۱۳۸۹ اسفند ۵, پنجشنبه

مهمترین خبرهای روز پنجشنبه بخش اوّل تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

 اپوزیسیون خواب است؟


اخبار روز: حکومت کودتا بازداشت خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی را کامل کرده است. چنین اتفاقی غیرقابل پیش بینی نبود. دولت کودتا عزم کرده بود به شکلی مانع فعالیت آن ها و ارتباطاشان با رسانه ها و هواداران خود شود. آن چه تاکنون غیرقابل پیش بینی بوده است، واکنش بسیار ضعیف اپوزیسیون - حتی نزدیکان آقایان کروبی و موسوی - نسبت به حبس خانگی سران جنبش سبز بوده است. اغراق نیست اگر گفته شود تا به حال که بیش از یک هفته از شروع بازداشت های خانگی می گذرد، واکنش قابل ملاحظه و در خوری صورت نگرفته است. هم «اپوزسیون سنتی» یعنی احزاب و گروه های سیاسی مخالف حکومت و هم «اپوزییسیون جدید» یعنی شبکه های اجتماعی مجازی و غیرمجازی، و هم خود اصلاح طلبان در این مورد منفعل مانده اند.
حق انتقاد به آقایان کروبی و موسوی و حتی رقابت با آن ها در جنبش سبز و دموکراتیک ایران باید به رسمیت شناخته شود، اما سکوت در برابر اقدامات سرکوبگرانه حکومت که گام اول را در جهت حذف سران جنبش سبز برداشته است، مطلقا با چنین حقی قابل توجیه نیست. بازداشت خانگی و سپس اقدامات دیگری که در صورت عدم اعتراض قاطع نیروهای اپوزیسیون احتمالا در دستور کار حکومت قرار خواهد گرفت، اقداماتی است که به منظور مهار و سرکوب جنبش سبز و دموکراتیک در ایران صورت می گیرد و از همین رو باید با آن ها به طور پیگیرانه ای مقابله شود.
سکوت و بی تفاوتی نسبت به بازداشت های خانگی را هم در داخل ایران و هم در عرصه ی بین المللی باید شکست. از نظر ما اکنون زمان آن است که یک بار دیگر امواج اعتراضی در اشکال مختلف آن از صدور اعلامیه تا حرکت های اعتراضی کوجگ و بزرگ در داخل و خارج از کشور و مراجعه به نهادهای بین المللی و دولت های خارجی برای تحت فشار دادن حکومت کودتا و پایان دادن به بازداشت خانگی آقایان موسوی و کروبی ایجاد شود و هزینه ی حذف تدریجی سران جنبش سبز را به طور بی وقفه برای دولت کودتا افزایش دهد.

 

بیانیه شماره ۳ شورای هماهنگی راه سبز امید


“شورای هماهنگی راه سبز امید” در  سومین بیانیه ی خود، ضمن محکوم کردن اعمال غیر قانونی سیستم قضایی و امنیتی کشور و حصر خلاف اصول و قانون رهبران جنبش مردمی سبز و با اشاره به تجربه ی تاریخی ملت ما و تجربه امروز ملت های منطقه که اقتدار گرایان با تکیه بر سازمان های امنیتی و نظامی نمی توانند مانع از شکست وسقوط جباران شوند هشدار می دهد: موسوی و کروبی در هیچ دادگاهی محاکمه و محکوم نشده اند و سلب آزادی آنها نقض آشکار حقوق شهروندی ایشان است. این شورا به اقتدار گرایان هشدار می دهد که نتیجه این گونه رفتارهای غیر قانونی و غیر شرعی چیزی جز تشدید بحران حاکم بر کشور نیست.
این شورا در جدیدترین بیانیه ی خود که امروز در اختیار رسانه ها قرار گرفت، از راهکارهایی مانند تحصن، اعتصاب، تحریم و مقاومت مدنی برای تثبیت حاکمیت قانون به معنای واقعی استقبال کرد.
هم چنین این شورا  ایمیلی را به ادرس dabirkhaneh.rso@gmail.com  برای ارتباط مستقیم هموطنان و بهره مندی از نظرات آنان اعلام کرده است.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:
بیانیه شماره سوم شورای هماهنگی راه سبز امید
بنام خدا
هموطنان عزیز، شهروندان آزاده و همراهان راه سبز امید
اعتراضات روزهای ۲۵ بهمن و اول اسفند، نشان داد جنبش سبز با اتکا به روش های مسالمت آمیز بر دستیابی به حقوق پایمال شده مصرّح در قانون اساسی اصرار دارد و ضمن پیگیری حقوق مسلّم و مطالبات قانونی خود، در مقابل خشونت طلبی اقتدارگرایان ایستادگی کرده و راه مبارزه مدنی را ادامه خواهد داد.
حوادث بیست ماهه اخیر نشان داده است اقتدارگرایان در سوق دادن فضای سیاسی کشور به سمت خشونت و ارعاب مصمّم هستند و به همین دلیل خویشتنداری و التزام راهیان جنبش سبز به ارزش های اخلاقی، مدنی و ضد خشونت را به ناتوانی و خاموشی آن تعبیرمی کنند. در این مدت حربه های زنگ زده اقتدارگرایان برای مقابله با خواسته های قانونی و مدنی مردم آنقدر رسوا و نخ نما بود که دیگر نیازی به افشای آنها نیست. اتهاماتی همچون وابسته خواندن جنبش به قدرت های خارجی و همدلی جنبش با ساکنان خانه عنکبوتی خشونت و نفاق از یک سو و انکار وقیحانه ضرب و شتم، شکنجه و کشتار معترضان بی دفاع و نسبت دادن آن به مردم، مصادره شتاب زده شهیدان جنبش، ادامه ی بازداشت های غیرقانونی و گسترده، رواج و بلکه مسابقه در هتاکی، تهمت و افترا نسبت به چهره های پیشرو در مبارزات انقلاب و بالاخره حصر خانگی رهبران جنبش از سوی دیگر نمونه هایی از سیاست های سراپا خطای اقتدارگرایان برای نشنیده گرفتن صدای مردم است. دولت کودتا و صاحبان قدرت غافل تر از آن هستند که امواج سهمگین آگاهی اقشار گوناگون مردمی که دیگر برای فهم و تجزیه و تحلیل شرایط سیاسی حاکم بر کشور، در انتظار خطابه ها، خطبه ها و دروغ پردازی های رسانه های حکومتی نمی نشینند را فهم کنند. جلوه های گوناگون دروغ دولت نامشروع کودتا چنان بر پیر و جوان، زن و مرد، روستایی و شهرنشین، کارگر و کشاورز، دانشجو و طلبه، استاد دانشگاه و عالم دینی و حتی بخش قابل توجهی از نظامیان، آشکار شده که بسیاری از افراد کم اطلاع که تا دیروز نسبت به ماهیت غیردینی و غیراخلاقی دولت در شک و تردید بودند، از همراهی و همسازی با آن سرباز می زنند.
هموطنان گرامی!
حوادث روزهای اخیر نشان داد جنبش سبز کوشا، با نشاط و سرزنده است، چیزی جز احقاق حق حاکمیت مردم نمی خواهد. بر این اساس همچنان که همراهان پایدار و مقاوم این جنبش بارها گفته اند، سرانجام محتوم راه سبز امید، پیروزی است. تجربه ی تاریخی ملت ما و تجربه امروز ملت های منطقه نشان می دهد اقتدارگرایان با تکیه برسازمان های امنیتی و نظامی نمی توانند مانع از شکست و سقوط جباران شوند. از این رو جنبش سبز با اتکا به مبانی و راهکارهای مندرج در منشور جنبش راه خود را به سوی ایران آباد و آزاد می گشاید. بر این اساس همراهان جنبش سبز علاوه بر اینکه از هر مناسبت ملی و دینی و آئینی برای نمایش حضور و طرح مطالبات خود شجاعانه و مدبرانه استفاده خواهند کرد، از راهکارهای دیگر مانند تحصن، اعتصاب، تحریم و مقاومت مدنی برای تثبیت حاکمیت قانون به معنای واقعی، شناسایی و تضمین حقوق بنیادین شهروندان نیز بهره خواهند برد. اهم این مطالبات عبارت اند از:
- رفع حصر خانگی رهبران جنبش سبز
- تضمین حق شهروندان بر تجمعات و راهپیمایی
- آزادی زندانیان سیاسی
- آزادی مطبوعات و رفع سانسور
- خاتمه دادن به شرایط امنیتی حاکم بر کشور
- برگزاری انتخابات آزاد، غیرگزینشی و سالم از طریق لغو نظارت استصوابی
به حاکمیت و دولت کودتا توصیه می گردد بجای سخن گفتن به زبان زور و زر و تزویر و سرکوب معترضان مسالمت جو، با تحقق مطالبات فوق حق حاکمیت مردم را به رسمیت شناخته و با فراهم آوردن فضای نقد، رحمت و مدار در جامعه با ملت به گفتگو بنشیند. بدیهی است که مبارزه این جنبش تا آن هنگام ادامه خواهد داشت.
شورای هماهنگی راه سبز امید همه راهیان سبز را به تقویت شبکه های اجتماعی بویژه “شبکه های محلی” برای حضور فعال در اعتراضات مدنی دعوت می کند. تشکیل و گسترش شبکه های سبز در شرائط دشوار فعلی یک فریضه ملی است.
این شورا با اعتقاد به خرد جمعی ملت رشید ایران، و به اتکای مشاوره و مشارکت شبکه های سبز برنامه راه سبز امید را ترسیم می کند.
شورای هماهنگی راه سبز امید نگرانی شدید خود را از حصر خانگی رهبران جنبش سبز و رفتار غیر قانونی و کینه توزانه با آنها ابراز می دارد. از تاریخ ۲۵ بهمن هیچ اطلاعی از سلامتی میر حسین موسوی و زهرا رهنورد، مهدی کروبی و فاطمه کروبی در دست نیست. این اعمال خلاف قانون اساسی و موازین حقوق بشر پذیرفته شده توسط جمهوری اسلامی ایران است. موسوی و کروبی در هیچ دادگاهی محاکمه و محکوم نشده اند و سلب آزادی آنها نقض آشکار حقوق شهروندی ایشان است. این شورا به اقتدار گرایان هشدار می دهد که نتیجه این گونه رفتارهای غیر قانونی و غیر شرعی چیزی جز تشدید بحران حاکم بر کشور نیست.
شورای هماهنگی راه سبز امید، مردم شریف و پایدار را به توجه ویژه به اصول و موازین منشور جنبش (ویرایش جدید) فرا می خواند و در اطلاعیه ها و بیانیه های بعدی، گام های اتی جنبش را به اطلاع همگان خواهد رساند.
شورای هماهنگی راه سبز امید
پنج اسفند هزار و سیصد و هشتاد و نه




