گزارشگران بدون مرز
مدافعان آزادی اطلاعرسانی در ایران همچنان محکوم و زندانی میشوند
در چند روز اخیر، عبدالفتاح سلطانی و نرگس محمدی، دو عضو کانون مدافعان حقوق بشر به حبسهای سنگین محکوم شدهاند، دو روزنامهنگار، علی موسوی خلخالی بازداشت و نازنین خسروانی برای شش سال روانه زندان شده است.پاریس، ١٦ اسفند ١٣٩٠ - گزارشگران بدون مرز، سرکوب تدامدار روزنامهنگاران و مدافعان حقوق بشر در ایران را محکوم میکند. در چند روز اخیر، عبدالفتاح سلطانی و نرگس محمدی، دو عضو کانون مدافعان حقوق بشر به حبسهای سنگین محکوم شدهاند، دو روزنامهنگار، علی موسوی خلخالی بازداشت و نازنین خسروانی برای شش سال راونه زندان شده است.
گزارشگران بدون مرز نگرانی خود را از وضعیت سلامت عیسی سحرخیز و مهدی خزعلی، که در وضعیت خطرناکی قرار دارند، اعلام میکند.
عبد الفتاح سلطانی، وکیل و عضو بنیان گذار کانون مدافعان حقوق بشر ایران، از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به هژده سال زندان و بیست سال محرومیت از وکالت محکوم شده است. وکیل مدافع بسیاری از روزنامهنگاران زندانی در تاریخ ١٩ شهریور از سوی ماموران وزارت اطلاعات در منزل خود و پس از بازرسی و ضبط لوازم شخصی بازداشت شد. وی پیش از این نیز در تاریخ ٢٦ خرداد ماه ١٣٨٨ بازداشت شده بود، که در شهریور ماه همان سال با سپردن صد میلیون تومان وثیقه از زندان آزاد شده بود.
نرگس محمدی روزنامهنگار و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و یکی دیگر از همکاران شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح ٢٠٠٣، در تاریخ ١٥ اسفند ماه مطلع شد که از سوی شعبه ٣٦ دادگاه تجدید نظر تهران به شش سال زندان محکوم شده است. وی در شامگاه ٢٠ خرداد ١٣٨٩در منزلش از سوی ماموران امنیتی بازداشت شد بود و سپس به دلیل بیماری به شکل موقت از زندان آزاد شده بود. در شهریور ماه سال جاری، شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران برای "اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران»، وی را به ۱۱ سال زندان محکوم کرده بود.
در ایران بسیاری از وکلای مدافع حقوق بشر زندانی هستند. از جمله محمد سیفزاده یکی دیگر از بنیان گذاران کانون مدافعان حقوق بشر ایران که از اردیبهشت ماه ١٣٩٠ در زندان بسر میبرد و به ٩ سال زندان و ١٠ سال محرومیت از شغل وکالت برای "همکاری در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر" محکوم شده است و همکار دیگرش نسرین ستوده که از ١٤ شهریور ماه ١٣٨٩ در زندان بسر میبرد، به یازده سال زندان محکوم شده است.
علی موسوی خلخالی روزنامهنگار و همکار سایت دیپلماسی ایران در تاریخ ٥ اسفندماه ١٣٩٠ در منزلاش پس از بازرسی و ضبط لوازم شخصیاش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی خواهرزاده آیتالله حکیم روحانی برجسته ایرانی عراقیتبار است.
در تاریخ ٥ اسفند ماه ١٣٩٠، نازنین خسروانی روزنامهنگار و همکار بسیاری از روزنامههای توقیف شده اصلاحطلب از جمله نوروز و سرمایه، برای طی کردن مدت شش سال محکومیت خود به زندان اوین احضار شد. وی در تاریخ ١١ آبان ١٣٨٩ در تهران بازداشت و در تاریخ ٢٥ اسفند ماه پس از ١٣٥ روز بازداشت در سلول های انفرادی بند ٢٠٩ زندان اوین با سپردن ٦٠٠ میلیون تومان وثیقه آزاد شد. این روزنامهنگار در تاریخ ٣٠ فروردین ١٣٩٠ از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران به ٦ سال زندان محکوم شده بود.
گزارشگران بدون مرز، نگران وضعیت سلامت دو روزنامهنگار و وبنگار بیمار است. عیسی سحرخیز مدیر و همکار بسیاری از روزنامههای اصلاحطلب از جمله نشریه توقیف شده افتاب، که برای دومین بار در کمتر از دو ماه در بیمارستان بستری شده بود، در تاریخ ٥ اسفند ماه در پی مجادله لفظی با یکی از نگهبانان اتاق خود دچار حمله عصبی شد و به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان قلب شریعتی انتقال یافت. این روزنامهنگار در تاریخ ١١ تیرماه با خشونت و ضرب وشتم از سوی مقامات امنیتی دستگیر و در شهریور ماه همان سال از سوی شعبه ١٥ دادگاه انقلاب تهران به سه سال زندان برای "فعالیت تبلیغی علیه نظام" و در تاریخ ١٤ مرداد ماه سال جاری نیز برای فعالیتهای مطبوعاتی پیش از بازداشت، به دوسال زندان محکوم شد. مهدی خزعلی ، مدیر وبلاگ باران که در تاریخ ١٩ دی ماه سال جاری بازداشت شده است و به گفتهی اعضای خانوادهاش، از فردای دستگیری در اعتصاب غذا بسر میبرد، از وضعیت جسمی مناسبی برخوردار نیست. این وبنگار به چهار سال زندان و ده سال تبعید محکوم شده است.
آزادی ۲۵۰ تظاهرکننده مسکو و ادامه اعتراضات
پلیس مسکو ۲۵۰ تن از کسانی را که در تظاهرات ضد پوتین دستگیر کرده بود آزاد کرد. در همین حال معترضان میگویند علیه پیروزی پوتین در انتخابات ریاست جمهوری به اعتراضات ادامه خواهند داد.
بنا بر اظهارات مقامهای رسمی روسیه، پلیس این کشور روز سهشنبه (۶ مارس/۱۶ اسفند) صدها تن از دستگیرشدگان تظاهرات اعتراضی دوشنبه (۵ مارس) را آزاد کرد. پلیس تظاهرکنندگان را به نقض قوانین مربوط به اجتماعات متهم کرده است.
حدود ۲۵۰ نفر از این افراد در مسکو آزاد شدند. آنها در تظاهرات ضد پوتین روز دوشنبه در میدان پوشکین شرکت کرده بودند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، در میان آزادشدگان برخی از رهبران اپوزیسیون، از جمله الکسی ناوالنی، سرگئی اودالتسوف و ایلیا یاشین نیز دیده میشوند.
بر اساس گزارش پایگاه اینترنتی روزنامه آلمانی "تاگس شاو"، این سه نفر باید به دلیل شرکت در تظاهرات اعتراضی روز سهشنبه (۶مارس) در دادگاه حاضر شوند.
این افراد به گروه حدود هزار نفرهای تعلق دارند که به درخواست پلیس مبنی بر ترک میدان پوشکین تن در نداده و در میدان باقی ماندند.
پلیس میگوید، ۱۴ هزار نفر در تظاهرات مسکو شرکت کردند. اما نیروهای اپوزیسیون گفتهاند، حدود ۲۰ هزار نفر در این تظاهرات شرکت کردند. بسیاری از این ۲۰ هزار نفر پیش از آنکه پلیس بازداشت افراد را آغاز کند میدان را ترک کرده بودند.
خبرگزاری آلمان همچنین از آزادی حدود ۳۰۰ نفر در سنپترزبورگ گزارش داده است. این افراد یک روز قبل (دوشنبه) در جریان تظاهرات اعتراضی دستگیر شده بودند.
در حالیکه برخی از رسانهها شمار دستگیرشدگان روز دوشنبه را حدود ۵۵۰ تن اعلام کردهاند خبرگزاری اینترفاکس از دستگیری نزدیک به ۶۵۰ نفر در شهرهای مختلف روسیه سخن گفته است.
اعتراض به سلامت انتخابات
میخائیل پروخوروف، میلیاردر روسی و از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از استفاده از نیروی قهرآمیز علیه "تظاهرات مسالمتآمیز" ابراز تأسف کرده است. بر اساس آرای اعلام شده، وی رتبه سوم را کسب کرده است.
بر پایه گزارش کمیسیون انتخابات، ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست جمهوری این کشور که روز یکشنبه (۴مارس) برگزار شد به بیش از ۶۳ درصد از آرا دست یافت.
سازمان امنیت و همکاری اروپا از وجود ناهماهنگی در حدود یکسوم حوزههایی که توسط این سازمان بررسی شده سخن گفته است. این سازمان معتقد است که در انتخابات ریاست جمهوری روسیه تخلفات جدی وجود داشته است.
گالوس، سازمان نظارت بر انتخابات روسیه از هزاران مورد نقض قوانین انتخاباتی گزارش داده و اعلام کرده که تا کنون ۱۴ هزار شکایت دریافت کرده است.
پوتین از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ در دوره متوالی رئيس جمهور روسیه بود.
رهبران اپوزیسیون اعلام کردهاند، یکشنبه آتی (۱۱ مارس) به تظاهرات ضد دولتی خود ادامه خواهند داد.
حدود ۲۵۰ نفر از این افراد در مسکو آزاد شدند. آنها در تظاهرات ضد پوتین روز دوشنبه در میدان پوشکین شرکت کرده بودند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، در میان آزادشدگان برخی از رهبران اپوزیسیون، از جمله الکسی ناوالنی، سرگئی اودالتسوف و ایلیا یاشین نیز دیده میشوند.
بر اساس گزارش پایگاه اینترنتی روزنامه آلمانی "تاگس شاو"، این سه نفر باید به دلیل شرکت در تظاهرات اعتراضی روز سهشنبه (۶مارس) در دادگاه حاضر شوند.
این افراد به گروه حدود هزار نفرهای تعلق دارند که به درخواست پلیس مبنی بر ترک میدان پوشکین تن در نداده و در میدان باقی ماندند.
پلیس میگوید، ۱۴ هزار نفر در تظاهرات مسکو شرکت کردند. اما نیروهای اپوزیسیون گفتهاند، حدود ۲۰ هزار نفر در این تظاهرات شرکت کردند. بسیاری از این ۲۰ هزار نفر پیش از آنکه پلیس بازداشت افراد را آغاز کند میدان را ترک کرده بودند.
خبرگزاری آلمان همچنین از آزادی حدود ۳۰۰ نفر در سنپترزبورگ گزارش داده است. این افراد یک روز قبل (دوشنبه) در جریان تظاهرات اعتراضی دستگیر شده بودند.
در حالیکه برخی از رسانهها شمار دستگیرشدگان روز دوشنبه را حدود ۵۵۰ تن اعلام کردهاند خبرگزاری اینترفاکس از دستگیری نزدیک به ۶۵۰ نفر در شهرهای مختلف روسیه سخن گفته است.
اعتراض به سلامت انتخابات
بر پایه گزارش کمیسیون انتخابات، ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست جمهوری این کشور که روز یکشنبه (۴مارس) برگزار شد به بیش از ۶۳ درصد از آرا دست یافت.
سازمان امنیت و همکاری اروپا از وجود ناهماهنگی در حدود یکسوم حوزههایی که توسط این سازمان بررسی شده سخن گفته است. این سازمان معتقد است که در انتخابات ریاست جمهوری روسیه تخلفات جدی وجود داشته است.
گالوس، سازمان نظارت بر انتخابات روسیه از هزاران مورد نقض قوانین انتخاباتی گزارش داده و اعلام کرده که تا کنون ۱۴ هزار شکایت دریافت کرده است.
پوتین از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ در دوره متوالی رئيس جمهور روسیه بود.
رهبران اپوزیسیون اعلام کردهاند، یکشنبه آتی (۱۱ مارس) به تظاهرات ضد دولتی خود ادامه خواهند داد.
سازمان عفو بینالملل به حکم زندان عبدالفتاح سلطانی اعتراض کرده است. مهدی خزعلی پس از ۵۸ روز اعتصاب تر به اعتصاب خشک دستزده و ماموران امنیتی در بیمارستان با عیسی سحرخیز درگیر شدهاند.
اعتراضها به حکم ۱۸ سال زندان عبدالفتاح سلطانی وکیل و حقوقدان همچنان ادامه دارد. سازمان عفو بینالملل در بیانیهای خواستار لغو این حکم و آزادی بیقید و شرط آقای سلطانی شده است.
این سازمان عبدالفتاح سلطانی را یکی از "باشهامتترین" مدافعان حقوق بشر نامیده و افزایش فشار بر وکلای مدافع حقوق بشر را نشانه دیگری از "وخیمتر" شدن وضعیت حقوق بشر در ایران دانسته است.
رئیس کمیسیون حقوق بشر و کمکهای انساندوستانه مجلس آلمان نیز در توئیتر شخصی خود به حکم عبدالفتاح سلطانی اعتراض کرده است. "تام کونیگز" این حکم را توهین به حقوق بشر دانسته است. وی نوشته: «جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی ادعای احترام به کرامت انسانی و حقوق بشر را مطرح میکند ولی فاصله بین واقعیت با این ادعا از این بزرگتر نمیتواند باشد».
تام کونیگز با اشاره به یکی از اتهامات آقای سلطانی که دریافت جایزه حقوق بشر از شهر نورنبرگ آلمان است، صدور این رای را در حقیقت محکوم کردن شهر نورنبرگ دانسته است.
برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر نیز طی بیانیهای حکم ۱۸ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت عبدالفتاح سلطانی را محکوم کرده است. سوهیر بالحسن، رییس فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر در این باره گفته: «دولتمردان ایران در تلاش برای کاهش وکلایی هستند که حاضر به دفاع از قربانیان نظام آشکارآپارتاید قضایی، به ویژه مدافعان حقوق بشر و فعالان حقوق زن، فعالان سندیکایی و دانشجویی، هستند و به حمله های خود به وکلای حقوق بشری ادامه میدهند و در عمل حرفه وکالت را به عملی مجرمانه تبدیل میکنند.»
عبدالفتاح سلطانی روز یکشنبه ۱۴ اسفند از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۱۸ سال حبس و تبعید به برازجان و ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شد. اتهام وی "تبلیغ علیه نظام"، "تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر"، "اجتماع و تبانی علیه نظام" و نیز "تحصیل مال حرام از طریق دریافت جایزه حقوق بشری شهر نورنبرگ" اعلام شده است.
این عضو کانون مدافعان حقوق بشر از ۱۹ شهریور ماه در زندان به سر میبرد.
اعتصاب غذای خشک مهدی خزعلی
مهدی خزعلی، وبلاگنویس و ناشر، پس از ۵۷ روز اعتصاب غذای تر در زندان به اعتصاب غذای خشک دست زد.
به گزارش سایت کلمه، وی روز دوشنبه ۱۵ اسفند برای مطالعه حکم خود به دادگاه منتقل شده بود و در اعتراض به تداوم بی قانونیها و رفتارهای خشن زندانبانان به اعتصاب خشک دستj زده و اعلام کرده تا احیای آیین دادرسی مدنی و حقوق از دست رفته از این پس لب به آب هم نخواهد زد.
وی در متنی در وبلاگ خود اعتصاب غذا را آخرین سلاح مظلوم در زمانی دانسته بود که پناهی ندارد و فریادش به جایی نمیرسد و گفته بود که برای اعتصاب غذای خود از ۴ مرجع تقلید اجازه گرفته است.
مهدی خزعلی از اولین روز بازداشتش به اعتصاب غذا دست زده و در طول این مدت یک بار دچار حمله قلبی شده است.
مهدی سحرخیز فرزند روزنامهنگار زندانی عیسی سحرخیز در گفت و گو با دویچهوله از وخیمتر شدن حال جسمی پدرش پس از جر و بحث با ماموران خبر داد.
به گفتهی وی روز گذشته (دوشنبه ۱۵ اسفند) در حالی که افراد خانواده آقای سحرخیز برای ملاقات با او به بیمارستان شریعتی رفته بودند، وی از مامور داخل اتاق درخواست میکند که تلویزیون را خاموش کند. مامور از این کار امتناع میکند و در پی آن درگیری لفظی به وجود میآید.
به گفتهی مهدی سحرخیز پس از این مشاجره فشار خون آقای سحرخیز بالا رفته و او به بخش مراقبتهای ویژه منتقل میشود.
شبیه این اتفاق نیز روز جمعه ۱۲ اسفند روی داده است. در آن روز نیز به گفتهی آقای سحرخیز ماموران داخل اتاق شده و به بهانه انتخابات کسانی را که برای ملاقات با عیسی سحرخیز آمده بودند از اتاق بیرون میکنند.
عیسی سحرخیز به گفتهی فرزندش از دوشنبه شب و پس از جرو بحث با مامور داخل بیمارستان در بخش مراقبتهای ویژه بستری است.
نازنین خسروانی و مهدی معتمدی مهر به اوین رفتند
نازنین خسروانی، روزنامه نگار اصلاح طلب، برای گذراندن حکم شش سال زندانش روز دوشنبه ۱۵ اسفند به زندان اوین رفت.
به گزارش سحام نیوز، نازنین خسروانی در تاریخ ۱۲ آبان سال گذشته در منزل پدری خود بازداشت شد. او پس از تحمل ۱۳۲ روز حبس در بند ۲۰۹ زندان اوین، در تاریخ ۲۴ اسفند ماه گذشته با تودیع وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
دادگاه بدوی، به ریاست قاضی پیرعباسی وی را به شش سال حبس تعزیری محکوم کرد. از این روزنامهنگار خواسته شده بود تا تقاضای عفو بنویسد ولی او نپذیرفت.
صبح روز یکشنبه، ۱۴ اسفند ماه نیز مهدی معتمدی مهر، عضو دفتر سیاسی و مسئول کمیتهی آموزش نهضت آزادی برای سپری کردن حکم ۵ سال حبس به زندان اوین رفت.
این عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی در آذرماه سال جاری با انتشار علنی نامه به وزیر اطلاعات، به ضرب و شتم خود در دوران بازداشت اشاره کرد ونیز از ادامه حرکات ایذایی بازجویان پس از آزادیاش از زندان گفت.
معتمدی مهر نخستین بار در فروردین ۸۸ به اتهام تنظیم و انتشار بیانیه درخواست نظارت بینالمللی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بازداشت و پس از ۴۵ روز حبس انفرادی به قید کفالت آزاد شد.
وی یک بار دیگر پس از وقایع عاشورای ۸۸ به اتهام شرکت در این تجمع، بازداشت و پس از حدود دو ماه در دهم اسفند همان سال آزاد شد.
شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه، مهدی معتمدی مهر را به اتهام عضویت در "نهضت آزادی ایران"، "شرکت در تجمع روز عاشورای ۸۸" و" نوشتن مقالات انتقادی"، به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
بازداشت یک روزنامهنگار دیگر
علی موسوی خلخالی، روزنامهنگار و مترجم با حکم ماموران امنیتی در منزل پدری خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
علی موسوی خلخالی خواهرزاده آیت الله حکیم و از بستگان آیت الله محمد مهدی موسوی خلخالی است.
این روزنامهنگار پیش از بازداشت در سایت دیپلماسی ایرانی مشغول به کار بود.
این سازمان عبدالفتاح سلطانی را یکی از "باشهامتترین" مدافعان حقوق بشر نامیده و افزایش فشار بر وکلای مدافع حقوق بشر را نشانه دیگری از "وخیمتر" شدن وضعیت حقوق بشر در ایران دانسته است.
رئیس کمیسیون حقوق بشر و کمکهای انساندوستانه مجلس آلمان نیز در توئیتر شخصی خود به حکم عبدالفتاح سلطانی اعتراض کرده است. "تام کونیگز" این حکم را توهین به حقوق بشر دانسته است. وی نوشته: «جمهوری اسلامی در مجامع بین المللی ادعای احترام به کرامت انسانی و حقوق بشر را مطرح میکند ولی فاصله بین واقعیت با این ادعا از این بزرگتر نمیتواند باشد».
تام کونیگز با اشاره به یکی از اتهامات آقای سلطانی که دریافت جایزه حقوق بشر از شهر نورنبرگ آلمان است، صدور این رای را در حقیقت محکوم کردن شهر نورنبرگ دانسته است.
برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر نیز طی بیانیهای حکم ۱۸ سال زندان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت عبدالفتاح سلطانی را محکوم کرده است. سوهیر بالحسن، رییس فدراسیون بین المللی جامعههای حقوق بشر در این باره گفته: «دولتمردان ایران در تلاش برای کاهش وکلایی هستند که حاضر به دفاع از قربانیان نظام آشکارآپارتاید قضایی، به ویژه مدافعان حقوق بشر و فعالان حقوق زن، فعالان سندیکایی و دانشجویی، هستند و به حمله های خود به وکلای حقوق بشری ادامه میدهند و در عمل حرفه وکالت را به عملی مجرمانه تبدیل میکنند.»
عبدالفتاح سلطانی روز یکشنبه ۱۴ اسفند از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۱۸ سال حبس و تبعید به برازجان و ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شد. اتهام وی "تبلیغ علیه نظام"، "تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر"، "اجتماع و تبانی علیه نظام" و نیز "تحصیل مال حرام از طریق دریافت جایزه حقوق بشری شهر نورنبرگ" اعلام شده است.
این عضو کانون مدافعان حقوق بشر از ۱۹ شهریور ماه در زندان به سر میبرد.
مهدی خزعلی، وبلاگنویس و ناشر، پس از ۵۷ روز اعتصاب غذای تر در زندان به اعتصاب غذای خشک دست زد.
به گزارش سایت کلمه، وی روز دوشنبه ۱۵ اسفند برای مطالعه حکم خود به دادگاه منتقل شده بود و در اعتراض به تداوم بی قانونیها و رفتارهای خشن زندانبانان به اعتصاب خشک دستj زده و اعلام کرده تا احیای آیین دادرسی مدنی و حقوق از دست رفته از این پس لب به آب هم نخواهد زد.
وی در متنی در وبلاگ خود اعتصاب غذا را آخرین سلاح مظلوم در زمانی دانسته بود که پناهی ندارد و فریادش به جایی نمیرسد و گفته بود که برای اعتصاب غذای خود از ۴ مرجع تقلید اجازه گرفته است.
مهدی خزعلی از اولین روز بازداشتش به اعتصاب غذا دست زده و در طول این مدت یک بار دچار حمله قلبی شده است.
عیسی سحرخیز در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شریعتی بستری است
جدال با عیسی سحرخیز روی تخت بیمارستانمهدی سحرخیز فرزند روزنامهنگار زندانی عیسی سحرخیز در گفت و گو با دویچهوله از وخیمتر شدن حال جسمی پدرش پس از جر و بحث با ماموران خبر داد.
به گفتهی وی روز گذشته (دوشنبه ۱۵ اسفند) در حالی که افراد خانواده آقای سحرخیز برای ملاقات با او به بیمارستان شریعتی رفته بودند، وی از مامور داخل اتاق درخواست میکند که تلویزیون را خاموش کند. مامور از این کار امتناع میکند و در پی آن درگیری لفظی به وجود میآید.
به گفتهی مهدی سحرخیز پس از این مشاجره فشار خون آقای سحرخیز بالا رفته و او به بخش مراقبتهای ویژه منتقل میشود.
شبیه این اتفاق نیز روز جمعه ۱۲ اسفند روی داده است. در آن روز نیز به گفتهی آقای سحرخیز ماموران داخل اتاق شده و به بهانه انتخابات کسانی را که برای ملاقات با عیسی سحرخیز آمده بودند از اتاق بیرون میکنند.
عیسی سحرخیز به گفتهی فرزندش از دوشنبه شب و پس از جرو بحث با مامور داخل بیمارستان در بخش مراقبتهای ویژه بستری است.
نازنین خسروانی، روزنامه نگار اصلاح طلب، برای گذراندن حکم شش سال زندانش روز دوشنبه ۱۵ اسفند به زندان اوین رفت.
به گزارش سحام نیوز، نازنین خسروانی در تاریخ ۱۲ آبان سال گذشته در منزل پدری خود بازداشت شد. او پس از تحمل ۱۳۲ روز حبس در بند ۲۰۹ زندان اوین، در تاریخ ۲۴ اسفند ماه گذشته با تودیع وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
دادگاه بدوی، به ریاست قاضی پیرعباسی وی را به شش سال حبس تعزیری محکوم کرد. از این روزنامهنگار خواسته شده بود تا تقاضای عفو بنویسد ولی او نپذیرفت.
این عضو دفتر سیاسی نهضت آزادی در آذرماه سال جاری با انتشار علنی نامه به وزیر اطلاعات، به ضرب و شتم خود در دوران بازداشت اشاره کرد ونیز از ادامه حرکات ایذایی بازجویان پس از آزادیاش از زندان گفت.
معتمدی مهر نخستین بار در فروردین ۸۸ به اتهام تنظیم و انتشار بیانیه درخواست نظارت بینالمللی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بازداشت و پس از ۴۵ روز حبس انفرادی به قید کفالت آزاد شد.
وی یک بار دیگر پس از وقایع عاشورای ۸۸ به اتهام شرکت در این تجمع، بازداشت و پس از حدود دو ماه در دهم اسفند همان سال آزاد شد.
شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی مقیسه، مهدی معتمدی مهر را به اتهام عضویت در "نهضت آزادی ایران"، "شرکت در تجمع روز عاشورای ۸۸" و" نوشتن مقالات انتقادی"، به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
بازداشت یک روزنامهنگار دیگر
علی موسوی خلخالی، روزنامهنگار و مترجم با حکم ماموران امنیتی در منزل پدری خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است.
علی موسوی خلخالی خواهرزاده آیت الله حکیم و از بستگان آیت الله محمد مهدی موسوی خلخالی است.
این روزنامهنگار پیش از بازداشت در سایت دیپلماسی ایرانی مشغول به کار بود.
جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای میتوانند تحت شرایطی از تاسیسات نظامی پارچین دیدن کنند. همزمان گروه ۱+۵ موافقت خود را با ادامهی مذاکرات هستهای با ایران اعلام کرد.
روز دوشنبه (۶ مارس/ ۱۶ اسفند) یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حاشیهی نشست شورای حکام در وین در کنفرانسی خبری نگرانی جدی خود را در رابطه با ابعاد نظامی احتمالی برنامهی هستهای ایران تکرار کرد.
آمانو گفت، بر اساس اطلاعات موثقی که در اختیار او قرار گرفته، فعالیتهایی که در گذشته نگرانی آژانس را برانگیخته بودند، در تاسیسات نظامی پارچین ادامه دارند.
یک روز پس از اظهارات آمانو، خبرگزاری ایسنا بیانیهای از نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در وین منتشر کرد. در این بیانیه ضمن اشاره به این که ایران دو بار در سال ۲۰۰۵ اجازهی بازرسی از تاسیسات پارچین را داده، آمده است: «با توجه به این واقعیت که پارچین یک سایت نظامی است دسترسی به سایت یک فرآیند زمانبر است و به طور مکرر نمیتوان اجازه داد. در پرتو این سابقه و بر اساس اینکه از آژانس خواسته شده است همه مسائل مربوطه را همچون آزمایشهای هیدرودینامیک را با هم یکی کند، متعاقبا یکبار دیگر اجازه دسترسی داده خواهد شد. این فرآیند میتواند به طور واضح در زمانی که توافق بر روی مدالیته حاصل شد، شروع شود.»
در بیانیهی مذکور همچنین تاکید شده که «جمهوری اسلامی ایران قبلا برای کار با آژانس به طریقی حرفهای برای حل و فصل ادعاهای باقیمانده، با هدف اینکه به افکار عمومی جهان ثابت شود که فعالیتهای هستهییاش صرفا برای اهداف صلحآمیز است، تصمیم خود را اتخاذ کرده است. »
ایران از کلیهی کشورهای عضو آژانس خواسته است، «از این فرآیند حمایت کنند و از هرگونه اقدامی که باعث تضعیف فضایی که برای پیگیری یک نتیجه موفقیتآمیز مورد نیاز است، اجتناب کنند».
ساعاتی پس از انتشار بیانیهی نمایندگی دائم ایران در آژانس، گروه ۱+۵ (آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه، فرانسه و آلمان) اعلام کرد که آماده است، مذاکرات هستهای با ایران را ادامه دهد. آخرین دور مذاکرات این گروه با ایران ژانویه۲۰۱۱ در استانبول برگزار شد که بدون نتیجه به پایان رسید.
هشدار دیپلماتهای اروپایی
جمهوری اسلامی در ماه فوریه با نوشتن نامه به کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، آمادگی خود را برای انجام مذاکرات هستهای اعلام کرده بود. اما کشورهای غربی نگرانی آژانس بینالمللی انرژی هستهای در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران را جدی گرفته و به پیشنهاد ایران برای مذاکره پاسخ ندادند.
آژانس بینالمللی انرژی هستهای در پائیز گذشته خواهان بازید از تاسیسات پارچین شده بود. این درخواست پس از انتشار گزارش آژانس ارائه شد که در آن گفته میشد برنامهی هستهای ایران ممکن است اهداف نظامی داشته باشد. در همین گزارش آمده بود که در مجمتع پارچین انفجارهایی با قدرت بالا صورت گرفته است که میتوانند نشانهی آزمایشهای مخفی باشند.
تهران درخواست آژانس برای بازرسی تاسیسات پرچین را رد کرد. بازرسان آژانس نیمهی اول ژانویه ۲۰۱۲ به تهران رفتند اما تنها موفق شدند از فضای سبز اطراف پارچین نمونهبرداری کنند. در سفر دوم هیئت کارشناسی آژانس به ایران نیز تقاضای بازرسان برای بازدید از پارچین رد شد.
روز ۶ اسفند (۲۵ فوریه) اسماعیل کوثری، نایب رئیس کمیسیون امینت ملی و سیاست خارجی مجلس تاکید کرد که تحت شرایط فعلی به آژانس اجازهی بازدید از پارچین داده نخواهد شد. او با اشاره به زمان ساخت سایت پارچین و فعالیتهای وزارت دفاع در آن جا گفت: «فعالیتهای وزارت دفاع در پارچین هیچ ارتباطی با برنامههای هستهیی ندارد.»
کوثری در عین حال تاکید نمود که اگر آژانس با برنامههای هستهای همه کشورها، از جمله اسرائیل و آمریکا رفتاری یکسان داشته باشد «ایران نیز اجازه بازدید از سایت پارچین را میدهد و مشکلی در این رابطه ندارد.»
کارشناسان معتقدند که توافق مشروط ایران با بازرسی از تاسیسات پارچین توسط آژانس، نشانهی دیگری برای علاقمندی این کشور به ادامهی مذاکرات هستهای است.
اشپیگل آنلاین به نقل از دیپلماتهای اروپایی مینویسد که به احتمال زیاد ایران پیش از بازرسی نمایندگان آژانس کلیهی نشانههای فعالیت هستهای در پارچین را از بین خواهد برد.
نخستوزیر ترکیه خواستار افزایش فشار بر سوریه برای پایان خشونت و تشکیل کریدوری برای انتقال کمکهای انساندوستانه به غیرنظامیان شد. تلویزیون دولتی سوریه از بازگشت ساکنان محله باباعمرو به خانههایشان خبر میدهد.
رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، از دولتمردان سوریه خواست هرچه سریعتر به سازمانهای امدادرسانی اجازه دهند به غیرنظامیان این کشور کمک کنند. رجب طیب اردوغان سهشنبه (۶ مارس/ ۱۶ اسفند) در جمع نمایندگان حزب عدالت و توسعه در آنکارا تأکید کرد که باید هرچه سریعتر کریدوری برای انتقال کمکهای انساندوستانه به مردم سوریه فراهم شود.
وی خواستار افزایش فشار جامعه جهانی بر حکومت سوریه برای توقف خشونت علیه غیرنظامیان شد و از تردید برخی از کشورها در محکوم کردن "جنایاتی" که در سوریه رخ میدهد انتقاد کرد.
نخستوزیر ترکیه افزود: «چنین رویکردی دولتمردان دمشق را به ادامه اعمال وحشیانه خود تشویق میکند.»
تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه رژیم سوریه به دلیل مخالف چین و روسیه تا کنون دو بار به شکست انجامیده است.
نماینده ویژه چین برای حل بحران سوریه در دمشق
وتو پیشنویس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت سوریه توسط چین و روسیه با انتقاد گسترده جامعه بینالملل همراه شده است. چین اکنون تلاش میکند عهدهدار نقشی فعال در حل بحران سوریه شود و از طریق دیپلماتیک به این بحران پایان دهد.
به نقل از وزارت خارجه چین، لی خواشین، نماینده ویژه این کشور برای سوریه، سهشنبه ( ۶ مارس/ ۱۶ اسفند) برای دیدار با دولتمردان این کشور وارد دمشق میشود. لی خواشین قرار است "برنامه صلح شش مادهای" پیشنهادی چین را به اطلاع مقامات این کشور برساند.
چین در این برنامه شش مادهای صلح خواستار پایان فوری و بدون پیششرط درگیریها در سوریه شده است. لی خوآشین پیشتر سفیر چین در سوریه بوده و ماه گذشته نیز از طرف دولت این کشور به خاورمیانه اعزام شده بود تا راهکاری برای پایان دادن به درگیریها در سوریه بیابد.
در برنامه نماینده ویژه چین نشستی برای دیدار و گفتگو با نمایندگان اپوزیسیون در نظر گرفته نشده است. همزمان اتحادیه اروپا نیز قرار است در کمیسیونهای سیاسی و امنیت سیاسی خود در بروکسل روز سهشنبه بحران سوریه را بررسی کند.
اسپانیا سفارت خود در دمشق را تعطیل میکند
اسپانیا اعلام کرده است در اعتراض به سرکوب خشونتبار معترضان توسط حکومت اسد سفارت خود در دمشق را تعطیل میکند. دفتر نمایندگی دیپلماتیک این کشور در دمشق قرار است در طول روز سهشنبه تعطیل شود.
وزیر خارجه اسپانیا اجرای این تصمیم را منوط به نتیجه نشست کمیسیونهای سیاسی و امنیت سیاسی اتحادیه اروپا در مورد بحران سوریه دانسته است. سفیر اسپانیا ماه گذشته میلادی خاک سوریه را ترک کرده است. تا کنون بریتانیا، فرانسه، کانادا و ایالات متحده آمریکا رسما سفارتخانههای خود در دمشق را تعطیل کردهاند.
حکومت سوریه از ورود سازمانهای کمکرسانی از جمله صلیبسرخ جهانی به شهرها و مناطق تخریب شده در جریان سرکوب مخالفان جلوگیری میکند. رسانههای رسمی این کشور از بازگشت ساکنان محله باباعمرو شهر حمص به خانههایشان خبر میدهند.
زندگی میان آوار و خانههای نیمه مخروبه
محله باباعمرو که پناهگاه نظامیان مخالف بشار اسد به شمار میرفت یک هفته پیش به تصرف نیروهای ارتش سوریه درآمد. تلویزیون دولتی این کشور روز سهشنبه تصاویری از مردان، زنان و کودکان این محله نمایش داد که در میان خانههای نیمه مخروبه و آوار به جا مانده در خیابانها، در حال رفتوآمد بودند
محله باباعمرو بیش از ۲۰ روز زیر آتش خمپاره و گلولههای تانکهای ارتش سوریه قرار داشت. تلویزیون دولتی این کشور ویرانیهای به جا مانده در این محله را کار "تروریستهای مسلح" خواند. رسانههای سوریه، مخالفان بشار اسد را رسمأ "تروریستهای مسلح" میخوانند.
برای متقاعد کردن اسد به پایان عملیات سرکوب مخالفان، کوفی عنان، فرستاده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در سوریه چهارشنبه (۷ مارس/ ۱۷ اسفند) راهی این کشور میشود.
وی خواستار افزایش فشار جامعه جهانی بر حکومت سوریه برای توقف خشونت علیه غیرنظامیان شد و از تردید برخی از کشورها در محکوم کردن "جنایاتی" که در سوریه رخ میدهد انتقاد کرد.
نخستوزیر ترکیه افزود: «چنین رویکردی دولتمردان دمشق را به ادامه اعمال وحشیانه خود تشویق میکند.»
نماینده ویژه چین برای حل بحران سوریه در دمشق
وتو پیشنویس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در محکومیت سوریه توسط چین و روسیه با انتقاد گسترده جامعه بینالملل همراه شده است. چین اکنون تلاش میکند عهدهدار نقشی فعال در حل بحران سوریه شود و از طریق دیپلماتیک به این بحران پایان دهد.
به نقل از وزارت خارجه چین، لی خواشین، نماینده ویژه این کشور برای سوریه، سهشنبه ( ۶ مارس/ ۱۶ اسفند) برای دیدار با دولتمردان این کشور وارد دمشق میشود. لی خواشین قرار است "برنامه صلح شش مادهای" پیشنهادی چین را به اطلاع مقامات این کشور برساند.
چین در این برنامه شش مادهای صلح خواستار پایان فوری و بدون پیششرط درگیریها در سوریه شده است. لی خوآشین پیشتر سفیر چین در سوریه بوده و ماه گذشته نیز از طرف دولت این کشور به خاورمیانه اعزام شده بود تا راهکاری برای پایان دادن به درگیریها در سوریه بیابد.
در برنامه نماینده ویژه چین نشستی برای دیدار و گفتگو با نمایندگان اپوزیسیون در نظر گرفته نشده است. همزمان اتحادیه اروپا نیز قرار است در کمیسیونهای سیاسی و امنیت سیاسی خود در بروکسل روز سهشنبه بحران سوریه را بررسی کند.
اسپانیا سفارت خود در دمشق را تعطیل میکند
اسپانیا اعلام کرده است در اعتراض به سرکوب خشونتبار معترضان توسط حکومت اسد سفارت خود در دمشق را تعطیل میکند. دفتر نمایندگی دیپلماتیک این کشور در دمشق قرار است در طول روز سهشنبه تعطیل شود.
وزیر خارجه اسپانیا اجرای این تصمیم را منوط به نتیجه نشست کمیسیونهای سیاسی و امنیت سیاسی اتحادیه اروپا در مورد بحران سوریه دانسته است. سفیر اسپانیا ماه گذشته میلادی خاک سوریه را ترک کرده است. تا کنون بریتانیا، فرانسه، کانادا و ایالات متحده آمریکا رسما سفارتخانههای خود در دمشق را تعطیل کردهاند.
حکومت سوریه از ورود سازمانهای کمکرسانی از جمله صلیبسرخ جهانی به شهرها و مناطق تخریب شده در جریان سرکوب مخالفان جلوگیری میکند. رسانههای رسمی این کشور از بازگشت ساکنان محله باباعمرو شهر حمص به خانههایشان خبر میدهند.
زندگی میان آوار و خانههای نیمه مخروبه
محله باباعمرو که پناهگاه نظامیان مخالف بشار اسد به شمار میرفت یک هفته پیش به تصرف نیروهای ارتش سوریه درآمد. تلویزیون دولتی این کشور روز سهشنبه تصاویری از مردان، زنان و کودکان این محله نمایش داد که در میان خانههای نیمه مخروبه و آوار به جا مانده در خیابانها، در حال رفتوآمد بودند
محله باباعمرو بیش از ۲۰ روز زیر آتش خمپاره و گلولههای تانکهای ارتش سوریه قرار داشت. تلویزیون دولتی این کشور ویرانیهای به جا مانده در این محله را کار "تروریستهای مسلح" خواند. رسانههای سوریه، مخالفان بشار اسد را رسمأ "تروریستهای مسلح" میخوانند.
برای متقاعد کردن اسد به پایان عملیات سرکوب مخالفان، کوفی عنان، فرستاده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب در سوریه چهارشنبه (۷ مارس/ ۱۷ اسفند) راهی این کشور میشود.
سهشنبه ۶ مارس روز مهمی برای نامزدهای حزبجمهوریخواه در انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری آمریکاست. همزمان در ۱۰ ایالت آمریکا چهار نامزد به رقابت میپردازند تا سرانجام رقیب اوباما از میان آنان برگزیده شود.
روز سهشنبه (۶ مارس/۱۶ اسفند) مرحله سرنوشتسازی برای انتخاب نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به شمار میآید. این روز موسوم به "اَبَرسهشنبه" (Super Tuesday) است. در این روز همزمان در ۱۰ ایالت آمریکا نامزدهای حزب جمهوریخواه وارد میدان رایگیری میشوند.
در آغاز به نظر میرسید که برای یافتن رقیبی جدی برای باراک اوباما، میت رامنی از شانس زیادی در حزب خود برخوردار است. اغلب کارشناسان پیروزی آسان وی در پیشانتخابات ریاستجمهوری را پیشبینی میکردند. اما روند مقدماتی انتخابات نشان داد که رقیبان وی یعنی ریک سانتوروم، ران پال و نیوت گینگریچ بیشانس نیستند و قادر به بسیج هواداران خود هستند.
حال همهی نامزدهای حزب جمهوریخواه به روز سهشنبه نظر دوختهاند. ترکیب رایدهندگان در این ۱۰ ایالت میانگینی از ترکیب رایدهندگان در کل ایالات متحده است. از ایالت آلاسکا در شمال تا جورجیا در جنوب، از ورمونت در شمالشرقی تا آیداهو در شمالغربی آمریکا، همه با ترکیبهای جمعیتی مختلف در این انتخابات شرکت دارند. تحلیلگران این روز را "انتخابات کوچک ریاستجمهوری" در آمریکا مینامند.
در این روز تکلیف حدود ۴۵۰ نماینده دارای حق رای برای شرکت در کنگرهی حزب جمهوریخواه در تابستان امسال مشخص خواهد شد. رامنی به عنوان پیشتاز نامزدها در حال حاضر ۱۸۷ رای در اختیار دارد. سانتوروم با ۸۶ رای نفر دوم است. فردی که در کنگره حزب جمهوریخواه ۱۱۴۴ رای نمایندگان را به خود اختصاص دهد نامزد نهایی جمهوریخواهان در رقابت با اوباما خواهد بود.
بدین خاطر در روز سهشنبه تکلیف ۲۰ درصد رایها مشخص خواهد شد. ناظران سیاسی برای ایالت اوهایو اهمیت ویژهای قائل هستند. در این ایالت نه تنها سرنوشت ۶۶ رای مشخص میشود، بلکه به خاطر نوسان این ایالت میان انتخاب نامزدهای جمهوریخواه یا دمکرات نیز از حساسیت خاصی برخوردار است. برای مثال در سال ۲۰۰۸ باراک اوباما تنها با اختلاف کمی توانست بر مککین پیشی گیرد. جورج دبلیو بوش نیز در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ توانسته بود در ایالت اوهایو به پیروزی رسد.
ناظران سیاسی جدال اصلی در این روز را میان رامنی و سانتوروم ارزیابی میکنند. هر دو در روزهای گذشته مبارزه انتخاباتی فشرده و شدیدی را پشت سر گذاشتهاند. حال باید به انتظار قضاوت رایدهندگان بنشینند.
در ایالت جورجیا سرنوشت ۷۶ رای (بیشتر آرا قابل حصول در روز سهشنبه) رقم خواهد خورد. نیوت گینگریچ در جورجیا از شانس بیشتری نسبت به دیگر رقبا برخوردار است. آخرین نظرسنجیها نشان میدهند که در جورجیا گینگریچ ۳۸ درصد، رامنی ۲۴ درصد و سانتوروم ۲۲ درصد از آرا را به خود اختصاص خواهند داد. اما برخی ناظران سیاسی بر این باورند که سانتوروم میتواند آرای "تیپارتی" را از آن خود سازد که جناح راست حزب جمهورخواه را تشکیل میدهد. به عقیدهی آنان وی همچنین با کسب آرای جریانهای مذهبی در این ایالت میتواند برای گینگریچ مشکل ایجاد کند.
ران پال هنوز در انتظار پیروزی در یک ایالت است. او امید خود را به سه ایالت آلاسکا، آیداهو و داکوتای شمالی دوخته است. در مقابل در برخی ایالتها پیروزی رامنی قطعی تلقی میشود. ایالت ماساچوست و ورمونت از این جمله هستند. رامنی در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ فرماندار ایالت ماساچوست بود و خانواده وی نیز ساکن ایالت ورمونت است. با این وجود در ماههای گذشته مرحله مقدماتی انتخابات خالی از شگفتی نبوده است.
در ایالتهای اوکلاهوما و تنسی تنها نام میت رامنی و ران پال بر روی برگههای رایگیری به چشم میخورد. اعتراض گینگریچ و سانتوروم نیز تا کنون بینتیجه بوده است. دلیل این اقدام پیششرطهای انتخاباتی است که دو نامزد دیگر قادر به تحقق آن نبودهاند. نظرسنجیها در این دو ایالت نشان میدهند که رامنی ۶۹ درصد و پال ۲۷ درصد آرا را از آن خود خواهند کرد. رامنی تا کنون حدود ۷۰ میلیون دلار از کمکهای مالی در انتخابات مقدماتی را بدست آورده است. این میزان ده برابر بیش از کمکهای مالی داده شده به رقیب وی ریک سانتوروم است.
در آغاز به نظر میرسید که برای یافتن رقیبی جدی برای باراک اوباما، میت رامنی از شانس زیادی در حزب خود برخوردار است. اغلب کارشناسان پیروزی آسان وی در پیشانتخابات ریاستجمهوری را پیشبینی میکردند. اما روند مقدماتی انتخابات نشان داد که رقیبان وی یعنی ریک سانتوروم، ران پال و نیوت گینگریچ بیشانس نیستند و قادر به بسیج هواداران خود هستند.
حال همهی نامزدهای حزب جمهوریخواه به روز سهشنبه نظر دوختهاند. ترکیب رایدهندگان در این ۱۰ ایالت میانگینی از ترکیب رایدهندگان در کل ایالات متحده است. از ایالت آلاسکا در شمال تا جورجیا در جنوب، از ورمونت در شمالشرقی تا آیداهو در شمالغربی آمریکا، همه با ترکیبهای جمعیتی مختلف در این انتخابات شرکت دارند. تحلیلگران این روز را "انتخابات کوچک ریاستجمهوری" در آمریکا مینامند.
بدین خاطر در روز سهشنبه تکلیف ۲۰ درصد رایها مشخص خواهد شد. ناظران سیاسی برای ایالت اوهایو اهمیت ویژهای قائل هستند. در این ایالت نه تنها سرنوشت ۶۶ رای مشخص میشود، بلکه به خاطر نوسان این ایالت میان انتخاب نامزدهای جمهوریخواه یا دمکرات نیز از حساسیت خاصی برخوردار است. برای مثال در سال ۲۰۰۸ باراک اوباما تنها با اختلاف کمی توانست بر مککین پیشی گیرد. جورج دبلیو بوش نیز در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ توانسته بود در ایالت اوهایو به پیروزی رسد.
ناظران سیاسی جدال اصلی در این روز را میان رامنی و سانتوروم ارزیابی میکنند. هر دو در روزهای گذشته مبارزه انتخاباتی فشرده و شدیدی را پشت سر گذاشتهاند. حال باید به انتظار قضاوت رایدهندگان بنشینند.
شانس نامزدها در ایالتهای مختلف
در ایالت جورجیا سرنوشت ۷۶ رای (بیشتر آرا قابل حصول در روز سهشنبه) رقم خواهد خورد. نیوت گینگریچ در جورجیا از شانس بیشتری نسبت به دیگر رقبا برخوردار است. آخرین نظرسنجیها نشان میدهند که در جورجیا گینگریچ ۳۸ درصد، رامنی ۲۴ درصد و سانتوروم ۲۲ درصد از آرا را به خود اختصاص خواهند داد. اما برخی ناظران سیاسی بر این باورند که سانتوروم میتواند آرای "تیپارتی" را از آن خود سازد که جناح راست حزب جمهورخواه را تشکیل میدهد. به عقیدهی آنان وی همچنین با کسب آرای جریانهای مذهبی در این ایالت میتواند برای گینگریچ مشکل ایجاد کند.
ران پال هنوز در انتظار پیروزی در یک ایالت است. او امید خود را به سه ایالت آلاسکا، آیداهو و داکوتای شمالی دوخته است. در مقابل در برخی ایالتها پیروزی رامنی قطعی تلقی میشود. ایالت ماساچوست و ورمونت از این جمله هستند. رامنی در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ فرماندار ایالت ماساچوست بود و خانواده وی نیز ساکن ایالت ورمونت است. با این وجود در ماههای گذشته مرحله مقدماتی انتخابات خالی از شگفتی نبوده است.
در ایالتهای اوکلاهوما و تنسی تنها نام میت رامنی و ران پال بر روی برگههای رایگیری به چشم میخورد. اعتراض گینگریچ و سانتوروم نیز تا کنون بینتیجه بوده است. دلیل این اقدام پیششرطهای انتخاباتی است که دو نامزد دیگر قادر به تحقق آن نبودهاند. نظرسنجیها در این دو ایالت نشان میدهند که رامنی ۶۹ درصد و پال ۲۷ درصد آرا را از آن خود خواهند کرد. رامنی تا کنون حدود ۷۰ میلیون دلار از کمکهای مالی در انتخابات مقدماتی را بدست آورده است. این میزان ده برابر بیش از کمکهای مالی داده شده به رقیب وی ریک سانتوروم است.
نرگس محمدی کنشگر حقوق بشر از سوی دادگاه تجدیدنظر استان تهران به شش سال حبس محکوم شد. وی در دادگاه بدوی از سوی قاضی پیرعباسی به ۱۱ سال زندان محکوم شده بود.
نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ۶ سال حبس محکوم شده است. این حکم در تاریخ ۲۵ دی ماه صادر شده ولی روز ۱۴ اسفند به محمد شریف وکیل خانم محمدی ابلاغ شده است.
نرگس محمدی وجود فاصله زمانی بین تاریخ صدور و ابلاغ حکم را دلیل بر سیاسی بودن آن دانسته و به دویچهوله میگوید: «من صدور این رای و حتی زمان ابلاغش را منطبق بر یک رویه قضایی نمیبینم. این حکم ۲۵ دی ماه صادر شده اما دقیقا دو روز پس از انتخابات آن را اعلام کردند یعنی حدود دو ماه آن را نگه داشتهاند تا مصادف با انتخابات نشود. من زمان ابلاغ و انشای این حکم را متاثر از شرایط سیاسی میدانم».
رگس محمدی در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به اتهام عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر به شعبه ۴ دادگاه انقلاب احضار شد و پس از چند جلسه دفاع با صدور قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. اما تنها چند روز بعد، شبانه در منزل خود در حالی که همان روز فرزند سهسالهاش پس از عمل جراحی مرخص شده بود توسط مأموران امنیتی بازداشت شد.
خانم محمدی ۱۱ تیرماه سال ۸۹ در حالی که به شدت بیمار بود از زندان مرخص و مستقیم به بیمارستان رفت. وی چندین ماه به دلیل یک بیماری عصبی در بیمارستان بستری بود.
۲۳ صفحه حکم برای یک کنشگر حقوق بشر
تیرماه سال جاری نرگس محمدی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد و رایی در ۲۳ صفحه برای او صادر شد که به گفتهی قاضی "تنها قطرهای از عملکرد ضد امنیتی و تخریبگرمتهم است".
از نظر دادگاه جرم خانم محمدی اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی است.
همچنین ملاقات وی با زندانیان سیاسی، ملاقاتش با مهدی کروبی، همکاری با شیرین عبادی و اهدای تندیس تلاشگر حقوق بشر از سوی کانون مدافعان حقوق بشر در سال ۱۳۸۸ به آیتالله منتظری عناوین مجرمانه نرگس محمدی در این حکم هستند.
نرگس محمدی تاکید میکند که فعالیتهای او و همکارانش در کانون مدافعان حقوق بشر کاملا منطبق با قانون اساسی جمهوری اسلامی و بر اساس معیارهای بینالمللی اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است که ایران هم آنها را امضا کرده است.
خانم محمدی میگوید: «ما نه تنها فراتر از قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصول بینالمللی عمل نکردیم بلکه تلاشهای ما در سطحی بسیار نازل و به اصطلاح کف مطالبات ما بود.»
حکم صادره برای نرگس محمدی قطعی است و تنها راه اعتراض به آن از طریق دیوان عالی کشور است اما او میگوید به اعتراض و تغییر حکمش خوشبین نیست: «هرچند حق هر شهروندی است که از اهرمهای قانونی استفاده کند و ما هم همواره از قانونشکنی پرهیز کردهایم ولی من خوشبین نیستم و این رای را بیش از آنکه ناشی از یک رویه حقوقی و قضایی بدانم، برآمده از یک اراده سیاسی و حتی امنیتی میدانم.»
خانم محمدی که در شرکت بازرسی مهندسان ایران کار میکرد، در آبان سال ۸۸ به دلیل عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر از محل کارش نیز اخراج شد. وی مادر دو کودک دوقلوی چهارساله است و همسرش تقی رحمانی نیز ۱۷ سال از عمرش را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده است.
میترا شجاعی
تحریریه: داود خدابخش
نرگس محمدی وجود فاصله زمانی بین تاریخ صدور و ابلاغ حکم را دلیل بر سیاسی بودن آن دانسته و به دویچهوله میگوید: «من صدور این رای و حتی زمان ابلاغش را منطبق بر یک رویه قضایی نمیبینم. این حکم ۲۵ دی ماه صادر شده اما دقیقا دو روز پس از انتخابات آن را اعلام کردند یعنی حدود دو ماه آن را نگه داشتهاند تا مصادف با انتخابات نشود. من زمان ابلاغ و انشای این حکم را متاثر از شرایط سیاسی میدانم».
رگس محمدی در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ به اتهام عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر به شعبه ۴ دادگاه انقلاب احضار شد و پس از چند جلسه دفاع با صدور قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد. اما تنها چند روز بعد، شبانه در منزل خود در حالی که همان روز فرزند سهسالهاش پس از عمل جراحی مرخص شده بود توسط مأموران امنیتی بازداشت شد.
خانم محمدی ۱۱ تیرماه سال ۸۹ در حالی که به شدت بیمار بود از زندان مرخص و مستقیم به بیمارستان رفت. وی چندین ماه به دلیل یک بیماری عصبی در بیمارستان بستری بود.
۲۳ صفحه حکم برای یک کنشگر حقوق بشر
تیرماه سال جاری نرگس محمدی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد و رایی در ۲۳ صفحه برای او صادر شد که به گفتهی قاضی "تنها قطرهای از عملکرد ضد امنیتی و تخریبگرمتهم است".
از نظر دادگاه جرم خانم محمدی اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی است.
همچنین ملاقات وی با زندانیان سیاسی، ملاقاتش با مهدی کروبی، همکاری با شیرین عبادی و اهدای تندیس تلاشگر حقوق بشر از سوی کانون مدافعان حقوق بشر در سال ۱۳۸۸ به آیتالله منتظری عناوین مجرمانه نرگس محمدی در این حکم هستند.
نرگس محمدی تاکید میکند که فعالیتهای او و همکارانش در کانون مدافعان حقوق بشر کاملا منطبق با قانون اساسی جمهوری اسلامی و بر اساس معیارهای بینالمللی اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است که ایران هم آنها را امضا کرده است.
خانم محمدی میگوید: «ما نه تنها فراتر از قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصول بینالمللی عمل نکردیم بلکه تلاشهای ما در سطحی بسیار نازل و به اصطلاح کف مطالبات ما بود.»
حکم صادره برای نرگس محمدی قطعی است و تنها راه اعتراض به آن از طریق دیوان عالی کشور است اما او میگوید به اعتراض و تغییر حکمش خوشبین نیست: «هرچند حق هر شهروندی است که از اهرمهای قانونی استفاده کند و ما هم همواره از قانونشکنی پرهیز کردهایم ولی من خوشبین نیستم و این رای را بیش از آنکه ناشی از یک رویه حقوقی و قضایی بدانم، برآمده از یک اراده سیاسی و حتی امنیتی میدانم.»
خانم محمدی که در شرکت بازرسی مهندسان ایران کار میکرد، در آبان سال ۸۸ به دلیل عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر از محل کارش نیز اخراج شد. وی مادر دو کودک دوقلوی چهارساله است و همسرش تقی رحمانی نیز ۱۷ سال از عمرش را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده است.
میترا شجاعی
تحریریه: داود خدابخش
تهدید اسرائیل به آغاز جنگ؛ «شمشير داموکلس» بر سر ایران
نشست سالانه کميته روابط عمومی آمريکا و اسرائيل که از آن با عنوان «آيپک» نيز ياد می شود، روز يکشنبه در واشنگتن آغاز به کار کرد. نشستی که تحت الشعاع ايران و برنامه هسته ای اش قرار گرفته است؛ آن هم در زمانی که برخی مقام های اسرائيلی از احتمال حمله نظامی به تاسيسات اتمی ايران سخن می گويند.
رييس جمهوری آمريکا در روز گشايش اين نشست سالانه گفت که «پرگويی درباره جنگ با ايران، تنها در راستای منافع ايران خواهد بود.»
پرسش مطرح این است، جنگی که مدتی است بحث داغ محافل سياسی شده، تا چه حد واقع بينانه است؟
خبرگزاری آسوشيتد پرس در گزارش خود درباره سخنان باراک اوباما، رییس جمهوری آمريکا، در نشست سالانه آيپک نوشت که رهبر آمريکا دراين سخنرانی، چندين گروه را هدف قرار داد... اسرائيل، ايران، رای دهندگان يهودی در آمريکا، کنگره بی قرار آمريکا، سه کانديدای جمهوری خواه رياست جمهوری در آن کشور و يک جامعه بين المللی نگران.
باراک اوباما در سخنرانی روز يکشنبه خود سعی کرد دو موضوع را در آن واحد به مخاطبان اش گوشزد کند؛ موضوع اول اينکه او در کاربرد هر اقدام لازم به منظور بازداشتن ايران از رسيدن به توانايی هستهای نظامی، ترديد نخواهد کرد و از سوی ديگر دوباره تاکيد کرد که بايد به تحريم های اعمال شده به ايران فرصت داد تا نتيجه آنها مشخص شود.
ریيس جمهوری آمريکا همچنين گفت که اسرائيل بايد همواره با قدرت برتر بتواند از خود در برابر خطرها دفاع کند.» و اين جمله آخر بود که گويا بسيار مورد پسند نخست وزير اسرائيل قرار گرفت.
بنيامين نتانياهو که در هنگام اين سخنرانی در کانادا بود، پيش از سفر به واشینگتن و ديدار با اوباما به خبرنگاران گفت که از اظهارات رييس جمهوری آمريکا درباره حق دفاع اسرائيل از خود، خشنود است. نتانياهو اما به ساير گفته های اوباما درباره تحريم ها و تلاش برای نتيجه دادن آنها اشاره ای نکرد.
در روزهای گذشته برخی از تحليلگران، موضوع اختلاف نظر رهبران دو کشور بر سر ايران را بسيار جدی دانستند و می گويند مقام های اسرائيلی به شدت در تلاش برای همراه کردن آمريکا برای انجام حمله نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران است.
در چنين فضايی بسياری از تحليلگران بر اين باورند که بايد خطر تهديد نظامی توسط اسرائيل را جدی گرفت و جوانب آن را به دقت بررسی کرد. اما به غير از سياستمداران اين رسانه ها نيز هستند که در زمان هايی با پوشش اخبار مربوط به اين تهديدها، دامنه آن را گسترده تر می کنند و اين زمانی است که سوالی جدی برای بسياری از ناظران به وجود می آيد. تا چه حد يک حمله احتمالی اسرائيل عليه تاسيسات اتمی ايران جدی است؟
اسکات لوکاس، استاد دانشگاه بيرمنگام بريتانيا، معتقد است که به غير از سوق دادن روند به سوی حمله نظامی، توسط رسانه ها، گروههای مختلفی هم هستند که شايد جنگ به نفع شان باشد:
اسکات لوکاس: من فکر می کنم که چنين حمله ای به نفع اسرائيل است چون نظرها را از موضوع فلسطين منحرف می کند. برای همين دائم می گويند به ايران نگاه کنيد. مشکل آنجاست. در نتيجه تن به مذاکرات جدی با طرف فلسطينی نمی دهند و اين موضوع برای شان فضايی ايجاد می کند که موقعيت خود را در خاورميانه تازه، پس از وقايع سال گذشته تثبيت کنند. همچنين يک حمله احتمالی، به نفع برخی گروه ها در کنگره آمريکاست. کسانی که برای دوباره انتخاب شدن بر موضوع ايران و تهديد آن کشور تاکيد می کنند. و همچنين حکومت ايران نيز از اين موضوع سود می برد. چرا که تا زمانی که می تواند بگويد دشمنی آن بيرون وجود دارد، حواس مردم را از موضوعاتی چون اوضاع اقتصادی و رهبری سياسی منحرف می کند. در نتيجه حمله نظامی تبديل به شمشير داموکلس می شود که هيچ وقت فرود نخواهد آمد اما به عنوان وسيله ای برای سوء استفاده از مردم استفاده می شود.»
اما جورج جافه، تحليلگر مطالعات بين الملل در دانشگاه کمبريج بريتانيا بر اين باور است که اين تهديدها جدی است و احتمالا جنگی در راه است:
جورج جافه: متاسفانه بايد بگويم که به نظر من، هر روز نشانه هايی ديده می شود که جنگی در راه است و پيش زمينه هايی فراهم شده که نتيجه ای جز جنگ را اجتناب ناپذير کرده است. مسئله اينجاست که ما نمی دانيم توجيه چنين حمله ای آيا حقيقت دارد يا نه؟
ما می دانيم که ايران برنامه هسته ای برای توليد برق دارد اما نمی دانيم برنامه ساخت سلاح هسته ای هم دارد يا نه! اما مشکلی که وجود دارد اين است که فضايی به وجود آمده که هم اکنون اکثر سياستمداران بر مبنای اين فضا صحبت می کنند و اظهار نظرهای روزانه شان، حتی اگر جدی هم نباشد، کار را به جايی می کشاند که جنگ اجتناب ناپذير شود.»
اما گذشته از تهديدهای لفظی، برخی از تحليلگران هم اوضاع منطقه خاورميانه را يکی از دلايل احتمال روشن شدن آتش جنگ می دانند.
