۱۳۹۱ فروردین ۲, چهارشنبه

مهمترین خبرهای روز چهارشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

برنامه ویژه: گفتگو پیرامون ادعا های پرویز ثابتی



گفتگویی با دو زندانی سیاسی رژیم پهلوی، 
پیرامون ادعا های پرویز ثابتی رییس اداره سوم ساواک،
در انکار ترور و شنکنجه دررژیم سابق و
نامه بیش از ۲۰۰ زندانی سیاسی در این رابطه 

شرکت کنندگان: 
اسماعیل ختایی
منوچهر مختادی

گوینده: نسترن حمیدی
اجرا کننده: احمدپورمندی



در ستايش شادی

 مسعود نقره‌کار

واقعيت زندگی نشان داده است که شادی هنوز اَن‌گونه که می‌بايد شناخته نشده است، درست خلاف اندوه و افسردگی و رنج که انسان ذره ذره بن‌مايه‌هایش را حس و لمس کرده و می‌شناسد. انسان می‌تواند شادی را فتح کند، اگر بتواند "خود را فتح کند" و "طعمه زندگی نشود" 
"نادرترين و کمياب ترين چيزی که من در ميان روشنفکران می شناسم , شادی ست"
- ارنست همينگوی-
چو شادی بکاهد, بکاهد روان
خرد گردد اندر ميان ناتوان
مده دل به غم تا نکاهد روان
به شادی همی دار دل را جوان
شادی راز بزرگ زندگی انسان است . زيباترين اَوازقلب انسان که گوئی اَوازخوان اش را گم کرده است. راز يک تراژدی ای حيرت
انگيزاست. اين راز و اَواز از قديمی ترين معماهای زندگی انسان ا ست .تلاش برای گشودن, توصيف و معنا کردن , و پرسش های فلسفی , جامعه شناسانه و روانشناسانه در باره چيستی و چگونگی مفهوم شادی، عمری به اندازه ی عمرانسان دارد.
برخی براَنند که زيباترين اَوازقلب انسان نه به راحتی قابل توصيف و معنا، و نه بسهولت خواندنی ست چرا که همنشين های اش ، اندوه و افسردگی و رنج جهان را چنان در زير سيطره خود درآورده اند که غم آواز های تيره روزی های انسان جائی برای زيباترين اَواز قلب انسان نگذاشته است.
از شادی های فردی و جمعی و تاثير آن بر روابط اجتماعی و يا نقش روابط اجتماعی, و پديده ها و رويدادهايی همچون بسياری از جشن ها و مناسبت ها برپيدايی و تداوم شادی به وفور گفته اند , اما زندگی نشان داده است به دنبال شادی ی همگان رفتن دراين جهان چوب بر مرده زدن است و چون بحث های فيلسوفان مدرسی (اسکولاستيک) شمارش فرشتگانی که بر سر سنجا قی لميده اند را می ماند.
بسيارند اَنان که شادی را فرزند اَزادی ودموکراسی وامنيت درهمه ی عرصه های زندگی می دانند ، خواست هائی که در کم ترجائی در جهان وجود دارد، و اگر باشد وجودی ست ناقص و کج و معوج . ترديدی نيست که ساخت و بافت يک جامعه ،گروه و خا نواده بر ذهن اَدمی تاثير گذار است. ساخت استبدادی، به ويژه استبداد دينی ومجموعه ی ضوابط و امکانات اش قاتلين شادی در جامعه هستند. می گويند مذهبيون باچشم اندازهائی که برای زندگی پس از مرگشان متصورند با اندوه و افسردگی و رنج ميانه ای ندارندو شادترند،اما تجربه زندگی نشان داده است چنين نيست , به ويژه مذاهب در حکومت شادی کش ترين نوع حکومت اند. مگر اين کلمه ی " قصار" نيست که " خنده ی زياد قلب را تاريک می کند " و يا " ما ملت گريه ايم " , مگرحساب روزهای عزاداری و اندوهگساری در ميهنمان را نداريم , ميهنی که در زمان های دور مردمان اش بيش از ۶۰ روز شان در سال به جشن و شادی سپری می شد ؟....و ده ها نمونه ی ديگر.
برخی ديگر براين باورند که در همين شرايط موجود می توان شاد بود و شادی اَفريد و بر اند وه وافسردگی و رنج غلبه کرد.اينان به پاره ای فرهنگ ها اشاره دارندکه عليرغم فقدان امنيت, و وجود فقروفلاکت، شادی در جامعه شان دست بالا را دارد، که نمونه اند کشورهای امريکای لاتين و بسياری از مليت ها وخلق های مختلف در بخش های ديگر جهان، مردما نی که گويی پاره ی زيبا و روشن زندگی را می بينند, و نيمه ی پراَب ليوان را. می گويند اينان مثبت می انديشند و به دنبال زيبايی ها و خوبی های زندگی هستند و به همين دليل شادند!
***
واقعيت زندگی نشان داده است که شادی هنوز اَنگونه که می بايد شناخته نشده است ،درست خلاف اندوه و
افسردگی و رنج که انسان ذره ذره بنمايه های اش را حس و لمس کرده ومی شنا سد.
روانکاوی که بر شالوده ی " نظريه واپس زنی" نيز استوار است برای اندوه وافسردگی و رنج انسان،و نيز شادی های اش دلائل و توضيحات خود رادارد که در نهايت فصل های مشترکی با رويکردهايی ديگر درِعرصه ی روانشناسی و روانپزشکی پيدا می کند.
امروزه از شادی به عنوان پديده ای عاطفی( Emotional ) سخن گفته می شود، به عنوان واکنشی درپاسخ به بسياری از حس هائی که اَدمی دريافت می کند ،واکنش نسبت به حضور اَزادی و دموکراسی ،به حضور و احساس امنيت در همه ی عرصه های زندگی ،به مقبوليت اجتماعی و موقعيت مالی واجتماعی ی خوب ( پول ، شغل ،دراَمد،خانه و ماشين خوب و....)،به کسب لذت های مختلف ( اوج لذت جنسی، غذائی و...) ، داشتن همسر، فرزند و نوه ی خوب ، خانواده ی خوب، وضعيت ازدواج مناسب ، دوست داشتن ودوست داشته شدن، مورد احترام واقع شدن ،تفريح کردن ،هوشياری ، تحصيلات ، سن ، هوا وبسياری ازپديده ها و رخدادهای ديگر است. و خلاصه اينکه شادی حس آرامش درونی و پاسخگويی به نياز های درونی ست.
در رابطه با هرکدام از اين واکنش ها می توان به تفصيل و تفسير سخن گفت. برای نمونه نقشی که سن و سال در بروزوحضورشادی ايفامی کند. شادی کودکان يک شادی وجودی ست وبا هستی اَنان يگانه است (Existential) اما با افزايش سن اندوه ها وا ضطراب های زندگی همسايه و يا جايگزين شادی آن ها می شوند و گاه با بزرگتر شدن شادی را فراموش می کنند. تصور می شود جوان هاشادتراز مسن ها هستند , اينگونه است؟.
روانشناسان، تن کردشناسان و زيست شناسان اگر چه بيش تر به سراغ اندوه ورنج افسردگی رفته اند و علل و پيامد و درمان وراه برون رفت اَن ها را شناخته اند،اما بر اين باورند که شادی نيز يک احساس مبهم و وصف ناپذير نيست ،وعلل اَن به عنوان يک پديده روانی (ذهنی ) روشن است و پيامد هايش نيز آشکار. برای نمونه نقش مواد شيميائی شادی زا در مغز ( دوپامين و... ) و نيز کارکرد بخش ها ئی از ناحيه ی پيشانی مغز ( شيميائی ،انرژتيک يا مکانيستی ) در بروز شادی امروزه ثابت شده است . نقش ژن و عامل ژنتيک نيز در پيدائی و حضور شادی مطرح ا ست. افرادی هستند که می توانند با اندوه وغمها يشان کنار بيايند و بر اَن ها غلبه کنند، و شاد باشند، ويژگی ای که در ميان اين افراد، خانوادگی ست.
***
و بالاخره شادی چيست؟
از شادی اَنقدر تعاريف کلی شده است که جای ترديد می ماند شادی را بتوان به حد يک گزاره علمی ارتقاداد! تعاريفی مبهم و پرسش برانگيز. تعاريف و واژگان همسنگ شادی در فرهنگ لغات فارسی وانگليسی ،علمی و محاوره ای و.... متعدد و گونه گون اند: خوشی ،سرحالی، لذت ، شنگولی و...حتی با عوامل پيدائی وعناصرتشکيل دهنده اش در يک رديف اَورده می شود: سعادت ، خوشبختی ،کامروائی و....
باشناخت همنشين شادی ، يعنی ا ندوه وافسردگی و رنج نيزشايد بتوان تا حدی شادی را شناخت . تنها وجود ناخوشايندی ها و ناشادی هاست که شادی را معنا کرده است.
شادی اما مظاهر گونه گون دارد، مظاهری که واکنش در برابر پاره ای محرک های بيرونی و درونی هستند ( محرک ها می توانند گاه ورای داده های حساسيت زا و بيرون از زمان و مکان باشند , اين ها چند نمونه اند:
- لبخندزدن ، خنديدن، ( البته نه هرلبخند و خنده ای ،خنده ی فروشنده ی يک فروشگاه برای جلب مشتری فقط بازی دادن عضلات صورت است نه حکايت شادی و ....)،قهقهه زدن ،جيغ کشيدن، فرياد زدن ، رقصيدن ، اَواز خواندن و......
افزايش درگيرشدن ودراَميختن داوطلبانه و رضامندانه با مسائل ومناسبات خانوادگی ، شغلی ، دوستانه،عا شقانه ،تفريحی و
افزايش و نشان دادن حس آرامش و معنا داشتن در زندگی ، حس مفيد بودن در خانواده، گروه و جامعه، و رضايت داشتن اززندگی . خوش بينی ی واقع بينانه نسبت به اَينده ی خود ، خانواده خود، جامعه ی خودی و جهان و......
***
نا شادترين افراد کدامند؟
ارنست همينگوی گفته است:" نادرترين وکمياب ترين چيزی که من در ميان روشنفکران می شناسم شادی ست". و شگفتا که بزرگترين ستايشگران شادی در اندوه و افسردگی و رنج جان داده اند. همينگوی خود يک نمونه است.
اَگاهی ووجدان در جهان موجود راه را بر شادی بسياری از روشنفکران وروشنگران، که می بايست و می بايد ستا يشگران شادی باشند، بسته است ، جها نی که " اَرتور رمبو" غمگنانه اندوهگسارش بود.
."آه جهان ! وسرود بی پايان تيره روزی های نو"
و اَرتور شوپنهاور" واپسين راز زندگی "را "درهمين رنجی که برتيره روزان چهره می کند" می دانست.
برتراندراسل» که می پنداشت : " يک زندگی خوب يک زندگی شاد است. منظورم اين نيست که يک انسان خوب لزوماً يک انسان شاد خواهد بود، منظورم اين است که يک انسان شاد قطعاً يک انسان خوب خواهد شد." , و او " راز شادی را در پذيرش اينکه جهان، جهانی زشت وموحش و ناگوار است" می دانست و....
به راستی می توان با اَگاهی بر اَنچه بر انسان و جهان می گذرد شاد زيست؟
***
چگونه می توان شادی اَفريد؟ اَيا برچيده شدن بساط اندوه وا فسردگی ورنج به معنای دستيابی به شادی ست ؟آيا يک پاسخ تطبيقی ست يا کيفيتی خود ويژه ست ؟
شادی مثل بسياری از پديده ی عاطفی ی ديگر يک وضعيت ثابت نيست که بتوان ميزان اَن را سنجيد, اما برخی گفته اند می بايد ميزانی داشته باشد و بالاو پائينی ، والا به گفته مولير شادی يکنواخت و رام نشدنی و بی مرز کسالت اَورخواهد بود .! و نيز گفته اند شادی کيفيت ويژه ای ست که فقدان اندوه و افسردگی ورنج می تواند سر اَغاز اَفرينش اش باشد. شرايط محيطی ضرور، تمرينات ذهنی و بدنی،ياری گرفتن ازعوامل تقويتی وپاداشی درانسان ، خانواده ،گروه و جامعه می توانند دربروز شادی نقش ايفاکند. نمونه اند:
اَزادی ،دمکراسی و امنيت اساسی ترين گام ها برای پيدائی و رشد شادی در جامعه است ،و همين گونه است اهميت ريشه کن ساختن فقر،بيکاری و ناهنجاری های اجتماعی.
مهربان بودن با ديگران وتمرين مهربان تر شدن . با گذشت بودن وگذشتن از خطاهای ديگران . قدرشناسی نسبت به کسانی که برای اَدمی کاری انجام می دهندو يا به اَدمی چيزی می اَموزانند. وقت گدراندن با اقوام ودوستان و برقراری رابطه نزديک تر با اَنها با رعايت حقوق يکديگر. يادگيری در لذت بردن از زيبائی هاو عناصر شادی اَفرين زندگی، مکث و فکر کردن روی آن ها. تمرين مثبت فکر کردن درباره خود و ديگران ،داوطلب کمک به ديگران بودن.آموختن لذت بردن از غذاخوردن، رابطه ی جنسی ،ورزش، انواع بازی های سرگرم کننده،،موسيقی ، مطالعه، روی اَوردن به انواع هنرها و....
گفته اند شادی اَفرين است داشتن فرزند و نوه ، اگرچه اضطراب فرزند داشتن نيزدرزندگی ای سرشاراز مخاطره غيرقابل انکار است.
و بازگفته اند شاد بودن و شاد زيستن هنراست و " بسته شدن يکی از درهای شادی با گشوده شدن دری ديگر به
سوی شادی همراه ست " و بايد در گشوده شده را ديد.!
***
سلطه اندوه و رنج و افسردگی بر زندگی نزديک به ۹۰ در صد مردمان جهان نشان حقارت انسان است، حقارتی که شايد فقط با شادی بتوان به مصاف اش رفت .از خواست های بزرگ زندگی گشودن راز بزرگ زندگی ست .انسان بادراختيار داشتن ظرفيت های عظيم معنوی و مادی می تواند بذر شادی در سراسر جهان بپاشد و پرورش دهنده شادی باشد. مقهور خواست های نازل زندگی شدن و به قيمت اندوه وافسردگی و رنج ديگران چيزی مثل " شادی " برای خودو خودی ها دست وپا کردن شا يسته اَدمی نيست. می توان انسان و جهان را, سرود بی پايان شادی کرد. اَن که معنا کننده، باورمند و برپا دارنده اَزادی و دموکراسی وامنيت و توسعه ست ،اَفريننده وپرورش دهنده ی شادی نيزهست , حتی در مقياس جهانی , و جهانی شاد برای همگان . انسان می تواند شادی را فتح کند،اگر بتواند" خود را فتح کند" و " طعمه زندگی نشود.
( اين مقاله به سال ۱۳۸۶ در خبرنامه گويا منتشر شده بود)

 

آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید در صورت آغاز حمله نظامی به ایران، جمهوری اسلامی در همان سطح به "دشمن" حمله خواهد کرد. او تاکید کرد ایران در پی تولید تسلیحات هسته‌ای نیست، اما «حملات دشمنان را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت.»
آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی نوروزی خود در مشهد، در واکنش به تهدید آمریکا و اسرائیل به حمله نظامی به ایران گفت در صورتی که «دشمنان ملت ایران دیوانگی کنند، در همان سطحی که دشمن حمله کند، به آنها حمله خواهیم کرد.»
ابهامات پیرامون برنامه بحث‌برانگیز هسته‌ای ایران موجب شده که تنش‌ها میان جمهوری اسلامی و غرب در هفته‌های اخیر به‌طور چشم‌گیری بالا گیرد، و حالا رهبر ایران می‌گوید ایران قصد تولید و توسعه تسلیحات هسته‌ای را ندارد، اما به شدیدترین شکل ممکن به حملات پاسخ خواهد داد. او حمله احتمالی به ایران را "اشتباهی بزرگ" خواند و گفت: «در قرآن آمده است که اگر دشمن ابتدا به شما حمله کرد آن دشمن قطعا شکست خواهد خورد.»
آقای خامنه‌ای تاکید کرد: «ملت ایران در فکر تهاجم و تجاوز نیست، اما به هستی، هویت، اسلام و جمهوری اسلامی خود با تمام وجود دل‌بسته است.»

جدایی مردم از حکومت؛ هدف تحریم‌ها
تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا در ماه‌های اخیر به‌ طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافته و بر انزوا و فشارهای اعمال‌شده بر ایران افزوده است. آیت‌الله خامنه‌ای معتقد است کشورهای غربی می‌خواهند با اعمال تحریم‌ها «مردم ایران را از حکومت کشور جدا کنند، اما این تلاش‌ها راه به جایی نخواهد برد.»
به اعتقاد رهبر جمهوری اسلامی «آنهایی که فکر می‌کنند با عقب‌نشینی در مسئله هسته‌ای آمریکا از دشمنی دست برمی‌دارد غافل‌اند» و مشکل اصلی "دشمنان" با ایران، برنامه هسته‌ای یا وضعیت حقوق بشر در کشور نیست: «مسئله آنها جمهوری اسلامی است که مثل شیر در مقابل آنها ایستاده است.»
آیت‌الله خامنه‌ای مدعی شد که ایران در سال گذشته «با رشد ۲۰ درصدی علمی، سریع‌ترین رشد علمی در جهان را داشته» و گذشته از این، جمهوری اسلامی در سال گذشته به "مرکز توجه دنیای بیدارشده اسلام" تبدیل شد.
وی همچنین "هدفمندی یارانه‌ها، غنی‌سازی ۲۰ درصدی، تولید صفحه سوخت هسته‌ای، حضور پرشکوه ملت در انتخابات مجلس" را از دیگر دستآوردهای جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۰ دانست. به اعتقاد او در مجموع «سال ۱۳۹۰ برای ملت ایران سالی درخشان و برای دشمنان سالی ناامیدکننده بود.»به اعتقاد رهبر ایران، هدف از اعمال تحریم‌ها «جدایی مردم از حکومت» است
آقای خامنه‌ای با اشاره به برخی اختلافات داخلی در میان سیاست‌مداران ایران گفت: «سلیقه‌های گوناگون نباید باعث تفرقه شود.» وی افزود: «رسانه‌های اينترنتی، بی‌محابا باعث شده كه افراد عليه هم بد بگويند و مسئولان بايد برای اين مساله تدبيری بيانديشند.»

تاکید بر "تولید ملی" در بحبوحه فشار سنگین اقتصادی

آیت‌الله خامنه‌ای، پیش‌تر در سخنرانی تلویزیونی خود به مناسبت آغاز سال نو، سال ۱۳۹۱ را سال "تولید ملی" و حمایت از کار و سرمایه ایرانی خواند. رهبر ایران گفت ایرانیان نباید کالاهای تولید خارج را به تولیدات داخلی ترجیح دهند: «اگر ملت با همت، عزم و آگاهی و با همراهی برنامه‌ریزی درست مسئولان بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند بدون تردید بر چالش‌هایی که دشمن ایجاد می‌کند غلبه خواهد کرد.»
تمرکز سخنان مقام‌های بلندپایه جمهوری اسلامی در پیام‌های نوروزی، بر تحریم‌های گسترده اقتصادی و راه‌های مقابله با تهدیداتی بود که از جانب تحریم‌های فلج‌کننده متوجه کشور شده است.
محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران هم در پیام نوروزی خود تاکید کرد: «حمایت از تولید، صادرات ملی و سرمایه و کار ایرانی در دستور کار دولت است.» او اضافه کرد که «در سال ۹۰ حركت پرشتاب ملت ايران در عرصه‌های گوناگون اقتصادی، علمی، صنعتی، فن‌اوری و سياسی گسترش پيدا كرد و در سال ۹۱ با سرعت بيشتر ادامه پيدا خواهد كرد.»

