• مجید توکلی از روز یکشنبه به انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده است. همزمان با او مادر وی نیز اعلام اعتصاب غذا کرده است. در خارج از کشور، فعالین سیاسی و دانشجویی برای اعتصاب غذا به حمایت از مجید توکلی آماده می شوند ...
اخبار روز: در پی ادامه اعتصاب غذای مجید توکلی در زندان اوین نگرانی ها نسبت به وضعیت سلامت وی افزایش یافته است.
به گزارش دانشجونیوز مجید توکلی که از صبح روز یکشنبه به سلول انفرادی منتقل شده است، دست به اعتصاب غذای خشک زده و با گذشت زمان وضعیت سلامتی وی به شدت نگران کننده شده است.
دستور انتقال مجید توکلی به سلول انفرادی توسط داستانی تهران صادر شده است. بنابر اطلاع دریافتی مجید توکلی در انتهای هفته گذشته نامه ای تفصیلی پیرامون وضعیت کنونی ایران نوشته است که این مساله باعث واکنش شدید ماموران امنیتی شده است. ماموران وزارت پس از اطلاع از نوشته شدن این نامه مجید توکلی را تهدید به قتل کرده اند. همچنین در پی حضور نماینده دادستانی در زندان اوین در روز یکشنبه و بحث و جدل مجید توکلی با وی، دستور انتقال توکلی به سلول انفرادی صادر شده است.
مجید توکلی عضو انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر از ۱۶ آذر ماه گذشته و پس از سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر به مناسبت روز دانشجو، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی پیش از این نیز ۲ بار در سال های ۸۶ و ۸۷ بازداشت شده و تاکنون نزدیک به دو سال و نیم در زندان محبوس بوده است.
در پی ادامه یافتن وضعیت وخیم مجید توکلی بسیاری از فعالین دانشجویی، حقوق بشر و سیاسی اعلام کرده اند که فردا چهارشنبه ۵ خردادماه برابر با ۲۶ می در شهرهای کشورهای مختلف جهان در همبستگی با مجید توکلی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
اعتصاب مادر در حمایت از فرزند
در همین حال مادر مجید توکلی در گفتگو با دویچه وله ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به وضعیت سلامت فرزند خود، گفته است او هم همراه با فرزندش اعتصاب غذا کرده است:
دویچه وله: خانم توکلی آخرین تماس آقای توکلی با منزل چه زمانی بود و وضعیت عمومیشان چطور بود؟
روز یکشنبه صبح ساعت هشت و ربع با من تماس گرفت. پرسیدم چطوری خوب شدی؟ چون بیمار بود. گفت نه هنوز ، روز به روز بدتر میشوم که بهتر نمیشوم. همین. چند دقیقه بیشتر صحبت نکرد. چون مریض بود خیلی ناراحتش بودم. گفتم برو درمانگاه. گفت رفتم، دارو میخورم ببینم چطور میشود. شب ساعت حدوداَ هشت بود تماس گرفتند و گفتند که مجید را بردهاند به انفرادی. وقتی داشتند میبردند او را گفته بود به خانوادهام بگویید من تا وقتی مشکلام حل نشود و از انفرادی بیرون نیایم اعتصاب غذا هستم. خیلی ناراحت شدم. اعصابم بهم ریخت. گفتم آخر برای چی بردندش انفرادی. چون قبلاَ چهار ماه و نیم انفرادی کشیده بود و تازه اول اردیبهشت آورده بودندش عمومی. نباید خانواده بداند دلیل اینکه بردند او را انفرادی چیست؟ نباید وکیل بداند؟
تماسی با مقامهای مسئول نداشتید؟ به جایی مراجعه نکردید؟
جواب نمیدهند. هر چی زنگ میزنیم جواب نمیدهند. اصلاَ جوابگو نیستند که جواب ما را بدهند. نمیدانم کجا مراجعه کنم. از کی شکایت کنم. به کی درد و دلم را بگویم؟ مجید بیمار بود. باید حتماَ یک اتفاقی بیفتد تا رسیدگی کنند. بعد هم به ما میگویند که با رسانهها صحبت نکنید. پس صدای ما را از چه طریقی میخواهند بشنوند چون خودشان که هیچ وقت جواب ما را ندادهاند. پدرش با برادرش رفتند تهران که آقای دولتآبادی را ببینند جوابشان را ندادند، گفتند وقت ملاقات نمیدهیم. یک دانشجو مگر چه کار کرده؟ ربع ساعت سخنرانی کرده. برای ربع ساعت سخنرانی هم که هشت سال و نیم حکم زندان برایش بریدند. چرا بعد از چهار ماه و نیم انفرادی، دوباره برگرداندنش به انفرادی؟
چه بیماری خاصی دارند که گفتید حالشان خوب نبود؟
میگفت ناراحت میشوی و برای همین نمیگفت بیماریاش را دقیق. همیشه میگفت خوب هستم تا به من روحیه بدهد. اما من از صدایش میفهمیدم که خیلی مریضیاش بد است. چون هر وقت حالش خوب بود، از صدایش میفهمیدم، هر وقت هم که بد، باز از صدایش میفهمیدم. میگفتم تو مریضی، میگفت نه مادر تو ناراحت نباش، من خوب هستم. فقط گلو و ریهام چرک کرده، دارم دارو میخورم، درمان میشوم. میگفت ناراحت نباش. ولی من خیلی ناراحتاش هستم. من از خدا شکایت دارم. از خدا جواب میخواهم. مگر این جوان چه کار کرده که بدون وکیل دادگاهاش را برگزار کردهاند. حکماش را دادهاند. وکیل را هم هیچ جایی راه نمیدهند. من خودم از وقتی شنیدم مجید اعتصاب غذا کرده، لب به غذا نزدم. من هم دو روزه در اعتصاب غذا هستم بخاطر مجید، بخاطر اینکه بیمار بوده، بخاطر اینکه نمیدانیم به چه دلیلی او را به انفرادی برگرداندهاند.
