۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

گفت‌وگو با حسن نایب‌هاشم، درباره‌ی وضعیت سه اعتصاب‌کننده‌ی زندان اوین


هم‏چنان از ملاقات با خانواده‏های‏شان محروم‏ هستند

ایرج ادیب‌زاده
هفده‌تن از زندانیان سیاسی که دست به اعتصاب غذا زده بودند، پس از بیست و دو روز نگهداری در سلول انفرادی، به بند عمومی بازگشت داده شدند، اما هم‏چنان از ملاقات با خانواده‏های‏شان محروم‏ هستند و از سه هفته‏ی پیش هیچ ارتباطی با خانواده‏های خود نداشته‏اند.
سه نفر از اعتصاب کنندگان، عبدالله مؤمنی، فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت و بهمن احمدی امویی و کیوان صمیمی، هردو روزنامه‏نگار، هم‏چنان در سلول انفرادی به‏سر می‏برند. از این میان، کیوان صمیمی تا انتقال امویی و مؤمنی به اعتصاب غذای خود ادامه می‏دهد. – آخرین خبرها می‌گوید آن‌ها هم سرانجام به بخش عمومی منتقل شده‌اند اما هم‌چنان خانواده‌ها در مورد وضعیت آن‌ها خبری ندارند . اجازه ملاقات داده نشده است.
به جز فعالیت‏های اعتراضی خانواده‏های زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر در ایران، در خارج از ایران هم فراخوان و اعتصاب غذا‏هایی با حضور فعالان حقوق بشر و سیاسی به‏منظور اطلاع‌رسانی به افکار عمومی پیرامون در مورد فشار بر زندانیان سیاسی در ایران، هم‏چنان ادامه دارد.
از جمله در وین، پایتخت اتریش، آقای حسن نایب‏هاشم، پزشک، مدافع حقوق بشر و فعال سیاسی، برای پشتیبانی از زندانیان سیاسی اعتصاب غذاکننده، به‏ویژه کیوان صمیمی، دست به اعتصاب غذا زده است.
با وی گفت‏وگویی کرده‌ام که می‌خوانید.
از میان سه عزیزی که نام بردید، امیدوارم تنها آقای کیوان صمیمی کماکان در اعتصاب غذا باشند و آقایان بهمن احمدی امویی و عبدالله مؤمنی به اعتصاب غذای خود پایان داده باشند.
همان‏طور که اشاره کردید، این دو عزیز نیز هم‏چون کیوان صمیمی هم‏چنان در سلول انفرادی به‏سر می‏برند و هنوز به بند عمومی منتقل نشده‏اند که خواست کیوان صمیمی برای پایان اعتصاب غذا که بازگشت تمام هم‏بندانش به بند عمومی است، تأمین شود.

آقای حسن نایب‏هاشم، پزشک، مدافع حقوق بشر و فعال سیاسی
من هم برای این‏که فریاد این عزیزان را که پشت میله‏های زندان به جایی نمی‏رسد، رساتر کنم، کمی دیرتر از آنها اعتصاب غذایی را آغاز کرده‌ام و امیدوارم با پایان یافتن اعتصاب غذای کیوان صمیمی و با رسیدن او به خواسته‏هایش، من هم بتوانم به اعتصاب غذای خود پایان بدهم.
شما در فراخوان اعتصاب غذای‏ خود، بیش‌تر روی کیوان صمیمی تاکید کرده‌اید. چرا؟
همان‏طور که می‏دانید، هفده زندانی سیاسی هم‏زمان اعتصاب غذای خود را آغاز کردند. سن کیوان صمیمی بیش‌تر از دیگران است و به تعبیری می‌تواند نقش برادر بزرگ‏تر و حتی در مواردی پدر را در میان آنها داشته باشد و به هرحال احساس مسئولیت بزرگی نسبت به سایر هم‏بندانش دارد.
خود این رفتار آقای صمیمی که از خود گذشته است و می‏خواهد خواسته‏ی آنها تأمین شود و به بند عمومی منتقل شوند، نشان‏گر این احساس مسئولیت است.
به‏‏هرحال من به این عزیزمان درود می‏فرستم. می‏دانید که ایشان هم‏زمان با کودتای انتخاباتی، یعنی روز بیست و سوم خرداد دستگیر شدند. برای این که کنشگران مدنی هیچ‏گونه اقدامی نداشته باشند، آقای صمیمی را به همراه ده‏ها و صدها نفر دیگر دستگیر کرده‏اند و از آن زمان تاکنون هنوز در زندان به‏سر می‏برند.
آقای صمیمی روزهای زیادی را در زندان انفرادی به‏سر بردند، بعد از مدت‏ها اجازه‏ی ملاقات با وکیل‏شان را پیدا کردند و شرایط بسیار سختی را داشتند و دارند. ایشان به‏خاطر فعالیت‏هایی که داشتند، یعنی عضویت در ائتلاف ملی‏- مذهبی‏ها، عضویت در شورای ملی صلح، عضویت در انجمن حامیان حق تحصیل و کمیته‏ی بازداشت‏های خودسرانه، تحت این‏گونه فشارها هستند.
همه‏ی این عزیزان، برای ما عزیز هستند، ولی کیوان صمیمی در روزهای اخیر دشواری‏های بیش‌تری را تحمل کرده است. ایشان مدت‏ها در اعتصاب غذای خشک بودند و بعد از مدتی آن را به اعتصاب غذای تر تبدیل کردند. از هفته‏ی پیش که آقای صمیمی اعتصاب غذای خشک خود را به تر تبدیل کرده است، پزشک ایشان را ویزیت نکرده است و شرایط فوق‏العاده دشواری را دارند.
آقای صمیمی، روزنامه‏نگار و عضو شورای صلح بودند. ایشان به چه جرایمی محاکمه می‏شوند و در زندان انفرادی نگاهداری می‏شوند؟
در دادگاه، همین موارد، یعنی عضویت در ائتلاف ملی‏- مذهبی‏ها، با عنوان «عضویت در گروهک غیر قانونی» جرم تلقی شده است. هم‏چنین عضویت ایشان در شورای ملی صلح هم که کاری به جز ترویج صلح در جامعه انجام نداده، یکی از موارد اتهامی ایشان بوده است.

