۱۳۸۹ بهمن ۳۰, شنبه

مهمترین خبرهای روز شنبه بخش دوّم تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

۴۷ زندان جديد در ايران ساخته می‌شود

رئيس سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی ايران از ساخت ۴۷ زندان تا سه سال ديگر در اين کشور خبر داد.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران (ايرنا) غلام‌حسين اسماعيلی، رئيس سازمان زندان‌ها و معاون رئيس قوه قضائيه ايران گفت عمليات ساخت برخی از اين زندان‌ها هم اکنون در حال انجام است.
  اسماعيلی افزود برای پيش‌برد اين امر بودجه سازمان زندان‌ها در سال آينده بايد قدری افزايش يابد.
مهرماه گذشته محمدعلی زنجيره‌ای، معاون توسعه مديريت و منابع سازمان زندان‌ها از افزايش ۳۵ درصدی آمار کل زندانيان در ايران، نسبت به سال گذشته خبر داد.
وی اعلام کرد که در دنيا متوسط زندانی به ازای هر يک‌صد هزار نفر، ۱۴۸ نفر است که اين ميزان در ايران به ازای هر يک‌صد هزار نفر، ۲۷۱ نفر است که اين ميزان تقريبأ دو برابر متوسط جهانی است.
رئيس سازمان زندان‌ها در بخش ديگری از سخنان خود درباره انتشار خبرهای وب‌سايت‌های مخالف دولت مبنی بر نامناسب بودن وضعيت زندان‌ها، گفت: «از ضد انقلاب توقعی غير از اين وجود ندارد و اگر غير از اين بگويد بايد شک کرد.»
وی افزود: «در مجموع زندان‌های کل کشور تعداد زندانيان امنيتی به نيم درصد هم نمی‌رسد. تعجب می‌کنم که چرا بقيه زندانيان از وضعيت سرمايش و گرمايش و امکانات داخل زندان گلايه ندارند اما چون برخی خودشان را مدعی می‌دانند خواستار بهترين امکانات هستند.»
در دی‌ماه گذشته تارنمای کلمه، از سايت‌های مخالف دولت ايران، نوشت سلول‌های بند ۲۰۹ زندان اوين در فصل زمستان بسيار سرد و در فصل تابستان بسيار گرم‌اند. زندانی‌های اين بند در فصل زمستان هم مانند ديگر فصل‌های سال مجبورند بر کف زمين بخوابند و هيچ کدام از زندانی‌ها در اين بند تخت ندارد.
کلمه افزوده بود که با وجود اين مشکلات مسئولان زندان نيز از دادن پتوی بيشتر به زندانيان خودداری می‌کنند و حتا لباس‌های زندانيان را که توسط خانواده‌هايشان به زندان برده می‌شود به آن‌ها تحويل نمی‌دهند و از دادن مايعات گرم به ميزان لازم نيز به زندانيان خودداری می‌کنند.
اعظم افشاريان مادر نازنين خسروانی، روزنامه‌نگار زندانی در بند ۲۰۹ نيز در ملاقاتی که دی‌ماه با فرزندش داشت گفت که دخترش از سرمای شديد سلول خود شکايت داشته و مسئولان بند از دادن لباس‌های گرم به نازنين خودداری کرده‌اند.
 


تظاهرات همبستگی با اعتراضات مردم ايران در شهرهای مختلف جهان

چندين کانون و انجمن ايرانی در خارج از کشور گردهمايی‌هايی را به‌منظور پشتيبانی از اعتراضات مردم در ايران تدارک ديده‌اند.
به گزارش راديو زمانه، اين گردهمايی‌ها از ديروز آغاز شده و امروز و فردا، ۳۰ و ۳۱ بهمن نيز ادامه خواهد شد.
تظاهرات سراسری همبستگی در شهرهای مختلف را بيش از ۳۰ انجمن و کانون ايرانيان در ۲۰ شهر جهان برگزار می‌کنند.
در اطلاعيه‌ای که در اين رابطه انتشار يافته، آمده است که اين حرکت در اعتراض به «سرکوب خونين» مردم در راه‌پيمايی روز ۲۵ بهمن در ايران و «موج گسترده دستگيری‌ها و خشونت فزاينده رژيم عليه مخالفان» برگزار می‌شود.
راه‌پيمايی ۲۵ بهمن‌ در ايران به درخواست ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران مخالفان دولت ايران و در پشتيبانی از جنبش مردم مصر و تونس برگزار شد.
اين راه‌پيمايی افزون بر تهران در چند شهر ديگر نيز برپا گرديد اما در تهران با حمله نيروهای امنيتی منجر به کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری دو جوان معترض، زخمی شدن ده‌ها نفر و بازداشت بيش از هزار نفر گرديد.
  منابع خبری مخالف حکومت ايران گفته‌اند گروهی از معترضان در شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان، بابل و کرمان نيز بازداشت شده‌اند.
تظاهرات سراسری همبستگی ايرانيان خارج از کشور در شهرهای آخن، آتلانتا، استکهلم، اسلو، برلين، بروکسل، پاريس تورنتو، دورتموند، شيکاگو، کپنهاگ، کلن، گوتنبرگ، لس آنجلس، لندن، مالمو، ملبورن، واشنگتن، وين و هامبورگ بر پا خواهد شد.
از اين تظاهرات سراسری، ۵۸ چهره فرهنگی، دانشگاهی و سياسی ايرانی در خارج از ايران پشتيبانی کرده‌اند.
همچنين ۹ حزب و سازمان سياسی اپوزيسيون با گرايش‌های گوناگون نيز اعلام کرده‌اند که در اين تظاهرات شرکت خواهند کرد.
روز گذشته در شهرهای اسلو، برلين، شيکاگو، کلن و لندن اين گردهمايی برگزار گرديد و در دو روز آينده نيز ديگر شهرها اقدام به برگزاری آن خواهند کرد.
از سوی ديگر شورای هماهنگی راه سبز اميد از مردم ايران دعوت کرده است که روز يکشنبه اول اسفند ۸۹ در هفتمين روز کشته شدن صانع ژاله و محمد مختاری در تظاهرات ۲۵ بهمن، در تجمعات تهران و ديگر شهرها شرکت کنند.
در اطلاعیه اين گروه آمده «حمايت قاطع از مواضع رهبران جنبش آقايان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی برای ادامه راه دشوار آزادی و کرامت انسان، نشانه اعلام همبستگی با هم‌وطنان کرد در پاسداشت خون دو عزيز ايرانی شيعه و سنی است که به پای مبارزه با استبداد دينی بر زمين ريخت.»
ميرحسين موسوی يکی از رهبران مخالف دولت از بنيان‌گذاران «راه سبز اميد» است.



تشدید فشار بر رهبران مخالفان در ایران

سایت کلمه وابسته به میرحسین موسوی می‌گوید مقامهای امنیتی محافظان او را مرخص کرده و نیروهای انتظامی را جایگزین کرده اند. در همین حال، آیت الله احمد جنتی، امام جمعه امروز تهران، از دستگاه قضایی خواسته رهبران مخالفان را در خانه‌هایشان حبس کنند. پس از نماز جمعه نیز در تهران و شهرستانها، دهها هزار نفر از حامیان حکومت علیه سران مخالفان تظاهرات کردند. در تهران تظاهرکنندگان، رهبران مخالفان را مفسد فی الارض خواندند.
کسری ناجی گزارش می دهد


دستور عقب نشینی ارتش از خیابان های پایتخت بحرین صادر شد

ناآرامی های بحرین
خروج نیروهای ارتش از خیابان ها، یکی از شروط مخالفان برای مذاکره با دولت اعلام شده است
ولیعهد بحرین، دستور عقب نشینی سربازان و خودروهای ارتش از خیابان های منامه، پایتخت این کشور را صادر کرده است.
ولیعهد بحرین گفته است پلیس به تامین امنیت پایتخت خواهد پرداخت.
خبرنگار بی بی سی در منامه می گوید نیروهای پلیس، در حال مسدود کردن خیابان های منتهی به میدان لؤلؤ، محل اصلی تجمعات هستند.
گزارش ها حاکی از آن است که معترضان در حال بازگشت به این میدان هستند.
خروج نیروهای ارتش از خیابان ها، یکی از شروط مخالفان برای مذاکره با دولت اعلام شده است.
پیشتر، حزب وفاق، مهم ترین حزب شیعه مخالف در بحرین، پیشنهاد دولت این کشور برای گفت و گو برای حل بحران سیاسی را رد کرد.
عبدالجلیل خلیل ابراهیم، از رهبران الوفاق گفت دولت بحرین باید استعفا دهد و ارتش نیز به حضور خود در کوچه و خیابان ها پایان دهد تا این گروه پیشنهاد دولت برای مذاکره را بپذیرد.
تظاهرکنندگان بحرینی خواهان آزادی های سیاسی بیشتر در این کشور هستند اما این تظاهرات از سوی دولت به شدت سرکوب شده که در نتیجه آن چند نفر کشته و دهها نفر زخمی شده اند.
روز جمعه در مراسم تدفین چهار نفری که یک روز قبل کشته شده بودند، پنجاه نفر زخمی شدند.
وفاق ۱۸ كرسى از مجلس ۴۰ نفرى بحرين را در اختيار دارد اما در اعتراض به خشونت هاى صورت گرفته، به حضور خود در اين مجلس پايان داده است.
بحرين از جمله كشورهاى عربى است كه در پى تحولات سياسى تونس و مصر، دستخوش ناآرامى مى شود.
بحرين يكى از متحدان اصلى آمريكا در منطقه خليج فارس و محل استقرار ناوگان پنجم دريايى اين كشور است
ناآرامى هاى تونس و مصر به دهه ها حكومت زين العابدين بن على و حسنى مبارك پايان داد.
آقاى ابراهيم در مورد پيشنهاد دولت براى مذاكره به خبرگزارى فرانسه گفته است: "چيزى كه ما هم اكنون شاهد آن هستيم، زبان گفت و گو نيست، بلكه زبان زور است."
يك عضو ديگر وفاق گفته است كه مقامات بحرينى پيش از آغاز هر نوع گفت و گويى "بايد ايده سلطنت مشروطه را بپذيرند."
روز جمعه شيخ حمد بن عيسى آل خليفه، پادشاه بحرين از شاهزاده سلمان، وليعهد اين كشور و پسر ارشدش خواست تا براى حل بحران سياسى اين كشور، دست به گفت و گوى ملى بزند.
وليعهد بحرين كه معاون فرمانده كل نيروهاى مسلح است از مردم خواسته است كه خيابان ها را ترك كنند.
بحرين يكى از متحدان اصلى آمريكا در منطقه خليج فارس و محل استقرار ناوگان پنجم دريايى اين كشور است.
باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا با صدور بيانيه اى خشونت نيروهاى دولتى در بحرين عليه مردم معترض را محكوم و با خانواده هاى قربانيان ابراز همدردى كرده است.
آقاى اوباما همچنين با پادشاه بحرين، درباره ناآرامى هاى بحرين، مكالمه تلفنى داشته است.
هيلارى كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا هم روز پنجشنبه با همتاى بحرينى خود تلفنى صحبت كرد و خواهان "خويشتندارى" در برابر معترضان شد.
تحليلگران مى گويند كه عدم توجه بحرين به درخواست آمريكا و ادامه سركوب مخالفان، دولت باراك اوباما را در وضع دشوارى قرار داده است.
دولت بريتانيا هم به گفته خبرگزارى آسوشيتدپرس، مجوز صدور برخى تسليحات از جمله گاز اشك آور و ادوات ضد شورش به بحرين را به حالت تعليق درآورده است.
كيم غطاس، خبرنگار بى بى سى در واشنگتن مى گويد دولت آمريكا در باره رويدادهاى بحرين بيش از مصر مضطرب است. او مى گويد آمريكا از افزايش نفوذ منطقه اى ايران نگران است و بحرين و عربستان، دو كشور سنى مذهب را براى موازنه قدرت در منطقه ضرورى مى داند.






فراخوان جمعی از فعالان ایرانی مقیم خارج از کشور جهت تجمعات اعتراضی ٣٠ بهمن و اول اسفند
 جرس: گروهی از فعالان خارج از کشور، در واکنش به سرکوب های اخیر داخل ایران- بویژه وقایع خونین ٢۵ بهمن- روزهای جمعه و شنبه هفته اخیر، در شهرهای مختلفی در سراسر جهان دست به تجمعات اعتراضی خواهند زد. 

 همزمان جمعی از استادان دانشگاه، هنرمندان، نویسندگان، شاعران و روزنامه نگاران، از تظاهرات سراسری ایرانیان خارج از کشور در اعتراض به سرکوب جمهوری اسلامی و در همبستگی با مبارزه مردم ایران بیانیه ای را امضا کرده اند. 
  
به گزارش منابع خبری، فعالان و برگزار کنندگان مراسم، در بیانیه ای که به همین مناسبت منتشر کرده اند، خاطرنشان ساخته اند:
 
در روز دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران تظاهرات مسالمت آمیز مردم را در همبستگی با انقلاب مردم تونس و مصر به خون کشیدند. کشتن دست کم دو جوان به نام های صانع ژاله و محمد مختاری، ضرب و شتم وحشیانه و دستگیری گسترده صدها نفر از تظاهرکنندگان در تهران و دیگر شهرهای ایران، حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و تهدید آنها به اعدام از طرف تعدادی از نمایندگان مجلس و ادامه موج گسترده دستگیری ها، نشانگر خشم و وحشت سران حکومت از حضور قدرتمند مردم و تلاش برای مرعوب ساختن آنان است.
در اعتراض به سرکوب وحشیانه مردم و موج گسترده دستگیری ها و خشونت فزاینده رژیم علیه مخالفان به منظور خفه کردن هر نوع اعتراض، از همه آزادیخواهان، نهادها و سازمان های دمکراتیک و مدافع حقوق بشر میخواهیم که با برگزاری گردهمایی های اعتراضی در روزهای پنج شنبه ۲۸، جمعه ۲۹ و شنبه ۳۰ بهمن و یکشنبه ۳۱ بهمن (۱۷ تا ۲۰ فوریه) در مقابل سفارتخانه های جمهوری اسلامی و یا میدان‌های اصلی شهر محل سکونت خود شرکت نمایند.

آخن
: شنبه ساعت ۱۴ میدان Eliesenbrunnen
کانون ره آورد
دیفا (Deutsch Iranisch Forum Aachen)

آتلانتا
: در مقابل لنکس مال، شنبه ساعت ۱۶
پشتیبانان دموکراسی و آزادی برای ایران

استکهلم:
میدان سرگل، روبروی پارلمان سوئد، یکشنبه ساعت ۱۶
جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران

اسلو:
روبروی پارلمان نروژ، جمعه ساعت ۱۷
کميته نروژی ايرانی حمايت از مبارزات مردم ايران

برلین
: ،‌Breitscheidplatz جمعه، ساعت ۱۸
جمعیت پشتیبانی از جنبش دموکراسی خواهی ایران

بروکسل:
میدان لوکزامبورگ، روبروی پارلمان اروپا، شنبه ساعت ۱۱
اتحاد برای ایران- بلژیک

پاریس:
میدان تروکادرو، شنبه ساعت ۱۸ تا ۲۰
کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی

دانمارک:
۱۵ یکشنبه روبروی سفارت جمهوری اسلامی ایران ساعت
انجمن ایران آزاد

تورنتو:
یکشنبه میدان مل لستمن ساعت ۱۳
جبهه متحد دانشجویان و جمعی از دانشجویان دانشگاه های تورنتو کمیته همبستگی

دورتموند:
روبروی Reihnoldikirche ، شنبه ساعت ۱۵
حامیان مادران پارک لاله- دورتموند

سوئد:
گوستاو آدلفس توری ، شنبه ساعت ۱۴
کانون پناهجویان ایرانی - سوئد

شیکاگو
: دیلی پلازا، ، جمعه ساعت ۱۲
پشتیبانان دمکراسی و حقوق بشر در ایران

کپنهاگ
: روبروی سفارت جمهوری اسلامی یکشنبه ساعت ۱۵
پشتیبانان دمکراسی و حقوق بشر در ایران
انجمن ایران آزاد

کلن:
میدان مرکزی شهر، روبروی درب اصلی ایستگاه مرکزی قطار، جمعه ساعت ۱۸
جمعیت پشتیبانی از مبارزات دمکراتیک مردم ایران
جوانان و دانشجویان موج سبز
حامیان مادران پارک لاله- کلن
خانه همبستگی مهر
کمیته کردهای کلن
کمیته جمعی از ایرانیان ایالت نورد راین وستفالن
جبهه ملی ایران – آلمان
حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)
جنبش ملی ما هستیم
حزب دمکراتیک مردم ایران – کلن
اتحاد جمهوری خواهان – واحد کلن
با پشتیبانی حمعیت دفاع از زندانیان سیاسی- کلن

گوتنبرگ
: میدان گوستاو آدولف، شنبه ساعت ۱۴
جامعه دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران - سوئد

لس آنجلس:
پارک بلبوا، شنبه ساعت ۱۵
برگزار کننده حامیان مادران پارک لاله (عزادار ایران) در منطقه ولی

لندن:
مقابل سفارت جمهوری اسلامی، روز جمعه از ساعت ۱۷.۳۰ تا ۱۹:۳۰ و یکشنبه از ساعت ۱۵ تا ۱۷
برگزار کننده جنبش سبز لندن

مالمو:
تری آنگل، شنبه ساعت ۱۴
انجمن ایران آزاد

ملبورن:
فدریشن اسکور، پنج شنبه ۱۷ فوریه از ساعت ۱۸
تجمع ایرانیان مقیم ملبورن در حمایت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران

مونیخ:
یکشنبه ساعت ۱۵ ‏

 Mauerkirscherstrasse 59
مونیخ همیار ایران
   
نوشهیر (ترکیه): یکشنبه ساعت۲ 
 انجمن همبستگی فعالان تبعیدی در ترکیه

واشنگتن: میدان دوپان، یکشنبه ساعت ۱۲
کمیته همبستگی با خواست های دموکراتیک مردم ایران

وین:
میدان آلبرتینا، شنبه ساعت ۱۵
حامیان مادران پارک لاله در وین - اتریش  
‎‫ جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران در اتریش ‎‫ کمیته ی دفاع از حقوق بشردر ایران - اتریش ‎‫ نسل آزادیخواه ایران - اتریش

هامبورگ : Ida - Ehre - Platz ، شنبه ساعت سه و نیم
حامیان مادران پارک لاله ، هامبورگ
گروه دانشجویان 22 خرداد

همچنین جمعی از استادان دانشگاه، هنرمندان، نویسندگان، شاعران و روزنامه نگاران از این تظاهرات پشتیبانی کرده اند که متن کامل بیانیه آنها را به شرح زیر است:


پشتیبانی از تظاهرات سراسری ایرانیان خارج از کشور
ما جمعی از استادان دانشگاه، هنرمندان، نویسندگان، شاعران و روزنامه نگاران از تظاهرات سراسری ایرانیان خارج از کشور در اعتراض به سرکوب جمهوری اسلامی و در همبستگی با مبارزه مردم ایران، حمایت می کنیم.

