همایش سالانه خاورمیانهشناسی؛ زیر سایه بهار عرب اما با حضور پررنگ ایرانیان
چهل و پنجمین کنفرانس سالانه انجمن مطالعات خاورمیانه روز پنجشنبه ۱۰ آذر برابر با اول دسامبر در هتل «ماریوت وودلی» پارک واشنگتن، پایتخت آمریکا، آغاز به کار کرد تا در نزدیک به ۲۰۰ پانل فرصتی فراهم کند برای ارائه مقالههای بیش از هزار دانشگاهی، استاد و محقق و دانشجوی خاورمیانهشناسی و بحث و تبادل نظر.
بسیاری از مقالههای کنفرانس امسال این انجمن که نهادی بینالمللی است متاثر از «بهار عرب» و رویدادهای یازده ماه گذشته در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا نوشته شدهاند. بدون این که مباحث تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فلسفی و فرهنگی که در ۴۴ سال گذشته علاقهمندان به خاورمیانه به آن پرداختهاند از قلم انداخته شود.
در سرسرای محل برگزاری کنفرانس، و اتاقها و پانلها، در کنار علاقهمندان غربی به این مباحث و دانشگاهیان یمنی، تونسی، مصری، لیبایی، سوری، عراقی، اردنی، لبنانی، بحرینی، قطری، اماراتی، فلسطینی، اسراییلی، ترک، تاجیک و افغان، محققان ایرانی هم حضور پررنگی دارند به طوری که تنها در دو ساعت روز گشایش کنفرانس از ۲۲ پانل ۴ پانل مستقیما مربوط به ایران بود با عنوانهای «شبح اصالت در گفتمان ادبی پارسی»، «تاریخ اجتماعی کارگران صنعت نفت ایران»، «نشیب و فراز روحانیت شیعه در قرن بیستم و آغاز هزاره سوم» و «اعتراضات جنسیتی و مشارکت در ایران و کشورهای عرب».
تنها در روز گشایش کنفرانس انجمن مطالعات خاورمیانه، بیش از ۲۰ دانشگاهی ایرانی نتیجه پژوهشهای خود را در این جلسات و جلسههای دیگری که به موضوعهای عامتر میپرداخت ارائه دادند.
پوشش کامل خبری کنفرانسی اینچنین، کاری است نشدنی.
اما برای آشنا شدن شنوندگان پیک فرهنگ با حال و هوای این همایش به یکی از پانلهای درباره ایران سر زدیم. با یک سخنران آمریکایی و سه سخنران از نسل دوم ایرانیان مهاجر به آمریکا و آمریکاییان ایرانیتبار گفتوگو کردیم که در مقالههای خود دغدغه اصالت را در ادب پارسی پیش میکشیدند.
کنی شوارتز از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که به انگیزههای شاعران معروف به دوران بازگشت ادبی پرداخت، مقالهاش را این گونه خلاصه کرد:
«این نهضت ادبی فرهنگی، نهضت بازگشت ادبی در اواخر قرن هجدهم و اواخر قرن نوزدهم وجود داشت و بعد از دوره صفویان این شعرا میخواستند که شعر ایران به شعر حافظ، به شعر دوره پیشین، برگردد. این شعرا به سبک حافط و رودکی و کسان دیگر مینوشتند و میگفتند با سبک معروف به سبک هندی موافق نیستیم و میخواهیم برگردیم به شعرهایی مثل فردوسی و حافظ و شعر بازگشت ادبی.... شاهان قاجار هم خیلی خوشحال شدند که یک شاعر به سبک انوری یا فردوسی گفته که فتحعلیشاه هم مثل محمود غزنوی شاه ایران است و باید برای همیشه در تاریخ ایران وجود داشته باشد.»
رمانی با درونمایه خودی ولی قالبی غیرخودی
نسرین رحیمیه استاد ادب فارسی در دانشگاه کالیفرنیا ایرواین رد پای اصالت را در رمان سووشون نوشته سیمین دانشور دنبال کرده بود:
«تناقضهای اصالت در سَووشون رمان سیمین دانشور: آن چیزی که مهم بود و من بر آن تکیه میکردم این است که در رمان سووشون شخصیتهای ایرانی و خارجی مثلا انگلیسیهایی که وارد ایران شدند را داریم و موضوع این است که ببینیم که کی واقعا احساس تعلق میکند؛ و آیا احساس تعلقش طوری است که بخواهد از کشور خودش و منابع کشورش دفاع کند؟
رمان در سطح شخصیتها بین خودی و غیر خودی، یعنی داخلی و خارجی، فرق میگذارد، ولی وقتی به فرم خود رمان نگاه میکنیم از سبک رمان که خود چیزی نیست که از ادبیات فارسی درآمده باشد، استفاده شدهاست.
پس آیا میشود این مسئله را زیر سؤال برد که چرا این رمان در ضمن این که دارد میگوید ما باید سعی کنیم به هویت و ملیت خودمان توجه کنیم از یک فرم غیرایرانی استفاده کردهاست؟ وقتی نگاه کردم دیدم اگر در بطن رمان به شخصیتها و به تمهای رمان نگاه کنیم میبینیم که اینقدر هم سفید و سیاه نیست. یعنی میشود آن چیزی را که از خارج میآید استفاده کرد و از آن چیز نویی ساخت که پدیده ایرانی باشد و به ادبیات ایران کمک کند.»
کشور سیاهپوش
دانیل رفیعنژاد از دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس درباره مقالهاش که به نگرانیهای هوشنگ گلشیری داستاننویس فقید معاصر و نویسنده شازده احتجاب پرداخته گفت:
«برای گلشیری دموکراسی چیزی است که ایران هرگز نداشته و هرگز هم نخواهد داشت. به نظر او روشنفکران و آنهایی که خیلی سیاسی هستند عقایدشان نسبت به دموکراسی یک ذره خراب است و در رمانهای خودش خیلی از اینها انتقاد میکند. اگرچه خیلی هم ضد ادبیات متعهد بوده و هرگز نمیخواست که رمان یا داستانش انگیزه یک جنبش سیاسی باشد.
بر سه رمان او تمرکز کردم. شازده احتجاب، آینههای دردار و شاه سیاهپوشان. به خصوص آینههای دردار و شاه سیاهپوشان. شاه سیاهپوشان از عنوانش هم معلوم است که درباره عزاداری است.
به نظر آقای گلشیری علتی که ایران یک کشور سیاهپوش است، این است که هرگز نتوانستند به آن قصد دموکراسی برسند، نه در انقلاب مشروطیت و نه در انقلاب اسلامی. در واقع این کتاب شاه سیاهپوشان یک سندی است از آن عزاداری.»
استفاده از تصاویر غزل در موضوعات معاصر
و صمد علوی از دانشگاه کالیفرنیا برکلی در مقالهاش به ارزش ادبی غزلهای سعید سلطانپور شاعر و فعال سیاسی چپ پرداخت که در نیمه اول سال ۱۳۶۰ در زندان اوین اعدام شد:
«به نظر من باید این دو جنبه سلطانپور را با هم دید. درست است آدم سیاسی بود و حتی شعار هم گفت ولی با هنر آشنایی داشت و کارهای واقعا هنری و شعری داشت. امروز میخواستم درباره این جنبه سلطانپور یک کم بیشتر صحبت کنم. یک کم درباره غزل و سنت غزل در ادبیات فارسی صحبت کردم. مرحوم سلطانپور آنطور که سعی کردم توضیح بدهم با غزل آشنایی خیلی عمیقی داشت. یک غزلی دارد با عنوان غزل بند که شروع آن این است «تا که در بند یکی بندم هست، با تو ای سوخته پیوندم هست» که به نظر من خیلی قشنگ است.
سلطانپور خیلی از این تصاویر آشنا از غزل فارسی دارد مثلا عاشق و معشوق و از این تصاویر طبیعی مثلا گل و باغ و این چیزها ولی درباره موضوعات خیلی معاصر صبحت میکند درباره زندان و شکنجه و این چیزها. این دوگانگی در شعر سلطانپور را در این شعر میبینیم. آدمی بود که میخواست سیاسی باشد و درباره انقلاب و این چیزها صحبت کند ولی شعر هم میگفت. هر دو با هم بود.»
ارجگذاری
بعد از این جلسات هم نوبت به ارجگذاری سه ایرانشناس و ایرانپژوه پیشکسوت رسید. در ضیافتی با حضور بیش از صد ایرانشناس و میهمان که هوشنگ شهابی استاد تاریخ و مدیر انجمن بینالمللی ایرانشناسی نماینده برگزارکنندگانش بود.
هوشنگ شهابی: «این ضیافت به دعوت چندین انجمن برگزار شد، انجمن بینالمللی ایرانشناسی، انجمن آمریکایی مدرسین زبان فارسی و انجمن مطالعات جوامع فارسیزبان. انجمن مدرسین زبان فارسی در آمریکا از استاد بازنشسته دانشگاه میشیگان گرنات ویندفور (Gernot Windfuhr) قدردانی کرد. ایشان در زمینه زبانهای ایرانی قدیمی مطالعات زیادی دارند. پژوهشهای خیلی ارزشمندی انجام دادهاند. در زمینه زبان فارسی دری و ادبیات فارسی هم خیلی مطالعات دقیقی انجام دادهاند. مخصوصا استاد خیلی موفق و محبوبی بودند و چند نفر از دانشجویان ایشان از تجربیات ایشان در کلاس هایشان صحبت کردند.
انجمن بینالمللی ایرانشناسی از دو نفر قدردانی کرد. آقای هرمز حکمت که سالهای سال سردبیر مجله ایراننامه بودند و این مجله الان سالهاست در واشنگتن چاپ میشود و از سطح علمی بالایی برخوردار است. چون آقای حکمت در حقیقت این مجله را به این درجه از کیفیت علمی رساند ما این قدردانی را از ایشان کردیم. نفر دوم آقای احمد اشرف استاد سابق جامعهشناسی خیلی از دانشگاههای منطقه نیویورک مثل کلمبیا و «نیو اسکول آو سوشیال ریسرچ» و چند دانشگاه دیگر. ایشان از ارکان اصلی پروژه عظیم دانشنامه ایرانیکا است و دقت کارشان به حدی زیاد است که هرکسی برای این دانشنامه یک مقاله نوشته از جمله خود من همیشه از کمکهای ایشان برخوردار بوده و ایشان در موفقیت این دانشنامه خیلی سهم دارند و به این دلیل ما تصمیم گرفتیم از ایشان قدردانی کنیم.»
مسیر ایرانشناسی
هرمز حکمت سردبیر پیشین فصلنامه ایرانشناسی چاپ واشنگتن چهره برگزیده انجمن بینالمللی ایرانشناسی درباره مسیر مطلوب او در ایرانشناسی به پیک فرهنگ گفت:
«من اعتقاد دارم که باید در مطالعات ایرانشناسی مسائل رویدادها و روندهای معاصر ایران را فراموش نکرد. در مجلات و نشریههای بخصوص علمی به نظر من این یک نقص است که بیشترشان به تاریخ ایران و تاریخ صدسال پیش ایران میپردازند. که البته پرداختن به اینها خوب است ولی به خصوص در این دوران که ایران مواجه با مسائل عظیم آیندهاش است و موجودیتش در خطر است وظیفه هر پژوهشگری است که با دید خاص خودش این مسائل را ارزیابی کند، تفسیر کند و به مردم آگاهی بدهد که این متاسفانه نیست. این تنها زمینهای است که به نظر من در مطالعات ایرانشناسی نیاز به گسترش دارد.»
همزمان احمد اشرف چهره برگزیده انجمن بینالمللی ایرانشناسی درباره چشمانداز آینده ایرانشناسی و اولویتهای مورد نظرش در پاسخ پیک فرهنگ افزود:
«رشته ایرانشناسی از جهات مختلف در حال گسترش است و طبعا بر اساس آن چیزهایی که به طور روزمره و در دورههای مختلف مطرح میشود و مورد علاقه قرار میگیرد این رشتهها هم به همان سمت حرکت میکنند و سعی میکنند به سؤالهایی پاسخ دهند که در آن دورهها مطرح میشود. در هر زمانی یک موضوعی اهمیت پیدا میکند. مثلا یک زمانی مسئلهای که مطرح بود این بود که دورههای تاریخی چیست. بعد اینها به کلی به هم خورد و یک چیزهای دیگر جایش آمد و در یک دورهای مفهوم ازخودبیگانگی انسان مطرح بود و در یک دورهای مباحث جدید که مطرح میشود به کلی ساختارشکنی همان چیزهایی است که در گذشته وجود داشت و مسایل جدید به وجود آمده به خصوص از دوره پست مدرن که حالا دوره اش هم در حال اتمام است و حالا با دوره پست پست مدرن روبهرو هستیم. به زودی نضج پیدا خواهد کرد. اینها چیزهایی هست که هست. ولی یکی از مسایلی که لااقل از نظر خود من مطرح است مسئله تأمل و تعمق روی تاریخ ایران و مسئله هویت ایرانی در بعد تاریخیاش و همینطور در بعد امروز و آیندهاش است. اینها چیزهایی است که به نظر من میتواند مطرح باشد.»
در کنار گفتارها و مقالهها در چهل و پنجمین کنفرانس انجمن مطالعات خاورمیانهشناسی ۵ فیلم داستانی و ۳۷ فیلم مستند به نمایش گذاشته شده. از این تعداد چهار فیلم از ایران یا درباره ایران است. فیلم داستانی کشتزارهای سپید محمد رسولاف در کنار فیلمهای مستند موج سبز از علی صمدی احدی، شیرزنان از رای وینتر و نامههایی از ایران محصول بخش انگلیسیزبان شبکه تلویزیونی الجزیره. کار این کنفرانس تا یکشنبه ۱۳ آذر برابر با چهار دسامبر ادامه دارد.
