۱۳۹۰ دی ۲۰, سه‌شنبه

مهمترین خبرهای روز سه شنبه بخش چهارم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها





اطلاعیه مراسم خاکسپاری علیرضا صبوری 
جانباخته اعتراضات مردمی بعد از انتخابات سال 88 در برلین ...

دوستان لطفا با به اشتراک گذاشتن این اطلاعیه به همراه آدرس آرامگاه، دیگران را مطلع کنید 
تا با شرکت هر چه بیشتر آزادیخواهان ایرانی در آلمان صدای علیرضاها را رساتر کنیم...
به امید آزادی ایران و به امید صلح و دمکراسی




imageامروز نرخ دلار آمریکا ۱۶۹۰ تومان است. دکترجمشید پژویان به خودنویس گفت از آنجا که پارامترهای واقعی در اقتصاد تغییر فاحشی نداشته، این افزایش قیمت پایدار نیست و بانک مرکزی هنوز هم می‌تواند با یک سیاست صحیح اقتصادی و تغییر علائمی که به بازار می‌فرستد کنترل بازار ارز را به دست بگیرد. پژویان با انتقاد از دخالت نیروی انتظامی در بازار ارز گفت: «هرگز با نیروی انتظامی و با زور و با شلاق نمی‌شود اقتصاد را به هیچ سمتی هدایت کرد».
نرخ ارز این روزها دوباره افزایش یافته است. دکترجمشید پژویان اقتصاددان و استاد دانشگاه  در تهران سه هفته پیش پیش‌بینی کرده بود که این افزایش پایدار نیست اما بازار برخلاف این پیش‌گویی عمل کرد و کاهش در قیمت ارز موقتی بود. بخش اقتصادی خودنویس دوباره به سراغ پژویان رفت و در مورد افزایش بهای ارز نظر او را جویا شد.
پژویان در پاسخ به این سوال که آیا هنوز هم معتقد است که افزایش نرخ ارز موقتی است با تحلیل شرایط در دو بخش عرضه و تقاضای ارز نتیجه گرفت که این افزایش واقعی نیست. وی معتقد است که در طرف عرضه تراز بانک مرکزی یا درآمدهای ارزی کشور را باید مد نظر قرار داد و در این زمینه آنچه که می‌تواند قیمت ارز را افزایش دهد کاهش قیمت نفت یا مقدار صادرات آن است. طرف تقاضا نیزاز قوانین و نرخ‌های گمرکی و انتشارات مردم موثر است. پژویان معتقد است: «اگر چه مردم متاثر از یک نوع نااطمینانی، احساس می‌کنند که ریال نسبت به دارایی‌های دیگر به خصوص ارز یا طلا ارزشش کاهش پیدا خواهد کرد و این منجر به افزایش تقاضا برای خروج سرمایه شده است اما بانک مرکزی مشکل کمبود ارز ندارد و عرضه دچار هیچ گونه مشکلی نشدیم یعنی درآمدهای ارزی ما در حد نه تنها مناسب بلکه در حد سطح بالایی قرار دارد، قوانین و مقرارت گمرکی هم که مثلا اجازه یک نوع افزایش واردات را بدهد به دلیل تغییر نرخ های مالیات واردات یا گمرک هم اتفاق نیفتاده است در نتیجه از آنجا که پارامترهای اصلی تغییر فاحشی نداشته است، این افزایش قیمت پایدار و واقعی نیست.»
پژویان در پاسخ به این سوال که نرخ ارز در چه قیمتی به ثبات خواهد رسید گفت: «تعیین یک نرخ مشخص به نظر من اینجا مطرح نیست، ولی وقتی که شرایط از نظر پارامترهای واقعی تغییر عمده ای نکرده نباید انتظار داشت که نرخ ارز هم دچار تغییر قابل توجه و فاحشی شود». وی همچنین معتقد از که شروع، این نوسانات متاثر از رکود در اقتصادی جهانی بوده است. به عبارت دیگر به دلیل عدم بهبود شرایط رکود جهانی و به خصوص در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، «در چند ماه گذشته ما شاهد افزایش قیمت طلا بودیم چون به عنوان یک دارایی مطمئن ترنسبت به پول داخلی این کشورها یا دارایی هایی نقدی مردم بوده است. این یک افزایش قیمت طلا را به وجود آورد و بدیهی است که منعکس شد در اقتصاد کشور ما. ولی این افزایش در یازارهای جهانی تداوم نداشت و قاعدتا هم باید در اقتصاد ما هم این متوقف می‌شد ولی به دلیل بعضی علائم نااطمینانی این اتفاق نیفتاد. اما این انتظارات واقعی نیست زیرا که بانک مرکزی قطعا از نظر تراز، مشکلی ندارد ومشکل اگر در زمینه تصاحب اسکناس به اصلاح به صورتی باشد مسئله دیگری است».
پژویان اما معتقد است که بانک مرکزی علائم غلط به بازار فرستاده است: «بانک مرکزی به نظر من یک نوع سیاست گذاری و رفتار اشتباهی را درپیش گرفت. نه ما دچار افت صادرات نفتی و نه سقوط درآمدهای نفتی شدیم و صادرات غیر نفتی‌مان هم تغییر نکرد». این استاد دانشگاه می‌گوید: «به طور واقعی(دچار) مشکل ذخیره ارزی و تراز ارزی نیستیم ولی برای کسانی که به هر حال به اون مقدار اطلاعات متقارن را ندارند این یک علامت اشتباه هست به این معنی که مشکلات ارزی در کشور وجود دارد، بانک مرکزی توان ارئه ارز کافی را ندارد یا اینکه ذخایرش در حال اتمام است. بدیهی است که این علامت به سوداگران و به بازار دقیقا این را می گوید که هر چه می توانند ارز را در واقع جذب کنند. بانک مرکزی بدیهی است که در چنین شرایطی هر چقدر هم ارز بخواهد عرضه کند به وسیله این علامت اشتباه جذب می‌شود و این نتیجه‌اش یک چنین جهش در قیمت ارز به صورت تصنعی است زیرا که ان پارامترهای واقعی تغییر عمده‌ای نکرده است».
پژویان معتقد است که گرچه مدت‌ها قبل و با یک سیاست ساده می‌توانست بازار راکنترل کند اما هنوز می‌توان بازار را با یک سیاست صحیح کنترل کرد: «ما بدون شک یک نوع شوک را در اقتصادمان تجربه می‌کنیم، یعنی زمانی که بایک راه حل بسیار ساده بانک مرکزی می‌توانست بازار را کنترل کند متاسفانه به دلیل اجرای یک سیاست معکوس و اشتباه به این مساله دامن زد. اما هنوز اعتقاد دارم که اجرای سیاست‌های درست و صحیح اقتصادی و ارزی می‌تواند چون مسائل و پارامترهای اصلی دچارتغییر عمده نشده، چون ارزش درآمدهای ارزی ما و میزان عرضه ارز و ذخایرمان دچار افت فاحشی نشده من تصور می کنم که باوجود اینکه احتمالا بانک مرکزی بی جهت مقدار قابل توجهی ارز را بدون هدف از دست داده ولی هنوز امکان کنترل بازار ارز با سیاست های درست وجود دارد».
وی در پاسخ به این سوال که چه راهکاری را برای خروج از این بحران ارائه می‌دهد با اشاره به این که در جلسه‌ای که بانک مرکزی ار اقتصاددانان دعوت کرده بود شرکت نداشته است گفت که «راهکار این است که علامت غلطی را که بانک مرکزی به بازار داده به این معنا که من دیگر از ارز تهی شده‌ام را تبدیل بکند به این اطمینان که از لحاظ تراز ارزی هیچ مشکلی را نداریم و می‌توانیم پاسخگوی تقاضا و نیاز بازار در چارچوب قوانین باشیم». پژویان معتقد است: «[بانک مرکزی] می‌تواند ارز مسافری را بایک کنترل از نظر تقلب حتی به سه هزار دلار افزایش دهد و باعث ایجاد این اطمینان شود که ما مشکل کمبود ارز را نداریم».
وی در پاسخ به این سوال خودنویس که برخورد انتظامی می تواند منجر به کنترل بازار ارز شود، گفت: «هرگز. من برایم یک چیزهایی باور نکردنی است نه تجربه سی و خرده‌ای ساله در اقتصاد ما بلکه تجربه بیش از هفتاد سال در کشورهای بلوک شرق در گذشته و قبل از دهه نود به روشنی نشان داده که هرگز با نیروی انتظامی و با زور و با شلاق نمی شود اقتصاد را به هیچ سمتی هدایت کرد تعجب می‌کنم که مجددا و مجددا ما تجربه شکست‌هایی را  که در گذشته خورده‌ایم را باز انجام می دهیم. نیروی انتظامی در هیچ کجای دنیا نقشی در جریانات اقتصادی ندارد. اصلا وارد شدن این مقوله یک چیز عجیب و غیر قابل قبول از نظرقوانین اقتصادی و فعلان اقتصادی است. من‌جمله ورود و اظهار نظر کردن نیروی انتظامی در مورد کنترل ارز و مسائل دیگر اقتصادی که به هیچ وجه جز وظایف آنها نه تنها نیست، نه تنها در تخصص و تجربیات آنها قرار ندارد بلکه وظایف آنها کاملا مشخص و جدا است وبلکه تنظیم بازارها، از جمله بازار ارز و اعتبار ناشی از سیاست‌گذاری‌های درست مراجع تصمیم‌‌گیری مثل شورای پول اعتبار در این مورد یعنی در مورد اعتبارات و ارز می‌باشد».


