۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۶, شنبه

مهمترین خبرهای روز شنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

روزنامه های اول هفته تهران در عنوان های اول خود بیشتر به ادامه معضلات دولت و مجلس رسیده اند و این که دولت قصد دارد بهای بنزین را تا لیتری دو هزار تومان برساند که مجلس با آن مخالف است. انعکاس گزارش هائی درباره انتخابات دیروز مجلس و ادعای استقبال بی سابقه مردم از آن از جمله دیگر تیترهای این روزنامه هاست که در مقالات خود خبر داده اند که خط فقر مطلق از ماهانه یک و نیم میلیون تومان گذشته است.
تیتر و عکس صفحه اول جهان صنعت
تیتر و عکس صفحه اول جهان صنعت

دولت: بنزین دو هزار تومانی، مجلس مخالف

"خبرهای یارانه‌ای لاریجانی" عنوان اصلی شرق است، "مرحله دوم هدفمندی یارانه ها محور گفتگوهای دولت و مجلس" گزارش اصلی جام جم است، خراسان از "گزارش نشست کمیسیون تلفیق با احمدی نژاد درباره هدفمندی یارانه ها" نوشته، تهران امروز از قول رییس مجلس نوشته "طرح دولت برای سه برابر کردن قیمت ها"، آرمان همین خبر را با تیتر " دولت به دنبال بنزین دو هزار تومانی" منعکس کرده، ابتکار هم با عنوان بزرگ نوشته "بنزین دو هزار تومان" و جهان صنعت خبر از " کفه سنگین مجلس در تعین تکلیف یارانه ها" داده است.
نادر کریمی جونی در کلیک سرمقاله جهان صنعت نوشته ماجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها به پایان نمی‌رسد. طی روزهای گذشته روزنامه نزدیک به دولت در مطلبی خبر داد که هیات عالی حل اختلاف قوا طی روزهای گذشته به صورت رسمی ‌به هر دو قوه‌ مقننه و قضاییه اعلام کرده که اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها باید بر‌اساس نظر دولت ادامه یابد و بر همین اساس مرحله دوم این قانون به زودی آغاز خواهد شد البته این خبر بلافاصله از سوی «دبیرخانه هیات عالی حل اختلاف» تکذیب شد.
به نوشته این مقاله اینک دوباره خبری منتشر شده که نشان می‌دهد مقامات ارشد کشور در دعوای میان دولت و مجلس حق را به نمایندگان مجلس داده و گفته‌اند که باید براساس دیدگاه‌های مجلس این طرح تصویب شود. این موضوع البته چنان پیچیده شد که برای ابراز عقیده مساله به مقام رهبری نیز ارایه و از ایشان نظر خواسته شد، اگر‌چه نظر مقام رهبری تاکنون به طور رسمی منتشر نشده ولی از گوشه وکنار چنین خبر می‌رسد که گویی رهبری از مجلس دفاع کرده و نظر قوه‌مقننه را ترجیح داده است.
جهان صنعت سرانجام نوشته: از نظر منطقی نیز تصمیم دولت در حذف دفعی یارانه‌ها و اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانه‌ها، اگرچه تکلیف این طرح را به طورکامل یکسره می‌کند اما چنانکه ناظران مسایل اقتصادی می‌گویند در اثر اجرای دفعی و ناگهانی این طرح زندگی بسیاری از ایرانیان با خطر فروپاشی اقتصادی مواجه می‌شود؛ معلوم نیست که چرا احمدی‌نژاد و همکارانش با وجود آگاهی از آسیب‌پذیری شهروندان‌، اینچنین بر اجرای سلایق خود اصرار می‌ورزند و به دیدگاه‌ منتقدان بی‌توجهی می‌کنند؟
سیدجواد سیدپور در کلیک تهران امروز با تاکید بر آن چه رییس دولت در دیدار با مجلسیان گفته این سئوال را مطرح کرده که آیا دولت از گرانی ها خبر ندارد.
نویسنده سرمقاله این روزنامه تاکید کرده اهمیت خواسته‌های رئیس‌جمهور از آن‌روی است که با دادن چنین مجوزی زمینه برای گرانی بسیار سنگینی بر اقتصاد کشور فراهم می‌شود و قطعا روشن است که کشور تحمل تبعات اجرای چنین برنامه‌ای را نخواهد داشت.به‌عنوان مثال رئیس مجلس اعلام کرده که دولت به فکر افزایش قیمت بنزین تا ۲ هزار تومان و دو تا سه برابر کردن قیمت گاز و گازوئیل است. سوال این است که افزایش یک شبه قیمت‌ها تا این حد چه آثاری را به دنبال خواهد داشت؟
سئوال اصلی تهران امروز این است که آیا استدلال رئیس‌جمهور درست است که مصر است با چنین افزایشی یک تورم خواهیم داشت و دیگر همه چیز درست می‌شود، یا نه موافقت با چنین افزایشی می‌تواند شیرازه اقتصاد کشور را از هم بپاشد؟ فراموش نکنیم در حال حاضر اقتصاد کشور دوره سنگینی از گرانی و تورم را سپری می‌کند و روزی نیست که در نقطه یا نقاطی از کشور داد همه از گرانی بلند نباشد.مراجع عظام تقلید،حوزه‌های علمیه،نمایندگان مجلس،کارشناسان و مردم هر‌یک به شکلی انتقاد و اعتراض خود به گرانی افسار گسیخته را اعلام کرده و می‌کنند.حتی پس لرزه‌های گرانی و تورم هم به جلسات هیات دولت کشیده شده است و گزارش می‌رسد که بین وزرای اقتصادی دولت تنش لفظی رخ داده است.

یارانه نقدی چه شد؟

محمدحسین روانبخش طنز امروز کلیک مردم سالاری را نامه ای قرار داده است که در آن نوشته:
با سلام
احتراما اگر همه توجه و امکانات دولت در راستای بررسی نفوذ سیلاب در متروی تهران پایان یافته و شهرداری تهران مقصر اول و آخر این قضیه شناخته شده است؛ اگر انتخابات تمام شده و عزیزان دولت دوست شناسایی و توجیه کامل شده‌‌اند؛ اگر قرار نیست مورالس به تهران بیاید و با دولتمردان زحمتکش، گل کوچک بازی کند؛ اگر بیماری هوگو چاوز بهتر شده و نیازی به عیادت دوباره محمود احمدی نژاد از او نیست؛ اگر نیازی به طرح دوباره مکتب ایرانی و دفاع از آن نیست؛ اگر گرانی کاملا به رسمیت شناخته شده و شما عزیزان از ته قلب، به بودن کمی تا قسمتی گرانی اعتقاد دارید؛ اگر برادر سعید مرتضوی سرکار خود حاضر می‌شود و دولت خدای ناکرده، زبانم لال، گلاب به روی همه مردم، نگرانی از بابت استعفای ایشان ندارد؛ اگر رئیس دولت دیگر جلسه شعر خوانی ندارد؛ اگر رویارویی با مجلس در این روزهای باقیمانده از عمر مجلس هشتم، موقتا تعطیل شده؛ اگر غلامحسین الهام وعلی اکبر جوانفکر قرار نیست فعلا حرفی بزنند؛ اگر قرار نیست دوباره با طرح تنظیم خانواده مخالفت شود؛ اگر قرار نیست تمام حواس دولت، متوجه دریافت غرامت جنگ جهانی دوم شود؛ اگر... همه این شرایط مهیا است، به استحضار شما عزیزان می‌رساند که اگر خاطرتان باشد قرار بود هر ماهه به ازای هر فرد، ۴۵۵۰۰ تومان به مردم پرداخت شود و امروز ۱۶ اردیبهشت ماه است و هنوز از یارانه نقدی مردم گرفتار، هیچ خبری نیست!
در پایان نامه طنز نویس مردم سالاری آمده: قبلا از مرحمتی که می‌فرمایید و پول مردم را، این جوری به خود مردم می‌دهید، صمیمانه سپاسگزاریم!
تیتر و عکس صفحه اول فرهیختگان
تیتر و عکس صفحه اول فرهیختگان

دور دوم انتخابات قرار این نبود

"دور دوم انتخابات مجلس پرشورترین بعد از انقلاب" عنوان اصلی کیهان است، روزنامه جمهوری اسلامی خبر داده "تکلیف کرسی های باقیمانده معلوم شد".
حمید رضا عابدی در کلیک سرمقاله فرهیختگان نوشته ما یک جامعه عادی نداریم. ما می‌بالیم که جامعه ما مکتبی است. دست‌کم می‌خواستیم اینطور باشد. سعی کرده‌ایم و هنوز هم می‌کوشیم که اینطور شود. در این جامعه، هر اتفاقی با نمونه مشابه خودش در دنیا متفاوت است و روش‌ها و نتایج و توابع متفاوتی دارد. مثلا جنگ را در نظر بگیرید. جنگ هشت‌ساله را دفاع مقدس نامیدیم. آن را دانشگاهی دانستیم که انسان‌ها را تهذیب می‌کرد. بسیج تشکیل شد. جوان‌هایی که داوطلبانه به میدان رفتند و در کمال گمنامی و بی‌هیچ توقعی با حداقل امکانات، جنگیدند و هنوز که هنوز است اجساد پاک خیلی از آنها پیدا نشده.
نویسنده با اشاره به فداکاری مردم در دوران انقلاب و جنگ اضافه کرده قرارمان این نبود که بعضی نماینده و داوطلبان خدمت فراموش کنند که انتخابات در این آب و خاک با دیگر نقاط دنیا فرق دارد! فراموش کرده‌اند که نمایندگی، فقط حقوق و موقعیت و نفوذ نیست.
و خلاصه مقاله فرهیختگان این که اینطور نیست. این مردم نجیب، نه به دلیل نفت انقلاب کردند و نه به دلیل تأمین آتیه و موقعیت‌شان به جنگ رفتند و نه به دلیل دل امثال شماها (که خوشبختانه هنوز در اقلیتید) پای صندوق‌ها آمدند و می‌آیند. می‌آیند چون قبول دارند که داشتن صرفا یک سازمان اجتماعی یا کهکشان سیاسی کافی نیست. تلاش می‌کنند بلکه بعضی‌ها بفهمند که ما در سازمان اجتماعی‌مان، به‌شدت به یک «منظومه اخلاقی» نیازمندیم تا همه گردش بچرخند و خودشان را و منافع‌شان را کمتر ببینند!

وضعیت کتاب و مشکلاتش

احمد مسجدجامعی کلیک در مقاله اصلی شرق نوشته چندسال پیش بنا به روال معمول، نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با سخنرانی رییس مجلس پایان می‌یافت. در تمامی دو دوره‌ای که حجت‌الاسلام ناطق‌نوری ریاست مجلس شورای اسلامی را عهده‌دار بود، در این مراسم شرکت داشت و رودررو با پدیدآورندگان آثار گفت‌وگو می‌کرد و با مسایل و مشکلات نویسندگان و ناشران آشنا می‌شد. در آیین پایانی یکی از این سال‌ها درباره ضرورت وضع قانونی برای بخشودگی مالیاتی ناشران و کتابفروشان با ایشان صحبت شد و نویسندگان و ناشران و مسوولان تشکل‌های صنفی و فرهنگی هم نظرات‌شان را گفتند و آقای ناطق قول داد کار را به سرانجامی برساند.
به نوشته وزیر پیشین ارشاد: در حالی که مقامات اقتصادی و کمیسیون اقتصاد مجلس مخالف بودند اما در ماه های پایانی مجلس پنجم به پیشنهاد رییس مجلس علی اکبر ناطق نوری کلیات طرح معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان تصویب شد و مجلس ششم هم ادامه داد و سرانجام به قانونی انجامید که نه‌تنها هنوز هم پابرجاست بلکه نتایج آن زمینه‌ساز بخشودگی مالیاتی در سایر حوزه‌های فرهنگی، هنری، سینمایی و رسانه‌ای شد.
کارتون فیروزه مظفری، اعتماد 
 کارتون فیروزه مظفری، اعتماد

طرح تفصیلی برای شهری که کسی در آن عذر نمی خواهد

ابتکار در کلیک سرمقاله خود به طرح تفصیلی شهر تهران پرداخته که شهرداری تهران نوید آماده شدن آن را داده است و نوشته این طرح که از سال ۸۱ با مشارکت مشاورین مختلف آغاز شده بود، در سال ۸۷ به سرانجام رسید. از آن هنگام همواره وعده اجرایی شدن آن شنیده می‌شد اما به دلایلی این «مثنوی» به تأخیر افتاد تا اینکه فروردین سال۹۱، زمان اجرای طرح اعلام گردید. طرح به مناطق ابلاغ شد و روی خروجی سایت شهرداری قرار گرفت. اینکه چرا کلان‌شهری چون تهران حدود سه دهه بدون هیچ برنامه مصوبی، توسعه بی‌رویه یافت، خود جای سوال و تحلیل مستقل دارد ولی سوال مهمتر این است که "چرا حالا؟"
نویسنده این مقاله مقاله با تاکید بر این که شهر پیشرفت خود را کرده، تمام دامنه‌های البرز، دره‌ها، میادین مهم و سایر فضاهای لازم، همه در نبود چنین طرحی با سلایق متفاوت به تصرف درآمده و نقطه ابهامی وجود ندارد سپس پرسیده سوال اینست که کدام میدان، رود، دره، تپه و فضای عمومی از تعرض مصون مانده که حال بناست ساماندهی گردد. این اقدام بایسته حداقل با بیست سال تاخیر به مرحله اجرا رسیده و به همین دلیل تبعات منفی‌اش بیش از محاسن آن به نظر می‌رسد.
سرمقاله ابتکار یادآوری کرده در همین یکی دوماهه، مسکن در تهران حدود ۳۰ درصد گران شده و کارشناسان یکی از دلایل اصلی این گرانی را همین طرح تفصیلی ذکر می‌کنند. در اینکه، کلان‌شهر تهران می‌بایست گران باشد و گران بماند شکی نیست که سیاست گران کردن شهر، خود یک راهکار در جلوگیری از مهاجرت به حساب می‌آید ولی روند اقتصادی کشور به اندازه کافی به خصوص در حوزه مسکن تورم‌زا است.
مهدی افزوز منش کلیک در مقاله ای در شرق پرسیده "چرا کسی از مردم عذرخواهی نمی‌کند" و نوشته تجربه زیستن به‌خصوص در تهران نشان داده است که اثرات معضل چه زود از رنج به شادی بدل می‌شوند و خود مشکلات چه سریع تغییر شکل داده و به طنز تبدیل می‌شوند. شاهد آن‌که هنوز یک ماه از بحران بارندگی در تهران و سیرآب شدن مترو نگذشته است که مردم خاطره رنج‌آور آن صبح و عصر را به طنز تبدیل کرده و می‌سازند و می‌گویند: "می‌خوام برم مترو کنار – مترو کنار هنوز قشنگه... " یا می‌نویسند که "مترو به جهت تکمیل کادر اداری و اجرایی خود، تعدادی غواص استخدام می‌کند" حتی این نیز گفته شد که "از هفته ابتدای اردیبهشت‌ماه تور گردشگری سواحل مترو در تهران برگزار خواهد شد".
به نوشته این مقاله این از ریخت‌افتادگی معانی در جامعه ایرانی چه بسا ناشی از یک داروینیسم مدرن در راستای مقاوم‌سازی خود در برابر مساله یا حتی یک مکانیزم دفاعی در جهت کاهش آلام و رنج حادث شده، در شرایطی که قدرت مقابله یا تغییر آن به شکل طبیعی در ما و جامعه پیرامون‌مان دیده نمی‌شود. شهروندان، حساسیت خود در برابر مشکلات را از دست داده‌اند یا تصمیم گرفته‌اند که خود را به مکانیزم فراموشی آلام در کوتاه‌مدت مجهز کنند و از همین‌رو به طنز روی آورده‌اند.
مریم فکری در مقاله مصاحبه خود با حسین راغفر استاد دانشگاه کلیک نوشته: خط فقر همین‌جاست؛ جایی که تو را از طبقات مختلف درآمدی جدا می‌کند و وقتی در زیر آن قرار ‌بگیری، توان گذران زندگی سخت می‌شود. رکود تورمی به عنوان بدترین بیماری اقتصادی سال‌های اخیر بسیاری از گروه‌های درآمدی را در نزدیکی این خط قرار داده و شاید به حذف طبقه متوسط درآمدی جامعه منتهی شده است. اما خط فقر در کدام رقم ایستاده است؟
در ادامه این مقدمه اعتماد آمده: برخی از صاحب‌نظران اقتصادی خط فقر مطلق را ۴۰۰ و ۵۰۰ هزار تومان می‌دانند، اما عده‌یی هم معتقدند خط فقر برای یک خانواده پنج نفره دارای سه فرزند محصل رقم یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است
راغفر ابتدا به اعتماد توضیح می دهد که از آمارهای رسمی درباره نرخ تورم به‌شدت ناامید هستم و این آمارها قابل قبول نیست. به‌نظر من در سال ۹۰ تورم بالای ۵۵ درصد بوده و تجربه سال گذشته با تورم نزدیک به ۵۰ درصدی سال ۷۴ قابل مقایسه نیست. این آماری که دولت و بانک مرکزی اعلام می‌کند، به بی‌اعتبار شدن نهادهای رسمی کشور می‌انجامد.
اعتماد از قول این استاد دانشگاه نوشته: مردم این آمارها را نمی‌پذیرند و آمارهای مربوط به تورم و بیکاری را در سفره‌ها و جوانان خود جست‌وجو می‌کنند. حضور خیل عظیم جوانان در سر کوچه‌ها و خیابان‌ها یا مشاغل کاذبی مانند توزیع موادغذایی و پیک موتوری که بازار کاذبی برای اشتغال کشور است، حاکی از افزایش نرخ بیکاری است.

کارتون هادی حیدری، شرقحکومت عشق در جهان گرسنگان

پوریا عالمی در ستون کاناپه روزنامه کلیک اعتماد رییس دولت را نشانده که به تازگی گفته «صلح زمانی مستقر می‌شود که دو عامل عدالت و محبت و عشق رابطه انسان‌ها را تنظیم کند.» و بعد پرسیده:به نظر شما انسان‌ها برای تنظیم رابطه‌شان باید چه کار کنند؟
جواب ها این هاست: الف- باید بروند مکانیکی و وقتی دارند باد و فرمان‌شان را تنظیم می‌کنند، رابطه‌شان را هم تنظیم کنند.ب- باید بروند دکتر خانواده تا رابطه‌شان تنظیم شود. پ- باید با دو عامل عدالت و محبت و عشق این‌قدر ور بروند تا رابطه‌شان کم کم تنظیم شود.
نکته دوم آن جاست که در طنزنویس اعتماد پرسیده با این اوصاف، به نظر شما چه کسی می‌تواند عشق را در جهان حاکم کند؟
الف- سلطان قلب‌ها، ب- لیلی و مجنون، پ- فرهاد و شیرین، ت- اسفندیار رحیم مشایی و غلامحسین الهام.

کارتون روز

کارتون هادی حیدری، شرق





کمپین کمک به دیکتاتور‬

مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
آنچه طی ساعات گذشته، نسبت به دکتر خزعلی انجام شد بهترین هدیه به جمهوری اسلامی و برخی کارگزاران مستبد آنست. امروز در داخل حاکمیت، غوغای عجیبی بر پاست و بسیاری از وابستگان، به دنبال جداکردن راه خویش از کسانی هستند که جز به خود نمی اندیشند. بسیارند کسانی که تصمیم گرفته اند به جای ادامه همکاری با روش های استبدادی، به همراهی با مردم آزادیخواه ایران روی بیاورند 
ویژه خبرنامه گویا پانزدهم اردیبهشت نود و یک امروز از صبح خیلی گرفتاری داشتم و فرصت نکرده بودم به سایت های خبری، سری بزنم. حدود ظهر به وقت واشنگتن، سری به «بالاترین» و برخی شبکه های اجتماعی زدم که در حال حاضر منعکس کننده دیدگاهای مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی هستند. باور کنید نمی توانستم آنچه را که می دیدم باور کنم. گویی همه فعالان اپوزیسیون، به صورت یکجا دچار مکاشفه شده و عامل اصلی همه نابسامانی ها وظلم ها در داخل ایران را شناسایی کرده اند. طبق این مکاشفه یا کشفیه، اگر مهدی خزعلی در حین اعتصاب غذا در زندان جمهوری اسلامی، جان به جان آفرین تسلیم می کرد امروز، «ایران» یک «گلستان به تمام معنا» بود‪ابتدا فکر کردم پیشنهاد خزعلی موجب هجوم زایدالوصف مردم به مراکز اخذ رأی شده و این حضور، تبلیغات سران ‬جمهوری اسلامی به نفع خودشان را تسهیل کرده است. اما به برنامه های ضبط شده همه شبکه های تلویزیون جمهوری اسلامی، نگاهی انداختم و دیدم خبری نبوده است. بعدا فهیدم ‪همه دعوا بر سر اطلاعیه ای است که دو روز قبل بر روی وبلاگ مهدی خزعلی قرار گرفته است. این اطلاعیه متعلق به ‬گروهی می باشد که از آنها با نام «شورای هماهنگی جنبش سبز ایران » یاد شده و بر خلاف « شورای هاهنگی راه سبز امید » که خواستار تحریم انتخابات بود از مردم تهران دعوت کرده که در مراکز رأی گیری در تهران حاضر شوند و تک رأی خود را به نام علی مطهری به صندوق ها بیندازد.
قاعدتا لازم به توضیح نیست که من موافقتی با پیشنهاد خزعلی نداشتم و مخالفت خود را در قالب دو یادداشت و یک گفتگوی پر مخاطب تلویزیونی به صورت علنی اعلام کردم. اما رفتار برخی مخالفان خزعلی، هیچ تناسبی با «مخالفت با تک رأی به مطهری» نداشت. آنها ابتدا این فرضیه را مطرح کرده اند که «خزعلی، عنوان شورای هماهنگی راه سبز امید را سرقت نموده است». سپس «عمل سرقت» توسط خزعلی را تقبیح و نهایتاحکم «مهدور الدم بودن» را همراه با «مجوز هتک حرمت» او اجرا نموده اند.
حقیقت آنست که که مخاطبان شبکه های اجتماعی، بر خلاف برخی حامیان سنتی جمهوری اسلامی، آگاه تر از آن هستند که مثلا تفاوت «شورای هماهنگی راه سبز امید» را با«شورای هماهنگی جنبش سبز ایران» ندانند. هیچکس هم تاکنون از طرف خدا یا خلق خدا، جنبش سبز را به صورت یکجا تقدیم دوستانی که من هم اکثریت آنها را نمی شناسم ـ شورای هماهنگی راه سبز امید ـ نکرده نا هیچکس دیگر حق نداشته باشد از عنوان «جنبش سبز» برای انجام فعالیت سیاسی استفاده کند. پس بر اساس کدام منطق، عده ای از دوستان فعال در شبکه های اجتماعی، خودشان حکم صادر می کنند و خودشان هم حکم صادره را با «فحاشی سریالی به خزعلی» اجرا می نمایند؟ باردیگر مخالفت خود با هرنوع پیشنهادی که نتیجه آن شرکت در انتخاباتی که توسط دزدان آرای مردم اجرا می شود اعلام می کنم. از دکتر خزعلی هم گله دارم که چرا رفتار تک روانه و انتقاد برانگیز سید محمد خاتمی را به نحوی دیگر تکرار کرد. اما از سوی دیگر بر این باورم آنچه طی ساعات گذشته، نسبت به دکتر خزعلی انجام شد بهترین هدیه به جمهوری اسلامی و برخی کارگزاران مستبد آنست. امروز در داخل حاکمیت، غوغای عجیبی بر پاست و بسیاری از وابستگان، به دنبال جداکردن راه خویش از کسانی هستند که جز به خود نمی اندیشند. بسیارند کسانی که تصمیم گرفته اند به جای ادامه همکاری با روش های استبدادی، به همراهی با مردم آزادیخواه ایران روی بیاورند. اما گویی عده ای به صورت آگاهانه یا ناخود آگاه، بنیانگزار یک «‌کمپین » شده اند که وظیفه آن، وحشت آفرینی در میان «جدا شدگان ازدیکتاتوری » است. اعضای رسمی و افتخاری این کمپین، بخواهند با نخواهند با رفتار افراطی خود در برابر «‌مهدی خزعلی» به «خزعلی»‌های دیگر هشدار می دهند که « در این طرف برای شما جایی نیست پس تا جانی در بدن و نفسی در سینه دارید در کنار دیکتاتور ها بمانید و آنها را تقویت نمایید»! آیا این رویه، خواسته اکثریت حامیان جنبش سبز است؟ بعید می دانم.






