۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

روز چهار شنبه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

شانزدهمین کنگره فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری
نوشتۀ لیدا پرچمی
فعالین مستقل کارگری شکایت و اعتراض خود را برای حضور هیئت ایرانی و دبیر کل خانه کارگر در کنگره فدراسیون اتحادیه های کارگری که در آتن تشکیل شد به این تشکل بین المللی کارگری تسلیم کرده اند. آنان معتقدند که نمایندگان واقعی کارگران ایران به علت فعالیت های صنفی خود در زندان هستند.
شانزدهمین کنگره فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری که امسال دریونان برگزار شده بود به کار خود پایان داد.
در این کنگره 598 نماینده و 213 ناظر شرکت داشتند.
از ایران نیز علیرضا محجوب دبیر کل خانه کارگر همراه با هیئتی به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران در این کنگره حضور یافته بودند.
فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری از سال 1945 تشکیل شد و هدف آن اتحاد و همکاری های جهانی برای دفاع از حقوق صنفی کارگران در جهان است.
اما فعالین مستقل کارگری، به حضورهیئت نمایندگی جمهوری اسلامی ایران درکنگره و رابطه نزدیک فدراسیون با نهادهای برسیمیت شناخته شدۀ این کشور اعتراض دارند.
گفتگو بافرید پرتوی عضو اتحادیه بین المللی کارگری
 
12/04/2011
by لیدا پرچمی
 
 

آقای فرید پرتوی عضو اتحادیه بین المللی کارگری درحمایت ازکارگران ایران و فعال سندیکایی درکانادا دلایل اعتراض فعالین مستقل کارگری را توضیح می دهد و می گوید که سالهاست که فعالین کارگری در خارج و داخل ایران به این فدراسیون اعتراض دارند زیرا آنها نه تنها خانه کارگر و هیئت ایرانی را نماینده کارگران ایران نمی دانند بلکه به نظرآنان تشکل های اسلامی کارگری موجود نهادهایی هستند که در مقابل تشکیلات واقعی کارگری پس ازانقلاب اسلامی ایجاد شده اند.
فرید پرتوی می افزاید درشرایطی که کارگران و نمایندگان آنها مثل آقایان اسانلو، شهابی، مددی و... درزندان هستند، درشرایطی که تشکل ها سرکوب می شود و کارگران حق و حقوقی ندارند و حتی نمی توانند برای پس گرفتن حقوق معوقه خود اعتراض کنند، افرادی که در کنگره فدراسیون اتحادیه های کارگری شرکت می کنند نمی توانند نمایندگان واقعی کارگران ایران به حساب آیند.
 

 

 


نوشتۀ فرزاد جوادی
ژان کلود تریشه، رئیس فرانسوی تبار بانک مرکزی اروپا، اعلام کرد که در راستای جلوگیری ازافزایش تورم در کشورهای عضو حوزه "یورو"، نرخ بهره پول واحد اروپا را که از سال دو هزار و نه ثابت مانده  بود، از یک درصد در سال به یک ممیز بیست و پنج در صد در سال افزایش داده است
از دیدگاه شمار قابل توجهی از کارشناسان اقتصادی و محافل بانکی، اگرچه رشد چشمگیر فعالیتهای اقتصادی در آلمان بی شک ازعوامل اساسی و داده های مهمی بوده است که مسئولین بانک مرکزی اروپا را به افزایش نرخ بهره "یورو" سوق داده است، ولیکن اقتصاد اکثر اعضای دیگر اتحادیه اروپا هنوز در مرحله نقاهت بسر میبرد.
بنظر این گروه از متخصصین مالی، بالا بردن نرخ بهره "یورو" حتی در سطح اندک "ربع درصد" روند سرمایه گذاری و نتیجتأ از سرگیری رشد اقتصادی در اکثر کشورهای حوزه "یورو" را کندتر خواهد ساخت.
از آن گذشته از دیدگاه این کارشناسان، در شرایطی که علاوه بر یونان حداقل سه کشور دیگر حوزه "یورو"، عبارت از پرتقال و ایرلند و اسپانیا نیازمند به صدور قرضه ملی و اخذ وامهای کلانی هستند، بالا بردن نرخ بهره هرچه بیشتر بار آنها را سنگین می سازد... 

 

عکسهای نمایشگاه شاهزاده کلاوس پیشتر در یکی از مغاره های شهر بامیان به نمایش گذاشته شده بود
عکسهای نمایشگاه شاهزاده کلاوس پیشتر در یکی از مغاره های شهر بامیان به نمایش گذاشته شده بود
نوشتۀ واسع محسن
مرکز فوتو ژورنالیزم چشم سوم در افغانستان که با همت چهار تن از عکاسان افغان نجیب الله مسافر، بصیر سیرت، رضا حسینی و رضا ساحل بنیانگذاری شده است در همین تازگی ها یک نمایشگاه عکس را در مرکز بنیاد شهزاده کلاوس در هلند برگزار کرده است.
در این نمایشگاه نزدیک به 60 قطعه عکس از عکاسان نوآموز یک کارگاه آموزش عکاسی که پیشتر در ولایت بامیان افغانستان دایر شده بود به نمایش گذاشته شده است.
نجیب الله مسافر، رئیس مرکز فوتوژورنالیزم چشم سوم در کابل می گوید عکسهای شامل نمایشگاه بنیاد شهزاده کلاوس در هلند پیشتر در یک نمایشگاه دو روزه در یکی از مغاره های شهر بامیان به نمایش گذاشته بود که مورد توجه زیادی قرار گرفت و باعث شد تا بنیاد شهزاده کلاوس تصمیم به برگزاری نمایشگاه در شهر آمستردام بگیرد.
نجیب الله مسافر می گوید موضوع اصلی عکسهای شامل این نمایشگاه زندگی روزمره زنان، مردان و کودکان ولایت بامیان، جنبه های تاریخی این شهر و گزارشهایی از روند انتخابات و دمکراسی را تشکیل میدهد
نجیب الله مسافر همچنان توضیح میدهد با آنکه هنر و پیشه عکاسی در افغانستان سابقه زیادی ندارد اما در طول ده سال اخیر جوانان زیادی به این رشته روی آورده اند و به شمار علاقمندان هنر عکاسی روز بروز افزوده می شود.
 

 

عربستان خطاب به ایران : قدرت نظامی ما را تست نکنيد
نوشتۀ شهلا رستمی
احمد القتان سفير عربستان سعودی در مصر، به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاری انتخاب، در مصاحبه با شبکه ی الحيات تلويحاً ايران را تهديد به حمله نظامی کرد و گفت : اميدوارم ايرانی ها قدرت ما را امتحان نکنند. انها نبايد قدرت ما را تست کنند.
احمد القتان سفير عربستان سعودی در مصر، به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاری انتخاب، در مصاحبه با شبکه ی الحيات گفت :" وضعيت ايران در منطقه به صورت وحشتناکی در آمده است. ما پيام قدرتمندانه و مهمی را به آنها منتقل کرده ايم: ما اجازه ی نقض امنيت کشورهای حاشيه خليج فارس را نمی دهيم. امنيت کشورهای حاشيه خليج فارس، خط قرمز ما در عربستان سعودی است. مطمئنا شما به ياد داريد که عربستان چگونه به حمله ی کويت پاسخ داد!
سفير عربستان سعودی در مصر، در ادامه ، تلويحاً ايران را تهديد به حمله نظامی کرد و گفت : اميدوارم ايرانی ها قدرت ما را امتحان نکنند. آنها نبايد قدرت ما را تست کنند. اگر آنها بخواهند کشورهای حاشيه خليح فارس را بی ثبات کنند، ما توانايی مقابله با ايران را دايم.
او افزود : ما در عربستان سعودی مخصوصا ملک عبدالله از زمانی که وی وليعهد بود تلاش کرده ايم که دست دوستی را به سوی ايران دراز کنيم به هر شکلی. اما متاسفانه، توطئه های ايران در کشورهای حاشيه خليج فارس هرگز تمامی ندارد.
سفير عربستان سعودی در مصر گفت : تا امروز، ایرانیان با توهم امپراطوری فارس زندگی می کنند. اظهارات اخير ايرانيان عجيب و غريب است. آنها عربستان سعودی را متهم به دخالت در امور بحرين کردند. اين حقيقت ندارد و من می توانم آن را ثابت کنم."
احمد القتان می گوید: اين اتهامات زمانی از سوی ايران متوجه عربستان می شود که ايران در حال مداخله در امور لبنان ، عراق، مصر و کشورهای حاشيه خليج فارس است.
احمد القتان می پرسد : اهداف ايران در ايجاد يک شبکه جاسوسی در کویت چه بود؟ ايران چندين سال است که جزيره های امارات را اشغال کرده است! و هنوز هم از هر نوع مذاکره ای در اين مورد سرباز می زند! و حتی داوری بين المللی را هم قبول نمی کند!
خبرگزاری انتخاب از قول " احمد القتان" می افزاید :"ما در عربستان سعودی خيلی از دست ايران رنج کشيديم . ايران در سال 1986 و 1987 دو بار به آسمان عربستان سعودی حمله کرد. ما به انها هشدار داديم و زمانی که برای سومین بار اين قضيه تکرار شد، ما هواپيماهای انها را زديم."
احمد القتان اضافه می کند: من فکر نمی کنم که سياست ايران با سياست مصر در يک خط است. ايران برنامه های خود را دارد. تنها چيزی که اين کشور(ایران) به ان اهميت می دهد دخالت در هر قسمت از کشورهای جهان عرب است. مصر هم اکنون دارد از اين قضيه رنج می برد.
احمد القتان اضافه می کند: ما از دست ايرانی ها در فصل های مختلف حج خيلی رنج برديم و آزار ديديم! انها به عربستان می ايد و باعث اشوب در طول فصل حج می شوند
و در پاسخ به این که ايا ايران مسئول اشوب و تظاهرات در عربستان هم هست؟
سفير عربستان، بدون اشاره به درگيری های سنگين در کشورش که روزهای متمادی ادامه داشت، پاسخ داد:" کدام تظاهرات؟ همانی که 10 تا 15 نفر امدند؟!"
حشمت‌الله فلاحت‌پيشه نماينده مردم اسلام‌آباد غرب و رئيس كميته روابط خارجي مجلس شوراي اسلامي در واکنش به گفته های مقام سعودي عليه ايران گفت : "ما اين رفتار تحريك‌كننده عربستان را ‌كه بيشتر به يك جنگ رواني شبيه است، يك رفتار انتحاري در برابر ايران مي‌دانيم و به برادران عربستان توصيه مي‌كنيم كه در برابر ايران اقدام به رفتار انتحاري نكنند. او افزود عربستان حقير‌تر از آن است كه درباره ايران اسلامي صحبت كند."
وي افزود: "عربستان راهبرد ايران‌هراسي را در منطقه دنبال كرد و سعي دارد هر اتفاقي كه در منطقه رخ مي‌دهد را به ايران نسبت دهد، اما امروز آل‌سعود با مطالبه عظيم مردم خود براي آزادي‌هاي اجتماعي و سياسي مواجه است و اين يك چالش بزرگ براي عربستان محسوب مي‌شود.

 

 

 

تهدید عربستان به حمله نظامی علیه ایران

احمدی‌نژاد و ملک عبدالله
روزنامه انتخاب دست به انتشار مصاحبه سفیر عربستان سعودی در کشور مصر زده است که ضمن انتقاد از مواضع جمهوری‌اسلامی، ایران را به حمله نظامی تهدید کرده است.
این روزنامه اعلام کرده است که احمد القتان، سفیر عربستان در مصر در گفت‌وگویی با شبکه تلویزیونی الحیات اعلام کرده است: «امیدوارم ایرانی‌ها قدرت ما را امتحان نکنند. آن‌ها نباید قدرت ما را تست کنند. ان‌شاالله اگر آن‌ها بخواهندکشورهای حاشیه خلیج‌فارس را بی‌ثبات کنند، ما توانایی مقابله با ایران را داریم.» وی در پاسخ به مجری برنامه که پرسیده بود مه آیا این مساله شامل حمله نظامی هم می‌شود،این مساله را تایید کرده بود.

وی همچنین با اشاره به تلاش عربستان برای ایجاد رابطه صمیمانه با ایران، گفته است:« ما در عربستان سعودی مخصوصا ملک عبدالله از زمانی که وی ولیعهد بود تلاش کرده ایم  که دست دوستی را به سوی ایران دراز کنیم به هر شکلی. اما متاسفانه، توطئه‌های ایران در کشورهای حاشیه خلیج فارس هرگز تمامی ندارد.»
وی اضافه کرد: «تا امروز، آن‌ها با توهم امپراطوری فارس زندگی می‌کنند. اظهارات اخیر ایرانیان عجیب و غریب است. آن‌ها عربستان سعودی را متهم به دخالت در امور بحرین کردند. این حقیقت ندارد و من می‌توانم آن را ثابت کنم. این اتهامات زمانی از سوی ایران متوجه ما می‌شود که ایران هم در حال مداخله در امور لبنان ، عراق، مصر و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.»
سفیر عربستان سعودی در مصر، اضافه کرده است:«وضعیت ما با ایران در منطقه به صورت وحشتناکی است. ما پیام قدرت‌مندانه و مهمی را به آن‌ها منتقل کرده‌ایم.ما اجاه نقض امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس را نمی‌دهیم. امنیت کشورهای حاشیه خلیج فارس خط قرمز ما در عربستان عسودی است. به یاد دارید که عربستان چگونه به حمله کویت پاسخ داد.»
احمد القتان با اشاره به کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت گفته است: «اهداف ایران در ایجاد یک شبکه جاسوسی در کوبت چه بود؟ کل این قضیه هشدار دهنده است. ایران چندین سال است که جزیره‌های امارات را اشغال کرده است! و هنوز هم از هر نوع مذاکره‌ای در این مورد سرباز می‌زند! و حتی داوری بین‌المللی را هم قبول نمی‌کند.»
وی با بیان این که «ما در عربستان سعودی خیلی از دست ایران رنج کشیدیم» ادامه می‌دهد: «بگذارید که به شما یاداوری کنم که ایران در سال ۱۹۸۶ و۱۹۸۷ دو بار به آسمان عربستان سعودی حمله کرد. ما به آن‌ها هشدار دادیم  و زمانی که برای بار سوم این قضیه تکرار شد، ما هواپیماهای آن‌ها را زدیم.»
احمد القتان اضافه می‌کند: «من فکر نمی‌کنم که سیاست ایران با سیاست مصر در یک خط است. ایران برنامه‌های خود را دارد. من از اعماق قلبم آرزو می‌کنم که مصر قادر باشد که ایران را متقاعد کند که روابط همسایگی‌اش را حفظ کند و به کنوانسیون‌های بین‌اللملی احترام بگذارد و دست از دخالت در کشورهای حاشیه خلیج فارس دست بردارد.»
وی همچنین اضافه کرده است: «برادر عزیر، شما باور نمی‌کنید که این ایرانی‌ها دارند در کشورهای حاشیه خلیج فارس چه می کنند. تنها چیزی که این کشور به آن اهمیت می‌دهد دخالت در هر قسمت از کشورهای جهان عرب است. مصر هم اکنون دارد از این قضیه رنج می‌برد. مانند خیلی دیگر از کشورهای عربی دیگر، من می‌توان در مورد هر کشور عربی دیگری، مثال‌های زیادی بزنم!»
احمد القتان اضافه کرده است:«ما از دست ایرانی‌ها در فصل‌های مختلف حج خیلی رنج بردیم و آزار دیدیم! آن‌ها به عربستان می‌آید و باعث آشوب در طول فصل حج می‌شوند.»


هنوز هیچ منبع مستقل دیگری این مصاحبه را تایید نکرده است.

