۱۳۸۹ اسفند ۲۸, شنبه

مهمترین خبرهای روز شنبه بخش سوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها


سحام نيوز:مجتبي واحدي از مشاورين مهدي كروبي؛ طي گزارشي، ابعاد تازه تري از بدرفتاري حكومت با مهدي و فاطمه كروبي را شرح داد. متن اين گزارش بدين شرح است:
در مورد جزئیات دیدار اخیر اقای دکتر محمد تقی کروبی با شیخ شجاع و همسرش ، چند مصاحبه با رسانه ها داشتم که به علاقمندان اقای کروبی توصیه می کنم  به فایل صوتی  یکی از آنهامراجعه کنند تا اطلاعات نسبتاً‌ کاملی به دست بیاورند. اما چون متن پیاده شده  که به صورت مکتوب برروی سایت این رسانه ها قرار گرفته ، با سلیقه خبرنگاران وبه صورت خیلی مختصر می باشد به دوستان توصیه می کنم یا فایل صوتی را بشنوند یا متن زیر را که خودم از آن مصاحبه ها استخراج کرده ام  بخوانند:
یک - نخستین و شاید مهم ترین نکته  در مورد دیدار با آقا وخانم کروبی که در تمام مصاحبه هایم به آن اشاره کرده ام آنست که لازم است یک  گروه داخلی یا خارجی که تحت فشار و تهدید حاکمیت نیست با این دو زندانی سرفراز دیدار و گزارش آن را به اطلاع مردم برساند . ملاقات این گروه -که حتماً بایستی یک پزشک مورد اعتماد خانوداه که حاکمیت امکان تهدید اورا ندارد همراه ایشان باشد -
می تواند دلیل کاهش وزن قابل توجه خانم کروبی و مشکلات احتمالی که برای اقای کروبی ایجاد شده و او از نقل آنها خودداری نموده است را مشخص نماید .
دو -  ملاقات اخیر در منزل مسکونی اقای کروبی انجام شده است . اما هیچکس به دقت نمی داند در چهار هفته گذشته و پس از تبدیل حصر خانگی اقای کروبی به بازداشت تمام عیار ، ایشان وهمسرشان در چه مکان هایی  نگهداری می شده اند . اقای دکتر کروبی هم تا چند دقیقه قبل از ملاقات نمی دانسته که در چه زمان و مکانی با پدر و مادرش ملاقات خواهد کرد . در عین حال همانطور که در سه هفته گذشته بارها در رسانه های گوناگون گفته ام  محل بازداشت  اقایان موسوی و کروبی و همسرانشان ، یک بحث ثانویه است وموضوع اصلی آنست که این چهار عزیز  به صورت غیر قانونی و حتی بدون صدور حکم از سوی محاکم فرمایشی بعد از انتخابات ، زندانی شده اند و هیچکس در دستگاه عریض و طویل حاکمیت ، جرئت ندارد مسئولیت این بازداشت را بپذیرد.
سه -  از سه هفته پیش تابه حال حداقل  در چند مصاحبه گفته ام که  زندانی کردن آقای کروبی و همسرش در منزل خودشان ، دو جُرم بزرگ به سایر جنایات حاکمیت می افزاید . نخست آنکه منزل یک شهروند را به صورت کامل  تصرف  و آن رابه یک زندان تمام عیار تبدیل کرده اند تا دو شهروند بیگناه رابدون در دست داشتن حکم قانونی ، زندانی نمایند . دومین جُرم حاکمیت ، تبدیل این منزل به یک سیاهچال و ایجاد شرایط غیر انسانی در آنست به طوری که در تمام چهار هفته گذشته جز یک شب ، حتی نور یک شمع از این خانه خارج نشده است .  آنطور که  از ملاقات اخیر هم نقل شده ، نشان می دهد حمله کنندگان به منزل ،  روی مغول را سفید کرده اند ومنزل  اشغالی خانواده کروبی در حال حاضر از سیاهچال هم بدتر است .
چهار -  اشتهای کودتاگران برای انتقام گرفتن از کروبی و کینه عمیق آنها از شجاعت شیخ ، آنچنان آنها را کور و کر کرده که بدون توجه به مبانی اخلاقی ، شرعی وقانونی ،  مجتمع مسکونی که تنها بخشی از آن متعلق به اقای کروبی و همسرش می باشد را تصرف و امکان استفاده سایر مالکان از ملک شخصی خودرا ازبین برده اند
پنج - کسانی که خود را مأمور حکومت اسلامی می نامند  قفل درب ورودی واحد مسکونی اقای کروبی  وتمامی قفل های داخل منزل را تعویض کرده اند . آنها در ساعات مختلف از شبانه روز ، به صورت ناگهانی و تنها با زدن ضربه ای کوتاه به درب ، وارد منزل می شوند و به این طریق ،آرامش شخصی در هنگام استراحت شبانه را نیز به صورت مستمر ومکرر از این دو زندانی سالخورده سلب می کنند. این مسلمان نمایان تا کنون مشخص نکرده اند اینگونه ورود به منزلی که یک بانوی محجبه ومسلمان در آن استراحت می کند با کدام حکم اسلام واقعی ، تطابق دارد . البته از کسانی که برای حفظ نظام خویش هر کاری را مجاز می شمارند این اقدام غیر انسانی وغیر اسلامی ، چندان عجیب نیست . این افراد ، سابقه تجاوز به فرزندان مظلوم مردم در کهریزک  را در پرونده سیاه خود دارند و عامل اصل شکنجه و قتل چهار جوان در کهریزک – سعید مرتضوی – را به مقام معاونت احمدی نژاد ارتقاء مقام داده اند وحتی حاضر نیستند  گزارش مجلس فرمایشی خود در مورد این جنایت کار حرفه ای را مورد توجه قرار دهند
شش - یکی از غیر انسانی ترین اقدامات  حاکمیت ،  جمع آوری همه داروهای آقای کروبی و محروم کردن او از این داروها برای مدت طولانی تا بعد از بازداشت ایشان بوده است . خوشبختانه اقای کروبی در مجموع از سلامت   جسمی و مزاجی برخوردار است اما ناراحتی دیسک کمر و برخی بیماری های مرتبط با سالخوردگی استفاده از برخی داروها را اجتناب ناپذیر می کند که «مأموران  معذور» چند روز ایشان را از این طریق تحت فشار قرار داده اند
هفت - حاکمیت ایران در سال های گذشته نشان داده که « قلم »  و« کاغذ » را یکی از بزرگ ترین تهدید ها برای خود می شمارد . آنها در« زندان کروبی» هم همین وحشت را به نمایش گذاشته اند به طوری که از نخستین روز بازداشت تاکنون حتی  یک برگ کاغذ ، یک قلم ، یک کتاب  یا روزنامه در اختیار کروبی و همسرش نگذاشته اند ودر حال حاضر  سیاهچال منزل  ایشان را از تمام کتابها ، روزنامه ها ودست نوشته هایی که  در تمام سالهای گذشته ، مونس  اقا  وخانم کروبی بوده ، خالی کرده اند .اکنون حتی یک برگ کاغذ ویا وسیله ای که بتوان با آن چیزی نوشت در اختیار ایشان نمی باشد . در حال حاضر مونس شبانه روزی این زوج فداکار یک جلد کلام اله مجید و یک مفاتیح الجنان است که نمی دانم قرآن تحویلی به ایشان ، قرآن رسول مکرم اسلام است یا با نظارت استصوابی اقای جنتی ، احکام مربوط به حقوق شخصی و اجتماعی انسان ها را از آن حذف كرده اند !
هشت - تا یک روز قبل از ملاقات دکتر کروبی با پدر ومادرش ، رادیو و تلویزیون نیز در اختیار آنها نبوده وبسیاری از وسایل شخصی منزل نیز توسط اوباش حکومتی ، مصادره واز منزل خارج شده است . البته در روز ملاقات ،یک تلویزیون در منزل قرار داده بودند  .اما نمی دانیم ایا این تلویزیون ، پس از ملاقات هم در منزل باقی مانده یا تنها به منظور استفاده تبلیغاتی و  مثلا تهیه فیلم  وارائه آن به برخی مراجع خارجی یا معترضان با نفوذ داخلی ، سعی کرده اند فضای داخل منزل را کمی انسانی نشان دهند ؟ آنچه این فرضیه را تقویت می کند تهیه انواع میوه وغذا در  هنگام ملاقات وفیلمبرداری از آن است . در حالی که در چهار هفته گذشته نه تنها از این دست ودل بازی ها خبری نبوده ، بلکه  تا چند روز حتی داروهای اقای کروبی نیز از او دریغ شده است
نه - اما نکته بسیار مهم ، ایستادگی مثال زدنی کروبی است . او در حضور مأموران حکومتی اعلام کرده است که «  اگر همین الان ازاد شوم محکم تر از قبل بر مواضع خویش خواهم ایستاد چون بیش از گذشته به حقانیت راهی که انتخاب کرده ام ایمان آورده ام . »او بر عزم خود بر  تکرار وادامه مصاحبه ها  و بیانیه های قبلی تأکید نموده است






عفو بین الملل خواستار بررسی حوادث خونین زندان قزلحصار شد

زندان - عکس تزئینی
در مورد حادثه منجر به کشته شدن گروهی از زندانیان گزارشهای متفاوتی انتشار یافته است
سازمان عفو بین الملل خواستار رسیدگی به حادثه منجر به کشته شدن شماری از زندانیان در زندان قزلحصار ایران شده است.
عفو بین المللی، از سازمان های مدافع حقوق بشر، با انتشار اطلاعیه ای نسبت به خبرهای مربوط به کشته شدن حدود چهارده نفر در زندان قزلحصار در شامگاه روز سه شنبه این هفته ابراز نگرانی کرده و این حادثه را باعث نگرانی دانسته است.
زندان قزلحصار در منطقه کرج، نزدیک تهران واقع شده است.
روز چهارشنبه این هفته، روابط عمومی سازمان زندان های ایران با صدور اطلاعیه ای گفت که تعدادی از "زندانیان شرور و قاچاقچیان مواد مخدر که حکم اعدام آنها صادر شده است، قصد داشتند در یکی از بخش های زندان قزلحصار با انجام خرابکاری مبادرت به فرار نمایند که با حضور مقتدرانه مسئول و همکاری سایر زندانیان، که با این اقدام آنان مخالف بودند، ناکام ماندند."
در گزارش های بعدی، آماری از تلفات این درگیری نیز منتشر شد.
از جمله روزنامه جام جم، با اعلام اینکه زندانیان قصد فرار از دیوار زندان را داشتند، از کشته شدن ده نفر و زخمی شدن پانزده نفر در "درگیری تن به تن با ماموران" خبر داد در حالیکه، به گفته عفو بین الملل، رادیو و تلویزیون دولتی ایران کشته شدن چهارده نفر را تایید کرد.
برخی از سایت ها مخالف دولت نیز با ابراز تردید نسبت به گزارش های رسمی در مورد این حادثه، اطلاعات متفاوتی را در این زمینه منتشر کردند.
حسیبه جاج صحراوی، معاون مدیر عفو بین الملل در امور خاورمیانه و شمال آفریقا، گفته است که تلفات زیاد این واقعه باعث نگرانی است و افزوده است که "مقامات زندان مسئول حفظ نظم و حفاظت از جان زندانیان هستند و باید از خود خویشتنداری نشان دهند."
وی گفته است که انجام سریع تحقیقات در مورد کشته شدگان این حادثه ضرورت دارد و باید این تحقیقات به شکلی مستقل، شفاف و منطبق با ضوابط و مقررات بین المللی ناظر بر حمایت از حقوق زندانیان، از جمله "مقررات حداقل راجع به رفتار با زندانیان" و "اصول حفاظت از کلیه افراد تحت بازداشت و زندانی" صورت گیرد.
خانم صحراوی اظهار داشته است: "متاسفانه، قوه قضائیه ایران به شکلی مستمر از انجام اینگونه تحقیقات سر باز زده و به همین دلیل نیز عفو بین الملل از جامعه جهانی می خواهد تا از فرصت برگزاری اجلاس جاری شورای حقوق بشر سازمان ملل برای تعیین گزارشگر ویژه ای به منظور نظارت و گزارش شرایط حقوق بشر در ایران استفاده کند."
براساس گزارش عفو بین الملل، در حالیکه مقامات ایرانی گفته اند که حادثه منجر به قتل زندانیان با اقدام زندانیان محکوم به اعدام و قاچاقچیان مواد مخدر در ایجاد آتش سوزی عمدی و زمینه سازی فرار آغاز شد، گروه های مدافع حقوق بشر اعلام کرده اند که این حادثه ناشی از برخورد ماموران با زندانیانی بود که نسبت به شرایط نامناسب زندان و انتقال برخی از آنان برای اجرای حکم اعدام، معترض بودند.
به گفته عفو بین الملل، یکی از فعالان ایرانی حقوق بشر گفته است که اوایل روز چهارشنبه، با یکی از زندانیان بند دو زندان قزلحصار تماس تلفنی داشت اما این تماس، به طور ناگهانی قطع شد.
این زندانی در مورد حادثه شب پیش از آن گفت که نگهبانان مسلح بر بام مشرف بر در ورودی این بند و مقابل آن مستقر شده بودند و زندانیان به منظور جلوگیری از هجوم آنان، تشک های خود را به آتش کشیدند اما نگهبانان به سوی آنان آتش گشودند.
در مورد میران تلفات این حادثه، عفو بین الملل افزوده است که در اثر اصابت گلوله، دست کم شش نفر کشته و بیش از یکصد نفر زخمی شدند که تعدادی از آنان پس از انتقال به مراکز درمانی، جان خود را از دست دادند.
خانم حاج صحراوی گفته است: "همه می دانیم که مقامات ایرانی در حال حاضر، در یک دوره کشتار به سر می برند و از اول سال تا کنون، بیش از یکصد نفر را - عمدتا به اتهام اعلام شده قاچاق مواد مخدر - اعدام کرده اند و این واقعه دلیل دیگری برای آن است که باید فورا اجرای تمامی احکام اعدام را به حالت تعلیق درآورند."