ضعف حاکمیت جمهوری اسلامی در حمایت از منافع کلان کشور

بهروز بهبودی

این نکته ای دردناک است که در همه جای دنیا کشورها در پی یافتن سنگی یا چوبی هستند تا با ثبت آن خود را صاحب تمدن کهن نشان داده و با شور و هیجان فراوان در نگهداری از آن می کوشند، اما در ایران با وجود آثار تمدن چند هزار ساله، همه چیز نابود می گردد. تاریخ پادشاهان از کتاب های درسی حذف می شود، آثار و بناهای ملی تخریب می شود، دزدان و غارتگران گنجینه های چند هزار ساله را از کشور خارج می سازند و اساساً به نظر می رسد سران جمهوری اسلامی آمده اند تا همه چیز را نابود کنند و از ایران ویرانه ای باقی بگذارند 
دکتر بهروز بهبودیمتاسفانه تاریخ دوران معاصر برگ های زرینی از تعاملات میان ایران و اعراب را در خود ثبت نکرده است. می گویم متاسفانه از آنرو که ایران خود جمعیت بزرگی از اعراب ایرانی را در خود دارد و بیشتر همسایگانش نیز کشورهای عربی هستند. آنچه در گذشته بر اختلافات ایران و همسایگان عرب دامن می زد ظهور ناسیونالیسم بود که گاه شکل افراطی به خود می گرفت. از آنجایی که اسلام هم به دست اعراب به ایران آورده شد، موضوع اسلام و عرب با هم درآمیخته و عرب ستیزی یکی از گفتمان های عمده گردید. در آنسو اعراب نیز از ناسیونالیسم به دور نبودند، در نتیجه روابط ایران و کشورهای عربی به رغم ظاهر خوب در باطن چندان قابل اتکا نبود.
در دوران جمهوری اسلامی نیز این مسئله به شکل دیگری ادامه یافت. هرچند سران ایران موضوع ملی گرایی را درست نمی پنداشتند، کشورهای عربی را که اکثر اهل سنت بودند در مقابل تفکر شیعیانه خود می دیدند. سران ایران به سبب نظریه ولایت فقیه اکنون حمایت از شیعیان ساکن در کشورهای اهل سنت را نیز وظیفه خود می دانستند و همین موضوع اختلافات میان دو طرف را زیاد می کرد. تا جایی که تعامل جای خود را به تخاصم داد.
رقابت های میان طرف ایرانی و اعراب تا بدانجا پیش رفت که اعراب تمام دانشمندان، شعرا و ادیبان ایرانی را تنها به صرف نوشتن کتاب هایی به زبان عربی ـ که در آن روزگارها زبان رسمی دنیای اسلام به شمار می رفت ـ عرب خواندند. سکوت ایران و نیز خلاءهای رسانه ای در ایران کار را تا بدانجا پیش برد که متاسفانه مجامع علمی و غیر علمی دنیا هم کمابیش این موضوع را پذیرفتند. سیاست سکوت و تساهل جمهوری اسلامی کار را تا آنجا کشید که خلیج همیشه فارس نیز خلیج
ع –ر-ب- ی خوانده شد.
کشورهای عربی با صرف هزینه های بسیار رسانه های دنیا را هم با خود همراه ساختند و متاسفانه امروز بسیاری از کشورهای دنیا تنها به ذکر نام خلیج بسنده کرده و حق تاریخی ایرانیان را نادیده می گیرند.
سیاست های نادرست جمهوری اسلامی باعث گردید که کشور کوچک امارات، خود را مالک جزایر ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ بداند و در این ماجرا مقصر اصلی سران ایران بوده و هستند. جمهوری اسلامی پیش از این در ماجرای دریای خزر نشان داده بود تا چه اندازه نسبت به تمامیت ارضی ایران بی اعتنا و تا چه پایه در احقاق حقوق مسلم ایرانیان ناتوان است. از همین رو بود که امارات دست درازی به منابع گازی ایران را در منطقه پارس جنوبی آغاز کرد و جمهوری اسلامی باز هم سکوت پیشه کرد. در واقع عملکرد و دیپلماسی ضعیف ایران در مسائل مختلف پله پله راه را برای اعراب هموار ساخت تا امروز گستاخانه مدعی مالکیت بخشی از خاک ایران باشند. این نکته ای دردناک است که در همه جای دنیا کشورها در پی یافتن سنگی یا چوبی هستند تا با ثبت آن خود را صاحب تمدن کهن نشان داده و با شور و هیجان فراوان در نگهداری از آن می کوشند، اما در ایران با وجود آثار تمدن چند هزار ساله، همه چیز نابود می گردد. تاریخ پادشاهان از کتاب های درسی حذف می شود، آثار و بناهای ملی تخریب می شود، دزدان و غارتگران گنجینه های چند هزار ساله را از کشور خارج می سازند و به قیمت گزاف می فروشند و .... اساساً به نظر می رسد سران جمهوری اسلامی آمده اند تا همه چیز را نابود کنند و از ایران ویرانه ای باقی بگذارند، همین و بس. جمهوری اسلامی به بهانه حفظ اسلام، کمر به حذف ایران بسته و عامدانه پیوندهای تاریخی ایران را از میان می برد ـ هرچند رفتار آنان از اسلام هم چیزی باقی نگذاشته است ـ و طبیعتاً چنین رفتاری باعث گستاخی می شود، گستاخی کشور یا کشورهایی کوچک که قدمتشان حتی به چند دهه هم نمی رسد.
با وجود تمدن کهن، موقعیت استراتژیک در منطقه و جمعیت چندین میلیونی اعراب در ایران می بایست یکی از اعضای تاثیرگذار شورای همکاری خلیج فارس می بود که این پایگاه نیز به سبب سوء مدیریت ها در جمهوری اسلامی بر باد رفت. داشتن نماینده در شورا که با اتخاذ سیاست های درست می توانست عملی باشد، از یک سو وزن شورا را بیشتر می ساخت و از سوی دیگر از ادعاهای واهی کشوری در همسایگی و همراهی کشورهای عربی دیگر با آن جلوگیری می کرد و به هر رو منافع ملی را تامین می نمود.
با وجود کم‌کاری های جمهوری اسلامی امروز امیران امارات باید بدانند دادن حق سکونت به برخی از اتباع امارت در بخش جنوبی جزیره ابوموسی به معنای حق مالکیت امارات بر این جزیره نیست، چنانکه ایران نیز به صرف حضور و سکونت سرمایه گذاران ایرانی در امارات نمی تواند مدعی مالکیت بر امارات باشد. امیران امارات و دیگر کشورهای عربی باید بدانند ضعف جمهوری اسلامی به سبب فشارهای جهانی نمی تواند بهانه و عاملی برای سوءاستفاده و ادعاهای واهی نسبت به تمامیت ارضی ایران باشد.
امیران امارات به نیکی آگاهند که جمعیت عرب ایران به تنهایی بیشتر از چند کشور عربی حوزه خلیج فارس است، آنها از رشادت های اعراب ایرانی در طول جنگ با صدام و تعداد شهدای آنان اطلاع دارند. آنان به خوبی می دانند که اعراب ایرانی به رغم وجود جنگ خانمانسوز و ویرانگر، خاک کشورهای عربی را بر ایران ترجیح ندادند و همواره خود را پاره ای از ایران خواندند و گفتند چو ایران نباشد تن من مباد، و گواه این ادعا 12000 شهید و دها هزار مجروح در دوران جنگ با عراق است . نه تنها اعراب ایران که اقوام دیگر ایرانی نیز هیچگاه اجازه گستاخی نسبت به خاک ایران را به کشورهای همسایه نداده و نخواهند داد.
امروز به رغم ضعف جمهوری اسلامی و وادادگی های سیاسی سران آن، مردم ایران همچنان به ریشه های خود پایبندند و اگرچه به سران ناتوان خود امیدی ندارند، به بخش عمده ای از ارتش و سپاه ـ که آلوده جنایت های جمهوری اسلامی نشده و همچنان خود را فرزندان ایران می خوانند ـ امیدوارند، همان کسانی که با تمام وجود از تمامیت ارضی کشور دفاع می کنند و به هیچ مدعی از راه رسیده ای اجازه تکه تکه کردن خاک پاک ایران را نمی دهند. بی شک نه تنها امروز که ایران آزاد آینده نیز به وجود این نظامیان شریف و پاک نیازمند است و دستان آنان را به گرمی می فشارد. هرچند امیدی به جمهوری اسلامی در دفاع از ایران وجود ندارد، مردم اعم از اقوام، پیروان ادیان و مذاهب گوناگون و طبقات مختلف از وظیفه تاریخی و ملی خود باخبرند.
دکتر بهروز بهبودی
contact@bbehbudi.com
بنیانگذار شورای دموکراسی برای ایران







«اعطای کیف‌های پرپول به قضات» در دستگاه قضای ایران

مصطفی پورمحمدی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور روز جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ در نشست مطبوعاتی در هرمزگان از «اعطای کیف‌های پرپول به قضات در دستگاه قضا» ابراز نگرانی کرد و گفت که «افراد متخلف با خرج کردن پول و گرفتن وکلای قوی محاکم را تحت فشار قرار می دهند.»
به گفته رئیس سازمان بازرسی ایران رشوه‌های کلانی در دستگاه قضایی ایران «رسیدگی قضایی و دادرسی» را بسیار «سخت» می‌کند «زیرا افراد متخلف با خرج کردن پول و گرفتن وکلای قوی محاکم را تحت فشار قرار می دهند.»
مصطفی پورمحمدی در همین نشست به برداشت شبانه پول از حساب بانکها با دستور دولت نیز اشاره کرد و گفت که «برداشت شبانه پول از حساب بانکها زوایای دیگری دارد که بررسی‌ها تا روشن شدن آن ادامه خواهد یافت.» پورمحمدی روشن نکرد که منظورش از «زوایای دیگر» چیست. او چهارشنبه هفته گذشته از ارسال پرونده تخلف بانکی ۱۰۰ میلیون یورویی استان هرمزگان به دادگاه خبر داده و ابراز امیدواری کرده بود که این پرونده با جدیت رسیدگی شود.

 




برخی از امامان جمعه و رسانه‌های گروهی ایران تبلیغات وسیعی را علیه برگزاری یوروویژن ۲۰۱۲ در باکو به راه انداخته‌اند. کارشناسان از چالش دیگری در مناسبات نه چندان خوب ایران با جمهوری آذربایجان صحبت می‌کنند.
مسابقه‌ی آوازخوانی یوروویژن (Eurovision Song Contest) قرار است روز شنبه، ۶ خرداد (۲۶ مه ۲۰۱۲) در شهر باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان برگزارشود. نمایندگان ۴۲ کشور دنیا در این مسابقه شرکت خواهند کرد. بنا به خبر رسمی تارنمای یوروویژن، ارمنستان از شرکت در این مسابقه‌ی بین‌المللی موسیقی خودداری کرده است.
وقتی الدار قاسیم‌اوف و نیگار جمال، نمایندگان آذربایجان در مسابقات آواز خوانی یوروویژن ۲۰۱۱ در آلمان به مقام اول رسیدند، کسی مخالفت‌های شدید جمهوری اسلامی ایران با برگزاری این مراسم در باکو را پیش بینی نکرده بود.
در روزهای اخیر صدا و سیما، خبرگزاری‌های ایرانی و شبکه برون مرزی تلویزیون سحر که به زبان آذری برنامه پخش می‌کند، تبلیغات وسیعی علیه برگزاری یوروویژن۲۰۱۲ در باکو برپا کرده‌اند. در تریبون‌های مختلف نماز جمعه‌ برخی شهرهای ایران از جمله تبریز و اردبیل امامان جمعه با برگزاری این مراسم به ادعای آنها "غیر اخلاقی" و "ضداسلامی" مخافت کردند.

الدار قاسیم‌اوف و نیگار جمال، نمایندگان آذربایجان در مسابقات آواز خوانی یوروویژن ۲۰۱۱ در آلمان به مقام اول رسیدند
آیت‌الله محسن مجتهد شبستری، امام جمعه تبریز گفته است: «سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت مردم تبریز در محکومیت حرکات ضداسلامی دولت باکو مقابل کنسولگری جمهوری آذربایجان در این شهر تجمع اعتراض‌آمیز برگزار می‌کنند».
مجتهد شبستری که نماینده ولی فقیه در آذربایجان ‌شرقی است ادعا کرد «در شرایطی که اکثر مردم این کشور مسلمان و شیعه هستند، برگزاری رژه‌ی همجنس‌گرایان جای بسی تاسف دارد، تصمیم دولت باکو برای برگزاری مسابقه‌ی موسیقی و رقص یوروویژن قلب مسلمانان جهان را جریحه دار کرده است.»
ناراحتی از کاهش نفوذ بنیادهای مذهبی ایران
یک کارشناس ساکن شهر باکو که نخواست نامش فاش شود در تحلیل واکنش‌های تند روحانیان ایرانی به دویچه وله گفت: «ایران از کنترل شدید تبلیغات و فعالیت‌های دینی در جمهوری آذربایجان نگران شده است. براساس قوانینی که مجلس این کشور در سال پیش تصویب کرد، موسسات خیریه‌ی ایرانی، بنیاد شهید و دیگر نهادهای دولتی ایران نمی‌توانند آزادانه مثل گذشته فعالیت کنند و دامنه‌ی نفوذ این گونه موسسات کاسته شده است.»
در عین حال خبرگزاری فارس از "برخی اقدامات ضد دینی" در آستانه‌ی برگزاری مسابقه یوروویژن در باکو هم گزارش می‌دهد. فارس می‌نویسد: «تقی احمداف، رئیس متروی باکو خرید و فروش هرگونه اقلام مذهبی از جمله قرآن، کتب ادعیه، تسبیح، قبله‌نما، تقویم اوقات شرعی و کالاهای تزئینی مزین به اسامی مقدس را در مبادی ورودی و خروجی ایستگاه‌های متروی این شهر ممنوع اعلام کرد.»
هزینه‌ی میزبانی باکو از یوروویژن

 ساختمان‌ها مدرن در باکو، چهره این شهر قدیمی را تغییر داده‌اند
در قیاس با کشورهایی که تاکنون یوروویژن برگزار شده، جمهوری آذربایجان تنها کشوری است که بیشترین سرمایه‌گذاری را برای میزبانی آن کرده است. این کشور در ساحل دریای خزر در باکو به همین مناسبت بنائی احداث کرد که یکی از عظیم‌ترین و مجلل‌ترین ساختمان‌های کشور به حساب می‌آید.
بنا به گفته‌ی مقام‌های جمهوری آذربایجان این کشور تاکنون ۵۰ میلیون دلار برای آماده کردن سالن و همچنین بنای مسابقه سرمایه‌گذاری کرده است.
درباره هزینه میزبانی و خرج‌های یوروویژن ۲۰۱۲ "ینی مساوات"، روزنامه اپوزیسیون در باکو پیش‌بینی کرده است که درآمد آذربایجان از مسابقه‌ی یوروویژن ۱۲۰ میلیون دلار خواهد بود. انتظار می‌رود این هزینه از حساب گردشگران خارجی و طرفداران یوروویژن که برای تماشای زنده مسابقه به باکو خواهند آمد، جبران ‌شود.
قابل توجه است، هزينه‌ی ميزبانی يوروويژن برای اوکراين در سال ۲۰۰۵ حدود ۲۲ميليون يورو، يونان در سال ۲۰۰۶ حدود ۵ و نیم ، فنلاند در سال ۲۰۰۷ حدود ۱۴، صربستان در سال ۲۰۰۸ حدود ۹، روسيه در سال ۲۰۰۹ حدود ۴۰، نروژ در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۴ و آلمان در سال ۲۰۱۱ حدود ۲۵ ميليون دلار بوده است.
رژه‌ی همجنس‌گرایان بخشی از برنامه‌ی مسابقه
یک کارشناس مقیم باکو که با دویچه وله صحبت کرد، یادآور می‌شود، رژه‌ی هم‌جنس‌گرایان بخشی از مسابقه‌ی یوروویژن است. به نظر او برگزاری این رژه چیز جدیدی نیست و در همه کشورهایی که میزبان این مسابقه بودند، انجام شده و از این به بعد هم انجام خواهد گرفت.
وی اضافه می‌کند: «اما ایران از روز شروع فروش بلیط‌ها، سایت فروش بلیط یوروویژن را فیلتر کرده. محافل دینی جمهوری آذربایجان که به ایران نزدیک هستند نیز به شدت از برگزاری مراسم یوروویژن انتقاد می‌کنند.»
اهالی بی‌صبرانه برای مسابقه روز شماری می‌کنند

جمهوری آذربایجان در میان فرهنگ مدرن و سنتی
این کارشناس از شهر باکو همچنین خاطرنشان می‌کند: «اهالی جمهوری آذربایجان بی‌صبرانه در انتظار برگزاری این مراسم هستند. زمانی‌که خوانندگان آذری برنده این مسابقه شدند مردم تا صبح در خیابان‌های باکو رقص و پایکوبی کردند. گرچه انتقادهایی هست، اینکه دولت خیلی این مسئله را برجسته کرده و دائم کانال‌ها تلویزیونی برنامه‌هائی را پخش می‌کنند و مطبوعات از یوروویژن می‌نویسند و بسیاری از مشکلات هم در سایه مانده است.»
وی تاکید می‌کند: «کسانی هستند مثل خود من که آرزو می‌کنم دولت بیشتر به هنرهای جدی‌تر و جوایز بین‌المللی معتبری مثل اسکار، نوبل و غیره هم توجه کند تا به مسابقات عامه‌پسند، اما به هر حال در جمع‌بندی کلی، این موفقیت هم برای آذربایجان یک موفقیت بسیار بزرگی هست و فواید زیادی چه از نظر شناساندن هنر آذربایجانی، جذب توریست و غیره به کشور ما را دارد. از همه مهم‌تر اینکه، آذربایجان اکنون رئیس دوره‌ای شورای امنیت سازمان ملل متحد را هم در ماه مه ۲۰۱۲ بر عهده گرفته است.»
حجت‌الاسلام عظیمی: سیاست ایران اشتباه است
حجت‌الاسلام عظیمی قدیم ، یک روحانی آذری که ساکن شهر قم است در تحلیل مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان به دویچه وله می‌گوید: «جمهوری آذربایجان سعی کرد مناسباتش را با ایران بهبود ببخشد، ولی ظاهرا شدنی نیست. حکومت جمهوری اسلامی ایران ماهیت ضد دمکراتیکی دارد و با هر کشور دمکراتیکی دچار مشکل می‌شود. ایران ناخرسند است که چرا به رسانه‌های آذربایجان آزادی می‌دهند تا درباره‌ی ایران مطالبی نوشته شود که باب طبع ایران نیست.»
حجت‌الاسلام عظیمی قدیم که به عنوان یک فعال سیاسی و دینی هم شناخته می‌شود، بر این باور هست که «دولت آذربایجان تاکنون باب میل ایران عمل کرده و حتی ارزش‌های دمکراتیک بین‌المللی را نادیده گرفته تا با ایران روابط دوستانه‌ای داشته باشد. اما ایران هرگز نمی‌خواهد با این کشور مناسبات خوبی داشته شود.»
این روحانی منتقد اضافه می‌کند: «سیاست ایران با جمهوری آذربایجان به هیچ وجه به عنوان یک کشور مسلمان، هم دین و هم مذهب جلوه نمی‌کند و اگر به ظاهر دوستی هم بین دو کشور باشد، بسیار شکننده است.»
عظیمی قدیم پیش‌بینی می‌کند که روابط ایران و جمهوری آذربایجان در آینده تیره‌تر خواهد شد.
به تنش‌های مختلفی که بین دو کشور همسایه ایران و جمهوری آذربایجان در ماه‌های اخیر بوجود آمده، اکنون برگزاری مسابقه‌ی آوازخوانی بین‌المللی یوروویژن۲۰۱۲ در باکو نیزافزوده می‌شود. مخالفت و موضع‌گیری تند برخی از روحانیان و محافل دینی در ایران به تشدید این تنش یاری کرده است.





رییس مجلس ایران با انتقاد از عملکرد دولت دهم در تامین یارانه‌های نقدی گفته است که دولت می‌خواهد بهای بنزین را به لیتری ۲۰۰۰ تومان برساند. وی تاکید کرده که هدفمندی یارانه‌ها نباید به گرانی و فشار بر مردم بیانجامد.
علی لاریجانی، رییس مجلس ایران در حاشیه بازدید از یک شعبه اخذ رای در نازی‌آباد تهران به شرایط فعلی کشور و مهم‌ترین وظایف مجلس نهم پرداخته است. وی در گفتگو با خبرگزاری مهر عنوان کرده که نمایندگان باید روی مسائل اصلی مردم که گرانی و اشتغال است تمرکز کنند و از قیل و قال سیاسی بپرهیزند.
لاریجانی در پاسخ به این‌سوال که ‌آیا مجلس مخالف اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌هاست، گفته است: «مسئله یارانه‌ها فقط پرداخت پول نیست. دولت اگر پول دارد هر قدر می‌خواهد بپردازد و ما مشکلی نداریم. مشکل این است که می‌خواهند از طریق تغییر قیمت حامل‌های انرژی این کار انجام شود. یعنی قیمت بنزین دو هزار تومان شود، گاز دو برابر  و گازوییل سه برابر شود.» وی افزوده که مجلس روی این موضوع حساس است که تبدیل به اوج گرانی در کشور نشود.
لاریجانی در حالی از قصد دولت برای رساندن بهای بنزین به لیتری ۲۰۰۰ تومان سخن گفته که رییس ستاد حمل و نقل سوخت ایران در ماه فروردین در واکنش به زمزمه‌های مربوط به آزاد شدن بهای بنزین گفته بود که این نرح به ۱۲۰۰ تومان هم نمی‌رسد.
رییس مجلس ایران تاکید کرده که اصل قانون هدفمندی یارانه‌ها درست است  و مرحله دوم و سوم آن نیز باید اجرا شود. او هم‌زمان تصریح کرده که اجرای این مراحل نباید به ایجاد گرانی بیانجامد و فشاری بر مردم وارد کند. به گفته او اگر قرار باشد پولی به مردم پرداخت شود باید پاسخگوی شرایط کشور باشد: «یعنی آنقدر گرانی نشود که پولی که در جیب مردم می‌رود با آن قابل قیاس نباشد.»
علی لاریجانی که در مرحله اول انتخابات دوره نهم مجلس ایران به نمایندگی قم انتخاب شده، مهم‌ترین وظیفه مجلس نهم را رسیدگی به وضعیت اقتصادی، تسهیل فضای کسب و کار و توجه به کشاورزان و دامداران عنوان کرده است.
به تاکید او خوب است که استراتژی مجلس نهم در بعد سیاست داخلی به سمت ایجاد وحدت و همگرایی بین قوا، چهره‌های سیاسی و جریانات دینی باشد.
علی لاریجانی از منتقدان دولت دهم در اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌هاست و برای توقف این فاز و چاره‌جویی در مورد آن، نامه‌ای خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای نوشته است.
واکنش لاریجانی پس از آن صورت گرفت که دولت دهم، مابه‌التفاوت فاز اول و دوم یارانه‌های نقدی به میزان ۲۸ هزار تومان برای هر فرد را در ششم فروردین ۱۳۹۱ به حساب سرپرست خانوارها واریز کرد.  رسانه‌های ایرانی نوشته‌اند که لاریجانی در نامه خود به خامنه‌ای، نسبت به پیامدهای تورمی این اقدام نامنتظر دولت هشدار داده است.
رییس مجلس ایران در روز دوشنبه ۲۱ فروردین به خبرنگاران گفت که دلیل ارسال این نامه، اقدام دولت در واریز مبالغی پول به حساب مردم بدون دریافت مصوبه مجلس بوده است. او افزود که نحوه برداشت درآمد، اصلاح حامل‌های انرژی و نحوه پرداخت‌ها باید بر اساس قانون باشد.
رسیدگی به اختلاف دولت و مجلس بر سر اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها به هیات حل اختلاف قوا سپرده شد. اعلام رسانه‌های نزدیک به دولت در باره موافقت این هیات با فاز یاد شده موجب شد که دبیرخانه این نهاد بیانیه‌ای در تکذیب موضوع صادر کند.
در این میان محمود احمدی‌نژاد در روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت طی دیدار با اعضای کمیسیون تلفیق مجلس بار دیگر بر لزوم اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها تاکید کرد. اما علی لاریجانی تنها یک روز پس از این گفت: «نظر هیات حل اختلاف قوا آن است که هرگونه تصمیم‌گیری برای پرداخت‌ها در بحث هدفمندی یارانه‌ها
 باید در بودجه سالانه و با مصوبه مجلس باشد.»
احمد توکلی، نماینده اصولگرای مجلس ایران و یکی از منتقدان سرسخت احمدی‌نژاد نیز پیش از این گفته بود که مسئله یارانه‌ها یک مشکل و بیماری ۴۵ ساله بوده است. او تلاش برای حل این مشکل را انقلابی بزرگ خوانده و افزوده بود که اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در کمتر از ۵ سال ممکن نبود اما «دولت کار خود را کرد و نزدیک به ۱۷ تخلف در این زمینه داشت.»
خبرگزاری ایلنا به نقل از توکلی در ۳۱ فروردین ۱۳۹۱ نوشت که درآمد حاصل از هدفمندی یارانه‌ها در ۱۵ ماه گذشته نزدیک به ۲۹ هزار میلیارد تومان بوده در حالی که نزدیک به ۴۵ هزار میلیارد تومان پول به مردم پرداخت شده است. توکلی یادآوری کرده بود که دولت کسری یارانه نقدی را از طریق فروش ارزهای نفتی جبران کرده و همین موضوع موجب گسترش رکود و تورم در کشور شده است.