 

 

دستگیری یک ناشر از سوی وزارت اطلاعات

یک ناشر در ایران از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شده اما هنوز از مشخصات اعلام نشده است. با این حال گفته می‌شود اتهام او فعالیت «هرمی» بوده است. این اولین بار نیست که ناشری در ایران دستگیر می‌شود؛ پیشتر یاشار امینی، مدیر انتشارات «نشر دیگر» و از همکاران کانون نویسندگان ایران، بازداشت شده و اکنون دوران محکومیت خود را در زندان می‌گذارند.
یکی از ناشران ایران به اتهام فعالیت هرمی از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شده است، اما نام و مشخصات این ناشر هنوز اعلام رسمی نشده و خبرنگاران حوزه کتاب نیز از آن بی‌خبرند. معاون وزیر ارشاد در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا، این خبر را تایید کرده اما از ارائه مشخصات این ناشر خودداری کرده است.

بهمن دري گفته است: «تا جايي که بنده مي‌دانم، يکي از ناشران که پيش‌تر هم داراي سوابق نامطلوبي بوده و پرونده‌هايي هم در مراجع قضايي داشته، در اسفندماه سال گذشته به اتهام فعاليت غيرقانوني در پوشش نام انتشاراتي بازداشت شده و وزارت اطلاعات در رسيدگي به اين پرونده گروهي از فعالان شرکت‌هاي هرمي را دستگير کرده و اين ماجرا در مراجع قضايي کشور در حال رسيدگي است.»

کاملا مشخص نیست که علت اصلی این دستگیری فعالیت هرمی بوده و یا اتهامی دیگر مطرح بوده است.

این اولین بار نیست که ناشری در ایران دستگیر می‌شود؛ پیشتر یاشار امینی، مدیر انتشارات «نشر دیگر» و از همکاران کانون نویسندگان ایران، بازداشت شده و اکنون دوران محکومیت خود را در زندان می‌گذارند.

«نشر دیگر» ناشر کتاب‌های علوم سیاسی، فلسفه سیاسی، تاریخ، اقتصاد، و آثار مدرن و کلاسیک سوسیالیستی، مسائل زنان و فمینیست از جمله کتاب «جامعه‌شناسی جنسیت» است که حتی مورد استفاده آموزش و پروش هم قرار گرفته است.

«تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران از طریق طراحی پوستر برای کانون نویسندگان ایران، فعالان کارگری و زنان» از جمله اتهامات یاشار امینی بوده است.

در حالی که ناشران برای شرکت در نمایشگاه کتاب تهران آماده می‌شوند، خبرها و اظهارنظرهایی درباره محدود‌تر شدن سیاست‌های نشر به گوش می‌رسد. لغو مجوز فعالیت ۱۰ ناشر یکی از نمونه‌های تازه این محدودیت‌ است؛ که سال گذشته جنجال‌هایی را به وجود آورد.

 

اعطای زمام‌داری نمایشگاه کتاب تهران به چند ناشر حکومتی

image
نشان مجمع ناشران انقلاب اسلامی
دولت در اقدامی عجیب و بدون مشورت با اهالی نشر و کتاب، تصمیم به اعطای زمام‌داری نمایشگاه کتاب تهران به چند ناشر حکومتی گرفته است.
معاون فرهنگی وزیر ارشاد اعلام کرده است که فعاليت‌هاي اجرايي نمايشگاه كتاب سال آينده به تشكل‌هاي نشر «ارزش‌مدار» واگذار مي‌شود.
طبق این تصمیم امسال آخرین سالی است که نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به شیوه کنونی خود یعنی از سوی مؤسسه نمایشگاه‌های بین‌المللی و خانه کتاب اداره می‌شود.
بهمن دري گفته است که این اقدام برای تقویت این ناشران و تشکل‌های ارزشی مثل «مجمع ناشران انقلاب اسلامي» صورت می‌گیرد.
مجمع ناشران انقلاب اسلامی (منا) متشکل از ناشرانی نظیر همچون اميركبير، سوره مهر، بوستان كتاب، به‌نشر، نشر شاهد، سروش، انتشارات مركز اسناد،نشر شهر و انتشارات پژوهشگاه و فرهنگ انديشه اسلامي ۲۴ آبان ماه سال گذشته با حمایت گسترده نهادها و رسانه‌های حکومتی و دولتی تأسیس شد.
اطاعت از رهبر جمهوری اسلامی یکی از مهم‌ترین وظایف و اصول مرام‌نامه‌ی این تشکل است.
هنوز ناشران غیردولتی و تشکل‌های مستقل به این تصمیم یکطرفه دولت، که بدون توجه، مشورت و احترام به آنها صورت گرفته؛ واکنش نشان نداده‌اند؛ اما به نظر نمی‌رسد که حتا اعتراض آنان تأثیری در لغو این تصمیم دولت نداشته باشد.

 

اتانازی

بخش دوم و پایانی
محمد‌حسین نیری
هفته پیش در چهارچوب سلسله گفتارهای «حق بر بدن» یادداشت محمد‌حسین نیری، حقوقدان و پژوهشگر حقوق بشر در دانشگاه لندن را خواندیم. اینک بخش دوم و پایانی این یادداشت را می‌خوانیم که با محوریت بررسی استدلال‌ها‌ی مخالفین و موافقان اتانازی تنظیم شده است. بخش نخست این یادداشت را می‌توانید نیز در اینجا مطالعه کنید.
  به عقیده‌ی رواقیون،‌ انسان مسئول زمان و نوع مرگ خویش است. از دیدگاه آنها، برعهده ماست که فرصتِ تضمین‌کننده‌‌ مرگِ خوب را دریابیم. این فرصت گاهی به شکل خودکشی است، گاهی مرگ در سنِ پیری در بستر و گاه یک مرگ قهرمانانه. آنها اعتقاد داشتند «مرگ خودخواسته» در زمان صحیح و به دلایل صحیح، یک فضیلت به مفهوم اخلاقی است.
ولی توجه داشته باشیم که این دیدگاه به ایرادات ذیل که البته بعدها مطرح شده‌اند پاسخ نمی‌دهد:
- تاثیر خودکشی بر اعضای خانواده و نزدیکان و در سطح وسیع‌تر بر جامعه.
- ارتکاب خودکشی تحت تاثیر افسرگی و اختلالات روحی.
- اصول اخلاقی که خودکشی را منع می‌کند.
- حیات اخروی در صورتی که شخص بدان معتقد باشد.
  متفکرین مسیحی در نقطه مقابل این تفکر قرار دارند و در زمره مهم‌ترین دلایل‌شان، به ممنوعیت اخلاقی- مذهبی خودکشی استناد می‌کنند و خودکشی را گناهی کبیره می‌شمارند. آنها زندگی و مرگ را تنها در اختیار خدا می‌دانند و روبه‌رو شدن با مرگ را برای یک فرد با ایمان مترادف با رنج کشیدن، بی اقدامی (صبر) و تسلیم در مقابل خواست پروردگار می‌شمرند. از این حیث، ادیان یهودیت و اسلام نیز دیدگاه مشابهی در این خصوص دارند.
توماس آکوئیناس متفکر مسیحی قرن سیزدهم برای مخالفت خود با خودکشی سه دلیل عمده ذکر می‌کند: هر موجودی خودش را دوست دارد و برای بقای خود تلاش می‌کند بنابراین «خودکشی» خلاف طبیعت است. به علاوه خودکشی به اجتماع آسیب می‌رساند و در نهایت، هدیه زندگی که از طرف خدا به انسان اعطا شده را پس می‌زند. دیدگاه‌های او بعدها به موضع ثابت کلیسای کاتولیک تبدیل شد.
بعدها فلاسفه غربی از جمله هیوم، کانت، نیچه، شوپنهاور، دورکهیم و ... نظرات متفاوتی در این خصوص ابراز داشتند. از این میان تنها به نظر ایمانوئل کانت، بزرگ‌ترین فیلسوف دوران جدید اشاره‌ای گذرا می‌کنیم: برای کانت پذیرفته نبود که اراده شخص، مجاز باشد خودش را از بین ببرد. او در این رابطه می‌گوید: «کسی که خودکشی می‌کند باید از خود بپرسد آیا اقدام او مطابق با اصل "غایت بودن انسان" است یا خیر. اگر او خودش را نابود کند تا از شرایط دردناک بگریزد، خود را تبدیل به ابزاری صرف کرده برای ایجاد شرایطی قابل تحمل. ولی انسان شیئی نیست؛ یعنی چیزی که به عنوان وسیله مورد استفاده قرار گیرد. بلکه در تمام افعالش باید به عنوان یک غایت در نظر گرفته شود. بنابراین هرگز نمی توانم انسانِ (خودِ) درونم را از بین ببرم یا صدمه‌ای به آن بزنم.»
کانت بعد از این موضع خود برگشته و در اظهار نظری که به او منتسب شده گفته است: «اگر انسان نتواند زندگی‌اش را جز با زیر پا گذاشتن انسانیتش حفظ کند بهتر است آن را قربانی کند. درست است که زندگی حیوانیش را به خطر می‌اندازد ولی می‌تواند احساس کند آن میزان که زیسته، توأم با سرافرازی بوده است.» در حقیقت برای کانت، حفظ زندگی بالاترین وظیفه نیست.

پ- اتانازی و استدلال‌های موافقان و مخالفان

در سال ۱۹۷۸ «دِرِک هامفری» که به عنوان بنیانگزار جنبش «حق بر مرگ» شناخته می‌شود، کتاب (Jean’s Way) را نوشت که به شرح همکاری او در خودکشی همسرش می‌پرداخت که از بیماری سرطان رنج می‌برد. تا پیش از این دوره، همانگونه که گفته شد، بحث‌ها اختصاص به مرگ و خودکشی داشتند، ولی در این زمان نخستین بحث‌های فلسفی جدی در خصوص اتانازی مطرح شد و تعدادی از فیلسوفان معاصر از جمله «جان هریس» و «پیتر سینگر» با تکیه بر اصول «خودمختاری» و «حق تعیین سرنوشت» به دفاع از اتانازی پرداختند. آنها معتقدند همانگونه که شخص تا حد ممکن حقِ تعیین جریان زندگی‌اش را دارد، حقِ تعیین جریان مرگش را نیز دارد. بنابراین اگر بیماری که به بیماری درمان ناشدنی مبتلا است با اختیار و اراده آزاد از پزشک درخواست کمک در خودکشی کند، پزشک باید مجاز باشد که به او کمک کند. بدین ترتیب شاهد دو تفکر عمده در این رابطه هستیم؛ یک تفکر لیبرال که اتانازی را از نظر اخلاقی قابل قبول می‌داند و خواهان قانونی شدن آن است و دیگر تفکر محافظه کار که آن را غیراخلاقی و قانونی شدن آن را خطرناک می‌داند.
استدلال‌های موافقان اتانازی عمدتاً بر سه محور استوار است:
- قابل قبول بودن اتانازی در شرایط خاص از نظر اخلاقی.
- خودمختاری و حق تعیین سرنوشت. (حق بر بدن خویشتن)
- رهایی از درد و رنج.
در مقابل، مخالفین اتانازی استدلال می‌کنند: کشتن و گرفتن جان انسان، ذاتاً و مطلقاً خطا (در مفهوم اخلاقی) است؛ اتانازی خلاف اصول حرفه‌ای پزشکان است واحتمال سوء استفاده از آن وجود دارد. (قاعده‌ی سراشیبی لغزنده) [1]
به این ایرادها نیز پاسخ داده شده که طبق مقررات مذهبی و قوانین این طور نیست که کشتن انسان‌ها مطلقاً ممنوع باشد، بلکه مواردی مانند کشتن انسان‌ها در جنگ و دفاع مشروع و مجازات اعدام در همین مقررات دینی و قانونی پذیرفته شده‌اند. به علاوه، پزشکان موظف به اجرای اتانازی نیستند؛ بلکه باید «قانوناً مجاز باشند» تا در صورت وجود شرایط قانونی، این کار را انجام دهند. از سوی دیگر با تدوین مقررات جامع و نظارت دقیق، امکان سوء استفاده از آن به حداقل می‌رسد و بیشتر از سایر اشتباهات و تخلفات پزشکی نخواهد بود. با این حال، طرفداران اتانازی معتقدند در صورت قانونی شدن آن باید موارد به کارگیری آن بسیار محدود شود و منحصراً به عنوان آخرین راه و در صورت عدم امکان کنترل درد و رنج بیمار به کار گرفته شود.
به نظر می‌رسد مسئله اصلی در تمام این بحث‌ها و اختلاف نظرهای دیرینه، همان مبنای اختلاف رواقیون در مقابل متفکرین مسیحی است: «نقش شخص در مرگ خودش.» یک دیدگاه می‌گوید مرگ چیزی است که انجام می‌دهی و دیدگاه دیگر می‌گوید مرگ چیزی است که برایت رخ می‌دهد. به نظر می‌رسد هر دو دیدگاه بخشی از حقیقت را در خود داشته باشد.

ت- سخن پایانی
گرچه «حق حیات» به عنوان یک حق بنیادین انسانی مورد شناسایی قرار گرفته، ولی وارد کردن حق بر مرگ در زمره حقوق انسانی نیز امروزه طرفدارانی دارد که «حق بر مرگ» را- البته با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی- لازمه حق تعیین سرنوشت و خودمختاری انسان می‌دانند. شناسایی این حق و قانونی شدن اتانازی، یکی از دشوارترین سئوالات پیش روی قانونگزاران، مسئولان بهداشت و درمان و بیماران و در واقع تمام اعضای جامعه است.
متاسفانه در کشور ما به واسطه حساسیت‌های مذهبی و باورهای فرهنگی که به شدت متاثر از آموزه‌های مذهبی است، مسئله اتانازی در حد تئوری‌ها و نظریات فلسفی و اخلاقی باقی مانده و کمتر به ثمرات عملی یا احیاناً قانونی شدن آن پرداخته شده است. بسیاری از صاحب‌نظران نیز از ارائه نظر قطعی خودداری می‌کنند و بحث را با پرسش‌ها و ابهامات بیشتر به پایان می‌رسانند.
در یک نگاه کلی به نظر می‌رسد اتانازی نه تنها به درستی درک نشده و خطرات آن بزرگ‌نمایی شده، بلکه نادیده گرفته شده است. بسیاری از ایرادات مطرح شده نسبت به اتانازی جنبه عملی دارد. اگر اتانازی از نظر اخلاقی پذیرفته باشد، مسائل عملی با اتکا به حسن نیت و نظارت قابل حل است.
جایگاه اخلاقی اتانازی، به نحو اجتناب ناپذیری وابسته به شیوه فهم ما از ارزش زندگی و حمایت از آن است. به عبارت دیگر، این فهم ما از «ارزش زندگی» است که دیدگاه ما نسبت به اتانازی را تعیین می‌کند. در یک فهمِ انسانی از ارزش زندگی، اتانازی (درصورت وجود شرایطی) اخلاقی است و باید قانوناً مجاز باشد. انسان‌ها حق دارند رها از پیش فرض‌ها، استدلال‌های غلط و محدودیت‌های خودساخته یا تحمیلی، مرگِ راحت‌تری داشته باشند.

