۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

مهمترین خبرهای روز یکشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها


مشاهدات یک فرزند شهید ازرفتاربا بازداشت شدگان در کهریزک جدید اتوبان آهنگ
جــرس: همزمان با انتشار اخبار و گزارش هایی پیرامون بازداشتگاههای غیر قانونی و ناشناسی که بازداشت شدگان حوادث اخیر به آنجا منتقل شده و مورد آزار قرار گرفته اند، یک فرزند شهید كه در جریان اعتراضات دهم اسفند دستگیر و نزدیك به ٢۴ساعت در بند نیروهای سپاه بود، از ابعاد تکان دهنده رفتارهای زشت و زننده ماموران حكومتی پرده برداشت.
به گزارش رسیده به  جرس، این فرزند شهید، ماوقع ماجرای دستگیری خود و انتقال به بازداشتگاهی در اتوبان آهنگ تا زمان آزادی را اینچنین بازگو می كند: من در خیابان ولی عصر دستگیر و به همراه جمع زیادی به مقری كه وابسته به سپاه بود و تا جایی كه فهمیدم در اتوبان آهنگ واقع شده بود، بردند. از نخستین لحظات دستگیری در مقاطع مختلف كتك خورده و مورد آزار قرار گرفتیم. در آغاز سكوت اختیار نموده، اما با شدت گرفتن ضرب و شتم ها و برای رهایی از این وضع به آنان گفتم كه "من فرزند شهید هستم". این جمله من نه تنها اثری نداشت، بلكه وحشی گری و خشونت آنان با من بیشتر شد. تا آنجا كه از گفتن این واقعیت به آنان پشیمان شدم. این به اصطلاح بسیجی ها نه تنها برای من حرمتی قائل نشدند، بلكه با بی شرمی شروع به ناسزا گویی به پدر شهیدم نیز نمودند.
این فرزند شهید كه توسط نیروهای لباس شخصی سپاه دستگیر شده بود در شرح این فاجعه افزود: این افراد پس از فحاشی و ضرب و شتم مرا كاملا عریان كردند. در این لحظات بود كه تنها به پدرم فكر می كردم و به آرمان هایی كه برای آن جانش را فدا كرد. آرمان های پدرم چه بود و آرمان های این ها چه است؟ پدرم چگونه از آرمان هایش دفاع مینمود و اینان چگونه؟ با خود گفتم كه آیا بعثی های عراقی هم اینگونه بودند؟ لخت و عریان مرا به باد كتك و ناسزا گرفتند. این اتفاق سه بار برای من رخ داد؛ آنهم در ٢۴ ساعت! یكبار كه مرا عریان كرده بودند، ماموران پیاپی شروع به بكار بردن كلمات ركیك و زننده و وقیحانه درب گوش می کردند. او به من می گفت:"فكر كردی كهریزك دروغه؟! فكرنكنی كهریزك دروغ بوده. همین كا رو با شما می كنیم تا آدم بشید! " و الفاظ بدی را هم به کار برد که از بازگو نمودن آن معذورم.
وی در پایان شرح این وقایع اسفناك گفت: این افراد پس از ٢۴ساعت بازداشت، شكنجه و آزار جسمی و روحی شدید، با گرفتن تعهد و کارت عكس، مرا در خیابان عباس آباد رها كردند. من كاملا می دانم دلیل این نوع رفتارها و این میزان خشونتی كه با من كرده و صحنه هایی را كه بوجود آوردند این است كه هر كسی كه دستگیر می شود برود و برای دیگران توضیح دهد و دیگران بترسند. این رفتارها برای مرعوب كردن مردم هست. وگرنه در كدام دین و كشور و مكتب آمده است كه با یك معترض مدنی اینگونه برخوردهای زشت و شرم آور بشود؟
لازم به ذکر است خبرگزاری حقوق بشر ایران نیز، به نقل از بازداشت شدگان حوادث روز ۲۵ بهمن ماه، پیرامون بازداشتگاه سپاه در افسریه تهران و "آزار و اذیت" فراوانی که متحمل شده بودند، گزارش داد "سه روز با چشم‌بند و دست‌بند در این بازداشتگاه همراه عده‌ای دیگر نگهداری شدم. فضای کم و تعداد زیاد بازداشت شدگان ما را مجبور می‌کرد که در تمام این سه روز به صورت نشسته بخوابیم..."
یکی از بازداشت شدگان که ۲۵ بهمن در بلوار کشاورز تهران و همراه عده‌ای دیگر بازداشت و مستقیما به بازداشتگاه سپاه پاسداران در افسریه تهران منتقل شده بود، به خانه حقوق بشر گفته است "در تمام این سه روز تنها هنگام غذا خوردن یا دستشویی رفتن دستبند نداشتیم. در طول این سه روز با ما به صورت توهین آمیز رفتار شد و بسیاری از بازداشت شدگان مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند... بازداشت شدگان در سالنی عمومی که فاقد هیچ‌گونه امکاناتی بوده‌اند زندانی شده و در تمامی طول بازداشت در این مکان روی زمین سرد و به صورت نشسته مجبور بودند بخوابند."
بر اساس این گزارش ها، در روزهای گذشته برخی از دستگیر شدگان حوادث ۲۵ بهمن، بعد از دو الی سه روز بازداشت، به بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران است منتقل شده و بازداشت شدگان ۱۰ اسفند ماه نیز به اماکنی چون مدرسه‌‌ آیت‌الله سعیدی و همچنین بخشی از ساختمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرانا)، مقر فاتب و پلیس امنیت تهران خبر داده بودند.
سامانه خبری کلمه نیز روز شنبه طی گزارشی اعلام کرد "با گذشت نزدیک به سه هفته از آغاز موج جدید دستگیری ها و نامشخص بودن تعداد آنها، صدها نفر از خانواده های بازداشت شدگان خیزش های ۲۵ بهمن، اول و دهم اسفند، که هیچ اطلاعی از وضعیت بازداشت شدگان خود ندارند، هر روز ساعت ها مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب تجمع کرده و با پاسخ های مبهم و نامشخص مسوولان درباره وضعیت عزیزان شان روبرو می شوند."




هموطنان عزیز
کارگران کارخانه کیان تایر چندین روز است که دست از کار کشیده و در محل این کارخانه دست به اعتصاب زده اند. تعداد این کارگران به ۱۳۰۰ نفر می رسد و برخی خانواده هایشان نیز به آنها پیوسته اند. آنها خواهان پرداخت حقوق معوقه ی خود هستند. کارگران کیان تایر نیازمند یاری ما هستند. باید به کمک آنها بشتابیم.

از شما کارگران و دانشجویان و فعالان جنبش می خواهیم که از مرز حرف و پشتیبانی از طریق

گفتار و اطلاعیه فراتر روید و به طور عملی با حضور در این محل با کارگران مبارز کارخانه ی کیان تایر اعلام همبستگی کنید.
آدرس محل کارخانه این است:حاشیه بزرگراه آیت الله سعیدی در منطقه چهاردانگه  (جنوب غرب تهران)
بدیهی است که این نوع از کارهای همبسته و مشترک سبب رشد جنبش عدالت طلبی مردم ایران خواهد شد. تعداد واحدهای تولیدی دارای مشکل و مسله رو به فزونی است و مبارزات کارگری باید هر چه بیشتر سازمان یافته و با مبارزات سایر قشرها مانند بیکاران و زنان و دانشجویان پیوند بخورد. با حضور خود در محل کارخانه کیان تایر همبستگی خود را با آنها اعلام کنیم.
کمیته ی کارگری سازمان خودرهاگران
۱۶ اسفند ۱۳۸۹
 در فردای ایران که عدالتخانه ، مامن مظلومان باشد، حق شکایت تمام قربانیان جرایم حکومتی قانونا محفوظ است

