۱۳۸۹ دی ۲۹, چهارشنبه

مهمترین خبرهای روز سه شنبه بخش دوّم تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

 



ادامه ی تظاهرات در تونس
اخبار روز: 


دویچه وله: در پی معرفی اعضای دولت جدید، هزاران نفر در اعتراض به شرکت وزیران پیشین در کابینه غنوشی در خیابان‌های تونس دست به تظاهرات زدند. دولت جدید قول داد که تمامی عاملان سرکوب و کشتارهای اخیر در تونس را محاکمه خواهد کرد.
سه روز پس از سقوط زین‌العابدین بن‌علی، دولت موقت تونس به ریاست محمد غنوشی تشکیل شد. دولت جدید به برخی از رهبران اپوزیسیون تصدی وزارتخانه‌هایی همچون توسعه، بهداشت و آموزش‌وپرورش را واگذار کرده، اما وزارت‌خانه‌های کلیدی همچون وزارت کشور، امورخارجه، دفاع و دارایی همچنان در اختیار وزیران رژیم سابق است. این امر به ادامه اعتراضات در تونس دامن زده است.
بنا به آخرین خبرهای رسیده، روز سه‌شنبه (۲۸ دی/۱۸ ژانویه) مردم در اعتراض به ترکیب دولت جدید دست به تظاهرات زدند. در شهر تونس، هزاران نفر به خیابان‌ها آمدند و خواستار برکناری وزیرانی شدند که در دوران بن‌علی نیز دارای سمت‌های دولتی بوده‌اند.
به گفته خبرگزاری ‌آلمان بیشترین مخالفت‌ها با حزب حاکم (RCD) است و معترضان در شعارهای خود این حزب را «جنایتکار» خواندند. پلیس برای پراکندن مردم از گاز اشک‌آور و باتوم استفاده کرد.
غنوشی در روز سه‌شنبه (۲۸ دی/۱۸ ژانویه) در معرفی اعضای کابینه گفت: «این وزیران همه پاک و مبرا از فساد هستند و دارای صلاحیت کافی‌اند.» غنوشی تاکید کرد تمامی کسانی که در سرکوب مردم در هفته‌های گذشته دست داشته‌اند، محاکمه خواهند شد.
یک آموزگار تونسی در تظاهرات روز سه‌شنبه به خبرنگاران گفت: «رفتن بن‌علی به تنهایی کفایت نمی‌کند، باید تمام دستگاه حکومتی وی برچیده شود.» به گفته وی «مردم تونس دیگر به وعده‌ها دلخوش نخواهند کرد، دولت‌مردان سال‌ها تنها وعده‌های توخالی دادند.» دانشگاه‌ها و مدارس تونس هنوز تعطیل هستند.
جوان معترضی نیز گفت: «ما می‌خواهیم که در ثروت کشورمان سهیم باشیم.» به گفته وی «اعضای حزب حاکم، همه ثروتمندند و مردم دیگر فقیر.»

محاکمه مسببان کشتار مردم
غنوشی تصریح کرد که «کسانی که مسبب کشتار مردم بوده‌اند، باید در دادگاه پاسخ‌گوی اعمال خود باشند.» بنا به گزارش دولت تونس، از زمان شروع اعتراضات علیه بن‌علی تاکنون ۷۸ تن جان خود را از دست داده‌اند.
غنوشی که خود در زمان بن‌علی، رئیس‌جمهوری فراری، پست نخست‌وزیری را در اختیار داشته، تاکید کرد که برای کار دولت موقت نیاز به وزیران پیشین دارد. کابینه جدید تونس دارای ۲۴ وزیر است. این برای نخستین بار از زمان استقلال تونس در ۱۹۵۶ تاکنون است که رهبران اپوزیسیون در تشکیل دولت مشارکت دارند.
بنا به گزارش‌های رسیده، معترضان تنها با سرنگونی بن‌علی خواسته‌های خود را متحقق شده نمی‌دانند و خواهان برکناری همکاران و نزدیکان بن‌علی از مقام‌های دولتی هستند. دولت موقت موظف به تامین امنیت شهروندان و تدارک برای برپایی انتخابات جدید در تونس است.
به گفته نیروهای انتظامی حملات و دزدی‌های شبانه از فروشگاه متوقف شده است.

ارزیابی سازمان امنیت آلمان از حوادث تونس
سازمان امنیت آلمان (BND) در ارزیابی جدید خود از حوادث تونس، به امکان بروز نارضایتی در دیگر کشورهای عربی اشاره کرد. سازمان امنیت آلمان از ذکر کشورهای عربی که دارای ظرفیت‌های مشابه‌ای برای شروع اعتراضات مردمی هستند، خودداری کرد.
ارنست اورلاو، رئیس سازمان امنیت آلمان در گفت‌وگویی با خبرگزاری آلمان تصریح کرد که «یک سلسله از تحولات و روندها در برخی از کشورها در سال‌های گذشته یکسان بوده‌اند.» وی به افزایش نرخ جمعیتی، نارساهایی اقتصادی و مشکل بیکاری در این کشورها اشاره کرد.
اورلاو تصریح کرد که «اما اشکال بروز نارضایتی در این جوامع می‌تواند متفاوت باشد.» وی درباره امنیت مناطق توریستی اظهار داشت که خطری جدی و مستقیم گردشگران را تهدید نمی‌‌کند، اما «باید در انتظار تحولات جدید بود، در حال حاضر جای نگرانی و خطری مستقیم وجود ندارد.»
اورلاو اعتراف کرد که سازمان امنیت آلمان نتوانست درگیری‌های خشونت‌آمیز در تونس را پیش‌بینی کند. به گفته وی در دو سه هفته‌ی اخیر «آنچنان تغییرات پویایی رخ داد که نهایتاَ به فرو ریختن سیستم کنونی در تونس انجامید». به گفته رئیس سازمان امنیت آلمان تمامی نیروهای درگیر بدرستی اذعان دارند که «پیش‌بینی بلندمدت رخدادها» در تونس امکان‌پذیر نبوده است.
دست‌کم ۵۰۰ نفر از شهروندان آلمانی به خواست خود هنوز در تونس به سر می‌برند. به گفته وزارت امورخارجه آلمان تاکنون ۶ هزار گردشگر آلمانی از تونس به آلمان بازگردانده شده‌اند.

بی بی سی: دولت وحدت ملی تونس با بحران مواجه شده است
همزمان با ادامه تظاهرات ضد دولتی در تونس، حیات دولت وحدت ملی در این کشور به مخاطره افتاده است.
روز سه شنبه، ۲٨ دیماه (۱٨ ژانویه)، گزارش شد که تعدادی از شخصیت های مخالف حزب حاکم تونس که به عضویت دولت وحدت ملی این کشور درآمده بودند، تصمیم گرفته اند از سمت های خود کناره گیری کنند.
یکی از رهبران اتحادیه های کارگری تونس تعداد وزیران مستعفی را سه نفر اعلام کرده اما به گزارش برخی رسانه ها، تا پنج تن از اعضای دولت جدید از سمت های خود استعفا داده اند.
خبرگزاری رویترز به نقل از رهبران اتحادیه های کارگری تونس، دلیل کناره گیری این افراد را ادامه حضور چند عضو دولت سابق این کشور در کابینه وحدت ملی گزارش کرده است.
روز دوشنبه، محمد غنوشی، نخست وزیر تونس، اعلام کرد که به منظور اداره امور این کشور تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در دو ماه دیگر، دولت وحدت ملی را با شرکت وزیرانی از حزب حاکم و سه حزب مخالف تشکیل داده است.
سمت های وزارت امور خارجه، کشور و دارایی در دولت وحدت ملی همچنان در اختیار وزیران عضو دولت زین العابدین بن علی، رئیس جمهوری سابق قرار دارد.
عضویت این افراد در دولت وحدت ملی انتقاداتی را به دنبال داشته است.
برخی اتحادیه های کارگری تونس مخالفت خود را با ترکیب دولت وحدت ملی اعلام داشته و با متهم کردن وزیران باقی مانده از دولت سابق به فساد، خواستار کنار گذاشتن آنان شده اند.
روز سه شنبه، منابع خبری گزارش کردند که در نواحی مرکزی تونس، پایتخت، تظاهراتی علیه دولت وحدت ملی برگزار شده و به درگیری نیروهای امنیتی با تظاهرکنندگان انجامیده است.
نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن تظاهرکندگان، گاز اشک آور شلیک کرده اند.
خبرنگار بی بی سی در تونس گفته است که تظاهرات امروز با شعارهایی حاکی از مخالفت با حضور وزیرانی از دولت سابق در دولت وحدت ملی همراه بوده است.
پیشتر، محمد غنوشی در مصاحبه ای با یک ایستگاه رادیویی فرانسه از انتصاب وزیران باقی مانده از دولت سابق دفاع کرد و گفت که "دست آنان آلوده نیست."
آقای غنوشی وعده داده است که عاملان و آمران خشونت علیه تظاهرات مردم شناسایی، محاکمه و مجازات خواهند شد.
طرفداران عضویت وزیران سابق در کابینه وحدت ملی گفته اند که در حالیکه فعالان سیاسی مخالف زین العابدین بن علی تجربه ای در اداره امور ندارند، حضور وزیران سابق مفید است.
روز جمعه این هفته و در پی چند روز تظاهرات ضد دولتی در تونس، زین العابدین بن علی از سمت ریاست جمهوری کناره گرفت و از کشور گریخت.
با کناره گیری وی، رئیس مجلس تونس به عنوان رئیس جمهوری موقت سوگند یاد کرد و قول داد که تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، یک دولت وحدت ملی اداره امور را بر عهده خواهد داشت.
طبق قانون اساسی تونس، انتخابات ریاست جمهوری باید تا شصت روز دیگر برگزار شود و زمینه انتصاب دولت جدید را فراهم آورد.




خامنه ای در دیدار با جامعه مدرسین قم:
اخبار روز: 

اخبار روز - گزارش دریافتی: طرفداران خامنه ای اخیرا متن یک سخنرانی او را که در جریان سفر چند هفته پیش او به قم ایراد شده است منتشر کرده اند. این سخنرانی دارای نکات مهمی است.

از حاکمیت دوگانه تا حاکمیت یکدست

خامنه ای مدعی است به جای حاکمیت دوگانه که پیش از احمدی نژاد برقرار بود، امروز حاکمیت یکدست است:
«نکته آخری که عرض می‌کنم و لازم هم می‌دانم این را عرض کنم، این است: ببینید، مسئله دولت و حمایت از دولت، مقابله با دولت، مخالفت با دولت زیاد مطرح است؛ هم درجامعه مدرسین، هم در بیرون جامعه مدرسین، هم در سطح عمومی کشور؛ فلان کس موافق است، فلان کس مخالف است. من این را باید به شما عرض کنم؛ با اطلاع و از نزدیک عرض می‌کنم. یک روزی توی این کشور تلاش می‌شد -هم شعارش داده شد، هم عملا تلاش شد- که حاکمیت دوگانه درست کنند. یعنی واقعا برای این کار بنا کردند سرمایه‌گذاری کردن. مراد از حاکمیت دوگانه هم فقط این نیست که دو دستگاه در راس کشور قرار داشته باشند که هر کدام به نوبه خودشان تصمیم‌گیری کنند؛ این معنایش این بود که منزله رهبری و ولایت‌فقیه و این حرف‌هایی که ماها داریم و انقلاب از اول داشته، اینها را از جایگاه تعیین‌کنندگی و فصل‌الخطاب بودن کنار بیندازند و برایش رقیب درست کنند. آن کسانی که این را مطرح کردند، اصلا از اول فکرشان این بود. یک وقت به دولت چشم دوختند، نتوانستند؛ بعد خواستند مجلس را این جوری کنند؛ بالاخره حاکمیت دوگانه را، هم شعار دادند، هم دنبالش راه رفتند. این حاکمیت دوگانه فقط شعار داخل هم نبود که ما بگوییم کسانی در داخل این شعار را می‌دادند؛ نه، همان وقت‌ها آمریکایی‌ها هم این را گفتند، اروپایی‌ها هم این را گفتند، توی تبلیغاتشان هم آوردند و همین تعبیر «حاکمیت دوگانه» را به‌کار بردند. در دولت نهم و دهم -از وقتی که آقای احمدی‌نژاد آمده- بحث حاکمیت دوگانه نیست؛ حاکمیت یگانه است؛ یعنی دولت و رهبری و تشکیلات در امتداد یک خط قرار دارند؛ این را من جازما و قاطعا به شما عرض می‌کنم. البته معنایش این نیست که اختلاف نظری وجود ندارد، یا فلان مسئول دولتی یا رئیس‌جمهور یا غیر رئیس‌جمهور در نظرات و افکارشان نقاط اشتباهی ندارند؛ چرا، از این قبیل هست، همیشه بوده، باز هم هست مواردی که اختلاف‌نظر بین بنده و شخص آقای رئیس‌جمهور وجود دارد؛ یکی دو تا هم نیست؛ موارد متعددی هست که اختلاف‌نظر وجود دارد -البته یک جاهایی هست که مطلب برای من محرز و روشن و جزمی است، می‌گویم آقا این کار نباید بشود؛ خب واقعا گوش می‌کنند و جلویش گرفته می‌شود؛ یک وقت‌هایی نه، برای من آن‌جور روشن نیست که بگویم نباید بشود، اما کاری را که دارد انجام می‌گیرد، قبول ندارم؛ از این قبیل موارد متعددی هست. اما در زمینه‌های مختلف، جریان اصلی، جریان موافقت است.»

اعتراف به نادانی در عرصه اقتصاد

رهبر جمهوری اسلامی در حالی که کارد به استخوان مردم رسیده و اقتصاد کشور رو به ویرانی است، اعتراف می کند که در مسائل اقتصادی نادان است:
«البته یک زمینه‌هایی هست که من دخالت نمی‌کنم. در مسایل اقتصادی، بنده اصلا دخالت نمی‌کنم. من خودم را توی این مسایل صاحب‌نظر نمی‌دانم. سر قضایای گوناگون، اختلاف‌نظر هم هست، استدلال‌های گوناگونی هم هست، همیشه از من هم توقع می‌رفته که دخالت کنم. بعضی‌ها سر قضیه قیمت ارز، سر قضیه کم و زیاد کردن سود بانکی همیشه از من توقع داشته‌اند که دخالت کنم؛ اما من دخالت نمی‌کردم. نظرات گوناگونی می‌آید؛ یک وقت آدم به یک نظر قطعی می‌رسد اما غالبا من به نظر قطعی و جازم نمی‌رسم؛ چون در این قضیه من صاحب نظر نیستم؛ لذا دخالت نمی‌کنم.»