بخش نخست

پی‌نوشت:
1. Slippery Slope

ایمیل نویسنده: mhnayyeri@gmail.com




گفت‌وگو با پروین اردلان: تاثیر سیاست و سنت بر سلامت زنان ایرانی

ماری فیلی
برگردان: 
نیلوفر گلکار
با تصور تصویر زن و ایران، پیکره‌ای پیچیده در پارچه و لباس و چشمان سیاهی که نگاه می‌کنند، در نظر اول توجه را به خود جلب می‌کند. آن لایه‌های پارچه همان‌قدر دست و پا گیرند که جامعه ایرانی برای زنان محدود کننده است. خط مشی‌های دولت و سنت‌های قدیمی که در تحلیل بردن زنان نقش داشته‌اند نیز بر سلامت روح و تن آن‌ها تاثیر گذاشته است. پروین اردلان یکی از فعالین حقوق زنان در ایران، نویسنده و خبرنگاری است که در راستای مبارزه برای حقوق برابر زن و مرد در ایران، برنده جایزه الاف پالمه در سال ۱۳۸۶ شد. او در سفر اخیرش به ایرلند با نشریه «اخبار پزشکی ایرلند» درباره تاثیر سیاست و سنت بر سلامت زنان ایرانی گفت‌وگو کرده است.
  پروین اردلان  که به مدت پنج سال است به بیماری «‌ام اس» دچار است، می‌گوید که  «‌ام اس» در ایران به خاطر استرس زیاد بر جامعه رو به افزایش است. به گفته وی بیماری دیگری که در میان زنان ایرانی رو به گسترش است کم‌خونی است و زنان و دختران باید مقدار زیادی قرص آهن مصرف کنند. آمار ارائه شده توسط خانم اردلان نشان می‌دهد که کمبود آهن در میان زنان دو برابر مردان است و از همین رو در سال ۱۳۶۱ قانونی در رابطه با کمبود آهن تصویب شده که بر اساس آن مکمل آهن برای زنان حامله و کودکان زیر دو سال تجویز شود.
  خانم اردلان به یاد می‌آورد که به طور سنتی در هنگام غذا، گوشت که  ماده غذایی غنی از آهن است به مردان خانواده داده می‌شد. وی می‌گوید که به یاد می‌آورم که مرد‌ها و پسر‌ها بیشتر از دختر‌ها و مادر‌ها گوشت مصرف می‌کردند وغذای خوب برای پدران نگه داشته می‌شد، البته این عمل بسیار سنتی است. تحقیقی که با عنوان «مسائل حقوق بشر و بهداشت زنان در ایران» در سال ۱۳۸۸منتشر شد، نشان می‌دهد که سوء تغذیه در زنان معمولا در اثر تبعیض جنسیتی در تقسیم غذا به وجود می‌آید و کمبود ید منجر به آسیب‌پذیری در برابر بیماری‌های دوران بارداری و همچنین موجب کم‌خونی مادران می‌شود. بعلاوه آمار اخیر مشخص کرده است که سوء تغذیه در دختر‌ها بیشتر از پسر‌ها است. یازده در صد دختر‌ها دچار سوء تغذیه هستند در حالی که این آمار در میان پسر‌ها نصف می‌شود.
  خانم اردلان می‌گوید که بسیاری از مشکلات جسمی زنان ازعدم تحرک ناشی می‌شود و برای حل این مشکل، تحقیقات اخیر ورزش را برای زنان تجویز کرده است. تحقیقی تحت عنوان تجویز ورزش برای زنان میان سال ایرانی که در سال  ۱۳۸۹ در مجله بین‌المللی پزشکی عمومی منتشر شد، نشان می‌دهد که فعالیت بدنی برای کاهش و جلوگیری از خطرات بیماری‌های مزمن و بهبود سلامت زنان میان سال باید تجویز شود. پروین اردلان توضیح می‌دهد که کمبود حرکت و ورزش در میان زنان وجود دارد و آن‌ها نمی‌توانند به راحتی در خیابان بدوند و اجازه دوچرخه سواری ندارند.  وی با اشاره به مدل ساختاری که دولت با ایجاد آن سعی در حل مشکل ورزش دختر‌ها در محیط خارج داشت، گفت: «آن‌ها برای شادی دختر‌ها، سعی در ایجاد فضای بهتر کردند و در راستای همین ایده، دیوارهایی بسیار بلند که کسی نتواند داخلش را ببیند ساختند تا بچه‌ها بتوانند روسری‌هایشان را بردارند. نتیجه بسیار زشت بود، شبیه زندان، شبیه قفس. البته این ایده در جای دیگری بازتولید نشد و متوقف گشت. دسترسی زنان به ورزش کاملا متفاوت از مردان است که اجازه ورزش در مکان عمومی را دارند. زنان در محیط بسته ورزش می‌کنند نه در مکان عمومی.»
  به گفته وی برخی ادارات و منازل مکان‌هایی برای ورزش زنان دارند ولی بسیاری از زنان به آن‌ها دسترسی ندارند و وقتی که ساختار شهری را هم که به آن اضافه کنید مشکلات دوچندان می‌شود. دکتر روجا فضائلی، استاد ایرانی دانشگاه ترینیتی دوبلین که این مصاحبه را به انگلیسی ترجمه کرده، به ما می‌گوید: «با وجود اینکه ما کنار دریا زندگی می‌کردیم،هرگز شنا کردن را در جوانی نیاموختیم، در آنجا استخر‌های شنا بود اما کسی نبود که به ما آموزش دهد، بنابر این ما هرگز یاد نگرفتیم که چگونه شنا کنیم، در حالی که ما در کنار دریای خزر زندگی می‌کردیم! »
  ضرب‌المثل قدیمی آگاهی، قدرت می‌دهد، در مورد زنان ایرانی اثبات شده است و دختران جوان و زنان تحصیل‌کرده، می‌دانند که چه می‌خواهند و سعی می‌کنند که خودکفا شوند
البته این موضوع فقط در مورد دختر‌ها صدق می‌کند و پسر‌ها تشویق به شنا کردن می‌شدند. خانم اردلان می‌گوید که امروزه این موضوع تغییر کرده است، البته نه به خاطر اینکه دولت مکان‌هایی برای ورزش به وجود آورده، بلکه به دلیل اینکه زنان بیشتری تحصیل‌کرده شده‌اند.
  پروین اردلان، یکی از موسسان کمپین یک میلیون امضا با خواست جمع آوری یک میلیون امضا برای قوانین برابر است. یکی از قوانینی که این کمپین می‌خواهد تغییر دهد، افزایش سن ازدواج به ۱۸ سال است.هم اکنون در ایران، یک دختر در سن ۱۳ سالگی می‌تواند به صورت قانونی ازدواج کند. همچنین وی در سن هشت سال و نه ماه بالغ محسوب شده و می‌تواند به خاطر زنا و رابطه جنسی خارج از قانون، که جرم است، محکوم به سنگسار، شلاق و اعدام شود. خشونت خانگی هنوز هم تاثیر فاحشی بر سلامت روان زنان می‌گذارد. یک نظر سنجی در ۲۸ استان از ۳۲ استان کشور در سال ۸۳-۸۴ نشان می‌دهد که ۶۶ درصد از زنان ایرانی حداقل یک بار در طول عمر خود مورد خشونت خانگی قرار گرفته‌اند.
  خانم اردلان می‌گوید: «زنان زیادی در ایران افسردگی دارند، خشونت خانگی در سطح وسیعی وجود دارد و زنان بسیاری دچار مشکلات جسمی شده‌اند که نمی‌خواهند در موردش صحبت کنند. بنابراین دچار افسردگی می‌شوند که موجب افزایش مشکلات دیگر می‌شود. نجات از این زندگی در ایران بسیار سخت است و برخی زنان و دختران به عنوان راه نجات  خود را قربانی کرده و به نشانه اعتراض خودسوزی می‌کنند.»
  این عضو کمپین برای برابری  با بیان اینکه زندگی سیاسی بر زندگی اجتماعی زنان نیز تاثیر می‌گذارد، می‌گوید: «خوشبختانه امیدهایی برای آینده هست، زیرا طرز فکر مردم در ایران به آهستگی در حال تغییر است.ضرب‌المثل قدیمی آگاهی، قدرت می‌دهد، در مورد زنان ایرانی اثبات شده است و دختران جوان و زنان تحصیل‌کرده، می‌دانند که چه می‌خواهند و سعی می‌کنند که خودکفا شوند.»




اولی الامر در قرآن و تفاسیر (۲)

علی ممقانی
علی ممقانی − فقهای شیعه برای استخراج حکومت برای امامان شیعه (و بعضی ازعلما) و حتی حکومت فقیه از قرآن، متمسک به آیه اولی الامر شده‌اند و این آیه محکم ترین دلیل بر اثبات نظرشان است.
چنانچه این آیه نظر آنان را تامین کند بقیه آیات و احادیث مورد استدلالشان مؤید خواهد بود.
اما اگر این آیه نظر آنان را تایید نکند بقیه مستندات آنان کارگشا نخواهد بود.
 قسمت اول مقاله را که نقد نظر صاحب المیزان درباره اولی الامر بود، ملاحظه نمودید.
حال نظر سایر مفسرین شیعه نقل می‌گردد.
  گفته شد در دو آیه از قرآن از لفظ اولی الامر استفاده شده است

آیه اول

وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ، لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیطانَ إِلَّا قَلِیلًا (نساء۸۳)
و چون خبرى [حاکى‌] از ایمنى یا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند و اگر آن را به پیامبر و اولیاى امر خود ارجاع کنند، قطعاً از میان آنان کسانى‌اند که [مى‌توانند درست و نادرست‌] آن را دریابند، و اگر فضل خدا و رحمتِ او بر شما نبود، مسلّماً جز [شمارِ] اندکى، از شیطان پیروى مى‌کردید.

II.
نظر سایر مفسرین شیعه از آیه
 
۱. ارشاد الاذهان ( سبزواری ): وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ أی لو رجعوا إلیه لأخذ رأیه (ص) وَ إِلى أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ أی أئمتهم و أصحاب الرأی فیهم لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ أی أئمتهم و أصحاب الرأی فیهم لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ أی لعرف أولو الأمر کیف یستخرجون وجه الصواب فیه.
 
۲. تمثیل فی تفسیر کتاب الله المنزل (مکارم شیرازی ): أُولِی الْأَمْرِ فی الآیة هم المحیطون بالأمور القادرون على أن یوضحوا للناس ما کان حقیقیا منها و ما کان إشاعة فارغة. و هم النّبی صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و خلفاؤه من أئمّة أهل البیت علیهم السّلام بالدّرجة الأولى.و یأتی من بعدهم العلماء المتخصصون فی هذه المسائل
 
۳. برگزیده تفسیر نمونه (احمد علی بابایی): در حالى که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان- که قدرت تشخیص کافى دارند- بازگردانند، از ریشه‌هاى مسائل آگاه خواهند شد (وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ) ... تنها پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و صاحب نظران و دانشمندان مو شکاف و باریک بینند که مى‌توانند خود را از وساوس شایعات و شایعهسازان برکنار دارند.
 
۴. البلاغ فی تفسیر القران بالقران (صادقی تهرانی): وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ عن العدو أَوِ الْخَوْفِ منه أَذاعُوا بِهِ و هما من الرموز التکتیکیة الحربیة الخفیة وَ لَوْ رَدُّوهُ أمرا منهما إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ الکائنین مِنْهُمْ حیث أمرهم الرسول صلى اللّه علیه و آله للقیادات الحربیة لَعَلِمَهُ: الأمر، هل یذاع أو یخفى الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ فان أمور الحرب مما تستنبط، و هکذا کافة الأمور غیر الظاهرة حیث تحتاج إلى استنباط یناسبها.
 
۵. ترجمه جوامع الجامع (مترجمین): در اینکه منظور از «اولى الأمر» در این آیه چیست اقوالى است:
• منظور علما و فقهاى ملازم پیامبر (ص) مى‌باشند.
• مقصود فرماندهان سریهها- جنگهایى که پیامبر در آنها حضور نداشت- و والیان هستند.
• امام باقر (ع) فرمود: منظور امامان معصوم اند.. .
وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ: اگر سکوت مى‌کردند تا پیامبر و اولو الامر- که بقول امام صادق (ع) ائمه معصومین هستند- اظهار مى‌کردند، دیگران هم اطلاع حاصل مى‌کردند.
اختلاف در باره اولو الامر
• سدى و ابن زید و ابو على و جبایى گویند: اولو الامر، فرماندهان سریه‌ها- جنگهایى که پیامبر در آنها حضور نداشت- و والیان هستند.
• حسن و قتاده و دیگران گویند: اولوا الامر، علما و فقهاى ملازم پیامبر بوده‌اند، زیرا آنان اگر از حقیقت آن اخبار وحشتناک از پیامبر سؤال مى‌کردند، علم پیدا مى‌کردند. زجاج نیز همین نظر را اختیار کرده است.
• ابو على جبایى گوید: این نظر صحیح نیست، زیرا اولو الامر به کسانى گفته مى‌شود که زمامدار مردم باشند.

۶. ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجمین): اگر حکم آن را برسول رد میکردند یا به اولیاء (کارزار) که از خودشان هستند واگذار مى‌نمودند قطعا افرادى که از ایشان بودند حکم آنرا استنباط میکردند.
 
۷. تفسیر آسان (محمد جواد نجفی): این آیه شریفه بعموم مسلمین تعلیم میدهد که باید امور اجتماعى خود را برسول یا به نمایندگان او که میتوانند: راه را از چاه و ضرر را از نفع تشخیص دهند عرضه نمایند.
 
۸. تفسیر اثنا عشری (حسین حسینی): وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ: و یا مراجعه به تدبیر اولیاى امور از اهل ایمان، مانند اشراف صحابه و امراى لشکر.
 
۹. تفسیر الکاشف والمبین (محمد جواد مغنیه): و المراد بأولی الأمر من یثق الرسول (ص) بکفاءتهم الدینیة و العلمیة.. . و یعرضوه على الرسول و الأکفاء من أصحابه فهم وحدهم الذین یعرفون أخبار الحرب و مکائدها، و یستخرجون الأشیاء من مصادرها، و یردونها الى أصولها.
 
۱۰. التفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة (سلطان محمد گنابادی): أو المراد بأولى الأمر اعمّ من أمراء السّرایا.
 
۱۱. تفسیر جوامع الجامع (فضل بن حسن طبرسی): أولى الأمر على أمن أی وثوق بالظّفر على الأعداء أو خوف منهم أذاعوه «وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ» یعنى رسول اللّه- صلّى اللّه علیه و آله- [۱] «وَ إِلى‌ [۲] أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ» قیل: هم أهل العلم و الفقه الملازمون للنّبی علیه السّلام و قیل: هم أمراء السّرایا و الولاة و قال الباقر- علیه السّلام-: هم الأئمّة المعصومون‌.

۱۲. تفسیر خسروی (میرزا خسروانی): موضوع را برسول خدا یا باهل رأى و حلّ و عقد (از صحابه و معصومین) رجوع دهند آنها چون أهل استنباط هستند و به تجسّس یا تجربیات یا بنظر صائبى که آنها راست بکنه آن خبر علم پیدا میکنند. .. قرآن کریم در اینباب ضمن این آیه مسلمانانرا از نشر اخبار بدون ارجاع بمردمان با استنباط و دانشمندان بىغرض و أهل حلّ و عقد که ریشه مطالب را بدست میآورند و منبع اخبار را کشف میکنند ممنوع ساخته است. ..

۱۳. تفسیر روشن (حسن مصطفوی): و مراد از اولى الأمر: اشخاصى هستند که تسلّط و احاطه بهمان موضوع امر داشته، و مى‌توانند آنچه در ارتباط باین موضوع گفته یا شنیده مى‌شود، بفهمند و یا بررسى و تحقیق کنند.وعنوان اولى الأمر با موارد فرق مى‌کند، و در اینمورد مراد سران قوم و رؤساى مجاهدین هستند که تحت امر و حکم رسول اکرم بوده، و در حقیقت اجراء کننده دستورهاى او باشند، بى‌آنکه از خود اظهار نظر و دستور خاصّى بدهند، و اگر نه اختلاف پیش آمده و نتیجه منظور گرفته نشده، و اثر معکوس مى‌بخشد.

۱۴. تفسیر من وحی القرآن (محمد حسین فضل الله): "وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ‌ "فیمکن أن یعرّفهم من ذلک ما لا یعرفون، و یبصّرهم ما لا یبصرون، أو یرجعهم إلى أهل الخبرة الذین أعدّهم للمسؤولیة فی حمایة المجتمع و إدارته بقیادته و فی حالة غیاب الرسول صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم، فإن علیهم إرجاعه إلى أولى الأمر الذین یملکون زمام الموقف و شرعیته من خلال مواقعهم التی وضعهم اللَّه فیها بشکل مباشر أو غیر مباشر، و انطلاقا من الخطة الإسلامیة الموضوعة لتحدید المسؤولیات العملیة فی الأمة.