اگر تا ۱۱ اسفند به حصر پایان ندهید، بار دیگر خیابان‌ها را سبز می‌کنیم

هشدار جوانان اصلاح طلب به حاکمیت: به حصر رهبران جنبش سبز پایان دهید


جوانان اصلاح طلب در بیانیه‌ای، با اشاره به در پیش بودن ۱۱ اسفند، زادروز میرحسین موسوی، هشدار دادند که ادامه‌ی حصر موسوی و کروبی، به بیشتر شدن فاصله مردم از حاکمیت و نیز بحرانی‌تر کردن کشور منجر خواهد شد. آنها همچنین اعلام کردند که اگر تا آن روز حصر موسوی شکسته نشود، با همراهی و همفکری «شورای هماهنگی راه سبز امید» به راهپیمایی خواهند پرداخت و بار دیگر خیابان‌ها را سبز خواهند کرد.
به گزارش کلمه، در این بیانیه جوانان اصلاح طلب آرزو کرده و از خدا خواسته‌اند که “در مسیر دستیابی به اهداف جنبش سبز، که سعادتمندی همه ایرانیان را طالب است، قطره خونی از دماغ کسی ریخته نشود و جانی قربانی نشود، و حاکمیت در یابد که بجای سرکوب و زور و حصر و حبس معترضان و منتقدان باید صدای آنها را بشنود و گفتگو و مصالحه و اجرای بدون تنازل قانون اساسی را مبنای رفتار خود قرار دهد و راه را بر اصلاحات گشوده دارد.”
متن کامل این بیانیه در ادامه آمده است:
به نام خداوندی که انسان را خلق کرد و به او نعمت بزرگ آزادی را هدیه داد
تولد من روز آشنایی با شماست.
“میرحسین موسوی”
در مسیر سبزی که آغاز به پیمودن آن کرده ایم، فراز و نشیب های بسیار را پشت سر گذاشته و روز به روز بر وحدت و همدلی مان افزوده شد، و هر روز بر آرمان و ایمانمان استوارتر شدیم و هر لحظه امیدمان به پیروزی در راهی که برگزیدیم افزون تر شد و می شود.
در کنار هم آموختیم که به قول موسوی عزیز جریان سبز و آرمان های سبزمان را زندگی کنیم و سبز بودن و تفکر سبز را در لایه لایه زندگی خود وارد کنیم و در این راه صبر و استقامت بورزیم.
آری، میرحسین عزیز این سال را سال صبر و استقامت نامید و ما نیز نشان دادیم که به راستی در سختی ها و مشقات و گردنه های دشوار و صعبی که ناامیدی را سرسختانه القا می کنند، صبوریم و استقامت و بردباری مان را به رخ کشیدیم ، استقامتی که پس از یک سال سکوت و بردباری آگاهانه، بدون هیچ تغییری در آرمان بزرگ ومرام مسالمت آمیز و به دور از خشونت مان بار دیگر ما را با همان استواری پیشین به خیابان ها آورد.
در این مدت عزیزان زیادی را بدرقه زندان ها کردیم و مادران و پدران و فرزندان و همسران بسیاری میهمان بهشت زهرا و گلزارهای شهدا شدند، اما می دانیم و دیدیم که با هر قطره خونی که بر زمین ریختند بذر آگاهی را در ضمیر ملت ایران بیشتر آبیاری کردند. هر چند رنجی فراموش نشدنی بر دلهامان نشست اما استواری و عزممان برای پیمودن راه مقدس آزادی که در آن قربانیان زیادی را نثار کردیم بیشتر و مستحکم تر شد.
۲۵ بهمن و ۱ اسفند باز هم به همگان نشان داد که جنبش سبز ریشه هایی عمیق در اندیشه مردم ایران دارد و نیز ترس کودتاگران و دیکتاتور ها را از جنبشی که بارها آن را مرده نامیدند نشان داد. جنبشی که اینک جریان های مدنی و مردمی کشورهای منطقه را به خروش آورده و همدلی را در این بین دامن زده است. همچنین پیام دیگر حضور مردم در ۱ اسفند این بود که ما از یک قطره از خون های عزیزانمان که به ناحق ریخته اند نمی گذریم و حتی به قیمت نثار جانی دیگر برای دفاع از آن ایستاده ایم. ۱ اسفند به همه نشان داد که قاتلانی که عزم دزدیدن شهدا را دارند حتی اگر از همه رسانه های خود دروغ پراکنی کنند و نعل وارونه بزنند باز هم در برابر اراده مردم به هیچ شمرده می شوند.
ما جوانان احزاب اصلاح طلب در این برهه حساس از تاریخ ایران، همچون شما مردم شریف سبزاندیش ایران دغدغه بزرگمان حمایت و حفاظت از رهبران جنبش سرفراز سبز ایران است، رهبرانی که همیشه خود را عضوی کوچک از جنبش بزرگ سبز ایران نامیدند و همواره در سخت ترین شرایط در کنارمان بوده و هستند.
آری، ما همچون شما نگران رهبران و یاوران سبزمان هستیم، نگران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی هستیم که اینک در حصار کوته اندیشی و بی خردی کودتاگران گرفتارند، ما این یاورانمان را تنها نمی گذاریم و هم اینک از آنان که این عزیزان را در حصر کرده اند و گمان باطل می کنند که با این کار جنبشی که حالا نه تنها در ایران که در جهان رسمیت و اعتبار دارد را از ادامه حرکت باز خواهند داشت، می خواهیم که این حصر را پایان دهند و هشدار می دهیم که این رفتار جز بیشتر کردن فاصله مردم از شما و نیز بحرانی تر کردن کشور چیزی در پی نخواهد داشت.
ما جوانان احزاب اصلاح طلب از هم اکنون اعلام می داریم که در صورت پایان ندادن به این حصر تا پیش از ۱۱ اسفند، روز تولد مرد اخلاق و شرف و انسانیت و استواری، میرحسین موسوی، از مردم ایران دعوت خواهیم کرد که به پاسداشت همه بزرگی هایی که این مرد بزرگ با خود به ارمغان آورده است، به خیابان بیایند، ما با همراهی و همفکری « شورای هماهنگی راه سبز امید » که اینک در شرایط حصر رهبرانمان و در همراهی با آنان عهده دار هماهنگی حرکت های مردمی جنبش سبز شده است، مسیر راه پیمایی را اعلام خواهیم کرد و از مردم می خواهیم که با حضور خود مسیر اعلام شده را سبز کنند و این روز را نیز به روزی ماندگار در تقویم پرافتخار سبز ایران بیافزایند. ما هدیه خود، که پیام همدلی و همراهی ماست را به گوش موسوی و رهنورد و کروبی عزیز خواهیم رساند و در این راه از هیچ مانعی بیم نداریم. آرزو داریم و از خدا می خواهیم که در مسیر دستیابی به اهداف جنبش سبز ، که سعادتمندی همه ایرانیان را طالب است ، قطره خونی از دماغ کسی ریخته نشود و جانی قربانی نشود ، و حاکمیت در یابد که بجای سرکوب و زور و حصر و حبس معترضان و منتقدان باید صدای آنها را بشنود و گفتگو و مصالحه و اجرای بدون تنازل قانون اساسی را مبنای رفتار خود قرار دهد و راه را بر اصلاحات گشوده دارد . تجربه های جاری در کشورهای منطقه بهترین شاهد براین مدعاست که پیمودن هر راهی جز این از سوی حاکمیت، با هر توجیهی، خطاست و هزینه های سهمگینی را برکشور و مردم تحمیل می کند و در نهایت سرانجامی جز پیروزی جنبش سبز مردم ایران ندارد.
جوانان احزاب اصلاح طلب
۴/۱۲/۸۹


مشارکت در زندانی کردن موسوی و کروبی

پس از کش و قوسی بیست ماهه، بالاخره میر حسین موسوی و مهدی کروبی زندانی شدند. این زندان بدتر از زندان های رسمی است. این همان بلایی است که در گذشته بر سر مراجع تقلیدی چون آیت الله شریعتمداری، آیت الله روحانی، آیت الله قمی و آیت الله منتظری آورده اند.یعنی، بدون آنکه دادگاه و محاکمه و حکم محکومیتی  در کار باشد، آنان را سالها در بیت خود زندانی کردند. برخی از این مراجع، در همان حبس خانگی جان به جان آفرین بخشیدند. افزایش بیماری ها و فشارهای داخلی باعث شد تا آیت الله منتظری در اواخر عمر از حبس خانگی رها شود.
 اینک وقت آن نیست تا از همراهی هایی که با این اعمال ستمگرانه شد، سخن رود.هر کس از آن ستم گری ها خبر داشت و سکوت کرد،او هم در این سرکوب ها مشارکت داشته است، منتها "مشارکت اخلاقی". آنان که "همراهی" کرده اند، مشارکت عملی داشته و "مسئولیت حقوقی" در قبل آن سرکوب ها دارند."مسئولیت اخلاقی" ناشی از سکوت،حداقل یک عذرخواهی می طلبد. من نیز به نوبه ی خود بابت سکوت در قبال حبس آیت الله شریعتمداری، آیت الله روحانی و آیت الله قمی پوزش می طلبم.
روشن است که چرا موسوی و کروبی و همسرانشان را زندانی کرده اند. به خیال خود می خواهند صدای اعتراض یک حرکت را خاموش سازند. طی 21 ماه گذشته صدها تن بازداشت گردیدند تا مخالفان نتوانند "نارضایتی" گسترده و عمیق جامعه را به "اعتراض" های سیاسی تبدیل سازند. به اصطلاح می خواستند/می خواهند ارتباط  رأس و بدنه را قطع سازند. پس 21 ماه از اجرای طرح "فتنه" و "بصیرت" سلطان علی خامنه ای،گویی سلطان به این نظر رسیده که همه ی ارکان نظام صاحب بصیرت شده و حرکت اعتراضی مخالفان را "فتنه" به شمار می آورند. از این جهت، زمان چیدن میوه ی طرح بصیرت که بازداشت "سران فتنه" باشد، فرارسیده است. سلطان شاد و مغرور است که حرکت بی "سر" و بدون "حلقه های" اتصال بالا و پائین،چون برف در گرمای خورشید سرکوب آب خواهد شد و در زمین محو می گردد. دیکتاتورها همیشه فریب می خورند. فریب های بسیار. یکی از آن فریب ها،فریب تکبر و غرور بیش از حد است. سلطان علی خامنه ای به خود می بالد که اتش  "فتنه" را خاموش کرده است، اما نمی خواهد بداند که میلیون ها ناراضی در هر فرصت مناسبی می توانند به اعتراض سیاسی تبدیل شوند. رژیم سلطانی فقیه سالار به لطف نحوه ی زمامداری خود دائماً در حال بازتولید چنان فرصت هایی است.هیچ کس قادر به  پیش بینی نیست،اما شاید در چنان فرصتی،نارضایتی های انباشته آن چنان اعتراضی بیافریند که همه چیز نابود شود.علی خامنه ای با جهد بسیار در حال برساختن "فاعلان انقلابی" از مخالفان است.در این نوشتار به دنبال ادامه ی این بحث نمی باشم.
موضوع یاداشت، "سکوت" و "مسئولیت اخلاقی" است.هر کس در برابر زندانی کردن زوج های موسوی و کروبی "سکوت" کند،اخلاقاً در این زمینه "مسئول" است و در آن "مشارکت" خواهد داشت. باید به این عمل "اعتراض" کرد.نوشتن مقاله و صدور بیانیه، کمترین و بی هزینه ترین کارهاست. کجاست آن مدعیاتی که اگر موسوی و کروبی بازداشت شوند،خون به پا خواهیم کرد؟ در شرایط به شدت سرکوبگرانه ی ایران، شاید فضایی برای اعتراض های جمعی به این عمل ستمگرانه وجود نداشته باشد- یعنی نباید به عنوان یک خارج نشین از مردم ایران چنین انتظاری داشت- اما آنان که در خارج از کشور و در فضای کاملاً آزاد زندگی می کنند و هیچ هزینه ای بابت این عمل پرداخت نخواهند کرد، باید با اجتماعات هرچه پرتعدادتر در شهرهای مختلف جهان به این عمل اعتراض کنند.
سبزها اگر هزاران اختلاف داشته باشند،در اینکه موسوی و کروبی چهره های شاخص این حرکت هستند، اختلافی ندارند.در حال حاضر هیچ کس دارای پایگاه این دو در میان سبزها نیست.سبزهای مقیم خارج می توانند /باید با محور قرار دادن مطالبه ی رفع حصر از آنان،نه تنها وظیفه ی اخلاقی خود را انجام دهند، بلکه حضور خود را به نمایش بگذارند.همان گونه که انقلاب ایران بدون آیت الله خمینی در هیچ جا شناخته شدنی نیست، جنبش سبز هم بدون موسوی و کروبی شناختنی نیست.امروز، روزی است که سبز بودن را باید از طریق سبز کردن خیابان ها برای آزادی نمادهای آن  برملا کرد.

