی که مطرح می کنید خطرناک نیست؟
نه به هیچ عنوان به ضرر آنها نیست همه باید بدانند که چنین مسائلی است چون ما باز هم در آینده میخواهیم کارهای حقوق بشری انجام دهیم. همه باید بدانند که فعالین حقوق بشری چه کسانی هستند و کسانی که سواستفاده سیاسی می کنند چه کسانی هستند. من از زمانی که آمدم  و کار وکالت کردم هر پرونده ای که مطرح کردم کسان دیگری دست گذاشته و مدعی شدند و گفتند که ما مطرح کرده ایم و یا رفتند همان پرونده هایی راکه من مطرح کرده بودم گرفتند و ... همین خانم سکینه محمدی را چه کسی مطرح کرد؟ کسانی هستند که دارند سواستفاده می کنند درحالیکه از مسائل حقوق بشری هیچ کسی نباید سواستفاده سیاسی کند. این مساله کاملا مساله انسانی است. شما ببینید به طور مثال گروه روشنفکران فرانسه چگونه کار میکنند؟ وقتی روزنامه ای یک ستونی را سفید می گذارد تا مردم برای سکینه محمدی امضا کنند این نتیجه تلاش های همان گروهی است که هیچ گونه سو استفاده و ادعای سیاسی ندارد.  اگر سکینه محمدی نجات پیدا کند که می کند نتیجه این تلاش ها است. ما نیز همه باید بدون سو استفاده های سیاسی، صرفا به کار انسانی خود یعنی حقوق بشر بپردازیم.

شما اکنون چه تصمیمی در قبال این موضوع و این پرونده دارید؛ با اینکه دیگر رسما وکیل خانم محمدی آشتیانی هم نیستید؟
کار پرونده خانم محمدی آشتیانی تمام شده ، حکم صادر شده و نهایی شده و درخواست عفو هم شده است. هر کسی از من سئوالی بپرسد چه در مورد این پرونده و چه در مورد پرونده های دیگر من اظهار نظر خواهم کرد و هیچ کسی نمی تواند جلوی اظهار نظر مرا بگیرد و بگوید تو حرف نزن . من آزاد هستم که اظهار نظر کنم و این حق هر فردی است.

 

احتمال صدور حکم اعدام برای یک شهروند ایرانی - هلندی

خبرگزاری هرانا – قاضی صلواتی رئیس شهبه 15 دادگاه انقلاب که در حوادث پس از انتخابات احکام اعدام بسیاری از شهروندان معترض را صادر کرده است قصد دارد برای یک شهروند هلندی – ایرانی تبار حکم اعدام صادر کند.
به گزارش وبلاگ فعالین حقوق بشر و دموکراسی، زهرا بهرامی 45 ساله شهروند هلندی که ایرانی الاصل است در اعتراضات روز ششم دی ماه  ( عاشورا) و در تهران بازداشت شده است.
نامبرده بیش از هشت ماه سلول انفرادی را در بند 209 زندان اوین تحمل نموده است از حق دسترسی به وکیل مدافع محروم بوده است که این امر در دادگاه روز دوشنبه 25 مرداد ماه مورد اعتراض وی قرار گرفت.
قاضی صلواتی در این جلسه به صورت شفاهی به وی اعلام کرده است که پرونده شما به اتهام محاربه از طریق عضویت در انجمن پادشاهی اعدام و یا حبس ابد خواهد بود.
بازجویان وزارت اطلاعات اتهاماتی چون محاربه، تبلیغ علیه نظام، عضو فعال انجمن پادشاهی و تشکیل گروهک بر ضد نظام، را به وی نسبت داده اند که نامبرده اتهامات را رد کرده است.
زندانی سیاسی زهرا بهرامی 45 ساله و دارای 2 فرزند است. او دارای ملیت ایرانی- هلندی است و برای دیدن فرزندش به ایران مسافرت کرده بود که در اعتراضات روز عاشورا دستگیر و تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی قرار می گیرد . بازجویان وزارت اطلاعات در بند سپاه زندان گوهردشت کرج و در بند 209 زندان اوین او را تحت شکنجه ها و فشارهای قرون وسطائی قرار دادند و وی را وادار به اعترافات تلویزیونی علیه خود نمودند.این اعترافات دورغین از تلویزیونهای دولتی پخش گردیده است.بازجویان وزارت اطلاعات اعترافات دروغین تلویزیونی را به عنوان اتهام علیه او بکار برده اند وقصد دارند که او را بر مبنی محاربه محاکمه کنند.