* سیروس آرین پور (نویسنده و مترجم – فرانسه)
* نعمت آزرم (نویسنده و شاعر- فرانسه)
* گیل آوایی (شاعر – هلند)
* ایرج ادیب زاده (روزنامه نگار – فرانسه)
* مریم اشرافی (عکاس – فرانسه)
* حسین افصحی (نویسنده و کارگردان تئاتر - کانادا)
* محمد جواد اکبرین (روزنامه نگار – فرانسه)
* جلال ایجادی (استاد دانشگاه – فرانسه)
* حسین باقرزاده (نویسنده - انگلیس)
* ناهید باقری (شاعر و نویسنده – اتریش)
* منیره برادران (نویسنده - آلمان)
* لادن برومند (پژوهشگر – آمریکا)
* کامران بزرگ‌نیا (نویسنده – آلمان)
* سهراب بهداد (استاد دانشگاه – آمریکا)
* کامران بهنیا (فیزیکدان – فرانسه)
* رضا جعفریان (روزنامه نگار – فرانسه)
* محمد جلالی م_سحر (شاعر – فرانسه)
* جواد جواهری (نویسنده- فرانسه)
* رضا دانشور (نویسنده – فرانسه)
* مهرداد درویش پور (استاد دانشگاه – سوئد)
* علی درویش (نقاش - آلمان)
* رضا دقتی (عکاس – فرانسه)
* آرامش دوستدار (فیلسوف - کلن)
* مرتضی رفیعی (نقاش – فرانسه)
* کیانوش رمضانی (کاریکاتوریست – فرانسه)
* فریبا روستایی (نقاش - آلمان)
* اکبر سردوزامی (نویسنده – دانمارک)
* اسد سیف (نویسنده - آلمان)
* نوشین شاهرخی (نویسنده و روزنامه نگار – آلمان)
* کامبیز شبانکاره (عکاس – فرانسه)
* شهلا شفیق (نویسنده - فرانسه)
* بهروز شیدا (نویسنده و منتقد – سوئد)
* حمید رضا ظریفی نیا (روزنامه نگار – انگلستان)
* سیاوش عبقری (استاد دانشگاه – آمریکا)
* شهلا عبقری (استاد دانشگاه – آمریکا)
* میرزا آقا عسگری (نویسنده و شاعر – آلمان)
* رضا علامه زاده (نویسنده و کارگردان – هلند)
* جلال علوی نیا (ناشر و مترجم - فرانسه)
* سپیده فارسی (سینماگر- فرانسه)
* رضا قاسمی (نویسنده – فرانسه)
* آیدا قجر (روزنامه نگار – فرانسه)
* کاظم کردوانی (نویسنده – آلمان)
* شهرام کریمی (نقاش - آلمان)
* هوشنگ کشاورز صدر (پژوهشگر – فرانسه)
* بهزاد کشاورزی (پژوهشگر – فرانسه)
* شیما کلباسی (شاعر – آمریکا)
* هرموز کی (فیلمساز و استاد دانشگاه – فرانسه)
* کوروش گلنام (نویسنده)
* مهدی مظفری (استاد دانشگاه – دانمارک)
* باقر مومنی (نویسنده و مورخ – فرانسه)
* علی مهتدی (روزنامه نگار – فرانسه)
* جعفر مهرگانی ( نویسنده و ناشر)
* جهان‌نور مهربخش (طراح و سازنده عروسک‌های نمایشی – فرانسه)
* منوچهر نامور آزاد (گارگردان و بازیگر – فرانسه)
* ناهید نصرت (پژوهشگر - آلمان)
* فرهاد نعمانی (استاد دانشگاه – فرانسه)
* پرتو نوری علا (شاعر و نویسنده – آمریکا)
* حسین علوی ( روزنامه نگار، فرانسه)
* آراز فنی (پژوهشگر صلح و روابط بین المل- سوئد)
* شهلا بهاردوست
* محمد برزنجه (فعال سیاسی- کانادا)
* عطا هودشتیان (استاد فلسفه و علوم سياسي- كانادا)
* اختر قاسمی، روزنامه نگار ـ عکاس خبری
* شیوا نوجو
* محمد شیرزاد
* بهیار قهرمانی (واشینگتون د. سی.)
* رضا هیوا
* داوود نوائيان (آموزگار؛ سوئد)
* ویدا فرهودی
* حسن جعفری (فعال سیاسی)
* رضا چرندابی
* حسن مکارمی
* صمصام کشفی
* حسن نایب هاشم
* آینده آزاد
* بیژن اقدسی - روزنامه نگار، آلمان


انجمنها و کانونهای ایرانیان:

کانون پژوهش فرهنگ ايران؛ سوئد

شبکه فرهنگی ايرانيان اروپا







محسن رضایی: هاشمی می توانست دو کاندیدای معترض را راضی به تمکین نتایج انتخابات کندجرس: محسن رضایی بدون اشاره به تقلب های صورت گرفته در جریان انتخابات ریاست جمهوری و همچنین اعلام نتایج آن، مدعی شد بعد از اعلام نتایج انتخابات و اعلام مخالفت مهدی کروبی و میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی باید دست این دو کاندیدای معترض را می‌گرفت و خدمت رهبری می‌برد و مسائل را تمام می‌کرد. ولی ایشان از این ظرفیتش استفاده نکرد. وی حتی می‌توانست آن‌ دو نفر را راضی به تمکین کند."
  دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، که در جریان حوادث بعد از انتخابات، مصلحت را بر حقیقت ارجح دانسته و نتایج را تمکین کرده بود، در جریان مصاحبه ای با مجلۀ «مثلث»، نکاتی را پیرامون انتخابات، هاشمی رفسنجانی و همچنین آیندۀ مجمع تشخیص مصلحت ذکر کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، برخی از پرسشها و پاسخهای این مجله به شرح زیر است:
 
به زودی قرار است ترکیب جدید مجمع اعلام می‌شود. فکر می‌کنید ترکیب این مجمع خیلی تغییر کند؟
الان نمی‌توانم پیش‌بینی کنم. آن‌چه مسلم است در مجمع پس از بیست سال نیاز به تجدیدنظر است که رهبر انقلاب از ما خواسته است آن‌را پیگیری کنیم.

در چند سالی که شما به عنوان دبیر حضور داشتید فکر می‌کنید مجمع از حداکثر توانش استفاده کرده یا می‌توانسته مطلوب‌تر از این عمل کند؟
به نظر من آقای هاشمی بیشتر از این می‌تواند به نظام کمک کند. ایشان هم رئیس مجمع تشخیص است و هم رئیس خبرگان و سابقه زیادی هم در انقلاب دارد. در جبهه‌های سیاسی هم نفوذ دارد. ایشان بیشتر می‌توانست و می‌تواند به رهبری و مسئولان نظام کمک کند. انتظار هم این است که ایشان کمک بیشتری به نظام و رهبری و مسئولان کشور بکند.

 یعنی فکر می‌کنید وارد شدن ایشان در جریان‌های سیاسی باعث شده به چهره مجمع ضربه بخورد؟
بله، ایشان باید در حوادث پس از انتخابات نقشی که احمد آقا ابتدای انقلاب در مورد آقای طالقانی یا بعضی از مسائلی که شبیه این بودند انجام می‌داد، ایفا می‌کرد و دست دو کاندیدای معترض را می‌گرفت و خدمت رهبری می‌برد و مسائل را تمام می‌کرد. ولی ایشان از این ظرفیتش استفاده نکرد.

یعنی اگر آقای هاشمی واسطه این دو نفر می‌شد، تمکین می‌کردند؟
بالاخره ایشان می‌توانست آن‌ دو نفر را راضی به تمکین کند. مسئله واسطه‌گری نبوده است در تمامی حکومت‌ها همیشه مواردی پیش می‌آید که از طرق رسمی قابل حل نیست و از طریق رایزنی و دیپلماسی برادرانه و در چارچوب قانون قابل حل و فصل است.

یعنی قصد خاصی بوده یا این‌که انگیزه‌ای نبوده؟
من نمی‌دانم، این را باید از خودشان سوال کنید.

به هر حال رهبری در برخی از این سخنرانی‌ها فرمودند که فتنه 88 باید تبیین بشود. جنابعالی چند جا در سخنرانی‌هایتان از پشت پرده‌های انتخابات گفتید. ظرفیتی که در مورد آقای هاشمی و میانجی‌گری گفتید بخشی از آن در خود شما هم وجود داشته. می‌شود در مورد ماجراهای مربوط به میانجی‌گری کمی توضیح دهید؟
بحث میانجی‌گری مطرح نیست بلکه موضوع اصلی، انسجام ملی است. جامعه ما نیاز به انسجام و وحدت دارد و معیار آن هم رهبری و قانون و برادری است. این ملاک‌ها خیلی روشن و شفاف هستند که بارها پیرامون آن انسجام و وحدت ملی ما بازسازی و بازآرایی شده است.
 
 ترکیب مجلس آینده را چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظرم زود است الان قضاوت کنیم که آرایش سیاسی انتخابات مجلس چگونه است. ولی پیش بینی ام این است که ما در آینده آرایش سیاسی جدیدی خواهیم داشت که با گذشته متفاوت است. حالا اینکه این چگونه رقم می خورد کمی سخت است. ولی در اینکه ما در آینده آرایش سیاسی جدیدی خواهیم داشت، شک ندارم.مساله نظام و مسیر انقلاب و بازگشت به ارزش های انقلاب، یکی از شاخص های تفکیک کننده افراد از یکدیگر خواهد بود.

می توانیم انتظار داشته باشیم یک طیف را آقای هاشمی نمایندگی بکند، چه در طیف اصولگرایان، راست و راست سنتی و حتی می توانیم از آقای لاریجانی اسم ببریم به عنوان گزینه این گروه، یعنی انتقادی که برخی گروه های اصولگرا دارند نزدیگی آقای لاریجانی به آقای هاشمی است. به خصوص در هفت یا هشت ماه اخیر و حتی آن سوال اولی که گفتم یعنی نزدیکی مجمع و مجلس شاید تا حدودی برگرفته از این نگاه است. این ممکن است با تعبیری که آقای عسگراولادی کردند که اصولگرایی از احمدی نژاد تا هاشمی هست هم یکی باشد؟
آقای لاریجانی انسان مستقلی هستند و دیدگاه های خاص خودشان را دارند و نسبت به رهبری هم مقید هستند. ولی در فضای سیاسی کشور نمی دانم در آینده دقیقا افراد در کدام یکی از این لیست ها قرار می گیرند. خود لیست های انتخابات مجلس خیلی تعیین کننده است در این آرایش سیاسی. یعنی اینکه هر فردی در کدام لیست قرار می گیرد و آن لیست مربوط به کدام گروه خواهد بود که می تواند خیلی تعیین کننده باشد.
 
در انتخابات مجلس هشتم در واقع شبه ائتلافی بین شما، آقای لاریجانی و آقای قالیباف شکل گرفت. البته برخی هم گفتند در انتخابات ریاست جمهوری هم این دو فرد مایل به شما بودند. فکر می کنید این ائتلاف دوباره شکل بگیرد؟
فکر نمی کنم این ائتلاف شکل بگیرد.
 
آن موقع هم خیلی شکل نگرفت؟
آن موقع هم شکل نگرفت. در انتخابات ریاست جمهوری هم این آقایان با من نبودند.
 
گفتنی است بعد از وقوع تقلب در روند و شمارش آراء توسط هئیت اجرایی و هئیت نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری ٨٨، محسن رضایی بعد از چند روز اعتراض، به طور ناگهانی نظر شورای نگهبان مبنی بر "عدم مخدوش بودن انتخابات" را تمکین کرده و در برابر تمام وقایع بعدی سکوت اختیار کرد.





جرس : در این "هفت پرده" به دوبی می رویم تا آواز استاد شجریان را بشنویم که نوید می دهد "نشان ستم نخواهد ماند"؛ آنگاه کنسرتهای استاد علیزاده را در ایران تعقیب می کنیم و حرفهای او که معتقد است عدم حضور در جشنواره فجر حداقل اعتراضی است که هنرمندان می توانند به وضع موجود داشته باشند؛ سپس وقایع جشنواره سینمائی فجر در تهران را مرور می کنیم و سخنان برندگان سیمرغهای بلورین را می خوانیم؛ از آنجا به برلین می رویم که اصغر فرهادی در انتظار دریافت "خرس طلائی" این جشنواره معتبر جهانی است؛ به مستند "فیلسوف از نمای نزدیک" در مورد استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی نگاهی می افکنیم و دست آخر به تخت جمشید می رویم که ورود به کاخهای آن ممنوع شده است! 

نشان ستم نخواهد ماند!
وقتی آواز رسای استاد محمد رضا شجریان در سالن بزرگ "شیخ راشد" در مرکز تجاری دوبی طنین انداز شد که از زبان حافظ می خواند: "رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند..." غریو آرزومندی از هزاران مشتاق آزادی برخاست که رفته بودند تا آخرین کنسرت زنده خسرو آواز ایران را با گروه "شهناز" به سرپرستی مجید درخشانی و در برنامه "رندان مست" از نزدیک ببینند و بشنوند. این کنسرت پنجشنبه 28 بهمن ماه (17 فوریه) روی صحنه رفت و تصنیفها همانها بودند که در طول دوسال گذشته در این برنامه در دو بخش دستگاه همایون (رندان مست) و ماهور (بی همزبان) همراه با سازهای ابداعی استاد شجریان در چهار گوشه دنیا از اروپا تا آمریکا و کانادا و تا استرالیا و مراکش اجرا شده بودند. اما آنچه تفاوت می کرد، آوازهای برنامه بود که باردیگر استاد شجریان با بهره گیری از دریای بی کران شعر پارسی، حرف دل و آرزوی قلبی ملتی بجان آمده از ظلم و جور و استبداد را دو روز پس از خیزش 25 بهمن ماه فریاد کرد:
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنین نماند و چنین نیزهم نخواهد ماند
....
زمهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند!
 
غیبت بزرگان موسیقی در جشنواره فجر
همانروز که استاد شجریان در دوبی برنامه داشت، استاد حسین علیزاده نیز برای یک برنامه بداهه نوازی همراه با مجید خلج در تالار شهید رجائی شهر قزوین به روی صحنه رفته بود. این کنسرت، اولین برنامه از سری برنامه هائی است که علیزاده قرار است پس از سالها در شهرستانهای مختلف اجرا کند، آنهم به شرطی که مانند گذشته، یکباره عوامل خودسر نریزند و کنسرتها را بهم نزنند.
علیزاده چند روز قبل از آغاز کنسرتهایش، در یک نشست رسانه ای به شدت به شرایط موجود در موسیقی کشور تاخت و اعلام کرد که عدم شرکت چهره های سرشناس موسیقی در جشنواره فجر، کمترین کاری است که آنان در اعتراض به شرایط موجود می توانند انجام دهند. وی در پاسخ به سوالي درباره لغو شدن كنسرت گروه‌هاي مختلف در شهرستانها و احتمال چنين اتفاقي در مورد كنسرتهای خودش گفت: قطعا از اين اتفاق ترسي ندارم، چون ما اگر در اين مدت چيزي ياد نگرفته باشيم، اما حداقل پوستمان كلفت شده است و هر لحظه بايد اين فرض را بدهيم كه كنسرت‌مان نمي‌تواند اجرا شود. از سوي ديگر هيچ وقت در مورد مسائل فرهنگي در ايران براي درازمدت نمي‌توان فكر و برنامه‌ريزي كرد و اين بلاتكليفي همواره پيش روي موسيقي ما بوده است .
استاد موسیقی ملی ایران در این نشست تصریح کرد: "كسي به اين سوال پاسخ نمي‌دهد كه چرا در مملكتي كه حكومت مستقلي با قوانين ثبت شده وجود دارد ،همه چيز براي هنر بايد ملوك الطوايفي باشد وچرا يك شخص مي‌تواند در جايي بر اساس نظر شخصي خودش عمل كند؟ لذا اگر فردا به من بگويند كه نمي‌توانم در فلان سالن اجرا بروم تعجب نخواهم كرد. اما معتقدم اگر روند فعلي براي موسيقي هر دولتي ادامه بدهد،اين كارنامه بسيار منفي براي اوست. زيرا تكليف اين هنر روشن نيست و اگر قرار است هنر حضور جدي داشته باشد، بايد به آن احترام گذاشت."
عليزاده درباره عدم حضور خود در جشنواره بين‌المللي موسيقي فجر نيز توضيح داد: "به زعم بنده هنرمند بايد آزاد باشد تا هر وقت حسش را داشت هنرش را ارائه كند. به شخصه جزو هنرمنداني نيستم كه موسيقي سفارشي كار مي‌كند و تنها كارهاي سفارشي‌ام موسيقي فيلم است كه به آن علاقه زيادي دارم و معتقدم درباره هنري بودن اين كارهاي سفارشي بايد بحث كرد. امروز موسيقي نبايد به مسيري برود كه تنها از طريق سفارشي بودن توجيه شود. جشنواره فجر بيشتر بار سياسي دارد، در حاليكه هنرمند بايد اين شور و علاقه را داشته باشد كه در آن شركت كند يا نكند. شركت در جشنواره موسيقي فجر تشريفاتي دارد كه شرايط خود را مي‌طلبد و موضع سياسي من نسبت به اين جشنواره به گونه‌اي است كه هيچ وقت از نظر هنري با هنرمندان طراز اول اين حوزه صحبت نشده است و خيلي از تصميمات آن در دقيقه 90 اتفاق افتاده است و اين چيزي است كه من در موسيقي به آن تن نمي‌دهم. فراموش نكنيد كمبود و بي‌مهري كه به موسيقي شده با سالي يك جشنواره برطرف نمي‌شود و اگر هنرمندان اين عرصه بخواهند حداقل اعتراضي نسبت به برخوردي كه در اين سالها با موسيقي شده، داشته باشند اين است كه در جشنواره فجر حضور پيدا نكنند"!

