۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

بیانیه مادران عزادار در محکومیت حکم‌های اعدام متهمان کهریزک



ما خواهان محاکمه علنی عوامل اصلی کشتار فرزندانمان هستیم


این روزها باز هم حکومت اسلامی برای سرپوش گذاشتن بر جنایات برنامه ریزی شده خود و همین‌طور به منظور آرام کردن خانواده های قربانیان فجایع اخیر، تلاش می کند تا با اجرای سناریوی ساختگی دیگری، دادخواهان را به سکوت وادارد.


سناریویی که قصد دارد تا چهره خشن وغیرانسانی رژیمی را که در تمام طول حکومت‌اش؛ اعدام، کشتار، شکنجه، زندان، نابرابری و نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر، از مهمترین ستون های دیکتاتوری اش بوده اند، پشت نقابی پنهان ساخته تا عوامل اصلی کشتار مردم را مصون بدارد و از فاش شدن بیش از پیش حقیقت جلوگیری کند.

همه جهان دیدند که سیل خروشان معترضان پس از انتخابات دهم، مردمی بودند که بدون هیچ پشتوانه ای و به اتکای با هم بودن‌شان برای گرفتن حقوق اولیه شهروندی‌شان به خیابان‌ها ریختند و بار دیگر حماسه‌ای آفریدند که یکی از بهترین نمونه‌های قیام‌های صدساله شان در راه آزادی و دموکراسی است.

پاسخ آنها چه بود؟
دست به سلاح های سرد و گرم‌شان بردند و فرزندان برومند این سرزمین را به خون غلتاندند. درهای زندانهای مخوف شان باز شد و خیل عظیم معترضان را در خود جای داد تا راه شکنجه و آزار و تجاوز و تهدید بر بازجویان و شکنجه گران همیشه آماده‌شان باز گردد.کهریزک شان نماد قصاوت و وحشی گری شان گردید و قلب‌های انسان دوستان جهان را لرزاند.
امروز نیز مثل همیشه برای مسکوت گذاشتن و بستن پرونده‌های جنایت‌شان و فریب اذهان‌عمومی، به دروغ می‌خواهند ژست‌های عدالت‌طلبانه بگیرند و با اعدام چندنفر از کسانی که نقش‌های اجرایی برای فرمانده‌هان‌شان بازی کرده‌اند، از روشن شدن ابعاد و وسعت جنایت‌های رفته بر مردم در بازداشتگاه مخوف کهریزک و ... جلوگیری کنند و عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی را قربانی پرده نشینانی کنند که بازی‌گردان اصلی معرکه بوده اند. بازی گردانانی همچون قاضی مرتضوی ها و امثال شان که خود از دستور دهندگان کشتار و شکنجه مردم در زندان ها بودند، ولی همچنان در حاشیه امن زندگی می کنند. اما همگان نیک می‌دانند که این نقشه‌ها از قبل برآب شده‌اند و مردم هشیارتر از آن هستند که بگذارند این جنایت‌ها در پرده ابهام بماند و عوامل اصلی آن معرفی نگردند.
ما مادران عزادار، هشدار می‌دهیم که راه ظلم و جور، آن هم برای فشار بر مردمی که طی صدسال اخیر حداقل دو انقلاب را از سر گذرانده‌اند راه ماندگاری نیست.
این بار نیز ضمن اذعان به حق حیات هر شخصی که حتا مرتکب جرمی شده باشد و ضمن اعلام مخالفت‌مان با هرگونه کشتار و اعدام، اعلام می‌کنیم که خواهان تشکیل "کمیته حقیقت‌یاب مردمی" در فضایی امن و آزاد و برگزاری دادگاه‌های علنی تحت نظارت مردم و فعالین حقوق‌بشر هستیم، تا ابعاد و زوایای نامعلوم این فاجعه و فجایع دیگری که منجر به کشته شدن فرزندان‌مان شده است بر همگان روشن گردد و آمران و عاملان آن مشخص شده و مجازات شوند و تا آن لحظه از دادخواهی دست برنخواهیم داشت و از پای نخواهیم نشست.‌

مادران عزادار
تیرماه
۸۹

منصور اسانلو به دادگاه انقلاب کرج رفت

خبرگزاری هرانا - منصور اسانلو، رئيس زندانی سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، به شعبه شش دادگاه کرج احضار شده است.
دليل احضار آقای اسانلو به دادگاه که چهارشنبه گذشته صورت گرفته است، هنوز به طور کامل روشن نيست، اما در هفته های اخير، اتهام جديدی تحت عنوان "ارتباط با معاندين نظام" عليه اين فعال کارگر زندانی وارد شده بود که موجب شد او مدتی به بند انفرادی زندان رجايی شهر کرج منتقل شود.
به گزارش رادیو فردا، پس از آن که ماموران امنيتی  منصور اسانلو را  در تير سال 1386 در تهران بازداشت کردند، دادگاهی او را به اتهام اقدام عليه امنيت ملی به پنج سال زندان محکوم کرد.

گزارش ها همچنين حاکيست که رضا شهابی، يکی از اعضای "سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه"، که روز 22 خرداد بازداشت شد، با خانواده خود تماس تلفنی کوتاهی داشته است.