تئودور کاراسيک، مدير بخش تحقيقات موسسه تحليل مسائل نظامی خاورنزديک و خليج فارس در دبی، نابسامانی و بحران سوريه را با موضوع ايران در ارتباط مستقيم می داند.
تئودور کاراسیک: وضعيت در سوريه هر روز جدی تر می شود و خيلی از ما تحليلگران فکر می کنيم که اين کشور به سوی يک دوره خطرناک از جنگ داخلی می رود و سوال اينجاست که آيا چنين جنگی داخلی ممکن است احتمال جنگ با ايران را هم سرعت بخشد؟ به بيان ديگر، سوريه به عنوان کشوری که تحت تاثير بهار عربی قرار گرفت، همه همسايه ها و کشورهای منطقه را درگير اين جنگ داخلی خود خواهد کرد و ايران نيز مستثنی نخواهد بود . وضعيت اين دو کشور بسيار با هم گره خورده و ما نمی دانيم که اگر حکومت سوريه فرو بپاشد آيا حمله به ايران صورت می گيرد يا اگر حمله صورت بگيرد، اين به فروپاشی حکومت بشار اسد می انجامد.»
اما با فرض اينکه تهديدهای يک حمله نظامی برای جلوگيری از دستيابی ايران به سلاح اتمی واقعی باشد، بسياری از ناظران بر اين باورند که اين اقدام برای اسرائيل ساده نخواهد بود.
آن طور که استاد دانشگاه جورج تاون آمريکا در روزهای گذشته در مقاله ای در واشنگتن پست نوشت، اسرائيل نمی تواند، با طرح مشابه حمله به تاسيسات اتمی عراق در سه دهه پيش، به فکر حمله به ايران باشد چرا که امروز وضعيت ايران، تاسيسات اتمی اش و منطقه، به شدت پيچيده است.
رييس جمهوری آمريکا در روز گشايش اين نشست سالانه گفت که «پرگويی درباره جنگ با ايران، تنها در راستای منافع ايران خواهد بود.»
پرسش مطرح این است، جنگی که مدتی است بحث داغ محافل سياسی شده، تا چه حد واقع بينانه است؟
خبرگزاری آسوشيتد پرس در گزارش خود درباره سخنان باراک اوباما، رییس جمهوری آمريکا، در نشست سالانه آيپک نوشت که رهبر آمريکا دراين سخنرانی، چندين گروه را هدف قرار داد... اسرائيل، ايران، رای دهندگان يهودی در آمريکا، کنگره بی قرار آمريکا، سه کانديدای جمهوری خواه رياست جمهوری در آن کشور و يک جامعه بين المللی نگران.
باراک اوباما در سخنرانی روز يکشنبه خود سعی کرد دو موضوع را در آن واحد به مخاطبان اش گوشزد کند؛ موضوع اول اينکه او در کاربرد هر اقدام لازم به منظور بازداشتن ايران از رسيدن به توانايی هستهای نظامی، ترديد نخواهد کرد و از سوی ديگر دوباره تاکيد کرد که بايد به تحريم های اعمال شده به ايران فرصت داد تا نتيجه آنها مشخص شود.
ریيس جمهوری آمريکا همچنين گفت که اسرائيل بايد همواره با قدرت برتر بتواند از خود در برابر خطرها دفاع کند.» و اين جمله آخر بود که گويا بسيار مورد پسند نخست وزير اسرائيل قرار گرفت.
من فکر می کنم که چنين حمله ای به نفع اسرائيل است چون نظرها را از موضوع فلسطين منحرف می کند. برای همين دائم می گويند به ايران نگاه کنيد. مشکل آنجاست. در نتيجه تن به مذاکرات جدی با طرف فلسطينی نمی دهند و اين موضوع برای شان فضايی ايجاد می کند که موقعيت خود را در خاورميانه تازه، پس از وقايع سال گذشته تثبيت کنند.
در روزهای گذشته برخی از تحليلگران، موضوع اختلاف نظر رهبران دو کشور بر سر ايران را بسيار جدی دانستند و می گويند مقام های اسرائيلی به شدت در تلاش برای همراه کردن آمريکا برای انجام حمله نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران است.
در چنين فضايی بسياری از تحليلگران بر اين باورند که بايد خطر تهديد نظامی توسط اسرائيل را جدی گرفت و جوانب آن را به دقت بررسی کرد. اما به غير از سياستمداران اين رسانه ها نيز هستند که در زمان هايی با پوشش اخبار مربوط به اين تهديدها، دامنه آن را گسترده تر می کنند و اين زمانی است که سوالی جدی برای بسياری از ناظران به وجود می آيد. تا چه حد يک حمله احتمالی اسرائيل عليه تاسيسات اتمی ايران جدی است؟
اسکات لوکاس، استاد دانشگاه بيرمنگام بريتانيا، معتقد است که به غير از سوق دادن روند به سوی حمله نظامی، توسط رسانه ها، گروههای مختلفی هم هستند که شايد جنگ به نفع شان باشد:
اسکات لوکاس: من فکر می کنم که چنين حمله ای به نفع اسرائيل است چون نظرها را از موضوع فلسطين منحرف می کند. برای همين دائم می گويند به ايران نگاه کنيد. مشکل آنجاست. در نتيجه تن به مذاکرات جدی با طرف فلسطينی نمی دهند و اين موضوع برای شان فضايی ايجاد می کند که موقعيت خود را در خاورميانه تازه، پس از وقايع سال گذشته تثبيت کنند. همچنين يک حمله احتمالی، به نفع برخی گروه ها در کنگره آمريکاست. کسانی که برای دوباره انتخاب شدن بر موضوع ايران و تهديد آن کشور تاکيد می کنند. و همچنين حکومت ايران نيز از اين موضوع سود می برد. چرا که تا زمانی که می تواند بگويد دشمنی آن بيرون وجود دارد، حواس مردم را از موضوعاتی چون اوضاع اقتصادی و رهبری سياسی منحرف می کند. در نتيجه حمله نظامی تبديل به شمشير داموکلس می شود که هيچ وقت فرود نخواهد آمد اما به عنوان وسيله ای برای سوء استفاده از مردم استفاده می شود.»
ما می دانيم که ايران برنامه هسته ای برای توليد برق دارد اما نمی دانيم برنامه ساخت سلاح هسته ای هم دارد يا نه! اما مشکلی که وجود دارد اين است که فضايی به وجود آمده که هم اکنون اکثر سياستمداران بر مبنای اين فضا صحبت می کنند و اظهار نظرهای روزانه شان، حتی اگر جدی هم نباشد، کار را به جايی می کشاند که جنگ اجتناب ناپذير شود.
جورج جافه: متاسفانه بايد بگويم که به نظر من، هر روز نشانه هايی ديده می شود که جنگی در راه است و پيش زمينه هايی فراهم شده که نتيجه ای جز جنگ را اجتناب ناپذير کرده است. مسئله اينجاست که ما نمی دانيم توجيه چنين حمله ای آيا حقيقت دارد يا نه؟
ما می دانيم که ايران برنامه هسته ای برای توليد برق دارد اما نمی دانيم برنامه ساخت سلاح هسته ای هم دارد يا نه! اما مشکلی که وجود دارد اين است که فضايی به وجود آمده که هم اکنون اکثر سياستمداران بر مبنای اين فضا صحبت می کنند و اظهار نظرهای روزانه شان، حتی اگر جدی هم نباشد، کار را به جايی می کشاند که جنگ اجتناب ناپذير شود.»
اما گذشته از تهديدهای لفظی، برخی از تحليلگران هم اوضاع منطقه خاورميانه را يکی از دلايل احتمال روشن شدن آتش جنگ می دانند.
تئودور کاراسيک، مدير بخش تحقيقات موسسه تحليل مسائل نظامی خاورنزديک و خليج فارس در دبی، نابسامانی و بحران سوريه را با موضوع ايران در ارتباط مستقيم می داند.
تئودور کاراسیک: وضعيت در سوريه هر روز جدی تر می شود و خيلی از ما تحليلگران فکر می کنيم که اين کشور به سوی يک دوره خطرناک از جنگ داخلی می رود و سوال اينجاست که آيا چنين جنگی داخلی ممکن است احتمال جنگ با ايران را هم سرعت بخشد؟ به بيان ديگر، سوريه به عنوان کشوری که تحت تاثير بهار عربی قرار گرفت، همه همسايه ها و کشورهای منطقه را درگير اين جنگ داخلی خود خواهد کرد و ايران نيز مستثنی نخواهد بود . وضعيت اين دو کشور بسيار با هم گره خورده و ما نمی دانيم که اگر حکومت سوريه فرو بپاشد آيا حمله به ايران صورت می گيرد يا اگر حمله صورت بگيرد، اين به فروپاشی حکومت بشار اسد می انجامد.»
اما با فرض اينکه تهديدهای يک حمله نظامی برای جلوگيری از دستيابی ايران به سلاح اتمی واقعی باشد، بسياری از ناظران بر اين باورند که اين اقدام برای اسرائيل ساده نخواهد بود.
آن طور که استاد دانشگاه جورج تاون آمريکا در روزهای گذشته در مقاله ای در واشنگتن پست نوشت، اسرائيل نمی تواند، با طرح مشابه حمله به تاسيسات اتمی عراق در سه دهه پيش، به فکر حمله به ايران باشد چرا که امروز وضعيت ايران، تاسيسات اتمی اش و منطقه، به شدت پيچيده است.
علوی: افزایش دستمزدها کارگاه ها را به تعطیلی می کشاند
در حالی که هنوز گفت و گوها در شورای عالی کار ايران، درباره ميزان افزايش حداقل دستمزد کارگران در سال آينده در جريان است، خبرگزاری کار ايران، ايلنا، از توافق نمايندگان کارگران در شورای عالی کار برای افزايش ۲۸ درصدی دستمزدها خبر داده است، این در حالی است که نمايندگان دولت تاکنون اين پيشنهاد را نپذيرفتهاند.
در گفتوگو با احمد علوی، استاد اقتصاد در دانشگاههای سوئد، ارزيابی او را از گفتوگوهای جاری ميان نمايندگان کارگران، کارفرماها و دولت جويا شدیم.
رادیو فردا: با تکيه بر آماری که از سال ۵۰ به اين طرف وجود دارد، میبينيم همواره دستمزدی که کارگران دريافت کردهاند از مقداری که لازم بوده برای تامين تمام هزينههای زندگی شان کمتر بوده است. اگر به عنوان حداقل دستمزد برای سال آينده ۲۸ درصد به ۳۳۰ هزار تومان دستمزد سال ۹۰ افزوده شود، آیا این افزايش مناسبی است؟
احمد علوی: اين افزايش شايد بتواند نصف افزايش قيمت ها را پوشش دهد. چون ما میدانيم با اجرای مرحله دوم قانون هدفمند کردن يارانهها در سال آينده تورم زيادی خواهيم داشت.
اضافه دستمزد سال گذشته بسيار کم بود و نتوانست تورم سال جاری را پوشش دهد، بنابراين میتوانيم با اطمينان بگوييم اين افزايش دستمزد کافی نيست برای اين که تورم سال جاری و سال آينده را بپوشاند و اين شاغلين هستند که متضرر میشوند.
در يکی دو روز گذشته مسئول کميته مزد استان تهران اعلام کرد نرخ خط فقر شديد در ايران ۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان است. اگر قرار باشد تنها ۲۸ درصد به دستمزد سال گذشته اضافه شود باز هم فاصله زيادی دارد با نرخ خط فقر شديد. ارزيابی شما چيست؟
تحقيقات نشان میدهد اگر امروز خانوادههای کارگری از هزينه بهداشت و غذای خود میزنند يکی از دلايل اش همين ناکافی بودن افزايش دستمزدها نسبت به تورم است يا به عبارت ديگر کاهش واقعی قدرت خريد آنها در رکود تورمی است که بر اقتصاد ايران حاکم است.
کارفرماها به خصوص کارفرهای بخش خصوصی ممکن است بگويند ما توان افزايش دستمزد بيشتر از اين را نداريم. در اين صورت چه میتوان کرد؟
افزايش دستمزدها میتواند باعث شود کارگاهها به ويژه کارگاههای کوچک که بيشتر شاغلين در آنها متراکم هستند ورشکست شوند و ما میدانيم آنها در شرايط فعلی بسيار ضعيف هستند چون امکان وام گرفتن از بانک ها را ندارند با توجه به بحران بانکی موجود و از طرف ديگر زير فشار واردات کالاهای ارزان قيمت چينی هستند. در نتيجه ما با يک معضل روبرو هستيم.
به عنوان يک اقتصاددان به نظر شما راه حل چيست؟
مسئله اين است که چگونه میتوان از اين معضل بيرون آمد و مشکلات نشان میدهد برای رفع مشکلات، مسائل اساسی اقتصادی بايد حل شود. مسئله ثبات اقتصادی و تنش زدايی در داخل و خارج مطرح است.
تنها به شرط حل مسائل کلان اقتصادی مانند رشد اقتصادی، آرامش، ثبات اقتصادی و بر طرف شدن تحريمها ما میتوانيم شرايطی فراهم آوريم که هم شاغلين و نيروی کار و هم کارفرماها بتوانند در يک شرايط مناسب با هم همکاری کنند و هيچ کدام متضرر نشوند و اقتصاد به روال عادی خود برگردد.
در گفتوگو با احمد علوی، استاد اقتصاد در دانشگاههای سوئد، ارزيابی او را از گفتوگوهای جاری ميان نمايندگان کارگران، کارفرماها و دولت جويا شدیم.
رادیو فردا: با تکيه بر آماری که از سال ۵۰ به اين طرف وجود دارد، میبينيم همواره دستمزدی که کارگران دريافت کردهاند از مقداری که لازم بوده برای تامين تمام هزينههای زندگی شان کمتر بوده است. اگر به عنوان حداقل دستمزد برای سال آينده ۲۸ درصد به ۳۳۰ هزار تومان دستمزد سال ۹۰ افزوده شود، آیا این افزايش مناسبی است؟
احمد علوی: اين افزايش شايد بتواند نصف افزايش قيمت ها را پوشش دهد. چون ما میدانيم با اجرای مرحله دوم قانون هدفمند کردن يارانهها در سال آينده تورم زيادی خواهيم داشت.
اضافه دستمزد سال گذشته بسيار کم بود و نتوانست تورم سال جاری را پوشش دهد، بنابراين میتوانيم با اطمينان بگوييم اين افزايش دستمزد کافی نيست برای اين که تورم سال جاری و سال آينده را بپوشاند و اين شاغلين هستند که متضرر میشوند.
در يکی دو روز گذشته مسئول کميته مزد استان تهران اعلام کرد نرخ خط فقر شديد در ايران ۵۷۵ هزار و ۴۰۰ تومان است. اگر قرار باشد تنها ۲۸ درصد به دستمزد سال گذشته اضافه شود باز هم فاصله زيادی دارد با نرخ خط فقر شديد. ارزيابی شما چيست؟
تحقيقات نشان میدهد اگر امروز خانوادههای کارگری از هزينه بهداشت و غذای خود میزنند يکی از دلايل اش همين ناکافی بودن افزايش دستمزدها نسبت به تورم است يا به عبارت ديگر کاهش واقعی قدرت خريد آنها در رکود تورمی است که بر اقتصاد ايران حاکم است.
کارفرماها به خصوص کارفرهای بخش خصوصی ممکن است بگويند ما توان افزايش دستمزد بيشتر از اين را نداريم. در اين صورت چه میتوان کرد؟
افزايش دستمزدها میتواند باعث شود کارگاهها به ويژه کارگاههای کوچک که بيشتر شاغلين در آنها متراکم هستند ورشکست شوند و ما میدانيم آنها در شرايط فعلی بسيار ضعيف هستند چون امکان وام گرفتن از بانک ها را ندارند با توجه به بحران بانکی موجود و از طرف ديگر زير فشار واردات کالاهای ارزان قيمت چينی هستند. در نتيجه ما با يک معضل روبرو هستيم.
به عنوان يک اقتصاددان به نظر شما راه حل چيست؟
مسئله اين است که چگونه میتوان از اين معضل بيرون آمد و مشکلات نشان میدهد برای رفع مشکلات، مسائل اساسی اقتصادی بايد حل شود. مسئله ثبات اقتصادی و تنش زدايی در داخل و خارج مطرح است.
تنها به شرط حل مسائل کلان اقتصادی مانند رشد اقتصادی، آرامش، ثبات اقتصادی و بر طرف شدن تحريمها ما میتوانيم شرايطی فراهم آوريم که هم شاغلين و نيروی کار و هم کارفرماها بتوانند در يک شرايط مناسب با هم همکاری کنند و هيچ کدام متضرر نشوند و اقتصاد به روال عادی خود برگردد.
«چرخش تندروانه» باراک اوباما در قبال ايران
موضع گيری های تندروانه باراک اوباما در قبال ايران در روزهای قبل از سفر بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل به واشنگتن به شکل فاحشی افزايش يافت.
اما سئوال اصلی اين است که آيا پس از سه سال تلاش رييس جمهوری آمريکا برای وادار کردن رهبران جمهوری اسلامی به مذاکره، اسرائيل و به خصوص حکومت ايران موضع گيری های تند باراک اوباما را باور خواهند کرد و يا نه؟
باراک اوباما در سخنرانی خود در جلسه افتتاحيه آيپک- شورای روابط عمومی آمريکا و اسرائيل- در روز يکشنبه سخنان تندی در مورد ايران ايراد کرد که با تشويق فراوان حاضران روبرو شد.
رييس جمهوری آمريکا گفت که انزوای ديپلماتيک ايران و تشديد تحريم ها از جمله تحريم بانک مرکزی و صادرات نفت که موقعيت ريال ايران را به شدت متزلزل کرده اند دستاوردهای اقدامات دولت آمريکا هستند.
باراک اوباما هفته گذشته در مصاحبه ای با «جفری گلدبرگ» يکی از سردبيران نشریه «آتلانتيک» گفت که ايران دارای قدرت هسته ای غيرقابل تحمل است وبا اشاره به گزینه نظامی در سياست اعمال فشار به ايران افزود: «به نظر من دولت اسرائيل به خوبی می داند که به عنوان رييس جمهوری آمريکا من بلوف نمی زنم.»
اين اظهار نظرهای تند باراک اوباما مسلما با سفر بنيامين نتانياهو به آمريکا و مذاکره بر سر احتمال واکنش نظامی اسرائيل در قبال برنامه های هسته ای ايران بی ارتباط نبوده اند. مديرکل سابق دفتر نخست وزيری اسرائيل قبل از سفر آقای نتانياهو به واشنگتن گفت: «اين آخرين باری است که دو رهبر قبل از اتخاذ تصميم نهايی می توانند به شکل رو در رو با يکديگر گفت و گو کنند.»
تهديدهای اسرائيل برای به کارگیری ابزار نظامی عليه ايران بر اساس اين محاسبات انجام می شود که حکومت ايران به زودی با رسيدن به مرحله توليد سلاح های هسته ای وارد حالتی می شود که به اصطلاح، آن را «محدوده مصون» می نامند. موقعيتی که پس از آن ايران در برابر هرگونه حمله نظامی از سوی اسرائيل ديگر آسيب پذير نخواهد بود. علاوه بر اين برخی از سياستمداران اسرائيلی نگران هستند که در صورت شکست فشارهای ديپلماتيک و تحريم های اقتصادی دولت باراک اوباما حاضر نباشد از اقدام نظامی عليه ايران استفاده کند.
با وجود اعمال تحريم های شديد از سوی دولت آمريکا عليه ايران بايد به خاطر داشت که بخش اعظم اين مقررات از سوی مجالس قانونگذاری آن کشور مطرح شده و دولت اوباما به اجبار حاضر به پذيرش آن شد. در مورد اقدام نظامی عليه ايران نيز اين طور به نظر می رسد که محور اصلی تلاش مقامات نظامی آمريکا نه جلوگيری از دستيابی ايران به بمب هسته ای بلکه منصرف کردن اسرائيل از اقدام نظامی عليه ايران بوده است.
اگر سخنان تند باراک اوباما در مورد ايران با هدف کاستن از نگرانی ها و ترديدهای اسرائيل در مورد سياست آمريکا در قبال ايران صورت گرفته بايد از آن استقبال کرد. ولی در همين سخنرانی ها و مصاحبه ها آقای اوباما با لحنی بسيار قاطع تر و صريح تر اسرائيل را از اقدام عليه ايران باز می دارد.
به عنوان مثال باراک اوباما در بخش ديگری از مصاحبه هفته پيش خود با «جفری گلدبرگ» گفت: «آيا ما می خواهيم شرايطی را فراهم کنيم که ايران از آن استفاده کرده و خود را قربانی حملات ديگران نشان داده و از موضوع اصلی که تلاش آنها برای دستيابی به سلاح هسته ای است فرار کند؟» در اين جمله منظور از فراهم کردن شرايط «حمله احتمالی اسراييل» است.
اگر منظور رييس جمهوری آمريکا اين است که حمله نظامی اسرائيل به تاسيسات هسته ای ايران ناکارآمدتر و احتمالا پيامدهای غيرقابل پيش بينی تری از حمله نظامی آمريکا خواهد داشت نظر او کاملا درست است و بعيد است که رهبران اسرائيل نيز با اين نظر مخالف باشند. شکی نيست که ارتش اسرائيل قدرت و امکانات ارتش آمريکا را ندارد.
سئوال رهبران اسرائيل اين است که آيا پرزيدنت اوباما به سخنان خود عمل خواهد کرد يا نه؟ باراک اوباما در دوران رياست جمهوری خود با مشکل بزرگ عدم اعتماد از سوی اسرائيل روبرو بوده است و بعيد است که بتواند با چند سخنرانی و در مدتی کوتاه اين مشکل را حل کند. به خصوص که رهبران اسرائيل به خوبی می دانند که کارزارانتخابات رياست جمهوری آمريکا در راه است و آقای اوباما برای کسب مجدد مقام رياست جمهوری نياز دارد که چهره ای طرفدار اسرائيل از خود نشان دهد.
اما سئوال اصلی اين است که آيا پس از سه سال تلاش رييس جمهوری آمريکا برای وادار کردن رهبران جمهوری اسلامی به مذاکره، اسرائيل و به خصوص حکومت ايران موضع گيری های تند باراک اوباما را باور خواهند کرد و يا نه؟
باراک اوباما در سخنرانی خود در جلسه افتتاحيه آيپک- شورای روابط عمومی آمريکا و اسرائيل- در روز يکشنبه سخنان تندی در مورد ايران ايراد کرد که با تشويق فراوان حاضران روبرو شد.
رييس جمهوری آمريکا گفت که انزوای ديپلماتيک ايران و تشديد تحريم ها از جمله تحريم بانک مرکزی و صادرات نفت که موقعيت ريال ايران را به شدت متزلزل کرده اند دستاوردهای اقدامات دولت آمريکا هستند.
باراک اوباما هفته گذشته در مصاحبه ای با «جفری گلدبرگ» يکی از سردبيران نشریه «آتلانتيک» گفت که ايران دارای قدرت هسته ای غيرقابل تحمل است وبا اشاره به گزینه نظامی در سياست اعمال فشار به ايران افزود: «به نظر من دولت اسرائيل به خوبی می داند که به عنوان رييس جمهوری آمريکا من بلوف نمی زنم.»
اين اظهار نظرهای تند باراک اوباما مسلما با سفر بنيامين نتانياهو به آمريکا و مذاکره بر سر احتمال واکنش نظامی اسرائيل در قبال برنامه های هسته ای ايران بی ارتباط نبوده اند. مديرکل سابق دفتر نخست وزيری اسرائيل قبل از سفر آقای نتانياهو به واشنگتن گفت: «اين آخرين باری است که دو رهبر قبل از اتخاذ تصميم نهايی می توانند به شکل رو در رو با يکديگر گفت و گو کنند.»
تهديدهای اسرائيل برای به کارگیری ابزار نظامی عليه ايران بر اساس اين محاسبات انجام می شود که حکومت ايران به زودی با رسيدن به مرحله توليد سلاح های هسته ای وارد حالتی می شود که به اصطلاح، آن را «محدوده مصون» می نامند. موقعيتی که پس از آن ايران در برابر هرگونه حمله نظامی از سوی اسرائيل ديگر آسيب پذير نخواهد بود. علاوه بر اين برخی از سياستمداران اسرائيلی نگران هستند که در صورت شکست فشارهای ديپلماتيک و تحريم های اقتصادی دولت باراک اوباما حاضر نباشد از اقدام نظامی عليه ايران استفاده کند.
با وجود اعمال تحريم های شديد از سوی دولت آمريکا عليه ايران بايد به خاطر داشت که بخش اعظم اين مقررات از سوی مجالس قانونگذاری آن کشور مطرح شده و دولت اوباما به اجبار حاضر به پذيرش آن شد. در مورد اقدام نظامی عليه ايران نيز اين طور به نظر می رسد که محور اصلی تلاش مقامات نظامی آمريکا نه جلوگيری از دستيابی ايران به بمب هسته ای بلکه منصرف کردن اسرائيل از اقدام نظامی عليه ايران بوده است.
اگر سخنان تند باراک اوباما در مورد ايران با هدف کاستن از نگرانی ها و ترديدهای اسرائيل در مورد سياست آمريکا در قبال ايران صورت گرفته بايد از آن استقبال کرد. ولی در همين سخنرانی ها و مصاحبه ها آقای اوباما با لحنی بسيار قاطع تر و صريح تر اسرائيل را از اقدام عليه ايران باز می دارد.
به عنوان مثال باراک اوباما در بخش ديگری از مصاحبه هفته پيش خود با «جفری گلدبرگ» گفت: «آيا ما می خواهيم شرايطی را فراهم کنيم که ايران از آن استفاده کرده و خود را قربانی حملات ديگران نشان داده و از موضوع اصلی که تلاش آنها برای دستيابی به سلاح هسته ای است فرار کند؟» در اين جمله منظور از فراهم کردن شرايط «حمله احتمالی اسراييل» است.
اگر منظور رييس جمهوری آمريکا اين است که حمله نظامی اسرائيل به تاسيسات هسته ای ايران ناکارآمدتر و احتمالا پيامدهای غيرقابل پيش بينی تری از حمله نظامی آمريکا خواهد داشت نظر او کاملا درست است و بعيد است که رهبران اسرائيل نيز با اين نظر مخالف باشند. شکی نيست که ارتش اسرائيل قدرت و امکانات ارتش آمريکا را ندارد.
سئوال رهبران اسرائيل اين است که آيا پرزيدنت اوباما به سخنان خود عمل خواهد کرد يا نه؟ باراک اوباما در دوران رياست جمهوری خود با مشکل بزرگ عدم اعتماد از سوی اسرائيل روبرو بوده است و بعيد است که بتواند با چند سخنرانی و در مدتی کوتاه اين مشکل را حل کند. به خصوص که رهبران اسرائيل به خوبی می دانند که کارزارانتخابات رياست جمهوری آمريکا در راه است و آقای اوباما برای کسب مجدد مقام رياست جمهوری نياز دارد که چهره ای طرفدار اسرائيل از خود نشان دهد.
«امید، نام من است»؛ نمایشگاهی درباره زندانیان اعدامی در دهه ۶۰
در پی انتشار بيش از ۸۰ عنوان کتاب خاطرات زندان در سه دهه اخير در خارج از ايران، نمايشگاهی در شهر فرانکفورت آلمان شکل گرفته که از زندان و اعدام زندانيان سياسی در دهه ۶۰ خورشيدی در ايران روايت ديگری به دست میدهد.
«اميد، نام من است» عنوان اين نمايشگاه است که تماشاگر در چند بخش با سرگذشت زندانيانی آشنا میشود که تنها به خاطر گرايشهای سياسیشان در دهه ۶۰ خورشيدی در زندانهای جمهوری اسلامی ايران اعدام شدند.
اين نمايشگاه دارای دو دهليز به نامهای «زمان حال» و «خاطره» و همچنين يک دروازه است.
منيره برادران، زندانی پيشين در دهه ۶۰ خورشيدی و پرستو فروهر، هنرمند و از فعالان حقوق بشر از جمله چهرههايی هستند که در برپايی نمايشگاه فرانکفورت دست داشتند.
خانم فروهر در گفت وگو باراديو فردا از دهليز حال، اولين مرحلهای که تماشاگر وارد آن میشود، اين طور میگويد: « در دهليز زمان حال، فرزندان نسل سرکوب شده دهه ۶۰ در فيلمهايی از خاطرات آن دوره میگويند و به چگونگی برخورد با سنگينی اين خاطرات در زمان حال میپردازد. دراين بخش ما يک فيلم مستند داريم.»
پس از دهليز «زمان حال» در نمايشگاه شهر فرانکفورت تماشاگر وارد دروازهای میشود که در آن اسامی صدها زندانی سياسی که در دهه۶۰ خورشيدی در زندانهای جمهوری اسلامی ايران اعدام شدند از دو سو شنيده میشود. دهليز «خاطره» يا قلب اين نمايشگاه مرحله بعدی است.
پرستو فروهر دراين باره میگويد: «در ويترينهايی در دهليز خاطره تماشاگر با کارهای دستی کسانی روبرو است که در سلولهای وحشتناک زندانهای آن دوره، روزهای عمرشان را سپری کردند و بسياری از آنها جان سالم از آن دوران به در نبردند. آنها هسته خرما را تراشيده اند و برای عزيزان شان گردن آويز درست کردهاند يا دست دوزیهای کوچکی را پنهانی درست کرده اند که گلی را نمايش میدهد. در واقع آن چه عشق به زندگی شان و پايداری شان بوده در اين اجسام کوچک شکننده تجسم پيدا کرده که اينها را بازماندگان آنها از جمله پدر و مادر و همسران شان سالها است به عنوان عزيزترين يادگارهای از دست رفتگان شان حفظ کردهاند. اين اشيای کوچک بازگو کننده تلخی سرنوشت هزاران انسانی است که جان از سرکوب وحشتناک آن دوران به در نبردند.»
نمايشگاه «اميد، نام من است» که سرگذشت صدها زندانی اعدام شده سياسی در دهه ۶۰ را به گونه دیداری و شنیداری به مدت هشت ماه مرور میکند، بيستم اسفندماه جاری در خانه آنا فرانک در شهر فرانکفورت آلمان گشايش می يابد.
«اميد، نام من است» عنوان اين نمايشگاه است که تماشاگر در چند بخش با سرگذشت زندانيانی آشنا میشود که تنها به خاطر گرايشهای سياسیشان در دهه ۶۰ خورشيدی در زندانهای جمهوری اسلامی ايران اعدام شدند.
اين نمايشگاه دارای دو دهليز به نامهای «زمان حال» و «خاطره» و همچنين يک دروازه است.
منيره برادران، زندانی پيشين در دهه ۶۰ خورشيدی و پرستو فروهر، هنرمند و از فعالان حقوق بشر از جمله چهرههايی هستند که در برپايی نمايشگاه فرانکفورت دست داشتند.
خانم فروهر در گفت وگو باراديو فردا از دهليز حال، اولين مرحلهای که تماشاگر وارد آن میشود، اين طور میگويد: « در دهليز زمان حال، فرزندان نسل سرکوب شده دهه ۶۰ در فيلمهايی از خاطرات آن دوره میگويند و به چگونگی برخورد با سنگينی اين خاطرات در زمان حال میپردازد. دراين بخش ما يک فيلم مستند داريم.»
