۱۳۸۹ بهمن ۲۷, چهارشنبه

مهمترین خبرهای روز چهارشنبه بخش دوّم تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

پیام نهفته در اعدام‌های غیر سیاسی

گفت‌وگویی با آرام حسامی، استاد علوم سیاسی و فلسفه 

پانته‌آ بهرامی
پانته‌آ بهرامی- خبرگزاری‌های دولتی از اعدام ۲۴ نفر در فاصله‌ی زمانی اول تا یازدهم بهمن‌ماه خبر داده‌اند. بر اساس آمارهایی که کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران بر اساس منابع دولتی محاسبه کرده است، از تاریخ ۲۹ آذرماه تا ۱۱ بهمن، ۱۲۱ نفر در ایران اعدام شده‌اند.


این آمار شامل اعدام‌های انجام شده در زندان‌هایی چون بیرجند، کارون، سپیدار شهر اهواز و تایباد نمی‌شود که کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گزارش‌هایی را پیرامون اجرای احکام اعدام در آنها دریافت کرده است.
کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، اطلاعات موثقی را از منابع محلی دریافت کرده است که نشان می‌دهد طی ماه‌های گذشته ده‌ها نفراز متهمان مواد مخدر در زندان بیرجند به دار آویخته شده‌اند.
مقامات قضایی از اعلام اعدام‌های گسترده‌ی پنهانی در زندان وکیل‌آباد مشهد خودداری کرده‌اند. یک منبع موثق به کمپین گفته است که طی پنج ماه گذشته بیش از ۵۰ نفر از متهمان مواد مخدر در این زندان اعدام شده‌اند. در صورتی که هیچ خبری در خصوص اعدام زندانیان متهم به قاچاق مواد مخدر از زندان وکیل‌آباد مشهد منتشر نشده است.
  دادستان کل کشور پیش از این در یک کنفرانس مطبوعاتی در تاریخ ۱۹ مهرماه اعلام کرده بود که طبق دستور رئیس قوه قضاییه برای برخورد یکسان با قاچاقچیان، پرونده‌ها به دادستان کل کشور محول شده و وی دستور داده است که متهمان مربوط به مواد مخدر در کوتاه‌ترین زمان ممکن محاکمه شوند و در اجرای احکام هیچ‌گونه رحمی به آن‌ها نشود.
  دادستان کل کشور در این کنفرانس به‌طور تلویحی اظهار داشت که بعضی افراد رده‌پایین به جای قاچاقچی‌های اصلی اعدام شده‌اند.
کارشناسان معتقدند حکومت جمهوری اسلامی از زاویه‌ی شمار اعدام‌ها در رتبه‌ی دوم پس از چین قرار دارد، ولی میزان اعدام‌ها به نسبت جمعیت ایران، این کشور را در رتبه‌ی نخست قرار می‌دهد. در گفت‌وگویی با آرام حسامی، استاد علوم سیاسی و فلسفه پرسیده‌ا‌م:

این اواخر به خصوص در شش هفته‌ی اخیر، میزان اعدام‌های غیر سیاسی در ایران به‌شدت اوج گرفته است. به نظر شما دلیل آن چیست و این استدلال که بالارفتن میزان اعدام‌ها جرم و جنایت را پایین می‌آورد، چگونه ارزیابی می‌کنید؟


آرام حسامی: اگر پرسش این است که مجازات اعدام باعث می‌شود که مردم از تخلفاتی که منجر به مجازات اعدام می‌شود، پرهیز کنند باید بگویم با تحقیقاتی که در دنیای غرب شده، این استدلال کاملاً رد شده است. یعنی مجازات اعدام، مردم را از مثلاً کارهایی که به اعدام منجر می‌شود برحذر نمی‌کند. هم در جامعه‌ی غرب، منظورم در آمریکا، این نظریه رد شده است و هم در فرانسه که این تحقیقات انجام شده است. این تحقیقات بسیار مفصل است. همان‌طور که می‌دانید، مجازات اعدام مدت‌ها بعد از سال ۷۰ در آمریکا رد شد، به خاطر این که فهمیدند اعدام میزان جرم و جنایت را پایین نمی‌آورد.

شما اشاره کردید که در آمریکا این نظریه رد شده است. منظورتان این نیست که حکم اعدام لغو شده، چون در بعضی از ایالت‌های آمریکا هنوز این مجازات انجام می‌شود و در برخی اعدام ممنوع است.

این تحقیقات نشان داد که وجود مجازات اعدام در آمریکا به کاهش خلاف‌ها و جنایت منجر نمی‌شود. بنابراین بسیاری از ایالت‌ها قانون‌شان را عوض کردند. بعدها بود که مسئله‌ی نه پرهیز، بلکه قصاص مطرح شد. بعضی از جنایت‌ها آنقدر بد و وقیح است که موضوع احساس آرامش بازماندگان آن‌هایی که این جنایت در حقشان انجام شده است، با موضوع قصاص مطرح شد. به این دلیل در برخی ایالت‌ها حکم اعدام وجود دارد.
  مثلاً همینجا در ویرجینیا مجازات اعدام هست، ولی در ایالت مریلند ممنوع است. به‌هرحال این‌ها به این نتیجه رسیدند که این مجازات انسانی نیست. حتی یکی از شرایط پیوستن به اتحادیه‌ی اروپا این است که اینگونه مجازات‌های بی‌رحمانه را بردارند. ایران که مجازات سنگسار و شلاق هم دارد. این رژیم بعد از ۲۲ بهمن سال گذشته در واقع پس از ۲۲ بهمن جنبش را مهار کردند و در حقیقت جو ایران را به یک جو انتظامی و فاشیستی تبدیل کردند. یعنی با مهارکردن آن اقداماتی که قرار بود در سالروز انقلاب در ایران انجام شود، یک جو انتظامی به وجود آورده‌اند. هزینه‌ها و وثیقه‌ها را سنگین کردند و بعد شروع کردند به گیر دادن به گروه‌های کوچکتر. در واقع یک جو امنیتی و انتظامی در ایران به وجود آورده‌اند، بدون این که اعلام حکومت نظامی کنند.
  روند کار، فاشیستی است. یعنی حکومت یک بخش انتظامی دارد که کارش ضرب و شتم و کشتار مردم است و همان‌طور که می‌بینید جواب داده است، چون الان دیگر تظاهرات خیابانی به نسبت سال گذشته وجود ندارد چون هزینه را زیاد کرده‌اند.
در پاسخ به اینکه چرا اعدام‌های غیر سیاسی انجام می‌شود، باید بگویم از نظر من پیامی در این اعدام‌ها هست. اول آنکه برای ما جان انسان ارزش زیادی ندارد؛ و بعد وقتی ما با این‌هایی که کارهای غیر سیاسی کرده‌اند چنین برخوردی می‌کنیم، پس بترسید مردم که اگر شما قصد براندازی یا فروپاشی داشته باشید و کارهای سیاسی بکنید، چه بر سرتان خواهیم آورد. به نظر من مسئله‌ی کهریزک این بود که رو شود و مردم را بترسانند که ببینید، ربطی به دختر و پسر ندارد؛ ما این تجاوزها را انجام می‌دهیم. این پیامی است که می‌فرستند، ولی در حقیقت خیلی پنهانی است.

در حقیقت ما راجع به آن فکر می‌کنیم که اگر ما را گرفتند، ممکن است چه بلایی به سرمان بیاورند؟ بنابراین این جو رعب و وحشت گسترده می‌شود و همه راجع به آن صحبت می‌کنند. این افراد را علناً در ملاءعام و مخصوصاً در میادین عمومی اعدام می‌کنند، تا برای بقیه درس عبرت شود. ولی درس عبرتشان این نیست که از جنایت پرهیز کنید یا پرهیز کنید از مثلاً سرقت و مواد مخدر فروختن. مسئله این است که این پیام را به مردم بدهند که بترسید و ببینید اولاً قدرت دست ماست. ثانیاً با تمام فشارهایی که جامعه‌ی بین‌المللی به ما می‌آورد، ما کار خود را انجام می‌دهیم، چون کاری را می‌کنیم که فکر می‌کنیم درست است. ثالثاً اگر این مجازات‌ها را در مورد این افراد به این شکل اعمال می‌کنیم، اگر شما حواستان پی براندازی و فروپاشی و شورش است، بدانید که به سر شما چه خواهیم آورد. این به نظر من به ساختار قدرت ربط دارد و این که چگونه دارند از این قدرت استفاده می‌کنند.

یعنی شما در کل مجموعه‌ی حرکت‌های رژیم را سیاسی می‌بینید. یعنی اعدام‌های غیر سیاسی در خودش پیام سیاسی‌ای دارد تا حرکت‌هایی را که ممکن است در آینده به تظاهرات و یا نافرمانی بی‌انجامد سرکوب کند؟

من نه تنها می‌گویم سیاسی، بلکه می‌گویم ایدئولوژیکی و فاشیستی است. یعنی از سیاسی دیگر رد شده است. یک موقع هست که شما یک کار سیاسی می‌کنید، چون می‌خواهید نفع سیاسی ببرید. نخیر، این مسائل امنیتی و فاشیستی است. یعنی کنترل کامل جامعه. نوعی از کنترل کامل جامعه این است که یک فضای رعب و وحشت به وجود آید تا کسی نتواند نطق بکشد. هفته‌ی پیش برای ۱۲ تا از دانشجویانی که حق تحصیل را مطرح می‌کردند و می‌پرسیدند چرا ما نمی‌توانیم تحصیل کنیم، فکر می‌کنم ۳۵ یا ۳۸ سال زندان بریدند. اتهام بعضی‌ها این است که با رسانه‌های خارجی مصاحبه کرده‌اند. این برای جمهوری اسلامی کمتر از قتل نیست. وقتی یک نفر را می‌گیرند و این طوری زندانی‌اش می‌کنند یعنی چه؟ ۳۸ سال برای چه؟ خب این گسترش رعب و وحشت است دیگر.

لازم نیست مردم را بکشند تا به چنین نتیجه‌ای برسند. نتیجه‌ای که از این مسئله می‌گیریم این است که زندان‌های ایران امروز از جنایتکاران و قاتلین پر نشده است. زندان‌های ایران از دگراندیشانی پر شده که اگر همه‌ی آنها را جمع کنیم، یک حرف می‌زنند و حرفشان این است که چرا رژیم حقوق شهروندی ما را زیرپا می‌گذارد. این حقوق شهروندی گاهی گردهمایی، برخی مواقع ارسال پیغام‌هایی از طریق فیسبوک یا توییتر و بعضی مواقع مصاحبه با مطبوعات خارجی و داخلی است. خب چرا حقوق قانونی و شهروندی ما را زیرپا می‌گذارید؟ جواب این پرسش زندان است، تجاوز است، وثیقه‌های سنگین و همین ضرب و شتمی است که می‌بینید.

برگردیم به مسئله‌ی اعدام‌های غیر سیاسی. اگر بپذیریم که انسان وقتی به دنیا می‌آید و متولد می‌شود، آلوده به هیچ جرم و جنایتی نیست و این خانواده و جامعه است که پرورش و تربیت او را در درجه‌ی اول به عهده دارند، بنابراین مجازات اعدام چه جایگاهی پیدا می‌کند؟

ممکن است دلیل بعضی از جنایت‌ها روانی باشد. ممکن است بعضی از افراد سادیست یا مازوخیست باشند و خودشان یا دیگران را بکشند؛ ولی جرایم دیگری هم هست مثل اعتیاد، قاچاق مواد مخدر و ... خب! تحقیقات در این زمینه‌ها در اینجا شده که آیا طلاق یا نبودن محیط امن خانواده تأثیری بر میزان جرم و جنایت دارد یا خیر؟ آیا فقر تأثیر دارد؟ خب جوابش هست بله. در آمریکا بالای ۲۵ تا ۳۰ درصد جوانان جمعیت سیاهپوست آمریکا، یعنی ۱۰ درصد جمعیت این کشور، در زندان هستند. خب این به‌خاطر رنگ پوستشان نیست. به خاطر این نیست که پدربزرگانشان از آفریقا آمده‌اند. به خاطر فقر است. منظورم این است که جامعه باید این مسئولیت را قبول کند که بسیاری از جرم‌ها ربطی به شخص ندارد و جامعه در برابر آن مسئول است.

جوامع اروپایی به این نتیجه رسیده‌اند. اگر یکی از وظایف جامعه و حکومت آموزش و پرورش است، این وظیفه باید در مورد متخلفین و جنایت‌کارها هم انجام شود و آنها باید تحت روانکاوی و روانشناسی قرار بگیرند. بنابراین اسم این بازداشتگاه‌ها را دیگر زندان نمی‌گذارند، بلکه می‌گذارند: Rehabilitation یعنی جایی که باید شما را تغییردهد؛ اخلاق و رفتار شما را عوض کند، نه این که از بین ببرد. اعدام پاک کردن صورت مسئله است. جوامع متمدن به این نتیجه رسیده‌اند که برای بهبود شرایط زندگی، در زندان‌ها هم باید فعالیت کنیم. در واقع روی شما کار می‌کنند تا به یک شهروند درست تبدیل شوید و مسئولیت جامعه را بپذیرید که آن هم در برابر فرد مسئولیت‌هایی دارد.

خب در ایران وقتی میزان بیکاری زیاد است، تورم بالاست، برنامه نیست و تحصیل‌کرده‌های ما نمی‌توانند کار کنند، خودکشی و جنایت رابطه‌ی مستقیمی با فقر و فساد یعنی هم فحشا، هم اعتیاد و هم الکل پیدا می‌کند. علاوه بر آن یکی از مسائل مهم، مسئله‌ی یأس و ناامیدی است؛ نبود آزادی است و این که کسی نمی‌تواند در جامعه ترقی کند. همه‌ی اینها مسئله است. به این ترتیب مردم به جنایت و اعتیاد و کارهای دیگر دست می‌زنند که همه‌ی اینها خلاف است و جرم بسیاری از اینها در ایران اعدام است.

اگر بپذیریم که جامعه مقصر است، آیا نباید هزینه‌اش را هم بپردازد؟

بله! من اول طرفدار این مسئله بودم که مثلاً بعضی از جنایتکارها مثل جفری دامر را نمی‌شود درست کرد و به هرحال خطرش زیاد است که به جامعه برگردد. جفری دامر آدمخوری بود که در آمریکا زندگی می‌کرد. او آدم‌ها را می‌کشت و در فریز می‌گذاشت و بعد هم می‌خورد. با چنین فردی چه می‌شود کرد؟ بعد این را پذیرفتم که حبس ابد ممکن است جریمه‌ی بدتری باشد؛ ولی حدود ده‌سال است که به این نتیجه رسیده‌ام که مجازات اعدام اصلاً غیر انسانی است و باید برداشته شود و این هزینه را باید جامعه بدهد و آنهایی را که می‌تواند، عوض کند. به‌خصوص در بعضی موارد هم می‌بینیم اشتباهاتی می‌شود و مردم را الکی می‌کشند و بعد معلوم می‌شود آزمایش‌های ژنتیکی انجام گرفته اشتباه بوده است. بنابراین من موافقم که جامعه باید این هزینه را بدهد. می‌دانم خرج هر زندانی در آمریکا به‌طور متوسط ۳۰ هزار دلار در سال است. یعنی الان دیگر یک مسئله‌ی اقتصادی- اجتماعی شده است. من نمی‌خواهم وارد بحث ایران شوم. چون آمار و ارقام راجع به ایران ندارم و نمی‌دانم چه جوری با آنها رفتار می‌شود و چقدر خرجشان می‌کنند، اما به‌هرحال جامعه باید این هزینه را بدهد. سقراط می‌گوید دلیل هر جنایتی، هر اشتباهی نادانی است. یعنی اگر کسی واقعاً چیزی را بداند، انجام نمی‌دهد.

به نظر شما خانواده و بازماندگان مقتول را که خواستار قصاص هستند، چگونه می‌توان تسلی خاطر داد؟

قصاص مسئله‌ی جدایی است. در واقع شخصی و خانوادگی می‌شود. اگر جامعه‌ی ما به آن سطح از تمدن برسد که دریابد با خون ریختن و خون‌خواهی، چه به عنوان قصاص و چه به عنوان پرهیز داشتن از کاری، به جایی نمی‌رسد، میشود گفت به یک جامعه‌ی متمدن تبدیل شده است. گاندی می‌گفت مجازات چشم در برابر چشم، دنیا را پر از آدم‌های کور می‌کند. بنابراین مسئله‌ی قصاص را قبول نداشت. از کوته‌فکری و نبود تمدن کافی در فرد است که خواستار چنان نوعی از مجازات می‌شود.

البته برخی این‌گونه استدلال می‌کنند که برای شما پیش نیامده که دختر کوچکتان را بگیرند، به او تجاوز کنند و بعد هم او را تکه‌تکه کنند! چه‌جوری من می‌توانم زندگی کنم و ببینم قاتل او راست راست راه می‌رود و برای جزایش کاری نکنم؟ ولی مجازات اعدام، مقتول را برنمی‌گرداند. این ممکن است مسکنی باشد، ولی بازهم آدمکشی است و خیال کسی از این انتقام راحت نمی‌شود. مثلاً من فکر کردم اگر عزیز من، کسی کشت، من چه مجازاتی برای چنین کسی می‌خواهم؟ در این مورد هم چیزی که می‌توانم بگویم این است که از نظر من برای بعضی‌ها زنده ماندن و در زندان بودن ممکن است بدترین مجازات باشد؛ جهنمی باشد که اصلاً قابل تحمل نباشد.

 

 

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های بامدادی

دوری از خشونت و روابط استراتژیک ایران و ترکیه از موضوع‌های سرمقاله روزنامه‌های بامداد امروز ايران است.

دوری از خشونت
سرمقاله امروز روزنامه آرمان با عنوان «راه حل سالم» در مورد منازعات سياسی و اختلاف فرهنگی و زيستی اجتماعات و راه‌کار روبرو شدن با آن‌ها است.
نويسنده سرمقاله آرمان نوشته است: «زندگی ما آدميان تلاش مستمری است برای برداشتن موانعی که در سر راه خواست‌ها و اهداف ما قرار می‌گيرد و افسردگی نتيجه محروميت ما از اين خواست‌ها و اهداف است. زمانی که مطلوب کسی را از او می‌ستانند يا راه دست‌يابی به آن را سد می‌سازند، آن فرد دچار رنج ناکامی يا افسردگی می‌گردد.»
در ادامه سرمقاله آمده است: «یک دسته از موانع سدساز ما انسان‌ها، خود ما انسان‌ها برای يکديگر هستيم. يعنی هنگامی که دو نفر يا دو گروه بر اثر تضاد منافع، ديدگاه، فرهنگ يا هر چيز ديگر روياروی يکديگر قرار می‌گيرند و آن ديگر را از رسيدن به مقصودش بازمی‌دارند فرد يا گروه مورد منع، دچار رنج و تنش و درد ناکامی می‌گردد و اين تقابل و تضاد را اختلاف می‌ناميم و زندگی ما انسان‌ها سراسر مملو از اختلاف است. از اختلاف پدر و فرزند، زن و شوهر و... گرفته تا اختلاف احزاب، فرهنگ‌ها، ملت‌ها و ... جنگ‌ها، کشتارها، تروريسم، ظلم و ستم و... همه نتيجه اختلاف است.»
سرمقاله افزوده: «به دو صورت می‌توان به سراغ پديده اختلاف رفت. يکی همان روش ابتدايی و ناکارآمد زور و خشونت است. صفحات تاريخ بشر مشحون از اين روش برخورد با مسئله اختلاف است. روش ديگر برخورد با مسئله اختلاف، کاوش و بحث عقلانی برای يافتن راه‌حل سالم است. در اين شيوه حل اختلاف طرفين از مقابل يکديگر برمی‌خيزند و در کنار يکديگر می‌نشينند و با بحث و گفت‌وگو سعی می‌کنند برای اختلاف خود راه‌حلی پيدا نمايند که هم خواست طرفين حاصل گردد و هم از رنج و عذاب يکی از اصحاب دعوا اجتناب گردد.»
در بخش ديگری از سرمقاله می‌خوانيم: ‌«شرط برخورد سازنده عقلانی برای حل مسائل، مدارا و اجتناب از خشونت و حاکم ساختن عقلانيت در يافتن راه‌حل است. اما چنانچه يکی از طرفين بحث، از قبول مدارا و حکم بحث معقول سرباز زند امکان پيگيری اين روش سازنده سلب می‌گردد. در عرصه منازعات سياسی و اختلاف فرهنگی و زيستی اجتماعات اگر برقراری نظم بين نيروهای متضاد از طريق اعمال زور انجام گيرد نتيجه آن رکود و افسردگی گروه‌های مغلوب شده است. حاکم ساختن بحث عقلانی به جای زور زمينه‌ساز بحث‌هايی روشنگر و مفيد می‌گردد که افراد در جريان آن چيز می‌آموزند و به کمک يکديگر خود را اصلاح می‌سازند و روحيه نشاط و اميد را دامن می‌زنند.»
متن کامل سرمقاله

روابط استراتژیک ایران و ترکیه
سرمقاله امروز روزنامه تهران امروز با عنوان «شرط روابط تجاری استراتژيک ايران و ترکيه» در مورد گسترش روابط ایران و ترکیه و تبدیل شدن این دو کشور به «کارتل قدرتمند در خاورمیانه» است.
در اين سرمقاله آمده است: «سفر عبدالله گل رئيس‌جمهور ترکيه به همراه تجار ترک به ايران و انجام رايزنی‌های اقتصادی با مقامات و تجار ايرانی، زمينه‌های تبديل روابط اقتصادی ايران و ترکيه به يک روابط ويژه اقتصادی و شايد هم روابطی استراتژيک فراهم کرده باشد. ايران و ترکيه که عزم خود را برای گسترش روابط تا مرز ۳۰ميليارد دلار در سال اعلام کرده‌اند، دو متحد طبيعی در منطقه به شمار می‌آيند که می توانند با استراتژيک کردن روابط و مبادلات تجاری بين خود به تشکيل يک کارتل قدرتمند منطقه‌ای اقدام کرده و زوجی متحد را همانند آنچه که زمانی بين آلمان و فرانسه ايجاد شد و هم اکنون هم ادامه دارد، به وجود آورند.»
اين سرمقاله افزوده: «ناگفته پيداست که روابط تجاری و اقتصادی بين ايران و ترکيه به عنوان دو کشور منطقه ای در هر شرايطی از اهميت فراوانی برخوردار خواهد بود و ترکيه نزديک‌ترين راه زمينی ايران به اروپا قلمداد می شود.»
در بخش ديگری از سرمقاله تهران امروز آمده است: «اگر فرانسه و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم توانستند به متحدان استراتژيک اقتصادی و سياسی تبديل شوند به‌واسطه آن بود که موازنه تجاری معقول و منطقی را بين يکديگر برقرار کردند و به همين دليل هم اين روابط استراتژيک تاکنون برقرار مانده و بر ابعاد آن نيز افزوده شده است.»
نويسنده سرمقاله افزوده:‌ «عبدالله گل در تهران هم آرزو کرده است که روابط تجاری ايران و ترکيه به مدلی مانند روابط آلمان و فرانسه تبديل شود. آرزويی که شرايط تحقق آن تا حد زيادی فراهم است ولی يکی از شروط مهم و اصلی آن به برقراری موازنه منطقی تجاری به نفع دو کشور است و مادامی که اين شرايط فراهم نباشد، روابط اقتصادی جنبه استراتژيک نخواهد گرفت.»
متن کامل سرمقاله
ساير مطبوعات:
سرمقاله امروز روزنامه دنيای اقتصاد با عنوان «آيا کاهش نرخ سود بانکی توليد را افزايش می‌دهد؟»