مشائی و تشویقهای اعتراض آمیز سینماگران!
مهمترین رویداد هنری هفته گذشته در ایران اما پایان جشنواره فیلم فجر و تقسیم سیمرغ بلورین در رشته های مختلف سینمائی بود. حاشیه های این جشنواره نیز دست کمی از خود آن نداشت و اکثر ناظران، جشنواره بیست و نهم را هم از نظر برنامه ریزی و هم ترکیب هیئت انتخاب و داوران، یکی از مغشوش ترین و ناهماهنگ ترین جشنواره ها در طول سالهای گذشته ارزیابی می کنند.
در مراسم پایانی جشنواره که شامگاه چهارشنبه 27 بهمن ماه در تالار بزرگ برج میلاد تهران برگزار شد، ابتدا نوبت جواد شمقدری معاون امور سینمایی وزارت ارشاد بود که مورد "لطف" حضار قرار بگیرد. زمانی که اواز سینما گفت و پایان دوران گلخانه‌ای آن و آغاز حیات طبیعی‌اش؛ و سپس صحبت را به دشمنان سینما از درون و بیرون و کسانی که سینما را حیاط خلوت کرده‌اند رساند، حاضران در سالن شروع به تشویق کردند؛ تشویقی که تعجب معاون امور سینمایی را به همراه داشت و در ادامه با طولانی شدن آن مشخص شد به نشانه اعتراض و تمسخر است و نه تشویق!
اسفندیار رحیم مشائی هم که حرف می زد، او نیز از این تشویقهای اعتراض آمیز بی نصیب نماند و مجبور شد با گفتن اینکه امشب باید بیشتر حرف اهل سینما را شنید، سخنان خود را درز بگیرد. رئیس دفتر احمدی نژاد و مسئول امور فرهنگی هیئت دولت که با سرووضعی آراسته تر از همیشه به میهمانی سینماگران آمده بود، با اعلام این مطلب که "دولت برای سینما برنامه مفصلی دارد"، گفت که حوزه ای موثرتر و فراگیرتر از سینما نمی شناسد.
مشائی که در غیاب وزیر ارشاد، مهمترین مقام حکومتی حاضر در مراسم بود، سعی کرد باردیگر چهره ای فرهنگی و اهل مدارا از خود نشان بدهد و در عکس العمل به تشویقهای اعتراض آمیز حاضرین در تالار که بیشتر آنها را سینماگران تشکیل می دادند گفت: "انصاف نيست که در اين محفل ويژه و شکوهمند كه از هنر تقدير مي‌شود، سخن بگويم و اين فرصت را از اهالي هنر بگيريم. حضورم در اين جا صرفا براي اظهار ادب است، براي کساني که در تاريخ اين سرزمين، هنر را فراگرفتند و به ديگران آموختند." وي با بيان اينكه امروز بايد تلاش کنيم هنرمندانه زندگي کنيم،گفت: "زندگي هنرمندانه عزت و آزادگي خواهد داد و جامعه‌اي که هنر نداشته باشد، نمي‌تواند ادعاي فرهنگ داشته باشد. سينما يکي از ظرفيت‌هاي بزرگي است که در حوزه هنر در دنيا شناخته شده است. ما حوزه‌اي موثر و فراگيرتر از سينما نمي‌شناسيم"!

درد دلهای برندگان سیمرغ بلورین
اما سخنان برندگان سیمرغ بلورین جشنواره سینمائی فجر دررشته های گوناگون که با تشویق گرم حضار نیز همراه می شد، شنیدنی بود. بسیاری از آنها از این فرصت استفاده کرده و حرف در دل مانده را به زبان آوردند تا جائیکه جمال شورجه فیلمساز حکومتی طرفدار احمدی نژاد در حالتی اعتراضی به این موضوع آنرا نشانه آزادی در کشور و مرهون تلاشهای "امت شهیدپرور" دانست!
سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد به همراه خودرو سمند به مهدي هاشمي براي بازي در فيلم‌هاي سينمايي «آقا يوسف» و «آلزايمر» اهداشد. مهدي هاشمي بازیگر کهنه کار سینما، تئاتر و تلویزیون ایران بعد از دريافت سيمرغ بلورين بهترين بازيگري نيمي از جايزه‌اش را به خانه سينما و نيمي ديگرش را به كيانوش عياري اهدا كرد و گفت: "خانه سينما كه عضو آن هستم و كيانوش عياري كه استاد بزرگ سينماست و فيلمش را نشان ندادند!" وي افزود: "دليل حضور ما در اينجا اين است كه بگوييم سينما مال همه ماست، بدون اينكه شقه شقه و اين‌وري و آن‌وري كنيم."

کنایه هاشمی به تلاش وزارت ارشاد برای حذف خانه سینما بود که اعضای هیئت مدیره آن در مراسم حضور نداشتند و کیانوش عیاری سینماگر نامداری که به او گفته بودند اپیزود اول فیلمش "خانه پدری" را برای حضور در جشنواره حذف کند و چون او نپذیرفت، در نتیجه نه «خانه پدری» به جشنواره آمد نه کیانوش عیاری. یاد عیاری دو بار در مراسم اختتامیه زنده شد؛ یکبار وقتی که مهدی هاشمی جایزه خود را گرفت و از «خانه پدری» که در آن بازی کرده بود یاد کرد و یکبار دیگر وقتی او به عنوان تهیه‌کننده یک فیلم موفق به کسب جایزه شد. اما در هر دوی این موارد عیاری در سالن نبود که به تشویق‌های حاضران پاسخ دهد.
سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن در جشنواره بيست و نهم فيلم فجربه «ويشکا آسايش» براي بازي در فيلم سينمايي «ورود آقايان ممنوع» اهدا شد. سيمرغ بلورين بهترين موسيقي فیلم را کارن همایونفر گرفت وسيمرغ بلورين بهترين تدوين به واروژ کريم مسيحي براي تدوين فيلم سينمايي «ندارها» تعلق گرفت. سيمرغ بلورين بهترين فيلمبرداري به محمود کلاري براي فيلم سينمايي«جدايي نادر از سيمين» اهدا شد که گفت: قصد ندارم جايزه‌ام را تقديم کنم به خصوص به همسرم چون هرچه که دارم متعلق به اوست. خيلي شوکه شدم پس از نزديک به سه دهه اين اولين فيلمي بود كه توانستم از قواعد پيشين در کار فيلمبرداري با هدايت و راهنمايي اصغر فرهادي فاصله بگيرم و به سمت فيلمبرداري برويم که ديده نشود. وي ادامه داد:از اينکه اين تلاش از سوي هيات داوران ديده شده است خوشحالم."
سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه به «اصغر فرهادي» براي نگارش فيلمنامه فيلم سينمايي «جدايي نادر از سيمين» اهدا شد. محمود کلاري به نمايندگي از اصغر فرهادي جايزه‌ را دريافت کرد و گفت: نزديك به شش ساعت پيش با فرهادي در آلمان صحبت كردم و «جدايي نادر از سيمين» برلين را تكان داده كه بعدا اخبارش را مي‌شنويد. وي افزود: در شب آخر فيلمبرداري فرهادي مي‌گفت ما جايزه‌مان را گرفتيم و لذتمان را برديم و از اين به بعد هر چه اتفاق بيفتد، لذتي است كه از تماشاگر مي‌بريم" فرهادی سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني را هم براي کارگرداني فيلم سينمايي «جدايي نادر از سيمين» دریافت کرد که شهاب حسيني بازیگر این فیلم به نمايندگي از اصغر فرهادي اين جايزه را دريافت کرد. حسيني در تمجید از فرهادي گفت: "اين جايزه تقدير از يک متفکر و بعد يک فيلمساز است. مبارکشان باشد."
سيمرغ بلورين بهترين فيلم جشنواره به «مسعود کيميايي» براي ساخت فيلم «جرم» اهدا شد. كيميايي كارگردان و تهيه‌كننده فيلم برگزيده جشنواره پس از دريافت سيمرغ بهترين فيلم براي «جرم» گفت: "نمي‌دانم اين سيمرغ از 30 سال پيش تا به حال جا مانده و به من رسيد و نمي‌دانم چه اتفاقي افتاده بعد از مدتها ياد من افتاده‌اند. خوشبختانه هيات داوران سينماي مستقل را ديدند و به من تنها كه بدون سرمايه‌اي از جاي ديگر فيلم مي‌سازم و به جايي وابسته نيستم جايزه دادند. اين داوران اين بار حرمت استقلال را نگاه داشتند." پولاد كيميايي بازیگر این فیلم كه به همراه پدرش به روي سن آمده بود اظهار داشت:‌ "افتخار مي‌كنم كنار پدر هستم و استقبال شما را مي‌بينم."
سيمرغ بلورين و جايزه ويژه هيات داوران به داريوش مهرجويي براي ساخت فيلم «آسمان محبوب» اهداشد. ديپلم افتخاربه همراه پنج سکه بهار آزادي براي ساخت فيلم «ملاقات» به شاپور قريب به عنوان مسن‌ترين كارگردان جشنواره تعلق گرفت و اولين نمونه سيمرغ زرين به بهترين فيلم از نگاه ملي به همراه 12 سکه بهار آزادي به محمدرضا بزرگ نيا براي فيلم «راه آبي ابريشم» اهداء شد.
سيمرغ بلورين ويژه جشنواره در میان ناباوری ناظران به فيلم «33 روز» به کارگرداني جمال شورجه اهدا شد. شورجه هنگام دریافت این جایزه گفت: "تشکر مي‌کنم از مردم شريف و قهرمان لبنان و از هيات داوران و برگزارکنندگان جشنواره که ماهها شبانه روز تلاش کردند تا فيلم‌هاي خوبي به نمايش دربيايد". سيمرغ بلورين ويژه جشنواره برای حفظ ارزشهای دفاع مقدس به حميد بهمني براي فيلم سينمايي «گلوگاه شيطان» تعلق گرفت. بهمني هم گفت:عليرغم اينكه فيلم من را نشان داوران ندادند از آقاي شمقدري و سجادپور كه فيلم را ديدند تشكر مي‌كنم و اين جايزه را به شهداي غواص اهدا مي‌كنم."
سيمرغ بلورين مردمي جشنواره‌ي بيست و نهم فجر به فيلم «جدايي نادر از سيمين» به كارگرداني اصغر فرهادي اهداء شد.
پايان بخش مراسم اختتاميه بيست و نهمين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر تماس تلفني احمد ميرعلايي با اصغر فرهادي در برلين بود كه او در سخناني گفت: "تشكر مي‌كنم از همراهي گروهي كه در «جدايي نادر با سيمين» با من كار كردند و بهترين گروه در طول دوران كاري‌ام بود." 

دیگر برندگان سيمرغ بلورين اینها بودند: بهترين چهره‌پردازي، سعيد ملکان براي فيلم‌هاي «فرزند صبح» و «آلزایمر»؛ بهترين جلوه‌هاي ويژه رايانه‌اي، اميررضا معتمدي براي فيلم «راه آبي ابريشم»؛ بهترين جلوه‌هاي ويژه ميداني، محسن روزبهاني براي فيلم سينمايي «33 روز»، بهترين طراحي صحنه و لباس، ايرج رامين فربراي فيلم سينمايي «جرم»؛ بهترين صدابرداري، محمود سماک باشي براي فيلم سينمايي «جدايي نادر از سيمين»؛ بهترين صداگذاري، اسحاق خانزادي و علي ابوالصدق براي فيلم سينمايي «جرم»؛ بهترين بازيگر نقش مکمل مرد، شهاب حسيني براي بازي در فيلم سينمايي «جدايي نادر از سيمين»؛ بهترین بازیگر نقش مکمل زن، مهناز افشار برای بازی در فیلم "سعادت آباد".
محسن طنابنده برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل، در سخناني كوتاه از جعفر پناهی یاد کرد و گفت:"حالا كه دور هم هستيم و خوش مي‌گذرد به فكر كساني كه در كنارمان نيستند، باشيم و از دوستان مسئول مي‌خواهم تا جايي كه مي‌توانند همت كنند جعفر پناهي به دامن سينما برگردد." سيمرغ بلورين و ديپلم افتخاربهترين بازيگر نقش مکمل مرد در جشنواره بيست و نهم فيلم فجر به حامد بهداد براي بازي در فيلم سينمايي «جرم» اهدا شد كه او ضمن اداي احترام به امام رضا (ع) و استادانش حبيب‌الله بي‌گناه ، حميد سمندريان،‌خطاب به مسعود كيميايي گفت:‌ "بسيار خوشحالم براي فيلم شما جايزه گرفتم. ‌برخلاف كساني كه مي‌گويند سال به سال دريغ از پارسال، مي‌گويم هر روز بهتر از ديروز است به شرط اينكه شادي و آزادي باشد و به اميد آزادي بيشتر"!

یه حبه قند، خیابانهای آرام و سعادت آباد کجا بودند؟
در میان برندگان سیمرغ بلورین امسال، هیچ نامی از فیلمهای دو فیلمساز برجسته سینمای ایران کمال تبریزی ( خیابانهای آرام)، رضا میرکریمی (یه حبه قند) نیست و فیلم مازیار میری (سعادت آباد) نیز تنها یک جایزه گرفت. میرکریمی قبلا با اعتراض به ترکیب هیئت داوران از دور رقابتها کنار گذاشته شده بودو همایون اسعدیان تهیه‌کننده "سعادت‌آباد" در ارتباط با داوری‌های جشنواره فجر به خبرنگار مهر گفت: من نظرم را درباره هیئت داوری جشنواره فیلم فجر قبل از اعلام شدن نامزدها اعلام کردم. اگر با این ترکیب داوری فیلم "سعادت‌آباد" نامزد می‌شد تعجب می‌کردم. من معتقدم هیئت داوری با پنهان کردن خود پشت برخی از اسم‌های بزرگ ضعف‌های خود را پوشانده است. غم‌انگیزترین موضوع برای یک جشنواره زمانی است که اعتبار داوری خود را بین مخاطبان از دست بدهد. سال گذشته داوری‌ها به شکل تقسیم غنائم بود و امسال به شکل دیگری این امر صورت گرفت."
از سوی دیگر منوچهر محمدي تهیه کننده سر شناس به خبرگزاری "ایسنا" گفته است: "متاسفانه در اين دوره از جشنواره فيلم فجر به نظر مي‌آيد دست هايي در كار است كه با اتهامات سياسي و حتي غير اخلاقي و به‌دور از شئونات حوزه فرهنگ و هنر، فضايي را به وجود آورده كه باعث آزرده خاطر شدن هنرمندان شود." وي با بيان اين‌كه امسال در جشنواره فيلمي ندارد، تصريح كرد: "اما حضورم در سالن‌ها و ديدن پاره‌اي از سينماگران به من مي‌گويد كه احوال تعدادي از سينماگران نسبت به نحوه برگزاري و تعيين بخش‌هاي مختلف ‌جشنواره‌ي فيلم فجر، تعيين داوري بالاخص با گاف بزرگي كه با انتخاب يكي از داوران ـ كه پيشينه دردناكي از لحاظ موقعيت شغلي و حرفه‌اي داشته است ـ باعث شده مجموعه‌اي از نارضايتي‌ها شكل بگيرد."
تهيه‌كننده «زير نور ماه»، «طلا و مس»، «عصر روز دهم» در بخش ديگري از سخنانش يادآور شد: "جشنواره فيلم فجر در سال‌هاي گذشته و امسال كم و كاستي‌هايي داشته و به همه ثابت شده اگر در يك فضاي همدلي انجام شود، اهالي سينما نشان داده‌اند كه چشم‌شان را بر روي همه كم و كاستي‌ها مي‌پوشانند اما ظاهرا در اين روزگار مشكل از اين ماجرا فراتر رفته است. پاره‌اي سوءتدبيرهاي مديريتي حكايت از آن دارد كه يك عقل دورانديش، جامعه‌نگر بر سر جشنواره وجود ندارد و شايد هم تا حدودي از اين اختلافات و درگيري‌ها خوشحال مي‌شود و جشنواره را به امان خدا رها كرده و باعث تنازعات و درگيري‌ها شده‌ است."
وي با اشاره به حواشي اظهارات اخير رضا ميركريمي معتقد است: "اتفاقي كه درباره اظهارنظر لطيف و مودبانه رضا ميركريمي يكي از فيلمسازان شايسته انقلاب به وجود آمد و واكنش‌هاي نسنجيده مديريت جشنواره كه گويا ناخوداگاه خود را در مقابل فيلمسازان مي‌بيند و الزام پاسخ‌گويي به همه چيز در همه موضوعات رادارد، فضاي تلخ رسانه‌اي را به وجود آورد كه شايسته اين ايام نيست. اساسا اگر مديريت پدرانه‌اي در سينماي ايران وجود داشت، از اظهارنظرهاي اخير آقايان الماسي در رسانه‌ها و آقاي علي معلم در تلويزيون جلوگيري مي‌كرد تا اين چند روز انتهاي جشنواره نيز بگذرد و بعد از آن هم داوري و هم فيلمسازان و هم تمامي اركان جشنواره در معرض نقد و بررسي قرار بگيرند، اما به نظر مي‌آيد شتابي كه در طرح مسايل وجود دارد باعث شده يكي از داوران از موضع داوري عبور كرده و خود را به عنوان يك طرف ماجرا قرار دهد كه اين يعني نقض اصل بيطرفي در داوري. سوال اين است كه آيا انجام چنين اقداماتي به بهاي مخدوش كردن و بي ارزش كردن داوري جشنواره فيلم فجر نيست؟!"

