اخبار روز:
جایزه بهترین فیلم خارجی گلدن گلوب امسال به فیلم سراسر حادثه و خوش ساختِ "جدائی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی، از ایران، تعلق گرفت. وقتی فرهادی را، تندیس به دست، در کنار هنرپیشه اول مرد فیلم، پیمان معادی، بر روی صحنه دیدم، صادقانه آرزو کردم کاش، فیلمی از ایران انتخاب شده بود که می توانستم به حضورش در عرصه جهانی، افتخار کنم. اما این فیلم به دلایلی که خواهم گفت، برای من افتخار آفرین نبود.
اصغر فرهادی در اکثر مصاحبه های مطبوعاتی یا رادیو/ تلویزیونی خود، تأکید کرده که در ساختن فیلم هایش از حمایت دولتی برخوردار است، بنابراین باید خط قرمزها را رعایت کند تا فیلمش توقیف نشود و فیلم سیاسی هم نمی سازد.
از نظر من، سینماگر، مثل هر هنرمندی، در انتخاب سوژه اش آزاد و مختار است. و در صورتی در کارش موفق خواهد شد که با دانش و آگاهی نسبت به آن سوژه، و پرداختن در همان حوزه، کار هنری را پیش ببرد. در غیر این صورت، هرگونه مصلحت اندیشی و مماشات با قدرت حاکم، می تواند اثر آفریده شده را به کاری مخدوش مبدل کرده و سوژه
انتخابی، در زیر خروارها حادثه و اکشن، گم شود.
اصغر فرهادی بر اساس سه تا از مطالبات زنان ایرانی، یعنی داشتن حق طلاق، حق خروج از کشور و حق حضانت فرزند، فیلمنامه "جدائی نادر از سیمین" را، نوشته است. اما به جای پرداختن به این مطالبات، از آنها مثل چسب و سریشُم برای سر هم کردن داستان فیلم استفاده می کند.
می دانیم که به علت نفوذ قوانین شیعی در قانون اساسی هر دو رژیم گذشته و فعلی، طلاق و خروج از کشور و سرپرستی فرزند، جزو حقوق مرد است و دست زن، به جائی بند نیست. پس دست مایه اصلی این فیلم، مطالباتی است که سی و سه سال است زنان و مردان فعالِ برابری خواه، برای به دست آوردنش تلاش کرده و هزینه پرداخته اند. مطالباتی که تنها بخاطر اعلام کردنشان، در هشتم مارچ ۱٣٨۴، در پارک دانشجو، بانوی هنرمند جنبش زنان ایران، سیمین بهبهانی، به دست جمعی از اوباش و ارازل رژیم، مضروب شد و در تجمع سال ٨۵، در میدان هفت تیر، عده ای زخمی و تنی چند دستگیر و زندانی بر جای گذاشت. مطالباتی که زن دارا و نادار، تحصیل کرده و بی سواد، مذهبی و لائیک، همه را در بر می گیرد و فعالیت برای کسب آنها، در رژیم مذهبی ایران، مترادف با فعالیت علیه امنیت کشور خوانده شده، و به عنوان موضوعی سیاسی، جرم تلقی می شود.
بنابراین، گرچه اصغر فرهادی عملاً موضوعی سیاسی را دست مایه کارش ساخته، اما بقول خودش برای گرفتن حمایت مالی و عبور از خط قرمزهای رژیم اسلامی، در این فیلم به همه چیز می پردازد تا به همان مطالبات زنان نپردازد. اما گریز او از پرداختن به موضوعی که نه فقط خواست زنان، که جزو حقوق بشری است، فیلم را به اثری مصلحت اندیش و مخدوش بدل کرده و در غایت سئوالات متعددی را بی پاسخ می گذارد.
آیا زمانی که نادر همراه سیمین، برای آینده بهتر دخترشان، از یک کشور خارجی تقاضای ویزا می کرد، به فکر نگهداری پدر پیر و بیمارش نبود؟ آیا حضور سیمین در خانه و زندگی فقط در حد خدمتکار بود که با ترک کردن منزل، بتواند جایش را بگیرد؟ چگونه در کشوری که زن و مردش حتی در اتوبوس باید جدا از هم بنشینند، خانواده ای برای نگهداری مردی بیمار، زن جوانی را استخدام می کند؟ چرا از کمک شوهر همین زن که بیکار هم هست، استفاده نمی شود؟ (البته اگر کارگردان از همان ابتدای فیلم برای نگهداری از پدر، مردی را استخدام می کرد، فیلم به پایان می رسید و تماشاچی از دیدن صحنه های مهیج کله پا شدن کلفت از پله، ادعای دروغ زن برای سقط جنین، سر رسیدن پلیس، کشف حقیقت از طریق نقاشی کودک، برخوردها در بیمارستان، به زندان افتادن نادر و دیدن او با دست بند در راهروهای دادگاه، گریه و زاری و خودزنی شوهر کلفت، فقر و درد، دروغگوئی و به عکس، حقیقت گوئی به معجزه قرآن، و سرانجام صحنه سوپر دراماتیک تصمیم گرفتن دختر برای زندگی با پدر یا مادر، محروم می ماند).
چرا سیمین برای ترک خانه، بی توجه به اندوه دخترش و پدر شوهری که سیمین سیمین کنان، دست او را در دست گرفته، چنین با قساوت عمل می کند؟ چرا سیمین در برابر قاضی که برای صدور طلاق، دلایل محکمه پسندی مثل کتک زدن، خرجی ندادن و معتاد بودن نادر پیدا نکرده و به همین دلیل خواسته سیمین (رفتن به خارج) را "مشکلی ناچیز" می خواند، سکوت می کند؟ اگر فرض کنیم سکوت سیمین بخاطر ترس از قاضی است، چرا وقتی فرزندش، - دختری که قرار است در آینده حق برابری جنسیتی خود را بشناسد و در صیانت آن کوشا باشد - مقابلش می ایستد و مادر را متهم و مسبب تمام حوادث ناهنجار، منجمله زندانی شدن پدر می خواند، باز هم چیزی نمی گوید؟ آیا سیمین از دخترش هم می ترسد؟ یا ترس اصغر فرهادی از رژیم اسلامی موجب شده یکی از مهمترین لحظه های پرداختن به شخصیت سیمین یا در واقع زنی که از حقوق برابر محروم است، از دست برود؟
در پایان فیلم، سیمین طلاق گرفته است؛ بی آن که در میان انبوه حوادث فوق، حتی اشارتی کمرنگ به چگونگی ی جریان طلاق گرفتن سیمین شده باشد. جریانی که در ایران، یکی داستانی است پر آب چشم.
اصغر فرهادی بجای پرداختن به مشکل زنان ایرانی (حالا که مطرحشان کرده)، ده ها ماجرای فرعی سرگرم کننده در فیلم بوجود می آورد و از یکسو بر همان باور غلط جامعه پدرسالار که زنان، ناقص العقل و بلهوس اند مُهر تأیید می زند، و از سوی دیگر سیمین مرفه، - که بخاطر هوس اش برای ترک ایران، آتش به جان خانه و خانواده و فرزند خود انداخته است- را در کنار مرضیه فقیر – که با وجود بارداری و داشتن دختری کوچک، بخاطر بیکاری شوهر و لاعلاجی، نگهداری از مرد بیمار را پذیرفته- قرار می دهد، تا با ایجاد تأثر در تماشاچی نسبت به مرضیه و مرضیه ها، مطالبات بر حق سیمین و سیمین ها، را ناچیز و بی ارزش جلوه داده و بر تبعیض میان زن و مرد در ایران، سرپوش بگذارد. فرهادی از معادله قدیمی انسان فقیر، خوب است و انسان غنی بد، استفاده می برد، تا همصدای رژیم اسلامی، دست به تخطئه حقوق انسانی نیمی از مردم ایران، یعنی زنان، بزند.
جالب توجه است که از نظر بازی و بازیگری نیز میان لیلا حاتمی (سیمین) و سارا بیات (مرضیه) تفاوتی آشکار دیده می شود؛ چرا که فرهادی برای عبور از خط قرمزها، به خلاف واکنش ها و دیالوگ هائی که برای مرضیه تدارک دیده، برای سیمین گفت و سخن و واکنشی در نظر نگرفته و در نتیجه سیمین، موجودی فاقد حس و عاطفه به چشم می آید.
یعنی چون مرضیه زن حرمان دیده و فقیری است، سارا بیات این امکان را داشته که در کنار قدرت بازیگری، کارکتری حس شدنی را بر صحنه سینما بیآفریند، حال آن که لیلا حاتمی که از هنرپیشگان خوب ایرانی است، بخاطر اجبار سیمین در سکوت کردن، حرف نزدن و فقط نگاه کردن، کاراکتری تک بعدی و فاقد روح انسانی را عرضه می کند. سیمین در برابر مرضیه که می تواند خشمگین شود، فریاد بزند، گریه کند، مظلوم شود، سماجت کند، دروغ بگوید و در برابر قرآن، ناگهان حقیقت گو شود، فاقد هرگونه حس و عاطفه و کلامی است. زنی که نه تنها در برابر قاضی رژیم اسلامی از حقوق خود دفاع نمی کند، نه تنها در برابر دخترش که او را مسبب همه بدبختی هایشان خوانده، سکوت می کند، که در خلوت و تنهائی اش نیز، ذره ای از اندوه زنی که می داند در سرزمینی زندگی می کند که از حقوق برابر برخوردار نیست، یا مادری که از فرزندش دور مانده، در او دیده نمی شود.
طبیعی است اگر هرگونه عاطفه و تأثری از طرف سیمین، در این فیلم به نمایش درمی آمد، از او زنی محروم از حقوق انسانی و مادری مهربان می ساخت و امکان همدردی تماشاچی با او و مطالبات انسانی اش را ایجاد می کرد و این، با نگاه ضد زن رژیم اسلامی و هدفِ مصلحت اندیش و آلوده به قدرت آقای فرهادی منافات داشت.
اخبار روز - گزارش دریافتی: پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی، دو روزنامه نگار و وبلاگ نویس ایرانی، حدود یک هفته است که در بند دو الف زندان اوین که زیر نظر اطلاعات سپاه ایران اداره می شود در سلول انفرادی هستند. هفته گذشته مامورین به خانه های پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی ریخته اند و آنها را همراه با وسائل و لپ تاپ هایشان با خود برده اند. علت دستگیری این دو روزنامه نگار مشخص نیست و تنها اتهام های مبهم "تبلیغ علیه نظام" و "اقدام علیه امنیت ملی" به آنها تفهیم شده است. این روزنامه نگاران تا به حال از داشتن وکیل محروم بوده اند و موفق به ملاقات با خانواده های خود نشده اند. خانواده های آنها هم اطلاع بیشتر از وضعیت آنها ندارند و از صحبت با رسانه ها خودداری می کنند. به نظر می رسد خانواده های این روزنامه نگاران نیز همچون موارد مشابه که پیش از این بارها گزارش شده است، از سوی مقامات امنیتی مجبور به سکوت شده اند.
مرضیه و پرستو تنها روزنامه نگارانی نیستند که در روزهای اخیر دستگیر شده اند. روزنامه نگاران، وب نگاران و فعالان اجتماعی دیگری از جمله سهام الدین بورقانی، فاطمه خردمند، احسان هوشمند، سعید مدنی، فرشاد قربانپور، محمد سلیمانی نیا، نسرین نعمت اللهی، پیمان پاک مهر و شهرام منوچهری هم در چند روز گذشته دستگیر شده اند. تعدادی از روزنامه نگاران هم در هفته های اخیر بازجویی و تهدید شده اند. خانواده های برخی خبرنگاران مشغول به کار در رسانه های خارج از کشور از جمله خانواده های خبرنگاران بی بی سی فارسی هم اخیرا اذیت و آزار یا بازداشت شده اند. در چند روز اخیر تعدادی از دانشجویان و شهروندان عادی هم مورد بازجویی و ضرب و شتم قرار گرفته اند.
با توجه به موج دستگیری ها و فشارها در هفته ها و ماه های اخیر، به نظر می رسد برخی خبرنگاران و وب نگاران ساکن ایران و دوستان و خانواده های خبرنگاران شبکه های خارجی قربانی سیاست های امنیتی و پیشگیرانه حکومت ایران برای کنترل جریان اطلاع رسانی در مورد انتخابات پیش رو شده اند.
ما از دولت جمهوری اسلامی ایران می خواهیم این روزنامه نگاران را هر چه زودتر آزاد کند. از کلیه نهادهای حقوق بشری و جوامع بین المللی هم می خواهیم این فشارها و ارعاب ها را محکوم کنند، وضعیت روزنامه نگاران دستگیر شده را پیگیری کرده و از دولت ایران بخواهند تا این روزنامه نگاران را هر چه سریع تر آزاد کند.
برای اطلاع بیشتر درباره دستگیری های اخیر و دریافت اطلاعات تماس نزدیکان این روزنامه نگاران زندانی برای مصاحبه می توانید با این ایمیل تماس بگیرید:
free.parastoo.marzieh@gmail.com
جمعی از دوستان پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی
parastoomarzieh.blogspot.com
درباره پرستو دوکوهکی
پرستو دو کوهکی، روزنامه نگار، وبلاگ نویس و فعال حقوق زنان از عصر یکشنبه 25 دی ماه در زندان اوین است. عصر یکشنبه ماموران به خانه او در تهران ریختند و وسایل شخصی او از جمله لپ تاپش را همراه با خودش بردند. پرستو دو کوهکی از سال 1377 با مجله فمینیستی "زنان" همکاری می کرد. او همچنین با روزنامه های متعددی از قبیل یاس نو، اقبال، اعتماد ملی و شرق کار کرده است. دوکوهکی یکی از مشهور ترین وبلاگ نویسان زن ایرانی است که سال ها درباره مسائل اجتماعی ایران و خصوصا مسائل زنان می نوشت. وبلاگ او در سال 1384 برنده جایزه بهترین وبلاگ ژورنالیستی دویچه وله شد. او همچنین با گروه های حقوق زنان همکاری هایی داشته و در یکی از کمپین های زنان برای ورود زنان به استادیوم فعالانه حضور داشته است. او در سال ۲۰۰۷ به انگستان رفت و در دانشگاه سواز در رشته مطالعات رسانه دوره کارشناسی ارشد را گذراند. وی پس از فارغ التحصیلی به ایران بازگشت. او پیش از این هم یک بار در 13 اسفند 1385 به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" دستگیره شده بود که در 4 خرداد 1389 از این اتهام در دادگاه تبرئه شد. دوکوهکی در ماه های اخیر با بنیاد شریعتی همکاری می کرد. او بیمار است و با تشخیص پزشک نیاز به مصرف مداوم دارو دارد.
درباره مرضیه رسولی
مرضیه رسولی روزنامه نگار حوزه فرهنگ و ادب و یکی از معروف ترین وبلاگ نویس های اجتماعی فارسی از سه شنبه 27 دی ه در زندان اوین است. ماموران به خانه او ریختند و وسائل شخصی او از جمله لپ تاپ او را با خود بردند. هنگامی که ماموران به خانه او ریختند ایمیل او باز بوده و پس از دستگیری از ایمیل او با برخی دوستانش تماس گرفته شده و از قول مرضیه گفته شده که او دستگیر نشده است و خبر دستگیری او شایعه است که این مساله به شدت نگران کننده است. مرضیه سابقه همکاری با خبرگزاری دانشجویان ایران، و روزنامه های متعددی از جمله ایران، شرق و اعتماد را در حوزه ادب و فرهنگ دارد. او درسال 1384 به خاطر مجموعه گزارش های فرهنگی اش در روزنامه شرق، برنده جایزه اول جشنواره مطبوعات وزارت ارشاد شد. در مهر 1389 هنگامی که می خواست برای یک سفر تفریحی از ایران خارج شود در فرودگاه پاسپورتش ضبط و ممنوع الخروج شد. در پیگیری هایش برای پس گرفتن پاسپورت به او گفته شده بود اتهامش جاسوسی است اما چند هفته پیش به او گفته بودند که از او رفع اتهام شده است و می تواند پاسپورت خود را پس بگیرد. مرضیه بارها مورد بازجویی وزارت اطلاعات قرار گرفته است.
مرضیه و پرستو تنها روزنامه نگارانی نیستند که در روزهای اخیر دستگیر شده اند. روزنامه نگاران، وب نگاران و فعالان اجتماعی دیگری از جمله سهام الدین بورقانی، فاطمه خردمند، احسان هوشمند، سعید مدنی، فرشاد قربانپور، محمد سلیمانی نیا، نسرین نعمت اللهی، پیمان پاک مهر و شهرام منوچهری هم در چند روز گذشته دستگیر شده اند. تعدادی از روزنامه نگاران هم در هفته های اخیر بازجویی و تهدید شده اند. خانواده های برخی خبرنگاران مشغول به کار در رسانه های خارج از کشور از جمله خانواده های خبرنگاران بی بی سی فارسی هم اخیرا اذیت و آزار یا بازداشت شده اند. در چند روز اخیر تعدادی از دانشجویان و شهروندان عادی هم مورد بازجویی و ضرب و شتم قرار گرفته اند.
با توجه به موج دستگیری ها و فشارها در هفته ها و ماه های اخیر، به نظر می رسد برخی خبرنگاران و وب نگاران ساکن ایران و دوستان و خانواده های خبرنگاران شبکه های خارجی قربانی سیاست های امنیتی و پیشگیرانه حکومت ایران برای کنترل جریان اطلاع رسانی در مورد انتخابات پیش رو شده اند.
ما از دولت جمهوری اسلامی ایران می خواهیم این روزنامه نگاران را هر چه زودتر آزاد کند. از کلیه نهادهای حقوق بشری و جوامع بین المللی هم می خواهیم این فشارها و ارعاب ها را محکوم کنند، وضعیت روزنامه نگاران دستگیر شده را پیگیری کرده و از دولت ایران بخواهند تا این روزنامه نگاران را هر چه سریع تر آزاد کند.
برای اطلاع بیشتر درباره دستگیری های اخیر و دریافت اطلاعات تماس نزدیکان این روزنامه نگاران زندانی برای مصاحبه می توانید با این ایمیل تماس بگیرید:
free.parastoo.marzieh@gmail.com
جمعی از دوستان پرستو دوکوهکی و مرضیه رسولی
parastoomarzieh.blogspot.com
درباره پرستو دوکوهکی
پرستو دو کوهکی، روزنامه نگار، وبلاگ نویس و فعال حقوق زنان از عصر یکشنبه 25 دی ماه در زندان اوین است. عصر یکشنبه ماموران به خانه او در تهران ریختند و وسایل شخصی او از جمله لپ تاپش را همراه با خودش بردند. پرستو دو کوهکی از سال 1377 با مجله فمینیستی "زنان" همکاری می کرد. او همچنین با روزنامه های متعددی از قبیل یاس نو، اقبال، اعتماد ملی و شرق کار کرده است. دوکوهکی یکی از مشهور ترین وبلاگ نویسان زن ایرانی است که سال ها درباره مسائل اجتماعی ایران و خصوصا مسائل زنان می نوشت. وبلاگ او در سال 1384 برنده جایزه بهترین وبلاگ ژورنالیستی دویچه وله شد. او همچنین با گروه های حقوق زنان همکاری هایی داشته و در یکی از کمپین های زنان برای ورود زنان به استادیوم فعالانه حضور داشته است. او در سال ۲۰۰۷ به انگستان رفت و در دانشگاه سواز در رشته مطالعات رسانه دوره کارشناسی ارشد را گذراند. وی پس از فارغ التحصیلی به ایران بازگشت. او پیش از این هم یک بار در 13 اسفند 1385 به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" دستگیره شده بود که در 4 خرداد 1389 از این اتهام در دادگاه تبرئه شد. دوکوهکی در ماه های اخیر با بنیاد شریعتی همکاری می کرد. او بیمار است و با تشخیص پزشک نیاز به مصرف مداوم دارو دارد.
درباره مرضیه رسولی
مرضیه رسولی روزنامه نگار حوزه فرهنگ و ادب و یکی از معروف ترین وبلاگ نویس های اجتماعی فارسی از سه شنبه 27 دی ه در زندان اوین است. ماموران به خانه او ریختند و وسائل شخصی او از جمله لپ تاپ او را با خود بردند. هنگامی که ماموران به خانه او ریختند ایمیل او باز بوده و پس از دستگیری از ایمیل او با برخی دوستانش تماس گرفته شده و از قول مرضیه گفته شده که او دستگیر نشده است و خبر دستگیری او شایعه است که این مساله به شدت نگران کننده است. مرضیه سابقه همکاری با خبرگزاری دانشجویان ایران، و روزنامه های متعددی از جمله ایران، شرق و اعتماد را در حوزه ادب و فرهنگ دارد. او درسال 1384 به خاطر مجموعه گزارش های فرهنگی اش در روزنامه شرق، برنده جایزه اول جشنواره مطبوعات وزارت ارشاد شد. در مهر 1389 هنگامی که می خواست برای یک سفر تفریحی از ایران خارج شود در فرودگاه پاسپورتش ضبط و ممنوع الخروج شد. در پیگیری هایش برای پس گرفتن پاسپورت به او گفته شده بود اتهامش جاسوسی است اما چند هفته پیش به او گفته بودند که از او رفع اتهام شده است و می تواند پاسپورت خود را پس بگیرد. مرضیه بارها مورد بازجویی وزارت اطلاعات قرار گرفته است.
