۱۳۹۱ فروردین ۳, پنجشنبه

مهمترین خبرهای روز پنجشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها


در نامه شیرین عبادی و ٢٧ سازمان جامعه مدنی ایرانی و بین المللی به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد عنوان شد:

گزارشگر ویژه در مسائل حقوق بشر در ایران: ضرورتی همچنان فوری
از سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن جمهوری اسلامی پشتیبانی نکنید!


" جمهوری اسلامی ایران، یک "دعوت باز" برای گزارشگران های ویژه سازمان ملل صادر کرده است ولی جز درمورد یک مذاکره شفاهی در طول جلسه سوم شورا ، تعدادی ملاقات در سطوح بالا و تعداد زیادی مکاتبه مکررا از دادن پاسخ به درخواست های من برای تعیین زمان بازدید طفره رفته است. " فیلیپ آلستون، گزارشگر سابق اعدامهای فراقضایی سازمان ملل، ژانویه ۲۰۰۷
ما اعضای جامعه مدنی – در داخل و خارج ایران- از شورای حقوق بشر سازمان ملل می خواهیم ماموریت دکتر احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران را تجدید و تمدید نمایند.
گزارش مقدماتی به مجمع عمومی سازمان ملل (A/66/374) و گزارش‌های شورای حقوق بشر (A/HRC/19/66) در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۱ و ۱۲ مارس ۲۰۱۲ که توسط دکتر احمد شهید تقدیم شده است نشان می دهد نگرانی جامعه بین المللی از بدترشدن وضعیت حقوق بشر در ایران بی دلیل نیست.
در زمانی که شمار اعدامها که غالبا خودسرانه هستند و در خفا اجرا می شوند، رو به افزایش است و تبعیض و خشونت علیه اقلیت های مذهبی، قومی، همجنسگرایان و زنان ادامه دارد، اعمال نظارت و ارائه گزارش از سوی فردی بی‌طرف و مستقل چون گزارشگر ویژه در مسائل حقوق بشر در ایران حتمی و ضروری است.
توجه کشورهای عضو سازمان ملل را به این واقعیت جلب می کنیم که علی رغم دعوت باز ایران هیچ گزارشگر ویژه‌ای تاکنون دسترسی حقیقی به ایران نداشته است. این تاریخچه خود بیانگر میزان تمایل دولت به همکاری با تشکیلات سازمان ملل است، که طبق گفته گزارشگر ویژه پیشین فیلیپ آلستون، " برای داشتن تاثیر قابل ملاحظه و دراز مدت" ضروری است.
ما از کشورهای عضو سازمان ملل می خواهیم پیشینه این همکاری را مدنظر قرار دهند و از سیاست " تفرقه بینداز و حکومت کن" که ممکن است از اعلام اخیر ایران مبنی بر دعوت از گزارشگران موضوعی و در عین حال، عدم همکاری با گزارشگر ویژه ایران ناشی شود، پشتیبانی نکنند.ایران ممکن است با دعوت از یک گزارشگر موضوعی، عدم همکاری خود را با گزارشگر ویژه که برای نظارت مستمر و گزارش وضعیت حقوق بشر در ایران انتخاب شده، توجیه کند.
ما براین باوریم که هر بازدیدی از سوی گزارشگر موضوعی، قبل ازبازدید مقدماتی گزارشگر کشوری، سابقه سیاسی و ساختاری را ایجاد می کند که به ویژه برای ادامه کار گزارشگران کشوری خطرناک است.
در طول سالیان، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه‌های متعددی مبنی بر نگرانی از "عدم استمرار همکاری دولت ایران با مکانیسم‌های کمیسیون حقوق بشر" و عدم دسترسی نمایندگان ویژه صادر کرده است (رجوع کنید به نمونه های ۲۳ دسامبر ۱۹۹۴، ۱۲ دسامبر ۱۹۹۷ و ۲۶ فوریه ۲۰۰۲).
سابقه رابطه جمهوری اسلامی با بدنه حقوق بشر سازمان ملل بیانگر این حقیقت است که بدون آگاهی و هشیاری جامعه بین المللی حقوق بشر، پیشرفت چشم‌گیری در وضعیت حقوق بشر ایران ایجاد نخواهد شد.
در سال ۱۹۹۵، گزارشگر ویژه عدم مدارای مذهبی از ایران بازدید کرد. علی رغم آزارهای همیشگی و درحال افزایش اقلیت های دینی در سالهای بعد، به هیچ نماینده دارای ماموریت موضوعی از سال  ۱۹۹۵ تا کنون اجازه دسترسی جهت تهیه گزارش و تفحص داده نشده است.
در سال ۲۰۰۳، کارگروه بازداشت‌های خودسرانه به دعوت دولت ایران از ایران بازدید کرد. از اول دسامبر ۲۰۰۷ تا ۳۰ نوامبر۸ ۲۰۰ ایران تعداد بیشتری درخواست فوری (۱۹ در خواست) از این کارگروه دریافت کرد. در طول چند سال گذشته، سرکوب جامعه مدنی منجر به بازداشت‌‌هایی در سراسر کشور و فرستادن صدها عضو از جامعه مدنی به تبعید شده است.
در سال ۲۰۰۵، گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان به دعوت دولت ایران از ایران بازدید کرد. در سال ۲۰۰۷ ، اودر مورد  آزار و اذیت کوشندگان حقوق زنان که برای کمپین تغییر و اصلاح قوانین فعلی تبعیض آمیز علیه زنان امضا جمع می کردند گزارش داد.
مقامات ایران تنها به ۳ مورد از ۱۸ مکاتبه انجام شده در مورد ۷۰ کنشگر حقوق بشر پاسخ دادند.
علی رغم اینکه هر تلاشی برای تشویق و تسهیل همکاری با مکانیسم‌های ویژه از سوی کلیه طرفین ذینفع الزامی است، این نباید از تلاش برای حصول اطمینان از همکاری با نماینده دارای ماموریت مشخص کشوری و پاسخگویی واقعی در برابر مکانیسم‌های حقوق بشری کم کند.
تمدید ماموریت گزارشگر ویژه در مسائل حقوق بشر در ایران به این دلیل که شرایط تعیین کننده کشوری تغییری نکرده است، همچنان ضرورتی فوری است بنابراین ما قویا خواهان تمدید ماموریت دکتر احمد شهید در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، هستیم.

امضا کنندگان:
دکتر شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل
 و سازمانهای:

11.    اعدام کودکان را متوقف کنید (کانادا)
2.    انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران
3.    ائتلاف بین المللی علیه خشونت در ایران (ایکاوی)
4.    ائتلاف جهانی علیه مجازات اعدام
5.    بنیاد عبدالرحمان برومند
6.    توانا
7.    جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران – اتریش
8.    حامیان بین المللی مادران پارک لاله در ایران
9.    حقوق بشر کردستان
10.    مردمان محروم (People in Need)(جمهوری چک)
11.    زنان تحت قوانین مسلمانان (WLUML)
12.    سازمان حقوق بشر اهواز
13.    سازمان حقوق بشر ایران
14.    سازمان حقوق بشر بلوچستان
15.    سازمان همجنسگرایان پارسی
16.    سودویند (اطریش)
17.     شبکه زنان لزبین ایرانی(6 رنگ)
18.    عدالت برای ایران
19.    مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
20.    کمیته گزارشگران حقوق بشر
21.    کمیسیون بین المللی حقوق بشر همجنسگرایان
22.    مادران پارک لاله در ایران
23.     ماده 18- مسیحیان ایرانی برای آزادی مذهب
24.    مرکز اسناد حقوق بشر ایران
25.    مرکز زاگرس برای دموکراسی و حقوق بشر (کردستان ایران)
26.    همه با هم علیه مجازات اعدام (ECPM)
27.    هیوس (هلند)
28.    یک جهان (جمهوری چک)