سرمقاله امروز روزنامه کيهان با عنوان «الو ۱۲۵»

 

 

بی‌خبری کامل از وضعيت موسوی و رهنورد

دختران ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد گفته‌اند که از وضعيت پدر و مادر خود هيچ اطلاعی ندارند.
به گزارش تارنمای جنبش راه سبز (جرس)، آن‌ها نگران وضعيت پدر و مادرشان هستند و طی ۴۸ ساعت اخير هيچ‌گونه اطلاعی از وضعيت و سلامتی آن‌ها ندارد.
ميرحسين موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، سه تن از مخالفان دولت ايران از روز ۲۳ بهمن‌ماه جاری در حصر کامل خانگی به‌سر می‌برند و تمامی تماس‌های آنان قطع شده است.
وب‌سایت‌های مخالفان نیز تاکنون گزارشی درباره وضعیت موسوی و کروبی پس از حصر خانگی منتشر نکرده‌اند.
دختران ميرحسين موسوی گفته‌اند که افزون بر قطع هرگونه ارتباط و تماس تلفنی، کوچه منتهی به منزل والدين‌شان توسط خودرو ون مسدود شده است.
بر اساس اطلاعات آن‌ها، مأموران داخل اين خودرو مدعی هستند حکم اين اقدام را از دادستانی تهران گرفته‌اند اما از ارائه هرگونه حکم و يا کارت شناسايی خودداری کرده‌اند و تاکنون هيچ مقام رسمی نيز مسئوليت اقدامات اخير را بر عهده نگرفته است.
اين مأموران مانع از ورود فرزندان و گروه محافظ ميرحسين موسوی به داخل خانه شده‌اند و تمامی راه‌های ارتباطی ناگهان قطع شده است.
دختران اين دو مخالف دولت ايران نگران وضعيت سلامتی پدر و مادر خود هستند و حتا نمی‌دانند که آن‌ها در خانه به‌سر می‌برند يا خير.
آن‌ها به جرس گفته‌اند: «نگرانی ما اين است که اصلأ نمی دانيم در پشت اين درهای بسته و در پسِ سکوت و خاموشی و بی‌خبری ايجاد شده چه می‌گذرد و چه اقدامات غيرقابل تصوری عليه آن‌ها صورت گرفته است.»
آن‌ها همچنين افزوده‌اند: «ما نمی‌دانيم چه اتفاقی برای آقای موسوی و خانم رهنورد افتاده است و آيا اصولأ مسئوليت حفظ جان مهندس موسوی و خانم رهنورد به عهده چه کسی است؟ ما حتا نمی‌دانيم آيا پدر و مادر ما در اين منزل مستقر هستند و يا به جای ديگر منتقل شده‌اند؟»
در پی تظاهرات اعتراضی روز ۲۵ بهمن‌ماه جاری که منجر به کشته شدن دو نفر، زخمی شدن ده‌ها نفر و بازداشت دست‌کم ۱۵۰۰ تن گرديد، مقامات دولتی، گروهی از نمايندگان مجلس و رسانه‌ها، به‌ويژه راديو و تلويزيون ايران، به‌شکل بی‌سابقه‌ای عليه ميرحسين موسوی و مهدی کروبی تبليغ کردند. آن‌ها بی‌مهابا از «اعدام سران فتنه» سخن گفتند.
۲۲۳ نماينده مجلس ايران طی بيانيه‌ای در مورد وقايع ۲۵ بهمن‌ خواستار اشد مجازات برای ميرحسين موسوی و مهدی کروبی شدند و در جلسه مجلس شعار «مرگ بر موسوی، مرگ بر کروبی» سر دادند.
از سوی ديگر جرس خبری منتشر ساخت که طبق آن گروهی از نیروهای بسیجی و لباس شخصی‌های وابسته به حکومت از صبح روز سه‌شنبه ۲۶ بهمن، در صدد سازمان دادن برنامه‌ای برای حمله به منزل میرحسین موسوی هستند.
جرس نوشت طرفداران دولت ادعا کرده‌اند که تصمیم دارند موسوی را دستگیر کرده و برای محاکمه به قوه قضائیه تحویل دهند.
عصر روز گذشته نيز گروهی از طرفداران دولت به همراه چند نماينده مجلس در ميدان ارک تهران گرد آمدند و با شعارهای «مرگ بر موسوی، مرگ بر کروبی، مرگ بر خاتمی» آدمکی را به‌عنوان نماد ميرحسين موسوی به دار آويختند.
اين عده پس از گردهمايی خود به سوی منزل مهدی کروبی رفته و در برابر خانه وی تجمع کردند و عليه او شعار دادند. تا زمان تنظيم اين خبر تجمع آن‌ها در مقابل منزل کروبی همچنان ادامه دارد.
 

 

دادستان کل ايران: سران فتنه قطعاً محاکمه می‌شوند

غلام‌حسين محسنی اژه‌ای گفت اقدامات اخير «سران فتنه» قابل گذشت نيست و قطعأ آن‌ها محاکمه می‌شوند.
به گزارش خبرگزاری‌های ايران، محسنی اژه‌ای، دادستان کل و سخنگوی قوه قضائيه ايران، راه‌پيمايی مخالفان دولت در روز ۲۵ بهمن‌ماه جاری را «فتنه آمريکا و رژيم صهيونيستی» خواند و آن را ادامه «جريان فتنه» در طول سال گذشته و امسال دانست.
وی گفت افرادی که در اين روز شرکت کردند و «به‌خصوص مسببين اصلی اين حادثه مطمئناً بايد به کيفر برسند زيرا مردم را برای آشوب مجدد و ناامنی و به آتش کشيدن اموال عمومی به خيابان‌ها دعوت کردند.»
مخالفان دولت ايران، روز ۲۵ بهمن‌ در پی فراخوان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران مخالفان دولت، برای راه‌پيمايی در پشتيبانی از قيام مردم مصر و تونس به خيابان‌ها آمده بودند. با اين حال اين راه‌پيمايی با حمله مأموران امنيتی به تظاهرات ضددولتی تبديل شد.
محسنی اژه‌ای در مورد موسوی و کروبی گفت: «آن‌ها بعد از نصيحت تمام دل‌سوزان و هشدار خواص همچنان بر اقدامات مجرمانه و غيرقانونی خود پافشاری کردند و بايد منتظر کيفر باشند.»
وی درخواست از دستگاه قضائی برای محاکمه موسوی و کروبی را «به حق» دانست.
در پی راهپيمايی ۲۵ بهمن‌ که منجر به کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری دو جوان معترض، زخمی شدن ده‌ها نفر و بازداشت ۱۵۰۰ نفر شد؛ حمله‌های مقامات دولتی و طرفداران دولت به ميرحسين موسوی و مهدی کروبی افزايش بی‌سابقه‌ای يافته است.
افزون بر بيانيه تند نمايندگان مجلس و برنامه‌های متعدد راديو و تلويزيون دولتی و همچنين مطبوعات رسمی ايران عليه آن‌ها، شب گذشته تجمعی نيز در ميدان ارک و در مقابل دفتر دادستانی برگزار گرديد که در آن شعارهايی عليه موسوی و کروبی داده شد. طرفداران دولت سپس در مقابل منزل مهدی کروبی تجمع کرده و عليه وی شعار دادند.
موسوی و کروبی اما با انتشار بيانيه‌های جداگانه‌ای از «راه‌پيمايی شکوهمند ۲۵ بهمن‌» دفاع کرده و اعلام نمودند که همچنان بر سر خواسته‌های خود ايستاده‌اند.
محسنی اژه‌ای در بخش ديگری از سخنان خود در مورد آمار بازداشت‌شدگان حوادث ۲۵ بهمن اظهار داشت: «در اين چنين حوادث معمولاً ‌ممکن است افرادی دستگير شوند. بلافاصله با بررسی‌های ابتدايی برخی آزاد شوند زيرا در درگيری‌های خيابانی افرادی کم‌گناه و بی‌گناه در معرض اتهام قرار می‌گيرند. لذا هر عددی که گفته شود عدد کاملی نيست.»
اين در حالی است که روز گذشته سردار احمدرضا رادان، جانشين فرمانده نيروی انتظامی ايران از دستگيری ۱۵۰ نفر خبر داد و مقامات قضائی به خانواده‌های بازداشت‌شدگان فهرست اسامی ۱۵۰۰ نفر که در حوادث ۲۵ بهمن دستگير شده‌اند را نشان داده‌اند.
محسنی اژه‌ای گفت: «بسياری از دستگيرشدگان حوادث ۲۵ بهمن در همان مرحله اول آزاد شدند ولی مجرمان همچنان در بازداشت هستند.»
سخنگوی قوه قضائيه ايران همچنين افزود «عده‌ای آشوبگر مسلح» در جريان اين روز حضور داشتند. وی همچون ديگر مقامات حکومتی مسئول کشته شدن صانع ژاله، دانشجوی دانشگاه هنر تهران را «جريان‌های ضدانقلاب» دانست.
اما مخالفان دولت گفته‌اند صانع ژاله در چندين تظاهرات ضددولتی شرکت داشته و تصاويری از وی را به هنگام ديدار با آيت‌الله منتظری، از مراجع دينی مخالف دولت، منتشر کردند.
محسنی اژه‌ای در مورد دستگيری قاتلين ژاله و اين‌که کسی در اين‌باره اعتراف کرده گفت: «خبری ندارم.»

 

 

واکنش ها و تهدید رهبران جنش سبز پس از 25 بهمن

صف آرائی در برابر مردم

پس از استقبال مردم از درخواست راهپیمایی رهبران جنبش سبز برای حمایت از قیام مردم مصر و تونس و حضور گسترده آنان در تهران و سایر شهرهای کشور در 25 بهمن، چهره ها و رسانه های جناح حاکم که از واپسین ساعات دوشنبه شب حاضران در راهپیمایی 25 بهمن را "عده ای"، "ده ها نفر" و در مواردی "چند صد تن" اعلام کرده بودند، از صبح روز سه شنبه 26 بهمن درباره این وقایع موضع گیری کردند و ضمن تهدید رهبران جنبش سبز خواستار "برخورد جدی تر" با آقایان موسوی، کروبی و خاتمی شدند.
در نخستین این واکنش ها رییس مجلسی که به گفته محمود احمدی نژاد "دیگر در راس امور نیست" طی نطقی، راهپیمایی گسترده مردم در 25 بهمن ماه را "بددلی" خواند و گفت: "راهپیمایی در 25 بهمن برای حمایت از مردم مصر و تونس بود، این حرکت در حالی بود که تمام ملت ایران در 22 بهمن در دفاع از انقلاب مصر به صحنه آمدند اما برای این جریان انحرافی عده ای ورشکسته سیاسی خارج نشین و شاهزاده نگون بخت و مقامات و رسانه های اسرائیل و آمریکا در حمایت از آن چیزی کم نگذاشتند."
علی لاریجانی که  خود از سوی نیروهای حامی دولت  از جمله "خواص بی بصیرت" است، همچنین مدعی دست داشتن آمریکا و اسراییل در راهپیمایی 25 بهمن شد و در ادامه اظهاراتش افزود: "آقایانی که در ایران اطلاعیه صادر کردند و در دام و تله طراحی شده آمریکا افتادند چگونه قدری تامل ننمودند که چه نفعی از این اقدام برای ملل منطقه حاصل می شود. آيا نبايد از حمايت، وجد و سرور آمريكا و اسراييل و منافقين سلطنت طلبان تنفر حاصل مي‌شد و آيا نام اين اقدام چيزي جز گمراهي و فتنه است؟"
رییس فراکسیون اصولگرایان مجلس همچنین اضافه کرد: "مي‌گويند ملت ايران كه از قيام‌ها حمايت مي‌كند چرا به اين راهپيمايي‌هاي تصنعي و آمريكايي اجازه نمي‌دهد؟ نبايد هم اجازه بدهد. چنانچه وزارت كشور در اين امر تخلف مي‌كرد قطعا مجلس با وزير مربوطه برخورد مي‌كرد آيا درست است كه ما چشم خود را به واقعيات ضد انقلاب و آمريكا ببنديم و اگر قرآن نيز بر سر نيزه كردند بگوييم صحت دارد؟"

شعار برعلیه موسوی و کروبی و خاتمی
در پی این اظهارات علی لاریجانی، با صحنه گردانی تعدادی از چهره های حامی دولت در مجلس، همچون روح الله حسینیان، مهدی کوچک زاده، محمد کوثری، حسین فدایی، کاظم جلالی و پرویز سروری برخي از نمايندگان مجلس كه عمده آنها به گزارش خبرگزاری ایلنا از اعضاي فراكسيون انقلاب اسلامي(حامیان دولت) بودند با تجمع مقابل تريبون مجلس، شعارهايي عليه ميرحسين موسوي، مهدي كروبي و سيد محمد خاتمي سر دادند.
از جمله اسماعيل كوثري، مهدي كوچك زاده و حميد رسايي فریاد می زدند که: "موسوي و كروبي اعدام بايد گردند"، "هاشمی هاشمی بصیرت بصیرت". حامیان دولت در مجلس همچنین كاغذي روي تريبون مجلس چسباندند که روی  آن نوشته شده بود: "ما نمايندگان خواستار محاكمه و اشد مجازات موسوي و كروبي به جرم فساد في الارض و اقدام عليه امنيت ملي هستيم."

بیانیه 223 نفره
این اما همه اعتراض روز گذشته مجلس نبود.  رسانه های افراطی از جمله خبرگزاری فارس دیروز مدعی انتشار بیانیه 223 راهیافته مجلس درباره راهپیمایی 25 بهمن شدند که طی آن آمده است: "ما نمايندگان مجلس شوراي اسلامي مسئوليت مستقيم حادثه شهادت يك دانشجوي بسيجي را در روز 25 بهمن ماه 89 در تهران و نيز ساير خسارات وارده و بهره‌برداري دشمنان را از اين حركت ضد‌مردمي و ‌ضد‌اسلامي و ضد‌انقلابي، متوجه آقايان موسوي و كروبي مي‌دانيم و معتقديم كاسه صبر ملت از مدارا در برابر اين آقايان لبريز شده و همگان خواستار اعمال اشد مجازات نسبت به اينان هستند."
هیچ یک از خبرگزاری هایی که مدعی انتشار این نامه شده اند، اسامی امضاء کنندگان آن را منتشر نکرده اند؛ این درحالیست که این نامه در صحن علنی قرائت شده است.
درمقابل اما رسانه های افراطی با انتشار "نام نمایندگان سکوت کننده در برابر مفسدان فی الارض" از محمدرضا تابش نماینده اردکان، علی محمد مقیمی نماینده خمین، محسن نریمان نماینده بابل، مصطفی کواکبیان نماینده سمنان، محمدرضا خباز نماینده کاشمر، علی اکبر نماینده یزد به عنوان حامیان فتنه در مجلس یاد کرده اند.

حداد عادل هم بود
غلامعلی حدادعادل، رییس مجلس هفتم و کسی که حامیان دولت در انتخابات داخلی مجلس او را "آلترناتیوی" برای علی لاریجانی می دانن، د نیز از قافله عقب نماند و درباره راهپیمایی 25 بهمن گفت:"اقدام كروبي و موسوي كه از طرفداران خود دعوت كردند جدا از حضور باشكوه مردم در راهپيمايي 22 بهمن در روز 25 بهمن به خيابان‌ها بيايند و تحت عنوان حمايت از مردم مصر با دولت و نظام جمهوري اسلامي ايران مخالفت كنند، تعجب‌آور و تأسف‌بار است."
پدر عروس آیت الله خامنه ای همچنین افزود: "اين آقايان پيش‌بيني مي‌كردند در صورتي كه وزارت كشور چنين مجوزي صادر نكند و نيروهاي انتظامي در خيابان‌ها حضور پيدا كنند باز هم براي رسانه‌هاي غربي خبر ايجاد مي‌كنند تا كينه خود را به امام، نظام و رهبري نشان دهند. آنها پيش خود حساب كرده بودند كه در هر حال برنده هستند اما به آنها مي‌گوييم كه شما در هر حال بازنده بوده و هستيد.کار شما شبیه برادر حاتم طائی است که برای معروف شدن در چاه زمزم ادرار کرد و معروف شد".
سخنان حداد عادل موجب واکنش سایت نزدیک به مهدی کروبی شد. سحام نیوز در مطلبی با عنوان "بازخواني پرونده حدادعادل؛ انتصابات خانوادگي يا كفايت!" نوشت: "جاي بسي تعجب است كه كسي اكنون در تريبون هاي مختلف دم از انقلاب و سرمايه هاي آن ميزند كه تا پيش از آن در سمت «پادو و كيف بر مسئول دفتر فرح پهلوی» مشغول به خدمت به انقلاب و مردم انقلابي بوده است!! چه خدمتي و چه منصبي!!؟ و البته شايد اگر از آقاي «حداد به اصطلاح عادل» پرسيده شود كه بهترين خاطرات دوران قبل از انقلاب شما چه بوده؛ وي به برگزاري مراسم جشن تولد وليعهد(رضاپهلوي) اشاره نمايد كه پدر ايشان در آن ايام، همه ساله با آذين بستن و چراغاني نمودن كوچه و محله، اين واقعه را جشن مي گرفتند!!و اما يك سخن با آقاي حداد عادل كه رياست كميسيوني را در مجلس عهده دار شده كه البته هيچ بهره اي از آن نبرده است! آقای حداد؛ جنابعالي بعد از انقلاب و البته آنهم به دليل انتصابات خانوادگي(و نه كفايت) به اين مقام و شهرت و موقعيت رسيده ايد و متاسفانه سرنوشت نظام و ملتي كه از يك انقلاب و جنگ تحميلي عبور نموده، اكنون به دست امثال جنابعالي افتاده كه با آن هرچه مي خواهيد بر اساس منافع شخصي خود رفتار مي كنيد و نيز در حال عقده گشايي با مردم و خدمتگذاران واقعي اين نظام هستيد".

یک کمیته دیگر تشکیل شد
جدای این موضع گیری ها و اظهارات تعدادی دیگر از حامیان دولت در مجلس با خبرگزاری فارس، روز گذشته علی لاریجانی همچنین دیروز دستور تشکیل کمیته "بررسی ابعاد مختلف گروهی ضد انقلاب" را خطاب به نمایندگان مجلس صادر کرد.
او در این باره با اشاره به راهپیمایی 25 بهمن گفت: "روساي كميسيون‌هاي امنيت ملي و سياست خارجي شوراها و امور داخلي، اصل 90 قانون اساسي، فرهنگي و حقوقي و قضايي در اسرع وقت كميته‌اي تشكيل داده و ابعاد مختلف و سير اين جريان را بررسي كنند تا در نهايت گزارشي به مجلس ارائه دهند تا هم نمايندگان و هم ملت بدانند كه چگونه بايد با اين جريان برخورد كرد. دستگاه‌هاي مختلف نيز بايد وظايف خود را در اين خصوص بدانند."
بلافاصله پس از این اظهارات، شهاب الدين صدر نايب رييس مجلس نیز كه رياست نيمه دوم جلسه علني روز گذشته مجلس را برعهده داشت از تشکیل اولین جلسه این کمیته خبرداد و گفت: "اولين جلسه اين كميته امروز در حین جلسه علني تشكيل شد و با سرعت كارها دنبال مي‌شود."
درهمین باره خبرگزاری ایلنا خبرداده که: "در حين جلسه علني امروز روح الله حسينيان رييس كميسيون شوراها و امور داخلي، اسماعيل كوثري و حسين ابراهيمي، حسين فدايي نايب كميسيون اصل 90، غلامعلي حدادعادل رييس كميسيون فرهنگي، علي شاهرخي رييس كميسيون حقوقي و قضايي جلسه اي در گوشه صحن علني مجلس تشكيل دادند و مدتي به گفت وگو نشستند."
این دستور لاریجانی درحالی است که پس از حمله نیروهای انتظامی به کوی دانشگاه  و همچنین وقوع جنایات بازداشتگاه کهریزک نیز علی لاریجانی دستور تشکیل دو کمیته برای بررسی این وقایع را صادر کرده بود که  با گذشت بیش از یکسال و نیم  تاکنون هیچ گزارشی از سوی این کمیته ها ارایه نشده است.

فتنه جای دیگرست 
در کنار موضع گیری های برخی اعضای مجلس اما محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و یکی از رقبای  موسوی و کروبی در انتخابات ریاست جمهوری 88 نیز یکی از کسانی بود که نسبت به راهپیمایی گسترده مردم در  25 بهمن موضع گیری کرد و گفت:"دشمنان باید بدانند که بحث ولایت فقیه و دفاع از رهبری برای ما حیثیتی بوده و ما از همه وجودمان در این راه هزینه خواهیم کرد اما بیگانگان سعی دارند که این حیثیت را مخدوش کنند."
او که همین روز شنبه آیت الله قره باغی از نمایندگان مجلس خبرگان رهبری درباره اش گفته بود "از رضایی بوی انقلاب به مشام نمی رسد" و وی را فردی خوانده بود که "در مسیر مستقیم حرکت نمی کند" در ادامه اظهاراتش افزود: "ما باید راه نظام و رهبری را محکم ادامه داده و در هر جایگاهی که هستیم، سکوت نکنیم. نیروهای انقلاب و معتقد به جمهوری اسلامی باید شفاف و روشن خط خود را از جریانات انحرافی و فتنه گر جدا کرده و با آن مرزبندی کنند."
فرمانده سابق سپاه پاسداران و کسی که هفته پیش سایت صراط نیوز از سایت های اصولگرای حامی دولت نوشته بود "رضایی همچنان خواص بی بصیرت است" همچنین موسوی و کروبی را "عمله آمریکا" خواند واضافه کرد: "قطعنامه‌ها و گفتارهای مسئولان آمریکایی نشان می‌دهد که این آدم‌ها فقط مستمسک بوده‌اند و جریان فتنه جایی دیگر طراحی و رهبری می‌شد."

بسیج هم بیانیه داد!
از سویی دیگر، نهاد شبه نظامی بسیج نیز روز گذشته با صدور بیانیه ای نسبت به حضورگسترده مردم در راهپیمایی 25 بهمن واکنش نشان داد و خواستار "برخورد جدی تر با سران فتنه" شد.
فرماندهان بسیج در این بیانیه دو دانشجوی کشته شده در 25 بهمن را که بدست نیروهای انتظامی و لباس شخصی کشته شدند "بسیجی" خوانده و راهپیمایی 25 بهمن را اعلام جنگ مسلحانه فتنه گران نامیده اند.
نویسندگان این بیانیه که در خبرگزاری های رسمی منتشر شد در ادامه نوشته اند: "استفاده از سلاح گرم در پناه اغتشاشات، نوعي اعلام جنگ مسلحانه فتنه‌گران عليه ملت غيور و ظلم‎ستيز ايران است كه نبايد از چشم مسئولان پنهان بماند."
فرماندهان  بسیج همچنین در این بیانیه مدعی شده اند: "امروز نوكري سران فتنه براي رژيم صهيونيستي مثل روز روشن شده و اگر كوچكترين ترديدي بر اين وابستگي رذيلانه وجود داشت حوادث روز گذشته همه ترديدها را در اينكه سران فتنه مهره‌هاي بازي صهيونيسم‌اند، برطرف كرده است. اين واقعيت تكليف دستگاههاي امنيتي كشور در برخورد با فتنه‌گران را سنگين‌تر مي‌كند."