با اين همه، هنوز از وضعيت سعيد ترابيان، عضو ديگر هيئت مديره اين تشکل کارگری، که روز 19 خرداد بازداشت شد، خبری در دست نيست.

وضعیت پزشکی نامساعد حمزه کرمی در زندان

خبرگزاری هرانا – حمزه کرمی از زندانیان سیاسی محبوس در بند امنیتی ۳۵۰ زندان اوین، روزگذشته به دلیل افت شدید فشار خون به بهداری زندان اوین منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، حمزه کرمی مدیر سایت جمهوریت، از مدیران ارشد دانشگاه آزاد اسلامی و از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات که از سوی دادگاه انقلاب به 11 سال حبس محکوم شده است روز گذشته به دلیل افت شدید فشار خون به بهداری زندان اوین منتقل شد. پزشکان زندان تنها پس از تزریق سرم علیرغم وضعیت نامناسب، این زندانی را مجددا به بند امنیتی ۳۵۰ منتقل کردند، نامبرده که به مدت یکسال است در زندان بسر می برد در طی این مدت بارها دچار حملات قلبی شده است. خانواده این زندانی سیاسی نیز نسبت به سلامت جسمی وی به شدت نگران هستند و پیگیری های انجام شده آنان برای بهبود وضعیت وی تا کنون راه بجایی نبرده است.
شایان ذکر است نامبرده دارای سابقه بیماری قلبی بوده اما به دلیل عدم رسیدگی پزشکی، فقدان نیروی متخصص و امکانات در زندان از حقوق اولیه زندانی تحت عنوان خدمات پزشکی محروم مانده است.

خودکشی یک دختر جوان در پیرانشهر

خبرگزاری هرانا - یک دختر جوان پیرانشهری به نام شیوا، در زیر زمین خانه ای که در آن مستأجر بودند اقدام به خودکشی نمود.

گفته می شود این دختر 16ساله به خاطر فقر مالی همراه مادرش مشغول به کار بوده است.

به گزارش آژانس خبری موکریان، درنوشته ای که از شیوا بجا مانده دلیل پایان بخشیدن به زندگی اش را نارضایتی از وضعیت خود و عدم علاقه به ادامه ی زندگی اعلام کرده است.

ناگفته های وکیل قربانیان کهریزک در مورد آمران این جنایت

دادگاهی که برای بررسی پرونده بازداشتگاه کهریزک زیر نظر قاضی مصدق در سازمان قضایی نیروهای مسلح و با جلساتی غیر علنی تشکیل شد، پس از برگزاری هشت جلسه در حالی  به کار خود پایان داد که این  سازمان  دو تن از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک را بدون ذکر نام و مشخصات و به اتهام "ضرب و جرح عمدی منجر به قتل"، به "قصاص نفس" (اعدام) محکوم کرد.
در شرایطی که در جریان راهپیمایی های اعتراضی مردم ایران در یک سال گذشته ده ها نفر در خیابان و زندان های ایران کشته شدند، این نخستین بار است که حاکمیت ایران به طور سمی دو متهم را به عنوان قاتلین چند تن از دستگیرشدگان راهپیمایی های سال گذشته به افکار عمومی معرفی کرده است.
پیش از این پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی، جوان نوزده ساله ای که در جریان راهپیمایی مسالمت آمیز سال گذشته کشته شده است، از جمله کسانی بود که  مشخصا به اجرای حکم اعدام در مورد قاتلین فرزند خود، «نه» گفته بود.
خانم فهیمی به جرس گفته بود که به دنبال قصاص برای کسی که فرزند نوزده ساله  او را کشته است، نیست چرا که می داند با اعدام یک فرد، فرزند او به خانواده باز نخواهد گشت و او ترجیح می دهد که آمران شناسایی و محاکمه شوند.
پدر محمد کامرانی فر اما نظری دیگری داشت . علی کامرانی فر که فرزند نوجوان او در اثر ضرب و شتم ماموران کهریزک در حالی که به کما رفته بود با غل و زنجیر به تخت بیمارستان بسته شده بود تا در نهایت جان سپرد، پیش از این به جرس گفته بود: من دیه ‍را می خواهم چه کار کنم. دنبال قصاص از کسانی هستم که بچه بی گناه مرا کشتند و تا زمانی که آمران این جنایت به سزای اعمال خود برسند پیگیر خواهم بود..
پس از اینکه حکم اعدام قاتلان محمد کامرانی فر، محسن روح الامینی و امیر جوادی فر طی اطلاعیه ای رسانه ای شده است، صالح نیکبخت وکیل خانواده امیر جوادی فر و بابک جوادی فر برادر این جان باخته به جرس گفت:‌

اظهارات نیکبخت در مورد نقایص رسیدگی پرونده کهریزک
«هشت جلسه دادگاه متهمان کهریزک بسیار دادگاه خوبی بود و بازپرس و قاضی  دادگاه نیز به خوبی به موارد اتهامی رسیدگی کرده اند اما ایراد بزرگی در کیفرخواست وجود داشت و بر اساس آن دادستان وقت تهران که به رییس بازداشتگاه کهریزک، رییس مدیرکل اداره ناجا و رییس وقت پلیس تهران دیکته کرده بود تا بنویسند کسانی که در کهریزک کشته شده اند،  دچار بیماری مننژیت بوده اند، مورد تعقیب قرار نگرفت.»