تاسف وزیر خارجه بریتانیا از غنی سازی تحریک آمیز ایران

image
ویلیام هیگ وزیر خارجه بریتانیا: «ایران را دعوت می‌کنیم بلافاصله تولید اورانیم بیست درصد را متوقف کند و به طور جدی با گروه E3+3 در خصوص نگرانی‌های جامعه بین المللی به تعامل بپردازد»
به گزارش بلومبرگ، ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا، در خصوص آغاز غنی سازی اورانیوم در مجموعه قم  گفت: «من از تصمیم ایران برای آغاز عملیات غنی سازی در مجموعه‌ی قم خود عمیقا متاسف هستم. در زمانی که جامعه بین المللی از ایران می‌خواهد از صلح آمیز بودن برنامه‌ی هسته‌ای خود اطمینان دهد این اقدامی تحریک آمیز است که هر چه بیشتر ادعای ایران که برنامه‌ی هسته‌ای این کشور تماما غیر نظامی است را زیر سوال می‌برد.»
هیگ افزود: «ایران تنها پس از آشکار شدن مجموعه قم وجود آن را تایید کرد. ابعاد، مکان و ماهیت مخفی آن به شدت اهداف نهایی آن را سوال برانگیز می کنند.ایران نمی‌تواند هیچ استدلال قابل باوری برای تولید چنین حجمی از اورانیم بیست درصد غنی شده ارائه دهد. ادعای ایران مبنی بر غنی سازی برای راکتور تحقیقاتی تهران در بررسی‌های جدی شکننده است. هم اکنون نیز ایران برای بیش از پنج سال فعالیت این راکتور اورانیم غنی دارد در حالی که حتا تجهیزات لازم برای تولید سوخت را نصب نکرده است. اگر ایران چیزی برای پنهان کردن ندارد باید از تمامی فرصت ها برای اطمینان دادن به جامعه بین المللی از اهداف صلح آمیز خود استفاده کند. از این رو ما ایران را دعوت می‌کنیم بلافاصله تولید اورانیم بیست درصد را متوقف کند و به طور جدی با گروه E3+در خصوص نگرانی‌های جامعه بین المللی به تعامل بپردازد. در نبود این تعامل فشار بین المللی بر ایران فقط افزایش خواهد یافت.»




imageاکبر هاشمی رفسنجانی در دیداری که با محمد نوری‌زاد داشته است با انتقاد از نامه‌نویسی وی به علی خامنه‌ای گفته است «آقا» نسبت به «همه چیز و همه‌ی مشکلات» اشراف دارد، و شما اگر می‌خواهید به رهبری نامه بنویسید باید «ادب را رعایت» کنید.
موج نامه نویسی‌های انتقادی به رهبر جمهوری اسلامی که با ابتکار محمد نوری‌زاد آغاز شده است، روز به‌روز گسترده می‌شود و در تازه‌ترین مورد سردار علایی، از فرماندهان سابق سپاه نیز با نگارش نامه‌ای کنایی در خصوص حوادث ۱۹ دی‌ماه سال ۵۶، آشکارا به مقایسه شاه و خامنه‌ای پرداخته است.
آقای علایی در این نامه که در نوع خود بی‌نظیر است، اگرچه درباره‌ی حوادث ۳۴ سال پیش اظهار نظر کرده، اما صراحتا از همان اصطلاحات خامنه‌ای همچون «اردوکشی‌های خیابانی» و .. استفاده کرده و رهبری را به دیکتاتور بودن متهم کرده است.
اما این نامه‌های انتقادی ظاهرا با انتقاد رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام روبرو شده است، چنانچه روزنامه «ملت ما» به دیدار محمد نوری‌زاد با هاشمی رفسنجانی اشاره کرده و گفته است که آقای رفسنجانی در این ملاقات انتقاد خود را از نوشتن‌ نامه‌های «غیرمستدل» نوری‌زاد بیان داشته است.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی «انتخاب»، هاشمی رفسنجانی در دیداری که چند روز پیش با محمد نوری‌زاد داشته به وی گفته است که «آقا نسبت به مسائل و مشکلات اشراف و توجه کامل دارد» و اگر نوری‌زاد می‌خواهد به رهبر جمهوری اسلامی نامه بنویسد «باید در این نامه‌ها رعایت ادب و احترام صورت پذیرد».
رفسنجانی با انتقاد از نامه‌های نوری زاد عنوان کرده است که «در نامه‌ها به جای فحاشی باید مطالب به صورت مستند و مستدل همراه با متانت و رعایت ادب نگاشته شود».