 

هرانا؛ جليل دروديان نوجوان زندانی از اعدام نجات یافت

خبرگزاری هرانا - جليل دروديان كه در سال 86 در سن 16 سالگي به جرم قتل به اعدام محكوم شده بود با دفاع مسعود اوليايي فرد و رضايت خانواده مقتول از قصاص رهايي يافت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در مورخ 23/5 89 مسعود اوليايي فرد وكيل مدافع جليل دروديان نوجوان محكوم به اعدام با حضور در شعبه چهارم كيفري استان كردستان با غير عمدي خواندن قتل به دفاع از موكل خود پرداخت.
مسعود اوليايي فرد كه از سال 86 اين پرونده را در اختيار داشته است و با پيگيريهاي فراوان توانست رضايت اولياي دم را جلب كند و اين نوجوان را از حكم قصاص رهايي بخشد.

 

هرانا؛ ابوالفضل عابديني ممنوع التردد شد

خبرگزاری هرانا - روز گذشته مورخ بیست و ششم مردادماه، ابوالفضل عابديني نصر خبرنگار و از مسئولان پیشین مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از تردد در زندان كارون و خارج از بندش تا اطلاع ثانوی منع شد .
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، اين دستور كه از سوي رئیس زندان كارون اهواز به تمامي پرسنل اعلام شده است مشكلات حادی را براي ابوالفضل عابدینی ايجاد كرده است .
این در حالیست که این زندانی سیاسی هر سه روز يك بار براي دريافت داروهاي خود مي بايست به بهداري زندان مراجعه كند .

آقای عابدینی از بدو ورود به زندان کارون اهواز با سخت گيري ها و اعمال فشار های متفاوتی روبه رو بوده است؛ ممنوع الملاقات و ممنوع التردد كردن و جلوگيري از تماس تلفني با خانواده، از جمله این فشارها مي باشد.
شایان ذکر است که این فعال حقوق بشر که از یازدهم اسفندماه سال جاری تاکنون در زندان محبوس است بر اساس رای دادگاه به تحمل یازده سال حبس تعزیری محکوم شده است.

 

هرانا؛ استاد کیکبوکسینگ در اثر شکنجه ها فلج شد

خبرگزاری هرانا – حسن آرمین مربی کیکبوکسینگ و از اساتید رزمی کار کشور دارای سبک در شهرستان قزوین با پرونده سازی پلیس جنایی منطقه، بازداشت و برای پذیرش اتهام به شدت مورد شکنجه قرار گرفته و در اثر این شکنجه از ناحیه نخاع آسیب دیده و فلج شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در پرونده سازی پلیس جنایی بر علیه این رزمی کار اتهاماتی چون قتل و تجاوز وجود دارد که با گذشت زمان مشخص شده است که اتهامات انتسابی تنها به دلیل عدم توانایی پلیس در دستگیری عامل اصلی و نارضایتی عمومی بوده است.
نحوه بازداشت
پلیس جنایی در یک پوشش اطلاعاتی پلیس زن را مامور به دام انداختن وی نموده که پس از عدم اجرای صحیح نقشه پلیس، حسن آرمین متوجه پرونده سازی بر علیه خود شده و زمانی که قصد متواری شدن با خودرو خود را داشته  قربانعلی نظری را به صورت غیر عمد (تصادف با اتومبیل) به قتل می رساند.
بازجویی و شکنجه ها
وی سر انجام در یک تعقیب و گریز به دست ماموران نیروی انتظامی با اصابت گلوله به شانه سمت چپ بازداشت شده و پس از بازداشت به شدت مورد شکنجه قرار گرفته است، بازجویان پرونده در حین بازجویی اتهام قتل عمد پلیس در حین انجام وظیفه ( به وسیله خفه شدن و نه تصادف) و تجاوز به هفت زن و دختر در قزوین را به وی نسبت دادند.
خانواده ای زندانی نیز توسط نیروهای انتظامی بازداشت و در مقابل وی شکنجه شدند تا نامبرده اتهامات وارده از سوی پلیس جنایی را بپذیرد.
هم چنین در اقدامی دیگر بازجویان پرونده برخی از قربانیان تجاوز در آن مناطق را احضار کرده و از ایشان بلاجبار خواسته اند تا از وی شکایت کنند.
حسن آرمین با وجود شکنجه های فراوان اتهامات مطرح شده را رد کرده و در اثر شکنجه های سخت، از ناحیه نخاع فلج شده و هم اکنون با کمک ویلچر قادر به انجام امور شخصی خود در زندان است.
پرونده سازی در روزنامه های کثیر النتشار
ماموران انتظامی در اقدام غیر قانونی و بدون اینکه متهم محاکمه شود توسط روزنامه های کثیر النتشار ضمن ساختن القابی غیر واقعی از وی به عنوان عامل تجاوز به زنان و دختران قزوین یاد کردند که در حین بازداشت یک پلیس را نیز به قتل رسانده است.
دستگیری متهم اصلی و بلاتکلیفی پرونده
پس از گذشت مدتی راننده یک مینی بوس ساکن آبیک توسط نیروهای انتظامی بازداشت شد که گفته می شود در تجاوز به زنان و دختران در مناطقی چون کرج، قزوین و آبیک دست داشته است، اما علی رغم اعترافات این متهم حسن آرمین کماکان در بازداشت و در زندان رجایی شهر بسر می برد.
قاضی پرونده که خود یکی از شکنجه گران وی در زمان بازداشت بوده است تا کنون و با گذشت بیش از هشت ماه  از زمان بازداشت دادگاهی را برای وی تشکیل نداده است.
محسن آرمین علی رغم نا عادلانه دانستن روند دادرسی پرونده اش هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج و در وضعیت اسفبار جسمی بسر می برد.