 

اسماعیل هنیه
مقام‌های جنبش فتح در فلسطین می‌گویند گروه حماس با دریافت "ده‌ها میلیون دلار" از سوی ایران، قصد دارد توافق‌نامه سازش و اتحاد را زیرپا بگذارد. این توافق‌نامه ماه پیش میان خالد مشعل و محمود عباس امضا شده بود.
ایران با ارسال کمک‌های مالی ویژه به گروه اسلام‌گرای حماس، تلاش کرده است تا مسئولان آن را متقاعد کند که توافق با رقبای خود در جنبش فتح را زیرپا بگذارند. توافقی که میان فتح و حماس صورت گرفته بود، می‌توانست به درگیری‌های پنج‌ساله میان این دو گروه رقیب در فلسطین پایان دهد.
به گزارش رویترز، یکی از سخنگویان جنبش فتح در فلسطین اعلام کرد که تهران اخیرا ارسال کمک‌های مالی برای گروه اسلام‌گرای حماس را از سر گرفته است. گفته می‌شد ایران از شش ماه پیش در پی خودداری حماس از حمایت از رژیم متزلزل بشار اسد در سوریه و عدم مشارکت در سرکوب مخالفان سوری، کمک‌های مالی به این گروه فلسطینی را قطع کرده بود.

دیدار خالد مشعل و محمود احمدی‌نژاد در تهران
احمد عساف، سخنگوی فتح، با اشاره به حضور محمود الزهار و اسماعیل هنیه، از چهره‌های برجسته حماس، در هفته‌های گذشته در تهران، گفت: «ما اطلاعاتی داریم که نشان می‌دهد ایران ده‌ها میلیون دلار به الزهار و هنیه پرداخته است.»
توافق‌نامه اولیه "اتحاد" ماه گذشته میان این دو گروه فلسطینی امضا شد، اما محمود الزهار چندی پیش اعلام کرد که سازش سیاسی میان فتح و حماس فعلا در حالت تعلیق است. سخنان احمد عساف در واکنش به اظهارات اخیر الزهار بیان شد.
به گفته او، توافق پیشین به حالت تعلیق درآمده، چون محمود الزهار خواسته که چنین کاری کند و البته وی هزینه‌اش را از ایران گرفته است: «آنها از ایران پول گرفته‌اند تا سازش را به تعلیق ببرند.» در مقابل، سخنگوی حماس گفته «فتح به هیچ‌یک از تعهداتی که در توافق‌نامه اتحاد داده عمل نکرده و آنها پول آمریکایی را به توافق‌های ملی ترجیح می‌دهند.»

توافق صلح ماه گذشته میان خالد مشعل و محمود عباس امضا شده بود
حماس، در کنار حزب‌الله لبنان، از مهم‌ترین متحدان ایران در منطقه خاورمیانه است، اما اخیرا مواضعی ناهم‌سو با منافع جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است. گذشته از اعلام حمایت مقام‌های ارشد حماس از مخالفان حکومت بشار اسد در سوریه، این گروه چندی پیش اعلام کرد که در جنگ احتمالی میان اسرائیل و ایران، در کنار ایران نخواهد ایستاد.

در جست‌وجوی توافق از دست‌ رفته
احمد عساف در گفت‌وگو با رویترز گفته هدف مقامات حماس از سفر به تهران، ارسال غیرمستقیم پیام به خالد مشعل، رهبر تبعیدی این گروه اسلام‌گرا است. توافق سازش و اتحاد به امضای خالد مشعل رسیده بود، اما اکنون رهبری حماس در دست افراد دیگری نظیر هنیه و الزهار است و آنها این توافق را قابل پذیرش نمی‌دانند.

تندروهای حماس توافق سازش و اتحاد فلسطینیان را غیرقابل‌پذیرش می‌دانند
خالد مشعل، رهبر حماس، چند ماه پیش، در واکنش به کشتار گسترده معترضان و مخالفان سوریه به دست نیروهای وابسته به رژیم بشار اسد، دفتر این گروه در دمشق را تعطیل کرد. او سپس تحت حمایت مصر، ماه گذشته با محمود عباس، رهبر جنبش سکولار فتح و رهبر تشکیلات خود گردان فلسطین بر سر سازش و اتحاد به توافق رسید.

اما تندروهای حماس، تصمیم میانه‌روانه خالد مشعل را نپذیرفتند و گفتند در شرایطی که اسلام‌گرایی در جهان عرب رو به رشد است «ارائه چنین امتیازهایی به سکولارها قابل توجیه نیست.»
مقام‌های جنبش فتح می‌گویند ایران از وجود شکاف میان این دو گروه فلسطینی سود می‌برد و برای تداوم و تعمیق آن تلاش‌های بسیاری می‌کند. به گفته احمد عساف، «ایران اهمیت مذهبی، سیاسی و جغرافیایی فلسطین را درک می‌کند و به همین خاطر تلاش بسیاری دارد تا کنترل آن را در دست بگیرد.» به اعتقاد او، با تحقق شروط این توافق‌نامه، ایران نفوذ خود بر فلسطین را از دست خواهد داد.
وزارت نفت یکی از پرتغییرترین وزرات‌خانه‌ها در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بوده است. تشدید تحریم‌ها علیه ایران نیز صنعت نفت را بیش از بقیه صنایع با بحران روبرو کرده است.
سایت خبرآنلاین مقاله‌ای را با قلم محمدجواد عاصمی‌پور، قائم‌مقام سابق شرکت ملی نفت ایران منتشر کرده که به مشکلات کنونی صنعت نفت ایران پرداخته است. نویسنده در این مقاله در ۱۸ بند مشکلات صنعت نفت ایران را برشمرده است.
ضعف مدیریتی، کاهش تولید، تصمیمات فردی و بی‌برنامگی و تمرکز بیش از حد بر روی چین از جمله این مشکلات هستند. به عقیده‌ی نویسنده این مطلب «شرکت ملی نفت ایران منفعل‌ترین دوران خود در یکصد سال اخیر را تجربه می‌کند».
وی کاهش سطح کارشناسی، مدیریتی و تکنوکراسی و کم شدن اعتماد به مدیریت صنعت نفت را از جمله دیگر عواملی می‌داند که باعث انفعال شرکت ملی نفت ایران شده است.
در زمینه کاهش تولید نفت، نگارنده با ذکر آمار و ارقام نشان می‌دهد که میزان تولید حدود ۴۰۰ هزار بشکه کاهش داشته است. وی می‌نویسد: «میزان تولید در آغاز وزارت وزیر قبلی در مرز ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز بوده که در سال‌های ۸۸ و ۸۹ به رقم متوسط روزانه حداکثر ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه در روز و در سال ۱۳۹۰ نیز به مرز ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است».

عاصمی‌پور ادامه می‌دهد که هم‌اکنون پیشنهاد پایین‌تر رفتن سطح تولید برای مقابله با تحریم‌ها مطرح است و این در حالی است که هم‌اکنون قیمت‌های جهانی در بهترین موقعیت خود قرار دارند و سایر شرکت‌های نفتی سعی در بالاتر بردن سطح تولید خود دارند.
وی زیان ناشی از فرصت از دست رفته در صنعت نفت و کاهش تولید در دوسال اخیر را، ۱۰ برابر اختلاس اخیر در سیستم بانکی ایران دانسته است.
نویسنده این مقاله همچنین به بی‌برنامگی‌های موجود در شرکت نفت اشاره کرده و می‌نویسد: «تشنج، بی‌برنامگی، روز‌مرگی و تصمیمات فردی در اجرای پروژه‌های صنعت نفت از مهم‌ترین آسیب‌های وارده به این صنعت محسوب می‌شوند که هنوز اقدام جدی برای تغییر در این وضعیت مشاهده نکرده‌ایم. نتیجه‌این اقدامات تصمیمات فردی در واگذاری پروژه‌ها، افراط‌گرایی در شروع کار با سیستم بانکی نه به عنوان تأمین‌کننده مالی بلکه به عنوان اپراتور و پیمانکار، توقف قرارداد‌‌های موجود و سردرگمی پروژه‌ها با کمبود شدید مالی بود و ما عملاً شاهد توقف و کاهش پیشرفت فیزیکی پروژه‌ها بوده‌ایم».
قائم‌مقام سابق شرکت ملی نفت همچنین «عدم تمرکز جدی و رشد بخش خارجی برای اجرای پروژه‌ها و تمرکز بیش از حد جغرافیایی به چین و عدم توجه به تنوع‌گرایی در این زمینه» را مشکل دیگر صنعت نفت ایران عنوان کرده است.
وی در بخش پیشنهادها، اصلی‌ترین اقدام وزیر کنونی نفت را "شنا در جهت خلاف حرکت وزارت قبلی" عنوان کرده است.

پرتغییرترین وزارتخانه در دوران احمدی‌نژاد
وزارت نفت در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، یکی از پر تغییرترین وزراتخانه‌ها بوده است. طی هشت سال گذشته، هشت بار وزیر یا سرپرست این وزارتخانه عوض شده است.
در آخرین روزهای کاری مجلس در سال ۱۳۹۰ نیز نمایندگان طرحی را تصویب کردند که بر اساس آن اختیارات وزیر نفت افزایش یافت. این مصوبه حق واگذاری و اجرای طرح‌های مربوط به اکتشاف، توسعه، تولید، تعمیر و نگهداری میدان‌های مشترک نفت و گاز ایران را به وزیر نفت داده است.
این به آن معنی است که وزیر نفت از این پس می‌تواند بدون نیاز به برگزاری مناقصه، امتیاز بهره‌برداری از میدان‌های مشترک نفت و گاز را به پیمانکاران واگذار کند.
علاوه بر این وزارت نفت می‌تواند کالاها و ماشین آلات مورد نیاز در اجرای طرح‌های خود را پس از ثبت در مبادی ورودی و قبل از پرداخت مالیات و حقوق و هزینه‌های گمرکی ترخیص کند و وزیر نفت نیز به عضویت شورای اقتصاد درخواهد آمد.
چندی پیش یک نماینده مجلس از پناهنده شدن ۴ هزار متخصص نفتی ایران به اروپا و آمریکا خبر داد. خبرگزاری ایلنا به نقل ازعباسی نماینده رودسر و املش نوشت: «اکنون ۴ هزار متخصص وزارت نفت به کشورهای خارجی پنهانده شده و در آنجا مشغول به کار هستند، در حالی که می‌شود این متخصصین را با افزایش حقوقشان در کشور برای خود نگاه داریم».
این سخنان به تصویب قانونی انجامید که اختیارات وزیر نفت را افزایش داد و حقوق و مزایای ویژه برای شاغلان واحدهای عملیاتی و تخصصی وزارت نفت در نظر گرفت. 
روز سه‌شنبه (۲۰ مارس/ اول فروردین) زمین‌لرزه‌ای شدید مکزیک را لرزاند. این زمین‌لرزه به تخریب صدها خانه و شوک و ترس در مناطق زلزله‌زده منجر شد. دولت در پی اسکان زلزله‌زدگان است.
زمین‌لرزه‌ای نیرومند به قدرت ۴ /۷ ریشتر روز سه‌شنبه (۲۰ مارس/اول فروردین) جنوب مکزیک را لرزاند. بر اثر این زمین‌لرزه صدها خانه ویران شدند. بر اساس گزارش‌ها مرکز زلزله در نزدیکی آکاپولکو در سواحل اقیانوس آرام بوده است. با این همه هنوز گزارشی از تلفات جانی داده نشده است.
این زلزله یکی از قوی‌ترین زلزله‌ها پس از زلزله مرگ‌بار ۱ /۸ ریشتری سال ۱۹۸۵ است که در آن بیش از ۱۰هزار نفر در مکزیکو سیتی، پایتخت مکزیک، کشته شدند. مقامات این کشور به صورت رسمی تایید کردند که ۸۰۰ خانه تخریب شده است.
این زلزله به وقت محلی حدود ظهر اتفاق افتاد. ساکنان مکزیکوسیتی که از مرکز زلزله ۳۲۰ کیلومتر فاصله دارند بر اثر شدت زلزله به خیابان‌ها ریختند.

زمین‌لرزه‌ی مکزیک
بر اثر گزارش‌ها ترس و شوک وارد شده به ساکنان مناطق زلزله‌زده بیش از جراحات جدی وارد به آنان است. در این مناطق در هنگام زلزله که طولانی گزارش شده شبکه تلفن نیز قطع بود. در برخی مناطق نیز برق قطع شده بود. دولت در حال آماده‌سازی اقامت‌گاه‌های موقت برای شهروندان زلزله‌زده است.
سامنتا رودریگه، یک مشاور محیط زیست که دفترش در طبقه یازدهم یک برج است به سی بی اس نیوز گفت: «فکر کردم سریع تمام می‌شود اما دیوارها شروع به لرزیدن کردند و در نهایت تصمیم گرفتیم از ساختمان فرار کنیم.»
یک پل عابرپیاده نیز بر اثر زلزله تخریب و به روی یک مینی‌بوس خالی افتاد که آسیب جانی در پی نداشت. حدود ۴۰ مسافر برای مدت کوتاهی در قطار هوایی فرودگاه مکزیکوسیتی زندانی شدند. این فرودگاه برای مدتی بسته شد ولی با اعلام اینکه هیچ آسیبی در باندها به وجود نیامده، پروازها از سر گرفته شد.
بر اساس گزارش‌ها مالیا اوباما، دختر بزرگ‌باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا نیز برای یک سفر بهاری با هم‌کلاسی‌هایش در حدود ۱۶۰ کیلومتری مرکز زلزله بوده است که آسیبی ندیده است.

 

پلیس فرانسه در عملیاتی ویژه خانه‌ای را که گفته می‌شود فرد مظنون تیراندازی اخیر در مقابل مدرسه یهودیان در آن پناه گرفته، محاصره کرد. این فرد خود را "مجاهد" معرفی کرده و مدعی عضویت در گروه القاعده شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه سحرگاه روز چهارشنبه (۲۱ مارس/۲ فروردین) یک واحد ویژه پلیس در شهر تولوز فرانسه خانه‌ای را که فرد مظنون به تیراندازی‌اخیر در برابر مدرسه یهودیان در آن پناه گرفته به محاصره درآورد. این فرد که ۲۴ سال دارد، در جریان این عملیات به روی مأموران پلیس آتش گشود که در پی آن دو تن از نیروهای پلیس زخمی شدند.

خانه‌ای که فرد مظنون در آن پناه گرفته، در نزدیکی مدرسه یهودیان قرار داشته است
به گفته‌ی کلود گیان، وزیر کشور فرانسه، فرد مظنون در مذاکرات با پلیس خود را یک "مجاهد" معرفی کرده و مدعی "عضویت در گروه القاعده" شده است. آقای گیان افزوده است که این مرد مدتی را در افغانستان سپری کرده و بر طبق اظهاراتش قصد داشته علاوه بر گرفتن"انتقام کودکان فلسطینی" از کشور فرانسه نیز "به دلیل اقدامات نظامی در کشورهای خارجی" انتقام بگیرد.
خانه‌ای که فرد مظنون در آن پناه گرفته، در نزدیکی مدرسه یهودیان قرار داشته است.
طبق گفته‌های وزیر کشور فرانسه، پلیس همچنین با برادر این مرد ۲۴ ساله صحبت کرده و با کمک اطلاعاتی که از وی به دست آمده مظنون دیگری نیز که با سوءقصدهای اخیر در شهر تولوز ارتباط داشته، دستگیر شده است.
خبرگزاری رویترز به نقل از یکی از شبکه‌های تلویزیونی فرانسه گزارش داده است که مظنونان بازداشتی با یکی از گروه‌های اسلامی این کشور به نام "فرسان العزة" در ارتباط بوده‌اند. پلیس فرانسه هنوز این خبر را تأئید نکرده است.

برگزاری مراسم یادبود سربازان قربانی
پیش از این دادستانی با اشاره به فواصل زمانی چهار روزه‌‌‌ای که میان هر کدام از حملات اخیر شهر تولوز وجود داشته، نسبت به وقوع یک حمله تازه هشدار داده بود. بر اساس اطلاعاتی که از سوی دادستانی تولوز منتشر شده، مهاجم تمامی قربانیان خود را از فاصله‌ای نزدیک و با شلیک گلوله به سر به قتل رسانده است. فاصله مهاجم با قربانیان به حدی نزدیک بوده که آثاری از سوختگی بر پوست آنان قابل مشاهده بوده است.
شاهدان عینی گزارش داده‌اند که فرد مهاجم در جریان تیراندازی روز دوشنبه (۱۹ مارس) در برابر مدرسه یهودیان، یک دوربین فیلمبرداری کوچک نظیر دوربین‌هایی که موج‌سواران یا چتربازان بر روی سینه نصب می‌کنند، همراه داشته است.
کلود گیان، وزیر کشور فرانسه اظهار داشته که علیرغم جستجوهای دقیق تا کنون تصاویر ویدئویی از این حادثه در اینترنت منتشر نشده است. در مقابل دادستانی وجود دوربین فیلمبرداری بر سینه فرد مهاجم را رد کرده است.
روز چهارشنبه (۲۱ مارس) طی مراسم گرامی‌داشتی در شهر مونتوبان و با حضور نیکولا سارکوزی، رئیس‌جمهوری فرانسه، از سه سربازی که در حملات زنجیره‌ای اخیر به قتل رسیده‌اند، یاد خواهد شد. در این مراسم همچنین شماری از سیاستمداران عالی‌رتبه فرانسه از جمله فرانسوا هولاند، رقیب نیکولا سارکوزی در انتخابات ریاست‌جمهوری حضور خواهند داشت.