در نظام جمهوری اسلامی همواره با سوء استفاده از قدرت، جرایمی توسط ماموران دولتی، نظامی یا انتظامی و یا افراد شبه حکومتی ارتکاب یافته است. ولی این جرایم خصوصا بعد از وقایع انتخابات سال 88 به شدت افزایش یافته و افراد زیادی قربانی مستقیم یا مع الواسطه اینگونه جرایم شده اند که متاسفانه اکثریت آنها گمنام هستند.
با انتشار نامه اخیر دکتر عبدالکریم سروش در خصوص شکنجه های دامادش، نمونه ای دیگر از انواع جرایم حکومتی جمهوری اسلامی بر علیه مخالفان و خانواده آنها نمایان شد. جمهوری اسلامی که سالهاست مرتکب انواع جرایم حکومتی از مجاری رسمی و غیررسمی بر علیه مخالفان خود و خانواده و نزدیکان آنها می شود و قربانی می گیرد، هنوز هم در پی قربانیان جدید است.
از آنجا که بسیاری از این قربانیان گمنام و ناشناس هستند و بسیاری دیگر هم از ترس تشدید فشارها و به علت تهدیدهای حکومت و دستگاه های اطلاعاتی حرفی نمی زنند و شکایتی مطرح نمی کنند،افشا، بررسی حقوقی و پیگیری قضایی اینگونه جرایم دشوار است.
نامه اخیر دکتر سروش در شرح آنچه بر داماد و دختر وی رفته است را به عنوان یک نمونه روشن و اخیر، برای تشریح چنین جرایمی در سیستم حقوقی ایران و قوانین جاری کشور برگزیده ام تا هم دامنه و حدود این جرایم و مجازات آنها به موجب قوانین ایران معین شود و هم راهنمایی حقوقی باشد برای دیگر قربانیان اینگونه جرایم که به دلیل عدم امنیت جانی نمی توانند پرده از آنچه بر آنها رفته است بردارند.
بازخوانی نامه دکتر سروش با نگاهی حقوقی، نقض بسیاری از حقوق بنیادین دامادش و ارتکاب چندین جرم بر علیه وی و خانواده اش را نشان می دهد. «حامد» صرفا به سبب داشتن رابطه سببی با عبدالکریم سروش که از مخالفان و منتقدان برجسته حکومت ایران و رهبر آن، سید علی خامنه ای است، بدون هیچ جرمی و هیچ اتهامی و حتی بی هیچ کنش یا رفتار سیاسی، برخلاف رویه قانونی مندرج در آیین دادرسی کیفری و بدون هیچ حکم و احضاریه رسمی و قضایی، بارها فراخوانده شده و مورد بازجویی، تهدید، ضرب و شتم ،شکنجه جسمی و روحی قرار گرفته است.
در واقع او بی هیچ اتهام و خلافی، نه تنها از حقوق عادی شهروندی خود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است محروم شده، بلکه قربانی یک سری اعمال است که به موجب همین قوانین غیر مترقی جمهوری اسلامی نیز جرم محسوب می شود و مجازات های سنگین دارد.
در این مختصر، اجمالا به بررسی « جرایم ارتکابی» بر علیه وی می پردازم که یک نمونه از بیشمار قربانیان سیستم استبدادی، دستگاه فاسد قضایی و نقض قوانین و اقدامات خودسرانه ماموران دولتی و شبه دولتی در حکومت ایران است که همانگونه که خود دکتر سروش هم به حق، در نامه اش متذکر شده است، « این حاکمان حجاج صفت مگر کم قتل و تجاوز و تطاول و چپاول و غارت و جنایت و مصادره و اعدام و رای دزدی و شهید دزدی و ... کرده اند؟ مگر مادران داغدار و پدران سوگوار و فرزندان یتیم وهمسران بی جفت و زندانیان زخم دیده و خاندانهای فروپاشیده کم بوده اند؟» که فریاد دادرسی شان یا از ترس بلند نمی شود و یا اگر هم بلند شود- مانند پرونده کهریزک- به جایی نمی رسد.
البته من صرفا به قوانین و مقررات جاری و معتبر فعلی سیستم حقوقی ایران اشاره و استناد می کنم و از قواعد و مقررات بین المللی حقوق بشر و تعهدات بین المللی حکومت ایران، درمی گذرم که در آن صورت این مختصر به کتابی مفصل تبدیل خواهد شد!
یک پرونده و جرایم متعدد
1- ضرب و شتم
حامد برای حاضر شدن در برابر دوربین صدا و سیما و بیان اظهارات کذب و خلاف واقع علیه همسر و پدر همسرش، مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. ضرب و شتم به موجب ماده 269 قانون مجازات اسلامی نه تنها جرم است، بلکه موجب ایجاد حق بر قصاص نیز می شود:
« قطع عضو يا جرح آن اگر عمدي باشد موجب قصاص است ...»
تبصره یک همین ماده معاونین ضرب و جرح را هم مستوجب مجازات حبس از سه ماه تا یک سال می داند.
2- شکنجه
در قانون اساسی شکنجه ممنوع شده است ولی ما تعریف جامع و کاملی از شکنجه نداریم. زیرا احصا موارد شکنجه ممکن نیست به همین دلیل شکنجه به کیفیت رفتار آزار دهنده – اعم از جسمی یا روحی – تعریف می شود. هر گونه آزار و اذیت و صدمه فیزیکی یا روانی، به قصد اعمال فشار، تهدید، اقرار و یا به هر قصد و نیتی دیگری که انجام بگیرد، شکنجه محسوب می شود.
حامد علاوه بر شکنجه فیزیکی، مورد « شکنجه سفید» یا «نرم» نیز قرار گرفته است: ساختن گفتگوی کذب و مونتاژ صدای همسرش به منظور عذاب روحی وارد آوردن بر او و متلاشی کردن خانواده اش و نیز برهنه رها کردن وی در سردخانه در کنار مردگان، و تهدید وی، حداقل مواردی است که دکتر سروش توانسته از پس شرم و حیا بیان کند!
مجازات شکنجه گر، به علاوه مواردی که موجب قصاص و دیه و ... می شود، به سبب ارتکاب آن توسط ماموران دولتی و شبه دولتی، موجب انفصال از خدمت دولتی به مدت پنج تا ده سال و نیز حبس از شش ماه تا یک سال می شود.( ماده 570 قانون مجازات اسلامی)
3- قذف
تهمت و افترا از عناوین مجرمانه است ولی افترا در خصوص مسائل ناموسی و جنسی به لحاظ اهمیتی که از نظر روانی و حیثیتی دارد، خود به عنوان جرم مستقل دیگری تعریف شده است که «قدف» نام دارد. ماده 139 قانون مجازات اسلامی در تعریف قذف اشعار می دارد:
« قذف نسبت دادن زنا يا لواط است به شخص ديگري.»
در طی بازجویی ها و شکنجه حامد بارها به همسر وی تهمت های خلاف عفت زده شد که این افتراها همگی واجد وصف قذف است و موجب جاری شدن حد است. مجازات قذف در قانون مجازات در زیرمجموعه «حدود» است و «حد قذف» براي قذف كننده هشتاد تازيانه است. (ماده 140) که مقذوف حق دارد آن را مطلبه نماید.
4- تهدید
حامد در حین بازجویی برای تن دادن به درخواست بازجویان مورد تهدید جانی و امنیتی قرار گرفته است که یا دست از آرام و امنیت و زندگی بشوی و یا درخواست ما را مبنی بر انجام مصاحبه تلویزیونی بپذیر! صرف اعمال تهدید- خواه آن تهدید عملی شود و خواه نشود- به موجب قانون جرم محسوب می شود و مجازات سنگین شلاق و یا حبس هم برای آن در نظر گرفته شده است. ماده 669 قانون مجازات اسلامی در این خصوص مقرر می دارد:
«هرگاه كسي ديگري را به هر نحو تهديد به قتل يا ضررهاي نفسي يا شرفي يا مالي و يا به افشاء سري نسبت به خود يا بستگان او نمايد ، اعم از اينكه به اين واسطه تقاضاي وجه يا مال يا تقاضاي انجام امر يا ترك فعلي را نموده يا ننموده باشد به مجازات شلاق تا 74 ضربه يا زندان از دو ماه تا دو سال محكوم خواهدشد .»
تهدیدی که از سوی ماموران دولتی یا شبه دولتی انجام گیرد، جرمی مضاعف است و مشمول ماده 570 قانون مجازات که انفصال از خدمت و و محروميت يك تا پنج سال از مشاغل حكومتي به حبس از دو ماه تا سه سال را برای مجرم در نظر می گیرد نیز می شود.
5- جعل و تزویر
در جریان آزار و اذیت روانی حامد، ماموران حکومتی صدای مونتاژ شده و جعلی همسر وی، که حاوی گفتگوهای کذب با دیگران بود، را برای تخریب روحیه و اعمال فشار روانی بر وی برای او پخش کردند. این عمل دو وصف مجرمانه دارد:
-شکنجه سفید که شرح و مجازاتش در قانون پیشتر آمد؛
-جعل و تزویر که از جرایم مندرج در کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی است، در ماده 523 اینگونه تشریح گردیده است:
«جعل و تزوير عبارتند از - ساختن نوشته يا سند يا ساختن مهر يا امضاي اشخاص رسمي يا غير رسمي خراشيدن يا تراشيدن يا قلم بردن يا الحاق يا محو يا اثبات يا سياه كردن يا تقديم يا تاريخ سند نسبت به تاريخ حقيقي يا الصاق نوشته اي به نوشته ديگر يا بكار بردن مهر ديگري بدون اجازه صاحب آن و نظاير اينها به قصد تقلب .»
از آنجا که صوت و تصویر ضبط شده اشخاص حتی اگر واقعی هم باشد، سند رسمی محسوب نمی شود و در دادگاه به عنوان «دلیل» اثبات دعوی، مورد توجه قرار نمی گیرد، لذا مجازات جعل آن با جعل سند رسمی تفاوت دارد. به موجب ماده 536 قانون مجازات اسلامی، « هركس در اسناد يا نوشته هاي غير رسمي جعل يا تزوير كند يا با علم به جعل و تزوير آنها رامور استفاده قراردهد علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از شش ماه تا دوسال يا به سه تا دوازده ميليون ريال جزاي نقدي محكوم خواهد شد.»
6- توهین و هتک حرمت
طی تمامی مراحل بازجویی و آزار و اذیتهای فیزیکی، حامد به لفظ و به فعل مورد توهین قرار گرفت. برهنه کردن اجباری وی از بارزترین مصادیق هتک حرمت است. به موجب قانون هتک حرمتی که موجب قذف است، مجازات قذف دارد و هتک حرمتی که موجب حد قذف نیست، مجازاتی دیگر دارد که در ماه 608 قانون مجازات اسلامی درج شده است:
« توهين به افراد از قبيل فحاشي واستعمال الفاظ ركيك چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا 74 ضربه و ياپنجاه هزار تا يك ميليون ريال جزاي نقدي خواهد بود .»
7- افترا
جدا از تمام توهین و شکنجه هایی که بر شخص حامد اعمال گردید و جدا از تهمت های وارده بر همسر او که مستوجب حد قذف است، بازجویان با اعمال فشار از حامد خواسته بودند که عبدالکریم سروش، پدر همسر خود را فردی وابسته به بیگانگان و دشمن دین بخواند و بر علیه او در تلویزیون سخن بگوید و همین حرفها را تکرار کند.
وارد آوردن اتهام وابستگی به بیگانگان و دشمن دین بودن به دکتر سروش، که هیچ دلیل و مدرکی هم بر آن ندارند، به موجب ماده 697 قانون مجازات اسلامی، افترا محسوب می شود:
« هركس به وسيله اوراق چاپي يا خطي يا به وسيله درج در روزنامه و جرائد يا نطق در مجامع يا به هر وسيله ديگر به كسي امري را صريحا" نسبت دهد يا آنها را منتشر نمايد كه مطابق قانون آن امر جرم محسوب مي شود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نمايد جز در مواردي كه موجب حد است، به يك ماه تايك سال حبس و تا 74 ضربه شلاق يا يكي از آنها حسب مورد محكوم خواهد شد .»
8- سلب آزادی و امنیت شهروندان بدون مجوز قضایی و قانونی
ماموران وزارت اطلاعات بدون هیچ حکم قضایی، احضاریه رسمی و قرار بازداشت، اقدام به بازجویی از حامد همراه با ضرب و جرح و شکنجه او نموده اند. به موجب قانون هیچ یک از مامران دولتی و جکومتی حق ندارند فعل یا ترک فعلی که موجب سلب آزادی و امنیت شهرومندان می شود، انجام دهند. ماده 570 قانون مجازات اسلامی، مجازات چنین ماموران متخلفی را به ضرح زیر معین نموده است:
« هر يك از مقامات و مامورين وابسته به نهادها و دستگاههاي حكومتي كه برخلاف قانون ، آزادي شخصي افراد ملت راسلب كند يا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران محروم نمايد علاوه بر انفصال از خدمت و محروميت يك تا پنج سال از مشاغل حكومتي به حبس از دو ماه تا سه سال محكوم خواهدشد.»
***
اگرچه آنچه به اختصار تشریح شد، صرفا شرح اجمالی جرایمی است که از نامه کوتاه دکتر سروش با پرده پوشی های فراوان به سبب حیا کردن ایشان از بازگویی همه وقایع، قابل استخراج و استنتاج است، ولی مجازات مقرر در قوانین ایران برای همین جرایم که فوقا ذکر شد، نیز به قدری سنگین است که من محاسبه تقریبی آن را بر عهده خواننده محترم می گذارم!
در پایان بر این نکته حقوقی تاکید می کنم که در فردای ایران که عدالتخانه ، مامن مظلومان باشد نه محل جلوس ظالمان در قبای دادستان و قاضی القضات، حق شکایت تمام قربانیان جرایم حکومتی جمهوری اسلامی از جمله حامد و همسرش قانونا محفوظ است.


با اختلاف یک رای نامجو به وزارت بازگشت

مجید نامجو، با رأیی لرزان و متزلزل، در کابینه دهم باقی ماند.
به گزارش ایلنا، وزیر نیرو که امروز در جلسه استیضاح خود در مجلس حضور یافته بود، با اختلاف تنها ۴ رای در سمت خود باقی ماند.
به گفته لاریجانی، رییس مجلس، امروز ۲۵۰ نماینده در مجلس حضور داشتند، اما هنگام رای گیری، ۲۰۹ رای اخذ شد و از این تعداد، ۱۰۱ نماینده به استیضاح رای موافق دادند، ۱۰۲ نماینده مخالف استیضاح بودند و ۶ نماینده نیز رای ممتنع به این استیضاح دادند.
بدین ترتیب استیضاح این وزیر چهار رای کمتر از نصاب لازم را به دست آورد و به نتیجه نرسید.

نماینده لنگرود: فقدان مدیریت و برنامه ریزی در وزارت نیرو دلیل استیضاح است

مهرداد لاهوتی نماینده لنگرود در مجلس به عنوان موافق استیضاخ وزیر نیرو اظهار‌کرد: فقدان مدیریت و برنامه‌ریزی برای تصدی وزارت نیرو، از دلایل موافقت ما با این استیضاح است .
به گزارش ایلنا، وی افزود: وزارت نیرو معلوم نیست با پروژه‌های در دست اقدام به چه جایی می‌خواهد برسد.
لاهوتی عدم برنامه مشخص برای بخشی فاضلاب را از عوامل به سرانجام نرسیدن کارهای این بخش بر شمرد و ادامه داد: فاضلاب بیمارستان‌ها و شهرها مشکل دارند و این جای تاسف دارد.
نماینده لنگرود در مجلس، تلفات شبکه برق به ویژه شبکه توزیع، شبکه آبیاری کشوری و… را از انتقادات دیگر به وزیر نیرو خواند و در ادامه گفت: مصوبات سفرهایی استانی اجرا نمی‌شود مانند چند پروژه پل در گیلان که ۲۴ و۳۰ سال است آغاز شده است و به دستورات نامجو نیز توجهی نمی‌شود مگر مدیران شما انتخاب شده از سوی شما نیستند؟
نماینده لنگرود با بیان اینکه مردم شهرستان ها هم انسان هستند، گفت: بارها صورت شما را بوسیدم و عاجزانه خواهش کردم که به فکر کشاورزان بیچاره ای باشید که محصولاتشان یا به دلیل خشکسالی از بین می رود و یا به دلیل ورود فاضلاب به آب های کشاورزی!
لاهوتی همچنین تصریح کرد: مردم از نداشتن آب آشامیدنی رنج می‌برد اما کوچک‌ترین توجهی صورت نمی‌گیرد.




حمله پلیس عربستان با باتوم به زنان زندانیان سیاسی

نیروهای امنیتی عربستان‌سعودی با حمله به تجمع زنانی که خواستار آزادی بازداشت‌شدگان هستند، آنها را مورد ضرب و شتم قرار داد.
به گزارش ایلنا به نقل از روزنامه القدس‌العربی، شاهدان عینی گفتند که نیروهای امنیتی به تعدادی از زنان عربستانی که قصد داشتند با شاهزاده «محمد بن فهد»، امیر منطقه شرقی دیدار کنند، حمله و تعدادی از آنان را به همراه چند مرد بازداشت کردند.
این زنان قصد داشتند با امیر منطقه شرقی دیدار کنند و از او بخواهند ۹ زندانی شیعی که از سال ۱۹۹۶ به اتهام دست داشتن در انفجارهای «الخبر» و کشته‌شدن چند آمریکایی زندانی هستند، آزاد شوند.
این شاهدان افزودند که زنان عربستانی در مقابل ساختمان امارت در شهر «الدمام» تجمع کرده و شعارهایی برای آزادی زندانیان سر دادند که با یورش نیروهای ضدشورش عربستان مواجه شدند.
بنا بر این گزارش، پلیس ضد شورش عربستان به زنان تظاهرکننده با باتوم حمله کرد. اما تظاهرکنندگان تهدید کردند که در صورت نرسیدن به خواسته‌هایشان در برابر ساختمان امارت تحصن خواهند کرد.
۹ زندانی یاد شده از سال ۱۹۹۶ تا کنون در زندان به‌سر می‌برند ولی هنوز تفهیم اتهام یا محاکمه نشده‌اند.
از سوی دیگر، وزارت کشور عربستان‌سعودی روز گذشته اعلام کرد که هر گونه تظاهراتی در این کشور ممنوع است.