اخبار روز: کنفرانس بین المللی ارتباطات رادیویی سال ۲۰۱۲ که توسط یک آژانس سازمان ملل متحد به نام اتحادیه ی بین المللی مخابرات (آی تی یو) سازماندهی شده است، امروز در ژنو آغاز به کار کرد.
به گفته ی والری تیموفیو، مدیر دفتر ارتباطات رادیویی آی تی یو، "فعالیت های دبلیو آر سی به بهبود روشهای نظارتی به منظور ارائه ی منابع فرکانس و مدار برای فن آوری های جدید و برای تقویت چارچوب فنی برای بهره برداری از خدمات کمک می کند."
به گزارش کمپین بین المللی دفاع از حقوق بشر در ایران، مقررات موجود آی تی یو مانع مداخله و ایجاد پارازیت ماهواره ای توسط هریک از کشورهای عضو می باشد. با این حال دولت ایران سالهاست که این مقررات را از طریق ایجاد اختلال در پخش برنامه های ماهواره ای فارسی زبان توسط منابعی به جز دولت ایران، شدیدا نقض می کند. این روند به خصوص به دنبال انتخابات ریاست جمهوری مورد مناقشه ی سال ۱۳۸۸ شدیدتر شده است. در نتیجه حق مردم ایران در دسترسی اطلاعات به شدت محدود شده است.
علاوه بر ایجاد پارازیت روی پخش برنامه های ماهواره ای، دولت ایران همچنین به تلاشهای جامع خود برای در دست گرفتن کامل دسترسی آنلاین به اینترنت و همچنین محدود کردن ارتباطات تلفنی و داده ها ادامه میدهد.
دولت ایران همچنین در حال برنامه ریزی برای راه اندازی یک شبکه ی بسته (اینترانت) که به عنوان اینترنت ملی یا اینترنت حلال از آن نام می برد می باشد تا دسترسی ایرانیان به وبسایت های خارج از ایران را محدود کند. در صورت توفیق به چنین هدفی، زیرساخت اینترنت حلال به سانسور حکومتی این اجازه را خواهد داد تا در صورت اراده بتواند دسترسی به اینترنت را کاملا قطع نماید. این گام دلسردکننده ی دیگری در جهت قطع کردن ارتباط مردم ایران با دنیای خارج می باشد.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد گردهمایی نظارتی سازمان ملل متحد، کنفرانس بین المللی ارتباطات رادیویی (دبلیو آر سی)، که امروز در ژنو گشایش می یابد باید گامهای قاطعی برای پایان دادن به اختلال گسترده و غیرقانونیِ امواج ماهواره ای توسط دولت ایران بردارد.
هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: "کنفرانس امسال با چالش جدیِ نقض موازین مخابرات بین المللی توسط دولت ایران روبروست. این کنفرانس باید بلافاصله به این اعمال غیرقانونی خاتمه دهد."
وی تصریح کرد: "دبلیو آر سی یک مسئولیت فوری برای تقویت مقررات موجود دارد تا دولت ایران که خود یکی از کاربران فعال سکوهای ارتباطات مخابراتی بین المللی برای اجرای مقاصد خود است، قادر به ادامه ی نقض موازین ارتباطات مخابراتی نباشد. اینک زمان آن فرارسیده تا با این رفتار دوگانه مقابله کرد."
همزمان با نشست افتتاحیه ی کنفرانس بین المللی ارتباطات رادیویی، فعالان ایرانی در ژنو علیه سانسور مخابراتی گسترده ی دولت ایران دست به تظاهرات زدند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از جامعه ی بین المللی و ایرانیان مقیم خارج خواسته است تا به اقدامات مداوم علیه برنامه های سانسور دولت ایران دست بزنند. اهداف این کمپین بالا بردن آگاهی در خصوص سانسور شرم آور دولت ایران، شناسایی شرکت های خارجی که با دولت ایران در این زمینه همکاری می کنند و خاتمه ی این همکاری ها، دعوت از تولید کنندگان بین المللیِ خدمات ماهواره برای قطع ارائه ی خدمات خویش به دولت ایران مادامی که دست به ایجاد پارازیت می زند، و یافتن راه حل های فن آوری که بتواند با سانسور دولت ایران مقابله نماید، می باشد.
با حمایت از مخالفتِ جامعه ی حقوق بشری ایران نسبت به سانسور گسترده، این کمپین به ترویج و جستجو برای راه های پیاده سازی اهداف فوق و تشویق کلیه ی کنشگران بین المللی به تمرکز بر روی این موضوع مهم و فوری خواهد پرداخت.
به گفته ی والری تیموفیو، مدیر دفتر ارتباطات رادیویی آی تی یو، "فعالیت های دبلیو آر سی به بهبود روشهای نظارتی به منظور ارائه ی منابع فرکانس و مدار برای فن آوری های جدید و برای تقویت چارچوب فنی برای بهره برداری از خدمات کمک می کند."
به گزارش کمپین بین المللی دفاع از حقوق بشر در ایران، مقررات موجود آی تی یو مانع مداخله و ایجاد پارازیت ماهواره ای توسط هریک از کشورهای عضو می باشد. با این حال دولت ایران سالهاست که این مقررات را از طریق ایجاد اختلال در پخش برنامه های ماهواره ای فارسی زبان توسط منابعی به جز دولت ایران، شدیدا نقض می کند. این روند به خصوص به دنبال انتخابات ریاست جمهوری مورد مناقشه ی سال ۱۳۸۸ شدیدتر شده است. در نتیجه حق مردم ایران در دسترسی اطلاعات به شدت محدود شده است.
علاوه بر ایجاد پارازیت روی پخش برنامه های ماهواره ای، دولت ایران همچنین به تلاشهای جامع خود برای در دست گرفتن کامل دسترسی آنلاین به اینترنت و همچنین محدود کردن ارتباطات تلفنی و داده ها ادامه میدهد.
دولت ایران همچنین در حال برنامه ریزی برای راه اندازی یک شبکه ی بسته (اینترانت) که به عنوان اینترنت ملی یا اینترنت حلال از آن نام می برد می باشد تا دسترسی ایرانیان به وبسایت های خارج از ایران را محدود کند. در صورت توفیق به چنین هدفی، زیرساخت اینترنت حلال به سانسور حکومتی این اجازه را خواهد داد تا در صورت اراده بتواند دسترسی به اینترنت را کاملا قطع نماید. این گام دلسردکننده ی دیگری در جهت قطع کردن ارتباط مردم ایران با دنیای خارج می باشد.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد گردهمایی نظارتی سازمان ملل متحد، کنفرانس بین المللی ارتباطات رادیویی (دبلیو آر سی)، که امروز در ژنو گشایش می یابد باید گامهای قاطعی برای پایان دادن به اختلال گسترده و غیرقانونیِ امواج ماهواره ای توسط دولت ایران بردارد.
هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: "کنفرانس امسال با چالش جدیِ نقض موازین مخابرات بین المللی توسط دولت ایران روبروست. این کنفرانس باید بلافاصله به این اعمال غیرقانونی خاتمه دهد."
وی تصریح کرد: "دبلیو آر سی یک مسئولیت فوری برای تقویت مقررات موجود دارد تا دولت ایران که خود یکی از کاربران فعال سکوهای ارتباطات مخابراتی بین المللی برای اجرای مقاصد خود است، قادر به ادامه ی نقض موازین ارتباطات مخابراتی نباشد. اینک زمان آن فرارسیده تا با این رفتار دوگانه مقابله کرد."
همزمان با نشست افتتاحیه ی کنفرانس بین المللی ارتباطات رادیویی، فعالان ایرانی در ژنو علیه سانسور مخابراتی گسترده ی دولت ایران دست به تظاهرات زدند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از جامعه ی بین المللی و ایرانیان مقیم خارج خواسته است تا به اقدامات مداوم علیه برنامه های سانسور دولت ایران دست بزنند. اهداف این کمپین بالا بردن آگاهی در خصوص سانسور شرم آور دولت ایران، شناسایی شرکت های خارجی که با دولت ایران در این زمینه همکاری می کنند و خاتمه ی این همکاری ها، دعوت از تولید کنندگان بین المللیِ خدمات ماهواره برای قطع ارائه ی خدمات خویش به دولت ایران مادامی که دست به ایجاد پارازیت می زند، و یافتن راه حل های فن آوری که بتواند با سانسور دولت ایران مقابله نماید، می باشد.
با حمایت از مخالفتِ جامعه ی حقوق بشری ایران نسبت به سانسور گسترده، این کمپین به ترویج و جستجو برای راه های پیاده سازی اهداف فوق و تشویق کلیه ی کنشگران بین المللی به تمرکز بر روی این موضوع مهم و فوری خواهد پرداخت.
ماراتن قیمت سکه و دلار در بازار ایران
روز گذشته، شنبه، بازار ارز و طلای ایران روز پرالتهابی را گذراند. یک سکه طلا یک میلیون تومان و هر دلار آمریکا از هزار و نهصد تومان تا دو هزار تومان و هر یورو با قیمت دوهزار و چهارصد تومان معامله شد. برخی گزارشها از روند صعودی نرخ یورو تا ٢۵۰۰ تومان خبر می دهند.
امروز، دوم بهمن ماه، بازار رسمی دلار و ارز در ایران به مناسبت درگذشت پیامبر اسلام فعالیت ندارد.
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گزارش داده که نرخ هر سکه طرح جدید، با اندکی تفاوت نسبت به سکه طرح قدیم، به ٩۵۰ هزار تومان رسید.
همچنین هرگرم طلای ۱٨ عیار نیز از ٨٣ هزار تا ٨٣ هزار و ۵۰۰ تومان معامله شد.
خبرگزاری ایسنا، دلیل بالارفتن نرخ سکه را "قطع پیش فروش سکه در بانک ملی، بالارفتن نرخ دلار و افزایش تقاضای خرید سکه" اعلام کرده است.
بررسی افزایش نرخ سکه طلا نشان می دهد که تنها در یک روز، قیمت سکه بیش از صدهزار تومان گرانتر شده است.
کمتر از یک ماه پیش و به دنبال انتشار خبر تحریم بانک مرکزی، بازار ارز در ایران بحرانی شد و نرخ برابری ریال در برابر سایر ارزهای خارجی به شدت سقوط کرد.
فردا، دوشنبه، وزاری امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به منظور بررسی تحریمهای تازه علیه ایران، تشکیل جلسه می دهند. کارشناسان اقتصادی می گویند وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران می تواند موجب التهاب بیشتر در بازار ارز و افزایش بیش از پیش نرخ طلا و ارز های خارجی شود. التهابی که بطور قطع بر دیگر کالاهای مصرفی و خوراکی نیز تاثیرخواهد گذارد.
گزارشها حاکی از افزایش قیمت گوشت قرمز و کم یاب شدن این محصول در بازارهای داخلی است. جلال محمود زاده، دبیر کمیسیون کشاورزی مجلس می گوید: نوسانات نرخ ارز، بر همه محصولات وارداتی به کشور، از جمله کم یاب شدن گوشت گوسفند تاثیر گذاشته است. گوشت قرمز یخ زده گوسفند و گوساله و گوسفند زنده از جمله محصولات وارداتی به کشور هستند.
دولت طی روزهای گذشته تلاش کرد تا با اعمال کنترل بر بازار ارز و طلا، مانع از افزایش قیمتها شود، تلاشی که تاکنون نتیجه مثبتی نداشته است. آقای بهمنی، رئیس بانک مرکزی در پاسخ به این سوال که "آیا قرار است از ریاست بانک مرکزی کنار گذاشته شود، گفته که دست هرکس که مرا برکنار کند می بوسم".
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گزارش داده که نرخ هر سکه طرح جدید، با اندکی تفاوت نسبت به سکه طرح قدیم، به ٩۵۰ هزار تومان رسید.
همچنین هرگرم طلای ۱٨ عیار نیز از ٨٣ هزار تا ٨٣ هزار و ۵۰۰ تومان معامله شد.
خبرگزاری ایسنا، دلیل بالارفتن نرخ سکه را "قطع پیش فروش سکه در بانک ملی، بالارفتن نرخ دلار و افزایش تقاضای خرید سکه" اعلام کرده است.
بررسی افزایش نرخ سکه طلا نشان می دهد که تنها در یک روز، قیمت سکه بیش از صدهزار تومان گرانتر شده است.
کمتر از یک ماه پیش و به دنبال انتشار خبر تحریم بانک مرکزی، بازار ارز در ایران بحرانی شد و نرخ برابری ریال در برابر سایر ارزهای خارجی به شدت سقوط کرد.
فردا، دوشنبه، وزاری امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به منظور بررسی تحریمهای تازه علیه ایران، تشکیل جلسه می دهند. کارشناسان اقتصادی می گویند وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران می تواند موجب التهاب بیشتر در بازار ارز و افزایش بیش از پیش نرخ طلا و ارز های خارجی شود. التهابی که بطور قطع بر دیگر کالاهای مصرفی و خوراکی نیز تاثیرخواهد گذارد.
گزارشها حاکی از افزایش قیمت گوشت قرمز و کم یاب شدن این محصول در بازارهای داخلی است. جلال محمود زاده، دبیر کمیسیون کشاورزی مجلس می گوید: نوسانات نرخ ارز، بر همه محصولات وارداتی به کشور، از جمله کم یاب شدن گوشت گوسفند تاثیر گذاشته است. گوشت قرمز یخ زده گوسفند و گوساله و گوسفند زنده از جمله محصولات وارداتی به کشور هستند.
دولت طی روزهای گذشته تلاش کرد تا با اعمال کنترل بر بازار ارز و طلا، مانع از افزایش قیمتها شود، تلاشی که تاکنون نتیجه مثبتی نداشته است. آقای بهمنی، رئیس بانک مرکزی در پاسخ به این سوال که "آیا قرار است از ریاست بانک مرکزی کنار گذاشته شود، گفته که دست هرکس که مرا برکنار کند می بوسم".
قاتل چهار نظامی فرانسوی انتقام توهین به اجساد طالبان را گرفته است
سرباز افغانی که به سوی نظامیان فرانسوی آتش گشود و چهار نفر از آنان را کشت، میگوید پس از تماشای فیلم سربازان آمریکایی که روی جسدهای طالبان ادرار میکردند، تصمیم به قتل سربازان فرانسوی گرفته است. وزارت دفاع فرانسه اعلام کرده که این سرباز افغان، مهرۀ نفوذی طالبان در ارتش افغانستان بوده است.
به گفتۀ مسئولان امنیتی در کابل، سرباز افغان که ٢١ ساله است و عبدالمنصور نام دارد، در نخستین بازجوییها اعتراف کرده که به دلیل تماشای این فیلم ویدئویی تصمیم به تیراندازی گرفته است. در این فیلم که چند روز قبل جنجال زیادی به پا کرد، چهار تفنگدار جوان آمریکایی، با خنده و تمسخر، بر روی سه جسد خونین ادرار میکنند. ظاهراً این اجساد متعلق به طالبان بوده است.
این سرباز افغان که به گفتۀ وزیر دفاع فرانسه، مهرۀ نفوذی طالبان در ارتش افغانستان بوده است، روز جمعۀ گذشته ناگهان به روی نظامیان فرانسوی آتش گشود و چهار تن از آنان را کشت و ١٥ نفر را زخمی کرد.
به دنبال این واقعه، پاریس بحث خروج پیش از موعد نیروهای فرانسوی از افغانستان را به طور جدی مطرح کرد. به گفتۀ نیکلا سارکوزی، اگر وضعیت امنیتی نیروهای فرانسوی در افغانستان روشن و مشخص نباشد، احتمال خروج آنان از این کشور به ناچار مطرح میگردد. قربانیان این واقعه، فرانسویهایی بودند که مسئولیت آموزش نیروهای افغان را به عهده داشتند. به همین دلیل، بعد از وقوع حادثه، ارتش فرانسه تصمیم گرفت که همۀ فعالیتهای آموزشی خود را در افغانستان متوقف کند.
این سرباز افغان که به گفتۀ وزیر دفاع فرانسه، مهرۀ نفوذی طالبان در ارتش افغانستان بوده است، روز جمعۀ گذشته ناگهان به روی نظامیان فرانسوی آتش گشود و چهار تن از آنان را کشت و ١٥ نفر را زخمی کرد.
به دنبال این واقعه، پاریس بحث خروج پیش از موعد نیروهای فرانسوی از افغانستان را به طور جدی مطرح کرد. به گفتۀ نیکلا سارکوزی، اگر وضعیت امنیتی نیروهای فرانسوی در افغانستان روشن و مشخص نباشد، احتمال خروج آنان از این کشور به ناچار مطرح میگردد. قربانیان این واقعه، فرانسویهایی بودند که مسئولیت آموزش نیروهای افغان را به عهده داشتند. به همین دلیل، بعد از وقوع حادثه، ارتش فرانسه تصمیم گرفت که همۀ فعالیتهای آموزشی خود را در افغانستان متوقف کند.
نزدیک به سه هفته قبل نیز یک سرباز افغان سلاح خود را به سوی مربیان فرانسوی برگرداند و دو نفر ازآنان را به قتل رساند. بدین ترتیب، از سال ٢٠٠١ تاکنون، ٨٢ سرباز فرانسوی در افغانستان کشته شدهاند.
برای رسیدگی به این وقایع، وزیر دفاع فرانسه، آقای ژرار لونگه، روز شنبه به افغانستان رفت. قرار است که اجساد چهار نظامی فرانسوی، یکشنبه شب، با هواپیمای وزیر دفاع به فرانسه بازگردانده شوند.
برای رسیدگی به این وقایع، وزیر دفاع فرانسه، آقای ژرار لونگه، روز شنبه به افغانستان رفت. قرار است که اجساد چهار نظامی فرانسوی، یکشنبه شب، با هواپیمای وزیر دفاع به فرانسه بازگردانده شوند.
ناظران اتحادیۀ عرب مأموریت خود را در سوریه ادامه میدهند
کشورهای عضو اتحادیۀ عرب روز یکشنبه در قاهره گرد آمدند تا در مورد مأموریت ناظران فرستاده به سوریه تصمیم بگیرند. به رغم انتقادهای فراوان نسبت به کمبود اختیارات این ناظران، اتحادیۀ عرب مایل است که مأموریت آنان را تمدید کند. در مقابل نیروهای مخالف رژیم دمشق نگرانند که ناظران اتحادیۀ عرب به اندازۀ کافی بیطرف نباشند.
کمیتهای که در سطح وزیران از جانب اتحادیۀ عرب تشکیل شده، روز یکشنبه در قاهره توصیه کرد که مأموریت ناظران عرب در سوریه یک ماه دیگر تمدید شود. این کمیته پس از مطالعۀ گزارش سرپرست ناظران که یک ژنرال سودانی است، اعلام کرد که بر اساس گزارش مذکور، مسئولیت ادامۀ خشونت در سوریه به عهدۀ دولت و همچنین نیروهای مخالف است.
ناظران اتحادیۀ عرب از روز ٢٦ دسامبر، یعنی از حدود یک ماه قبل مأموریت خود را در سوریه آغاز کردند. اما ناتوانی آنان در جلوگیری از خشونت و خونریزی باعث شد که مخالفان رژیم بشاراسد به شدت از این ناظران عرب انتقاد کنند.
این در حالی است که برخی اعضا هیئت ناظران معتقدند که تعداد آنان باید حداقل به سیصد نفر، یعنی دو برابر تعداد ناظران کنونی برسد.
سرپرست ناظران نیز از کارنامۀ آنان دفاع کرد. اما شورای ملی سوریه که مهمترین تشکل اپوزیسیون سوریه محسوب میشود، از اتحادیۀ عرب میخواهد که به جای اعزام ناظران بیاختیار، پروندۀ رژیم دمشق را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد.
شورای ملی سوریه که قصد دارد گزارش دیگری از اوضاع کشور ارائه دهد، نگران است که گزارش هیئت ناظران اتحادیۀ عرب به اندازۀ کافی "بیطرفانه" نباشد.
