علی اصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی، از نهائی شدن برنامه سفر هیات عالی رتبه ای از آژانس و بازرسان خبر داد.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، علی اضعر سلطانیه تاکید کرد: بر اساس برنامه ریزی انجام شده، هیات عالی رتبه آژانس به سرپرستی "هرمان ناکارتس" از نهم تا یازدهم بهمن ماه، برای یک سفر سه روزه به تهران سفر خواهند کرد.
سلطانیه خاطرنشان کرد که بر اساس توافقات صورت گرفته، در سفر این هیات به ایران موضوعات مورد نظر آژانس و تعهدات دو طرف در راستای رفع ابهامات مطرح خواهد شد.
پیشتر رئیس سازمان انرژی اتمی، پیشنهاد سفر یک هیات عالی رتبه آژانس به تهران را مطرح کرده بود. علی اصغر سلطانیه هدف از طرح این پیشنهاد و سفر این هیات به سرپرستی هرمن نارکارتس را، "خنثی سازی توطئه های دشمنان در فرافکنی و ایجاد جو سیاسی و اتهامات بی اساس و اثبات سیاست شفاف و صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای کشور" دانست.
هرمان ناکارتس، رئیس بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، سال گذشته نیز به ایران سفر کرده بود. در پی این سفر، انتشار اسناد و مدارکی در مورد ابعاد نظامی برنامه هسته ای ایران، واکنش شدید، نماینده ایران در آژانس را به دنبال داشت.
سلطانیه خاطرنشان کرد که بر اساس توافقات صورت گرفته، در سفر این هیات به ایران موضوعات مورد نظر آژانس و تعهدات دو طرف در راستای رفع ابهامات مطرح خواهد شد.
پیشتر رئیس سازمان انرژی اتمی، پیشنهاد سفر یک هیات عالی رتبه آژانس به تهران را مطرح کرده بود. علی اصغر سلطانیه هدف از طرح این پیشنهاد و سفر این هیات به سرپرستی هرمن نارکارتس را، "خنثی سازی توطئه های دشمنان در فرافکنی و ایجاد جو سیاسی و اتهامات بی اساس و اثبات سیاست شفاف و صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای کشور" دانست.
هرمان ناکارتس، رئیس بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، سال گذشته نیز به ایران سفر کرده بود. در پی این سفر، انتشار اسناد و مدارکی در مورد ابعاد نظامی برنامه هسته ای ایران، واکنش شدید، نماینده ایران در آژانس را به دنبال داشت.
بازداشت مخفیانۀ محمد سلیمانی‌نیا، مترجم کتاب «عطر سنبل، عطر کاج»
سازمان گزارشگران بدون مرز از بازداشت محمد سلیمانی‌نیا، مدیر شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران (یو ۲۴)، طراح و میزبان نزدیک به ۴۰ سایت اینترنتی در ایران و مترجم کتاب پرفروش «عطرسنبل، عطر کاج» خبر داد.
نوشته: رضا ولی‌زاده
سازمان گزارشگران بدون مرز همچنین در اطلاعیه خود با اعلام نگرانی از تأیید حکم اعدام سعید ملک‌پور از سوی دیوان عالیت کشور از بازداشت محمدرضا پورشجری، وبلاگ‌نویس در تهران و سیمین نعمت‌اللهی همکار سایت مجذوبان نور خبر داده است.
رضا معینی، مسئول بخش فارسی سازمان گزارشگران بدون مرز در گفت‌وگو با بخش فارسی رادیو بین‌المللی فرانسه گفت: «پاسخگو نبودن نهادهای قضایی در مقابل نگرانی خانواده‌های زندانیان یکی از بزرگترین مشکلاتی است که این خانواده ها با آن مواجه هستند و زندانیان اخیر از جمله محمد سلیمانی نیا هم از این قاعده مستثنا نیستند. »
معینی بازداشت های اخیر از سوی دستگاه های امنیتی و قضایی را «از کنترل جمهوری اسلامی خارج شده» توصیف کرد و تأکید کرد که سازمان گزارشگران بدون مرز با اعلام نگرانی از سرنوشت این زندانیان، خواستار رسیدگی و مداخلۀ عالی ترین مراجع و مقام های حقوق بشری در ارتباط با احکام قضایی و شیوه و دلایل بازداشت ها شده است.
پس از یک هفته سکوت خبری از زمان بازداشت محمد سلیمانی‌نیا که روز سه شنبۀ گذشته ۲۰ دی دستگیر شده است اکنون هر گونه پیگیری برای اطلاع از سرنوشت او بی نتیجه مانده است.
محمد سلیمانی نیا در فاصلۀ یک ماه پیش از بازداشت، چند بار برای پاره‌ای توضیحات به وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شده بود.
مأموران امنیتی روز سه شنبه (۲۰ دی ۱۳۹۰) برای تفتیش به منزل پدری او در کرج رفتند و بدون هیچ‌گونه توضیحی تمامی وسایل و تجهیزات رایانه‌ای و اسناد و مدارک مربوط به او را با خود برده‌اند.
اگرچه سلیمانی‌نیا پیش از بازداشت گفته بود قرار است به دادگاه انقلاب در کرج مراجعه کند، اما اکنون تمامی مراجع قضایی مرتبط، از دستگیری و محل نگهداری او اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.
به دنبال تماس ها و پیگیری های بی‌پاسخ برخی از مشتریانِ محمد سلیمانی‌نیا که میزبانی و طراحی سایت‌های خود را به او واگذار کرده‌اند مشخص شد او به صورت مخفیانه بازداشت شده و در یک هفتۀ گذشته هیچ کس نتوانسته خبری از او به دست بیاورد.
محمد سلیمانی نیا در فاصلۀ یک ماه پیش از بازداشت، چند بار برای پاره‌ای توضیحات به وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شده بود.
مأموران امنیتی روز سه شنبه (۲۰ دی ۱۳۹۰) برای تفتیش به منزل پدری او در کرج رفتند و بدون هیچ‌گونه توضیحی تمامی وسایل و تجهیزات رایانه‌ای و اسناد و مدارک مربوط به او را با خود برده‌اند.
اگرچه سلیمانی‌نیا پیش از بازداشت گفته بود قرار است به دادگاه انقلاب در کرج مراجعه کند، اما اکنون تمامی مراجع قضایی مرتبط، از دستگیری و محل نگهداری او اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند.
به دنبال تماس ها و پیگیری های بی‌پاسخ برخی از مشتریانِ محمد سلیمانی‌نیا که میزبانی و طراحی سایت‌های خود را به او واگذار کرده‌اند مشخص شد او به صورت مخفیانه بازداشت شده و در یک هفتۀ گذشته هیچ کس نتوانسته خبری از او به دست بیاورد.
خانوادۀ سلیمانی‌نیا هنوز حاضر به اطلاع‌رسانی در مورد فرزندشان نشده‌اند؛ اما با توجه به وضعیت جسمی و همچنین بی خبری مطلق از او، نگران سلامتی‌اش هستند.
سلیمانی‌نیا در سال ١٣٧٥ نخستین "آی.اس.پی" بخش خصوصی را راه‌اندازی کرد و از این جهت تولد و ورود اینترنت خصوصی به ایران با نام او گره خورده است.
او اکنون مدیریت سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران (یو ۲۴) را به عهده دارد که از اردیبهشت ۱۳۸۶ آغاز به کار کرده و نزدیک به ٦٠ هزار کاربر دارد. بنا به آن چه در این سایت نوشته شده برای ارتباط میان متخصصان ایرانی راه‌اندازی شده است و افراد می‌توانند از طریق آن فرصت‌های شغلی را به یکدیگر پیشنهاد کنند.
به نظر می‌رسد حکومت ایران که پیش از این بارها از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز در صدر جدول دشمنان اینترنت معرفی شده است در آستانۀ برگزاری انتخابات نهمین دوره از مجلس شورای اسلامی با اعمال فشار و بازداشت فعالان و متخصصان مستقلِ حوزۀ وب تلاش میکند تا تمامی شبکه‌های اجتماعی مجازی موجود در ایران را تحت کنترل داشته باشد و یا از ادامۀ فعالیت آنها جلوگیری کند.
محمد سلیمانی‌نیا که مسئولیت و طراحی سایت ادبی «سخن» را نیز به عهده دارد، تا کنون بیش از ۱۱ نشریه ادبی اینترنتی نظیر «آتی‌بان» «جن و پری»، «قابیل»، «وازنا»، «والس ادبی»، «خانۀ داستان»، و... را طراحی و میزبانی کرده است.
سلیمانی‌نیا در سال ١٣٧٥ نخستین "آی.اس.پی" بخش خصوصی را راه‌اندازی کرد و از این جهت تولد و ورود اینترنت خصوصی به ایران با نام او گره خورده است.
او اکنون مدیریت سایت شبکۀ اجتماعی متخصصان ایران (یو ۲۴) را به عهده دارد که از اردیبهشت ۱۳۸۶ آغاز به کار کرده و نزدیک به ٦٠ هزار کاربر دارد. بنا به آن چه در این سایت نوشته شده برای ارتباط میان متخصصان ایرانی راه‌اندازی شده است و افراد می‌توانند از طریق آن فرصت‌های شغلی را به یکدیگر پیشنهاد کنند.
به نظر می‌رسد حکومت ایران که پیش از این بارها از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز در صدر جدول دشمنان اینترنت معرفی شده است در آستانۀ برگزاری انتخابات نهمین دوره از مجلس شورای اسلامی با اعمال فشار و بازداشت فعالان و متخصصان مستقلِ حوزۀ وب تلاش میکند تا تمامی شبکه‌های اجتماعی مجازی موجود در ایران را تحت کنترل داشته باشد و یا از ادامۀ فعالیت آنها جلوگیری کند.
محمد سلیمانی‌نیا که مسئولیت و طراحی سایت ادبی «سخن» را نیز به عهده دارد، تا کنون بیش از ۱۱ نشریه ادبی اینترنتی نظیر «آتی‌بان» «جن و پری»، «قابیل»، «وازنا»، «والس ادبی»، «خانۀ داستان»، و... را طراحی و میزبانی کرده است.
سلیمانی نیا جزو نخستین پیشگامان عرصۀ طراحی وب در ایران است و به طور خاص بر روی حوزۀ ادبیات متمرکز شده و غالب سایت‌هایی که طراحی کرده، سایت‌های ادبی و یا مربوط به شاعران و نویسندگان هستند.
او طراح و میزبان سایت صادق هدایت و یکی از مسئولان اجرایی برگزاری جایزۀ ادبی صادق هدایت است و طراحی و میزبانی سایت‌های شخصی بیش از ۱۵ شاعر و نویسنده از جمله امیرحسین چهلتن، فرخنده آقایی، قاسم کشکولی، پروین سلاجقه و... را نیز به عهده دارد.
او طراح و میزبان سایت صادق هدایت و یکی از مسئولان اجرایی برگزاری جایزۀ ادبی صادق هدایت است و طراحی و میزبانی سایت‌های شخصی بیش از ۱۵ شاعر و نویسنده از جمله امیرحسین چهلتن، فرخنده آقایی، قاسم کشکولی، پروین سلاجقه و... را نیز به عهده دارد.
طراحی و میزبانی سایت‌های خبری برخی نهادهای مدنی و سازمان‌های نیمه دولتی نظیر سایت «ایران تئا‌تر»، «خانۀ موسیقی»، «خبرنگار»، «خانۀ مطبوعات کرمان»، «ماهنامۀ نقد نو»، «بازنگار-خانۀ وبلاگ‌های فارسی زبان»، «وبلاگ فرهنگستان هنر» و... نیز در کارنامۀ فعالیت‌های حرفه‌ای او ثبت شده است.
رمان «عطر سنبل، عطر کاج» نوشتۀ فیروزه جزایری دوما که یکی از کتاب‌های پر فروش در ایران و آمریکاست با ترجمۀ محمد سلیمانی‌نیا و از سوی نشر «قصه» منتشر شده بود که تا کنون در ایران بیش از ۹ بار بازنشر شده است.
رمان «عطر سنبل، عطر کاج» نوشتۀ فیروزه جزایری دوما که یکی از کتاب‌های پر فروش در ایران و آمریکاست با ترجمۀ محمد سلیمانی‌نیا و از سوی نشر «قصه» منتشر شده بود که تا کنون در ایران بیش از ۹ بار بازنشر شده است.
تهدید تهران از سوی عربستان و مخالفت روسیه با حملۀ نظامی به ایران و تشدید تحریم ها
در حالی که شاهزاده ترکی الفیصل از اعضای متنفذ خاندان حکومتی عربستان طی سخنانی جمهوری اسلامی ایران را به دامن زدن به تنش ها و تهدید کشورهای منطقه متهم و بر این نکته تأکید کرد که کشورهای عرب خلیج فارس برای دفاع از خود از هرگزینه ای استفاده خواهند کرد. وزیر امورخارجۀ روسیه با هرگونه حملۀ نظامی به ایران و تشدید تحریم ها مخالفت کرد و هدف غرب از تشدید تحریم ها را فلج کردن اقتصاد ایران، ایجاد نارضائی در میان مردم و به شکست کشاندن روند مذاکرات هسته ای دانست.
شاهزاده ترکی الفیصل، از اعضای پرنفوذ خاندان سلطنتی عربستان، گفت کشورهای عرب خلیج فارس برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران، در توسل به هیچ گزینه ای تردید نخواهند کرد.
این شاهزادۀ سعودی که سال ها سرویس های اطلاعاتی عربستان را اداره کرده است جمهوری اسلامی ایران را به "کشاندن منطقه به ماجرائی با پیامدهای محاسبه نشدنی" متهم کرد.
ترکی الفیصل افزود هر آسیب و زیانی که به منافع کشورهای عرب خلیج فارس برسد، این کشورها را مجبور می کند که با توسل به همۀ گزینه ها به دفاع از خویش برخیزند.
شاهزاده سعودی در دنبالۀ سخنان خود گفت ایران اگر به قوانین بین المللی احترام می گذارد نباید به تشدید تنش در منطقه دست و زده و کشورهای منطقه را تهدید کند.
شاهزادۀ سعودی گفت اظهارات مقامات تهران در مورد تنگۀ هرمز و تهدید به بستن آن و تهدید کشورهای واقع در خلیج فارس می تواند به بروز مناقشه ای "ناخواسته و دارای پیامدهای غیرقابل پیش بینی و محاسبه منجر شود."
باید یادآوری کنیم که عربستان، امارات متحدۀ عربی، قطر، کویت، بحرین و سلطان نشین عمان در سازمانی به نام "شورای همکاری خلیج فارس" با هم متحد شده اند.
همزمان با این اظهارات تهدید آمیز شاهزادۀ سعودی، سرگئی لاورف- وزیر امورخارجۀ روسیه- ضمن تأکید بر مخالفت کشورش با حملۀ نظامی به ایران و "فاجعه" خواندن چنین گزینه ای، از تشدید تحریم ها یا اعمال تحریم های جدید علیه ایران نیز انتقاد کرد.
لاورف گفت حمله به ایران :فاجعه ای با وخیم ترین پیامدها" خواهد بود و می تواند به "بروز جنگ و رویاروئی میان اهل تشیع و پیروان تسنن" منجر شود. وزیر امورخارجۀ روسیه افزود نمی تواند پیش بینی کند که زنجیرۀ فاجعه بار پیامدهای چنین جنگی در کجا متوقف خواهد شد.
در ارتباط با تشدید تحریم ها یا تصویب تحریم های تازه علیه ایران در ارتباط با فعالیت های هسته ای این کشور، وزیر امورخارجۀ روسیه گفت این تحریم ها هیچ ارتباطی به مبارزه با گسترس جنگ افزارهای هسته ای ندارد.
از نظر سرگئی لاورف هدف غرب از تشدید تحریم ها یا اعمال تحریم های تازه، فلج کردن اقتصاد ایران و ایجاد نارضائی در این کشور است.
لاورف گفت یکی دیگر از اهداف غرب از تحریم های تازه به شکست کشاندن روند مذاکرات هسته ای است.
در این میان خبرگزاری فرانسه دیروز به نقل از منابع دیپلماتیک از بروکسل مقر اتحادیۀ اروپا گزارش داد که دانمارک پیشنهاد کرده است تحریم نفتی ایران تا اوائل ماه ژوئیه به موقع اجرا گذاشته شود.
بر اساس این گزارش هدف دانمارک، رئیس دوره ای اتحادیۀ اروپا، از این پیشنهاد این است که آن دسته از کشورهای عضو اتحادیه که تحریم نفت ایران بیشتر بر آن ها اثر می گذارد از آمادگی لازم برای این کار برخوردار شوند.
در پی انتشار آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد فعالیت های هسته ای ایران و ابراز نگرانی آژانس از ابعاد نظامی این فعالیت ها، تحریم نفتی ایران در دستور کار آمریکا و اتحادیۀ اروپا قرار گرفته است.
این شاهزادۀ سعودی که سال ها سرویس های اطلاعاتی عربستان را اداره کرده است جمهوری اسلامی ایران را به "کشاندن منطقه به ماجرائی با پیامدهای محاسبه نشدنی" متهم کرد.
ترکی الفیصل افزود هر آسیب و زیانی که به منافع کشورهای عرب خلیج فارس برسد، این کشورها را مجبور می کند که با توسل به همۀ گزینه ها به دفاع از خویش برخیزند.
شاهزاده سعودی در دنبالۀ سخنان خود گفت ایران اگر به قوانین بین المللی احترام می گذارد نباید به تشدید تنش در منطقه دست و زده و کشورهای منطقه را تهدید کند.
شاهزادۀ سعودی گفت اظهارات مقامات تهران در مورد تنگۀ هرمز و تهدید به بستن آن و تهدید کشورهای واقع در خلیج فارس می تواند به بروز مناقشه ای "ناخواسته و دارای پیامدهای غیرقابل پیش بینی و محاسبه منجر شود."
باید یادآوری کنیم که عربستان، امارات متحدۀ عربی، قطر، کویت، بحرین و سلطان نشین عمان در سازمانی به نام "شورای همکاری خلیج فارس" با هم متحد شده اند.
همزمان با این اظهارات تهدید آمیز شاهزادۀ سعودی، سرگئی لاورف- وزیر امورخارجۀ روسیه- ضمن تأکید بر مخالفت کشورش با حملۀ نظامی به ایران و "فاجعه" خواندن چنین گزینه ای، از تشدید تحریم ها یا اعمال تحریم های جدید علیه ایران نیز انتقاد کرد.
لاورف گفت حمله به ایران :فاجعه ای با وخیم ترین پیامدها" خواهد بود و می تواند به "بروز جنگ و رویاروئی میان اهل تشیع و پیروان تسنن" منجر شود. وزیر امورخارجۀ روسیه افزود نمی تواند پیش بینی کند که زنجیرۀ فاجعه بار پیامدهای چنین جنگی در کجا متوقف خواهد شد.
در ارتباط با تشدید تحریم ها یا تصویب تحریم های تازه علیه ایران در ارتباط با فعالیت های هسته ای این کشور، وزیر امورخارجۀ روسیه گفت این تحریم ها هیچ ارتباطی به مبارزه با گسترس جنگ افزارهای هسته ای ندارد.
از نظر سرگئی لاورف هدف غرب از تشدید تحریم ها یا اعمال تحریم های تازه، فلج کردن اقتصاد ایران و ایجاد نارضائی در این کشور است.
لاورف گفت یکی دیگر از اهداف غرب از تحریم های تازه به شکست کشاندن روند مذاکرات هسته ای است.
در این میان خبرگزاری فرانسه دیروز به نقل از منابع دیپلماتیک از بروکسل مقر اتحادیۀ اروپا گزارش داد که دانمارک پیشنهاد کرده است تحریم نفتی ایران تا اوائل ماه ژوئیه به موقع اجرا گذاشته شود.
بر اساس این گزارش هدف دانمارک، رئیس دوره ای اتحادیۀ اروپا، از این پیشنهاد این است که آن دسته از کشورهای عضو اتحادیه که تحریم نفت ایران بیشتر بر آن ها اثر می گذارد از آمادگی لازم برای این کار برخوردار شوند.
در پی انتشار آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد فعالیت های هسته ای ایران و ابراز نگرانی آژانس از ابعاد نظامی این فعالیت ها، تحریم نفتی ایران در دستور کار آمریکا و اتحادیۀ اروپا قرار گرفته است.
"اخوان المسلمین" سوریه پیشنهاد ایران را برای رهبری دولت سوریه رد کرد
برادران مسلمان (اخوان المسلمین) سوریه پیشنهاد ایران را برای هدایت دولت این کشور در ازای حفظ بشار اسد در قدرت رد کردند.