 

 

 جرس: بازداشت خانگی رهبران جنبش سبز در حالی وارد هشتمین روز خود شده که نگرانی درباره وضعیت آنان همچنان رو به افزایش است. حمله نیروهای لباس شخصی با نارنجک های دستی به خانه مهدی کروبی که بامداد دیروز ( دوشنبه ) اتفاق افتاد از دلایل واضح افزایش نگرانی هاست. کروبی در واکنش به این اقدام از محافظانش خواسته که او و همسرش فاطمه کروبی را تنها بگذارند. نگرانی درباره وضعیت "میرحسین موسوی" و همسرش "زهرا رهنورد" نیز که در خانه خود محبوس شده اند روز به روز جدی تر می شود. مقام های قضایی و امنیتی توضیحی درباره اینکه حضر خانگی رهبران جنبش سبز تا چه زمان ادامه خواهد داشت نداده اند اما به نظر می رسد که آنها به شدت نگران گسترش دامنه اعتراضها طی روزهای آینده هستند.

مزیت اعتراض اول اسنفد

هدف اساسی حکومت از بازداشت خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی قطع ارتباط آنها با بدنه جنبش است. "صادق لاریجانی" رییس قوه قضاییه هفته گذشته مدعی شده بود که این قوه اجازه نمی دهند رهبران جنبش سبز یا به تعبیر او " سران فتنه " از این پس اطلاعیه ای صادر کنند. این ادعا برملا کننده نیت اصلی حکومت در حصر خانگی رهبران جنبش است. آنها با اعمال شدیدترین فشارها در صدد هستند حرکت اعتراضی جنبش را که پس از ماه ها دوباره اوج گرفته با دست انداز روبرو سازند. با این حال به نظر نمی آید که بازداشت خانگی رهبران جنبش کمکی به هدف حکومت کرده باشد. راهپیمایی دو روز پیش هزاران شهروند معترض علیرغم حضور انبوه نیروهای امنیتی بیانگر آمادگی سبزها جهت ادامه دادن به مبارزه بود. هواداران جنبش سبز گرچه در تجمع یکشنبه گذشته امکان مناسبی برای گردهمایی گسترده پیدا نکردند  اما مزیت این تجمع کشیده شدن دامنه آن به بسیاری از شهرهای بزرگ بود. علاوه بر شهرهای کردنشین مانند مهاباد ، مریوان، بوکان و سردشت که در سوگ "صانع ژاله" دانشجوی شهید اهل پاوه دست به اعتصاب سراسری زده بودند بسیاری از شهرهای دیگر مانند شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز و رشت نیز صحنه حضور شهروندان معترض بود. برخی ناظران معتقدند که حضور شهروندان شهرستانی در تجمع اول اسفند نقطه عطفی در روند مبارزات جنبش سبز محسوب می شود. از دید این ناظران همراهی شهرستانها با اعتراضهای تهران نفوذ اجتماعی روز افزون جنبش را به نمایش می گذارد.

یک شهید تازه، یک انکار تازه

 راهپیمایی معترضان در شهرستانها همچون پایتخت توام با سرکوبهای شدید بوده است.علاوه بر اخبار مربوط به بازداشت صدها معترض در رشت، مشهد، اصفهان و شیراز، گزارشها از شهادت "حامد نور محمدی" دانشجوی لرستانی ساکن شیراز حکایت دارد. به گفته شاهدان عینی این دانشجو از پل روگذر حد فاصل میدان دانشجو و میدان نمازی  شیراز توسط ماموران امنیتی به پایین پرت شده و پس از برخورد ماشین در سطح خیابان پایین (خیابان ساحلی) جان خود را از دست داده است" با این حال ظاهرا حکومت حاضر به پذیرفتن مسوولیت شهادت این شهروند معترض نیز نیست. رئیس دانشگاه شیراز در گفتگو با خبرگزاری فارس ضمن تایید کشته شدن حامد نورمحمدی در روز اول اسفند مدعی شده که او در تجمعات شرکت نداشته و دلیل مرگ وی "تصادف با یک دستگاه خودروی سواری شخصی" بوده است. این ادعا در شرایطی مطرح است  که حراست دانشگاه شیراز از هم دانشگاهی‌ها و دوستان شهید نور محمدی خواسته است که با هیچ رسانه‌ای در مورد نحوه‌ کشته شدن او صحبت نکنند و آنها را تهدید کرده است که در صورت مصاحبه با رسانه‌ها تحت تعقیب قرار خواهند گرقت.مقام های حکومتی هفته گذشته نیز پس از شهادت صانع ژاله در جریان راهپیمایی 25 بهمن نیز با جعل هویت وی مدعی شدند که او عضو بسیج بوده و به دست گروه های تروریستی کشته شده است. این سناریو با انتشار اخبار و عکس هایی از شهید ژاله که دروغین بودن ادعای حکومت را اثبات می کرد به سرعت شکست خورد اما به نظر می آید که همین ادعای دروغین یکبار دیگر و این بار در شیراز در حال تکرار است.

روزی که تهران پادگان بود

هنوز مشخص نیست که چه تعداد از شهروندان معترض در تجمع یکم اسفند بازداشت شده اند اما حجم بازداشت ها به حدی زیاد بوده که مقام های امنیتی ناگزیر شده اند بسیاری از بازداشت شدگان را پس از ساعاتی آزاد کنند. یکی از بازداشت شدگان این تجمع پس از آزادی در مصاحبه ای گفته که حدود پانصد نفر از شهروندان معترض به مقر فاتب در نزدیکی میدان انقلاب تهران انتقال داده شده بودند. در این روز بازداشت های هدف داری هم از میان فعالان سیاسی و مدنی جنبش سبز صورت گرفت که عمدتا چهره های دانشجویی را شامل می شد. به نظر می رسد بازداشت آنها در ارتباط با بیانیه هایی باشد که طی روزهای اخیر از سوی تشکل های دانشجویی برای اعلام همبستگی با راهپیمایی اول اسفند صادر شده بود. شاهدان عینی در تهران همچنین گفته اند که در تجمع روز یکشنبه تعداد نیروهای لباس شخصی و گارد ضد شورش نیروی انتظامی به اندازه ای بوده که شهر را در واقع تبدیل به یک پادگان نظامی بزرگ کرده بودند. به گفته شاهدان، نیروهای لباس شخصی هرگونه تجمعی را به شدت سرکوب کرده و با نشان دادن کلت های کمری خود نیز در صدد ایجاد رعب و وحشت میان معترضان بر می آمدند. برخی ویدیوهای کوتاهی که توسط شهروندان از تجمع یکم اسفند در تهران، شیراز و رشت روی شبکه اینترنت قرار گرفته نیز بیانگر ابعاد خشونت و اعمال سرکوب علیه شهروندان است.

آماده برای اعتراضهای بعدی

سرکوب شدید راهپیمایی یکم اسنفد بر خلاف آن چه حکومت انتظارش را می کشید باعث تقویت انگیزه شهروندان به ادامه دادن مبارزات شده است. شواهد و گزارشها حاکی از آن است که اراده به ادامه دادن اعتراضها بیشتر شده و در شبکه های اجتماعی جنبش سبز نیز تقاضاهای فراوانی برای سازماندهی اعتراضها طی روزهای آینده دیده می شود. تمایل به اعتراض های مستمر خیابانی تا حد زیادی متاثر از تجربه جنبش های اخیر خاورمیانه علیه حکومت های اقتداگراست. در یکی از این درخواست ها آمده است که " اگر به مبارزات مردمی در تونس و مصر دقت کنیم،به روشنی در خواهیم یافت که تنها راه پیروزی این دو ملت پیگیری خواسته هایشان و تداوم اعتراضاتشان بود که کم کم به طبقات دیگر اجتماع مثل جامعه معلمان،کارمندان دولت،پرستاران و در نهایت ارتش رسوخ کرد و با فراگیر شدن آن دیکتاتورهای سابق در این کشورها را به زیر کشید."

تبادل نظر درباره تاکتیکها

شورای هماهنگی راه سبز امید که به دلیل حصر خانگی رهبران جنبش سبز مسوولیت سازماندهی تجمع یکم اسفند را به عهده گرفته هنوز برنامه اعتراضی تازه ای را اعلام نکرده، با این حال "مجتبی واحدی" مشاور مهدی کروبی ضمن اشاره به جنبش های اخیر خاورمیانه گفته " تحولات منطقه نیز بر تحولات ایران تاثیرگذار است و یقیناً‌ مردم ایران اجازه نخواهند داد که در تاریخ نوشته شود که از کشورهای دیگر در آزادی‌خواهی عقب افتاده‌اند." او از برنامه ریزیهایی برای آینده هم خبر داده است. "اردشیر امیر ارجمند" مشاور ارشد میرحسین موسوی نیز پس از راهپیمایی اول اسفند در مصاحبه ای گفته که "فعالان جنبش سبز بر اساس خرد جمعی و تحلیل دقیق از شرایط، با شجاعت، تدبیر، صبر، استقامت و هماهنگی، قدم‌های بعدی را با استواری و صلابت بیشتر بر خواهند داشت." برخی کنشگران جنبش درخواست فراخوان برای یک تظاهرات زودهنگام را دارند اما بسیاری از ناظران معتقدند تاریخ فراخوان بعدی باید بگونه ای باشد که بتوان تبلیغات کافی را پیرامون آن ترتیب داد و سازماندهی در شهرستانها را نیز تقویت کرد. از دید تحلیلگران کشیده شدن دامنه جنبش به شهرستانها توان حکومت برای سرکوب را تحلیل می برد و به اعتراض ها حالتی سراسری می دهد. در شبکه های اجتماعی جنبش سبز همچنین بر هدف گذاری تجمع های اعتراضی به عنوان عاملی برای تقویت انگیزه معترضان تاکید شده و برخی از اعضای شبکه اجتماعی جنبش عقیده دارند که هر اعتراض خیابانی باید یک هدف مشخص داشته باشد. یکی از اهداف پیشنهادی برای تجمع اعتراضی بعدی که در شبکه های اجتماعی مورد استقبال قرار گرفته است واکنش به ادامه حبس خانگی رهبران جنبش است. با این حال پیشنهادهای فراوان دیگری نیز در این باره مطرح است که در مجموع نشان دهنده تبادل نظر جدی کنشگران جنبش پیرامون شیوه های ادامه دادن به اعتراض هاست. به نظر می آید که هواداران جنبش سبز در شرایط حصر رهبران جنبش مسوولیت سنگینتری را حس می کنند و از انگیزه ای مضاعف برای ادامه دادن به اعتراض ها برخوردار شده اند.