مردم بَرَنده جنگ بین گُماشتگان دربار خامنه ای 

 مهدی سامع

Mehdi.samee@gmail.com
یک ماه پر تلاطم را پشت سر گذاشتیم. رویدادهای داخلی در اسفند ماه در یک مجموعه به هم پیوسته می تواند شرایط حاکم بر کشور را تعریف کند. در این رویدادهای پُرتَنِش، رفتار نیروها، نهادها و افراد مداخله گر نیز قابل تامل است.
روز جمعه 12 اسفند انتخابات فرمایشی برگزار شد. این نمایش که با تحریم گسترده و بی سابقه مردم ایران روبرو شد، از طرف ولی فقیه نظام و عَمَلِه و اَکَریه او «حماسه» نامیده شد. مهندسان و مجریان این انتخابات فرمایشی که در مواردی حتی مردگان یک شهر هم در آن شرکت داده بودند، لازم ندیدند که قوائد یک شُعبده بازی از نظر کیفی متوسط را هم رعایت کنند. دروغ ناشیانه و عجولانه به تمامی ابعاد این شعبده بازی حاکم بود. هنوز هم آمار دقیق و بدون تناقض از طرف گردانندگان این به اصطلاح انتخابات منتشر نشده است. تجزیه و تحلیل تمامی آماری که از طرف وزارت کشور منتشر شده نشان می دهد که شرکت 64 درصدی حتی با استناد به آمار خود رژیم یک گزافه گویی مسخره است.
روز چهارشنبه 17 اسفند، سید علی خامنه ای دستور تشکیل «شورای عالی فضای مجازی» به ریاست احمدی نژاد را صادر و اعضای آن را مشخص کرد. ولی فقیه رژیم هدف از تشکیل این نهاد سرکوبگر را «مقابله با آسیبهای اینترنت و استفاده از فرصتهای» آن اعلام کرد. به نظر می رسد نهاد کنترل کننده سپاه پاسداران و سیاستهای راهبردی برای مقابله با «جنگ نرم» نتوانسته به اهداف مورد نظر خامنه ای دست یابد.
سه شنبه شب 23 اسفند، زنان و مردان ایران زمین طی یک کُنِش قدرتمند مبادرت به برگزاری جشن آتش و شب چهارشنبه سوری کردند. حضور پرشور مردم و به ویژه جوانان در این مراسم ملی که از بنیاد به فرهنگ حکومت در سِتیز است نشاندهنده ابعاد تنفر و انزجار از رژیم و استبداد دینی است. یکی از دوستان از یکی از شهرهای بزرگ بعد از تهران برایم نوشته بود:«امشب مهمونی بودیم و همه داشتن از جشن چهارشنبه سوری عظیمی که در...برگزار شده بوده صحبت می کردند. دختر و پسر جلوی چشم نیروهای انتظامی می رقصیدن و هیچ کس هم جرات نزدیک شدن به آنها را نداشته. برادرم می گفت؛ زیر پای نیروهای انتظامی ترقه بود که انداخته می شد و آنها همه در یک گوشه جمع شده بودند و عکس العمل نشان نمی دادند. شنیدم که در بعضی نقاط درگیری هم پیش آمده بود. این شلوغ ترین چهارشنبه سوری در شهر ما پس از سالها بود. باور کن شب مثل میدان جنگ شده بود، ما خودمون تا ساعت 2 شب انواع و اقسام مواد محترقه رو امتحان کردیم. دخترم که با خودش یک انبار مهمات آورده بود!!! و نکته جالب؛ مکارم شیرازی اعلام کرده بود که چهارشنبه سوری حرام است. می بینی که چه شکاف عمیقی بین حکومت و مردم به وجود آمده».
سرانجام در روز چهارشنبه 24 اسفند، رئیس جمهور برگزیده ولی فقیه پس از یک دوره کِشمَکِش در مجلس رژیم حضور پیدا کرد و به سوالات تعدادی از نمایندگان پاسخ داد. روزنامه ایران، اُرگان دولت این رویداد را «حماسه بهارستان» نامید که سبب «تلخ کردن خوراک عید طراحان فتنه» شد. این روزنامه در توصیف نحوه پاسخگویی رئیس دولت نوشت:«طنازی احمدی نژاد ثابت کرد او نه با شاسی روی کار آمده و نه با شاسی از میدان خارج می ‌شود.» این روزنامه وابسته به باند احمدی نژاد پاسخهای گماشته ولی فقیه را «گلباران مجلس» همراه با «شوخی و مزاح» اعلام کرد.
پس از این شارلاتان بازی حسابگرانه، تعدادی از نمایندگان مجلس ارتجاع که در جریان صحبتهای احمدی نژاد میخکوب رفتار تحقیرآمیز او شده و هیچ اعتراضی به او نکرده بودند، حتی رئیس مجلس هم از یک تذکر خشگ و خالی خوداری کرده بود، لب به اعتراض گشودند. روح الله حسینیان، یکی دیگر از نمایندگان مجلس ارتجاع در پاسخ به معترضان گفت؛ لحن احمدی نژاد همیشه این طور بوده، چرا قبلاً اعتراض نداشتید.
اعتراض نمایندگان بی مقدار مجلس که خود در نیرنگ، ریا و دروغ دست کمی از احمدی نژاد ندارند، همچون دورویی وقیحانه احمدی نژاد با تمسخر مردم کوچه و بازار روبرو شد. همین نمایندگان مجلس بودند که وقتی احمدی نژاد ملیونها تن از مردم را خَس و خاشاک نامید، برای او دست زدند. همینها بودند که وقتی احمدی نژاد خطاب به شورای امنیت سازمان ملل گفت؛ آن قدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانتان پاره شود، برای او هورا کشیدند. همین نمایندگان که اکنون تحقیر شده اند، پس از آن که در روز 13 خرداد سال 1388، احمدی نژاد در مقابل میر حسین موسوی با فخر فروشی «بِگَم، بِگَم» سَر داد، سکوت شَرم آور کردند.
منوچهر متکی سخنان احمدی نژاد را «گُستاخی» و «هنجارشکن» و رفتار او را شبیه «فرزند خودسری» می داند که از «سعه صدر بزرگ خانواده» سو استفاده می کند. بدون تردید متکی می داند که «بزرگ خانواده» آگاهانه و عامدانه فردی مثل احمدی نژاد را به ریاست قوه مجریه برگمار کرد تا سیاست بی دنده و ترمز را با خیال راحت پیش ببرد. احمدی نژاد در مقابل 10 سوال برخی از مجلس نشینان بیش از 10 بار از کلمه شوخی استفاده کرد. او با ترکیبی از شارلاتانیسم و دلقکبازی می خواست به سوال کنندگان یادآوری کند که فاقد اراده لازم برای مقابله با او هستند. احمدی نژاد گفت:«رئیس جمهور کف خیابان و نوکر ملت است و گردنش از مو باریکتر است. اگر قرار است کاری بشود، دو کلمه به دیگران بگویید! نگران نباشید برایتان کمپوت هم می آوریم!!» و در پایان برای تحقیر سوال کنندگان به طور خاص و کلیت مجلس به طور عام گفت:«باید بگویم سوال‌های مطرح شده خیلی هم سخت نبود، به نظرم طراحان سوال از‌‌ همان افرادی بودند که با فشار دادن شاسی فوق لیسانس گرفته ‌اند. در حالی که اگر با ما مشورت ‌می‌کردید حتما سوالهای بهتری ‌می‌توانستید طرح کنید، ضمن این که ما نیز علاوه بر پاسخگویی به تمام سوالات یک مشت مطلب اضافه نیز نوشتیم. بنابراین اگر یک ذره از ۲۰ به ما کمتر بدهید ‌‌نهایت بی ‌معرفتی و نامردی است». باید لحظه ای که احمدی نژاد چنین سخنانی را بر زبان آورد را بارها دید و از این که یک مشت افراد بی اراده، بی مقدار و فرومایه بر صندلیهای خود میخکوب شده بودند بررسی واقعبینانه کرد. این مهم اما بدون توجه به رویداد دیگری که در همین روز اتفاق افتاد به خوبی میسر نیست.
روز چهارشنبه 24 اسفند سید علی خامنه ای طی فرمانی اعضای حقیقی و حقوقی «مجمع تشخیص مصلحت نظام» را معرفی کرد. بر طبق فرمان ولی فقیه، علی اکبر هاشمی رفسنجانی برای یک دوره دیگر به ریاست این مجمع برگمار شد.
وضعیت خامنه ای به ویژه پس از نافرمانی گماشته ویژه اش به گونه ای است که به وی اجازه نداد آخرین ضربه را به رفسنجانی وارد کند. اما خامنه ای با رفسنجانی همان کاری را کرد که احمدی نژاد با مجلس کرد. تفاوت این دو اقدام در محتوای عمل نبود. ولی فقیه با پنبه سَر برید و گماشته اش با تحقیر توانست مشت یک عده افراد ضعیف و بی بو و خاصیت را باز کند و در عمل حرف قبلی خود را ثابت کند که «مجلس در راس امور» نیست.
خامنه ای طی سالهای گذشته قدم به قدم رفسنجانی را به عقب رانده و موقعیت او را با نَمَک خوردن و نَمَکدان شکستن تضعیف کرده است.
حذف رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان و از امامت نماز جمعه تهران و پایان دادن به موقعیت برتر او در دانشگاه آزاد، تنها و تنها با کارگردانی سید علی خامنه ای می توانست عملی شود. در مورد اعضای این دوره از مجمع تشخیص مصلحت هم خامنه ای به جز حسن روحانی بقیه افراد نزدیک و یا متمایل به رفسنجانی را خذف و افراد به طور مطلق گوش به فرمان را جایگزین آنها کرد. محمدی عراقی، مصباحی‌مقدم، محمدحسین صفارهرندی، حسین محمدی، صادق واعظ‌‌ زاده و احمد وحیدی به جای امامی کاشانی، محمدی ریشهری، بیژن زنگنه، محمد هاشمی و میرحسین موسوی
وارد مجمع تشخیص مصلحت نظام شدند.
اکنون و با ترکیب اقدام خامنه ای و حرفهای احمدی نژاد در مجلس می توان به نتیجه گرفت که در روز 24 اسفند نه مجلس فرمایشی ولی فقیه امتیازی به دست آورد و نه گماشته ولی فقیه توانست پیروزی به نام خود به ثبت برساند. اگر نتیجه باخت-باخت برای این جدال را واقعی بدانیم، به ناچار باید یک باخت با ضریب بالا را به نام خامنه ای به ثبت رساند. در رویارویی بین مردم و ولایت خامنه ای، مردم دو بُرد را در 12 اسفند با تحریم انتخابات فرمایشی و در 23 اسفند با برگزاری گسترده جشن آتش به نام خود ثبت کردند. در حالی که خامنه ای نتوانست جدال گُماشتگانش را مهار کند. در چند ماهی که به پایان عمر این دوره از مجلس باقی مانده، هر حرکتی از جانب نمایندگان مجلس ارتجاع برای خرید آبرو فقط و فقط دورویی شرم آور خامنه ای را برجسته می کند. شایسته ترین فرد برای سیاست ریل گذاری جدید در ولایت خامنه ای همین احمدی نژاد است که می تواند بی دنده و ترمز مجلس نشنیان را تحقیر کند. این سیاست اما فاقد ظرفیت برای ادامه کاری است. عقب نشینی از این سیاست برای خامنه ای جام زهر است و پیشروی در آن غیرممکن. بن بست خامنه ای، بن بست نظام جمهوری اسلامی در کلیت آن است. نظامی-امنیتی کردن هرچه بیشتر حاکمیت نمی تواند بحران در هِرَم قدرت را مهار کند. این بن بست اما شایسته آن نیست که به بن بست جامعه و کشور سرایت کند. مردمی که طی دو حرکت در ماه گذشته عزم و اراده خود را به نمایش گذاشتند قادر هستند که جامعه و کشور را از این وضعیت به شدت فلاکتبار نجات دهند و این مهم با سرنگونی رژیم حاکم بر ایران مُیَسر است. با امید به این که سال جدید چنین شود.
منبع: نبرد خلق شماره 321، سه شنبه 1 فروردین 1391-20 مارس 2012
http://www.iran-nabard.com/n321/yaddasht321.htm







تعطیلی کارخانه نئوپان گیلان و بیکاری کارگران


پیام
طبق گزارش منتشره 150 کارگر "کارخانه نئوپان گیلان" با تعطیلی این کارخانه مشاغل خود را از دست داده اند.

کارگران اخراجی کارخانه چوب نئوپان گیلان واقع در صومعه سرا چهار ماه دستمزد، عیدی، پاداش و سنوات پایان سال خود را نیز دریافت نکرده اند.





انتخا
دیلی استار نوشت: مسئولان لبنانی و بانک های این کشور به یک مقام ارشد امریکایی اطمینان داده اند که این کشور کاملا به تحریم ها علیه سوریه و ایران پایبند باشد.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، یک مدیر بانکی که در جلسه ی مقام امریکایی با مسئولان لبنانی حضور یافته بود گفت: ما به دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه داری آمریکا گفتیم که بانک های لبنانی قصد هیچگونه معامله با نهادهای اقتصادی ایران و سوریه را ندارند.
به نوشته ی دیلی استار، کوهن در حال سفر به چندین کشور در منطقه است تا مطمئن گردد که تمام کشورهای خاورمیانه به تحریم ها علیه ایران و سوریه پایبند هستند.
نجیب میقاتی نخست وزیر لبنان، ریاض سلامه رئیس بانک مرکزی و دیگر مقامات لبنانی در طور دیدار با کوهن تاکید کردند که بانک های لبنان هرگونه معامله و همکاری با سوریه را متوقف کرده اند.



نصب پارچه نوشته در اعتراض به سیاست خشکاندن دریاچه اورمیه در تبریز + تصاویر

اؤیرنجی - 2 فروردین
همزمان با آغاز سال1391 معترضان به سیاست خشکاندن عمدی دریاچه اورمیه با نصب پارچه نوشته بر روی پل روگذر چهارراه ابوریحان تبریز، اعتراض خود را نسبت به سیاستهای رژیم ایران درخشکاندن دریاچه ی ارومیه ابراز داشتند.
متن شعار نوشته شده "خشکیدن دریاچه ی ارومیه، نابودی آذربایجان" است.






اخبار روز: 

فیدل کاسترو در تازه ترین مقاله ی خود نوشت: سیاست آمریکا در رابطه با ایران، جامعه بین المللی را به ارتکاب بزرگترین اشتباه در تاریخ جهان سوق می دهد.
به گزارش خبرگزاری نووستی، کاسترو در مقاله خود که دیروقت چهارشنبه منتشر شد، نوشت: "من یک ذره هم شک ندارم که آمریکا بزودی بزرگترین اشتباه در تاریخ را مرتکب شده و تمام جهانیان را بسوی آن سوق می دهد".
رهبر انقلاب کوبا با استناد به مطالب مندرج در مطبوعات در خصوص طرح های آمریکا برای نابود سازی تاسیسات صنعتی ایران می نویسد: "تصورش را بکنید که نیروهای آمریکا چنان بمب های وحشتناکی را به روی تاسیسات صنعتی ایران بیندازند که قادرند لایه ۶۰ متری بتونی را از بین ببرند".
وی خاطرنشان می سازد تا به حال هیچ کشور در جهان به چنین ماجراجویی رو نیاورده است.
فیدل کاسترو می نویسد این طرح ها بر این نکته استوار شده که نظامیان ایرانی بدون جنگ تسلیم شوند.
وی معتقد است: "به این ترتیب بشریت به فاجعه کشانده خواهد شد".
رهبر انقلاب کوبا تاکید می کند: "ایران دارای سلاح هسته ای نیست" و "داشتن اورانیوم غنی شده همطراز تولید سلاح هسته ای نمی باشد".


پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی به سید محمد خاتمی نامه‌ای نوشته و در آن رای دادن او را پا گذاشتن در راه اصلاحات بدون خشونت دانسته است. وی در گفت‌وگو با دویچه‌وله از دلایل نوشتن این نامه می‌گوید.
پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی، یکی از کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ نامه‌ای به محمد خاتمی نوشته و در آن با اشاره به شرکت او در انتخابات مجلس، تحقق سه شرط را ضروری دانسته است: آزادی زندانیان سیاسی، دلجویی و حمایت از خانواده کشته‌شدگان و آسیب‌دیدگان و برگزاری انتخابات آزاد همراه با آزادی احزاب و اقلیت‌ها.
پروین فهیمی به همراه فرزندش سهراب اعرابی در راهپیمایی ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ وی در نامه خود خطاب به محمد خاتمی نوشته است: «روزی که شنیدم شما رای دادید اول شوکه شدم ولی بعد از چند ساعت احساس کردم خیلی بزرگوارید و دست آنها را خیلی خوب خواندید و برای رسیدن به آرمان‌های بزرگ همیشه همراه مردم خواهید بود».