محمد فاروق، نفر دوم این گروه، در گفتگوئی با روزنامه عرب زبان "الحیات"، چاپ لندن، با گفتن این که فرستاده های ایران خواسته اند که آنها از درخوست خود مبنی بر جایگزینی بشار اسد چشم پوشی کنند و در ازای آن دولت را اداره کنند، رژیم سوریه را متهم به سوق دادن کشور به سوی نظامی گری و راه انداختن جنگ مذهبی نمود.
محمد فاروق که در عین حال عضو شورای ملی سوریه، یکی از جنبش های مهم اپوزیسیون بشار اسد است، رژیم این کشور را مسئول آنچه در کشور می گذرد دانست و گفت انقلاب سوریه صلح طلب است و تظاهر کنندگان نیز بر این صلح طلبی و غیر مذهبی بودن اعتراضاتشان تأکید دارند.
او همچنین این شایعه را که اپوزیسون در حال مسلح شدن است را رد کرد.
محمد فاروق از سازمان ملل خواست با برقراری راهروهای امنیتی جان مردم را حفظ کند.
او گفت : سرکوب هر اندازه هم که سخت باشد، مردم سوریه باز هم به تظاهرات خود ادامه خواهند داد و تلاش خواهند کرد موافقت قدرت های منطقه وبین المللی را برای حفظ امنیت غیر نظامیان، از هر راهی که شده، کسب کنند
محمد فاروق که در عین حال عضو شورای ملی سوریه، یکی از جنبش های مهم اپوزیسیون بشار اسد است، رژیم این کشور را مسئول آنچه در کشور می گذرد دانست و گفت انقلاب سوریه صلح طلب است و تظاهر کنندگان نیز بر این صلح طلبی و غیر مذهبی بودن اعتراضاتشان تأکید دارند.
او همچنین این شایعه را که اپوزیسون در حال مسلح شدن است را رد کرد.
محمد فاروق از سازمان ملل خواست با برقراری راهروهای امنیتی جان مردم را حفظ کند.
او گفت : سرکوب هر اندازه هم که سخت باشد، مردم سوریه باز هم به تظاهرات خود ادامه خواهند داد و تلاش خواهند کرد موافقت قدرت های منطقه وبین المللی را برای حفظ امنیت غیر نظامیان، از هر راهی که شده، کسب کنند
حاشیه‌ی آلت تناسلی معاویه!
به نوشته ی داخل دایره توجه کنید
جل الخالق!! از آدم مذهبی دوپا هر آنچه بگویید بر می‌آید! تا پیش از این همه متصور بودند که حسینیه و تکایا، جای مقدسی است که برای اتفاق ۱۴۰۰ سال پیش باید در آنجا گریست. اما الان معلوم می شود که احتمالا می‌توان طبقاتی نیز در بالای تکیه زد و به شرکت های کامپیوتری و پزشکان آن را فروخت و یا اجاره داد. خدا را چه دیدید شاید تا آن زمان هم ازدواج موقت رسمی هم شد و نیاز به دفتر «آخوند ۶۹» و متناظر با پلیس ۱۱۰ هم شد.چند سالی است که در تمام مراسمی که با نام «سیدالشهدا» و به کام دوستان مداح و آخوند تمام می‌شود، گاهی عکس‌های بزرگی از آنچه که «حسین» و یا «اباالفضل» می‌نامند، جلوی برخی خانه‌ها و تکایا هست. از اینکه این عکس‌ها بیشتر به «برد پیت» و «جورج کلونی» و یا نهایتا «عمر شریف» می‌مانند و خالق این آثار آنچه که در خواب برای خود می‌بینند را ترسیم می‌کنند، قرار نیست صحبت کنم. می‌خواهم گریزی به پشت این عکس‌ها بزنم.
سالهاست که بسیاری از خانه‌های تهران و شهرستان ها، در طی ده روز، کون فیکون می‌شوند و یکی دو طبقه به آنها در ده شب منتهی به عاشورای «حسینی» اضافه می‌شود! تاکتیک جالبی است! روزها کارگران پشت این عکس‌های بزرگ مشغول کارند و دیده هم نمی‌شوند و چون تمثال مبارک هم در مقابلشان هست، کسی هم از جمله شهرداری به آنها تعدی نمی‌کند.
یکی دو سالی است که نصب این عکس‌ها غیرقانونی تلقی می‌شود، اما مانند هر چیر دیگر غیرقانونی در کشور، این هم به مورد اجرا گذاشته می‌شود. تعداد روزهای نذری در این حالت به میزان سرعت ساخت و ساز غیرقانونی باز می‌گردد! گاهی صاحب عزای «حسینی» آنچنان «دل سوخته» است که نه تنها ده روز اول، بلکه مراسم سوم و هفتم و گاهی تا چهلم نیز هر شب یا هر از چندگاهی، پدر و مادر خود را از عذابی که به همسایه‌ها میدهد، از نفرین بی نصیب نمی‌گذارند. تماس تلفنی با پلیس ۱۱۰، کلانتری محل، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری و حتی یکی دو دفتر وزارت کشور نیز مشکل این مزاحمت نیست، چراکه من خود همگی آنها را امتحان کرده‌ام. روزی هم که این تمثال پایین آورده می‌شود، اتفاق جالبی می‌افتد و آن افراشته شدن یک بنای جدید در همسایگی شماست که قطعا در اثر زمین لرزه هم، کوچکترین خمی به ابروی متبرک آن وارد نمی‌شود.
بگذریم... امروز صبح که مشغول خواندن و دیدن نوشته‌ی نیش عقرب به آلت تناسلی معاویه و بسته شدن نطفه ی یزید شدم (والبته متعجب از اینکه معاویه چطور زنده ماند، نیش عقری از آلت چگونه مکیده و یا ساکشن شد و بالاخره چگونه با آن آلت نیش خورده می‌شود «مجامعت» کرد)، کمی هم به اطراف ماجرا نگاه کردم و نکته‌ای را دیدم که تقریبا خوابش را هم نمی‌دیدم. این نکته‌ی باریک تر از مو «مشارکت در خرید زمین حسینیه و تکایا» بود که در زیر مصاحبه‌ی فوق علمی آخوند شریفاتی تبلیغ می‌شد (اگر می‌شود عکس را داخل متن هم قرار دهید). جل الخالق!! از آدم مذهبی دوپا هر آنچه بگویید بر می‌آید! تا پیش از این همه متصور بودند که حسینیه و تکایا، جای مقدسی است که برای اتفاق ۱۴۰۰ سال پیش باید در آنجا گریست. اما الان معلوم می‌شود که احتمالا می‌توان طبقاتی نیز در بالای تکیه زد و به شرکت‌های کامپیوتری و پزشکان آن را فروخت و یا اجاره داد. خدا را چه دیدید شاید تا آن زمان هم ازدواج موقت رسمی هم شد و نیاز به دفتر «آخوند ۶۹» هم شد. می‌توان یکی دو واحد آن را هم به شهردار و یا نایب محله رشوه داد، تا هم اجر شما با «حسین» و «اباالفضل» وفادار شود و هم دوستان اجر معنوی و دنیوی ببینند.
به هر حال، دوستان معمم کم کم به خانه‌سازی هم انشاءالله «دخول» می‌کنند و پیش از امضای مهندس ناظر ساختمان، آخوندی نیز باید در طبقه ی زیرین آن نماز شکر و نماز ضدزلزله بخواند (خدا را هم چه دیدید، شاید هم ...) تا تایید نهایی صورت گیرد.
چشمان ولی فقیه روشن باد... مبارک است انشاءالله تعالی
سالهاست که بسیاری از خانه‌های تهران و شهرستان ها، در طی ده روز، کون فیکون می‌شوند و یکی دو طبقه به آنها در ده شب منتهی به عاشورای «حسینی» اضافه می‌شود! تاکتیک جالبی است! روزها کارگران پشت این عکس‌های بزرگ مشغول کارند و دیده هم نمی‌شوند و چون تمثال مبارک هم در مقابلشان هست، کسی هم از جمله شهرداری به آنها تعدی نمی‌کند.
یکی دو سالی است که نصب این عکس‌ها غیرقانونی تلقی می‌شود، اما مانند هر چیر دیگر غیرقانونی در کشور، این هم به مورد اجرا گذاشته می‌شود. تعداد روزهای نذری در این حالت به میزان سرعت ساخت و ساز غیرقانونی باز می‌گردد! گاهی صاحب عزای «حسینی» آنچنان «دل سوخته» است که نه تنها ده روز اول، بلکه مراسم سوم و هفتم و گاهی تا چهلم نیز هر شب یا هر از چندگاهی، پدر و مادر خود را از عذابی که به همسایه‌ها میدهد، از نفرین بی نصیب نمی‌گذارند. تماس تلفنی با پلیس ۱۱۰، کلانتری محل، سازمان تبلیغات اسلامی، شهرداری و حتی یکی دو دفتر وزارت کشور نیز مشکل این مزاحمت نیست، چراکه من خود همگی آنها را امتحان کرده‌ام. روزی هم که این تمثال پایین آورده می‌شود، اتفاق جالبی می‌افتد و آن افراشته شدن یک بنای جدید در همسایگی شماست که قطعا در اثر زمین لرزه هم، کوچکترین خمی به ابروی متبرک آن وارد نمی‌شود.
بگذریم... امروز صبح که مشغول خواندن و دیدن نوشته‌ی نیش عقرب به آلت تناسلی معاویه و بسته شدن نطفه ی یزید شدم (والبته متعجب از اینکه معاویه چطور زنده ماند، نیش عقری از آلت چگونه مکیده و یا ساکشن شد و بالاخره چگونه با آن آلت نیش خورده می‌شود «مجامعت» کرد)، کمی هم به اطراف ماجرا نگاه کردم و نکته‌ای را دیدم که تقریبا خوابش را هم نمی‌دیدم. این نکته‌ی باریک تر از مو «مشارکت در خرید زمین حسینیه و تکایا» بود که در زیر مصاحبه‌ی فوق علمی آخوند شریفاتی تبلیغ می‌شد (اگر می‌شود عکس را داخل متن هم قرار دهید). جل الخالق!! از آدم مذهبی دوپا هر آنچه بگویید بر می‌آید! تا پیش از این همه متصور بودند که حسینیه و تکایا، جای مقدسی است که برای اتفاق ۱۴۰۰ سال پیش باید در آنجا گریست. اما الان معلوم می‌شود که احتمالا می‌توان طبقاتی نیز در بالای تکیه زد و به شرکت‌های کامپیوتری و پزشکان آن را فروخت و یا اجاره داد. خدا را چه دیدید شاید تا آن زمان هم ازدواج موقت رسمی هم شد و نیاز به دفتر «آخوند ۶۹» هم شد. می‌توان یکی دو واحد آن را هم به شهردار و یا نایب محله رشوه داد، تا هم اجر شما با «حسین» و «اباالفضل» وفادار شود و هم دوستان اجر معنوی و دنیوی ببینند.
به هر حال، دوستان معمم کم کم به خانه‌سازی هم انشاءالله «دخول» می‌کنند و پیش از امضای مهندس ناظر ساختمان، آخوندی نیز باید در طبقه ی زیرین آن نماز شکر و نماز ضدزلزله بخواند (خدا را هم چه دیدید، شاید هم ...) تا تایید نهایی صورت گیرد.
چشمان ولی فقیه روشن باد... مبارک است انشاءالله تعالی
یک سناریوی محتمل در خصوص آینده کشورمان و چند سوال از الیت ایران زمین
آیا بازنشسته کردن رژیم سفله سالار و تبعیض گر و فاسد ج.ا اولویت اول امروز است و یا تایین تکلیف چیزی که قرار است در آینده از صندوق رای ملت بیرون بیاید؟ آیا اگر کسی بدون اتکا به رای ملت ایران، از همین امروز فرم حکومت بعدی را جمهوری فدرال، سوسیالیستی، و یا پادشاهی ... و یا هر چیز دیگری اعلام کند، کاری به‌جز فضولی در کار ملت ایران و انکار حق رای ملت ایران انجام داده است؟ به‌راستی ما ایرانیان پاسخ کدام سوال را باید در صندوق آراء ملت ایران جستجو کنیم؟ کدام مسائل از زمره حقوق ملت ایران و فقط ملت ایران محسوب می‌شوند و کدام مسائل حقوق فردی و یا گروهی هستند؟
می‌گویند که کار امروز را به فردا افکندن غلط است! من اما ادعا می‌کنم که کار فردا را هم به امروز افکندن شامل همین قاعده و قانون می‌شود و هر دوی آنها به یک اندازه غیر عاقلانه و مخرب اند!
ما ایرانیان ۳۳ سال است که در خصوص اینکه چرا یک چنین رژیم ضد انسانی و واقعا غیر طبیعی ( چون نیک بنگریم این رژیم با هر چه که طبیعی است سر جنگ دارد) توانسته است که بر اریکه قدرت بماند، قلم می‌زنیم و علیرغم اینکه بسیاری از دلایل «راز بقای» این هیولا را بارها ذکر کرده‌ایم، به‌ندرت به مهمترین آن اشاره کرده‌ایم.
به‌راستی چرا این رژیم توانسته که ۳۳ سال نیش خودش را در جان تک تک ما فرو کند و زنده هم بماند؟
آیا دلیلش هوش و فراست طبقه ای است که از سوی اکثریت ملت ایران، شپشو، قشری، روضه خوانان و گدا خوانده می‌شدند؟
گوادالوپ؟
انگلیس؟
اراذل و اوباش و ایدئولوژی متکی به چماق حکام ج.ا؟
معجزه یا امداد غیبی، ویا کمک‌های آقا امام زمان و یا لشگراجنه که به هیئت دولت سید علی یاری می‌رساند؟
نادانی و تمکین عوام؟
خودفروشی و خائن بودن اکثریت ملت ایران؟
«شپشو» بودن و نداشتن لیاقت ملت ایران برای دست رد زدن به سینه یک حکومت فردی و تقاضای داشتن آزادی سیاسی و طلب حقوق حقه خود؟ و یا نبود یک آلترتاتیو مطرح و جدی، مبتنی بر یک «نقشه راه» معقول، طراحی شده توسط تیمی مجرب، مدرن و تحصیل کرده، وطن‌پرست و آشنا با اوضاع جهان امروز که هرگز نه ایدئولوژی و هدفش وسیله اش را توجیه میکند، نه دست به عوام‌فریبی می‌زند، ونه هرگز بدنبال عوام می‌افتد؟ تیمی که اولویت‌ها را با نگاه نافذ خودش تشخیص میدهد و برای برداشتن موانع از سر راه آزادی میهنمان، برنامه معقول خودش را، آنهم با تبحر و چیره دستی کامل ارائه و اجرا میکند؟ از من بپرسید می‌گویم که نبود این گزینه آخر از همه بیشتر به بقای این رژیم منحوس کمک کرده است، اما بنظر می‌رسد که تنها کسانی که این نکته را خوب متوجه شده‌اند، یا کسانی هستند که هرگز «میخ آهنینشان» بر «سنگهای ایدئولوژیکی» فرو نرفته، و یا دست اندرکاران خود رژیم پر برکت که به حق این نکته را قبل از همه ماها و بهتر از همه ماها دریافتند و بهمین خاطر هم از روز نخست آستین‌های مبارکشان را برای ایجاد تفرقه و ترور مخالفان داخلی و خارجی بالا زدند، هوشمندانه ریشه‌ها را هدف گرفتند و پروسه آزادی ایران را تا به همین امروز متوقف کردند. بنده بعنوان کسی که معتقدم که این رژیم، نه از سر کفایت خودش، بلکه از صدقه سر نبود آلترناتیو به حیات مضر و مخرب خود ادامه میدهد، می‌خواهم از خودم و از هموطنان عزیزم بپرسم که دلیل اینکه ما آلترناتیوی نداریم چیست؟ بنده با اجازه بعضی از دوستان از استناد به «آرگومنت گوادالوپ و...» می‌گذرم و می‌پرسم که آیا دور از واقعیت است که تصور کنیم که دلیل فقدان آلترناتیو ما ذهنیت ما باشد؟ ذهنیتی که مدرن نیست؟ ذهنیتی که اجازه نمی‌دهد صورت مساله خودمان را به‌صورتی منطقی، خردمندانه، و با متد‌های مدرن و امروزی باز و برسی بکنیم؟ اگر حقیقتی در این ادعای بالا ببینیم، شاید باید از خود بپرسیم که زمانی که نتوانسته‌ایم صورت مسئله را باز کنیم و سنگینی و وزن و اهمیت هر کدام از مسائل را در جای خود بسنجیم، چگونه می‌توانیم وظایف، مسوولیت‌ها، و اقدامات مربوط به حل آنها را تشریح و در نهایت طبقه بندی کنیم؟ سوالی که خود به‌خود سوال بعدی را به‌میان می‌آورد که در جایی که مسائل تشریح نشده باشند و وظایف مشخص و طبقه بندی نشده باشد، چگونه می‌شود به مسائل اولویت داد؟ بنده بعنوان کسی که وضعیت کشور و آینده آن را بسیار خطرناک می‌بینم، مایلم که برای روشن شدن این نگرانی خودم مثالی برای شما خواننده گرامی بیاورم! راه دور هم نمی‌روم و ۳۳ سال گذشته را زیر ذره بین نمی‌گذاریم، بسراغ زمان مشروطه و ۲۸ مرداد و انقلاب ۵۷ هم نمی‌روم، بلکه با اتکا به وقایع همین چند ماه اخیر، یک سناریوی محتمل و چند سوال را برای شما مطرح می‌کنم تا خود شما در خصوص احتمال فاجعه پیش رو، و همچنین لزوم شناخت و اهمیت دادن به اولویت‌های امروز جهت پیشگیری از نابودی کشور قضاوت کنید. یک سناروی بسیار محتمل:
امروز همه ما میدانیم که ناوگان آمریکا به خلیج همیشگی فارس اعزام شده! تنها به تایید یکی از همین سردارهای ج.ا، ۶۱ فروند شناورهای رزمی و ۸۴ فروند شناور پشتيبانی، یک زیردریایی اتمی و... آمریکا در حال حاضر در آبهای ما جمع شده‌اند. انگلیس و فرانسه هم ناوگان‌های بسیار مدرن خود را به پشت درب خانه ما خواهند فرستاد، البته اگر تا بحال نفرستاده باشند!
روسیه هم ناوگانی سمبلیک به سوریه فرستاده که یعنی ما هم در این قضیه هستیم. برای نشان دادن عظمت این کاروان مخرب، کافی است بدانیم که فقط یکی از این ناوهای هواپیمابری که اعزام شده، ناو غول آسایی است که خدمه آن بیش از ۵۰۰۰( بخوانید جمعیت یک شهر) نفر‌اند و فقط یکی از مسلسل‌های ضد اژدر آن توان شلیک ۳۰۰۰ گلوله در دقیقه را دارد و می‌تواند در آن واحد یک کیلومتر مربع از دریا را زیر آتش خود قرار بدهد! ناخدای این کشتی عظیم هم مردی است زبده و تحصیلکرده، که از خانواده‌ای می‌آید که جد اندر جد در ارتش بوده‌اند و خود از نوجوانی مدارج عالی تحصیلات را یکی پس از دیگری طی کرده و خودش بتنها تن خویش بمثابه یک ماشین جنگی است! ماشینی متشکل از دیسیپلین، وفاداری به منافع کشورش، مهارت و قابلیتهای بروز شده، بهمراه تیمی بسیار مجرب و زبده، و البته تکیه زده بر تکنولوژی بزرگترین ابر قدرت جهان، یعنی ایالات متحده آمریکا که بودجه نظامی امسالش دو برابر مجموع بودجه‌های نظامی ۱۰ کشور بعد است! در خصوص قابلیتهای این ناوگان و بخصوص این ناوی که برایتان ذکر کردم هم برای علاقه مندان، به‌اندازه کافی مقاله و مطلب و فیلم بر روی اینترنت یافت می‌شود! حالا این را مقایسه کنید با ارذل و اوباشی که در کشور ما، توسط یک روضه خوان فرومایه، بدرجه تیمساری و دریاداری رسیده‌اند و با دیدن چند سلاح دست ششم ساخت چین و کره جوگیر شده‌اند و خدا را هم بنده نیستند. حالا که تصویری از یکی از ناوهای آمریکایی داریم، چشمان‌تان را ببندید و تجسم کنید شرایط را در خیمه گاه یاران سید خراسانی و سرداربرومندش شعیب ابن صالح که در این گیر و دار، با قایق‌های ساخت نیروی دریایی سید علی خامنه ای ( بدنه حلبی، موتور چینی)، با آن پرسنال تعلیم ندیده، بی دیسیپلین، بیخبر از دنیا و تکنوژی‌های آن، اما تا دلتان بخواهد، نماز شب خوانده و در کهریزک لواط مقدس کرده، در این آبها، مانند مگسهایی ولگرد برای سیمرغ عظیمی چون ناو هواپیمابر آیزنهاور قرو اطوار می‌ریزند، بعضا مانند دیوانه‌ها ویراژ می‌دهند، و باعث تفنن و سرگرمی جاشوان آمریکایی می‌شوند. اکثر فرماندهان این قشون هم که ما در صفحه تلوزیون دیده‌ایم، لب و لوچه‌های بسیار سیاهی دارند که شک و گمان را بسوی تریاکی بودن این عزیزان راهنمایی میکند! لذا تفکرات، اطلاعات، فرمایشات و دستورهای این ژنرال‌های منفنگی هم چیزی نیست جز فرمایشات حضرت افیون! تکلیف مدارک و دکتراهای‌شان هم که در این چند وقت معلوم شده و کفر ابلیس محسوب می‌شود! حالا اگر تا اینجا موفق نشده ام که تصویر این لشگر «جن و انس» را برای شما ترسیم کنم، عکس‌های سربازان رشید سید علی و متجاوزین به جوانان این آب و خاک شاغل در کهریزک که مانند اجدادشان از درب و دیوار سفارت انگلیس آویزان شده‌اند را مجسم کنید تا منظور من را بهتر متوجه بشوید! این دو صحنه را برای شما ترسیم کردم تا راحت تر بتوانم شما خواننده گرامی را ببرم در حال و هوای سناریویی که در زیر برایتان مطرح می‌کنم.