بسیاری از مقالههای کنفرانس امسال این انجمن که نهادی بینالمللی است متاثر از «بهار عرب» و رویدادهای یازده ماه گذشته در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا نوشته شدهاند. بدون این که مباحث تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فلسفی و فرهنگی که در ۴۴ سال گذشته علاقهمندان به خاورمیانه به آن پرداختهاند از قلم انداخته شود.
در سرسرای محل برگزاری کنفرانس، و اتاقها و پانلها، در کنار علاقهمندان غربی به این مباحث و دانشگاهیان یمنی، تونسی، مصری، لیبایی، سوری، عراقی، اردنی، لبنانی، بحرینی، قطری، اماراتی، فلسطینی، اسراییلی، ترک، تاجیک و افغان، محققان ایرانی هم حضور پررنگی دارند به طوری که تنها در دو ساعت روز گشایش کنفرانس از ۲۲ پانل ۴ پانل مستقیما مربوط به ایران بود با عنوانهای «شبح اصالت در گفتمان ادبی پارسی»، «تاریخ اجتماعی کارگران صنعت نفت ایران»، «نشیب و فراز روحانیت شیعه در قرن بیستم و آغاز هزاره سوم» و «اعتراضات جنسیتی و مشارکت در ایران و کشورهای عرب».
سه سخنران از نسل دوم ایرانیان مهاجر به آمریکا و آمریکاییان ایرانیتبار در مقالههای خود دغدغه اصالت را در ادب پارسی پیش کشیدند.
پوشش کامل خبری کنفرانسی اینچنین، کاری است نشدنی.
اما برای آشنا شدن شنوندگان پیک فرهنگ با حال و هوای این همایش به یکی از پانلهای درباره ایران سر زدیم. با یک سخنران آمریکایی و سه سخنران از نسل دوم ایرانیان مهاجر به آمریکا و آمریکاییان ایرانیتبار گفتوگو کردیم که در مقالههای خود دغدغه اصالت را در ادب پارسی پیش میکشیدند.
گزارش امیرمصدق کاتوزیان از چهل و پنجمین کنفرانس انجمن مطالعات خاورمیانه
کنی شوارتز از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی که به انگیزههای شاعران معروف به دوران بازگشت ادبی پرداخت، مقالهاش را این گونه خلاصه کرد:
«این نهضت ادبی فرهنگی، نهضت بازگشت ادبی در اواخر قرن هجدهم و اواخر قرن نوزدهم وجود داشت و بعد از دوره صفویان این شعرا میخواستند که شعر ایران به شعر حافظ، به شعر دوره پیشین، برگردد. این شعرا به سبک حافط و رودکی و کسان دیگر مینوشتند و میگفتند با سبک معروف به سبک هندی موافق نیستیم و میخواهیم برگردیم به شعرهایی مثل فردوسی و حافظ و شعر بازگشت ادبی.... شاهان قاجار هم خیلی خوشحال شدند که یک شاعر به سبک انوری یا فردوسی گفته که فتحعلیشاه هم مثل محمود غزنوی شاه ایران است و باید برای همیشه در تاریخ ایران وجود داشته باشد.»
رمانی با درونمایه خودی ولی قالبی غیرخودی
نسرین رحیمیه استاد ادب فارسی در دانشگاه کالیفرنیا ایرواین رد پای اصالت را در رمان سووشون نوشته سیمین دانشور دنبال کرده بود:
«تناقضهای اصالت در سَووشون رمان سیمین دانشور: آن چیزی که مهم بود و من بر آن تکیه میکردم این است که در رمان سووشون شخصیتهای ایرانی و خارجی مثلا انگلیسیهایی که وارد ایران شدند را داریم و موضوع این است که ببینیم که کی واقعا احساس تعلق میکند؛ و آیا احساس تعلقش طوری است که بخواهد از کشور خودش و منابع کشورش دفاع کند؟
رمان در سطح شخصیتها بین خودی و غیر خودی، یعنی داخلی و خارجی، فرق میگذارد، ولی وقتی به فرم خود رمان نگاه میکنیم از سبک رمان که خود چیزی نیست که از ادبیات فارسی درآمده باشد، استفاده شدهاست.
پس آیا میشود این مسئله را زیر سؤال برد که چرا این رمان در ضمن این که دارد میگوید ما باید سعی کنیم به هویت و ملیت خودمان توجه کنیم از یک فرم غیرایرانی استفاده کردهاست؟ وقتی نگاه کردم دیدم اگر در بطن رمان به شخصیتها و به تمهای رمان نگاه کنیم میبینیم که اینقدر هم سفید و سیاه نیست. یعنی میشود آن چیزی را که از خارج میآید استفاده کرد و از آن چیز نویی ساخت که پدیده ایرانی باشد و به ادبیات ایران کمک کند.»
کشور سیاهپوش
دانیل رفیعنژاد از دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس درباره مقالهاش که به نگرانیهای هوشنگ گلشیری داستاننویس فقید معاصر و نویسنده شازده احتجاب پرداخته گفت:
«برای گلشیری دموکراسی چیزی است که ایران هرگز نداشته و هرگز هم نخواهد داشت. به نظر او روشنفکران و آنهایی که خیلی سیاسی هستند عقایدشان نسبت به دموکراسی یک ذره خراب است و در رمانهای خودش خیلی از اینها انتقاد میکند. اگرچه خیلی هم ضد ادبیات متعهد بوده و هرگز نمیخواست که رمان یا داستانش انگیزه یک جنبش سیاسی باشد.
بر سه رمان او تمرکز کردم. شازده احتجاب، آینههای دردار و شاه سیاهپوشان. به خصوص آینههای دردار و شاه سیاهپوشان. شاه سیاهپوشان از عنوانش هم معلوم است که درباره عزاداری است.
به نظر آقای گلشیری علتی که ایران یک کشور سیاهپوش است، این است که هرگز نتوانستند به آن قصد دموکراسی برسند، نه در انقلاب مشروطیت و نه در انقلاب اسلامی. در واقع این کتاب شاه سیاهپوشان یک سندی است از آن عزاداری.»
استفاده از تصاویر غزل در موضوعات معاصر
و صمد علوی از دانشگاه کالیفرنیا برکلی در مقالهاش به ارزش ادبی غزلهای سعید سلطانپور شاعر و فعال سیاسی چپ پرداخت که در نیمه اول سال ۱۳۶۰ در زندان اوین اعدام شد:
«به نظر من باید این دو جنبه سلطانپور را با هم دید. درست است آدم سیاسی بود و حتی شعار هم گفت ولی با هنر آشنایی داشت و کارهای واقعا هنری و شعری داشت. امروز میخواستم درباره این جنبه سلطانپور یک کم بیشتر صحبت کنم. یک کم درباره غزل و سنت غزل در ادبیات فارسی صحبت کردم. مرحوم سلطانپور آنطور که سعی کردم توضیح بدهم با غزل آشنایی خیلی عمیقی داشت. یک غزلی دارد با عنوان غزل بند که شروع آن این است «تا که در بند یکی بندم هست، با تو ای سوخته پیوندم هست» که به نظر من خیلی قشنگ است.
سلطانپور خیلی از این تصاویر آشنا از غزل فارسی دارد مثلا عاشق و معشوق و از این تصاویر طبیعی مثلا گل و باغ و این چیزها ولی درباره موضوعات خیلی معاصر صبحت میکند درباره زندان و شکنجه و این چیزها. این دوگانگی در شعر سلطانپور را در این شعر میبینیم. آدمی بود که میخواست سیاسی باشد و درباره انقلاب و این چیزها صحبت کند ولی شعر هم میگفت. هر دو با هم بود.»
ارجگذاری
بعد از این جلسات هم نوبت به ارجگذاری سه ایرانشناس و ایرانپژوه پیشکسوت رسید. در ضیافتی با حضور بیش از صد ایرانشناس و میهمان که هوشنگ شهابی استاد تاریخ و مدیر انجمن بینالمللی ایرانشناسی نماینده برگزارکنندگانش بود.
هوشنگ شهابی: «این ضیافت به دعوت چندین انجمن برگزار شد، انجمن بینالمللی ایرانشناسی، انجمن آمریکایی مدرسین زبان فارسی و انجمن مطالعات جوامع فارسیزبان. انجمن مدرسین زبان فارسی در آمریکا از استاد بازنشسته دانشگاه میشیگان گرنات ویندفور (Gernot Windfuhr) قدردانی کرد. ایشان در زمینه زبانهای ایرانی قدیمی مطالعات زیادی دارند. پژوهشهای خیلی ارزشمندی انجام دادهاند. در زمینه زبان فارسی دری و ادبیات فارسی هم خیلی مطالعات دقیقی انجام دادهاند. مخصوصا استاد خیلی موفق و محبوبی بودند و چند نفر از دانشجویان ایشان از تجربیات ایشان در کلاس هایشان صحبت کردند.
انجمن بینالمللی ایرانشناسی از دو نفر قدردانی کرد. آقای هرمز حکمت که سالهای سال سردبیر مجله ایراننامه بودند و این مجله الان سالهاست در واشنگتن چاپ میشود و از سطح علمی بالایی برخوردار است. چون آقای حکمت در حقیقت این مجله را به این درجه از کیفیت علمی رساند ما این قدردانی را از ایشان کردیم. نفر دوم آقای احمد اشرف استاد سابق جامعهشناسی خیلی از دانشگاههای منطقه نیویورک مثل کلمبیا و «نیو اسکول آو سوشیال ریسرچ» و چند دانشگاه دیگر. ایشان از ارکان اصلی پروژه عظیم دانشنامه ایرانیکا است و دقت کارشان به حدی زیاد است که هرکسی برای این دانشنامه یک مقاله نوشته از جمله خود من همیشه از کمکهای ایشان برخوردار بوده و ایشان در موفقیت این دانشنامه خیلی سهم دارند و به این دلیل ما تصمیم گرفتیم از ایشان قدردانی کنیم.»
مسیر ایرانشناسی
هرمز حکمت سردبیر پیشین فصلنامه ایرانشناسی چاپ واشنگتن چهره برگزیده انجمن بینالمللی ایرانشناسی درباره مسیر مطلوب او در ایرانشناسی به پیک فرهنگ گفت:
«من اعتقاد دارم که باید در مطالعات ایرانشناسی مسائل رویدادها و روندهای معاصر ایران را فراموش نکرد. در مجلات و نشریههای بخصوص علمی به نظر من این یک نقص است که بیشترشان به تاریخ ایران و تاریخ صدسال پیش ایران میپردازند. که البته پرداختن به اینها خوب است ولی به خصوص در این دوران که ایران مواجه با مسائل عظیم آیندهاش است و موجودیتش در خطر است وظیفه هر پژوهشگری است که با دید خاص خودش این مسائل را ارزیابی کند، تفسیر کند و به مردم آگاهی بدهد که این متاسفانه نیست. این تنها زمینهای است که به نظر من در مطالعات ایرانشناسی نیاز به گسترش دارد.»
همزمان احمد اشرف چهره برگزیده انجمن بینالمللی ایرانشناسی درباره چشمانداز آینده ایرانشناسی و اولویتهای مورد نظرش در پاسخ پیک فرهنگ افزود:
«رشته ایرانشناسی از جهات مختلف در حال گسترش است و طبعا بر اساس آن چیزهایی که به طور روزمره و در دورههای مختلف مطرح میشود و مورد علاقه قرار میگیرد این رشتهها هم به همان سمت حرکت میکنند و سعی میکنند به سؤالهایی پاسخ دهند که در آن دورهها مطرح میشود. در هر زمانی یک موضوعی اهمیت پیدا میکند. مثلا یک زمانی مسئلهای که مطرح بود این بود که دورههای تاریخی چیست. بعد اینها به کلی به هم خورد و یک چیزهای دیگر جایش آمد و در یک دورهای مفهوم ازخودبیگانگی انسان مطرح بود و در یک دورهای مباحث جدید که مطرح میشود به کلی ساختارشکنی همان چیزهایی است که در گذشته وجود داشت و مسایل جدید به وجود آمده به خصوص از دوره پست مدرن که حالا دوره اش هم در حال اتمام است و حالا با دوره پست پست مدرن روبهرو هستیم. به زودی نضج پیدا خواهد کرد. اینها چیزهایی هست که هست. ولی یکی از مسایلی که لااقل از نظر خود من مطرح است مسئله تأمل و تعمق روی تاریخ ایران و مسئله هویت ایرانی در بعد تاریخیاش و همینطور در بعد امروز و آیندهاش است. اینها چیزهایی است که به نظر من میتواند مطرح باشد.»
در کنار گفتارها و مقالهها در چهل و پنجمین کنفرانس انجمن مطالعات خاورمیانهشناسی ۵ فیلم داستانی و ۳۷ فیلم مستند به نمایش گذاشته شده. از این تعداد چهار فیلم از ایران یا درباره ایران است. فیلم داستانی کشتزارهای سپید محمد رسولاف در کنار فیلمهای مستند موج سبز از علی صمدی احدی، شیرزنان از رای وینتر و نامههایی از ایران محصول بخش انگلیسیزبان شبکه تلویزیونی الجزیره. کار این کنفرانس تا یکشنبه ۱۳ آذر برابر با چهار دسامبر ادامه دارد.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران گفته که مالیات پول زور نیست و باید برای اداره کشور مالیات داد و پرداخت مالیات، بزرگترین جلوه مشارکت در مدیریت کشور است.