Israel's Prime Minister Benjamin Netanyahu (2nd R) attends the weekly cabinet meeting in Jerusalem March 25, 2012. REUTERS/Gali Tibbon/Pool (JERUSALEM - Tags: POLITICS)
دولت نتانیاهو یکی از باثبات‌ترین کابینه‌های اسراییل به شمار می‌رود اما عمر آن تا چند ماه دیگر به سر می‌رسد. اختلاف‌نظر بر سر معافیت یهودیان ارتدکس از خدمت سربازی، دلیل برگزاری انتخاباتی پیش از موعد در اسرائیل است.
احزاب ائتلافی و حزب کارگر اسراییل توافق کرده‌اند که روز چهارم سپتامبر ۲۰۱۲ انتخاباتی زودهنگام در این کشور برگزار شود. قرار است دولت اسراییل روز دوشنبه (۷ مه/۱۹ اردیبهشت) لایحه‌ انحلال کنست، مجلس اسرائیل، را به رای هیئت وزیران بگذارد و پارلمان هم یک هفته پس از آن منحل شود.
انتخابات پارلمانی اسراییل در اصل باید در اکتبر سال ۲۰۱۳ برگزار شود اما رای عدم اعتماد احزاب اپوزیسیون به حزب لیکود نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل را مجبور به برگزاری انتخاباتی زودهنگام کرد.  دلیل شکاف در ائتلاف دولتی اسراییل قانونی به نام "تال" است که یهودیان افراطی را از خدمت سربازی معاف می‌دارد. پس از رای دادگاه عالی اسراییل در مورد عدم اعتبار این قانون و مغایرت آن با اصل مساوات شهروندان، احزاب ائتلافی وابسته به یهودیان ارتدکس، نتانیاهو را تهدید به ترک کابینه کردند.
حزب مذهبی شاس و اتحاد "یهودیان توراتی" خواستار ادامه چنین امتیازی برای یهودیان افراطی هستند. علت هم آن است که یهودیان افراطی رای‌دهندگان اصلی این احزاب به شمار می‌روند. اما موافقت و اصرار احزاب سکولار و میانه‌رو با خدمت زیر پرچم برای همه، به گسستی جدی در ائتلاف شکننده‌ی دولتی منجر شد.
 در کشمکش موجود بر سر "قانون تال"، نتانیاهو تصمیم به انجام اصلاحاتی در این قانون گرفت و تاریخ آن را ماه اوت سال جاری اعلام کرد. این در حالی است که هنوز روشن نیست این اصلاحات به معنای موظف کردن یهودیان ارتدکس به خدمت سربازی باشد.
ریسک برای نتانیاهو
ناظران سیاسی می‌گویند که نتانیاهو با تصمیم برای برگزاری انتخابات پیش‌هنگام به ریسک بزرگی دست زده اما از این میدان ناکام بیرون نخواهد آمد. نظرسنجی روزنامه "هاآرتص" نشان می‌دهد که راستگرایان اسراییلی همچنان نزد مردم محبوبیت دارند و ۴۸ درصد از مردم اسراییل  به نتانیاهو ابراز اعتماد کرده‌اند.  دومین رده محبوبیت نزد مردم را  خانم شلی یاشیموویچ رهبر حزب کارگر با ۱۵ درصد آرا دارد که از نمایندگان حزب میانه روی کادیما همچون لیبرمن یا موفاز به مراتب جلوتر است.
 بنا بر این نظرسنجی، شائول موفاز تنها ۶ درصد آرای موافق مردم را دارد و حزب کادیما بازنده اصلی انتخابات پیش‌رس در اسراییل خواهد بود. این در حالی است که حزب یادشده در حال حاضر بیشترین کرسی‌ها را در کنست اسراییل دارد.
حزب لیکود به رهبری نتانیاهو، حزب ملی‌گرای موسوم به" خانه ما اسراییل" و احزاب مذهبی دیگر واجد بیشترین آرای مردم هستند و لیکود به تنهایی می‌تواند صاحب ۳۰ کرسی در کنست شود. احزاب راستگرای اسراییل معمولا و در مجموع بین ۶۵ تا ۱۲۰ کرسی در پارلمان را به دست می‌آورند.
حزب کارگر اسراییل نیز می‌تواند از شانس‌های انتخابات پیش از موعد باشد. نظرسنجی‌ها حاکی از این هستند که حزب کارگر می‌تواند به ۱۸ کرسی دست یابد اما امکانی برای تشکیل یک اکثریت چپ/ میانه در مجلس اسراییل متصور نیست.
 به نوشته روزنامه "هاآرتص"، ایهود باراک و حزب تازه تاسیس "استقلال"، بازندگان دیگر در انتخابات پیش‌هنگام اسراییل خواهند بود. طبق نظرسنجی این روزنامه، حزب باراک حتی یک کرسی نیز در مجلس اسراییل نخواهد داشت.
ایهود باراک، وزیر دفاع اسراییل دو سال پیش از حزب کارگر جدا شد و با اعلام آن که همچنان در ائتلاف دولتی می‌ماند، حزبی به نام "استقلال" تشکیل داد.
با این همه، باراک در نشستی مطبوعاتی مردم اسراییل را به حمایت از حزب خود فرا خوانده و وعده داده است که در صورت پیروزی، دولتی پرنفوذ و پرقدرت تشکیل خواهد داد.





ادامه قهر و خشونت
در سوریه درگیری و خونریزی ادامه دارد. به نظر سازمان ملل هنوز می‌توان به اجرای طرح کوفی عنان در جهت برقراری صلح و امنیت امیدوار بود، اما ایالات متحده معتقد است که جامعۀ جهانی باید به شکست این طرح اقرار کند.
دیپلمات‌های سازمان ملل متحد، همچنان به پشتیبانی از طرح صلح کوفی عنان، فرستاده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب، ادامه می‌دهند، هرچند که تغییر مشهودی در جهت برقراری صلح و آرامش در سوریه دیده نمی‌شود. احمد فوزی، سخنگوی آقای عنان، روز جمعه (۴ آوریل) در ژنو گفت که اجرای این طرح به طور کلی در جهت مثبتی قرار دارد.
بنا به تصویب شورای امنیت قرار است روی هم ۳۰۰ نفر به عنوان ناظر بین‌المللی به سوریه اعزام شوند. تا کنون کشورهای عضو ۱۵۰ نفر را برای این مأموریت تعیین کرده‌اند. در حال حاضر حدود ۵۰ نفر مأموریت خود را در سوریه آغاز کرده‌اند.
ابراز بدبینی ایالات متحده
مقامات ایالات متحده نسبت به کارایی طرح کوفی عنان ابراز بدبینی می‌کنند. به نظر دوایر رسمی آمریکا طرح صلح کوفی عنان به هدف اصلی خود، یعنی برقراری آتش‌بس در سوریه، دست نیافته است و برای جامعه جهانی زمان آن فرا رسیده که چاره‌ی دیگری بیندیشد.
جی کارنی، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید در این باره تصریح کرد: «وقتی می‌بینیم که رژیم سوریه به سرسختی ادامه می‌دهد، جامعه بین‌المللی باید به شکست خود اعتراف کند.»
کاخ سفید با استناد به منابع مخالفان رژیم بشار اسد، از ادامه و در مواردی افزایش موج خونریزی و خشونت در سوریه خبر داد.
ادامه قهر و خشونت

ادامه قهر و خشونت

ارتش هنوز شهرهای سوریه را ترک نکرده است
در شرایطی که تنها سه روز به انتخابات پارلمانی در سوریه باقی مانده است، منابع مخالفان رژیم اسد از درگیری‌های قهرآمیز تازه خبر داده‌اند. به گفته‌ی جامعه سوری مدافعان حقوق بشر، در روزهای پنجشنبه و جمعه (سوم و چهارم) دهها نفر کشته شده‌اند.
به دنبال مراسم نماز جمعه در شهرهای مختلف سوریه، تظاهرات گسترده‌ای علیه حکومت بشار اسد برگزار شد و به گفته‌ی مخالفان حکومت، دست کم ده نفر در اثر حمله نیروهای دولتی به تظاهرکنندگان کشته شدند.
در تظاهرات روز جمعه در شهر حلب هم چند دانشجو جان خود را از دست دادند. این شهر که تا کنون از نقاط نسبتا آرام سوریه تلقی می‌شد، این هفته شاهد راهپیمایی‌های گسترده‌ی ضددولتی بود که مرکز آن در دانشگاه حلب قرار داشت.
گفته می‌شود که در حمله نیروهای دولتی به خوابگاه دانشگاه حلب دستکم ۴ دانشجو به قتل رسیدند.
مخالفان دولت سوریه گفته‌اند که با توجه به ادامه سرکوب و کشتار، آنها قصد دارند شرکت در انتخابات پارلمانی را تحریم کنند. در جریان کارزار انتخاباتی در شهرهای درعا و ادلب دو نامزد نمایندگی مجلس کشته شده‌اند.





معاون شورای عالی امنیت ملی ایران موفقیت مذاکرات بغداد را منوط به برگرداندن پرونده‌ی ایران از شورای امنیت به آژانس انرژی اتمی عنوان کرد. علی‌اکبر صالحی نیز پایان مناقشه هسته‌ای را خواسته ایران و غرب دانست.
به گفته علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران، پایان یافتن درگیری بر سر موضوع هسته‌ای نه تنها خواست ایران، بلکه خواست غرب نیز هست. پایان یافتن بحث‌ها پیرامون برنامه هسته‌ای برای ایران به این خاطر مهم است که جمهوری اسلامی به ثبات در بازار نفت از همه نظر علاقه‌مند است.
خبرگزاری مهر با ابراز امیدواری از "برداشته شدن قدم‌های عملی در مذاکرات بغداد برای ادامه یافتن گفت‌و‌گوها" اعلام کرده است: «از جانب ما همه کاری انجام خواهد پذیرفت تا روابط مانند گذشته در مسیر خود قرار گیرد و در جهت منافع همه طرف‌ها باشد.»
در همین زمینه علی باقری معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران نیز اعلام کرده است توافق ایران و گروه ۵+۱ در گفتگوهای استانبول، حرکتی رو به جلو در قالب یک فرآیند که مبتنی بر رویکرد گام به گام و اصل عمل متقابل باشد، تعریف شده است.
علی باقری پس از بازگشت از پکن و مسکو و دیدار با  هگل اشميت، معاون رييس شورای سياسی و امنيتی اتحاديه اروپا اضافه کرده است: «چارچوب این فرآیند تا پیش از نشست بغداد تدوین خواهد شد.»
به گزارش منابع خبری ایران، آقای باقری برگرداندن پرونده ایران از شورای امنیت سازمان ملل متحد به آژانس بين‌المللی انرژی اتمی را گام اصلی در طرح گام به گام روسیه عنوان کرده است.
معاون سیاست خارجی و امور بین‌المللی دبیر شورای عالی امنیت ملی افزوده است که با برگشتن پرونده ایران به آژانس بين‌المللی انرژی اتمی، توافقات آتی ايران با گروه ۵+۱ می‌تواند نشست بغداد را به موفق‌ترين نشست در زمينه پرونده هسته‌‌ای ايران تبديل كند. در غير اين صورت بايد شاهد دورهای بعدی برای مذاكرات بغداد بود.
بر اساس طرح "گام ‌به ‌گام" روسیه، دولت جمهوری اسلامی در چارچوب یک جدول زمان‌بندی شده، به سوالات و ابهام‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره جوانب مختلف برنامه هسته‌ای این کشور پاسخ می‌دهد. در هر مرحله، در صورتی که پاسخ ایران از سوی آژانس قانع‌کننده تشخیص داده شد، تدابیری برای تشویق و لغو گام به گام تحریم‌ها در نظر گرفته می‌شود.»
رد تقاضای توقف غنی‌سازی
با وجود ابراز امیدواری مقامات مذاکره‌کننده‌ی ایران به گفت‌و‌گو‌های بغداد، علی اصغر سلطانیه نماینده‌ی ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز جمعه ۱۵ اردیبهشت در گفت‌و‌گو با خبرگزاری رویترز از رد کردن تقاضای غرب برای تعلیق غنی‌سازی سخن گفته است.
آقای سلطانیه "تعلیق غنی‌سازی و بستن سایت زیرزمینی فردو" را خط قرمز ایران برای مذاکرات استانبول ۲ عنوان کرده است.

آقای سلطانیه "تعلیق غنی‌سازی و بستن سایت زیرزمینی فردو" را خط قرمز ایران برای مذاکرات استانبول ۲ عنوان کرده است. سلطانیه: ایران بر سر تعلیق غنی‌سازی و بستن سایت زیرزمینی فردو حاضر به مذاکره نیست
پیش از این وزیر خارجه آلمان عصر پنج‌شنبه (۳ مه / ۱۴ اردیبهشت) در جمع کمیته یهودیان آمریکا در واشنگتن گفته بود، هیچ‌گونه تاکتیکی برای به درازا کشاندن گفت‌وگوهای بین‌المللی اتمی را تحمل نخواهد کرد.
گیدو وستروله تصریح کرده بود: «ما ساده نیستیم. صبرمان هم بی‌حد و مرز نیست.» وی افزود که هیچ‌گونه "بازی با زمان" تحمل نخواهد شد. وستروله بر همبستگی کشور خود با اسرائیل در مناقشه اتمی با ایران تأکید کرد.
گفت‌وگوهای بین‌المللی با ایران ماه گذشته (آوریل/ اردیبهشت) بعد از وقفه‌ای طولانی آغاز شد. در این مذاکرات که در ‌استانبول برگزار شد نمایندگان آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین، آلمان و ایران شرکت کردند.
دور جدید مذاکرات قدرت‌های دارای حق وتو به‌علاوه‌ی آلمان با ایران در تاریخ ۲۳ ماه مه (۳ خرداد) در بغداد انجام خواهد گرفت. کارشناسان معتقدند که این دور از مذاکرات، آخرین شانس برای جلوگیری از حمله‌ی نظامی اسرائيل به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی ایران است.





درگیری ‌معترضان با ماموران دولتی در قاهره و اسکندریه دو کشته و صدها زخمی برجای گذاشت. شورای عالی نظامی رفت‌وآمد شبانه در یک منطقه قاهره را ممنوع اعلام کرد. معترضان خواهان واگذاری قدرت به دولتی ملی هستند.
روز جمعه (۴مه / ۱۵ اردیبهشت) پایتخت مصر و شهر بندری اسکندریه شاهد درگیری‌های خونین میان معترضان و نیروهای نظامی و انتظامی بودند. خبرگزاری فرانسه به نقل از درمانگاه دانشگاه قاهره شمار کشته‌شدگان روز جمعه در قاهره را "دست کم دو نفر" و شمار زخمی‌ها را ۱۳۰ نفر اعلام کرد. خبرگزاری آلمان، به نقل از رسانه‌های عربی، از کشته‌شدن یک سرباز و زخمی‌شدن ۴۰۰ نفر خبر داد.
تظاهرات اعتراضی روز جمعه را گروه‌های گوناگون، از جمله اخوان المسلمین فراخوانده بودند. آنها خواستار کناره‌گیری کمال الجنزوری، نخست وزیر موقت و سپردن قدرت به یک دولت غیرنظامی هستند.
به گزارش دادستانی کل مصر، بیش از ۱۷۰ تن از تظاهرکنندگان دستگیر شده‌اند. پیشتر شورای عالی نظامی اعلام کرده بود، با کسانی که در حرکت‌های اعتراضی شرکت کنند به‌طور جدی برخورد می‌کند و افرادی را که به خشونت متوسل شوند، تحت پیگرد قضایی قرار خواهد داد.
این شورا روز جمعه رفت‌وآمد در میدان العباسیه قاهره و خیابان‌هایی که به وزارت دفاع منتهی می‌شوند را از ساعت 11 شب تا ساعت ۷ صبح ممنوع اعلام کرد.

درگیری معترضان اسلام گرا با نیروهای دولتی در قاهره - دوم ماه مه ۲۰۱۲.درگیری معترضان اسلام گرا با نیروهای دولتی در قاهره - دوم ماه مه ۲۰۱۲.
محلی مناسب برای تجمع معترضان
ساختمان وزارت دفاع در قاهره طی روزهای گذشته شاهد تظاهرات هزاران تن از معترضان بوده است؛ تظاهراتی که آرام آغاز می‌شوند و به خشونت می‌انجامند. به گزارش منابع رسمی در روزهای گذشته تاکنون دست کم ۱۰ نفر کشته و صدها نفر زخمی یا دستگیر شده‌اند. آمار منابع غیررسمی، از جمله پزشکان بیمارستان‌های قاهره، تعداد کشته‌شدگان را بیش از ۲۱ نفر تخمین می‌زند.
گرد‌همایی‌های معترضان از طرف افرادی که به گفته‌ی مقامات نظامی "مستقل" عمل می‌کنند نیز مورد حمله قرار می‌گیرند.
قرار است انتخابات ریاست جمهوری در روز ۲۳ ماه مه برگزار شود. ارتش وعده داده است که پس از به ثمر رسیدن این انتخابات قدرت را به فرد منتخب واگذار خواهد کرد. ارتش هم‌چنین قول یک انتخابات "صد در صد قانونی" را داده است.





در ۳۳ حوزه‌‌ انتخاباتی ۳۹ نفر به مجلس راه یافته‌اند. نتایج اولیه‌ شمارش آراء در ۲۵ حوزه‌ انتخاباتی تهران نیز منتشر شد. در این انتخابات رقابت اصلی بین دو گروه اصول‌گرای "جبهه متحد" و "جبهه پايداری" بود.
بامداد روز شنبه (۱۶ اردیبهشت / ۵ مه) وزارت کشور نخستین نتایج شمارش آراء دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهرهای گوناگون را منتشر کرد. شمارش آراء سه هزار شعبه‌ی اخذ رای در تهران حاکی از آن است که بیژن نوباوه با بیش از ۳۷۰ هزار رای در صدر فهرست نمایندگان تهران قرار گرفته است. اسماعیل کوثری (بیش از ۳۲۰ هزار رای) و احمد توکلی (بیش از ۳۰۰ هزار رای) در رده‌های دوم و سوم هستند.
رئیس ستاد انتخابات کشور آخرین نتایج شمارش آرای تهران و حومه را در رده‌های بعدی چنین اعلام کرد: علی مطهری، سيدمحمود نبويان،محمدرضا باهنر، سيدمهدی هاشمی، علی‌اصغر زارعی ، عليرضا زاکانی، زهره طبيب‌زاده، فاطمه رهبر، روح‌الله حسينيان، حسين مظفر، فاطمه آليا، مهدی کوچک‌زاده، لاله افتخاری، غلامرضا مصباحی‌مقدم، مجتبی رحماندوست، محمد سليمانی، حميد رسايی، محمد نبی‌رودکی، مهرداد بذرپاش، عليرضا محجوب، حسين طلا و الياس نادران.
بر اساس گزارش وزارت کشور، شمارش آراء همچنان ادامه دارد اما نتایج اولیه‌ی شمارش در ۳۳ حوزه‌ی انتخاباتی، وضعیت ۳۹ کرسی مجلس شورای اسلامی را مشخص کرده است.
دور دوم انتخابات برای برگزیدن ۶۵ نماینده‌ در ۱۸ استان برگزار شد. به گزارش وزارت کشور، تعداد شرکت‌کنندگان در این دور بیش از دور نخست" بوده است. وزارت کشور ایران آمار شرکت کنندگان در دور نخست را بیش از ۶۴ درصد اعلام کرده بود.
نخستین دور انتخابات در روز ۱۲ اسفند برگزار شد. در این دور، ۲۲۵ نماينده از مجموع ۲۹۰ نماینده به مجلس راه یافتند. از ۳۰ کرسی نمایندگی تهران تنها وضعیت ۵ کرسی مشخص شد و رقابت‌ها برای کسب ۲۵ کرسی باقی‌مانده به دور دوم کشیده شد.

رهبر جمهوری اسلامی از مردم خواست، دور دوم انتخابات را جدی بگیرند. عکس: علی خامنه‌ای هنگام انداختن رای به صندوق در دور نخست انتخابات مجلس.
رهبر جمهوری اسلامی از مردم خواست، دور دوم انتخابات را جدی بگیرند. عکس: علی خامنه‌ای هنگام انداختن رای به صندوق در دور نخست انتخابات مجلس.
دعوت به شرکت گسترده؛ دعوت به تحریم
مقامات جمهوری اسلامی از مردم خواسته بودند به طور گسترده در دور دوم انتخابات شرکت کنند. آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، ضمن توصیه به جدی‌گرفتن دور دوم انتخابات گفته بود: « هر چه آرای نمایندگان مردم در مجلس بیشتر باشد قوت قلب، توانایی و اعتبار آنها بیشتر است و بهتر می‌توانند کار کنند».
انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی بدون شرکت اصلاح‌طلبان برگزار شد. به همین دلیل چهره‌های برجسته‌ی اصلاح طلب و "شورای هماهنگی راه سبز امید" آن را تحریم کردند. این شورا با انتشار بیانیه‌ای دور نخست انتخابات مجلس را "نمایشی و فرمایشی" خوانده و از مردم خواسته بود، در دور دوم شرکت نکنند.
به گزارش خبرگزاری مهر، ۶۰ هزار ناظر شورای نگهبان و ۱۰ هزار نماینده‌ی کاندیداها برگزاری انتخابات را نظارت کرده‌اند.





وزیر خارجه آمریکا از چین خواست در برخورد با ایران در جبهه مشترکی با این کشور بماند و با تحریم نفتی ایران همکاری نماید. او اتحاد عمل میان کشورهای ۵+۱ را بهترین راه حل مناقشه اتمی دانست.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا در دیدار از پکن به مقام‌های چینی گفت که بهترین روش برای رسیدن به راه‌حلی دیپلماتیک در قبال برنامه هسته‌ای ایران این است که کشورهای طرف مذاکره با ایران متحد باشند و قوی عمل کنند.
خانم کلینتون تاکید کرد اگر فشار از روی ایران برداشته شود یا در میان کشورهای طرف مذاکره پراکندگی وجود داشته باشد، ایران انگیزه‌ی کمتری برای مذاکره و برداشتن قدمی مثبت به سوی پاسخ دادن به نگرانی‌های جامعه جهانی خواهد داشت.
ایالات متحده آمریکا قصد دارد از تاریخ ۲۸ ژوئن امسال تحریم موسسات مالی را در قبال همه کشورهایی که از ایران نفت می‌خرند اجرا کند.
چین و هند دو کشور عمده خریدار نفت ایران هستند که در مقابل سیاست تحریم نفتی آمریکا تا کنون مقاومت کرده‌اند، اما این کشورها نیز از میزان واردات نفتی خود از ایران به تدریج کاسته‌اند.