کیوان صمیمی، روزنامه‏نگار، هم‏چنان در سلول انفرادی به‏سر می‏برد.
انجمن حق تحصیل خواهان آن است که تمام افراد جامعه، از جمله اقلیت‌های مذهبی بهایی بتوانند حق تحصیل داشته باشند. کمیته‏ی بازداشت‏های خودسرانه هم کارش رسیدگی به وضعیت زندانیانی است که مانند خود آقای صمیمی، خودسرانه بدون این‏که ظرف بیست‌وچهار ساعت تفهیم اتهام شوند و بدون دسترسی به وکیل، بازداشت و ... می‏شوند. عضویت در این دو گروه ازجمله جرایم آقای صمیمی تلقی شده است.
همان‏طور که می‏دانید آقای صمیمی روز بیست و سوم خرداد، همراه با ده‏ها تن دیگر و پیش از آن‏که جنبش اعتراضی شکل بگیرد، دستگیر شدند. سعی می‏کنند به ایشان حکمی بدهند و حکمی که داده‏اند در این رابطه بوده است، ولی آقای صمیمی هم مقاومت خود را داشته‏اند.
چندماه پس از دستگیری‏ و زمانی که هیچ خبری از این عزیزان نبود و حداکثر خبر کسانی منتشر می‌شد که مجبور به اعترافات ساختگی در مقابل دوربین تلویزیون شده بودند، ایشان پیام خیلی کوتاهی را از بند ۲۰۹ اوین دادند. من با اجازه آن را می‏خوانم: «محکم و پراراده بر سر آرمان‏های پاکم جهاد می‏کنم، درونی و بیرونی و البته رسول (ص) جهاد درونی را بزرگ‏تر و مهم‏تر نامید. پس به‌درود بر من، سلام بر ما.»
یعنی با بیان «به‏درود بر من»، می‏گوید که حتی جانش را هم حاضر است بگذارد و با «سلام برما» ایده‏ی جمع‏گرایی خود را مطرح می‏کند.
این پیام با این که دو خط بیش‌تر نیست، در آن روزها، در روزهایی که صحبت بر سر آن بود که برخی از افرادی که در زندان بودند، تحت شکنجه‏های طاقت‏فرسا شکسته‏اند و برخی نیز مجبور شده‌اند پشت دوربین‏های تلویزیون قرار بگیرند، امیدبخش بود.
ایشان در آن شرایط سخت، توانست این پیام کوتاه را از داخل زندان به بیرون بفرستد و کسانی را که در بیرون زندان بر ضد کودتای انتخاباتی و برای گسترش دمکراسی و حقوق بشر در جامعه مبارزه می‌کردند را دل‏گرم‏تر کند.
فعالیت شما در اتریش واکنشی نیز داشته است؟
بله؛ در میان محافل مختلف انعکاس داشته است. من امیدوارم در روزهای بعد که کنفرانس بین‏المللی مهمی در اتریش برگزار خواهد شد و آقای بان‏ کی‏مون نیز در آن شرکت دارند، این امکان را داشته باشم و فرصتی به‏وجود بیاید که از جمله با ایشان در مورد وضعیت زندانیان سیاسی در ایران صحبت کنم.