جنبش فدایی فریاد عدالت خواهی
بمناسبت چهلمین سالگرد تولد جنبش فدایی
یدالله بلدی
|
هر رویداد تاریخی را باید با توجه به مجموعه شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و دیگر عوامل بروز آن مورد ارزیابی قرار داد. جنبش فدایی که یکی از فراگیرترین و تاثیر گذارترین جریان های سیاسی از آغاز تولد تاکنون می باشد را نیز نمی توان بدون در نظر داشت مجموعه شرایط آن زمان مورد قضاوت قرار داد.
از جمله عواملی که در پیدایش جنبش فدایی تاثیر داشتند می توان به موارد زیر اشاره کرد.
۱. خود کامگی شاه
محمد رضا پهلوی که پس از کودتای ۲۸ مرداد و سرکوب وقایع سال 42 و برخورداری از حمایت امریکا و با اتکا به درآمد سرشار نفت، قدرت ساواک و ارتش و تبلیغات رسانه های گروهی پایه های دیکتاتوری خود را محکم تر میکرد، حتی حاضر به مشورت و رایزنی با نزدیکان خود نبود و منتقدین درونی رژیم را نیز تحمل نمیکرد.
۲. ممنوعیت فعالیت احزاب سیاسی
پس از سال ۳۲ نه تنها احزاب و سازمانهای چپ و دموکرات حق فعالیت نداشتند بلکه احزاب تشکیل دهنده جبهه ملی که خواهان فعالیت در چهارچوب قانون اساسی بودند نیز از حق مشارکت و اظهار نظر محروم بودند، مهندس بازرگان رهبر نهضت آزادی بهنگام محاکمه در دادگاه نظامی در سال ۴۴ در دفاعیات خود گفت « ما آخرین گروهی هستیم که با شیوه مسالمت آمیز با شما برخورد می کنیم.»
۳. شکست گروههای سیاسی فعال بدون اثرگذاری در جامعه.
در سالهای اولیه دهه ۴۰ چندین گروه روشنفکری و دانشجویی بطور مخفیانه به مبارزه برعلیه رژیم شاه برخاستند که بیشتر فعالیت شان در عرصه های پخش اعلامیه و رد و بدل کردن جزوات و کتابهای ممنوعه و تشکیل جلسات بحث و گفتگو پیرامون مسائل سیاسی روز ایران و جهان، کار در کارخانه ها و یا تحقیق و پژوهش در باره اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران بود از معروفترین این گروهها ساکا و جریان بودند. که تمامی اعضای آن دستگیر شدند و فعالیت شان خاتمه یافت. همچنین تلاش حزب توده برای احیای فعالیت حزب که به نام تشکیلات تهران نامگذاری شد بسبب نفوذ ساواک و عدم امکان تبلیغ و پیوند با توده های مردم نا کام ماند.
۴. ممنوعیت ایجاد تشکیلات صنفی و نهادهای مدنی
تشکیلات صنفی مانند سندیکای کارگران، کانون وکلا، انجمن معلمان، انجمن دانشجویان سازمان نظام پزشکی و کانون نویسندگان هیچکدام نمی توانستند مسئولان خود را آزادانه برگزینند بلکه مسئولان از سوی مقامات ذیربط برگزیده می شدند یا ساواک باید صلاحیت آنانرا تایید میکرد.
۵. عدم آزادی مطبوعات
در دهۀ چهل سانسور مطبوعات و کتاب بشدت توسط ساواک اجرا میشد، مطبوعات بهیچ وجه قادر نبودند که کوچکترین انتقادی را در باره عملکرد رژیم بازتاب دهند و اکثریت مطبوعات در خدمت تحکیم پایه های رژیم بودند و صاحبان بزرگترین روزنامه ها وابسته به رژیم بوده و نماینده مجلس سنا بودند، کتاب نیز مورد سانسور قرار میگرفت. بویژه کتابهایی که در چارچوب افکار و عقاید سوسیالیستی بود حق انتشار نداشت و حتی واژه هایی مانند شب، جنگل و ستاره در اشعار شاعران سانسور میشد.
۶. رشد مبارزۀ چریکی در جهان
آغاز مبارزه چریکی در کشورهای امریکای لاتین تو پاماروها در اروگوئه و برزیل و ساندینست ها در نیکاراگوئه و همچنین آغاز مبارزه مسلحانه توسط گروههای چپ در اروپای غربی مانند ارتش سرخ در آلمان و بریگاردهای سرخ در ایتالیا و ارتش سرخ در ژاپن که اعضای آن برای دفاع از خلق فلسطین همدوش چریکهای فلسطینی، علیه اسرائیل مبارزه میکردند و تشکیل سازمان راه انقلابی در ترکیه که به مبارزه مسلحانه علیه رژیم ترکیه بپا خاستند.
۷. مبارزات ضد تبعیض نژادی در کشور افریقای جنوبی و رودزیا در افریقا و مبارزه پلنگان سیاه در امریکا علیه تبعیض نژادی.
۸. دفاع یکپارچه و فداکارانه مردم ویتنام علیه اشغالگران و نبرد مردم فلسطین علیه رژِیم اسرائیل
نکات ذکر شده عواملی بودند که در فراروئیدن مبارزه مسلحانه تأثیرگذار بود.
در دهۀ چهل بویژه نیمه دوم آن جامعه ایران تغییرات و تحولات ژرفی را از سر می گذراند اصلاحات ارضی و اعزام سپاه دانش به روستاها مناسبات اقتصادی و فرهنگی روستا را تا حدودی دگرگون کرده بود.
سرمایه داری وابسته با شتاب گسترش می یافت و سرمایه داران پایگاه فئودالها و روسای عشایر را در حاکمیت و مجلس اشغال میکردند. طبقه کارگر از نظر کمیت در حال رشد بود اما اکثراً از تخصص بی بهره بودند مهاجرت از روستا به شهر ها فزونی گرفت، دانشگاههای جدیدی احداث شد و بر تعداد دانشجویان افزوده می شد، سازمانها و ادارات و نهادهای دولتی و خصوصی بیشتری تاسیس می شد، رسانه های گروهی بویژه تلویزیون که فراگیرتر و موثرتر از رسانه های دیگر بود هر چند که در خدمت تبلیغات برای رژیم بود اما مردم را بیش از گذشته با اخبار و تحولات سیاسی ایران و جهان و دستاوردهای علمی و فرهنگی آشنا میکرد، اما با توجه به تمام تحولات فوق وجه مشخصه رژیم شاه دوگانگی آن بود از یک سو جامعه در حال گذار به جامعه ای نسبتاً مدرن و صنعتی بود اما کشور با همان شیوه خودکامگی اداره میشد.
ساواک عرصه را بر روشنفکران تنگ کرده و در همه جا حضور داشت و افزون بر آن فقر و محرومیت همچنان وجود داشت و اختلاف طبقاتی ژرفتر میشد و حلبی آبادها در اطراف شهرها بر پا میشد مناطق محروم کشور مانند استان بلوچستان، کردستان، ایلام حاشیه کویر و جنوب خراسان و سواحل خلیج فارس و محله های فقیرنشین شهرها از امکانات اقتصادی، آموزشی و بهداشتی اندکی برخوردار بودند و آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و فحشا نیز در حال گسترش بود در چنین دورانی کشور نیاز به تحولی بنیادین در عرصه سیاسی داشت و مشارکت مردم را در سرنوشت خویش می طلبید و وجود نمادهای مدنی و مستقل و دموکراتیک ضروری بود، اما خودکامگی شاه با سیر تحولات جامعه، عدالت خواهی و مطالبات و خواسته های توده های مردم در تضاد بود و در چنین شرایطی این فریاد درد و رنج توده های محروم و تهیدست بود که از سینۀ فدایی بر سکوت آن سالها طنین افکند و بخشی از مبارزان عدالت خواه میهن مان را که خواهان بهروزی مردم بودند به صفوف جنبش پیوسته و آگاهانه جاودانه شدند و صفحاتی از تاریخ مبارزاتی کشورمان را که آکنده از عشق به توده های محروم بود را رقم زدند.
در آن سالها تنها جنبش فدایی نبود که بمبارزه مسلحانه روی آورد در سال 49 گروهی از جوانان مذهبی طرفدار نهضت آزادی نیز بمبارزه مسلحانه روی آوردند و سازمان مجاهدین خلق را بنیاد نهادند. بیش از آن در سال 46 گروه شریف زاده و ملا آواره در کردستان و گروه داریوش نیک گو در منطقه اورامانات در کرمانشاه نیز با توسل به مبارزه مسلحانه به مبارزه با رژیم شاه برخاستند.
در سال ۴۹ نیز گروه آرمان خلق و در سال 53 گروه دکتر اعظمی در لرستان و گروه ابوذر در نهاوند نیز برای مبارزه با رژیم شاه مبارزه مسلحانه را برگزیدند و پیش از آنان گروه فلسطین نیز برای فراگیری دوره جنگ های چریکی عازم فلسطین بودند که دستگیر شدند بدیهی است که مبارزه مسلحانه جنبش فدایی به دلیل اراده گرائی و وجود موانعی برای پیوند با مردم و درنده خویی ساواک و عدم آمادگی جامعه نمی توانست به پیروزی دست یابد.
اما آرمان های انساندوستانه فدائیان که بر سر آن جان باختند همچنان آرمان میلیونها انسان عدالتخواه می باشد و نباید فراموش کرد که پیشگامان جنبش فدائی از برجسته ترین و فرهیخته ترین جوانان دوره خود بودند که هر کدام در عرصه های ادبی، علمی، اجتماعی یا پژوهشی آثار ارزشمندی از خود بر جای نهادند امید است که در روند مبارزات آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم میهن مان دیگر نیازی به مبارزه مسلحانه نباشد و مردم با توسل به شیوه های اعتراض آمیز اعتصاب و نافرمانی مدنی به آرمانهای خود دست یابند.
اما باید از عشق آتشین بنیانگزاران جنبش فدائی به مردم نیز بیاموزیم و آنرا الگوی آرمان خود قرار دهیم و سخن زنده یاد بیژن جزنی را بخاطر بسپاریم که گفت همه اعتبار ما در پیوند با مردم است و در پیوند با اینکه چه سهمی در بر داشتن باری از دوش آنان و کاستی درد و رنجی که متحمل آنند بر عهده بگیریم .
از جمله عواملی که در پیدایش جنبش فدایی تاثیر داشتند می توان به موارد زیر اشاره کرد.
۱. خود کامگی شاه
محمد رضا پهلوی که پس از کودتای ۲۸ مرداد و سرکوب وقایع سال 42 و برخورداری از حمایت امریکا و با اتکا به درآمد سرشار نفت، قدرت ساواک و ارتش و تبلیغات رسانه های گروهی پایه های دیکتاتوری خود را محکم تر میکرد، حتی حاضر به مشورت و رایزنی با نزدیکان خود نبود و منتقدین درونی رژیم را نیز تحمل نمیکرد.
۲. ممنوعیت فعالیت احزاب سیاسی
پس از سال ۳۲ نه تنها احزاب و سازمانهای چپ و دموکرات حق فعالیت نداشتند بلکه احزاب تشکیل دهنده جبهه ملی که خواهان فعالیت در چهارچوب قانون اساسی بودند نیز از حق مشارکت و اظهار نظر محروم بودند، مهندس بازرگان رهبر نهضت آزادی بهنگام محاکمه در دادگاه نظامی در سال ۴۴ در دفاعیات خود گفت « ما آخرین گروهی هستیم که با شیوه مسالمت آمیز با شما برخورد می کنیم.»
۳. شکست گروههای سیاسی فعال بدون اثرگذاری در جامعه.
در سالهای اولیه دهه ۴۰ چندین گروه روشنفکری و دانشجویی بطور مخفیانه به مبارزه برعلیه رژیم شاه برخاستند که بیشتر فعالیت شان در عرصه های پخش اعلامیه و رد و بدل کردن جزوات و کتابهای ممنوعه و تشکیل جلسات بحث و گفتگو پیرامون مسائل سیاسی روز ایران و جهان، کار در کارخانه ها و یا تحقیق و پژوهش در باره اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران بود از معروفترین این گروهها ساکا و جریان بودند. که تمامی اعضای آن دستگیر شدند و فعالیت شان خاتمه یافت. همچنین تلاش حزب توده برای احیای فعالیت حزب که به نام تشکیلات تهران نامگذاری شد بسبب نفوذ ساواک و عدم امکان تبلیغ و پیوند با توده های مردم نا کام ماند.
۴. ممنوعیت ایجاد تشکیلات صنفی و نهادهای مدنی
تشکیلات صنفی مانند سندیکای کارگران، کانون وکلا، انجمن معلمان، انجمن دانشجویان سازمان نظام پزشکی و کانون نویسندگان هیچکدام نمی توانستند مسئولان خود را آزادانه برگزینند بلکه مسئولان از سوی مقامات ذیربط برگزیده می شدند یا ساواک باید صلاحیت آنانرا تایید میکرد.
۵. عدم آزادی مطبوعات
در دهۀ چهل سانسور مطبوعات و کتاب بشدت توسط ساواک اجرا میشد، مطبوعات بهیچ وجه قادر نبودند که کوچکترین انتقادی را در باره عملکرد رژیم بازتاب دهند و اکثریت مطبوعات در خدمت تحکیم پایه های رژیم بودند و صاحبان بزرگترین روزنامه ها وابسته به رژیم بوده و نماینده مجلس سنا بودند، کتاب نیز مورد سانسور قرار میگرفت. بویژه کتابهایی که در چارچوب افکار و عقاید سوسیالیستی بود حق انتشار نداشت و حتی واژه هایی مانند شب، جنگل و ستاره در اشعار شاعران سانسور میشد.
۶. رشد مبارزۀ چریکی در جهان
آغاز مبارزه چریکی در کشورهای امریکای لاتین تو پاماروها در اروگوئه و برزیل و ساندینست ها در نیکاراگوئه و همچنین آغاز مبارزه مسلحانه توسط گروههای چپ در اروپای غربی مانند ارتش سرخ در آلمان و بریگاردهای سرخ در ایتالیا و ارتش سرخ در ژاپن که اعضای آن برای دفاع از خلق فلسطین همدوش چریکهای فلسطینی، علیه اسرائیل مبارزه میکردند و تشکیل سازمان راه انقلابی در ترکیه که به مبارزه مسلحانه علیه رژیم ترکیه بپا خاستند.
۷. مبارزات ضد تبعیض نژادی در کشور افریقای جنوبی و رودزیا در افریقا و مبارزه پلنگان سیاه در امریکا علیه تبعیض نژادی.
۸. دفاع یکپارچه و فداکارانه مردم ویتنام علیه اشغالگران و نبرد مردم فلسطین علیه رژِیم اسرائیل
نکات ذکر شده عواملی بودند که در فراروئیدن مبارزه مسلحانه تأثیرگذار بود.
در دهۀ چهل بویژه نیمه دوم آن جامعه ایران تغییرات و تحولات ژرفی را از سر می گذراند اصلاحات ارضی و اعزام سپاه دانش به روستاها مناسبات اقتصادی و فرهنگی روستا را تا حدودی دگرگون کرده بود.
سرمایه داری وابسته با شتاب گسترش می یافت و سرمایه داران پایگاه فئودالها و روسای عشایر را در حاکمیت و مجلس اشغال میکردند. طبقه کارگر از نظر کمیت در حال رشد بود اما اکثراً از تخصص بی بهره بودند مهاجرت از روستا به شهر ها فزونی گرفت، دانشگاههای جدیدی احداث شد و بر تعداد دانشجویان افزوده می شد، سازمانها و ادارات و نهادهای دولتی و خصوصی بیشتری تاسیس می شد، رسانه های گروهی بویژه تلویزیون که فراگیرتر و موثرتر از رسانه های دیگر بود هر چند که در خدمت تبلیغات برای رژیم بود اما مردم را بیش از گذشته با اخبار و تحولات سیاسی ایران و جهان و دستاوردهای علمی و فرهنگی آشنا میکرد، اما با توجه به تمام تحولات فوق وجه مشخصه رژیم شاه دوگانگی آن بود از یک سو جامعه در حال گذار به جامعه ای نسبتاً مدرن و صنعتی بود اما کشور با همان شیوه خودکامگی اداره میشد.
ساواک عرصه را بر روشنفکران تنگ کرده و در همه جا حضور داشت و افزون بر آن فقر و محرومیت همچنان وجود داشت و اختلاف طبقاتی ژرفتر میشد و حلبی آبادها در اطراف شهرها بر پا میشد مناطق محروم کشور مانند استان بلوچستان، کردستان، ایلام حاشیه کویر و جنوب خراسان و سواحل خلیج فارس و محله های فقیرنشین شهرها از امکانات اقتصادی، آموزشی و بهداشتی اندکی برخوردار بودند و آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و فحشا نیز در حال گسترش بود در چنین دورانی کشور نیاز به تحولی بنیادین در عرصه سیاسی داشت و مشارکت مردم را در سرنوشت خویش می طلبید و وجود نمادهای مدنی و مستقل و دموکراتیک ضروری بود، اما خودکامگی شاه با سیر تحولات جامعه، عدالت خواهی و مطالبات و خواسته های توده های مردم در تضاد بود و در چنین شرایطی این فریاد درد و رنج توده های محروم و تهیدست بود که از سینۀ فدایی بر سکوت آن سالها طنین افکند و بخشی از مبارزان عدالت خواه میهن مان را که خواهان بهروزی مردم بودند به صفوف جنبش پیوسته و آگاهانه جاودانه شدند و صفحاتی از تاریخ مبارزاتی کشورمان را که آکنده از عشق به توده های محروم بود را رقم زدند.
در آن سالها تنها جنبش فدایی نبود که بمبارزه مسلحانه روی آورد در سال 49 گروهی از جوانان مذهبی طرفدار نهضت آزادی نیز بمبارزه مسلحانه روی آوردند و سازمان مجاهدین خلق را بنیاد نهادند. بیش از آن در سال 46 گروه شریف زاده و ملا آواره در کردستان و گروه داریوش نیک گو در منطقه اورامانات در کرمانشاه نیز با توسل به مبارزه مسلحانه به مبارزه با رژیم شاه برخاستند.
در سال ۴۹ نیز گروه آرمان خلق و در سال 53 گروه دکتر اعظمی در لرستان و گروه ابوذر در نهاوند نیز برای مبارزه با رژیم شاه مبارزه مسلحانه را برگزیدند و پیش از آنان گروه فلسطین نیز برای فراگیری دوره جنگ های چریکی عازم فلسطین بودند که دستگیر شدند بدیهی است که مبارزه مسلحانه جنبش فدایی به دلیل اراده گرائی و وجود موانعی برای پیوند با مردم و درنده خویی ساواک و عدم آمادگی جامعه نمی توانست به پیروزی دست یابد.
اما آرمان های انساندوستانه فدائیان که بر سر آن جان باختند همچنان آرمان میلیونها انسان عدالتخواه می باشد و نباید فراموش کرد که پیشگامان جنبش فدائی از برجسته ترین و فرهیخته ترین جوانان دوره خود بودند که هر کدام در عرصه های ادبی، علمی، اجتماعی یا پژوهشی آثار ارزشمندی از خود بر جای نهادند امید است که در روند مبارزات آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم میهن مان دیگر نیازی به مبارزه مسلحانه نباشد و مردم با توسل به شیوه های اعتراض آمیز اعتصاب و نافرمانی مدنی به آرمانهای خود دست یابند.
اما باید از عشق آتشین بنیانگزاران جنبش فدائی به مردم نیز بیاموزیم و آنرا الگوی آرمان خود قرار دهیم و سخن زنده یاد بیژن جزنی را بخاطر بسپاریم که گفت همه اعتبار ما در پیوند با مردم است و در پیوند با اینکه چه سهمی در بر داشتن باری از دوش آنان و کاستی درد و رنجی که متحمل آنند بر عهده بگیریم .
رئیس جمهور جدید برزیل:
در مورد حقوق بشر سازش نمیکنم
خانم دیلما روسف، در اولین سفر خارجی خود به آرژانتین رفته و در اقدامی بیسابقه با مدافعان حقوق بشر در این کشور دیدار کرده است. او گفته است که بر سر حقوق بشر سازش نخواهد کرد و در قبال نقض این حقوق درکوبا ساکت نخواهد نشست.