خرس طلائی "برلیناله" در انتظار فرهادی
"جدائی نادر از سیمین" فیلم برجسته اصغر فرهادی که جایزه های متعددی در جشنواره فجر برد، حالا منتظر "خرس طلائی" جشنواره بین المللی فیلم برلین (برلیناله) است و خبرها حاکی از آن است که این فیلم یکی از شانسهای اصلی این جایزه بشمار می رود که برندگان آن روز یکشنبه معرفی می شوند؛ جشنواره ای که پس از اسکار در آمریکا و کن در فرانسه، سومین جشنواره سینمائی معتبر جهان شناخته می شود. خبرگزاري رويترز در گزارشي اعلام كرد که به‌نظر مي‌رسد فيلم «جدايي نادر از سيمين» ساخته اصغر فرهادي يكي از شانس‌هاي اصلي كسب خرس طلاي شصت‌ويكمين جشنواره فيلم برلين باشد. به نوشته رويترز، اين فيلم كه نگاهي ماهرانه به سنت‌ها و اختلافات اجتماعي ايران دارد، به شايستگي با اين توصيف رسانه‌هاي آلماني همخواني دارد كه آن را «برليناله ايراني» ناميده‌اند.
رويترز با اشاره به اينكه فيلم‌هاي بخش رقابتي جشنواره برلين كه تا روز چهارشنبه نمايش يافته‌اند، نتوانستند مورد پسند منتقدين قرار بگيرند، ساخته جديد فرهادي را نقطه عطف جشنواره برلين توصيف كرد. علاوه‌بر فيلم «جدايي نادر از سيمين»، دو فيلم «اسب تورين» ساخته «بلا تار» از مجارستان و «اگر ما نه، پس كي؟» از آلمان به كارگرداني «آندرس ويل» دو شانس ديگر كسب خرس طلاي جشنواره برلين هستند. اصغر فرهادی سال گذشته با فیلم در باره الی" به خرس نقره ای این جشنواره دست یافت، جایزه ای که در سال 2005 جعفر پناهی با فیلم "آفساید" از آن خود کرده بود. پناهی امسال عضو هیئت داوران "برلیناله" بود که بعلت محکومیتش در ایران نتوانست به آلمان بیاید اما صندلی او همچنان تا آخر جشنواره در میان هیئت داوران خالی نگهداشته شده است تا سمبلی باشد از تنگنائی که برای یک هنرمند آزادیخواه در کشورش ایجاد کرده اند.
همین امر موجب شد که نمايندگان معاونت سينمايي وزارت ارشاد و بنیاد سینمائی فارابی وابسته به این وزارتخانه به عنوان اعتراض جشنواره برلین را ترک کردند. روابط عمومي معاونت امور سينمايي و سمعي و بصري وزارت ارشاد در این مورد گزارش داد که پس از آنکه جشنواره فيلم برلين در مراسم افتتاحيه و ديگر برنامه‌هاي خود تلاش مي‌کند تحت نام دفاع از فردي که خلاف قوانين کشور اقدام کرده است (جعفر پناهی) به دخالت در امور داخلي ايران و توهين به فرهنگ و هنر و سينماي ايران بپردازد ،نمايندگان اعزامي ايران به اين جشنواره به عنوان اعتراض به فعاليت ها و حضور خود در بازار و جشنواره فيلم برلين پايان دادند.

فیلسوف از نمای نزدیک
کار تدوین مستند زندگی دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی با عنوان "فیلسوف از نمای نزدیک" به تهیه کنندگی مرکز سینمای مستند و تجربی، توسط کریم فیضی و سید جواد میرهاشمی به پایان رسید. کریم فیضی از شاگردان دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی با اعلام این خبر به خبرنگار مهر، گفت: "مونتاژ این کار هم انجام شده و مرحله پایانی و همان روتوش کار باقی مانده است. قصد داشتیم این فیلم را در جشنواره فیلم فجر امسال شرکت دهیم که اعلام شد این جشنواره امسال بخش مستند ندارد."
به گفته این پژوهشگر حوزه تاریخ و فلسفه تدوین فیلم "فیلسوف از نمای نزدیک" در یکصددقیقه به پایان رسیده است.فیضی که حدود سه سال پیش طرح تهیه کتابی جامع درباره زوایای پیدا و پنهان زندگی استاد دینانی را با او در میان گذاشته بود پس از موافقت او تحقیقش را با عنوان "پیشانی من؛ دینانی به روایت دینانی" آغاز کرد. به گفته وی این عنوان (پیشانی من) برگرفته از اتفاقی است که برای دکتر دینانی در بچگی و زمانی که 13 سال داشت، اتفاق افتاده است؛ روزی در روستای زادگاه استاد دینانی "دینان" اسبی در نزدیکی او رَم می‌کند و از بالای سرش می‌پرد و در اثر برخورد سُم اسب با سرِ او، پیشانی دکتر دینانی شکاف برمی‌دارد. بعداً این شکاف را بخیه می‌زنند اما جای آن در پیشانی او می‌ماند و الان هم کاملاً مشخص است.
پس از تهیه این کتاب فیضی تصمیم به ساخت فیلمی مستند از زندگی دینانی گرفت که پس از موافقت دینانی، فیلمبرداری مستند "فیلسوف از نمای نزدیک" توسط رضا الماسی و علی اسماعیلی و با همکاری سیدجواد میرهاشمی (کارگردان مستند زندگی استاد منوچهر ستوده) و به تهیه‌کنندگی مرکز سینمای مستند و تجربی آغاز شد. به گفته این پژوهشگر در این مستند با اعضای خانواده و بسیاری از نزدیکان و حتی منتقدان آرای این استاد رشته فلسفه از جمله مصطفی محقق داماد، علی‌اشرف صادقی و تمامی اعضای هیئت علمی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی گفتگو شده است.

تخت جمشید: ورود ممنوع!
خبرگزاري ميراث فرهنگي گزارش کرده است که مسؤولان تخت جمشيد بدون هرگونه اعلام قبلي و ارايه توضيح، محدوديت‌هايي را براي بازديد گردشگران از تخت جمشيد به وجود آورده‌اند. اين محدوديت‌ها شامل بازديد از چهار كاخ هخامنشي سه دروازه (مركزي)، تچر، هديش و بقاياي كاخي موسوم به كاخ (ج) است. همچنين دسترسي گردشگران به ايوان غربي كاخ آپادانا با با ايجاد موانع فلزي ناممكن شده است. در حالي كه مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري هيچ توضيحي را در اين باره ارايه نداده‌اند اما برخي كاركنان تخت جمشيد مي‌گويند كه اين اقدام براي حفاظت بيش‌تر از بخش‌هاي آسيب‌پذيرتر مجموعه صورت گرفته است.
در اين باره يكي از نگهبانان تخت جمشيد گفته است که يادگار نويسي‌ عده‌اي از بازديدكنندگان بر ديواره‌ها و ستون‌هاي تخت جمشيد و عدم توانايي مجموعه براي جلوگيري از اين اقدام، دليل اصلي بسته شدن بخش‌هايي از تخت جمشيد است. وي با اشاره به فرسودگي شديد سنگ‌ها در كاخ هديش، از قول مديران مجموعه مدعي شد كه هرگونه تردد در اين قسمت به متلاشي شدن سنگ‌ها مي‌انجامد. محدوديت بازديد از تخت جمشيد نه تنها با اعتراض بازديدكنندگان روبرو شده، بلكه چالش‌هايي را ميان آنان و نگهبانان تخت جمشيد به وجود آورده است؛ به گونه‌اي كه در مواقع مختلف، صداي سوت و فرياد نگهبانان در اعتراض به كساني كه از موانع ايجاد شده عبورمي‌كنند، آرامش تخت جمشيد را تحت تأثير قرار مي‌دهد و گاه صحنه‌هاي ناخوشايندي از مشاجرات لفظي را به وجود مي‌آورد.


"مهرداد" يكي از بازديدكنندگان تخت جمشيد كه دانش آموخته رشته معماري است، مي گويد كه از بسته شدن كاخ‌هاي هخامنشي به روي مردم شوكه شده است. او مي‌افزايد: "كاخ تچر يكي از ديدني‌ترين بخش‌هاي تخت جمشيد و همطراز بخش‌هايي چون كاخ آپادانا و دروازه ملل است و ممنوعيت بازديد از آن با هيچ توجيهي پذيرفتني نيست. به گفته او تخت جمشيد زواياي پنهاني مانند كتيبه‌هاي غيرهخامنشي دارد كه از آن جمله مي توان به نوشته‌هايي به خط پهلوي (مربوط به دوران ساساني)، كوفي (مربوطه به دوره آل بويه)، ثلث (مربوط به دوره تيموري) و نستعليق (مربوط به دوره قاجار) و انگليسي (مربوط به سده 19 ميلادي) در كاخ تچر اشاره كرد. در كنار مردم عادي، بسياري از دانشجويان، كارشناسان و پژوهشگران رشته‌هاي هنر و معماري، تاريخ و باستان شناسي از تخت جمشيد ديدن مي‌كنند. هدف اين عده بررسي دقيق آثار موجود در تخت جمشيد است كه با موانع ايجاد شده غيرممكن به نظر مي‌رسد."
نسرين از ديگر بازديدكنندگاني كه براي نخستين بار و با هدف عكاسي به تخت جمشيد آمده است، نظرات مشابهي دارد و مي‌گويد: "اگرچه آسيب رساني برخي از گردشگران به آثار تاريخي واقعيت دارد اما راه حل اين مشكل ايجاد محدوديت براي همگان نيست. علاوه بر بستن كاخ‌هاي تچر و هديش، ممنوعيت نزديك شدن به ساير آثار تاريخي و بالا رفتن از پلكان‌ها، احساس خوبي را كه هنگام ديدن چنين آثاري به وجود مي‌آيد، از ميان برده و عكاسي از زواياي مختلف تخت جمشيد را با دشواري‌هاي فراوان روبرو ساخته است"
مسعود، ديگر گردشگري كه سرگرم مشاجره با يكي از نگهبانان براي ورود به كاخ تچر است، مي‌گويد: "مديران و كاركنان تخت جمشيد آن قدر اين آثار را ديده‌اند كه برايشان معمولي شده و نمي‌توانند احساس مردمي را كه با صرف وقت و هزينه زياد به تخت جمشيد مي‌آيند و با درهاي بسته برخي كاخ‌ها مواجه مي‌شوند، درك كنند.بسته شدن درهاي تخت جمشيد به بهانه حفاظت بيش‌تر از اين مجموعه در حالي صورت مي‌گيرد كه در سراسر تخت جمشيد بي‌مبالاتي‌هاي آشكاري در امور حفاظتي ديده مي شود. براي نمونه، مديريت تخت جمشيد در نزديكي كاخ تچر و بر بقاياي آثار كاخ موسوم به كاخ (ج) به ساخت اتاقكي براي نگهبانان اقدام كرده است. گرماي اين اتاق به صورت كاملا ناايمن از طريق كپسول‌هاي گاز تأمين مي شود و در صورت بروز انفجار، وارد شدن آسيب شديد به كاخ تچر قطعي است."
از اين گذشته، براي ايجاد مانع بر سر راه بازديدكنندگان تخت جمشيد از داربست هاي ساختماني استفاده و چهره زيباي آثار تاريخي را مخدوش شده است. اين در حالي است كه حفظ حريم منظرين آثار تاريخي از مهم‌ترين موضوعات مورد تأكيد در ضوابط بين‌المللي حفاظت از ميراث فرهنگي است كه به ويژه درباره آثار جهاني با سخت گيري بيش‌تري اعمال مي شود. همچنين در بخش‌هاي مختلف تخت جمشيد نظير موزه و حرمسرا (ساختمان اداري) آنتن‌ها، علمك‌ها و سيم‌هاي زيادي ديده مي شوند كه منظر تاريخي مجموعه را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
 



  جرس: عصبانیت ناشی از حضور صدها هزار شهروند معترض در راهپیمایی 25 بهمن حامیان حکومت را به یک جنگ تبلیغاتی و سیاسی تمام عیار واداشته است. آنها تا پیش از برگزاری این تجمع ادعا می کردند جنبش سبز از بین رفته و تبدیل به یک جسد شده است اما اکنون با مستقر کردن هزاران نیروی امنیتی در خیابان ها، حصر رهبران جنبش و تهدیدهای پیاپی مبنی بر محاکمه و مجازات آنان  وحشت خود از دور تازه اعتراض سبزها را به نمایش گذاشته اند.  

سرکوب بی سابقه

سرکوب های تازه حکومتی از جهاتی بی سابقه محسوب می شود. اعضای مجلس شورای اسلامی این بار با راهپیمایی در صحن علنی شعار مرگ بر موسوی و مرگ بر کروبی سر داده اند. گروهی از لباس شخصی ها هم امروز در شهر قم تجمع کرده و علاوه بر شعار علیه رهبران جنبش سبز شعار مرگ بر هاشمی داده اند. این شعارها از رادیو- تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شده است و مجریان این رسانه نیز گزارشهایی حاوی شعارهای مرگ بر موسوی و کروبی را قرائت کرده اند. حمله تبلیغاتی علیه رهبران مخالف حکومت با حمله گروهی از لباس شخصی های بسیجی به منزل "مهدی کروبی" و فرزندش "حسین کروبی" نیز توام بوده است. "فاطمه کروبی" همسر مهدی کروبی در نامه ای به "علی لاریجانی" با کودکانه و مذبوحانه خواندن این اقدام ها گفته که چنین تلاش هایی در اراده همسرش برای ایستادگی بر مطالبات جنبش سبز خللی وارد نخواهد کرد.  لباس شخصی ها و روحانیون وابسته به آیت الله مصباح یزدی همچنین در شهر قم محل درس دو مرجع تقلید مستقل یعنی "آیت الله وحید خراسانی" و "آیت الله شبیر زنجانی" را اشغال کرده و مانع از برگزاری کلاس های درس آنان شده اند. در همین حال "غلامحسین محسنی اژه ای" دادستان کل کشور نیز در اظهاراتی از بازداشت رهبران جنبش سبز در آینده نزدیک خبر داده است و "علی رازینی" معاون حقوقی قوه قضاییه هم با ادعایی مشابه محاکمه میرحسین موسوی و مهدی کروبی را قطعی اعلام کرده است. این هجمه تبلیغی و سیاسی بی سابقه در شرایطی است که رهبران جنبش سبز به دلیل حصر خانگی امکان تماس با بدنه جنبش را ندارند. آنها تنها در پیام های کوتاهی از حضور مردم در راهپیمایی 25 بهمن تقدیر کرده و انتشار این پیام ها نیز بر آتش عصبانیت حکومت افزوده است.

ریسک پر هزینه

نگرانی از شرایطی که رهبران جنبش سبز در آن بسر می برند با گذشت زمان بیشتر و بیشتر می شود. با گذشت سه روز از آغاز حصر خانگی میرحسین موسوی هنوز خبری از وضعیت او و همسرش زهرا رهنورد منتشر نشده است. فرزندان موسوی در گفتگویی با جرس اعلام کرده اند که ماموران امنیتی حتی اجازه ورود آنان به خانه پدری شان را  نمی دهند. . آنها در شرایط نامعلومی بسر می برند و در شبکه های اجتماعی جنبش سبز بحث های فراوانی در این باره مطرح است که اگر حکومت تصمیم به بازداشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی بگیرد چه واکنشی باید به این اقدام نشان داد. برخی کنشگران معتقدند که در حال حاضر باید منتظر تصمیم حکومت ماند و برخی دیگر هم برنامه ریزی برای اعتراضهای تازه را پیشنهاد می کنند. با توجه به فضای سنگین تبلیغاتی و سیاسی که حکومت علیه رهبران جنبش ایجاد کرده بعید است که تصمیم درباره نحوه برخورد با آنان فرایندی طولانی را طی کند. ناظران می گویند اگر حکومت در آینده نزدیک اقدام به بازداشت رهبران جنبش نکند احتمال دست زدن به این اقدام در روزهای بعد ضعیف تر و ضعیف تر خواهد شد. از دید تحلیلگران، حکومت نسبت به عواقب چنین عملی آگاهی دارد و از اعتراض سراسری هواداران جنبش در هراس است بنابراین بعید است که به آسانی ریسک بازداشت رهبران جنبش را بپذیرد.