آقای نیکبخت، به عنوان وکیل خانواده امیر جوادی فر، نظر صریح شما در مورد صدور حکم اعدام برای دو نفر به عنوان قاتلان جان باختگان کهریزک  چیست؟
این حکم هنوز به خانواده ها و بنده به عنوان وکیل ابلاغ نشده است، پدر مرحوم جوادی فر از انسان های شریفی است که می گوید اساسا مخالف اعدام است اما ما باید منتظر باشیم که این حکم به ما ابلاغ شود تا خانواده ها نیز تصمیم نهایی خود را اعلام کنند.  در این حکم که از طریق رسانه ها در اختیار افکار عمومی قرار گرفت، کسانی محکوم به قصاص نفس شده اند که در واقع  به زندانیان شلاق و ضربه  زده اند ، به عنوان قاتل معرفی شده اند، اما نمی گویند چه کسانی اساسا این شلاق ها را دراختیار ضاربان قرار دادند و  حتی وقتی ضاربان گاهی کم کاری می کردند، دستور می رسید که  مدارا را کنار بگذارند.  شرایطی که زندانیان در آن بازداشتگاه نگهداری می شدند، چنان وحشتناک و غیر بهداشتی بود که زندانی را از لحاظ توان جسمانی بسیار ضعیف کرده بود. وضعیت بهداشت، آب، هوا و نظافت سوله  به گونه ای بود که زندانی بعد از ضرب و شتم در آن فضای آلوده نگهداری می شد. به این ترتیب اگر کسی که زندانی را مورد ضرب و شتم قرار داده جنایت کار بوده، شرایطی که زندانی پس از ضرب و شتم در آن قرار می گرفت نیز عامل دیگر قتل است. باید کسانی که دستور نگهداری زندانیان در چنین بازداشتگاهی را داده بودند و در عین حال دستور ضرب و شتم را صادر می کردند همان ها هم  باید مورد تعقیب قرار گیرند

آیا این موارد در کیفرخواست هم ذکر شده بود؟
در این پرونده و در کیفر خواست آمده است که چهار نفر بر اثر ضرب و جرح عمدی  در کهریزک به قتل رسیده اند. پزشکی قانونی هم تاکید کرده است که این افراد و از جمله موکل بنده نیز بر اثر ضربات و صدمات وارد شده در طول هفتاد و دو ساعت قبل از فوت و با توجه به شرایط زندان فوت کرده اند. این نظریه در مراحل مختلف ابتدا به امضای سیزده  تن از برجسته ترین پزشکان و بار دیگر به امضای هفت پزشک دیگر که در مجموع اکثریت آنها از اساتید درخشان در حوزه کاری خود هستند، رسیده است و حالا پرسش اینجاست چرا پیش از این یک مقام قضایی اعلام کرده است که مرگ سه نفر از بازداشت شدگان کهریزک به دلیل مننژیت بوده است؟

منظور شما آقای سعید مرتضوی دادستان وقت تهران است ؟
بله.  تحقیقات انجام شده نشان می دهد، دادستان وقت تهران  به رییس بازداشتگاه کهریزک، رییس مدیرکل اداره ناجا و رییس وقت پلیس تهران دیکته کرده بود تا بنویسند کسانی که در کهریزک کشته شده اند دچار بیماری مننژیت بوده اند . مهمتر از همه اینکه نامه ای وجود دارد که نشان می دهد سه بیمارستان مهم تهران هم تایید کرده اند که جان باختگان در اثر بیماری مننژیت فوت کرده اند.   

نامه با سربرگ کدام بیمارستان های تهران بود؟
از طرف بیمارستان های مهر، شهدا و  لقمان حکیم تایید شده بود.

آیاهستند در بین پزشکان خود کهریزک یا نیروی انتظامی، یا پزشکان دیگری که با تهدید، نامه مربوط به ابتلای جان باختگان به بیماری مننژیت را مورد تایید قرار داده باشند؟
این یک نامه جعل شده  است و باید  به همه این موارد رسیدگی شود. آن سرداری که در آن زمان رییس پلیس تهران بود، دادستان وقت تهران که خودش را تبرئه می کند و کلیه کسانی که مرتبط با این پرونده بودند را حداقل به عنوان شاهد می آوردند تا توضیح دهند که چه اتفاقی افتاده است که چهار نفر در یک بازداشتگاه جان داده اند و بعد اعلام شد که مننژیت داشته اند. باید بگویم علاوه بر آقای رامین پور اندرزجانی، پزشک جوانی که در کهریزک خدمت می کرد، در خود بازداشتگاه هم پزشکان باشرف و متعهد کم نبودند که هرگز حاضر نشدند آن لاطائلات و نامه های جعلی را امضا کنند. پرسنل شرافتمندی هم در بازداشتگاه حضور داشتند که حتی  زمینه هایی را برای هواخوری زندانیان در آن شرایط سخت مهیا می کردند.