آقای احمدی نژاد که در "همایش تبیین طرح تحول نظام مالیاتی" سخن می گفت انتخابات را جلوه ای از مشارکت توصیف کرده و گفته "پرداخت مالیات مهمترین جلوه مشارکت در اداره کشور است."آقای احمدی نژاد با طرح این پرسش که برخی می گویند چرا باید مالیات بدهیم "مالیات پول زور است و به انحای مختلف تلاش می کنند از زیر آن فرار کنند، گفته که اداره کشور هزینه دارد و هر فعال اقتصادی باید مالیاتش را بدهد.
دولت ایران بخش عمده درآمدهای خود را از محل صادرات نفت تامین می کند و این درآمدها نوعی بی نیازی به درآمدهای مالیاتی را به دنبال داشته و برای همین تا در طول سالها دولت تلاش چندانی برای دریافت مالیات نشان نداده است.
غیر از این به عقیده کارشناسان اقتصادی، ذهنیت ریشه داری در میان ایرانی ها برای فرار از پرداخت مالیات وجود دارد که بخشی از آن به تعالیم روحانیون فعلی حاکم بر ایران بر می گردد که پیش از انقلاب ۱۹۷۹ به ترویج آن مشغول بودند.
روحانیون در آن دوران پرداخت مالیات را حرام می دانستند و برخی نیز بر اساس این تعالیم، پرداخت وجوهات اسلامی مانند خمس و ذکات را به جای پرداخت مالیات پذیرفته بودند و اکثر بازاریان از همین طریق معاملات خود را شرعی جلوه می دادند.
همان بازاریان اکنون در مقابل پرداخت مالیات مقاومت می کنند چنانکه بعد از اجرای قانون مالیات بر ارزش افزده برخی از بازاریان نظیر طلا فروشان و پارچه فروشان در مقابل پرداخت این مالیات مقاومت کردند.
موانع دریافت مالیات
قاچاق گسترده کالا یکی از مشکلاتی است که مالیات واردات را از دسترس دولت دور می کند. برآوردهای رسمی حاکی است که سالانه نزدیک به بیست میلیارد دلار کالا به صورت قاچاق و خارج از مرزهای رسمی وارد ایران می شود و دولت نمی تواند از آنها مالیات بگیرد.کارشناسان اقتصادی
البته تفکر مالیات گریزی در میان اکثر مردم به نوعی وجود دارد و تلاش چند سال گذشته دولت برای دریافت مالیات بر ارزش افزوده نتوانسته تاثیری در این تفکر ایجاد کند.
محمدرضا فرزین معاون وزیر اقتصاد گفته که "متاسفانه نه تنها ۴۱ درصد اقتصاد کشور از مالیات معاف هستند، بلکه اطلاعات آنها نیز در دسترس نیست."
دولت سعی دارد با تغییراتی در روش های مالیات گیری، بتواند تور مالیاتی خود را برای بالابردن درآمدهایش گسترده تر کند و برای همین دو سال است که قانون مالیات بر ارزش افزوده را با وجود مخالفت های برخی صنوف اجرا کرده است.
شواهد نشان می دهد که باوجود تلاش ها برای افزایش سهم مالیات در بودجه سالانه، هنوز بسیاری از ایرانیان پرداخت مالیات را باور ندارند.
آقای احمدی نژاد گفته که "ممکن است کسی بگوید که پول می دهیم اما خوب خرج نمی شود اما باید بدانید که در این پنج الی شش سال اخیر کارهای بزرگی شده است."
سهم مالیات در بودجه سالانه هنوز بسیار پائین است و سازمان مالیاتی ایران همان میزان پیش بینی شده در بودجه سالانه را نمی تواند جمع کند.
در سالهای اخیر میزان درآمدهای مالیاتی افزایش پیدا کرده و از حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۸۴ به بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۸۸ رسیده است. با توقف انتشار گزارشهای رسمی از سوی بانک مرکزی ایران، مشخص نیست که در سال گذشته خورشیدی میزان دریافت مالیات چقدر بوده است.
در لایحه بودجه سال گذشته میزان مالیات بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان بوده و در لایحه سال جاری نیز میزان مالیات بیش از ۳۹ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است.
دولت افزایش مالیات در چند سال اخیر را افزایش کارایی روشهای مالیات گیری و رونق اقتصادی مربوط می داند اما منتقدان می گویند که افزایش درآمدهای نفتی و دریافت مالیات های معوق شرکت های دولتی باعث افزایش درآمدهای مالیاتی شده است.
یک فرمانده سپاه: سازمان سیا در تلاش است در مداحان نفوذ کند
معاون فرهنگی و تبلیغات نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران ایران گفت، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در صدد است برای «مقابله با فرهنگ عاشورا و انحراف در عزاداریها» در میان مداحان نفوذ کند.
سردار محمدعلی آسودی روز شنبه (۱۲ آذر) در گفتوگو با خبرنگار ایرنا گفت، "سی. آی. ای" در صدد است با نفوذ در مداحان «آهنگها و اشعار مورد نظر خود» را وارد کرده و برای این کار «هزینه زیادی نیز صرف کرده است.»
سردار آسودی همچنین خبر داد که «در ۲ سال اخیر برای مقابله با جنگ نرم دشمن لشکرهای ویژه فرهنگی راهاندازی شده است.»
وی همچنین گفت که در ۲ سال اخیر ۱۴۰۰ پاسدار مداح که در سپاه خدمت میکنند شناسایی و سازماندهی شدهاند.
دولت ایران از ۴۱ درصد اقتصاد کشور اطلاع ندارد
سخنگوی اقتصادی طرح تحول اقتصادی دولت ایران از معاف بودن ۴۱ درصد اقتصاد کشور از پرداخت مالیات و در دسترس نبودن اطلاعات آنها خبر داد.
به گزارش ایرنا، محمدرضا قزوین روز شنبه (۱۲ آذر/ ۳ دسامبر) در همایش تببین طرح تحول نظام مالیاتی در تهران افزود: «هیچ اطلاعات اقتصادی برای مالیات محرمانه نیست و سازمان امور مالیاتی باید به اطلاعات مالیاتی به طور کامل دسترسی داشته باشد.»
وی گفت، معافیتهای مالیاتی باید هدفمند شود و ساختارها و بسترهای مالیاتی باید بازمهندسی گردد.
از نظر او، ارتباط با مؤدیان مالیاتی باید به شکل غیر حضوری بوده و در ساختار امور مالیاتی باید از حوزهمحوری به وظیفهمحوری گام برداشت.
فرزین در ادامه تصریح کرد که طرح تحول مالیاتی شامل اصلاح نظامها و روشها در حال حاضر در حال اجرا بوده و موضوع دیگر تدوین لایحه تحول نظام مالیاتی است.
احتمال قطع پرداخت یارانههای نقدی به دلیل کسری بودجه
برخلاف ماههای گذشته یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی آذرماه هنوز به حساب سرپرستان خانوار واریز نشده است.
پرداخت یارانههای نقدی از دیماه سال ۱۳۸۹ آغاز شده و تاکنون در ۹ مرحله به حساب سرپرستان خانوارهای ایرانی واریز شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، با توجه به شلوغی و ازدحامی که در زمان واریز یارانه نقدی همزمان با واریز حقوق در پایان ماه در بانکها و مقابل خودپردازهای بانکی مشاهده می شد، تدابیری صورت گرفته که یارانه نقدی در هفته دوم هر ماه و نهایتا تا دوازدهم هر ماه به حساب سرپرستان خانوار واریز شود.
دوازدهم آذر ۱۳۹۰ در حالی سپری شد که از واریز مبلغ یارانهها خبری نیست. سایت خبرآنلاین در گزارشی با اشاره به عدم پرداخت یارانه آذرماه، از احتمال قطع پرداخت یارانهها از دیماه ۱۳۹۰ به دلیل اعلام کسری هشت هزار میلیارد تومانی بودجه دولت برای تامین یارانه نقدی خبر داده است.
کسری بودجه ۸ هزار میلیارد تومانی
پیشتر دولت ایران با ۳ ماه تاخیرگزارش ۹ ماهه خود از هدفمندی یارانهها را به مجلس ارائه داد و مشخص شد دولت ایران با ۹ ماه پرداخت یارانه نقدی، حداقل ۸ هزار میلیارد تومان كسری بودجه دارد.
به گفته جعفر قادری سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه و موسی الرضا ثروتی عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی ایران، هدفمندی یارانهها در ۶ ماه ابتدای سال ۹۰ و ۳ ماه انتهای سال ۸۹ (مجموعا ۹ ماه)، ۱۷هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان درآمد و ۲۵ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان پرداختی داشته است.
آقای ثروتی درباره تامین کسری بودجه ۸ هزار میلیارد تومانی گفته است: «این کسری بودجه از خزانه بانک مرکزی برای پرداخت یارانهها گرفته شده و باید از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی به خزانه برگشت داده شود.»
دولت ایران برای پرداخت یارانهها با کسری بودجه روبهروست
در همین حال دولت ایران برای جبران کسری بودجه ۳ ماه پاییز نیز مجبور به استفاده از منابع درآمدی غیر از فروش حاملهای انرژی شده و در عمل سه ماه زودتر از موعد با کسری بودجه مواجه شده است.
تخلف دولت در پرداخت یارانه بخش صنعت
در این دوره زمانی، دولت ایران برای جبران کسری بودجه پرداخت یارانههای نقدی به سرپرستان خانوار همچنین از رقم در نظر گرفته شده برای پرداخت یارانهها به بخش صنعت استفاده کرده است.
به گفته سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی، عملکرد دولت در خصوص پرداخت یارانه بخش صنعت و کشاورزی همراه با تخلفاتی صورت گرفته و تنها ۲ هزار میلیارد تومان به این بخش پرداخت شده است.
به گفته یکی از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه، قرار بوده است با شروع طرح هدفمندسازی یارانهها، ۱۲هزار میلیارد تومان به عنوان یارانه بخش صنعت و تولید پرداخت شود.
طی این مدت تنها ۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان برای یارانه تولید، ۲۰۰ میلیارد تومان به بخش کشاورزی و ۱۰۰میلیارد تومان هم به بخش بیمه پرداخت شده است. همچنین ۱۰۰ میلیارد تومان برای یارانه شیر و ۱۰۰میلیارد تومان هم برای دامداری، پرداخت شده است.»
«برای چابک شدن باید مقداری وزن كم كرد»
بنابراین درصورتی که نمایندگان مجلس به دولت اجازه استفاده از منابع بخشهای دیگر برای پرداخت یارانههای نقدی را ندهند، دولت ایران مجبور خواهد شد طی سه ماهه پایانی سال ۹۰، پرداخت یارانه نقدی را متوقف کند.
به گزارش ایرنا، شمسالدین حسینیوزیر امور اقتصادی و دارایی روز شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۰روز شنبه در همایش "تبیین طرح تحول نظام مالیاتی" كه با حضور محمود احمدینژاد برگزار شد، از عملكرد دولت ایران در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها دفاع کرده است.
به گزارش ایرنا، شمسالدین حسینیوزیر امور اقتصادی و دارایی روز شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۰روز شنبه در همایش "تبیین طرح تحول نظام مالیاتی" كه با حضور محمود احمدینژاد برگزار شد، از عملكرد دولت ایران در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها دفاع کرده است.
به گفته وزیر اقتصاد ایران با تایید "نقاط ضعف و مشكلات" اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها و پرداخت یارانههای نقدی، گفته است: « نباید در بررسی عملكرد یک ساله اجرای این قانون بزرگ نمایی كرد.»
به گفته وزیراقتصاد ایران: « سختی با عذاب كشیدن تفاوت دارد و برای چابک شدن باید مقداری وزن كم كرد.»
در همین حال، محمدرضا فرزین، سخنگوی ستاد هدفمندی یارانهها و طرح تحول اقتصادی، روز شنبه، ۱۲ آذر در حاشیه همایش تحول نظام مالیاتی به خبرنگاران گفت که یارانههای نقدی به حساب خانوارها واریز میشود و مشکلی از این بابت وجود ندارد. وی اما در واکنش به اصرار خبرنگاران برای اعلام زمان دقیق واریز یارانهها، گفت: «از آقای مرادی (رئیس سازمان هدفمندی یارانهها) بپرسید.»
خبرگزاری فارس با اشاره به همین موضع مبهم دستاندرکاران ستاد هدفمندی یارانهها نوشته است که اگر تا یکشنبه واریز یارانههای نقدی به حساب مردم صورت نگیرد این اقدام ناچار به بعد از تعطیلات تاسوعا و عاشورا موکول میشود. به عبارت دیگر شاید یارانهها ۱۶ آذر ماه به حسابها واریز شود که به نوشته فارس «تاکنون سابقه نداشته است.»
«واردشدگان به سفارت بریتانیا آلتدست شدند»
به گزارش خبرگزاری ایسنا، "مجمع دانشجويان حزبالله" با برشمردن هزینههای وارد بر حکومت ایران همچون "کشاندن دولت ایران به گوشه رينگ تدافع در برابر غرب"، ازمهاجمان به سفارت بریتانیا و باغ سفارت در قلهک انتقاد کرده است.
در این بیانیه با اشاره به "غلبه احساس بر عقل دانشجویان" در جریان ورود به سفارت بریتانیا آمده است: «متاسفانه تشکلهای دانشجويی ماهيت دانشجويی خود را تا حدود زيادي از دست دادهاند. در اين صورت دانشجو آلت دستی برای منافع و اهداف درست يا نادرست عدهای در سازمانها، احزاب و جبههها خواهد شد. مصداق اين ادعا مساله ورود به سفارت است.»