جامعه مدرسین!
همچنین خبرگزاری فارس در واپسین ساعات روز سه شنبه اطلاعیه ای  از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در واکنش به راهپیمایی 25 بهمن را منتشر کرد که به نوشته این خبرگزاری به امضای شیخ محمدیزدی رییس این تشکیلات رسیده است.
در این بیانیه نیز مردم حاضر در راهپیمایی گسترده 25 بهمن "مشتی فریب خورده" نامیده شده و آمده: "تحركات و آشوبگري مذبوحانه مشتي فريب خورده در روز 25 بهمن ماه كه با هدايت سران فتنه و با رهبري استكبار جهاني به ويژه آمريكا، انگليس و اسرائيل انجام گرفت خشم ملت شريف و وفادار ايران را برانگيخت."
شیخ محمد یزدی در این اطلاعیه نوشته: "فتنه‌گران و اربابان خارجي آنها بايد بدانند كه اين تحركات مذبوحانه از سوي ملت سلحشور ايران بي‌پاسخ نخواهد ماند و سرانجام صبر مردم ولايت‌مدار و انقلابي ايران به سر خواهد آمد."
همچنین در این اطلاعیه از اعضای مجلس بخاطر واکنش های روز سه شنبه به راهپیمایی 25 بهمن تشکر شده: "جامعه مدرسين حوزه علميه قم ضمن محكوم كردن حادثه 25 بهمن ماه (1389) و نيز با تشكر از اقدام انقلابي نمايندگان محترم مردم در مجلس شوراي اسلامي، از مراجع ذي‏صلاح مي‌خواهد با اجراي مر قانون درباره هدایت کنندگان و عوامل آشوب به وظايف خود در برابر اين تحركات عمل نمايند."

وزیر دفاع دولت احمدی نژاد
از میان اعضای دولت نیز روز گذشته احمد وحیدی وزیر دفاع فعلی و از فرماندهان سابق سپاه نسبت به راهپیمایی 25 بهمن واکنش نشان داد.
وی مدعی شد: "ديروز عده‌اي در دفاع از مصر در خيابان‌هاي تهران تظاهرات كردند جالب اينجاست كه اين تظاهرات به نام مصر و تونس بود ولي در اين تظاهرات حتي يك شعار به نفع مصر داده نشد. اين در حالي بود كه يك هفته پيش تمام گروهك‌ها و جريان‌هاي خارج از انقلاب و سلطنت‌طلبان بسيج شده بودند تا اين جريان را به راه بيندازند كه در نهايت توانست دو هزار نفر را در تهران و در چند شهرستان ديگر جمع كند."
او که در میان جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران سخن می گفت در عین حال که راهپیمایان 25 بهمن را "عده ای" توصیف کرده بود اضافه کرد: "در صحبت‌ها و سخنراني‌ها نگذاريد جوان‌ها راه غير را بروند چون بايد خود را براي ميدان‌هاي دشوارتر آماده كنيم و هنوز ميدان‌هاي ديگري وجود دارد.همين حركتي كه اين آقايان مي‌كنند هيچ توجيه عقلي، ديني، شرعي و ملي ندارد و اين به اين معني است كه هنوز خود را آماده نكرده‌ايم."
وي در ادامه به حاضران توصیه کرد: "اگر امروز افرادي مانند امير شمخاني، محسن رضايي و سردار رفيق‌دوست در مقابل چنين افرادي فرياد نزنند و از ارزش‌ها دفاع نكنند پس به چه كسي مي‌توان گفت اين كار را بكند. اين آقاياني كه اين حركت‌ها را آغاز كرده‌اند قرار است، ما را به كجا ببرند، تمام كعبه آمال ما در همين جاست و ما الان نبايد به هيچ چيز توجه كنيم زيرا اصل انقلاب، رهبري و ولايت فقيه است."

سناریوهای خطرناک فارس نیوز
درحالی در تمام واکنش های روز گذشته به راهپیمایی گسترده مردمی در 25 بهمن ماه، پروژه برخورد با رهبران جنبش سبز برجسته شده است که رسانه های افراطی جناح حاکم، از جمله خبرگزاری فارس نقش پررنگی ایفا کرده اند.
خبرگزاری فارس از نخستین دقایق بامداد 26 بهمن  از برگزاری یک تحصن "خود جوش مردمی"  در میدان ارک تهران خبر داد و مدعی شد که "مردم در میدان ارک تحصن خواهند کرد تا رهبران فرقه سبز مجازات شوند".
این خبرگزاری سپس در نخستین ساعت سه شنبه شب با انتشار گزارشی از برگزار شدن این تحصن خبرداد و نوشت  که: "دانشجويان، طلاب و اقشار مختلف مردم تهران پس از نماز مغرب و عشاء شب گذشته(سه‌شنبه) به صورت خودجوش در ميدان ارك و مقابل دادسراي عمومي و انقلاب تهران تحصن كردند و تحصن‌كنندگان با نصب طناب‌‌داري در مقابل دادسراي عمومي و انقلاب تهران مترسك ميرحسين موسوي را به دار آويخته و آتش زدند."
در گزارش تصویری که این خبرگزاری منتشر کرده کسانی همچون حسن غفوری فرد، مهدی کوچک زاده و حمید رسایی در حال سخنرانی و یا در میان جمع 50 نفره ای در حال صحبت کردن دیده می شوند.
این درحالی است که پیش از این سایت جوان، وابسته به سپاه پاسداران نیز در نوشته ای با عنوان "آیا صحنه اعدام سران فتنه را خواهیم دید؟"عکسی مونتاژ شده از صحنه به دار آویخته شدن سه محکوم به اعدام  با تصاویر موسوی، کروبی و خاتمی را منتشر کرده بود.
فعالیت خبرگزاری فارس در این زمینه درحالی است که عصر یکشنبه 24 بهمن ماه، حمید رضا مقدم فرد، مدیرعامل این خبرگزاری نزدیک به نهادهای نظامی- امنیتی در بوشهر گفته بود:" هنوز زمان محاکمه سران فتنه نیست."
او در ادامه البته طی اظهاراتی تهدید آمیز گفته بود: "يك نگراني وجود دارد و آن اين است كه همان اتفاقي كه خليفه سوم و عثمان رخ داد و عثمان را در خانه كشته و پيراهن خوني وي را بهانه جنگ و جدل هاي بعدي كردند، براي سران فتنه و از داخل منازل شان تكرار شود."
حمیدرضا مقدم فر سپس اضافه کرده بود: "البته  نظام جمهوري اسلامي براي خاتمي، موسوي و كروبي تيم هاي حفاظت خوبي تعيين كرده كه به خوبي محافظت شده تا زمان زمان محاكمه و اجراي حكم الهي درباره آنها فرا برسد."

 

 

گزارش روز از کشته شدن یک دانشجو در 25 بهمن

صانع ژاله بسیجی نیست

بیست چهار ساعت بعد از راهپیمایی 25 بهمن که به دنبال آن صد ها نفر بازداشت و دو نفر از جمله یک دانشجو کشته شدند، خبرگزاری های دولتی، با "بسیجی" خواندن  یکی از کشته شدگان، "منافقین" را عامل این قتل معرفی کردند؛ خبری که ساعاتی بعد با انتشار عکسی از یکی از قربانیان ـ  صانع ژاله ـ در کنار آیت الله منتظری و بیانیه فعالان دانشجویی عضو انجمن اسلامی دانشکده هنر، تکذیب شد.
دبیر تشکل دانشجویی انجمن اسلامی، همکلاسی ها، هم اتاقی ها و همچنین هم محله ای های این شهروند کرد اهل پاوه،  در مصاحبه با "روز" انتساب وی به "بسیج دانشجویی" را به شدت تکذیب و اعلام کرده اند امروز چهارشنبه با شرکت در مراسم تشییع جنازه وی، مراتب اعتراض خود را به آنچه "پروژه مصادره اعتراضات مردمی" خوانده اند اعلام می کنند.
دکتر محمد علی توفیقی، روزنامه نگار ساکن پاریس هم در مصاحبه با روز اقدام خبرگزاری های دولتی را "مشکوک" توصیف و آن را تلاشی برای "برانگیخته شدن خشم بیش از حد مردم" ارزیابی می کند.
در همین حال تعدادی از تشکل های دانشجویی نسبت با صدور بیانیه هایی اقدام خبرگزاری های دولتی در مورد صانع ژاله را محکوم و اعلام کردند در مراسم تشییع جنازه وی شرکت می کنند.

دروغ می گویند
"صانع ژاله دانشجوی بسیجی و حافظ قرآن دانشگاه هنر در تجمعات دیروز عصر تهران به ضرب گلوله منافقین به شهادت رسید تا برگی دیگر بر پرونده قطور فتنه گران بیافزاید، پرونده ای که با حمایت علنی اسرائیل و آمریکا هر روز سنگین تر از قبل می شود". انتشار این خبر، در روز سه شنبه، 26 بهمن ماه، بر خروجی بسیاری از رسانه های وابسته به حاکمیت از جمله خبرگزاری های فارس و مهر، سایت های رجانیوز و تابناک، بلافاصله با واکنش شدید رسانه های نزدیک به اصلاح طلبان، فعالان دانشجویی و نزدیکان به آقای ژاله روبرو شد.
سحام نیوز، سایت نزدیک به مهدی کروبی، با انتشار عکسی از صانع ژاله در منزل آیت الله حسینعلی منتظری، نوشت: "جریان اقتدارگرا که در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته با اقدامات خشن خود نظیر شهادت جمعی از هموطنانمان و راه اندازی بازداشتگاه رسوایی چون «کهریزک» اندک آبرویی برای خود نگذاشته این بار نیز با این اقدام یکبار دیگر نشان داده است که در مرام این افراد «اخلاق» کوچکترین جایگاه و اهمیتی را ندارد.این خبرگزاری سال گذشته نیز چند تن از شهدای جنبش سبز را با ترتیب دادن مصاحبه های دروغین بسیجی خواند که بعدها با مصاحبه های خانواده هایشان چیزی جز رسوایی سهم آنها نشد."
عکس منتشر شده از سوی این سایت صانع ژاله را به همراه جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران در منزل آیت الله منتظری نشان می دهد.
جالب اینکه بلافاصله بعد از این خبر،  کارت بسیج دانشجویی منتسب به صانع ژاله از سوی فارس، خبرگزاری وابسته به نیروهای امنیتی و نظامی، منتشر شد.
در این ارتباط سراغ دبیر انجمن  اسلامی دانشکده هنر دانشگاه تهران که اکنون ساکن تهران است می روم و نظرش را جویا می شوم. می گوید: "آقای ژاله یکی از اعضای عادی انجمن اسلامی بود و در بعضی از دیدار ها و مراسم ما را همراهی می کرد. در زمان انتخابات ستاد مهندس موسوی هم یکی از اعضای همراه ما بود. او به هیچ عنوان طوریکه خبرگزاری فارس ادعا کرده، یک بسیجی نبود. ما در رد این ادعا عکسهایی از ایشان را با فعالان انجمن اسلامی در منزل و کنار مرحوم آیت الله منتظری منتشر کردیم. اگر آقایان قانع نشوند، عکس هایی را هم که از ایشان با آقای سعید حجاریان وجود دارد منتشر می کنیم."
سجاد رضایی، در مورد کارت منتشر شده از سوی خبرگزاری فارس هم می گوید: "در صورتی که این کارت وجود خارجی داشته باشد، مربوط به دوران قبل از دانشگاه است. اینجانب به عنوان دبیر انجمن اسلامی اکیدا هرگونه عضویت یا ارتباط ایشان با بسیج دانشگاه را تکذیب می کنم."
هاتف سلطانی، یکی از هم دوره ای های صانع ژاله در دانشگاه هنر هم که خود از بازداشت شدگان پس از حوادث انتخابات است و اینک در آلمان زندگی می کند، هویت بسیجی آقای ژاله را تکذیب می کند. او می گوید: "صانع یک سال قبل از ما یعنی در بهمن 87 برای تحصیل در رشته نمایش وارد دانشگاه شد. تا جایی که به شناخت بنده از وی مربوط می شود، آقای ژاله از بچه های سبز دانشگاه و از طرفداران میرحسین موسوی در انتخابات بود بود. او در بیشتر راهپیمایی های سال گذشته شرکت می کرد. به هر صورت ژاله وابسته به هر جریانی بوده باشد، تصور اینکه او یک بسیجی باشد  دشوار و تا حدودی غیر ممکن است. حتی به فرض اینکه او یک بسیجی هم بوده باشد، به معنی گرایش اعتقادی وی به این سازمان نیست، چراکه بعد از انتخابات خیلی چیزها از جمله گرایش های سیاسی شهروندان عوض شد. با این حال باز هم تاکید می کنم که او یک بسیجی نبود."

فراخوان بسیج پاره شد
همکلاسی های این دانشجوی کشته شده در تظاهرات 25 بهمن هم هر گونه ارتباط وی با نهاد بسیج دانشجویی را رد می کنند. یکی از آنها با توصیف فضای دانشگاه بعد از اطلاع از خبر مرگ  صانع ژاله به روز می گوید: "ما خبر را از طریق فراخوانی که روی تابلو اعلانات دانشکده نسب شده بود دریافت کردیم. در آن فراخوان با معرفی صانع ژاله به عنوان «شهید بسیجی»، از دانشجویان دعوت شده بود که در مراسم تشییع جنازه روز چهارشنبه شرکت کنند. ما همه شوکه شده بودیم. اصلا باور نمی کردیم. موضوع را از طریق مسئولان بسیج دانشگاه پیگیری کردیم. آنها گفتند بروید خبر را در سایت های دولتی بخوانید."
او می افزاید: "بچه ها فراخون بسیج را پاره کردند، چون صانع تحت هیچ شرایطی یک بسیجی نبود. او یکی از دانشجوهای آرام و سربه زیر بود. معمولا اهل فعالیتهای صرفا سیاسی هم نبود. هم اتاقی هایش می گویند او گاهی تا صبح در خوابگاه مطالعه می کرد. او حتی یک آدم مذهبی هم نبوده و آنطور که هم اتاقی هایش می گویند علیرغم اینکه آدم معتقدی بوده، حتی اهل نماز و عبادت هم نبوده است."
در همین ارتباط سجاد رضایی، دبیر انجمن اسلامی می گوید: "اصلا بسیج دانشجویی وجود خارجی ندارد. تعداد آنها در دانشگاه ها بسیار محدود و کم است. مراسم فردا هم متعلق به آنها نیست، از طرف دانشگاه برگزار می شود. ما شرکت می کنیم و اجازه نخواهیم داد نه بسیج نه هیچ نهاد و گرایش سیاسی دیگری روح مرحوم ژاله را به تصاحب و مصادره خود درآورد. ما فردا ساعت هشت صبح پیکر ایشان را از دانشگاه هنر به سمت دانشگاه تهران تشییع می کنیم.  بعد از آن نیز در دانشگاه یک مراسم ویژه در بزرگداشت ایشان برگزار می کنیم."
در مورد آخرین تماس ها با آقای ژاله می پرسم. یکی از همکلاسی های او میگوید: "صانع روز 25 بهمن حوالی ساعت 6 بعد از ظهر به یکی از دوستانش تلفن می زند و ابراز دلتنگی می کند. دوست صانع وی را به خانه خودش دعوت می کند. تا جایی که ما اطلاع داریم ژاله در مسیری که به سمت خانه دوستش در حرکت بوده مورد ضرب  گلوله مستقیم قرار گرفته و کشته شده است. بچه ها حداقل تا جایی که در جریان هستند می گویند اطلاعی از اینکه او به قصد شرکت در مراسم از خابگاه خارج شده باشد ندارند."
کمپین بین المللی حقوق بشر هم شب گذشته با بیان اینکه این دانشجوی کشته شده عضو تشکل دانشجویی دفتر تحکیم وحدت هم بوده است، در مورد آخرین ساعات زندگی ژاله، به نقل از یکی از اعضای این تشکل اعلام کرد: "او در خوابگاه شهید رهساز دانشگاه هنر در خیابان بالاور تهران ساکن بوده و آخرین بار ساعت ۶ عصر از خوابگاه به قصد حضور در تجمعات خارج می شود. ساعت ۹ شب از یک تلفن ناشناس به دوستان صانع تماس گرفته می شود و فرد ناشناسی میگوید که موبایل و لباس های ایشان را پیدا کرده و بیایید بگیرید. دوستان شهید ژاله به خاطر اینکه فرد ناشناس بوده و تلفن مشکوک بوده، هیچ اقدامی نمیکنند. اما ساعاتی بعد یکی از اعضای نهاد رهبری این دانشگاه  به دوستان این شهید اعلام می کند که ایشان توسط گلوله مستقیم کشته شده و بلافاصله در رسانه های دولتی به دروغ گفته می شود که ایشان بسیجی بوده است."
موضوعی که سجاد رضایی، دبیر دانشکده انجمن اسلامی دانشکده هنر دانشگاه تهران نیز در مصاحبه با روز آن را تائید می کند.

دانشگاه ملتهب شد
تعدادی از تشکلهای دانشجویی دانشگاه تهران اعلام کرده اند امروز چهارشنبه، در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله شرکت خواهند کرد.
همکلاسی های آقای ژاله هم می گویند در نظردارند در این مراسم شرکت کنند:  "ما کاری به فراخوان بسیج نداریم و در مراسم آنها هم شرکت نخواهیم کرد. به عنوان یک همکلاسی اگر اجازه بدهند یک مراسمی هم در ساعت 2 بعد ازظهر خواهیم گرفت. از اساتید و سایر دانشجویان هم خواسته ایم در مراسم شرکت کنند."
آنها که به شدت از درگذشت همکلاسی شان ناراحت و نگران هستند می افزایند: "ما همانقدر که از موضوع کشته شدن او ناراحت  و متاثریم، از انتساب او به بسیج و یا حتی جریانات مخالف بسیج هم عصبانی هستیم. از حاکمیت می خواهیم همکلاسی ما را بازیچه قرار ندهد. او قبل از هر چیز یک انسان بود که حالا دیگر در حیات نیست. نباید او بازیچه ترفند های حاکمیت و یا حساسیتهای مخالفان آن شود. نگذارید این دانشجوی هنرمند بازیچه شود."
در همین راستا شورای تهران دفتر تحکیم وحدت هم با صدور بیانیه ای که نسخه از آن به روز ارسال شده است، نوشت: "شهادت جوان برومند این سرزمین، شهید زنده یاد صانع ژاله، عضو شورای عمومی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هنر تهران، را به خانواده این جاودان عزیز و مردم غیور ایران تسلیت می گوید و از عموم دانشجویان دعوت می کند تا با حضور خود در تشییع پیکر پاکش، راه بر هذیان گویی دروغگویان بسته و یاد سبز او را گرامی بدارند."
در واکنشی دیگر سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با صدور اطلاعیه‌ای ضمن محکومیت حوادث خونین ٢۵بهمن ۸٩، شهادت تعدادی از هموطنان را به ملت ایران تسلیت گفت.
در خواست ها برای شرکت در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله، در حالی مطرح می شود که روز گذشته، تعداد زیادی از دانشجویان دانشکده هنر با برگزاری تجمعی کشته شدن هم دانشکده ای خود را محکوم کردند.
آقای رضایی در مورد مراسم روز گذشته دانشکده هنر و فضای دانشگاه می گوید: "فضای دانشگاه بسیار ملتهب بود. کسی نمی توانست باور کند. همه ناراحت و نگران و افسرده بودند. دانشجویان از انتساب شهید صانع به بسیج به شدت عصبانی بودند. ما تجمع کردیم و در رد این ادعا بنده به عنوان دبیر انجمن اسلامی سخنرانی کردم. در همین مراسم ما از مسئولین خواستیم که در سریع ترین زمان ممکن قاتل یا قاتلان شهید صانع را معرفی کنند."
این فعال دانشجویی روز گذشته بعد از برگزاری این مراسم به حراست دانشگاه احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. سجاد رضایی می گوید: "بعد از سخنرانی به حراست دانشگاه احضار شدم و مورد بازجویی شدید قرار گرفتم. آنها، یعنی مسئول حراست و شخصی که از خارج از دانشگاه  آمده بود، بعد از توهین های فراوان  تهدید کردند که در صورتی که تجمع ها و سخنرانی ها در مورد آقای ژاله ادامه پیدا کند عاملان این تجمع ها را دستگیر خواهند کرد."

مشکوک است
تهدید دانشجویان در شرایطی صورت می گیرد که خبرگزاری های وابسته به دولت، عامل کشته شدن صانع ژاله را گروهای مخالف جمهوری اسلامی معرفی کرده اند.
خبرگزاری فارس دیروز نوشت: "صانع ژاله توسط یكی از گروه‌های تروریستی منافقین در خیابان امیر اكرم تهران با تیر مستقیم مورد هدف قرار گرفت كه پس از اعزام به بیمارستان به شهادت رسید."
صحت ادعای این خبرگزاری وابسته به نیروهای امنیتی را از محمد علی توفیقی، روزنامه نگار و عضو سابق شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می پرسم.
آقای توفیقی می گوید: "این قضیه تا حدود زیادی مشکوک است زیرا اولا به تبلیغات ایدئولوژیک حاکمیت نمی توان چندان اعتماد داشت و از سوی دیگر هنوز هیچ گروه یا جریانی رسما مسئولیت این تیراندازی ها را نپذیرفته است. عده ای نیز معتقدند که حاکمیت برای جلوگیری از برانگیخته شدن خشم بیش از حد مردم اقدام به جعل عنوان بسیجی برای مرحوم ژاله کرده و او توسط لباس شخصی ها کشته شده است، زیرا همین آقایان قبلا می گفتند که در جریان وقایع بعد از انتخابات تعداد زیادی از بسیجی ها کشته و مجروح شده اند اما به دلایل امنیتی از اعلام اسامی و هویت آنان خودداری می شود. اکنون چه اتفاقی افتاده است که به یکباره و در همان شب اتفاقات که هنوز اعتراضات ادامه دارد، نام و هویت یکی از کشته شدگان بسیج بعنوان جوان کرد دانشجوی اهل سنت که توسط منافقین به شهادت رسیده است از رسانه ها  اعلام می شود بر ابهام ماجرا می افزاید!"

زمانی که صانع در پاوه بود
گذشته و زندگی اجتماعی صانع ژاله را با یکی از همشهری های وی که اینک ساکن پاوه است به بحث می گذارم. او که مدت چهار سال با صانع هم محله ای بوده است، می گوید: "صانع در دبیرستان شهدای هشت آبان شهرستان پاوه تحصیلات مقدماتی اش را به پایان رساند. او سربه زیر بود و آرام. تا سالهای 85-86 که من او را از نزدیک می شناختم دارای گرایش سیاسی  و یا حتی مذهبی هم نبود. به شدت درس خوان بود و یکی از دانش آموزان موفق بود. رشته دبیرستان صانع ریاضی فیزیک بود، اما به هنر علاقه خاصی داشت و به نظرم همین هم باعث شد که در نهایت رشته هنر را انتخاب کند."
هم محله ای آقای ژاله هم مانند هم کلاسی ها و فعالان دانشگاهی او هر گونه وابستگی به جریان هایی مانند بسیج را امری دور از ذهن می داند. او می گوید: "فضای کردستان به گونه ای است که فعالان بسیج یا وابستگان به نهاد هایی امنیتی در مدت زمان کمی شناسایی و بین مردم انگشت نما می شوند. معمولا افرادی که در کردستان که به بسیج و سایر نهادهای امنیتی گرایش پیدا می کنند، به خاطر وضعیت معیشتی نا مناسب دست به این اقدام می زنند و بیشتر به بسیج  به عنوان یک منبع مالی گرایش پیدا می کنند تا یک نهاد عقیدتی. می خواهم بگویم در این خصوص هم صانع نیاز مالی نداشت و خانواده او علاوه بر خوش نامی در کردستان و نداشتن سابقه وابستگی به نهاد های نظامی امنیتی، نیاز مالی هم نداشتند. پدر وی مدت زمان زیادی در این شهر رئیس بانک ملی بود که چند سالی است بازنشسته شده است."