حمله ائتلاف بین المللی به لیبی آغاز شد

جنگنده های فرانسه به نیروهای حکومتی در شهر بنغازی حمله کرده اند. آمریکا و بریتانیا نیز عملیات علیه نیروهای سرهنگ قذافی را آغاز کرده اند.
یک مقام نظامی فرانسه تایید کرده که جنگنده های این کشور چند تانک و خودروی زره ای نیروهای دولتی را در نزدیکی شهر بنغازی در شرق لیبی هدف نابود کرده اند.
نیروی دریایی ایالات متحده نیز با موشک کروز توماهاک اهدافی را در غرب لیبی هدف قرار داده است.
آمریکا دو ناو و سه زیردریایی در دریای مدیترانه مستقر کرده است.
گفته می شود که آمریکا در حال حاضر بر از کار انداختن سیستم دفاع هوایی لیبی به ویژه در حوالی طرابلس، پایتخت و شهر مصراته تمرکز خواهد کرد.
یک سخنگوی ارتش لیبی در تلویزیون دولتی این کشور گفت است که مخازن سوخت در حوالی مصراته بمباران شده است.
گفته می شود که ناو یو اس اس ماونت ویتنی، حملات نیروهای آمریکا به لیبی را هدایت می کند.
دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا نیز گفته است که عملیات نیروهای کشورش در لیبی آغاز شده است. او جزئیاتی این در خصوص اعلام نکرد.
گزارش ها حاکیست که هزاران نفر از ساکنان بنغازی در حال فرار از این شهر هستند.
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا روز شنبه در پاریس پس از مذاکره با دبیرکل سازمان ملل متحد، رهبران فرانسه، بریتانیا و نیز نمایندگان اتحادیه عرب و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، پایان تمام حملات به غیرنظامیان لیبیایی و توقف پیشروی نیروهای دولتی به سوی شهر بنغازی، مرکز اصلی مخالفان را خواهان شد.
وی همچنین بر خروج نیروهای حکومت از شهرهای مصراته، اجدابیا و مصراته، تامین آب، برق و گاز تمام نواحی لیبی و موافقت با ارسال کمک
های بشردوستانه به مردم لیبی تاکید کرد.
خانم کلینتون گفت که آمریکا از قابلیت های نظامی "نادر" خود برای اجرای قطعنامه ۱۹۷۳ استفاده خواهد کرد.
یک مقام نظامی آمریکایی که خواسته نامش فاش نشود به خبرگزاری رویترز گفته است که سه زیردریایی این کشور که به موشک کروز توماهاک مسلح اند از دریای مدیترانه در عملیات علیه لیبی شرکت خواهند کرد.
دولت روسیه با صدور بیانیه ای از آغاز عملیات نظامی در لیبی ابراز تاسف کرده است. روسیه مانند چین و آلمان به دومین قطعنامه شورای امنیت علیه لیبی رای ممتنع داده بود.
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا که در برزیل بسر می برد گفته است: "باید از مردم لیبی محافظت شود. اگر خشونت ها علیه غیرنظامیان فورا پایان نیابد، ائتلاف ما آماده است که بدون معطلی اقدام کند."
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا پیش از این گفته بود که پیش از اعمال منطقه پرواز ممنوع، نیروهای ائتلاف ابتدا باید سیستم دفاع هوایی لیبی را نابود کنند.

کمیته بین المللی صلیب سرخ هشدار داده است که در صورت بروز جنگ در لیبی، تمام طرفین باید بر اساس قوانین بین المللی با اتخاذ تدابیر احتیاطی، تا آنجایی که امکان دارد از صدمه زدن به غیرنظامیان اجتناب کنند.
مارک روته، نخست وزیر هلند پیش بینی کرده است که جنگنده های کانادا، بریتانیا و فرانسه طی چند ساعت آینده اولین دور حملات را آغاز کنند.
استفن هارپر، نخست وزیر کانادا نیز گفت که علیه لیبی در دریای مدیترانه محاصره دریایی اعمال خواهد شد.
ایتالیا موافقت کرده است که از شش پایگاه نظامی ناتو در این کشور برای عملیات علیه لیبی استفاده شود.
در پایان نشست روز شنبه در پاریس، سازمان ملل متحد، آمریکا و کشورهای اروپایی و عرب با صدور بیانیه ای گفته اند که قصد اشغال خاک لیبی را ندارد و بر استقلال و تمامیت ارضی این کشور تاکید کرده اند.
خبرگزاری رویترز به نقل از منابع خود گزارش می دهد که پنج جت جنگنده نیروی هوایی فرانسه در اولین مرحله از عملیات شرکت داشته اند.
خبرگزای آسوشیتدپرس هم به نقل از منابع خود گزارش می دهد که آمریکا قصد ندارد هواپیماهایی به آسمان لیبی بفرستد و از دریای مدیترانه در عملیات بین المللی شرکت خواهد کرد.
هشدار سارکوزی
نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه پیش از این گفته بود هواپیماهای جنگی کشورش در حال دفاع از شهروندان بنغازی در برابر حملات نیروهای رهبر لیبی هستند.
او تاکید کرد که نیروی هوایی فرانسه مانع حملات به بنغازی شده است.
یک منبع نظامی هم گفت نیروی هوایی فرانسه در سراسر لیبی نیز عملیات تجسس و شناسایی را آغاز کرده است.
خبرگزاری فرانسه گزارش می دهد که جنگنده های رافائل این کشور به هیچ مشکلی برنخورده اند و احتمالا ماموریت آنها تا چند ساعت ادامه خواهد داشت.

کارولین وایت، خبرنگار امور نظامی بی‌بی‌سی


روشن است که هواپیماهای تجسسی فرانسه در حال شناسایی اهدافی برای بمباران احتمالی هستند. فرض را بر این می گذارم که کماندوهایی هم به داخل لیبی اعزام شده اند تا اهداف را بررسی کنند .

اجرای قطعنامه شورای امنیت درباره لیبی بسیار پیچیده بوده است. ما درباره شرکت حدود ۱۰۰ هواپیما در این عملیات صحبت می کنیم. وقتی که اعمال منطقه ممنوع پروازی آغاز شود این کار باید به طور شبانه روزی انجام شود تا جت های نیروی هوایی لیبی نتوانند پرواز کنند. ماموریت ها و پایگاهای مورد استفاده تقسیم خواهد شد.

هواپیماهای ن بریتانیا ماموریت های مختلفی را در لیبی برعهده خواهند گرفت: جت های تورنادو به اهداف زمینی حمله خواهند کرد، جنگنده های تایفون عملیات هوا به هوا انجام خواهند داد و هواپیماهای آواکس و سنتینل ماموریت های شناسایی را برعهده خواهند گرفت .

فرض بر این است که بخش اعظم عملیات از ایتالیا و مدیترانه انجام خواهد شد .

دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا نیز گفته است معمر قذافی، قول خود در باره آتش بس را نقض کرده است.
او افزود زمان آن رسیده که جامعه جهانی دست به اقدام عاجل بزند.
معمر قذافی، رهبر لیبی به غرب هشدار داده که این کشورها از دخالت نظامی در لیبی پشیمان خواهند شد.
او قطعنامه سازمان ملل در باره برقراری منطقه ممنوعه پروازی را رد کرده است.
حمله به بنغازی
پیش از این نیروهای وفادار به معمر قذافی، رهبر لیبی وارد حومه شهر بنغازی، مقر اصلی مخالفان شده بودند.
خبرنگار بی بی سی که شاهد ورود این نیروها به شهر بوده می گوید بنغازی تحت حملات شدیدی قرار گرفته است.
دولت لیبی، حمله به بنغازی را تکذیب کرده و می گوید به آتش بس پایبند است.
با تصمیم سازمان ملل متحد، هم اکنون منطقه ممنوعه پروازی در لیبی برقرار است.
گزارش شده که ساکنان شهر بنغازی در حال فرار از این شهر هستند و صدای انفجار در سراسر شهر به گوش می رسد.
یک فرمانده نیروهای مخالف می گوید راه های منتهی به شرق، به دلیل حضور تعداد زیادی خودرو، مسدود شده اند.
او گفته است این شهر توسط نیروهای سرهنگ قذافی بمباران شده و از جامعه جهانی خواسته تا برای پرهیز از بروز یک فاجعه، وارد عمل شوند.
مصطفی عبدالجلیل، به شبکه تلویزیونی الجزیره گفته است نیروهای دولتی، دهها راکت به سوی شهر پرتاب کرده اند.
خبرنگاران حاضر در بنغازی می گویند تانک ها در خیابان های شهر حضور دارند و درگیری هایی در برابر دانشگاه شهر در جنوب غربی بنغازی در جریان است.
صبح شنبه یک فروند هواپیمای جنگی بر فراز بنغازی پس از هدف قرار گرفتن، آتش گرفت و سقوط کرد.
مخالفان مسلح گفته اند که این هواپیما در اختیار آنها بود و توسط نیروهای دولتی هدف قرار گرفت.
نیروهای سرهنگ قذافی روز گذشته به طور یکجانبه اعلام آتش بس کردند اما گزارش ها حاکی است که عملیات تهاجمی این نیروها علیه مواضع مخالفان مسلح ادامه یافته است.
آمریکا و متحدانش می گویند که آتش بس در لیبی شامل خروج نیروهای حکومتی از شهرهای مصراته، اجدابیه و زاویه نیز می شود.
رئیس جمهور آمریکا گفت که نیروهای رهبر لیبی باید حملات به مناطق در دست مخالفان را متوقف کنند یا با پاسخ نظامی رو به رو شوند.
آقای اوباما در عین حال، حضور نیروهای آمریکایی در خاک لیبی را رد کرده است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز پنجشنبه قطعنامه پیشنهادی لبنان، فرانسه و بریتانیا برای ایجاد منطقه ممنوعه پروازی بر فراز لیبی برای حمایت از مردم این کشور در برابر حملات هوایی نیروهای هوادار معمر قذافی را تصویب کرد.
این قطعنامه به همه کشورهای عضو اجازه داده است برای برقراری آتش بس و حمایت از غیرنظامیان 'تمام تدابیر لازم' از جمله گزینه نظامی را به کار گیرند.
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل می گوید در حال آماده کردن مقدمات برای استقبال از بیش از دویست هزار شهروند لیبیایی است که به علت درگیری ها، در حال ترک خاک این کشور هستند.
الیزابت تان، سخنگوی این نهاد سازمان ملل می گوید گروهی از این افراد به مرز مصر رسیده اند.
او می گوید مردم لیبی به شدت تحت تاثیر این درگیری ها قرار گرفته و وحشت زده هستند.
این افراد گفته اند که خانه هایشان بر اثر درگیری ها، کاملا تخریب شده است.
خانم تان گفته است که این نهاد قادر نیست در داخل خاک لیبی فعالیت کند اما با هلال احمر لیبی در تماس است و کمک های پزشکی و غذایی به این کشور فرستاده است.




بی سابقه ترین جو پلیسی در هفتاد سال اخیر در کشور
نجوا: به گزارش منابع خبری جرس از تهران و دیگر نقاط کشور جمع کثیری از فعالان سیاسی در دو هفته آخر اسفند به دادستانی دادگاه انقلاب بویژه شعبه مستقر در زندان اوین احضار شده اند. این احضارها از دو طریق صورت گرفته است احضاریه کتبی و غالبا تلفنی برای پاره ای مذاکرات. هر یک از افراد احضار شده در مراجعه به شعبه دادستانی ساعتها معطل نگاه داشته شده تا نوبتش برسد چرا که تعداد افراد احضارشده برای هر ساعت بسیار بیشتر از ظرفیت بازجویان بوده است.
احضار شدگان شامل دو دسته بوده اند: دسته اول کلیه کسانی که پس از انتخابات خرداد 88 بازداشت شده بودند و سپس به قید وثیقه آزاد شده اند، یا دادگاهشان تشکیل نشده است، یا به زندان تعلیقی محکوم شده اند. دسته دوم کلیه فعالان سیاسی که در بیست و یک ماه اخیر تحرکی ولو اندک داشته اند.
از کلیه احضارشدگان یکی از موارد ذیل خواسته شده است: نگارش توبه نامه از همکاری با جنبش سبز، امضای تعهدنامه عدم فعالیت سیاسی. بازجوها احضارشدگان را تهدید کرده که در صورت عدم همکاری بازداشت می شوند. اما عملا افراد معدودی بازداشت شده اند. به گزارش منابع خبری جرس این احضارها صرفا برای ارعاب و وحشت و حاکمیت جو پلیسی بوده است. اگر احضارشده با بازجو وارد مشاجره می شده و بر مواضع قانونی خود استقامت می کرده و آمادگی خود را برای رفتن به زندان اعلام می کرده بازجویان عقب نشینی می کرده اند.
اما اگر احضارشده از خود ضعف نشان داده بدون امضای توبه نامه یا تعهدنامه رها نشده است. به گزارش منابع خبری جرس تعداد افراد احضار شده در تهران قطعا بیش از هزار نفر است. با توجه به اینکه تعداد زندانیان موجود در زندانهای جمهوری اسلامی بیش از یک ونیم برابر ظرفیت استاندارد زندانهاست حکومت به این نتیجه رسیده که تهدید به زندان و ارعاب و وحشت تاثیرش کمتر از زندان نیست. لذا فعلا با احضارهای مکرر و توبه و تعهدنامه فضا را کنترل می کنند.
به نظر فعالان سیاسی که تجربه زندان طاغوت قبل و بعد از انقلاب را در پرونده خود دارند، فضای پلیسی حاکم بر ایران در هفتاد سال اخیر بی سابقه است. شهروندان به مجرد کمترین تحرک سیاسی قانونی احضار می شوند. مهمترین ابزار حکومت شنود تلفن و ضبط ایمیل است. هر تجمعی ولو قرائت قرآن و دعا از سوی شهروندان سبز با مداخله ماموران امنیتی پراکنده می شود. کلیه احزاب، انجمنها و تشکلهای منتقد منحل شده اند. هیچ نشریه مستقل سیاسی باقی نمانده است.
به گفته یکی از احضارشده های اخیر به دادستانی اوین در آستانه سال نو، "شهر در امن و امان است، اما امنیت قبرستانی". به گزارش خبرنگار جرس از بهشت زهرا در روزهای پایانی سال گورستان هم در سلطه کامل ماموران امنیتی و بسیج است. حتی فاتحه خواندن بر سر مزار شهدای جنبش هم مجوز می خواهد.