حالا که همه تصویری از این رزمگاه «فیل و پشه» گرفته‌ایم، تصور کنید که یکی از این انسانهای بدوی، بدون مغز و مالیخولیایی، بگذارید اسمش را بگذاریم حاج حسن شهید تبار، که در جنگ ۸ ساله، دست فوج فوج بچه ۱۳، ۱۴ ساله را در دست «ساقی کوثر» گذاشته و برای رساندن آنها به درجه رفیع شهادت مجاهدت‌ها کرده، در یکی از این قایق‌ها خوابیده و در میان چرت بین نماز شب و آبگوشت صلواتی که با پیاز فراوان تناول کرده، خواب نما می‌شود و به محضر آقا امام زمان مشرف می‌گردد و با حضرتشان راز دل می‌گوید، که یکدفعه حضرتشان چهره در هم می‌کشند و به برادر حسین می‌گویند که «حسین، این نام برازنده تو نیست، مگر یادت رفته که چگونه جدم حسین سرور شهیدان، یک‌تنه ۵۰۰۰ نفر را از دم تیغ گذراند؟ تو چرا با این‌همه سلاحی که ما برایت فراهم کرده‌ایم اینقدر مرددی و تعلل می‌کنی؟» سردار ما هم با بدنی عرق کرده از این خواب «ملکوتی» بیدار می‌شود، غسل شهادتی میکند و تصمیم می‌گیرد که بدون دفع وقت، وظیفه شرعی خود را بجای بیاورد و فی الفور یکی از همین فشفشه‌های ساخت چینی که آقا امام زمان برای نیروهای حق دست و پا کرده است را به‌سوی یکی از کشتی‌های شیطان بزرگ پرتاب کند تا با زدن یک سیلی محکم و انقلابی بر دهان شیطان بزرگ، او را غافلگیر کرده طوماراستکبارجهانی‌اش را به تنها تن خویش در هم بپیچد و جهانی را برای ورود حضرتشان آماده کند! حالا باز هم تصور بفرمایید که این سیلی محکمی و این فشفشه که از جانب این سردار گرامی بسوی «استکبار» پرتاب می‌شود، کمانه میکند و به‌مدد امدادهای غیبی میخورد بچشم یک ملوان کافر، و از دماغ یکی از افسران لشگر کفار هم چند قطره‌ای خون می‌چکد روی عرشه کشتی. در مقابل، لشگر کفار هم می‌زند و یکی دو تا از این اسباب بازی‌های کره‌ای رهبر معظم را غرق میکند، و به‌ناگاه شروع می‌شود آنچه که همه از آن می‌ترسیدند، اما بنا بر سیاست متداول و مرسوم «انشاء الله گربه باشد»، «الیت» کشورمان، همه این عزیزان ترجیح می‌دادند که آن را لاپوشی‌اش کنند، جاروبش کنند به زیر فرش و مکتومش بگذارند. باقی این سناریو و اینکه آیا زیرساخت‌های نحیف و شکننده، اما حیاتی اقتصادی، امنیتی و...ایران اولین طعمه‌های این داستان خواهند بود و یا اینکه با شروع «هر کی هر کی» و هرج و مرج در کشور، هر رذلی که گروهی و تفنگی داشته باشد، مال و جان و زن و بچه هر بی‌گناهی را بغنیمت خواهد گرفت و از این منبعد سر هر کوچه یک حکومت خواهیم داشت و چه بر سر کردستان و بلوچستان و .. خواهد آمد را به‌عهده قدرت تخیل وشهامت تصور خواننده باهوش، آینده نگر و با فراست می‌گذارم! در ضمن، کسانی که حماقت‌های این قوم بی‌کفایت و دله را دنبال کرده‌اند، می‌توانند سناریوهای دیگری مانند بمب‌گذاری در یکی از این کشورهای قدرتمند، ترور یک شخصیت مهم نظیر وزیر خارجه، رئیس جمهور، ایجاد اختلالت اینترنتی و جهاد سایبری در سایت ... و را به این مثال بنده اضافه کنند. در واقع برای حدس زدن یک سناریوی احتمالی در ایران اسیر آمده در چنگال اراذل و اوباش، کافی است از خودمان بپرسیم که آخوندها و فک و فامیل‌های مکلایشان، برای نگاه داشتن قدرت به چه رذالتی دست نخواهند آلود؟ حالا اجازه بدهید که بعد از طرح یکی از سناریوهای محتمل انهدام ایران بدست آخوند، برگردم سر مسئله اولویت که تا بحال مورد همه گونه کم لطفی و اجحافی از جانب الیت ما قرار گرفته شده است!
آیا دلیلش هوش و فراست طبقه ای است که از سوی اکثریت ملت ایران، شپشو، قشری، روضه خوانان و گدا خوانده می‌شدند؟
گوادالوپ؟
انگلیس؟
اراذل و اوباش و ایدئولوژی متکی به چماق حکام ج.ا؟
معجزه یا امداد غیبی، ویا کمک‌های آقا امام زمان و یا لشگراجنه که به هیئت دولت سید علی یاری می‌رساند؟
نادانی و تمکین عوام؟
خودفروشی و خائن بودن اکثریت ملت ایران؟
«شپشو» بودن و نداشتن لیاقت ملت ایران برای دست رد زدن به سینه یک حکومت فردی و تقاضای داشتن آزادی سیاسی و طلب حقوق حقه خود؟ و یا نبود یک آلترتاتیو مطرح و جدی، مبتنی بر یک «نقشه راه» معقول، طراحی شده توسط تیمی مجرب، مدرن و تحصیل کرده، وطن‌پرست و آشنا با اوضاع جهان امروز که هرگز نه ایدئولوژی و هدفش وسیله اش را توجیه میکند، نه دست به عوام‌فریبی می‌زند، ونه هرگز بدنبال عوام می‌افتد؟ تیمی که اولویت‌ها را با نگاه نافذ خودش تشخیص میدهد و برای برداشتن موانع از سر راه آزادی میهنمان، برنامه معقول خودش را، آنهم با تبحر و چیره دستی کامل ارائه و اجرا میکند؟ از من بپرسید می‌گویم که نبود این گزینه آخر از همه بیشتر به بقای این رژیم منحوس کمک کرده است، اما بنظر می‌رسد که تنها کسانی که این نکته را خوب متوجه شده‌اند، یا کسانی هستند که هرگز «میخ آهنینشان» بر «سنگهای ایدئولوژیکی» فرو نرفته، و یا دست اندرکاران خود رژیم پر برکت که به حق این نکته را قبل از همه ماها و بهتر از همه ماها دریافتند و بهمین خاطر هم از روز نخست آستین‌های مبارکشان را برای ایجاد تفرقه و ترور مخالفان داخلی و خارجی بالا زدند، هوشمندانه ریشه‌ها را هدف گرفتند و پروسه آزادی ایران را تا به همین امروز متوقف کردند. بنده بعنوان کسی که معتقدم که این رژیم، نه از سر کفایت خودش، بلکه از صدقه سر نبود آلترناتیو به حیات مضر و مخرب خود ادامه میدهد، می‌خواهم از خودم و از هموطنان عزیزم بپرسم که دلیل اینکه ما آلترناتیوی نداریم چیست؟ بنده با اجازه بعضی از دوستان از استناد به «آرگومنت گوادالوپ و...» می‌گذرم و می‌پرسم که آیا دور از واقعیت است که تصور کنیم که دلیل فقدان آلترناتیو ما ذهنیت ما باشد؟ ذهنیتی که مدرن نیست؟ ذهنیتی که اجازه نمی‌دهد صورت مساله خودمان را به‌صورتی منطقی، خردمندانه، و با متد‌های مدرن و امروزی باز و برسی بکنیم؟ اگر حقیقتی در این ادعای بالا ببینیم، شاید باید از خود بپرسیم که زمانی که نتوانسته‌ایم صورت مسئله را باز کنیم و سنگینی و وزن و اهمیت هر کدام از مسائل را در جای خود بسنجیم، چگونه می‌توانیم وظایف، مسوولیت‌ها، و اقدامات مربوط به حل آنها را تشریح و در نهایت طبقه بندی کنیم؟ سوالی که خود به‌خود سوال بعدی را به‌میان می‌آورد که در جایی که مسائل تشریح نشده باشند و وظایف مشخص و طبقه بندی نشده باشد، چگونه می‌شود به مسائل اولویت داد؟ بنده بعنوان کسی که وضعیت کشور و آینده آن را بسیار خطرناک می‌بینم، مایلم که برای روشن شدن این نگرانی خودم مثالی برای شما خواننده گرامی بیاورم! راه دور هم نمی‌روم و ۳۳ سال گذشته را زیر ذره بین نمی‌گذاریم، بسراغ زمان مشروطه و ۲۸ مرداد و انقلاب ۵۷ هم نمی‌روم، بلکه با اتکا به وقایع همین چند ماه اخیر، یک سناریوی محتمل و چند سوال را برای شما مطرح می‌کنم تا خود شما در خصوص احتمال فاجعه پیش رو، و همچنین لزوم شناخت و اهمیت دادن به اولویت‌های امروز جهت پیشگیری از نابودی کشور قضاوت کنید. یک سناروی بسیار محتمل:
امروز همه ما میدانیم که ناوگان آمریکا به خلیج همیشگی فارس اعزام شده! تنها به تایید یکی از همین سردارهای ج.ا، ۶۱ فروند شناورهای رزمی و ۸۴ فروند شناور پشتيبانی، یک زیردریایی اتمی و... آمریکا در حال حاضر در آبهای ما جمع شده‌اند. انگلیس و فرانسه هم ناوگان‌های بسیار مدرن خود را به پشت درب خانه ما خواهند فرستاد، البته اگر تا بحال نفرستاده باشند!
روسیه هم ناوگانی سمبلیک به سوریه فرستاده که یعنی ما هم در این قضیه هستیم. برای نشان دادن عظمت این کاروان مخرب، کافی است بدانیم که فقط یکی از این ناوهای هواپیمابری که اعزام شده، ناو غول آسایی است که خدمه آن بیش از ۵۰۰۰( بخوانید جمعیت یک شهر) نفر‌اند و فقط یکی از مسلسل‌های ضد اژدر آن توان شلیک ۳۰۰۰ گلوله در دقیقه را دارد و می‌تواند در آن واحد یک کیلومتر مربع از دریا را زیر آتش خود قرار بدهد! ناخدای این کشتی عظیم هم مردی است زبده و تحصیلکرده، که از خانواده‌ای می‌آید که جد اندر جد در ارتش بوده‌اند و خود از نوجوانی مدارج عالی تحصیلات را یکی پس از دیگری طی کرده و خودش بتنها تن خویش بمثابه یک ماشین جنگی است! ماشینی متشکل از دیسیپلین، وفاداری به منافع کشورش، مهارت و قابلیتهای بروز شده، بهمراه تیمی بسیار مجرب و زبده، و البته تکیه زده بر تکنولوژی بزرگترین ابر قدرت جهان، یعنی ایالات متحده آمریکا که بودجه نظامی امسالش دو برابر مجموع بودجه‌های نظامی ۱۰ کشور بعد است! در خصوص قابلیتهای این ناوگان و بخصوص این ناوی که برایتان ذکر کردم هم برای علاقه مندان، به‌اندازه کافی مقاله و مطلب و فیلم بر روی اینترنت یافت می‌شود! حالا این را مقایسه کنید با ارذل و اوباشی که در کشور ما، توسط یک روضه خوان فرومایه، بدرجه تیمساری و دریاداری رسیده‌اند و با دیدن چند سلاح دست ششم ساخت چین و کره جوگیر شده‌اند و خدا را هم بنده نیستند. حالا که تصویری از یکی از ناوهای آمریکایی داریم، چشمان‌تان را ببندید و تجسم کنید شرایط را در خیمه گاه یاران سید خراسانی و سرداربرومندش شعیب ابن صالح که در این گیر و دار، با قایق‌های ساخت نیروی دریایی سید علی خامنه ای ( بدنه حلبی، موتور چینی)، با آن پرسنال تعلیم ندیده، بی دیسیپلین، بیخبر از دنیا و تکنوژی‌های آن، اما تا دلتان بخواهد، نماز شب خوانده و در کهریزک لواط مقدس کرده، در این آبها، مانند مگسهایی ولگرد برای سیمرغ عظیمی چون ناو هواپیمابر آیزنهاور قرو اطوار می‌ریزند، بعضا مانند دیوانه‌ها ویراژ می‌دهند، و باعث تفنن و سرگرمی جاشوان آمریکایی می‌شوند. اکثر فرماندهان این قشون هم که ما در صفحه تلوزیون دیده‌ایم، لب و لوچه‌های بسیار سیاهی دارند که شک و گمان را بسوی تریاکی بودن این عزیزان راهنمایی میکند! لذا تفکرات، اطلاعات، فرمایشات و دستورهای این ژنرال‌های منفنگی هم چیزی نیست جز فرمایشات حضرت افیون! تکلیف مدارک و دکتراهای‌شان هم که در این چند وقت معلوم شده و کفر ابلیس محسوب می‌شود! حالا اگر تا اینجا موفق نشده ام که تصویر این لشگر «جن و انس» را برای شما ترسیم کنم، عکس‌های سربازان رشید سید علی و متجاوزین به جوانان این آب و خاک شاغل در کهریزک که مانند اجدادشان از درب و دیوار سفارت انگلیس آویزان شده‌اند را مجسم کنید تا منظور من را بهتر متوجه بشوید! این دو صحنه را برای شما ترسیم کردم تا راحت تر بتوانم شما خواننده گرامی را ببرم در حال و هوای سناریویی که در زیر برایتان مطرح می‌کنم.
حالا که همه تصویری از این رزمگاه «فیل و پشه» گرفته‌ایم، تصور کنید که یکی از این انسانهای بدوی، بدون مغز و مالیخولیایی، بگذارید اسمش را بگذاریم حاج حسن شهید تبار، که در جنگ ۸ ساله، دست فوج فوج بچه ۱۳، ۱۴ ساله را در دست «ساقی کوثر» گذاشته و برای رساندن آنها به درجه رفیع شهادت مجاهدت‌ها کرده، در یکی از این قایق‌ها خوابیده و در میان چرت بین نماز شب و آبگوشت صلواتی که با پیاز فراوان تناول کرده، خواب نما می‌شود و به محضر آقا امام زمان مشرف می‌گردد و با حضرتشان راز دل می‌گوید، که یکدفعه حضرتشان چهره در هم می‌کشند و به برادر حسین می‌گویند که «حسین، این نام برازنده تو نیست، مگر یادت رفته که چگونه جدم حسین سرور شهیدان، یک‌تنه ۵۰۰۰ نفر را از دم تیغ گذراند؟ تو چرا با این‌همه سلاحی که ما برایت فراهم کرده‌ایم اینقدر مرددی و تعلل می‌کنی؟» سردار ما هم با بدنی عرق کرده از این خواب «ملکوتی» بیدار می‌شود، غسل شهادتی میکند و تصمیم می‌گیرد که بدون دفع وقت، وظیفه شرعی خود را بجای بیاورد و فی الفور یکی از همین فشفشه‌های ساخت چینی که آقا امام زمان برای نیروهای حق دست و پا کرده است را به‌سوی یکی از کشتی‌های شیطان بزرگ پرتاب کند تا با زدن یک سیلی محکم و انقلابی بر دهان شیطان بزرگ، او را غافلگیر کرده طوماراستکبارجهانی‌اش را به تنها تن خویش در هم بپیچد و جهانی را برای ورود حضرتشان آماده کند! حالا باز هم تصور بفرمایید که این سیلی محکمی و این فشفشه که از جانب این سردار گرامی بسوی «استکبار» پرتاب می‌شود، کمانه میکند و به‌مدد امدادهای غیبی میخورد بچشم یک ملوان کافر، و از دماغ یکی از افسران لشگر کفار هم چند قطره‌ای خون می‌چکد روی عرشه کشتی. در مقابل، لشگر کفار هم می‌زند و یکی دو تا از این اسباب بازی‌های کره‌ای رهبر معظم را غرق میکند، و به‌ناگاه شروع می‌شود آنچه که همه از آن می‌ترسیدند، اما بنا بر سیاست متداول و مرسوم «انشاء الله گربه باشد»، «الیت» کشورمان، همه این عزیزان ترجیح می‌دادند که آن را لاپوشی‌اش کنند، جاروبش کنند به زیر فرش و مکتومش بگذارند. باقی این سناریو و اینکه آیا زیرساخت‌های نحیف و شکننده، اما حیاتی اقتصادی، امنیتی و...ایران اولین طعمه‌های این داستان خواهند بود و یا اینکه با شروع «هر کی هر کی» و هرج و مرج در کشور، هر رذلی که گروهی و تفنگی داشته باشد، مال و جان و زن و بچه هر بی‌گناهی را بغنیمت خواهد گرفت و از این منبعد سر هر کوچه یک حکومت خواهیم داشت و چه بر سر کردستان و بلوچستان و .. خواهد آمد را به‌عهده قدرت تخیل وشهامت تصور خواننده باهوش، آینده نگر و با فراست می‌گذارم! در ضمن، کسانی که حماقت‌های این قوم بی‌کفایت و دله را دنبال کرده‌اند، می‌توانند سناریوهای دیگری مانند بمب‌گذاری در یکی از این کشورهای قدرتمند، ترور یک شخصیت مهم نظیر وزیر خارجه، رئیس جمهور، ایجاد اختلالت اینترنتی و جهاد سایبری در سایت ... و را به این مثال بنده اضافه کنند. در واقع برای حدس زدن یک سناریوی احتمالی در ایران اسیر آمده در چنگال اراذل و اوباش، کافی است از خودمان بپرسیم که آخوندها و فک و فامیل‌های مکلایشان، برای نگاه داشتن قدرت به چه رذالتی دست نخواهند آلود؟ حالا اجازه بدهید که بعد از طرح یکی از سناریوهای محتمل انهدام ایران بدست آخوند، برگردم سر مسئله اولویت که تا بحال مورد همه گونه کم لطفی و اجحافی از جانب الیت ما قرار گرفته شده است!
نظر به مطالب بالا، لازم به تذکر مجدد نیست که از دید بنده بوی بسیار بد جنگ و نابودی بلند شده و ما و کشورمان روی لبه یک پرتگاه ایستاده‌ایم. واقعیت لخت وعریان و زشتی که اکثرخفتگان نمیخواهند آن را ببینند این است که متاسفانه سرنوشت اتوبوسی که همه ما در آن نشسته‌ایم، در دستان مشتی اراذل و اوباش قرار گرفته است که از زور مستی، روی پاها‌ی‌شان هم بند نیستند، چه برسد به اینکه بتوانند معقولانه فکر کنند و نقشه بریزند! لذا بعد از این مطالبی که ذکر شد، مایلم که از الیت ایران ( البته اگر چنین چیزی وجود داشته باشد) سوال کنم که اولا، اگر این سناریو را قبول ندارند که سربازان و رهبران تهی مغز ج. ا در مقام استارت زدن یک چنین فاجعه ای برای میهنمان نیستند، بصورتی مستدل دلایل خودشان را ارائه بدهند، تا من و امثال من که وقوع یکچنین حادثه شومی را محتمل و قریب الوقوع میدانیم خیالمان راحت بشود و بیخود و بیجهت خواب خودمان و دیگران را بهم نزنیم.