پیامک «دلار» فیلتر می‌شود؛ شهروندان: هر شاخه گل محمدی ۱۸۰۰ تومان

 سروش جعفری

imageبه دنبال نوسانات شدید بازار ارز در ایران، مسوولین جمهوری اسلامی اقدام به فیلتر کردن کلمه «دلار» در پیامک‌ها کرده‌اند؛ اما شهروندان در اس‌ام‌اس‌های خود از روش‌های دیگری برای ارسال قیمت واقعی دلار به یکدیگر استفاده می‌کنند.
یکی از شهروندان در این زمینه به خودنویس گفت که طی روزهای اخیر و به دلیل افزایش بی‌رویه قیمت «دلار» و نیز با توجه به فیلتر شدن کلمه «دلار» توسط مخابرات ایران؛ پیامک‌های طنزی با این عنوان که «قیمت هر شاخه گل محمدی ۱۸۰۰ تومان» دربین مردم در جریان است و هدف آن، آگاه کردن شهروندان از قیمت‌های واقعی دلار است.
این منبع اضافه کرد که بالاخره باید «راهی را برای دور زدن تحریم‌ها» یافت که اشاره‌ی طنز وی به سخن خامنه‌ای است که چندی قبل در خصوص افزایش تحریم‌های غرب گفته بود مسئولین باید «این تحریم‌ها را با روش‌هایی دور بزنند».
فیلتر شدن کلمه «دلار» موضوعی است که رسانه‌های داخل حکومت نیز به آن اشاره کرده‌اند. روز گذشته خبرآنلاین در یادداشتی با عنوان «پیامک دلار فیلتر می‌شود» نوشت که خبرنگاران این وب‌سایت از مسئولین مخابرات علت را پیگیری کرده‌اند؛ اما راه به جایی نبرده‌اند.
خبرآنلاین که نزدیک به علی لاریجانی است در این خصوص نوشت: «نوشتن کلمه «دلار» به زبان فارسی هر چند برای فرستنده پیام پیغام ارسال شد را به همراه داشته و هزینه آن نیز منظور می‌شود اما طی روزهای گذشته پیامک‌هایی که حاوی این کلمه باشند به دست مشترکان نمی‌رسد. این مساله هم برای مشترکان همراه اول و هم برای مشترکان ایرانسل روی داده است.»
این وب‌سایت با بیان اینکه مسوولان اپراتور دوم تلفن همراه نسبت به این مساله پاسخگو نبودند از قول برخی از مسئولین مخابرات اعلام کرده است که قطع این پیامک‌ها «با هماهنگی نهادهای دیگر» صورت گرفته است.
البته خبرآنلاین نام این نهادها را بازگو نکرده است؛ اما به نظر می‌رسد منظور نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی باشد.
گفتنی است پیشتر و به مناسبت‌های مختلف نیز کلماتی مانند: «تجمع»، «جلسه»، «نماینده‌ مجلس»، «استانداری»، «تاریخ» و ..در پیامک‌های شهروندان ایران فیلتر شده‌اند.


واکنش ها به آغاز غنی سازی درتاسیسات زیرزمینی فوردو



نوشتۀ رحمت قاسم بیگلو
به دنبال انتشارخبرآغازدورتازه ی غنی سازی اورانیوم در تاسیسات زیرزمینی "فوردو" درنزیکی های شهرقم، دولت ها عربی این اقدام ایران را ناقض تهدات بین المللی ایران دانستند.


تاسیسات زیرزمینی "فوردو" درنزیکی های شهرقم
واکنش کشورهای آمریکا، آلمان، فرانسه و انگستان بلافاصله پس تائید آغازغنی سازی درفوردو توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی انتشاریافت.
روزگذشته دوشنبه نهم ماه ژانویه، دیروز، مقامات اتمی ایران اعلام کردند که تاسیسات هسته ای فوردو راه اندازی شده است.
به دنبال انتشاراین خبر، یک سخنگوی آژانس بین المللی انرژی اتمی، خبر تهران را مبنی برآغازغنی سازی درحد بیست درصد درفوردو، مورد تائید قرار داد.
ایران می گوید: درتاسیسات فوردو اورانیوم، برای استفاده های پزشکی تا بیست درصد غنی سازی خواهد شد. همزمان علی اصغرسلطانیه نماینده جمهوری اسلامی درآژانس تصریح کرد که
عملیات غنی سازی درفوردو تحت نظرآژانس بین المللی انرژی اتمی صورت می گیرد.
اقدام ایران درانتقال غنی سازی اورانیوم به تاسیسات زیرزمینی فوردو با واکنش شدید غرب مواجه شد.
درپاریس سخنگوی وزارت امور خارجه فرانس با انتشاربیانیه ای اقدام ایران را "نقض شدید و وخیم" قوانین بین المللی توصیف کرد و آنرا محکوم کرد.
"رومن نادال" سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه گفت:"علی رغم صدور شش قطعنامه ازسوی شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران گام دیگری درجهت نقض قوانین بین المللی برداشته است. وی افزود این اقدام جدید تحریک آمیزایران ما را بطورجدی برآن می دارد که باتشدید هرچه بیشترتحریم های بین المللی علیه جمهوری اسلامی، با همکاری کشورهای متحد خود و کشورهای داوطلب شرکت درتحریم ایران شدید ترین و بی سابقه ترین تحریم ها را علیه ایران به اجرا بگذاریم".
سخنگوی فرانسوی با اشاره به اینکه تاسیسات فوردو سال ها به صورت مخفی نگاه داشته شده است گفت: علاوه برآن" ادعای ایران درمورد غنی سازی بیست درصدی جهت استفاده درراکتور اتمی امیرآباد تهران فاقد اعتباراست، زیرا ایران بارها پیشنهاد های کشورهای غربی را درمورد تامین نیاز اورانیوم بیست درصدی مورد نیاز ایران را رد کرده است".

درواشنگتن نیز سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا ضمن ابراز نگرانی از آغازغنی سازی درفوردو گفت: این موضوع اوضاع را بیش از پیش وخیم ترخواهد کرد.
همزمان با سخنان مقامات آمریکا و فرانسه، دولت های انگستان و آلمان نیزبا نکوهش اقدام ایران، آنرا "نقض تعهدات ایران" توصیف کردند.
 دولت ایتالیا نیز امروز با محکوم کردن غنی سازی اورانیوم در تاسیسات فوردو اعلام کرد که از تحریمهای سخت علیه رژیم تهر ان حمایت می کند.












حقوق خویش ز مردان اگر زنان گیرند
در این میان من و صد دشت زن سپاه من است
(عارف قزوینی)
 تقدیم به عزیزان نسرین ستوده، مهراوه، نیما، رضا خندان و مردم مظلوم ایران  
 پرویز داورپناه
عدالت خواهد آمد، درست در زمانی که همه امید را ازدست داده اند

  «وقتی نمی توانم برای موکلانم کاری کنم ترجیح می دهم با آنها اعدام شوم»
(نسرین ستوده)
 تلخ ترین کابوس برای یک زندانی این است که تصور کند ، فراموش شده است.
این نخستین بار نیست که موضوع زندانیان سیاسی به مسئله ای حاد تبدیل می شود. در دوره حساس کنونی، ارتجاعِ حاکم از هیچ گونه اقدام غیر انسانی و بی رحمانه در زندان ها به ویژه در حق زندانیان سیاسی ابایی نداشته است.
نسرین ستوده، نامی آشنا برای تمام فعالان زن بشمار می رود. نسرین ستوده، جز دفاع از شرف انسانی جرمی مرتکب نشده است. جرم او دفاع از کودکانی است که تلخی زندگی آنان را به زندان فرستاده است. جرم نسرین ستوده تلاش در جهت گسترش عدالت در نظام قضایی است. تلاش های نسرین ستوده شایسته تقدیر است نه مجازات.
نسرین ستوده باید فوراً آزاد شود، زیرا مردم به مبارزات او نیاز دارند و وظیفه ماست که با جدیت مطالبات ستوده را بیرون از زندان پیگیری کنیم.
زنان ایرانی در شرایط خطرناکی هستند، هیچ کس امروز با حس امنیت زندگی نمی کند. هر لحظه ممکن است عده ای به خانه ات بریزند و تو را ببرند.
ما می توانیم به نسرین بگوئیم که تو مال همه ی ما هستی، این مردم در این شرایط به وکلایی نظیر تو نیاز دارند.