 

وزرای خارجه اتحادیه اروپا در نظر دارند تحریم‌های بیشتری را علیه ایران وضع کنند. قرار است علاوه بر نهایی کردن ضوابط تحریم نفت نام ۱۸ تن از مقامات ایرانی ناقض حقوق بشر به لیست سیاه اتحادیه اروپا افزوده شود.
به گفته‌ی یکی از دیپلمات‌های ارشد اتحادیه اروپا، روز جمعه (۲۳ مارس/ ۴ فروردین) وزرای خارجه این اتحادیه برای نهایی کردن ضوابط تحریم نفت ایران با یکدیگر دیدار و مذاکره خواهند کرد.
بر اساس طرح تحریم نفت ایران که در ماه ژانویه به تصویب اتحادیه اروپا رسید، تمام کشورهای اروپایی باید تا اول ماه ژوئیه سال ۲۰۱۲ (۱۱ تیرماه) قراردادهای نفتی موجود با ایران را فسخ کنند و از این تاریخ همچنین انعقاد قرارداد با این کشور در حوزه‌ی نفتی ممنوع خواهد بود.
وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا در نشست روز جمعه خود در مورد جزئیات این تحریم‌ها گفت‌وگو خواهند کرد. یکی از موانع پیش‌رو در جریان تحریم نفت ایران، مسئله بیمه کردن تانکرهای نفتکش ‌و یافتن راه حلی مناسب برای انتقال نفت ایران به خریداران آن در آسیاست.
بر اساس تحریم‌های وضع‌شده اتحادیه اروپا شرکت‌های بیمه ‌بین‌المللی قادر به بیمه کردن تانکرهای حامل نفت ایران نیستند و همین امر سبب می‌شود که خریداران نفت ایران در قاره آسیا نظیر هند یا کره‌جنوبی پس از عملی شدن این تحریم‌ها دیگر نتوانند نفت ایران را دریافت کنند.
یافتن راه‌حلی برای این موضوع یکی از مسائل مورد بحث در نشست روز جمعه خواهد بود. در همین حال شماری از دیپلمات‌های اروپایی اعلام کرده‌اند که انتظار می‌رود روز جمعه نام ۱۸ تن از مقامات ایرانی و افراد ناقض حقوق بشر در این کشور نیز به فهرست تحریم اتحادیه اروپا افزوده شود. در پی این اقدام ورود این افراد به خاک اتحادیه اروپا ممنوع خواهد شد و دارایی‌ها آن‌ها نیز در کشورهای اروپایی مسدود می‌شود.
اتحادیه اروپا در نشست ماه ژانویه نام ۶۱ مقام ایرانی را که در عرصه برنامه‌های هسته‌ای ایران فعال هستند در فهرست تحریم‌ها قرار داد.
این اتحادیه همچنین در نظر دارد در نشست روز جمعه خود تحویل تجهیزات الکترونیکی به ایران را که می‌توان از آنها برای کنترل اینترنت و شنود تلفنی استفاده کرد، ممنوع اعلام کند.
وضع تحریم‌های جدید علیه سوریه و بلاروس نیز در دستور کار نشست پیش‌روی وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا قرار دارد.

"ایران اروپا را تحریم می‌کند"
تنگ‌تر شدن حلقه تحریم‌ها از سوی اتحادیه اروپا علیه ایران در حالی صورت می‌گیرد که محمود احمدی‌نژاد در گفت‌وگوی اخیر خود با شبکه دوم تلویزیون ایران کشورهای غربی را به "تحریم معاملات بازرگانی ایران با آنها" تهدید کرد.
رئیس‌جمهوری ایران در این گفت‌وگو حجم معاملات کنونی ایران با کشورهای غربی را در حال حاضر ۲۴ میلیارد دلار برآورد کرد و اظهار داشت که این مبالغ "می‌تواند در جایی دیگر به جز کشورهای غربی" هزینه شود. به گفته‌ی آقای احمدی‌نژاد چنانچه این اقدام از سوی ایران صورت بگیرد "۳۰۰ هزار اروپایی بیکار خواهند شد."
در همین حال دیوید کوهن‌، معاون وزیر امور خزانه‌داری آمریکا برای گفت‌وگو بر سر تحریم‌های تازه ایالات متحده علیه ایران و سوریه به خاورمیانه سفر کرده است. آقای کوهن در جریان این سفر با مقامات عراق، لبنان و امارات متحده عربی دیدار می‌کند.
سفر آقای کوهن به منطقه در چارچوب تلاش‌های ایالات متحده برای متقاعد کردن کشورهای دیگر برای پیوستن به آمریکا و متحدانش در تحریم ایران و سوریه است.

 

 

حماس به «دریافت میلیون‌ها دلار» پول از ایران متهم شد

سران جنبش فلسطینی فتح بار دیگر جمهوری اسلامی را متهم کردند که در ازای میلیون‌ها دلار پول از سازمان اسلام‌گرای حماس خواسته است از مسیر آشتی با فتح دور شده و پیمان‌های تفاهمی خود با فتح را اجرا نکند.
احمد عاصف، یکی از سخنگویان فتح در کرانه باختری رود اردن، روز سه‌شنبه در این باره گفت که به تازگی ایران انتقال پول برای حماس را با شرایط تازه از سرگرفته است.
این در حالی است که در شش ماه اخیر به دلیل دور شدن سران حماس از حاکمیت سوریه و عدم حمایت از بشار اسد، رئیس جمهور این کشور، کمک‌های مالی تهران به حماس به حال تعلیق درآمده بود.
به گفته آقای عاصف، سران ایران از حماس خواسته‌اند که از آشتی با فتح سر باز زند و «پیمان‌هایی را که با میانجی‌گری مصر به دست آمده زیر پا بگذارد».
سخنگوی جنبش فتح می‌گوید که سران ایران به این نتیجه رسیده‌اند که ادامه حمایت‌شان از حماس «بیش از آن برای ایران اهمیت دارد که بتوانند از آن صرف نظر کنند» و «اگر آشتی ملی فلسطینی عملی شود، ایران نفوذ و اهمیت خود را از دست می‌دهد».
در همین زمینه عزام الاحمد، مسئول هیئت فتح در مذاکرات آشتی با سازمان حماس، نیز روز دوشنبه گذشته گفته بود که سران ایران بار دیگر پول‌های کلانی در اختیار دولت حماس در غزه گذاشته‌اند، با این امید که حماس به مسیر انشقاق و اختلاف با فتح ادامه دهد.
این سخنان سران فتح در حالی عنوان می‌شود که محمود الزهار، فرد شماره دو در میان سران حماس، که در سرزمین‌های فلسطینی‌نشین زندگی می‌کند، هفته گذشته در تهران مهمان مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی ایران بود.
محمود الزهار در چند روز اقامت خود در تهران پس از ملاقات با سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، با علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه، و شمار دیگری از مقامات ایرانی دیدار و گفت‌و‌گو کرد.
چند هفته پیش از حضور الزهار در ایران، اسماعیل هنیه، نخست وزیر دولت حماس، نیز به تهران رفته بود. اما پس از بازگشت هنیه از ایران، وی از قیام مردم سوریه علیه حکومت بشار اسد حمایت کرد، امری که با سیاست‌های ایران که هم‌پیمان و از مهم‌ترین حامیان حکومت آقای اسد است، در تضاد شدید بود.
از برخی از چهره‌های حماس مانند صلاح البردویل نیز در هفته‌های اخیر اظهاراتی نقل شده بود مبنی بر این که اگر تنشی نظامی میان اسرائیل و ایران درگیرد، حماس الزاماً به سود ایران وارد حمله راکتی علیه اسرائیل نخواهد شد.
اما پس از این گونه اظهارات، سران حماس در مصاحبه‌ با نمایندگان خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی، از جمله خبرگزاری فارس، در غزه این سخنان را «نادرست و تحریف شده» توصیف کردند.
اکنون احمد عاصف، سخنگوی فتح، می‌گوید که ایران از راه تطمیع‌ کلان مالی توانسته است بار دیگر حمایت حماس را به دست‌آورد.
به گفته آقای عاصف، ایران در دو سفر هنیه و الزهار، «ده‌ها میلیون دلار» به هر یک از آنها داده و آنها را با «چمدان‌های پر از پول» راهی غزه کرده است.
گفتنی است که محمود الزهار که از رقبای خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی خارج‌نشین حماس، است، در هفته‌های اخیر از برخی از اظهارات مشعل در مورد آشتی ملی فلسطینی و لزوم دور شدن حماس از پیکار مسلحانه و روی آوردن به «مبارزات مردمی» به سختی انتقاد کرده بود.
سخنگوی فتح می‌گوید حضور هنیه و الزهار در تهران در واقع نمادی از رقابت شدید میان سران حماس در غزه با رهبران خارج‌نشین حماس است و هنیه و الزهار می‌خواهند به خالد مشعل نشان دهند که این آنها هستند که حرف آخر را در مورد سرنوشت غزه و فلسطینی‌های این باریکه می‌زنند، نه سران خارج‌نشین حماس.
این در حالی است که خالد مشعل در روزهای گذشته سفر اعلام‌نشده‌ای به ترکیه داشت و با رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، دیدار و گفت‌و‌گو کرد.
از سوی دیگر، طاهر النونو، یک سخنگوی حماس، روز سه‌شنبه به خبرگزاری رویترز گفت که اتهامات سران فتح در زمینه دریافت پول‌ کلان از سوی ایران «ادعایی کذب» است.
طاهر النونو مدعی شد که این سران فتح هستند که «پول آمریکایی را بر آشتی ملی ترجیح می‌دهند».
تفاهم‌های فتح و حماس برای آشتی ملی فلسطینی از پس از تغییر حاکمیت مصر به دست آمد و چند هفته پیش، سند «نهایی» آن در قطر با حضور محمود عباس و خالد مشعل امضا شده بود، اما اجرای بندهای آن هم‌چنان معطل مانده است.
وارد شدن اتهامات جدید به ایران برای تطمیع سران حماس در حالی است که وزارت خارجه ایران از تفاهم‌های آشتی ملی فلسطینی ابراز خشنودی کرده بود.

 

دیدبان حقوق بشر اپوزیسیون سوریه را به «خشونت و آدم‌ربایی» متهم کرد

سازمان دیدبان حقوق بشر در نامه‌ای سرگشاده که روز سه‌شنبه، اول فروردین‌ماه، منتشر شد معترضان مسلح سوری را که با حکومت بشار اسد در این کشور مبارزه می‌کنند به «نقض جدید حقوق بشر» متهم کرد.
به گزارش شبکه خبری سی‌‌ان‌ان، این سازمان مدافع حقوق بشر در نامه خود خطاب به رهبران اپوزیسیون سوریه از «شواهد فزاینده» از «آدم‌ربایی و شکنجه و اعدام» گفته است.
به گفته این سازمان، نیروهای امنیتی دولت سوریه و همچنین لباس‌شخصی‌های وابسته به حکومت آقای اسد و حامیان این نیروها از جمله افرادی هستند که توسط اپوزیسیون سوریه ربوده شده‌اند.
از یک سال و اندی پیش که اعتراض به حکومت بشار اسد در سوریه و سرکوب مردم آغاز شده است، سازمان ملل، فعالان سوری، و سازمان‌هایی چون دیدبان حقوق بشر بارها به نقض حقوق بشر به دست نیروهای حکومتی اشاره و اعتراض کرده‌اند.
اما در همین حال نقض حقوق بشر به دست نیروهای ضدحکومتی سوریه نیز در چند مورد تیتر خبرها را به خود اختصاص داده است.
در همین زمینه، مدیر بخش خاورمیانه در سازمان دیدبان حقوق بشر گفته است: «روش‌های خشن دولت سوریه [برای مقابله با مردم] نمی‌تواند توجیه‌گر نقض حقوق بشر به دست نیروهای اپوزیسیون مسلح کشور» باشد.
گزارش اخیر دیدبان حقوق بشر روز سه‌شنبه در حالی منتشر شد که فعالان سیاسی سوریه از مرگ بیش از ۲۰ نفر در اعتراضات این روز خبر دادند.
این در حالی است که بر اساس آمارهای موجود در یک سال و اندی که از آغاز بحران سوریه می‌گذرد نزدیک به ۹ هزار نفر در خشونت‌ها جان خود را از دست داده‌اند.
از سوی دیگر حکومت بشار اسد اعلام کرده است که بیش از دو هزار نیروی خود را در اثر خشونت‌ها از دست داده است.

نام اسما اسد در فهرست تحریم
همزمان با ادامه اعتراضات در سوریه، خبرگزاری‌ها روز سه‌شنبه خبر دادند که قرار است نام همسر بشار اسد، اسما، نیز به فهرست تحریمی‌های تازه اتحادیه اروپا اضافه شود.
در همین زمینه روزنامه بریتانیایی گاردین به نقل از یک مقام اتحادیه اروپا که نخواست نامش فاش شود گزارش داد که روز جمعه آینده در جلسه وزرای خارجه این اتحادیه نام اسما اسد در کنار عده‌ای دیگر از اطرافیان رئیس جمهور جوان سوریه به فهرست تحریمی‌ها اضافه خواهد شد.
این خبر یک هفته پس از آن منتشر شده است که گاردین در گزارشی از «ای‌میل‌های خصوصی» بشار اسد به خریدهای آن‌لاین اسما اسد در چند ماه گذشته پرداخت.
گاردین با اشاره به محتوای ای‌میل‌های خانم اسد، گفت که او در یک مورد ده هزار پوند خرج «شمعدان و میز و چلچراغ از پاریس» کرده است.
روزنامه بریتانیایی گاردین روز پنج‌شنبه، ۲۵ اسفندماه، در گزارشی اختصاصی از محتوای «چند هزار ای‌میل خصوصی» رئیس جمهور سوریه و همسرش خبر داد.

 

لاگارد: «عواقب جدی» اختلال در صادرات نفت ایران برای اقتصاد جهانی

کریستین لاگارد، مدیر صندوق بین‌المللی پول، روز سه‌شنبه، اول فروردین‌ماه، هشدار داد که در صورت اختلال در روند صادرات نفت ایران، احتمال آن هست که بهای نفت خام تا ۳۰ درصد افزایش قیمت داشته باشد.
به گفته مدیر این سازمان بین‌المللی، این اتفاق برای اقتصاد جهانی «عواقبی جدی» خواهد داشت.
تنش میان جمهوری اسلامی و غرب بر سر فعالیت‌های هسته‌ای تهران، به اعتقاد کارشناسان، می‌تواند به افزایش ناگهانی در بهای نفت خام در بازار جهانی بینجامد.
این در حالی است که در حال حاضر نیز بهای نفت چندان پایین نیست و به گزارش خبرگزاری‌ها نفت خام برنت دریای شمال در هر بشکه ۱۲۵ دلار معامله می‌شود.
خانم لاگارد که برای سفری دوروزه در دهلی نو، پایتخت هند،‌ به سر می‌برد در این زمینه به خبرنگاران گفت: «آشکار است که کاهش زیاد در صادرات نفت ایران می‌تواند به اقتصاد جهانی شوک وارد کند، امری که برای مدتی قیمت‌ها را بالا خواهد برد.»
به گفته کریستین لاگارد، صندوق بین‌المللی پول محاسبه کرده است که در صورت توقف یا اختلال در صادرات نفت ایران بهای نفت خام ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش خواهد داشت.
سخنان مدیر صندوق بین‌المللی پول در همان روزی ایراد شده است که ایالات متحده اعلام کرد ۱۱ کشور از جمله ژاپن را از تحریم نفت خام ایران معاف کرده است.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، روز سه‌شنبه در عین حال اعلام کرد که در راستای اعمال تحریم بر صنعت نفت ایران این ۱۱ کشور واردات نفت خود از ایران را به‌شدت کاهش داده‌اند.
جمهوری اسلامی بارها این اتهام را که در پی تولید تسلیحات اتمی است رد کرده، اما آمریکا و متحدانش تحریم‌هایی را که روزبه‌روز سخت‌تر می‌شوند بر حکومت ایران تحمیل کرده‌اند تا مقامات تهران دست از غنی‌سازی اورانیوم بردارند.
پیش‌بینی شوک قیمتی به نفت خام در بازار در حالی است که عربستان سعودی ابراز اطمینان کرده است که می‌تواند کمبود نفت ایران را در هر شرایطی جبران کند.
در همین زمینه در هفته نخست اسفندماه سال ۱۳۹۰ خبر رسید که عربستان ظرف یک هفته صادرات نفت خود را به ‌صورت ناگهانی افزایش داده و به رقم  ۹ میلیون بشکه در روز رسانده ‌است.
خبرگزاری رویترز در همان زمان به نقل از «سه منبع صنعتی» گزارش داد که این افزایش در پی درخواست واردکنندگان عمده نفت برای مهار قیمت‌های رو به صعود در بازارهای بین‌المللی انجام شده‌است.
ایران پس از عربستان سعودی دومین تولیدکننده نفت جهان است.

 

ژاپن: به کاهش واردات نفت از ایران ادامه می‌دهیم

ژاپن روز چهارشنبه با استقبال از خبر معاف شدن این کشور از تحريم‌های آمريکا عليه ايران اعلام کرد که به کاهش واردات نفت خود از ايران به شکل «قابل ملاحظه‌ای» ادامه خواهد داد.

اسامو فوجيمورا، از مقامات ارشد دولت ژاپن، به خبرنگاران گفت: «ما به آمريکا توضيح داديم که روند واردات نفت از ايران را به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش خواهیم داد.»
وی توضيح بيشتری در اين مورد نداد، ولی يوکيو ادانو، وزير اقتصاد، تجارت و صنايع ژاپن، می‌گويد ايران در پنج سال گذشته ۴۰ درصد از واردات نفت خود از ايران را کاهش داده است.
هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، روز سه‌شنبه اعلام کرد که در راستای اعمال تحريم بر صنعت نفت ايران، ۱۱ کشور واردات نفت خود از ايران را به شدت کاهش داده‌اند.
در بيانيه وزارت خارجه آمریکا همچنين آمده بود: «اقدام کشور ژاپن در کاهش چشمگير ميزان خريد نفت خام از ايران با در نظر گرفتن چالش‌های بخش انرژی و ديگر مسائلی که اين کشور در سال گذشته با آن روبه‌رو بوده از اهميت به‌سزا برخوردار است. ما اقدامات همه اين کشورها را می‌ستاييم و از ديگر کشورهايی که از ايران نفت وارد می‌کنند می‌خواهيم از رفتار آنها پيروی کنند.»
به گزارش خبرگزاری فرانسه، يون آزومی، وزير دارايی ژاپن، اين تصميم آمريکا را نتيجه مذاکرات دو کشور دانسته است.

وی گفت: «من معتقدم آمريکا از پاسخ ژاپن، از جمله تصميم اين کشور برای کاهش واردات نفت از ايران در آينده استقبال کرده است.»

سال گذشته، ژاپن ۸.۸ درصد از نفت وارداتی خود يعنی روزانه سه ميليون و ۶۰۰ هزار بشکه از ايران نفت وارد کرده است.

اکيوو شيباتا، رئيس موسسه «نشنال ريسورس ريسرچ»، در این باره می‌گويد که ژاپن با مشکل شديدی برای خريد نفت روبه‌رو نخواهد بود، ولی قيمت نفت افزايش خواهد يافت.
  رئيس هيئت مديره شرکت نفتی «ﺁی دﯾﻤﻴﺘﺴﻮ ﮐﻮﺳﺎن»، از بزرگ‌ترين شرکت‌های پالايش نفت ژاپن، نیز در اواخر دی‌ماه اعلام کرد که «صرف نظر از اين که موضع دولت ژاپن نسبت به تحريم واردات نفت ايران چيست، پالايشگاه‌های ژاپن ديگر قادر نيستند ريسک خريد نفت خام از ايران را بپذیرند.»

به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، آکينيکو تمبو، رئيس هيئت مديره شرکت نفتی «ﺁی دﯾﻤﻴﺘﺴﻮ ﮐﻮﺳﺎن» و رئيس «مجمع مواد نفتی ژاپن»، در جمع خبرنگاران گفت که پالايشگاه‌های ژاپن در رويکردی «واقع‌گرايانه» در تلاش برای کاهش واردات نفت از ايران و جايگزين کردن منابع نفت خام ديگر به جای آن هستند.
  باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا، در پايان آخرين روز سال ۲۰۱۱، با امضای لايحه‌ای که از سوی کنگره آمريکا تصويب شده بود بخش مالی و بانک مرکزی جمهوری اسلامی را به همراه صنعت نفت اين کشور مشمول تحريم‌های جديد آمريکا قرار داد.
  اين تحريم‌ها که صنعت نفت ايران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است، شرکت‌های خارجی را وادار می‌کند ميان همکاری با بخش نفتی، مالی و بانک مرکزی ايران يا بخش مالی آمريکا، يکی را انتخاب کنند.