۱۵. تفسیر نمونه (مکارم شیرازی): منظور از أُولِی الْأَمْرِ (صاحبان فرمان) در اینجا کسانى هستند که قدرتتشخیص و احاطه کافى به مسائل مختلف دارند، و مى‌توانند "حقایق" را از" شایعات بى اساس" و مطالب راستین را از نادرست براى مردم روشن سازند، که در درجه اول پیغمبر ص و ائمه اهل بیت ع جانشینان او و در درجه بعد دانشمندانى هستند که در این گونه مسائل صاحبنظرند.

۱۶. الجدید فی تفسیر القرآن المجید(محمد سبزواری): وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ أی أئمتهم و أصحاب الرأی و الحکم فیهم لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ أی لعرف أولو الرأی و الأمر کیف یستخرجون وجه الصواب و أحسن التدبیر و أجمل التعلیل لما یدور فی أفکارهم، و ذلک بفضل تجاربهم و خبرتهم، و بفضل ما منحهم اللّه تعالى من سداد الرأی .
 
۱۷. جلاء الأذهان و جلاء الأحزان(حسین بن حسن جرجانی): بدانستندى حقیقت آن خبر را از خداوندان فرمان گفته‌اند که: (اولى الامر) امراء سرایااند و امام محمّد باقر علیه السّلام گفت که: ائمّه معصوم اند .
 
۱۸. الجوهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین(عبدالله شبر) "إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ" الائمة المعصومین، و قیل أمراء السرایا، أی لو سکتوا حتى ظهر لهم. قوله تعالى لَعَلِمَهُ لعلم تدبیره.
 
۱۹. خلاصة المنهج(ملا فتح الله کاشانی): "وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ" یا تدبیر خداوندان امر از اهل اسلام چون اشراف صحابه و امراى لشکر لَعَلِمَهُ الَّذِینَ هر آینه دانند آن را آنانکه یسْتَنْبِطُونَهُ استخراج میکنند خبر را و نیکو تحقیق مینمایند مِنْهُمْ از پیغمبر و اولى الامر یعنى از ایشان تحقیق خبر کنند.
 
۲۰. زبدة التفاسیر(ملا فتح الله کاشانی): "وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ " أی: إلى رأیه و رأی أهل العلم و العفّة الّذین هم ملازمون للنبی صلّى اللّه علیه وآله وسلّم، بصراء بالأمور أو أمراء السرایا و الولاة. وعن الباقر علیه السّلام هم الأئمّة المعصومون علیهم السّلام.
 
۲۱. سواطع الإلهام فی تفسیر القرآن (فیضی دکنی): وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ و الآراء مِنْهُمْ رؤساء عساکر الإسلام و طلّاع معاد الأمور و مآل مصالحها لَعَلِمَهُ و أدرکه هؤلاء الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ الأمر کما هو مدّللا و هم أولو الأحلام و أهل الإلهام دلّلوا الأوامر و الأحکام و سلّوا ما هو الأصلح و الأحکم مِنْهُمْ الرسول و أمراء العساکر.
 
۲۲. تفسیر کوثر(یعقوب جعفری): و اگر به جاى شایع کردن خبر، آن را فقط به پیامبر و یا فرماندهان سپاه گزارش مى‌کردند، اهل نظر از آنها که قدرت تحلیل مسایل را دارند، آن خبر را مى‌دانستند و طبعاً تصمیم‌هاى لازم را مى‌گرفتند.
از این آیه برمى‌آید که هر مسلمانى وقتى خبرى که مربوط به امنیت جامعه اسلامى است مى‌شنوند علاوه بر اینکه نباید آن را شایع کنند، باید به رهبر و یا فرماندهان رده بالا گزارش بدهد تا آنها در جریان امر قرار گیرند و اقدامات مقتضى را به عمل آورند. اگر خبر خوشى باشد، شایع کردن آن این ضرر را دارد که در صورت دروغ بودن، مردم امید خود را از دست مى‌دهند و اگر خبر ناگوارى باشد روحیه مردم تضعیف مى‌شود و در هر دو صورت خبر به گوش دشمن مى‌رسد و خود را آماده مى‌کند و به هر حال اسرار مسلمانان به دست بیگانگان مى‌افتد. ولى اگر خبر را فقط به مقامات مسؤول گزارش کنند آنها در درجه نخست درستى و نادرستى آن خبر را به دست مى‌آورند و در درجه بعد روى آن تصمیم مى‌گیرند و عکس العمل نشان مى‌دهند.

۲۳. مواهب علیة(کاشفی سبزواری): وَ لَوْ رَدُّوهُ و اگر بازگذارند آن خبر را إِلَى الرَّسُولِ براى صائب پیغمبر ص تا اگر صلاح داند خود آشکارا کند وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ یا بتدبیر خداوندان امر از اهل ایمان چون اشراف صحابه رض و امراى سرایا لَعَلِمَهُ الَّذِینَ هرآئینه بدانند آنرا آنانکه یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ استخراج مى‌کنند خبر را و نیکو تحقیق فرمایند از پیغمبر و اولى الامر آنکه دانند که کدام خبر را افشا و کدام را اخفا باید کرد .
 
۲۴. تفسیر مقاتل بن سلیمان (زیدی مذهب): "وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ " یقول أمراء السرایا فیکونون هم الذین یخبرون و یکتبون به لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ یعنى الذین یتبینونه منهم یعنى الخیر على وجهه و یحبوا أن یعلموا ذلک فیعلمونه.
 
۲۵. فتح القدیر (محمد بن علی شوکانی زیدی مذهب): "وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى‌ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ" و هم أهل العلم و العقول الراجحة الذین یرجعون إلیهم فی أمورهم، أو هم الولاة علیهم لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ أی: یستخرجونه بتدبیرهم و صحة عقولهم.
 
 
به نظر می‌آید مطلب به‌اندازه گویا بوده و نیاز به توضیح بیشتر نداشته باشد که دیدگاه غالب شیعه انحصار اولی الامر در امامان شیعه نمی‌باشد و این انحصار از ناحیه متعصبین شیعی تبلیغ می‌شود.
بنابراین اگر اولی الامر اختصاص به امامان شیعه ندارد و کارگزاران حکومت و عالمان دین نیز می‌توانند جزء اولی الامر باشند، اعتقاد به عصمت اولی الامر نیز باوری غیر ضرور خواهد بود.
خلاصه این که از این آیه نه ضرورت حکومت برای امامان شیعه بدست می‌آید ونه عصمت آنان، شیعیان باید چاره دیگری برای اثبات عصمت و الزام مسلمین برای تبعیت از حکومت امامان شیعه بیاندیشند.
 
نتیجه اینکه:

۱. درباره اولی الامر سه دیدگاه مطرح است:
۱.۱. ولی امر صاحب نظران و دانشمندان، علما و فقها، فرماندهان سریه‌ها، والیان، نمایندگان رسول گرامی، اشراف صحابه، امراى لشکر، مقامات مسؤول و نظایر آن می‌باشد که در اینصورت أئمّة شیعه نیز مشمول تعریف فوق هستند.
۱.۲. فقط أئمّة شیعه ولی امر هستند که علامه طباطبایی به جد معتقد و مصر بر این نظر است و نتیجه طبیعی آن باور به وجود عصمت در أئمّة شیعه می‌باشد.
۱.۳. نظریه دیگر نظر حاکمان فعلی ایران است که ضمن تایید نظریه دوم یک تبصره به آن دارد وآن اینکه فقها به نیابت از امام غایب می‌توانند ولی امر باشند.

۲. با آوردن متون تفاسیر کاملأ روشن است که نظریه اول سازگار با عقل است و نظریه دوم از لحاظ استدلال ضعیف است، ولی نظریه سوم چون تکیه گاهش نظردوم است ضعیف بوده، ولی از آن جهت که دنبال راه حل اسلامی شیعی برای اداره جامعه می‌باشد مثبت است. اما آیا به مقصود خود نایل خواهد شد؟

۳. به دلایل ذیل نظریه سوم نیز ناتوان از ارایه مدل اسلامی از حکومت است:
۳.۱. چون زیربنا ضعیف است هر نوع نما سازی محکوم به ویرانی است.
۳.۲. به فرض صحت نظر دوم، اگر امام معصوم با رعایت سلسله مراتب اسمأ منصوب از طرف خداست، بایستی آن فقیه مدعی نیز اسمأ منصوب از طرف امام معصوم باشد و به کار بردن عبارت "نصب عام" یعنی ذکر شرایط فقیه برای منصب ولایت امر مشکل را حل نمی‌کند .
۳.۳. فرض صحت نظر دوم چون اطاعت از ولی امر به آن جهت که معصوم است هم ردیف اطاعت از خدا و رسول قرار گرفته، درباره فقیه که همه شیعیان معترف به عدم عصمت آنان هستند، صادق نیست، لذا اطاعت از آنها نمی‌تواند بدون قید و شرط باشد.

دراین باره بعد از بررسی آیه دوم درباره اولی الامر کنکاش بیشتری خواهد شد.

ادامه دارد
 
بخش پیشین
اولی الامر در قرآن و تفاسیر (۱)
 



دوران تازه‏ای در سیاست جهانی

گفت‌وگو با دکتر بهمن آقایی دیبا، کارشناس حقوق بین‏الملل در امریکا
مریم محمدی
روز دوشنبه، بیست و دوم فروردین ماه ۱۳۹۰(یازدهم ماه آوریل سال میلادی)، لوران باگبو، رئیس جمهور سابق کشور ساحل عاج که نتیجه انتخابات سال گذشته را به معنای شکست خود از رقیب انتخاباتی‏اش، الاسان واتارا نپذیرفته و تاکنون در کاخ ریاست جمهوری باقی مانده بود، توسط نیروهای بین‏المللی به فرماندهی نظامیان فرانسوی، دستگیر شد.

اختلاف‌های آقای باگبو با رئیس جمهور منتخب، جنگ داخلی را در ساحل عاج رقم زده و در ماه‏های اخیر، نزدیک به یک میلیون نفر از مردم این منطقه به کشورهای همسایه پناه برده‏اند و بیش از یک‏هزار نفر کشته شده‏اند.
سازمان ملل و بیشتر کشورهای جهان، ریاست جمهوری الاسان‏ واتارا را به رسمیت شناخته بودند.ساحل عاج تا سال ۱۹۶۰ میلادی مستعمره فرانسه محسوب می‏شد و از آن تاریخ، کشور مستقلی محسوب می‏شود.

آیا دوران تازه‏ای در سیاست جهانی آغاز شده است؟


در گفت‌وگو با دکتر بهمن آقایی دیبا، کارشناس حقوق بین‏الملل در امریکا، تنش‏ها و درگیری‏های دیگر در برخی کشورهای عربی و آفریقایی و به‏ویژه حضور نظامی ناتو در کشور لیبی، مقایسه آن با آن‏چه در ساحل عاج می‏گذرد و به‏طور کلی، نقش نیروی نظامی خارجی در کشورهای جهان در این دوره از زمان مورد بررسی قرار گرفته است.

  بهمن آقایی دیبا: مسئله ساحل عاج تا حدود زیادی به نقش فرانسه در مستعمرات سابق این کشور و در کشورهای آفریقایی مربوط می‏شود. سوابق تاریخی نشان می‏دهد که فرانسه در بیشتر کشورهای فرانسوی زبان آفریقایی که قبلاً مستعمره این کشور بودند، هم‏چنان نقش مؤثری را نگه داشته و نسبت به مسائل آن‏ها علاقه‏مند بوده و حساسیت نشان می‏داده است.
در ساحل عاج هم شاهد دخالت فرانسه، در حدودی بیشتر از سایر کشورها هستیم. همان‏طور که می‏دانید نیروهای سازمان ملل متحد به نمایندگی از جامعه بین‏المللی در ساحل عاج هستند و دارند اقداماتی می‏کنند، اما بدون نقش مؤثر و اصلی فرانسه در این زمینه، وضعیتی که الان اتفاق افتاده، قابل تصور نبود.

این‏که اشاره کردید فرانسه حساسیت‏هایی روی مستعمرات سابق خود دارد، به چه معناست؟ این‏ها علایق مشترک تاریخی- فرهنگی هستند یا این‏که احتمالاً منافع مادی و اقتصادی فرانسه در آن کشورها به نوعی هنوز وجود دارد؟
  موضوع هم جنبه‏های فرهنگی دارد و هم ارتباطات سیاسی و اقتصادی در آن نقش دارند. در اکثر کشورهایی که در سابقه مستعمراتی‏شان، در ارتباط با فرانسه بودند، زبان فرانسه معمول است و این زبان حداقل به عنوان زبان دوم رسمی در این کشورها رواج دارد. رابطه فرهنگی با این کشورها هم برای فرانسه همیشه مهم بوده است.
در کنار آن اما، ارتباطاتات سیاسی و اقتصادی هم وجود دارد. ساحل عاج یک کشور صادرکننده کالاهای کشاورزی و به‏خصوص قهوه و کاکائو است که یکی از مشتریان اصلی آن دولت فرانسه و شرکت‏های فرانسوی هستند. به این ترتیب، هم علایق سیاسی و اقتصادی نقش دارند و هم فرهنگی.

با وجود توضیحاتی که دادید، ممکن است این مسئله را روشن‏تر پاسخ بدهید که وضعیت فعلی‏ای که در جهان می‏گذرد، به‏خصوص آن‏چه در لیبی اتفاق می‏افتد و تحت قطعنامه سازمان ملل متحد، دخالت نظامی صورت می‏گیرد و بعد هم مسئله‏ی ساحل عاج، به معنای آن نیست که جهان در آستانه موقعیت ویژه‏ای قرار گرفته که برخلاف تصوری که از نظم نوین جهانی می‏رفت، بار دیگر به ناچار دخالت‏های نظامی کشورها در امور یکدیگر را می‌بینیم؟
بله من فکر می‏کنم که ما شاهد تغییراتی از نظر نحوه برخورد کشورهای مهم دنیا، به‏خصوص امریکا و اروپا، با مسائل مربوط به کشورهای جهان سوم هستیم. من تغییر اساسی را در این‏جا، در این می‏بینم که سازمان ملل متحد قبلاً هم اعلامیه‏هایی راجع به مسائل مربوط به این کشورها صادر می‏کرد و می‏کند، اما همیشه مهم‏ترین نکته این است که چه کشوری راه می‏افتد و می‏خواهد این قطعنامه‏ها را اجرا کند.
سازمان ملل راجع به کشورهای دیگر هم بارها قطعنامه‏های زیادی صادر کرده، ولی ممکن است هیچکدام از آن‏ها اجرا نشده باشند. در چندین مورد ما شاهد بودیم که این قطعنامه‏ها کشورهایی را داشتند که به صورت فعال راه افتادند و آن‏ها را اجرا کردند. مانند قطعنامه‏هایی بر ضد نظام صدام در عراق که بعد از ۱۷ قطعنامه سازمان ملل، دولت امریکا علیه این کشور اقدام نظامی کرد.
در مورد هم لیبی و هم ساحل عاج ما شاهد فعال شدن سیستم اروپایی هستیم. شاید در مقایسه با سیستم امریکایی برای دخالت در این کشورها، هم گروه اصلی کشورهایی که در این‏جا دخالت می‏کنند و هم گروه اصلی کشورهایی که می‏خواهند مدیریت را در این زمینه بر عهده بگیرند و نقش اصلی را در اقدام نیروها دارند، از آمریکا نیستند، از کشورهای اروپایی هستند و به نظر من، این تغییر مهمی در نقش اروپا در این کشورها است.

