۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

مهمترین خبرهای روز ، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

گزارش :مادران پارک لاله به دیدار مادر احمد کریمی رفتند.

 
مادران پارک لاله : یکشنبه 5 مهر ماه جمعی از مادران پارک لاله به دیدار مادر احمد کریمی رفتند تا همدردی خود را با این مادر رنجدیده اعلام نمایند.احمد کریمی جوانی 31 ساله است که در سال 85 به اتفاق حامد روحی نژاد وارد عراق شد تا از آنجا برای یافتن کار وارد اروپا شود ولی پس از نا امید شدن از یافتن کار به ایران باز می گردد. 
وی پس از برگشت چند هفته ای توسط وزارت اطلاعات بازجویی می شود و در نهایت به او می کویند از نظر ما مشکلی نداری و به دنبال زندگیت برو . او که دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه شهید بهشتی بود به دانشگاه برمی گردد و به زندگی عادی خود ادامه می دهد و برای گذران زندگی به نجاری می پردازد ، تا اینکه در اردیبهشت 88 به طور ناگهانی و بدون هیچ جرمی با حمله نیروهای امنیتی به خانه دستگیر و راهی اوین می شود.
مادر احمد در شرح ماجرا می گوید: حوالی 4 صبح بود که ماموران به خانه ما یورش آورده وحتی مهلت باز کردن در را به ما نداده و با شکستن در وارد شدند و این در حالی بود که دخترهای من وحشت زده و بدون پوشش از اتاق بیرون آمده و آنها بدون هیچ ملاحظه ای حتی خوشمزگی هم می کردند که مگر وقت نماز شده که بیدار شدید؟ هنگام بازرسی منزل با عصبانیت از ما می پرسیدند : احمد کدام کانال خارجی را نگاه می کند؟ و این در حالی بود که می دیدند ما حتی ماهواره نداریم ، یک بسته فشفشه ای را که برای مراسم جشنی که در پیش داشتیم گرفته بودیم چنان روی دست و با احتیاط از منزل خارج کردند تو گویی بمب خنثی نشده را می بردند، حتی دو متخصص را هم برای شناسایی آن آوردند و عجیب تر آن که در نهایت نگهداری مواد منفجره از اتهامات احمد بود. 
احمد را به این ترتیب به اوین برده و در آنجا با به کار بردن انواع حیله ها، از جمله تلقین این که خواهرش در سلول مجاور در حال شکنجه واذیت و آزار است و یا اگربپذیری هم خواهرت نجات می یابد هم خودت آزاد می شوی ، از او اعتراف گرفتند که با بیگانگان در ارتباط بوده و عضو انجمن پادشاهی است. با این حیله ها او را ابتدا به اعدام محکوم کردند و سپس در دادگاه تجدید نظرمحکومیت او به 15 سال حبس تبدیل شد.
مادر احمد می گوید: پسرم را در حالی به 15 سال حبس محکوم کردند که تنها جرم واقعی او ورود غیر قانونی به کشور است.
وی هم چنین اضافه کرد: پسرم را از اوین به زندانی در توابع گنبد کاووس منتقل کردند تا او را از ملاقات 10 دقیقه ای او هم محروم کنند. چرا که از اسلامشهر تا آن جا 9 ساعت راه است و هر بار هزینه ی زیادی هم دارد که از توان من خارج است و من حالا فقط تلفنی با او ارتباط دارم و این ظلم مضاعفی است در حق من وپسرم . 
وی در حالی که اشک می ریزد می گوید: پسرم نان آور خانه ام بود، سرپرستم بود، تکیه گاه خانه ام بود وکاری به جز خروج از کشور به امید پیدا کردن کار نکرده ،که اگر امکان پیدا کردنش را در اینجا داشت این اتفاق هم نمی افتاد آخر به که بگویم این همه ظلم روا نیست ؟
 
 
 

اعتصاب صنف طلافروشان در قزوین

خبرگزاری هرانا - از صبح امروز اكثر طلافروشي هاي شهر قزوين تعطيل بودند و مردم در مراجعه به مغازه ها و پاساژهاي مركزي شهر در خيابان طالقاني و بازار با كركره هاي بسته مواجه شدند.
به گزارش ايلنا، اين واكنش اعتراضي طلافروشان قزويني همگام با طلافروشان ساير شهرهاي كشور صورت گرفت و طلافروشان با مراجعه به اتحاديه طلافروشان و حركت به سمت سازمان امور مالياتي استان قزوين اعتراض خود را نسبت به اجراي قانون ماليات برارزش افزوده اعلام كردند.
براساس قانون ماليات بر ارزش افزوده كه از اول مهر ماه 87 آغازشده و اجراي آن تاكنون به تعويق افتاده است ،اخذ ماليات بر ارزش افزوده 3درصد از كل مبلغ هرگرم طلا خواهد بود كه بر اين اساس قيمت هر گرم طلا 31 تا 32 هزار تومان و قيمت اجرت و كارهاي ديگر 10 تا 11 هزار تومان مي شود كه جمعاً قيمت هر گرم طلا 42 هزار تومان محاسبه خواهد شد و 3 درصد مورد نظر دولت 1500 تومان براي هر گرم طلا خواهد بود، در حالي كه طلا فروشان معتقدند 3 درصد ماليات بايد از اجرت و سود طلا كه 10 تا 11 هزار تومان است محاسبه و اخذ شود و رقم پيشنهادي آنها، 330 تومان براي هر گرم طلا است.



ضرب و شتم و انتقال ضیاء نبوی به سلول انفرادی در بدو ورود به زندان اهواز

خبرگزاری هرانا - ضیا‌ءالدین نبوی، فعال دانشجویی که طی چند روز گذشته به زندان کارون اهواز منتقل شده، بر اثر ضرب و شتم و انتقال به سلول انفرادی، در وضعیت نامناسبی به سر می‌برد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، ضیاء نبوی پس از ورود به زندان اهواز، به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مدت ۴۸ ساعت را در سلول انفرادی سپری کرده است. کمیته گزارشگران حقوق بشر به نقل از منابع آگاه گزارش داده است که وی هم اکنون به بند امنیتی زندان کارون اهواز منتقل شده است. گزارش‌های دریافتی حاکی از "وضعیت نابسامان بهداشتی و غذایی" در زندان اهواز است.
سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل در دو روز ابتدایی، یک صبحانه، یک شام و یک‌بار حق استفاده از سرویس بهداشتی داشته است.
در بند امنیتی، تنها یک سرویس دستشویی و حمام سالم وجود دارد و هوای بند به‌شدت گرم است. تهویه وجود ندارد و زندانیان دسترسی مناسب و کافی به آب آشامیدنی ندارند.
ضیا‌ء‌الدین نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل و سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل،‌ ۲۵ خرداد سال گذشته بازداشت و در دادگاه بدوی با حکم ۱۵ سال حبس تعزیری مواجه شد.
دادگاه تجدیدنظر، این حکم را به ۱۰ سال حبس در زندان ایذه کاهش داد که پس از آن، حکم تبعید از زندان ایذه به زندان کارون اهواز تغییر یافت.
مجید دری، دیگر عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز در روزهای اخیر به زندان کارون اهواز انتقال یافته است. شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر و عضو دیگر شورای دفاع از حق تحصیل نیز به شش سال حبس در زندان ایذه محکوم شده است.


پرونده قتل های بعد از انتخابات را مسکوت گذاشته اند

خبرگزاری هرانا - بیش از صد نفر در اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش 22 خرداد کشته شدند اما تاکنون و با گذشت 15 ماه از این انتخابات، قاتل یا عوامل قتل جانباختگان معرفی نشده است.این در حالیست که خانواده های جان باختگان با طرح شکایاتی رسمی خواهان معرفی و محاکمه مسببان و عوامل قتل عزیزان خود شده اند. در گفتگو با خانواده های سید علی موسوی، میثم عبادی، شهرام فرج زاده، عباس دیسناد و مسعود خسروی دوست محمد، روند پی گیری ها و آخرین پاسخی راکه به این خانواده ها از سوی مراجع قضایی و انتظامی داده شده، پی گرفته ایم.
خدیجه موسوی خامنه، مادر سید علی موسوی در مصاحبه با "روز" از بی نتیجه ماندن تمام پی گیری های برای معرفی و محاکمه قاتلان فرزندش سخن می گوید.سید علی موسوی حبیبی، خواهر زاده میرحسین موسوی است که روز عاشورا در خیابان شادمان هدف گلوله قرار گرفت و در بیمارستان سینا جان باخت.
مادر سید علی موسوی به "روز" می گوید: روز اول به ما گفتند پی گیری می کنیم و تا 15 روز قاتل را معرفی میکنیم اما علیرغم همه پی گیری های ما تاکنون هیچ پاسخی نداده اند. نه قاتل را معرفی کرده و نه توضیحی به ما داده اند.
خانم موسوی توضیح میدهد: همان روز اول ما شکایت کردیم و در مراجع قضایی پرونده تشکیل دادیم اما همچون سایر خانواده های شهدا، پی گیری های ما نیز بی نتیجه مانده است.چند بار هم مراجعه کردیم ولی تا امروز هیچ جوابی به ما نداده اند.
به خانم موسوی می گویم به برخی از خانواده ها گفته اند دیه بگیرید، پاسخ می دهد: چنین بحثی را با ما مطرح نکرده اند.
مادر شهید علی موسوی سپس متذکر می شود: ما شکایت کردیم، نیروی انتظامی هم همان اوایل اطلاعیه ای داد. گزارش های بیمارستان و پزشکی قانونی هم موجود است و همین ها برای پی گیری کافی است اما در اصل مسکوت گذاشته اند و پی گیری نمی کنند. حتی نگفته اند پرونده نقص دارد که بگوییم شاید بدین دلیل پی گیری نمی شود و برای تکمیل پرونده تلاش شود.
به گفته خانم موسوی، پزشکی قانونی در گواهی فوت، نوشته فوت بر اثر اصابت تیر بوده است.
از خانم موسوی می پرسم با توجه به اینکه فرزند شما قبل از شهادت از سوی افرادی تحت تعقیب بوده و تهدید به مرگ شده بود، آیا شما از فرد یا ارگان خاصی شکایت کرده اید؟ پاسخ میدهد: نه شکایت ما به طور مشخص ازفرد خاصی نبوده بلکه شکایت کرده و خواهان شناسایی و معرفی قاتل یا قاتلان شده ایم اما همین مساله تهدیدها و مسائلی را هم که وجود داشت به قاضی مربوطه گفته و همه اطلاعات را داده ایم منتهی از سوی آنها قضیه پی گیری نمی شود و بیش از این نمیدانیم چه کاری می توان کرد.
وی می افزاید: متاسفانه مرجع رسمی وجود ندارد که بگوید چه کسی مسئول است؛ تنها پی گیری های خود ماست که آن هم تاکنون بی پاسخ مانده و اینکه این پی گیری ها به جایی خواهد رسید یا نه، نمی دانم.
خانم موسوی در عین حال تاکید میکند که از طریق وکیل و مراجع قضایی و انتظامی همچنان به  پی گیری ادامه خواهند داد.
 
جلوی پسرت را می گرفتی

پدر میثم عبادی، اولین شهید جنبش سبز که روز 23 خرداد بر اثر اصابت گلوله جان باخت، نیز به "روز" می گوید پرونده قتل پسرش را مسکوت گذاشته اند و هیچ پاسخی نمی دهند.
اصغرعبادی، پدر میثم عبادی خبر از نامه ای میدهد که به محمود احمدی نژاد نوشته بود و می گوید: شرح قضیه را نوشتم و اینکه چگونه میثم به خاطر کمک به دختری که از سوی بسیجی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود شهید شداما هیچ جوابی نیامد. تا اینکه هفته پیش به دفتر ریاست جمهوری زنگ زدم و در مورد نامه ام پرسیدم. یک آقایی پشت تلفن جواب داد: "می خواستید تظاهرات نمی رفتید میخواستی جلوی پسرت را می گرفتی تا به اغتشاشات نرود، رفت و کشته شد و ربطی به ما ندارد".
آقای عبادی که فرزندش موقع شهادت تنها 16 سال و سه ماه داشته، از پرونده شکایتش می گوید: من همان اوایل شکایت کردم؛ بعد یک نفر را بازداشت کردند و قاضی پرونده گفت این فرد قاتل میثم و از نیروهای بسیج است. اما بعد از مدتی او را آزاد کردند و به ما گفتند اشتباه گرفته بودیم. بعد هم پرونده را برگرداندند به اداره آگاهی.
پدر میثم عبادی می افزاید: الان وکیل ما، خانم ستوده بازداشت هستند خودم هم برای پی گیری میروم قاضی سرش را پایین می اندازد و جوابی نمی دهد؛ بعد از کلی معطل کردن سرش را بالا می آورد و می گوید به اینجا ربطی ندارد و بروید آگاهی. اداره آگاهی هم که مرا داخل راه نمی دهند. نه هیچ کسی جوابی به ما میدهد و نه تاکنون آمده اند حالی از ما بپرسند و ببینند قضیه چی بوده؛ البته خودشان بهتر از همه میدانند. با این حال من همچنان پی گیری میکنم تا روزی  قاتل فرزندم را معرفی کنند.

پاره کردن عکس


خواهر شهرام فرج زاده که روز عاشورا زیر ماشین نیروی انتظامی له شده و جان باخت، نیز از بی نتیجه ماندن پی گیری هایشان می گوید.
راحله فرج زاده در گفتگو با "روز" همچنین خبر میدهد که عکس شهرام را که بر مزار او بود پاره کرده اند: ما هنوز سنگ قبری برای شهرام نگذاشته ایم. عکس او بالای سرش بود که هفته گذشته آن  را هم پاره کردند.
خانم فرج زاده از پی گیری هابرای معرفی قاتل برادرش می گوید: هر جایی که به فکرمان می رسید رفته ایم؛ همه جا سر زده ایم اما هیچ جوابی نمی دهند. حتی یک نامه می خواستیم که حقوق بیمه شهرام را درست کنیم تا همسر و دختر شهرام حداقل حقوق بیمه او را دریافت کنند اما متاسفانه ندادند. شما از همین نتیجه بگیرید که چه جوابی میخواهند به ما بدهند؟
وی می افزاید: در حالیکه فیلم شهادت شهرام موجودست و همگان آن را دیده اند اما منکر شدند و به ما گفتند ماشین شخصی به شهرام زده است در تلویزیون هم گفتند ماشین نیروی انتظامی بوده اما دزدی بوده است.ما غیر از دروغ چیزی از آقایان نشنیده ایم اما اکنون با گذشت چند ماه انگار که اصلا چنین پرونده ای وجود ندارد و هیچ کسی پاسخگو نیست.
خانم فرج زاده سپس ادامه میدهد: مگر نمی گویند ماشین شخصی بوده خب بیاورند به ما معرفی کنند همان ادعایی که خودشان می کنند را برای ما ثابت کنند. تمام دنیا فیلم را دیده و همه میدانند که ماشین نیروی انتظامی بوده است.
خواهر شهرام فرج زاده از تحقیقات محلی درباره خانواده اش خبر میدهد و می گوید: تازه چندین بار رفته اند محل زندگی خانواده ام و درباره آنها تحقیقات محلی کرده و پرسیده اند که ما با نظام مشکل داریم، نداریم و....
وی متذکر می شود: یک انسانی را کشته اند بعد مدام می پرسند که خانواده اش با نظام مشکل دارد یا ندارد. مادر من تمام زندگی به وطنش خدمت کرده اما میخواهم از آقایان بپرسم اگر کسی طرفدار شما نباشد شما حق دارید اینطور ناجوانمردانه و به صورت غیر انسانی او را زیر ماشین له کنید و بعد هم منکر قضیه شوید؟

با باتوم زدند، گفتند سکته قلبی


همسر عباس دیسناد، جانباز جنگ که روز 30 خرداد سال گذشته به دلیل وارد شدن ضربات باتوم بر سرش جان باخت نیز به "روز" می گوید شکایت او به هیچ نتیجه ای نرسیده است.
مریم خانی، همسر عباس دیسناد خبر میدهد که با گذشت بیش از یک سال، پرونده شکایت خانواده او همچنان در اداره آگاهی است و به دادگاه ارسال نشده است.
خانم خانی می گوید: جواب خاصی که به ما نمیدهند اما یک ماه پیش مادر همسرم را به عنوان ولی دم به اداره آگاهی احضار کردند. به ایشان گفته بودند پسرتان همزمان با ضربه باتوم، سکته قلبی کرده است. در اصل می خواستند پرونده را مختومه کنند و می گفتند که عباس بر اثر سکته قلبی فوت کرده و ضربات باتوم بر سر او را نادیده گرفتند. بعد هم به مادر همسرم گفته اند که از کس خاصی شکایت داریدیا اینکه پرونده را مختومه کنیم؟ که ایشان پاسخ داده اند ما که نمیدانیم چه کسی زده و شما باید قاتل را پیدا کنید و این وظیفه شما است. بعد هم همه را به خدا واگذار کرده و بازگشته بود.
همسر شهید دیسناد که همچنان خواهان معرفی قاتل همسرش است می گوید: وکیل ما همچنان پی گیر است و ما انتظار داریم پرونده از اداره آگاهی به دادگاه ارسال شود اما تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. بالاخره کسی باید جوابگوی من و فرزندانم باشدیا نه؟ ما فقط خواهان معرفی قاتل هستیم و محاکمه عادلانه او، یعنی ما عدالت را حتی برای قاتل هم میخواهیم و نمیدانیم چه پیش خواهد آمد.