علیه اصلاحات «از زیر» اقدام می کردم

خامنه ای فاش می کند که حمایت های او از خاتمی ظاهری بوده و او علیه اصلاحات «از زیر» اقدام می کرده است:
«در بعضی قضایا چرا، اطلاعات دارم، جازمم، می‌فهمم خطایی وجود دارد؛ لذا جلویش را می‌گیرم و نمی‌گذارم انجام بگیرد. اما سیاست کلی، سیاست کلی هم‌جهتی است. بعضی می‌گویند فلانی از دولت حمایت می‌کند، بعضی می‌گویند نمی‌کند؛ من از همه دولت‌ها حمایت می‌کنم. از دولت و قوه مجریه و مسئولینی که هستند، در همه دوره‌ها من حمایت کردم؛ با اینکه بعضی‌هاشان از لحاظ جهت‌گیری، مخالف با جهت‌گیری ما بودند؛ منتها برخورد کردن و تضعیف کردن مصلحت کشور نبوده. در داخل، از زیر، هرکار می‌توانستیم می‌کردیم؛ اما در حمایت عمومی، من حمایت می‌کردم.»

«ایرانی گری» رحیم مشایی جدی نیست

خامنه ای به آخوندهای قم اطمینان می دهد «ایرانی گری» رحیم مشایی جدی نیست:
«در این دولت، قضیه این جوری است؛ یعنی جهت‌گیری جهت‌گیری درستی است. این دولت جهت‌گیری‌اش جهت‌گیری درستی است؛ اگرچه خطاهای گوناگونی هم در جاهای مختلفی دارد. حالا مثلا فرض کنید همین مسئله ایرانی‌گری و اینها که آن روز اشاره فرمودید. من واقعا نفهمیدم که اینها حقیقتا دنبال این‌اند که حالا یک چیزی را در مقابل اسلام علم کنند. البته بدم می‌آید از این کاری که می‌کنند. دیروز هم همین آقایی که مسئول این چیزهاست، سر ناهار پیش من آمده بود و یک چیزی مطرح می‌کرد. گفتم آقا این‌قدر ایرانی‌گری، ایرانی‌گری نکنید. یک تشری هم آنجا به او زدم، از این کار خوشم نمی‌آید؛ اما اینکه اینها واقعا می‌خواهند یک مکتب ایرانی در مقابل مکتب اسلام علم کنند، من واقعا این را نمی‌فهمم. با ملاحظه قرائن گوناگون در کارهای این‌ها، این به‌دست نمی‌آید. حالا یک جاهایی ممکن است اشتباه کنند، اشتباه هم می‌کنند؛ این جوری نیست.»

خیال رهبر جمهوری اسلامی از احمدی نژاد آسوده است:
«در گذشته گاهی کارهایی انجام می‌گرفت که آدم حقیقتا نگران و مضطرب می‌شد. الآن رئیس‌جمهور با هرکسی در دنیا ملاقات کند و حرف بزند، من از حرف زدن او نگران نیستم. اطلاع هم ندارم، اما نگران نیستم. می‌دانم که در خلاف جهت انقلاب و سیاست کلی نظام مطلبی گفته نخواهد شد، مطلبی پیش نخواهد رفت؛ ولو حالا به لحاظ تعارف دو کلمه هم یک چیزی بگویند، اما کاری پیش نخواهد رفت؛ این را خاطرم جمع است.»

سطح فرهنگ رهبر جمهوری اسلامی

از این خاطره خامنه ای که مربوط به دوره رفسنجانی یا خاتمی است سطح فرهنگ رهبر جمهوری اسلامی پیداست:
«آن وقت صدراعظم آلمان «کهل» بود. او با رئیس‌جمهور ما ارتباطات خوبی داشت. تلفنی با هم صحبت می‌کردند، چه می‌کردند؛ من هم همین ارتباطات را تایید می‌کردم. او یک نفر مامور هم گذاشته بود که به ایران می‌آمد و صحبت می‌کرد و می‌رفت و قرار می‌گذاشت. یک شب رئیس‌جمهور به من کاغذی داد گفت ما این‌ها را نوشته‌ایم تا نماینده رئیس‌جمهور ایران این‌ها را به این نماینده‌ای که از آلمان می‌آید بدهد. من بعدا نگاه کردم دیدم نوشته شما انتظارات خود را از جمهوری اسلامی بیان کنید؛ شما از ما چه انتظاراتی دارید؟! این خیلی چیز خطرناکی بود. خیلی اوقاتم تلخ شد. من پیغام دادم، گفتم او غلط می‌کند از ما انتظارات داشته باشد! او چه‌کاره است؟ آن وقت دولت آلمان تنها دولت اروپایی بود که با جمهوری اسلامی یک ارتباطی داشت. گفتم مثل آن کسانی که بلاتشبیه یک زن بدنامی را از توی آن محله بدنام بیرون می‌آورند و آب توبه روی سرش می‌ریزند و زیر حمایت خودشان می‌گیرند. این‌ها می‌خواهند با جمهوری اسلامی این‌جوری رفتار کنند. مگر آلمان کیست که بخواهد با جمهوری اسلامی این‌جور برخورد کند؟ او هم گفته بود که شماها هر کاری با اروپا دارید، به ما بگویید تا ما این کارها را برایتان انجام دهیم. این‌ها هم یک فهرستی نوشته بودند که ما این را می‌خواهیم، این را می‌خواهیم. من گفتم شما می‌خواهید با بلژیک، با ایتالیا، با اتریش ارتباطات داشته باشید، به این چرا می‌گویید؟ ببینید خطاها، خطاهای اصولی و اساسی بود. آدم یک ذره غفلت می‌کرد، چنین چیزی پیش می‌آمد. این را من به شما عرض بکنم؛ امروز چنین چیزهایی وجود ندارد.»

مخالفت با همزیستی فلسطین و اسرائیل

خامنه ای فاش می کند که جمهوری اسلامی برخلاف حقوق بین المللی و مصوبات سازمان ملل مخالف همزیستی دو دولت فلسطین و اسرائیل است:
«آن وقت آمدند به ما گفتند -این خاطرات مال آن وقت‌هاست- که آقا ما می‌خواهیم بگوییم این دو دولت را در فلسطین قبول داریم! دو دولت! ببینید این چقدر انحراف است که کسی این را ملتفت نشود. ما یک خورده اوقات‌تلخی کردیم، چه کردیم؛ بالاخره ظرف دو سه جلسه رد وبدل کردن و گفت‌وگو کردن و این‌ها، این مسایل برداشته شد. امروز این‌ها نیست. آن روزها آدم توی آن مسایل خاطرجمع نبود، امروز این‌جور نیست؛ یک جهت واحدی است، دارند یک حرکتی می‌کنند.»

منبع:
anvari.pelakfa.com




اخبار روز: 

توضیح: این یادداشت در پاسخ به یک مقاله ی سایت «پیک نت» برای این سایت فرستاده شده که تا به حال از درج آن خودداری شده است:

دوستان گرامی ، با سلام و خسته نباشد
در مطلبی با عنوان نامه فرخ نگهدار و برائتنامه نویسان مواردی را به این جانب نسبت داده اید که واقعیت ندارد. خواهشمندم که در پایبندی به فرهنگ روز نامه نگاری سالم ، توضیحات مختصر زیر را هم چاپ بفرمایید.
۱- شما مستقیم و غیر مستقیم بنده را متهم به همکاری با سلطنت طلبان، براندازان و طرفداری از حمله نظامی به ایران کرده اید. بنده همواره منتقد نظریه ضرورت همکاری جمهوری خواهان با طرفداران سلطنت بوده ام و نیز تا آنجا که در توان داشتم علیه تشویق دول خارجی به حمله به ایران کوشیده ام . در مطلبی با عنوان "سهراب و صلح و سلطنت " که در تاریخ ۲۹ مارس ۲۰۰۷ منتشر کردم ، شما میتوانید مواضع مرا در این دو مورد ملاحظه بفرمایید.
۲- مستقیم و غیر مستقیم بنده را " تحریمی" ، "مخالف جنبش سبز" و .. نامیده و پرسیده اید که چرا به جای اعلام برایت ، توهین و فحاشی، نظر صریح خود را پیرامون مسائل کشور بیان نمیکنم . نخست آنکه این جانب ، به دلائل روشنی ناچار به اعلام برایت شدم، ولی به کسی توهین و فحاشی نکردم و هر زمان که چنین امری ثابت شود، با خاکساری از طرف مقابل عذر خواهی خواهم کرد. دوم اینکه من "تحریمی " و یا شیفته شرکت در هر انتخاباتی نبوده و نیستم . در انتخابات اخیر که به تولد مبارک جنبش سبز انجامید، در کادر کمیسیون انتخابات اتحاد جمهوریخواهان ایران، در کنار دیگر یارانم برای تدوین اسناد و اتخاذ مواضع درست کوشیدم و افتخار میکنم که ما - شورای همانگی اتحاد جمهوریخواهان ایران- به اتفاق آرا، مردم را به شرکت در انتخابات و گزینش یکی از دو کاندیدای اصلاح طلب فرا خواندیم. نظرات و دفاعیات مرا میتوانید در سه مطلب "پدیده کروبی " و "چرا کروبی" و"آخرین سلطان" که به ترتیب در ۲۵ اردیبهشت ، ۱ خرداد و ۱۰ تیر ۱۳۸۸ منتشر شدند، ملاحظه بفرمایید . اگر هم در شهر مونیخ آلمان خبرنگار یا همکاری دارید، میتوانید از نقش من در جنبش اعتراضی بعد از انتخابات و میزان نفرت آن ها که نام بردید، نسبت به من مطلع شود.   در خصوص موضعگیری شفاف پیرامون مسایل کشور نیز به اطلاع میرسانم که در حد یک فعال سیاسی - و کمی هم ژورنالیست- همواره در این عرصه فعال بوده ام . آخرین تلاش هایم را در گفتگویی با عنوان " سکولاریسم، حقوق شهروندی و رفع تبعیض ، سه مقوله مهم در جنبش سبز" بازتاب دادم .
۳- تصدیق میکنم که به دنبال اعلام برایت از سوی من و دوست عزیز و مبارزم، تابان، مار های افسرده زیادی سر بلند کردند و فحش نامه های نخ نما شده را مجددا نشر دادند. اما اینها ربطی به ما ندارد و شما در یک کاسه کردن هایتان جانب عدل و انصاف را نگاه نداشتید و نه تنها به من ، بلکه به آقایان تابان، مبشری و احمدی هم نسبت های ناروایی داده اید. من دلائل انتشار "اعلام برایت" را به تفصیل در گفتگو با تلویزیون اندیشه بیان کردم و به طور خلاصه،   به شدت نگران تلاش هایی هستم که با هدف منزوی کردن مهندس موسوی و پر و بال دادن به دیگران در حال صورت گرفتن است، و در حد توانم در مقابل این تلاش ها ا یستادگی میکنم و بر این باورم که اگر جناح راست جنبش سبز در آن نقش هژمون بیابد ، این جنبش هم -در بهترین حالت- به سر نوشت جنبش اصلاحات گرفتار خواهد شد. ممکن است در این تحلیل اشتباه کنم، ولی شما اعلام برایت را در این چهار چوب ببینید
همه مقالاتی را که مورد اشاره قرار دادم میتوانید در سایت ما- اخبار روز - در فصل ایران و ذیل نام بنده ملاحظه کنید .
برایتان در اطلاع رسانی شفاف و امانت در روزنامه نگاری موفقیت آرزو میکنم.

با احترام
احمد پورمندی
مونیخ آلمان ۱۷ ژانویه ۲۰۱۱





علی فیاض

اخبار روز: 


چند وقتی است که رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی، به بهانه ممانعت از سوخت رسانی به نیروهای وابسته به ناتو، مانع از خروج کامیون ها و تانکرهای حامل سوخت به کشور همسایه و هم زبان ما افغانستان شده است. در اعتراض به این اقدام نابخردانه و ناجوانمردانه جنایتکاران و مستبدان گرداننده رژیم ملایان، مردم محروم و سال ها ستم دیده و در بند افغانستان دست به تظاهرات زده و نسبت به این محدودیت ها اعتراض نموده و به حق تصاویر علی خامنه ای و ... را به آتش کشیده و مرگ بر آنها و رژیمشان سر داده اند.
به گزارش خبرگزاری‌ها، "حدود ۲۵۰۰ تانکر در مرز ایران و افغانستان معطل مانده‌اند. این امر، در شروع زمستان سخت افغانستان، بهای سوخت را در این کشور ۷۰ درصد افزایش داده است. ایران، از حدود یک ماه پیش، ورود تانکرهای سوخت را به افغانستان به شدت محدود کرده است. مقام‌های افغانستان هم‌چنین روز سه‌شنبه هشدار دادند که این حرکت ایران باعث می‌شود تا میلیون‌ها شهروند افغان، زمستان را در سرما به‌سر ببرند."
اما ظاهرا درک و فهم این شرایط برای کسانی که سال هاست سرنوشت مردم ایران را به بازی گرفته و درد و رنج های آنان را نادیده می گیرند و گرفتاری ها و مشکلات آنان برایشان هیچ اهمیتی ندارد، درک شدنی نیست!
پس از "پیروزی" انقلاب و استقرار حاکمیت خمینی و شرکا، تنها چیزی که برای مردم ایران باقی ماند، بی احترامی، بی اعتنایی و نقض مداوم حقوق شهروندان بود. انقلاب نه تنها به رهایی و آسایش شهروندان کمک نکرد، که با انحرافی که در اهداف آن ایجاد شد، توده های به پاخاسته را به انقیاد کشاند.
چشم ها و دل های بسیاری، همزمان با انقلاب ایران، جهان را به گونه ای دیگر به تصویر کشیدند و فلسطینی ها، لبنانی ها، عرب های انقلابی، افغانی ها، کوبایی ها، الجزایری ها، جنبش صحرای غربی علیه حکومت مراکش، اریتره ای های استقلال طلب و ... را همدردان و هم بندان و هم سرنوشت های خویش تلقی کردند و در حد توان به یاری آنان شتافتند.
هدف انقلاب ایران را نه تنها رهایی مردم ایران، که منطقه و دیگر محرومان جهان تلقی کردند و نویسندگان، روشنفکران، احزاب چپ و دموکرات، مترجمان و ... به برگردان، باز انتشار و تبلیغ، ترویج و معرفی جنبش های رهایی بخش گوشه و کنار جهان مشغول شدند.
این واقعیات اما دیری نپایید. استبداد و ارتجاع بر آمده از دل یک انقلاب مردمی، نخست رویاهای ایرانیان و سپس خلق هایی را که چشم به "معجزات"! انقلاب ایران دوخته بودند، را نا امید و مایوس ساخت؛

نخست با طرد جنبش فلسطین به دلیل سکولار بودن آن و حفظ استقلال سیاسی
دوم با سرکوب احزاب و سازمان های رادیکال و انقلابی مبارز
سوم با آتش افروزی و تداوم جنگ خانمان سوز ایران و عراق
چهارم قتل و کشتار و آزار آزادی خواهان و دموکراسی طلبان ایرانی
پنجم و ... نفی و نقض مداوم حقوق شهروندان ایران زمین ...