در مجموع به نظر می رسد خانواده ها و خود شما از روند برگزاری دادگاه راضی هستید و به نظر می رسد انتقاد شما به عدم برگزاری دادگاه متهمان دیگر این پرونده است. درست است؟
من در جلسه دادگاه هم به قاضی که همه توانش را برای روشن شدن واقعیت به کار گرفته بود،  گفتم شما مامور شده اید تا پرونده کهریزک را از روز بازداشت تا روز بیست و سوم تیر رسیدگی کنید و این یعنی اگر روند دادگاه ایرادی پیدا کند به دلیل موادی است که در اختیار شما قرار داده اند. مثل آشپزی که مواد اولیه ناقصی را در اختیارش می گذارند و نتیجه آشپزی او هم همان خواهد شد که قابل پیش بینی است.

کسانی که زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند مشخصا چه کسانی هستند؟ آیا عضو پرسنل رسمی نیروی انتظامی محسوب می شوند؟
در میان ضاربان حتی یک لات هم بوده که به عنوان یکی از قمه داران در جنوب تهران شناخته شده است. از او برای آرام کردن محیط ندامتگاه استفاده می کردند.  ولی باز هم از دیدگاه من شرایطی که زندانیان پس از ضرب و شتم در آن نگهداری می شدند آنقدر وحشتناک است که  باید  کسانی که زندانیان را در چنین سوله ای فرستاده اند مورد تعقیب و سوال قرار گیرند.

شرایط نگهداری زندانیان در کهریزک چگونه بود؟ وقتی به سوله بر می گشتند دست و پای ورم کرده آنها  مورد مداوا قرار نمی گرفت، چشم های زندانیان عفونی و فرسوده می شد، تاول عفونی پشت  آنها به کف سوله می چسبید و نه تنها آب و غذای مناسبی به آنها نمی دادند، بلکه شرایط تنفس و هوا و بهداشت یازداشتگاه هم
می توانم بگویم، شرایط این بازداشتگاه به گونه ای توصیف شده است که من حتی در هشت سال و نیم زندانی که قبل و پس از انقلاب کشیده ام چنین شرایطی را ندیده ام.  ۱۳۵ نفر را در یک سوله ۶۵ تا ۷۰ متری نگهداری می کردند، ماموران هر روز ماشین هایی که از آن دود و گازوییل خارج می شد را در به این فضا می فرستادند و به اسم سرشماری زندانیان را در حالی که مورد ضرب و جرح قرار گرفته بودند در گرمترین ساعت روز، زیر آفتاب داغ  آنقدر به «کلاغ پر» و بشین و پاشو می بردند که دست و پا و زانوی آنها تاول می زد. وقتی به سوله بر می گشتند دست و پای ورم کرده آنها  مورد مداوا قرار نمی گرفت، چشم های زندانیان عفونی و فرسوده می شد، تاول عفونی پشت  آنها به کف سوله می چسبید و نه تنها آب و غذای مناسبی به آنها نمی دادند، بلکه شرایط تنفس و هوا و بهداشت یازداشتگاه هم وضعیت زندانیان را وخیم تر می کرد. نمی شود گفت کسانی به صرف ضربه زدن قاتل هستند اما کسانی که دستور ضربه زدن را داده اند و کسانی که زندانیان را پس از ضرب و جرح در چنین بازداشتگاهی نگهداری می کردند قاتل نیستند.

برادر امیر جوادی فر: با اعدام مخالف هستم

نظر شما در باره صدور حکم اعدام کسانی که به عنوان قاتلان برادرتان معرفی شده اند، چیست؟
اگرچه من اولیای دم نیستم اما من شخصا با اعدام مخالف هستم.  حکم صادر شده جنبه مجازات دارد و اجرای آن به دنبال اهداف پیشگیرانه صورت می گیرد اما من احساس می کنم اجرای حکم اعدام برای متهمان کریزک نمی تواند تضمینی برای پیشگیری چنین وقایع تلخی باشد و باید تدبیری جدی تر اندیشید. البته در قوانین ما جایگزین اعدام، حبس ابد نیست و  اگر اولیای دم حکم قصاص را رد کنند، به جای آن بحث دیه را مطرح کنند که فکر می کنم باز هم مشکل اصلی سر جای خود باقی خواد ماند چرا که دریافت دیه در برابر جان عزیزان از دست رفته، از دیدگاه من امری کاملا مردود است.

آیا اعدام مامورانی که امیر را به شکل خشونت آمیزی در بازداشتگاه کهریزک مورد ضرب و شتم قرار داده و موجب قتل عمد شده اند، می توانست گزینه ای برای آرام گرفتن دل خانواده شما و یا سایر جان باختگان باشد؟
به نظر من آنچه که ما را آرام می کند این است که یقین حاصل کنیم  که اگر فردا کسی را در ایران  به جرم اعتراض در خیابان یا به هر دلیلی بازداشت کرده اند، همین بلاهایی که سر امیر و دیگران آمده، دوباره تکرار نشود.  اگر کسی را اعدام کنند اما فردا دوباره وقتی کسی زندانی شد، تا مدت ها حتی به خانواده اش اطلاع رسانی نکنند، آیا مشکل اصلی حل شده خواهد شد؟ اینطور نباشد که یکی مثل ما ده یا پانزده روز دنبال اعضای خانواده اش از این زندان به آن زندان برود و عاقبت به او بگویند بیا جنازه برادرت را تحویل بگیر.

