۱۳۹۰ اسفند ۱, دوشنبه

روز دوشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

یحیی رحیم‌صفوی٬ مشاور علی خامنه‌ای:

خواهش می‌کنم مردم در انتخابات شرکت کنند

یحیی رحیم‌صفوی٬ مشاور علی خامنه‌ای از مردم ایران خواهش کرد در صورتی که صدای او را می‌شنوند در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کنند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا٬ آقای رحیم‌صفوی روز دوشنبه (اول اسفند) گفته است: «خواهشم از همه کسانی که صدای من را می‌شنوند این است که در انتخابات مجلس حضوری سرنوشت‌ساز داشته باشند.»
وی از مردم خواسته است: «انتخابات روز ۱۲ اسفند را جدی بگیرند و با حضور حداکثری خود همانند حماسه‌ای که در روز ۲۲ بهمن امسال خلق کردند٬ حماسه دیگری خلق کنند.»
روحانیون و نظامیان حاکم بر ایران در هفته‌های اخیر بار‌ها از مردم خواسته‌اند در انتخابات ۱۲ اسفند نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کنند.
این دوره از انتخابات یکی از حساسترین و مهم‌ترین انتخاباتی است که طی ۳۲ سال گذشته در جمهوری اسلامی بزگزار شده است.
فرماندهان سپاه پاسداران از دو ماه پیش ادعا کرده‌اند که نرخ مشارکت مردم در این دوره از انتخابات بیش از ۶۰ درصد است.
مقام‌های جمهوری اسلامی تلاش‌های گسترده‌ای برای دعوت از مردم به منظور شرکت در این دوره از انتخابات آغاز کرده‌اند که خواسته‌های رحیم صفوی یکی از این نوع تلاش‌ها است.




پرسش از نقش دولت در اختلال‌های اخیر اینترنتی

دسترسی به جی‌میل و باهو بار دیگر قطع شد


رسانه‌های محافظه‌کار با اعلام قطع مجدد دسترسی به سرویس‌های پست الکترونیکی جی‌میل و یاهو در ایران از مقام‌های مسئول خواستند در خصوص این اختلال‌ها توضیح دهند.
سایت «الف» نوشته از روز دوشنبه (اول اسفند) سرویس «جی‌میل و یاهو برای اکثر کاربران ایرانی کاملا کند یا بلااستفاده شده است.»
خدمات پست الکترونیک هفته گذشته نیز کند شده بود که مورد اعتراض کاربران و رسانه‌ها قرار گرفت٬ اما نه مسئولان مخابرات و نه مسئولان امنیتی پاسخی درباره مشکل ایجاد شده ارائه ندادند.
«الف» نوشته است: «ظاهرا کسانی که در قطع سرویس پست الکترونیک دست دارند از ابعاد وسیع ضد امنیتی و ناراضی سازی کارشان اطلاعی ندارند.»
سایت «خبرآنلاین» هم نوشته است: «دسترسی کاربران ایرانی باز هم به روی ایمیل‎‌ها محدود شد و طبق معمول مسئولان امر نیز پاسخگو نیستند.»
به نوشته این سایت «خدمات پست الکترونیک که تازه از وضع نامطلوب هفته گذشته کمی فاصله گرفته بود دوباره بدون اطلاع و در نظر گرفتن ارزشی برای کاربران محدود شده است.»
آن‌طور که «خبرآنلاین» گزارش کرده است: «پورت‌های VPN و همچنین پروتکل HTTPS بسته شده و استفاده از اینترنت با مشکلات متعددی روبرو شده است.»
سایت «تابناک» نیز نوشته است: «باز هم ای‌میل قطع شد؛ اصلا وقتی اینترنت ابزار جاسوسی باشد، طبیعی است که نیاز به جایگزین دارد و بناچار جایگزین هم تفاوت‌های بسیاری خواهد داشت.»
این سایت از مقام‌های مسئول پرسیده است: «براستی اگر این سرویس‌های اینترنتی سالم نیستند، چرا تا روز گذشته فعال بودند و اصلا چه دلیلی هست که دوباره تا چند دقیقه، ساعت و یا روز دیگر فعال شوند؟»
به نظر می‌رسد اختلال‌های گسترده در دسترسی ۳۰ میلیون کاربر ایرانی به اینترنت در دو هفته اخیر بی‌ارتباط با رقابت‌های سیاسی در آستانه برگزاری انتخابات ۱۲ اسفند مجلس نباشد.
تیم احمدی‌نژاد که دو قطبی احمدی‌نژاد‌ـ‌سپاه را جایگزین دوقطبی احمدی‌نژاد‌-هاشمی کرده است٬ قصد دارد با اختلال‌های گسترده در اینترنت٬ سپاه را مسئول آن معرفی کند.
سپاه پاسداران در حال حاضر بزرگ‌ترین سهام‌دار شرکت مخابرات ایران است و طی دو سال گذشته تلاش کرده تمام ارتباط‌های مخابراتی در ایران را در دست بگیرد.
تیم احمدی‌نژاد که برای نخستین‌بار در جریان نابسامانی بازار سکه و ارز از دوقطبی احمدی‌نژاد‌ـسپاه استفاده کرد و این نیروی نظامی را به طور تلویحی مسئول نابسامانی‌های بازار اعلام کرد٬ به نظر می‌رسد قصد دارد این‌بار سپاه را مسئول اختلال‌های اینترنتی معرفی کند.
در عین حال برخی کار‌شناسان فنی تلاش جمهوری اسلامی برای راه‌اندازی «شبکه ملی اینترنت» را هم یکی از عوامل اختلال‌های اخیر در اینترنت می‌دانند.






اسماعیل احمدی‌مقدم٬ فرمانده پلیس:

معتقدیم ارتباط اینترنتی با خارج باید در حد نیاز باشد


اسماعیل احمدی‌مقدم٬ فرمانده پلیس اعلام کرده که «پلیس سایبری» پس از شناسایی «هکر‌ها» و «مجرمین سایبری» از آنها استفاده‌ای «حداکثری» می‌کند و ارتباط اینترنتی با خارج باید به «اندازه نیاز» باشد.
به گزارش روز یک‌شنبه (۳۰ بهمن) خبرگزاری ایسنا٬ آقای احمدی‌مقدم طی سخنانی در «اختتامیه نخستین همایش دفاع سایبری» این مطلب را بیان کرده است.
وی از «هکر‌ها» و «مجرمین سایبری» شناسایی شده با عنوان یکی از منابع «پلیس سایبری» نام برده است.
این فرمانده پلیس همچنین گفته است: «معتقدیم اتصال به دنیا باید در حد ضرورت باشد، چرا باید در کشور از سرویس‌هایی مثل ایمیل استفاده کنیم که ایمیل باکس آن در کشورهایی مانند آمریکا باشد.»
احمدی مقدم با اشاره به تلاش ایران برای راه‌اندازی «شبکه ملی اطلاعات» گفته که این اقدام به منزله محروم کردن کاربران ایرانی از اینترنت نیست٬ اما «ارتباط با خارج باید در اندازه نیاز باشد.»
مقام‌های جمهوری اسلامی با وجود اعمال محدودیت‌های گسترده اینترنتی برای کاربران ایرانی تاکنون موفق نشده‌اند ارتباط و حضور کاربران در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی را قطع کنند.
آنها امیدوار هستند با راه‌اندازی «شبکه اینترنت ملی» بتوانند تمام فعالیت‌های کاربران اینترنت در ایران را زیر نظر خود بگیرند.
اسماعیل احمدی‌مقدم یکی از مقام‌هایی است که نگاه مثبتی به پدیده اینترنت و شبکه‌های اجتماعی ندارد و معتقد است موتور جستجوگر گوگل ابزار «جاسوسی» است.




گرانی از ایده «هر حوزه رای٬ یک عکس»

سایت محافظه‌کار «جهان‌نیوز» از ایده «هر حوزه رای‌گیری؛ یک عکس٬ یک عکاس» در نهمین دوره انتخابات مجلس ابزار نگرانی کرده است.
این سایت وابسته به علیرضا زاکانی٬ رئیس ستاد انتخاباتی «جبهه متحد اصول‌گرایان» بدون آنکه به نام این طرح اشاره کند٬ نوشته که «رسانه‌ها و سرویس‌های امنیتی بیگانه و ضدانقلاب در پیگیری خط کاهش حضور مردم در انتخابات مجلس، پروژه تبلیغاتی جدیدی را در دستور کار قرار داده‌اند.»
به نوشته این سایت «اخیرا به برخی از عکاسان داخلی ایمیل‌هایی ارسال کرده و از آنان خواسته شده تصاویری تهیه کنند که نشان دهنده عدم اقبال مردم به شرکت در انتخابات و کارگر افتادن پروژه تحریم باشد.»
«جهان‌نیوز» افزوده در این ایمیل‌ها از عکاسان و فعالان رسانه‌ای خواسته شده ۱۲ اسفند (روز رای‌گیری) «از شعبه‌های خلوت رای گیری یا حضور ماموران در شعبه‌ها» عکس تهیه کنند.
این سایت محافظه‌کار در ادامه از رسانه‌ها و به ویژه عکاسان «متعهد داخلی» خواسته که «هوشیار باشند و ناخواسته در دام سرویس‌های امنیتی و رسانه‌های بیگانه نیفتند.»
«جهان‌نیوز» همچنین از مقام‌های مسئول خواسته «در خنثی سازی توطئه‌های دشمن درباره انتخابات» دقت بیشتری داشته باشند.
هفته گذشته در فضای مجازی فارسی زبان طرحی با عنوان «هر حوزه انتخابیه؛ یک عکس و یک عکاس» مطرح شده که موضوع اصلی آن عکاسی از شعبه‌های اخذ رای در روز انتخابات است.
سایت «جهان‌نیوز» در شرایطی از اجرای این ایده ابراز نگرانی کرده که فرماندهان سپاه در هفته‌های اخیر بارها از مشارکت ۶۰ درصدی مردم در انتخابات نهم مجلس خبر داده‌اند.
در صورت درست بودن ادعای این فرماندهان٬ مقام‌های جمهوری اسلامی باید از اجرای چنین ایده‌هایی استقبال کنند٬ اما سایت «جهان‌نیوز» از این ایده و اجرای آن ابراز نگرانی کرده است.
انتخابات مجلس نهم قرار است روز ۱۲ اسفند در هزار حوزه و ۴۷ هزار شعبه برگزار شود.







محسن رضایی٬ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام:

برای پنج سال زندگی در شرایط تحریم آماده شویم

محسن رضایی٬ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید تحریم‌های پنج سال اخیر گسترده‌تر از زمان جنگ است و مردم باید خود را برای زندگی در شرایط تحریم به مدت پنج سال دیگر آماده کنند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا٬ آقای رضایی روز شنبه (۲۹ بهمن) در جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی گفته است: «تحریم‌ها تا پنج سال دیگر ادامه خواهد داشت، پس باید زندگی در شرایط تحریم را یاد بگیریم.»
وی افزوده که جمهوری اسلامی در حال حاضر «وارد دوره مهم و سرنوشت‌سازی به نام رویارویی سوم با غرب» شده که این رویارویی در واقع به ایران «تحمیل» شده است.
محسن رضایی چهارم بهمن ماه نیز از آغاز علنی «جنگ اقتصادی» آمریکا و ایران خبر داده و به مقام‌های جمهوری اسلامی توصیه کرده بود برای پیروزی در این جنگ باید مردم را به صحنه بیاورند.
محمود بهمنی٬ رئیس کل بانک مرکزی نیز ۳۰ آذر ماه امسال گفته بود: «باید جامعه را به نحوی اداره کنیم که بتوانیم دو سال خود را حفظ کنیم٬ گویا در شعب ابی‌طالب گرفتار شده‌ایم.»
اظهارات اخیر محسن رضایی در شرایطی مطرح می‌شود که علی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی ۱۹ دی ماه به صراحت اعلام کرد ایران نه‌ تنها در شرایط شعب ابی‌طالب» نیست٬ بلکه در شرایط «بدر و خیبر» است.
براساس روایات تاریخی٬ شعب ابی‌طالب محلی است که پیامبر اسلام و مسلمانان، سه سال در آنجا در محاصره اقتصادی- اجتماعی به سر می‌بردند٬ «تا آنجا که از گرسنگی بر شکم خود سنگ می‌بستند.»
مقایسه وضعیت اقتصادی ایران در پی تحریم‌های غرب با شعب ابی‌طلب از سوی بهمنی و تائید تلویحی این شرایط توسط رضایی نشان می‌دهد این تحریم‌ها برخلاف ادعای مقام‌های ایران تاثیر‌گذار بوده است.
آمریکا و غرب طی شش سال گذشته تحریم‌های گسترده‌ای علیه جمهوری اسلامی وضع کرده‌اند که از آثار و نتایج آن گزارشی رسمی منتشر نشده است.
مقام‌های جمهوری اسلامی با ادامه دادن به برنامه هسته‌ای خود می‌گویند تحریم‌های آمریکا و غرب بی‌تاثیر بوده و آن‌ها را در راهی که انتخاب کرده‌اند٬ مصمم‌تر کرده است.