خانم دیلما روسف، رئیسجمهور جدید برزیل، در اولین سفر خارجی خود، روز دوشنبه (اول فوریه/ 11 بهمن) به آرژانتین رفت. در این کشور نیز از سال 2006 یک زن (خانم کرسیتینا کرشنر) عهدهدار مقام ریاست جمهوری است.
روسف علاوه بر مذاکره با همتای آرژانتینی خود، در اقدامی کمسابقه به دیداری " مادران میدان مایو" رفت.
"مادران میدان مایو" تشکلی است که بستگان قربانیان و مفقودشدگان دوران حکومت نظامیان برآرژانتین در آن جمع شدهاند. اعضای این تشکل از زمان کودتای نظامیان در سال 1976 تا سال 1983 که حکومت آنها برچیده شد، سهم عمدهای در مبارزه علیه آن داشتند.
دیدار با مادران میدان مایو بنا به تقاضای روسف انجام گرفت. او خود نیز در دوران تسلط نظامیان بر برزیل عضو یکی از گروههای چریکی بود. سال 1970 پلیس وی را دستگیر کرد و تحت شکنجه قرار داد. خانم روسف مجموعاً نزدیک به سه سال در زندان ماند.
فاصلهگیری از سیاستهای دا سیلوا
خانم هبه بونافینی، رئیس مادران میدان مایو از اقدام روسف ابراز خشنودی کرد، به ویژه این که اولین بار بود که رئیسجمهوری از کشور بزرگ همسایه برای دیدار با یکی از چهرههای سرشناس مدافع حقوق بشر در آرژانتین، علاقه نشان میداد.
خانم روسف از زمان به قدرت رسیدن در اوایل ژانویه امسال، تاکید ویژهای بر مسائل مربوط به حقوق بشر دارد. او اندکی پیش از سفر به آرژانتین به خبرنگاران گفت که از انتقاد به نقض حقوق بشر در کوبا دست نخواهد کشید. این موضع نوعی فاصلهگیری آشکار از رویکردهای لولا دا سیلوا، رئیس جمهور قبلی برزیل است. خانم روسف تا قبل از انتخاب به ریاست جمهوری برزیل، رئیس دفتر دا سیلوا بود و حمایتهای او در پیروزیاش نقش اساسی داشت.
دا سیلوا همچون بسیاری از چپهای سنتی در آمریکای لاتین مناسباتی نوستالژیک و توام با احترام با دولت فیدل کاسترو داشت. او در این راه تا آنجا پیش رفت که ناراضیان سیاسی کوبا را با اعضای باندهای تبهکار در برزیل مقایسه کرد.
دا سیلوا با محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، نیز مناسبات حسنهای داشت و معمولاً او را "برادر" خطاب میکرد.
اما رئیس جمهور جدید برزیل از همان روزهای کارزار انتخاباتی در اواخر سال گذشته در حال فاصلهگیری از سیاستهای حقوق بشری دا سیلوا است. وی در دسامبر گذشته در مصاحبهای با روزنامه آمریکایی واشنگتن پست رای کشورش علیه قطعنامه شورای امنیت در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران را نادرست خواند. روسف در این مصاحبه گفت: " من هنوز رسما رئيس جمهور برزيل نيستم، ولی به عنوان زنی که به این مقام انتخاب شده است، اگرعليه سنگسار موضعی نگیرم، احساس ناراحتی خواهم کرد. با شروع دوران ریاستجمهوری، موضع من عوض نخواهد شد. من با روشی که برزيل رای داد موافق نيستم. اين روش، موضع من نيست."
روسف پیش از سفر به آرژانتین نیز در مصاحبهی خود با خبرنگاران به تصریح سیاست حقوق بشری دولت خود پرداخت و قول داد که در این زمینه "سازش" نکند. او گفت: " بر سر حقوق بشر من مذاکرهای نخواهم کرد و هیچ سازشی در این زمینه انجام نخواهم داد."
رابطه دشوار حقوق بشر و منافع اقتصادی
این که خانم روسف در پیشبرد سیاست یادشده تا چه حد موفق شود، پرسشی است که پاسخ آن به آن آسان نیست، زیرا اغلب شرکای اقتصادی برزیل دارای حکومتهایی هستند که از سوی مدافعان حقوق بشر به نقض این حقوق متهم میشوند.
در 8 سال زمامداری لولا دا سیلوا، برزیل روابط تجاری خود را با آفریقا و آسیا به شدت گسترش داد. سال 2000 تنها 11 درصد صادرات برزیل روانه آسیا شد، این رقم 10 سال بعد به 29 درصد افزایش یافت. به گفتهی کارشناسان، همین مناسبات گسترده اقتصادی از عواملی بود که مانع از موضعگیری صریح دولت دا سیلوا در قبال نقض حقوق بشر در کشورهای آسیایی و به ویژه چین و ایران میشد. پیشبرد سیاستی احتمالا متفاوت در این زمینه از سوی دولت خانم روسف همانقدر با دقت و توجه دنبال میشود که تاکید احتمالی او بر تعمیق حقوق بشر در داخل برزیل.
کاستیهای حقوق بشر در عرصه داخلی
برزیل بر حلاف بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی هنوز پرونده دوران دیکتاتوری نظامیان دردهههای هفتاد و هشتاد و نقض حقوق بشر در این دوران را نگشوده و بازخوانی حقوقی و اجتماعی این تجربه را تا کنون به تعویق انداخته است.
نظامیان در سالهای 1964 تا 1982 قدرت را در برزیل در دست داشتند. قانونی که در دوران انتقال قدرت به غیرنظامیان تصویب شد کارگزاران و شکنجهگران دوران حکومت نظامیان را مشمول عفو کرده است. از نظر مدافعان حقوق بشر، همین قانون تا کنون مانع از آن بوده که پرونده حکومت نظامیان از بایگانیها بیرون کشیده شود و مورد بررسی قرار گیرد.
روسف علاوه بر مذاکره با همتای آرژانتینی خود، در اقدامی کمسابقه به دیداری " مادران میدان مایو" رفت.
"مادران میدان مایو" تشکلی است که بستگان قربانیان و مفقودشدگان دوران حکومت نظامیان برآرژانتین در آن جمع شدهاند. اعضای این تشکل از زمان کودتای نظامیان در سال 1976 تا سال 1983 که حکومت آنها برچیده شد، سهم عمدهای در مبارزه علیه آن داشتند.
دیدار با مادران میدان مایو بنا به تقاضای روسف انجام گرفت. او خود نیز در دوران تسلط نظامیان بر برزیل عضو یکی از گروههای چریکی بود. سال 1970 پلیس وی را دستگیر کرد و تحت شکنجه قرار داد. خانم روسف مجموعاً نزدیک به سه سال در زندان ماند.
فاصلهگیری از سیاستهای دا سیلوا
خانم هبه بونافینی، رئیس مادران میدان مایو از اقدام روسف ابراز خشنودی کرد، به ویژه این که اولین بار بود که رئیسجمهوری از کشور بزرگ همسایه برای دیدار با یکی از چهرههای سرشناس مدافع حقوق بشر در آرژانتین، علاقه نشان میداد.
خانم روسف از زمان به قدرت رسیدن در اوایل ژانویه امسال، تاکید ویژهای بر مسائل مربوط به حقوق بشر دارد. او اندکی پیش از سفر به آرژانتین به خبرنگاران گفت که از انتقاد به نقض حقوق بشر در کوبا دست نخواهد کشید. این موضع نوعی فاصلهگیری آشکار از رویکردهای لولا دا سیلوا، رئیس جمهور قبلی برزیل است. خانم روسف تا قبل از انتخاب به ریاست جمهوری برزیل، رئیس دفتر دا سیلوا بود و حمایتهای او در پیروزیاش نقش اساسی داشت.
دا سیلوا همچون بسیاری از چپهای سنتی در آمریکای لاتین مناسباتی نوستالژیک و توام با احترام با دولت فیدل کاسترو داشت. او در این راه تا آنجا پیش رفت که ناراضیان سیاسی کوبا را با اعضای باندهای تبهکار در برزیل مقایسه کرد.
دا سیلوا با محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، نیز مناسبات حسنهای داشت و معمولاً او را "برادر" خطاب میکرد.
اما رئیس جمهور جدید برزیل از همان روزهای کارزار انتخاباتی در اواخر سال گذشته در حال فاصلهگیری از سیاستهای حقوق بشری دا سیلوا است. وی در دسامبر گذشته در مصاحبهای با روزنامه آمریکایی واشنگتن پست رای کشورش علیه قطعنامه شورای امنیت در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران را نادرست خواند. روسف در این مصاحبه گفت: " من هنوز رسما رئيس جمهور برزيل نيستم، ولی به عنوان زنی که به این مقام انتخاب شده است، اگرعليه سنگسار موضعی نگیرم، احساس ناراحتی خواهم کرد. با شروع دوران ریاستجمهوری، موضع من عوض نخواهد شد. من با روشی که برزيل رای داد موافق نيستم. اين روش، موضع من نيست."
روسف پیش از سفر به آرژانتین نیز در مصاحبهی خود با خبرنگاران به تصریح سیاست حقوق بشری دولت خود پرداخت و قول داد که در این زمینه "سازش" نکند. او گفت: " بر سر حقوق بشر من مذاکرهای نخواهم کرد و هیچ سازشی در این زمینه انجام نخواهم داد."
رابطه دشوار حقوق بشر و منافع اقتصادی
این که خانم روسف در پیشبرد سیاست یادشده تا چه حد موفق شود، پرسشی است که پاسخ آن به آن آسان نیست، زیرا اغلب شرکای اقتصادی برزیل دارای حکومتهایی هستند که از سوی مدافعان حقوق بشر به نقض این حقوق متهم میشوند.
در 8 سال زمامداری لولا دا سیلوا، برزیل روابط تجاری خود را با آفریقا و آسیا به شدت گسترش داد. سال 2000 تنها 11 درصد صادرات برزیل روانه آسیا شد، این رقم 10 سال بعد به 29 درصد افزایش یافت. به گفتهی کارشناسان، همین مناسبات گسترده اقتصادی از عواملی بود که مانع از موضعگیری صریح دولت دا سیلوا در قبال نقض حقوق بشر در کشورهای آسیایی و به ویژه چین و ایران میشد. پیشبرد سیاستی احتمالا متفاوت در این زمینه از سوی دولت خانم روسف همانقدر با دقت و توجه دنبال میشود که تاکید احتمالی او بر تعمیق حقوق بشر در داخل برزیل.
کاستیهای حقوق بشر در عرصه داخلی
برزیل بر حلاف بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی هنوز پرونده دوران دیکتاتوری نظامیان دردهههای هفتاد و هشتاد و نقض حقوق بشر در این دوران را نگشوده و بازخوانی حقوقی و اجتماعی این تجربه را تا کنون به تعویق انداخته است.
نظامیان در سالهای 1964 تا 1982 قدرت را در برزیل در دست داشتند. قانونی که در دوران انتقال قدرت به غیرنظامیان تصویب شد کارگزاران و شکنجهگران دوران حکومت نظامیان را مشمول عفو کرده است. از نظر مدافعان حقوق بشر، همین قانون تا کنون مانع از آن بوده که پرونده حکومت نظامیان از بایگانیها بیرون کشیده شود و مورد بررسی قرار گیرد.
هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
نامه سرگشاده خطاب به نیروهای طرفدار دمکراسی، سکولاریسم و حقوق بشر
در کشورهای مصر، تونس، اردن، الجزایر، یمن، سودان و سوریه
دوستان و همرزمان گرامی،
درحالیکه با خرسندی ناظر گسترش جنبش های مردمی کشورهای شما برای برکناری حکومت های دیکتاتوری و فاسد از مسند قدرت میباشیم، نمیتوانیم نگرانی خود را از مصائب و مشکلات و مشقاتی که دوران گذار از استبداد بطرف دمکراسی در کمین نشسته است، کتمان کنیم.
نگرانی های ما از آن غفلت عظیمی سرچشمه می گیرد که در سی و دوسال پیش در ایران رخ داد و سرنوشت سیاسی کشور ما را رقم زد. در اثر اشتباهاتی که در آن زمان از طرف نخبگان ما صورت گرفت، آیت الله خمینی قادر شد با خدعه و نیرنگ و دروغ جلو استقرار یک حکومت ملی، دمکرات و سکولار متکی براعلامیه جهانی حقوق بشر را در ایران بگیرد و قدرت خودکامه جدیدی را تحت عنوان «جمهوری اسلامی» به ملت ایران تحمیل کند. حکومتی که طی سی و دو سال گذشته از تحجر و عقب ماندگی، اعمال دیکتاتوری، توسعه فساد مالی و اخلاقی و سرکوب و شکنجه و اعدام گوی سبقت را از حکومت دیکتاتوری سابق ربوده است.
امید ما این است که این گذشته نکبت بار و آنچه که در سالهای گذشته در شکنجه گاههای رژیم اسلامی ایران رخ داده سرنوشت شما نشود. مایلیم شما را بویژه از یک حکومت بنیادگرا یا ایدئولوژیک برحذر داریم. در آن دوران نیز آیت الله خمینی همانند گروههای اسلامی که امروزه در خیابانهای مصر و تونس و اردن جماعت را به نمازگذاری وامیدارند، ادعا میکرد، به حقوق بشر و آزادی عقیده احترام میگذارد، قصد دارد فساد را ریشه کن کرده برق و آب و اجاره را مجانی نماید. بارها ادعا کرد که در حکومت اسلامی ابراز عقیده و مطبوعات آزاد خواهد بود.
اما وقتی بر سرکار آمد با خونریزی و تصفیه آغاز نمود، جنگی هشت ساله با بیش از یک ملیون کشته و مجروح را برایمان به ارمغان آورد که بعد از به گروگان گرفتن دیپلماتهای آمریکائی آغاز شد و تا امروز انزوای سیاسی و اقتصادی ایران را در پی داشته است. قطعنامه های مکرر شورای امنیت و اعمال تحریمهای اقتصادی و سیاسی که امروزه کشور ما را به ورطه سقوط و نابودی نزدیک می کند، از پی آمدهای آن است.
در مورد رعایت حقوق بشر نیز همینقدر بس که به کشتار چهار هزار نفر از زندانیان سیاسی در سال 1367 و جنایات و تجاوزاتی که این حکومت به ویژه در دوسال اخیر در زندانهای ایران انجام داده توجه بفرمائید. از خود سوال کنید، چه چیز باعث شده که کشوری با وجود ذخائر عظیم نفتی و امکانات طبیعی و انسانی دیگر اکنون با فقر و بیکاری وتورم دست و پنجه نرم کند. انتظار ما این است که ادعاهای خمینی را با اقداماتی که بعدا انجام داد محک بزنید. وعده های دروغ وی را به فرماندهان ارتش و سیاستمداران و احزابی که رهبری وی را مورد تائید قرار دادند با سرنوشت شومی که بعدا نصیب آنان شد، محک بزنید.
دوستان،
از دید ما مصدقی های متشکل در جبهه ملی ایران دمکراسی پدیده ای نیست که پس ازیک دوره طولانی اسبتداد و خودکامگی یکشبه در جامعه ای سرکوب شده استقرار پیدا کند. پیش شرط حاکم شدن دمکراسی بر سر کار آوردن حکومتی ملی، سکولار و مدافع حقوق بشر است که بتواند با برخورداری از اعتماد عمومی در درجه اول با استقرار آرامش و امنیت در جامعه زمینه را برای برگزاری یک انتخابات آزاد فراهم نماید. وظیفه این حکومت انتخابی برگزاری انتخابات برای تشکیل مجلس موسسان جهت تدوین یک قانون اساسی مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق میباشد. آن قانون اساسی که از طریق یک همه پرسی عمومی به تصویب مردم برسد. همه این کارها زمان میبرد و امری نیست که در زمانی کوتاه و در یک جو هیجان زده عملی شود. در این میان نباید خطرات ناشی از پوپولیسم را دستکم گرفت. شیادان سیاسی را که میخواهند بهر قیمتی بر موج نفرت و نارضایتی مردم سوار شوند، از میان خود برانید.
امید ما به پیروزی قطعی شما بر استبداد است. ما بر این اعتقادیم که این پیروزی مبارزه مردم ایران را برای غلبه بر استبداد دینی بطور مثبتی آسان تر خواهد نمود.
دستتان را از دور میفشاریم.
هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
مهندس کامبیز قائم مقام ـ مهندس بهمن مبشری - دکتر همایون مهمنش
چهاردهم بهمن 1389 برابر سوم فوریه 2011
info@iranazad.info
http://www.iranazad.info/
درحالیکه با خرسندی ناظر گسترش جنبش های مردمی کشورهای شما برای برکناری حکومت های دیکتاتوری و فاسد از مسند قدرت میباشیم، نمیتوانیم نگرانی خود را از مصائب و مشکلات و مشقاتی که دوران گذار از استبداد بطرف دمکراسی در کمین نشسته است، کتمان کنیم.
نگرانی های ما از آن غفلت عظیمی سرچشمه می گیرد که در سی و دوسال پیش در ایران رخ داد و سرنوشت سیاسی کشور ما را رقم زد. در اثر اشتباهاتی که در آن زمان از طرف نخبگان ما صورت گرفت، آیت الله خمینی قادر شد با خدعه و نیرنگ و دروغ جلو استقرار یک حکومت ملی، دمکرات و سکولار متکی براعلامیه جهانی حقوق بشر را در ایران بگیرد و قدرت خودکامه جدیدی را تحت عنوان «جمهوری اسلامی» به ملت ایران تحمیل کند. حکومتی که طی سی و دو سال گذشته از تحجر و عقب ماندگی، اعمال دیکتاتوری، توسعه فساد مالی و اخلاقی و سرکوب و شکنجه و اعدام گوی سبقت را از حکومت دیکتاتوری سابق ربوده است.
امید ما این است که این گذشته نکبت بار و آنچه که در سالهای گذشته در شکنجه گاههای رژیم اسلامی ایران رخ داده سرنوشت شما نشود. مایلیم شما را بویژه از یک حکومت بنیادگرا یا ایدئولوژیک برحذر داریم. در آن دوران نیز آیت الله خمینی همانند گروههای اسلامی که امروزه در خیابانهای مصر و تونس و اردن جماعت را به نمازگذاری وامیدارند، ادعا میکرد، به حقوق بشر و آزادی عقیده احترام میگذارد، قصد دارد فساد را ریشه کن کرده برق و آب و اجاره را مجانی نماید. بارها ادعا کرد که در حکومت اسلامی ابراز عقیده و مطبوعات آزاد خواهد بود.
اما وقتی بر سرکار آمد با خونریزی و تصفیه آغاز نمود، جنگی هشت ساله با بیش از یک ملیون کشته و مجروح را برایمان به ارمغان آورد که بعد از به گروگان گرفتن دیپلماتهای آمریکائی آغاز شد و تا امروز انزوای سیاسی و اقتصادی ایران را در پی داشته است. قطعنامه های مکرر شورای امنیت و اعمال تحریمهای اقتصادی و سیاسی که امروزه کشور ما را به ورطه سقوط و نابودی نزدیک می کند، از پی آمدهای آن است.
در مورد رعایت حقوق بشر نیز همینقدر بس که به کشتار چهار هزار نفر از زندانیان سیاسی در سال 1367 و جنایات و تجاوزاتی که این حکومت به ویژه در دوسال اخیر در زندانهای ایران انجام داده توجه بفرمائید. از خود سوال کنید، چه چیز باعث شده که کشوری با وجود ذخائر عظیم نفتی و امکانات طبیعی و انسانی دیگر اکنون با فقر و بیکاری وتورم دست و پنجه نرم کند. انتظار ما این است که ادعاهای خمینی را با اقداماتی که بعدا انجام داد محک بزنید. وعده های دروغ وی را به فرماندهان ارتش و سیاستمداران و احزابی که رهبری وی را مورد تائید قرار دادند با سرنوشت شومی که بعدا نصیب آنان شد، محک بزنید.