 

مقاله اي از تایمز درباره موج دموکراسی طلبی

این بار نه در قاهره و تونس بلکه در ایران

توني کارون
شوک سقوط حسني مبارک روز دوشنبه هم در خاورمیانه طنین انداز شد و این بار نه در مصر بلکه در خاومیانه و ایران. روز دوشنبه صد ها هزار نفر به خیابان هاي ایران رفتند و رهبران این کشور را به یک چالش دموکراتیک کشیدند. هیلاري کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا از معترضان ایراني حمایت کرد و گفت: "ما امیدواریم که مخالفان حکومت و مردم شجاع ایران در خیابان هاي ایران همان فرصت هایي را داشته باشند که همتایان مصري شان داشتند."
از بعد از خداحافطي متحد آمریکا، مبارک، دولت آمریکا دائما از دموکراسي در ایران مي گوید، کمتر از کشورهایي چون یمن و رئیس جمهورش علي عبدالله صالح، حکومت نظامي الجزیره و بحرین که سرانشان از متحدان قدیمي آمریکا بودند.
لازم به گفتن نیست که زماني که دولت اوباما امیدوار بود که ایران دومین کشوري باشد که به دموکراسي مي رسد، حکومت ایران نیز امیدوار بود که حکومت بحرین که میزبان ناوهاي آمریکایي در خلیج فارس است، سقوط کند. هزاران بحریني روز دوشنبه دست به تظاهرات زدند و اعلام کردند که روز سه شنبه "روز خشم" مردم بحرین است و آنها دوباره به خیابان ها باز خواهند گشت. حکومت سني بحرین متحد آمریکا است و ایران از اکثریت 70 درصدي شیعه این کشور حمایت مي کند.
درحالي که کشور هاي منطقه دست به اصلاح حکومت خود زده اند، در مصر و ایران قشر کم درآمد مي  توانند نقش تعیین کننده اي داشته باشند. جنبش سبز ایران، قیام کشورهاي مصر و تونس را بهانه کرد تا بعد از یک سال که از آخرین حضور خیاباني این جنبش مي گذشت، بار دیگر به خیابان برود و در پست هایي که مخالفان در فیس بوک مي گذاشتند هدف خود را از برگزاري این راهپیمایي نشان دادن این موضوع مي دانستند که جنبش سبز هنوز زنده است و قصد داشتند که همراهي خود را با مردم مصر و تونس نشان بدهند که دیکتاتور ها را از کشورشان بیرون کردند. در این نوشته ها نه تنها همدردي با مردمي دیده مي شد که در مقابل دیکتاتوري  ایستاده اند، بلکه یک اقدام سیاسي هوشمندانه نیز بود، زیرا حکومت ایران هم از رفتن رهبران کشور هاي مصر و تونس که متحد آمریکا بودند، ابراز خوشنودي کرده بودند.
درصفحه فیس بوکي این رویداد راهکار هایي متفاوت از مصر اتخاذ شده بود. بجاي اینکه از مردم دعوت بشود که در یک میدان جمع شوند، از آنها خواسته شده بود در یک مسیر راهپیمایي کنند و از محله خود شروع کنند تا بر تعدادشان افزوده شود و  وقتي هسته اولیه تجمع شکل گرفت، به خیابان هاي اصلي بروند. آنها از تجربه معترضان تونسي بهره گرفتند و به مردمي که به راهپیمایي مي رفتند توصیه کردند از کاپشن هاي کلاه دار استفاده کنند و براي مقابله با گاز اشک آور آبلیمو همراه داشته باشند و از در قابلمه بعنوان سپر علیه سنگ و تیر استفاده کنند و به دوربین هاي پلیس، اسپري رنگ بپاشند.
اما جنبش سبز با محدودیت هاي خودش دست و پنجه نرم مي کند. تظاهرات مسالمت آمیز این جنبش باعث مي شود که دولت آن را سرکوب کند. مشکل دیگر اهداف جنبش است: رهبران جنبش که خود از نخبگان حکومت بوده اند، میر حسین موسوي و مهدي کروبي، کاندیدا هاي سابق ریاست جمهوري طرفدار اصلاح نظام هستند نه سرنگوني آن. این هدف ممکن است طرفداراني داشته باشد اما طرفداران طبقه متوسط این جنبش که حاضرند جانشان را در این راه بدهند، شاید تنها هدفشان این نباشد. اما اگر جنبش خواهان پایان دادن به جمهوري اسلامي و حکومت دیني باشد ممکن است منجر به تفرقه در میان مخالفان بشود و نتیجه آن به سود احمدي نژاد باشد.
آنچه مي تواند در این جنبش پویا تغییر ایجاد کند، افزایش مشکلات اقتصادي طبقه کارگر در ایران است بخصوص از زماني که یارانه هاي بنزین برداشته شد و تحریم هاي اقتصادي بین المللي افزایش پیدا کرده است. اگر قیمت مایحتاج زندگي بالا برود این امکان وجود دارد که طبقه کارگر ایران هم به خیابان ها برود و نظام را به چالش بکشد و این محاسبات سیاسي را در ایران تغییر خواهد داد. درست مانند مصر که اعتصابات گسترده کارگران  در اوایل هفته گذشته منجر به کناره گیري مبارک شد.
اگرچه اعتصاب کارگران مصري نقش مهمي در سقوط مبارک داشت، اما با رفتن مبارک مشکلات آنان همچنان باقي است. روز دوشنبه بعد از اینکه ارتش میدان تحریر را از چادر هاي دموکراسي خواهان که نزدیک به سه هفته در آنجا مقاومت کرده بودند را جمع کرد، هزاران نفر از تظاهرات کنندگان که متشکل از کارگران و کارمندان بخش هاي خدماتي و حتي پلیس هاي ناراضي به آنجا بازگشتند و خواستار افزایش حقوقشان شدند. کارمندان وسائط نقلیه عمومي، بانک ها، و بخش توریسم همچنان در اعتصاب هستند و کارگران صنایع نفت و گاز نیز به آنها پیوسته اند.
این مبارزه جدید، ایجاد ثبات را براي حکومت نظامي مصر مشکل مي کند. شوراي عالي نظامي که مبارک قدرت را به آن واگذار کرده است، روز شنبه طي بیانیه اي از مردم مصر خواسته است که برسر کار برگردند زیرا اعتصاب آنها به امنیت کشور ضربه مي زند. روز دوشنبه شوراي عالي نظامي با نماینده جوانان جنبش که 18 روز در مقابل مبارک مقاومت کرده بودند، مذاکره کرد. آنها وعده دادند که هر چه زودتر براي تعیین حکومت جدید، رفراندوم برگزار کنند و قانون اساسي جدید را تا دو ماه آینده به همه پرسي بگذارند.
روز دوشنبه دانشجویان یمني هم به خیابان ها رفتند و خواستار استعفاي رئیس جمهورشان شدند. وي دو هفته پیش قول داده بود که در انتخابات 2013 شرکت نکند. هدف از برگزاري راهپیمایی دیروز در یمن آزادي هفت دانشجویي بود که روز یکشنبه دستگیر شده بودند. حدود 4 هزار نفر از جمله وکلا و فعالان دیگر به خیابان ها آمدند و از صالح خواستند تا مثل مبارک از قدرت کناره گیري کند. آنها در میدان تحریر صنعا تظاهرات کردند به این امید که موفقیت مردم مصر نصیبشان بشود. اما وقتي به آنجا رسیدند در حدود 1000 نفر از طرفداران حکومت آنجا را اشغال کرده بودند و به نفع صالح شعار مي دادند. آمادگی پلیس و طرفداران حکومت آنها را نا امید کرد و به این نتیجه رساند که یمن به این زودي ها هم سرنوشت با مصر نخواهد شد.
هنوز چه از دیدگاه آمریکا، تهران یا مصر در اینکه آیا زمستان اعتراض در خاورمیانه چشم انداز سیاسي منطقه را تغییر بدهد، تردید هایي وجود دارد. اوباما روز جمعه گفت:« در زندگي ما لحظه های بسیار نادري وجود دارند که در آنها امکان تجربه هاي تاریخي را داریم.» اما براي کساني که  بر سر قدرت هستند این تجربه هاي تاریخي همراه با غافلگیري هاي ناخوشایندي خواهد بود.
تایمز، 15 فوریه

 

گزارش لوموند از اقدام وزارت خارجه آمریکا

ایجاد صفحه توئیتر به زبان فارسی

ایالات متحده روز یکشنبه یک صفحه توئیتر به زبان فارسی را برای حمایت از استفاده کنندگان این شبکه اجتماعی در ایران باز کرد. در یکی از اولین پیام های منتشر شده در این صفحه آمده است: "وزارت امور خارجۀ ایالات متحده آمریکا به نقش تاریخی رسانه های اجتماعی برای مردم ایران واقف است. ما می خواهیم در گفتگوهای شما شرکت کنیم."
وزارت خارجه آمریکا همچنین از ممنوعیت هایی که جمهوری اسلامی برای مردم معترض به وجود آورده انتقاد کرد. در این صفحه آمده است: "جمهوری اسلامی با ندادن مجوز راهپیمایی به مخالفانش نشان داد فعالیت هایی را که برای مصریان مجاز دانسته و آنها را ستوده است، برای مردم خود غیرقانونی می داند."
این صفحه توئیتر کامل کننده شبکه صدای آمریکا است که بودجه آن از سوی دولت ایالات متحده تأمین می شود و به طور روزانه اخبار و برنامه های دیگری را به زبان فارسی در رادیو، تلویزیون و اینترنت منتشر می کند. دولتمردان جمهوری اسلامی صدای آمریکا را به تلاش برای سرنگونی نظام اسلامی متهم می کنند.

دستگیری ۱۸ نفر
دولتمردان حکومت اسلامی که از پیشرفت جنبش مخالفان و طرفدار دموکراسی واهمه دارند، روز دوشنبه ۱۸ نفر را در اعتراضات مردمی و در همراهی مردم مصر و تونس دستگیر کرده اند. دولت تهران به خواسته مهدی کروبی و میرحسین موسوی برای برگزاری این گردهمایی پاسخ مثبت نداد. به گفته سایت کلمه، نیروی انتظامی روز دوشنبه آقای موسوی را در حصر خانگی نگاه داشت و خطوط تلفن وی را نیز قطع کرد. مهدی کروبی، رییس سابق مجلس نیز از روز پنج شنبه در حصر خانگی بود.
علی رغم این دستگیری ها، مخالفان حکومت ازطریق شبکه های اجتماعی اینترنت به فراخوان خود برای برگزاری گردهمایی در میدان آزادی تهران ادامه دادند. ازطرف دیگر، شعارنویسی روی دیوار، ایستگاه های اتوبوس یا کیوسک های فروش روزنامه برنامه کار را به توجه مردم می رساند. سایت کلمه آورده است که روز دوشنبه دانشجویان و گروه های سیاسی در این گردهمایی مشارکت خواهند کرد. در حدود ۴۸ هزار نفر در صفحه فیس بوک، که به شدت در ایران تحت فیلتر است، از خواست خود مبنی بر شرکت در این گردهمایی خبر داده اند.

منبع: لوموند، ۱۴ فوریه

 

پیام میرحسین موسوی و مهدی کروبی خطاب به مردم:

محکومیت برخوردهای غیرانسانی با مردم

میرحسین موسوی و مهدی کروبی با انتشار پیام های جداگانه ای در خصوص راهپیمایی 25 بهمن اعلام موضع کردند.میرحسین موسوی از راهپیمایی معترضان در 25 بهمن به عنوان "پایداری خیره کننده مردم" یاد و اعلام کرده: "افتخار بزرگ جنبش سبز در استقلال و تکیه آن بر نیروی عظیم ملت است".
مهدی کروبی نیز در پیام خود خشونت های صورت گرفته در روز 25 بهمن را محکوم کرده و خطاب به حاکمان جمهوری اسلامی هشدار داده است: ضمن محکومیت شدید برخوردهای خشن و غیر انسانی و غیر اسلامی هشدار می دهیم که تا دیر نشده است پنبه ها را از گوش هایتان خارج کنید و صدای مردم را بشنوید.
پیام میرحسین موسوی در حالی در وب سایت کلمه که دیدگاههای او را منتشر میکند ، منتشر شد که نخست وزیر زمان جنگ به همراه همسرش در حصر خانگی قرار دارند و حتی نزدیکان آنها نیز به آنان دسترسی ندارند.همزمان شایعات حاکی از آن است که موسوی و همسرش در خانه تحت بازجویی قرار گرفته اند.ماموران امنیتی ساعاتی پیش از راهپیمایی ۲۵ بهمن از خروج موسوی و همسرش از منزل جلوگیری کردند و از آن به بعد هیچ خبری از آنان در دست نیست؛وضعیتی که باعث شده کاربران سایت ها در صحت این بیانیه تشکیک کنند.
مهدی کروبی نیز از روز پنج شنبه در چنین وضعیتی به سر می برد و تلفن های او و اعضای خانواده اش هم قطع شده است.
مهدی کروبی و میرحسین موسوی در نامه ای به وزارت کشور برای حمایت از مردم مصر و یمن ، خواستار مجوز راهپیمایی برای روز 25 بهمن شده بودند، مجوز راهپیمایی داده نشد و این دو مخالف دولت محمود احمدی نژاد در حصر قرار گرفتند، اما مردم معترض به انتخابات مخدوش 22 خرداد سال گذشته به خیابان ها آمدند و شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند. مردم فریاد می زدند که بعد از مبارک و بن علی، نوبت سید علی است که برود.
پیام های میرحسین موسوی و مهدی کروبی اولین واکنش رهبران جنبش سبز به راهپیمایی 25 بهمن و برخوردهای صورت گرفته با مردم بود؛ برخوردهایی که به کشته شدن دو تن و زخمی و بازداشت شدن صدها تن انجامید.
میرحسین موسوی در پیام خود نوشته است که این راهیپمایی شکوهمند از دو سو مورد تهاجم قرار گرفته است؛ اقتدارگرایانی که چشم به زر و زور در آینده دارند و همچنین  بیگانگان و موج سواران بین المللی که به دنبال مطامع خود هستند.
مهدی کروبی نیز نوشته است: هشدار می دهیم که تا دیر نشده است پنبه ها را از گوش هایتان خارج کنید و صدای مردم را بشنوید. اعمال خشونت آمیز و مخالفت و عناد با خواست مردم تا زمانی و جایی می تواند به استمرار چنین وضعیتی کمک کند. از سرنوشت دوری حکومت ها از مردم عبرت بگیرید. زندانیان سیاسی را آزاد و دستتان را از گلوی روزنامه ها و رسانه های مستقل بردارید، به عهد و میثاقی که با نام قانون اساسی با مردم بسته اید وفادار باشیدبه عهد و میثاق خود با مردم و خواسته های ملت و امام که در آرمان های انقلاب اسلامی 57 تجلی یافت همچنان پایبند و اعلام می کنم که هراس از هیچ تهدیدی ندارم و همانگونه که از سال 41 به عنوان سرباز کوچک ملت نیز نشان داده ام اماده پرداخت هرگونه هزینه ای در این راه پر فیض هستیم.
پیام میرحسین
متن کامل پیام میرحسین موسوی بدین شرح است:
ملت شریف ایران
سلام و درود برشما. پس از راهپیمائی شکوهمند شما در روز ۲۵ بهمن، این دستاورد بزرگ ملت و جنبش سبز که با شرکت همه قشرهای مردم از مردان و زنان سلحشورجامعه، در مقابل ناباوری بسیاری از بدبینان و اقتدار گرایان شکل گرفت، جنبش شکوهمند شما ازدو سو مورد تهاجم قرار گرفته است: از یک سو مورد تهاجم اقتدار گرایانی که چشم به پست و مقام و زر و زور در آینده دارند و از سوی دیگر تلاش بیگانگان و موج سواران بین المللی برای پی گرفتن مطامع خود بوده است که هر دو تلاش کرده اند که جنبش را به صهیونیسم و امریکا و اذناب آنان منتسب کنند.
این در حالی است که افتخار بزرگ جنبش سبز در استقلال و تکیه آن بر نیروی عظیم ملت بوده است. جنبش سبز همواره با بیگانگان فاصله داشته و اهداف اصلی آن احیای ارزشهای انقلاب و آرمانهای امام راحل و مطالبات آزادی خواهانه و متکثر ملت شریف ایران بوده و همواره تلاش کرده است که از راههای مسالمت آمیز، اهداف خود را با تاکید براصل بنیادین کرامت ذاتی انسان و به رسمیت شناختن حق ملت برای حاکمیت بر سر نوشت خود و اجرای بدون تنازل قانون اساسی دنبال کند. این همراه کوچک شما ضمن تبریک به مناسبت پایداری خیره کننده مردم، شهادت فرزندان عزیز شما ملت سر فراز را تسلیت می گویم.
پیام کروبی
متن کامل پیام مهدی کروبی نیز بدین شرح است:
همانگونه که ملت شریف ایران می دانند به دنبال قیام های آزادی خواهانه و ضد استبدادی ملت های خاورمیانه به ویژه پیروزی اخیر ملت های مسلمان تونس و مصرجهت اعلام همبستگی جنبش آزادی خواه سبز ایران با این جنبش ها ، علی رغم عدم نیاز به درخواست مجوز و تنها برای نشان دادن حسن نیت خود از وزارت کشور تقاضای برگزاری راهپیمایی در روز 25 بهمن کردیم.
اما متاسفانه از زمان ارائه این درخواست با سیلی از فحاشی ها و دریده گویی های روزنامه ها و رسانه های جیره خوار مواجه شدیم و از همان زمان به منظور جلوگیری از شرکت در راهپیمایی و پیوستن به مردم با قطع تلفن و ارتباطات و همچنین حصر و تخریب منزل مسکونی مان مواجه شدیم.
همچنین بنا به خبرهای که تاکنون به دست ما رسیده است متاسفانه بار دیگر راهپیمایی مسالمت آمیز مردم توسط افرادی که رفتار و نقش و وابستگی انها به نهادهای خاص بر همگان معلوم و مشخص است به خشونت کشیده شد و جمعی از مردم مجروح و تعداد کثیری نیز بازداشت شدند.
همچنین خبر دار شدیم که متاسفانه دانشجویی به نام “صانع ژاله” و “محمد مختاری” در جریان حوادث روز گذشته به شهادت رسیده اند که این شهادت را به خانواده های این دو عزیز و مردم بزرگوار ایران تسلیت و ضمن محکومیت شدید برخوردهای خشن و غیر انسانی و غیر اسلامی هشدار می دهیم که تا دیر نشده است پنبه ها را از گوش هایتان خارج کنید و صدای مردم را بشنوید. اعمال خشونت آمیز و مخالفت و عناد با خواست مردم تا زمانی و جایی می تواند به استمرار چنین وضعیتی کمک کند. از سرنوشت دوری حکومت ها از مردم عبرت بگیرید.
زندانیان سیاسی را آزاد و دستتان را از گلوی روزنامه ها و رسانه های مستقل بردارید، به عهد و میثاقی که با نام قانون اساسی با مردم بسته اید وفادار باشید.
به عهد و میثاق خود با مردم و خواسته های ملت و امام که در آرمان های انقلاب اسلامی 57 تجلی یافت همچنان پایبند و اعلام می کنم که هراس از هیچ تهدیدی ندارم و همانگونه که از سال 41 به عنوان سرباز کوچک ملت نیز نشان داده ام اماده پرداخت هرگونه هزینه ای در این راه پر فیض هستیم.

 

 

آقا باخت

حیف که جای آقای آیت الله خامنه ای نیستم (البته از جنبه دیگرش خدا رو شکر که نیستم!) به هر حال اگر جای ایشان بودم، می دادم سر تا پای این علی آقای مطهری را طلا بگیرند. یا حتی به جای اینهمه خط و نشان و تهدید، می سپردم عمامه تا صندل (به جای سر تا پا) سید محمد خاتمی را هم فول جواهر بگیرند.
آقای خامنه ای قدر منتقدان خیرخواه خود را نمی داند و نمی داند که آنکه خیر دنیا و آخرت را نصیب آدمی می سازد، همین ها هستند و نه مگسان گرد شیرینی که "دشمن دانا بلندت می کند، بر زمینت می زند نادان دوست..."
چقدر گفتند و تکرار کردند که ای "آقا"، ای "مقام"، ای "معظم"، ای "رهبری"، حواست به این حاج محمود احمدی نژاد باشد که این موجود یک متر و نیمی، دستکم دو سه برابر بیشتر از اینی که می بینی زیر زمین قایم کرده و خبر نداری.
آخر آقا؛ این هاشمی 50 سال است با تو نان و نمک خورده، رفیق گرمابه و گلستان هم بودید، اصلا صندلی امروزت را از زبان دیروز او داری، چقدر عاشقانه و با ناز و غمزه و بغض و آه بهت گفت که این بابا شوخی ندارد، به امروزش نگاه نکن، خرش که از پل بگذرد می زند خر من و تو را با هم از پل می اندازد.
ای بابا، آخر مگر آدم اینکاره، رفیق نیم قرنی خودش را در یک هفته می فروشد که تو فروختی. یا نکند موضوع فراتر از این حرفها و زمان ها باشد و ما خبر نداشته باشیم..؟ با خودت نگفتی اینی که الان دارم در خطبه ها می گویم که نظرات این نو آمده به بازار از نظرات آن کهنه یار به من نزدیکتر است، چه تاثیری در دیگر "کهنه" ها دارد؟ نگفتی "فسیل" ها از خودشان نمی پرسند اینکه اکبر هاشمی رفسنجانی را به ثمن بخس به این تازه از راه رسیده می فروشد چرا فردا و پس فردا با ما همین نکند؟
تازه شاکی هم شده بودی که چرا فسیل ها اکثرا ساکت شده اند و در حمایت از بصیرت و مدیریتت در گذران به سلامت "فتنه" سخن نمی گویند...
چقدر بهت گفتند ما خیرت را می خواهیم حاجی و او خیرت را نمی خواهد. بازی را بلد است، اینکاره است، مار خورده تا افعی شده. درسته که تو هم کاربلدی و کاردرست، درسته که به جای مار خوردن و افعی شدن، افعی بلعیدی و اژدها شدی، درست که همه را پیچوندی و به اینجا رسیدی و باز هم می پیچونی تا به جاهای دیگر برسی، درسته که این بابا ماری است که از آستین خودت بیرون زده و جوجه ای است که از تخم خودت سر در آورده ولی یک جای "نطفه" اش ایراد و اشکالی داشت از همان اول...
هی هشدار و انذارت دادند که این بابا، پسر نوح هم که باشد با "بدان" نشسته و خاندان نبوتش گم شده، شاید هم از همان ابتدا گم کرده بود و هی دم گوشت گفتند و هی جاهای دیگر فریاد کشیدند که این عزت و آبروی نیم بندی را که از پس این ده ـ– بیست سال ذره ذره جمع کردی و از اول هم به تار مویی و حالا با کلی ارفاق به کش شلواری بند است را به سرنوشت کسی گره نزن که نه دل در گروی رویت دارد و نه سری در سودای مویت، نه دلی به تو بسته دارد و نه قلبی از تو خسته...
خلاصه که گوش نکردی و طلا و جواهر نگرفتی که نگرفتی هیچ، فحش و فضاحت هم نثارشان کردی و به جای "سر" و "دوک" و "لرد" به "بی بصیرت" و "فتنه گر" ملقبشان کردی که چشم ندارند ببینند ام القرای جهان اسلام در حال پیشروی در جان و دل مسلمین و مسلمات جهان است و نزدیک است که شرق تا غرب و شمال تا جنوب عالم را در نوردد و مانند فرش و پسته و نفت ایرانی، انقلاب اسلامیمان را هم به جهانی صادر کنیم که وعده "امام" بود و تو هم که تبلور و تجسم خط امام.
گوش نکردی و گفتی مرغ همین یک دانه پا را دارد که من می گویم، به قم که رفتی و با روحانیون آستان و دربارت که نشستی گفتی خیالت راحت است که این بابا، گوشت را که بخورد استخوان را لااقل دور نمی اندازد. از خودمان است و به سازمان ملل که می رود از دو روز قبلش تنم نمی لرزد که لازم نیست به زور بهش بگویم شده در توالت هم پنهان شوی با طرف روبرو نشو. ایضا حاج آقا جنتی هم پیچ رادیو را که باز می کند تنش نمی لرزد اگر طرف در مجلس شورا حاضر شده باشد.
خلاصه که پس از هشت سال (البته آنطور که در همان مجلس قم گفتی و دهان باز مانده از حیرت روحانیون باسابقه را هم دیدی) پس از 16 سال، خیالت از "مسائل اصلی" جمع است و "مسائل فرعی" را هم می شود زیر سیبیلی رد کرد و به قول خودت "حالا یک تشری می زنیم و حل می شود."
بالاخره وقتی مشاوران و دم خوران و نزدیکان آدم، طائب و نقدی و حجازی و آقا مجتبی و آقا وحید و مانند اینها باشند و پس از سالها حتی هاشمی و خاتمی و کروبی و ناطق و امینی و امامی کاشانی و مهدوی کنی و حسن روحانی و دعاگو و... یا راهی به درگاهت نداشته باشند و یا اگر دارند حرفشان به دیوار می خورد و کمانه می کند به سمت خودشان، همین می شود که الان شده دیگر آقا...
این "کمانه" نکته بسیار مهمی است. اصلا تمام حرف این مقال هم همین "کمانه" کردن است، همان کاری که محمود قصه ما اندک اندک با تو کرد و همانطور که در بالا عرضش رفت، نه دیدی و نه به حرف آنها که می خواستند به زور هم که شده به چشمت بیاورند گوش دادی.
25 بهمن روز خوبی نبود آقا برایت. اگر به جای داغ و درفش و شیشه نوشابه و سرب داغ و تحقیر و میکروب، کمی (تنها کمی) در باغ "سبز" به این مردم نشان داده بودی شاید (تنها شاید) کار به اینجا نمی رسید که در 25 بهمن رسید.
من خودم این مردم را می دیدم که قبل از 22 خرداد در کوچه و خیابان و میدان، پوسترهایی که عکس تو و آن یار سفر کرده را در کنار عکس سید سبز داشت در دست می گرفتند و آن بابای یک و نیم متری را دست می انداختند.
کسی به تو کاری نداشت آقا... گفتند این بابا برود و این سید بیاید تا ما قدری نفس بکشیم. نخواستی، نگذاشتی... حواست نبود که این بابا راه و رسم بازی را خوب بلد است...
آنقدر که آن مردم را از "رای من کجاست؟" و "دروغگو دروغگو، 63 درصدت کو" در تابستان و پاییز و زمستان 88 به "مبارک، بن علی، نوبت سید علی" زمستان 89 رساندی...
راستی در تمام این مدت ندیدی که محمود و دوستانش یک کلمه هم از فتنه نمی گویند؟ حواست نبود که چقدر از این وضعیت راضی اند و خودشان را هنرمندانه کنار کشیده اند تا هرچه تیر غیب و آشکار است به سوی تو "کمانه" کند؟
ندیدی آقا، نه دیدی، نه خواستی، نه گذاشتی... حالا دیگر آن بابا نیست که باید جواب این مردم را بدهد... حیف....