 

دیدار کروبی با خانواده‌اش؛ «به راهی که انتخاب کرده‌ام ایمان دارم»

مهدی کروبی، از رهبران جنبش سبز ایران، روز سه‌شنبه در آستانه آغاز سال ۱۳۹۱ موفق شد پس از نزدیک به چهار ماه با خانواده‌اش دیدار کند. او در این دیدار گفت که هم‌چنان به «راهی که در همراهی با مردم» برگزیده ایمان دارد.
آقای کروبی که در کنار میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نزدیک به ۱۴ ماه است در حصر خانگی به سر می‌برد روز سه‌شنبه پس از نزدیک به چهار ماه «ممنوع‌الملاقاتی» اجازه یافت با همسر و فرزندانش دیدار کند.
این رهبر جنبش سبز ایران که سابقه ریاست مجلس شورای اسلامی را نیز دارد پس از آن به گفته خانواده‌اش از ملاقات با آنها محروم شد که در دیداری در سال ۱۳۹۰ درباره انتخابات مجلس نهم اظهار نظر کرد و آن را «فرمایشی و دستوری» خواند.
پس از آن در اواسط اسفندماه گذشته فاطمه کروبی، همسر آقای کروبی، گفت که در سه ماه گذشته هیچ ملاقاتی با مهدی کروبی نداشته و به‌رغم نگرانی‌ها از وضعیت سلامت همسرش، خبری از او داده نمی‌شود.
وب‌سایت خبری کلمه به نقل از حسین کروبی، پسر آقای کروبی، که در دیدار روز اول فروردین‌ماه ۱۳۹۱ حضور داشته می‌گوید که مهدی کروبی «از لحاظ روحی در شرایط خوبی» است.
آقای کروبی همچنین به‌رغم گلایه از مشکلات تنهایی در حبس خانگی گفته است که «احساس خستگی و نومیدی نمی‌کند»، چرا که هم‌چنان «به کارم، راهم و مسیری که در همراهی با مردم انتخاب کرده‌ام ایمان دارم».
او همچنین اعلام کرده است که «امید کامل دارم به نتیجه دادن این مسیر».
مهدی کروبی، میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و فاطمه کروبی نزدیک به ۱۴ ماه پیش یعنی در بهمن‌ماه سال ۱۳۸۹ و زمانی در خانه خود حبس شدند که برای برگزاری راهپیمایی حامیان جنبش سبز در ایران در روز ۲۵ بهمن‌ماه تقاضای مجوز کردند.
در حالی که همسر آقای کروبی پس از چند ماه به دلیل بیماری توانست از حبس خارج شود، سه زندانی سیاسی دیگر فقط گاه و بی‌گاه و هر چند ماه یک بار توانسته‌اند با خانواده خود دیدار کنند.
میرحسین موسوی و همسرش، زهرا رهنورد، نیز آخرین بار اواسط اسفندماه گذشته توانستند با دختران خود ملاقاتی کوتاه داشته باشند.
آنها در این دیدار خود اعلام کردند که در انتخابات مجلس نهم شرکت نکرده‌اند.

 

اقتصاد ایران در سال ۹۱: «چشم اسفنديار» جمهوری اسلامی

در سال ۱۳۹۱، که از سوی آيت الله خامنه ای «سال توليد» نام گذاری شده، واحد های توليدی ايران با شرايطی بسيار دشوار هم در درون و هم در فضای بين المللی کشور روبرو هستند. گفت و گوی اقتصادی راديو فردا با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، به همين موضوع می پردازد.
 
 آيت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در پيام نوروزی خود سال ۱۳۹۱ را «سال توليد و حمايت از کار و سرمايه ايرانی» نام گذاری کرد. اين نامگذاری، که نشانه تاکيد رهبر جمهوری اسلامی بر مسائل اقتصادی است، در شرايط کنونی ايران چه مفهوم مشخصی را در بر دارد؟
فريدون خاوند: آيت الله خامنه ای سال گذشته خورشيدی را «جهاد اقتصادی» نامگذاری کرد و اين که ۱۳۹۱ را «سال توليد و حمايت از کار و سرمايه ايرانی» نامگذاری کرده، در واقع ادامه همان ابتکار است.
اقتصاد «چشم اسفنديار» جمهوری اسلامی است، همان طور که چشم اسفنديار شمار زيادی از نظام های انقلابی در قرن بيستم و قرن فعلی ميلادی بوده وهست. رهبر جمهوری اسلامی، مثل ديگر مسئولان ارشد حکومتی، متوجه اين مساله هست که سرنوشت نهايی نظام کنونی ايران تا اندازه زيادی به مسايل اقتصادی بستگی دارد و اصولا پديده قدرت، در دنيای قرن بيست و يکم، با اقتصاد گره خورده.
امروز کشوری نيرومند است که کالاهای ساخته شده به اينجا و آنجا صادر کند، واحد پول ملی اش نيرومند باشد، شرکت هايش صاحب نام بشوند، شرکت های خارجی برای سرمايه گذاری در خاکش سر و دست بشکنند.
رهبران جمهوری اسلامی به هر حال بعد از سی سال اعمال قدرت اين مسائل را درک مي کنند و طبعا مايلند نظام سياسی خود را با توسعه اقتصادی آشتی بدهند، ولی در انجام اين کار موفق نشده اند.

اين نامگذاری ها، به اسم هدف های اقتصادی، چه نتايجی ملموسی را می تواند به بار آورد؟
در اقتصاد با فرمان و فتوی و خطابه کاری از پيش نمی رود. نمی توان حکم کرد که نرخ رشد بالا برود، تورم پايين بيايد و نرخ ريال در برابر دلار و يورو چنين و چنان باشد. سال گذشته «جهاد اقتصادی» نامگذاری شد، ولی عملا به يکی از سخت ترين سال های بعد از جنگ ايران و عراق بدل شد چون رکود ادامه پيدا کرد، نرخ تورم به صورت جهشی بالا رفت و ارزش هر دلار از ۱۱۰۰ تومان به بالای دو هزار تومان رسيد.
آيت الله خامنه ای هم در نامگذاری سال گذشته به نام «جهاد اقتصادی» و هم در نامگذاری امسال به نام «توليد و حمايت از کار و سرمايه ملی»، مدام از ايران به عنوان کشوری در محاصره دشمن و در معرض توطئه قدرت ها نام می برد.
پرسش اين است که چرا ايران در چنين وضعيتی قرار گرفته. سرمايه و توليد ايرانی چطور می تواند در اين وضعيت متخاصم بالنده بشود؟ چرا قدرت های نوظهور اقتصادی مثل چين، يا برزيل يا هند اين روابط خصومت آميز را با دنيا ندارند؟
همه شواهد نشان می دهد که در وضعيت فعلی کشور، نامگذاری امسال هم به همان سرنوشت نامگذاری سال گذشته گرفتار خواهد شد.

برای حمايت واقعی از کار و سرمايه و توليد ايرانی، چه بايد کرد؟
تنها راه ممکن ايجاد فضای اطمينان لازم برای کار و سرمايه است تا راه برای توليد باز شود.
بايد قدرت های انحصار طلب و رانت خوار، مثل بنيادها و سپاه را از عرصه اقتصاد دور کرد، سرمايه گذاران و کار آفرين ها را آزاد گذاشت، دستگاه مديريت کشور را به اشخاص صاحب صلاحيت سپرد، دادگستری واقعی به وجود آورد، به ميليون ها ايرانی اجازه داد بدون ترس به کشور خود بازگردند و بالاخره بايد با دنيا روابط عادی برقرار کرد. برای تامين توسعه کشور، راه ديگری وجود ندارد.

 

رضا پهلوی: اگر زندگی دوباره داشتم، شاید کارگردان سینما می شدم

اگر انقلاب سال ۵۷ اتفاق نيفتاده بود، آبان ماه امسال جشن تولد ۵۱ سالگی اش با آغاز  سی و دومين سال شاهنشاهی اش مصادف می شد. اما اين گونه نشد. به باور هواداران سرسخت سلطنت، فره ايزدی دارد و به اعتقاد منتقدانش، ميراث دار سياهی و تباهی رژيمی است که پدرش بر راس آن بود، رضا پهلوی اين همه هست و هيچ يک نيست.
او که دانش آموخته علوم سياسی از دانشگاه کاليفرنيای جنوبی است، دوره خلبانی جت‌های جنگی را در پايگاه نيروی هوايی ريس در بولاک تگزاس گذراند. شايد نظرات سياسی او در باب اعتقادش به دمکراسی، نسبت او و سلطنت يا ديگر حوزه های سياسی - اجتماعی را در گفت و گوهای مختلفی که در سال ۱۳۹۰ انجام داده خوانده يا شنيده باشيد.
اما اين گفت وگو، گفت و گويی است متفاوت با رضا پهلوی، پسر ارشد محمدرضا پهلوی، آخرين شاه ايران درباره رضا پهلوی.

رضا پهلوی: از اين فرصت خاص استفاده می کنم و تبريک مخصوص می فرستم برای همه شنوندگان راديو فردا و به هم ميهنانم. اميدوارم که در اين سالی که در پيش است، مصمم و با باور و با اميد به آينده به جلو بروند، هوای همديگر را داشته باشند. احساس کنند که تنها نيستند و من هم به سهم خودم در اين مسير دشوار با آنها هستم تا روزی که از همه دردها و رنج ها فارغ بشويم و بتوانيم مجددا لبخند را بر لب هم ميهنانمان ببينيم.

شما گفت و گوهای زيادی راجع به ديدگاه ها و فعاليت های سياسی تان انجام داده ايد. ما در اين گفت و گو می خواهيم راجع به خود شما، شخص شما با شما صحبت کنيم و احتمالا پرسش هايی را مطرح می کنيم که کمی برای شما غير عادی است و اين گفت و گو را کمی خصوصی تر از گفت و گوهای معمولی می کند که شما تا به حال انجام داده ايد. به عنوان اولين سوال می خواستم از شما بپرسم شغل شما چيست آقای پهلوی؟
از زمانی که پدرم فوت شدند و من وارد صحنه سياسی اپوزيسيون ايران به نظام جمهوری اسلامی شدم، الان بيش از ۳۰ سال می گذرد، اسمش را نمی شود شغل گذاشت بلکه يک وظيفه عمری برای نجات کشورم از اين وضعيت و رسيدن به آزادی و برابری کامل است. برای رسيدن به آن آزادی که هم ميهنانم واقعا مستحق آنند و مسلما خيلی بيشتر از وضعيتی که الان با آن درگيرند. در واقع شغل من مبارزه سياسی برای آزادی بوده است در اين سال ها.

برای اين شغل که درآمدی نداريد؟ منظور من اين است که درآمدتان از چه محلی به دست می آيد؟
نه خوب. درآمدی ندارد. به هر حال آدم هر کاری که بتواند بکند در حد توانش انجام می دهد. من خوشبختانه با کمک خانواده ام تا به حال توانسته ام زندگی ام را بگذرانم. برای اينکه بتوانم تمام وقتم را برای زندگی سياسی اختصاص بدهم.

يعنی همسرتان شاغل هستند؟
خير. همسر من البته مدتی کار می کرد. ولی به طور کلی خير. ما الان فقط در حال مبارزه هستيم و بيشتر هزينه ها را با کمک هم ميهنانی که از نظر هزينه ای در اين مسير کمک می کنند و خانواده خودم به خصوص مادر خودم که تا به حال من را کمک کرده اند تا بتوانم تمام وقت به اين کار بپردازم.

آقای رضا پهلوی خانه شما کجاست؟ در کدام شهر شما زندگی می کنيد؟
والله من دائم در حال جا به جايی هستم. بيشتر کارهايم در اروپاست ولی منزلی که با خانواده در آن زندگی می کنيم در آمريکا و در ايالت مريلند است.

خريدهای روزانه منزل شما را خودتان انجام می دهيد يا همسرتان انجام می دهند يا کس ديگری اين کار را می کند؟
يکی دو نفر در منزل به ما کمک می کنند و بيشتر خريدها را آنها انجام می دهند.

مغازه که می رويد شما را می شناسند؟ اگر ايرانی نباشند؟
بعضی وقت ها می شناسند. بعضی وقت ها هم نمی شناسند. بيشتر ايرانی ها که غالبا می شناسند. غالبا کسانی که با آنها سر و کار دارم آمريکايی هستند. ولی بيشتر مشتری ها اگر ايرانی باشند می آيند جلو و احوالپرسی می کنند و برخی اوقات با همديگر صحبت می کنيم و اگر وقتی باقی باشد راجع به مسائل مختلف صحبت می کنيم.

فرموديد که همسرتان شاغل نيستند و خانه دارند. شما دوست نداريد که کار کنند يا اينکه خودشان اين جوری ترجيح می دهند؟
خير. مدتی خودشان در يک دفتر حقوقی کار می کردند برای بچه های محتاج کمک، در واقع در يک سازمان غير انتفاعی و ايشان حدود هفت يا هشت سال در اين موسسه کار می کردند. اما بعد از اينکه فرزند سوم مان به دنيا آمد کارشان را تعطيل کردند تا بتوانند بيشتر وقت شان را با بچه ها بگذرانند.

آقای رضا پهلوی من به موزه خودروهای سلطنتی رفته ام. آنجا يک خودروی آبی رنگ پرنتر ليدر آبی رنگ است که گفته می شود متعلق به شما بوده است. درست است؟
خاطرم نمی آيد. من به خاطر دارم اولين ماشينم يک مينی کوپر بود که تازه توليد شده بود، حدود سال ۱۹۷۵، اما ماشين های ديگر را واقعا به خاطر ندارم.

الان چه ماشينی داريد؟
من يک جيپ لندرور می رانم

خودتان رانندگی می کنيد؟
بله.

لباس هايتان را از جای خاصی خريداری می کنيد؟ مارک خاصی می پوشيد؟
نه از جای خاصی خريداری نمی کنم. بستگی دارد.

يعنی از فروشگاه های متفاوتی خريد می کنيد؟
بله.

من ديده ام که شما سه يا چهار کتاب هم نوشته ايد. گويا دست به قلم هم هستيد. اصولا علاقمند به خواندن چه نوع کتاب هايی هستيد؟ چه ژانری از کتابها را می پسنديد؟
من بيشتر کتاب های علمی و يا کتاب هايی که بيشتر مربوط به جغرافيا يا تاريخ يا مسائل علمی و فضايی هستند، کتاب هايی راجع به کهکشان ها، زمين، زيست شناسی و زيست محيطی توجه ام را جلب می کند.

رمان هم می خوانيد؟
گاهی.

کدام نويسنده ايرانی را دوست داريد؟
نمی خواهم اسم شخص خاصی را بياورم. اما بستگی به کتاب و مطلب نوشته شده دارد. الزاما يک نويسنده خاصی را دنبال نمی کنم.

آخرين اثری به زبان فارسی که خوانديد را به خاطر داريد؟
بله. آخرين کتابی که خواندم سياسی بود و به خاطرات زمان های گذشته برمی گشت. باز هم می گويم که نمی خواهم اسم نويسنده را بياورم که حساسيت ايجاد شود که چرا اين را خوانده ام و آن يکی را نخوانده ام. ولی کتابی که خواندم در مورد شرايط امروز ايران و تجربيات داخل کشور بود.

ميانه تان با شعر چطور است؟
بدم نمی آيد. شعر برايم چيز عجيب و غريب و خاصی نيست که بگويم خيلی خوشم می آيد. شعرهای حافظ و سعدی را دوست دارم. مولوی را دوست دارم. گاهی بستگی به شرايطم شعرهای معاصرتررا هم می خوانم.

از شاعر مورد علاقه معاصرتان نام نمی بريد؟
بيشتر همان شعرهای قديمی تر را دوست دارم. چون سبک شعر نو می دانيد که خيلی متفاوت است از شعر کلاسيک. اما آن وزن و قافيه مقداری شعر را جذاب تر و زيباتر می کند. از نظر محتوا از نظرهايی شعر معاصر جالب تر است.

می شود خواهش کنم يک بيت شعر برای مان بخوانيد؟
اذيت مان نکنيد ديگر( می خندد)

چرا؟
من بيشترين بيتی که از همه بيشتر دوست دارم اين شعر خيام است که می گويد:
خيام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نيستی است
انگار که نيستی، چو هستی خوش باش.


آقای پهلوی من مجلات ورزشی پيش از انقلاب را که تورق می کنم اخبار و عکس های زيادی از شما با ورزشکاران حوزه های مختلف به چاپ رسيده است. از همه بيشتر با ورزشکاران فوتبال. گويا شما حتی با فوتباليست های سرشناس آن زمان هم رفت و آمدی داشته و تمرين هايی هم می کرديد. آيا همچنان اين ورزش مورد علاقه شماست و آن را انجام می دهيد؟
بله. من فوتبال را هميشه دوست داشته ام. البته  الان در حد ۹۰ دقيقه دويدن برايم غير ممکن است. ولی به هر حال در حد کمی تمرين و پرتاب چند شوت به عنوان ورزش اين کار را انجام می دهم. اما خاطرات زيادی از آن دوران و با بچه های تيم ملی دارم که گه گاهی با هم تمرين می کرديم و برای من به عنوان يک نوجوان در حال رشد خيلی جالب بود که بتوانم با قهرمانان تيم ملی کشورم در يک زمين فوتبال بازی کنم. آن زمان اين مسئله برايم خيلی مهم بود.

بازی تان خوب بود يا اينکه به شما آوانس می دادند؟
معلوم است که آوانس می دادند. مگر می شد آوانس ندهند.

جرات نداشتند مگر نه؟
البته که نه (می خندد)

حتما هم نمی گوييد که طرفدار تاج بوده ايد يا پرسپوليس؟
من هر دو تيم را دوست داشتم ولی بيشتر در آن زمان طرفدار تيم تاج بودم. که البته ربطی به تاج بودنش نداشت و بيشتر به خاطر بازيکنانی که در آن زمان در اين تيم توپ می زدند بود.

مثلا؟
مثلا حسن نظری، حسن روشن، ناصر حجازی، دانايی فرد، قاسم پور – اگر اشتباه نکنم- و بسياری ديگر..

و اين روزها هم بازی های تيم استقلال را دنبال می کنيد؟
از راه دور دنبال می کنم. به هر حال روند تمام ورزش ايران را به ياد می آورم. فوتباليست های آن زمان و بچه های امروز را با وجود همه کمبودها و نارسايی هايی که وجود دارد، کارشان را دنبال می کنم چون سعی خودشان را می کنند و اين جای بسی خوشحالی است. گر چه می دانم با گرفتاری های مختلفی سر و کار دارند. به خصوص وقتی که تيم ملی ايران يکی دو بار در اين اواخر به جام جهانی اعزام شد و باعث تاسف بود که نمی توانستند اينها را به بهترين شکل و بهترين وضعی نقش شان را ايفا کنند. به هر حال تا حدی که بتوانم کارشان را دنبال می کنم.