آیا آمارهای ارائه شده در «تفسیر خبر» بررسی می‌شود؟

image
پیشاپیش بگویم که من با هیچ فردی در مجموعه صدای آمریکا مشکلی ندارم، و هر وقت دستم رسیده به دوستانم در آنجا تا حدی که توانسته‌ام کمک کرده‌ام، بی‌منت و کاملا دوستانه و داوطلبانه. چیزی که می‌خواهم بپرسم، اعتباری است که یک رسانه برای خودش قائل هست (یا نیست!). هیچ رسانه‌ای کامل نیست، اما در حد خودش باید برای اطلاع‌رسانی و انتقال واقعیت‌ها به مخاطبان بکوشد. امروز به طور تصادفی برنامه تفسیر خبر را دیدم. البته ضبط شده‌اش را. برایم جذاب بود ببینم دو نفر از فعالان محترم سیاسی دخیل در کنفرانس‌های لندن (دربسته) و پاریس (دربسته) و استکهلم (نسبتا در بسته) پس از از افتادن آب‌ها از آسیاب در باره وقایع روزهای اخیر چه می‌گویند. طبیعی است به عنوان یک ناظر مسائل ایران، نمی‌توانم بسیاری از سخنان بزرگواران را بپذیرم، اما به عنوان نظرهای شخصی‌شان به گفته‌های‌شان احترام می‌گذارم. ولی وقتی آقای محسن سازگارا در جایی گفتند که «سنجش افکار نشان می‌دهد که بیش از ۹۴/۵٪ مردم باوری به رژیم ندارند...معتقدند مشروعیت و لجتیمیسی حکومت کردن نداره و باید عوض بشه»، از خودم پرسیدم که این نظرسنجی می‌تواند بر چه اساسی باشد؟ کدام مرکز آمارگیری و تحقیقاتی‌‌ای توانسته چنین آماری بگیرد؟ کدام حکومت می‌تواند با مشروعیتی ۵/۵ درصدی دوام یابد؟ گفته‌های آقای سازگارا در پاسخ به سوال بیژن فرهودی پیرامون عدم استقبال مردمی از ۲۲ بهمن و تعداد کم شرکت کننده‌ها بود.
 سوال اینجاست که آیا بر اساس تعداد شرکت کنندگان در راه‌پیمایی می‌توان به میزان مشروعیت و یا عدم یک حکومت پی برد؟ میزان آرای ریخته شده به صندوق به چه معنایی است؟ فقط مسائل خانوادگی در شهرستان‌ها؟ اگر صدای آمریکا نتواند دلایل لازم برای آمار و ارقام ادعایی را از آقای سازگارا بگیرد؟ چاره چیست؟ آیا این نخستین بار است که چنین سخنانی با این اعتبار از این رسانه و از این برنامه پخش می‌شود؟ آیا اجرا کنندگان نظرسنجی‌ای که به چنین ارقامی دست یافته‌اند، معتبر هستند و می‌توانند به برنامه تفسیر خبر دعوت شوند و از آنها پرسید که بر چه مبنایی آمار گرفته‌اند؟ 
شنیدن چنین رقمی، یعنی ۹۴/۵٪ مرا یاد انتخابات ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ انداخت. به همان اندازه که آمار رفراندوم بله/نه سال ۵۸ برایم باور کردنی نیست، اطلاعاتی که به عنوان مخاطب از برنامه صدای آمریکا شنیده‌ام برایم دور از واقعیت جلوه می‌کند. چگونه ممکن است به چنین عدد و رقمی رسید؟ آخر چطور می‌شد باور کرد که حکومت پهلوی به هیچ عنوان طرفداری نداشته و ۹۸/۸٪ مردم خواهان جمهوری اسلامی بوده‌اند! 
اما اعتبار و به قول خارجی‌ها «کردیبیلیتی» یک فرد به کارهایی است که می‌کند و کرده و حرف‌هایی است که می‌زند و زده. به عبارت دیگر، گاهی وقت‌ها حرف نزدن می‌تواند اعتبار افراد را حفظ کند! البته نمی‌توان کسی را مجبور کرد که حرف نزند، اما تریبونی که فرد در اختیار دارد و از طریق آن بتوان اطلاعات و آماری را به مردم منتقل کرد که احتمالا واقعیت ندارد، مسوولیت رسانه را افزایش می‌دهد. قاعدتا صدای آمریکا دستور‌العمل‌هایی دارد. قطعا مجری برنامه باید بپرسد که مدعی، ادعایش را از کجا آورده؟ آقای سازگارا در ثانیه‌هایی بعد از ادعای اولیه خود، به سنجش افکار «قلابی» حکومتی اشاره می‌کند آن‌را نادرست می‌داند. ایشان می‌گوید به سختی ممکن است ۳۰در صد مردم (+ و - چند در صد) در انتخابات شرکت کنند.  آقای فرهودی مجری برنامه تنها می‌گوید: «در این باره بیشتر  صحبت خواهیم کرد آقای سازگارا» و چیز بیشتری نمی‌پرسد. آقای فرهودی نمی‌پرسند که چرا وقتی حکومت تنها ۵/۵٪ طرفدار دارد، چگونه می‌توان در باره حضور حداقل ۳۰٪ مردم در انتخابات سخن گفت؟
اما سوال بزرگ‌تر این است که در برنامه‌ای که معمولا باید دیدگاه‌های طرفین مختلف طرح و بررسی شود، چرا باید دو نفر که کاملا همراه و هم‌اندیشه سیاسی‌اند و عملا در یک پروژه سیاسی متحد هم هستند مهمانان دائمی برنامه باشند؟ آیا صدای آمریکا مطابق قواعد مورد توافق رسانه‌ای در ایالات متحده نباید تعادل ایجاد کند؟ مثلا دو نفر کارشناسی که دیدگاه‌هایی متفاوت دارند بیاورد و درمقابل این کارشناسان بگذارد تا از دل بحث‌ها، خیری هم به مخاطب برسد؟ فرض کنید مهمانان دائمی برنامه‌های تحلیلی سی‌ان‌ان فقط و فقط از یک حزب باشند و مستقل‌ها و گروه‌های رقیب جایی برای ارائه تحلیل نداشته باشند.
مجری محترم برنامه نیز به عنوان کسی که وظیفه‌ اداره برنامه را دارد، مساله کنفرانس «الجنادریه» و حضور آقای نوری‌زاده و سخنان وزیر اطلاعات را مطرح می‌کند. طبیعی است که از مهم‌ترین خبرهای روز است و چه کسی بهتر از جناب نوری‌زاده می‌توانند به ادعاهای رسانه‌های جمهوری اسلامی و وزیر اطلاعات پاسخ بدهند. اما سوال بزرگ‌تر اینجاست؛ به یاد ندارم که پس از ماجرای «الماس فریب» وقتی بنده و آقای مهرداد خوانساری مهمان برنامه «افق» صدای آمریکا بودیم، از آقای نوری‌زاده نیز برای بحث دراین باره دعوت شد تا به ادعاهای مطرح شده پاسخ بگویند؟ به هر شکل ایشان به عنوان کسی که به این رسانه مرتبط هستند می‌توانستند بر دانسته‌های مخاطبان بیافزایند.
به عنوان کسی که دلم می‌خواهد جمهوری اسلامی جایش را به یک حکومت کاملا دموکراتیک بدهد، نمی‌توانم با اطلاع‌رسانی خطی و غیر واقعی که نهایتا اسباب تفریح حاکمان نظام می‌شود موافق باشم.
خودنویس آمادگی کامل برای انتشار و البته بررسی پس از انتشار نظرسنجی مورد نظر آقای سازگارا را دارد. از کارشناسان هم برای بررسی دعوت می‌کند. همچنین فضای پاسخ به سوال هم کاملا در اختیار ایشان است.






رژیم پادشاهی مشروطه‌ی دمکراتیک اسلامی، شتر گاو پلنگ سیاسی ایران

image
مثل اینکه جدی جدی قراراست تمامی گروه‌های مخالفِ سید علی خامنه‌ای دست به دست هم بدهند و حکومتِ ولایت فقیه را سرنگون کرده و به جای آن یک رژیم دیگر- به انتخاب روشنفکران و فرهیختگان، ولی با رای مردم- به روی کار آورند. اما تاکنون این دست به دستِ هم دادن گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسیِ مخالف رژیم با مشکلاتی مواجه بوده که یکی از مهم‌ترین آنها، تعیین نوع حکومت آینده است. به طور طبیعی در این‌گونه مواقع هر کسی ساز خود را می‌زند.
مثل اینکه جدی جدی قراراست تمامی گروه‌های مخالفِ سید علی خامنه‌ای دست به دست هم بدهند و حکومتِ ولایت فقیه را سرنگون کرده و به جای آن یک رژیم دیگر- به انتخاب روشنفکران و فرهیخته گان، ولی با رای  مردم- به روی کار آورند.
اما تاکنون این دست به دستِ هم  دادن گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسیِ مخالف رژیم با مشکلاتی مواجه بوده که یکی از مهمترین آنها، تعیین نوع حکومت آینده است. به طور طبیعی  در این‌گونه مواقع هر کسی ساز خود را می‌زند.
درکوچه پس‌ کوچه‌های ایران که قدم بزنی ویا اگر مسافرِ اتوبوس و یا تاکسی باشی، مدام از مکالمات مردم که حکایت از نارضایتی آنها و مقایسه وضعیت فعلی ایران با قبل از انقلاب و دوران شاه دارد، مطلع خواهی شد. مکالماتی که معمولاً با یک « آه!» جگرسوز و یک «خدابیامرز» به پایان می‌رسند.
از طرفی همان‌گونه که مبرهن است و مطابق با اسناد و آمار رسمی، اکثریتِ مردم ایران مسلمانِ شیعه می‌باشند و فیلسوفان و جامعه شناسان الهی ما اعتقاد دارند این اکثریت تنها هم و غم‌شان رعایت و جاری شدن قوانین و مقررات اسلامی در تمامی شئونات زندگی و حتاخصوصی‌ترین مسائل آحادِ جامعه است و اصولا به همین دلیل بود که مردم ما، فریب خوشی و راحتی دنیوی در قبل از انقلاب را نخورده و با حماسه‌ای به یاد ماندنی بساط بی دینی، ظلم، جور و مهم‌تر از همه طاغوت را برچیدند؛ پس به هیچ‌وجه صلاح نیست این آرامشِ اخروی و الهی را به بهانه‌ی فساد و انحراف سیدعلی و دار و دسته‌اش از امت مسلمان ایران دریغ ورزیم.
البته درکنار این‌ها تعدادی روشنفکرِ دینی هم هستند که به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شوند، مگر آن‌که به طریقی گره خوردنِ بنیاد دین با حکومت را تضمین شده بیابند.
عده ای از روشن‌فکران خارج از کشور نیز هستند که اصرار دارند برای کلاس و پرستیژ ایران هم که شده  واژه‌ی « جمهوری» در عنوانِ رژیم آینده ضروری‌ست.
جمعی از هم‌وطنان در تبعید هم زیر بارِ گران حس نوستالوژیکِ دوران شاه و تحت تاثیر همان «آه» جگر سوز و «خدا بیامرز» البته در فضای مجازی، تنها راه آبادانی و بازگشت به وطن را حکومتِ سلطنتی و پادشاهی می‌دانند. این هم‌وطنان «آبادی» را بیش از «آزادی» می‌پسندند.
حالا بنا بر این شده که برای سرنگون کردن حکومت سید علی همه‌ی این نحله‌های فکری مذکور، متحد بشوند و جبهه‌ای قوی و یکپارچه ایجاد کنند اما کماکان مشکل تعین نام رژیم حکومتی آینده لاینحل مانده است.  البته نوع و محتوای حکومت چندان مهم نیست و می‌توان با آن کنار آمد ولی نام و عنوان آن بسیار با اهمیت است چرا که مسئله‌ی پوز زنی و کل-کل کردن است، اگر قرار باشد الان که به قول معروف هنوز " نه به دار است و نه به بار"، به دگراندیشان باج بدهیم چه تضمینی برای گرفتن سهم خود در حکومت آینده خواهیم داشت؟!
به هر حال ما ایرانی‌ها هیچ‌گاه کم نمی‌آوریم و برای این مشکل نیز راه حلی پیدا خواهیم کرد. یکی از هنرهایی که- مانند سایر هنرها- تنها در نزد ما ایرانیان یافت می‌شود و بس، هنرِ«‌ملغمه و معجون سازی» ست. ما می توانیم تکه‌هایی از هرچیزی که در جهان وجود دارد و یا ندارد را گرد هم آورده و با سرِانگشتانِ هنرمندِ خود و با تدبیرِ بی‌ شایبه‌مان چنان به هم متصل کنیم که جهانیان را به حیرت واداریم. یکی ازاین نوع ترکیبات «پیتزای قورمه سبزی» ست!( به یاد آرش سبحانی عزیز و گروه کیوسک).
 با استفاده از همین هنرِ ترکیبی، شاید بتوان عنوانی برای حکومت آینده دست و پا کرد؛ چیزی مانند: «پادشاهیِ مشروطه دمکراتیک اسلامی».
با استفاده از این عنوانِ فراگیر می‌توان همه‌ی مخالفانِ رژیم را بر سرمیز مذاکره نشاند، محل آن‌هم زیاد مهم نیست که استکهلم باشد یا لندن.
مورد دیگری نیز همان بحث پرچم ملی‌ست که می توان آن را هم بوسیله‌ی همین هنرِترکیبی حل کرد. به عنوان مثال،  می‌توان از پرچم سه رنگ ایران استفاده کرد که در میان آن شیر و خورشیدی با ابهت خود نمایی می کند ولی به جای شمشیر به دستان آن یک تسبیح خواهیم داد و بر سرش عمامه ای خواهیم گذاشت. مهم اتحادی‌ست که این« شیر و خورشید عمامه به سر» نماد آن خواهد بود.