فرصتی ۶۰ روزه برای ساخت بمب اتمی ایران
هم‌زمان وزیر دفاع اسرائیل اعلام کرد که ایران با ادامه استراتژی اتمی خود می‌تواند ظرف ۶۰ روز به ساخت بمب اتمی دست یابد. اسرائيل مجددا هشدار داد که ایران تنها به دنبال خریدن وقت به منظور دستیابی به اهداف هسته‌ای خود است.
سخنان اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل مبتنی بر این نگرانی است که از مدت‌ها پیش توسط اسرائیل ابراز شده است. به عقیده مقام‌های اسرائیلی، ایران در پوشش همکاری ظاهری با کشورهای طرف مذاکره پیرامون چگونگی غنی‌سازی، تنها یک هدف را دنبال می‌کند و آن به دست آوردن فرصت است.
مذاکرات قرار است در ۲۳ ماه مه در بغداد پی گرفته شوند. اهود باراک در مصاحبه خود با روزنامه هایوم گفت: «ایران تنها به دنبال مصونیت کافی برای برنامه هسته‌ای‌اش است.» وی افزود: «اگر آن‌ها (مقام‌های ایرانی) به توانایی نظامی هسته‌ای یا سلاح هسته‌ای برسند، و یا به آستانه تولید بمب اتمی برسند که تنها ۶۰ روز تا ساخت آن زمان می‌برد، آن‌گاه به مصونیت دیگری دست می‌یابند. رژیم به مصونیت می‌رسد.»
ایران بارها تاکید کرده که برنامه اتمی‌اش تنها برای استفاده‌های غیرنظامی طراحی شده است. با این حال احتمال داده می‌شود که غنی‌سازی اورانیوم در درجات بالا می‌تواند برای تامین سوخت کلاهک‌های هسته‌ای به کار گرفته شود. البته هم اسرائیل و هم ایالات متحده بر این باروند که ایران هنوز این گام را برنداشته است.
اهود باراک تاکید کرد که ایران در خفا برنامه خود را ادامه می‌دهد تا زمانی که توانایی کافی دفاع در برابر حمله اسرائیل یا آمریکا به تاسیسات هسته‌ای خود را بیابد. مقام‌های اسرائیلی معتقدند که مذاکرات کشورهای ۵+۱ با ایران شانس کمی برای موفقیت دارد و تنها به رهبران این کشور امکان دستیابی به بمب اتمی و قدرت نمایی در سیاست خارجی را می‌دهد.

تردید در میان دولتمردان اسرائیل
برخی از زمامداران اسرائيلی به طور جدی ظرفیت و امکان واقعی اسرائیل برای یک حمله پیشگیرانه به ایران را زیر سؤال می‌برند. سوالی که به ویژه پس از سخنان یووال دیسکین، رئیس سابق سازمان امنیت داخلی اسرائيل، بیش از پیش مطرح است. این مقام امنیتی هفته گذشته در سخنانی جنجالی نتانیاهو و وزیر دفاع ایهود باراک را متهم کرد که در مورد ایران "فقط حرف می‌زنند اما عمل نمی‌کنند."
اهود باراک در سخنان امروز خود گفت که این برداشت درست نیست و رهبران اسرائیل بارها درباره علل این تاخیر بحث کرده‌اند. به گفته‌ی او اسرائیل نمی‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند ولی قادر است در آن خدشه وارد نماید و آن را به تاخیر اندازد.








نتايج مرحله دوم انتخابات مجلس نهم

 در  حالی که شمارش آرا مرحله دوم انتخابات مجلس در حوزه انتخابيه تهران برای مشخص شدن ۲۵ نماينده ديگر اين حوزه ادامه دارد، نتيجه قطعی انتخابات در ۳۲ حوزه مشخص شده است.
روز جمعه مرحله دوم انتخابات مجلس برای تعيين  ۶۵ کرسی باقی ‌مانده از ميان ۱۳۰ نامزد مشخص برگزارشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، تا ساعت هشت بامداد نتايج قطعی آرای ۳۲ حوزه انتخابيه از حوزه از  ۳۳ حوزه رای گيری مرحله دوم انتخابات نهمين دوره مجلس مشخص شده است. 
در همين حال، خبرگزاری فارس می گويد در حوزه انتخابات تهران، ری، شميرانات و اسلامشهر  با شمارش بیش از  ۹۷۰  هزار رای کانديداهايی مانند؛ بيژن نوباوه ، ‌اسماعيل کوثری، احمد توکلی، علی مطهری، محمدرضا باهنر، سيدمهدی هاشمی، سيدمحمود نبويان، علی‌اصغر زارعی ، عليرضا زاکانی،  فاطمه رهبر، زهره طبيب‌زاده، فاطمه آليا، حسين مظفر، روح‌الله حسينيان، لاله افتخاری، عليرضا محجوب، مهدی کوچک‌زاده، غلامرضا مصباحی‌مقدم، مجتبی رحماندوست، مهرداد بذرپاش، حميد رسايی، محمد سليمانی، قاسم روانبخش، حسين طلا و الياس نادران حائز رأی بيشتر شدند.
گزارش خبرگزاری های ايران حاکی است که شمار ديگری از نمايندگان مجلس هشتم روز جمعه در مرحله دوم انتخابات، از راهيابی به مجلس نهم بازمانده اند.
‌ طبق اين گزارش ها،کاظم موسوی  از  اردبيل ، ‌علی آقازاده، از  رشت، حسن ونايی از ملاير ، عفت شريعتی  و جواد آرين‌منش از ‌ مشهد ، محسن کوهکن  از  لنجان، بهروز جعفری از  حوزه سميرم، محمد‌کاظم حجازی از ‌همدان، داريوش قنبری از ايلام ، جهانبخش امينی از کرمانشاه، ‌‌‌عشرت شايق از تبريز، شيب جويجری از اهواز ، بهمن محمدياری از تالش، هاشم سواری از دشت آزادگان، احمدعلی کيخا از زابل زهک و هيرمند و هادی مقدسی  از بروجرد از جمله  نمايندگان مجلس هشتم بودند که در دور دوم انتخابات مجلس نهم  از راهيابی به مجلس نهم  بازماندند.
گزارش ها حاکی است که يک زن برای نخستين بار توانسته است از سيستان و بلوچستان به مجلس شورای اسلامی راه يابد. حليمه عالی،از حوزه انتخابيه  زابل، زهک و هيرمند به مجلس نهم راه يافته است.
در مرحله دوم انتخابات نهمين دوره مجلس  تکليف ۶۵ کرسی باقی ‌مانده از ميان ۱۳۰ نامزد مشخص می شود. در مرحله نخست انتخابات مجلس نهم که در ۱۲ اسفند سال گذشته برگزارشد، ۲۲۵  نماينده از مجموع ۲۹۰ عضو بهارستان به مجلس نهم راه يافتند.
گروههای مخالف و اصلاح طلب به دليل فقدان شرايط لازم برای برگزاری انتخابات آزاد از شرکت در انتخابات مجلس نهم  خودداری کردند.
با توجه به غيبت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم، رقابت اصلی برای کسب کرسی های بيشتر بين دو گروه اصولگرای «جبهه متحد اصولگرايان» و «جبهه پايداری»  است.








آژانس: اولويت در مذاکرات با ايران دسترسی به پارچین است

يوکيو آمانو، مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی، روز جمعه ۱۵ ارديبهشت گفته است: اولویت در مذاکرات آینده آژانس با ایران دسترسی بازرسان به سایت نظامی پارچین است.
پيشتر آژانس بين‌المللی انرژی اتمی تاييد کرده بود که  دور تازه گفت‌وگوی ايران و‌ آژانس ۲۴ و ۲۵ ارديبهشت در وين برگزار می‌شود.
به گزارش خبرگزاری رويترز، يوکيو آمانو گفته است، آژانس بين المللی اتمی تاکنون «پاسخ مثبتی» از سوی ايران در خصوص درخواست ها برای دسترسی بازرسان به سايت پارچین دريافت نکرده است.
يوکيو آمانو که در حاشيه کنفرانسی در شهر گالن در سوئيس صحبت می‌کرد، افزوده  است:« تمايل داريم که موضوع (پارچين) را دنبال کنيم».
آژانس بين المللی انرژی اتمی پيشتر  درگزارشی در آبان سال گذشته از احتمال انجام انفجارهای پرقدرت در سایت نظامی پارچين در شرق تهران ابراز نگرانی کرده بود.

يوکيو آمانو گفته است:« احتياج است که مسايل باقی مانده مورد بررسی قرار گيرد، ولی پارچين الويت است و ما بهتر است با آن شروع کنيم.»
به گزارش رويترز، ديپلمات های غربی معتقدند که ايران در برابرخواست آژانس بين المللی انرژی اتمی برای بازرسی از پارچین سنگ‌اندازی می کند و می گويند احتمالا کوشيده است تا اين منطقه را پاکسازی کند.
يوکيو آمانو در اين زمينه گفته است : آژانس متوجه برخی «فعاليت ها» در پارچين شده است.
آقای آمانو درپاسخ به اين پرسش که منظور  از برخی «فعاليت ها» چيست، گفت: «ما کسی را در اين محل نداريم، بنابراين نمی توانيم بگوييم چه نوع فعاليت های است.»
مديرکل آژانس بين المللی در ادامه گفته است: برداشت من اين است که تمايل به حل و فصل مسئله ايران از طريق گفت وگو درحال حاضر قويتر از گذشته است.
يوکيو آمانو اضافه کرده است: اخيرا ما شاهد فضای مثبتی هستيم ولی ما نياز داريم که نتيجه واقعی و محکمی داشته باشيم.
نمايندگی ايران در آژانس بين المللی انرژی اتمی هفته گذشته اعلام کرده بود : پارچين در سال ۲۰۰۵ دو بار توسط آژانس بازديد شد و متعاقب آن، معاون سابق مديرکل اعلام کرده بود «موضوع خاتمه يافت» و بخشی از تاريخ خواهد شد و مديرکل سابق نيز آن را به شورای حکام گزارش کرد.
نمايندگی ايران در آژانس در ادامه گفته بود: «با توجه به اين واقعيت که پارچين يک سايت نظامی است و دسترسی به سايت يک فرآيند زمان‌بر می‌باشد و نمی‌توان مکرر اين اجازه را داد. در پرتو اين سابقه و بر اساس اينکه از آژانس خواسته شده همه مسائل مربوطه همچون آزمايشات هيدرو ديناميک را با هم يکی نمايد، متعاقبا يکبار ديگر اجازه دسترسی داده خواهد شد، اين فرآيند می‌تواند آشکارا زمانی که توافق بر روی مداليته حاصل شود، شروع گردد.»
بهمن و  اسفند ماه سال گذشته هياتی بلندپايه‌ به رياست  هرمان ناکارتس، از آژانس به ايران سفر کرد، اما اين هيات نتوانست توافق مقام هاي ايران برای بازرسی  از پارچين را کسب کند.

ایران غنی‌سازی را «تعلیق» نمی کند
در همین حال، علی‌اصغر سلطانيه، نماينده ايران در آژانس بين‌المللی انرژی اتمی، روزجمعه در خصوص موضع ایران در مذاکره با شش قدرت جهانی گفته است: ايران هرگز غنی‌سازی اورانيوم را تعليق نخواهد کرد.
وی اضافه کرده است:  از آنجا که سايت فردو محلی امن و زير نظر آژانس بين المللی انرژی اتمی است، هيچ توجیهی برای تعطيلی اين سايت وجود ندارد.
به گفته علی اصغر سلطانيه ايران اين سايت را در راستای حفاظت بهتر از فعاليت هسته‌ ای خود در برابر هرگونه حملات احتمالی تاسيس کرده است.
پيشتر رسانه هاي غربی گزارش هايی در خصوص محورهای مذاکرات شش قدرت جهانی با ایران و  همچنین درخواست از این کشور برای توقف غنی سازی اورانيوم با غلظت ۲۰ درصد و همچنين تعطيلی سايت فردو منتشر کرده بودند.
ايران و کشورهای روسيه، آمريکا، بريتانيا، چين و فرانسه به همراه آلمان، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵،  دور تازه از مذاکرات هسته ای را پس از يک توقف ۱۵ ماهه در ۱۴ آوريل در استانبول برگزار کردند. قرار است دور بعدی اين مذاکرات در  ۲۳ ماه مه در بغداد برگزار شود.








«سود هنگفت» کشتی‌های چینی از تحریم ایران

چند کارگزار حمل و نقل دریایی در گفت‌وگو با خبرگزاری رویترز گفته‌اند که شرکت‌های کشتیرانی چینی با حمل و نقل محصولات پتروشیمی ایران به لطف تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران و کنار رفتن رقبای غربی، سودهای هنگفتی را به دست می‌آورند.
تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران که از اول ماه ژوئیه اجرا خواهد شد، شرکت‌های این اتحادیه را از ارائه خدمات بیمه و بیمه مضاعف به تانکرهای حامل نفت خام و محصولات پتروشیمی ایران منع کرده است؛ موضوعی که فعالیت شرکت‌های کشتیرانی غربی فعال در این بازار خاص را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
برخلاف شرکت‌های اروپایی، شرکت‌های چینی التزامی به رعایت تحریم‌ها نشان نمی‌دهند و بعلاوه، ظرفیت پوشش بیمه‌ای و حمل نقل مواد پتروشیمی ایران به دومین قدرت اقتصادی و مصرف‌کننده بزرگ انرژی جهان، چین، را نیز دارند.
چین بزرگ‌ترین وارد کننده محصولات پتروشیمی ایران است، کشوری که مشتری ۲۲ درصد از مواد نفتی صادراتی ایران است.
رسانه‌های ایران از فروش ۱۴ میلیارد دلار محصولات نفتی ایران به چین در طول سال گذشته خورشیدی خبر می‌دهند.
یک کارگزار سنگاپوری حمل و نقل دریایی که بخاطر تعهد به منع مصاحبه با رسانه‌ها نخواسته نامی از وی برده شود، به خبرگزاری رویترز گفته است که به نظر می‌رسد تنها چین «می‌خواهد و می‌تواند» پوشش حمل و نقل دریایی محصولات پتروشیمی ایران را انجام دهد، چرا که شرکت‌های بیمه چینی حاضر به بیمه آن هستند.
هم‌اکنون نیمی از محصولات پتروشیمی ایران روانه بازارهای آسیایی می‌شود و این پرسش مطرح می‌شود که بعد از اجرایی شدن تحریم‌های اروپا علیه ایران در ماه ژوئیه، بازار نفت و محصولات نفتی ایران چگونه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
 ۹۰ درصد از شرکت‌های عمده بیمه‌کننده تانکرهای نفتی و مواد پتروشیمی جهان، متعلق به کشورهای غربی هستند، بنابر این آغاز تحریم‌های غرب علیه ایران بازارهای عمده فروش نفت و فراورده‌های نفتی ایران مانند چین، ژاپن، هند و کره جنوبی را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
چندین دلال حمل و نقل دریایی که آنها نیز به‌‌ همان علتی که مباشر سنگاپوری مطرح کرده، نخواسته‌اند نامی از آنها برده شود، به رویترز گفته‌اند که شرکت‌های «سینوچم» و «نفتکش‌های نانجینگ» چین در بازار حمل محصولات پتروشمی ایران بسیار فعال هستند و دو برابر بیشتر از «روال معمول» بابت سرویس دهی حمل و نقل (از ایران) پول می‌گیرند.
به گفته آنها شرکت‌های حمل مواد پتروشیمی چینی بابت حمل هر تن مواد پتروشیمی ایران به چین، ۱۰۰ دلار دستمزد دریافت می‌کنند که این رقم دو برابر نرخ معمول تا ماه گذشته است، این وضعیت (هزینه دوبرابری) برای صادرات مواد پتروشیمی ایران به هند، دومین مشتری عمده مواد پتروشیمی ایران، نیز اتفاق افتاده است.
شرکت معاملات نفتی «سینوچم» بصورت معمول ماهانه ۲۰ تا ۳۰ هزار تن محصولات پتروشیمی از ایران وارد می‌کند، با اینهمه یک مقام صنعت نفت به رویترز گفته است که بخاطر تحریم‌های غرب، معاملات پتروشیمی این شرکت با ایران تا نصف کاهش یافته است.
«مازلان رازاک» از شرکت مشاوره‌ای «نکسانت» به رویترز گفته است که بسیاری از کشتی‌های حمل‌کننده محصولات پتروشیمی متعلق به شرکت‌های غربی هستند و محدودیت‌هایی برای حمل و نقل محصولات نفتی ایران اعمال می‌کنند، اما نه برای همه کشتی‌ها.
مواد پتروشیمی معمولا با تانکرهای کوچک ۱۰ و ۲۰ هزار تنی حمل می‌شود و مبلغ بیمه آنها بسیار کمتر از بیمه کشتی‌های ۳۰۰ هزار تنی است که معمولا کار حمل و نقل نفت خام ایران به چین را بر عهده دارند.
بیمه این کشتی‌ها معمولا از ۵ میلیون دلار تجاوز نمی‌کند، در حالی که تانکرهای حمل نفت خام برای انجام ماموریت بایستی تا مبلغ ۱۵۰ میلیون دلار بیمه شوند.






در انتخابات مجلس، «ثبت ۲۰ هزار عکس از آقا در ۴ دقیقه»

روزنامه‌های شرق، تهران امروز، جمهوری اسلامی، کیهان، و جام جم ضمن انتشار هشدار رئیس و اعضای مجلس شورای اسلامی درباره «طرح دولت برای سه برابر کردن قیمت‌ها»، از قول علی لاریجانی خبر داده‌اند که دولت قصد دارد قیمت «بنزین را به دوهزار تومان» افزایش دهد و «گاز را دو برابر و گازوییل را سه ‌برابر» گران کند.
روزنامه اعتماد گفت‌و‌گویی با حسین راغفر، استاد دانشگاه و کار‌شناس اقتصاد، منتشر کرده و از قول وی نوشته است که «در تهران برای یک خانواده ۵ نفره خط فقر مطلق حداقل یک‌ونیم میلیون تومان است»، تورم واقعی در سال ۹۰ «۵۵ درصد» بوده، و در سال جاری نیز «نرخ تورم سالانه سه‌رقمی»» خواهد شد.
روزنامه‌های وابسته به جناح حاکم از جمله روزنامه رسالت از قول وزیر کشور از «برگزاری مطلوب» مرحله دوم انتخابات مجلس خبر داده‌اند. روزنامه کیهان در توصیف مشارکت مرحله دوم انتخابات مجلس نهم نوشته است که روز جمعه «طی ۴ دقیقه حضور آیت‌الله خامنه‌ای در پای صندوق رای، عکاسان ۲۰ هزار عکس از رهبر جمهوری اسلامی ثبت کردند».
روزنامه اعتماد با اشاره به بروز اختلاف میان اصولگرایان در جریان انتخابات مجلس پیش‌بینی کرده که مجلس نهم «اتفاقات مجهولی در دل خود دارد».
روزنامه‌های خراسان و شرق گزارش‌هایی درباره «افزایش مشکلات بیماران صعب‌العلاج برای تهیه دارو» و «کمیابی بیش از ۳۰ قلم داروی بیماری‌های خاص» منتشر کرده‌اند.

هشدار رئیس مجلس درباره «طرح دولت برای سه برابر کردن قیمت‌ها»
روزنامه‌های شرق، تهران امروز، جمهوری اسلامی، کیهان، و جام جم از هشدار رئیس و اعضای مجلس شورای اسلامی درباره «طرح دولت برای سه برابر کردن قیمت‌ها» خبر داده‌اند.
روزنامه شرق در تیتر یک شماره شانزدهم اردیبهشت «خبرهای یارانه‌ای علی لاریجانی» را منتشر کرده و از قول رئیس مجلس هشتم نوشته است که «مسئله یارانه‌ها فقط مسئله پرداخت پول نیست. دولت اگر پول دارد، هر قدر می‌خواهد بپردازد ما مشکلی نداریم»، اما دولت می‌خواهد «از طریق تغییر قیمت حامل‌های انرژی این کار انجام شود یعنی بنزین دو هزار تومان، گاز دو برابر و گازوییل سه ‌برابر شود».
به نوشته این روزنامه، علی لاریجانی همچنین گفته است که «اگر قرار است پولی به مردم پرداخت شود باید پاسخ‌گوی این شرایط باشد، یعنی آن قدر گرانی نشود که پولی که در جیب مردم می‌رود با آن قابل قیاس نباشد».
روزنامه شرق با تاکید بر این که «دولت و مجلس همچنان درگیر سرنوشت فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها هستند» گزارش داده است که «در دو روز گذشته این که فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها چه زمانی اجرا شود و چگونه، سه کنش را تجربه کرد؛ نخست دیدار احمدی‌نژاد با اعضای کمیسیون تلفیق. دوم اعلام نظر مقام معظم رهبری در مورد فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها و به روایت علی لاریجانی سوم اعلام خواست دولت برای عرضه بنزین ۲۰۰۰ تومانی توسط رئیس ‌مجلس».
روزنامه جمهوری اسلامی «جزئیات جلسه چهارشنبه شب، سیزدهم اردیبهشت، کمیسیون تلفیق مجلس با رئیس دولت» را منتشر کرده و از قول نمایندگان نوشته است که «احمدی‌نژاد چیزی فرا‌تر از قانون می‌خواهد».
این روزنامه از قول نمایندگان حاضر در این جلسه نوشته است که «محمود احمدی‌نژاد در این جلسه سه خواسته را مطرح کرده است:‌ درآمد ۱۳۵ هزار میلیارد تومانی یارانه‌ای برای سال ۹۱، اعطای اختیار تعیین قیمت‌ها به دولت، و اختیار تعیین زمان آزاد‌سازی قیمت‌ها».
روزنامه جمهوری اسلامی از قول عماد حسینی عضو کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی نوشته است که «نمایندگان مجلس سه خواسته یاد شده را خلاف قانون و در عین حال تورم‌زا دانسته‌اند».
روزنامه تهران امروز هم تیتر یک و سرمقاله شماره شنبه را به «طرح دولت برای سه برابر کردن قیمت‌ها» اختصاص داده و نوشته است که «علی لاریجانی رئیس مجلس خبر داده که بر اساس حکم هیئت عالی حل اختلاف قوا، اخذ مجوز از مجلس برای اجرای فاز دوم قانون یارانه‌ها ضروری است ضمن این که مجلس بسیار حساس است تا با اجرای فاز دوم گرانی افسارگسیخته بر مملکت حاکم نشود، چرا که دولت به فکر افزایش قیمت بنزین تا ۲۰۰۰ تومان و گران کردن دو برابری قیمت گاز و سه برابری گازوئیل است».
این روزنامه در سرمقاله‌ای با تیتر «تبعات ابرشوک درمانی» نوشته است که «اهمیت خواسته‌های رئیس ‌جمهور این است که با دادن چنین مجوزی زمینه برای گرانی بسیار سنگینی بر اقتصاد کشور فراهم می‌شود و قطعا روشن است که کشور تحمل تبعات اجرای چنین برنامه‌ای را نخواهد داشت» و ممکن است «شیرازه اقتصاد کشور را از هم بپاشد».
روزنامه تهران امروز نوشته است که «سوال این است که آیا آقای رئیس‌ جمهور از تبعات ورود به فاز دوم قانون یارانه‌ها که با شدتی بسیار بیشتر از فاز اول خواستار اجرای آن است اطلاعی ندارد یا این که برعکس بسیار بیشتر از همه مسئولان از اوضاع فعلی اقتصادی خبر دارد ولی همچنان بر شوک‌درمانی بسیار سنگین و ناگهانی معتقد است؟»
این روزنامه در عین حال نوشته است که «علائم نشان می‌دهد گزاره دوم درست است» و «نفر اول دولت بر اجرای سنگین فاز دوم مصر است و معتقد است که پیامدهای آن هم قابل مهار است»، اما «شواهد موجود خلاف نظر آقای رئیس‌ جمهور را نشان می‌دهد»، چرا که «رسیدن به درآمد ۱۳۵ هزار میلیارد تومانی، معادل دو و نیم برابر درآمد سال ۹۰، لازمه‌اش ابرشوکی به اقتصاد کشور است که بدون شک پیامدهای سنگین اقتصادی و اجتماعی را به ‌دنبال خواهد داشت» و «دقیقا به همین دلایل است که هر گونه موافقتی با سه خواسته محمود احمدی‌نژاد به شرحی که آن ‌را مطرح کرده است به معنای مجوز به دولت برای حاکم کردن دور جدیدی از گرانی و تورم افسارگسیخته بر اقتصاد کشور است».
روزنامه کیهان نیز از «اعلام نظر رهبر جمهوری اسلامی درباره فاز دوم هدفمندی به سران قوا» خبر داده و از قول علی لاریجانی نوشته است که «نظر مشورتی شورای حل اختلاف قوا به آیت‌الله خامنه‌ای» ارائه شده و وی نیز آن را به «سران سه قوه اعلام کرده است».
این روزنامه نظر رهبر جمهوری اسلامی را درباره «فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها» منتشر نکرده، اما از قول علی لاریجانی نوشته که این نظر «مسئله را کاملا روشن کرد» و بر این اساس «هر گونه تصمیم‌گیری برای پرداخت‌ها در کشور باید در بودجه سالانه باشد و با مصوبه مجلس شورای اسلامی انجام گیرد».
همزمان روزنامه جام جم، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز نوشته است که «نتایج نظرسنجی این روزنامه نشان می‌دهد ۸۳ درصد پاسخ‌گویان با اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها در شرایط کنونی موافق نیستند، و تنها ۱۷ درصد گفته‌اند که با اجرای فوری مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها موافقت دارند».