یک نویسنده: آثار جدیدم را به ارشاد نمی‌فرستم

ابوتراب خسروی، نویسنده، می گوید برای فرستادن آثار جدیدش به ارشاد برای اخذ مجوز نشر، بی‌انگیزه است.
او که مدت‌هاست فعالیت‌های ادبی خود را به اتاق کارش محدود کرده، خود را خانه‌نشین توصیف می‌کند و از شرایطی که برای آثارش در عرصه نشر بوجود آمده؛ ناراحت است.
وی در گفتگو با ایلنا افزود: توقف نشر کتاب‌هایم در اداره‌ی کتاب، مدت‌هاست که موجبات دلزدگی مرا فراهم کرده است. در شرایطی این‌چنینی ارائه‌ی اثر جدید و تقاضای اخذ مجوز، برایم بی‌فایده می‌نماید بنابراین نوشته‌های جدیدم را به اداره کتاب نمی‌‌فرستم.
خسروی ضمن بیان این‌مطلب که سرنوشت سه کتابش در ارشاد، قفل شده و تصوری از آینده‌ی آن‌ها ندارد، گفت: متاسفانه از ارسال آخرین رمان‌ام با نام «ملاکان عذاب» به ارشاد، یک سال می‌گذرد ولی علی‌رغم پیگیری‌های صورت گرفته، هیچ پاسخی از اداره کتاب، مبنی بر نشر یا عدم نشر آن یا حتی نتیجه‌ی ممیزی‌ این اداره را دریافت نکرده‌ایم.
این نویسنده درحالی که توقف تجدید چاپ شدن دو اثر دیگرش را یادآور شد، ادامه داد: در چنین شرایطی موقعیت یک نویسنده در جامعه، به مخاطره می‌افتد چراکه به هر تقدیر بخش عمده‌ای از مخارج و معیشت زندگی نویسندگانی همچون من، از حق تالیف کتاب‌ها تامین می‌شود.
خسروی درمورد آثار تازه‌اش نیز گفت: درحال حاضر من نگارش یک مجموعه داستان را یه اتمام رسانده‌ام اما طبیعی‌ست که باتوجه به بلاتکلیف ماندن کتاب‌های پیشینم در اداره‌ کتاب، در تحویل آن به ناشر خودداری کنم زیرا در این‌صورت سرنوشت آن نیز برایم قابل تصور نخواهد بود.







جــرس:
در ادامه اعلام حمایت ها از فراخوان حامیان جنبش سبز برای برگزاری مراسم روز زن در روز سه شنبه هشتم مارس، ۱٧ اسفند ماه، گروه مدنیِ «مادران داغدار» و حامیان آنها نیز، با صدور بیانیه ای در همین زمینه، از حضور خود در ساعت چهار بعد از ظهر همان روز در محل خیابان فاطمی، چهارراه امیرآباد تهران خبر دادند.
به گزارش تارنمای این گروه، که از سال گذشته و در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری توسط گروهی از مادران و خانواده های جانباختگان، مفقودین و زندانیان آن حوادث تشکیل شد، در بیانیه اعلام حمایت و حضور آنها در مراسم سه شنبه تاکید شده است که "ما مادران داغدار و حامیان آنها همراه و همدوش با همه زنان جامعه خود اعتراضات آرام و مدنی خود را برگزار خواهیم کرد و این روز را همراه با دیگر زنان جهان گرامی خواهیم داشت" و تصیرح شده "ما حامیان مادران پارک لاله در داخل کشور باز هم می گوییم : نه حزبیم، نه دسته ایم، نه گروهیم، نه تشکیلات بلکه ما مادران و زنان خودجوشی هستیم که بعد از وقایع انتخابات در کنار دیگران خانواده های داغدارمرهمی بر دل داغدارشان می باشیم."

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

صد سال قبل همراه با اعتراض های زنان و نام گرفتن 8 مارس در تاریخ به نام روز زن، هر ساله این مراسم در دنیا برگزار میشود ولی در ایران همواره تحت تدابیر امنیتی و با بگیر و ببند زنان و حامیان همراه بوده است. تنها در چند سال اول انقلاب زنان آزادنه و بدون خشونت های دولتی در ایران توانستند این روز را گرامی بدارند و خواست هایشان را اعلام کنند که هرگز هم به خواستهای آنان نه در مورد مسائل سیاسی کشور نه در مورد حقوق اجتماعیشان توجه نشد.
تاریخ گواه است که زنان در همه دنیا حداقل گردانندگان جامعه کوچکی به نام خانواده بوده اند و توانسته اند از این جامعه کوچک انسانهای بزرگی را تربیت کنند که دنیا را بسازند و دنیا را به شکل متمدن امروزی به نسل های بعدی واگذارند.
زنان که منبع و سرچشمه مهر و عطوفت و لطافت و شادی و سرزندگی در جوامع هستند و معروف به موجوداتی که نه ماه باری را با صبر و حوصله با خود حمل می کنند و بعد از آن از شیره جان خود برای حفظ بار نه ماه خویش دریغ نمی کنند. همه توان و هستی خود را به پای نهال در بطن خود می ریزند و با همه مهر و عطوفتی که دارند وقتی به حقوق شان و جامعه انسانی که در آن زندگی می کنند تجاوز می شود همه آن مهر تبدیل به خشم می شود .
در طول تاریخ ایران نیز زنان بسیاری داشته ایم که با چنگ و دندان و با قلم و هنر خود همیشه حق ستان خود و دیگر زنان جامعه بوده اند.
در طول هشتاد سال گذشته با همه بی حرمتی و ستمی که بر زنان ایران رفته ولی آنها هرگز از پای ننشستند و در میادین علم و هنر و ورزش و سیاست و مبارزه همیشه در صف اول ایستاده اند و تا پیروزی و رسیدن به حقوق اولیه خود و جامعه انسانی خود همچنان تحت هر شرایطی به مبارزه ادامه داده اند. در سالهای انقلاب زنان در همه عرصه ها دوش به دوش مردان دیده شده اند.
زنان مبارزی که برای دزدیده شدن انقلاب دوش به دوش مردان در میدان مبارزه و زندان و چوبه های دار یک لحظه آرمانهای انسانی خود را فراموش نکرده اند و همچنان مقاوم برای رسیدن خواستهای خود ایستاده اند. در این میان باید از زنانی نام برد که در بدترین شرایطی سیاسی کشور و در خفقان آشکار حکومتی بصورت هماهنگ مادران خاوران، کمپین یک ملیون امضاء و جامعه فمنیستی زنان و مادران صلح رابه وجود آورده اند. بعد از انتخابات و با کشتارهای وسیع خیابانی و دستگیرهای مفرط و اعترافهای رسانه ای دروغین، مادرانی در پارک لاله بصورت خودجوش با داشتن یک هدف مشخص در کنار هم جمع شده و خواسته هایشان را به آرامی و با در دست داشتن عکس عزیزانشان و با روشن کردن شمع و بازگو کردن شعارهای مسالمت آمیز و خواندن سرود ای ایران و یار دبستانی بار دیگربه گوش جهانیان رساندند. در پاسخ این فریاد عدالتخواهی ، جز توهین، دستگیری، زندان، بی حرمتی، کشتار در خیابان هیچ کرامتی از سوی مسئولان کشور که بطور مداوم از حرمت و شان و مقام زن می گوید ندیدند.
در طول یکسال و نیم اخیر با کشته شدن نداها، ترانه، و اعدام زهرا بهرامی جواب عدالتخواهی و آزادیخواهی و احقاق حقوق داده شد.در همین زمان با دستگیری بیش از هزاران تن از زنان کشور، زیر بازجویی های سخت و طاقت فرسا و توهین آمیز در روزهای بزرگداشت زنان از آنها قدردانی شد.
در این راستا زنانی که بعنوان مادران داغدار ٣٢سال اخیر در پارک لاله بصورت خودجوش گردهم می آمدند تا مرهمی بر دل سوخته مادران، همسران، دختران، خواهران عزیز از دست رفته باشند بارها مورد حمله و توهین و ضرب و شتم دولتی قرار گرفتند. دوبار دستگیری گسترده داشتند. در تاریخ های ۱۴آذر ٨٨ و ۱٧ دی 8٨٨ که با فرستادن زنان فهیم تهرانی به کمیته وزرا و گرفتن تعهد و وثیقه آزاد شدند.
از تاریخ ۱٨بهمن ٨٨ دستگیری حامیان مادران پارک لاله بصورت شبانه و یورش به منازل برای ایجاد ترس و ارعاب شروع شد.
حامیان خانم ها ام البنین ابراهیمی و ژیلا مکوندی، لیلا سیف الهی، الهام احسنی در اولین بازداشت گروهی دستگیر و به بند ٢٠٩ اوین فرستاده شده و به مدت ٣۵تا ۴٠ روز در بازداشت بودند و تحت بازجویی شدید و شکنجه های روحی و روانی.
در تاریخ ۱٧مهر ٨٩ خانم ها اکرم نقابی مادر سعید زینالی که از سال ٧٨ مفقود گشته و ژیلا طرمسی مادر حسام طرمسی که بعد از انتخابات دستگیر و به مدت ٩ ماه در زندان بوده دستگیر و به مدت ٧۵روز در زندان و تحت آزار و اذیت و شکنجه های روحی و سلول انفرادی بوده اند و با سپردن وثیقه های سنگین آزاد شدند.
در تاریخ ۱۴آذر خانم حکیمه شکری که برای تولد امیر ارشد تاجمیرزاده به بهشت زهرا رفته بود همراه با خانم ندا مستقیمی و پدر جان باخته رمضانی و به همراه تعداد زیادی از مادران که مادر سهراب اعرابی هم در میان بازداشتی ها بوده بازداشت و خانم ندا مستقیمی بعد از یک ماه و خانم حکیمه شکری بعد از ۴ماه که دو ماه آن را در انفرادی بسر برده با سپردن سنگین ترین وثیقه و طولانی ترین بازداشت، قهرمان حامیان مادران لاله شناخته شده که دیگر حامیان برای رفتن به بهشت زهرا هم باید محاکمه شوند.
این مختصری از شرح حال مادرانی ست که بصورت خودجوش برای کم کردن درد و آلام مادران داغدیده همت گماشته اند و حاکمیت بدین صورت از آنها تقدیر و قدرانی کرده و آن ها را مجاهد، سلطنت طلب، کمونیست، زنان خیابانی، فاحشه های سیاسی و القاب دیگری که بیشتر به شان و منزلت خودشان میاید نه زن آزادیخواه ایران خطاب کرده است.
از همین روی باز زنان و مادران و حامیانشان از حرکتهای اعتراضی خود دست نکشیده و خواستار آزادی کلیه زندانیها و موکدا زنان آزادیخواه و همه زنانی هستند که در زندانها بسر می برند چرا که حاکمیت غلط و نادرست باعث ایجاد زندان می شود و در این راستا زنانی که بدهی مالی سنگین دارند نیز کم نیستند.
زنانی که مجبور به گرداندن چرخ زندگی سخت خود بوده اند و تحت فشار مالی پایشان به زندان باز شده است.چرا که جرم ساز و مجازات کننده یکی هستند.
از همین روی ما مادران داغدار و حامیان آنها در روز ٨مارس برابر با ۱٧اسفند همراه و همدوش با همه زنان جامعه خود اعتراضات آرام و مدنی خود را برگزار خواهیم کرد و این روز را همراه با دیگر زنان جهان گرامی خواهیم داشت.
در انتها ما حامیان مادران پارک لاله در داخل کشور باز هم می گوییم : نه حزبیم، نه دسته ایم، نه گروهیم، نه تشکیلات بلکه ما مادران و زنان خودجوشی هستیم که بعد از وقایع انتخابات در کنار دیگران خانواده های داغدارمرهمی بر دل داغدارشان می باشیم.
باشد که راهمان پر رهرو باد

لحظه دیدارمان در ۱٧اسفند
ساعت ۴ بعد از ظهر
خیابان فاطمی، چهارراه امیرآباد
این مکان نزدیک به پارک لاله است که مادران در سال ٨٨ حدود هفت ماه برای رسیدن به خواسته هایشان دور هم جمع می شدند.