فشار بر میانه روها

فشارها علیه رهبران جنبش سبز به نیروهای تندروی حاکمیت این فرصت را نیز داده است که دست به تعیین تکلیف درونی بزنند. آنها به محافظه کاران نسبتا میانه رو فشار آورده اند که علیه راهپیمایی 25 بهمن ماه هواداران جنبش سبز موضع گیری کنند. برخی چهره ها نظیر "محمد باقر قالیباف"،" محسن رضایی" و "علی اکبر ناطق نوری" تحت تاثیر این فشارها  اقدام به اعلام موضع علیه جنبش کرده اند. آنها در ماه های پیش از سوی تندروها متهم می شدند که بصیرت لازم را برای دفاع از نظام ندارند. موضع گیری کنونی آنها با آب و تاب در رسانه های حکومتی بازتاب یافته است. خبرگزاری فارس در خبری با عنوان " قوه قضاییه باید با مسببین فتنه اخیر برخورد کند " به نقل از علی اکبر ناطق نوری  آورده است که " فتنه‎گران در حساس‎ترين شرايط خاورميانه، عملي ضدانقلابي انجام دادند و خوراك تبليغاتي براي دشمنان ايران و اسلام فراهم كردند." در خبری دیگر به نقل از محمد باقر قالیباف نیز آمده که "اطلاعیه موسوی برای راهپیمایی 25 بهمن یک حرکت ضد انقلابی بوده" است. محسن رضایی هم در سخنانی گفته است که " بحث ولایت فقیه برای ما حیثیتی است و حادثه 25 بهمن یادآور ارتداد جبهه ملی است " این سخنان گرچه نتیجه فشار شدید بر محافظه کاران میانه رو جهت حمایت صریح از رهبر جمهوری اسلامی است اما نشان می دهد که آنان نسبت به شکنندگی قدرت آقای خامنه ای تا چه حد احساس خطر کرده اند. تمرکز شعار صدها هزار شهروند معترض در راهپیمایی 25 بهمن بر کناره گیری آقای خامنه ای از قدرت و مقایسه او با دیکتاتورهای به تازگی ساقط شده خاورمیانه جوی از نگرانی را بر جناح حاکم ایران مستولی کرده است. آنها حالا می خواهند با دامن زدن به سرکوب ها جلوی بروز اعتراض های بعدی را بگیرند.

رییسی که خواهان مرگش هستند

در میان گروه ها و چهره هایی که به دفاع از رهبری آقای خامنه ای طی روزهای اخیر موضع گیری کرده اند موضع مجلس خبرگان رهبری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مجلس بر اساس ماهیت خود وظیفه عزل و نصب و نظارت بر رهبر را عهده دار است اما طی سالهای فعالیت خود کوچکترین انتقادی از عملکرد رهبری نداشته و صرفا به تعریف و تمجید از او پرداخته است. بیانیه اخیر این مجلس در محکومیت راهپیمایی 25 بهمن نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این بیانیه با نام بردن از رهبران جنبش سبز به عنوان " سران فتنه " ادعا شده که آنان بهترین خدمت را به آمریکا و اسراییل کرده اند.  مجلس خبرگان قرار است در شانزدهم اسفند ماه آینده نیز اقدام به تشکیل جلسه علنی دهد. با توجه به بالاگرفتن فشارها علیه آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس این مجلس انتظار بروز تنش هایی جدی در نشست آتی خبرگان دور از ذهن نیست. لباس شخصی ها در تجمع های روزهای اخیر شعار مرگ بر هاشمی سرداده اند و تندروهای حاکم هم مترصد فرصتی هستند که وی را از جایگاه ریاست خبرگان که مسوولیت عزل و نصب رهبر را به عهده دارد برکنار کنند.

افشای دو رویی حکومت

سرکوبهای بی سابقه علیه رهبران و کنشگران جنبش سبز با حساسیت فراوانی در رسانه ها و نهادهای بین المللی دنبال می شود. برخی دولت ها نیز در حمایت از مطالبات دموکراسی خواهانه مردم ایران به تقبیح سرکوبهای حکومتی پرداخته اند. سخنگوی "آنگلا مرکل" صدراعظم آلمان در اظهاراتی گفته است " ما از دولت ایران می خواهیم مردم ایران را از همان حقوق و آزادی هایی محروم نکند که به خاطر آنها به تازگی به مردم مصر تبریک گفته است" لارنس کانون" وزیر خارجه کانادا نیز در اظهارتی مشابه گفته که کشورش عمیقا نگران خشونت های سرزده از سوی مقام های ایرانی علیه تظاهرات صلح آمیز معترضان در تهران است." او گفته  "این دورویی در درخواست مقام های ایرانی که خواستار دموکراسی در مصر هستند و همان درخواست ها در ایران را سرکوب می کنند، عمیقا مایه تشویش است." هر چند بعید به نظر می رسد تقاضای دولت های خارجی تاثیری در اراده جمهوری اسلامی برای دست برداشتن از سرکوب ها علیه جنبش سبز داشته باشد اما عدم صداقت تهران در قبال تحولات منطقه را به افکار عمومی جهان ثابت می کند. از دید ناظران بخش عمده عصبانیت حاکمان جمهوری اسلامی در حال حاضر ناشی از برملاشدن سیاست دوگانه شان در عرصه داخلی و خارجی است. آنها آشکارا از مقایسه شدن با دیکتاتوری های ساقط شده تونس و مصر ابراز خشم می کنند اما با اعمال سرکوبهایی به مراتب شدیدتر از دیکتاتورهای سابق این کشورها خود را در مرکز حساسیت افکار عمومی جهان قرار داده اند.


محدود کردن آزادی راه حل مشکلات نیست
جرس: مولانا عبدالحمید؛ امام جمعه اهل سنت زاهدان، در بخش از خطبه های نمازجمعه این هفته با اشاره به تحولات اخیر خاورمیانه گفت: امروز افکار جهانیان متوجه تحولات خاورمیانه و بویژه کشورهای مصر، لیبی، اردن، یمن و دیگر کشورهای مشابه است، ما امیدواریم که این تحولات به نفع جهان اسلام باشد.
 

به گزارش سنی آنلاین، وی آزادی را لازمه زندگی دانست و گفت: انسان بدون آزادی احساس رفاه و امنیت نمی کند، خداوند انسان را آزاد آفریده است و انسان تا آخرین لحظه زندگی در تکاپوی دستیابی به آزادی است.
مولانا عبدالحمید افزود: امروز، آزادی فریاد مشترک ملت‏های مسلمان و غیرمسلمان خاورمیانه است و ملتهایی که به آن دست می یابند ابراز شادمانی می کنند و خواستار اصلاح قانون اساسی و ساختارهای قبلی حاکمیت ها هستند.
امام جمعه اهل سنت زاهدان با بیان اینکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میثاق ملی همه ایرانیان است، گفت: با وجود اینکه این قانون نیز مانند همه قوانین تدوین شده توسط بشر، دارای نقص و اشکال است، اما در چارچوب همین قانون اساسی فعلی، بسیاری از مشکلات کشور قابل حل و اجرای کامل اصول آن متضمن وحدت و امنیت ملی است.
وی افزود: اصل دوازدهم قانون اساسی بر آزادی مذاهب اهل سنت در انجام مراسم و مناسک دینی خود تصریح کرده است و اجرای این اصل بسیاری از دغدغه ها و نگرانی‏های اهل سنت را برطرف می کند.
مولاناعبدالحمید گفت: تضمین آزادی بیان و اندیشه و آزادی رسانه ها و احزاب توسط دولت، از بروز مشکلات مشابه کشورهای خاورمیانه در کشور ما جلوگیری می کند و موجب می شود که ناله ها و دردها به فریاد تبدیل نشوند.
وی افزود: من خیرخواهان و دلسوزانه می گویم که زندانی کردن افراد و محدود کردن آزادی های اساسی مردم مشکلی را حل نمی کند و مسئولان باید راه حل مشکلات را در وسعت نظر و سعه صدر و شنیدن سخنان مردم و اجرای قانون اساسی به عنوان میثاق ملی کشور، جستجو کنند.

قرآن عظیم الشان بهترین کتاب در بیان سیرت رسول اکرم است
امام جمعه اهل سنت زاهدان در بخش اول خطبه های نماز جمعه اهل سنت زاهدان ضمن تلاوت آیه 21سوره مبارکه احزاب و آیه 7 سوره مبارکه حشر، به بیان نکاتی در مورد سیرت پاک رسول اکرم صلی الله علیه و سلم پرداخت.
اوی با بیان اینکه قرآن عظیم الشأن به بهترین نحو سیرت آنحضرت صلی الله علیه وسلم را بیان می کند، خاطرنشان کرد: این کتاب زرین و بی نظیر و این پیام بزرگ الهی به بشر، بهترین کتاب در بیان سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم است، بر همین اساس وقتی صحابه از ام المومنین حضرت عایشه صدیقه طاهره رضی الله عنها پرسیدند که اخلاق آن حضرت صلی الله علیه وسلم چگونه بود که الله تعالی می فرماید: «إنک لعلی خلق عظیم» (تو از اخلاق والایی برخودار هستی)، ام المومنین فرمود: «کان خلقه القرآن» (یعنی اخلاق آن حضرت صلی الله علیه وسلم قرآن عظیم الشأن بود.)
آری؛ قرآن عظیم الشان به طور کامل در زندگی و اعمال رسول اکرم صلی الله علیه وسلم پیاده شده بود و ایشان هرگز از آن منحرف نبودند.
اگر شما قرآن عظیم الشأن را از ابتدا تا انتها تلاوت کنید، در می یابید که تمام آموزه های آن در هر بابی، چه در باب اعتقاد و توحید و چه در باب جهاد فی سبیل الله و قربانی برای خدا و چه در باب اخلاق و عمل، در حیات طیبه آن حضرت صلی الله علیه وسلم عملاً پیاده بود.
اوی در ادامه با بیان اینکه "هیچ نویسنده ای در دنیا نتوانسته آنگونه که شایسته است سیرت آن حضرت صلی الله علیه وسلم را ترسیم کند." خاطرنشان کرد: آنانی که برای فهم سیرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در جستجوی کتابی هستند، بدانند که در این باره کتابی بهتر از قرآن مجید وجود ندارد، با آنکه کتاب های زیادی در بیان سیرت سیدالمرسلین رحمة للعالمین نوشته شده است اما به یقین باید گفت، هیچ نویسنده ای در دنیا نتوانسته است حق این کار را ادا کند، در واقع هیچ کس نمی تواند سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم را آنگونه که شایسته است، ترسیم کند، شاید بتوان گوشه و شمه ای از آن را بیان کرد، به راستی چگونه می توان احوال زندگی و سیرت آنحضرت صلی الله علیه وسلم را به طورکامل بیان کرد، هر کسی در این دریا فقط توانسته غوطه ای بزند و چیز اندکی در اختیار ما قرار دهد.

وضعیت امروز مسلمانان نتیجه دوری آنان از کتاب الله و سنت رسول الله است
مولانا عبدالحمید همچنین ادامه داد: اگر انسانیت روزی بالندگی داشته و توانسته به اوج پاکی و ولایت برسد، این امر نتیجه اتباع از سنت آنحضرت صلی الله علیه وسلم بوده است. اگر روزی مسلمانان در دنیا حرمت و قداست داشته اند، و تمام جهانیان به آنان با دیدۀ احترام می نگریسته اند، این امر در اثر اتباع آنان از سیرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم بوده است.
امروز هم علت اینکه مسلمانان با اختلاف و تفرقه و تشتت گرفتار آمده و با مشکلات گوناگون مواجه شده اند، این است که آنان از کتاب الله و سنتهای حضرت رسول صلی الله علیه وسلم فاصله گرفته اند، امروز مشکلات تمام دنیا را فرا گرفته اند اما این وضعیت در کشورهای اسلامی و خاورمیانه از همه جا پررنگ تر است.
ایشان همچنین با تاکید بر اینکه هر کس از اصل خود دور بماند در دنیا سرگردان می شود و با مشکلات گرفتار خواهد شد، ادامه داد: بسیاری از کارشناسان و اندیشمندان تصمیم گرفته اند که مشکلات موجود را از بین ببرند و این در حالی است که تعداد بسیار کمی از آنان متوجه اند که سرمنشأ تمام این مشکلات چیست و برای رفع این مشکلات چه باید کرد.
ایشان تاکید کرد: امت مسلمان برای اینکه بتواند رضایت پروردگار متعال را جلب کند و در عصر امروز که عصر پیشرفت و تکنولوژی است به جایگاه واقعی خود برسد و در دنیا تاثیر گذار باشد و سخنش شنیده شود، باید به اعتبار ایمان و تقوا و عمل صالح به گذشته و دور اول خود باز گردد.

تحولات اخیر در خاورمیانه را به فال نیک می گیریم و آن را رحمت الهی می دانیم
شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید در ادامه با اشاره به تحولات اخیر در برخی از کشورهای اسلامی، اظهار داشت: امروز شما می بینید که در خاورمیانه کشمکش‏ها و سر و صداها از همه جا بیشتر شده و تمام رسانه های جهانی و تمام تحلیل ها متوجه این منطقه شده است. ما این وضعیت را به فال نیک می گیریم و آن را رحمت الهی می دانیم.

الله تعالی به انسان آزادی و حق انتخاب داده است
امام جمعه اهل سنت زاهدان ادامه داد: خداوند متعال انسان را حتی در مورد دین و دینداری آزاد گذاشته و فرموده است «لا إکراه فی الدین»، (هیچ اجباری در دین نیست) و نیز فرموده: «فمن شاء فلیومن ومن شاء فلیکفر» (هرکس می خواهد، مومن شود و هر کسی می خواهد، کافر شود.)
بشر به هر میزان دارایی داشته باشد، اگر از فقدان آزادی رنج ببرد، هرگز مشکلاتش حل نخواهد شد و زندگی آرامی نخواهد داشت.
الله تعالی انسان را آزاد آفریده و بنابراین انسان تا آخرین نفس برای کسب آزادی تلاش خواهد کرد، اگر شما بخواهید یک انسان را به زور وارد بهشت هم کنید، او حاضر نخواهد بود وارد شود، اما اگر شما بخواهید او را با مهربانی و محبت به سوی جهنم راهنمایی کنید، با شما خواهد آمد؛ این طبیعت بشر است.
آری؛ الله تعالی به بندگان اختیار داده و فرموده است، اگر خوبی‏ها را اختیار کردید جایگاه شما بهشت است و اگر بدی‏ها را اختیار کردید، در جهنم خواهید افتاد.



رسوایی تبلیغات گوبلزی؛ زلزله در امپراتوری دروغ
   جرس : پلاکاردها و پوسترهایی با عبارت " دروغ ممنوع"  بیشترین خودنمایی را میان شعارهای هواداران جنبش سبز در شبهای پیش از انتخابات داشت. با اعلام نتایج آرا، بسیاری از شهروندان دریافتند که حکومت تابلوی دروغ ممنوع را نادیده گرفته و با سرعت تمام در جاده بی صداقتی می تازد. اعتراض به تقلب در انتخابات در واقع اعتراضی سراسری به نهادینه شدن دروغ بود. از فردای انتخابات شهروندانی که رای خود را از دست رفته می دیدند دست به تلاشی جمعی برای رسوا کردن دروغ های حکومت زدند. طی 20 ماه گذشته بسیاری از این دروغ ها افشا شده و طراحان دروغها را بی اعتبار کرده است. تازه ترین نمونه از این تلاش افشاگرانه هفته گذشته در واکنش به پروژه شهید سازی حکومت صورت گرفت و پس از آن که بنگاه های تبلیغی و سیاسی جمهوری اسلامی هویت یکی از شهدای راهپیمایی 25 بهمن را مصادره کردند این تقلب بزرگ توسط کنشگران جنبش سبز در شبکه های اجتماعی افشا شد و دست اندرکاران آن را به تناقض گویی انداخت.