پس از دهليز «زمان حال» در نمايشگاه شهر فرانکفورت تماشاگر وارد دروازهای میشود که در آن اسامی صدها زندانی سياسی که در دهه۶۰ خورشيدی در زندانهای جمهوری اسلامی ايران اعدام شدند از دو سو شنيده میشود. دهليز «خاطره» يا قلب اين نمايشگاه مرحله بعدی است.
پرستو فروهر دراين باره میگويد: «در ويترينهايی در دهليز خاطره تماشاگر با کارهای دستی کسانی روبرو است که در سلولهای وحشتناک زندانهای آن دوره، روزهای عمرشان را سپری کردند و بسياری از آنها جان سالم از آن دوران به در نبردند. آنها هسته خرما را تراشيده اند و برای عزيزان شان گردن آويز درست کردهاند يا دست دوزیهای کوچکی را پنهانی درست کرده اند که گلی را نمايش میدهد. در واقع آن چه عشق به زندگی شان و پايداری شان بوده در اين اجسام کوچک شکننده تجسم پيدا کرده که اينها را بازماندگان آنها از جمله پدر و مادر و همسران شان سالها است به عنوان عزيزترين يادگارهای از دست رفتگان شان حفظ کردهاند. اين اشيای کوچک بازگو کننده تلخی سرنوشت هزاران انسانی است که جان از سرکوب وحشتناک آن دوران به در نبردند.»
نمايشگاه «اميد، نام من است» که سرگذشت صدها زندانی اعدام شده سياسی در دهه ۶۰ را به گونه دیداری و شنیداری به مدت هشت ماه مرور میکند، بيستم اسفندماه جاری در خانه آنا فرانک در شهر فرانکفورت آلمان گشايش می يابد.
اجرای حکم شش سال زندان نازنین خسروانی پس از سرباز زدن از امضای «عفو نامه»
نازنين خسروانی، روزنامه نگار برای اجرای حکم شش سال حبس تعزيری خود به زندان اوين رفت. نازنين خسروانی که ابتدا در آبان سال ۸۹ بازداشت شد و بيش از سه ماه را در بازداشت به سر برد، از طرف دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام «اجتماع و تبانی جهت اقدام عليه امنيت ملی و تبليغ عليه نظام» مجرم شناخته شدهاست.
او که پيش از اين در روزنامههای اصلاح طلبی چون نوروز، بهار و سرمايه قلم میزد، مدتها بود که دست از روزنامهنگاری کشيده بود.
مادر نازنين خسروانی در گفت و گو با راديو فردا میگويد مسوولان از او خواسته بودند که عفونامهای را امضا کند تا به زندان برنگردد، اما دخترش از امضای آن سرباز زده است:
اعظم افشاريان: به وکيل شان اعلام شده بود که حکم اش عينا در دادگاه تجديد نظر تاييد شده است. روز بيست و ششم بهمن ماه يک برگه اخطاريه ضبط وثيقه در پارکينگ خانه ما پيدا شد بی آنکه پيش از آن احضاريه ای برای دخترم ارسال شده باشد. از آن جايی که وثيقه گذار من بودم، روز شنبه همان هفته مراجعه کردم و پرسيدم که يک چنين برگه ای برای من آمده است.
به من گفتند که بگو دخترت بيايد. من پرسيدم ولی احضاريه به دست ما نرسيده است. گفتند که چرا. حتما احضاريه آمده و به هر حال به دست شما نرسيده شايد افتاده و به دست تان نرسيده است.
همان هفته روز يکشنبه نازنين چمدانش را هم جمع کرده بود و رفت. اما گفتند که برو، فردا برگرد. دو سه روز به همين ترتيب رفت و برگشت، يک روز گفتند که قاضی دادسرا نيست، روز ديگر قاضی او را ديده و گفت که يک برگه عفونامه امضا کن، بنويس که اشتباه کرده ای تا بتوانی آزاد باشی. اما نازنين گفت که من کاری نکرده ام و به همين دليل هم هيچ برگه ای را امضا نمی کنم.
با اين شرايط گفتند که برو و هفته بعد برگرد. امروز يک هفته بعد از آن روز است که صبح امروز از دادسرای اوين به نازنين زنگ زدند . با همديگر به آنجا رفتيم. باز هم با او صحبت کردند که برگه درخواست عفو را امضا کند، ولی باز هم نازنين نپذيرفت و برای همين هم گفتند که بايد بمانيد.
خانم افشاريان دقيقا در اين عفونامه چه مواردی ذکر شده که نازنين از امضای آن سرباز زده است؟
متاسفانه من آن عفونامه را نخواندم. عفونامه را به خودش داده بودند ولی در هر صورت نازنين نپذيرفت که آن را امضا کند. يعنی حتی در آن لحظه ای که جلوی درب دادسرا با من خداحافظی می کرد، من او را در آغوش گرفته بودم و می بوسيدمش، خانمی که ریيس دفتر داديار دادسرای اوين بود به من گفت که اگر اين برگه را امضا کند که در پرونده اش اين برگه وجود داشته باشد، ما می توانيم اجازه بدهيم که بيرون از زندان بماند، ولی اگر امضا نکند بايد به زندان برود. ولی نازنين گفت که نه، من اين برگه را امضا نمی کنم. و در نهايت او را چمدان به دست بردند.
قبل از بازداشت مدتها بود که ديگر دختر شما کار روزنامه نگاری نمی کرد، اما بعد از آزادی موقت و در اين مدت به چه کاری مشغول بود؟
کار روزنامه نگاری نمی کرد.اصلا در اين مدت کار نمی کرد.
و آيا آمادگی احضار مجدد و شروع حکم اش را داشت؟
در دادگاه تجديد نظر به وکيل اش اعلام شده بود که حکم اش عينا تاييد شده است و در هر صورت همه ما می دانيم که وقتی حکمی تاييد می شود، بايد فرد متهم برود و دوران حکم اش را بگذراند ديگر.
نازنين وقتی به زندان رفت اوضاع روحی اش چطور بود؟
روحيه اش خيلی خوب بود. در آن شرايطی که من ناراحت بودم و گريه می کردم، کارکنان دادسرا به من می گفتند اين خانم که خودش تا اين حد روحيه اش خوب است، شما ديگر گريه نکن که روحيه اش را به هم بريزی. چرا که خودش خيلی روحيه خوبی داشت.
او که پيش از اين در روزنامههای اصلاح طلبی چون نوروز، بهار و سرمايه قلم میزد، مدتها بود که دست از روزنامهنگاری کشيده بود.
مادر نازنين خسروانی در گفت و گو با راديو فردا میگويد مسوولان از او خواسته بودند که عفونامهای را امضا کند تا به زندان برنگردد، اما دخترش از امضای آن سرباز زده است:
اعظم افشاريان: به وکيل شان اعلام شده بود که حکم اش عينا در دادگاه تجديد نظر تاييد شده است. روز بيست و ششم بهمن ماه يک برگه اخطاريه ضبط وثيقه در پارکينگ خانه ما پيدا شد بی آنکه پيش از آن احضاريه ای برای دخترم ارسال شده باشد. از آن جايی که وثيقه گذار من بودم، روز شنبه همان هفته مراجعه کردم و پرسيدم که يک چنين برگه ای برای من آمده است.
يک روز گفتند که قاضی دادسرا نيست، روز ديگر قاضی او را ديده و گفت که يک برگه عفونامه امضا کن، بنويس که اشتباه کرده ای تا بتوانی آزاد باشی. اما نازنين گفت که من کاری نکرده ام و به همين دليل هم هيچ برگه ای را امضا نمی کنم.
همان هفته روز يکشنبه نازنين چمدانش را هم جمع کرده بود و رفت. اما گفتند که برو، فردا برگرد. دو سه روز به همين ترتيب رفت و برگشت، يک روز گفتند که قاضی دادسرا نيست، روز ديگر قاضی او را ديده و گفت که يک برگه عفونامه امضا کن، بنويس که اشتباه کرده ای تا بتوانی آزاد باشی. اما نازنين گفت که من کاری نکرده ام و به همين دليل هم هيچ برگه ای را امضا نمی کنم.
با اين شرايط گفتند که برو و هفته بعد برگرد. امروز يک هفته بعد از آن روز است که صبح امروز از دادسرای اوين به نازنين زنگ زدند . با همديگر به آنجا رفتيم. باز هم با او صحبت کردند که برگه درخواست عفو را امضا کند، ولی باز هم نازنين نپذيرفت و برای همين هم گفتند که بايد بمانيد.
خانم افشاريان دقيقا در اين عفونامه چه مواردی ذکر شده که نازنين از امضای آن سرباز زده است؟
متاسفانه من آن عفونامه را نخواندم. عفونامه را به خودش داده بودند ولی در هر صورت نازنين نپذيرفت که آن را امضا کند. يعنی حتی در آن لحظه ای که جلوی درب دادسرا با من خداحافظی می کرد، من او را در آغوش گرفته بودم و می بوسيدمش، خانمی که ریيس دفتر داديار دادسرای اوين بود به من گفت که اگر اين برگه را امضا کند که در پرونده اش اين برگه وجود داشته باشد، ما می توانيم اجازه بدهيم که بيرون از زندان بماند، ولی اگر امضا نکند بايد به زندان برود. ولی نازنين گفت که نه، من اين برگه را امضا نمی کنم. و در نهايت او را چمدان به دست بردند.
قبل از بازداشت مدتها بود که ديگر دختر شما کار روزنامه نگاری نمی کرد، اما بعد از آزادی موقت و در اين مدت به چه کاری مشغول بود؟
کار روزنامه نگاری نمی کرد.اصلا در اين مدت کار نمی کرد.
و آيا آمادگی احضار مجدد و شروع حکم اش را داشت؟
در دادگاه تجديد نظر به وکيل اش اعلام شده بود که حکم اش عينا تاييد شده است و در هر صورت همه ما می دانيم که وقتی حکمی تاييد می شود، بايد فرد متهم برود و دوران حکم اش را بگذراند ديگر.
نازنين وقتی به زندان رفت اوضاع روحی اش چطور بود؟
روحيه اش خيلی خوب بود. در آن شرايطی که من ناراحت بودم و گريه می کردم، کارکنان دادسرا به من می گفتند اين خانم که خودش تا اين حد روحيه اش خوب است، شما ديگر گريه نکن که روحيه اش را به هم بريزی. چرا که خودش خيلی روحيه خوبی داشت.
ایران: اجازه دسترسی بازرسان به پارچین داده خواهد شد
علیاصغر سلطانیه،نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز سهشنبه خبر داد که ایران قصد دارد به بازرسان این نهاد، اجازه بازدید از مجتمع نظامی پارچین واقع در نزدیکی تهران را بدهد.
پارچین منطقهای نظامی واقع در مسیر جاده تهران به مشهد و محلی است برای پژوهش، توسعه و تولید مهمات، موشک و مواد منفجره قوی.
هیئتی که به تازگی از سوی آژانس دو سفر به ایران داشته در پی آن است تا مشخص کند که آیا آزمایش چاشنیهای انفجاری در این مرکز با ساخت جنگافزار هستهای در ارتباط بودهاست یا خیر و برای این منظور خواستار بازدید از این مجتمع نظامی است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در وین روز سهشنبه در بیانیهای درباره بازدید از پارچین نوشت که: «باید یادآوری شود که پارچین در سال ۲۰۰۵ دو بار توسط آژانس بازدید شدهاست که متعاقبا معاون پیشین مدیرکل اعلام داشت که موضوع خاتمه یافته و بخشی از تاریخ خواهد شد و مدیرکل پیشین آن را به شورای حکام گزارش کرد.»
این بیانیه ادامه داد: «با توجه به این واقعیت که پارچین یک سایت نظامی است دسترسی به سایت یک فرآیند زمانبر است و به طور مکرر نمیتوان اجازه داد. در پرتو این سابقه و بر اساس اینکه از آژانس خواسته شدهاست همه مسائل مربوطه را همچون آزمایشهای هیدرودینامیک را با هم یکی کند، متعاقبا یکبار دیگر اجازه دسترسی داده خواهد شد. این فرآیند میتواند به طور واضح در زمانی که توافق بر روی مدالیته حاصل شد، شروع شود.»
بیانیه هیئت ایران در وین تاریخی را برای بازدید از پارچین ذکر نکردهاست و به گزارش خبرگزاری رویترز، تماسهای خبرنگاران این خبرگزاری با دیپلماتهای ایرانی و مقامهای آژانس برای دریافت اطلاعات بیشتر در این خصوص هنوز نتیجهای ندادهاست.
علیاصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس، روز هشتم اسفندماه برای امکان دسترسی بازرسان آژانس به پارچین شرایطی قائل شد و گفت: «ابتدا میبایست چارچوب و مدالیتهای [یک برنامه کاری] با کلیه ملاحظات، مورد بحث و توافق قرار گیرد که در آن وظایف دو طرف کاملا مشخص باشد تا زمینه دسترسی و بازدید فراهم شود.»
بازرسان آژانس بینالمللی در بازدیدهای خود ار پارچین در سال ۲۰۰۵ از مکانی که هماینک به باور آژانس یک محفظه بزرگ انفجاری مستقر شده بازدید نداشتند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز هشتم آبان در گزارشی نوشت که ایران مدل رایانهای کلاهکهای هستهای را آزمایش کرده و نیز یک محفظه فولادی برای آزمایش انفجاری در پارچین برپا کردهاست.
اواخر آبانماه مقامهایی از سه کشور عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفتند تصاویر جدید ماهوارهای نشانگر «افزایش غیرعادی تعداد رفتوآمد وسایل نقلیه سنگین» به سایت پارچین است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در آن تاریخ از قول این دیپلماتهای این سه کشور که نخواستهاند نامشان فاش شود در مورد پارچین نوشت: «کامیونهای باربری، وسایل نقلیه ویژه و جرثقیلهایی دیده شدهاند که به این محل وارد شده و از آن خارج میشوند... و برخی تجهیزات و مواد خطرناک نیز از این سایت برچیده شدهاست.»
علیاصغر سلطانیه در واکنش به این گزارش به خبرگزاری ایسنا گفت که موضوع افزایش فعالیتها در سایت پارچین «مضحک و قصههای کودکانه» است و چیزی درباره چنین فعالیتی نشنیدهاست.
نگرانی غرب و اسرائیل در مورد حرکت برنامه هستهای جمهوری اسلامی به سوی ساخت بمب اتم تاکنون باعث تحریمها و فشارهای فزاینده بر ایران شدهاست؛ مقامهای جمهوری اسلامی این نگرانیها را بیاساس میدانند.
پارچین منطقهای نظامی واقع در مسیر جاده تهران به مشهد و محلی است برای پژوهش، توسعه و تولید مهمات، موشک و مواد منفجره قوی.
هیئتی که به تازگی از سوی آژانس دو سفر به ایران داشته در پی آن است تا مشخص کند که آیا آزمایش چاشنیهای انفجاری در این مرکز با ساخت جنگافزار هستهای در ارتباط بودهاست یا خیر و برای این منظور خواستار بازدید از این مجتمع نظامی است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران در وین روز سهشنبه در بیانیهای درباره بازدید از پارچین نوشت که: «باید یادآوری شود که پارچین در سال ۲۰۰۵ دو بار توسط آژانس بازدید شدهاست که متعاقبا معاون پیشین مدیرکل اعلام داشت که موضوع خاتمه یافته و بخشی از تاریخ خواهد شد و مدیرکل پیشین آن را به شورای حکام گزارش کرد.»
این بیانیه ادامه داد: «با توجه به این واقعیت که پارچین یک سایت نظامی است دسترسی به سایت یک فرآیند زمانبر است و به طور مکرر نمیتوان اجازه داد. در پرتو این سابقه و بر اساس اینکه از آژانس خواسته شدهاست همه مسائل مربوطه را همچون آزمایشهای هیدرودینامیک را با هم یکی کند، متعاقبا یکبار دیگر اجازه دسترسی داده خواهد شد. این فرآیند میتواند به طور واضح در زمانی که توافق بر روی مدالیته حاصل شد، شروع شود.»
بیانیه هیئت ایران در وین تاریخی را برای بازدید از پارچین ذکر نکردهاست و به گزارش خبرگزاری رویترز، تماسهای خبرنگاران این خبرگزاری با دیپلماتهای ایرانی و مقامهای آژانس برای دریافت اطلاعات بیشتر در این خصوص هنوز نتیجهای ندادهاست.
علیاصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس، روز هشتم اسفندماه برای امکان دسترسی بازرسان آژانس به پارچین شرایطی قائل شد و گفت: «ابتدا میبایست چارچوب و مدالیتهای [یک برنامه کاری] با کلیه ملاحظات، مورد بحث و توافق قرار گیرد که در آن وظایف دو طرف کاملا مشخص باشد تا زمینه دسترسی و بازدید فراهم شود.»
بازرسان آژانس بینالمللی در بازدیدهای خود ار پارچین در سال ۲۰۰۵ از مکانی که هماینک به باور آژانس یک محفظه بزرگ انفجاری مستقر شده بازدید نداشتند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز هشتم آبان در گزارشی نوشت که ایران مدل رایانهای کلاهکهای هستهای را آزمایش کرده و نیز یک محفظه فولادی برای آزمایش انفجاری در پارچین برپا کردهاست.
اواخر آبانماه مقامهایی از سه کشور عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفتند تصاویر جدید ماهوارهای نشانگر «افزایش غیرعادی تعداد رفتوآمد وسایل نقلیه سنگین» به سایت پارچین است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در آن تاریخ از قول این دیپلماتهای این سه کشور که نخواستهاند نامشان فاش شود در مورد پارچین نوشت: «کامیونهای باربری، وسایل نقلیه ویژه و جرثقیلهایی دیده شدهاند که به این محل وارد شده و از آن خارج میشوند... و برخی تجهیزات و مواد خطرناک نیز از این سایت برچیده شدهاست.»
علیاصغر سلطانیه در واکنش به این گزارش به خبرگزاری ایسنا گفت که موضوع افزایش فعالیتها در سایت پارچین «مضحک و قصههای کودکانه» است و چیزی درباره چنین فعالیتی نشنیدهاست.
نگرانی غرب و اسرائیل در مورد حرکت برنامه هستهای جمهوری اسلامی به سوی ساخت بمب اتم تاکنون باعث تحریمها و فشارهای فزاینده بر ایران شدهاست؛ مقامهای جمهوری اسلامی این نگرانیها را بیاساس میدانند.
خدمت سربازی دوره ای است سه ساله و اجباری که اسرائیلی ها اعم از دختر یا پسر، بعد از پایان دبیرستان، باید آن را آغاز کنند.
اما دو گروه کاملا متفاوت از این قاعده مستثنی هستند: اعراب اسرائیلی یا همان فلسطینی تبارها (به غیر از دروزی ها) و یهودیان حریدی (Ultra-Orthodox).حریدی ها در محله های خاص خود زندگی می کنند و از جامعه "سکولار" فاصله می گیرند.
کار تمام وقت مردانشان این است که از ساعت هفت صبح تا ۱۱ شب در آموزشگاه های دینی (یشیواها) به مطالعه تورات و دیگر کتب مقدس یهودیان بپردازند.
این امتیاز در سال ۱۹۴۹ میلادی به این اقلیت اعطا شد.
دیوید بن گورین، اولین نخست وزیر اسرائیل، در برابر جلب حمایت رهبران حریدی از دولتش، موافقت کرد که حدود ۴۰۰ نفر آنها از سربازی معاف شوند.
اما امروزه معافیت حریدی ها شامل حال حداقل ۷۰ هزار نفر می شود.
در این میان، کمک های دولت به این قشر کم درآمد که سهمش از جمعیت اسرائیل به حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است، همچنان ادامه دارد.
ماتان پلگ، ساکن بیت المقدس، در سال ۲۰۰۲ از ارتش ترخیص شده ولی موظف است که تا سن ۳۵ سالگی، هر سال یک ماه برای آموزش مجدد به واحد زرهی خود برگردد.
او می گوید: "اگر به تاریخ مردم یهودی نگاه کنید، می بینید که هرگز سابقه نداشته که گروهی آنها کار نکند. حریدی ها از تمام حقوق شهروندی برخوردارند و باید در مقابل به وظیفه ملی خود عمل کنند."
'ارتش معنوی'
آنها جامعه خود را یک ارتش معنوی می دانند که با مطالعه تورات و تلمود، در عرصه روحانی از یهودیان و اسرائیل دفاع می کند.
اشعیا هورویتس، سخنگوی جامعه حریدی، به بیبیسی فارسی می گوید: "ما معتقدیم که با مطالعه روزانه تورات نه فقط امنیت اسراییل تامین خواهد شد، بلکه همه یهودیان از گزند خطرات معنوی در امان خواهند ماند."
این استدلال در دیوان عالی اسرائیل رد شده است.
حکم اخیر قضات ارشد اسرائیلی علیه قانونی که باعث شده است هزاران حریدی از خدمت سربازی معاف باشند، راه را برای سرباز گیری اجباری از آنان هموار کرده است.
با این وجود، دولت اسرائیل یا احزاب مخالف هنوز بر سر این که چگونه باید بدون ایجاد بحرانی جدی، حریدی ها را به خدمت نظام وظیفه جذب کرد، اتفاق نظر ندارند.
انتظار می رود که یکی از موضوعات محوری انتخابات بعدی اسرائیل که در ظرف یک سال آینده برگزار خواهد شد، مساله معافیت سربازی حریدی ها باشد.
در این میان، به نظر نمی رسد که اکثر جوانان حریدی برای تعویض کتب دینی خود با اسلحه و اونیفورم عجله ای داشته باشند.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، امروز سهشنبه ۶ مارس (۱۶ اسفندماه) از طرف گروه ۱+۵ موافقت خود را برای انجام دور تازه ای از مذاکرات اتمی با ایران اعلام کرد.
موافقت خانم اشتون در پاسخ به نامه سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد ایران اعلام شده است که ماه گذشته نوشته شده بود.به این ترتیب پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان که خواستار توقف غنی سازی اورانیوم از سوی ایران هستند، موافقت خود را با از سرگیری مذاکرات با ایران درمورد برنامه هسته ای این کشور اعلام کردند.
شورای امنیت سازمان ملل تا کنون شش قطعنامه در مورد برنامه اتمی ایران صادر کرده و در آن، از جمله خواهان توقف همه فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیوم شده است.
آمادگی کشورهای گروه ۱+۵ برای مذاکره با ایران در حالی اعلام می شود که گمانه زنی هایی درباره احتمال مقابله نظامی با برنامه هسته ای ایران درجریان است.
خانم اشتون امروز در بیانیه ای اعلام کرد که اتحادیه اروپا امیدوار است که "ایران وارد مرحله ای از گفتگوهای سازنده شود که بتواند به نگرانی های جامعه جهانی در باره برنامه هسته ای این کشور پایان دهد."
هنوز زمان و مکان گفتگوها مشخص نشده است.
گفتگوهای ایران و گروه ۱+۵ در سالهای گذشته بی نتیجه پایان یافت.
آخرین دور این گفتگوها در ژانویه سال گذشته میلادی با شکست مواجه شد.
سعید جلیلی در نامه ای که در اواخر بهمن ماه سال گذشته به خانم اشتون نوشت، خواهان از سرگیری گفت و گوهای هسته ای شده بود.
او در این نامه کوتاه پیشنهاد خاصی را مطرح نکرده بود.
الکسی ناوالنی، از رهبران حرکت اعتراضی علیه اعلام پیروزی ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه، گفته است که با وجود دستگیری صدها تن از شرکت کنندگان در تظاهرات اعتراضی روز دوشنبه در مسکو و سن پترزبورگ، معترضان در نظر دارند به تظاهرات خود ادامه دهند.
معترضان به نتیجه انتخابات از تقلب گسترده در جریان رای گیری سخن گفته و خواستار برگزاری مجدد انتخابات شده اند.ناظران بین المللی که برای نظارت بر انتخابات به روسیه سفر کرده بودند هم نحوه برگزاری این انتخابات را منصفانه ندانسته و دولت را به استفاده از منابع عمومی به نفع آقای پوتین متهم کرده اند اما گفته اند که در هر حال، پیروزی وی اجتناب ناپذیر بوده است.
روز دوشنبه، ۱۶ اسفند (۶ مارس)، به نقل از مقامات یمنی گزارش شد که تعداد بیشتری از اجساد نظامیانی را یافته اند که در نبرد سنگین روز یکشنبه با پیکارجویان القاعده در بیابان های اطراف زنجبار جان خود را از دست داده اند.
ارتش یمن گفته است که در این درگیری، یکصد و هشتاد و پنج تن از نفرات ارتش و دست کم بیست و پنج تن از پیکارجویان مسلح کشته و شمار دیگری از دو طرف زخمی شده اند.به گفته مقامات یمنی، پیکارجویان القاعده اجساد برخی از نظامیان کشته شده را مثله و در بیابان رها کرده اند.
محمدرضا مهدوی کنی، رئیس مجلس خبرگان ایران با تشکر از "حضور گسترده" مردم در انتخابات مجلس این کشور گفت: "حضور مردم به این دلیل نیست که از همه چیز راضی هستند، بلکه مشکلاتی از جمله مشکلات اقتصادی و غیره وجود دارد."
وی با اشاره به تاثیر گذاشتن "تبلیغات دشمنان" بر روی گروهی از مردم افزود: "برخی دوستان داخلی نگران اوضاع بودند که مبادا مردم کمتر در انتخابات شرکت کنند".آقای مهدوی کنی این سخنان را در مراسم افتتاحیه یازدهمین نشست دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری بیان کرده که فردا عصر به کار خود پایان خواهد داد.
او همچنین تاکید کرد که وی طرفدار "ائتلاف" اصولگرایان است ولی به دنبال "وحدت" آنها نیست "چون وحدت متعلق به خداوند است و به غیر از خدا، وحدت به آن معنا تصوری ندارد".
آقای مهدوی کنی، پیش از انتخابات مجلس نهم محوریت تلاش هایی را به عهده داشت که به نوشته رسانه های ایران با هدف ایجاد وحدت انتخاباتی در میان اصولگرایان انجام می شد.
این تلاش ها به نتیجه نرسید و جریان های اصلی اصولگرا، نهایتا با فهرست های انتخاباتی مختلف در انتخابات شرکت کردند.
حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان در نخستین واکنش علنی خود به اعلامیه تازه شورای علما، از آن دفاع کرده و گفته که این اعلامیه برای حمایت از حقوق زنان صادر شده است.
شورای علما در اعلامیه هفته پیش خود، بر جدایی دختران و زنان از مردان در محلات کار و تحصیل و همچنین اجتناب از سفر بدون محرم شرعی تاکید کرده است.فعالان حقوق زن از این اعلامیه انتقاد کرده و آن را غیرقابل اجرا و تلاشی در راستای ترویج "تفکر طالبانی" و زمینهسازی برای گفتگو با گروه طالبان دانستهاند.
اما آقای کرزی روز سه شنبه ۱۶ حوت/اسفند در نشست مشترک خبری با برونیسلاو کوموروسکی (Bronislaw Komorowski)، رئیس جمهوری پولند/لهستان در کابل گفت که به شرایط مطرح شده در این اعلامیه "پابند" است.
رئیس جمهوری افغانستان افزود: "جمعه گذشته آنها (شورای علما) در اعلامیهشان، که ماهوار (به صورت ماهیانه) نشر میشود، اصول و ازرشهای اسلامی را برای تقویت موقف زنان و حمایت از موقف زنان اعلام داشتند."
او همچنین در این نشست خبری تاکید کرد که: "این یک دیدگاه شرعی وطن ما است و تمام مسلمانان افغانستان به آن پابند هستیم."
در اعلامه تاکید شده که از استفاده از الفاظ و اصطلاحاتی که با "مفهوم" این آیههای قرآن تضاد داشته باشند، "جداً اجتناب شود".
ظاهرا اشاره این مطلب به اصل تساوی زنان و مردان است که در محافل سیاسی، حقوق بشری و رسانههای افغانستان بر آن تاکید میشود.
شورای علما در بخشی از اعلامیه خود بر اجتناب زنان از "اختلاط با مردان بیگانه در عرصههای مختلف اجتماعی، مانند تحصیل، بازار، دفاتر و سایر شئون زندگی" و همچنین "اجتناب از سفر بدون محرم شرعی" به عنوان "وجایب و مکلفیتهای" آنها تاکید کرده است.
هر چند شورای علما نهاد دولتی نیست، اما در دولت نفوذ دارد و رئیس جمهوری افغانستان به مشورتهای این شورا در مورد مسائل دینی و سیاسی اهمیت قائل است.
پیمان استراتژیک با آمریکا
اخیرا برخی رسانهها گزارش دادند که گفتگوهای مقامهای افغان و آمریکایی در باره این پیمان به دلیل اصرار دولت افغانستان بر توقف عملیات شبانه نیروهای خارجی علیه طالبان، به حالت تعلیق درآمده است.
اما رئیس جمهوری افغانستان گفت که او روز دوشنبه با مقامهای آمریکایی در باره امضای این پیمان گفتگو کرده، ولی توضیح بیشتری در این مورد ارائه نکرد.
او گفت: "(در باره) توافق استراتژیک ما با آمریکا از یک نیم سال به این طرف صحبت میکنیم. در هفته اخیر پیشرفتهایی در این مورد به دست آمده، دیروز باز هم مذاکره داشتیم و سوالاتی داشتیم و خواستار صراحت شدیم، پیشرفت به دست آمده، ولی افغانستان تلاش دارد که این پیشرفت را بیشتر بسازد."
آقای کرزی بار دیگر بر توقف عملیات شبانه نیروهای خارجی و انتقال مسئولیت بازداشتگاه بگرام، که اعضای گروه طالبان و گروه القاعده در آن نگهداری می شوند، به دولتش به عنوان پیشر شرط امضای این پیمان تاکید کرد.
او افزود: "انتقال (مسئولیت) زندان بگرام به افغانستان، به صورت کامل، و متوقف شدن عملیات شبانه، از مسائلی هستند که ما با حکومت آمریکا از چندین ماه نه بلکه از چندین سال به این طرف در مورد آن صحبت کرده ایم."
آقای کرزی گفت که تلاشها متمرکز بر این موضوع است که در مذاکرات برای تامین روابط راهبردی میان افغانستان و آمریکا، منافع هر دو کشور درنظر گرفته شود.
مذاکرات دولتهای افغانستان و آمریکا در مورد روابط استراتژیک، بیشتر از یک سال پیش آغاز شد و آنگونه که گفته شده، پیمانی که در این زمینه امضا خواهد شد، به ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در افغانستان اجازه می دهد.
دولت افغانستان ماه عقرب/آبان گذشته برای مشورت با رهبران قومی در این مورد، لویه جرگه سنتی برگزار کرد و این جرگه با امضای این پیمان و ایجاد پایگاه نظامی آمریکا در افغانستان موافقت کرد.
ضمنا این جرگه بر توقف عملیات شبانه و انتقال مسئولیت بازداشتگاههای تحت کنترل نیروهای خارجی به دولت افغانستان هم تاکید کرد.
اما مقامهای آمریکایی و ناتو گفته اند که عملیات شبانه علیه شورشیان برای ادامه مبارزه با تروریسم در افغانستان ضروری و موثر است.