روح‌الله زم: آقای خامنه‌ای! وای بر ما، وای بر شما

image
روح‌الله زم در سومین نامه سرگشاده‌اش به رهبری نظام می‌نویسد: «سربازجوی محترم که اکثر زندانیان سیاسی را بازجویی و مورد هتاکی قرار می داد و افراد بسیاری از او یاد می‌کنند اما او را نمی‌شناسند را من دیده‌ام... کله طاس او را به همراه جای مهر بر پیشانی و چشمان نیلی رویت نمودم. او کسی نبود جز برادر وزیر اطلاعات شما “حیدر مصلحی” که در دولت غاصب فعلی مشغول به کار است.»
متن کامل نامه سرگشاده روح‌الله زم  به آیت‌الله خاممنه‌ای، که به رسانه‌ها ارسال شده، به شرح زیر است:
 حمد و سپاس خداوند رحمان و رحیم را که قدرت درک به ما عنایت فرمود , سخن تملق از ما بگرفت و چشم بینایمان داد تا بر علیه ظلم ستم پیشگان و منحرفان از آرمانها و خواست های تاریخی ملت ایران قیام به زبان نماییم و آنچه مورد رضایت حق تعالی ست را بر گفتار جاری نماییم که همانا اینکار برایمان همان سپاس خداوندگار است برای عطا فرمودن چنین نعمت بزرگی بر ما
آقای خامنه‌ای
ما همانند سایر اطرافیان شما میتوانستیم زبان بر چاپلوسی و تعظیم شما برگیریم .از نعمات ” سایه گسترده سلطنت شما در ایران” برخوردار شویم ,از خوان گسترده بیت المال در اختیار شما استفاده کنیم و به مانند سایر ” کرکس های حاضر بر بالین محتضر انقلاب اسلامی ” ارتزاق نماییم ,خود و حسابهای دنیایی مان را فربه از حرام نماییم و در بجا آوردن سپاس شما هفته ای یکبار بگوییم
“آیت الله خامنه ای بهترین فرد برای جانشینی خدا بر روی زمین است و شما آخرین پیامبر و فرستاده خدا بر روی زمین هستید!”
اما دریغ که گفتارو وجدانمان بر چاپلوسی حضرت شما نچرخید و لحظه ای زبانمان آرام نگرفت و آواره غربت شدیم. چه بسا از ظلم شما و سپاهیان بی خبر از خدایتان در امان بمانیم.
کنون که زمان گفتار سوم من با شما گردیده ۲۲ بهمن امسال نیز پایان یافته و جمعی به ضرب و زور بخشنامه های حکومتی و برخورداری از مزایا و مواهب حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن در آن حاضر گردیدند و به گواه حاضران در راهپیمایی , امسال کم رونق ترین راهپیمایی سالهای اخیر انقلاب را شاهد بودیم که به مدد حقه های تدوین و تصویرصدا و سیمای میلی جمهوری اسلامی ایران “درهم فشرده و متکثر” به نظر می رسید.
خوبست نامه موسسه مالی اعتباری ایرانیان به تمامی کارمندان شعب خود و وعده یکروز پاداش برای شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال و حضور و غیاب کارمندان در خلال راهپیمایی را حتما بخوانید. نکات مفیدی عایدتان خواهد شد.
دفتر جنابعالی نیز به رویه سالیان پیشین , روز بعد از راهپیمایی بخاطر “حضور پرشور مردم فهیم و انقلابی ” تشکر نکرد و این سپاس را فردای ۲۵ بهمن ماه به مردم فهیم ایران ابلاغ نمود.
به گمان ما شما انتظارحضور مخالفین خود در تظاهرات سالگرد حصر غیر قانونی میر حسین موسوی و مهدی کروبی را می کشیدید و پس از آنکه برای هر یک از مخالفین خود در این تظاهرات ۲۰ چماقدار و تفنگدار گماشتید , پیام تشکر خود را ارسال کردید. اما به یک نکته مهم توجه نکردید.
نکته ای که دو سال است در تمامی تریبونهای حکومتی خود بر آن پافشاری می کنید و آن “مردن جنبش سبز مردم ایران” است. این گسیل عظیم نیرو در خیابانهای تهران و شهرستانها به ما نشان داد که جنبش اعتراضی مردم ایران به شدت زنده است و شما بسیار از حضور سبز و اعتراضی مردم ایران بر علیه دیکتاتوری خود هراسناکید و همچنان به قانون اساسی ایران پایبند نیستید و از آن حراست و پاسداری نمی نمایید.چرا که بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی که شما ملزم به پاسداری از آن هستید “تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است”.
اطمینان کافی و وافی دارم شما نیز به مانند شاه سابق ایران “صدای ملت ایران” را زمانی خواهید شنید که دیگر دیر شده است .چه آنکه او نیز به قانون اساسی مشروطه عمل ننمود و آن قانون را تبدیل به قانون اساسی مطلقه کرد و شما نیز بر صراط او استوار قدم هستید. اما یک فرق اساسی میان شاه فقید ایران و شاه فعلی ایران وجود دارد. آن فرق اینست که او برای آرام نمودن آتش خشم مردم ایران و جلوگیری از کشتار بیشتر مردم از ایران خارج شد و آینده سیاسی خود را به دست سرنوشت ملت ایران سپرد. اما شما تا ایران را مورد آماج دشمنان قرار ندهید و ایران را “ویران ” نکنید قصد واگذاری حکومت و “سپردن سرنوشت به دست ملت ایران” را ندارید. اگر تمایل دارید شما بچرخید تا ما نیز بچرخیم.حتما در آینده ای نزدیک صدای ملت ایران را خواهید شنید و ما به زودی انقلابی را که به شما امانت دادیم را از شما پس خواهیم گرفت و سرنوشت خود و شما را تعیین خواهیم کرد.
جناب سید علی خامنه ای
در نماز جمعه ۱۴ بهمن ماه گذشته منتظر راهگشایی تازه شما برای خروج از انسداد سیاسی حاکم بر ایران و تحریمهای کمر شکن بودیم. اما پس از آن خطبه به نتیجه قطعی رسیدیم که قانون اساسی فعلی با ساختار فاسد حکومتی در ایران تامین کننده منافع ملی و عزت ایران نیست و یگانه راه نجات ملی ایران از غارت و ویرانی و تجزیه احتمالی دشمنان این سرزمین همانا “ترک گفتن شما از مسند رهبری بر ایران ” است.
چه اینکه در حکومت خود چنان دشمن تراشی نموده اید که حکومتهایی که با ملت ایران مشکل حادی نداشتند و در زمان ریاست جمهوری جناب خاتمی برای ایشان فرش قرمز پهن می کردند اکنون کمر به قتل ملت ایران بسته اند و اینها همگی از برکات رهبری فرزانه بنام سید علی حسینی خامنه ای است.
لطفا ترتیبی اتخاذ فرمایید تا ملت ایران دیگر از برکات رهبری داهیانه شما بهره مند نگردند.
قطعا در صورت انجام این لطف بزرگ , سایه جنگ و تورم دهشتناک از سر ملت ایران رخت بر بسته و سیستم حکومتی دیگری شایسته نام ایران و ایرانی جایگزین شما و حکومتتان می گردد.
نا گفته نگذاریم که اگر رهبری پیامبر گونه شما بر ملت ایران ادامه یابد در دهه های فجر آینده شعار “مرگ بر جهان” توسط حاضرین داده شده و شرکت ایرانسل که سهامدار عمده آن “مجتبی خامنه ای” فرزند خلف شماست شارژ صد درصد رایگان را به حاضرین در جمعیت اعطا می نماید
در خبر ها خواندم که:
آیت الله سیستانی در پاسخ به جناب مسیح مهاجری گفته است که “من در قضایای ایران دخالت نکرده و نخواهم کرد.قضایای ایران یک سر مهندس دارد و تمامی امور به روال خود در حال انجام است”.بسیار فکر کردم که این سر مهندس چه کسی میتواند باشد؟
نقش شما را در امور ایران بیشتر از نقش یک “مهندس” نیافتم و دریافتم سر مهندس اصلی به زعم من “انگلستان”است تا شما.برای بیان خود دلیل دارم. چه اینکه به خوبی “پروژه اندلسی سازی ایران” به دست شخص شخیص شما در حال اجراست و قطعا بسیاری از مردم ایران در حکومت احتمالی بعدی به پیوند دین و سیاست نظر مساعدی نخواهند داشت.
حتما نامه دکتر “مهدی خزعلی” را که به فرزند آیت الله العظمی منتظری نگاشته خوانده اید. نزدیک به ۴۰ روز است که در اعتصاب غذا به سر می برد و نزدیک است به مانند “شهید هدی صابر” بدست عمالان دژخیم شما به شهادت برسد.میدانم که او استخوانی ست بر لای زخم شما. قصد حتمی آنست که او را به شهادت برسانند تا شما از دست او خلاص شوید. به فضل الهی او زنده خواهد ماند و همچنان خاری خواهد بود در چشم دشمنان عزت و شرف ملت ایران
من قصد دارم همانگونه که وعده نمودم از شکنجه ها و روند اعتراف گیری در بند الف زندان پهناور اوین بواسطه اعمال شنیع ارتکابی بازجویان شما سخن بگویم. البته بسیاری از افراد هم نظر با بنده از روند عبث نامه نگاری با شما سخن می گویند و حکومت شما را غیر قابل اصلاح می دانند. اما من بنا دارم تا رسیدن به حصول نتیجه به شما نامه بنویسم تا قطعات پازل پیچیده حکومت تزویر شما بر مردم ایران کامل شود. شاید مورد رضای حق تعالی قرار گیرد .
من به همراه تعداد بسیاری از سیاسیون و افراد سرشناس درست چند روز پس از قرائت “خطبه خون شما ” در نماز جمعه تهران در سال ۱۳۸۸ بازداشت شدیم و به بند الف زندان اوین منتقل گردیدیم. دستگیری من در انتهای خیابان پیروزی تهران و طی یک قرار ملاقات تلفنی رخ داد و با کشیدن سلاح و محاصره خیابانی همراه بود. همانطور که بهزاد نبوی دستگیر شد و بسیاری دیگر. در اثنای انتقال به اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفتم در حالیکه چشم بند بر چشم و دستبند در دست داشتم مورد انواع توهین ها و فحاشی های ناموسی لایق دستگیر کنندگان و فرماندهانشان قرار گرفتم.
ماهها در سلول انفرادی نگهداری شدم و زیر زمین نمور زندان را از زیر چشم بند خود درک کردم. در حالیکه دو دستم با دستبند به میله های فلزی روی زمین بسته شده بود ساعتها در حالت خمیده در آن مکان نگهداری شدم تا اعترافات مورد نظر بازجویان را علیه پدرم, مهدی هاشمی رفسنجانی, غلامحسین کرباسچی, سید محمد خاتمی و مهدی کروبی از من اخذ کنند. روزهای زیادی از تابستان سال ۸۸ را در سلول ۱/۵ متری بند دو الف سپاه ظلم شما گذراندم. در حالیکه مداوم روزه داشتم و صدای نماز شب هم بندی هایم را از کانال کولر سلول می شنیدم.
مناجاتهای شبانه در آن شرایط تنها امید ما بود برای نظر کردن به وجه الله و گذر از ظلم سنگین شما. همانطور که “الا لعنت الله علی القوم الظالمین” نجوای زیر لبمان بود
سر بازجوی من فردی بود با لهجه شیرین اصفهانی که بوسیله پنج بازجوی زیر دست خود روند کارشناسی پرونده های دستگیر شدگان سیاسی را بر عهده داشت. این فرد بازجوی بسیاری از افراد است که ظلم مضاعفی به آنها رفته است. نام او را در اواسط همین نامه فاش خواهم کرد.
این فرد عامل اعترافات دروغ بسیاری از متهمان در “دادگاههای فرمایشی”برگزار شده آن زمان بود. او بسیار مرا تحت فشار قرار داد تا بر علیه دو شخص مطرح سیاسی اعترافات کذایی را انجام دهم.بازجویی در آن بند با دلهره و اضطراب و عدم درک گذر سریع زمان همراه است. چنانکه بسیاری از روزها از ساعت ۱۲ ظهر تا ۱۲ شب در اتاق بازجویی بودم و به گذر سریع زمان در روند بازجویی توجه نمی کردم. تک تک بازجویان من مسئولیتی نا همگون داشتند.
یکی به شدت کتک میزد.بطوریکه بارها از پشت سر با ضربات متعدد لگد به دیوار مقابل پرتاب میشدم.سهولت اینکار زمانی بیشتر میشود که من را مقابل دیوار با چشم بند می نشاندند.طبیعتا در این حالت رو به دیوار بودم و به محض اینکه جمله ای مطابق نظر بازجویان ادا و نوشته نمی شد از ناحیه پشت سر چندین نفر حمله کرده و مرا به زمین و دیوار پرتاب کرده و اینکار چندین بار در طول روز انجام میشد.
بازجوی دیگر فقط و فقط الفاظ رکیک و ناموسی را بکار میبرد. او لاغر بود و دراز. این دو مکمل یکدیگر بودند.
بازجوی بعدی مامور دادن برگه هایی بود که در آنها مطالب مربوطه را به کذا نوشته بود و من باید آنها را همانگونه که هست در برگه های بازجویی می نوشتم ومنقوش به اثر انگشت می کردم. اگر کلمه ای کم یا زیاد میشد آن دو نفر دیگر به شدت مرا مورد ضرب و شتم قرار می دادند.
بازجوی بعدی که هیکل گنده ای هم داشت مامور جریحه دار کردن عواطف و احساسات بود. او مدام دلتنگی تنها دخترم بخاطر دوری از من را یاداور میشد و اینکه در شنودهای تلفنی دخترم مدام گریه میکند و بهانه پدرش را می گیرد. او می گفت آنچه را که باید بگویی بگو تا ازاین مهلکه رهایی یابی و دخترت را ملاقات کنی. آخر از شما چه پنهان دختر من در زمان دستگیری ام هفت سال بیشتر نداشت و مسئولیت او را در نبود مادرش , من و خانواده ام بر عهده داشتیم.
بازجوی بعدی ام نیز همان فردی بود که پیشتر از او صحبت کردم. همانی که قسم “ناموس زهرا” تکه کلامش بود. همان که بارها شاهد بود مرا با زبان روزه کتک میزدند و له می کردند. همان که با هدایت و نظر او آن بازجوی سیه چرده هتاک لاغر اندام زشت سیرت و صورت بارها و بارها کتاب قران را به سمت من پرتاب می کرد و می گفت در زمان علی نیز خوارج قران بر نیزه کردند و تو یکی از آن خوارج هستی! و همان قران همراه مرا بارها به سر و صورتم پرتاب کرد و کوبید.
آن سربازجوی محترم که اکثر زندانیان سیاسی را بازجویی و مورد هتاکی قرار می داد و افراد بسیاری از او یاد میکنند اما او را نمی شناسند را من دیده ام. در روز آخر بازداشت مرا به اتاق او بردند. به صندلی چرخداری نشاندند .چشم بند از چشمان گشودند و من کله طاس او را به همراه جای مهر بر پیشانی و چشمان نیلی رویت نمودم. او کسی نبود جز برادر وزیر اطلاعات شما “حیدر مصلحی” که در دولت غاصب فعلی مشغول به کار است.
من نام او را نمی دانستم. اما توسط یکی از دوستان خود در اطلاعات سپاه پاسداران نامش برایم افشا شد و آن فرد که نام و رسمش محفوظ است او را به من معرفی نمود. او از من خواست که به محض آزاد شدن در کنار “مهدی هاشمی رفسنجانی “قرار بگیرم و او را تا لحظه دستگیری تنها نگذارم. به عبارت دیگر اینکه جاسوسی کنم!!! بارها و بارها همین شخص از من خواست که اطلاعات بعضا دروغی را که از وی داشتند از زبان من منتشر کنند و قرار بود مرا به همان دادگاه کذایی و فرمایشی حکومت به ریاست صلواتی برده و مطالبی را که از زبان حمزه کرمی بیان شد از زبان من منتشر نمایند. همچنین پس از آزادی سه بار مرا به زندان اوین احضار نمود و طی بازجوییهای چندین ساعته مجددا از من درخواست کرد تا مطلبی قریب به این مضمون بنویسم که “غلامحسین کرباسچی” را بارها در اماکن مختلف دیده ام که با سلاح تردد می کند تا او این نوشته و اقرار مرا به همراه امضاء و اثر انگشتم جلوی قاضی محمد زاده (قاضی ویژه مستقر در مجتمع مفاسد اقتصادی فعلی) و قاضی مخصوص بند حفاظت و اطلاعات سپاه در اوین در آن دوران بگذارد تا حکم دستگیری کرباسچی را بگیرند و او را به اوین بیاورند.قسم به خدای احد و واحد که در آن لحظه میعاد گاه قیامت را در برابر چشمان خود دیدم و از آن اعترافات سنگین و دروغ امتناع نمودم . چه اینکه تهدید به دستگیری مجدد و نگهداری طولانی مدت در انفرادی بند الف و شکنجه نیز شدم. اما شرافت و وجدانم را در آن لحظات هجوم سهمگین بر زیر پای ننهادم
جناب آقای خامنه ای
بارها در زمان بازجوییهای مکرر و طولانی مدت خود صدای آه و ناله و فغان ناشی از ضرب و شتم زندانیان را شنیدم. در یک مورد که در اتاق جنبی بازجویی خودم روی داد فرد مضروب را از صدای ناله اش شناختم. سر بازجوی من (مصلحی)به همراه دو نفر دیگر مشغول (کارشناسی) بازجویی از من بود که فردی وارد شد و قضیه ای را زیر گوش او زمزمه نمود. مرا با تعداد زیادی سوال و یکصد برگه بازجویی تنها گذاردند و به اتاق کناری ام رفتند.
من صدای پنج نفر را شنیدم که فردی را به شدت کتک زدند که اعتراف کند به داشتن سلاح کمری.
آن فرد را شناختم و پس از بازگشت سر بازجو و تیم همراه از او تاییدیه نامش را گرفتنم و او با اکراه پاسخ داد.او کسی نبود جز عیسی فریدی. مدیر عامل صندوق بازنشستگی شرکت نفت در دولت اصلاحات. جهادگر سابق. فعال در دولتهای میر حسین موسوی هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی. جرمی که منجر به دستگیری او شد در اختیار نهادن دفترش در انتخابات ۸۴ به ستاد هاشمی بود. برای آن کار (جرم) دستگیر شد و زیر فشار سهمگین شکنجه های بازجویان مجبور به اعتراف برای در اختیار داشتن سلاح کمری شد و اکنون در حال گذران دوران طولانی حبس خود است.
حتما شما در جریان پروژه آن روزهای سپاه پاسداران برای دستگیر شدگان بودید؟ همانطور که برنامه ریزی کرده بودید قرار بود اینطور القاء شود که کسانی که جزو نزدیکان میر حسین موسوی, مهدی کروبی و هاشمی رفسنجانی بودند همگی قصد انجام کودتا و قیام مسلحانه بر علیه شما را داشتند و قرار بود هاشمی رفسنجانی و فرزندش “مهدی” در معرض اتهامی قرار گیرند که آن “تجهیز افراد به سلاح برای قیام علیه حکومت و شخص شما” بود.
تمامی روند اعتراف گیری نیز بر اساس ارتباط دستگیر شدگان با مجاهدین خلق, افراد سلطنت طلب و درنهایت هاشمی رفسنجانی و میر حسین موسوی بود و نامها نیز برای آنان فرقی نمی کرد. متاسفانه بسیاری به دام این توطئه شنیع شما و سپاهیان ظالم شما افتادند.
هرگز فراموش نمی کنم که در یکی از اوقات محدود هواخوری(ده دقیقه در صبح) با سعید ملک زاده صحبت کردم.
به زعم سربازجویم من باهوش ترین فرد و در عین حال زیرک ترین و به اصطلاح “شیطون ترین” زندانی حاضر در میان جمع زندانیان آن زمان بودم.
با همان زیرکی ام با او سخن گفتم. همانطور که می دانید حکم اعدام او اکنون به اجرای احکام فرستاده شده و در انتظار اعدام است. ریش هایش سفید شده بود. تحت شدید ترین فشارها برای اعتراف به بازجویی بود. خود را بنام سعید به من معرفی کرد. در مردادماه ۸۸ در گرمای سوزان و روزهای طولانی سال پانزدهمین ماه انفرادی خود را در بند الف سپاه ظالم شما می گذرانید و به من گفت تحت شدید ترین فشارها و انواع شکنجه ها برای اقرار به جاسوسی است.
او همچنان پر روحیه در زمان هواخوری به نرمش و ورزش می پرداخت. می دوید و سعی به بازسازی روحیه خود داشت.اما اکنون عکسش را در سایتهای مختلف میبینم که بالاخره به آنچه می خواستند اعتراف کرد و به اعدام محکوم شد.
خدا قسمتتان کند که دو سال در انفرادی بمانید تا به گناه ناکرده خود نیز اعتراف کنید.
فردی را می شناسم که در زمان ورود به زندان بالای صدوچهل کیلوگرم وزن داشت. نامش محفوظ است. چون اکنون در چنگال شما گرفتار است.
پس از آزادی برای پیگیری روند پرونده ام به دادگاه انقلاب رفتم.او را دیدم که با قامتی نحیف در برابرم ایستاده و مرا نظاره می کند. به او گفتم حاجی! چی شد؟ چرا اینقدر لاغر شدی؟چه بر سرت آورده اند؟ گفت روح الله؟ اگر تو را نیز به مانند من روزی یکبار در مقعدت شوک الکترونیکی وصل می کردند چیزی جز استخوان از تو نمی ماند. او در دوران شهید رجایی و میر حسین موسوی یکی از معتمدین آن بزرگواران بود. صدای مناجاتهای شبانه اش گوشم را هنوز نوازش میکند. ده ماه در سال در گرمای بالای پنجاه درجه یکی از شهرهای کشور روزه نگه می داشت.در سلولش مدام روزه بود. او همان کسی بود که بنا به نظر تمامی دوستان نزدیکش مرجع تقلیدی بنام علی خامنه ای داشت. تمامی دوستانش می دانستند که نزد او از علی خامنه ای باید با عبارت “آقا” استفاده کنند و اگر نمی کردند خشمگین می شد و آن فرد را بطرز وحشتناکی کتک می زد.
او در زندان سپاه فاسد شما شکنجه شد و گوشت تنش روزی یکبار بوسیله تماس شوک الکتریکی با مقعد ریخت و ۸۰ کیلو کاهش وزن پیدا کرد. نیز در این مقال نمی گویم که در دیدار ما سهم شما از بیان این مطالب چه بود که قدما گفته اند :”عاقلان را به اشاره
وای بر من.
وای بر ما.
وای بر شما.
وای بر همه .
شما همچنان رهبری دولت و حکومتی فاسد , خونریز, جنایتکار را بر عهده دارید . برای تمامی صفات واجد شرایط شما که نام بردم مصداق و نمونه های عینی را بر می شمارم که بر صحت مدعای من اطمینان حاصل کنید از جنایتهای سعید مرتضوی در زندان اوین, تعیین حکم زندانیان توسط بازجوها و ماشین امضاء بودن قضات, از هنگامه شهیدی, از شهیده ندا آقا سلطان, از سید مصطفی تاج زاده و …حرفهای ناگفته ای دارم که در مجال خود خواهم گفت.
ما را به پاسخگویی شما امیدی نیست.
اما این عدم پاسخگویی استدلالی منطقی و الهی برای بیان ناگفته ها نیست.
بسیار خوبست که شما بر پاسخگو نبودنتان اصرار دارید. چون نا گفته ها بیشتر و بیشتر بیان خواهد شد و همگان خواهند فهمید چه کلاه گشادی بر سر مردم ایران رفته است با چنین رهبر خردمند و فرزانه ای
(هر آیینه من آرزو مند لقای خدایم , و به پاداش نیک او در انتظار و امید , اما تاسفم از اینست که حکومت این امت بدست بی خردان و تبهکاران افتد و مال خدا را در بین خود دست بدست کنند و عباد حق را به بردگی گیرند و با شایستگان به جنگ بر خیزند و فاسدان را همدست خود نمایند)…نهج البلاغه نامه ۶۲