نسرین ستوده کیست …
نسرین ستوده، نامی آشنا برای تمام فعالان زن بشمار می رود. نسرین ستوده (زاده ۱۳۴۲) حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی است. او عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از کودکان بوده و وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، کودکان قربانی ِ کودک آزاری و کودکان در معرض اعدام را برعهده داشته‌است.
 ستوده در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۸ میلادی) برنده جایزه حقوق بشر «سازمان حقوق بشر بین‌الملل» شد.
ستوده از سال ۱۳۷۰ مدتی نیز به فعالیت مطبوعاتی در نشریه «دریچه گفتگو» پرداخته‌است. همچنین مقالاتی در روزنامه‌های جامعه، توس، صبح امروز و مجله آبان منتشر کرده‌است.
ستوده در سال ۱۳۷۳ با رضا خندان ازدواج می کند و هم اکنون دارای دو فرزند به نام مهراوه و نیما می باشد.سال ۱۳۷۴ موفق به قبولی در آزمون وکالت شد اما نزدیک به ۸ سال طول کشید تا توانست پروانه وکالتش را دریافت کند.
نسرین ستوده،  در یک خانواده متوسط که دارای چهار فرزند (دو دختر و دو پسر) بود در سال ۱۳۴۳ در تهران به دنیا می آید.

نسرین ستوده از زبان خودش
او در مصاحبه با جلوه جواهری و ناهید کشاورز در تیر ماه ۸۷ می گوید:
«از ابتدا مذهب آزادی در خانواده ما در جریان بود. به ویژه مادرم خیلی پایبند به اعتقادات مذهبی بود اما همیشه ما را آزاد می گذاشت. جوانی را مادر من که مقارن با کودکی من بود با روشنفکری و یک دید کاملا باز نسبت به مذهب ما را بزرگ کرد. اما فکر می کنم به هر حال نحوه تربیتم و تاثیری که از مادرم داشتم در گرایشات مذهبی ام موثر بوده. من هنوز هم خودم را آدم مذهبی می بینم و همواره از اعتقادات مذهبی متاثر بودم.
پدر و مادر من هر دو تصدیق 6 داشتند یعنی 6 کلاس درس خوانده بودند. مادرم خانه دار بود پدرم فروشگاه داشت یعنی کاسب بود. درآمد متوسطی داشت. در خانواده از ابتدا پدرم خیلی تمایلات مردسالارانه داشت. از جوانی اش دوست داشته که بچه پسر داشته باشد. اتفاقا اولین بچه اش هم پسر می شود. دومین بچه اش دختر می شود که خواهر من بود. مادر من تعریف می کند که وقتی خواهرم به دنیا آمده پدرم خیلی ناراحت شده به مادرم با ناراحتی گفته که دختر زاییدی؟ بعد که بزرگ شدیم، ما دخترها خیلی پیشرفت داشتیم در زندگی شخصی و پسرا نداشتند. از این بابت پدرم همیشه می گفت که خدا من را تنبیه کرد که پسر دوست نداشته باشم. وقتی ما بزرگ شدیم کمی طرز فکر پدرم تغییر کرده بود. ولی همیشه جنبه های مردسالانه را داشت.»

فعالیت مطبوعاتی نسرین ستوده
ستوده از سال ۱۳۷۰ مدتی نیز به فعالیت مطبوعاتی در نشریه «دریچه گفتگو» پرداخته‌است. او خود در خصوص چگونگی کار در دریچه گفتگو می گوید:
«از سال ۷۰ من به همراه تعدادی از هم فکرانم، نشریه دریچه گفتگو را شروع کردیم. اما همه کسانی که در دریچه گفتگو کار می کردند ملی مذهبی نبودند. از جریانات چپ هم در آن حضور داشتند اما نقطه مشترک کار ما این بود که همه از اپوزوسیون بودند. من عضو هیات تحریریه بودم که در واقع بالاترین رکن آن نشریه بود. هفت یا هشت نفر عضو هیات تحریریه بودیم که من تنها عضو زن در آن بودم و مسئولیت سرویس اجتماعی را بر عهده داشتم. در آن نشریه سعی ما براین بود که راه گفتگو را باز کنیم. برای همین با همه ی طرز فکرها وقت می گرفتیم و صحبت می کردیم. گاهی یک موضوع را انتخاب می کردیم مثلا یادم است بحث هویت ملی آن موقع بالا گرفته بود. تا سال هفتاد گفتمان مسلط برای هویت افراد، هویت اسلامی-مذهبی بود و حالا از سال ۷۰ به بعد کم کم می خواست فضا باز بشود برای اینکه ما درباره هویت ملی مان حرف بزنیم. من یادم است راجع به هویت ملی با چند نفر از جمله دکتر پیمان، دکتر بشیریه و ... گفتگو کردیم. یا در سالگرد طالقانی با مهندس بازرگان خود من مصاحبه کردم. اولین مصاحبه سیاسی بود که بعد از سال های سخت دهه ۶۰ با مهندس بازرگان صورت گرفت. حتا من یادم است که به افراد دولتی هم مراجعه می کردم. ولی افراد دولتی تا خط مشی مجله را می دیدند به ما وقت مصاحبه نمی دادند»
«در هر جمعی که شرکت می کردم، متوجه می شدم که مراجع تصمیم گیرنده آقایان هستند. در دریچه گفتگو مرجع تصمیم گیری آقایان بودند، در گروه های سیاسی که با آنها همکاری داشتم مرجع تصمیم گیری آقایان بودند، یادم می آید که در دریچه گفتگو مجموعه مقالات و مصاحبه ها که در زمان خودش مجموعه خوبی محسوب می شد، به مناسبت روز جهانی زن تهیه کرده بودم، سال ۷۰ را می گویم که هنوز این روز شناخته نشده بود. مقاله ای از شیرین عبادی، مهرنگیز کار، مصاحبه با پروانه اسکندری (فروهر)، مصاحبه با نوش آفرین انصاری و ... در این مجموعه بود. به مناسبت روز جهانی زن اسفند ماه می خواستم که شماره دریچه گفتگو اختصاص داده شود به موضوع زن. اما مرجع تصمیم گیری در دریچه گفتگو این را اصلا نپسندید و آن شماره سرنوشت دیگری پیدا کرد که منجر به تعطیلی نشریه شد.»
«کم کم من گرایش پیدا کردم به اینکه باید راجع به حقوق خودم صحبت بکنم. بنابراین وقتی شروع کردم به موضوع زنان، اول همه همکاران مرد من با تعجب من را نگاه می کردند. برای اینکه همه از من یک تصور چریکی و سیاسی داشتند. گاهی حتا مسخره می کردند. یعنی دوستان درجه یک هرگز برخورد تمسخر آمیز نداشتند. چون ما شناخت داشتیم از هم بنابراین سعی می کردند گوش دهند. ولی من می دیدم که تمام سیاسی ها ادبی ها و و فعالینی که یک درجه از من دورتر بودند به خودشان جرات می دادند که این حرف ها را مسخره بکنند. حتا بسیاری از زنان به من می گفتند که بی خود دنبال این حرفها رفتی، اگر دموکراسی تحقق پیدا بکند، حقوق زنان متحقق خواهد شد. من به آنها جوابم این بود که اگر حقوق زنان تحقق پیدا بکند حتما دموکراسی به جامعه می آید.»
  