نام آقای خامنه ای در کنار نام چهارده دیکتاتور جهان
 جرس: نشریه "بیزینس اینسایدر” در گزارشی، اقدام به انتشار  پانزده تن از رهبرانی که بیشترین عمر رهبری را دارند کرد و در این میان رهبر جمهوری اسلامی رتبه دهم را داشت.
نام رهبر جمهوری اسلامی در کنار معمر قذافی، حسنی مبارک، نظربایف، موگابه و عمرالبشیر تعدادی از دیکتاتورهای جهان آمده است.
بیزینس اینسایدر
با  اشاره به اینکه رهبر جمهوری اسلامی سی سال در مسند قدرت است می افزاید: 66 درصد از جمعیت 79 میلیونی ایران بجز آقای خامنه ای رهبر دیگری ندیده اند.
سایت انتخاب نزدیک به حکومت که اقدام به درج این خبر کرد با حذف نام آقای خامنه ای نوشت: این گزارش که به دلیل حذف دیکتاتورهای بزرگ ظرف چند هفته اخیر، نوشته شده، در ابتدا می نویسد: احتمال اینکه معمر قذافی قدرت را از دست بدست ۷۵ درصد است.

البته این کشور در حالت جنگی قرار دارد. این رهبر ۶۸ ساله برای ۴۱ سال است که به قدرت چنگ زده است که شامل ۲/۳ عمر او می شود و همچنین طول عمر زندگی بسیاری از مردم لیبی.

همچنین، به تازگی حسنی مبارک پس از ۳۰ سال ، از نردبان قدرت سقوط کرد.

در زیر به ۱۴ نفر که رهبری کشور را برعهده دارند و حکومت انان سلطنتی نیست، نگاهی کرده ایم:

 
ملس زناوی

اتیوپی- ملس زناوی-۲۰ سال در قدرت
ملس زناوی در ۲۸ می سال ۱۹۹۱ رهبر کشور اتیوپی شد.
جمعیت کشور: ۸۸ میلیون

جمعیت زیر ۲۰ سال: ۵۷٫۵ میلیون

 

ادریس دبی
 
چاد- ادریس دبی-۲۱ سال در قدرت
ادریس دبی قدرت را در  دوم دسامبر ۱۹۹۰ در چاد بدست آورد.
جمعیت کشور: ۱۰٫۵۴ میلیون

۶۶ درصد از جمعیت این کشور، رهبری به جز ادریس دربی ندیدند.
 

نورسلطان نظربایف

قزاقستان- نورسلطان نظربایف- ۲۱ سال در قدرت
نظربایف در ۲۴ اپریل ۱۹۹۰ قدرت را در قزاقستان بدست اورد.
جمعیت: ۱۵ .۴۶ میلیون

 ۴۰ درصد از مردم رهبری به جز نظربایف ندیدند.


عمر بشیر

سودان-عمر بشیر-۲۲ سال در قدرت
عمر بشیر قدرت را در ۳۰ ژوئن ۱۹۸۹ بدست آورد.
جمعیت: ۴۳٫۹ میلیون

جمعیت زیر ۲۰ سال: ۲۷٫۸ میلیون

 ۶۳ درصد از مردم سودان رهبری جز عمر بشیر ندیده اند.


اسلام کریموف

ازبکستان-اسلام کریموف-۲۲ سال در قدرت
اسلام کریموف در ۲۳ ژوئن ۱۹۸۹ قدرت را به دست آورد.
جمعیت: ۲۷٫۸۶ میلیون

جمعیت زیر ۲۰ سال: ۱۳٫۹ میلیون
  
۵۰ درصد از مردم تاکنون رهبری به جز اسلام کریموف ندیده اند.


بلیس کامپاور

بورکینافاسو- بلیس کامپاور- ۲۴ سال
بلیس کامپاور در ۱۵ اکتبر ۱۹۸۷ پس از یک کودتای خونین رهبر بورکینافاسو شد.
جمعیت: ۱۵ میلیون

جمعیت زیر ۲۵ سال: ۱۱٫۹ میلیون

۷۳ درصد از مردم تا به حال رهبری به جز او ندیده اند.



یاوری موسونی
 
اوگاندا- یاوری موسونی- ۲۶ سال در قدرت
یاوری موسونی در ۲۶ ژانویه سال ۱۹۸۶ رهبر اوگاندا شد.
جمعیت: ۳۳٫۳۹ میلیون

جمعیت زیر ۲۵ سال: ۲۶٫۳ ملیون

۷۸ درصد از مردم رهبری به جز او ندیده اند.



هون سن
 
کامبوج- هون سن- ۲۶ سال در قدرت
هو سنت در ۱۴ ژانویه سال ۱۹۸۵ رهبر کامبوج شد.
جمعیت: ۱۴٫۴۵ میلیون

جمعیت زیر ۲۵ سال: ۹٫۵۴ میلیون

 


پاول بیا

کامرون- پاول بیا- ۲۹ سال در قدرت
پاول بیا در ۶ نوامبر ۱۹۸۲ رهبر کامرون شد.
جمعیت: ۱۹٫۳ میلیون

جمعیت زیر ۳۰ سال: ۱۶٫۱ میلیون
 
۸۳ درصد از مردم رهبری به جز او ندیده اند.


رابرت گابریل موگابه

زیمباوه- رابرت گابریل موگابه-۳۱ سال در قدرت
رابرت موگابه در ۱۸ آپریل ۱۹۸۰ پس از کسب استقلال کشورش، قدرت را به دست اورد.
جمعیت: ۱۱٫۶۵ میلیون

جمعیت زیر ۳۰ سال: ۹٫۳ میلیون

 
۷۷ درصد از مردم رهبری به جز او ندیده اند.

 
خوزه ادواردو سانتوس

انگولا- خوزه ادواردو سانتوس- ۳۲ سال در قدرت
خوزه ادواردو سانتوس در ۱۰ سپتامبر ۱۹۷۹ رهبر انگولا شد.
جمعیت: ۱۳ میلیون

جمعیت زیر ۳۰ سال: ۱۰٫۴ میلیون

 
۸۰ درصد از مردم رهبری به جز او ندیده اند.


تئودور ابیانگ نگوئما

گینه- تئودور ابیانگ نگوئما-۳۲ سال در قدرت
او در سوم اگوست ۱۹۷۹ بعد از یک کودتای خونین قدرت را بدست آورد.
جمعیت: ۶۴۱ هزار نفر

جمعیت زیر ۳۰ سال: ۴۶۹ هزار نفر

 
۷۲ درصد از مردم رهبری به جز او ندیدند


علی عبدالله صالح

یمن- علی عبدالله صالح – ۳۳ سال در قدرت
علی عبدالله صالح ۱۸ ژوئن ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۰ رهبر یمن شمالی بود و اکنون رئیس جمهور یمن از سال ۱۹۹۰ می باشد.
جمعیت: ۲۳ میلیون

جمعیت زیر ۳۰ سال: ۱۸٫۹ میلیون

۸۰ درصد از یمنی ها تا به حال رهبری به جز او ندیده اند.
در حال حاضر مردم یمن به نشانه ی اعتراض دست به تظاهرات زده اند.


معمر قذافی

لیبی- معمر قذافی -۴۱ سال در قدرت
رهبر لیبی در اول سپتامبر ۱۹۶۹ در کودتایی بدون خون ریزی قدرت را به دست آورد.
جمعیت: ۶ میلیون
جمعیت زیر ۴۰ سال: ۵ میلیون
در حال حاضر مردم لیبی به خیابان ها ریخته و در اعتراض به حکومت استبدادی و طولانی مدت قذافی تظاهرات کرده اند. ۷۷ درصد مردم لیبی تا به حال رهبری به جز او ندیده اند.




 جرس: 
 تعدادی از علمای اهل سنت خراسان رضوی،در شهرستانهای مشهد و تایباد، طی روزهای اخیر بازداشت شده اند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سنی آنلاین، طبق آخرین خبرها از شهرستان تایباد، سه تن از علمای اهل سنت این شهرستان به نامهای مولوی "ادهم اختری"، مولوی "مظفر" و مولوی "شمس الله حیدری" شب جمعه 89/12/14 توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند و تا کنون هیچ اطلاعی از وضعیت آنان در دست نیست.
 مردم تایباد، پس از ادای نماز جمعه، به نشانه اعتراض از وضعیت مبهم مولوی محمد فاضلی، امام جمعه برکنار شده اهل سنت تایباد، که مدتی است در بازداشت به سر برده و هیچ اطلاعی از وضعیت وی در دست نیست، درخواست برگزاری تحصن در مسجد جامع این شهر را نمودند که تعدادی از علما، با این وعده که ما موضوع را از طریق قانونی و ملاقات با مسئولین مربوطه پیگیری خواهیم کرد، مانع تحصن مردم شدند.
گفتنی است "حافظ عبدالرشید"، استاد شعبه حفظ و امام جماعت مسجدالنبی مشهد (محله تاجرآباد)، که قبلا مولوی عبدالعلی خیرشاهی مسئولیت امامت جمعه و جماعت این مسجد را بر عهده داشته است، یکشنبه هفته گذشته (89/12/8) پس از احضار به دادگاه، بازداشت شد و تا کنون  در بازداشت به سر می برد.
مولوی عبدالعلی خیرشاهی، از علما و خطیبان برجسته اهل سنت خراسان رضوی به شمار می رود که حدود سه سال قبل توسط دادگاه ویژه روحانیت مشهد بازداشت و پس از مدتی به 4/5 (چهار و نیم) سال زندان و 5 سال تبعید محکوم شد، و هم اکنون در حال سپری نمودن دوران محکومیت خود می باشد.





 عكسهاي تولد 21 سالگي سهراب اعرابي

عكسهايي از تولد 21 سالگي شهيد سهراب اعرابي.4 اسفند 1389 (تصاوير از فيس بوك 25 بهمن):
عكس سهراب و ندا


كيك تولد سبز سهراب كه به شكل V درست شده است:

 


 مادر سهراب نسبت به سال گذشته بسيار شكسته تر شده، 
ولي فرياد آزاديخواهي سهراب هنوز از حنجره او بيرون مي آيد:

 

سهراب جان، هميشه زنده اي:

 



جرس:ده‌ها هزار شهروند بحريني در منامه در حالي كه بزرگترين زنجیره انساني را تشكيل داده بودند بار ديگر استعفاي دولت و تدوين قانون اساسي جديد را خواستار شدند.
  به گزارش خبرگزاریها، بيش از 50 هزار شهروند بحريني در مناطق مهم منامه تجمع كرده و طي شعارهايي خواسته‌هاي خود را مطرح و بر وحدت ملي تاكيد نمودند. طول اين زنجيره انساني در داخل منامه شش كيلومتر بود و در آن هزاران تن بين ميدان لؤلؤ و دانشگاه الفاتح حضور داشتند.
از سوی دیگر،‌ علي سلمان، دبير كل جمعيت وفاق ملي اسلامي كه از گروه‌هاي سياسي مخالف و شيعه در بحرين است نسبت به درخواست‌ها براي تشكيل گروه‌هايي در زمينه دفاع از خود هشدار داد و گفت:‌ دعوت‌ها براي تشكيل شبه نظاميان موجب افزايش ناامني در كشور مي‌شود.
سلمان به خبرگزاري فرانسه گفت: من از مردم مي‌خواهم كه تحت هر عنواني به اين گروه‌ها ملحق نشود. بايد براي حفظ امنيت از پليس كمك بگيرند چرا كه سيستم‌هاي امنيتي مسئول امنيت كشور هستند.
وي از شهروندان خواست در اماكني كه در آن درگيري وجود دارد حضور پيدا نكرده و به هيچ درخواستي براي حضور در منطقه‌اي كه در آن درگيري است پاسخ ندهند.
علي سلمان گفت: ما در جامعه‌اي متمدن هستيم و هرگز از خشونت حمايت نمي‌كنيم. نمي‌خواهيم كه بذر شبه نظامي‌گري را تحت هر بهانه‌اي در كشو ر بپاشيم.
از طرف دیگر، وزير كشور بحرين گفت تحقق ثبات سياسي و مطرح كردن خواسته‌ها تنها از طريق مذاكره قابل حل است.
به گزارش روزنامه اماراتي دارالخليج، شيخ راشد بن عبدالله آل خليفه، وزير كشور بحرين در ديدار با خبرنگاران گفت: حمد بن عيسي آل خليفه، پادشاه بحرين همواره بر حفظ امنيت شهروندان و افزايش استخدام نيروهاي انساني در سيستم‌هاي وزارت كشور تاكيد كرده است.ما در اين راستا هرچه سريعتر طرح استخدام 20 هزار كارمند را كه شرايط استخدام داشته باشند به منظور تامين نياز در بخش‌هاي مختلف وزارت كشور اعلام خواهيم كرد. هدف از اين اقدام حفظ نظام است نه خونريزي و كشتار هدف ما در درجه اول حمايت از مردم است.