 

 

همسر یدالله اسلامی: مسئولین رده بالای کشور را مسئول سلامت همسرم می دانم
جرس: دکتر یدالله اسلامی عضو و دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس بعداز ظهر روز بیست و دوم بهمن ماه بازداشت شد. از زمانیکه نیروی های امنیتی وی را بهمراه ضبط لپ تاپ و هارد کامپیوتر شخصی با خود بردند تاکنون هیچ اطلاعی از محل نگهداری و اتهام وی در دست نیست.
همسر یدالله اسلامی با ابراز نگرانی از وضعیت نامعلوم وی می گوید: " باید این موضوع را تاکید کنم که زمانیکه ایشان را از منزل بردند در کمال سلامت و صحت روحی و جسمی بودند و امیدوارم سالم به خانه بازگردند. من مسئولین رده بالای کشور را مسئول سلامت جسم و روح ایشان می دانم."
دکتر یدالله اسلامی پیش از دستگیری در یاداشتی با تاکید بر اینکه تابلوی زیبای راه سبز امید حاصل خرد گروهی است، نوشته بود: "رهبران جنبش درمیان مردم وبا رنج ها ودردهای مردم زیسته اند، با مردم گریسته وهمراه با آنها خندیده اند، هر گامی برای همدلی وهمراهی را با همدلی وهمراهی به پیشواز رفته اند، باورهای خود را صادقانه با مردم در میان گذاشته اند واز مردم نیز نخواسته اند که دست از باورهای خویش بردارند .هرروزنه ای را که گشوده شده است با خرد ورزی پاس داشته اند.
مردم نیز خردورزی را جایگزین هیجان ها ی زود گذر کرده اند. مردم هم، میر حسین وکروبی وخاتمی را باهمین ویژگی ها پذیرفته اند. جامعه امروز ایران آرمان ها وآرزوهای خود را با واقعیت ها درهم آمیخته است ومعنای هرگام وهر سخن خویش را به خوبی می داند. جنبش سبز جنبش زندگی است، جنبش سبز ایران را برای ایرانیان می خواهد. باشد که همه این همدلی وهمراهی را "فریاد" کنیم ویادمان باشد آنها که خشونت راهم ترویج می کنند ایرانی هستند .جنبش سبز برای آنها نیز آزادی و زندگی سالم وآزاد وبدون تهدید را می خواهد. "
گفتنی است، مجمع نمایندگان ادوار مجلس در حوادث پس از انتخابات بیانیه‌های شدیدی در انتقاد به نحوه برخورد با معترضان منتشر کرده بود و در بیست و دوم مرداد ماه سال گذشته نیز طی نامه‌ای به رئیس مجلس خبرگان، خواستار بررسی عملکرد رهبر جمهوری اسلامی ایران شده بود. همچنین دو روز پیش از دستگیری دکتر یدالله اسلامی، مجمع نمایندگان ادوار بیانیه ای در ارتباط با راهپیمایی بیست و پنج بهمن داده بود. هم اکنون خانم شهربانو امانی عضو دیگر این مجمع نیز در شرایط نامعلومی در بازداشت بسر می برد.

متن گفتگوی "جرس" با خانم معصومه برکم همسر دکتر یدالله اسلامی در پی می آید:

خانم برکم از زمانی که آقای اسلامی را بازداشت کرده اند آیا شما موفق به ملاقات ایشان شده اید؟

متاسفانه خیر، آقای دکتر را در روز بیست و دوم بهمن ماه در منزل دستگیر کردند و از آن زمان ما هیچ ملاقاتی با ایشان نداشته ایم. حتی اطلاع نداریم از سوی چه نهادی ایشان را دستگیر کرده اند و به کجا برده اند.

تماس تلفنی داشته اند؟

روز بیست و ششم یک تماس بسیار کوتاه تلفنی گرفتند و وقتی از ایشان پرسیدم در کجا زندانی هستید گفتند در سلول انفرادی نگهداری می شوند.

بعد از این تماس تلفنی شما هیچ اطلاعی از ایشان ندارید؟

نخیر و بشدت نگران هستیم.

شما برای پیگیری به کجاها مراجعه کرده اید؟

من دو سه بار به دفتر دادستانی مراجعه کردم که نتیجه ای نگرفتم. حالا فردا به زندان اوین مراجعه می کنم تا ببینم پاسخی می دهند یا نه؟

پیگیری های وکیل ایشان به کجا رسیده است و آیا تاکنون توانسته اند موکل خود را ملاقات کنند؟

وکیل ایشان آقای دکتر احمدی متاسفانه تاکنون نتوانسته اند به پرونده دسترسی پیدا کنند و نمی دانند اتهام همسرم چه هست و نتوانسته اند ایشان را ملاقات کنند.

وضعیت جسمی ایشان چطور است؟

آقای دکتر جانباز هستند و در زمان دفاع مقدس مسئول جنگ و جهاد کرمان بودند و در جنگ شیمیایی شدند اما هیچ زمان هم به دنبال امتیازات جانبازی نرفتیم. از همان زمان همسرم ریه اش مشکل دارد و مشکل گوارشی هم دارد و روزی هم که ایشان را در منزل بازداشت کردند من نگران این موضوع بودم و حتی به آقایان هم ناراحتی ایشان را گفتم تا از ایشان مراقبت کنند. باید این موضوع را تاکید کنم که زمانیکه ایشان را از منزل بردند در کمال سلامت و صحت روحی و جسمی بودند و امیدوارم همانگونه سالم به خانه بازگردند.

خود آقای دکتر نسبت به شرایط موجود چه نگاهی داشتند؟

خوب آقای دکتر دبیر کل مجمع نمایندگان ادوار است که این مجمع یک تشکل قانونی است و دبیرکل آن با رای اعضاء انتخاب می شود و همانطور که می دانید هر یک از اعضا حداقل یک دوره نماینده مردم در مجلس بوده اند. و به خاطر همین سمت، همیشه دلسوز مردم بود و دغدغه شرایط جامعه را داشت و نمی توانست نسبت به مسائل جامعه بی تفاوت باشد.

همبستگی و حرکت جمعی خانواده های زندانیان سیاسی تا چه حد در رسیدن به حقوق اولیه عزیزان در بندشان تاثیر خواهد داشت و بعنوان یکی از اعضای خانواده زندانیان سیاسی چه صحبتی با مسئولین دارید؟

مسلما این همبستگی بسیار "تاثیرگذار" است. خواسته من هم از مسئولین این است که بالاخره این افرادی که اینقدر برای جامعه مثمرثمر و مفید هستند و در تمام زندگی شان برای کشور و مردم صادقانه و بدون هیچ چشم داشتی زحمت کشیده اند نباید الان در زندان نگهداری شوند و باید آزاد گردند. مسئله دیگر اینکه ما الان هیچگونه اطلاعی از محل نگهداری و شرایطی که همسرم دارد نداریم ما می خواهیم مسئولین به خواسته ما رسیدگی کنند. و اینکه من مسئولین رده بالای کشور را مسئول سلامت جسم و روح ایشان می دانم.




حاکمیت یا کانون‌های غیر قانونی قدرت؟

متصدیان موضع خود را مشخص کنند؛ مسوول حصر غیر قانونی کیست؟

کلمه: اخبار حاکی از آن است که میرحسین موسوی و مهدی کروبی به همراه همسران خود زهرا رهنورد و فاطمه کروبی توسط نیروهایی امنیتی، در خانه‌های خود به صورت کامل محصور شده‌اند و هر گونه امکان ارتباط با خارج از منزل را از دست داده‌اند.
اگرچه «این رفتار» با رهبران جنبش سبز، از ماهها  قبل  با ایجاد محدودیت های شدید در رفت و آمدها و  تماس ها و حتی بازداشت ملاقات کنندگان آغاز شده بود   اما اتفاقات جدید و  حصر کامل  همراهان  مردم در جنبش سبز،  یادآور «دغدغه‌های احمد جنتی» در بارهٔ پیام دادن و پیام گرفتن رهبران جنبش است و بیش از هر چیز به «سفارش‌های جنتی» در خصوص قطع ارتباط با مردم، بستن درخانه و محدود کردن رفت و آمد‌ها شباهت دارد، اما جایگاه قانونی دبیر شورای نگهبان در ساختار فعلی قانون اساسی! به او اجازه نمی‌دهد که مستقیماً به این سفارش‌ها عمل کرده و یا قوهٔ قضائیه را به انجام آن وادار کرده باشد.
رئیس قوهٔ قضائیه هم، اگرچه پیشاپیش رهبران جنبش را «مجرم» می‌خواند و می‌گوید «دستگاه قضا راه را بر اطلاعیه پراکنی آن‌ها خواهد بست» اما سرجمع سخنان او در یکسال اخیر نشان می‌دهد که صادق لاریجانی در این ماجرا به آنچه «مصلحت» می‌نامد اکتفا کرده است و به تعبیر خود دراین خصوص بجز از مقام رهبری از کسی «سفارش» نمی‌گیرد.
با این همه؛ سکوت نهاد‌ها و مقامات رسمی کشور در خصوص این اقدام غیر قانونی، حاکی از آن است که تاکنون هیچ مقامی حاضر نشده «مسوولیت» آن را به عهده بگیرد و «عنوان قانونی» این رفتار را اعلام کند و به «ماخذ قانونی» آن استناد کند. اهمیت این تعلل بیشتر می‌شود وقتی بدانیم که این بار امکان فرافکنی به هیچ وجه وجود ندارد و حاکمیت نمی‌تواند مسوولیت این رفتار مستقیم خود را متوجه کسانی کند که دشمنان خارجی، عوامل بیگانه و سران فتنه می‌نامد.
البته سکوت نهادهای قانونی در این باره می‌تواند حامل این پیام باشد که «کانون‌های غیرقانونی قدرت» آشکار‌تر از همیشه قانون اساسی و نظام را نشانه رفته‌اند و در این اقدام بی‌توجه به همهٔ ارکان قانونی، اقدام به حصر کرده‌اند.
در این وضعیت، «موضوع حصر» و در صدرِ آن «مسئولیت حصر»، دغدغهٔ جدیدی است که احتمالاً رفع آن به مهم‌ترین خواستهٔ جنبش سبز تبدیل خواهد شد. بدیهی است هیچ کس نمی‌تواند واکنش – و واکنش‌های – جنبش سبز را به «این موضوع» پیش بینی و یا هدایت کند، اما شناسایی مسئولان اصلی «این واکنش‌ها» ممکن و بل لازم است. افکار عمومی و مجامع بین المللی، همراه با موضعگیری دربارهٔ «تعبیر مبهم و غیر حقوقی حصر»، حاکمیت را وادار خواهد کرد که «عنوان حقوقی و مرجع قانونی و مسئول یا مسئولان اصلی» آن را معرفی کند.
حصر میر حسین موسوی، مهدی کروبی، ‍زهرا رهنورد و فاطمه کروبی اگر بردوام بماند، می‌تواند به بزرگ‌ترین «آزمون‌های ملت و دولت» تبدیل شود و مردود شدگان این آزمون شرمندگان تاریخ ملت‌ها خواهند بود. نلسون ماندلا شاهد زنده‌ای بر این ماجراست.




