۱۳۹۰ بهمن ۲۱, جمعه

روز جمعه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

عبور از استکهلم، پیش به سوی آینده

انتشار اسامی حاضران در گردهمایی استکهلم برای بررسی سطح همایش از سوی موافقان و مخالفان و منتقدان و ناظران بی‌طرف اهمیت زیادی دارد. طبیعتا برخی از شرکت کنندگان به خاطر حضور رسانه‌ای مداوم شناخته‌ شده‌تر هستند و برخی ناشناخته‌تر. احتمالا بنیاد اولاف پالمه شناخت دقیقی از این افراد نداشته و کسانی فهرست را تهیه و در اختیار بنیاد قرار داده‌اند. از یک منظر، نبود تعدادی از چهره‌های شاخص وهمچنین کسانی که به خاطر نداشتن گذرنامه یا مدارک سفر به این کنفرانس نرفته‌اند یا از رفتن بازمانده‌اند، از تعدد «نخبگان» جمع کاسته است. اما کنفرانس استکهلم و توافق‌نامه‌ای که به امضای ۴۴ فعال «سیاسی» رسیده است حتما نتایج مثبتی هم داشته، از جمله مسوولیت بیشتر برگزار کنندگان کنفرانس‌های بعدی! از این پس پنهان‌کاری و دادن اطلاعات ناقص به اهالی رسانه و دیگر شرکت کنندگان سخت‌تر خواهد شد. از این پس، عدم اعلام به موقع برگزاری یک کنفرانس و خواهش از برگزار کننده برای مسکوت گذاشتن یک فرایند که به اسم ایجاد اتحاد میان نیروهای سیاسی و قومی است دشوارتر خواهد بود. مطمئنا کسانی که در مراحل پیشین تلاش بر پنهان نگاه داشتن مسائل و انتقال قطره‌چکانی رخدادها به رسانه‌ها و مردم داشته‌اند، برای کسب اعتماد عمومی و روزنامه‌نگاران مستقل زحمت بیشتری باید بکشند. اگر نام‌های شرکت کنندگان جلسات لندن و پاریس نیز به طور کامل منتشر شود، می‌توان افراد مشترک در این جلسات را بهتر شناخت و سوال‌های بیشتری از آنان کرد و دانست اولا چه نقشی داشته‌اند و ثانیا برنامه این گروه برای بهتر شدن فردای ایران چیست و از همه مهم‌تر، چرا باید برای رسیدن به دموکراسی و فضای باز، به فضاهای بسته‌تر پناه برد؟
در ماه‌های آینده، همایش‌ها و گردهمایی‌های متعددی برگزار خواهد شد. در واشینگتن باید منتظر برپایی یکی از این نشست‌ها باشیم. تعدادی از شرکت کنندگان گردهمایی استکهلم و بسیاری از غایبین نیز حاضر خواهند بود. برگزار کنندگان همایش آینده حداقل می‌دانند که تکرار اشتباهات گروه‌های دیگر در گذشته نمی‌تواند قابل قبول باشد. اعلام عمومی، داشتن سخنگو و کسی که از پیش برای پاسخ‌گویی تعیین شده باشد اهمیت زیادی دارد. باز بودن این گردهمایی نقاط مثبت زیادی خواهد داشت.
اعلام اسامی حاضران نشان خواهد داد که وزن این همایش چقدر است. البته اگر بعضی‌ها همسرشان را به جای خودشان فرستادند تا هم باشند و هم نباشند، بحث دیگری است!
از سوی دیگر، بررسی راهی که بتوان گروه‌های مخالف با دیدگاه‌هایی متضاد را در یک مجموعه قرار داد اما از پیش بر سر روش کار به توافق رسید اهمیت زیادی دارد. قرار نیست «موتلفه» جدید تشکیل شود که همه حتما با هم ائتلاف کنند. بدون رقابت سیاسی، دموکراسی بی‌معنی است. اما می‌توان بررسی کرد که گروه‌های رقیب در کشورهایی که توانسته‌اند دیکتاتوری‌ها را به زانو در آورند و باز حامی دموکراسی و حقوق بشر باقی بمانند، چه مسیرهایی طی کرده‌اند. می‌توان دید که مفهوم پاسخگویی چیست. اهمیت حضور رسانه‌های مستقل و غیر وابسته به گروه‌های سیاسی برای حفاظت از دموکراسی چیست.
اگر می‌خواهیم ایران فردا همه سهم داشته باشند، روش‌های امروزمان نشان خواهد داد که چه‌کاره‌ایم. اگر دنبال ائتلاف‌های پشت درهای بسته و تضمین سهم خویش در آینده ایران هستیم، بحثی دیگر است. اگر از خودمان می‌توانیم عبور کنیم، اگر می‌توانیم بر پایه منافع ملی‌مان، با گروه‌های مختلف غیر ایرانی همکاری کنیم، دروازه‌ای جدید به روی کشورمان گشوده‌ایم.
مطمئنا انجام یک کار گروهی بزرگ، با مخالفت‌ها و اعتراض‌ها و حتی نازکردن‌ها و هزار و یک مشکل دیگر همراه خواهد بود. کسانی موفق هستند که مدیر باشند و بتوانند تدبیر کنند. در دل بحث‌ها و تدبیرهاست که خواهیم فهمید که آیا باز باید تجربه پیشین در سپردن ایران‌مان به دهان‌های گنده کار نابلد تکرار می‌شود، و یا شایسته‌سالاری دموکراتیک خارج از باندبازی سیاسی و سهم‌خواهی جانشین روش‌های جا افتاده در کشورمان خواهد شد؟

 

 خدایا، خرمشهر که کاری نداشت، اگه می‌تونی، جیمیل را آزاد کن!

۲۱ بهمن ۱۳۹۰ نسترن فرمانیان

image
سرعت اینترنت در ایران امروز به سرعت حلزون تنه می‌زند.
«چک کنین سایت من فیلتر شده»؟ پنج شنبه خیلی از مدیران سایت‌ها در شوک چند دقیقه‌ای فرو رفتند. در آستانه روز سالگرد انقلاب در ایران، برای چند دقیقه تمام سایت های ایرانی فیلتر شدند. اما پس از چند دقیقه دوباره وضعیت به حال اول خود بازگشت و سرعت کند اینترنت، کند تر شد.
سرعت اینترنت باز هم در ایران حلزونی شد و در پی آن، حضور بسیاری از کاربران داخل ایران، دیروز در اینترنت کمرنگ بود.
بسیاری از کاربران حتی برای رفتن به پست الکترونیکی جیمیل خود، مجبور بودند از فیلترشکن استفاده کنند و این مساله به عنوان دلیلی بر «اختلال آگاهانه» برشمرده می‌شد. چون وقتی با یک فیلترشکن به اینترنت متصل هستید، سیستم محدودکننده اینترنتی فکر می‌کند شما یک کاربر خارج از ایران هستید و دسترسی‌ها دیگر تحت کنترل آن نیست. آن گاه همه درها به روی شما باز می‌شود.

پشتیبانی شرکت های اینترنتی مشکل را این گونه گزارش می‌کردند: «مشکل سراسریه، زیرساختی ست. به ما مربوط نیست».
این جمله معروف در واقع یک اسم رمز است که به کاربر می‌گوید که این مساله نه دست ماست و نه دست شما، از جایی دیگر کنترل می‌شود.
زیرساخت اما به چیز دیگری هم اشاره دارد: شرکت ارتباطات زیرساخت.
هیات مدیره این شرکت قدیمی، که یکی از شرکت‌های خصوصی شده وابسته به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است را معاون وزیر ارتباطات ریاست می‌کند. و در سایت آن اهدافی مانند فروش و عرضه دیتا به چشم می‌خورد.
پهنای باند اینترنت برای متقاضیان داخل و خارج از کشور در کنار تلکس برای مشتری‌ای که نامش را در سایت ننوشته‌اند و همچنین انتقال پهنای باند صدا و تصویر برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از طریق این شرکت عرضه می‌شود.
استفاده از اینترنت در ایران در حال حاضر به چند شیوه صورت می‌گیرد:
نخستین شیوه، «دایل آپ» است که از طریق خط تلفن و با شماره‌گیری به اینترنت متصل می‌شوند. این شیوه قدیمی‌ترین روش است که در حال حاضر تعداد کاربرانش روز به روز کمتر می‌شوند. ای دی اس ال، متداول‌ترین روشی‌است که در ایران و به ویژه شهرها رواج دارد و آن هم
وابسته به خط تلفن است. اما سه شرکت بزرگ ایرانسل، مبین نت و داتک، اینترنت وایمکس را هم این روزها عرضه می‌کنند که قابلیت جابجایی دارد و مجبور نیستید مودم‌های آن را به کامپیوتر خود وصل کنید. در واقع هر کجا که باشند یک شبکه بیسیم می‌سازند تا هر کامپیوتری که کلمه رمز آن‌ها را دارد از طریق اتصال به این شبکه از اینترنت استفاده کند. روش‌های دیگر مثل استفاده از سیم کارت‌های ایرانسل و همراه اول هم این روزها بیشتر روی تلفن‌های هوشمند استفاده می‌شود و البته نقطه‌های پوشش‌دهی آن هنوز به پای سرویس‌های دیگر نمی‌رسد.
همه این سیستم‌های اینترنتی در یک نقطه مرکزی به هم می‌رسند که آن نقطع در کنترل دولت است. این، جدای از سانسور محتوایی و برخورد با تولید کنندگان محتوا است.
حالا دیگر کند«تر» شدن اینترنت عادی‌تر از پیش جلوه می‌کند. تا چند سال پیش، بیشتر اوقات خرابی اینترنت توسط دولت به تصادم کشتی‌ها با کابل های فیبر نوری در بندر فجیره نسبت داده می‌شد ولی پس از رخدادهای سال ۸۸ دیگر حتی پاسخ چندانی هم اعلام نمی‌شود و رسانه‌ها هم کمتر به این مساله می‌پردازند. 
شاید از این روست که یکی از کاربران شبکه‌های اجتماعی آن را به خاطر نزدیک بودن به بیست و دوم بهمن، از کندی سرعت، به عنوان شواهد «یوم الله» نام می‌برد و دیگری می‌نویسد: «خدایا، خرمشهر که کاری نداشت، اگه می‌تونی، جیمیل را آزاد کن.»


گزارش‌های محرمانهFBI: استیو جابز استاد قلب واقعیت بود

image
با انتشار گزارش‌ FBI، معلوم شده که این سازمان سال‌های سال بنیان‌گذار خلاق شرکت اپل را زیر نظر داشته است. در این گزارش‌ها که اخیرا بر اساس قانون «آزادی اطلاعات» بیرون آمده، استیو جابز در دوران جوانی مصرف کننده مواد مخدر بوده و همچنین توانایی غالب کردن فکر خودش را به جای واقعیت داشته است.
در این گزارش که به تازگی منتشر شده به مسائل مختلف زندگی استیو جابز اشاره شده است.  روزنامه یو‌اس ‌تودی می‌نویسد که تحقیقات اف‌بی‌آی برای شناخت بهتر استیو جابز که ممکن بود از سوی جورج بوش در ۱۹۹۱ به مقامی منصوب شود و همچنین به دنبال تهدید بمب‌گذاری در شرکت اپل انجام گرفته بود. برای تشکیل پرونده‌ای در مورد استیو جابز با گروهی از کسانی که او را می‌شناخته‌اند گفتگو شده بود. سایت مجله آتلانتیک هم بر اساس گزارش اف‌بی‌آی می‌نویسد که جابز دانش آموز خوبی نبوده است.
چند نکته بارز گزارش:
- قلب واقعیت: استیو جابز برای رسیدن به هدفش واقعیت را به شکلی که می‌خواست تغییر می‌داد که باعث شد عده‌ای در  صداقتش شک کنند.
- مواد مخدر: جابز در دوران جوانی و تحصیل، داروهای روان‌گردان از جمله «ماری جوانا»، «حشیش» و «ال اس دی» مصرف  می‌کرده است.
- عدم حمایت از فرزند و مادر فرزندش: استیو جابز تا مدت‌ها حاضر نبود بپذیرد از «کریس ان برنان» صاحب دختری شده و تا سال‌ها از آنان حمایت نمی‌کرد.




رسانه‌های خارج از کشور در آموزش و اطلاع‌رسانی درباره ایدز کوتاهی نکنند

آرش و کامیار علایی- عکس: نیک آهنگ کوثر
imageکامیار علایی که به همراه برادرش آرش از این پس برای کمک به اطلاع‌رسانی در باره ایدز به خودنویس کمک خواهند کرد، می‌گوید که رسانه‌های خارج از ایران به خاطر دوری از محدودیت‌های داخلی می‌توانند کمک زیادی برای آموزش گروه‌های مختلف اجتماعی برای دوری از رفتارهای پرخطر کنند. رفتارهایی که می‌توانند زمینه‌ساز ابتلا به ایدز باشند.
در بخش پیشین گفتگو با دکتر کامیار علایی، مشکلات فرهنگی جامعه برای درک مساله بیماری ایدز مورد بحث قرار گرفت. بخش دوم گفتگو با کامیار اختصاص به مساله اطلاع‌رسانی دارد:
چه گروهی از مردم نیاز بیشتری به اطلاع‌رسانی دارند؟
کامیار علایی: همه گروه‌ها بر اساس رفتار پرخطر نیاز به اطلاع‌رسانی دارند، اما چون جامعه ایران جامعه جوانی است و ۷۰٪ زیر سی سال سن دارند بیشتر در معرض خطر هستند و چون سن بلوغ از ۱۵ سالگی و سن ازدواج هم هر سال بیشتر می‌شود، و فرض کنیم  به ۳۰ سال رسیده باشد، این جوانان ۱۵ سال در معرض خطر بیماری‌های آمیزشی و هپاتیت هستند و متاسفانه به خاطر مشکلات فرهنگی یا فقر اجتماعی یا تابوهایی که وجود دارند، خانوده‌ها نمی‌توانند با فرزندان خودشان در این باره حرف بزنند. از طرفی مدارس هم در این زمینه برنامه‌های آموزشی ندارند و برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی نیز زیاد به این مساله نمی‌پردازند. به خاطر همین، نقش برنامه‌هایی مثل شما که به راحتی می‌توانید مخاطب را پیدا کنید بی آنکه موانعی داشته باشید، می‌تواند خیلی موثر باشد و باید از روش‌های مختلفی استفاده کرد که نقش هنرمندان و ورزشکاران مطرح در این بین اهمیت زیادی دارد که مخاطبان ویژه خودشان را دارند، مثل مخاطبان جوان، اگر بتوانند در این زمینه فعالیت کنند و حتی نقش‌های بهداشتی بیشتری ایفا کنند می‌تواند روی مخاطبان برای پیگیری مسائل تاثیر بیشتری داشته باشد.
گروه بعدی، گروه معتادان تزریقی است که تعدادشان زیاد است و بر اساس آمارهای جهانی، ایران یکی از بالاترین آمارها را دارد و این افراد به خاطر مسائل اجتماعی و اقتصادی، از روش‌های «تدخینی» به روش‌های تزریقی روی می‌آورند و همین باعث می‌شود که در معرض خطر بیماری ایدز و هپاتیت قرار بگیرند ( و دیگر  بیماری‌های منتقل شده از راه خون) که اینها نیاز به اطلاع‌رسانی دارند. بسیاری از اینها از نظر سواد در سطح بالایی قرار ندارند و اغلب کم سواد و یا بی‌سواد هستند و باید از روش‌های اطلاع‌رسانی دیداری و شنیداری با این گروه مرتبط شد و به آنها اطلاع‌رسانی کرد. متاسفانه در این زمینه‌ برنامه‌ها بسیار محدود بوده است.
گروه‌های دیگر، زنان آسیب‌پذیر هستند که به خاطر مشکلات اقتصادی، رفتارهای [جنسی] پرخطر دارند که باید به روش خودشان آموزش ببینند.
گروه‌های دیگر، دانشجوها و کسانی که به خدمت سربازی اعزام می‌شوند (مردها) می‌توان برنامه‌های آموزشی را آنجا برای‌شان گذاشت و در واقع باید از هر فضایی استفاده کرد که این گروه را آموزش داد.
و یا کسانی که به هر علتی به موسسات غیر دولتی می‌روند و مراجعه می‌کنند.