نا امید نیستیم پی گیری میکنیم


وکیل خانواده مسعود خسروی دوست محمد که روز 25 خرداد سال گذشته بر اثر اصابت گلوله جان باخت، نیز به "روز" می گوید که او و موکلانش همچنان پی گیر پرونده هستند اما فعلا نتیجه ای نگرفته اند.
آقای حبیب نژاد می افزاید: پرونده فعلا بین آگاهی و بازپرسی در رفت و آمد است و تاکنون به دادگاه ارسال نشده و در اصل فعلا در مرحله تحقیقات است.
آقای حبیب نژاد می گوید: ما از فرد یا ارگان خاصی شکایت نکرده ایم. شکایت ما ناظر بر خود جرم بوده نه مجرم و متهم و منتظریم تحقیقات به پایان برسد و من همه تلاشم را میکنم تا به نتیجه برسیم اما این پرونده وضعیت خاص خود را دارد، قتل عادی نیست ودایره مظنونان کم نیستند که بین ده نفر مثلا به دنبال قاتل بگردیم و ظرف چند ماه به نتیجه برسیم.
از وکیل خانواده شهید خسروی می پرسم آیا نیروهای نظامی جزو مظنونان مطرح شده در پرونده هستند؟ پاسخ میدهد: بله دایره مظنونین در همین محدوده است. حالا باید صبر کنیم ببینیم به چه نتیجه ای می رسیم ضمن اینکه پزشکی قانونی هم اصابت گلوله را تایید کرده است.
آقای حبیب نژاد همچنین در این خصوص که به برخی خانواده ها گفته اند دیه بگیرند و پرونده ها را مختومه کنند می گوید: به ما چنین چیزی را نگفته اند و پرونده ما هنوز به دادگاه نرفته اما از نظر حقوقی، پرونده قتل قابلیت مختومه شدن را ندارد مگر اینکه خانواده شاکی رضایت دهند یا قاتل پیدا شود اما توجه داشته باشید که حتی اگر خانواده شاکی رضایت دهند باز هم از نظر جنبه عمومی جرم، پرونده قابلیت مختومه شدن را ندارد.
وکیل خانواده شهید خسروی می افزاید: تجربه نشان داده که پرونده های قتل به هر حال به نتیجه می رسد و من ناامید نیستم هر چند ممکن است در این مورد به نتیجه ای نرسد اما باز هم من امید دارم و پی گیری میکنم.



شرایط وخیم زندانیان سیاسی گمنام تبعیدی به زندان مرکزی یزد

خبرگزاری هرانا – شش تن از زندانیان سیاسی گمنام زندان مرکزی یزد در شرایط وخیم و در میان زندانیان خطرناک با جرایم مواد مخدر، قتل و سرقت مسلحانه نگهداری می شوند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، زندان مرکزی یزد یکی از زندانهای است که تبعید زندانیان سیاسی بدانجا در طول سالهای اخیر از سوی دستگاه قضایی اعمال شده است و برخی از زندانیان سیاسی سالهای طولانی و در شرایط سخت و طاقت فرسای این زندان تحمل حبس می نمایند که تا کنون اسامی آنها از سوی سازمان های حقوق بشری معرفی نشده است.

اسامی و اتهام برخی از این زندانیان گمنام که توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران گردآوری شده است به قرار زیر است:
علی صالحی، اهل روانسر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به 20 سال حبس تعزیری در تبعید محکوم شده است و 14 سال است که در زندان مرکزی یزد تحمل حبس می نماید.
خلیل فتاحی، اهل کامیاران معلم آموزش و پرورش به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به 18 سال حبس تعزیری در تبعید محکوم شده است، نامبرده تا کنون در شهرهای کامیاران، سنندج و ماکو نیز تحمل حبس نموده است.
رستم ارکیا، اهل ماکو به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده که این حکم در دادگاه تجدید نظر به 20 سال حبس تعزیری در تبعید تقلیل یافته است.
ولی درودی، اهل کامیاران به اتهام عضویت در گروه معاند نظام به حبس ابد در تبعید محکوم شده است و 15 سال است که در زندان مرکزی یزد تحمل حبس می نماید.
محمد مرادی، اهل سرپل ذهاب به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به 20 سال حبس تعزیری محکوم شده است و 15 سال است که در زندان مرکزی یزد تحمل حبس می نماید.
هومر یا هومن امامی، اهل جوانرود به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در احزاب مخالف نظام به حبس ابد در تبعید محکوم شده است و 15 سال است که در زندان یزد نگهداری می شود.



هنوز از زمین‌های کرمانشاه مین درو می‌شود

خبرگزاری هرانا - عضو کمیسیون آموش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: متاسفانه بسیاری از بهترین زمین های کشاورزی استان کرمانشاه که درگیر جنگ بوده اند به دلیل الودگی به میادین مین بدون استفاده مانده اند.
به گزارش خانه ملت، "محمدرضا شعبانی"  گفت: متاسفانه در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران پنج استان کشور به صورت مستقیم درگیر این فاجعه شدند، هنگامی که بسیاری از بخش های دیگر در آرامش نسبی بودند مردم استان های کرمانشاه، کردستان، ایلام، خوزستان و بخش های کردنشین آذربایجان غربی در آوارگی ناشی از جنگ و مهاجرت به سر می بردند.
نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی یادآورشد: استان کرمانشاه از روزهای نخست جنگ درگیر جنگ تحمیلی و دفاع از کیان و شرف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود و شایسته است دولت نسبت به استان هایی که درگیر جنگ بودند با دید ژرف تری برخورد کنند.
وی تصریح کرد:متاسفانه استانهای درگیر در جنگ مانند کرمانشاه، ایلام، کردستان، خوزستان، آذربایجان غربی هم اکنون مشکلات عدیده ای ناشی از جنگ مواجهند که لازم است دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به رفع این موضوع با حساسیت ویژه ای برخورد کنند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی  افزود: دولت و وزارت کشور باید نسبت به پاکسازی میادین مین در مناطق درگیر در جنگ با تلاش بیشتری اقدام کنند.
شعبانی خاطرنشان کرد: دولت و مجلس باید در برنامه پنجم روند توسعه در مناطق آسیب دیده در جنگ را با شتاب بیشتری به انجام برساند.


 
 

مریم اکبری به زندان رجایی شهر تبعید شد

خبرگزاری هرانا - زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد صبح امروز از زندان اوین به زندان گوهردشت کرج منتقل شد.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، مریم اکبری منفرد یکی از دستگیر شدگان روز عاشورا روز دوشنبه 5 مهر ماه از بند زنان زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.
خانم مریم اکبری منفرد پس از اعتراضات گسترده روز عاشورا با یورش مامورین وزارت اطلاعات در 10 دی ماه به منزل دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد. او تا روز 22 بهمن در بند 209 تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.
بازجویان وزارت اطلاعات در بند 209 با پرونده سازی وی را از طریق ارتباط با یک سازمان سیاسی مخالف نظام به محاربه متهم کردند.
نامبرده  در روز 16 اردیبهشت ماه 88 توسط شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی مورد محاکمه قرار گرفت و به 15 سال زندان محکوم شد.



کیارستمی : دیگر در ایران فیلم نمی سازم

خبرگزاری هرانا - عباس کیارستمی کارگردان مطرح سینمای ایران روز دوشنبه در گفت‌وگویی با روزنامه شرق به توقف فیلم اصغر فرهادی واکنش شدیدی نشان داده است.
کیارستمی گفته است که در واکنش به اتفاقات اخیر سینمای ایران بار دیگر در ایران فیلم نمی‌سازد. 
اشاره این کار گردان مشهور ایرانی به لغو شدن مجوز ساخت فیلم جدید فرهادی با عنوان "جدایی نادر ازسیمین" است که هفته گذشته توسط معاونت سینمایی لغو شد.
آقای شمقدری در گفت‌و گویی علت این لغو مجوز را سخنان ناجور اصغر فرهادی در جشن خانه سینما عنوان کرده است.
به گزارش پارس‌توریسم، کیارستمی در مصاحبه خود گفت که قرار بود فیلم بعدی‌ام پدر و پسر را در ایران بسازم ولی تصمیم‌های فردی و مجموعه اتفاقاتی که این روزها در سینمای ایران اتفاق می‌افتد باعث شد که به این نتیجه برسم که فیلم بعدی‌ام را هم در خارج از ایران کار کنم.
این کارگردان با اشاره به لغو مجوز ساخت فیلم اصغر فرهادی گفته است: مثلا همین داستان مربوط به اصغر فرهادی و فیلمی که مجوز گرفته بود و بعد ناگهانی تصمیم می‌گیرند آن را متوقف کنند. اصلا باورم نمی‌شود. چطور می‌توان نسبت به ارزش‌های معنوی یک کار فرهنگی بی‌توجه بود.
کیارستمی درباره حرف‌های اصغر فرهادی در جشن سینما که از سوی شمقدری دلیل لغو مجوز فیلم او اعلام شد می‌گوید: این حرف‌ها آرزوی یک فیلم‌ساز بوده برای دیگر همکارانش که در ایران نیستند تا فیلم در کشور مادری‌شان بسازند. ممکن است این حرف آرزوی یک نفر نباشد، اما طبیعتا نباید با فردی که آرزویش شبیه او نیست به شکل تادیبی برخورد کنیم. مثل این می‌ماند که ما برای همه بیماران شفای عاجل طلب کنیم و میان این انسان‌های بیمار، فرد گناه‌کاری هم باشد، پس باید برای کسی که چنین دعایی کرده مجازات هم در نظز بگیریم.



فرهاد توحیدی دبیر چهاردهمین دوره جشن خانه سینما از فعالیت صنفی کناره گیری کرد

خبرگزاری هرانا – فرهاد توحیدی فیلنامه نویس و عضو هیات مدیره خانه سینما در گفتگو با یکی از روزنامه های حکومتی اعلام کرد از فعالیت صنفی به دلیل وجود برخی سیاسی کاری ها کنار میکشد.
فرهاد توجیدی در گفتگو با روزنامه همشهری گفت : تا وقتی جامعه مدنی رشد نیابد و تا وقتی که سوئ تفاهمات رفع نشود کار صنفی با انگ سیاسی برچسب می خورد.
وی ضمن انتقاد به دولت گفت: دولت چون جای دیگر مقابل فعالیت سیاسی را گرفته است فکر میکند همه نهادهای صنفی نشسته اند تا علیه دولت کار کنند.
 
 
 
 

محرومیت از کار یک فعال کارگری

خبرگزاری هرانا - صدیق امجدی، از فعالین کارگری ساکن شهر سنندج  از سوی اداره ی اماکن این شهر، از کار بیکار شد.
صدیق امجدی که تا پیش از اخراج در یک آژانس رانندگی می کرد، در سال 1386 به جرم شرکت در مراسم روز جهانی کارگر دستگیر و به سه ماه  زندان و 10 ضربه شلاق محکوم شده بود.
کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری معتقد است که هم اکنون بعد از گذشت سه سال، اخراج از کار این فعال کارگری در راستای فشار روز افزون به فعالین کارگری و خانواده های آن ها است.




بلاتکلیفی بیش از چهارصد هزار کودک افغان همزمان با بازگشایی مدارس

خبرگزاری هرانا - علی‌رغم گذشت ۵ روز از بازگشایی مدارس تکلیف ۴۰۰ هزار کودک افغان که نیروی کار خیابان‌ها و کارگاه‌ها هستند، همچنان نامشخص است.
به گزارش ایلنا، اکرم خاتم، فعال حقوق کودکان در این زمینه گفت: دولت ایران در سال جاری به ادامه تحصیل کودکان فاقد کارت اقامت در مدارس ایران ادامه می‌دهد و این امر موجب شادی کودکان افغان و خانواده‌های آنان شده است؛ اما این نکته را نباید از نظر دورداشت که این کودکان تنها حدود ۳۰ هزار نفر از این کودکان راشامل می‌شود و جمع کثیری از آنان به دلایلی چون نداشتن شهریه مدرسه دولتی و یا نیاز شدید خانواده به درآمد آنان امسال نیز روزهای خود را به جای پشت نیمکت مدارس در مراکزی که به کار اشتغال دارند سپری می‌کنند.
خاتم در عین حال ابراز امیدواری کرد که عدم ثبت نام این کودکان در برخی شهرها، ‌با وجود سپری شدن پنجمین روز از بازگشایی مدارس، ناشی از ازدحام کار در مدارس باشد و مشکل دیگری نداشته باشد.
به گفته این فعال حقوق کودک، در حالی که بسیاری از موسسات بین‌المللی بنا به اهداف خود مایل هستند که به دولت ایران در زمینه رفع موانع تحصیل کودکان مهاجر کمک کند بهتر است، پرداخت هزینه‌های تحصیلی این کودکان از قبیل شهریه، نوشت‌افزار و سایر هزینه‌ها به این موسسات سپرده شود.
خاتم در ادامه به اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها و تاثیر آن بر روی خانواده‌های افغان اشاره کرد و ادامه داد: تحقق این طرح بر اقشار آسیب‌پذیر ایران فشار وارد کرده و شدت آن بر خانوارهای مهاجر که از هیچ گونه یارانه‌ای برخوردار نیستند، ابعادنگران کننده دارد و به طور حتم تاثیر آن در ترک تحصیل بیشتر فرزندان و ناامنی تغذیه‌ای بر روی کودکان نیز غیرقابل کتمان است.
به گفته این فعال حقوق کودک لازم است که دولت برای حمایت از خانواده‌های افغانی به خصوص کودکان و آموزش آنها مطابق با کنوانسیون حقوق کودک راه‌کار عملی ویژه‌ای اتخاذ کند و مانع شود که تحمیل هزینه‌های حاصل از هدفمند شدن یارانه‌ها موجب فاصله گرفتن کودکان افغان از تحصیل و گرایش آنها به کار می‌شود.
این فعال حقوق کودک همچنین در مورد ثبت نام گسترده‌ای که اخیرا در تمام شهرها و روستاها از مهاجرین فاقد کارت اقامت به عمل آمد اشاره کرد: استقبال چشمگیر مهاجرین افغان از این طرح تنها با امید بهبودی وضعیت نابسامانشان در ایران صورت گرفته وآنان آرزومند تغییر سیاستهای دولت و حمایت بیشتر هستند.

 
 

دادگاه مرتضی کاظمیان برگزار شد

کلمه:
امروز دوشنبه، پنجم مهرماه، دادگاه مرتضی کاظمیان، روزنامه‌نگار و عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، برگزار شد.
به گزارش کلمه کاظمیان به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی مقیسه، محاکمه شد.
رسیدگی به اتهامات مطبوعاتی و فعالیت‌های حرفه‌ای این روزنامه‌نگار، برخلاف تصریح اصل ۱۶۸ قانون اساسی، به‌صورت غیرعلنی، بدون حضور هیأت منصفه، و تنها با حضور یکی از وکلای مدافع وی (محمد سیف‌زاده) برگزار شد. دیگر وکیل کاظمیان، نسرین ستوده، خود از نیمه‌ی شهریورماه گذشته در بازداشت بسر می‌برد.
این فعال ملی _مذهبی که دانش‌آموخته‌ی دکترای علوم سیاسی است، هشتم دی‌ماه ۱۳۸۸ (فردای عاشورای حسینی) در منزل مسکونی خود بازداشت شد، ۶۳ روز را در سلول‌های انفرادی بند ۲۴۰ اوین در حبس بسر برد، و درنهایت دهم اسفندماه گذشته با قرار وثیقه آزاد گردید.
کاظمیان تا پیش از بازداشت، از یادداشت‌نویسان دو سایت اینترنتی روز و جرس بود. دیدگاه‌های وی در قالب یادداشت‌ و مصاحبه‌ با رسانه‌های خارجی، مستندات کیفرخواست وی شدند. تحلیل‌های سیاسی او همچنین در روزنامه‌های اعتماد و اعتماد ملی منتشر می‌شد.
کاظمیان به‌عنوان تحلیلگر سیاسی و یادداشت‌نویس، سابقه‌ی همکاری با سرویس سیاسی بسیاری از روزنامه‌ها و ماهنامه‌های اصلاح‌طلب (ازجمله جامعه، توس، حیات نو، یاس‌نو، وقایع اتفاقیه، نامه، شرق، سرمایه و….) را در کارنامه دارد؛ نشریاتی که جملگی توقیف شدند. وی همچنین دبیر سرویس سیاسی روزنامه‌های توقیف شده‌ی خرداد (به مدیر مسئولی عبدالله نوری) و فتح، و نیز عضو شورای سردبیری ماهنامه‌ی توقیف شده‌ی آفتاب (به مدیر مسئولی عیسی سحرخیز) بوده است.