 

 

استقلال یعنی چه؟ کره جنوبی که به ده‌ها هزار آمریکایی، پایگاه نظامی داده مستقل‌تر است یا ایران؟
استقلال و آزادی کمتر در گفتمان سیاسی ایران از هم جدا افتاده‌اند. در صدر خواسته‌های جنبش اعتراضی مردم ایران در دوران پهلوی و دوران اسلامی، شعاری نبوده که در توان تهییج و بسیج کنندگی با این دو برابری کند. از این دو، آزادی در لباس خواست‌های مدنی چون حق رای، همچنان شور انگیز است و بسیج گر. اما استقلال، در سال‌های اخیر در جنبش مدنی ایران رنگ باخته است. شاید به این دلیل که کسی نمی‌تواند جمهوری اسلامی ایران را متهم به وابستگی به قدرت‌های بزرگ کند. ولی آیا این تنها دلیل رنگ باختن مفهوم استقلال است؟ مفهوم استقلال ‌زاده دورانی بود که در آن دولت‌های مدرن ملی از دل مناسبات کهنه استعماری سر برآوردند. بسر آمدن دوران استعماری باعث نشده از مفهوم استقلال بوی کهنگی به مشام برسد؟ آیا کره جنوبی که میزبان ده‌ها هزار نظامی آمریکایی ست ولی نظامی دمکراتیک دارد و اقتصادی نیرومند، مستقل‌تر است یا ایران؟
در پنل اول کاظم علمداری استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و محمد برقعی پژوهشگر علوم سیاسی در واشنگتن به سوالات مخاطبان خود در پنل دوم، نگار مرتضوی و حامد فرمند پاسخ می‌دهند.

 

گفت‌وگو با اسماعیل خویی درباره جنبش فدایی

اسماعیل خویی، شاعر و نویسنده، از هواداران چریکهای فدایی خلق بود و با بعضی از رهبران آنها دوستی نزدیک و همکاری داشت، مخصوصاً با مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان. مجید خیام دار، خبرنگار بی بی سی، در مصاحبه ای با او دیدگاهها و تجربه هایش را در مورد جنبش فدایی پرسیده است

 

چهلمین سالگرد عملیات سیاهکل

چهل سال پیش یکی از مناطق جنگلی شمال ایران صحنه نبردی شد که تا انقلاب ایران ادامه پیدا کرد. مهاجمان که بعدها چریکهای فدایی خلق نام گرفتند به یک پاسگاه ژاندارمری در سیاهکل حمله کردند.
مجید خیام دار گزارش می‌دهد

 

عملیات سیاهکل در بهمن ماه ۱۳۴۹، و در پی آن چند عملیات دیگر از جمله ترور سرلشکر ضیا فرسیو، دادستان نظامی به معنای اعلام موجودیت گروهی سیاسی - نظامی به نام چریک های فدایی خلق ایران بود.
اندکی بعد کلمه "سازمان" نیز به این نام افزوده شد.
این عملیات البته علاوه بر شناساندن این گروه چریکی به جامعه ایران، سبب شد گروه های زیرزمینی دیگری هم که تا آن زمان بیشتر سرگرم کارهای مطالعاتی و تدارکاتی برای عمل بودند وارد عمل شوند و اعلام موجودیت کنند.
سازمان مجاهدین خلق ایران، چند ماه بعد از عملیات سیاهکل، نخستین عملیات نظامی خود را انجام داد.
چریک ها و مجاهدین، با وجود تفاوت های بنیادین فکری و عقیدتی، از اوایل سال ۵۰ تلاش هایی را برای ایجاد ارتباط با یکدیگر آغاز کردند. نخستین تماس بین دو سازمان توسط اردشیر داور از اعضای مجاهدین و عباسی مفتاحی از چریک ها برقرار شد که دوام چندانی نداشت.
مصطفی شعاعیان، چریک مستقلی که مدتی کوتاه به فداییان پیوست، دومین حلقه رابط بین مجاهدین و چریک ها بود و از سال ۵۲ به بعد، وظیفه تماس بین دو سازمان به محمد جواد قائدی سپرده شد.
با تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق از اسلام به مارکسیسم - لنینیسم در سال ۵۴ که به رهبری تقی شهرام صورت گرفت، علاقه به ایجاد پیوند های بیشتر بین دو سازمان افزایش یافت.
کلیک فایل صوتی گفت و گوهاى درونى بین دو سازمان چریک هاى فدایى خلق ایران و مجاهدین خلق ایران ۱۳۵۴
کلیک متن مکتوب گفت و گوهای درونی بین دو سازمان
کلیک نشریه ویژه بحث درون دو سازمان
مجاهدین به تازگی به مارکسیسم گرویده بودند و تلاش داشتند شناخت بهتری از چریک های فدایی خلق که مشی مارکسیستی داشت به دست آورند و چریک ها هم که تشکیلات خود را پایگاهی برای همه گروه های مارکسیستی - لنینیستی می دانستند، به چنین ارتباطی بی علاقه نبودند.
در اواخر سال ۱۳۵۴ و در شرایط بسیار دشوار امنیتی، رهبران دو گروه خطر کرده و در خانه ای تیمی در تهران به گفتگو نشستند. ساواک که در آن سال ها با تمام قوا در پی سرکوبی هر دو گروه چریکی بود، نتوانست محل جلسات را ردیابی کند اما از وقوع این مذاکرات باخبر شد.
به نوشته کتاب "سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام"، که ناشر آن موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی در ایران است، ساواک در تفتیش یکی از خانه های تیمی مجاهدین به چهار حلقه نوار دست پیدا می کند که حاوی گفتگوهای اعضای کادر رهبری مجاهدین و چریک های فدایی بود. به گزارش ساواک، هدف از این گفتگوها، "نزدیک نمودن نقطه نظرهای سیاسی دو گروه٬ با هدف غایی وصول به وحدت نظر کامل در زمینه فعالیت های تروریستی و خرابکارانه و براندازی" بوده است.
با این همه، چنین وحدتی هرگز عملی نمی شود.
به گفته تراب حق شناس که در آن سال ها از اعضای سازمان مجاهدین خلق بود، این جلسات با رعایت موارد امنیتی برگزار می شد تا جایی که اعضای دو گروه در دو سوی پرده می نشسته اند که یکدیگر را نشناسند.
به گفته او، مذاکرات توسط مجاهدین ضبط می شد و پس از خاتمه نشست ها؛ نسخه ای از نوارها در اختیار چریک های فدایی قرار می گرفت.
حاصل این بحث ها در همان سال ها به صورت جزوه هایی توسط دو سازمان منتشر شد. جزوه اول تحت عنوان "نشریه ویژه بحث درون دو سازمان" توسط چریک های فدایی در فروردین ۱۳۵۵ در داخل کشور منتشر شد و جزوه دوم با عنوان "مسائل حاد جنبش ما" و با عنوان فرعی "دومین نشریه بحث"، توسط مجاهدین در اسفند ۱۳۵۵ در خارج از ایران منتشر شد.
مطالعه این دو جزوه نشان می دهد برداشت هر دو گروه از مذاکرات این بوده که زمینه های عینی وحدت بین دو گروه فراهم نیست و چشم اندازی برای گسترش روابط وجود ندارد.
در ۳۵ سال گذشته، نوار های این مذاکرات به شکل عمومی منتشر نشده نبود تا اینکه در آبان ماه ۱۳۸۹، تراب حق شناس نسخه ای از آن را در سایت "سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر" در اختیار همگان گذاشت.
نوارها هم اکنون به شکل فایل صوتی روی این وبسایت و سایت های دیگر در دسترس است.
در نوارهایی که اخیرا منتشر شده اند و دارای اهمیت تاریخی فراوانی هستند، صدای حمید اشرف و بهروز ارمغانی از طرف چریک های فدایی خلق شنیده می شود و از سازمان مجاهدین خلق ایران هم، تقی شهرام و جواد قائدی در بحث حضور دارند.

 

 

به عبارت دیگر: نقی حمیدیان

نقی حمیدیان و عنایت فانی
در ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹، ۹ جوان انقلابی مسلح به چند تفنگ و نارنجک به یک پاسگاه ژاندارمری در شهرستان سیاهکل در شمال ایران حمله کردند و با این کار به جنگ حکومتی رفتند که تا دندان مسلح بود و در مقابل مخالفانش بی‌رحم. نقی حمیدیان، مهمان برنامه به عبارت دیگر، عضو یکی از دو گروه دانشجویی بود که در اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی تشکیل شده بود و گروه سیاهکل از دل آن سر برآورده بود. او بعد‌ها محکوم به ۱۰ سال زندان شد و با انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، پس از گذراندن ۷ سال از زندان آزاد شد. او که حالا فعالیت‌های تشکیلاتی را کنار گذاشته است و بقول خودش شبهی که روح و جانش را تسخیر کرده بود را از روح و جانش بیرون کرده است، ۴۰ سال بعد در مورد واقعه سیاهکل چه می‌گوید؟

نقی حمیدیان به برنامه «به عبارت دیگر» خوش آمدید.

متشکرم.

آقای حمیدیان، جوان‌هایی که به پاسگاه سیاهکل حمله کردند جوان‌های بسیار باهوشی بودند، درس‌خوانده بودند، و احتمالا می‌دانستند که دارند خودکشی می‌کنند. چرا این کار را کردند؟

نمی‌شود فقط همین نکته را گرفت که آن‌ها این کار را برای خودکشی کردند یا اینکه می‌دانستند که خودکشی می‌کنند یا کشته می‌شوند. این یک پروسه ایی دارد که در دهه ۱۳۴۰ شکل گرفته است. و این چون برنامه ایی فردی نبود بلکه گروهی بود، یک برنامه‌ریزی‌هایی شد، چه به لحاظ عملی و چه به لحاظ فکری، تا به آن نقطه رسید که دست به عمل سیاهکل زدند.

خوب البته همانطور که گفتید آن کار یک تصمیم خلق الساعه نبود و قصد هم فقط حمله به پاسگاه نبود، نظریات و تئوری‌هایی پشت آن بود که طی سال‌ها شکل گرفته بود. اگر می‌شود توضیح دهید ازجمله آن دو گروه دانشجویی مارکسیستی که تشکیل شده بود که سیاهکل از دل آن درآمد. این دو گروه چطور و کی تشکیل شد؟

دو گروه بود. یک گروه که از سن و سال بیشتری برخوردار بودند، گروه بیژن جزنی و ضیاء ظریفی، در سال ۱۳۴۵ تشکیل شده بود. این‌ها خودشان از اعضای سازمان جوانان حزب توده بودند. در‌‌ همان سن و سالی که بودند تجربه جنبش قبلی داشتند.

بیژن جزنی البته قبلا در جبهه ملی فعال بود؟

در جبهه ملی فعالیت داشت، ولی سابقه‌اش بیشتر بود. بعد از اینکه جبهه ملی به هم ریخت، آن‌ها به کارهای گروهی روی آوردند و در سال ۱۳۴۵ گروه را تشکیل دادند. آن گروه که برداشت‌هایی از انقلاب کوبا هم در آن بود و با مرزبندی با قطب‌های جهانی که آن موقع اختلافات چین و شوروی ظاهر شده بود بوجود آمده بود. آن‌ها به دنبال آن، گروه را تشکیل دادند تا به مبارزه مسلحانه و ایجاد کانون‌های چریکی در جنگل بپردازند. که در همین فاصله و قبل از اینکه عمل کنند دستگیر شدند.
ادامه گروه جزنی، {اینطور بود که} چند نفر از اعضای آن شناخته نشدند که حمید اشرف و غفور حسن‌پور بودند. آن‌ها خودشان مجددا گروه را سازماندهی می‌کنند و گروه جنگل را تشکیل می‌دهند.

بعد از اینکه بیژن جزنی و دیگران دستگیر می‌شوند؟

نقی حمیدیان
نقی حمیدیان عضو یکی از دو گروه دانشجویی بود که در اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی تشکیل شده بود و گروه سیاهکل از دل آن سر برآورده بود
بله، بعد از اینکه آن‌ها دستگیر می‌شوند، زندانی می‌شوند، محاکمه می‌شوند. تعدادی بیرون می‌روند. دو نفر به فلسطین می‌روند، علی اکبر صفایی فراهانی و صفاری آشتیانی. حمید اشرف و غفور حسن‌پور و برخی دیگر این گروه را از نو می‌سازند. در واقع آن‌ها بازسازی مجدد و از پایه می‌کنند. آن‌ها گروه جنگل را ترتیب می‌دهند و تحت عنوان همین «جنگل» هم بودند، می‌شود گفت کانون چریکی جنگل را تشکیل می‌دهند، گروه شهر را هم تشکیل می‌دهند. بعد به {جریان} سیاهکل می‌رسد.
حالا ما اسم آن را به قرارداد «گروه یک» و «گروه دو» می‌گذاریم. گروه دوم از سال ۱۳۴۵ تشکیل شد.

یعنی گروهی که شما عضو آن بودید؟

من عضو آن بودم. من در سال ۱۳۴۶ عضو آن شده بودم. من حدسم این است که بین سال ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ تشکیل شد، دقیقا نقطه شروعش را نمی‌شود پیدا کرد. اما این گروه توسط پویان، عباس مفتاحی و مسعود احمدزاده تشکیل شد. هدف اولیه این گروه این بود که کشور را بشناسند، شرایط اجتماعی و اقتصادی را باید شناخت، و آموزش تئوری‌های مارکسیسم و لنینیسم. آن‌ها از سال ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۴۹ این مسیر را طی می‌کنند. هنوز در زیر بار تفکر انقلاب روسیه هستند، انقلاب قیامی هستند. اول حزب باید باشد تا قیام شود. بنابراین در سوی راههای پیدا کردن تشکیل حزب هستند.
در این فاصله که اوضاع و احوال و شرایط، طوری شد، بعدا توضیح می‌دهم، که این به طرف تجربه‌های جدید هم کشیده می‌شود که ازجمله تجربیات کشورهای آمریکای لاتین، خود انقلاب کوبا و تجربیات آن. آن‌ها اول بی‌اعتنایی می‌کنند که با نظریات قبلی نمی‌خواند، بعد که می‌پذیرند، می‌خواهند خودشان عملیات مسلحانه را سازماندهی بکنند.
در سال ۱۳۴۹ این دو گروه با هم برخورد می‌کنند، تماس می‌گیرند، با هم گفتگو می‌کنند و به توافق می‌رسند که در راه عمل مشترک با هم باشند. چون آن موقع فضا بسیار خطرناک بود کسی عمل نمی‌کرد، شعار می‌داد و پلیس در بین آن‌ها نفوذ داشت. بنابریان اصل را بر عمل گذاشتند. بعد برپایه عمل، آن‌ها به هم نزدیک می‌شوند که یکی از اعضای گروه دوم که رفیق نزدیک خود من بود، احمد فرهودی، بخاطر اینکه شناخته شده بود و مخفی‌اش کرده بودند، او را به جنگل می‌فرستند. و بعد از مدت کوتاهی گروه جنگل به سیاهکل حمله می‌کند.

رفیق شما، احمد فرهودی، هم جزو گروهی بود که به پاسگاه حمله کردند؟

به پاسگاه حمله کردند. او زخمی می‌شود. چهارم اسفند دستگیر می‌شود که‌‌ همان روز ما را هم دستگیر می‌کنند.

بسیار خوب، حالا این دو گروهی که تشکیل شده بود، همانطور که گفتید تئوری‌پردازی می‌کرد، یعنی تشکیل شده بود که مطالعه بکند و اوضاع مملکت را بسنجد و راه حل مبارزه پیدا بکند. این راه حل الگوبرداری بود، یعنی جنگ مسلحانه به آن شکلی که سازمان بعدا تشکیل داده شد؟ یا اینکه نه، تئوری بود که از اصل خود این دو گروه به آن رسیده بودند.

من نظرم این است که از اصل خود گروه و تلاش‌های گروه به آن رسیدیم. در آن زمان‌ها، یک دسته ایی از مارکسیست‌ها و نوجوانانی بودند و از دانشگاه‌ها بودند که به روستا می‌رفتند تا مدل چینی انقلاب را پیاده بکنند. ما این کار را قبول نداشتیم. می‌گفتیم ما باید اول کشورمان را بشناسیم. بنابر این از درون است از پایه است. و چون «گروه دو» مبارزه مسلحانه را تئوریزه کرد و چند سال اول هم برپایه‌‌ همان کتابی که مسعود احمدزاده نوشته، که جمع بندی نظری «گروه دو» بود، عمل می‌کرد.
بنابراین می‌شود گفت که این «گروه دو» راه را و تئوری مبارزه مسلحانه را فراهم کرد، که تا آن موقع هم دست به عمل زده نمی‌شد چون باید تئوری داشته باشید، همینطوری نمی‌شود دست به عمل زد، همینطوری نمی‌شود وارد صحنه شد. در این تئوری کردن راه مبارزه، مسئله اول حزب هم حل می‌شد. یعنی نه، می‌شود بدون حزب هم مبارزه مسلحانه را شروع کرد. البته تاثیر انقلاب کوبا، تاثیر جنبش‌های آن زمان بخصوص در آمریکای لاتین و در کشورهای دیگر هم بود که {بله} می‌شود، می‌شود که ما با رژیم به این بزرگی و این قدرتمندی دربیفتیم. ما نبرد را آغاز کنیم و توده مردم بتدریج وارد صحنه بشوند.

حالا، قبل از واقعه سیاهکل این گروههای شما عملیات دیگری هم انجام داده بودند، ازجمله حمله به بعضی از بانک‌ها و مصادره اموال بانک، حمله به بانک ملی شعبه ونک، و از این کار‌ها هم کرده بودند، درست است؟

تا زمانیکه متقاعد نشدند که این کار درست است، یعنی تئوری کار تنظیم نشده بود، دست به عمل نزدیم. به محض اینکه تئوری، یعنی کتاب احمدزاده در شهریور ۱۳۴۹ نوشته می‌شود و مهر‌‌ همان سال گروه عمل بانک ملی ونک را انجام می‌دهد و شروع می‌کنند به عملیات.

قصد از این عملیات چه بود؟ یعنی کسب نوعی امکانات مالی؟

نه. امکانات مالی برای مبارزه. چون مبارزه هزینه داشت. از کجا باید تامین می‌شد؟ بیشتر آن‌ها دانشجو بودند، یا فارغ التحصیلانی بودند که افسر وظیفه بودند، فقط ما چند نفر در جاهای مختلف شاغل بودیم. خیلی محدود بود و امکانات مالی وجود نداشت. برای هر اقدام و مبارزه ایی بالاخره هزینه باید تامین می‌شد. هزینه از هیچ جایی وجود نداشت. و چون متکی به خودمان بودیم، بنابراین باید از خودمان شروع می‌کردیم. راهش این بود: از طریق بانک‌ها.
بسیار خوب، حالا امکانات برای مبارزه وسیع تری که شما به این شکل تئوریزه کرده بودید که این یک نوع تبلیغ مسلحانه است. یعنی شما از طریق عملیات مسلحانه دارید علیه نظام موجود تبلیغ می‌کنید و از طریق این تبلیغ توده‌ها را بسیج می‌کنید به اینکه ترسشان بریزد و وارد مبارزه شوند. بعد از عملیات سیاهکل و اتفاقاتی که بعد از آن افتاد، آیا واقعا آن دو گروه شما که درهم ادغام شد و بعد‌ها چریک‌های فدایی از دل آن درست شد، واقعا قانع شده بود که شما با این عملیات واقعا ترس توده‌ها را بقول خودتان ریخته‌اید و آن‌ها آماده مبارزه هستند؟
اگر اجازه بدهید من مقداری توضیح بدهم که دهه ۱۳۴۰ زمینه ساز این روحیه است. رمانتیسیسم انقلابی در جوان‌هایی که نسل تازه هستند و وارد صحنه می‌شوند و شور انقلابی دارند، ولی شرایط اجازه نمی‌دهد که آن‌ها حرف بزنند یا سازمان تشکیل بدهند یا حزب تشکیل بدهند، آزادی بیان و قلم ندارند.
علتش آن است که بعد از سرکوب خونین ۱۵ خرداد {۱۳۴۲}، وضعی که شاه رقیب‌های سنتی خودش را کنار زد، نه به کنار زدن در رقابت، بلکه کنار سیاسی زد، یعنی جبهه ملی را خانه نشین کرد و حزب توده بود که سال‌ها به آن ضربه زده بود، آن‌ها هم دیگر نمی‌توانستند هیچ فعالیتی بکنند، نسل جدید وارد صحنه می‌شود. همزمان در آن دوره دانشگاه‌ها زیاد می‌شود و طبقه متوسط جدید بوجود می‌آید. این طبقه متوسط خب خواهان این تغییر است اما شاه به دهن آن‌ها پوزه بند می‌زند و آن‌ها اجازه حرف زدن ندارند. یک خلائی در وجود آنهاست. هنرمندان، نویسندگان، شاعران و تمام آن لایه‌های اجتماعی فکری بواسطه نیازهای ذهنیشان معترض هستند. اما خاموش هستند، وحشت زده هستند.
چریکهای فدایی خلق بعدا که وارد صحنه می‌شوند صدای خشم آگین این قشر اجتماعی هستند. آن‌ها برایشان {برای چریکهای فدایی خلق) شعر می‌گویند، آن‌ها برایشان داستان می‌گویند، آن‌ها ازشان حمایت می‌کنند، حمایت مالی می‌کنند، از هر رقم.