«نرخ مشارکت انتخابات» به روایت کیهان؛ «ثبت ۲۰ هزار عکس از آقا در ۴ دقیقه»
روزنامه‌های وابسته به جناح حاکم از جمله دو روزنامه رسالت و کیهان از قول وزیر کشور از «برگزاری مطلوب» مرحله دوم انتخابات مجلس خبر داده‌اند، و روزنامه اعتماد نیز با تاکید بر بروز اختلاف میان اصولگرایان، گزارشی منتشر کرده درباره این که «کدام طیف اصولگرا» مجلس نهم را در دست خواهد گرفت.
روزنامه رسالت از قول مصطفی محمد نجار وزیر کشور نوشته است که «برگزاری مرحله دوم انتخابات در ۱۸ استان کشور مطلوب بود» و «نتایج انتخابات ظرف ۲۴ ساعت پس از اتمام رای‌گیری اعلام خواهد شد».
به نوشته این روزنامه وابسته به جناح حاکم، وزیر کشور دولت احمدی‌نژاد برای بیان «استقبال مردم از انتخابات» با اشاره به «حضور خود در یکی از شعب اخذ رای در منطقه نارمک تهران» گفته است که «من تعجب کردم؛ چرا که جمعیت قابل توجهی در آنجا حاضر بودند».
روزنامه کیهان که تحت نظر نماینده علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، منتشر می‌شود در تیتر یک شماره شنبه از انتخابات مرحله دوم مجلس نهم به عنوان «پرشور‌ترین پس از انقلاب» نام برده و نوشته است که «مردم کار را تمام کردند».
این روزنامه وابسته به جناح حاکم اما در متن گزارش هیچ اشاره‌ای به میزان مشارکت مردم در انتخابات نکرده و با تاکید بر این که «مسئولان همگام با مردم در انتخابات شرکت کردند»، به انتشار چگونگی شرکت مقام‌های مختلف حکومتی و اظهارات آنها در مرحله دوم انتخابات مجلس پرداخته است.
کیهان به توصیف شرکت رهبر جمهوری اسلامی در انتخابات پرداخته و نوشته است که «آیت‌الله خامنه‌ای در کوتاه‌ترین زمان ممکن با ارائه مدارک به دست‌اندرکاران انتخابات، رای خود را به صندوق انداخت» و «همچون سنوات گذشته در مقابل دوربین صدا و سیمای جمهوری اسلامی حاضر شده و در جملات کوتاهی به موضوع اهمیت انتخابات پرداخت».
این روزنامه وابسته به جناح حاکم که از آیت‌الله خامنه‌ای با عنوان «آقا» نام می‌برد، همچنین نوشته است که «هرچند حضور «آقا» برای رای‌گیری بسیار کوتاه بود و بیش از ۴ دقیقه طول نکشید، اما در همین مدت کوتاه، بیش از ۲۰ هزار فریم تصویر توسط عکاسان ثبت شد».
کیهان همچنین در سرمقاله شماره شانزدهم اردیبهشت با اشاره به بروز اختلاف میان طیف‌های مختلف جناح حاکم در جریان انتخابات نوشته است که «پرونده انتخابات مجلس نهم بسته شد، اما در اثر این انتخابات و تحت تاثیر رویدادهای آن پرونده‌هایی مهم تازه پیش روی جامعه سیاسی کشور باز شده است».
روزنامه اعتماد در گزارشی با تیتر «کدام اصولگرا برگزیده خواهد شد»، با اشاره به این که «مرحله دوم انتخابات مجلس نهم روز گذشته برگزار شد»، نوشته است که «این انتخابات بی‌حضور سازماندهی شده اصلاح‌طلبان برگزار شد، اما اصولگرایان توانستند دوگانگی‌ای جدی میان خود ایجاد کنند. جبهه پایداری و جبهه متحد دو گروهی بودند که شکاف میان‌شان در مواردی عمیق‌تر از اختلافات آنها با اصلاح‌طلبان بود».
این روزنامه با اشاره به این که تاکنون «نسبت جبهه پایداری با احمدی‌نژاد معلوم نیست» و هنوز «هم معلوم نیست برنده نبرد میان جبهه پایداری و جبهه متحد کدام طرف است»، از قول محمدرضا باهنر نوشته است که «‌جبهه متحد اصولگرایان در‌‌ همان دور اول پیروز شد و ترکیب نمایندگان این دو جناح سه به یک بود. فاصله رای جبهه متحد نسبت به پایداری زیاد بود، اما نتیجه انتخابات تهران بسیار مهم و تاثیرگذار است».
روزنامه اعتماد همچنین نوشته است که «امروز معلوم می‌شود که کدام اصولگرا‌ها برنده شده‌اند»، اما «این مجلس (نهم) با وجود نتیجه معلومش اتفاقات مجهولی را در دل خود دارد».

حسین راغفر: خط فقر مطلق ۱.۵ میلیون تومان است
روزنامه اعتماد گفت‌و‌گویی با حسین راغفر، استاد دانشگاه و کار‌شناس اقتصادی، منتشر کرده و از قول وی نوشته است که «در تهران برای یک خانواده ۵ نفره با سه جوان در سطوح مختلف تحصیلی، خط فقر مطلق حداقل یک‌ونیم میلیون تومان است».
این استاد دانشگاه همچنین به روزنامه اعتماد گفته است که «من از آمارهای رسمی درباره نرخ تورم به‌شدت ناامید هستم و این آمار‌ها قابل قبول نیست. به ‌نظر من در سال ۹۰ تورم بالای ۵۵ درصد بوده و تجربه سال گذشته با تورم نزدیک به ۵۰ درصدی سال ۷۴ قابل مقایسه نیست» و «این آماری که دولت و بانک مرکزی اعلام می‌کند، به بی‌اعتبار شدن نهادهای رسمی کشور می‌انجامد».
حسین راغفر تاکید کرده است که «مردم این آمار‌ها را نمی‌پذیرند و آمارهای مربوط به تورم و بیکاری را در سفره‌ها و جوانان خود جست‌وجو می‌کنند». او همچنین از «حضور خیل عظیم جوانان سر کوچه‌ها و خیابان‌ها یا مشاغل کاذبی مانند توزیع موادغذایی و پیک موتوری» و «بازار کاذب اشتغال» به عنوان دلایلی برای «افزایش نرخ بیکاری» یاد کرده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که «خانواده‌ها به جوانان خود نگاه می‌کنند که چه تعداد از آنها سر کار رفته‌اند و آن زمان می‌توانند بپذیرند که آیا آمارهای رسمی دولت نسبتی با واقعیت‌ها دارد یا خیر» گفته است که «در رابطه با تورم هم این‌ گونه است. مردم به سفره خود توجه کرده و خریدهای هفته‌ جاری را با هفته گذشته مقایسه می‌کنند، نه با سال گذشته و سال‌های گذشته. بنابراین هر هفته که برای خرید نیازهای اساسی به بازار می‌روند، با افزایش قیمت‌های قابل توجه هفتگی مواجه می‌شوند».
روزنامه اعتماد از قول حسین راغفر استاد دانشگاه نوشته است که «گرانی‌ها در بازار مسئله‌ای بسیار جدی است که به نظر من در شرایط کنونی، تورم سالانه را سه ‌رقمی خواهد کرد، چرا که وقتی تورم هفتگی به این صورت است، تجمیع تورم در سال بالا‌تر از دو رقم خواهد بود».

«کمیابی بیش از ۳۰ قلم داروی بیماری‌های خاص»
روزنامه‌های خراسان و شرق گزارش‌هایی از «افزایش مشکلات بیماران صعب‌العلاج برای تهیه دارو» و «کمیابی بیش از ۳۰ قلم داروی بیماری‌های خاص» منتشر کرده‌اند.
روزنامه خراسان با تاکید بر این که «نوسان‌های نرخ ارز، بازار دارو را هم درنوردیده و بر حال و روز بیماران و بیماری‌های خاص» تاثیر گذاشته است، گزارش داده که «بیشترین مشکل را بیماران سرطانی دارند که دارو‌های‌شان به ناگاه از ۴۰ تا ۳۰۰ درصد گران شده است».
این روزنامه مصاحبه‌هایی از خانواده‌های بیماران مبتلا به بیماری‌های صعب‌العلاج منتشر کرده و نوشته است که خانواده‌های بسیاری از بیماران «تمام زندگی‌شان را فروخته‌اند تا خرج درمان» را بپردازند و حتی برخی از خانواده‌ها مجبورند برای خرید دارو‌ها از جمله «داروی ناول‌وین سرطان سینه» به شهر وان ترکیه سفر کنند.
محمد رضایی معاون اجرایی داروخانه ۱۳ آبان تهران به روزنامه خراسان گفته است که «گرانی داروهای وارداتی به نوسان نرخ ارز برمی‌گردد».
روزنامه شرق هم از «کمیابی بیش از ۳۰ قلم داروی بیماری‌های خاص» گزارش داده و نوشته است که «کاهش تولید و واردات دارو به مرحله نگران‌کننده‌ای رسیده و منجر به کمبود بیش از ۳۰ داروی بیماری‌های خاص در کشور شده است».
به گزارش این روزنامه، اقلام دارویی بیماری‌هایی نظیر سرطان، سرطان کودکان، بیماری‌های تالاسمی، هموفیلی، ‌ام‌اس، بیماری‌های تنفسی و بیماری‌های قلبی در ایران «کمیاب» شده است.
روزنامه شرق نوشته که کمیابی دارو‌ها «متاثر از مثلث تحریم‌های بین‌المللی برای تبادلات بانکی، تبعات اجرای قانون هدفمندی یارانه و تاثیرات قیمتی آن و نوسانات نرخ ارز در کشور است».




سياست‌های جمهوری اسلامی در افغانستان

دو دسته تصميم گيری‌ جمهوری اسلامی در حوزه‌ی امور افغانستان را بايد در کنار هم گذاشت تا سياست اين دولت در اين حوزه روشن شود.
دسته اول برخوردهای تازه با مهاجران افغانی برای دشوار کردن شرايط برای ماندن است: از اعلام جلوگيری از حضور افغان‌ها در پارک صفه‌ی اصفهان برای مراسم سيزده به در ۱۳۹۱ تا اعلام ممنوعيت سکونت و تردد افغان‌ها در استان مازندران از تير ۱۳۹۱ توسط معاون استاندار اين استان (جام جم آنلاين، ۴ ارديبهشت)، و از اعلام دستگير شدن افغانی‌های بدون مجوز در سراسر کشور (که حدود ۵۰۰ هزار نفر آنها در استان تهران هستند) و اخراج آنها از خرداد ۱۳۹۱ (مديرکل امور اتباع و مهاجرين خارجی وزارت کشور، مهر ۱۶ فروردين ۱۳۹۱) تا استرداد حدود سه هزار زندانی افغان به کشورشان بدون مبادله‌ی آنها با همين تعداد زندانی ايرانی در افغانستان يا تضمين اجرای عدالت در مورد آنها (تابناک، ۸ ارديبهشت ۱۳۹۱).
دسته‌ی دوم عکس العمل دولت جمهوری اسلامی به ربوده شدن مهندسان ايرانی در افغانستان در فروردين سال ۱۳۹۰ و کشته شدن شيعيان افغانی در مراسم عاشورای همين سال است. با آنکه نقيب‌الله فراهی، سخنگوی والی فراه گفته بود که اين مهندسان از سوی شبه‌نظاميان طالبان ربوده شده‌اند، سخنگوی وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی دولت افغانستان را مسئول پيگيری اين موضوع دانسته و به طالبان هيچ اشاره‌ای نکرد. وزير دفاع نيز انتساب اين آدم ربايی به طالبان را انکار کرد. (تابناک، ۳۰ فروردين ۱۳۹۰) پس از کشته شدن دهها نفر شيعه‌ی افغانی در مراسم عاشورای سال ۱۳۹۰ نيز دولت جمهوری اسلامی هيچ عکس العملی از خود بروز نداد در حالی که اگر اين امر در کشوری ديگر مثل عربستان يا کويت يا عراق رخ داده بود پای ايالات متحده و استکبار جهانی به ميدان کشيده و محکوم می شد.
اين نوع موضع گيری نمايانگر تلاش دولت جمهوری اسلامی برای نيازردن طالبان حتی در شرايط گروگانگيری اتباع اين کشور و بمب گزاری در مراسم شيعيان است.
اگر اين دو دسته کنش را در کنار ديگر اقدامات جمهوری اسلامی از ابتدای دولت کرزای قرار دهيم، چه تصويری از سياست جمهوری اسلامی در افغانستان در شرايط امروز در برابر چشمان ما قرار می گيرد؟

اشتراکات راهبردی طالبان و جمهوری اسلامی
  علی رغم تصور عمومی در باب اختلاف بنيادی ميان طالبان و جمهوری اسلامی (بالاخص پس از کشتار کارکنان کنسولگری ايران در مزار شريف توسط طالبان)، اشتراکات راهبردی اين دو بسيار فراتر از اختلافات مذهبی آن دوست. هر دو به اجرای احکام شريعت و سرکوب زنان و اقليت‌های قومی و دينی باور دارند، خواهان خروج امريکايی‌ها از افغانستان‌اند، به عمليات ايذايی و محدود برای ذله کردن دشمن خود می پردازند، با علوم انسانی غربی و ديگر دستاوردهای اجتماعی و فرهنگی غرب بالاخص حقوق بشر و دمکراسی دشمنی دارند و هويت اسلامگرای خود را بر فراز هويت ملی و قومی قرار می دهند. جمهوری اسلامی که هنوز برخی از اقدامات دولت اسرائيل و ايالات متحده را هر ساله متذکر می شود سال‌هاست کشتار نُه ديپلمات ايرانی توسط طالبان را به فراموشی سپرده است.

برخی از رسانه ها نوشته اند که دستگاه‌های اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی در تسهيل حملات طالبان به نيروهای ناتو نقشی موثر ايفا می کنند. اين موضوع در اذيت و آزار برخی کارکنان سفارت افغانستان در تهران در نتيجه‌ی همکاری برخی ديگر از کارکنان سفارت با يک شرکت ايرانی (احتمالا امنيتی) آشکار شد:  "قبلا کارمندان سفارت افغانستان تعدادی پاسپورت (افغانی) را در اختيار يک شرکت ايرانی قرار داده بودند که با سرويس اطلاعاتی پاکستان (آی اس آی) مرتبط بود. اين شرکت برای اهداف انتحاری برای هر فردی که دل‌شان می‌خواست پاسپورت (افغان) صادر می‌کردند." (احمدی سعيدی، از کارشناسان افغان، در گفتگو با راديو اروپای آزاد، راديو فردا، ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱)

پرهيز از مقابله با طالبان
دولت جمهوری اسلامی نه تنها حمله‌ی طالبان به کنسولگری ايران در مزار شريف را فراموش کرده بلکه منکر دزديده شدن ۱۲ ايرانی توسط طالبان می شود تا موجب بالا گرفتن اختلاف با طالبان نشود. تا هنگامی که طالبان به کشتن سربازان امريکايی و اروپايی می پردازند مورد تقدير جمهوری اسلامی هستند و دزديده شدن ايرانيان توسط عوامل آنها نيز به "سوء تفاهم" تعبير می شود تا با مذاکرات با حلقه‌های واسط ميان طالبان و دولت جمهوری اسلامی اين سوء تفاهم‌ها رفع شود.

هدف: خروج نيروهای غربی
  دولت جمهوری اسلامی هم به مقامات دولت افغانستان کيسه‌های دلار می دهد (عبدالله عبدالله، الف به نقل از واشينگتن تايمز، ۲۸ فروردين ۱۳۹۰)، هم به والی‌های مناطق مختلف و هم به برخی اعضای طالبان (واشينگتن پست، ۴ ژانويه‌ی ۲۰۱۲). چرا جمهوری اسلامی می خواهد همه‌ی طرف‌های درگير در افغانستان، از طالبان و دولت کرزای تا گروه حکمتيار و مخالفان غير مسلح دولت را راضی نگاه دارد؟
هدف اصلی ضربه زدن به نيروهای غربی و تلاش آنان برای شکل دادن به دولتی با ثبات و نسبتا دمکراتيک با رعايت حقوق زنان و کمتر فاسد است. اگر زنان افغانی و عراقی از حقوق مساوی با مردان برخوردار شوند و به سهم قانونی خود در پارلمان دست يابند زنان ايرانی خود را با آنها مقايسه کرده و بيش از آن را مطالبه خواهند کرد.
  برای جمهوری اسلامی تفاوتی نمی کند که اين ضربه را چه کسی و با چه هدفی به نيروهای ناتو وارد کند: دولت کرزای با خويشاوند سالاری و فساد و عدم کارايی، طالبان با کشتن سربازان امريکايی و ناتو، جنگسالارانی مثل حکمتيار و گروه حقانی با همکاری‌های موضعی با طالبان، و نيروهای پراکنده‌ی طالبان.

به دنبال بی ثباتی

نه جمهوری اسلامی ايران و نه دولت پاکستان خواهان بر قراری ثبات و استقرار دولتی قدرتمند در کابل هستند. بی ثباتی افغانستان يکی از موضوعاتی است که به کار چانه زنی جمهوری اسلامی در مذاکرات با غرب می آيد و مقامات جمهوری اسلامی (غير از برخی کارگزاران دولت خاتمی) از هيچ کوششی برای حفظ بی ثباتی افغانستان فروگذار نمی کنند.
در طول حکومت جديد افغانستان جمهوری اسلامی هيچ گاه برای حل منازعات پيشقدم نشده است گرچه دارای اهرم‌های اِعمال فشار بر گروه حکمت يار يا طالبان بوده است (مثل اقامت برخی از اعضای آنها در ايران، دفتر طالبان در ايران، و حضور برخی از اعضای القاعده در ايران). جمهوری اسلامی نه تنها در افغانستان بلکه در عراق يا پاکستان و آذربايجان نيز صلح و ثبات با دولت‌هايی مقتدر را نمی خواهد چون هر گونه بی ثباتی کار سپاه را در اعمال نفوذ در اين مناطق آسان تر می کند.

افزايش فشار بر دولت افغانستان


دشوار کردن شرايط زندگی بر افغان‌ها حکايت از يک حرکت نسبتا هماهنگ از سوی دولت جمهوری اسلامی برای اخراج افغان‌ها از کشور دارد. اين اخراج نه با هدف کاهش فشار حضور افغان‌ها بر دولت ايران يا پاسخ به خواست افکار عمومی بلکه برای ايجاد فشار بر دولت افغانستان انجام می شود.
دولت ايران خدماتی به افغان‌ها ارائه نمی کند تا با اخراج انها از اين امر خلاصی يابد. ايرانيان نيز هيچگاه فشاری به دولت برای اخراج افغان ها وارد نياورده‌اند. غير از اينها نيروی کار افغان‌ها در خدمت فعاليت‌های توليدی و بخش ساختمانی کشور است و به بازار کار ايران کمک می کند. همچنين اگر افغان‌ها فشاری بر دولت وارد می کنند چرا اکنون چنين تصميماتی با اين حدت و شدت گرفته می شود؟

ارعاب روزنامه نگاران و خريد رسانه‌ها
  جمهوری اسلامی غير از فشار بر مهاجران، تلاش برای خريد سياستمداران، گروه‌های سياسی و روحانيون، در حوزه‌ی رسانه‌ها نيز به دنبال در اختيار داشتن حوزه‌های نفوذ در افغانستان و افزايش بی ثباتی در اين کشور است. آن دسته از روزنامه نگاران نيز که بخواهند استقلال خود را حفظ کنند مورد تنبيه قرار می گيرند. صديق الله توحيدی، مسئول ديدبان رسانه در کابل می گويد: "شواهدی دردست است که در پشت حمله بر آقای مامون... ردّ پايی از نفوذ عوامل وزارت اطلاعات ايران در آن ديده می شود.
رزاق مامون همکار بسياری از رسانه‌های مستقل و مجری يکی از برنامه‌های تلويزيون طلوع افغانستان است که سال گذشته در مقابل منزل خود از سوی فردی ناشناس مورد حمله قرار گرفت...ردّ پای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ايران در اين اسيد پاشی ديده شده است. مامون قبل ازمورد حمله قرار گرفتن، کتاب "ردّ پای فرعون" را درمورد مداخله ايران درامورافغانستان و مسئله به شهادت رسيدن احمد شاه مسعود نوشت... اين کتاب جمهوری اسلامی ايران را عصبانی کرد...پرس.تی.وی مصاحبه‌های بسيار غير رسانه‌ای را با افراد مخصوصی در افغانستان انجام می داد که اين مصاحبه‌ها به تهران فرستاده می شد و يکی از اين نوارها افشا شد وازطريق يکی از تلويزيون‌ها به نشر رسيد و همين امرموجب شد که پرويز صافی مورد حمله قرار بگيرد... پرويز صافی، در حال حاضر هم برای ادامۀ مداوا و هم برای تامين امنيت درخارج ازافغانستان به سر می برد... در ميان رسانه‌های چاپی تعداد رسانه‌های وابسته به ايران بيشتر است و همچنان در کابل هم شماری از تلويزيون‌ها دقيقا وابسته به ايران هستند و مصروف تامين منافع ايران در افغانستان می باشند." (سايت راديو فرانسه، ۱۷ اسفند ۱۳۹۰)
  بنا به گفته‌ی لطف الله مشعل، سخنگوی اداره امنيت ملی افغانستان، تلويزيون تمدن و تلويزيون نور تلويزيون‌هايی هستند که اهداف دولت ايران را در ايجاد بی ثباتی دنبال می کنند: "سوژه‌ها مربوط [به] تلويزيون تمدن نبوده بلکه از طريق حلقات ايرانی در اختيارشان قرار می گيرد. تلويزيون نور بيشتر کسانی را دعوت می نمايد که با حضور نيروهای خارجی و ايجاد پايگاه‌های نظامی آمريکا در افغانستان مخالفت داشته و نيز دستاوردهای دولت را ناچيز می گيرند... برادران ما در جمهوری اسلامی ايران، انتقام دشمنی با آمريکا را از ما می گيرند، مردم ما را تحريک می کنند." (بی بی سی فارسی، ۲۲ فروردين ۱۳۹۱)




ورزشگاه المپیک لندن امروز، شنبه، پنجم مه، میزبان اولین مسابقات ورزشی خواهد بود.
گفته شده است که این مسابقات در ورزشگاه المپیک لندن دقیقا دو هزار و ۱۲ ساعت مانده به آغاز مسابقات المپیک سال ۲۰۱۲ میلادی در لندن انجام می‌شود.
دانشجویان و ورزشکاران معلول در رقابت‌های روز شنبه حضور دارند و ۴۰ هزار نفر شاهد این مسابقات خواهند بود.




