۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

روز دوشنبه بخش دوّم، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

رئیس مجلس خبرگان: رهبری گفته اگر اصلاح طلبان اقرار به اشتباه کنند، می توانند در انتخابات شرکت کنند

درحالیکه هیچ کدام از شرایط انتخابات منصفانه، آزاد و عادلانه برقرار نبوده و کماکان پروندۀ انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ گشوده می باشد، دبیرکل جامعه روحانیت و رئیس مجلس خبرگان مدعی شد که رهبری شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسلامی را مشروط به “اقرار به اشتباه” خود کرده‌ و همزمان در واکنش به مخالفت افراطیون جبهه پایداری با عضویت نمایندگان علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف در کمیته اصولگرایان (گروه ۸+۷) گفت: “حذف اینها از انقلاب، صحیح نیست و من دلم می‌خواهد آنها باشند.”
به گزارش فارس، محمدرضا مهدوی کنی پیرامون نظر رهبر جمهوری اسلامی درباره معیارهای نامزدهای مجلس، از قول وی مدعی شد: “ایشان می‌گوید هر کس آمد و گفت من این اصول و قانون اساسی و انقلاب و اسلام و رهبری را قبول دارم، حتی اگر اختلاف سلیقه با من هم دارد، نباید از انقلاب طرد شوند.”
مهدوی کنی در ادامه می‌گوید هنگامی که از رهبر جمهوری اسلامی درباره حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات پرسیده شد، او در پاسخ گفت: “اگر آمدند و اقرار به اشتباه کردند، مسئله‌ای نیست، ولی نه اینکه بگویند ما می‌خواهیم بیاییم در انتخابات و از نان پخته شده استفاده کنیم. بیایند و بگویند ما در برهه‌ای اشتباه کردیم و حالا هم فهمیده‌ایم و دیگر نمی‌خواهیم آن اشتباهات را تکرار کنیم.”
ادعای این مقام ارشد مجلس خبرگان و جامعه روحانیت در حالی مطرح می‌شود که پرونده انتخابات ریاست جمهوری همچنان برای افکار عمومی باز بوده و خاتمه نیافته، همچنین شمار زیادی از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب، هنوز در زندان به سر می‌برند و فعالیت جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، از تشکل‌های عمده اصلاح‌طلبان نیز ممنوع شده است.
همچنین شرایط حداقلی محمد خاتمی، از جمله آزادی زندانیان سیاسی، رفع حصر از میرحسین موسوی و مهدی کروبی و تضمین انتخابات آزاد، نه تنها هنوز مورد موافقت حکومت قرار نگرفته، بلکه شرایط سیاسی کشور رو به انسداد کامل پیش می رود. محمد خاتمی چندی پیش گفته است در صورتی که شرایط فراهم نشود حتی اگر بزرگان و افراد موثر هم در این انتخابات شرکت کنند، مردم شرکت نخواهند کرد.”
بر اساس این گزارش، مهدوی کنی در ادامه گفت‌گوی خود با اشاره به اینکه یکی از اعضای جبهه پایداری، به وی گفته است “ما شما را خیلی قبول داریم”، اظهار داشت: من هم به او گفتم “شما می‌خواهید مرا مثل بودا کنید” بودا یک مجسمه است و بودائی‌ها می‌روند و پایش را می‌بوسند و از این کارها، ولی حرفش را گوش نمی‌کنند. شما هم می‌گویید مهدوی‌کنی را قبول داریم، آدم خوبی است، ولی به حرفش گوش نمی‌دهیم. مهدوی بودایی به درد نمی‌خورد. اگر قبول دارید که مهدوی آیت‌الله است و آدم خوبی هم هست، حرفش را بپذیرید. من هم حرف تحمیلی و زوری که نمی‌زنم. حرفی است که همه جا می‌پسندند…”
مهدوی کنی افزود: “دوستان جبهه پایداری بسیار کم‌لطفی کردند… به روح الله حسینیان گفتم: شما یک‌جوری صحبت کرده‌اید که بنده شده‌ام طرفدار ظلم! مثل آقایان مجمع روحانیون که آمدند گفتند ما مخالف امریکا هستیم و ما را امریکایی کردند… من از اول هم گفته‌ و دو بار هم با آنها ملاقات کرده‌ام که این کار را نکنید، به ضرر کشور است. این همان چیزی است که دشمن می‌خواهد و بین ما را هم دائماً شکرآب خواهد کرد…گفتند ما حزب‌اللهی‌‌ها را نمی‌توانیم بیاوریم، چون باهنر هست و لاریجانی و قالیباف و اینها نباید باشند. بنده گفتم حذف اینها از انقلاب، صحیح نیست. من دلم می‌خواهد آنها باشند.”


ایران حماس را تهدید کرد

به گزارش وبسایت «دیپلماسی ایرانی»، منابع خبری فلسطینی در گفت و گو با روزنامه هاآرتص فاش کرده اند که حماس پایگاه های خود را در سوریه ترک کرده و به دنبال کشور های عربی برای ایجاد مراکز فرماندهی سیاسی جایگزین است.
این در حالی است که ایران فشار مضاعفی را بر حماس اعمال می کند تا از دمشق خارج نشود و تهدید کرده در این صورت پشتیبانی مالی و نظامی خود را از این سازمان متوقف خواهد کرد.
منابع خبری تاکید دارند که ایران به هیچ وجه نمی‌خواهد حماس مکان پایگاه های خود را تغییر دهد.
گفتنی است که در حال حاضر تنها مقامات درجه دو و سه دمشق را ترک کرده‌اند و مقامات عالی رتبه این سازمان تحت رهبری خالد مشعل همچنان در سوریه به سر می‌برند.
کارشناسان بر این باورند که تلاش حماس برای یافتن مکان هایی در کشور های عربی به منظور ایجاد پایگاه سیاسی به این دلیل انجام می شود که آینده بشار اسد، رئیس جمهور سوریه روز به روز مبهم تر می‌شود. اسد تا کنون نزدیک‌ترین متحد حماس در کشور های عربی بوده است.
این در حالی است که صالح النوری از اعضای حماس در گفت و گو با هاآرتص خاطرنشان کرده که هنوز تصمیمی جدی در مورد اینکه حماس سوریه را ترک کند، اتخاد نشده است.
گفتنی است چندی پیش نیز رسانه های خارجی گزارش هایی را در مورد کاهش بودجه ایران برای حماس به دنبال بروز اختلافات منتشر کرده و نوشته بودند به دنبال این کاهش بودجه شماری از اعضای حماس حقوق خود را دریافت نکرده اند






عضو انستیتوی نومحافظه کار آمریکن اینترپرایز: بزرگترین مشکل آمریکا عدم استفاده بمب اتمی از سوی ایران است!

به گزارش خبرنامه گویا دانیل پلتکا، معاون رئیس مطالعات سیاست گذاری های خارجی و دفاعی انستیتوی آمریکن اینترپرایز که یکی از مهمترین موسسات نزدیک به نئوکانسروتیو ها یا نو محافظه کاران آمریکاست اخیرا در یک مصاحبه به صراحت نقطه نظرات تازه ای را در مورد برنامه اتمی ایران مطرح کرده است.
پلتکا در این مصاحبه گفت:‌ بزرگترین مشکل برای ایالات متحده آمریکا این نیست که ایران به سلاح هسته ای دست یابد و آن را آزمایش کند، این است که به آن دست یابد و از آن استفاده نکند!
او در توضیح این مطلب گفت: به محض اینکه آنها به یک بمب دست یابند و هیج کار بدی با آن نکنند، همه مخالفان ما بر می گردند و می گویند: "دیدید! نگفتیم ایران یک قدرت مسئول است! به شما گفته بودیم ایران برای استفاده فوری از بمب اتمی آن را نمی خواهد. گفته بودیم ایران به دنبال دستیابی به نفوذ منطقه ای یا هژمونی منطقه ای از طریق دستیابی به بمب اتمی نیست!" ... و آنها نهایتا یک ایران مسلح به بمب اتمی را "بدون مشکل" معرفی خواهند کرد.
برخی از تحیلگران این استراتژی تازه نو محافظه کاران در بیان صریح نقطه نظراتشان علیه ایران را قدمی نزدیکتر به آغاز یک جنگ علیه این کشور ارزیابی کرده اند.
در هفته های اخیر بحث های زیادی از سوی جریانات تندرو آمریکایی مطرح شده که حتی اگر ایران اتمی خطری علیه اسرائیل نباشد از نظر توازن قوا نباید به این کشور اجازه دستیابی به آن را داد.
ویدیوی مصاحبه دانیلا پلتکا را ببینید






• چرا باید صدای کسانی که از بخشش سخن می گویند، شنیده و تمجید شود ولی صدای مادر من که جنایتکاران را نفرین می کند، مورد بی مهری قرار گیرد؟... عدالت در ایران دور از دسترس است و حتی دولت اصلاح طلب خاتمی نیز، تمایلی برای پاسخگوئی به درخواستهای مشروع مادران را نداشت ...
اخبار روز:


از حدود دو سال پیش یادداشتهایی رادر باره دادخواهی شروع کردم. اولین www.bidaran.net آن حدود 18 ماه قبل و دومین www.bidaran.net آن حدود یکسال قبل در بیداران منتشر شدند. وقفه ای که تا کنون بطول انجامیده است بدلیل سئوالات زیادی بود که در حین مطالعاتم در مورد دادخواهی ذهن مرا بخود مشغول کرد.
برخی از سئوالات بسیار شخصی است (از جمله دوستانی که خاطرات زندان خود را نوشته اند هر یک به شکلی تاثیر نوشتن و به یاد آوردن گذشته را بر روحیات و سلامتی خود تذکر داده اند و اینکه این خاطرات و به یاد اوردن آن جنایتهای هولناک، در خواب و بیداری، خود را بر آدم تحمیل و زندگی را از روال معمول خود خارج می کنند) و شاید در مقاله ای دیگر به آنها بپردازم.
برخی دیگر به گفتمان حقوق بشر در ایران، که گفتمان دادخواهی را بخشی مهمی از آن می دانم و رابطه دمکراسی با صلح، عدالت و دادخواهی و مسائلی از این دست مربوط هستند. با نوشتن این یادداشت به طرح برخی از این سئوالات خواهم پرداخت.