تاکتیک های منسوخ
ترفندهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی برای جعل واقعیت و تحریف وقایع تقریبا  کارایی خود را به طور کامل از دست داده اند. رسانه های حکومتی به شکلی حساب شده طی ماه های پس از انتخابات کوشیده اند که اعتراض های جنبش سبز را در افکار عمومی آشوب طلبی و اغتشاشگری معرفی کنند اما همواره چنین ترفندی توام با رسوایی بوده است. سناریوی اخیر یعنی جعل هویت شهدای راهپیمایی 25 بهمن حتی از سناریوهای قبلی هم رسواکننده تر بوده است. حکومت در این ماجرا با اتکای به روشهای کلاسیک جنگ تبلیغاتی کوشید مسوولیت خشونت و خون ریزی در راهپیمایی را به گردن سبزها بیاندازد. آنها برای پیشبرد این سناریو دست به اقدام هایی ناشیانه زدند و شهدای جنبش را افرادی وابسته به حکومت معرفی کردند که توسط گروه های مسلح ضد نظام به شهادت رسیده اند. گفته می شود که این سناریوی تبلیغی توسط برخی مقام های امنیتی طراحی واجرا شده است. آنها شهید "صانع ژاله" دانشجوی رشته هنر دانشگاه تهران را فردی بسیجی معرفی کردند، برایش کارت جعلی عضویت در بسیج ساختند و با فراخواندن لباس شخصی ها به دانشگاه پیکر او را تشییع کردند. هدف این بود که سران مخالف دولت به عنوان مسوول خون ریخته شده شهروندان تحت فشار بیشتری قرار گیرند و جو سرکوب تقویت شود. دستگاه های تبلیغی در همراهی تمام عیار با سناریو نویس های امنیتی این پروژه را به پیش بردند اما رسوایی زودهنگام پروژه شهید سازی، معادلات حکومت را برهم زد. انتشار تصاویر شهید ژاله در دیدار با مرجع فقید "آیت الله العظمی منتظری" و افشاگریهای اعضای خانواده و دوستان او مبنی بر این که صانع ژاله هیچ گاه عضو بسیج نبوده است سناریو نویسان را به تناض گویی های بیشتر واداشت. چنان که آنان از یک طرف تصاویر ژاله در دیدار با آیت الله العظمی منتظری را جعلی خوانده و از طرفی دیگر مدعی شدند که او خبرچین کیهان در این دیدار بوده است.
اعتراف به شکست
رسوایی جنگ تبلیغاتی حکومت برای معرفی سبزها به عنوان عامل خشونت در راهپیمایی 25 بهمن  به حدی بوده که حتی برخی تحلیلگران هوادار حکومت هم به شکست این سناریو اعتراف کرده اند. "امید حسینی" نویسنده وبلاگ آهستان که از وبلاگ های محافظه کار است در یادداشتی پیرامون این مساله اذعان کرده که جمهوری اسلامی در ماجرای ژاله شکست خورده است. این وبلاگ‌نویس به طور تلویحی از عملکرد مقام‌های جمهوری اسلامی در تاکید بر «بسیجی» بودن صانع  ژاله انتقاد کرده و نوشته که آن‌ها در زمین سبز‌ها بازی کرده و به «دروازه خودی شوت» کرده‌اند.حسینی به صراحت پرسیده که چرا جمهوری اسلامی برای مبارزه با مخالفان خود به «بسیجی» بودن صانع ژاله تکیه کرده در حالی که می‌توانست چنین کاری نکند. او در بخش دیگری از این یادداشت ضمن ابراز تردید در هوش و درایت مدیران بحران گفته که ما هنوز در مدیریت بحران مشکل داریم. اعتراف این وبلاگ نویس محافظه کار به شکست سناریو تبلیغاتی اخیر حکومت گویای بی اعتباری روزافزون چنین سناریوهایی است. ناظران می گویند سناریوهای تبلیغی که حکومت ایران به اتکای بلندگوهای رسانه ای خود اجرا می کند الهام گرفته از روشهای تبلیغاتی "جوزف گوبلز" وزیر تبلیغات هیتلر است. در جنگ تبلیغاتی به روش گوبلزی اصل بر بزرگ بودن دروغ است و این سخن مشهور گوبلز که " دروغ هر چه بزرگ تر باور پذیرتر" مبنای نوشتن سناریوهایی از این جنس به شمار می رود.
میراث گوبلز
بسیاری از حکومت های اقتدارگرا پس از سقوط نازی ها در آلمان آموزه های گوبلز را به ارث بردند. این حکومتها با به انحصار گرفتن دستگاه های تبلیغی، روش و منش گوبلز در مرعوب ساختن مخالفان و ایجاد احساس پیروزمندی جریان حاکم را دنبال کردند. تمرکز تبلیغات با اتکای به دروغ های بزرگ برای مدتها منجی حکومت های اقتداگرا در شرق و غرب عالم شد. خاصیت تبلیغ دروغ آن طور که خود گوبلز در خاطراتش توضیح داده این است که "مردم نمی توانند باور کنند  اساسا کسی بتواند چنین دروغی بگوید. از همین رو معمولا در مواجهه با چنین دروغ هایی دچار حالت شوک و غافلگیری می شوند و تا به خودشان بیایند کار انجام شده است." ناظران با استناد به انحصار رسانه های صوتی و تصویری و سانسور شدید رسانه های مکتوب در جمهوری اسلامی نظام کنونی حاکم بر ایران را یکی از پایبندتری نظام ها به روش تبلیغاتی گوبلز می دانند. شباهت ها میان روشهای تبلیغی کنونی حکومت با روشهای گوبلزی به حدی است که برای مثال برخی از ناظران عملکرد روزنامه کیهان را همتراز عملکرد روزنامه " در آنگریف " در دوران آلمان نازی می دانند.
توهین به شعور ملت
انقلاب تکنولوژیک علیرغم امکاناتی که برای تبلیغات در اختیار نظام های اقتدارگرا قرار داده قدرت انحصارگرایی رسانه ای را از آنها سلب کرده است. حکومت ها اکنون نیز می توانند همچون گذشت دروغ های گوبلزی بگویند اما قاعده " دروغ هر چه بزرگ تر باور پذیر تر " منسوخ و بی اعتبار شده است. قدرت شهروندان در برخورداری از رسانه های مستقل هر گونه دروغ گوبلزی را بلافاصله پس از انتشار رسوا می کند. نظام های اقتدارگرا برای فائق آمدن بر این شرایط جدید تمام ابزارهای موجود جهت محروم کردن شهروندان از رسانه های مستقل را به کار می گیرند. نمونه اعلای این اعمال محدودیت در جمهوری اسلامی است که با فیلترینگ بیش از 5 میلیون پایگاه اینترنتی، هشدار امنیتی به کاربران مبنی بر رصد فعالیت های آنان در فضای مجازی، پارازیت اندازی روی شبکه های ماهواره ای و ده ها فعالیت تحدید کننده دیگر چرخش آزادانه اطلاعات را نقض می کند. تلقی تئوریسن های حکومت این است که می توان شهروندان را از امکانات نوین رسانه ای محروم کرد و به تبلیغات دروغین ادامه داد. آنها به ویژه در ماه های پس از انتخابات ریاست جمهوری این قاعده را پی گرفته اند. حجم دروغ ها و تحریف های رسانه ای در دستگاه های تبلیغاتی حکومت طی این زمان به حدی بالا بوده که "میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز گفت که حکومت کنونی روی گوبلز را در جعل و دروغ گویی سفید کرده است.. موسوی در این اظهار نظر با اشاره به اتهام هایی که بنگاه های تبلیغی حکومت علیه جنبش سبز مطرح می کند گفته بود :" آنها هنوز باور به شعور ملت ندارند و متاسفانه در خلوت خود حتی از تصور حقوق شهروندی برای همه مردم و کرامت ذاتی برای همه انسانها وحشت می کنند."
بلندگوهایی با یک صدا
رهبران جنبش سبز از گسترش دامنه آگاهی های اجتماعی جمعی به مثابه استراتژی اصلی جنبش یاد می کنند .آنها معتقدند که آگاهی چشم اسفندیار نظام های اقتدارگراست. رسوایی پیاپی سناریوهای تبلیغی حکومت طی ماه های اخیر نیز نتیجه کارکرد شبکه های اجتماعی جنش محسوب می شود. این شبکه ها نه تنها در ایران بلکه در جوامع سایر کشورهایی که با نظام های اقتدارگرا درگیر هستند نیز مهم ترین عامل برتری محسوب می شود. اتکای جنبش های اخیر خاورمیانه به شبکه های اجتماعی مجازی و نقش خیره کننده این شبکه ها در بسیج اجتماعی علیه حکومت، ناکارآمدی شیوه های تبلیغی گوبلزی را بیش از گذشته آشکار ساخته است. در تحولات سیاسی تونس و مصر شبکه های اجتماعی فیس بوک و توییتر حرف اول را در سازمان دادن به مخالفان بازی کردند و این در حالی بود که برای مثال تلویزیون دولتی مصر حتی در آخرین ساعات پیش از برکناری "حسنی مبارک" نیز به شیوه های گوبلزی برای دفاع از خود اتکا داشت و برنامه هایی برای القاء ثبات سیاسی حکومت پخش می کرد. شکست حکومت های اقتدارگرا در تونس و مصر از دید ناظران هشداری جدی است برای سایر حکومت هایی که همچنان به شیوه های نخ نما شده تبلیغی وفادار مانده اند. از دید ناظران این حکومت ها اگر تغییری بنیادی در شیوه های خود ایجاد نکنند همان سرنوشتی را تجربه خواهند کرد که حاکمان تونس و مصر با آن روبرو شدند. بلندگوهای تبلیغاتی در چشم بهم زدنی خاموش خواهند شد و از آن همه های و هوی چیزی بر جای نخواهد ماند.



یک هفته پس از تخریب پل گرگر، بخشی از سقف قلعه شوش هم فرو ریخت

بخشی از سقف قلعه‌ی تاریخی شوش در استان خوزستان فروریخت.
یکی از مسؤولان در استان خوزستان در گفت‌وگو با ایسنا، با تأیید این خبر اعلام کرد: بخشی از قسمتی که به کتابخانه و مرکز اسناد دوره‌ی فرانسوی‌ها در قلعه‌ی شوش مربوط بود، بر اثر بارندگی ریزش کرده است.
او گفت: امسال برنامه‌ریزی لازم برای مرمت قلعه‌ی شوش انجام شده بود، ولی به‌دلیل این‌که تأمین اعتبار آن در مدیریت استان حذف شد و این اعتبار تخصیص پیدا نکرد، موفق به مرمت قلعه نشدیم و این کار به سال آینده موکول می‌شود.
ریزش بخشی از قلعه‌ی شوش یک هفته پس از تخریب بخش‌هایی از پل ثبت جهانی‌شده‌ی گرگر در مجموعه‌ی سازه‌های آبی ـ تاریخی شوشتر در خوزستان رخ داده است.



فخرالسادات محتشمی‌پور: فردا خواهم آمد

فخرالسادات محتشمی پور روز جمعه در نامه ای خطاب به همسر زندانی اش، سید مصطفی تاج زاده، نوشت: فردا را من به ملاقات تو خواهم آمد به دعوت یا بی دعوت. فردا من در خانه آرام ندارم. خانه محل آرامشی است که چند روز است بیش از همه روزهای هجران از من سلب شده و من عاجزانه هر بخش روز و شبم را به نحوی با برنامه ای پیوند داده ام تا فراموشی بیاید سراغم و به تو و وضعیتت که نمی دانم چگونه است فکر نکنم.
متن نوشته محتشمی پور را بخوانید:
سلام عزیز همه روزهای تنهایی من!
سلام به تو در آخرین جمعه بهمن. ماهی که در سال سی و سوم نه بوی گل سوسن و یاسمن داشت نه عطر بهاران. سلام به تو در این شامگاه دلگیر جمعه ای دیگر از ده ها جمعه دلگیر بدون تو. من سلامم را از عمق جان به نیت سلامتی تو روانه کویت می کنم که نمی دانم این چند روزه کوی وسرای تو کجاست؟ از همان شبی که روزش کسی تو را دیده بود با وضعیتی خاص و شاید خدا خواسته بود که پیکی باشد برای اِخبار ما غافلان دچار روزمرگی و تا همین حالا که من دارم با شتاب بر دکمه های این کیبورد مستعمل ضربه میزنم تا پیامم را به تو برسانم، لحظه ها را در دلواپسی وضعیت نامعلوم تو سپری کردم و دیروز که وعده ام دادند به آغازین روز هفته برای دیدار، باورم نمی شد بتوانم این آخرین جمعه بهمن را سپری کنم بدون دردهایی که کم از درد زایمان ندارد وقتی که نوزاد می خواهد متولد شود و رنج میلاد انگار میان مادر و فرزند تقسیم می شود! فریاد مادر و شیون و گریه نوزاد و بعد از آن آرامشی دلچسب! من شیفته آن آرامش باشکوهم.
سبزترین فصل زندگیم!
تو این نشانه های ولادت را نشنیدی و یک بار به بهانه حج و بار دیگر به بهانه نماز صبح از درک آن لحظات فرار کردی. دور شدی تا نشنوی و نبینی از هراس تاب نیاوردن و حالا باز هم من تنها مانده ام این جا دور از تو و درد را تاب می آورم. درد انتظاری که باید نتیجه اش شیرین باشد و من باز در اضطراب مولودی ناقص رنج را مزمزه می کنم. مبادا سترون باشد این انتظار؟؟؟
دلدار دلنشین غم گسار من!
فردا را من به ملاقات تو خواهم آمد به دعوت یا بی دعوت. فردا من در خانه آرام ندارم. خانه محل آرامشی است که چند روز است بیش از همه روزهای هجران از من سلب شده و من عاجزانه هر بخش روز و شبم را به نحوی با برنامه ای پیوند داده ام تا فراموشی بیاید سراغم و به تو و وضعیتت که نمی دانم چگونه است فکر نکنم. امروز را هم به دلخواه تو میزبان عزیزانی شدم که دوست داشتم خانه تو را خانه امیدشان بدانند. میزبان خانواده های دوستان عزیز دربندت که اگر بودی می دانم تنهایشان نمی گذاشتی و دلجوئی شان می کردی و مرا دعوت به تکریمشان می نمودی. من درس انسانیت و وفا را در مکتب تو آموخته ام همسر عزیزتر از جانم و امروز شاگردی را تمرین کردم. روز میلاد بانوی مهر و جمع سوته دلان که غم هایشان را در پس خنده هایی پنهان می کنند که از ته دل نیست. فرزندان آن غیورمرد نجف آبادی که شیر مادر مومنه اش حلالش باد،‌ هنوز در حسرت دیدار کوتاه پدر که برکت وجودش چون باران بهاری تند بر عطش تمنایشان نازل شد و انگار تنها نمی بر دلتنگی هایشان پاشید و رفت،‌بر ما منت نهادند و با دیگر دوستان ساعاتی از زمان زجر ما را مستور کردند از دید دیگران. اما از غروب جمعه چه بگویم برای تو که دوست ندارم از این ساعات، تو را جوبا شوم در انزوایی که برایت ساخته اند حصار در حصار!
زندانی شریف شب های پر رمز و راز اوین!
من از تو جمعه هایت را پرسش نمی کنم و تو هم برای من هرگز مگوی دردهایت را که دفن کردی در همان اقامتگاه کوچک دور از بند ٣۵٠ که دست دوستی به سویت دراز نمی تواند شد و آغوش عزیزی پناهگاه تنهایی هایت و چشمان مهربانی استقبال کننده تمنای حضورت و گوش های مشتاقی شنوای صدای گرمت. من در میانه اعتراض به این اقامتگاه غیرقانونی برای عزیزترین کسم ناگهان باید درگیر خبری شوم سخت آزارنده. وه که چه بردباری خداوندگارمان عطایم نموده که تاکنون دوام آورده ام بی خبری را که نه بدخبری را! یاسمین باغچه مهربانی سرزمین دلاوران! در همین غروب جمعه با خود عهد کردم که فردا مشتاق و بی قرار به سوی تو بشتابم و تا دیدار رویت به خانه بازنگردم. راستش را بخواهی دیگر برای این روح سرگردان هیچ پاسخ قانع کننده ای ندارم که این جسم لخت را چه قدرتی به زمین الصاق کرده در حالی که پرواز روح را برفراز اوین می بیند در طلب یار دلنواز؟! من از همین غروب جمعه ایستادن و قدم برداشتن و دویدن را تا به سرمنزل دوست تمرین می کنم و منتظر سر زدن سپیده می مانم تو نیز لختی طاقت بیار و بگذار خورشید بتابد بر همه زمین های سرد بهمنی. من با تابش خورشید گرم می شوم و می آیم تا تو خورشید زندگیم را که سارقان این بار نه در شب بلکه در روشنای روز از من دزدیده اند، به تماشا بنشینم. تو نیز طافت بیار و صبر کن تا سپیده بزند و دخترکان طلایی خورشید از روزنه های رو به قبله تو را سلامت دهند.من با خورشید می آیم و سلامت را پاسخ خواهم گفت.
من فردا خواهم آمد.
مسافر کهکشان خاطر بی منتهای تو
فخری


تهدید رسانه‌های خارجی از سوی وزارت ارشاد: هر روز رصدتان می‌کنیم که اخبار منفی ندهید

مدیرکل رسانه‌های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسانه‌های خارجی را به برخورد تهدید کرد و هشدار داد که عملکرد آنها هر روز رصد می‌شود تا اخبار منفی از ایران مخابره نکنند.
محمدجواد آقاجری در گفت‌وگو با فارس درباره نحوه تعامل با خبرنگاران خارجی مقیم کشور و نحوه برخورد با نمایندگی‌هایی رسانه‌های خارجی که اقدام به انعکاس اخبار منفی از کشور می‌کنند، اظهار داشت: اخبار و تولیدات نمایندگان رسانه‌ای خارجی که در ایران مستقر هستند، به صورت روزانه رصد و بررسی می‌شود و سازوکار این امر کاملا مشخص است.
وی ادامه داد: تمام فعالیت‌ها، تولیدات و گزارشات این نمایند‌گی‌ها در هر روز بررسی و رصد می‌شوند و دفاتر نمایندگی رسانه‌های خارجی در کشور درخصوص وظایف قانونی خود کاملا توجیه هستند.
مدیرکل رسانه‌های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به همایش‌هایی که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جهت ایجاد تعامل هر‌چه بیشتر با نمایندگی‌های رسانه‌های خارجی در کشور برگزار می‌شود، خاطرنشان کرد: سعی ما تعامل با دفاتر رسانه‌ها و خبرنگاران خارجی مقیم ایران است و در قالب‌های مختلف خواسته‌هایمان را به اطلاع آنها می‌رسانیم و آنها نیز مطالبات و انتظارات خود را به ما منتقل می‌کنند.
آقاجری تصریح کرد: اگر این دفاتر نمایندگی در چارچوب ضوابطی که برای آنها تعیین شده، حرکت نکنند قطعا با آنها براساس قوانین و مقررات برخورد می‌شود کما اینکه در انتخابات شاهد بودیم که بخاطر نوع فعالیت “العربیه” با این شبکه برخورد و نمایندگی العربیه در ایران تعطیل شد.
وی برخورد با فعالیت‌های خارج از چارچوب رسانه‌های خارجی متخلف را منحصر به دفاتر نمایندگی ندانست و متذکر شد: به طور نمونه در مورد بی‌بی‌سی انگلیسی، جان لاین که در ایران مستقر بود به خاطر نوع فعالیت پس از انتخابات اخراج شد، در واقع سازوکار برخورد با خبرنگاران و نمایندگی‌های رسانه‌های مختلف مستقر در کشور کاملا موجود و مشخص است.
مدیرکل رسانه‌های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این سؤال که آیا در برخورد با رسانه‌های خارجی مقیم کشور که اقدام به انعکاس اخبار ناصحیح و سیاه‌نمایی از اوضاع ایران می‌کنند، مماشاتی در کار است یا خیر اظهار داشت: به هیچ عنوان مماشاتی در این موضوعات در کار نیست؛ دفاتر نمایندگی رسانه‌های خارجی به دلیل اینکه می‌دانند که اشراف کاملی نسبت به فعالیت و اخبار تولیدی آنها داریم، هرگز دوست ندارند که ارتباط آن‌ها با ایران که کانون اخبار مهم جهانی است، قطع و مجبور به ترک ایران شوند.