دوما، اگر به هر دلیلی نمی‌توانند این سناریو را رد کنند، لطفا بیاییند و برای این ملت بی پناه توضیح بدهند که با در نظر گرفتن احتمال یکچنین سناریوی وحشتناکی، ناگزیریم که قبول کرد که کل کشور با سکنه اش، منافع اش، تاریخش و... روی یک بمب ساعتی نشسته که هر آن خواهد ترکید. اگر این را هم قبول کنیم، بر میخوریم به یک دلیما و تناقش که پس حالا چگونه نحوه اولویت دادن خود به مسائل را می‌توانیم توجیح کنیم؟ چرا که با قبول موارد بالا سوال امروز ما بود و یا نبود ایران خواهد بود و نه مثلا فدرال بودن، سوسیالیستی / کاپیتالیستی، سلطنتی و یا جمهوری شدن آن در آینده! بزبان دیگر، به ادعای اینجانب اگر به هر دلیلی، چه دیوانگی یک سردار مفنگی و هپروتی، چه فرمان مقام معظم رهبری جهت ایجاد یک بحران جنگی، چیزی از ایران باقی نخواهد ماند که حالا فدارل بشود یا پادشاهی، یا جمهوری مصدقی، یا...!
اگر به اصول دمکراسی اعتقاد داریم، از خودمان بپرسیم که آیا بنده بعنوان یک ایرانی منفرد و یا در مقام یک گروه، این اجازه و این حق را دارم که به فدرالیسم، سیستم پادشاهی و یا جمهوری اعتقاد داشته باشم؟ و یا در صورت اتکاب چنین «گناهی»، خائن محسوب می‌شوم و باید بدارم بیاویزند؟ اگر این حق را دارم، آیا داشتن این حق بخودی خود به من این اجازه راه هم میدهد که این باور خودم را تنها شرط ایرانی بودن قرار بدهم و یا آن را بعنوان یک پیش شرط برای همکاری در جهت آزادی ایران معرفی کنم؟ آیا بازنشسته کردن رژیم سفله سالار و تبعیض‌گر و فاسد ج.ا اولویت اول امروز است و یا تایین تکلیف چیزی که قرار است در آینده از صندوق رای ملت بیرون بیاید؟ آیا اگر کسی بدون اتکا به رای ملت ایران، از همین امروز فرم حکومت بعدی را جمهوری فدرال، سوسیالیستی، و یا پادشاهی ... و یا هر چیز دیگری اعلام کند، کاری بجز فضولی در کار ملت ایران و انکار حق رای ملت ایران انجام داده است؟ به‌راستی ما ایرانیان پاسخ کدام سوال را باید در صندوق آراء ملت ایران جستجو کنیم؟ کدام مسائل از زمره حقوق ملت ایران و فقط ملت ایران محسوب می‌شوند و کدام مسائل حقوق فردی و یا گروهی هستند؟ کدام سوال مربوط به امروز است و کدام سوال مربوط به فردا؟ کدام سوال حق شخصی من است و کدام سوال مطلقا مربوط به ملت و از حقوق حقه ملت شریف ایران محسوب می‌شود؟ کدام سوال را من اجازه دارم جواب بدهم و جواب کدام سوال از حد من و گروه من و حزب من فراتر است و باید در آینده یک ایران آزاد و در خلال انتخابات آزادی که نام بردم، از صندوق‌های رای در بیاید؟ از دید نگارنده، تا نتوانیم به این سوالات پاسخ بدهیم، وجبی از جای خود تکان نخواهیم خود، لذا بنده پیشنهاد می‌کنم که ما این سوالات را به همراه دیگر پرسشهای مهم خود، جمع آوری و فرمول بندی کرده، برای تمام گروه‌ها و شخصیت‌های ایرانی مطرح کنیم و از آنها بخواهیم که بصورتی شجاعانه، صادقانه و شفاف تکلیف و پاسخ آنها را برای ملت ایران روشن کنند و دیدگاه‌های خود و گروه‌های خود را بصورتی شفاف بیان کنند، تا ملت ایران بتواند که بتوسط همین جوابها، میزان پاسخ‌گویی، شفافیت و التزام هر گروه و شخصیت را به دمکراسی محک بزند و انتخابش راحت‌تر بشود.
اگر به اصول دمکراسی اعتقاد داریم، از خودمان بپرسیم که آیا بنده بعنوان یک ایرانی منفرد و یا در مقام یک گروه، این اجازه و این حق را دارم که به فدرالیسم، سیستم پادشاهی و یا جمهوری اعتقاد داشته باشم؟ و یا در صورت اتکاب چنین «گناهی»، خائن محسوب می‌شوم و باید بدارم بیاویزند؟ اگر این حق را دارم، آیا داشتن این حق بخودی خود به من این اجازه راه هم میدهد که این باور خودم را تنها شرط ایرانی بودن قرار بدهم و یا آن را بعنوان یک پیش شرط برای همکاری در جهت آزادی ایران معرفی کنم؟ آیا بازنشسته کردن رژیم سفله سالار و تبعیض‌گر و فاسد ج.ا اولویت اول امروز است و یا تایین تکلیف چیزی که قرار است در آینده از صندوق رای ملت بیرون بیاید؟ آیا اگر کسی بدون اتکا به رای ملت ایران، از همین امروز فرم حکومت بعدی را جمهوری فدرال، سوسیالیستی، و یا پادشاهی ... و یا هر چیز دیگری اعلام کند، کاری بجز فضولی در کار ملت ایران و انکار حق رای ملت ایران انجام داده است؟ به‌راستی ما ایرانیان پاسخ کدام سوال را باید در صندوق آراء ملت ایران جستجو کنیم؟ کدام مسائل از زمره حقوق ملت ایران و فقط ملت ایران محسوب می‌شوند و کدام مسائل حقوق فردی و یا گروهی هستند؟ کدام سوال مربوط به امروز است و کدام سوال مربوط به فردا؟ کدام سوال حق شخصی من است و کدام سوال مطلقا مربوط به ملت و از حقوق حقه ملت شریف ایران محسوب می‌شود؟ کدام سوال را من اجازه دارم جواب بدهم و جواب کدام سوال از حد من و گروه من و حزب من فراتر است و باید در آینده یک ایران آزاد و در خلال انتخابات آزادی که نام بردم، از صندوق‌های رای در بیاید؟ از دید نگارنده، تا نتوانیم به این سوالات پاسخ بدهیم، وجبی از جای خود تکان نخواهیم خود، لذا بنده پیشنهاد می‌کنم که ما این سوالات را به همراه دیگر پرسشهای مهم خود، جمع آوری و فرمول بندی کرده، برای تمام گروه‌ها و شخصیت‌های ایرانی مطرح کنیم و از آنها بخواهیم که بصورتی شجاعانه، صادقانه و شفاف تکلیف و پاسخ آنها را برای ملت ایران روشن کنند و دیدگاه‌های خود و گروه‌های خود را بصورتی شفاف بیان کنند، تا ملت ایران بتواند که بتوسط همین جوابها، میزان پاسخ‌گویی، شفافیت و التزام هر گروه و شخصیت را به دمکراسی محک بزند و انتخابش راحت‌تر بشود.
ذکر اربابنا و سرورنا سلطان الفقها خمینی (لکن العلما) بخش اول
آن مرشد العالِمین، آن مقتدای زمین، آن عاشق راسپوتین، آن سول آف گاد به لاتین، آن بحر مواج اسلامی، آن دین و میهن را سونامی، آن ساربان هر اُشتر، آن راستگوی بی کنتور، آن قبلۀ آخوندین، آن منبرِ فاکِ دین...
به تازگی کتابی به قلم ارنست همینگوی نویسنده پرآوازه آمریکایی به دستم رسید به نام «پیرمرد و ملا». این کتاب را همینگوی دو ماه پیش از خودکشی غم انگیزش به قلم تحریر درآورده و ظاهرا موفق به کسب مجوز چاپ از وزارت ارشاد ایالات متحده نشده است؛ ظاهراً به این بهانه که همینگوی در ماه‌های آخر عمر تعادل روانی نداشته و چاپ این کتاب تصویر او را خدشه‌دار خواهد کرد (قابل توجه عاشقان آزادی بیان آمریکایی و مداخله نظامی). این کتاب که مملو از خاطرات ملاقات همینگوی با امام (سیزدهم) در دوران تبعید در یکی از بارهای شانزه لیزه است (امام برای هدایت روشنفکران که آن زمان پاتوقشان پاریس بود با لباس مبدل هر شب به این بار میرفتند) دارای چنان نکات زیبا و عبرت آموزی بود که حیفم آمد با خوانندگان در این لذت شریک نشوم. اما پیش از آن، این کتاب من را به یاد تذکره ای زیبا از شیخ دلاک کازرونی در وصف امام انداخت که دیدم هَمَه باید از آن مستفیض شوند. پس لکن این تذکره را بخوانیم و در جلسات بعد کتاب پیرمرد و ملا را با هم تورق کنیم.
ذکر اربابنا و سرورنا سلطان الفقها خمینی (لکن العلما) پروردگار ثانی
آن مرشد العالِمین، آن مقتدای زمین، آن عاشق راسپوتین، آن سول آف گاد به لاتین، آن بحر مواج اسلامی، آن دین و میهن را سونامی، آن ساربان هر اُشتر، آن راستگوی بی کنتور، آن قبلۀ آخوندین، آن منبرِ فاکِ دین، آن پیشوای ملکوتی، آن یهودای اسخریوطی، آن ولی امرِ مسلمین جهان، آن دلیلِ شرم زمین و زمان، آن اصل ناکافیِ کُلینی، روح‌الله الموسوی الخمینی، بنیانگزار جمهوری اسلامی بود و ویروس ناقل جنون دامی بود و ایجنت حضرت حق بود و در وعده‌هایش تق و لق بود و شقیقه و گو... را پیوند بود ومصباح و خامنه‌ای را پوزبند بود و شعار سربازِ روی مین بود و شیعه را امامِ سیزدهمین بود و عاقد حکومت و دین بود و سزای مخالفینش اعدام بود و سیاستش سه هوا بر یک بام بود و پاسخش به منتقدین دشنام بود و طاعون شهیدان گمنام بود و ولی فقیه با اختیارات تام بود و دشمن خونی عموسام بود و اسپانسرِ نعلین گام بود و میراثش بس بد فرجام بود. خفن.
شیخ مهدوی کنی (لق لق العلما) گوید که چون أم الامام را موعد زایمان رسید، دو اختر از فلک فرو افتادی (بعدها کاشف به عمل آمدی که این دو اختر بمب های هیروشیما و ناکازاکی بودی). و حضرت را پیشانی بسیار بلند بودی، آنقدر که از رحم مادر خارج نشدی و سزارین واجب گشتی. و چون طبیب اورا بیرون کشیدی ضربه‌ای بر ماتحت او زدی تا تنفس آغاز کند. و شیخنا از این ضربه سخت برنجیدی و در حال در صورت طبیب بادی سخت بدادی. و به برکت آن ضربه بر کفل مبارک، ید آن طبیب زان پس بیضا گشتی. و تا پایان عمر هر که بر شیخنا پس گردنی یا اردنگ زدی ید و رجل بیضا یافتی. تا آنجا که خلق از بلاد ماچین و فرنگ بیامدندی تا اردنگی نثار ماتحت مبارکش نمایند و بیضا رجعت کنند.
پس چون شیخنا را سن به پانزده رسید، از ترس فیض جویان به حوزه علمیه گریختی. پس دیری نبودی که آوازه کرامت او اقصای عالم را درنوردیدی و بزرگان کلیمی و نصرانی و گبر از برای آزمون به زیارت آمدندی و سه سوال مطرح نمودندی. شیخ محمد یزدی (سایکو اسکیزوا...) روایت کند که چون دانشمند نصرانی به حضور شیخنا مشرف گشت زمین ببوسید و گفت: یا شیخ، دو دوتا دانی چند شود؟ و شیخنا فرمود: لکن بسته به این باشد که ما را نیاز به چهار باشد یا پنج یا عدد دیگر. پس اگر ما رانیاز به چهار باشد که فبها. لکن اگر ما را نیاز به پنج باشد گوییم که چهار بسیار خوب باشد و مارا با چهار مشگلی نباشد، اما ما را تعلق خاطری به پنج باشد و آنان که ما را دوست بدارند آزاد باشند که پنج را برگزینند. پس چون عده ای پنج برگزیدند و برخی چهار، لکن آنان که چهار برگزیدند را کفار خوانیم و از تیغ بگذرانیم و دخترانشان را تجاوز کنیم و زنانشان نیز، و پسرانشان نیز، و اهل بیت شان را در محبس بپوسانیم و حتی قبر پدر و مادر به آنان نشان ندهیم. پس چون سه دانشمند مشرک این پاسخ شنودند، دو سوال دیگر را خیر بگذشتند و کلاه برنداشته و پای برهنه به چاک زدندی.
پس چون شیخنا به میانسالی رسیدی (شیخنا شباب را اسکیپ* کردی)، لایحه انجمن های ولایتی به مجلس رفتی، و شیخ را از این لایحه بد کراهت آمدی زانکه مادر بچه ها را حق رأی دادی. پس چون امام کولی بازی دربیاوردی و گیس و محاسن بکندی، طاغوت زمان چند نفر فرستادی و اورا تا خوردی تپاندندی، و چون قصد هلاک او کردند شیخ شریعتمداری (مظلومٌ فی الرژیمین) حکم به اجتهاد او دادی، حال آنکه شیخنا فرق «پوپ» از «شِت» ندانستی. پس امام از آن تاریخ کینه‌ای سخت از شیخ شریعتمداری بر دل گرفتی زانکه شهادت از وی دریغ کرده بودی. و از اینجا بودی که شیخ ما در عالم سیاست ناگه اِکس ترکاندی و در بلاد ایران شهرۀِ عام و داریوشِ خاص گشتی...
پایان بخش اول
افشای سگ‌های شکار انسان و هشدار پلیس برای انتشار اخبار محرمانه
چندی قبل یک وبلاگ‌نویس محافظه‌کار فاش کرد که پلیس ایران اقدام به خرید «سگ‌های شکار انسان» کرده است؛ به دنبال این افشاگری امروز پلیس با هشدار به وبلاگنویسان آنان را تهدید کرد که از انتشار اطلاعات طبقه‌بندی شده خودداری کنند.
افشای سگ‌های شکار انسان
روز شنبه وبلاگ «و‌تر» در مطلبی نوشت که پلیس ایران اقدام به خرید «سگ‌های شکار انسان» کرده است؛ اما پس از مدتی این یادداشت حذف و وبلاگ مذکور از دسترس خارج شد؛ همچنین دیگر رسانه‌ها نیز که این مطلب را بازنشر کرده بودند؛ همچون «رجانیوز»، اقدام به حذف این یادداشت کردند.
این وبلاگ نوشته بود پلیس برخلاف فقه اسلامی که سگ را حیوانی نجس می‌داند اقدام به خرید و نگهداری سگ‌های ضد شورش و تأسیس آموزشگاه برای آنها به منظور مقابله با اغتشاش‌های احتمالی کرده است.
هشدار پلیس برای انتشار اخبار محرمانه
پس از افشای خبر ورود سگ‌های شکار انسان به نیروی انتظامی؛ امروز یک مقام پلیس به رسانه‌ها و وبلاگنویسان هشدار داد از «انتشار اطلاعات طبقه‌بندی شده» پرهیز کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر علی نیک نفس٬ سرپرست معاونت تشخیص و پیشگیری «پلیس فتا» با بیان اینکه برخی اخبار محرمانه می‌تواند «مورد سوء استفاده قرار گیرد» گفته است برخی رسانه‌های مطالبی را افشا می‌کنند که «اطلاعات آنها علیه کشور استفاده می‌شود.»
آقای نیک نفس در ادامه گفته‌های خود حتی به نظرات و کامنت‌های رسانه‌ها و وبلاگ‌ها هم واکنش نشان داده و گفته است: «متاسفانه اطلاعات مهمی با عنوان نظرات در وبلاگ‌ها منتشر می‌شود که این مسئله می‌تواند آسیب‌هایی را به دنبال داشته باشد.»
این مقام پلیس در پایان با هشدار به وبلاگنویسان گفته است از انتشار «هرگونه مطالبی که می‌تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد خودداری کنند.»
رهاپرس: سپاه درصدد است با طرح «شومی» احمدی‌نژاد را بزند
یک‌وب‌سایت نزدیک به دولت نوشت سپاه پاسداران «طرح شوم، هولناک و تاسف‌باری» را علیه محمود احمدی‌نژاد در دست اقدام دارد. این وب‌سایت نوشته است که مسئولان این طرح از «عناصر افراطی سپاه» همچون حسین طائب هستند.
سایت «رهاپرس» از جزییات این «طرح شوم» ننوشته اما در گزارشی از اجرای طرحی با عنوان «ه» که همان طرح «هادیان بصیر است» در سپاه خبر داده و نوشته است که این طرح بدست افرادی «افراطی و مشکل‌دار» در دست اقدام است.
به نوشته‌ی این وب‌سایت نزدیک به احمدی‌نژاد، افرادی که در حال حاضر مسئولیت این طرح را برعهده دارند؛ کلاس‌های «ضد اغتشاش شهری» برگزار می‌کنند و برای بدست آوردن منابع مورد نیاز خود نیز «با نفوذ به مرکز اصلی اطلاعات و امنیت کشور، با کامیون اطلاعات با ارزشی را از آنجا خارج کرده‌اند.»
«رهاپرس» در ادامه با بیان اینکه سه ماه پیش و در یکی از شهرهای شمالی ایران٬ منتخبان طرح «هادیان بصیر» آموزش «ضد اغتشاش و نبرد شهری» دیده‌اند نوشته است که دشمن فرضی در این آموزش‌ها و مانور‌ها محمود احمدی‌نژاد و اسفندیار رحیم‌مشایی بوده‌اند.
«رها پرس» در پایان نیز با بیان اینکه اسناد و مدارک دیگری از اقدامات سپاه علیه احمدی‌نژاد در اختیار دارد تهدید کرده است که در آینده آنها را منتشر خواهد کرد.
هشدار سازمان اطلاعاتی ترکیه: ایران می‌خواهد به سفارت آمریکا در ترکیه حمله کند
یک روزنامه چاپ ترکیه نوشت که سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه به دولت این کشور هشدار داده است که سپاه پاسداران ایران در حال برنامه‌ریزی برای حمله به سفارت آمریکا و کنسولگری‌های این کشور در ترکیه است.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی «انتخاب»، روزنامه «زمان» چاپ ترکیه در گزارشی با بیان اینکه این وظیفه را «سپاه قدس»، از نیروهای برون مرزی سپاه برعهده گرفته افزود: «سازمان اطلاعات ترکیه گفته است که واحد سپاه قدس ایران می‌خواهد در هتلی پنج ستاره در شهری که قرار است حمله صورت گیرد اقامت کند.»
بر اساس این گزارش، نیروهای امنیتی ترکیه به پلیس ترکیه در ۸۱ نقطه این کشور هشدار داده و اعلام کرده‌اند که آنها باید هوشیار باشند.
این روزنامه در پایان مطلب خود با احتمال گفته است که «ممکن است حزب‌الله هم در این حملات بر ضد آمریکا شرکت کند.»
یک وعده دیگر دولت به مردم زلزله بم هم دروغ از آب درآمد
(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاری مهر
فرماندار بم با اشاره به اجرایی نشدن مصوبه هیئت دولت مبنی بر بخشودگی وام های قبل از زلزله بم گفت: در صورت عدم تعیین تکلیف بدهی‌های تسهیلات قبل از زمین لرزه شهروندان بم برای دریافت تسهیلات جدید با مشکل مواجه می‌شوند.
به گزارش خبرنگار مهر، حسین شایق عصر سه شنبه در جلسه کارگروه اشتغال بم گفت: با عملی نشدن این مصوبه مردم بم نمی توانند تسهیلات جدید از بانک ها دریافت کنند.
شایق اظهار داشت: بانک ها در این زمینه همکاری لازم را به عمل آورند تا شاهد برطرف شدن مشکلات اقتصادی مردم این خطه باشیم.
وی تصریح کرد: یکی از مشکلات موجود در این شهر را وام‌های مسکونی و تجاری پیش از زلزله دانست.
فرماندار بم گفت: مردم بم پیش از زلزله با دریافت این وام‌ها اقدام به ساختن مغازه و خانه کرده بودند که با وقوع زلزله این املاک از بین رفته است و امروز مردم دیگر توان بازپرداخت این وام‌ها را ندارند.