این وضعیت جدید، یعنی فعال شدن اروپا در حوزه‏هایی که تقریباً بعد از جنگ جهانی دوم، همیشه آمریکا رهبری و هدایت آن را بر عهده داشته، چه مفهومی دارد؟ ما در جنگ لیبی دیدیم که آمریکایی‏ها اعلام می‏کردند خواهان آن نیستند که باز تنها آن‏ها باشند که نقش اول را داشته باشند و دیدیم که مجموعه‏ی ناتو فعال‏تر از آمریکا و به تنهایی عمل کرد. ولی آیا این نشان از احساس استقلال و نیاز اروپا به عملکرد مستقل است؟ یا این هم صرفاً خواست آمریکایی‏هاست، برای این‏که هزینه‏ها را از هر جهت با اروپا تقسیم کنند؟
  هردوی این عوامل نقش دارند. دولت آمریکا علاقه‏مند است که کشورهای اروپایی در زمینه‏ی این نوع مسائل نقش مؤثرتری را ایفا کنند. در گذشته هم شاید در موارد متعددی مانند مسائل یوگسلاوی، کوزوو و بوسنی و هرزه‏گوین، دولت آمریکا آن‏قدر صبر کرد تا مطمئن شد کشورهای اروپایی یا نمی‏توانند یا نمی‏خواهند یا توانش را ندارند که اقدام مؤثری انجام بدهند و بعد وارد صحنه شد.
فکر می‏کنم هم با فشار و حمایت آمریکا و هم با توجه به علاقه دولت‏های اروپایی برای این‏که آن سابقه عدم توانایی و بی تحرکی خودشان را در زمینه‏ی مسائلی مانند کوزوو و یوگسلاوی از بین ببرند، در این‏جا شاهد آن هستیم که کشورهای اروپایی می‏خواهند این گذشته را جبران کنند و نقش مؤثرتری را ایفا کنند.

این تمایل به هرکدام از این دلایل که باشد، آیا برای اروپا و اروپایی‏ها، موقعیتی شبیه آن‏چه آمریکا در مقابل ملل فقیر، معترض یا بخش‏هایی از جهان داشت به‏وجود نمی‏آورد؟ آیا آمریکایی‏ها را از مقابل خشم مستقیم برخی از کشورهای منطقه و کشورهای آفریقایی خارج نمی‏کند و اروپا را به جای آن نمی‏نشاند؟
  بله حتماً این‏طور هست و می‏توانم بگویم که آمریکا، اصرار دارد اگر کارهایی از این قبیل قرار است در دنیا انجام بگیرد، اروپایی‏ها نیز، هم نقش خود را از نظر در اختیار گذاشتن منابع خودشان و هم نقش خود را به قول شما از نظر تحمل عواقب این‏گونه دخالت‏ها بر عهده بگیرند.



اتهام جاسوسی دو تبعه ایرانی در بحرین

به‌زودی جلسه رسيدگی به اتهامات دو تبعه ايرانی و يک بحرينی به اتهام جاسوسی برای جمهوری اسلامی ايران در منامه برگزار می‌گردد.
به گزارش خبرگزاری بحرين‌نيوز «جمع‌آوری اطلاعات اقتصادی و نظامی و انتقال آن به مقامات ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به قصد آسيب رساندن به مصالح ملی بحرين در طی سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۰» از جمله اتهامات اين افراد ذکر شده است.
بنا بر اين گزارش دادگاه رسيدگی به اين پرونده ۲۰ آوريل ۲۰۱۱ خواهد بود.
اين در شرايطی است که محمود احمدی‌نژاد، رئيس جمهوری ايران در نشست خبری خود در دو هفته پيش، دولت بحرين را به‌خاطر «سرکوب و کشتار» مخالفان‌اش سرزنش کرد و از اين کشور خواست که به حرف‌های مردم گوش دهد و به آن‌ها احترام گذارد.
احمدی‌نژاد در اعتراض به بيانيه شورای همکاری خليج فارس که طی آن جمهوری اسلامی را به‌خاطر «دخالت در امور کشورهای منطقه» مورد انتقاد قرار داده بود اعلام کرد: «اين مصوبه تحت فشارهای سياسی ايالات متحده به تصويب رسيده است.»
وی در ادامه گسيل نيروهای نظامی کشورهای عربی به بحرين را کاری زشت توصيف کرده و گفته بود: «زشت است که شما به کشور ديگری لشکرکشی کرده‌ايد. لشکر‌های خود را بيرون ببريد.»
در پی اظهار نظر محمود احمدی‌نژاد تنش‌ها ميان ايران و بحرين شدت بيشتری گرفت و يک مقام ارشد بحرينی از اعتراض رسمی اين کشور عليه ايران در سازمان ملل متحد خبر داد.
دعيج بن‌سلمان آل خليفه، فرمانده ارتش بحرين در گفت‌وگو با روزنامه الشرق‌الاوسط، چاپ لندن، اعلام کرد: «منامه به‌طور رسمی يادداشت اعتراضی را عليه ايران تسليم نهادهای بين‌المللی، از جمله سازمان ملل متحد کرده است.»
فرمانده ارتش بحرين گفت: «پس از اظهارات اخير محمود احمدی‌نژاد، رئيس جمهوری ايران و ديگر مقامات اين کشور درباره بحرين، که با اصول احترام حسن هم‌جواری، عدم دخالت در امور داخلی، حاکميت ملی و منشور سازمان ملل متحد در تناقض بود منامه به سازمان ملل متحد، اتحاديه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی يادداشت‌های رسمی اعتراض را عليه دخالت ايران در امور داخلی بحرين تسليم کرده است.»
اين مقام ارشد بحرينی همچنين ايران را متهم ساخت که از کودتای سال ۱۹۸۱ در بحرين برای سرنگونی حکومت، پشتيبانی کرده است.
مردم بحرين، به دنبال اعتراضات گسترده در جهان عرب، از روز ۱۴ فوريه سال جاری ميلادی با هدف برکناری شيخ خليفه بن‌سلمان آل خليفه، نخست‌وزير و پسرعموی امير بحرين که از سال ۱۹۷۱ رياست دولت را در اختيار دارد، همچنين آزادی زندانيان سياسی و تدوين يک قانون اساسی جديد دست به تظاهرات زدند.
ده‌ها تن از شهروندان معترض بحرينی در جريانات اعتراضات توسط نيروهای حکومتی کشته، صد تن مفقود و بيش از هزاران نفر نيز زخمی شدند.
  بحرين‌نيوز در شرايطی از بازداشت و محاکمه دو تبعه ايرانی به اتهام جاسوسی خبر داده است که در دادگاهی که هفته‌های گذشته در کشور اميرنشين کويت برگزار شد دو شهروند ايرانی و يک کويتی متهم به انتقال اطلاعات حساس نظامی به سپاه پاسداران شده و در روز ۲۹ مارس، به اعدام محکوم گرديدند.
گفتنی است که اين افراد در زمان بازداشت در ماه مه سال ۲۰۱۰ در ارتش کويت خدمت می‌کردند.
  احمدی‌نژاد در واکنش به حکم اعدام دو تبعه ايرانی متهم به جاسوسی در کويت نيز گفته بود: «کويت چه چيزی دارد که ايران از آن جاسوسی کند!؟»



واکنش کمیسیون امنیت مجلس به اظهارات تهدیدآمیز سفیر عربستان

علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی
مجلس شورای اسلامی ایران روز چهارشنبه به اظهارات احمد القَطان، سفیر عربستان سعودی در مصر، که گفته ‌بود «ایران بهتر است دست به آزمایش قدرت ما نزند» واکنش نشان داد.
احمد القطان روز یک‌شنبه در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الحیات مصر گفت: «ایران بهتر است دست به آزمایش قدرت ما نزند، چرا که اگر ایران بخواهد منطقه خلیج [فارس] را بی‌ثبات کند ما توان رویارویی نظامی با ایران را داریم.»
به گزارش خبرگزاری مهر، علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، اظهارات سفیر عربستان را «سیاست آمریکا و اسرائیل» دانست و گفت: «سیاست ما در منطقه خلیج فارس مقابله و ورود به فاز نظامی نیست و این را همه کشورهای منطقه می‌دانند.»
وی افزود: «این ادبیات زیبنده کشورهای منطقه نیست و جمهوری اسلامی ایران در عین اقتدار نظامی و استقلال سیاسی معتقد به داشتن رابطه خوب با همه کشورها به‌خصوص همسایگان است.»
علاءالدین بروجردی در ادامه درخصوص سخنان سفیر عربستان در مصر گفت: «این دقیقا سیاست آمریکا و اسرائیل است که توسط سفیر عربستان مطرح شده ‌است.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس افزود: «اگر عربستان این اشتباه تاریخی را در اشغال خاک بحرین مرتکب نمی‌شد، تنش‌های سیاسی فعلی نیز به وجود نمی‌آمد.»
به دنبال بروز اعتراض‌های بحرین که از ۱۴ فوریه، عمدتاً توسط اکثریت شیعه این کشور آغاز شده، نیروهای سعودی، امارات متحده، قطر و کویت بنا به درخواست خاندان آل خلیفه وارد بحرین شدند تا در مهار اوضاع به حکومت بحرین کمک کنند.

«آنها هنوز که هنوز است در رؤیای شاهنشاهی ایران هستند»
در ارتباط با مسائل بحرین احمد القطان، سفیر سعودی در مصر، در مصاحبه خود با «الحیات» گفت: «بحث بحرین ما را به مسئله ایران می‌رساند ... متأسفانه دسیسه‌های ایران در خلیج [فارس] پایانی ندارد.»
وی در ادامه درباره ایرانیان گفت: «آنها هنوز که هنوز است در رؤیای شاهنشاهی ایران هستند.»
سفیر عربستان در مصر «امنیت» خلیج فارس را خط قرمز عربستان سعودی نامید و اظهار داشت که «وضعیت مرتبط با ایران در منطقه هراس‌انگیز است.»
احمد القطان در ادامه گفت: «ایران سال‌های سال است جزایر امارات متحده عربی را اشغال کرده و هرگونه صحبت در مورد آنها را رد می‌کند و داوری بین‌المللی را هم نمی‌پذیرد.»
وی اضافه کرد: «ما در عربستان سعودی هم با ایران مشکل داشته‌ایم. بگذارید یادآوری کنم که در سال ۱۹۸۶ یا ۸۷، ایران دو بار به حریم هوایی سعودی تجاوز کرد. ما به آنها هشدار دادیم، و وقتی که بار سوم این اتفاق افتاد هر دو هواپیمای آنها را سرنگون کردیم.»
وی در ادامه اظهار داشت که ایران در فصول مختلف حج نیز برای عربستان «مشکل» ایجاد کرده و «باعث آشوب» شده‌است.
آقای القطان در بخش دیگری از مصاحبه خود گفت: «شما باورتان نمی‌شود که ایران در منطقه خلیج [فارس] چه کارهایی می‌کند. تنها چیزی که این کشور برایش اهمیت دارد دخالت در هر قسمت از جهان عرب است. مصر هم الان دارد از این مسئله ضرر می‌بیند.»
در حالی که مناسبات ایران با شماری از کشورهای حوزه خلیج فارس به تیرگی گراییده است، روح‌الله حسینیان، نماینده اصولگرای مجلس، روز دوشنبه گفت که ایران باید در مقابل گسیل نیروهای سعودی به بحرین به گزینه نظامی بیندیشد.



رحیمی: تامین سوخت هواپیماهای غربی در ایران ممنوع است

محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی‌نژاد
روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت محمود احمدی‌نژاد، روز چهارشنبه به نقل از محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور، اعلام کرد که ایران در اقدامی تلافی‌جویانه در برابر تحریم‌های بین‌المللی تامین سوخت برای «هواپیماهای غربی» در داخل کشور را ممنوع کرده است.
محمدرضا رحیمی، معاون محمود احمدی‌نژاد، با اشاره به تحریم‌های گسترده «قدرت‌های بزرگ» علیه جمهوری اسلامی و عدم ارائه سوخت به هواپیماهای مسافربری ایران در اروپا گفت: «ایران بلافاصله راهکار مقابله به مثل را انتخاب کرد.»
منوچهر متکی، وزیر وقت امور خارجه ایران، سال گذشته در واکنش به تصویب قطعنامه تازه‌ترین تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی گفته بود که تهران براى مقابله با این قطعنامه «حرکت‌هاى ایذایى» طراحى کرده است.
حال به گفته معاون اول آقای احمدی‌نژاد در روز چهارشنبه، دولت جمهوری اسلامی «ارائه سوخت به هواپیماهای غربی در ایران را ممنوع» کرده است.
در پی پافشاری ایران بر غنی‌سازی اورانیوم در خاک کشور، شورای امنیت سازمان ملل تابستان گذشته چهارمین دور از تحریم‌های عمدتا اقتصادی علیه جمهوری اسلامی را به تصویب رساند.
به دنبال تصویب این تحریم‌ها، ایالات متحده، اتحادیه اروپا و چندین کشور هم‌پیمان آمریکا از جمله ژاپن نیز تحریم‌های یک‌جانبه و مضاعفی را علیه جمهوری اسلامی به تصویب رساندند.
اما نخستین بار در تیرماه سال ۱۳۸۹ بود که گزارش‌هایی از خودداری چند کشور از جمله آلمان و کویت از تحویل سوخت به هواپیماهای مسافربری ایرانی منتشر شد.
خبرگزاری رویترز نیز در اواسط تیرماه ۱۳۸۹ به نقل از سخنگوی فرودگاه هامبورگ آلمان اعلام کرد که دو هواپیمای ایرانی بدون دریافت سوخت این فرودگاه را ترک کرده‌اند.
در پی انتشار این گزارش‌ها، برخی از مقام‌های ایرانی «تحریم فروش سوخت هواپیما به ایران» را در راستای تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا ارزیابی کردند.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، در سال ۲۰۱۰ و در قالب تحریم‌های مضاعف علیه جمهوری اسلامی قانون تحریم‌های تازه‌ای را به امضا رساند که بر اساس آنها هر شرکتی که به مقامات تهران در صادرات و واردات سوخت کمک کند مجازات خواهد شد.