نامه‌ی سه فرزند کروبی به مقامات ارشد نظام

مهدی کروبی بر اساس چه قانونی و به دستور چه کسی حصر شده است؟

فرزندان مهدی کروبی در نامه ای به مقامات ارشد نظام، نسبت به عواقب اعمال محدودیت‌ها برای پدر و مادرشان هشدار داده و خواستار مشخص شدن مبنای حقوقی حصر خانگی ایشان و مقام دستور دهنده به این اقدام، شده‌اند.
آنها همچنین با یادآوری حمله ماموران ساواک به منزل کروبی در سال ۱۳۵۲ و با اشاره به اینکه آنها “بدون توهین و جسارت از پدرم خواستند ایشان (مادر) را آرام کند، آورده‌اند: “حال در نظامی که خود از قدمای اصلی آن به شمار می‌روند، باید بشنویم که ماموران دستگاه امنیتی در اجرای فرمان مقامات، بعد از ورود به داخل منزل و در قبال اعتراض مادر نسبت به نحوه بازرسی، برخوردی غیر انسانی با ایشان داشته اند.”
این سه فرزند مهدی کروبی، اتهام نسبت داده شده به برادر بازداشت‌شده‌شان از سوی سایت‌های وابسته به دستگاه امنیتی (جاسوسی برای دول خلیج فارس) را نیز “آنقدر مسخره و مضحک” توصیف کرده‌اند که “فکر نمی‌کنیم هیچ فرد عاقلی حتی در اردوگاه حاکمیت هم حاضر به پذیرش آن باشد.”
به گزارش سحام نیوز، متن کامل این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالی
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
مقامات ارشد نظام
همانطور که میدانید از ۱۴ روز پیش منزل والدین گرامی مان از سوی ماموران امنیتی محاصره و متعاقب آن امکان هرگونه تماس در جهت جویا شدن از وضعیت سلامت آن ها از همه اعضای خانواده سلب گردید. در خلال این مدت از طریق پاسداران مستقر در منزل وضعیت جسمی آنان را جویا بودیم و مطلع بودیم که خرید روزانه منزل توسط راننده مادرمان انجام و بعد از عبور از گیت امنیتی بدستشان می رسید. اما بعد از یورش و استقرار نیروهای امنیتی در منزل دیگر خبری از وضعیت آنان در دست نیست.
همه امور از جمله تهیه مواد غذایی توسط امنیتی ها صورت می گیرد. فرزندان مهدی کروبی و نوادگان مرحوم آیت الله شیخ احمد با فرهنگ مبارزه و مقابله با ظلم به خوبی آشنائی دارند و و بعد از انقلاب دوشادوش مردم بی ادعا در جبهه های جنگ برای تمامیت ارضی این کشور جنگیده اند. پدرمان در آخرین پیام با صراحت فرمودند که تا آخرین قطره خون در کنار مردم باقی خواهند ماند و از حاکمیت خواستند با برپایی یک دادگاه علنی ایشان را محاکمه کند و صرف نظر از حکم صادره، مردم این وارثان اصلی و ابدی این سرزمین به قضاوت در باب اینکه چه کسی به این کشور، نظام و انقلاب خدمت و یا خیانت کرده بپردازند. پدر در دوران مبارزه از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ نه بار زندان و تبعید را تجربه کردند و مادر این همراه مقاوم و صبور یار همیشگی او بوده و هست .
فرزند اول و دوم مهدی کروبی بخوبی یورش ماموران ساواک را در ساعت ۱۰ شب بداخل منزل در خیابان حکمت شمیران درسال ۱۳۵۲را بیاد دارند که در قبال تندی مادر به یورش برق آسا ماموران بداخل حیاط منزل، آنان بدون توهین و جسارت از پدرم خواستند ایشان را آرام کند. حال در نظامی که خود از قدمای اصلی آن به شمار می روند باید بشنویم که ماموران دستگاه امنیتی در اجرای فرمان مقامات بعد از ورود به داخل منزل و در قبال اعتراض مادر نسبت به نحوه بازرسی، برخوردی غیر انسانی با ایشان داشته اند.
حسب تقدیر الهی مبارزه با ظلم سنت دیرینه این خاندان قرار گرفته فلذا در تحمل هزینه های آن باکی نداریم اما عدم پذیرش بار آن از سوی حاکمیت قابل پذیرش نیست. کیست که در انقلاب اسلامی نقشی ایفا کرده باشد و نداند شیخ احمد و فرزندش مهدی چه مصائبی در این راه تحمل کردند. در تحمل هزینه های آتی هم باکی نیست اما لازم است مقامات ارشد کشور معین کنند که اولا مبنای حقوقی حصر خانگی بدین نحو چیست؟ ثانیا آیا حکمی قضایی در این باب صادر گردیده، اگر آری، چه مقامی آن را صادر کرده است؟ قلمرو محدودیت حکم حصر تا کجاست؟ آیا مقام ذی صلاح قانونی به انشای آن مبادرت کرده و یا مبنای آن حکم حکومتی است؟ اگر چنین است دامنه آن چه کسانی از اهل خانواده را که در بند نیستند در بر می گیرد؟
ضمن اخطار نسبت به سلامتی پدر و مادرمان از مقامات ارشد کشور می خواهیم دامنه این حکم ابداعی را اعلام نمایند.
برادرمان علی فرزند سوم خانواده سال گذشته دستگیر و در مسجد، این خانه امن الهی به شدت مورد شکنجه قرار گرفت. او این بار و همزمان با یورش ماموران به منزل پدر، بعنوان گروگانی برای تحت فشار قراردان پدرمان، مجددا دستگیر و همسر محترمه وی خانم پناهی خواهر سه شهید بسیجی واقعی، ساعاتی مورد بازجویی قرار گرفت. اتهام انتسابی که همزمان با دستگیری وی از سوی سایت های وابسته به دستگاه امنیتی ( جاسوسی برای دول خلیج فارس) مطرح شده آنقدر مسخره و مضحک است که فکر نمی کنیم هیچ فرد عاقلی حتی در اردوگاه حاکمیت هم حاضر به پذیرش آن باشد. به جای توسل به سناریوهای نخ نما شده برای ندیدن واقعیت جامعه مناسب است کمی هم به حرف و سخن مردم این وارثان اصلی کشور توجه شود.
والسلام
محمد حسین، محمد تقی و یاسر کروبی



جو امنیتی عجیب در خیابانهای تهران

ساعتی پس از ظهر امروز گارد ویژه و نیروهای امنیتی در چهارراه ولیعصر،  خیابان ولیعصر و میدان انقلاب ، پارک وی ، خیابان شهید بهشتی، میدان هفت تیر، صادقیه  و  تقریبا تمامی میادین اصلی شهر حضور پیدا کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه از سطح شهر، علاوه بر  نیروهای رسمی امنیتی و گارد، نیروهای لباس شخصی در این اماکن تردد مردم و آمد و رفت ها را در نظر دارند و به هر فردی که مشکوک شوند او را سوار بر ماشین ون می کنند.
بر اساس این گزارش، تمامی حوالی تئاتر شهر و حوالی این منطقه  نیز از ماموران امنیتی مملو شده است.
نیروهای امنیتی در این منطقه اجازه هیچ گونه ایستادن به مردم را نداده و در صورت ایستادن مردم آنها را با باتوم می زنند و فضای رعب و وحشت در شهر ایجاد کرده اند.
همچنین از تمام مغازه داران در برخی مناطق منطقه ولیعصر خواسته شده که هر چه سریعتر مغازه را تعطیل و محل کسب خود را ترک کنند. مردم دلیل این گونه رفتار ماموران امنیتی را نمی دانند و از یکدیگر سوال می کنند دلیل این گونه فضای ناامنی در شهر چیست و از این رفتارها عصبی شده اند.



پزشکان ایران خطاب به ‌بان کی مون: گازهای اشک آور جدید سرطانزا هستند

خبرگزاری هرانا - پزشکان ایران طی نامه‌ای به‌ بان کی مون دبیرکل سازمان ملل خواستار اقدامات فوری آن سازمان جهت جلوگیری از استفاده گازهای شیمیایی مخرب علیه تظاهرکنندگان در ایران توسط نیروهای پلیس ضد شورش رژیم گردید.
به گزارش خبرگزاری پزشکی ایران، در این نامه ضمن برشمردن خطرات آنی و درازمدت استفاده از این نوع گاز‌ها بر تظاهرکنندگان و حتی مردم عادی ساکن در شهرهای محل تظاهرات و خطرات زیست محیطی اینگونه گاز‌ها، خواستار اعزام گروه کار‌شناسی به ایران، برای بررسی ابعاد استفاده از این گازهای شیمیایی خطرناک گردید که در قالب گازهای اشک آور جدید به سمت معترضین خیابانی شلیک می‌گردد. گازهای شیمیایی جدید بدلیل ایجاد ترس و وحشت در مصدوم به» گاز ترس» نیز شهرت یافته‌اند. متن کامل نامه به این شرح است:

دبیر کل محترم سازمان ملل

آقای‌بان کی مون

همانطور که شاید در اخبار این روز‌ها شنیده باشید چندی است که نیروهای امنیتی ایران برای مقابله با مردم در تظاهرات خیابانی شهرهای ایران از نوعی گاز شیمیایی جدید استفاده می‌کنند که بدلیل آثار زیانبار بر انسان‌ها و محیط زیست، نگرانی‌های زیادی را برای اینجانب و همکاران من در سرتاسر ایران بوجود آورده است.
این گاز‌ها که حاصل تجربیات واحد پدافند شیمیایی، میکروبی سپاه پاسداران در طی جنگ هشت ساله ایران و عراق می‌باشد، اولین بار بطور آزمایشی در اعتراضات خیابانی سال ۲۰۰۹ بصورت محدود مورد استفاده قرار گرفت اما در طی روزهای جاری و بخصوص در جریان تظاهرات مردم ایران در روزهای ۲۵ بهمن و اول اسفند امسال بصورت گسترده علیه مردم ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
هرچند استفاده از گازهای اشک آور معمولی که عموما حاوی ترکیبات گوگرد بوده و پس از آزاد شدن، تولید اسید سولفوریک می‌کند و باعث ایجاد سوزش در چشم و بینی می‌گردد نیز عملی غیر انسانی و ناپسند است اما بدلیل نیمه عمر کوتاه این مواد و اندک سازگاری با محیط زیست، خیلی نگران کننده نیست. اما گازهای شیمیایی جدید که بدلیل ایجاد ترس و وحشت در مصدوم به گاز ترس نیز شهرت یافته است، علاوه بر ترکیبات فوق حاوی CHLOROBENZALDOXIM NITRIL و باران زرد و مقادیر کمی از گازهای اعصاب مانند سارین، تابون و یا سومان نیز هست که این‌ها ترکیبات آلی فسفردار و جزو سموم ارگانو فسفره هستند و در برخی موارد سبب بروز علائم شدیدی در بین مصدومان این گاز‌ها مانند سرگیجه، درد قفسهٔ سینه، سردرد شدید، دو بینی و تاری دید، خستگی تهوع، استفراغ، استفراغ خونی، دردهای شکمی و افزایش ترشحات دهان، بینی، چشم و سیستم تنفسی و دردهای شدید عضلانی می‌گردد. در موارد متعدد در آزمایش خونی که از مصدومان توسط همکاران ما گرفته شده است در خون آن‌ها مقادیری فنیل انالین؛ نیتریت و گوگرد دیده شده و سطح اوره خون آن‌ها نیز بالا بوده است. همچنین بدلیل تاثیر بر DNA می‌تواند سبب عوارض دیررس و تغییرات کارسینوژنیک و سرطانزایی در انسان نیز شود. و بعلاوه بدلیل نیمه عمر طولانی با شسته شدن توسط آب باران در خیابان‌ها و سرازیر شدن به مزارع پایین دست که از آبهای سطحی استفاده می‌کنند سبب بروز عوارض زیست محیطی دهشتناکی می‌گردد.
مشاهدات همکاران ما در کلینیک‌ها و مراکز اورژانس و مطب‌ها حاکی از آنست که علی رغم گذشت چندین روز از تظاهرات خیابانی ۲۵ بهمن هنوز در برخی موارد علائم مصدومیتهای افرادی که در جریان تظاهرات این روز آسیب دیده‌اند برطرف نشده و ما نگران عوارض دیررس این گازهای شیمیایی نیز هستیم. و این در حالی است که مصدومان این روز‌ها به میزان بسیار زیادی در شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس بوک و توی‌تر از بروز علائم جدید مانند استفراغ خونی و دردهای عضلانی شدید و تهوع در خود خبر می‌دهند که تاییدی بر استفاده از این گونه گاز‌ها در سطح وسیع در جریان تظاهرات روزهای اخیر ایران است.
بر اساس پروتکل منع کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک سال ۱۹۲۵ ژنو که کشور ایران نیز یکی از امضا کنندگان این پروتکل است، استفاده از این گاز‌ها غیرمجاز است و از طرفی این سلاح‌ها در سطح خیابان‌ها و معابر عمومی استفاده می‌گردد که محل رفت و آمد هزاران کودک و زن و مردی است که در این مناطق سکونت دارند و ممکن است در جریان این اعتراضات، شرکت نداشته باشند.
لذا بر اساس مسئولیتی که جنابعالی دارید از شما بعنوان دبیر کل سازمان ملل متحد در آستانه سالروز استفاده حکومت عراق از این گونه سلاحهای شیمیایی علیه مردم حلبچه در سال ۱۹۸۸، تقاضا دارم در سریع‌ترین زمان ممکن برای توقف استفاده از گازهای شیمیایی که این روزهاعلیه مردم ایران استفاده می‌شود اقدام کنید و در صورت لزوم گروه کار‌شناسی برای بررسی اثرات مخرب این گاز‌ها بر انسان‌ها و محیط زیست به ایران اعزام نمایید.