خواسته مهمتر شما به جای اعدام ضاربان برادرتان چیست؟
همه خواسته ما این بود که با محاکمه شدن متهمان و آمران اصلی کهریزک امر پاسخگویی در مسولان مورد تاکید قرار گیرد تا اگر از این پس کسی زندانی شد، حداقل اعلام شود آیا در بازداشتگاهی زیر نظر سازمان زندان ها نگهداری می شود، وضعیت زندانی چگونه است و اینکه دیگر کسی به این راحتی ها تخطی نکند و جان یک زندانی را از او نستاند.

جای خالی متهمان اصلی پرونده و همان قضاتی که در گزارش رسمی مجلس هم از آنها نام آورده شد، را چگونه می بینید؟
راستش هدف ما و سایر شاکیان پرونده کهریزک در درجه اول محاکمه قضاتی بود که دستور انتقال زندانیان به کهریزک را داده بودند و باید همان حرف گذشته را باز هم تکرار کنم که ما واقعا منتظر هستیم هرچه سریع تر دادگاه پرسنل قضایی هم همانند دادگاه پرسنل نیروی انتظامی برگزار شود تا افراد مرتبط با پرونده کهریزک به زودی محاکمه شوند.

مصاحبه از مسیح علی نژاد
منبع: جرس

سرگرداني چهارصد هزار كودك پناهنده افغان در ايران

خبرگزاری هرانا - يك فعال حقوق كودك با اشاره به لزوم استفاده ايران از كمك‌هاي بين‌الملل جهت سر و سامان دادن به كودكان پناهنده در كشور گفت: 400 هزار كودك پناهنده افغان در كشور در معرض آسيب هستند و به حداقل امكانات حمايتي در ايران دسترسي ندارند.
اكرم خاتم در گفت‌وگو با ايلنا با اعلام اينكه يك دسته از پناهندگان افغاني از سال 72 مورد آمايش قرار گرفتند و در مورد عده‌اي نيز اطلاعاتي وجود ندارد گفت: حدود يك ميليون پناهنده افغان در خانوار تعريف مي‌شوند و درك قانوني دارند، حدود 140 هزار نفر از مهاجران قانوني نيز كارگري مي‌كنند.

او افزود: جمعيتي بالغ بر 5/1 تا 2 ميليون نفر نيز به صورت غيرقانوني وارد كشور شده و فاقد مدرك قانوني هستند كه با محاسبه نرخ رشد جمعيت پناه‌جويان قانوني و توجه به سرشماري افغانستان مشخص مي‌شود كه به دليل بالا بودن نرخ زاد و ولد ميان آنها در حال‌حاضر بايد حدود 400 هزار كودك در كشور وجود داشته باشد كه در تهران سرگردان هستند.
اين فعال حقوق كودكان تصريح كرد: اين كودكان كه از امكانات تحصيلي و بهداشتي محروم هستند، روزانه در سطح شهر و خيابان‌هاي شهرها و روستاها به فال‌فروشي و ساير مشاغل سخت در كارگاه‌ها مشغول هستند كه از حداقل امكانات و حقوق برخوردارند.
خاتم يادآور شد: دولت تاكنون در قبال دريافت پول از كودكان افغان، 250 هزار نفر از آنها را در مدارس ثبت‌نام كرده‌است اما كودكان ديگر توانايي پراخت 50ـ100 هزار تومان شهريه را ندارند.
خاتم گفت: اگر دوران كودكي به عنوان طلايي‌ترين دوران زندگي هر بشر به حساب آيد، 400 هزار كودك در بدترين شرايط زندگي كرده و مشكلات كودك‌آزاري، سوء تغذيه، بيماري و ساير معضلات در ميان آنها وجود دارد.
اين فعال حقوق كودكان افزود: اغلب اين كودكان دچار بيماري و سوء‌استفاده‌هاي شديدي مي‌شوند كه رسانه‌ها مطلع نبوده و هرگز فاش نمي‌شوند حتي هيچ‌گونه آماري هم در مورد آسيب‌هاي وارد شده به اين كودكان وجود ندارد.
او با اعلام اينكه پناهندگان افغاني آسيب زيادي از ناحيه هدفمند كردن يارانه‌‌ها مي‌بينند، خاطر نشان كرد: با وجود آنكه جامعه جهاني و انجمن‌هاي فعال در افغانستان و پاكستان تمايل زيادي براي كمك به ايران براي ارايه خدمات به اين پناهنده‌ها دارند، گفت: ايران به اين كمك‌ها روي خوش نشان نمي‌دهد، اما اميد است كه براي كمك به 400 هزار كودك پناهنده افغان دست ياري به سوي جامعه بين‌المللي دراز كند.