و اینک این جنایتکاران چنان پیش رفته اند که به خودشان نیز رحم نمی کنند. "خودی" ها و بسیاری از گردانندگان و پادوهای سابق رژیم و نزدیک ترین همراهان خمینی را به مسلخ می کشند و یا آواره و راهی غرب استکباری می کنند. همانجایی که پیش از آن بسیاری از مخالفین واقعی و نخستین مبارزان علیه استبداد و ارتجاع خمینی و شرکا را وادار به پناهنده شدن کردند.
و اما از آن جایی که این رژیم با هر چه انسان و انسانی است سر سازش ندارد، و بر بستر بحران و بحران سازی به حیات خود ادامه می دهد، و نیز به خاطر انحراف ادهان و توجه دادن افکار عمومی به مسائل حاشیه ای و جانبی، هر از چند گاهی موضوع تازه ای را پیش می کشد. حکومت حامی "مستضعفان جهان"!! اینک پس از به رفاه رساندن مستضعفان ایران!، در حال خدمت به مستضعفان افغانستان می باشد. آن هم به بهانه واهی استفاده نیروهای ناتو از این مواد سوختی!
و حالا مردم همزبان، همسایه و قوم و خویش تاریخی ما، باید دست به دامان روس ها و قزاق ها برای تامین سوخت و مایحتاج عمومی خود شوند!
با این حال، این دشمن تراشی ها و نابخردی های رژیم بحران زده آخوندی را باید به فال نیک گرفت. شعارهای "مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی" و "مرگ بر خامنه ای" خواهران و برادران افغان را که با شعارهای مشابه مردم ایران زمین همصدا و هم نوا می شوند و بیشتر هم خواهند شد را به فال نیک می گیریم! و آرزوی عملی شدن آنها را به انتظار می نشینیم. و چنین باد!

alifayyaz@live.se
http://www.fayyaz.blogsky.com





اخبار روز: 

خبرگزاری هرانا: فرزانه محمدی،از فعالان حقوق زنان درشهرستان جوانرود که در ۸مارس سال قبل و همزمان با روز زن دستگیر شده بود صبح امروز و پس از تحمل ۳۱۵ روز حبس با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیونی از زندان اوین آزاد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این فعال حقوق زنان در اعتراض به طولانی شدن مدت بازداشتش به مدت۲۰ روز، دست به اعتصاب غذا زده بود.
فرزانه محمدی در اسفند ماه سال گذشته به اتهام «تبلیغ علیه نظام» از سوی دادگاه بدوی به ۱۰ ماه حبس محکوم شد.
فرزانه محمدی ، از فعالان حقوق زنان درشهرستان جوانرود پیش از این و در سال ۱۳۸۵ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» از طریق نوشتن مقالات و گزارشات از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه به ۹ ماه زندان محکوم شده بود که با قرار وثیقه ۵۰ میلیونی از زندان آزاد شده بود.


شرط احتمالی حضور ایران در کنفرانس امنیتی مونیخ

در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال گذشته طرح‌های مناقشه برانگیز هسته‌ای ایران نخستین موضوع مورد بحث بود

کنفرانس امنیتی مونیخ چهارم تا ششم ماه فوریه (۱۵ تا ۱۷ بهمن ۸۹) برگزار می‌شود. ظاهرا مقامات آلمانی حضور نماینده‌ای از جمهوری اسلامی در این کنفرانس را مشروط به روشن شدن وضعیت دو خبرنگار زندانی این کشور در ایران کرده‌اند.

 کنفرانس امنیتی مونیخ معتبرترین نشست جهانی در این زمینه محسوب می‌شود. این کنفرانس از مهمترین جایگاه‌های طرح پرسش‌های سیاست امنیتی و دفاعی به شمار می‌رود. در چهل و ششمین نشست مونیخ که فوریه‌ی ۲۰۱۰ برگزار شد جمهوری اسلامی را منوچهر متکی، وزیر برکنار شده‌ی خارجه‌ی دولت محمود احمدی‌نژاد نمایندگی می‌کرد.

شرط حضور نماینده ایران
به گزارش منابع آگاه در برلین، تهران بدون نام بردن از فرد خاصی به عنوان نماینده، علاقمندی ایران را برای حضور در کنفرانش مونیخ اعلام کرده است. از محافل امنیتی آلمان خبر می‌رسد که این کشور برای حضور نماینده‌ی جمهوری اسلامی و دادن وقت سخنرانی به او شرط تعیین کرده است.
 گفته می‌شود برگزارکنندگان کنفرانس حضور نماینده‌ای از ایران را به روشن شدن وضعیت دو خبرنگار بازداشتی آلمانی در ایران پیوند زده‌اند. دو خبرنگار نشریه‌ی "بیلد ام زونتاگ" که اکتبر سال ۲۰۱۰ قصد مصاحبه با پسر سکینه محمدی آشتیانی که به مرگ محکوم شده را داشته‌اند در تبریز بازداشت شده‌اند. جمهوری اسلامی این دو خبرنگار را متهم می‌کند بدون کسب مجوز برای تهیه‌ی گزارش اقدام به این کار کرده‌اند.

فرصتی برای دیدارهای حاشیه‌ای
چهل و پنجمین کنفرانس امنیتی مونیخ، فوریه ۲۰۰۹، با سخنرانی فرانک‌والتر اشتاین‌مایر وزیر خارجه‌ی وقت آلمان در مورد خلع سلاح جهانی افتتاح شد و فعالیت‌های مناقشه برانگیز اتمی ایران نخستین موضوع آن بود. در ادامه‌ی مباحث مطرح شده در این کنفرانس که محور اصلی آن امنیت اروپا تعیین شده بود علی لاریجانی به عنوان نماینده‌ی جمهوری اسلامی سخنرانی کرد.
 در کنار فرصتی که شرکت کنندگان در این نشست برای طرح دیدگاه‌های کشورشان پیدا می‌کنند دیدارهایی که در حاشیه‌ی این کنفرانس برگزار می‌شود نیز، به دلیل شرکت مقام‌های ارشد کشورها، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. سال گذشته نیز فعالیت‌های هسته‌ای ایران یکی از مسائل اصلی مورد بحث در این کنفرانس بود.

محل بحث در مورد نگرانی‌های جهانی

منوچهر متکی که حضورش در مونیخ تا آخرین ساعات نامشخص بود در چهل و ششمین کنفرانس امنیتی ابراز امیدواری کرد "توافق هسته‌ای میان تهران و کشورهای غربی در آینده نزدیک" صورت گیرد. او در حاشیه‌ی این نشست با یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز به گفتگو پرداخت.
 کنفرانس امنیتی مونیخ نخستین بار ۱۹۶۲ به ابتکار "اوالد فون کلایست" یکی از افسرانی که اواخر دوران نازی‌ها در یک کودتای نافرجام علیه هیتلر شرکت داشت تشکیل شد. تا زمان فروپاشی شوروی کشورهای غربی شرکت‌کنندگان اصلی این کنفرانس بوده‌اند. در سال‌های اخیر نمایندگان کشورهایی که وضعیت‌شان به لحاظ امنیتی و دفاعی مورد توجه جامعه‌ی جهانی است نیز به این کنفرانس دعوت می‌شوند. حضور نمایندگانی از ایران و افغانستان در کنفرانس‌های امنیتی سال‌های گذشته در همین چارچوب بوده است.




«به فرمان سرکوب و کشتار ایست دهید»

جمعی از نویسندگان، هنرمندان و کنشگران سیاسی و اجتماعی مقیم خارج از ایران کمپینی اینترنتی علیه اعدام برپا کرده‌اند. امضاکنندگان بیانیه این کمپین از عموم مردم درخواست کرده‌اند تا در مبارزه با اعدام با آنان همراه شوند

«به فرمان سرکوب و کشتار ایست دهید» نام کمپین اینترنتی‌ای است که جمعی از فعالان حقوق بشر ایرانی در خارج از کشور به منظور مبارزه با اعدام به راه انداخته‌اند. کنشگران این کمپین در اولین بیانیه خود با اشاره به موج جدید اعدام‌های سیاسی در ایران این اقدام جمهوری اسلامی را راهی برای "سرکوب گسترده‌تر مبارزان راه آزادی" دانسته‌اند.
در بخشی از این بیانیه چنین آمده است: «ما ضمن محکوم کردن موج نوین سرکوب‌ها، همه‌ی رهروان راه آبادی کشور را فرا می‌خوانیم تا با کنش‌های مبتکرانه‌تر  و کاراتر، خشونت لگام گسیخته‌ی زمامداران "جمهوری" اسلامی را به ابزاری برای روشنگری و سازمان‌دهی گسترده‌تر مردمان تبدیل کنند».
 در پایان بیانیه این کمپین، بخشی از نوشته‌ی یکی از کشته‌شدگان انقلاب مشروطه، سلطان العلمای خراسانی، آمده  است: «خوب است قدری از مستی سلطنت به هوش آمده، چشم باز کرده، نظری به دولت خود و باقی دولت ها بنمایی. آیا تمام سلاطین عالم از وظیفه و شغل خود خارج شده مشغول قصابی گشته اند؟ آیا تمام ملل مثل ملت بخت برگشته‌ی ایران اسیر ظلم و شهوت نفسانی پادشاه خود هستند؟ ... مگر نفهمیده‌ای که هیچ سلطانی با رعیت نمیتواند طرف شود».
مهدی خان‌بابا تهرانی، حسین باقرزاده، شهلا عبقری، اسماعیل خویی، پرتو نوری علا، حسن نایب هاشم و مهرداد مشایخی از جمله امضاکنندگان اولین بیانیه کمپین مبارزه با عدام هستند.
 با حسن نایب هاشم درباره اهداف این کمپین گفت و گو کرده‌ایم.

این گفت و گو را از طریق لینک زیر می‌توانید بشنوید.




کندتر شدن رشد روابط تجاری ایران و آلمان

تازه‌ترین آمار منتشر شده در مورد روابط تجاری ایران و آلمان نشان می‌دهد سطح مبادلات کالا بین دو کشور نسبت به سال میلادی گذشته اندکی افزایش داشته است. در همین حال آهنگ این افزایش در دوازده ماه گذشته به شدت کاهش یافته است.

روابط تجاری ایران با برخی از کشورهای اروپایی، از جمله آلمان، در سال ۲۰۱۰ میلادی نسبت به سال پیش اندکی افزایش یافته است. رسانه‌های نزدیک به حکومت جمهوری اسلامی ادعا می‌کنند این افزایش نشانه‌ی بی‌تاثیر بودن تحریم‌های غرب است. آماری که در فصل‌های مختلف سال گذشته انتشار یافته نشان می‌دهد که میزان رشد مبادلات تجاری میان ایران و آلمان به ماه‌های نخست سال مربوط می‌شود و پس از آن رو به افول بوده است.

سیر نزولی صادرات در سال گذشته

برابر تازه‌ترین ارقام منتشر شده، در یازده ماه نخست سال میلادی گذشته، میزان صادرات کالا از آلمان به ایران دو و نیم درصد افزایش داشته است. خبرگزاری رویترز روز سه شنبه (۲۸ دی‌ماه/۱۸ ژانویه) این ارقام را به نقل از اداره فدرال آمار آلمان منتشر کرده است. رویترز نوشت این افزایش به رغم تشدید تحریم‌ها و قطع روابط کمپانی‌هایی چون زیمنس با ایران صورت گرفته است.
 تحریم‌های یک‌جانبه‌ی اتحادیه‌ی اروپا علیه جمهوری اسلامی از تابستان سال جاری خورشیدی به اجرا گذاشته شد. در گزارش رویترز اشاره نشده که از آن زمان روابط تجاری ایران و آلمان سیری نزولی را تجربه کرده است. منابع آلمانی میزان افزایش صادرات به ایران را در سه ماهه‌ی نخست حدود ۲۰ درصد و در پایان نیمه‌ی اول سال ۱۴ درصد گزارش کرده‌اند.

تغییر کالاهای صادراتی

آنچه در گزارش‌های اخیر برخی از منابع خبری غربی از نظر دور مانده و رسانه‌های وابسته به حکومت جمهوری اسلامی نیز ظاهرا عمدا به آن اشاره نمی‌کنند، کاهش مبادلات تجاری اروپا با ایران به نسبت سال‌های پیش و تغییر در کالاهای مورد مبادله است.
 به نوشته‌ی اشپیگل (۲۷ ژانویه ۲۰۱۰) حجم مبادلات بازرگانی میان ایران و آلمان در سال ۲۰۰۹ نسبت به سال قبل هشت درصد کاهش داشته است. آلمان در این سال ۳.۷ میلیارد یورو کالا به ایران صادر کرده است. بخشی از افزایش صادرات به ایران به کالاهایی مربوط می‌شود که شامل تحریم‌های سازمان ملل و تحریم‌های یک‌جانبه اتحادیه اروپا نمی‌شوند؛ ماشین‌آلات اغلب در این زمره‌اند که صادرات‌شان به ایران در نیمه‌ی نخست سال گذشته بیش از ۱۵ درصد افزایش داشته است.

استفاده تبلیغاتی از گزارش‌های اقتصادی

رویترز به نقل از اداره فدرال آمار آلمان، ارزش مالی صادرات به ایران در یازده ماه نخست سال ۲۰۱۰ را ۳.۵ میلیارد یورو گزارش می‌کند. بر اساس این آمار در حالی که افزایش صادرات در طول سال از بیست درصد در بهار به دو و نیم درصد در زمستان سقوط کرده، صدور ماشین‌آلات به ایران تا پایان سال نزدیک به ۱۸ درصد رشد نشان می‌دهد.
 منابع خبری جمهوری اسلامی، گزارش رسانه‌های خارجی در مورد روابط تجاری ایران با کشورهای غربی را بدون ذکر جزئیات آن به عنوان ناکامی تحریم‌ها منعکس می‌کنند. مقام‌های وزارت اقتصاد آلمان معتقدند روابط تجاری با ایران نوسان‌های فراوانی دارد اما روند کلی آن در سال‌های اخیر رو به کاهش بوده است. از سوی دیگر سازمان کنترل صادرات اقتصادی آلمان تاکید می‌کند در چارچوب اعمال تحریم‌ها، صادرات کالاهایی با مصرف دوگانه را به شدت زیر نظر دارد.