دکتر محمد کاظم عطاری
مدیر پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران




انتقاد شدید کلینتون از سرکوب مخالفان در ایران

خبرگزاری هرانا - هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه ایالات متحده از سرکوب "وحشیانه" مخالفان دولت ایران به وسیله حکومت این کشور انتقاد کرده است.
خانم کلینتون چهارشنبه با انتشار بیانیه ای ضمن ابراز نگرانی از برخورد خشونت آمیز حکومت ایران با مردم این کشور، "شجاعت" تظاهرکنندگان ایرانی را تحسین کرد.
به گزارش بی بی سی، خانم کلینتون با اشاره به کشته شدن حداقل سه نفر از معترضان در روزهای گذشته گفت: "در ده روز گذشته شاهد شجاعت ده ها هزار ایرانی بودیم که بار دیگر برای کسب حقوق اولیه خود برای برگزاری اجتماعات مسالمت آمیز و آزادی بیان به خیابان ها آمدند."
خانم کلینتون با اشاره به موضع گیری ایران در قبال رخدادهای منطقه گفت: "برای دنیا آشکار است که حکومت ایران شهروندان خود را از همان حقوق اولیه ای منع می کند که به کارگیری آن را در سایر مناطق خاورمیانه تشویق می کند."
خانم کلینتون با اشاره به وضع تحریم های جدید آمریکا علیه دو نفر از مقام های حکومت ایران، از نقض حقوق بشر در این کشور، به خصوص علیه اقلیت های دینی انتقاد کرد.
ایالات متحده روز چهارشنبه محمد رضا نقدی، فرمانده بسیج و عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران را به نشانه "همبستگی با قربانیان شکنجه، سرکوب و بازداشت های خودسرانه" در ایران تحریم کرد.
وزارتخانه های خارجه و خزانه داری ایالات متحده طی بیانیه ای این دو نفر را متهم کردند که در "نقض جدی حقوق بشر" مردم ایران پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۸۸ نقش داشته اند.
هیلاری کلینتون در بیانیه خود گفت: "نیروهای امنیتی تظاهرکنندگان آرام را کتک زده اند، بازداشت کرده اند و در حداقل سه مورد، کشته اند."
خانم کلینتون از بازداشت گسترده مدافعان حقوق بشر، فعالان سیاسی، مقام های سابق دولت و نمایندگان پیشین مجلس، فعالان دانشجویی، استادان، روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان به شدت انتقاد کرد.
او با اشاره به نگرانی از نقض حقوق اقلیت ها در ایران گفت: "گزارش ها نشان می دهد تعداد زیادی از ده ها فرد اعدام شده در ایران در سال ۲۰۱۱ از اقلیت های قومی بوده اند که نگران کننده است. همزمان، اقلیت بهایی و سایر اقلیت های دینی کماکان از بازداشت، تعقیب قضایی، مجازات های سنگین و شرایط دشوار زندان رنج می برند."
خانم کلینتون ادامه داد: "از ایران می خواهیم همه زندانیان سیاسی و اقلیت ها را آزاد کند."
هیلاری کلینتون افزود: "دنیا رخدادهای ایران را زیر نطر دارد و مسببان این رفتار (خشونت آمیز) را مسوول خواهد دانست."




بازداشت دو تن دیگر از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

خبرگزاری هرانا - مهدی تحققی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بازداشت و به مکان نامعلومی برده شد؛ پیش از این نیز احمد هاشمی دیگر عضو سازمان و از مدیران کل وزارت کشور در دوران اصلاحات را بازداشت شده بود.
با بازداشت ایندو نفر و در پی بازداشت دو عضو دیگر شورای مرکزی سازمان دکتر عبدالله ناصری و علی باقری، در سه هفته اخیر چهار عضو فعال این تشکل سیاسی بازداشت و روانه زندان شده‌اند.
به گزارش نوروز، دعوت آقایان موسوی و کروبی به راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن در حمایت از جنبش‌های مردمی تونس و مصر و حضور پرشور مردم در اینروز و روز یکم اسفند در پاسداشت دو تن از جان باختگان روز ۲۵ بهمن باعث تشدید فشار‌ها و محدودیت‌ها از سوی دستگاه امنیتی از قبیل حصر و حبس خانگی دو تن از رهبران معترضان و بازداشت فله‌ای نیروهای سیاسی شده است.




ممنوع التدریس شدن حسین جاودانی عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم

خبرگزاری هرانا - حسین جاودانی عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم خراسان و از فعالان سابق دانشجویی، از تدریس در دانشگاه پیام نور مشهد محروم شد.
به گزارش دانشجونیوز، حسین جاودانی دارای مدرک کارشناسی ارشد تاریخ از دانشگاه تهران است که در چند سال اخیر در این دانشگاه مشغول به تدریس بوده است.
گفته می شود این اقدام غیر قانونی بنابر دستور حراست دانشگاه و با فشار نهادهای امنیتی رخ داده است.
حراست دانشگاه این اقدام را درخواست اداره اطلاعات مشهد دانسته و علت آن را انتشار مقالات این فعال سیاسی اعلام نموده است.
این اقدام در حالی رخ داده است که هیچ حکم قضایی برای این فعال سیاسی و جود نداشته است و مسئولان وزارت علوم همواره فشار سیاسی بر دانشجویان و اساتید دانشگاه را رد کرده اند.
شایان ذکر است که این محرومیت در حالی رخ می دهد که ایشان هنوز چندین واحد برای تدریس در ترم جاری داشته است.



کشته و زخمی شدن دو شهروند مهابادی توسط نیروی انتظامی

خبرگزاری هرانا - بر اثر تیراندازی یکی از مأمورین نیروی انتظامی در جاده مراغه- هشترود دو شهروند مهابادی کشته و زخمی شدند.
به گزارش آژانس خبری موکریان، دو تن از اهالی روستای بفروان مهاباد به نام‌های یعقوب احمدی اقدم و برادرش امیر احمدی اقدم روز دوشنبه دوم اسفند ماه در جاده مراغه- هشترود، هدف تیراندازی مامور نیروی انتظامی قرار گرفتند که در این حادثه یعقوب براثر تیراندازی جان سپرد و برادرش امیر زخمی شد.
نیروهای انتظامی علت تیراندازی به سوی این دو شهروند را حمل کالای قاچاق در اتومبیلشان عنوان کرده‌اند.
گفتنی است تعداد زیادی از شهروندان مناطق مرزی به ظنّ داشتن کالای قاچاق هدف تیراندازی مأمورین قرار می‌گیرند که در بسیاری از موارد منجر به مرگ آنان می‌شود



ممنوعیت ورود دانشجویان معترض دانشگاه شریف به دانشگاه و خوابگاه

خبرگزاری هرانا - رضا روستا آزاد، سرپرست موقت دانشگاه صنعتی شریف هفته گذشته و طی اقدامی غیرقانونی ورود ۲۰ دانشجوی شریف را به دانشگاه و نیز ورود ۲۵ تن را به خوابگاه ممنوع اعلام کرد.
این اقدام بنا به گفتهٔ مسئولان دانشگاه تا روشن شدن وضعیت دانشجویان احضار شده به کمیته انضباطی و صدور حکم محرومیت از تحصیل برای آنان صورت می‌پذیرد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، در پی تجمع ۲۵ بهمن ماه امسال در دانشگاه شریف دست‌کم ۱۸ نفر از دانشجویان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند؛ امین مهدوی، شقایق حیرانی، فرزانه کرمی، پوریا نادری، سامان فرحت، محمد نراقی، محمد سلحشور، عارف بلندنظر و سیاوش جباریان نه نفر از دانشجویان دانشگاه شریف شامگاه ۲۵ بهمن دستگیر شدند.
شیما وزوایی نیز، ۲۶ بهمن‌ماه و در پی مراجعه ماموران امنیتی به محل کارش، دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل شد.
همچنین در روز ۲۶ بهمن ماه ماموران حراست در هماهنگی کامل با نیروهای امنیتی اقدام به بستن تمامی درهای دانشگاه نموده و دانشجویان را مجبور به خروج از در اصلی نمودند. در پی این اقدام، نیروهای امنیتی مستقر در جلوی در اصلی اقدام به بازداشت علی اکبر محمد‌زاده، جواد سوهانکار، امیر هوشنگ نوایی، بهزاد عالی‌پور و محمد افخمی اعضای انجمن اسلامی دانشگاه، نادر رضایی، عضو شورای صنفی دانشگاه و علی مرشدلو دیگر دانشجوی شریف نمودند.
بنابر گزارش شاهدان عینی بازداشت علی اکبر محمدزاده، دبیر و جواد سوهانکار عضو هیٱت رئیسه انجمن اسلامی دانشجویان با اعمال خشونت و ضرب و شتم همراه بوده است. این دو طی ماه‌های گذشته بار‌ها به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و مورد تهدید واقع شده‌ بودند.
حسین سالمکار دانشجوی ورودی سال ۸۳ دانشگاه خواجه نصیر در رشتهٔ مهندسی مکانیک و دانشجوی کار‌شناسی ارشد ورودی سال ۸۹ دانشگاه صنعتی شریف در رشته هوافضا نیز ۲۶ بهمن ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. از محل نگهداری و وضعیت اتهامات هیچ کدام از دستگیرشدگان اطلاعی در دست نیست.
قابل ذکر است در پی اقدام سرپرست موقت دانشگاه در خصوص ممنوعیت ورود دانشجویان به خوابگاه و دانشگاه شورای صنفی دانشجویان صنعتی شریف طی بیانیه‌ای از این اقدام فراقانونی انتقاد و نسبت به آن اعتراض کرده است.



نسرین ستوده از ملاقات هفتگی با خانواده اش محروم شد

خبرگزاری هرانا - نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر از ملاقات هفتگی با خانواده‌اش محروم شد.
او در تماس تلفنی با خانواده‌اش گفته است: "ماموران زندان وقتی می‌خواستند من را برای ملاقات هفتگی بیاورند مجبورم کردند، مسیر بند ۲۰۹ تا سالن ملاقات را نیز با چشم بند طی کنم؛ موضوعی که موجب اعتراضم شد اما ماموران زندان به جای توجه به این اعتراض اعلام کردند که از ملاقات محروم شده‌ام و دوباره مرا به سلولم بازگرداندند."
به گزارش یکی از سایت‌های نزدیک به اصلاح طلبان، نسرین ستوده دو فرزند خردسال دارد که یکی از آن‌ها سه ساله و دیگری ده ساله است اما با این وجود مقامات دادستانی در این مدت به نسرین و فرزندانش امکان ملاقات حضوری نداده‌اند و فرزندان او بیش از شش ماه است که از دیدن مادر خود محروم هستند.
این وکیل دادگستری که بیش از شش ماه است در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می‌برد به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و وکالت محکوم شده است.
نسرین ستوده وکیل و فعال حقوق بشر با وجود چندین بار اعتصاب غذا در اعتراض به اتهامات غیرقانونی خود و فشارهای بین المللی برای آزادیش همچنان در زندان اوین و دریکی از سلول‌های چند نفره بند ۲۰۹ به سر می‌برد.
وی روز ۱۳ شهریورماه سال جاری بازداشت شد و با حکم قاضی شعبه ۲۶ قاضی پیر عباسی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و وکالت محکوم شده است.
شایان ذکر است که او هفته گذشته بار دیگر در شعبه ۲۶ دادگاهی شد.


فرزند وزیر اطلاعات دولت خاتمی بازداشت شد

خبرگزاری هرانا - حسن یونسی فرزند علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی بازداشت شد.
بر اساس گزارش سایت رجانیوز، "وی بدلیل رفتارهای تحریک آمیز در حاشیه فرخوان برای تجمعات یکم اسفند ماه دستگیر شده است."
گفتنی ست که فائزه هاشمی نیز در همین روز و با اتهامی مشابه بازداشت اما ساعتی بعد آزاد شد.