زنان در سال ۸۹؛ سربلند از زندان تا خیابان
جرس: سالی که گذشت، سال پر هزینه‌ای برای جنبش زنان ایران بود سالی که در آن شاهد بازداشت‌های غیرقانونی، احکام طولانی مدت، تبعید و خروج چهره‌های فعالان این جنبش و مبارزه گسترده حکومت علیه آنان بودیم.
 به گزارش رسانه های مکتوب و ویدئوهای منتشر شده، همزمان با اوج‌گیری اعتراضات مردمی به حضور محمود احمدی‌نژاد در جایگاه ریاست جمهوری ایران و نمایش این نارضایتی در سطح خیابان، زنان صفوف اول این سیاست اعتراضی را از آن خود کرده بودند، حضوری که در 25 بهمن، اول اسفند وپس از آن هم ادامه داشت؛ اما حکومت برای ستیز با جنبش زنان به روشهای مختلف، اقدام به مبارزه با آنان کرد.
این گزارش سعی دارد تا خلاصه‌ای از آنچه بر جنبش زنان و فعالان سربلند این حوزه گذشته است را مرور کند.
 
بازداشت رهنورد و کروبی در راستای سرکوب زنان
 یکی از آخرین رفتارهای سرکوبگرانه حکومت جمهوری اسلامی ایران علیه زنان، حصر و حبس همزمان زهرا رهنورد و فاطمه کروبی بود، این دو در حالیکه همسران رهبران جنبش سبز هستند فعالیت‌های بسیاری در راستای ارتقای مقام زن و همراهی با فعالان جنبش زنان داشتند؛
حضور زهرا رهنورد در جایگاه ریاست دانشگاه الزهرا در سالهای قبل از انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری و همراهی‌اش در راستای بیان مطالبات برابری‌خواهان با زنان در یک‌ سال و نیم اخیر حضور موثر وی را در این حوزه تثبیت کرد، به طوریکه وی به عنوان یک حلقه وصل میان فعالان جنبش زنان و رهبران جنبش سبز ایران چشم‌گیر بود.
بازداشت وی تاثیر منفی بر این زنجیره گذاشت به طوریکه از نظر برخی از فعالان حوزه زنان کمبود وی در  اعتراضات همزمان با روز جهانی زن (۸ مارس)  مشهود بود.
از سوی دیگر حضور زهرا رهنورد در کنار خانواده‌های زندانیان و شهدا نشان از همدلی وی با آنان بود، گفت‌وگوها و بیانیه‌های منتشر شده از رهنورد نیز نمایانگر این است که مطالبات وی مطابق با خواسته‌های جنبش زنان و در راستای هم می‌باشد.
فاطمه کروبی دبیرکل مجمع اسلامی بانوان و نماینده مجلس پنجم و به دلیل حضورش در سالهای جنگ در راس بیمارستان مصطفی خمینی، سازمان‌دهنده‌ی تشکل‌های پزشکان زن بود و پس از ‌آنکه از حکومت جدا شد مجله ایران‌دخت را راه‌اندازی کرد که در مقاطع زمانی متفاوت تاثیرگذار بود.
ایستادن کروبی همگام با همسرش در راستای مطالبات برابری‌ و آزادی‌خواهی مردم ایران برای نظام جمهوری اسلامی پر هزینه بود زیرا تا قبل از این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری، حکومت سعی می‌کرد تا به شکل علنی مخالفان خود را خارج از نظام  معرفی کند.
 می‌توان بازداشت فاطمه کروبی و زهرا رهنورد را یکی از آخرین اقدامات حکومت در راستای مبارزه با زنان برابری‌ و آزادی‌خواه تا قبل از سال جدید شمسی (۱۳۹۰)تلقی کرد.
 
سرکوب حرکت‌ها و تشکل‌های زنان
تلاشهایی که برای تصویب لایحه حمایت از خانواده در سالی که گذشت، صورت گرفت و همزمانی آن با اقداماتی که جهت کم کردن ساعات کاری برای زنان شاغل، انجام شد؛ از نظر بسیاری از فعالان جنبش زنان در راستای خانه‌نشین کردن و در نهایت حذف زنان از عرصه‌های اجتماعی تلقی شد.
اما ضرب و شتم زنان در اعتراض‌ها شاید اولین جایی بود که حکومت جمهوری اسلامی سعی کرد میان زنان و مردان تبعیض قائل نشود و با حرمت‌شکنی زنان را مورد تهاجم فیزیکی قرار دهد.
بازداشت‌های غیرقانونی چه در سطح خیابان‌ و چه با حضور ماموران امنیتی در حریم خصوصی زنان بدون در دست داشتن حکم قضایی از فراگیرترین اقداماتی بود که حکومت جمهوری اسلامی علیه آنان اتخاذ کرد.
بنا به اظهارات بازداشت‌شدگان در بسیاری از موارد ماموران با شکستن در منزل یا حضور ناگهانی در محل سکونت افراد در حالی آنان را بازداشت کرد که گاه، پوشش مناسبی نیز نداشتند.
بازداشت‌های غیرقانونی و طولانی مدت که به احکام غیرقانونی تبدیل شد نشان از آن داشت که حکومت جمهوری اسلامی بیشتر قصد ترساندن و ارعاب افراد را دارد .
یکی از تهدیدهای عملی شده توسط حکومت علیه زنان، تجاوز است .
تازه‌ترین نمونه این ناامنی‌ها را میتوان در نامه جدید خانواده‌های زندانیان سیاسی زن زندان رجایی‌شهر به رئیس قوه قضائیه مشاهده کرد؛ آنها نوشته اند:
"مسائل خلاف اخلاق، به وفور در این زندان مشاهده می‌شود به طوری‌که در چندین مورد زندانیان جوان‌تر پس از اینکه از سوی زندانیان شرور به انحاء مختلف مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، از سوی آنان به قتل رسیدند. هم‌اکنون فردی در همسایگی اتاق زندانیان سیاسی نگه‌داری می‌شود، که تابحال ۳ زندانی را پس از تجاوز به قتل رسانده است و مسئولان زندان، جهت تأمین سلامت جانی زندانیان، هیچ‌گونه اقدامی را انجام نمی‌دهند".
نویسندگان این نامه افزوده اند که "مساله دیگری که موجب نگرانی بسیاری از خانواده‌های زندانیان سیاسی شده است، وجود زندانیان شرور در این زندان است، که در مواردی در زندان دست به کشتار دیگر زندانیان زده‌اند. مسائل خلاف اخلاق، به وفور در این زندان مشاهده می‌شود به طوری‌که در چندین مورد زندانیان جوان‌تر پس از اینکه از سوی زندانیان شرور به انحاء مختلف مورد تجاوز قرار گرفته‌اند، از سوی آنان به قتل رسیدند. هم‌اکنون فردی در همسایگی اتاق زندانیان سیاسی نگه‌داری می‌شود، که تابحال ۳ زندانی را پس از تجاوز به قتل رسانده است و مسئولان زندان، جهت تأمین سلامت جانی زندانیان، هیچ‌گونه اقدامی را انجام نمی‌دهند"..

انتصاب‌های مصنوعی ونمایشی زنان
روش دیگر مبارزه حکومت با زنان و فعالیت‌هایشان ایجاد حرکت‌هایی با ظاهر حمایت از زنان، اما در راستای تبعیض بیشتر علیه آنان بود به طوریکه فاطمه وحید دستجردی به عنوان اولین وزیر زن پس از انقلاب در دوره ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد انتخاب شد اما به دلیل تفکر و اقداماتش مورد اعتراض برابری‌خواهان قرار گرفت؛ وی طراح نظریه جداسازی جنسیتی بیمارستان‌ها بود و تا امروز نیز بر باور خود اصرار دارد در حالیکه فعالان حوزه زنان این طرح را در راستای تبعیض بیشتر و تابو کردن بیش از پیش جنسیت زنان عنوان می‌کنند.
فشار برای انتخاب یک زن(فرحناز ترکستانی) در راس سازمان ملی جوانان و اعلام چندین باره آن و عدم پذیرش این مسئولیت از سوی وی از جمله اتفاقات پرسرو صدا و مهم امسال بود. یک منبع آگاه علت اصلی نپذیرفتن ریاست سازمان ملی جوانان از سوی دکتر ترکستانی مخالفت همسر وی با این پیشنهاد و همچنین وضعیت جسمی ایشان بوده است.
فعالان امور زنام معتقدنددولت، با ویترین حضور زنان در عرصه مدیریتی -اجتماعی، تلاش می‌کند تا یکی از دولت‌های ضد زن در نزد روشنفکران، فعالان حقوق بشر را معتبر جلوه دهد.
حرکت‌های تبلیغی و نمایشی
اظهارات و اقدامات احمدی نژاد و برخی اعضای کابینه اش در زمینه حرکتهای تبلیغی نیز خاص  این دولت است. آخرین نمونه آن را می توان در مصاحبه احمدی نژاد در دفترش در ریاست جمهوری با یک خبرنگار بی حجاب دانست. او پیش ازین نیز اظهاراتی در مصاحبه هایش با صدا وسیما در مباحث مختلف از جمله حجاب بانوان داشت که انتقاد برخی مراجع را بدنبال داشت.

دستاوردهای سرکوب زنان
با آنکه مبارزه حکومت علیه زنان با قصد از هم پاشاندن تشکل‌های آنان و ترساندنشان اتفاق افتاد اما با توجه به ضررهایی که خواهیم شمرد باعث آن شد که فعالان داخل ایران به همراه آنان که خارج شده‌اند به یک تاکتیک جدید برای مقابله با رفتارهای تبعیض‌آمیز حکومت ایران دست ‌پیدا کنند.
احکام تعلیقی و تهدید‌های مداوم بسیاری از فعالان باعث شده تا آنان سکوت اختیار کنند؛ مصاحبه نکنند، ننویسند مگر با نام مستعار.
تعدادی دیگر که با احکام تعزیری، طولانی مدت و در برخی موارد تبعید مواجه شدند تصمیم گرفتند که ایران را ترک نکرده و هزینه برابری‌ و آزادی‌خواهی را با حضورشان در زندان‌ها بپردازند.
جنبش زنان در ایران در سال گذشته و پس از رفتار حکومت با آن‌ها با پدیده‌ی دیگری بنام خروج چهره‌های فعال از ایران مواجه شد به طوریکه بسیاری از این چهره‌ها تصمیم گرفتند تن به احکام غیرقانونی جمهوری اسلامی ندهند و متقبل هزینه تبعید شوند.
اما جمع میان آن‌چه در جنبش زنان رخ داد با همه‌ی اختلاف سلیقه‌ها و نقد‌ها منجر به آن شد که فعالان داخل ایران و خارج بتوانند به تاکتیکی برسند که باز هم اقتدار جنبش زنان را نشان دهد
بسیاری از کسانی که خارج شدند توانستند صدای خاموش فعالان داخل ایران شوند و توجه جامعه بین‌المللی را به فضای ناآرام ایران، تبعیض و رفتار علیه زنان جلب کنند.
آنان بر این باورند که کسانی که تبعید را برگزیده‌اند می‌توانند با توجه به تجربه‌های ناب و به روز خود و کنار هم قرار گرفتن تجربیات نسل‌های گذشته از موقعیت حضورشان در فضایی آزاد استفاده کنند.

زنان؛ سالی که در بند گذشت
زنان فعال در زندان را در یکسال اخیر می‌توان به چند گروه تقسیم کرد که برای نمونه، از هر طیف فکری، نام و یادی از یک زندانی خواهیم آورد؛
فعال حقوق زنان:
عالیه اقدام‌دوست، نخستین زندانی زن در ایران است که برای فعالیت‌هایش در راستان حقوق زن حکم قضایی دریافت کرده است، وی به اتهام شرکت در تجمع مسالمت‌آمیز زنان در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ در میدان هفت‌تیر بازداشت شد. وی تاکنون از حق استفاده از مرخصی محروم بوده و پدر و مادر وی نیز در این مدت در گذشته‌اند.
اقدام‌دوست در آبان سال جاری به دلیل اعتراض نسبت به انتقال زنان زندانی سیاسی بند عمومی به بند متادون به مدت یک هفته به سلول انفرادی منتقل شد.
فعال حقوق بشر:
نسرین ستوده که خود وکیل بسیاری از متهمان قبل و بعد از انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری است امروز بیش از هفت ماه است که در بازداشت به سر می‌برد، وی در سال ۱۳۸۸ برنده جایزه حقوق بشر «سازمان حقوق بشر بین‌الملل» شد.
وی از زمان بازداشت تا برگزاری اولین جلسه دادگاهش دوبار اعتصاب غذا کرد که پس از ملاقات با خانواده‌اش، با توصیف وضعیت جسمی وی توسط همسر و خواهرش نگرانی فعالان را برانگیخت.
ستوده به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی و عدم رعایت حجاب اسلامی به ۱۱ سال زندان تغزیری، ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد.
روزنامه‌نگار:
هنگامه شهیدی، خبرنگار حوزه سیاسی و امور بین‌الملل بار اول در نهم تیرماه سال گذشته بازداشت و پس از ۴ ماه با قرار وثیقه آزاد شد، وی بار دوم ۶ اسفندماه ۱۳۸۸ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
وی به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و اقدام علیه امنیت کشور به شش سال و پرداخت پنجاه‌ هزار تومان وجه نقد محکوم شده است.
هنگامه شهیدی در هشتم خردادماه سال جاری توسط یکی از زندانیان مورد ضرب و شتم قرار گرفت این درحالیست که وی به علت بیماری قلبی بارها دچار وخامت وضعیت جسمی شده است.
فعال سیاسی:
فخرالسادات محتشمی‌پور، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و مدیر کل امور بانوان وزارت کشور در دولت اصلاحات در دهم اسفند ماه سال جاری برای شرکت در تجمع اعتراضی همان روز بازداشت شد.
وی در تماسی که در تاریخ ۱۷ اسنفد ماه با خانواده خود داشت اعلام کرد که احتمالا تعطیلات عید نوروز را در بازداشت خواهد ماند.
فعال قومیت‌ها:
زینب بایزیدی، فعال کرد و عضو کمپین یک میلیون امضا یکسال قبل از انتخابات به اتهام گزینش نام کردی «زیلان» برای فروشگاه خود، فعالیت در کمپین یک میلیون امضا  به چهارسال زندان تعزیری محکوم شد.
زیلان یک نام کردی ثبت شده در ادارات ثبت احوال است اما نیروی انتظامی مدعی شده است که این نام، یکی از اسامی مورد استفاده گروه پژاک می‌باشد.
فعال آیینی:
یکی از آیین هایی که حساسیت حکومت جمهوری اسلامی را از اوایل انقلاب تا امروز بر می‌انگیزد،  بهائیت است، اعدام‌های اول انقلاب و بازداشت‌های این روزها، عدم برگزاری دادگاه برای متهمان حاکی از همین حساسیت است.
سیما اشراقی شهروند بهایی شهر مشهد در دوم آبان ماه سال جاری به اتهام تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و توهین به مقدسات به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.