فرماندهان نیروهای آمریکایی در ارتباط با درخواست دولت افغانستان برای انتقال مسئولیت بازداشتگاه بگرام به دولت این کشور گفته اند که گفتگوها در این مورد ادامه دارد.
جرس: خسرو دانشجو نماینده و قائم مقام رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در واحدهای علوم و تحقیقات این دانشگاه شد.
به گزارش مهر، پس از آغاز به کار فرهاد دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی، انتصابهای جدیدی صورت گرفت که از جمله آن می توان به برخی انتصابات جدید در واحد علوم تحقیقات این دانشگاه اشاره کرد.
خسرو دانشجو - رئیس واحد تهران غرب دانشگاه آزاد اسلامی- روز گذشته به نمایندگی از رئیس این دانشگاه یعنی فرهاد دانشجو در مراسم تودیع و معارفه معاونان جدید مالی- اداری و عمران و توسعه شرکت و حکم معاونان جدید را ابلاغ کرد.
وی که هم اکنون عضو شورای اسلامی شهر تهران و رئیس واحد تهران غرب دانشگاه آزاد اسلامی است به عنوان نماینده فرهاد دانشجو در واحدهای علوم و تحقیقات این دانشگاه نیز آغاز به کار کرده است.
از آنجا که رئیس دانشگاه آزاد، ریاست واحدهای علوم و تحقیقات را هم برعهده دارد و با توجه به اینکه در غیاب رئیس جدید، شخصی دیگر باید برای اداره امور این واحدها حضور داشته باشد هم اکنون خسرو دانشجو به نیابت از برادرش این سمت را عهده دار شده است.
پیش از این، در زمان ریاست عبدالله جاسبی، مجید عباسپور تهرانی فر سمت قائم مقامی واحدهای علوم و تحقیقات را بر عهده داشت.
جـــرس:
در حالیکه برخی منابع خبری مدعی شده بودند که کمپانی بزرگ نفتی «رویال دوچ – شل»، همچنان از ایران نفت می خرد، وزیر نفت جمهوری اسلامی این موضوع را شدیدا تکذیب کرد.
هفته گذشته سامانه خبری «تابناک»، مدعی شده بود که یک ابر نفتکش متعلق به شرکت ملی کشتیرانی ایران، روز پنجشنبه گذشته به سواحل سنگاپور و محل پالایشگاه رویال داچ شل رسید و نفت خود را به آن شرکت هلندی – انگلیسی فروخت.
به گزارش ایسنا، پاسدار رستم قاسمی، زیر نفت جمهوری اسلامی، روز سه شنبه اظهار عقیده کرد: كمبود نفت ایران قطعا در دنیای تجارت نفت تاثیرات مهمی بر جای خواهد گذاشت و اگر این تحریمها عملی شود، بازار نفت بسیار متشنج خواهد شد.
وی گفت: برخلاف میل باطنیمان و با این حال كه بههیچ عنوان مایل نبودیم با تحریم نفت برای مردم كشورهای اروپایی مشكلی ایجاد كنیم در نهایت این اتفاق افتاد و این خواسته دولت این كشورها بود و ما اگر راهحلی وجود داشت بهطور غیرمستقیم مایل بودیم به مردم این كشورها كمك كنیم.
قاسمی كه در حاشیه دومین همایش تعالی صنعت پتروشیمی صحبت میكرد، درباره صنعت پتروشیمی نیز اظهار كرد: با توجه به مزیت خوبی كه ایران در زمینه تولید گاز دارد ما میتوانیم نقش مهمی در پتروشیمی ایفا كنیم و تولیدات خود را در این زمینه به صد میلیون تن در سال افزایش دهیم؛ حتما شاید همین صد میلیون تن كافی نباشد.
وزیر نفت ادامه داد: ما باید تلاش كنیم كه حتی رتبه اول پتروشیمی در دنیا را از آن خود كنیم.
وی در پاسخ به سوال ایسنا درباره اظهاراتی كه درباره تعیین وضعیت خوراك پتروشیمیها و دستور وزیر نفت در این زمینه مطرح شده است، توضیح داد: اساسا تصمیمگیری درباره خوراك پتروشیمی در ستاد هدفمندی یارانهها صورت میگیرد، البته با این وجود تكالیفی هم برعهده ما قرار دارد كه براساس آنها عمل میكنیم.
قاسمی ادعا کرد: امسال هم مشكل جدی در زمینه خوراك پتروشیمی وجود نداشته است.
وزیر نفت بر تبدیل محصولات خام به محصولاتی با ارزش افزوده تاكید كرد و گفت: با توجه به پتانسیلهای كشور، یكی از سیاستهای كلی ما تبدیل محصولات خام پتروشیمی به محصولاتی است كه دارای ارزش افزوده باشند.
وی درباره زمان واگذاری شركتهای پتروشیمی در هولدینگ خلیجفارس عنوان كرد: بحث هولدینگ درحال حاضر مراحل نهایی خود را پشت سر میگذارد و ما امیدواریم تا چند ماه آینده واگذار شود.
وزیر نفت جمهوری اسلامی، صادرات نفت به شركت انگلیسی شل را تكذیب كرد.
جـــرس:
درحالیکه منابع خبری و کارشناسان، از بدهی ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت به پیمانکاران برق گزارش می دهند، وزیر نیرو از دستور جدید رئیس دولت برای فروش نیروگاهها به بانکها خبر داد و همزمان اعلام کرد که طبق دستور رئیس دولت، منابع خرید انشعاب جدید آب و برق به خزانه نخواهد رفت، بلکه مستقیما در اختیار وزارت نیرو قرار می گیرد.
به گزارش مهر، مجید نامجو درباره اقدامات وزارت نیرو برای شناسایی و فروش اموال مازاد این وزارتخانه گفت: براساس ظرفیتهای مواد 33 ، 35 و 36 قانون بودجه سال جاری که ظرفیت شناسایی دارایی ها و اموال مازاد را در اختیار دستگاهها قرار می داد، توانستیم با شناسایی ظرفیتهای این بخش تهاتر دارایی ها و تسویه بدهی ها با شرکتهای پیمانکاری را انجام دهیم.
وزیر نیرو با تاکید بر اینکه در وزارت نیرو شناسایی اموال مازاد و تسویه بدهی ها به عرضه نیروگاهها منحصر شده است، اظهار داشت: به دلیل بالا بودن قیمت نیروگاهها امکان تسویه آن با پیمانکاران وجود ندارد اما تاکنون توانستیم از طریق واگذاری نیروگاه تهاتر بدهی ها را با قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا و شرکت مپنا انجام دهیم .
نامجو با ادعای اینکه از طریق واگذاری نیروگاه به این دو مجموعه یاد شده توانستیم بدهی ها را به صورت عمده تسویه کنیم، گفت: متاسفانه به دلیل بالا بودن قیمت نیروگاهها پیمانکاران خرد از دریافت مطالبات خود بی نصیب ماندند.
وی با اشاره به اینکه پیشنهاد می کنم پیمانکاران و طلبکاران خرد وزارت نیرو از طریق سندیکای برق یک ظرفیت سازی برای دریافت مطالبات خود انجام دهند، گفت: پیمانکاران خرد می توانند یکی از نیروگاهها را به عنوان مطالبات خرد از وزارت نیرو بگیرند و منافع آن را بابت تسویه مطالبات خود استفاده کنند، البته این موضوع نیز بنا به دلایلی عملیاتی نشد.
نامجو با تاکید بر اینکه سازندگان برق نتوانستند آن هماهنگی لازم را برای تسویه مطالبات خود از طریق واگذاری نیروگاه به آنها به وجود آورند، افزود: سندیکای برق از این طریق می تواند اعتماد سازی کند و با گرفتن وکالت از پیمانکاران برقی مطالبات پیمانکاران خرد را نیز دریافت کنند و این یکی از راههای خوبی است که وجود دارد.
وزیر نیرو با اعلام اینکه در مذاکره اخیر با رئیس دولت، وی دستور اجرای کار جدیدی را به بانکها برای مذاکره خرید نیروگاهها ارائه کرد، گفت: رئیس جمهور خواست تا بانکها برای خرید نیروگاهها وارد عمل شوند و با استفاده از قیمت نیروگاهها، مطالبات پیمانکاران خرد را بپردازند و به عبارتی، بانکها از طریق خرید نیروگاهها مطالبات پیمانکاران خرد وزارت نیرو را بپردازند و این کار طبق یک مکانیزم جدیدی قابل اجرا است.
نامجو همچنین از دستور اخیر رئیس دولت در خصوص اینکه منابع خرید انشعاب جدید آب و برق به خزانه نرود و مستقیما در اختیار وزارت نیرو قرار بگیرد، خبر داد و اظهار داشت: البته این دستور نیز یک ظرفیت جدیدی را از لحاظ تامین منابع مورد نیاز در اختیار وزارت نیرو قرار داده و به اصطلاح، نقدینگی مورد نیاز از طریق فروش انشعاب به گردش افتاده است.
نامجو در پایان سخنانش مبلغ کل مطالبات پیمانکاران خرد صنعت آب و برق حدود 1300 میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: به صورت کلی پرداخت این بدهی ها در دستور کار قرار دارد.
بدهی ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت به پیمانکاران برق
رئیس سندیکای برق تاکید کرد: دولت هنوز به پیمانکاران برق بدهکار است و میزان غیررسمی این بدهیها حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان است.
محمد پارسا در گفتگو با ایلنا در خصوص طلب پیمانکاران برق و احتمال پرداخت آن از طریق اوراق مشارکت گفت: توزیع اوراق مشارکت برای تکمیل طرحهایی است که نیاز به بودجه دارد و از ابتدا نیز قرار نبود این اوراق برای پرداخت بدهی پیمانکاران باشد.
رئیس سندیکای برق در خصوص میزان معوقه پیمانکاران گفت: میزان رسمی که برای این معوقهها اعلام میکنند ۱۵ هزار میلیارد تومان و میزان غیر رسمی آن حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان است.
وی ادامه داد: علت این اختلاف آمار این است که پیمانکاران تا پرداختی خود را به چشم نبینند باور نمیکنند که این میزان محقق شده به همین دلیل است که در آمار غیر رسمی میزانی که دولت برای پرداخت وعده میدهد را در نظر نمیگیرند.
علی مطهری:
جـــرس:
علی مطهری طی مطلبی دیگر پیرامون سخنان علیرضا پناهیان، به اظهارات این فعال عضو قرارگاه عمار مجددا واکنش نشان داده و دیدگاههای افراطی وی را مورد انتقاد جدی قرار می دهد.
به گزارش تابناک، مطهری خطاب به پناهیان می گوید "چرا بیشترین پرسشی که از من می شود این است که اگر پدرتان زنده بود با او چه می کردند؟ حال، نگرانی ها را به خوبی درک می کنم. اگر شهید مطهری زنده بود و به دفاع از حقوق مردم بر می خاست آیا قویا محتمل نبود که افرادی چون شما، جوانان انقلابی پاک و شیعه ای را که در تنور جنابعالی پخته شده اند به سوی استاد روانه می کردید؟"
این نماینده منتقد دولت، خطاب به این فعال اصولگرای افراطی خاطرنشان می کند "نقش مشاور رهبری سر تکان دادن و تأیید نیست بلکه اظهار نظرِ احیانا مخالف در برابر رهبری نیز هست."
متن کامل این دومین واکنش مطهری به پناهیان به شرح زیر منتشر شده است:
جناب حجت الاسلام آقای پناهیان
با عرض سلام و احترام، مجال ملاحظه پاسخ جنابعالی به جوابیه بنده تا پس از انتخابات حاصل نشد. همچنان که در ذیل تبیین خواهد شد، ناخواسته آنچه را که دربارۀ دیدگاه نادرست جنابعالی در باب ولایت فقیه گفته بودم تأیید فرموده و شواهدی نیز اضافه کرده اید.
به خوانندگانی که فرصت خواندن تمام پاسخ مرا ندارند، توصیه می کنم برای آشنا شدن با نوع استدلال و میزان امانتداری جناب آقای پناهیان در نقلها، لااقل نگاهی به جدول انتهایی بیندازند و البته خوانندگان اینترنتی می توانند کلیپ مربوطه را نیز ببینند.
از هر دری سخن گفته اید: نامۀ جوانان اصلاح طلب به بنده (که البته پاسخ آن را خدمت جناب شریعتمداری ارسال کردم ولی منتشر نکردند و در سایتها منتشر شد)، مخالفت با طرح نظارت بر نمایندگان تا دستگیری سریع و البته نادرست دبیر سیاسی یک هفته نامه. مطالبی که هیچ ربطی به موضوع نداشت.
در اینجا در چهارده بند به ذکر نکاتی پرداخته و با پرهیز از پراکنده گویی، بر مسائل محتوایی و مفهومی تکیه می کنم.
در اینجا در چهارده بند به ذکر نکاتی پرداخته و با پرهیز از پراکنده گویی، بر مسائل محتوایی و مفهومی تکیه می کنم.
1. القای تقابل با رهبری و حتی توهین به امیرالمؤمنین (ع)
در جوابیه خود تلاش زیادی فرموده اید که در دو مرحله دو مطلب را به خواننده القا فرمایید: اول آنکه بنده را مقابل رهبری قرار داده و به خواننده چنین القا کنید که مراد من این بوده است که رهبری از پس پرده دائما به نمایندگان مجلس امر و نهی می کنند. آنچه من گفته ام این بوده که نماینده نباید خود را ملتزم به کشف نظر رهبری پیش از هر اقدامی کند. این مطلب را عده ای کم شمار از همفکران شما در مجلس دائما به نمایندگان القا می کنند نه سیره رهبری، و به این وسیله هر طرح مخالف منافع جناحی خود را در نطفه خفه می کنند.
در جوابیه خود تلاش زیادی فرموده اید که در دو مرحله دو مطلب را به خواننده القا فرمایید: اول آنکه بنده را مقابل رهبری قرار داده و به خواننده چنین القا کنید که مراد من این بوده است که رهبری از پس پرده دائما به نمایندگان مجلس امر و نهی می کنند. آنچه من گفته ام این بوده که نماینده نباید خود را ملتزم به کشف نظر رهبری پیش از هر اقدامی کند. این مطلب را عده ای کم شمار از همفکران شما در مجلس دائما به نمایندگان القا می کنند نه سیره رهبری، و به این وسیله هر طرح مخالف منافع جناحی خود را در نطفه خفه می کنند.
به القای مقابله با رهبری نیز بسنده نکرده ، سعی کرده اید مرا در مقابل امیر المؤمنین (ع) نیز قرار دهید! مثلا در بحث منزلت عدالت و ولایت – که بدان خواهم پرداخت - گفته اید:
«سندِ به قول شما به غایت سست بنده هم نص صریح کلام امیرالمؤمنین(ع) بوده است که در پاسخ به معاویه «اجرای عدالت در مورد قاتلان عثمان» را به عنوان شرط بیعت اعلام کرده بود. حالا این استدلال اگر مشعشع است لطفا احترام کلام حضرت امیر(ع) را نگه دارید.»
من گفته بودم «استدلال» شما به غایت سست است نه «سند» شما. آیا ایراد فقها به یکدیگر در مورد استدلال به آیه ای در قرآن، حرمت نگذاشتن فقها به قرآن است یا نقد استنباط یکدیگر از قرآن؟ بعید است که شما به عنوان یک فرد حوزوی متوجه این نکته روشن نبوده باشید. با کدام معیار اخلاقی و شرعی تلاش کردید چنین مطلب ناحقی را به خوانندگان بعضا بی دقت القا کنید؟
جملۀ دیگر خودتان را دوباره بخوانید:
«آنچه دربارۀ انتقاد مالک اشتر نسبت به نصب ابن عباس در آن سخنرانی (رجانیوز/کدخبر:88083) ذکر شد هم، شاهدی بر این ماجرا بود که حتی برخی از ولایتمداران، علی را متهم به بیعدالتی میکردند. اگر شما چنین اتهاماتی را به حضرت علی(ع) روا میدانید ما چنین فضایی را موجب غربت علی(ع) میدانیم.»
«آنچه دربارۀ انتقاد مالک اشتر نسبت به نصب ابن عباس در آن سخنرانی (رجانیوز/کدخبر:88083) ذکر شد هم، شاهدی بر این ماجرا بود که حتی برخی از ولایتمداران، علی را متهم به بیعدالتی میکردند. اگر شما چنین اتهاماتی را به حضرت علی(ع) روا میدانید ما چنین فضایی را موجب غربت علی(ع) میدانیم.»
نمی دانم چرا هر کس به دیدگاه شما انتقاد دارد لازمه اش طعنه به رهبری و عادل ندانستن امیرالمؤمنین (ع) یا توهین به آن حضرت است؟! همین که به این میزان قناعت فرموده انکار توحید را نسبت به این حقیر محتمل ندانسته اید باز ممنونم.
2. مقایسه توصیه شما با توصیه امیر مؤمنان(ع)
نوشته اید: «هر کس صادقانه انتقادی به رهبری دارد میتواند بدون بوق و کرنا به ایشان ارائه نماید و یقین داریم ایشان از کنار هیچ سخن کارشناسانهای بیتفاوت عبور نمیکنند مگر آنکه کسی مقاصد دیگری از علنی کردن انتقاد خود داشته باشد که معمولا چنین مقاصدی شوم و پلید به نظر میرسد».
نوشته اید: «هر کس صادقانه انتقادی به رهبری دارد میتواند بدون بوق و کرنا به ایشان ارائه نماید و یقین داریم ایشان از کنار هیچ سخن کارشناسانهای بیتفاوت عبور نمیکنند مگر آنکه کسی مقاصد دیگری از علنی کردن انتقاد خود داشته باشد که معمولا چنین مقاصدی شوم و پلید به نظر میرسد».
سخن شما در توصیه به لزوم علنی نکردن انتقاد، خلاف توصیۀ صریح امیرالمؤمنین (ع) است (من هرگز با ادبیات خودتان شما را متهم به توهین به حضرت نمی کنم): «و اما حقّى علیكم فالوفاء بالبیعه و النصیحه فى المشهد و المغیب» (نهج البلاغه، خطبه 34). امیر مؤمنان (ع) یکی «از حقوق خودشان بر مردم» (نه بر عکس) را این می داند که مردم در علن و خفا نصیحتهای خود را – که اعم از انتقاد است – مطرح کنند و سخنی از مقاصد شوم و پلید هم به میان نمی آورند با آنکه همیشه این احتمال در انتقادات علنی هست. در این کلام، امام علی (ع) حتی «نصیحت علنی» را بر «نصیحت مخفیانه» مقدم داشته اند.
جنابعالی با استناد به کدام آیه و حدیث هر نوع نصیحت ائمۀ مسلمین را محدود به «نصیحت مخفیانه» می فرمایید؟ اسلام امیرالمؤمنین(ع) که به عنوان خلیفۀ مسلمین، آن هم با مقام عصمت، به صرف اتهام یک یهودی به مسروقه بودن شمشیرش در جایگاه متهم نشست کجا و اسلامی که جنابعالی ترویج می فرمایید کجا؟! آیا همین یک اقدام امیرالمؤمنین (ع) دهها میلیون دل را در طول تاریخ شیفته ایشان نکرده است؟ (متأسفانه برخی جوانان انقلابی به محض اینکه سخن از پرسش از رهبری مطرح می شود – که موجب تقویت و افزایش محبوبیت رهبری است – آن را تضعیف رهبری تلقی می کنند. با این وصف، قانون اساسی هم با اصل نظارت بر رهبری، ولایت فقیه را تضعیف کرده است!)
نوشته اید: « چه بسا کسی از رهبری به صورت علنی انتقادی را مطرح نماید و خود مردم نه تنها این انتقاد را وارد ندانند بلکه به اغراض و امراض احتمالی پشت صحنۀ آن پی ببرند و پاسخ دندانشکنی به انتقاد کننده بدهند. طبیعی است در چنین صورتی شما نمیتوانید مردم را از قضاوت دربارۀ انتقادکنندگان منع نمایید».
بنده مردم را از قضاوت منع نکرده و اساسا قضاوت منع کردنی نیست بلکه بر خلاف جنابعالی با چنین عباراتی آنها را به تجمعات خودجوش! برای دادن به قول شما پاسخ دندان شکن تحریک نمی کنم. آیا آن روز مسلمانان تربیت یافته در مکتب امیرالمؤمنین در مقابل آن یهودی که امام معصومشان را متهم به دزدی کرده و به دادگاه کشاند دست به کشف «اغراض و امراض احتمالی پشت صحنه» زده تجمع خودجوش برگزار کرده و به او پاسخ دندان شکن دادند؟
3. روا دانستن انتقاد از رهبری با ده شرط محال!
چون ادلۀ شرعی و عقلی و سیرۀ معصومان راهی جز پذیرش روا بودن انتقاد از ولی فقیه برای شما باقی نگذاشته، چاره ای ندیدید که در عمل برای آن شرط و شروطی خودساخته بگذارید. تازه این شرط و شروط که همه به اصطلاح سابجکتیو بوده و معیار عینی بیرونی ندارند باید توسط شما و همفکرانتان احراز شود و در واقع تعلیق به محال فرموده اید. موارد دهگانه زیر تنها بخشی از شروطی است که برای انتقاد و منتقد در جوابیه خود ذیل عنوان «چرا بر انتقاد از رهبری تأکید نمی ورزیم» (بخوانید هرگز سخنی از آن نمی گوییم!) آورده اید:
چون ادلۀ شرعی و عقلی و سیرۀ معصومان راهی جز پذیرش روا بودن انتقاد از ولی فقیه برای شما باقی نگذاشته، چاره ای ندیدید که در عمل برای آن شرط و شروطی خودساخته بگذارید. تازه این شرط و شروط که همه به اصطلاح سابجکتیو بوده و معیار عینی بیرونی ندارند باید توسط شما و همفکرانتان احراز شود و در واقع تعلیق به محال فرموده اید. موارد دهگانه زیر تنها بخشی از شروطی است که برای انتقاد و منتقد در جوابیه خود ذیل عنوان «چرا بر انتقاد از رهبری تأکید نمی ورزیم» (بخوانید هرگز سخنی از آن نمی گوییم!) آورده اید:
1. پیشینۀ سوء نداشته باشد. 2. انحراف افکارش پیدا نباشد. 3. عملکردش بدتر از گفتارش نباشد. 4. با دقت موشکافانه چیزی در قصد و غرضش نیابیم. 5. به صورت مکارانه مصالح نظام را نشانه نگرفته باشد. 6. انتقادش بوی نفاق ندهد. 7. انتقادش بهانه برای به تشنج کشاندن جامعه نباشد. 8. انتقاد برای سست کردن نظام نباشد. 9. برای تخریب نباشد. 10. برای عوام فریبی نباشد ... اینها بخشی از قیودی است که آورده اید.
ازشما می پرسم :کدام کمیته قبلا صلاحیت دهگانه «ابن الکوّاء» از سران خوارج را برای کافر خواندن امام معصوم با صدای بلند در حضور جمع در وقتی که حضرت در مسجد نماز می خواندند تأیید کرده بود؟ آیا این توهین – و نه انتقاد یا پرسش- واکنشی جز قرائت آیه « فاصبر إنّ وعد الله حقّ و لایستخفّنّك الّذین لایوقنون» (روم/60) توسط حضرت را به دنبال داشت ؟
از این موارد بسیار است. فردی در حضور جمع، این گونه امام صادق (ع)را خطاب قرار داد: «ما شما را این طور می شناسیم که شیفته غذاهای خوشمزه هستید و در همان حال مردم را به دست کشیدن از اموالشان دعوت می کنید تا خودتان از این اموال بهره ببرید». حضرت فرمود: «حرفهایی راکه برایتان فایده ندارد رها کنید» «دعوا عنکم مالاتنتفعون به» (تفسیر نور الثقلین، ج4 ص 30) و بعد به درس و بحث ادامه دادند. در مقابل اتهام ریا و دزدی به امام معصوم کسی متعرض این منتقد نشد؛ آنهم منتقدی که از لحن سخن گفتنش و از این که حضرت پاسخ اتهاماتش را ندادند پیداست که بیشتر معاند است تا منتقد.
البته به نظر می رسد که شرط یازدهم را فراموش کرده اید و آن «لزوم رسیدن عقل منتقد به قوزک پایش» است آنهم با تشخیص جنابعالی. وقتی فرمانده محترم اسبق سپاه مطلبی درباره امام گفت که انتقاد هم محسوب نمی شد و اصل انتسابش به آن فرماندۀ محترم هم مشکوک است، در دی ماه 88 بر روی منبر این گونه فرمودید: «یک بچه هم که عقلش تا قوزک پایش هم نمیرسید، آمده میگوید که امام بعدها فهمید که قطعنامه جام زهر نبوده است و بعدها شیرینی آن را چشید».
4. برداشت گزینشی و نادرست از کلام صریح رهبری
برای اینکه چرا انتقاد از رهبری درست نیست، به سخنانی از خود ایشان استناد کرده اید که البته خلاف مقصود شما را اثبات می کند. در سخنی که نقل کرده اید ایشان «عیبجویی» و «بدگویی» از رهبری را نفی کرده اند نه انتقاد از خود را. دلایل رهبر بزرگوار انقلاب را که خود ذکر کرده اید دوباره بخوانید: «اوّلاً که عیبجویی از رهبری مگر چه حُسنی دارد؟ رهبریای که در نظام جمهوری اسلامی اشارهی انگشتش باید بتواند در یک لحظهی خطرناک و حسّاس، مردم را به جانفشانی وادار کند، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب، نسبت به او بدگویی کند؟»
برای اینکه چرا انتقاد از رهبری درست نیست، به سخنانی از خود ایشان استناد کرده اید که البته خلاف مقصود شما را اثبات می کند. در سخنی که نقل کرده اید ایشان «عیبجویی» و «بدگویی» از رهبری را نفی کرده اند نه انتقاد از خود را. دلایل رهبر بزرگوار انقلاب را که خود ذکر کرده اید دوباره بخوانید: «اوّلاً که عیبجویی از رهبری مگر چه حُسنی دارد؟ رهبریای که در نظام جمهوری اسلامی اشارهی انگشتش باید بتواند در یک لحظهی خطرناک و حسّاس، مردم را به جانفشانی وادار کند، آیا این مصلحت است که یک نفر به میل خودش بیاید بایستد و بدون حق و بدون موجب، نسبت به او بدگویی کند؟»
اینجا بهتر بود جنابعالی به پاسخ پدرانه رهبر انقلاب به انتقادات آن دانشجو در حضور ایشان اشاره می کردید. آن دانشجوگفته بود:
«نقد رهبری را، هم باید بشود به شکل عمومی مطرح کرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس می کنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و کینه می شود. مثلا یک چیزی که در ابتدا یک انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمی کند، ممکن است جنبه مغرضانه به خود بگیرد وکم کم بی انصافی هایی پیدا شود».
پاسخ رهبر انقلاب این بود: «ما كه نگفتیم از ما كسى انتقاد نكند؛ ما كه حرفى نداریم. من از انتقاد استقبال میكنم» (کد خبری 8295 در سایت رهبری).
«نقد رهبری را، هم باید بشود به شکل عمومی مطرح کرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس می کنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و کینه می شود. مثلا یک چیزی که در ابتدا یک انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمی کند، ممکن است جنبه مغرضانه به خود بگیرد وکم کم بی انصافی هایی پیدا شود».
پاسخ رهبر انقلاب این بود: «ما كه نگفتیم از ما كسى انتقاد نكند؛ ما كه حرفى نداریم. من از انتقاد استقبال میكنم» (کد خبری 8295 در سایت رهبری).
5. مشورت دادن به رهبری
نوشته اید: «شما انتقاد از رهبری را عین مشورت دادن به او گرفته اید و این تشبیه غلطی است ... انتقاد بعد از این است که کسی عملی را انجام داده و یا رأیی را اعلام کرده، ولی مشورت مربوط است به قبل از اقدام». اصلا چنین مطلبی در کلام من نیست. گفته بودم: «هیچ ایرادی ندارد که کسی نظر مخالفی در برابر نظر رهبری ابراز کند و الا باید حتی مشاور عالی داشتن رهبری را امری ضد ولایت فقیه تلقی کنیم!». دلیل این مطلب هم واضح است زیرا نقش مشاور رهبری سر تکان دادن و تأیید نیست بلکه اظهار نظرِ احیانا مخالف در برابر رهبری نیز هست. به عبارت دیگر نفس مشاور داشتن یعنی آمادگی برای شنیدن و پذیرفتن نظرات مغایر و بعضا مخالف خود، نه اینکه معنای انتقاد و مشورت یکی است تا جنابعالی فرق بدیهی بگذارید که یکی مربوط به پس از اقدام است و دیگری مربوط به قبل از اقدام!
نوشته اید: «شما انتقاد از رهبری را عین مشورت دادن به او گرفته اید و این تشبیه غلطی است ... انتقاد بعد از این است که کسی عملی را انجام داده و یا رأیی را اعلام کرده، ولی مشورت مربوط است به قبل از اقدام». اصلا چنین مطلبی در کلام من نیست. گفته بودم: «هیچ ایرادی ندارد که کسی نظر مخالفی در برابر نظر رهبری ابراز کند و الا باید حتی مشاور عالی داشتن رهبری را امری ضد ولایت فقیه تلقی کنیم!». دلیل این مطلب هم واضح است زیرا نقش مشاور رهبری سر تکان دادن و تأیید نیست بلکه اظهار نظرِ احیانا مخالف در برابر رهبری نیز هست. به عبارت دیگر نفس مشاور داشتن یعنی آمادگی برای شنیدن و پذیرفتن نظرات مغایر و بعضا مخالف خود، نه اینکه معنای انتقاد و مشورت یکی است تا جنابعالی فرق بدیهی بگذارید که یکی مربوط به پس از اقدام است و دیگری مربوط به قبل از اقدام!