کاهش پنجاه درصدی صدور فلزات

کارشناسان معتقدند اگر تحریم‌‌ها بی‌تاثیر بود، ایران می‌بایست با درآمدهای ارزی خود از فروش نفت که در سال گذشته حدود ۷۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود، به رشد اقتصادی بالاتری دست می‌یافت. بانک جهانی در تازه‌ترین گزارشی که به ترسیم چشم‌اندازهای اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۱ میلادی اختصاص دارد، رشد کم اقتصادی در ایران را متاثر از تحریم‌ها ارزیابی می‌کند. بنابر این گزارش میزان رشد اقتصادی ایران با ۱.۶ درصد در سال گذشته حدود یک چهارم میزان رشد کشورهای در حال توسعه بوده است.
 افت رشد اقتصادی ایران که مطابق برنامه‌های کلان اقتصادی کشور باید به بیش از هشت در صد می‌رسید، از جمله حاصل کاهش سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف و رکود تولید داخلی است. تغییر در ترکیب کالاهای صادراتی از آلمان به ایران نیز تاییدکننده‌ی این روند است. در سال گذشته صدور فلزات به ایران که می‌تواند مواد خام کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی تلقی شود، نزدیک به پنجاه درصد کاهش داشته است.

روند رو به رشد بیکاری

افزایش شمار بیکاران در ایران نشانه‌ی دیگری است که از وضعیت نامساعد اقتصاد این کشور خبر می‌دهد. نشریه‌ی اکونومیست در گزارش نوامبر ۲۰۱۰ خود نوشت نزدیک به ۱۳ درصد از نیروی کار ایران بیکارند و انتظار می‌رود این رقم تا دو سال دیگر به بیش از پانزده درصد برسد.
گزارش اکونومیست در  چهاردهم آذر ماه ۸۹ از سوی خبرگزاری ایسنا نیز منتشر شده است. در همین حال "یورو استات"، نهاد آماری اتحادیه اروپا در گزارش سالیانه‌ی خود از سال ۲۰۰۹ میلادی می‌نویسد، صادرات کشورهای عضو این اتحادیه به ایران ۹ درصد و واردات از این کشور۴۵درصد کاهش داشته است.

کشمکش بر سر "میراث آیت‌الله خمینی"

مهدی کروبی در تازه‌ترین مصاحبه خود از روندی سخن گفته که پایه‌های دیکتاتوری را پس از مرگ آیت‌الله خمینی محکم کردند. اینک رهبر جمهوری اسلامی خواهان «یگانگی» محض در حکومت است، اما آیا آیت‌الله خمینی تحمل «چندگانگی» را داشت؟


آیت‌الله خامنه‌ای در سفری که پاییز گذشته به قم داشت، در دیدار با اعضای جامعه مدرسین نکاتی را بیان کرد که ‌‌‌به تازگی منتشر شده‌اند و دید او را به اداره جامعه بهتر روشن می‌کنند. او در بخشی از این سخنان گفته است که « يك روزی توی اين كشور تلاش می‌شد -هم شعارش داده شد، هم عملا تلاش شد كه حاكميت دوگانه درست كنند. يعني واقعا برای اين كار بنا كردند سرمايه‌گذاری كردن. مراد از حاكميت دوگانه هم فقط اين نيست كه دو دستگاه در راس كشور قرار داشته باشند كه هر كدام به نوبه خودشان تصميم‌گيری كنند؛ اين معنايش اين بود كه منزلت رهبری و ولايت ‌فقيه و اين حرف‌هايی كه ماها داريم و انقلاب از اول داشته، اينها را از جايگاه تعيين‌كنندگی و فصل‌الخطاب بودن كنار بيندازند و برايش رقيب درست كنند.»
اکنون رهبران مخالف دولت به پروسه‌ای انتقاد می‌کنند که به «فصل‌الخطاب» بودن ولایت فقیه منجر شده است. این تحولات از چه زمان، با چه کسی و چگونه شروع شدند؟ چرا کروبی، موسوی و خاتمی هم‌چنان به دوره ولایت خمینی چشم دوخته‌اند و این «میراث» چه مفهومی برای آن‌ها دارد؟
گفتگو با سعید رضوی‌فقیه، روزنامه‌نگارو تحلیل‌گر سیاسی.

دویچه‌وله: حذف نخست وزیر و افزودن «مطلقه» به ولایت فقیه یکی از نکاتی است که مهدی کروبی در مصاحبه‌اش با «اعتماد ملی» به ‌آن اشاره کرده است. اقداماتی که به گفته او همزمان با انتخاب علی خامنه‌ای به مقام رهبری و دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی است. این دو گام چه تاثیری بر شرایط کنونی گذاشته‌ا‌ند؟
سعید رضوی‏فقیه: این که تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی صرفا مربوط بشود به دوران رهبری آقای خامنه‌ای‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، بحث دقیقی نیست. برای این که بازنگری قانون اساسی نخست جمهوری اسلامی در روزهای پایانی حیات ‌‌آیت‌الله خمینی و با تصمیمات مجموعه مدیران ارشد نظام صورت می‌‌گرفت و زمانی که ‌‌آیت‌الله خامنه‌‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی انتخاب شد‌، هنوز بازنگری قانون اساسی در جریان بود. این قانون بعد از بازنگری، دچار نوعی تمرکزگرایی افراطی، هم در قوه‏ی مجریه، هم در حوزه‏ی اختیارات رهبری، هم در اداره‏ی رسانه‏ی ملی و هم در قوه‏ی قضاییه شد و فکر می‏کنم این تغییر و انحراف به سمت تمرکزگرایی، جوهره‏ی جمهوریت نظام را بسیار تضعیف کرد و اختیارات رهبری را افزایش داد.
البته شاید آن‏موقع دل‏نگرانی‏هایی در این زمینه وجود داشت که فقدان کاریزمای آیت‏الله خمینی موجب دشواری‏هایی برای رهبر آینده بشود و به همین جهت، افزودن قید مطلقه به رهبری، می‏خواست تا حدی این فقدان کاریزما را جبران کند.
 ولی در ‏هرصورت  تجربه‏ی عینی و عملی ما این بود که ولایت مطلقه‏ی فقیه، با توجه به تصریحی که در قانون جدید اساسی شده، موجب سوءاستفاده‏ها از جانب رهبری و یا اطرافیان ایشان شد و نهایتاً ما با شرایطی مواجه هستیم که دیگر نه خبری از جمهوریت نظام مانده و نه متأسفانه و بدتر از آن، خبری از اسلامیت این نظام.
جوهر جمهوریت که به آن اشاره می‏کنید، در زمان آیت‏الله خمینی چقدر قوی بود؟
سعید رضوی‌فقیه، روزنامه‌نگارما باید در نظر داشته باشیم که به‏هرحال آیت‏الله خمینی مؤسس نظام و رهبر انقلاب بود، به معنای واقعی کلمه رهبر انقلاب بود. ایشان پیش از آن‏که رهبر نظام جمهوری اسلامی و یا ولی‏فقیه باشد، یک رهبر مردمی برای انقلاب اسلامی بود و در شرایطی هم می‏دیدیم که حرف ایشان مافوق قانون اساسی تلقی می‏شد و حمایت‏های مردمی و حمایت بسیاری از نیروهای سیاسی حاکم در کشور از ایشان، همین تلقی را ایجاد می‏کرد که آیت‏الله خمینی روی طاق نظام نشسته بود و نه ذیل این طاق.
اما در عین‏حال باید در نظر بگیریم که روحیه‏ی مردم‏دارانه‏ی آیت‏الله خمینی، باعث می‏شد که در موارد بسیار، جمهوریت دوران گذار، یعنی جمهوری مقید به اسلامیت، بتواند به‏صورتی کارآمد پیش برود.  در انتخابات مجلس، در انتخابات ریاست جمهوری و در موارد دیگر و اگر در زمان جنگ، ایشان مجبور بود فضای سیاسی کشور را به‏نحوی فوق‏العاده کنترل کند، اما در عین حال، رقابت سیاسی به‏طور کلی، محدود و ممنوع نشده بود و جناح‏هایی بودند که می‏توانستند در چهارچوبه‏ی جمهوریت نظام، رقابت نسبتاً آزاد داشته باشند.
ممکن است توضیح بدهید که این رقابت آزاد بین چه جناح‏هایی جریان داشت؟
در درجه‏ی اول، این رقابت آزاد بین جناح موسوم به خط امام یا چپ مذهبی و جناح موسوم به راست یا محافظه‏کار بود. من معتقد هستم و نشانه‏های زیادی هم هست که آیت‏الله خمینی در بسیاری از موارد، علی‏رغم این‏که می‏توانست اعمال نفوذ کند، ولی نکرد و اجازه داد که مردم تصمیم خود را در انتخاب نمایندگان یا انتخاب رییس جمهور بگیرند و فرایند تحولات سیاسی در ایران به شکلی نیمه‏دمکراتیک به‏پیش برود.
سال‏های آخر رهبری آیت‏الله خمینی، مهر اعدام‏های دسته‏جمعی را بر پیشانی دارد و ادامه‏ی بی‌مورد جنگی که به گفته منتقدین برای برخی مقام‏های مسئول کیسه‏های پرپول به‏همراه آورد و برای مردم ویرانی و مرگ. درباره این‌ مسائل در «جمهوریت» ‌‌‌آن دوران چه قضاوتی می‌کنید‌؟
فعلاً قصد داوری ندارم و فکر می‏کنم در آینده شاید پژوهش‏گران جدی، با توجه به اسناد معتبری که در دست دارند و یا به‏دست خواهند آورد، بتوانند داوری واقع‏بینانه‏تر و منصفانه‏تری در مورد مطالبی که به آن اشاره کردید، ارائه کنند و به‏خصوص در مورد عمل‏کرد آیت‏الله خمینی و نقش‏اش در تحولات سیاسی ایران.
اما فکر می‏کنم که آیت‏الله خمینی در سال‏های پایانی عمر خود به‏شدت ضعیف بود و در نتیجه‏ی این ضعف و فتور جسمانی، نقش‏اش در تصمیم‏گیری‏ها و تحولاتی که در رأس هرم قدرت صورت می‏گرفت، خیلی کاهش پیدا کرده بود و برعکس، نقش مدیران ارشد جمهوری اسلامی و به‏خصوص شخص سید احمد خمینی، به عنوان نزدیک‏ترین فرد به آیت‏الله خمینی و یکی از اشخاص تعیین کننده در دفتر ایشان، خیلی افزایش پیدا کرده بود و بنابراین سوءاستفاده‏های زیادی از فتور جسمانی آیت‏الله خمینی صورت گرفت. در همین زمینه، من باید به حذف آیت‏الله منتظری که به‏نظرم یک توطئه‏ی درازمدت بود، اشاره کنم و هم‏چنین به بازنگری در قانون اساسی.
نکته‏ی دیگر هم این است که ما در دوران رهبری آیت‏الله خمینی،  با یک جنگ سراسری مواجه بودیم که به‏شدت توانایی اقتصادی، سیاسی و نظامی کشور را فروکاسته بود و بنابراین آیت‏الله خمینی با توجه به دغدغه‏هایی که در مورد آینده‏ی نظام جمهوری اسلامی داشت، طبیعتاً خیلی قاطع‏تر، تندتر و بعضاً خشن‏تر در مورد این مسائل تصمیم‏گیری می‏کرد و اعدام‏های سال ۶۷ را من یا ناشی از ضعف و فتور جسمانی ایشان و سوءاستفاده از این مسئله می‏دانم و یا ناشی از خشونتی که آیت‏الله خمینی برای حفظ نظام لازم می‏دانست.
ولی در هردو صورت، به‏نظر من، اعدام کسانی که قبلاً محاکمه شده و به زندان‏های کوتاه‏مدت محکوم شده بودند، هیچ توجیهی ندارد، حتی اگر دستور آن از طرف یک فقیه جامع‏الشرایط صادر شده باشد.
اما نکته‏ی دیگری هم که باید به آن توجه کنیم، این است که گروه‏های سیاسی هم در روزهای اول انقلاب، برخورد خوبی با نظام تازه تأسیس‏شده نداشتند و همین مسئله باعث شده بود که آیت‏الله خمینی، به‏خصوص از سال‏های ۵۹ و ۶۰ به بعد، نسبت به اپوزیسیون و حتی روشنفکران غیرمذهبی، بسیار بدبین باشد و بنابراین تصمیم‏گیری‏هایش در سال‏های بعد، تحت تأثیر این بدبینی انجام شود.
به نظر منتقدین الان هم همین وقایع تکرار می‏شود. با تمام این احوال می‏بینیم که هم‏چنان هم آقای کروبی و هم آقای موسوی دائم  به آن‏چه "میراث امام" خوانده می‏شود، اتکا می‏کنند. این میراث چه اعتباری می‏تواند به رهبران فعلی جنبشی بدهد که به جنبش سبز موسوم شده است؟
از منظر دیگری می‏توانیم به قضیه نگاه کنیم و آن هم این است که جمهوری اسلامی در شرایط فعلی هیچ آلترناتیوی ندارد. بنابراین اگر واقع‏بین باشیم، باید در نظر بگیریم که بازگرداندن جمهوری اسلامی به مبانی اولیه‏ی خود که رأی مردم را "فصل‏الخطاب" می‏داند و تعیین‏کننده‏ترین پایه برای جابه‏جایی قدرت تلقی می‏کند، می‏تواند زمینه‏ی خوبی برای انجام اصلاحات سیاسی در ایران باشد.
 برعکس، شعار سرنگونی جمهوری اسلامی، بدون ارائه‏ی یک چشم‏انداز روشن و بدون این‏که به واقعیت‏های موجود و توازن قوای اجتماعی و سیاسی توجه داشته باشیم، می‏تواند ما را دچار نوعی خیال‏گرایی یا تقدیرگرایی بکند که هیچ فایده‏ای نه برای جامعه‏ای ایرانی و نه برای نیروهای سیاسی دارد.
از این منظر، فکر می‏کنم که تکیه آقایان کروبی، موسوی و خاتمی و دیگران روی باز گرداندن جمهوری اسلامی به مبانی اولیه‏اش، می‏تواند یک تلاش واقع‏بینانه برای باز کردن فضای سیاسی و پایه‏گذاری یک جریان اصلاحی جدید تلقی شود.
اما از طرف دیگر، طبیعتاً چون آقایان موسوی و کروبی و حتی آقای خاتمی، شخصیت سیاسی‏شان بر بستر تثبیت و توسعه‏ی جمهوری اسلامی شکل گرفته و بالیده، هیچ چاره‏ای ندارند جز این‏که بر مبنای همین پیشینه و همین پس‏زمینه، فعالیت سیاسی خود را ادامه بدهند و قطع ارتباط آن‏ها با  میراث آیت‏الله خمینی، یعنی جمهوری اسلامی، می‏تواند آن‏ها را در یک خلاء سیاسی قرار بدهد و آن‏ها را حداقل برای مدت کوتاهی، دچار یک بی‏هویتی سیاسی بکند.
من فکر می‏کنم که آن‏ها منطقی‏ترین و عاقلانه‏ترین شیوه را برگزیده‏اند. به‏خصوص از این جهت که جمهوری اسلامی مطابق با مبانی اولیه‏ی خودش و مطابق با آن‏چه به عنوان مذاکرات قانون اساسی در تاریخ ثبت شده است، واقعاً نظامی است که رأی مردم در آن نقش تعیین کننده دارد و حتی قید اسلامیت نتوانسته جمهوریت آن را به تمام معنا کم‏رنگ و یا حتی بی‏رنگ بکند.
در اولین دوره‌ انتخابات مجلس، نیروهای اپوزیسیون هم در آن شرکت کردند و در شهرهایی مانند تهران هم به اندازه‏ی کافی رأی آوردند. ولی به‏هیچ عنوان این امکان را نیافتند که وارد مجلس بشوند. بعد از آن هم شرایط به نوعی تغییر کرد که به‏کلی همه‏ی کسانی که به اپوزیسیون تعلق داشتند، حذف شدند و به قول شما، فقط جناحی ماند که خود را جناح خط امام «چپ» می‏دانست. حال بازگشت به چنین دوره‌ای چه راهی را باز می‏کند؟
من بازگشت به آن دوران را از جنبه‏ی مصداقی نگفتم. یعنی نگفتم ما باید به شرایطی برگردیم که مثلاً روشنفکران غیرمذهبی، نیروهای سیاسی ملی و یا چپ، حق حضور در رقابت‏های سیاسی را نداشته باشند. بحث من حقوقی و مفهومی بود و این‏که جمهوری اسلامی در آن زمان، ظرفیت‏های حقوقی لازم را برای حضور همه‏ی نیروهای سیاسی با گرایش‏های مختلف داشت، آزادی بیان تا حد قابل توجهی، مطابق با تصریح قانون اساسی تضمین شده بود، ولو این‏که عملاً اجرا نمی‏شد.
اما یک مشکل اساسی آن موقع وجود داشت و آن هم این بود که گفتمان سیاسی حاکم بر فضای سیاسی ایران، گفتمان حذف بود و نه تنها جمهوری اسلامی که توانست مخالفان خود را حذف کند، بلکه گروه‏های سیاسی مخالف هم اگر توانایی پیدا می‏کردند که خود را در رأس هرم قدرت تثبیت کنند، قطعاً مخالفان خود را حذف می‏کردند. این را ما در ادبیات سیاسی پوزیسیون و اپوزیسیون، از سال‏های ۵۸ تا ۶۲ به‏طور آشکار، مشاهده  می‏کنیم.
از طرف دیگر، باید درنظر بگیریم که تحولات در طبیعت و جامعه، به صورت دفعی یا جهش‏وار صورت نمی‏گیرد و ما باید گام‏به‏گام و به‏طور تدریجی به سمت هدف خودمان پیش برویم. من گمان می‏کنم که جمهوری اسلامی مطابق با قانون اساسی اولیه‏ی خود ، می‏تواند یک جمهوری دوران گذار باشد، برای این‏که ما را به طرف یک جمهوری تمام عیار و یا دمکراسی کامل هدایت کند و در شرایط جامعه‏ی ایران، با توجه به نقشی که روحانیت و مذهب دارد و با توجه به قدرتی که جمهوری اسلامی کنونی دارد و نیروهای نظامی، امنیتی و قضایی زیادی هستند که در بدنه‏ی این نظام حضور دارند، ما چاره‏ای نداریم جز این‏که به اصلاح نظام جمهوری اسلامی فکر کنیم و نه به جابه‏جایی آن.
به وضعیت الان جمهوری اسلامی اشاره کردید. گاهی با این تحلیل مواجه می‏شویم که از «چالش» دولت احمدی‏نژاد و تابوشکنی‏های آن سخن به میان می‌آید. اشاره‏ هم به مثلا نمایش‏نامه‏‌ای است که اخیراً اجازه‏ی آمدن روی صحنه را پیدا کرد، یا درگیری بر سر حضور زنان در ورزشگاه‏ها یا فرستادن زنان به مسابقات ورزشی بین‏المللی و… آیا این  می‏تواند برای آقای احمدی‏نژاد در میان جوانانی جا باز کند که دیگر نمی‏خواهند در محدوده‏ آن آیت‏الله‏ها و روحانیونی که مورد اشاره شما هستند زندگی کنند؟
من گمان می‏کنم که این عمل‏کرد و رفتار و گفتار نامتعارف آقای احمدی‏نژاد یا آقای مشایی، تاکتیک سنجیده‏ای است که آن‏ها برای جمع‏آوری آرای پراکنده در صحنه‏ی جامعه‏ی ایران انجام می‏دهند. در واقع، درست است که آقای احمدی‏نژاد علیه روحانیت و مرجعیت اقداماتی می‏کند، اما اقدامات آقای احمدی‏نژاد در جهت کاهش قدرت مرجعیت و روحانیت، بیشتر در جهت افزایش قدرت آیت‏الله خامنه‏ای به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی است و گمان می‏کنم نه آقای احمدی‏نژاد و نه تیمی که با ایشان همکاری می‏کند، تعیین کنندگی لازم را برای تحولات اساسی در ایران ندارند و ایشان فقط به عنوان انبرک آیت‏الله خامنه‏ای اقداماتی را انجام می‏دهد که خود آیت‏الله خامنه‏ای آشکارا نمی‏تواند انجام بدهد.
حذف بخشی از روحانیت یا بخش عمده‏ی روحانیت محافظه‏کار و یا اصول‏گرایان محافظه‏کار، چه نفعی برای آقای خامنه‏ای دارد؟
آیت‏الله خامنه‏ای، درست است که مشروعیت‏ قانونی‏اش را از قانون اساسی گرفته و به عنوان یک فقیه جامع‏الشرایط به رهبری جمهوری اسلامی منصوب شده است، اما اگر قدرت حقیقی آقای خامنه‏ای بخواهد از حدی فراتر برود، بایستی خواه‌ناخواه با کاهش قدرت بقیه‏ی مراجع تقلید و سازمان روحانیت همراه شود.
به‏نظر من، این بلند‏پروازی آیت‏الله خامنه‏ای است که می‏خواهد مرجعیت و روحانیت را کاملاً حکومتی و مطیع فرامین همایونی بکند. اقدامی که حتی اگر آقای خامنه‏ای در آن توفیق پیدا کند، در درازمدت به ضرر خود ایشان خواهد بود. برای این‏که قدرت روحانیت، مرجعیت و مشروعیت دینی و سنتی آن‏ها، پایه‏ی محکم جمهوری اسلامی تا به الان بوده است.
فکر می‏کنید تلاش‏های آقای رفسنجانی برای نزدیک شدن به آقای خامنه‏ای، می‏تواند تأثیرگذار باشد و در این روند تغییری به‏وجود بیاورد؟
من گمان می‏کنم که تندروهای جناح راست با تلاش‏های آقای هاشمی رفسنجانی موافقت نکنند و حمله و هجوم به آقای هاشمی را به شدت افزایش بدهند. اما فکر می‏کنم که آقای هاشمی با توجه به ابزارهایی که در اختیار دارد و با توجه به روابط قدیمی‏ای که با آقای خامنه‏ای دارد، توانایی آن را دارد که  با ایشان به یک توافق برسد. توافقی برای آن‌که نقطه‏ی تعادلی در نظام جمهوری اسلامی ایجاد کند و از یک طرف، تندروی‏های آقای احمدی‏نژاد مهار بشود و از طرف دیگر، فضای سیاسی کمی بازتر از الان بشود، شاید آقای رفسنجانی در این زمینه بتواند توفیق پیدا کند.
مریم انصاری
تحریریه: مهیندخت مصباح