 

 

بازگشت عبدالله مومنی، کیوان صمیمی و بهمن احمدی امویی به بند عمومی

خبرگزاری هرانا - عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم) پس از تحمل بیش از 22 روز انفرادی تنبیهی و هجده روز اعتصاب غذا به بند عمومی 350 اوین بازگشت.
به گزارش ادوارنیوز، همچنین بهمن احمدی امویی و کیوان صمیمی دو زندانی سیاسی دیگری که به همراه عبدالله مومنی در بند 240 اوین در انفرادی بودند شب گذشته به بند عمومی منتقل شده اند.
روز گذشته نیز یازده زندانی سیاسی دیگر به بند عمومی منتقل شده بودند.
کیوان صمیمی که تا روز گذشته نیز در اعتصاب غذا بود پیش از این اعلام کرده بود که تا انتقال تمامی زندانیان به بند عمومی به اعتصاب غذایش ادامه می دهد.

 

تمدید قرار بازداشت چهار شهروند بهایی در ویلاشهر اصفهان

خبرگزاری هرانا - قرار بازداشت چهار شهروند بهایی و فعال اجتماعی بازداشت‌شده در ویلاشهر اصفهان به مدت ۱۰ روز تمدید شد.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، ژینوس جوشنیان، نسیم روحی و فراز روحی روز ۱۴ مرداد، طی یورش نیروهای امنیتی به منازلشان بازداشت شدند. افروز روحی، خواهر فراز روحی نیز روز ۱۷ مرداد پس از احضار و مراجعه به دادستانی تیران بازداشت شد. به نظر می‌رسد علت بازداشت این افراد، انجام فعالیت‌های اجتماعی در روستای قله موسی‌خان باشد. این چهار فعال اجتماعی هم‌اکنون در زندان دستگرد اصفهان نگهداری می‌شوند.

فشار بر جامعه بهایی در ایران در حالی ادامه می‌یابد که به گفته‌ی سخنگوی این جامعه، در حال حاضر ۴۷ نفر از پیروان این آیین در زندان‌های ایران به سر می‌برند و هفت مدیر پیشین جامعه بهایی در ایران با حکم سنگین ۲۰ سال حبس روبرو شده‌اند.

 

بی خبری از سرنوشت یک شهروند ایرانی کانادایی در زندان اوین

 خبرگزاری هرانا - در پی بی خبری از سرنوشت یک شهروند ایرانی- کانادایی در زندان اوین، نگرانی ها درباره امنیت و سلامت وی افزایش یافته است.