آيت‌الله موسوي اردبيلي از مراجع عظام تقليد با انتشار بيانيه‌اي ضمن استقبال از قيام‌هاي آزاديخواهانه و عدالت طلبانه ملت‌هاي منطقه، از رفتارهاي خلاف اخلاق تحت عنوان دفاع از اسلام و حكومت اسلامي ابراز نگراني كرده و از مسئولان و آحاد ملت خواستند با التزام به قانون و توجه به حقوق شرعي و قانوني افراد، در جهت رفع كدورت‌ها بكوشند تا عرصه كشور جولانگاه فرصت طلبان داخلي و خارجي نگردد.
ایشان در این بیانیه می نویسند:"براساس هيچ يك از ضوابط شرعي، توهين و افترا به هيچ فرد و گروهي حتي درصورت اثبات جرم وي در محكمه عادله، جايز نمي‌باشد، حال آن كه در شرايط امروز كشور، ناظر و شاهد تبديل آن به روندي عادي و فراگير هستيم وهر شخص مسؤول و غيرمسؤولي به خود اين اجازه را مي‌دهد كه بي‌پروا به هر فرد و گروهي كه خواست اهانت كرده و يا بدون اين كه جرم وي در دادگاه صالحه ثابت شده و مجازات آن تعيين گرديده باشد، وي را متهم كرده و پيشاپيش حكم آن را صادر نمايد و خود را از عواقب آن در امان مي‌بيند. "

به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، متن كامل اين بيانيه بدين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم - يا أيهاالذين آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس قدمت ما لغد واتقوا الله ان الله خبير بما تعملون
شور و شوقي كه در اين ايام در كشورهاي اسلامي منطقه به چشم مي‌خورد و آزادي خواهي و عدالت طلبي مردمي كه در اين ممالك پس از رهايي از يوغ استعمار و برخلاف آموزه‌هاي جائر و مستبد گرفتار آمده بودند، يادآور خاطرات روزهاي نخستين پيروزي انقلاب اسلامي ايران است و مردم كشورمان اين رويدادها را آشنا با خود مي‌يابند. به يقين تجربه‌هاي ملت ايران در طي بيش از سي سال جمهوري اسلامي، مي‌تواند دستمايه‌اي قوي جهت درس آموزي براي اين حركت‌هاي مردمي باشد.
ولي آنچه باعث نگراني است،‌ رفتارهايي است كه موجب تشويه سيماي نوراني تعاليم متعالي اسلام در پيش ديگران و ابهام آفريني در اسوه بودن آن مي‌گردد. بسي مايه تأسف و تأثر است كه رفتارهايي كه از جانب برخي به نام دفاع از اسلام و حكومت اسلامي انجام مي‌شود، اعمالي برخلاف شرع، قانون، اخلاق و كرامت انساني است و روح عدالت طلبي، حق جويي و آزادي خواهي هر نظام مبتني بر تعاليم اسلامي را تهديد مي‌نمايد.
براساس هيچ يك از ضوابط شرعي، توهين و افترا به هيچ فرد و گروهي حتي درصورت اثبات جرم وي در محكمه عادله، جايز نمي‌باشد، حال آن كه در شرايط امروز كشور، ناظر و شاهد تبديل آن به روندي عادي و فراگير هستيم وهر شخص مسؤول و غيرمسؤولي به خود اين اجازه را مي‌دهد كه بي‌پروا به هر فرد و گروهي كه خواست اهانت كرده و يا بدون اين كه جرم وي در دادگاه صالحه ثابت شده و مجازات آن تعيين گرديده باشد، وي را متهم كرده و پيشاپيش حكم آن را صادر نمايد و خود را از عواقب آن در امان مي‌بيند. بي شك اين بليه آتشي است كه اگر محدود و خاموش نگردد، دامنگير خرد و كلان شده و نه تنها اعتماد مردم به نظام را دچار تزلزل مي‌نمايد كه آشفتگي و هرج و مرج اجتماعي را سبب مي‌گردد و چشم اندازي تيره و تار در پيش رو به تصوير مي‌كشد و چه بسا كه موجب سخط الهي و نزول بلا گردد. ان السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسؤولاً.
اميد است كه مسؤولان محترم و آحاد ملت شريف ايران با يادآوري ارزشهاي گرانقدر اسلامي و با سرلوحه قرار دادن اجراي عدالت همراه با رأفت و رحمت و التزام به قانون و توجه به حقوق شرعي و قانوني افراد، جهت رفع كدورت‌ها بكوشند و دوستان قديم از در آشتي در آيند و سوابق مجاهدت‌ها و نيك‌خواهي‌ها از ياد نرود و عرصه كشور جولانگاه فرصت‌طلبان داخلي و خارجي نگردد.
والسلام عليكم و رحمه الله
عبدالكريم موسوي اردبيلي
12/12/89



انتقاد شدید از رفتار خلاف قانون جمهوری اسلامی با فرزند نخستین دادستان انقلاب
جرس. مهدی هادوی متولد 1305 دارای اجازه اجتهاد از مرحوم آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی، فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاه تهران است. هادوی در سال 1342 رئیس دادگستری شهر قم بود و علیرغم فشار حکومت حاضر نشد حکم تبعید آیت الله خمینی را امضا کند و به همین دلیل معزول و به تهران منتقل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل اطمینان بنیانگذار جمهوری اسلامی به او به عنوان نخستین دادستان انقلاب منصوب شد. هرچند او تنها چهار ماه عهده دار این سمت بود. مهدی هادوی اکنون یکی از مدیران حسینیه ارشاد است.

محمد امین هادوی (متولد 1337) فرزند اولین دادستان انقلاب روز جمعه ۲۳ مهر از سوی ماموران امنیتی در حالی که به یکی از سفرهای کاریش می رفت در فرودگاه امام خمینی تهران بازداشت شد. محمد امین هادوی فعال اقتصادی بخش خصوصی و دارنده چند مقاله در مباحث اقتصادی است. محمدامین فرماندهی جنگهای نامنظم تحت امر شهید دکتر مصطفی چمران در فتح سوسنگرد و عضویت در اتاق بازرگانی تهران را در پرونده خود دارد. مهدی هادوی در تاریخ 6 آبان 89 نامه ای به وزیر اطلاعات نوشت و از رفتار خلاف قانون ماموران امنیتی با فرزند و نوه اش به تلخی شکایت کرد.
اکنون پس از چهار ماه به هر دری زدن و پاسخی نشنیدن، نخستین دادستان انقلاب فریادرسی جز خدا نیافته است، به زیارت کعبه خانه خدا شتافته و از جوار بیت الله الحرام ظلمی را که به فرزندش رفته است در یک نامه کوتاه سرگشاده به رشته تحریر درآورده است. راستی اگر نسبت به فرزند نخستین دادستان انقلاب که بنیانگذار جمهوری اسلامی وامدار آزادگی اوست، قوه قضائیه و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اینگونه گستاخانه ضوابط قانونی و دینی را زیر پا می گذارند، با دیگر متهمان گمنام کشور چه می کنند؟
محمدامین هادوی هنوز به دادگاه نرفته، محاکمه و محکوم نشده و به لحاظ حقوقی تنها یک متهم است، متهمی که اتهامش هم اعلام نشده و دادستان تهران با کلی گوئی اتهام او را امنیتی خوانده است. با این همه پدر هشتاد و پنج ساله اش در باره فشاری که در زندان جمهوری اسلامی بر فرزند 52 ساله رشید و ورزشکارش وارد کرده اند صریحا نوشته است: " و با او چه كرده اند که در زندان تمام موهايش سپيد گشته، قوز در آورده، به بيماري هاي مختلف دچارشده و نياز به عمل جراحي پيدا كرده است و حتی به درخواست من كه به هزينه خودمان در بيمارستان جراحي شود جوابي نداده اند."
دو نامه مهدی هادوی از اسناد روسیاهی قوه قضائیه و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران است. جرس متن کامل این نامه را به نقل از وبسایت محمدامین هادوی منتشر می کند. 
***

تظلم پدر در کنار کعبه

بسم الله الرحمن الرحیم
اكنون به مدينه و مكه آمده ام، قصدم زيارت بوده و دعا که خداوند وعده اجابت داده است و مهمترين دعا براي ظهور امامي است كه زمين را پر از عدل و داد مي كند در حاليكه پر از ظلم و جور بوده است و كشور ما هم بر روي همين زمين است که در آن گروهي در پي حكومت اند و گروهي اندك به دنبال خدمت به ديگران، كه دنيا را وسيله اصلاح آخرت مي دانند.  امام كاظم (ع) فرمود كه كارهاي درخشان شما برآوردن حاجت برادرانتان است و امام صادق (ع)  فرمودند: "اگر مردي از يارانمان يكي از برادرانش در حاجتي از او كمك طلبد و او تمام كوشش خود رابكار نگيرد خيانت كرده است به خدا و پيامبر و مومنين".  پرسيده شد مومنين كيانند؟  فرمود: " امير المومنين تا آخرینمان".  
و گروه سومي نيز وجود دارند قدرت طلباني   كه از مسند قدرت به زير كشيده شده اند و مي خواهند انتقام از دست دادن قدرت بر اتاق ايران را از فرزندم بگيرند و در انديشه اند به هر قيمتي باز بر خلق خدا رياست كنند و بعضي ديگر كينه پيروزي هاي وي در اوائل جنگ را قورت داده اند تا روزي انتقام بگيرند و به همين دليل هر روز كسي را فاتح سوسنگرد معرفي مي كنند الا او  و دكتر چمران را! و گروهي ديگر كه كينه از استقامت و ايستادگي من در برابر تمايلات نامشروع خود دارند اكنون با تاسف خود را سرنوشت ساز فرزندم محمد امين مي دانند  حاشا و كلا كه سرنوشت در دستان خداست.
واما از  آن گروه اندكي كه دنيا را وسيله اصلاح آخرت دانسته و كلام امامانمان را خطاب به خود فرض مي كنند  مي خواهم نه براي كمك به محمد امين كه خداوند يار و ياور اوست بلكه براي اينكه خود به رضاي الهي دست يا زند پيگيري كنند  كه چرا از 11/10/89  پرونده نزد دادستان تهران بايگاني شده وبه دادگاه فرستاده نشده است تا محمد امين در زندان باقي بماند و چرا از روز اول بدون گناه وي و فرزندش را دستگير كردند و او به خاطر آزادي فرزندش 65 روز غذا نخورد تا فرزندش آزاد گشت.  
و با او چه كرده اند که در زندان تمام موهايش سپيد گشته، قوز در آورده، به بيماري هاي مختلف دچارشده و نياز به عمل جراحي پيدا كرده است و حتی به درخواست من كه به هزينه خودمان در بيمارستان جراحي شود جوابي نداده اند.
مهدی هادوی
جوار بيت الله الحرام
 12 اسفند 1389


آزادی بدون برابری ممکن نیست!

خبرگزاری هرانا - جمعی از فعالان جنبش زنان در آستانه فرا رسیدن هشت مارس روز جهانی زن، با انتشار بیانیه‌ای ضمن پافشاری بر حقوق جنسیتیشان، اعلام کرده‌اند که سه شنبه هفدهم اسنفند برای ایشان روز اعتراض است.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر ،این بیانیه که با امضای محفوظ فعالان داخل کشور منتشر شده است به شرح زیر است:

آزادی بدون برابری ممکن نیست!