افتتاح برلیناله با فیلم جعفر پناهی

دست اندرکاران جشنواره فیلم برلیناله در نظر دارند در تجلیل از جعفر پناهی، آثار این فیلمساز ایرانی را در شصت و یکمین دور برگزاری این فستیوال به نمایش بگذارند. برلیناله‌ی بعدی در ماه فوریه با فیلم "آفساید" افتتاح می‌شود.

جشنواره برلیناله تصمیم گرفته که در اعلام همبستگی با جعفر پناهی  فیلم‌های این کارگردان ایرانی را در بخش‌های مختلف خود نمایش دهد. قرار است شصت و یکمین دور این جشنواره در ۱۱ فوریه سال ۲۰۱۱ با نمایش فیلم "آفساید" ساخته جعفر پناهی آغاز شود.  
فیلم "آفساید" در سال ۲۰۰۶ موفق به دریافت جایزه "خرس نقره‌ای" از همین جشنواره شده است. طبق تصمیم مسئولان برلیناله، سایر فیلم‌های پناهی نیز در بخش‌‌هایی چون چشم‌انداز، سینمای جوان یا بخش فیلم‌های کوتاه این جشنواره به معرض دید گذاشته خواهند شد.
همچنین قرار است میزگردی از سوی برلیناله در روز ۱۷ فوریه سال ۲۰۱۱ با شرکت فیلمسازان و هنرمندان ایرانی با موضوع "سانسور" و " تحدید آزادی و آزادی بیان" برگزار شود. رفیع پیتز، کارگردان ایرانی که فیلم شکارچی وی در شصتمین جشنواره برلیناله به نمایش درآمد، از جمله حاضران در این میزگرد خواهد بود. نام سایر هنرمندان و فیلمسازان تبعیدی ایرانی شرکت‌کننده در این نشست بعدا اعلام می‌شود.
دادگاه انقلاب جعفر پناهی را در ماه آذر به شش سال حبس و ۲۰ سال محرومیت از کار فیلمسازی محکوم کرد.  دیتر کوسلیک مدیر جشنواره برلیناله اعلام کرده که دست اندرکاران این فستیوال از هیچ اقدامی برای اعتراض به این مجازات شدید فروگزار نخواهند کرد.
دیتر کوسلیک افزوده که از جعفر پناهی برای حضور در هیات داوران این فسیتوال دعوت به‌عمل آمده است.
جعفر پناهی پس از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ایران دو مرتبه دستگیر شده است. فیلم‌های وی تصویری صریح و انتقادی از مشکلات جامعه ایران را ارائه می‌دهند. پناهی در سال ۱۹۹۵ برای ساخت فیلم "بادکنک سفید" جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن را دریافت کرده است. فیلم "دایره"ِ او نیز در سال ۲۰۰۰ جایزه شیرطلایی جشنواره فیلم ونیزرا به دست آورد.




رييس دادگستري: كارخانه باز شده و 25 نفر به سركار بازگشته‌اند

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فقه و حقوق - حقوق اجتماعي
رييس دادگستري آبادان گفت: به منظور جلوگيري از استمرار تعطيلي کارخانه نوشابه سازي زمزم، کارکنان اين کارخانه اولين قسط از حقوق عقب مانده خود را دريافت کردند.
به گزارش ايسنا، گودرزي اظهار كرد: اين کارخانه در ماه هاي اخير به سبب ضعف مديريت پيشين و صدور راي محکوميت براي شرکت مذکور، تعطيل بود.
وي افزود: مدير سابق اين شرکت به پرداخت يک ميليارد و 645 ميليون تومان در حق کارگران آن شرکت محکوم شده بود اما باتوجه به عدم پرداخت اين بدهي و شکايت آنان، دستور پلمپ کارخانه توسط قاضي اجراي احکام صادر شد.
گودرزي ادامه داد: با توضيحات مديرعامل جديد اين شرکت مبني بر عدم امکان شروع به کار مجدد کارخانه درصورت استمرار پلمپ ماندن آن و به منظور جلوگيري از بيکار شدن کارگران اين شرکت، ابتدا عرصه و اعيان و ماشين آلات کارخانه مذکور کارشناسي و توقيف شد و سپس کارخانه مجدداً آغاز به کار کرد.
وي تصريح کرد:‌ همچنين مقرر شد ماهانه 20 درصد از بدهي محکوم به در حق کارگران پرداخت شود که هم اکنون قسط اول آن را دريافت کردند.
گودرزي گفت: با شرايط جديد، ضمن جلوگيري از استمرار تعطيلي اين کارخانه، 25 نفر از کارگران شرکت مذکور نيز به سر کار خود بازگشتند.



ترس از اخراج، كارگران را از بازنشستگي بازداشت

(تیتر از جنگ خبر)
ایلنا
دبير اجرايي خانه كارگر يزد مي‌گويد: كارگران چهار كارخانه نساجي درخشان، سعادت نساجان،سلك بافت و گرد بافت نمي‌تواننداز مزاياي بازنشستگي مشاغل سخت و زيان آور استفاده كنند.
علي دهقاني در گفت وگو با خبرنگار ايلنا گفت: اين كارگران كه تعداد آنها در هر واحد توليدي متغيير است به دليل استفاده از مقرري بيمه بيكاري قادر به استفاده از مزاياي بازنشستگي پيش از موعد نيستند.
وي يادآور شد: تمامي اين كارگران به صورت غير ارادي و در زمان اجراي طرح‌هاي تغيير ساختار به بيمه بيكاري معرفي شده‌اند و از روي اجبار تن به اين وضعيت داده اند.
به گفته دهقاني به همين دليل كارگران مشمول چهاركارخانه ريسندگي سلك بافت، گرد بافت، سعادت نساجان و درخشان بايد همچنان به كارگران ارائه دهند كه با شرايط آنها سازگار نيست.
دبير اجرايي خانه كارگر يزد با يادآوري اينكه چند سال پيش دولت با تصويب مصوبه‌اي به كارگران كارخانه يزد بافت كه وظيفه مشابهي داشتند اجازه استفاده از مزاياي بازنشستگي پيش از موعد را داده‌است؛ گفت: انتظار داريم در سند اخير هيات دولت به استان نيز چنين تصميمي اتخاذ شود.





زینت میرهاشمی
به دنبال متوقف شدن کامیونهای حامل سوخت رسانی به افغانستان، بهای مواد سوخت در این کشور افزایش یافته و مردم را دچار تنگنای مصرف سوخت در هوای سرد زمستانی نموده است. بر اساس اخبار خبرگزاریها، بر اساس تصمیم رژیم ایران برای متوقف کردن ترانزیت حدود 2500 تانکر مواد سوختی به افغانستان، طی یک ماه گذشته بهای سوخت در این کشور بیش از 70 درصد افزایش یافته است.
در کابل و برخی از شهرهای افغانستان مردم خشمگین در رابطه با این اقدام رژیم ایران و همچنین اعدامهای گسترده افغانیهای مقیم ایران به بهانه قاچاقچی، دست به تظاهرات زدند.
اعتراض کنندگان در حرکت اعتراضی اخیر خود روز پنجشنبه 23 دی، سفارت جمهوری اسلامی در هرات را مورد اصابت تخم مرغهای گندیده قرار دادند. عکس ولی فقیه توسط تظاهرکنندگان خشمگین به آتش کشیده شد.
شعارهای «مرگ بر احمدی نژاد» و نیز شعار مرگ بر دیکتاتور چه در کابل و چه در ایران، نشانه ای از تنفر مردم افغانستان نسبت به دخالتهای رژیم ولایت فقیه در امور افغانستان و به ویژه حمایتهای آن از طالبان است.
ولی فقیه و احمدی نژاد بارها کشورهای درگیر در پروژه اتمی را تهدید به ضربه زدن به منافعشان در نقاط دیگر نموده اند. سران رژیم طی 30 سال با قلدری و عمل تروریستی در خارج از مرزهای ایران همواره کشورهای دیگر را تهدید کرده و این ابزار تروریستی در بعضی موارد تاثیر داشته است. توقف تانکرهای سوخت این کشور به بهانه سوخت رسانی به کشورهای غربی در این منطقه، واکنشی به تحریمهای سازمان ملل در رابطه با پروژه غنی سازی و به عبارتی دستیابی به سلاح اتمی است. رژیم با این اقدام قصد رویارویی با این کشورها را دارد و به نوعی طرفهای مقابل را به جنگ در داخل مرزهای ایران و افغانستان می کشاند که زیان آن به مردم افغانستان و نیز مردم ایران وارد می شود. این اقدام، در ادامه سیاستهای ماجراجویانه ولی فقیه است که ناامنی در منطقه را افزایش داده و طرفهای مقابل را تحریک می کند.






آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را
بوی بهار می رسد
 در پی دعوت به اعتصاب سندیکای کارگران شرکت قند مروردشت و سندیکای آزاد کارگران پتروشیمی مهاجران اراک، دکتر فریبرز رئیس دانا اقتصاددان به حق طبقه کارگر و زبان گویای کارگران و زحمتکشان ایران به قید وثیقه از زندان رژیم ضدکارگری جمهوری اسلای آزاد شد. این آزادی برگ زرینی است در کارنامه جنبش طبقه کارگر ایران و بار دیگر نشان داد که رژیم تا دندان مسلح حاضر در برابر همبستگی و ایستادگی کارگران و زحمتکشان چگونه از موضعی ضعف عقب نشینی می کند و به خواست های آنان جامه عمل می پوشاند. رزم ما تازه شروع شده است و این آغاز اتحاد ماست. 














چندان منتظر نماندیم، کسی که دژخیمان به شکستن دیوار بلند مقاومتش امید ندارند، کم بهاترین مسیر را در پیش پای سرکوب گران می گذارد. حتی اگر آزادیش را با وثیقه صادر کرده باشند.
سندیکای کارگران کارخانه قند مرودشت، آزادی "دکتر فریبرز رئیس دانا" را به جامعه کارگری و همه ی مبارزان راه برابری تبریک می گوید، و بازگشت ایشان را به خانواده بزرگ کارگران و زحمت  کشان، همچنین خانواده محترم ایشان خیرمقدم عرض می کند.
پیروز باد مبارزات کارگری
سندیکای کارگران کارخانه قند مرودشت
http://sandikayemarvdasht.blogfa.com





















بازرسی از محموله سلاح ایرانی در نیجریه توسط کارشناسان سازمان ملل


محموله سلاحی که گزارش شده از ایران ارسال شده و در نیجریه کشف و ضبط شد مقام‌های نیجریه‌ای روز سه‌شنبه اعلام کردند تیمی از کارشناسان و ناظران تسلیحاتی سازمان ملل متحد محموله‌ سلاح‌های قاچاق شده از ایران را  که در بزرگ‌ترین بندر نیجریه کشف شده‌است، مورد بازرسی قرار داده اند.
بنا به گفته خبرگزاری‌ها این بازرسی می‌تواند گامی در جهت اعمال تحریم‌های جدید احتمالی بین‌المللی علیه ایران باشد.
اُدئین آجوموگوبیا، وزیر خارجه نیجریه روز سه‌شنبه با انتشار بیانیه‌ای در این مورد اظهار داشت که این هیئت بازرسی که، سالومه زورابیچیوْلی، وزیر خارجه گرجستان رهبری آن را برعهده دارد، قرار است گزارشی از یافته‌های خود در مورد این محموله را به سازمان ملل ارائه دهد.
بنا به نوشته این بیانیه، تیم ۹ نفره بازرسی، نخست در آبوجا، پایتخت نیجریه گرد هم آمده‌اند و سپس برای بازرسی از محموله سلاح، راهی بندر لاگوس شده‌اند.
مقام‌های نیجریه روز ۲۶ اکتبر سال گذشته اعلام کردند که یک کشتی «حامل سلاح‌های ارسالی جمهوری اسلامی ایران» را در بندر لاگوس ضبط کرده‌اند.
این محموله که در ۱۳ کانتینر جاسازی شده بود شامل گلوله‌های توپ، خمپاره و سایر سلاح‌ها بود و برچسب مواد ساختمانی روی جعبه‌های آن خورده بود.
وزیر خارجه نیجریه در بیانیه  روز سه شنبه خود افزود: «حضور هیئت سازمان ملل تأکید دیگری است بر خطراتی که جوامع بین‌المللی برای حفظ امنیت نسبی با آن مواجه‌اند.»
دولت نیجریه پس از ضبط این محموله اعلام کرد که دولت ایران در ارسال این تسلیحات به نیجریه دست داشته است و این در حالی است که به موجب چهارمین قطعنامه تحریمی علیه جمهوری اسلامی، «خرید، فروش یا ارسال مستقیم یا غیر مستقیم هر گونه سلاح یا تجهیزات مربوطه» از خاک ایران و یا از طریق ایرانیان، ممنوع است.
کشف و ضبط محموله تسلیحات در لاگوس، پایتخت نیجریه، باعث شد که دو ایرانی به سفارت این کشور در این شهر پناه ببرند. برخی دیپلمات‌ها و منابع امنیتی می‌گویند که این دو نفر از اعضای سپاه قدس هستند که فعالیت‌های خارجی سپاه پاسداران را هدایت می‌کنند.
دولت ایران به سرعت منوچهر متکی، وزیر وقت خارجه را به لاگوس فرستاد و سعی کرد که این موضوع را نوعی سوء تفاهم جلوه دهد. منوچهر متکی در آن زمان گفت این محموله شامل موشک‌های صد و هفت میلی‌متری است که توسط یک شرکت خصوصی در ایران ساخته شده و برای یک کشور آفریقای غربی ارسال شده است.
نیجریه این موضوع را به شورای امنیت گزارش داد و هنوز خبرهای آن ادامه داشت که یک محموله مواد مخدر که گفته می شود از ایران ارسال شده، در نیجریه توقیف شد.
عظیم آقاجانی، ایرانی متهم به قاچاق اسلحه از طریق این کشتی که دو ماه پیش در لاگوس، بازداشت شد، اوایل دی‌ماه ناچار به پرداخت ۲۶۰ هزار دلار وثیقه شد و قرار است تا در روز ۳۱ ژانویه (یازدهم بهمن ماه) آینده در دادگاهی در نیجریه حاضر شود.

سفر صالحی به سنگال
در حالی که کشور سنگال پس از مسائل پیش آمده در پیوند با کشف این سلاح‌ها در نیجریه، سفیر خود را از تهران فراخواند، علی‌اکبر صالحی، سرپرست وزارت خارجه ایران روز سه‌شنبه برای گفت‌وگو در مورد روابط دوجانبه و بین‌المللی وارد سنگال شد.
به گزارش خبرگزاری‌های داخلی ایران، وی در این سفر دو روزه قرار است با «عبدولایه واده»، رئیس جمهور سنگال دیدار کند.
وزارت خارجه سنگال پیش از این نسبت به سلاح‌هایی که در نیجریه کشف و ضبط شده «ابراز نگرانی» کرده و بار دیگر مقصد نهایی این سلاح‌ها را گامبیا دانسته‌است.
مطبوعات و رسانه‌های سنگال گزارش دادند که داکار از این مسئله هراسان بوده که شاید مقصد این سلاح‌ها، شورشیان جدایی‌طلب در جنوب سنگال باشد که گفته می‌شود مرکز این گروه در گامبیا است.
در همین زمینه، سنگال به تازگی سفیر خود را از تهران فراخواند زیرا به گفته مقام‌های سنگالی «تهران پاسخ قانع‌کننده و کافی در مورد محموله سلاحی که در نیجریه ضبط شد، ارائه نکرده‌است.»


«شيرهای ارم به جوخه آتش سپرده شدند»

خبر غيرمعمول بود و دور از ذهن: «شيرهای ارم به جوخه آتش سپرده شدند.»
روز يکشنبه اعلام شد بيشتر شيرهای باغ وحش ارم تهران که مشکوک به ابتلا به بيماری مشمشه بودند با شليک گلوله به سر معدوم شده اند. تعداد اين شيرها ۹ قلاده اعلام شده که آماری کم سابقه - اگر نه بی سابقه - در تاريخ معدوم کردن حيوانات در باغ وحش به شمار می رود.
اکنون از غرش های ۱۷ شير ارم تنها ناله پنج شير باقی مانده و آن گونه که جاويد آل داوود، رئيس انجمن دفاع از حقوق حيوانات ايران، به راديو فردا می گويد آنها نيز احتمالا سرنوشت چندان بهتری را انتظار نمی‌کشند. به گفته او: « تقريبا يک ماه پيش دو شير بر اثر همين بيماری مردند و يک شير هم بعد از مرگ ببر سيبری مرد. امروز هم اعلام کردند که ۹ شير را کشته اند. پنج شير باقيمانده هم تحت نظرند که اگر علائم بيماری در آنها ديده شد معدومشان کنند.»
دليل اين اقدام، احتمال ابتلای اين شيرها به بيماری مشمشه اعلام شده؛ بيماری که در حيوانات تک سمی مانند اسب و قاطر و خر رايج است و می تواند به ديگر حيوانات نيز منتقل شود.
پرسش اينجا است که دراين شرايط آيا راه حل ديگری جز معدوم کردن شيرها وجود نداشت؟
جاويد آل داوود می گويد نه تنها اين بيماری قابل درمان است بلکه اصلا ابتلای اين شيرها به بيماری مشمشه نيز تاييد نشده بود. او می افزايد: « اين بيماری در گوشتخواران بيماری حادی نيست و قابل درمان است. حالا چه نقصی در درمان وجود داشته يا اين که نخواستند درمان کنند نمی دانم. شايد هم گفتند اگر بخواهيم اين شيرها را نگهداريم بهداشت باغ وحش به خطر می افتد و به اين دليل شيرها را معدوم کردند. البته در گزارشی که از دامپزشکی به دست ما رسيد اعلام شده تمام حيوانات باغ وحش را آزمايش کرده اند و هيچ کدام از حيوانات مبتلا نيستند و حتی تک سمی ها نيز نشانه های اين بيماری را نداشته اند.»
محمدرضا تابش، رئيس فراکسيون محيط زيست مجلس، نيز روز دوشنبه در واکنش به خبر معدوم کردن شيرهای تهران به خبرگزاری ايسنا گفته است: « اگر حيوانی مبتلا به مشمشه باشد اول بايد قرنطينه شود، تحت درمان قرار گيرد و اگر درمان موثر نبود معدوم شود» و اين که ابتلا به مشمشه تا دو روز پيش توسط موسسه تحقيقات رازی تاييد نشده بود.
اين بيماری که پيشتر نيز در نهم دی ماه جان ببر نر وارداتی از روسيه را در ارم گرفته بود به دليل خوراندن گوشت خر آلوده به اين ببر منتقل شده بود. ببر سيبری ارم همراه با جفت خود از روسيه وارد ايران شده بود تا به گفته مسئولان، نسل منقرض شده ببر مازندران با کمک آن احيا شود؛ رويايی که از ديد صاحب نظران زيست محيطی رويايی دور از ذهن و دست نيافتنی به شمار می رفت. رويايی که پيش از اين ببر نر را قربانی گوشت خر کرده بود اکنون ارم را با غرش ۹ گلوله سربی از غرش شيرها خالی کرده است. روشی که گذشته از همه چيز به گفته رئيس انجمن دفاع از حيوانات ايران به خودی خود محل بحث است.
 آل داوود: «روش کشتن اين شيرها روشی غير انسانی بوده يعنی گلوله در سر اينها شليک کردند و آنها را کشتند، در حالی که می توانستند آنها را بيهوش کنند يا با دارو آنها را از بين ببرند. وقتی می توانند دست بيندازند در گردن شير و عکس بگيرند طبيعتا می توانند تمهيدی بينديشند و اين قدر خطرناک نبوده که نتوانند حداقل داروی بيهوشی تزريق کنند.»
گذشته از تمام اينها، خبر معدوم کردن ۹ شير در يک باغ وحش آن هم با گلوله، خبری نيست که هر روز در رسانه ها منتشر شود. از جاويد آل داوود می پرسيم چنين اقدامی تا چه حد به استانداردهای جهانی نزديک است و آيا سابقه ای از کشتن اين تعداد حيوان از يک نژاد در باغ وحش سراغ دارد؟
وی پاسخ می دهد: «يک مورد، زمانی بوده که بمب اتمی در هيروشيما انداختند و بعد از آن چنين فاجعه زيست محيطی وجود نداشته است.»
آن چه به گفته رئيس انجمن دفاع از حيوانات ايران از ۶۵ سال پيش و انفجار اتمی هيروشيما به اين سو تجربه نشده بود، روز ۲۶ دی ماه ۸۹ در ارم تهران تجربه شد تا رکوردی جديد را به نام ايران ثبت کند؛ سپردن ۹ شير به جوخه آتش.