مدیر ستادی بانک کشاورزی استان کرمان نیز در این جلسه با اشاره به بدهی های مردم بم به بانک ها گفت: در صورتیکه این بدهی ها تعیین تکلیف نشوند مردم برای دریافت تسهیلات جدید با مشکل مواجه خواهند شد.
سعید ربیع‌پور گفت: شهروندان بمی برای پرداخت بدهی ها تا پایان سال فرصت دارند که برای تعیین تکلیف بدهی های خود اقدام کنند.
ربیع پور ابراز داشت: براساس برنامه ریزی های صورت گرفته این بدهی ها برای مدت پنج سال قسط بندی خواهند شد.
ترکیه: ایران بهای گاز صادرتی اش را کاهش ندهد، شکایت می کنیم
(تیتر از جنگ خبر)
تابناک
مقامات ترکیه اعلام کرده به دلیل عدم کاهش نرخ بهای گاز صادراتی ایران به ترکیه ، خود را آماده شکایت از ایران می کنند.
به گزارش «تابناک»، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه گفته است تا کنون ایران دو نامه ترکیه در زمینه کاهش یا تخفیف در بهای گاز صادراتی خود به ترکیه را نادیده گرفته است.
وی همچنین افزوده است، ما مطالعات زیادی را انجام داده‌‌ایم و بر این باوریم که ایران بهای بسیاری بابت صادرات گاز خود از ترکیه دریافت میکند، این موضوع هم به ایران انتقال داده شده، ولی تا کنون ایران با آن موافقت نکرده است.
وزیر انرژی ترکیه همچنین گفته است که دولت ترکیه مدافع منافع عمومی مردم ترکیه در قراردادهای بین‌المللی است و در صورتی که ایران تا پایان هفته برای مذاکره درباره کاهش بهای گاز خود اقدام نکند، موضوع را به دیوان داوری بین‌المللی ارجاع خواهیم داد.
ترکیه در گذشته هم چنین مشکلی را با روسیه درباره قیمت گاز داشت، اما روسیه با گرفتن یک امتیاز قیمت گاز صادراتی خود به ترکیه را کاهش داد. در آن زمان، روسیه در ازای درخواست ترکیه برای کاهش بهای گاز وارداتی از روسیه، ترکیه را مجبور کرد، با عبور خط لوله گاز از سرزمین خود که گاز روسیه را به اروپا می‌رساند، موافقت کند.
افزون بر این، مشکل دیگری که ترک‌ها معتقدند درباره خرید گاز از ایران دارند، درباره پرداخت بهای گاز صادراتی ایران است، چرا که بنا بر قرار داد میان دو کشور ترکیه باید سالانه دست‌کم نزدیک هفت میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از ایران خریداری کند و این بدان معناست که ترکیه صرف نظر از میزان گاز مورد نیاز خود باید مبلغ مشخصی را در اختیار ایرانیان گذارد.
گویا به هر روی، مشکل عمده ترکیه در حال حاضر بیشتر درباره این بند از قرارداد است که در هر حال، ترکیه بر پایه قرارداد ملزم به خرید هفت میلیارد متر مکعب گاز از ایران است؛ این بندی است که گویا در قرارداد وجود دارد و تغییر آن بنا بر توافق طرفین است و مراجعه به دیوان داوری هم مشکل ترک‌ها را حل نخواهد کرد.
اما درباره کاهش قیمت، گویا ایران هم نیاز است که همانند روس‌ها، عمل کنند، و اگر هم در صدد اعمال تخفیف در بهای گاز صادراتی ایران به ترکیه هستند، معامله‌ای هم جنس در این زمینه که کمیت بردار و قابل محاسبه باشد، انجام دهند.
(تیتر از جنگ خبر)
تابناک
مقامات ترکیه اعلام کرده به دلیل عدم کاهش نرخ بهای گاز صادراتی ایران به ترکیه ، خود را آماده شکایت از ایران می کنند.
به گزارش «تابناک»، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه گفته است تا کنون ایران دو نامه ترکیه در زمینه کاهش یا تخفیف در بهای گاز صادراتی خود به ترکیه را نادیده گرفته است.
وی همچنین افزوده است، ما مطالعات زیادی را انجام داده‌‌ایم و بر این باوریم که ایران بهای بسیاری بابت صادرات گاز خود از ترکیه دریافت میکند، این موضوع هم به ایران انتقال داده شده، ولی تا کنون ایران با آن موافقت نکرده است.
وزیر انرژی ترکیه همچنین گفته است که دولت ترکیه مدافع منافع عمومی مردم ترکیه در قراردادهای بین‌المللی است و در صورتی که ایران تا پایان هفته برای مذاکره درباره کاهش بهای گاز خود اقدام نکند، موضوع را به دیوان داوری بین‌المللی ارجاع خواهیم داد.
ترکیه در گذشته هم چنین مشکلی را با روسیه درباره قیمت گاز داشت، اما روسیه با گرفتن یک امتیاز قیمت گاز صادراتی خود به ترکیه را کاهش داد. در آن زمان، روسیه در ازای درخواست ترکیه برای کاهش بهای گاز وارداتی از روسیه، ترکیه را مجبور کرد، با عبور خط لوله گاز از سرزمین خود که گاز روسیه را به اروپا می‌رساند، موافقت کند.
افزون بر این، مشکل دیگری که ترک‌ها معتقدند درباره خرید گاز از ایران دارند، درباره پرداخت بهای گاز صادراتی ایران است، چرا که بنا بر قرار داد میان دو کشور ترکیه باید سالانه دست‌کم نزدیک هفت میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از ایران خریداری کند و این بدان معناست که ترکیه صرف نظر از میزان گاز مورد نیاز خود باید مبلغ مشخصی را در اختیار ایرانیان گذارد.
گویا به هر روی، مشکل عمده ترکیه در حال حاضر بیشتر درباره این بند از قرارداد است که در هر حال، ترکیه بر پایه قرارداد ملزم به خرید هفت میلیارد متر مکعب گاز از ایران است؛ این بندی است که گویا در قرارداد وجود دارد و تغییر آن بنا بر توافق طرفین است و مراجعه به دیوان داوری هم مشکل ترک‌ها را حل نخواهد کرد.
اما درباره کاهش قیمت، گویا ایران هم نیاز است که همانند روس‌ها، عمل کنند، و اگر هم در صدد اعمال تخفیف در بهای گاز صادراتی ایران به ترکیه هستند، معامله‌ای هم جنس در این زمینه که کمیت بردار و قابل محاسبه باشد، انجام دهند.
سعید حدادیان با دفاع از «عورت» خواندن رحیم مشایی:
ادبیات من همان ادبیات احمدی‌نژاد است
آقای حدادیان روز چهارشنبه (۲۸ دی) به سایت «نسیم آنلاین» گفته است «آقایان {دولتی‌ها} با شیوه صحبت ما مشکل دارند؛ این در صورتی است که ما در ادبیات خود از احمدی‌نژاد پیروی کرده‌ایم.»
وی افزوده است: «ما احساس کردیم که اگر بخواهیم با ایشان {احمدی‌نژاد و رحیم‌مشایی} صحبت کنیم باید از این نوع ادبیات استفاده کنیم.»
این مداح نزدیک به علی خامنه‌ای اظهار کرده به خاطر سخنرانی اول ماه رمضان سال ۱۳۸۸ وی٬ رحیم‌مشایی و احمدی‌نژاد از وی شکایت کرده‌اند.
وی گفته در حال حاضر ترجیح میدهد در مورد دفاعیات خود در دادگاه حرفی نزند و معتقد است اظهاراتش درباره نسبت احمدی‌نژاد و رحیم‌مشایی صحیح است.
تنش‌ها میان مداحان و دولت دهم در سال‌های اخیر بر سر حمایت احمدی‌نژاد از رحیم‌مشایی افزایش یافته است.
منصور ارضی و حدادیان از جمله مداحانی هستند که طی این مدت حملات تندی علیه تیم احمدی‌نژاد کرده‌اند که این حملات بازتاب‌های فراوانی داشته است.
حدادیان از رحیم‌مشایی با عنوان «عورت» احمدی‌نژاد یاد کرده و منصور ارضی وی را «یهودی صفت» خوانده است.
پس از فشار همهجانبه حامیان رهبر جمهوری اسلامی:
علایی و افروغ مجبور به اعلام تبعیت از خامنه‌ای شدند
حسین علایی و عماد افروغ در پی فشار همهجانبه حامیان علی خامنه‌ای در واکنش به انتقاد‌های آنها از جمهوری اسلامی٬ اعلام کردند به ولایت فقیه اعتقاد دارند.
آقای علایی در یک هفته گذشته و آقای افروغ طی دو روز گذشته از سوی حامیان رهبری جمهوری اسلامی به خاطر طرح برخی مسائل انتقادی از نظام و رهبر تحت فشار و حمله قرار گرفته‌اند.
حسین علایی نویسنده یادداشت جنجالی ۱۹ دی روزنامه اطلاعات در سومین نامه خود در نهایت به نام علی خامنه‌ای اشاره کرده و نوشته که همراه و مطیع ولایت فقیه است.
علایی همچنین با انتشار نامه‌ای دیگر خطاب به حسین شریعتمداری٬ اعلام کرده که برخلاف ادعای مدیرمسئول روزنامه کیهان٬ یادداشت وی در روز ۱۹ دی در روزنامه اطلاعات «دیکته» نبوده است.
روزنامه اطلاعات نیز هشت روز پس از انتشار یادداشت جنجالی٬ با انتشار متنی اعلام کرده درج مطلب نوشته شده توسط حسین علایی در این روزنامه بدون مطالعه صورت گرفته است.
اطلاعات همچنین از کسانی که به خاطر انتشار این یادداشت «دچار رنجش و نگرانی و شبهه شده‌اند»٬ عذرخواهی کرده است.
عماد افروغ نماینده سابق مجلس نیز که در یک برنامه تلویزیونی نسبت به تبدیل جمهوری اسلامی به حکومت امویان هشدار داده بود٬ روز سه‌شنبه (۲۷ دی) پس از حملات گسترده محافظه‌کاران مجبور به ارائه توضیحاتی درباره اظهاراتش شده است.
آقای افروغ گفته است: «اصل ولایت فقیه منادی حاکمیت خدا در قالب رهنمود‌ها و قواعد الهی، آزاداندیشی و حقیقت گرایی و رها شدن از قید و بندهای کاذب است.»
وی همچنین با انتقاد از حملات گسترده به منتقدان وضع موجود در جمهوری اسلامی افزوده است: «کار به جایی رسیده که حرمت تمام افرادی که عمری در خدمت این نظام و امام راحل و مقام معظم رهبری بوده‌اند با بیان یک انتقاد یا نظر خاص شکسته می‌شود.»
دامنه برخورد با منتقدان علی خامنه‌ای پس از آغاز اعتراضها به نتیجه جنجال برانگیز انتخابات سال ۱۳۸۸ مدت‌هاست به درون جریان محافظه‌کاران و نیروی‌های حزب‌الله کشیده شده است.
طی ماه‌های اخیر ماموران امنیتی با چندین وبلاگ‌نویس محافظه‌کار به خاطر طرح برخی انتقاد‌ها علیه رهبر جمهوری اسلامی برخورد کرده و وبلاگ‌های آنها را نیز مسدود کرده‌اند.
در طول دو سال گذشته هزینه انتقاد‌ها و اعتراضها به تصمیمات و دستورات رهبر جمهوری اسلامی بیشتر از سال‌های گذشته شده است.
وزیر کار: اختلاس اخیر مانع پرداخت تسهیلات اشتغال‌زایی شد
سحام نیوز: وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پاسخ به اینکه چرا مصوبه شورای‌عالی اشتغال مبنی بر ارایه ۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات اشتغال‌زایی از سوی بانک‌ها، محقق نشد؟ این موضوع را ناشی از تخلف بانکی اخیر دانست و گفت: متاسفانه آنچه در این‌باره مدنظر ما بود، تحقق پیدا نکرد.
به گزارش ایسنا، عبدالرضا شیخ‌الاسلامی با بیان اینکه ۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات اشتغال‌زایی بانک‌ها در سال‌جاری تحقق نیافته، گفت: به دلیل مشکلاتی که در سیستم بانکی به لحاظ تامین منابع و همچنین تخلف بانکی اخیر که تاثیراتی بر سیستم داخلی کشور گذاشته است، متاسفانه آنچه در این زمینه مدنظر ما بود، تحقق پیدا نکرد. وی درباره بهبود فضای کسب و کار که به تازگی در مجلس به تصویب رسیده، گفت: من از ابتدا در جریان این بحث نبودم و مسوولیت اصلی این طرح نیز بر عهده وزارت اقتصاد و دارایی است و ما ورود کارشناسی به این موضوع را در وزارت تعاون و کار نداشته‌ایم.
به گزارش ایسنا، عبدالرضا شیخ‌الاسلامی با بیان اینکه ۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات اشتغال‌زایی بانک‌ها در سال‌جاری تحقق نیافته، گفت: به دلیل مشکلاتی که در سیستم بانکی به لحاظ تامین منابع و همچنین تخلف بانکی اخیر که تاثیراتی بر سیستم داخلی کشور گذاشته است، متاسفانه آنچه در این زمینه مدنظر ما بود، تحقق پیدا نکرد. وی درباره بهبود فضای کسب و کار که به تازگی در مجلس به تصویب رسیده، گفت: من از ابتدا در جریان این بحث نبودم و مسوولیت اصلی این طرح نیز بر عهده وزارت اقتصاد و دارایی است و ما ورود کارشناسی به این موضوع را در وزارت تعاون و کار نداشته‌ایم.
لباس شخصی ها برای حمله به خانه عماد افروغ آماده می شوند
سحام نیوز: در پی اظهارات افروغ در مورد ضرورت نقد رهبری، برخی نیروهای خودسر برنامه ای مشابه برنامه روز اربعین در مقابل منزل سردار علایی را برای جمعه این هفته مقابل منزل دکتر افروغ تدارک دیده اند.بنا بر این گزارش، پس از آنکه در روزهای اخیر عده ای خودجوش! با حمله به منزل سردار حسین علایی، به شیوه ای عجیب به خانه این فرمانده پیشکسوت دفاع مقدس متعرض شده و بدترین شعارها و الفاظ را مقابل منزلش بر زبان آوردند.
به گزارش بازتاب، این گروه با بهانه دفاع از رهبری، صحبت های دکتر عماد الدین افروغ را در برنامه پارک ملت دستمایه قرار داده و با بهره برداری از بخش هایی و حذف قبل و بعد این گفته ها، تلاش کردند او را ضد رهبری و نظام جلوه دهند و پس از یک سری حملات مجازی، تدارک حمله به خانه اش تحت عنوان تجمع اعتراضی مقابل منزلش را ببینند.
آنها از دو شب قبل با انتشار برخی پیامک ها از سوی یک نشریه خاص ادعای دروغ “توهین افروغ به رهبری” را مطرح و زمینه تحریک را فراهم کرده اند.
در همین خصوص دکتر افروغ نیز امروز ضمن انتشار متن کامل صحبت هایش در خبرگزاری ها، به تشریح مواضعش پس از ابهام آفرینی این اشخاص نسبت به دیدگاه هایش در خصوص نظام و رهبری پرداخت.
با این حال این گروه در حال تهیه دعوتنامه ای هستند تا دوستانشان را برای تجمع و سلب آسایش مقابل خانه دکتر افروغ در جمعه پیش رو دعوت کنند.
کیارستمی در تبریک به فرهادی: امیدوارم مقامات ایرانی با صنف سینما مهربان‌تر باشند
سحام نیوز: عباس کیارستمی پس از اهدای جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی زبان به اصغر فرهادی آن را موفقیتی بی‌نظیر برای فرهادی خواند.به گزارش فارس، کیارستمی فیلمساز ایرانی روز پس از اهدای جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی زبان به فیلم ایرانی «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی گفت: «این جایزه در میان فضایی که بر سینمای کشور حاکم شده، همچون یک نور امید بود، این جایزه تا حدودی توانست به جامعه هنرمندان کشورمان که پس از بسته شدن خانه سینما ناامید شده بود، روحیه بدهد.»
کیارستمی در پایان افزود: من امیدوارم که در این شرایط این جایزه بتواند تا حدودی ناامیدی کسانی که در صنعت سینمای ایران مشغول به کارند را بهبود بخشد و مقامات ایرانی نیز با این جایزه با صنف سینمای ایران مهربان‌تر باشند.
محسن رضایی: ولی فقیه جای شاه ننشسته است؛ مقایسه نکنید!
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، می گوید: ولایت فقیه در ایران به جای شاه ننشسته و مقایسه ولایت فقیه با شاه اشتباه بزرگی است.
وی می افزاید: چرا که ولایت فقیه، مردم را با ارزش‌های الهی پیوند زده است و به این ترتیب ارزش‌ها با مردم وارد سیاست شده است و در نتیجه همواره باید این مولفه‌ها را تقویت کنیم.
فرمانده سابق سپاه می گوید: پیوستگی حکومت و مردم به مولفه‌هایی نظیر مردم‌سالاری، ولایت، سرمایه اجتماعی، عدالت، آزادی، امنیت و پیشرفت وابسته است و این مولفه‌ها در اثر یک نظم پایدار تقویت می‌شوند و نظم پایدار نیز بر اثر اقتدار نرم شکل می‌گیرد.
رضایی معتقد است: اقتدار نرم به معنی اعمال قدرتی است که مشروع و مقبول بوده و از حمایت مردمی نیز برخوردار باشد. اقتدار نرم باید موجب ایجاد امنیت و آرامش همراه با رضایت‌مندی جمعی باشد یعنی امنیت باید با هزینه‌های کم، مقبولیت عمومی و نیز جذابیت و نفوذ عمومی بیشتر همراه شود و زمانی می‌توانیم به این نقطه اقتدار برسیم که امنیت، مبتنی بر مردمی و الهی بودن و همچنین تدبیر و عقلانیت استوار باشد.
او در ادامه گفت: نفوذ افراد به درون جریان‌های سیاسی و اقوام و تاثیرگذاری آنها بر افکار عمومی از دیگر عوامل تاثیرگذار بر امنیت کشور است. در بسیاری از اتفاقاتی که در کشور ما رخ میدهد رد پای عوامل خارجی دیده می‌شود و برای مثال می‌توان به مساله‌ای که در مورد یکی از سفارتخانه‌های خارجی در کشور اتفاق افتاد، اشاره کرد. از جمله عوامل محیطی داخلی که بر موضوع امنیت تاثیرگذار است نیز می‌توان به فقر، تفرقه، ناهنجاری و شبکه‌های اجتماعی بدخیم اشاره کرد.
به گزارش ایسنا، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظامی می گوید: امروز ماهیت امنیت، سیاسی ـ اجتماعی است یعنی همچنان که ثروت و قدرت تاثیرگذاری خود را حفظ کرده‌اند، ارزش‌ها، باورها، افکار و اندیشه‌ها نقش موثری در امنیت ایفا خواهند کرد. جنس امنیت در حال عوض شدن است و اگر به خوبی این عوامل را شناسایی نکنیم نمی‌توانیم از عهده امنیت برآییم.
وی گمان دارد که اگر به برخی از این عوامل توجه بیشتری شود، می‌توان تاثیرات برخی حوادث خارجی و داخلی را بر امنیت کشور بررسی و در نتیجه حوادث آینده را پیش‌بینی کرد به طوری که معتقدم حوادث سال ۸۸ از ۱۰ تا ۱۵ سال قبل قابل پیش‌بینی بود و می‌شد که بهتر به صحنه آمد.
رضایی به لزوم اصلاحات فوری معتقد است و می گوید: اصلاحات فوری، شجاعانه و هوشمندانه در روش‌ها و تاکتیک‌های کنترل نظم و امنیت با مطالعه حوادث سال ۸۸ لازم است. مفهوم امنیت و ابزارهای آن در حال متحول شدن است و ما نمی‌توانیم در همان سیستم‌های گذشته باقی بمانیم بلکه باید در سیستم‌های امنیتی و دفاعی ما نیز تغییر به وجود بیاید.
محسن رضایی در همایش نیروی انتظامی با موضوع “امنیت و اقتدار نرم”، با بیان اینکه حضور آمریکا و انگلیس در منطقه نه تنها امنیت را برقرار نمی‌کند، بلکه موجب ناامنی در این منطقه خواهد شد، افزود: اوباما نامه زیرکانه‌ای نوشته و خواسته است این‌طور ادعا کند که مسوولیت امنیت خلیج‌فارس و تنگه هرمز با آمریکا است در حالی که مسوول امنیت این منطقه خود ایران است.