ایا پرداختن به دادخواهی آنچنان که بسیاری ادعا می کنند، زندگی در گذشته است؟ آیا پرداختن به آن ما را از توجه به مسائل روز و نقض جاری و گسترده حقوق بشر دور نمی کند؟ چه ثمری دارد که اصلاح طلبان (مسئولین سابق جمهوری اسلامی) را نقد کنیم، در حالی که لااقل در ادعا، در پی ساختن جمهوری اسلامی با چهره ای انسانی هستند؛ جمهوری که بناست به اصول حقوق بشر و دموکراسی پایبند بماند؟ چه ثمری دارد این نکته گوشزد شود که اینان خود دست در جنایت داشته اند ، در حالی که بسیاری از ایرانیان اصلاح طلبان را تنها امید برای آینده ای بهتر می دانند؟ چه سود که همگان را دعوت کنیم که از آنان بخواهند تا جنایت را به رسمیت بشناسند، حقایق را بیان کنند، نقش خود در این جنایتها (حتی اگر تنها با سکوت خود وقوع این جنایتها را تسهیل و ممکن کرده اند) را بپذیرند، از قربانیان و بستگان آنان عذر خواهی و طلب بخشش نموده و از قربانیان اعاده حیثیت بعمل آورند (مهم نیست که قربانیان به مبارزه مسلحانه دست زده بودند یا نه، بلکه این نکته اهمیت دارد که آنان در زندانهای جمهوری اسلامی دهه شصت و زمانی که خط امامی های آن زمان- اصلاح طلبان امروزی_ دست بالا را در قدرت داشتند، از تمام حقوق انسانی خود محروم شده بودند). آیا چنین گفتمانی به توسعه حقوق بشر در ایران یاری خواهد رساند؟ شاید عاقلانه تر آن است که گذشته را فراموش کرد؟
آیا از تجربیات کشورهائی که از نظامهای تمامیت خواه و دیکتاتوری به نظامی دمکراتیک گذار کرده اند، میتوان این نتیجه را به دست آورد که در هر شرایطی رویاروئی با گذشته به توسعه حقوق بشر و دمکراسی در کشورهای در حال گذار کمک می کند؟ مگر گفتمان "عدالت انتقالی" بر این فرض بنا نشده است که: در کشورهای در حال گذار از یک رژیم دیکتاتوری به رژیمی دمکراتیک، عدالت به معنی متداول آن در دمکراسی های مستقر شده، قابل تحقق نیست و بنا بر تناسب قوا، بخشی یا همه آن عدالت میتواند نادیده گرفته شود؟ در جامعه ایران که تناسب قوا به شکلی چشمگیر به نفع دولت دیکتاتوری است، آیا به صلاح نیست که از عدالت چشم پوشی کنیم، گذشته را به فراموشی بسپاریم و در پی ساختن آینده باشیم؟ در این کشاکش، تفاوت میان سیاستمداران و فعالین حقوق بشر چیست؟
ولی مگر میتوان با ابزاری غیر دمکراتیک جهانی دمکراتیک را بنا کرد (همانگونه که با اعدام و کشتار نمی توان دمکراسی را بنا نمود)؟ اگر عدالت ارزشی جهانی است، چنانچه اعلامیه جهانی حقوق بشر و ملحقات آن تصریح می کنند و به ویژه انچه دادگاه جنائی بین المللی بر آن تاکید دارد، در آنصورت، چشم پوشی از عدالت در جریان گذار به دولتی دمکراتیک، به معنی کج گذاشتن خشت اول نیست؟ و اینکه اگر ساختن یک جامعه دمکراتیک بر نقد ما بر گذشته استوار است، چگونه میتوان بدون آنکه حقیقت روشن شود و به ویژه بدانیم چه کسانی، چه جنایتهائی را بر علیه چه کسانی انجام داده اند، به ساختن آینده بپردازیم؟
دو حادثه در یک ماه گذشته مرا به شدت تحت تاثیر قرار داد و مرا مصمم کرد تا یاداشتهایم را ادامه دهم. اولین مورد، خواندن کتابی بود درباره "کمیسیون حقیقت و وفاق" افریقای جنوبی (حقیقت و وفاق در آفریقای جنوبی؛ ایا کمیسیون حقیقت آنها را تامین کرده است؟ به قلم آدری چاپمن و هوگو وندرمروی). در این کتاب نویسندگان مدعی هستند که با بررسی 429 مورد از شهادتهای قربانیان و بستگان آنان در برابر کمیسیون، موضوع بخشش در کمتر از 14 درصد پرونده ها مورد بحث قرار گرفته است و از آن میان تنها در 7 مورد (کمتر از 2 درصد) شاهدین حاضر بودند که جنایتکاران را بدون قید و شرط مورد بخشش قرار دهند. این ادعا به شکلی تام و تمام با مطالعاتم در مورد "کمیسیون حقیقت و وفاق" آفریقای جنوبی مغایرت داشت. اگر ادعای نویسندگان حقیقت داشته باشد، بسیاری از بحثهائی که درباره بخشش می شود، به کلی معنی دیگری پیدا می کند. بدین معنی که رهبران سیاسی تشخیص داده بودند که بخشش به مصلحت کشور است (مثل همان صحبت محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، که اظهار امیدواری کرده بود که رهبری و مردم همدیگر را ببخشند). اگر چنین باشد، ایا رهبران سیاسی مجاز بودند که حق قربانیان و بستگان آنان برای دادخواهی را زیر پای بگذارند؟ اما مهمتر از این ابهام، این نکته مرا به خود مشغول کرده است که چگونه افکار عمومی میتواند از طریق وسایل ارتباط جمعی و حتی دانشگاهیان و روشنفکران کنترل و جهت داده شود؟
دومین مورد انتشار ویدئو صحبتهای مادرم www.youtube.com در گلایه از گزارش اولیه دکتر احمد شهید در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران است. اولین بار که این ویدئو را دیدم این سئوال پیش امد که چرا مادرم که خطر را پذیرفته و خطاب به احمد شهید سخن گفته است، از موضوع مهمی مانند گورستان خاوران و فشارهای طاقت فرسائی که بر بستگان اعدام شدگان دهه شصت در این گورستان وارد می شود، سخنی به میان نیاورده است و تنها از اینکه از فرزندانش نامی در گزارش آورده نشده است، شکوه کرده است. و علاوه بر آن، در انتهای صحبتهایش حکومتگران را نفرین می کند که "همانطور که دل مرا سوزاندند، خدا دل آنان را بسوزاند".
بارها این ویدئو را نگاه کردم و به این نکته فکر کردم مگر نه این است که باید فضا را برای سخن گفتن قربانیان و بستگان قربانیان، با هر زبانی که مناسب می دانند، فراهم کرد؟ چرا باید انتظار داشته باشم، مادرم که بیش از چهل سال است، بیدادها را تحمل کرده است، به زبان دیگری سخن بگوید؟ چه اشکالی دارد که یک مادر، پدر، همسر و فرزند، خواهان بدترین عقوبتها برای آمرین و عاملین جنایتهائی باشند که برای همیشه عزیزانشان را از آنان گرفته اند؟
پس از آن به این نکته توجهم جلب شد که این ویدئو چگونه در فضای مجازی و رسانه هائی که در اختیار اصلاح طلبان است منعکس می شود؟ چرا باید صدای کسانی که از بخشش سخن می گویند، شنیده و تمجید شود ولی صدای مادر من که جنایتکاران را نفرین می کند، مورد بی مهری قرار گیرد؟ به یاد دارم که در همان روزی که اسدالله لاجوردی ترور شده بود، به منزل یکی از مادران اعدام شدگان رفته بودم، با شادی از ترور لاجوردی سخن می گفت. به او گفتم که بهتر ان بود که لاجوردی در یک محکمه عادلانه محاکمه و محکوم می شد. اما میتوانستم شادی او را درک نمایم. عدالت در ایران دور از دسترس است و حتی دولت اصلاح طلب خاتمی نیز، تمایلی برای پاسخگوئی به درخواستهای مشروع مادران را نداشت.
به این نکته توجه ام جلب شد که در گفتمان مادرم، روایتی به کلی دیگرگون از حوادث دهه شصت وجود دارد که به مذاق جمهوری اسلامی خوش نمی آید. اگر روایت مادرم که فرزندان خود را انسانهائی تحصیلکرده، شریف، در آرزوی آبادی کشور، بیگناه و قربانی جنایتهای دولت جمهوری اسلامی می داند و داد می خواهد صحیح است، دیگر روایت جمهوری اسلامی که مدعی است برای مقابله با ترور، جنگ مسلحانه و حفظ نظام نوپای جمهوری اسلامی مجبور به قلع و قمع مخالفان شده بود، نمی تواند درست باشد. بی توجهی اصلاح طلبان به روایتهای هم سو و هم جهت با روایت مادرم، ایا به این دلیل است که آنان از همان روایتی که در سی و چند سال گذشته از طرف جمهوری اسلامی تبلیغ شده است (و خود در شکل گیری این روایت نقش چشمگیری داشته اند) حمایت می کنند؟
این دو حادثه مرا متقاعد کرده است که لازم است به شکلی مداوم درباره دادخواهی نوشته شود. این یادداشتها را با انتشار این مقاله به عنوان سومین یادداشت پی می گیرم.

جعفر بهکیش

چهارم دسامبر 2011

jafar-behkish.blogspot.com



از لاس زدن آرژانتین با ایران تا افزایش قیمت نفت!




imageغرب نگران لاس زدن آرژانتین با ایران است! هفته گذشته اتحادیه اروپا، تحریم‌ها علیه ایران را افزایش داد. این در حالی است که به نظر می‌رسد آرژانتین رویه‌ای دیگر در پیش گرفته است.

به گزارش رویترز، صادرات آرژانتین به ایران که بعد از بمب‌گذاری بوینس آیرس در سال ۱۹۹۴ کاهش یافته بود، در سال‌های اخیرافزایش داشته است. سال گذشته صادرات آرژانتین به ایران با یک رشد هفتاد درصدی به ۱/۵ میلیارد دلار رسید. ایران بزرگترین خریدار ذرت آرژانتین است.

به گزارش نیویورک تایمز، آن سوی دنیا، آمریکا از کره جنوبی خواست که به تحریم‌ها علیه ایران بپیوندد. وزارت خارجه سئول وجود چنین درخواستی از سوی واشنگتن را تایید و اعلام کرد که سئول در حال بررسی خواسته آمریکا مبنی بر کاهش واردات محصولات پتروشیمی از ایران است. ارزش واردات محصولات پتروشیمی کره جنوبی از ایران «فقط» سیصد میلیون دلار است اما سئول نگران تاثیر این تحریم‌ها بر واردات نفت خام از این کشور است. ایران چهارمین صادره‌کننده نفت خام به کره جنوبی است و ده درصد از نیاز این کشور را تامین می‌کند.

این در حالی است که به گزارش واشینگتن پست، یکی از دلایل افزایش قیمت نفت در روز دوشنبه به چیزی حدود بشکه‌ای ۱۰۲ دلار در آسیا و ۱۱۰ دلار در لندن، مسئله هسته‌ای ایران است. البته ادعای ایران مبنی بر سرنگون کردن یک هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده از دیگر دلایل افزایش قیمت نفت اعلام شده است.

با وجود این افزایش بهای قیمت نفت، به گزارش وال استریتت جورنال،پالایشگاه‌های اروپایی میزان ضرر احتمالی خود از تحریم واردات نفت ایران را بررسی می‌کنند. ایران روزانه ۸۷۰،۰۰۰ بشکه در سه ماهه دوم سال به اروپا ( بیشتر به اسپانیا، ایتالیا و یونان) صادر کرده است. تحریم‌ها می‌تواند حاشیه سود پالایشگاه‌های اروپایی را کاهش دهد. حاشیه سودی که امسال دوبار به دلیل قطع واردات نفت لیبی منفی شده است.



خبر رسیده: استقرار نیروهای امنیتی و انتظامی در میادین اصلی شهر در تاسوعای حسینی





همزمان با تاسوعای حسنی تمام میادین اصلی شهر از میدان آزادی تا میدان امام حسین توسط نیروی انتظامی احاطه شده است و در بیشتر مساجد تا شب‌ها مراسم عزاداری برگذار نمی‌شود و شب‌ها نیز تحت کنترل نیروهای بسیج و نیروهای انتظامی مراسم سوگواری برگذار می‌شود و تقریبا بیشتر دسته های عزاداری از مسجد بیرون نمی‌آیند. و مراسم عزاداری در روز فقط در چندین مسجد بزرگ شهر برگذار شد که تحت احاطه نیروهای طرفدار حکومت بود.

احتمالا قبلا به مسئولین مساجد در این مورد تذکراتی داده شده است.در میدان انقلاب قریب به ۲۰۰-۳۰۰ تن از نیرو های نیروی انتظامی و گارد ویژه به چشم می خوردند. در درو تا دور بقیه میادین و چهار راهها و کوچه های فرعی نیز نیروهای امنیتی مستفر شده بودند.تقریبا بیشتر نیروهای مستقر شده در شهر ماموران نیروی انتظامی تعدادی سربازان وظیقه و در برخی از میادین از جمله میدان انقلاب نیروهای ویژه سرکوب مستقر شده بودند.انتظاز می رود فردا تراکم نیروهای سرکوبگر بیشتر شود.




نشریات آمریکایی: انفجار ملارد کار آمریکا و اسراییل بود



نوشتۀ فرید وهابی
به نوشتۀ روزنامۀ لوس‌آنجلس تایمز انفجار بزرگی که حدود سه هفته قبل در ملارد کرج رخ داد، کار آمریکایی‌ها و اسراییلی‌ها بوده است. این نشریه می‌نویسد که در حال حاضر نوعی جنگ مدرن علیه ایران جریان دارد که در چارچوب آن، آمریکا و متحدانش علاوه بر قتل‌های هدفمند و جنگ الکترونیکی، به خرابکاری نیز متوسل می‌شوند.


روزنامۀ لوس‌آنجلس تایمز در شمارۀ روز یکشنبه ٤ دسامبر می‌نویسد که واشنگتن و متحدانش در چارچوب مأموریتی سری برای خنثی‌سازی برنامه‌های اتمی ایران تلاش می‌کنند. هدف این مأموریت در عین حال بی‌نیاز ساختن آمریکا و اسراییل از توسل به حملۀ نظامی است.
به نوشتۀ این روزنامه، بسیاری از کارشناسان و مأموران سرویس‌های اطلاعاتی آمریکایی می‌پندارند که انفجار روز ٢١ آبان در ملارد کرج نتیجۀ عملیات مشترک آمریکا و اسراییل بوده است.
در بارۀ این انفجار، خبرهای متناقضی منتشر شد. سپاه پاسداران اعلام کرد که این انفجار در یک زاغۀ مهمات رخ داده است، اما برخی منابع خارجی گفتند که پایگاه موشک‌های شهاب منفجر شده است. در این واقعه یکی از مغزهای متفکر سپاه، سرتیپ حسن تهرانی مقدم نیز کشته شد.

آقای پاتریک کلاوسون*، مدیر بخش ایران در "انستیتوی سیاست خاورمیانه"، در گفتگو با نشریۀ لوس‌آنجلس تایمز، مقابلۀ آمریکا و اسراییل با ایران را نوعی "جنگ قرن بیست و یکمی" دانسته که "ظاهراً علاوه بر برنامۀ آدم‌کشی‌های هدفمند و جنگ الکترونیکی، مجموعه‌ای از خرابکاری را هم در برمی‌گیرد".

لوس‌آنجلس تایمز می‌افزاید که یکی دیگر از شیوه‌هایی که آمریکا و متحدانش از سال‌ها پیش به آن متوسل می‌شوند، دادن نقشه‌ها، قطعات و برنامه‌های کامپیوتری معیوب به ایران است.
خبرگزاری فرانسه گوشزد می‌کند که هیچ مدرک قطعی دال بر وجود خرابکاری در ایران یافت نشده، اما تردیدی نیست که برنامۀ اتمی ایران تاکنون چندین بار به مشکلات فنی و تخریبی برخورد کرده است.
یک مأمور سابق سازمان سیا که قبلاً در ایران خدمت کرده، می‌گوید: "بدیهی است که ما در این جهت عمل می‌کنیم... مأموریت علنی ادارۀ ضد تکثیر (سلاح‌های اتمی) سازمان سیا اینست که به هر قیمت، از پیشرفت برنامۀ تولید سلاح‌های کشتار جمعی ایران جلوگیری کند".
به عنوان مثال، بسیاری از کارشناسان غربی با اطمینان قریب به یقیین می‌گویند که ویروس کامپیوتری "استاکس‌نت" که به تأسیسات اتمی ایران حمله برد، ساختۀ آمریکایی‌ها و اسراییلی‌ها بوده است.