ادامه سرکوب تاریخی
اگرچه آمیختگی جنبش زنان با جنبش سبز هزینه فعالیت سیاسی فعالان حقوق زنان را بالا برده است اما سرکوب فعالان زن در سال گذشته، ادامه سیاست های غلط پیشین است. از
اولین حضور اعتراضی زنان علیه تبعیض و در مقابله با حجاب اجباری که در اسفند ماه سال ۱۳۵۷ شکل گرفت و با سرکوب حکومت مواجه شد، پس از آن در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی و مواجه شدن با جنگ ۸ ساله با عراق، مساله تبعیض علیه زنان در سکوت فرو رفت، اما در دهه ۷۰ شمسی و آزادی‌های نسبی آن دوره فعالان این حیطه توانستند تشکل‌های پراکنده خود را منسجم‌ کنند تا اعتراضات خود را با کمیت و کیفیت حقوقی اعلام دارند.
با روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور ایران بار دیگر شاهد سرکوب فعالیت فعالان جنبش زنان بودیم که با روش‌های مختلف حکومتی سعی شد تا معضل تبعیض علیه آنان از اولویت امر ساقط شده و بیشتر از قبل به فراموشی سپرده شود اما از سال ۱۳۸۵ با تجمع اعتراضی میدان هفت تیر تا روزهای پایانی سال ۱۳۸۹، نه تنها حکومت موفق به سرکوب آنان به شکل نهایی نشد بلکه فعالان این حوزه توانستند حضور خود را پررنگ‌تر از قبل ثابت کنند تا برابری‌خواهان نه فقط متشکل از زنان باشد بلکه مردان نیز به این جمع بپیوندند.
امروز نزدیک به ۵۴ فعال حوزه زنان، زندانی و تعداد بی‌شماری زندانی زن به جرم‌های غیرسیاسی دیگر در بازداشت به سر می برد .
سال هزار و سیصد و نود و موج انتقاد بین المللی نسبت به عدم مراعات حقوق بشر در ایران شاید بتواند بستر امسال را برای گسترش فعالیت زنان هموارتر کند.





فرزندان میرحسین و کروبی: بهار که بیاید نه ظلم می ماند و نه زنجیر

کلمه
فرزندان میرحسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه سال جدید با صدور پیامی خطاب به همراهان، هم‌دردان و یاوران سبز، تاکید کردند که همه ما شکفتن رنگارنگ شکوفه ها را خواهیم دید. رویش ناگزیر جوانه ها که سرزمینمان را سبز خواهد کرد.
آنها همچنین در پیام تبریک نوروزی خود نوشته‌اند: تسلای دلهای دردمند و نگران ما در لحظات تحویل سال، حضور گرم شما در قلبهای ماست. آن حس پرشکوه و غرورانگیزی در چشم و جان پرشرر والدینمان است که همچون همه فرزندان پاکشان در کشور، ایستاده اند. آرزو داشته و دارند آزاده باشند و ایستاده بمیرند. اینک هرچند درهای دیدار و تماس به ناحق به روی آنها بسته شد، اما هزار پنجره نورانی دعای شما و ما به روی آنها گشوده گشت.
فرزندان موسوی و کروبی همچنین در پیام خود، از زندانیان و شهدای جنبش سبز یاد کرده‌اند.
به گزارش کلمه متن کامل پیام نوروزی فرزندان میرحسین و کروبی به شرح زیر است:
به امید، نام و یاد خدا
ما بی‌غمان مست دل از دست داده‌ایم               همراز عشق و همنفس جام باده‌ایم
برما بسی کمان ملامت کشیده‌اند                      تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای                   ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم
همراهان، هم دردان، یاوران ما
سال ۱۳۸۹ به پایان رسید، سال صبر و استقامت، سال پشت در ایستادن‌ها و انتظار کشیدن‌ها، سال دلنگرانی برای عزیزی در بند، گم گشته‌ای را جستن و هروله‌ای از درزندانی به در زندانی دیگر کردن.
سالی حماسی بود برای همه ما. سالیکه، روزگارمان نیز، به اشک نشست از سوگ فرزندان و برادران و خواهرانی که خونشان جان سبزمان را سرخ کرد و سنگینی غبار ابهام‌هایمان را تطهیر.
خاطره سال ۸۹ طعم تلخ زمستان طولانی و سرد است که با ایستادگی پدران و مادران و ایستاده جان سپردن همرزمانمان رنگ و بویی دگر گرفت.
هفت سین ما امسال کنار آب و آیینه و قرآن و سبزه و گلی به یاد همه همپیمانان و همرزمان، مزین به عکس والدینمان نیز هست، که چون انبوه یاران خویش، زن و مرد و پیر و جوانی که لحظه‌های بهار شدن این سرما را پشت درهای فراق و می‌له‌های جدایی می‌گذرانند یا به جور قدرت پرستان (فرعون پرستان) خشم آیین، خفته و گلگون کفن در تیره خاک‌های سردند. اما بهار می‌آید و زمین می‌گردد و باران خواهد بارید و ترنم لطیفش زمانه رویش را باور پذیر خواهد کرد. پایان زمستان زندان وبند، دشنام و افترا، اتهام و بازجویی، تهدید و تفتیش و شکستن قلم و زنجیر کردن اندیشه‌ها را بهار مهر و ایمان وعشق و صلح و نور و پاکی، به خاطرات دورسرزمینمان بدل خواهد کرد.
چه استوار و پرغرور ایستاده‌ای ایران! هرچند خسته و رنجور از تازیانه‌های تاریخ. ای سرزمین امیرکبیر بزرگ با رگهای بریده! خاک ستارخان و باقرخان و دیگر آزادیخواهان نامدار! ایرانِ مصدقی دشنام شنیده و تبعید کشیده و غل و زنجیر برشانه‌های توانایش دیده و خمینی های حبس و تبعید کشیده، ایران جوانان خداجوی جانباخته در جبهه‌ها که مرز‌ها را به جان و خون پاس داشته. سرزمین سرداران وسربداران خونین بال!
وطن! فراموش کن فریادهای مرگ خواهی و نفرت برای یارانت را در خانه ملتت! پرتاب سنگ و تیر و دشنام نوشتن وگفتن به ساکنین و در و دیوار خانه مردی که تنها جرمش هویدا کردن اسرار فجایع زندان‌ها بود و افتخار بزرگش عزیز داشتن فرزندان شهید چو جان خویشتن. سالهای سال مرامش نواختن نوای دوستی در بلوای اختلاف افکنان و جسم و جانش زخمی شلاق‌های بیرحم ظالمان بود. بانویی شجاع که سالهای سال زخم و عفونت بدنهای مجروحان وجانبازان مظلوم شیمیایی را زینب وار پرستار و همدم دلهای مجروح فرزندان شهید بود. کاش می‌شد فراموش کنی پاسخ دردناک حرمت شکنان بی‌درد را به روزهای بیتابی و شبهای بی‌خوابی مردی را که به عشق ذره ذره وجود تو‌ای وطن خود و جان و روحش را درهزارتوی کوههای سربرکشیده غرب کشور و دشتهای تبدار و زخمی جنوب گم کرده بود و در نگاه سبزش تنها آینده روشن تو ثبت می‌شد. که امین و دلنگران فرهنگ غریب مانده وبه یغما رفته کشور بود ویا زنی را که گویی عهدی داشت با خود که شمع وار بسوزد و فضای دانش و علم را روشن کند و درد همنوع را برجان خویش ببرد و مهر بورزد و مهر را لطیف و پاک ومحکم به دنیای سیاست بپیوندد. از یاد ببر ننگ حبس و حصر و ربودن پدر و مادرانمان را که تنها جرمشان ایستادگی بر خواست مطابق با سرشت آدمی و خلقت الهی، آزادی بود!
برادران خواهران ما
تسلای دلهای دردمند و نگران ما در لحظات تحویل سال حضور گرم شما در قلبهای ماست. آن حس پرشکوه و غرور انگیزی در چشم و جان پرشرر والدینمان است که همچون همه فرزندان پاکشان درکشور، ایستاده‌اند. آرزو داشته و دارند آزاده باشند و ایستاده بمیرند. اینک هرچند درهای دیدار و تماس به ناحق به روی آن‌ها بسته شد اما هزار پنجره نورانی دعا ی شما و ما به روی آن‌ها گشوده گشت. خداوندا شکرت هزارن هزار بار شکرت به آنکه مارا در ایران و در آغوش پر از حق و عدالت و ایمان و صداقت چنین پدران و مادرانی پروراندی.
این سال به پایان می‌رسد همچون تمام سال‌های بدی که رنگ خون داشت اما بهارش سبز بود.
این زمستان جان سخت، اما، یادمان داد چگونه می‌توان با صبری زیبا و ایمانی راسخ و استقامت کنار پدران و مادران، کنار یاران و هموطنان ایستاد. به ما آموخت که گرمای دلهای پرمحبت ازفرسنگ‌ها دور یا نزدیک چه سان امید سبزمان را به فرداهای دور دست روشن آبیاری می‌کند. اندوخته و تجربیاتی که تا پیروزی نهایی همراه‌مان خواهد بود. این سرمای سیاه که می‌رود نه ظلم می‌ماند و نه زنجیر. زمستان که می‌رود کرامت غبار آلوده انسانیمان را از غبار خواهیم زدود. می‌دانیم که در ‌‌نهایت فروردین لطیف خواهد آمد، در این همهمه لطف و شور و سرمستی آوای پرندگان را بیرون از بند می‌له‌ها خواهیم شنید که پرندگان آزادند و در این بزم پرامید همه ما شکفتن رنگارنگ شکوفه‌ها را خواهیم دید. رویش ناگزیر جوانه‌ها که سرزمینمان را سبز خواهد کرد.
خداوندا حال ما را، دوستدارانت و سرزمین پارسایان را همان گونه که خود می‌پسندی بهتر کن که به راستی تو حقی و یاری دهنده تمام حق جویان این سرزمین.
منصور عشقم و ترسم که عاقبت                  این پایداریم، بکشاند به پای دار
منصور وار اگر ببرندم به پای دار              مردانه جان دهم که جهان نیست پایدار
فرزندان موسوی و کروبی




فخرالسادات محتشمی پور در تماس کوتاه تلفنی: از دوشنبه اعتصاب غذا خواهم کرد

فخر السادات محتشمی پور که در بند ۲۰۹ اوین به سر میبرد، با ابراز نگرانی از وضعیت جسمی‌ همسرش تاجزاده اعلام کرد اگر تا روز دوشنبه اجازه ملاقات با تاجزاده به وی داده نشود دست به اعتصاب غذا خواهد زد
به گزارش تحول سبز، وی در تماس تلفنی با علم نگرانی شدید خود از وضعیت جسمی‌ تاجزاده که کماکان در قرنطینه نگهداری میشود و با وجود تاکید پزشکان بر ضرورت انجام ام آر آی و اینکه مسئولین زندان از این امر خودداری میکنند، خواستار ملاقات فوری خود یا اعضای خانواده با تاجزاده شد.
لازم به ذکر است که سید مصطفی تاجزاده ، پس از اولین مرخصی خود از زندان مورد عمل جراحی کمر قرار گرفت و مدتی را در بیمارستان بستری بود، پزشکان وی توصیه کرده بودند که او باید تحت نظر پزشک باشد و گردنش نیر مورد معاینه و ام آر آی قرار گیرد ، ولی متاسفانه مقامات امنیتی با تمدید مرخصی وی موافقت نکرده و او را به زندان باز گرداندند.مقامات امنیتی تمدید مرخصی وی را منوط به باز پس گیری شکایت تاجزاده از کودتاگران اعلام کرده بودند.
فخر السادات محتشمی پور همسر تاجزاده نیز ۱۰ اسفند ماه بازداشت شد. وی از زمان بازداشت تا کنون هیچ ملاقاتی با اعضای خانواده خود نداشته است.
تحول سبز