سقوط هواپیما، مقصر کیست: دولت، تحریم‌ها، یا خلبانی که دیگر زنده نیست؟

معاون استاندار آذربایجان‌غربی نسبت دادن علت سقوط بوئینگ ۷۲۷ به کمبود امکانات فرودگاه ارومیه را نادرست می‌داند.
اما حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری، هم می‌گوید تا جعبه‌های اطلاعات هواپیمای سقوط کرده در ارومیه به طور کامل بازخوانی نشود، تمام مطالبی که درباره این سانحه مطرح می‌شود در حد گمانه‌زنی است.
برای قطعی شدن دلایل این سقوط که این بار به جای توپولوف‌های ۱۵۴، گریبان گیر بوئینگ ۷۲۷ شده باید چندماهی صبرکرد.
رادیوفردا گزارشی دارد از آخرین اخبار و گمانه‌ها درباره سقوط هواپیمایی که سه‌شنبه هفته گذشته در ارومیه سقوط کرد:
آن طور که مقامات سازمان هواپیمایی کشوری می‌گویند، دلیل اصلی سقوط هفته گذشته هواپیمای مسافربری در ارومیه شش ماه زمان خواهد برد.
حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری دولت نهم، در اظهار نظری گفته است که علت سقوط این هواپیما شرایط نامناسب آب و هوایی و دید کم خلبان بوده است.
دامنه سقوط هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۲۷ که در آن ۷۷ نفر کشته شدند، روز یک‌شنبه صحن علنی مجلس شورای اسلامی را هم فراگرفت. سلمان ذاکر، نماینده ارومیه، نوک تیز پیکان انتقادهای خود را به سوی مقام‌های وزارت راه و ترابری و سازمان هواپیمایی کشور نشانه گرفت.
سلمان ذاکر: این نوع هواپیما‌ها که قریب به ۴۰ سال عمر دارند از رده خارج شده و به جای مسافربری باید باربری نمایند.
شما چه طور به هواپیمای ۴۰ ساله و تعمیرشده، آن هم در این وضعیت آب و هوایی با ۱۵۰ نفر ظرفیت مجوز پرواز می‌دهید؟
اما حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری، کمی پس از سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ در برنامه‌ای تلویزیونی قدیمی بودن و فرسوده بودن هواپیما را دلیل سقوط ندانست.
حمید بهبهانی: مقایسه اگر بکنیم، درست سومین سانحه‌ای که در مشهد پیش آمد، ضربه‌ای زد که چرخ‌ها وارد راه شد و این سانحه بدی بود که خوشبختانه تلفاتی در بر نداشت.
ولی فردای آن روز هواپیمای الجزایر که از لبنان بلند شد و دوسال پیش از این خریده شده بود، سقوط کرد. بعضی چیز‌ها به کهنه یا نو بودن بستگی ندارد.
بهمن دانشمند، مهندس امنیت پرواز در لندن، هم با وزیر راه و ترابری دولت نهم هم‌نظر است. او هم فرسوده بودن و کهنگی ناوگان هوایی را دلیل سقوط نمی‌داند.
بهمن دانشمند: من تصور نکنم در این سانحه اشکال ازهواپیما بوده باشد. البته خب، هواپیما‌ها قدیمی هست. فرسوده هست. اما دلیل نمی‌شود که هواپیمای فرسوده اگر تعمیراتش به موقع و به وقت انجام شود، با چنین مسائلی برخورد کند.
به طور کلی همه هواپیما‌ها بعد از مدتی تعمیرات سنگینی دارند که با این تعمیرات گویا از اول ساخته می‌شوند. من تصور نمی‌کنم اشکال از مسائل تکنیکی هواپیما بوده باشد. من فکر می‌کنم یک‌سری تصمیم‌گیری‌های اشتباه باعث بروز چنین سانحه‌ای شده است.
اما دلایل دیگری هم برای سقوط مکرر هواپیماهای مسافربری در ایران مطرح می‌شوند. تحریم فروش هواپیماهای جدید و مشکل تامین قطعات این هواپیما‌ها یکی از دلایلی است که هر بار پس از سقوط، تکرار می‌شوند.
حسن فتحی، روزنامه‌نگار در ایران، نیز همین مشکل را دلیل اصلی سقوط هواپیماهای مسافربری می‌داند.
حسن فتحی: به دلیل این که ایران شامل تحریم‌هایی شده که این تحریم‌ها شامل خرید لوازم یدکی هواپیما‌ها نیز می‌شود، این بوئینگ‌‌ها که عمدتا به دلیل قدمت‌شان خارج از رده هستند، دچار سانحه می‌شوند.
اما مهرداد عمادی، مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا، بر این باور است که تحریم‌ها مشکل اصلی نیست، چرا که به اعتقاد او، تحریم‌ها مانعی بر سر راه خرید هواپیما و قطعات آن‌ها نبوده است.
مهرداد عمادی: اگر که این در چهارچوب قراردادهایی باشد که شرکت هواپیمایی ملی ایران بسته باشد، مثلا هواپیماهایی از اتحادیه اروپا خریده باشد، قطعات یدکی این هواپیما‌ها را بین ۱۲ تا ۱۵ شرکت فروشنده تضمین و عرضه می‌کند و این مسئله شامل موضوع تحریم‌ها نمی‌شود.
آن چه که در صنعت هواپیمایی ایران شامل تحریم می‌شود، خرید و فروش کالاهایی است که می‌توانند استفاده دوگانه داشته باشند. ما در طول ۵ سال اخیر یک جهش بسیار بزرگ اقتصادی در درآمدهای نفتی و گازی کشورمان داشته‌ایم.
این فرصت بسیار بسیار خوبی بود تا بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ که بهای هواپیما‌ها در سطح جهانی کمی پایین آمد و بسیاری از کشور‌ها در آن زمان با قیمت‌های بسیار خوبی توانستند ناوگان خودشان را از اتحادیه اروپا بخرند، ایران هم اقدام به خرید هواپیمای جدید نماید.
اما متاسفانه ایران در آن زمان نه تنها این کار را نکرد، بلکه قرادادهای بسیار بزرگی با چند تا از شرکت‌های خصوصی نیمه‌روسی در حوزه کشورهای دریای خزر بست که از آن‌ها هواپیماهایی را که تازه نبودند و استفاده شده بودند با قیمت‌های نازلی خریداری کرد.
با این حال هواپیماهای ناوگان هوایی جمهوری اسلامی فرسوده‌اند. تا آنجا که در طول ۳۰ سال گذشته هیچ هواپیمای نویی به این ناوگان نپیوسته است.
اگر چه برای مشخص شدن دلیل اصلی سقوط هواپیما باید شش ماه دیگر انتظار کشید، اما با توجه به دلایل وزیر راه و ترابری، شاید همچون همیشه خطای انسانی دلیل اصلی سقوط هواپیما اعلام شود، چرا که نام عامل انسانی خطاکار در فهرست کشته‌شدگان سانحه است.



در ایران، «می‌خواهند مسیحیان را بترسانند»

طرح اختصاصی علیرضا درویش برای رادیو فردا وب‌سایت‌های خبری نزدیک به مسیحیان ایران گزارش داده‌اند که از ابتدای سال جدید میلادی، ۲۰۱۱، بیش از ۷۰ نوکیش مسیحی به دست ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده‌اند.
دستگیری‌های اخیر در حالی صورت می‌گیرد که مرتضی تمدن، استاندار تهران، روز ۱۴ دی‌ماه از آئین «مسیحیان تبشیری» به عنوان «جریان منحرف و فاسد» در مسیحیت نام برده و از بازداشت رهبران‌شان و نیز برخورد شدیدتر با آن‌ها خبر داد.
سام یقنظر، از رهبران مسیحیان فارسی‌زبان در لندن و مدیر موسسه مسیحی ایلام، در این مورد با رادیوفردا گفت‌وگو کرده است.
  • رادیوفردا: آقای یقنظر، در ایران مسحیان پروتستانی که به آنها تبشیری هم می‌گویند تحت فشار شدیدند و اخیراً مرتضی تمدن، استاندار تهران، آنها را با طالبان و وهابیون مقایسه کرده و منحرف و فاسد خوانده است. پاسخ شما به چنین اظهاراتی چیست؟
سام یقنظر: مسیحیت در ایران دو هزار سال قدمت دارد و یک دین ایرانی است و فرقه انجیلی در حدود ۲۰۰ سال است که در ایران فعالیت دارد و شناخته شده است و چند کلیسا بیشتر نیست.
چون در ظرف ۳۱ سال گذشته رژیم جمهوری اسلامی حتی اجازه یک ساختمان کلیسا نداده، مسیحیان مجبورند در کلیساهای خانگی جلسات داشته باشند و دولت نمی‌تواند نظارت داشته باشد بر اینها. به این خاطر اینها را فاسد و طالبان می‌خواند. در صورتی که پروتستان‌ها و کلیسای انجیلی یا بشارتی دنیا ۶۳۸ میلیون نفرند در دنیا.
  • یکی از ایرادهایی که به این فرقه از مسیحیت که همان طور که گفتید طرفداران بسیاری هم در سراسر جهان دارند، گرفته‌اند این است که انجیل را به زبان فارسی درس می‌دهند و می‌خوانند. در حالی که کلیساهای رسمی ایران اجازه چنین کاری را ندارند. این قانون با اعلامیه حقوق بشر تناقض دارد. کلیسای شما چه اقدامی در این زمینه انجام داده است؟
کلیساهای ایران، کلیساهای فارسی‌زبان ایران حق دارند که پرستش کنند. این در قانون اساسی ایران است که حقوق بشر را قبول کرده. از نظر قانونی ایران نمی‌تواند جلوی آنها را بگیرد. ولی از نظر غیرقانونی هر کاری که می‌خواهند می‌توانند انجام دهند.
این حق هر ایرانی است که هر باوری که می‌خواهد داشته باشد. یک نفر که جز زبان فارسی چیز دیگری بلد نیست، عیسی مسیح را به زبان خودش می‌تواند عبادت کند. قبل از رژیم جمهوری اسلامی مسیحیت به زبان فارسی در ایران مراسم انجام می‌داد و آزادی کامل داشتند.
  • همان طور که می‌دانید در بریتانیا و کشورهای دیگر جهان بعضی از مسیحیان مسلمان می‌شوند و خانم‌های‌شان روسری سر می‌کنند و آقایان ریش می‌گذارند. برای عبادت به مسجدهای متعددی که در سراسر بریتانیا وجود دارد می‌روند. هیچ کس هم به آنها کار ندارد و در محل کار هم تبعیضی علیه آنها نیست. در حالی که در ایران جرم افرادی که از اسلام به دین دیگری بروند اعدام است. شما به این یک بام و دو هوا بودن ارزشی چه پاسخی دارید؟
این که آزادی یک نعمتی است که خدا به انسان داده و هر کس که این آزادی را از انسان بگیرد، مشکلش با خود خداست.
قانون اساسی کشور ما هم می‌گوید که ما نباید باورهای مردم را تحت سوال بیاوریم و مواخذه کنیم. این قانون اساسی ایران است و ایران به قوانینی که قبل از جمهوری اسلامی بسته شده بین ایران و ممالک دیگر، آنها را به رسمیت می‌شناسد. چیزی که در ایران انجام می‌شود غیرقانونی است. در روز بعد از کریسمس، دو روز بعد از این که رئیس جمهور ایران آقای احمدی‌نژاد به مسیحیان عید کریسمس را تبریک گفت، دو روز بعد مامورینش ریختند خانه‌های مردم و در آن روز بیش از ۷۰ نفر را دستگیر کردند و آنها را بردند. الان از آن گروه هنوز ۱۴ نفر داریم که در زندان‌اند، در بخش ۲۰۹ اوین تحت بازجویی هستند، در سلول‌های انفرادی هستند. بیش از ۱۸ روز است که آنجا هستند.
در ضمن از آن روز به بعد عده بیشتری دستگیر شده‌اند. بیش از ۱۲۰ نفر در شهرستان‌های مختلف، در اصفهان، مشهد، اهواز، همدان، رشت، تهران، کرج و سراسر ایران رفتند مسیحیان را گرفتند، بازجویی کردند. سین جیم کردند. هدفی که دنبال می‌کنند این است که مسیحیان را بترسانند.



استعفای بعضی از رهبران تونس از حزب حاکم سابق

رئیس جمهوری موقت و نخست وزیر تونس با هدف فرونشاندن نارضایتی عمومی از ترکیب جدید هیات دولت این کشور، از حزب حاکم سابق، جنبش دموکراتیک قانون اساسی کناره گیری کرده اند.
محمد غنوشی، نخست وزیر تونس به خاطر انتخاب وزرای اصلی دولت از میان اعضای حزب حاکم سابق به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
آقای غنوشی می گوید همه اعضای دولت وحدت ملی دارای پیشینه سالمی هستند.
اعتراض گسترده به حضور چهره های شاخص دولت پیشین در دولت وحدت ملی باعث شد چهار نفر از وزیران، تنها یک روز پس از تشکیل دولت جدید از سمت خود استعفا دهند.
فواد مبزع، رئیس جمهوری موقت تونس تا هفته پیش که زین العابدین بن علی از ریاست جمهوری کناره گیری کرد، رئیس مجلس این کشور بود.
آقای غنوشی هم از سال ۱۹۹۹ نخست وزیر تونس بوده است و از اعضای باسابقه حزب حاکم در دوره ریاست جمهوری آقای بن علی است.
استعفای این دو نفر از حزب جنبش دموکراتیک قانون اساسی که در تلویزیون ملی تونس اعلام شد، یک روز پس از تشکیل دولت وحدت ملی رخ داد.
خبرگزاری فرانسه به نقل از منابع خبری در تونس از اخراج زین العابدین بن علی از این حزب خبر داده است.
پیش تر، منابع خبری از استعفای چهار وزیر دولت وحدت ملی خبر داده بودند.
سه نفر از وزیران مستعفی، اعضای اتحادیه عمومی کارگران تونس، از احزاب مخالف دولت بودند که در اعتراض به عضویت اعضای جنبش دموکراتیک قانون اساسی در کابینه، استعفا دادند.
در پی این استعفا، وزیر بهداشت تونس نیز که عضو اتحادیه آزادی و کار بود از سمت خود کناره گیری کرد.
به رقم ادامه تظاهرات گسترده در پایتخت و سایر شهرهای تونس، تعدادی از وزرای کابینه روز سه شنبه مراسم تحلیف خود را به جا آوردند.
نجیب شبی، بنیانگذار حزب دموکراتیک پیشرو، از احزاب مخالف دولت یکی از این افراد بود که عهده دار وزارت توسعه تونس شد.
یکی دیگر از شخصیت های مخالف دولت که مراسم سوگند خود را به جا آورد، یک وبلاگ نویس مشهور بود که به خاطر نوشته هایش برای مدتی به زندان افتاده بود. او به عنوان وزیر جوانان و ورزش مراسم تحلیف خود را به جا آورد.