 
همسر شهید باکری: اکنون که سخنانمان به مذاق آقایان خوش نمی آید، ضد 
انقلاب شده ایم
جــــرس: همسر شهید باکری طی دیدار گروهی از جوانان اصلاح طلب، ضمن اشاره به برخورد های صورت گرفته با خانواده های شهیدان باکری و همت بویژه حمله به جلسه قرآن برگزار شده در منزلشان گفت: چگونه است زمانی شناخت من و همسر شهید همت، شناخت درستی از آن دو شهید بود اما حال که سخنانمان به مذاق آقایان خوش نمی آید، ما را متهم به خیانت به راه شهدا می کنند و ضد انقلاب و ضد نظام می دانند."
به گزارش منابع خبری جرس، فاطمه امیرانی (همسر شهید باکری) در این زمینه خاطرنشان کرد "زمانیکه کتاب شهید همتِ خانم بدیهیان (همسر شهید همت) جزء پرفروش ترین کتاب های در زمینه دفاع مقدس بود اینگونه با ایشان برخورد نمی شد. اما اکنون که سخنی به جز سخنان مورد نظر آقایان از زبان خانم بدیهیان شنیده می شود باید ایشان مورد اهانت قرار بگیرند!
چگونه است آن زمان شناخت من و همسر شهید همت شناخت درستی از این دو شهید بود اما در این زمان که سخنانمان به مذاق آقایان خوش نمی آید ما را متهم به خیانت به راه شهدا می کنند و ضد انقلاب و ضد نظام می دانند!"
وی ضمن اشاره به بازداشت احسان باکری (فرزند شهید) در جریان هتاکی و حملات نیروهای لباس شخصی به خانواده آنها در مقابل منزل مهدی کروبی گفت "در آن زمان فرزندان این دوشهیدعزیز بودند اما امروز باید کتک بخورند و گاز فلفل به صورتشان پاشیده شود؟! چرا چون می خواستند به دیدار آقای موسوی و کروبی بروند؟!"
در این دیدار همچنین جوانان اصلاح طلب با ابراز تاسف از فشارهای وارده بر خانواده شهیدان انقلاب به اسم دفاع از خون شهدا و در هفته دفاع مقدس از مقاومت و ایستادگی آنان به ویژه خانواده شهیدان باکری و همت در پاسداری از خون و راه شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی و شجاعت و پایداری ایشان در برابر پایمال شدن حقوق ملت تقدیر نمودند.
 خانواده شهیدان باکری و همت، در حالیکه صبح چهارشنبه ۳۱ شهریور۱۳۸۹ توسط نیروهای امنیتی از حضور در منزل میرحسین موسوی منع شده بودند، قصد مراجعه به منزل مهدی کروبی را داشتند، که با حمله نیروهای لباس شخصی روبه‌رو شدند و ضمن بی احترامی، مورد اصابت اسپری گاز اشک آور قرار گرفتند. احسان باکری نیز پس از آنکه یکی از لباس شخصی‌ها مادرش (همسر شهید) را با اسلحه تهدید کرد، به او اعتراض نمود، که در نتیجه بازداشت و بعد از ساعت ها آزاد شد. روز گذشته نیز لباس شخصی ها با حمله به خانه شهید باکری، از مهمانان وی بازجویی کردند.
طی روزهای اخیر، برخی رسانه های حامی حکومت (از جمله کیهان)، اهانت های دامنه داری را متوجه این دو خانواده ساخته و آنها را متهم به "همراهی با جریان فتنه" ذکر کرده بود.




جرس: سند صد و ده صفحه ای منسوب به شورای عالی امنیت ملی که به تازگی از طریق رسانه های هوادار جنبش سبز افشا شده حاوی اطلاعاتی است که نشان می دهد پروژه کودتای انتخاباتی سال گذشته مدتها پیش از برگزاری انتخابات در جریان بوده است. این سند نمونه ای ناب از ادبیات اقتدارگرایان و نمایانگر انحصارطلبی آنان در حوزه قدرت است. سند که ظاهرا برای توجیه مقام های عالی رتبه نظام نسبت به سرکوب جریان اصلاح طلب تدوین شده است با نام بردن از چهره های شاخص مخالف وضع موجود نظیر "آیت الله هاشمی رفسنجانی"،"میرحسین موسوی"،"مهدی کروبی" و"حجه السلام موسوی خویینی ها" آنان را رهبران " سازمان فتنه 88" معرفی کرده است. در این سند همچنین با استناد به اظهارات گروهی از کنشگران نام آشنای جریان اصلاح طلب تحلیل هایی درباره دلایل بروز اعتراض های پس از انتخابات ارایه شده است. تدوین کنندگان سند ابایی نداشته اند از این که در نقل قول های خود از چهره های اصلاح طلب به شنود جلسات و نوشته های دوران بازجویی برخی افراد اشاره کند. با این حال نقل قول های استناد شده در این سند حتی آنها که در دوران بازجویی و تحت فشارهای شدید روحی و روانی به دست آمده نشانگر حقانیت مخالفان حکومت در اعتراض علیه وضع موجود است. "جرس" با هدف برملا ساختن نیات و شیوه عمل کودتای انتخاباتی سال گذشته، پیشتر طی گزارشی از این سند به تشریح فاز نهادیی کودتا یعنی تلاش برای حذف آیت الله هاشمی رفسنجانی پرداخت.گزارش پیش رو نیز با واکاوی اتهام های وارد شده به اصلاح طلبان نشان می دهد که تدوین کنندگان سند چگونه واقعیت را به نفع قدرت مطلقه در جمهوری اسلامی تفسیر کرده اند و درصدد تشدید هراس رهبر جمهوری اسلامی از نیروهای مخالف برآمده اند.  

شاخص فتنه یا نشانه افتخار؟

در سند شورای عالی امنیت ملی اصلاح طلبان به مواردی مانند تلاش برای تغییر و تحدید قانون اساسی،تلاش برای حذف احمدی نژاد، تلاش برای بازگشت به قدرت،محدود کردن رهبری، تلاش برای حذف نظارت استصوابي شوراي نگهبان، تلاش جهت تضعيف جايگاه ولايت فقيه وعدم فصل الخطاب بودن وی، شورايي و مدت دار كردن رهبري، فعال كردن مجلس خبرگان جهت نظارت و نقد رهبري و محدود كردن نيروهاي مسلح متهم شده اند. این سند اتهام هایی مانند تلاش جهت بهره برداری ابزاری از علما و نخبگان و همسویی با طراحی بیگانگان و ترویج نافرمانی مدنی را نیز به اصلاح طلبان وارد کرده است که با کنار زدن پوسته این ادعاها می توان به اصل ماجرا دست یافت. همه هم و غم تدوین کنندگان سند شورای عالی امنیت ملی آن طور که از محتوای آن برمی آید تثبیت قدرت مطلقه آقای خامنه ای است و همه دلهره آنان نیز این است که مبادا اصلاح طلبان  بتوانند مراکز قدرت را در ایران به پاسخگویی و مسوولیت در برابر اقدام های خود وادار کنند.

شلختگی در فرم و محتوا

بیش از پنجاه صفحه از سند صد و ده صفحه ای منسوب به شورای عالی امنیت ملی به بیان نقل قول هایی از فعالان جریان اصلاح طلب اختصاص دارد. نقل قول ها برای خدمت به اهداف تدوین کنندگان گزینش شده اند و آن طور که از متن آن برمی آید دغدغه اصلی در گزینش این نقل قول ها ایجاد هراس در رهبر جمهوری اسلامی نسبت به از دست دادن جایگاهش بوده است. سند به عناوین مختلف نقل قول هایی از اصلاح طلبان در انتقاد از آقای خامنه ای را مطرح کرده و در مجموع نتیجه گرفته است که وجود جریان اصلاح طلب برای تداوم رهبری ایشان خطرناک است. در این سند شلختگی های ظاهری و محتوایی فراوانی نیز به چشم می خورد و برای مثال برخی از نقل قول ها بارها زیر سرفصل هایی شبیه به هم تکرار شده اند. برای برخی از سرفصل ها هم تنها به یک نقل قول بسنده شده و در برخی موارد هم نقل قولی که زیر یک سر فصل آمده ربطی به آن سرفصل ندارد. شلختگی های متعدد در سندی که ماحصل نظر سه نهاد مهم امنیتی است و به سفارش شورای عالی امنیت ملی تدوین شده نشان می دهد که نهادهای ارشد امنیتی ایران علیرغم آنچه ادعا می کنند به حدی  ضعیف هستند که حتی نمی توانند اطلاعات گرد آوری شده را در جهت اهداف خود به درستی دسته بندی کنند.

حضور در قدرت به هر قیمت!

در یکی از فصل های سند شورای عالی امنیت ملی اصلاح طلبان متهم به تلاش برای تغییر مدیریت اجرایی کشور شده اند.  این اتهام با اتهام دیگری یعنی تلاش برای "تغيير در برخي اصول و مباني نظام با خروج از قانون وعبور از حكم رهبري با بكارگيري ظرفيت هاي داخلي وخارجي از جمله ايجاد اغتشاش" گره خورده است. تدوین کنندگان سند برای اثبات این اتهام ها اظهاراتی از چهره های اصلاح طلب را نیز نقل کرده اند. اظهاراتی که نه تنها گویای جنبه ای منفی از فعالیت اصلاح طلبان نیست بلکه نشان دهنده توجه آنان به انسجام و برنامه ریزی درونی است. برای مثال در این بخش به اظهارات مصطفی تاج زاده درباره جلسات یک هفته درمیان اصلاح طلبان با محمدخاتمی اشاره شده و به نقل از او آمده است :" در جلسه سياست داخلي در يك سال گذشته مسأله انتخابات مطرح بود كه تبديل به جزوه اي شد آقاي خاتمي دو سوال مطرح كرد يكي اينكه آيا انجام اصلاحات در ايران منوط به حضور در حكومت است يا مي توان بيرون از حكومت اصلاحات را انجام داد دوم اينكه چطور مي توان در حكومت وارد شد اما آلوده حكومت نشد." این نقل قول به خودی خود گویای آن است که اصلاح طلبان در جلسات درونی نسبت به پرهیز از آلودگی های سیاست ورزی در جمهوری اسلامی دغدغه داشته اند و بر خلاف آن چه سند ادعا کرده حاضر نبوده اند به هر قیمت شده در قدرت حضور پیدا کنند.

تحدید قدرت مطلقه

سند در بخش دیگر، سرفصل " تغییر و تحدید قانون اساسی" را انتخاب کرده و در ذیل آن به نقل اظهاراتی از اصلاح طلبان پرداخته که در آن مخالفت خود را با قدرت مطلقه رهبر جمهوری اسلامی ابراز کرده اند. انتخاب این نقل قول ها مشخص می کند که منظور تدوین کنندگان از تغییر و تحدید قانون اساسی، تحدید قدرت آقای خامنه ای بوده است. آنان برای مثال عبارتی از حجه السلام محمد موسوی خویینی ها ذکر کرده اند که گفته است:" این ولایت فقیه یک امر غیر عقلا یی است که واقعا هم هست. عقلایی به معنی امروز دنیا." اظهار نظری دیگر هم در همین راستا از "حسین مرعشی" سخنگوی حزب کارگزاران نقل شده که وی در آن قدرت مطلقه آقای خامنه ای را در تضاد با الگوی نظام حزبی دانسته و گفته است: "با در اختیار نداشتن نهاد مهمی همانند رهبری، امکان اعمال سیاست ها نیست. علت عدم نهادینه شدن احزاب همین است که اگر حزبی قابلیت تغییر بالاترین سطح مدیریت کشور را نداشته باشد، رفتار حزبی و مبارزاتش بی معناست." در این بخش به اظهارات "مصطفی تاج زاده" هم استناد شده که گفته "اصلاح طلبان به صورت عام نسبت به برگزاري انتخابات با شرايط فعلي به شدت انتقاد دارند. هيچ اصلاح طلبي نيست كه دخالت نظاميان را در انتخابات موجه بداند.رفتار صداو سيما مورد اعتراض همه آنها است. عملكرد شوراي نگهبان كنوني مورد اعتراض آنان است..."  تدوین کنندگان سند مطمئنا این اظهارات را گزینش کرده اند تا به مقام های بالادست خود نشان دهند که اصلاح طلبان چه اهداف خطرناکی در سر دارند اما مخاطبان مخالف حکومت با خواندن این نقل قول ها بیش از پیش پی می برند که اصلاح طلبان چه تلاش پیگیری را برای تحدید اقتدار رهبر جمهوری اسلامی و نهادهای غیرپاسخگوی زیرمجموعه وی انجام داده اند.

نگرانی از تداوم ویرانی

در سرفصل دیگری از سند منسوب به شورای عالی امنیت ملی از عنوان" حذف احمدی نژاد به هر قیمت" استفاده شده است. سند در این بخش اظهارنظری از "مجید انصاری" عضو بلندپایه مجمع روحانیون مبارز را ذکر کرده که  در آن وی  به نقل از محمد خاتمی گفته است:"... ادامه دولت آقاي احمدي نژاد با اين سياست هاي اقتصادي و اين مديريت، قطعاً به فروپاشي نظام اقتصادي و مديريت كشور مي انجامد." در همین قسمت نقل قولی از رجبعلی مزروعی نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی نیز به چشم می خورد که گفته :" تسخير جامعه مدني در ايران جدا از گرفتن دولت نيست و بهم گره خورده و اين دولت عين غول روي همه چيز دست انداخته و تا دست اين غول را يك مقدار بالا نياورديد امكان تسخير جامعه مدني وجود ندارد."اظهارنظر دیگری متعلق به حسین مرعشی هم در این بخش هست که اظهار داشته آنچه " برای ما اهمیت دارد فقط رای نیاوردن احمدی نژاد است. ما آماده ایم از هر کسی که پتانسیل رای آوری داشته باشد حمایت کنیم مشروط بر اینکه احمدی نژاد رای نیاورد." این اظهارنظرها که تدوین کنندگان سند شورای عالی امنیت ملی بدان استناد کرده اند به خوبی بیانگر نگرانی حاد اصلاح طلبان از تداوم حضور احمدی نژاد در راس قدرت اجرایی و آسیب هایی است که استمرار وضع موجود به پیکره سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور وارد خواهد کرد. بنابراین در این بخش هم گرچه نویسندگان سند خواسته اند حذف احمدی نژاد به هر قیمت را سیاستی مذموم از ناحیه اصلاح طلبان معرفی کنند اما برای کسانی که هر روز حضور احمدی نژاد در راس قدرت اجرایی را مساوی با میلیونها دلار خسارات مادی و افت روزافزون اعتبار و حیثیت ایران می دانند دغدغه کنار رفتن او از قدرت نه دغدغه ای مذموم که ارزشمند و ستودنی جلوه می کند.

تاوان مبارزه مسالمت آمیز

تلاش گروه های اصلاح طلب برای تغییر وضع موجود با استفاده از شیوه های مسالمت آمیز به عنوان یک اقدام فتنه گرانه در سند شورای عالی امنیت ملی تعبیر و تفسیر شده است. این سند یکی از اهداف اصلاح طلبان را بازگشت به قدرت ذکر کرده و بر مبنای متدی که در تمامی بخش های این سند مورد استفاده قرار گرفته نقل قول هایی از چهره های اصلاح طلب هم زیر این سرفصل ذکر کرده است. در بخش " بازگشت به قدرت" جمله ای از "بهزاد نبوی" عضو بلندپایه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ذکر شده که نشان دهنده به کارگیری مدنی ترین و مسالمت آمیز ترین راه ها برای تغییر وضع موجود توسط اصلاح طلبان است. در جمله نقل شده از او آمده است: "اخرين راه ادامه اصلاحات و تلاش براي تبديل وضع موجود به وضع مطلوب از طريق انتخابات است و تا وقتي اين را ه باز باشد راهي مناسبتر از آن مطلوب نيست." عباراتی از "محسن امین زاده" عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت هم در این بخش دیده می شود با این مضمون که "موضوع سهم خواهي بيشتر از قدرت نبوده است بلكه تلاش براي حضور بيشتر در قدرت است و هميشه تأكيد كرده ام راه حضور بيشتر در قدرت همراهي با جامعه در حوزه سياسي است." نقل قولی هم از موسوی خویینی ها مربوط به سال 87 آورده شده که وی در آن تصریح می کند:" با این وضعیت که بر سر ما آمده است یک راه این است که پایمان را کنار بکشیم که راه خوبی نیست . در نتیجه ما باید حضور داشته باشیم و نیروها و گروههایمان را نگه داریم که اینکار فایده دیگری هم دارد که طرف مقابل خیالش راحت نشود که اصلاح طلبان از صحنه بیرون رفتند. آنها باید فکر کنند که اگر هنوز یک نیروی تاثیر گذار نیست که بیاید اوضاع را متحول کند اما یک نیروی مزاحم هست که نمی گذارد آنها هم کاری بکنند در نتیجه ما باید گروههای دارای جمعیت مان را تشویق بیشتری بکنیم." این اظهارات در مجموع بیانگر آن است که اصلاح طلبان به رغم احساس تبعیض در فضای سیاسی پیش از انتخابات همچنان بر راهبردهای مسالمت آمیز برای تغییر اوضاع اتفاق نظر داشته و خواهان جلب آرای خاکستری یا به قول امین زداه همراهی با جامعه در حوزه سیاسی بوده اند. اتخاذ راهبردهای مسالمت آمیز برای تغییر آرایش صحنه سیاسی که هویت جریان های اصلاح طلب با آن گره خورده، از نگاه نهادهای امنیتی حکومت با عنوان یکی از اجزای فتنه تعبیر شده است.

آرزوی دیرینه مشروطیت

از زمان امضای فرمان مشروطیت تا امروز آرمان همه آزاداندیشان ایرانی محدود و پاسخگو کردن قدرت بوده است اما این آرزو هنوز برآورده نشده است. جنبش های آزادیخوانه در دوره های مختلف پس از مشروطه هزینه های فراوان برای پیشبرد توسعه سیاسی داده اند ولی نیروهای مرتجع و محافظه کار هم با تمام قوا در حرکت اصلاح طلبان اختلال ایجاد کرده اند. در زمان قاجار و پهلوی تلاش آزادیخواهان در جهت محدود کردن دامنه اختیار شاهان بود و در حال حاضر هم تلاش اصلاح طلبان در جهت محدود و پاسخگو کردن رهبری است. این هدف تاریخی اما از چشم نیروهای طرفدار وضع موجود به عنوان یک دسیسه علیه حکومت تلقی شده و آزادیخواهان بابت آن مستحق مجازات شناخته شده اند. سند افشاشده شواری عالی امنیت ملی به خوبی ذات آزادی ستیزانه حاکمان فعلی جمهوری اسلامی را نشان می دهد. در این سند ذیل فصلی با عنوان " محدود و پاسخگو کردن رهبری" اقدام های اصلاح طلبان در این زمینه ذکر شده است. در این بخش برای مثال به نقل قولی از بهزاد نبوی اشاره شده که گفته است:" استراتژي محدود و پاسخگو كردن قدرت از انتخابات مجلس هفتم و به دنبال رد صلاحيت هاي گسترده براي من مطرح شد و نگران اساس جمهوريت نظام شدم." اظهار نظری هم از مصطفی تاج زاده گنجانده شده با این مضمون که " خواسته ها ونظريات رهبري بايد از طريق نهادهاي تعريف شده قانوني دنبال شود . در مورد اصل مربوط به اختيارات و وظايف رهبري قانون عادي ننوشته ايم بسيار بجاست كه زماني توسط مجلس قانون و اختيارات و وظايف رهبري نوشته و تأييد شود.اين كار قانونمند كردن آن براي هميشه و همه موارد در آينده است."