واکنش دولت اوباما به پيشرفت هسته ای ايران چه خواهد بود؟

باراک اوباما، رییس جمهور و هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا
روزنامه واشنگتن پست در سرمقاله ای به پيشرفت برنامه هسته ای ايران و واکنش احتمالی دولت باراک اوباما به اين تحولات پرداخته است.
سردبيران «واشنگتن پست» خاطر نشان می کنند که به اعتقاد بسياری از کارشناسان، بحران و تحولات اخير در جهان عرب مهمترين سنجش سياست خارجی آمريکا خواهد بود. ولی چالش های مهم در سياست خارجی آمريکا که قبل از وقوع بحران در خاورميانه وجود داشتند هنور برجای خود باقی اند.
يکی از اين موارد ادامه جنگ افغانستان و نا امنی در مرزهای پاکستان و مناسبات آمريکا با دولت آن کشور است و مورد مهم ديگر برنامه هسته ای ايران است که در ماه های اخير شاهد پيشرفت های جديدی بوده است.
سردبيران «واشنگتن پست» يادآوری می کنند که حوادث و ناآرامی های سياسی در جهان عرب در کوتاه مدت به نفع رژيم ايران بوده است.
رژيم حسنی مبارک يکی از مخالفان سرسخت حکومت ايران بود و ادامه ناآرامی ها در بحرين و سرکوب شديد اعتراضات توسط حکومت ممکن است باعث يک انفجار سياسی بزرگ در تمام مناطق شيعه نشين حاشيه خليج فارس شود، رويدادی که رژيم ايران مدتها در آرزوی آن بوده است.
در عين حال، ناآرامی های منطقه باعث افزايش بهای نفت شده و ايران با افزايش درآمد ارزی خود می تواند به شکل بهتری با تحريم های اقتصادی اعمال شده از سوی جامعه بين المللی مقابله کند.
انقلاب مصر درست چند روزی پس از آن آغاز شد که رژيم علی خامنه ای در آخرين دور مذاکرات با نمايندگان کشورهای گروه پنج به علاوه يک در ماه ژانويه، به پيشنهادات جامعه جهانی برای حل بحران هسته ای ايران پاسخ رد داد.
از آن زمان تاکنون هيچ نشانه ای از فعاليت و تماس ديپلماتيک ديده نشده است ولی در همين چند ماه، ايران به طور فعال در حال گسترش برنامه هسته ای خود بوده است.
در روزهای اخير مقام های ايران اعلام کردند که نسل جديدی از سانتريفوژهای ساخت ايران را آزمايش کرده و اکنون به شکل موفقيت آميزی در مراکز غنی سازی اورانيوم مورد استفاده قرار می گيرند. همزمان اعلام شد که نيروگاه هسته ای بوشهر از اوايل ماه آينده فعاليت خود را آغاز خواهد کرد.
سردبيران «واشنگتن پست» می نويسند که پيشرفت در زمينه توليد سانتريفوژهای جديد را بايد بسيار مهم تلقی کرد چون تاکنون يکی از مشکلات ايران استفاده از سانتريفوژهای کند و مشکل ساز بوده و در عين حال به نظر می رسد که بسياری از آنها به بد افزار «استاکس نت» آلوده شده اند.
به گفته برخی از صاحبنظران، اين سانتريفوژهای جديد ممکن است با سرعتی شش برابر ماشين های قديمی کار کنند.
ايران تاکنون نزديک به سه هزار و ششصد کيلوگرم اورانيوم غنی شده با غلظت اندک توليد و ذخيره کرده است که در صورت افزايش غلظت اين مواد به مرز ۹۰ درصد برای توليد دو بمب هسته ای کافی است.
افزايش سرعت غنی سازی به معنای اين خواهد بود که ايران در مسابقه برای توليد بمب جلو خواهد افتاد. اگر ايران بتواند تعداد بسيار زيادی از اين سانتريفوژهای جديد را ساخته و به کار بگيرد، با سرعت بسيار بيشتری به مرز توانايی لازم برای توليد بمب هسته ای خواهد رسيد.
سردبيران «واشنگتن پست» می نويسند که چندين ماه پيش مقامات دولت آمريکا در اظهار نظرهای غيرعلنی خود اشاره می کردندکه حکومت ايران تحت فشار شديد تحريم ها قرار دارد و ممکن است به زودی پای ميز مذاکره بيايد.
ولی اکنون هيچ نشانه ای از مذاکره وجود ندارد، تحت تاثير افزايش بهای نفت فشار اقتصادی بر ايران کاهش يافته و يک بار ديگر فعاليت های هسته ای ايران سرعت بيشتری پيدا کرده است. با اين همه به نظر می رسد که دولت باراک اوباما غير از استراتژی هميشگی خود، يعنی صبر کردن برای روزی که حکومت ايران مذاکره را بپذيرد، هيچ راهکار ديگری ندارد.
سردبيران «واشنگتن پست» در مقابل، سياست پيشنهادی خود برای مقابله با ايران را مطرح می کنند که عبارت است از حمايت فعال و سرمايه گذاری روی جنبش مخالفان حکومت در ايران.
هر چند باراک اوباما در پيام نوروزی خود به شکل صريحی از مبارزات مخالفان رژيم ايران حمايت کرد ولی اين حمايت بايد به گام های عملی بدل شود. بايد راه هايی را برای حمايت از تشکل های دانشجويی و کارگری در ايران پيدا کرد، پخش برنامه و خبر رسانی به داخل ايران بايد گسترش يابد و بايد بودجه بيشتری به فناوری های مقابله با سانسور شبکه اينترنت اختصاص يابد.
انفعال در برخورد با ايران يک سياست خطرناک است. همزمان با جلب تمامی توجه ها به بحران و نا آرامی های سياسی در جهان عرب، ايران با تمام توان به تلاش خود برای دستيابی به بمب هسته ای ادامه می دهد.



ابراز آمادگی آمريکا برای کمک به عراق در مسئله اردوگاه اشرف

انتقال افراد زخمی در جریان درگیری در اردوگاه اشرف
در حالی که آمريکا برای کمک به دولت عراق در زمینه انتقال اعضای سازمان مجاهدين خلق از اردوگاه اشرف ابراز آمادگی کرده است، بغداد می‌گوید در مورد حمله به این اردوگاه تحقيق خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری رويترز، وزارت دفاع عراق روز سه‌شنبه اعلام کرد که در مورد گزارش‌هايی مبنی بر مرگ ۳۴ تن از اعضای سازمان مجاهدين خلق در جريان حمله به اردوگاه اشرف تحقيق می‌کند.
بر اساس شماری از این گزارش‌ها، حتی پيش از عمليات نظامی در اردوگاه اشرف، قربانيان هدف گلوله قرار گرفته‌اند.
مقامات رسمی عراقی پيشتر گفته بودند قرار بوده زمين اردوگاه اشرف آزاد شده و به کشاورزان منطقه تحويل داده شود، ولی ساکنان اردوگاه با «پرتاب سنگ و تهديد» واکنش نشان داده‌اند که این اقدام واکنش نظامی در پی داشته است.
اين مقامات عراقی می‌گويند تنها سه تن در جريان اين نزاع کشته شده‌اند.
محمد العسکری، سخنگوی وزارت دفاع عراق، گفت: «ما درباره اردوگاه اشرف تحقيق می‌کنيم تا شمار دقيق کشته‌ها، جزييات بيشتر و نيز زمان دقيق کشتار مشخص شود.»
وی به خبرنگاران در بغداد گفت: «در حال حاضر جزييات زيادی نداريم و نمی‌توانيم به پرسش‌های مرتبط با حوادث اردوگاه اشرف پاسخ دهيم.»
سخنگوی وزارت دفاع گفته است: «طبق گزارش‌هايی که ما داريم، شماری از ساکنان اردوگاه اشرف می‌خواسته‌اند خارج شوند، ولی از خروج آنها جلوگيری شده است. همچنين نوع شليکی که به آنها شده بسيار حرفه‌ای بوده و فقط به سر، ناحيه قلب و سينه آنها شليک شده است.»
محمد العسکری گفت: «اين نشان می‌دهد اين کشتار با برنامه‌ريزی و هماهنگی انجام شده است. در نتيجه ما نمی‌دانيم اين حمله از قبل طراحی و اجرا شده يا اين که عوامل خود داخل اردوگاه اشرف، ساکنان را هدف قرار داده‌اند؟»
از سوی دیگر محمد محدثين، از شاخه شورای مقاومت سازمان مجاهدين، در گفت‌وگو با رويترز گفته‌های سخنگوی وزارت دفاع عراق را «دروغ‌هایی بی‌سر و ته» دانسته و گفت: «اين‌ها هم بخشی از دروغ‌های دولت عراق است که در ادامه حمله و کشتار، اين طور دارد ادامه پیدا می‌کند.»
منابع بيمارستانی در عراق می‌گويند تمامی کشته‌ها و زخمی‌های این حادثه  هدف گلوله قرار گرفته‌اند. اما از سوی دیگر سخنگوی وزارت دفاع عراق می‌گويد نيروهايی که به اردوگاه اشرف اعزام شده بودند، حق تيراندازی با گلوله واقعی را نداشته‌اند.
در همین حال ايالات متحده آمريکا گفته است که در حال مذاکره با دولت عراق است تا اعضای سازمان مجاهدين را به کشور سومی انتقال دهد.
مارک تونر، سخنگوی وزارت خارجه آمريکا، روز سه‌شنبه گفت: «ما آمادگی اين را داريم که به دولت عراق در پيدا کردن مکان جديد برای اعضای سازمان مجاهدين خلق کمک کنيم.»
دولت عراق گفته است تا پايان سال جاری ميلادی، اردوگاه اشرف بايد تعطيل شود و اعضای مجاهدين خلق بايد خاک عراق را ترک کنند. اردوگاه اشرف در شمال شرقی بغداد در استان دياله واقع است.
آقای تونر همچنين از دولت عراق خواست اجازه دهند نيروهای سازمان ملل به اردوگاه رفته و در مورد حوادث اخير تحقيق کنند. اردوگاه اشرف در منطقه ممنوع واقع شده و خبرنگاران اجازه دسترسی به آن را ندارند.



بزرگنمايی تهران و مجاهدين خلق پيرامون ساخت سانتریفوژ در ايران

اظهارات علی اصغر سلطانيه نماينده ايران در آژانس بين المللی انرژی اتمی داير بر اينکه تهران اجازه بازديد از واحد قطعه سازی «تابا» واقع در نزديکی قزوين را نخواهد داد حاکی از تصميم جمهوری اسلامی بر استفاده تبليغاتی از (افشاگری) اخير مجاهدين خلق و بزرگ نمايی قابليت های فنی ايران در زمينه توليد سانتریفوژ، و در نتيجه کم رنگ ساختن عقبگرد برنامه های اتمی ايران به خصوص طی يک سال گذشته است.
برنامه های تبليغاتی اخير ابتدا با برگزاری يک کنفرانس خبری در روز پنجشنبه ۸ آوريل توسط عليرضا جعفر زاده، سخنگوی سازمان مجاهدين خلق در واشنگتن آغاز شد.
جعفر زاده در واشنگتن از کشف يک «کارخانه بزرگ ساخت سانتریفوژ برای غنی سازی اورانيوم در ايران» خبر داد. بی شک کنفرانس مطبوعاتی جعفر زاده و اظهارات او به اين منظور صورت می گرفت که سازمان مجاهدين خلق را همچنان يک سازمان موثر و مرتبط و مطلع در امور ايران معرفی کند.
خبر ساز شدن سازمان نيز از اين راه، شايد می توانست به هدف مطرح ماندن مجاهدين خلق در افکار عمومی ياری دهد. در فاز تازه دگرديسی از يک سازمان نظامی به يک سازمان سياسی، مجاهدين خلق ظاهرا به بعد تبليغاتی فعاليت های خود بهای زيادی می دهند.

همزمانی دو رويداد
ظاهرا به گونه ای اتفاقی «افشاگری» اخير سازمان مجاهدين پيرامون فعاليت های اتمی ايران با حمله سربازان عراقی عليه پايگاه اشرف –نزديک بغداد – که محل استقرار حدود ۳۵۰۰ نفر از مجاهدين خلق است، مصادف شد و گمانه هايی را بر انگيخت داير بر اينکه حمله نظامی به پايگاه اشرف اقدام تلافی جوانه ايران عليه مجاهدين، توسط دولت مالکی بوده است.
اندکی بعد از وقوع حمله سربازان عراقی به اردوگاه اشرف که به کشته و زخمی شدن تعدادی از ساکنان آن انجاميد، علی اکبر صالحی وزير خارجه تازه جمهوری اسلامی که پيشتر رياست سازمان انرژی اتمی ايران را عهده دار بوده، با هدف جدا نگاه داشتن «افشاگری» مجاهدين از «حمله تلافی جويانه عراقی ها عليه اردوگاه اشرف» سعی کرد بر اهميت اندک واحد قطعه سازی تابا در شهر صنعتی قزوين تکيه کرده و در نتيجه به شيوه ای غير مستقيم، تلافی جويی عليه آن را بی منطق جلوه دهد.
صالحی طی اظهاراتی بسيار نزديک به واقع، ابتدا وجود واحد قطعه سازی و تراشکاری وزارت دفاع جمهوری اسلامی در قزوين را مورد تایید قرار داد و بعد تاکيد کرد که اين واحد مخفی نيست و در گذشته مورد بازديد خبرنگاران قرار گرفته است.
اگر چه صالحی به زمان انجام اين بازديد ها اشاره ای نکرد، ولی به نظر می رسد که بازديدهای انجام شده مربوط به زمان انجام يکی از سفر های استانی دو سال گذشته احمدی نژاد به قزوين و در قالب ديدار وی از واحد های فنی وزارت دفاع صورت گرفته است.
نکته ديگری که صالحی در همان روز مورد اشاره قرار داد، پراکنده بودن واحدهای قطعه سازی مربوط به توليد سانتريفوژها در نقاط مختلف ايران است.
نکته با اهميت ديگری که صالحی به آن کوچکترين اشاره ای نکرد، اتکای سنگين ايران به تجهيزات و قطعات ساخت خارج، برای مونتاژ تعداد بيشتری از سانتريفوژ است.

عدم تمرکز واحد های اتمی
پراکنده ساختن تاسيسات اتمی ايران و عدم تمرکز آنها در يک محل، با هدف افزايش شانس دفاع از آنها و دشوار ساختن انهدام واحدها بر اثر حمله نظامی خارجی و يا اقدامات خرابکارانه، در مورد تمامی فعاليت های اتمی ايران منجمله مونتاژ سانتريفوژ و يا ساختن قطعات هميشه مورد توجه قرار داشته است.
اولين واحد مونتاژ سانتريفوژ ايران که وجود آن اعلام شد موسوم به کالای الکتريک، و در يک سالن نسبتا کوچک در تهران قرار داشت. اين واحد کوچک که به دفعات مورد بازديد نمايندگان آژانس انرژی اتمی نيز قرار گرفت در ظاهرا باید به ساخت (مونتاژ) ساعت می پرداخت.
در حال حاضر علاوه بر مونتاژ قطعات سانتريفوژ در نطنز، که در گزارش های رسمی آژانس نيز به آن اشاره شده، قطعات مورد نياز سانتريفوژهای داخلی را در کارخانه ماشين سازی تبريز، مجتمع صنعتی موسوم به شهيد باکری، کارگاه های قطعه سازی وزارت دفاع در تهران و پارچين، و شهرک صنعتی اصفهان و شهرک صنعتی قزوين توليد می کنند.

نياز به خارج
با وجود این، تکيه اصلی ايران در مونتاژ سانتریفوژها بر قطعات وارداتی و منابع خارجی است. چين از اين نظر بزرگترين عرضه کننده قطعه و تکنولوژی توليد سانتريفوژ به ايران بوده است.
در عين حال کشورهای ديگری مانند کره شمالی، هند، ترکيه، مالزی، چک، اسپانيا، برزيل و اتريش نيز به اين برنامه کمک کرده اند.
اتريش که اخيرا گزارش افزايش چشمگير مبادلات تجاری آن با جمهوری اسلامی منتشر شد، ظاهرا منبع عرضه پمپ های سانتريفوژ از طريق شرکت آندريتز و پوششی سورنا در ايران بوده است- در «افشاگری» اخير سازمان مجاهدين، تابا در قزوين مرکز ساخت پمپ معرفی شده است!
مطابق گزارش های اطلاعاتی موجود در منابع باز، منجمله سازمان مطالعاتی نظارت بر پروژهای اتمی ويسکانسين ( آمريکا) در حال حاضر حدود ۳۵۰ موسسه دولتی در ايران درگير پيشبرد برنامه های اتمی و موشکی ايران هستند.
اين موسسات با بيش از ۳۰ کشور خارجی در ارتباط کاری قرار دارند. با توجه به محدوديت هايی که به خصوص از ۳-۴ سال گذشته در سراسر جهان عليه فعاليت های مشکوک تجاری ايران صورت می گيرد، جمهوری اسلامی در تلاش است که تا حد مقدور به جای وارد کردن قطعه، ماشين آلات ساخت قطعات را همراه با نقشه توليد از خارج تامين کند ولی در اين راه تاکنون به پيشرفت چشمگيری دست نيافته است.
عدم پيشرفت کافی در ساخت سانتریفوژ، همراه عوامل ديگری مانند عدم دسترسی به مواد خام برای غنی سازی و همچنين خرابکاری فنی، تاکنون چندين سال برنامه غنی سازی اورانيوم در ايران و دست يافتن به توليد تجاری سوخت اتمی را با تعويق روبرو ساخته است.
در نتيجه اين تعويق ها و عقبگردها، تعداد سانتريفوژهای مشغول به غنی سازی در نطنز، مطابق گزارش رسمی آژانس، از افزون بر ۸۰۰۰ واحد در سال ۲۰۰۹ اينک به کمتر از ۵۰۰۰ واحد کاهش يافته است.
با وجود این، آقای جعفر زاده مدعی است که ايران طی ۴.۵ سال گذشته۱۰۰ هزار سانتریفوژ در «کارخانه بزرگ سانتریفوژ سازی تابا» تولید کرده است. در اثبات اين ادعا نيز کمترين مدرکی را ارائه نمی کند.