یک مقام امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار گذاشته شد

image
جابجای اخیر در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام وکنار رفتن یک مقام با سابقه امیتی در سکوت انجام شد. رحمت الله حافظی جانشین محسن تقوی، سرپرست معاونت اجرایی دبیرخانه مجمع شده است. محسن تقوی از مقام‌های سابق امنیتی نظام بود که در سال‌های اخیر در مجمع تشخیص مصلحت نظام کار می‌کرد.
به گزارش منابع خودنویس، کنار رفتن محسن تقوی که سابقه‌ای طولانی در بخش‌های امنیتی از جمله وزارت اطلاعات و سپاه داشته معلوم نیست.
رحمت‌الله حافظی جانشین تقوی شده است. وی به مدت چهار سال معاون وزیر بهداشت و درمان و دو سال نیز رییس سازمان تامین تامین اجتماعی بوده است.
از وظایف مدیر سابق، ارائه مشاوره‌هاي امنيتي، اطلاعاتي، بازرسی و حقوقي مقامات ذيصلاح مجمع و نیز ررسی صلاحیت حفاظتی مدیران، کارکنان و متقاضیان اشتغال در مجمع، همچنین سایر اشخاص حقیقی و یا حقوقی که به نحو موثری با مجمع مرتبطند بوده است.
گفته می‌شود که محسن تقوی از مدیران ارشد وزارت اطلاعات در دوران فلاحیان نیز بوده است. اطلاعات زیادی در باره این مقام امنیتی سابق در فضای مجازی موجود نیست.
با وجود تغییر فعلی، معلوم نیست حسین فریدون، برادر دکتر حسن روحانی که زیردست محسن تقوی بوده در همان معاونت اجرایی باقی خواهد ماند یا نه؟
بر اساس گفته منبع خودنویس، حسین فریدون رابطه خوبی با مهدی هاشمی رفسنجانی دارد و پیگیر برخی کارهای مهدی هاشمی در داخل کشور بوده است.



جنگ سرد خاورمیانه آغاز شد؛ ساخت اولین راکتور اتمی امارات

سهند خوانساری
image
پس از عربستان سعودی که گفته بود اگر ایران سلاح اتمی بسازد این کشور نیز کلاهک هسته‌ای می‌خرد، امارات متحده عربی نیز تصمیم گرفته است که ساخت اولین راکتور اتمی در این کشور را از ماه نوامبر آغاز کند.
به نظر می‌رسد پیش‌بینی ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، درباره این که بلندپروازی‌های هسته‌ای ایران می‌تواند خاورمیانه را به سوی «یک جنگ سرد جدید» سوق دهد، در حال به وقوع پیوستن است.
روزنامه الاتحاد چاپ ابوظبی دیروز شنبه (۱۸ فوریه) خبر داد که «شرکت انرژی اتمی امارات» بتون‌ریزی ساخت اولین راکتور اتمی امارات را در ماه نوامبر آغاز خواهد کرد.
امارات متحده عربی در این زمینه قرار داد سی میلیارد دلاری با کره جنوبی امضاء کرده و همچنین گفتگوهایی را با مقامات روسیه برای تهیه سوخت لازم در اولین نیروگاه اتمی خود انجام داده ‌است.
این در حالی است که عربستان سعودی نیز تهدید کرده است که اگر ایران سلاح اتمی بسازد این کشور نیز کلاهک هسته‌ای می‌خرد.





وزیرامورخارجه:
كارشناسان آژانس از تاسيسات هسته‌يي ايران بازديد نمي‌كنند


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي خارجي - ايران
به گزارش خبرنگار سياسي خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علي‌اكبر صالحي، وزير امور خارجه كشورمان كه صبح دوشنبه در حاشيه همايش ملي ايران و سازمان همكاري اقتصادي (اكو) و در جمع خبرنگاران سخن مي‌گفت، ... در پاسخ به اين كه كارشناسان آژانس امروز براي ادامه گفت‌وگوهاي خود به تهران سفر كرده‌اند، آن‌ها چه برنامه‌اي در اين سفر خود دارند؟ گفت: در اين سفر در چارچوب توافق سفر اول كارشناسان آژانس، كار ادامه مي‌يابد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا كارشناسان آژانس از تاسيسات هسته‌يي ايران نيز بازديد خواهند كرد؟ گفت: خير، تازه كار آن‌ها آغاز شده است.
خبرنگار ديگري پرسيد آيا اخبار منتشر شده در مورد ميانجيگري عمان بين ايران و آمريكا را تاييد مي‌كنيد كه صالحي گفت: بحث ميانجيگري در بين نيست. عمان و ايران روابط بسيار ويژه‌اي با يكديگر دارند. در مواردي سلطان عمان براي آزادي برخي از افرادي كه به صورت غيرقانوني وارد ايران شده بودند پا در مياني كرد و با توجه به اين رابطه ويژه پادرمياني سلطان قابوس نيز موثر بود، ضمن اين كه مسائل حقوقي و قضايي نيز در نوبه خود موثر بود.
وزير امور خارجه كشورمان تاكيد كرد:‌ ما در رايزني دائم با عمان هستيم، مسائل مختلفي در جهان و منطقه در حال وقوع است كه ضرورت رايزني را با كشوري مانند عمان كه كشور دوست و برادر است ايجاب مي‌كند.





کارمندان دولت و سربازان سبد کالا مي گيرند

مشرق
روزنامه خراسان در ستون ویژه های خود نوشت: بازنشستگان، کارمندان دولت و سربازان سبد کالا مي گيرند
بر اساس مصوبه روزهاي اخير هيئت دولت که به تمام دستگاه هاي دولتي ابلاغ شده، دستگاه هاي اجرايي از محل اعتبارات و منابع خود و از طريق شرکت مادر تخصصي بازرگاني دولتي وابسته به وزارت صنعت، بايد نسبت به تامين سبد کالا براي کارکنان شاغل اعم از رسمي، پيماني، قراردادي، شرکتي و بازنشسته اقدام کنند.
دولت همچنين تاکيد کردکه سربازان وظيفه نيز از 50 درصد اين سبد برخوردار مي شوند.



مهدی خزعلی به کما رفت

سحام نیوز: مهدی خزعلی در چهل و سومین روز اعتصاب غذای خود به کما رفت.
به گزارش میهن، وی که نیمه شب گذشته به وضعیت خطرناک رسیده بود بدون اجازه پزشکان معالج بیمارستان طالقانی، به بیمارستان قمر بنی هاشم، متعلق به وزارت اطلاعات، منتقل شده و هم اکنون در کما به سر می برد.
بیمارستان قمر بنی هاشم موظف شده که به تماس ها پاسخ دهد و وضعیت او را رضایت بخش توصیف کند.
کلمه، پیش تر گزارش داده بود که این انتقال، توسط توسط ماموران وزارت اطلاعات صورت گرفته و آن بیمارستان تحت نظر این وزارتخانه اداره می شود. بنا بر این گزارش، مهدی خزعلی جمعه گذشته نخست به بهداری اوین منتقل شد و پس از اعلام نتیجه نوار قلب، به بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی اعزام شد.
مهدی خزعلی رزمنده دوران جنگ و نویسنده منتقد حکومت به چهارده سال حبس و تبعید در شهرستان برازجان و ده سال اقامت اجباری در این شهرستان(بعد از پایان محکومیت) و نود ضربه شلاق محکوم شده است. وی در نامه ای به احمد منتظری (فرزند آیت الله منتظری) با شرح آنچه از رفتار بازجویان و قاضی های دادگاه ها در بند ۳۵۰ اوین دیده است، نوشت: این‌ها نمونه‌هایی از درد‌های ماست و بسیاری دردهای ناگفتنی دیگر دارم که در این مختصر نگنجد! حال جا دارد که در این همه درد بمیرم؟ آیا هنوز خلخال از پای پیرزن یهودی در نیاورده‌اند؟ خزعلی در آخرین نامه ای که تا کنون از او منتشر شده خطاب به همسرش نوشته است: «سخت است مشاهده سوگواری همسر و فرزندان در مرگ تدریجی و ارادی خویش، اینک که این سطور را برایت می‌نگارم درخلوت زاغه خویش فرو رفته و بر مصائب شما سخت گریسته‌ام دیگر جای خشکی بر بالشت باقی نمانده است».



محکومیت دوباره مهسا امر آبادی، روزنامه نگار

مهسا امرآبادی روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب برای بار دوم محکوم شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، امرآبادی توسط دادگاه شعبه ۲۶ انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس و به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به ۵ سال زندان که ۴ سال آن تعلیق و
یک سال آن تعزیری است، محکوم شد. اتهامات امرآبادی عدم اعلام برائت از مهندس موسوی و کروبی؛ حضور در جلسات قرآن خانواده‌های زندانیان سیاسی، مصاحبه و
نوشتن گزارش در روزنامه‌ها، دیدار با مراجع تقلید مستقل و دفاع از حقوق همسر زندانی‌اش عنوان شده است.
این روزنامه‌نگار در ۱۰ اسفند سال گذشته برای بار دوم توسط اطلاعات سپاه بازداشت و با قید وثیقه آزاد شد. امرآبادی پیش از این و در خرداد سال ۸۸ هم بازداشت و به یک سال زندان تعزیری محکوم شده بود. مسعود باستانی همسر مهسا امرآبادی از دیگر روزنامه‌نگاران زندانی است که از تیر ماه سال ۸۸ بدون یک روز مرخصی در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برد و به ۶ سال زندان و پرداخت جریمه نقدی محکوم شده است.



امن ترین سال جمهوری اسلامی طی ۳۳ سال گذشته!