یعنی شما جواب مثبت به این سوال من می‌دهید. یعنی شما توده‌ها را تهییج کردید و آن‌ها ترسشان ریخت و وارد مبارزه شدند؟

نه، توده‌ها را تهییج نکردیم. نتوانستیم توده‌ها را تهییج کنیم.

خوب، تصمیمتان این بود دیگر؟

گفتمان ما گفتمان سیاسی ایدئولوژیک بود، برای طبقه زحمتکش و طبقه کارگر. ولی عمل اجتماعی ما آن نبود. توده کارگر نمی‌آمد، توده کارگر باید خیلی متقاعد بشود تا وارد صحنه بشود، آن‌ها اصلا جمعی وارد صحنه می‌شود.

یعنی، آقای حمیدیان، در بهترین حالت شما توانستید تاحدودی یک قشری از روشنفکران ایرانی و بخشی از هنرمندان و حتی ممکن است بعضی از آهنگسازان یا سینماگران و شعرا را جلب خودتان بکنید، فقط؟

ازنظر حمایت خیلی وسیع‌تر از این بود. از نظر شرکت، بیشتر از دانشجویان هستند. ببینید، بیشترین نیروی جنبش چریکی از دانشجویان هستند. فقط چریکهای فدایی نبودند، مجاهدین هم همین وضعیت را داشتند. بنابراین نیرویی که آن را تغذیه می‌کرد در صحنه بود. آن شور و هیجانی که سیاهکل ایجاد کرده بود دربین توده عامی، توده مردم عادی نبود.

ولی بحث من این است که شما قصدتان این بود که در بین توده عامه هیجان و حس مبارزه ایجاد بکنید؟

اما نه بلافاصله.

خیلی خوب، شما فکر می‌کنید در درازمدت این حس را ایجاد کردید؟

اول می‌خواستیم روشنفکر وارد صحنه بشود. این را ما در‌‌ همان نیمه اول سال ۱۳۵۰ که ما با عباس مفتاحی ملاقات داشتیم، او می‌گفت ولی خیلی راضی نبود. او آن موقع به ما گفت، انتظار بیشتری داشتیم.

عباس مفتاحی؛ چون اسم بردید، یک کمی توضیح بدهید. عباس مفتاحی از افراد انقلابی بود که به نوعی گروه شما را تشکیل داده بود. درست است؟

او یکی از پایه گذاران گروه پویان-مفتاحی-احمدزاده است. و ما با هم همکلاس بودیم و از آن طریق ما با ایشان در ارتباط بودیم. ایشان یکی از سازمانگران اصلی «گروه دو» بودند، گروه پویان-مفتاحی-احمدزاده بودند. ایشان می‌گفتند که در آن مرحله انتظار بیشتر داشتیم که برآورده نشد. اما انتظار از توده مردم نداشت، توده ساده مردم، توده کارگر و دهقان. ولی از طرف روشنفکران حمایت وسیع شد، جنبش دانشجویی به شدت حمایت کرد، از همه نیرو‌ها می‌آمدند. زندان‌ها پر شده بود از دانشجویان دانشگاه، شاید خود شما هم یادتان باشد.

بله من یادم است. ولی موضوعی که هست، این است که واقعا در آن زمان عمر یک چریک چقدر بود؟

خود ما می‌گفتیم شش ماه.

شش ماه. یعنی از زمانی که یک فرد علاقمند می‌شد و جذب جریانات چریکی می‌شد تا زمانی که کشته می‌شد یا به زندان می‌رفت، حدود شش ماه بود؟

قبل از عمل مسلحانه بود که این نظریات تنظیم شد. وقتی که عمل انجام شد،‌‌ همان نیمه اول سال ۱۳۵۰ بسیاری از رهبران گروه دستگیر شدند. یعنی وقتی که گروه چریکهای فدایی خلق بوجود می‌آید، از مرکزیت چپ ۵ نفر هستند: حمید اشرف، عباس مفتاحی، امیرپرویز پویان، مسعود احمدزاده، اسکندر صادقی‌نژاد.
در‌‌ همان نیمه اول سال ۱۳۵۰ از این ۵ نفر، ۴ نفر دستگیر و کشته می‌شوند. یک نفر، فقط حمید اشرف، می‌ماند. و عباس مفتاحی که ما در سلولی با هم بودیم، همه امیدش به حمید اشرف بود و می‌گفت او می‌تواند سازمان را نجات دهد، او می‌تواند. اینجا حفظ سازمان مهم بود نه اینکه توده مردم. اصلا صحبت از توده مردم نیست. یک پروژه دراز مدتی درنظر گرفته می‌شد که در این پروسه درازمدت مردم از شورش انقلابی و انقلاب روشنفکران {حمایت می‌کنند}، توده مردم کم کم وارد صحنه می‌شوند. کی؟ چه زمانی؟ این دیگر برنامه مشخصی نبود.

حالا به سوال اولم برمی گردم، آقای حمیدیان. آن این است که بهرحال آن‌ها با علم به اینکه عمر طولانی در این راه نخواهند داشت، نوعی خودکشی بود، خوب. ولی هدفشان این بود که با این کار، یعنی عده ایی از جوان‌های از خود گذشته انقلابی بودند که فکر می‌کردند که در درازمدت می‌توانند اثری بگذارند، و آن تهییج توده‌ها را در درازمدت ایجاد بکنند. شما فکر می‌کنید که انقلاب بهمن سال ۱۳۵۷ نوعی نتیجه حرکت گروههایی مثل شما‌ها بود و کارهایی که رفقای از جان گذشته شما کردند؟

نمی‌توانیم مستقیما این را بگوییم. این حرف غلطی است اگر بگویم نتیجه کار ما بود، ولی بی‌تاثیر نبود. این تاثیر یک امر کلی است. یقینا تاثیر داشت ولی بهیچوجه آن آروزیی که ما داشتیم و آن برنامه ایی که داشتیم نبود. انقلاب از راه خودش آمد و وارد صحنه شد.

شما کتابی نوشته‌اید: «سفر بر بالهای آرزو»، که در واقع شرح ماوقع اتفاقاتی بود که افتاد از زمانی که گروه شما تشکیل شد تا تشکیل سازمان چریکهای فدایی خلق و بعد انشعاب‌ها و تا این اواخر. «بال آرزو»، «سفر بر بالهای آرزو»، آرزوی شما چه بود واقعا؟ یعنی چقدر این آرزو برای شما مشخص بود؟

دو تا بخش دارد. من صد تا اسم نوشتم تا خودم این را پیدا کردم، از خیلی از دوستان پرسیدم ولی نشد. «سفر»، سفر امری واقعی است یعنی ما با پای خودمان حرکت کردیم. «آرزو» بخاطر آن رمانتنیسیسم آن است. یعنی دو امر با هم قاطی شده‌اند، هم عمل زندگی ما است و هم آرزوهای ماست. بنابر این معنایش این است که ما با یک آرزویی وارد صحنه شدیم و عمل کردیم، زندگی کردیم، رفقا را از دست دادیم، خودمان زندان افتادیم، خیلی‌های دیگر آمدند زندان و رفتند، هزاران نفر آمدند و رفتند.
در این چهارچوب من این را نوشتم که به نسل بعدی بگویم. من این کتاب را بخاطر انتقادی که خودمان از نسل قبلی می‌کردیم نوشتم. به نسل قبلی می‌گوییم که آن‌ها تجربه خودشان را به ما ندادند. ما هیچ تجربه ایی از خلیل ملکی نگرفتیم، هیچ تجربه ایی از حزب توده نگرفتیم که درس آموز ما باشد. آن‌ها، کار توده ایی بسیار وسیعی کرده بودند. ما که به آن‌ها انتقاد کردیم از صفر شروع کردیم، من به سهم خودم همین امر ناقابل را انجام دادم که بگویم این هم تجربه ما است.

حالا آقای حمیدیان، از کی این فکر در سازمان چریکهای فدایی خلق بوجود آمد که ممکن است این راهی که شما انتخاب کردید، مبارزه مسلحانه، واقعا راه درستی نباشد و نتیجه نخواهد داد و چه بهتر که به آن شکل سابق برگردیم، یعنی اینکه حزب سیاسی تشکیل بشود و مردم را بسیج بکند و آگاه بکند و از آن طریق وارد مبارزه سیاسی بشویم؟ از کی این فکر در سازمان بوجود آمد؟

در سازمان بوجود نیامد. در سال ۱۳۵۵ که رهبران وقت سازمان ازجمله حمید اشرف، برجسته‌ترین رهبر سازمان در طول ۶ سال مبارزه چریکی بود که کشته شدند، از آن موقع خب بحث و گفتگو شد. ما کجا رفتیم، چی شد. دسته ایی انشعاب کردند و آن‌ها کم کم راه‌شان را گرفتند و رفتند، و بعدا مثل اینکه به حزب توده پیوستند.

آن‌ها تحت رهبری تورج حیدری بیگوند بودند؟

بله، رهبری تورج حیدری بیگوند بود. دسته ایی دیگر ماندند. دسته دیگری در سازمان چریکهای فدایی خلق ماندند تا انقلاب رسید. آن‌ها توانستند سازمان را در این مدت نگهدارند، با همه ضرباتی که خوردند، با مشکلات زیاد، کادرهای بسیاری از دست رفتند. آن‌ها با‌‌ همان توان خودشان توانستند این سازمان را حفظ بکنند. بعدا آن‌ها از زندانی‌هایی که آزاد شدند عضوگیری کردند و بهرحال سازمان را نجات دادند.
ولی دیگر خود انقلاب مسئله را حل کرد. ما تا به انقلاب رسیدیم دیگر کار تمام شد. یعنی هرچه هدف داشتیم و همه آروز‌ها در آنجا ماند. منظورم نه آن آروز‌ها و اهداف نهایی است که من همچنان دارم، من خوشبختی ملت را می‌خواستم و رفاه آن‌ها را می‌خواستم. منظورم از این آرزو‌ها یک مشی است یک روند است یا استراتژی‌های ما هستند. بعد از آن دیگر همه چیز به هم ریخت. یک مقدار طول کشید تا ما بیاییم و خودمان را جمع کنیم و به صحنه بیاوریم و علنی شویم. بعضی وقت‌ها در تلویزیون بچه‌ها پشت به تلویزیون می‌نشستند و مصاحبه می‌کردند فکر می‌کردند هنوز ممکن است {شاه} برگردد.

یعنی شما زمانی که بهرحال به ۱۰ سال زندان محکوم شدید. چه سالی بود که محکوم شدید، درست قبل از تشکیل سازمان چریکهای فدایی خلق، درست است؟

نه، بعد از تشکیل سازمان. من ۱۰ شهریور سال ۱۳۵۰ دستگیر شدم. در بهمن ماه {آن سال} محکوم شدم.

بسیار خوب. یعنی شما به ۱۰ سال زندان محکوم شدید و با انقلاب بهمن {۱۳۵۷} درواقع مردم شما را آزاد کردند؟

در سوم آذر ۱۳۵۷ آزاد شدم، با انقلاب مردم.

یعنی شما وقتی که از زندان آزاد شدید این شورش انقلابی مردم شروع شده بود. حس نکردید بعنوان کسی که قرار بود پیشاهنگ خلق برای یک شورش انقلابی باشد درواقع پشت سر خلق است؟ خلق زود‌تر از او شروع به کارش کرده است، انقلابش را شروع کرده است؟

چرا، حس کردیم.

حس کردید؟

بله خیلی طبیعی بود، واقعیت بود.

یعنی در داخل زندان، درواقع شما بهرحال عده زیادی بودید که زندانی بودید، اینکه مشی شما ممکن است غلط باشد بحث می‌شد و نتیجه ایی داد؟

بله بحث شد. از‌‌ همان سال ۱۳۵۰ بحث شد. اولین نفرش هم بیژن جزنی بود. او به نقد و بررسی مشی و برنامه‌ها پرداخت و با تجربه ایی که مشاهده کرد، یکی دو سال بعد شروع به نوشتن کرد. در اینکه همه ما شروع می‌کنیم تا انقلاب ما انقلاب توده‌ها شود، یعنی موتور کوچک برود تا موتور بزرگ توده‌ها را فراهم کند، تجدید نظر کرد و اصلاح کرد و اینکه ما باید کار صرف سیاسی بکنیم. خب در زندان اختلافاتی بوجود آمد، دو دسته شدند. یک دسته با‌‌ همان نظرات اولی و دسته دیگر با نظرات بیژن.
بعدا که در سال ۱۳۵۴ بیژن و بعضی‌ها را که کشتند، بعد از آن هم این بحث ادامه پیدا کرد. هرچقدر که زمان می‌گذشت از تعداد مدافعان استراتژی و تاکتیک احمدزاده کمتر می‌شد، بیشتر به طرف نظرات بیژن جزنی می‌آمدند، و بعضی دیگر هم کاملا ردش می‌کردند. یک بخشی هم بودند که بعدا گروه راه کارگر را تشکیل دادند آن‌ها از‌‌ همان بحث‌ها جدا شدند.

یعنی بعد از انقلاب، زمانی که در سازمان چریکهای فدایی خلق انشعاب شد و یک گرایش خیلی محکم و قوی در داخل سازمان به طرف حزب توده ایران بروز کرد، و بهرحال شما هم جزو‌‌ همان طیفی بودید که این گرایش را داشتید، و حتی بعد‌ها نظریه اینکه که اصلا باید وحدت کرد و در داخل حزب توده ایران ادغام شد، که باز هم شما از مدافعان آن بودید، درست است؟

بله.

یعنی این‌ها نتیجه یک بحث‌های بود که از پیش شده بود؟

نه. ببینید آقای فانی، اصلا انقلاب اسلامی بهمن ۱۳۵۷ یک پدیده ایی در نوع خودش بود. ما برای شناخت آن دچار اختلاف شدیم. طبیعی هم بود. ما همه در زندان بودیم، یا در خانه‌های تیمی، یا در خفا بودیم. مگر کتابی آزاد بود تا ما بخوانیم، ما مگر اندیشه ایی مغایر هم داشیتم که بخوانیم. ما‌‌ همان چیزهایی را که می‌خواندیم به آن ایمان داشتیم و می‌خواستیم‌‌ همان را عمل کنیم و متعهد بودیم که عمل کنیم. ولی وقتی که انقلاب شد این پدیده همه ما را دچار بحث و جدل کرد.
از‌‌ همان اول دسته ایی گفتند نه و‌‌ همان قدیم درست است و‌‌ همان اولش یعنی ۱۳۵۰ درست است. خب آن‌ها دسته ایی بودند که نیامدند به سازمان و جدا شدند. دسته دیگر بودند که بحث برسر بود که این حکومت چیست؟ این حکومت وابسته است؟ این حکومت پایه اجتماعی آن چیست؟ این خرده بورژوا است؟ و از این چیز‌ها که شما شنیده‌اید و خیلی‌ها می‌دانند. این اختلاف نظر بوجود آمد. هیچ چیز از پیش تعیین شده ایی وجود نداشت.
خود من مفصل این را توضیح داده‌ام که چگونه در اثر گیجی و گرفتاری‌های آن اوضاع و احوال به نظرات حزب توده کشیده شدیم. چون حزب توده یک سیستم داشت، سیستم تضاد جهانی و راه و روش ضدسرمایه داری داشت. در ایران معلوم بود چه کار دارد می‌کند. ما که همه‌اش گیج بودیم و می‌خواستیم یک کاری بکنیم، بعد اشتباه می‌کردیم، بعد کار دیگری می‌کردیم. توده عظیمی هم همراه ما بود که از ما انتظار داشتند. ما در موقعیتی نبودیم که بتوانیم به آن‌ها پاسخ بدهیم. خودمان دچار مشکل بودیم.
بنابراین مشکل ما این بود که بخاطر جوانی ما، اگر اسمش را جوانی بگویید، دچار انشعاب شدیم. دچار انشعاب‌های بدی شدیم و ما خودمان همدیگر را تضعیف کردیم. با هر انشعاب به همدیگر حمله کردیم، به همدیگر بد گفتیم. خب توده مردم هم بهرحال می‌بینند که آن‌ها دارند خودشان را می‌زنند، بهتر است از آن‌ها دور شویم.

شما الان آقای حمیدیان، نظر سیاسیتان چیست؟ شما تشکیلاتی نیستید، به سازمان فدایی‌ها وابسته نیستید، از آن استعفا کردید، درست است؟

بله.

ولی نظر سیاسی خودتان چیست؟ شما فکر می‌کنید که چه باید بشود؟ چه راهی بایستی برای پیشرفت مثلا جامعه ایی مثل ایران انتخاب شود؟

ببینید، تجربه شخصی خودم را خدمت شما عرض بکنم. من از این مسیری که طی کردم پشیمان نیستم. بخاطر اینکه با عشق و علاقه به میهنم و به مردمم و به زحمتکشان کشورم و به تعالی کشورم آن مایه را گذاشتم. رفقا و دوستانی که رفتند، نزدیک‌ترین دوستان ما چه آنهایی که می‌شناختم یا نمی‌شناختم، آن‌ها همه به همین عشق بودند. اما راه ما به نتیجه نرسید. شکست و عدم پیروزی ما به معنای غلط بودن هدف‌ها و عشق و علاقه ما نیست. همین الان هم، من به همین عشق زندگی می‌کنم.
اما دیگر به قول معروف هرگز بدون گز کردن نمی‌برم. یعنی چه؟ یعنی تعصب را در سیاست تفکیک می‌کنم. می‌خواهم این تجربه مستقیم خودم را بگویم. ما در شرایط کشورمان همین الان هم از تعصب باید پرهیز کنیم. برای اینکه تعصب در سیاست آدم را به جاهای خطرناک می‌برد، حتی به دشمنی با دوستان می‌برد. اگر تعصب نباشد واقع بین می‌شود، هنر ممکن هاست. ببینیم چه اندازه می‌توانیم گام برداریم. توصیه من به نسل امروزم این است که به وضعیت نگاه کنید.
همینطوری آرمان‌ها و آرزو‌ها را نیاورید، این آرزو ویران می‌شود. آن آرزو‌ها خوبند، خیلی هم خوبند، نمی‌شود آدم بگوید من از بدی‌ها تمکین بکنم، ولی ناچارید که لقمه را به اندازه دهان بردارید، تا گام بعدی. گام بعدی به نظرم و امیدوارم که به نتیجه برسد.

شما خیلی به راحتی می‌توانستید یکی از افراد سیاهکل باشید. یعنی در آن گروهی که شما بودید در آن زمان یکی از افراد شما جزو ۹ نفری بود که به سیاهکل حمله کرد. و تقریبا همه آن‌ها هم کشته شدند، یا دستگیر شدند و بعدا اعدامشان کردند. شما می‌توانستید به راحتی یکی از آن‌ها باشید. آیا الان که برمی گردید و به آن نگاه می‌کنید، فکر می‌کنید که شما آدم خیلی خوشبختی بودید که جزو آن‌ها نبودید؟ یعنی ماندید و زندگی کردید با توجه به اینکه همه این ناملایمات و زندان و همه این چیز‌ها را هم کشیدید. ولی از یک نظرهایی فکر می‌کنید که بهرحال هنوز زنده‌ام؟

نه. اخلاق شخصی من این نیست که آن‌ها رفتند و حالا خوشحالم که من مانده‌ام. گاهی وقت‌ها می‌گویم که‌ای کاش من در کنارشان بودم. برای اینکه آن پیوندهایی که ما داشتیم چه دیده چه ندیده، چه آنهایی که می‌شناختیم و چه نمی‌شناختیم، آن‌ها برای من همیشه افتخار هستند.
اگر من هم بودم،‌ای کاش که در کنارشان بودم. حالا که من شانس این را داشتم که زندگی بکنم و این همه تحولات را دیده‌ام من دیگر آن نیستم که آن‌ها بودند. آن‌ها نبودند که این تحولات را ببینند، چه در عرصه ملی و چه در عرصه بین المللی. پدیده‌های بسیار بسیار تازه ایی در جهان و در کشور ما رخ داد. بنابراین درس آن این نیست که من بگویم آن‌ها کار بد کردند یا من خوشحالم که آن‌ها نبودند. من باز از نظر شخصی می‌گویم که در مرام ما بی‌معرفتی نبود. ما می‌خواستیم مردانه در صحنه باشیم.

نقی حمیدیان خیلی متشکرم از شرکتتان در برنامه «به عبارت دیگر». ممنون از شما.

من هم متشکرم.