ناظران اتحادیۀ عرب از روز ٢٦ دسامبر، یعنی از حدود یک ماه قبل مأموریت خود را در سوریه آغاز کردند. اما ناتوانی آنان در جلوگیری از خشونت و خونریزی باعث شد که مخالفان رژیم بشاراسد به شدت از این ناظران عرب انتقاد کنند.
این در حالی است که برخی اعضا هیئت ناظران معتقدند که تعداد آنان باید حداقل به سیصد نفر، یعنی دو برابر تعداد ناظران کنونی برسد.
سرپرست ناظران نیز از کارنامۀ آنان دفاع کرد. اما شورای ملی سوریه که مهمترین تشکل اپوزیسیون سوریه محسوب میشود، از اتحادیۀ عرب میخواهد که به جای اعزام ناظران بیاختیار، پروندۀ رژیم دمشق را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد.
شورای ملی سوریه که قصد دارد گزارش دیگری از اوضاع کشور ارائه دهد، نگران است که گزارش هیئت ناظران اتحادیۀ عرب به اندازۀ کافی "بیطرفانه" نباشد.
هنر، انقلاب دیگر جهان عرب
سرخط نخست نشریات هفتگی فرانسه به رقابت نامزدهای ریاست جمهوری فرانسه در سال ٢۰۱٢ و کاهش رتبه اعتباری فرانسه که از سوی موسسه رتبه بندی "استاندارد اند پورز" اعلام شد، اختصاص دارد. لوپوئن می نویسد : پس از ژورژ پاپاندرئو در یونان، سیلویو برلوسکونی در ایتالیا این بار نوبت به نیکلا سارکوزی رسیده است.
رئیس جمهوری که به نوشته این هفته نامه مدعی شده است که اگر موسسه استاندارد اند پورز رتبه اعتباری AAA را نیز از ما بگیرد، ما با این شرایط با خونسردی و آرامش برخورد خواهیم کرد.
درحالیکه تنشها میان واشنگتن و تهران برسر تنگه هرمز بالا گرفته است، اکسپرس، نشریه فرانسوی زبان، در شماره این هفته با اشاره به هشداری که در روزهای پایانی سال میلادی ٢۰۱۱ از سوی تهران مبنی بر بستن تنگه هرمز صورت گرفت، می نویسد در حالیکه انتظار می رود که هیات بلندپایه ای از آژانس بین المللی انرژی اتمی در روزهای پایانی ماه ژانویه، به منظور پرده برداشتن از ماجرای پرراز و رمز برنامه هسته ای ایران به این کشور سفر کنند، ایالات متحده آمریکا از ورود دومین ناو هواپیمابر آمریکائی به منطقه خبر می دهد. جمهوری اسلامی در واکنش به این اقدام ایالات متحده آمریکا تهدید کرده است که "تمامی توان" نیروی دریائی خود را علیه این ناو آمریکائی مستقر در خلیج فارس به کار خواهد گرفت. بیش از یک سوم نفت صادراتی جهان از این تنگه عبور می کند.
اکسپرس ، در این شماره به نقل از یک محقق در بنیاد تحقیقات استراتژیک در فرانسه متذکر می شود که در صورتیکه ایران اقدام به بستن تنگه هرمز نماید، نخستین کشوری که از این اقدام متضرر خواهد شد، کشور چین خواهد بود. چین، یکی از معدود کشورهای قدرتمند جهان که روابط متعادل خود را تاکنون با تهران حفظ کرده است.
اکسپرس در مقاله ای زیر عنوان "نظامیان و راهزنان" نگاهی به شرایط ماههای اخیر در پاکستان دارد. به نوشته این هفته نامه فرانسوی زبان، "مردمان خشمگین" در "سرزمین پاک" خشم خود را در تظاهرات یکصد هزار نفری در روز ٢۵ دسامبر سالی که کمتر از یک ماه از پایان آن می گذرد به نمایش گذاشتند. شایعه کودتا درشرایطی مطرح می شود که تنش میان نظامیان و رهبران سیاسی ناتوان پاکستان شدت گرفته است.
آصف علی زرداری که تنها هشت ماه پس از قتل همسرش، بینظیر بوتو در سال ٢۰۰٨ به قدرت رسید، اکنون به طور تمام و کمال اعتبار خود را در کشورش از دست داده است. آصف علی زرداری، به دلیل متهم شدن به دریافت کمک مالی از سوی ایالات متحده آمریکا برای انجام یک کودتا در پاکستان، در میان نظامیان این کشور نیز اعتبار خود را از دست داده است. خشم نظامیان پاکستان بیش از پیش به اقدام واشنگتن در ماه می گذشته و کنار گذاشتن این کشور از عملیات علیه رهبر القاعده، اسامه بن لادن برمی گردد.
در این مقاله همچنین به اوضاع نابسامان اقتصادی در این کشور در نتیجه تنشهای میان دولت و ارتش اشاره شده است. پاکستان کشوری که در سال 1947 تشکیل شد از آن زمان تاکنون هیچگاه شرایط پایدار اقتصادی را تجربه نکرده است. تاریخ این کشور مملو از کودتا است. ارتش که در مواقعی همچون پادشاهان به نفع خود بخش عمده ای از درآمد ملی کشور را هزینه کرده است. در شرایطی که از هر سه شهروند پاکستانی، یک نفر زیر خط فقر زندگی می کند طرح اصلاحات اقتصادی را نپذیرفت.
همین نشریه به نقل از یک کارشناس اقتصادی می نویسد : پاکستان به دست افراد نالایق و ناتوان اداره می شود. افراد نالایقی نه تنها در راس دولت که در مصادر مهم بخشهای بزرگ اقتصادی قرار گرفته اند که نتیجه ی فاجعه باری برجای گذاشته است.
هنر، انقلاب دیگر جهان عرب. اکسپرس، هفته نامه فرانسوی زبان، در مقاله ای می نویسد : نسیم جنوب بر هنر معاصر در جهان وزیدن گرفته است. هنرمندان از مغرب و خاورمیانه جایگاه خود را در موزه ها و نمایشگاههای بین المللی پیدا می کنند. یک سال پس از آغاز "بهار عرب" که از تونس شروع شد و نمایشگاهی از آثار هنرمندان عرب در "انستیتو جهان عرب" در پاریس برپا شده است. "تونس پس از یک سال".
در حالیکه در سالهای اخیر شاهد حضور هنرمندانی از کشورهای روسیه، چین، هند در صحنه های هنر بین المللی بودیم، اکنون شاهد حضور هنرمندان عرب هستیم. نمایشگاه "دوسالانه ونیز" در تابستان گذشته تا به این تعداد هنرمند عرب از مراکش تا عراق و از فلسطین تا عربستان سعودی را، در کنار هم، شاهد نبود.
نوول اوبزرواتور، نشریه فرانسوی زبان، در شماره این هفته در مقاله زیر عنوان "اسرائیل: حمله متعصبان مذهبی" می نویسد : در کشوری که بر پایه حقوق برابر جنسیتی بنا شده است و بنیان گذاران آن به برابری میان زن و مرد معتقد بودند، متعصبان مذهبی می خواهند قوانین خود را بر جامعه تحمیل نمایند. این اتفاق به نوشته این هفته نامه فرانسوی زبان تهدیدی بر جامعه شکننده اسرائیل به شمار میرود.
درحالیکه تنشها میان واشنگتن و تهران برسر تنگه هرمز بالا گرفته است، اکسپرس، نشریه فرانسوی زبان، در شماره این هفته با اشاره به هشداری که در روزهای پایانی سال میلادی ٢۰۱۱ از سوی تهران مبنی بر بستن تنگه هرمز صورت گرفت، می نویسد در حالیکه انتظار می رود که هیات بلندپایه ای از آژانس بین المللی انرژی اتمی در روزهای پایانی ماه ژانویه، به منظور پرده برداشتن از ماجرای پرراز و رمز برنامه هسته ای ایران به این کشور سفر کنند، ایالات متحده آمریکا از ورود دومین ناو هواپیمابر آمریکائی به منطقه خبر می دهد. جمهوری اسلامی در واکنش به این اقدام ایالات متحده آمریکا تهدید کرده است که "تمامی توان" نیروی دریائی خود را علیه این ناو آمریکائی مستقر در خلیج فارس به کار خواهد گرفت. بیش از یک سوم نفت صادراتی جهان از این تنگه عبور می کند.
اکسپرس ، در این شماره به نقل از یک محقق در بنیاد تحقیقات استراتژیک در فرانسه متذکر می شود که در صورتیکه ایران اقدام به بستن تنگه هرمز نماید، نخستین کشوری که از این اقدام متضرر خواهد شد، کشور چین خواهد بود. چین، یکی از معدود کشورهای قدرتمند جهان که روابط متعادل خود را تاکنون با تهران حفظ کرده است.
اکسپرس در مقاله ای زیر عنوان "نظامیان و راهزنان" نگاهی به شرایط ماههای اخیر در پاکستان دارد. به نوشته این هفته نامه فرانسوی زبان، "مردمان خشمگین" در "سرزمین پاک" خشم خود را در تظاهرات یکصد هزار نفری در روز ٢۵ دسامبر سالی که کمتر از یک ماه از پایان آن می گذرد به نمایش گذاشتند. شایعه کودتا درشرایطی مطرح می شود که تنش میان نظامیان و رهبران سیاسی ناتوان پاکستان شدت گرفته است.
آصف علی زرداری که تنها هشت ماه پس از قتل همسرش، بینظیر بوتو در سال ٢۰۰٨ به قدرت رسید، اکنون به طور تمام و کمال اعتبار خود را در کشورش از دست داده است. آصف علی زرداری، به دلیل متهم شدن به دریافت کمک مالی از سوی ایالات متحده آمریکا برای انجام یک کودتا در پاکستان، در میان نظامیان این کشور نیز اعتبار خود را از دست داده است. خشم نظامیان پاکستان بیش از پیش به اقدام واشنگتن در ماه می گذشته و کنار گذاشتن این کشور از عملیات علیه رهبر القاعده، اسامه بن لادن برمی گردد.
در این مقاله همچنین به اوضاع نابسامان اقتصادی در این کشور در نتیجه تنشهای میان دولت و ارتش اشاره شده است. پاکستان کشوری که در سال 1947 تشکیل شد از آن زمان تاکنون هیچگاه شرایط پایدار اقتصادی را تجربه نکرده است. تاریخ این کشور مملو از کودتا است. ارتش که در مواقعی همچون پادشاهان به نفع خود بخش عمده ای از درآمد ملی کشور را هزینه کرده است. در شرایطی که از هر سه شهروند پاکستانی، یک نفر زیر خط فقر زندگی می کند طرح اصلاحات اقتصادی را نپذیرفت.
همین نشریه به نقل از یک کارشناس اقتصادی می نویسد : پاکستان به دست افراد نالایق و ناتوان اداره می شود. افراد نالایقی نه تنها در راس دولت که در مصادر مهم بخشهای بزرگ اقتصادی قرار گرفته اند که نتیجه ی فاجعه باری برجای گذاشته است.
هنر، انقلاب دیگر جهان عرب. اکسپرس، هفته نامه فرانسوی زبان، در مقاله ای می نویسد : نسیم جنوب بر هنر معاصر در جهان وزیدن گرفته است. هنرمندان از مغرب و خاورمیانه جایگاه خود را در موزه ها و نمایشگاههای بین المللی پیدا می کنند. یک سال پس از آغاز "بهار عرب" که از تونس شروع شد و نمایشگاهی از آثار هنرمندان عرب در "انستیتو جهان عرب" در پاریس برپا شده است. "تونس پس از یک سال".
در حالیکه در سالهای اخیر شاهد حضور هنرمندانی از کشورهای روسیه، چین، هند در صحنه های هنر بین المللی بودیم، اکنون شاهد حضور هنرمندان عرب هستیم. نمایشگاه "دوسالانه ونیز" در تابستان گذشته تا به این تعداد هنرمند عرب از مراکش تا عراق و از فلسطین تا عربستان سعودی را، در کنار هم، شاهد نبود.
نوول اوبزرواتور، نشریه فرانسوی زبان، در شماره این هفته در مقاله زیر عنوان "اسرائیل: حمله متعصبان مذهبی" می نویسد : در کشوری که بر پایه حقوق برابر جنسیتی بنا شده است و بنیان گذاران آن به برابری میان زن و مرد معتقد بودند، متعصبان مذهبی می خواهند قوانین خود را بر جامعه تحمیل نمایند. این اتفاق به نوشته این هفته نامه فرانسوی زبان تهدیدی بر جامعه شکننده اسرائیل به شمار میرود.
صالح یمن را ترک کرد
خبرگزاری سبا در روز یکشنبه (۲۲ ژانویه/۲ بهمن) گزارش داد که علی عبدالله صالح، رئیسجمهور یمن کشور را ترک کرده است. وی پیش از ترک کشور از مردم یمن به خاطر اشتباهات در دوران زمامداریش «پوزش» خواسته است. صالح گفته است: «برای معالجات پزشکی به آمریکا سفر خواهم کرد.»
شبکه تلویزیونی الجزیره نیز پیشتر گزارش داده بود که علی عبدالله صالح از طریق فرودگاه صنعا از یمن خارج شده است. شبکه العربیه نیز گفته است که اخباری درباره خروج صالح وخانواده وی از صنعا و سفر به مکانی نامعلوم منتنشر شده است.
به گزارش خبرگزاریهای عربی سخنگوی مطبوعاتی کمیته عمومی کنگره ملی حاکم بر یمن که ریاست آن را صالح بر عهده دارد، گفته است که عبدالله صالح طی روزهای آینده به عمان و از آنجا به اتیوپی و در نهایت برای درمان به نیویورک خواهد رفت.
تظاهرات علیه مصونیت سیاسی صالح
طبق قانونی که مجلس نمایندگان یمن در روز شنبه (۲۱ ژانویه / اول بهمن) تصویب کرد، نه تنها رئيس جمهور این کشور، علی عبدالله صالح، از مصونیت کامل سیاسی برخوردار است، بلکه خانواده و مشاوران نزدیک او نیز در بسیاری موارد از هر پیگرد قضایی و حقوقی و مجازات شدن در امان میمانند.
در واکنش به تصویب این قانون امروز یکشنبه (۲۲ ژانویه / ۲ بهمن) دهها هزار تن از مردم در شهر صنعا، پایتخت یمن، به خیابانها رفتند و خواستار اعدام رئيسجمهور شدند. آنها شعار سرمیدادند که «مردم یمن میگویند صالح باید اعدام شود». تظاهرات اعتراضی یکشنبه در میدان تحول صنعا آغاز شد. این میدان از سال گذشته شاهد اعتراضهای خیابانی مردم بوده که از جمله درخواست کنارهگیری صالح از قدرت را داشتهاند.
دولت موقت یمن پیش از این بخاطر انتقادهای شدیدی که نیروهای اپوزیسیون در این کشور به قانون مصونیت سیاسی صالح و مشاورانش کرده بودند، تغییراتی در لایحه اولیه این قانون داده بود.
صالح به مدت ۳۳ سال با برقراری اختناق در یمن بر این کشور حکومت کرده بود. او پس از بالا گرفتن اعتراضهای مردمی در این کشور سرانجام در ماه نوامبر ۲۰۱۱ توافقنامهای را امضا کرد که طبق آن در صورت مصون ماندن از مجازات از قدرت کنارهگیری کند. در پی امضای این توافقنامه اعتراضهایی جدید شکل گرفتند که طی آن صدها نفر جان خود را از دست دادند.
قرار است در تاریخ ۲۱ فوریه (۲ اسفند) انتخاباتی برای تعیین رئیس جمهوری جدید در یمن برگزار شود. تنها نامزد این انتخابات معاون صالح، عبد ربه منصور هادی است که هماکنون هدایت امور دولت را برعهده دارد. قرار است صالح تا زمان برگزاری انتخابات در مقام ریاست جمهوری باقی بماند.
عراق خواستار احترام همسایگان به حاکمیت ملیاش شد
بیانیهای با عنوان عمومی "بیانیه مطبوعاتی وزارت امور خارجه عراق" در روز یکشنبه (۲۲ ژانویه / ۲ بهمن) بر روی سایت وزارت امور خارجه عراق منتشر شده که در آن به رفتار و موضعگیریهای کشورهای همسایه عراق در برابر این کشور انتقاد شده است.
در این بیانیه آمده است که با آغاز روند خروج نیروهای آمریکایی در پایان سال ۲۰۱۱ و گامهایی که عراق برای ایفای نقش خود در منطقه و جهان و بالا بردن تواناییاش برای مقابله با تروریسم برداشته، سخنان «مقامات کشورهای همسایه نشانگر تمایل آنها برای دخالت در امور داخلی عراق بوده و نیز بیاحترامی به دولت این کشور که از سوی مردم عراق انتخاب شده است».
در ادامه این بیانیه که به دو زبان انگلیسی و عربی منتشر شده، میخوانیم: «عراق دنبالهرو نبوده و نخواهد بود. این کشور هیچگاه مهره شطرنج در بازی دیگران و نیز میدانی برای تصفیه حساب دیگران نخواهد بود.»
درخواست بیانیه از کشورهای همسایه عراق چنین تقریر شده است: «بنابراین، ما از همسایگان دوست خود ، بخصوص ترکیه، ایران و برخی کشورهای عربی، میخواهیم که به حاکمیت و استقلال عراق احترام بگذارند و به دولت ملی و منتخب مردم آن یاری کنند تا از میانه چالشهای سیاسی و امنیتی که بر سر راه پیشرفت آن قرار میگیرند عبور کند، نه آنکه بخواهند نقش قیم کشور ما را بازی کنند.»
در پایان این بیانیه آمده است که مردم عراق "سرور" خود هستند، خود در مورد سرنوشتشان تصمیم میگیرند و هیچ سخن مضری را که به وحدت، تمامیت ارضی و حاکمیت عراق و نظام دمکراتیک فدرال آن است نمیپذیرند.
این بیانیه در میانه تنشهای میان عراق و ترکیه، بخصوص پس از انتقادهای عراق به ترکیه در مورد دخالت ترکیه در امور داخلی عراق، منتشر میشود. اما این بیانیه احتمالا واکنشی است به سخنان اخیر فرمانده قدس سپاه پاسداران ایران، سردار قاسم سلیمانی، درباره نفوذ و تاثیر ایران در عراق و لبنان.
سخنان مقام نظامی ایرانی در مورد حرکتهای منطقه
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، سردار قاسم سلیمانی، در روز چهارشنبه گذشته (۲۸ دی / ۱۸ ژانویه) در نشست مقدماتی "اجلاس جوانان و بیداری اسلامی" شرکت کرد و در مورد تحولات منطقه، از تونس و مصر تا سوریه و عراق و لبنان سخن گفت. این اجلاس قرار است در روزهای نهم و دهم بهمن سال جاری در تهران برگزار شود
"اجلاس جوانان و بیداری اسلامی"، به گفته سردار سلیمانی، نه «تبلیغاتی»، بلکه «فرصتی» خواهد بود برای اینکه «هزاران جوان مؤثر در تحرکات بیداری اسلامی به ایران سفر کنند و بدین شکل از حساسیت ایرانهراسی» کاسته شود و اینکه «جوانان کشورهای دیگر با حضور در ایران، یک حکومت اسلامی بر پایه دین را حس کنند، ببینند «چگونه میتوان بر اساس یک حکومت دینی، توسعه صنعتی و دمکراسی را ایجاد کرد».
به گزارش روزنامه "ابتکار" به نقل از خبرگزاری ایسنا، قاسم سلیمانی با اشاره به "تحرک جدید اسلامی" در منطقه گفت كه این تحرکات رفتهرفته اسلامیتر میشود و مانند انقلاب اسلامی ایران با مرور زمان شکل خود را پیدا میکنند. وی افزود، جمهوری اسلامی این "قابلیت" را دارد که این حرکت را ضد دشمن سوق دهد. وی همچنین گفت که نه اردن و نه ترکیه توانایی چنین کاری را ندارند، اما «جمهوری اسلامی این قابلیت را دارد که حرکت را سازماندهی کند و باعث تشکیل حکومتهای اسلامی در جهت مبارزه با استکبار شود».
سلیمانی: «عراق و لبنان تحث تاثیر تفکر جمهوری اسلامی»
سردار سلیمانی که با فرماندهی سپاه قدس فعالیتهای برونمرزی سپاه را هدایت میکند، در ادامه سخنانش از "گستردگی ایران در دنیای امروز" و نفوذ فرهنگی آن سخن گفت. وی سپس به عراق و لبنان اشاره کرد و گفت: «ایران در جنوب لبنان و عراق نیز حضور دارد. در واقع این مناطق به نوعی تحت تاثیر عملکرد و تفکر جمهوری اسلامی ایران هستند.»