روزنامه کانادایی تورنتو سان روز دوشنبه ( ۱۶ اوت ) گزارش داده است حمید قاسمی شال، مرد کانادایی ایرانی تبار مقیم تورنتو که پس از بازگشت به ایران بازداشت شد، در زندان اوین در انتظار اجرای حکم اعدام است.
براساس گزارش این نشریه کانادایی، آقای قاسمی شال ۴۲ ساله که تابعیت دوگانه ایرانی و کانادایی دارد و بیش از دوسال است که در زندان اوین در بازداشت به سر می برد، به جاسوسی متهم شده است.
آنتونلا مگا، همسر آقای قاسمی شال در مصاحبه با روزنامه تورنتو سان، از بی خبری نسبت به سرنوشت همسرش ابراز نگرانی جدی کرده و از مقامات دولت کانادا خواسته است تا در مورد اتهامات مطرح شده در پرونده وی به طور کامل تحقیق کنند.
وی به خبرنگار این روزنامه گفته است طی سه هفته گذشته در بی خبری مطلق از وضعیت همسرش به سر می برد.
او ضمن رد اتهام جاسوسی علیه همسرش، از احتمال اجرای حکم اعدام وی ابراز نگرانی شدید کرده است.
بر اساس گزارش روزنامه تورنتو سان، مقامات وزارت امور خارجه کانادا پرونده بازداشت این شهروند کانادایی ایرانی تبار را پیگیری کرده اند و در تلاشند تا با تماس با مقامات قضایی ایران، در مورد سرنوشت وی اطلاعاتی کسب کنند.
ملیسا لنتسمن، سخنگوی وزارت امور خارجه دولت فدرال کانادا با ارسال یادداشتی به این روزنامه تاکید کرده است مقامات کنسولی ( کانادا) از زمان بازداشت این مرد کانادایی ایرانی با مقامات سیاسی و دیپلماتیک ایران در تماس بوده اند تا از وضعیت آقای قاسمی شال اطلاعاتی به دست آورند.
دن مک تیگ، نماینده لیبرال پارلمان کانادا نیز به این نشریه گفته است به منظور برقراری مذاکرات پشت پرده و گفتگو در سطوح مقامات وزارتی دو کشور و کمک به روشن شدن وضعیت این شهروند کانادایی ایرانی در زندان اوین آمادگی دارد.
تورنتو سان می نویسد البرز قاسمی شال، برادر این مرد ایرانی کانادایی نیز که به مدت دو سال در زندان اوین در بازداشت مقامات ایران بود، در ماه ژانویه سال گذشته به طور مشکوکی در زندان درگذشت.

 

محمد مصطفایی: موکل من فارسی بلد نیست

خبرگزاری هرانا - محمد مصطفایی وکیل زن آذربایجانی که در ایران محکوم به مرگ با سنگسار شده است می گوید که موکل او بدلیل ضعف در زبان فارسی، معنی بسیاری از اصطلاحات حقوقی را نمی فهمد.

خانم سکینه محمدی آشتیانی به اتهام زنای محصنه از سال ۱۳۸۴ در زندان به سر می‌برد. وی پیش از این برای این اتهام به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده بود که این حکم در مورد وی اجرا شده، اما بار دیگر با باز شدن پرونده قتل همسرش، پرونده پیشین خانم آشتیانی بار دیگر به جریان افتاد. در این دادگاه خانم محمدی آشتیانی به اتهام زنای محصنه به سنگسار و به اتهام قتل همسرش به اعدام به وسیله دار محکوم شد.

در حال حاضر حکم سنگسار خانم محمدی آشتیانی متوقف شده است، اما حکم به دار آویختن وی که در نتیجه فشارهای بین المللی متوقف شده است، کماکان قابل اجراست.

آقای مصطفایی در مقاله ای که برای روزنامه تایمز انگلستان نوشته است، می گوبد که رفتار بد نیروهای امنیتی ایران با وی در این کشور برخوردی رایج است:
« در ایران دو نوع قانون وجود دارد. اولی قانون قانونی است که به همه مربوط می شود و دومی قانون خودسرانه ای است که نیروهای امنیتی آنرا تعیین می کنند.»

چیزی که کار خانم آشتیانی را مشکل می سازد این است که زبان مادری او ترکی آذربایجانی می باشد و به همین دلیل او اکثر مطالب گفته شده در دادگاه را درک نمی کند.

مصطفایی می نویسد که مبارزه بین المللی برای لغو حکم سنگسار و اعدام سکینه محمدی سرویس های اطلاعاتی ایران را خیلی عصبانی کرده است و اکنون آنها شروع به بازی سیاسی کرده اند :

«اول آنها سعی کردند مرا بازداشت کنند، لیکن من در منزل نبودم، بعدا همسرم و برادر زنم را برای دو هفته بدون هیچ دلیلی در زندان اوین نگه داشتند. بعدا" هم پدر زنم را بازداشت کردند.»

مصطفایی برای گریز از بازداشت ابتدا به ترکیه و از آنجا به نروژ رفت. مدتی کوتاه پس از خروج مصطفایی از کشور، خانم آشتیانی در مقابل دوربینهای تلویزیون ایران ظاهر شد و به آگاهی از نقشه قتل همسرش اعتراف کرد.

مصطفایی در این خصوص می نویسد : «دو روز قبل از انجام مصاحبه تلویزیونی او را شکنجه کرده اند و تنها بعد از این او به تکرار آن دروغها راضی شده است.»

به گفته او، تاثیر نیروهای امنیتی بر دستگاه قضایی ایران خیلی زیاد است. او هشدار می دهد که اگر وضعیت به این گونه پیش رود در کشور قانونهای معمولی که نه، بلکه تنها قوانینی که به نفع رژیم است کاربرد خواهند داشت.

لینک گزارش
ترجمه از ساوالان سسی