ازدواج ستوده در فعالیت هایش تاثیر نگذاشت.
«من در سال ۷۳ ازدواج کردم ازدواج من در فعالیت هایم تاثیر نگذاشت شاید دلیل اش این بود که همسرم با من همکاری داشت. من و همسرم در مجله دریچه گفتگو با هم آشنا شدیم آن موقعی که به من پیشنهاد ازدواج داد وارد جنبش زنان شده بودم و بنابراین به رویکرد من آشنا بود. همیشه همراهم بوده. نگاهش به فعالیت هایم محترمانه بوده و کمک و همدلی داشته. طی سال های اخیر، همراهی مردها با زنانشان و احترام برای فعالیت های آنها و همچنین حقوق مختص به زنان خیلی افزایش پیدا کرده در قشر روشنفکر. این مختص من نیست و خیلی ها را می بینم که از این بابت همراهی با زنان شان دارند.
 اما اول یک تاثیر عینی دارد. زمانی که من می خواهم بروم بیرون احتیاج دارم کسی مسئولیت بچه را قبول کند. که در این مورد مشکلی نیست و همسرم مسئولیت بچه را بر عهده می گیرد و من دنبال کارم می روم. دوم یک تاثیر روانی دارد برای آدم. مثلا زمانی که قرار بود احضاریه برای من در هفته گذشته بیاید وقتی به من گفتند ماموران ما پشت در شما ایستادند من گفتم که من در را باز نمی کنم شما حق نداشتید به من زنگ بزنید مامورها اگر آمدند احضاریه را بندازند و بروند. بعد احضاریه شان جنبه رسمی تری پیدا کرد و به دفتر آوردند و تحویل دادند. همسر من بیش از من مقاومت نسبت به کار آنها نشان داد مثلا به او گفتند که در اینجا بنویسید که ساعت هشت و نیم صبح خانمم میاد گفت من نمی توانم روزی ده تا از این احضاریه ها میاد من که نمی توانم برای همه آنها انشاء بنویسم. دوست دارید بدهید من امضاء کنم دوست ندارید من انشاء نمی توانم بنویسم. خوب این برای من یک جور حمایت روانی بود. خیالم راحت است که اگر مساله ای پیش بیاید کسی هست که به درستی مسئول بچه ها باشد و من نگران نباشم. ناامنی روانی از طرف بچه هایی است که عقل شان می رسد. از نظر نیما (۹ماهه) نگران نیستم اما دخترم کمی از این بحث ها می ترسد و طبیعی است وقتی بحث بازداشت و این مسائل پیش میاید احساس ناامنی می کند واین خطر را حس می کند.»

نسرین ستوده می گوید:
« سال ۷۴  در آزمون وکالت شرکت کردم قبول هم شدم قبل از آن امتحانی نبود و کانون وکلا از بعد از انقلاب تا آن زمان حالت تعطیلی پیدا کرده بود. کانون وکلا یک سازمان مستقل است که هیات مدیره آن را وکلا اداره می کنند زیرا هزینه آن به عهده وکلا است. از دولت ریالی پول نمی گیرد. بعد از انقلاب اساسا آن هیات مدیره را تعطیل کردند کانون وکلا دست قوه قضائیه بود. و رئیس کانون را رئیس قوه قضائیه تعیین میکرد تا تقریبا سال های  ۷۲ و۷۳ یعنی حدود ۱۵ سال و تنها یک رئیس داشت نه هیات مدیره. انتخابات از سال ۷۲  و یا ۷۳ بود که برگزار شد من سال ۷۴ امتحان دادم در امتحان علمی قبول شدم ولی اطلاعات هربار نامه می نوشت که ایشان به دلیل ارتباطات سیاسی اش رد است. از سال ۷۴  یک چیزی حدود ۸ سال طول کشید تا توانستم پروانه وکالتم را بگیرم. کسی هم که باعث شد تا من پروانه ام را بگیرم خانم فریده غیرت بود.»

قتلهای زنجیره ای سعید امامی؛ جرم سیاسی چیست؟
نسرین ستوده می گوید:
« در همان سال ها بود که احضار همکارانم در دریچه گفتگو اتفاق افتاد. آنها تحت بازجویی های طولانی همراه با رعب و وحشت و تهدید قرار گرفتند، یادتان باشد سال هایی بود که بعدها ما فهمیدیم در آن سال ها قتل های زنجیره ای سعید امامی صورت گرفته. هم دوستانم در دریچه گفتگو و هم دوستان ملی-مذهبی که در ارتباط با آنها قرار داشتم، خیلی در آن سال ها احضار می شدند و ذهن من مشغول شد به اینکه من به عنوان یک فرد حقوقی می توانم درباره جرم سیاسی صحبت بکنم. بنابراین جلسات متعددی را با دوستان گذاشتم و حتا جزوه ای با عنوان جرم سیاسی تهیه کردم و در اختیار دوستان قرار دادم که اگر شما را بخواهند احضار کنند باید این تشریفات رعایت شود، باید برگه احضاریه بیاید، باید بازجویی توسط مقام قضایی صورت بگیرد و حتا اینکه حقوق شما بعد از دستگیری به عنوان متهم در دوران گذراندن زندان چیست و آن اصل ۱۶۸ که به جرایم سیاسی باید با حضور هیات منصفه رسیدگی بشود همه اینها در آن جزوه مطرح شده بود. اینها باعث شد که کم کم ذهن من مشغول به این شود که حقوق مجرمان سیاسی چیست؟
شاید اولین کسی بودم که گفتم کسانی که مرتکب قتل های زنجیره ای شدند خودشان از مصادیق محاربه هستند. و گفتم آنهایی که قانون محاربه را علی رغم همه مخالفت ها تصویب کردند، حالا خودشان در کوزه افتادند. چون اینها برای ایجاد رعب و وحشت نسبت به دولت خاتمی این کار را کرده بودند.
زمانی که من پروانه ام را گرفتم بسیاری از کارهای رایگان خودم را در زمینه حقوق بشر حقوق کودکان و حقوق متهمان سیاسی شروع کردم. یک سال از پروانه من گذشته بود که اولین موکلی که در زمینه زنان داشتم خانم رویا طلوعی بود که هنوز اتهامش به طور جدی مطرح نشده بود. دفاع از او را در دادگاه سنندج به عهده گرفتم که خیلی کار سختی بود. خانم طلوعی سردبیر نشریه راسان بودند و می گفت برای تهیه خبر به تجمعی که در سنندج بوده رفته است.
بعد از آن با بالاگرفتن فعالیت های جنبش زنان در ایران و کمپین یک میلیون امضاء که ما اصلا فکر نمی کردیم به همچین قائله حقوقی گسترش پیدا کند، خوب طبیعی است من با فعالان این جنبش سال ها آشنا بودم، و در دفاع از آنان وارد این قضیه شدم. پروانه وکالتم را که گرفته بودم و به عنوان وکیل وارد دفاع شدم که تا به امروز هم با کمپین در حال همکاری هستم.»