وی در ادامه سخنانش تبلیغ برای شیعه کردن دیگران را وسیله مناسبی برای "رفتار دیپلماسی عمومی" و "پیروزی" ندانست و گفت: «باید در رفتار خود، حقیقت شیعه بودن را نشان دهیم و به دنبال شیعه کردن دیگران نباشیم. [...] همان گونه که جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از موارد به پیروزی رسیده است و این موضوع باعث برداشت صحیح از ایران میشود.»
تکذیب سخنان فرمانده قدس
سایت فرستنده العربیه در روز جمعه (۳۰ دی / ۲۰ ژانویه) گزارشی در باره سخنان قاسم سلیمانی منتشر کرده بود. اما تنها این رسانه نبود که سخنان سردار سپاه قدس را بازتاب داده بود.
با این حال امروز یکشنبه پس از انتشار بیانیه وزارت امور خارجه عراق در مورد بیاحترامی کشورهای همسایه به حاکمیت این کشور و دخالت آنان در امور داخلی عراق، خبرگزاری ایسنا نوشت که "یک مقام آگاه در وزارت امور خارجه" سخنان منتسب به سردار قاسم سلیمانی به نقل از شبکه العربیه را تکذیب کرد.
به گفته ایسنا، "این مقام آگاه" گزارشدهی شبکه العربیه را «شیطنت این شبکه خبری» خوانده که با «اهداف خاص صورت گرفته است».
متن خبر ایسنا در مورد سخنان قاسم سلیمانی در حال حاضر در اینترنت غیرقابل دسترس است، با این حال رسانههای دیگر این سخنان را پیش از این منتشر کردهاند. ایسنا در مورد آنچه العربیه از سخنان این فرمانده نظامی بازتاب داده نوشته است: «این شبکه با انتساب برخی سخنان به سردار سلیمانی تلاش کرده است با ایجاد شائبه دخالت ایران در امور داخلی لبنان و عراق، به اختلافافکنی در روابط با این کشورها بپردازد.»
یک کودک هشت ساله درشهرغزنی، خواهر جوانش را به ضرب گلوله کشت.
پلیس در غزنی می گویند، این کودک که محمد یاسین نام دارد، درمنطقه موسوم به "قلعه شهاده" درحومه شهرغزنی با خواهرش زندگی می کرد، اما شام دیروز با استفاده از تفنگچه/سلاح کمری خواهر جوانش را کشته است.مقامات می گویند شوهر خواهر این کودک، افسرپلیس است وبعد ازختم ماموریتش "تفنگچه" را بر دیوار خانه آویخته بود.
شاه حسین حسینی، مسئول حوزه پنجم امنیتی پلیس در شهر غزنی به بی بی سی گفت محمد یاسین به این عملش اعتراف کرده و در زندان به سر می برد.
خواهریاسین چهارماه پیش عروسی کرده بود.
به گفته این مقام پلیس، محمدیاسین گفته است : "من فکر کردم اسلحه پلاستیکی است و اشتباها خواهرم را کشتم."
اسلحه، بازیچه کودکان
نزدیکان محمد یاسین می گویند، او از چند سال پیش علاقه فراوان به اسلحه پیدا کرده بود و یکی از سرگرمی های مورد علاقه اش بازی کردن با سلاح های پلاستیکی بود که به عنوان بازیچه کودکان در بازار فروخته می شود.نزدیکان محمد یاسین گفته اند او گاهی حتی شب ها وقتی می خوابد، سلاح پلاستیکی اش را مثل عروسک کنار خود می خواباند.
این تنها محمد یاسین نیست که علاقه مفرط به اسلحه دارد و با سلاح های پلاستیکی بازی می کند.
در سالهای جنگ وخشونت درافغانستان، بسیاری خانواده ها دراین کشور به نحوی با اسلحه و ابزار جنگی سر و کار داشته اند. این مساله سبب شده که بازار سلاح و ابزار جنگی پلاستکی به عنوان وسایل بازی کودکان نیز گرم شود.
در بازهای افغانستان همه نوع سلاح پلاستیکی را می توان یافت از سلاح کمری گرفته تا آر پی جی، تانک، هلیکوپتر و حتی وسائل آتش بازی ماند پتاقی/ ترقه و فشفشه فروخته می شود.
گاهی پدران و بزرگان خانواده نیز با کودکان خود، تیر اندازی به سلاح های پلاستیکی را تمرین می کنند.
منع خرید وفروش
در ولایت نسبتا نا امن غزنی استفاده از اسلحه های پلاستگی همواره جنجال برانگیز بوده است و در برخی موارد تیراندازی با اسلحه پلاستکی باعث نگرانی مردم و مقامات امنیتی شده است.درسالهای پیش در برخی موارد نیروهای آیساف، با نشر پیام هایی ازمردم خواسته بودند، تا جلو استفاده از اسلحه پلاستیکی توسط کودکان شان را بگیرند زیرا در مواردی ممکن است سبب سو تفاهم شود و خطر آفرین باشد.
مواردی بوده که نیروهای ناتو به سوی کودکان به ظن اینکه آنها مسلح اند، شلیک کرده اند.
مقام های امنیتی ولایت غزنی نیز بارها ازمردم خواسته اند که در مناسبت های چون عید وعروسی ازتیراندازی توسط اسلحه های پلاستکی آتشبازی خود داری کنند.
در یک مرحله ترس و وحشت ناشی ازتیراندازی با اسلحه های پلاستکی توسط کودکان درغزنی بسبب شد که شوراهای محل و ملا امامان مساجد را وادار به اقدام کرد. دربیشترمساجد شوراهای محل تصثمیم گرفتند که فروش هرنوع مواد انفجاری و اسلحه پلاستیکی توسط مغازه داران جرم پنداشته می شود و هر مغازه داری که این وسایل را بفروشد مجبور به پرداخت جریمه نقدی به شوراهای مساجد خواهند بود.
وسیله ای در دست دزدان
دربرخی موارد، استفاده از سلاح پلاستگی به عنوان یک ابزارسرگرمی کودکان هم فراتر رفته ومورد استفاده دزدان مسلح و آدم ربایان حرفه ای نیز قرار گرفته است. مقام های محلی می گویند درموارد مختلف از سرقت و آدم ربایی ثابت شده است که عاملان حادثه با سلاحهای پلاستکی مجهز بوده اند.برخی ازسلاحهای پلاستکی به گونه ای طرح و دیزاین شده اند که تشخیص آن ازسلاح واقعی بسیار ساده نیست.
محمد ناصریکی ازساکنان شهرغزنی که دزدان با استفاده ازسلاح پلاستکی موترش/ماشینش را دزدیده می گوید: " چند ماه پیش درمسیر راه ولسوالی قرهباغ ولایت غزنی با سه نفر ازدزدان روبرو شدم. آنها مرا تهدید به مرگ کردند من ترسیدم و پیاده شدم وقتی آنها سوار ماشینم شدند و داشتند فرار می کردند اسلحه پلاستیکی را به طرف من پرتاپ کردند و گفتند حالا تو با این سلاح ماشین یکی دیگه را بدزد."
اما با این وجود، هنوز جلو فروش وتجارت اسلحه های پلاستکی دربازارهای افغانستان گرفته نشده است. تاجران انواع و اقسام اسلحه پلاستکی را ازچین و پاکستان وارد بازارهای افغانستان می کنند و دربرخی شهرهای این کشور مکان های مشخصی فروش سلاحهای پلاستکی وجود دارد.
برخی فروشنده گان سلاحهای پلاستکی درافغاسنتان می گویند مدلهای این سلاحها هرازگاهی تغییر می کنند و ظاهر کلاشنیکوف و سلاح کمری پلاستکی ساخت چین خیلی با سلاح های اصلی تفاوت چندانی ندارد و این نوع از سلاح های پلاستیکی، خریداران زیادی هم دارند.
در مصر، دیده بان حقوق بشر از نحوه عمل شورای نظامی که پس از سرنگونی حسنی مبارک، رئیس جمهورسابق قدرت را در اختیار گرفته، شدیدا انتقاد کرده است.
دیده بان حقوق بشر در گزارش سالیانه اش گفته است از زمان انقلاب در مصر در سال گذشته که به سقوط حسنی مبارک منجر شد، وضعیت حقوق بشر در این کشور نه تنها بهبود نیافته بلکه به گفته این نهاد از بعضی جهات واقعا بدتر شده است.دیده بان حقوق بشر در این گزارش گفته است در این مدت بیش از ۱۲ هزارغیرنظامی در دادگاههای نظامی محاکمه شده اند که بیش از کل آمار افراد محاکمه شده در طول سی سال حکومت حسنی مبارک است.
براساس این گزارش علیرغم آن که وعده داده شده بود که به وضعیت اضطراری پایان داده می شود، اما ارتش این قوانین را تمدید کرده و حتی دامنه آن را گسترش داده است.
دیده بان حقوق بشر گفته است در تمام سال گذشته ارتش مصر با توسل به زور، معترضان را سرکوب و بازداشت شدگان را شکنجه کرده است.
در این گزارش از سایر کشورهای جهان به دلیل آن که از اعتراضات در کشورهای عربی حمایت کافی نکرده اند، انتقاد شده است.
این انتقادات تنها کشورهای غربی را شامل نمی شود، بلکه از بعضی از کشورهای در حال توسعه همانند برزیل، هند و افریقای جنوبی نیز انتقاد شده است.
کن روث، مدیراجرایی دیده بان حقوق بشر گفته است وفاداری به دوستان مستبد نباید مانع حمایت از طرفداران اصلاحات دمکراتیک شود.
به گفته مدیر اجرایی دیده بان حقوق بشر نفوذ جامعه بین الملل برای تضمین این که دولت های جدید به حقوق بشر و حکومت قانون بویژه برای حمایت از زنان و اقلیت ها پایبند هستند، امری ضروری است.
وزارت امور خارجه عراق از ایران، ترکیه و چند کشور عربی همسایه عراق خواست تا به حق حاکمیت این کشور احترام بگذارند و در امور این کشور مداخله نکنند.
در بیانیهای که در وبسایت وزارت امور خارجه عراق منتشر شد، آمده است که از ابتدای سال میلادی جدید، "بیانیهها و مواضع مقامات رسمی ارشد کشورهای همسایه عراق، نشانگر تلاشهای آنها برای مداخله در امور داخلی عراق و عدم احترام به حق حاکمیت عراق و دولت منتخب مردم این کشور است."در این بیانیه اضافه شده است: "از این رو، از کشورهای دوست، به ویژه ترکیه، ایران و چند کشور عربی میخواهیم تا به حاکمیت ملی و استقلال عراق احترام بگذارند."
در بیانیه وزارت امور خارجه عراق آمده است: "عراق تابع دیگران نبوده و نخواهد بود. هیچوقت نه بازیچه سرگرمیهای دیگران خواهد شد و نه عرصهای برای تصفیه حساب دیگر گروهها و احزاب خواهد بود."
این بیانیه در شرایطی صادر شده است که از نزدیک به یک ماه پیش که حکم بازداشت طارق هاشمی، معاون رئیس جمهور عراق، صادر شد، حکومت عراق با بحران داخلی روبهرو بوده است.
آقای هاشمی که سنیمذهب است، متهم شده است که در توطئه برای اقداماتی تروریستی در عراق دست داشته است، ولی او این اتهامات را رد میکند.
اعضای گروه العراقیه که مهمترین جناح سنیمذهب در پارلمان عراق به شمار میرود، در اعتراض به صدور این حکم، از ماه گذشته در نشستهای پارلمان شرکت نمیکنند. این گروه، نوری مالکی، نخست وزیر عراق را که شیعهمذهب است، متهم میکند که به دنبال در انحصار گرفتن قدرت در این کشور است.
در عین حال، مارتین کوبلر، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور عراق، روز یکشنبه، ۲۲ ژانویه، به خبرگزاری فرانسه گفت که گروه العراقیه باید بحران سیاسی در عراق را با حضور در پارلمان و نه تحریم شرکت در جلسات آن، حلوفصل کند.
به دنبال صدور حکم بازداشت آقای هاشمی، او به منطقه کردنشین عراق رفت و تحت حمایت دولت منطقهای قرار گرفت.
ناآرامی در عرصه سیاست داخلی عراق به دنبال خروج آخرین نظامیان آمریکا از این کشور از ابتدای سال ۲۰۱۲ میلادی آغاز شده است. مقامات سازمان ملل متحد و دولت آمریکا از طرفین خواستهاند برای حلوفصل اختلافات گفتوگو کنند، ولی هنوز مذاکراتی که تمام رهبران سیاسی عراق در آن مشارکت داشته باشند، برگزار نشده است.
دولت عراق در شرایطی از چند کشور همسایه خود خواسته است در امور داخلی این کشور دخالت نکنند که روز دوشنبه، ۱۶ ژانویه، سفیر ترکیه در بغداد در اعتراض به اظهارات "مداخلهجویانه" مقامات رسمی ترکیه به وزارت امور خارجه عراق فراخوانده شد.
پیش از این، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، گفته بود که "مناقشه شیعیان و سنیها اگر در عراق کنترل نشود، ممکن است به سراسر جهان اسلام تسری یابد."
پس از واکنش دولت عراق، وزارت امور خارجه ترکیه در اقدامی متقابل سفیر عراق در آنکارا را احضار کرد، ولی در عین حال، ترکیه اعلام کرد که به هیچ وجه قصد دخالت در امور داخلی عراق را ندارد.
روز چهارشنبه، ۱۸ ژانویه نیز گزارش شد که دو موشک به سمت سفارت ترکیه در بغداد شلیک شده است. یکی از این موشکها به یک دیوار محافظ مجتمع سفارت ترکیه برخورد کرد، ولی گفته شد که به کسی آسیبی وارد نشده است.
پیش از این، قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران هم اعلام کرده بود که ایران در جنوب لبنان و عراق حضور دارد و این مناطق به نوعی تحت تاثیر عملکرد و تفکر جمهوری اسلامی ایران هستند.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) روز ۱۸ ژانویه (۲۸ دی)، به نقل از این مقام ارشد سپاه ایران گزارش داد که "دشمن از روند تحولات (بیداری اسلامی در منطقه) غافلگیر شده است و ایران این قابلیت را دارد که این حرکت را سازماندهی کند و باعث تشکیل حکومتهای اسلامی در جهت مبارزه با استکبار شود."
انتشار این اظهارات از سوی رسانههای بینالمللی باعث شد دولت ایران رسما حضور و مداخله این کشور در امور عراق یا جنوب لبنان را تکذیب کند.
نگرانی اصلی فرانسه در قضیه «حمله به ایران» چیست؟
«هرگونه مداخله نظامی در ایران به جنگ و هرج و مرج در خاورمیانه میانجامد. این گفته روز جمعه نیکلا سرکوزی رئیس جمهور فرانسه است. مد نظر او در این گفتهها پرهیز از حمله به تاسیسات هستهای ایران بود. رئیس جمهور فرانسه افزود کشورش همه تلاش خود را خواهد کرد تا مانع مداخله نظامی در ایران شود. اما به گفته او تنها یک راه برای جلوگیری از مداخله نظامی باقی ماندهاست؛ یعنی تحریمهای سختتر و قاطعتر.
خواست نیکولا سرکوزی در این گفتهها از روسیه و چین این بود که برای تضمین صلح، کشورهای تحریمکننده ایران را یاری کنند. نیکولا سرکوزی همچنین از خطر بروز جنگ و هرج و مرج نه تنها در خاورمیانه بلکه در جهان گفت. این گفتهها همسو بود با درخواست افزایش تحریمها در گفتههای روز پنجشنبه آلن ژوپه وزیر خارجه فرانسه که جمهوری اسلامی ایران را متهم کرده بود به این که در مذاکرات هستهای با غرب جدی نیست.
همان روز دیپلماتهای اروپایی هم از توافق کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای تحریم بانک مرکزی ایران سخن به میان آوردند؛ بر اساس مسدود کردن گزینشی داراییهای مظنون به مرتبط بودن به برنامه هستهای ایران.
لندن و واشنگتن بانک مرکزی ایران را قبلا شامل تحریم کردهاند اما هنوز حرفی از به توافق رسیدن اروپا بر سر تحریم نفت ایران در میان نیست. نوعی از تحریم که اگر توافق بر سر آن حاصل شود میتواند به گفته صاحبنظران به اقتصاد ایران لطمه جدی وارد کند. با اینهمه همین آگاهان میگویند تحریم بانک مرکزی و صحبت از تحریم نفت اخیرا ارزش پول ملی ایران را در برابر دلار پایین آوردهاست.
معنای سمتگیری هفته گذشته فرانسه علیه ایران چیست؟ واکنش ممکن و مطلوب جمهوری اسلامی ایران به این سمتگیری چیست؟ از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم. با رسول نفیسی، استاد جامعهشناسی سیاسی دانشگاه استریر در نزدیکی واشینگتن پایتخت آمریکا، در لسآنجلس کاظم علمداری، استاد مدعو جامعهشناسی سیاسی در دانشگاه یوسیالای و مهدی نوربخش، استاد روابط بینالملل در دانشگاه هریسبرگ پنسیلوانیا.
سمتگیری نیکولا سرکوزی درباره مضر دیدن حمله نظامی به ایران برای منطقه خاورمیانه را چگونه میتوان در چارچوب سیاست خارجی فرانسه و محاسباتی که برای تنظیم روابطش از سویی با واشنگتن و لندن و از سویی با تهران میکند تفسیر کرد؟
رسول نفیسی: آن چیزی که از فحوای کلام آقای سرکوزی بر میآید تشویق و هم ترساندن روسیه و چین است. در پیامهای قبلی و صحبتهای آقای سرکوزی هم دیدیم که به لحاظ اینکه چین و روسیه در این تحریمها همکاری نمیکنند این نگرانی در اروپا وجود دارد که این دو کشور در پی پرکردن جای غرب هستند و از این فرصت استفاده میکنند تا هم از لحاظ تجهیزات نظامی و هم از لحاظ مسائل اقتصادی و استراتژیک جای غرب را پر کنند.
با توجه به این که روسیه در حال حاضر حتی ابزار استراق سمع و ابزارهای جدیدی که برای کنترل اینترنت به وجود آمده از آنجا خریده شده اینها همه باعث نگرانی اروپا است که چه نقشهای وجود دارد. من فکر میکنم بیشتر نگرانی آقای سرکوزی از این لحاظ باشد نه از جنگ. هر چند که دلایل فراوانی وجود دارد که وضعیت در منطقه بسیار وخیم است، به خصوص با حرکت ناوهای استنیس و وینسون و آبراهام لینکلن که در راه به طرف منطقه هستند، و هم این جریان مانوری که قرار بود برگزار شود که نشد و هم سفر ژنرال مارتین دمپسی به اسرائیل تمام اینها نگرانیهایی را در جهان ایجاد کرده. اما من فکر نمیکنم که رئیس جمهور فرانسه واقعا نگران حمله به ایران باشد بلکه بیشتر نگران این است که چین و روسیه در حال پرکردن جای اروپا و آمریکا در ایران هستند و این درواقع اخطاری است نسبت به این مسئله که اگر همکاری نشود و تحریمها قوی نباشد گزینه دیگر جنگ است.
رئیس جمهور فرانسه برای پرهیز از جنگ با ایران خواستار تحریمهای سختتر و قاطعتر شده. مسدود کردن داراییهای بانک مرکزی ایران، پرهیز از واردات نفت را اسم برده. معنی این همسویی موضع فرانسه با سمتگیری مشابه بریتانیا و آمریکا چیست؟
کاظم علمداری: به نظر من این یکی از نظریههای اصلی شاید در چند سال گذشته بوده. که آلترناتیو فشار آوردن روی جمهوری اسلامی تحریم اقتصادی همه جانبه است. به نظر میآید که تحریم تاکنون با توجه به این که تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت انجام نگرفته اثرات مخربی بر اقتصاد جمهوری اسلامی گذاشته و میتواند وسیعتر شود. بنابراین این پایه و اساس دارد و حرف سرکوزی به این معنا نیست که دارد مانور میدهد بلکه به این معنا است که میخواهد از همین آلترناتیو کمهزینهتر و کم خطرتر استفاده کند.