پروین فهیمی در گفت‌وگو با دویچه‌وله می‌گوید که انتخابات را یک راه اصلاحی می‌داند و چون نمی‌خواهد خونی ریخته شود به این راه معتقد است. او می‌گوید: «من واقعاً دوست ندارم اتفاقاتی که دوروبرمان در کشورهای دیگر افتاده، مثل سوریه و لیبی، این اتفاقات در کشور من هم بیافتد. چون خودم واقعاً زخم خورده‌ام، خودم این تجربه‌ی تلخ را داشتم، دوست ندارم دیگران این تجربه‌ی تلخ را داشته باشند. برای رسیدن به آزادی خوب است که آدم تلاش کند، ولی نباید این همه خون ریخته شود. این راه فقط می‌تواند از راه اصلاحات باشد. من فقط به خاطر این صحبت کردم و نامه دادم».
بشنوید: گفت و گو با پروین فهیمی
خانم فهیمی به فیلمی اشاره می‌کند که از یک مادر اهل سوریه دیده که با گریه می‌گفته دیگر بس است. او می‌گوید: «با دیدن این فیلم یاد خودم افتادم که روزهای سختی را گذراندم و نمی‌خواهم این تجربه‌ی تلخ تکرار شود و برای دیگران اتفاق بیافتد، برای مادرهای دیگر، حتی برای دشمن».
محمد خاتمی به نامه پروین فهیمی پاسخ داده و خواسته‌های او را "بازگشت به قانون اساسی" دانسته است. آقای خاتمی همچنین تصریح کرده که خواستار از میان رفتن سوءتفاهم‌ها و بداندیشی‌ها و گشودن روزنه‌ای بازتر برای رسیدن به فضایی بهتر است.

میترا شجاعی
تحریریه: علی امینی





دولت هند فروش سه میلیون تن گندم به ایران را آغاز کرده است. ایران همچنین ۶۰ هزار تن شکر از هند خریده و قصد دارد واردات خود از این کشور را افزایش دهد. هند نیز مایل است حجم تراز بازرگانی خود با ایران را افزایش دهد.
روزنامه اکونومیک تایمز، چاپ دهلی نو در شماره روز پنج‌شنبه (۲۲ مارس/ سه فروردین) خود نوشته است‌، قرار است سازمان‌های دولتی ایران و وارد‌کنندگان خصوصی سه میلیون تن گندم درخواستی را از هند خریداری کنند.
شرکت‌های ایرانی نظیر کارخانه آرد گندم کنگان، شرکت ALP و شرکت تجاری مگنا درخواست‌های خود برای خرید گندم را تسلیم سازمان دولتی "صادرات محصولات کشاورزی و مواد غذایی" هند  (APEDA) کرده‌اند. این درخواست‌ها از طریق سفارت هند در ایران تسلیم این سازمان شده است.
یکی از مقام‌های ارشد سازمان یادشده گفته است: «دو شرکت هندی به انتقال گندم به ایران تمایل نشان داده‌اند. با این حال تا کنون صادرات گندم به این کشور به مرحله اجرا نرسیده است.»
در گزارش اکونومیک تایمز آمده است که تجار هندی نگران چگونگی پرداخت پول از طرف ایران هستند. اما توافق چندی پیش میان دو کشور اعتماد را در آنها بالا برده است. طبق این توافق، هند می‌تواند ۴۵ در صد از پول نفت خریداری شده از ایران را به روپیه بپردازد.
مقام ‌آگاه سازمان "صادرات محصولات کشاورزی و مواد غذایی" هند همچنین گفت،‌ در صورتی که مکانیزم توافقی پرداخت پول عملی شود شرکت‌های بیشتری برای صادرات گندم و دیگر کالاها به ایران تمایل نشان خواهند داد.
مبادلات همزمان با تحریم‌ها
در پی شدت یافتن تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران مشکلاتی بر سر راه نحوه تسویه بدهی‌های هند در قبال خرید نفت ایران به‌وجود ‌آمده است. اما دو کشور در سفر اخیر هيأت تجاری اعزامی هند به ایران در اسفندماه ۹۰ توافق کردند که ایران به جای دلار از هند روپیه بگیرد.
آروتید مهتا، رئیس هیأت اعزامی هند ابراز امیدواری کرده است که سطح مبادلات تجاری دو کشور تا ۴ سال آینده به سالی ۲۵ میلیارد دلار برسد.

---
رفیق احمد، رئیس فدراسیون سازمان‌های صادراتی هند که همراه با این هیأت به تهران سفر کرده بود گفته است، کشورش در جستجوی راه‌هایی برای افزایش حجم تراز بازرگانی با ایران است.
به گفته‌ او، هند سالانه ۹ میلیارد دلار نفت و دو میلیارد دلار کالا از ایران وارد و در مقابل تنها دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار کالا به ایران صادر می‌کند.

ایران در ماه‌های گذشته مقادیر قابل توجهی گندم از کشورهای روسیه، استرالیا و پاکستان وارد کرده است. این کشور بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ میلادی بیش از ۸ میلیون تن گندم وارد کرده است.
رویترز در اول مارس سال جاری گزارش داد که به‌رغم تحریم‌های آمریکا جمهوری اسلامی ۱۲۰ هزار تن گندم از آمریکا خریداری کرده است.
سخنگوی وزارت کشاورزی آمریکا در واشنگتن روز اول مارس با اعلام این خبر افزود، این معامله با تأیید وزارت دارایی آمریکا صورت گرفته است. وی روشن نکرد، پول این معامله چگونه پرداخت خواهد شد.
فروش ۶۰ هزار تن شکر به ایران
هند همچنین قرارداد فروش ۶۰ هزار تن شکر خام به ایران را نهایی کرده که اولین محموله از این قرارداد در بندر بمبئی آماده ارسال است. قرار است تا ماه آینده تمامی این محموله تحویل ایران شود.
ایران همچنین در تلاش است تا از هند شکر، قطعات کامپیوتر و ماشین‌‌آلات، تولیدات فلزی، آهن،‌فولاد، مواد معدنی، لباس، چای، چوب و خودرو وارد کند.





شماری از روزنامه‌های آلمانی گفت‌وگوی محمود احمدی‌نژاد با شبکه دوم تلویزیون این کشور را تفسیر کرده‌اند. به باور یک مفسر کسی که بایستی با او مصاحبه شود، نه رئیس‌جمهور بلکه رهبر ایران است.
"زود دویچه تسایتونگ" یکی از روزنامه‌های معتبر و پرتیراژ آلمان روز چهارشنبه (۲۱ مارس/۲ فروردین) در تفسیری به قلم پاول آنتون کروگر به مصاحبه‌ محمود احمدی‌نژاد با کلاوس کلبر، دبیر و مجری یکی از پربیننده‌ترین برنامه‌های خبری شبانگاهی در شبکه دوم تلویزیون این کشور (ZDF) نگاه انداخته است.
پیش از پخش این گفت‌وگو در شامگاه دوشنبه (۱۹ مارس) مخاطبان در گزارشی شاهد پیش‌زمینه‌ی فعالیت‌های هسته‌ای ایران در سال‌های اخیر و ابعاد حمله احتمالی نظامی اسرائیل به این کشور بودند. در همین حال گفته ‌شد که تیم خبری این شبکه تلویزیونی از دو سال پیش برای انجام این گفت‌وگو درخواست کرده و به تازگی در تماسی غیرمنتظره از سوی دفتر ریاست‌جمهوری ایران این امر میسر شده است.
پس از در اختیار گذاشتن این اطلاعات، بینندگان شاهد گفت‌وگوی مجری سرشناس آلمانی با رئیس‌جمهوری بودند که به نوشته‌ی مفسر روزنامه "زوددویچه تسایتونگ" در عالم سیاست به استفاده از هر فرصتی برای تحریک کشورهای غربی و انکار فاجعه‌ هولوکاست شهرت دارد.
به باور پاول آنتون کروگر پس با توجه به این پیش‌زمینه‌ها و همچنین گزارش‌های مستندی که کلاوس کلبر پیش‌تر در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران تولید کرده، وی به خوبی از چالش‌های گفت‌وگو با رئیس‌جمهوری همچون محمود احمدی‌نژاد و ترفندهایش به ویژه هوشمندی‌ وی در مورد تأثیر ابزاری نظیر رسانه ‌بر افکار عمومی آگاهی داشته است.
اما نتیجه در نهایت همانگونه پیش‌می‌رود که در گذشته نیز برای همکاران غربی این خبرنگار آلمانی پیش رفته است: محمود احمدی‌نژاد به جای پاسخ دادن به سئوالات خبرنگاران هر پرسشی را با پرسشی دیگر در هم می‌آمیزد، با ترفندهای متفاوت از زیر پاسخگویی شانه خالی می‌کند و مسیر گفت‌وگو را به جهتی هدایت می‌کند که خود می‌پسندد.

"رئیس‌جمهوری نیازمند به توجه"
مفسر "زود دویچه تسایتونگ" عملکرد مصاحبه‌گر در قطع چندین باره سخنان محمود احمدی‌نژاد و مجبور کردن وی به پاسخگویی را نیز در مجموع حربه‌ی چندان موفقی در برخورد با رئیس‌جمهور و دیگر سیاستمداران ایرانی نمی‌داند. به نوشته او محمود احمدی‌نژاد نه تنها در برخورد با خبرنگاران خارجی بلکه اخیرا در برابر نمایندگان مجلس ایران نیز از همین ترفندها استفاده کرده است.

به باور یکی از مفسران آلمانی محمود احمدی‌نژاد، به ویژه پس از انتخابات بحث‌انگیز سال ۱۳۸۸رئیس‌جمهوری بدون قدرت است. به باور یکی از مفسران آلمانی محمود احمدی‌نژاد، به ویژه پس از انتخابات بحث‌انگیز سال ۱۳۸۸رئیس‌جمهوری بدون قدرت است.
پرسش اساسی که مفسر این روزنامه آلمانی با نتیجه‌گیری از موارد مطرح شده با خوانندگان در میان می‌گذارد، این است که آیا چنین گفت‌وگوهایی با توجه به اصول خبرنگاری حرفه‌ای ارزشمندند یا تنها عرصه را برای ابراز وجود رئیس‌جمهوری مستبد و یهودی‌ستیز باز می‌کنند؟
به باور نویسنده این تفسیر، محمود احمدی‌نژاد، به ویژه پس از انتخابات بحث‌انگیز سال ۱۳۸۸رئیس‌جمهوری بدون قدرت است. او خاطرنشان می‌کند، شاید به همین دلیل نیز محمود احمدی‌نژاد با انجام این گفت‌وگو موافقت کرده تا به این وسیله بار دیگر جهان را متوجه خود کند.
مفسر روزنامه "زود دویچه تسایتونگ" نوشته را با ذکر یک نکته به پایان می‌رساند: قدرت در ایران در تمامی عرصه‌ها از جمله برنامه‌های هسته‌ای نه در اختیار رئیس‌جمهور بلکه به تمامی در دست رهبر این کشور است؛ مردی که پاسخ‌ها نزد اوست و هیچ‌گاه نیز حاضر به گفت‌وگو با خبرنگاران نشده است.

"وهم خودبزرگ بینی"

آندرئا زایبل مفسر روزنامه ‌"دی ولت" نیز در نظری مشابه اساس گفت‌وگو با "دیکتاتورهایی همچون محمود احمدی‌نژاد، بشار اسد یا کیم یونگ اون" را کاری بیهوده می‌خواند که نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت.