دوستان،
از دید ما مصدقی های متشکل در جبهه ملی ایران دمکراسی پدیده ای نیست که پس ازیک دوره طولانی اسبتداد و خودکامگی یکشبه در جامعه ای سرکوب شده استقرار پیدا کند. پیش شرط حاکم شدن دمکراسی بر سر کار آوردن حکومتی ملی، سکولار و مدافع حقوق بشر است که بتواند با برخورداری از اعتماد عمومی در درجه اول با استقرار آرامش و امنیت در جامعه زمینه را برای برگزاری یک انتخابات آزاد فراهم نماید. وظیفه این حکومت انتخابی برگزاری انتخابات برای تشکیل مجلس موسسان جهت تدوین یک قانون اساسی مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق میباشد. آن قانون اساسی که از طریق یک همه پرسی عمومی به تصویب مردم برسد. همه این کارها زمان میبرد و امری نیست که در زمانی کوتاه و در یک جو هیجان زده عملی شود. در این میان نباید خطرات ناشی از پوپولیسم را دستکم گرفت. شیادان سیاسی را که میخواهند بهر قیمتی بر موج نفرت و نارضایتی مردم سوار شوند، از میان خود برانید.
امید ما به پیروزی قطعی شما بر استبداد است. ما بر این اعتقادیم که این پیروزی مبارزه مردم ایران را برای غلبه بر استبداد دینی بطور مثبتی آسان تر خواهد نمود.
دستتان را از دور میفشاریم.
هیات اجرائی سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
مهندس کامبیز قائم مقام ـ مهندس بهمن مبشری - دکتر همایون مهمنش
چهاردهم بهمن 1389 برابر سوم فوریه 2011
info@iranazad.info
http://www.iranazad.info/
رفتارشناسی دولت ها در نظام جمهوری اسلامی استعداد پیچیده یی نمی طلبد. حکومت ورزی در ایران از الگوهای بسیار ساده پیروی می کند. از سوی دیگر بستری که اعمال قدرت سیاسی در ان شکل می گیرد از چنان ویژگی هایی برخوردار است که با نظم سیاسی رابطه لازم و ملزوم برقرار می کند. ان چه درهر سفر استانی رییس <<جمهور>> احمدی نژاد در کف خیابان ها و میدان ها دیده میشود و توسط تلویزیون و سایت های خبری اصولگرا پوشش خبری داده میشود چیزی فراتر از بزم ساندیس و حیله فتوشاپ و... است. این یک فرض بیش نیست که بیش از این جدی گرفتن ان به درجازدن در تحلیل های بلند مدت منجر خواهد شد. حتا اگر فرض ساندیس و ترفندهای تصویری صحت داشته باشد هم باز وزنی از بار تقصیرات مردمی که ازادی خود را به بهای ساندیس= نان میفروشند کم نخواهد کرد . حتا در این صورت نیز انچه در کف میدان ها و خیابان ها مشاهده میشود ترجمان عینی و دقیق مثل تاریخی خلایق هر چه... خواهد بود. واقعیت این است که ان چه در روزهای بعد از انتخابات ٨٨ از بخشی از مردم چند شهر بزرگ مانند تهران در اعتراض به تقلب در انتخابات دیده شد و تحسین و ستایش ها را برانگیخت قابلیت تعمیم به گستره یی بزرگتر را ندارد و شمولیت ان هر چند در سالهای بعد از ۵۷ بی نظیر بود اما هرگز توانایی ان را ندارد که ضعف های بنیادین رفتار سیاسی مردم ما را بپوشاند و برطرف سازد. به این ترتیب همه شکوه و بزرگی ان اعتراضات هرگز نباید به معنی داشتن جواز دائمی برای نگاه تحسین برانگیز به مردم باشد. و نقد و ریشه یابی رفتارمردم (ان چه از مفهوم مردم مورد نظر ماست) در پذیرش و سرسپردگی به وضعیت موجود فرو گذاشته شود. اگر اعتراضات بخشی از مردم در روزهای بعد از انتخابات نمونه یی- نادر- از رفتار جمعی مردم محسوب میشود انچه در ادامه خواهد امد نیز نمونه یی است- مکرر- از شمای کلی رفتار مردم در مواجهه با قدرت سیاسی که به استحکام وباز تولید ان کمک میکند. اگر ان نمونه نادر وستایش انگیز بخشی از تحلیل های ما را به خود اختصاص میدهد باید این نمونه های مکرر در بالاترین اندازه ممکن مورد نقد و توجه قرار گیرد. امری که متاسفانه به رغم ضرورت و اضطراری که در ان نهفته است با کم کاری و سکوت مواجه شده است.
(به گزارش رجانیوز به نقل ازایرنا، دکتر "محمود احمدی نژاد" در این سفر مورد اسقبال بی سابقه مردم گیلان قرار گرفت، بطوری که مسیر پنج کیلومتری از فرودگاه رشت تا ورزشگاه شهید عضدی (محل سخنرانی) بیش از چهار ساعت طول کشید و اتومبیل حامل رییس جمهوری در میان حلقه پر ازدحام گیلانی ها گرفتار شد.
** مردم خونگرم استان گیلان استقبالی از احمدی نژاد به عمل آوردند که نه تنها برای ناظران خارجی بلکه برای برخی از منتقدان و مخالفان داخلی دولت نهم هم غافلگیر کننده بود.
**مردم رشت در یک اقدام بی سابقه چنان اجتماعی در اطراف فرودگاه ایجاد کرده بودند که برای خبرنگاران و اصحاب رسانه هایی که در همه سفرهای استانی هیات دولت را همراهی می کنند، غیرمنتظره و کم سابقه بود، چرا که هر چند آنان در سفرهای قبلی نیز شاهد حضور پرشور مردم در مراسم استقبال از رییس جمهوری بودند، اما در این استان علاوه بر اجتماع میلیونی در خیابان های منتهی به محل سخنرانی، اتومبیل حامل رییس جمهوری از همان فرودگاه در میان انبوه جمعیت گم شد.) نقل از رجا نیوز یکشنبه ٣ بهمن ۱٣٨۹
بنیان های حکومت در ایران برحوزه های عمومی از قبیل فرهنگ و دین قرار دارد. حوزه های عمومی با داشتن خصلت های توده یی مستعد تولید قدرت سیاسی اند. تمهیدات ناشی از کسب اقتدار سیاسی نامشروع از بین برنده نیروی اقلیت و ارا و نظریه های منتقد ورقیب است. در نبود نیروهای رقیب دیگر مانعی ندارد که بنا بر ضرورت بقا قدرت سیاسی رفتار های منطبق با حوزه های عمومی از خود به نمایش گذارد. ان چه این وضعیت را دگرگون می کند نیروهای واکنش گر این حوزه هاست که در سیر تکوینی خود به تولد اقلیت واثر پذیری جامعه از ان منجر می شود. خصوصیت بنیادین اقلیت بر نتابیدن ذهنیت ها والگوهای عمومی است. تغییر در ذهنیت های عمومی به طور طبیعی منجر به تغییر کنش های عمومی می شود. در این وضعیت قدرت سیاسی از اولین قربانی های تغییراجتماعی خواهد بود. به این ترتیب نقض دموکراسی و حق تعیین سرنوشت و نقض سیستماتیک حقوق بشراز سوی حاکمیت امری ضروری و اجتناب ناپذیرخواهد شد. درچنین شرایطی اقتدار سیاسی مفهومی جزسلب حق تاثیرگذاری از اقلیت جامعه و نابودی توان دگرگونی و تحول درجامعه نخواهد داشت. عدم تغییر و تحول ثباتی گورستانیست که در ان جز جنبش اجسادی که می پوسند و فرو می ریزند دیده نمی شود. این معنای اقتدار سیاسی است در شرایطی که نیروهای پیش برنده جامعه از حداقل امکان هایی که به تاثیر گذاری انها منتهی می شود محرومند. در واقع نقض حقوق بشر و دموکراسی در ایران با نقض حقوق اقلیت ها اغاز می شود و گرچه نقض حقوق این طیف از جامعه در نهایت منجر به نقض حقوق اکثریت میشود اما دشواری کار ان جاست که نقض حقوق اکثریت با ان که در گستره یی وسیع و گسترده انجام می گیرد کمتراز سوی اکثریت احساس و فهمیده میشود و کمتر واکنشی بر اساس ان صورت می پذیرد. زیرا ان طیفی که ناظر و اگاه بر عملکرد دستگاه ناقض حقوق جامعه است خود قبلا از دم تیغ گذرانیده شده و از حقوق اولیه خود ساقط گشته است. اکثریت قادر به مشاهده ابعاد فاجعه یی که بر او می رود نیست و قدرت سیاسی ضمن ان که پیشتر چشم بینا و مشاهده گر جامعه را کور کرده است سایر اعضای چنین جامعه یی را مورد تفقد قرار میدهد.
در این شرایط بسیار طبیعی است که حکومت مردمی جلوه کند. ومگر می شود با چنین مردمی مطیع و گله وار مردمی نبود؟
مجموعه خصایص حکومت موجود چیزی فراتر و افزون تراز خصایص مردم ندارد. <<مردم>> که می گوییم علیرغم همه گوناگونی های قومی و زبانی و... منظورمان ان ویژگی های رفتاری و روانی است که در قالب فرهنگ بخش بزرگی از اشتراکات انسانی ما را در بر دارد. بدین سان ما مردمی هستیم یکپارچه و سروته یک کرباس و حکومت ایینه تمام نمایی است که در <<صورت>> عملکردها و کارکردهای ان باید <<سیرت>> فرهنگی و رفتاری خود را جستجو ومشاهده کنیم. هرگاه از سراین موضع نگاهی به عملکرد حکومت بیاندازیم باید به ناچار اعتراف کنیم که حکومت در ایران هیچ نشانه غیرمردمی از خود بروز نمی دهد و ان چه در سطح روابط فی مابین دولت و مردم در ایران در حال اتفاق است چیزی نیست جز تحقق اراده جمعی. گرچه این جمله مقدار زیادی ابهام دارد اما دقت در انچه درطول تاریخ این سه دهه در فضای عمومی جامعه ما در حال رخدادن بوده از ماهییت این موضوع ابهام زدایی میکند. اگر انچه اقلیت (اقلیت فکری و رفتاری) نامیده میشود را کنار گذاریم انچه باقی می ماند قشرها و گروههای مختلف مردمیست که در ظاهر هیچ اختلاف و تضادی بین انچه موجود است و حکومت نماینده ان است با منافع خود احساس نمیکنند. منهای این اقلیت که حکومت به طور جدی و برنامه ریزی شده به نقض اشکار حقوقشان مشغول است مابقی (اکثریت) ان چنان به سرشت و ماهییت ایستا و محافظه کارشان سرگرم اند که حکومت در بهترین و مطلوب ترین رفتار ممکن با رندی تمام خود را پایبند به ان نشان میدهد وضمن این که پرستیژ مردمی مطلوب خودرا در انظارعمومی به نمایش میگذارد بستری را که در ان رشد کرده حفظ و تقویت میکند. نقض دموکراسی در ایران هرگز به این معنی نبوده که مردم هیچکاره بوده اند و نقش مردم انعکاس و تاثیری در شکل گیری قدرت سیاسی نداشته است. بل که نقض دموکراسی همواره خود را در نقض حقوق و اثرگذاری اقلیت نشان داده است. سلب توان اقلیت در بازسازی و هدایت نیروهای بالقوه نهفته در حوزه های عمومی که ملک طلق اکثریت به حساب میاید تحویل دادن فرصت تاثیرگذاری به قدرت سیاسی است. با نقض حقوق اقلیت که به کم شدن توان تاثیر گذاری ان منجر خواهد شد شکل دهی و هدایت نیروهای اجتماعی در دستان قدرت سیاسی قرار خواهد گرفت. جریان مردم سالاری دینی که مطلوب و مد نظر جمهوری اسلامی است چنین پروسه یی را طی کرده است. مردمی که به این ترتیب ماهییت و هویت شان برحسب استانداردهای حکومت ساخته میشود ایا شایسته نخواهند بود که به طور مدام از سوی قدرت سیاسی مورد امر <<مردم سالاری>> قرار گیرند؟ ایا چنین نظام سیاسی با چنین مردم تحت کنترلی مردمی نخواهد بود؟ اگر معیار و تعیین کننده حدود و میزان رفتار قدرت سیاسی را مردم فرض نماییم (گرچه این فرض به دلیل نادیده گرفتن اقلیت و تنها اتکای صرف به مفهوم اکثریت در مردم از اساس اشتباه است) در این صورت هیچ تناقض و فاصله یی ما بین انچه مردم میخواهند و خود عمل می کنند با ان چه حکومت در ایران از خود نشان می دهد وجود ندارد واز این حیث جمهوری اسلامی (با تکیه بر یک فرض غلط از مفهوم مردم) مردمی ترین نظام های سیاسی است.
www.mehranmoghadam.blogfa.com
عصرایران - شیرین ساوالان پور: آنچه در زیر می آید عیناً از خبرگزاری های داخلی در روز جاری و ایام اخیر است:
۴۰ روستای بم در محاصره سیل
به دلیل بروز سیل ۴۰ روستا در منطقه روداب و نرماشیر در محاصره سیلاب قرار گرفتند.
پس از سالهای خشکسالی در شهرستان بم و شهرستان تازه تاسیس نرماشیر بارندگی سه روز گذشته که به طور مداوم ادامه داشت موجب آبگرفتگی شدید بخش روداب و شهرستان تازه تاسیس نرماشیر شد.
در این دو منطقه هم اکنون ۴۰ روستا در محاصره سیل هستند و راههای روستایی دچار آبگرفتگی و تخریب شده اند.
ساکنان این روستاها هم اکنون نیازمند امداد رسانی هستند.
تخریب ۶ هزار خانه در سیلاب گسترده کرمان
درحالیکه طی سیزده سال پیاپی خشکسالی به عنوان مهمترین معضل بزرگترین استان کشور تبدیل شده است در سه روز گذشته سیلاب گسترده ۱۴ شهرستان کرمان را در بر گرفت و شش هزار خانه را تخریب کرد.
سیلاب شدید و گسترده درشرایطی تنها طی سه روز بخشهای مختلف استان کرمان را درگیر کرد که میزان بارندگی طی این چند روز در کرمان بیش از متوسط بارندگی طی یک سال گذشته در استان کرمان گزارش شده است.
ده ها روستا در محاصره سیل
در حال حاضر به دلیل بارندگی شدید در کرمان ۱۱۶ روستا در محاصره سیلاب هستند و طبق اعلام مسئولان محلی در شرق استان کرمان نیمی از بخش روداب در بم، نیمی از شهرستان تازه تاسیس نرماشیر، ۵۰ درصد شهر زلزله زده ریگان، بیش از ۶۰ روستا در فهرج و ریگان در محاصره سیل قرار دارند، از سوی دیگر در جنوب استان کرمان شش شهرستان جیرفت، عنبرآباد، رودبار، قلعه گنج، کهنوج، منوجان به شدت دچار سیل زدگی شده اند در شمال استان نیز شهربابک، زرند و کرمان دچار خسارت شدند و کشاورزانی که تا دیروز آبی برای سیراب کردن باغها و مزارع نداشتند امروز شاهد غرق شدن مزارع و کشاورزی خود در سیلاب هستند.
خسارات سیل از زمین لرزه های شش ریشتری ریگان بیشتر است
سیل روز گذشته حتی از زمین لرزه های سهمگین شرق استان خسارت بیشتری را به مردم وارد کرده است و بخش قابل توجهی از استان را درگیر خود کرد و این درحالی است که از صبح امروز نیز طوفان در برخی مناطق استان بخصوص شهر کرمان آغاز شده است.
دو نفر کشته شدند
هم اکنون سیل در جنوب کرمان طبق اعلام مسئولان شش هزار خانه را تخریب کرده است و دو نفر نیز در این حوادث که ناشی از بی احتیاطی بیان شده است جان خود را از دست داده اند و همچنان ۱۱۶ روستا در محاصره سیل قرار دارد.
از سویی مردم شهر کرمان نیز از تبعات سیل در امان نماندند و آبگرفتگی شدید برخی معابر شهری و خانه ها در این شهر مردمی را که آرزوی ریزش باران داشتند در حیرت فرو برد و این نکته را بار دیگر گوشزد که که ساختار شهری کرمان برای مقابله با چنین شرایطی با مشکل روبرو است.
۷۱٣۵ خانوار کرمانی درگیر سیل هستند / راه ها مسدود شدند
معاون عمرانی استاندار کرمان با اشاره به حجم سیلاب در کرمان از درگیر شدن بیش از هفت هزار و ۱٣۵ خانوار در این سیل در استان کرمان خبر داد.
محمد جواد کامیاب همچنین افزود: هم اکنون راههای اصلی رودبار به ایرانشهر، کهنوج به فاریاب و شهربابک به هرات بسته هستند.
تخریب خانه ها در فهرج/ ۲۰ روستا در محاصره سیل/مردم غذا ندارند
فرماندار فهرج گفت: تاکنون ۱۵ واحد مسکونی فهرج در اثر سیل دو روز گذشته تخریب شده است.
حسین زینالصالحین با اشاره به سیل دو روز گذشته در این شهرستان اظهار داشت: ۲۰ روستای بخش نگین کویر شهرستان فهرج در محاصره سیل قرار گرفتند.با توجه به اینکه ٣ هزار واحد مسکونی غیرمقاوم در این شهرستان قرار دارد و در اثر زلزله دچار آسیب جدی شدهاند، در اثر بارندگی دو روز گذشته ۱۵ واحد مسکونی تخریب شده است و نیاز به چادر برای اسکان دارند.
زینالصالحین خاطرنشان کرد: در اثر بارندگی خسارات زیادی به جادههای روستایی، پلها و معابر وارد شده است و اکثر منازل دچار آبگرفتگی شدید شدهاند و هم اکنون اکیپهای امدادی وارد منطقه شدهاند و در حال کمکرسانی به مردم سیلزده هستند.
وی با بیان اینکه خسارات زیادی به قنوات و مزارع کشاورزی شهرستان وارد شده است، عنوان داشت: بسیاری از قنوات و کانالهای کشاورزی در این شهرستان تخریب و از بین رفته است و نبود ماشینآلات سنگین راهسازی از مهمترین مشکلات در این شهرستان است.
زینالصالحین تصریح کرد: سیل موجب تلف شدن تعداد زیادی از دامهای دامداران شده است و کارشناسان هماکنون در حال برآورد خسارات وارده در بخشهای مختلف هستند.
با توجه به اینکه آب وارد منازل مردم روستای یوسفآباد چاهدگال شده و تمام وسایل و اثاثیه منزل روستاییان به زیر آب رفته است، ساکنان این روستا به مواد غذایی نیاز دارند.
در یکی از معابر روستای یوسفآباد چاهدگال آب بیش از نیم متر است که عبور و مرور روستاییان به سختی صورت میگیرد.
۵۰ درصد ریگان به زیر آب رفت/ زلزله زدگان در محاصره سیل
بروز سیل در منطقه زلزله زده ریگان موجب تخریب برخی منازل مسکونی و همچنین آبگرفتگی ۵۰ درصد شهر ریگان و ۵۰ روستا شد.
بروز بارندگی شدید در شرق کرمان زلزله زده های ریگانی را با مشکل جدیدی مواجه کرد این در حال است که تنها چند روز پیش این شهرستان شاهد زمین لرزه ۶ ریشتری و همچنین طوفان شن نیز بود و تعداد زیادی از مردم در این شهرستان در چادر زندگی می کنند.
فرماندار ریگان درگفتگو با خبرنگار مهر درکرمان با اشاره به بروز سیلاب شدید دراین شهرستان و شکسته شدن سیل بندهای این شهرستان اظهارداشت: هم اکنون ۵۰ درصد شهر ریگان وبیش از ۵۰ روستای این شهرستان در محاصره سیل قرار دارند و نیازمند امداد رسانی سریع هستند.
وی ادامه داد: سیل زدگان هم اکنون در خارج از این منازل و در چادر ساکن هستند و نیازمند امداد رسانی در اسرع وقت و همچنین توزیع مواد غذایی هستند.
فرماندار ریگان خاطرنشان کرد: خسارات سنگینی نیز به بخش کشاورزی وارد شده و بسیاری از زمین های کشاورزی و باغات دچار آب گرفتی شده است.
برزنگ افزود: هزار راس دام و سه هزار و ۷۰۰ قطعه طیور در این شهرستان تلف شده است.
وی خواستار کمک رسانی سریع به سیل زدگان شد و گفت: راه دسترسی به چهار روستا در ریگان بسته است و نیاز به امداد رسانی سریع دارند.