امروز (شنبه، ۵ مه) رسما علیه مردی که به طراحی حمله‌های یازده سپتامبر در آمریکا متهم شده است، در گوانتانامو اقامه دعوی می‌شود.
این، دومین باری است که برای محاکمه خالد شیخ محمد در یک محکمه نظامی اقدام می‌شود.
در جریان دادگاه اول، او گفت که قصد دارد اتهاماتش را بپذیرد. اما بعد از انتخاب باراک اوباما به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، روند رسیدگی به پرونده خالد شیخ محمد متوقف شد.
آقای اوباما به دنبال آن بوده است که متهمان گوانتانامو در دادگاه‌های غیرنظامی محاکمه شوند، ولی اقدامات او در این زمینه موفقیت‌آمیز نبوده است.
با این حال، قوانین جدیدی در این زمینه تصویب شده‌اند، از جمله استفاده از مدارک و اعترافاتی که تحت شکنجه به دست آمده باشند، در دادگاه ممنوع شده است.




مقام های پاکستان می گویند در حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در این کشور، دست کم شش شورشی کشته شده اند.
این مقامات می گویند دو موشک به سوی یک مجتمع در منطقه شوال در ۷۰ کیلومتری میران شاه در وزیرستان شمالی شلیک شده است.
یک مقام پاکستانی به خبرگزاری فرانسه گفت شش نفر در این حمله کشته شدند، اما احتمال می رود که تعداد کشته شدگان افزایش یابد.
یکی دیگر از مقامات به خبرگزاری فرانسه گفته است شورشیان از این مجتمع به عنوان مرکز آموزشی استفاده می کردند.
دولت پاکستان بارها از حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در خاکش شکایت کرده است.
سال گذشته آمریکا مجتمع مسکونی اسامه بن لادن در ابیت آباد را مورد حمله قرار داد که به مرگ او انجامید.
اما منتقدان می گویند تاکنون بیش از ۲۰۰۰ غیرنظامی هم در جریان حملات هواپیماهای بدون سرنشین کشته شده اند.



با اعلام نتایج انتخابات شهرداری لندن، بوریس جانسون شهردار فعلی این کلان شهر اروپا در مقام خود ابقاء شد.
آقای جانسون در رقابتی بسیار نزدیک با کن لوینگستون موفق شد که با کسب ۳ درصد آرای بیشتر مقام شهرداری لندن را در آستانه برگزاری مسابقات المپیک در این شهر حفظ کند.
وی که در دور نخست انتخابات نتوانسته بود حد نصاب ۵۰ درصدی آراء را به دست آورد در دور دوم در رقابتی که بسیار نزدیکتر از پیش بینی تحلیلگران بود با آقای لوینگستون که سابقه شهرداری لندن را داشت، شانه به شانه تا آخرین لحظه پیش رفت.
پیروزی آقای جانسون می تواند مرهمی بر شکست احزاب دموکرات و محافظه کار در برابر حزب کارگر بریتانیا باشد که همزمان توانست درانتخابات شوراهای انگلستان، اسکاتلند و ولز پیروز شود.
آقای جانسون که سفرهای داخل شهری او با دوچرخه همواره مورد توجه رسانه ها بوده، توانسته در کنترل آلودگی هوا و ترافیک لندن موفقیت های چشمگیری بدست آورد اما در زمینه امنیت شهری به ویژه پس از ناآرامی های سال ۲۰۱۱ لندن با انتقادهای جدی روبرو بوده است.






وزارت کشور ایران در دو اطلاعیه جداگانه، اسامی منتخبان مرحله دوم انتخابات نهمین دوره مجلس ایران را که "حائز اکثریت نسبی" آراء شده‌اند، اعلام کرده است. نتایج غیرنهایی انتخابات مجلس در تهران نیز اعلام شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت کشور، نمایندگان ۳۲ حوزه انتخابیه ایران که دور دوم انتخابات مجلس ایران در آنها برگزار شده بود، مشخص شده‌اند.
وزارت کشور همچنین اعلام کرده است که در حوزه انتخابیه تهران، اسلامشهر، ری و شمیرانات، تا ساعت ۸ صبح روز شنبه، ۱۶ اردیبهشت، بیژن نوباوه، اسمعیل کوثری، احمد توکلی، علی مطهری، محمود نبویان، محمدرضا باهنر، مهدی هاشمی، علی‌اصغر زارعی، علیرضا زاکانی و زهره طیب‌زاده نوری ۱۰ نفری هستند که بیشترین آراء را کسب کرده‌اند.
بر اساس اعلام وزارت کشور ایران، ابراهیم کارخانه به عنوان نماینده همدان، مصطفی افضلی‌فرد به عنوان نماینده اردبیل، نمین، نیر و سرعین، مجید منصوری بیدکانی به عنوان نماینده لنجان و علی‌محمد احمدی به عنوان نماینده دهلران، دره‌شهر و آبدانان به مجلس ایران راه یافته‌اند.
در اصفهان حمیدرضا فولادگر، در شیراز حسین ذوالانوار، در مشهد و کلات جواد کریمی قدوسی و محمد حسین حسین‌زاده بحرینی به مجلس نهم راه یافته‌اند.
غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی و جبار کوچکی‌نژاد نمایندگان رشت و میرهادی قره‌سید رومیانی، رضا رحمانی و محمداسماعیل سعیدی نمایندگان تبریز در مجلس نهم ایران خواهند بود.
محمدسعید انصاری و حسین دهدشتی هم توانسته‌اند در حوزه انتخابیه آبادان بیشترین آراء را به دست آورند.
نتایج دومین دور انتخابات مجلس ایران نشان می‌دهد که محمدباقر شریعتی در بهبهان، عباس پاپی‌زاده پالنگان در دزفول، ناصر صالحی‌نسب در دشت آزادگان و هویزه، عباس قائیدرحمت در دورود و ازنا و حجت‌الله درویش‌پور در ایذه و باغملک بیشترین آراء را به دست آورده‌اند.
بنا بر این گزارش، در زابل، زهک و هیرمند، حلیمه عالی به مجلس نهم راه یافته است. محمود شکری به عنوان نماینده طوالش، رضوانشهر و ماسال، ابراهیم آقامحمدی به عنوان نماینده خرم‌آباد و دوره، عباس صلاحی به عنوان نماینده تفرش، آشتیان و فراهان و احمد آریایی‌نژاد به عنوان نماینده ملایر به مجلس نهم راه یافته‌اند.
پیش از این، همزمان با پایان یافتن رأی‌گیری مرحله دوم انتخابات مجلس در روز جمعه، ۱۵ اردیبهشت، صولت مرتضوی، رئیس ستاد انتخابات کشور، گفته بود که نتایج شمارش آرا ء در مدت ۲۴ ساعت اعلام خواهد شد.
او ابراز امیدواری کرده بود که نتایج نهایی تمام حوزه‌های انتخابیه تا پایان روز شنبه مشخص و اعلام شود.
مرحله دوم نهمین دوره انتخابات مجلس ایران برای برگزیدن ۶۵ نماینده، از صبح روز جمعه در ۱۴ هزار و ۳۲۳ شعبه اخذ رای در ۳۳ حوزه انتخابیه ایران برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری مهر در این دور از انتخابات ۶۰ هزار ناظر شورای نگهبان و ۱۰ هزار نماینده کاندیداها بر روند برگزاری آن نظارت کرده‌اند که نزدیک به نیمی از آنها نمایندگان نامزدها در شعب اخذ رای شهر تهران بوده‌اند.
از مجموع ۳۰ نماینده تهران در مجلس ایران، فقط تکلیف ۵ نماینده در دور اول انتخابات روشن شد و ۲۵ نماینده دیگر در این حوزه انتخابیه، به علت به حد نصاب نرسیدن آراء در مرحله اول، در رقابت‌های دور دوم رأی‌گیری شرکت کردند.
بعد از پایان انتخابات و اعلام نتایج از سوی وزارت کشور به عنوان مجری برگزاری انتخابات، شورای نگهبان باید به عنوان ناظر، نتایج انتخابات را تائید کند.








درگیری های روز جمعه در مصر
صدها نفر روز جمعه در جریان درگیری های میان نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان در قاهره زخمی شدند.
یکی از نیروهای امنیتی نیز در این درگیری ها کشته شد.
در این درگیری ها که روبروی وزارت دفاع این کشور اتفاق افتاد، نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن معترضین، از گازاشک آور و آب فشار قوی استفاده کردند.
تظاهر کنندگان در نهایت پراکنده شدند اما برخی از آنها به تظاهرات دیگری که در در میدان تحریر برقرار بود پیوستند.
هزاران نفر در میدان تحریر قاهره تجمع کرده بودند تا نارضایتی خود را علیه شورای عالی نظامی حاکم بر مصر نشان دهند.
تظاهر کنندگان می گویند دولت دستور حمله به آنها را صادر کرده است.
دهها نفر در درگیری های روز جمعه دستگیر شدند و نیروهای امنیتی ساعات منع رفت و آمد اعلام کردند.
روز چهارشنبه گذشته نیز عده ای ناشناس به تظاهرکنندگان در مقابل همین وزارتخانه یورش بردند.
در این درگیری ۲۰ نفر کشته و بیش از یکصد نفر نیز زخمی شدند.
تظاهرکنندگان روز چهارشنبه در اعتراض به رد صلاحیت حازم ابو اسماعیل، کاندیدای اسلامگرایان سلفی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری تجمع کرده بودند.
خبرنگار بی بی سی که در تظاهرات روز جمعه حضور داشت می گوید زمانی درگیری ها روبروی وزارت دفاع آغاز شد که تظاهر کنندگان دستور نظامیان را برای نزدیک نشدن به این وزارتخانه نادیده گرفتند.
او می گوید درگیری ها چند ساعت به طول انجامید.
وزارت بهداشت مصر روز جمعه از کشته شدن یک سرباز و زخمی شدن ۳۰۰ نفر خبر داد. همچنین گزارش شده ۱۳۰ نفر نیز برای معالجه در بیمارستان به سر می برند.
تظاهر کنندگان روز جمعه در اعتراض به اتفاقات دو روز پیش گرد هم آمده بودند. آنها همچنین درخواست کردند قدرت فورا به دست یک حکومت غیر نظامی داده شود.
تلویزیون رسمی مصر گروه اخوان المسلین را مسئول این درگیری ها اعلام کرد. این در حالی است که این گروه از هوادارانشان درخواست کرده است در تظاهرات شرکت نکنند.
روز جمعه درگیری دیگری میان نیروهای امنیتی و تظاهر کنندگان در شهر اسکندریه مصر رخ داد.
این درگیری ها تنها سه هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری مصر صورت می گیرد.








بومیان در آمریکا
سرخ پوستان در آمریکا می گویند تبعیض زیادی علیه آنها صورت می گیرد
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای ارزیابی وضعیت بومیان در آمریکا، در پایان تحقیقات خود گفت بومیان به دلیل "تبعیض های موجود، احساس بیگانگی و رنجش" می کنند.
جیمز آنایا روز جمعه ۴ مه (۱۵ اردیبهشت) در دانشگاه تالسا ایالت اوکلاهاما با نمایندگانی از قبیله های مختلف سرخ پوستان دیدار کرد.
طی این دیدار که ۴ ساعت به طول انجامید، سران ۳۰ قبیله، که برخی از آنها به زبان خودشان صحبت می کردند مشکلات و نگرانی های خود را به آقای آنایا اعلام کردند.
آقای آنایا، در سفر دو هفته ای خود به آمریکا، از ایالت هایی که بومیان در آنها متمرکز هستند، مانند آلاسکا، اوراگان و داکوتای جنوبی دیدن کرد.
در سال ۲۰۰۷ برای اولین بار اعلامیه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بومیان تصویب شد.
در این بیانیه که ۴۶ بند دارد، حقوق بومیاناز جمله آزادی پیروی از آیین و رسوم شان مورد توجه قرار گرفت.
در آن زمان، دولت آمریکا از این اعلامیه پیروی نکرد. اما چند سال بعد، با ورود باراک اوباما به کاخ سفید، آمریکا نیز به جمع کشورهای پیرو این اعلامیه پیوست.
اما بر اساس گزارش ها، اعلام حمایت از این اعلامیه، لزوما باعث بهبود زندگی سرخ پوستان در آمریکا نشده است.
یکی از سران قبیله سرخ پوستان که در دیدار روز جمعه حضور داشت به گزارشگر ویژه گفت کنگره آمریکا قدرت چشمگیری در محدود کردن قبیله های سرخ پوست در آمریکا دارد.
همچنین، رییس قبیله چروکی گفت خشونت علیه زنان سرخ پوست در آمریکا بالا است.
او گفت احتمال تجاوز به آنها، در مقایسه با دیگر زنان ۲.۵ برابر بیشتر است.
وی در ادامه گفت اگر فردی که به زن سرخ پوستی تجاوز کرده باشد، خارج از محدوده قبیله های سرخ پوستان باشد در اکثر مواقع جرم او از سوی مقام های مسئول نادیده گرفته می شود.
در پایان، گزارشگر ویژه سازمان ملل گفت این موضوع که دولت آمریکا اعلامیه سازمان ملل متحد را بپذیردیک چیز است، اما اینکه آنرا به اجرا درآورد، یک چیز دیگر است.








درگیری های روز جمعه در مصر
صدها نفر روز جمعه در جریان درگیری های میان نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان در قاهره زخمی شدند.
یکی از نیروهای امنیتی نیز در این درگیری ها کشته شد.
در این درگیری ها که روبروی وزارت دفاع این کشور اتفاق افتاد، نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن معترضین، از گازاشک آور و آب فشار قوی استفاده کردند.
تظاهر کنندگان در نهایت پراکنده شدند اما برخی از آنها به تظاهرات دیگری که در در میدان تحریر برقرار بود پیوستند.
هزاران نفر در میدان تحریر قاهره تجمع کرده بودند تا نارضایتی خود را علیه شورای عالی نظامی حاکم بر مصر نشان دهند.
تظاهر کنندگان می گویند دولت دستور حمله به آنها را صادر کرده است.
دهها نفر در درگیری های روز جمعه دستگیر شدند و نیروهای امنیتی ساعات منع رفت و آمد اعلام کردند.
روز چهارشنبه گذشته نیز عده ای ناشناس به تظاهرکنندگان در مقابل همین وزارتخانه یورش بردند.
در این درگیری ۲۰ نفر کشته و بیش از یکصد نفر نیز زخمی شدند.
تظاهرکنندگان روز چهارشنبه در اعتراض به رد صلاحیت حازم ابو اسماعیل، کاندیدای اسلامگرایان سلفی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری تجمع کرده بودند.
خبرنگار بی بی سی که در تظاهرات روز جمعه حضور داشت می گوید زمانی درگیری ها روبروی وزارت دفاع آغاز شد که تظاهر کنندگان دستور نظامیان را برای نزدیک نشدن به این وزارتخانه نادیده گرفتند.
او می گوید درگیری ها چند ساعت به طول انجامید.
وزارت بهداشت مصر روز جمعه از کشته شدن یک سرباز و زخمی شدن ۳۰۰ نفر خبر داد. همچنین گزارش شده ۱۳۰ نفر نیز برای معالجه در بیمارستان به سر می برند.
تظاهر کنندگان روز جمعه در اعتراض به اتفاقات دو روز پیش گرد هم آمده بودند. آنها همچنین درخواست کردند قدرت فورا به دست یک حکومت غیر نظامی داده شود.
تلویزیون رسمی مصر گروه اخوان المسلین را مسئول این درگیری ها اعلام کرد. این در حالی است که این گروه از هوادارانشان درخواست کرده است در تظاهرات شرکت نکنند.
روز جمعه درگیری دیگری میان نیروهای امنیتی و تظاهر کنندگان در شهر اسکندریه مصر رخ داد.
این درگیری ها تنها سه هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری مصر صورت می گیرد.








گمان می رود که حزب کارگر در حوزه های انتخابی اسکاتلند نیز از احزاب دولت ائتلافی پیش بیفتد
با شمارش آرای انتخابات شوراها در بریتانیا، حزب کارگر با پیروزی چشمگیری تاکنون توانسته نزدیک به نیمی از کرسی های شوراها را در انگلستان و ولز به دست آورد و کنترل شورای شهرهایی چون برمینگام و کاردیف را در اختیار گیرد.
همچنین در شمارش اولیه آرای اسکاتلند، اعلام شده که حزب کارگر با کسب اکثر آرا کنترل شورای شهر گلاسکو، بزرگترین شهر اسکاتلند را نیز در اختیار گرفته است.
اد میلیبند، رهبر حزب کارگر گفته است که این حزب توانسته حزب ملی اسکاتلند، رقیب اصلی حزب کارگر در اسکاتلند را شکست دهد.
با وجود شکست سنگین احزاب حاکم در این انتخابات، دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا گفته است که تغییری در سیاست های اقتصادی خود نخواهد داد.
در انتخابات روز پنجشنبه، ۳ مه (۱۵ اردیبهشت) علاوه بر انتخابات شوراها، رای گیری برای انتخاب شهردار لندن و رفراندم برای انتخابی شدن شهرداری چند شهر در انگلستان نیز برگزار شد.
نتیجه قطعی انتخابات شهرداری لندن هنوز اعلام نشده است. اما شمارش اولیه تعداد آرای بوریس جانسون، شهردار فعلی لندن و نامزد حزب محافظه کار را بالاتر از کن لیوینگستون، نامزد حزب کارگر نشان می دهد.
در انتخابات شوراها حزب کارگر تاکنون توانسته بیش از ۸۲۰ کرسی در شوراهای محلی را از دست احزاب رقیب خارج کند و شمار کرسی های خود را در شوراها به بیش از ۲۱۰۰ کرسی برساند.
این در حالی است که محافظه کاران تاکنون نزدیک به ۴۰۰ کرسی و لیبرال دمکرات ها حدود ۳۳۰ کرسی را از دست داده اند.
حزب کارگر همچنان توانسته با به دست آوردن کنترل بیش از ۳۲ شورای شهر نسبت به دور قبلی، تعداد شوراهای تحت کنترل خود را به ۷۵ شورا برساند. محافظه کاران در انتخابات کنترل ۱۲ شورای شهر را از دست دادند.
این بدترین نتیجه ای است که محافظه کاران در ۱۲ سال گذشته در انتخابات به دست آورده اند.
به دست گرفتن کنترل شورای شهرهایی چون برمینگام، کاردیف، ساوتهمپتون و نوریچ و تعدادی از مهمترین شهرهای استان های مرکزی و جنوب شرقی انگلستان بخش مهمی از پیروزی حزب کارگر است.
آرای شوراهای شهر در اسکاتلند همچنان در حال شمارش است، اما گمان می رود که حزب کارگر در حوزه های انتخابی اسکاتلند نیز از احزاب حاکم پیش بیفتد.
'زنگ خطر'
دیوید کامرون گفته است که با وجود شکست دو حزب حاکم محافظه کار و لیبرال دمکرات، سیاست های اقتصادی دولت تغییری نخواهد یافت
هریت هارمن، معاون رهبر حزب کارگر در پی این پیروزی گفت که این نتیجه "زنگی خطری" برای دولت ائتلافی است. اما در مقابل دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا گفته است که با وجود شکست دو حزب حاکم محافظه کار و لیبرال دمکرات، سیاست های اقتصادی دولت تغییری نخواهد یافت.
دولت ائتلافی بریتانیا در روزهای اخیر شاهد انتقاد و اعتراضات گسترده ای علیه سیاست های اقتصادی خود بوده است.
با توجه به نتیجه ای که تاکنون اعلام شده، حزب کارگر با سه درصد افزایش نسبت به انتخابات پیشین ۳۸ درصد از کل آرا را از آن خود کرده در حالیکه محافظه‌کاران با ۴ درصد کاهش فقط ۳۱ در صد از آرا را به دست آورده اند.
گمان می رود که آرای لیبرال دمکرات ها نسبت به گذشته تغییری نیابد و همان ۱۶ درصد از کل آرا باقی بماند.






شرکت گوگل به بی‌بی‌سی فارسی گفته است که دلیل نشان ندادن نام خلیج فارس در سرویس نقشه‌اش - گوگل‌مپز - این است که می‌خواهد وارد مناقشه‌های سیاسی بر سر نام این دریا نشود.
عده‌ای از کاربران ایرانی در روزهای اخیر متوجه شده‌اند که هیچ گونه نامی برای این آبراهه روی گوگل‌مپز ظاهر نمی‌شود و این موضوع خشم بعضی از کاربران ایرانی را برانگیخته است.
مایکل دالوو، مدیر روابط عمومی شرکت گوگل در بریتانیا به بی‌بی‌سی فارسی گفته این شرکت هیچ گونه "موضع سیاسی نمی‌گیرد" و از آن‌جا که "بعضی از مردم دنیا این آبراهه را Arabian Gulf (خلیج عربی) می‌نامند، برای پرهیز از ورود به یک مناقشه سیاسی، نامی برای این خلیج روی نقشه‌اش ظاهر نمی‌شود."
گوگل می‌گوید: "سیاستش این نیست که همه مناطق جهان را روی سرویس نقشه‌اش نامگذاری کند." اما این شرکت مثالی از دریا یا منطقه دیگری در جهان که مثل خلیج فارس، نامی برای آن روی سرویس نقشه‌اش ظاهر نشود، ارائه نکرد.
این در حالی است که در نرم‌افزار دیگر این شرکت به نام گوگل‌ارث، نام‌های خلیج فارس و خلیج عربی در کنار هم نمایش داده می‌شوند.
گوگل می‌گوید: سیاستش این نیست که همه مناطق جهان را روی سرویس نقشه‌اش نامگذاری کند
سخنگوی گوگل به بی‌بی‌سی فارسی گفته این نرم‌افزار کلاً جزئیات بیشتری نسبت به گوگل‌مپز نمایش می‌دهد و عبارت "خلیج عربی" را "برای کمک به کاربرانی که خلیج فارس را به نامی دیگر می‌شناسند" در نرم‌افزار گوگل‌ارث وارد کرده است.
گوگل گفته سیاست کلی‌اش درباره نام‌ها، استفاده از "نام‌های مورد استفاده ساکنان منطقه" است و چون بعضی ساکنان حاشیه جنوبی خلیج فارس از نام دیگر استفاده می‌کنند، آن را در گوگل‌ارث در کنار نام خلیج فارس نمایش می‌دهد








ساکنان مناطق اطراف نیروگاه فوکوشیما، بعد از زمین لرزه و سونامی، ناگزیر شدند محل زندگی خود را ترک کنند
با توقف فعالیت آخرین راکتور هسته‌ای ژاپن، در روز شنبه، پنجم ماه مه، تردیدها نسبت به آینده انرژی هسته‌ای در این کشور بیشتر می‌شود.
از زمان زمین‌لرزه و سونامی مهیب ژاپن در مارس سال ۲۰۱۱ میلادی، ساکنان مناطقی از ژاپن که میزبان نیروگاه‌های هسته‌ای هستند، خواهان توقف کامل فعالیت آنها شده‌اند.
از آن زمان تاکنون، هر یک از ۵۴ نیروگاه هسته‌ای ژاپن که فعالیت خود را برای تعمیرات سالانه معمول متوقف کرده، برای همیشه خاموش مانده است. آخرین راکتور هسته‌ای این کشور نیز امروز شنبه، پنجم ماه مه، تعطیل می‌شود.
نیروگاه برق کاشیوازاکی-کاریوا، آخرین نیروگاه هسته‌ای ژاپن بود که در روزهای پایانی ماه مارس تعطیل شد.
این نیروگاه زمانی احداث شد که ژاپن به آینده انرژی هسته‌ای امیدوار بود و نام آن، به عنوان بزرگ‌ترین نیروگاه هسته‌ای جهان از نظر ظرفیت تولید، در فهرست کتاب رکورهای گینس ثبت شد.
با فعالیت هفت راکتور این نیروگاه که در گستره وسیعی از سواحل ژاپن احداث شده‌اند، برق در خطوطی که تا توکیو، در سوی دیگر ژاپن کشیده شده‌اند، جریان می‌یافت.
این راکتورها می‌توانند تا یک پنجم نیازهای برق کلان‌شهر توکیو و مناطق حومه‌ای آن را تامین کنند. اما ظرفیت قابل توجه آنها نتوانسته است تصمیم‌گیران ژاپن را به فعال نگه داشتنشان راضی کند.