 وقتی ما نمی‌توانیم راجع‌به سکس و روابط جنسی حرف بزنیم، وقتی آموزشی در این زمینه نیست، چگونه می‌توانیم یک پله بالاتر برویم و در باره ایدز گروه‌های مختلف را آموزش دهیم؟
کامیار علایی: هرد دو باید در راستای هم باشند. به عبارت دیگر تغییر لحن گفتار می‌تواند کمک کند. به عبارت بهتر فرق نحوه استفاده از «بفرما» و «بتمرگ» است، به چنین موقعیتی که می‌رسیم باید بتوانیم از کلمه مناسب استفاده کنیم. هنرمندان وقتی می خواهند بر فرض استفاده از کاندوم را نمایش دهند، از سمبلی استفاده می‌کنند که مثلا وقتی کسی می‌خواهد یک شاخه گل را بچیند، اگر دستکش دستش باشد خار، دستش را زخمی نخواهد کرد. همین کاندوم می‌تواند برای محافظت فرد مورد استفاده قرار گیرد...یعنی به زبان‌های مختلف نشان داد که باید مراقبت و محافظت کرد...مثل کلاه ایمنی که کارگر ساختمانی به سر می‌گذارند و آجر اگر به سرش برخورد کند، سالم می‌ماند. می‌شود از سمبل‌ها به طور غیر مستقیم استفاده کرد در مورد مسائلی که حساس است.
اگر ما بتوانیم بدون قضاوت کردن به همه بگوییم که می‌توانند در معرض خطر باشند، کسی که دچار بیماری ایدز شده، زمینه‌ای برایش بوجود می آید که جامعه او را بپذیرد و خودش داوطلبانه آزمایش بدهد. البته این مساله با یک برنامه و یک شب درست نمی‌شود  و باید به شکل مستمر باشد. اطلاع‌رسانی اول باعث تغییر آگاهی می‌شود و بعد تغییر نگرش و بعد در نهایت رفتار و این زمان‌بر است.
 رسانه‌های خارج از کشور شاید آزادی بیشتری در این زمینه داشته باشند، اما اغلب روی مسائل سیاسی و اقتصادی متمرکز شده‌اند. چه انتظاری از آنها برای کمک به اطلاع‌رسانی دارید؟
کامیار علایی: به نظرم بزرگ‌ترین نقش را آنها می‌توانند بازی کنند. وقتی به این مسائل [آموزش] در داخل ایران توجه نمی‌شود، رسانه‌های خارج از ایران آن محدودیت‌های رسانه‌های داخلی را ندارند و می‌توانند به شکل باز، مسائل را موشکافی کنند و بیش از پردازش به خود بیماری، به رفتار‌هایی که  منجر به بیماری می شود باید توجه کنند. و وقتی به آن رفتارها توجه کنند، از طریق بهداشت جامعه محور و ببینند که چه تغییراتی باید در جامعه ایجاد شود تا آن فرد مبتلا به آن بیماری نشود و این را بتوانند به شکل سریالی برگزار کنند به شکل پرسش و پاسخ با مخاطب که اطمینانی در افراد ایجاد کنند که بدون اینکه نامی از کسی برده شود، سوالات مخاطبان به راحتی از سوی کارشناس برنامه جواب داده شود. اگر چنین سوالی در داخل ایران مطرح شود، ممکن است کارشناس برنامه اجازه پاسخ‌گویی به شکل مستقیم نداشته باشد.
ولی به نظر می‌رسد رسانه‌های خارج از ایران هم علاقه‌ای به تابو شکنی ندارند و باید یک سری خط قرمزها را رعایت کنند...
کامیار علایی: به نظر من، بیشتر از این بی‌توجهی است. اگر به طور مرتب برنامه بسازند خواهند دید که آن گروه که در معرض رفتارهای خطرناک هستند و عملا تشنه اطلاع‌رسانی‌اند. وقتی ما چند تا برنامه تلویزیونی داشتیم، بعدش اینقدر مخاطبان سوال کردند و با علاقه دنبال کردند که باعث شد برنامه‌ها مدتی تداوم پیدا کند. بحث بهداشتی برای همه است و کار ندارد به اینکه مردم چه اعتقادی داشته باشند و یا از کدام اقلیت باشند و یا چه نگاه سیاسی‌ای داشته باشند. همتی می‌خواهد و تداومی چون یک برنامه و دو برنامه فایده ندارد و این باعث می‌شود که مخاطبان از هر گروه و سنی جذب شوند.
 وظیفه شهروندان چیست؟
کامیار علایی: اولین کار این است که وقتی در زمینه بهداشتی سوالی داشتید، حتما جوابش را دقیق پیدا کنید. وقتی جواب را پیدا کردید، به نزدیک‌ترین افراد مثل اعضای خانواده و دوستان منتقل کنید. و به برنامه‌های حمایتی کمک کنید و به عنوان داوطلب به یاری‌شان بشتابید تا آن برنامه‌ها تداوم پیدا کند. و در جاهایی که این برنامه‌ها را ندارند، بخواهید و تشویق کنید که راه بیاندازند و در این زمینه هم توجه ویژه نشان دهند. هر کدام از ما در هر قسمتی که فعال هستیم می‌توانیم کمک کنیم. یکی در کار موسقی است، یکی کار هنری...
از همه مهم‌تر، اگر با کسی که مبتلا به ایدز است برخورد کردیم، مثل یک دوست با او برخورد کنیم. یادمان باشد که هر کدام از ما عضو جامعه هستیم و این مساله می‌تواند برای خود ما هم پیش بیاید.
اگر به اینترنت دسترسی دارید، از اینترنت و از طریق اسکایپ و فیسبوک، اگر تلفن باشد، از طریق تلفن باید اطلاع‌رسانی کنیم. از هر وسیله‌ای باید استفاده کرد. باید در حد بحث و محاوره بگوییم که ویروس ایدز از راه دست دادن و بوسیدن ساده و استخر رفتن منتقل نمی‌شود. باید این را به نحوی توی مکالمه‌ها آورد و پیامی بهداشتی را منتقل کرد. پیام‌های بهداشتی بیشترین اثر خود را زمانی دارند که بتوانند مرتبط با موضوع باشند و بیشتر از ۳۰ ثانیه نباشند چون تاثیر لازم را نخواهند داشت.






اخبار روز:
- کارگران پیمانکاری مجتمع های پتروشیمی بندر امام و منطقه ویژه اقتصادی:
از صبح روز یکشنبه ۲٣ بهمن ماه متحد و یکپارچه دست به اعتصاب خواهیم زد
- کارگران زندانی درخواست حمایت بیشتر دارند
- خشم و اعتراض کارگران خدمات شهری در رشت
- آزادی موقت میثم نجاتی عارف، دانشجو و فعال کارگری با قرار وثیقه
- وعده همسان سازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی سه ساله شد

کارگران پیمانکاری مجتمع های پتروشیمی بندر امام و منطقه ویژه اقتصادی:
از صبح روز یکشنبه ۲٣ بهمن ماه متحد و یکپارچه دست به اعتصاب خواهیم زد
کارگران شرکتهای پیمانکاری پتروشیمی بندر امام و پتروشیمی های منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر اعلام کرده اند در اعتراض به عدم برچیده شدن شرکتهای پیمانکاری از صبح روز یکشنبه ۲٣ بهمن ماه دست به اعتصاب نامحدودی خواهند زد.
بنا بر بخشنامه هیئت دولت کلیه شرکتهای پیمانکاری بر اساس ضرب العجلی می باید تا مورخه ۱۶/۱۱/۹۰ برچیده میشدند. اما مدیریت پتروشیمی های بندر امام و منطقه ویژه اقتصادی با بهانه های مختلف زیر بار خواست کارگران نرفته اند.
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، طی روزهای گذشته نماینده های کارگران شرکتهای پیمانکاری بندر امام و دیگر پتروشیمی ها در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر، پیگیر خواست خود و اجرای مصوبه دولت مبنی بر برچیده شدن شرکتهای پیمانکاری بر اساس ضرب العجل دولت بوند که نهایتا روز ۱٨ بهمن ماه ظریف کار مدیر عامل پتروشیمی بندر امام، نماینده های کارگران را به آقای حیدری رئیس امور اداری جهت تعیین تکلیف خواست کارگران و بخشنامه دولت ارجاع داد.
پس از مراجعه نماینده های کارگران به حیدری و مذاکراتی که انجام شد وی اظهار داشت: ماهیت کار کارگران شاغل در شرکتهای پیمانکاری پتروشیمی بندرامام، همگی از نوع حجمی هستند و کلیه پیمانکارانی که در پتروشیمی بندرامام کار میگیرند و با پتروشیمی قرارداد می بندند، تمامی نفرات خود را از بیرون همراه خود وارد می کنند و پس از پایان قرارداد، آنها را مجددا یا با خود از شرکت می برند و یا اخراج می کنند و به همین دلیل این کارگران مشمول بخشنامه دولت نمی شوند. این درحالی است که بر خلاف اظهارات حیدری و طبق مدارک مستند و قانونی، تمامی کارگران شاغل در پتروشیمی بندرامام و دیگر پتروشیمی ها، همگی از ۱۵ الی ۲۰ سال سابقه کار مستمر و تعریف شده ی معین در این پتروشیمی ها دارند و در طول سالهای گذشته این فقط و فقط پیمانکاران بوده اند که عوض شده و آمده اند و رفته اند و کارگران بطور ثابت بر سرکارهای معین و تعریف شده خود باقی مانده اند و بطور مستمر و لاینقطع از حقوقهای آنان بیمه    و مالیات کسر شده و لیست پرداخت مستمر بیمه و مالیات آنان در سازمان تامین اجتماعی و اداره دارائی موجود است.
بنا بر این آخرین گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، علیرغم ارائه مستندات لازم از سوی کارگران به رئیس امور اداری پتروشیمی بندر امام و مذاکرات مفصل نماینده های کارگران با مسئولین پتروشیمی ها، نهایتا این مذاکرات به نتیجه ای نرسید و کارگران بطور متحدانه ای تصمیم به آغاز اعتصاب از رو یکشنبه ۲٣ بهمن ماه گرفتند. قرار است در این روز کلیه کارگران پتروشیمی بندرامام و منطقه ویژه اقتصادی در اقدامی هماهنگ و یکپارچه دست از کار کشیده و اعتصابی گسترده و سراسری را آغاز کنند .
بر اساس اطلاعیه شماره ۴، که کارگران در پتروشیمی های ماهشهر منتشر کرده اند این اعتصاب قرار است از ساعت ٣۰/٨ صبح روز یکشنبه از محل پارکینک اتوبوسها (درب شماره ۴) و با تجمع کارگران آغاز شود.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۰ بهمن ماه ۱٣۹۰

بیانیه۲۹-کارگران زندانی درخواست حمایت بیشتر دارند
جمهوری اسلامی سرمایه داری از هر جهت کانون و مرکزفساد است. از هر عملش، زیانهای بی شماری نصیب انسانها می گردد، همان گونه که بیشتر زندانیان کارگری و سیاسی براثر شکنجه های جسمی و روحی و وضعیت شدیدا" غیرانسانی زندان که مأموران و مسئولین و همچنین دستگاه قضایی و پلیسی به عمد و سیستماتیک ایجاد می کنند، دچار بیماریهای جسمی و روحی شدیدی شده اند، از جمله می توان به بیماریهایی که گریبان منصور اسانلو، علی نجاتی، رضا شهابی و بهنام ابراهیم زاده و دهها نفر دیگر را گرفته است اشاره نمود، اکنون به جد تلاش می کنند شاهرخ زمانی و محمد جراحی را در وضعیت بیماریزا قرار دهند .
اخبار در رابطه با شاهرخ زمانی و محمد جراحی عبارتند از :
۱- آنها همچنان در بند قرنطینه بسر می برند و هیچ زمانی برای انتقال آنان به بند عمومی معلوم نشده است.
۲- شاهرخ و محمد تقاضای کتبی برای انتقال به بند عمومی داده اند ولی جوابی به آنها نمی دهند .
٣- وسایل شخصی انها را به خانواده هایشان نداده اند، حتی مأموران وزارت اطلاعات از موبایل شاهرخ سوءاستفاده کرده و به شماره های ذخیره شده در آن زنگ می زنند، ایجاد مزاحمت برای دوستان اومی کنند، دوستانش را مورد بازجویی قرار داده به این شکل ایجاد شک و شبهه و ترس می نمایند.
۴- آنها از ملاقات با خانواده هایشان محروم هستند و به ندرت اجازه ی استفاده از تلفن به آنها داده می شود .
۵- آنها را درکنار تعداد بسیاری از معتادان با وضعیت بسیار ناهنجار و همچنین بیماران مبتلا به امراض مسری و ایدز نگهداری می کنند و اخیرا" نیز تعدادی اراذل و اوباش برای ایجاد ناراحتی و درگیری با آنها به بند قرنطینه آورده اند.
۶- خانواده محمد جراحی به اطاق ٣۷ که مربوط وزارت اطلاعات است و برای فعالین کارگری و سیاسی پرونده سازی می کند، رفته و جویای حال محمد جراحی شده اند اما به انها گفته شده، ما زندانی سیاسی نداریم، انها مواد مخدری هستند. با چنین گفته ای احتمال دارد که سربازان گمنام امام زمان طبق عرف و عادات همیشگی شان مشغول دروغ پردازی و پرونده سازی جدیدی باشند. تا شاید با چنین اتهامات نا چسبی به این دو کارگر، حمایت و پشتیبانی کارگران و انقلابیون را از انها سلب کنند .
۷- به شاهرخ زمانی و محمد جراحی اعلام کرده اند شما را برای تنبیه در مقابل اطلاع رسانی هایتان و توهین به سربازان گمنام امام زمان و بردن آبروی آنها و جمهوری اسلامی در قرنطینه نگه می داریم تا تنبیه شوید. همچنین معلوم شده است که بدون دستور و حکم قضایی آنها را دستگیر کرده اند.
٨- وضعیت گرمایشی زندان تبریز بسیار خراب بوده و حدود ۵ هزار زندانی در خطر سرما و بیماریهای شدید قرار دارند.
۹- شاهرخ اخیرا" نامه ای به دادگاه مربوطه و رئیس زندان نوشته و تحویل داده است، از آنها خواسته هر چه زودتر آنها را به بند عمومی انتقال دهند در غیر این صورت دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهد زد.
۱۰ - آخرین خبر این است که این زندانی هاخواسته اند به گوش تمامی کارگران، فعالین و تشکل ها ی کارگری و نهادها و فعالین آزادیخواه برسانیم که احتیاج بسیار زیادی به حمایت های عملی دارند تا بتوانند از وضعیت ناهنجاری که برایشان تدارک دیده شده است نجات یابند.
با توجه به موارد ذکر شده و گزارشاتی که از زندان مرکزی تبریز می رسد می توان پیش بینی کرد که سربازان گمنام امام زمان طبق روال همیشگی شان در حال تدارک توطئه علیه این زندانیان هستند.
با اعتراضات عملی و متحدانه خود نگذاریم جمهوری اسلامی وضعیت غیرانسانی به زندانی ها تحمیل کند، با گسترش مبارزات خود امکان آزادی آنها را افزایش بدهیم.
ما ضمن محکوم کردن فشارها و وضعیت غیرانسانی تحمیلی به زندانیان ،خواستارآزادی بی قید و شرط آنها هستیم، از تمامی کارگران، فعالین و تشکل های کارگری، نهادها و احزاب و سازمانها می خواهیم برای وادار کردن جمهوری اسلامی به عقب نشینی اقدامات عملی متحدانه خود را هر چه بیشتر گسترش دهند. اعتراضات، تجمع ها، اعلام حمایت و نوشتن نامه های اعتراضی را سازماندهی کنند، در خارج از ایران سفارتخانه های جمهوری اسلامی را هد ف اعتراضات مستمر ومتحدانه خود قرار دهند.
اکنون وضعیت جمهوری اسلامی مستعد عقب نشینی است، متحدانه اعتراضات و هر گونه فشار ممکن را افزایش بدهیم.
پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی-۱٨/۱۱/۱٣۹