باید توجه کرد که اوضاع منطقه بسیار بحرانیتر از هفتههای گذشته و حتی باید گفت روزهای گذشته و ماههای گذشته شده. تنها کشمکش بین جمهوری اسلامی و غرب یا آمریکا و انگلیس و اسرائیل نیست. فراتر از این رفته. مسئله عربستان سعودی هست. سوریه هست. ترکیه در ماجرا هست. چین درگیر ماجراست. روسیه درگیر ماجراست. هرکدام از این کشورها میتوانند منافعی داشته باشند و درعین حال نگاه کنند که این دو آلترناتیو جنگ یا تحریم بسیار گسترده چه تأثیراتی روی مناسبات آنها با جمهوری اسلامی خواهد گذاشت. در عین حال هم باید یادآوری کرد که حداقل کاخ سفید دنبال جنگ نیست کمااینکه در ایران هم به نظر من دولت احمدینژاد دنبال جنگ نیست ولی سپاه، خامنهای یعنی آن بخش بدش نمیآید که جنگ پیش بیاید. شاید از طریق جنگ و ایجاد بحران در خارج از ایران بتواند مشکل ایران را حل کند.
بنابراین اینها مانور نیست واقعی هست و میتواند خطرات بزرگی را در منطقه دامن بزند و غرب برای جلوگیری از این خطرات و هزینه بالایی که داشته باشد ترجیح میدهد که جمهوری اسلامی را در بنبست قرار دهد و صرفا با اینکه اعلام کند اگر کسی با جمهوری اسلامی معادلات اقتصادی داشته باشد شانس داشتن معادلات اقتصادی با کشورهای غربی به خصوص آمریکا را از دست میدهد جمهوری اسلامی را وادار کند که برای جبران این مسئله دست به بستن تنگه هرمز بزند و به دنبال آن احتمالا آلترناتیو نظامی را انتخاب کند و در وهله اول هم برای دفاع خودش تیراندازی کند و خودش را لنگ کند و در عین حال دشمنان جدیدتری برای جمهوری اسلامی هم در منطقه و هم در سطح دنیا به وجود بیاید.
چرا که حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد نفتی که در دنیا مصرف میشود از تنگه هرمز میگذرد و بسیاری از کشورهای خلیج فارس قادر نخواهند بود که به طور عادی و ساده صادارت نفت شان را ادامه دهند و جهان هم روی نیازمندیهایی که از این منطقه تامین میکند بسیار متاثر خواهد شد.
مجموعه این مسائل است که به نظر میآید که راه حلی که سرکوزی پیشنهاد میکند نسبت به راه حلی که اسرائیل دارد تحمیل میکند راه حال مناسبتری است. چرا که میدانیم که در آمریکا هم انتخاباتی در پیش است و جناح جمهوریخواه تلاش میکند که اوباما را با همکاری اسرائیل در بنبست قرار دهد تا او را به جنگ وادار کند و میداند که این میتواند در سطح عموم در آمریکا به نوعی خریدار داشته باشد. بنابراین فکر میکنم که اوباما هم با سیاست سرکوزی موافق باشد و امروز هم اعلام کرده که تحریمها دارد اثرات بسیار موثری در درون ایران و بر اقتصاد ایران وارد میکند و میتواند این راه دنبال شود.
الان مدتی است که درباره تحریمهای سختتر در میان اعضای اتحادیه اروپا بحث است. این موضع نیکولا سرکوزی تا چه حد موضع فرانسه به طور خاص میتواند باشد و تا چه حد آن را میشود انعکاس سمتگیری مشابه در اتحادیه اروپا دانست؟
مهدی نوربخش: من فکر میکنم با بحثهای جناب علمداری و نفیسی موافق هستم. یک مقدار میخواستم محدودترش کنم به این تعبیر که در شرایط فعلی در آمریکا و غرب و کشورهای اروپایی این تحریمها موفق بوده. اسرائیلیها در حقیقت یک روشی را دارند دنبال میکنند که همانطور که جناب علمداری و آقای نفیسی گفتند لزوما به نفع آمریکا و دنیای غرب نخواهد بود. به خاطر اینکه عواقب بسیار وخیمی برای آن میتوانند فرض کنند اگر اسرائیل به ایران حمله کند. هنوز یک سری مسائل برایشان حلاجی نشدهاست.
عربستان سعودی چند روز پیش گفته که اگر چیزی اتفاق بیافتد حاضر است دو میلیون بشکه در روز نفتش را اضافه کند. اینها محاسباتی است که باید بیشتر حساب شود باید بیشتر بفهمند. اروپا کاملا به نفت خاورمیانه وابسته است. این عواقب باید بیشتر ارزیابی شود. من فکر میکنم آمریکاییها به هیچ وجه با فرستادن مارتین دمپسی به اسرائیل اصلا نمیخواهند اسرائیل یکباره جنگ را در خاورمیانه شروع کند. من فکر میکنم که سرکوزی درست از موضع آمریکا دفاع میکند که نمیخواهد بگذارد چنین چیزی صورت بگیرد به خاطر این که در این بازی هنوز خیلی از چیزها مشخص نیست. یعنی باید به جمعبندی برسند که با نفت میخواهند چه کار کنند و با تنگه هرمز میخواهند چه کار کنند. اینها را نمیشود در حقیقت یکشبه طراحی کرد. این است که من فکر میکنم در این رابطه باید اختلاف نظر آمریکا و اسرائیل را هم دید که کشورهای غربی پشت آمریکا دارند قرار میگیرند که اسرائیل در حقیقت به خودش اجازه ندهد یک کاری بکند که به نفع اینها نباشد.
آقای نفیسی، میشود از حرفهای نیکولا سرکوزی نتیجه گرفت که شمارش معکوس برای تحریم نفت ایران هم آغاز شده؟
آنچه که مشخص است این است که الان بر این تحریمها تأکید میشود و این بیان آقای سرکوزی هم ترساندن و تشویق روسیه و چین است که وارد این بازی شوند. ولی تصور نمیکنم که موفق باشند به خاطر اینکه الان روسیه خودش را در چالش با آمریکا میبیند و چین به همین ترتیب. چین البته کمتر. دیدیم که حتی در موردهایی هم چین بیشتر نرمش نشان میداد تا روسیه. ولی کشورهای دیگر مثل کره جنوبی و ژاپن و اینها هم مشکل بتوانند وارد این جرگه تحریمیها شوند ولی برای رویارویی با این مسائل، ایران مجبور است که هزینههای بسیار گزافی بپردازد.
کمااینکه دیدیم و تصور میکنم یک هفته پبش بود که این خبر آمد در روزنامههای بسیار معتبر که ژاپن و کره و چین در حال مذاکراتی با ایراناند برای این که نفت را از ایران ارزانتر بخرند. بنابراین اینها همه هزینهدار خواهد بود. این سرسختی بیجایی که آقای خامنهای و اطرافیانش نشان میدهند ممکن است از لحاظ داخلی یک مقداری ارزش ایجاد کند. ولی از دیگر لحاظ، فقط نگاه کنید به وضعیت ارز. نگاه کنید به وضعیتی که طلا در ایران دارد. اینها همهاش بسیار بسیار هزینهدار است. ولی در جواب جنابعالی باید بگویم که امکان تحریم نفت ایران به لحاظ خواست فوقالعاده زیادی که در بازار الان وجود دارد مشکل است و ایران به هر صورت مقادیری از نفت خودش را خواهد فروخت که خرج سپاه و اینها از آن تامین شود و البته با تخفیفهای زیاد. و ما دیدیم که اخیرا نفت سوریه را هم ایران میفروخت. این است که این که بشود نفت ایران را کاملا تحریم کرد یک مقداری مشکل میبینم.
آقای علمداری، رئیس جمهور فرانسه خطاب به چین و روسیه گفته که به کمک آنها نیاز هست. در مورد تحریم نفت ایران برای همسویی با پاریس یا برعکس برای فاصله گرفتن از موضع فرانسه چه محاسباتی در پکن و مسکو تعین کنندهاست؟
چین و روسیه از وضعیت بحرانی کنونی و به هم خوردن رابطه غرب با ایران سود میبرند. بهترین حالت برایشان همین است که همین وضعیت پرتنش باقی بماند. به نوعی موضعگیریشان را اعلام میکنند که غرب را در وضعیت کنونی نگاه دارند. برای چین و روسیه بسیار گران خواهد بود به خصوص برای چین بسیار گران خواهد بود که درگیری نظامی در منطقه ایجاد شود و بسیاری از نیازمندیهای اقتصاد چین هم ضربه خواهد دید. نه چین میخواهد و نه روسیه میخواهد که وارد یک مرحله جنگی شوند. ولی یک چیزی که به نظر من بسیار مهم است و نمیشود نادیده گرفت و موضع سرکوزی هم در همین ارتباط قابل معنی و تفسیر است این است که درست است که کشورهای اروپایی منجمله فرانسه و آمریکا با جنگ مخالفاند و میخواهند نگذارند اسرائیل به ایران حمله کند. ولی اسرائیل با همکاری جمهوریخواهان، کاندیداهایی که امروز در انتخابات آمریکا مطرحاند، میتواند جنگی را آغاز کند به غرب تحمیل کند. غرب نمیتواند اسرائیل را در این جنگ با ایران تنها بگذارد. عملا جنگ را به تمام منطقه تحمیل کند.
نکته بعدی این است که کره جنوبی و ژاپن و کشورهای دیگر وعده دادند که با تحریم اقتصادی که آمریکا و انگلستان و اتحادیه اروپا پیشنهاد کردهاند همکاری کنند. و خود اثرات روانی همین تصمیمها و اعلام این موضوع میتواند بر اقتصاد ایران اثرات مخرب داشته باشد. کمااینکه اثر روی ارز در چند ماه گذشته در حالی که هنوز تحریمهای جدی شروع نشده بسیار بسیار هویدا شده. میتواند ادامه پیدا کند. ولی باید به این نکات هم توجه کرد که فقط مسئله، مسئله هستهای در ایران نیست که این بحران را ایجاد کرده. بخش دیگری از بحران این است که تنش بین سنیها و شیعهها بالا گرفته و جمهوری اسلامی میخواهد برتری خودش را در منطقه تامین کند و عربستان سعودی همینطور و با آن مخالفت میکند.
ترکیه هم در این درگیریها سهیم است. بنابراین تا مسئله سوریه حل نشود و تا این تنش سنی و شیعه حل نشود به نظر نمیآید که تنش غرب با جمهوری اسلامی پایان بپذیرد. راه حل هیچکدام اینها نیست. جمهوری اسلامی تلاش میکند از طریق ایجاد بحران در خارج مشکلات درونیاش را حل کند و برخی معتقدند که چنین چیزی ممکن نیست. در درون جمهوری اسلامی کسانی هستند که معتقدند چنین چیزی امکانپذیر نیست. خواستهایی که در درون وجود دارد با ایجاد تنش در خارج برطرف نخواهد شد. بنابراین یک سری نیازمندیهایی هم در درون ایران علیه جمهوری اسلامی است که باید به آنها هم پاسخ داده شود. اگر نتوانند به آنها پاسخ دهند این بحران زمینه عملیاش بیشتر فراهم هست. به همین دلیل من فکر میکنم اگر فرصت شد توضیح خواهم داد که آلترناتیو برای جمهوری اسلامی وجود دارد که مشکل داخل و مشکل خارج را همزمان بتواند حل کند.
آقای نوربخش، در پی این خبر اعلام موضع رئیس جمهور فرانسه چه اقداماتی میتواند در دستور کار آمریکا و بریتانیا قرار گیرد؟
این سؤال را میخواهم یک جور دیگر جواب بدهم. اگر دولت ایران فکر میکند که در شرایط فعلی حسابگری عاقلانه میکند بر روی این که فکر میکند که فرصت دارد که مرتباً روی آمریکا فشار بیاورد، دو چیز را باید متوجه بود. یکی این که اسرائیلیها در شرایط فعلی از اهرم قدرت خودشان یعنی جمهوریخواهان و محافظهکاران در آمریکا دارند استفاده میکنند و انتخابات آینده دارد میآید و امکان این که جنگی را بر دولت اوباما تحمیل کنند هست.
مسئله دوم کشتن دانشمندان هستهای ایران است که فکر نمیکنم شکی مانده باشد که اسرائیل دارد این کار را انجام میدهد. یکی از دلایلی که دارد این کار را انجام میدهد این است که ایرانیها را به یک واکنش مجبور کند. وقتی که یک واکنشی از خودشان نشان دادند واکنشی مثل رودررویی با کسی یا جایی و این مشخص شود، این جنگ را توجیه میکند. این است که ایران در شرایط فعلی در جای خوبی قرار نگرفته. یعنی برای هیچگونه مصالحهای هیچ قدرت نفوذ و اهرمی ندارد مگر اینکه زیر این فشارها بنشیند و در حقیقت دست بردارد و به آن چیزی که دنیای غرب ازش میخواهد تسلیم شود.
این است که اگر فکر میکنند که میتوانند الان آمریکا را بیشتر از این زیر فشار قرار دهند و حرفهای گذشته خودشان را بزنند به نظر من کاملا اشتباه میکنند و متاسفانه در تاریخ بعد از انقلاب ایران این بارها تکرار شده که سیاستمدارانی که در بحرانها شرکت میکنند و میخواهند بحران را حل کنند میروند تا آن آخر. مثل گرفتن سفارت که دیگر هیچ جایی نمانده و آن چیزی که دنیای غرب میخواهد ازشان میگیرد.
این است که ایران در جای بسیار خطرناکی در شرایط فعلی قرار گرفته و خبرهایی هست که موساد در سپاه پاسداران و بسیج رخنه کرده و این نوع کشتنها ادامه پیدا خواهد کرد. به خاطر اینکه اسرائیلیها سود دیگری از این میبرند. این است که ایران را زیر فشار بگذارند تا جایی که عکسالعمل نشان دهد و جنگ را با این کار ایران توجیه کنند.
میرسیم به جمعبندی. واکنش جمهوری اسلامی ایران به این گفتههای نیکولا سرکوزی بر مبنای موضعگیریهای قبلی با توجه به تهدیدهای چند روز پیش به بستن تنگه هرمز چه میتواند باشد؟ آقای نفیسی؟
موضعی که جمهوری اسلامی دارد به آن میگویند دفاع تهاجمی. به این معنا که به جای این که به مصالحه تن دهند یک حرکت جدید تهاجمی را در یک گوشه دیگر شروع میکنند. ما به خصوص این را در مورد تنگه هرمز و غیره دیدیم. یا اینکه کلا این مسئله را توجه نمیکنند و یا اینکه در روزنامهها گفته میشود که ببینید فرانسویها با اینکه دشمن صلب ما بودند متوجه شدند که با اسلام نمیشود مبارزه کرد و با جمهوری اسلامی نمیشود درگیر شد. یا این است که در یک جای دیگری برای اینکه اثبات کنند که نیروی ارتش قوی دارند به یک نوع فعالیتهایی دست بزنند. هرچند که بعد از نامه اوباما که گویا در آن تهدیدهایی عنوان شده بوده به نظر من جمهوری اسلامی یک مقدار محتاط تر عمل میکند و این از صحبتهای وزیر خارجه یک مقدار آشکار است.
آقای علمداری، میخواستید در جمعبندیتان به گزینههای پیش روی جمهوری اسلامی ایران برای متحول کردن این مناسبات با غرب بگویید.
به نظر من هر نوع سیاستی که منجر به جنگ شود پایان جمهوری اسلامی خواهد بود. برخی از نظریه پردازان جمهوری اسلامی این را میدانند. بنابراین باید از جنگ دوری کند و مردم بدانند که جنگ برای ایران بسیار پرهزینه و مخرب خواهد بود. راه حلی که به نظر من میآید اگر من در جایگاه تصمیم گیرندگان جمهوری اسلامی بودم، در حال حاضر در دو سطح داخلی و خارجی این اقدامات را انجام میدادم. یک کنارهگیری خامنهای از قدرت و تعیین یک شورای رهبری برای اداره این دوره و کنارهگیری سپاه از تمام کارهای غیرنظامی، عقب انداختن انتخابات برای شش ماه تا بتواند یک انتخابات آزاد با شرکت همه انجام دهند و آزادی زندانیان سیاسی و در سطح خارج آغاز مذاکره جدی با غرب و به طور مستقیم با آمریکا با تعیین یک تیم جدید که جدیت دارد در این داستان، نمایش نمیدهد و عقب نمیاندازد و همینطور تلاش برای حل بحران درونی سوریه و فلسطین. اینهاست که میتواند خطر جنگ را از ایران و جمهوری اسلامی دور کند.
آقای نوربخش، آنچه آقای کاظم علمداری گفتند شبیه فهرست آرزوهای بخشی از اپوزیسیون مسالمتجوی ایران است. در چه شرایطی لحن تهران میتواند تغییر کند یا برعکس، به پافشاری بر مواضع قبلی خودش ادامه دهد؟
من فکر میکنم این که توقع بتوان داشت از این دولتی که با خشونت حکومت میکند برگردد من فکر نمیکنم راه مصالحهای را این دولت با مردم خودش باز گذاشتهاست. به خاطر اینکه وقتی فرهنگ سیاسی این دولت را میخوانید و وقتی که این دولت را میبینید و منافع وابسته به این دولت را میبینید من فکر نمیکنم وضعیت خیلی راحت باشد. اما در مورد خاورمیانه ایران هیچ راهی ندارد غیر از اینکه مصالحه کند. هر چقدر زمان و وقفه زمان ایجاد میشود و ایران فشار بیاورد تا یک وقت مصالحه کند در این زمان که آمریکاییها میخرند وضع دفاعی خودشان را در خاورمیانه آماده میکنند، وضع اقتصادی شان را، فرصت برای شکل دادن به انرژی و نفت را به دست میآورند و اگر روزی مجبور شوند به ایران حمله کنند حمله خواهند کرد. این فرصتی که الان داده میشود برای مصالحه این فرصت به نفع ایران نیست. آمریکاییها دارند الان فکر میکنند به روزی که اگر مجبور شوند به ایران حمله کنند چه چیزهایی باید مهیا کنند. من فکر نمیکنم ایران هیچ راهی غیر از این داشته باشد در شرایط فعلی به جز این که مصالحه کند. چون همانطور که دوستان گفتند جنگ برای ایران بسیار مخرب خواهد بود و اگر این دولت فکر میکند که بعد از جنگ میتواند بر سر قدرت در ایران بماند به نظر من فکر کاملا عبثی است.
دیدگاهها: مخالفت فرانسه با مداخله نظامی در ایران
پیشنهاد نیکولا سرکوزی مسدود کردن داراییهای بانک مرکزی ایران است و خودداری از واردات نفت. رئیس جمهور فرانسه هشدار داد کشورهایی که به اعمال این گونه تحریمها علیه حکومتی نمیپیوندند که به گفته او با تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی کشورش را به سوی فاجعه میبرد در برابر خطر ویرانی جنگ مسئول خواهند بود.خواست نیکولا سرکوزی در این گفتهها از روسیه و چین این بود که برای تضمین صلح، کشورهای تحریمکننده ایران را یاری کنند. نیکولا سرکوزی همچنین از خطر بروز جنگ و هرج و مرج نه تنها در خاورمیانه بلکه در جهان گفت. این گفتهها همسو بود با درخواست افزایش تحریمها در گفتههای روز پنجشنبه آلن ژوپه وزیر خارجه فرانسه که جمهوری اسلامی ایران را متهم کرده بود به این که در مذاکرات هستهای با غرب جدی نیست.
همان روز دیپلماتهای اروپایی هم از توافق کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای تحریم بانک مرکزی ایران سخن به میان آوردند؛ بر اساس مسدود کردن گزینشی داراییهای مظنون به مرتبط بودن به برنامه هستهای ایران.
لندن و واشنگتن بانک مرکزی ایران را قبلا شامل تحریم کردهاند اما هنوز حرفی از به توافق رسیدن اروپا بر سر تحریم نفت ایران در میان نیست. نوعی از تحریم که اگر توافق بر سر آن حاصل شود میتواند به گفته صاحبنظران به اقتصاد ایران لطمه جدی وارد کند. با اینهمه همین آگاهان میگویند تحریم بانک مرکزی و صحبت از تحریم نفت اخیرا ارزش پول ملی ایران را در برابر دلار پایین آوردهاست.
معنای سمتگیری هفته گذشته فرانسه علیه ایران چیست؟ واکنش ممکن و مطلوب جمهوری اسلامی ایران به این سمتگیری چیست؟ از جمله این پرسشها را با سه میهمان برنامه دیدگاهها در میان گذاشتهایم. با رسول نفیسی، استاد جامعهشناسی سیاسی دانشگاه استریر در نزدیکی واشینگتن پایتخت آمریکا، در لسآنجلس کاظم علمداری، استاد مدعو جامعهشناسی سیاسی در دانشگاه یوسیالای و مهدی نوربخش، استاد روابط بینالملل در دانشگاه هریسبرگ پنسیلوانیا.