کارفرمای بزرگ

تا قبل از زمین‌لرزه و سونامی ژاپن در روز ۱۱ مارس سال ۲۰۱۱ میلادی، ۳۰ درصد برق مصرفی ژاپن با انرژی هسته‌ای تامین می‌شد، اما با تعطیل تدریجی نیروگاه‌های هسته‌ای در یک سال گذشته، این کشور ناچار شده است برای تامین انرژی مورد نیاز، میزان واردات ال‌ان‌جی (گاز طبیعی مایع) و نفت خام را افزایش دهد.
ساکنان آن دسته از شهرهای ژاپن که در نزدیکی نیروگاه‌های هسته‌ای هستند، بعد از حادثه‌ای که با جاری شدن سونامی در فوکوشیما رخ داد، از این که در فاجعه طبیعی دیگری گرفتار شوند، دچار وحشت شدند، اما اندکی بعد دریافتند که تعطیلی هر یک از نیروگاه‌های هسته‌ای، به قیمت بیکار شدن تعداد قابل توجهی از آنها انجام می‌شود.
نزدیک به ۱۰ هزار نفر فقط در نیروگاه کاشیوازاکی-کاریوا مشغول به کار بوده‌اند و برای اشتغال به کار دوباره این افراد در مناطق اطراف نیروگاه فرصت‌های شغلی زیادی وجود ندارد.
حتی گفته می‌شود که کم بودن فرصت‌های شغلی، دلیل پافشاری تصمیم‌گیران برای احداث نیروگاه هسته‌ای در منطقه بوده است.

اعتماد از دست رفته

هیروشی آیدا، شهردار کاشیوازاکی می‌گوید: "ما زندگی خود را در کنار نیروگاه هسته‌ای ساخته بودیم، چون گفته می‌شد که این همزیستی، بی‌خطر و مطمئن است. اما با آنچه رخ داد، فهمیدیم که شاید چندان هم بی‌خطر نباشد."
او اضافه کرد: "اعتماد ما به دولت و مدیران نیروگاه از دست رفته است."
با وجود تلاش‌های دولت ژاپن برای کسب دوباره این اعتماد، نیروگاه‌های هسته‌ای یکی پس از دیگری تعطیل شده‌اند و مذاکرات دولتی‌ها با مقامات محلی برای از سر گرفتن فعالیت این نیروگاه‌ها بی‌نتیجه مانده است.
سرانجام، موج تعطیل نیروگاه‌ها در حال فرونشستن است و آخرین نیروگاه هسته‌ای ژاپن روز شنبه، پنجم ماه مه، در جزیره هوکایدو به دلیل تعمیرات، تعطیل می‌شود و به این ترتیب، برای اولین‌بار در بیش از ۴۰ سال اخیر، برق ژاپن از منبعی به جز نیروگاه‌های هسته ای تامین خواهد شد.
مقامات محلی ژاپن طبق قانون در این زمینه حق وتو ندارند، ولی در گذشته، همواره با آنها مشورت شده است و به نظر می رسد که دولت ژاپن نیز به دنبال نهایی کردن تصمیمات در این زمینه بر مبنای اجماع و نه اجبار است.
هرچند تصمیم دولت ژاپن به حمایت و پیروی از تصمیم مقامات و مردم محلی، افزایش قابل توجه واردات گاز و دیگر سوخت های فسیلی را در سال گذشته به دنبال داشت و باعث شد ژاپن با یکی از بزرگ‌ترین کسری بودجه‌های خود در طول تاریخ روبه‌رو شود.
دولت ژاپن توانست با حجم چشمگیر واردات منابع انرژی در یک سال گذشته، مانع وقوع خاموشی در کشور شود، هرچند قیمت برق، به‌ویژه برای بخش صنعت، افزایش چشمگیری داشت.








انگلیسیها یک «مثل» دارند که می گوید: No news is good news، یعنی «بی خبری خوش خبری است»
انگلیسیها یک «مثل» دارند که می گوید: «نُو نیوز ایز گود نیوز» (No news is good news)، یعنی «بی خبری خوش خبری است»، که بر عکسش می شود: «هیچ خبری خبر خوش نیست!» و این حرف را اگر بخواهیم از حالت ترجمه در بیاوریم و فارسیش کنیم، تقریباً به این صورت در می آید که: «خبر اگر خوش می بود، خبر نمی شد!»
خیال کنید دارید صبحانه می خورید و تلویزیون هم روبه روی شما دارد «خبر» پخش می کند. لقمۀ اوّل را که توی دهانتان گذاشتید، اتوبوسی در «تایلند» تصادف می کند و سه نوجوان انگلیسی در این تصادف کشته می شوند. آنها پیش از شروع سال تحصیلی دانشگاه برای سیاحت به تایلند رفته بودند.
لقمۀ اوّل، نیم جویده توی گلوتان گیر می کند. وقتی به عکس این سه تا نوجوان نگاه می کنید، در یک لحظه، اگر نوجوان هستید، خودتان را به جای آنها می گذارید، و اگر بچّه ها یا نوه هایی به سنّ و سال آنها دارید، خودتان را به جای پدر و مادر، یا پدر بزرگ و مادر بزرگ آنها می گذارید، و تجسّم فاجعه سخت منقلبتان می کند.
آن لقمه را که ترجیح می دهید، بروید توی دستشویی بالا بیاورید، به زور قورت می دهید، و با اینکه دیگر اشتهای خوردن ندارید، عادت وادارتان می کند که لقمۀ دوّم را به دهانتان بگذارید که در خبر بعدی، در بازار یکی از محلّه های شیعه نشین «بغداد»، در موقع عبور صف درازی از سوگواران که جنازه ای را تشییع می کنند، انفجار یک اتومبیل انتحاری سی و دو نفر را می کشد، و بیش از شصت نفر را مجروح می کند.
این نوجوان شاد یکی از آن سه نوجوان انگلیسی است که در تایلند ... آه... دریغ و درد!
دیگر تجسّم این فاجعه خیلی دشوار می شود. باید صبحانه را اجباری قورت بدهید و بروید دنبال کار روزانه تان. دیگر سالهاست که هر روز عدّه ای، اینجا و آنجا، در کشمکشهای نان خواهانه، حقّ خواهانه، عدالت خواهانه، دموکراسی خواهانه، و هزار چیز دیگر خواهانه کشته می شوند.
لقمۀ سوّم را قورت داده اید و دارید لقمۀ چهارم را توی دهانتان می گذارید که می بینید... دیگر لازم نیست نمونه بدهم. می خواهم بگویم حالا اگر آن روز در تایلند کشته شدن سه نوجوان انگلیسی در تصادف اتوبوس «خبر بد» بود و این «اتّفاق بد» نمی افتاد و به جایش «اتّفاق خوب» افتاده بود و آن سه نوجوان انگلیسی به وطنشان برگشته بودند و الآن هم داشتند صبحانه شان را می خوردند که بروند به دانشگاه، یک همچین اتّفاق خوبی دیگر «خبر» حساب نمی شد تا کسی حوصلۀ شنیدنش را داشته باشد. «خبر خوش» که گفتنی و شنیدنی نیست.
آن عهد و زمانی که سعدی شیرازی می گفت: «بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش زِ یک گوهرند؛/ چو عضوی به در آورد روزگار،/ دگر عضوها را نماند قرار»، گذشت. آنوقتها اصلاً بانک وجود نداشت که در غرب مدیر یکی از آنها از پول مردم چهل میلیون پوند برای خودش پاداش بازنشستگی بردارد و در شرق مدیر یکی از آنها همین قدرها، یا خیلی بیشتر از اینها، اختلاس کند و با پاسپورت دوّمش برود غربی بشود.
بغداد .. یک روز دیگر ... یک بمب دیگر... سی و دو نفر کشته... بیش از شصت نفر زخمی...
می بینید که ما خیلی وقت است که به شنیدن خبرهای بد که برای روزنامه ها و رادیوها و تلویزیونها «خبر» حساب می شود، عادت کرده ایم، یا در واقع معتاد شده ایم، و همه اش می خواهیم بشنویم که دیگر چه اتّفاق بد و زشت و تهوّع انگیز و هولناک و سنگدلانه و شیطانی و مو به تن راست کن و لقمه در گلو قفل کنی در کجای دیگر اتّفاق افتاده است. لابد می خواهیم از محنت دیگران بی خبر نباشیم، و در این دنیای متمدّن و سازمان ملل متحد دار امروز، بشاید که ناممان را نهند آدمی!








سی و چهار سال پیش حزب دموکراتیک خلق افغانستان قدرت سیاسی را در این کشور با کودتای خونینی به دست گرفت و بیست سال پیش مجاهدین با فروپاشی رژیم کمونیستی، وارد کابل شدند و حکومت اسلامی اعلام کردند.
این دو رویداد، افغانستان را متحول کرد و تلخیها و شیرنیها و هچنین دردها و زخم های ناشی از این دو تحول هنوز قابل لمس است و سالها ادامه خواهد داشت.
فرید مزدک، عضو سابق هیات رهبری حزب وطن ( سابق حزب دموکراتیک خلق افغانستان) در یک مصاحبه اختصاصی بیست سال پس از سقوط حاکمیت این حزب می گوید، از پیامد عمکردهای حزبی که عضو آن بود، متاسف است.
به گفته او این حزب از بدو تاسیس تا آخرین زورهای حیاتش، دچار مشکلات و اختلافات درون حزبی بود و در سالهای حاکمیت هرگز جنگ مجال نداد تا برنامه های دموکراتیک در عمل پیاده شوند.
فرید مزدک حدود بیست سال اخیر را در غرب زندگی کرده است. افکار سیاسی چپ‌گرایانه اش حالا متحول شده، گذشته و آینده را از منظر دیگری می بیند. آصف معروف به بهانه بیستمین سال سقوط حزب دموکراتیک خلق، با فرید مزدک مصاحبه کرده و ابتدا از او پرسیده است که چه چیزی او را به سوی این حزب کشاند.
سالهای هفتاد دو و هفتاد و سه متعلم صنف نه و صنف ده مکتب بودم در لیسه (دبیرستان) نادریه. در آن سالها به خصوص در شهر های افغانستان به ویژه شهر کابل در دانشگاه ها و مکتب ها زیاد اعتراض ها و تظاهرات می شد و بخش زیادی از نسل جوان را به طرف خود می کشاند. من هم به همانسو کشانیده شدم. چرا؟ دلیلش بیشتر عقلانی و فکری نبود. من خط مش و برنامه های سازمان ها و جریان هایی را که در آن زمان وجود داشتند، مورد ارزیابی و مطالعه قرار نداده بودم.
من در خانواده زندگی می کردم که در آن، تعدادی از بزرگان سیاسی فکر می کردند و به این حرکت ها علاقمند بودند. آنها در عین حال سرمشق و الگو برای جوانتر های خانواده ما هم بودند. در حقیقت من با این چیزها و در همان فضا علاقمند شدم به این حرکت ها و پیوستم به جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان.
در آن زمان البته یک مقدار چپ گرایی مٌد روز هم بود در بسیاری کشورهای جهان این هم یک انگیزه بود برای شما و جوانان هم نسل شما؟
چرا که نه؟ البته در آن زمان در کاربرد اصطلاحات چپ و راست زیاد دقت صورت نمی گرفت؛ بخصوص توسط نسل من. اما یک چیز که زیاد مورد توجه بود این بود که باید عدالت وجود داشته باشد، فقر نباشد، همه به صورت همسان از امکانات و نعمات موجود در جامعه بهره داشته باشند و همین ها بود پایه ها و اساسات اساسی یک جریان چپ که من بعد ها متوجه شدم و فهمیدم.
خب شما تجربه حضور و زندگی در غرب را داشتید آیا در اعتقاداتان نسبت به همین مکتب های سیاسی حالا تغییری آمده؟
در حقیقت دگرگونی هایی در ذهن من بعد از سال ۸۵ _ ۸۶ در کشور رخ داده بود. در سالهای مهاجرت در غرب، یک مقدار دقت بیشتر صورت گرفت، من متوجه شدم آن دگرگونی ها درست و صحیح بودند. من یک مقدار در آزمون تجربه سیاسی غربی ها آن سالهای خود را درست یافتم و کمی ژرفتر در این خط پیش رفتم و حالا دارای همان اندیشه ها هستم با اعتقاد و باور بیشتر.
همان اندیشه ها منظورم اندیشه های دموکراتیک است، اندیشه های آزادایخواهانه است، اندیشه های عدالت طلبانه است، اندیشه های مبارزه برای یک زندگی و جامعه باز و آزاد که در آن انسان از تمام آزادی های فردی برخوردار باشد؛ چیزی را که ما در نظام های ساخته شده فکری قبلی خود نداشتیم.
حزبی که شما متعلق به آن بودید، حاکمیت را بدست گرفت، شما هم به تدریج از سازمان جوانان تا سطوح بالای حزب، پله های ترقی در حزب را پیمودید، تلاشهایی برای تحقق اهداف خود کردید ولی سرانجام به شکست انجامید. چرا؟ روش نادرست بود؟ خارجی ها دخالت کردند؟ مخالفان شما قوی بودند؟
همه اینها. ولی مهمتر از همه اینها این بود که حزب دموکراتیک خلق افغانستان، یک حزب بومی نبود. یک حزب ساخته شده بر اساس نظریه ها و استراتیژی های کلانتر منطقه ای و جهانی بود و یک حزب غیر مستقل بود.
حزب اتکا داشت به نیروی وسیعی از انسان های پاک نیت، وطن دوست و مصمم برای ترقی و پیشرفت جامعه افغانستان، اما درمجموع من می خواهم تأکید کنم که به لحاظ ذهنی، اهداف، اندیشه و دیدگاه، یک حزب بومی نبود.
آرمان هایش شاید ولی اندیشه هایش نشات نمی کرد از حقیقت زندگی و جامعه افغانستان، بلکه بیشتر نشأت می کرد از الگوها و مدل هایی که توسط جریان های لنینیستی آن زمان از جانب اتحاد شوروی به کشورهای مثل افغانستان تحمیل می شد.
به این اساس اندیشه ها و آرمان هایی که ما به آن باور داشتیم که ما را می برد به طرف یک جامعه آزاد و مرفع و پیشرفته، از لحاظ اقتصادی و اجتماعی و سیاسی این آرمان ها در حقیقت نقش بر آب شدند.
تعداد زیادی از جوانان بخاطر همین مدل ها و همین آرمان ها قربانی شدند و خون ریختند، شما به عنوان عضو سابق رهبری حزب اظهار ندامت می کنید؟
بله من کاملا متأسف و شرمنده هستم که در آن جریان ها دست داشتم یا شرکت داشتم. جریان های سیاسی و اجتماعی آن سالها منتج به حوادثی شد که شما از آن نام بردید.
اما فراموش نکنیم که بدبختانه همه طرف‌های درگیر در داخل افغانستان مستقل نبودند. از طرفین درگیر در مسائل داخلی افغانستان قدرت های کلان جهانی استفاده ابزاری می کردند تا به اهداف خود در منطقه برسند و متأسفانه همین حالت تا امروز هم ادامه دارد.
چه می شد کرد که مرام و هدفی که برای دموکراتیزه کردن جامعه وجود داشت، تحقق پیدا می کرد؟
شاید بسیار آرمانی و خیال پردازانه باشد چیزی که من می گویم، ولی افغانستان یک شانس طلایی داشت اگر دهه دموکراسی بصورت مثبت ادامه می یافت. اگر شاه (ظاهرشاه) جرأت می کرد قانون احزاب را پاس می کرد، اگر پسر عموی شاه، ( داود خان) از سماجت خود پایین می آمد و وقتی که او طرفدار جمهور و رأی و آزادی مردم بود واقعا می رفت به طرف رعایت دموکراسی در جامعه و در جهت ادامه دهه دموکراسی کار می کرد.
من فکر می کنم در آن صورت ما امروز در افغانستان یکی از بهترین نمونه های یک دولت پادشاهی_ پارلمانی با پیشرفت اقتصادی بسیار خوب می توانستیم داشته باشیم. اما نشد. بنابر دلایل متعدد.
در آن سالها فاجعه ای در افغانستان اتفاق افتاد، منظورم کودتای جمهوری خواهانه محمد داوود بود. در حقیقت این (کودتای داوود خان) همه شرایط و زمینه ها را مساعد ساخت برای وقوع مجموع فاجعه های که بعدا در افغانستان رخ داد و اوضاع و احوال کشور ما را برد بطرف پیچیدگی و تراژیدی های بسیار بزرگی که مردم افغانستان تجربه کردند.
مشخصا در رابطه با حزب دموکراتیک خلق افغانستان باید بگویم که ای کاش حزب دموکراتیک خلق افغانستان به قدرت نمی رسید. بحیث یک نیروی سالم در اپوزیسیون رشد می کرد اما اپوزیسیون یک دولتی که واقعا می توانست اپوزیسیون را تحمل کند. در حقیقت حزب دموکراتیک خلق افغانستان با اشغال قدرت، مرگ تدریجی خود را آغاز کرد، با اشغال قدرت لگد زد به تمام آن چیزی های که به مردم به مثابه آرمان خود وعده داده بود.
زمانی هم آمد که حزب هم نامش را تغییر داد و هم در واقع اهداف خود را تغییرداد، سیاست مصالحه ملی را اعلام کرد ولی بیست سال پیش را اگر به یاد بیاوریم، با تمام این سیاست ها باز هم سقوط کرد. بعضی ها فکر می کنند که ممکن بود اگر در درون نیروی بیروی سیاسی، اختلاف بوجود نمی آمد و حزب از هم پاشیده نمی شد، دولت می توانست مقاومت کند یا در واقع شکست به گونه دگری واقع شود نه به این گونه که بالاخره حتی منجر به پایان مرگ تراژیک رهبر حزب و رئیس جمهور نجیب الله شود؟
خوب تغییرات در حزب دموکراتیک خلق افغانستان زیر تأثیر تغییرات در شوروی (پریسترویکا) بود . این تغییرات، تغییرات درستی بود. باید می آمد اما دیر آمد، ناوقت آمد. ولی برای اینکه این تغییرات در درون حزب جا بیآفتد و واقعا یک حزب نو بوجود بیآورد ما به زمان احتیاج داشتیم، به صلح و ثبات احتیاج داشتیم، به جلب حمایت مردم احتیاج داشتیم که همه این ها را نداشتیم. به یک نیروی منسجم احتیاج داشتیم که این نیرو واقعا از دل و جان برای اصلاحات در درون حزب می توانست کار کند و بر پایه اعتقاد به اصلاحات در درون حزب باید کار کند.
من گفتم که حزب در هفت ثور سال پنجاه و هفت به قدرت رسید و در قدرت گم شد و در سالهای که ما مصالحه را اعلام کردیم و خواستیم این حزب را از نو بسازیم هر قدر کوشیدیم که حزب را از درون قدرت بیرون بکشیم موفق نشدیم. حزب گمشده (در قدرت) را ما دوباره نتوانستیم که از درون قدرت بیرون بکشیم.
یعنی شما تصور می کنید که این پایان ناگزیر بود؟
چنین پایانی، تنها عاملش ضعف درون حزبی نیست، حزب در بحران زندگی می کرد، یک حزب غیر دموکراتیک شده بود. در تمام احزاب عقاید مختلف وجود دارد، گرایش های مختلف وجود دارد، ولی احزاب دموکراتیک بر گرایش های خود مجال زیستن می دهند، مجال تبارز می دهند و از طریق گفتگو و تفاهم اختلافات خود را حل می کنند. اکثریت ها برنده می شوند و هیچ وقت اقلیت ها سرکوب نمی شوند. حق رأی شان محفوظ می ماند، حق نظر شان حفظ می شود. در حزب ما دموکراسی وجود نداشت، حزب ما یک حزب دموکراتیک نبود یک حزب اقتدار گرا و وابسته بود و در آن اختلافات یک امر طبیعی بود.
وقتی می گوئید دموکراتیک نبود یعنی می خواهید بگوئید در اصل و در نهاد غیر دموکراتیک بود، یا بعضی از رهبرانش دموکرات نبودند؟
حزب ما در اصل و در نهاد یک حزب لینینی بود. یک حزب لنینستی دموکراتیک که ما تا حال ندیده ایم و تاریخ به یاد ندارد و دیگر اینکه اختلافات چیزی نبود که در یک روز بوجود آمده باشد.
اختلافات، نابسامانی و توطئه گری چیزی بود که از نخستین کنگره مؤسسان حزب دموکراتیک خلق افغانستان در این حزب راه یافته بود و قدم به قدم، ماه به ماه و سال به سال پیش رفته بود تا وقتی که این حزب سقوط کرد.
بنا بر این، تنها رفع اختلافات راه نجات از آن حالتی که حزب دچارش بود، نبود. مشکل کلان دگر این بود که ما واقعا در یک بحران بزرگ اقتصادی به سر می بردیم. جنگ جریان داشت و هیچ فرصت نیافتیم که در شرایط صلح و آرام برای ساختن یک دولت آن هم با اشتراک تمام مردم و گروه های سیاسی افغانستان کار کنیم.
گپ مهمتر از همه این بود که دولت افغانستان بدون حامی خارجی زیسته نمی توانست و حالا هم نمی تواند. ما حامی خود یعنی شوروی را از دست دادیم و جای آنرا نتوانستیم با حامی جدید پر کنیم.
اعتماد غرب به ویژه آمریکایی ها را نتوانستیم جلب کنیم. به همسایه های خود چراغ های سبز داده نتوانستیم که نشان دهیم می توانیم معضلات خود را حل بکنیم و در عین حال به گروه‌های مجاهدین، به بخش بزرگ مجاهدین بخصوص آنهای که در داخل بودند و زیر تأثیر کشورهای همسایه ما نبودند، نتوانستیم این اعتماد را بدهیم که ما می توانیم باهم کار کنیم.
بعضی ها معتقدند که وضعیت کنونی خیلی مشابه آن سالها است. چه درس هایی می شود از آن سالهای آموخت؟
بله در استراتژی های کلان تغییری نیآمده، افغانستان همان موقعیت ژئوپولتیک را که صد سال دو صد سال قبل داشت امروز هم دارد. علاقمندان به این موقعیت همان هایی هستند که در گذشته بودند و فردا هم همین علاقمندان وجود خواهند داشتند. قدرت های کلان دگری هم اضافه شده مثل چین و هند هر روز صاحب نیرو و قدرت بیشتری می شوند.
درسی را که امروزی ها می توانند از گذشته های پیش از حزب دموکراتیک خلق بگیرند، یک چیز است و آن اینکه همیشه منافع خود را با منافع همسایه های خود وفق دهند. مشکلات و دشواری های خود را در رابطه با همسایه های خود با رعایت و احترام به منافع متقابل، حل کنند. منافع ملی خود را به منفعت های دیگران رجحان دهند، اما با قدرت های جهانی هم باشند و طوری عمل کنند که از امکانات آن قدرت ها برای آبادانی کشور خود استفاده مؤثر و لازم را بعمل بیآورند.
صد سال قبل مشروطه خواهان اصلاحات می خواستند، بعدا شما اصلاحات می خواستید و دولت کنونی هم بر اصلاحات تاکید دارد، اما این روند اصلاح طلبی همیشه با موانعی روبرو شده است. حالا نیز نگرانی هایی وجود دارد که دست آورد های سالهای اخیر ممکن است قربانی مصلحت های سیاسی شود (مصالحه با طالبان) به نظر شما برای پایان جنگ چقدر باید بها داد و از چه چیزهایی نباید گذشت؟
آرمان تغییر نکرده، مشروطه خواهان هم همین آرمان را داشتند که امروزی ها دارند، مدرن گرایان امروزی جامعه افغانستان دارند. ترقی اقتصادی و اجتماعی، پیشرفت، مدرن ساختن جامعه افغانستان و مردم افغانستان، تأمین عدالت اجتماعی، تساوی حقوق مردم در تمام بخش ها، بناً این منطق درست است که آن آرمان دیروز و پریروز، امروز نیز هست و فردا هم خواهد بود.
اما اینکه امروزی ها چه باید بکنند که باید راه حل مطلوبی برای حفظ آن دست آوردها بیابند. دست آوردهایی که در طی ده سال گذشته با اشتراک وسیع جامعه جهانی در افغانستان بدست آمده است برای آن کار کنند. باید گفت که حرف این است که ما جرأت کنیم و به دموکراسی چنگ بیاندازیم.
امروز به دموکراسی در افغانستان، بنابر دلایل متعدد بخش های مختلف جامعه سیاسی افغانستان به نظر های گوناگون می بینند، دیدگاه های مختلف دارند. عده ای توأم با شک به آن می نگرند. عده ای فکر می کنند که جامعه افغانستان جامعه ی عمیقا سنتی و قبیلوی است و دموکراسی در اینجا جایی ندارد. ( این عده معتقدند ) که ما باید دوباره رجوع کنیم به نهاد های قبیلوی در جامعه و از آن طریق جامعه را در مدل مثلاً کشورهای شیخ نشین عربی رشد دهیم.
به نظر من این یک عقب گرد بسیار بد است یک عقب گردی است که برای افغانستان بدبختی های بیشتری به ارمغان خواهد آورد. به نظر من آنهایی که طرفدار دموکراسی و آزادی و پیشرفت و رشد و استقلال در افغانستان هستند، باید با شجاعت با همدیگر نزدیک شوند. صرفنظر از تفاوت های گذشته خود.
اینها امکانات مؤثر و بزرگ جهانی را از دست ندهند، حفظ کنند و از آن بهره بگیرند. ما زیر نام استقلال، استقلال، استقلال نمی توانیم کشور را ببریم بطرف عدم استقلال و گرسنگی و فقر و بدبختی و عقب ماندگی.
شجاعت در حل مشکلات محلی خود داشته باشیم. افغانستان تا وقتی که نتواند معضلات منطقه ای را با همسایه های خود حل کند و در مقیاس جهانی با همه قدرت های جهان رابطه مناسب و درست را تأمین نکند، راه نجات دیگری ندارد.