دفتر احمدی نژاد خبر ملاقات مشاور او با رفسنجانی را تکذیب کرد

احمدی نژاد و رفسنجانی
دفتر احمدی نژاد ملاقات آشتی جویانه مشاور ارشد او با رفسنجانی را تکذیب کرده است
دفتر محمود احمدی نژاد خبر ملاقات مشاور او با اکبر هاشمی رفسنجانی را تکذیب کرده است.
سایت ریاست جمهوری ایران با انتشار اطلاعیه ای با عنوان "تکذیب خبر یکی از سایت های اینترنتی" نوشته است که پیرو خبر "دیدار یکی از مشاوران ارشد رئیس جمهوری با هاشمی" در یکی از پایگاه های خبری، "بدینوسیله بر کذب و به دور از واقعیت بودن این خبر تاکید می شود."
دفتر امور رسانه ها و پایگاه های اینترنتی رئیس جمهوری در اطلاعیه خود افزوده است: "همچنین با تکذیب خبر منتشر شده در این سایت اینترنتی، گردانندگان آن پایگاه به رعایت حداقل اخلاق و اصول مرسوم رسانه ای دعوت می شوند."
در ادامه این اطلاعیه آمده است که دفتر امور رسانه ها و پایگاه های اینترنتی رئیس جمهوری "حق خود را پرای پیگیری این موضوع محفوظ می داند."
اخیرا پایگاه اینترنتی فردا نوشته بود که "مشاور ارشد" محمود احمدی نژاد در ملاقات با اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیشنهاد کرد که در صورت همراهی آقای رفسنجانی با دولت، بازگشت بدون جنجال مهدی هاشمی، فرزند وی به کشور را امکانپذیر خواهد کرد.
بر اساس این گزارش، این شخص نزدیک به رئیس جمهوری، از آقای هاشمی رفسنجانی خواست تا نظرات و مواضع خود را با دولت همسوتر کند.
به نوشته سایت فردا، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نیز خواستار آن شد که مقامات دولتی در اداره امور کشور، از نظرات او بیشتر استفاده کنند.
خبر این سایت اینترنتی حاوی نام "مشاور ارشد" آقای احمدی نژاد، زمان این ملاقات و نتیجه عملی آن نبوده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی رقیب محمود احمدی نژاد در دومین دور انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری در سال 1384 بود و پس از اعلام پیروزی آقای احمدی نژاد، گاه گزارش هایی از اختلاف نظر او با دولت نهم انتشار می یافت.
در جریان رقابت های انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری در سال 1388، آقای احمدی نژاد در مناظره های تلویزیونی، علنا آقای رفسنجانی را حامی نامزدهای مخالف خود خواند و فرزندان او را به ثروت اندوزی متهم کرد.
پس از برگزاری این انتخابات، اعلام پیروزی محمود احمدی نژاد، که با اتهام تقلب وسیع و اعتراضات و تظاهرات مردم نسبت به نتیجه رسمی انتخابات همراه شد، آقای رفسنجانی از این اعتراضات با عنوان "بحران سیاسی" نام برد و خواستار حل و فصل آن ار راه های مسالمت آمیز شد.
اعلام موضع آقای رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه تهران، که با حضور جمعیت کم سابقه نمازگزاران برگزار شد، انتقاد شدید طرفداران محمود احمدی نژاد را در پی آورد که او را به تخطی از خواست آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، متهم کردند.
آیت الله خامنه ای ساعاتی پس از اعلام نتیجه بحث برانگیز انتخابات ریاست جمهوری، این نتیجه را مورد تایید قرار داده و پس از آن نیز از نزدیک بودن نظرات خود به دیدگاه های محمود احمدی نژاد سخن گفته بود.
از زمان آغاز به کار دولت دهم، آقای رفسنجانی و طرفداران او هدف حملات مداوم شماری از مقامات و رسانه های حامی دولت قرار داشته اند.
بعضی مقامات امنیتی و قضایی نیز مهدی هاشمی را به استفاده از امکانات دولتی در فعالیت های سیاسی علیه محمود احمدی نژاد و ارتکاب تخلفات دیگر متهم ساخته و تهدید کرده اند که در صورت بازگشت به کشور، او را تحت پیگرد قرار خواهند داد.



ایران: نفوذ ویروس استاکس نت به نیروگاه اتمی بوشهر تکذیب شد

نیروگاه بوشهر

رسانه های ایران گزارش های مربوط به نفوذ ویروس استاکس نت به نیروگاه اتمی بوشهر را تکذیب کرده اند.
روز سه شنبه، 28 دیماه (18 ژانویه)، شبکه رادیو و تلویزیون دولتی ایران گزارش کرد که یکی از مسئولان شرکت روس اتم، سازنده روسی نیروگاه اتمی بوشهر، "ادعاهایی مبنی بر نفوذ ویروس استاکس نت به سیستم های رایانه ای نیروگاه اتمی بوشهر را رد کرده است."
براساس این گزارش، سرگئی نوویکوف در مصاحبه ای با تلویزیون روسی روسیاالبوم گفته است که طیق نظر کارشناسان شرکت روس اتم که در نیروگاه بوشهر فعالیت می کنند، "ویروس استاکس نت برخلاف ادعاهای رسانه های غربی وارد سیستم های رایانه ای نیروگاه بوشهر نشده است."
به گفته تلویزیون دولتی ایران، آقای نوویکوف، که سمت او در شرکت روس اتم ذکر نشده، در توضیح نظر خود افزوده است که سیستم های رایانه های نیروگاه اتمی بوشهر "ساخت داخل" بوده و با مدل های خارجی متفاوت است.
در این گزارش آمده است که "پیش از این، منابع اسرائیلی مدعی شده بودند کارشناسان روسی که در نیروگاه اتمی بوشهر کار می کنند به کرملین درباره وخامت اوضاع بوشهر و احتمال بروز حادثه ای دیگر شبیه حادثه چرنوبیل هشدار داده اند."
در آوریل سال 1986، نیروگاه ساخت روسیه در شهر چرنوبیل، واقع در اوکراین که در آن زمان همچنان یکی از جمهوری های تشکیل دهنده اتحاد جماهیر شوروی بود، در اثر نقص فنی منفجر شد و یک فاجعه زیست محیطی را در پی آورد.
اوایل این هفته، برخی رسانه های غربی گزارش کردند که به دلیل نفوذ ویروس استاکس نت به سیستم کامپیوتری نیروگاه اتمی بوشهر، این نیروگاه به مشکلات عمده فنی مواجه شده و به همین دلیل هم کارشناسان روسی از دولت خود خواسته اند تا رفع این مشکلات، از راه اندازی نیروگاه جلوگیری کنند.
صالحی و احمدی نژاد
براساس این گزارش ها، مقامات ایرانی بدون توجه به خطرات ناشی از این وضعیت، اصرار داشته اند که باید نیروگاه هر چه زودتر راه اندازی شود و در نتیجه، کارشناسان روسی برای جلوگیری از بروز حادثه در این نیروگاه، به مقامات ارشد دولت روسیه متوسل شده اند.
در این گزارش ها، که در چند روزنامه غربی، از جمله روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز، و همچنین روزنامه های بریتانیایی دیلی تلگراف و گاردین، چاپ شد، آمده است که بین کارشناسان فنی روسی و مدیران ایرانی نیروگاه اتمی بوشهر در زمینه نحوه مقابله با این وضعیت اختلاف نظر جدی بروز کرده است.
روزنامه دیلی تلگراف، با اظهار اینکه به نسخه ای از گزارش کارشناسان روسی به مقامات آن کشور دست یافته است، نوشت که به گفته این کارشناسان "گروه مدیریتی ایران، که زیر فشار سیاسی برای راه اندازی نیروگاه در موعد مقرر قرار دارد، از خود مسئولیت حرفه ای و اخلاقی لازم را نشان نمی دهد."
حمله استاکس نت
در گزارش رسانه های غربی آمده است که ویروس کامپیوتری استاکس نت مشترکا توسط دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل ساخته شد و آنان کارآیی آن را در تاسیسات اتمی مخفی دیمونا، در صحرای نگو در اسرائیل، آزمایش کردند.
هدف از آلوده کردن سیستم کامپیوتری نیروگاه بوشهر به این ویروس ایجاد مانع در روند غنی سازی اورانیوم در ایران بود تا به این وسیله، دستیابی این کشور به امکانات تولید تسلیحات اتمی به تعویق افتد.
ظاهرا موفقیت در این زمینه باعث شد تا اسرائیل از برنامه حمله به تاسیسات اتمی ایران، که به نظر ایالات متحده در شرایط کنونی می تواند برخی مشکلات منطقه ای را در پی آورد، منصرف شود.
تاسیسات اتمی بوشهر
اخیرا هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا در سفر به منطقه، به بروز مشکلاتی در برنامه اتمی ایران اشاره کرد و آن را خبر خوبی برای امنیت منطقه دانست و افزود که به این ترتیب، فرصت بیشتری برای حل و فصل مساله اتمی ایران فراهم آمده است.
همچنین، رئیس سابق سازمان اطلاعات اسرائیل در پایان دوره ماموریت خود گفت که مشکلاتی که در روند فعالیت هسته ای ایران پدید آمده، پیشرفت این برنامه ها را کند کرده و افزود که "ایران تا دستیابی به سلاح های اتمی فاصله زیادی دارد."
پیشتر، برخی مقامات امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل نسبت به نزدیک بودن زمان تولید تسلیحات اتمی در ایران هشدار داده بودند.
در ماه ژوئیه سال 2010، گزارش هایی از کشف یک ویروس رایانه ای توسط کارشناسان امنیت فرآیندهای صنعتی در کشور بلاروس انتشار یافت که به گفته آنان، سیستم های کنترل و نظارت صنعتی را هدف قرار می دهد.
بعدا اعلام شد که این ویروس به منظور حمله به زیرساخت های مهم صنعتی ایران که سیستم کنترل ساخت شرکت زیمنس را به کار می گیرند ساخته شده و توانسته است به تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز آسیب برساند.
همچنین، گفته شد که تاخیر در راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر هم به علت نفوذ این ویروس به این تاسیسات بوده است.
اواخر ماه نوامبر سال گذشته، رئیس جمهوری ایران خرابکاری در برخی تاسیسات اتمی این کشور را تایید کرد اما افزود که این مشکلات برطرف و راه خرابکاری در آینده بسته شده است.
در مقابل، علی اکبر صالحی، معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان انرژی اتمی که اخیرا سرپرستی وزارت خارجه را هم برعهده گرفته، آسیب رسانی ویروس استاکس نت به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی را رد کرد و گفت که متخصصان ایرانی توانستند مانع از نفود آن به تاسیسات اتمی کشور شوند.
مقامات آمریکایی و اسرائیلی رسما گزارش های مربوط به آلودگی عمدی تاسیسات اتمی ایران به ویروس استاکس نت را تایید نکرده اند.
گفتگوی احمدی نژاد و مدودف
در خبری دیگر در زمینه روابط ایران و روسیه، سایت اطلاع رسانی ریاست جمهوری ایران گفته است که شامگاه گذشته، محمود احمدی نژاد و دمیتری مدودوف، رئیسان جمهوری ایران و روسیه، در یک تماس تلفنی، در مورد روابط دو کشور گفتگو کردند.
در این خبر آمده است که آقای احمدی نژاد خواستار فعال سازی ظرفیت های گسترده روابط دو جانبه شد و اظهار داشت که "ایران و روسیه باید همواره با هم دوست و همکار باشند" و رئیس جمهوری روسیه نیز از علاقمندی کشور خود به فعال سازی روابط در زمینه های انرژی، سوخت، حمل و نقل و افزایش حجم مبادلات تجاری سخن گفت.




علی خامنه‌ای پس از مسکوت کردن پرونده فساد رحیمی:

دفاع از خطای هم‌حزبی بدبخت کردن اوست

آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در حالی که دستور توقف رسیدگی به پرونده فساد مالی محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی‌نژاد را صادر کرده است، به فعالان سیاسی توصیه کرد از «خطای» هم حزبی‌های خود دفاع نکند.
به گزارش امروز سه‌شنبه (۲۸ دی ماه) ایسنا، آقای خامنه‌ای در جلسه خارج فقه خود گفته که «حفظ کردن رفیق معناش این نیست که انسان از گناه او، از خطاى او دفاع کند؛ کما این‌که در این کارهاى حزبى و جناحى و خطى و این چیز‌ها معمول است.»
رهبر جمهوری اسلامی افزوده است «مراد» این نیست که «اگر خطائى هم از کسى سر بزند، چون با آن‌ها هم‌جبهه است، هم‌خط است، هم‌حزب است، هم‌گروه است، باید بایستند پایش دفاع کنند.»
آقای خامنه‌ای در شرایطی این اظهارات را مطرح می‌کند که در پنج سال گذشته بار‌ها از عملکرد غیرقانونی دولت احمدی‌نژاد در مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حمایت کرده است.
رهبر جمهوری اسلامی در این مدت، بار‌ها بر حمایت از اقدامات جنجال برانگیز دولت‌های نهم و دهم تاکید کرده و در سفر به قم نیز علت این حمایت را «حرف گوش کنی» محمود احمدی‌نژاد اعلام کرده است.
دامنه حمایت‌های خامنه‌ای از دولت احمدی‌نژاد تا جایی پیش رفته که وی دستور توقف رسیدگی به پرونده فساد اقتصادی محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی‌نژاد را نیز صادر کرده است.
این مطلب را چندی پیش یک نماینده مجلس که نخواست نامش فاش شود اعلام کرده بود. وی گفته که به دستور رهبری، قوه قضائیه از رسیدگی به پرونده رحیمی منع شده است.
محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس دولت دهم از سوی گروهی از نمایندگان مجلس به دست داشتن در یک پرونده فساد اقتصادی متهم شده است.
آن‌طور که برخی رسانه‌ها اعلام کرده‌اند محمود احمدی‌نژاد مخالف احضار معاون اول خود به قوه قضائیه است و چندی پیش نیز در این مورد با صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه دیدار داشته است.



محمدنبی حبیبی، دبیرکل موتلفه:

مردم به نظام و دولت اعتماد دارند


محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی می‌گوید مردم به جمهوری اسلامی و دولت محمود احمدی‌نژاد «اعتماد» دارند.
به گزارش امروز سه‌شنبه (۲۸ دی‌ماه) ایسنا، آقای حبیبی در پایان نشست دبیران حزب موتلفه اسلامی گفت که نتیجه این «اعتماد» مردم به نظام و دولت، «عبور کشور از یکی از عقبه‌های مهم پیشرفت اقتصادی است.»
منظور دبیرکل موتلفه، اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها است که کمتر از ۵۰ روز است در ایران آغاز شده است.
آقای حبیبی به طور تلویحی نتیجه گرفته که جمهوری اسلامی و دولت در اجرای این قانون موفق بوده و آن را به خوبی پشت سر گذاشته است.
اظهارات محمدنبی حبیبی در شرایطی ایراد می‌شود که جمهوری اسلامی در یکی از بحرانی‌ترین شرایط سیاسی خود به‌سر می‌‌برد.
در ایران از سال گذشته اعتراض‌های گسترده‌ای به نتیجه انتخابات صورت گرفت که با دخالت پلیس و نیرو‌های لباس شخصی به خشونت کشیده شد.
با گذشت ۱۸ ماه از زمان آغار اعتراض‌ها به نتیجه انتخابات و نامشروع اعلام شدن دولت محمود احمدی‌نژاد از سوی رهبران مخالفان دولت، محافظه‌کاران همچنان تلاش می‌کنند دولت دهم را دولتی برآمده از رای مردم معرفی کنند.
وفاداران به آیت‌الله علی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد در این مدت بار‌ها مدعی شده‌اند که دولت دهم با رای ۲۴ میلیونی مردم روی کار آمده است، اما مخالفان نظر دیگری دارند و معتقدند در انتخابات سال گذشته آراء واقعی مردم شمارش نشده است.
حزب موتلفه اسلامی که بازار ایران را تحت کنترل خود دارد طی یک‌سال گذشته بار‌ها از دولت احمدی‌نژاد حمایت کرده و اتهامات فراوانی متوجه رهبران مخالف دولت کرده است.
مقام‌های جمهوری اسلامی بیش از یک سال است که به هیچ یک از احزاب منتقد دولت اجازه برگزاری تجمع و نشست سالانه نمی‌دهند.