۸ مارس، روز جهانی زنان است. روز ما. روزی به نام برابری و آزادی. برابر با ۱۷ اسفند ۸۹، سه شنبه اعتراض. ۸ مارسی دیگر برای ما زنانی که هر سال در این روز برای سخن گفتن از ساده‌ترین حقوق انسانی و طبیعی خود با خشن‌ترین و غیر منصفانه‌ترین برخوردهای امنیتی حکومت روبرو بوده‌ایم.
برای زنان ایران، برخلاف بسیاری از کشور‌ها روز زن، روز گل دادن و شادی و پایکوبی نیست. روز تهدید و نا‌امنی است. روز اعتراض است! سالهاست ۸ مارس را در پستوی خانه‌هایمان، در گوشه و کنار پارکهای شهر، در سالنهای در بسته، و بالاخره در خیابان‌ها و مکانهای عمومی‌تر به پچ پچه یا به فریاد، نه به تبعیض گفته‌ایم و هزینه داده‌ایم.
آنچه از این گذار به دامانمان نشسته است، مشتی خاطره یا قانونی تغییر نیافته نیست. بلکه ما تاریخی ساخته‌ایم که در آن سکوت و تسلیم، ارزش نیست. تاریخی که به نسل جوانش مقاومت در برابر خشونت را آموخته است. تاریخی که به زنان و مردانش نه گفتن به زور و جور را یاد داده است. تاریخی که برگ برگ آن تلاشی مستمر برای زندگی بهتر است.
ما، جمعی از فعالان جنبش زنان ایران، ضمن ابراز همبستگی با زنان و مردانی که صدایشان برای آزادی ودموکراسی در خیابان‌های شهر جاری است در پی بیانیه خانم شیرین عبادی و ضمن تایید آن، تکرار می‌کنیم که «مبادا که در گیر و دار حوادث سیاسی، خواسته بر حق و همیشگی خود را که» تساوی حقوق «است فراموش کنیم! پس در این روز همگام و هم دوش با برادران هم وطن خود به خیابان‌ها آمده و از خواست همگانی حمایت می‌کنیم زیرا که دسترسی به حقوق برابر جز در یک حکومت دموکراتیک امکان پذیر نیست.»
ما همصدا با خواهرانمان که صدای اعتراضشان در ایران حتا در روز جهانی زن، با انعکاس صدای مهیب سرکوب روبروست، و همکلام با زنانی که در زندان‌ها هزینه سنگین آزادی را با دقیقه دقیقه عمرشان پرداخت می‌کنند، همنفس با مادرانی که داغ فرزندانشان، گلی همیشه سرخ بر سینه‌هایشان کاشته است، از سوی دختران و زنانی که در ازای نه گفتن به ستم، جانشان ستانده شد، همدل با دخترانی که هیچ قانونی آن‌ها را از تعصب‌های کور مردانه پاس نمی‌دارد تا قربانی خشم قتلهای ناموسی نشوند، ما به جای فریاد خاموش شده زنانی که قربانی خشونتند و نیز دوش به دوش خواهرانمان در تونس و مصر و لبنان و... که در این روز، همچون ما ندای برابری جنسیتی سر داده‌اند، خیابان‌ها را از آن خود می‌کنیم و می‌دانیم که برادران برابری خواه‌مان نیز در این راه در کنار ما خواهند بود.
آزادی و رفع هرگونه تبعیض، از قانون گرفته تا فرهنگ و سنت، خواسته‌های همیشگی ما بوده است. اکنون بسیاری از خواهران و بردارانمان به خاطر اندیشه‌شان در بندند. آزادی همه زندانیان اندیشه از مطالبات همیشگی ما بوده است. ما براین باوریم که هیچ قانونی نمی‌تواند برای ما عدالت و دموکراسی- به ارمغان بیاورد مگر اینکه در بند بندش حقوق برابر زن و مرد دیده شود. بنابراین تعییر قانون، شروع حرکت ما به سمت دموکراسی و برابری جنسیتی و رعایت حقوق همه مردم کشورمان خواهد بود و بدون شک تا آن روز هر ۸ مارسی برای ما روز اعتراض خواهد بود.

امضا کنندگان

فعالان جنبش زنان

آزاده دواچی، آسیه امینی، اکرم خیرخواه، امید کوهی، امیر رشیدی، آیدا سعادت، آیدا قجر، آینده آزاد، بنفشه جمالی، بهار افقهی بهارک قهرمان، بهناز مهرانی، پرتو نوری علا، پروین اردلان، پگاه ابراهیمی، پویا عزیزی، تارا سپهری فر، حسین قاضیان، حمید حمیدی، حمیده نظامی، خدیجه مقدم، خسرو تجربه کار، رادین صالحی، رضا کریمی، رضوان مقدم، روجا بندری، روحی شفیعی، رویا صحرایی، رویا کاشفی، ریحانه جدیدفرد، ژیلا گلعنبر، سارا توکلی، ساقی قهرمان، سپیده یوسف‌زاده، سعید پورحیدر، سوده راد، سودی فرخ نیا، سولماز آزاد، شادی صدر، شقایق کمالی، شهاب الدین شیخی، شهلا ابقری، شیوا نوجو، صبری نجفی، صدیقه فخرآبادی، طایفی علی، عسل اخوان، عفت ماهباز، علی عبدی، فاطمه حقیقت جو، فاطمه رضایی، فاطمه فرهنگ خواه، فتحیه زرکیش، فرحناز محمدی، فرزانه پارسایی، فرشته طوسی، فرشته فراهانی، فرشته قاضی، فریده گوسمن، فیروزه رمضان‌زاده، محبوبه حسین‌زاده، محبوبه عباسقلی‌زاده، مرضیه بخشی‌زاده، مریم امی، مریم اهری، مریم حسین خواه، مژگان ثروتی، منصوره شجاعی، منظر عقدایی، منیره برادران، منیره کاظمی، مهرانگیز کار، مهری جعفری، مهسا شکرلو، مهسا صارمی، مهشید راستی، نازی عظیما، ناهید حسینی، نریمان رحیمی، نسرین افضلی، نگار سماک‌نژاد، نیره توحیدی، نیکا بهشتی، الهام قیطانچی، الهام ملک‌پور، هانا دارابی،


حامیان

ابراهیم رومی، ابراهیم مهتری، ابراهیم وصال، ابراهیم حیدری، احسان شرفی، احمد اندریاری، احمد بیگلو، احمد متقیان، احمد مشعوف، احمد ناظریه، اذر محمدی، اراز اذری، اردشیر زارع‌زاده، اردشیر ساسانی، آرزو آزادی، آرش ایرانی، آرش جعفری، آرش حافظی، آرش حسینی پژوه، آرش عظیمی، آزاده ایرانی، آزاده فرهنگ، آزاده هیربد، اسما ایرانی، اسماعیل بهمن، آسیه کاظمی، اشکان منفرد، اکبر کوهی، اکرم خیرخواه، انوشه مشعوف، الاهه شکرائی، ایراندخت شاداب، ایسان می‌ران بیگ، بابک عظیمی، بایز افروزی، بهاره پرهیزکاری، بهاره مانی، بهرام شفیعی، بهرام اسماعیل بیگی، بهروز قلیزاده، بهروز نوری، بهزاد مهرانی، بهنام سار، بیژن پیرزاده، پرستو ایمانی، پروانه وحیدمنش، پروین هیربد،‌پور شیرین قلیچی، پیام فتوحیه‌پور، توران ناظمی، تورج محمودی، جمشید انواری، جمشید بامیری، حامد رضایی، حسن عربزاده حجازی، حسن نایب هاشم، حسین اردکانی، حسین قدسی، حمید رضا مسیبیان، حمید صفائی، خرسند ستوده، داوود نوائیان، راشین آبادی، رامین امن گس‌تر، رامین محمدی، رضا احمدی، رضا بیابانی، رضا جعفریان، رضا گوهرزاد، رضا مهروان، رضوان احمدی،‌‌ رها شاد، روح الله سوری، روژین محمدی، روشنک آسترکی، رویا ص. ایرانی، زهرا تاران، زویا نامی، سارا زاعر، ساسان نوروززاده، سالومه رحیمی، سپهر عاطفی، سپیده پورآقایی، ستاره الیاسی، سعید اسماعیلی، سعید جلالی فر، سعید رحمانی، سعید رفیعی، سلمان سیما، سمانه ایرانی، سمیه اغنیانژاد، سمیه ذاکری، سمیه متقی، سهیلا پورعابدین، سوفیا صدیق‌پور، سوگل ایرم، سونیا میرزاجان، سید میثم گلستانی، سیفا آزاد، سیمین شریفی، شاهین کلهری، شراره امیرحسنی، شقایق زعفری، شهرام تهرانی، شهره آیین، شهریار محمدی، شیوا تقوی، شیوا نهاوندی، صدیقه فخرابادی، صفورا الیاسی، عاطفه ایرانی، علی افشاری، علی اکبر قنبری، علی امینیان، علی ایرانی، علی باقیان، علی عباسی، علی کلائی، علی وحید، علیرضا احمدیان، علیرضا کاظمی، فاطمه جعفری، فاطمه رضایی، فائزه نیک خاکیان، فرح شیلاندری، فرشاد محمدی، فرشید فاریابی، فرشید یاسائی، فرهاد دفتری، فرهاد روحی، فرهاد صدقی، فرید اشکان، فریده موسوی، فریده یزدی، قاسم شیرزادیان، کیان امانى، کاظم علمداری، کورش لی، کوروش ایرانی، کوروش پارسا، کوهیار گودرزی، گلتا مسیحا، گلوریا یزدانی، گوقطای سعادت، لیلا سعادتی، لیلا کاظمی، مازیار صیرفی، مجید دانشور، محبوبه مالک، محبوبه محبی، محمد اریایی، محمد بهبودی، محمد حسین نیری، محمد سعادتی، محمد شیرزاد، محمد فاضل، محمد محسنی، محمدجواد طواف، محمود صفی، مرضیه باقری، مرمر مشفقی، مریم ایرانی، مریم ایزانلو، مریم ایزدی، مریم بهادران، مزدک بامدادان، مسعود اکبری راد، مسعود سام، منصور اردبیلچی، منصوره مسعودی، منوچهر فاضل، منیژه مرعشی، مهدخت صنعتی، مهرآفرین ثابتیان، مهسا صارمی، مهناز خرمى، میترا یوسفی مینا کلانتری، مینا محبوبی، نادر فیروزی، نادیا ترابی، ناهید باقری، ندا سلیمی، ندا فرخ، نسرین ابراهیمی، نسیم عباسی، نگین بهکام، نورایر باباخانی، نیکی ایرانی، نیما بردیا، نیما مشعوف، نیما نظری، هایده فهیم، هوشفر ادیبی، وحید رضایی، وحید رنجبر افشار، یاسمن نیلفروشان، یلدا صبری،



ضرورت نظارت بین‌المللی بر وضعیت حقوق‌بشر در ایران

خبرگزاری هرانا - آمریکا با اعلام حمایت از پیشنهاد سوئد، خواهان انتخاب بازرس ویژه‌ای برای نظارت بر وضعیت حقوق‌بشر در ایران است. وزیر امور خارجه آمریکا جمهوری اسلامی را متهم به طرفداری از "خشونت در خارج و ادامه استبداد در داخل" کشور کرد.
نقض پیگیر حقو‌ق‌بشر در جمهوری اسلامی و ادامه بازداشت‌ها و سرکوب معترضان و منتقدان حکومت، جامعه جهانی را به واکنش واداشته است. در این راستا دولت آمریکا از تلاش‌های سوئد برای انتخاب بازرس ویژه‌ای به‌منظور رسیدگی به وضعیت حقوق‌بشر در ایران پشتیبانی می‌کند. شورای حقوق‌بشر سازمان ملل متحد نهادی است که مسئولیت گزینش یک بازرس یا نماینده‌ای ویژه برای ایران را برعهده دارد.
به گزارش دویچه وله، ایلین دوناهو، نماینده آمریکا در شورای حقوق‌بشر سازمان ملل متحد، در یک کنفرانس خبری در روز جمعه (۱۳ اسفند/۴ مارس) تایید کرد که تعداد قابل توجه‌ای از کشورهای عضو، از جمله برخی کشورهای غیرمتعهد، از انتخاب بازرسی ویژه برای ایران استقبال کرده‌اند.
شورای حقوق‌بشر سازمان ملل دارای ۴۷ عضو است. بطور معمول کشورهای غیرمتعهد از تصویب و اجرای قطعنامه‌ها علیه اعضای خود جلوگیری می‌کنند. ایران نیز یکی از اعضای کشورهای غیرمتعهد به شمار می‌آید.
فرانک بلفراگه، معاون وزیر امور خارجه سوئد، اعلام کرد که نهاد‌های حقوق‌بشری این کشور عمیقاَ نگران "وخامت وضعیت حقوق‌بشر در ایران هستند." وی تصریح کرد که تعداد اعدام‌ها در سال جاری میلادی در ایران به حد خطرناک و وحشتناکی افزایش یافته است.
معاون وزیر امور خارجه سوئد افزود: "روش‌های دهشتناک برای اعدام انسان‌ها در ایران همچنان ادامه دارد. در این میان می‌توان به گرفتن جان انسان از طریق سنگسار که روشی وحشیانه است، اشاره کرد."

سیاست ایران: «خشونت در خارج و استبداد در داخل»
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، در نشست شورای حقوق‌بشر سازمان ملل در ژنو گفت که "جمهوری اسلامی در پی خشونت در خارج و استبداد در درون کشور خود" است. خانم کلینتون افزود که فعالان حقوق‌بشر در ایران نیز خواهان گزینش بازرسی ویژه برای رسیدگی به وضعیت حقوق ‌بشر در جمهوری اسلامی هستند.
نماینده آمریکا در شورای حقوق‌بشر تصریح کرد که «این درخواست از سوی کشورهای مناطق مختلف جهان حمایت می‌شود، زیرا وضعیت در ایران بسیار وخیم است». ایلین دوناهو گفت: «آمریکا در این راه با سوئد همکاری نزدیکی خواهد داشت.»
ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق‌بشر سازمان ملل متحد، نیز در این زمینه اظهار داشت که موجی از بازداشت‌های معترضان و منتقدان حکومت در ایران دیده می‌شود، که با توجه به قیام مردم در کشورهای عربی آشکارا شدت یافته است. پیلای افزود: "متن بیانیه شورای حقوق‌بشر به این موارد اشاره خواهد کرد."
در صورت توافق بر سر انتخاب بازرس یا نماینده‌ای ویژه برای ایران، وضعیت حقوق‌بشر و پایبندی جمهوری اسلامی به قوانین بین‌المللی زیر نظر گرفته خواهد شد و شورا مستمرا گزارش‌هایی دریافت خواهد کرد.