او در تفسیری که بر این مصاحبه نگاشته، تأکید می‌کند که جهان غرب از مدت‌ها پیش به خوبی چنین افرادی را می‌شناخته و ساده‌لوحانه خواهد بود اگر انتظار داشته باشیم که چنین رهبرانی حاضر هستند که در یک گفت‌وگوی تلویزیونی مکنونات ذهنی خود را آشکار کنند.
روزنامه "‌تاگس‌ تسایتونگ" نیز در تفسیری بر این گفت‌وگو بر نفرت‌پراکنی محمود احمدی‌نژاد بر ضد یهودیان تأکید کرده است. یکی از وظایفی که به باور مفسر این روزنامه از سوی خبرنگار آلمانی مورد غفلت قرار گرفته است، پاسخ قاطع به سخنان محمود احمدی‌نژاد در انکار واقعه هولوکاست بوده است.
فیلیپ گسلر مفسر این روزنامه استفاده از افعال سوم شخص مفرد از سوی رئیس‌جمهوری ایران را زمانی که وی در مورد خود صحبت می‌کرده، نشانی محکم بر "وهم خود بزرگ‌بینی" محمود احمدی‌نژاد دانسته و می‌نویسد: «در این گفت‌وگو بیماری روانی رئیس‌جمهوری ایران بیش از پیش نمایان شد.»






افراطیون آمریکا و تلاش برای حرکت به سوی رویارویی با ایران

تحلیل‌گران روزنامه نیویورک تایمز می‌نویسند که حتی قبل از موضع‌گیری دو هفته پیش باراک اوباما که گفت «من هوای اسرائیل را دارم»، محافل و افراد تندرو و طرفدار اسرائیل از جمله گری ال. باوئنر، از رهبران گروه‌های مسیحیان انجیلی، و ویلیام کریستول، از صاحب‌نظران و مفسران محافظه‌کار آمریکا، دولت آقای اوباما را تحت فشار قرار داده بودند تا موضع سرسختانه‌تری در حمایت از اسرائیل و علیه ایران اتخاذ کند.
این دو شخصیت تندرو که در عین حال رهبر گروهی هستند به نام «کمیته اضطراری دفاع از اسرائیل» در تازه‌ترین مصاحبه‌های ویدئویی خود با حمله به سیاست‌های باراک اوباما ادعا می‌کنند که برخورد رئیس جمهور آمریکا با ایران بسیار ضعیف و کارنامه دولت وی از نظر حمایت از اسرائیل قابل نکوهش است.
نیویورک تایمز، چاپ آمریکا، می‌افزاید که همزمان با هشدارهای رهبران اسرائیل که ایران را خطری برای موجودیت کشور خود توصیف می‌کنند، محافل و گروه‌های طرفدار اسرائیل در آمریکا تلاش دارند تا دولت و کنگره را به سمت دیدگاه‌های خود بکشانند. اما این مباحث در حال حاضر در احاطه تندرو‌ترین محافل مثل «کمیته اضطراری دفاع از اسرائیل» است و به اعتقاد برخی از صاحب‌نظران این اعمال فشار‌ها باعث شده است که مواضع دولت آمریکا نیز به سمت جنگ و رویارویی با ایران کشیده شود.
به عنوان نمونه، اریک کانتور، رهبر فراکسیون حزب جمهوری‌خواه در مجلس نمایندگان آمریکا، و یکی از حامیان نزدیک بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، می‌گوید: «مسئله نه مربوط به اسرائیل، بلکه مربوط به خود آمریکاست. مسئله مسئله منافع ما در منطقه است و کاخ سفید در این مورد موضع صریح و قاطعی ندارد.»
از جمله دیگر شخصیت‌ها و محافل تندرو و طرفدار اسرائیل می‌توان به جان مک‌کین، سناتور جمهوری‌خواه، اعضا و هواداران «کمیته اضطراری دفاع از اسرائیل»، نومحافظه‌کارانی که در دوران ریاست جمهوری جرج بوش نفوذ فراوانی داشتند و «کمیته عمومی آمریکا و اسرائیل (ای‌پک) اشاره کرد.
روزنامه نیویورک تایمز یادآوری می‌کند که در مقابل محافل و گروه‌های لیبرال و ضد جنگ نیز سعی می‌کنند بر فعالیت خود بیافزایند، از جمله آنها جی استریت است که هر ساله رقمی حدود ۵۰۰ هزار دلار کمک مالی از «جرج سوروس» دریافت می‌کند و دیگری هم نشریه‌ای یهودی است به نام «تیکوم» که مرکز آن در برکلی کالیفرنیاست و زیر شعار مخالفت با جنگ علیه ایران سعی دارد گروه‌ها و افراد همفکر خود را سازمان‌دهی کند.
در ماه‌های اخیر نه تنها بین تندرو‌ها و میانه‌رو‌ها، بلکه حتی در میان محافل افراطی طرفدار اسرائیل بر سر شدت برخورد یا رویارویی نظامی با ایران بحث درگرفته است. اختلاف نظر بر سر چگونگی برخورد با ایران را حتی می‌توان در عرصه افکار عمومی یهودیان ساکن اسرائیل نیز مشاهده کرد.
در نظرسنجی‌ای که در ماه سپتامبر توسط «کمیته یهودیان آمریکا» انجام شد، حدود ۵۶ درصد از پاسخ‌دهندگان گفتند که اگر دیپلماسی و تحریم‌ها به نتیجه نرسد، از حمله نظامی طرفداری خواهند کرد. این در حالی است که ۳۸ درصد کلا با حمله و اقدام نظامی مخالف بودند. در مقایسه این آمار با نظرسنجی سال گذشته می‌توان دید که حمایت افکار عمومی یهودیان آمریکا از حمله نظامی به ایران به نسبت سال گذشته تا حدی کاهش یافته است.
برای مثال، مایکل لرنر، رهبر گروه «تیکوم» و از شخصیت‌های اصلی ائتلاف گروه‌های مذهبی مخالف جنگ، می‌گوید که برای کاستن از فضای جنگ‌طلبی تلاش می‌کند. به گفته این شخصیت‌ها فضای مباحث مربوط به ایران با مباحث سال ۲۰۰۲ و دوره نزدیک به حمله نظامی به عراق شباهت فراوانی دارد.
در این میان برخی از اعضای مجالس قانون‌گذاری آمریکا مثل کیث الیسون، از حزب دموکرات، معتقدند که در مورد بحران ایران و تاکید و ضرورت اقدام نظامی اغراق می‌شود. ولی امثال وی در مجالس آمریکا در اقلیت هستند.
نیویورک تایمز با اشاره به تصمیمات مجالس قانون‌گذاری آمریکا و تصویب لوایح متعدد برای تحریم ایران نتیجه‌گیری می‌کند که اکثریت بزرگی در این نهاد‌ها طرفدار اقدامات شدیدتر علیه ایران هستند. در عین حال تمام نامزدهای حزب جمهوری‌خواه برای انتخابات ریاست جمهوری نیز طرفدار تحریم و اعمال فشارهای شدید‌تر علیه ایران هستند و همواره بر حمایت خود از اقدامات اسرائیل و همبستگی با آن کشور تاکید می‌کنند.
این نکته را نیز باید به خاطر داشت که در مباحث مربوط به ایران، گروه‌های تندرو و طرفدار اسرائیل از امکانات مالی، رسانه‌ای و تبلیغاتی و حمایت شخصیت‌های سر‌شناس بیشتری برخوردار هستند.
در مجموع محافل، شخصیت‌ها و گروه‌های طرفدار اسرائیل از سال ۲۰۰۰ تاکنون بیش از ۴۷ میلیون دلار به نامزدهای مقام ریاست جمهوری یا عضویت در مجالس قانون‌گذاری آمریکا کمک مالی کرده‌اند. این محافل هزینه‌های سفر سیاستمداران و نمایندگان مجالس آمریکا به اسرائیل را تامین می‌کنند و تعداد زیادی از آنها به مجامع طرفداران اسرائیل از جمله جلسات سالانه «ای‌پک» دعوت می‌شوند.
در بخش پایانی این تحلیل، روزنامه «نیویورک تایمز» یادآوری می‌کند که باراک اوباما در مورد «سخنان غیرمسئولانه درباره جنگ علیه ایران» هشدار داده است، هر چند وی تاکید دارد که گزینه نظامی علیه ایران را هیچ گاه کنار نگذاشته است.
باراک اوباما چند هفته پیش در جلسه «کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل»، ای‌پک، به رهبران اسرائیل تضمین داد که آمریکا از امنیت آن کشور دفاع خواهد کرد. او با صراحت به اقدام نظامی علیه ایران اشاره کرد و سیاست مهار ایران را رد کرد.
کار‌شناسان معتقدند که این موضع‌گیری تند باراک اوباما علاوه بر تلاش برای جلب رضایت اسرائیل در داخل آمریکا نیز موثر بوده است. این سخنان گلایه و انتقادهای برخی از یهودیان طرفدار حزب دموکرات را ساکت کرد و در عین حال توانست تا حد زیادی تبلیغات نامزدهای حزب جمهوری‌خواه را که او را به ضعف در برابر ایران متهم می‌کنند خنثی کند.
استیو رابینوویتز، از مقامات دولت بیل کلینتون، که اکنون از جمله مشاوران گروه‌های یهودی در آمریکاست می‌گوید که به این ترتیب «بهانه عمده نامزدهای جمهوری‌خواه برای شوراندن رای‌دهندگان یهودی علیه باراک اوباما دیگر از دست آنها خارج شده است».




گزارش سالانه دولت آمریکا از نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران

این گزارش که دوره آوریل ۲۰۱۱ تا پایان فوریه ۲۰۱۲ را در برمی‌گیرد در مقدمه خود اشاره می‌کند که هنوز هم نقض آزادی مذهب به عنوان یکی از مبانی حقوق بشر در اکثر کشورهای جهان ادامه دارد. قوانین و رفتار حکومت‌ها در نقض این آزادی‌ها نقش مهمی ایفا کرده و معمولا اقلیت‌های مذهبی علاوه بر تبعیض‌های اجتماعی هدف سرکوب، آزار و اذیت و حتی حملات خشونت‌آمیز قرار می‌گیرند.
در مقدمه این گزارش که به دست «کمیسیون آمریکایی آزادی مذهبی در جهان» تهیه و تدوین شده از جمله مهم‌ترین موارد نقض آزادی‌های مذهبی به اعمال فشار و سرکوب مخالفان حکومت مصر تحت عنوان «بی‌دینان» و حملات خشونت‌آمیز به قبطی‌های مصر، سرکوب اقلیت‌های مذهبی در ایران، حملات خشونت‌آمیز و گسترده به مسیحیان نیجریه به عنوان برجسته‌ترین نمونه‌های بروز نقض آزادی‌های مذهبی اشاره شده و گسترش تبلیغات و عقاید افراطی و اسلام‌گرایی بنیادگرا هنوز هم یکی از مهم‌ترین عوامل بروز درگیری‌های مذهبی در جهان اسلام توصیف می‌شود.
گزارش سالانه دولت آمریکا درباره آزادی‌های مذهبی، به طور مفصل به وضعیت کشورهایی می‌پردازد که از نظر تهیه‌کنندگان این گزارش محل نگرانی ویژه‌ای‌اند. یکی از این کشور‌ها ایران است.
در این گزارش آمده است که حکومت ایران به آزار و اذیت و نقض سیستماتیک حقوق اقلیت‌های مذهبی ادامه می‌دهد. رژیم جمهوری اسلامی نظامی استبدادی مذهبی است و طبق قوانین و سنت‌های حاکم با شهروندان بر اساس تعلقات مذهبی آنها برخورد می‌کند. شرایط اقلیت‌های مذهبی طی سال گذشته وخیم‌تر شده و به‌خصوص بهاییان، برخی از شاخه‌های مسیحیت و دراویش مورد حملات فیزیکی، بازداشت و محاکمه‌های غیرقانونی واقع شده‌اند. حتی اقلیت‌های مذهبی که طبق قانون حقوق آنها در ایران به رسمیت شناخته شده است یعنی یهودیان، مسیحیان، آشوری‌ها، ارمنی‌ها و زرتشتی‌ها مورد تبعیض قرار می‌گیرند.
فشارهای حکومت حتی روحانیون مسلمان، چه شیعه و چه سنی، که منتقد نظام حاکم باشند را نیز شامل می‌شود. در عین حال فعالان حقوق بشر و منتقدان و دگراندیشان همواره به بهانه یا اتهام‌هایی نظیر مخالفت با دین و «خداستیزی» یا «محاربه» بازداشت شده و سرکوب می‌شوند. گسترش یهودی‌ستیزی و تکرار انکار هولوکاست، کشتار یهودیان، توسط مقامات ارشد حکومت ایران نگرانی شدیدی را در میان یهودیان این کشور ایجاد کرده است.
از زمان برگزاری انتخابات بحث‌انگیز سال ۲۰۰۹ وضعیت آزادی‌های مذهبی همچون سایر مظاهر آزادی‌های مدنی به شدت بد‌تر شده و به وضعیت سال‌های اول روی کار آمدن جمهوری اسلامی بازگشته است. تعداد بازداشت‌ها، موارد شکنجه و اعدام زندانیان افزایش یافته و این شدت عمل حتی مسلمانان ناراضی و مخالف دولت را نیز شامل می‌شود.
طی دوره مورد گزارش، حکومت ایران با استفاده از قوانین مذهبی مخالفان خود از جمله پیروان مذاهب دیگر، فعالان مدنی و فعالان جنبش زنان را سرکوب کرده و حقوق تضمین شده این افراد طبق منشورهای بین‌المللی را زیر پا گذاشته است.