۷۰۰۰ خانوار کرمانی در معرض سیل/ دو کشته و هزاران آواره از سیلاب
معاون استاندار کرمان با اشاره به ادامه امداد رسانی سریع به سیل زدگان کرمانی گفت: در مناطق سیل زده هفت هزار خانوار در معرض سیل قرار گرفتند.
پس از زمین لرزه های متوالی و تخریب هزاران خانه در زلزله های ۶ و ۶.۵ ریشتری شرق کرمان این بار سیل ۱۴ شهرستان را در برگرفت.
وی از آبگرفتگی شدید شهرهای مختلف در استان کرمان خبر داد و گفت: کرمان، سیرجان، عنبرآباد، جیرفت، کهنوج، ریگان، فهرج و زرند دچار آب گرفتگی شدید شده اند و از سوی دیگر ۱۱۶ روستا در محاصره سیل هستند و شش هزار خانه مسکونی در این مناطق تخریب شده اند.
و اما بشنوید سخنان نماینده مردم منطقه بحران زده فوق در مجلس شورای اسلامی را:
نماینده مردم بم، ریگان و فهرج در مجلس: غول استکبار در حال نابود شدن است
نماینده مردم شهرستانهای شرق استان کرمان در مجلس گفت: غول استکبار در حال نابود شدن بوده و شاخ و برگهای پوسیده آن توسط ملتهای آزاده جهان در حال خشکاندن است.
حجتالاسلام موسی غضنفرآبادی چهارشنبه شب در جمع اعضای حزب موتلفه اسلامی بم اظهار داشت: وجود مقدس نبی اکرم (ص) موجب خیر و برکت برای مسلمانان است و ما باید شب و روز شکرگزار این نعمت الهی باشیم.
وی با سپاسگزاری به درگاه خداوند متعال به دلیل نزول رحمت الهی در شرق استان پس از خشکسالیهای چند سال اخیر بیان داشت: تعدادی از رودخانههای شرق استان که مدتها خشکیده بودند، از جمله رودخانه فهرج دوباره پرآب شدند.
وی وقایع اخیر جهان از جمله انقلابهای صورت گرفته توسط ملل آزادیخواه علیه حکام مستبد و جیرهخوار آمریکا و رژیم صهیونیستی را از نشانههای ظهور دانست و افزود: انقلاب اسلامی ایران ملتهای آزادیخواه جهان را بیدار کرد.
غضنفرآبادی با مقایسه سخنان شاه در روزهای پایانی حکومت خود با سخنان حسنی مبارک افزود: هر دو نفر جیرهخوار استکبار هستند و از روی التماس با مردم صحبت کردند.
نماینده شرق استان کرمان در مجلس خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط کنونی باید از همیشه هوشیارتر باشیم، زیرا دشمنان کوتاه نیامدهاند و فتنه دارای چهرههای زیادی است.
وی گفت: در کشور ما به فضل الهی اتحاد و همدلی شیعه به صورت گسترده وجود دارد و نباید این عزت و اقتدار را به سادگی از دست بدهیم.
وی با ستودن وحدت و همدلی موجود در شرق استان کرمان تصریح کرد: اصل حفظ نظام اولویت دارد و سخنانی که موجب تضعیف نظام باشد، غیرقابل بخشش است.
نماینده شرق استان کرمان در مجلس با بیان اینکه عدهای قصد اختلافافکنی و ایجاد شایعات گوناگون بر علیه افراد را دارند، اظهار داشت: باید مراقبت کنیم و اجازه ندهیم با آبروی افراد بازی شده و از این طریق ایجاد تفرقه شود.
غضنفرآبادی خود را موظف به حمایت از مسئولانی دانست که کار خود را به درستی و خالصانه انجام میدهند و گفت: همه مسئولان در حد توانایی خود تلاش میکنند، اما برخی افراد از روی غرضورزی اقدام به سیاهنمایی و کوچک جلوهدادن کارها و خدمات صورت گرفته میکنند.
وی بیان داشت: ما مخالف اجرای عدالت نیستیم، اما بیعدالتی را هم تحمل نمیکنیم.
غضنفرآبادی بازسازی فرهنگی را در اولویت مباحث خود دانست و خاطرنشان کرد: آنچه به مردم بم عزت داده، عزاداریهای باشکوه، اتحاد، همدلی و ولایتمداری است که باید آن را برای همیشه حفظ کنیم.
۴۰ روستای بم در محاصره سیل
به دلیل بروز سیل ۴۰ روستا در منطقه روداب و نرماشیر در محاصره سیلاب قرار گرفتند.
پس از سالهای خشکسالی در شهرستان بم و شهرستان تازه تاسیس نرماشیر بارندگی سه روز گذشته که به طور مداوم ادامه داشت موجب آبگرفتگی شدید بخش روداب و شهرستان تازه تاسیس نرماشیر شد.
در این دو منطقه هم اکنون ۴۰ روستا در محاصره سیل هستند و راههای روستایی دچار آبگرفتگی و تخریب شده اند.
ساکنان این روستاها هم اکنون نیازمند امداد رسانی هستند.
تخریب ۶ هزار خانه در سیلاب گسترده کرمان
درحالیکه طی سیزده سال پیاپی خشکسالی به عنوان مهمترین معضل بزرگترین استان کشور تبدیل شده است در سه روز گذشته سیلاب گسترده ۱۴ شهرستان کرمان را در بر گرفت و شش هزار خانه را تخریب کرد.
سیلاب شدید و گسترده درشرایطی تنها طی سه روز بخشهای مختلف استان کرمان را درگیر کرد که میزان بارندگی طی این چند روز در کرمان بیش از متوسط بارندگی طی یک سال گذشته در استان کرمان گزارش شده است.
ده ها روستا در محاصره سیل
در حال حاضر به دلیل بارندگی شدید در کرمان ۱۱۶ روستا در محاصره سیلاب هستند و طبق اعلام مسئولان محلی در شرق استان کرمان نیمی از بخش روداب در بم، نیمی از شهرستان تازه تاسیس نرماشیر، ۵۰ درصد شهر زلزله زده ریگان، بیش از ۶۰ روستا در فهرج و ریگان در محاصره سیل قرار دارند، از سوی دیگر در جنوب استان کرمان شش شهرستان جیرفت، عنبرآباد، رودبار، قلعه گنج، کهنوج، منوجان به شدت دچار سیل زدگی شده اند در شمال استان نیز شهربابک، زرند و کرمان دچار خسارت شدند و کشاورزانی که تا دیروز آبی برای سیراب کردن باغها و مزارع نداشتند امروز شاهد غرق شدن مزارع و کشاورزی خود در سیلاب هستند.
خسارات سیل از زمین لرزه های شش ریشتری ریگان بیشتر است
سیل روز گذشته حتی از زمین لرزه های سهمگین شرق استان خسارت بیشتری را به مردم وارد کرده است و بخش قابل توجهی از استان را درگیر خود کرد و این درحالی است که از صبح امروز نیز طوفان در برخی مناطق استان بخصوص شهر کرمان آغاز شده است.
دو نفر کشته شدند
هم اکنون سیل در جنوب کرمان طبق اعلام مسئولان شش هزار خانه را تخریب کرده است و دو نفر نیز در این حوادث که ناشی از بی احتیاطی بیان شده است جان خود را از دست داده اند و همچنان ۱۱۶ روستا در محاصره سیل قرار دارد.
از سویی مردم شهر کرمان نیز از تبعات سیل در امان نماندند و آبگرفتگی شدید برخی معابر شهری و خانه ها در این شهر مردمی را که آرزوی ریزش باران داشتند در حیرت فرو برد و این نکته را بار دیگر گوشزد که که ساختار شهری کرمان برای مقابله با چنین شرایطی با مشکل روبرو است.
۷۱٣۵ خانوار کرمانی درگیر سیل هستند / راه ها مسدود شدند
معاون عمرانی استاندار کرمان با اشاره به حجم سیلاب در کرمان از درگیر شدن بیش از هفت هزار و ۱٣۵ خانوار در این سیل در استان کرمان خبر داد.
محمد جواد کامیاب همچنین افزود: هم اکنون راههای اصلی رودبار به ایرانشهر، کهنوج به فاریاب و شهربابک به هرات بسته هستند.
تخریب خانه ها در فهرج/ ۲۰ روستا در محاصره سیل/مردم غذا ندارند
فرماندار فهرج گفت: تاکنون ۱۵ واحد مسکونی فهرج در اثر سیل دو روز گذشته تخریب شده است.
حسین زینالصالحین با اشاره به سیل دو روز گذشته در این شهرستان اظهار داشت: ۲۰ روستای بخش نگین کویر شهرستان فهرج در محاصره سیل قرار گرفتند.با توجه به اینکه ٣ هزار واحد مسکونی غیرمقاوم در این شهرستان قرار دارد و در اثر زلزله دچار آسیب جدی شدهاند، در اثر بارندگی دو روز گذشته ۱۵ واحد مسکونی تخریب شده است و نیاز به چادر برای اسکان دارند.
زینالصالحین خاطرنشان کرد: در اثر بارندگی خسارات زیادی به جادههای روستایی، پلها و معابر وارد شده است و اکثر منازل دچار آبگرفتگی شدید شدهاند و هم اکنون اکیپهای امدادی وارد منطقه شدهاند و در حال کمکرسانی به مردم سیلزده هستند.
وی با بیان اینکه خسارات زیادی به قنوات و مزارع کشاورزی شهرستان وارد شده است، عنوان داشت: بسیاری از قنوات و کانالهای کشاورزی در این شهرستان تخریب و از بین رفته است و نبود ماشینآلات سنگین راهسازی از مهمترین مشکلات در این شهرستان است.
زینالصالحین تصریح کرد: سیل موجب تلف شدن تعداد زیادی از دامهای دامداران شده است و کارشناسان هماکنون در حال برآورد خسارات وارده در بخشهای مختلف هستند.
با توجه به اینکه آب وارد منازل مردم روستای یوسفآباد چاهدگال شده و تمام وسایل و اثاثیه منزل روستاییان به زیر آب رفته است، ساکنان این روستا به مواد غذایی نیاز دارند.
در یکی از معابر روستای یوسفآباد چاهدگال آب بیش از نیم متر است که عبور و مرور روستاییان به سختی صورت میگیرد.
۵۰ درصد ریگان به زیر آب رفت/ زلزله زدگان در محاصره سیل
بروز سیل در منطقه زلزله زده ریگان موجب تخریب برخی منازل مسکونی و همچنین آبگرفتگی ۵۰ درصد شهر ریگان و ۵۰ روستا شد.
بروز بارندگی شدید در شرق کرمان زلزله زده های ریگانی را با مشکل جدیدی مواجه کرد این در حال است که تنها چند روز پیش این شهرستان شاهد زمین لرزه ۶ ریشتری و همچنین طوفان شن نیز بود و تعداد زیادی از مردم در این شهرستان در چادر زندگی می کنند.
فرماندار ریگان درگفتگو با خبرنگار مهر درکرمان با اشاره به بروز سیلاب شدید دراین شهرستان و شکسته شدن سیل بندهای این شهرستان اظهارداشت: هم اکنون ۵۰ درصد شهر ریگان وبیش از ۵۰ روستای این شهرستان در محاصره سیل قرار دارند و نیازمند امداد رسانی سریع هستند.
وی ادامه داد: سیل زدگان هم اکنون در خارج از این منازل و در چادر ساکن هستند و نیازمند امداد رسانی در اسرع وقت و همچنین توزیع مواد غذایی هستند.
فرماندار ریگان خاطرنشان کرد: خسارات سنگینی نیز به بخش کشاورزی وارد شده و بسیاری از زمین های کشاورزی و باغات دچار آب گرفتی شده است.
برزنگ افزود: هزار راس دام و سه هزار و ۷۰۰ قطعه طیور در این شهرستان تلف شده است.
وی خواستار کمک رسانی سریع به سیل زدگان شد و گفت: راه دسترسی به چهار روستا در ریگان بسته است و نیاز به امداد رسانی سریع دارند.
۷۰۰۰ خانوار کرمانی در معرض سیل/ دو کشته و هزاران آواره از سیلاب
معاون استاندار کرمان با اشاره به ادامه امداد رسانی سریع به سیل زدگان کرمانی گفت: در مناطق سیل زده هفت هزار خانوار در معرض سیل قرار گرفتند.
پس از زمین لرزه های متوالی و تخریب هزاران خانه در زلزله های ۶ و ۶.۵ ریشتری شرق کرمان این بار سیل ۱۴ شهرستان را در برگرفت.
وی از آبگرفتگی شدید شهرهای مختلف در استان کرمان خبر داد و گفت: کرمان، سیرجان، عنبرآباد، جیرفت، کهنوج، ریگان، فهرج و زرند دچار آب گرفتگی شدید شده اند و از سوی دیگر ۱۱۶ روستا در محاصره سیل هستند و شش هزار خانه مسکونی در این مناطق تخریب شده اند.
و اما بشنوید سخنان نماینده مردم منطقه بحران زده فوق در مجلس شورای اسلامی را:
نماینده مردم بم، ریگان و فهرج در مجلس: غول استکبار در حال نابود شدن است
نماینده مردم شهرستانهای شرق استان کرمان در مجلس گفت: غول استکبار در حال نابود شدن بوده و شاخ و برگهای پوسیده آن توسط ملتهای آزاده جهان در حال خشکاندن است.
حجتالاسلام موسی غضنفرآبادی چهارشنبه شب در جمع اعضای حزب موتلفه اسلامی بم اظهار داشت: وجود مقدس نبی اکرم (ص) موجب خیر و برکت برای مسلمانان است و ما باید شب و روز شکرگزار این نعمت الهی باشیم.
وی با سپاسگزاری به درگاه خداوند متعال به دلیل نزول رحمت الهی در شرق استان پس از خشکسالیهای چند سال اخیر بیان داشت: تعدادی از رودخانههای شرق استان که مدتها خشکیده بودند، از جمله رودخانه فهرج دوباره پرآب شدند.
وی وقایع اخیر جهان از جمله انقلابهای صورت گرفته توسط ملل آزادیخواه علیه حکام مستبد و جیرهخوار آمریکا و رژیم صهیونیستی را از نشانههای ظهور دانست و افزود: انقلاب اسلامی ایران ملتهای آزادیخواه جهان را بیدار کرد.
غضنفرآبادی با مقایسه سخنان شاه در روزهای پایانی حکومت خود با سخنان حسنی مبارک افزود: هر دو نفر جیرهخوار استکبار هستند و از روی التماس با مردم صحبت کردند.
نماینده شرق استان کرمان در مجلس خاطرنشان کرد: با توجه به شرایط کنونی باید از همیشه هوشیارتر باشیم، زیرا دشمنان کوتاه نیامدهاند و فتنه دارای چهرههای زیادی است.
وی گفت: در کشور ما به فضل الهی اتحاد و همدلی شیعه به صورت گسترده وجود دارد و نباید این عزت و اقتدار را به سادگی از دست بدهیم.
وی با ستودن وحدت و همدلی موجود در شرق استان کرمان تصریح کرد: اصل حفظ نظام اولویت دارد و سخنانی که موجب تضعیف نظام باشد، غیرقابل بخشش است.
نماینده شرق استان کرمان در مجلس با بیان اینکه عدهای قصد اختلافافکنی و ایجاد شایعات گوناگون بر علیه افراد را دارند، اظهار داشت: باید مراقبت کنیم و اجازه ندهیم با آبروی افراد بازی شده و از این طریق ایجاد تفرقه شود.
غضنفرآبادی خود را موظف به حمایت از مسئولانی دانست که کار خود را به درستی و خالصانه انجام میدهند و گفت: همه مسئولان در حد توانایی خود تلاش میکنند، اما برخی افراد از روی غرضورزی اقدام به سیاهنمایی و کوچک جلوهدادن کارها و خدمات صورت گرفته میکنند.
وی بیان داشت: ما مخالف اجرای عدالت نیستیم، اما بیعدالتی را هم تحمل نمیکنیم.
غضنفرآبادی بازسازی فرهنگی را در اولویت مباحث خود دانست و خاطرنشان کرد: آنچه به مردم بم عزت داده، عزاداریهای باشکوه، اتحاد، همدلی و ولایتمداری است که باید آن را برای همیشه حفظ کنیم.
درحالیکه همچنان جسد سه کارگر معدن هجدک پس از ۵۴ روز در اعماق معدن مدفون است حادثه ای دیگر در معدن همکار موجب کشته شدن یک کارگر معدن شد.
به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، حادثه در معدن همکار در شهرستان راور بار دیگر موجب کشته شدن یک کارگر ٣۴ ساله در این معدن زغالسنگ شد.
این حادثه عصر چهارشنبه ساعت پنج عصر در معدن همکار روی داد و به گفته کارگران معدن ریزش تونل معدن موجب مرگ این کارگر شده است.
مسئول روابط عمومی شرکت زغالسنگ کرمان در گفتگو با خبرنگار مهر در کرمان با تائید خبر کشته شدن این کارگر گفت: این حادثه در معدن همکار روی داده است اما هنوز تائید نشده که به دلیل ریزش معدن بوده است.
یعقوب فضلی گفت: پس از حادثه این کارگر به بیمارستان امام علی منتقل شده است اما به دلیل شدت جراحات جان باخته است.
وی تاکید کرد: بزودی بازرسان اداره کار از این معدن بازدید خواهند کرد.
حوادث مرگبار در معادن زغالسنگ کرمان درحالی ادامه دارد که به گفته کارشناسان عدم وجود تجیهزات مناسب و بهره برداری سنتی دلیل عمده این حوادث عنوان می شود.
به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، حادثه در معدن همکار در شهرستان راور بار دیگر موجب کشته شدن یک کارگر ٣۴ ساله در این معدن زغالسنگ شد.
این حادثه عصر چهارشنبه ساعت پنج عصر در معدن همکار روی داد و به گفته کارگران معدن ریزش تونل معدن موجب مرگ این کارگر شده است.
مسئول روابط عمومی شرکت زغالسنگ کرمان در گفتگو با خبرنگار مهر در کرمان با تائید خبر کشته شدن این کارگر گفت: این حادثه در معدن همکار روی داده است اما هنوز تائید نشده که به دلیل ریزش معدن بوده است.
یعقوب فضلی گفت: پس از حادثه این کارگر به بیمارستان امام علی منتقل شده است اما به دلیل شدت جراحات جان باخته است.
وی تاکید کرد: بزودی بازرسان اداره کار از این معدن بازدید خواهند کرد.
حوادث مرگبار در معادن زغالسنگ کرمان درحالی ادامه دارد که به گفته کارشناسان عدم وجود تجیهزات مناسب و بهره برداری سنتی دلیل عمده این حوادث عنوان می شود.
اخبار روز: مادران پارک لاله (مادران عزادار ایران)، پیامی خطاب به مادران جان باختگان قیام مردمی تونس منتشر کردند و نوشتند: بیایید در کنار فرزندان مان بایستیم که پیروزی از آن ماست!
متن این پیام به شرح زیر است:
این روزها به هرجا که می نگری، خوشه خشمی را می بینی که شعله ور شده است و می رود که تخت و سیطره اربابان و صاحبان قدرت و چپاولگران را به کام خود بکشد، این روزها چشم های نگران مادری راه خانه را می پاید، یا هراسان و سرگردان خیابان های قیام را می کاود تا فرزند خویش را در آغوش گرفته و چه نیکوست شادمانی پیروزی که پابه پای فرزندش بر سنگفرش کوچه و خیابان پایکوبی کند. ولی سخت دردناک است اگر چنین نباشد و آن چشم های سرگردان، چون ما "مادران عزادار ایران" در جست و جویی بی پایان، سو از دست داده باشد، یا جنازه فرزندی دیده باشد و یا گریان و مبهوت، با بغضی که راه گلو را تا انتهای جهان خواهد بست، در راه مانده باشد.
ماداران گرامی!
مراتب همدردی و اندوه عمیق و عشق بی پایان ما را پذیرا باشید و بدانید وقتی "محمد بوعزیزی" از رنج جهان خود را به کام آتش کشید، درد و اندوه تمامی جهانیان بر ما گسیل شد، زیرا می دانستیم شعله های سوزنده وی نه
شعله های روشن شده با دست خویش، بل شعله هایی بود که از بیست و چند سال پیش به دنبال پیروی از سیاست های جهانی"خود ارباب خواندگان" افروخته شده بود و بن علی با به آتش کشیدن خودش، دنیایی را روشن کرد.