خشم و اعتراض کارگران خدمات شهری در رشت
عصر روز دوشنبه ١٧/١١/٩٠ در حدود ٣۵ نفر از کارگران قراردادی ناحیه ها و مناطق مختلف شهرداری رشت به استانداری گیلان واقع در خیابان معلم رشت رفتند. این کارگران نسبت به عدم امنیت شغلی و بی ثباتی کارشان و عدم تجدید قراردادهایشان با شرکتهای خدماتی طرف قرارداد اعتراض کردند.
زیرا به تازگی - چند روز پیش - در اخبار سراسری و شبکه گیلان خبر از تثبیت وضعیت شغلی و انتقال کارگران به سازمان شهرداری و یا تعاونی شهرداری شده بود که متعاقب آن کارگران دیگر تحت پوشش شرکتهای خدماتی قرار نگیرد.
البته از طرف استاندار سعادتی پاسدار در روز ١٧/١١/٩٠ به کارگران قول داده شده که تاریخ شنبه بیستم بهمن از تهران کسب تکلیف بکنند. بیشتر این کارگران زحمتکش خدمات شهری با شرکتهای خدماتی مانند شهرباران ، نیل آبی زرجوب نور تابان و ... طرف قرارداد و مورد استثمار هستند مادر گزارش های قبلی خود بارها وضعیت وخیم شرایط کاری این کارگران را گزارش کردیم .
این کارگران در ازای اضافه کاری نه اضافه کار می گیرند نه بن کارگری نه پاداش و نه سایر مزایا ...
با توجه به افزایش شدید نرخ تورم در ماههای اخیر و گرانی کالاهای اساسی و مصرفی از یکسو و نزدیک شدن عید کارگران همچنان در وضعیت نابسامان معیشتی آنهم با حداقل دستمزد مصوبه ی اداره کار ( تو بخوان اداره سرمایه ) با تاخیر ١۵ روزه در هر ماه بسر می برند.
گفتنی است در این میان فریدونی شهردار منفور و دزد و دلال پیمانکاران در رشت به کارگران گفت ما حاضریم با شما قرارداد ببندیم اما استاندار سعادتی پاسدار مخالفت می کند و در نتیجه کارگران در میان دو نهاد سرمایه داری شهرداری و استانداری پاس کاری می شوند و بلاتکلیف هستند.
کارگران خدمات شهری رشت خواستار حمایت سایر هم طبقه ای های خود و سایر شهرهای گیلان و ایران هستند . زیرا لغو قراردادهای موقت را گام اول برای قطع زنجیر بردگی سرمایه داری اسلامی در ایران می دانند.
فعالان کارگری ضد سرمایه داری گیلان-۱۹بهمن۱٣۹۰

اطلاعیه -آزادی موقت میثم نجاتی عارف، دانشجو و فعال کارگری با قرار وثیقه
میثم نجاتی عارف، دانشجو و فعال کارگری، پس از ٣۷ روز بازداشت در بند دو الف سپاه پاسداران، روز چهارشنبه ۱۹ بهمن ماه، با قرار وثیقه پنجاه میلیون تومانی موقتا آزاد شد.
این دانشجوی دانشگاه آزاد واحد کرج و فعال کارگری شرکت سایپا، که ماه گذشته زمان خروج از کارخانه و عزیمت به دانشگاه، توسط ماموران امنیتی دستگیر و به محلی نامعلوم منتقل شده بود، طی هفته های اخیر در بند دو الف سپاه پاسداران در زندان اوین نگهداری می شد.
در گزارش ها آمده بود که ماموران امنیتی بعد از دستگیری میثم نجاتی عارف، وی را با دستبند و جهت بازرسی به منزلش برده‌ و ضمن توهین و اهانت به خانواده وی، کامپیوتر و بخشی از وسایل این دانشجو و فعال کارگری را ضبط کرده و با وی به بازداشتگاه منتقل کرده بودند.
بر اساس گزارش ها، پیگیری های خانواده نجاتی عارف در مراجعه به دادگاه انقلاب و مراکز انتظامی تا چند هفته بی نتیجه بوده، تا اینکه اواخر دی ماه طی تماسی کوتاه با خانواده، از نگهداری خود در بازداشتگاه اوین و سلامتی خود خبر می دهد.
کمیته گزارشگران حقوق بشر-۲۰ بهمن ۹۰

وعده همسان سازی حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی سه ساله شد
بر طبق آیین نامه اجرایی همسان سازی که از سوی دولت تنظیم شد هنوز میزان حقوق همسان سازی بازنشستگان تامین اجتماعی بعد از گذشت ۳سال تغییری نکرده است.
به گزارش مورخ ۲۰بهمن ماه ایلنا،با گذشت ۳سال میزان حقوق همسان سازی بازنشستگان ومستمری بگیران تامین اجتماعی تغییری نکرده بر طبق آیین نامه اجرایی همسان سازی که از سوی دولت تنظیم شده با بند ۳۹ قانون بودجه سال ۸۸ برابر این بند از قانون در سال اعتباری با مبلغ ۲۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار جهت همسان سازی حقوق بازنشستگان ومستمری بگیران تامین اجتماعی در نظر گرفته شد.
بنا بهمین گزارش،محمدی یکی از مستمری بگیران کرمانشاهی این سازمان به خبرنگار ایلنا می‌گوید: با توجه به آنچه که مورد تصویب قرار گرفته اگر دقیقا به آن عمل نمایند مشکلات حل ودر صورت اجرای قانون همسان سازی مستمری‌ها نیز افزایش می‌یابد.
ابراهیمی یکی دیگر از این مستمری بگیران در خصوص ابهامات موجود در پیش روی این قانون گفت: ما که نمی‌دانیم اگر شما می‌دانید لطفا شما به ما بگویید که چه ابهاماتی به لحاظ قانونی برای اجرای همسان سازی حقوق مستمری بگیران وبازنشستگان سازمان تامین اجتماعی وجود دارد.
منصوری یکی دیگر از این مستمری بگیران افزود: بر طبق گفته‌های مسئولین خود سازمان تامین اجتماعی که اشراف کامل به وضع زندگی وروال وروند زندگی مستمری بگیران وبازنشستگان این سازمان دارند که این قشر با مشکلات زیادی روبه رو است بنا بهاین مورد همسان سازی باید هر چه زودترعملی شود.
محمدی گفت: بازنشستگان ومستمری بگیران واقعا منتظر اجرای این قانون یعنی همسان سازی وبرآورد آن بر حقوق‌هایشان هستند.
وی افزود: مدت زمانی بالغ بر چند ماه از این خبر با عنوان خبر خوش برای مستمری بگیران وبازنشستگان تامین اجتماعی می‌گذرد باز هم خبری از اجرای این قانون نشد.
ابراهیمی در پاسخ به این سئوال که آیا تفاوت میان حقوق‌های لشکری وکشوری با حقوق‌های پرداختی به تامین اجتماعی هست یا نه، گفت: ببینید به قول معروف آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است، چندین نفر از بستگان بازنشسته لشکری و کشوری خود من حقوق‌ها ومزایای دریافتیشان به واقع با آنچه که ما دریافت می‌کنیم تفاوت چشمگیری دارد وهمین امر موجب اختلاف بسیار زیادی در روند زندگی من اب آنان است واین امر به راحتی قابل مشاهده است.
وی افزود: ما همچنان در انتظار تسهیل در روند اجرای این قانون هستیم.
ابراهیمی در پاسخ به سئوالی که در یافتی بازنشستگان کشوری ولشکری به چه میزان با در یافتی تامین اجتماعی متفاوت است پاسخ می‌دهد: در قبل هم اشاره کردم به بستگان خودم شاید درست نباشد که بیان کنم اما دریافتی ۹۵۰ هزار تومان در ماه با چیزی در حدود ۴۳۵ هزارتومان در ماه از نظر شما تا چه حد متفاوت است.
وی می‌افزاید: اگر شما خودتان محاسبه کنید می‌بینید که پرداختی بیمه‌ای ما شاید بیشتر از آنان است ولی نمی‌دانم مبنای محاسبه بر چیست.
محمدی تصریح کرد: مطمئنا با اجرای این قانون عدالت اجتماعی در مورد تمامی اقشار به خصوص جامعه مستمری بگیر و بازنشسته با دیگر صندوق‌های حمایتی بازنشستگان به طور یکسان اجرا می‌شود.
وی در ادامه گفت: عینا حرف بنده استناد است به سال ۸۷ مجلس محترم با تصویب قانون در حوزه حقوق‌های کارمندان وبازنشستگان لشکری وکشوری در محاسبهٔ حقوقی به افزایش حقوق‌هایشان پرداخت واینجا بدون توجه به افزایش حقوقی بازنشستگان ومستمری بگیران به این امر پرداخته است یعنی محاسبه‌ای برای افزایش حقوقی برای حوزه تامین اجتماعی نشده است.
وی در پایان تاکید کرد: امید است تا هر چه زودتراین قانون یعنی همسان سازی حقوق‌ها در محاسبهٔ حقوقی باز نشستگان ومستمری بگیارن تا مین اجتماعی اعمال شود.
بر اساس این گزارش، طبق آیین نامه اجرای همسان سازی که از سوی دولت تنظیم شده با بند۳۹ قانون بودجه سال ۸۸ برابر این بند از قانون در سال ۸۸ مبلغ ۲۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار جهت همسان سازی حقوق باز نشستگان ومستمری بگیران تامین اجتماعی در نظر گرفته شد ولی تنها ۹۰۰ میلیارد و۳۷۰ میلیون تومان از تعهد ۲۵۰۰ میلیارد تومان به تامین اجتماعی پرداخت شد با این وجود بازنشستگان ومستمری بگیران خود را بستانکار می‌دانند ودر انتظار پاسخ روشن درباره همسان سازی هستند تا حقوق‌های نا‌چیز آنان نیز به مانند سایر پرداختی‌های لشکری وکشوری بالا رفته وآنان نیز بهره‌مند از مزایای تعلق گرفته به بازنشستگان کشوری و لشکری باشند.  






اخبار روز:
جام جم آنلاین: هفت مهندس و کارشناس ایرانی شاغل در نیروگاه برق «جندر» سوریه که چندی پیش ربوده شده بودند، آزاد شدند.
یک منبع آگاه در وزارت نیرو از آزادی هفت نفر از کارکنان و پرسنل ایرانی شاغل در نیروگاه سیکل ترکیبی «جندر» واقع در منطقه «حمص» سوریه که ۲۹ آذر ماه سالجاری در مسیر محل اقامت استیجاری خود ربوده شده بودند خبر داد.
این مهندسان که در طرح توسعه نیروگاه برق «جندر» سوریه مشغول به کار بودند توسط گروه‌های تروریستی در این کشور به دلیل طرح ادعاهای بی اساس همچون همکاری با سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ربوده شده بودند.
در حال حاضر، عملیات اجرایی نیروگاه «جندر» با ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی در حال احداث است و اگر شرایط عادی باشد این پروژه در تابستان سال آینده به اتمام می رسد.
در مدت دو ماه گذشته تاکنون برخی نامه نگاری‌ها و درخواست ها نیز صورت گرفته است که می توان به نامه نگاری با خانم «کنسلا ویدال» نماینده سازمان ملل متحد مقیم در ایران و رونوشت آن به آقای خزاعی نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد اشاره کرد.
همچنین سفارت ایران در سوریه نیز اقداماتی را برای پیگیری سرنوشت مهندسان ایرانی ربوده شده در سوریه انجام داده است.
علی ذبیحی قائم مقام وزیر نیرو با اشاره به ادامه تلاش‌ها برای آزادسازی مهندسان ایرانی شاغل در نیروگاه «جندر» سوریه اعلام کرده است: ایران ساخت نیروگاه سیکل ترکیبی «جندر» را متوقف نمی‌کند.
آذر ماه سال ۱٣٨٨ با امضای قراردادی میان شرکت «مپنا» از ایران و سازمان تولید و انرژی برق سوریه، ساخت نیروگاه سیکل ترکیبی ۴۵۰ مگاواتی جندر به ایران واگذار شد.
بر اساس این قرارداد، ساخت نیروگاه «جندر» از سال ۲۰۱۰ آغاز و در طول ۲٨ ماه به بهره برداری خواهد رسید.
همچنین شرکت مپنا باید ۴۵۰ مگاوات به صورت سیکل ترکیبی برای سوریه تولید کند که ارزش آن مبلغ ۲۷۵ میلیون یورو (معادل بیش از ۴۱۰ میلیون دلار) است.
شرکت «مپنا» قرارداد دیگری به نام «تشرین» در حومه دمشق به میزان تولید ۴۵۰ مگاوات برق با دولت سوریه دارد. 





اطلاعيه‌ي كانون نويسندگان ايران - درباره‌ي درگذشت زنده‌ياد اكرم فرمهيني

اطلاعيه‌ي كانون نويسندگان ايران
درباره‌ي درگذشت زنده‌ياد اكرم فرمهيني
باخبر شديم كه خانم اكرم فرمهيني، طراح، گرافيست و فعال اجتماعي، همسر آقاي باقر مؤمني عضو ديرين كانون نويسندگان ايران، درگذشته است. درگذشت او را به آقاي باقر مؤمني، خانواده‌ي آن درگذشته، و جامعه‌ي روشنفكران مستقل كشور تسليت مي‌گوييم.
كانون نويسندگان ايران
18 بهمن 1390




اطلاعيه‌ي كانون نويسندگان ايران - درباره‌ي درگذشت فريدون فرياد

اطلاعيه‌ي كانون نويسندگان ايران
درباره‌ي درگذشت فريدون فرياد
فريدون فرياد (رحيمي)، نويسنده، مترجم و عضو ديرين كانون نويسندگان ايران در يونان درگذشت. او مترجم آثار شاعراني چون يانيس ريتسوس بود و در معرفي آنان به جامعه‌ي فرهنگي ايران سهمي برجسته‌ داشت.
كانون نويسندگان ايران اين ضايعه را به خانواده‌ي فريدون فرياد و جامعه‌ي ادبي مستقل كشور تسليت مي‌گويد.