زندگی سخت کارگران ایران در سایه رکود اقتصادی

خبرگزاری هرانا - رکود اقتصادی، به کاهش بی‌سابقه تولید و فروش کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی ایران منجر شده است و قربانیان اصلی این روند، کارگران و مزدبگیرانی هستند که بازخرید، تعدیل یا اخراج می‌شوند. گروه پرشماری، چندین ماه حقوق معوقه دارند.
منابع خبری گزارش می‌دهند که کارگران پالایشگاه آبادان در اعتراض به بیکاری خود، مقابل در اصلی این پالایشگاه دست به تجمع زده‌اند. دستکم صد کارگر صنعت نفت در این تجمع حضور داشته‌اند که پس از حضور نیروی انتظامی در محل، متفرق شده‌اند.
جرس" نوشته که کارگران معترض در اقدام بعدی، جلوی در ورودی پالایشگاه دراز کشیده و مسیر رفت و آمد را مسدود کردند. در جریان این اقدام، دو تن از کارگران که در حال فیلمبرداری از صحنه با موبایل خود بودند، توسط چند لباس شخصی دستگیر شده‌اند.
گروهی از کارگران "پارس متال" تهران نیز در روز هفتم تیر، دراعتراض به اخراج و عدم پرداخت حقوق خود در برابر دفتر ریاست جمهوری در میدان پاستور گرد‌آمدند. به گفته شاهدان عینی، در این تجمع دستکم ۳۰۰ کارگر پارس متال شرکت داشته‌اند. این عده پنج ماه حقوق معوقه دارند و بخشی از آنان که قراردادی هستند، با خطر اخراج و تعدیل مواجه‌اند.
به نوشته "ایلنا" تجمع کنندگان از قطع امکانات رفاهی، عدم قبول سفارش جدید و خوابیدن خط تولید از زمستان سال ۸۸ تا کنون خبر داده‌اند. مدیرعامل این کارخانه اما با تاکید بر پرداخت حقوق و مزایای کارگران تا پایان سال ۸۸ و عدم اخراج آنها، اعلام کرده که کارگران معترض، "با شانتاژ و تحریک عوامل بیرونی به قصد آشوب کشیدن و بحرانی نشان دادن شرایط از اردیبهشت سال ۸۹، دست از کار کشیده‌اند.»
کارخانه پارس متال در جاده مخصوص تهران کرج قرار دارد و تولید آن اتصالات چدنی است که در صنعت آب و فاضلاب کاربرد دارد. شمار کارگران این کارخانه ۴۵۰ نفر است.
اعتراض به قراردادهای موقت
جمعی از کارگران کارخانه ساپیا نیز از دولت دهم خواسته‌اند به وضع کارگران پیمانی و قراردادی این گروه صنعتی رسیدگی کند. خبرگزاری "ایلنا" به نقل از کارگران سایپا نوشته که آنها با وجود دستور رییس جمهور برای حذف شرکت‌های پیمانکاری و تبدیل قراردادهایشان، هنوز از دریافت کمک‌های نقدی و غیرنقدی محروم‌اند و قراردادهایشان نیز تغییر نکرده است. شرکت سایپا، بزرگترین شرکت خودروسازی ایران پس از ایران خودرو است. از جمله تولیدات سایپا، پراید، رنو، زانتیا و ریو هستند.
شرکت‌های پیمانکاری، شرکت‌های نوظهوری هستند که به ازای کاریابی، از کارگران پورسانتاژ می‌گیرند. فعالان کارگری می‌گویند که کارگران اخراجی و بی‌کار از فرط ناچاری و نیاز مالی، به شرایط این شرکت‌ها تن در می‌دهند و حتی قراردادهای سفید و بدون مهلت امضا می‌کنند.
تشدید فشار بر فعالان کارگری
خسرو بوکانی، فعال کارگری و عضو هیات اجرای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری به دو سال زندان محکوم شده است. شعبه اول دادگاه انقلاب ارومیه، این حکم را روز هفتم تیرماه سال ۸۹ به آقای بوکانی ابلاغ کرده است.
کاوه گل‌محمدی، یکی دیگر از فعالان کارگری بوکان نیز توسط دادگاه انقلاب استان کردستان به چهار ماه حبس تعزیری محکوم شده است. کاوه گل‌محمدی هم از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری در کردستان است.
سعید ترابیان و رضا شهابی، دو فعال سندیکای شرکت واحد نیز همچنان در زندان به‌سر می‌برند. آقای ترابیان روز ۱۹ خرداد و پس از یورش ماموران امنیتی به منزل خود دستگیر شده و تاکنون تماس و ملاقاتی با خانواده‌اش نداشته است. بازداشت رضا شهابی هم در روز ۲۲ خرداد و پس از احضار وی به حراست شرکت واحد انجام گرفته است. این فعال کارگری تا کنون تنها یک تماس تلفنی کوتاه و کنترل شده با خانواده خود داشته است. فعالان حقوق بشر و دمکراسی در ایران از وضعیت مبهم آقایان شهابی و ترابیان ابراز نگرانی کرده و احتمال می‌دهند که این‌دو در معرض فشارهای جدی برای اعترافات دروغین قرار داشته باشند. سعید ترابیان، مسئول روابط عمومی و رضا شهابی، مسئول مالی سندیکای واحد هستند.
منصور اسانلو و ابراهیم مددی، رییس هیات مدیره سندیکای واحد و معاون وی از چند سال قبل تاکنون به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، در زندان‌های گوهردشت و اوین به سر می‌برند.

منبع گزارش دویچه وله

محکومیت مهرداد بزرگ به یک سال حبس تعلیقی

خبرگزاری هرانا - دادگاه تجدیدنظر، مهرداد بزرگ از فعالین دانشجویی را به یک سال حبس محکوم کرد.