این سند در بخش دیگری با انتخاب سرفصل "تلاش جهت تضعيف جايگاه ولايت فقيه وعدم فصل الخطاب بودن مقام معظم رهبري" به ذکر نقل قول های دیگری از اصلاح طلبان در این باره پرداخته تا خطر وجود آنها برای اقتدار آقای خامنه ای را به طور موکد گوشزد کند. در این بخش این، نقل قول از موسوی خویینی ها ذکر شده که " از فرمایشات (بحث ورود زود هنگام به تبلیغات) ایشان ( خامنه ای ) اینگونه استنباط کردم که گویا ما در یک روستا زندگی می کنیم و ایشان هم کدخدای این روستا هستند." نقل قولی هم از محمد خاتمی با این مضمون که "بالاخره نظر مهندس موسوی ابطال انتخابات بود که تحقق نیافت حال بیاید و بگوید این مرحله پایان یافت. ما هم بگوییم ما که گفتیم برای گرفتن حق تان بیائید، منبعد باید حق خودتان را از نظام یعنی آقای خامنه ای بگیرید."  اظهار تاسفی هم از موسوی خویینی ها درباره سقوط اخلاقی حکومت با این عبارات که " در زندانهای شاه کتک می زدند اما فحاشی و تحقیر و این موارد نبود و این نشان دهنده این است که ما دراین زمینه سقوط عجیبی کرده ایم، یعنی اگر کسی شک داشته باشد که این جبهه ای که یک طرف آن آقای خامنه ای و یک طرف هم مهندس موسوی ، خاتمی و در کل مردم قرار گرفته اند، کدامیک حق هستند. این رفتارهای اینها (حاکمیت) دلیل این است که آنها باطل هستند." در بخش دیگری آنجا که اصلاح طلبان شورای نگهبان قانون اساسی را به عنوان نهادی در تضاد با آزادی های اساسی مورد حمله قرار داده اند از عنوان " محدود کردن شورای نگهبان" به عنوان یکی دیگر از راهبردهای فتنه یاد شده و در این بخش نقل قول محمد خاتمی آمده که " ما باید به این مسئله که عده ای کشته و عده ای زندانی هستند، اعتراض کنیم و ثانیاً بگوییم اعتماد مردم لطمه خورده است و خود شورای نگهبان مورد اعتماد نیست."

 ابراز نگرانی اصلاح طلبان از تسلط نظامیان بر مقدرات کشور هم در سند شورای عالی امنیت ملی با عنوان " محدود کردن نیروهای مسلح" به عنوان دیگر اتهام جریان اصلاح طلب ذکر شده است. در این بخش به اظهار نگرانی "موسوی لاری" وزیر سابق کشور اشاره شده که در تحلیل حضور نظامیان در میدان سیاست گفته"هدف اصلی نیروهای مسلح و بخصوص سپاه از دستگیری ها، عادی سازی این موضوع می باشد که می خواهند این مطلب را در اذهان عمومی به عنوان حق مطرح کنند همان طور که در سال 70 بحث رد صلاحیت ها شروع شد و در سال 74 این حرکت به عنوان یک حق مسلم شورای نگهبان در نظر گرفته شد." در ادامه هشدار موسوی خویینی ها به آقای خامنه ای درباره پیامد دخالت نظامیان در سیاست نیز تحت عنوان تلاش برای محدود کردن نیروهای مسلح تعبیر شده است. هشدار خویینی ها از این قرار است که "این سپاهی هایی که اینقدر در سیاست دخالتشان دادند نکند یک روز از خواب بیدار شویم ، ببینیم آقای خامنه ای را داخل یک اتاق کرده اند، نصف شب هم بروند آقای هاشمی را در همان بین راه کارش را تمام كنند. "

باز در سرفصل دیگری تحت عنوان" فعال كردن مجلس خبرگان جهت نظارت و نقد رهبري" از تلاش اصلاح طلبان برای پاسخگو کردن ولی فقیه به عنوان یک اقدام فتنه انگیز یاد شده است و البته عمده نقل قول های این بخش همان هایی هستند که در قسمت های قبل هم تکرار شده اند. سرفصل بعدی این سند هم یک موضوع مربوط به تحدید اختیار رهبری است. در این سرفصل به تلاش اصلاح طلبان برای شورایی و مدت دار کردن رهبری اشاره شده و برای اثبات این مدعا دو نقل قول از موسوی خویینی ها گزینش شده است که مضمون نقل قول اول این است" الان رياست جمهوري دو تا چهار سال است، مي شود رهبري را دو تا 5 سال كرد و بعد از آن هم كنار برود. " سر فصل بعدی یعنی " تعیین مرجع رسیدگی به شکایت از رهبری" با نقل قولی از مصطفی تاج زاده آورده شده است. نقل قولی از این قرار که" اگر شهروندي از يكي از تصميمات يا اقدامات رهبري شكايت داشته باشد بايد به مجلس خبرگان و قوه قضائيه مراجعه كند و در آنجا بصورت ويژه و بامركز ويژه اي با آن مواجه شود اين يك راهبرد دراز مدت است و بايد براي همه ادوار تعيين تكليف شود." داستان سرفصل تعیین کردن برای اقدام های اصلاح طلبان در مخالفت با قدرت مطلقه ولی فقیه اما در اینجا تمام نمی شود. سند شورای عالی امنیت ملی در سرفصل دیگری از تلاش اصلاح طلبان برای " بازگشت به قدرت بدون کمک رهبری" سخن می گوید و در این قسمت این عبارت از موسوی خویینی ها نقل قول شده که " تجربه نشان داده است که مردم می خواهند به کسی رای بدهند که نمادی از تقابل با حکومت در او وجود داشته باشد."  

مکانیزم توجیه سرکوب

مرور نقل قولهای اصلاح طلبان ذیل سرفصل هایی که در سند شورای عالی امنیت ملی آمده است نشان می دهد که نیروهای امنیتی –نظامی چگونه نسبت به تحدید قدرت رهبر جمهوری اسلامی بینماک هستند. این نیروها که ماموریت اجرای کودتای انتخاباتی سال گذشته را به عهده داشته اند گرچه ممکن است بنابر پیش بینی موسوی خویینی ها چند صباحی دیگر آقای خامنه ای را نیز حصر کنند اما در حال حاضر قصد دارند با ایجاد تشویش وی نسبت به خطر از دست رفتن اقتدارش او را در همراهی با پروژه سرکوب ها و میدان دادن به نظامیان ثابت قدم نگه دارند. بنابراین می توان یکی از اهداف استراتژیک سند شورای عالی امنیت ملی را افزایش رعب و وحشت در آقای خامنه ای و مشاوران عالی رتبه او دانست. آنها می دانند که احساس خطر رهبر جمهوری اسلامی از مخالفان موجب قوت گرفتن جریان نظامی در نهادهای استراتژیک می شود و چه راهی بهتر از این که با سندهای به ظاهر امنیتی او را نسبت به تداوم سرکوب مجاب کنند.



خانواده شهید محلاتی هم از حمله خشونت طلبان بی نصیب نماند
جرس: برخورد حاکمیت با چهره های شاخص انقلاب تنها  به  عزم نیروهای افراطی برای حمله و حصرِ کروبی و موسوی و برخوردهای حذفی با  خاتمی و هاشمی خلاصه نشد. به نظر می رسد این شیوه دامن خانواده شهدای شاخص نظام و انقلاب و سرداران معروف جنگ را گرفته است به گونه ای که همسر شهید همت و باکری به جرم دیدار با موسوی و کروبی مورد حمله قرار گرفته و فرزند شهید باکری نیز به همین منظور بازداشت می شود. اخیرا  جرس مطلع شد که خانواده شهید محلاتی نیز در ایام اعتراضات سال گذشته بشدت مورد تعرض و حمله قرار گرفته اند..  حاکمیتی که در یک زمان بزرگراه ها، مدارس و بیمارستان ها و اماکن  مهم  کشور را به نام شهدای خود نامگذاری می کرد تا بدین طریق بنا بر ادعای خود پاسدار ارزش ها و آرمان های شهدای خود باشد،  اینک با حمله به خانواده های این شهدا وارد فاز جدید شده است. شهید فضل الله محلاتی که نام او را نیز زمانی بر یکی از بزرگراه های تهران گذاشته بودند در ایام اعتراضات خیابانی، خانواده اش مورد هجوم و حمله شدید نیروهای امنیتی قرار گرفته و تا کنون پرونده قضایی آنها بی فرجام مانده است.
مدتی پیش یکی از زندانیان سیاسی در دوران مرخصی به خبرنگار جرس گفته بود که با  یکی از بستگان شهید محلاتی در زندان هم بند بوده است اما ظاهرا در آن زمان خانواده سکوت  اختیار کرده و از طریق نهادهای قضایی پیگیر شده بودند.
 دلیل مشخص حمله و تحت فشار قرار دادن این خانواده  نیز حمایت آنها از نامزدی میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری بود. بستگان  شهید محلاتی هم حامی میرحسین موسوی در انتخابات بوده اند و در جریان اعتراضات پس از انتخابات نیز این خانواده در جمع مردم بودند.  لذا برخورد حاکمیت با برخی از وابستگان ایشان به گونه ای خشونت آمیز بود  که عروس  شهید محلاتی پس از ضرب و شتم شدید در بیمارستان بستری شده و خواهر خانمِ ایشان  نیز مورد ضرب و شتم شدید نیروهای امنیتی در منزل قرار گرفته بود.

شرح حمله خشونت آمیز نیروهای امنیتی

سکوت بستگان و نزدیکان شهید محلاتی بعد از روز عاشورا تا امروز به دلیل اینکه پیگیری های قضایی نتیجه نداده است، بالاخره شکست و یکی از بستگان شهید محلاتی  پرده از اخباری برداشت که  از اعمال خشونت نیروهای امنیتی در منزل شخصی ایشان  حکایت می کند که منجر به تماس همسایه ها با پلیس ۱۱۰ و نجات آنها از دست ماموران امنیتی شد..
حمله نیروهای امنیتی به خانواده و نزدیکان شهید محلاتی بر می گردد به راهپیمایی عاشورا  و مراسم تشییع جنازه آیت الله منتظری که در آن روزها میزان خشم حکومت از معترضان بسیار زیاد بود و تقریبا شمار زیادی از راهپیمایی کنندگان را دستگیر کردند.
چنانچه گفته می شود حتی ماه ها بعد از راهپیمایی نیز نهادهای امنیتی با شناسایی شماره پلاک خودروهایی که روز عاشورا در خیابان بودند  افراد را شناسایی و اقدام به دستگیری آنها می کردند.
فاطمه السادات شهیدی، خواهر همسر شهید محلاتی  که مورد حمله نیروهای لباس شخصی در منزل خود قرار گرفته بود در مورد شرح این حمله و پیگیری های بعدی خود به جرس می گوید:  یک شب  شش مرد بدون ارایه هیچ حکمی برای بازداشت خواهر زاده ام وارد منزل ما شدند ابتدا در پارکینگ جستجو می کردند که وقتی همسایه ها علت را جویا می شوند  به آنها می گویند که این خانواده یک خودرو را دزدیده اند. یعنی با آبروی آدم هم بازی می کنند و بعد وقتی وارد منزل می شوند که دیگر حکایت دیگری دارد.
وی در تشریح حمله ای که به خود او و خواهرزاده اش صورت گرفته بود می گوید: آن شب صحنه ای را در خانه خودم شاهد بودم که شرمم می آید بگویم:  ماموران تقسیم کار کردند انگار وارد منطقه جنگی شده باشند، چند نفر اتاق خواب مرا و سایر جاهای خانه را بازرسی می کردند بقیه هم کتک می زدند.  یکی از این ماموران کاملا معتاد بود. خواهر زاده جوان مرا به مبل بسته بودند و هر چقدر توان داشتند به سر و صورت او محکم مشت می زدند. هیچ کاری هم از من بر نمی آمد.
 از او می پرسم آیا خواهر زاده ایشان فرزند شهید محلاتی است، پاسخ می هد،  محمد علی الهی فررزند خواهر دیگر اوست و پدرش در دوران جنگ مفقود الاثر بوده است .
وی ادامه  می دهد  البته بلایی که به سر خانواده خود شهید محلاتی آورده اند کمتر از فشارهایی  که به آنها وارد کرده بودند نیست.  تفاوتی بین ما ومردم نیست . البته  کسانی که به حریم شخصی ما  تعرض کردند  ظاهرا برایشان تفاوت داشت به این دلیل که وقتی به آنها با فریاد می گفتم چرا فحش می دهید، چرا به ما می گویید منافق، شما می دانید که شهید محلاتی در مبارزه همراه با امام چه  زحمت ها کشید؟ می دیدم که بیشتر از دست ما عصبانی می شوند. حتی یک بار گفتم آقای خمینی آن موقع می آمدند محلات در خانه ما و با پدرم آیت الله شهیدی می نشستند و خیلی ها می دانند که ریشه انقلاب از کجا ها شکل گرفت حالا شما دارید چه می کنید با ما.  آنها هم با عصبانیت حمله ور شدند و یکی از آنها هم فریاد زد خمینی دیگر مرد، تمام شد.
خانم شهیدی همچنین افزود؛  آن شب به سمت تلفن رفتم تا از کسی کمک بخواهم که در آن وضعیت ما را از دست آنها نجات دهد.   دیدم تلفن های خانه را قطع کرده اند، موبایلم را برداشتم زیر چادرم پنهان کردم ولی یکی از آنها متوجه شد که می خواهم تماس بگیرم، از پشت روی چادرم لگد کرد و من با همان لباس خانه مانده بودم چه کنم . فقط می توانستم خدا را صدا بزنم و کمک بخواهم.  موهایم را دسته دسته می کندند و با خشونت بر سر و گوش و دستهایم آنقدر کوبیدند که بینی ام شکست.  جلوی چشم های خواهر زاده جوانم چنان مرا با فحش های رکیک  مورد ضرب و شتم  قرار دادند  که هیچ انسانی دلش رضایت نمی دهد با همنوع خود چنین رفتاری بکند و من بعد رفتم پزشکی قانونی و همه مدارکم را تکمیل کردم. .

مخالفت آقای خامنه ای برای دیدار با بستگان شهید محلاتی

وی در پاسخ به پرسشی در خصوص روند پیگیری  این ماجرا  گفت:  ابتدا از طریق آقای شهیدی که اتفاقا پسرعموی بنده و یکی از معاونان احمدی نژاد است درخواست ملاقات با آقای خامنه ای کردم تا در همان شرایطی که دست ها و صورتم کبود و سیاه بود بود، موضوع را به اطلاع ایشان برسانم اما آقای شهیدی تماس گرفتند و گفتند: آقا نمی توانند دیدار کنند. حیقیقتا خیلی ناراحت شدم و گفتم من اگر پیگیر نباشم فردا در برابر مردم مسوول خواهم بود و معلوم نیست چه بلایی سر دیگران هم بیاورند و خیال شان راحت باشد که کسی پیگیری نخواهد کرد.
وی از رابطه نزدیک خانواده پدری خود با خانواده آقای خامنه ای گفت و افزود:  آقای خامنه ای یک بار برای فرار در مبارزات سیاسی قبل از انقلاب به خانه  ما پناه آورده بود و من چیزهایی یادم هست که حالا درست هم نیست بگویم که چقدر پدر من به پدر ایشان که روضه خوان هم بودند آن زمان کمک می کرد اما حالا نمی دانم چه بگویم.
خانم شهیدی در پاسخ به پرسشی در خصوص پیگیری قضایی این پرونده گفت: اتفاقا آن شب  بعد از فریادهای ما چون همسایه ها زنگ زدند و پلیس ۱۱۰ آمد و اگر چه با ما همراهی هم نکرد  اما در نهایت یکی از آنها اسامی شش مامور را به ما داد و من هم از آنها به به دادسرای نظامی شکایت کردم. 
  وی ادامه داد:  محمد علی الهی خواهرزاده ام را هم همان شب  روانه زندان کردند و او بیش از سه ماه  در زندان بود و من بیرون از زندان پیگیر شکایتی بودم که هیچ کسی تا امروز پاسخگو نبوده، اما بازهم تا آخر می ایستم و پیگیری می کنم.

ضرب و شتم عروس شهید محلاتی

خشونت در راهپیمایی روز عاشورا دامن خانواده شهید محلاتی را که همپای مردم در راهپیمایی بودند هم گرفت. بر اساس این گزارش عروس  شهید محلاتی توسط نیروهای امنیتی آنچنان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت که بی هوش او را به بیمارستان منتقل کردند.
 خانم شهیدی می گوید:  آن روز جوانان زیادی را در خیابان کتک زدند که عروس آقای محلاتی برای نجات یکی رفته بود کمک کند اما خودش را با حشونت به باد کتک می گیرند.  خون ریزی سرش آنقدر زیاد بود که بی هوش می شود و او را  به بیمارستان منتقل می کنند که در نهایت چندین بخیه می زنند و دستش هم به مدت سه ماه در گچ بود
وی می گوید  اتفاقاتی که این روزها از گوشه و کنار می شنوم که برای خانواده های شهدا اتفاق می افتاد چه فرقی می کند همان رفتار ها با مردم هم می کنند و هیچ کس پاسخگو نیست، لذا فکر می کنم  اگر تا کنون با سکوت پیگیر بودم تا خودشان  شاید شرمنده شوند جواب شکایت  ما را بدهند از این پس جدی تر پیگیری خواهم کرد. 