سمتگیری نیکولا سرکوزی درباره مضر دیدن حمله نظامی به ایران برای منطقه خاورمیانه را چگونه میتوان در چارچوب سیاست خارجی فرانسه و محاسباتی که برای تنظیم روابطش از سویی با واشنگتن و لندن و از سویی با تهران میکند تفسیر کرد؟
رسول نفیسی: آن چیزی که از فحوای کلام آقای سرکوزی بر میآید تشویق و هم ترساندن روسیه و چین است. در پیامهای قبلی و صحبتهای آقای سرکوزی هم دیدیم که به لحاظ اینکه چین و روسیه در این تحریمها همکاری نمیکنند این نگرانی در اروپا وجود دارد که این دو کشور در پی پرکردن جای غرب هستند و از این فرصت استفاده میکنند تا هم از لحاظ تجهیزات نظامی و هم از لحاظ مسائل اقتصادی و استراتژیک جای غرب را پر کنند.
با توجه به این که روسیه در حال حاضر حتی ابزار استراق سمع و ابزارهای جدیدی که برای کنترل اینترنت به وجود آمده از آنجا خریده شده اینها همه باعث نگرانی اروپا است که چه نقشهای وجود دارد. من فکر میکنم بیشتر نگرانی آقای سرکوزی از این لحاظ باشد نه از جنگ. هر چند که دلایل فراوانی وجود دارد که وضعیت در منطقه بسیار وخیم است، به خصوص با حرکت ناوهای استنیس و وینسون و آبراهام لینکلن که در راه به طرف منطقه هستند، و هم این جریان مانوری که قرار بود برگزار شود که نشد و هم سفر ژنرال مارتین دمپسی به اسرائیل تمام اینها نگرانیهایی را در جهان ایجاد کرده. اما من فکر نمیکنم که رئیس جمهور فرانسه واقعا نگران حمله به ایران باشد بلکه بیشتر نگران این است که چین و روسیه در حال پرکردن جای اروپا و آمریکا در ایران هستند و این درواقع اخطاری است نسبت به این مسئله که اگر همکاری نشود و تحریمها قوی نباشد گزینه دیگر جنگ است.
رئیس جمهور فرانسه برای پرهیز از جنگ با ایران خواستار تحریمهای سختتر و قاطعتر شده. مسدود کردن داراییهای بانک مرکزی ایران، پرهیز از واردات نفت را اسم برده. معنی این همسویی موضع فرانسه با سمتگیری مشابه بریتانیا و آمریکا چیست؟
کاظم علمداری: به نظر من این یکی از نظریههای اصلی شاید در چند سال گذشته بوده. که آلترناتیو فشار آوردن روی جمهوری اسلامی تحریم اقتصادی همه جانبه است. به نظر میآید که تحریم تاکنون با توجه به این که تحریم بانک مرکزی و تحریم خرید نفت انجام نگرفته اثرات مخربی بر اقتصاد جمهوری اسلامی گذاشته و میتواند وسیعتر شود. بنابراین این پایه و اساس دارد و حرف سرکوزی به این معنا نیست که دارد مانور میدهد بلکه به این معنا است که میخواهد از همین آلترناتیو کمهزینهتر و کم خطرتر استفاده کند.
باید توجه کرد که اوضاع منطقه بسیار بحرانیتر از هفتههای گذشته و حتی باید گفت روزهای گذشته و ماههای گذشته شده. تنها کشمکش بین جمهوری اسلامی و غرب یا آمریکا و انگلیس و اسرائیل نیست. فراتر از این رفته. مسئله عربستان سعودی هست. سوریه هست. ترکیه در ماجرا هست. چین درگیر ماجراست. روسیه درگیر ماجراست. هرکدام از این کشورها میتوانند منافعی داشته باشند و درعین حال نگاه کنند که این دو آلترناتیو جنگ یا تحریم بسیار گسترده چه تأثیراتی روی مناسبات آنها با جمهوری اسلامی خواهد گذاشت. در عین حال هم باید یادآوری کرد که حداقل کاخ سفید دنبال جنگ نیست کمااینکه در ایران هم به نظر من دولت احمدینژاد دنبال جنگ نیست ولی سپاه، خامنهای یعنی آن بخش بدش نمیآید که جنگ پیش بیاید. شاید از طریق جنگ و ایجاد بحران در خارج از ایران بتواند مشکل ایران را حل کند.
بنابراین اینها مانور نیست واقعی هست و میتواند خطرات بزرگی را در منطقه دامن بزند و غرب برای جلوگیری از این خطرات و هزینه بالایی که داشته باشد ترجیح میدهد که جمهوری اسلامی را در بنبست قرار دهد و صرفا با اینکه اعلام کند اگر کسی با جمهوری اسلامی معادلات اقتصادی داشته باشد شانس داشتن معادلات اقتصادی با کشورهای غربی به خصوص آمریکا را از دست میدهد جمهوری اسلامی را وادار کند که برای جبران این مسئله دست به بستن تنگه هرمز بزند و به دنبال آن احتمالا آلترناتیو نظامی را انتخاب کند و در وهله اول هم برای دفاع خودش تیراندازی کند و خودش را لنگ کند و در عین حال دشمنان جدیدتری برای جمهوری اسلامی هم در منطقه و هم در سطح دنیا به وجود بیاید.
چرا که حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد نفتی که در دنیا مصرف میشود از تنگه هرمز میگذرد و بسیاری از کشورهای خلیج فارس قادر نخواهند بود که به طور عادی و ساده صادارت نفت شان را ادامه دهند و جهان هم روی نیازمندیهایی که از این منطقه تامین میکند بسیار متاثر خواهد شد.
مجموعه این مسائل است که به نظر میآید که راه حلی که سرکوزی پیشنهاد میکند نسبت به راه حلی که اسرائیل دارد تحمیل میکند راه حال مناسبتری است. چرا که میدانیم که در آمریکا هم انتخاباتی در پیش است و جناح جمهوریخواه تلاش میکند که اوباما را با همکاری اسرائیل در بنبست قرار دهد تا او را به جنگ وادار کند و میداند که این میتواند در سطح عموم در آمریکا به نوعی خریدار داشته باشد. بنابراین فکر میکنم که اوباما هم با سیاست سرکوزی موافق باشد و امروز هم اعلام کرده که تحریمها دارد اثرات بسیار موثری در درون ایران و بر اقتصاد ایران وارد میکند و میتواند این راه دنبال شود.
الان مدتی است که درباره تحریمهای سختتر در میان اعضای اتحادیه اروپا بحث است. این موضع نیکولا سرکوزی تا چه حد موضع فرانسه به طور خاص میتواند باشد و تا چه حد آن را میشود انعکاس سمتگیری مشابه در اتحادیه اروپا دانست؟
مهدی نوربخش: من فکر میکنم با بحثهای جناب علمداری و نفیسی موافق هستم. یک مقدار میخواستم محدودترش کنم به این تعبیر که در شرایط فعلی در آمریکا و غرب و کشورهای اروپایی این تحریمها موفق بوده. اسرائیلیها در حقیقت یک روشی را دارند دنبال میکنند که همانطور که جناب علمداری و آقای نفیسی گفتند لزوما به نفع آمریکا و دنیای غرب نخواهد بود. به خاطر اینکه عواقب بسیار وخیمی برای آن میتوانند فرض کنند اگر اسرائیل به ایران حمله کند. هنوز یک سری مسائل برایشان حلاجی نشدهاست.
عربستان سعودی چند روز پیش گفته که اگر چیزی اتفاق بیافتد حاضر است دو میلیون بشکه در روز نفتش را اضافه کند. اینها محاسباتی است که باید بیشتر حساب شود باید بیشتر بفهمند. اروپا کاملا به نفت خاورمیانه وابسته است. این عواقب باید بیشتر ارزیابی شود. من فکر میکنم آمریکاییها به هیچ وجه با فرستادن مارتین دمپسی به اسرائیل اصلا نمیخواهند اسرائیل یکباره جنگ را در خاورمیانه شروع کند. من فکر میکنم که سرکوزی درست از موضع آمریکا دفاع میکند که نمیخواهد بگذارد چنین چیزی صورت بگیرد به خاطر این که در این بازی هنوز خیلی از چیزها مشخص نیست. یعنی باید به جمعبندی برسند که با نفت میخواهند چه کار کنند و با تنگه هرمز میخواهند چه کار کنند. اینها را نمیشود در حقیقت یکشبه طراحی کرد. این است که من فکر میکنم در این رابطه باید اختلاف نظر آمریکا و اسرائیل را هم دید که کشورهای غربی پشت آمریکا دارند قرار میگیرند که اسرائیل در حقیقت به خودش اجازه ندهد یک کاری بکند که به نفع اینها نباشد.
آقای نفیسی، میشود از حرفهای نیکولا سرکوزی نتیجه گرفت که شمارش معکوس برای تحریم نفت ایران هم آغاز شده؟
آنچه که مشخص است این است که الان بر این تحریمها تأکید میشود و این بیان آقای سرکوزی هم ترساندن و تشویق روسیه و چین است که وارد این بازی شوند. ولی تصور نمیکنم که موفق باشند به خاطر اینکه الان روسیه خودش را در چالش با آمریکا میبیند و چین به همین ترتیب. چین البته کمتر. دیدیم که حتی در موردهایی هم چین بیشتر نرمش نشان میداد تا روسیه. ولی کشورهای دیگر مثل کره جنوبی و ژاپن و اینها هم مشکل بتوانند وارد این جرگه تحریمیها شوند ولی برای رویارویی با این مسائل، ایران مجبور است که هزینههای بسیار گزافی بپردازد.
کمااینکه دیدیم و تصور میکنم یک هفته پبش بود که این خبر آمد در روزنامههای بسیار معتبر که ژاپن و کره و چین در حال مذاکراتی با ایراناند برای این که نفت را از ایران ارزانتر بخرند. بنابراین اینها همه هزینهدار خواهد بود. این سرسختی بیجایی که آقای خامنهای و اطرافیانش نشان میدهند ممکن است از لحاظ داخلی یک مقداری ارزش ایجاد کند. ولی از دیگر لحاظ، فقط نگاه کنید به وضعیت ارز. نگاه کنید به وضعیتی که طلا در ایران دارد. اینها همهاش بسیار بسیار هزینهدار است. ولی در جواب جنابعالی باید بگویم که امکان تحریم نفت ایران به لحاظ خواست فوقالعاده زیادی که در بازار الان وجود دارد مشکل است و ایران به هر صورت مقادیری از نفت خودش را خواهد فروخت که خرج سپاه و اینها از آن تامین شود و البته با تخفیفهای زیاد. و ما دیدیم که اخیرا نفت سوریه را هم ایران میفروخت. این است که این که بشود نفت ایران را کاملا تحریم کرد یک مقداری مشکل میبینم.
آقای علمداری، رئیس جمهور فرانسه خطاب به چین و روسیه گفته که به کمک آنها نیاز هست. در مورد تحریم نفت ایران برای همسویی با پاریس یا برعکس برای فاصله گرفتن از موضع فرانسه چه محاسباتی در پکن و مسکو تعین کنندهاست؟
چین و روسیه از وضعیت بحرانی کنونی و به هم خوردن رابطه غرب با ایران سود میبرند. بهترین حالت برایشان همین است که همین وضعیت پرتنش باقی بماند. به نوعی موضعگیریشان را اعلام میکنند که غرب را در وضعیت کنونی نگاه دارند. برای چین و روسیه بسیار گران خواهد بود به خصوص برای چین بسیار گران خواهد بود که درگیری نظامی در منطقه ایجاد شود و بسیاری از نیازمندیهای اقتصاد چین هم ضربه خواهد دید. نه چین میخواهد و نه روسیه میخواهد که وارد یک مرحله جنگی شوند. ولی یک چیزی که به نظر من بسیار مهم است و نمیشود نادیده گرفت و موضع سرکوزی هم در همین ارتباط قابل معنی و تفسیر است این است که درست است که کشورهای اروپایی منجمله فرانسه و آمریکا با جنگ مخالفاند و میخواهند نگذارند اسرائیل به ایران حمله کند. ولی اسرائیل با همکاری جمهوریخواهان، کاندیداهایی که امروز در انتخابات آمریکا مطرحاند، میتواند جنگی را آغاز کند به غرب تحمیل کند. غرب نمیتواند اسرائیل را در این جنگ با ایران تنها بگذارد. عملا جنگ را به تمام منطقه تحمیل کند.
نکته بعدی این است که کره جنوبی و ژاپن و کشورهای دیگر وعده دادند که با تحریم اقتصادی که آمریکا و انگلستان و اتحادیه اروپا پیشنهاد کردهاند همکاری کنند. و خود اثرات روانی همین تصمیمها و اعلام این موضوع میتواند بر اقتصاد ایران اثرات مخرب داشته باشد. کمااینکه اثر روی ارز در چند ماه گذشته در حالی که هنوز تحریمهای جدی شروع نشده بسیار بسیار هویدا شده. میتواند ادامه پیدا کند. ولی باید به این نکات هم توجه کرد که فقط مسئله، مسئله هستهای در ایران نیست که این بحران را ایجاد کرده. بخش دیگری از بحران این است که تنش بین سنیها و شیعهها بالا گرفته و جمهوری اسلامی میخواهد برتری خودش را در منطقه تامین کند و عربستان سعودی همینطور و با آن مخالفت میکند.
ترکیه هم در این درگیریها سهیم است. بنابراین تا مسئله سوریه حل نشود و تا این تنش سنی و شیعه حل نشود به نظر نمیآید که تنش غرب با جمهوری اسلامی پایان بپذیرد. راه حل هیچکدام اینها نیست. جمهوری اسلامی تلاش میکند از طریق ایجاد بحران در خارج مشکلات درونیاش را حل کند و برخی معتقدند که چنین چیزی ممکن نیست. در درون جمهوری اسلامی کسانی هستند که معتقدند چنین چیزی امکانپذیر نیست. خواستهایی که در درون وجود دارد با ایجاد تنش در خارج برطرف نخواهد شد. بنابراین یک سری نیازمندیهایی هم در درون ایران علیه جمهوری اسلامی است که باید به آنها هم پاسخ داده شود. اگر نتوانند به آنها پاسخ دهند این بحران زمینه عملیاش بیشتر فراهم هست. به همین دلیل من فکر میکنم اگر فرصت شد توضیح خواهم داد که آلترناتیو برای جمهوری اسلامی وجود دارد که مشکل داخل و مشکل خارج را همزمان بتواند حل کند.
آقای نوربخش، در پی این خبر اعلام موضع رئیس جمهور فرانسه چه اقداماتی میتواند در دستور کار آمریکا و بریتانیا قرار گیرد؟
این سؤال را میخواهم یک جور دیگر جواب بدهم. اگر دولت ایران فکر میکند که در شرایط فعلی حسابگری عاقلانه میکند بر روی این که فکر میکند که فرصت دارد که مرتباً روی آمریکا فشار بیاورد، دو چیز را باید متوجه بود. یکی این که اسرائیلیها در شرایط فعلی از اهرم قدرت خودشان یعنی جمهوریخواهان و محافظهکاران در آمریکا دارند استفاده میکنند و انتخابات آینده دارد میآید و امکان این که جنگی را بر دولت اوباما تحمیل کنند هست.
مسئله دوم کشتن دانشمندان هستهای ایران است که فکر نمیکنم شکی مانده باشد که اسرائیل دارد این کار را انجام میدهد. یکی از دلایلی که دارد این کار را انجام میدهد این است که ایرانیها را به یک واکنش مجبور کند. وقتی که یک واکنشی از خودشان نشان دادند واکنشی مثل رودررویی با کسی یا جایی و این مشخص شود، این جنگ را توجیه میکند. این است که ایران در شرایط فعلی در جای خوبی قرار نگرفته. یعنی برای هیچگونه مصالحهای هیچ قدرت نفوذ و اهرمی ندارد مگر اینکه زیر این فشارها بنشیند و در حقیقت دست بردارد و به آن چیزی که دنیای غرب ازش میخواهد تسلیم شود.
این است که اگر فکر میکنند که میتوانند الان آمریکا را بیشتر از این زیر فشار قرار دهند و حرفهای گذشته خودشان را بزنند به نظر من کاملا اشتباه میکنند و متاسفانه در تاریخ بعد از انقلاب ایران این بارها تکرار شده که سیاستمدارانی که در بحرانها شرکت میکنند و میخواهند بحران را حل کنند میروند تا آن آخر. مثل گرفتن سفارت که دیگر هیچ جایی نمانده و آن چیزی که دنیای غرب میخواهد ازشان میگیرد.
این است که ایران در جای بسیار خطرناکی در شرایط فعلی قرار گرفته و خبرهایی هست که موساد در سپاه پاسداران و بسیج رخنه کرده و این نوع کشتنها ادامه پیدا خواهد کرد. به خاطر اینکه اسرائیلیها سود دیگری از این میبرند. این است که ایران را زیر فشار بگذارند تا جایی که عکسالعمل نشان دهد و جنگ را با این کار ایران توجیه کنند.
میرسیم به جمعبندی. واکنش جمهوری اسلامی ایران به این گفتههای نیکولا سرکوزی بر مبنای موضعگیریهای قبلی با توجه به تهدیدهای چند روز پیش به بستن تنگه هرمز چه میتواند باشد؟ آقای نفیسی؟
موضعی که جمهوری اسلامی دارد به آن میگویند دفاع تهاجمی. به این معنا که به جای این که به مصالحه تن دهند یک حرکت جدید تهاجمی را در یک گوشه دیگر شروع میکنند. ما به خصوص این را در مورد تنگه هرمز و غیره دیدیم. یا اینکه کلا این مسئله را توجه نمیکنند و یا اینکه در روزنامهها گفته میشود که ببینید فرانسویها با اینکه دشمن صلب ما بودند متوجه شدند که با اسلام نمیشود مبارزه کرد و با جمهوری اسلامی نمیشود درگیر شد. یا این است که در یک جای دیگری برای اینکه اثبات کنند که نیروی ارتش قوی دارند به یک نوع فعالیتهایی دست بزنند. هرچند که بعد از نامه اوباما که گویا در آن تهدیدهایی عنوان شده بوده به نظر من جمهوری اسلامی یک مقدار محتاط تر عمل میکند و این از صحبتهای وزیر خارجه یک مقدار آشکار است.
آقای علمداری، میخواستید در جمعبندیتان به گزینههای پیش روی جمهوری اسلامی ایران برای متحول کردن این مناسبات با غرب بگویید.
به نظر من هر نوع سیاستی که منجر به جنگ شود پایان جمهوری اسلامی خواهد بود. برخی از نظریه پردازان جمهوری اسلامی این را میدانند. بنابراین باید از جنگ دوری کند و مردم بدانند که جنگ برای ایران بسیار پرهزینه و مخرب خواهد بود. راه حلی که به نظر من میآید اگر من در جایگاه تصمیم گیرندگان جمهوری اسلامی بودم، در حال حاضر در دو سطح داخلی و خارجی این اقدامات را انجام میدادم. یک کنارهگیری خامنهای از قدرت و تعیین یک شورای رهبری برای اداره این دوره و کنارهگیری سپاه از تمام کارهای غیرنظامی، عقب انداختن انتخابات برای شش ماه تا بتواند یک انتخابات آزاد با شرکت همه انجام دهند و آزادی زندانیان سیاسی و در سطح خارج آغاز مذاکره جدی با غرب و به طور مستقیم با آمریکا با تعیین یک تیم جدید که جدیت دارد در این داستان، نمایش نمیدهد و عقب نمیاندازد و همینطور تلاش برای حل بحران درونی سوریه و فلسطین. اینهاست که میتواند خطر جنگ را از ایران و جمهوری اسلامی دور کند.
آقای نوربخش، آنچه آقای کاظم علمداری گفتند شبیه فهرست آرزوهای بخشی از اپوزیسیون مسالمتجوی ایران است. در چه شرایطی لحن تهران میتواند تغییر کند یا برعکس، به پافشاری بر مواضع قبلی خودش ادامه دهد؟
من فکر میکنم این که توقع بتوان داشت از این دولتی که با خشونت حکومت میکند برگردد من فکر نمیکنم راه مصالحهای را این دولت با مردم خودش باز گذاشتهاست. به خاطر اینکه وقتی فرهنگ سیاسی این دولت را میخوانید و وقتی که این دولت را میبینید و منافع وابسته به این دولت را میبینید من فکر نمیکنم وضعیت خیلی راحت باشد. اما در مورد خاورمیانه ایران هیچ راهی ندارد غیر از اینکه مصالحه کند. هر چقدر زمان و وقفه زمان ایجاد میشود و ایران فشار بیاورد تا یک وقت مصالحه کند در این زمان که آمریکاییها میخرند وضع دفاعی خودشان را در خاورمیانه آماده میکنند، وضع اقتصادی شان را، فرصت برای شکل دادن به انرژی و نفت را به دست میآورند و اگر روزی مجبور شوند به ایران حمله کنند حمله خواهند کرد. این فرصتی که الان داده میشود برای مصالحه این فرصت به نفع ایران نیست. آمریکاییها دارند الان فکر میکنند به روزی که اگر مجبور شوند به ایران حمله کنند چه چیزهایی باید مهیا کنند. من فکر نمیکنم ایران هیچ راهی غیر از این داشته باشد در شرایط فعلی به جز این که مصالحه کند. چون همانطور که دوستان گفتند جنگ برای ایران بسیار مخرب خواهد بود و اگر این دولت فکر میکند که بعد از جنگ میتواند بر سر قدرت در ایران بماند به نظر من فکر کاملا عبثی است.