در حالی که هر روز اخباری از تجاوز و ناامنی و ترور منتشر می شود، فرمانده ناجا مدعی شد: «امروز توانسته‌ایم نسبت به ۳۳ سال گذشته در اوج قرار بگیریم . براساس آمارهای دقیق امسال امن‌ترین سال جمهوری اسلامی است این در حالی است که تهدیدها علیه کشور در اوج خود قرار دارد.»
به گزارش ایلنا، فرمانده نیروی انتظامی امروز در بیست و هشتمین مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی گفت: «تهدیدات امروز با گذشته تفاوت‌‌های بسیاری دارد و از پیچیدگی‌های زیادی برخوردار است. امروزه در عرصه سایبر و رسانه‌ها تحولاتی بزرگ رخ داده که توانست دنیا را متحول کند. امروزه فریب افکار عمومی به شدت افزایش یافته است و بر همین اساس باید متناسب با تحولات پیش رفت در غیر این صورت قادر به نقش آفرینی نیستیم.»
“اسماعیل احمدی مقدم” بدون اشاره به رفتارهای خشونت بار پلیس در برخورد با مردم افزود:«مظلومان و همه شهروندان باید پلیس را تکیه گاهی محکم در برابر حملات بدانند. اگر با مردم با مدارا برخورد نشود از ما فاصله می‌گیرند. رضایت و اعتماد آنها شاخص بزرگی برای نیروی انتظامی است.»
وی ادامه داد:«پلیس باید در ماموریت‌های خود دارای ظاهری خشن و مقتدر باشد و اقتدار و نرمش هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند. ماموران پلیس باید در برخورد با قانون شکنان با اقتدار برخورد کنند و در برابر مردم داری رحمت و رأفت باشند.»
احمدی مقدم نگفت علت برخورد خشن ماموران پلیس با مردم بخصوص زنان و دختران در معابر عمومی برای چیست و به چه منطقی صورت می گیرد.
فرمانده نیروی انتظامی اظهار داشت:« پلیس باید الگو باشد چرا که اگر با مردم با نرمش برخورد شود پلیس کانون و پشتوانه مردم می‌شود. »
احمدی مقدم گفت:« ممکن است فردی فریب بخورد یا در برابر ماموران پلیس عصبانی شود اما باید از او گذشت و برایش طلب مغفرت کرد.»
فرمانده نیروی انتظامی با بیان اینکه پلیس سازوکارهای اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده است، اظهار داشت:‌« مرکز نظارت همگانی و افکارسنجی برای شناخت درست مطالبات مردم و پیشنهادات آنها راه اندازی شده است. باید بتوانیم نیازهای آنها را بشناسیم تا پاسخی مناسب به آنها بدهیم. پلیس نباید به جای مردم فکر کند چرا که مردم باهوش و عاقل هستند و ما باید سلایق و نیازهای آنها را بشنویم و به آنها پاسخ دهیم.»
وی بدون اشاره به رفتار پلیس با شهروندان به  بیان رفتار پلیس کشورهای غربی پرداخت و گفت:‌« پلیس ایران مردمی و اجتماعی است در صورتی که پلیس انگلیس افکار عمومی را فریب می‌دهد. هنگامی که در انگلیس عرصه بر پلیس این کشور در پی اعتراض‌های مردمی تنگ آمد آنها بدترین خشونت‌ها را اعمال کردند و با بی‌قانونی اقدام به تبعید شهروندان کردند. »



بیکاری ۵۱۰ کارگر؛ تجمع در برابر کارخانه پارسیلون خرم آباد

بیش از ۱۵۰ کارگر کارخانه پارسیلون خرم آباد، بزرگ‌ترین تولید کننده نخ آسیا در اعتراض به دریافت مطالبات قانونی شان امروز صبح در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردند.
این در حالی است که تاکنون دهها کارخانه تعطیل شده اند و هزاران کارگر برای ماههاست از حقوق خود محروم هستند.
به گزارش ایلنا رئیس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار لرستان با اعلام این که کارخانه پارسیلون به جهت انباشت بدهی‌ها تعطیل شده است، اعلام کرد: این کارخانه دارای ۲۵۰ کارگر رسمی و ۲۶۰ کارگر قرار دادی است که همگی بیکار شده‌اند.
محمد موسیوند با انتقاد از عملکرد اداره کل نساجی‌های کشور به جهت عدم پی‌گیری در خصوص وضعیت بحرانی این واحد تولیدی عنوان کرد:۲۰ میلیارد تومان تسهیلات برای احیاء کارخانه پارسیلون اختصاص یافته است که اداره کل نساجی‌های کشور با عنوان اینکه تولید نخ منسوخ شده است از پرداخت این مبلغ ممانعت می کند.
او در ادامه با این عنوان که کمبود مواد اولیه و نقدینگی مشکل اساسی این واحد تولیدی است، خاطر نشان کرد: این کارخانه اگر بطور کامل احیاء شود گنجایش اشتغال ۲۵۰۰ کارگر را دارا می‌باشد.
این فعال کارگری استان لرستان افزود: بیش از ۱۲ ماه است که کارگران تولید نخ پارسیلون حقوق دریافت نکرده‌اند و همچنین عیدی و سایر مزایای قانونی آنان نیز پرداخت نشده است.
موسیوند با تاکید بر اینکه وضعیت اشتغال استان لرستان مطلوب نیست افزود: از لحاظ بیکاری استان لرستان رتبه آخر اشتغال کشور را کسب کرده است.
او در خاتمه خواستار شد: با ۱۵ میلیارد کمک و سرمایه گذاری در کارخانه پارسیلون که بزرگترین کارخانه تولید کننده نخ آسیاست مشکل کارخانه و کارگران حل خواهد شد.




بیست و چهارمین روز؛ نامزدهای انتخاباتی ما در حبس هستند

نامزدهای انتخاباتی ما: سیامک قادری، عبدالله رمضان زاده، حسین نعیمی پور و شیث امانی

کلمه_ گروه اجتماعی: سال ۸۸ همه باهم برای مقابله با حکومت دروغ و فساد و بی لیاقتی،جلوگیری از استقرار دیکتاتوری مطلقه فردی و دفاع از جمهوریت نظام به پای صندوق های رای رفتیم. حضورمان تحمل نشد و آرایمان خوانده نشد. جواب اطمینان و باورمان شد گلوله و زندان و اینک نزدیک به سه سال از آن روزها گذشته و کماکان در بر روی همان پاشنه می چرخد و امیدی ز بهبود اوضاع حداقل از سوی حاکمیت اقتدارگرا وجود ندارد. دلسوران واقعی نظام بارها و بارها تذکر دادند و راه های برون رفت از این بحران و چالش را بارها گفتند و گفتند اما به جای توجه به نصیحت های مشفقانه آنان با کسانی که عمر خود را در راه این نظام و انقلاب گذاشته اند چه بر خورد هایی صورت گرفت، حمله به خانه های آنان و نوشتن شعار و سر دادن عربده و ….اینک که موسم انتخابات شده است و می خواهند که ما هیزم انتخاباتی شویم که نتیجه آن از قبل معلوم است، می دانند که بدون حضور اصلاح طلبان و جوانان فعال سیاسی نمی توانند انتخاباتی با مشارکت حداکثری مردم ترتیب دهند. هرچند که اگر اصلاح طلبان نیز می خواستند وارد انتخابات شوند مردمی که در این دو سال و نیم هزینه داده اند، بارها در خیابان ها رای خود را طلب کرده اند، مردمی که فرزندان خود را از دست داده اند و راهی زندان کرده اند تا انتخاباتی آزاد داشته باشند تن به این انتخابات نمی دهند و در آن شرکت نمی کنند. ما این بار به پای صندوق های رای نمی رویم برای مقابله با حکومت دروغ و فساد و بی لیاقتی،جلوگیری از استقرار دیکتاتوری مطلقه فردی و دفاع از جمهوریت نظام و افشای مجلس بله قربان گویی که هیچ نقش مهمی در کنترل و امحای فقر، بیکاری، بزه های اجتماعی، انزوای بین المللی و پاسخ گو کردن ارکان حکومت و رهبری نظام ندارد.
سیامک قادری روزنامه نگاری که جز حق نگفت
روزنامه‌نگار، وبلاگ نویس و خبرنگار سابق ایرنا، به چهار سال زندان و پرداخت جریمه نقدی محکوم شد. سیامک قادری که در تاریخ ۱۷ مرداد ماه ۸۹ بازداشت شده بود، به اقدام و تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی، نشر اکاذیب و … متهم شده است.
سیامک قادری خبرنگار ایرنا در مرداد ماه سال ۱۳۸۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل مسکونیش بازداشت و روانه زندان شد. پیش از این ماموران امنیتی شرط آزاد وی را انتشار مقالاتی به نفع رهبری و حاکمیت بر روی وبلاگ خود (ایرنای ما) اعلام کرده بودند.
او یکی از منتقدین نحوه اداره ایرنا بوده است و در حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران در وبلاگی به نام ایرنای ما گزارش‌هایی درباره این رویداد منتشر کرد. بعد از چندین بار فیلتر شدن این وبلاگ، سیامک قادری با داشتن ۱۸ سال سابقه کاری در این خبرگزاری برکنار شد.
سیامک قادری همچنین پس از انتشار مصاحبه جوانفکر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد در گفتگو با روزنامه ی اعتماد نامه ای از زندان اوین به بیرون فرستاد. این روزنامه نگار در نامه ی خود برای نخستین بار سخن از رفتارهای ضد انسانی نیروهای اطلاعاتی با او در قبال نامه ی جوانفکر به وزارت اطلاعات برای بازداشت وی می گوید.او در این نامه می نویسد: ” جناب جوانفکر به درستی اعلام کرده اید انفرادی غیر قانونی و کاری مذموم است! اما آیا دلسوزی تان شامل حال آن جوانی که به جرم ارسال (مثلا) یک پیامک (SMS) یا ایمیل، ۷ ماه در انفرادی بوده و امروز با روانی پریش هم بندی ماست نیز می شود؟…بنده هم زمانی که چپ و راست سیلی بر صورت ام فرود می آمد و بوی تهوع آور توالت اتاق بازجویی، امانم را برده بود تا علیه جنبش سبز و سایت کلمه اراجیفی را به صورت مصاحبه تلویزیونی ارایه کنم یا هنگامی که سرم را با فشار به داخل آن استوانه ی مهوع هدایت می کردند ، با خود فکر می کردم یک جای کار ایراد دارد! ”
حسین نعیمی پور اتهام: مشارکت حداکثری در انتخابات
فرزند محمد نعیمی پور نماینده مردم تهران در مجلس ششم و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ۱۱ بهمن ماه ۹۰ برای دومین بار بازداشت شد. او از اعضای اصلی ستاد موج سوم ( کمپین حمایت از خاتمی و موسوی) بود. ماموران دادستانی با مراجعه به دفتر محمد نعیمی پور، فرزند او حسین را بازداشت و به زندان اوین بند ۳۵۰ منتقل کردند. ماموران لباس شخصی پنج نفر بوده و از اعضای دفتر کار آقای نعیمی پور فیلم برداری کرده‌اند. در جریان این بازداشت برخورد ماموران بسیار توهین آمیز بوده است.
حسین نعیمی پور، پس از انتخابات نیز یک بار بازداشت و به مدت ۵۲ روز در حبس به سر برده بود.
دادگاه وی را به دلیل اقدام علیه امنیت نظام و تشویش اذهان عمومی به ۵ سال زندان محکوم کرد که در دادگاه تجدید نظر این حکم به ۴ سال کاهش یافت. او هم اکنون در کنار دیگر زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ زندان اوین دوره محکومیت خود را می گذراند
عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات در بند سپاه
فعال سیاسی و کُردِ اصلاح طلب و قائم مقام جبهه مشارکت، در آبان سال ۱۳۴۰ در شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویر احمد در غرب ایران متولد شد. یک روز پس از انتخابات هم زمان با بازداشت ده ها فعال سیاسی و اجتماعی، عبدالله رمضان زاده نیز با خشونت مأموران امنیتی بازداشت شد. عبدالله رمضانزاده عصر روز ۲۳ خرداد پس از جلسه اضطراری حزب مشارکت در مورد رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران در مسیر منزل به همراه فرزندش، عده‌ای لباس شخصی جلو اتومبیل او را می‌گیرند و با اسلحه وارد ماشین شده و بعد از شکستن شیشه‌های اتومبیل، او را تهدید می‌کنند که همراه آنها برود. اما رمضان زاده از رفتن سر باز می‌زند و از آنها می‌خواهد که حکم بازداشت او را نشان دهند که در این هنگام این افراد پسر وی را از ماشین به بیرون پرت می‌کنند و با ضرب و شتم رمضان زاده سعی در بازداشت او داشتند که مردم متوجه می‌شوند و در اطراف اتومبیل جمع می‌شوند. بالاخره ماموران با ضرب و شتم وی و با شکستن سر او به وسیله اسلحه رمضان زاده را بدون داشتن هیچ گونه حکم قضایی با خود می‌برند و با اسپری فلفل به صورت پسر وی حمله می‌کنند. سخنگوی دولت اصلاحات یکصد و ده روز را در سلول های انفرادی بند دو الف سپاه پاسداران گذراند و برای اعتراف به جرم های ناکرده تحت فشار بود. او نیز چون دیگر یارانش در دادگاه های نمایشی شرکت داده اشت اما حاضر به سخن گفتن در این دادگاه ها نشد. به گفته ی خودش، بازجویی های وی از ساعت ۹ شب شروع می شد تا ۴ صبح ادامه می یافت: «در تمام این مدت شخص بازجو با این که چشم بند بسته بودم پشت سرم قرار داشت و من هیچ گاه بازجو را نمی دیدم.» رمضان زاده در دادگاه به پنج سال حبس محکوم شد. در میانه سال ۸۹ در حالی که به مرخصی آمده بود، مأموران امنیتی او را تهدید کردند که یا علیه جبهه مشارکت و جنبش سبز بیانیه صادر کند و یا به زندان بازگردد. عبدالله، آزادگی کرد و راه دوم را برگزید. او در اسفند ۸۹ به زندان اوین بازگشت.
رمضان زاده یکی از هفت دلاور آزادی خواهی است که علیه سپاه پاسداران به خاطر آن چه که «کودتای انتخاباتی ۸۸» نام گرفت شکایت کرد، هرچند که او نیز چون دیگر همراهانش به دلیل شکایت از عوامل کودتای انتخاباتی به زندان بازگشت. او هم چنین به همراه ۲۵ زندانی سیاسی دیگر وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران را مسئول «شکنجه» زندانیان دانسته است. به هیچ کدام از این شکایت ها تا کنون رسیدگی نشده است. عبدالله این روزها را در بند اطلاعات سپاه اوین می گذراند .
شیث امانی کارگران در بند اتهام پیگیری حقوق از دست رفته
از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران،۲۶ دی امسال بازداشت شد.
شیث امانی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در حالی که در دادگستری سنندج پیگیر پرونده کارگران زندانی، شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا بود بازداشت و به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
در حالی که خانواده های شریف ساعد و مظفر صالح نیا به همراه دیگر خانواده های کارگری در مقابل ستاد خبری اداره اطلاعات تجمع کرده و خواهان آزادی این دو کارگر زندانی بودند شیث امانی به همراه تعدادی از اعضای اتحادیه ازاد کارگران ایران به دادگستری سنندج رفتند و شیث امانی در آنجا خواهان ملاقات با دادستان و رویت پرونده های شریف ساعد پناه و روشن شدن اتهامات وارده بر آنها شد. اما نه تنها هیچ پاسخی در این مورد به شیث امانی داده نشد بلکه ایشان بلافاصله دستگیر و حدود ساعت ۱۴ ظهر به زندان مرکزی سنندج منتقل شد.
شیث امانی حدود سه هفته عمل پیش جراحی سنگینی را به علت دیسک کمر انجام داده بود بطوری که به علت وخامت وضعیت جسمانی اش پس از عمل جراحی به بخش آی سی یو منتقل شده بود.
شیث امانی یکی از کارگران نساجی کردستان و سالها نماینده کارگران این کارخانه و یکی از رهبران کارگری شناخته شده در سنندج و از بنیان گذاران و اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است که بدنبال برگزاری مراسم اول ماه مه در سنندج در سال ۱۳۸۶ دستگیر و سپس همراه با صدیق کریمی یکی دیگر از بنیان گذاران و اعضای هیئت مدیره اتحادیه به دو سال و نیم زندان محکوم شد اما بدلیل اعتراضات گسترده اتحادیه آزاد کارگران ایران، سازمانهای کارگری در ایران و سراسر جهان و با اعتراضی که کارگران سنندج هنگام مسافرت آیت الله شاهرودی ریاست وقت قوه قضائیه در سنندج انجام دادند این احکام توسط وی لغو شد و این خبر از شبکه های تلویزیونی محلی استان کردستان نیز پخش گردید با این حال مدتی پیش دادگاه اجرای احکام در شهر سنندج طی ابلاغیه ای به شیث امانی و صدیق کریمی به آنان اعلام کرد احکام صادره بر علیه آنها در سال ۱۳۸۷ تماما ملغی نشده است و آنها برای تحمل زندان باید خود را به دادگاه اجرای احکام معرفی کنند.