"مجمع دانشجويان حزبالله" همچنین "ورود عدهای" به داخل سفارت بریتانیا را "غیرقابل توجیه" خوانده و نوشته است: «متاسفانه در داخل سفارت رفتارهايی ديده شد که ابدا قابل توجيه نيست. اعم از تخريب و آسيب زدن به اموال و ساختمانهای داخلي سفارت که اگر قرار شود اين هزينهها از جيب بيتالمال به انگلستان باز پرداخت شود نکته منفی ديگری در کارنامه واردشدگان به سفارت خواهد بود. بنا به گفته شاهدان عينی حجم خسارات اساسا غير قابل بيان و ذکر بوده است.»
در بیانیه "مجمع دانشجويان حزبالله" درباره نحوه ورود مهاجمان به سفارت بریتانیا آمده است: «چگونگی ورود عدهای به سفارت هنوز مبهم است. اما قرائن نشان ميدهد برنامه براي حضور عدهای در داخل سفارت و پايين کشيدن پرچم و به طور کلی نشان دادن ضرب شست به دولت انگليس هماهنگ و مورد تاييد بوده است اما جمعيت خارج از کنترل میشوند و سر و ته ماجرا از دست نيروی انتظامي خارج میشود و عدهای وارد سفارت میشوند و تنها کاري که دست به انجام ميزنند تخريب و آسيب رساندن به سفارت بوده است. در نهايت نيز همانها که اينان را راه داده بودند، دستور خروج به ايشان میدهند و قائله ختم میشود.»
ورود راحت مهاجمان به درون سفارت
در کنار بیانیه "مجمع دانشجويان حزبالله" که سایتهای ایرانی همچون ایسنا، آفتاب، فرارو و... آن را منتشر کردهاند، وبلاگ این مجمع نیز در کنار انتشار بیانیه خود، مشاهدات چند مهاجم به سفارت بریتانیا و باغ قلهک سفارت را منتشر کرده است.
در وبلاگ "مجمع دانشجويان حزبالله" به نقل از یکی از مهاجمان عضو این مجمع آمده است: «حدود سی الی چهل سرباز جلوی درب سفارت ایستاده بودند. اما ما به راحتی به میان آنها رفتیم و من که وزن کمتری داشتم در یک چشم به هم زدن از در بالا رفته و به داخل سفارت پریدم آن طرف در هم سی سرباز ایستاده بودند که باز هم چیزی به ما نمی گفتند انگار عادی شده بود که هر کس می خواهد از روی در به داخل سفارت بیاید و سربازان همچون مجسمه هایی باقی مانده از جنگ جهانی دوم سرجایشان ایستاده بودند و گاهی نگاهی هم به ما می کردند. من که به داخل سفارت رسیده بودم چند دقیقه منتظر ماندم تا محمد هم بیاید. او می گفت چون سردر بلند بوده از کسانی که آنجا بودند و در میان سربازان می پلکیدند خواسته تا به او کمک کنند و آنها نیز به حکم انسانیت زیر پایش را گرفته و او را به بالای سردر رسانیده بودند. حالا دیگر در خاک بریتانیای کبیر بودیم.»
این شاهد عینی با ذکر مشاهدات خود از تخریب اموال سفارت بریتانیا در اتاقهای مختلف و همینطور تخریب اموال محل زندگی کارکنان سفارت، درباره نحوه خروج خود از سفارت نوشته است: «به قصد خروج از ساختمان بیرون آمدیم اما چشمتان روز بد نبیند هیچ یک از معترضین نبودند و تا دلتان بخواهد نیروی انتظامی آنجا بود. ما را به جلوی درب سفارت آوردند و یک نفر که لباس معمولی به تن داشت به ما چنین گفت: دیگر این طرفها پیدایتان نشود. در طول مسیر در این اندیشه بودم که چگونه ممکن است به این راحتی به داخل سفارت رفت و چنین اعمالی را انجام داد و به آن کیفیت از آن خارج شد. کوتاه و مختصر بگویم، ما بازی خورده بودیم.»
«بعد از دستگیری ولمان کردند به امان خدا»
مهاجم دیگری درباره نحره خروج خود از سفارت بریتانیا در وبلاگ "مجمع دانشجويان حزبالله" نوشته است: «کاشف به عمل آمد همه بیرون رفتهاند و ما مانده ایم و حوضمان. همینجا از دبیر جنبش عدالتخواه که می دانست ما داخلیم و به ما خبر نداده بود کمال تشکر را دارم. ولی به هدفش نرسید و ما آزاد شدیم. من و احسان را رو به دیوار نگه داشته دستمان را هم از پشت پیچانده بود. اسممان را گرفتند. چند بار این ور اون ور بردند. بعدش هم ول کردند به امان خدا.»
در همین حال، خبرگزاری فارس متن بیانیهای را در حمایت از تعطیلی سفارت بریتانیا در تهران منتشر کرده که به گفته این خبرگزاری از سوی بسیج دانشجویی ۳۱۲ دانشگاه کشور منتشر شده است. در این بیانیه همچنین از وزارت خارجه خواسته شده که «با هماهنگی دستگاه قضایی در اسرع وقت نسبت به بازپسگیری باغ قلهک و ساختمان لانه جاسوسی از چنگال انگلیسیها اقدام عاجل کند.»
انتقادهای نرم به حمله به سفارت بریتانیا
درون حکومت ایران واکنشها به تخریب اموال سفارت بریتانیا در پی ورود مهاجمان به سفارت متفاوت است.
علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، حمله به سفارت بریتانیا را «برآیند افکار عمومی جامعه ایران» خواند. در ساعات اولیه پس از حمله، وزارت خارجه جمهوری اسلامی با انتشار بیانیهای از «وقایع تجمع مقابل سفارت انگلیس ابراز تاسف» کرد.
در آخرین واکنشها آیتالله مکارم شیرازی، از مراجع تقلید ایران نیز با صدور پیامی از "بهانه دادن به دست دشمن" در پی حمله مهاجمان به سفارت بریتانیا انتقاد کرد.
عبدالجبار کرمی، نماینده مجلس شورای اسلامی ایران نیز با انتقاد از حمله به سفارت بریتانیا گفته بود: «کشورهای خارجی سفارتخانههایشان را حریم امن میدانند که به فعالیت در آن میپردازند. اگر این احساس امنیت از بین برود، دیگر چه کشوری حاضر است در ایران سفارتخانه داشته باشد؟»
به گفته این نماینده مجلس "تسخیر سفارت انگلیس" به وجهه ایران در جامعه بین الملل "لطمه جبران ناپذیری" زده است.
عبدالفتاح سلطانی تاکنون اجازه دیدن کیفرخواست خود را نیافته است
سحام نیوز: عبدالفتاح سلطانی حقوقدان و عضو هیات موسس کانون مدافعان حقوق بشر، تاکنون اجازه دیدن پرونده و کیفرخواست خود نیافته است.
همسر عبدالفتاح سلطانی با بیان این خبر به جرس گفته است: آقای سلطانی بنا به وقت رسیدگی که دادگاه توسط قاضی پیرعباسی معین کرده است دهم دی ماه جلسهی دفاع دارد ولی تا کنون اجازه نیافته تا پرونده و کیفر خواست خود را ببیند. اگر پرونده مربوط به آقای سلطانی است چرا نمیتواند پروندهی خود را ببیند و قلم کاغذ جهت نوشتن دفاعیه در اختیار ندارد؟
معصومه دهقان همچنین گفت: هفتهی گذشته به قاضی شعبهی ۲۶ مراجعه کردم و درخواستی مبنی بر تبدیل قرار و ملاقات حضوری و استرداد لوازم شخصی تسلیم آن شعبه کردم؛ به ویژه کتابهایی که دو بازپرس و دادیار دادسرا دستور تحویل آنها را به آقای سلطانی صادر کردهاند و از قاضی خواستم تا کتابها تحویل آقای سلطانی شود ولی تا کنون خبری نشده است.
عبدالفتاح سلطانی که سابقه وکالت در بسیاری از پروندههای سیاسی و حقوق بشری از جمله پروندههای اکبر گنجی، زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب، هاله اسفندیاری، تنی چند از نیروهای ملی مذهبی و اعضای سندیکای شرکت واحد را دارد، نوزدهم شهریور ماه بازداشت شد.
این فعال حقوق بشر که با اتهاماتی چون مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت و تحصیل مال نامشروع از طریق گرفتن جایزهی نورمبرگ روبهرو است، چندی پیش از سوی بازجو به صدور حکم ۲۰ سال حبس در دادگاه تهدید شده بود.
همسر عبدالفتاح سلطانی علاوه بر این متنی که روز گذشته عبدالفتاح سلطانی در تماس با خانودهاش برای آنها خوانده بود را در اختیار جرس قرار داد که متن کامل آن در پی میآید:
بی گمان، دیدگان چشم به راهم که دیری است با ریسمانی از عشق به در بسته دوخته شده اند و جام شوکران انتظار را با چه ولعی جرعه جرعه می نوشند، طعم خستگی را هرگز نخواهند چشید؛
و گوشهای تیزشدهام که دیرگاهی است به سکوت خیره شدهاند و تولد صدای نوازشگرت را از آن حامله ی پابه ماه به انتظار نشسته اند، روی دلتنگی و ناامیدی را هرگز نخواهند دید؛
و دلم که با سیلی صورتش را سرخ نگاه داشته و همچون مرغ سرکنده افتان و خیزان ، با چه امیدی به سوی تو بال و پر گشوده است از پای نخواهد نشست؛
و من جان سخت خیره سر، که سنگینی و سنگدلی سکوت را دیگر برنتافتم از جا کندم و جان شیفته را بر طبقی از عشق بر سر گرفته تا ناقوس رسوایی ام در هر کوی و برزنی به صدا درآید؛
باشد که ازین ره، بند از پاهایم گشوده و قفس آرزوهایم شکسته، فرصت پرواز از خاک تا افلاک فراهم گردد. بدین سان دردانههای آزادی و عدالت را آویزهی گوش ملک و ماه کرد تا اگر روزی ناله ی ستمدیدگان در هیاهوی دلقکان بازار مکر و ریا و کفتاران رو سیاه گم شد، خلق الله بتوانند در شبهای مهتابی با دیدن قرص ماه یاد دردانه های پر پر شدهی به سوی ماه پر کشیده را گرامی دارند و با هم یکدل و یکصدا زمزمه کنند.
نه آزادی! نه دادی! فلک ما را چه دادی؟
همسر عبدالفتاح سلطانی با بیان این خبر به جرس گفته است: آقای سلطانی بنا به وقت رسیدگی که دادگاه توسط قاضی پیرعباسی معین کرده است دهم دی ماه جلسهی دفاع دارد ولی تا کنون اجازه نیافته تا پرونده و کیفر خواست خود را ببیند. اگر پرونده مربوط به آقای سلطانی است چرا نمیتواند پروندهی خود را ببیند و قلم کاغذ جهت نوشتن دفاعیه در اختیار ندارد؟
معصومه دهقان همچنین گفت: هفتهی گذشته به قاضی شعبهی ۲۶ مراجعه کردم و درخواستی مبنی بر تبدیل قرار و ملاقات حضوری و استرداد لوازم شخصی تسلیم آن شعبه کردم؛ به ویژه کتابهایی که دو بازپرس و دادیار دادسرا دستور تحویل آنها را به آقای سلطانی صادر کردهاند و از قاضی خواستم تا کتابها تحویل آقای سلطانی شود ولی تا کنون خبری نشده است.
عبدالفتاح سلطانی که سابقه وکالت در بسیاری از پروندههای سیاسی و حقوق بشری از جمله پروندههای اکبر گنجی، زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب، هاله اسفندیاری، تنی چند از نیروهای ملی مذهبی و اعضای سندیکای شرکت واحد را دارد، نوزدهم شهریور ماه بازداشت شد.
این فعال حقوق بشر که با اتهاماتی چون مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر، تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت و تحصیل مال نامشروع از طریق گرفتن جایزهی نورمبرگ روبهرو است، چندی پیش از سوی بازجو به صدور حکم ۲۰ سال حبس در دادگاه تهدید شده بود.
همسر عبدالفتاح سلطانی علاوه بر این متنی که روز گذشته عبدالفتاح سلطانی در تماس با خانودهاش برای آنها خوانده بود را در اختیار جرس قرار داد که متن کامل آن در پی میآید:
بی گمان، دیدگان چشم به راهم که دیری است با ریسمانی از عشق به در بسته دوخته شده اند و جام شوکران انتظار را با چه ولعی جرعه جرعه می نوشند، طعم خستگی را هرگز نخواهند چشید؛
و گوشهای تیزشدهام که دیرگاهی است به سکوت خیره شدهاند و تولد صدای نوازشگرت را از آن حامله ی پابه ماه به انتظار نشسته اند، روی دلتنگی و ناامیدی را هرگز نخواهند دید؛
و دلم که با سیلی صورتش را سرخ نگاه داشته و همچون مرغ سرکنده افتان و خیزان ، با چه امیدی به سوی تو بال و پر گشوده است از پای نخواهد نشست؛
و من جان سخت خیره سر، که سنگینی و سنگدلی سکوت را دیگر برنتافتم از جا کندم و جان شیفته را بر طبقی از عشق بر سر گرفته تا ناقوس رسوایی ام در هر کوی و برزنی به صدا درآید؛
باشد که ازین ره، بند از پاهایم گشوده و قفس آرزوهایم شکسته، فرصت پرواز از خاک تا افلاک فراهم گردد. بدین سان دردانههای آزادی و عدالت را آویزهی گوش ملک و ماه کرد تا اگر روزی ناله ی ستمدیدگان در هیاهوی دلقکان بازار مکر و ریا و کفتاران رو سیاه گم شد، خلق الله بتوانند در شبهای مهتابی با دیدن قرص ماه یاد دردانه های پر پر شدهی به سوی ماه پر کشیده را گرامی دارند و با هم یکدل و یکصدا زمزمه کنند.