«بهار آزادی» میلیونی شد؛ دلار آمریکا دوهزار تومان، ریال دوزاری
بر اساس آخرین خبرهای رسمی در ایران، هر سكه طلای طرح قدیم یك میلیون تومان و هر دلار آمریکا به دوهزار تومان رسیده است. با این حساب، ارزش پول ملی ایران به پایینترین حد خود در تاریخ رسیده و روز به روز بیشتر و بیشتر سقوط میکند. با این حساب باید پرسید آیا ایران، گام در راه «زیمبابوه» گذاشته است؟
در پی قطع پیش فروش سكه در بانك ملی، بالا رفتن نرخ دلار و افزایش تقاضای خرید سكه باز هم قیمت سكه ادامه یافت و به یك میلیون تومان رسید.
سكه منقوش به تصویر آیتالله خمینی عصر دیروز به ۹۵۰ هزار تومان و دلار به نزدیکی دو هزار تومان رسیده بود.
امروز ایسنا گزارش داد، سكه طرح قدیم یك میلیون تومان، سكه طرح جدید ۹۵۰ هزار تومان، نیم سكه ۴۷۰ هزار تومان، ربع سكه ۲۵۰ هزار تومان و سكه گرمی ۱۱۲ تا ۱۱۵ هزار تومان معامله شده است.
بر پایه همین گزارش هر دلار آمریكا از هزار و ۹۰۰ تومان تا دو هزار تومان و یورو دو هزار و۴۰۰ تومان عرضه شده است.
افزایش قیمت طلا و ارز در ایران، صدای اعتراض خبرگزاری فارس (وابسته به سپاه) را نیز بلند کرده است.
این خبرگزاری امروز از زبان عضو هیات مدیره انجمن صنعت طلا، جواهر و نقره استان تهران نوشته است که سرمنشاء افزایش لحظهای قیمت سکه و طلا در روزهای گذشته، سیاستهای غلط بانک مرکزی است و حباب حداقل ۱۴۰هزار تومانی در قیمت کنونی سکه قطعی است.
پس از ۳۰ سال از سپردن فرزند به دست مرگ
امام جمعه ارومیه: از سرنوشت فرزندم رنج میبرم
غلامرضا حسنی٬ نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی٬ ۳۰ سال پس از اعدام رشید حسنی٬ میگوید از اعدام فرزندش همچنان رنج میبرد.
آقای حسنی روز یکشنبه (دو بهمن) به خبرگزاری رسا گفته که اعدام فرزندش برای او «فوقالعاده سخت» بوده و اعتقاد دارد اگر برای تربیت رشید بیشتر وقت میگذاشت٬ وی به چنین سرنوشتی دچار نمیشد.
حسنی افزوده است: «شاید در اینجا {تربیت خانواده} حق با او {رشید} باشد که نتوانستم برسم. الآن هم رنج میبرم. پسر من دیروز با شاه میجنگید و امروز در لیست اعدامیها باشد برایم فوقالعاده سخت است.»
حسنی در سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مخفیگاه پسر خود را که از هواداران فدائیان خلق بود، به ماموران کمیته انقلاب اسلامی گزارش کرد که در نهایت به اعدام او انجامید.
امام جمعه ارومیه همچنین در کتاب خاطرات خود که محصول ۳۰ ساعت گفتگو با مرکز اسناد انقلاب اسلامی است٬ گفته که فرزندش مستحق اعدام نبود.
حسنی در این گفتگو افزوده است: «رشید مستحق اعدام نبود. او جنایتی را مرتکب نشده بود، یا کسی را نکشته بود. تنها جرمش این بود که گرایش شدید کمونیستی داشت و این هرگز منجر به اعدام کسی نمیشود.»
امام جمعه ارومیه در کتاب خاطراتش نوشته که حکم فرزندش در نهایت «حبس ابد» بود٬ و «متاسفانه قاضی پرونده همین طور فلهای حکم صادر کرده بود.»
نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی در بخش دیگری از خاطرات خود گفته است: «بعد از چند سال، خیلی دلم میخواست، پرونده رشید را میدیدم و مطالعه میکردم، هر چه میخواستم امکانپذیر نشد و در اختیارم نگذاشتند.»
نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی در خاطرات خود همچنین گفته که احکام اعدام اوایل انقلاب «از سوی افرادی وابسته به گروههای به ظاهر اسلامی و انقلابی که در بعضی ارگانها و به خصوص در دستگاه قضایی نفوذ کرده بودند»٬ صادر شده بود.
وی در خاطرات خود میگوید این افراد در آن زمان «دست به یک سری کارها و صدور احکام تند و تیز میزدند که هیچ ارتباطی با نظام اسلامی و شخصیتهای اصیل انقلاب نداشت.»
حسنی افزوده که این افراد «به صدور احکام فلهای دردسرهای زیادی در منطقه برای ما درست کردند و بعضی افراد را به جرم وابستگی ظاهری به حزب خلق مسلمان، انواع و اقسام اتهام برایش درست میکردند و حکم اعدام برایش صادر مینمودند.»
این برای نخستین بار است که یکی از روحانیون نزدیک به علی خامنهای از اعدامهای گسترده مخالفان در دهه ۶۰ انتقاد و تائید میکند که احکام قضایی برای این اعدامها به صورت «فلهای» صادر شده است.
شمار قابل توجهی از فعالان سیاسی منتقد جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ بدون طی کردن روند دادرسی٬ به صورت گروهی و مخفیانه اعدام شدند.
دعوت دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران در آستانه سالروز ۲۵ بهمن۱۳۹۰
چند این شب و خاموشی, وقت است که برخیزم
این آتش سوزان را با صبح در آمیزم
گر سوختنم باید افروختنم باید
ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم
چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم
سالی را به تماشا نشسته ایم. وقت آن است که همراه شویم با یاد آلاله های عاشق, محمد مختاری و صانع ژاله که خونشان برسنگفرش خیابان به گل نشست و نوید ایستادگی و استواری را بر جان و دلهایمان حک کرد .
در سالروز ۲۵ بهمن بر آنیم که طرحی نو در اندازیم.می ایستیم در برابر سیاهی وآنچنان شهر را از فریاد خود پرکنیم که شب از ظلمت خود وحشت کند!!
ما دانشجویان با نقش محوری قشر آگاه و پیشقراولان جامعه در این روز به پا می خیزیم . و با رساترین صدا, در برابر چنین سیاهی و بی عدالتی و چپاولگری بی حد و حصری ,که مردم را بیش از بیش در تنگنای ماکزیمم قرار داده است, فریاد عدالتخواهی سر میدهیم.همچنان که در این سالیان نیز به جهانیان ثابت کردیم که با سیاهی و شب آشتی نداریم . و همه با هم برای آزادی ایران و ایرانی از این همه ظلم و سیاهی,که تا فراسوی طاقت انسانی آن را امتداد داده اند , پیش میرویم.. روزی دیگر می سازیم, روز آزادی و روز اعتراض … و به شب صفتان این پیام را می دهیم که پایان دیکتاتوری نزدیک است …
زنده باد آزادی
درود بر شهدای ۲۵بهمن
دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران -تیر ماه ۱۳۹۰
این آتش سوزان را با صبح در آمیزم
گر سوختنم باید افروختنم باید
ای عشق بزن در من کز شعله نپرهیزم
چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان
صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم
سالی را به تماشا نشسته ایم. وقت آن است که همراه شویم با یاد آلاله های عاشق, محمد مختاری و صانع ژاله که خونشان برسنگفرش خیابان به گل نشست و نوید ایستادگی و استواری را بر جان و دلهایمان حک کرد .
در سالروز ۲۵ بهمن بر آنیم که طرحی نو در اندازیم.می ایستیم در برابر سیاهی وآنچنان شهر را از فریاد خود پرکنیم که شب از ظلمت خود وحشت کند!!
ما دانشجویان با نقش محوری قشر آگاه و پیشقراولان جامعه در این روز به پا می خیزیم . و با رساترین صدا, در برابر چنین سیاهی و بی عدالتی و چپاولگری بی حد و حصری ,که مردم را بیش از بیش در تنگنای ماکزیمم قرار داده است, فریاد عدالتخواهی سر میدهیم.همچنان که در این سالیان نیز به جهانیان ثابت کردیم که با سیاهی و شب آشتی نداریم . و همه با هم برای آزادی ایران و ایرانی از این همه ظلم و سیاهی,که تا فراسوی طاقت انسانی آن را امتداد داده اند , پیش میرویم.. روزی دیگر می سازیم, روز آزادی و روز اعتراض … و به شب صفتان این پیام را می دهیم که پایان دیکتاتوری نزدیک است …
زنده باد آزادی
درود بر شهدای ۲۵بهمن
دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران -تیر ماه ۱۳۹۰
حسن فتحی ممنوع الملاقات و احتمالا در انفرادی است
همسر حسن فتحی، روزنامه نگار بازداشت شده میگوید که مقامات ایران در ۲۵ روز گذشته اجازه ملاقات با آقای فتحی را به او و اعضای خانوادهاش ندادهاند و این احتمال وجود دارد که آقای فتحی به زندان انفرادی منتقل شده باشد.
خانم فتحی شنبه اول بهمن در گفت و گو با تلویزیون فارسی بی بی سی گفت که مقامات دادستانی حدود یک ماه پیش در پاسخ به تقاضای ملاقات او، گفته بودند که همسرش ۴ یا ۵ روز بعد آزاد خواهد شد.
او هنچنین گفت: “حتی وقتی ما را برای تکمیل پرونده خواستند، به ما گفتند که همسرم ۴ یا ۵ روز دیگر آزاد خواهد شد”. اما با وجود گذشت این مدت از آزادی آقای فتحی خبری نیست.
آقای فتحی روز ۲۲ آبان ماه توسط مأمورانی که لباس شخصی به تن داشتند بازداشت شد.
رسانه ها اعلام کردند که بازداشت او به دلیل مصاحبه او با بی بی سی در مورد انفجار در پادگان سپاه در غرب تهران بوده است.
به گزارش این رسانه ها، اتهام آقای فتحی “نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی” است.
خانم فتحی گفت که مقامات دادستانی و زندان در طول ۳ هفته گذشته به نامه ها و درخواست های ملاقات او پاسخ روشنی نداده اند و گفته اند که همسرش “ممنوع الملاقات” است.
او می گوید که برخوردهای “تند” کارکنان و مأموران دادستانی و زندان اعضای خانواده را در مورد وضعیت آقای فتحی نگران کرده است: “مثل اینکه دوباره او را به انفرادی منتقل کرده اند”.
به گفته خانم فتحی، فرزندان آقای فتحی حدود یک ماه پیش برای آخرین بار موفق به ملاقات او شده بودند.
در این ملاقات که به صورت حضوری انجام شده بود، حال آقای فتحی خوب به نظر می رسید.
پوزش از مردم یمن به خاطر اشتباهات دوران زمامداری
جرس:
علی عبدالله صالح، رئیسجمهور یمن کشور را ترک کرد. وی پیش از ترک کشور از مردم یمن به خاطر اشتباهات در دوران زمامداریش «پوزش» خواست. صالح گفته است: «برای معالجات پزشکی به آمریکا سفر خواهم کرد.»
به گزارش خبرگزاریها سخنگوی مطبوعاتی کمیته عمومی کنگره ملی حاکم بر یمن که ریاست آن را صالح بر عهده دارد، گفته است که عبدالله صالح به عمان و از آنجا به اتیوپی و در نهایت برای درمان به نیویورک خواهد رفت
از سوی دیگر به گزارش خبرگزاری آلمان، طبق قانونی که مجلس نمایندگان یمن در روز شنبه (۲۱ ژانویه / اول بهمن) تصویب کرد، نه تنها رئيس جمهور این کشور، علی عبدالله صالح، از مصونیت کامل سیاسی برخوردار است، بلکه خانواده و مشاوران نزدیک او نیز در بسیاری موارد از هر پیگرد قضایی و حقوقی و مجازات شدن در امان میمانند.
در واکنش به تصویب این قانون امروز یکشنبه (۲۲ ژانویه / ۲ بهمن) دهها هزار تن از مردم در شهر صنعا، پایتخت یمن، به خیابانها رفتند و خواستار اعدام رئيسجمهور شدند. آنها شعار سرمیدادند که «مردم یمن میگویند صالح باید اعدام شود». تظاهرات اعتراضی یکشنبه در میدان تحول صنعا آغاز شد. این میدان از سال گذشته شاهد اعتراضهای خیابانی مردم بوده که از جمله درخواست کنارهگیری صالح از قدرت را داشتهاند.
دولت موقت یمن پیش از این بخاطر انتقادهای شدیدی که نیروهای اپوزیسیون در این کشور به قانون مصونیت سیاسی صالح و مشاورانش کرده بودند، تغییراتی در لایحه اولیه این قانون داده بود.
صالح به مدت ۳۳ سال با برقراری اختناق در یمن بر این کشور حکومت کرده بود. او پس از بالا گرفتن اعتراضهای مردمی در این کشور سرانجام در ماه نوامبر ۲۰۱۱ توافقنامهای را امضا کرد که طبق آن در صورت مصون ماندن از مجازات از قدرت کنارهگیری کند. در پی امضای این توافقنامه اعتراضهایی جدید شکل گرفتند که طی آن صدها نفر جان خود را از دست دادند.
قرار است در تاریخ ۲۱ فوریه (۲ اسفند) انتخاباتی برای تعیین رئیس جمهوری جدید در یمن برگزار شود. تنها نامزد این انتخابات معاون صالح، عبد ربه منصور هادی است که هماکنون هدایت امور دولت را برعهده دارد. قرار است صالح تا زمان برگزاری انتخابات در مقام ریاست جمهوری باقی بماند.
از سوی دیگر به گزارش خبرگزاری آلمان، طبق قانونی که مجلس نمایندگان یمن در روز شنبه (۲۱ ژانویه / اول بهمن) تصویب کرد، نه تنها رئيس جمهور این کشور، علی عبدالله صالح، از مصونیت کامل سیاسی برخوردار است، بلکه خانواده و مشاوران نزدیک او نیز در بسیاری موارد از هر پیگرد قضایی و حقوقی و مجازات شدن در امان میمانند.
در واکنش به تصویب این قانون امروز یکشنبه (۲۲ ژانویه / ۲ بهمن) دهها هزار تن از مردم در شهر صنعا، پایتخت یمن، به خیابانها رفتند و خواستار اعدام رئيسجمهور شدند. آنها شعار سرمیدادند که «مردم یمن میگویند صالح باید اعدام شود». تظاهرات اعتراضی یکشنبه در میدان تحول صنعا آغاز شد. این میدان از سال گذشته شاهد اعتراضهای خیابانی مردم بوده که از جمله درخواست کنارهگیری صالح از قدرت را داشتهاند.
دولت موقت یمن پیش از این بخاطر انتقادهای شدیدی که نیروهای اپوزیسیون در این کشور به قانون مصونیت سیاسی صالح و مشاورانش کرده بودند، تغییراتی در لایحه اولیه این قانون داده بود.
صالح به مدت ۳۳ سال با برقراری اختناق در یمن بر این کشور حکومت کرده بود. او پس از بالا گرفتن اعتراضهای مردمی در این کشور سرانجام در ماه نوامبر ۲۰۱۱ توافقنامهای را امضا کرد که طبق آن در صورت مصون ماندن از مجازات از قدرت کنارهگیری کند. در پی امضای این توافقنامه اعتراضهایی جدید شکل گرفتند که طی آن صدها نفر جان خود را از دست دادند.
قرار است در تاریخ ۲۱ فوریه (۲ اسفند) انتخاباتی برای تعیین رئیس جمهوری جدید در یمن برگزار شود. تنها نامزد این انتخابات معاون صالح، عبد ربه منصور هادی است که هماکنون هدایت امور دولت را برعهده دارد. قرار است صالح تا زمان برگزاری انتخابات در مقام ریاست جمهوری باقی بماند.
جرس:
مزدک علی نظری، روزنامهنگار حوزه فرهنگ و هنر، و منتقد اجتماعی که در جریان سرکوب های پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و به حبس محکوم شده دلنوشته ای را از زندان اوین منتشر کرد که شرح حال بسیاری از جوانان این مرز و بوم است.
به گزارش ندای سبز آزادی، این روزنامه نگار که سابقه همکاری با نشریاتی چون فرهیختگان، تماشاگران، نسیم و سینما را دارد در آخرین ساعات روز ۱۷ آبانماه سال ۱۳۸۸ در منزل شخصی اش بازداشت شده بود.
علی نظری متولد سال ۵۶ و دانشجوی اخراجی رشته ادبیات است. او سردبیر سایت "خبرنگاران صلح" و همکار پیام آوران، رویش، نوآوران و ایران ورزشی بوده است.
سایت "خبرنگاران صلح" چند روز پیش از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری فیلتر شد. مزدکعلی نظری در سال ۸۶، از جمله برندگان جایزه "یار قلم" بود. این جایزه به یاد مهران قاسمی، روزنامهنگار فقید ایرانی، به پنج خبرنگار برتر سال داده شد.
این روزنامه نگار و وبلاگ نویس تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش سابقه فعالیت سیاسی یا دستگیری نداشته بود در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ پس از تحمل بیش از ۳ ماه بازداشت غیرقانونی از زندان بطور موقت آزاد شد اما از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب و توسط قاضی مقیسه به تحمل سه سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
پیش از بازگشت به اوین ساعتها درباره اینکه کدام گفتنیها باقیمانده و میخواهم در این نامه برایتان از چه بنویسم، فکر کردهام. حقیقت اینکه ناگفته کم نیست و اگر فرصت بود، چه بسیار چیزها بودند که برای شرح آنها کلمه کم میآمد و ساعت سر میرفت.
قصه آنچه در دو سال گذشته بر من و هزاران تن مثل من گذشته، بسیار شنیدنیست. کسی توصیه کرد کتاب خاطراتم را بنویسم، و جالب بود که گفت: «از همان اول را بنویس.»
منظورش این بود که حکایت را از زمان کودکیات آغاز کن. گفتم: خاطرات من به چه درد میخورد؟ من هرگز عضو هیچ گروه و دسته سیاسی نبودم، خانوادهام هم نبودند. زندگی من قصهای که به درد وصله کردن به خاطرات سال 88 و زندانی شدنم بخورد، ندارد. مرد عاقل خندید، گفت: «خوب، اصلا چرا زندانی شدی؟ سیاسی بودی؟»
راستی چرا؟ من چهطور از یک نویسنده ساده، یک روزنامهنگار حوزه فرهنگ و هنر، یک منتقد اجتماعی؛ به یک تروریست خطرناک و محکوم امنیتی- سیاسی بدل شدم؟
من هم مثل همه شما روزگاری کودکی بودم که در همین کشور، همین نظام چشم باز کردم و کمکم خودم را شناختم. دبستان میرفتیم، موهایمان را از ته کچل میکردند، با سایر همشاگردیها صف میایستادیم و زیر باران میلرزیدیم و تکبیر میگفتیم: «مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر اسرائیل، درود بر رزمندگان اسلام، مرگ بر منافقین و صدام!»
هواپیماهای صدام روی سرمان بمب میریختند و رزمندگان اسلام میجنگیدند تا روح آن همکلاسیمان که موقع آژیر قرمز و رفتن به پناهگاه زیر دست و پا کشته شده بود، شاد شود. ما مرگ بر این و آن میگفتیم و هرکس آرام مشتش را تکان میداد و فریاد نمیزد را از صف بیرون میکشیدند تا تنبیه شود. چندوقت یکبار هم با اسم کشورهای تازهای آشنا میشدیم؛ مثلا فرانسه، آلمان یا هرجای دیگری که دستور میرسید مرگش را از خدا بخواهیم.
آن وقتها بابا هنوز توی بازداشتگاه بسیج تحقیر نشده بود تا قید درجههایش را بزند و هنوز همان «جناب سرهنگ» بود که یک شهر دعایش میکردند و دوستش داشتند. هنوز «نسرین» به جرم حمل یک کتاب دستگیر نشده بود و خواهری داشتم که برایم قصه «ماهی سیاه کوچولو» را بخواند. هنوز دست و پا زدن یک مرد بالای دار جرثقیل را با چشمهای هفت سالگیام ندیده بودم. هنوز زخم را تجربه نکرده بودم، هنوز درد نکشیده بودم، هنوز نمیدانستم انفرادی چیست، ظلم چیست، تجاوز و خون چیست.