به گزارش بامدادخبر، حکم این دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه تهران، به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمده است.
پیش‌تر شعبه‌ی 26 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی مهرداد بزرگ را به شش ماه حبس تعزیری و شش ماه حبس تعلیقی محکوم کرده بود.
مهرداد بزرگ در آخرین روزهای آبان‌ماه سال گذشته به همراه شش عضو دیگر دانشجویان و دانش‌اموختگان لیبرال دانشگاه‌های ایران، بازداشت شده و مدت هشتاد روز را در زندان اوین سپری کرده بود. وی بیشتر دوران بازداشت خود را در سلول‌های انفرادی و چندنفره‌ی بند 209 این زندان به سر برده بود.

اجرای حکم قطع دست در ملایر

خبرگزاری هرانا - دست یکی از زندانیان عادی براساس حكم دادگاه، در زندان ملایر قطع شد.

سایت حقوق بشر ایران بر اساس گزارش روزنامه ی کیهان می نویسد: این فرد به اتهام سرقت دستگیر شده بود وبراساس حكم مرجع قضايي، به قطع دست محكوم شد.
حكم صادره با حضور مسئولان قضايي ملاير و نمايندگان اجراي احكام دادگستري استان همدان، به اجرا درآمد.
گفتنی است قطع عضو یکی دیگر از مجازاتهای وحشیانه ای است که حکومت ایران برای ایجاد وحشت در جامعه اجرا میکند.

كارگران معادن، مظلوم ترين قشر طبقه ی کارگر اند

خبرگزاری هرانا - نصراله در يابيگي دبير اجرايي تشكيلات خانه كارگر مازندران در جمع نهادهاي كارگري كه بمناسبت هفته صنعت و معدن در محل خانه كارگر بزگزارگرديد طي سخناني ضمن گراميداشت اين هفته از كارگران معادن بعنوان مظلوم ترين قشر كارگري نام برد كه در سخت ترين شرايط كاري با حداقل ها زندگي شرافتمندانه خود را ميگذرانند.
به گزارش ایلنا، دريا بيگي در قسمت ديگري از سخنان خود به وجود ذخاير معادن در استان مازندران اشاره كرد و تصريح نمود:با وجود اينكه مازندران در ذخاير معدني فلورين، گرانيت و پوكه معدني داراي رتبه نخست كشوري است.ولي آمار بالاي بيكاري در اين استان نشان از بي توجهي سازمانها و متوليان اشتغال است.
دبير اجرايي تشكيلات خانه كارگر مازندران افزود:امروز يكي از دغدغه هاي اصلي كارگران كشور سپردن تامين اجتماعي به افرادي غير از خانوادگي كارگري است ،و همين افراد براي اين صندق بين النسلي تصميم گيري ميكنند.
اين فعال كارگري تصريح نمود: مصوبه اخير هيات امناي سازمان تامين اجتماعي مبني بر دريافت فرانشيز از بيمه شدگان مراجعه‌كننده به مراكز ملكي سازمان تامين اجتماعي پايمال شدن دستاوردهاي طبقه كارگري را سرعت مي‌بخشد.
وي با يادآوري اينكه مصوبات هيات امناي سازمان تامين اجتماعي نبايد نقض‌كننده تعهدات درج شده در قانون تامين اجتماعي براي سازمان و وظايف تعيين شده براي دولت در اصول قانون اساسي باشد؛ گفت: متاسفانه در سال‌هاي اخير صدوربخشنامه‌هاي مغاير با قوانين مصوب به وحدت رويه‌اي براي فرار دستگاه‌هاي اجرايي از ارائه خدمات و انجام تعهدات تبديل شده است.
او تاكيد كرد: كارگر و بيمه شده در زمان اشتغال خود هزينه‌هاي درماني خود را به تامين اجتماعي پرداخت كرده است بنابراين دريافت فرانشيز از كارگران به خصوص در مراكز ملكي تامين اجتماعي فاقد وجاهت قانوني است و هيات امناي تامين اجتماعي از نظر قانوني نمي‌تواند مصوبه‌اي مبني بر دريافت فرانشيز از كارگران در مراكز ملكي درماني اجتماعي داشته باشد.
دريابيگي افزود:به استناد قانون تامين اجتماعي و قانون الزام دولت نمي‌تواند به نام مصوبات شورايعالي خدمات بيمه‌اي از تعهدات دريافتي سازمان تامين اجتماعي در مقابل بيمه شدگان بكاهد.
دبير اجرايي تشكيلات خانه كارگر مازندران خاطر نشان كرد: مطابق قانون سازمان تامين اجتماعي در بحث خدمات درماني مستقيم موظف است به بيمه شدگاني كه براي درمان به مراكز درمان ملكي اين سازمان مراجعه كرده‌اند خدمات درماني رايگان ارائه كند.
وي با بيان اينكه هر سال شاهد كاهش بيشتر تعهدات درماني سازمان تامين اجتماعي در مراكز ملكي اين سازمان هستيم؛ گفت: به دليل همين شانه خالي كردن‌هاست كه مشاهده مي‌كنيم هر سال به آمار متقاضيان بيمه‌هاي مكمل افزوده مي‌شود.
دريابيگي با بيان اينكه كارگران شاغل و بازنشسته همه ماهه معادل يك سوم دريافتي خود را به سازمان تامين اجتماعي مي‌دهند تا در موقع لزوم بتواند از خدمات درماني سازمان استفاده كنند؛ گفت: در هيچ جاي قانون به دريافت فرانشيز از بيمه شدگان اشاره نشده است.
وي با يادآوري اينكه صندوق بين النسلي اجتماعي در 80 سال پيش فعاليت خود را با كسر 2 ريال از مزد كارگران شروع و تا به امروز كه معادل 30 درصد از مزد ماهانه كارگران را كسر مي‌كند همچنان به ارائه خدمات بيمه و درماني مشغول است؛ گفت: با مصوبه اخير هيات امناي سازمان تامين اجتماعي جمعيت 30 ميليون نفري بيمه شدگان تامين اجتماعي از حقوق قانوني بيشتر از گذشته محروم شده اند.
دبير اجرايي تشكيلات خانه كارگر مازندران با بيان اينكه هيات امناي سازمان تامين اجتماعي مانند ساير كاركنان اين سازمان در استخدام بيمه شدگان بوده و بايد به آنها خدمات بدهند؛ يادآور شد: محدود كردن خدمات درماني سازمان تامين اجتماعي در حالي است كه دولت همچنان در عمل به تعهدات خود در اصل 29 قانون اساسي ناموفق بوده است.
به گفته اين فعال كارگري دولت موظف است از محل درآمدهاي عمومي آحاد مردم ايران را از خدمت تامين اجتماعي چون حمايت بيمه اي در زمان بازنشستگي ،‌پيري،‌از كارافتادگي ، بي سرپرستي ،‌در راه ماندگي، حوادث ، بيماري و بهداشتي برخوردار كند.