سنگ‌اندازی کشورهای غیرمتعهد
به گفته نماینده آمریکا، دو کشور مالدیو، عضو سازمان کنفرانس اسلامی، و زامبیا، عضو اتحادیه آفریقا، از جمله حامیان طرح سوئد به شمار می‌آیند. بسیاری از کشورهای اسلامی و آفریقایی در جنبش کشورهای غیرمتعهد نیز حضور دارند.
جنبش کشورهای غیرمتعهد به همراهی روسیه، چین و کوبا معمولاَ کنترل مصوبات شورا را در اختیار دارند، اما در روزهای گذشته با پیشنهاد اتحادیه اروپا برای محکومیت لیبی به خاطر کشتار مردم خود، جنبش غیرمتعهدها دچار شکاف شد. شورای حقوق‌بشر نه تنها لیبی را به دلیل سرکوب شهروندانش محکوم کرد، بلکه عضویت این کشور در شورا را نیز لغو کرد.
به گفته دیپلمات‌های غربی، با وجود تعداد زیاد کشورهای غیرمتعهد، روسیه و چین در شورای حقوق‌‌بشر، نمی‌توان به آسانی قطعنامه‌‌ای را علیه ایران به تصویب رساند یا بر سر انتخاب بازرسی ویژه برای رسیدگی به نقض حقوق‌بشر در ایران به توافق رسید.


بازداشت عبدالکریم سلیمانی از فعالین سیاسی ایلام

خبرگزاری هرانا - روز دهم اسفند ماه عبدالکریم سلیمانی از اعضای جبهه ملی در ایلام بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گردیده است.
به گزارش دانشجو نیوز، پس از بازداشت آقای سلیمانی  تاکنون هیچ خبری از اتهام و مکان بازداشت وی در دست نمی باشد.
همچنین در راستای افزایش فشار ها بر اعضای جبهه ملی در ایلام، یونس رستمی مسئول شاخه دانش آموختگان جبهه ملی در ایلام به بند عمومی زندانیان مواد مخدر و سارقین در زندان مرکزی ایلام جهت اجرای حکم شش ماه حبس تعزیری که به اتهام تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب ایلام محکوم گردیده بود منتقل شده است.
آقای رستمی که برای بار دوم در روزهای پس از بیست و پنجم بهمن ماه بازداشت شده بود تنها یک بار با منزل تماس داشته و هم اکنون ممنوع الملاقات می باشد.



یک نوجوان ۱۶ ساله در گیلان به اعدام محکوم شد

خبرگزاری هرانا - یک نوجوان ۱۶ ساله در گیلان به نام "شایان امیدی" به همراه دوست ۲۴ ساله‌اش "سجاد"، به اعدام محکوم شده‌اند.
این حکم توسط شعبهٔ ۱۲ دادگاه کیفری استان گیلان، به ریاست قاضی مصطفی لسانی، صادر شده است.
بر اساس گزارش وبسایت های دولتی، سجاد(متهم ردیف اول)، شایان(متهم ردیف دوم) و سبحان(متهم ردیف سوم) ۱۵ مهر امسال با طرح نقشهٔ قبلی، پس از ورود به خانهٔ ویلایی یک تاجر آهن(گلسار)، به نام "فرزاد امیدی" - ۴۶ ساله صاحبخانه، همسرش "ساریه داداش زاده" - ۴۴ ساله- و پسرش "پرهام امیدی" - ۱۸ ساله- را به قتل رسانده و گریختند.
سجاد ۲۴ ساله، سبحان برادر ۱۶ سالهٔ سجاد و شایان برادرزاده ۱۶ ساله مرد تاجر هستند.
گفتنی ست در جلسهٔ محاکمه، اولیای دم با حضور در جایگاه، خواستار اشد مجازات عاملان قتل شدند.
شایان ذکر است که قضات دادگاه در ‌‌نهایت "سجاد" را به اتهام مشارکت در قتل عمدی "ساریه" و "پرهام" به دو بار قصاص، معاونت در قتل فرزاد به حبس و به اتهام سرقت به زندان محکوم کردند. شایان نیز به اتهام قتل عمویش به قصاص و به خاطر معاونت در قتل و سرقت به زندان محکوم شد. "سبحان" نیز به خاطر معاونت در ۳ فقره قتل و سرقت، به حبس ابد محکوم شد.



هادی وکیل زاده، از فعالین سیاسی شیراز بازداشت شد

خبرگزاری هرانا - هادی وکیل زاده، فعال ستاد میرحسین موسوی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شیراز، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد.
به گزارش تحول سبز، ماموران امنیتی شب گذشته با مراجعه به منزل هادی وکیل زاده، اقدام به بازداشت این فعال سیاسی نموده اند.
بر اساس این گزارش، این فعال جوان ستاد موسوی در شیراز به به بازداشتگاه اطلاعات شیراز معروف به پلاک صد منتقل شده است.




احضار ۷ تن از دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل به کمیتهٔ انضباطی

خبرگزاری هرانا - گزارش‌ها حاکی از آن است که هفت تن از دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل به کمیتهٔ انضباطی احضار شده‌اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیما نحوی، مصطفی ارمغان، حسام الدین باقری، مجتبی تقوایی، حسین ضامن ضرابی، محمد عسگری و محمد علمی هفت دانشجوی دانشگاه نوشیروانی بابل‌اند که به کمیتهٔ انضباطی احضار شده‌اند.
اتهام این دانشجویان "عدم رعایت مقررات دانشگاه"، "فعالیت و تبلیغ به نفع گروهک‌ها یا مکاتب الحادی یا غیرقانونی" و "ارتکاب اعمالی برضد نظام جمهوری اسلامی" عنوان شده است.
گفتنی ست احضار افراد مذکور به کمیتهٔ انضباطی در حالی صورت می‌گیرد که به تازگی هیچ تحصن و درگیری در محیط دانشگاه انجام نشده و تمام اعتراضات اخیر در محیط شهری بابل اتفاق افتاده بود.
شایان ذکر است حسین ضامن ضرابی که طی روزهای اخیر از زندان آزاد شده و از سوی کمیته انضباطی به یک ترم تعلیق با احتساب سنوات (در ترم جاری) محکوم شده است.
هم چنین نیما نحوی نیز که به تازگی و پس از ۲۱ ماه تعلیق و زندان به دانشگاه بازگشته بلافاصله به کمیتهٔ انضباطی احضار شده است.



بازداشت سحر بیرام آبادی، فعال حقوق کودک در کرمان

خبرگزاری هرانا – سحر بیرام آبادی، فعال حقوق کودکان و از شهروندان بهایی ساکن کرمان توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، «ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» این شهروند بهایی که در یک انجمن خیریه کمک به کودکان آسیب دیده شهرستان بم مشغول به فعالیت و همکاری بوده توسط ماموران امنیتی به اتهام «تبلیغ بهائیت در پوشش اقدامات بشردوستانه» بازداشت و آنطور که به خانواده نامبرده اعلام شده وی به شهرستان بم منتقل شده است.
قابل ذکر است در ۱۱ اسفند ماه نیز شهروند بهایی دیگری در کرمان به نام «سامان استوار» بر اساس اتهام فوق بازداشت شده است.
مقامات امنیتی در سال 85 نیز 54 تن از شهروندان بهایی را به اتهام همکاری با سازمان یونیسف در شیراز بازداشت کرده بودند، فعالیت بشر دوستانه بهاییان در ایران همواره از سوی نهادهای امنیتی به عنوان ابزاری برای تبلیغ آئین بهایی معرفی شده و برخورد تحت این عنوان در سالهای اخیر افزایش چشم گیری داشته است.



پدر مهسا امرآبادی: او توسط سپاه بازداشت شده و اکنون نیز در بند سپاه اوین است

خبرگزاری هرانا - مهسا امرآبادی، روز سه شنبه دهم اسفند ماه به همراه فریدون صیدی، در خیابان توسط ارگان اطلاعاتی سپاه پاسداران بازداشت شده است.
پدر و مادر این فعال مدنی که ساکن رشت می باشند، علی رغم اینکه برای پیگیری وضعیت فرزندشان به تهران طی مسیر کرده اند، صبح امروز با مراجعه به زندان اوین قادر به دریافت پاسخ مشخصی از سوی مسئولان نشده اند.
مادر مهسا امرآبادی عصر امروز با اعلام این خبر به گزارشگر "هرانا" گفت که به دلیل ازدحام بیش از حد در جلوی زندان اوین ما موفق به دیدن مسئولان در خصوص پیگیری وضعیتش نشده ایم و از وی بی خبریم.
هم چنین جواد امرآبادی، پدر مهسا امرآبادی نیز در مصاحبه با گزارشگر هرانا ضمن تاکید بر اینکه مهسا امرآبادی از سوی "سپاه پاسداران" بازداشت شده است گفت: "به نظر می آید که وی در اتومبیلش و به سمت خانه در حرکت بوده که بازداشتش کردند و حتی اتومبیل وی را ضبط کرده اند و هم اکنون در پارکینگ زندان اوین است؛ اما نمی دانیم در چه خیابانی و به چه نحوی بازداشت شده است."
وی افزود: "یکی از دوستان ما به نام فریدون صیدی نیز در ماشین بوده که وی را نیز بازداشت کرده اند."
گویا مسئولان امنیتی پس از بازداشت به منزل مهسا امرآبادی مراجعه کردند و برخی وسایل شخصی وی را نیز ضبط کردند.
این در حالیست که خانم امرآبادی از زمان بازداشت تاکنون تنها موفق به برقراری یک تماس تلفنی کوتاه با خانواده ی خود شده است که ضمن تاکید بر سلامتی اش و عدم نگرانی خانواده نسبت به وضعیتش، از انتقال خود به زندان اوین و بند سپاه(2 الف) خبر داده است.
آقای امرآبادی تاکید کرد که مسعود باستانی(همسر مهسا امرآبادی) که در زندان رجایی شهر کرج محبوس است، به شدت نگران وضعیت وی است.
جواد امرآبادی در پایان با اشاره به اینکه در تمامی دنیا خبرنگاران آزادند و حقایق را بازگو می کنند، گفت: "یک خبرنگار کاره ای نیست که بازداشتش کنند؛ به نظر من جامعه ی حقوق بشر و سازمان ملل باید پیگیر این قضایا شود و ببینند که در این زندان ها چه می گذرد چرا که اکنون در شرایطی هستیم که همه در زندان اند."




بازداشت فریدون صیدی توسط اطلاعات سپاه پاسداران

خبرگزاری هرانا – فریدون صیدی از اعضای شاخه جوانان جبهه مشارکت و عضو ستاد انتخاباتی مهدی کروبی از روز ۱۰ اسفند ماه در سلول انفرادی بند ۲- الف زندان اوین نگهداری می‌شود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، «ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» این فعال سیاسی در روز دهم اسفند ماه به همراه مهسا امر آبادی همسر مسعود باستانی توسط ارگان اطلاعاتی سپاه پاسداران بازداشت شد.
گفتنیست، این فعال سیاسی از جمله اعضای شاخه جوانان حزب مشارکت در منطقه مرکزی اراک بوده که از بدو تاسیس در این حزب حضوری فعالانه داشته است.
همچنین ایشان از اعضای ستاد انتخاباتی شیخ مهدی کروبی در زمان انتخابات سال گذشته نیز بوده است و یکبار سابقه بازداشت کوتاه مدت نیز داشته است.



سه شهروند بهایی در اصفهان بازداشت شدند

خبرگزاری هرانا - ظهر روز گذشته، ماموران ادارهٔ اطلاعات اصفهان سه شهروند بهایی به نام‌های "پیمان پناه"، "ثمن گلشنی" و "رمینا احراری" را بازداشت نمودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ساعت ۱۲ روز جمعه ۱۳ اسفند ماه ماموران اداره اطلاعات اصفهان به یک جلسه مذهبی پیروان آئین بهاییت که در منزل یکی از شهروندان بهایی اصفهان تشکیل شده بوده، مراجعه کردند و پس از بهم زدن جلسه مزبور سه نفر از شهروندان بهایی حاضر در جلسه فوق به نام‌های پیمان پناه (۱۶ ساله)، ثمن گلشنی (۱۸ ساله) و رمینا احراری را بازداشت و به نقطهٔ نامعلومی انتقال دادند.
شایان ذکر است در حال حاضر در شهر اصفهان بجز افراد فوق الذکر سه شهروند بهایی دیگر به نام‌های میثاق محمد علیپور، انیسا مطهر و فربود اشتیاق در بازداشت موقت بسر می‌برند.

هم چنین احسان الله اشتیاق و سروش پزشکی نیز در حال گذراندن محکومیت یک ساله در زندان اصفهان می‌باشند.