نه آزادی! نه دادی! فلک ما را چه دادی؟
در زمان اختلاس گروه آریا عامل وزارت بازرگانی برای واردات بود
سحام نیوز: بررسیهای کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی از ابعاد مختلف پرونده اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردیاز تخلفات وزارت بازرگانی، وزارت راه و ترابری، وزارت اقتصاد ، سازمان خصوصی سازی و سازمان مالیاتی کل کشور در این اختلاس پرده برداشت.
به گزارش مهر غلامرضا اسداللهی با اشاره به اینکه گزارش کمیسیون اصل ۹۰ از پرونده اختلاس در سه سطح بررسی شده است، اظهار داشت: کمیسیون اصل ۹۰ لیست شرکتها و وزارتخانههایی که با شرکتهای آریا در ارتباط هستند را مشخص کرده و طی مکاتباتی خواستار ارائه گزارش کامل معاملات و قراردادهای آنها با شرکتهای اختلاس کننده شده است.
وی ادامه داد: این گزارش ها از وزارتخانه ها و بانک های مختلف در حال ارسال است و کمیتههای مختلف کمیسیون در حال بررسی این گزارشات هستند.
گروه آریا عامل وزارت بازرگانی برای واردات بود
نماینده مردم تربت جام در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شرکت های زیر مجموعه گروه آریا عامل وزارت بازرگانی برای واردات برخی اقلام یارانه ای بودند، تصریح کرد: وزارت بازرگانی مجوزهایی به شرکتهای زیرمجموعه این گروه اختلاسگر برای واردات اقلام یارانهای مانند گوشت داده بود و توصیه نامهای نیز از طرف این وزارتخانه به بانک ملی برای بالا بردن سقف وامهای بانک آریا ارایه شده بود که کمیسیون اصل ۹۰ این پرونده را در دست بررسی دارد.
واگذاریهای بی ضابطه به گروه آریا در وزارت راه
وی با بیان اینکه برخی پروژه های راه سازی بدون رعایت ضابطه ها به شرکت های زیر مجموعه این گروه واگذار شده است، اظهار داشت: اعطای غیرقانونی امتیاز پروژه احداث راه آهن شیراز، جهرم، بندرعباس نیز از پروندههای مفتوحه وزارت راه و ترابری در کمیسیون اصل ۹۰ است.
اسداللهی در ادامه بررسی واگذاری غیر قانونی کارخانه های دولتی مانند کارخانه ملی فولاد، ماشین سازی لرستان، تراورس فنی مهندسی ابنیه راه آهن از طرف سازمان خصوصی سازی به گروه آریا را به عنوان مهمترین پروندههای این سازمان در کمیسیون اصل ۹۰ نام برد.
تخلفات بخشهای گمرکی و صنعتی دولت در برابر گروه آریا
وی با اشاره به این که مفاصا حسابهای مالیاتی گروه آریا نیز دچار اشکالات شدید قانونی است، اظهار داشت: شرکت های گروه آریا برای دریافت هر تسهیلات جدید باید مفاصا حساب مالیاتی ارائه می داد اما ارائه نداده است لذا بررسی پرونده های مالیاتی گروه آریا نیز از دستور کارهای مهم کمیسیون اصل نود است.
نماینده مردم تربت جام در پایان افزود: پرونده واردات این شرکتها از طریق گمرکات ، امکاناتی که ستاد فولاد کشور در اختیار این گروه قرار داده است از پروندههای دیگری است که در این کمیسیون بررسی می شود.
به گزارش مهر غلامرضا اسداللهی با اشاره به اینکه گزارش کمیسیون اصل ۹۰ از پرونده اختلاس در سه سطح بررسی شده است، اظهار داشت: کمیسیون اصل ۹۰ لیست شرکتها و وزارتخانههایی که با شرکتهای آریا در ارتباط هستند را مشخص کرده و طی مکاتباتی خواستار ارائه گزارش کامل معاملات و قراردادهای آنها با شرکتهای اختلاس کننده شده است.
وی ادامه داد: این گزارش ها از وزارتخانه ها و بانک های مختلف در حال ارسال است و کمیتههای مختلف کمیسیون در حال بررسی این گزارشات هستند.
گروه آریا عامل وزارت بازرگانی برای واردات بود
نماینده مردم تربت جام در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه شرکت های زیر مجموعه گروه آریا عامل وزارت بازرگانی برای واردات برخی اقلام یارانه ای بودند، تصریح کرد: وزارت بازرگانی مجوزهایی به شرکتهای زیرمجموعه این گروه اختلاسگر برای واردات اقلام یارانهای مانند گوشت داده بود و توصیه نامهای نیز از طرف این وزارتخانه به بانک ملی برای بالا بردن سقف وامهای بانک آریا ارایه شده بود که کمیسیون اصل ۹۰ این پرونده را در دست بررسی دارد.
واگذاریهای بی ضابطه به گروه آریا در وزارت راه
وی با بیان اینکه برخی پروژه های راه سازی بدون رعایت ضابطه ها به شرکت های زیر مجموعه این گروه واگذار شده است، اظهار داشت: اعطای غیرقانونی امتیاز پروژه احداث راه آهن شیراز، جهرم، بندرعباس نیز از پروندههای مفتوحه وزارت راه و ترابری در کمیسیون اصل ۹۰ است.
اسداللهی در ادامه بررسی واگذاری غیر قانونی کارخانه های دولتی مانند کارخانه ملی فولاد، ماشین سازی لرستان، تراورس فنی مهندسی ابنیه راه آهن از طرف سازمان خصوصی سازی به گروه آریا را به عنوان مهمترین پروندههای این سازمان در کمیسیون اصل ۹۰ نام برد.
تخلفات بخشهای گمرکی و صنعتی دولت در برابر گروه آریا
وی با اشاره به این که مفاصا حسابهای مالیاتی گروه آریا نیز دچار اشکالات شدید قانونی است، اظهار داشت: شرکت های گروه آریا برای دریافت هر تسهیلات جدید باید مفاصا حساب مالیاتی ارائه می داد اما ارائه نداده است لذا بررسی پرونده های مالیاتی گروه آریا نیز از دستور کارهای مهم کمیسیون اصل نود است.
نماینده مردم تربت جام در پایان افزود: پرونده واردات این شرکتها از طریق گمرکات ، امکاناتی که ستاد فولاد کشور در اختیار این گروه قرار داده است از پروندههای دیگری است که در این کمیسیون بررسی می شود.
اظهارات انتقادی کواکبیان از شروط محمد خاتمی
سحام نیوز: مصطفی کواکبیان عضو فراکسیون اقلیت مجلس ایران و دبیرکل حزب مردمسالاری گفت که مخالف شرط گذاشتن اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات است.
بی بی سی گزارش داد که این نماینده مردم سمنان در مجلس در اظهار نظری اعلام کرد که اگر حزب وی، که از احزاب جناح اصلاح طلبان محسوب می شود، امکان معرفی ۱۵۰ کاندیدا را در سراسر کشور داشته باشد، به انتشار فهرست نامزدهای خود می پردازد و در غیر این صورت، بدون معرفی کاندیدا، از مردم برای شرکت در انتخابات دعوت می کند.
اظهارات مصطفی کواکبیان در رد شرط گذاشتن اصلاح طلبان برای انتخابات، در حالی منتشر می شود که محمد خاتمی رئیس جمهور سابق، آزادی انتخابات، احزاب، مطبوعات و زندانیان سیاسی را شرط شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم دانسته بود.
این نماینده جناح اقلیت در بخش دیگری از اظهارات امروز خود مدعی شد که تعدادی از احزاب اصلاح طلب، قصد دارند به ایجاد تشکلی فراگیر به نام “جبهه خط امام” بپردازند و پیش بینی کرد که ۲۵ حزب به عضویت این جبهه درآیند.
بی بی سی گزارش داد که این نماینده مردم سمنان در مجلس در اظهار نظری اعلام کرد که اگر حزب وی، که از احزاب جناح اصلاح طلبان محسوب می شود، امکان معرفی ۱۵۰ کاندیدا را در سراسر کشور داشته باشد، به انتشار فهرست نامزدهای خود می پردازد و در غیر این صورت، بدون معرفی کاندیدا، از مردم برای شرکت در انتخابات دعوت می کند.
اظهارات مصطفی کواکبیان در رد شرط گذاشتن اصلاح طلبان برای انتخابات، در حالی منتشر می شود که محمد خاتمی رئیس جمهور سابق، آزادی انتخابات، احزاب، مطبوعات و زندانیان سیاسی را شرط شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم دانسته بود.
این نماینده جناح اقلیت در بخش دیگری از اظهارات امروز خود مدعی شد که تعدادی از احزاب اصلاح طلب، قصد دارند به ایجاد تشکلی فراگیر به نام “جبهه خط امام” بپردازند و پیش بینی کرد که ۲۵ حزب به عضویت این جبهه درآیند.
مصباح یزدی: ولایت سید حسن نصرالله بر همه واجب است
سحام نیوز: مصباح یزدی گفت: من به محبت سید حسن نصرالله به خدا تقرب میجویم و امیدوارم این حب سبب نجات من در روز قیامت باشد. عضو مجلس خبرگان رهبری دلیل این محبت را تبعیت کامل وی از ولایت فقیه دانسته و گفته است: کسی که این صفت را داشته باشد در ولایت ائمه فانی میشود. این سلسله ولایت، یعنی ولایت خدا در درجه اول، ولایت پیامبر صلیاللهعلیهوآله در درجه دوم، ولایت ائمه علیهمالسلام در درجه سوم، ولایت نائب امام در این عصر (رهبر جمهوری اسلامی) و ولایت ولیاش سید حسن نصرالله بر همه ما واجب است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مصباح یزدی، وی در دیدار با گروهی از حزبالله لبنان این جملات را ایراد کرده است.
سوریه قطعنامۀ شورای حقوق بشر سازمان ملل را محکوم کرد
دولت سوریه قطعنامۀ شورای حقوق بشر سازمان ملل را علیه نقض حقوق بشر در این کشور ناعادلانه توصیف کرد و گفت که این قطعنامه بر اساس انگیزه های سیاسی و گزارش های دروغینی تصویب شده که احزاب خارج از سوریه علیه دولت دمشق اشاعه می دهند. شورای حقوق بشر سازمان ملل با صدور قطعنامه ای رژیم سوریه را به دلیل نقض حقوق بشر محکوم کرد. .
در این حال، به گفتۀ فعالان حقوق بشر در ناآرامی های امروز سوریه دست کم 23 نفر از جمله هفت تن از نیروهای نظامی رژیم بشار اسد کشته شدند. خشونت های امروز سوریه بیست و چهار ساعت پس از انتشار گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل روی داده است. دیروز کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد که از آغاز ناآرامی های سوریه از اواسط مارس گذشته تاکنون قریب چهار هزار نفر از جمله سیصد کودک در این کشور کشته شده اند. پیشتر کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل دولت و نیروهای نظامی رژیم سوریه را به جنایات علیه بشریت متهم کرده بود. امروز نیروهای دولتی سوریه با نظامیانی که به صفوف معترضان پیوسته اند در اطراف خانۀ فرماندار شهر حلب با یکدیگر درگیر شدند. در این درگیری هفت نیروی نظامی دولتی از جمله یک افسر ارتش سوریه، سه غیرنظامی و پنج تن از نظامیان ناراضی کشته شدند. همزمان نیروهای نظامی دولتی در شهر درعا به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند که در نتیجۀ آن یک نفر کشته و سه تن دیگر زخمی شدند. در شهر حمص نیز نیروهای نظامی دو غیرنظامی را به ضرب گلوله از پای در آوردند.
برهان غلیون رهبر شورای ملی سوریه خواستار کمک جامعۀ بین المللی برای پایان دادن به خشونت های سوریه شده است و می کوشد روسیه و چین را متقاعد کند که با ارسال کمک ها بشردوستانه به داخل سوریه موافقت کنند. با این حال، دولت روسیه نسبت به مداخلۀ خارجی در امور سوریه به نام حقوق بشر هشدار داده است. دولت فرانسه از ایجاد راهروی ارسال کمک های بشردوستانه به داخل خاک سوریه پشتیبانی کرده است. دولت فرانسه تصریح کرده است که در صورت نیاز می توان این کمک ها را با پشتیبانی نظامی به داخل سوریه فرستاد.
برهان غلیون رهبر شورای ملی سوریه خواستار کمک جامعۀ بین المللی برای پایان دادن به خشونت های سوریه شده است و می کوشد روسیه و چین را متقاعد کند که با ارسال کمک ها بشردوستانه به داخل سوریه موافقت کنند. با این حال، دولت روسیه نسبت به مداخلۀ خارجی در امور سوریه به نام حقوق بشر هشدار داده است. دولت فرانسه از ایجاد راهروی ارسال کمک های بشردوستانه به داخل خاک سوریه پشتیبانی کرده است. دولت فرانسه تصریح کرده است که در صورت نیاز می توان این کمک ها را با پشتیبانی نظامی به داخل سوریه فرستاد.