دفاع از فعالان حقوق بشر
نسرین ستوده وکالت پرونده‌های فعالان حقوق بشر و کشته شدگان و اعدام شدگان حوادث پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ را نیز بر عهده داشته است.
یکی از همکاران  نسرین ستوده گفته است:
«نسرین ستوده همواره کارش در چارچوب قوانین موجود بود. من به یاد دارم که او مرتبا از ورود به مسائل سیاسی انجمن را منع می کرد و صرفا اصلاح قوانین را درخواست می کرد.
وقتی ما کار برای بچه های کودکان کار در دروازه غار را آغاز کردیم، نسرین ستوده از همان ابتدا مجانی و بدون هیچ چشمداشتی به بچه های دروازه غار که مشکلات حقوقی بسیار داشتند، مشاوره های حقوقی می داد. برای همین است که امروز این کودکان کار دروازه غار در انتظار و چشم به راهش هستند.
 نسرین ستوده آنقدر پرونده های مختلف در رابطه با همین کودکان کار داشت که من گاهی به او می گفتم چرا دفتر وکالت گرفته چون او عمدتا پرونده های حقوقی داشت که رایگان انجام می داد، از پرونده ها و مشاوره های حقوقی به کودکان کار، تا بچه های اعدامی زیر 18 سال تا بقیه پرونده های فعالان مدنی و جنبش زنان و...»
یکی دیگر از همکاران ستوده گفته است:
«من می خواستم این نکته را یادآور شوم که اگر فشار و دستگیری نسرین ستوده به خاطر موکلانش بوده است، پس چگونه است که در سیستم قضایی اساسا «وکیل» به رسمیت شناخته شده است؟ اگر وجود وکلا در سیستم قضایی ضروری شناخته شده است، پس چرا باید وکیلی را به جرم آن که وکالت افراد را برعهده گرفته است بازداشت کنند؟ حال حتا اگر موکلی بدترین جرم ها را مرتکب شده باشد باز هم در سیستم قضایی برعهده گرفتن وکالت آن فرد، امری ضروری اعلام شده است حال باید پرسید واقعا جرم نسرین ستوده که کل فعالیت هایش در چارچوب پرونده هایی است که وکالت شان را پذیرفته است چیست؟»

 نسرين ستوده، برنده جايزه ۲۰۱۱ انجمن قلم آمريکا وزنبق طلايی شهرفلورانس ایتالیا 
انجمن آمریکایی قلم (پن) روز چهارشنبه ۲۴ فروردین (۱۳ آوریل) اعلام کرد که جایزه آزادی قلم باربارا گلداسمیت سال ۲۰۱۱ خود را به نسرین ستوده، وکیل، فعال حقوق بشر و روزنامه نویس ایرانی اختصاص داده است.
کوآمه آنتونی آپيا، رييس انجمن قلم آمريکا گفته است: «نسرين ستوده نه تنها مظهر روح جايزه انجمن قلم/جايزه آزادی برای نوشتن باربارا گلداسميت است، بلکه مظهر روح اين سال استثنايی نيز هست.»
وی افزود: «به عنوان يک نويسنده، به عنوان يک فعال و به عنوان يک وکيل، او خود را وقف يک ايده ساده و نيرومند کرده است؛ اين اصل که حقوق تضمين‌شده توسط قانون مطلق هستند و متعلق به همگان می‌باشند. با تقديم اين جايزه، ما احترام خود را به او ادا می‌کنيم و همراه با ميليون‌ها ايرانی که وی از حقوق آن‌ها دفاع می‌کند، از افراد و دولت‌های سراسر جهان می‌خواهيم تا در درخواست برای آزادی فوری وی به ما بپيوندند.»
لاری سيمز، مدير برنامۀ آزادی برای نوشتن، در زمان اعلام جايزه در نيويورک «روحیه سازش‌ناپذير نسرين ستوده را در مبارزه برای عدالت، تساوی و حکومت قانون در ايران» ستود.
در سال ۲۰۰۸ کمیته بین‌المللی حقوق بشر ایتالیا که سازمانی غیر دولتی در زمینه حقوق بشر است، نخستین جایزه خود را به نسرین ستوده اهدا کرد. مراسم اهدای این جایزه ۱۰ دسامبر (۲۰ آذر)، روز تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و روز جهانی حقوق بشر در شهر میرانو در ایتالیا برگزار شد.
شورای شهر فلورانس در اطلاعيه‌ای با اشاره به فعاليت‌های نسرين ستوده در«مخالفت با تبعيض قانونی عليه زنان، پذيرفتن وکالت کودکان زير ۱۸ سال محکوم به اعدام و تلاش برای برابری حقوقی زن و مرد در ايران»، اين فعاليت‌ها را دليل اهدای جايزه زنبق طلايی به وی اعلام کرده است.

۱۱ سال حبس تعزيری و ۲۰ سال محروميت از وکالت و خروج از کشور
در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ نسرین ستوده به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ بر علیه نظام بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شد. او پیش از بازداشت، بارها به‌خاطر فعالیت‌های حقوقی‌اش مورد تهدید قرار گرفته بود. گروه‌های فشار از وی خواسته بودند که از وکالت دست بردارد. ستوده،  اوایل مهرماه ۸۹ در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زد.
پس از آن گروهی از فعالین مدنی و برخی از موکلین او با انتشار نامه‌ای خواستار شکستن اعتصاب غذای او شدند. در ۴ آبان ۱۳۸۹ نسرین ستوده پس از ۲۸ روز اعتصاب غذا بعد از ملاقات با یکی از اعضای خانواده‌اش اعتصاب خود را شکست.
شادروان واتسلاو هاول رئیس‌جمهور پیشین جمهوری چک و فعال حقوق بشر، در همایش بین‌المللی «فوروم ۲۰۰۰» که در اکتبر ۲۰۱۰ در پراگ برگزار شد، ضمن پشتیبانی از نسرین ستوده، خواستار آزادی فوری او از زندان شد.
نسرين ستوده، حقوقدان و فعال حقوق بشر به ۱۱ سال حبس تعزيری و ۲۰ سال محروميت از وکالت و خروج از کشور در دادگاه بدوی محکوم شده است.