كانون نويسندگان ايران
18 بهمن 1390




سقای بی‌ریا از اجرای «طرحی عظیم» خبر داد

پایان حاشیه‌نشینی مصباح یزدی پس از ۴۰ سال

محمد ناصر سقای بی‌ریا از آغاز حرکت محمدتقی مصباح یزدی پس از حدود ۴۰ سال سکوت به منظور اجرای «طرحی» جدید با استفاده از «کادرها و شاگردان» خود در جمهوری اسلامی خبر داد.
آقای سقای بی‌ریا این مطلب را در گفتگو با سایت محافظه‌کار «رجا‌نیوز» بیان کرده و گفته مصباح یزدی در پی ایجاد تشکیلاتی «عظیم» متشکل از نیروهایی است که در ۳۰ سال اخیر آن‌ها را پرورش داده است.
این روحانی هدف از تشکیل «جبهه پایداری» با محوریت مصباح را هدفی «بسیار عظیم‌تر» از انتخابات نهم مجلس اعلام کرده و گفته است این انتخابات تنها آغازی برای اجرای طرح عظیم مصباح یزدی است.
«جبهه پایداری» مجموعه‌ای از شاگردان محمدتقی مصباح یزدی هستند که در ماه‌های اخیر به صورت رسمی فعالیت‌های سیاسی خود را تحت این عنوان و با محوریت وی آغاز کرده‌اند.
بسیاری از محافظه‌کاران سنتی از قدرت گرفتن این جبهه در جمهوری اسلامی ابزار نگرانی کرده و به صراحت گفته‌اند در صورت پیروزی آن‌ها در انتخابات٬ کشور با مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد.
گروهی از اصلاح‌طلبان همچون علی‌اکبر محتشمی‌پور٬ عضو مجمع روحانیون مبارز نیز معتقدند مصباح یزدی هیچ اعتقادی به علی خامنه‌ای نداشته و در آینده «ریشه رهبری» را خواهد زد.
رئیس موسسه «امام خمینی» نیز روز چهارشنبه (۱۹ بهمن) گفته است: «هیچ کس طمعی بر مقام ولایت نمی‌تواند داشته باشد.»
مصباح از زمانی که متهم به تلاش برای برکناری علی خامنه‌ای شده است٬ به تعاریف و تمجید‌های خود ار رهبر جمهوری افزوده است.
۱۳ بهمن ماه نیز سایت «بازتاب امروز» در یادداشتی نسبت به افزایش پنهانی و روز افزون قدرت این روحانی تندرو و برنامه‌های وی برای دخالت در امور حکومتی هشدار داد.
ناصر سقای بی‌ریا نیز در سخنان اخیر خود با تائید تلویحی این هشدار به صراحت از تلاش مصباح برای منسجم کردن کادرهای پرورش یافته خود در ساختار جمهوری اسلامی خبر داده است.
سقای بی‌ریا همچنین به طور تلویحی اجرای این طرح را مهم‌تر از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ دانسته است٬ به طوری که مصباح به طور مستقیم رهبری اجرای آن را بر عهده گرفته است.
وی در عین حال توضیح نداده که اهمیت طرح مذکور به چه دلیلی مهم‌تر از انقلاب سال ۵۷ است.





احمد توکلی٬ رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس:

به دستور رهبری بورسیه دانشگاه ناتینگهام شدم


احمد توکلی٬ رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس می‌گوید به دستور علی خامنه‌ای بورسیه دوره دکترای دانشگاه «ناتینگام» بریتانیا شده و خرید قسطی سه هزار متر زمین در شهر غرب نیز با دستور رهبر جمهوری اسلامی بوده است.
آقای توکلی روز پنجشنبه (۲۰ بهمن) این مطلب را در واکنش به نامه تند محمدرضا رحیمی٬ معاون اول محمود احمدی‌نژاد در گفتگو با خبرگزاری مهر بیان کرده است.
دفتر رحیمی روز چهارشنبه (۱۹ بهمن) با انتشار نامه‌ای اعلام کرده بود احمد توکلی به طور غیرقانونی بورسیه دانشگاه «ناتینگهام» شده و زمینی سه هزار متری در شهرک غرب از بنیاد مستضعفان خریداری کرده که تاکنون مبلغ آن را پرداخت نکرده است.
این نماینده مجلس نیز در واکنش به محتوای نامه مذکور٬ رحیمی را به طور متقابل «دروغگو» خوانده و گفته است علیه وی به قوه قضائیه شکایت خواهد کرد.
توکلی افزوده است: «این تهمت‌ها با هدف تحت‌الشعاع قرار دادن پی گیری پرونده اتهام فساد اقتصادی رحیمی مطرح شده است و دروغ پردازی‌های رحیمی مرا از پیگیری پرونده وی باز نمی‌دارد.»
احمد توکلی به همراه چند نماینده دیگر مجلس می‌گویند مدرک دکترای معاون اول احمدی‌نژاد جعلی بوده و وی٬ رئیس «حلقه فساد اقتصادی» خیابان فاطمی است که پرونده آن‌ها مدت‌هاست در قوه قضائیه مسکوت مانده است.
این نماینده مجلس با آغاز دور جدید تنش‌ها درباره این مسائل٬ بار دیگر اعلام کرده پرونده محمدرضا رحیمی را همچنان دنبال خواهد کرد.
آن‌طور که محافظه‌کاران منتقد دولت احمدی‌نژاد می‌گویند٬ پرونده فساد اقتصادی «حلقه فاطمی» به خاطر برخی فشار‌ها از سوی رئیس دولت دهم در قوه قضائیه مسکوت مانده است.





حمید روحانی٬ رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی:

تیم احمدی‌نژاد در پی گسترش فساد به منظور ظهور امام زمان است


حمید روحانی٬ رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی در اقدامی بی‌سابقه از تیم محمود احمدی‌نژاد با عنوان «انجمن حجتیه» نام برده که با گسترش «فساد»٬ «دزدی»٬ «اختلاس» و «رشوه» قصد دارد مردم را نسبت به نظام بدبین کند.
آقای روحانی این مطلب را در جریان یک سخنرانی که بخش‌هایی از متن آن در سایت بنیاد تاریخ‌پژوهی منتشر شده٬ بیان کرده است.
وی گفته است: «انجمن حجتیه که اکنون در دفتر ریاست جمهوری جا خوش کرده٬ با تز شیطانی باید فساد را گسترش داد تا امام زمان ظهور کند٬ اختلاس، رشوه و دستبرد به بیت‌المال و فساد اخلاقی و اقتصادی را هرچه شدید‌تر گسترش می‌دهد.»
آقای روحانی در این سخنرانی حملات تندی به محمود احمدی‌نژاد و نزدیکان وی کرده که مهمترین گزاره‌های اظهارات وی به این شرح است:
● امروز جاه‌طلبی‌ و شهوت‌ قدرت و منصب است که خودی‌ها را به جان هم انداخته و باندبازی‌ها و جناح‌بندی‌ها پدید آورده است.
● این قدرت‌طلبی و مقام‌پرستی است که برخی از مسئولان را به بیراهه کشانده و به رویارویی با مقام معظم رهبری واداشته است.
● این عناصر مغرور و از خود راضی و کم ظرفیت که به دنبال چند استقبال و پیشواز و چند کف و سوت و ساز، خود را گم کرده و فرعون‌گونه ادعای خدایی دارند.
● اگر روزی حضرت ولی عصر امام زمان ظهور کند و بر خلاف امیال نفسانی و مقام‌پرستی آنان دستوری فرمایند بی‌تردید با آن حضرت به ستیز برمی‌خیزند، چنان که امروز با نایب برحق آن بزرگوار سر ناسازگاری دارند و با بست‌نشینی در منزل و فتنه‌آفرینی به مقام رهبری از پشت خنجر زدند.
● این به اصطلاح خودی‌ها هستند که از روی خودپرستی‌ها، جاه‌طلبی‌ها و پلیدی‌های روحی راه ظهور آن حضرت را سد کرده‌اند.
● حضرت امام عصر امروز از بیم کسانی در پس پرده غیبت قرار گرفته‌اند که با خواندن «اللهم عجل لولیک‌الفرج» می‌خواهند یک امپراطوری مادام‌العمر برای خود تدارک ببینند، از این سو دم از امام زمان می‌زنند و از آن سو به نایب امام از پشت خنجر می‌زنند، با دشمنان اسلام در پشت پرده به مذاکره می‌نشینند، دم از عدالت و صداقت و راستی می‌زنند لیکن عناصر فاسد، منحرف و دزدان بیت‌المال را در اطراف خود گرد می‌آورند و از آنان حمایت می‌کنند.
● انجمن حجتیه که اکنون در دفتر ریاست جمهوری جاخوش کرده است با تز شیطانی «باید فساد را گسترش داد تا امام زمان ظهور کند» اختلاس، رشوه و دستبرد به بیت‌المال و فساد اخلاقی و اقتصادی را هرچه شدید‌تر گسترش می‌دهد و گرانی و تورم و هرج و مرج اقتصادی را دامن می‌زند تا نظام جمهوری اسلامی را به چالش بکشد و توده‌ها را ضد این نظام بشوراند تا زمینه برای ظهور امام زمانشان (امریکا ـ انگلیس) فراهم شود.
● فتنه‌گران ورشکسته برای رخنه در مراکز کلیدی امروز با منحرفان تازه به دوران رسیده با یکدیگر کنار آمده و هدف‌های مشترکی را دنبال می‌کنند، از جمله این هدف‌ها رویارویی با مقام رهبری و اصل ولایت فقیه، به بیراهه کشاندن اسلام ناب محمدی و ترویج اسلام امریکایی زیر پوشش «اسلام ایرانی» مذاکره با شیطان بزرگ به منظور هموار کردن راه ورود و نفوذ آن دشمن تبهکار به ایران است که ماهرانه دنبال می‌شود.
● جهانخواران با تحریم بانک مرکزی و نفت ایران توطئه‌های دیرینه خود را ضد ملت ایران پی می‌گیرند و دوستان ملت اسرائیل و پیروان اسلام ایرانی نیز با سکوت مرموزانه در برابر افزایش بهای سکه و دلار، برای توطئه‌گران خارجی دستاویزی فراهم می‌کنند که به دروغ اعلام کنند تحریم بانک مرکزی و نفت موجب افزایش مهارگسیخته بهای سکه و دلار شده است.
● این‌گونه خیانت‌ها و شیطنت‌ها است که تروریست‌های امریکایی ـ انگلیسی ـ صهیونیستی را جرات و جسارت می‌بخشد که دانشمندان عزیز ما را ترور کنند و با کمال گستاخی آن را آشکارا اعلام کنند و به آن ببالند.





باز هم مخالفت مسئولان با اعزام یک زندانی سیاسی به بیمارستان

بند ۳۵۰ اوین؛ وضعیت وخیم محمدرضا معتمدنیا، عضو ارشد پشتیبانی جبهه ها در دوران دفاع مقدس

علیرغم تاکید پزشکی قانونی بر ضرورت انتقال به بیمارستان محمدرضا معتمدنیا، از مسئولان پشتیبانی جنگ دوران دفاع مقدس در بند۳۵۰ زندان اوین، مقامات دادستانی تهران با اعزام معتمدنیا به بیمارستان خارج از زندان مخالفت می کنند.
به گزارش خبرنگار کلمه، محمدرضا معتمدنیا زندانی سیاسی محبوس در بند ٣۵٠ اوین به دلیل نامشخص انگشتان دست راستش بی حس و فلج شده است وی همچنین به علت عفونت شدید لثه دچار خونریزی های مکرر شده است.
معتمدنیا، مشاور اجرایی فرماندهی ستاد کل قوا در دوران دفاع مقدس، بارها به بهداری زندان اوین مراجعه کرده که پزشکان این مرکز نتوانستند دلیل بی حس شدن انگشتان محمدرضا معتمد نیا را تشخیص دهند و عنوان کردند که درمان وی باید در خارج از زندان انجام شود.
علیرغم تاکید پزشکی قانونی بر ضرورت انتقال به بیمارستان و این نکته که این زندانی سیاسی از بیماری های قلبی و نخاعی رنج می برد، مقامات دادستانی تهران با اعزام معتمدنیا به بیمارستان خارج از زندان مخالفت می کنند.
معتمدنیا از مسئولان پشتیبانی جنگ دوران دفاع مقدس و نماینده ویژه نخست وزیری در دوره های رجایی، باهنر و مهندس میرحسین موسوی در بخش صنعت و معدن بوده است.
وی در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨ در تاریخ ٨ تیرماه توسط اطلاعات سپاه احضار و بازداشت شد و پس از ٢ ماه انفرادی با قرار وثیقه آزاد شد.
معتمدنیا در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی پیرعباسی به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم و در تاریخ ٢١ مرداد ماه ٩٠ برای سپری کردن دوران محکومیتش روانه زندان اوین شد.
این عضو ستاد میرحسین موسوی به دلیل فشارهای روحی و شرایط نامناسب دوران بازداشت در بند ٢الف به بیماری لثه و آسیب های نخاعی دچار شده است.