مشاور میرحسین: نگذاریم سرکوب‌گران و نفوذی‌ها، تجمع اول اسفند را به خشونت بکشند

مشاور میرحسین موسوی با اشاره به نامه منتسب به جمعی از فرماندهان سپاه، امیدوار است که آن‌ها کنار مردم بایستند، و می گوید: مردم باید در شعارهای خود از سپاه و نیروهای انتظامی بخواهند که در کنار انها باشند. یادمان نرود که ما با مخالفان خود دشمن نیستیم، ما با استبداد و سرکوب مردم مخالفیم.
در روزهایی که روند تحرکات جنبش آزادی‌خواهانه مردم پس از برپایی راهپیمایی پرشمار ۲۵ بهمن، بار دیگر شتاب گرفته است و مردم خود را برای برپایی مراسم خاکسپاری شهدای آن روز آماده می‌کنند، اخباری که از حصر رهبران جنبش سبز می‌رسد شور این روزها را با نگرانی توام کرده است.
میرحسین موسوی از روز ۲۵ بهمن به همراه همسرش در حصر خانگی به سر می‌برد و مهدی کروبی نیز از هر گونه ارتباطی با خارج از فضای خانه، منع شده است. مشاور حقوقی میرحسین موسوی دلیل اصلی این عکس‌العمل حاکمیت در قبال رهبران جنبش را  پیروزی بزرگ مردم در ۲۵ بهمن ماه می‌داند.
او که از ۲۵ بهمن به عنوان “پیروزی بسیار بزرگ” مردم یاد می‌کند، بار دیگر تاکید دارد که “جنبش مردمی و مستقل ایرانیان حتی با دستگیری رهبران جنبش هم متوقف نخواهد شد.”
جرس با اردشیر امیرارجمند، مشاور میرحسین موسوی و استاد حقوق، درباره دستاوردهای راهپیمایی ۲۵ بهمن، فراخوان راهپیمایی اول اسفند ماه و همچنین حصر رهبران جنبش سبز به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می خوانید:
با گذشت یک سال از به خیابان کشیده شدن اعتراضات مردم، گزارش‌ها از ایران حاکی است که راهپیمایی ۲۵ بهمن به دعوت آقای موسوی و کروبی در تهران و حتی شهرستان‌ها با وجود سرکوب شدید و ایجاد فضای امنیتی کامل در شهر، با استقبال بسیار گسترده مردم مواجه شد. از نظر شما این راهپیمایی مردمی چه دستاوردی را برای جنبش به همراه داشت؟
استقبال بسیار خوبی صورت گرفت و می‌توانیم بگوییم که پیروزی بسیار بزرگی برای مردم بوده است وبه نظر من وظیفه تمام فعالین جنبش سبز حفاظت از دستاوردهای این پیروزی است و باید با اقدامات بعدی خود سعی در گسترده و فربه کردن آن داشته باشیم و از هر عملی که موجب تقلیل یا آسیب زدن به این نتایج می‌شود امتناع کنیم.
باید به این موضوع تاکید کنم که تقویت دستاوردها مستلزم حفظ اصولی است که جنبش از ابتدا بر آن‌ها استوار بوده است؛ یعنی تاکید بر این که مبارزه ما یک مبارزه مسالمت‌آمیز است و باید تمام تلاش‌مان را انجام دهیم تا از رادیکال شدن بی منطق و بی دلیل جنبش جلوگیری کنیم. باید حرکات‌مان بر پایه منطق و درایت استوار باشد اما همراه با صبر و استقامت.
همچنین باید به بعضی از گروه‌ها که نه جایگاهی در میان مردم دارند و نه تاثیری بر جنبش،اجازه نداد برای رسیدن به اهداف خودشان از فرصت استفاده کنند و با به خشونت کشیدن تظاهرات و تجمعات اهداف‌ خاص خودشان را پی بگیرند و به این نحو سرکوب از جانب اقتدارگر و کارگزار خشونت را موجه کنند.
در آستانه ۲۵ بهمن و بعد از آن فشارها و محدودیت‌ها به رهبران جنبش سبز به طرز فزاینده‌ای زیاد شد، تا جایی که امروز وبسایت کلمه از بی‌خبری مطلق و قطع تمام کانال‌های ارتباطی میرحسین موسوی خبر داده و آقای کروبی هم در وضعیت مشابهی هستند. از نظر شما حاکمیت از این رفتارهای تند در قبال رهبران جنبش سبز، نتیجه‌ای خواهد گرفت؟
به هر حال حاکمیت حدود دو سال سرکوب کرد و به زندان انداخت و حتی از تجاوز به جوانان ما در زندان ابا نکرد. اما دید که جنبش همچنان زنده است و تظاهرات ۲۵ بهمن نشان داد که به رغم تمام اقداماتی که برای حاکم کردن ترس بر جامعه انجام دادند، جنبش همچنان زنده و پرطراوت است. این موضوع باعث ترس بسیار شدید و لرزش کودتا گران شد و یکی از راه‌هایی که پیش روی آنان بود قطع کامل ارتباط رهبران جنبش بود. بدون توجه به این که این قطع ارتباط نمی‌تواند مانع از طی ادامه‌ی راه توسط مردم باشد و همان‌طور که آقای موسوی هم قبلا گفته‌ و بارها نیز تاکید داشته‌اند که این جنبش کاملا مردمی و خودجوش و مستقل است و با اتکا به قدرت مردم حرکت می‌کند و حتی دستگیری رهبران هم نمی‌تواند در توقف آن موثر واقع شود. به هر حال از نظر من دلیل اصلی این عکس‌العمل حاکمیت، پیروزی بزرگ مردم در ۲۵ بهمن ماه بود.
‌آقای ارجمند، از آخرین وضعیت آقای موسوی و خانم رهنورد چه اطلاعی دارید؟
محدودیت‌ها برای آنان بسیار شدید شده است و آن‌ها در حال حاضر در بازداشت خانگی به سر می‌برند. نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که غذای آقای موسوی و خانم رهنورد از سوی نیروهای امنیتی تهیه می‌شود و ما از این جهت بسیار نگران هستیم. با توجه به این که آن‌ها خودشان نمی‌توانند مواد غذایی تهیه کنند، نمی‌دانیم که از آن‌چه از سوی نیروهای امنیتی تهیه می‌شود، استفاده می‌کنند یا خیر، و به هر صورت ما بسیار نگران وضعیت آن‌ها هستیم و تاکید می‌کنیم که مسئولیت حفظ سلامت آن‌ها به عهده نیروهای حکومتی است و این نوع رفتار شایسته نظامی که ادعای رافت و ارزش‌های والای اسلامی را دارد نیست که با رهبران قشر عظیمی از کشور این گونه رفتار کند.
فکر می‌کنید حاکمیت تا چه زمانی خواهد توانست به حصر رهبران جنبش سبز ادامه دهد و فضا را برای آنان تا این حد امنیتی نگه دارد؟
امیدواریم که هر چه زودتر سر عقل بیایند و رفتار دیگری را پیشه کنند؛ مطالبات مردم را قبول کنند و با مردم به گفت‌وگو بنشینند و با تامین مطالبات بر حق مردم وضعیت از این حالت خارج شود و ما بتوانیم یک نظام دموکراتیک داشته باشیم که در آن توسعه و حقوق بنیادین شهروندان رعایت شود.
ارزیابی شما از چگونگی برگزاری راهپیمایی اول اسفند ماه که با فراخوان راه سبز امید قرار است به مناسبت مراسم روز هفت شهدای ۲۵ بهمن شکل بگیرد، چیست و فکر می‌کنید حکومت این بار هم با همان شدت پیشین به سرکوب اعتراضات مردمی اقدام کند؟
به نظر من بزرگداشت شهدای جنبش در یک مراسم غیردولتی و خودجوش و مردمی خواست مشروع  و عمومی است. و در همین راستا است که  انشالله با رعایت اصول همیشگی جنبش یعنی آرامش و اصول مبارزه مسالمت‌آمیز برگزار خواهد شد و با توجه به سنت‌های دیرینه مردم ما در بزرگداشت‌ شهدا، به نظر می‌رسد استقبال مناسبی صورت بگیرد و از نظر من، همه‌ی ما باید باز هم توجه کنیم که فرصت در اختیار نفوذی‌های خشونت‌طلب نگذاریم تا جریان این تجمعات مردمی را از مسیر اصلی خود خارج کنند.
امروز روزنامه دیلی‌تلگراف انگلیس، نامه‌ای منسوب به عده‌ای از افسران سپاه پاسداران را منتشر کرد که در آن تیراندازی به سوی مردم “غیرشرعی” عنوان شده بود. با توجه به سابقه سپاه و نقش این ارگان حکومت در سرکوب‌های پیشین اعتراضات مردمی، تا چه حد احتمال صحیح بودن این نامه را می‌دهید؟
نباید همیشه تنها به جنبه منفی قضایا نگاه کرد و نباید سپاه و بسیج و نیروهای نظامی و انتظامی را یک دست کنیم و یادمان نرود که سپاه با نقشی که در جنگ ایران و عراق داشت جای خوبی در دل مردم دارد و ما امیدواریم که بدنه‌ی سپاه و آن دسته از فرماندهان سپاه که الوده به مسائل اقتصادی و قدرت طلبی نشده اند  اجازه ندهند که تفکر مردم نسبت به کل سپاه تغییر کند و از یک نیروی حامی مردم به یک نیروی سرکوبگر تبدیل شود. امیدواریم  این فشارهای  سپاه را به سمت و سویی حرکت دهد که در کنار مردم باشد و همان‌طور که انتظار می‌رود در تحقق خواست مردم و مطالبات دموکراتیک آنان شرکت کند و نه در سرکوب مردم.
جدا از این که این نامه منسوب به افسران سپاه، حقیقی است یا نه، باید امیدوارم باشیم تا مردم همه سپاهیان را با یک چوب نرانند و از سوی دیگر امیدوار باشیم تا آن‌ها کنار مردم بایستند.مردم باید در شعارهای خود از سپاه و نیروهای انتظامی بخواهند که در کنار انها باشند. یادمان نرود که ما با مخالفان خود دشمن نیستیم ما با استبداد و سرکوب مردم مخالفیم.



تسلیم صحنه‌آرایی‌های خطرناک حصر و خشونت نخواهیم شد

حمایت جوانان مشارکت از تجمع یک اسفند: نگران رهبران سبزمان هستیم

شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی در پاسداشت حماسه بزرگ مردم در ۲۵ بهمن بیانیه ای صادر کرد.
به گزارش نوروز، جوانان حزب مشارکت به :پاسداشت برپایی حماسه سبز بزرگی که مردم میهنمان در ۲۵ بهمن ساختند” و “تقدیر از همه آنانی که برای دفاع از حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و به رغم همه خطرها به خیابانها آمدند به ویژه دوشهید عزیزصانع ژاله و محمد مختاری، مجروحین و اسیران بازداشت شده” پرداخته اند.
آنها همچنین در این بیانیه تاکید کرده اند: ما بر عهدمان با خدا و مردم برای همراهی در نابودی ظلم و تغییر سرنوشت به دست مردم استوار ایستاده ایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
و مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین
حماسه بزرگ ۲۵ بهمن را ،که نشان از هوشیاری و درک عمیق اعضاء جنبش سبز داشت، شاهد بودیم، حضوری سرشار از نشاط و پویایی و آگاهی و انسانیت و دوستی و آزادی طلبی، حضوری که به همگان نشان داد که مردم ایران بر خواسته های سبزشان که ریشه ی عمیقی در باور و فرهنگ و تاریخشان دارد آگاهانه خواهند ایستاد و هرگز گذر زمان نه تنها گرد ناامیدی و فرسودگی بر آن نمی نشاند که باورشان به خواسته هایشان را پخته تر و عمیق تر و استوارتر می کند، آری مردم ایران حماسه ای دیگر آفریدند ، حماسه ای که داغ بر دل سیاه واندیشه پوسیده استبداد نهاد.
دیکتاتورهایی که وحشیانه بر مردم تاختند و زدند و کشتند و به اسارت بردند، حتی شهدایمان را، غافل از آنکه خون به ناحق ریخته شده این شهیدان و آه دل زندانیان و زخمیان و مجروحان این دفاع مقدس از آزادی و شرف و انسانیت، دیری نخواهد گذشت که گریبانشان را خواهد گرفت، که این وعده الهی و قانون خلقت است.
۲۵ بهمن بار دیگر به همگان نشان داد که انقلاب به یغما برده شده اسلامی چیزی جز نامی در دستان کودتاگران نیست، چرا که بی هیچ وفایی به عهدش، به نامش خون ها ریختند و خانه ها ویران کردند و زندگی ها بر باد دادند و شرف ها پایمال کردند، ما به پدران و مادرانمان که اینک با هر سن و سالی دست در دست فرزندانشان به خیابان ها می آیند، قول می دهیم انقلابی را که می دانیم بر آرمان های لطیف و انسانی و بر اندیشه های نابشان بنا شده بود، نجات خواهیم داد، به همه شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و جنبش سبز وآنان که مظلومانه در این سال ها بی نام ونشان کشته شدند، قول می دهیم که نخواهیم گذاشت خونهایشان پایمال شود.
اینک اما ما جوانان جبهه مشارکت همچون شما مردم شریف سبزاندیش ایران دغدغه بزرگمان حمایت و حفاظت از رهبران جنبش سرفراز سبز ایران است، رهبرانی که همیشه خود را عضوی کوچک از جنبش آزادی خواهی بزرگ ملت ایران نامیدند و همواره در سخت ترین شرایط در کنارمان بودند، رهبرانی که همراه ما به خیابان آمدند، همراه ما باطوم و گاز اشک آور خوردند، همراه ما شهید و اسیر دادند و به همراه ما و حتی گاهی بجای ما فحش و تهمت وافترا را به جان خریدند، اما هرگز قدمی به عقب برنداشتند و هرگز بیم جاه و مال و مقام و جان آنان را از مسیر آزادی بخش جنبش سبز ایران خارج نکرد.
آری ما همچون شما نگران رهبران و یاوران سبزمان هستیم که اینک در حصار وقیح کودتاگران گرفتارند. گرفتارند، چرا که به ما کمک کردند که بار دیگرهمیدیگر را در خیابان ها ببینیم، گرفتارند چرا که کمک کردند خوف و وحشت حاکمیت از حضور سبز ما دوباره به اوج برسد، گرفتارند چرا که بر عهدشان با خدا و مردم برای همراهی در نابودی ظلم و تغییر سرنوشت به دست مردم استوار ایستاده اند.
ما به کودتاگران هشدار می دهیم که هرگونه اتفاقی که رهبران بزرگ این جنبش مدنی عظیم ایران را تهدید کند عمر کوتاه شما را کوتاه تر خواهد کرد. هشدار می دهیم که بدانید ایرانیان بزرگ که بزرگی و انسانیت و شرف و عشقشان در ظرفیت ناچیز ذهن شما نمی گنجد، در ۲۵ بهمن بار دیگر نشان دادند که در این راه با وجود همه هزینه های هنگفت و جبران ناپذیرش استوارایستاده اند، می دانیم که ایستادن تا پای جان برای آرمان و اعتقاد در ذهن های کوچکتان نمی گنجد و این هراستان را از مردم بیشتر و بیشتر کرده است. ما همچون شما خشونت نخواهیم ورزید و می دانیم که آنچه شما را به ستوه آورده است صبر و مقاومت مسالمت آمیز ماست.
جنبش سبز ایران یک پیکر واحد است برای استیفای حق تعیین سرنوشت توسط خود مردم و برای اجرای بدون تنازل قانون اساسی. دیدید که با وجود قطع همه ارتباطات رهبران عزیز این جنبش و نیز ارتباط مردم با همدیگر، جریان پرنشاط سبز مردم راه خود را پیدا کرده و با وجود همه سختی ها و همه خشونت ها شاد و پرطراوت و به راستی سروهای سبز ایستادگی کرده و خون به دل کالبد پوسیده شما کرده است ، آری به قول میرحسین عزیز ما تسلیم این صحنه آرایی های خطرناک نخواهیم شد پس از مرکب بی خردی فرود آیید و کار را از این بر خود سخت تر نکنید.
شاخه جوانان جبهه مشارکت به عنوان بخشی از فرزندان جنبش سبز ایران از مردم آزاده و استوار و سبز ایران می خواهد که همه به هوش باشیم و اخبار مربوط به “یاوران سبز اینک در بازداشت خانگی” را پیگیری کنیم و در برابر هر گونه خطر و تهدید احتمالی با حضور هوشیارانه و آگاهانه خود در صحنه، ایستادگی کنیم و در تجمعات روز یکشنبه یکم اسفند که به گرامیداشت یاد دو شهید مظلوم جنبش سبز صانع ژاله و محمد مختاری برپا می شود ، حضور یابیم .
فاصبران وعدالله حق و لا یستخفنک الذین لا یوقنون ( پس صبر پیشه کنید همانا وعده خدا حق است و هرگز افرادی که به خدا ایمان و یقین ندارند شما را از ادامه راه نترسانند)« سوره روم آیه ۶۰»
شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی
۳۰/۱۱/۱۳۸۹