فرماده سابق سپاه با بیان اینکه ما امنیت منطقه را با کمک کشورهای منطقه برقرار می‌کنیم، گفت: برای برقراری امنیت این منطقه نیازی به حضور نیروهای فرامنطقه‌ای نیست و معتقدیم که حضور آمریکا و انگلیس بیشتر موجب ناامنی خواهد شد. اگر دل آمریکا و انگلیس برای امنیت منطقه سوخته است، توصیه من این است که از این منطقه بیرون بروند.
افزایش فشارها بر فاطمه خردمند و نگرانی از سلامتی او
فاطمه خردمند همسر مسعود لواسانی، روزنامه نگار تازه آزاد شده از اوین، تحت بازجویی تشنج کرده است.
بنا به گزارش های رسیده به کلمه، فشار روی این مادر جوان به دلیل ارتباط با او با خانواده های زندانیان سیاسی است که از زمانی که همسرش در زندان بوده شروع شده و گزارش های واصله خبر از تشنج حین بازجویی میدهد.
همسر فاطمه پیش از این از بیماری صرع خانم خردمند و بیماری پسر خردسالش خبر داده بود. نگرانی از وضعیت بحرانی فاطمه خردمند با طولانی شدن زمان بازجویی و نداشتن ملاقات حضوری افزایش یافته است.
مسعود لواسانی شب گذشته در صفحه فیس بوک خود نوشته است: “فاطمه امروز صبح تماس گرفت. تماس امروزش خیلی داغونم کرد؛ بر عکس دفعه ی قبل که با هم صحبت کرده بودیم و صدایش خیلی رسا و محکم بود و با اطمینان سخن می گفت، امروز صدایش می لرزید و … وقتی گفت که حالش خوب نیست خیلی نگرانم کرد که داروهایش را در اختیارش می گذارند یا نه؟
ازش پرسیدیم آخه چرا اینقدر طول کشید اینا چه قدر دیگه می خان نگهت بدارن ؟ چیزی نگفتن؟
فاطمه گفت: نمی دونم … حالا حالاها طول می کشه.
خیلی نگرانشم فاطمه خیلی داره اذیت می شه. سوال نگرانی های اون بابت متین که هزار بار ازم سوال کرد بیماری خودش هم نگرانم می کنه.
فاطمه گفت حالش خوب نیست نگرانم که تشنج نکرده باشه. نمی دونم چی پیش میاد… .”
احمدی نژاد ابلاغ کرد؛ سپاه و ناجا سرپیچی کردند
در حالی که ادعا می شود احمدی نژاد “دستور اکید” برای حفاظت ازجان دانشمندان هسته ای را داده است و احمدی مقدم مدعی است که این کار بین ما و سپاه تقسیم کاری شده است و بر اساس حساسیت هر شخصی تیم حفاظتی برای وی گذاشته می شود. این در حالی است که هفته گذشته باز یکی دیگر از استادان هسته ای در یک اقدام تروریستی به شهادت رسید.
فرمانده نیروی انتظامی از کم کاری این نیرو در حفظ جان دانشمندان هسته ای چیزی نگفت و مدعی شد: رشد علمی در ایران به گونه ای افزایش پیدا کرده که فشارهای اقتصادی و سیاسی دشمن علیه ما را بی اثر کرده است.
سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم فرمانده کل نیروی انتظامی در حاشیه گرامیداشت شهیدان احمدی روشن و قشقایی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه برای حفاظت دانشمندان هسته ای چه برنامه ای دارید؟ گفت: بین ما و سپاه تقسیم کاری شده است و بر اساس حساسیت هر شخصی تیم حفاظتی برای وی گذاشته می شود.
وی نگفت این مصوبه که از پس از ترور داریوش رضایی نژاد نهایی شده، چرا تاکنون معطل مانده است.
این در حالی است که محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد در حاشیه مراسم گرامیداشت شهدای صنعت هسته‌ای در مدرسه عالی شهید مطهری مدعی شد که در اوایل سال جاری احمدی نژاد به مقامات مسئول دستور اکید داد که حفاظت از دانشمندان هسته‌ای در دستور کار قرار گیرد.
احمدی مقدم درباره اینکه آیا دشمن می خواهد فضای کشور را امنیتی کند، ادعا کرد: دشمن تلاش می کند که مانع پیشرفت ایران شود چرا که فهمیده نقطه قوت ما قدرت علمی است ضمن آنکه امروز قدرت علمی در جمهوری اسلامی ایران به گونه ای پیشرفت کرده که وابستگی ما به کشورهای خارجی در حال قطع شدن است و این رشد علمی فشارهای اقتصادی و سیاسی دشمن علیه ایران را بی اثر کرده است.
فرمانده کل نیروی انتظامی در ادامه با بیان اینکه دشمن با این ترورها می خواهد روند علمی در ایران را متوقف کند، افزود: این رویکرد دشمن به نتیجه نمی رسد چرا که نمی توانند مانع حرکت عظیم دهها هزار دانشجو و استاد باشند.
فرمانده نیروی انتظامی در حالی در خصوص پیشرفت علمی سخن می گوید که در مقابل این سوال افکار عمومی در عدم تامین جان دانشمندان و استادان پاسخی نداشته است.
در همین حال حیدر مصلحی نیز مدعی شده است که حفاظت از استادان از وظایف وزارت اطلاعات نیست.
ناامنی در عرصه های مختلف در حالی گسترش می یابد که ماموران انتظامی و اطلاعاتی کوچکترین حرکت روزنامه نگاران و فعالان سیاسی را زیر نظر دارند ولی ناتوان از شناسایی نیروهای “خارجی” هستند که در کمین استادان و دانشمندان می باشند.
روز نوشت محمد نوریزاد
از اصغر فرهادی تا سردار علایی
۱ – هر دو سه ماه یکبار، سردردی فرساینده به سراغ من می آید. من با صدای پا و تق تق کفش های او آشنایم. در که می زند، می دانم خود اوست. اگر دویدم و او را به یک بهانه تاراندام، می رود تا دو سه ماه بعد، و گرنه داخل می شود و با سوهان زبری که با خود آورده، سلول های پیشانی و دو چشم مرا می خراشد. او در آن ساعت های دیرگذر، دست بکار خراشیدن است و من در پیچ و تابی که سربه دیوار کوفتن کمترین آن است.
سال هاست که ما دوتا با هم کنار آمده ایم. و من همین که صدای کفش های او را شناخته ام، و همین که دانسته ام بلافاصله باید برای دور کردن او کاری بکنم، به غنیمتی قیمتی دست یافته ام. دیروز سرم درد گرفت. همان صدای کفش ها به من هشدار داد اگر دیر بجنبی کارت ساخته است. و من باید راهی برای تاراندن او می جستم.
۲ – پیروزی های پی درپی و درخشان جناب اصغر فرهادی فیلمساز صاحب سبک و صاحب سخن ما در مجامع جهانی، نه دستاوردی است که ایرانیان را به غرور در نیاندازد. همین که این هنرمند، در این پیچاپیچ خبرهای تلخ، نام ایران را در عرصه های وسیع بین المللی بر سر زبانها انداخته و احترام همگان را برانگیخته، ما را به پاسداشت این رخداد مبارک، ترغیب و تهییج می کند.
یادمان نمی رود که شخص رهبر بعد از پیروزی تیم فوتبال کشورمان بر تیم فوتبال آمریکا (و نه همه ی تیم ها) بلافاصله دوربین های صداو سیما را فراخواندند و به ورزشکاران تبریک گفتند. به تبعیت از رهبر، رییس جمهور و رییس مجلس و سایر رییس ها نیز با ادبیات خاص خود به این وادی ورود کردند و تبریک بارانی به راه انداختند که: بیا و بنگر!
دریغ که برای فرهادی و تیم او، از جانب رهبر پیامی برنیامد. که این سکوت، از دل خود تفاسیرگوناگون برمی جوشاند. و مهمترین آن، اهمیت به ذات فوتبال و تماشاگران آن است و بی اعتنایی به سینما و مخاطبان او. و باز این که: فوتبال ایران برحس ها می دمد، و سینمای فهیمانه ی ما بر عقل ها. مابقی این تفسیر را بعهده ی خود شما وا می نهم. چرا که واگشایی هرچه بیشتراین مقوله، قلم را به تنگنا درمی اندازد. اما همین را بگویم و بگذرم که تبریک به فرهادی، تأیید فیلم اوست و این تأیید، تبعات و مطالباتی برای خود دارد که جای گفتن آن اینجا نیست. راستی امام خمینی با تأیید فیلم “گاو” آیا بر قدر خود نیفزود؟ و چهره ی دیگری از فهم خود را به ما نشناساند؟
۴ – در همین هفته ی گذشته، متنی منتشر شد از دیدار پروفسور مارکوساسولی استاد حقوق بشردوستانه ی دانشگاه ژنو با جناب آیت الله جوادی آملی. به گزیده ای از سخنان جناب آیت الله توجه فرمایید: “….مبانی پذیرفته‌شده ای که این مواد (حقوق بشرغربی) از آنها استنباط می‌شود عبارت از عدالت، مساوات، مواسات، آزادی و حریّت، استقلال، امنیّت، امانت، زندگی مسالمت‌آمیز، تفاهم، احترام متقابل، رعایت مواثیق بین‌الملل و مانند آن است که به استناد این مبانی، آن موادّ حقوقی استنباط می‌شود. تا اینجا وضع روشن است. برجسته‌ترین مبنا در بین این مبانی، معنای عدالت است. معنای عدالت مثل این برق روشن است. عدالت یعنی هر چیزی را در جای خود قرار دادن. اما تمام ابهام از این به بعد است. آن حقوقدانی که منبعی برای عدل قائل نیست، به آفریدگاری معتقد نیست، از اشیاء و اشخاص باخبر نیست، در برابر این سؤال می‌ماند که عدل به معنای قرار دادن هر چیزی در جای خود و نهادن هر شخصی در جای خود، اما جای اشیاء کجاست؟ جای اشخاص کجاست؟
انسان در نقشه جهان جایش کجاست؟ زن و مرد جایشان کجاست؟ شراب و سرکه جایشان کجاست؟ گوسفند و خوک جایشان کجاست؟ جنگ و صلح جایشان کجاست؟ چون خدا را قبول نکرد آفریدگار جهان را نپذیرفت وحی الهی را که کلام آفریدگار است نپذیرفت قهراً خود به جای خدا می‌نشیند. برای اشیاء جا معیّن میکند، برای اشخاص جا معیّن میکند. همین بازار آشفته سازمان مللی است که می‌بینید. بنابراین این حقوق بشر بدون پذیرش وحی پایه علمی ندارد. یک قرارداد بشری است. چون قرارداد بشری است ضامن اجرا هم ندارد….”
باور بفرمایید من به شخصیت علمی افرادی چون جناب جوادی آملی احترام فراوانی قائلم اما راز این سرکوفت های تمام نشدنی به فراورده های غربی را، و برکشیدن بی دلیل داشته های خود را نمی دانم. آقای جوادی آملی باید ممنون آن بخش از فهم بشر غربی باشد که روح ادیان آسمانی را به صحنه آورده و برای رواج آن ها قرنها مجاهده کرده است.
ایشان در این سخن، همین که فرموده اند: “حقوق بشربدون پذیرش وحی پایه ی علمی ندارد”، بر بسیاری از ودیعه های فطری و الهی بشر خط کشیده اند. من مانده ام که چرا ایشان بجای آنکه همگان را بر مشترکات فطری و همگانی فرا بخوانند، بر مرز وحی و غیر وحی خط می کشند. که یعنی: آهای غربی ها، تا زمانی که به خدا معتقد نباشید، همه ی دستاوردها و بویژه حقوق بشرتان غیرعلمی و باد هواست.
از ایشان می پرسم: مردمان یک جامعه ی غیر وحیانی، که اساساً به خدا هیچ اعتقادی ندارند و خود را بجای خدا نیز نشانده اند، اگر اهل “نظم و نظافت” باشند، آیا نباید از جانب خدا بخاطر همین نظم و نظافتشان به آنان آفرین گفت و برکات الهی را بر سرشان بارید؟ اگر در پاسخ بفرمایند بله، این بلی گفتن مغایر آن سخن پیشین ایشان است. و اگر پاسخ ایشان منفی است، پس با این فرمایش بزرگان ایمانی که می فرمایند: النظافة من الایمان، چه می کنند؟ در این حدیث، اهل نظافت، هر که هستند، چه مسلمان و چه نامسلمان، مومن تلقی شده اند. مگر آنکه براین حدیث یک حاشیه بزنیم که: نظافت تنها از مومنان پذیرفتنی است.
مهم این است که حقوق بشرغربی ها با هر کاستی ای که دارد، بر زمین “قرار” گرفته و برکاتی را برآورده است، و آن قسمت ازباورهای الهی ما – که در درستی آنها تردیدی نیست – دراین سی و سه، جز آسیب و درد ببار نیاورده. آری، نورانیت عدل الهی، مقبول همگان است اما مهم پیاده کنندگان آن عدالتند که در غرب، قدر و بهایش می شناسند و در ایران بر آن خاک می افشانند و به صورت مبهوتش می خندند.
۵ – چند شب پیش آقای عماد افروغ در یک برنامه ی زنده ی تلویزیونی از بدیهی بودن استیضاح رهبری گفت و این که: اگر رهبری نتواند پاسخ انتقادات مردم را بدهد خود بخود معزول است. این برنامه ی زنده، و این سخنان بظاهر نا متداول، بی آنکه حساسیتی برانگیزد، پخش شد و رفت. حال اگر قیل و قالی درمی گرفت و هیاهویی بکار می افتاد و کفن پوشان با شعارهای خاص خود به سمت صدا و سیما به راه می افتادند و درِآنجا را گل می گرفتند، نه خدمتی به رهبری و نظام می کردند و نه این پرسش های مداوم را از ذهن و زبان مردم می زدودند. ما باید از یک چنین گفتمان هایی استقبال کنیم و اطمینان داشته باشیم که اگر ریشه ی برقراری ما بر درستی و منطق و حق چفت شده باشد، هیچ توفانی ما را تکان نمی دهد چه برسد به سخنان یک منتقد یا یک مفسرقانون. دریغ از رفتاری که در این هفته با سردار علایی صورت گرفت. رفتاری که به جهانیان نشان داد: ما چه شکننده ایم. و چه ریشه هایمان در هواست.
۶ – بشاراسد باز هم عفو عمومی داد تا مگر دل زخمی مردمان معترض را با خود نرم کند. بشار اسد به تحریک ما بر سر مردمانش کوفت. اما همو دراین عفو عمومی از ما جلو افتاد. او به ماندنش بها می دهد. بر خلاف ما که هرقدم عقب نشستن را برای خود شکست تفسیرمی کنیم و برای سرکوب خواسته های قانونی مردم به آنان جفا می کنیم. این عفو عمومی بشار اسد، گرچه نشانه ی گراییدن او به ضعف است اما همزمان به مختصری از عقلانیت او نیز اشاره دارد. درست همان چیزی که ما سخت بدو نیازمندیم.
۷ – دیروز در غوغای راه بندان سرم درد گرفت. صدای تق تق کفش های درد، به من هشدار داد که کاری بکن. اتومبیل ها از رفتن بازمانده بودند. بوق بود و بوق. در حاشیه ی خیابان چشمم به توده ای خاک افتاد. یک جوان افغانی از چاه خاک بیرون می کشید و در اطراف خود خالی می کرد. خلاصه حلقه ای از خاک برآورده بود. کمی که گذشت، جوان دیگری را دیدم که از چاه بیرون آمد. خیس خیس. چه می گویم؟ غرقِ گِل. انگار در دوغابی از گِلِ رُس غلتیده بود. از هوای سرد به لرزه درآمد. دندانهایش به هم می خورد. فرو نشست تا رفیقش پتویی خاک آلود به دوش او بیندازد. از تمام بدن او، تنها چشمان او می درخشید. مابقی دوغابِ گِل بود.
از اتومبیل پیاده شدم. از توده ی خاک بالا خزیدم و در مقابل جوان گل آلود افغانی پایین نشستم. گفتم: سرم بدجوری درد می کند. با دست های خودت از همین گل و لای بدنت بردار و به پیشانی من بکش. تعجب کرد. از آینه ی داخل اتومبیل به قیافه ی خود نگریستم. ردی از دو انگشت گل آلود جوان افغانی یکی دو ساعتی با من بود. درد پیشانی ام دور می شد.
اخراج رسمی رسول بداقی، معلم دربند، توسط آموزش و پرورش
رسول بداقی، معلم زندانی محبوس در زندان رجایی شهر توسط حکم آموزش و پرورش برای همیشه از این وزارتخانه اخراج شد.
به گزارش کلمه، وی در پیامی کوتاه از زندان رجایی شهر در این باره و همچنین دیگر محدودیتها برای معلمان کشور گفته است: «اینجانب ضمن محکوم کردن احضارها، تهدیدها، اخراجها و ارعاب معلمان ایران به ویژه اعضای کانونهای صنفی کشور اعلام می کنم که جمهوری اسلامی نظام تعلیم و تربیت کشور را به سوی نابودی و بی هویتی هدایت کرده و آینده ای تاریک را برای جوانان و نوجوانان کشور رقم می زند.»
بر اساس این گزارش، رسول بداقی معلم زندانی و عضو سازمان معلمان ایران که بیش از دو سال نیم است زندانی است و حتی یک روز هم از حق مرخصی استفاده نکرده طی حکمی از آموزش و پرورش اخراج شد. همچنین این زندانی سیاسی که این روزها پا درد شدیدی دارد و باید بیرون از زندان درمان شود با مخالفت مسوولان قضایی برای استفاده از مرخصی درمانی روبه رو است.
همچنین هفته گذشته وسایل همسر آقای بداقی در زندان به سرقت رفت چرا که مسوولان زندان رجایی‌شهر هیچ وسیله‌ای اعم از کیف و موبایل را از خانواده های ملاقات کنندگان تحویل نمی‌گیرند به همین دلیل همسر آقای بداقی که از راه دور یعنی اسلام شهر تهران برای ملاقات به کرج می‌آید، مجبور شد موبایل و کیف دستی‌اش را در جایی بیرون از زندان بگذارد که در نتیجه همه وسایلش به سرقت رفت.
رسول بداقی، معلم و عضو هیات مدیره‌ی کانون صنفی معلمان ایران، در ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. او در اردیبهشت ماه به علت عدم حضور وکیلش در دادگاه شرکت نکرد و خرداد ماه وی به همراه عیسی سحرخیز و داوود سلیمانی به زندان رجایی‌شهر منتقل شد.
این معلم دربند به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۶ سال زندان و ۵ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شده است. بداقی در دو سال و نیم گذشته حتی از یک روز حق مرخصی هم استفاده نکرده است.
جـــرس:
در واکنش به کسب موفقیت بین المللی توسط یکی از سینماگران مردمی ایران، فرج الله سلحشور، سینماگر حامی حکومت ادعا کرد: جایزه گرفتن جدایی نادر از سیمین را برای ایران افتخار نمی دانم و معتقدم فرهادی یک فیلم متضاد با اعتقادات مردم و فرهنگ ایرانی ساخته و ارسال کنندگان این فیلم به اسکار، به کشور و اسلام خیانت کرده اند و به نظر من و تمام ولایتمداران، جایزه مذکور هیچ افتخاری برای کشور و ملت ما نیست بلکه یک خیانت بزرگ در حق ملت است.
این کارگردان حامی رهبری، که اظهارات هتاکانه و توهین آمیز چند ماه پیش وی پیرامون بازیگران زن سینما، سبب واکنش جامعه سینمایی کشور شده بود، همچنین مدعی شد: "جدایی نادر از سیمین یک فیلم در ضدیت اعتقادات مردم وتوهین به فرهنگ وخانواده در ایران است و برای همین نمی توان گفت این فیلم برای ایران وما افتخار آورده است."
سلحشور ادامه داد: مثلا اگر کسی دزد خوبی باشد و بانکی را بزند وبعد به او جایزه بهترین دزد را بدهند و یا اگر دکتری متخصص تولید قرص های روانگردان باشد و جایزه بگیرد آیا واقعا باید به آنها افتخار کرد؟ جدایی نادر از سیمین هم چنین نقشی را در گلدن کلوب ایفا کرد وبرای ما پیرو رهبری ها کسب این جایزه هیچ افتخاری ندارد.