محمد به دنبال کار و نان بود و تنها نان آور خانه، همچنان که در ایران نیز، نان آوران خانه هر روز به آتش ظلم و جور کشیده و کشته می شوند و چشم های مادران و کودکان به ره خیره می ماند.
اکنون شادکامی پیروزی، اگرچه کامتان را شیرین کرد، اما نیک می دانیم که تلخی از دست دادن فرزند، چه سخت و توان فرساست. بن علی و دیگر عزیزان از دست رفته بازگشتی ندارند، ولی چه زیبا رفتنی ست وقتی که رهایی دیگران را چون مژده ای شیرین با خود همراه دارد. مژده شیرینی که نباید به تجربه تلخ کامی دیگری انجامد.
فرایتان می خوانیم تا در یک همبستگی مادرانه عمیق و جهانی، دردهای مشترک را فریاد زده و دامان مهر مادری را برای ساختن جهانی دیگرگون بگسترانیم که تنها مادری و مهر اوست که می تواند نگهبان دوستی و مهر در جهان باشد.
بیایید مادران تمام فرزندان جهان باشیم و صلح و آرامش و آزادی را نوید دهیم.
ما مادران عزادار ایران (مادران پارک لاله) امید داریم، روزی فرا رسد که در کشور ما نیز شادکامی پیروزی، درد جانکاه از دست دادن فرزند را دمی فرو کاهد و فضایی فراهم گردد تا با آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو شکنجه و اعدام و سنگسار و محاکمه کلیه آمران و عاملان جنایت های سی و دو سال گذشته در دادگاه های مردمی، اسرار مگو از رمزخانه های پنهان، به در آید تا ما نیز بتوانیم به آسودگی در کنار دیگر فرزندانمان، پاک و سالم و بی خطر، آزادانه زندگی کنیم.
به امید آزادی و عدالت برای تمامی ستمدیدگان جهان
متن این پیام به شرح زیر است:
این روزها به هرجا که می نگری، خوشه خشمی را می بینی که شعله ور شده است و می رود که تخت و سیطره اربابان و صاحبان قدرت و چپاولگران را به کام خود بکشد، این روزها چشم های نگران مادری راه خانه را می پاید، یا هراسان و سرگردان خیابان های قیام را می کاود تا فرزند خویش را در آغوش گرفته و چه نیکوست شادمانی پیروزی که پابه پای فرزندش بر سنگفرش کوچه و خیابان پایکوبی کند. ولی سخت دردناک است اگر چنین نباشد و آن چشم های سرگردان، چون ما "مادران عزادار ایران" در جست و جویی بی پایان، سو از دست داده باشد، یا جنازه فرزندی دیده باشد و یا گریان و مبهوت، با بغضی که راه گلو را تا انتهای جهان خواهد بست، در راه مانده باشد.
ماداران گرامی!
مراتب همدردی و اندوه عمیق و عشق بی پایان ما را پذیرا باشید و بدانید وقتی "محمد بوعزیزی" از رنج جهان خود را به کام آتش کشید، درد و اندوه تمامی جهانیان بر ما گسیل شد، زیرا می دانستیم شعله های سوزنده وی نه
شعله های روشن شده با دست خویش، بل شعله هایی بود که از بیست و چند سال پیش به دنبال پیروی از سیاست های جهانی"خود ارباب خواندگان" افروخته شده بود و بن علی با به آتش کشیدن خودش، دنیایی را روشن کرد.
محمد به دنبال کار و نان بود و تنها نان آور خانه، همچنان که در ایران نیز، نان آوران خانه هر روز به آتش ظلم و جور کشیده و کشته می شوند و چشم های مادران و کودکان به ره خیره می ماند.
اکنون شادکامی پیروزی، اگرچه کامتان را شیرین کرد، اما نیک می دانیم که تلخی از دست دادن فرزند، چه سخت و توان فرساست. بن علی و دیگر عزیزان از دست رفته بازگشتی ندارند، ولی چه زیبا رفتنی ست وقتی که رهایی دیگران را چون مژده ای شیرین با خود همراه دارد. مژده شیرینی که نباید به تجربه تلخ کامی دیگری انجامد.
فرایتان می خوانیم تا در یک همبستگی مادرانه عمیق و جهانی، دردهای مشترک را فریاد زده و دامان مهر مادری را برای ساختن جهانی دیگرگون بگسترانیم که تنها مادری و مهر اوست که می تواند نگهبان دوستی و مهر در جهان باشد.
بیایید مادران تمام فرزندان جهان باشیم و صلح و آرامش و آزادی را نوید دهیم.
ما مادران عزادار ایران (مادران پارک لاله) امید داریم، روزی فرا رسد که در کشور ما نیز شادکامی پیروزی، درد جانکاه از دست دادن فرزند را دمی فرو کاهد و فضایی فراهم گردد تا با آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو شکنجه و اعدام و سنگسار و محاکمه کلیه آمران و عاملان جنایت های سی و دو سال گذشته در دادگاه های مردمی، اسرار مگو از رمزخانه های پنهان، به در آید تا ما نیز بتوانیم به آسودگی در کنار دیگر فرزندانمان، پاک و سالم و بی خطر، آزادانه زندگی کنیم.
به امید آزادی و عدالت برای تمامی ستمدیدگان جهان
مادران عزادار ایران(مادران پارک لاله) / دهم بهمن ۱٣٨۹
معاون رییس جمهوری مصر در مورد امکان ایجاد خلاء قدرت در این کشور هشدار داد
معاون رییس جمهوری مصر، عمر سلیمان روز پنجشنبه خواستار انجام اصلاحات سیاسی پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شد.
وی هشدار داد چنانچه مهلتی برای انتقال قدرت داده نشود یک خلاءِ سیاسی در مصر رخ می دهد.
در همین حال حسنی مبارک که پذیرفته است در ماه سپتامبر (حدود ۷ ماه ديگر) از قدرت کناره گیری کند در مورد این که گروه اخوان المسلمین خلاءِ قدرت در این کشور را پر کند هشدار داده است.
دولت هلند خواستار بازگرداندن پیکر زهرا بهرامی به این کشور شد
وزیرخارجۀ هلند اعلام کرد دولت این کشور خواستار آن است که پیکر زهرا بهرامی که در ایران به دار آویخته شد به هلند تحویل داده شود.
یوری روزنتال Uri Rosenthal گفت مقام های هلند مایلند مطمئن شوند زهرا بهرامی که دارای تابعیت آن کشور بوده پیش از اعدام شکنجه نشده است.
خانم بهرامی شنبۀ گذشته به اتهام قاچاق مواد مخدر در ایران به دار آویخته شد.
خانوادۀ خانم بهرامی و حامیان وی ضمن رد این اتهام می گویند وی به دلیل شرکت در تظاهرات ضد دولتی پس از انتخابات ریاست جمهوری اعدام شده است.
دولت هلند در پی اقدام جمهوری اسلامی در اعدام زهرا بهرامی ، روابط دیپلماتیک خود را با تهران به حالت تعلیق در آورده است.
دولت های اتحادیه اروپا موافقت کردند ممنوعیت صدور ویزا برای وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند
دولت های اتحادیۀ اروپا موافقت کرده اند ممنوعیت صدور ویزا برای علی اکبر صالحی وزیر امور خارجۀ ایران را نادیده بگیرند.
این اقدام کشورهای اروپایی برای تسهیل شرکت آقای صالحی در یک کنفرانس امنیتی است که از امروز جمعه به مدت سه روز در مونیخ آلمان برگزار می شود ولی تهران هنوز پاسخی به دعوت اتحادیۀ اروپا نداده است.
نام علی اکبر صالحی در فهرست اسامی افرادی قرار دارد که اتحادیۀ اروپا در راستای تحریم های جمهوری اسلامی به دلیل ادامۀ برنامه هسته ای ،منع صدور ویزا برای آنان را تصویب کرده است.
دیپلمات های شورای امنیت در نیویورک گفتند دعوت از آقای صالحی که از افراد نزدیک به محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی به شمار می رود می تواند به گفت و گوهای هسته ای کمک کند زیرا امکان دارد وی اختیارات بیشتری نسبت به منوچهر متکی، وزیر خارجۀ پیشین داشته باشد.
دیپلمات های شورای امنیت در نیویورک گفتند دعوت از آقای صالحی که از افراد نزدیک به محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی به شمار می رود می تواند به گفت و گوهای هسته ای کمک کند زیرا امکان دارد وی اختیارات بیشتری نسبت به منوچهر متکی، وزیر خارجۀ پیشین داشته باشد.
دادگاه سه آمریکایی بازداشت شده در ایران قرار است روز یکشنبه تشکیل شود
دادگاه سه آمريكايى بازداشت شده به اتهام جاسوسى در ایران قرار است روز یکشنبه برگزار شود.
دادگاه سارا شورد Sarah Shourd، شين باوئر Shane Bauer و جاش فتال Josh Fattal قرار بود ۱۵ آبان ماه گذشته برگزار شود ولى به دليل مسائل مربوط به فراخوانى سارا شورد كه ۲۳ شهريورماه گذشته با قيد ضمانت ۵۰۰ هزار دلارى آزاد گردید به تعويق انداخته شد.
دادگاه سارا شورد Sarah Shourd، شين باوئر Shane Bauer و جاش فتال Josh Fattal قرار بود ۱۵ آبان ماه گذشته برگزار شود ولى به دليل مسائل مربوط به فراخوانى سارا شورد كه ۲۳ شهريورماه گذشته با قيد ضمانت ۵۰۰ هزار دلارى آزاد گردید به تعويق انداخته شد.
سارا شورد به همراه نامزدش شين باوئر و جاش فتال نهم مرداد سال ۱۳۸۸ در منطقه مرزى ايران و عراق به اتهام ورود غيرمجاز به خاک ایران بازداشت شدند. اين سه شهروند آمريكايى بعدا از سوى مقامات جمهورى اسلامى به جاسوسى متهم شدند.
به نظر می رسد محاکمۀ سارا شورد به طور غیابی انجام شود هرچند مقامات قضایی جمهوری اسلامی خواستار حضور وی در دادگاه شده اند.
به نظر می رسد محاکمۀ سارا شورد به طور غیابی انجام شود هرچند مقامات قضایی جمهوری اسلامی خواستار حضور وی در دادگاه شده اند.
حسنی مبارک: اگر بروم هرجومرج میشود؛ هرگز فرار نمیکنم
حسنی مبارک، رئیس جمهوری مصر، روز پنجشنبه اعلام کرد مایل است از قدرت کنار برود اما بیم آن دارد که با رفتن او هرج و مرج در کشور حاکم شود.
حسنی مبارک در مصاحبه با کریستین امانپور از شبکه ای بی سی گفت از دیدن خشونتها در میدان التحریر قاهره متاسف شده است اما دولت وی مسئول این رویدادها نبوده است.
به گفته کریستین امانپور، رئیس جمهوری مصر در مقابل، گروه اخوان المسلین را مسئول خشونتهای جاری معرفی کرده است.
حسنی مبارک که دهمین روز از اعتراضها را پشت سرگذاشته همچنین در این مصاحبه گفته است از ریاست جمهوری خسته شده و دوست داشت که همین حالا میتوانست کنارهگیری کند، اما کنار نمیرود چراکه بیم دارد کشور در هرج و مرج فرو رود.
حسنی مبارک در پاسخ به این پرسش که نظرش درباره حمله هواداران وی به تظاهراتکنندگان در میدان التحریر چیست گفت: «درباره روز گذشته بسیار ناراحتم؛ من دوست ندارم که ببینم مصریها با هم درگیر میشوند.»
رئیس جمهوری مصر درباره مردمی که خواستار رفتن وی هستندو علیه او شعار میدهند، گفت: «من به اینکه مردم دربارهام چه میگویند،اهمیت نمیدهم . من اکنون به کشورم فکر میکنم، برای من مصر اهمیت دارد.»
حسنی مبارک همچنین گفت پس از آنکه در پیام روز دوشنبه اعلام کرد دیگر برای ریاست جمهوری نامزد نمیشود، احساس آسایش به وی دست داد.
حسنی مبارک همچنین به کریستین امانپور گفته است که وی هیچگاه قصد نداشته است، پسرش جمال را به قدرت برساند.
حسنی مبارک که به گفته گزارشگر ای بی سی در کاخ خود به همراه خانوادهاش به سر میبرد، همچنین تصریح کرده است که هرگز فرار نخواهد کرد.
حسنی مبارک گفت: «هرگز فرار نخواهم کرد. در همین خاک خواهم مرد.»
مبارک همچنین در این مصاحبه از دورانی که بر کشور حکومت کرده دفاع کرد.
هنگامی که از مبارک پرسیده شد چه پاسخی به درخواستهای سربسته آمریکا برای کنارهگیری داده است، اظهار داشت به باراک اوباما گفته است: «تو به فرهنگ مصر آشنا نیستی و نمیدانی اگر من همین حالا کنار بروم چه اتفاقی روی خواهد داد.»
حسنی مبارک تصریح کرد: «من هرگز دوباره نامزد نخواهم شد و هرگز قصد نداشتم جمال پس از من رئیس جمهور شود.»
بیشتر بخوانید:
به گفته کریستین امانپور، رئیس جمهوری مصر در مقابل، گروه اخوان المسلین را مسئول خشونتهای جاری معرفی کرده است.
حسنی مبارک که دهمین روز از اعتراضها را پشت سرگذاشته همچنین در این مصاحبه گفته است از ریاست جمهوری خسته شده و دوست داشت که همین حالا میتوانست کنارهگیری کند، اما کنار نمیرود چراکه بیم دارد کشور در هرج و مرج فرو رود.
حسنی مبارک در پاسخ به این پرسش که نظرش درباره حمله هواداران وی به تظاهراتکنندگان در میدان التحریر چیست گفت: «درباره روز گذشته بسیار ناراحتم؛ من دوست ندارم که ببینم مصریها با هم درگیر میشوند.»
رئیس جمهوری مصر درباره مردمی که خواستار رفتن وی هستندو علیه او شعار میدهند، گفت: «من به اینکه مردم دربارهام چه میگویند،اهمیت نمیدهم . من اکنون به کشورم فکر میکنم، برای من مصر اهمیت دارد.»
حسنی مبارک همچنین گفت پس از آنکه در پیام روز دوشنبه اعلام کرد دیگر برای ریاست جمهوری نامزد نمیشود، احساس آسایش به وی دست داد.
حسنی مبارک همچنین به کریستین امانپور گفته است که وی هیچگاه قصد نداشته است، پسرش جمال را به قدرت برساند.
حسنی مبارک که به گفته گزارشگر ای بی سی در کاخ خود به همراه خانوادهاش به سر میبرد، همچنین تصریح کرده است که هرگز فرار نخواهد کرد.
حسنی مبارک گفت: «هرگز فرار نخواهم کرد. در همین خاک خواهم مرد.»
مبارک همچنین در این مصاحبه از دورانی که بر کشور حکومت کرده دفاع کرد.
هنگامی که از مبارک پرسیده شد چه پاسخی به درخواستهای سربسته آمریکا برای کنارهگیری داده است، اظهار داشت به باراک اوباما گفته است: «تو به فرهنگ مصر آشنا نیستی و نمیدانی اگر من همین حالا کنار بروم چه اتفاقی روی خواهد داد.»
حسنی مبارک تصریح کرد: «من هرگز دوباره نامزد نخواهم شد و هرگز قصد نداشتم جمال پس از من رئیس جمهور شود.»
وضعیت متفاوت دمشق؛ تحليلگران روی سوريه شرط بندی نمی کنند!
فعالان مدنی و مخالف سوری بر آنند که مراسمی را به نام «روز خشم» در مخالفت با رژيم در دمشق برگزار کنند. اکنون می رود که ناخشنودی توده ای از کشورهای عرب مورد حمايت غرب به کشوری که شهرتی در سرکوب معترضان در داخل و مخالفت با سياست های آمريکا و اسرائيل دارد، سرايت کند.
اما آيا شرايط در سوريه برای خيزش هايی مانند آنچه کشورهای همسايه را لرزاند، آماده است؟
اينکه سوريه با شيوع اين قبيل ناخشنودی های توده ای چگونه برخورد خواهد کرد، هنوز نامعلوم است.
اتحاد سوريه با ايران و سمت گيری ضد آمريکايی آن اين کشور را از تونس، مصر و ديگر کشورهای عربی جدا می سازد.
اما گزارش ها حاکی است که مخالفان با استفاده از شبکه اجتماعی فيس بوک و تويتر در تلاشند روز جمعه و شنبه تظاهراتی سراسری در اين کشور بر عليه رژيم بشاراسد برگزار کنند.
با رويدادهای کشورهای همسايه، سوری ها اميدوارند رژيم اسد نيز در اين ريزش دومينووار قرار گيرد.
اين انتظارها انتظارهای معقولی به نظر می رسد. سوری ها نيز مانند همسايه های خود مردمی نسبتاً فقير، سرکوب شده و فاقد دموکراسی هستند. بشار قدرت را از پدرش حافظ اسد که در سال ۲۰۰۰ پس از سی سال حکومت درگذشت، به ارث برد. کاری که برخی معتقدند حسنی مبارک هم برای آينده پسر خود جمال در نظر داشت.
با اين همه چنين همانندی هايی می تواند گمراه کننده باشد.
فواز گرگس، استاد مطالعات خاورميانه در مدرسه اقتصاد لندن می گويد: «سوريه با مصر تفاوت هايی دارد. کشور کم جمعيت تری است. ميزان فقر در آن کمتر از مصر است. جامعه ای فرقه گرا و سرکوب شده است. از همين رو گرچه به طور قطعی نمی توان پيش بينی کرد، من روند مشابه خيزش های عمومی در کشورهای تونس و مصر را در سوريه نمی بينم.»
اسد روز ۳۱ ژانويه به وال استريت جورنال گفت رژيم او مصون است زيرا به باور وی اين رژيم ميان مخالفان آمريکا و اسرائيل محبوبيت دارد.
وی گفت: «سوريه ثبات دارد. چرا؟ برای اينکه با اعتقادات باطنی مردم در پيوند است. اساساً وقتی از اين اعتقادات فاصله بگيريد، اين مسائل هم در پی می آيد.»
اما نديم شهادی، در مرکز مطالعات خاورميانه و شمال آفريقا در چتم هاوس لندن اين را يک برداشت غيرواقعی از خيزش های تازه می بيند و می گويد: « اين موضوع آشکارا نگرانی عمده ای برای بشار اسد است. او استدلال می کند که چون سوريه ضد آمريکايی و ضد اسرائيل است، چنين خيزش هايی روی نخواهد داد. تفسير او اين است که تظاهر کنندگان در قاهره و تونس ضد آمريکايی و ضد اسرائيلی بودند. ولی ما چنين شواهدی در دست نداريم. به نظر می رسد که خواست عمده مردم پايان دادن به رژيم های خودکامه و به دست آوردن آزادی است.»
به باور فواز گرگس، سخنان اسد به قدرت نيروهای امنيتی اين کشور اشاره دارد: «او به روشنی گفت که بين دستگاه های امنيتی، دولت و مردم بر سر سياست خارجی اختلافی وجود ندارد و مردم سوريه اين رژيم را رژيمی قانونی می دانند. اما می دانيم که در سوريه اختلاف های بسياری وجود دارد. حکومت سوريه حکومتی خودکامه است. دستگاه امنيتی تا آخرين قطره خون برای دفاع از رژيم می جنگد، تنها به خاطر ملاحظات قبيله ای. اما در سوريه شکاف بزرگی ميان سنی ها و علوی ها وجود دارد.»
هنوز شبح سرکوب بی رحمانه اخوان المسلمين در خيزش شهر حما در سال ۱۹۸۲ توسط حافظ اسد که در آن ۲۵ هزار تن کشته شدند، در ذهن هاست.
تحليلگران می گويند دستگاه امنيتی سوريه بی رحم تر از دستگاه های مشابه در کشورهای همسايه است و شيوه های آن يادآور سرويس های امنيتی حکومت های کمونيستی مانند آلمان شرقی و رومانی سابق است.
فواز گرگس با اشاره به نبودِ جامعه مدنی و رسانه های مخالف می گويد: «اگر چه بسياری از سوری ها می گويند که خواهان آزادی و دمکراسی هستند اما نشانه ای از اپوزيسيون قوی مانند مصر نمی بينيم. رسانه آزادی وجود ندارد.