عکس معتلق به علی یوسفی، وزیر اطلاعات دولت خاتمی ست








جرس:
در واکنش به قطع رابطه کامل جمهوری سنگال با ایران، وزارت خارجه جمهوری اسلامی طی بیانیه ای، اقدام این کشور آفریقایی را "غیر منطقی، بی دلیل و تعجب برانگیز" ذکر کرد .
به گزارش مهر، در این بیانیه که روز پنجشنبه پنجم اسفند ماه منتشر شده آمده است که در پی سفر علی اکبر صالحی، سرپرست وقت وزارت خارجه ایران به سنگال و دیدار او با رئیس جمهوری این کشور، سنگال اعلام کرده بود که ابهامات بین طرفین رفع شده و برعزم دو طرف برای ارتقای سطح مناسبات در تمامی زمینه‌ها، تاکید شده بود، اما مشخص نیست به چه دلیل تصمیم اخیر (قطع رابطه) اتخاذ شده است.
بنا به گزارش خبرگزاری ها، دولت سنگال گفته است که جدایی طلبان سنگالی ِ مستقر در گامبیا، از جمهوری اسلامی برای ایجاد آشوب و جدایی بخش مسلمان نشین سلاح دریافت کرده اند. این درحالی بود که در پی کشف یک محموله سلاح در نیجریه، جمهوری اسلامی - بعد از ماهها ادعای خصوصی بودن محموله و بی اطلاعی دولت - سرانجام تایید کرد که این سلاح ها از ایران ارسال شده و مقصد آنها گامبیا بوده است.
پیش از این نیز کشور گامبیا تمامی روابط خود با جمهوری اسلامی را قطع و دیپلمات های ایرانی را ظرف دو روز اخراج کرده بود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، مقامات سنگالی روز سه شنبه ٢٢ فوریه- سوم اسفندماه طی بیانیه ای در تلویزیون آن کشور اعلام کردند که شورشیان در جنوب سنگال با استفاده از "تسلیحات پیشرفته" ساخت ایران، طی حملاتی مکرر و برنامه ریزی شده، سربازان ارتش را کشته اند.

 


فراخوان سازمان عفو بين الملل درباره بازداشت شدن ايمان صديقی دبير سياسی سابق انجمن اسلامی نوشيروانی بابل

سازمان عفو بین الملل در مورد بازداشت شدن ايمان صديقی دبير سياسی سابق انجمن اسلامي نوشيروانی بابل فراخوانی را صادر کرده است.
به گزارش دانشجو نیوز، ایمان صدیقی روز یکشنبه ۱ اسفند در مقابل دانشگاه صنعتی نوشيروانی توسط نهادهاي امنيتی دستگير و به مكان نامعلومی منتقل شد. هنوز از علت بازداشت و اتهام اين فعال دانشجويی خبري در دست نمی باشد.
ايمان صديقی دبير سياسی سابق انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی نوشيرواني بابل بوده كه در حوادث پس از انتخابات در خرداد ۸۸ توسط اداره اطلاعات استان مازندران دستگير و مدت يک ماهه بازداشت خود را در زندان اداره اطلاعات ساري و متي كلای بابل سپری كرد.
اين فعال ستاد دانشجويی مهدی كروبی در مازندران از سوي شعبه يك دادگاه انقلاب شهرستان بابل به ۱۰ ماه حبس تعزيري و يك سال محروميت از تحصيل محكوم شده بود. صديقی در اسفند ۸۸ براي گذراندن دوران محكوميت ده ماهه اش بازداشت و راهی زندان متی كلای بابل شد. اين عضو شورای عمومي دفتر تحكيم وحدت در تير ماه سال جاري پس از گذراندن نيمی از دوران محكوميتش آزاد شد. چندي پيش ايمان صديقی به دستور رياست دانشگاه صنعتی نوشيروانی بابل (دكتر جانعليزاده) از دانشگاه اخراج شد.
متن کامل فراخوان سازمان عفو بین الملل به شرح زیر است:
اقدام فوری- یک دانشجوی ایرانی دیگر بازداشت شده است
فعال دانشجویی ایمان صدیقی روز اول اسفندماه (20 فوریه) مصادف با روز اعتراضات و اعتصابات عمومی در بابل، ایران، دستگیر شده و از مکان فعلی وی اطلاعی در دست نیست. وی قبلا به دلیل شرکت در اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری مناقشه برانگیز سال 88 (2009) پنج ماه را در زندان سپری کرده است. او یکی از اعضای ستاد کاندیدای شکست خورده مهدی کروبی بوده است.
در تاریخ 29 دسامبر 2009 دادگاه تجدیدنظر محکومیت ده ماه حبس برای ایمان صدیقی را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی تایید کرد که به وضوح به حمایت وی از کمپین مهدی کروبی و شرکت در تظاهرات و اعتراضات به نتایج انتخابات خرداد 88 (ژوئن 2009) مربوط می شد. علاوه بر این، وی که دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بود، به یک سال محرومیت از تحصیل محکوم شد. این حکم در 25 فوریه 2009 به اجرا درآمد و در جولای 2010، ایمان صدیقی پس از گذراندن نیمی از دوران محکومیت آزاد شد. تلاش های وی برای بازگشت به دانشگاه پس از اتمام دوره محرومیت از تحصیل به نتیجه ای نرسیده است.
گزارش ها حاکی از آن است که در تاریخ 1 اسفند 89 (20 فوریه 2011) ماشین های زره پوش در مقابل دانشگاه و چند نقطه دیگر در شهر بابل مستقر شده بودند. هنگامی که حامیان مهدی کروبی و میرحسین موسوی (دیگر رهبر معترضان) برای اعتراض در خیابان ها اجتماع می کردند با برخورد سربازان و نیروهای امنیتی لباس شخصی مواجه می شدند که طبق گزارشها از گاز اشک آور برای متفرق کردن معترضان استفاده می کردند. برخورد با تظاهرات اول اسفند در ادامه بازداشت تعدادی از رهبران معترضان در 25 بهمن ماه (14 فوریه) صورت می گرفت.
لطفا فورا به یکی از زبان های فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسه یا به زبان خودتان نامه ای با درخواست های زیر تنظیم کنید:
ــ تاکید بر اینکه ایمان صدیقی باید از شکنجه و هر گونه بدرفتاری محافظت شود، حق دسترسی به خانواده و وکیل انتخابی خود را داشته باشد، به درمان های پزشکی
مورد نیاز دسترسی داشته باشد، و بی درنگ در مقابل قاضی قرار گیرد تا قانونی بودن بازداشت وی مشخص شد
ــ درخواست برای آزادی فوری و بی قید و شرط افرادی که صرفا به دلیل مشارکت مسالمت آمیز در تظاهرات اخیر زندانی شده اند
ــ درخواست از مقامات مسوول برای حصول اطمینان از این مسأله که در کنترل و برخورد با هر گونه تظاهرات در آینده استانداردهای بین المللی رعایت خواهد شد، از جمله اینکه اسلحه گرم تنها به عنوان آخرین راه حل و تنها در صورتی که برای
محافظت از جان انسانها استفاده از سلاح اجتناب ناپذیر باشد، به کار رود؛ همچنین درخواست برای تحقیقات مستقل و بیطرفانه درباره مرگ کشته شدگان اعتراضات اخیر
لطفا درخواست های خود را تا تاریخ 30 مارس 2011 به مراجع زیر ارسال کنید
رهبر جمهوری اسلامی ایران
آیت الله سید علی خامنه ای
دفتر مقام معظم رهبری
تهران، انتهای خیابان شهید کشوردوست، خیابان جمهوری اسلامی
Email: info_leader@leader.ir این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید
via website: http://www.leader.ir

Leader of the Islamic Republic
Ayatollah Sayed ‘Ali Khamenei
The Office of the Supreme Leader
Islamic Republic Street – End of Shahid Keshvar Doust Street, Tehran,
Islamic Republic of Iran
Email: info_leader@leader.ir این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید
via website: http://www.leader.ir/langs/en/index.php?p=letter (English)
Salutation: Your Excellency
....................
رئیس قوه قضائیه
آیت الله صادق لاریجانی
دفتر روابط عمومی
تهران-خیابان ولیعصر، بالاتر از تقاطع پاستور- خیابان عزیزی 2- پلاک 4
Email: bia.judi@yahoo.com این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید (موضوع ایمیل: FAO Ayatollah Sadegh Larijani)

Head of the Judiciary
Ayatollah Sadegh Larijani
[care of] Public relations Office
Number 4, 2 Azizi Street
Vali Asr Ave., above Pasteur Street intersection
Tehran, Islamic Republic of Iran
Email: bia.judi@yahoo.com این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید (In subject line: FAO Ayatollah Sadegh Larijani)
Salutation: Your Excellency
....................
و رونوشت به مراجع زیر:
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه
محمدجواد لاریجانی
دفتر ریاست قوه قضائیه، خیابان پاستور، خیابان جمهوری اسلامی
تهران-1316814737

Secretary General, High Council for Human Rights
Mohammad Javad Larijani
High Council for Human Rights
[Care of] Office of the Head of the Judiciary, Pasteur St., Vali Asr Ave.
south of Serah-e Jomhouri, Tehran 1316814737,Islamic Republic of Iran
Email: info@humanrights-iran.ir این نشانی پست الکترونیک دربرابر spambot ها و هرزنامه ها محافظت می شود. برای مشاهده آن شما نیازمند فعال بودن جاواسکریپت هستید (subject line: FAO Mohammad Javad Larijani)
Salutation: Dear Sir
....................
همچنین، یک رونوشت به نمایندگی های دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در کشور خودتان ارسال کنید در صورتی که درخواست را بعد از تاریخ ذکر شده ارسال می کنید، لطفا با دفتر منطقه خود تماس بگیرید.





بازداشت چهارتن از دانشجویان و یک تن اساتید دانشگاه امیرکبیر؛ تعطیلی تعدادی از کلاس ها

حداقل از چهار تن از دانشجویان و یک نفر از اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر در تظاهرات اعتراضی روزهای بیست و پنجم بهمن و یکم اسفند بازداشت شده اند.
به گزارش دانشجو نیوز، مهندس عبدالله صدری استاد و عضو هیئت علمی دانشکده معدن و متالورژی در روز ۲۵ بهمن و فرشاد موسوی، فوژان شفائی، محمد احسان معزی (دانشجویان دانشکده معدن و متالورژی) و مهرداد فرنوش (دانشجوی دانشکده کامپیوتر) در روز ۱ اسفند بازداشت شده اند. از محل نگهداری و وضعیت این دانشجویان هیچ اطلاعی در دست نیست. تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر نیز در این دو روز بازداشت و پس از مدتی آزاد شده اند.
دانشجویان و اساتید دانشکده معدن و متالورژی در اعتراض به این بازداشت ها در روزهای سه شنبه و چهارشنبه تعدادی از کلاس های درس را تعطیل کردند. دانشجویان اعلام کرده اند در صورت ادامه بازداشت استاد و همکلاسی هایشان، تعطیلی کلاس ها را در هفته آینده گسترش خواهند داد.

گفتنی است از چند روز پیش از تظاهرات اعتراضی مردم در ۲۵ بهمن ماه، دور جدید بازداشت دانشجویان در ایران آغاز شد. اکثر این دانشجویان بازداشتی در فاصله بین دو تظاهرات ۲۵ بهمن و اول اسفند ماه بازداشت شده اند.
در گزارشی که پیشتر در سایت دانشجو نیوز درج شد تعداد دانشجویان بازداشتی در این چند هفته بیش از ۸۰ نفر برآورد شده است که البته بنابر برخی گزارشات آمار واقعی بیش از این تعداد است.