پرونده قتل های بعد از انتخابات را مسکوت گذاشته اند

بیش از صد نفر در اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش 22 خرداد کشته شدند اما تاکنون و با گذشت 15 ماه از این انتخابات، قاتل یا عوامل قتل جانباختگان معرفی نشده است.این در حالیست که خانواده های جان باختگان با طرح شکایاتی رسمی خواهان معرفی و محاکمه مسببان و عوامل قتل عزیزان خود شده اند. در گفتگو با خانواده های سید علی موسوی، میثم عبادی، شهرام فرج زاده، عباس دیسناد و مسعود خسروی دوست محمد، روند پی گیری ها و آخرین پاسخی راکه به این خانواده ها از سوی مراجع قضایی و انتظامی داده شده، پی گرفته ایم.
خدیجه موسوی خامنه، مادر سید علی موسوی در مصاحبه با "روز" از بی نتیجه ماندن تمام پی گیری های برای معرفی و محاکمه قاتلان فرزندش سخن می گوید.سید علی موسوی حبیبی، خواهر زاده میرحسین موسوی است که روز عاشورا در خیابان شادمان هدف گلوله قرار گرفت و در بیمارستان سینا جان باخت.
مادر سید علی موسوی به "روز" می گوید: روز اول به ما گفتند پی گیری می کنیم و تا 15 روز قاتل را معرفی میکنیم اما علیرغم همه پی گیری های ما تاکنون هیچ پاسخی نداده اند. نه قاتل را معرفی کرده و نه توضیحی به ما داده اند.
خانم موسوی توضیح میدهد: همان روز اول ما شکایت کردیم و در مراجع قضایی پرونده تشکیل دادیم اما همچون سایر خانواده های شهدا، پی گیری های ما نیز بی نتیجه مانده است.چند بار هم مراجعه کردیم ولی تا امروز هیچ جوابی به ما نداده اند.
به خانم موسوی می گویم به برخی از خانواده ها گفته اند دیه بگیرید، پاسخ می دهد: چنین بحثی را با ما مطرح نکرده اند.
مادر شهید علی موسوی سپس متذکر می شود: ما شکایت کردیم، نیروی انتظامی هم همان اوایل اطلاعیه ای داد. گزارش های بیمارستان و پزشکی قانونی هم موجود است و همین ها برای پی گیری کافی است اما در اصل مسکوت گذاشته اند و پی گیری نمی کنند. حتی نگفته اند پرونده نقص دارد که بگوییم شاید بدین دلیل پی گیری نمی شود و برای تکمیل پرونده تلاش شود.
به گفته خانم موسوی، پزشکی قانونی در گواهی فوت، نوشته فوت بر اثر اصابت تیر بوده است.
از خانم موسوی می پرسم با توجه به اینکه فرزند شما قبل از شهادت از سوی افرادی تحت تعقیب بوده و تهدید به مرگ شده بود، آیا شما از فرد یا ارگان خاصی شکایت کرده اید؟ پاسخ میدهد: نه شکایت ما به طور مشخص ازفرد خاصی نبوده بلکه شکایت کرده و خواهان شناسایی و معرفی قاتل یا قاتلان شده ایم اما همین مساله تهدیدها و مسائلی را هم که وجود داشت به قاضی مربوطه گفته و همه اطلاعات را داده ایم منتهی از سوی آنها قضیه پی گیری نمی شود و بیش از این نمیدانیم چه کاری می توان کرد.
وی می افزاید: متاسفانه مرجع رسمی وجود ندارد که بگوید چه کسی مسئول است؛ تنها پی گیری های خود ماست که آن هم تاکنون بی پاسخ مانده و اینکه این پی گیری ها به جایی خواهد رسید یا نه، نمی دانم.
خانم موسوی در عین حال تاکید میکند که از طریق وکیل و مراجع قضایی و انتظامی همچنان به  پی گیری ادامه خواهند داد.

جلوی پسرت را می گرفتی
پدر میثم عبادی، اولین شهید جنبش سبز که روز 23 خرداد بر اثر اصابت گلوله جان باخت، نیز به "روز" می گوید پرونده قتل پسرش را مسکوت گذاشته اند و هیچ پاسخی نمی دهند.
اصغرعبادی، پدر میثم عبادی خبر از نامه ای میدهد که به محمود احمدی نژاد نوشته بود و می گوید: شرح قضیه را نوشتم و اینکه چگونه میثم به خاطر کمک به دختری که از سوی بسیجی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود شهید شداما هیچ جوابی نیامد. تا اینکه هفته پیش به دفتر ریاست جمهوری زنگ زدم و در مورد نامه ام پرسیدم. یک آقایی پشت تلفن جواب داد: "می خواستید تظاهرات نمی رفتید میخواستی جلوی پسرت را می گرفتی تا به اغتشاشات نرود، رفت و کشته شد و ربطی به ما ندارد".
آقای عبادی که فرزندش موقع شهادت تنها 16 سال و سه ماه داشته، از پرونده شکایتش می گوید: من همان اوایل شکایت کردم؛ بعد یک نفر را بازداشت کردند و قاضی پرونده گفت این فرد قاتل میثم و از نیروهای بسیج است. اما بعد از مدتی او را آزاد کردند و به ما گفتند اشتباه گرفته بودیم. بعد هم پرونده را برگرداندند به اداره آگاهی.
پدر میثم عبادی می افزاید: الان وکیل ما، خانم ستوده بازداشت هستند خودم هم برای پی گیری میروم قاضی سرش را پایین می اندازد و جوابی نمی دهد؛ بعد از کلی معطل کردن سرش را بالا می آورد و می گوید به اینجا ربطی ندارد و بروید آگاهی. اداره آگاهی هم که مرا داخل راه نمی دهند. نه هیچ کسی جوابی به ما میدهد و نه تاکنون آمده اند حالی از ما بپرسند و ببینند قضیه چی بوده؛ البته خودشان بهتر از همه میدانند. با این حال من همچنان پی گیری میکنم تا روزی  قاتل فرزندم را معرفی کنند.

پاره کردن عکس
خواهر شهرام فرج زاده که روز عاشورا زیر ماشین نیروی انتظامی له شده و جان باخت، نیز از بی نتیجه ماندن پی گیری هایشان می گوید.
راحله فرج زاده در گفتگو با "روز" همچنین خبر میدهد که عکس شهرام را که بر مزار او بود پاره کرده اند: ما هنوز سنگ قبری برای شهرام نگذاشته ایم. عکس او بالای سرش بود که هفته گذشته آن  را هم پاره کردند.
خانم فرج زاده از پی گیری هابرای معرفی قاتل برادرش می گوید: هر جایی که به فکرمان می رسید رفته ایم؛ همه جا سر زده ایم اما هیچ جوابی نمی دهند. حتی یک نامه می خواستیم که حقوق بیمه شهرام را درست کنیم تا همسر و دختر شهرام حداقل حقوق بیمه او را دریافت کنند اما متاسفانه ندادند. شما از همین نتیجه بگیرید که چه جوابی میخواهند به ما بدهند؟
وی می افزاید: در حالیکه فیلم شهادت شهرام موجودست و همگان آن را دیده اند اما منکر شدند و به ما گفتند ماشین شخصی به شهرام زده است در تلویزیون هم گفتند ماشین نیروی انتظامی بوده اما دزدی بوده است.ما غیر از دروغ چیزی از آقایان نشنیده ایم اما اکنون با گذشت چند ماه انگار که اصلا چنین پرونده ای وجود ندارد و هیچ کسی پاسخگو نیست.
خانم فرج زاده سپس ادامه میدهد: مگر نمی گویند ماشین شخصی بوده خب بیاورند به ما معرفی کنند همان ادعایی که خودشان می کنند را برای ما ثابت کنند. تمام دنیا فیلم را دیده و همه میدانند که ماشین نیروی انتظامی بوده است.
خواهر شهرام فرج زاده از تحقیقات محلی درباره خانواده اش خبر میدهد و می گوید: تازه چندین بار رفته اند محل زندگی خانواده ام و درباره آنها تحقیقات محلی کرده و پرسیده اند که ما با نظام مشکل داریم، نداریم و....
وی متذکر می شود: یک انسانی را کشته اند بعد مدام می پرسند که خانواده اش با نظام مشکل دارد یا ندارد. مادر من تمام زندگی به وطنش خدمت کرده اما میخواهم از آقایان بپرسم اگر کسی طرفدار شما نباشد شما حق دارید اینطور ناجوانمردانه و به صورت غیر انسانی او را زیر ماشین له کنید و بعد هم منکر قضیه شوید؟

با باتوم زدند، گفتند سکته قلبی
همسر عباس دیسناد، جانباز جنگ که روز 30 خرداد سال گذشته به دلیل وارد شدن ضربات باتوم بر سرش جان باخت نیز به "روز" می گوید شکایت او به هیچ نتیجه ای نرسیده است.
مریم خانی، همسر عباس دیسناد خبر میدهد که با گذشت بیش از یک سال، پرونده شکایت خانواده او همچنان در اداره آگاهی است و به دادگاه ارسال نشده است.
خانم خانی می گوید: جواب خاصی که به ما نمیدهند اما یک ماه پیش مادر همسرم را به عنوان ولی دم به اداره آگاهی احضار کردند. به ایشان گفته بودند پسرتان همزمان با ضربه باتوم، سکته قلبی کرده است. در اصل می خواستند پرونده را مختومه کنند و می گفتند که عباس بر اثر سکته قلبی فوت کرده و ضربات باتوم بر سر او را نادیده گرفتند. بعد هم به مادر همسرم گفته اند که از کس خاصی شکایت داریدیا اینکه پرونده را مختومه کنیم؟ که ایشان پاسخ داده اند ما که نمیدانیم چه کسی زده و شما باید قاتل را پیدا کنید و این وظیفه شما است. بعد هم همه را به خدا واگذار کرده و بازگشته بود.
همسر شهید دیسناد که همچنان خواهان معرفی قاتل همسرش است می گوید: وکیل ما همچنان پی گیر است و ما انتظار داریم پرونده از اداره آگاهی به دادگاه ارسال شود اما تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است. بالاخره کسی باید جوابگوی من و فرزندانم باشدیا نه؟ ما فقط خواهان معرفی قاتل هستیم و محاکمه عادلانه او، یعنی ما عدالت را حتی برای قاتل هم میخواهیم و نمیدانیم چه پیش خواهد آمد.

نا امید نیستیم پی گیری میکنیم
وکیل خانواده مسعود خسروی دوست محمد که روز 25 خرداد سال گذشته بر اثر اصابت گلوله جان باخت، نیز به "روز" می گوید که او و موکلانش همچنان پی گیر پرونده هستند اما فعلا نتیجه ای نگرفته اند.
آقای حبیب نژاد می افزاید: پرونده فعلا بین آگاهی و بازپرسی در رفت و آمد است و تاکنون به دادگاه ارسال نشده و در اصل فعلا در مرحله تحقیقات است.
آقای حبیب نژاد می گوید: ما از فرد یا ارگان خاصی شکایت نکرده ایم. شکایت ما ناظر بر خود جرم بوده نه مجرم و متهم و منتظریم تحقیقات به پایان برسد و من همه تلاشم را میکنم تا به نتیجه برسیم اما این پرونده وضعیت خاص خود را دارد، قتل عادی نیست ودایره مظنونان کم نیستند که بین ده نفر مثلا به دنبال قاتل بگردیم و ظرف چند ماه به نتیجه برسیم.
از وکیل خانواده شهید خسروی می پرسم آیا نیروهای نظامی جزو مظنونان مطرح شده در پرونده هستند؟ پاسخ میدهد: بله دایره مظنونین در همین محدوده است. حالا باید صبر کنیم ببینیم به چه نتیجه ای می رسیم ضمن اینکه پزشکی قانونی هم اصابت گلوله را تایید کرده است.
آقای حبیب نژاد همچنین در این خصوص که به برخی خانواده ها گفته اند دیه بگیرند و پرونده ها را مختومه کنند می گوید: به ما چنین چیزی را نگفته اند و پرونده ما هنوز به دادگاه نرفته اما از نظر حقوقی، پرونده قتل قابلیت مختومه شدن را ندارد مگر اینکه خانواده شاکی رضایت دهند یا قاتل پیدا شود اما توجه داشته باشید که حتی اگر خانواده شاکی رضایت دهند باز هم از نظر جنبه عمومی جرم، پرونده قابلیت مختومه شدن را ندارد.
وکیل خانواده شهید خسروی می افزاید: تجربه نشان داده که پرونده های قتل به هر حال به نتیجه می رسد و من ناامید نیستم هر چند ممکن است در این مورد به نتیجه ای نرسد اما باز هم من امید دارم و پی گیری میکنم.



 آلودگی کامپیوتر های نیروگاه بوشهر تایید شد

ویروس های جاسوس در صنایع کشور


معاون اقتصادي وزير صنايع خبر ازنفوذ ويروس جاسوس "استاكس نت " به سيستم هاي صنعتي كشور داد و گفت سه كشور به اين ويروس آلوده شده‌اند كه ايران و هند در رتبه هاي اول و دوم و اندونزي نيز در رده سوم قرار دارند.
در روزهای گذشته خبری منتشر شد که براساس آن نوعی از ویروسی به نام "استاکس"در هفت ماه گذشته، وارد کامپیوترهای مختلف شده؛این ویروس با دزدیدن اسرار درون این کامپیوترها، محتوای آن‌ها را روی اینترنت منتشر می‌کند. نکته اما اینجاست که برخی از کارشناسان علوم کامپیوتر، معتقدند ۶۰ درصد کامپیوترهایی که مورد حمله ویروس استاكس‌نت قرار گرفته اند در ايران هستند؛خبری که افشين روغني، معاون اقتصادي وزير صنايع در گفت‌وگو با فارس آن را مورد تایید قرار داده است.
وی با بيان اينكه تا كنون 9 گونه از ويروس جاسوس اطلاعات به سيستم‌هاي صنعتي كشور نفوذ پيدا كرده، گفته است: بهترين اقدام براي مقابله با اين جاسوس، طراحي يك آنتي ويروس قوي ايراني است.

ویروس نفوذی
ویروس استاکس‌نت ماه گذشته توسط یک شرکت بیلوروس که نرم‌افزارهای ضد‌ویروس تولید می‌کند کشف شد. این شرکت اعلام كرد نخستین بار این «کرم» ـ نوعی ویروس ـ خطرناک را در کامپیوتر یکی از مشتریان ايرانی خود شناسایی کرده است. استاکس‌نت از طریق حافظه جانبی از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر منتقل می‌شود.
نام زیمنس و سیستم‌های کنترل پروژه به این ویروس گره خورده است. به گفته کارشناسان امنیتی، این کرم به‌دنبال سیستم مدیریتی SCADA زیمنس که معمولا در کارخانه‌های بزرگ تولیدی و صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرد بوده و تلاش اش بر این بوده که اسرار صنعتی رایانه‌های این کارخانه‌ها را روی اینترنت بارگذاری (Upload) کند. شرکت زیمنس در سال ۲۰۰۸ میلادی ۲۹۰ کارمند در ایران داشت و ۴۳۸ میلیون یورو در تجارت با ایران کسب کرد. بسیاری از تکنولوژی های پیشرفته مربوط به شنود از طریق این شرکت، به جمهوری اسلامی فروخته شده است.
براساس گزارش  PCworld، کرم Stuxnet توسط ابزارهای USBدار انتقال پیدا می‌کند. زمانی که ابزاری آلوده، به این شکل به رایانه اتصال پیدا می‌کند، کدهای آن به جست‌وجوی سیستم‌های زیمنس گشته و خود را روی هر ابزار USB دار دیگری که بیابد، کپی می کند. همچنين به نوشته سیمنتک دلیل اصلی تولید این ویروس مشخص نیست اما انگیزه‌های جاسوسی صنعتی، تروریسم صنعتی یا حتی انگیزه‌های منفی برخی کارکنان و همچنین انگیزه‌های کشف اطلاعات محرمانه توسط رقبا ممکن است از جمله دلایل ایجاد این ویروس بوده باشد.
نخستین هشدار در این زمینه را "الیاس لوی"، یکی از مدیران ارشد شرکت "سیمنتک" – تولیدکننده آنتی‌ویروس مشهور نورتون – داده است: "هنوز مشخص نیست چرا این ویروس ايران را هدف گرفته اما کسی که این ویروس را طراحی کرده هدفش حمله به سیستم‌های رایانه‌ای شرکت‌ها بوده است."
کارشناسان امنیت اینترنتی "استاکس نت" را "ابَر سلاحی" توصیف می‌کنند که ظاهرا برای حمله به تاسیسات مشخص مانند نیروگاه‌ها طرح شده است.
پيش از اين بعضی مطبوعات آلمان تحلیل‌هایی در این باره منتشر کر‌ده‌ بودند. "فرانکفورتر آلگماینه‌تسایتونگ"، روزنامه‌ چاپ فرانکفورت، در گزارشی از حمله‌ سازمان‌يافته علیه سامانه‌های هدایتگر برنامه‌ اتمی ایران خبر داد و آن را نخستین و مؤثرترین ضربه‌ احتمالی به برنامه اتمی ایران ارزیابی کرد.  اشپیگل آنلاین نیز در گزارش مفصلی ضمن اشاره به هشدار جهانی هفته‌ گذشته، از گسترش این ویروس کامپیوتری علیه برنامه‌های هدایت سامانه‌ها در بخش صنعتی نوشت.
فلیکس فرایلینگ، استاد امنیت زیرساخت‌های کامپیوتری در دانشگاه ارلانگن در این‌باره می‌گوید: "هزینه‌های احتمالی و کار انجام شده برای برنامه‌نویسی استاکس‌نت از اقدا‌م‌های دولتی خبر می‌دهند. همچنین نمی‌توان مدعی نوعی معامله با برخی هکرها شد و گسترش این برنامه جزو جرائم سازمان‌یافته‌‌ی هکرها نیست."