عدم آگاهی فنی
مخلوط کردن قطعات توليدی ناهمگن و دارای طبيعت متفاوت، مانند آهن ربا (مورد استفاده در موتور برقی سانتریفيژها) پوشش فولادی جدار خارجی سانتريفوژها (کيسينگ) با لوله های کامپوزيت، روتر و پمپ، به عنوان قطعات و محصولات توليدی تابا، نشانه بی اطلاعی فنی آقای جعفر زاده از نحوه کار واحدهای قطعه سازی و تفاوت آن با واحد های توليد و يا مونتاژ سانتریفوژ در زير يک سقف است.
در عين حال جمهوری اسلامی با نديده گرفتن تضادهای موجود در اظهارات جعفر زاده و همچنين گفته های قبلی علی اکبر صالحی و واقعيت های موجود، تصميم گرفت به منظور بهره برداری تبليغاتی از موج خبری ايجاد شده، از راه قبول بزرگنمايی واحد فنی تابا و معرفی آن به عنوان يک کارخانه بزرگ غنی سازی، عقبگردهای اتمی سال گذشته ايران، منجمله توقف غنی سازی و تاخير در راه اندازی راکتور بوشهر را تا حد ممکن کم رنگ جلوه دهد.
تاکيد آقای سلطانيه بر اينکه ايران اجازه بازديد از تابا را نخواهد داد در حالی صورت گرفته که آژانس تاکنون حتی خواستار بازديد از اين واحد نشده است! در واقع آنچه سازمان مجاهدين خلق «کارخانه بزرگ ساخت سانتریفوژ» معرفی کرده است با هر معياری از حدود يک کارگاه متوسط فنی فراتر نمی رود.
ايران هرگز دارای يک کارخانه واحد توليد انبوه سانتریفوژ نبوده و مونتاژ مدل های مختلف سانتریفوژها مورد استفاده را نيز به نسبت تامين قطعات و تجهيزات از خارج ادامه می دهد.
به همین علت، و بدون استفاده از ۱۰۰ هزار سانتريفوژ توليد شده مورد ادعای آقای جعفر زاده، هنوز مسئوليت عمده غنی سازی اورانيوم در نطنز بر عهده سانترفيوژهای قديمی پی- یک است که نقشه توليد و قطعات آن توسط باند عبدالقدير خان در دهه نود در اختيار ايران قرار گرفت!



پنهانکاری در مورد رشد نازل اقتصاد ایران

 صندوق بین‌المللی پول: رشد اقتصادی در ایران در سال جاری به صفر سقوط خواهد کرد

صندوق بین المللی پول در تازه‌ترین گزارش خود پیش‌بینی کرده رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۱ میلادی صفر و میزان تورم ۵ / ۲۲ درصد باشد. بانک مرکزی از نیمه‌ی دوم سال ۱۳۸۷ از اعلام میزان رشد اقتصادی کشور خودداری کرده است.

بانک مرکزی ایران به عنوان مرجع رسمی اعلام میزان رشد اقتصادی کشور نزدیک به دو سال است از این کار امتناع می‌کند. یکی از علت‌های این امر اختلاف با وزارت صنایع و خودداری این وزارت‌خانه در ارائه اطلاعات پایه برای استنتاج آمار مربوط به رشد بخش صنعت عنوان می‌شود. وزارت صنایع این اتهام را رد می‌کند. دلیل دیگر می‌تواند روند نزولی رشد اقتصادی در ایران باشد که با ادعاهای حکومت و برنامه‌های کلان اقتصادی کشور هیچ تناسبی ندارد.

اعتراف لاریجانی به رشد کم اقتصادی
 بانک مرکزی ایران در تازه‌ترین گزارش خود از وضعیت اقتصادی که امروز (سه شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۰) منتشر شد همچنان به سکوت طولانی خود در مورد میزان رشد اقتصادی ایران ادامه داد. به رغم گمانه‌زنی‌ها و سخنان ضد و نقیض مسئولان در مورد علت این سکوت کارشناسان داخلی و خارجی در مورد کاهش چشمگیر رشد اقتصادی اتفاق نظر دارند.
 بانک مرکزی دو سال است که آمار مربوط به رشد اقثصادی را منتشر نکرده استعلی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در دیدار با اعضای فراکسیون حزب موتلفه گفت «ما چه بخواهیم مشكلات اشتغال و بیكاری را برطرف كنیم و چه بخواهیم سطح درآمدها را بالا ببریم، همگی به رشد اقتصادی كشور بستگی دارد كه متأسفانه این رشد رقم خوبی نیست و از متوسط جهانی پایین‌تر است.» به گزارش خبرگزاری فارس این دیدار روز دوشنبه ۲۲ فروردین انجام شده است. برابر گزارش صندوق بین‌المللی پول رشد اقتصادی ایران از متوسط رشد در کشورهای منطقه نیز بسیار پایین‌تر است.

رشد اقتصادی صفر، تورم  ۵ / ۲۲درصد
 همزمان با سکوت بانک مرکزی، تازه‌ترین گزارش صندوق بین‌المللی پول درباره وضعیت اقتصادی کشورهای جهان نیز در برخی از رسانه‌های نیمه رسمی ایران منتشر شده است. این نهاد یکی از معتبرترین منابع ارزیابی و پیش بینی وضعیت اقتصادی جهان محسوب می‌شود و مورد اعتماد مسئولان اقتصادی جمهوری اسلامی قرار دارد. محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی همزمان با انتشار ترجمه‌ی فارسی گزارش یادشده در رسانه‌های ایران (سه شنبه ۲۳ فروردین) برای شرکت در نشست بهاره‌ی صندوق بین‌المللی پول عازم واشنگتن شد.
 بنابر این گزارش، رشد اقتصادی در ایران که در سال گذشته‌ی میلادی یک درصد بوده در سال جاری به صفر سقوط خواهد کرد. همچنین پیش بینی می‌شود میزان تورم نیز از ۱۲.۵ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۲۲.۵ درصد در سال ۲۰۱۱ برسد. بررسی‌های صندوق نشان می‌دهد متوسط رشد کشورهای خاورمیانه در سال گذشته ۳.۸ درصد و متوسط جهانی پنج درصد بوده است.

ایران و رکوردهای منفی منطقه
 گزارش صندوق بین‌المللی پول تاکید دارد که افزایش شدید تورم در ایران بی‌ارتباط با اجرایی شدن طرح موسوم به "هدفمند کردن یارانه‌ها" نیست. به رغم این، تورم در ایران در سال گذشته نیز از متوسط کشورهای منطقه بسیار بیشتر بوده است. ایران با نیم درصد اختلاف با سودان در رده دوم کشورهای منطقه به لحاظ میزان تورم قرار دارد. متوسط تورم در کشورهای صادرکننده نفت در سال ۲۰۱۰ حدود ۶.۷ درصد برآورد شده است.
 ایران صاحب یکی از کمترین میزان‌های رشد اقتصادی در منطقه محسوب می‌شود. سال گذشته عراق با اندکی کمتر از یک درصد وضعیتی نامناسبت‌تر از ایران داشته است. پیش بینی می‌شود در سال آینده جمهوری اسلامی به قعر این جدول سقوط کند. مطابق برآوردهای صندوق بین‌المللی پول در حالی که اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۱ به حالت سکون می‌رسد متوسط رشد در خاورمیانه بیش از چهار درصد خواهد بود.

برنامه‌های فراموش شده‌ی توسعه

سیر قهقرایی اقتصاد ایران در حالی ادامه می‌یابد که برنامه‌های کلان کشور، از جمله برنامه چهارم توسعه اهدافی بلند برای آینده‌ تدوین کرده‌اند؛ آینده‌ای که امروز فرارسیده بدون اینکه کشور گامی در جهت دست یافتن به آن اهداف برداشته باشد. مطابق برنامه چهارم، ایران می‌بایست در حال حاضر به رشد اقتصادی ۸ درصدی دست می‌یافت و از این لحاظ کشور اول منطقه می‌شد. گرچه پیشتاز کشورهای منطقه قطر است که سال ۲۰۱۰ بیش از دو برابر این رقم رشد اقتصادی داشته.
 علی لاریجانی در اظهارات اخیر خود تاکید می‌کند، رشد اقتصادی با افزایش پروژه‌های دولتی اتفاق نمی‌افتد. او می‌گوید شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی نمی‌توانند رشد ۸ درصدی را محقق کنند و «یگانه راه رشد اقتصادی این است كه ذهن مردم را درگیر اقتصاد كشور كنیم.» به اعتقاد کارشناسان سیاست‌های داخلی و خارجی دولت محمود احمدی‌نژاد امنیت سرمایه‌گذاری در ایران را از میان برده است. شمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد و دارایی اعتراف می‌کند «متأسفانه ثروت در ایران زیرخاكی پیدا كرده و سرمایه‌ها حبس شده است.»

رشد ۸ درصدی در گروی هزار میلیارد دلار
 از اظهارات مسئولان جمهوری اسلامی چنین برمی‌آید که بر خلاف شعارها، ایران در شرایطی نیست که بتواند در آینده‌ی نزدیک به هدف‌های برنامه‌های توسعه دست پیدا کند. شمس‌الدین حسینی در نخستین شورای گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی که امروز، ۲۳ فروردین در اتاق بازرگانی برگزار شد گفت «برای تحقق رشد ۸ درصدی باید هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری انجام شود.»
 روابط عمومی وزارت صنایع و معادن، ششم مرداد ماه سال ۸۹ از قول علی اكبر محرابیان نوشت: «در برنامه سوم توسعه مجموع سرمایه گذاری در حوزه صنعت و معدن كه منجر به صدور پروانه بهره برداری و تولید و ورود به بازار شد، ۱۳ هزار میلیارد تومان بود.» این رقم اندکی کمتر از ۱۳ میلیارد دلار است و با رقم مورد نیاز که وزیر اقتصاد به آن اشاره می‌کند تفاوتی فاحش دارد.

سکوت مرکز آمار در مورد بیکاری
علی لارجانی، رئیس مجلس: رشد اقتصادی کشور مناسب نیست یکی دیگر از شاخص‌های وضعیت اقتصاد که دولت در مورد آن سکوت می‌کند شمار بیکاران در کشور است. آخرین برآوردهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران به بهار سال ۸۹ مربوط می‌شود که میزان بیکاری را ۱۴.۶ درصد اعلام کرده بود. این مرکز از آن زمان برخلاف روال معمول آمار جدیدی منتشر نکرده است. محمود احمدی‌نژاد مدعی است میزان بیکاری به ۹ تا ۱۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
 شمس‌الدین حسینی نیز در نخستین نشست مطبوعاتی سال جاری به نقل از وزیر کار شمار بیکاران را ۱۰ درصد اعلام کرد. این ارقام با توجه به ادعای دولت در مورد تولید ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار فرصت شغلی جدید در سال گذشته مطرح می‌شود. با این همه مسئولان از ارائه اطلاعاتی، همچون گزارش عملکرد برنامه چهارم توسعه یا وضعیت ثبت شرکت‌های جدید، که راستی‌آزمایی این ادعا را ممکن می‌سازد خودداری می‌کنند.

لطمه‌ی حذف یارانه‌ها به تولید و اشتغال
 بی‌اعتمادی به ادعاهای دولت با سکوت مرکز آمار تشدید می‌شود. از سوی دیگر سخنان احمدی‌نژاد در مورد کاهش بیکاری به ده درصد در زمستان مطرح شد که معمولا از تعداد شاغلان کاسته می‌شود. همچنین دولت اطلاعات دقیقی در مورد کارگاه‌های تعطیل شده و بنگاه‌های زودبازده‌ای که راه‌اندازی نشده‌اند در اختیار افکار عمومی قرار نمی‌دهد.
 گزارش‌های پراکنده و اظهارات برخی از مسئولان در مورد واحدهای تولیدی و گزارش اخیر صندوق بین‌امللی پول در مورد رشد اقتصادی کشور، همه از اغراق‌آمیز بودن آمار دولتی در مورد ایجاد شغل‌های جدید و کاهش بیکاری دارد.
ناظران پیش بینی می‌کنند پس از حذف یارانه‌ها که به افزایش بهای سوخت و بالارفتن هزینه تولید می‌انجامد موج جدیدی از بیکاری کشور را در بر خواهد گرفت. رئیس مجلس در دیدار با فراکسیون حزب موئتلفه می‌گوید «وضع سرمایه‌گذاری، كشاورزی و دامداری نقص دارد و به ویژه در جریان هدفمندی یارانه‌ها بر تبعات تولیدی باید خیلی حساس باشیم، این كار بعد از مدتی می‌تواند به اشتغال موجود لطمه بزند.»





وزارت علوم بسیاری از دانشگاه‌های هند و مالزی را معتبر نمی‌داند

هند و مالزی هر دو از گزینه‌های محبوب میان دانشجویان ایرانی علاقمند به ادامه‌ی تحصیل به شمار می‌روند

وزارت علوم و تحقیقات اعلام کرده است مدرک تحصیلی بیش از ۶۰ دانشگاه مالزی و هند موردتایید آن‌ها نیست. دو دانشجوی ایرانی در مالزی و هند از تجربه‌ی تحصیل در این کشور و تاثیر این اعلان ناگهانی وزارت علوم می‌گویند.

چندی پیش، مدیرکل امور دانش آموختگان وزرات علوم، تحقیقات و فن‌آوری اعلام کرد که در طرح ارزیابی مجدد دانشگاه‌های هند، مالزی و بلاروس، بیش از ۶۰ دانشگاه واقع در مالزی و هند از لیست دانشگاه‌های مورد تایید این وزارت‌خانه خارج‌شده و مدرکشان از نظر وزارت علوم معتبر نیست.
مجلس‌آرادر گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا ضمن اعلام این خبر، تاکید کرد که متقاضیانی که بعد از تاریخ اول مارس ۲۰۱۱ از یکی از دانشگاه‌های این لیست اعلام‌شده پذیرش بگیرند، مدارک تحصیلی‌شان به تایید این وزارت‌خانه نخواهد رسید. مدیرکل دانش‌آموختگان وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری همچنین اعلام کرد که این فاز اول بررسی مجدد صلاحیت علمی دانشگاه‌های آسیا است و بعد از این سه کشور، بررسی دانشگاه‌های کشورهای ارمنستان، تاجیکستان، قزاقستان و آذربایجان نیز در دستور کار این وزارت‌خانه است.
این خبر و حذف نام لیست بیش از ۶۰ دانشگاه کشورهای هند و مالزی در حالی صورت می‌‌گیرد که این دو کشور، هردو از محبوب‌ترین گزینه‌های دانشجویان ایرانی علاقه‌مند به ادامه تحصیل به شمار می‌روند.
هزینه‌ی مناسب تحصیل و زندگی در هند و مالزی، تحصیل به زبان انگلیسی در دانشگاه‌های این دو کشور و اخذ آسان‌تر ویزای تحصیلی از دلایل بسیاری از جوانان ایرانی برای تحصیل در این دو کشوربه شمار می‌رود.