بیانیه دو کانون دانشجویی در فرانسه و آلمان: اول اسفند، روز سوگواری و اعتراض ماست

کانون دکتر شریعتی فرانسه و کانون شهید بهشتی آلمان با صدور بیانیه ای مشترک با تقبیح موضع متناقض حاکمیت جمهوری اسلامی در قبال مسائل اخیر خاورمیانه و نیز معترضان داخلی، این برخورد حکومت را محکوم کرده و در هشداری شدیداللحن خود، حاکمیت را از هتک حرمت رهبران جنبش سبز بر حذر داشتند.
در این بیانیه آمده است: باز هم همچون سلف خود ژاله را خون کردید! او به ژاله آمده های حق طلب را به خون کشید و شما هم ژاله های حقیقت طلب را. اما ندانستید و نخواستید بدانید که خون آن ژاله ها گریبان استبداد سلطنتی را گرفت و خون این ژاله ها نیز گریبان و دامان استبداد دینی را. ریاکارانه از قیام ملت های مظلوم خاورمیانه حمایت کردید و از نقض حقوق اساسی و کرامت انسانی آنان سخن گفتید، اما پاسخ همدردی جنبش سبز را با آن قیام ها با نقض بی رحمانه و گسترده حقوق و کرامت انسانی شهروندان ایرانی پاسخ دادید و رهبران این شکوه همدلانه، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، را با واژه های خارج از ادب و اخلاق و رفتاری به دور از عقلانیت و عدالت و انصاف تهدید کردید و مخاطب قرار دادید
به گزارش امروز، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است :
بسم الله الرحمن الرحیم
خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ
بنام خدای مهربان و بخشاینده
خداوند بر دلهاى آنان، و بر شنوایى ایشان مُهر نهاده و بر دیدگانشان پرده اى است و آنان را عذابى بزرگ است.
باز هم نشنیدید! باز هم غریو الله اکبرهای شبانه ملت را نشنیدید! فریادهایی که نهیب میزد و اذکار می داد که خداوند از شما بزرگتر است!
باز هم ندیدید! باز هم بهار در زمستان را ندیدید! سبز شدن سرما را در ۲۵ بهمن ندیدید. همچنان که در ۲۵ خردادها ندیده بودید.
باز هم همچون سلف خود ژاله را خون کردید! او به ژاله آمده های حق طلب را به خون کشید و شما هم ژاله های حقیقت طلب را. اما ندانستید و نخواستید بدانید که خون آن ژاله ها گریبان استبداد سلطنتی را گرفت و خون این ژاله ها نیز گریبان و دامان استبداد دینی را.
ریاکارانه از قیام ملت های مظلوم خاورمیانه حمایت کردید و از نقض حقوق اساسی و کرامت انسانی آنان سخن گفتید، اما پاسخ همدردی جنبش سبز را با آن قیام ها با نقض بی رحمانه و گسترده حقوق و کرامت انسانی شهروندان ایرانی پاسخ دادید و رهبران این شکوه همدلانه، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، را با واژه های خارج از ادب و اخلاق و رفتاری به دور از عقلانیت و عدالت و انصاف تهدید کردید و مخاطب قرار دادید.
میرحسین موسوی از شب آغازین کودتای انتخاباتی در ۲۲ خرداد ۸۸ اعلام کرد که به عهد خود با مردم وفادار است و از حق آنان نمی گذرد و تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نمی شود، عهدی که تا به امروز با شجاعت و ایثار بر آن وفادار مانده است. اکنون ما فرزندان جوان میرحسین نیز به روشنی به این فرقه متوهم، دغلکار و دروغ زن می گوییم که با چشم پوشیدن بر عواقب این حماقت ها دچار توهم نشوید، که فرزندان میرحسین در سرتاسر دنیا آماده اند و دست انتقام الاهی شدید العقاب است!
یک اسفند روز سوگواری ملی ایرانیان است. در هفتمین روز شهدای ۲۵ بهمن و در اعتراض به تمام این بی عدالتی ها و سرکوب ها، یاران راه سبز امید یکم اسفند بار دیگر دست به اعتراض می زنند. ما نیز به یاد این دو شهید و دیگر شهدای ایران عزیز، سوگوارانه فریاد اعتراض سر می دهیم و لباس سیاه بر تن می کنیم، مجلس عزا بر پا می نماییم و با تلاوت قرآن، روشن کردن شمع و پخش خیرات و قرائت فاتحه، یاد و خاطره آنان را گرامی می داریم.
والحمد الله اولا وآخرا
جمعه ۲۸ بهمن ۱۳۸۹
کانون دکتر شریعتی فرانسه
کانون شهید بهشتی آلمان




سمفونی مرگ وجدان و سقوط اخلاق و نظام در صداوسیما

چه کسی به صانع ژاله شلیک کرد؟

کلمه – سارا زرتشت
برداشت اول

حسین شریعتمداری، نماینده‌یی تام الاختیار رهبری در روزنامه کیهان، در یک برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی، ماکیاولی ترین رفتار تاریخ معاصر را در مقابل دیدگان ملت انجام داد. او در حالی که نام شهید صانع را به یاد نمی‌آورد – و لابد نمی‌دانست، که مجری صدا و سیما به کمکش آمد – در وضعیتی حقیر، که لابد از عظمت نام شهید زبانش بند آمده بود، گفت: «ایشون آقای س.. س… صانع» و تصحیح کرد «ژاله صانع» و پوزخند زد «به قول رادیو فردا خانم ژاله صانعی» و از گوبلز مدد گرفت و ادامه داد: «در بسیاری از موارد با ما تماس می‌گرفت و خبرهای خیلی خوبی به ما می‌داد… من دیگه پس اجازه بدین بگم چون کار چیزه حالا دیگه شهید شده و ایشان اونجا دیگه بهره شو می‌بره… من معتقد هستم که ایشون رو شناسایی کردن و زدن و نمی‌تونم اینجوری نباشه…»
فضای مشمئز کننده‌یای که با ادای این واژه‌یها توسط شریعتمداری بر برنامه‌ی ویژه خبری شبکه ۲ حاکم شد، حتی برای لحظاتی حسین شریعتمداری را هم به تنگ آورد و تا وقتی که به ماجرای شهید ندا آقا سلطان گریز نزد، حرکات و سکنات و واژگانش «بهترین نشانه‌یهای یک رفتار ماکیاولی و یک دروغ گوبلزی» را بر روی آنتن صدا و سیما می‌برد.
مجری خوش رویِ! صدا و سیما هم که دم به دم جا را برای وقاحت شریعتمداری باز می‌کرد و پیاپی رضایتش را از گفته‌یها و کرده‌یهای حسین شریعتمداری نشان می‌داد، با لبخندی، وقاحت صحنه را به اوج می‌رساند. و آن طرف‌تر سراج نامی از‌‌ همان قبیله بر این صحنه‌ی شوم شاهدی می‌کرد و …
نیمه شب ۲۷ بهمن ۱۳۸۹، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، در سمفونی مرگِ وجدان، به بهانه‌ی سیاست و اخلاق و نظام، سقوط و سقوط و سقوط را نواخت و نواخت و نواخت. آن شب قهقهه‌ی شیطان را می‌شد شنید. آن شب، یکبار دیگر ناصح ژاله در برابر دوربین‌های صدا و سیما شهید شد…
«جدی گرفتن و جدی شدنِ دروغ» بزرگ‌ترین آفتی است که حسین شریعتمداری به جان فرادستان و فرودستان ایران زمین انداخته است. طنز تلخ و مصیبت بزرگی است که حرف‌های حسین شریعتمداری را همه جدی می‌گیرند، در حالی که باورش ندارند! اما این بار همه چیز فرق داشت. مظلومیت خون شهید ریشه‌ی دروغ را زد و کمر دروغگو را شکست. این بار کسی سیاست ورزی متوهمانه و دشمن اندیش و عقده گشایانه‌ی حسین شریعتمداری را جواب نخواهد داد. این بار دوست و دشمن به او خواهند گفت «نامسلمان! دست کم می‌گذاشتی که جنازه‌یاش را به خاک بسپارند.»
برداشت دوم
نیمه شب ۲۷ بهمن ۱۳۸۹ یکی از دوستان کـُرد که از شدت خشم صدایش گـُـر گرفته بود تماس گرفت و «بغض‌ها و درد‌هایش را» با من به اشتراک گذاشت. در لابلای سخنانش به یک ضرب المثل کـُـردی اشاره کرد که فرصت نکرده‌یام معادل فارسی‌اش را بیایم. این ضرب المثل حامل یک دنیا تلخی و تلخکامی است و ترجمه‌ی تحت الفظی آن این است که «آرزو کن که معشوقه‌ی زنت هم «مــرد» باشد.»
تلخی و تندی معنا در این ضرب المثل آشکار‌تر می‌شود وقتی که بدانیم این ضرب المثل به ندرت و به سختی در میان مردان کـُـرد استعمال می‌شود و فقط در شرایطی به کار می‌رود که مـَـرد ار نامردی‌های حریف به تنگ آمده باشد. و کام آدم تلخ‌تر می‌شود وقتی می‌شنود نمایش وقاحت در رسانه‌یای ملی، کـُـردی را به یاد این ضرب المثل انداخته است. جوابی برای دوستم ندارم و به زحمت می‌گویم «مگر خدا ایمانمان را نگه دارد…»
برداشت سوم
از وسوسه‌یهای نفس اماره به خدا پناه می‌برم و راه را بر شیطان می‌بندم. سجده‌یای می‌برم و اندکی آرام می‌شوم. نفس لوامــه مجالی می‌یابد و نهیبی می‌زند: کجای کاری! نمی‌بینی که حسین شریعتمداری هم در شهید بودن صانع ژاله و محمدمختاری تردید نکرد؟ مگر نمی‌بینی که او هم نتوانست مقام شهید را انکار کند و به عظمت شهادت تعظیم کرد؟ راستی این عظمت واقعی‌تر و عظیم‌تر از همه‌ی مقام‌های معظم نیست؟
به یاد شهیدان زمزمه می‌کنم: یا أیتها النفس المطمئنة ارجعی إلى ربک راضیة مرضیة…. به خودم می‌گویم:‌ ای کاش پدر و مادر و برادران داغ دیده‌ی ژاله ما را در سوگ خود شریک بدانند و بدانند که فراموش نخواهند شد و پیام ژاله بر زمین نخواهد ماند. روزگاری نه چندان دور، مراسمی در خور صانع‌ها و کیانوش‌ها و نـدا‌ها و علی‌ها و سهراب‌ها خواهیم گرفت و نامشان را به هر کوی و برزن جاودانه خواهیم ساخت.
جنبش سبز فراموش نخواهد کرد که کیانوش آسا و صانع ژاله‌ها برای آزادی ایران و برای ایران و ایرانی به میدان آمده بودند و پیام آنان را به دست نسیم سبز خواهد سپرد تا دیگر بار کسی به جرم اهل تسنن بودن و به تهمت تجزیه طلبی، ظلم مضاعفشان را بر آنان روا ندارد. که غیر از این اگر باشد، ما نیز شرمندگان تاریخ خواهیم بود… .


بازداشت ۲۰ تن از شهروندان کرد طی روزهای اخیر

خبرگزاری هرانا - دیده بان حقوق بشر کردستان به تازگی خبر از بازداشت بیست تن از شهروندان مناطق کرد نشین در روزهای اخیر داده است.
این شهروندان که گفته می شود اکثر آن ها "مذهبی" هستند در شهرهای مختلف مناطق کردنشین ائم از بوکان، پاوه، پیرانشهر، مهاباد، سقز بازداشت شده است.

بازداشت ۶ نفر در بوکان: «محمد براعی»، «عثمان احسنی» و «هیمن محمدی تختی» و «حسام محمودی» و «صدیق احمدی» و «عبدالله خسروزاده» گفته می شود نامبردگان از پیروان اهل سنت و جماعت بوده و به اتهام اقدام علیه امنیت از طریق ارتباط با گروه های مذهبی بازداشت شده اند. نامبردگان پس از بازجویی به تهران انتقال و در دادگاه انقلاب تهران تفهیم اتهام گردیدند.
بازداشت ۴ نفر در پاوه: «سبحان محمدی»، «جمال سلیمانی»، «ستار امینی» و «خلیل محمدی» به اتهام ارتباط با گروه های مذهبی بازداشت و زندانی شده اند. گفته می شود به نامبردگان به اتهام اقدام علیه امنیت زده  شده و آنها پس از بازداشت در کرمانشاه به تهران منتقل گردیدند.
بازداشت ۲ نفر در پیرانشهر: «حسن عبداللهی» و «علی مینایی» توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و به آنها اتهام ارتباط با گروه های مذهبی زده شده و پس از نگهداری در بازداشتگاه های محلی به تهران منتقل گردیده اند.
بازداشت ۶ نفر در مهاباد: «ابوبکر کریمی»، «داوود عبدالهی»  و «خسرو بشارت فر» و «قاسم آبسته»، «کامران شیخه» و «انور خضری» به اتهام اقدام علیه امنیت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. نامبردگان چند ماه پیش بازداشت شده و گفته می شود به اتهام اقدام علیه امنیت از طریق ارتباط با گروهک های مذهبی بازداشت شده اند.
بازداشت ۲ نفر در سقز: «عثمان امین پور» و «فرهاد سلیمی» به اتهام فعالیت های مذهبی بازداشت و زندانی شده اند. دو نفر به نام های «عثمان امین پور» و «فرهاد سلیمی» توسط نیروهای امنیتی بازداشت و دستگیر شده اند و پس از بازجویی در اداره اطلاعات شهرستان های منطقه به بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات در تهران منتقل شده اند. گفته می شود نامبردگان از روحانیون اهل سنت بوده و اتهام آنها فعالیت های مذهبی غیردولتی و اقدام علیه امنیت است.



حملهٔ نیروهای امنیتی به منزل امین خسروی، از فعالین دانشجویی در یاسوج

خبرگزاری هرانا - در پی افزایش شدید فشارها بر روی دانشجویان در هفته های اخیر، نیروهای امنیتی چهارشنبه شب به خانه "امین خسروی" از فعالین دانشجویی دانشگاه یاسوج و دبیر ستاد دانشجویی مهدی کروبی حمله کردند.
به گزارش دانشجو نیوز، نیروهای امنیتی در حمله چهارشنبه شب خود پس از حدود یکساعت وارسی کامل خانه و ضبط تمامی مدارک شناسایی و کتابها و سایر لوازم به دلیل عدم حضور امین خسروی در خانه اقدام به ضرب وشتم و دستگیری دوستان و همخانه های ایشان کردند.
 علی امینیان و ابراهیم خلقی وهمچنین وحید رفیعی از فعالین دانشجویی کردی هستند که درجریان یورش نیروهای امنیتی به خانه امین خسروی دستگیر شدند. آقایان علی امینیان و ابراهیم خلقی پس از دو روز بازجویی و ضرب و شتم آزاد شدند اما همچنان وحید رفیعی در بازداشت می باشد و از محل بازداشت ایشان هیچ خبری در دست نیست.
گفتنی است امین خسروی نیز تحت تعقیب است و نیروهای امنیتی تا کنون موفق به دستگیریش نشده اند.


برگزاری مراسم سومین روز درگذشت محمد مختاری تحت تدابیر شدید امنیتی

خبرگزاری هرانا - مراسم سومین روز درگذشت محمد مختاری، دومین جان‌باخته‌ی اعتراضات روز ۲۵ بهمن ماه گذشته روز گذشته با حضور گسترده ماموران و تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، در این مراسم که روز جمعه ۲۹ بهمن‌ماه از ساعت ۱۴ الی۱۵:۳۰ در مسجد امام حسن مجتبی در خیابان دردشت برگزار شد، جمعیتی در حدود ۳۰۰ نفر برای گرامی‌داشت یاد این جان‌باخته و همدردی با اقوام وی حاضر شدند.
به نقل از یکی از شرکت کننده‌گان، تمام مراسم توسط دو فیلم‌بردار منسوب به نیروهای امنیتی فیلم‌برداری می‌شد.
محمد مختاری ۲۲ ساله، دومین جان‌باخته‌ در جریانات اعتراض‌های روز ۲۵ بهمن‌ماه بود که به ضرب گلوله کشته شد. گفتنی است خانواده‌های صانع ژاله و محمد مختاری دو جوان کشته شده در روز ۲۵ بهمن‌ماه تحت فشار نیروهای امنیتی هستند و ارتباط آن‌ها با منابع مستقل خبری قطع است.
قرار است روز یکشنبه، اول اسفندماه، به منظور هفتمین روز کشته شدن این دو جان‌باخته اعتراضات ۲۵ بهمن و همچنین بزرگداشت یاد و خاطره سایر جان‌باخته‌گان اعتراضات مردمی پس از انتخابات تجمع‌هایی در تهران و سایر شهرستان‌ها برگزار شود.


عکس ها مربوط به مراسم اولین روز درگذشت آقای مختاری ست.




رییس سازمان زندان‌ها: ۴۷ بازداشتگاه جدید ساخته می‌شود

خبرگزاری هرانا - رییس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی از احداث ۴۷ بازداشتگاه تا سه سال دیگر در کشور خبر داد و گفت: "عملیات احداث برخی از این بازداشتگاه‌ها هم اکنون در حال انجام است."
به گزارش ایرنا، غلامحسین اسماعیلی افزود: "بودجه این سازمان در سال ۹۰ و همچنین سال‌های دیگر، باید قدری افزایش یابد تا بتوان عملیات ساخت بازداشتگاه‌ها را طبق زمان بندی پیش برد."
معاون رییس قوه قضاییه اضافه کرد: "خواست سازمان زندان‌ها این است که در سه سال آینده این ۴۷ بازداشتگاه به بهره برداری می‌رسد."
این مقام مسئول در قوه قضائیه با ادعا در مورد اینکه خدمات و برنامه‌های زندان‌ها فارغ از نوع جرم به تمامی زندانیان ارایه می‌شود، افزود: "تمام اهتمام ما این است که حکم مرجع قضایی در ارتباط با نگهداری فرد در درون زندان اجرا شود."
اسماعیلی ادامه داد: "این افراد محکوم به نگهداری در زندان هستند و هیچ محکومیت دیگری ندارند و ما برای همه، امکانات یکسان ایجاد کرده‌ایم."



بی خبری از یک هنرمند خوزستانی بازداشت شده در ٢۵ بهمن

خبرگزاری هرانا - سعید غلامحسین پور، هنرمند خوزستانی، نقاش و نوازنده تار، از بازداشت شدگان روز ٢۵ بهمن ماه تهران می باشد که نامش در هیچ کدام از لیست های مطرح شده توسط دفتر دادستانی ذکر نشده است.
به گزارش جرس، این هنرمند ایرانی، عصر روز دوشنبه ٢۵ بهمن ماه در خیابان انقلاب پس از ضرب و شتم، بازداشت شده و بنا به گزارش شاهدان عینی، نیروهای ضد شورش هنگام مواجهه با وی، با قنداق تفنگ خود سر او را شکسته و سپس ساز همراه وی را نیز خرد کردند.
گفتنی است سعید غلامحسین پور تاکنون سابقه برگزاری ٢۶ نمایشگاه نقاشی و کنسرت های متعددی در ایران و خارج از ایران، برای معرفی موسیقی فولکوریک جنوبی را در کارنامه خود دارد.
هنوز محل نگهداری، وضعیت جسمی و روحی وی و همچنین سرنوشت وی نامشخص می باشد.