استاکس نت و واکنش جمهوری اسلامی
اینک بعد از مدتی افشين روغني، معاون اقتصادي وزير صنايع در مصاحبه با فارس از نفوذ ويروس جاسوس اطلاعات "استاكس نت" به سيستم هاي صنعتي كشور خبر داده و گفته است: سه كشور به اين ويروس آلوده شده‌اند كه ايران و هند در رتبه هاي اول و دوم و اندونزي نيز در رده سوم قرار دارند.
معاون اقتصادي وزير صنايع با بيان اينكه تا كنون 9 گونه از ويروس جاسوس اطلاعات به سيستم‌هاي صنعتي كشور نفوذ پيدا كرده است، گفته: بهترين اقدام براي مقابله با اين جاسوس، طراحي يك آنتي ويروس قوي ايراني است.
وي تصريح كرده: برخي معتقدند ايران هدف اصلي ويروس جاسوس است و از اين طريق، سيستم‌هاي صنعتي كشور مورد حمله قرار گرفته‌اند.
 روغني افزوده: اطلاعات صنعتي و توليدي كشور از طريق ويروس جاسوس به طراحان اين ويروس منتقل مي‌شود. 
وي با بيان اينكه تاكنون سه گونه از ويروس جاسوس اطلاعات توسط سه شركت داخلي شناسايي شده است، اضافه کرده: آنتي ويروس ايمن براي مقابله با اين ويروس طراحي شده است.
 به گفته وي تاكنون 9 گونه از ويروس جاسوس اطلاعات به سيستم‌هاي صنعتي كشور نفوذ پيدا كرده و بخش‌هاي مرتبط در دستگاه‌هاي دولتي براي مقابله با اين جاسوس هماهنگ شده‌اند.
معاون وزير صنايع در پاسخ به اين سؤال كه مقابله با ويروس جاسوس "استاكس نت " با توجه به پيچیده بودن آن، چطور امكان‌پذير است؟ گفته: اين ويروس چيزي خارج از تفكر انسان نيست و امكان مقابله با آن وجود دارد.
 وي با اشاره به پيشرفت‌هاي صورت گرفته در صنعت فناوري اطلاعات كشور، افزوده است: بايد دانشمندان كشور بر روي مقابله با اين ويروس متمركز شوند و دستگاه‌هاي دولتي نيز مراقبت‌هاي اوليه‌ را اعمال كنند.
وي خاطرنشان كرده: برخي معتقدند با برداشتن هارد دستگاه‌هاي آلوده و استفاده از هارد جديد مي‌توان تا حدي با ويروس جاسوس مقابله كرد. برخي نيز معتقدند بايد سخت‌افزارهاي مهم صنعتي كاملا تعويض شوند و بعضي نيز بر لزوم قطع ارتباط سيستم‌هاي صنعتي با اينترنت تاكيد دارند. تمام اين مسائل به عنوان پيشنهاد مطرح هستند و هنوز موضوعي قطعي نشده است.
روغني افزوده: بهترين اقدام آن است كه در زمينه طراحي يك آنتي ويروس قوي ايراني سرمايه‌گذاري شود تا حاشيه امن مناسبي براي سيستم‌هاي صنعتي كشور ايجاد شود. هزينه لازم براي طراحي آنتي ويروس جاسوس اطلاعات صنعتي بيشتر از چند ميليارد تومان نخواهد بود.
پيشتر محمود ليايي، مدير كل صنايع برق، الكترونيك و فناوري اطلاعات وزارت صنايع در مصاحبه با فارس از شناسايي 30 هزار آي.پي صنعتي آلوده به ويروس جاسوس "استاكس نت " خبر داده و گفته بود: اين ويروس، اطلاعات مربوط به خطوط توليد را به خارج از كشور منتقل مي‌كند.
وي همچنین خبر داده بود: ستادي با حضور نمايندگان وزارتخانه‌ها و دستگاه‌هاي مرتبط تشكيل شده تا در مورد چگونگي مبارزه با ويروس جاسوس تصميم‌گيري شود.
وي با بيان اينكه عزمي كه باعث ايجاد و انتشار ويروس جاسوس "استاكس نت " شده يك عزم دولتي و سياسي است، گفته بود: اين سرويس فقط يك هرزنامه يا ويروس معمولي نيست. هدف‌گيري اين ويروس در راستاي اهداف تحريم و جنگ الكترونيكي عليه ايران است.
از سوي ديگر خبرگزاري مهر به ناتواني كارشناسان رايانه‌اي جمهوري اسلامي پرداخته و نوشته است: "با وجود تلاش‌ها، فعالیت این بدافزار که سازندگان آن «تروریست سایبری» نامیده شده‌اند ادامه دارد."
اين خبرگزاري هيچ اشاره به حمله سايبري اين ويروس به تاسيسات اتمي ايران نكرده و در حالي كه همشهري سابقه اين حمله سايبري را ۷ ماه پيش اعلام مي‌كند ، از حمله به رايانه‌هاي صنعتي ظرف دو ماه گذشته خبر داده است. بر پايه گزارش مهر، حدود دو ماه است که رایانه‌های ایرانی در معرض تاخت و تاز ویروس خطرناک استاکس‌نت قرار گرفته‌اند که تلاش می‌کند اطلاعات سیستم‌های کنترل صنعتی را به سرقت برده و آنها را بر روی اینترنت قرار دهد.
بر اساس گزارش خبرگزاري مهر افرادی که این نرم افزارهای خاص را ساخته اند آن را ویژه حمله به این نقطه جغرافیایی خاص طراحی کرده‌اند. شنیده‌ها همچنین حاکی از آن است که تعداد کمی از رایانه‌های خانگی در سرتاسر جهان نیز به این کرم آلوده شده‌اند که تعداد دقیق رایانه‌های آلوده می‌تواند در حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار باشد زیرا بسیاری از شرکت‌ها برای چند رایانه یک آدرس IP در نظر می‌گیرند.
در همین حال رضا تقي‌پور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، از آمادگی تیم‌های عملیاتی این وزارتخانه برای پاکسازی سیستم‌های صنعتی آلوده به کرم جاسوسی استاکس‌نت خبر داده و گفته است تاکنون خسارت جدی از خرابی و از کاراندازی سیستم‌های صنعتی گزارش نشده است.
در عین حال محمود جعفری، مجری طرح نیروگاه اتمی بوشهر،به خبرگزاری ایرنا گفته است کرم اینترنتی استاکس نت فقط چند رایانه شخصی کارکنان نیروگاه اتمی بوشهر را آلوده کرده است.
 اصغر زارعان، معاون ایمنی، حفاظت و امنیت سازمان انرژی اتمی، نیز به خبرگزاری ایرنا گفت: "تاکنون در بررسی های به عمل آمده در حوزه هسته ای هیچ موردی از نفوذ ویروس استاکس نت مشاهده نشده است."
این در حالی است که سایت معتبر "pcworld" اعلام کرده این ویروس برای نفوذ در سیستم کامپیوتری نیروگاه هسته ای بوشهر ساخته شده است. برخی از کارشناسان نیز بر این باورند که چنین ویروسی قدرت تخریب یک نیروگاه هسته ای را دارد.




تحريم ایران و بازی دوجانبه روسيه


پال ريشتر
حتی هنگامي که کاخ سفيد از خودداری روسيه برای فروش موشک های ضد هوايی به ايران به دليل مغايرت آن با تحريم های سازمان ملل استقبال و قدردانی می کرد، ديپلمات های روسيه در هفته جاری ساير کشورها را به کاستن از شدت تحريم های وضع شده عليه ايران فرا می خواندند.
پشتيبانی روسيه از تحريم های مصوب سازمان ملل در ماه ژوئيه برای اعمال فشار بر ايران برای توقف برنامه هسته ای آن کشور، ضعيف بود. اين کشور قوياً به وضع تحريم های اضافی و سخت تر يکجانبه از سوی ايالات متحده، اتحاديه اروپا و چهار کشور ديگر اعتراض کرد. روسيه بيم آن دارد که چنين تحريم هايی  سبب خسارت ديدن شرکت های روسی طرف معامله با ايران شود.
مشخص نيست که آيا تلاش های هفته جاری روسيه در سازمان ملل برای همراه کردن کشورهای توسعه يافته بزرگ با خود به ثمر بنشيند يا نه. اما پا پس کشيدن مسکو، علامتی دردسر ساز است که دورنمای تشديد فشارها برای تسليم کردن ايران را به چالش می کشد. ضمنا اين سؤال را پيش می کشد که آيا دولت اوباما درباره تلاش های تبليغ شده در خصوص "تجديد روابط" با کرملين، زياده از حد نمايشی عمل کرده است يا خير.
هرچند تهران اصرار دارد تنها به توليد انرژی هسته ای فکر می کند، اما آمريکا و بسياری از کشورهای ديگر اعتقاد دارند برنامه هسته ای ايران در جهت توليد يک بمب است. دولت اوباما و متحدانش که از ضعف تحريم های مصوب ژوئيه برای هدف گرفتن فروش تسليحاتی، بخش هسته ای ايران و سپاه پاسداران ايران سرخورده شده بودند، به وضع تحريم های يکجانبه برای توقف تجارت و قطع سرمايه گذاری های خارجی در حوزه حياتی انرژی ايران متوسل شدند.
همزمان با حضور ديپلمات های سراسر دنيا در نشست مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در نيويورک در هفته جاری، ديپلمات های روسی تلاش کردند کشورهای همفکر را برای ايستادگی در برابر تحريم های يکجانبه به دور خود جمع کنند.
روس ها در ملاقات روز چهارشنبه خود با مسؤولان چينی، هندی و برزيلی  به بحث درباره دورنمای وضع يک قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل پرداختند که هرچندالزام آورنیست، اما علامت مشخصی از کشورهای مشتاق به بهره برداری از فرصت های موجود در حوزه انرژی ايران ارسال خواهد کرد. اين رويکرد احتمالاً سبب تضعيف توان ايالات متحده و متحدانش برای همراه کردن ساير کشورها در اجرای تحريم های سخت تر خواهد شد.
هر چهار کشور با تحريم های يکجانبه مخالفت کردند. مخالف عمده ديگر نيز ترکيه بود که به عقد قراردادهای بيشتر در حوزه انرژی با همسايه خود ايران، علاقه نشان داده است.
يک ديپلمات حاضر در اين گفتگوها گفت ميان اعضای اين گروه "بر سر اصول، توافق کاملی وجود دارد." اين ديپلمات که نخواست نامش فاش شود گفت گروه ياد شده هنوز آماده ارائه يک پيشنهاد مشخص نيست.
سرگئی رايبکوف، معاون وزير خارجه روسيه گفت وضع تحريم های يکجانبه از سوی ايالات متحده و اتحاديه اروپا، آن هم پس از ناتوانی آنها در همراه کردن ساير اعضای شورای امنيت سازمان ملل، غيرعادلانه بوده است.
رايبکوف در مصاحبه ای گفت: "نها دقيقاً به اعمال تمهيداتی دست زده اند که ما نتوانستيم بر سر آن در سازمان ملل به توافق برسيم. اين واقعاً مساله ای است که به اخلاق سياسی و وجدان سياسی مربوط می شود."
روسيه که به تازگی کار احداث اولين نيروگاه هسته ای ايران در بوشهر را به اتمام رسانده است، شاهد فرصت های تجاری بسياری در جمهوری اسلامی است. اما مسکو بيم آن دارد که درصورت همکاری شرکت های روسی با ايران، امکان فعاليت آنها در آمريکا، با توجه به تحريم های ايالات متحده با مشکل برخورد کند. نگرانی ديگر اين است که شرکت های چندمليتی ممکن است به دليل هراس از مواجه شدن با تنبيهات وضع شده از سوی واشنگتن،  از همکاری با همتايان روس خودداری کنند.
تجار حوزه انرژی می گويند که از زمان تصويب قطعنامه سازمان ملل، ترکيه و چين مقادير زیادی بنزين به ايران فروخته اند. روسيه نيز يک قرارداد درازمدت با وزير انرژی ايران به امضا رساند و چين سطح تعهدات خود برای سرمايه گذاری در حوزه انرژی ايران را به 40 ميليارد دلار افزايش داده است.
هرچنين اين اقدامات با زيرپاگذاشتن تحريم های سازمان ملل همراه نبوده اند، اما بر آسيب پذيری رويکرد ايالات متحده و متحدانش صحه می گذارند.
ديپلمات ها می گويند يکی از شيوه های موجود برای رفع اين مشکل، انجام گفتگوهای شفاف بر سر  طرحی است که محدوده اعمال تنبيهات يکجانبه يک کشور بر عليه کشور ديگری که خود مشمول تحريم های سازمان ملل شده را محدود کند.
تحرکات روسيه در عين حال ابهاماتی درباره ادعاهای دولت اوباما در خصوص بهبود روابط با مسکو مطرح می کند و از پيچيده شدن این نوع ارتباط حکايت دارد؛ پيچيدگی که دولت آمريکا آماده اعتراف به آن نيست. 
کاخ سفيد روز چهارشنبه از تصميم روسيه برای خودداری از فروش موشک های ضد هوايی به روسيه قدردانی کرد و اعلام کرد دیميتری مدودوف رئيس جمهور روسيه، از "مسؤول دانستن ايران در قبال اقدامات خود از آغاز تا پايان"حمايت کرده است.
مارک دوبويتچ از بنياد دفاع از دموکراسی گفت روسيه به انجام "يک بازی دو جانبه" مشغول بوده است. روسيه به پشتيبانی خفيف از تلاش های غرب و در عين حال تثبيت پيوندهای اقتصادی با تهران سرگرم بوده است.
وی گفت تصويب قطعنامه سازمان ملل از سوی گروه چهار کشوری ياد شده، "تير خلاص" به تلاش های ايالات متحده و اتحاديه اروپا خواهد بود.
دوبويتچ گفت روسيه و چين تلاش چندانی برای اجرای تحريم ها نکرده اند و شرکت های بزرگ روسی و چينی به ادامه تجارت با ايران ادامه می دهند، آن هم در حاليکه شرکت های غربی به دليل نگرانی از تنبيهات مطرح شده، صحنه را خالی کرده اند.
ريابکوف، ديپلمات روسی، گفت مسکو و متحدانش نه تنها به تحريم ها بلکه به نحوه رفتار کشورهای غرب برای وضع تحريم های خفيف در سازمان ملل و کسب مشروعيت بين المللی، آن هم برای افزودن بر تنبيهات يکجانبه سنگين تر به آن، اعتراض دارند.

منبع: لوس آنجلس تايمز- 24 سپتامبر



احمدي نژاد دروغ مي گوید، او قبول مي کند

روز 21 سپتامبر، محمود احمدي نژاد، رئیس جمهور حکومت اسلامي در ایران، بار دیگر به نیویورک رفت تا در نشست سالانه سازمان ملل شرکت کند و امروز اظهار داشت که واقعه یازده سپتامبر کار دولت آمریکا بوده است تا رژیم صهیونیستي را نجات بدهد. و بار دیگر رسانه هاي آمریکایی از او استقبال شایاني کردند و او تریبوني بدست آورد تا در مورد غرب و اصول خودش تبلیغات سیاسي کند.
 احمدي نژاد در مصاحبه با رسانه هاي مختلف اعلام کرد که هیچ سرکوبي علیه مخالفان و مردمي که خواستار آزادی کامل در کشور  هستند، صورت نگرفته است. او اظهار داشت که مخالفان ایران آزاد هستند که ابراز عقیده کنند یا تظاهرات کنند و حکومت هیچ کس را به دلیل مخالفت نکشته است. او حتي گفت که هیچ کس به خاطر ابراز عقیده کارش را از دست نداده است.
 اما حقیقت چنین نیست. بیش از پنج هزار نفر از مردم عادي در سال گذشته به دلیل شرکت در تظاهرات و حمایت از جنبش اعتراضي مردم ایران زنداني شده اند. بسیاري از آنان به محاربه متهم و محکوم به مرگ شده اند. بسیاري دیگر به شدت شکنجه شده اند و در بازداشتگاه ها کشته شده اند. روزي نیست که بدون بازداشت با ایجاد رعب براي مخالفان بگذرد و وبسایت ها و دفاتر حقوق بشري که در مورد ایران کار مي کنند گزارش مي دهند که بیش از هفتاد نفر ظرف چند روز فقط در مشهد اعدام شده اند. احمدي نژاد بجاي اینکه بگوید اعلام کرد حکم سنگسار سکینه آشتیاني که خبر اول رسانه هاي جهان بود، باعث خشم جهاني و فعالان حقوق بشر شده است و از حکومت اسلامي خواسته اند تا حکم سنگسار را لغو بکنند، اعلام کرد که این ها تبلیغات غرب است.

احمدي نژاد آزادي ساراشورد توسط مقامات ایراني را یک عمل انساندوستانه مي نامد و خواستار آزادي هشت زنداني ایراني مي شود. او فراموش کرد که بگوید آن ایراني ها به جرم نقض قوانین بین المللي تحریم علیه ایران در زندان هستند و شورد بدون اینکه به هیچ جرم رسمی متهم بشود به همراه دو کوهنورد دیگر که همچنان زنداني هستند، و مي خواهد با آنها معامله بکند.