همسر بهاره هدایت از دیدار حضوری پس از ماهها دوری می گوید

پس از ۳۲۰ روز دستش را گرفتم و گفتم دوستش دارم

کلمه 

“همه ی این ها برای دختر جوانی است که هنوز سی سالش هم نشده است. او هم مثل هر دختر جوان دیگری دوست داشت ادامه تحصیل دهد. دوست داشت زندگی کند و دوست داشت مادر بودن را تجربه کند. شاید این روزها دلش می خواست که سفره هفت سین برای سال تحویل در خانه اش پهن کند، ولی متاسفانه این سومین سال تحویل هست که می بایست در زندان سر کند، و با حکم سنگینی که گرفته و شرایط موجود، همه ی این امیدها و آرزوها از او سلب شده و از فرصت آزادی و جوانی و مادری محروم. طبیعی ست که اینها هر کسی را از پا دربیاورد ولی خوشبختانه هنوز روحیه مقاومی دارد و صبور و امیدوار حرف می زند.”
این ها را امین احمدیان در توصیف شرایط همسرش بهاره هدایت می گوید، که پنج شنبه بالاخره پس از سه ماه با مساعدت برخی مسوولان قضایی موفق شد همسرش را ببیند.
بهاره هدایت، سخنگوی دفتر تحکیم بوده است و فعال زنان، تا به حال پنج بار بازداشت شده و دو روز دیگر، دوشنبه، سومین سال تحویلی ست که در اوین می گذراند. نه سال و نیم حبس تعذیری با اتهامات تکراری تبلیغ و سیاه نمایی علیه نظام‬، توهین به رهبری و رئیس جمهور‬، تبانی و تجمع و اقدام علیه امنیت ملی و… .
خبرنگار کلمه با امین احمدیان فعال سیاسی و عضو سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی که بعد از ۳۲۰ روز با همسرش بهاره هدایت دیدار داشته است گفتگو کرده است که با هم می خوانیم.
در خبرها آمده که بالاخره شما موفق شدید با همسرتان بهاره هدایت ملاقات داشته باشید، دیدارتان حضوری بوده ؟
بله. عصر پنج شنبه از دفتر سرپرستی دادسرای اوین با من تماس گرفتند و گفتند که سریع به به آنجا مراجعه کنم، وقتی که رسیدم بهار توی اتاق سر پرست دادسرا نشسته بود. بعد از اینکه با معاون دادستان صحبت کردیم دقایقی هم اجازه دادند توی همان دفتر و در حضور خودشان با هم ملاقات داشته باشیم.
دو روز قبل از این دیدار، ملاقات کابینی داشتید و گفته بودند که ممنوع الملاقات هستند، فکر می کنید چرا آن ساعت روز پنج شنبه یک دفعه این ملاقات را به شما دادند؟
ما هم درست نمی دانیم چه اتفاقی افتاد و خیلی غیر منتظره بود. روز سه شنبه که مختص ملاقات بند نسوان هست به اتفاق همسر خانم مهدیه گلرو به اوین مراجعه کردیم طبق معمول، ولی گفتند که هر دو کماکان ممنوع الملاقات هستند، ولی چهار شنبه شب به همسر خانم گلرو به همین صورت اجازه ی ملاقات در همون محل را دادند و روز بعدش هم با من تماس گرفته شد برای ملاقات. نمی دانم که چرا در یک وقت غیر اداری این ملاقات انجام شد ولی خب صحبت هایی معاون دادستان کردند مبنی بر اینکه خبر ممنوع الملاقات بودن این دو نفر در این مدت تکرار و برجسته شده و از این موضوع اظهار نارضایتی کردند، ایشان این مسئله را به نفع زندانی ها نمی دانستند.
آخرین ملاقات حضوری شما چه زمانی بود؟
امروز ۴۴۴ روز از زندانی بودن بهار می گذرد. آخرین ملاقات حضوری که با مجوز دادستان داشتیم روز ۱۳ اردیبهشت ماه بود. یعنی حدود ۳۲۰ روز پیش! الان ۵ – ۶ ماهی هم هست که تلفن ها قطع شده و امکان تماس با زندانی ها فراهم نیست. فقط هفته ای یکبار فرصت ملاقات کابینی بود که برای این دونفر سه ماه ممنوع اعلام شده بود.
همسرتان آماده ی این دیدار بود؟
بله فکر کنم که او هم آنجا منتظر من بود. تصورش خیلی سخت نیست که چه حسی به آدم دست می دهد وقتی بعد از ۳۲۰ روز می توانی دست همسرت را توی دست هات لمس کنی و از نزدیک به او بگویی که دوستش داری و تا هر وقت که لازم است در کنارش می مانی و حس عجیبی ست، اینکه از طرفی کمترین حقوقت یعنی فقط گرفتن دست او می شود بزرگترین آرزویت و از سویی میدانی ممکن است که دوباره تا ماه ها نتوانی گرمای زندگی بیرون از زندان را به او منتقل کنی.
خانم هدایت در این مدت تغییر کرده بود؟
خب طبیعی هست که تغییر کند بالاخره زندان هست و فشارهای خاص آنجا با همه ی حاشیه های پیرامونیش. بهار هم لاغر شده بود و چهره اش دیگر اون بشاشیت و طراوت قبل را نداشت و کمی تکیده و شکسته به نظر می رسید. ولی خب روی هم رفته خوب بود.
به لحاظ روحی و جسمی حالش چطور بود؟
در این چند سال بهار با مشکلات زیادی مواجه بوده است احضار و تهدید. اخراج از کار. پنج بار بازداشت و این آخر هم که این حکم سنگین. همه ی این ها برای دختر جوانی که هنوز سی سالش هم نشده است. بالاخره او هم مثل هر دختر جوان دیگری دوست داشت ادامه تحصیل دهد. دوست داشت زندگی کند و دوست داشت مادر بودن را تجربه کند. شاید این روزها دلش می خواست که سفره هفت سین برای سال تحویل در خانه اش پهن کند، ولی متاسفانه این سومین سال تحویل هست که می بایست در زندان سر کند، و با این حکم سنگین و شرایط موجود همه ی این امیدها و آرزوها از او سلب شده و از فرصت آزادی و جوانی و مادری محروم. طبیعی ست که اینها هر کسی را از پا دربیاورد ولی خوشبختانه هنوز روحیه مقاومی دارد و صبور و امیدوار حرف می زند. این خیلی کمکش می کند در گذراندن این مشکلات.
در حال حاضر در کجا و با چه کسانی همبند هست؟
الان حدودا پنج ماه هست که به بند قرنطینه متادون زندان اوین منتقل شدند وتا جایی که من می دانم الان با ۲۳ نفر دیگر در بند متادون همبندند. تعدادی دانشجو، فعال مدنی، متهمین سایبری، فعالان زن اقلیت های دینی و بهایی و تعدادی هم به اتهام ارتباط و هواداری مجاهدین خلق(منافقین).
موضع گیری های تحکیم در قبال سازمان مجاهدین خلق در گذشته مشخص بوده است، الان آنجا به عنوان سخنگوی دفتر تحکیم براش مشکلی پیش نمیاد؟
البته واضح است کسی که در جایی مثل دفتر تحکیم وحدت فعالیت داشته قطعاهیچ قرابت فکری با کسانی که هوادار یا سمپات آن ها باشد ندارد و به طور حتم زاویه جدی ای هم دارد از لحاظ فکری و منش سیاسی. گاهی هم این زاویه و اختلاف عقیده باعث اصطکاک می شود آنجا. این امر مسبوق به سابقه و طبیعی است. کما اینکه تا جایی که می دانم در طول این مدت چندین بار اختلاف ها و بحث های جدی به وجود آمده است. ولی خب زندان قبل از این بحث ها یه کلونی کوچک انسانی هست که زندانیان مجبورند در کنار هم زندگی کنند و حبس بکشند و امور روزمره خودشان را اداره کنند. باید خارج از بحث های عقیدتی و ایدئولوِیک با هم زندگی کنند. به نظر می رسد که سعی می کنند این فضا ها را تفکیک کنند.
فکر می کنید به همسرتان برای ایام نوروز مرخصی بدهند؟
نه. چون دیروز در جواب سوالم برای مرخصی صراحتاٌ گفته شد که به این زودی ها منتظر نباشید.
آن لحظه ای که زنگ پایان ملاقات می خورد چه حسی دارید؟
درست است که ملاقات برای زندانی تنها فرصتی ست که می تواند از بیرون مطلع شود و تنها کانال ارتباطی ست با خانواده، ولی اینکه هر بار می روی و عزیزت را آن هم بی گناه، در بند و محصور و محدود می بینی اصلا حس خوشایندی برای خانواده نیست. این حسی ست که هر بار بعد از هر ملاقات برایت تجدید می شود و زخم ناسور جدایی و با هم نبودن و محرومیت، دوباره تازه می شود. خیلی تجربه تلخی ست ولی خب به خاطر زندانی نمی شود از آن صرف نظر کرد.
من هر بار لحظه ی آخر ساکت می شوم، لحظه ی آخر هزار حرف و قول می آید توی ذهنم که بگویم و امیدوارش کنم. و هر بار بیشتر احساس میکنم کاری از دستم بر نمی آید تا برایش انجام دهم جز صبوری. جز احترام به تصمیمش. جز توکل و انتظار برای حل این مشکل.



مصرف بنزین سال ۸۹،‌ یک میلیارد لیتر بیشتر از سال ۸۸

آمارهای رسمی دولت نشان می‌دهد که مصرف بنزین کشور در سال ۸۹ بیش از یک میلیارد لیتر، بیشتر از مصرف سال ۸۸ بوده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، بر اساس آمارهای رسمی وزارت نفت از ابتدای سال جاری تاکنون به طور متوسط روزانه۶۱ میلیون لیتر بنزین در سطح کشور مصرف شده است که متوسط مصرف این فرآورده نفتی نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود ۳٫۵ میلیون لیتر نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش یافته است.
از سوی دیگر، از ۲۸ آذر ماه سال جاری با آغاز اجرای قانون هدفمندی یارانه ها متوسط مصرف بنزین کشور از ۶۱ به حدود ۵۴ میلیون لیتر در روز کاهش یافته بود اما با آغاز سفرهای نوروزی و انجام خرید و فروشهای پایانی سال بار دیگر مصرف این فرآورده پرطرفدار نفتی در کشور بالا رفته است.
به طوری که در روزهای اخیر متوسط فروش بنزین در سطح جایگاههای کشور نزدیک به ۱۰ میلیون لیتر در روز افزایش یافته است که واریز سهمیه بنزین نوروزی (ساعت ۲۴ روز ۲۵ اسفند) در این افزایش مصرف بی تاثیر نبوده است.




ادامه سکوت رسانه‌های اقتدارگرای ایران در قبال اعتراضات مردمی در سوریه، با وجود کشته شدن پنج نفر

در حالی که خبرگزاری‌های بین‌المللی از کشته شدن پنج نفر در جریان تظاهرات دیروز معترضان در سوریه خبر می دهند، رسانه‌های حامی دولت احمدی نژاد همچنان در این باره به طور کامل سکوت کرده‌اند و برخلاف ناآرامی‌های بحرین، لیبی و یمن، خبرهای مربوط به کشته شدن معترضان در سوریه را به طور کامل سانسور کرده‌اند.
به گزارش خبرنگار کلمه، جست‌وجو در سایت‌ها و خبرگزاری‌های وابسته به جناح اقتدارگرا نشان می‌دهد با وجود آنکه تظاهرات روز جمعه مخالفان دولت در سوریه، علاوه بر دمشق به شهرهای حلب، درعا و بانیاس هم گسترش یافته و واکنش دبیرکل سازمان ملل را نیز در پی داشته، تنها خبری که در این باره در خبرگزاری‌های وابسته به دولت منتشر شده، خبر خبرگزاری ایرنا است که تظاهرات معترضان را “آشوب عده محدودی از مردم” نامیده و “محدود” توصیف کرده است.
در خبر خبرگزاری رسمی دولت احمدی‌نژاد، به نقل از خبرگزاری سوریه آمده است که: “شهر ‘درعا’ روز گذشته شاهد آشوب عده محدودی از مردم بود. عده ای با سوء استفاده از تجمع اهالی نزدیک مسجد ‘العمری’ اقدام به تخریب اموال دولتی و خصوصی، آتش زدن خودرو و مغازه های کردند. نیروهای امنیتی فورا وارد منطقه شدند و آشوبگران را متفرق کردند.”
ایرنا در این خبر که مشابه خبرهای رسانه‌های اقتدارگرا از اعتراضات مردم ایران در سال ۸۸ است، همچنین گزارش داده است: “روز پنجشنبه نیز میدان مرجه دمشق که وزارت کشور سوریه در آن قرار دارد، شاهد آشوب محدود بود. این امر زمانی اتفاق افتاد که شماری از خانواده های محکومان با حضور در برابر وزارت کشور قصد دیدار با وزیر را داشتند که عده ای با سوءاستفاده از فرصت، اقدام به سردادن شعار علیه حکومت کردند و این موضوع باعث شد تا نیروهای امنیتی برخی تظاهرکنندگان را که باعث به هم خوردن برنامه مسالمت آمیز خانواده های زندانیان شده بودند، دستگیر کنند.”
در خبر خبرگزاری رسمی دولت دهم هیچ اشاره‌ای به کشته شدن معترضان در سوریه نشده و نیز برخلاف خبرهای مربوط به بحرین و دیگر کشورهای عربی، از واژه محکومان به جای زندانیان سیاسی استفاده شده است. همچنین ایرنا و هیچ‌یک از دیگر رسانه‌های وابسته به دولت، به بازداشت مخالفان دولت در تظاهرات پس از نمازجمعه و شعارهای آنها علیه فساد حکومت بشار اسد، اشاره نکرده‌اند.
وزارت امور خارجه دولت احمدی‌نژاد نیز که دو روز قبل میزبان وزیر امور خارجه سوریه بود، عصر امروز – شنبه ۲۸ اسفندماه – از سرکوب معترضان در یمن انتقاد کرد، اما درباره رفتار مشابه دولت بشار اسد با معترضان سکوت پیشه کرد.
پیش از این هم رسانه‌های اقتدارگرا، تظاهرات دو روز قبل‌تر مخالفان در سوریه را به سکوت برگزار کرده بودند و تنها سایت مشرق نوشته بود: “محافل غربی اخیرا از طریق شبکه فیس‌بوک تلاش‌هایی را برای بر پا کردن “روز خشم” در سوریه آغاز کرده‌اند که البته شکست این توطئه و عدم استقبال مردم سوریه از آن به فضاحتی جدید برای آمریکا و متحدانش در منطقه تبدیل شد.”
بشار اسد، از متحدان احمدی نژاد به شمار می‌رود. او هفته‌ی پیش محمد ناجی عطری، نخست وزیر دولتش را برای شرکت در سیزدهمین اجلاس عالی مشترک ایران و سوریه به تهران فرستاد و همزمان با این سفر، واحد مرکزی خبر صداوسیما گزارش داد که در حال حاضر بیش از ۴۰ شرکت ایرانی در سوریه فعالیت دارند.
پس از این سفر هم وزیر نفت از توافق نهایی با سوریه برای صادرات گاز ایران به آن کشور تا پایان سال جاری میلادی خبر داد و وزیر اقتصاد نیز پس از دیدار با همتای سوری خود، خبر راه‌اندازی بانک مشترک ایران و سوریه با نام “الامان” در چند ماه آینده را اعلام کرد.
از سوی دیگر، سوریه نیز اعلام کرد یک نویسنده‌ی سوری به نام علی عبدالله را که سال قبل به خاطر متهم کردن دولت ایران به تقلب در انتخابات، به دو سال و نیم حبس محکوم و زندانی کرده بود، به اتهام تلاش برای برهم زدن روابط سوریه با کشورهای دیگر از طریق سخنانی که از داخل زندان مطرح کرده، به یک سال و نیم حبس دیگر محکوم کرده است!