به گزارش دانشجونیوز مجید توکلی که از صبح روز یکشنبه به سلول انفرادی منتقل شده است، دست به اعتصاب غذای خشک زده و با گذشت زمان وضعیت سلامتی وی به شدت نگران کننده شده است.
دستور انتقال مجید توکلی به سلول انفرادی توسط داستانی تهران صادر شده است. بنابر اطلاع دریافتی مجید توکلی در انتهای هفته گذشته نامه ای تفصیلی پیرامون وضعیت کنونی ایران نوشته است که این مساله باعث واکنش شدید ماموران امنیتی شده است. ماموران وزارت پس از اطلاع از نوشته شدن این نامه مجید توکلی را تهدید به قتل کرده اند. همچنین در پی حضور نماینده دادستانی در زندان اوین در روز یکشنبه و بحث و جدل مجید توکلی با وی، دستور انتقال توکلی به سلول انفرادی صادر شده است.
مجید توکلی عضو انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر از ۱۶ آذر ماه گذشته و پس از سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر به مناسبت روز دانشجو، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی پیش از این نیز ۲ بار در سال های ۸۶ و ۸۷ بازداشت شده و تاکنون نزدیک به دو سال و نیم در زندان محبوس بوده است.
در پی ادامه یافتن وضعیت وخیم مجید توکلی بسیاری از فعالین دانشجویی، حقوق بشر و سیاسی اعلام کرده اند که فردا چهارشنبه ۵ خردادماه برابر با ۲۶ می در شهرهای کشورهای مختلف جهان در همبستگی با مجید توکلی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
اعتصاب مادر در حمایت از فرزند
در همین حال مادر مجید توکلی در گفتگو با دویچه وله ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به وضعیت سلامت فرزند خود، گفته است او هم همراه با فرزندش اعتصاب غذا کرده است:
دویچه وله: خانم توکلی آخرین تماس آقای توکلی با منزل چه زمانی بود و وضعیت عمومیشان چطور بود؟
روز یکشنبه صبح ساعت هشت و ربع با من تماس گرفت. پرسیدم چطوری خوب شدی؟ چون بیمار بود. گفت نه هنوز ، روز به روز بدتر میشوم که بهتر نمیشوم. همین. چند دقیقه بیشتر صحبت نکرد. چون مریض بود خیلی ناراحتش بودم. گفتم برو درمانگاه. گفت رفتم، دارو میخورم ببینم چطور میشود. شب ساعت حدوداَ هشت بود تماس گرفتند و گفتند که مجید را بردهاند به انفرادی. وقتی داشتند میبردند او را گفته بود به خانوادهام بگویید من تا وقتی مشکلام حل نشود و از انفرادی بیرون نیایم اعتصاب غذا هستم. خیلی ناراحت شدم. اعصابم بهم ریخت. گفتم آخر برای چی بردندش انفرادی. چون قبلاَ چهار ماه و نیم انفرادی کشیده بود و تازه اول اردیبهشت آورده بودندش عمومی. نباید خانواده بداند دلیل اینکه بردند او را انفرادی چیست؟ نباید وکیل بداند؟
تماسی با مقامهای مسئول نداشتید؟ به جایی مراجعه نکردید؟
جواب نمیدهند. هر چی زنگ میزنیم جواب نمیدهند. اصلاَ جوابگو نیستند که جواب ما را بدهند. نمیدانم کجا مراجعه کنم. از کی شکایت کنم. به کی درد و دلم را بگویم؟ مجید بیمار بود. باید حتماَ یک اتفاقی بیفتد تا رسیدگی کنند. بعد هم به ما میگویند که با رسانهها صحبت نکنید. پس صدای ما را از چه طریقی میخواهند بشنوند چون خودشان که هیچ وقت جواب ما را ندادهاند. پدرش با برادرش رفتند تهران که آقای دولتآبادی را ببینند جوابشان را ندادند، گفتند وقت ملاقات نمیدهیم. یک دانشجو مگر چه کار کرده؟ ربع ساعت سخنرانی کرده. برای ربع ساعت سخنرانی هم که هشت سال و نیم حکم زندان برایش بریدند. چرا بعد از چهار ماه و نیم انفرادی، دوباره برگرداندنش به انفرادی؟
چه بیماری خاصی دارند که گفتید حالشان خوب نبود؟
میگفت ناراحت میشوی و برای همین نمیگفت بیماریاش را دقیق. همیشه میگفت خوب هستم تا به من روحیه بدهد. اما من از صدایش میفهمیدم که خیلی مریضیاش بد است. چون هر وقت حالش خوب بود، از صدایش میفهمیدم، هر وقت هم که بد، باز از صدایش میفهمیدم. میگفتم تو مریضی، میگفت نه مادر تو ناراحت نباش، من خوب هستم. فقط گلو و ریهام چرک کرده، دارم دارو میخورم، درمان میشوم. میگفت ناراحت نباش. ولی من خیلی ناراحتاش هستم. من از خدا شکایت دارم. از خدا جواب میخواهم. مگر این جوان چه کار کرده که بدون وکیل دادگاهاش را برگزار کردهاند. حکماش را دادهاند. وکیل را هم هیچ جایی راه نمیدهند. من خودم از وقتی شنیدم مجید اعتصاب غذا کرده، لب به غذا نزدم. من هم دو روزه در اعتصاب غذا هستم بخاطر مجید، بخاطر اینکه بیمار بوده، بخاطر اینکه نمیدانیم به چه دلیلی او را به انفرادی برگرداندهاند.