این کارگردان سریال «یوسف پیامبر»، که فاش گردید فیلنامه سریال را از یک نویسنده ناشناس سرقت کرده، پیرامون عدم اعلام موفقیت جهانی فیلم «جدایی نادر از سیمین» توسط صدا و سیما گفت: "مسئولان وزارت ارشاد به ایران و فرهنگ ایران خیانت کردند که این فیلم را اجازه خروج دادند و به نظر من رسانه ملی کار درستی انجام داد که این موضوع را پوشش خبری نداد. فراموش نكنيم كه رهبري می گویند كه به جایزه هایی که در خارج به ما داده می شود دلخوش نباشید ، اما اگر معیار ما مردم ، هنرمندان ویکسری جریان ساز هستند که موضوع فرق می کند و در اینصورت باید ۲۶ دی ماه را هر سال جشن بگیریم."
گفتنی است، در پی موفقیت جهانی اصغر فرهادی و کسب جایزه منتقدین بین المللی، جمع گسترده ای از هنرمندان و همچنین رئیس جمهور اصلاحات، این موضوع را تبریک گفتند و در صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز، علیرغم سکوت متولیان و مقامات، تنها این عادل فردوسی پور، مجری مردمی و منتقد در برنامه «90» بود، که ظرف چهار ثانیه در اواسط برنامه اش، آنرا برای بینندگان شرح داد و تبریک گفت.
جـــرس: به گزارش منابع خبری، گلاره باقرزاده، دانشجوی ایرانی رشته پزشکی در شهر هيوستون آمريکا به ضرب گلوله ای به قتل رسیده است.
به گزارش بی بی سی، هنوز انگیزه یا هویت عامل این جنایت مشخص نيست و تحقیقات پليس ادامه دارد.
بر اساس این گزارش، پلیس هیوستن جسد گلاره باقرزاده، دانشجوی ایرانی را حدود نیمه شب دوشنبه، پشت فرمان اتومبیلش در یک منطقه ثروتمندنشین شهر هیوستون پیدا کرد.
به گزارش پلیس، در زمان رسیدن ماموران، اتومبیل خانم باقرزاده به دیوار یک گاراژ برخود کرده بود و هنوز موتور روشن و چرخها در حال چرخیدن بودند.
به گفته ریچارد بولتون، گروهبان دایره جنائی، ظاهرا ًخانم باقر زاده زمانی هدف اصابت گلوله قرار گرفته که داشته با دوست پسر سابقش با تلفن همراه صحبت می کرده است.
گروهبان بولتون به یک تلویزیون محلی گفت: "دوست خانم باقرزاده یک صدای بلندی را روی گوشی خود شنیده، او به یاد نمی آورد صدای شلیکی شنیده باشد، فقط یک صدای بلند و بعد صدای بکسوبات، مثل صدای دور شدن اتومبیل دیگری به گوشش رسیده." پلیس می گوید با دوست خانم باقر زاده صحبت کرده ولی او را مظنون نمی داند.
گلاره باقرزاده، سی ساله، در رشته فن آوری ژنتیک مولکولی در مرکز مبارزه با سرطان آندرسون در هیوستون مشغول به تحصیل بوده و به گفته ویکتور سنتیز، سخنگوی پلیس او همچنین از فعالان حقوق زنان ایرانی بوده و در اکثر تجمعات این فعالان حضور داشته است.
به گفته این سخنگو، هنوز مشخص نیست که قتل خانم باقرزاده به گذشته خود او مربوط می شود یا ممکن است با فعالیتهایش ارتباطی داشته باشد. در هر حال پلیس اعتقاد دارد ضارب یا او را تعقیب کرده یا در آن نقطه منتظر او بوده است.
به گفته پليس خانم باقرزاده دشمنی ندارد و انسانی محبوب و دلسوز بوده است.
جـــرس:
در واکنش به اظهارات عماد افروغ، نماینده منتقد دولت در مجلس هفتم مبنی بر "لزوم ایجاد فضای نقد در جامعه" و امکان "استضیاح رهبری توسط شهروندان"، برخی از نمایندگان اصولگرای افراطی مجلس، حملات و هتاکی خود را متوجه این استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران کردند.
عماد افروغ، نماینده اصولگرای مستقل در مجلس هفتم، شامگاه یکشنبه هفته اخیر، طی برنامه زنده تلویزیونی تحت عنوان «پارک ملت»، با سخنانی صریح و هشدارآمیز از عدم وجود "نقد فعال" در کشور شدیدا انتقاد کرده و با بیان اینکه با "غسل شهادت" متن گفته های خود در برنامه "پارک ملت" را منتشر می کند تا مورد تحلیل و نقد قرار گیرد، گفته بود در مورد "شکاف فزاینده بین عرصه رسمی و عرصه عمومی" احساس خطر می کند.
به گزارش ایسنا، در یکی از اولین واکنش ها به این اظهارات، حمید رسایی، نماینده حامی دولت در مجلس هشتم، با هتاکی به افروغ در جلسه علنی روز سه شنبه ۲۷ دی (۱۷ ژانویه) گفت: "ما انتظار شنیدن صحبت‌هایی در مورد یکی از ارکان نظام در صدا و سیما را نداشتیم، چرا که فردی را که این حرف را بیان کرده است همه می‌شناسند و می‌دانند که مواضع مزخرفی دارد".
اشاره وی به اظهارات عماد افروغ بود که خاطرنشان می ساخت شهروندان هم حق دارند رهبر کشور را استیضاح کنند.
رسایی افزود: مسئولان این برنامه با دعوت از چهره‌هایی كه مواضع‌شان مشخص و كاملا مشهور و معروف است، زمینه را برای بیان مطالبی از تریبون صداوسیما كه رسانه‌های بیگانه و ضد انقلاب و همچنین رسانه‌های جریان سلطه آن را دنبال می‌كنند، فراهم می‌نمایند به گونه‌ای كه این رسانه‌ها از این مواضع استقبال كرده و تیترهای آنچنانی می‌زنند.
رسایی همچنین با ادعای اینكه اعتراضات گسترده‌ای نسبت به این برنامه وجود دارد، گفت: در جلسه كمیسیون فرهنگی علاوه بر پیگیری قانون صداوسیما بر موضوع برنامه اخیر پارك ملت نیز پیگیری می‌شود.
این نماینده حامی دولت، خواهان اقدام عزت الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیما و نمایندگان عضو هیأت نظارت بر این سازمان در این مورد شد.
به گزارش ایسنا، شهاب الدین صدر، نایب رئیس مجلس که ریاست جلسه را به عهده داشت در پاسخ به تذکر رسایی گفت: "آقای ضرغامی باید کوتاهی صورت گرفته در آن برنامه را جبران کند".
نایب رییس مجلس در عین حال از شجاعی‌كیاسری و نوباوه نمایندگان قوه مقننه در شورای نظارت بر صداوسیما خواستار رسیدگی و بررسی این موضوع و ارائه گزارشی به هیأت رییسه برای ارائه آن به نمایندگان در مجلس شد.
همزمان مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان در تذکری دیگر گفت منتقدان سخنان افروغ می خواهند هیچ صدایی به جز صدای خودشان شنیده نشود.
وی افزود: صداوسیما جایی است كه باید صحبت‌های متفاوت در آن مطرح شده و نظرات مختلف در آن گفته شود و در مورد برنامه پارك ملت هم این موضوع صدق می‌كند و این برنامه هیچ مشكلی نداشته است.
جـــرس:
سخنگوی كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، از حضور محمدرضا میرتاج‌الدینی و فاطمه بداغی به‌عنوان نمایندگان محمود احمدی نژاد برای پاسخ به پرسشهای مطرح شده نمایندگان در طرح سئوال از رئیس دولت در این كمیسیون خبر داد. همزمان یک عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با بیان اینکه اظهارات نمایندگان دولت، مبنای تئوریک نداشت، از قانع نشدن نمایندگان نسبت به پاسخ‌های آنان خبر داد و گفت: سئوالات نمایندگان بعد از گذشت یک هفته به صحن ارجاع و رئیس دولت باید به آن پاسخ دهد.
به گزارش ایسنا، كاظم جلالی با اشاره به جلسه امروز كمیسیون متبوعش گفت: در جلسه‌ی امروز دو بخش از سوال از رییس‌جمهور كه به این كمیسیون ارجاع شده بود با حضور معاونین پارلمانی و حقوقی رییس دولت مطرح و بررسی شد.
جلالی افزود: در این جلسه میرتاج‌الدینی و بداغی به سوالات نمایندگان در موضوع سوال از رییس دولت پاسخ دادند، این دو بخش از سوالات یكی مربوط به تغییر ناگهانی منوچهر متكی به عنوان وزیر خارجه بود و دیگری درخصوص تغییر حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و تاخیر در تمكین حكم حكومتی (دستور رهبری) بود.
سخنگوی كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی گفت: در این جلسه پس از ارایه این دو بخش از سوالات، معاونین رییس دولت پاسخ دادند و درخصوص تغییر متكی گفتند كه قبل از سفر به سنگال با وزیر خارجه موضوع هماهنگ شده بود و قرار بود خبر تغییر پس از بازگشت به خبرگزاری‌ها ارایه شود كه بر اثر یك ناهماهنگی كمی زودتر خبر بر روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفت.
وی افزود: همچنین درخصوص آنچه وی "تاخیر در تمكین حكم حكومتی در موضوع وزیر اطلاعات"، خواند گفت: "میرتاج‌الدینی اعلام کرد که پیوند احمدی نژاد با رهبری ولایی است، یك موضوعی اتفاق افتاده و حل شده است و رییس دولت نظر رهبری را عمل كرده است و بهتر است شما آن را حمل بر حجت نمایید. كمااینكه عملا در آن چند روز كارهای كشور متوقف نشده است و تعللی در انجام وظایف صورت نگرفته است.
پرویز سروری، عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی نیز، در گفت‌و گو با خانه ملت، ارگان مجلس، در خصوص حضور و توضیحات نمایندگان دولت در مجلس گفت: "عدم رعایت قانون و پذیرش رای رهبری، علیرغم ادعای ولایت پذیری احمدی نژاد، توسط نمایندگان وی به کمیسیون امنیت ملی مجلس پاسخ داده شد، اما آنها تاکید داشتند که در هیچ کدام از این دو مورد عمدی درکار نبوده و تصمیم رئیس جمهور در برکناری متکی نیز با هماهنگی خود وی صورت گرفته است.
وی ادامه داد: این توضیحات در حضور نماینده سوال کنندگان که در کمیسیون امنیت ملی حضور داشت، ارائه شد و در نهایت قرار شد تا پاسخ‌ها مجددأ در جمع سوال کنندگان از رئیس دولت مطرح شود تا اگر سوال کنندگان قانع نشدند موضع در صحن علنی بررسی شود.
پاسدار پرویز سروری ادامه داد: این توضیحات در حضور نماینده سوال کنندگان که در کمیسیون امنیت ملی حضور داشت، ارائه شد و در نهایت قرار شد تا پاسخ‌ها مجددأ در جمع سوال کنندگان از رئیس دولت مطرح شود تا اگر سوال کنندگان قانع نشدند موضع در صحن علنی بررسی شود.
همزمان، سیدحسین تقوی، عضو دیگر کمیسیون امنیت ملی، نیز درباره توضیح معاونان احمدی نژاد گفت: "آنها توضیح دادند که رئیس جمهور قبل از سفر متکی به خارج از کشور به او درباره عزلش از سمت وزیر خارجه اطلاع داده و گفته بود که عزل می‌شود و قرار بود روز دوشنبه پس از بازگشت متکی از سفر خارجی به ایران، حکم عزل صادر شود، اما گویا متکی حدود ۲ روز دیرتر به کشور بازگشته و رئیس‌جمهور تصور کرده که او برگشته است و به همین دلیل حکم عزل متکی را صادر کرد."
قانع کننده نبود
به گزارش تارنمای خانه ملت، روزسه شنبه ۲۷ دی ماه همچنین یک عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس، در تشریح مباحث مطرح در نشست کمیسیون متبوعش، از حضور عبدالرضا شیخ‌الااسلامی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی، محمدرضا میرتاج‌الدینی و فاطمه بداغی معاون امور حقوقی رئیس دولت خبر داد و گفت "آنان توضیحاتی را درباره علت پایین بودن نرخ رشد اقتصادی کشور و چگونگی ایجاد یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل در کشورعلی رغم وجود چنین نرخ پایینی دادند و استناد آنان این بود که به ازای هر ۶۰ متر مربع یک فرصت شغلی در نظر می‌گیرند که این استناد مبتنی بر مبانی نظری و تعریف شده در اقتصاد نیست."
عضو هیات رئیسه کمیسیون نظارت و پیگیری اصل ۴۴ قانون اساسی، تصریح کرد: نمایندگان دولت اظهار کردند که سال ۸۹ در پارس جنوبی یکصد هزار فرصت شغلی ایجاد کردند؛ در حالی که آمار فرصت شغلی در تمام این سال‌ها به یکصدهزار هم نمی‌رسد.
قادری با تاکید بر اینکه مباحثی که آنها مطرح کردند مبنای تئوریک نداشت، یادآور شد: اطلاعات مربوط به نابه‌سامانی اشتغال که به آن استناد می‌کردند در اختیار نمایندگان گذاشته نشد.
جـــرس:
دبیركل فراكسیون اصلاحات مجلس، با اشاره به تصمیم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مبنی بر ارائه ندادن لیست در انتخابات پیش رو گفت كه ارایه لیست از سوی اصلاح‌طلبان برای انتخابات در این شرایط می‌توانست نوعی خودكشی سیاسی باشد.
به گزارش ایسنا، محمدرضا تابش با اشاره به وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری و درخواست‌های سران جبهه اصلاحات اظهار كرد: متاسفانه وقعی به این درخواست‌ها گذاشته نشد و جبهه اصلاحات به این نتیجه و جمع‌بندی رسید كه لیستی در انتخابات ندهد؛ چراكه اصلا زمینه لیست دادن فراهم نبود و انگیزه‌ای هم نداشتند كه به عنوان جبهه اصلاحات وارد انتخابات شوند.
وی افزود: البته هر موقع صحبت از تحریم انتخابات شده آقایان خاتمی و موسوی خویینی‌ها كه خودشان از موثرین‌ها در پایه‌گذاری نظام و انقلاب و تداوم آن هستند و مسووولیت‌های حساسی در نظام داشتند و دلبسته به نظام هستند، قاطعانه موضع گرفتند كه به هیچ وجه كسی نباید بحث تحریم را مطرح كند بلكه ما در انتخابات شركت می‌كنیم ولی كاندیدا نخواهیم داشت و لیست هم نخواهیم داد چون زمینه لیست دادن فراهم نیست و محدودیتها رفع نشده است.
وی با بیان اینكه "لیست دادن از سوی اصلاح‌طلبان ضرورتی نداشت" یادآور شد: از یك جهت حضور با لیست اصلاح‌طلبان در این شرایط، نوعی خودكشی سیاسی بود؛ بنابراین اصلاح‌طلبان به این تصمیم‌گیری رسیدند كه اگر خودشان زمینه رای داشتند و در حوزه انتخابیه خود با اقبال مردمی روبرور هستند و احتمال این را هم می‌دهند كه از فیلتر شورای نگهبان رد شوند، حضور پیدا كنند. همین اتفاق هم افتاد تا بحث تحریم منتفی شود.
دبیركل فراكسیون اصلاحات مجلس هشتم با بیان اینکه "نمی‌توانم اگر كژی انحراف و ناروایی در نظام هست شانه از بار مسوولیت خالی كنیم"، گفت "باید بایستیم و كژی‌ها و انحرافات را تا جایی كه ممكن است اصلاح كنیم. "
وی با اشاره به اینكه از اصلاح‌طلبان برخی نمایندگان فعلی مجلس و برخی از نمایندگان ادوار گذشته كاندیدا شده‌اند، خاطرنشان كرد: البته كسی سایر احزاب اصلاح‌طلب را منع نكرده و به هر صورت حزب باید كار سیاسی خودش را انجام دهد. همان‌طور كه از ابتدا احزابی وابسته به جبهه اصلاحات گفتند قرار است لیست بدهیم و كاندیدا داشته باشیم. ما كه نمی‌توانیم محدودیتی برای آنها قایل شویم، داغ و درفشی هم نداریم و اهل این برخوردها هم نیستیم. به هر صورت حیات احزاب در این است كه در عرصه اجتماع و سیاست فعال باشند و این مغایرتی ندارد. البته اگر حزبی جزو گروه‌های 18 گانه جبهه اصلاحات باشد كه به منشوری رسیدند و به توافق دست یافتند كه لیستی در انتخابات ارائه نكنند، اگر این توافق را زیر پا بگذارند غیراخلاقی است.
وی با تاكید بر اینكه "راه اصلاح‌طلبی به عنوان راه اسلام و انقلاب، زنده است" ادامه داد: ما معتقدیم اگر بتوانیم با روش‌های مسالمت‌آمیز گره‌ها را باز كنیم، بهتر است از اینكه شاهد تشنج، تنش و ناآرامی در جامعه باشیم. انشاالله مردم ایران هم با همین شیوه و روش به طریق مسالمت‌آمیز مسایل و مشكلات‌شان را حل می‌كنند تا دچار بحران نشویم.
تابش تصریح كرد:اگر هم ما در عرصه انتخابات حضور یافتیم برای این بوده كه نسبت به انقلاب اسلامی، مردم و ارزش‌ها ادای دین كنیم، ولی اگر دیگرانی كه افكار متحجرانه‌ای داشتند، رقیب را بر نتافتند، قواعد رقابت را رعایت نكردند و شرایط نامناسبی برای كشور ایجاد كردند، مقصر خودشان هستند و مسووولیتی متوجه ما نیست و علیرغم فشارهایی كه بر روی ما هست ـ كه چرا كاندیدا شدید ـ احساس رضایت می‌كنم.
وی با بیان اینكه "عرصه سیاست عرصه كار، تلاش، فعالیت و تدبیر است و نباید شانه از زیر بار مسوولیت خالی كرد"، گفت: ان‌شالله كه دیگران نیز سر عقل بیایند، منعطف باشند، اهل تساهل و تسامح باشند و نسبت به عظمت مردم ایران و دین مبین اسلام ادای وظیفه و زمینه را برای مشاركت گسترده مردم فراهم كنند.
وی گفت: در رقابت انتخاباتی بدون رقیب، اصولگرایان برنده خواهند بود و شرایط مجلس آینده محدودتر خواهد شد.
در اعتراض به تبعیض مذهبی و قومی
جـــرس: نمایندگان فراکسیون اهل سنت مجلس شورای اسلامی طی نامه ای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، خواهان رفع تبعیض از اهل سنت، رفع محدودیت های مذهبی ایجاد شده برای اهل سنت، و اجازه ساخت مسجد در تهران شده اند. به گزارش تارنمای جلال محمودزاده، نماینده مهاباد در مجلس هشتم، اعضای فراکسیون اهل سنت مجلس شورای اسلامی در نامه ای به آقای خامنه ای درخواست های جامعه اهل سنت کشور را به رهبری کشور منعکس و خطاب به رهبری خاطرنشان کرده اند که "کمیته ویژه ای تشکیل تا نسبت به اجرای اصول معطل مانده و اصلاح اصل ۱۱۵ قانون اساسی اقدام لازم صورت گیرد .
این نامه که پیمان فروزش نماینده زاهدان، جلال محمودزاده نماینده مردم مهاباد، اقبال محمدی نماینده مردم مریوان و سروآباد، عبدالجبار کرمی نماینده مردم سنندج، دیواندره، کامیاران، محمدعلی پرتوی نماینده مردم سردشت و پیرانشهر ، سیدعماد حسینی نماینده مردم قروه و دهگلان، سید فتح الله حسینی نماینده مردم پاوه و اورامانات، محمدرضا سجادیان نماینده خواف و رشتخوار، محمدقیوم دهقان نماینده مردم ایرانشهر، سرباز و دلگان، عبدالله رستگار نماینده مردم گنبد کاووس، عبدالعزیز جمشیدزهی نماینده سراوان، سیب سوران و زابلی و احمد جباری نماینده مردم بندرلنگه، بستک و پارسیان آنرا امضا کرده اند، در ۲۸ آذر ۱۳۹۰ نوشته و برای رهبر جمهوری اسلامی ارسال شده است.