نامزدهای انتخاباتی ما: محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش

کلمه_ گروه اجتماعی: انتخابات آزاد، به عنوان یکی از اصلیترین ارکان مردمسالاری تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که تمامی شهروندان از حق نامزدی در آن برخوردار بوده، و همه جریان‌های سیاسی رقیب حق استفاده عادلانه و برابر از امکانات عمومی از جمله مطبوعات و رسانه‌های جمعی به ویژه رسانه ملی را برای بیان دیدگاه‌ها و برنامه خود داشته باشند.
همچنین مجریان و ناظران و داوران انتخابات باید با بی‌طرفی بر روند برگزاری آن از ابتدا تا انتها نظارت داشته باشند و نهایتا انتخابات در فضایی آرام و به دور از هرگونه فضای امنیتی-پلیسی برگزار شود، و آرای ملت از دستبرد و مصادره حکومت و هرگونه مهندسی به منظور تحقق نتایج از پیش تعیین شده مصون و محفوظ باشد. اما در انتخابات این دوره مجلس نه تنها هیچ‌یک از شرایط فوق وجود ندارد، بلکه نقض ابتدایی‌ترین حقوق و اصول یک انتخابات آزاد و سالم و منصفانه در اظهارات و مواضع حاکمان بیانگر عدم پایبندی ایشان به معیارهای فوق است. * از آن طرف نیز دیده می‌شود که بیشتر فعالین سیاسی و انتخاباتی در بند هستند، جرم آنان شرکت در انتخابات بود از آن سو نیز یکی از مولفه‌های انتخابات آزاد،‌‌ رها بودن فعالان سیاسی، مطبوعاتی و دانشجویی از زندان است. اما این مهم‌ترین شرط نه تنها محقق نشده که روز به روز بر شدت این فشار‌ها نیز افزوده شده است. اکنون با توجه به این شرایط چطور می‌توان در انتخابات شرکت کرد خصوصا زمانیکه:
مجید توکلی: من یک مجید هستم
متولد ۱۳۶۵ در شهر شیراز، یکی از نمادهای جنبش دانشجویی ایران در دههٔ اخیر است. او در سال ۱۳۸۳ برای تحصیل در رشته مهندسی کشتی وارد دانشگاه صنعتی امیرکبیر شد و چند ماه بعد به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه درآمد. دانشگاه امیرکبیر به خاطر اعتراض‌های دامنه دار و همیشگی‌اش علیه استبداد به «قلب تپنده جنبش دانشجویی ایران» معروف است. اردیبهشت ۸۶ بود که مأموران امنیتی سناریویی را برای فعالان دانشجویی دانشگاه امیرکبیر تهیه دیدند. آن‌ها با جعل لوگوی نشریه‌های منتقد دانشگاه، از جمله «خط صفر»، مطالبی را دربارهٔ باورهای دینی و مقام رهبری به چاپ رسانده و در سطح دانشگاه توزیع کردند. انتشار این مطالب مطابق قوانین جمهوری اسلامی جرم تلقی می‌شد. مجید در پی انتشار این مطالب که به دروغ به او نسبت داده شده بود به همراه دوستانش بازداشت شد. او یک سال و سه ماه را در زندان اوین گذارند و ماه‌ها برای اعتراف به جرمِ نکرده تحت فشار قرار داشت. مجید پس از آزادی در مرداد ۸۷ به فعالیت‌های آزادی خواهانه‌اش ادامه داد. در بهمن‌‌ همان سال به دلیل شرکت در مراسم سالگرد درگذشت مهدی بازرگان، اولین نخست وزیر ایران پس از انقلاب بازداشت شد. او چهار ماه دیگر را در سلول انفرادی زندان اوین گذراند. در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ در شانزدهم آذر آن سال، روز دانشجو، در دانشگاه امیرکبیر سخنرانی کرد. چند ساعت بیشتر از سخنرانی مجید نگذشته بود که خبر بازداشت او منتشر شد. توکلی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تحمل ۸ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است.
یک روز پس از دستگیری مجید، خبرگزاری فارس با انتشار عکسی از او با چادر و مقنعه پرداخت و مدعی شد که او با لباس مبدل قصد فرار داشته‌ است. در کنار این عکس تصویری از ابولحسن بنی صدر که با لباس زنانه از ایران رفته بود نیز منتشر گردید. عده‌ای از فعالان سیاسی با اشاره به نحوه ساخت این عکس و همچنین عکس جعلی بنی صدر آن را اقدامی مضحک از سوی این خبرگزاری برای تحقیر توکلی دانستند. روزنامه آفتاب یزد هم این عکس را جعلی دانسته و پیرامون چنین اقداماتی به قوه قضائیه هشدار داد. اما این اقدام بر خلاف تصور اولیه دستگاههای امنیتی منجر به راه افتادن موجی از انتقاد به حجاب اجباری زنان و همچنین حمایت همزمان از مجید توکلی شد. در همین ارتباط صد‌ها نفر از مردان اقدام به پوشیدن چادر یا روسری و انتشار عکس خود در فضای مجازی کردند. سایت ایرانیان نیز اقدام به ایجاد بخشی برای انتشار تصاویر مردان با حجاب کرد. اقدام دستگاههای امنیتی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی علیه مجید توکلی و همچنن واکنش این گروه از مردان و ایجاد کمیپن مردان با حجاب، بازتابهای متعدد در رسانه‌های بین‌المللی نیز داشت.
مجید توکلی در بند ۳۵۰ اوین به همراه ۱۷ زندانی دیگر دست به اعتصاب غذا می‌زند که نهایتا پس از آن به زندان رجایی شهر فرستاده می‌شود. او از جمله زندانیانی هست که از زمان بازداشت تا کنون به مرخصی نیامده است.
محمد رضا مقیسه: رزمنده جبهه‌ها دربند
روزنامه نگار و سردبیر مجله بیست ساله‌ها، از اعضای حزب جمهوری، رزمنده دوران جنگ و عضو کمیته پیگیری امور بازداشت‌شدگان و آسیب‌دیدگان پس از انتخابات ریاست‌جمهوری است. او در تاریخ ۲۲ مهرماه ۸۸ بازداشت و در تاریخ ۱۱ اسفند ۸۸ با قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد و در دادگاه به شش سال زندان محکوم شده است. او از تاریخ ٢ آبان ۸۹ برای اجرای حکم خود به زندان فراخوانده شد. مقیسه همراه دوازده نفر از زندانیان سیاسی وقایع انتخاباتی خرداد ۸۸، در اعتراض به مرگ هاله سحابی و هدی صابر اعلام کرده بودند به طور نامحدود دست به اعتصاب غذا می‌زنند پس ازپایان اعتصاب غذا با توجه به مشکلات کلیوی قبلی این موضوع موجب حاد شدن بیماری وی شده است. محمدرضا مقیسه معروف به حاجی مقیسه از چهره‌های همیشه دوست داشتنی و محبوب در زندان و بیرون در بین آشنایان است که در کار خیر از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند.
بر اساس اخبار منتشر شده همچنین مصطفی مقیسه، پسر محمدرضا مقیسه در سالن ملاقات مورد ضرب و شتم سربازان زندان اوین قرار گرفت. به گفتهٔ شاهدان در این سالن یکی از ماموران که گاهی روزهای دوشنبه در محل ملاقات حاضر می‌شود بعد از مکالمهٔ توهین آمیز کوتاهی با مصطفی مقیسه که پس از سوال‌های این جوان برای نحوهٔ پر کردن کارت ملاقات بوده است با وی درگیر شده و پس از چند دقیقه دو سرباز به مصطفی مقیسه حمله کرده و به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند به طوری که لباس‌های وی پاره شده و ظاهر نامناسبی پیدا کرده است. این ضرب و شتم و برخورد غیر انسانی در مقابل ده‌ها خانواده و فرزندان آن‌ها صورت گرفته است.
دکتر علی اکبر سروش: استاد دانشگاه در بند می‌شود زندان دانشگاه می‌شود
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون بابل بوده که در تاریخ ۲۲/۱۲/۸۸ توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد و در دوران ۵۰ روزه بازداشت خود را در زندان اداره اطلاعات ساری و متی کلای بابل سپری کرد. او در ابتدای دفاعیات خود ضمن رد اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام با خطاب دادن قاضی دادگاه گفت: «شما در پیشگاه خداوند و وجدان جامعه مسئول هستید و باید بر اساس عدالت و مستقل قضاوت کنید. بدون اینکه ضابط دستگاه دیگر باشید با حفظ استقلال قاضی به داوری بنشینید و پاک‌ترین فرزندان اینجامعه را بر اساس بغض و کینه به قربانگاه نفرستید.»
رئیس سابق اداره آموزش و پرورش شهرستان بابل وضعیت ۴۸ روز انفرادی و بازجوئی‌های ملال آور را تکان دهنده توصیف کرد و از همه مواضع تحلیل‌های مندرج در اوراق بازجوئی دفاع کرد و با بیانی از قرآن و کلام حضرت امیر (ع) انگیزه‌های شرافنمدانه و اصلاح گرایانه خود و دوستانش را نشریح کرد. دکتر علی اکبر سروش در پایان، دفاعیات خود با کلامی از قرآن به پایان رساند: «ان ارید و الا الاصلاح»
علی اکبر سروش مشاور سیاسی استاندار در دوره اصلاحات، رئیس ستاد انتخاباتی دکتر معین در سال ۸۴، عضو شورای مرکزی حزب مشارکت مازندران، عضو ستاد ائتلاف اصلاح طلبان مازندران در انتخابات اخیر ریاست جمهوری و از حامیان مهندس میر حسین موسوی بوده است. در پانزدهم تیرماه سال گذشته در دادگاه انقلاب اسلامی شهر بابل به ریاست قاضی باقریان و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» محاکمه و نهایتاً با رای شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان مازندران به چهار ماه حبس تعزیری محکوم گردید. او پس از بازداشت در اسفندماه سال ۸۸ توسط وزارت اطلاعات، مدت ۵۰ روز را در بازداشتگاه اداره اطلاعات ساری و زندان متی کلای بابل سپری کرد. و اخیرا مسئولان قضایی مانع از آزادی وی می‌شوند.
سهام الدین بورقانی؛ روزنامه نگار و فعال سیاسی
او فرزند احمد بورقانی، نماینده مردم تهران در مجلس ششم و معاون مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران است که در سال ۸۶ براثر بیماری قلبی درگذشت. سهام خبرنگار روزنامه اعتماد ملی و سردبیر سایت دیپلماسی ایرانی بوده است.
مأموران امنیتی با ورود به منزل سهام ابتدا به تفتیش خانه پرداخته و سپس او را بازداشت کردند. وی به هنگام بازداشت در خانه تنها بوده و مأموران امنیتی پیامی با مضمون «ما سهام و وسائل را بردیم» بر در خانه او گذاشته‌اند.
گفته می‌شود سهام بورقانی که همچنان در بند دو الف سپاه در زندان اوین در بازداشت انفرادی به سر می‌برد، تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین به ارتباط با بی‌بی‌سی قرار دارد. این روزنامه‌نگار مستقل هیچ ارتباطی با کارمندان شبکه بی‌بی‌سی نداشته و صرفا به خاطر دوستی سابق با تعدادی از روزنامه‌نگاران همکار در روزنامه‌های داخل کشور که بعدا در بی‌بی‌سی مشغول به کار شده‌اند تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین قرار گرفته و تاکنون حاضر به این کار نشده است. بنا بر این گزارش، او در معرض دروغ‌های مکرر بازجویان قرار داشته است و جز وعده‌های مکرر و عملی‌نشده آزادی، بازجویان از جمله به دروغ مدعی شده‌اند که همسر و دیگر دوستانش با شبکه بی‌بی‌سی درباره بازداشت او مصاحبه کرده‌اند.
پدربزرگ سهام، پدر احمد بورقانی و شهید امیر بورقانی، نیز که برای ملاقات او به زندان اوین رفته بوده‌است در میان پله‌های پرتعداد مسیر و تحت تاثیر فشارهای عاطفی ناشی از بازداشت نوه‌اش دچار درد شدید قلب شده و مدتی در بیمارستان بستری شده است.
*برگرفته از بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران (شاخه خارج کشور)




متن آذری فراخوان شورای هماهنگی راه سبز برای راه پیمایی ۲۵ بهمن

امیدین یاشیل یولو هماهنگلیک شوراسی بوتون وطنداشلاری بهمن آیی نین۲۵-ده اعتراض نمایشی کئچیرمگه دعوت ائدیر
“آللاه هئچ بیر میلّتین طالعینی اونلارین اوُزوایسته مه یینجه دگیشمز” (رعد سورسی ۱۱ اینجی آیه)
“بوگون یئنی بیر دونیاگوُروشومیداناگلیب.قاباقجیللاری شهیدلری اولان ،بایراقدارلاری ایسه اسیرلری اولان بیر دونیاگوُروشو.کوبودلوغو آتان ودگیشیکلیک یولونودینج یوللارداآختاران بیردونیاگوُروشو.مختلف سسلری رسمییته تانییان ومیلی بیرلیگی قبریستانلیق ساکیتلیگینده دگیل،جمعی عقلانیتده آختاران بیردونیاگُوروشو.عدالتی صدقه اقتصادیندادگیل،برابرفرصتلریاراتماق ویوخسوللاری گوجلندیرمکده گوریر.”
(مهدی کروبی ومیرحسین موسوی جنابلارینین ۲۲بهمن ۱۳۸۹عرفه سینده یایدیقلاری بیاننامه دن بیرپارچه)
آزادفیکیرلی وبیلن وطنداشلار
ایران وایرانلیلاراوُزتاریخلری نین اَن چتین دوُورلریندن بیرینی باشدان کئچیردیرلر.دولت آداملاری نین لیاقتسیزلیگی نتیجه سینده میلی منافع وسرمایه لرهدر اولونور.سون ایللرده ایرانین نفتدن اَلدن ائتدیگی گلیر۶۰۰میلیارددلاردان چوخ اولماسیناباخمایاراق وعدالتین یالانچی مدعی لری”نفت پولونو خلقین سفره سی باشینا گتیرمک” شعاری ایله حاکمیتی اَله کئچیرمه لرینه باخمایاراق،اونلارین عمللری نین نتیجه سی اقتصادیاتین تنزله اوغراماسی سرمایه قویولوشونون اُن آشاغی سویه یه ائنمه سی وایشسیزلیک ایله انفلاسیونون سون۲۰ایلده ان یوخاری سویه یه قالخماسیندان باشقا بیر شئی اولماییبدیر.ایران مرکزبانکی وایران استاتیستیک مرکزی رسمی راپورتلاری،همچنین بین الخالق موسسه ومرکزلرین منبعلرینه مراجعه ائدنده همین مسئله آیدین شکیلده اثبات اولونور.سون آیلاردا بانک فسادلاری ومثلی گورُونمه میش بیر اختلاسین(۳۰۰۰میلیارد تومن مالی سواستفاده) اولکه نی بوروین مالی واداری فسادین آچیق نشانه لریندن بیریدیر.
مهندس میر حسین موسوی کئچمیشده بئله آغیروضعیتین یارانماسینادایرخبردارلیق ائتمیشدی.تاسفله اوُلکه نین مقدراتی اوچون اوره گی چیرپینان بئله بیرشخصییتین خبردارلیقلارینامسئول مقاملار آراسینداقولاق آسان تاپیلمادی.
بئله بیروضعیتده دیرکی،۳۹نفرسیاسی محبوس وزنداندااولان ۳۹ آزاده انسان اورتاق بیر بیاننامه یایاراق ایران خلقی نین اعتراضلاری و انسانی-دموکراتیک ایستکلری نین،یاشیل حرکاتین رهبرلری نین آزاداولونماسینی اُون پلانا چکه رک،داوام ائتدیریلمه سینی طلب ائتمیشلر.
ایندیکی یاشاییش طرزلرینه واوُلکه نین آغیر وضعیتنه اعتراض ائتمک ایران وطنداشلاری نین انسانی، قانونی و شرعی حقّیدیر. اونلار اعتراض ائدیرلر: یالان و مخالفلری تاپدالاما حاکمیتینه، آغیر یاشاییش وضعیتی، گون به گون آرتان باهالیق و معاش سیخینتیلارینا، باجاریقسیزلیغین مملکتین اداره سینی أله آلماسینا، امین-آمانلیغین برباد اولونماسینا، اخلاقی دگرلرین محو اولماسینا، اعتیاد و جنایتین گوندن گونه چوخالماسینا، یوخسوللوغون هر ساعات داها دا آرتماسینا، بین الخالق عالمده تحقیرائدیجی وضعیته دوشمگه، اقتصادیات، مدنیت و معارف ساحه لرینده حربچی سایاق مدیریته، قادنیلار، قوملار، باشقا دین و آیینلره اینانانلار و باشقاجور دوشوننلر قارشیسیندا آیری سئچیلیک سیاستینی یوروتمگه، یاشیل حرکات رهبرلری همچنین سئچگیلردن سونرا زندانا دوشن باشقا محبوسلارین غیرقانونی حبس اولونمالارینا؛ بونلارا اعتراض ائتمک ایرانلیلارین دانیلماز حقیدیر.
بوناگؤره، یاشیل حرکاتین بوتون طرفدارلاریندان دعوت ائدیریک کی، تهراندا ۲۵ بهمن گونو ناهاردان سونرا ساعات ۴-دن ۷-یه قده ر انقلاب و آزادی خیابانلاری (فردوسی میدانیندان نواب خیابانینا قده ر) سکی لرده، سایر شهرلرده ایسه هر بیر شهرین اساس خیابانیندا (یئرلی فعاللارین قرارینا گؤره) سس سیز یورویوش ائتسینلر.
آیدیندیرکی، یاشیل حرکات هئچ بیر زامان کوبود حرکتلرین طرفداری اولماییب، همیشه هامینی دینج و مسالمت آمیز اعتراضا چاغیریر.
امید یاشیل یولونون هماهنگلیک شوراسی
۹ بهمن ۱۳۹۰