توصیه‌ها
در بخش توصیه‌های این گزارش خاطرنشان می‌شود که دولت آمریکا طی سال گذشته در عرصه دفاع از حقوق بشر فعال بوده و با انتشار اطلاعیه‌ها و موضع‌گیری‌های علنی مقامات ارشد این دولت یا از طریق فعالیت در مجامع بین‌المللی سعی کرده است به موارد نقض حقوق بشر و از جمله آزار اقلیت‌های مذهبی اعتراض کند.
دولت آمریکا باید با هدف قرار دادن افراد و مقام‌های مشخص در حکومت ایران از جمله آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر، و محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور، نقش این مسئولان را در تداوم فشارهای مذهبی در جامعه ایران برجسته‌تر کرده و همراه با سایر کشورها و مجامع بین‌المللی از جمله اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد افرادی را که مسئول این اعمال هستند مورد مجازات قرار دهد.
در بخش‌های بعدی این گزارش علاوه بر تشریح فضای سرکوب و تشدید اختناق در ایران طی دو سال گذشته که همه منتقدان و مخالفان از جمله شیعیان را در برگرفته است به وضعیت تک‌تک اقلیت‌های مذهبی در ایران پرداخته شده است.

اهل سنت
در مورد اهل سنت یادآوری شده است که تبعیض گسترده در حق پیروان این مذهب که معمولا در مناطق مرزی ایران زندگی می‌کنند ادامه دارد. همزمان حملات به برخی از اماکن مذهبی اهل سنت و حمله و اعمال فشار به روحانیون این مذهب ادامه یافته است. نمایندگان سنی‌مذهب مجلس ایران بار‌ها در این مورد اعتراض کرده و در نامه‌ای خطاب به رهبر ایران خواستار پایان دادن به این محدودیت‌ها شده و از جمله خواسته‌اند که پس از سال‌ها انتظار اجازه بنای یک مسجد برای سنی‌ها در شهر تهران داده شود.

دراویش
در مورد دراویش ایران نیز بازداشت پیروان این آیین طی سال گذشته افزایش یافته و به طور کلی فشار حکومت برای محدود کردن آنها بیشتر شده است. طی سال‌های اخیر چند صد نفر از پیروان این آیین بازداشت شده و همزمان تمام دستگاه‌های تبلیغاتی از جمله تلویزیون دولتی ایران برنامه‌های متعددی را برای تخریب وجهه این آیین و به خصوص پیروان شاخه نعمت‌اللهی پخش می‌کنند. در عین حال گزارش‌هایی منتشر شده حاکی از این که حکومت در حال بررسی قانونی برای ممنوع کردن صوفی‌گری در ایران است.

بهاییان
از میان اقلیت‌های مذهبی غیرمسلمان، بهایی‌ها بیشتر از همه تحت فشار قرار دارند. جمعیت پیروان این آیین در ایران حدود ۳۰۰ هزار نفر است و آنها از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی از بسیاری از حقوق شهروندی از جمله حق تحصیلات عالی و اشتغال در ادارات دولتی و وابسته به آن محروم‌اند. تعداد زیادی از بهاییان هنوز در زندان و منتظر محاکمه هستند و به گفته نهادهای مدافع حقوق بشر پرونده‌هایی علیه ۴۰۰ نفر بهایی در ایران در جریان است.

مسیحیان
در مورد جامعه مسیحیان نیز به نظر می‌رسد که حملات و اعمال فشار حکومت به اجتماعات و اماکن مذهبی مسیحیان به خصوص مسیحیان انجیلی افزایش یافته است. اما رهبران شاخه‌های قدیمی مسیحیت در ایران یعنی ارامنه و آشوری‌ها نیز از اذیت و آزار در امان نبوده‌اند. فعالیت کلیساهای اسقفی (انجیلی) در ایران به شدت کنترل می‌شود و حکومت تمام اعضای آنها را شناسایی کرده و زیر نظر دارد. طی یک سال و نیم گذشته حدود ۳۰۰ نفر از مسیحیان نوکیش ایرانی بازداشت و به شکل ناعادلانه‌ای محاکمه شده‌اند.

یهودی‌ستیزی
در بخش دیگری از این گزارش به تشدید فضای یهودی‌ستیزی در ایران اشاره شده و گفته می‌شود که تحت تاثیر لحن تند بسیاری از مقامات و از جمله انکار هولاکوست و قتل عام یهودیان توسط محمود احمدی‌نژاد این نوع تبلیغات در رسانه‌های دولتی و محافل مذهبی تندرو وابسته به حکومت گسترش یافته است. جامعه یهودیان ایران که جمعیت آن بیش از ۲۵ تا ۳۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود با وجود آن که در قانون اساسی جزء اقلیت‌های قانونی شناخته شده‌اند ولی از حقوق و امکانات برابر تحصیلی، شغلی و سیاسی برخوردار نیستند.
در بخش پایانی این گزارش به دولت آمریکا توصیه می‌شود که با تداوم حمایت فعالانه از حقوق بشر و آزادی‌های مدنی و مذهبی در ایران به رژیم جمهوری اسلامی فشار بیشتر و موثرتری وارد کند.

سه محور اصلی توصیه‌های این گزارش عبارتند از:
-مبارزه برای جلوگیری از نقض آزادی‌های مذهبی و حمایت از دموکراسی و حقوق بشر
-اعمال تحریم‌های هدفمند در مورد مقام‌ها و نهادهایی که حقوق و آزادی‌های مذهبی را نقض می‌کنند
-توسعه و کمک به گسترش آزادی‌های مذهبی و عقیدتی زیر چتر دفاع از حقوق بشر از طریق تمامی مراجع و نهادهای موجود
در بخش تحریم‌های هدفمند مقامات حکومت ایران تاکید می‌شود که چهره‌های اصلی و تصمیم‌گیر در مورد سیاست‌های سرکوب‌گرانه حکومت باید مشخصا مورد مجازات یا تحریم قرار بگیرند. این فهرست باید افراد زیر را شامل شده و با افزودن چهره‌ها و مقامات دیگر تکمیل شود:‌
آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور، صادق اردشیر لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، آیت‌الله احمد جنتی، رئیس شورای نگهبان، آیت‌الله مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان، حسین شریعتمداری، سردبیر و مدیرمسئول روزنامه کیهان، محمد مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه‌های انقلاب اسلامی، عباس پیرعباسی، قاضی شعبه ۲۶ دادگاه‌های انقلاب اسلامی، ابوالقاسم صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه‌های انقلاب اسلامی



باراک: ۲۰۱۲ سالی بسیار مهم در زمينه حمله احتمالی به ايران است

اهود باراک، وزير دفاع اسرائيل، می گويد که ۲۰۱۲ سالی «بسیار مهم» در زمينه حمله احتمالی به تاسيسات هسته ای ايران است و تاکيد کرده که «تهديد به حمله عليه ايران کارساز است.»
آقای باراک در گفت و گو با تلويزيون آلمان در عين حال گمانه زنی کرده که «مداخله عميق»- اصطلاحی برای هدف قرار دادن دقيق تاسيسات هسته ای ايران- موضوعی مربوط به چند هفته يا حتی چند سال نيست.
وزير دفاع اسرائيل همچنين در گفت و گو با راديوی اين کشور اظهار داشت که تهديد نظامی ايران اقدامی برای جلوگيری از گام برداشتن جمهوری اسلامی ايران به سوی توسعه سلاح هسته ای است.
وی گفت: «ما با چشمان خود شاهديم چرا ايران، که واقعا قصد دارد تا به سلاح اتمی دست پيدا کند، برخی گام ها را که از سوی آژانس بين المللی انرژی اتمی به عنوان نقض قوانين تعريف شده است، بر نمی دارد».
به گفته آقای باراک، «يکی از دلايل می تواند اين باشد که ايران نگران است، اگر خدای نکرده چنين کاری انجام دهد، ايالات متحده آمريکا و يا کشور ديگری عليه آنها دست به اقدام بزند».
اسرائيل که ظن آن می رود با داشتن «۲۰۰ کلاهک هسته ای» تنها کشور دارای سلاح اتمی در منطقه خاورميانه باشد همواره از برنامه هسته ای ايران به عنوان تهديدی عليه موجوديت خود ياد کرده و خواستار تشديد تحريم ها و فشار بر تهران برای دست کشيدن از غنی سازی اورانيوم است که کاربرد دوگانه نظامی و غير نظامی دارد.
ايران می گويد که برنامه هسته ای آن دارای اهداف صلح آميز است ولی با اين حال برای دور کردن تاسيسات اتمی خود از حملات احتمالی آمريکا و اسرائيل، قصد دارد تا آنها را به پناهگاه های زير زمينی بويژه در فردو- نزديکی شهر قم- منتقل کند.
با وجود اينکه دولت باراک اوباما اعلام کرده است که استفاده از ابزار نظامی يکی از گزينه های برخورد با تلاش احتمالی ايران برای دستيابی به سلاح هسته ای است، رييس جمهوری آمريکا می گويد که اين گزينه در حال حاضر در دستور کار نيست و کشورش توان خود را بر راه های ديپلماتيک و تشديد تحريم ها بر ضد تهران متمرکز کرده است.
وزير دفاع اسرائيل بار ديگر تاکيد کرد که ايران قصد دارد تا پيش از هر گونه حمله احتمالی به تاسيسات هسته ايش به مرحله ای از مصونيت سازی برسد که ديگر راه برگشتی از آن وجود ندارد.
به گفته آقای باراک، اسرائيل نمی تواند منتظر بروز چنين وضعيتی بماند.
با اين حال، وی به راديوی اسرائيل گفته است که بايد چندين ماه به تحريم ها و مذاکرات فرصت داد تا نتيجه خود را نشان دهند «و در اين فرصت زمانی، مشخص خواهد شد آيا ايرانی ها قصد دارند يا بنا ندارند برنامه توليد سلاح هسته ای خود را متوقف کنند».
وزير دفاع اسرائيل می گويد که کشورش با آمريکا بر سر جلوگيری از دست يافتن ايران به سلاح هسته ای تفاهم دارد ولی «بين ما و آمريکا در خصوص چشم انداز و زمان بندی اين موضوع اختلاف نظر است».
باراک افزود: «برتری توانايی نظامی آمريکا و موقعيت اين کشور به عنوان يک ابرقدرت باعث شده است تا واشينگتن موضع متفاوتی در خصوص تهديدات هسته ای ايران اتخاذ کند.»
مقام های جمهوری اسلامی ايران در پاسخ به تهديدهای نظامی اسرائيل بارها هشدار داده اند که به هرگونه حمله احتمالی اين کشور پاسخی قاطع و کوبنده خواهند داد.
علی اکبر صالحی، وزير امور خارجه ايران، اواخر اسفندماه در اين زمينه پا را فراتر گذاشت و گفت که در صورت بروز يک جنگ احتمالی، اسرائيل يک هفته بيشتر دوام نخواهد آورد.