برخلاف مصر انجمن های مستقل وکلا، مهندسان، پزشکان در اين کشور وجود ندارد. اين اختلاف های اساسی، خيزش های همانند مصر را بعيد می کند.»
نديم شهادی نيز معتقد است ساده انگارانه خواهد بود که تصور شود رژيم سوريه نيز در روند دومينووار سقوط کند.
او در عين حال ضمن مقايسه اين کشور با عراق صدام حسين می گويد: «در حال حاضر من روی سوريه شرط بندی نمی کنم. به نظر می آيد رژيمی محکم و قوی است و با ظهور مخالفت های معترضان، هم قوی تر خواهد شد و هم سرکوبگر تر. با اين همه هميشه ظاهر گول زننده است. چنين رژيم انعطاف ناپذير سرانجام خم نخواهد شد اما از پايه ويران خواهد شد. نمی شود پيش بينی کرد. من روی آن شرط بندی نخواهم کرد.»
اما آيا شرايط در سوريه برای خيزش هايی مانند آنچه کشورهای همسايه را لرزاند، آماده است؟
اينکه سوريه با شيوع اين قبيل ناخشنودی های توده ای چگونه برخورد خواهد کرد، هنوز نامعلوم است.
اتحاد سوريه با ايران و سمت گيری ضد آمريکايی آن اين کشور را از تونس، مصر و ديگر کشورهای عربی جدا می سازد.
اما گزارش ها حاکی است که مخالفان با استفاده از شبکه اجتماعی فيس بوک و تويتر در تلاشند روز جمعه و شنبه تظاهراتی سراسری در اين کشور بر عليه رژيم بشاراسد برگزار کنند.
با رويدادهای کشورهای همسايه، سوری ها اميدوارند رژيم اسد نيز در اين ريزش دومينووار قرار گيرد.
اين انتظارها انتظارهای معقولی به نظر می رسد. سوری ها نيز مانند همسايه های خود مردمی نسبتاً فقير، سرکوب شده و فاقد دموکراسی هستند. بشار قدرت را از پدرش حافظ اسد که در سال ۲۰۰۰ پس از سی سال حکومت درگذشت، به ارث برد. کاری که برخی معتقدند حسنی مبارک هم برای آينده پسر خود جمال در نظر داشت.
با اين همه چنين همانندی هايی می تواند گمراه کننده باشد.
فواز گرگس، استاد مطالعات خاورميانه در مدرسه اقتصاد لندن می گويد: «سوريه با مصر تفاوت هايی دارد. کشور کم جمعيت تری است. ميزان فقر در آن کمتر از مصر است. جامعه ای فرقه گرا و سرکوب شده است. از همين رو گرچه به طور قطعی نمی توان پيش بينی کرد، من روند مشابه خيزش های عمومی در کشورهای تونس و مصر را در سوريه نمی بينم.»
اسد روز ۳۱ ژانويه به وال استريت جورنال گفت رژيم او مصون است زيرا به باور وی اين رژيم ميان مخالفان آمريکا و اسرائيل محبوبيت دارد.
وی گفت: «سوريه ثبات دارد. چرا؟ برای اينکه با اعتقادات باطنی مردم در پيوند است. اساساً وقتی از اين اعتقادات فاصله بگيريد، اين مسائل هم در پی می آيد.»
اما نديم شهادی، در مرکز مطالعات خاورميانه و شمال آفريقا در چتم هاوس لندن اين را يک برداشت غيرواقعی از خيزش های تازه می بيند و می گويد: « اين موضوع آشکارا نگرانی عمده ای برای بشار اسد است. او استدلال می کند که چون سوريه ضد آمريکايی و ضد اسرائيل است، چنين خيزش هايی روی نخواهد داد. تفسير او اين است که تظاهر کنندگان در قاهره و تونس ضد آمريکايی و ضد اسرائيلی بودند. ولی ما چنين شواهدی در دست نداريم. به نظر می رسد که خواست عمده مردم پايان دادن به رژيم های خودکامه و به دست آوردن آزادی است.»
به باور فواز گرگس، سخنان اسد به قدرت نيروهای امنيتی اين کشور اشاره دارد: «او به روشنی گفت که بين دستگاه های امنيتی، دولت و مردم بر سر سياست خارجی اختلافی وجود ندارد و مردم سوريه اين رژيم را رژيمی قانونی می دانند. اما می دانيم که در سوريه اختلاف های بسياری وجود دارد. حکومت سوريه حکومتی خودکامه است. دستگاه امنيتی تا آخرين قطره خون برای دفاع از رژيم می جنگد، تنها به خاطر ملاحظات قبيله ای. اما در سوريه شکاف بزرگی ميان سنی ها و علوی ها وجود دارد.»
هنوز شبح سرکوب بی رحمانه اخوان المسلمين در خيزش شهر حما در سال ۱۹۸۲ توسط حافظ اسد که در آن ۲۵ هزار تن کشته شدند، در ذهن هاست.
تحليلگران می گويند دستگاه امنيتی سوريه بی رحم تر از دستگاه های مشابه در کشورهای همسايه است و شيوه های آن يادآور سرويس های امنيتی حکومت های کمونيستی مانند آلمان شرقی و رومانی سابق است.
فواز گرگس با اشاره به نبودِ جامعه مدنی و رسانه های مخالف می گويد: «اگر چه بسياری از سوری ها می گويند که خواهان آزادی و دمکراسی هستند اما نشانه ای از اپوزيسيون قوی مانند مصر نمی بينيم. رسانه آزادی وجود ندارد.
برخلاف مصر انجمن های مستقل وکلا، مهندسان، پزشکان در اين کشور وجود ندارد. اين اختلاف های اساسی، خيزش های همانند مصر را بعيد می کند.»
نديم شهادی نيز معتقد است ساده انگارانه خواهد بود که تصور شود رژيم سوريه نيز در روند دومينووار سقوط کند.
او در عين حال ضمن مقايسه اين کشور با عراق صدام حسين می گويد: «در حال حاضر من روی سوريه شرط بندی نمی کنم. به نظر می آيد رژيمی محکم و قوی است و با ظهور مخالفت های معترضان، هم قوی تر خواهد شد و هم سرکوبگر تر. با اين همه هميشه ظاهر گول زننده است. چنين رژيم انعطاف ناپذير سرانجام خم نخواهد شد اما از پايه ويران خواهد شد. نمی شود پيش بينی کرد. من روی آن شرط بندی نخواهم کرد.»
هکرها برای کمک به تظاهرکنندگان مصری وارد عمل شدند
به دنبال قطع شبکه اينترنت توسط دولت مصر شرکت های گوگل و توئيتر راه جديدی را پيدا کردند که کاربران مصری با استفاده از آن می توانند توسط تلفن های خود به شبکه توئيتر متصل شوند.
اکنون يک گروه از «هکرها» نيز به پايان طراحی يک نرم افزار جديد نزديک شده اند که به وسيله آن می توان هر لپ تاپ ساده ای را به يک روتر ارزانقيمت برای اتصال به اينترنت بدل کرد و بنابراين کمک ديگری برای معترضان مصری در راه است.
هفته نامه « نيوزويک» می نويسد که به فاصله چند ساعت پس ازقطع شبکه اينترنت توسط دولت مصر، گروهی از « هکرها» از نقاط مختلف جهان کار روی اين نرم افزار را آغاز کرده و می گويند که در فاصله يک تا دو روز بخشی از اين راه حل را تکميل خواهند کرد.
اين پروژه « توری آزاد» نام دارد و زمانی شروع شد که شروين پيشه ور يک سرمايه گذار رشته های اينترنت ساکن کاليفرنيا با انتشار پيامی روی شبکه توئيتر از همه خواست به طرح او برای ارسال اين نوع نرم افزار به مصر کمک کنند.
براساس اين روش فنی که « شبکه توری» ناميده می شود هر لپ تاپ يا کامپيوتری می تواند به کامپيوتر ديگری پيام بفرستد.
به نوشته هفته نامه « نيوزويک» با استفاده از اين تکنولوژی حداقل کامپيوترهای نزديک به يکديگر به هم مرتبط خواهند شد. هر يک از لپ تاپ های متصل به اين مجموعه نيز اگر از کار بيافتند پيامهای ارسالی خود را به سوی نزديکترين کامپيوتر ديگر خواهد پيمود.
شروين پيشه ور می گويد:« اين نرم افزار حداقل به مردم امکان می دهد که يک شبکه متحرک و فی البداهه برای ارتباط بسازند و مردم در مصر خواهند توانست در داخل خود کشور با هم در تماس بوده و اعتراضات خود را سازماندهی کنند.» همچنين اگر يکی از کاربران در اين مجموعه بتواند به شبکه اينترنت در خارج از کشور دست يابد خواهد توانست اين امکان ارتباطی را با ديگران شريک شود.
هفته نامه « نيوزويک» سپس به ابتکار مهندسان و طراحان گوگل و توئيتر اشاره می کند که توانسته اند راهی پيدا کنند که مردم مصر با استفاده از تلفن موبايل و يا تلفن ثابت خود روی شبکه توئيتر پيامک بفرستند. اين فن آوری کلمات شفاهی را به پيامک های صوتی و پيامک های نوشتاری تبديل می کند که روی شبکه توئيتر قابل ارسال هستند.
پس از انتشار پيام شروين پيشه ور روی شبکه توئيتر يکی از کسانی که به اين اقدام جمعی پيوست « گری جی بروکس » بود که مدير يک موسسه تکنولوژی مدرن در ايالت ميشيگان آمريکا است. او با راه اندازی يک وب سايت برای اين منظور توانسته گروه کثيری از مهندسان و طراحان در سراسر جهان را به هم مرتبط کرده و حتی در مواردی با مهندسان و طراحان کامپيوتر در داخل مصر ارتباط برقرار کند.
« گری جی بروکس» می گويد:« طی ۲۴ ساعت تا ۴۸ ساعت آينده بخش مهمی از اين نرم افزار تکميل شده و سپس با کپی کردن آن روی سی دی و يا کارت حافظه يو اس بی می توان آن را به مصر فرستاد.»
هفته نامه « نيوزويک» سپس به سابقه تکنولوژی « شبکه توری» پراخته و يادآوری می کند که در گذشته در چند طرح توليد لپ تاپ های ارزان برای کودکان از اين فن آوری استفاده شده است. هدف آن اين بود که به کودکان صاحب اين نوع لپ تاپ های ارزان امکان دهد که در هر منطقه دورافتاده ای حتی بدون دسترسی به شبکه اينترنت بتوانند ارتباط خود را برقرار کنند.
البته برای خلق « شبکه توری» راههای ديگری نيز وجود دارد. يک گروه از مهندسان کانادايی در پاسخ به درخواست همياری شروين پيشه ور ، اختراع خود را پيشنهاد کرده اند. وسيله ای که آنها ساخته اند يک روتر بسيار کوچک است که به شکل سيار می توان از آن برای برقرار تماس بين کامپيوترها استفاده کرد.
با حمل تعدادی از اين وسايل در کوله پشتی و يا داخل اتومبيل هايی که در سطح شهر در حال حرکت هستند می شود يک شبکه ثانوی اينترنت را ايجاد کرد که قابل مسدود کردن نيست.
شروين پيشه ور می گويد برای توليد اين ابزارها به حدود يک ميليون دلار بودجه نياز دارد و از هم اکنون يک سرمايه گذار تامين اين هزينه را تقبل کرده است. به گفته وی طی چند ماه آينده اين روترهای سيار توليد و آماده ارسال خواهند بود.
هفته نامه « نيوزويک» می نويسد که شايد تا آن زمان تحولات مصر به جايی برسد که شبکه اينترنت دوباره به کار بيافتند. ولی شروين پيشه ور می گويد در هر حال قصد دارد اين ابزارها را توليد کند چون فعالين کشورهای ديگر منطقه که رژيم های استبدادی برآن ها حاکم است مثل ايران، سوريه و يا يمن می توانند از آن استفاده کرده و به مشکل فعلی در مصر دچار نشوند.
شروين پيشه ور متولد ايران و ۳۶ ساله است. وی پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ همراه با خانواده اش به آمريکا مهاجرت کرده است. او تحصيلکرده دانشگاه «برکلی» در کاليفرنيا است. شروين می گويد که در دوران کودکی در ايران طعم تلخ اختناق و جنگ را چشيده و به همين خاطر آرزوی او اين است که در طول عمرش سقوط و سرنگونی تمام رژيم های ديکتاتوری را شاهد باشد.
او می گويد:« من می خواهم ريشه تمامی ديکتاتورها را از جا بکنم.» و خبر خوب اين است که هزاران نفر از مغزهای کامپيوتر، مهندسان و طراحان و هکرها نيز با اين آرزو و هدف شروين موافق هستند.
اکنون يک گروه از «هکرها» نيز به پايان طراحی يک نرم افزار جديد نزديک شده اند که به وسيله آن می توان هر لپ تاپ ساده ای را به يک روتر ارزانقيمت برای اتصال به اينترنت بدل کرد و بنابراين کمک ديگری برای معترضان مصری در راه است.
هفته نامه « نيوزويک» می نويسد که به فاصله چند ساعت پس ازقطع شبکه اينترنت توسط دولت مصر، گروهی از « هکرها» از نقاط مختلف جهان کار روی اين نرم افزار را آغاز کرده و می گويند که در فاصله يک تا دو روز بخشی از اين راه حل را تکميل خواهند کرد.
اين پروژه « توری آزاد» نام دارد و زمانی شروع شد که شروين پيشه ور يک سرمايه گذار رشته های اينترنت ساکن کاليفرنيا با انتشار پيامی روی شبکه توئيتر از همه خواست به طرح او برای ارسال اين نوع نرم افزار به مصر کمک کنند.
براساس اين روش فنی که « شبکه توری» ناميده می شود هر لپ تاپ يا کامپيوتری می تواند به کامپيوتر ديگری پيام بفرستد.
به نوشته هفته نامه « نيوزويک» با استفاده از اين تکنولوژی حداقل کامپيوترهای نزديک به يکديگر به هم مرتبط خواهند شد. هر يک از لپ تاپ های متصل به اين مجموعه نيز اگر از کار بيافتند پيامهای ارسالی خود را به سوی نزديکترين کامپيوتر ديگر خواهد پيمود.
شروين پيشه ور می گويد:« اين نرم افزار حداقل به مردم امکان می دهد که يک شبکه متحرک و فی البداهه برای ارتباط بسازند و مردم در مصر خواهند توانست در داخل خود کشور با هم در تماس بوده و اعتراضات خود را سازماندهی کنند.» همچنين اگر يکی از کاربران در اين مجموعه بتواند به شبکه اينترنت در خارج از کشور دست يابد خواهد توانست اين امکان ارتباطی را با ديگران شريک شود.
هفته نامه « نيوزويک» سپس به ابتکار مهندسان و طراحان گوگل و توئيتر اشاره می کند که توانسته اند راهی پيدا کنند که مردم مصر با استفاده از تلفن موبايل و يا تلفن ثابت خود روی شبکه توئيتر پيامک بفرستند. اين فن آوری کلمات شفاهی را به پيامک های صوتی و پيامک های نوشتاری تبديل می کند که روی شبکه توئيتر قابل ارسال هستند.
پس از انتشار پيام شروين پيشه ور روی شبکه توئيتر يکی از کسانی که به اين اقدام جمعی پيوست « گری جی بروکس » بود که مدير يک موسسه تکنولوژی مدرن در ايالت ميشيگان آمريکا است. او با راه اندازی يک وب سايت برای اين منظور توانسته گروه کثيری از مهندسان و طراحان در سراسر جهان را به هم مرتبط کرده و حتی در مواردی با مهندسان و طراحان کامپيوتر در داخل مصر ارتباط برقرار کند.
« گری جی بروکس» می گويد:« طی ۲۴ ساعت تا ۴۸ ساعت آينده بخش مهمی از اين نرم افزار تکميل شده و سپس با کپی کردن آن روی سی دی و يا کارت حافظه يو اس بی می توان آن را به مصر فرستاد.»
هفته نامه « نيوزويک» سپس به سابقه تکنولوژی « شبکه توری» پراخته و يادآوری می کند که در گذشته در چند طرح توليد لپ تاپ های ارزان برای کودکان از اين فن آوری استفاده شده است. هدف آن اين بود که به کودکان صاحب اين نوع لپ تاپ های ارزان امکان دهد که در هر منطقه دورافتاده ای حتی بدون دسترسی به شبکه اينترنت بتوانند ارتباط خود را برقرار کنند.
البته برای خلق « شبکه توری» راههای ديگری نيز وجود دارد. يک گروه از مهندسان کانادايی در پاسخ به درخواست همياری شروين پيشه ور ، اختراع خود را پيشنهاد کرده اند. وسيله ای که آنها ساخته اند يک روتر بسيار کوچک است که به شکل سيار می توان از آن برای برقرار تماس بين کامپيوترها استفاده کرد.
با حمل تعدادی از اين وسايل در کوله پشتی و يا داخل اتومبيل هايی که در سطح شهر در حال حرکت هستند می شود يک شبکه ثانوی اينترنت را ايجاد کرد که قابل مسدود کردن نيست.
شروين پيشه ور می گويد برای توليد اين ابزارها به حدود يک ميليون دلار بودجه نياز دارد و از هم اکنون يک سرمايه گذار تامين اين هزينه را تقبل کرده است. به گفته وی طی چند ماه آينده اين روترهای سيار توليد و آماده ارسال خواهند بود.
هفته نامه « نيوزويک» می نويسد که شايد تا آن زمان تحولات مصر به جايی برسد که شبکه اينترنت دوباره به کار بيافتند. ولی شروين پيشه ور می گويد در هر حال قصد دارد اين ابزارها را توليد کند چون فعالين کشورهای ديگر منطقه که رژيم های استبدادی برآن ها حاکم است مثل ايران، سوريه و يا يمن می توانند از آن استفاده کرده و به مشکل فعلی در مصر دچار نشوند.
شروين پيشه ور متولد ايران و ۳۶ ساله است. وی پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ همراه با خانواده اش به آمريکا مهاجرت کرده است. او تحصيلکرده دانشگاه «برکلی» در کاليفرنيا است. شروين می گويد که در دوران کودکی در ايران طعم تلخ اختناق و جنگ را چشيده و به همين خاطر آرزوی او اين است که در طول عمرش سقوط و سرنگونی تمام رژيم های ديکتاتوری را شاهد باشد.
او می گويد:« من می خواهم ريشه تمامی ديکتاتورها را از جا بکنم.» و خبر خوب اين است که هزاران نفر از مغزهای کامپيوتر، مهندسان و طراحان و هکرها نيز با اين آرزو و هدف شروين موافق هستند.
لاريجانی در واکنش به حوادث مصر: با قطع اينترنت دردی دوا نمیشود
در ادامه واکنش های مقامات جمهوری اسلامی ايران به اعتراضات مصر و همچنين اقدامات دولت حسنی مبارک برای مقابله با گسترش تظاهرات، علی لاریجانی، رییس مجلس، گفته است که «با قطع شبکهها و اينترنت دردی دوا نمیشود.»
به گزارش خبرگزاری مهر، علی لاريجانی که روز پنجشنبه در مصلای شهر بابلسر صحبت می کرد، با انتقاد از اظهارات مقامات آمريکا در خصوص استقرار دموکراسی در مصر، آنها را متهم کرد که دستور حمله به تظاهرات کنندگان را به مقامات مصری دادهاند.
علی لاريجانی خطاب به مقامات آمريکا گفت: «اگر دنبال دموکراسی واقعی بوديد با آن خشونت دستور نمیداديد با اسب و شتر به تظاهر کنندگان حمله کنند. اين دموکراسی شتری است.»
اشاره علی لاريجانی به حمله روز چهارشنبه گروهی اسب و شتر سوار هوادار حسنی مبارک به تظاهر کنندگان حاضر در ميدان تحرير قاهره است.
در حالی علی لاريجانی مقامات آمريکا رامتهم به صدور دستور حمله به تظاهرات در ميدان تحرير قاهره می کند که روز چهارشنبه ساعاتی پس از بروز خشونت ها در ميدان تحرير قاهره، هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، با محکوم کردن خشونت ها درمصر خواستار مجازات عاملان اين خشونت ها شده بود.