تمجید موسوی از تظاهرکنندگان؛ محکومیت خشونت از سوی کروبی

موسوی و کروبی
تعدادی از نمایندگان مجلس خواستار اعدام کروبی و کروبی شده اند
به گزارش وبسایت "کلمه"، میرحسین موسوی در بیانیه کوتاهی اعتراضات روز 25 بهمن را "دستاورد بزرگ ملت و جنبش سبز" خوانده و از "پایداری خیرکننده مردم" تمجید کرده و مهدی کروبی نیز در بیانیه جداگانه ای خشونت علیه معترضان را محکوم کرده است.
به گزارش "کلمه" که اخبار مربوط به میرحسین موسوی و معترضان را منعکس می کند، آقای موسوی در بیانیه خود که به تاریخ 26 بهمن نگاشته شده نوشت: "پس از راهپیمایی شکوهمند شما در روز 25 بهمن، این دستاورد بزرگ ملت و جنبش سبز که با شرکت همه قشرهای مردم از مردان و زنان سلحشور جامعه، در مقابل ناباوری بسیاری از بدبینان و اقتدارگرایان شکل گرفت، از دو سو مورد تهاجم قرار گرفته است."
آقای موسوی از دو گروه انتقاد می کند: "از یک سو مورد تهاجم اقتدارگرایانی که چشم به پست و مقام و زر و زور در آینده دارند و از سوی دیگر تلاش بیگانگان و موج سواران بین المللی برای پی گرفتن مطامع خود بوده است که هر دو تلاش کرده اند که جنبش را به صهیونیسم و آمریکا و اذناب آن منتسب کنند."
در روز 25 بهمن معترضان ایرانی به درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی سعی داشتند در حمایت از جنبش های مردمی در تونس و مصر تظاهرات کنند که با حضور گسترده نیروهای پلیس و امنیتی در سطح تهران و سایر شهرها روبرو شدند.
در این تظاهرات که علیرغم ممانعت گسترده پلیس، در نقاط مختلف تهران و چند شهر دیگر برگزار شد شعارهای تند ضدحکومتی سر داده شد و طی آن حداقل دو نفر کشته و تعدادی مجروح شدند.
این اعتراضات با واکنش تند مقام های حکومت ایران روبرو شده است. از جمله بعضی نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار اعدام موسوی و کروبی - از رهبران جنبش "سبز" - شده اند.
آقای موسوی در این بیانیه اشاره ای به این واکنش ها نمی کند. این بیانیه در شرایطی منتشر می شود که آقای موسوی از پیش از شروع تظاهرات اعتراضی 25 بهمن، تحت حصر خانگی بوده است. مهدی کروبی نیز از چند روز پیش تحت حصر خانگی بوده است.
میرحسین موسوی در این بیانیه بار دیگر اتهام حکومت ایران دایر بر وابستگی جنبش مخالفان به کشورهای خارجی را رد می کند.
او می نویسد: "این درحالی است که افتخار بزرگ جنبش سبز در استقلال و تکیه آن بر نیروی عظیم ملت بوده است. جنبش سبز همواره با بیگانگان فاصله داشته و اهداف اصلی آن احیای ارزش های انقلاب و آرمان های امام راحل و مطالبات آزادی خواهانه و متکثر ملت شریف ایران بوده و همواره تلاش کرده است که از راه های مسالمت آمیز، اهداف خود را با تاکید بر اصل بنیادین کرامت ذاتی انسان و به رسمیت شناختن حق ملت برای حاکمیت بر سرنوشت خود و اجرای بدون تنازل قانون اساسی دنبال کند."
او در پایان این بیانیه می نویسد: "این همراه کوچک شما ضمن تبریک به مناسبت پایداری خیرکننده مردم، شهادت فرزندان عزیز شما ملت سرفراز را تسلیت می گویم."

بیانیه کروبی

مهدی کروبی نیز در بیانیه ای که وبسایت او، "سحام نیوز"، منتشر کرده ضمن تقدیر از حضور مردم در راهپیمایی 25 بهمن نوشته است: "... متاسفانه بار دیگر راهپیمایی مسالمت آمیز مردم توسط افرادی که رفتار و نقش و وابستگی آنها به نهادهای خاص بر همگان معلوم و مشخص است به خشونت کشیده شد و جمعی از مردم مجروح و تعداد کثیری نیز بازداشت شدند."
او همچنین به خانواده های صانع ژاله - دانشجوی رشته نمایش دانشگاه هنر - و محمد مختاری، 22 ساله، که در جریان اعتراضات 25 بهمن کشته شدند تسلیت گفت.
آقای کروبی نوشت: "... ضمن محکومیت شدید برخوردهای خشن و غیرانسانی و غیراسلامی هشدار می دهیم که تا دیر نشده است پنبه ها را از گوش هایتان خارج کنید و صدای مردم را بشنوید. اعمال خشونت آمیز و مخالفت و عناد با خواست مردم تا زمانی و جایی می تواند به استمرار چنین وضعیتی کمک کند. از سرنوشت دوری حکومت ها از مردم عبرت بگیرید."
او خواستار آزادی زندانیان سیاسی و روزنامه ها شد و نوشت که "هراس از هیچ تهدیدی" ندارد و آماده پرداخت هرگونه هزینه ای در "این راه پر فیض است."
محمود احمدی نژاد نیز که اعلام پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری 1388 نقطه شروع جنبش گسترده اعتراضی در ایران بود سه شنبه شب در مصاحبه ای با تلویزیون ایران در ارتباط با اعتراضات 25 بهمن گفت: "ملت ایران دشمنان فراوانی دارد... حضور باشکوه مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال به نظر بدخواهان خوب نیامد."
او افزود: "۲۲ بهمن را مردم مال خودشان می‌دانند و عده‌ای می‌خواستند این پررنگ را کم‌رنگ کنند و اشتباه کردند، البته همانطور که گفتم دشمنی‌ها علیه ملت ایران و دولت فراوان است، ولی آنها نتیجه نمی‌گیرند... نه این‌که ضعف و اشکالی نیست. کی گفته که ما در دنیای کمال هستیم، من خود بیشتر از همه اشکالات را می بینم، می‌دانم و می‌گویم."
آیت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی روز سه شنبه با عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه دیدار کرد اما هیچ اشاره ای به اعتراضات مخالفان در روز دوشنبه نکرد.
رهبر ایران که بخش عمده شعارهای معترضان در تظاهرات 25 بهمن متوجه او بود، فقط در مورد موضع گیری آمریکا نسبت به تحولات مصر گفت: "آمریکاییها به دنبال مصادره حرکت عظیم مردم مصر هستند و جمهوری اسلامی ایران با دخالت طرفهای خارجی در مصر مخالف، و معتقد است مردم باید تصمیم گیر اصلی باشند."
روز سه شنبه ۲۳۳ نفر از نمایندگان مجلس بیانیه‌ای را در محکومیت تظاهرات روز گذشته منتشر کردند که در بخشی از آن، مسئولیت "شهادت یک دانشجوی بسیجی و سایر خسارت‌های وارده" را متوجه مهدی کروبی و میرحسین موسوی دانسته و نوشتند: "کاسه صبر ملت از مدارا در برابر این آقایان لبریز شده است و همگان خواستار اشد مجازات آن‌ها هستند."
تلویزیون جمهوری اسلامی تصاویری بی‌سابقه از تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به نمایش گذاشت که شعارهایی چون "موسوی و کروبی اعدام باید گردند" و "مرگ بر خاتمی" سر می‌دادند.
واحد مرکزی خبر صدا و سیما نیز گزارش کرد که عده‌ای نمایندگان مجلس، پارچه ای را بر دیوار جایگاه هیات رئیسه نصب کرده‌اند که روی آن نوشته شده است: "ما نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواستار محاکمه و اشد مجازات موسوی و کروبی به جرم افساد فی الارض و اقدام علیه امنیت ملی کشور هستیم".



برگزاری تشییع جنازه صانع ژاله همراه با ابهام در مورد قاتل او

صانع ژاله
طرفداران و مخالفان دولت در مورد گرایش سیاسی و تعلق تشکیلاتی صانع ژاله اختلاف نظر دارند
رسانه های دولتی ایران از برگزاری مراسم تشییع جنازه "شهید" تظاهرات 25 خبر داده اند در حالیکه رسانه ها و تشکل های مخالف، هواداری او از دولت و ارتباط او با نهادهای امنیتی را تکذیب کرده اند.
صبح روز چهارشنبه، 27 بهمن (16 فوریه)، رادیو دولتی ایران گزارش کرد که "جمع کثیری از دانشجویان و مردم هم اکنون در ورودی دانشگاه هنر تجمع کرده اند و منتظر تشییع پیکر شهید صانع ژاله هستند" و افزود که جمعیت حاضر دست نوشته هایی حاوی شعارهایی علیه رهبران اصلاح طلب و منتقدان دولت در دست دارند.
این گزارش برخی از این شعارها را نیز به این ترتیب ذکر کرده است: 'فتنه گر، صهیونیست، پیوندتان مبارک'؛ 'موسوی، خاتمی، کروبی،محاکمه و اعدام باید گردند'؛ 'کروبی و موسوی محارب فی الارض اند' و شعاری به زبان عربی که فتنه را بدتر از قتل دانسته است.
از زمان تظاهرات اعتراضی علیه نتیجه بحث برانگیز انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، مقامات و رسانه های دولتی این اعتراضات را "فتنه" و شخصیت های اصلاح طلب و رهبران مخالفان، به خصوص مهدی کروبی و میرحسین موسوی را "سران فتنه" خوانده اند.
محمد مختاریدر این گزارش آمده است که محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز برای شرکت در مراسم تشییع پیکر "شهید صانع ژاله" در تجمع دانشجویان و مردم حاضر شد.
آقای رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران، از جمله نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بود اما پس از دستور آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، در مورد قبول همین نتیجه، از مخالفت دست برداشت.
وی روز گذشته در سخنانی، آقایان کروبی و موسوی را به دلیل دعوت به تظاهرات همبستگی با قیام های ضد حکومتی اخیر در مصر و تونس به شدت مورد حمله قرار داد.
این تظاهرات در روز دوشنبه، 25 بهمن، در تهران و شماری دیگر از شهرهای ایران برگزار شد و فعالان و منابع خبری مخالف دولت از حضور گسترده مردم در آن خبر دادند اما رسانه های دولتی گفتند که از دعوت به تظاهرات استقبالی به عمل نیامد هر چند این تظاهرات واکنش تند و اظهارات خشم آلود گروهی از مقامات حکومتی را در پی آورد.
محمد مختاری یکی دیگر از کشته شدگان تظاهرات 25 بهمن است
در پایان این تظاهرات، منابع خبری دولتی از کشته شدن یک نفر در اثر اصابت گلوله خبر دادند و خبرگزاری فارس، که از دولت حمایت می کند، گفت که این شخص در اثر تیراندازی تظاهرکنندگان "به سوی مردم و رهگذران شهید" شده است.
ساعاتی بعد، این خبرگزاری گزارش کرد که "شهید صانع ژاله"، متولد سال 1363 در شهرستان پاوه، دانشجوی رشته نمایش دانشگاه هنر تهران بود که "توسط گروه های تروریستی در خیابان امیراکرم تهران" به ضرب گلوله زخمی شد و در بیمارستان جان داد.
پیش از آن، سرتیپ پاسدار احمد رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی، از کشته شدن یک نفر و زخمی شدن هشت یا نه نفر در اثر تیراندازی در خیابان توحید و نواب خبر داده بود و برخی دیگر از منابع خبری و سایت های طرفدار دولت، نقاط دیگر تهران از جمله خیابان جمال زاده را محل وقوع تیراندازی منجر به قتل یک نفر معرفی کرده بودند.
روز گذشته، منابع خبری طرفدار حکومت با انتشار تصاویری از صانع ژاله، گفتند که این دانشجوی رشته نمایش، از اعضای بسیج بود و در اثبات گفته های خود، تصویری از کارت عضویت بسیج، با عکس و نام وی نیز چاپ کردند و به نقل از اعضای خانواده این دانشجوی هنر، مخالفان دولت را هدف انتقاد شدید قرار دادند و آنان را مسئول کشته شدن فرزندشان دانستند.
خبرگزاری دولتی ایران - ایرنا - نیز به نقل از فرماندار پاوه، اعضای خانواده ژاله را از افراد متدین و معتقد به حکومت معرفی کرد هر چند، به نوشته سایت راه سبز، خانواده ژاله از مسلمانان سنی هستند.
صانع ژاله و آیت الله منتظریرادیو دولتی ایران در گزارش اولیه خود در مورد تشییع جنازه صانع ژاله از تجمع گروه کثیری از مردم برای شرکت در این مراسم خبر داده و به نظر می رسد که مقامات حکومتی در نظر داشته اند با سازماندهی تجمعی بزرگ در محل دانشکده هنر در چهارراه ولیعصر تهران، از این فرصت به عنوان نمایشی از مخالفت عمومی با معترضان استفاده کنند.
صانع ژاله به روایت مخالفان
در همانحال، وبسایت های مخالف دولت با انتشار بیانیه ها، دیدگاه ها، تصاویر و اسنادی گفته اند که صانع ژاله به هیچوجه ارتباطی با بسیج دانشجویی نداشت و در واقع، از طرفداران جنبش سبز بود.
از جمله سایت کلمه، که دیدگاه ها و اخبار مربوط به میرحسین موسوی را منعکس می کند، متن مصاحبه ای را با سجاد رضایی، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه هنر، منتشر کرده که گفته است صانع ژاله در این انجمن عضویت داشت ، از انقلاب و نظام اسلامی حمایت می کرد اما خواستار اصلاحات تدریجی در حکومت بود                تصویری از صانع ژاله (اولین نفر سمت چپ) در ملاقات دانشجویان با آیت الله منتظری
آقای رضایی، با اشاره به عکسی که گفته می شود صانع ژاله را در دیدار با آیت الله حسینعلی منتظری نشان می دهد، عضویت دانشجوی کشته شده در بسیج دانشجویی را رد کرده و گفته است که وی با ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی همراهی می کرد و از فعالان ترتیب دهنده سخنرانی آقای موسوی در دانشگاه هنر بود.
سجاد رضایی گفته است که ممکن است ژاله در دوران قبل از دانشگاه "زمانی که بسیجی بودن ارزش و اعتبار داشت" عضو سازمان بسیج بوده باشد " و افزوده است که خود او نیز در دوره ای عضو بسیج بود "اما دلیل نمی شود که فردا من را هم به نام بسیجی جا بزنند."
اطلاعیه دانشجویان مخالفوی گفته است که انجمن اسلامی برنامه ای برای تشییع جنازه صانع ژاله دارد که شامل قرائت پیام این انجمن است "تا مردم بدانند که ما دوست و همرزم مان را تنها نمی گذاریم" اما معلوم نیست که این پیام در مراسمی و به شکل قرائت خواهد شد.
همچنین، وبسایت راه سبز، که اخبار جنبش سبز را منتشر می کند، متن بیانیه سازمان ادوار تحکیم وحدت را در باره "شهادت" صانع ژاله منتشر کرده که در آن، نیروهای دولتی مسئول قتل این دانشجوی رشته هنر معرفی شده اند.
همین سایت خبری گزارشی را با عنوان "فراخوان دانشجویان جهت حضور در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله" منتشر کرده و به نقل از گروه های مختلف دانشجویی نوشته است که آنان "روز چهارشنبه در مراسم تشییع جنازه این شهید آزادیخواه شرکت خواهند کرد و اجازه برگزاری مراسم تشییع جنازه حکومتی را نخواهند داد."

تشکلهای دانشجویی غیر دولتی در مورد "شهادت" ژاله اطلاعیه هایی منتشر کرده اند
در همین گزارش، به نقل از یکی از اعضای دفتر تحکیم وحدت آمده است که صانع ژاله در عصر روز دوشنبه و در حالیکه به دلیل حمله ماموران دولتی به تظاهرکنندگان، همراه با مردم در حال فرار بود، هدف اصابت تیر مستقیم یکی از ماموران لباس شخصی قرار گرفت و به شدت زخمی شد.
به گفته وی، دانشجویان از کشته شدن این دانشجو خشمگین هستند و "نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی را مسئول مرگ این نویسنده و هنرمند جوان کشور" می دانند.
سایت راه سبز در گزارشی دیگر در این زمینه، گفته است که مقامات امنیتی در پاوه و استان کرمانشاه، خانواده ژاله را تحت فشار قرار داده اند تا در مصاحبه ای، فرزند خود را بسیجی طرفدار دولت معرفی کنند و رهبران مخالف را مسئول کشته شدن او اعلام دارند و در این مورد، یکی از خویشان صانع ژاله را که از طرفداران تندرو حکومت است، واسطه و عامل فشار قرار داده اند.
این سایت، بیانیه ای را نیز از سوی تشکلی موسوم به "انجمن قلم کردستان" منتشر کرده که در آن هم، نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی، مسئول مرگ صانع ژاله دانسته شده اند.
روز گذشته خبرگزاری فارس همچنین گزارش کرد که یکی دیگر از زخمی های تظاهرات روز دوشنبه، به نام محمد مختاری، 22 ساله، که در بیمارستان بستری شده بود "به درجه شهادت نایل شد."
وبسایت راه سبز در گزارشی به نقل از ارگان خبری فعالان حقوق بشر، نوشته است که محمد مختاری، فرزند اسماعیل، در اثر اصابت گلوله مستقیم ماموران امنیتی موتور سوار به سوی تظاهرکنندگان در حوالی خیابان رودکی از ناحیه کتف زخمی شد و به بیمارستان انتقال یافت و افزوده است که با توجه به وضع او پس از اصابت گلوله، به نظر می رسد که علت مرگ، عدم رسیدگی به موقع پزشکی بوده باشد.




'لیبی با اعتراضات خشونت بار روبرو شد'

در حالی که ناآرامی در برخی نقاط از جهان عرب ادامه دارد، گزارش ها حاکی است در شهر بنغازی لیبی، تظاهرات خشونت بار در جریان است.
شاهدان عینی گفته اند که هزاران معترض در واکنش به دستگیری یک فعال حقوق بشر، در اطراف ادارات دولتی دست به تجمع زده اند و در همین حال گروه هایی از مردم نیز با سرازیر شدن در خیابان ها به سمت این ساختمان ها در حال راهپیمایی هستند.
معترضان به سوی ماموران پلیس سنگ پرتاب می کنند و گفته می شود که پلیس در واکنش، به روی آنها آبپاش فشار قوی گشوده و از گلوله های مشقی و گاز اشک آور استفاده کرده است.
بنا به یک گزارش چهارده نفر زخمی شده اند.
در روزهای اخیر گروه های مخالف دولت با توسل به شبکه های اجتماعی در اینترنت از مردم خواستند که در تظاهرات و اعتراضات روز پنجشنبه (شانزده فوریه)، شرکت کنند.
سرهنگ قذافی، رهبر لیبی، گفته است که احتمالا خودش به تظاهرکنندگان ملحق خواهد شد.
در همین حال، تلویزیون دولتی لیبی گزارش کرده که هواداران دولت، تظاهرات برپا کرده اند و تصاویری از یک راهپیمایی در طرابلس را نشان داده است.




انتقاد شدید اوباما از سرکوب مخالفان در ایران

باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا با انتقاد شدید از سرکوب معترضان به وسیله حکومت ایران، از دولت های خاورمیانه خواست از برخورد خشونت آمیز با طرفداران دموکراسی خودداری کنند.
آقای اوباما با ابراز همبستگی با معترضان ایرانی گفت: "امیدواری و توقع من این است که کماکان شاهد این باشیم مردم ایران شجاعت ابراز اشتیاق برای به دست آوردن آزادی بیشتر و حکومتی مبتنی بر مردم سالاری بیشتر را داشته باشند."
باراک اوباما روز سه شنبه در یک کنفرانس خبری در کاخ سفید صحبت می کرد.
او گفت به حکومت های متحد آمریکا در خاورمیانه پیامی قوی فرستاده ایم که از آن چه در مصر به وقوع پیوست یاد بگیرند و نه از آن چه در ایران روی می دهد.
آقای اوباما گفت: "نقطه تناقض آمیز این است که حکومت ایران وانمود می کند که از آن چه در مصر رخ داده شادمان است ولی با کتک زدن و تیراندازی به سوی مردمی که سعی داشتند به طور مسالمت آمیز نظر خود را بیان کنند، متضاد آن عمل کرده است. "
باراک اوباما همچنین بر این موضوع تاکید کرد ایالات متحده قصد دخالت در رخدادهای کشورهای خاورمیانه را ندارد و گفت: "آمریکا نمی تواند آن چه را که در ایران رخ می دهد، تعیین کند."
بعضی از مسوولان حکومت ایران، رهبران مخالفان را با آمریکا و اسرائیل مرتبط دانسته اند.
علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران هم با متهم کردن آمریکا به جریان سازی رخدادهای 25 بهمن، از "به تله افتادن" رهبران مخالفان ابراز تعجب کرد.
باراک اوباما همچنین گفت با آزادی عمل بیشتری که به خاطر وجود ابزاری مانند تلفن همراه هوشمند و تویتر به وجود آمده است، حکومت ها باید بیشتر از پیش متوجه این موضوع باشند که باید بر اساس خواسته شهروندان خود عمل کنند.
آقای اوباما تاکید کرد دولت های خاورمیانه متوجه این موضوع شده اند و گفت: "امیدوارم آنها بتوانند به گونه ای عمل کنند که پاسخ اشتیاق مردم برای تغییر باشد و همواره طوری عمل کنند که منجر به خشونت نشود."
هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه آمریکا نیز روز گذشته از حمایت "صریح" دولتش از خواسته های مردم ایران خبر داد.
خانم کلینتون گفت: "آنچه امروز در ایران اتفاق می افتد بیانگر شجاعت مردم این کشور است و نشان دهنده دو رویی رژیم ایران است که طی سه هفته گذشته به طور مرتب آن چه را که در مصر در جریان بود، می ستود."
کاخ سفید پیش از برگزاری راهپیمایی مخالفان دولت ایران در روز دوشنبه ، دو بار از حکومت این کشور خواسته بود به معترضان مجوز دهد تا بتوانند تجمع اعتراضی برگزار کنند.

حقوق بشر در ایران

گروهی از نمایندگان مجلس سنای آمریکا خواستار تعیین یک ناظر مستقل برای رسیدگی به وضع حقوق بشر در ایران شده اند.
بیست و چهار نفر از سناتورهای دموکرات در نامه ای به هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه آمریکا، از او خواستند با همکاری با شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، زمینه تعیین یک ناظر حقوق بشر در ایران فراهم شود.
سناتورهای آمریکایی در نامه خود با اشاره به فعالیت یک ناظر مستقل در زمینه حقوق بشر در ایران در فاصله سال های 1984 تا 2002 نوشتند، وضع کلی حقوق بشر در این کشور در این دوره کمی بهتر شد ولی این وضع یا توجه به عدم فعالیت چنین ناظری در سال های اخیر رو به افول رفته است.





وزارت علوم:۲۵۰ هزار متخصص ايرانى در آمريكای شمالی هستند

دانشجویان
مقام هاى وزارت علوم مى گويند كه حدود ۲۵۰ هزار مهندس، پزشك و متخصص ايرانى در آمريكاى شمالى زندگى مى كنند.
حسين نادرى منش، معاون آموزشى وزارت علوم ایران گفت که براى تربيت هر يك از متخصصين، يك ميليون دلار هزينه مى شود، يعنى سرمايه اى معادل ۲۵۰ ميليارد دلار در آنجا داريم كه بايد تلاش كنيم از اين سرمايه استفاده كنيم.
اين در حالى است كه پيشتر كامران دانشجو، وزير علوم، تحقيقات و فناورى ايران گفته بود كه "ما به هيچ عنوان در كشور فرار مغزها نداريم و تكرار اين جمله از سوى برخى از افراد، توهين به جامعه دانشگاهى است."
در عين حال تعدادى از نمايندگان مجلس ايران طى ماههاى گذشته از افزايش مهاجرت نخبگان ايرانى به خارج از اين كشور، ابراز نگرانى كرده بودند.
بر اساس گزارش صندوق بين‌المللى پول، ايران در آمار مهاجرت نخبگان، از ميان ۹۱ كشور دنيا رتبه اول را دارد.
صندوق بين‌المللى پول پيشتر گزارش داده بود كه سالانه حدود ۱۸۰ هزار تحصيل‌كرده به اميد يافتن موقعيت‌هاى شغلى بهتر از ايران خارج مى‌شوند.
به گزارش صندوق بین المللی پول، خروج حدود ۱۸۰ هزار تحصيلكرده به معنى خروج سالانه ۵۰ ميليارد دلار ارز از ايران است.
بر اساس اين گزارش، خروج اين تعداد تحصيلكرده از ايران، به معنى خروج سالانه ميليارد ها دلار ارز از اين كشور است.