قدیمیترین عکاس ورزشی ایران درگذشت
اسماعیل زرافشان که قدیمیترین عکاس ورزشی ایران به شمار میآمد، دیشب در ۸۳ سالگی و در بستر بیماری درگذشت.
اسماعیل زرافشان، عکاس سابق کیهان ورزشی، مدتی از بیماری رنج میبرد و به تازگی از بیمارستان مرخص شده و به منزل بازگشته بود.
اما زرافشان شب گذشته، مجددا دچار مشکل شد و پس از انتقال به یکی از بیمارستانهای تهران، در گذشت.
چندی پیش کتابی از خاطرات زرافشان منتشر شد که در آن نامهی ناصر حجازی به او نیز آمده است.
ناصر حجازی در این نامه گفته بود که وقتی نام «زرافشان» را میشنوم تمام عکسهای دوران جوانیام از مقابل چشمهایم رژه میروند.
چند عکاس ورزشی که اکنون مشغول فعالیتند، از شاگردان اسماعیل زرافشان هستند.
گمانهزنی یک سایت معتبر: «جدای نادر از سیمین» نامزد دو بخش اسکار میشود
سایت «گلددربی» فیلم «جدایی نادر از سیمین» را در فهرست گزینههای احتمالی بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم خارجی اسکار قرار داد.
سایت گلددربی که به سایت مرجع پیشبینی رویدادهای هنری در دنیا معروف است، فیلم «جدایی نادر از سیمین» را در فهرست گزینههای احتمالی بهترین فیلمنامه اسکار قرار داد و نوشت که این فیلم نه تنها کاندیدای بهترین فیلم خارجی اسکار است، بلکه جزو شانسهای جایزه فیلمنامه برتر هم قرار دارد.
به نوشته این سایت، اصغر فرهادی در این فیلم داستانی زوجی را روایت میکند که میان ماندن در ایران یا رفتن از زادگاهشان سردرگم هستند.
دیگر گزینههای احتمالی برای بهترین فیلمنامه برتر اسکار را مایکل هازاناسیویوس به خاطر کارگردانی و فیلمنامه «بازیگر» و مایک میلس برای فیلم «آغازگران» تشکیل میدهند.
در کربلای ایران هر روز عاشوراست
جمهوری اسلامی در این سالها، چنان حوادثی دل خراش را در دل تاریخ ثبت کرده که دیگر، عاشورا و حکایتهایش غمبار نیست. آن قدر حوادث عاشورای سال شصت و یک هجری، در این سی سال بازآفرینی و تکرار شده که اگر هم بر نوحهها و روضههای آن حادثه میگریند، مردم ما از دردهای خویش و بغضهای خون گرفتهی گلوهای خویش ضجه میزنند. اما دیگر عاشورای حسین از سکه افتاده زیرا حماسههای گرانباری در عاشوراهای زمان ما از سوی جوانان وطن خلق شده است.
یقین دارم امروز اگر عمر بن سعد در ایران حضور داشت، در برابر یزیدان زمان میایستاد و همچون حسین تا پای شهادت پیش میرفت. شاید حتی شمر نیز از این همه وقاحت و ستم میآشفت و به صف مردم ستمدیده میپیوست.
دو تابلوی نقاشی پیش روی من است. یکی متعلق به چارده قرن پیش است و دیگری چنان زنده است که انگار دریچهی پنجرهام را رو به خیابان گشودهام و چشماندازِ سرزمینام را از پس آن مینگرم. اما شباهتهایی که در این دو تابلو وجود دارد شگفتزدهام میکند. اگر تفاوت در تاریخ نقش شدنشان نبود و گذشته با حال یکی بود، شاید هرگز در نمییافتم که اینها دو نقشِ متفاوتند.
بگذارید این شباهتها را با هم مرور کنیم. تاریخ به ما این فرصت را داده که رخدادی تاریخی را به شکل زنده و از نزدیک نظارهگر باشیم. اگر روز عاشورا در کربلا نبودیم، و روضهها و نوحهها و تعزیهها نیز کنجکاوی تاریخی ما را ارضا نکرده امروز در کشور خود ما هر روز عاشورایی به پاست و ما واقعهی تراژیک را این بار با پوست و گوشت خود احساس میکنیم.
دو جناح در برابر هم صف آراستند. یکی را سرلشگر حسین است و دیگری سپاه یزید. یزید از همهی بزرگان برای خویش بیعت ستانده حال به زور تهدید یا به میل و رغبت یا با هزینههای گزاف. جز چار تن از بزرگان نامآور، کسی در برابرش نایستاد. و طبق وصایای پدر از دو تن از آنها در هراس است. معاویه به یزید سفارش میکند که حرمت یکی را نگه دارد چون خویشاوند است و دیگری را اگر فرصتی دست داد پاره پاره کند. یزید که همه جا بر مرام پدر میرود میداند که میبایست حسین را حرمت نهد گرچه که البته حفظ نظام و حکومت از اوجب واجبات است.
حسین اما زیر بار حکومت و خلافت یزید نمیرود. زیرا بر خلاف برادر با مصالحه و پیمان با ستمگر میانهای ندارد. اما عهدنامهی برادر تا زمان حیات معاویه دستش را میبندد. حالا اوضاع تفاوت کرده است. یزید با برقراری حکومتی نظامی و امنیتی تمام قبایل و شهرها را زیر حکم حکومتی مسخر کرده است. حسین بهانهای میجوید که به واسطهی نیروهای مردمی، انقلابی علیه حکومت را بنیان نهد. این بهانه را مردم کوفه با نامههای دعوت خود به او میدهند.
در تابلوی دوم، لحظاتی مشابه مییابیم. اما همه چیز در این تابلو بیرحمانهتر و خشونتبارتر است. حکومتِ یزیدی این بار با کودتایی نظامی استوار میگردد. مردم را برای انتخابات در صحنهای نمایشی و تبلیغاتی گرد میآورند. اما نتیجه را پیش از آن رقم زدهاند. مخالفت عظیم مردم را بر نمیتابند و رهبران مخالف را فتنهگر مینامند. اگر در تابلوی اول تنها جماعت کوچک مردم کوفه مخالفت باطنی خود را آن هم مخفیانه و پنهانی ابراز کردهاند در تابوی دوم، جماعتی عظیم از مردم شهرهای مختلف، مخالفت خود را علنی با برپایی تظاهرات نشان دادند. حضور مردمی در این دو تابلو قابل مقایسه نیست چرا که گرچه غالب شهرها و مردمان عرب با حاکمیت یزید و پدرش سرخوش نبودهاند اما در هیچ کجا مخالفتی علنی ابراز نگردید.
شاید اگر چنین مخالفتهایی برعلیه یزید صورت میپذیرفت، یزید از حکومت کناره میگرفت و مردم را در تعیین خلیفه مختار میگذاشت. اما بیداری و آگاهی مردم آن زمان کجا و فهم امروز مردمان کجا؟ به هر روی یزید مصمم میشود پیش از حسین کوفه را دریابد و مخالفتها را سرکوب کند. اگر در ایران ما صدها نفر روانه زندانها شدند و دهها نفر شکنجه و تبعید و اعدام شدند، یزید بیش از چند تن از کوفیان را نکشت و تعداد کسانی که در زندان انداخت شاید به انگشتان دو دست نرسد. اگر والی کوفه و مزدور حکومت یزید، یعنی ابن زیاد، حرمت و حقشناسی افرادی که میشناخت را شکست، نظام اسلامی ایران نیز حرمت تمام کسانی را که دیروز هم رکاب بودند و امروز ندای مخالف سر دادند را شکست و همه را غل و زنجیر بر دست و پا افکند و به اعتراف دروغین وادار کرده و با شکنجهها و سلولهای انفرادی، حسابی از عهدهی حرمتگذاری آنها برآمد.
برای مردم ایران در طول سه دهه حکومت اسلامی، هر روز عاشورایی تازه رقم زده شد. اگر مقایسهای بین حکومت اسلامی یزید و جمهوری اسلامی ایران برقرار کنیم، شخصیت یزید را به مراتب حرمتشناستر، انسانتر و متعادلتر ارزیابی خواهیم کرد. در اوراق تاریخی، هیچگاه یزید را مشاهده نمیکنیم که از احادیث پیغمبر و روایات اسلامی و قرآنی برای ارتکاب جنایاتش بهره برد. یزید را در بسیاری صحنهها از برخی رفتار خود و سردمدارانش در پشیمانی میبینیم که چرا با خویشاوند خود چنین کرده و حتی بر آن چه که رخ داده میگرید. اما حکومتگران اسلامی زمان ما از انجام هیچ جنایتی به نام اسلام و خدا ابا نداشتهاند و از ابتدای انقلاب مردمی که آن را به نام و نفع خویش مصادره کردند هیچگاه از چهرهی صلحآمیز دین مثلا از صلح حدیبیه و بخشایش عمومی در فتح مکه، جایی که پیامبر و مسلمانان در طی سیزده سال بیشترین آزار و شکنجه و کشتار نزدیکان را متحمل شدند، سخن به میان نیاوردند و تنها صحنههای خشونتبار تاریخ اسلام را بیرحمانهتر و به طور مداوم تکرار کردند.
در روز عاشورا، ابن سعد، فرمانده سپاه مقابل حسین، به هر ترفندی رو میآورد تا اوضاع را بدون جنگ سامان دهد. حتی نامهای به ابن زیاد مینویسد که حسین خواستار بازگشت است و اگر تعرضی نکنیم راه آمده را برمیگردد. اما در این میان شمر است که ابن زیاد را بر جنگ در آن فرصت تحریض میکند و خود نامهی او را به دست سپاهیان کوفه میرساند. ابن سعد در صورتی که از جنگ با حسین طفره رود حکومت ری را از دست میدهد. ابن سعد دنیا را برمیگزیند. گر چه با تردیدهای بسیار. اما حاکمان زمان ما، بی هیچ تردیدی دنیا و منافع شخصی را بر انسانیت و شرف و میهن دوستی اختیار میکنند و غیرت و زبان و آبروی خود را در برابر دلار و منصب میفروشند.
در روز عاشورا اگر تنها چند نوجوان کشته شدند، در عاشوراهای جمهوری اسلامی در این سه دهه، نوجوانان بسیاری کشته شدند. اگر نامِ جوانان کشته شده در عاشورای شصت و یک هجری امروز جزو مقدسات است، نام بسیاری از جوانان که به دست مزدوران حکومت اسلامی ایران به قتل آمدهاند را کسی نمیداند و خدا میداند تا چه زمانی ناشناس خواهند ماند. اگر به ازای هر یک از کشتهشدگان عاشورا غوغایی به راه افتاد، در این زمان کشتههای بسیاری هستند که حتی کسی نمیداند جنازهشان کجاست و چگونه کشته شدند و به چه جرمی و اتهامی؟
آن فریادی که حسین در لحظات مرگ خطاب به سپاهیان کوفه زد هنوز که هنوز است در دلهای مسلمانان طنینانداز است. اگر دین و باور به خدا ندارید دستکم آزاده باشید و اگر جوانمردی ندارید لااقل انسان باشید. گویند این جمله را هنگامی که خاندان، زنان و کودکانش مورد هجوم دشمن قرار گرفتند برآورد. یزید با اسیرانِ عاشورا به حرمت رفتار کرد. حتی زمانی که چشم یکی از محتشمان به دخترکی از میان اسیران برخورد و او را طلب کرد، یزید بدو تحکم کرد که دست از این بدار. آنها را سکنا دادند و اطعام کردند. اما در تابلوی دوم وقتی که به رفتار حاکمان اسلامی در ایران مینگریم چیزی جز سبعیت و زشتی و حرمت شکنی نمیبینیم. هنگامی که زندانیان (و نه اسیران جنگی) مورد سختترین شکنجهها قرار میگیرند و در تجاوزهایشان حتی از دختران باکره و پسرکان، نیز دریغ نمیکنند و بزرگان اندیشه نه به جرم شمشیر کشیدن و سلاح به دست گرفتن، که تنها به خاطر نوشتن اندیشههاشان، روزها بدون ملاقات و مرخصی در بندهای نمور و انفرادی نگه داشته میشوند. تعرضهای لفظی و تهدید خانوادهها و برانگیختن اراذل و اوباش حکومتی بر علیه افراد و تعرض و شکستن در و دیوار خانههای مخالفین و حتی مراجع دینی و هزار فساد و زشتی دیگر که چشم از دیدن و گوش از شنیدن آنها شرم میکند، بماند.
شباهتهای دیگری هم هست. سپاهیان کوفه، بر روی اجساد مردگان و بدنهای افتادگان و زخمیشدگان با اسب میرانند. جلادان زمان ما، در روز عاشورا و به یادمان آن تصویرها، تصویر دیگری را برای ثبت در تاریخ میآفرینند و با ماشین سنگین و زشت صورت خود از روی انسان زندهای رد میشوند و چنان سبعانه این کار را تکرار میکنند که چشم هر صاحب وجدانی را خون بار میکند.
جمهوری اسلامی در این سالها، چنان حوادثی دل خراش را در دل تاریخ ثبت کرده که دیگر، عاشورا و حکایتهایش غمبار نیست. آن قدر حوادث عاشورای سال شصت و یک هجری، در این سی سال بازآفرینی و تکرار شده که اگر هم بر نوحهها و روضههای آن حادثه میگریند، مردم ما از دردهای خویش و بغضهای خون گرفتهی گلوهای خویش ضجه میزنند. اما دیگر عاشورای حسین از سکه افتاده زیرا حماسههای گرانباری در عاشوراهای زمان ما از سوی جوانان وطن خلق شده است.