"مسؤولان زندان ما را به سر کردن چادر مجبور می کنند"*
نسرین ستوده در اکتبر ۲۰۱۱ از سر کردن چادر امتناع ورزید. در عوض مسؤولان زندان نیز او را به مدت ۳ هفته از ملاقات هفتگی محروم کردند. نسرین ستوده در نامه ای به پسر ۴ ساله اش نیما و دختر ۱۱ ساله اش مهراوه دلایل امتناع خود را توضیح داده است: "از اينکه ماههاست شما را در آغوش نکشیده ام رنج می کشم. امروز مسؤولان زندان مرا مجبور کردند چادر به سر کنم. من این را قبول نکردم، چون نمی خواستم که فرزندانم فکر کنند که من تحت فشارهای روانی تحقیرآمیز قرار دارم. نمی خواهم فرزندانم فکر کنند که دیگران می توانند با زیر پا گذاشتن قانون، هر چیز ناعادلانه ای را تحمیل کنند."
نسرین ستوده تاکنون سه بار علیه شرایط حبس اش اعتصاب غذا کرده.است. او در مارس ۲۰۱۱ جایزه "آوارد" را به خاطر پای بندی اش به دفاع از آزادی به خود اختصاص داد. در آن زمان نامه دیگری برای دخترش مهراوه نوشت: "من وکالت پرونده های مشکلی را برعهده داشته ام و همچنان نیز به خاطر رعایت حقوق مردم، ازجمله فرزندانم، چنین پرونده هایی را به عهده خواهم گرفت. من مطمئنم که رنج های خانواده ام و خانواده های موکلانم طی سال های اخیر بیهوده نخواهد بود. عدالت خواهد آمد، درست در زمانی که همه امید را ازدست داده اند. عدالت خواهد آمد، من مطمئنم."
منبع: *روزنامه لوموند، ۱۲  دسامبر ۲۰۱۱

نسرین ستوده باید بدون قید و شرط آزاد گردد
هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر درایران گفت: “نسرین ستوده یکی از شجاع ترین و صریح ترین مدافعان حقوق بشر در ایران است و خانوادۀ وی به صورت خستگی ناپذیری برای آزادی وی تلاش کرده اند. برماست که به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، به تلاشهای خویش برای معرفی جهانی ستوده و افزایش فشار بر دولت ایران برای آزادی وی بیفزاییم. همچنین افراد می توانند نامه ای به وزرای امور خارجۀ ۲۵ کشور در سراسرجهان ارسال کنند و از آنان تقاضا کنند تا خواستار آزادی نسرین ستوده شوند.»
 مبارزه برای نجات جان همه ی زندانیان سیاسی و برپایی نهضتی وسیع، ملی، و بین المللی، برای آزادی آنان، وظیفه فوری تمام نیروها و سازمان های میهن دوست و آزادی خواه ایران است.

دکتر پرویز داورپناه
 ۱۹ دی ۱٣۹۰ -  ۹ ژانويه ۲۰۱۲ 







اخبار روز: 
کوثر ال علی محمره: روشنفکران سوریه برای همگامی با انقلاب دموکراتیک و مردمی سوریه اقدام به تاسیس "کانون نویسندگان سوریه" نمودند. بنا به گزارش "خبرگزاری رویترز" از قاهره، نه ماه پس از اغاز اعتراضات و تظاهرات مردم در شهرها و روستاهای مختلف سوریه، ۱۱۰ تن از روشنفکران مشهور سوریه ضمن اعلام تاسیس "کانون نویسندگان سوریه" عضویت در ان را برای همه جریانها و مشرب های فکری و ادبی ازاد دانستند. 
"نوری جراح" یکی از برجسته ترین چهره های نسل سوم شعر مدرن عربی که تاکنون دو بار به ایران سفر نموده و سه مجموعه شعراز او به نام های "باغ ایرانی"، "باغ های هملت" و "کودکی مرگ" توسط حمزه کوتی به فارسی ترجمه و نشر "افراز" انها را منتشر نموده است (باغ ایرانی قبلا به نام"باغ پارسی" با ترجمه مهدی فرطوسی و مقد مه عطالله مهاجرانی توسط انتشارات مروارید منتشر شده بود) در مصاحبه با خبرگزاری رویترز، تولد"کانون نویسندگان سوریه" را بعنوان اولین "نوزاد انقلاب" یاد کرده و ان را محصول گفتگوهای اولیه منتقدانی چون حسام الدین محمد، خلدون الشمعه (لندن) و اندیشمندانی چون صادق جلال العظیم (برلین)، یاسین الحاج صالح نویسنده مقیم دمشق، علی کنعان (شاعر)، مفید نجم منتقد مقیم ابوظبی و فرج بیرقدار در سوریه دانسته و عضویت روشنفکرانی چون میشل کیلو، برهان غلیون، طیب التیزینی، روزا یاسین حسین، عایشه ارناووط و بسیاری دیگر از بزرگان و نام اوران شعر و ادب و اندیشه اهل سوریه را در ان تایید نمود. 
وی خواهان ارتباط هرچه بیشتر با روشنفکران ایرانی شده و ضمن اشاره به راه اندازی بخش فارسی در سایت کانون، عضویت افتخاری نویسندگان ایرانی در کانون تازه تاسیس را خواستار شد. قرار است در فوریه سالجاری انتخابات کانون برای تعیین هیئت مدیره و سایر ارگانها بر گزار گردد.  


منشور کانون نویسندگان سوریه 
دیباچه 
کانون، تشکلی است مدنی و ازاد که امکان عضویت در ان برای همه نویسندگان سوریه، صرفنظر از گرایش فکری و ادبی ازاد می باشد. 
امکان عضویت افتخاری برای همه نویسندگان عرب و غیر عرب که با مردم سوریه احساس همبستگی دارند وجود دارد. 
نویسندگان فلسطینی مقیم در سوریه همانند نویسندگان اهل سوریه از تمامی حقوق متصوره برای عضویت کامل در کانون بهره مند می باشند. 
به رسمیت شناختن پلورالیسم فرهنگی یعنی انچه را که هم اکنون جامعه سوریه براساس ان به پا خواسته است، ما را ملزم می سازد که تمامی زمینه های به حاشیه راندن فرهنگهای مختلف را ازبین برده،امکان عرضه این فرهنگها را بوسیله زبانهای مختلف و در پیشاپیش انها زبانهای کردی و اشوری سریانی فراهم نماییم. 



پیش زمینه ها 
همگام با انقلاب مردم سوریه برای ازادی و کرامت انسانی و بیداری ملی، ما روشنفکران اهل سوریه از ریشه ها و مشربهای فکری مختلف، برانیم با تاسیس کانون نویسندگان ازاد یخواه، همگامی و مشارکت خود را در انقلاب مردمی در سوریه در داخل و خارج از کشور و ایستادگی خودرا در کنار مردم انقلابی میهنمان با اعلام نیاز مبرم به فضای دموکراتیک و مستقل برای همه نویسندگان سوریه برای انعکاس واقعیت هایی که در حال حاضر در خیابان های "ازادی"به وقوع می پیوندد، به اطلاع برسانیم. 
*** 



با تاسیس کانون تلاش خواهیم نمود که "فرهنگ" یکبار دیگر نقش سرنوشت ساز، نقادانه، ازادیخواهانه و پیشرو خود را باز ستاند. روشنفکران استقلال و نیروی خودرا برای نوسازی و تجدد فکری و زیبایی شناسانه و اخلاقی بر عهده گیرند و خودرا برای ایفای نقش خویش در دفاع از ازادی ها، حقوق و وحدت هموطنان اماده سازند؛ چرا که عملکرد فرهنگ در طول دهه های گذشته و در دربار حکومتیان توسط کسانی که تعدادشان کم هم نبوده است چیزی به غیر بوق و کرنای تبلیغلتی برای ستم وتبعیض نبوده است. 
چشم ان داریم که "کانون نویسندگان سوریه "کنش های جریانات ادبی-فکری مختلف موجود در سوریه را به دامن گرفته و سیاست تک فرهنگی که توسط حزب بعث حاکم و به مدد سلطه مالی،اقتدار گرایی وحذفی پایه ریزی شده و در طول چندین دهه به مدد فشارهای امنیتی بصورت "اتحادیه نویسندگان عرب"نمود داشت به نقد و انزوا کشاند. 