بهمن کارگر، معاون اجتماعی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، با تاکید بر اینکه برخورد با "مفاسد اخلاقی" تعطیل بردار نیست، گفته است در برخی فصول سال مثل تابستان به دلیل شرایط جوی، برخوردهای پلیس بیشتر خواهد بود.
آقای کارگر در مصاحبه ای با خبرگزاری مهر در روز پنجشنبه ۳ فروردین، ۲۲ مارس گفته است "نیروی انتظامی یکی از ۲۶ دستگاه متولی برخورد با عفاف ستیزان و از فعال‌ترین آنها محسوب می‌شود" و با انتقاد از "پیشرو بودن" این نیرو در این زمینه، افزوده است که برخورد نیروی انتظامی "باید آخرین حلقه این زنجیره باشد."
طی سال‌های گذشته فعالیت "گشت های ارشاد" در فصل تابستان بیشتر بوده اما این مقام نیروی انتظامی از کاهش میزان "عفاف ستیزی" طی پنج سال اخیر خبر داده است.
پلیس ایران با اجرای طرح‌های مختلف در شهرهای ایران با افرادی که آنها را بدحجاب یا بد پوشش نامیده است، برخورد و اقدام به بازداشت این افراد کرده است.




درگیری معترضان کرد با پلیس در دیاربکر
گزارش‌ها از ترکیه حاکی از آن است که هفت پیکارجوی کرد و شش پلیس ترکیه در درگیری‌ در جنوب شرقی این کشور کشته شده‌اند.
نیروهای دولتی ترکیه روز چهارشنبه (۲۱ مارس) دست به عملیات گسترده‌ای علیه حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) در نزدیکی کوه جودی در استان شرناق زدند.
در این حمله که بزرگ ترین حمله علیه پیکارجویان در سال ۲۰۱۲ است، از هلیکوپترهای توپدار استفاده شده است.
خبرنگاران می‌گویند درگیری‌ها با تنش‌ بر سر مراسم جشن سال نوی کردی جرقه خورد.
مقام‌های امنیتی ترکیه گفته‌اند چهار نفر از نیروهای دولتی روز چهارشنبه کشته شدند و یک نفر دیگر روز پنجشنبه کشته شد.
طبق گزارش‌ها، یک پیکارجو در این عملیات به اسارت گرفته شده است.
در این عملیات، نیروهایی از ارتش ترکیه و نیروی عملیات ویژه پلیس حضور داشتند.
روز یکشنبه، پلیس در شهر دیاربکر در جنوب شرقی ترکیه از گاز اشک آور و ماشین‌های آب‌پاش استفاده کرد تا مانع از تظاهرات کردها در آستانه نوروز شود.
ناآرامی‌ها، چند ساعت بعد به سایر شهرهای ترکیه رسید.
خبرنگاران می‌گویند پیکارجویان پ ک ک اخیرا بر حجم عملیات خود افزوده‌اند.
حزب کارگران کردستان ترکیه از سال ۱۹۸۴ تا کنون برای خودمختاری مناطق کردنشین ترکیه در جنوب شرقی این کشور با دولت در حال جنگ است.
تا کنون ده‌ها هزار نفر در این درگیری ها کشته شده‌اند.




ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا
ماریو دراگی، رئیس بانک مرکزی اروپا گفته است که کشورهای منطقه اقتصادی یورو، اوج بحران مالی را پشت سر گذاشته اند.
آقای دراگی که ایتالیایی است، در مصاحبه با روزنامه آلمانی بیلد گفته است اوضاع اقتصادی اروپا به تدریج ثبات می یابد و افزوده است که شاخص هایی مانند نرخ تورم و میزان کسری بودجه در کشورهای عضو حوزه یورو بهتر از آمریکاست.
رئیس بانک مرکزی اروپا در عین حال تاکید کرد اگرچه اوج بحران سپری شده اما هنوز خطر باقی است.
دسامبر سال پیش نیز آقای دراگی گفته بود که شک ندارد که یورو نجات پیدا خواهد کرد.
رئیس بانک مرکزی اروپا همچنین از تصمیم این بانک به تزریق نقدینگی به نظام بانکی اروپا دفاع کرده و گفته است که مداوای بحران سال گذشته "مستلزم تجویز دارویی قوی بود."
برخی از کارشناسان عقیده دارند شرایط اقتصادی کشورهای حوزه یورو هنوز وضعیتی "اطمینان بخش" دست نیافته است.
کارشناسان اقتصادی گفته اند، بدترین اتفاق قابل تصور برای کشورهای این منطقه، بازگشت به رکود اقتصادی است.
آقای دراگی در مصاحبه خود گفته است که خطر بروز مجدد بحران مالی در کشورهای عضو منطقه اقتصادی یورو همچنان وجود دارد و دولت‌ها باید مراقب بحران‌های احتمالی باشند.
تازه ترین آمار منتشره در مورد آلمان که مهم ترین اقتصاد اروپا است، نشان می دهد که سطح فعالیت های تولیدی در ماه مارس کاهش یافته و سفارش‌های جدید نیز از ابتدای سال جاری به بیشترین میزان افت کرده است.
نگرانی‌های تازه این است که روند خروج اقتصاد کشورهای غربی از وضعیت رکودی کند شده باشد که باعث افزایش نگرانی در مورد بحران مالی حوزه یورو شده است.
در صورت ادامه این وضعیت، احتمال بروز بحران مالی و بانکی جدیدی مشابه آنچه که سه سال پیش روی داد وجود دارد.
چنین وضعیتی می تواند اقتصاد جهانی را یک بار دیگر گرفتار رکودی عمیق کند.




تروریسم و جمهوری اسلامی (1): قربانی و متهم- کارنامه سال 90


نوشتۀ رضا تقی زاده
انفجار تروریستی که در شهر بانکوک رخ داد
در سالی که گذشت، جایگاه سنتی تروریسم در کارنامه جمهوری اسلامی بار دیگر تجدید شد. در گذشته جمهوری اسلامی ترجیح می‌داد در اجرای عملیات تروریستی برون‌مرزی، عوامل و اتباع غیرایرانی را مورد استفاده قرار دهد اما در اقدامات اخیر، علاوه بر طراحی غیرحرفه‌ای عملیات، استفاده از اتباع ایرانی نیز دیده می‌شود.

شدت گرفتن بحران پیرامون برنامه اتمی ایران، اتهام مشارکت جمهوری اسلامی در اقدامات تروریستی و حمایت از تروریسم بین المللی را که در کنار ضدیت با حقوق بشر و مخالفت با صلح اعراب و اسرائیل، طی سه دهه اخیر یکی از چهار عرصه اصلی چالش و تضاد میان جامعه جهانی و جمهوری اسلامی محسوب می‌شد تا مدتی به حاشیه برده بود. اما در سالی که گذشت، جایگاه سنتی تروریسم در کارنامه مناسبات خارجی جمهوری اسلامی بار دیگر تجدید شد.
در سالی که گذشت علاوه بر کشته شدن کارشناسان اتمی ایران در نتیجه اقدامات تروریستی، وقوع انفجار های مشکوک در مراکز موشکی و اتمی ایران در کرج (ملارد) و اصفهان به کشته شدن تعداد قابل ملاحظه ای از افراد نظامی و غیر نظامی منجر شد. متقابلاً، جمهوری اسلامی و اتباع ایران نیز بخصوص طی ماههای پایانی سال 1390 به دست داشتن در طرحهای تروریستی متعدد متهم شدند.
صدور قرار بازداشت برای سه ایرانی متهم به دست داشتن در دو طرح بمب‌گذاری علیه دیپلمات های اسرائیل مقیم دهلی نو، پایتخت هندوستان، و اقدام مشابه دولت تایلند، در رابطه با اجرای (ناموفق) طرح بمب گذاری دیگری در بانکوک، و همچنین عملیات همزمان تروریستی در باکو و تفلیس حاکی از گرایش احتمالی تازه تهران به سلاحی است که طی سالهای اخیر استفاده مستقیم از آن کمتر مورد توجه قرار گرفته بود.
موج تازه ترورهای برون مرزی منسوب به جمهوری اسلامی ظاهرا مدتی پیش از تهدید آشکار آیت الله خامنه ای در ابتدای ماه فوریه (نیمه بهمن ماه) تدارک، و حدود ده روز بعد از اظهارات وی، در 25 فوریه به موقع اجرا گذاشته شد. آیت‌الله خامنه‌ای در آن تاریخ گفته بود: "آمریکا و دیگران بدانند – که میدانند، که ما هم در برابر تهدید و تحریم تهدیدهایی داریم که هر وقت لازم باشد اعمال خواهد شد".
پیش از تهدید آشکار آیت الله خامنه ای، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در آخر ماه دی، ضمن متهم ساختن اسرائیل، بریتانیا و آمریکا به دست داشتن در ترور "دانشمندان هسته ای ایران"، اظهار داشت : "ما پاسخ محکمی به این اقدامات خواهیم داد و به همه این مجموعه ها اعم ازانگلیسیها، آمریکاییها، موساد و مجموعه های دیگر که با آنها همراهی میکنند، جواب قاطع و سنگین خواهیم داد".
حسین شریعتمداری نماینده رهبر جمهوری اسلامی در نشریه کیهان و مدیر مسئول آن روزنامه در روز 12 ژانویه طی مطلبی با عنوان "بگرد تا بگردیم" نوشت : "ترور نظامیان و مقامات اسراییلی به آسانی امکان پذیر است".
به نظر وی ترور مصطفی احمدی روشن که در تهران به قتل رسید به دستور رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل صورت گرفت. شخص اخیر یک روز قبل از به قتل رسیدن کارشناس هسته‌ای ایران، از آسیب زدن به برنامه هسته‌ای ایران سخن گفته بود.
حسین شریعتمداری در پایان مطلب خود نوشت : "اکنون جای این سوال است که چرا جمهوری اسلامی ایران از حق قانونی خود برای مقابله به مثل که نه فقط در آموزه‌های اسلامی ، بلکه در تمامی نظام‌های حقوقی بین المللی به رسمیت شمرده شد ه استفاده نمی کند؟ امروزه جمهوری اسلامی ایران، فداییان پاک باخته و سینه چاک فراوانی در سراسر جهان دارد".
انتقام جویی
وقوع چند انفجار مخرب و مشکوک در مراکز موشکی و اتمی ایران در 12 و 28 نوامبر 2011 ، ضمن آشکار ساختن ضعفهای حفاظتی در مراکز حساس نظامی و اتمی ایران، هشدار جدی برای سپاه پاسداران تلقی شد.
وقوع انفجار در مرکز موشکی سپاه در کرج و مرکز اتمی اصفهان که به کشته شدن دهها نفر انجامید، در ادامه ترور چند کارشناس دست در کار برنامه های اتمی جمهوری اسلامی صورت گرفت.
بعد از اجرای طرحهای ترور و یا بروز انفجار های مشکوک در مراکز نظامی و اتمی ایران، کوچکترین جای پا برای تعقیب و یا دستگیری عوامل آن بر جای نماند.
شاید بمنظور پوشاندن نقاط ضعف حفاظتی خود، جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی، از نسبت دادن مستقیم عملیات خرابکاری در مراکز موشکی و اتمی به عوامل خارجی خودداری و در واکنش به این رویداد ها یا به عامل حادثه (در مورد کرج) متوسل شده و یا از ارائه توضیح پیرامون انفجار خودداری ورزیدند (مرکز اتمی اصفهان).
تفاوت ها
از این لحاظ احتمال اتخاذ تصمیم در درون هیات حاکمه ایران دایر بر تدارک و اجرای عملیات تلافی جویانه برون مرزی با هدف انتقام گرفتن و همچنین نشان دادن قابلیت اجرای عملیات مشابه، مردود نیست.
در گذشته نیز ماموران جمهوری اسلامی، به دفعات به داشتن قصد و اجرای طرح ترور مخالفان سیاسی رژیم در داخل و خارج متهم و در موارد مشخص محکوم شده اند.
تفاوت بزرگ مابین تلاشهای تروریستی گذشته و طرحهای اخیر تروریستی منسوب به جمهوری اسلامی به نتیجه رسیدن اکثر عملیاتی است که تا زمان توقف "قتل های زنجیره ای"، بموقع اجرا گذاشته شد، و بی نتیجه ماندن اکثر تلاشهای برون مرزی طی چند هفته گذشته.
تفاوت های دیگر مابین دو گروه تلاشهای تروریستی منسوب به جمهوری اسلامی طی دو دهه اولیه انقلاب و اقدامات اخیر را میتوان در طراحی غیر حرفه‌ای و ابتدایی عملیات اخیر و استفاده از اتباع ایرانی در اجرای آنها دید.
در گذشته جمهوری اسلامی ترجیح میداد در اجرای عملیات تروریستی برون مرزی عوامل و اتباع غیر ایرانی را مورد استفاده قرار دهد.
توقف ترورها؟
از ابتدای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی توسل به ترور به صورت ابزار اصلی حذف رقیب مورد استفاده عوامل جمهوری اسلامی و همچنین مخالفان مسلح چپ آن (مجاهدین خلق) و مذهبیون افراطی (فرقان) قرار گرفت.
پس از استحکام نسبی قدرت در داخل کشور، ماشین ترور جمهور ی اسلامی متوجه مخالفان خارجی و بازماندگان رژیم سلطنتی سابق و رهبران اقلیتهای قومی (کردها) شد.
ترور شاپور بختیار آخرین نخست وزیر رژیم پادشاهی ایران (و سروش کتیبه منشی وی) در 6 اوت سال 1991 (15مرداد سال 1370) در پاریس، و همچنین ترور صادق شرافکندی ، دبیر کل حزب دمکرات کردستان (و سه نفر همراهان او) در 17 سپتامبر سال 1992 در رستوران میکونوس برلین از جمله معروف‌ترین اقدامات تروریستی برون مرزی جمهوری اسلامی بشمار میروند.
یازده سال پیش از اجرای ترور دوم، جمهوری اسلامی با استخدام یک تبعه لبنانی بنام انیس نقاش و تیم سه نفره او قصد از میان بردن بختیار را داشت ولی این طرح با دستگیری نقاش به نتیجه نرسید.
علاوه بر دو طرح ترور مخالفان داخلی، اقدام به انفجار 18 ژوئیه سال 1994 (2 تیرماه 1373) مرکز یهودیان آرژانتین (آمیا) در بوئنوس آیرس نیز که به کشته شدن 85 نفر و زخمی شدن 250 نفر انجامید به جمهوری اسلامی نسبت داده شد، و واکنش جهانی تندی را علیه دولت تهران برانگیخت.
به دنبال واکنش تند کشورهای اروپائی، پس از عملیات تروریستی پاریس و رستوران میکونوس برلین و آمیا در بوئنوس آیرس و بروی کار آمدن دولت محمد خاتمی، عملیات تروریستی برون مرزی جمهوری اسلامی و طرحهای ترور مخالفان داخلی موسوم به "قتلهای زنجیره ای" متوقف شد.
قتلهای زنجیره ای
اداره قتلهای زنجیره ای را که طی آن بیش از 80 مخالف جمهوری اسلامی و دگراندیش سیاسی جان خود را از دست دادند، شخصی معروف به سعید امامی بر عهده داشت.
قتلهای زنجیره ای را دولت خاتمی و وزیر اطلاعات او، قربانعلی دری نجف آبادی، به "عوامل خودسر" نسبت دادند. بدنبال انتشار مطالب متعدد در رسانه‌های طرفدار اصلاحات، سعید امامی که در منصب معاونت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار داشت، به اتهام سازماندهی و هدایت طرح قتلها دستگیر شد و مدتی بعد در زندان به طرز مشکوکی جان خود را از دست داد.
سعید امامی که نام اصلی او دانیال قوامی است و با نامهای مجتبی قوامی، سعید شمشیری، و سعید اسلامی نیز شناخته میشود، متهم به قتل داریوش و پروانه فروهر، محمد مختاری، محمد جعفر پوینده و دهها دگراندیش سیاسی واصلاح‌طلب مطبوعاتی است.
امامی در جریان هدایت قتلهای زنجیره ای از مطرح ساختن نقطه نظرهای خود نیز پرهیزنداشت. طی نامه ای که روزنامه "سلام" در تیر ماه سال 1378 از سعید امامی انتشار داد او خواستار اعمال محدودیت های بیشتر برای نویسندگان و مترجمان شده بود.
وی همچنین در سال 1375 طی سخنرانی در دانشگاه بوعلی همدان، مدعی غیرواقعی بودن هولوکاست و کشته شدن 6 میلیون یهودی شده و تعداد واقعی یهودیان به قتل رسیده بدست رژیم نازی را 25000 نفر اعلام کرده بود.
این نظریه و ارقام مورد اشاره امامی پیرامون قربانیان هولوکاست به دفعات از سوی محمود احمدی نژاد طی شش سال گذشته تکرار شده است.
طی دو سال گذشته، و احتمالا در نتیجه تغییر سیاست متوقف نگاه داشتن طرحهای ترور در داخل و خارج، نشانه های متعدد از مشارکت احتمالی ماموران جمهوری اسلامی در طرحهای ترور داخلی و خارجی دیده شده است.
پیش از شکل گرفتن اقدامات تروریستی اخیر که جمهوری اسلامی متهم به سازمان دادن آنها شده است، ابتدا موضوع طرح ترور عبدالکریم سروش توسط سازمان اطلاعات سپاه، و بعد از دستگیری فردی به نام منصور ارباب سیار در آمریکا، موضوع مشارکت عبدالرضا شهلایی از اعضاء ارشد سپاه و معاون او،غلام شکوری، در طرح ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن مطرح شد.
دو تلاش تروریستی یاد شده نیز به دلایل متعدد که پاره ای از آنها شناخته شده اند از رسیدن به هدف بازماندند.