من می خواستم به اطلاع تان برسانم که در انتخاب چهره برتر سال ۹۰ از طريق راديو فردا، نزديک ترين رقيب شما آقای اصغر فرهادی کارگردان فيلم جدايی نادر از سيمين بودند که با اختلاف خيلی کمی با شما در مرتبه دوم قرار گرفتند. اين فيلم را ديده ايد؟
بله. اولا اسم اين جريان را رقابت نگذاريد. برای اينکه فکر می کنم باعث افتخار است که به عنوان يک شخصيت برجسته سال کسی را نامزد کنند. اين خودش برای من حکم وظيفه داشته است و انتظار خاصی هم ندارم که در مقابل کاری که انجام می دهم انتظار پاداش يا تبريک داشته باشم. اما به هر حال از لطف هم ميهنانم ممنونم که از اين بابت به من اين رای را داده اند و اين باعث افتخار من است. ولی من اسم اش را هرگز رقابت نمی گذارم.
بله من اين فيلم را ديدم و به نظرم کار جالبی بود. چيزی که برای من جالب بود اين بود که اين فيلم چقدر توانست جهانيان و به خصوص غربی ها را تحت تاثير خود قرار دهد. البته برای ما ايرانی ها زياد تازگی ندارد با وضعيتی و آگاهی که کشورمان در اين سالها داشته است. معهذا اينکه بتوانند وضعيت واقعی ايران را از لابلای صحنه های اين فيلم ببينند و بشنوند، طبعا بسياری از تصاويری که در اذهان عمومی نسبت به کشورمان وجود دارد با ديدن چنين فيلمی جا به جا می شود. به خصوص در ميان طبقه روشنفکر کشورهای غربی.

و برای خود شما کدام نکته از فيلم يا کدام بازی از بازيگران فيلم جذاب و ديدنی و جالب توجه بود؟
به نظر من همه شان واقعا خوب بازی کردند. من فکر می کنم نقش پدر نادر از يک سو جالب بود. شوهر اون خانم پرستار و کارگر خيلی خوب بازی می کرد و نقش اش را خوب ايفا کرد. اين فيلم کارگردانی درستی داشت. از نظر تکنيک فيلمبرداری و کار دوربين برای من جالب بود. من شخصا به سينما خيلی علاقمندم و اصولا شايد اگر در زندگی ديگری به دنيا می آمدم شايد کارگردان سينما می شدم.

می دانم که شما عکاسی هم می کنيد. می دانم که دوره تخصصی عکاسی گذرانده ايد. در جايی خوانده ام. اين درست است؟
نه دوره تخصصی نگذرانده ام. به عنوان يک مشغوليت و علاقه عکاسی را از بچگی دوست داشتم. اين کار را هميشه دنبال کرده ام و عکاسی از طبيعت را هم هنوز علاقه دارم انجام بدهم.

يعنی هنوز هم عکاسی می کنيد؟
اين اواخر خيلی کمتر. برای اينکه عکاسی به هنر مربوط است و بايستی آدم بايد به آن حال و آن وضع فرو برود. يعنی حالتی است که آدمی بايد بتواند سر فرصت و با خيال راحت به عکاسی بپردازد. چيزی نيست که بگوييم خوب، من امروز دو ساعت وقت دارم پس بروم عکاسی. بلکه بايد حس اش را داشته باشی. بنابر اين وقتش را در سال های اخير خيلی کمتر داشته ام.
ولی در طول اين سالها پيش آمده است که فرصت هايی پيش آمده است که يکی دو هفته ای وقت کافی داشته ام تا بتوانم يکسری تيپ عکس هايی را که دوست داشته ام بگيرم.

اما عکس هايی که شما گرفته ايد هيچوقت منجر به برگزاری يک نمايشگاه يا يک گالری نشده است؟ البته تا جايی که من اطلاع دارم. درست است؟
فعلا که نه. يک روزی شايد.

پس می توانيم برای آن روز منتظر باشيم. آقای پهلوی به خاطرتان هست بهترين عيدی که در روز عيد نوروز گرفته ايد چه بوده و از چه کسی گرفته ايد؟
در چه زمانی؟ منظورتان هر زمانی است؟

يعنی هنوز عيدی می گيريد؟
نه. ( می خندد) الان که. آن موقع که بچه بوديم چرا.

منظورم تا زمانی است که هنوز عيدی می گرفتيد؟
البته ما هنوز هم در فاميل و بين دوستان به عنوان کادو به همديگر عيدی های کوچک می دهيم.اما طبعا اينها به عنوان عيدی حساب نيست.

به هر حال بهترين عيدی که در زمان کودکی و نوجوانی دريافت کرده ايد چه بوده است؟
معمولا آن زمان سکه عيدی می دادند. بنابر اين نمی توانم بگويم کدام يک بهتر بود. چون طبق رسم و رسوم هر سال به ما سکه های کوچک يا اسکناس عيدی می دادند. مسئله مورد توجه، سمبل عيدی و عيدی گرفتن بود تا توجه به خود مطلب. چيز خاصی که متفاوت باشد به خاطر ندارم. همان عيدی که به ساير بچه های ديگر می دهند.

خودتان چه عيدی می دهيد؟ و چقدر عيدی می دهيد؟
من هم طبق رسم به بچه ها اسکناس و پول عيدی می دهم.

معمولا ايرانی ها رسم دارند که پای سفره هفت سين آرزوهايی می کنند. شما نوروز ۵۷ را به خاطر داريد که پای سفره هفت سين چه آرزويی کرديد؟
درست بعد از انقلاب منظورتان است؟

نه. قبل از انقلاب يعنی فروردين همان سالی که بهمن ماه انقلاب شد.
من آن زمان سال آخر اقامتم در ايران بود. درست به خاطر ندارم که آرزوی خاصی کرده باشم. سال آخر تحصيلات دبيرستانم بود و سال مخصوصی برای من بود. چون چند ماه بعدش امتحانات نهايی بود و من برای فارغ التحصيل شدن آماده می شدم. فکر می کنم بيشتر به عنوان يک دانش آموز اين آرزو را داشتم که بتوانم درسم را راحت تر تمام کنم و ديپلم دوره دبيرستانم را بگيرم. چون بعد از آن بايد عازم خارج می شدم. گمان کنم آرزويم بيشتر حول و حوش همين بود. اين خاطره به ۳۲ سال پيش برمی گردد به همين دليل هم دقيقا به يادم نمانده است.

شما برای تحصيلات دبيرستان به مدرسه عادی می رفتيد؟ يعنی مدرسه ای می رفتيد که بقيه کودکان و نوجوانان ديگر هم می رفتند يا اينکه در آن زمان معلم به محل زندگی تان می آمد و به شما درس می داد؟
خير. ايرانی هايی که رفته اند و منطقه کاخ نياوران را ديده اند، می دانند که در جنب شمال شرقی کاخ يک ساختمان بود که آنجا مدرسه ما محسوب می شد. من و خواهرم و برادرم در آنجا کلاس های مختلفی داشتيم و بعضی از معلمينی که در ساير دبيرستان های تهران درس می دادند می آمدند و به ما درس می دادند.
ما همان درس هايی را که بقيه دانش آموزان می خواندند، عينا می خوانديم. از نظر کتاب درسی و آموزشی که می گرفتيم عينا به ساير دانش آموزان ديگر شبيه بود، درست شبيه به اين که به مدرسه انديشه يا البرز يا دارالفنون برويم.

تکليف هم داشتيد، احيانا دعوا می شديد يا اينکه جرات نمی کردند با شما دعوا کنند؟
با من هميشه پارتی بازی می کردند. دعوايم نمی کردند. – شوخی می کنم- به هر حال وظيفه معلم تربيت کردن درست شاگرد است. طبعا برايش فرقی نمی کند که اين شاگرد پسر شاه است يا پسر کس ديگری. از آن لحاظ هيچ ارفاقی به ما نمی شد و اتفاقا من فکر می کنم بعضی وقت ها از ترس اينکه متهم به ارفاق کردن نشوند، به من بيشتر سخت می گرفتند.

و نوروز سال ۵۸ يعنی اولين نوروز بعد از انقلاب چطور؟ آيا خاطرتان هست که پای سفره هفت سين چه آرزويی کرديد و چه حال و هوايی داشتيد؟
آن زمان من و خانواده ام در مراکش بوديم. پدر و مادرم و من و خواهر و برادرانم در مراکش بوديم و درست به خاطرم نمی آيد که جو نوروز چه بود. به جز اينکه به خاطر دارم که يک جو خيلی ملتهبی وجود داشت همان طور که شما هم می توانيد حدس بزنيد. ولی هفت سين خودمان را طبق معمول چيده بوديم و اولين نوروزی بود که خارج از کشور برگزار می شد. از اين لحاظ اين اتفاق و اين تجربه خاص برای ما خيلی جديد بود.

می خواستم به عنوان آخرين پرسش اين وقت در اختيار شما باشد به عنوان چهره منتخب سال ۱۳۹۰ مخاطبان راديو فردا تا هر چه که مايليد به کسانی که شما را به عنوان چهره  سال انتخاب کرده اند بگوييد.
من می خواستم درخواست کنم که تمام آرايی که به من داده شده است را به حساب زندانيان سياسی ايران بگذاريد. چون از همه بيشتر آنها مستحق دريافت اين آراء اند. اين بدين معنا نيست که من کم ارج می نهم به لطفی که در حق من کرده اند. ولی من می خواهم تمام آراء داده شده را به زندانيان سياسی متعلق بدانم.

 

دلايل و پيامدهای تغيير در ترکيب مجمع تشخيص مصلحت نظام

روز چهارشنبه، ۲۴ اسفندماه، همزمان با حضور محمود احمدی ‌نژاد در مجلس شورای اسلامی برای پاسخگويی به نمايندگان، آيت‌الله خامنه‌ای اعضای دوره جديد مجمع تشخيص مصلحت نظام را منصوب و اعلام کرد.
برخلاف پيش‌بينی‌ها و گمانه‌زنی‌هايی که می‌شد  که احتمالا اکبر هاشمی رفسنجانی رياست بر مجمع تشخيص مصلحت نظام را از دست خواهد داد،‌ رهبر جمهوری اسلامی وی را در سمت خود ابقا کرد.
در کنار نهادهای حکومتی مانند فقهای عضو شورای نگهبان و دبير شورای عالی امنيت ملی شخصيت‌های حقيقی منصوب شده عبارتند از اکبر هاشمی رفسنجانی، احمد جنتی،‌ عباس واعظ طبسی، ابراهيم امينی نجف‌آبادی، محمود هاشمی شاهرودی، محمدعلی موحدی کرمانی، علی اکبر ناطق نوری،‌ حسن صانعی،‌ حسن روحانی،‌ قربانعلی دری نجف‌آبادی،‌ غلامحسين محسنی اژه‌ای،‌ محمود محمدی عراقی، غلامرضا مصباحی مقدم و مجيد انصاری.

انتصاب مجدد هاشمی رفسنجانی به رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام به بحث‌ها و گمانه‌زنی‌های ديگری درباره انگيزه اين تصميم آقای خامنه‌ای و تاثير و پيامد ابقای اکبر هاشمی رفسنجانی برای آينده سياسی شخص وی و جامعه دامن زده است.
بررسی اين مسائل در کانون برنامه ديدگاه‌های اين هفته قرار دارد در گفت‌وگو با مهرداد درويش پور،‌ استاد دانشگاه و فعال سياسی در سوئد، مجيد محمدی،‌ پژوهشگر و تحليل‌گر سياسی در نيويورک و مهدی مهدوی‌آزاد، روزنامه نگار و تحليل‌گر سياسی در آلمان.
آقای مهدوی‌آزاد، ابقای آقای هاشمی رفسنجانی در سمت خود به عنوان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و تغييراتی که در ترکيب اعضای اين مجمع پيش‌ آمده را چگونه ارزيابی می‌کنيد؟
مهدی مهدوی‌آزاد: به زعم بسياری از کارشناسان،‌ آقای خامنه‌ای يک هاشمی ضعيف شده يا به عبارتی يک شير بی يال و دم و اشکم را ترجيح می‌دهد و ترجيح‌ می‌دهد او را در قدرت حفظ کند. هنوز که هنوز است آقای خامنه‌ای دچار اين اعتماد به نفس نشده که آقای هاشمی را از تمام مناصب قدرت حذف کند به واسطه مرجعيت سياسی که آقای هاشمی از آن برخوردار است.
در ترکيب جديد مجمع تشخيص مصلحت نظام سی نفر دقيقا مشابه ترکيبی است که در سال ۱۳۸۵ توسط آقای خامنه‌ای منصوب شدند. حدود هفت نفر را از دست داديم و هفت چهره جديد اضافه شدند. در ميان از دست رفته‌ ها طبيعتا حذف ميرحسين موسوی از مجمع تشخيص مصلحت نظام امری بديهی و قابل پيش‌بينی بود. اما چهار چهره کليدی  حذف شدند يعنی آقايان زنگنه، محمد هاشمی،‌ امامی کاشانی و ری‌شهری.
کسانی که وارد به تحولات سياسی ايران در سه دهه اخير هستند می‌دانند که اين چهار نفر از مهره‌های شخصی و خاص آقای هاشمی رفسنجانی در ادوار مختلف بودند و در مجمع تشخيص مصلحت نظام در واقع قوت قلب آقای هاشمی بودند و باعث اين بودند که حرف‌های آقای هاشمی به کرسی بنشيند. از اين زاويه من معتقدم آقای خامنه‌ای يک گام کوچک برداشته به سمت تضعيف بيشتر آقای هاشمی رفسنجانی. مشابه ژنريک اتفاقی که ما در هيات‌ امنای دانشگاه آزاد ديديم. يعنی چينشی که توسط بيت رهبری صورت گرفت اما از زبان شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام شد ترکيبی بود که با اختلاف يک رای آقای هاشمی در اقليت قرار می‌گرفت و آن يک رای هم اتفاقا نماينده ولی فقيه در دانشگاه‌ها بود که هميشه به نفع آقای احمدی‌نژاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی رای می‌داد.
از ‌آن طرف آقای خامنه‌ای با احتساب کسانی مثل خود آقای هاشمی رفسنجانی که صحبتش را کرديم،‌ آقای حسن روحانی،‌ مجيد انصاری،‌ غلامرضا آقازاده که چهره بسيار کليدی است، چون هم از آقای موسوی دفاع می‌کرد و کرد رسما و هنوز هم دفاع می‌کند و به همين خاطر رياست سازمان انرژی اتمی را از دست داد و آقای حسن حبيبی،‌ محمد رضا عارف،‌ يکی از کليدی ترين چهره‌های احتمالی اصلاح‌طلبان برای انتخابات رياست جمهوری سال ۹۲ است، اگر بخواهند در انتخابات شرکت کنند و نهايتا شيخ حسن صانعی برادر مرجع تقليد معروف و گرايش آشکار به چپ دارد.
انتصاب اين چهره‌ها نشان داد که هنوز آقای خامنه‌ای دوست دارد يک جور توازن قوا را بين جناح‌ها حفظ کند و کمی از آن حمايت بی‌حد و حصر افسارگسيخته از دولت احمدی‌نژاد کاسته و سعی می‌کند يک مقدار ديگر برگردد به دوران قبل از سال ۱۳۸۸.
آقای محمدی،‌ آقای مهدوی‌آزاد با اشاره به رفتن شماری از اعضای پيشين مجمع تشخيص مصلحت نظام نتيجه‌گيری کردند که آقای هاشمی با  ابقا در مقام خودش به عنوان رييس مجمع بازهم ضعيف‌تر شده. يعنی به زبان ديگر هر کاری آقای خامنه‌ای بکند می‌گويند می‌خواهد آقای رفسنجانی را ضعيف کند. تحليل شما چيست. آقای واقعا اين باعث ضعيف شدن ايشان شده يا اينکه ماندن در صحنه سياسی در هر حال چندان هم بی‌اهميت نيست؟