کندی ایمیل صدای احمد توکلی را هم در آورد

از صبح امروز اول اسفندماه سرویس جی میل و یاهو برای اکثر کاربران ایرانی کاملا کند یا بلااستفاده شده است.
وبسایت الف با انتقاد از قطع ایمیل نوشت: خدمات پست الکترونیک هفته گذشته نیز کند شده بود که مورد اعتراض کاربران و رسانه ها قرار گرفت اما نه مسئولان مخابرات و نه مسئولان امنیتی هیچکدام پاسخی درباره مشکل ایجاد شده ارائه ندادند.
با توجه استفاده روزافزون بسیاری از مشاغل از خدمات پست الکترونیک، قطع کردن های بدون اعلام قبلی دردسرهای وسیعی که برای کاربران ایجاد می کند.
ظاهرا کسانی که در قطع سرویس پست الکترونیک دست دارند از ابعاد وسیع ضدامنیتی و ناراضی سازی کارشان اطلاعی ندارند و هیچ ارزشی هم برای افکار عمومی و مردم ایران قایل نیستند.



انتقال شاهین دادخواه به بند ۳۵۰ اوین پس از یکسال بازداشت

شاهین دادخواه پس از یکسال بازداشت در بازداشتگاه امنیتی وزارت اطلاعات به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، شاهین دادخواه که مشاور امنیتی و بین المللی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی بوده است زمستان سال گذشته بازداشت و به اتهام جاسوسی تحت بازجویی قرار گرفت.
وی پس از ٣ماه انفرادی به بند عمومی منتقل شده بود. اگرچه آخرین دفاع وی در مهرماه گذشته در شعبه ١۴ بازپرسی اخذ شده است، اما هنوز به دادگاه اعزام نشده و با قرار بازداشت، با گذشت یکسال تا روز گذشته هنوز در بازداشتگاه امنیتی ٢٠٩ قرار داشت.
تاخیر در اعزام به دادگاه و بازداشت طولانی در این بازداشتگاه امنیتی از عوامل فشار و نوعی شکنجه علیه افراد محسوب می شود. در سال ٨۶ نیز موسویان سخنگوی تیم هسته ای سابق که با دکتر حسن روحانی دبیرشورای عالی امنیت ملی زمان سید محمد خاتمی همکاری داشت به اتهام جاسوسی بازداشت شد و اتهامات مشابهی نیز به سیروس ناصری دیگر عضو این تیم وارد شد.




جـــرس:
 یک عضو گروه افراطی موسوم به «جبهه پایداری»، با انتقاد از توصیه کنندگان به وحدت اصولگرایان و با بیان اینکه بعضی آقایان شش ماه در گوش ما خواندند که رهبری می گوید وحدت کنید، گفت: "نمی دانم چرا فرمایشات آقا به گوش ما نمی رسد، اگر آقا بر این نکته تأکید داشت به ما اعلام می کرد."
حمید رسایی همچنین با اطلاق مجدد لفظ "فتنه" برای اعتراضات سال 88 گفت: "مواضع رئیس مجلس در دوران فتنه قابل دفاع نبود، هر زمان که می رفت نفس فتنه قطع شود با موضع گیری های دو پهلوی لاریجانی به این جریان نفس مصنوعی داده می شد."
به گزارش مهر، نشست دانشجویی جبهه پایداری با موضوع انتخابات نهم شامگاه یکشنبه در سالن شهید مطهری دانشگاه تربیت مدرس با حضور مسعود میرکاظمی، محمد سلیمانی، محمد اسماعیل کفایتی، سیدمحمود نبویان و حمید رسایی برگزار شد و این کاندیداها به سوالات دانشجویان پاسخ گفتند.
نبویان در خصوص تفاوت های جبهه متحد و پایداری گفت: همه ما عضو یک جبهه هستیم و بنده با مهدوی و یزدی ارتباط دارم، همه یک طرف اند اما یک سری اختلافات جزئی وجود دارند.
وی با بیان اینکه جبهه پایداری و متحد به لحاظ عقاید سلبی مشترک هستند گفت: ولایتمداری به وقت، برای جبهه پایداری خیلی مهم است، برای ما مهم بود که با ساکتین و مردودین فتنه در یک جبهه قرار نگیریم.
در ادامه میرکاظمی در پاسخ به سوالی در رابطه با راهکارهای مقابله با تحریم ها گفت: تحریم های اخیر در حوزه های مالی و بانکی متمرکز شده تا عمق نظارت تحریم کنندگان بیشتر باشد اما بخش خصوصی و دولتی ما راهکار دور زدن این تحریم ها را پیدا کرده است.
وی در خصوص تحریم های نفتی جدید اروپا و آمریکا گفت: سال 2012 سالی است که تقاضای نفت بسیار بیشتر از تولید آن است، بنابراین در مجلس نهم قوانینی را به تصویب خواهیم رساند که به برخی کشورها نفت نفروشیم.

سلیمانی: با ورود تفکر جبهه پایداری به مجلس نهم خیلی بساط ها جمع می شود
همچنین سلیمانی در خصوص تحولات و تغییراتی که باید در مجلس آینده ایجاد شود، گفت: باید نمایندگانی در مجلس آینده انتخاب شود که بتوانند بعد نظارت مجلس را عملا پیاده کنند.
وی افزود: اگر تشکل جبهه پایداری وارد مجلس شود خیلی بساط ها جمع می شود و خیلی بساط های جدید پهن می شود.
در ادامه محمد اسماعیل کفایتی عضو دیگر جبهه پایداری و یکی از کاندیداهای این جبهه در انتخابات مجلس نهم گفت: حضور اصولگرایان در مجلس آینده قطعی است، در تهران اختلاف 2 لیست جبهه متحد و جبهه پایدای جدی است اما در شهرستان ها 70 تا 80 درصد لیست 2 جبهه مشترک است.

مجلس هشتم ناموفق تر و ضعیف تر از مجلس هفتم است
همچنین حمید رسایی در خصوص عملکرد خود در مجلس هشتم گفت: شاخص اصلی برای بررسی عملکرد افراد در مجلس رأی دادن به مصوبات و یا رائه طرح، سوال و استیضاح نیست.
وی افزود: بسیاری از صحبت هایی که در مجلس به عنوان موافق و مخالف توسط نمایندگان ایراد می شود بر اساس قرعه کشی است. برخی آقایان در هر موضوعی اظهار نظر می کنند.
وی در خصوص عملکرد مجلس هشتم گفت: مجلس هشتم ناموفق تر و ضعیف تر از مجلس هفتم است.
وی رأی نمایندگان به وقف دانشگاه آزاد را یکی از نقاط تاریک مجلس هشتم برشمرد و گفت: هیئت رئیسه در تصویب طرح وقف دانشگاه آزاد نقش مهمی داشت.

نحوه برخورد مجلس با دولت لجبازانه است
در ادامه رسایی در خصوص مواضع حسینیان و آقاتهرانی درخصوص جریان انحرافی و دولت گفت: آقایان حسینیان و آقاتهرانی مواضع محکمی در مواجهه با تخلفات داشتند.
وی با بیان اینکه بعضی آقایان 6 ماه در گوش ما خواندند که آقا می گوید وحدت کنید، گفت: نمی دانم چرا فرمایشات آقا به گوش ما نمی رسد اگر آقا بر این نکته تأکید داشت به ما اعلام می کرد.
وی در خصوص اختلافات جبهه متحد و جبهه پایداری گفت: مکانیزم جبهه متحد برای انتخابات کاندیداهایش سهمیه بندی است و نمایانگر این موضوع عدم حضور آقایان آقاتهرانی و زارعی به عنوان مشترکات دولیست جبهه متحد و جبهه پایداری است.
رسایی در ادامه با بیان اینکه نحوه برخورد با تصمیمات درست دولت لجبازانه است، گفت: گروه های اصولگرایی اجازه دهند طعم های مختلف اصولگرایی وارد انتخابات شوند.
وی افزود: برخی آقایان فشار می آورند که برخی افراد که رد صلاحیت شده اند، تأیید صلاحیت شوند چون این افراد در مجلس طبق نظر این آقایان عمل می کنند.

میرکاظمی: جریان انحرافی وجود دارد و اعمال نفوذ می کند
همچنین در ادامه میرکاظمی در خصوص عملکرد دولت نهم گفت: در اواخر دولت نهم فشارهایی وجود دارد که البته به زبان شخص رئیس دولت به برخی وزیران برای تغییر برخی مسئولان وارد می شد.
وی با تأکید بر اینکه بنده تا آخرین لحظه زیر بار این فشارها نرفتم و اجازه تغییر برخی مسئولان را ندادم گفت: در ابتدای دولت دهم احمدی نژاد چندین جلسه با بنده صحبت کردند که وزارت نفت را بپذیرم اما بنده زیر بار نرفتم تا بالاخره ایشان در یک جلسه خصوصی به بنده گفتند در شرایط تحریم، فتنه، اجرای قانون هدفمندی نامردی است که ما را تنها بگذارید بنابراین بنده وارد دولت دهم شدم اما این همراهی 4 ماه بیشتر طول نکشید.
وی تأکید کرد: جریان انحرافی وجود دارد، اعمال نفوذ می کند و باید با آن مقابله کرد.

رسایی: لاریجانی به جریان فتنه نفس مصنوعی می داد
در ادامه حمید رسایی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه یکی از اعضای جبهه متحد در مصاحبه ای اعلام کرده اگر سهم جبهه پایداری در لیست جبهه متحد از 2 نفر به 4 نفر افزایش می یافت این جبهه لیست جداگانه نمی داد، گفت: این اظهارات برای القاء این موضوع مطرح می شود که جبهه پایداری به دنبال سهم خواهی است اما جبهه پایداری واقعا به دنبال سهم خواهی نیست.
وی در خصوص ریاست علی لاریجانی بر مجلس شورای اسلامی گفت: معتقدم لاریجانی به جریان اصیل اصولگرایی در صدا و سیما خدماتی کرد اما به ریاست ایشان بر فراکسیون اصولگرایان در مجلس شورای اسلامی انتقادات جدی داریم.
رسایی مدعی شد: "مواضع رئیس مجلس در دوران فتنه قابل دفاع نبود، هر زمان که می رفت نفس فتنه قطع شود با موضع گیری های دو پهلوی لاریجانی به این جریان نفس مصنوعی داده می شد."
وی در پایان ادعا کرد: انتخابات یوم الحساب احزاب و گروه های سیاسی است، یوم العمل احزاب و شخصیت های سیاسی بزنگاه هایی مانند دوران فتنه بود.




جـــرس: 
علی مطهری می گوید: "انتقاد به نظام هیچ مرزی ندارد و این تفکر باید جا بیفتد که از رهبری هم بشود انتقاد کرد و او پاسخ بدهد. اگر این تفکر نهادینه شود بسیاری از ایراداتی که به اصل ولایت فقیه وارد می کنند، دفع می شود و جایگاه فرماندهی رهبری هم محفوظ می ماند."
به گزراش خبرآنلاین، علی مطهری، نماینده منتقد دولت در مجلس هشتم، طی گفتگویی با انتقاد از افرادی که آنها را "مریدان رهبری" و "همان کاسه های داغتر از آش" می خواند، اظهار عقیده کرد: "ممکن است منظور از انتقاد به نظام، انتقاد به ساختار نظام باشد که مستلزم تغییری در قانون اساسی است. چنین انتقادی حق هر کس و هر اندیشمندی است که درباره ساختار نظام نظر بدهد و امور اصلاح شود. این کار به نفع کشور است و ممنوع نیست. کما اینکه خود رهبری هم بحث امکان تغییر ساختار نظام از ریاستی به پارلمانی را مطرح کرد. این نوع انتقاد و اصلاح ساختار نظام در چارچوب پذیرش اسلام و اصل ولایت فقیه است و قرار نیست که مثلا قانون اساسی به گونه ای تغییر یابد که نظام سکولار شود."
مطهری افزود: "یک انتقاد دیگر به نظام ممکن است انتقاد از مسئولان نظام باشد که این هم مرزی ندارد. بالاترین مسئول کشور رهبری است که خود ایشان هم می گویند مردم میتوانند به من انتقاد کنند و رهبری هم باید پاسخگو باشد. وی این موضوع را چندبار گفته و در مجالس مختلف هم سوالاتی از ایشان شده و با روی باز پاسخ داده است. اینکه این نوع انتقادها در عمل زیاد رخ نمی دهد، بحث دیگری است. و اینکه مجلس خبرگان رهبری به وظایفش درست عمل نمی کند باز بحث دیگری است."
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس تصریح کرد: "افرادی هستند که می گویند ایشان نقد ولی فقیه را قبول ندارند و از سر لطف می گویند که نقد را می پذیرند.من این حرف را نه تنها قبول ندارم بلکه آن را توهین به رهبری می دانم چون معنای آن این است که حرف دل و زبان ایشان یکی نیست. در یک جلسه رسمی ایشان فرمود که رهبری حرف در گوشی ندارد. بنابراین مطلب همان است که ایشان در رسانه ها بیان می کنند. به نظرم مشکل سر مریدها و اطرافیان شخصیت ها است که هیچگاه نمی خواهند واقعیت را بپذیرند . مثل داستانی که برخی مریدهای عالمی برای او ساختند و گفتند او با ملائکه ارتباط دارد و به عرش میرود. ولی او خودش این حرفها را تکذیب کرد. اما باز هم مریدها میگفتند که او از سر تواضع این را تکذیب کرده است!! این مریدها مثال همان کاسه داغتر از آش هستند. در زمان حیات امام هم برخی به دنبال بت سازی از وی بودند."
وی اظهار عقیده می کند: "البته بنده تاکید دارم که بحث انتقاد و سئوال از رهبری باید به گونه ای باشد که ابهت رهبری شکسته نشود. اصل ولایت فقیه که ناشی از اصل امامت است، امتیاز بزرگی برای شیعه است و یکی از عوامل توفیقات زیاد شیعه در نهضتهای اجتماعی است. اگرچه در بین اهل سنت، اندیشه های اصلاحی بیشتر از جوامع شیعه مطرح شده اما حرکتهای اصلاحی در جوامع شیعه بیشتر از اهل سنت بوده و آن به دلیل مرجعیت، امامت و رهبری ولی فقیه است. نباید این اصل را از دست بدهیم و نباید ابهت جایگاه ولی فقیه شکسته شود. این که از «رهبری فرمان و از مردم به سر دویدن»، یک نعمت است. غربیها هم در اعجاز آن مانده اند که چطور با یک اشاره، مردم بسیج میشوند. انتقاد از رهبری نباید به گونه ای باشد که جایگاه ولی فقیه در منظر مردم تنزل یابد."
مطهری تصریح می کند: "متاسفانه برخی این موضوع را صفر و صد می دانند که اگر انتقادی از رهبری بشود یعنی دیگر آن فرد منتقد مطیع رهبر نیست. در حالی که اطاعت با انتقاد قابل جمع است. گاهی کسانی به رهبری انتقاد دارند ولی وقتی حکم حکومتی صادر شد، مطیع ایشان هستند. نباید اینها را متضاد دانست. کسی ممکن است ابهاماتی راجع به مثلا عملکرد رهبری پس از انتخابات 88 داشته باشد و پاسخ بخواهد و در عین حال مطیع رهبری هم باشد. نمی شود گفت که هیچ سوالی از رهبر نشود، انتقاد هم نشود و اگر سوالی شد، پس منتقد، ضد ولایت فقیه است."
این نماینده اصولگرا، در خصوص اظهارات دکتر سروش پیرامون نقد جایگاه و عملکرد رهبری اظهار عقیده کرد: "باید این تفکر جا بیفتد که جایگاه و ابهت فرماندهی رهبری محفوظ بماند، ولی در عین حال از او هم بشود انتقاد کرد و او پاسخ بدهد. اکر این تفکر نهادینه شود بسیاری از ایراداتی که به اصل ولایت فقیه وارد می کنند دفع می شود. به این ترتیب، دیگر ولایت فقیه مساوی با استبداد، پادشاهی و سلطانیزم شناخته نمیشود آنچنان که عبدالکریم سروش می گوید."
مطهری مدعی است: "برخی طرفداران سرسخت اما احساسی ولایت فقیه، مثل اعضای جبهه پایداری، دقیقا مثل سروش فکر می کنند. سروش از فرط بی اعتقادی به ولایت فقیه از سلطانیزم و پادشاهی میگوید و این مریدان کم بصیرت از فرط اعتقاد نادرست به ولایت فقیه از ولی فقیه بت می سازند و غیرقابل انتقادش میخوانند. در حالی علی علیه السلام می فرماید از من در خفا و آشکار انتقاد کنید، و رهبر انقلاب هم بارها به این موضوع اشاره کرده اند. همینها هستند که معتقدند برای هر کاری در مجلس باید از ولی فقیه نظر خواست، برای سوال از رئیس جمهور، استیضاح وزرا و حتی هر طرح و لایحه ای! اگر این منوال باشد، دیگر چه نیازی به مجلس هست؟ نمیشود که ما مدام در خیابان آذربایجان باشیم و ببینم آخرین فردی که با ولی فقیه ملاقات کرده کی بوده و آقا چی گفته اند و میل شخصی رهبری مثلا در انتخابات ریاست جمهوری چیست و به کی نظر دارند؟ اگر این گونه شود، جامعه دو قطبی میشود، برخی بر تامین نظر ایشان اصرار می کنند و مخالفان و معاندان بر عدم تامین آن، و همین رفتارها اتفاقاتی مثل فتنه 88 را رقم میزند."
مطهری تاکید کرد: "معتقدم اگر از ولایت فقیه برداشت غلطی شود، بدترین چیز است و اگر برداشت درست شود، بهترین چیز و عامل مبارزه با استبداد و استعمار و موجب پیشرفت جامعه اسلامی است."
اظهارات مطهری در خصوص "موافقت و تمایل رهبری به نقد از خود" در حالیست که رهبر جمهوری اسلامی بنا به نقل از یک روحانی اصولگرای نزدیک به مصباح یزدی، "کتبا به اعضای مجلس خبرگان اعلام کرده است که اجازه دخالت آنان در مورد جزئیات عملکرد خود را نمی دهد. "