شورای هماهنگی راه سبز امید: برای آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر موسوی و کروبی از همه امکانات استفاده کنید

شورای هماهنگی راه سبز امید همراهان سبز خود و یکایک شهروندان معترض به اوضاع بحرانی ایران (از شرایط سیاسی گرفته تا اقتصادی و بین‌المللی) را بار دیگر به اعتراض و مقاومت در برابر استبداد داخلی و مداخله خارجی (از تحریم ها گرفته تا جنگ ) فرامی‌خواند.
به گزارش کلمه، شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه ای با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی نوشته است: یاران دیرین انقلاب، کروبی، رهنورد و موسوی از حصر خانگی نظاره‌گر آتشی هستند که تمامیت‌خواهان به خرمن منافع ملی زده‌اند. جنگ قدرت در حاکمیت و خودکامگی شیفتگان قدرت، آنان را هر روز از اهداف اصلی انقلاب مردمی۵۷ دور می‌کند.
این بیانیه  بر استفاده‌ی حداکثری همه‌ی یاران آزاده و سبز جنبش اعتراضی مردم ایران از کمترین امکانات و حداقل‌های موجود، در زمان باقی‌مانده تا ۲۵ بهمن، برای اطلاع رسانی در مورد راهپیمایی مزبور، حضور فعال و خلاقانه و توام با تدبیر و به ‌دور از خشونت در این آیین اعتراضی، و نیز تداوم مقاومت صبورانه و امیدوارانه در برابر دولت کودتا، تا آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد، و تمامی زندانیان سیاسی تاکید کرده است.
در این بیانیه آمده است: این گام نخست برای نیل به «حاکمیت ملی» از گذرگاه انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است. بپاس یکایک شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز، و همه قهرمانان دربند آن، تلاش برای تحقق آرمان‌های انقلاب ۵۷ و مطالبات برحق مردم ایران پس از انتخابات ۱۳۸۸ را با صبر، مقاومت، عقلانیت، امید و خلاقیت ادامه خواهیم داد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خدایی که انسان را آزاد آفرید و او را به آزادی از قید بندگی هر آنچه غیر اوست فراخواند
امسال سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با گرامی سالروز میلاد پیامبر اکرم (ص)، آخرین فرستاده خداوند و راهبر بزرگترین انقلاب تاریخ بشریت مقارن گشته است؛ تقارنی که ما را به تأمل در کارنامه دو انقلاب با فاصله چهارده قرن فرا می خواند. هدف هر دو این انقلاب ها، مانند همة نهضت های دیگری که به رهبری مصلحان شکل گرفته، نجات انسان ها از تیره روزی، جهل، خودکامگی و ستم، و هموار ساختن راه بهروزی آنان و حرکت به سوی بهره مندی، دانایی، آزادی و عدالت بوده است. همة این تلاش ها به معنای احیای ارزش ها اخلاقی و فراهم آوردن شرایط زندگی مبتنی بر اخلاق است. بی جهت نیست که پیامبر گرامی اسلام، هدف رسالت خود را در به کمال رساندن مکارم اخلاقی تعریف می کند.
انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۵۷ نیز برپا شد تا با هدف گسترش آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت، راه بهروزی و بهزیستی بر روی همة ایرانیان، صرف نظر از تفاوت هایی که در زبان، نژاد، مذهب و مانند آن دارند، گشوده گردد. اهدافی که در سایه وسیله ای که تبدیل به هدف شد، یعنی حفظ نظام، روز به روز کمرنگ تر شد. جای بسی تأسف است که این روزها مردم ایران در حالی به سی و سومین سالگرد پیروزی انقلابشان نزدیک می شوند که از آرمان های آن نشانی باقی نمانده است. صرف هزینه های گزاف از سوی دستگاه های دولتی و حکومتی برای برپایی جشن های پیروزی انقلاب، در حالی که مردم شهر و روستا در تأمین نیازهای اولیه زندگیشان با فقر و ناداری دست و پنجه نرم می کنند، نشان از این بی نشانی دارد.
۲۲ بهمن امسال نه فقط زیر سایه‌ی ادامه‌ی بی‌توجهی خودکامگان به آرمان‌های انقلاب، و تداوم حبس غیرقانونی بسیاری از فعالان سیاسی و یاران انقلاب، که تحت‌الشعاع تداوم زندان خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، و نیز تشدیدتحریم‌های اقتصادی علیه ایران و خطر جنگی خانمانسوز (برخاسته از عطش قدرت راست‌های افراطی در خارج و داخل ایران) است.
یاران دیرین انقلاب، کروبی، رهنورد و موسوی از حصر خانگی نظاره‌گر آتشی هستند که تمامیت‌خواهان به خرمن منافع ملی زده‌اند. جنگ قدرت در حاکمیت و خودکامگی شیفتگان قدرت، آنان را هر روز از اهداف اصلی انقلاب مردمی۵۷ دور می‌کند. انقلابی که جان‌ها برایش رفت و آرزوها برای تحقق آرمان‌هایش به دل ماند. اهداف آن انقلاب همچنان آرمان‌خواهان و ایران‌دوستان را به‌خود می‌خواند. هنوز تشنه‌ی استقلال حقیقی میهن‌ایم؛ در پی حاکمیت قانون و تحقق عدالت و مردمسالاری و آزادی قلم و بیان و عقیده و احزاب و مطبوعات و اتحادیه‌ها و نهادهای مدنی مستقل‌ایم؛ جمهوری و رای واقعی مردم را می‌جوییم؛ و اخلاق و ارزش‌های دینی را می‌طلبیم.
اما همچنان که رهبران جنبش سبز تاکید کرده اند، اقتدارگرایان از جمهوریت و اسلامیت نظام جزاسمی و نامی باقی نگذاشته‌اند. آزادی را فدای خودکامگی و شهوت قدرت و ثروت کرده‌اند. استقلال را قربانی منافع اقتصادی و امنیتی خود در پیوند با چین و روسیه ساخته‌اند. فقر و اختلاف طبقاتی فزاینده‌ای را متوجه جامعه نموده‌اند. و هم‌زمان، با ماجراجویی‌ سیاسی، منافع ملی را با خطر میهن‌سوز جنگ مواجه کرده‌اند.
شورای هماهنگی راه سبز امید همراهان سبز خود و یکایک شهروندان معترض به اوضاع بحرانی ایران (از شرایط سیاسی گرفته تا اقتصادی و بین‌المللی) را بار دیگر به اعتراض و مقاومت در برابر استبداد داخلی و مداخله خارجی (از تحریم ها گرفته تا جنگ ) فرامی‌خواند. چنانکه در بیانیه‌ی نهم بهمن‌ماه شورای هماهنگی آمده بود، در اعتراض به اوضاع نابسامان کشور که حاصل کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و نادیده گرفته شدن حقوق مردم است، در ادامه‌ی فراخوان ۳۹ زندانی سیاسی جنبش سبز از زندان‌، و هم‌زمان با سالروز زندان خانگی رهبران وفادار و حق‌طلب و آزاده‌ی جنبش سبز، هموطنان آگاه و آزاده‌ی خویش را به راهپیمایی سکوت فرامی‌خوانیم. خیابان‌ انقلاب و آزادی تهران (حدفاصل میدان فردوسی و نواب) و خیابان‌های اصلی تمام شهرهای کشور از ساعت ۱۶ تا ۱۹ بار دیگر تجلی بخش حضور سبز آزادی‌خواهان و دموکراسی‌جویان خواهد شد.
تاکید موکد شورای هماهنگی راه سبز امید، استفاده‌ی حداکثری همه‌ی یاران آزاده و سبز جنبش اعتراضی مردم ایران، از کمترین امکانات و حداقل‌های موجود، در زمان باقی‌مانده تا ۲۵ بهمن، برای اطلاع رسانی در مورد راهپیمایی مزبور، حضور فعال و خلاقانه و توام با تدبیر و به ‌دور از خشونت در این آیین اعتراضی، و نیز تداوم مقاومت صبورانه و امیدوارانه در برابر دولت کودتا، تا آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد، و تمامی زندانیان سیاسی است. این گام نخست برای نیل به «حاکمیت ملی» از گذرگاه انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است. بپاس یکایک شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز، و همه قهرمانان دربند آن، تلاش برای تحقق آرمان‌های انقلاب ۵۷ و مطالبات برحق مردم ایران پس از انتخابات ۱۳۸۸ را با صبر، مقاومت، عقلانیت، امید و خلاقیت ادامه خواهیم داد.
شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۱بهمن ۱۳۹۰



جـــرس: 
منابع خبری گزارش داده اند که زلزله ای با توان «۴.۷ ریشتر»، روز جمعه امروز اطراف دماوند، واقع در شرق تهران را به لرزه در آورد، که برخی ساکنان شرق تهران نیز لرزش هایی را حس کردند.
به گزارش ایسنا، پایگاه لرزه‌نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، مرکز این زمین لرزه را که حدود ساعت ۱۲:۳۰ به وقوع پیوست، منطقه «کیلان» شهرستان دماوند اعلام کرده است.
مهدی زارع، معاون پژوهشی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله گفته است: "کانون این زلزله در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی دماوند و ۴۲ کیلومتری شمال گرمسار و ۸۰ کیلومتری شرق ورامین گزارش شده و عمق این زلزله حدود ۱۰ کیلومتر برآورد شده است."
وی احتمال داده است که گسل مرتبط به این زلزله یکی از گسل‌های جنوب شرق تهران باشد و افزود: "اظهار نظر دقیق در خصوص گسل مسبب زلزله مستلرزم بررسی‌های بیشتر است ولی حدس اولیه گسل ایوانکی است."
بر اساس گزارش ها، گروه‌های ارزیابی سازمان هلال‌ احمر فیروزکوه و تیم‌های امدادی به منطقه رفته اند و هنوز خبری از خسارات احتمالی مخابره نشده است.
محمود مظفر، رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر گفته است: "زمین‌لرزه هیچ‌ تأثیری روی گسل‌های تهران نداشته و خطری پایتخت را تهدید نمی‌کند."




زمین لرزه کیانشهر کرمان را لرزاند

زمین لرزه ای به بزرگی ۵/۳ درجه در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) ، حوالی کیانشهر – کرمان را لرزاند.
به گزارش ایرنا ، شبکه های لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران ، زمان وقوع این زمین لرزه را ساعت ۱ و ۱۶ دقیقه و ۱۲ ثانیه بامداد جمعه ۲۱ بهمن ماه اعلام کردند.
این زمین لرزه در عرض شمالی ۳۱/۳۱ و طول شرقی ۴۶/۵۶ به وقوع پیوست.