بروجردی: معافیت ۱۱ کشور اروپائی از تحریمها نشانه عقب نشینی آمریکاست

ایالات متحده آمریکا روز سه شنبه ژاپن، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و ٦ کشور دیگر اروپائی را به دلیل تلاش این کشورها در کاهش واردات نفت از ایران، از تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران معاف کرد.

علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم گفت: تصمیم ایالات متحده آمریکا مبنی بر معاف کردن ۱۱ کشور از تحریمهای نفتی علیه ایران، نشانه "عقب نشینی" آشکار این کشور است.
ایالات متحده آمریکا روز سه شنبه ژاپن، فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و ٦ کشور دیگر اروپائی را به دلیل تلاش این کشورها در کاهش واردات نفت از ایران، از تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران معاف کرد.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم، با اشاره به تصمیم اخیر آمریکا تاکید کرد که این تصمیم نشاندهنده نگرانی آمریکا از "روند رو به افزایش قیمت نفت" در جهان است.
براساس فانون جدیدی که در روزهای آینده از سوی ایالات متحده آمریکا به اجرا گذاشته خواهد شد بانکها و موسسات مالی که با بانک مرکزی ایران معاملاتی انجام دهند از سیستم مالی آمریکا حذف خواهند شد.
تصمیم اخیر ایالات متحده آمریکا موسسات بانکی این ۱۱ کشور را از تهدید به حذف شدن از سیستم مالی آمریکا حفظ می کند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا با اعلام این مطلب متذکر شد کشورهائی که شامل این معافیت شده اند بطور قابل ملاحظه ای حجم واردات نفت از ایران را کاهش داده اند.
باید یادآوری کنیم که همزمان با اعلام این تصمیم آمریکا، روزنامۀ مردم- ارگان حزب کمونیست چین- در مقاله ای به شدت از سیاست واشنگتن  مبنی بر تحریم نفتی ایران و مجازات کشورهائی که با ایران معاملات نفتی می کنند انتقاد کرد.
در گفتگوئی با فریدون خاوند،  استاداقتصاد در دانشگاه های پاریس و تحلیل گر مسائل اقتصادی ایران، از او پرسیدیم این اقدام آمریکا با چه انگیزه هائی صورت گرفته و چه سودی مألاً برای ایران خواهد داشت؟
فریدون خاوند در پاسخ به این پرسش، می گوید آمریکا از سوئی دلنگران این است که تحریم نفتی ایران یا کاهش خرید نفت از ایران باعث بروز دشواری هائی جدی برای متحدانش شود و از دیگر سو از آن بیم دارد که متوقف کردن آنی خرید نفت از ایران موجب بی ثباتی در بازار شود و به همین جهت تصمیم گرفته است به متحدان خود و بازار نفت فرصتی دهد تا با آمادگی بیشتری به جایگزینی نفت ایران بپردازند.
به باور فریدون خاوند، این تصمیم  در عمل دست کم در کوتاه مدت به ایران امکان می دهد که به طور عادی نفت خود را صادر کند اما در دراز مدت و حتا درمیان مدت برندۀ این ماجرا ایران نخواهد بود.
این تحلیل گر مسائل اقتصادی ایران در دنبالۀ سخنان خود در پاسخ به این پرسش که ادعای آقای علاءاددین بروجردی مبنی بر عقب نشینی آمریکا تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است می گوید سخنان رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس را باید در چهارچوب اظهارات تبلیغاتی مسئولان جمهوری اسلامی نگریست که بارها از تحریم ها به عنوان فرصت یاد کرده و مدعی شده اند که این تحریم ها بر اقتصادایران اثر ندارد.
سرانجام این که به باور فریدون خاوند، چین نیز برغم انتقادهایش از اقدام آمریکا مبنی بر تحریم نفتی ایران، با این تحریم ها همراه خواهد شد اما طبق معمول در ارتباط با ایران از یک دوگانگی در حرف و در عمل پیروی می کند.


محمد مرآح، فرد متهم به قتل در تولوز کشته شد


محمد مرآح، فرد متهم به قتل سه نظامی و چهار فرد غیرنظامی که از روز گذشته در محاصره نیروهای پلیس فرانسه قرار گرفته بود، پس از 32 ساعت مقاومت کشته شد.

محمد مرآح، 24 ساله که متهم به قتل 7 تن، در روزهای اخیر است، پس از 32 ساعت مقاومت، در ساعت ده و سی دقیقه صبح روز چهارشنبه، 22 مارس، در آپارتمان مسکونی خود که از روز گذشته به محاصره نیروهای پلیس فرانسه درآمده بود، کشته شد.
خبرگزاری فرانسه به نقل از پلیس این کشور گزارش می دهد که در جریان تیراندازیهای صبح امروز، سه تن از نیروهای پلیس نیز زخمی شدند که حال یک تن از آنان به شدت وخیم است.
همچنین به گزارش همین خبرگزاری صدای تیراندازیهای شدید و انفجار به مدت پنج دقیقه در نزدیکی محل سکونت فرد متهم به قتل شنیده شده است.
کلود گئان، وزیر کشور فرانسه، صبح امروز ابراز امیدواری کرد که محمد مرآح زنده دستگیر شود.
از شب گذشته هیچگونه نشانه ای مبنی بر زنده بودن فرد متهم که در محاصره پلیس مشاهده نشده بود. همین امر بر گمانه زنی ها نسبت به وضعیت محمد مرآح و مرگ و زندگی وی افزوده بود.
محمد مرآح شب گذشته گفته بود که "می خواهد با سلاح در دست بمیرد".
در پی اعلام تصمیم فرد متهم به قتل، کلود گئان در اظهار نظری متذکر شد که وضعیت محمد مرآح بسیار سخت و رادیکالیزه شده است.



بهای سبد نفت اوپک به بیش از ۱۲۳ دلار رسید

سحام نیوز: بهای هر بشکه سبد نفت خام اوپک – کشورهای صادرکننده نفت – در روز بیستم مارس ۲۰۱۲ ( اول فروردین ) با حدود یک دلار کاهش نسبت به روز قبل از آن به سطح ۱۲۳ دلار و سه سنت رسید.
به گزارش ایرنا، بهای هر بشکه سبد نفت خام اوپک در روز نوزدهم مارس ۲۰۱۲- ۲۹ اسفندماه ۱۳۹۰- ۱۲۴ دلار و هشت سنت بود.
سبد جدید نفت خام اوپک متشکل از نفت خام ۱۲ کشور عضو این سازمان است. آنگولا، لیبی، ایران، عربستان سعودی، کویت، قطر،امارات متحده عربی، اکوادور، نیجریه، الجزایر، ونزوئلا و عراق کشورهای عضواوپک هستند.