پیام نوروزی محمد نوری زاد به مردم خوب ایران

خانواده ی محمد نوری زاد پس از سه هفته بی خبری از وی، عصر دیروز، جمعه ۲۷ اسفند با او ملاقات کردند.و همچنین در چندخط ، فرارسیدن نوروز را به مردم ایران تبریک گفته است.
خانواده ی محمد نوری زاد پس از سه هفته بی خبری از وی، عصر دیروز، جمعه ۲۷ اسفند با او ملاقات کردند.
محمد نوری زاد همچنان در بند دوالف به سر می برد. خانواده ی وی اگرچه از روحیه ی عالی او خبر دادند، ولی یادآور شدند که این آزاده ی دربند بدلیل وضعیت وخیم دندانها، اگزمای پوستی و سنگ کلیه، باید از ماهها پیش تحت درمان جدی قرار میگرفت. محمد نوری زاد همچنین در چندخط ، فرارسیدن نوروز را به مردم ایران تبریک گفته است.
او اینچنین نوشته است:
ایرانیان، لبخندهای دیرآمده گوارای چهره تان… نوروز از راه رسید. عیدتان مبارک. روزی که فریدون، این شاهزاده ی اساطیری ایران زمین، ضحاک را در دامنه ی دماوند به بند کشید و با گرز گاوپیکرش بر سر او کوفت و سلطه ی ظالمانه و هزارساله ی او را برانداخت، شادمانی رفته، بازآمد. لب ها به خنده باز شد و چهره های به ماتم نشسته را تبسم پرکرد. و ما مردمان ایران زمین، چقدر به این تبسم و شادمانی ملی محتاجیم. کجا خدای متعال، گِلِ ما را با اندوه خواری سرشته است؟ خدا با هر پدیده اش بشر را به شادمانی فرامیخواند.
با شکوفه های بهاری اش. با طلوع و غروب شکوهمند خورشیدش. با دانه های برف و زوزه ی بادش. با تولد یک کودک. با بارش بارانش. و حتی در زلزله ها و طوفان ها و مرگ و میر خدا، آنچه که برآمدنی است، “عبرت” است. و این عبرت، هرگز به پافشاری اندوه، اصرار ندارد.
ایرانیان، لبخندهای دیرآمده گوارای چهره هایتان. ما را نیز در این غربت زندان یاد کنید. ما نیز در زندان ، سفره ی هفت سینی خواهیم چید و قرآن خواهیم خواند و دعا خواهیم کرد.
هفت سین ما اما تماشایی است؛ روی هفت تکه کاغذ جداجدا می نویسیم:
سپاس شایسته ی خدا و مردم است،
سرمایه ی ما، آزادگی تاریخی و
سربلندی، گره خورده ی طبع والای ماست،
سلامتی جسم از آنِ ماست، اگر قرین سلامت روح باشد،
سازندگی، آنچنان که یک کشور را شایسته ی زیستن کند، به دست ماست،
سحر نزدیک است و سبزینگی با ماست؛ به یقین نوروز گوارایتان.
محمد نوری زاد- زندان اوین- اسفند ۸۹
سایت رسمی دکتر محمد نوری زاد




احضار تعدادی از اصناف مهاباد به دادسرای انقلاب اسلامی

خبرگزاری هرانا - طی روزهای اخیر تعدادی از بازاریان شهر مهاباد به دادسرای عمومی و انقلاب این شهر احضار شدند.
گفته می‌شود این افراد به علت تعطیلی مغازه‌ها و بازار در ۲۳ اردیبهشت ماه سال جاری که در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، علی حیدریان و فرهاد وکیلی صورت گرفته بود، احضار شده‌اند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، نام چند تن از این بازاریان "اسماعیل فتحی"، "علی حسین‌پور جوان"، "بهمن تنهایی"، "بهمن صفایی"، "انور جهانگیری" و "محمد محمدی توتونچی" اعلام شده است.
شایان ذکر است که به دنبال اعدام‌های ۱۹ اردی بهشت، مغازه‌ها و بازار در بخشی از شهرهای کردستان در اعتراض به این اقدام تعطیل شد



امین خسروی فعال دانشجویی دانشگاه یاسوج دو ترم دیگر از تحصیل محروم شد

خبرگزاری هرانا - امین خسروی، دانشجوی دانشگاه یاسوج پس از سپری کردن ۲ ترم تعلیق از تحصیل، به ۲ ترم تعلیق دیگر محکوم شد.
به گزارش دانشجو نیوز، دنبال افزایش فشار بر فعالین دانشجویی پس از بیست و پنج بهمن، امین خسروی دانشجویی رشته جامعه شناسی، فعال دانشجویی دانشگاه یاسوج و دبیر ستاد دانشجویی بامداد در ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در یاسوج که پیش از این به خاطر شرکت در تجمعات اعتراضی دانشجویی در خرداد ماه و آبان ماه ۸۸ از طرف کمیته انضباطی دانشگاه به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده بود ، پس از پایان حکم تعلیقی برای بار دوم به دو ترم دیگرمحرومیت از تحصیل با پیشنهاد کمیته انضباطی دانشگاه یاسوج و تایید کمیته انضباطی مرکزی وزارت علوم محکوم شد.

شایان ذکر است که این فعال دانشجویی کرد تاکنون دو باردستگیر و زندانی شده است که یک بارچند روز پس از انتخابات توسط خفاظت اطلاعات سپاه باز داشت و به مدت یک ماه در زندان مرکزی یاسوج زندانی بود که پس از یکماه با قرار وثیقه آزاد شد و بار دوم در جریان تجمعات اعتراضی ابان ۸۸ توسط سازمان اطلاعات در روز ۱۶ ابان در محدوده دانشگاه دستگیرو به اداره اطلاعات منتقل شد وحدود ۱۵ روز در اداره اطلاعات مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت و پس از ان به زندان مرکزی یاسوج منتقل و پس از ۲۵ روز باز هم با قرار وثیقه ازاد شد، و احکام این دو پرونده فعلا به وی ابلاغ نشده است.



اخراج كليه كارمندان بهايي شركت "آچيلان در"

خبرگزاری هرانا - در حالیکه بیش از دو ماه از بازداشت مدیر عامل و پنج نفر از کارمندان شرکت "آچیلان در" توسط ماموران اطلاعات سپاه گذشته است، طی روزهای گذشته کلیه کارمندان و کارگران بهایی شاغل در شرکت مزبور در شهرهای تهران و مشهد به دستور ادارهٔ اطلاعات سپاه از کار اخراج شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، تعداد دقیق اخراج شدگان هنوز مشخص نیست ولی بیش از ۲۵ شهروند بهایی در آستانهٔ عید نوروز و فرارسیدن سال نو از کار اخراج شده‌اند.
قابل ذکر است از بین شش شهروند دستگیر شده فوق الذکر، سه نفر از کارمندان از پیروان آئین بهایی می‌باشند.
گفتنی ست تاکنون هیچ نوع اتهام روشن و مشخصی در مورد دلیل این دستگیری و محل نگهداری بازداشت شدگان به خانواده‌های ایشان ارائه نشده است.
لازم به یادآوری ست که بازداشت این افراد پیرو انتشار خبری در خبرگزاری دولتی فارس مبنی بر ممنوعیت استفاده از درب‌های اتوماتیک ساخت شرکت "آچیلان در" به دلایل امنیتی و وارد کردن اتهام وابستگی شرکت مزبور به بهائیان صورت گرفته بود.



ده تن از نوکیشان مسیحی در کرمانشاه بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - ماموران امنیتی لباس شخصی در روزهای پایانی سال ۱۳۸۹، ۱۰ تن از نوکیشان مسیحی کرمانشاه را بازداشت نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ساعت ۵ بعداظهر روز پنجشنبه ۲۶ اسفندماه ماموران امنیتی با هجوم به خانه ایی واقع در محله فرهنگیان شهرستان كرمانشاه كه از آن به عنوان كلیسای خانگی یاد شده كلیه افراد حاضر در محل را  بازداشت كردند.
ایشان پس از ورود به این خانه ضمن ضرب و شتم، توهین و استفاده از الفاظ رکیک، كلیه افراد(ده تن) را با دستبند به مكان نامعلومی انتقال دادند.
ماموران امنیتی همچنین ضمن تفتیش و بازرسی كامل خانه برخی وسایل از قبیل تابلوهای مسیحی بر روی دیوار، کتاب‌های مقدس، دی وی دی، كیس كامپیوتر و برخی مدارك افراد را نیز ضبط کردند.
احتمال می رود بازداشت شدگان مسیحی  برای بازجویی‌های بیشتر به ساختمان سه راه حافظیه كرمانشاه كه محل استقرار نیروهای امنیتی و اطلاعات است انتقال داده باشند.
همچنین بر اساس خبر تكمیلی این حادثه كه به "محبت نیوز" رسیده، هفت تن از  بازداشت شدگان پس از انجام بازجوئیهای طولانی، این افراد در ساعت ۲ بعداظهر روز جمعه ۲۷ اسفند پس از انجام مراحل عكسبرداری و انگشت نگاری و همچنین اخذ تعهد مبنی بر عدم شركت در اینگونه جلسات آزاد شدند.
اسامی افرادی كه همچنان در بازداشت بسر می برند عبارتند از : "مقداد باباكرمی" معروف به (پولس) و یك زوج به نام های "ناهید شیرازی و مسعود دلیجانی" می باشند كه از وضعیت نگهداری و سلامت این افراد از زمان بازداشت آنان تاكنون اطلاعی در دست نیست.
شایان ذکر است که خانواده های این افراد علیرغم پیگیری و مراجعه به سازمان‌ها و نهادهای مربوطه تاكنون نتوانسته اند هیچگونه اطلاعی از وضعیت آنان بدست بیاورند.
لازم به یادآوری ست که پیش از این نیز "ویلسون عیسوی" کشیش سالخورده کلیسای آشوری کرمانشاه در تاریخ ۱۳ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط ماموران امنیتی بازداشت، و پس از گذراندن ۵۴ روز در زندان دستگرد اصفهان با سپردن وثیقه بطور موقت آزاد شد. وی همچنان در انتظار  احضاریه  از سوی دادگاه انقلاب به جهت برگزاری دادگاه برای بررسی به اتهامات خود در روزها و یا ماههای آینده می باشد.



احضار گسترده فعالان سیاسی به دادستانی در دو هفته پایانی سال

خبرگزاری هرانا - خبر‌ها حاکی از آن است که جمع کثیری از فعالان سیاسی در دو هفته آخر سال به دادستانی دادگاه انقلاب بویژه شعبه مستقر در زندان اوین احضار شده‌اند.
گفته می‌شود این احضار‌ها از دو طریق صورت گرفته است احضاریه کتبی و غالبا تلفنی برای پاره‌ای مذاکرات و هر یک از افراد احضار شده در مراجعه به شعبه دادستانی ساعت‌ها معطل نگاه داشته شده تا نوبتش برسد چرا که تعداد افراد احضارشده برای هر ساعت بسیار بیشتر از ظرفیت بازجویان بوده است.
به گزارش جرس، احضار شدگان شامل دو دسته بوده‌اند: دسته اول کلیه کسانی که پس از انتخابات خرداد ۸۸ بازداشت شده بودند و سپس به قید وثیقه آزاد شده‌اند، یا دادگاه‌شان تشکیل نشده است، یا به زندان تعلیقی محکوم شده‌اند. دسته دوم کلیه فعالان سیاسی که در بیست و یک ماه اخیر فعالیتی ولو اندک داشته‌اند.
از کلیه احضارشدگان خواسته شده که به نگارش توبه نامه و یا امضای تعهدنامه مبنی بر عدم فعالیت سیاسی بپردازند. هم چنین بازجو‌ها احضارشدگان را تهدید کرده که در صورت عدم همکاری بازداشت می‌شوند. اما عملا افراد معدودی بازداشت شده‌اند.
بر پایه این گزارش، این احضار‌ها صرفا برای ارعاب و وحشت و حاکمیت جو پلیسی بوده است. اگر احضارشده با بازجو وارد مشاجره می‌شده و بر مواضع قانونی خود استقامت می‌کرده و آمادگی خود را برای رفتن به زندان اعلام می‌کرده بازجویان عقب نشینی می‌کرده‌اند. اما اگر احضارشده از خود ضعف نشان داده بدون امضای توبه نامه یا تعهدنامه‌‌ رها نشده است.
گویا افراد احضار شده در تهران حتی بیش از هزار نفر بوده است.



کشته شدن یک شهروند در بانه به علت تیراندازی نیروهای انتظامی

خبرگزاری هرانا - در پی تیراندازی نیروهای مستقر در منطقهٔ مرزی "بانه" یک شهروند کرد به نام "عزیز" جان خود را از دست می دهد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، روز گذشته جمعه مورخ ۲۷ اسفندماه، در منطقهٔ مرزی "بانه" نیروهای انتظامی مستقر دراین منطقه تعدادی از شهروندان کرد را در کمین انداخته و آن‌ها مورد هدف مستقیم تیراندازی خود قرار می‌دهند.
در پی این اقدام یک شهروند کرد به نام عزیز توسط این نیرو‌ها به شدت زخمی می‌شود که بعد از انتقال این شهروند به بیمارستان شهر بانه وی به دلیل شدت جراحات وارده جان خویش از دست می‌دهد.
این در حالیست که عموما شهروندان این مناطق به دلیل بیکاری مجبور به حمل و نقل کالای خارجی در مناطق مرزی هستند.