زمین که میخوردم، زانوهایم که به آسفالت کوچه میسایید، فکر میکردم زخمی شدهام. درد داشت و خون میآمد، به من میگفتند دارم مرد میشوم. من گول میخوردم. گریه هم میکردم، ولی فکر میکردم دارم مرد میشوم. میخواهم بگویم مرد شدن من و هزاران من مثل من، درد داشت... اما بعدتر که دلهامان زخم شد، درد گرفت و با هیچ مرهمی خون دلمان بند نیامد، فهمیدیم که ما گول خورده بودیم و باید دوباره و دوباره و دوباره مرد میشدیم؛ هر بار به شکلی و هر دفعه به بهانهای...
فرصت کوتاه است و همین اشاره کافیست تا تو بدانی دارم از چه چیز حرف میزنم. تو خودت این همه را تجربه کردی؛ با من از هراس آن مردان مسلح که با پاترول توی خیابان میگشتند و به پاهای مادرت اشاره میکردند لرزیدهای. مردههای بیسر بمباران که پشت وانت بار میزدند و به «بهشت» زهرا میبردند را دیدی. وقتی جوانتر بودی به جرم پوشیدن شلوار لی و پیراهن آستینکوتاه تحقیر شدهای. نه، به همان روسری رنگیات که به خاطرش اشک تو را درآوردند قسم، گناه از ما نبود. به تویی که توی خیابان باتوم خوردی و فریاد زدی میگویم، تویی که عشقت - و جرمت- همان چندتا نوار موسیقی بود، تویی که با معشوقت همان چند دقیقه قدم زدن را میخواستید و بس؛ به شما میگویم که حرف من را میفهمید. میگویم: نه، گناه ما نبود که میخواستیم زندگی کنیم و آنها نمیگذاشتند.
از همان اول، ما ناخواسته و ندانسته اسیر بازی آنها بودیم. مایی که زندگی را دوست داشتیم و حرف عاقلانی که میگفتند «اینجا نفسکشیدن هم سیاسی است» را نمیفهمیدیم. ما چه میدانستیم؟ من و تو چشم باز کردیم و وسط این لجنزار سیاستزده ذرهذره بزرگ شدیم. با ما هرچه کردند تحمل کردیم، هرچه گفتند عمل کردیم، من و تو برای این زندگی چهقدر زندگی نکردیم! میگویند آدمی به رویاهایش زنده است؛ شمردی که من و هزارانهزار مثل من، مثل تو - از کودکیهامان تا حالا- چند آرزو را قربانی کردیم؟
ما کودکان سر بهراه دیروز، ما فرزندان این دوران سخت، حالا بزرگ شدهایم. بزرگ شدهایم و چمدان آرزوهای مردهای که با خود حمل میکنیم هم بسیار بزرگ شده است. ما نه امروز، که از همان وقتی که چشم باز کردیم و خودمان را شناختیم بازداشت شدهایم. من نه امروز، که از همان وقتی که داشتیم در آغوش مادرمان شیر میخوردیم زندانی شده بودم. تا چند وقت پیش ظاهرن یک شهروند معمولی، یک نویسنده ساده بودم؛ ولی کسانی از صف بیرونم کشیدند و گفتند که من، دوستانم، خانوادهام، خوانندگان نوشتههایم، همه شما و اصلا تمام مردم دنیا اشتباه میکنیم.
چهرهای که آنها از من میخواستند چیز دیگری بود. پس متهمم کردند به: آتشزدن اتوبوسها و اموال عمومی، گروگان گرفتن ماموران نیروی انتظامی، سرکردگی اغتشاشگران خیابانی، بالا گرفتن تابلوی حمایت از بازداشتشدگان و درخواست آزادی آنان، توهین به مقام معظم رهبری، گرایش چپ مارکسیستی، تهیه فیلم و عکس از کشتهشدگان حوادث پس از انتخابات، فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و همکاری با رسانههای معاند بیگانه، دعوت و تحریک افراد به ادامه اغتشاشات و مقاومت و... (قسمتی از مجموعه اتهامات مطرح شده در دادگاه)
حرف امروز من نه درباره خودم، که درباره همه ماست. دوستان، همه ما متهمیم. متهمیم که در بد زمان و مکانی به دنیا آمدیم. و متهمیم چون هنوز وطنمان را رها نکردیم برویم؛ برویم یک جای دیگر و باقی عمرمان را توی یک سرزمین دیگر کابوس ببینیم. روزها هزار بار شکر کنیم که دیگر قرار نیست هرلحظه تنمان بلرزد و بترسیم که: بلاخره آمدند سراغ من. و شبها - بیتردید- تا صبح باز کابوس سالهای رفته را ببینیم، که این یکی را جدن کاریاش نمیشود کرد!
البته راه دیگری هم هست. این راه دیگر را همهمان خوب بلدیم. کسی به ما یاد نداده، دوست هم نداشتند یاد بگیریم، ولی ما خودمان با هم توافق کردیم و نهتنها شانه به شانه همدیگر تجربه کردیم و یاد گرفتیم، بلکه با وجود تمام آنچه بر ما رفت هنوز به آن ایمان داریم و محال است مثل سایر آرزوهایی که داشتیم ولی کشتیم، فراموشش کنیم.
دوستان من، «ایمان» و فقط ایمان میتواند ما را نجات بدهد. همه ما درگیر ماجرایی شدیم که دوست نداریم، ولی راه گریزی از آن نیست. هیچکداممان نمیتواند خودش را مصون بداند، به قصد عافیت سر به لاک خودش کند یا مثلا میلش نکشد که در این ماجرا نقش داشته باشد. هر بار که شک کردید، به قصه مزدک فکر کنید؛ داستاننویسی که به اتهام آتشزدن اتوبوس و گروگانگیری ماموران مسلح زندانی شد! بله، اگر کاری نداشته باشید هم آنها با شما کار خواهند داشت. نخواهید هم با شما بازی میکنند.
پس ایمانتان را تقویت کنید و خوب مواظب خودتان باشید. روزهای بیکابوس منتظر من و هزاران من مثل من و مثل شماست
مزدک علی نظری، روزنامهنگار حوزه فرهنگ و هنر، و منتقد اجتماعی که در جریان سرکوب های پس از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و به حبس محکوم شده دلنوشته ای را از زندان اوین منتشر کرد که شرح حال بسیاری از جوانان این مرز و بوم است.
به گزارش ندای سبز آزادی، این روزنامه نگار که سابقه همکاری با نشریاتی چون فرهیختگان، تماشاگران، نسیم و سینما را دارد در آخرین ساعات روز ۱۷ آبانماه سال ۱۳۸۸ در منزل شخصی اش بازداشت شده بود.
علی نظری متولد سال ۵۶ و دانشجوی اخراجی رشته ادبیات است. او سردبیر سایت "خبرنگاران صلح" و همکار پیام آوران، رویش، نوآوران و ایران ورزشی بوده است.
سایت "خبرنگاران صلح" چند روز پیش از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری فیلتر شد. مزدکعلی نظری در سال ۸۶، از جمله برندگان جایزه "یار قلم" بود. این جایزه به یاد مهران قاسمی، روزنامهنگار فقید ایرانی، به پنج خبرنگار برتر سال داده شد.
این روزنامه نگار و وبلاگ نویس تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش سابقه فعالیت سیاسی یا دستگیری نداشته بود در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ پس از تحمل بیش از ۳ ماه بازداشت غیرقانونی از زندان بطور موقت آزاد شد اما از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب و توسط قاضی مقیسه به تحمل سه سال و چهار ماه حبس تعزیری محکوم شد.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
پیش از بازگشت به اوین ساعتها درباره اینکه کدام گفتنیها باقیمانده و میخواهم در این نامه برایتان از چه بنویسم، فکر کردهام. حقیقت اینکه ناگفته کم نیست و اگر فرصت بود، چه بسیار چیزها بودند که برای شرح آنها کلمه کم میآمد و ساعت سر میرفت.
قصه آنچه در دو سال گذشته بر من و هزاران تن مثل من گذشته، بسیار شنیدنیست. کسی توصیه کرد کتاب خاطراتم را بنویسم، و جالب بود که گفت: «از همان اول را بنویس.»
منظورش این بود که حکایت را از زمان کودکیات آغاز کن. گفتم: خاطرات من به چه درد میخورد؟ من هرگز عضو هیچ گروه و دسته سیاسی نبودم، خانوادهام هم نبودند. زندگی من قصهای که به درد وصله کردن به خاطرات سال 88 و زندانی شدنم بخورد، ندارد. مرد عاقل خندید، گفت: «خوب، اصلا چرا زندانی شدی؟ سیاسی بودی؟»
راستی چرا؟ من چهطور از یک نویسنده ساده، یک روزنامهنگار حوزه فرهنگ و هنر، یک منتقد اجتماعی؛ به یک تروریست خطرناک و محکوم امنیتی- سیاسی بدل شدم؟
من هم مثل همه شما روزگاری کودکی بودم که در همین کشور، همین نظام چشم باز کردم و کمکم خودم را شناختم. دبستان میرفتیم، موهایمان را از ته کچل میکردند، با سایر همشاگردیها صف میایستادیم و زیر باران میلرزیدیم و تکبیر میگفتیم: «مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر اسرائیل، درود بر رزمندگان اسلام، مرگ بر منافقین و صدام!»
هواپیماهای صدام روی سرمان بمب میریختند و رزمندگان اسلام میجنگیدند تا روح آن همکلاسیمان که موقع آژیر قرمز و رفتن به پناهگاه زیر دست و پا کشته شده بود، شاد شود. ما مرگ بر این و آن میگفتیم و هرکس آرام مشتش را تکان میداد و فریاد نمیزد را از صف بیرون میکشیدند تا تنبیه شود. چندوقت یکبار هم با اسم کشورهای تازهای آشنا میشدیم؛ مثلا فرانسه، آلمان یا هرجای دیگری که دستور میرسید مرگش را از خدا بخواهیم.
آن وقتها بابا هنوز توی بازداشتگاه بسیج تحقیر نشده بود تا قید درجههایش را بزند و هنوز همان «جناب سرهنگ» بود که یک شهر دعایش میکردند و دوستش داشتند. هنوز «نسرین» به جرم حمل یک کتاب دستگیر نشده بود و خواهری داشتم که برایم قصه «ماهی سیاه کوچولو» را بخواند. هنوز دست و پا زدن یک مرد بالای دار جرثقیل را با چشمهای هفت سالگیام ندیده بودم. هنوز زخم را تجربه نکرده بودم، هنوز درد نکشیده بودم، هنوز نمیدانستم انفرادی چیست، ظلم چیست، تجاوز و خون چیست.
زمین که میخوردم، زانوهایم که به آسفالت کوچه میسایید، فکر میکردم زخمی شدهام. درد داشت و خون میآمد، به من میگفتند دارم مرد میشوم. من گول میخوردم. گریه هم میکردم، ولی فکر میکردم دارم مرد میشوم. میخواهم بگویم مرد شدن من و هزاران من مثل من، درد داشت... اما بعدتر که دلهامان زخم شد، درد گرفت و با هیچ مرهمی خون دلمان بند نیامد، فهمیدیم که ما گول خورده بودیم و باید دوباره و دوباره و دوباره مرد میشدیم؛ هر بار به شکلی و هر دفعه به بهانهای...
فرصت کوتاه است و همین اشاره کافیست تا تو بدانی دارم از چه چیز حرف میزنم. تو خودت این همه را تجربه کردی؛ با من از هراس آن مردان مسلح که با پاترول توی خیابان میگشتند و به پاهای مادرت اشاره میکردند لرزیدهای. مردههای بیسر بمباران که پشت وانت بار میزدند و به «بهشت» زهرا میبردند را دیدی. وقتی جوانتر بودی به جرم پوشیدن شلوار لی و پیراهن آستینکوتاه تحقیر شدهای. نه، به همان روسری رنگیات که به خاطرش اشک تو را درآوردند قسم، گناه از ما نبود. به تویی که توی خیابان باتوم خوردی و فریاد زدی میگویم، تویی که عشقت - و جرمت- همان چندتا نوار موسیقی بود، تویی که با معشوقت همان چند دقیقه قدم زدن را میخواستید و بس؛ به شما میگویم که حرف من را میفهمید. میگویم: نه، گناه ما نبود که میخواستیم زندگی کنیم و آنها نمیگذاشتند.
از همان اول، ما ناخواسته و ندانسته اسیر بازی آنها بودیم. مایی که زندگی را دوست داشتیم و حرف عاقلانی که میگفتند «اینجا نفسکشیدن هم سیاسی است» را نمیفهمیدیم. ما چه میدانستیم؟ من و تو چشم باز کردیم و وسط این لجنزار سیاستزده ذرهذره بزرگ شدیم. با ما هرچه کردند تحمل کردیم، هرچه گفتند عمل کردیم، من و تو برای این زندگی چهقدر زندگی نکردیم! میگویند آدمی به رویاهایش زنده است؛ شمردی که من و هزارانهزار مثل من، مثل تو - از کودکیهامان تا حالا- چند آرزو را قربانی کردیم؟
ما کودکان سر بهراه دیروز، ما فرزندان این دوران سخت، حالا بزرگ شدهایم. بزرگ شدهایم و چمدان آرزوهای مردهای که با خود حمل میکنیم هم بسیار بزرگ شده است. ما نه امروز، که از همان وقتی که چشم باز کردیم و خودمان را شناختیم بازداشت شدهایم. من نه امروز، که از همان وقتی که داشتیم در آغوش مادرمان شیر میخوردیم زندانی شده بودم. تا چند وقت پیش ظاهرن یک شهروند معمولی، یک نویسنده ساده بودم؛ ولی کسانی از صف بیرونم کشیدند و گفتند که من، دوستانم، خانوادهام، خوانندگان نوشتههایم، همه شما و اصلا تمام مردم دنیا اشتباه میکنیم.
چهرهای که آنها از من میخواستند چیز دیگری بود. پس متهمم کردند به: آتشزدن اتوبوسها و اموال عمومی، گروگان گرفتن ماموران نیروی انتظامی، سرکردگی اغتشاشگران خیابانی، بالا گرفتن تابلوی حمایت از بازداشتشدگان و درخواست آزادی آنان، توهین به مقام معظم رهبری، گرایش چپ مارکسیستی، تهیه فیلم و عکس از کشتهشدگان حوادث پس از انتخابات، فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و همکاری با رسانههای معاند بیگانه، دعوت و تحریک افراد به ادامه اغتشاشات و مقاومت و... (قسمتی از مجموعه اتهامات مطرح شده در دادگاه)
حرف امروز من نه درباره خودم، که درباره همه ماست. دوستان، همه ما متهمیم. متهمیم که در بد زمان و مکانی به دنیا آمدیم. و متهمیم چون هنوز وطنمان را رها نکردیم برویم؛ برویم یک جای دیگر و باقی عمرمان را توی یک سرزمین دیگر کابوس ببینیم. روزها هزار بار شکر کنیم که دیگر قرار نیست هرلحظه تنمان بلرزد و بترسیم که: بلاخره آمدند سراغ من. و شبها - بیتردید- تا صبح باز کابوس سالهای رفته را ببینیم، که این یکی را جدن کاریاش نمیشود کرد!
البته راه دیگری هم هست. این راه دیگر را همهمان خوب بلدیم. کسی به ما یاد نداده، دوست هم نداشتند یاد بگیریم، ولی ما خودمان با هم توافق کردیم و نهتنها شانه به شانه همدیگر تجربه کردیم و یاد گرفتیم، بلکه با وجود تمام آنچه بر ما رفت هنوز به آن ایمان داریم و محال است مثل سایر آرزوهایی که داشتیم ولی کشتیم، فراموشش کنیم.
دوستان من، «ایمان» و فقط ایمان میتواند ما را نجات بدهد. همه ما درگیر ماجرایی شدیم که دوست نداریم، ولی راه گریزی از آن نیست. هیچکداممان نمیتواند خودش را مصون بداند، به قصد عافیت سر به لاک خودش کند یا مثلا میلش نکشد که در این ماجرا نقش داشته باشد. هر بار که شک کردید، به قصه مزدک فکر کنید؛ داستاننویسی که به اتهام آتشزدن اتوبوس و گروگانگیری ماموران مسلح زندانی شد! بله، اگر کاری نداشته باشید هم آنها با شما کار خواهند داشت. نخواهید هم با شما بازی میکنند.
پس ایمانتان را تقویت کنید و خوب مواظب خودتان باشید. روزهای بیکابوس منتظر من و هزاران من مثل من و مثل شماست
جرس:
تجمع کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران دراعتراض به محدودیتهای اینترنت و ماهواره در ایران ، مقابل سازمان بین المللی مخابرات وارتباطات ژنو برگزار می شود.
به گزارش جرس، این تجمع روز دوشنبه ۲۳ژانویه در ژنو برگزار می شود.
علی مطهری، حمیدرضا کاتوزیان و چند نماینده دیگر مجلس تائید صلاحیت شدند
گزارش های جدید از ایران حاکی از آن است که برخی از نمایندگان شاخص مجلس هشتم که در دور جدید راد صلاحیت شده بودند، تائید شده است.
به گزارش دانشجونیوز، یک منبع "آگاه" در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با اشاره به احراز صلاحیت داوطلبان مجلس نهم در مرحله هئیتهای نظارت گفت که برخی از چهرههای شاخصی که در مرحله هیئتهای اجرایی رد صلاحیت شده بودند، در مرحله هیئتهای نظارت تایید صلاحیت شدند.
وی در ادامه به اسامی شماری از چهرههای شاخص احراز صلاحیت شده در مرحله دوم بررسی صلاحیتها اشاره و خاطرنشان کرد: از این بین علیرضا محجوب، الهه راستگو، سهیلا جلودازاده، علی مطهری، حمیدرضا کاتوزیان، علی عباسپور و نیز علی عسگری احراز صلاحیت شدند.
به گزارش فارس، در این مرحله پس از آنکه داوطلبان نتیجه بررسی صلاحیت خود را دریافت کردند میتوانند برابر قانون تا 24 ساعت اعتراض خود را به مراجع مربوطه اعلام کنند.
پایگاه اطلاع رسانی "اصلاح" فیلتر شد
خبرگزاری هرانا - پایگاه اطلاع رسانی "اصلاح" (اصلاح وب)، از سایتهای اهل سنت ایران، به جمع سایتهای فیلتر شده پیوست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سنی آنلاین، پایگاه اطلاع رسانی اصلاح که متعلق به جماعت دعوت و اصلاح ایران است، در یک اقدام تعجب برانگیز از سوی مسئولین مربوطه فیلتر شد.
بر اساس این گزارش، سایت مذکور شامل مضامینی کاملا معتدلانه بوده و هیچگونه مطلبی مغایر با قوانین رسانهای و مطبوعاتی جمهوری اسلامی ایران در آن دیده نمی شود.
یک پیرمرد ۸۵ ساله به اعدام محکوم شد
خبرگزاری هرانا - شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی، یک پیرمرد ۸۵ ساله به نام محسن را به اعدام محکوم کرده است.
به گزارش رسانههای دولتی این مرد سالخورده به اتهام قتل همسرش و با درخواست فرزندانش با مجازات مرگ روبه رو شد. وی در ۲۱ شهریور سال ۸۸ همسرش را در خواب با ضربهی چاقو به قتل رسانده بود.
محسن در خصوص انگیزهاش از قتل در دادگاه گفته است: "مدتی بود با همسرم اختلاف داشتم. او دیگر به کارهای خانه رسیدگی نمیکرد سر هر موضوعی نیز دعوا راه میانداخت. شب جنایت دوباره با هم درگیر شدیم خیلی عصبانی بودم تحمل این وضعیت دیگر برایم غیر ممکن شده بود. تا صبح بالای سر او نشستم و هنگام طلوع آفتاب کاردی را از آشپزخانه برداشته و با آن همسرم را کشتم."
محسن در خصوص انگیزهاش از قتل در دادگاه گفته است: "مدتی بود با همسرم اختلاف داشتم. او دیگر به کارهای خانه رسیدگی نمیکرد سر هر موضوعی نیز دعوا راه میانداخت. شب جنایت دوباره با هم درگیر شدیم خیلی عصبانی بودم تحمل این وضعیت دیگر برایم غیر ممکن شده بود. تا صبح بالای سر او نشستم و هنگام طلوع آفتاب کاردی را از آشپزخانه برداشته و با آن همسرم را کشتم."