مجيد محمدی: فکر می‌کنم آقای هاشمی از بعد از انتخابات سال ۸۸ دوران افول‌شان شروع شده و آقای هاشمی را آقای خامنه‌ای البته به دليل اينکه هنوز چهره سياسی است که دارای وزن است در ميان بخشی از نخبگان سياسی در ايران، آقای خامنه‌ای اين را به مصحلت نمی‌ديدند که او را يک باره حذف کنند. همين سياست تدريجی و گام به گام را در حذف ايشان اتخاذ کردند.
نکته ديگری که اينجا هست به نظر من با پيچيده تر شدن وضعيت رابطه ميان آقای خامنه‌ای و آقای احمدی‌نژاد چون ديگر آن اعتماد قبلی وجود ندارد بعد از ماجرای آقای مصلحی،‌ آقای خامنه‌ای ترجيح‌شان در شرايط فعلی اين است که مخالفان جدی آقای احمدی‌نژاد را حداقل در صحنه سياسی داشته باشد. اما مخالفانی که کاملا کنترل شده باشند، خلع سلاح شده باشند، هيچ چهره‌ای نبايد در ميان کسانی که در رده دوم سياست در ايران قرار می‌گيرند هم‌ عرض آقای خامنه‌ای باشد. همه اينها بايد در مراتب درجه دوم قرار داشته باشند. آقای هاشمی هم بعد از اتفاقاتی که افتاده بعد از خلع ايشان از رياست مجلس خبرگان، از دست دادن رياست دانشگاه آزاد و اتفاقاتی که برای اعضای خانواده ايشان افتاده تقريبا در اين موضع هست که آقای خامنه‌ای اطمينان قلبی داشته باشند که خطری برای ايشان ايجاد نمی‌کند.
اما در مورد ترکيب تازه من با نظر آقای مهدوی‌آزاد موافق نيستم که آقای خامنه‌ای توازن قوا را در مجمع حفظ کردند. توازن قوا تقريبا بعد از فوت آقای خمينی به نحوی ايجاد شد که تقريبا کفه اصلاح‌طلبان در واقع جناح چپ مذهبی با جناح راست مذهبی تقريبا مساوی بود. طی دو دهه گذشته مرتبا از ميزان قدرت جناح اصلاح‌طلب يا چپ مذهبی در مجمع کاسته شده و بر قدرت طرف مقابل افزوده شده. من به شکل جناحی نگاه می‌کنم نه به شکل فردی.
از جناح اصلاح‌طلب آقای توسلی را که ايشان فوت کردند، آقای ميرحسين موسوی، زنگنه، محمد هاشمی اينها از جناح اصلاح‌طلب بودند کنار رفتند، آقايان ری‌شهری و امامی کاشانی را هم اگر بخواهيم در ادبيات امروز آقای خامنه‌ای جا بدهيم اينها از ساکتين فتنه هستند. چون بعد از انتخابات موضع‌گيری خاصی نکردند. اگر اينها را کنار بگذاريد آنچه که اضافه شده به مجمع اهميت بيشتری دارد. کسانی که اضافه شده اند همه وفاداران آقای خامنه‌ای هستند. افراد بسيار نزديک به آقای خامنه‌ای. از جمع روحانيون آقای شاهرودی،‌ عراقی، آقای وحيدی و آقای صفار هرندی از جمع نظامی‌-امنيتی‌ها هستند و آقای حسين محمدی که اصلا از اعضای بيت آقای خامنه‌ای هستند. اينها چهره‌هايی هستند کاملا  نزديک به آقای خامنه‌ای.
از جمع کسانی که می‌توانند ديدگاهی نزديک به اصلاح‌طلبان داشته باشند يا نزديک به آقای هاشمی داشته باشند ما فقط سه چهره داريم از جمع سی نفری که در مجمع هستند. آقای عارف،‌ آقای انصاری و آقای آقازاده. اين را من اسمش را توازن قوا نمی‌گذارم. تقريبا اثری از نيروی جناح مقابل جريان چپ مذهبی و اصلاح‌طلب در مجمع باقی نمانده. اين سه چهره هم بارها وفاداری خودشان را به آقای خامنه‌ای اثبات کرده‌اند. آقای عارف از جمع اصلاح‌طلبان کسی است که کاملا به آقای خامنه‌ای نزديک است. آقای انصاری و آقای آقازاده هم تقريبا به همين ترتبيب يعنی چهره‌ای را ما امروز در مجمع نمی‌بينيم که در يک شرايط بحرانی بتوانند رفتارهای حکومت و دولت را زير سووال بگيرند يا آقای خامنه‌ای را مورد پرسش قرار دهند.
آقای درويش پور با توجه به گفته‌های آقای مهدوی آزاد و آقای محمدی، که آقای خامنه‌ای با ابقای هاشمی رفسنجانی در مقام رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام می‌خواهد او را ضعيف تر کند، اين پرسش مطرح می‌شود که انگيزه آقای خامنه‌ای چيست. يعنی آقای خامنه‌ای گزينه‌های ديگری هم دارد و داشته ولی با همه اينها به ابقای آقای رفسنجانی دست زده. آيا  اين را فقط از آن زاويه تضعيف مجدد بايد ديد يا زوايای ديگر هم مطرح است؟
مهرداد درويش پور:‌ من بر اين باور نيستم که ابقای آقای رفسنجانی به قصد تضعيف بيشتر ايشان بوده. اگر می‌خواستند تضعيف بيشتر کنند ايشان را حذف می‌کردند. خيلی روشن است. مثل تمام گام‌های ديگری که در جهت حذف ايشان به کار گرفتند. آنچه که ما شاهدش هستيم به گمان من از يک نياز داخلی و شرايط بين‌المللی برخاسته و آن هم اين است که آقای خامنه‌ای و بيت رهبری با دقت شطرنج سياسی ايران را در لحظه حاضر سعی کردند به نحوی سازمان دهند که اتوريته بلامنازع رهبری تحکيم شده باشد. اين که  افراد وفادار به آقای خامنه‌ای ترکيب گسترده‌تری از مجمع تشخيص مصلحت نظام را در برگرفته نشان دهنده اين است موقعيت خودشان را تقويت کردند.
در عين حال نگاه داشتن آقای رفسنجانی به عنوان رييس اين مجمع هم برای خنثی کردن و مقابله کردن و کاستن نفوذ احمدی‌نژاد اهميت دارد و هم کل اصلاح‌طلبان را به جبهه مخالفان حکومت سوق ندادن. و از نظر من بين رای دادن آقای خاتمی در انتخابات و ابقای آقای رفسنجانی به عنوان رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام يک ارتباط تنگاتنگ وجود دارد. يعنی اتفاقا آقای خامنه‌ای و کلا جريان حاکم بر جمهوری اسلامی ايران تلاش می‌کند که صفوف اصلاح‌طلبان را دو شقه کند.
حذف موسوی يک پيام سياسی صريحی است. اينکه از آنها به عنوان جريان فتنه نام می‌برند و می‌خواهند هرچه بيشتر يا آنها را به يک تسليم وادارند يا کاملا منزوی‌شان کنند. بهترين شکل منزوی کردن سياستی است که سعی کنند کسانی نظير رفسنجانی و خاتمی که از نزديکان جريان موسوی بودند را ازشان دور کنند و به نظام وفادارتر کنند و نمی‌شود که آقای رفسنجانی را از رياست مجلس اوت کرد و در عين حال انتظار نداشت که جبهه مخالف تقويت نشود. بنابراين نگاه‌داشتن ايشان به عنوان رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام هم اين کمک را می‌کند که به نوعی در جبهه اصلاح‌طلبان شکاف ايجاد کند و هم اينک کمک را می‌کند که يک رفسنجانی و چند چهره اصلاح‌طلب اين ياری را می‌رساند که شما بتوانيد به نحوی از انحا هر زمان که لازم شد با مهره‌های ديگری جلو بياييد.
در سطح بين‌المللی فشار تحريم اقتصادی، خطر حمله نظامی به ايران يک واقعيتی است که در اين تحليل‌ها نمی‌توانيم ناديده بگيريم. جمهوری اسلامی ايران در دو راهی که در پيش رو داشت يا گشايش سياسی يا حذف مطلق تمام رقبای خودش و يک دست کردن خودش راه حل سومی برچيده. يعنی حفظ اتوريته رهبری، تقويت آن و در عين حال وجود عناصری که چهره‌های معتدل تری باشند که در زمانی که ضرورت ايجاد کرد امکان به جلو فرستادن اينها در صحنه يا استفاده تبليغاتی از اينها را داشته باشد.
به گمان من الان حضور آقای رفسنجانی و چند چهره اصلاح‌طلب در درجه اول با اين موقعيتی که در اين مجمع وجود دارد نوعی به گروگان گرفته شدن اينهاست در عين حال امتياز دادن به اينهاست. در عين حال يک چهره ضعيف رفسنجانی هرگز نمی‌تواند خطر جدی برای حکومت باشد. بنابراين فکر می‌کنم در اين انتخاب شان بسيار عاقلانه انديشيدند و فضايی از قدرت سياسی ايجاد کردند که بتوانند ضمن حفظ اتوريته رهبری امکان مانوور سياسی را چه در سطح داخلی و چه در سطح بين‌المللی برای روز مبادا برای خودشان حفظ کرده باشند و در عين حال اصلاح‌طلبان را بيش از پيش منزوی کنند وجريان احمدی‌نژاد را هم به اين ترتيب منزوی کرده باشند. فکر می‌کنم از اين نظر سياست‌شان بسيار سنجيده بوده در اين آرايش پيش رو.

آقای مهدوی‌آزاد،‌ با توجه به وزنه کمی که مجمع تشخيص مصلحت نظام در ساختار سياسی و تصميم‌گيری‌های کلان نظام تا به حال داشته، چه تاثيری می‌تواند اين مجمع در دور تازه حيات سياسی خودش در سياست‌های کلان داشته باشد. به جز آن مطالبی که آقای درويش پور مطرح کردند.

مهدی مهدوی آزاد: من نگفتم جناب آقای هاشمی با انتصاب به عنوان رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام تضعيف شده. عرض بنده اين بود که آقای هاشمی در واقع توانست اين امتياز را بگيرد ولی با حذف پنج چهره کليدی. يعنی ميرحسين موسوی، که طبيعی بود، زنگنه، محمد هاشمی، امامی کاشانی و ری‌شهری، ميزان نفوذ آقای هاشمی در مجمع هم کم شده. مشابه ژنريک آن را اتفاقی که در هيات امنای دانشگاه آزاد اسلامی افتاد ذکر کردم.
دومين موضوع اين است که ما اگر نسبت به ۷۵ و ۸۰ و ۸۵ مقايسه‌ای داشته باشيم می‌بينيم که در اين دوره نه وزن جناح چپ به معنای جناحی که جناب آقای محمدی گفتند افزايش پيدا کرده و نه وزن جناح چپ کاهش پيدا کرده.
موضوع سوم اين است که در ساختار ديکتاتوری و توتاليتر اشخاص و روحيات شخصی افراد و ميزان نزديکی و دوری آنها به شخص حاکم مطلقه تعيين کننده است نه جناح ها. از اين زاويه من با فرمايشات جناب آقای محمدی هم مخالفم و ما نمی‌توانيم تقسيم‌بندی جناحی دقيقی ارائه دهيم همانطور که ما نمی‌توانيم مثلا در مجلس ششم رييس فراکسيون اصلاح‌طلبان مجلس ششم که اکثريت را داشتند، کسی مانند حجت‌الاسلام محتشمی پور بود که ترديدی وجود ندارد ايشان با اينکه عضو مجمع روحانيون مبارز است و آن سابقه مخالفت حتی با آقای خامنه‌ای را دارد ولی ترديدی وجود ندارد که يک اصلاح‌طلب به معنای واقعی نيست.

اما در مورد وزنه مجمع تشخيص مصلحت نظام و اين که چه تاثيری می‌تواند داشته باشد.از آن روزی که آيت‌الله خامنه‌ای آقای هاشمی شاهرودی را به عنوان رييس هيات حل اختلاف بين سه قوای نظام منصوب کرد فاتحه مجمع تشخيص مصلحت نظام به عنوان يکی از ارکان اصلی حاکميتی در جمهوری اسلامی خوانده شد. آقای هاشمی در مجمع تشخيص مصلحت نظام هميشه بالا می‌نشست و روسای سه قوای ديگر در کنار ايشان می‌نشستند و زير دست ايشان. رييس جمهور، رييس مجلس و رييس قوه قضاييه.
آن روزی که آقای هاشمی شاهرودی منصوب شد مجمع تشخيص مصلحت نظام يکی از کارکردهای اصلی خودش را که اتفاقا مصرح در قانون اساسی است (از دست داد و) فاتحه مجمع خوانده شد. مجمع تشخيص مصلحت نظام در اين لحظه نقش تشريفاتی دارد. البته در مواقعی که بين مجلس و شورای نگهبان اختلاف به وجود می‌آيد می‌تواند تاثيرگذار باشد. ولی با اين ترکيب جديد طبيعتا تصميمی هم که برونده اين مجمع خواهد بود تصميمی است که در بيت رهبری اتخاذ خواهد شد. بنابراين من نقش چندانی برای مجمع تشخيص در تحولات آينده از نظر ساختاری قايل نيستم اما از نظر شخصی اينکه در مقاطع بحرانی چهره‌های خاص به واسطه نفوذ خاص يا مرجعيت سياسی خاصی که دارند بتوانند ايفای نقش کنند آقای هاشمی همچنان يک چهره است و می‌تواند تحولات آينده را ايفا کند و از اين زاويه با فرمايشات آقای درويش پور موافقم. چرا که اگر روزی بحث حمله به ايران جدی شود و يک واقعه جدی باشد و حتی اتفاق بيافتد آن موقع است که آقای خامنه‌ای می‌تواند از پتانسيل‌های آقای هاشمی رفسنجانی و به واسطه‌ آن از پتانسيل‌های آقای خاتمی و غيره استفاده کند.
آقای محمدی، شما اشاره کرديد که دوران سياسی آقای هاشمی رفسنجانی به پايان رسيده ولی از طرف ديگر آقای درويش پور مطرح کرد که اين تصميم ‌آقای خامنه‌ای بر پايه محاسبات دقيق سياسی انجام گرفته. آقای مهدوی‌آزاد در اين بحث شان الان مساله هيات حل اختلاف را مطرح کردند که وقتی اين هيات تشکيل شد فاتحه مجمع خوانده شد. در حالی که اين هيات هم عملا تا حالا هيچ کاری نکرده. با همه اين داده‌هايی که مطرح شد بازهم معتقديد که آقای رفسنجانی دوران حيات سياسی‌اش کاملا پايان يافته؟ اگر اين طور است چرا آقای خامنه‌ای هنوز باز به ايشان در يک سطح کمتری حالا نياز دارد که حفظ کند.

مجید محمدی: من به نظرم آقای خامنه‌ای کار را به طور  موازی انجام داده و هم نقش و شان آقای هاشمی را در تحولات سياسی در دو سال گذشته کاهش داده و هم نقش و شان مجمع تشخيص مصلحت نظام را. علاوه بر تعيين هيات حل اختلاف، کار ديگری که آقای خامنه‌ای در يکی دو سال گذشته کرده شکل دادن يک مرکزی بوده به اسم مرکز الگوی اسلامی‌ايرانی پيشرفت. اين مرکز در ابتدا با نشست‌هايی تحت عنوان نشست‌های انديشه‌های راهبردی شروع شد.
سمينارها و کنفرانس‌هايی بود اختصاصی و شخصی برای آقای خامنه‌ای که در بيت ايشان برگزار می‌شد و کارشناسانی دعوت می‌کردند. چهار نشست برگزار شد با عناوين آزادی، زن و خانواده و عدالت و الگوی پيشرفت. بعد اين نشست‌ها منجر شد به شکل گيری اين مرکز الگوی اسلامی‌ايرانی پيشرفت. اين در واقع ماموريت اين مرکز همان ماموريت مجمع تشخيص مصلحت نظام است. چون کاری که اين مرکز می‌کند تدوين برنامه است، تدوين سياست است برای آينده کشور.
جالب است که در دوره آقای احمدی‌نژاد در ابتدا برنامه پنجم توسعه کاملا کنار گذاشته شد و عملا سند چشم‌انداز ايران ۱۴۰۰ کنار گذاشته شد. خود آقای احمدی‌نژاد هم در طول شش سال و خورده گذشته فقط سه مرتبه در مجمع تشخيص مصلحت نظام حضور پيدا کرد. اين نشان‌دهنده اين است که اين مجمع در واقع نقش و کارکرد چندانی ندارد. در عين حال آقای خامنه‌ای يک نهاد موازی برای مجمع ايجاد کرده. به نظر من نقش مجمع را در اتفاقاتی که می‌افتد در تصميم‌گيری‌ها و سياست‌گذاری‌ها کاملا کاهش داده. يک مجمعی است به يادگار مانده از دوره آقای خمينی. آقای خامنه‌ای نه می‌توانسته از اول کاملا مال خود کند و نه می‌توانسته کاملا آن را حذف کند در يکی دو دهه پس از مرگ آقای خمينی. اما می‌تواند اين نهادها را نا کارکرد کند. کاری که آقای خامنه‌ای کرده عينا اين بوده نقش را از اين نهادها بگيرد و خودش بر فراز اينها بايستد. نقشی هم که مجمع داشته از ابتدا که حل اختلاف کند بين شورای نگهبان و مجلس با تنگ‌تر شدن صافی شورای نگهبان در سه مجلس عملا نقشی برای مجمع نمانده. در طول سه سال گذشته آنچه من به ياد دارم فقط يکی دو مورد بوده که شايد به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجاع شده. اختلافی اصولا بين مجلس و شورای نگهبان نبوده است. عملا اين مجمع تعطيل شده است.

آقای درويش پور، شما اشاره کرديد به اهدافی که آقای خامنه‌ای با اين سياست در برابر مجمع در پيش دارد. با توجه به اين اهداف و اين ساختار شما چه آينده‌ای برای مجمع تشخيص مصلحت نظام می‌توانيد ترسيم کنيد؟
مهرداد درویش پور: مجمع تشخيص مصلحت نظام بلايی بر سرش رفت که اصلاح‌طلبان در صدد بودند بر سر آقای خامنه‌ای بياورند. يعنی بخشی از نظرات اصلاح‌طلبان اين بود که ولايت مطلقه را به يک ولايت مشروطه تبديل کنيم.
قدرت ولی فقيه را بکاهيم و به اين ترتيب جامعه را مثلا دمکراتيزه کنيم. حال اينکه روند  اتفاقات کاملا برعکس شد. يعنی ما با يک حکومت ولايی سر و کار پيدا کرديم که قدرت مطلقه ولی فقيه به گونه‌ای روزافزون افزايش پيدا کرد.
يکی از جلوه‌های افزايش قدرت ولی فقيه درست در کاهش قدرت مجمع تشخيص مصلحت نظام هست. بنابراين من با صحبت‌های دوستان کاملا موافقم که مجمع تشخيص مصلحت نظام کاملا جنبه نمادين پيدا کرده و قدرتش به نفع يک حکومت ولايی مطلقه کاهش پيدا کرده. به اين ترتيب می‌شود گفت اين مجمع در لحظه حاضر نقش نمادينش به مراتب بيشتر از آن چيزی است که مثلا در دوره گذشته بوده و قدرت واقعی اش بسيار کمتر. اما من فکر می‌کنم پراگماتيزم جمهوری اسلامی ايران را به هيچ وجه نبايد دست کم گرفت. همين پراگماتيزم درشيوه برخورد با آقای رفسنجانی در آخرين لحظات با آقای خاتمی در آخرين لحظه انتخابات اخير، خودش نشان‌دهنده اين است که محاسباتی را که شايد به يک معادله دورانديشانه تر است در نظر می‌گيرند.
به گمان من مجمع تشخيص مصلحت نظام اين طوری نيست که فقط يک کارکردی دارد که چون نمی‌شود از بين برد ولی فقيه به آن تمکين می‌کند و می‌گويد حالا حضور داشته باشد. من بر عکس فکر می‌کنم مجمع تشخيص مصلحت نظام اين خاصيت را برای رهبری دارد که اگر فردا ناگزير از عقب‌نشينی شود مثلا در زمينه هسته‌ای، مثلا در رابطه با چالش‌هايی که در داخل کشور با آنها روبرو شود بايد اينجا يک نيروی ديگری باشد برای اين که رهبری ظاهرا خودش عقب‌نشينی نکند نيروی ديگری باشد که بتواند به عنوان ارگانی که از قبل نامش رويش است «مجمع تشخيص مصلحت نظام» است مداخله‌گری کند و راه‌حل‌های ديگری را برای حفظ نظام و پيشبرد آن دنبال کند.
بنابراين من فکر می‌کنم ضمن اينکه امروز نقش مجمع تشخيص مصلحت نظام بسيار تضعيف شده و جنبه سمبليک و نمادين دارد ولی همانطور که اشاره کردم در صورت لزوم و بروز بحران‌های جدی که بتواند نظام را با تهديدات جدی روبرو کند اين امکان وجود دارد که نوعی مانور صورت گيرد و آن موقع نقش مجمع تشخيص مصلحت نظام افزايش پيدا کند که نوعی از کارکردی است که ظاهرا بدون اينکه رهبری عقب‌نشينی کرده اين مجمع به وظايفش دارد عمل می‌کند و با راه‌حل‌هايی بينابينی سعی کنند که جلوی آسيب‌پذيری هرچه بيشتر نظام گرفته شود. بنابراين من فکر نمی‌کنم.

يعنی يک سپر ذخيره باشد...
دقيقا به عنوان يک سپر ذخيره از مجمع تشخيص مصلحت نظام فکر می‌کنم استفاده می‌شود و کل اين آرايش را هم اساسا در همين راستا می‌فهمم و می‌بينم.