بانک جهانی درباره افزایش بهای مواد غذایی هشدار داد

انبار پیاز
بانک جهانی با هشدار درباره افزایش بهای مواد غذایی در بازاهای جهانی هشدار داده است.
به گزارش بانک جهانی، افزایش بی سابقه قیمت مواد غذایی باعث شده ۴۴ میلیون نفر در سراسر جهان از تابستان گذشته به زیر خط فقر رانده شوند.
بر این اساس، بهای مواد خوراکی در فاصله چهار ماهه اکتبر ۲۰۱۰ تا ژانویه ۲۰۱۱ حدود ۱۵ درصد افزایش داشته است.
بانک جهانی از گروه ۲۰ خواسته است در اجلاس این هفته خود به این موضوع رسیدگی کند.
رابرت زلیک، رئیس بانک جهانی در بیانیه ای گفت: "قیمت جهانی مواد خوراکی به طور خطرناکی رو به افزایش است و ده ها میلیون نفر را در سراسر جهان تهدید می کند."
آقای زلیک همچنین گفت روند فزاینده بهای مواد خوراکی از عوامل ناآرامی های اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقاست، هرچند که عامل اصلی آن نیست.
افزایش شدید بهای مواد خوراکی در سال ۲۰۰۸ شورش و ناآرامی در چند کشور جهان را به همراه داشت. بانک جهانی در آن زمان پیشبینی کرد ۱۲۵ میلیون نفر در فقر شدید زندگی می کنند.
بانک جهانی می گوید بهای مواد غذایی در شرایط کنونی ۳ درصد کمتر از سال ۲۰۰۸ است.
با این حال، متوسط قیمت این مواد ۲۷ درصد بیشتر از سال گذشته است.



09:44 واحد مرکزی خبر لحظاتی پیش گزارش کرد که مراسم تشییع جنازه صانع ژاله در دانشگاه تهران پایان یافت و جنازه او برای خاکسپاری به زادگاهش، شهرستان پاوه، منتقل شد. این گزارش می افزاید که صدها دانشجو هنوز در مقابل دانشگاه اجتماع کرده اند و با ابراز حمایت از رهبر جمهوری اسلامی، خواستار برخورد قوه قضاییه با "سران فتنه" هستند و نیروی انتظامی هم برای جلوگیری از ایجاد ترافیک، در محل حضور دارد.
09:41 خبرگزاری رویترز گزارش کرده است که طرفداران حکومت در ایران در جریان مراسم تشییع جنازه یکی از قربانیان تظاهرات اخیر تهران، با مخالفان درگیر شدند.
09:30 خبرگزاری ایسنا در گزارشی پیرامون مراسم تشییع جنازه در دانشگاه تهران، نوشته است که پس از اقامه نماز میت، شرکت کنندگان در این تجمع اعلام کردند که بعد از اقامه نماز ظهر و عصر در دانشگاه تهران، در میدان ارک در مقابل دادگستری تحصن خواهند کرد. این خبرگزاری دلیل تحصن را گزارش نکرده اما روز گذشته، برخی منابع دولتی از تحصن در میدان ارک تا اقدام قوه قضاییه در بازداشت و محاکمه رهبران مخالف دولت خبر دادند.
09:24 سایت رادیو و تلویزیون دولتی ایران گزارش کرده است که شرکت کنندگان در تشییع جنازه صانع ژاله، پس از ادای نماز میت، به سوی میدان انقلاب در حرکتند و شعار می دهند. این منبع خبری، بعضی از شعارها را چنین گزارش کرده است: موسوی منافق اعدام باید گردد؛ مرگ بر منافق؛ می کشم، می کشم آنکه برادرم کشت؛ حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست؛ مرگ بر ساکتین.
 09:14 به گزارش خانه ملت، کمیته رسیدگی به ماهیت افراد ضد انقلاب که در واکنش به تظاهرات روز 25 بهمن به دستور رئیس مجلس تشکیل شده تا کنون سه جلسه برگزار کرده است.
09:11 دفتر رئیس جمهوری ایران در بیانیه ای نسبت به تظاهرات اعتراضی روز 25 واکنش نشان داده و گفته است: "دشمنان ایران اسلامی در برابر اقیانوس بیکران ملت قطره ای بیش نیستند و بدانند که ایران عرصه سیمرغ است."
09:06 خانه ملت - سایت اطلاع رسانی مجلس - به نقل از رئیس کمیسیون اصل 90 گفته است که روز گذشته جلسه پرسش و پاسخ با حضور فرماندهان نیروی انتظامی و سپاه پاسداران و وزیران کشور و اطلاعات برگزار شد و آنان "گزارشهای مطلوبی از روابط سران فتنه با خارج از کشور و نحوه انتخاب تاریخ تحرکات ارائه کردند."
09:01 واحد مرکزی خبر گفته است که جنازه صانع ژاله برای ادای نماز میت تا محوطه برگزاری نماز جمعه در دانشگاه تهران تشییع شده است و یکی از دانشجویان دانشگاه تهران، در سخنانی از تعلل قوه قضاییه در برخورد باسران فتنه انتقاد کرده است.
08:41 سایت سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ایران گفته است که شرکت کنندگان در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله پس از تجمع در دانشگاه هنر تهران، "با تعداد معدودی که ظاهرا جریان فتنه هستند درگیر شدند و با شعار مرگ بر منافق آنان را از صحنه بیرون راندند."
08:35 واحد مرکزی خبر گزارش کرده که شرکت کنندگان در تشییع جنازه صانع ژاله، که از محل دانشگاه هنر در چهارراه ولیعصر آغاز شده بود، وارد محوطه دانشگاه تهران شده اند. پیشتر، برخی تشکلهای دانشجویی منتقد دولت گفته بودند خود در نظر دارند مراسم تشییع جنازه این دانشجو را برگزار کنند.
08:30 به گزارش خبرگزاری فارس مراسم تشییع جنازه صانع ژاله، دانشجوی هنر که در جریان تظاهرات 25 بهمن کشته شد، در جریان است و "به راهپیمایی عظیم علیه سران فتنه تبدیل شده است." مخالفان دولت این دانشجوی رشته هنر را از جمله منتقدان دولت دانسته و نیروهای امنیتی را به کشتن او متهم کرده اند.
08:25 به گزارش واحد مرکزی خبر، غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل، در واکنش به تظاهرات روز 25 بهمن گفته است: سران فتنه باید کیفر اقدامات مجرمانه و جنایتکارانه خود را ببینند و انشاءالله این اقدام انجام خواهد شد.
08:20 به گزارش رادیو دولتی ایران، لحظاتی پیش "تجمع بزرگ" مدرسان و طلبه ها در "محکومیت اغتشاشات اخیر تهران" در مدرسه فیضیه قم آغاز شد.
ادامه اخبار مربوط به پی آمدهای تظاهرات 25 بهمن
03:15مراسم تشییع جنازه صانع ژاله، دانشجوی دانشکده هنر تهران، چهارشنبه حدود ساعت نه صبح به وقت محلی از مقابل این دانشکده آغاز خواهد شد. مقام های جمهوری اسلامی می گویند این دانشجوی کرد، بسیجی بود و "منافقین" او را کشتند، اما مخالفان دولت ایران صانع ژاله را طرفدار میرحسین موسوی معرفی کرده اند و حکومت را مسوول قتل وی می دانند.
02:59کمیته گزارشگران حقوق بشر به نقل از یکی از دوستان صانع ژاله دانشجوی جوانی که در اعتراضات روز 25 بهمن کشته شد می نویسد: "وی به آقای موسوی رای داده بود و در تمام راهپیمایی‌ها نیز شرکت می‌کرد. نکته‌ جالب اینجاست که وی کُرد و سنی بود. همین سنی بودن وی نشان می‌دهد که وی با عقاید و تفکراتی که یک بسیجی می ‌تواند داشته باشد، بسیار فاصله داشت".
01:46خبرگزاری فارس به نقل از یکی از بسیجیان زخمی در درگیری های روز 25 بهمن می نویسد:" بنده و دوستم به عنوان يك بسيجی قصد داشتيم كه از انقلاب و آرمان‌ها دفاع كنيم، اما اغتشاشگران كه تعدادشان هم اندک بود به ما حمله كرده و موبايل بنده را هم به يغما بردند، آنقدر با سنگ و چوب به سرم زدند كه خون سرم، زمين را قرمز كرد و امروز هم با گذشت بيش از 40 ساعت از آن حادثه هنوز يكي از چشمانم باز نشده است."
01:10به گزارش سایت جرس که به مخالفان دولت ایران نزدیک است، صانع ژاله، یکی از کشته شدگان خشونت های 25 بهمن، داستانی به نام "اتوبوس" را در نشریه آزما منتشر کرده بود. به نوشته جرس، نشریه آزما از جمله نشریات متهم به شرکت در "جنگ نرم" علیه جمهوری اسلامی است. رسانه های حامی دولت، آقای ژاله را دانشجوی بسیجی معرفی کرده اند.
00:36 سجاد رضایی، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه هنر به سایت کلمه که به مخالفان دولت نزدیک است، گفت: شهید ژاله عضو انجمن اسلامی دانشگاه هنر بود و در زمان انتخابات ریاست جمهوری برای میرحسین موسوی تبلیغ می کرد.
23:56 مهدی کروبی در بیانیه ای که سه شنبه منتشر کرد، خطاب به سران حکومت گفت: "زندانیان سیاسی را آزاد و دستتان را از گلوی روزنامه ها و رسانه های مستقل بردارید، به عهد و میثاقی که با نام قانون اساسی با مردم بسته اید وفادار باشید."
23:54 به گزارش سحام نیوز، مهدی کروبی در بیانیه خود ضمن محکوم کردن "برخوردهای خشن، غیر انسانی و غیر اسلامی" به حکومت هشدار داد: "تا دیر نشده است پنبه ها را از گوش هایتان خارج کنید و صدای مردم را بشنوید. اعمال خشونت آمیز و مخالفت و عناد با خواست مردم تا زمانی و جایی می تواند به استمرار چنین وضعیتی کمک کند. از سرنوشت دوری حکومت ها از مردم عبرت بگیرید."
23:50 مهدی کروبی، از رهبران مخالفان در ایران، با صدور بیانیه ای ضمن محکوم کردن خشونت های روز دوشنبه علیه تظاهرکنندگان، تاکید کرد از هیچ تهدیدی هراس ندارد و آماده پرداخت هرگونه هزینه ای است.
23:45 فشار حامیان حکومت ایران بر رهبران معترضان رو به افزایش است. بسیج دانشجویی در بیانیه ای خطاب به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه از او خواست با "محاكمه فوری موسوی و كروبی، مانع فوران خشم انقلابی مردم" شود.
23:35 گروهی از طرفداران حکومت ایران سه شنبه شب در برابر ساختمان دادگستری تحصن کردند و خواستار محاکمه سریع محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی شدند. به گزارش خبرگزاری فارس، تحصن کنندگان که حمید رسایی و مهدی کوچک زاده، دو نفر از نمایندگان اصولگرای مجلس در بین آنها حضور داشتند، آدمک میرحسین موسوی را به دار کشیدند.
22:35 به گزارش "کلمه" آقای موسوی در این بیانیه که از دو پاراگراف تشکیل شده ضمن ستایش از "پایداری خیره کننده مردم"، "شهادت فرزندان عزیز" ملت را تسلیت گفته است.
22:31 به گزارش وبسایت "کلمه" میرحسین موسوی در بیانیه کوتاهی درباره اعتراضات 25 بهمن آن را "دستاورد بزرگ ملت و جنبش سبز" توصیف کرده است.
21:52 آیت الله خامنه ای که روز سه شنبه با عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه دیدار کرد هیچ اشاره ای به اعتراضات مخالفان در روز دوشنبه نکرده است.
21:50 آیت الله علی خامنه ای که هدف اصلی شعارهای معترضان در تظاهرات 25 بهمن بود در مورد موضع گیری آمریکا نسبت به تحولات مصر گفت: "آمریکاییها به دنبال مصادره حرکت عظیم مردم مصر هستند و جمهوری اسلامی ایران با دخالت طرفهای خارجی در مصر مخالف، و معتقد است مردم باید تصمیم گیر اصلی باشند."
21:13 خبرگزاری حقوق بشر ایران پیش از این گزارش داده بود مسوولان قضایی از انتقال 1500 نفر از بازداشت شدگان به زندان اوین خبر داده اند. این در حالی است که احمد رضا رادان، از فرماندهان نیروی انتظامی این تعداد را 150 نفر اعلام کرده بود.
21:09 همسر یکی از بازداشت شدگان ۲۵ بهمن به بی بی سی گفت با گذشت بیشتر از ۲۴ ساعت از دستگیری همسرش، هنوز مکان نگهداری او و بسیاری دیگر از بازداشت شدگان معلوم نیست و تماسی نیز با خانواده گرفته نشده است.
20:58 جرس به نقل از دخترهای آقای موسوی نوشت: "طی ۴۸ ساعت اخیر هیچگونه اطلاعی از وضعیت و سلامتی مهندس میرحسین موسوی و دکتر رهنورد وجود ندارد" و "علاوه بر قطع هرگونه ارتباط و تماس تلفنی، کوچه منتهی به منزل موسوی توسط خودرو ون مسدود شده است."
20:56 وبسایت جرس (جنبش راه سبز) وابسته به منتقدان به نقل از دخترهای میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از بی خبری کامل از آنها نوشته است.
20:47 آقای احمدی نژاد همچنین گفت: "۲۲ بهمن را مردم مال خودشان می‌دانند و عده‌ای می‌خواستند این پررنگ را کم‌رنگ کنند و اشتباه کردند، البته همانطور که گفتم دشمنی‌ها علیه ملت ایران و دولت فراوان است، ولی آنها نتیجه نمی‌گیرند... نه این‌که ضعف و اشکالی نیست. کی گفته که ما در دنیای کمال هستیم، من خود بیشتر از همه اشکالات را می بینم، می‌دانم و می‌گویم."
20:46 محمود احمدی نژاد در مصاحبه ای با تلویزیون ایران در ارتباط با اعتراضات 25 بهمن گفت: "ملت ایران دشمنان فراوانی دارد... حضور باشکوه مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال به نظر بدخواهان خوب نیامد."
20:40 گروهی از نمایندگان مجلس سنای آمریکا خواستار تعیین یک ناظر مستقل برای رسیدگی به وضع حقوق بشر در ایران شده اند.
20:11 کانادا سرکوب مخالفان دولت در ایران را محکوم کرد. لاورنس کانون، وزیرخارجه کانادا در بیانیه ای گفت: "دورویی مقام های ایرانی که از یک سو خوهان برقراری مردم سالاری در مصر و از سوی دیگر خواسته مشابه مردم خود را سرکوب می کنند، بسیار نگران کننده است."
20:01 رضا سیاح خبرنگار سی ان ان در اسلام آباد می گوید که مخالفان در ایران در مقایسه با معترضان مصری راه بسیار سخت تری برای به زانو در آوردن حکومت خود در پیش دارند، زیرا سپاه پاسداران در ایران به علت منافع اقتصادی و سیاسی خود برخورد بسیار شدیدتری با معترضان دارد.
19:15 به گزارش "سحام نیوز" فراکسیون اقلیت مجلس که به اصلاح طلبان نزدیک است طی بیانیه ای در روز سه شنبه از حاکمیت خواست "در برخورد با منتقدان مصلح با سعه صدر بیشتری برخورد کند" اما در عین حال تاکید کرد که "منافقین و دشمنان نظام بدانند با حرکت های رذیلانه خود نمی توانند از اختلاف درون خانواده نظام سوءاستفاده کنند."
19:04 باراک اوباما گفت به حکومت های متحد آمریکا در خاورمیانه پیامی قوی فرستاده ایم که از آن چه در مصر گذشته یاد بگیرند و نه از آن چه در ایران روی می دهد.
19:03 باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا با انتقاد شدید از سرکوب معترضان به وسیله حکومت ایران، از دولت های خاورمیانه خواست از برخورد خشونت آمیز با طرفداران دموکراسی خودداری کنند.
18:35 پسر مهدی کروبی دقایقی پیش به بی بی سی فارسی گفت که نیروهای امنیتی و انتظامی در مقابل منزل پدرش (مهدی کروبی) مستقر شده اند.
18:30 مجموعه ای از ویدئوهای وقایع دیروز تهران را در وبسایت بی بی سی فارسی ببینید که شمار آنها به 17 ویدئو رسیده است.
18:25 بنابر گزارش جرس، افراد تجمع کننده در برابر منزل مهدی کروبی، اقدام به سر دادن شعارهایی بر ضد او کردند. جرس دقایقی پیش از شکل گیری تجمعی از غروب امروز در برابر منزل شخصی آقای کروبی خبر داده بود.
18:22 وزارت امور خارجه آمریکا در شبکه اجتماعی توئیتر به زبان فارسی می نویسد.
18:14 در جریان وقایع دیروز دو نفر کشته شده اند. خبری بخوانید در این رابطه در وبسایت فارسی بی بی سی.
18:10 گزارشی تحلیلی بخوانید تحت عنوان "از ایران تا مصر: انقلاب ها چگونه رخ می دهند؟" در وبسایت بی بی سی فارسی.
18:03 بنابر گزارش جرس، این تجمع به دنبال فراخوان امروز یکی از وبسایت‌های حامی دولت مبنی بر تدارک تحصن در ميدان ارك تهران "بر ضد مهدی کروبی و میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز" شکل گرفته است.
18:00 وبسایت جرس از 'تجمع حامیان دولت و "اراذل و اوباش" در مقابل منزل مهدی کروبی' خبر داده است.
17:55 خبرگزاری فارس: محسن رضایی، از کاندیداهای انتخابات خرداد 88، در واکنش به وقایع دیروز گفت: "موسوي و كروبي عمله آمريكا هستند."
17:52 وبسایت سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی (ادوار تحکيم وحدت) با صدور اطلاعيه‌ای ضمن محکومیت حوادث دیروز، کشته شدن دو نفر در جریان این اعتراضات را تسليت گفته است.
17:45 وبسایت کلمه خبری تحت عنوان "خشم دانشجویان از دروغ‌پردازی اقتدارگرایان درباره‌ی علت حضور شهید صانع ژاله در تظاهرات ۲۵ بهمن" منتشر کرده است.
17:35 آلبوم عکسی ببینید از ناآرامی های خاورمیانه در ایران، یمن و بحرین در وبسایت بی بی سی فارسی.
17:30 جزئیات بیشتری در ارتباط با دو کشته شده وقایع دیروز تهران تا دقایقی دیگر بر روی وبسایت فارسی بی بی سی قرار می گیرد.
17:25 خبرگزاری فارس، در خبری اسامی نمایندگانی را منتشر کرده که در جریان اعتراض امروز نمایندگان مجلس ایران علیه آقایان کروبی، موسوی و خاتمی "شرکت نکرده اند".
17:15 وبسایت کلمه همچنین از ادامه اختلال در دسترسی به اینترنت در تهران خبر داده است.
17:10 وبسایت کلمه، خبری را از واکنش اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی به اخبار رسانه های حامی دولت ایران به وقایع روز گذشته منتشر کرده است.
17:05 گزارشی ببینید از تلویزیون بی بی سی فارسی در ارتباط با واکنش‌های داخلی و بین‌المللی به تظاهرات ۲۵ بهمن در تهران و برخی شهرهای ایران.
17:00 خبرگزاری فارس از تجمع طلاب و روحانیون در مدرسه فیضیه قم در محکومیت "سران فتنه" خبر داده است که قرار است فردا (چهارشنبه) برگزار شود.
16:55 اگر مایلید مجموعه ای از اخبار مربوط به واکنش های امروز (سه شنبه) به وقایع 25 بهمن در تهران و برخی از شهرهای ایران را بخوانید، اینجا کلیک کنید. این صفحه همزمان با انتشار اخبار تازه، تغییر می کند.
16:50 ویدئوهای مربوط به وقایع دیروز تهران را از طریق وبسایت بی بی سی فارسی ببینید. ویدئوهای جدیدی به این صفحه افزوده شده است. اکنون 14 ویدئو در این صفحه قابل مشاهده است.
16:40 خبرگزاری ایرنا از تجمع "گروهی از طلاب و بسيجيان در مقابل دادسراي انقلاب تهران خبر داده که خواستار محاكمه سران فتنه" شده اند.
16:35 ایرنا؛ استاندار تهران می گوید: "دستگاه قضايي با اسناد و سرنخ هاي مهم به استقبال محاكمه سران فتنه برود."
16:30 خبر مربوط به مشخصات یکی از کشته شدگان روز گذشته وقایع تهران را در وبسایت فارسی بی بی سی بخوانید.
16:20 به گزارش فارس، جعفر ربیعی، مدیرعامل شرکت مترو تهران، علت تعطیلی برخی از ایستگاه های مترو در روز 25 بهمن را دستور سازمان های مسئول امنیت و انتظامی تهران اعلام کرده است.
16:15 خبرگزاری فارس نیز در خبری دومین کشته شده وقایع دیروز تهران را محمد مختاری معرفی کرد.
16:10 در خبر وبسایت الف، دومین کشته شده وقایع دیروز تهران، محمد مختاری معرفی شده است.
16:08 وبسایت الف، نزدیک به احمد توکلی، نماینده اصولگرای مجلس ایران، خبر مربوط به دومین کشته شده وقایع دیروز تهران را منتشر کرده است.
16:00 وبسایت جنبش راه سبز در خبری از "خشم دانشجویان دانشگاه هنر از دروغ پراکنی های رسانه های حکومتی درباره دانشجوی شهید (صانع ژاله)" خبر داده است.
15:45 وبسایت خبرآنلاین، نزدیک به علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، در جدولی اظهار نظرهای نمایندگان مجلس درباره وقایع دیروز تهران و برخی شهرهای ایران را منتشر کرده است.
15:30 خبرگزاری فارس در خبری به نقل از پیمان ژاله، برادر صانع ژاله، یکی از کشته شدگان وقایع دیروز تهران نوشت: "آمريكا و رژيم‌صهيونيستی پشت صحنه آشوب‌هاي اخير تهران هستند."
15:05 وبسایت کمیته گزارشگران حقوق بشر، در خبری از "حمله یگان ویژه ناجا به خانواده‌ بازداشت‌شدگان (دیروز) و ضرب و شتم آنان" خبر داده است.
15:00 جزئیات بیشتری از مشخصات یکی از کشته شدگان دیروز وقایع تهران منتشر شده که تا چند دقیقه دیگر می توانید در خبری از وبسایت بی بی سی فارسی آنرا ملاحظه کنید.
14:58 خبرگزاری فارس به نقل از پدر صانع ژاله نوشته: "قاتلان ازخدا‌بی‌خبر پسرم را نمی‌بخشم؛ نگذاشتند ميوه زندگی‌ام ثمر دهد."
14:50 وبسایت سحام نیوز، نزدیک به مهدی کروبی، تصویری از صانع ژاله، فردی که گفته می شود در جریان وقایع دیروز کشته شده است، منتشر کرده که در دیدار سال 1387 چند نفر با آیت الله منتظری حضور دارد.
14:14 ایسنا، غلامعلی حداد عادل، نماینده مجلس ایران می گوید: "شما كه شعار"نه غزه، نه لبنان" را محكوم نكرديد چه شده كه طرفدارمصرشده‌ايد؟"
14:00 جرس، وبسایت نزدیک به مخالفان دولت ایران در گزارشی به مقایسه فعالیت های معترضان در تونس، مصر و ایران پرداخته است.
13:55 به گزارش ایلنا، سخنگوی کمیته امنیت ملی مجلس ایران گفته است که وزارت کشور کشته شدن دو نفر درجریان وقایع دیروز تهران را تایید کرده است.
13:40 نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس می گوید: "ترديدی در ارتباط موسوی با سازمان جاسوسی سیا نداریم" این خبر را در فارس بخوانید.