6. طرح مثالهای بی ربط با بحث
جریاناتی از قبیل «حضین ربعی» (که ظاهرا مرادتان حضین بن منذر است)، شیعۀ تنوری و عبدالله ابن ابی یعفور را نقل فرموده اید که مربوط به «تسلیم مطلق در برابر امام معصوم» است. اینها چه ربطی به بحث انتقاد از ولی فقیه دارد؟ این سخن مرا که بارها گفته ام" تبعیت از امر ولی فقیه را لازم می دانم" نخوانده اید یا ترجیح می دهید با این مغالطه، به ذهن جوانان حزب اللهی خلاف آن را القا کنید؟ بحث در اجازۀ طرح پرسش و نوع برخورد با پرسش کننده است. آیا ما به جوان امروز بگوییم در مورد خدا و معصومان هر سؤالی داری بپرس ولی دربارۀ ولی فقیه نه، و به پیشنهاد شما فقط شیعۀ تنوری باش؟ آخر هم موضع خود دربارۀ جریان حباب بن منذر را روشن نکرده و فقط توصیه به شیعۀ تنوری بودن فرموده اید. جناب پناهیان! به جای پاسخ صریح به سؤال ، چرا به طرح جریانات بی ارتباط با سوال و اضافه کردن متون عربی در متن پناه می برید؟
جریاناتی از قبیل «حضین ربعی» (که ظاهرا مرادتان حضین بن منذر است)، شیعۀ تنوری و عبدالله ابن ابی یعفور را نقل فرموده اید که مربوط به «تسلیم مطلق در برابر امام معصوم» است. اینها چه ربطی به بحث انتقاد از ولی فقیه دارد؟ این سخن مرا که بارها گفته ام" تبعیت از امر ولی فقیه را لازم می دانم" نخوانده اید یا ترجیح می دهید با این مغالطه، به ذهن جوانان حزب اللهی خلاف آن را القا کنید؟ بحث در اجازۀ طرح پرسش و نوع برخورد با پرسش کننده است. آیا ما به جوان امروز بگوییم در مورد خدا و معصومان هر سؤالی داری بپرس ولی دربارۀ ولی فقیه نه، و به پیشنهاد شما فقط شیعۀ تنوری باش؟ آخر هم موضع خود دربارۀ جریان حباب بن منذر را روشن نکرده و فقط توصیه به شیعۀ تنوری بودن فرموده اید. جناب پناهیان! به جای پاسخ صریح به سؤال ، چرا به طرح جریانات بی ارتباط با سوال و اضافه کردن متون عربی در متن پناه می برید؟
7. مسألۀ حق مردم بر ولی فقیه، پاسخ ناخودآگاه به ادعای خود
پرسیده بودم «با وجود تأکید امیرالمؤمنین بر دو طرفه بودن حق، آیا هرگز دیده ایم امثال آقای پناهیان و یا جبهه پایداری یک بار هم که شده درباره «حق مردم بر ولی فقیه» سخن بگویند؟» پاسخ داده اید: «وقتی بر اقتدار ولایت تأکید می نماییم عامل ضمانت احقاق حق مردم را نیز تقویت کرده ایم». بحث دربارۀ «اصل حق مردم بر ولی فقیه» بود نه اینکه آیا اختیارات ولی فقیه ضامن حفظ حقوق مردم است یا نه. مکرر گفته ام که با ولایت فقیه و مجلس می توان جلوی استبداد را گرفت. در اینجا هم در واقع می خواهید بفهمانید که حق مردم بر ولی فقیه دیگر چه صیغه ای است زیرا با تأکید بر قدرت ولی فقیه، حق مردم خود به خود تضمین شده است. این هم از مواردی است که ناخواسته سخن بنده را که- بر خلاف نظر امیرالمؤمنین (ع)- حق را دو طرفه نمی دانید تلویحا تأیید فرموده اید.
پرسیده بودم «با وجود تأکید امیرالمؤمنین بر دو طرفه بودن حق، آیا هرگز دیده ایم امثال آقای پناهیان و یا جبهه پایداری یک بار هم که شده درباره «حق مردم بر ولی فقیه» سخن بگویند؟» پاسخ داده اید: «وقتی بر اقتدار ولایت تأکید می نماییم عامل ضمانت احقاق حق مردم را نیز تقویت کرده ایم». بحث دربارۀ «اصل حق مردم بر ولی فقیه» بود نه اینکه آیا اختیارات ولی فقیه ضامن حفظ حقوق مردم است یا نه. مکرر گفته ام که با ولایت فقیه و مجلس می توان جلوی استبداد را گرفت. در اینجا هم در واقع می خواهید بفهمانید که حق مردم بر ولی فقیه دیگر چه صیغه ای است زیرا با تأکید بر قدرت ولی فقیه، حق مردم خود به خود تضمین شده است. این هم از مواردی است که ناخواسته سخن بنده را که- بر خلاف نظر امیرالمؤمنین (ع)- حق را دو طرفه نمی دانید تلویحا تأیید فرموده اید.
8. شادی دشمن
نفهمیدیم پوشش داده شدن خبری توسط بی بی سی بالاخره بد است یا خوب. حدود دو ماه پیش سایت مورد علاقۀ جنابعالی که از نشر پاسخ بنده هم طفره می رفت به محض آنکه جبهۀ پایداری موردحمایت او واقع شد کلیپ گزارش بی بی سی را که عکس آیت الله مصباح «پس زمینۀ» گویندۀ آن بود با ذوق زدگی در سایت خود قرار داد. تکلیف ما را روشن بفرمایید پوشش مواضع جبهه پایداری توسط بی بی سی خوب است یا بد؟
نفهمیدیم پوشش داده شدن خبری توسط بی بی سی بالاخره بد است یا خوب. حدود دو ماه پیش سایت مورد علاقۀ جنابعالی که از نشر پاسخ بنده هم طفره می رفت به محض آنکه جبهۀ پایداری موردحمایت او واقع شد کلیپ گزارش بی بی سی را که عکس آیت الله مصباح «پس زمینۀ» گویندۀ آن بود با ذوق زدگی در سایت خود قرار داد. تکلیف ما را روشن بفرمایید پوشش مواضع جبهه پایداری توسط بی بی سی خوب است یا بد؟
به علاوه ، بارها گفته ام که شادی دشمن آنگاه می تواند دلیل غلط بودن کار یک فرد باشد که تنها اثر کار او شادی دشمن باشد ولی اگر کار فردی چند اثر در جهت اصلاح امور داشته باشد و از قضا دشمن هم شاد شود، هیچ اشکالی ندارد وآن سخن امام خمینی(ره) را نباید بد تفسیر کرد. آیا صدور فرمان هشت ماده ای امام(ره) باعث شادی دشمن نشد؟ آیا دشمن نگفت پس معلوم می شود اموری که امام در این فرمان نهی کرده است مانندآزار رساندن به متهم یا مجرم و ورود درحریم خصوصی مردم وتجسس در کار آنها در ایران وجود دارد؟ آیا می توان این کار امام را به دلیل شادی دشمن غلط دانست؟!
9. مایه گذاشتن نابجا از شهیدان
در پاسخ به این سخن من که «باید هشیار بود که وقتی کسانی به طرزی غیرمعمول جایگاه ولایت فقیه را بالا بردند (جایگاهی که هیچ یک از بزرگان و از جمله رهبر انقلاب آن را نمی پذیرند) و بیش از اندازه «ولایت، ولایت» کردند، شاید انگیزه هایی از جمله دو مورد زیر در کار باشد : افرادی هستند که پروندههای رسیدگی نشده دارند... » نوشته اید:
در پاسخ به این سخن من که «باید هشیار بود که وقتی کسانی به طرزی غیرمعمول جایگاه ولایت فقیه را بالا بردند (جایگاهی که هیچ یک از بزرگان و از جمله رهبر انقلاب آن را نمی پذیرند) و بیش از اندازه «ولایت، ولایت» کردند، شاید انگیزه هایی از جمله دو مورد زیر در کار باشد : افرادی هستند که پروندههای رسیدگی نشده دارند... » نوشته اید:
«طبق بررسیهای انجام شده در وصیتنامههای شهدا، همان طور که به طور متوسط در هر وصیتنامهای چهار مرتبه ذکری از اباعبدالله(ع) و کربلا به میان آمده است، چهار مرتبه هم بر ولایت فقیه تاکید و تصریح شده است».
بعید است از مغلطۀ آشکار در کلام خود آگاه نباشید. از شما می پرسم چه کسی می تواند پرونده اش را با افراط در شعار ولایت ولایت پنهان کند؟ معلوم است: کسی که به طور افراطی همه جا خود را در رسانه ها ولایتی معرفی کرده و گوش فلک را کر کند. این چه دخلی دارد به اینکه شهیدی در تنهایی خود و در وصیتنامه ای که پس از شهادتش منتشر می شود جانانه از ولایت فقیه دفاع کند؟ اشکال شما به این می ماند که بنده بگویم "علیرغم اهمیت و منزلت نماز شب، در قبال کسی که همه جا اعلام کند من اهل نماز شب هستم باید احتیاط کرد" و شما بفرمایید از وصیت نامه برخی شهدا بر می آید که نماز شب می خوانده اند پس شما دارید به آنها طعنه می زنید!
10. رابطه ولایت و عدالت
دفاع شما در این فراز مقاله کاملا تهافت دارد و باز تأییدی است بر سخن من. دربارۀ بالاتر بودن ولایت از عدالت نوشته اید: « تاکنون جز چند رسانۀ ضد انقلاب کسی چنین برداشتی از سخن بنده نداشته است». در پاسخ باید گفت: یکی از سایت ها همین مطلب را تیتر کرده است: «پاسخ امیرالمؤمنین(ع) به معاویه: اول ولایت بعد عدالت» (رجانیوز کد خبر 88083). البته رجانیوز سایتی ضد انقلاب نیست گرچه با برخورد تخریبی که با همه جز دوستان خودش دارد «ضد انقلاب ساز» هست. جالب این است که در پاسخ خود، به همین صفحه در این سایت ارجاع داده اید ولی عنوانی را که به درستی درباره سخنان شما در رجانیوز درج شده ندیده اید. (محض ادخال سرور، یادآوری می کنم که این سایت در مقدمه ای که برای جوابیه شما نوشته، آورده است که علی مطهری در پاسخ خود برای حجت الاسلام پناهیان از تعابیری چون «شبیه گروه فرقان و قاتلان شهید مطهری» استفاده کرده بود!)
دفاع شما در این فراز مقاله کاملا تهافت دارد و باز تأییدی است بر سخن من. دربارۀ بالاتر بودن ولایت از عدالت نوشته اید: « تاکنون جز چند رسانۀ ضد انقلاب کسی چنین برداشتی از سخن بنده نداشته است». در پاسخ باید گفت: یکی از سایت ها همین مطلب را تیتر کرده است: «پاسخ امیرالمؤمنین(ع) به معاویه: اول ولایت بعد عدالت» (رجانیوز کد خبر 88083). البته رجانیوز سایتی ضد انقلاب نیست گرچه با برخورد تخریبی که با همه جز دوستان خودش دارد «ضد انقلاب ساز» هست. جالب این است که در پاسخ خود، به همین صفحه در این سایت ارجاع داده اید ولی عنوانی را که به درستی درباره سخنان شما در رجانیوز درج شده ندیده اید. (محض ادخال سرور، یادآوری می کنم که این سایت در مقدمه ای که برای جوابیه شما نوشته، آورده است که علی مطهری در پاسخ خود برای حجت الاسلام پناهیان از تعابیری چون «شبیه گروه فرقان و قاتلان شهید مطهری» استفاده کرده بود!)
اما تهافت در موضع شما در کجاست؟ می گویید: گفته ام «تثبیت ولایت» بر «اجرای عدالت» مقدم است نه اینکه ولایت بر عدالت مقدم است. این صرفا یک ادعاست. در سخن شما کاملا هویداست که به دومی هم (تقدم ولایت بر عدالت) اعتقاد دارید. دلیل مطلب این است: از یک طرف می گویید مقصودم فقط «تقدم تثبیت ولایت بر اجرای عدالت» است و از طرف دیگر تأکید می کنید «آن سخنرانی در انتقاد از آقای رئیس جمهور بوده است». اگر واقعا چنین است پس به عقیدۀ جنابعالی هنوز ولایت رهبر انقلاب پس از 22 سال تثبیت نشده است و الا سخن شما چه ارتباطی می تواند با آن انتقاد داشته باشد؟ شاید هم مقصودتان این بوده که ولایت فقیه تثبیت شده ولی آقای احمدی نژاد هنوز بیعت نکرده است! به هر حال این سخنان تنها زمانی می تواند کنایه به آقای رئیس جمهور باشد که بحث در تقدم ولایت بر عدالت باشد نه تقدم تثبیت ولایت بر اجرای عدالت.
تعارض دیگر در این موضع جنابعالی در اینجاست که می گویید مقصودم تثبیت ولایت بر اجرای عدالت است ولی مثال به انتقاد مالک اشتر می زنید. مگر مالک اشتر منصوب نکردن ابن عباس را شرط بیعت خود اعلام کرده بود؟ مالک اشتر ولایت را تثبیت شده می دانست و با این حال این اعتراض را مطرح کرد. بنابراین نحوه استناد شما به جریان اعتراض مالک اشتر به امیر مؤمنان(ع) در سیاق آن سخنرانی فقط به معنای تقدم ولایت بر عدالت می تواند مورد استفاده قرار گیرد نه تثبیت جایگاه ولایت بر اجرای عدالت. بنابراین بحث شما در اثبات هر دو مطلب بوده است: هم بالاتر بودن ولایت از عدالت و هم تقدم تثبیت ولایت بر اجرای عدالت. کنایه های مکرر جنابعالی بر منبر در سال 88 به همه کسانی که به ماجرای کهریزک اعتراض کردند مؤید دیگری بر این موضع جنابعالی است.
11. سکوت درباره اقدام خود در قبال آنچه خون به دل رهبری کرد
تأکید کرده بودم که پاسخ دهید که شما که خود را ولایت مدار می دانید در مقابل جریان کوی دانشگاه که خون به دل رهبر انقلاب کرد چه کرده اید؟ ترجیح داده اید به سکوت برگزار کرده و در عوض از من سؤال کنید: «برای رفع مظلومیت های رهبری در بحرانها و در میان خواص بی بصیرت اقدامی کرده اید؟»
تأکید کرده بودم که پاسخ دهید که شما که خود را ولایت مدار می دانید در مقابل جریان کوی دانشگاه که خون به دل رهبر انقلاب کرد چه کرده اید؟ ترجیح داده اید به سکوت برگزار کرده و در عوض از من سؤال کنید: «برای رفع مظلومیت های رهبری در بحرانها و در میان خواص بی بصیرت اقدامی کرده اید؟»
عرض می کنم بزرگترین اقدام من گذشته از اتخاذ موضع منصفانه و عادلانه و دیدن کاستی های طرفین در بحران اخیر و معرفی کردن آقایان موسوی ، کروبی و احمدی نژاد به عنوان متهمان ردیف اول تا سوم، تلاش برای نجات تفسیر ولایت فقیه از دست افراطیون بوده است، زیرا معتقدم همچنان که غالیان بزرگترین ضربه را بر وجهۀ امیرالمؤمنین(ع) وارد کردند و آن افراطها دستاویز وهابیون در کوبیدن اصل تشیع شده است، همین طور افراطیون بزرگترین ضربه را بر وجهۀ ولایت فقیه وارد کرده و می کنند.
نمونۀ آن برخی اقدامات خودجوش! است نظیر تجمع در مقابل منزل سردار علایی و به هراس انداختن خانوادۀ وی. تنها نوشته اید این تجمع «ضرورتی نداشت» ولی عیبی در به لرزه انداختن حتی خانواده منتقدان نمی بینید و لذا کوچکترین سخنی در انتقاد از این گونه اعمال به زبان نمی آورید. ولی از نظر من این گونه تجمعات ضررش برای رهبری و نظام از هر فتنه ای بیشتر است، چرا؟ (این قسمت را با دقت بیشتری بخوانید)
این افتخار کشور است که رهبری ولو به طور غیرمستقیم منتخب مردم است و هر دوی ما باور داریم که خبرگان با آزادی کامل ایشان را به رهبری برگزیده و در جلسات بعدی خود ایشان را ابقا کرده اند. ولی آیا می دانید که اگر اوضاع چنین باشد که وقتی کسی انتقادی مطرح می کند که به نحوی – با تفسیر غلط یا درست – به رهبری برمی گردد بلافاصله تجمع خودجوش در مقابل خانۀ او برگزار شود، معنای آن برای سو استفاده کنندگان در دنیای امروز – و البته نه ما که از جریان با خبریم – در مورد اعتبار آرا خبرگان چیست؟ پس این تجمعات خودجوش ضربه جدی بر اعتبار نظام و رهبری در جهان وارد می کنند. جنابعالی که به استفاده های تبلیغی رسانه های بیگانه اینقدر حساس هستید چرا از دادن یک تذکر ساده به این افراد که غالبا ارادت ویژه ای به شما دارند ابا می کنید؟ این که این تجمعات را محکوم نکرده و تلویحا تأیید می کنید، ظلم ناخواسته به اعتبار و جایگاه رهبری در دید جهانیان نیست؟
من مظلومیت رهبری را بیشتر ناشی از عملکرد دوستان نادان ولایت فقیه می دانم که در واقع همان کار دشمن دانا را انجام می دهند ، کسانی که با برداشت غلط خود از ولایت فقیه دائم به آن ضربه می زنند. در بحران اخیر نیز بیش از آنکه خواص بی بصیرت به رهبری آسیب برسانند، کسانی که بیش از دیگران دم از ولایت زدند و با مدیریت غلط خود در این بحران، ایشان را ناگزیر به ورود علنی در آن کردند به رهبری آسیب رساندند.
12. نسبتی شگفت انگیز به من در مورد ماجرای آیت الله منتظری
نوشته اید که من گفته ام «به منتظری گفتم اگر پدر من بود وضع شما این گونه نبود». (در نقل عبارات، وقتی مطلب را داخل گیومه می گذارند یعنی عین عبارت طرف مقابل است). جملۀ من این بود: «به آیت الله منتظری گفتم: اگر شهید مطهری بود این گونه نمی شد.» این سخن من در پاسخ به ایشان بود که گفتند «علی دیدی با من چه کردند؟». مقصود من روشن است: به نظر من اگر آیت الله مطهری بود اولا قضیه به اینجا کشیده نمی شد وثانیا فرضا ماجرا به همین جا ختم می شد، برخورد بهتری با آیت الله منتظری صورت می گرفت و مثلا آن هجوم شبانه و شکستن درب منزل ایشان با دیلم همراه با قطع برق صورت نمی گرفت.
نوشته اید که من گفته ام «به منتظری گفتم اگر پدر من بود وضع شما این گونه نبود». (در نقل عبارات، وقتی مطلب را داخل گیومه می گذارند یعنی عین عبارت طرف مقابل است). جملۀ من این بود: «به آیت الله منتظری گفتم: اگر شهید مطهری بود این گونه نمی شد.» این سخن من در پاسخ به ایشان بود که گفتند «علی دیدی با من چه کردند؟». مقصود من روشن است: به نظر من اگر آیت الله مطهری بود اولا قضیه به اینجا کشیده نمی شد وثانیا فرضا ماجرا به همین جا ختم می شد، برخورد بهتری با آیت الله منتظری صورت می گرفت و مثلا آن هجوم شبانه و شکستن درب منزل ایشان با دیلم همراه با قطع برق صورت نمی گرفت.
جنابعالی در سخنانی – که کلیپ آن موجود است– چنین فرموده اید که من گفته ام: «اگر پدرم بود امام را می زد کنار و طرف منتظری را می گرفت» (مرحبا به این همه حفظ امانت و پرهیز از تهمت!) و اضافه کرده اید: «پسر مطهری پدرش را به حمایت از جریان انحرافی منتظری متهم می کند!» اینها را خطاب به کاروان راهیان نور گفته اید. طبیعی است که برخی جوانان بسیجی انقلابی که متأسفانه فکر می کنند دروغ بستن قطعا از فردی چون شما برنمی آید برای دفاع از ولایت مشتاقانه این کلیپ شما را برای هم ایمیل و بلوتوث کنند. پیشنهاد می کنم در منبر بعدی به جای رابطه ولایت و عدالت، رابطه میان بصیرت و تهمت را تبیین بفرمایید.
نکته اساسی این است که چرا جناب عالی این سخن امام خمینی(ع) در نامه عزل آیت الله منتظری را که فرمودند امیدوارم گرمی بخش حوزه علمیه در امر فقاهت باشید، که طبق آن ایشان می بایست در کار علمی خود آزاد می بودند، مورد توجه قرار نمی دهید و فقط به مطالبی که در یک نامه خصوصی نگاشته اند و بیشتر جنبه شخصی دارد توجه می کنید.
البته از نوع تعبیرات شما هم ولایتمداری حضرت عالی کاملا هویداست! رهبر انقلاب در پایان حیات آیت الله منتظری در پیام تسلیت خود از تعبیر «فقیه بزرگوار مرحوم آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمت الله علیه» استفاده کردند. جنابعالی که ادعا دارید قدم به قدم تابع ولایت هستید چرا نسبت به کسی که دهها و بلکه صدها برابر شما معلومات دینی دارد، از به کار بردن حتی کلمه "آقا" ابا دارید؟ این است معنای ولایتمداری؟ نکند اگر کسی با نظام مشکل پیدا کرد باید حتی تعبیر" آقا" هم – که گاهی معمولا صرفا بر مذکر بودن دلالت دارد- از او دریغ شود؟ آیا امام «آقای ریگان» و «آقای بنی صدر» نمی گفتند؟
13. دو مسأله ای که مکاتبه با جنابعالی برای من حل کرد
مکاتبۀ با جنابعالی دو مسألۀ مرا حل کرد. اول آنکه چه می شود که از میان برخی مذهبی ها با احساسات پاک دینی یکدفعه افرادی هتاک بیرون می آیند. از پاسخ های جنابعالی و نحوۀ برخوردتان برایم روشن گردید که این گونه سخنان شعاری، تحریف آمیز، یک طرفه و بعضا متهافت است که چنین افرادی را به جامعه تحویل می دهد.
مکاتبۀ با جنابعالی دو مسألۀ مرا حل کرد. اول آنکه چه می شود که از میان برخی مذهبی ها با احساسات پاک دینی یکدفعه افرادی هتاک بیرون می آیند. از پاسخ های جنابعالی و نحوۀ برخوردتان برایم روشن گردید که این گونه سخنان شعاری، تحریف آمیز، یک طرفه و بعضا متهافت است که چنین افرادی را به جامعه تحویل می دهد.
مشکل دومی که برای من حل شد این بود که چرا بیشترین پرسشی که از من می شود این است که اگر پدرتان زنده بود با او چه می کردند؟ حال، نگرانی آنان را به خوبی درک می کنم. اگر شهید مطهری زنده بود و به دفاع از حقوق مردم بر می خاست آیا قویا محتمل نبود که افرادی چون شما با چند تحریف جانانه نظیر آنچه درباره تعبیر من راجع به آیت الله منتظری کردید، جوانان انقلابی پاک و شیعه ای را که در تنور جنابعالی پخته شده اند به سوی استاد روانه می کردید؟
14. چه شد برخی منتقدین با دین هم مشکل پیدا کردند؟
استدلال کرده اید که چون منتقدین دیروز، امروز معاند شده و سرنوشتهای نابهنجاری پیدا کرده اند باید از انتقاد پرهیز کرد. آیا مطمئن هستید که ما با منتقدین درست برخورد کرده ایم و معاند شدن برخی از آنها تقصیر برخی از ما نبوده است؟ (این مطلب را در جوابیه به آقای شریعتمداری با تقسیم «ضد انقلاب به اصطلاح کیهان» به سه بخش، توضیح داده ام). در جریان معروف آن فرد مسیحی تازه مسلمان، رفیق مسلمانش صبح تا شب و شب تا صبح او را در مسجد نگه داشت تا آنجا که او دوباره مسیحی و مرتد شد. این مسیحی اگر با یک مسلمان عاقل مواجه شده بود هرگز این اتفاق نمی افتاد. «ملاک حال فعلی افراد است» اما باید دید چه کرده ایم که افراد به حال فعلی افتاده اند. اگر رفتار ما بی عیب بوده، آنگاه در پیدایش وضعیت فعلی افراد گناهی بر گردن ما نیست وملاک وضع فعلی آنهاست، اما اگر ما نقش اساسی در سوق دادن آنها به دامن ضد انقلاب داشته ایم دیگر نمی توان گفت ملاک وضع فعلی افراد است .
استدلال کرده اید که چون منتقدین دیروز، امروز معاند شده و سرنوشتهای نابهنجاری پیدا کرده اند باید از انتقاد پرهیز کرد. آیا مطمئن هستید که ما با منتقدین درست برخورد کرده ایم و معاند شدن برخی از آنها تقصیر برخی از ما نبوده است؟ (این مطلب را در جوابیه به آقای شریعتمداری با تقسیم «ضد انقلاب به اصطلاح کیهان» به سه بخش، توضیح داده ام). در جریان معروف آن فرد مسیحی تازه مسلمان، رفیق مسلمانش صبح تا شب و شب تا صبح او را در مسجد نگه داشت تا آنجا که او دوباره مسیحی و مرتد شد. این مسیحی اگر با یک مسلمان عاقل مواجه شده بود هرگز این اتفاق نمی افتاد. «ملاک حال فعلی افراد است» اما باید دید چه کرده ایم که افراد به حال فعلی افتاده اند. اگر رفتار ما بی عیب بوده، آنگاه در پیدایش وضعیت فعلی افراد گناهی بر گردن ما نیست وملاک وضع فعلی آنهاست، اما اگر ما نقش اساسی در سوق دادن آنها به دامن ضد انقلاب داشته ایم دیگر نمی توان گفت ملاک وضع فعلی افراد است .
در پایان ضمن تقدیر از جنابعالی که فرصتی را فراهم کردید که خوانندگان به داوری بنشینند آمادگی خود را برای ادامه بحث – مادام که به «مراء» که از نظر شرعی مذموم است نینجامد - اعلام می دارم و منتظر پاسخهای علمی جنابعالی هستم. باز به مستمعین محترم شما خالصانه توصیه می کنم برداشتهای جنابعالی از قرآن و حدیث و به ویژه نسبتهایی را که به افراد می دهید با دقت بیشتری دنبال کنند.
آنچه من نوشتم
چند سال پیش در روزهای آخر حصر آیت الله منتظری با دریافت مجوز به دیدن ایشان رفتم . اولین جمله ای که به من گفت این بود: علی! دیدی با من چه کردند ؟! دلم فرو ریخت. گفتم اگر شهید مطهری بود این طور نمی شد. سخن مرا تایید کرد و یک ساعت و نیم با من درد دل کرد. در مجموع ، ما با او خوب رفتار نکردیم.
امام خمینی رهبری آیت الله منتظری را به دلیل روحیات خاص ایشان صلاح نمی دانست که شاید اگر آیت الله مطهری حضور داشت نیز همین نظر را داشت اما امام روی جنبه فقاهت آیت الله منتظری تاکید کرده و اظهار امیدواری نموده بود که ایشان گرمی بخش حوزه علمیه در این جهت باشد اما ما گاهی برای تدریس ایشان نیز مانع تراشیدیم و تحمل هیچ گونه اظهار نظر اجتماعی و سیاسی او را نداشتیم و گاهی برخی روزنامه ها به ایشان توهین آشکار کردند. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد.
آنچه حجت الاسلام پناهیان به من نسبت داد
الان شما نمایندگانی را تو مجلس می بینید که فاصله بین آقای منتظری و امام را تشخیص نمی دهند ! هنگام مرگ منتظری پسر شهید مطهری برداشت توی متنی نوشت كه من با آقای منتظری چندی پیش ملاقات كرده بودم- این متن خودشونه، بنده خبر محرمانه به شما نمیدم- به ایشون گفتم كه اگه پدر من بود، وضع شما به اینجا نمی رسید كه این قدر ... آخه آقای منتظری به ایشون گفته بود می بینی وضع منو؟ كه محصورم و هر چه كه هست، محدودیتهایی كه برای ایشان بود.
ایشان می گوید كه اگر پدر من بود اجازه نمی داد. یعنی اگر شهید مطهری بود اجازه نمی داد كه كسی كه امام به او گفته كه برای این كه از قعر جهنم نجات پیدا كنی توبه كن، از صحنه سیاست كنار بره؟ امام رو می زد كنار منتظری رو می گرفت؟! قدرت تشخیصه دیگه! .... پدر خودش رو هم متهم به طرفداری جریان انحرافی منتظری می كنه. خیلی عجیبه!
جـــرس:
در پی سکوت کانون وکلای دادگستری در برابر صدور حکم سنگین حبس و تبعید و محرومیت شغلی برای یکی از وکلای سرشناس کشور، شیرین عبادی، وکیل دادگستری و برنده جایزه صلح نوبل گفت: "متأسفانه سکوت هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری در قبال پرونده سازی های وزارت اطلاعات علیه وکلای حقوق بشر، نشان از عدم استقلال هیأت مدیره این کانون دارد."
این فعال حقوق بشری در گفت و گویی کوتاه با سایت کانون مدافعان حقوق بشر در خصوص حکم هجده سال حبس در تبعید و محرومیت شغلی برای عبدالفتاح سلطانی و سکوت کانون وکلا، گفت: "متأسفانه سکوت هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری در قبال پرونده سازی های وزارت اطلاعات علیه وکلای حقوق بشر، نشان از عدم استقلال هیأت مدیره این کانون دارد."
رییس کانون مدافعان حقوق بشر در ادامه به رفتاری که با نسرین ستوده دیگر وکیل زندانی شد، اشاره کرد و گفت: "هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری در قبال رفتار غیر قانونی با خانم ستوده نیز اعتراض نکرد، این در حالی بود که خانم ستوده را با دستبند به کانون وکلا یعنی خانه صنفی ایشان بردند و با دستبند از آنجا خارج کردند، کانون وکلایی که ساختمانش با پول وکلا ساخته شده است."
عبادی با انتقاد از افرادی که بر کرسی نمایندگی وکلا نشسته اند، گفت که آنها فقط نظاره گر هستند.
او با اشاره به سخن نسرین ستوده هنگام خروج از ساختمان کانون وکلا که خطاب به دوستان و خانواده اش گفته بود، "این دستبند باعث افتخار من است زیرا حقایقی را روشن می کند"، آن را سخن درستی دانست و گفت: " عار نايد شير را از سلسله."
عبادی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا آقای سلطانی، عضو هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز بوده اند، گفت که چنین نیست و آقای سلطانی چندین بار داوطلب عضویت در هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز بوده اند اما هر بار صلاحیت ایشان با دستور وزارت اطلاعات و توسط دادگاه انتظامی قضات رد شده است.
رییس کانون مدافعان حقوق بشر در ادامه گفت: "به موجب قانونی که در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید، باید دادگاه انتظامی قضات صلاحیت داوطلبان عضویت در هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری را تأیید کند."
عبادی افزود: "این قانون که استقلال کانون وکلا را از بین برده است، مورد اعتراض تعداد کثیری از وکلای مستقل از جمله آقای سلطانی قرار گرفته است."
او در خصوص دلیل مخالفتش با این قانون گفت: "دادگاه انتظامی قضات فقط در صورت تأیید و کسب اجازه از وزارت اطلاعات، صلاحیت افراد را تأیید می کند، در نتیجه وکلا حق دارند فقط از بین افراد تأیید صلاحیت شده، اشخاصی را انتخاب کنند."
عبادی نتیجه اینگونه رد صلاحیت کردن ها را موجب حذف وکلایی دانست که دغدغه حقوق بشر دارند.
گفتنی است، کانون وکلای دادگستری پیش از این نیز در خصوص بازداشت و محکومیت وکلایی که از موکلان سیاسی و عقیدتی دفاع کرده اند، سکوت کرده است.
دردسرهای رای تهرانی ها و آمار ساختگی مسئولان
کلمه_ گروه سیاسی: خبر سایت بازتاب که بعد از مدتی از خروجی این سایت برداشته شد، استانداری تهران را به واکنش بازداشت.
مهندسی آرا از سوی وزارت کشور طی روزهای گذشته واکنش های زیادی را در فضای رسانه ای ایجاد کرده است.
به گزارش کلمه، آمار و ارقام ارائه شده از سوی ستاد برگزاری انتخابات با میزان واقعی مشارکت مردم همخوانی ندارد و از سوی دیگر اشتباهات فاحش در جمع و ضرب اعداد شائبه تقلب و تخلف را بیش از پیش تقویت می کند.