 

ماموران پلیس
بعضی گزارش‌ها حاکی از آن است که پلیس فرانسه مظنون به قتل هفت نفر، از جمله سه دانش‌آموز و یک روحانی یهودی را در شهر تولوز در جنوب فرانسه دستگیر کرده است.
ماموران پلیس فرانسه ساختمان محل حضور این مظنون را از ساعت ها پیش محاصره کرده بودند.
گزارش شده بود که مراسم تدفین تعدادی از قربانیان در اسرائیل برگزار می شود.
در ساعات اولیه بامداد چهارشنبه، ۲ فروردین (۲۱ مارس)، گزارش شد که ماموران مسلح پلیس فرانسه خانه ای را در حومه شمال شهر تولوز به محاصره درآورده اند که گفته می شود محل اختفای مرد مسلحی است که در تیراندازی و قتل سه دانش آموز و یک روحانی یهودی و همچنین سه عضو ارتش فرانسه طی دو هفته اخیر دست داشته است.
به گفته پلیس فرانسه، این مرد مسلح محمد مراح، بیست و چهارساله و الجزایری تبار است و دو تن از برادران و خواهران او بازداشت شده اند.
خانه ای که در محاصره پلیس قرار دارد در حومه شهر و در فاصله چند کیلومتری مدرسه ای واقع شده است که روز دوشنبه این هفته هدف حمله مسلحانه قرار گرفت و چهار کشته برجای گذاشت.
پیشتر نیز سه نظامی فرانسوی در حمله یک مرد مسلح موتور سوار در منطقه ای در نزدیکی تولوز کشته شده بودند و پلیس معتقد بود که همه این حملات توسط یک نفر یا افراد مرتبط با هم صورت گرفته است.
به گفته کلود گیان، وزیر کشور فرانسه که در محل عملیات بامداد چهارشنبه پلیس حضور داشته، فرد محاصره شده یک مرد بیست و چهار ساله مسلمان ساکن تولوز است که با گروه های "اسلامگرای جهادی" ارتباط دارد.
ماموران پلیس پیشتر برادر این فرد را دستگیر کرده اند و مادر او نیز به درخواست پلیس در محل حضور یافته و می کوشد فرزند خود را قانع کند خود را تسلیم نیروهای پلیس کند.
در آخرین گزارش های رسیده آمده است که فرد مظنون از پشت در مشغول گفتگو با ماموران است اما هنوز خود را تسلیم نکرده هر چند گزارش های دیگری حاکی از تیراندازی متقابل در محل است.
در لحظات اولیه پس از آغاز عملیات بامداد چهارشنبه، ماموران توانستند وارد ساختمان مورد نظر شوند اما پس از تیراندازی فرد مظنون، وادار به عقب نشینی شدند و در اطراف ساختمان موضع گرفتند.
گفته می شود که در تیراندازی به سوی ماموران پلیس، یکی از آنان از ناحیه زانو به ضرب گلوله زخمی شده هر چند برخی گزارش ها از زخمی شدن دو مامور حکایت دارد.
مدرسه محل تیراندازی
خبرگزاری رویترز به نقل از وزیر کشور فرانسه گفته است که فرد مظنون خود را از مجاهدین وابسته به شبکه القاعده معرفی کرده و گفته است که دانش آموزان یهودی فرانسه را به تلافی ستم بر کودکان فلسطینی به قتل رسانده و هدف او از حمله به نظامیان فرانسوی هم انتقام جویی از دخالت خارجی بوده است.
ساعاتی قبل از آغاز عملیات محاصره ساختمان محل حضور مظنون به تیراندازی های اخیر، پلیس فرانسه اعلام کرد که فردی را در ارتباط با این حادثه بازداشت کرده است که احتمالا منظور، برادر فرد مظنون بوده است.
وزیر خارجه فرانسه گفته است که برادر فرد مظنون شهروند فرانسه و ساکن تولوز است و براساس برخی گزارش ها، مسلمان و در اصل از شمال آفریقاست.

تدفین قربانیان در اسرائیل

همزمان با انتشار خبر عملیات پلیس برای بازداشت مظنون به تبراندازی های اخیر تولوز، منابع خبری گزارش کردند که تابوت های حامل اجساد سه دانش آموز و یک روحانی یهودی که در حمله روز دوشنبه به مدرسه یهودیان در نزدیک تولوز کشته شدند به اسرائیل انتقال یافته است.
این افراد دارای تابعیت دوگانه اسرائیلی و فرانسوی بوده اند.
در حمله روز دوشنبه این هفته، یک مرد موتور سوار به سوی افراد حاضر در این مدرسه تیراندازی کرد که در نتیجه آن، سه دانش آموز خردسال و یک روحانی یهودی کشته شدند.
کشته شدگان این حادثه عبارت بودند از خاخام جواناتان سندلر، سی ساله، و دو فرزند چهار و پنج ساله او و دختر هفت ساله مدیر مدرسه.
انتقال تابوت
در مراسم انتقال تابوت های حامل اجساد قربانیان حمله روز دوشنبه به اسرائیل، آلن ژوپه، وزیر امور خارجه فرانسه، و دنی آیلون، معاون وزارت خارجه اسرائیل از جمله کسانی بودند که در فرودگاه بن گوریون در نزدیک تل آویو حضور داشتند.
اجساد قربانیان به بیت المقدس انتقال می یابد و پس از اجرای مراسم مذهبی در آن شهر، به خاک سپرده خواهد شد.
به گفته پلیس فرانسه، نحوه حمله مسلحانه به دانش آموزان این مدرسه به تیراندازی و قتل سه نظامی فرانسوی در روزهای پیش از آن شباهت داشت و در تمامی این عملیات، از یک اسلحه استفاده شده است.
هفته پیش، سه نظامی فرانسوی در یکی از شهرهای نزدیک تولوز هدف حمله مسلحانه یک مرد موتور سوار قرار گرفتند و کشته شدند.
هر سه نفری که در حمله هفته گذشته به قتل رسیدند از تبار اهالی شمال آفریقا بودند.
حملات اخیر در حالی صورت می گیرد که تا پنج هفته دیگر، انتخابات ریاست جمهوری فرانسه برگزار می شود و مهاجرت و به خصوص مهاجران مسلمان به فرانسه یکی از موضوعات مهم درمبارزات انتخاباتی بوده است.
نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری و یکی از نامزدهای این انتخابات، می کوشد با اطمینان بخشیدن به رای دهندگان راستگرا در مورد تلاش در حفظ هویت فرهنگی فرانسه، نظر مساعد آنان را به خود جلب کند.
در مقابل، مارین له پن، سیاستمدار راستگرا و دیگر نامزد این انتخابات، موضوع مهاجرت و به خصوص شرایط فرهنگی مهاجران مسلمان را، که بسیاری از آنان در اصل از کشورهای شمال آفریقا هستند، به عنوان تهدیدی علیه فرهنگ و جامعه فرانسوی مورد تاکید قرار داده است.
همچنین، در واکنش به اظهارات فرد مظنون در ارتباط دادن اقدامات خود به مساله فلسطین، نخست وزیر تشکیلات خودگردان گفته است که "جنایتکاران نباید از نام فلسطین برای توجیه اقدامات خود بهره برداری کنند."

 

 

ایرینا بوکووا، مدیر کل یونسکو در پیامی به مناسبت روز جهانی شعر، رد و بدل شدن پیام‌های کوتاه شاعرانه در شبکه های اجتماعی را عاملی در "دمیدن جانی تازه به بدن شعر" دانسته است.
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد - یونسکو - از ۱۲ سال پیش روز ۲۱ مارس (دوم فروردین) را روز جهانی شعر نامگذاری کرده است.
خانم بوکووا در پیام خود شعر را یکی از متعالی ترین شکل‌های بیان فرهنگی و زبانی و بخشی جدانشدنی از هویت انسان ها توصیف کرده و گفته است که تبادل شعر و کلام منظوم از طریق شبکه های اجتماعی به ما کمک می‌کند تعامل بیشتری با جهان پیدا کنیم.
مدیرکل یونسکو از سازمان های وابسته به این سازمان و علاقمندان به شعر خواسته است در روز جهانی شعر، با برگزاری مراسم مختلف، در زنده نگه داشتن روح سرزنده و پرشور شعر کوشش کنند تا نشان دهند چگونه شعر می تواند به نزدیک شدن انسان ها به یکدیگر کمک کند.
یونسکو هدف از نامگذاری این روز را حمایت از تنوع زبانی به کمک بیان‌های شاعرانه و ارائه فرصتی برای شنیده ‌شدن شعرهایی به زبان‌های در معرض انقراض عنوان کرده است.

 

 

گروگان زن بریتانیایی در سومالی آزاد شد

جودیت تبات، زن بریتانیایی که در کنیا ربوده شده و به مدت شش ماه را در اسارت گروگانگیر ها در سومالی به سر برده بود آزاد شده و قرار است روز چهارشنبه، ۲ فروردین (۲۱ مارس) به نایروبی، پایتخت کنیا، منتقل شود.
گروگانگیرها این شهروند بریتانیایی را در برابر دریافت باج آزاد کرده اند.
خانم تبات و همسرش برای گذراندن تعطیلات به منطقه ای دور افتاده در سواحل شمالی کنیا رفته بودند که هدف حمله گروگانگیرها قرار گرفتند و آقای تبات در این حمله کشته شد.
خبرنگار بی بی سی می گوید یک شرکت خدمات امنیتی خصوصی از طرف خانواده خانم تبات وارد عمل شد و توانست مقدمات آزادی او را فراهم کند.

 

دولت برمه از آمریکا و اتحادیه اروپا خواسته است تا ناظرانی را برای نظارت بر انتخابات میان‌دوره‌ای این کشور که قرار است ماه آینده برگزار شود، اعزام کنند.
سفارت آمریکا در رانگون، این دعوت را تائید کرده و آن را قدمی "دلگرم کننده" خوانده است.
دولت مورد حمایت نظامیان در برمه دست به اصلاحاتی زده و امیدوار است که از این طریق به تحریم های وضع شده علیه این کشور توسط غرب پایان دهد.
آ‌سه‌آن (اتحادیه ملل آسیای جنوب شرقی) نیز اعلام کرده که دولت برمه از این سازمان دعوت کرده تا ۲۳ ناظر برای این انتخابات به برمه اعزام کند.
آنگ سن سوچی، رهبر مخالفان طرفدار دموکراسی برمه نیز کاندیدای این انتخابات است.

 

معاون نخست وزیر لیبی پس از ملاقات با رئیس جمهوری موریتانی گفته است که دولت موریتانی با استرداد عبدالله السنوسی، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت حکومت معمر قذافی و از خویشاوندان او که به موریتانی گریخته بود، موافقت کرده اما مقامات موریتانی گفته اند که هنوز در این مورد تصمیم نهایی اتخاذ نشده است.
عبدالله السنوسی، که از او با عنوان "دست راست قذافی" نام برده می شد و هفته گذشته در فرودگاه موریتانی دستگیر شد، به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت در جریان قیام اعتراضی مردم لیبی در سال گذشته تحت پیگرد دادگاه کیفری بین المللی و دستگاه قضایی لیبی است.
همچنین، برخی از منابع این مقام ارشد حکومت قذافی را با برخی اقدامات تروریستی حکومت قذافی در خارج از آن کشور مرتبط می دانند و از جمله دولت فرانسه خواستار محاکمه او در ارتباط با انفجار در یک هواپیما مسافربری فرانسوی در سال ۱۹۸۹ است که بیش از یکصد و هفتاد کشته برجای گذاشت.

 

افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی
وعده عربستان برای افزایش تولید نفت جهت مقابله با روند افزایش قیمت، باعث رفع نگرانی معامله‌گران در باره کمبود احتمالی عرضه این کالا نشده است.
در حالیکه پس از آنکه مقامات سعودی اعلام کردند که در نظر دارند برای مقابله با افزایش بهای نفت، تولید خود را کاهش دهند، بهای نفت در بازارهای جهانی در روز سه شنبه ۲ درصد کاهش یافت.
با اینهمه، با آغاز معاملات در بازارهای نفتی در صبح چهارشنبه (۲۱ مارس) بهای نفت خام برنت دریای شمال با ۳۱ سنت افزایش به ۱۲۴.۴۳ دلار برای هر بشکه رسید. نفت خام سبک در بورس نیویورک نیز با ۷۹ سنت افزایش به بهای ۱۰۶.۵۷ معامله شد.
دلیل افزایش قیمت نفت، ناآرامی‌های خاورمیانه و شمال آفریقا و تحریم‌های وضع شده علیه ایران به خاطر برنامه هسته‌ای این کشور عنوان شده است.
قیمت نفت در سال ۲۰۱۲ پانزده درصد افزایش یافته و اگرچه قیمت نفت در مقطع فعلی هنوز به زمان اوج خود در سال ۲۰۰۸ یعنی ۱۴۷ دلار نرسیده اما این افزایش قیمت ها در سطحی بوده که مایه نگرانی تحلیلگران و سیاستگذاران شده است.
کریستین لاگارد، رئیس صندوق بین المللی پول روز سه شنبه گفت که افزایش ناگهانی در قیمت نفت، تهدیدی برای ثبات اقتصاد جهانی است.
بسیاری از کشورها نگران آن هستند که با افزایش قیمت نفت، هزینه داد و ستد، تولید محصول و حمل و نقل آن در جهان افزایش یابد.
روز سه شنبه، علی نعیمی، وزیر نفت عربستان با هدف مقابله با نگرانی در زمینه افزایش سریع قیمت نفت گفت که کشورش در صورتی که وضعیت بازار ایجاب کند، تولید نفت خود را افزایش خواهد داد.
آقای نعیمی گفت: "ماموریت من این است که این پیام را برسانم که در بازار، کمبود نفت ایجاد نخواهد شد و ما آماده و مایل هستیم که نفت بیشتری را وارد بازار کنیم."
عربستان سعودی، بزرگ ترین تولیدکننده نفت خام دنیا است و در حال حاضر روزانه ۹.۹ میلیون بشکه در روز تولید می کند.
وزیر نفت این کشور گفته است که عربستان آماده است تا در صورت نیاز، روزانه ۱۲.۵ میلیون بشکه نفت به باراز عرضه کند.

 

سازمان عفو بین الملل با "غیر عادلانه" خواندن حکم ۶ سال حبس نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، از دولت ایران خواسته است که این حکم را لغو کند.
دادگاه انقلاب، خانم محمدی را به اتهام "تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" و "اجماع و تبانی علیه امنیت ملی" به ۱۱ سال زندان محکوم کرده بود، که این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۶ سال کاهش پیدا کرد.
سازمان عفو بین الملل در بیانیه خود که روز ۲۰ مارس، اول فروردین منتشر شده است این حکم را "غیرعادلانه" توصیف کرده و گفته است که اگر خانم محمدی برای گذراندن این محکومیت به زندان برود، یک زندانی سیاسی خواهد بود.
در این بیانیه آمده است که خانم محمدی در سال‌های اخیر به خاطر فعالیت‌هایش در زمینه حقوق بشر جوایز متعددی دریافت کرده است اما دولت ایران اجازه خروج از این کشور را به او نداده است.
عفو بین الملل در این بیانیه با اشاره به "انحلال اجباری"کانون مدافعان حقوق بشر توسط دولت ایران از مقامات این کشور خواسته است که به مدافعان حقوق بشر اجازه دهند که بدون ترس از تعقیب قضایی و آزار و اذیت فعالیت کنند.
کانون مدافعان حقوق بشر ایران را شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل به همراه تعدای از وکلای دادگستری تاسیس کرد و اعضای این کانون طی سال‌های اخیر دفاع از متهمان پرونده های سیاسی را به عهده داشته اند.
دولت ایران در سال‌های اخیر اعضای این کانون را به شدت تحت فشار گذاشته و تعدادی از اعضای آن را که از وکلای سرشناس ایران هستند، بازداشت کرده است.
در این بیانیه همچنین از نامشخص بودن نتیجه دادگاه تجدید نظر محمد علی دادخواه وکیل دادگستری و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر که بنابر حکم دادگاه اولیه به ده سال زندان و ده سال محرومیت از تدریس در دانشگاه محکوم شده بود، انتقاد شده است.
عفو بین الملل در این بیانیه همچنین از عبدالفتاح سلطانی، محمد سیف زاده و نسرین ستوده، از دیگر وکلای موسس کانون مدافعان حقوق بشر در ایران نام برده است که هم اکنون در زندان به سر می‌برند.

 

پلیس افغانستان
مقامات محلی در ولایت نورستان در شرق افغانستان تایید کرده اند که صدها نفر از ماموران پلیس این ولایت، ظرف حدود پنج ماه اخیر حقوق ماهیانه خود را دریافت نکرده اند.
علت اصلی عدم پرداخت حقوق این ماموران پلیس هنوز معلوم نیست و مقامات افغان گفته اند که این موضوع را بررسی می کنند.
شماری از ماموران پلیس که حقوق خود را دریافت نکرده اند، به بی بی سی گفته اند که در شرایط دشوار اقتصادی به سر می برند و در تامین معاش خود با مشکل مواجه هستند.
در حالیکه برخی از مناطق نورستان با خطر نفوذ گروه طالبان روبروست، برخی از ماموران پلیس می گویند که در صورت پرداخت نشدن حقوق ماهیانه خود، مجبور به ترک وظیفه خواهند شد.
این مسئله باعث افزایش نگرانی در مورد اوضاع امنیتی نورستان شده است.
'قرض گرفته ایم، پول نداریم'
آنگونه که مقامات افغان می گویند، تعداد نفراتی که حقوق خود را در پنج ماه اخیر دریافت نکرده اند، حدود پنجصد نفر از اعضای واحد واکنش سریع ولایت نورستان هستند.
عبدالبصیر، از اعضای این واحد به بی بی سی گفت: "تا حالا چهار - پنج ماه است که به پلیس حقوق داده نشده است. اینجا ما سر و صدا راه انداختیم، اما (مقامات) بهانه می کنند و می گویند که شماری از ماموران در نورستان اضافه بست هستند و یا منفک شده اند. ما در وضعیت بسیار بد اقتصادی قرار داریم."

رامین انوری، بی بی سی

دولت افغانستان امیدوار است که تمامی مسئولیت های امنیتی را تا سال ۲۰۱۴ از ناتو به نیروهای افغان منتقل کند.
موفقیت این برنامه، اگر از یک سو به آمادگی کامل نیروهای امنیتی از لحاظ امکانات، اسلحه و تجهیزات وابسته است، از سوی دیگر، نیاز است تا ماموران امنیتی انگیزه لازم برای پیشبرد مسئولیت بزرگ تامین امنیت افغانستان را به تنهایی داشته باشند.
تا سال ۲۰۱۴ و انتقال کامل مسئولیت های امنیتی، زمان زیادی باقی نمانده است و حوادثی چون عدم پرداخت حقوق صدها نفر از پلیس در یکی از ولایات نا امن در شرق افغانستان، می تواند تاثیرات منفی خود را بر این روند داشته باشد
خوشحال، یکی دیگر از این ماموران پلیس می گوید که شماری از همقطاران او مجبور به ترک وظیفه شده اند و شماری دیگر به دلیل نداشتن پول برای کرایه راه، حتی روزهای تعطیل خود را هم در پاسگاه پلیس سپری می کنند.
او می گوید: "ما به این فکر شده ایم که به اتفاق هم، سلاح خود را گذاشته و به خانه های خود برویم. پلیس اینجا فقیر است. بسیار جای تاسف است که مسئولان متوجه پلیس نیستند. این پنج ماه است که برای پیشبرد زندگی خود از هر کسی قرض (وام) گرفته ایم و حالا حقوق نمی گیریم که دوباره پول آنها را بدهیم."
'پیگرد قانونی'
مسئولان ولایت نورستان، عدم پرداخت حقوق عده ای از ماموران پلیس را می پذیرند و تمیم نورستانی، والی نورستان می گوید که تاخیر در پرداخت حقوق این ماموران، به دلیل مشکلات فنی در ادارات دولتی بوده است.
آقای نورستانی همچنین می گوید که احتمالا مقاماتی که پیش از او در ولایت نورستان کار می کردند، در عدم پرداخت حقوق این ماموران مقصر هستند. او گفت که هیاتی را برای بررسی این مسئله تعیین کرده اند.
والی نورستان می گوید: "تنها حقوق یک واحد واکنش سریع پرداخت نشده، در بخش مالی مشکلی وجود داشته است. تنها به این واحد که حدود پنجصد نفر هستند حقوق داده نشده است، متباقی به تمام نیروهای پلیس پول شان پرداخت شده."
آقای نورستانی افزود: "هیاتی را تعیین کرده ایم و از آنها خواسته ایم که هر کسی که در این زمینه مسئول است، شناسایی شده و مورد پیگرد قرار گیرد، این پول پیدا خواهد شد."
مسئولان دولتی در نورستان، یکی از افرادی را که در این زمینه مقصر می دانند، شمس الرحمان زاهد نورستانی، فرمانده سابق پلیس نورستان است.
اما زاهد نورستانی به بی بی سی گفت که در زمان ماموریت او در نورستان، حقوق تمامی کارمندان امنیتی پرداخت شده است.
او گفت: "در زمان (فرماندهی) من، هیچ کسی شکایتی نداشت، تا حالا هم کسی در این مورد شکایت نکرده است. پولی را که برای حقوق ماموران پلیس در نظر گرفته شده، هیچ کسی به جیب خود زده نمی تواند."
با وجود این اتهامات، آنچه روشن است اینکه صدها مامور پلیس در نورستان در ماه های اخیر حقوق خود را دریافت نکرده اند و ادامه این وضعیت، می تواند تاثیرات منفی خود را بر اوضاع امنیتی نورستان برجا بگذارد.