علی لاريجانی همچنين گفت: «جوانان امروز از مسايل سياسی مطلع هستند، و با قطع شبکهها و اينترنت دردی دوا نمیشود. »
دولت مصر برای مقابله با گسترش اعتراضات دراين کشور، دسترسی عمومی به سرويس های اينترنت و تلفن همراه را قطع کرد.
دولت ايران نيز در جريان اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته شبکه تلفن همراه و اينترنت را قطع کرده بود.
«موج بيداری اسلامی»
وزارت امورخارجه ايران نيز روز پنجشنبه در بيانيه ای اعلام کرده است که «تحولات مهم و تعيينکننده منطقه خاورميانه و شمال آفريقا را که ناشی از موج بيداری اسلامی است» را به دقت زير نظر دارد.
وزارت امورخارجه ايران همچنين آنچه را که اقدامات «مداخله جويانه آمريکا و رژيم صهيونيستی» خوانده تقبيح کرده است.
آيت الله ناصر مکارم شيرازی، از مراجع تقليد شيعه نزديک به حکومت ايران، نيز در پيامی به مردم مصر گفته است :«عامل پيشرفت سريع و غلبه بر موانع عظيم راه، دو چيز است: نخست حفظ وحدت صفوف توأم با استقامت و سپس انتخاب رهبر واحد است.»
آيت الله مکارم شيرازی همچنين ابراز اميدواری کرده است که ما علمای با مخالفان در مصر همگامی بيشتر و پر رنگتری داشته باشند.»
به گزارش خبرگزاری مهر، علی لاريجانی که روز پنجشنبه در مصلای شهر بابلسر صحبت می کرد، با انتقاد از اظهارات مقامات آمريکا در خصوص استقرار دموکراسی در مصر، آنها را متهم کرد که دستور حمله به تظاهرات کنندگان را به مقامات مصری دادهاند.
علی لاريجانی خطاب به مقامات آمريکا گفت: «اگر دنبال دموکراسی واقعی بوديد با آن خشونت دستور نمیداديد با اسب و شتر به تظاهر کنندگان حمله کنند. اين دموکراسی شتری است.»
اشاره علی لاريجانی به حمله روز چهارشنبه گروهی اسب و شتر سوار هوادار حسنی مبارک به تظاهر کنندگان حاضر در ميدان تحرير قاهره است.
در حالی علی لاريجانی مقامات آمريکا رامتهم به صدور دستور حمله به تظاهرات در ميدان تحرير قاهره می کند که روز چهارشنبه ساعاتی پس از بروز خشونت ها در ميدان تحرير قاهره، هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه آمريکا، با محکوم کردن خشونت ها درمصر خواستار مجازات عاملان اين خشونت ها شده بود.
علی لاريجانی همچنين گفت: «جوانان امروز از مسايل سياسی مطلع هستند، و با قطع شبکهها و اينترنت دردی دوا نمیشود. »
دولت مصر برای مقابله با گسترش اعتراضات دراين کشور، دسترسی عمومی به سرويس های اينترنت و تلفن همراه را قطع کرد.
دولت ايران نيز در جريان اعتراضات پس از انتخابات رياست جمهوری سال گذشته شبکه تلفن همراه و اينترنت را قطع کرده بود.
«موج بيداری اسلامی»
وزارت امورخارجه ايران نيز روز پنجشنبه در بيانيه ای اعلام کرده است که «تحولات مهم و تعيينکننده منطقه خاورميانه و شمال آفريقا را که ناشی از موج بيداری اسلامی است» را به دقت زير نظر دارد.
وزارت امورخارجه ايران همچنين آنچه را که اقدامات «مداخله جويانه آمريکا و رژيم صهيونيستی» خوانده تقبيح کرده است.
آيت الله ناصر مکارم شيرازی، از مراجع تقليد شيعه نزديک به حکومت ايران، نيز در پيامی به مردم مصر گفته است :«عامل پيشرفت سريع و غلبه بر موانع عظيم راه، دو چيز است: نخست حفظ وحدت صفوف توأم با استقامت و سپس انتخاب رهبر واحد است.»
آيت الله مکارم شيرازی همچنين ابراز اميدواری کرده است که ما علمای با مخالفان در مصر همگامی بيشتر و پر رنگتری داشته باشند.»
کلینتون حمله به خبرنگاران در مصر را به شدت محکوم کرد
هيلاری کلينتون، وزير امورخارجه آمريکا، روز پنجشنبه، حمله به خبرنگاران و تظاهر کنندگان در مصر را به شدت محکوم کرد و خواستار آغاز فوری گفتوگوهای دولت حسنی مبارک و گروههای مخالف برای گذار سياسی در اين کشور شد.
هيلاری کلينتون که در کنفرانس خبری به همراه وزير امور خارجه کرواسی صحبت میکرد، حمله به روزنامهنگاران، تظاهرکنندگان و ديگر گروهها را در مصر به شدت محکوم کرد و گفت دولت و ارتش مصر «مسئوليت» روشن و مشخصی در حفظ امنيت آنها دارند.
وزير امور خارجه آمريکا گفت: «ما به شديدترين وجه حمله به روزنامهنگارانی که حوادث مصر را پوشش خبری میدهند محکوم میکنيم.»
هيلاری کلينتون همچنين حمله به تظاهرات «مسالمتآميز» مخالفان، فعالان حقوق بشر، خارجیها، و ديپلماتها را محکوم کرد.
وزير امور خارجه آمريکا گفت: «دولت مصر و از جمله ارتش اين کشور مسئوليت روشنی در حفظ امنيت کسانی که مورد تهديد قرار گرفته اند، دارد و همچنين کسانی که اين حملات را انجام دادهاند تحت تعقيب قضايی قرار دهد.»
هيلاری کلينتون همچنين تصريح کرده است که دولت مصر بايد نشان دهد که به ادامه فعاليت روزنامهنگاران برای پوشش خبرها برای مردم مصر و جهانيان تمايل دارد.
در جريان درگيریهای روز چهارشنبه و پنجشنبه درقاهره شماری زيادی از خبرنگاران و روزنامهنگاران خارجی از جمله تعدادی از خبرنگاران مصری مورد حمله طرفداران حسنی مبارک قرار گرفتند.
درهمين زمينه، «کميته حمايت از روزنامهنگاران» روز پنجشنبه در بيانيهای اعلام کرد که اين دستگيریها توسط «تظاهرکنندگان طرفدار مبارک، پليس لباسشخصی، و نيروهای يونيفرمپوش» انجام شده است..
فيليپ کرولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا، نیز روز پنجشنبه گفت که حمله به روزنامهنگاران تصادفی نبوده است.
آقای کرولی تصريح کرد که به باور آمريکا نيروهای دولتی يا گروههای نزديک به حزب حاکم بر مصر عامل حملات خشونت بار روز چهارشنبه هستند.
آغاز گفت وگو ها
هيلاری کلينتون همچنين روز پنجشنبه، خواستار آغاز مذاکرات دولت و مخالفان برای انتقال قدرت سياسی در مصر شد.
وزيرامور خارجه آمريکا گفت: «از دولت مصر و نمايندگان مخالفان، جامعه مدنی و گروههای سياسی میخواهم که گفتوگو های جدی برای گذار مسالمتآميز و قانونمند را آغاز کنند.»
در همين حال، جان کری، سناتور دمکرات، و جان مک کين، سناتور جمهوريخواه در حال تهيه پیش نويس طرحی هستند که از دولت حسنی مبارک میخواهد تا زمينههای انتقال قدرت سياسی در مصر را فراهم کند.
به گزارش رويترز، در اين پيش نويس که به زودی در سنای آمريکا به رای گذاشته خواهد شد، از حسنی مبارک در خواست نشده است که استعفا کند.
اين در حالی است که جان مک کين جان کری پیشتر از حسنی مبارک خواسته بودند تا از قدرت کنارهگيری کند.
در اين پيش نويس از حسنی مبارک خواسته شده است تا فورا زمينههای انتقال قانونمند به نظام سياسی دمکراتيک را فراهم کند.
همچنین در این پيشنويس خواسته شده است تا دولت انتقالی باهمکاری رهبران مخالفان و جامعه وظيفه گذار و همچنين برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه را برعهده بگيرد.
هيلاری کلينتون که در کنفرانس خبری به همراه وزير امور خارجه کرواسی صحبت میکرد، حمله به روزنامهنگاران، تظاهرکنندگان و ديگر گروهها را در مصر به شدت محکوم کرد و گفت دولت و ارتش مصر «مسئوليت» روشن و مشخصی در حفظ امنيت آنها دارند.
وزير امور خارجه آمريکا گفت: «ما به شديدترين وجه حمله به روزنامهنگارانی که حوادث مصر را پوشش خبری میدهند محکوم میکنيم.»
هيلاری کلينتون همچنين حمله به تظاهرات «مسالمتآميز» مخالفان، فعالان حقوق بشر، خارجیها، و ديپلماتها را محکوم کرد.
وزير امور خارجه آمريکا گفت: «دولت مصر و از جمله ارتش اين کشور مسئوليت روشنی در حفظ امنيت کسانی که مورد تهديد قرار گرفته اند، دارد و همچنين کسانی که اين حملات را انجام دادهاند تحت تعقيب قضايی قرار دهد.»
هيلاری کلينتون همچنين تصريح کرده است که دولت مصر بايد نشان دهد که به ادامه فعاليت روزنامهنگاران برای پوشش خبرها برای مردم مصر و جهانيان تمايل دارد.
در جريان درگيریهای روز چهارشنبه و پنجشنبه درقاهره شماری زيادی از خبرنگاران و روزنامهنگاران خارجی از جمله تعدادی از خبرنگاران مصری مورد حمله طرفداران حسنی مبارک قرار گرفتند.
درهمين زمينه، «کميته حمايت از روزنامهنگاران» روز پنجشنبه در بيانيهای اعلام کرد که اين دستگيریها توسط «تظاهرکنندگان طرفدار مبارک، پليس لباسشخصی، و نيروهای يونيفرمپوش» انجام شده است..
فيليپ کرولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا، نیز روز پنجشنبه گفت که حمله به روزنامهنگاران تصادفی نبوده است.
آقای کرولی تصريح کرد که به باور آمريکا نيروهای دولتی يا گروههای نزديک به حزب حاکم بر مصر عامل حملات خشونت بار روز چهارشنبه هستند.
آغاز گفت وگو ها
هيلاری کلينتون همچنين روز پنجشنبه، خواستار آغاز مذاکرات دولت و مخالفان برای انتقال قدرت سياسی در مصر شد.
وزيرامور خارجه آمريکا گفت: «از دولت مصر و نمايندگان مخالفان، جامعه مدنی و گروههای سياسی میخواهم که گفتوگو های جدی برای گذار مسالمتآميز و قانونمند را آغاز کنند.»
در همين حال، جان کری، سناتور دمکرات، و جان مک کين، سناتور جمهوريخواه در حال تهيه پیش نويس طرحی هستند که از دولت حسنی مبارک میخواهد تا زمينههای انتقال قدرت سياسی در مصر را فراهم کند.
به گزارش رويترز، در اين پيش نويس که به زودی در سنای آمريکا به رای گذاشته خواهد شد، از حسنی مبارک در خواست نشده است که استعفا کند.
اين در حالی است که جان مک کين جان کری پیشتر از حسنی مبارک خواسته بودند تا از قدرت کنارهگيری کند.
در اين پيش نويس از حسنی مبارک خواسته شده است تا فورا زمينههای انتقال قانونمند به نظام سياسی دمکراتيک را فراهم کند.
همچنین در این پيشنويس خواسته شده است تا دولت انتقالی باهمکاری رهبران مخالفان و جامعه وظيفه گذار و همچنين برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه را برعهده بگيرد.
آتشسوزی در تاسیسات پتروشیمی ایران
به گزارش خبرگزاری فارس، در اثر سانحه آتشسوزی در تاسیسات پتروشیمی بندر امام یک نفر کشته و ۱۱ نفر مصدوم شدند. گفته میشود که این حادثه روز چهارشنبه (۱۳ بهمن / ۲ فوریه) در واحد NF2 که در حال تعمیرات اساسی بوده رخ داده است. یک کارشناس در رابطه با این حادثه گفته است که ابعاد آتشسوزی گستره نبوده اما به دلیل تجمع نیروی انسانی در هنگام بروز حادثه یک نفر کشته و ۱۱ تن دیگر زخمی شدند.
پافشاری معترضان بر کنارهگیری حسنی مبارک
همزمان با پیگرد خبرنگاران و فعالان حقوق بشر
از ظهر پنجشنبه (۱۴ بهمن)، تعدادی از مقامهای بلندپایهی حکومت مصر با حضور در تلویزیون دولتی این کشور یا در نشستهای خبری سعی کردهاند از بحرانیتر شدن اوضاع جلوگیری کنند. احمد شفیق، نخست وزیر جدید و عمر سلیمان قائم مقام تازه منصوب شدهی حسنی مبارک ادعا میکنند با معترضان تفاهم دارند و آمادهی گفتگو با گروههای مخالف دولت هستند.
انتخابات آینده بدون "مبارک"ها
عمر سلیمان در گفتگو با تلویزیون دولتی مصر خواستههای جوانان معترض این کشور را "برحق و قابل قبول" عنوان میکند. او در عین حال درخواست اصلی تظاهرکنندگان را که بر کنارهگیری فوری حسنی مبارک پافشاری میکنند رد میکند. سلیمان تاکید کرد انتخابات ریاست جمهوری در ماه اوت یا سپتامبر سال جاری میلادی برگزار خواهد شد و انتخابات زودرس در کار نخواهد بود.
قائم مقام حسنی مبارک در بخش دیگری از سخنانش که ظاهرا برای جلب توجه معترضان عنوان شد خاطر نشان کرد در انتخابات آینده جمال مبارک پسر رئیس جمهور مصر نیز مانند پدرش کاندید نخواهد شد. پیشتر گفته میشد حاکم مصر قصد دارد پس از کنارهگیری قدرت را به پسرش واگذار کند.
در درگیریهای روز گذشته دستکم هشت نفر کشته و صدها نفر زخمی شدهاند. به گزارش رویترز شمار کشته شدگان تا شامگاه پنج شنبه نیز بیش از ۱۰ نفر بوده است. سلیمان با محکوم کردن اقدامات خشونتآمیز گفته است، عاملان این خشونت باید پاسخگوی اعمال خود باشند.
احمد شفیق نخست وزیر جدید مصر نیز در یک نشست خبری حمله به معترضان را به شدت محکوم کرد و به خاطر خشونتهایی که علیه مخالفان اعمال شده از مردم پوزش خواست.
به گزارش خبرنگار اشپیگل در قاهره سخنگوی پارلمان مصر، فتحی سرور نیز در اظهارات غیر منتظرهای خواهان محکومیت فوری کسانی شد که به گفتهی او در میان "تظاهرکنندگان بیگناه حمام خون" راه انداختهاند. او مدعی شده آزادی بیان حق قانونی معترضان است.
بیاعتمادی به سخنان مسئولان
این سخنان در حالی ابراز شده که حملهی هواداران مبارک به معترضان همچنان ادامه دارد. ظاهرا شهروندان معترض مصر که سازماندهی گروههای فشار را کار دولت میدانند اعتمادی به اظهارات مسئولان ندارند. شفیق ادعا کرده که دولت از وجود برنامههای حمله به معترضان کاملا بیخبر بوده است. این در حالی است که از دهها نفر از هواداران مبارک که در حمله به مردم شرکت داشتهاند کارتهای شناسایی ماموران امنیتی به دست آمده است.
همچنین نخست وزیر و معاون حسنی مبارک اعلام آمادگی کردهاند با گروههای مخالف گفتگو کنند. سلیمان گفته است از گروه اخوان المسلمین دعوت شده با دولت جدید به مذاکره بنشیند. گروههای اصلی مخالف، شرط انجام گفتگو را کنارهگیری فوری حسنی مبارک از ریاست جمهوری اعلام کردهاند.
فشار بر خبرنگاران و فعالان حقوق بشر
از سوی دیگر همزمان با اظهارات آشتیجویانهی مقامهای ارشد دولت، یورش سازماندهی شده و وسیعی علیه گزارشگران در حال انجام است. شامگاه پنجشنبه یکی از همکاران سازمان دیدهبان حقوق بشر اعلام کرد نیروهای امنیتی مصر در سرتاسر شهر قاهره پیگرد روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشر را آغاز کردهاند.
طی دو روز گذشته ماموران امنیتی چند بار به هتل "هیلتون رامسس" رفته و به جستجوی روزنامهنگاران و فیلمبرداران پرداختهاند. شماری از فرستندههای تلویزیونی از بالکنهای این هتل که مشرف بر میدان تحریر است به گزارش حوادث اخیر پرداختهاند.
عصر روز پنجشنبه شبکه خبری العربیه نیز از هجوم ماموران امنیتی به چند هتل در قاهره و تعقیب روزنامهنگاران خبر داده است. بر اساس گزارشها، چند خبرنگار و فعال حقوق بشر در روز پنجشنبه ناپدید شدهاند و از سرنوشت آنها تاکنون اطلاعی در دست نیست. یک شبکه تلویزیونی سوئد از ناپدید شدن یکی از گزارشگرانش در قاهره خبر داده است.
اعتراض به خشونت علیه خبرنگاران
وزیر خارجه آلمان گیدو وستروله شامگاه پنجشنبه حمله به خبرنگاران را به شدت محکوم کرد. او گفت «ما عمیقا نگران خبرهای فزایندهای هستیم که نشان میدهد خشونت علیه خارجیان، به ویژه روزنامهنگاران خارجی نیز اعمال میشود.» آقای وستروله میگوید، با صراحت از مقامات امنیتی مصر میخواهیم که آزادی رسانهها و آزادی تجمعات را تامین کنند.
حمله به خبرنگاران از سوی مقامهای کاخ سفید نیز به شدت محکوم شده است. ویلیام هیگ وزیر خارجه بریتانیا نیز تعرض به خبرنگاران را مورد انتقاد قرار داد. او میگوید، جهانیان تحولات مصر را با دقت نظاره میکند و در صورت تکرار چنین حوادثی اعتبار مقامهای دولت مصر به شدت لطمه خواهد دید.
شبکه خبری سی ان ان به نقل از منابع آگاه در وزارت خارجهی آمریکا گزارش داد وزارت کشور مصر در تعقیب روزنامهنگاران نقش دارد.
منابع خبری گزارش میدهند وضعیت خبرنگاران خارجی مستقر در مصر هر لحظه بحرانیتر میشود. یکی از اتحادیههای بینالمللی روزنامهنگاران فهرستی از حملههای خشونتآمیز علیه خبرنگاران در مصر تهیه کرده است. بازداشت یا ربودن خبرنگاران خارجی در طی روز مدام در حال افزایش بوده است.
در همین حال آنگلا مرکل صدراعظم آلمان که در مادرید به سر میبرد در یک کنفرانس مطبوعاتی از تازهترین گفتگوی تلفنی خود با مبارک خبر داد. مرکل از مبارک خواسته است به خشونت علیه مخالفان پایان دهد و هر چه سریعتر با آنها وارد گفتگو شود. بان کیمون دبیر کل سازمان ملل متحد نیز که اکنون در لندن به سر میبرد خواهان انتقال هر چه سریعتر قدرت در مصر شده است. کشورهای مهم اتحادیهی اروپا نیز درخواست مشابهی را مطرح کردهاند.
عمر سلیمان در گفت و گوی خود با تلویزیون دولتی مصر بدون اشاره به یک کشور خاص «مداخله در امور داخلی مصر» را «عجیب و غیر قابل پذیرش» خواند و گفت، دولت مصر اجازهی این کار را نمیدهد. سلیمان احتمال میدهد «نیروهایی از خارج کشور» به موج خشونت در این کشور دامن زدهاند.
دعای اوباما برای روزهای بهتر مصر
ناظران معتقدند آمریکا به دلیل نفوذی که بر ارتش مصر دارد میتواند نقشی تعیینکننده در تحولات این کشور بازی کنند. مصر پس از اسرائیل دومین دریافتکنندهی کمکهای نظامی آمریکا در منطقه است. شاید به همین دلیل باشد که مخالفان حسنی مبارک خواهان صراحت بیشتری از سوی باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده هستند.