در حالی مشاهدات میدانی حاکی از استقبال سرد مردم در انتخابات است و در مقایسه با دوره های قبل میزان مشارکت بسیار پایین تر بوده است، اما آمار وزارت کشور نشان از مشارکت حتی تا صد در صدی در برخی از حوزه های اخذ رای دارد که منطبق با واقعیت موجود جامعه نیست.
وقتی از ماه ها قبل دستگاه های تبلیغاتی بطور هماهنگ خبر از مشارکت شصت درصدی می دهند و تنها سه ساعت پس از برگزاری انتخابات، سخنگوی شورای نگهبان از افزایش هشت تا نه درصد مشارکت سخن می گوید یعنی ادعای که دقیقا سه ماه پیش مطرح شده است، چگونه می توان به صحت این انتخابات شک نکرد؟
انتخابات مجلس طی دوره های قبل با میزان مشارکت ۶۰ درصدی همراه بوده است. دوره هشتم میزان مشارکت ۵۵٫۴ بود که در این میان مشارکت تهرانی ها نیز حدود سی درصد بود.
میزان مشارکت در انتخابات در “دوره پنجم” شورای اسلامی ۷۱.۱ درصد بود که تعداد شرکت کنندگان در آن بالغ بر ۲۴.۶ میلیون نفر بوده است. همچنین به ترتیب مجالس ششم با ۶۹.۳ درصد مشارکت، مجلس دوم با ۶۴.۶ درصد مشارکت و مجلس سوم با ۵۹.۷ درصد مشارکت رتبه های بعدی را در اختیار دارند.
نبود آمار و ارقام مستند در وبسایت رسمی وزارت کشور راه را بر هر گونه بررسی علمی نیز بسته است. اخبار و اطلاعیه های صادر شده از سوی ستاد انتخابات نیز آن چنان با شتاب صادر می شود که عاری از خطا و اشتباه نیست.
در همین حال، جدول و آمار واجدان شرایط حق رای به تفکیک استانها و خیلی دیگر از آمار و ارقام که تا پیش از این در وبسایت وزارت کشور موجود بود، حذف شده است.
این در حالی است که مسئولان وزارت کشور ادعای برگزاری انتخابات رایانه ای را دارند.
هر چند در حال حاضر استانداری تهران با صدور بیانیه ای سعی کرده است که خطای یک وبسایت را تصحیح کند، اما آمار سی و هفت درصدی از مشارکت تهرانی ها برای آنان که از نزدیک شاهد برگزاری این انتخابات بودند بی شک پذیرفته شده نیست.
حتی با حضور ده ها خبرنگار خارجی باز هم به آنان اجازه نداده شده که آزادانه به تهیه گزارش بپردازند و آنان را سوار بر اتوبوس فقط به سه شعبه اخذ رای برده اند.
در نبود رسانه های مستقل و فیلم های ساختگی سیما در کنار تناقض آشکار در آمار و ارقام ارائه شده که با هیچیک از مستندات و مشاهدات همخوانی ندارد، باور به برگزاری یک انتخابات سالم دور از ذهن است.
مشارکت شهرهای بزرگ در انتخابات همیشه برای حکومت مساله ساز بوده است، اما اینک در حالی که هیچ آمار مستندی در اختیار افکار عمومی نیست، دست اندرکاران انتخابات بازی با ارقام را شروع کرده و با ارائه ارقام دستکاری شده، نمایندگان مورد نظر را به بهارستان می فرستند.
نتیجه نظرسنجی که از سوی یکی از مراکز پژوهشی وابسته به شهرداری انجام شد، میزان مشارکت تهرانی ها ده درصد تخمین زده شده بود.
در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی میزان مشارکت تهرانی ها ۳۰٫۲۲ درصد اعلام شده بود و در بالاترین میزان مشارکت تهرانی ها در دوره پنجم بود که ۵۵٫۷۴ درصد واجدین شرایط در انتخابات بوده است.
پیش از این سایت بازتاب در پی اعلام نتایج انتخابات نوشت: “بر اساس آمار رسمی استانداری البرز، تعداد واجدین شرایط در این استان با توجه به آخرین آمار سازمانهای قانونی یک میلیون و ۳۴۵ هزار نفر است. تمدن استاندار تهران هم عنوان می کند تعداد واجدین شرایط استان تهران حدود ۵ میلیون نفر هست.”
این سایت با مقایسه آمار نوشته بود: حال برای قیاس بین تعداد واجدان رای دادن در محدوده جغرافیایی تهران و البرز – بین سال ۸۸ و ۹۰ – اگر اقدام به تجمیع تعداد واجدین انتخابات در این دو استان کنیم، تعداد واجدین این محدوده جغرافیایی در سال ۹۰ بر اساس امار وزارت کشور معادل ۶ میلیون و ۳۴۵ هزار نفر است.
استانداری تهران با انتقاد از این سایت می افزاید: مبنای این ادعا بیدقتی سر دبیر این سایت در کپی کردن اخبار سایر خبرگزاریهاست زیرا اگر به خود زحمت داده و مصاحبه استاندار تهران را خود گوش میداد متوجه میشد که استاندار آمار واجدان شرایط در شهر تهران و نه استان تهران را حدود ۵ میلیون نفر اعلام کرده است.
در ادامه این بیانیه آمده است: استاندار تهران در مصاحبه خبری خود با خبرنگاران رسانههای مختلف در روز چهارشنبه ۱۰ اسفند در محل ستاد انتخابات استان تهران در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری شبستان درباره میزان واجدان شرایط رأی دهندگان گفت: «قریب ۵ میلیون رأی دهنده ما داریم در تهران». همچنین آقای براتلو رئیس ستاد انتخابات استان تهران در روز دوم اسفند ۱۳۹۰ در مصاحبه با خبرگزاری مهر در پاراگراف چهارم اعلام کرد ۵ میلیون و چهارصد هزار نفر واجد شرایط رأی دادن در تهران هستند.
در این بیانیه همچنین از بازتاب اخبار این آمار و ارقام در رسانه های خارجی فارسی زبان انتقاد شده و آمده است: تکلیف دشمنان نظام و پیاده نظام آنان در رسانههایی نظیر بالاترین و بیبی سی و صدای آمریکا در مواجهه با این جشن تاریخی ملت ایران روشن و بدیهی است اما انتظار از رسانههایی که نام نظام را یدک میکشند این است که آب به آسیاب دشمن نریزند و بدون تحقیق دل دوستداران نظام را نسوزانند.
اینک بر اساس آمار رسمی، تعداد رای دهندگان در انتخابات اخیر مجلس ۴۶ درصد رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ بود.
آمار قطعی تهران
از مجموع ۲۳۳۵۱۲۴ رأی مأخوذه که تعداد ۲۱۱۹۶۸۹ رأی آن صحیح است، حائزین اکثریت حداقل یک چهارم آرا به ترتیب به شرح ذیل هستند:
۱- غلامعلی حدادعادل ۱،۱۱۹،۴۷۴
۲- سیدعلیرضا مرندی ۷۰۹،۳۹۱
۳- سیدمحمدحسن ابوترابیفرد ۶۹۳،۳۸۴
۴- مرتضی آقاتهرانی ۶۹۰،۸۴۸
۵- سیدمسعود میرکاظمی ۵۸۵،۲۲۸
غلامعلی حداد عادل در انتخابات دوره هشتم از میان بیش از یک میلیون رای، توانست ۸۴۴هزار و ۲۳۰ رای معادل ۴۹/۴۸ درصد را به خود اختصاص داده بود.
در انتخابات دوره هشتم مجلس، یک میلیون و ۷۴۰ هزار و۹۴۱ رای صحیح بود و ۱۹ نفر توانستند در مرحله اول به مجلس راه یابند.
اسامی ۵ نماینده مرحله اول تهران و تعداد آرای آنها به شرح ذیل است:
۱- غلامعلی حداد عادل ۸۴۴هزار و ۲۳۰ رای – ۴۹/۴۸ درصد
۲- مرتضی آقا تهرانی ۵۸۴ هزار و ۱۹۸ رای – ۵۶/۳۳ درصد
۳- علی مطهری ۵۷۱ هزار و ۷۱ رای- ۸۰/۳۳ درصد
۴- احمد توکلی ۵۶۸ هزار و ۴۵۹ رای- ۶۵/۳۲ درصد
۵- حسن غفوری فرد ۵۵۶ هزار و ۲۱۷ رای – ۹۵/۳۱ درصد
۲- مرتضی آقا تهرانی ۵۸۴ هزار و ۱۹۸ رای – ۵۶/۳۳ درصد
۳- علی مطهری ۵۷۱ هزار و ۷۱ رای- ۸۰/۳۳ درصد
۴- احمد توکلی ۵۶۸ هزار و ۴۵۹ رای- ۶۵/۳۲ درصد
۵- حسن غفوری فرد ۵۵۶ هزار و ۲۱۷ رای – ۹۵/۳۱ درصد
ملاقات در اوین
کلمه-فاطمه عرب سرخی:
توی راهروی دادسرا نشسته بودم. انبوهی از افکار پراکنده توی سرم موج میزد. به دنبال دیدن یک آشنا که شاید بهم بگه اینجا چه خبره چشم می دواندم به هر طرف. عرق سرد به تنم نشسته بود. فقط نیاز داشتم یک نفر آروم دم گوشم بگه که نگران نباش همه چی درست میشه. یا شایدم فقط یک نگاه ! یک نگاه آشنا در اون غربت میتونست آرام بخش باشه.
دختر خانمی روی صندلی کناری نشسته بود. آروم بهم گفت : بازداشتی؟ گیج بهش نگاه کردم. گفت: بهم نگاه نکن! میفهمن داریم با هم حرف میزنیم. ته دلم حس خوبی داشتم از اینکه بالاخره این وسط یک آدم درد آشنا پیدا کردم. آروم بهش گفتم : آره فکر کنم بازداشت شدم. گفت : جرمت چیه؟ با شیطنت آروم گفتم: سیاسی دیگه! تو هم سیاسی هستی نه؟ با وحشت بهم نگاه کرد! خیلی آروم خودشو کشید به صندلی کناریش و تمام تلاششو کرد که ازم فاصله بگیره. دود از سرم بلند شد. چند لحظه بعد مامور اومد دنبالش. از حرفهایی که بینشون رد و بدل شد فهمیدم که اون خانم، فروشنده مواد بوده. دلم میخواست اون وسط فریاد بزنم و بپرسم یعنی من از اون خانم خطرناکترم که اینقدر ازم ترسید؟؟؟
حال خوبی نداشتم. “هادی حیدری” رو آوردن روی صندلی روبروی من. وقتی نشست. سعی کردم بهش بگم که من بازداشت شدم تا وقتی رفت بیرون به خانوادم خبر بده. هادی سرش رو آورد بالا و بدون اینکه چیزی بگه فقط نگاهم کرد. انگار اون هم مثل من گیج بود. ماموری اومد بالای سرش و گفت: بلند شو بریم پیش بازپرس برای تفهیم اتهام! دچار شوک شده بودم. خدای من! یعنی هادی هم بازداشت شد؟؟
شروع کردم به ذکر گفتن. به خودم دلداری میدادم و میگفتم: فاطمه تو که میدونستی! یادته با وجود اینکه اون مامور چند بار قسم خورده بود که قصد ندارند بازداشتت کنند اما در تمام این مدت یه چیزی ته دلت میگفت که وقتی از اون در لعنتی بری تو دیگه بیرون اومدن به این آسونی ها نیست.
چند دقیقه بعد “محمد شفیعی” با یک مامور وارد راهرو شد. دست از تلاش برنداشتم. سعی کردم با اشاره بهش بگم که من بازداشت شدم و ازش خواستم که وقتی رفت بیرون به خانوادم خبر بده. حین تلاش برای برقراری ارتباط باهاش متوجه شدم که خیلی با تعجب داره به من نگاه میکنه. کلافه شده بودم. معنی اون نگاه ها رو نمیفهمیدم.توی بهت و ناباوری دیدم که مامور محمد رو به انتهای راهرو برد و از در خارج کرد. مطمئن بودم اون در راهی به بیرون از اوین نداشت. انگار آب یخ رو تنم ریخته بودن. خدایا یعنی همه بچه ها رو بازداشت کردن؟؟
شاید آمادگیم برای شنیدن خبر دستگیری خودم بیشتر از خبر دستگیری بچه ها بود. بغض گلومو گرفته بود اما به خودم و خیلی های دیگه قول داده بودم که نذارم هیچ نامردی اشکامو ببینه. داشتم سعی میکردم توی ذهنم از آخرین لحظه ای محیا رو دیدم یه عکس بگیرم که توی طاقچه ی دلم آویزونش کنم. داشتم سعی میکردم فقط به حرفهای بابا فکر کنم و نذارم لحظه ای فکرم از مسیر اصلی خارج بشه. داشتم سعی میکردم به آسمون خارج از اون ساختمان فکر کنم جایی که پرنده ها رها در آسمان پرواز می کردند و خلاصه هر چیز قشنگ دیگه ای که به ذهنم میرسید رو تصور میکردم تا تحت تاثیر فضای آلوده ی اونجا قرار نگیرم.
همینطور که ناامیدانه به اطراف نگاه میکردم دیدم که یک دختر خانم با روپوش و شلوار سرمه ای و مقنعه ی مشکی با چادر سفید طرح دار و چشم بند از انتهای راهرو با یک مامور وارد دادسرا شد. خیلی لاغر بود و تقریبا مطمئن بودم در بین دوستان بازداشتی ام شخصی به این لاغری وجود ندارد. پس حتما این خانم آشنا نیست. صاف آمد و نشست روی صندلی روبروی من. خیلی آروم چشمبندش رو داد بالا. رنگ صورتش کاملا زرد بود و استخوان های گونه اش از شدت لاغری بیرون زده بود. نمی شناختمش.
به محض اینکه چشمبندش را بالا زد با تعجب به من نگاه کرد و گفت: فاطمه !! تو اینجا چی کار میکنی؟!! به جرات می توانم بگویم حدود سی ثانیه با دقت تمام نگاهش کردم تا بشناسمش. خدای من!!!! این دختر تکیده ی رنگ رو پریده “نازنینم “هست. نه نه! باورش برام سخت بود. بیش از ۶۰ روز از بازداشت نازنین می گذشت و ما ازش بیخبر بودیم. نمیدونستم از دیدنش باید خوشحال باشم یا از دیدن اون وضعیت باید گریه کنم. نمیتونستم حرف بزنم. فقط سعی میکردم بغضمو نگه دارم. گفتم : نازنــــــــین! حالت خوبه؟ کجایی؟ از بچه ها کسی رو دیدی؟ گفت من بند ۲۰۹ هستم. ولی کسی رو ندیدم. تو اینجا چی کار میکنی؟؟ گفتم: فکر کنم بازداشت شدم. متعجب گفت: تو دیگه چرا؟؟ یه آقایی از اتاق روبرویی بیرون اومد و به نازنین گفت: چرا چشمبندتو برداشتی؟ نازنین با همون لحن محکم که مخصوص خودشه گفت: امروز جلسه آخر بازپرسیمه و بهم اجازه دادن که چشمبندمو باز کنم.
دلم میخواست بپرم بغلش کنم و بهش بگم که چقدر از دیدنش خوشحالم. بهش بگم که بیرون از اون دیوارهای لعنتی خانواده و دوستانش هر روز و هر لحظه به یادش هستند. اما بهم امان نداد. تند تند حال همه رو میپرسید. انگار تو این مدت داخل انفردی به تنها چیزی که فکر نمی کرده وضعیت خودش بوده. تمام تلاشمو کردم تا بهش بگم حال همه خوبه. اما نگرانی تو چشماش موج میزد. میدونستم که از این لحظه به بعد من هم به دغدغه هاش اضافه شدم.
ماموری که برای بردن من به داخل زندان آمده بود وقتی متوجه صحبت کردن ما با همدیگه شد با عصبانیت به سمت من اومد و من رو به سمت دیگه راهرو برد. چند دقیقه بعد من رو هم به سمت در انتهای راهرو بردند. وارد یک ون شدم. از اینجای راه به بعد با چشم بند بودم. هرچند مسیری که ماشین طی میکرد برام آشنا بود و همچنین صدای خانمی که از بند برای تحویل گرفتنم آمده بود. حدود ۱۰ ماه پدر در همین بند زندانی بود و من مسیر و صدای آدمهای بند “دوالف سپاه” رو خوب میشناختم. اما بعد از دیدن نازنین هرچند وضعیت فیزیکی او شدیدا نگرانم کرده بود دیگر احساس غربت نمیکردم. بعد از انجام امور اداری برای ورود به بند و معاینات اولیه پزشکی و تعویض لباس وارد سلول انفرادی شدم.
سعی کردم با ناخن خراشی روی دیوار بیندازم که آمار روزها از دستم در نرود. چند دقیقه ایستادم و به خطی که روی دیوار کنده بودم نگاه کردم. با خودم فکر میکردم دیوار سلول نازنین تا الان ۶۲ خط باید داشته باشد. خدای من! خیلی سخت بود. لحظه ای تصویر چهره ی زردش از جلوی چشمانم محو نمیشد. بعد از آزادی چشم در چشم شدن با خانواده ی نازنین برایم خیلی سخت بود. هوا سرد بود و میدانستیم که شیشه پنجره سلول نازنین شکسته. شبهایی که برف میبارید تا صبح لحظه ای اشک چشمانم امان خواب نمیداد. شرح روزهای سخت تمامی ندارد و این قلم دیگر کشش نوشتن …
امروز اما نازنینم بازگشتت به زندان غمم را در این روزگار نامراد صد چندان کرد. آخرین نظر وبلاگم رو که درست در سالروز بازداشتم نوشتی می خوانم و نمیتوانم جلوی سیل اشکهایم را بگیرم. بارها و بارها نوشته ات را خواندم. نوشته بودی:
” فاطمه! پارسال همچین روزی رو هیچوقت فراموش نمیکنم. حوالی ظهر بود. وقتی همراه با اون مامور از در انتهای سالن دادسرا بیرون رفتی، مطمئن شدم که داری میری برای بازداشت. لحظه آخر برگشتی منو نگاه کردی و برای هم سر تکون دادیم. وقتی برگشتم سلول، هزار بار به خودم لعنت فرستادم که چرا بغلت نکردم، چرا لااقل دستت رو نگرفتم. باور نمیکنی اما تا چند روز حالم بد بود که چرا اینکارو نکردم. فکر میکردم شاید اینطوری می تونستم روز اول بازداشت بهت روحیه بدم!!! گرچه تو خودت آخر روحیه بودی :) خلاصه هنوز که هنوزه به خاطر این ماجرا خودم رو سرزنش میکنم.
دوستم، امیدوارم دیگه هیچوقت همچین روزی در زندگیت تکرار نشه و دعا میکنم اون در لعنتی بالاخره باز شه و همه بیان بیرون. به یادت هستم. ”
تنها چیزی که الان میتونم بگم نازنینم اینه که من هم دعا میکنم و منتظرم هر چه زودتر اون درهای لعنتی باز بشن و همه بیان بیرون. همیشه به یادتم نازنین ترین نازنین …
هرانا؛ قتل یک نوجوان ۱۵ ساله در اهواز توسط نیروی انتظامی
خبرگزاری هرانا – در یک درگیری مسلحانه در منطقه کوی انقلاب اهواز یک نوجوان ۱۵ ساله توسط نیروهای امنیتی کشته شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از اهواز، روز پنج شنبه مصادف با یازدهم اسفند ماه نیروهای انتظامی که با محاصره منزل ثامر حیدری از شهروندان عرب قصد بازداشت وی را داشتند، به دلیل عدم تسلیم شدن وی اقدام به تیر اندازی به سمت منزل وی کردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از اهواز، روز پنج شنبه مصادف با یازدهم اسفند ماه نیروهای انتظامی که با محاصره منزل ثامر حیدری از شهروندان عرب قصد بازداشت وی را داشتند، به دلیل عدم تسلیم شدن وی اقدام به تیر اندازی به سمت منزل وی کردند.
در این درگیری که با خشونت نیروهای انتظامی آغاز و منجرب استفاده طرف مقابل از اسلحه شده است یک نوجوان ۱۵ ساله به نام حسن حیدری با اثابت مستقیم گلوله نیروی انتظامی در دم جانباخت.
گفته می شود در این درگیری ۳ تن از پرسنل نیروی انتظامی نیز مجروح شدند و ثامر حیدری نیز که به شدت زخمی شده بود توسط نیروی انتظامی بازداشت شده است.
مراسم ترحیم حسن حیدری علی رغم تهدید خانواده ایشان در روز حادثه و روز بعد از آن در مسجدی در منطقه کوی انقلاب اهواز برگزار شد.
گفته می شود در این درگیری ۳ تن از پرسنل نیروی انتظامی نیز مجروح شدند و ثامر حیدری نیز که به شدت زخمی شده بود توسط نیروی انتظامی بازداشت شده است.
مراسم ترحیم حسن حیدری علی رغم تهدید خانواده ایشان در روز حادثه و روز بعد از آن در مسجدی در منطقه کوی انقلاب اهواز برگزار شد.
گفتنی است از علت بروز این حادثه و اتهام افراد بازداشتی و محل نگهداری فعلی این افراد اطلاعی در دست نیست و تلاش گزارشگران برای بدست آوردن اطلاعات تکمیلی در این رابطه ادامه دارد.
لازم به ذکر است، از حدود یک ماه پیش در استان خوزستان دست کم ۶۰ تن از شهروندان عرب به بهانه های مختلف از جمله تحریم انتخابات و شعارنویسی بازداشت شدند.
تعطیلی کارخانه چکیده صنعت ساوجبلاغ و بیکاری ۱۰۰ کارگر
خبرگزاری هرانا - یک فعال کارگری در ساوجبلاغ از تعطیلی کارخانه چکیده صنعت با بیش از ۱۰۰ کارگر خبر داد.
دبیر اجرایی خانه کارگر ساوجبلاغ در گفتگو با ایلنا ضمن اعلام تعطیلی کارخانه چکیده صنعت، اظهار داشت: بیش از ۱۰۰ کارگر این کارخانه تولید کننده چرم دور شیشه اتومبیل، در حال حاضر در بلاتکلیفی بسر برده و خواستار دریافت مطالبات معوقه خود از صاحبان کارخانه هستند.
کرمعلی سامانیپور افزود: کارخانه ایرکست که تولید کننده کورههای حرارتی است نيز به دلايل مشابهي ۵ ماه حقوق ۹۰ کارگر خود را پرداخت نکرده است.
او با اشاره به مشکلات صنایع تولیدی در شهرستان ساوجبلاغ تصریح کرد: بخش عظیمی از صنایع تولیدی این شهرستان به دليل عدم حمایت دولت از بخش صنعت در اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، دچار مشکل شده است.
این فعال کارگری با بیان اینکه به دليل تحریمهای صورت گرفته اکثر صنعتگران این منطقه با عدم ورود مواد اولیه تولید مواجه شدهاند افزود: با شروع سال جدید کارخانجاتی که نیاز به واردات مواد اولیه دارند با مشکل جدی مواجه خواهند شد.
او با تاکید بر اینکه همه این واحدهای تولیدی نیاز به حمایت دولت دارند گفت: افزایش قیمت انواع حاملهای انرژی منجر به چالش صنایع تولیدی و افزایش قیمت تمام شده محصولات آنان شده است.
اين فعال كارگري با بيان اينكه ادامه روند کنونی تبعات اقتصادی و اجتماعی غیر قابل جبرانی در پیخواهد داشت، در خاتمه اظهار کرد: شهرستان ساوجبلاغ با داشتن بیش از ۶۰۰ واحد تولیدی مهم، با وجود مشکلات فراوان، به تولید ادامه ميدهند.
دبیر اجرایی خانه کارگر ساوجبلاغ در گفتگو با ایلنا ضمن اعلام تعطیلی کارخانه چکیده صنعت، اظهار داشت: بیش از ۱۰۰ کارگر این کارخانه تولید کننده چرم دور شیشه اتومبیل، در حال حاضر در بلاتکلیفی بسر برده و خواستار دریافت مطالبات معوقه خود از صاحبان کارخانه هستند.
کرمعلی سامانیپور افزود: کارخانه ایرکست که تولید کننده کورههای حرارتی است نيز به دلايل مشابهي ۵ ماه حقوق ۹۰ کارگر خود را پرداخت نکرده است.
او با اشاره به مشکلات صنایع تولیدی در شهرستان ساوجبلاغ تصریح کرد: بخش عظیمی از صنایع تولیدی این شهرستان به دليل عدم حمایت دولت از بخش صنعت در اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها، دچار مشکل شده است.
این فعال کارگری با بیان اینکه به دليل تحریمهای صورت گرفته اکثر صنعتگران این منطقه با عدم ورود مواد اولیه تولید مواجه شدهاند افزود: با شروع سال جدید کارخانجاتی که نیاز به واردات مواد اولیه دارند با مشکل جدی مواجه خواهند شد.
او با تاکید بر اینکه همه این واحدهای تولیدی نیاز به حمایت دولت دارند گفت: افزایش قیمت انواع حاملهای انرژی منجر به چالش صنایع تولیدی و افزایش قیمت تمام شده محصولات آنان شده است.
اين فعال كارگري با بيان اينكه ادامه روند کنونی تبعات اقتصادی و اجتماعی غیر قابل جبرانی در پیخواهد داشت، در خاتمه اظهار کرد: شهرستان ساوجبلاغ با داشتن بیش از ۶۰۰ واحد تولیدی مهم، با وجود مشکلات فراوان، به تولید ادامه ميدهند.
هرانا؛ روز شمار نقض حقوق شهروندان بهایی بهمن ۱۳۹۰
خبرگزاری هرانا - در تدوام سرکوب اقلیت مذهبی بهایی گزارشی ماهانه از سوی واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر میشود که گزارش زیر نقض حقوق بهائیان در بهمن ماه سال جاری است.
متن این گزارش به قرار زیر است:
۱ بهمن: ماموران اداره اطلاعات ساری به منزل یک شهروند بهایی به نام عنایت الله سنایی هجوم آورده و پس از شکستن درب ورودی و تفتیش و ضبط کتب و عکس های مربوط به آئین بهایی، محل را ترک نمودند.
۳ بهمن: یک شهروند بهایی ساکن سمنان به نام الهام روزبهی از سوی دادگاه انقلاب شهر مزبور به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
۶ بهمن: بانی دوگال نماینده ارشد جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل اعلام کرد کمپین تازه ای در کرمان آغاز شده تا جلوی فعالیتهای اقتصادی بهاییان گرفته شود بسیاری از جواز کسب بهاییان لغو یا تمدید نشده است حتی در مواردی جواز شرکای تجاری بهاییان که مسلمان بوده اند هم لغو شده است.
۱۰ بهمن: شهنام گلشنی اهل شیراز مدیر تارنمای مثقال که نرخ ارز وطلا را روز به روز اعلام می کرد بازداشت شد.
۱۱ بهمن: کامران رحیمیان و همسرش فاران حسامی از اساتید دانشگاه مجازی بهاییان موسوم به موسسه علمی – آزاد به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی و عضویت در جامعه بهایی به حکم قاضی صلواتی هر کدام به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شدند قابل ذکر است کامران رحیمیان در زندان رجایی شهر زندانی می باشد.
- محکومیت پنج سال حبس تعزیری ایقان شهیدی فعال حق تحصیل و شهروند بهایی در دادگاه تجدید نظر استان تهران تائید شد اتهامات نامبرده عضویت در گروهک غیر قانونی کمیته حق تحصیل، عضویت درجامعه بهایی، تبلیغ علیه نظام می باشد.
- یک شهروند بهایی ساکن ساری به نام صدف ثابتیان به حکم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شد نامبرده پیش از این مدتی به اتهام همکاری با دانشگاه مجازی بهاییان بازداشت بود.
۱۳ بهمن: دو شهروند بهایی ساکن اراک به نام های منوچهر منزویان و فرزاد نعیمی که به قرار وثیقه آزاد شده بودن هر کدام به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند.
- طی یک ماهه گذشته دو شهروند بهایی ساکن سمنان به نام های شهره اعظمی و ندا قربانی به ترتیب هر کدام به مدت ۸ و ۵ روز هر دفعه به مدت ۲ تا ۳ ساعت مورد بازجویی قرار گرفتند.
- طبق حکم دادگاه تجدید نظر محکومیت یک ساله روح الله زیبایی شهروند بهایی ساکن کرج به ۳ میلیون ریال جریمه نقدی تبدیل شد.
۱۴ بهمن: ماموران اداره اطلاعات شیراز به منازل حدود ۳۰ شهروند بهایی یورش برده و ضمن تفتیش و ضبط موارد مربوط به آئین بهایی، ۱۱ شهروند بهایی از جمله یک کودک نه ماهه را بازداشت نمودند چهار نفر از این افراد عصر همان روز آزاد شدند و هفت شهروند بهایی دیگر در بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ شیراز در بازداشت نگه داشته شده اند. اسامی بازداشت شدگان عبارتست از: نیما دهقان به همراه همسرش ژینوس فناییان و ژنا دهقان (کودک نه ماهه)، مژگان عمادی، یکتا فهندژ، فائزه تشکر و دخترش نورا فلاح، سام جابری، سینا ساریخانی، مژده فلاح و پیام تسلیمی. (ژینوس فناییان، ژنا دهقان، نورا فلاح و فائزه تشکر چهار شهروند بهایی آزاد شده هستند)
۱۸ بهمن: چهار شهروند بهایی ساکن شیراز پس از احضار به اداره اطلاعات بازداشت شدند اسامی این شهروندان عبارتست از: سومیترا ممتازیان، فرشید یزدانی، فرید عمادی و ایمان رحمت پناه. همچنین دو شهروند بهایی دیگر به نام های طاهره نوروزی و سعید دهقان نیز به اداره اطلاعات احضار شدند.
- ماموران اداره اطلاعات قائم شهر به منزل یک شهروند بهایی به نام فروغ عطائیان مراجعه که پس از تفتیش منزل نامبرده و ضبط وسایل مربوط به آئین بهایی محل را ترک نمودند.
۲۰ بهمن: یک دانشجوی بهایی به نام سید کیان هاشمی دانشجوی ترم ۳ مهندسی آب دانشگاه تهران از دانشگاه اخراج شد.
۲۴ بهمن: یک شهروند بهایی ساکن شیروان به نام مسعود محمودی به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد نامبرده در شهریور ماه گذشته به اتهام همکاری دانشگاه مجازی بهاییان موسوم به موسسه علمی آزاد مدتی در بجنورد بازداشت شده بود.
۲۶ بهمن: طی ماههای اخیر چند شهروند بهایی ساکن سمنان به حکم دادگاه انقلاب شهر مزبور محکوم به حبس تعزیری شدند: عادل فناییان (۶ سال حبس تعزیری) – زهره نیک آئین (۷ سال حبس تعزیری) - گودرزبیدقی (۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید) – سپهر سبحانی، روفیا بیدقی و ژینوس نورانی هر کدام به یک سال حبس تعزیری
۲۸ بهمن: ماموران اداره اطلاعات مشهد به منزل یک شهروند بهایی که درآن نمایشگاه خصوصی کارهای دستی نوجوانان بهایی بود هجوم آورده و ضمن تعطیل کردن نمایشگاه، هشت شهروند بهایی حاضر را نیز بازداشت کردند اسامی بازداشت شدگان عبارتست از: شایان تفضلی، عزت الله احمدیان، نوید نبیلی، شهزاد خلیلی، فتانه حاجی پور، بهناز حدادزاده، آرمان مختاری و نغمه ذبیحیان.