احمدي نژاد همچنان اصرار دارد که برنامه هاي اتمي ایران صلح آمیز است و ایران قصد ساختن بمب اتم ندارد. با این حال اعلام کرد که آینده متعلق به ایران  است و آمریکا باید ایران را بعنوان یک قدرت بپذیرد و تهدید کرد که اگر آمریکا به ایران حمله کند، وارد یک "جنگ نامحدود" شده است. ایران با وجود دریافت چهار قطعنامه تحریم از سازمان ملل به غني سازي اورانیوم ادامه مي دهد. ایران به بازرسان آژآنس اجازه نمي دهد که از تاسیسات مشکوک بازدید کنند. ایران بیش از 2.8 تن اورانیوم غني سازي شده دارد که براي ساختن سه بمب اتمي کافي است. مشخصا این یک جور تفسیر از کلمه "صلح آمیز" است که ما با آن آشنایي نداریم.
 احمدي نژاد دقیقا مي داند که چه کار دارد مي کند. او اطلاعاتش را از قرآن مي گیرد که به مسلمانان توصیه مي کند که دشمنان را چنان مغبون کنند تا زمان آن فرا برسد که قدرتشان زیاد بشود و بتوانند آن ها  را از بین ببرند. این باعث شرم است که رسانه هاي آمریکایي راه را براي چنین فریبکاري هایي باز مي گذارند. درعین حال  دولت اوباما به سیاست هاي شکست خورده و تحریم ها ادامه مي دهد، و به رهبران ایران که دستشان نه تنها آغشته به خون مردم ایران بلکه آغشته به خون سربازارن ما در عراق و افغانستان است، پیشنهاد گفتگو مي دهد.
 غرب تا زماني که چشمانش را به روي جنایات فجیع جمهوري اسلامي بسته است، نمي تواند مدعي دفاع از دموکراسي شود. غرب مادامي که به آرزوهاي  میلیون ها ایراني که در راه رسیدن به آزادي در خون خود غلتیده اند پشت کرده است، دیگر نمي تواند مدعي شود که طلایه دار راه عاشقان آزادي است. ایراني ها وقتي مي بینند که غرب از رهبران جنایتکارشان استقبال مي کند، چه فکري خواهند کرد؟
خوب است گفته هاي رئیس جمهور شجاع، رونالد ریگان را بیاد بیاوریم که در سال 1986، شبی که تاسیسات تروریستي لیبی بمباران شد خطاب به مردم آمریکا گفت:« در پناه  شیطان نه امنیت هست نه ایمني. هدف سیاست غرب باید این باشد که پناهي براي ترور وجود نداشته باشد. و براي رسیدن به چنین سیاستي، مردمان آزاد و کشورهاي آزاد باید متحد شوند و با هم کار کنند.»

دنیا تا زماني پابرجاست که انسان ها به زندگي در آزادي و صلح امید داشته باشند. این را هرگز فراموش نکنیم.

فوربس، 24 سپتامبر




کری‌ینکو: روسیه برنامه‌ای برای ساخت نیروگاه اتمی جدید در ایران ندارد

 
در شرایطی که ایران با همکاری روسیه برای بهره‌برداری از نیروگاه بوشهر، نخستین نیروگاه اتمی خود، آماده می‌شود روسیه می‌گوید که هیچ برنامه‌ای برای احداث نیروگاه هسته‌ای جدیدی در ایران ندارد.
آن طور که خبرگزاری دولتی روسیه، ایتارتاس، گزارش کرده است، سرگئی کری‌ینکو، رئیس شرکت «اتم روس» پیمانکار روسی نیروگاه بوشهر، در پکن به خبرنگاران گفته است که کشورش در حال نهایی کردن نخستین نیروگاه اتمی ایران در بوشهر است اما موضوع ساخت نیروگاه دیگری را در دستور کار ندارد.
آقای کری‌ینکو که دیمیتری مدودف، رئیس جمهور روسیه، را در سفر رسمی‌اش به چین همراهی می‌کند همچنین تصریح کرده است که موضوع مشارکت روسیه برای احداث نیروگاه تازه‌ای در ایران، حتی مورد مذاکره قرار نگرفته است.
ایران که با مشارکت روسیه دست به‌کار سوخت‌گذاری و راه‌اندازی نیروگاه هزار مگاواتی بوشهر است، برای تولید ۲۰ هزار مگاوات برق از طریق انرژی هسته‌ای نیاز به ساخت چندین نیروگاه هسته‌ای دارد.
در این زمینه رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در مرداد ماه امسال اعلام کرد که از آنجا که مجلس دولت را موظف به تولید ۲۰ هزار مگاوات برق از طریق انرژی هسته‌ای کرده است، «حداقل ۲۰ نیروگاه در حد نیروگاه بوشهر باید در کشور فعالیت کند».
وی همچنین گفته بود که برای مشارکت در ساخت نیروگاه‌های جدید هسته‌ای «قطعاً رقابت زیادی بین کشورها وجود دارد» و افزوده بود که «ما آمادگی داریم که هر شرکتی از هر کشوری چه دولتی و چه خصوصی اگر توانایی احداث نیروگاه هسته‌ای با استاندارد بالا را داشته باشد با آنان همکاری کنیم».
نیروگاه بوشهر، به عنوان تنها نیروگاه هسته‌ای ایران، که به تازگی مرحله انتقال و بارگذاری سوخت آن آغاز شده است، قرار است در صورت بهره‌برداری کامل، یک هزار مگاوات برق به شبکه برق کشور وارد کند و ایران انتظار دارد که پس از تزریق سوخت اتمی به قلب این نیروگاه بوشهر در مهرماه امسال، این نیروگاه در آذر ماه وارد فرایند تولید برق و شبکه برق‌رسانی شود.
از سال ۱۹۹۵، زمانی که روسیه پذیرفت در تکمیل نیروگاه هزار مگاواتی بوشهر با ایران همکاری کند، بارها بهره‌برداری از این نیروگاه به تعویق افتاده است و دیپلمات‌های غربی مدعی بودند که روسیه از این نیروگاه به عنوان اهرم فشار در روابط ایران و غرب بهره می‌گیرد.
روسیه براى تکمیل نیروگاه اتمى بوشهر که قرار بود در سال ۲۰۰۶ میلادی راه‌اندازی شود، حدود یک میلیارد دلار از ایران دریافت کرده است.
پیش از روس‌ها، شرکت آلمانی زیمنس در سال ۱۹۷۵ با ایران برای ساخت دو رآکتور اتمی قرارداد بسته بود که با تغییر رژیم در ایران، این شرکت در سال ۱۹۷۹ در نهایت از ایران خارج شد.




کروبی: هيچ کسی نمی‌تواند دانشگاه را با خاک يکسان کند

 
مهدی کروبی، از رهبران مخالفان دولت، در پيامی به مناسبت بازگشايی دانشگاه‌های ايران اعلام کرد که دانشگاه هميشه زنده است و هيچ کسی نمی تواند آن را با خاک يکسان کند.
اشاره آقای کروبی به سخنان کامران دانشجو، وزير علوم، تحقيقات و فن آوری، بود که گفته بو که مردم ايران، دانشجويان، اساتيد و کارکنان دانشگاه، دانشگاه‌های مخالف فرهنگ بسیجی را با خاک يکسان می‌کنند.
مهدی کروبی اينگونه سخنان را ناشی از بی‌تجربگی در عرصه مديريت نوين دانست و ابراز اميدواری کرد که چنين صحبت‌هايی تکرار نشود.
آقای کروبی در پيام خود با اشاره به مطالبات دانشجويان گفت که اين مطالبات نبايد بی‌پاسخ بماند و انباشته شود و اضافه کرد: «فضای سياسی دانشگاه ها بايد چنان باشد که دانشجويان بتوانند مطالبات خود را آزادانه در ميزگردها و تشکيل جلسات مطرح کنند.»
وی در اين ارتباط به فشارهای سياسی و امنيتی عليه دانشجويان اشاره کرد و گفت: «سالی که گذشت، سالی سخت و پر فراز و نشيب برای همه بود و متأسفانه جامعه دانشگاهی هزينه‌های گزافی را پرداخت و در اين ميان، دانشجويان در کنار ساير مردم مورد بيشترين آماج و هجمه های سياسی قرار گرفتند.»
آقای کروبی همچنين ابراز اميدواری کرد که در سال تحصيلی جديد، با حذف نگاه امنيتی به دانشگاه و اتخاذ رويکردی منطقی و متناسب محيط دانشگاهی و با بهره‌گيری از سعه صدر توسط مسئولين، هر چه زودتر دانشجويان محروم از تحصيل به دانشگاه بازگردند و دانشجويان زندانی آزاد شوند.
به گفته منابع دانشجويی، در حال حاضر شماری زيادی از فعالان دانشجويی به اتهام های امنيتی زندانی هستند.
از جمله اين فعالان دانشجوی زندانی، بهاره هدايت، ميلاد اسدی، مجيد توکلی، ضيا نبوی، علی مليحی، مهديه گلرو، مجيد دری، ياسر ترکمن، نيما نحوی، علی پرويز، کوهيار گودرزی، ارسلان ابدی، محمد پورعبدالله و سينا گلچين هستند.
در همين حال، شورای تهران دفتر تحکيم وحدت، بزرگترين تشکل دانشجويی مخالف دولت، در بيانيه‌ای، از لزوم تدوين مدل‌های جديد فعاليت دانشجويی در سال تحصيلی پيش رو سخن گفت و نوشت: «غالب دانشجويان که همواره ظرف فعاليت‌های سياسی- اجتماعی خود را فضای علنی دانشگاه و تحت شعارها و مطالبات مشخصی تعريف کرده بودند، در حال بازتعريف و اتخاذ استراتژی های جديد برای فعاليت هستند.»
دفتر تحکيم وحدت با اشاره به فشارهای نهادهای امنيتی و نظامی بر جنبش دانشجويی افزود: «در صورت تداوم سياست سرکوب از طرف حاکميت، فعاليت‌های دانشجويی در شکل و قالب‌های گذشته، کمتر قابل اتکا است و نقش و جايگاه تشکل‌های شناسنامه‌دار در فعاليت‌های دانشجويی نيازمند بازنگری است.»
این تشکل دانشجویی در عين حال، در خصوص جنبش سبز در ايران نوشت که اين جنبش در پی سرکوب‌های شديد دچار سکوت شده است، اما اين تشکل دانشجويی بر اين باور است که اين سکوت به معنای سکون و فقدان و نابودی اين جنبش نيست.
در بيانيه دفتر تحکيم وحدت تأکيد شده است که «جنبش سبز که زاييده مطالبه همگانی است، با سرکوب از بين نمی‌رود و تا آن مطالبات پابرجاست، جنبش سبز مردم ايران نيز زنده است و به حيات خود ادامه می‌دهد».
اين تشکل دانشجويی البته اشاره کرده است که «جنبش سبز امروز نسبت به روزهای نخستين پس از انتخابات، در بعضی شئون به علل مختلف تضعيف شده است» و به همين دليل از خبرگان و روشنفکران همراه اين جنبش خواست که دست به بازنگری و بازسازی ساختارها و استراتژی آن بزنند و در پی خلق شيوه‌های نو جهت ايجاد پيوند با اقشار مختلف جامعه باشند.



پیامد نامه به فرمانده سپاه؛ تهاجم به خانواده باکری و همت

 

حمله به خانواده‌های همت و باکری از سرداران جنگ ایران و عراق که پس از نگارش نامه‌ای انتقادی به فرمانده سپاه صورت گرفت، با اعتراض مخالفان روبرو شد. در همین حال روزنامه کیهان این خانواده‌ها را به «خون فروشی» متهم کرد.

 
مهدی باکری، 
ابراهیم همت و حمید باکریروز چهارشنبه ۳۱ شهریور، خانواده باکری و همت، دو سردار سپاه که در جنگ هشت‌ساله ایران و عراق کشته شده‌اند، در مقابل خانه مهدی کروبی مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار گرفتند. این حمله پس از آن اتفاق افتاد که از دیدار این خانواده‌ها با میرحسین موسوی جلوگیری شده بود و آن‌ها قصد داشتند با مهدی کروبی دیدار کنند.
به نوشته وب‌سایت کلمه، مهاجمان با اسپری گاز اشک آور به این خانواده‌ها حمله و همسر حمید باکری را با اسلحه تهدید کردند. اعتراض احسان باکری، فرزند حمید باکری، به این اقدام با بازداشت چند ساعته وی همراه شد.
روز یکشنبه ۴ مهرماه نیز خانه باکری مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفت. این حمله پس از آن رخ داد که جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی برای دلجویی از حمله روز چهارشنبه به خانواده باکری و همت به دیدار آن‌ها رفته بودند. به گزارش  سایت کلمه، «نیروهای امنیتی با ورود  به خانه شهید باکری، میهمانان را مورد بازخواست و بازجویی قرار دادند.»
آسیه باکری دختر حمید باکری به سایت کلمه گفته است که «گروهی از دوستان مادرم و خانواده شهدا که هر هفته جلسه قرآن برگزار می کنند، به دلیل هفته دفاع مقدس گفتند که به منزل ما می‌آیند. ماموران در مقابل منزل جمع شده بودند از تک تک مهمانان ما بازجویی می‌کردند.»
وی می‌افزاید: «مادرم کسانی را که خودشان را پلیس امنیت معرفی کرده بودند از خانه بیرون کرد. چون گفتند ما نیروی امنیتی هستیم اما حکمی نداشتند.»
افزایش فشارها در پی انتشار نامه
آسیه باکری معتقد است خانواده وی پس از انتخابات و دفاع از جنبش اعتراضی، با این‌گونه برخوردها روبرو شده‌است. وی می‌افزاید که پس از انتشار نامه مادرش (فاطمه امیرانی) به سردار جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، فشارها افزایش یافته است. همسر حمید باکری چندی پیش در نامه ای خطاب به فرمانده سپاه، وی را به« خیانت در امانت» و «از بین بردن اعتماد ملت» و «زیر پا گذاشتن رای مردم و خون شهدا» متهم کرده بود.
خانم امیرانی در این نامه با انتقاد از «سرکوب اعتراضات مردمی» تاکید کرده بود که «خانواده شهدا در کنار مردم هستند و در برابر ظلم سکوت نمی‌کنند.»
درخواست خاتمی از «همرزمان همت و باکری»
محمد خاتمی، رییس‌جمهور سابق ایران، روز یکشنبه ۴ مهرماه ضمن محکوم نمودن حمله به خانواده‌های باکری و همت، تصریح کرد: «تعجب می کنم چرا وقتی خانواده های دو شهید بزرگوار همت و باکری و فرزندان ایشان مورد تعرض قرار می گیرند، سرداران و رزمندگان بزرگی که همکار و همراه این دو شهید بوده‌اند فریاد نمی زنند.»
وی افزود: «از آنانی که  از این رفتارها بیزارند، انتظار داریم  برای دفاع از واقعیت سپاه و بسیج، آشکارا موضع بگیرند، البته آرام و محترمانه، و نگذارند نهادهای انقلابی لطمه ببینند.»
کیهان و «برچسب خون‌فروشی»
در همین حال، حسین شریعتمداری، مدیرمسوول روزنامه کیهان در سرمقاله امروز (دوشنبه ۵مهرماه) این روزنامه مدعی شد «شهیدان همت و باکری را بهتر از همسرانشان می شناسد» و تصریح کرد که «همسران این شهدا می‌توانستند و می‌توانند قرب و منزلتی داشته باشند اگر از همسویی با معترضان دست بردارند.
نماینده ولی فقیه در بخشی دیگر از یادداشت خود، خانواده‌های این سرداران سپاه را متهم به "خون‌فروشی" کرد و نوشت: «وقتی همسران شهید همت و باکری به حمایت از فتنه برمی خیزند و برای ابراز ارادت، سر بر آستان سران فتنه می سایند، بدیهی است که نه فقط پا بر خون به ناحق ریخته آن دو شهید بزرگوار نهاده اند، بلکه با تاسف باید گفت خون پاک همسران شهید خود را برای "فروش"! به دشمنان خدا و قاتلان همت و باکری عرضه کرده اند.»
فرزند یکی از سرداران سپاه که در جنگ ایران و عراق کشته شده به دویچه‌وله فارسی می‌گوید: « سخنان امثال شریعتمداری برای خانواده‌های شهدا تازگی ندارد. این افراد نگاه کاملا کاسب کارانه به خانواده‌های شهدا دارند. تا وقتی در این دایره محسوب می‌شوی که معترض نباشی و با حکومت همراهی کنی.»
وی با انتقاد از سکوت رهبر جمهوری اسلامی و برخی از «فرماندهان قدیمی سپاه» تصریح می‌کند: «سال‌هاست که خون دل می‌خوریم. از کیسه شهدا برای هر اقدام خلاف شرع و قانونی خرج ‌می‌کنند. رهبری هم به جای انکه پاسدار حرمت خانواده‌های شهدا باشد، با سکوت‌ این‌گونه اظهارات را تایید می‌کند.»
وی به بخشی از سخنان ابراهیم همت در زمان جنگ اشاره می کند و می‌گوید: « حال و روز ما همانند زمانی است که حاج ابراهیم همت می‌گفت زمان بازرگان به من برچسب چریک فدایی زدند، زمان بنی صدر برچسب منافق، هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم برچسب بارانمان کردند، حالا روزی ده برچسب کسب می کنیم.»

مهدی محسنی
تحریریه: جواد طالعی



جمع‌آوری کمک مالی برای فعالان حقوق بشر در ایران

 در مراسمی در شهر نورنبرگ آلمان، بیش از سی و چهار هزار یورو کمک مالی برای فعالان حقوق بشر در ایران جمع‌آوری شد. اما مشکل مبتکران جمع‌آوری کمک‌مالی این است که چگونه این پول‌ها را به دست فعالان ایرانی برسانند.
 