نگرانی‌های سیاسی در خاورمیانه و افزایش بهای نفت

بیستمین کنگرۀ جهانی نفت در دوحهنوشتۀ فرید وهابی

بهای نفت دوباره روند صعودی گرفته است. علاوه بر بحران‌های سیاسی در کشورهای عرب، امکان تحریم نفت ایران نیز باعث شده که نفت باز هم گران‌تر شود. این در حالی است که تولیدکنندگان عرب به بازارهای جهانی اطمینان می‌دهند که در هر صورت مقدار تولید را ثابت نگاه خواهند داشت.

بامداد دوشنبه، بهای نفت در بازار جهانی همچنان روند افزایشی داشت. حوالی ظهر، بهای یک بشکه نفت برنت دریای شمال از مرز ١١٠ دلار گذشت.
به گفتۀ تحلیل‌گران بازار نفت، به طور کلی افزایش نگرانی‌ها در مورد تنش در خاورمیانه و به ویژه امکان تحریم نفت ایران، باعث صعود بهای نفت شده است.
در مقابل، برخی کشورهای تولیدکننده تلاش می‌کنند تا از نگرانی‌ها بکاهند. روز دوشنبه، امیر قطر در مراسم گشایش بیستمین کنگرۀ جهانی نفت در دوحه، اطمینان داد که عرضۀ نفت توسط کشورهای عرب هیچ ارتباطی با "بهار عرب" و دیگر تکان‌های سیاسی خاورمیانه ندارد. وی تأکید کرد که "ما در ثابت نگاه داشتن میزان عرضه متعهدیم". امیر قطر مستقیماً از امکان تحریم ایران سخنی نگفت.
وزیر نفت ایران، رستم قاسمی نیز در حاشیۀ کنگرۀ دوحه گفت که هیچ نگرانی در مورد تهدیدهای اروپایی‌ها مبنی بر تحریم نفت ایران ندارد.
تقریباً هم‌زمان، وزیر نفت عربستان سعودی اعلام کرد که تولید نفت کشورش در حال حاضر از مرز ده میلیون بشکه در روز فراتر رفته است. وی نیز اطمینان داد که عربستان نسبت به ثبات بازار بسیار حساس است.
اما خبرگزاری فرانسه می‌نویسد چند روز بعد از این که اتحادیۀ اروپا و سنای آمریکا تصمیم به تشدید تحریم مالی ایران گرفتند وکمی بعد از حمله به سفارت بریتانیا در تهران، مقامات ایرانی خبر سرنگون کردن یک هواپیمای تجسسی بدون سرنشین آمریکایی را اعلام کردند. به عقیدۀ این خبرگزاری، همۀ این رویدادها در دامن زدن به نگرانی‌ها و در نتیجه در افزایش بهای نفت مؤثر بوده است.

دیگر دلایل افزایش بها
یک کارشناس نفتی موسوم به دیوید هافتن*، می‌گوید: "علاوه بر امکان تحریم ایران، سودان هم جلو صادرات نفت سودان جنوبی را گرفته است... همۀ این تهدیدها مستقیماً بر بهای نفت تأثیر می‌گذارد".
از طرف دیگر، بورس‌های منطقۀ یورو امیدوارند که اجلاس آیندۀ رهبران اروپا (نهم دسامبر) راه حلی برای مشکل بدهی‌های کشورهای اروپایی بیابد. همین اندک امیدواری به دوباره جان گرفتن اقتصادهای اروپا کافی است تا میزان تقاضا در بازار نفت افزایش یابد و در نتیجه قیمت را باز هم بالاتر ببرد.
عامل دیگر فعال شدن بازار نفت، گزارش ماهانۀ اشتغال در آمریکا است که چند روز قبل منتشر شد. بر اساس این گزارش، میزان بیکاری در آمریکا کاهش داشته و وضعیت اشتغال از سال ٢٠٠٩ تاکنون، به این خوبی نبوده است.



همزمان با سردشدن هوا در ده روز ابتدایی آذرماه، مصرف گاز نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۲۱.۹۴ درصد رشد داشته است.
به گزارش خبرگزاری فارس، بر اساس آمار به دست آمده مصرف گاز، در طول ده روز ابتدایی آذرماه بیش از ۴۶۴ میلیون مترمکعب گاز مصرف شده است که ۳۱۰ میلیون متر مکعبت از این میزان در بخش خانگی و تجاری مصرف شده است.



علی اکبر صالحیوزارت خارجه آلمان می گوید که علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران ضمن "ابراز تاسف عمیق" نسبت به حادثه یورش به سفارت بریتانیا در تهران گفته است که دولت ایران حداکثر تلاش خود را برای جلوگیری از حوادث مشابه به کار خواهد بست.
این تازه ترین نشانه فاصله گرفتن تهران از حادثه ای است که باعث وخامت در روابط ایران و اتحادیه اروپا شده است.
وزارت خارجه آلمان در بیانیه ای که دیدار آقای صالحی با گیدو وستروله را تشریح می کرد نوشت: "در مورد مساله حمله به سفارت بریتانیا در تهران، وزیر خارجه ایران مراتب عمیق تاسف خود را در مورد آن حوادث ابراز داشت."
گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان روز یکشنبه در حاشیه نشست دوم بن برای بررسی آینده افغانستان با علی اکبر صالحی دیدار کرد.
در بیانیه وزارت خارجه آلمان آمده است: "او (آقای صالحی) اطمینان داد که هر کاری می تواند برای جلوگیری از بروز مجدد چنین حادثه ای انجام دهد."
بر اساس بیانیه وزارت خارجه آلمان، آقای وستروله نیز در این دیدار تاکید کرده است که "حمله به هر یک از سفارت‌های اروپایی، به عنوان حمله به "تمام نمایندگی‌های کشورهای عضو اتحادیه اروپا تعبیر می‌شود."
سفارت بریتانیا و یک مجتمع دیپلماتیک دیگر بریتانیا - باغ قلهک - هفته گذشته مورد حمله هواداران حکومت ایران قرار گرفت؛ حمله ای که بریتانیا، مقام های ایرانی را مسئول آن دانست، اما ایران آن را حادثه ای خودجوش توصیف کرد.
پس از آن بریتانیا دیپلمات های ایرانی را از لندن اخراج کرد و تعدادی از کشورهای مهم اروپایی نیز سفرای خود را از تهران فراخواندند.
اما به نظر می رسد که مقام های ایرانی درحال فاصله گرفتن از آن حمله باشند.
پیشتر سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران و عضو مجلس خبرگان رهبری در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، گفت با حمله به سفارتخانه ها و اشغال آنها مخالف است.
آقای خاتمی از چهره های تندرو حکومت ایران و نزدیک به آیت الله علی خامنه ای رهبر این کشور است.
امام جمعه موقت تهران همچنین گفت "من یک بار در خطبه‌های نماز جمعه نیز گفتم که حمله به سفارتخانه‌ها و اشغال آن‌ها در حقیقت اشغال یک کشور است و این کار غیرقانونی است."
یک روز پیشتر نیز آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید در ایران که به حکومت نزدیک است از آن حادثه انتقاد کرده بود.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، آیت الله مکارم شیرازی گفت که "گاهی کارهایی فراتر از قوانین از سوی بعضی از جوانان عزیز احساساتی انجام می گیرد که بهانه مهمی به دست دشمن ماجراجو می دهد و هزینه های زیادی برای آن بپردازیم مانند همین حادثه اشغال سفارتخانه که سبب شد آنها با جنجال و هوچیگری سعی کنند شکستی را که از مجلس خورده بودند، جبران کنند."
سفارت بریتانیا در خیابان فردوسی و اقامتگاه دیپلماتیک و مرکز فرهنگی بریتانیا در باغ قلهک تهران بعد از ظهر ۸ آذر (۲۹ نوامبر) مورد حمله گروهی از معترضان به سیاست های بریتانیا قرار گرفت و اموال و مدارک آن تخریب شد.
این تشنج پس از آن رخ داد که مجلس ایران در روز یکشنبه گذشته در واکنش به تحریم بانک مرکزی ایران از سوی بریتانیا تصمیم به کاهش سطح روابط دوجانبه از سفیر به کاردار گرفت.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا روز چهارشنبه در پارلمان این کشور گفت که کارکنان سفارت کشورش را از ایران خارج کرده و به دیپلمات های ایرانی ۴۸ ساعت فرصت داده است که خاک بریتانیا را ترک کنند. اما آقای هیگ در عین حال تاکید کرد که روابط دو کشور به طور کامل قطع نخواهد شد.
دیپلمات های ایرانی بامداد روز شنبه ۱۲ آذر، وارد تهران شدند.



۴۱ درصدی که مالیات نمی پردازند، «نهادهای زیرنظر رهبری هستند»

سخنگوی کارگروه تحولات اقتصادی روز شنبه اعلام کرد که ۴۱ درصد بدنه اقتصاد کشور ايران از پرداخت ماليات معاف است.
محمدرضا فرزين بدون اشاره به جزييات اين موضوع گفت: در حال حاضر، نه تنها معافيت مالياتی وجود دارد، بلکه از دسترسی به اطلاعات اقتصادی بخش قابل توجهی از فعالان اقتصادی جامعه نيز محروم هستيم.
حسن منصور، اقتصاددان در بريتانيا، که در اين مورد تحقيقاتی انجام داده است، در گفت و گو با رادیو فردا در مورد سخنان سخنگوی کارگروه تحولات اقتصادی می گويد:

حسن منصور: جالب است اگر بدانيم جزييات بخش‌هايی که اين ۴۱ درصد را از روی آن محاسبه کرده‌اند چيست، ولی معمولاً دولت اين مسايل را اعلام نمی‌کند.
اين آمار و اطلاعات چيز جديدی نيست و ما ۱۰ سال پيش بر مبنای اطلاعات ديوان محاسبات و ديگر منابع رسمی دولتی تخمين زديم که ۴۰ درصد از اقتصاد ايران از پرداخت ماليات معاف است و اين ۴۰ درصد بخش‌هايی است که زير نظر رهبری قرار دارد از جمله بنياد شهيد، بنياد مستضعفان، آستانه قدس رضوی و دهها شرکت بزرگ و کوچک ديگر. به طور قطع امروز آمار از ۴۰ درصد هم بسيار بالاتر است.
گفت و گو با حسن منصور، اقتصاددان در بريتانيا درباره معافیت مالیاتی نهادهای زیر نظر رهبری در ایران
به نظر شما آيا بخش‌های ديگری هم در اقتصاد ايران وجود دارد که ماليات نمی‌پردازد؟
آن بخش که به لحاظ قانونی از ماليات معافيت دارد نهادهای زير نظر رهبری است که تشکيل دهنده آن ۴۰ درصد برآورد ما بوده است. ولی قطعاً گريز از ماليات در بسياری از بخش‌ها نيز وجود دارد که دولت تحت فشارهای معين سياسی- اجتماعی نمی‌تواند ماليات از آنها وصول کند و آدم‌های ذی نفوذ هم از زير پرداختن ماليات درمی‌روند.
ولی نهادهای زير نظر رهبری که از پرداخت ماليات معاف هستند، نه بيلان به دولت ارائه می‌دهند و نه حساب سود و زيان اعلام می‌کنند و نه مشمول ماليات هستند.
در کنار اين دو مسئله يعنی فرار مالياتی و نهادهايی که از پرداخت ماليات معافيت دارند، بايد اضافه کرد که حدود ۲۰ درصد از توليد ملی ايران اقتصاد زيرزمينی است يعنی قاچاق.
به عنوان مثال چند ده اسکله‌ای که زير نظر سپاه پاسداران است و واردات کشور از آن طريق انجام می‌گيرد جزو همين اقلام است و اخيرا مجلس رقم واردات کالای قاچاق را ۱۹ ميليارد دلار برآورد کرده است که قاچاق انسان، مواد مخدر، اسلحه و کالاهای ديگر در ذيل آن قرار می‌گيرد.

معافيت حداقل ۴۰ درصد از بدنه اقتصاد کشور که آقای فرزين اعلام کرده است، چه تاثيری بر اقتصاد ايران دارد؟
دولت بنابر تعريف، بايد تمام هزينه‌هايش را با اجازه و نيابت از ملت انجام دهد. مثلا تامين بهداشت مجانی، آموزش اجباری، راه‌سازی و کارهايی که دولت بايد انجام دهد بايد از طريق درآمدها انجام شود.
هزينه‌های دولت بايد با درآمدهايی که از وصول ماليات به دست می آورد پوشش داده شود اما در ايران چنين چيزی نيست و ماليات رقم بسيار ناچيزی از هزينه‌های دولت است.
اين ماليات هم از کسانی وصول می‌شود که حقوق بگير هستند و در نتيجه زمان پرداخت حقوق می‌توان ماليات شان را کم کرد. به جز اينها عده ای هم با چانه زدن و رشوه پرداختن، ماليات معينی می‌پردازند و يا شرکت‌هايی که بيلان عرضه می‌کنند و دولت می‌تواند بر اساس آن ماليات از آنها بگيرد.
اما بخش‌های بسيار بزرگ اقتصاد به صورت قانونی از پرداخت ماليات معاف هستند و امکان فرار از ماليات هم به واسطه ارتباط‌هايی که با مقامات دارند، برای آنها گسترده تر است.