اعتراض به مهر و موم کتابخانه و منزل شخصی آیت الله العظمی منتظری جرس: محسن کدیور در نامه ای خطاب به احمد منتظری ضمن ابراز تاسف  از مهر و موم کتابخانه و منزل شخصی آیت الله العظمی منتظری،  اظهار داشت:"مهر و موم و فشار و سرکوب، انتقام ارباب جهل و جور و سوء تدبیر از بیت دانش و تقوی و جهاد است."
 در این نامه  ضمن شرح توضیحاتی پیرامون سابقه این حملات و غارت و مهر و موم بیت، آنرا بهای حق گویی و آزادگی بیت آیت الله منتظری بیان کرده و در ادامه آورده است: " بیت آن مرجع فقید هم اکنون هم کانون آزادی خواهی و مأمن حمایت از مظلومان و ستمدیدگان است. نامه های روشنگرانه وحق طلبانه شما تداوم مواضع سیاسی پدر مرحومتان است. فرزندان فقیه عالیقدر بلکه عروسها و دامادها و نوه های ایشان هر یک به سهم خود در صف مقدم جنبش ضد استبدادی سبز ملت ایران قرار دارند."
در ادامه این نامه آمده است:" با مهر و موم کردن اتاق کار منزل مسکونی شما و کتابخانه و بیت دومین شخصیت انقلاب اسلامی توسط مامورین ولایت مطلقه فقیه آشکار می شود کمتر از بیست و شش ماه پس از درگذشت رهبر معنوی جنبش سبز یاد و نام او آنچنان قوی و زنده است که ولایت جائر برای مقابله با او مذبوحانه به مهر و موم کتابخانه و اتاق پسرش متمسک شده است."
به گزارش جرس، متن کامل این نامه بشرح زیر است:


مهر و موم و فشار و سرکوب، انتقام ارباب جهل و جور و سوء تدبیر از بیت دانش و تقوی و جهاد است
انّا لله و انّا الیه راجعون
حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد منتظری (زیدت توفیقاته)
سلام علیکم بماصبرتم
سلامتی و توفیق شما را از خدای بزرگ خواستارم. با کمال تأسف اطلاع یافتم که در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ مأموران اداره اطلاعات و دادسرای ویژه روحانیت قم درب اتاق کار منزل مسکونی جنابعالی، کتابخانه و منزل شخصی مرحوم استاد آیت الله العظمی منتظری را مهر و موم کردند و «کلیه امور مربوط به مرجعیت» را از منزل شما جمع آوری کرده به غارت بردند.


تاریخچه حمله و غارت و مهر وموم بیت فقیه عالیقدر
البته این نخستین بار نیست که بیت و دفتر استاد آیت الله العظمی منتظری مورد هجوم ماموران قرار می گیرد. مروری بر این هجمه ها آئینه عملکرد جائرانه زمامداران روسیاه ماست. در زمان حیات فقیه عالیقدر بیت، دفتر و حسینیه ایشان حداقل پنج بار مورد هجوم و تخریب و غارت و مهر و موم قرار گرفته است:
۱. نخستین بار در ۱۲ دی ۱۳۶۸ یعنی کمتر از هفت ماه بعد از آغاز زمامداری آقای خامنه ای مأموران لباس شخصی به بیت و دفتر معظم له حمله کردند.
۲. دومین بار در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۷۱ بعد از قطع برق و تلفن منطقه نیروهای سپاه و اطلاعات به فرماندهی حجت الاسلام روح الله (خسرو) حسینیان از مسئولان دادسرای ویژه روحانیت به دفتر، بیت و حسینیه شبانه حمله کردند و آرشیو دفتر و وجوهات شرعیه را غارت کردند.
۳. پس از سخنان تند آقای خامنه ای علیه معظم له ماموران لباس شخصی در ۲ و ۳ دی ۱۳۷۳ برای سومین بار به دفتر و حسینیه استاد حمله کرده کرسی تدریس اعلم مراجع قم - که رهبری شاگرد اشارات ایشان بود و درس استاد را هضم نکرده بود - را شکستند و لوازم حسینیه را به غارت بردند.
۴. پس از سخنرانی تاریخی فقیه نزیه آیت الله العظمی منتظری بمناسبت سیزدهم رجب تولد مولی الموحدین امیرالمومنین (ع) در نقد رهبری و مرجعیت آقای خامنه ای ماموران لباس شخصی وحشیانه به حسینیه و دفتر و بیت معظم له حمله کردند، حسینیه شهدا مدرس استاد به حکم دادگاه غیرقانونی ویژه روحانیت مهر و موم شد. دفتر ایشان توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصرف شد و با حکم غیرقانونی شورای عالی امنیت ملی حصر خانگی مرجع عالیقدر آغاز شد.
بسیاری از اعضای خانواده و شاگردان استاد دستگیر شدند و تضییقات سیاسی و اجتماعی شامل حال ایشان شد.
۵. بالاخره در ۲۵ تیر ۱۳۸۰ نیروهای دادسرای ویژۀ روحانیت قم به منزل شما حمله کرده پس از غارت برخی وسایل درب اتاقهای منزل را جوش داده مهر و موم کردند.
۶. اما پس از وفات استاد در نخستین شب درگذشت یعنی شامگاه ۳۰ آذر ۱۳۸۸ پس از ممانعت از برگزاری مراسم ختم دومین معمار جمهوری اسلامی در مسجد اعظم قم ماموران لباس شخصی به منزل مرجع متوفی حمله کردند.
۷. در ۲۳ خرداد ۱۳۸۹ ماموران لباس شخصی با حمایت نیروهای اطلاعات و سپاه به دفتر و بیت مرجع فقید حمله کردند، دربها را شکستند و غارت کردند و فردای آن باقیمانده اموال دفتر و وجوهات شرعیه توسط دادگاه ویژه روحانیت به غارت رفت و دفتر فقیه عالیقدر به حکم دادگاه ویژه توسط اداره اطلاعات قم مهر و موم شد.
۸. و اکنون برای سومین بار در طول بیست و شش ماه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ دفترکارتان در منزل مسکونی، کتابخانه و منزل شخصی مرجع فقید برای چندمین بار غارت شده مهر و موم می شود.
هشت بار حمله و تخریب و غارت و چهار بار مهر و موم بیت، دفتر، حسینیه و اتاق کار در منزل شما. اتاق کار منزل مسکونی شما یک بار در زمان حصر آن فقید سعید در تیر ۱۳۸۰ و برای دومین بار بهمن ۱۳۹۰ غارت و مهر و موم شده است.


بهای سنگین حق گوئی و آزادی خواهی
این بهایی است که شما به دلیل ادامه راه فقیه عالیقدر می پردازید. بیت آن مرجع فقید هم اکنون هم کانون آزادی خواهی و مأمن حمایت از مظلومان و ستمدیدگان است. نامه های روشنگرانه وحق طلبانه شما تداوم مواضع سیاسی پدر مرحومتان است. فرزندان فقیه عالیقدر بلکه عروسها و دامادها و نوه های ایشان هر یک به سهم خود در صف مقدم جنبش ضد استبدادی سبز ملت ایران قرار دارند. اینکه زندانیان سیاسی از جمله دکتر مهدی خزعلی در زیر فشار و شکنجه برای شما نامه می نویسند که «اکنون می فهمیم والد معظمتان از چه فریاد می زد» معنایش زنده بودن راه و روش فقیه عالیقدر و بی رنگی حنای والی جائر است.
انتشار رساله بسیار مهم «انتقاد از خود، عبرت و وصیت» که نقد صادقانه و صمیمانه سه دهه جمهوری اسلامی در خلال پرسشهای صریح استادزاده محترم آقا سعید منتظری و پاسخهای عالمانه مرحوم استاد آیت الله العظمی منتظری است گام بزرگی در نقد استبداد دینی بود. در این رساله عدیم النظیرفقیه عالیقدر نقدهای شجاعانه خود را نسبت به عملکرد رهبر جمهوری اسلامی به تفصیل تبیین کرده است.


سرکوب پیروان راه علی به شیوه معاویه
آیا فکر می‌کنید در پناه سیاست علوی زندگی می کنید که پدرتان به حاکم وقت انتقاد کند و فرزندانش در امنیت بسر برند!؟ آیا پنداشته‌اید می توانید آزادانه آراء منتقدانه خود را ابراز کنید و خانه و دفترتان مهر وموم نشود!؟ آیا فکر کرده‌اید با انتشار رساله انتقاد از خود در فضای مجازی که یک ربع قرن دروغها و افتراهای جمهوری اسلامی به فقیه عالیقدر را نقش برآب کرده عمله استبداد دینی به خانواده آن فقیه آزاده اجازه خواهند داد که آب راحت از گلویشان پائین برود!؟
پلمب و مهر وموم کردن اتاق منزل مسکونی شما به عنوان سند اقتدار! جمهوری اسلامی در تاریخ می ماند تا همگان بدانند با فرزند حقگوی یک مرجع منتقد متوفی در آزاد ترین کشور دنیا! چگونه رفتار می شود. با مهر و موم کردن اتاق کار منزل مسکونی شما و کتابخانه و بیت دومین شخصیت انقلاب اسلامی توسط مامورین ولایت مطلقه فقیه آشکار می شود کمتر از بیست و شش ماه پس از درگذشت رهبر معنوی جنبش سبز یاد و نام او آنچنان قوی و زنده است که ولایت جائر برای مقابله با او مذبوحانه به مهر و موم کتابخانه و اتاق پسرش متمسک شده است.
«تو در نماز عشق چه خواندی؟
که سالهاست
بالای دار رفتی و این شحنه های پیر
از مرده ات هنوز
پرهیز می کنند.»

انتقام ارباب جهل و جور و سوء تدبیر از بیت دانش و تقوی و جهاد
منتظری در قلوب ملت ایران زنده است. با مهر وموم کردن کتابخانه و بیت و اتاق کار پسرش راه و روش منتظری محبوس نمی شود. بیشتر اوج می گیرد و تعمیق می شود. مردم به وضوح فقاهت و عدالت و دیانت مدعیان ولایت و فقاهت و مرجعیت را با محک منتظری می سنجند و واضح است که رفوزگان علم و تقوی و تدبیر جز تخریب و غارت و سرکوب و فشار راهی ندارند. خودکامگان اگر دانش و درایت و بصیرت داشتند با شهروندان خود منطقی و قانونی و عادلانه و منصفانه برخورد می کردند. مهر و موم و فشار و سرکوب، انتقام ارباب جهل و جور و سوء تدبیر از بیت دانش و تقوی و جهاد است.
دل قوی دارید که یک ملت پشتیبان شماست، و منش و روش استاد فقید به منزله راه و روش «اسلام رحمانی» عیار جوانمردی و دینداری دوران ماست. دعای ملتی بدرقه راه فرزندان و پیروان مرجعی است که در زمانه قساوت و سبعیت و غدر بنام دین منادی رحمت نبوی و انصاف علوی و سعه صدر حسینی بود.
عزّتتان مستدام باد
محسن کدیور
اول اسفند ۱۳۹۰



جرس: 
آتش سوزی در یکی از واحدهای فرآیندی مجتمع پتروشیمی بندر امام به عنوان بزرگترین مجتمع پتروشیمیایی ایران، بدون تلفات جانی مهار شد.
به گزارش  مهر، آتس سوزی روز یکشنبه 30 بهمن ماه در واحد اچ دی مجتمع پتروشیمی بندر امام بدون تلفات جانی مهار شده است.
این آتش سوزی جزئی پس از وقوع حادثه بلافاصله مهار شد، ضمن آنکه این حادثه هیچگونه خسارت جانی و مالی به همراه نداشته است.
پتروشیمی بندرامام یکی از مجتمع‌های پتروشیمی واقع در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی است. محصولات تولیدی این مجتمع شامل اتان، پروپان، بوتان، پنتان، اتیلن، بنزین پیرولیز، نفت کوره، بنزن، زایلن‌ها، رافینت، آروماتیک‌های سنگین و پارازایلین است و با داشتن ظرفیت بالای تولید، نخستین تولیدکننده محصولات پتروشیمی ایران است.
این مجتمع دارای 3 شرکت تولیدی فرآورش بندرامام، کیمیا بندرامام و بسپاران بندرامام است که در این میان فرآورش موفق شد سال گذشته نزدیک به 4 میلیون تن محصول تولید کند.