با علیاکبر، جوان روز عاشورا سلاحی و زرهای بود. اما نداها و اشکانها و سهرابها و آرشهای عاشوراهای خونین ایران، بیسلاح و سپر، در برابر ارتشی مسلحتر و بیرحمتر از سپاهیان ابن سعد، جان و تن خویش را ایثار کردند. در سپاه ابن سعد اگر یکی حر بود که وقتی بی انصافی و دروغ را مشاهده کرد تاب نیاورد و در مقابلِ سپاهی که خود تا به حال یکی از ارکانش بود ایستاد و جان فشانی کرد، در سپاهِ یزید زمان ما نیز حرها کم نیستند. محمد نوریزاد یکی از آنهاست که خود را در برابر آینهی حقیقت و تاریخ در آماجِ تیرباران پرسشها و ملامتها گرفته و حکومتگران و همسنگران دیروز خویش را به سینهی دیوار چسبانده و با کلام حقیقتگوی آتشینش تیرباران کرده است.
پس ببینید که شباهتهای تابلوی عاشورای حسین با کربلای ایران چیزی فراتر از شباهتهای لفظی مثلا در نام میرحسین موسوی به عنوان رهبر مخالفان حکومت است که اگر امروز در زندان است بعید نیست اگر ایرانیان در بیوفایی خویش، قدم بر جای پای کوفیان بنهند، فردا همچون حسین او را بکشند و از روی جنازهاش با مرکبهای خویش بگذرند. چنان که با دیگران کردند. شاید امید ما در تفاوتهای میان این دو عاشورا است. اگر یزیدان زمان ما به مراتب خونریزتر و ناانسانتر از خود یزید هستند، باشد که مردمان ما شجاعتر و غیرتمندتر از مردم کوفه باشند که حسین را برای قیام به شهرشان دعوت کردند و با نامههای آتشین پیمان حمایت و پشتیبانی با او نهادند اما نمایندهاش را در کوفه چنان رها کردند که جایی نداشت تا شب را در آن بگذراند و به منزل زنی (در میان آن همه مرد) پناه اورد. مردم ما نیز در حمایت از میرحسین موسوی چنان شعارهایی سر دادند اما در عمل، تا به حال همان رفتار کوفیانه را در پیش گرفتهاند.
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.
تلاش «نظام» برای ابراز ندامت و عقبنشینی از حمله به سفارت انگلیس
بخش تحلیل خودنویس: چنین به نظر میرسد که نظام به سرعت متوجه جدیت خطر ناشی از تندروی های اخیر خود شده و به فکر جلوگیری از موج عظیمی که به سوی خود سرازیر میبیند افتاده است. اما سئوالی که تنها آینده قادر به پاسخ دادن خواهد بود این است که آیا رژیم وخامت وضع خود را به اندازه کافی زود متوجه شده است که بتواند سرنوشت خود را تغییر دهد، یا به قول معروف کار از کار گذشته است و اکنون دیرتر از آن است که بتوان این آبی که دیگر به جوش آمده را از غلیان انداخت.
آخرین خبرها از ایران منعکس کننده استیلای هراسی عمیق و غیر عادی بر نظام ولایتی در پی عکسالعمل سخت انگلیس و یارانش با جریان سفارت گیری است، و تلاش جمهوری اسلامی برای اجرای سریع یک «چرخش تاکتیکی» در این رابطه.
با توجه به جزئیات این اخبار به نظر میرسد که جمهوری اسلامی، که ظاهرا زبان زور را بهتر از هر زبانی میشناسد، به این نتیجه رسیده که بایستی هرچه سریعتر از اتفاقی که در سفارت انگلیس افتاد ابراز ندامت و در صورت امکان از تبعات جدی خشم دولت انگلیس جلوگیری کند.
چند نمونه بارز از این خبرها که در همین ساعتهای گذشته منتشر شده اند عبارتند از خودداری دیپلماتهای بازگشت خورده از شرکت در مراسم استقبال دانشجویان بسیجی در فرودگاه، اطلاعیه و اظهار ندامت غیر منتظره توسط «مجمع دانشجویان حزب الله»، و سخنان تند یک خبرنگار حکومتی بر علیه حرکت اشغال سفارتخانه، در مصاحبه اش با شبکه تلویزیونی «الجزیره».
دیپلماتهای ایرانی که پس از اخراج از لندن و ساعتها سرگردانی در فرودگاه هیثرو (به دلیل تاخیرهای ممتد هواپیمای «اختصاصی» ایران ایر) سرانجام در نیمه های شب گذشته به تهران رسیدند در یک تصمیم غیر منتظره از حضور در جمع بسیجی هایی که با حلقه های گل به «استقبال» آنان آمده بودند و ساعتهای متمادی در فرودگاه در انتظارشان مانده بودند سر باززدند. این تصمیم به حدی غیر منتظره و غیر قابل قبول بود که سایت «بولتن نیوز» منتسب به نیروهای اطلاعاتی سپاه مقاله ای طولانی با تیتر «دیپلماتهای سفارت ایران در انگلیس، انگلیسی شدند؟» در اعتراض به کار آنان منتشر کرد. با توجه به جزئیات این حکایت مشخص است که تصمیم سنگین عدم شرکت در جمع بسیجیها و قبول حلقههای گل آنها تصمیمی صد در صد سیاسی، حساب شده، و در عین حال منعکس کننده یک «چرخش» سریع بود، چرا که اگر این تصمیم از قبل معلوم میبود بدون شک مسئولان بسیج و هماهنگ کنندههای مراسم استقبال اجازه نمیدادند چنین وضعیتی پیش بیاید.
از سوی دیگر اطلاعیهای که امروز توسط سایتهای حکومتی، از جمله سایت «فرارو» از سوی بسیجیهایی که در اشغال سفارت انگلیس شرکت داشتند تحت عنوان «مجمع دانشجویان حزب الله» منتشر شده است نیز گوشه دیگری از حرکت عقب نشینی «نظام» را تشکیل میدهد. فراز های بسیار گویائی در این اطلاعیه که تحت عنوان «احساس بر عقلمان غلبه کرد» منتشر شده است به روشنی تاکتیک چرخش رژیم را انعکاس میدهند، از جمله اظهاراتی مبنی بر اینکه «با یک حرکت نسنجیده دولت را به گوشه رینگ تدافع در مقابل غرب کشاندیم»، «احساسات بر عقلمان غلبه کرد»، «آلت دست جناحها، گروهها و امیال شخصی بعضی افراد شدیم»، « تخریب اموال و ساختمان های داخلی سفارت نکتهای منفی در کارنامه واردشدگان به سفارت است» و حتی اینکه «برخی نمایندگان مجلس نیز در محل حاضر بودند، آنها باید از کرده خود عبرت بگیرند».
و گوشه سومی از این عقب نشینی را میتوان در سخنان تند «قنبر نادری»، از خبرنگاران حکومتی ساکن تهران پیدا کرد که در مصاحبهاش از تهران با شبکه بین المللی «الجزیره» از تهران حرفهایش را اینطور شروع میکند: «من میخواهیم یک چیز را کاملا روشن و واضح کنم: حمله به سفارت انگلیس زشت، غیر قابل توجیه، غیر دیپلماتیک، و ضد ایرانی بود، و من به شما اطمینان میدهم، من اینجا زندگی میکنم، من اینجا کار میکنم، من با مردم اینجا صحبت میکنم، و من افراد زیادی را میشناسم، این حمله غیر قابل قبول هیچ ارتباطی به دولت ایران، یا رهبری ایران، یا نیروهای انتظامی، یا حتی مجلس ندارد. این کار یک گروه کوچک بود که نماینده هیچ کسی در این کشور نیستند.»
با توجه به این موارد و دیگر نشانههای در دست، چنین به نظر میرسد که نظام ولایی به سرعت متوجه جدیت خطر ناشی از تندروی های اخیر خود شده و به فکر جلوگیری از موج عظیمی که به سوی خود سرازیر میبیند افتاده است. اما سئوالی که تنها آینده قادر به پاسخ دادن خواهد بود این است که آیا رژیم وخامت وضع خود را به اندازه کافی زود متوجه شده است که بتواند سرنوشت خود را تغییر دهد، یا به قول معروف کار از کار گذشته است و اکنون دیرتر از آن است که بتوان این آبی که دیگر به جوش آمده را از غلیان انداخت.
فراخوان برای حضور در تجمع اعتراضی در روز عاشورا
الف) برنامه ظهر سه شنبه پانزدهم آذرماه، عاشورا: مقصدها: محل شهادت شهدای عاشورای سال ۸۸- به سمت این مقصدها از هر مسیر ممکن حرکت کنیم: ۱- میدان ولی عصر ۲- بخشهای میانی خیابان انقلاب (از میدان فردوسی تا میدان انقلاب) ب) عصر عاشورا. شام غریبان برای روشن کردن شمع به یاد تمامیعزیزانی که در این راه از دست داده ایم. مکانها: میدان محسنی، امام زاده صالح (تجریش)، حوالی مسجد امیر (کارگر شمالی) زمان و مکان تجمع در سه شهر دیگر: قم: ظهر عاشورا، حرکت به سمت بیت آیت الله صانعی، خیابان شهید منتظری، کوچه هشتم شیراز: ظهر عاشورا، حرکت به سمت مسجد قبا و دفتر آیت الله دستغیب، آدرس: حرم شاهچراغ به سمت چهارراه پیروزی (۳راه نمازی) مسجد قبا(آتشیها) نجف آباد: حسینه اعظم نجف آباد. خیابان شریعتی آدرس تجمع در شهرهای دیگر متعاقبا اعلام خواهد شد
به نوشته برخی از سایت های مدافع سید حسین موسوی :به همراه زمان و محلهای تجمع در تهران، شیراز، قم و نجف آباد
جنبش تحریم انتخابات نیز همسو با دیگر مبارزین راه آزادی شما هموطنان عزیز را دعوت به تعیین سرنوشت خودتان میکند
عزیزان، جنبش سبز آغاز تاریخ نسل ماست. جمع تمام فریادهای در گلو خفته است که روزی سر آغاز تاریخ ایرانی سرفراز و آزاد خواهد شد. ما این نامه را با تاسی از بیانیه شماره هفدهم میرحسین درباره اتفاقات روز عاشورای سال ۸۸ ، آنجا که مینویسند: «علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمیاطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمیخداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکههای وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند.» به حضور شما تقدیم و ترجیح میدهیم منتظر هیچ بیانیه ای نمانیم. ما با هم در خیابانهای خرداد ایران زمین عهد بسته ایم، در حصر باشیم یا زندان یا در همسایگی شما، قدمت این بغض بیش از سکوت این روزهاست است و تا پایان ظلم نخواهد شکست. برنامه اعتراضی روز عاشورا به شرح زیر است. فریادها از سینه رها کنیم، حضور فعال اعتراضی داشته باشیم و مطمئن باشیم این بار متحدتر و سریعتر پیش خواهیم رفت. برنامههای اعتراضی پس از روز عاشورا قبل از این روز نهایی و متعاقب آن اعلام خواهد شد.
به سوی عاشورا:
برخلاف برنامههای پیشین به جای مسیر، «مقصد» معین خواهیم داشت. از هر مسیری که مقدور است خود را به این مقصدها برسانیم. دقت کنیم که این بار نیز مانند برنامههای پیشین نیروهای کودتا در نقاطی دورتر از مقصد اعلام شده سعی خواهند کرد مسیر حرکت ما را سد کنند. پس در صورت بسته بودن راه در اولین برخورد با نیروهای سرکوب سعی کنیم با شکل دادن تجمع، اعتراض را از همان نقطه آغاز کنیم. به طور مثال اگر مقصد میدان ولی عصر باشد نیروهای کودتا دایره ای به شعاع یک کیلومتر رسم و سعی خواهند کرد ما را از رسیدن به میدان ولی عصر (مرکز دایره) باز دارند. در این حالت در هر یک از نقاط مهم روی شعاع این دایره (از ونک تا میدان منیریه و …) میتوانیم در محلی پرتردد با چند شعار اولیه تجمعی بزرگ را آغاز کنیم. دقت کنیم نیروهای کودتا در روی شعاع دایره بسیار ضعیف تر و کم تعداد تر از مرکز خواهند بود. مطمئن باشیم با چند شعار بسیار سریعتر از واکنش نیروهای کودتا، مردم به ما خواهند پیوست. دقت کنیم که لازمه ادامه هر چه نیرومند تر این راه حمایت ما از یکدیگر در روزهای تجمع است پس در صورت دستگیری هر یک از سبزها سعی کنیم به یکباره و با هم برای آزادی اش اقدام کنیم. این کار نیروهای کودتا را ترسانده عقب خواهد نشاند. بسیاری از نیروهای مسلح با مردم هستند و باقیمانده این نیروها نیز بسیار ضعیف تر از آنی میباشند که برخی فکر میکنند. باور کنید باتوم، موتور یا سلاح چند جوان ناآگاه در مقابل تهرانی چنین بزرگ هیچ نیست.
الف) برنامه ظهر سه شنبه پانزدهم آذرماه، عاشورا:
مقصدها: محل شهادت شهدای عاشورای سال ۸۸- به سمت این مقصدها از هر مسیر ممکن حرکت کنیم:
۱- میدان ولی عصر ۲- بخشهای میانی خیابان انقلاب (از میدان فردوسی تا میدان انقلاب)
ب) عصر عاشورا. شام غریبان برای روشن کردن شمع به یاد تمامیعزیزانی که در این راه از دست داده ایم.