«حتی اجازه نداریم سر مزار محمد مختاری حضور پیدا کنیم»

دوازدهم آذرماه مصادف بود با سيزدهمين سالگرد کشته شدن محمد مختاری، شاعر و نويسنده ای که يکی از قربانيان قتل های آذر ۷۷ بود؛ قتل های معروف به قتل های زنجيره ای...
و آن طور که همسرش می گويد امسال هم مثل سال های پيش نمی توانند برای او مراسم يادبودی برگزار کنند.
در گفت و گو با مريم حسين زاده، همسر محمد مختاری، ابتدا از او درباره برگزاری يا عدم برگزاری مراسم ِ امسال پرسيدیم.

مریم حسين زاده: من سلام می کنم به کسانی که هر سال به اين جريان و اين اتفاق و فاجعه ای که سال ۷۷ برای نويسندگان و از جمله برای محمد مختاری اتفاق افتاد، فکر می کنند و هر سال و هنوز هم که هنوز است اين قضايا را دنبال می کنند.
ولی ما الان تقريبا چهار سالی می شود که مراسمی به آن شکل برگزار نمی کنيم. يعنی در اين مدت سر خاک نمی توانيم برويم. تا پيش از اين معمولا به آنجا می رفتيم و تعدادی از مردم هم به طور خودجوش يا اتفاقی می آمدند و در حوالی مزار آقای مختاری جمع می شدند.
از جمله اعضای کانون نويسندگان و يا دوستان و نويسندگان ديگر دور ما جمع می شدند. اما الان چند سال است که حتی در آنجا هم نمی توانيم برنامه ای داشته باشيم.
گفت و گو با مریم حسین زاده، همسر محمد مختاری از قربانیان قتل های زنجیره ای
منظور شما از اينکه «نمی توانيد برنامه ای داشته باشيد يا مراسمی برگزار کنيد» چه هست؟ يعنی ماموران امنيتی و انتظامی به آنجا می آيند و از اجتماع شما جلوگيری می کنند؟

بله. دقيقا. آنها ايستاده اند، با ماشين، بی ماشين. در ميان جمعيت و يا پراکنده و نمی گذارند که ما مراسمی برگزار کنيم.
تهديد می کنند که زود بايد خاک را ترک کنيد. حتی برای خواندن فاتحه هم وقتی به ما داده نمی شود. اصرار می کنند که متفرق بشويد و برويد. جلوی جوان ها را می گيرند و با آنها مجادله می کنند، موبايل هاشان را می گيرند يا به آنها توهين می کنند.
بنابر اين ما در چند سال گذشته مراسمی به آن شکل نداشته ايم که بتوانيم صحبتی بکنيم يا از مردم پذيرايی کنيم. جايی برای مراسم اعلام کنيم يا سالنی اجاره کنيم و مردم را به مراسم دعوت کنيم. يا در مسجد بتوانيم دور هم جمع شويم.

در منزل چطور؟ آيا در آنجا، در محله يا در اطراف منزل تان هم محدوديتی ايجاد می کنند؟
نه. از اين نظر محدوديتی نداريم. ولی ما تا به حال در خانه مراسمی برگزار نکرده ايم. پيش از اين چرا، دوستان می آمدند. الان هم ممکن است دو يا سه نفر يا تعداد محدودی از دوستان در طول ماه آذر که سالروز قتل آقای مختاری است، و به خاطرشان مانده است اين فاجعه، زنگ بزنند و بيايند در منزل ما و دور هم جمع شوند و در حد اظهار همدردی با ما در کنارمان باشند.
در همين حد. ولی به اين عنوان که مراسمی گرفته شود و يا ما اعلام کنيم کسانی که مايلند در اين مراسم شرکت کنند يا اينکه قادر باشيم جايی برای اين کار تعيين و يا اجاره کنيم، در طول اين چند سال اخير چنين چيزی نبوده است.
می خواستم اين سالمرگ ها را به سال های تولد تعديل کنيم، دوست داشتم بگويم چون محمد مختاری در روز اول ارديبهشت، ۷۰ ساله می شد، مايل بودم اين روز را به عنوان نماد روز تولد يک تفکر و انديشه، به عنوان انديشه اين مرد، اعلام کنم و مايلم که مراسمی در اين روز برگزار کنم. حالا هر کجای دنيا که بشود.
فکر می کنيد چرا اين محدوديت ها را اعمال می کنند؟ چرا حتی بعد از گذشت ۱۳ سال، همچنان اجازه نمی دهند که مراسم بزرگداشتی برای آقای مختاری، پوينده و آقا و خانم فروهر برگزار شود؟
من فکر می کنم هر چه که زمان می گذرد، به اين معنا و مفهوم نيست که اين جريان از ذهن مردم ما پاک شده است يا آنها فراموش کرده اند.
بلکه من فکر می کنم که به هر حال اينها انسان های انديشمند و مبارزی بودند. امروز هم هر چه می گذرد، به خاطر نوع سرکوب ها و فشارهايی که به کل جامعه و به خصوص به جامعه فرهنگی وارد می شود، انديشه ها و تفکرات انسان هايی مانند مختاری به شکل عميق تری بررسی می شود، مورد توجه قرار می گيرد و راه خودش را جلو می برد. از اين بابت است که ترس ايجاد می کند و گرنه که اين اتفاق و فاجعه برای جسم آنها رخ داده و ما فيزيک آنها را از دست داده ايم. ولی امروز انديشه ها و افکارشان زنده است و شايد مردم بيش از گذشته به آن نوع تفکر روی آورده اند.
به هر حال اين انديشه انسان های فرهيخته و آزادمنشی است که مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه خودشان را رو به جلو هدايت می کند.
من مايلم و دوست دارم که نگاه دوباره ای به خصوص به  کتاب «تمرين مدارا» که محمد مختاری به مسئله فرهنگ اين مملکت و ريشه يابی بيماری های فرهنگی و اجتماعی ما پرداخته است، بيندازيم و ببينيم که چطور اين انسان زحمت کشيده و اين مشکلات را ريشه يابی کرده است.و مشتاقم که رويکرد دوباره ای به انديشه ها و اشعار محمد مختاری انجام شود.



«سود سرشار و بازار گرم تجهيزات شنود برای دستگيری معترضان»

زیمنس از جمله شرکت های آلمانی است که در سال های اخیر به دلیل فروش تجهیزات ردیابی تلفن های همراه به کشورهایی چون ایران، مورد انتقادهای زیادی قرار گرفته است.
سازمان گزارشگران بدون مرز روز جمعه دوم دسامبر، بار ديگر با صدور بيانيه ای، «موضع خود در محکوميت همکاری جنايتکارانه شرکت های عرضه کننده خدمات و تجهيزات فن آوری پيشرفته غربی و رژيم های استبدادی» را مورد تاکيد قرار داد.
به نوشته سايت گزارشگران بدون مرز، اگرچه مسئله ياری رساندن شرکت های سرشناس بين المللی در فراهم آوردن، فروش و ارائه خدمات محصولات جاسوسی و تجهيزات نظارت و شنود داستان تازه ای نيست، تنها يک روز قبل از اعلام موضع گزارشگران بدون مرز، انتشار «پرونده های جاسوسی» [SpyFiles] توسط سايت «ويکی ليکس» در يکم ماه دسامبر موضوع تجارت مرگبار ياد شده را بار ديگر به کانون توجهات تبديل کرد.
مجموعه «پرونده های جاسوسی» ويکی ليکس متشکل از تعدادی سند و مدرک است که ابعاد بازار بين المللی پنج ميليارد دلاری شنود و نظارت جمعی را آشکار می کند.
حدود ۱۱۰۰ سند داخلی مربوط به ۱۶۰ شرکت در ۲۵ کشور مختلف توسط ويکی ليکس با همکاری پنج رسانه خبری و يک سازمان مردم نهاد بريتانيايی در دسترس عموم قرار گرفته است.
ابزارهای جاسوسی فروخته شده اين ۱۶۰ شرکت در سراسر جهان توسط نيروهای مسلح، آژانس های اطلاعاتی، دولت های دموکراتيک و البته رژيم های سرکوبگر مورد استفاده قرار می گيرند.
صادرکنندگان عمده چنين فن آوری هايی کشورهایی چون ايالات متحده، فرانسه، آلمان، ايتاليا، بريتانيا و اسرائيل هستند. در ميان شرکت هايی که نقش آنها به طور ويژه مورد بررسی قرار گرفته می توان به شرکت های بلوکُت (ايالات متحده)، اِلامان (آلمان)، گاما (بريتانيا)، اَمِسيز و کُزمُز (فرانسه) و آئِرا اِسپا (ايتاليا) اشاره کرد. در سايت ويکی ليکس يک نقشه ويژه تعاملی کشورها و شرکت های دخيل را به خواننده نشان می دهد.
تجهيزات و نرم افزار به فروش رفته توسط اين شرکت ها در عمل يک زرادخانه قوی از ابزار جاسوسی را فراهم می آورد. هر رايانه يا تلفن همراه را می توان به کمک اين تجهيزات رديابی يا از راه دور هک کرد يا اينکه از طريق ابزارهای جاسوسی تلفنی ( در پيامک، تماس صوتی و برنامه های موقعيت سنجی)، ابزارهای جاسوسی اينترنتی، ابزارهای ويژه تحليلی (در رايانامه [ايميل] و مرورگر)، قابليت تحليل صوتی و نيز حملات سايبری به يک بداَفزار«اسب تروا» آلوده کرد.
در بيانيه سازمان گزارشگران بدون مرز آمده است: «اين افشاگری های جديد توسط ويکی ليکس همکاری فضاحت بار ميان شرکت های غربی و رژيم های استبدادی وحشت زده از موج ايجاد شده توسط "بهار عربی" را با دليل و مدرک مورد تایید قرار می دهد، اين رژيم ها مصمم هستند معترضان را به هر بهايی تحت کنترل خود داشته باشند.»
اين سازمان بين المللی در ادامه تأکيد می کند: «تجهيز رژيم های سرکوبگر و ارائه ابزار رديابی و بازداشت مخالفان فعال در فضای سايبری و کنشگران حقوق بشر، شرکت های فروشنده اين فن آوری ها و ابزار را به همدستان اين حکومت ها در جرايم جدی شان تبديل ساخته است، اما زمان آن فرا رسيده که مصونيت اين شرکت ها پايان يافته و تحريم های مالی عليه آنها وضع شود.»
بر اين اساس، گزارشگران بدون مرز همچنان بر طرح پيشنهادی خود در تاريخ دوم سپتامبر برای تعقيب قضايی شرکت های فروشنده فن آوری های مورد استفاده در سرکوب به ديکتاتور های متهم به جنايات جنگی پافشاری می کند؛ طبق طرح پيشنهادی این سازمان، با ارجاع پرونده اين شرکت ها به دادگاه جنايی بين المللی به اتهامات کمپانی های غربی همدست رژيم های سرکوبگر رسيدگی خواهد شد.
گزارشگران بدون مرز در عين حال از دولت های کشورهای مربوط درخواست کرده است که با اتخاذ اقداماتی موثر، اين بازار آشفته را نظام مند کنند و صادرات فن آوری، تجهيزات و نرم افزار به کشورهايی که در آنها احتمال استفاده از تجهيزات و خدمات فروخته شده در نقض آزادی بيان و حقوق بشر وجود داشته باشد، پيشگيری کنند.
همچنين، شرکت ها باید ساز و کاری را طرح ريزی کنند که از آن رهگذار تضمين شود که تجهيزات فروخته شده به کشورهای «مجاز» در نهايت به کشورهای ديگر انتقال داده نخواهند شد.
قوانين جديد پيشنهادی در طرح ياد شده بايد در سطح اتحاديه اروپا و سازمان های بين المللی مانند سازمان همکاری و توسعه اقتصادی تنظيم شده و مورد تصويب قرار گيرند.
کريس اسميت، يکی از اعضای جمهوری خواه مجلس نمايندگان ايالات متحده، هم اکنون در حال آماده سازی يک نسخه جديد از «طرح آزادی جهانی آنلاين» (گوفا) است، که فروش فن آوری های فوق به کشورهايی مانند ايران و سوريه را ممنوع خواهد ساخت؛ کشورهايی که آزادی بيان را تحديد می کنند و مخالفان خود را هدف قرار می دهند.
نسخه اروپايی طرح آزادی جهانی آنلاين که ژول ماتِن، يکی از نمايندگان مجلس هلند، از گروه حزبی «اتحاد ليبرال ها و دمکرات ها برای اروپا» در سال ۲۰۰۸ به پارلمان اروپا تسليم کرد، با اين هدف تنظيم و ارائه شده است که امکانات سانسور را «پيش از به کار گرفته شدن» از ميان بردارد و فعاليت های بالقوه سرکوبگرانه شرکت های اينترنتی اروپايی را مقيد به قانون و نظام مند کند.
افشاگری های اخير، اما، نشان داد که طرح ياد شده پيش از تصويب و اجرايی شدن نهايی نيازمند بازنگری و تنظيم مجدد است تا تمامی ابعاد مربوط و موارد احتمالی از قلم افتاده را در بر گيرد و ساز و کار های قانونمند کردن فعاليت اين شرکت ها را به شکلی مناسب و مؤثر عملی سازد.
در اين ميان، شبکه ساخاروف، متشکل از برندگان پيشين جايزه ساخاروف برای آزادی انديشه – که در تاريخ ۲۳ نوامبر به دعوت جرزی بوزک، رئيس پارلمان اروپا، در شهر بروکسل نشستی داشتند – به شدت شرکت های بخش خصوصی عرضه کننده سامانه های نظارتی و جاسوسی اينترنتی و شبکه های تلفن همراه را محکوم کرد.
نامزد های دريافت جايزه ساخاروف يکصدا از اتحاديه اروپا خواسته اند که با وضع قوانين و مقررات شفاف و الزام آور بر اين بخش نظارت بيشتری اعمال کند و اقدامات اين شرکت ها را در چارچوب مقرراتی ويژه سامان دهد.
شخصيت های یاد شده همچنين از پارلمان اتحاديه اروپا خواستند که گام اوليه ای را که در ماه اکتبر برداشته اند، پيگيری کرده و از فروش منابع و فن آوری های نظارتی به کشورهايی که از تجهيزات فروخته شده در نقض اصول مردمسالاری، آزادی بيان و حقوق بشر استفاده می کنند، ممانعت به عمل آورد.