چهار دانشگاه تک جنسیتی در استان البرز راه اندازی خواهد شد

غلامعلی نادری، مدیرکل دفتر آموزشهای آزاد و غیرانتفاعی وزارت علوم گفته است در صورت موافقت شورای عالی انقلاب فرهنگی، چهار دانشگاه تک جنسیتی در استان البرز شروع به فعالیت خواهند کرد.
به گزارش دانشجونیوز، غلامعلی نادری در گفتگو با مهر اعلام کرده است «در صورتیکه شورای عالی انقلاب فرهنگی با مجوز اصولی چهار دانشگاه تک جنسیتی در استان البرز موافقت کند یک یا دو دانشگاه در این استان از مهرماه سال آینده فعالیت خود را به عنوان دانشگاه تک جنسیتی آغاز می کنند.»
این چهار دانشگاه در مقاطع کاردانی و کارشناسی پیوسته و در سه رشته دانشگاهی فعالیت خواهند کرد.
غلامعلی نادری همچنین با اعلام اینکه دانشگاه های تک جنسیتی دخترانه خواهند بود، افزود: «در هیأت موسس دانشگاههای تک جنسیتی دختران، مسئولان زن و هیأت موسس دانشگاههای تک جنسیتی پسران را علاوه بر مسئولان مرد، مسئولان زن هم می توانند تشکیل دهند.»
دانشگاه های تک جنسیتی در همه استان های کشور
پیش از این نیز غلامرضا خواجه سروری، معاون وزیر علوم، از درخواست تاسیس دانشگاه تک جنسیتی در همه استان های کشور خبر داده بود.
«موارد قابل توجهی در سفرهای استانی داریم که خانواده‌ها از هیئت اعزامی وزارت علوم می خواهند تا درخواستشان برای ایجاد دانشگاه تک‌جنسیتی در استانشان به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری منتقل شود. مردم در سفرهای استانی هیئت دولت، تقاضایشان برای ایجاد دانشگاه تک جنسیتی در استانشان را یا به صورت مکتوب یا به طور شفاهی به مسئولان وزارت علوم ارائه می کنند.»
خواجه سروری همچنین گفته بود که تجربه محیط‌‌ های دانشگاهی که اختلاط جنسیتی ندارند نشان داده که ارتقای علمی و سطح دانش در این دانشگاه‌ها بهتر و بالاتر است.




فرمانده نیروی انتظامی: اتصال به اینترنت باید در حد ضرورت باشد

اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی، روز گذشته در همایش دفاع سایبری با اعلام اینکه اتصال به اینترنت باید در حد ضرورت باشد، از بکارگیری هکرها و مجرمین سایبری در بخش پلیس سایبری کشور خبر داد.
فرمانده نیروی انتظامی امروز صبح نیز در سخنانی ضمن انتقاد از پلیس انگلستان برای برخورد خشن با معترضان پلیس ایران را نیرویی مردمی معرفی کرده است.
به گزارش دانشجونیوز، فرمانده نیروی انتظامی روز گذشته در اختتامیه همایش دفاع سایبری با بیان این که در بخش سایبری در منطقه از بسیاری از کشوها جلو هستیم گفت: «معتقديم اتصال به دنيا بايد در حد ضرورت باشد، چرا بايد در كشور از سرويس‌هایی مثل ايميل استفاده كنيم كه ايميل باكس آن در كشورهایی مانند آمريكا باشد. بنابراين اگر اين سرويس‌ها در داخل كشور باشد چه بسا بهتر است.»
احمدی مقدم هم چنین تلویحا بیان داشت که در بحث سایبری باید رفتاری تهاجمی داشت: «اگرچه در بحث سايبری دفاع مهم است، اما اگر در لاك دفاعی نيز جلو رويم، بايد بدانيم كه ابتكار عمل در دست دشمن است، زيرا آن است كه حمله می كند و در لاك دفاعی فرو رفتن همواره اين آسيب را نيز به دنبال دارد.»
وی همچنین با اشاره به اعتراضات مردمی پس از انتخابات گفت: «در اين موضوع نيز به دليل وجود زمينه‌های فكری به سرعت توانستيم، خود را رسانده و نقاط ضعف خود را برطرف كنيم. در همین راستا پلیس سایبری یک سال است که راه اندازی شده و فعالیت های موثری داشته است.»
در پلیس سایبری از هکرها و مجرمین سایبری استفاده کنیم
فرمانده نيروی انتظامی در مورد منابع مورد استفاده در اين زمينه اظهار كرد: «يكی از اين منابع هكرها و مجرمين سايبری هستند و هر زمان كه آنها را شناسایی كرده‌ايم توانسته‌ايم حداكثر استفاده را از آنها ببريم.»
احمدی مقدم ادامه داد: «در حال حاضر ١٢٠ سامانه و زيرسامانه ملی مشغول فعاليت هستند كه فعاليت در بخش گذرنامه، ورود و خروج فرودگاه‌ها و ... بخشی از اين اقدامات است.
پلیس ایران واقعا مردمی است.»
پلیس انگلستان با معترضان برخورد خشنی داشت
احمدی مقدم همچنین صبح امروز، در دانشگاه علوم انتظامی، ضمن انتقاد از عملکرد پليس انگلستان كه برخورد خشنی با معترضان داشته است، گفت: «در ايران پليس واقعا مردمی است و فاصله گرفتن اين دو از هم، برای ما سمی مهلك است.»
وی همچنین افزود که بر اساس آمارهای موجود سال ٩٠ امن‌ترين سال ايران در طول تاريخ گذشته بوده است.
اظهارات فرمانده نیروی انتظامی در مورد نحوه عملکرد پلیس در ایران در حالی بیان می شود که اعتراضات مسالمت آمیز مردمی پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر با سرکوب شدید نیروهای انتظامی و سپاه مواجه شده و ده ها تن از شهروندان معترض نیز در جریان اعتراضات به دست این نیروها کشته شدند.





بازرسان آژانس در تهران٬ در انتظار "نتایج مشخص"

پنج بازرس ویژه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وارد تهران شدند تا در بازدیدهای دو روزه خود بخشی از ابهامات موجود پیرامون برنامه هسته‌ای را برطرف کنند. دیپلمات‌ها می‌گویند امیدی به تغییر اساسی رویکرد ایران ندارند.
بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سحرگاه دوشنبه (۲۰ فوریه/اول اسفند) به ایران رسیدند تا مذاکرات و بازدیدهای خود در تهران را با هدف حل‌وفصل نگرانی‌های فزاینده نسبت به سویه‌های تسلیحاتی برنامه هسته‌ای ایران به انجام برسانند.
به گزارش خبرگزاری رویترز٬ هرمان ناکرتس٬ معاون مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیش از حرکت پنج بازرس ویژه آژانس از وین به‌سمت تهران٬ در گفت‌وگو با خبرنگاران ابراز امیدواری کرد که روزهای اقامت در تهران «سازنده و مفید» باشند.
به گفته او «مهم‌ترین اولویت این ماموریت٬ بررسی ابعاد نظامی احتمالی در برنامه هسته‌ای ایران است». آقای ناکرتس تاکید کرده که خواسته اساسی آنها رسیدن به نتایج مشخص و قاطع در مباحثاتی است که میان آنها و مقامات مسئول ایرانی صورت می‌گیرد.
هرمان ناکرتس می‌گوید از آنجا که هدف نهایی حل همه مسائل موجود است٬ بازرسان بدون توجه به پیچیدگی‌های موجود کار خود را انجام خواهند داد٬ «اگرچه ممکن است این فرآیند کمی زمان‌بر باشد».
دیپلمات‌های غربی هم‌زمان اعلام کرده‌اند که امید و انتظار تغییر شگفت‌انگیز و غافلگیرکننده‌ای از جلسات ۲۰ و ۲۱ فوریه ندارند و آن را بیش‌تر گامی در جهت اعتمادسازی می‌بینند.
این بازدیدها درست در روزهایی انجام می‌شود که ایران سیگنال‌هایی مبنی بر آمادگی برای بازگشت به میز مذاکره و یافتن راه‌حل دیپلماتیک برای برنامه بحث‌برانگیز هسته‌ای به قدرت‌های غربی داده است. یکی از دیپلمات‌ها در گفت‌وگو با رویترز گفته هم‌چنان به این‌که ایران واقعا قصد همکاری و حل‌وفصل مسائل را داشته باشد٬ بدبین است.
برخی از دیپلمات‌های ارشد در گفت‌وگو با رویترز گفته‌اند که ایران ظرفیت غنی‌سازی خود در تاسیسات زیرزمینی فوردو را تا دو برابر افزایش داده است. روز گذشته هم خبرگزاری آسوشیتدپرس با انتشار برخی «اطلاعات طبقه‌بندی‌شده» به نقل از دیپلمات‌های غربی اعلام کرد که ممکن است ایران در آستانه جهشی بزرگ در برنامه هسته‌ای باشد؛ هدفی که با راه‌اندازی آبشارهایی از نسل جدید سانتریفوژها در تاسیسات فوردو پیگیری خواهد شد.
آن‌طور که در گزارش آسوشیتدپرس آمده٬ با تکمیل پیاده‌سازی طرح‌های جدید ایران٬ سرعت تولید کلاهک‌های هسته‌ای به‌طور محسوسی افزایش خواهد یافت.

نقش حیاتی بازدیدهای فوریه در تعیین سرنوشت پرونده هسته‌ای
این بازدیدها در تعیین سرنوشت رویارویی ایران و غرب بر سر مساله هسته‌ای٬ نقشی پررنگ و حیاتی دارد. ناکامی ایران در متقاعد کردن بازرسان آژانس و اثبات صلح‌آمیز بودن اهداف هسته‌ای٬ ممکن است تنش‌ها را تشدید کند و بر احتمال جدی‌تر شدن «گزینه نظامی» بیفزاید.
اگرچه ایران همواره اتهامات غرب مبنی بر حرکت برنامه هسته‌ای بحث‌برانگیزش به سمت تولید و توسعه تسلیحات هسته‌ای را انکار کرده٬ اما پس از انتشار آخرین گزارش آژانس درباره ابهامات و شبهات معطوف به اهداف نظامی٬ فشار قدرت‌های غربی به‌طور محسوسی افزایش یافته است.
تحریم‌های بی‌سابقه و فلج‌کننده ایالات متحده و اتحادیه اروپا٬ اقتصاد ایران را به‌شدت در معرض فروپاشی قرار داده و حالا در میانه فشارها٬ ایران با ارسال نامه‌ای رسمی به کاترین اشتون٬ مسئول سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا٬ نشانه‌هایی از تمایل به تعامل و گشایش گره‌ها نشان داده است.
اتحادیه اروپا روز جمعه با ابراز «خوش‌بینی محتاطانه» از تمایل ایران به ازسرگیری مذاکرات استقبال کرد٬ اما با تاکید بر این نکته که مذاکرات باید مستمر٬ و متمرکز بر چالش‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای باشد.

وداع با «مذاکرات درباره مذاکرات»
ایران اعلام کرده که «ابتکارات جدید» خود را روی میز مذاکره با قدرت‌های غربی ارائه خواهد کرد. هیلاری کلینتون و کاترین اشتون گفته‌اند امیدوارند که این نامه یک گام به پیش و در راستای حل‌وفصل مسائل موجود باشد.
علی‌اکبر صالحی٬ وزیر خارجه ایران٬ در مصاحبه‌ای در روز یک‌شنبه اعلام کرد که «ایران به‌دنبال بازی برد-برد برای طرفین است». بر اساس گفته‌های آقای صالحی٬ مذاکرات آتی با گروه ۱+۵ احتمالا در استانبول برگزار خواهد شد.
اما قدرت‌های غربی هم‌چنان به نیات ایران مشکوک‌اند و این‌بار تاکید دارند که فرصت «زمان خریدن» را به ایران نخواهند داد. به گفته آنها وقتی ایران بر ظرفیت‌های غنی‌سازی خود می‌افزاید٬ نباید انتظار داشته باشد که طرف مقابل صرفا به «مذاکرات درباره مذاکرات» اکتفا کند و تن به «وقت‌کشی» جمهوری اسلامی بدهد.
رادیو دویچه وله



تجمع اعتراض‌آمیز کارگران کارخانه پارسیلون خرم آباد

خبرگزاری هرانا - بیش از ۱۵۰ کارگر کارخانه پارسیلون خرم آباد، بزرگ‌ترین تولید کننده نخ آسیا در اعتراض به دریافت مطالبات قانونی شان امروز صبح در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردند.
به گزارش ایلنا رئیس کانون هماهنگی شورای اسلامی کار لرستان با اعلام این که کارخانه پارسیلون به جهت انباشت بدهی‌ها تعطیل شده است، اعلام کرد: این کارخانه دارای ۲۵۰ کارگر رسمی و ۲۶۰ کارگر قرار دادی است که همگی بیکار شده‌اند.
محمد موسیوند با انتقاد از عملکرد اداره کل نساجی‌های کشور به جهت عدم پی‌گیری در خصوص وضعیت بحرانی این واحد تولیدی عنوان کرد:۲۰ میلیارد تومان تسهیلات برای احیاء کارخانه پارسیلون اختصاص یافته است که اداره کل نساجی‌های کشور با عنوان اینکه تولید نخ منسوخ شده است از پرداخت این مبلغ ممانعت می کند.
او در ادامه با این عنوان که کمبود مواد اولیه و نقدینگی مشکل اساسی این واحد تولیدی است، خاطر نشان کرد: این کارخانه اگر بطور کامل احیاء شود گنجایش اشتغال ۲۵۰۰ کارگر را دارا می‌باشد.
این فعال کارگری استان لرستان افزود: بیش از ۱۲ ماه است که کارگران تولید نخ پارسیلون حقوق دریافت نکرده‌اند و همچنین عیدی و سایر مزایای قانونی آنان نیز پرداخت نشده است.
موسیوند با تاکید بر اینکه وضعیت اشتغال استان لرستان مطلوب نیست افزود: از لحاظ بیکاری استان لرستان رتبه آخر اشتغال کشور را کسب کرده است.
او در خاتمه خواستار شد: با ۱۵ میلیارد کمک و سرمایه گذاری در کارخانه پارسیلون که بزرگترین کارخانه تولید کننده نخ آسیاست مشکل کارخانه و کارگران حل خواهد شد.



هرانا؛ جمعی از بازداشت شدگان ۲۵ بهمن در قرنطینه زندان اوین بسر می‌برند

خبرگزاری هرانا – یازده تن از بازداشت شدگان راهپیمایی ۲۵ بهمن ماه در قرنطینه اندرزگاه ۷ زندان اوین نگهداری می‌شوند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، غلام حسین قاسمی، فرشاد اژیده، حمید عابدینی، محمد علی عبدلی، محسن مرادی، غلامحسین اذری نجف ابادی، حامد اصلانی، علی شکر چی، علی ازاد، طوفان هاتفی، مسعود کرمی از جمله شهروندان تهرانی هستند که در اعتراضات ۲۵ بهمن ماه در نقاط مختلف تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.
دو تن از بازداشت شدگان فوق پژمان ظفرمند و فرشاد اژیده با سپرده قرار وثیقه و یا کفالت از زندان اوین به صورت موقت آزاد شدند و علی شکرچی از قرنطینه اندرزگاه ۷ به بند ۲۰۹ زندان اوین جهت انجام بازجویی منتقل شده است.
گفتنی است مسعود کرمی یکی از بازداشت شدگان ۲۵ بهمن دارای تابعیت دوگانه ایرانی – نروژی است.