حذف نام دانشگاه‌ها بی ذکر دلیل
 آمار دقیقی از تعداد دانشجویان ایرانی در هند در دسترس نیست. با این‌حال به نظر شمار دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های سه شهر پونا، بنگلور و میسور چشم‌گیرتر است. چندی پیش، محمدحسین کریم، نماینده‌ی وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که «تعداد دانشجویان ایرانی در سه شهر پونا، بنگلور و میسور به ترتیب بالغ بر ۲۳۰۰، ۱۲۰۰ و ۱۰۰۰ نفر است.» در مالزی نیز بنا بر گفته‌ی عزیزالله معماریانی، رایزن علمی جمهوری اسلامی ایران در مالزی، ۱۳۰۰۰ دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل هستند که از این میان ۲۷۰۰ نفر دانشجوی مقطع دکترا هستند.وزارت علوم توصیه کرده است جوانان به جای خروج از کشور، در دانشگاه‌های داخل کشور ادامه تحصیل دهند
این اعلام ناگهانی وزارت علوم که بسیاری از دانشگاه‌های این دوکشور را در لیست  دانشگاه‌هایی که مدرک‌شان از نظر این وزارت‌خانه معتبر نیست قرار داده‌اند، بسیاری از دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در این دوکشور را متعجب کرده است. وزارت علوم توضیحی برای چرایی خارج کردن نام بیشتر دانشگاه‌های این دو کشور از لیست دانشگاه‌های موردتایید خود اعلام نکرده است.
بابک، دانشجوی مهندسی کامپیوتر در مالزی، به دویچه‌وله می‌گوید:« دلیل اصلی وزارت علوم برای ما روشن نیست. تنها چند دانشگاه اول مالزی در لیست دانشگاه‌های موردتایید وزارت علوم باقی مانده‌اند و بقیه دانشگاه‌های این کشور که تعداد زیادی دانشجوی ایرانی هم دارند، از لیست خارج شده‌اند. برخی از دانشگاه‌هایی که وزارت علوم می‌گوید مورد تایید آن‌ها نیست، هم‌طراز دانشگاه‌های درجه یک ایران هستند و بقیه نیز دانشگاه‌هایی هستند که مسلمن هم‌سطح دانشگاه‌های درجه دو ایران هستند.»
راحله، دانشجوی مقطع فوق‌لیسانس جامعه‌شناسی در هند نیز که نام دانشگاه ‌محل تحصیل او هم در لیست دانشگاه‌های غیرمعتبر از نظر وزارت علوم اعلام شده است، به دویچه‌وله می‌گوید:«بهت‌زده‌ام. من برای تحصیل در هند چندماه زبان انگلیسی‌ام را تکمیل کرده‌ام، امتحان زبان داده‌ام و مصاحبه شده‌ام. من مدرک لیسانس خودم را از یکی از دانشگاه‌های سراسری ایران گرفته‌ام و الان به جرات می‌گویم استاندارد دانشگاه محل تحصیلم در هند، بالاتر از دانشگاه سراسری دوران لیسانسم است. سطح دانش استادها بالاتر است و کتابخانه و امکانات علمی به مراتب بهتری در دانشگاه‌های هند داریم. نمی‌دانم وزارت علوم با چه معیار و استانداردی به این نتیجه می‌رسد که بسیاری از دانشگاه‌های هند کیفیت علمی مناسبی ندارند، در حالیکه همه می‌دانیم چقدر کیفیت علمی اکثر دانشگاه‌های ایران نازل است.»

دانشگاه‌های ایران، در قعر لیست دانشگاه‌های معتبر جهان

وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری در حالی لیست بلندی از دانشگاه‌های به گفته‌ی آن‌ها "غیرمعتبر" را اعلام می‌کند که آخرین رده‌بندی وب‌سایت «کیو اس» که نتایج رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهان در زمینه‌های فن‌آوری و مهندسی را اعلام می‌کند، نشان می‌دهد که دانشگاه‌های شناخته‌شده‌ی فنی و صنعتی ایران در بین ۱۰۰ دانشگاه فنی برتر جهان جایی ندارند.
در قسمت دانشگاه‌های رتبه‌بندی نشده‌ی این لیست، نام دانشگاه تهران تنها در رشته‌ی «مهندسی عمران و شهرسازی» در میان دانشگاه‌های ۱۵۱ تا ۲۰۰ لیست به چشم می‌خورد. این درحالی است که نام بعضی از دانشگاه‌های آسیایی، از جمله برخی دانشگاه‌های مالزی و هند در میان ۱۰۰ دانشگاه برتر مهندسی و فن‌آوری این لیست دیده می‌شود. برخی دانشگاهـهای شناخته‌شده‌ی کشورهایی مثل ترکیه، عربستان و لبنان نیز در میان صد دانشگاه برتر لیست وب‌سایت «کیو اس» حضور دارند.
بابک، دانشجوی مهندسی در مالزی که نام دانشگاه محصل تحصیلش به عنوان یکی از دانشگاه‌های "غیرمعتبر" در لیست وزارت علوم آمده است می‌گوید:«من در ایران هم دانشجوی همین رشته‌ای بودم که الان در مالزی می‌گذرانم. من بی هیچ تردیدی وضعیت دانشگاهم در مالزی را به وضعیت دانشگاه محل تحصیلم در ایران ترجیح می‌دهم و امکاناتی به مراتب بهتر و به‌روزتر را اینجا در دانشگاه در اختیار دارم. از نظر مقایسه علمی، دانشگاه فعلی من اساتیدی دارد که تعداد مقاله‌های علمی منتشرشده از آنها، به چندصد می‌رسد و همه سابقه‌ی تحصیل و تدریس در دانشگاه‌های معتبر اروپا و آمریکای شمالی را دارند.من از نزدیک با چند چهره علمی معروف و شناخته‌شده رشته تحصیلی‌ام امکان گفت‌وگو را داشته‌ام که این شرایط و امکان را دانشگاه محل تحصیلم فراهم کرد. به طورکلی در همه زمینه‌ها، من دانشگاه فعلی‌ام در مالزی به را به دانشگاه سابق در ایران ترجیح می‌دهم و امکانات و دسترسی به اطلاعات بهتری در اختیار دارم.»

مانع‌تراشی برای موج مهاجرت با  "لیست سیاه"

وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری دلیل روشنی اعلام نکرده که چرا ناگهان بعد از موج چندساله‌ی مهاجرت جوانان ایرانی برای ادامه تحصیل به مالزی و هند به این نتیجه رسیده است که مدارک بسیاری از دانشگاه‌های این کشور معتبر نیست. با این‌حال، مجلس‌آرا، مدیرکل امور دانش‌اموختگان وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری گفته است:«بیش از ۲۵۰ هزار امکان تحصیل در مقطع کارشناسی در داخل کشور موجود است و ما توصیه می‌کنیم جوانان به جای خروج از ایران، در داخل کشور به تحصیل ادامه دهند.»
بابک، دانشجوی ایرانی در مالزی، با اشاره به اینکه میان دانشجویان ایرانی مالزی این حدس هست که دولت با این اقدام، قصد مانع تراشی و جلوگیری از موج مهاجرت جوانان ایرانی را دارد، می‌گوید.«این مانع تراشی، اگر حقیقت داشته باشد، جلوی موج مهاجرت جوانان ایرانی به دانشگاه‌های خارج را نخواهد گرفت. هدف‌ها و علت‌های مهاجرت به نظر من فراتر از تنها کسب مدرک است که حالابا عدم تایید آموزش عالی بخواهد مانعی به وجود آید.»
راحله نیز با اشاره به اینکه شخصاً دیگر قصد بازگشت به ایران را ندارد می‌گوید.« حقیقت این است که برای خیلی از ما تحصیل در هند، راهی برای کسب مدرکی معتبرتر و مهاجرت به کشوری اروپایی یا آمریکایی و امکان تحصیل در دانشگاه‌های آنجاست. وزارت علوم بهتر است بداند که مدارک اکثر دانشگاه‌های هند در جهان آکادمیک، معتبرتر از مدارک دانشگاهی ایران ارزیابی می‌شود. با این‌حال وزارت علوم موظف است به این همه دانشجوی ایرانی که حتماً عده‌ای از آن‌ها قصد بازگشت به ایران و ادامه تحصیل و اشتغال در کشور را دارند توضیح دهد که چرا و با چه روند و معیاری مدارک این همه دانشگاه معتبر را در لیست سیاه قرار داده و معتبر نمی‌داند.»
بنا برگفته‌ی مدیرکل امور دانش‌آموختگان وزارت علوم، نه تنها زین پس مدارک متقاضیانی که از یکی از دانشگاه‌های اعلام‌شده فارغ‌التحصیل شوند ارزشیابی نمی‌شود، که مدارک افرادی که از یکی از این دانشگاه‌ها پذیرش گیرند نیز به تایید این وزارت‌خانه برای اقدامات تحصیلی لازم نخواهد رسید. اینکه این اقدام وزارت علوم و ارزیابی‌های مجدد دانشگاه‌های برخی دیگر از کشورها چه تاثیری بر موج مهاجرت جوانان ایرانی برای ادامه تحصیل خواهد گذاشت، معلوم نیست.

فرناز سیفی
تحریریه: یلدا کیانی



کلینتون: کشورهای عربی از سرنوشت انقلاب ایران درس بگیرند

هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا

هیلاری کلینتون، وزیر خارجه‌ آمریکا، سران و مردم کشورهای عرب را به اصلاحات واقعی سیاسی و اقتصادی فراخواند و از آنان خواست که از سرنوشت انقلاب ایران درس بگیرند. به گفته‌ وی، این انقلاب به یک «دیکتاتوری بی‌رحم» انجامید.

هیلاری کلینتون که شامگاه سه‌شنبه (۱۲ آوریل / ۲۳ فروردین) به وقت محلی، در همایش جهانی ایالات متحده‌ی آمریکا و جهان اسلام در واشنگتن سخن می‌گفت، خاطر نشان ساخت که برای نخستین بار پس از دهه‌‌ها، امکانی واقعی برای تحول در کشورهای عربی ایجاد شده است.
به گفته‌ی وزیر امور خارجه‌ی آمریکا، جوانان کشورهای عربی دیگر با ادامه‌ی وضع موجود راضی نخواهند شد، زیرا آنان که نوک پیکان قیام‌های اخیر هستند می‌دانند که یک زندگی بهتر قابل دسترس است.
در همایش سالانه‌ی آمریکا و جهان اسلام، نمایندگان بیش از سی کشور اسلامی، از جمله ترکیه، پاکستان، افغانستان، اردن و اندونزی شرکت داشتند. این همایش ۸ سال پیش برای نخستین بار برگزار شد و هدف آن تفاهم بیشتر و بهتر میان جهان اسلام و ایالات متحده‌ی آمریکاست.
درس‌آموزی از انقلاب ایران
کلینتون در بخش‌های دیگری از سخنان خود گفت، همه‌ی نشانه‌های پیشرفتی که در ماه‌های گذشته در کشورهای عربی دیده شد، زمانی معنا می‌یابد که رهبران بیشتری در دیگر کشورهای عربی از خود تحرک سریع‌تری نشان دهند و روح اصلاحات را بپذیرند.
وزیر امور خارجه‌ی آمریکا سرنوشت انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران را هشداری برای کشورهای منطقه دانست و گفت، این انقلابی بود که توسط یک «دیکتاتوری تازه و بی‌رحم» واژگون شد. وی همچنین هشدار داد که رهبران ایران و مبلغان شبکه‌ی تروریستی القاعده تلاش می‌کنند اعتراضات مسالمت‌آمیز جهان عرب را برای هدف‌های خود مورد سوءاستفاده قرار دهند.
کلینتون گفت، اکنون زمان اثبات این موضوع فرارسیده که جنبش‌های انقلابی ماه‌های گذشته در منطقه فقط سراب نبوده است. وی افزود که برای راهیابی به یک جامعه‌ی دمکراتیک واقعی، فقط تغییر رهبران سیاسی کافی نیست، بلکه رهبران کشورهای منطقه باید «صدای مردم را بشنوند و به اولویت‌های آنان توجه کنند».
ضرورت رعایت حقوق اساسی
وزیر امور خارجه‌ی آمریکا خواستار توجه کشورهای منطقه به حقوق مدنی، حقوق اقلیت‌ها و حقوق زنان شد و گفت، دولت‌های دوران گذار در مصر و تونس باید به حقوق اساسی مردم احترام گذارند و امنیت شهروندان خود را در خیابان‌ها تامین کنند.
وی همزمان خواستار دستگاه قضایی مستقل در این کشورها، لغو وضعیت اضطراری و مبارزه با فساد شد. کلینتون گفت، اگر حوادث اخیر در این کشورها به نتیجه نرسد و مردم مایوس شوند، راه برای گرایش‌های افراطی گشوده خواهد شد.
کلینتون همچنین از ادامه‌ی سرکوب زنان در مصر و تونس انتقاد کرد و گفت، نمی‌توان از دمکراسی سخن گفت، وقتی نیمی از مردم وادار به سکوت می‌شوند.
کلینتون با توجه به اوضاع یمن، خواهان تحول مسالمت‌آمیز در این کشور شد. وی همچنین مقابله‌ی خشونت‌آمیز دولت سوریه با تظاهرکنندگان را محکوم کرد و گفت، این حق مردم سوریه است که از آزادی‌های بیشتر برخوردار شوند.
کلینتون خواهان تغییر رژیم در یمن، بحرین و سوریه نشد، ولی قاطعانه از رهبران این کشورها خواست که از هرگونه خشونت علیه تظاهرکنندگان بپرهیزند و به سوی آنان دست همکاری دراز کنند.



درخواست کمک یک و نیم میلیارد دلاری شورشیان لیبی

صحنه‌ای از ویرانی جنگ داخلی در لیبی

شورشیان لیبی از کشورهای غربی درخواست کمکی بالغ بر یک و نیم میلیارد دلار کردند تا نیازهای اساسی مردم در مناطق تحت کنترل خود را تامین کنند. آنان خواهان به رسمیت شناخته شدن خود توسط کشورهای بیشتری هستند.

امروز چهارشنبه (۱۳ آوریل / ۲۴ فروردین) کشورهای «گروه ارتباط لیبی» در دوحه، پایتخت قطر، گردمی‌آیند تا درباره‌ی مسائل این کشور رایزنی کنند. در این نشست نمایندگان «شورای ملی» اپوزیسیون لیبی و نیز موسا کوسا، وزیر خارجه‌ی پیشین این کشور، شرکت می‌کنند.
به گفته‌ی مقامات قطر، انتظار نمی‌رود که نمایندگان دولت قذافی در این نشست شرکت کنند.
تحرک دیپلماتیک شورشیان
محمود شمام، سخنگوی اپوزیسیون لیبی، پیش از این نشست در دوحه گفت، شورای ملی اپوزیسیون لیبی برای تامین نیازمندی‌های اساسی مردم در مناطق آزاد شده، نیازمند کمکی یک و نیم میلیارد دلاری است. وی افزود که این کمک از محل صدور نفت پرداخت خواهد شد.
تا کنون چند کشور، از جمله قطر و فرانسه، «شورای ملی» شورشیان لیبی را به عنوان نماینده‌ی مشروع مردم این کشور به رسمیت شناخته‌اند. نمایندگان این شورا در نشست دوحه تلاش خواهند کرد کشورهای بیشتری آنان را به رسمیت بشناسند.
شورشیان لیبی در بنغازی شمام گفت، شورشیان لیبی در حال حاضر میدان‌های نفتی زیادی را تحت کنترل خود دارند که از آن‌ها روزانه ۱۰۰ هزار بشکه نفت استخراج می‌شود، ولی حجم کوچکی از این میزان نفت می‌تواند به خارج صادر شود.
سخنگوی «شورای ملی» افزود، نیروهای شورشی با کمک قطر موفق شده‌اند در ماه جاری حدود صد میلیون بشکه نفت به خارج صادر کنند. به گفته‌ی وی، مهم تامین امنیت لوله‌ها و میدان‌های نفتی است و معاملات نفتی را می‌توان به آینده موکول کرد.
سفر به واشنگتن و تدارکات اتحادیه اروپا
نمایندگان شورشیان لیبی قصد دارند در همین هفته به واشنگتن نیز سفر و با نمایندگان دولت آمریکا ملاقات کنند. به گفته‌ی آنان، پیش‌شرط تحقق صلح در لیبی، کناره‌گیری معمر قذافی از قدرت است.
اعضای «گروه ارتباط لیبی» متشکل از کشورهایی است که عمدتا در عملیات برای به کرسی نشاندن قطعنامه‌ی شورای امنیت در مورد لیبی شرکت دارند. در این گروه حدود ۴۰ کشور و سازمان بین‌المللی و از جمله سازمان ملل متحد، ناتو و اتحادیه‌ی عرب شرکت دارند.
اتحادیه‌ی اروپا در حال تدارک ماموریت خود برای تامین کمک‌های انسان‌دوستانه در لیبی است. این اتحادیه ماموریت خود را به چراغ سبز سازمان ملل مشروط کرده است، ولی سازمان ملل هنوز به اتحادیه‌ی اروپا پاسخ نداده است.