دو نمونه از «پرونده های جاسوسی» افشا شده
ويکی ليکس در «پرونده های جاسوسی»، قراردادی را منتشر کرده که «آمِسيس»، يکی از زير مجموعه های شرکت فرانسوی «بول»، با رژيم معمر قذافی بسته است.
ماه سپتامبر گذشته، خبرنگاران روزنامه وال استريت ژورنال و بی بی سی، اسنادی را در مراکز متعلق به قذافی يافتند که نشان می داد شرکت آمِسيس تجهيزات بسيار پيشرفته جاسوسی در اختيار این رژيم قرار داده است.اين تجهيزات شامل يک سامانه موسوم به «ايگِل» [عقاب] هست که برای ورود به محتويات حساب های کاربری خدمات رايانامه «هات ميل، جی ميل و ياهو» و نظارت بر خدمات پيام فوری (چت) «ام اس ان» و «اِی آی اِم» کاربرد دارند.
در پرونده دوم منتشر شده توسط ويکی ليکس اشاره شده که شرکت ايتاليايی «اِريا اسپا» [Area SPA] در حال حاضر مشغول نصب و راه اندازی يک سامانه نظارتی بسيار پيشرفته موسوم به «اَسفادور» در سوريه است که گفته می شود برای رژيم بشار اسد بيش از ده ميليون يورو هزينه در بر داشته است.
زمانی که اين سامانه فعال شود، به رژيم اين توانايی را خواهد داد که ارسال و دريافت تمامی رايانامه ها در سرتاسر شبکه اينترنت سوريه را زير نظر داشته باشد و به اطلاعات شخصی کاربران نيز دسترسی پيدا کند.
اين شرکت ايتاليايی خود از فن آوری ارائه شده توسط ديگر شرکت های غربی، از جمله شرکت فرانسوی «کُزمُز»، استفاده می کند که به تازگی از ادامه همکاری در پروژه سوريه انصراف داد. با وجود این، قطع همکاری شرکت فرانسوی فوق از پيشرفت پروژه جلوگيری نکرده است.




حزب پوتین ۷۷ کرسی را در انتخابات پارلمانی روسیه از دست داد


نتایج اولیه انتخابات پارلمانی روسیه که روز دوشنبه اعلام شد نشان می‌دهد که حزب «روسیه متحد» ولادیمیر پوتین، نخست‌وزیر این کشور با افت شدید محبوبیت روبه‌رو است.
بنا بر نتایج اعلام شده، تعداد کرسی‌های پارلمانی حزب «روسیه متحد» از ۳۱۵ به ۲۳۸ کرسی کاهش یافته است.
هم‌اینک با شمارش ۹۶ درصد از آرا، کمیسیون مرکزی انتخابات می‌گوید که حزب «روسیه متحد» اندکی کمتر از ۵۰ درصد آرا را به‌دست آورده در حالی که این حزب در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۷ موفق شده‌بود ۶۴ درصد از رأی‌ها را از آن خود کند.
در این انتخابات حزب کمونیست موفق شد در جایگاه دوم بعد از «روسیه متحد» قرار گیرد و به ۲۰ درصد از آرا دست پیدا کند.
​​ به گزارش آسوشیتدپرس، شماری از سیاستمداران اپوزیسیون و ناظران انتخاباتی می‌گویند که حتی نتایج حدود ۵۰ درصد که برای حزب «روسیه متحد» اعلام شده «اغراق‌آمیز» است و این حزب را متهم به «تقلب و تخلف» در انتخابات می‌کنند.
این میزان افت در محبوبیت برای حزب ولادیمیر پوتین طی ۱۲ سالی که وی در روسیه بر مسند قدرت است سابقه نداشته‌است.
ولادیمیر پوتین از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ به عنوان رئیس جمهور قدرت تقریباً مطلقه‌ای را در روسیه در دست داشت؛ امری که از سوی غرب به طور گسترده مورد انتقاد قرار گرفت و کشورهای غربی این روند را به عنوان فاصله گرفتن از دموکراسی در روسیه ارزیابی کردند.
ولادیمیر پوتین به تازگی به طور رسمی اعلام کرد که پیشنهاد دمیتری مدودف، رئیس جمهور این کشور را برای نامزد شدن در انتخابات ۲۰۱۲ ریاست‌جمهوری پذیرفته و در این انتخابات شرکت می‌کند.
در عین حال حزب «روسیه متحد» پیشنهاد پوتین مبنی بر اینکه ولادیمیر مدودیف در آینده جانشین وی در منصب نخست‌وزیری شود را تصویب کرده‌است.
حزب «روسیه متحد» به طور فزاینده‌ای با اتهامات مربوط به فساد مالی روبه‌رو است و پوتین اخیراً کوشش کرده‌است تا با تشکیل یک «جبهه مردمی» و افزودن اتحادیه‌ها و اصناف به این جبهه، وجهه خود و حزب خود را بهبود بخشد.
اما نتایج انتخابات روز دوشنبه نشانگر عدم کامیابی وی در این تلاش‌ها است. بوریس نِمْتسوف، رهبر اپوزیسیون در روسیه پس از اعلام نتایج این انتخابات گفت که «ماه عسل پوتین با ملت روسیه به پایان رسیده‌است.»



آمریکا: همپیمانان ما بر شدت تحریم‌ها علیه ایران بیافزایند



یک مقام ارشد آمریکایی روز دوشنبه جمهوری اسلامی را یک «دولت منفور در سطح جهانی» خواند و از کره جنوبی و دیگر همپیمانان ایالات متحده خواست تا بر شدت تحریم‌های خود علیه ایران بیافزایند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، رابرت آینهورن، مشاور ارشد وزیر خارجه آمریکا در حوزه منع گسترش سلاح‌های اتمی و کنترل اسلحه ، در سخنانی وضعیت هسته‌ای ایران را در ماه‌های اخیر «نگران‌کننده‌تر» از پیش خواند و تأکید کرد که کره جنوبی و همپیمانان آمریکا باید از خرید مواد پتروشیمی از تهران خودداری کنند.

وزیر خارجه کره جنوبی تأیید کرده است که کشورش از خریداران مواد پتروشیمی ایران است.

آقای آینهورن که در سئول، پایتخت کره جنوبی، سخن می‌گفت، با اظهار این‌‌که جمهوری اسلامی «به مذاکره جدی در مورد برنامه اتمی خود علاقه کمی نشان می‌دهد»، گفت: «ایران تعهدات بین‌المللی خود را زیر پا می‌گذارد... و در حال تبدیل شدن به دولتی منفور در سطح جهانی است.»

وی با اشاره به این‌که زمان برای برنامه اتمی ایران رو به جلو می‌رود، بر ضرورت برداشتن «گام‌های محکم» برای مقابله با «سرکشی» ایران در برنامه هسته ای تأکید کرد.

شورای امنیت با تصویب چهار قطعنامه تحریمی از ایران خواسته تا غنی سازی را متوقف کند ولی تهران تاکنون از این امر سرپیچی کرده و غنی سازی را حق خود می خواند.

مشاور ارشد وزیر خارجه آمریکا اگرچه از کره جنوبی و همپیمانان آمریکا خواست تا مواد پتروشیمی جمهوری اسلامی را تحریم کنند، تأکید کرد که نفت خام از این قاعده مستثنی است و خاطر نشان کرد که واشینگتن می‌داند که کشورهایی مانند کره جنوبی نیاز دارند از لحاظ انرژی احساس امنیت کنند.

آقای آینهورن در این زمینه گفت: «ما خواهان کاهش درآمد ایران از مجرای فروش نفت هستیم... اما در حال حاضر بازار نفت تحت فشار است.»

کره جنوبی سال ۲۰۱۰، در همراهی با تحریم‌های شورای امنیت، یک بسته تحریمی را علیه ایران
به اجرا در آورد، اما نفت ایران مشمول این تحریم‌ها نمی‌شود.
به دنبال ابراز نگرانی اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از ماهیت برنامه هسته‌ای ایران، قدرت‌های غربی در صدد برآمدند تا حلقه تحریم‌های ایران را
تنگ‌تر کنند و بریتانیا، کانادا و ایالات متحده تحریم‌های جدیدی را متوجه بخش مالی ایران کردند.
اتحادیه اروپا نیز در همراهی با این کشورها، بر شدت تحریم‌های خود افزود و این‌بار
۱۸۰ شخصیت و شرکت ایرانی را هدف تحریم‌ قرار داد.
اتحادیه اروپا همچنین اعلام کرده است که طرح ممنوعیت واردات نفت جمهوری اسلامی را مد نظر قرار داده است.

در عین حال
سنای آمریکا نیز به تازگی به اتفاق آرا، طرح تحریم و مجازات موسسات مالی خارجی که با بانک مرکزی ایران معامله می‌کنند را به تصویب رساند.
با این‌حال این طرح‌ها هنوز به مرحله اجرایی نرسیده‌اند. طرح آمریکا برای عملی شدن نیازمند تایید ریاست جمهوری ایالات متحده است و تصمیم اتحادیه اروپا نیز هنوز مورد موافقت رسمی قرار نگرفته است.

جمهوری اسلامی
هشدار داده است که تحریم نفت ایران موجب افزایش شدید قیمت نفت در بازار جهانی خواهد شد.
کره جنوبی ۱۰ درصد از نفت مورد نیاز خود را از ایران خریداری می‌کند. همچنین چین، هند، ژاپن، ترکیه و اتحادیه اروپا از خریداران اصلی نفت ایران هستند.




آمادگی سوریه برای پذیرش مشروط ناظران اتحادیه عرب

جای خالی وزیرخارجه سوریه در نشست وزیران خارجه اتحادیه عرب و ترکیه

یک‌روز پس از تشدید تحریم‌های اتحادیه عرب، دولت سوریه اعلام کرد که تحت‌شرایطی به‌ ناظران این اتحادیه اجازه ورود خواهد داد. آخر هفته، رزمایش زمینی و هوائی ارتش سوریه، همراه با آزمایش‌های موشکی برگزار شد.

سخنگوی وزارت خارجه سوریه بامداد دوشنبه (۵ دسامبر، ۱۴ آذر) اعلام کرد که دولت آماده است در چارچوب درکی که خود از توافق‌هایش با اتحادیه عرب دارد، به ناظران این اتحادیه اجازه ورود به دمشق و بررسی اوضاع کشور را بدهد.
آمادگی دمشق، یک‌روز پس از تشدید تحریم‌های اتحادیه عرب اعلام شد. ممنوعیت سفر ۱۹ مقام بلندپایه سوری به کشورهای عضو اتحادیه و مسدود کردن حساب آن‌ها، مهمترین بخش این تحریم‌ها است. اتحادیه عرب با این هدف که راه خروج احتمالی بشار اسد و پناهنده شدن وی را به یکی از کشورهای عربی باز بگذارد، شخص وی را مشمول این تحریم‌ها نکرد. این اتحادیه در عین‌حال بار دیگر یک روز به دولت سوریه مهلت داد که به پیشنهاد اعزام ناظران عرب پاسخ بدهد.