 

سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه گفته "رهبری سوریه اشتباهات زیادی مرتکب شده است". بسیاری این گفته آقای لاوروف نشانه ای از سخت تر شدن موضوع روسیه نسبت به دمشق می دانند.
سرگئی لاوروف گفت رژیم بشار اسد از همان ابتدای امر زمانی که اعتراضات در این کشور مسالمت آمیز بود واکنشی غلط نشان داد.
آقای لاوروف در عین حال گفت مسکو آماده است از قطعنامه سازمان ملل متحد در حمایت از طرح صلح کوفی عنان حمایت کند.
این موضع گیری آقای لاوروف یک روز پس از آن صورت می گیرد که کرملین از سوریه خواست برای میسر شدن امداد رسانی به آسیب دیدگان در سوریه آتش بس اعلام کند.
همزمان دیده بان حقوق بشر، از سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر، گفته که برخی از مخالفان مسلح حکومت سوریه مرتکب نقض موازین حقوق بشر از جمله گروگانگیری، شکنجه و قتل شده اند.
این سازمان مدافع حقوق بشر افزوده است که مخالفان بشار اسد حق ندارند به تلافی عملیات خشونت آمیز حکومت سوریه علیه معترضان، دست به اقدام مشابه بزنند.
دیده بان حقوق بشر، که از جمله منتقدان اقدامات حکومت سوریه علیه معترضان در این کشور بوده، گفته است که گروه های مسلحی که مرتکب چنین اقداماتی می شوند ظاهرا با تشکل های شناخته شده مخالف دولت سوریه مرتبط نیستند و از شورای ملی سوریه - متشکل از شخصیت ها و گروه های مخالف حکومت - اطاعت نمی کنند.

ادامه تلاش ها

سرگئی لاوروف در یک مصاحبه رادیویی گفته رهبری سوریه از ابتدای امر به اعتراضات مسالمت آمیز اولیه این کشور پاسخی غلط داده است.
آقای لاوروف افزوده: "رهبری سوریه علیرغم وعده های متعدد در پاسخ به خواسته های ما، مرتکب اشتباهات فراوانی شده است. متاسفانه به همین دلیل این درگیری ها به وضعیت فعلی دچار شده."
با این همه در اظهاراتی که به عزم روسیه به چانه زنی بر سر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد سوریه تعبیر شده، سرگئی لاوروف، وزیرا خارجه روسیه در سخنانی در روز سه شنبه، ۱ فروردین (۲۰ مارس)، هشدارداد که قطعنامه مورد نظر شورای امنیت "نباید به معنای اولتیماتومی به دولت سوریه باشد."
اظهارات روز سه شنبه آقای لاوروف می تواند حاکی از آن باشد که دولت روسیه احتمالا شکیبایی خود را در قبال اقدامات بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه در برخورد با اعتراضات سیاسی این کشور از دست داده است.
روسیه و چین تاکنون دو بار با وتو کردن قطعنامه های سازمان ملل علیه سوریه، حمایت خود را از رژیم بشاراسد نشان داده اند.
اما روسیه در عین حال حمایت خود را از کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه ابزار کرده است.
آقای عنان اوایل ماه جاری دوبار به سوریه سفر کرد و پس از دیدار با بشار اسد، پیشنهادهایی را برای خاتمه دادن به خشونت سیاسی در این کشور ارائه داد.
تاکنون جزئیات پیشنهاد آقای عنان انتشار نیافته و آقای لاورف گفته زمان آن رسیده است تا این پیشنهادها علنی شود.
وزیر خارجه روسیه گفت:" شورای امنیت سازمان ملل باید از پیشنهادهای آقای عنان حمایت کند، البته نه به عنوان اولتیماتومی به دولت سوریه، بلکه به عنوان پایه و اساسی برای تداوم تلاش های آقای عنان که با هدف دستیابی به توافقی بین تمام گروههای سیاسی در سوریه صورت می گیرد؛ توافقی که دربرگیرنده تمامی مسائل اساسی مورد اختلاف از جمله کمک های بشردوستانه ، توقف خشونت ها از سوی تمامی گروهها، آغاز گفتگوهای سیاسی و دسترسی رسانه ها به این کشور باشد."

حمایت روسیه از طرح آتش بس

پیشتر وزارت امور خارجه روسیه در بیانیه ای اعلام کرد که با طرح کمیته بین المللی صلیب سرخ برای برقراری یک آتش بس دو ساعته در هر روز، به منظور کمک رسانی به مناطق آسیب دیده موافق است.
وزارت خارجه روسیه از دولت سوریه و گروههای مخالف در این کشور خواسته است تا "بدون تعلل" با این طرح موافقت کنند.
صلیب سرخ گفته بود برای خارج کردن مجروحان از مناطق درگیری نظامی و رساندن مواد غذایی و سایر تجهیزات پزشکی و درمانی به نیازمندان در این مناطق، هر روز لازم است دست کم به مدت دو ساعت وقفه ای در این درگیری ها برقرار شود.
این نهاد بین المللی تاکید کرده که در حال حاضر وضعیت انسانی در شهرهای حمص و ادلب وخیم است.
این دو شهر در هفته های اخیر هدف حملات گسترده نیروهای ارتش سوریه به محله های مسکونی بوده است که ظاهرا محل حضور مخالفان مسلح حکومت است.

 

کروبی و خانواده - عکس آرشیوی
مهدی کروبی پس از چهار ماه به مناسب حلول سال نو اجازه ملاقات با اعضای خانواده خود را یافت (عکس آرشیوی است)
اعضای خانواده مهدی کروبی پس از چهار ماه، اجازه ملاقات با او را یافته و گزارش رویدادهای داخلی و خارجی از جمله شرکت محمد خاتمی در انتخابات مجلس را به اطلاع او رسانده اند.
روز چهارشنبه، ۲ فروردین (۲۱ مارس)، سایت سحام نیوز، متعلق به حزب اعتماد ملی، گزارش کرد که اعضای خانواده مهدی کروبی، دبیرکل حزب و از رهبران مخالفان دولت در ایران، به مناسبت فرا رسیدن نوروز و سال نو شمسی در محل بازداشت خانگی آقای کروبی، با او دیدار کرده اند.
به گزارش سحام نیوز، محمد حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، در مطلبی با عنوان "ملاقات با پدر بعد از نزدیک به چهار ماه" در فیس بوک خود نوشته است که روز سه شنبه، اول فروردین، "به مناسبت تحویل سال نو، ساعت هشت و نیم صبح قبل از سال تحویل به همراه مادر، برادرانم و خانواده به خدمت پدرم در خانه ای که در آن در حصر هستند، رسیدیم."
به گفته محمد حسین کروبی، ملاقات خانواده مهدی کروبی با او حدود دوازده ساعت به طول انجامید.
فرزند مهدی کروبی گفته است که از چهار دیداری که با پدرش داشته، این اولین ملاقاتی بود که "بدون حضور فیزیکی ماموران اطلاعات" انجام گرفت.
محمد حسین کروبی گفته است که در طول این ملاقات، سلام دوستان از جمله محمد نوری زاد را به پدرش رسانده و مهدی کروبی هم سال نو را به همه ایرانیان تبریک گفته است.
در این گزارش آمده است که اعضای خانواده کروبی در این دیدار "خیلی از مسایل مطرح شده در این سه چهار ماه اخیر از جمله مشارکت پایین مردم دز انتخابات مجلس نهم و رای غیرمنتظره آقای خاتمی در انتخابات و نیز عکس العمل هایی را که در مورد حضور ایشان منعکس شده بود" به اطلاع او رساندند.
موسوی خاتمی و کروبی
در حالیکه بسیاری از فعالان و تشکل های اصلاح طلب جمهوری اسلامی انتخابات مجلس نهم را غیرمنصفانه و فاقد آزادی دانسته و از عدم شرکت در آن خبر داده بودند، محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق که پیشتر از فقدان شرایط لازم برای مشارکت در انتخابات سخن گفته بود، با حضور در یکی از حوزه های اخذ رای، در انتخابات شرکت کرد هرچند مشخص نیست به چه کسی رای داد.
اقدام آقای خاتمی انتقاد برخی از گروه ها و فعالان سیاسی را در پی آورد هر چند شماری از نزدیکان وی انتقاد از این اقدام را مردود دانستند.
محمد حسین کروبی در مورد واکنش پدرش نسبت به شرکت محمد خاتمی در انتخابات توضیحی نداده است.
در مورد سایر مسایلی که در این دیدار مطرح شد، محمد حسین کروبی به "وضعیت اقتصادی کشور در سال ۹۰ و سال آینده که با بحران های جدی روبرو خواهد گردید، و نیزتحولات منطقه به خصوص وقایع سوریه و برخی مسایل دیگر" و "مساله بی سابقه رفتار تحقیر آمیز دولت با مجلس" اشاره کرده است.
ظاهرا منظور از "رفتار تحقیرآمیز دولت با مجلس" اظهارات محمود احمدی نژاد در جریان سئوال گروهی از نمایندگان مجلس از اوست که برخی از نمایندگان آن را توهین به مجلس دانستند.

امید به 'موفقیت و پیروزی ملت'

براساس گزارش سحام نیوز، مهدی کروبی به اعضای خانواده خود گفت که از لحاظ روحی در شرایط خوبی است و افزود که با وجود اینکه "تنهایی مشکلات خاص خود را دارد، لیکن به دلیل اینکه به کارم، راهم و مسیری که در همراهی با مردم انتخاب کرده ام، ایمان دارم، احساس خستگی نمی کنم و هیچ موقع در زندکی به این اندازه از خداوند شاکر و شکرگزار وی نبوده ام."
آقای کروبی گفته است که "البته هرچه هزینه بیشتر داده شود، بعدها قدر این دستاورد را بیشتر خواهیم دانست و این هزینه ها باعث می شود همه ما سعی کنیم به حفظ آن."
وی ابراز امیدواری کرده است که "در آینده ای نزدیک شاهد موفقیت و پیروزی ملت و کشور باشیم."
موسوی و کروبی و همسرانشان
آقای کروبی نسبت به آینده فعالیت های سیاسی مخالفان هم ابراز اطمینان کرده و گفته است: "امیدکامل دارم به نتیجه دادن این حرکت و مسیر."
مهدی کروبی که، همراه به میرحسین موسوی، از رقبای انتخاباتی محمود احمدی نژاد در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری بود، نتیجه اعلام شده این انتخابات را مردود دانست و دولت را به تقلب گسترده انتخاباتی متهم کرد.
موضعگیری آقایان کروبی و موسوی علیه اعلام پیروزی چشمگیر محمود احمدی نژاد در انتخابات که مورد تایید و حمایت آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی هم قرار گرفت، خشم مقامات حکومتی را برانگیخت.
در بهمن ماه دو سال پیش، آقایان موسوی و کروبی درخواستی را برای صدور مجوز راهپیمایی در حمایت از حرکت اعتراضی مردم در چند کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تسلیم وزارت کشور کردند که با آن موافقت نشد.
با اینهمه، روز ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۸۹، تظاهراتی در حمایت از اعتراضات مردم تونس و مصر در تهران و چند نقطه دیگر برگزار و با برخورد خشونت آمیز ماموران امنیتی مواجه شد و چند روز بعد، آقایان موسوی و کروبی، همراه با همسرانشان، تحت بازداشت خانگی قرار گرفتند.
آقای موسوی و همسرش، زهرا رهنورد، همچنان همراه هم در حبس خانگی به سر می برند اما آقای کروبی چند ماه پیش به یک آپارتمان کوچک منتقل شد و ظاهرا به دلیل فضای محدود و حضور دایم ماموران امنیتی، همسرش امکان ادامه سکونت در این محل را نداشته است.
حدود چهار ماه پیش خانم کروبی گفت که همسرش در دیدار با او گفته است که حکومت در نظر دارد "انتخابات فرمایشی" برگزار کند و شرکت در چنین انتخاباتی را مردود دانسته و به گفته خانواده کروبی، در پی انتشار دیدگاه مهدی کروبی در مورد اننخابات مجلس نهم، ملاقات اعضای خانواده با او به مدت حدود چهار ماه قطع شد.
در پی انتخابات اخیر مجلس، نزدیکان میرحسین موسوی نیز گفتند که آقای موسوی و همسرش در انتخابات شرکت نکرده و رای نداده اند.

 

فابریس موامبا
لیام استیسی، فردی که در صفحه توئیتر خود به حمله قلبی فابریس موامبا، هافبک بولتون، واکنشی نژادپرستانه نشان داده بود، دستگیر و بازجویی شده است.
آقای استیسی، دانشجوی ۲۱ ساله دانشگاه سوانزی، دقایقی بعد از اینکه فابریس موامبا دچار ایست قلبی شد و در حالی که احتمال مرگش می‌رفت، نظرات توهین‌آمیز و نژادپرستانه‌ای در توئیتر خود منتشر کرد و در پاسخ به کسانی که به او اعتراض کردند نیز از کار خود دفاع کرد.
پس از اینکه تعدادی از کاربران توئیتر، از جمله استن کالیمور، بازیکن پیشین لیورپول، پلیس را از این مسأله آگاه کردند، پلیس لیام استیسی را دستگیر کرد.
آقای استیسی در بازجویی ابتدا گفت که حساب کاربری توئیتر او هک شده و نظرات داده شده متعلق به او نیست. اما بعدا اظهار داشت که به هنگام نوشتن این نظرات نژادپرستانه مست بوده است.
لیام استیسی
دادگاه با اعلام اینکه از سراسر بریتانیا شکایت‌هایی درباره نظرات توهین‌آمیز لیام استیسی دریافت کرده، گفته که او ممکن است زندانی شود.
لیام استیسی در دادگاه اظهار پشیمانی کرد و گفت: "من نژادپرست نیستم و دوستانی از فرهنگ‌های مختلف دارم. من مست بودم و نمی‌دانم چرا چنین چیزی را نوشتم".
آقای استیسی با قرار وثیقه آزاد شده و دادگاه به او اعلام کرده تا ۲۷ مارس آینده (روزی که حکم او اعلام خواهد شد) مجاز به استفاده از توئیتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی نیست.
فابریس موامبا، هافبک تیم بولتون، شنبه گذشته (۱۷ مارس) در حین بازی با تاتنهام در مرحله یک‌چهارم نهایی جام حذفی انگلستان دچار ایست قلبی شد و به بیمارستان انتقال پیدا کرد.
مطابق آخرین اخبار، بهبودی آشکاری در وضعیت موامبا روی داده و او توانسته دست و پایش را کمی تکان دهد، و کلماتی را هم به دو زبان انگلیسی و فرانسه به زبان آورده است.
خبر ایست قلبی فابریس موامبا انعکاس وسیعی در جامعه فوتبال و رسانه‌ها داشته و افراد بسیاری با او ابراز همدردی کرده اند.

 

آمریکا: ۱۱ کشور خرید نفت از ایران را به میزان قابل توجهی کاهش داده‌اند

هیلاری کلینتون
خانم کلینتون ابراز امیدواری کرده است که دیپلماسی به همراه افزایش فشار بر ایران بتواند این کشور را وادار کند که به الزامات بین المللی خود پایبند باشد.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا می‌گوید که یازده کشور جهان میزان خرید نفت خام از ایران را به مقدار قابل توجهی کاهش داده اند و در نتیجه، موسسات مالی مستقر در آنها مشمول تحریم‌های مصوب کنگره آمریکا نخواهند شد.
به گفته خانم کلینتون، این کشورها عبارتند از بلژیک، جمهوری چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، ژاپن، هلند، لهستان، اسپانیا و بریتانیا.
وزیر امور خارجه آمریکا در بیانیه ای که امروز سه شنبه اول فروردین (۲۰ مارس) منتشر کرد، نوشته است که اقدام این کشورها، با توجه به نیازشان به انرژی در این دوران دشوار در اقتصاد جهان، کار آسان نبوده است.
خانم کلینتون نوشته است که این کشورها مجبور بوده اند راهی برای جایگزین کردن خرید نفت از ایران بیابند، در حالی که برای تأمین انرژی مورد نیاز خود به آن متکی بوده اند.
او تصمیم اتحادیه اروپا برای توقف خرید نفت خام از ایران را نشانه ای از همراهی این اتحادیه خوانده و گفته است که این کار روشن کرده است که کشورهای اروپایی به لزوم پاسخگو کردن ایران در قبال تعهدات بین المللی اش پایبند هستند.
وزیر امور خارجه آمریکا همچنین با اشاره به چالش هایی که ژاپن در طول سال گذشته در زمینه انرژی و موارد دیگر با آنها روبرو بوده است، اقدام این کشور در کاهش قابل توجه خرید نفت خام از ایران را امری قابل توجه دانسته است.
خانم کلینتون نوشته است: "ما اقدام این کشورها را ستایش می کنیم و از سایر کشورهای وارد کننده نفت خام ایران می خواهیم که از آنها پیروی کنند".
او گفته است که دولت آمریکا در حال رهبری یک ائتلاف بین المللی بی سابقه برای وارد آوردن فشاری عظیم بر ایران است تا حکومت این کشور را به تغییر رفتار خود وادار کند.
خانم کلینتون ابراز امیدواری کرده است که دیپلماسی به همراه افزایش فشار بر ایران بتواند این کشور را وادار کند که به الزامات بین المللی خود پایبند باشد.
ایران قرار است به زودی در مورد برنامه اتمی خود با نمایندگان گروه ۱+۵، شامل پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان، مذاکره کند.
شورای امنیت تا کنون با صدور چند قطعنامه از ایران خواسته است تمام فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیوم را متوقف کند.
کشورهای غربی و اسرائیل ایران را متهم می کنند که به دنبال دستیابی به توانایی ساخت سلاح اتمی است.
این در حالی است که رهبر ایران امروز در سخنرانی نوروزی خود برای چندمین بار تأکید کرد که کشورش نه سلاح اتمی ساخته است و نه قصد ساختن آن را دارد.