مظنون به قتل دانش‌آموزان یهودی کشته شد

سحام نیوز: ماموران پلیس فرانسه وارد آپارتمان مظنون به قتل سه دانش آموز خردسال یهودی شده و از کشته شدن او خبر داده اند.
به گزارش بی بی سی، صبح پنجشنبه، ۳ فروردین (۲۲ مارس)، منابع پلیس فرانسه اعلام کردند که محاصره یک مجتمع آپارتمانی که محمد مراح، مظنون به قتل هفت نفر از جمله سه دانش آموز و یک روحانی یهودی در آن سنگر گرفته بود، خاتمه یافته و این فرد در جریان عملیات پلیس کشته شده است.
گفته می شود که عملیات حمله به این آپارتمان با تیراندازی متقابل محمد مراح و نفرات مسلح پلیس همراه بود که در نتیجه آن، سه مامور پلیس به ضرب گلوله او زخمی شده اند. اما در مورد نحوه کشته شدن فرد مظنون گزارش های متفاوتی در دست است.
برخی منابع گفته اند که محمد مراح که در حمام این آپارتمان سنگر گرفته بود به ضرب گلوله پلیس از پای درآمده در حالیکه براساس برخی دیگر از گزارش ها، پس از ورود ماموران، این شخص در حالیکه همچنان به تیراندازی ادامه می داد، در میان رگبار گلوله ها از پنجره آپارتمان به پایین پریده و کشته شده است.
سخنگوی پلیس فرانسه گفته است که از حدود دوازده ساعت قبل از آغاز عملیات حمله ماموران به آپارتمان محمد مراح، تماس و ارتباط بین این فرد و پلیس قطع شده بود.
محمد مراح، که بیست و سه یا بیست و چهارساله معرفی شده و شهروند الجزایری تبار فرانسه است، از ساعات اولیه بامداد چهارشنبه در ساختمانی در حومه شهر تولوز، واقع در جنوب غرب فرانسه، در محاصره حدود سیصد مامور پلیس قرار داشت.
به گفته منابع پلیس، این فرد اعتراف کرده بود که در حملات مسلحانه جداگانه، سه کودک خردسال، یک روحانی یهودی، و همچنین سه نظامی عضو ارتش فرانسه را که در اصل از کشورهای شمال آفریقا بودند، به قتل رسانده و به این قتل ها نیز مباهات می کرد.
طی ساعات شب گذشته، ماموران پلیس ظاهرا برای افزایش فشار روانی و ارعاب فرد مظنون و واداشتن او به تسلیم، به یک رشته انفجار صوتی در اطراف ساختمان محل حضور او دست زدند و به تیراندازی در فواصل زمانی ادامه دادند اما این اقدامات نتیجه مورد نظر را به دنبال نداشت.
وزیر دفاع فرانسه گفته بود که در نظر است محمد مراح زنده دستگیر شود تا بتوان به انگیزه او در ارتکاب قتل های اخیر و ارتباط احتمالی با افراد یا سازمان‌های دیگر پی برد اما به گفته وزیر کشور فرانسه، این فرد در گفتگو با ماموران پلیس اظهار داشته بود که می خواهد با “اسلحه ای در دست” کشته شود.
وی در عین حال تاکید کرده بود که دست به خودکشی نمی زند زیرا به عنوان “داوطلب شهادت” خود را موظف می داند تا آخرین لحظه به کشتن دشمنانش ادامه دهد.
صبح روز پنجشنبه، سخنگوی پلیس فرانسه گفت که از ساعاتی پیش، هیچ حرکتی در داخل ساختمان محل سنگر گرفتن این فرد دیده نشده و صدایی از او به گوش نرسیده و مشخص نیست که آیا او زنده است یا نه، اما پلیس امیدوار بود که بتواند او را زنده دستگیر کند.
طی ساعات شب گذشته، پلیس کوشید به طور مستقیم یا از طریق برقراری تماس رادیویی، با محمد مراح گفتگو کند اما این اقدامات نیز بی نتیجه ماند.
در آغاز محاصره این ساختمان توسط نیروهای پلیس در ساعات اولیه بامداد چهارشنبه، مظنون به قتل از پشت در با ماموران پلیس گفتگو می کرد و ظاهرا در جریان همین گفتگوها، اظهار داشت که “فرانسه را به زانو در آورده است” و به عملیات مسلحانه و قتل شماری از شهروندان فرانسوی مباهات می کند.

انگیزه و آثار سیاسی قتل

مقامات فرانسه گفته اند که محمد مراح علاوه بر تیراندازی مسلحانه و قتل سه کودک و یک روحانی یهودی در یک مدرسه واقع در تولوز، مسئول قتل سه عضو ارتش فرانسه نیز بود که گفته می شود در اصل، از کشورهای شمال آفریقا بودند.
در تیراندازی در مدرسه یهودیان، خاخام جاناتان سندلر، سی ساله، و دو فرزند چهار و پنج ساله او و دختر هفت ساله مدیر مدرسه به ضرب گلوله فردی موتور سوار کشته شدند.
قربانیان این حمله دارای تابعیت دوگانه فرانسوی و اسرائیلی بودند و روز گذشته، اجساد آنان به اسرائیل انتقال یافت و پس از برگزاری مراسمی در بیت المقدس، به خاک سپرده شد.
محمد مراح ادعا کرده بود که کودکان یهودی را به تلافی کشته شدن کودکان فلسطینی به قتل رسانده و انگیزه خود از قتل ارتشیان فرانسوی را نیز انتقام از مداخله نظامی فرانسه در افغانستان خوانده بود.
در واکنش به این اظهارات، نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطینی گفته است که “جنایتکاران نباید از نام فلسطین برای توجیه جنایات خود بهره برداری کنند.”
برخی گزارش ها حاکی از آن است که محمد مراح در گفتگوی روز گذشته با پلیس گفت که عضو شبکه القاعده است و در پاکستان آموزش دیده و با شناسایی یک نظامی و دو مامور پلیس، در نظر داشته است آنان را هم به قتل برساند.
قتل های اخیر و اقدامات پلیس برای دستگیری فرد مظنون در زمانی گزارش می شود که تنها چند هفته به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فرانسه باقی مانده و این تحولات، به خصوص نحوه مدیریت عملیات دستگیری فرد مظنون، از نظر سیاسی برای دولت مهم محسوب می شود.
موضوع مهاجرت و تاثیر مهاجران، به خصوص مسلمانان، بر شرایط اجتماعی و خصوصیات فرهنگی فرانسه به یکی از موضوعات مهم در جریان مبارزات انتخاباتی تبدیل شده که به خصوص مورد تاکید مارین له پن، نامزد راستگرای این انتخابات قرار داشته است.
نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری، در مراسمی در یکی از پایگاه های ارتش در نزدیکی تولوز، ضمن ادای احترام نسبت به سه سرباز آفریقایی تبار که هفته گذشته به ضرب گلوله محمد مراح به قتل رسیدند، گفت که “قاتل در صدد بود جمهوری فرانسه را به زانو در آورد، اما جمهوری ما تسلیم نشد و عقب نشینی نکرد.”
آقای سارکوزی کوشیده است در جریان بحران کنونی، بر وحدت ملی تمامی فرانسویان، از هر نژاد و تباری که باشند، تاکید بگذارد.


همسر علی جمالی: در ایران زندانی سیاسی از کلیه حقوق ابتدایی و طبیعی خود محروم است
     جرس: علی جمالی مسئول کمیته سیاسی سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در حالی دومین عید خود را در پشت میله های زندان و بدور از خانواده  گذراند که نیکان فرزند خردسالش دو سالگی خود را در بهاری دیگر بدون حضور پدرجشن  گرفت. این زندانی سیاسی دربند نه تنها از حق مرخصی بلکه از ملاقات حضوری و تلفن با خانواده خود هم محروم است. 
سمیرا صدری همسر علی جمالی با اشاره به عدم موافقت مرخصی در ایام عید برای همسرش به "جرس" می گوید: "ما تا آخرین دقایق هم منتظر آزادی علی بودیم اما تعدادی بسیار محدودی را به مرخصی فرستادند و نام او در لیست نبود. علی هم در آخرین ملاقات امیدی نداشت و سعی می کرد به ما روحیه بدهد. دوازده فروردین هم تولد نیکان است و دو سالش تمام می شود. خلاصه این ایام را بدون حضور علی سپری می کنیم تا پایان مرداد ماه دوران محکومیتش به پایان برسد. علی از حق آزادی مشروط هم محروم است، گویا در ایران زندانی سیاسی از کلیه حقوق ابتدایی و طبیعی ( ملاقات حضوری، مرخصی، آزادی مشروط، تلفن و...)خود محروم است."
علی جمالی از مرداد ماه سال 89 به زندان اوین منتقل شد و به اتهام "توهین به رهبری"، "توهین به رییس جمهور"، "تبلیغ علیه نظام" و "تجمع و تبانی برای بر هم زدن امنیت داخلی" به چهار سال حبس تعزیری محکوم گردید که در دادگاه تجدید نظر این حکم به دو سال کاهش یافت.
همسر عضو ادوار تحکیم دربند تصریح می کند: "نیکان پنج شش ماه بیشتر نداشت که علی به زندان رفت و غیر از آن شش روزی که به علی مرخصی دادند، نیکان عملا جای خالی پدرش را همیشه احساس می کرده است و کمبود حضور علی همیشه با او بوده است. حتی دو هفته پیش در سالن ملاقات موافقت کردند که بچه های کوچک را یک سربازی ببرد آن طرف شیشه تا چند دقیقه ای پیش پدرشان باشند. اما نیکان وقتی رفت پیش پدرش بشدت احساس غریبی و بیگانگی کرد. بیشتر از همه یک شوک به علی وارد شد و خیلی ناراحت و منقلب شد. خب طبیعی است که از پشت شیشه که نمی شود محبت را انتقال داد. نیکان در این دو سال پدرش را فقط از پشت شیشه دیده و من هر دوشنبه هم نیکان را با خودم می بردم تا چهره پدرش را ببیند اما از پشت شیشه که نمی شود ارتباط عاطفی برقرار کرد. اصلا آن روز خود من هم منقلب شدم و اضطراب داشتم از اینکه می دیدم عزیزترین کسانم پشت شیشه هستند و من نمی توانم بروم پیش آنها. احساس می کردم این دیوارها و زندان بچه من را هم دارند از من می گیرند. لحظات بسیار دردناکی بود..."
همسر علی جمالی می افزاید: "آقای دادستان به ما خیلی لطف دارند و از مرداد ماه هم از حق طبیعی ملاقات حضوری محروم هستیم و در ایام عید هم با عدم موافقت با مرخصی باز لطفشان را بیشتر شامل حالمان کردند. این محدودیتها هم بخاطر این است که امضای علی پای بیانیه ها بخصوص بیانیه 36 نفر است و عضو تشکیلات ادوار تحکیم هم است."
وی با اشاره به روحیه قوی زندانیان سیاسی ادامه می دهد: "تمام زندانیان سیاسی که در بند هستند تلاش خود را کرده اند که روحیه خود را حفظ کنند و موفق هم بوده اند که این شرایط را به خوبی پشت سر بگذارند. در آخرین ملاقات هم در عین حالیکه نگران تنهایی خانواده ها بودند اما به آنها روحیه می دادند و می گفتند این ایام هم می گذرد...."
خانم صدری در پایان می گوید: " سال نو را به همه عزیزان دربند و خانواده هایشان تبریک می گویم و از خداوند طلب صبر برای خانواده ها دارم که باید این ناملایماتی های حکومتی را که هر روز هم غیر منطقی تر می شود را تحمل کنند. انشالله سال جدید سال آزادی همه زندانیان سیاسی باشد تا به آغوش خانواده ها و ملت بازگردند و سال آزادی به تمام معنای کلمه باشد."
گفتنی است، آقایان احمد زیدآبادی، عبدالله مومنی، حسن اسدی زیدآبادی و علی ملیحی از دیگر اعضای سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در حال گذراندن احکام ناعادلانه و غیرقانونی خود هستند.