پیشنهاد اصلاحی سوریه
اتحادیه عرب از مدت‌ها پیش خواستار اعزام ناظرانی است که بتوانند مسئله نقض حقوق‌بشر را بررسی و بر خروج نیروهای ارتش سوریه از شهرها نظارت کنند. به‌گفته سخنگوی وزارت خارجه سوریه، دمشق تغییراتی را در متن پروتکل ‌اتحادیه عرب پیشنهاد کرده که در محتوای اصلی این توافقنامه تغییری ایجاد نمی‌کند.
در پاسخ به این پرسش خبرنگاران که آیا ناظران می‌توانند بدون همراهی ماموران سوری آزادانه در خاک سوریه رفت‌وآمد و تحقیق کنند، سخنگوی وزارت خارجه گفت:«دولت سوریه کمیته ویژه‌ای تشکیل خواهد داد که اعضای آن با ناظران خارجی همکاری خواهند کرد.» دمشق تاکنون چند بار موافقت خود را با ورود ناظران اعلام کرده، اما هرگز به این امر تحقق نبخشیده است.
ناظران امور سوریه به ثمربخش بودن عقب‌نشینی دولت سوریه امید چندانی ندارند. خبرگزاری آلمان به نقل از این ناظران نوشته است:«رژیم بشار اسد احتمالا پیش‌شرط‌هائی را برای ورود ناظران تعیین خواهد کرد که نمی‌تواند با موافقت اتحادیه عرب روبرو شود.»

مانور ارتش و درگیری‌های ادلیباتحادیه عرب، تحریم ۱۹ مقام سوری و یک روز مهلت برای پذیرش پیشنهاد اعزام ناظران به سوریه
در روزهای آخر هفته گذشته، ارتش سوریه دست به یک مانور بزرگ هوائی و زمینی زد. آزمایش موشک‌هائی که سوریه در اختیار دارد، بخش مهمی از این مانورها بود. خبرگزاری دولتی سوریه به نقل از وزیر دفاع این کشور اعلام کرد:«رزمایش نشان داد که ارتش سوریه برای دفاع از ملت آماده است و می‌تواند جلوی تهاجم‌ها را بگیرد.»
ناظران محلی رزمایش ارتش را قدرت‌نمائی در برابر تهدید‌‌های خارجی و  "ارتش آزاد سوریه" تلقی می‌کنند، زیرا درگیری‌های نظامیان فراری گردآمده در ارتش آزاد با نیروهای وفادار به بشار اسد در هفته‌های اخیر شدت یافته است. به‌گزارش خبرگزاری آلمان، همزمان با مانورهای ارتش، استان ادلیب در نزدیکی مرز ترکیه صحنه درگیری‌های شدید و تازه میان نیروهای ارتش سوریه و ارتش آزاد بود.
ارتش سوریه همچنین به عملیات تهاجمی خود در شهر حمص ادامه داد. برپایه گزارش خبرگزاری‌ها، ظرف ۳ روز اخیر ۳۰ نفر دیگر در درگیری‌های سوریه کشته شدند. سازمان ملل متحد تعداد قربانیان ناآرامی‌های سوریه را از ماه مارس امسال تاکنون نزدیک به ۴ هزار نفر برآورد می‌کند.


رو در رو با رادیو تهرانزیت

تهرانزیت دارد جا می‌افتد، این را از توییت‌ها و اشتراک‌گذاری‌های فیس‌بوکی متوجه می‌شوی. تهرانزیت رادیو هفت کانالی آراسته‌ای‌ست که می‌خواهد موسیقی "مستقل" را به شنوندگانش برساند. گفتگو با یکی از گردانندگان.


«موسیقی مستقل این‌جا زندگی می‌کند.» این تنها جمله‌ای‌ست که با مراجعه به وب‌سایت رادیو ۲۴ ساعته "تهرانزیت" دیده می‌شود. هیچ توضیح دیگری درباره این رادیو که روز به روز بیش‌تر خود را دارد در فضای مجازی ایرانیان می‌شناساند، وجود ندارد. رادیو موسیقی تهرانزیت (http://www.tehransit.com/) اگرچه هیچ توضیحی ندارد، هفت کانال دارد. کانال‌ها بر حسب ترکیبی از سبک و حس و حال آهنگ‌ها درست شده‌اند. با حرکت "ماوس" روی هر کانال، اسم کانال و نوع موسیقی آن به فارسی و انگلیسی مشخص می‌شود. کانال گبه، مخصوص «موسیقی تلفیقی و موج نو»، میکروفون برای «رپ، هیپ هاپ و حرف‌های کوچه خیابان»، گرامافون برای «بهترین‌‌های دیروز»، کافه تهرانزیت و «بلوز، جاز و آواز گرم و نرم»، گاراژ و موسیقی «راک و آلترناتیو»، پنت‌هاوس با «پارتی همیشه همین‌جا» و کانال 120 BMP و «هاوس و ترنس و الکترونیک 120 BMP به بالا».
با مراجعه به صفحه فیس‌بوک و توییتر(@Tehransit) تهرانزیت می‌شود اندکی بیش‌تر درباره این رادیو دانست. در صفحه فیس‌بوک تهرانزیت نوشته شده: «تهرانزیت، رادیو موسیقی مستقل ایرانی‌، با موسیقی‌ صد در صد بدون دامبولی.» در صفحه فیس‌بوک تهرانزیت که نزدیک به پنج هزار عضو دارد و بیش از ۷۰۰ بار به اشتراک‌گذاشته شده، کامنت‌های ترانه‌سراها یا آهنگسازهای جوانی هم به چشم می‌خورد که خواهان پخش اثرشان از تهرانزیت هستند.
بر اساس توییت‌های موجود در اکانت توییتر تهرانزیت هم مشخص است که سعی شده روند پیشرفت کار رادیو تعاملی باشد و از دیگران خواسته شده نظر دهند.
در توییت‌های دیگران هم ردی از تهرانزیت می‌بینی. یک کاربر توییتر نوشته است: «به مدت دو روز خودمو از برق می كشم... خودمو زدم به خوشی دارم راديو تهرانزيت گوش كنان می‌رم مغازه گردی.»
رادیو موسیقی تهرانزیت شش ماه هست شروع به کار کرده است. این رادیو در ابتدا با دو کانال موسیقی شروع به کار کرد و سپس «برای پوشش دادن طیف گسترده‌تری از موسیقی» به هفت کانال افزایش یافت.
گفت‌وگویی کرده‌ایم با یکی از دو گرداننده رادیو تهرانزیت که البته نمی‌خواهد نام خود و همکارش برده شود. می‌گوید «ما سعی‌‌مان این است که بتوانیم به عنوان تهرانزیت شناخته شویم تا به صورت فردی.» تنها می‌دانیم متولد دهه شصت هستند و اکنون در کانادا ساکن‌اند.

تهرانزیت؟ اسم عجیبی‌نیست؟
تهرانزیت در واقع یه ترکیب از کلمهٔ انگلیسی Transit و اسم تهران است. علت این‌که این دو کلمه را با هم قاطی‌کردیم این بود که همیشه این احساس را داشتیم که همهٔ ما، با این که این طرف آن طرف دنیا هستیم، صرف‌نظر از این‌که کجاییم، همه از طریق اینترنت به هم وصل هستیم و با به وجود آوردن یک جمع ایرانی‌کوچک دورمان، ساکن یک جامعه نیمه مجازی هستیم، که نه کاملا ایران است و نه ایران نیست. این ما را یاد سالن ترانزیت فرودگاه می‌انداخت، چون توی سالن ترانزیت، شما هم توی آن کشور هستید و هم نیستید، برای همین اسم رادیو را تهرانزیت گذاشتیم.

ایده کار چطور شکل گرفت؟
حدودا از ۱۰ سال پیش که اولین موسیقی‌‌های مستقل توی ایران شکل گرفت، در واقع از وقتی‌وب‌سایت "تهران‌اونیو" اولین فستیوال اینترنتی موسیقی‌ایرانی ‌را برگزار کرد، چون خیلی ‌به اصطلاح موزیک‌باز بودیم شروع کردیم به دنبال کردن و جمع کردن موسیقی‌‌هایی‌ که از توی کوچه و خیابون شروع به درآمدن کرده بودند. کاملا حسی بود که نه تنها جدید بود بلکه اولین موسیقی‌‌هایی ‌بود که از کشور ما در می‌آمد و ما دوست‌شان داشتیم.

ما یعنی کی؟ چند نفر؟ در چه محدوده سنی؟ داخل یا خارج؟‬
ما دو تا از بچه‌های دهه ۶۰ هستیم که وقتی‌بزرگ می‌شدیم با طیف خیلی ‌باریکی از موسیقی‌ایرانی ‌روبه‌رو بودیم برای همین هم بود که کوچک‌ترین تحولی ‌توی موسیقی‌ایران برای ما خیلی‌ جالب بود. از ونکوور در کانادا وب‌سایت را می‌گرداندیم. کم و بیش شاهد این بودیم که توی این ۱۰ سال گذشته و به خصوص توی این چهار سال اخیر، صحنه موسیقی ‌ما با چه سرعتی متحول شد و حجم موسیقی ‌تولید شده به صورت انفجاری زیاد شد. در حالی‌که حجم موسیقی‌‌ها بیشتر می‌شد و سبک‌های جدید به جریان اضافه می‌شد، ما جای خالی‌ محلی را که این موسیقی‌‌ها بتوانند دور هم جمع بشوند و به راحتی‌ قابل دسترسی‌باشند بیش‌تر و بیش‌تر احساس می‌کردیم. چند وقت پیش به این نتیجه رسیدیم که شاید بهتر است به جای این‌که منتظر بمانیم، خودمان دست به کار شویم که یک جایی را ایجاد کنیم. ایده‌ی تهرانزیت از این‌جا شکل گرفت.

برای این کار کمک مالی از نهادی دریافت کرده‌اید؟
نه، ما از هیچ جایی پولی دریافت نمی‌کنیم و هزینه‌ها را از جیب خودمان می‌دهیم.

بخش‌بندی‌های رادیو بر چه اساسی انجام شده است؟‬
هرکدام از کانال‌ها بر حسب ترکیبی‌از سبک و حسّ و حال آهنگ هستند. به طور واضح‌تر، هر کانال صرفاً بر اساس یک سبک خاص از موسیقی‌(راک، جاز، ...) شکل نگرفته، بلکه ما سعی‌مان بر این بوده که آهنگ‌های کانال‌های مختلف بتوانند کم و بیش در یک فضای حسی مرتبط به هم نیز باشند.

هیچ ارزیابی‌ای از میزان شنونده‌ها یا مراجعه‌کنندگان به سایت در شش ماه که از شروع فعالیت‌تان می‌گذرد، دارید؟
بله، ۱۲ هزار و ۳۰۸ نفر گوش داده‌اند. یعنی هر کدام با یک آی پی مخصوص و از ۶۷ کشور دنیا.

شما خودتان چقدر حرفه و زندگی‌تان به موسیقی ربط دارد؟‬  
بله، ما همیشه یک بخش بزرگی‌از زندگی‌مان موزیک زدن و گوش دادن بوده اما نه به عنوان حرفه‌ای. البته جمع کردن موزیک، بخش خیلی بزرگی از زندگی‌مان است!

بیست و چهار ساعت روز برنامه داشتن سخت نیست؟
چرا کار سختی‌ست. بخش زیادی از روزمان را می‌گیرد ولی‌البته نه همه ۲۴ ساعت را.
مریم میرزا
تحریریه: یلدا کیانی



نگرانی کلینتون از تضعیف دمکراسی در اسرائیل


وزیرخارجه آمریکا با انتقاد از تحولات سیاسی اسرائیل، روند کنونی را خطری برای دمکراسی و حقوق زنان در این کشور دانست. هیلاری کلینتون بخشی از قوانین جدید اسرائیل، از جمله جدایی مردان و زنان در اتوبوس‌ها را شوکه کننده خواند.


به نقل از رسانه‌های اسرائیلی وزیرخارجه آمریکا شنبه (۱۲ آذر/ ۳ دسامبر) با شرکت در مراسم «سبت» در واشینگتن، از طرح مجموعه‌قوانین «غیر دمکرات» در دولت بنیامین نتانیاهو ابراز نگرانی کرده است.
به گزارش روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آخارونت»‌، کلینتون در گردهم‌آیی روز شنبه جدا بودن بخش مردان و زنان در  برخی از اتوبوس‌های اورشلیم (بیت‌المقدس)، ممانعت یهودیان ارتدوکس از انجام خدمت سربازی یا عدم شرکت آنها در مراسم و نشست‌هایی که زنان هم حضور دارند را «شوکه کننده» خوانده است. 
یکی از مقامات عالی‌رتبه وزارت خارجه آمریکا در پرسش روزنامه «یدیعوت آخارونت» تأیید کرده است که هیلاری کلینتون از گسترش «قوانین» و «نقدهای محافظه‌کارانه در مورد زنان» در اسرائیل نگران است.

تغییراتی که دولت راستگرا دنبال می‌کند
کابینه محافظه‌کار و راست‌گرای بنیامین نتانیاهو پیش‌نویس مجموعه‌قوانین جدیدی را در دست بررسی دارد.  یکی از طرح‌های تازه وزرایدر برخی اتوبوس‌های اسرائیل مردان و زنان جدا از هم می‌نشینند راستگرای کابینه، تصویب قانونی است که امکان محدود کردن منابع مالی خارجی سازمان غیردولتی اسرائیل را فراهم می‌کند.
مدافعان حقوق بشر این طرح را تلاش دولت برای مسدود کردن مسیرهای کمک مالی به سازمان‌های منتقد دولت اسرائیل تعبیر می‌کنند. این قانون واکنش جامعه جهانی را نیز برانگیخته است.
به نقل از روزنامه لیبرال «هاآراتص»، چاپ اسرائیل، سفیر آلمان در این کشور نیز نگرانی خود را از تصویب قوانین جدید ابراز کرده است.