اوباما که روز پنجشنبه در یک مراسم نیایش شرکت کرده بود گفته است، برای صلح در مصر دعا میکند. او ابراز امیدواری کرد که امیدهای مردم به واقعیت تبدیل شود و برای مصر و جهان «روزهای بهتری» در راه باشد.
محمد البرادعی مدیرکل پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و یکی از شخصیتهای سرشناس مخالف مبارک اخیر گفته است، اوباما باید بین حمایت از حسنی مبارک و مردم مصر یکی را انتخاب کند.
براساس تازهترین گزارشها، همچنان هزاران نفر از مخالفان در میدان تحریر قاهره حضور دارند. گفته میشود از شدت حملههای هواداران مبارک کاسته شده و تظاهرکنندگان توانستهاند از ورود آنها به میدان جلوگیری کنند.
مخالفان حسنی مبارک برای روز جمعه (۴ نوامبر) مردم را برای شرکت در یک اجتماع و تظاهرات وسیع برای برکناری مبارک از ریاست جمهوری دعوت کردهاند. احتمال گسترش تنش و درگیری در قاهره داده میشود.
جایگاه جامعه مدنی در جنبش دمکراسیخواهی مردم عرب
"شون یام" استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد در مقالهای تحت عنوان «جامعه مدنی و دموکراسیسازی در جهان عرب» که در سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر شد، آماری از رشد نهادهای مدنی در کشورهای عربی ارائه داده است. در این مقاله که ترجمهای از آن به قلم مهدی کاظمی در سایت باشگاه اندیشه منتشر شده، نویسنده از رشد ۴۰۰ درصدی نهادهای مدنی در کشور بحرین بعد از جنگ خلیج فارس در دهه ۹۰ میلادی و نیز رشد ۱۰۰ درصدی این نهادها در کشور یمن سخن گفته است.
در این مقاله آمده: «دوران پس از جنگ خلیج فارس، آغاز دوران رشد و شکوفایی سریع جامعه مدنی در این منطقه به شمار میرود. در طول دهه ۱۹۹۰ میلادی، تعداد کل سازمانهای دخیل در امر جامعه مدنی در تمام کشورهای عربی به جز سودان از یک افزایش مطلق برخوردار شد».
بهرغم رشد کمی فعالیتهای مدنی در کشورهای عربی، شوم یام دو دلیل عمده برای شکست این فعالیتها ذکر کرده است: «اول اینکه هر سازمان دخیل در امر جامعه مدنی تلاش نکرده تا یک توده متنفذ از حامیان خود را در سراسر جامعه بسیج کند. دوم اینکه هیچگونه ائتلاف و اتحادی میان این گروهها وجود ندارد و گروهها و بخشهای مختلف، یکدیگر را با شک و تردید نگاه میکنند».
نویسنده مقاله علیرغم احیای سریع فعالیتهای مدنی در کشورهای عربی، تصور سقوط حکومتهای اقتدارگرا را نامحتمل دانسته است.
شش سال پس از انتشار این مقاله مفصل و تحلیلی، کشورهای عربی شمال افریقا، جلوهای نامنتظر و سختباور از اعتراض به حکومتهای اقتدارگرا را از خود نشان دادند. تونس، مصر، اردن، الجزایر و یمن، پس از سالها ثبات ظاهری و آرامشی که بیشترین تعداد توریستهای اروپایی را به خود جلب میکرد، تبدیل به صحنه اعتراضات و درگیریهای خیابانی شدند.
آیا نهال جامعه مدنی که در دهه ۹۰ در این کشورها کاشته شد، اکنون به بار نشسته است؟ خیزش اخیر مردم این منطقه را میتوان یک جنبش مدنی دانست؟ نقش سازمانهای غیردولتی در بروز این اعتراضات چه بوده است؟ رسانهها چه نقشی در این میان داشتهاند؟ آیا رکن چهارم دموکراسی به معنای واقعی آن در کشورهای عربی وجود داشته؟
علیرضا نوریزاده کارشناس جهان عرب معتقد است نهادهای مدنی لااقل در دو کشور مصر و تونس بسیار قوی و فعال هستند. او میگوید: «برایتان مثالی میزنم؛ در تونس، اتحادیهی شغل یا اتحادیهای که تمام حرفهها را دربر میگیرد، نقش اساسی را داشت در اینکه جهت این برانگیختگی به کجا برود. میتوانست به آشوب و خونریزی و کشت و کشتار بیانجامد و بعد هم اسلام و اسلامیها از پس پرده بیرون بیایند. اما وقتی دولت شروط این اتحادیه را پذیرفت و آقای غنوشی، وزرایی را که در کابینهی بنعلی بودند بیرون انداخت، این اتحادیه فرمان آتشبس داد و دیدیم که تأثیر این نهاد مدنی چقدر زیاد بود».
وی برای مصر نیز شرایط مشابهی قائل است: «مثلاً وکلای مصر خیلی قدرتمندند و هیچگاه دولت نتوانسته این اتحادیه را زیر یوغ خودش دربیاورد. اتحادیههایی که در کشور مصر به آنها "کانون" میگویند، مانند "کانون معلمان"، "کانون اساتید"، "کانون روزنامهنگاران"، "کانون قضات" و… کانونهایی هستند که بعضاً سابقهی نیمقرنه و یا ۱۰۰ ساله دارند. تنها در دوران عبدالناصر بود که این کانونها کاملاً تابع دولت بودند، ولی بعد از آن، استقلال خود را بازیافتند و در جریانات اخیر هم میبینیم که چه نقش مهمی دارند. یعنی به محض آنکه متوجه شدند که عدهای دارند مسیر را به سوی آشوب و غارت و آتش زدن میبرند، به میدان آمدند. این مجموعه، به همراه احزاب، یک کمیتهی ۱۰نفره درست کردند و الان به سرعت دارند این جریان را تحت کنترل درمیآورند و اینها همه نشاندهندهی آن است که نهادهای مدنی، در کنار شبکههای مجازی، بسیار در این کشورها ریشهدار و قدرتمند هستند».
سازمانهای زنان در تونس؛ قوی اما نه الزاما تاثیرگذار
آزاده کیان، جامعهشناسی که تحقیقات زیادی در زمینه نهادهای مدنی در کشورهای عربی انجام داده به سازمانهای غیردولتی فعال در زمینه حقوق زنان به خصوص در تونس اشاره میکند اما میگوید مطمئن نیست که حرکت اخیر مردم تونس تاثیرگرفته از فعالیت این سازمانها باشد: «اینکه آیا این تأثیر گروههای مختلف زنان هست، به نظر من، تا حدی ممکن است ولی تأثیر آنها را نمیبایستی بیش از آنچه هست، بزرگ جلوه بدهیم».
وی همچنین به این نکته اشاره میکند که فعالیت این گونه سازمانها در تونس، مخالف دولت حاکم نبوده و مانند ایران هم فراگیر نیست. او میگوید: «بسیاری از اقشار جامعه تونس و نیز مصر، اساساً در هیچکدام از این فعالیتها؛ چه فعالیتهای حقوق بشری و چه فعالیتهای مربوط به حقوق زنان، عملاً شرکت نداشتند و تازه فعالیتهای زنان در تونس هم فعالیتهایی که بر خلاف یا بر علیه دولت و یا رژیم تونس بوده باشد، نبوده. فمینیستهای تونسی عملا در کادر وضع موجود، خواهان تعمیق حقوقشان بودهاند و من نمیتوانم بگویم که برای مثال، گروههای فمینیستی در تونس، باعث شدهاند که مردم و یا حتی خانمها به خیابانها بریزند و خواهان آزادی بشوند».
نهادهای مدنی مجازی؛ قدرتمندتر از نهادهای مدنی واقعی
آزاده کیان معتقد است نهادهای مدنی در کشورهای عربی به قدرتمندی جامعه مدنی در ایران نیستند. به عقیدهی وی جامعه مدنی مجازی نقش مهمتری را در خیزش اخیر مردم عرب ایفا کرده است. او میگوید: «بهنظر من، نهادهای مدنی، حداقل در مصر و تونس، دو کشوری که امروز حادثه آفریده و طغیان کردهاند، نسبت به ایران کمتر است. بهخصوص نهادهای مدنیای که برخاسته از نیروهای اسلامگرا نباشد، بسیار کمتر از ایران بهچشم میخورد. ولی مهم، اهمیت جامعهی مدنی مجازی است؛ در تونس و نیز در مصر. آنچه دیدیدم تأثیر جامعهی مدنی مجازی، یعنی توئیتر، اینترنت و همان مسائلی است که در تونس هم باعث این شد که خواستههای دمکراتیک، آزادیخواهانه و برابریطلبانه، بیش از پیش در جامعه گسترش پیدا کند؛ بدون اینکه لزوماً نهادهای دمکراتیک یا نهادهای جامعهی مدنی، به شکل گسترده، در این دو کشور وجود داشته باشد».
خانم کیان با اشاره به دیکتاتوری سیسالهی حاکم بر مصر و تونس میگوید: «در مصر بیش از سی سال بود که عملاً هیچ تظاهراتی اجازهی بروز پیدا نمیکرد. مصر جامعهای است که بسیاری از نویسندگاناش زندانی شدند. تونس به همین ترتیب. در این کشورها اساساً خلق افکار و آرا به راحتی امکانپذیر نبوده است. چطور میشود انتظار داشت که تحت چنین شرایطی، جامعهی مدنی گسترده و قدرتمندی را بتوانید داشته باشید که در مقابل دولت بایستد».
ماشاالله شمسالواعظین، روزنامهنگار و کارشناس کشورهای عربی نیز خیزش کنونی مصر و تونس را بیش از آنکه ناشی از قدرت نهادهای مدنی در این دو کشور بداند، یک انقلاب "فیسبوکی" دانسته و میگوید: «با توجه به وضعیتی که هماکنون در مصر دیده میشود، من تصور نمیکنم که نهادهای مدنی ابتکار عمل صددرصد را در هدایت و در روشن کردن شرارههای این حرکت اعتراضی بر عهده داشتهاند. همانطور که میدانید اسم این حرکت را "انقلاب فیسبوک" گذاشتهاند. یعنی یک سری از گروههای ناشناختهای که در جهان مجازی به یکدیگر دست یافتند، با هم دیگر آشنا شدند و خویشاوند یکدیگر شدند و با قرارهای جهان مجازی، وارد جهان عینی شدند».
وی میگوید این "قدرت مجازی" سالهای سال بود که در مصر وجود داشت و در حقیقت زیر پوست جامعه در جریان بود «منتها اشکال حکومت مصر این بود که در سالهای متمادی نتوانست درک کند که این نسل جوان جدید، سالها بوده که اگر به دنیای واقعی دست مییافت، تظاهرات میکرد، ولی صدای آن از جهان مجازی، به دنیای واقعی و به مقامات مسئول مصر نرسید. وقتی رسید که عینی شده بود و این وضعیت را بهوجود آورد».
مطبوعات در مصر و تونس: آزادتر از ایران
یکی از ارکان جامعه مدنی، رسانههای آزادند. نهادی که با ایفای نقش نظارتی خود میتواند نه تنها نیروی حاکم بلکه سازمانهای غیردولتی فعال را نیز کنترل کند و الگوی رفتاری آنها را تغییر دهد.
آیا مصر و تونس از چنین فاکتوری بهرهمند بودند؟ شمسالواعظین معتقد است آزادی بیان نسبی ولی پایدار در این دو کشور وجود داشته: «من به این که آزادی بیان حداقل ولی پایدار، در کشورهای عربی، در مقایسه با ایران، وجود دارد معتقدم. بله این حرف درست است؛ بهویژه در پارهای از کشورها و بهطور مشخص کشور مصر دارای یک حاشیهای از آزادی بیان حداقلی، ولی باثبات است. یعنی پایدارتر از نسیمهایی که به صورت طوفانی وارد عرصهها و جوامعی مانند ایران میشود».
وی به سرکوب روزنامهنگاران در مصر نیز اشاره میکند اما معتقد است جنس این سرکوب با آنچه که در ایران اتفاق میافتد متفاوت است: «یادمان نرود که یک روزنامهنگار همکارمان در مصر، صرفاً به دلیل انتشار نقل قولی مبنی بر مریض بودن حسنی مبارک، طی دو سه سال اخیر به محاکمه کشیده و به زندان افکنده شد. بنابراین نهادهای مدنی مصر هم تحت تعرض دولت مصر قرار گرفته بود. اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم، برخورد نهادهای امنیتی مصر با نهادهای مدنی این جامعه، خوشخیم بود ولی در جوامعی مانند ایران بسیار بدخیم بوده است».
در آخرین ساعات تهیه این گزارش (پنجشنبه ۱۴ بهمن) نیروهای لباس شخصی طرفدار حسنی مبارک بار دیگر در میدان تحریر قاهره با مردم معترض درگیر شدهاند. مقام های مصری هرگونه سازماندهی حمله به مخالفان را تکذیب می کنند. احمد شفیق، نخست وزیر مصر از خشونت های ۲۴ ساعت گذشته در قاهره عذر خواهی کرد و گفت که حمله به تظاهرات مسالمت آمیز مردم، هیچ توجیهی نمی تواند داشته باشد. مردم یمن به خیابانها آمدهاند و رئیسجمهور این کشور اعلام کرد که برای تمدید دوره ریاست جمهوری خود یا موروثی کردن آن تلاش نخواهد کرد. مخالفان حکومت سوریه نیز روز جمعه و شنبه را «روز خشم» نام نهاده و میگویند که در این روزها دست به تظاهرات خواهند زد.
آیا "جامعه مدنی" در جهان عرب پیروز خواهد شد؟
میترا شجاعی
تحریریه: جواد طالعی
«برای توقف اعدامها، کمپین در فضای مجازی کافی نیست»
دویچهوله: شورای حقوق بشر سازمان ملل در رابطه با اعدامها در ایران به شدت فعال شده است. ایران اما به نظر نمیآید توجه زیادی به اعتراضهای سازمانهای حقوق بشری کند. فکر میکنید که جامعه جهانی چه قدمی باید در این رابطه بردارد که تأثیرگذار باشد؟
بهرام بیگدلی: فشار جدی بر جمهوری اسلامی فقط از طریق پیوند دادن مسئلهی اتمی با مسئلهی حقوق بشر و تحریمها و از طریق وسائل ارتباط جمعی اروپاییـ آمریکایی وارد میآید و فشار به دول اروپاییـ آمریکایی تا آنها مسئله را به شکلی مطرح کنند که در مورد خانم سکینه آشتیانی مطرح کردند. فقط از این راه میشود در مورد این مسئله تأثیر گذاشت.
به مسئلهی تحریمها اشاره کردید. بعضیها معتقدند که تحریمهای سیاسی میتواند مؤثرتر از تحریمهای اقتصادی باشد. ولی چرا اتحادیه اروپا این قدر در این زمینه کند حرکت میکند، بالاخره الان بیشتر از یکماه است که اعدامها به حادترین مسئله حقوق بشری در ایران تبدیل شده است؟
مسئله بر سر این است که دول اروپایی و آمریکایی امیدشان به این است که با سکوت در مورد مسئلهی نقض حقوق بشر، با عدم تحریمهای سیاسی و غیره، بتوانند جمهوری اسلامی را به نرمش در مورد مسئلهی اتمی وادار کنند. اتفاقا جمهوری اسلامی مسئلهی اتمی را برای همین روزها مطرح کرده بود.
ولی میشود تعداد اعدامها را کم کرد. به طور مثال اعدام خانم زهرا بهرامی، شهروند ایرانیـ هلندی یک نمونه است که اگر ایرانیان خارج از کشور بهخصوص فعالیتهای خودشان را تنها به فعالیتهای فضای مجازی اختصاص نمیدادند، جمهوری اسلامی تا اینجا به خودش اجازه نمیداد که جلو رود و در عین حال دول اروپایی و آمریکایی هم روی این مسائل حساستر میشدند.
ولی میشود تعداد اعدامها را کم کرد. به طور مثال اعدام خانم زهرا بهرامی، شهروند ایرانیـ هلندی یک نمونه است که اگر ایرانیان خارج از کشور بهخصوص فعالیتهای خودشان را تنها به فعالیتهای فضای مجازی اختصاص نمیدادند، جمهوری اسلامی تا اینجا به خودش اجازه نمیداد که جلو رود و در عین حال دول اروپایی و آمریکایی هم روی این مسائل حساستر میشدند.
رسازمانهای ایرانی حقوق بشر الان تلاشهای زیادی میکنند که مناقشه اتمی در صدر قرار نگیرد و مسئلهی حقوق بشر پشت سرش بیاید. مثلا همین کمپینی که برای توقف اعدام درست شده است. با این حال وقتی میگویید باید فعالیت گستردهتری کرد، منظورتان چیست، یعنی چه کارهایی میشود کرد تا اذهان بیشتر متوجه ایران شود؟
اگر کمپین این باشد که در فضای مجازی نامهای نوشته شود و تعدادی اسمشان را آن زیر بنویسند، هیچ تأثیری ندارد. راحتو آسوده! من ۲۲ سال است که تجربهی این کار را دارم که خدمتتان عرض میکنم. امروز مسئلهی ما مثل تمام اروپاییها و آمریکاییها که وقتی مسئلهای برایشان پیش میآید به خیابانها میآیند. اگر غیر از این باشد در اروپا و آمریکا هم میشود با نوشتن نامه از طریق اینترنت برای رئیس جمهور و وزرا حقوق خودشان را ببرند بالا یا این که تقاضای افزایش حقوق کنند. چنین چیزی وجود ندارد. مخالف اگر وجود دارد، بدنش وجود دارد و حضور فیزیکی دارد. مدافع حقوق بشر هم به همچنین. مدافع حقوق بشر در حکومتی که رکوردار اعدام است، به همچنین. باید حرکتهای ضد اعدام در جمهوری اسلامی، در واکنش به هر اعدام در خارج از کشور بسیار بیشتر از این باشد که هست. ما در خارج از کشور روزهایی را داشتیم که وقتی در تهران تظاهرات بود، دهها هزار نفر در خارج از ایران تظاهرات میکردند. کجا رفتند اینها؟ کجا رفتند که مسئلهی اعدام در این حد، در حد تظاهراتی جواب داده میشود که ما میبینیم. به طور مثال واکنش به اعدام شیرین ، فرزاد کمانگر و سه زندان سیاسی دیگر آنچنان قوی بود که جمهوری اسلامی در حقیقت مجبور شد برای مدتی دست نگه دارد. در این دوره تازه نه تنها در خارج از کشور عکس العمل بسیار ضعیف بوده است. سرکار خانم شیرین عبادی بسیار بهتر میتوانند نیروها را سازماندهی کنند، که متأسفانه در این زمینه کم کاری شده است. ولی در داخل کشور آقایان موسوی و کروبی تازه پریروز به صدا درآمدهاند و مسئلهی اعدامها را در حد یک شهروند خواستهاند متوقف شود.
اگر آقایان موسوی و کروبی با اعدام زندانیان سیاسی با هر عقیدهای، زندانیان سیاسی که حتی پروندهی مسلحانه هم ندارند، مخالفت صریح نمیکنند، پس به مردم به ایران بگویند که اصولاً با چه چیز مخالفهستند! از این نظر در همهی عرصهها، در عرصهی حقوق بشر ما کمبود داریم. ببینید، حتی در کشورهایی مثل فرانسه که اعدام لغو شد در دههی ۶۰ بیش از نیمی از مردم موافق اعدام بودند، در همین قلب اروپا، ولی بخش نخبگان جامعه این مسئله را به پیش برد. از این نظر خودمان را با این تسکین ندهیم که گویا اکثر مردم ایران موافق اعدام هستند و وقتی عدهای را اعدام میکنند در خیابانهای تهران تعدادی جمع میشوند و نگاه میکنند. در هر کشوری ممکن است این اتفاق بیافتد. آن الیت، آن بخش پیشرو جامعه است که بهویژه مسئلهی اعدام و بهویژه مسئلهی اعدام زندانیان سیاسی، زنان و کودکان را، حتی جدا از مجرمینی که جرائم بسیار سنگین دارند، باید روی آن عکسالعمل نشان دهد. زندانیان سیاسی که در یکماه اخیر اعدام شدهاند، هیچ کدام پروندهی مسلحانه نداشتند و حتی جمهوری اسلامی برای اینها چنین پروندهای درست نکرده بود.
مصاحبهگر: مریم انصاری
تحریریه: داود خدابخش