حذف نام خلیج فارس از روی نقشه‌های گوگل یا "گوگل‌مپ" اعتراض شماری از ایرانیان را بدنیال داشته. گوگل به بی‌بی‌سی فارسی گفته نیازی نمی‌بیند برای همه نقطه‌های جهان روی نقشه‌هایش اسم بگذارد به اضافه اینکه نمی خواهد وارد دعواهای سیاسی شود.
بهرنگ تاج‌دین گزارش می‌دهد.






کالبد شکافی تخلف ۱۰۰ میلیون یورویی: تخلفاتی جدی با اتهاماتی عوام‌پسند

از چند روز خبرکشف تخلف جدید ۱۰۰ میلیون یورویی مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است و مدیرکل بازرسی هرمزگان هم سفت و سخت دنبال ماجرا و امروز هم دادستان کل کشور خبر از ارسال پرونده به دادگاه داده است.


اصل ماجرا چیست ؟

شرکتی ساختمانی با قدمتی بیش از ۳۰ سال مستقر در بندر عباس بنام دیداس ، پروژه‌ای برای ساخت برج مخابراتی در کشور قزاقستان را برعهده گرفته است . ارزش قرارداد ۳۲۰ میلیون دلار بوده و شرکت برای انجام این پروژه تقاضای ۱۰۰ میلیون یورو وام نموده است که مورد موافقت قرارگرفته است.

اتهاماتی که متوجه شرکت شده است عدم ارائه وثایق متناسب با وام، استفاده از تجهیزات اسراییلی، استفاده از منابع محدود بانکی در حالیکه سایرین از آن بی بهره‌اند ، احتمال زد و بند با مسئولین اجرایی، نبودن انجام امور مخابراتی در اساسنامه شرکت، هزینه وام در غیر از موضوع پروژه، عدم رعایت استفاده حداقل ۶۰ درصدی از منابع داخلی ایران و عدم وابستگی و تعلق خاطر مجریان طرح به کشور است.


واقعیت امر این است که شرکت تخلفات جدی مرتکب شده که در میان اتهامات نیست و اتهاماتی مطرح شده که بیشتر جنبه شعار دارند!


تخلفات شرکت چیست ؟

نخست اینکه پروژه مال شرکت ایرانی نبوده و مجری اولیه شرکتی روس بود که ۲ سال قبل آن را آغاز نموده است. این گونه وام‌ها متعلق به شرکت‌های ایرانی و پروژه‌های ایشان است.

دوم شرکت پروژه را از شرکت روس خریده است در حالی‌که شرکت روس قبلا تجهیزات مخابراتی را تهیه کرده بوده و تنها ساختن برج مانده بوده است بنابراین شرکت با علم به اینکه قرار نیست چیز جدیدی از ایران تهیه کند وارد کار و متعهد به خرید تجهیزات ایرانی شده است.

سوم با خرید پروژه خود شرکت ایرانی صاحب طرح شده است و در واقع کارفرمای خود شده است!

چهارم ارزش قراداد با شرکت روسی ۵۰ میلیون دلار بوده است در حالیکه شرکت بعد از تصاحب پروژه با خود قرارداد ۳۲۰ میلیون دلاری تنظیم کرده است که گرفتن وام ۱۰۰ میلیون یوری برای آن توجیه پیدا کند.

حالا چرا این کار را کرده است ؟


 اینگونه وام‌‌ها برای پیمانکاران ایرانی است نه سرمایه‌گذاران . برای سرمایه‌گذاری دولت خدمات بیمه ارائه می‌کند نه اینکه وام بپردازد.

قزاقستان کشوری است که از نرخ رشد اقتصادی بالایی برخورددار است. شرکت حساب کرده است با وامی که اصل زمین، ساختمان و تجهیزات را پوشش می‌دهد پروژه را بر داشته و بعد از چند سال با فروش زمین و ساختمان وام را بازپرداخت می‌کند ، دقیقا شبیه کاری که در ایران می کنند! و البته با استفاده از تسهیلات پیمان‌کاران تمام پول را بدون وثیقه لازم و البته قانونی از ایران دریافت می‌کند و از سویی چون یورو می‌دهد و بعد هم یورو می‌فروشد نگران نوسانات نرخ برابری ارز خارجی در برابر ریال هم نبوده است.

همانگونه که ذکر شد شرکت اصلا پیمانکار پروژه نیست و صاحب آن است و عدد سازی هم کرده است .

نکته مهم از نظر نویسنده حضور اختاپوس شبکه بانکی ایران در این قضیه است. در حالیکه در ایران بانک تخصصی صادرات و صندوق تخصصی بیمه صادرات وجود دارند که کارشناسانی جوان و تحصیل کرده و بسیار سالم دارند، شرکت برای پروژه سراغ بانک‌های عامل تجاری سپه و ملی رفته است! این نشان از آگاهی کامل شرکت از رشوه‌خواری بانک‌های تجاری و بی‌سوادی مفرط کارشناسان آنان دارد و شاید برای‌تان جالب باشد بدانید که مدیر وقت بانک سپه هم آقای خاوری‌است!

حال آیا شما در میان اتهامات مواردی مربوط به این موارد پیدا می کنید؟ خیر

 به بررسی اتهامات می پردازیم:


در مقابل وام داده شده وثایق کافی اخد نشده است.

یکی از مهم‌ترین ایرادهای سیستم بانکی برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان درخواست وثایق بسیار سنگین برای وام بوده است که قرار بود تسهیل شود و دستورالعمل های لازم هم ابلاغ شده است، در مواردی تعهد کتبی وام گیرنده کفایت می‌کند و البته تشخیص امکان اعمال این قانون بر عهده بانک‌های عامل است که معمولا اجرا نمی‌شود! پس نقض قانون نشده است. مورد اصلی بررسی احتمال رشوه خواری است


صاحبان شرکت خارج نشیند و سرمایه‌های خود را خارج کرده اند پس به ایران تعلق خاطر ندارند و نباید تسهیلات می‌گرفته‌اند.

مالکیت خصوصی در اسلام پذیرفته و تشویق شده است در قانون هم جایی برای عدم اختیار بر مال خود پیش بینی نشده است. از سوی دیگر داشتن تعلق خاطر به ایران در شرایط گرفتن وام برای نویسنده تازگی دارد، معمولا ملاک سودآور بودن پروژه است!


 به این شرکت ۱۰۰ میلیون یورو وام داده شده در حالیکه بقیه پروژه‌های داخلی بدون اعتبار مانده است.

به پروژه‌های داخلی وام ارزی تعلق نمی‌گیرد و این مخصوص پروژه های برون مرزی‌است. دلیل آن هم مشخص است، ارز را باید تبدیل به ریال کرد و در داخل هزینه نمود که ایران باندازه کافی دچار تورم و انبوه نقدینگی هست. خود دولت هم برای واردات ارز در اختیار وارد کننده‌ها می گذارد نه ریال تا ارز بخرند پس اتهام مطرح شده درست نیست و ایران همیشه مازاد منابع ارزی برای دادن تسهیلات و کمبود متقاضی دارد دقیقا برعکس منابع ریالی که مورد نیاز پروژه های داخلی است.


برای انجام پروژه ای وام داده شده است که باید ۶۰ درصد کالا یا خدمات آن ایرانی باشد، در حالیکه تجهیزات مورد استفاده اسراییلی بوده است .

اینکه تجهیزات مخابراتی مبداء اسرایلی داشته باشد با توجه به اینکه اسراییل غول مخابرات دنیاست چیز غریبی نیست و بسیاری از تجهیزات و نرم افزارهای مخابرات خود ایران اسرایلی است. شاید این مسوول محترم از داستان نرم‌افزاری که برادران متعهد برای مسائل امنیتی مخابرات ایران از شرکتی انگلیسی خریداری کرده بودند و شرکت مادر اسراییلی بود چیزی نشنیده‌اند یا تجهیزاتی مانند موتورولا در ایران را ندیده‌اند! اینکه چند درصد پروژه‌ای ایرانی است از آن بحث‌هایی است که لااقل در ایران قابل بررسی نیست. چرا؟ مثلا اگر نویسنده ایرانی کتابی فارسی بنویسد و آن را در هند چاپ کند چون صحافی و جوهر و کاغذ و کارگران و ماشین‌های چاپ کننده هندی هستند کتاب هم هندی‌است؟ چند درصد ایرانی‌است؟ به همین طریق چه میزان این پروژه طراحی ایرانی بوده که مسوول فقط فاکتورهای تجهیزات سخت‌افزاری را دیده است؟ همان‌گونه که ذکر شد تجهیزات قبلا موجود بوده است این موضوع اصلی است.


اموال دولتی ضایع خواهد شد

این درست نیست و در همین دوساله هم ارزش زمین پروژه از کل پرداخت‌های انجام شده به شرکت بالاتر است. پس کسی ضرر مالی نکرده است.

سایر موارد چون زد وبند مجریان کمیته بررسی کننده که مشخصا کار اداری خود را انجام می‌دهند و کارهای مالی بر عهده بانک عامل است و یا تغییر اساسنامه که به سادگی دادن یک آگهی است هم در دادگاه به جایی نمی‌رسد.

می‌بینید که تخلفی به این روشنی با چه جور اتهاماتی به دادگاه می‌رود و دادستان کل کشور هم اظهار می‌کند احتمالا شرکت با وکیل زبده از دست قانون خواهد گریخت.

نویسنده هم با دادستان موافق است. تا وقتی که اتهامات برای تحریک مردم تحت فشار اقتصادی و دلایل سیاسی طرح و فریاد شوند و اتهامات اصلی به علت تخصصی و گنگ بودن خیلی بدرد رسانه‌ها نخورد، احتمالا راه هم برای فرار باز خواهد ماند تا سوءاستفاده کننده بعدی و البته قربانی بعدی شبکه بانکی.





ادیپ شهریار پای صندوق رای

میلان کوندرا در رمان معروفش، «سبکی تحمل ناپذیر هستی»، افراد مسخ شده در حزب کمونیست چک که تحت تاثیر آرمان های استالینی سال های سیاهی برای مردم چک رقم زده بودند را به «ادیپ شهریار» سوفوکل تشبیه می‌کند و از زبان شخصیت اول رمانش از همه هم‌پیاله‌های سابق استالین می‌خواهد چون ادیپ از شرم سر به بیابان بگذارند. اودیپی که نادانسته پدر را می‌کشد و نادانسته با مادر همخوابه می‌شود و زمانی که حقیقت بر او آشکار می‌شود با وجود اینکه نادانسته مرتکب این گناهان شده از شرم چشم خود را کورکرده و سر به بیابان می‌گذارد. حالا شده وصف حال بعضی از این به قولی اصلاح‌طلبان یا بعضی اخیرا اصلاح‌طلب شدگان، با این تفاوت که این‌ها نه شرمی از گذشته شان دارند و نه عزمی بر مجازات خویش، بلکه همچنان پای صندوق‌های رای با هدف اصلاح رژیمی ایستاده‌اند که آجرهای اولیه‌اش به دستان خود ایشان کج گذاشته شده است.
 مهدی خزعلی با اشاره به رای دادن بعضی از دانه درشتان اصلاح‌طلب پیشنهاد کرده که استراتژی تحریم انتخابات کنارگذاشته شود و به جای آن تک‌رای به علی مطهری به صندوق انداخته شود. برخی هم در حمایت از این پیشنهاد قلم زده‌اند، از جمله مسعود بهنود که باز هم پدرانه همه را نصیحت کرد و گفت که درست همین است که دکتر خزعلی گفته و خلاصه اینکه بروید رای بدهید.
 این که عده ای هرچند با نام هایی بزرگ همچنان راه صندوق رای در پیش می‌گیرند، دلیل بر این نمی‌شود که ما نیز چشم‌مان را ببندیم، سرمان را پایین بیاندازیم و برویم رای بدهیم. اصولا باید گفت نسل انقلاب و همه این نام‌ها به اندازه کافی انتخاب های خود را کرده‌اند، و حال نوبت نسل ماست که  نصیحت‌های پدرانه و اصلاح‌طلبانه این جماعت را کناری بگذارد و بر اساس خواسته‌های خودش تصمیم بگیرد.
برای بسیاری از ما رای  دادن امثال موسوی خوئینی‌ها تعجی ندارد. آیابه دلیل رای دادن خاتمی و خوئینی‌ها و..باید ماپای صندوق برویم؟ آیا انتخاب شدن علی مطهری آن قدر وسوسه انگیز است که ما را پای صندوق بکشاند؟ و آیا پس از خرداد ۸۸ هم می‌توان به حکومت اطمینان کرد که رای ما را محترم بشمارد؟




از بهنود که از خزعلی که از مطهری حمایت کرده حمایت می‌کنم!

 imageدر راستای اینکه ما چون طنزنویس زیاد داریم و بجای طنز نوشتن فقط باید حمایت بکنیم و انتخابات چیزی است که ما آن را تحریم و شرکت می‌کنیم و لذا از هر کسی که آن را تحریم و شرکت بکند هم حمایت می‌کنیم ، مطلب زیر به‌پیوست تقدیم می‌گردد. امیدواریم بعد از خواندن آن متوجه شده باشید که این مطلب طنز است تا یک‌وقتی آنرا با بیانیه و اطلاعیه اشتباه نگیرید.
پاراگراف طنز اول: علی مطهری خیلی آدم خوبی است و تنها راه نجات ایران می‌باشد چون پدرش دانشمند بوده و تمام اسناد دانشمندی‌اش هم موجود است و ما تحریم کنندگان دور اول و دور دوم و دوره‌های بعدی انتخابات باید به او رأی بدهیم تا او بعداً ایران را نجات بدهد ولی چون نمی‌شود که ما در انتخابات شرکت نکنیم ولی رأی هم بدهیم پس باید انتخابات را تحریم بکنیم و با خیال راحت برویم به مطهری رأی بدهیم تا با این‌کار کمر جمهوری اسلامی بشکند و پدرش دربیاید و اصلاً شما بگوئید ، آیا انتخاباتی که جمهوری اسلامی برگزار بکند واقعاً می‌تواند سالم باشد؟
پاراگراف طنز دوم: مسعود بهنود را باید بگذاریم روی سرمان چون او هم تنها راه نجات ایران است و الآن ایران دوتا تنها راه نجات دارد و بهنود هم آدمی است که همش حمایت می‌کند و در حال حمایت کردن ایران را هم نجات می‌دهد و همانطوری که در دور اول به‌درستی پیش‌بینی کرده بود که شصت درصد مردم در انتخاباتی که شصت درصد دیگر مردم آنرا تحریم کرده‌اند، شرکت می‌کنند، الآن هم به‌درستی ما باید از هر چیزی که او حمایت می‌کند حمایت بکنیم چون اولین درسی که همین استاد بهنود به همه می‌دهد این است که یک روزنامه‌نگار باید بطور کاملاً مستقل از دیگران حمایت بکند.
پاراگراف طنز سوم: مهدی خزعلی از وقتی که گفته باید در دور دوم انتخابات شرکت کنیم تنها راه نجات ایران است و من این ویدئوی آخری که او درباره اصلاح طلب‌ها دهن لقی کرده هر چند خیلی ازش بدم آمد ولی دیدم ماشالا هزار ماشالا اعتصاب غذا اساساً ساخته و او که برای نجات ایران دو سه ماه «تا شهادت» اعتصاب غذای «تر» و «خشک» کرده بود و در همین حال توسط سربازان گمنام جرسی روزی هشت‌تا اطلاعیه از انفرادی می‌داد بیرون ماشالا چه تپلی شده و فقط من نگرانم که وقتی که خزعلی دارد ایران را نجات می‌دهد اوضاع یکجوری بشود که او عین دفعه قبل «دیگر بدون رضایت پدر» چیزی ننویسد و علی مطهری با رأی ما انتخاب نشود و همه‌مان بدبخت بشویم!

نتیجه‌گیری از این مطلبی که طنز بود:
۱.      خاتمی تنها راه نجات ایران است.
۲.      هاشمی هم بیشتر وقت‌ها تنها راه نجات ایران است.
۳.      ایران را باید از دست خاتمی و هاشمی نجات داد!




«صداهای جدید» در زادگاه بهار عربی شنیده شد

image
حمادی جبالی، ایرینا بوکوا و توکل کرمان- عکس: نیک آهنگ کوثر
کنفرانس «صداهای جدید» روز جمعه با حضور صدها شرکت کننده از ۸۸ کشور جهان در تونس با سخنان دبیرکل یونسکو، نخست وزیر تونس و برنده سال ۲۰۱۱ جایزه صلح نوبل آغاز به کار کرد. در این کنفرانس، مباحث مرتبط با رسانه‌‌های نوین، نقش شبکه‌های اجتماعی، حقوق بشر، آزادی بیان، اخلاق رسانه‌ای مورد بررسی و بحث قرار می‌گیرد. آسیه امینی روزنامه‌نگار ایرانی از سخنرانان نخستین جلسه عمومی این کنفرانس بود.
دیروز، صدها شرکت کننده در کنفرانس «صداهای جدید؛ آزادی مطبوعات در خدمت دگرگونی اجتماعی» تونس، شاهد سخنان و شعارهای توکل کرمان، برنده یمنی جایزه صلح نوبل در ۲۰۱۱ بودند که با شور شعارهای بهار عربی را می‌خواند. هم‌نوا شدن بسیاری از شرکت کنندگان در مراسم افتتاحیه مقابل نخست وزیر تونس و دبیرکل یونسکو با این فعال یمنی شاید بزرگ‌ترین یادگاری این مراسم باشد. در سال ۲۰۱۱، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، تونس، محل تولد بهار عربی را عنوان بهترین محل برای برگزاری کنفرانس روزجهانی آزادی مطبوعات برگزید.

در روز پیش از افتتاحیه و در مراسمی در کاخ ریاست جمهوری تونس، یونسکو جایزه امسال آزادی بیان گیلرمو کانو را به عین‌الله فتح‌الله‌یف روزنامه‌نگار آذربایجانی اهدا کرد. برنده سال پیش این جایزه معتبر، احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار ایران بود که هنوز زندانی است.
آسیه امینی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشراز طرف رادیو زمانه در نخستین برنامه عمومی کنفرانس در باره سرکوب روزنامه‌نگاران در ایران سخن گفت. امینی با ذکر خاطراتی از حضورش در فضای پس از انتخابات ۱۳۸۸ گفت که تعداد بسیاری از همکارانش، زندانی‌اند.
فرنک لارو، گزارشگر «آزادی بیان» سازمان ملل نیز از اینترنت به عنوان یک رسانه متفاوت سخن گفت که دولت‌ها می‌خواهند به هر بهانه‌ای محدودش کنند. او گفت هر ابزار جدید در دوره خودش با مخالفت‌هایی روبرو بوده؛ از «چاپ» که اختراع گوتنبرگ بود و قدرتمندان نگران فراگیر شدن دانش و سواد در سطح اجتماع بودند تا  اختراع «رادیو» از سوی مارکونی که اطلاع‌رسانی را فراگیر می‌کرد. او تفاوت اینترنت با دیگر رسانه‌ها را امکان تبادل سریع و مشارکت معرفی کرد. ویوین والت، خبرنگار مجله تایم که سال پیش نیز به هنگام بهار عربی از تونس گزارش داده بود، گفت که نباید در باره نقش اینترنت اغراق کرد. میزان نفوذ اینترنت در کشورها از سوی نهادهای مختلف به شکلی غیر واقعی عنوان می‌شود. او همچنین گفت اینترنت باعث «تنبلی» روزنامه‌نگاران شده و بسیاری از خبرنگاران به جای اینکه به درون اجتماع بروند و واقعیت‌ها را گزارش کنند، از سرجای‌شان تکان نمی‌خورند و فقط به ابزارهای جدید متکی هستند.

در جلسات بعد از ظهر روز اول کنفرانس نیز کارشناسان به بررسی مباحث اخلاقی در رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های نوین پرداختند.
آیدن وایت، مدیر سابق فدراسیون جهانی روزنامه‌نگاران که هم اکنون در «ائتلاف اخلاق رسانه‌ای» فعال است گفت اخلاق در رسانه باید از سوی ناشران هم با نشان دادن شفافیت رعایت شود.
آخرین برنامه روز اول هم رونمایی کتاب «گروه ناظر تونس» بود. در این برنامه، ویرژینی ژوان، مدیر سازمان جهانی روزنامه‌ها تاریخچه کوتاهی از فعالیت‌های این گروه و برنامه‌های فعلی‌اش را به اطلاع حاضران رساند.
حساسیت جهانی روی آزادی رسانه‌ها در تونس به سال‌ها قبل بر می‌گردد، وقتی ۲۱ نهاد مختلف حامی آزادی بیان، «گروه ناظر تونس» را تاسیس کردند که بدون توجه به محدودیت‌های اعمال شده از سوی دولت بن‌علی، به انتشار وضعیت آزادی بیان در این کشور می‌پرداخت. در محدوده سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱، دستگیری و آزار و اذیت هیچ روزنامه‌نگار تونسی از چشم این گروه ناظر پنهان نمی‌ماند. این نهادها زیر نظر «آیفکس» برنامه‌ها و کارگاه‌های متعددی برای روزنامه‌نگاران تونسی قبل و بعد از بهار عربی برپا کرده‌اند. در روزهای منتهی به کنفرانس، کارگاه‌های «اینترنت در خدمت آزادی بیان» و کارگاه منطقه‌ای کارتونیست‌ها در تونس از سوی گروه‌های عضو «گروه ناظر تونس» برگزار شد.
تونس اما در طول دوران گذار کوتاه مدت خود با تغییرات زیادی روبرو بوده، اما نگرانی عمده روزنامه‌نگاران تونسی، غالب شدن تدریجی اسلام‌گرایان در نهادهای قدرت به شکلی است که به بهانه دفاع از ارزش‌های دینی، مانع انتقاد از رهبران مذهبی و برنامه‌های‌شان شوند. «زازا» یکی از کارتونیست‌های تونس به خودنویس گفت که نباید بهانه را به دست اسلام‌گرایان داد تا با فضاسازی، روزنه‌های ایجاد شده بعد از انقلاب را ببندند.
برخی فعالان حقوق بشر و روزنامه‌نگاران تونسی معتقدند که باید از فضای فعلی که دولت تونس هنوز قدرت محدود کردن رسانه‌ها را به دست نیاورده برای مستحکم کردن آزادی بیان استفاده کرد. مهدی مبروک، وزیر فرهنگ تونس در گفتگو با خودنویس گفت که دولت فعلی  آزادی‌های رسانه را پاس می‌دارد و نمی‌خواهد به گذشته باز گردد. با این حال انتظار بسیاری از نیروهای سکولار در تونس فراتر از سیاست‌ها و برنامه‌های دولت فعلی است.
کنفرانس امسال روزجهانی آزادی بیان یونسکو، امروز پایان می‌یابد.