آیت الله بیات: عنوان محارب به جرایم مجازی اطلاق نمی شود

در حالی که اخیرا احکامی مبنی بر محاربه و افساد فی الارض از سوی محاکم کشور صادر شده است، آیت الله بیات مرجع تقلید بر این باور است که حکم محاربه به جرایم مجازی و اینترنت قابل اطلاق نیست.
وی معتقد است که محاربان جنگ با خدا، رسولش، افساد فی الارض و ایجاد ناامنی عمومی است تا از این طریق اموال مردم را بطور علنی تصاحب کرده و غارت کنند و مردم از ترس جان و ناموسشان، دست از اموالشان بشویند.
این مرجع تقلید تصریح دارد: پس در مورد دست بردن به سلاح اگر برای تمرین باشد و یا تنها برای اخافه شخص خاصی صورت گیرد، بطوری که از وی حساب ببرند بدون اینکه قصد قتل، غارت اموال، تجاوز بنفوس و اعراض داشته باشند، محارب صدق نمی کند.
آیت الله  بیات زنجانی در پاسخ به استفتائی، پیرامون زندان، شکنجه، جرائم خاص و تخصصی و محاربه، اعلام نظر کردند.
وی در این پاسخ ها، با استدلالات لازمه مسائل مربوط به فضای مجازی و اینترنت موجود که در آن عنوان استفاده از سلاح صدق نمی کند، را تخصصاً از عناوین محاربه و افساد فی الارض خارج دانستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی این مرجع تقلید، متن استفتاء و پاسخ ایشان که شامل چهار سؤال و جواب است به شرح زیر می باشد:
“سؤال: محضر فقیه مکرم حضرت آیت الله العظمی بیات زنجانی دامت برکاته ضمن عرض سلام؛ سؤالات زیر به محضرتان ارسال می گردد.
۱٫ آیا اعتراف در محیط زندان و تحت شکنجه های جسمی و روحی اعم از انفرادی و امثالهم، در جریان صدور حکم قطعی برای فرد متهم معتبر است؟ فرض سؤال در حالی است که متهم بارها و بارها تمام اعترافات خود را در دادگاه و در حضور قاضی محترم کذب محض اعلام کرده باشد؟
۲٫ صدور حکم قطعی بر مبنای شهادت ضد و نقیض شهود و در حالی که هیچ مدرک معتبر دیگری دال بر ارتکاب جرم توسط متهم وجود نداشته باشد، چه نوع حکمی است؟
۳٫ صدور حکم قطعی در باب مسائل تخصصی همچون طب، مهندسی، فضای مجازی (اینترنت) و … بدون تایید کارشناس معتمد دادگستری رشته مربوطه در باب وقوع جرم معتبر است؟
۴٫ آیا حکم محاربه در مورد فضای مجازی (اینترنت) با مخاطب خاص و معدود اعتبار دارد؟ ”
“با سلام و تحیت؛
پاسخ سؤال اول: کمااینکه بارها تصریح کرده ام در لسان فقهای عظام، از خود زندان به عنوان “عذاب” یاد شده است چه رسد به شکنجۀ در زندان که در حقیقت شکنجه در شکنجه است؛ با این مقدمه باید تصریح کرد فقهای عظام اعتراف در داخل زندان را حجت ندانسته و برای آن اعتبار قائل نیستند و برای معتبر بودن اعتراف خارج از زندان نیز مقدماتی قائل شده اند که شامل فرض سؤال نمی شود.
پاسخ سؤال دوم: اعتبار شهادت شهود، شروطی دارد که فقهای عظام در کتابهای فقهی آنها را ذکر کرده اند و مطابق با آن شروط، صدور حکم بر فروض ذکر شده در سؤال فاقد اعتبار است.
پاسخ سؤال سوم: طبعاً در مواردی از این قبیل، موضوع شناسی شرط مهمی برای صدور حکم است و قاضی – که البته مطابق با نظر اینجانب باید مجتهد مطلق باشد – باید از کارشناس یا همان موضوع شناس به عنوان مشاور برای صدور حکمش استفاده کند. این موضوع طبیعی به نظر می رسد که برای اظهارنظر پیرامون مسائل تخصصی، باید به کارشناس خبره و معتمد مراجعه کرد و نظر وی را در صورت اطمینان، حجت قرار داد و اگر فردی ولو مجتهد، پیرامون موضوعی اظهار نظر کند که در آن تخصصی ندارد، نظرش فاقد اعتبار است.
پاسخ سؤال چهارم: کمااینکه در پاسخ به سؤالی مفصلاً پیرامون محاربه بحث کرده ام، محارب، محاربه و حراب، اگرچه در اصطلاح فقیهان معنای مصطلحی خاصی دارد لیکن به همان معنای لغوی بکار برده شده و در همان معنای جنگ و مخالفت استعمال شده است. با مداقه در فتاوای علمای بزرگی از قبیل قاضی ابن برّاج از اعلام قرن چهار و پنج هجری، در کتاب ارزشمند خود المهذّب: جلد ۲ص۵۵۳؛ شهید ثانی در شرح لمعه: ج ۹، ص۲۹۰، با حاشیه مرحوم کلانتر؛ محقق اردبیلی در کتاب زبده البیان ص۶۶۴؛ شیخ محمد حسن صاحب جواهر در کتاب جواهر الکلام ج۴۱، ص۵۶۴؛ سبزواری در مهذب الاحکام ج۲۸، ص ۱۱۸؛ ابن ادریس حلی در سرائر ج۳، ص۵۰۵ و … می توان تصریح کرد که محاربه، دارای این شرایط بوده و در غیر این صورت ها، قابل اثبات نیست:
۱- شخص از اسلحه متعارف استفاده کند ۲- استفاده از اسلحه برای ارعاب مردم باشد ۳- این ارعاب به قصد ایجاد فساد در جامعه صورت گیرد ۴- در صورتی که طرف از اهل ریبه و معروف به خباثت، خبث سریره و شرارت باشد، شب یا روز اگر بطور مسلّح ظاهر شود و موجب ناامنی گردد، می توان گفت همینکه اینگونه در ملأ عام ظاهر می شود از مصادیق محاربه است ۵- گرفتن اسلحه برای تمرین و امثال ذلک نباشد ۶- از باب مناسبت حکم و موضوع، می توان گفت محارب کسی است که در خود شأنیت محاربه با خدا و رسولش و افساد فی الارض را داشته باشد، بنابراین اگر کسی و یا کسانی دست به سلاح برده و ظاهر هم بکنند ولی این امر مشخص باشد که این شانیت را نداشته اند که بتوانند در مردم ایجاد رعب و وحشت کنند و موجب فساد در زمین گردند، از امثال محاربه نیست ۷- و نیز از همین جا باید گفت انگیزه محاربان جنگ با خدا، رسولش، افساد فی الارض و ایجاد ناامنی عمومی است تا از این طریق اموال مردم را بطور علنی تصاحب کرده و غارت کنند و مردم از ترس جان و ناموسشان، دست از اموالشان بشویند. پس در مورد دست بردن به سلاح اگر برای تمرین باشد و یا تنها برای اخافه شخص خاصی صورت گیرد، بطوری که از وی حساب ببرند بدون اینکه قصد قتل، غارت اموال، تجاوز بنفوس و اعراض داشته باشند، محارب صدق نمی کند.
در نتیجه مسائل مربوط به فضای مجازی و اینترنت موجود که در آن عنوان استفاده از سلاح صدق نمی کند، تخصصاً از عناوین محاربه و افساد فی الارض خارج است.”




هرانا؛ نامه بهار علینیا به احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل

خبرگزاری هرانا - بهار علی نیا وبلاگ نویس ایرانی در نامه ی به احمد شهید گزارشگر ویزه حقوق بشر اقدام به انتشار بخشی از رفتار حکومت جمهوذی اسلامی که بر وی رفته است نمود.
در بخشی از نامه بهار علینیا آمده است: "از نگاه جمهوری اسلامی  زن یعنی مجرم، دانشجو یعنی مظنون و وبلاگ نویس یعنی جاسوس  و من به عنوان یک زن، دانشجو، وبلاگ نویس و یک معترض از میان خیل میلیون ها انسان دردمند، از شما می خواهم که با استفاده از این فرصت، نگاه جهان را متوجه وضعیت شکنجه آوری کنید که اکنون بر مردم ایران مستولی است."
متن این نامه که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است به شرح زیر است:
جناب آقای احمد شهید
نیک می دانم که مورد من تنها یک نمونه ی کوچک از مصادیق نقض حقوق بشر در ایران است، با این وصف تصمیم گرفته ام که با بیان آنچه بر من گذشت سهمی داشته باشم بر افشای وضعیت اسفناکی که مردم کشور مرا گرفتار خود کرده است. وقتی به سبب نگارش عقایدم در یک وبلاگ ساده و خروج از کشور برای تحصیلات، چه اتهامات سنگینی توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بر من وارد می آید، چگونه خانواده و زندگی من تحت تاثیر آن قرار گرفته و آنگاه مجبور به جلای وطن می شوم، به این می اندیشم که رژیم چگونه به سادگی با بهانه جویی، اعتراف گیری و اتهامات دروغین و واهی می تواند تمام مردم ایران را قربانی دستگاه سرکوب خود سازد. با توجه به این که شما مشغول تهیه گزارشی از وضعیت حقوق بشر در ایران هستید در حالی که رژیم از ورود شما به ایران ممانعت به عمل آورده است، تصور می کنم که ارائه ی حقایق توسط کسانی همچون من که قربانی نقض حقوق بشر بوده و مجبور به ترک کشور شده اند تنها دریچه ای است که می تواند نوری بر واقعیت جامعه ی ایران بگشاید و بر این گزارش بازتاب یابد.
‫دامنه ی نقض پایه ای ترین حقوق مردم ایران از آنچه در اخبار ایران و جهان منتشر می شود بسیار فراتر می رود. پلیس سیاسی رژیم حاکم بر ایران هر روز در حال بازجویی، تهدید و ارعاب فعالین سیاسی و اجتماعی است و بسیاری از ایشان تا زمانی که در داخل ایران هستند از انتشار این اخبار منع می شوند و حتی پس از اینکه از کشور می گریزند، سایه ی این تهدیدات همچنان بر خانواده ی ایشان در ایران باقی خواهد ماند. برخلاف آنچه جمهوری اسلامی وانمود می کند نقض حقوق بشر تنها بخشی از ادبیات مخالفین آن نیست بلکه واقعیتی است انکارناپذیر که هرکسی در هر گوشه ای از ایران به هر طریقی طعم آنرا چشیده است.
‫یکی از ترفندهایی که جمهوری اسلامی از این سرزمین ، زندانی بزرگ ساخته است ، ممنوع الخروج کردن فعالین داخل کشور و در سوی دیگر، بازداشت ، بازجویی و آزار متوالی دانشجویان، گزارشگران و فعالین حقوق بشر در خارج از کشور هنگام ورود به ایران است. من نیز به عنوان یک دانشجوی خارج از کشور در هنگام بازگشت به ایران برای دیدار خانواده ام قربانی همین سیاست سرکوب شدم و در این میان تنها دو راه داشتم، یا در ایران بمانم و با ممنوع الخروج شدن به واقع از حق تحصیل محروم شوم و یا اینکه برای همیشه ایران را ترک کرده و حق دیدار خانواده و دیارم را از دست بدهم . آیا از ایران می توان جز به عنوان زندان و از مردم من به عنوان گروگان سخن گفت؟
‫از نگاه جمهوری اسلامی  زن یعنی مجرم، دانشجو یعنی مظنون و وبلاگ نویس یعنی جاسوس  و من به عنوان یک زن، دانشجو، وبلاگ نویس و یک معترض از میان خیل میلیون ها انسان دردمند، از شما می خواهم که با استفاده از این فرصت، نگاه جهان را متوجه وضعیت شکنجه آوری کنید که اکنون بر مردم ایران مستولی است.
بهارعلینیا




افزایش فشار برای مصاحبه تلویزیونی بر سهام‌ الدین بورقانی

خبرگزاری هرانا - سهام بورقانی، روزنامه‌نگار، که از ۲۴ روز پیش همچنان در بند دو الف سپاه در زندان اوین در بازداشت انفرادی به سر می‌برد، تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین به ارتباط با بی‌بی‌سی قرار دارد.
به گزارش کلمه، این روزنامه‌نگار مستقل و سردبیر سابق سایت دیپلماسی ایرانی که هیچ ارتباطی با کارمندان شبکه بی‌بی‌سی نداشته‌است، صرفا به خاطر دوستی سابق با تعدادی از روزنامه‌نگاران همکار در روزنامه‌های داخل کشور که بعدا در بی‌بی‌سی مشغول به کار شده‌اند تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین قرار گرفته و تاکنون حاضر به این کار نشده است.
بنا بر این گزارش، وی در معرض دروغ‌های مکرر بازجویان قرار داشته است و جز وعده‌های مکرر و عملی‌نشده آزادی، بازجویان وی از جمله به دروغ مدعی شده‌اند که همسر و دیگر دوستانش با شبکه بی‌بی‌سی درباره بازداشت او مصاحبه کرده‌اند.
پدربزرگ وی، پدر احمد بورقانی و شهید امیر بورقانی، نیز که برای ملاقات او به زندان اوین رفته بوده‌است در میان پله‌های پرتعداد مسیر و تحت تاثیر فشارهای عاطفی ناشی از بازداشت نوه‌اش دچار درد شدید قلب شده و مدتی در بیمارستان بستری شده است.




ضرب و شتم یک درویش گنابادی در بند امنیتی زندان اوین

خبرگزاری هرانا - علی مرتضایی از دراویش گنابادی که در بند امنیتی زندان اوین در بازداشت است مورد ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی قرار گرفته است.
به گزارش مجذوبان نور، ‌ خانواده علی مرتضایی از دروایش گنابادی ساکن تهران طی روزهای گذشته با این درویش زندانی ملاقات داشته‌اند. طبق این گزارش ملاقات بصورت کابینی و تحت تدابیر شدید امنیتی صورت گرفته است و به گفته خانواده آقای مرتضایی، این درویش گنابادی جهت گرفتن اعتراف ساختگی شدیدا مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفته است به صورتی که زیر چشم این درویش کبود و دماغ ایشان نیز شکسته است و در ناحیه لب و دهان علی مرتضایی نیز اثرات کبودی و زخم کاملا مشهود بوده است.
گفتنی است در تاریخ ۲۱ دی ماه پنج درویش گنابادی در ایران بازداشت شدند که دو تن از این دراویش به نام‌های سیمین نعمت اللهی با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیونی طی روزهای گذشته آزاد شده و آقای حسام الدین باتمانی عصر روز بازداشتشان آزاد شدند و سه تن دیگر از دراویش به نام‌های کسری نوری، علی مرتضایی و یوسف محمدرضایی پس از گذشت یک ماه همچنان در بازداشت می‌باشند.
آقای نوری در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز معروف به پلاک ۱۰۰ در بازداشت هستند و اتهام این درویش گنابادی اقدام علیه نظام بیان شده است که پرونده ایشان در شعبه ۷ دادگاه انقلاب شیراز در حال پیگیری می‌باشد و طی این مدت چند نوبت اجازه ملاقات کابینی و محدود با خانواده خود را داشته است. اما سرنوشت پرونده دو درویش دیگر ، آقایان مرتضایی و محمدرضایی پس از گذشت ۱ ماه از بازداشتشان مشخص نیست و از اتهام این دروایش گنابادی اطلاعی در دست نمی‌باشد و پیگیری‌های قضایی صورت گرفته نیز تا کنون بی‌نتیجه مانده است.
از شهریور ماه سال جاری بیش از ۲۰۰ درویش گنابادی در ایران بازداشت شده‌اند که به تدریج پس از تفهیم اتهام و تودیع وثیقه یا کفالت آزاد شده‌اند ولی همچنان بیش از ۱۲ درویش گنابادی در زندان‌های ایران در بازداشت بسر می‌برند.




مجازات قصاص برای افراد زیر ۱۸ سال ممنوع شد

خبرگزاری هرانا - سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس تاکید کرد که با تصویب قانون جدید مجازات اسلامی، مجازات قصاص برای افراد زیر ۱۸ سال ممنوع شده است.
امین‌حسین رحیمی نماینده ملایر در گفت‌وگو با قانون در ارتباط با آخرین تغییرات قانون مجازات اسلامی، گفت: سن کیفری در قانون قبلی ۹ و ۱۵ سال قمری بود که میان دختر و پسر متفاوت بوده و سن قمری و بلوغ شرط بود اما در قانون جدید سن مسئولیت کیفری را اینگونه تعریف کردیم که دختران و پسران زیر ۱۸ سال شمسی جز اطفال و نوجوانان محسوب می‌شوند و مجازات بزرگسالان برای آن‌ها اعمال نمی‌شود.
جمهوری اسلامی ایران مقام نخست در اعدام نوجوانان بزهکار (-۱۸) در جهان را دارد که همواره از سوی نهادهای حقوق بشری مورد انتقاد قرار داشته است.




هرانا؛ پروتوکل SSL در برخی از شهرها غیر فعال شد

خبرگزاری هرانا – از رو پنج شنبه ۲۱ بهمن ماه امکان اتصال به وب سایت هایی که از پروتوکل SSL برای برقراری ارتباط امن با سرویس های خود استفاده میکنند قطع شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، پروتوکل اس اس ال که یکی از راههای ایمن سازی در فضایی سایبری برای ورود به سایتهایی است که اطلاعات شخصی کاربران از جمله ایمیل و یا حساب بانکی در آنها وجود دارد؛ از روز گذشته در برخی از شهرهای ایران با اختلال همراه بوده است.
در سالهای اخیر و در پی فیلترینگ گسترده سایت های مخالف و منتقد حاکمیت، استفاده از این پروتوکل برای عبور از فیلترینگ نیز به سرعت مورد استفاده قرار گرفته بود.
مختل شدن این سرویس در ایران همزمان با تلاش سازمانهای امنیتی فعال در زمینه سایبری برای بدست آوردن اطلاعات ورود به سرویس های ایمیل کاربران ایرانی صورت میگیرد.
گفتنی است، در طی ماههای اخیر اختلالات اینترنتی در شرق کشور به مدت طولانی ادامه داشت که شایعه آزمایش اینترنت ملی نیز از سوی برخی منابع اعلام شده بود.