مراسم اعطای 
جایزه حقوق بشر شهر نورنبرگ به عبدالفتاح سلطانی - سال ۲۰۰۹مراسم «ضیافت صلح» با اهداف حقوق بشری شش سال است که بطور پیاپی در شهر نورنبرگ در جنوب آلمان برگزار می‌شود. در این مراسم هر دوسال یکبار جایزه حقوق بشر شهر نورنبرگ اعطا می‌شود و یکبار نیز اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مالی می‌شود. خانم شیرین عبادی و عبدالفتاح سلطانی از جمله‌ی برندگان جایزه حقوق بشر نورنبرگ در سال‌های گذشته بوده‌اند.
در مراسم امسال «ضیافت صلح» که روز شنبه ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۰ در تالار تاریخی شهرداری نورنبرگ برگزار شد، بیش از ۱۸۰ نفر شرکت داشتند. این مراسم ۱۰۰ یورو ورودیه داشت و علاوه ‌بر آن از شرکت‌کنندگان خواسته شده بود داوطلبانه نیز به اهدا کمک مالی اقدام کنند.
غذا و نوشیدنی‌های مراسم نیز مثل سال‌های قبل به‌طور رایگان و به عنوان کمک به هدف‌های مراسم تامین شده بود. امسال «آرونا پارک هتل» (Arvena-Park-Hotel) نورنبرگ تامین غذای مهمانان را بر عهده داشت.
بنابر پیش‌بینی قرار بوده درآمد حاصل از «ضیافت صلح» در اختیار عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری در ایران و برنده‌ی سال ۲۰۰۹ جایزه حقوق بشر شهر نورنبرگ قرار گیرد. آقای سلطانی از اعضای بنیانگذار کانون مدافعان حقوق بشر است و در سال‌های گذشته وکالت و دفاع از حقوق بسیاری از زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنها را بر عهده داشته است؛ کاری که به گفته‌ی شهردار نورنبرگ، در «نظامی ناعالانه و فاقد آزادی‌ها و حقوق مدنی مثل ایران»، بسیار پرخطر است. 
عبدالفتاح سلطانی بازهم محروم از سفر
عبدالفتاح سلطانی نخستین برنده‌ی جایزه حقوق بشر نورنبرگ بود که نتوانست برای دریافت آن به آلمان سفر کند. پائیز سال ۲۰۰۹ مقام‌های امنیتی ایران در آخرین دقایق از خروج وی جلوگیری کردند. خانم معصومه دهقان، همسر آقای سلطانی به نمایندگی از طرف وی در مراسم شرکت و جایزه را دریافت کرد. عبدالفتاح سلطانی امسال نیز نتوانست به نورنبرگ سفر کند و این بار نیز همسر ایشان به همراه دخترشان در مراسم حضور یافتند.
معصومه دهقان در سخنان خود در «ضیافت صلح» نورنبرگ گفت، همسر او همچنان بر اثر فشار و سرکوب از کار شغلی خود به عنوان وکیل مدافع بازمانده است و او عملا در یک زندان بزرگ محدود شده است. به گفته‌ی خانم دهقان، مقام‌های امنیتی ایران با تهدید به بازداشت مجدد و کنترل دائمی آقای سلطانی و فشار بر موکلانش‎، او را از زندگی عادی محروم کرده‌اند.
دکترکریم لاهیجی، رئیس جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران نیز از جمله مهمانان  مراسم عصر شنبه در نورنبرگ بود. او در سخنان خود گفت، نزدیک به صد تن از وکلای مدافع در ایران در معرض آزار و اذیت قرار دارند. این‌ها وکلایی هستند که اغلب پرونده‌های دفاع از زندانیان سیاسی را برعهده می‌گیرند. به گفته‌ی آقای لاهیجی، زندانیان سیاسی در ایران به‌هیچ وجه از دادرسی عادلانه برخوردار نیستند.
از هنگام آغاز اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال۸۸ در ایران، شمار زیادی بازداشت شدند، که هنوز حدود ۵۰۰ نفر از آنها در زندان به‌سر می‌برند. به گفته‌ی کریم لاهیجی، نهاد حقوق بشری زیر مسئولیت او می‌خواهد با کمک‌های جمع‌آوری شده از خانواده‌های زندانیان سیاسی حمایت کند.
مشکل انتقال پول به ایران
برای مسئولان دفتر حقوق بشر نورنبرگ قطعی است که ماموران امنیتی ایران سفر همسر عبدالفتاح سلطانی به آلمان را به دقت زیر نظر دارند. همچنین انتقال کمک‌های اهدایی جمع‌آوری شده در نورنبرگ به ایران نیز با خطر همراه است. ارسال این پول‌ها به عبدالفتاح سلطانی در ایران، هم خود پول‌ها و هم امنیت آقای سلطانی را در معرض خطر قرار خواهد داد.
دکتر کریم لاهیجی که از سال ۱۹۸۲ در پاریس زندگی می‌کند، برای انتقال پول‌ها به ایران کمک  خواهد کرد. آقای لاهیجی می‌گوید  انتقال پول فعلا تنها به‌طریق فردی امکان‌پذیر است. با این‌حال دفتر حقوق بشر نورنبرگ خواستار دریافت مدارک در مورد نحوه دقیق استفاده از پول‌های اهدایی‌ست. آنها پیش از این مشکلاتی در این باره در رواندا داشتند.




گفت‌وگو با اسماعیل نوری علا، فریبا داوودی مهاجر و حسام آرامی

اعتراض چند هزارایرانی در مقابل سازمان ملل

پانته‌آ بهرامی
pantea.bahrami@yahoo.com

پنجشنبه هفته گذشته هنگام سخنرانی محمود احمدی‌نژاد رییس دولت ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، تظاهراتی توسط ایرانیان برگزار شد.

Download it 
Here!
در حالی‌که او در سخنرانی خود به حوادث سال ۲۰۰۱ آمریکا پرداخت و این نظریه را مطرح کرد که بخش‌هایی از دولت آمریکا در حملات یازدهم سپتامبر دست داشتند، هزاران ایرانی از ساعت ۱۱صبح تا پنج بعد ازظهر به حوادثی که امروز در ایران اتفاق می‌افتد، به اعدام‌ها و نقض حقوق بشر اعتراض کردند.
نظاهرکنندگان از شهرهای مختلف آمریکا و کانادا خود را به مقابل سازمان ملل رسانده بودند. گروه‌هایی که امسال در مقابل سازمان ملل با صف مستقل از هم به تظاهرات پرداختند، سازمان مجاهدین خلق ایران، اتحاد عمل نیروهای چپ و دمکرات، کمیته همبستگی برای پیشبرد دمکراسی در ایران و سلطنت‌طلب‌ها بودند.
یکی از تفاوت‌های اساسی امسال با سال گذشته عدم حضور هواداران جنبش سبز موسوم به «رای من کجاست» بود.

فریبا داودی مهاجر
نقض حقوق بشر
در این برنامه‌ها مینا سیگل، فعال حقوق بشر در نیویورک به دستگیری وکلا و به ویژه دستگیری نسرین ستوده پرداخت. فریبا داودی مهاجر، از کنشگران حقوق زنان در سخنرانی خود به دستگیری زندانیان سیاسی اشاره کرد و افزود: «اعتراض ما نه به احمدی‌نژاد، نه حتی به سیدعلی خامنه‌ای که بر ساختار نظامی است که استبدادپرور است و کشتار ۶۷ رادر کارنامه‌ی خود دارد که هزاران جوان این سرزمین آب و خاک را در عرض چند روز سربه دار کرد. امروز بهاره هدایت، نه بهاره بلکه سیمای صدها دختر ایرانی است که غریبانه در زندان‌های جمهوری اسلامی جان باختند. عبدالله مومنی سیمای هزاران جوانی است که راست‌قامت به خاطر آرمان‌های خود ایستادگی کردند.
امروز ما در مقابل سازمان ملل متحد جمع شده‌ایم تا به حکومت استبداد، حکومت تبعیض، حکومت دینی و ضد حقوق بشر اعتراض کنیم؛ تا به حکومتی که آزادی‌های اساسی را از بین می‌برد اعتراض کنیم. جمع شده‌ایم تا صدای اعتراض خود را به نادیده انگاشتن حقوق زنان، اقلیت‌های مذهبی، قومی، نژادی، جنسی و اعتراض به سیستمی که استبدادپرور است، به ولایت مطلقه‌ی فقیه که بر جان و مال مردم مسلط شده است و هر نوع اصلاح از درون را با انسداد مواجه کرده اعلام کنیم.
ما جمع شده‌ایم که بگوییم دشمن ملت ایران نه تنها احمدی‌نژاد و نه حتی خامنه‌ای، بلکه ساختاری است که دین و دولت را باهم بر سر ملت ایران مسلط کرده است؛ ساختاری که برای ما محصولی جز خون‌ریزی، جنگ و فلاکت نداشته است. با استبداد مذهبی مبارزه کنیم و نه با سیدعلی خامنه‌ای که امروز هست و فردا نیست. دشمن ما قانون اساسی جمهوری اسلامی، دشمن ما اساس جمهوری اسلامی است. تا روز آخر برای آزادی و دمکراسی با تمام عوامل رژیم در هر لباس و شکل و ظاهر مردم‌فریب مبارزه می‌کنیم.»


لغو حکم سنگسار
در ادامه‌ی این برنامه، کمپین ضد سنگسار با سجاد، پسر سکینه محمدی آشتیانی، فردی که محمود احمدی‌نژاد در گفت‌وگو با رسانه‌های آمریکا حکم سنگسار او را کذب خوانده بود، تماس گرفته شد.
جمعیت مشتاق سخنان او بود. سجاد در ارتباط تلفنی از تهران در مورد سخنان احمدی‌نژاد اظهار داشت: «حکم سنگسار مادرم را انکار کردند. علی‌رغم اینکه حکم مربوط به سنگسار مادرم از طرف وکیل‌مان هوتن کیان در اختیار جهانیان و همه‌ی رسانه‌ها قرار گرفت. دوباره آقای احمدی‌نژاد با مسخره کردن جهانیان دوباره همین ادعای دروغ را مطرح کردند. آقای مهمان‌پرست، سخنگوی دولت ادعا کرد که حکم سنگسار مادرم لغو شده.
در مراجعه‌ی وکیل‌مان به دیوان عالی کشور متوجه شدیم که لغو حکم سنگسار دروغ محض است و برای فریب جهانیان گفته شده است. وکیل سابق‌مان مجبور به فرار شد و وکیل جدیدمان با نصب دوربین در مقابل دفترش از طرف وزارت اطلاعات و با حمله به خانه‌اش و بردن اسنادش تحت فشار است. ما نیز از این فشارها مستثنی نیستیم و نگران حال مادرم هستیم.»
نماینده‌ی کمپین ضد سنگسار از سجاد پرسید: جمعیت زیادی اینجا هستند. از مردم چه می‌خواهید؟
سجاد پاسخ داد: «من از مردم می‌خواهم که ما را تنها نگذارند و ما را دراین موقعیت همراهی کنند. چون اگر این فشارها کم شود جمهوری اسلامی از ما انتقام خواهد گرفت.»


نماینده کمپین نیز افزود: «تلاش کنیم که سکینه و ۲۲ نفر دیگر را که منتظر اجرای حکم سنگسار هستند، نجات دهیم.»
کارت‌هایی به آدرس سازمان ملل
نگین از کالیفرنیا سه هزار کارت را منتشر کرده وبا بخشی از آنها کولاژ درست کرده بود. از او علت چاپ کارت‌ها را پرسیدم. می‌گوید: «ما می‌خواستیم برای زندانیان سیاسی ایران و اعدام‌هایی که در صدد اجراست کار ویژه‌ای انجام دهیم. می‌خواستیم یک جنبش توده‌ای به وجود بیاوریم که همه‌ی مردم آمریکا از هرجای دنیا که هستند بتوانند به این حرکت بپیوندند و صداشان را به سازمان ملل برسانند. ما خواستار این هستیم که آقای بان کی‌مون، نماینده‌ی ویژه‌ای برای بررسی حقوق بشر به ایران بفرستد. ما خواستار پایان دادن به اعدام‌های سیاسی هستیم و می‌خواهیم وکلای زندانیان سیاسی بتوانند با موکلان خود ملاقات و از آنها دفاع کنند.
طرح این سه هزار کارت را یکی از هنرمندان جنبش سبز طراحی کرده و طرح نوشتاری و حقوقی آن را را یک گروه وکلا در کالیفرنیای شمالی به نام امید تهیه کرده‌اند. این کارت‌ها امضا شده‌اند و بسیاری از مردم شهرهای آمریکا و کانادا در این حرکت شرکت کرده‌اند. هفته‌ی آینده قرار است وقت بگیریم و کارت‌ها را به بان کی‌مون تقدیم کنیم.»
در ادامه با چند نفر از شرکت‌کنندگان به گفت‌وگو نشستم: شما مستقل آمده‌اید و یا از سوی گروه خاصی در این تظاهرات شرکت کرده‌اید؟
من از طرفداران سازمان مجاهدین هستم.
به چه منظور در این تظاهرات شرکت کردید؟
علت اصلی‌اش حمایت از مردم ایران و سرنگونی رژیم است؛ و هم‌چنین کمک به سازمان برای اینکه از فهرست سازمان‌های تروریستی بیرون بیاید و دست و بالش برای فعالیت در ایران باز شود.
سکولاریزم برای آینده‌ی ایران
با اسماعیل نوری‌علا، یکی از نویسندگانی که در میان شرکت کنندگان بود به گفت‌وگو نشستم و از او درباره‌ی علت شرکتش در تظاهرات پرسیدم.


او گفت: «احمدی‌نژاد تنها نمادی از مجموعه‌ی حکومت اسلامی است. ما آمده‌ایم که نفرت خودمان را از کل حکومت اسلامی اعلام کنیم و چون همه‌ی رسانه‌ها امروز متوجه این گردهمایی هستند می‌خواهیم به گوش بقیه‌ی مردم دنیا برسانیم که این حکومت در مجموع یک حکومت اشغالگر و بیگانه از زاویه‌ی فرهنگ ایران است.»
اگر شما بخواهید روی یکی از نقاط ضعف اپوزیسیون دست بگذارید، آن نقطه کدام است؟
مسلما تفرقه است. اگر ما می توانستیم یک آلترناتیو سکولار داشته باشیم این حکومت نمی‌توانست ۳۱ سال پایدار بماند.
علت پایداری‌اش عدم وجود آلترناتیو هست و به همین دلیل توپ بازی بین زمین بنیادگراها و اصلاح‌طلبان رد و بدل می‌شود. برای اولین‌بار است که در خارج از کشور سکولارها در حال تشکل خود هستند و امیدوارم به زودی حتی یک آلترناتیو سکولار را به جهان ارائه دهیم.
به نظر شما جامعه‌ی ایران آمادگی پذیرش سکولاریزم را دارد؟
من فکر می‌کنم اگر جامعه‌ای در دنیا باشد که خواستار آن به معنای واقعی باشد، جامعه‌ی ایران است. چون تنها جامعه‌ای است که در عرض ۳۰ سالی که از تجربه‌ی تلخ حکومت مذهبی گذشته، می‌داند که حکومت دینی چه بلایی سر مردم می‌آورد. بنابراین به طور طبیعی همه به جز آنها که از حکومت منتفع هستد، سکولار شده‌اند. منظور من از سکولاریزم، مفهوم سیاسی آن است و نه درمفهوم فلسفی آن. در نتیجه بحث ما بحث حکومت و سیاست است. جوامع می‌توانند در صورت وجود آزادی مذهب خود را داشته باشند.


بنابراین منظور شما از سکولاریزم، دولت سکولار است که جدایی دین از حکومت در آن مطرح است؟
صددرصد. یعنی به عنوان داوری که اجازه ندهد هیچ مذهب و ایدئولوژی‌ای خواسته‌ها و ارزش‌های ویژه‌ی خود را بر کل جامعه حاکم کند.
همبستگی با مردم
آرام حسامی که استاد علوم سیاسی و فلسفه است و از واشنگتن به این گردهمایی پیوسته بود در مورد علت شرکتش در این تظاهرات گفت:
علتش همبستگی با مردم ایران است. مردم در ایران نمی‌توانند تظاهرات کنند، ما اینجا دست‌مان بازتراست. آقای احمدی‌نژاد هم قدم رنجه می‌کنند هرسال می‌آیند نیویورک! از یک سال به این سو مسئله‌ی دیگر احمدی‌نژاد، ریاست جمهوری و حتی ولایت فقیه هم مطرح نیست. مردم به این نتیجه رسیده‌اند که این رژیم اصلاح‌پذیر نیست و حقانیتش را از سپاه گرفته و ما که می‌توانیم تجمع کنیم لااقل می‌توانیم این پیغام را به احمدی‌نژاد شفاهاً و حضوراً برسانیم. امیدواریم ایشان بشنوند!
به نظر شما جایگزین حکومت ایران چه حکومتی خواهد بود؟
مردم به این نتیجه رسیده‌اند که حداقل باید نوعی جدایی بین مذهب و حکومت وجود داشته باشد. باید حکومت سکولار باشد. ۳۲ سال تجربه در میان است. کاری به یک سال گذشته ندارد. این ضرورت اکنون در ایران و به ویژه در میان قشر دانشجو جا افتاده است.
اپوزیسیون دولت اسلامی باید چه خصلتی باید داشته باشد؟
من با بچه‌های ایران در تماس هستم. آنها می‌خواهند اپوزیسیون به عنوان یک شبکه‌ی متحد در تبعید عمل کند. یعنی بتوانیم گفتمان‌سازی، همدردی، راهنمایی و افشاگری کنیم و یک واحد متشخص تشکیل دهیم که همه‌ی گروه‌ها با حفظ هویت خود در آن شرکت کنند. می‌توانیم صدای اپوزیسیون در ایران باشیم. اگر موسوی، کروبی، بچه‌های صنعتی شریف، دانشگاه شیراز و دیگران نمی‌توانند حرف بزنند، ما می‌توانیم بازتاب آن گروه‌ها باشیم ولی فقط در صورت انسجام.
حسام آرامی بر این باور است که ایرانیان در سال ۱۳۵۷، حول یک نفر و دادن اعتبار به او جمع شدند و همین این ترس و هراس را در آنها به وجود آورده که مبادا دوباره ضربه بخورند و این خاطره دوباره تکرار شود.
وی افزود: به دلیل این حافظه‌ی تاریخی، اپوزیسیون در مقابل رژیمی که به مراتب مستبدتر از پهلوی دوم است متحد نمی‌شوند. این یک صورت مسئله است، اما من اکنون حرکاتی را در این ۱۵ ماه اخیر از گروه‌های مختلف مشاهده کرده‌ام که گویا وقت آن رسیده که متحد و شبکه‌ای عمل کنیم. به نظر من این نقطه عطفی است؛ البته اگر بتوانیم اینگونه متحد و منسجم عمل کنیم.
بر پایان تظاهرات نیز چند صد نفر درمقابل هتل هیلتون، محل اقامت احمدی‌نژاد در نیویورک گرد آمدند و با سر دادن شعار، به اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران پرداختند.