متن کامل نامه بدین شرح است :
با سلام و احترام و آرزوی توفیق روزافزون و طول عمر با عزت حضرت عالی از درگاه ایزد منان، همچنانکه در منویات، نظرات و تأکیدات اعتقادی- سیاسی جنابعالی مبنی بر گسترش وحدت و یکپارچگی، امت اسلامی همیشه نمایان و نقطه قوتی برای تمام مسلمانان جهان بوده است، نظر مبارک برای اجرای صحیح کلیه اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که شاکله حفظ و پایداری حکومت مردم سالاری دینی می باشد بر کسی پوشیده نیست، متأسفانه تعدادی از اصول مهم و کلیدی قانون اساسی از جمله اصول 12، 15و19 هنوز بطور کامل اجرایی نشده است، علاوه بر آن بر اساس اصل 115 قانون اساسی رجال مذهبی و سیاسی واجد شرایط اهل سنت از حق انتخاب شدن در انتخابات ریاست جمهوری محروم هستند و همچنین با توجه به پیگیریها و مراجعات مکرر ، متأسفانه تا حال مسئولین امر با احداث مسجد موافقت ننموده اند لذا بر اساس فرمایشات تاریخی و گهربار جنابعالی در سفر به مناطق اهل سنت و کردنشین انشاالله در سایه رهنمودهای خردمندانه آن رهبر فرزانه و وحدت و برادری جامعه اسلامی کمیته ویژه ای زیر نظر حضرت عالی تشکیل تا نسبت به اجرای اصول معطل مانده و اصلاح اصل 115 قانون اساسی اقدام لازم صورت گیرد. انشاالله خداوند متعال وجود پر برکت و سایه جنابعالی را بر سر مسلمین جهان مستدام گرداند.
با تشکر
فراکسیون نمایندگان اهل سنت دوره هشتم مجلس شورای اسلامی
گفتنی است، در اصل ۱۱۵ قانون اساسی که به “شرایط رئیس جمهور” مربوط است، آمده است: “رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد:ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.”
بازداشت چهار فعال کارگری و دانشجویی در تبریز
به گزارش منابع حقوق بشری، اداره اطلاعات استان آذربایجان شرقی، روز یکشنبه هفته اخیر، شاهرخ زمانی، فعال کارگری را در محل کارش بازداشت کرده و همزمان بصورت تلفنی محمد جراحی، نیما پوریعقوب و ساسان واهبی‌وش به اتاق ۳۷ اداره اطلاعات استان، جنب زندان تبریز احضار شده اند.
به گزارش «کمیته گزارشگران حقوق بشر»، برای این چهار فعال کارگری و دانشجویی در مجموع ۲۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری صادر شده است که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی تایید شده و فرجام‌خواهی آن به نتیجه نرسیده است.
اجرای حکم از طریق وزارت اطلاعات شیوه‌ی جدیدی است که تا کنون کم‌تر سابقه داشته و شائبه‌ی گشودن پرونده‌ی جدیدی را برای این چهار نفر به‌وجود می‌آورد.
شاهرخ زمانی قبل از بازداشت به خانواده و دوستانش اعلام کرده بود که در صورت دستگیری مجدد به هر دلیل چه برای اجرای حکم چه پرونده‌ی جدید اعتصاب غذای خشک و نامحدود خواهد کرد. او در بازداشت قبلی خودش نیز به مدت ۲۶ روز اعتصاب غذا کرده بود.
بر اساس رای شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز که در تاریخ ۲۷ مرداد ماه تشکیل شده بود، شاهرخ زمانی به ۱۱ سال حبس تعزیری، محمد جراحی به پنج سال حبس تعزیری، نیما پوریعقوب به شش سال حبس تعزیری، و ساسان واهبی‌وش به شش ماه حبس تعزیری، محکوم شده و پنجمین متهم این پرونده، به نام بیوک سیدلر از اتهامات وارده تبرئه شده است.
در متن رای صادره از سوی شعبه یکم دادگاه انقلاب تبریز اتهامات این فعالان کارگری "تشکیل گروه غیرقانونی مخالف نظام"، "مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام" و "مشارکت در اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت" و نیز "توهین به رهبری" عنوان شده است.
وضعیت نا مساعد ابوالفضل طبرزدی در زندان کارون اهواز
ابوالفضل طبرزدی، فعال حقوق بشر که در زندان کارون اهواز دوران محکومیت خود را سپری می کند، در شرایط نا مساعد جسمی و روحی قرار دارد. تارتمای جبهه دموکراتیک ایران گزارش داده است که ابوالفضل طبرزدی در پی اعتصاب غذایی که پیش تر در اعتراض به برخورد نا مناسب مسئولان اطلاعاتی – امنیتی اهواز با خانواده وی و عدم اعطای مرخصی به وی جهت شرکت در امتحانات دانشگاه کرده بود، در وضعیت نا مساعد جسمی قرار گرفته است.
همچنین نگهداری این فعال حقوق بشر در بند قاتلان، سارقان و قاچاقچیان زندان کارون اهواز باعث بر هم خوردن تعادل روحی ایشان شده است.
خانواده این زندانی سیاسی – عقیدتی ضمن ابراز نگرانی از وضعیت وی خواستار پیگیری نهادها و گروه های حقوق بشری جهانی نسبت به وضعیت فرزند خود شده اند.
آغاز دوران محکومیت چهار سال حبس تعزیری شاهرخ طائف شهروند بهایی
شاهرخ طائف ، شهروند بهائی ساکن تهران برای گذراندن دوران محکومیت چهار ساله اش به زندان اوین بازگشت.
تارنمای کمیته گزارشگران حقوق بشر گزارش داده است که شاهرخ طائف پیش تر در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اتهام “عضویت در جامعه بهائی”(ماده ۴۹۹) به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم در دادگاه تجدید نظر عینا تایید شد.ایشان در سال ۸۳ برای اولین بار بازداشت و پس از مدتی آزاد شد اما در دی‌ماه سال ۸۷ به همراه ژینوس سبحانی، عزیزالله سمندری، پیام اغصانی، دیدار رئوفی و نیما حقار مجددا بازداشت و پس از نزدیک به دو ماه بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین با قرار وثیقه آزاد شد.
از بین افراد بازداشت شده در دی‌ماه ۸۷ هم‌اکنون دیدار رئوفی در حال سپری کردن محکومیت سه ساله‌ی خود است. این در حالی است که پیام اغصانی به سه سال حبس تعزیری و نیما حقار و عزیزالله سمندری به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده اند.
احضار فریدیحیایی از فعالان ملی مذهبی
طی روزهای گذشته علی فریدیحیایی از فعالان ملی مذهبی تبریز به دادگاه احضار شده است.
ندای سبز آزادی گزارش داده است که آقای فریدیحیایی از فعالان ملی-مذهبی تبریز است که بعد از انتشار نامه ۱۴۳ نفر از فعالان سیاسی به سید محمد خاتمی چندین بار به وزارت اطلاعات تبریز احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود.
این فعالان سیاسی در نامه خود به خاتمی با اشاره به شرایط اعلام شده از سوی او برای شرکت اصلاح طلبان در انتخابات، تاکید کرده بودند که این شرایط تحقق نیافته و امکان حضور در انتخابات وجود ندارد.
بر اساس گزارش های دربافتی، آقای فریدیحیایی در بازجویی های اداره اطلاعات نیز با برخورد نامناسب مواجه شده بود اما در نهایت روز یک شنبه به دادگاه انقلاب تبریز احضار و اتهام هایی به وی تفهیم شد. این اتهامات عبارتند از: عضویت در نهضت آزادی و جنبش مسلمانان مبارز که از سوی دادگاه غیر قانونی خوانده شده اند، تاسیس NGO های جمعیت توسعه و حمایت از خانواده های زندانیان سیاسی، تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب با انتشار نامه های مختلف، و توهین به رهبری.
این فعال ملی-مذهبی تا زمان برگزاری جلسه بعدی دادگاه با تودیع وثیقه ی یکصد میلیون تومانی آزاد است.
۱۰ تن از شهروندان اهل سنت در اهواز بازداشت شدند
خبرگزاری هرانا - دوشنبه شب ۲۶ دی، جمعی از شهروندان اهل سنت اهواز توسط نیروی انتظامی و امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده اند.به گزارش سنی نیوز از اهواز نیروهای امنیتی منازل اهل سنت در محله های «کوت عبدالله» و «أخر سفالت» را مورد هجوم قرار داده و ۱۰ تن از اهل سنت عرب تبار را دستگیر نموده و به مکان نامعلومی انتقال دادند.
بر اساس این گزارش اسامی افراد دستگیر شده به قرار ذیل می باشد:
۱. استاد عبدالواحد بیت صیاح (ابو ماجد) - بن حمید - ۴۷ ساله – دعوتگر - متاهل
۲. مجید باوی (ابوأنس) - بن عبد - ۳۵ ساله - متاهل – ایشان از هر دو پا فلج می باشد و قادر به حرکت نیست
۳. حمید خنفری بترانی (ابونادیة) - بن حاشی - ۴۴ ساله - متاهل
۴. جمال حزباوی (ابوخالد) - بن ناصر - ۴۴ ساله - متاهل
۵. غازی هندالی فرحانی (ابو شرار) - بن عبدالرزاق - ۳۸ ساله - متاهل
۶. سید احمد نزاری - بن حمید - ۶۵ ساله - متاهل
۷. خلف زبیدی (ابوصلاح) - ۴۳ ساله - متاهل
۸. سعید خزرجی (ابومحمد) - متاهل
۹. احمد عفراوی (ابوشهاب) - متاهل
۱۰. حسین خزرجی (ابوعلی) - متاهل
۱. استاد عبدالواحد بیت صیاح (ابو ماجد) - بن حمید - ۴۷ ساله – دعوتگر - متاهل
۲. مجید باوی (ابوأنس) - بن عبد - ۳۵ ساله - متاهل – ایشان از هر دو پا فلج می باشد و قادر به حرکت نیست
۳. حمید خنفری بترانی (ابونادیة) - بن حاشی - ۴۴ ساله - متاهل
۴. جمال حزباوی (ابوخالد) - بن ناصر - ۴۴ ساله - متاهل
۵. غازی هندالی فرحانی (ابو شرار) - بن عبدالرزاق - ۳۸ ساله - متاهل
۶. سید احمد نزاری - بن حمید - ۶۵ ساله - متاهل
۷. خلف زبیدی (ابوصلاح) - ۴۳ ساله - متاهل
۸. سعید خزرجی (ابومحمد) - متاهل
۹. احمد عفراوی (ابوشهاب) - متاهل
۱۰. حسین خزرجی (ابوعلی) - متاهل
تفکیک جنیستی در ارائه کتب مدارس برای پسران و دختران
خبرگزاری هرانا - روز دوشنبه ۲۶ دی، وزیر آموزش و پرورش ایران اعلام کرد کتاب های درسی دانش آموزان بر اساس برنامه های این وزارتخانه تفکیک جنسیتی می شود. وی اعلام کرده که این کار در راستای «تحول بنیادین» انجام می شود. پیش تر در مهر ماه امسال، حاج بابایی از تغییر کتاب درسی در «راستای مبارزه با جنگ نرم» در مقطع ابتدایی خبر داده بود. حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش حکومت ایران، در حاشیه یک همایش تاکید کرد که وزارت آموزش و پرورش برنامه دارد که فضاهای آموزشی، آموزش و تربیت و کتاب های درسی را بر اساس تفاوت های جنسیتی دانش آموزان «متناسب سازی» کند.
به گزارش خبرگزاری مهر وزیر آموزش و پرورش گفت: «باید مدارسی بسازیم که در آن دختران و پسران احساس آرامش کنند نه اینکه مدارسی بسازیم که بعد از ساخت آن نیاز به متناسب سازی داشته باشیم.»
طرح استتار مدارس دخترانه با عنوان طرح «شاداب سازی فضای مدارس دخترانه»، در سال ۱۳۷۸ برای نخستین بار در برخی از مدرسه‌های تهران به اجرا در آمد.
بر اساس این طرح، دیوار مدارس بلندتر می‌شد تا داخل مدرسه یه راحتی دیده نشود و دختران دانش آموز در برخی مدارس بتوانند بدون حجاب در مدرسه رفت و آمد کنند.
مقامات وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم ایران در دو سال اخیر به‌شکل بی‌سابقه‌ای به اسلامی کردن مراکز آموزشی ایران روی آورده‌اند.
پس از رویدادهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران، مسئولان جمهوری اسلامی، از جمله آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر حکومت، مراکز آموزشی را جزو مکان‌هایی دانستند که در آن «تفکرات غربی» و «مخالف با اسلام» رشد می‌کنند.
در مدارس ایران نیز همین روند ادامه دارد. افزون بر جداسازی دختران و پسران، تغییر کتاب‌های درسی دانش‌آموزان امسال در جهت مبارزه با «جنگ نرم» نیز از جمله این اقدامات به‌شمار می‌روند.
به گزارش خبرگزاری مهر وزیر آموزش و پرورش گفت: «باید مدارسی بسازیم که در آن دختران و پسران احساس آرامش کنند نه اینکه مدارسی بسازیم که بعد از ساخت آن نیاز به متناسب سازی داشته باشیم.»
طرح استتار مدارس دخترانه با عنوان طرح «شاداب سازی فضای مدارس دخترانه»، در سال ۱۳۷۸ برای نخستین بار در برخی از مدرسه‌های تهران به اجرا در آمد.
بر اساس این طرح، دیوار مدارس بلندتر می‌شد تا داخل مدرسه یه راحتی دیده نشود و دختران دانش آموز در برخی مدارس بتوانند بدون حجاب در مدرسه رفت و آمد کنند.
مقامات وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم ایران در دو سال اخیر به‌شکل بی‌سابقه‌ای به اسلامی کردن مراکز آموزشی ایران روی آورده‌اند.
پس از رویدادهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران، مسئولان جمهوری اسلامی، از جمله آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر حکومت، مراکز آموزشی را جزو مکان‌هایی دانستند که در آن «تفکرات غربی» و «مخالف با اسلام» رشد می‌کنند.
در مدارس ایران نیز همین روند ادامه دارد. افزون بر جداسازی دختران و پسران، تغییر کتاب‌های درسی دانش‌آموزان امسال در جهت مبارزه با «جنگ نرم» نیز از جمله این اقدامات به‌شمار می‌روند.
فواد خانجانی جهت اجرای حکم روانه زندان شد
خبرگزاری هرانا - فواد خانجانی، از شهروند بهائی بازداشت شده پس از حوادث روز عاشورا، امروز ۲۷ دی ماه خود را برای گذراندن دوران محکومیت چهار ساله‌اش به زندان اوین معرفی کرد. به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، این دانشجوی محروم از تحصیل بهائی پیشتر در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده بود که این حکم عینا در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر به ریاست قاضی موحد تایید شده است. هم چنین وکیل فواد خانجانی چندی پیش به دیوان عالی کشور اعتراض کرده بود که بنا بر اطلاع، وکیل و قاضی شعبه دیوان این شهروند بهائی از سوی وزارت اطلاعات مورد تهدید قرار گرفته‌اند.
فواد خانجانی در تاریخ ۷ اردیبهشت ماه سال ۸۹ و پس از احضار به دفتر پیگیری بازداشت و پس از چند روز با قرار وثیقه آزاد شد. لازم به توضیح است که پدر وی آقای علاءالدین خانجانی نیز پس از عاشورای سال ۸۸ بازداشت شده بودند.
جمال‌الدین خانجانی، پدربزرگ ایشان نیز یکی از مدیران جامعه‌ی بهائی است که در حال سپری کردن محکومیت ۲۰ ساله‌ی خود در زندان رجائی شهر کرج می‌باشد.
این دانشجوی محروم از تحصیل، پیشتر به علت اعتقاد به دیانت بهایی از سازمان مدیریت صنعتی در اصفهان اخراج گردیده بود.
دادگاه رسیدگی به اتهامات کوهیار گودرزی برگزار شد
خبرگزاری هرانا - جلسه رسیدگی به اتهامات کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر، روز سه شنبه در شعبه ۲۶دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی برگزار شد.تارنمای کمیته گزارشگران حقوق بشر گزارش داده است که در این جلسه کوهیار گودرزی به اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه نظام» مورد محاکمه قرار گرفت. وی که به همراه وکیل خود در دادگاه حضور یافته بود، در برابر اتهامات وارده به دفاع از خود پرداخت.
کوهیار گودرزی، در روز ۹ مردادماه در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. وی علیرغم پایان یافتن، بازجویی‌هایش، همچنان در این بند به سر می‌برد و از انتقال او به بند ۳۵۰ جلوگیری شده است.
گودرزی پیش از این نیز در آذرماه ۸۸ در حالی که قصد سفر به شهر قم و حضور در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله منتظری را داشت، دستگیر و به تحمل یک سال زندان محکوم شدکه پس از سپری کردن دوران حبس خود از زندان آزاد شد.
پروین مخترع، مادر وی نیز که یک روز پس از بازداشت او در شهر کرمان دستگیر شده بود، اخیرا از سوی دادگاه به ۲۳ ماه حبس تعزیری محکوم شده است که این حکم با اعتراض وی به دادگاه تجدیدنظر ارسال شده است.
پروین مخترع هم‌اکنون در بند عمومی زندان کرمان به سر می‌برد.
مرضیه رسولی، روزنامه نگار بازداشت شد
خبرگزاری هرانا - مرضیه رسولی، روزنامه نگار، سه شنبه شب (۲۷ دی ۱۳۹۰) در خانه اش در تهران بازداشت شد. به گزارش بی بی سی فارسی، نیروهای امنیتی همزمان با بازداشت مرضیه رسولی، وسایل شخصی او را هم ضبط کرده اند؛ همچنین ماموران امنیتی هنگام بازداشت مرضیه رسولی حکمی ارائه داده اند که در آن اتهام خانم رسولی "اقدام علیه امنیت ملی" ذکر شده است.
ماموران امنیتی گفته اند خانم رسولی را به زندان اوین منتقل می کنند.
ماموران امنیتی گفته اند خانم رسولی را به زندان اوین منتقل می کنند.
مرضیه رسولی خبرنگار حوزه کتاب و موسیقی بود که سابقه کار در چندین روزنامه از جمله شرق و اعتماد را دارد.
هرانا؛ محمد صادق هنرور به اعتصاب غذای خود پایان داد
خبرگزاری هرانا – محمد صادق هنرور شجاعی، روحانی منتقد محبوس در زندان اوین پس از ۹ روز به اعتصاب غذای خود پایان داد. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، عصر امروز محمدصادق هنرور شجاعی، روحانی منتقد زندانی که از دوشنبه هفته پیش و پس از بازگشت از مرخصی به زندان وارد اعتصاب غذا شده بود، در پی حضور حجت الاسلام منتظری رییس دیوان عدالت اداری در بند ویژه روحانیت و دیدار و گفتکو با هنرور شجاعی و قول مساعد جهت پیگیری روند درمانی این زندانی سیاسی، به اعتصاب غذای خود پایان داد.
خانواده این روحانی و وبلاگ نویس زندانی از تمامی کسانی که در مدت اعتصاب وی با ایشان ابراز همدلی و محبت نموده بودند، قدردانی نمودند.
پرستو دوکوهکی، روزنامه‌نگار، بازداشت شد
خبرگزاری هرانا - مأموران امنیتی شامگاه یکشنبه پرستو دوکوهکی، پژوهشگر و روزنامه‌نگار اجتماعی، را در منزلش در تهران بازداشت کرده‌اند. مقام‌های قضایی تاکنون نسبت به این خبر واکنشی ابراز نکرده‌اند.به گزارش رادیو آزادی، به گفته‌ی یکی از اعضای خانواده‌ی خانم دوکوهکی، فعالیت‌های او در سال‌های اخیر به ترجمه و همکاری با «بنیاد شریعتی» محدود بوده و هیچ‌گونه فعالیت سیاسی و رسانه‌ای نداشته است.
بنابر همین گزارش، خانم دوکوهکی از چند ماه پیش و در پی مرگ پدرش، تحت درمان قرار داشته و به دستور پزشک، باید به شکل مداوم دارو مصرف کند.
دوکوهی نویسنده‌ی وبنوشت (وبلاگ) زن‌نوشت است که در آن، در مورد مسائل ایران، مسائل اجتماعی، زنان و زندگی روزمره‌ی خود می‌نویسد. از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به مشارکت در مجله‌ی اینترنتی کاپوچینو و همچنین وبنوشت گروهی هنوز اشاره کرد.
وبنوشت او، به عنوان بهترین وبلاگ ژورنالیستی فارسی، در سال ۲۰۰۵ میلادی، از سوی دویچه وله انتخاب شد.
وبنوشت او، به عنوان بهترین وبلاگ ژورنالیستی فارسی، در سال ۲۰۰۵ میلادی، از سوی دویچه وله انتخاب شد.
وی از سال ۷۷ تا کنون در روزنامه های همبستگی، یاس نو، وقایع اتفاقیه، اقبال، ایرانشهر (ضمیمه‌ی روزانه‌ی همشهری)، سرمایه، اعتماد ملی، شرق و نشریات از جمله ماهنامه‌ی زنان به فعالیت پرداخته است.