کشته شدن سه شهروند بلوچ بر اثر انفجار مین

خبرگزاری هرانا - طی روزهای اخیر سه شهروند بلوچ بر اثر انفجار مین کشته شده اند.

به گزارش انجمن فعالان حقوق بشر بلوچستان، چند روز پیش سه تن با اسامی "محمد کریم شه بخش"، "ابراهیم نوتی زهی" و "نظر نوتی زهی"در منطقه مرزی بین بلوچستان و کرمان در اثر انفجار مین کشته شده اند.

گفتنی است این مناطق ازمناطق عشایری و محل سکونت طوایف شه بخش و ناروئی می باشند و طی سال های اخیر بارها به بهانه های مختلفی نظیر پاکسازی منطقه از اشرار و ارتقای امنیت، مورد بمباران، عملیاتهای گسترده نظامی و مین گذاری قرار گرفته است. این اقدامات باعث از بین رفتن مناطق وسیعی از مزارع کشاورزی و دامداری و کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از ساکنان منطقه وهم چنین باعث جابجایی صدها خانواده از این مناطق شده است.

مادر مجید توکلی: لااقل یک شماره حساب به من بدهند تا هزینه درمان فرزندم را به حسابشان بریزم


خبرگزاری هرانا - مجید توکلی در روزهای گذشته و درپی رو به وخامت نهادن وضعیت جسمانی اش به بهداری زندان اوین اعزام گشته است اما پزشکان زندان به وی گفته اند که می بایست وی به پزشک متخصص ارجاع داده شود.

برادر مجید توکلی در تماس با دانشجونیوز، در مورد آخرین وضعیت مجید توکلی گفت: طی این چند روز گذشته مجید به بهداری اعزام شده است اما پزشکان قادر به درمان مجید نبودند و گفته اند که شما را باید متخصص ببیند و ما نمی توانیم شما را درمان کنیم. در حال حاظر بیش از یک هفته است که شب ها از بینیش خون می آید و سرفه های شدید همراه با سردرد دارد و یکی از پزشکان اعلام کرده که شاید به علت مصرف داروی زیاد باشد که باعث بروز عوارض شده است و بدن شما دیگر در مقابل داروهای ما قوی شده است و باید حتما متخصص شما را به بیند.

شلوغی بند 350 و نبودن امکانات مناسب بهداشتی باعث شده که مجید با توجه به بیماری ریه که داشته وضعیت وخیمی پیدا کند و دچار خون ریزی معده هم شده است ."

همچنین مادر مجید در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت فرزندش به خبرنگار ما گفت: " حالا که به مجید مرخصی نمی دهید تا حداقل بیماریش را درمان کند. مسئولین یک شماره حساب دهند تا ما پول به حسابشان بریزیم تا پزشک و داروی مورد نیاز برای فرزندم را تهیه کنند چرا که فرزندم سالم بود و شما او را به چنین وضعیتی رسانده اید و حال که قصد در مان او را ندارید و مرخصی هم نمی دهید یکه شماره حساب بدهید و بگوید چقدر هزینه دارد تا آن را برایتان واریز کنیم."

روز گذشته ضیاءالدین نبوی فعال دانشجویی دربند در اثر عدم توجه مسئولین بند به بیماریش، دچار حمله عصبی شده بود. عدم رعایت استانداردهای بهداشتی و عدم رسیدگی به درخواست های پزشکی زندانیان از جمله موارد نقض قوانین قضائی جمهوری اسلامی و قوانین حقوق بشر بین الملل است که مکررا توسط مسئولین زندان های ایران تکرار می گردد. این گونه برخوردهای غیر انسانی در راستای افزایش فشار بر زندانیان سیاسی و خانواده ایشان ارزیابی می شود.