خودکشی یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف

خبرگزاری هرانا - روابط عمومی دانشگاه صنعتی شریف از مرگ یکی از دانشجویان دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف به دلیل اقدام به خودکشی در شامگاه روز پنج شنبه دوازدهم اسفند ماه خبر داد.
به گزارش ایسنا، مسئولان دانشگاه صنعتی شریف با انتشار پیامی مدعی شده اند که "مهدی علی آقایی" دانشجوی کار‌شناسی ارشد ورودی سال ۱۳۸۷ دچار برخی مشکلات عاطفی بوده است.
در این پیام آمده است: "مهدی علی آقایی دانشجوی کار‌شناسی ارشد ورودی سال ۱۳۸۷ بود که بنا به اظهارات خانواده‌ وی، علی آقایی در هفته‌های اخیر دچار برخی مشکلات عاطفی شده بود.
در عین حال وی هرگز تماسی با مرکز مشاوره دانشگاه نداشته است.
چند تن از اعضای هیأت رییسه‌ دانشگاه تا لحظات آخر در بیمارستان به امید بهبود این دانشجو حضور داشته‌اند و با قلبی آکنده از درد و اندوه شامگاه پنج شنبه این بیمارستان را ترک نمودند."


حتي يك دختر هم نبايد ختنه شود

خبرگزاری هرانا - یک کار‌شناس ارشد حقوق بین‌الملل گفت: حتی اگر یک دختر یا یک زن ایرانی در سال، بدون رضایت خویش قربانی این عمل شود باید در کنار آن قربانی ایستاد و نسبت به آن اعتراض کرد.
به گزارش ایلنا، اویس حامد توسلی کار‌شناس ارشد حقوق بین‌الملل با ارائه مقاله‌ای از دکتر سوده حامد توسلی، استاد دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری در آخرین جلسه ماهانه انجمن حمایت از حقوق کودکان، که به مناسبت ششم فوریه برابر با هفدهم بهمن و روز جهانی مبارزه با ختنه دختران تهیه شده بود، به ختنه دختران به عنوان شدید‌ترین نوع کودک‌آزاری اشاره کرد
و با علام اینکه این اقدام در ایران چندان رواج نبوده اما مواردی گزارش شده است خاطر نشان کرد: "این بی‌عدالتی حتی اگر تنها در مورد یک فرد اِعمال شود، بی‌عدالتی است و باید با تمام توان در برابر آن ایستادگی کرد تا هم از تسری آن به دیگر افراد جامعه پیش‌گیری شود و هم نفس بی‌عدالتی از بین رود."
وی با اعلام اینکه میزان ختنهٔ زنان در ایران نسبت به بسیاری از کشورهای اسلامی، عربی و آفریقایی و نیز در مقایسه با برخی از کشورهای جهان ناچیز است، ادامه داد: "اگرچه ختنهٔ زنان و دختران در ایران تنها در بخش‌های محروم، دور افتاده و روستاییِ غرب و جنوب کشور رخ می‌دهد، اما این موضوع به هیچ‌وجه نمی‌تواند سکوت حاکم در مورد این موضوع را در بین حقوق‌دانان، فعالین اجتماعی و دانشگاهیان کشور توجیه کند."
این حقوقدان با ابراز نگرانی از قربانیان این اقدام تصریح کرد: "حتی اگر یک دختر یا یک زن ایرانی در سال، بدون رضایت خویش قربانی این عمل شود باید در کنار آن قربانی ایستاد و نسبت به آن اعتراض کرد؛ حال آنکه این رسم کهنه همچنان در مقیاسی نگران کننده در برخی از مناطق کشور اجرا می‌شود و قربانیان آن در هر سال نه یک نفر بلکه ده‌ها نفر هستند."
حامدتوسلی با ارائه تعریفی از ختنه دختران از سوی سازمان جهانی بهداشت گفت: "بین ۱۳۰ تا ۱۶۰ میلیون دختر و زن در قاره‌های آسیا و آفریقا ختنه شده هستند و سالانه بیش از ۲ میلیون دختر و زن در این دو قاره تحت یکی از انواع ختنه‌های چهارگانهٔ فوق قرار می‌گیرند. تخمین زده می‌شود روزانه حدود ۶ هزار زن و دختر در جهان قربانی این عمل می‌شوند. یعنی هر ۱۵ ثانیه ۱ نفر!!! کار‌شناسان سازمان جهانی بهداشت معتقدند حدود ۸۰% زنان و دختران ختنه شده در قارهٔ آفریقا و ۲۰% از آنان در قارهٔ آسیا هستند."
به گفته وی این رسم بَدَوی در برخی از کشورهای آفریقایی و عربی آنچنان رواج دارد که در سال ۲۰۰۳ میلادی برای مقابله با این سنت غیر منطقی، ۶ فوریه برابر با ۱۷ بهمن از طرف بسیاری از نهادهای معتبر بین‌المللی و مدافع حقوق بشر به عنوان (روز جهانی عدم هر گونه مدارا با مثله کردن زنان و دختران) نام گرفت و پس از مدتی به‌عنوان (روز جهانی مبارزه با ختنهٔ زنان و دختران) مشهور شد.
سوده حامد‌توسلی با اشاره به تاریخچه ختنه دختران گفت: "اصولاً مورخین در مورد پیشینهٔ تاریخی ختنه (Circumcision) چه از نوع مردانهٔ آن و چه از نوع زنانهٔ آن به یک نظر واحد و قاطع دست نیافته‌اند. برخی از مورخین بر این باورند که عمل ختنه از هزاران سال پیش در بین برخی اقوام بشر وجود داشته است و ابتدا در بین ساکنین اطراف رود نیل دیده شده است. این افراد برای اثبات ادعای خود به نقاشی‌ای اشاره می‌کنند که در مصر کشف شده و در آن عمل ختنه را در دوران باستان به تصویر کشیده است."
وی ادامه داد: "برخی دیگر با بررسی مومیایی‌های به‌جا مانده از دوران مصر باستان بر این باورند که در برخی از این مومیایی‌ها آثار ختنه مشخص است همچنین دستهٔ دیگری وجود دارند که پیشینه تاریخی ختنه را مربوط به قوم یهود می‌دانند و اعتقاد دارند که ختنه ابتدا در بین آن‌ها دیده شده است و نوعی عمل مذهبی و یا حتی نوعی قربانی دادن در راه خدا بوده است."
وی سپس افزدود: "سازمان ملل متحد در تلاش است تا پایان سال ۲۰۱۵ میلادی ختنهٔ اجباری زنان و دختران را ریشه کن کند و یا دست کم به حداقل برساند که در همین راستا ۱۳ کشور آفریقایی نظیر سنگال، کنیا، بورکینافاسو، جیبوتی، ساحل عاج و مصر با وضع قوانینی برای افرادی که به صورت غیرقانونی اقدام به ختنهٔ دختران و زنان می‌نمایند، جریمه‌های نقدی سنگین و حتی مجازات حبس را پیش‌بینی کرده‌اند. "
حامدتوسلی به نمونه مصر اشاره کرد که؛ کشور مصر در مرحلهٔ نخست در سال ۱۹۹۷ در پی مرگ یک دختر ۱۱ ساله بر اثر شدت خونریزی و عفونت ناشی از ختنه، ختنهٔ زنان را ممنوع اعلام کرد و در گام بعدی در سال ۲۰۰۸ مجلس شورای ملی مصر ختنهٔ زنان را جرم تلقی کرده و برای آن مجازات‌هایی را مشخص کرد. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که ختنهٔ زنان در بسیاری از کشورهای غربی و توسعه یافته نیز ممنوع و غیر قانونی است.
وی سپس به ایران اشاره کرد و گفت: "در ایران نیز در برخی مناطق روستایی و محروم هرمزگان، بوشهر و خوزستان در جنوب کشور و همچنین در برخی نقاط دور افتادهٔ استان‌های ایلام، لرستان، کرمانشاه، کردستان و جنوب آذربایجان غربی، یعنی در حاشیهٔ غربی کشور گاهی این پدیده مشاهده شده است؛ هرچند تعداد موارد ختنهٔ زنان و دختران در غرب و جنوب ایران در مقایسه با برخی کشور‌ها بسیار ناچیز است اما باید تلاش کرد تا همین موارد محدود نیز دیگر تکرار نشوند. زیرا آنقدر دلایل مدافعان این عمل ضعیف بوده و عوارض ناشی از آن شدید که بی‌شک منطق امروز بشر آن را رد می‌کند."
سوده حامدتوسلی سپس به موارد آسیب‌های ختنه دختران و زنان اشاره کرد  و در آخر با استناد به مفاد پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک و کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان اشاره کرد و گفت "در کنوانسیون حقوق کودک و کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض از زنان ماده‌ای که مستقیماً از ختنهٔ دختران و زنان نام برده باشد به چشم نمی‌خورد. اما در هر دو کنوانسیون موادی وجود دارد که با این بحث به نوعی در ارتباط هستند."
وی با اشاره به کنوانسیون حمایت از حقوق کودکان و اینکه ختنهٔ دختران خردسال با تمامی چهار اصل فوق در تضاد آشکار است افزود: "در کنوانسیون حقوق کودک چهاراصل زیربنایی وجود دارد که اصل عدم تبعیض (مادهٔ ۲)، اصل رعایت منافع کودکان (مادهٔ ۳). اصل حق زیست و رشد مناسب (مادهٔ ۶) و اصل بها دادن به دیدگاه‌های کودک (ماده ۱۲) از جمله مواردی بوده که ختنه دختران بر اساس تمام این مواد رد شده است."




مرگ تالاب هامون حیات روستاییان سیستان را به خطر انداخت

خبرگزاری هرانا - وخامت تالاب هامون در حالی حیات ۷۵ درصد روستاییان منطقه سیستان را به طور مستقیم و غیر مستقیم تهدید می‌کند که سال هاست این تالاب به دلایل متعدد منجمله خشکسالی های متعدد به طور کامل خشک شده و عناصر حیاتی خود را از دست داده است.
به گزارش مهر، مسئولان محیط زیست به این مسئله معترفند که روز به روز شرایط تالاب هامون وخیم‌تر می‌شود که علل اصلی آن تغییرات اقلیمی و روند رو به رشد بیابانزایی در منطقه سیستان و از همه مهم‌تر وارد نشدن آب بعد از ساخت سد کجکی بر سر راه ورود آب رودخانه هیرمند در افغانستان است.
به نظر می‌رسد سازمان حفاظت محیط زیست بعنوان متولی حفاظت از تالاب‌ها در تلاش است به عنوان یک هماهنگ کننده بسترهای لازم را در راستای رفع مشکلات زیست محیطی منطقه بوجود آورد، اگرچه دائما بر این نکته تاکید می‌کنند که این اقدام نیازمند همدلی و همگرایی مدیریتی در منطقه است.
با این حال فرماندار زابل گفت: "بر اساس بررسی کار‌شناسان هر سال خشکسالی دریاچه هامون ۶۰۰ میلیارد تومان خسارت بر جای می‌گذارد که این امر تلاش مسوولان را در حفظ حیات تالاب دو چندان می‌کند."
حسین کیخا از ضرورت مدیریت جامع و فراگیر بر فعالیتهای کشاورزی در حوزه بالادست و پایین‌دست هامون به‌عنوان یکی از راهکارهای موثر در تداوم حیات هامون نام برد و افزود: "باید در بحث کشاورزی از ابتدای حوزه آبخیز تا انت‌ها، فعالیت بهره ‌برداران ایرانی و افغان با مدیریت اصولی توأم باشد."
با این حال به نظر می‌رسد فراهم نشدن تشکیلات و تجهیزات سازمانی کافی و مناسب برای حفاظت از دریاچه هامون از دیگر مشکلات بر سر راه احیای تالاب هامون است. هامونی که نگین آبی خاکس‌تر جنوب شرق ایران بوده و امروز جز توده‌های خاک بر فرسودگی عمیق چیزی از آن باقی نمانده است.
به نظر می‌رسد به گفته مسئولان اگر به ازای هر ۵ هزار هکتار از مساحت پناهگاه حیات وحش و تالاب بین المللی هامون یک اکیپ دو نفره نیروی حفاظتی در نظر گرفته شود برای حفاظ از این مجموعه ارزشمند با وسعت حدود ۳۰۰ هزار هکتار یکصد و بیست نفر نیروی حفاظتی به همراه خودرو و تجهیزات نیاز است.
به عقیده فرماندار زابل جذب نیروی مورد نیاز در تشکیلات سازمان حفاظت محیط زیست موجود امکان پذیر نیست و بهترین راه حل را توجهی فرا منطقه‌ای و ملی برای حل مشکل هامون دانسته و تاکید کرده که حق آبه سیستان نیز از دیگر نقاط تاثیر گذار در حفظ حیات هامون است که باید با تقویت روابط دیپلماسی به بهترین شکل مدیرت شود.
حیات هامون از رودخانه هیرمند (مشترک) که از کوه‌های بابا افغانستان سریز می‌شود و به دشت های سیستان سرازیر می‌شد و این رودخانه با گذر حدود یک هزار کیلومتر در خاک افغانستان وارد مرز ایران می‌شود.