واکنش شدید وزرای اسرائیلی به سخنان کلینتون
به نقل از مطبوعات و رسانه‌های اسرائیلی، وزرای این کشور در نشست روز یکشنبه دولت به انتقاد‌های وزیر خارجه آمریکا به شدت واکنش نشان دادند.
وزیر دارایی اسرائیل سخنان هیلاری کلینتون را «کاملأ زیاده‌روی»  خوانده است و در گفتگو با رسانه‌های این کشور تأکید کرده است که اسرائیل یک «دمکراسی زنده و پویاست.»
یووال اشتاینیتز در عین حال پذیرفته است که افزایش فشار از سوی یهودیان ارتدوکس، به خصوص در مورد جدایی مردان و زنان در محافل عمومی این کشور یک «مشکل» است. وی همزمان تأکید کرده است که این مشکل «خطری برای دمکراسی به شمار نمی‌رود‎.»
وزیر محیط‌زیست اسرائیل، گیلاد اردان نیز از وزیر خارجه آمریکا خواسته است «از این پس ابتدا به مشکلات خود برسد.»
ال یشایی، وزیر کشور از حزب یهودیان ارتدوکس شاس نیز تأکید کرده است که «اسرائیل تنها دمکراسی خاورمیانه است.» وی در ادامه افزوده است: « من گمان می‌کنم هر تغییری که رخ دهد در چهارچوب قوانین کشوری خواهد بود.»


گشایش کنفرانس بین‌المللی افغانستان با سخنان وزیر خارجه آلمان

بیش از هزار نماینده از ۸۵ کشور جهان در همایش بن دارند

نشست بین‌المللی افغانستان با سخنان گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان افتتاح شد. صدراعظم آلمان نیز طی سخنانی عمده‌ترین نیاز افغانستان را ثبات، امنیت و صلح دانست. بیش از هزار نماینده از ۸۵ کشور جهان در این همایش حضور دارند.


کنفرانس افغانستان در ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه (۵ دسامبر/۱۳ آذر) در محل سابق مجلس سراسری آلمان در شهر بن آغاز به کار کرد. گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان  در نطق افتتاحیه این نشست، اطمینان داد کمک‌های کشورش به افغانستان تا سال ۲۰۱۴ ادامه خواهند داشت.
نیروهای خارجی حاضر در افغانستان، قرار است طبق برنامه‌های زمان‌‌بندی شده تا سال ۲۰۱۴ از این کشور خارج شوند. وستروله یادآور شد که آلمان تا این مهلت،  تعهدات خود در زمینه بازسازی و عمران افغانستان را انجام خواهد داد.
وزیر خارجه آلمان بر مسئولیت افغانستان در پیشبرد اصلاحات و فرآیند صلح با طالبان نیز تاکید کرد و افزود که تعهدات متقابل میان دولت افغانستان و جامعه بین‌المللی، مبنایی برای همیاری‌های جدید خواهند بود.

در حال حاضر بیش از ۵۰۰۰ سرباز آلمانی در افغانستان حضور دارند و آلمان با این میزان نیرو، پس از آمریکا و بریتانیا در مقام سوم قرار دارد. بودجه اختصاص یافته  دولت آلمان برای سازندگی و کمک‌های عمرانی در افغانستان، بالغ بر ۴۳۰ میلیون یورو در سال است. در میان نهادها و کشورهای کمک دهنده به افغانستان، سازمان ملل و ژاپن در صدر هستند و آلمان در ردیف سوم قرار دارد.
گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان (چپ) در کنار بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل و زلمای رسول، وزیر خارجه افغانستان صدراعظم آلمان نیز طی سخنانی در همایش بن، از تداوم کمک‌های‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بلند مدت کشورش به افغانستان خبر داد. آنگلا مرکل هم‌زمان از دولت افغانستان خواست با جدیت بیشتری علیه فساد و قاچاق مواد مخدر اقدام کند و کلیه نیروهای اجتماعی و قومیت‌های مختلف را برای روند آشتی ملی به حرکت درآورد.
صدراعظم آلمان تصریح کرد که مشکلات افغانستان تنها به دست خود افغان‌ها حل خواهد شد.
خانم مرکل عمده‌ترین نیاز افغانستان را ثبات، امنیت و صلح دانست و افزود که به این ترتیب، این کشور دیگر تهدیدی تروریستی علیه کل جهان نخواهد بود. به گفته صدراعظم آلمان، بازسازی افغانستان بدون امنیت میسر نیست و بدون توسعه نیز، امنیت به دست نخواهد آمد.
کلینتون: روند آشتی در افغانستان ارزش هر هزینه‌ای را دارد
بان کی‌مون دبیر کل سازمان ملل نیز در این نشست از پشتیبانی سازمان ملل از افغانستان و مردم آن سخن گفت. وی گفت: «ما با شما هستیم، ما صدای شما را می‌شنویم و از هیچ کمکی به شما فروگذار نیستیم. ما پس از سال ۲۰۱۴ نیز همراه شما خواهیم بود.»
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا هم در دیدار با نمایندگان جامعه جهانی در نشست بن، از شروع "کاری سترگ" در افغانستان یاد کرد و خطاب به تشکل‌های مختلف افغان گفت: « باید روشن سازیم که مشترکا چه چیزی را باید انجام دهیم و چه چیزی را نه»
وزیر خارجه آمریکا تاکید کرد که بزرگترین سرخوردگی آمریکا در افغانستان، فقدان پیشرفت در حل معضل طالبان است. کلینتون افزود که روند آشتی در افغانستان، ارزش هر هزینه‌ای را دارد، زیرا می‌تواند به رنج مردم این سرزمین پایان دهد.
کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز که در نشست بن حضور دارد، اطمینان خاطر داد که کمک‌های مالی اتحادیه اروپا به افعانستان کاهش نخواهند یافت. خانم اشتون تاکید کرد که این کمک‌ها در آینده دستکم در سطح کنونی پرداخت می‌شوند. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا افزود که طرف افغان هم باید ادای سهم کرده و شرکای اروپایی را از مبارزه با فساد، حاکمیت قانون و به ویژه رعایت حقوق زنان مطمئن سازد.

تقاضای کرزای: سالی ۵ میلیارد دلار کمک
علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران نیز در سخنانی در کنفرانس بن، ادامه حضور نیروهای خارجی در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ را نامعقول خواند و آن را در خدمت ثبات پایدار و آزادی افغانستان ندانست. وی با طرح این تقاضا که امنیت افغانستان باید کاملاَ به خود افغان‌ها واگذار شود، تلاش‌های جامعه جهانی برای شکست تروریسم در افغانستان را ناموفق ارزیابی کرد.  در سال‌های اخیر دولت ایران به رغم مناسبات تنگاتنگ با دولت حامد کرزای، گه‌گاه از سوی نیروهای آیساف و فرماندهان آن به حمایت از شورشیان افغانستان متهم شده است.
  حامد کرزای، رییس جمهور افغانستان نیز پیش از آغاز کنفرانس بن، از جامعه بین‌المللی خواسته بود که کمک‌های خود به این کشور را تا دستکم تا سال ۲۰۲۴ با بودجه  سالانه‌ای معادل ۵ میلیارد دلار ادامه دهند.
خانم مرکل از دولت حامد کرزای خواست با جدیت بیشتری علیه فساد و قاچاق مواد مخدر اقدام کند انتظار نمی‌رود که شرکت کنندگان کنفرانس ارقام مشخصی را برای حمایت مالی از افغانستان در سند پایانی این همایش تعیین کنند. هدف اصلی نشست بن، جمع آوری حمایت مالی از افغانستان نیست و چنین جلسه‌ای قرار است در سال آینده برگزار شود.
کنفرانس‌های منطقه‌ای افغانستان در سایه مشکلات فراوان
یکی از اهداف اصلی کنفرانس بن که گمان می‌رود در سند نهایی نیز منظور شود، تعیین راه‌های مشخص برای مذاکرات صلح با طالبان خواهد بود. هدف نهایی نشست، ایجاد شرایط برای افغانستانی آزاد و امن با کارایی لازم دولتی است.
پاکستان، همسایه افغانستان به دلیل اعتراض به حمله اخیر ناتو به یک پاسگاه مرزی این کشور از حضور در کنفرانس بن سرباز زده است، این در حالی است که شورشیان افغانستان چه به لحاظ امکانات لجستیکی و چه به لحاظ سیاسی از کمک‌های معینی در پاکستان برخوردار می‌شوند و دولت افغانستان پیوسته این همسایه خود را از عاملان اصلی بی‌ثباتی در خاک خود معرفی کرده است.



دیدار سید محمد خاتمی با خانواده عیسی سحرخیز

سحام نیوز: سید محمد خاتمی در دومین دیدار امروز خود با خانواده عیسی سحرخیز، روزنامه نگار، زندانی سیاسی و از اعضای ستاد انتخابات مهدی کروبی؛ ملاقات کرد.
به گزارش سحام در این دیدار در خصوص آخرین وضعیت جسمی این زندانی سیاسی بحث و گفتگو شد.
سحرخیز تیرماه ۸۸ و در پی بازداشت های گسترده پس از انتخابات پر سئوال و ابهام ریاست جمهوری بازداشت، و بعدتر توسط قاضی صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام به سه سال حبس محکوم شد.
سحرخیز در تمام دو سال و سه ماه گذشته، در زندان بسر برده و با وجود تاکید پزشکان و بهداری زندان، امکان ادامه معالجات و درمان در خارج از زندان را نداشته است. وی حتی از یک روز مرخصی نیز محروم بوده است.
عیسی سحرخیز،عضو ستاد مهدی کروبی و نیز عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و مدیرمسئول روزنامهٔ توقیف شدهٔ «اخبار اقتصادی» و ماهنامهٔ توقیف شده «آفتاب» بود. وی در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی مدتی به عنوان مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت داشت.