مکانها: میدان محسنی، امام زاده صالح (تجریش)، حوالی مسجد امیر (کارگر شمالی)
زمان و مکان تجمع در سه شهر دیگر:
قم: ظهر عاشورا، حرکت به سمت بیت آیت الله صانعی، خیابان شهید منتظری، کوچه هشتم
شیراز: ظهر عاشورا، حرکت به سمت مسجد قبا و دفتر آیت الله دستغیب، آدرس: حرم شاهچراغ به سمت چهارراه پیروزی (۳راه نمازی) مسجد قبا(آتشیها)
نجف آباد: حسینه اعظم نجف آباد. خیابان شریعتی
آدرس تجمع در شهرهای دیگر متعاقبا اعلام خواهد شد.
عزیزان، جنبش سبز آغاز تاریخ نسل ماست. جمع تمام فریادهای در گلو خفته است که روزی سر آغاز تاریخ ایرانی سرفراز و آزاد خواهد شد. ما این نامه را با تاسی از بیانیه شماره هفدهم میرحسین درباره اتفاقات روز عاشورای سال ۸۸ ، آنجا که مینویسند: «علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمیاطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمیخداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکههای وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمیمانند.» به حضور شما تقدیم و ترجیح میدهیم منتظر هیچ بیانیه ای نمانیم. ما با هم در خیابانهای خرداد ایران زمین عهد بسته ایم، در حصر باشیم یا زندان یا در همسایگی شما، قدمت این بغض بیش از سکوت این روزهاست است و تا پایان ظلم نخواهد شکست. برنامه اعتراضی روز عاشورا به شرح زیر است. فریادها از سینه رها کنیم، حضور فعال اعتراضی داشته باشیم و مطمئن باشیم این بار متحدتر و سریعتر پیش خواهیم رفت. برنامههای اعتراضی پس از روز عاشورا قبل از این روز نهایی و متعاقب آن اعلام خواهد شد.
محکومیت سنگین و تبعید یک زندانی سیاسی به زندان مرکزی میناب
خبرگزاری هرانا - صلاح مصطفیپور، شهروند ساکن سقز از سوی دادگاه انقلاب به ۲۰ سال حبس و تبعید به زندان مرکزی شهر میناب در استان هرمزگان محکوم شد.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، زندانی سیاسی صلاح مصطفیپور در دادگاه انقلاب شهرستان سقز محاکمه و به ۲۰ سال زندان و تبعید به شهرستان میناب در استان هرمزگان محکوم شد، حکم تبعید وی اخیرا به اجرا گذاشته شد و او را به زندان مرکزی میناب تبعید کردند.
زندانی سیاسی صلاح مصطفیپور از زمان تبعید به زندان مرکزی میناب تا به حال هیچگونه تماسی با خانوادهاش نداشته است و از داشتن ملاقات و تماس تلفنی با خانواده و فرزندش محروم میباشد.
بازداشت ۲ فعال دانشجویی دانشگاه مازندران در آستانه ۱۶ آذر
خبرگزاری هرانا - در ادامه ی فشارهای فزاینده بر دانشجویان دانشگاه مازندران،علی عباسی و رحمان یعقوبی دو فعال دانشجویی این دانشگاه در روز شنبه دوازدهم اذر بازداشت شدند.
به گزارش دانشجونیوز، این دو دانشجوی دانشگاه مازندران که در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ بازداشت شده و مدتی را در زندان متی کلای بابل بسر برده بودند،از طرف شعبه ی ۱۰۱ دادگاه بابلسر به شش ماه حبس تعلیقی و چهارده ضربه شلاق محکوم شده بودند. اما پس از دو سال در هفته ی گذشته به انها اعلام گردید که حکمشان از تعلیفی به تعزیری تغییر یافته است.
بر اساس این گزارش از بابلسر، این فعالین دانشگاه مازندران که برای پیگیری پرونده ی خود به دادستانی بابلسر مراجعه کرده بودند توسط ماموران امنیتی بازداشت شدند.
بنابر این گزارش ها در دو سال گذشته ده ها دانشجوی دانشگاه مازندران به حراست دانشگاه و یا نهادهای امنیتی احضار شده اندوهمچنین پس از تجمع یک ابان این دانشگاه که با حضور گسترده ی دانشجویان مواجه گردید فشارها بر فعالین این دانشگاه تشدید یافته است.
هرانا؛ انتقال دو زندانی سیاسی محبوس در اوین به بیمارستان
خبرگزاری هرانا – خانم کبری امیرخیزی زندانی سیاسی محبوس در بند نسوان زندان اوین و حسین رونقی ملکی به دلیل وخامت حال جسمی خود به بیمارستان منتقل شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از تهران، حسین رونقی ملکی در پی خونریزی مجدد کلیهاش به بیمارستان هاشمینژاد تهران منتقل شد.
این زندانی که بارها به دلیل عفونت و خونریزی کلیهاش به بیمارستان منتقل شده است کماکان از مرخصی استعلاجی جهت درمان کامل بیماری خود محروم است.
هم چنین خانم کبری امیر خیزی زندانی سیاسی محبوس در بند نسوان زندان اوین جهت عمل چشم به بیمارستان لبافینژاد منتقل و پس از عمل جراحی مجددا به زندان اوین بازگردانده شد.
نگهداری این زندانی در محیط آلوده زندان پس عمل چشم موجب خطراتی از جمله عفونت چشم میشود که مسئولین مربوطه توجهای به این امر نشان ندادهاند.
هرانا؛ روزشمار نقض حقوق شهروندان بهایی آبان ماه ۱۳۹۰
خبرگزاری هرانا - در تدوام سرکوب اقلیت مذهبی بهایی گزارشی ماهانه از سوی واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر میشود که گزارش زیر نقض حقوق بهائیان در آبانماه سال جاری است.
متن این گزارش به قرار زیر است:
۱ آبان: ماموران امنیتی به منازل ۱۶ نفر از شهروندان بهایی شهر رشت مراجعه کرده ضمن تفتیش و بازجویی، سه نفر از ایشان به نامهای «سوسن بادوام»، «نادیا اسدیان» و «شیوا کاشانینژاد» را بازداشت نمودند.
- ماموران امنیتی به منازل سه شهروند بهایی ساکن قائم شهر به نامهای «ذکرالله بابایی»، «سامان ثابتی» و «سیمین گرجی» مراجعه که پس از نشان دادن حکمی مبنی بر اتهام «فعالیت در تشکیلات بهایی» شروع به تفتیش و ضبط بعضی وسایل شخصی و مذهبی نامبردگان کرده سپس محل را ترک نمودند.
- سه شهروند بهایی ساکن اصفهان پس از ۱۰۰ روز هر کدام به قید وثیقه معادل ۵۰ میلیون تومان آزاد شدند اسامی این شهروندان بهایی عبارتست از: نوید پروینی، نگار سبحانیان و فرشید بدخش.
۲ آبان: «عزیزالله سمندری» شهروند بهایی ساکن تهران به اتهام عضویت فعال در فرقه بهائی، اقدام علیه امنیت ملی و تکثیر سی دی طبق حکم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسهای به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
۳ آبان: مسئولین مربوطه از تحویل جسد یک شهروند بهایی ساکن تبریز به نام «خلیل نور محمد شیشوان» - که در بیمارستان ارتش تبریز فوت کرده - برای اجرای مراسم تدفین بهایی خودداری کردند و از فرزندان متوفی میخواهند نامبرده را طبق مراسم اسلامی دفن کنند در غیراینصورت متوفی را باید در میاندواب دفن کنند.
۴ آبان: در پی پلمپ محلهای کسب بهااییان سمنان، محلهای کسب سه شهروند بهایی دیگر شهر مذکور توسط اداره اماکن و به دستوراداره اطلاعات شهرمزبورپلمپ شد این محلها عبارتست از: فروشگاه لوازم بهداشتی فرهاد فنائیان، عینک فروشی متعلق به لیدر تبیانیان و پلاستیک فروشی متعلق به سپهر سبحانی.
۵ آبان: فروشگاه ابزار چلین صنعت متعلق به «علی تبیانیان» شهروند بهایی ساکن سمنان توسط اداره اماکن پلمپ شد.
۸ آبان: ماموران امنیتی به منزل یک شهروند بهایی ساکن قائم شهر به نام «علی احمدی» مراجعه کرده که با نشان دادن حکم بازرسی شروع به بازرسی محل کرده که پس از ضبط بعضی وسایل شخصی و مذهبی محل را ترک نمودند نامبرده متهم به فعالیت در تشکیلات بهایی شده است.
- «سمیرا غلامی» دانشجوی بهایی ترم سوم رشته مهندسی مکانیک دانشگاه سیرجان به دلیل اعتقاد به آئین بهایی از دانشگاه مذکور اخراج شد.
- طی روزهای اخیر ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج ضمن تماس با سه شهروند بهایی به نامهای «شهره رئوفی»، «پروانه رحمانی» و «سودابه مودتی» نامبردگان را متهم به تبلیغ آئین بهایی ضمن فعالیت اقتصادی کرده و از ایشان میخواهد فعالیت اقتصادی خود را تعطیل کنند.
- طی روزهای اخیر شهروندان بهایی سنندج ابتدا توسط اداره اطلاعات و سپس توسط سازمان محیط زیست، تحت فشارقرار گرفتند تا زمین قبرستان بهایی را تحویل دهند.
۱۰ آبان: منازل و محلهای کسب دو شهروند بهایی ساکن ساری به نامهای «ذات الله اکبری» و «کمال اکبری» مورد تفتیش قرار گرفت و کتب، عکسها، سی دیها، آلبومها و عکسهای خانوادگی نامبردگان ضبط گردید.
- یک زوج بهایی ساکن آبادان به نامهای شکرالله عزیزی و همسرش نسرین شاعرزاده به اداره اطلاعات احضار که پس از ۴ ساعت بازجویی آزاد شدند.
- طی روزهای اخیر «هوشمند ثنائی» شهروند بهایی ساکن بجنورد به اداره اطلاعات احضار و تهدید میشود از کمک و همکاری به بهاییان دیگر خودداری کند. طبق اطلاع واصله هوشمند ثنایی چندی قبل برای یکی از بهاییان بازداشت شده درمنطقه مزبور سند گذاشته تا وی آزاد شود.
۱۲ آبان: یک شهروند بهایی ساکن قائم شهر به نام «پریسا بابایی» پس از احضارو معرفی به اداره اطلاعات، بازداشت شد.
- مسئولین دانشگاه قزوین از ثبت نام ترم جدید «صهبا متحدین» دانشجوی بهایی رشته مهندسی صنایع دانشگاه قزوین به دلیل اعتقاد به آئین بهایی ممانعت بعمل آوردند.
۱۴ آبان: شکرالله عزیزی و نسرین شاعرزاده (همسر) زوج بهایی ساکن آبادان به دادگستری احضار و پس از تفهیم اتهام قرار وثیقه ۶۰۰ میلیون صادر شد که به دلیل پایان وقت اداری نامبردگان بازداشت و روز بعد به قید وثیقه موقتا آزاد شدند.
۱۷ آبان: «انیسا فنائیان» شهروند بهایی ساکن سمنان به اداره اطلاعات احضار که پس از ساعتها بازجویی آزاد شد.
۱۸ آبان: انیسا فنائیان مجددا «به اداره اطلاعات احضار که پس از ساعتها بازجویی آزاد شد (این بازجوییها طی روزهای بعد هم ادامه یافت)
۱۹ آبان:» انور مسلمی «شهروند بهایی ساکن ساری که به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود در این روز جهت اجرای حکم راهی زندان شد.
- سه شهروند بهایی ساکن رشت پس از ۱۹ روز بازداشت به قید وثیقه آزاد شدند.
۲۵ آبان:» علی احمدی «شهروند بهایی ساکن قائم شهر پس از احضار و معرفی خود به ستاد خبری اطلاعات شهر مزبور بازداشت شد.
-» شهناز سنائی «و دخترش» انیسا مطهر «دو شهروند بهایی ساکن اصفهان به دو سال حبس محکوم شدند که این حکم به مدت ۵ سال تعلیق گردید..
۲۶ آبان: علی احمدی پس از تفهیم اتهام از زندان قائم شهر به زندان کچویی ساری منتقل شد.
۲۸ آبان:» سیمین گرجی «شهروند بهایی ساکن ساری پس از احضار و معرفی خود به ستاد خبری اداره اطلاعات بازداشت شد.
- یک شهروند بهایی ساکن اصفهان به نام» مزیدی «به اتهام ارتباط با موسسه علمی آزاد بازداشت شد.
- کیوان دهقانی شهروند بهایی ساکن اصفهان که پس از دستگیری به اداره اطلاعات مشهد منتقل گردیده بود پس از چهار ماه بازداشت موقت با وثیقه ملکی معادل ۶۰ میلیون تومان آزاد شد.
۳۰ آبان: طی روزهای اخیر یک شهروند بهایی اهل شیراز به نام» میعاد مهدیزاده «که در نیروهای مسلح مستقر در کرج مشغول انجام وظیفه بوده به اتهام تبلیغ آئین بهایی، بازداشت و پس از تودیع وثیقه معادل ۲۰ میلیون تومان آزاد میشود.
- اخیرا در شهر تبریز پسر و عروس یک فرد بهایی به نام» الله وردی میثاقی «را که در سال ۱۳۶۰ به اتهام اعتقاد به آئین بهایی اعدام شده را به اداره اطلاعات احضار و از ایشان میخواهند که که از گذاشتن گل بر سنگ قبر و نگهداری از گور پدرشان خودداری کنند چرا که این عمل تبلیغ محسوب میشود.