*** 
"کانون"تریبونی پیشرو وچارچوبی ازاد برای شاعران، نویسندگان، ادبا و تمامی اندیشمندان ازادیخواه سوریه برای ساختن جامعه اینده خواهد بود. همچنین "کانون" برای تمامی اندیشمندانی که خواهان همکاری برای تسریع در گذار از نظام استبدادی، سرکوبگر و حذفی به نظامی دموکراتیک و مدنی و پلورال و ازاد، بر اساس "حقوق شهروندی"می باشند زمینه را برای بروز استعدادها و ابداعات ادبی و فکری فراهم خواهد نمود. 
*** 
با اعتقاد و ایمانی راسخ امیدواریم این تشکل پلی باشد برای پیوند دادن شکافهای گوناگونی که نظام تک حزبی بین "اهل قلم" در داخل و خارج جغرافیای سوریه بوجود اورده بود؛ شکافهایی که به مدد سیاستهای زور و ستم و سرکوب با شکستن قلمها و بستن دهانها بر همگان تحمیل می گردید. چنین سیاستهایی روشنفکران سوریه را از هم جدا و "فرهنگ" را اسیر "قدرت" نموده و نهایتا جایگاه فرهنگ و ادبیات سوریه را در دیگر نقاط جهان از بین برد. این وضعیت در پایین اوردن ارزشهای معنوی در چشم مردم در درون سوریه پیش از بیرون ان تاثیر داشته و زمینه هرگونه ابداع، ابتکار جسورانه، تخیل ازاد و نقد سیاسی و اجتماعی خلاق و روح ازاد اندیشی را از بین برده بود. 

همچنین امید ان داریم که در تغییر "نظام ارزشی" موجود که بر اساس رانت وابستگی به قدرت مالی و سیاسی بنا نهاده شده به نظامی ارزشی بر اساس دانش و تلاش و ابتکار سهم خود را ادا نماییم. 

*** 
نهایتا هرگونه دست اوردی در این زمینه بر پایه بازسازی عصاره فرهنگی سوریه در چارچوب جنبش فرهنگی عربی و با هماهنگی و همبستگی با انچه "انقلاب"ها تاکنون و در اینده در کشورهای عربی به دست اورده و می اورند، امکان پذیر خواهد بود. فرصتی که تجارب جهان پیرامونی با "امکانات" و "چالشها"بر ان تاثیر به سزا خواهد داشت. 
*** 
در ابتدا تعداد کمی از نویسندگان و شعرا در داخل و خارج سوریه با درک نیاز مبرم مرحله فعلی در پس اندیشه برپایی چنین تشکلی که فعالیتهای انان را در جهت همراهی و همگامی با مردم در ایفای نقش ترقیخواه و پیشگام "فرهنگ" در زندگی مردم سوریه سازماندهی نماید، برامدند. انگاه اقدام به ارتباط گیری نموده و بالاخره موفق به تاسیس "کانون" گردیدند. 
*** 
اعلام تاسیس کانون سوالاتی در مورد خصوصیات این نهاد و نقش و توان تشکیلاتی ان به اذهان متبادر خواهد ساخت. بی گمان پاسخ به این سوالات در حال حاضر ممکن نخواهد بود؛ چرا که تمامی تلاش کانون و اعضا ان در شرایط کنونی در جهت پشتیبانی از تحول دموکراتیک بزرگی که از "دیکتاتوری کنونی" در کشور عزیز ما به سوی ان در حرکت هستیم خواهد بود. سوال اصلی می تواند در خصوص ایفای نقش "کانون" در تعمیق تحول در مرحله کنونی باشد. نقشی که در چنین لحظات تاریخی و سرنوشت ساز در کشورمان از وجدان بیدار و اخلاق ازادیخواهانه "نویسنده" انتظار می رود. 


کانون نویسندگان سوریه






اخبار روز: 


بنا به گزارش ها، اخیرا تعداد دیگری از فعالین کارگری توسط رژیم ضد کارگر جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده اند. در ۱۸ دی ماه ۱۳۹۰، شریف ساعد پناه از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، توسط چهارمامور لباس شخصی که به منزل او هجوم برده بودند، دستگیر شد. ماموران با آزار و اذیت اعضای خانواده، برخی از کتاب های موجود در خانه را ضبط و با خود بردند . شریف ساعد پناه هم اکنون با قرار وثیقه ۸۰ میلیون تومانی در زندان مرکزی سنندج محبوس است. 
همچنین در ۱۵ دی ماه، مظفر صالح نیا یکی دیگرازاعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران توسط ماموران حکومتی دستگیر شد وهم اکنون در زندان مرکزی سنندج زندانی است. بعلاوه در همین زمان محمد حسینی از فعالین کارگری در فیروزکوه توسط ماموران دستگیر شد و اینک در زندان محبوس است. 
بنا به منابع خبری، همچنین آقای میثم نجاتی عارف، دانشجوی دانشگاه آزاد و فعال کارگری شرکت سایپا، روز سه شنبه ۱۳ دی ماه، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به محلی نامعلوم منتقل شد. ماموران بعد از دستگیری میثم نجاتی عارف او را با دستبند به منزلش می برند و با توهین و اذیت و آزار اعضای خانواده، کامپیوتر و مقداری از وسایل شخصی اورا ضبط می کنند و با خود می برند. 
بنا به گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، مجید حمیدی، از فعالین کارگری شهر سنندج، نیز به دادگاه احضار شده و مورد سئوال و بازپرسی قرار گرفته است. 
طبق گزارش سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه "اقایان علی اکبر نظری و مرتضی کمساری از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در مورخه ٨۹/۹/۲از طرف بازپرسی شعبه دوم امنیت مستقر در اوین احضار و بازداشت شدند و پس از ۳۶ روز با قید کفالت ازاد شده بودند، پس از رسیدگی در دادگاه ویژه کارکنان دولت با محکومیت سه میلیون ریال جزای نقدی مواجه شده که بعد از اعتراض اقایان نظری و کمساری در دادگاه تجدید نظراین حکم تایید و با حضور نامبردگان اجرا شد." 
دستگیری های اخیر و احکام ضد انسانی علیه فعالین کارگری نشانگر آن است که جمهوری اسلامی قصد دارد باز هم دور دیگری از دستگیری و سرکوب علیه کارگران و فعالین کارگری به راه اندازد. اتحاد بین المللی بار دیگر این اقدامات سرکوب گرانه رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را شدیدا محکوم می کند و خواهان آزادی بدون قید و شرط همه فعالین کارگری در بند و همه زندانیان سیاسی می باشد. 


اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران 
۱۰ ژانویه ۲۰۱۲