جین شارپ: این جنگ نرم نیست

جثه پیر و خمیده اش را به آرامی و زحمت جابه می کند. چشمهایش مرتب خیس می شود و گلویش بعد از چند جمله حرف زدن خشک و باید با لیوان آبی که کنارش گذاشته آن را تازه کند.
جین شارپ به نظر مرد خطرناکی نمی رسد اما این پیرمرد 83 ساله از نظر حکومت های بسیاری در جهان می تواند از خانه ساده اش در منطقه ی کارگرنشین بوستون، ریشه های حکومت های دیکتاتوری جهان را بلرزاند.
جین شارپ برجسته ترین نظریه پرداز مبارازت بدون خشونت است و جزوه هایش راهنمای عملی مخالفان سیاسی در کشورهای مختلف . "از دیکتاتوری تا دموکراسی"، مشهور ترین کتابچه او در کمتر از 100 صفحه خلاصه ایده هایش را به زبان ساده توضیح می دهد . 198 روش برای مبارزه مدنی و شکست دادن حکومت های نظامی یا دیکتاتوری که از برمه تا صربستان، از تایلند تا ونزوئلا، به دهها زبان ترجمه شده و راهنمای مخالفان دولتی بوده که می خواستند سرنوشت خود را بدون برداشتن اسلحه به دست بگیرند. بر پوستری که به دیوار اتاقش نصب شده، شعار جنبش دانشجویی صربستان نقش بسته: " کارش تمام است" . همین دانشجوها با کمک ایده های جین شارپ توانستند اسلوبودان میلوشویچ را در یوگسلاوی از مسند قدرت به زیر بکشند.
در روسیه کتابفروشی ها و چاپخانه هایی که جزوه های اورا تکثیر می کردند به آتش کشیده شدند. بسیاری به دلیل داشتن نسخه ای از جزوه های او به زندان افتاده اند. در ایران نیز، نام او در کیفرخواست متهمان اعتراضات خیابانی بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمده بود. همینطور یک ویدئوی تبلیغاتی وزارت اطلاعات اراو مامور سی آی ای سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا معرفی کرده و روزنامه کیهان در مقالات متعدد او را مغز متفکر انقلاب های مخملی و از جمله مخالفت های مردمی در ایران خوانده است.
ایده مرکزی تئوری جین شارپ این است که حکومت های دیکتاتوری نیروی اصلی خود را از فرمانبرداری و اطاعت مردم می گیرند. شهروندان این کشورها با محروم کردن دولت های خود از این فرمانبری، می توانند عملا حکومت را به زیر بکشند و یا مجبور به تغییر رویه کنند.
با این همه جین شارپ در برابر این اتهام ها تنها لبخند می زند و اتاق مطالعه کوچکش را نشان می دهد. سالهاست که او به دلیل مشکلات مالی موسسه خود را از دو اتاق در طبقه هم کف خانه اش اداره می کند. می گوید: " از این وضع می توانید قضاوت کنید که من آدم فقیری هستم. کارمند چندانی هم ندارم. دو تا و نصفی آدم بیشتر نیستیم."
دیوارهای هر دو اتاق تا سقف کتابچین شده. پشت میزش که می نشیند به زحمت از پشت انبوه کتابها دیده می شود. از نظر او دلیل انتقاد حکومتهایی چون ایران، برمه، ونزوئلا و دیگران از او، تاثیر نوشته هایش است: " نوشته های من به مردم یاد می دهد چطور قدرت و اختیار سرنوشتشان را به شیوه ای صلح آمیز به دست بگیرند.هیچ دولتی که با کنترل شدید مردم و سرکوب کارش را به پیش می برد حاضر به پذیرفتن این امر نیست."
باوجود ضعف جسمی که کاملا در ظاهرش به چشم می خورد، ذهنی باریک بین و دقیق دارد. وقتی که از قدرت نهفته در مبارزات بدون خشونت و نیروی مقاومت های مدنی حرف می زند، پلک های فروافتاده اش از هم باز می شود و چشمانش برق می زند. از پنجاه سال پیش که اولین کتاب خود را درباره مبارزات گاندی منتشر کرده تا امروز که سرگرم انتشار فرهنگ واژگان مبارزات مدنی ست، محور کار و فکرش چیزی جز این نبوده. او دکترای فلسفه سیاسی از دانشگاه آکسفورد را در کنار مدارک علمی بسیار دیگری در پرونده اش دارد اما صرفا یک نظریه پرداز دانشگاهی نیست و برای رسیدن به بزرگترین مجموعه نظری - عملی مبارزات خشونت آمیز تنها پشت میز ننشسته است.
جین شارپ 9 ماه به دلیل اعتراض به جنگ کره به زندان رفته، روزی که ارتش چین با تانک ها خودروهای زرهی وارد میدان تیان آن من شد و با معترضان درگیر شد در میان مخالفان حاضر بود. به طور قاچاق وارد برمه شد تا شیوه های مبارزه بدون خشونت را به مخالفان حکومت نظامی این کشور بیاموزد. همین سفر بود که به انتشار کتاب از دیکتاتوری به دموکراسی با هدف توزیع میان ناراضیان برمه ای انجامید. تعداد سفرها و کارگاه های آموزشی دیگر او در اروپای شرقی نیز کم نیست با این همه جین شارپ تلاش می کند فاصله خود را با حاصل کار مخالفان سیاسی حفظ کند: " ما هیچ وقت به مردم هیچ کشوری نمی گوییم چه باید بکنند. این چیزیست که خودشان باید تصمیم بگیرند. ما صرفا اطلاعاتی در اختیارشان می گذاریم که در طول سالهای دراز به دست آوردیم." وقتي كه از جزییات جنبش سبز و مخالفان حکومت در ایران و راه های پیش رویشان می پرسم این فاصله گیری کماکان به چشم می خورد: "برای اینکه جواب درستی به این پرسش بدهم یا باید از ایران خیلی بیشتر از این بدانم و یا اینکه دهانم را ببندم وگرنه حاصل کار به جای اینکه مثمر ثمر باشد فاجعه بار خواهد بود."
ایده مرکزی تئوری جین شارپ این است که حکومت های دیکتاتوری نیروی اصلی خود را از فرمانبرداری و اطاعت مردم می گیرند. شهروندان این کشورها با محروم کردن دولت های خود از این فرمانبری، می توانند عملا حکومت را به زیر بکشند و یا مجبور به تغییر رویه کنند. او می گوید مبارزات مدنی را به جیو جیتسوی سیاسی تشبیه می کند. هنری رزمی که در آن برای شکست حریف از وزن و قدرت خود او استفاده می شود. از نظر جین شارپ برای شکست دادن حکومت های دیکتاتوری که علیه شهروندان خود از خشونت استفاده می کنند بدترین کار دست بردن به خشونت متقابل است :" با انتخاب خشونت، شما به اسلحه ای مجهز شده اید که حریفتان- دولت- بهتر و قدرتمندترش را داراست ."
در عوض او 198 شیوه مبارزه بدون خشونت را که از کالبد شکافی دیکتاتوری های شکست خورده و بررسی آنها استخراج کرده، بهترین شیوه برای مبارزه معرفی می کند. از تظاهرات و راهپیمایی و شب زنده داری تا اعتصاب و عدم همکاری اقتصادی و تشکیل دولت موازی و تصرف های بدون خشونت.
راهنماهای او بدون درنظر گرفتن شرایط خاص منطقه ای و به صورتی عام نوشته شده اند تا مخالفان در هر کشوری بتوانند با تطبیق روشها و شرایطشان, راه های مناسب مبارزه خود را بیابند و به کار برند. جین شارپ مهمترین عامل منجر به شکست در مبارزات خشونت آمیز را درک غلط یا ناکافی از این نوع مبارزه می داند. وقتی نظرش را درباره جنبش سبز ایران جویا می شوم تاکید می کند که برای قضاوت درباره شکست یا پیروزی این حرکت هنوز زود است: " در ایران به نظر می رسید که مخالفان خیلی چیزها را بلد بودند اما نشانه ای از اینکه مبارزه بدون خشونت را عمیقا فهمیده باشند به چشم نمی خورد. دولت ایران گفته مخالفان برنامه ریزی زیادی داشتند، اما شاید باز هم به اندازه کافی نبوده. باید فکر کرد که شرایط دو سال دیگر چه خواهد بود؟ مبارزه های کوچک و حتی ضعیف، کماکان مبارزاتی هستند که مردم از طریق آنها تجربه و نظم می آموزند و می فهمند که قدرت نهفته در این نوع مبارزه تا چه حد است. می فهمند که باید با دقت فکر کنند ، برنامه بریزند و سازماندهی کنند."
او می افزاید: "در ایران هم اگر مبارزات بدون خشونت را عمیقا مطالعه نکرده اند و حکومتشان را با دقت بررسی نکرده اند که بفهمند چرا اینگونه عمل می کند و اگر نمی دانند که چطور باید تفکر و عملی استراتژیک داشته باشند، نتیجه این می شود که اغلب برای یکی دو تا راهپیمایی برنامه ریزی می کنند و فکر می کنند سقف حکومت به شکلی معجزه آمیز فرو می ریزد. اینگونه موفق نخواهند شد. ما دانش استراتژیک لازم را در جزوه ای به نام رها کردن خویشتن گنجانده ایم که راهنمایی است جهت برنامه ریزی استراتژیک برای به زیر کشیدن دیکتاتوری ها . در این راهنما جزییات زیادی برای خواندن هست. آنهایی که مبارزه می کنند باید با جدیت مطالعه کنند و یاد بگیرند. مردم گاهی فکر می کنند هر چیزی که را که باید بلدند و به همین خاطر هم لاجرم شکست می خورند چون به اندازه کافی آگاه نیستند."
به او می گویم با حجم اطلاعاتی که او به زبانهای مختلف روی وب سیاتش در دسترس مخالفان گذاشته، چندان هم بیراه نیست که دولت هایی مثل جمهوری اسلامی ایران و یا ونزوئلا او را متهم به راه اندازی جنگ نرم می کنند. او اصطلاح جنگ نرم را اما رد می کند: " این جنگ نرم نیست. جنگی سخت و دشواراست که شجاعت و جسارت زیادی لازم می خواهد و می تواند به مبارزه ای بسیار قدرتمند تبدیل شود . همین که این همه حکومت آن را محکوم می کنند بیانگر این است که چقدر از این مبارزه نگران و وحشت زده اند . نباید از این موضوع تعجب کرد چون به نوعی به رسمیت شناختن قدرت مبارزه بدون خشونت است. من به اینکه نوشته هایم از نظر عده ای مردم مفید بوده و می تواند به مردم قدرت بدهد افتخار می کنم مردمی که فکر می کردند بیچاره و ضعیفند می فهمند که چه قدرت بالقوه ای در درون خود دارند و ضعیف نیستند و می توانند این قدرت را توسعه بدهند و ازآن استفاده کنند.
اگر این موضوع باعث ناراحتی عده ای میشود برای من مهم نیست.چون این عده همان هایی هستند که مردم خود را سرکوب می کنند . اگر مردم یاد بگیرند که مجبور نیستند سرکوب را تحمل کنند، که می توانند بایستند و قوی باشند ، شانه هایشان را صاف کنند ، سرشان را بالا بگیرند و به بودن خود افتخار کنند، یاد بگیرند که با مخالف خود روبرو شوند و آینده را با تلاش خودشان تعیین کنند، به دولت ها یا افراد خارجی وابسته نباشند که برای انها تعیین تکلیف کنند، مجبور به اطاعت از دولت نباشند و خودشون را آزاد کنند، اگر این اتفاق بیافتد من باید خیلی خوشحال و خوشبخت باشم."
هنگام خداحافظی نسخه ای از جزوه تازه اش " رها سازی خویشتن" را امضا می کند و به دستم می دهد. بلافاصله از خاطرم می گذرد که اگر می خواستم این کتاب را در تهران در کتابخانه ام بگذارم بازهم اینقدر خیالم راحت بود؟
مهرنوش پورضیایی
منبع: بی بی سی