- شیما موفقی دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه غیر انتفاعی آمل به دلیل اعتقاد به ائین بهایی از دانشگاه اخراج شد.
تهیه و گردآوری: لوا متحده
۳ بهمن: یک شهروند بهایی ساکن سمنان به نام الهام روزبهی از سوی دادگاه انقلاب شهر مزبور به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
۶ بهمن: بانی دوگال نماینده ارشد جامعه جهانی بهایی در سازمان ملل اعلام کرد کمپین تازه ای در کرمان آغاز شده تا جلوی فعالیتهای اقتصادی بهاییان گرفته شود بسیاری از جواز کسب بهاییان لغو یا تمدید نشده است حتی در مواردی جواز شرکای تجاری بهاییان که مسلمان بوده اند هم لغو شده است.
۱۰ بهمن: شهنام گلشنی اهل شیراز مدیر تارنمای مثقال که نرخ ارز وطلا را روز به روز اعلام می کرد بازداشت شد.
۱۱ بهمن: کامران رحیمیان و همسرش فاران حسامی از اساتید دانشگاه مجازی بهاییان موسوم به موسسه علمی – آزاد به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی و عضویت در جامعه بهایی به حکم قاضی صلواتی هر کدام به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شدند قابل ذکر است کامران رحیمیان در زندان رجایی شهر زندانی می باشد.
- محکومیت پنج سال حبس تعزیری ایقان شهیدی فعال حق تحصیل و شهروند بهایی در دادگاه تجدید نظر استان تهران تائید شد اتهامات نامبرده عضویت در گروهک غیر قانونی کمیته حق تحصیل، عضویت درجامعه بهایی، تبلیغ علیه نظام می باشد.
- یک شهروند بهایی ساکن ساری به نام صدف ثابتیان به حکم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شد نامبرده پیش از این مدتی به اتهام همکاری با دانشگاه مجازی بهاییان بازداشت بود.
۱۳ بهمن: دو شهروند بهایی ساکن اراک به نام های منوچهر منزویان و فرزاد نعیمی که به قرار وثیقه آزاد شده بودن هر کدام به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند.
- طی یک ماهه گذشته دو شهروند بهایی ساکن سمنان به نام های شهره اعظمی و ندا قربانی به ترتیب هر کدام به مدت ۸ و ۵ روز هر دفعه به مدت ۲ تا ۳ ساعت مورد بازجویی قرار گرفتند.
- طبق حکم دادگاه تجدید نظر محکومیت یک ساله روح الله زیبایی شهروند بهایی ساکن کرج به ۳ میلیون ریال جریمه نقدی تبدیل شد.
۱۴ بهمن: ماموران اداره اطلاعات شیراز به منازل حدود ۳۰ شهروند بهایی یورش برده و ضمن تفتیش و ضبط موارد مربوط به آئین بهایی، ۱۱ شهروند بهایی از جمله یک کودک نه ماهه را بازداشت نمودند چهار نفر از این افراد عصر همان روز آزاد شدند و هفت شهروند بهایی دیگر در بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ شیراز در بازداشت نگه داشته شده اند. اسامی بازداشت شدگان عبارتست از: نیما دهقان به همراه همسرش ژینوس فناییان و ژنا دهقان (کودک نه ماهه)، مژگان عمادی، یکتا فهندژ، فائزه تشکر و دخترش نورا فلاح، سام جابری، سینا ساریخانی، مژده فلاح و پیام تسلیمی. (ژینوس فناییان، ژنا دهقان، نورا فلاح و فائزه تشکر چهار شهروند بهایی آزاد شده هستند)
۱۸ بهمن: چهار شهروند بهایی ساکن شیراز پس از احضار به اداره اطلاعات بازداشت شدند اسامی این شهروندان عبارتست از: سومیترا ممتازیان، فرشید یزدانی، فرید عمادی و ایمان رحمت پناه. همچنین دو شهروند بهایی دیگر به نام های طاهره نوروزی و سعید دهقان نیز به اداره اطلاعات احضار شدند.
- ماموران اداره اطلاعات قائم شهر به منزل یک شهروند بهایی به نام فروغ عطائیان مراجعه که پس از تفتیش منزل نامبرده و ضبط وسایل مربوط به آئین بهایی محل را ترک نمودند.
۲۰ بهمن: یک دانشجوی بهایی به نام سید کیان هاشمی دانشجوی ترم ۳ مهندسی آب دانشگاه تهران از دانشگاه اخراج شد.
۲۴ بهمن: یک شهروند بهایی ساکن شیروان به نام مسعود محمودی به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد نامبرده در شهریور ماه گذشته به اتهام همکاری دانشگاه مجازی بهاییان موسوم به موسسه علمی آزاد مدتی در بجنورد بازداشت شده بود.
۲۶ بهمن: طی ماههای اخیر چند شهروند بهایی ساکن سمنان به حکم دادگاه انقلاب شهر مزبور محکوم به حبس تعزیری شدند: عادل فناییان (۶ سال حبس تعزیری) – زهره نیک آئین (۷ سال حبس تعزیری) - گودرزبیدقی (۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید) – سپهر سبحانی، روفیا بیدقی و ژینوس نورانی هر کدام به یک سال حبس تعزیری
۲۸ بهمن: ماموران اداره اطلاعات مشهد به منزل یک شهروند بهایی که درآن نمایشگاه خصوصی کارهای دستی نوجوانان بهایی بود هجوم آورده و ضمن تعطیل کردن نمایشگاه، هشت شهروند بهایی حاضر را نیز بازداشت کردند اسامی بازداشت شدگان عبارتست از: شایان تفضلی، عزت الله احمدیان، نوید نبیلی، شهزاد خلیلی، فتانه حاجی پور، بهناز حدادزاده، آرمان مختاری و نغمه ذبیحیان.
- شیما موفقی دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه غیر انتفاعی آمل به دلیل اعتقاد به ائین بهایی از دانشگاه اخراج شد.
تهیه و گردآوری: لوا متحده
فلسطینی ها از مذاکرات آمریکا-اسرائیل اظهار ناخشنودی کردند
ما می دانستیم که اقای نتان یاهو با یک نقشه جنگی به واشنگتن میرود و نه با یک نقشه صلح
صائب عریقات مذاکره کننده اصلی فلسطینی ها در مذاکرات صلح خاورمیانه ، امروز نسبت به مضمون مذاکرات میان نتان یاهو و باراک اوباما در واشنگتن اظهار تاسف کرد و گفت که تمام این گفتگوها بجای تمرکز بر مسئله صلح ، به ایران اختصاص داشته است.
او که در یک کنفرانس خبری در رام الله شرکت کرده بود گفت که "ما می دانستیم که اقای نتان یاهو با یک نقشه جنگی به واشنگتن میرود و نه با یک نقشه صلح."
مذاکره کننده فلسطینی اضافه کرد که ما به پراکندن جو وحشت در منطقه نیاز نداریم، چرا که این خود منبع ناامنی است و مردم را بسمت افراط گرائی و خشونت بیشتر سوق می دهد. او گفت آنچه را که قبلاً درباره افغانستان و عراق میشنیدیم اینک درباره ایران تکرار میشود.
خبرگزاری فرانسه یادآوری کرده است که نتان یاهو، که همین امروز سفرش را به آمریکا به پایان رسانید، محور مذاکراتش را بر خطری بنیان گذارد که بقول وی برنامه اتمی ایران برای اسرائیل ایجاد می کند. او اعلام کرد که اسرائیل نمی تواند زیر تهدید نابود شدن زندگی کند.
صائب عریقات در نشست خبری امروزش تاکید کرد که کلید صلح ، امنیت و شکوفائی ، در وداقع خشکانیدن باتلاق اشغالگری اسرائیل و ایجاد یک دولت فلسطینی مستقل در مرزهای سال 1967 است.
او با اشاره به دولت آمریکا اظهار داشت که مراکز قدرت در غرب باید به این حقیقت پی ببرند که ادامه اشغال علت اصلی جنگ و افراطی گری در منطقه است.
باید اضافه کرد که امروز وزیر مالیه اسرائیل" یووال استینیتز" نیز نسبت به مذاکرات واشنگتن اظهار نظر کرد و بیانیه پایانی باراک اوباما نسبت به مذاکرات دو کشور را بباد انتقاد گرفت. او گفت که ما امیدوار بودیم که چیز های روشن تری نسبت به ایرانیان بشنویم. او گفت که اینک چهار سال است که ما مرتب می شنویم که گویا تمام احتمالات روی میز قرار دارند. وقت آن رسیده است که این نوع سخنان قدری تغییر کند. بعقیده این وزیر اسرائیلی باید اولتیماتوم مشخصی را مطرح کرد و زمان معینی را به آن اختصاص داد تا ایرانی ها رفتارشان را بطور بنیادی تغییر دهند و اگر ندادند باید آمریکائی ها یک محاصره هوائی و دریائی علیه ایران را آغاز کنند تا تمام تحرکات قطع شوند و یا تصمیم بگیرند که یک عملیات نظامی را پیش ببرند.
این وزیر اسرائیلی از پاسخ به این سئوال که اگر آمریکا تعلل کند، اسرائیل به تنهائی حمله خواهد کرد، خودداری نمود.
او که در یک کنفرانس خبری در رام الله شرکت کرده بود گفت که "ما می دانستیم که اقای نتان یاهو با یک نقشه جنگی به واشنگتن میرود و نه با یک نقشه صلح."
مذاکره کننده فلسطینی اضافه کرد که ما به پراکندن جو وحشت در منطقه نیاز نداریم، چرا که این خود منبع ناامنی است و مردم را بسمت افراط گرائی و خشونت بیشتر سوق می دهد. او گفت آنچه را که قبلاً درباره افغانستان و عراق میشنیدیم اینک درباره ایران تکرار میشود.
خبرگزاری فرانسه یادآوری کرده است که نتان یاهو، که همین امروز سفرش را به آمریکا به پایان رسانید، محور مذاکراتش را بر خطری بنیان گذارد که بقول وی برنامه اتمی ایران برای اسرائیل ایجاد می کند. او اعلام کرد که اسرائیل نمی تواند زیر تهدید نابود شدن زندگی کند.
صائب عریقات در نشست خبری امروزش تاکید کرد که کلید صلح ، امنیت و شکوفائی ، در وداقع خشکانیدن باتلاق اشغالگری اسرائیل و ایجاد یک دولت فلسطینی مستقل در مرزهای سال 1967 است.
او با اشاره به دولت آمریکا اظهار داشت که مراکز قدرت در غرب باید به این حقیقت پی ببرند که ادامه اشغال علت اصلی جنگ و افراطی گری در منطقه است.
باید اضافه کرد که امروز وزیر مالیه اسرائیل" یووال استینیتز" نیز نسبت به مذاکرات واشنگتن اظهار نظر کرد و بیانیه پایانی باراک اوباما نسبت به مذاکرات دو کشور را بباد انتقاد گرفت. او گفت که ما امیدوار بودیم که چیز های روشن تری نسبت به ایرانیان بشنویم. او گفت که اینک چهار سال است که ما مرتب می شنویم که گویا تمام احتمالات روی میز قرار دارند. وقت آن رسیده است که این نوع سخنان قدری تغییر کند. بعقیده این وزیر اسرائیلی باید اولتیماتوم مشخصی را مطرح کرد و زمان معینی را به آن اختصاص داد تا ایرانی ها رفتارشان را بطور بنیادی تغییر دهند و اگر ندادند باید آمریکائی ها یک محاصره هوائی و دریائی علیه ایران را آغاز کنند تا تمام تحرکات قطع شوند و یا تصمیم بگیرند که یک عملیات نظامی را پیش ببرند.
این وزیر اسرائیلی از پاسخ به این سئوال که اگر آمریکا تعلل کند، اسرائیل به تنهائی حمله خواهد کرد، خودداری نمود.
دیدارنخست وزیراسرائیل و رئیس جمهوری آمریکا
دور اول مذاکرات رئیس جمهوری آمریکا و نخست وزیراسرائیل شب گذشته درواشنگتن به پایان رسید.
به گزارش منابع خبری، باراک اوباما دراین دیدارضمن تاکید بر تعهد واشنگتن درقبال امنیت اسرائیل گفته است، هنوز برای حل دیپلماتیک مسئله ایران فرصت وجود دارد.
بنا برگزارش ها، نخست وزیراسرائیل نیز تاکیدکرده است که کشورش می خواهد برسرنوشت خود حاکم باشد.
همین گزارش حاکی است که رئیس جمهوری آمریکا درپایان این دیدار درمقابل خبرنگاران گفته است که "پیوستگی دو کشورناگسستنی است".
اوباما باردیگر تاکید کرد که علاوه برخطری که می تواند متوجه امنیت اسرائیل باشد، درعین حال به سود منافع آمریکا نیست که رژیم ایران به سلاح اتمی دست یابد.
وی می افزاید: علاوه براینها نباید رژیمی که حامی تروریسم بوده، احساس کند که باقدرت اتمی می تواند دست به اقدام های تهاجمی بیشتربزند و یا فکرکند که می تواند ازمجازات درامان باشد.
طی یک هفته اخیرسه مقام عالی رتبه اسرائیل آقایان شیمون پرزرئیس جمهوری، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و اهود باراک وزیردفاع به فاصله تنها چند ساعت با مقامات عالی رتبه دولت آمریکا درواشنگتن دیدار و بطور عمده پیرامون پرونده اتمی ایران با آنان به گفت و گو پرداخته اند.
قبل ازسفر نخست وزیراسرائیل به واشنگتن، مطبوعات غربی گزارش داده بودند که نخست وزیراسرائیل دردیدار با رئیس جمهوری آمریکا خواستارتعیین یک "ضرب الاجل" درمورد پرونده اتمی برای ایران خواهد شد.
ظاهراً این خواسته یا مطرح نشده و یا رئیس جمهوری آمریکا به آن تن نداده است.
دراین باره به گفت وگوئی با آقای امیرطاهری روزنامه نگارو کارشناس مسائل بین المللی درلندن توجه فرمائید.گوش کنید:
بنا برگزارش ها، نخست وزیراسرائیل نیز تاکیدکرده است که کشورش می خواهد برسرنوشت خود حاکم باشد.
همین گزارش حاکی است که رئیس جمهوری آمریکا درپایان این دیدار درمقابل خبرنگاران گفته است که "پیوستگی دو کشورناگسستنی است".
اوباما باردیگر تاکید کرد که علاوه برخطری که می تواند متوجه امنیت اسرائیل باشد، درعین حال به سود منافع آمریکا نیست که رژیم ایران به سلاح اتمی دست یابد.
وی می افزاید: علاوه براینها نباید رژیمی که حامی تروریسم بوده، احساس کند که باقدرت اتمی می تواند دست به اقدام های تهاجمی بیشتربزند و یا فکرکند که می تواند ازمجازات درامان باشد.
طی یک هفته اخیرسه مقام عالی رتبه اسرائیل آقایان شیمون پرزرئیس جمهوری، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر و اهود باراک وزیردفاع به فاصله تنها چند ساعت با مقامات عالی رتبه دولت آمریکا درواشنگتن دیدار و بطور عمده پیرامون پرونده اتمی ایران با آنان به گفت و گو پرداخته اند.
قبل ازسفر نخست وزیراسرائیل به واشنگتن، مطبوعات غربی گزارش داده بودند که نخست وزیراسرائیل دردیدار با رئیس جمهوری آمریکا خواستارتعیین یک "ضرب الاجل" درمورد پرونده اتمی برای ایران خواهد شد.
ظاهراً این خواسته یا مطرح نشده و یا رئیس جمهوری آمریکا به آن تن نداده است.
دراین باره به گفت وگوئی با آقای امیرطاهری روزنامه نگارو کارشناس مسائل بین المللی درلندن توجه فرمائید.گوش کنید:
عفو بین الملل خواهان آزادی عبدالفتاح سلطانی شد
سازمان عفو بین الملل با صدور بیانیه ای خواستار رهایی فوری عبدالفتاح سلطانی، وکیل و فعال حقوق بشر ایرانی شد. دادگاه انقلاب تهران عبدالفتاح سلطانی را به 18 سال زندان و 20 سال ممنوعیت حرفه ای محکوم کرده است.
بگزارش سایت راه سبز، معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی گفته است از محکومیت به زندان و محرومیت حرفه ای شوهرش بوسیله یک تن از وکلای مدافع او آگاهی یافته اما نمیداند این محکومیت چه زمانی اعلام شده است.
عبدالفتاح سلطانی که همراه با شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح، از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق بشر است پیشتر از این در سالهای 2005 و 2009 نیز مدتی زندانی بود.
سازمان عفو بین الملل می نویسد وی به اتهام " تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه غیرقانونی مخالفان" زندانی شده است.
این سازمان همچنان می افزاید عبدالفتاح سلطانی به دلیل دریافت جایزه بین المللی حقوق بشر نورنبرگ در سال 2009 نیز، متهم به " دریافت جایزه و درآمد غیرقانونی " شده است.
در بخش دیگری از بیانیه سازمان عفو بین الملل امده است که عبدالفتاح سلطانی " یک تن از مهمترین و شجاع ترین مدافعان حقوق بشر در ایران است و تردیدی نیست که وی بدلیل فعالیتهای مشروع خود بعنوان وکیل تحت فشار قرار گرفته است."
از سوی دیگر سایت کانون مدافعان حقوق بشر خبر داده است که نرگس محمدی؛ نایب رئیس این کانون در دادگاه تجدید نظر به 6 سال زندان محکوم شده ا ست.
بگزارش این سایت نرگس محمدی ابتدا از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به 11 سال زندان محکوم شده بود اما اکنون این حکم به 6 سال زندان تقلیل یافته است.
جان مک کین خواهان حمله هوایی به سوریه شد
جان مک کین، سناتور جمهوریخواه آمریکا برای کمک به مخالفان رژیم بشار اسد خواهان انجام حملات هوایی بر سوریه شده است. این سناتور جمهوریخواه روز گذشته در اظهارات خود در برابر مجلس سنای آمریکا گفت آمریکا در مورد سوریه باید دست به اقدام بزند و درین راستا لازم خواهد بود "تا دفاع ضد هوایی دشمن حد اقل در برخی از نقاط این کشور نابود گردد."
این اولین بار است که یک عضو کنگره آمریکا تقاضای انجام حملات هوایی علیه سوریه را مطرح می کند.
جان مک کین در اظهارات خود گفت تنها " وسیله واقعی برای ختم سرکوبها علیه مردم سوریه انجام حملات هوایی خارجی در این کشور است."
وی در توضیح چنین اقدامی گفت: " هدف اصلی این حملات باید ایجاد پایگاهها بویژه در شمال سوریه و دفاع از آن باشد تا مخالفان بتوانند در آنجا به سازماندهی فعالیتهای سیاسی و نظامی خود علیه بشار اسد بپردازند."
سناتور جمهوریخواه کنگره آمریکا با اشاره به تلاشهای بین المللی برای پایان دادن به سرکوبها در سوریه گفت زمان آن رسیده است که با اتخاذ سیاستی تازه در مورد سوریه و تلاش برای " انزوای سیاسی و اقتصادی رژیم بشار اسد"، آمریکا با متحدان خود روی چگونگی حمایت از مخالفان رژیم کار کند.
جان مک کین در بخشی از اظهارات خود از "حمایت شرم آور" کشور های خارجی مانند چین، روسیه و ایران از رژیم سوریه انتقاد کرد و گفت سقوط رژیم بشار اسد، بمعنی پایان حمایت ایران از حزب الله و پایان تهدید علیه اسرائیل خواهد بود.
در سال 2011 ، جان مک کین یکی از طرفداران اصلی مداخله نظامی آمریکا در لیبی برای سقوط رژیم معمر قذافی بود.
تقاضای انجام حملات هوایی علیه رژیم بشار اسد از سوی جان مک کین زمانی مطرح شده است که قرار است کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل برای حل بحران سوریه فردا چهارشنبه با نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب در مورد سوریه دیدار و گفتگو خواهد کند.
کوفی عنان روز شنبه آینده برای گفتگو با رژیم سوریه به دمشق سفر خواهد کرد.
جان مک کین در اظهارات خود گفت تنها " وسیله واقعی برای ختم سرکوبها علیه مردم سوریه انجام حملات هوایی خارجی در این کشور است."
وی در توضیح چنین اقدامی گفت: " هدف اصلی این حملات باید ایجاد پایگاهها بویژه در شمال سوریه و دفاع از آن باشد تا مخالفان بتوانند در آنجا به سازماندهی فعالیتهای سیاسی و نظامی خود علیه بشار اسد بپردازند."
سناتور جمهوریخواه کنگره آمریکا با اشاره به تلاشهای بین المللی برای پایان دادن به سرکوبها در سوریه گفت زمان آن رسیده است که با اتخاذ سیاستی تازه در مورد سوریه و تلاش برای " انزوای سیاسی و اقتصادی رژیم بشار اسد"، آمریکا با متحدان خود روی چگونگی حمایت از مخالفان رژیم کار کند.
جان مک کین در بخشی از اظهارات خود از "حمایت شرم آور" کشور های خارجی مانند چین، روسیه و ایران از رژیم سوریه انتقاد کرد و گفت سقوط رژیم بشار اسد، بمعنی پایان حمایت ایران از حزب الله و پایان تهدید علیه اسرائیل خواهد بود.
در سال 2011 ، جان مک کین یکی از طرفداران اصلی مداخله نظامی آمریکا در لیبی برای سقوط رژیم معمر قذافی بود.
تقاضای انجام حملات هوایی علیه رژیم بشار اسد از سوی جان مک کین زمانی مطرح شده است که قرار است کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل برای حل بحران سوریه فردا چهارشنبه با نبیل العربی دبیر کل اتحادیه عرب در مورد سوریه دیدار و گفتگو خواهد کند.
کوفی عنان روز شنبه آینده برای گفتگو با رژیم سوریه به دمشق سفر خواهد کرد.
پیروزی پوتین، انتخابات فرانسه و فشار بر ایران
خبر مهم بین المللی امروز، پیروزی پوتین در انتخابات روسیه است، که با اعلان آن، اکثر روزنامه های فرانسه، روی تقلب در این انتخابات انگشت میگذارند. بعد از اعلان این که پوتین دوباره در کاخ کرملین سکونت میکند، لیبراسیون دوسیۀ مفصلی را به پیروزی، نه، بلکه ظفرمند شدن پوتین اختصاص میدهد، و آنهم بدون تعجب. البته این که پوتین انتخاب خواهد شد، برای همه مشخص بود، و به همین دلیل، روزنامه ها روی جوانب تقلب، و میزان سهم گیری مردم تاکید کرده اند. فیگارو بعد از عنوان کردن برگشت دوبارۀ بزرگ پوتین، اضافه میکند که نخست وزیر روسیه، در اولین دور انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد، ولی ناظرین بی طرف، از موارد متعدد تقلب، صحبت میکنند. روزنامۀ مسیحی لاکروا مینویسد که پوتین روسیه را .بسیج کرد
لیبراسیون مینویسد که دیشب، کمتر از یک ساعت بعد از بسته شدن دفتر های رای گیری، در پشت دیوار های کرملین، مردم جشن بزرگی را آغاز کردند که بیشتر از صد هزار تن، در از هواداران پوتین دور هم جمع شده بودند، از زبان ولادیمیر پوتین که با حدود 62 در صد، در همین دور اول انتخاب شد، در لیبراسیون میخوانیم که : هموطنان ما فرق بین آرزوی نو آوری و حملات سیاسی دیگران را که هدف آنان معدوم کردن دولت ماست، میدانند. و کمی دور تر از زبان گنادی زیوگانوف، کاندیدای کمونیست در انتخابات روسیه، میخوانیم که این انتخابات دزدان، و آدم های بی آبرو و بی صداقت است.
***
درسر مقالۀ لوموند بعد از یاد آوری از اشکی که پوتین در برابر طرفدارانش ریخت، و بعد از یاد آوری این که، پوتین دو دور رئیس جمهور بود، و چون قانون اساسی به او اجازه نمیداد برای بار سوم خود را کاندید کند، در دورسوم، مدودف، که از نزدیکان او بود، رئیس جمهور شد، و اینبار بعد از سپری شدن یک دور، بار دیگر پوتین، کاندید و انتخاب شد، آمده است که اوضاع در روسیه تغیر کرده است. یک طبقۀ متوسط جدید در این کشور بوجود آمده است، که اگر چه موجودیت خود را میتوانند مدیون پوتین بدانند، چون در همین سالهای پوتین این طبقه توسعه پیدا کرد، ولی با آنهم، بعد از انتخابات پارلمانی دسامبر گذشته، آنان با اعتراضات زیاد بر ضد تقلب، دست به تظاهراتی زدند، که مسکو را به لرزه آورد. لوموند میگوید که اینکه در شهر مسکو، پوتین نتوانسته است اکثریت را به دست بیاورد، هم به همین دلیل است. این طبقۀ جدید میخواهد یک سیستم سیاسی نورمال داشته باشند نه یک فدارسیونی که یتیم امپراطوری قدیمی باشد و مملو از فساد.
***
موضوع مهم دیگری که در مطبوعات امروز مطرح است، انتخابات فرانسه و موضع گیری های جدید کاندیدا ها است. لوموند و لیبراسیون، هردو از موضع گیری های سارکوزی که به نظرات افراطیان نزدیک تر شده است، میگویند. در لیبراسیون، که صفحات اولش را به باب دیلان، آواز خوان غربی، و آنهم به کار های این شخصیت میان سالهای 61 و 66 اختصاص داده است، در صفحات بعدی با اشاره به فشار کاندیدای راست افراطی، مارین لوپن، روی مسئلۀ حضور خارجی ها در فرانسه، آمده است که نیکولا سارکوزی برای به دست آوردن آرای افراطیانی که با خارجیان مخالفت دارند، در مورد گوشت حلال و حق رای دهی خارجی ها، بیش از پیش موضع گیری میکند.
لوموند مینویسد که این هفته، رئیس جمهور کاندیدا، میخواهد با ازدیاد حضور در مطبوعات، خود را به یک خط عوام فریبانه و محافظه کارانه، نزدیک بسازد. و به این ترتیب، موضع گیری های خود را رادیکال تر کند.
****
روزنامۀ کمونیست های فرانسه، اومانیته، اخراج کارگران توسط کار فرما ها، و جوانب حقوقی آن را تیتر کرده است. اومانیته از آن نوع تصامیم قضا صحبت میکند که باعث ترس کارفرمایان میشوند. موضع ازین قرار است که کارگران شرکت فرانسوی ویوئو، که توسط کافرمایان، و به دلایل اقتصادی اخراج شده بودند، دلایل اقتصادی اخراج خود را به دادگاه فرستادند و دادگاه اعلان کرد که این دلایل، موجه نیستند. یعنی کارگران به ناحق اخراج شده اند. حالا تصمیم نهای در مورد اخراج آنان را دادگاه استیناف خواهد گرفت.
روزنامۀ کمونیست های فرانسه، اومانیته، اخراج کارگران توسط کار فرما ها، و جوانب حقوقی آن را تیتر کرده است. اومانیته از آن نوع تصامیم قضا صحبت میکند که باعث ترس کارفرمایان میشوند. موضع ازین قرار است که کارگران شرکت فرانسوی ویوئو، که توسط کافرمایان، و به دلایل اقتصادی اخراج شده بودند، دلایل اقتصادی اخراج خود را به دادگاه فرستادند و دادگاه اعلان کرد که این دلایل، موجه نیستند. یعنی کارگران به ناحق اخراج شده اند. حالا تصمیم نهای در مورد اخراج آنان را دادگاه استیناف خواهد گرفت.
****
در فیگارو، مطلب مهمی هم در مورد تشویش کشور های عرب خلیج، در برابر ایران است : کشور های منطقه، اگر چه معتقد به این استند که یک جنگ جدید، یک فاجعه خواهد بود، ولی تشویش در برابر تحدیدی که از جانب برنامۀ هسته ای ایران احساس میشود، در حال ازدیاد است. در عین زمان، قطر تلاش دارد تا ایالات متحده را به این معتقد بسازد، که تلاش کند تا از بمباران ایران توسط اسرائیل، جلوگیری کند. .
در فیگارو، مطلب مهمی هم در مورد تشویش کشور های عرب خلیج، در برابر ایران است : کشور های منطقه، اگر چه معتقد به این استند که یک جنگ جدید، یک فاجعه خواهد بود، ولی تشویش در برابر تحدیدی که از جانب برنامۀ هسته ای ایران احساس میشود، در حال ازدیاد است. در عین زمان، قطر تلاش دارد تا ایالات متحده را به این معتقد بسازد، که تلاش کند تا از بمباران ایران توسط اسرائیل، جلوگیری کند. .
بیشتر از 100 سرباز ارتش در جنوب یمن کشته شدند
در یک حمله افراد مسلح طرفدار القاعده به یک پادگان ارتش در جنوب یمن، روز یکشنبه گذشته، بیشتر از 100 سرباز این کشور بقتل رسیدند. این حمله در حالی صورت می گیرد که عبدالرب منصور، رئیس جمهور جدید این کشور، مبارزه علیه شبکه القاعده را در اولویتهای کاری دوره دوساله خود قرار داده است.
حمله یادشده در واقع بیانگر اوجگیری یک رشته حملات از سوی شبکه القاعده علیه دولت یمن است که در روز 25 فوریه گذشته نیز موجب کشته شدن 26 سرباز گارد ریاست جمهوری این کشور گردیده بود.
بر اساس گزارش ها، مردان مسلح روز گذشته ابتدا در نزدیکی یک پادگان نظامی در جنوب یمن دست به یک حمله انتحاری زدند و سپس با بدست آوردن اسلحه از داخل پادگان، با نظامیان به درگیری پرداختند.
گفته میشود در جریان این درگیریها 25 تن از افراط گرایان نیز کشته شده اند.
یک مقام ارتش یمن به خبرگزاری فرانسه گفته است گروه " طرفداران شریعت"، وابسته به القاعده، در این حمله دست داشته است.
برخی از سربازان زخمی شده در این گیریها گفته اند افراط گرایان در جریان حمله از همکاری افراد ارتش بهره برده و از آنان سلاح دریافت کرده اند.
ناظران یمنی معتقدند که گروه القاعده با حملاتی از این نوع میخواهد ثابت کند توانایی انجام حملات بزرگ علیه ارتش یمن را دارد.
در این میان خبرگزاری فرانسه گزارش داده است که رئیس جمهور جدید یمن تلاش دارد وحدت را به ارتش این کشور، که در جریان تظاهرات علیه علی عبدالله صالح، رئیس جمهور پیشین به چند پارچگی دچار شده و حتی بخشی از آن جانب مخالفان را گرفته بود، باز گرداند.
به همین دلیل بود که در اولین اقدام، عبدالرب منصور، شماری از افسران ارتش در جنوب یمن را که به همکاری با القاعده متهم بودند از کار برکنار کرد.