هواپیماهای جنگی فرانسه بر فراز لیبی به پرواز در آمدند

جت های جنگی فرانسه بر فراز لیبی به پرواز در آمده اند.
در حالی که رهبران کشورهایی که متعهد به برقراری منطقه ممنوعه پروازی در لیبی شده اند، در پاریس ملاقات کرده اند، منابع نظامی فرانسه گفته اند که هواپیماهای شناسایی این کشور هم اکنون در آسمان لیبی هستند.
نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه گفته است که هواپیماهای جنگی کشورش در حال دفاع از شهروندان بنغازی در برابر حملات نیروهای رهبر لیبی هستند.
او تاکید کرده که نیروی هوایی فرانسه مانع حملات به بنغازی خواهد شد.
او گفت فرانسه وظیفه دارد تا به اعراب که می خواهند حق تصمیم گیری در باره آینده خود را داشته باشند، کمک کند.
دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا نیز گفته است معمر قذافی، قول خود در باره آتش بس را نقض کرده است. او افزود زمان آن رسیده که جامعه جهانی دست به اقدام عاجل بزند.
در نشست پاریس، رهبران فرانسه، آلمان و بریتانیا، وزیر خارجه آمریکا، بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل و نمایندگان اتحادیه عرب حضور دارند.
معمر قذافی، رهبر لیبی به غرب هشدار داده که این کشورها از دخالت نظامی در لیبی پشیمان خواهند شد.
او قطعنامه سازمان ملل در باره برقراری منطقه ممنوعه پروازی را رد کرده است.
ورود نیروهای قذافی به بنغازی
نیروهای وفادار به معمر قذافی، رهبر لیبی وارد شهر بنغازی، مقر اصلی مخالفان شده اند.
خبرنگار بی بی سی که شاهد ورود این نیروها به شهر بوده می گوید بنغازی تحت حملات شدیدی قرار گرفته است.
این در حالی است که دولت لیبی، حمله به بنغازی را تکذیب کرده و می گوید به آتش بس پایبند است.
با تصمیم سازمان ملل، هم اکنون منطقه ممنوعه پروازی در لیبی برقرار است.
گزارش شده که ساکنان شهر بنغازی در حال فرار از این شهر هستند و صدای انفجار در سراسر شهر به گوش می رسد.
یک فرمانده نیروهای مخالف می گوید راه های منتهی به شرق، به دلیل حضور تعداد زیادی خودرو، مسدود شده اند.
او گفته است این شهر توسط نیروهای سرهنگ قذافی بمباران شده و از جامعه جهانی خواسته تا برای پرهیز از بروز یک فاجعه، وارد عمل شوند.
مصطفی عبدالجلیل، به شبکه تلویزیونی الجزیره گفته است نیروهای دولتی، دهها راکت به سوی شهر پرتاب کرده اند.
خبرنگاران حاضر در بنغازی می گویند تانک ها در خیابان های شهر حضور دارند و درگیری هایی در برابر دانشگاه شهر در جنوب غربی بنغازی در جریان است.
اوائل صبح امروز، یک فروند هواپیمای جنگی بر فراز بنغازی پس از هدف قرار گرفتن، آتش گرفت و سقوط کرد.
مخالفان مسلح گفته اند که این هواپیما در اختیار آنها بود و توسط نیروهای دولتی هدف قرار گرفت.
نیروهای سرهنگ قذافی روز گذشته به طور یکجانبه اعلام آتش بس کردند اما گزارش ها حاکی است که عملیات تهاجمی این نیروها علیه مواضع مخالفان مسلح ادامه یافته است.
آمریکا و متحدانش می گویند که آتش بس در لیبی شامل خروج نیروهای حکومتی از شهرهای مصراته، اجدابیه و زاویه نیز می شود.
باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا گفته است نیروهای رهبر لیبی باید حملات به مناطق در دست مخالفان را متوقف کنند یا با پاسخ نظامی رو به رو شوند.
آقای اوباما در عین حال، حضور نیروهای آمریکایی در خاک لیبی را رد کرده است.
آمریکا، فرانسه و بریتانیا به سرهنگ معمر قذافی هشدار داده اند که اگر حمله به غیرنظامیان را متوقف نکند، با مداخله نظامی جامعه بین المللی مواجه خواهد شد.
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز پنجشنبه قطعنامه پیشنهادی لبنان، فرانسه و بریتانیا برای ایجاد منطقه ممنوعه پروازی بر فراز لیبی برای حمایت از مردم این کشور در برابر حملات هوایی نیروهای هوادار معمر قذافی را تصویب کرد.
این قطعنامه به همه کشورهای عضو اجازه داده است برای برقراری آتش بس و حمایت از غیرنظامیان 'تمام تدابیر لازم' از جمله گزینه نظامی را به کار گیرند.
بریتانیا می گوید جت های جنگنده خود را به منطقه مدیترانه می فرستد تا برای عملیات بر فراز لیبی آماده باشند.
فرار شهروندان لیبیایی
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل می گوید در حال آماده کردن مقدمات برای استقبال از بیش از دویست هزار شهروند لیبیایی است که به علت درگیری ها، در حال ترک خاک این کشور هستند.
الیزابت تان، سخنگوی این نهاد سازمان ملل می گوید گروهی از این افراد به مرز مصر رسیده اند. او می گوید شهرونان لیبیایی به شدت تحت تاثیر این درگیری ها قرار گرفته و وحشت زده هستند.
این افراد گفته اند که خانه هایشان بر اثر درگیری ها، کاملا تخریب شده است.
خانم تان گفته است که این نهاد قادر نیست در داخل خاک لیبی فعالیت کند اما با هلال احمر لیبی در تماس است و کمک های پزشکی و غذایی به این کشور فرستاده است.
بی بی سی




salafi-krikar-terrorist-01.jpg

شناسایی "عوامل ترور چهار محیط بان در سنندج"


کردیش پرسپکتیو: فرمانده نیروهای انتظامی کردستان از کشف و انهدام یک گروه تروریستی در کردستان سخن گفته است. وی یک گروه سلفی را که در منطقه دهگلان فعالیت می کرد مسئول ترور چهار محیط بان که روز جمعه ۱۳ اسفند سال جاری در سنندج ترورشدند معرفی کرد. این مقام انتظامی همچنان حادثه تروریستی ۱۵ مهر ماه ۸۹ در میدان آزادی سنندج و قتل دو غیرنظامی در ۱۳ شهریور ماه ۸۹ را نیز از دیگر اقدامات این گروه برشمرد.
خبرگزاری مهر خبر فوق را به نقل از مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی کردستان، و بر اساس مصاحبه ابراهیم قائد رحمتی فرمانده این مرکز منتشر نموده است.
ابراهیم قائد رحمتی در این مصاحبه گفته است: "گشت یکی از واحدهای اجرایی فرماندهی انتظامی در پیگیری هدفمند در منطقه دهگلان موفق شد یکی از تیم های تکفیری سلفیت را شناسایی و پس از اجرای کمین ضمن به هلاکت رساندن یک تن از آنها فرد دوم را مجروح و دستگیر کند."
وی خاطرنشان کرده: از این تیم تروریستی چند قبضه اسلحه و مهمات و مدارک مرتبط با جریانات سیاسی ضد نظام و انقلاب اسلامی و دیگر تجهیزات درون تشکیلاتی کشف و ضبط شده است.
فرمانده انتظامی کردستان اعلام کرد: بر اساس مدارک به دست آمده و اعترافات فرد دستگیر شده نشان می دهد این تیم تروریستی یک هفته قبل از دستگیری در حوالی منطقه شهادت چهار محیط‌بان کردستانی با نیروهای انتظامی درگیر و موفق به فرار از صحنه شده‌اند.
قائد رحمتی می گوید بر اساس مستندات بدست آمده نامبردگان از اعضاء گروه سلفی هستند که در قتل پنج نفر از مأموران انتظامی و افراد غیر نظامی، مجروح کردن ۱۰ نفر در حادثه تروریستی ۱۵ مهر ماه ۸۹ در میدان آزادی سنندج و قتل دو غیرنظامی در ۱۳ شهریور ماه ۸۹ در دهگلان دخالت داشته اند.
وی گفت: بدین ترتیب مشارکت آنان در ارتکاب هفت فقره قتل عمد و جراحت ۱۰ تن و همچنین ایراد خسارت به امکانات و تجهیزات دولتی و نظامی بر اساس مستندات دقیق علمی محرز شده است.
معاون سیاسی و امنیتی استاندار کردستان ۲۱ اسفند ماه در گفتگو با خبرنگاران رسانه‌های جمعی استان خبر دستگیری و انهدام یک گروه تروریستی و وابسته به سلفیهای کردستان را در اختیار خبرنگاران رسانه‌های جمعی استان قرار داده بود.
روز جمعه ۱۳ اسفند ماه سال جاری در جریان اقدامی مسلحانه محمود احمدی نژاد، معمر مرغوبی، کمال حسین پناهی و مسعود علیخانی از پرسنل محیط‌بانی اداره کل حفاظت محیط زیست استان کردستان در روستای کانی بوچکله "چشمه کوچک" در نزدیکی شهر سنندج مورد حمله افراد مسلح قرار گرفته و در نتیجه این اقدام هر چهار نفر به‌ّتل رسیدند.

تنظیم از: ر. ج




جرس: آرمان رضاخانی، از زندانیان حوادث پس از انتخابات که به تازگی از کشور خارج شده، در نامه‌ای خطاب به مردم ایران، از سرگذشت خود نوشته، به قتل پدرش توسط جلال‌الدین فارسی اشاره کرده و از عنایت‌های خاص قضایی به این چهره‌ی مورد حمایت حاکمیت پرده برداشته است.

به گزارش کلمه،آرمان رضاخانی در نامه اش چنین نوشته:" تقویم تاریخ ورق خورد. ۲۲ خرداد ۸۸ فرا رسید. روزی که تاریخ قضاوت خواهد کرد که میزان رای ملت بود. همان رایی که وقتی جمعی تنها برای بازشماری دوباره آن به خیابان آمدند به جای پاسخ، گلوله و باتوم نثارشان شد. در ذهنِ جوان و رنج دیده من شاید همان کودتایی که حریم خانوادگی مرا ویران کرد بزرگترین بود، اما می دیدم که وسعت این کودتا این بار نه یک خانواده ، نه یک حزب، بلکه کل کشور را نشانه رفته بود. خانه ام را، امید و فردایم را. ایرانِ مان را همه ی آرمان مان را …"

 محمد نوری‌زاد، جهادگر و کارگردانی که به اتهام انتقاد از رهبری زندانی شده، در پنجمین نامه خود به رهبری که در چهاردهم خرداد ۸۹ با عنوان “مراقب فتنه‌ها باشید؛ فتنه‌هایی که بانیان آن در اطراف شما آرایش یافته‌اند” به هم‌بند بودن با آرمان رضاخانی اشاره کرده و نوشته بود: “من این روزها، با جوان نوزده ساله ای هم نشین و هم بند هستم که مجموعه ای از خردمندی ها ودرستی ها با اوست. این جوان با همین سن و سال اندک خود، دو فرمول بدیع ریاضی را که ازدسترس همۀ دانشمندان وریاضی دانان جهان دور بوده است، کشف کرده و به اسم خود به ثبت رسانده است. این جوان، با همین سن وسال اندک خود، چهار اختراع غرور آفرین دارد. المپیادی است. برندۀ جشنوارۀ خوارزمی است. به زبان های انگلیسی وایتالیایی مسلط است. این جوان اما به اتهام متداول توهین به رییس جمهور و تبلیغ علیه نظام، پنج ماه و نیم است که در زندان است. اتهامی که مردمان جهان، به میزان ارتفاع آن غش غش میخندند.”
محمد نوری‌زاد همچنین خطاب به رهبری نوشته بود: “این جوان، شصت روز در زندان انفرادی بوده وتوسط بازجو های تند وبی ادب خود کتک خورده وتهدید شده است. این جوان، همان است که آقای جلال الدین فارسی، پدرش را به ضرب گلولۀ تفنگ شکاری خود کشته است. این جوان، اکنون، هفده سال است که چشم به راه تراوش حق وعدالت، از اسلام اختراعی ما است. اسلامی که آقای جلال الدین فارسی قاتل را به پرداخت یک ریال از پول خون پدر او ملزم نکرده است. اسلامی که آقای جلال الدین فارسی قاتل را آزاد گذارده، وخود او را که به ابراز نشاط سیاسی اش مشغول بوده، به زندان و انفرادی و تحمل ناسزا وضرب وشتم در انداخته است. من معتقدم راز شکست اسلام اختراعی ما، در همین خصلت های گزینش گری وخاصه پروری ونخبه گریزی و فریب کاری و عوام پروری است. و اختلاط غلیظ حق و باطل در او. کارایی سرکوب سران فتنه، در این بوده است که نگاه منتقدین ما را از امثال آقای جلال الدین فارسی که قاتل اما آزاد است، به این جوان گستاخ اما بی گناه، معطوف کند.”

این جوان نخبه که در بازداشتگاه های سپاه تحت بازجویی‌های سنگین قرار گرفته، برگزیده‌ی دوم جشنواره خوارزمی، نخبه ریاضیات ممتاز کشوری در المپیاد ریاضی، مکتشف قانونی در ریاضی به نام قانون مربعات و مثلثاث رضا خانی و مخترع جوان در زمینه هایی چون سازه های معماری و کمک آموزشی پیکتال است. او به زبان های انگلیسی و ایتالیایی تسلط دارد و با زبان های روسی و اکراینی آشنا است.

متن کامل نامه این نخبه جوان به ملت ایران را در ادامه بخوانید:

نامم را آرمان گذاشت. شاید آرمان های به زمین مانده اش را در فردای کودکش می دید. پدرم را می گویم: محمدرضا رضاخانی. فردی که ۱۹ سال پیش در حمایت از جان پرندگان جان خود را فدا کرد. پدری که سینه ی خود را در برابر گلوله های خشم نامزد نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری قرار داد. او که حتی به مرگ پرندگان هم راضی نبود، شاید آرزو داشت هیچ گاه شاهد خرد شدن مادری در سوگ فرزند، یا ناله فرزندی برای پدر نباشد. اما بیشتر از این جدایی ابدی، تکرار ترکیب «مصلحت نظام» بود که کمر ما را خم کرد. ترکیب نامیمونی که به واسطه آن سناریوی دادگاه های نمایشی و فرمایشی دوباره کلید خورد؛ ما را غمگین و دل شکسته کرد.
من از نسلی بودم که هزاران امیدِ خفته در دلم بود. خاطره تلخ دادگاه ها و به فرجام نرسیدنِ پرونده ی قتلِ پدر زمینگیرم نکرد. برای ساختنِ دوباره ی وطنم، نگذاشتم بی فرجامیِ آن پرونده که دلِ ما را شکسته بود این بار زانوی مرا نیز بشکند. ایستادم مثل میلیون ها جوانِ ایرانی که خرداد سال ۱۳۸۸ ایستادن را سرودی دوباره کردند. با جوانه سبزی که برای ساختن روییده بود همراه شدم و خیلی زود گذرم به گذرگاهِ سربلندِ این روزهای ایران افتاد. اوین را می گویم.
اوین چهره هایی را میزبانی می کرد که سبب می شد در همان روزهای بازجویی و فشار و اضطراب، گاهی آرام و در انزوا احساسِ غرور کنم که با بزرگمردان و سربلند جوانانی از این سرزمین همبند شده ام. انگار باید چندین واحدِ درسی را در یک دانشگاه اجباری می گذراندم.
برای منی که همیشه فکر می کرد زندان جای قاتلانِ پدر من است، دشوار بود پسوندِ زندانی را در کنارِ نام خود پذیرفتن. اما همانگونه که محمد نوری زاد مردِ مقاوم زندان پیش از اینها و درست در روزهایی که من با او هم سلول بودم طی نامه ای نوشت: «حکومت اینگونه رقم زد که قاتل آزاد بماند و فرزند مقتول در بند».
با در نظر نگرفتن چندین شاهدِ صحنه قتل، گزارشهای پزشک قانونی و اسناد و شواهد دیگر، حتی پیش از صدور حکم آزادی، آن مدعی انقلاب فرهنگی برخلاف قانون به مرخصی سال نو می رفت. در حالی که طبق قانون تمام زندانیان می توانند با سپردن قرار وثیقه به مرخصی نوروزی بروند بجز زندانیان متهم به قتل. با این حال جناب فارسیِ متهم به قتل، حتی برای این مرخصی خلاف قانونش وثیقه هم قرار نمی داد.
چه امیدها به برپایی عدالت که یکی پس از دیگری بر باد می رفت و همچنان بی دادگاهی پس از بیداد پیشین به پا می شد. پرونده ترور دکتر کاظم سامی، پرونده ناتمام قتل فروهرها، مختاری ها، پوینده ها و … ۱۸ سالی از آن بی عدالتی ها و از شکل گیری نخستین کودتای قضایی گذشت.
تقویم تاریخ ورق خورد. ۲۲ خرداد ۸۸ فرا رسید. روزی که تاریخ قضاوت خواهد کرد که میزان رای ملت بود. همان رایی که وقتی جمعی تنها برای بازشماری دوباره آن به خیابان آمدند به جای پاسخ، گلوله و باتوم نثارشان شد. در ذهنِ جوان و رنج دیده من شاید همان کودتایی که حریم خانوادگی مرا ویران کرد بزرگترین بود، اما می دیدم که وسعت این کودتا این بار نه یک خانواده ، نه یک حزب، بلکه کل کشور را نشانه رفته بود. خانه ام را، امید و فردایم را. ایرانِ مان را همه ی آرمان مان را …
جگرها پاره پاره بود از فشار دندان های خشم. از این همه دروغ که ناگهان بر سر صندوق انتخاباتی و خانه شان آوار شده بود. من و توهای بیشماری بر ضد دیکتاتوری؛ ضد بی عدالتی و ضد دروغ و ظلم به پا خاستیم. در برابر استبداد قد علم کردیم و به بیداد «نه» گفتیم. نامزد منصوب شده و حامیان وی که از حمایت مردمی محروم تر شده و خود را تنهاتر یافتند، راهی جز انکار مردم نداشتند، معترضان را «اراذل و اوباش»، «خس و خاشاک» و در نهایت «میکروب و ویروس» نامیدند. شاید هم خرده ای بر این حاکمان نباید گرفت زیرا دنیای هرکسی را به وسعت و بزرگیِ اندیشه ی او می سنجند.
جسارت روز به روز بیشتر و بیشتر می شد. اوین، کهریزک، تجاوز، قتل و سرکوب واژه های آشنا و روزمره مردم شدند. من و خانواده ام نیز از این قاعده مستثنا نبودیم روزگار ما هم با: بازجو، انفرادی، ۲-الف، کاخ جوانان، بند ۷ و ۸، ۲۴۰ و ۳۵۰ (در کل؛ دولت عدالت محور) پیوند خورد. با این حال همه آنچه گذشت تلخی نبود. به قول شاعر «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». آشنایی با «محمد نوری زاد» و هم سلول شدن با ایشان و دیگر دوستانی مانند: قربان بهزادیان نژاد، حسین مرعشی، محسن میردامادی، مجید توکلی، عبدالله مومنی، عماد بهاور، شهید جعفر کاظمی و دیگر مبارزانِ بی صلاحِ این میدان بود. دوستانی بهتر از آب روان. دوستانی که شاید نوری زادها باید همانند و چه بسا زیباتر از نامه ای موسوم به نامه پنجم؛ برایشان بنگارد.
سال هاست در نظام جمهوری که اسلام اختراعی آقایان آن را یدک می کشد، دانستن جرم است و مجرم محکوم به ندانستن. این محرومیت برای من سنگین و دردناک است چون باور دارم آگاهی کارآمدترین سلاح در مبارزه با استبداد است. من برای کسب این آگاهی راهی جز خروج از کشور پیش پای خود ندیدم. رفتنی که نه من نخستینِ آن هستم و نه شاید آخرین. رفتنی که شاید به طول انجامد، اما امیدوارم دستاوردش چراغ کوچکی باشد برای ریشه کنی تاریکی استبداد. همه می دانیم که استبداد در حال فروپاشی است و من نیز که اکنون از زندان بزرگی به اسم جمهوری اسلامی خارج شدم گواهی می دهم: «اندکی صبر سحر نزدیک است».
در پایان تنها پیام آقایان کروبی و موسوی را بازگو می کنم که اولی در پیام نوروزی و دیگری در یکی از بیانات خود قاتل پدر را خطاب قرار دادند و آیه مبارکه ۳۲ سوره شریفه مائده یادآور شدند:
من قتل نفسا بغیر نفس اوفساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا
هر کس نفسی را بی آنکه فسادی در زمین کند به قتل رساند مثل آن باشد که همه مردم را کشته باشد.(ترجمه آفای جلال الدین فارسی)
ساحل افتاده گفت:
گر چه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد
آه که من کیستم؟
موج ز خود رفته ای،
تیز خرامید و گفت:
هستم اگر می روم
گر نروم نیستم.
و در آخر نمی نویسم خدانگهدار؛ چون تا امید هست می نویسم به امید دیدار و به امید آزادی ایران.
آرمان رضاخانی




دستمزد کارگران نه افزایش، بلکه کاهش یافت

دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی، همواره واقعیت‌ها را تحریف و وارونه جلوه می‌دهد. مردم ایران، این شیوه‌ی وارونه‌سازی حقایق را توسط رژیم به خوبی می‌شناسند و از آن تحت عنوان دروغ‌پردازی حکومت نام می‌برند. گرچه این تحریفات و دروغ‌پردازی‌های رژیم در عرصه سیاسی خود را به وضوح نشان داده است، اما محدود به این عرصه نیست، بلکه تمام عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را فرامی‌گیرد.
در این هفته، رسانه‌های متعدد رژیم خبر دادند که شورای عالی، تصمیم گرفت حداقل دستمزد سال آینده کارگران را ۹ درصد افزایش دهد. کسی که نداند واقعیت مسئله چیست، تصور می‌کند که حداقل دستمزد کارگران در سال آینده واقعاً ۹ درصد افزایش یافته است. اما این ظاهر فریب‌کارانه‌ای‌ست که سرمایه‌داران و دولت پاسدار منافع آن‌ها به کاهش دستمزد واقعی کارگران داده‌اند. تمام شواهد و آمارهای موجود حاکی‌ست که در سال آینده قیمت کالاها و خدمات مورد نیاز روزمره مردم جهش‌وار افزایش خواهد یافت و نرخ تورم، بسیار فراتر از سال جاری افزایش خواهد یافت. آخرین آماری که بانک مرکزی برای نرخ تورم در بهمن ماه انتشار داده است، ۶ / ۱۱ درصد است. منابع دیگر، نرخ تورم سال جاری را تا ۲۰ درصد ارزیابی می‌کنند. اما امسال هر چه باشد، سال آینده چه؟ معاون بودجه معاونت برنامه‌ریزی رئیس جمهوری ادعا می‌کند که این نرخ رشد تورم در سال آینده از ۱۵ درصد تجاوز نخواهد کرد. سران خانه‌ی کارگر وابسته به رژیم می‌گویند: “پیش‌بینی می‌شود تورم سال آینده ۲۵ درصد باشد.” اگر فرض را بر کم‌ترین برآوردهای دولتی قرار دهیم که ۱۵ درصد باشد، در این حالت نیز دستمزد کارگران در سال آینده، در مقایسه با سال جاری ۶ درصد کاهش می‌یابد و نه ۹ درصد افزایش. بنابر این روشن است که حتا بر طبق ارقام و آمار دولتی در مورد نرخ تورم در سال آینده، دستمزد واقعی عموم کارگران کاهش می‌یابد و کاهش حداقل دستمزد ۶ درصد خواهد بود. دولت و سرمایه‌داران بیهوده می‌گویند که دستمزد کارگران در سال آینده افزایش می‌یابد، این واقعیت از هم اکنون روشن است که دستمزدها کاهش یافته است.
حالا مجسم کنید در حالی که نرخ تورم در سال آینده، حداقل ۱۵ درصد باشد، کارگرانی که حداقل دستمزدشان، در هر ماه ۳۳۰ هزار تومان است، با این دستمزد ناچیز چه باید بکنند؟ اجاره‌ی خانه بپردازند، هزینه گاز و برق و وسایل ایاب و ذهاب را بپردازند، لباس برای خود و فرزندان‌شان بخرند، یا نان بربری ۴۰۰ تومانی بخرند؟
وضعیت مادی و معیشتی کارگران، سال به سال وخیم‌تر می‌شود. سرمایه‌داران و دولت آن‌ها دستمزدها را مدام کاهش می‌دهند. مدام سطح معیشت کارگران تنزل می‌یابد، اما بدبختانه کارگران نمی‌توانند جلو این اجحافات و زورگویی‌های دولت و سرمایه‌داران را بگیرند. چرا نمی‌توانند؟ به این علت که متشکل نیستند، تشکل سراسری ندارند و قادر نیستند به عنوان یک قدرت متشکل عمل کنند. اما چرا متشکل نیستند؟ به این علت که رژیم دیکتاتوری و اختناق حاکم بر ایران، هر تلاش کارگران را برای متشکل شدن در نطفه خفه و سرکوب می‌کند. پیشروان کارگری را دستگیر، اخراج و روانه‌ی زندان می‌کند. پس چه باید کرد؟ کارگران نمی‌توانند از شر فجایعی که نظم موجود به بار آورده است نجات یابند. کارگران حتا نمی‌توانند سرمایه‌داران را وارد کنند که بهای واقعی فروش نیروی کارشان را بدهند که لااقل پایین‌تر از خط فقر نباشد. خط فقر، امروزه در ایران حدوداً ۵ / ۱ میلیون تومان در هر ماه تعیین شده است، اما سرمایه‌داران حداقل دستمزد کارگر را ۳۳۰ هزار تومان برای سال آینده معین کرده‌اند. راهی برای نجات کارگران باقی نمانده است، جز این که به انقلاب روی آورند و این نظم نکبت‌بار را دگرگون کنند. هر آن‌چه که این انقلاب به تأخیر افتد، وضعیت کارگران نه بهتر بلکه بدتر و وخیم‌تر خواهد شد.



لغو سفر رحیم مشائی به آمریکا

مشائی و احمدی نژاد
سفر اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد به نیویورک برای شرکت در جشن نوروز لغو شد.
خبرگزاری مهر امروز ۲۸ اسفند (۱۹ مارس)، دلیل لغو این سفر را "مخالفت‌های صورت گرفته" با سفر اسفندیار رحیم مشایی به آمریکا ذکر کرد، اما در مورد این "مخالفت ها" توضیح بیشتری نداد.
در روایتی متفاوت، خبرگزاری ایرنا به نقل از محمد حسن صالحی، معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رییس جمهوری ایران نوشت: "با توجه به تغییرات ایجاد شده در برنامه‌های دبیر کل سازمان ملل متحد، سفر آقای رحیم مشائی به نیویورک به زمان دیگری موکول شده است."
آقای رحیم مشایی پنج روز پیش با بیان اینکه از طریق وزارت امور خارجه و نمایندگی‌ جمهوری اسلامی در نیویورک برنامه‌ای به مناسبت نوروز در آمریکا تدارک دیده شده، گفته بود: "از ما دعوت شده که در این برنامه شرکت کنیم."
پیش از آن یک مقام ارشد وزارت امور خارجه آمریکا در گفتگو با بی‌بی سی تایید کرده بود که یک هیات سیاسی دولت ایران برای سفر به نیویورک تقاضای ویزا کرده است.
وزارت امور خارجه آمریکا از اظهار نظر درباره علت درخواست سفر این هیات ایرانی به نیویورک و اینکه آیا با درخواست ویزای آنها موافقت می‌شود یا نه، خودداری کرده بود.
خبرگزاری مهر در خبر امروز خود راجع به لغو سفر آقای رحیم مشائی به ایالات متحده، نوشته است که مسئولان نهاد ریاست جمهوری و هم چنین دبیر شورای عالی ایرانیان (به ریاست آقای رحیم مشائی) تاکنون پاسخی به سوالات این خبرگزاری در مورد جزئیات و دلایل این تصمیم نداده‌اند.
یازده روز پیش یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در گفتگو با بی‌بی سی تایید کرده بود که یک هیات سیاسی دولت ایران برای سفر به نیویورک تقاضای ویزا کرده است
محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری ایران در سفرهای مکرر خود به آمریکا، نسبت به ملاقات و مناظره با مقام‌های آن کشور ابراز تمایل کرده؛ اما تاکنون هیچ دیدار دوجانبه‌ای بین مقام‌های ارشد دو کشور در آمریکا انجام نشده است.
خبر لغو سفر آقای مشائی به آمریکا در زمانی اعلام می‌شود که مخالفت محافظه کاران سنتی با تصمیم دولت برای برگزاری جشنواره نوروز در تخت جمشید بالا گرفته است.
عده‌ای از منتقدان، تصمیم به برگزاری این مراسم را، همزمان با کشته شدن شیعیان معترض بحرینی توسط دولت آن کشور، نامناسب دانسته و خواستار لغو آن شده‌اند.
عده‌ای دیگر از مخالفان، بزرگداشت نوروز در تخت جمشید را یادآور برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در زمان حکومت شاه سابق ایران دانسته و به عنوان نمونه‌ای از اقدامات محمود احمدی‌نژاد و رئیس دفتر او اسفندیار رحیم مشائی در ترویج "ملی گرایی"، مورد انتقاد قرار داده‌اند.
گروهی از منتقدان می‌گویند که هواداران دولت با تأکید بر ملی گرایی ایرانی، از جمله تجلیل کم سابقه از کورش هخامنشی، قصد دارند که آرای مخالفان حکومت مذهبی ایران را در انتخابات آینده ریاست جمهوری، به نفع طیف خود جذب کنند.