هرانا؛ دستکم ده تن از نوکیشان مسیحی در حمله به کلیسای در شیراز بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - در ادامه موج دستگیری های هموطنان مسیحی در داخل کشور ماموران امنیتی و لباس شخصی در روز چهارشنبه مورخ ۱۹بهمن ماه ۱۳۹۰ با هجوم به یک منزل مسکونی در شیراز که بنظر بعنوان کلیسای خانگی استفاده میشده ۱۰ تن از نوکیشان مسیحی را بازداشت نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این افراد که به منظور برگزاری جلسات پرستشی دورهم گرد آمده بودند پس از بازداشت، توسط خودروی نیروی انتظامی به مکانی نامعلومی انتقال داده شدند.
 علیرغم پیگیریها از سوی خانواده بازداشت شدگان، هنوز از محل نگهداری و وضعیت سلامت این افراد اطلاع دقیقی در دست نیست.
مجتبی حسینی یکی از شهروندان بازداشتی در ان جلسه کلیسایی بوده است که پیشتر نیز سابقه بازداشت توسط نیروهای امنیتی را دارد.
این بازداشت ها در حالی صورت میگیرد که هفته گذشته در بورش سازمان یافته به منازل شهروندان بهایی دهها تن از شهروندان بازداشت شدند.





جـــرس: 
سید کیان هاشمی دهج دانشجوی دانشگاه تهران با دستور مستقیم وزارت اطلاعات به علت آنچه “پیروی از فرقه ضاله بهاییت” نامیده شد، از دانشگاه اخراج گردید.
تارنمای جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی گزارش داده است که این دانشجوی ترم ۳ رشته مهندسی کشاورزی آب به گفته مسئول کمیته انضباطی دانشجویان وزارت علوم، “با گزارش و دستور مستقیم مراجع بالاتر در وزارت اطلاعات” از دانشگاه اخراج شده است. بر اساس گفته این مسئول “قانونی وجود دارد که در آن بهاییان نمی توانند به درس خواندن ادامه دهند”.
اخراج این دانشجوی دانشگاه تهران با نامه محرمانه – فوری رضا غلامعلی زاده، معاون شورای انضباطی دانشجویان دانشگاه تهران، به دکتر علی جعفری، معاون علمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی صورت گرفته است. دراین نامه محرنامه دستور داده شده که ” کیان هاشمی دهج پیرو فرقه ضاله بهاییت” باید “به قید فوریت” اخراج شود.
به گفته کیان هاشمی، برخوردهای مسئولین دخیل در اخراج وی “با توهین به وی و اعتقاداتش” همراه بوده است.
بر اساس مدارک منتشر شده توسط فعالین حق تحصیل در سال های گذشته، وزارت اطلاعات با شناسایی دانشجویان بهایی و فشار بر وزارت علوم و سازمان سنجش، عامل اصلی اخراج دانشجویان بهایی از دانشگاه ها است.
در ماه های گذشته سال ۱۳۹۰، دانشجویان دیگری به همین علت از دانشگاه های صنعتی شریف، فردوسی مشهد، صنعتی اصفهان و چند دانشگاه دیگر اخراج شده اند.

محرومیت از تحصیل فاطمه نوری
منابع حقوق بشری نیز گزارش داده اند که فاطمه نوری، دانشجوی رشته هنر در یکی از دانشگاه‌های تهران به دلیل اعتقاد به مسیحیت به یكسال محرومیت از تحصیل محكوم شد.
به گزارش ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، خانم نوری از نوكیشان مسیحی است كه در اواخر شهریور ماه سال جاری در محل سکونت خود در شرق تهران از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و روانه زندان اوین شد.
فاطمه نوری، از دانشجویان رشته هنر بوده كه به مدت یكسال از تحصیل در دانشگاه محروم شد.
این نوكیش مسیحی همچنین پس از تحمل نزدیک به سه ماه زندان در تاریخ ۹ آذرماه ۱۳۹۰ از زندان آزاد شد اما حکم محرومیت از تحصیل وی همچنان پابرجا ماند.
بر اساس گزارش ها، بازداشت فاطمه نوری در ارتباط با پرونده یكی دیگر از نوكیشان مسیحی بنام لیلا محمدی بوده است.
آژانس خبری مسیحیان ایران « محبت نیوز» ، گزارش داده است که « لیلا محمدی» پس از ۵ ماه بازداشت در زندان اوین، در تاریخ ۲۸ دی ماه سالجاری توسط دادگاه انقلاب به اتهام "همكاری با عوامل وابسته به گروههای خارجی، تبلیغات ضد اسلامی، ایجاد تشكل و فریب هموطنان تحت عنوان كلیسای خانگی، توهین به مقدسات و اقدام علیه امنیت ملی" متهم شناخته شد. اما قاضی دادگاه نامبرده را از اتهام "همكاری با عوامل وابسته به گروههای خارجی" تبرئه كرد. بر همین اساس این نوكیش مسیحی به دو سال حبس تعزیری محكوم و رای صادره به ایشان ابلاغ شد.

بازداشت ۱۰ تن از اعضا یک کلیسای خانگی در شیراز
این منبع خبری گزارش داده است که در پی یورش ماموران امنیتی لباس شخصی به یک کلیسای خانگی در شیراز جمعی از نوکیشان مسیحی که برای عبادت و پرستش دور هم گردهم آمده بودند ضمن بازداشت این افراد، آنان را به مکان نامعلومی انتقال دادند.
تارنمای «محبت‌نیوز» گزارش داده است که در ادامه موج دستگیری‌های هموطنان مسیحی در داخل کشور ماموران امنیتی و لباس شخصی در روز چهارشنبه با هجوم به یک منزل مسکونی در شیراز که از آن به عنوان کلیسای خانگی یاد می شده ۱۰ تن از نوکیشان مسیحی را بازداشت کرده‌اند.
این افراد که به منظور دعا و برگزاری جلسات عبادت و پرستش دورهم گرد آمده بودند پس از بازداشت، توسط خودروی نیروی انتظامی به مکانی نامعلومی انتقال داده شدند.
علیرغم پیگیریها از سوی خانواده بازداشت شدگان، هنوز از محل نگهداری و وضعیت سلامت این افراد اطلاع دقیقی در دست نمی باشد و همچنین مسئولان در این خصوص حاظر به پاسخگویی نیستند.
هویت یکی از بازداشت شدگان مجتبی حسینی عنوان شده است که سال ۱۳۸۷ نیز بازداشت شده بود.






زنان اصلاح طلب خواستار آزادی رهبران جنبش سبز و تمامی زندانیان سیاسی شدند جـــرس: 
در آستانۀ ۲۵ بهمن و آغاز حصر خانگی رهبران جنبش سبز، جمعی از زنان اصلاح طلب با صدور بیانیه ای خواهان این رفع حصر غیر قانونی و همچنین آزادی تمامی زندانیان سیاسی شدند.
به گزارش نوروز، در بیاینۀ جمعی از زنان اصلاح طلب به مناسبت اولین سالگرد حبس خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، خاطرنشان شده است که "انتظار داریم هرمقام مسئولی که دستور این اقدام زشت و وقیحانه را داده حالا که بی اثر بودن این حصر بیهوده و نافرجام در وجود و گسترش اعتراضات مردم مسلمان کشورمان که نهی از منکر را برای خود وظیفه ای دینی دانسته و امر به معروف را تکلیف شرعی فرض کرده اند، و حتی غیرمسلمانانی که مطالبه حقوق انسانی و اجتماعی خود را از حاکم مسلمان خارج از دایره مسلمانی نمی دانند، بر همگان آشکار شده است، با دستور توقف آن در آستانه میلاد نبی رحمت محمد مصطفی و نیز آزادی همه زندانیان سیاسی مظلوم و بی گناه که سال ها حبس ناعادلانه برایشان موجد مخاطرات جدی بوده است، شیرینی دفع ظلم مستمر را به کام مسلمانان و همه مردم ستم ستیز و نجیب و شریف ایران بچشاند."

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
والفجر و لیال عشر و الشفع والوتر والیل اذا یسر هل فی ذلک قسم لذی حجر؟
بهمن پنجاه و هفت برای ایران و ایرانی مبشّر نور بود و امید، از آن جا که مردم بر علیه ظلم شوریده و بنای ستم را ویران کرده و سرنوشت خویش را به دست گرفتند.
بهمن پنجاه و هفت برای ایرانیان فجری به غایت نیکو و امید بخش بود از آن رو که وعده الهی را برای مستضعفان راست انگاشته و منت او را به جان خریدند و بنای استبداد را با مشت محکم خویش در هم ریختند تا نظامی را بنا کنند در خور ایرانی پاک نهاد و مسلمان ستم ستیز و عدالت خواه و آزادی طلب. اما با گذشت تنها کمی بیش از سه دهه، ناگهان جهانیان نظاره گر استحاله ارزش های انقلابی شدند که مردمی بود و ضد دیکتاتوری و صدای پای استبداد بار دیگر و این بار مهیب تر با افتادن انقلاب جوان به دست نااهلان به گوش مردم رسید. نااهلان و نامحرمانی که از همان ابتدای پیروزی، کینه مردم انقلابی را سخت به دل داشتند. کینه مردمی که به نام خدا به هرچه ستم، «نه» گفته و بر این ایده استوار مانده بودند و حاضر نشدند بنده غیر خدا شوند و بندگی غیر خدا پذیرند!
باری هنوز مردم از زیر بار سختی های انقلاب و مرارت های جنگ تحمیلی به در نیامده و هنوز دوران سازندگی را به عصر اصلاحات و تحقق جامعه مدنی پیوند نزده بودند که به ناگاه جریان انحرافی سعید امامی با رندی و دغل کاری، بختی پلید و فالی شوم برای آنان تدارک دید و با سوار شدن بر دوش صدیق ترین خدمتگزاران و با تابلوی سراسرفریب و نیرنگ دولت امام زمانی، اورنگ همایونی فراچنگ آورد و توسن مراد سوار شده به تاخت بر میراث زرین تمدن و فرهنگ ایرانی تاخت و آئین مسلمانی را نشانه گرفت و در عمق جان دلسوختگان وطن آن چه بود، آه بود!
بعد از کودتای 88، مسند نشینان تمام تلاششان را برای به تاراج دادن ارزش های اصیل انقلاب به کار بستند و تیربدفرجام کینه را به سوی اصلاح طلبانی نشانه رفتند که رگه های انحراف را از روزهایی دور تشخیص داده دل به شعارهای میان تهی و وعده های دروغ نسپرده بودند و در مصاف نابرابر حق و باطل باز هم باطل قدرت مدار با تکیه بر پول و زور و تزویر، برنده میدان شد اما چه کسی است که نداند دست خدا بالای دست هاست و اراده او غالب بر همه خواست ها؟
بهمن 89 برای ایران روزهای زیبایی را به ارمغان نیاورد، بوی گل و سوسن و یاسمن اما خانه شهیدان بهمنی را آکند که مظلومانه صدای اعتراضشان را به گوش غاصبان قدرت رسانده و تنها به همین جرم، خون پاکشان ریخته شده بود. یادمان نمی رود که حضور فراگیر مردم در خیابان های شهر برای اعلام هم بستگی با مسلمانان ستم ستیز و حمایت از جنبش های ضداستبدادی منطقه که به درخواست رهبران جنبش سبز آقایان موسوی و کروبی انجام شد، چگونه خشم اقتدارگرایان را برانگیخت و علاوه بر برخوردهای خشن با مردم، منجر به حصر غیرقانونی این عزیزان و همسرانشان شد که متأسفانه تا امروز ادامه دارد.
ما جمعی از زنان اصلاح طلب، در سی و سومین فجر انقلاب اسلامی با ابراز انزجار از تبلیغات وارونه متضمن هتک حرمت پایه گذار آن و با داعیه بازگشت به آرمان های اولیه انقلاب و احیای روح عدالت طلبی و آزادی خواهی و جبران خطاها و اصلاح انحرافات این مسیر پرفراز و نشیب، اینک در سالگرد حصر غیرقانونی فجرآفرینان غیور و خدمتگزاران واقعی مردم، آقایان کروبی و موسوی که طی این یک سال نهایت ستم و بی انصافی و ناجوانمردی در حق خودشان و خانواده شریف و فرزندان عزیزشان اعمال شد، انتظار داریم هرمقام مسئولی که دستور این اقدام زشت و وقیحانه را داده حالا که بی اثر بودن این حصر بیهوده و نافرجام در وجود و گسترش اعتراضات مردم مسلمان کشورمان که نهی از منکر را برای خود وظیفه ای دینی دانسته و امر به معروف را تکلیف شرعی فرض کرده اند، و حتی غیرمسلمانانی که مطالبه حقوق انسانی و اجتماعی خود را از حاکم مسلمان خارج از دایره مسلمانی نمی دانند، بر همگان آشکار شده است، با دستور توقف آن در آستانه میلاد نبی رحمت حضرت محمد مصطفی (ص) و نیز آزادی همه زندانیان سیاسی مظلوم و بی گناه که سال ها حبس ناعادلانه برایشان موجد مخاطرات جدی بوده است، شیرینی دفع ظلم مستمر را به کام مسلمانان و همه مردم ستم ستیز و نجیب و شریف ایران بچشاند.
متأسفیم در حالی که این انتظار و درخواست فراگیر از نظام وجود دارد، اخیراً شنیدیم که تهدیدهایی نسبت به فرزندان مظلوم و ستم دیده نخست وزیر دوران جنگ، مهندس میرحسین موسوی و هنرمند نام آور دکتر زهرا رهنورد که فرزندان همه ما هستند، صورت گرفته است و ماموران امنیتی که پیش از این بارها دختران میرحسین موسوی را تهدیدهای کاری و جانی کرده بودند، این بار تماس گرفته و تهدید نموده اندکه آنها رابازداشت و به زندان یا مکانی منتقل خواهند کرد که هیچ کس از آن خبردارنشود. همچنین یکی از دختران میرحسین از ادامه فعالیت در دانشگاه بازداشته شد. این فشارهای غیرانسانی بر دختران ستم دیده و محروم از آغوش گرم والدین و حتی دیدار آنان در حالی در کشور اسلامی ما اعمال می شود که مدعیان انتخابات آزاد در مجامع بین المللی از آزادی رقبای انتخاباتی خود و آزادی بیان در کشورمان سخن می گویند و بی عدالتی در سراسر جهان را محکوم می کنند.
ما جمعی از زنان اصلاح طلب در آستانه میلاد مبشّر سعادت برای بندگان راست گو و راست کردار خدا، با شکایت به محضر آن بزرگوار از کسانی که دین محمد(ص) را ملعبه و دستاویزی برای اعتلای جایگاه مادی خود قرار داده اند، و با شِکوه از همه پلیدی هایی که به نام اسلام و تعالیم دین مبین می شود، از خدای مظلومان می خواهیم که دل های دردمند ما را در زمان غیبت شفا مرحمت نماید و گره از کار ما بگشاید و به نام بلند نبی رحمتش دل های بیمار ستم کاران مدعی مسلمانی را نیز شفا دهد. باشد که بارقه اصلاح و بازگشت از انحرافات در این سرزمین پاکان بار دیگر بدرخشد و امید به روزهای نیکو برای همه امیدواران و منتظرانواقعی محقق شود.
ألم تر كيف فعل ربك بعادإرم ذات العمادالتي لم يخلق مثلها في البلادوثمود الذين جابوا الصخر بالوادوفرعون ذي الأوتادالذين طغوا في البلاد
صدق الله العلی العظیم
جمعی از زنان اصلاح طلب
بیست و یکم بهمن 1390