روز دوشنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

جمعی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در بیانیه ای به مناسبت روز دانشجو گفته اند "تاریخ گواهی می دهد هر زمان که ملتی بیدار شده و مردم با آگاهی از منافع و حقوقشان برای کسب آنها به اجماع رسیده اند، موفق شده اند به رویای آزادی خواهی خود جامع عمل بپوشانند."
به گزارش دانشجونیوز، این دانشجویان در بیانیه خود خواستار اتحاد دانشجویان به عنوان نخبه گان فرهیخته جامعه و به عهده گرفتن نقش هدایت کنندگی توسط ایشان شده اند.
این دانشجویان همچنین معتقدند فشارهای گسترده بر مردم از جمله بر دانشجویان طی سالهای اخیر به هدایت ایت الله خامنه ای صورت گرفته است و انتخابات ۸۸ بیش از پیش چهره واقعی جمهوری اسلامی را نمایان کرد.
متن کامل بیانیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به شرح زیر است:
امسال در حالی به استقبال ١۶ آذر می رویم که همچنان مانند گذشته چشمی پر از اشک و دلی پر از خون در فراغ یاران در بندمان داریم، بیش از نیم قرن است که هرگونه تلاش برای رسیدن به بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوقمان نتیجه ای جز در بند شدن و سرکوب در پی نداشته است. تا کی باید بنشینیم و شاهد باشیم چگونه دوستانمان  یکی پس از دیگری توسط تمامیت خواهان مورد آزار و شکنجه قرار می گیرند؟
تا کی باید در پیمودن مسیر آزادی خواهیمان از چاله ای به چاهی دیگر بیافتیم؟ آیا به راستی زمان آن فرا نرسیده است که طرحی نو در اندازیم و استبداد را با تمام توان از ریشه برکنیم؟
همواره در بین همه اقشار جامعه، دانشجویان بیشترین هزینه را در مقابل سرکوبگران پرداخت نموده اند اما این هزینه ها زمانی به نتیجه دل خواه منتهی خواهد شد که بینشی عمیق و دیدی تازه را نسبت به وقایع تاریخی در ما ایجاد نماید. ما باید ضمن تکریم تلاشهای گذشته از نقد اشتباهاتمان نیز غافل نشویم تا مانند گذشته هزینه های ما به ابزاری برای سو استفاده فرصت طلبان و قدرت گرفتن عوام فریبان قرار نگیرد.
دانشجویان و دانشگاهیان عزیز:
از انقلاب ۵۷ تاكنون رژیم مستقر ١۶ آذر را مانند مناسبتهای دیگری چون سالروز پیروزی انقلاب واشغال سفارت آمریكا به دست آویزی برای تحكیم وتثبیت پایه های مشروعیت خود در سطح افکار عمومی ساخته بود و این روزها همواره نمادی بودند از خیزش انقلابی یك ملت در مقابل دشمنانی كه برای چپاول سرمایه ها ودستاوردهای ملی آنها به كمین نشسته بودند. دیدگاهی كه بخصوص دردهه ۶۰ بین اقشار مختلف جامعه ایران طرفدارانی بیشمار داشت ونظام از آن به عنوان ابزاری برای سركوب واعدام مخالفانش استفاده می كرد.
در دهه ۶۰ رژیم به پشتوانه حامیان بیشمار خود همه صداهای مخالف را به هر شكل ممكن خفه كرد، اما سالهای پایانی دهه ۶۰ آغاز یك دگردیسی در رژیم بود. پایان جنگ و مرگ آیت الله خمینی عرصه ای جدید را در حیات جمهوری اسلامی رقم زد؛ در این سالها به تدریج عناصر آرمانگرا و متوهم از بدنه مدیریتی جمهوری اسلامی حذف شدند و جای خودرا به تكنوكراتهای میانه رو دادند، فضای سنگین انقلابی از دانشگاهها كنار رفت و دانشجویان فرصتی برای تعمق در واقعیتهای حاكم بر پیرامونشان یافتند.
در همین سالها بود كه نطفه اصلاحات در ایران بسته شد و مدافعین اسلام انقلابی خارج از قدرت، فرصتی برای مطالعه و نقد گذشته و تجدید نظر در دیدگاههای خود و به روز كردن آنها یافتند، تا بار دیگر در خرداد ۷۶ با پیروزی بر محافظه كاران؛ فرصتی برای حضور در قدرت یابند.
دوران اصلاحات "دوران نقد دانشجویان بر نظام" بود. اما در این نقد ها امیدهای فروانی به اصلاح نهفته بود؛ امیدی كه خیلی زود بر باد رفت و اقتدارگرایان و در راس آنها آیت الله خامنه ای برای خفه كردن صدای دانشگاه از هیچ عملی رویگردان نشدند و این مسئله را به كرات در عمل نشان داد. چه زمانی كه با اندك اشارت رهبر جمهوری اسلامی تعداد زیادی از نشریات منقد یك شبه توقیف شدند وچه زمانیكه در ١۸ تیر اوباش وابسته به بیت رهبری با هجوم شبانه به خوابگاه دانشجویان تعداد زیادی را مضروب و زخمی ساختند. در حالی که در تمام این موارد اصلاح طلبان انتظارات به حق دانشجویان را برآورده نساختند.
اقتدارطلبان  با حمله به  دانشجویان و مطبوعات به عنوان خط مقدم جنبش اصلاحات و فلج ساختن آن، پروژه خود را برای نابود كردن اصلاحات در ایران با موفقیت اجرا نمودند. چرا كه پس از آن اصلاح طلبان با وجود در اختیار گرفتن دولت و مجلس به دلیل نداشتن بازوهای موثر برای ارتباط با جامعه عملا در پیش برد وعده های خود، كاری از پیش نبردند.
تا آن که  در سال ١٣۸٤ تمامیت خواهان توانستند با استفاده از جوی رخوت زده که نتیجه عقب نشینی ها و مسامحه کاری های مکرر رئیس جمهور وقت- سید محمد خاتمی- بود، چهره ای عوام فریب به نام محمود احمدی نژاد را بر نهاد قوه مجریه حاكم كنند. احمدی نژاد آمده بود تا حرفای مگوی رهبری را علیه مخالفان و رقبایش بازگو كند و نوكر حلقه به گوش بیت رهبری و پیش برنده ی منویات وی باشد.
در طول  سال های ریاست جمهوری احمدی نژاد، دانشجویان دوران سیاهی را سپری كردند و بارها و بارها با بازداشت و محرومیت از تحصیل مواجه گردیدند. این اقدامات و حمایت كامل دستگاه بیت رهبری از آنها به تدریج بدنه منتقد حكومت و بویژه دانشجویان را كه در راس این برخوردها قرار داشتند متوجه نقش رهبری به عنوان عامل اصلی این برخوردها نمود، اما انگار هنوز زمان لازم بود تا جامعه نیز به این نقش مخرب آیت الله خامنه ای پی ببرد. زمانی كه چندان به طول نینجامید.
انتخابات سال ۸۸ موقعیت خوبی بود كه اقتدارگرایان چهره سركوبگر خود را كه تا پیش از آن تنها برای مخالفانش فاش می ساخت به مردمی كه به تقلب گسترده در انتخابات معترض بودند نشان دهند. كشتار معترضان در روزهای پس از انتخابات ۸۸ چهره واقعی آن ها را به خوبی نمایان ساخت و فرصتی ایجاد نمود كه رنجدیدگان گذشته كه تا پیش از این سكوت كرده بودند لب به سخن بگشایند وجنایات ایادی نظام علیه خودرا در معرض قضاوت عموم قرار دهند.
موج جنایات آنچنان گسترده بود كه حتی صدای اعتراض برخی از مدافعان جمهوری اسلامی که وجدانی آزاده داشتند؛ همچون محمد نوری زاد را نیز در آورد، اعتراضی كه وی را روانه زندان ساخت تا ثابت شود حاکمیت هیچ گونه انتقادی را حتی از ناحیه نزدیک همراهان خود نیز بر نمی تابد.
واینگونه است که نظام اسلامی تمام پل ها را پشت سر راه خود را ویران نمود و حتی تلاشهای مذبوحانه ای  همچون حمله به سفارت بریتانیا  که از سوی نظام برای ایجاد اتحادی  هرچند گذرا در جمع اصولگرایان صورت گرفت؛ دیگر کوچکترین تاثیری بر تحکیم  پایه های مشروعیت لرزانش ندارد.
حاکمیت اکنون در شرایطی قرار گرفته است که راه را بر هرگونه بازگشت و اصلاحی بسته است تا آنجا که هرگونه ادعایی از سوی هر شخصی مبنی بر امید اصلاح نظام با واکنش منفی از سوی جامعه مواجه می گردد. این هشداری است برای اصلاح طلبانی که بار دیگر در تلاش اند تا با چنگ زدن به ریسمان انتخابات متقلبانه و نابرابر خود را به ارکان قدرت نزدیک نمایند.
یاران دبستانی! بی شک کسب متاع آزادی برای هیچ ملتی بدون هزینه نبوده است و همواره بوده اند خودکامگانی که برای پاسخ دادن به عطش سیری ناپذیر قدرت طلبی شان، ملت ها را با به کار گیری همه ابزارها زیر یوغ جباری خود نگه داشته اند. اما تاریخ گواهی می دهد هر زمان که ملتی بیدار شده و مردم با آگاهی از منافع و حقوقشان برای کسب آنها به اجماع رسیده اند، موفق شده اند به رویای آزادی خواهی خود جامع عمل بپوشانند. به طور قطع این مهم با اتحاد و اجماع فراگیر دانشجویان به عنوان نخبه گان فرهیخته جامعه و به عهده گرفتن نقش هدایت کنندگی توسط ایشان حاصل خواهد شد و شانزدهم آذر بهترین زمان ممکن است برای تجلی این اتحاد علیه حکومت جائر.



بر‌رسی‌ وضعیت امروز جنبش دانشجویی؛ گزارشی از مراسم ۱۶ آذر در دانشگاه آلبرتا

مراسم گرامیداشت روز دانشجو در دانشگاه آلبرتا در کانادا، روز جمعه ۱۱ آذر با حضور تعدادی از دانشجویان ایرانی این دانشگاه و با سخنرانی مهدی عربشاهی و علی‌ اکبر موسوی خویینی از طریق اسکایپ برگزار شد.
به گزارش دانشجونیوز، مهدی عربشاهی، فعال دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی و دبیر سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت که به تازگی از ایران خارج شده، سخنان خود را با یاد از "ستاره‌های دربند جنبش دانشجویی" آغاز کرد.
عربشاهی با اشاره به بهاره هدایت، دانشجوی زندانی وعضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، از وی به عنوان یکی‌ از برجسته‌ترین چهره‌های جنبش دانشجویی نام برد که با ورود به ساختار مردانه دفتر تحکیم موجب ارتباط و نزدیکی‌ بیشتر میان جنبش زنان و جنبش دانشجویی شده بود.
عربشاهی هچنین با اشاره به ضیا نبوی، دانشجوی زندانی و موسس شورای دفاع از حق تحصیل، بیان داشت: "پافشاری نبوی و دوستانش باعث شد که مساله حق تحصیل به یکی‌ از مسائل مهم جنبش دانشجویی و یک مساله مهم سیاسی تبدیل شود، تا جایی‌ که در جریان انتخابات آقایان موسوی و کروبی هر دو به این مساله پرداختند."
مهدی عربشاهی با نام بردن از دیگر دانشجویان زندانی از جمله مجید توکلی، علی‌ اکبر محمد زاده، مجید دری، ‌مهدیه گلرو و همسرش وحید لعلی‌پور، مهدی خدایی، شاهین زینعلی، پیمان عارف، آرش صادقی‌، شبنم مددزاده، و نیز فعالان پیشین و حامیان جنبش دانشجویی مانند عبدالله مؤمنی، علی‌ جمالی، حسن اسدی زید‌آبادی، علی‌ ملیحی، کیوان صمیمی‌، احمد زید‌آبادی، و عبد‌الفتاح سلطانی که هم اکنون از زندان به سر می برند، به صحبت پیرامون هزینه‌های سنگین تحمیل شده به جنبش دانشجویی در چند سال اخیر پرداخت.
عربشاهی که نخستین بار در تیر ماه سال ۱۳۸۶ در جریان تحصن شش تن‌ از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در اعتراض به بازداشت فعالان دانشجویی دستگیر و زندانی شده بود، با مقایسه فضای دانشگاه قبل و بعد از سال ۱۳۸۸ گفت: "در دوران پیش از ۸۸ سیاست حاکم تحمل غیر رسمی‌ فعالیت دانشجویی و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی بود، اما از ۸۸ به بعد هر نوع فعالیت به شدت سرکوب شده و کنشگران منجمله فعالان دانشجویی با مجازات و محرومیت‌های سنگین مواجه میشوند."
وی با بیان اینکه "عدم وجود ساختار‌های سازمانی و شبکه‌ای مناسب برای فعالیت دانشجویی در فضای فعلی‌ دانشگاه یکی‌ از مهمترین مسائلی‌ است که با آن روبرو هستیم" هشدار داد: "آنچه خطرناک است غالب شدن شرایط ترس و نومیدی است." عربشاهی در پایان گفت که به عقیده وی در فضای امروز ایران، علیرغم سرکوب‌ها و با وجود هراس فعالان از دامن زدن به فضای خشونت، هنوز فضای یاس حاکم نشده و از مهمترین وظایف فعالان مقابله با گسترش فضای نومیدی است.
به گزارش دانشجونیوز در ادامه این مراسم علی‌ اکبر موسوی خویینی، نماینده تهران در مجلس ششم و دبیر کل پیشین سازمان ادوار تحکیم وحدت، به سخنرانی پرداخت. موسوی خویینی با یاد کردن از قندچی، شریعت‌رضوی، و بزرگ‌نیا به عنوان سه‌ شهید دانشکده فنی به فراز و نشیب‌های طولانی و سخت جنبش دانشجویی ایران در چند دهه اخیر اشاره کرد.
موسوی خویینی با توصیف شرایط کنونی به عنوان "فضای فوق امنیتی در برخورد با دانشجویان و خانواده‌های دانشجویان" گفت که به عقیده وی "حکومت ایران هچنان از جنبش دانشجویی وحشت دارد و شاهد این مدعا هم ادامه حبس فعالان دانشجویی و اعمال فشار بر دانشجویان است."
موسوی خویینی در بر‌رسی‌ وضعیت کلی‌ دانشگاه‌ها در ایران از تلاش‌های اخیر برای اجرایی کردن طرح تفکیک جنسی‌ دانشگاه، سعی‌ در محدود کردن بیش از پیش آزادی‌های آکادمیک، و بحث بازنگری در علوم انسانی‌ به عنوان طرح‌های حاکمیت برای اعمال کنترل بیشتر بر فضای دانشگاه نام برد.
وی هچنین گفت که علیرغم این طرح‌ها جنبش دانشجویی هنوز نقش خود را، هر چند با محدودیت بیشتر، در سطح جامعه ایفا می‌کند و "حضور میلیون‌ها دانشجو در میان خانواده‌های ایرانی تاثیرات و تبعات خاص خود را به دنبال می‌آورد که حاکمیت قادر به کنترل آن نیست."
موسوی خویینی در ادامه گفت که امروزه میزان چشمگیر حضور دانشجویان ایرانی در خارج از کشور نقش بزرگتری را متوجه جامعه ایرانی خارج از کشور می‌کند. وی با اشاره به اینکه "یکی‌ از مسئولیت‌های بزرگ فعالان دانشجویی کم کردن فاصله کاذب میان گروه‌ها و فعالان سیاسی است،" افزود "نقدی را که متوجه فعالان خارج از کشور میدانم این است که در به عهده گرفتن این مسئولیت کم‌کاری داشته‌اند."
در بخش پرسش و پاسخ سخنرانان به بحث پیرامون چشم‌انداز فعالیت آینده جنبش دانشجویی، ارتباط جنبش با خواسته‌های صنفی دانشجویان، و اشتراکات و تمایزات جنبش دانشجویی با جنبش‌های دیگر منجمله جنبش زنان، کارگران، و معلمان پرداختند.
لازم بذکر است که گروه همبستگی‌ با جنبش دموکراتیک ایران - ادمونتون (سیدمی) علاوه بر این مراسم تاکنون اقدام به برگزاری برنامه های  دیگری نیز از طریق اسکایپ نموده است که از جمله آن میتوان از گرامیداشت ٢۸ مرداد با حضور مهندس عبدالعلی بازرگان مرداد ۸٩- بزرگداشت ١۶ آذر روز دانشجو با حضور علی افشاری آذر ۸٩- بررسی فرآیند جنبش آزادی خواهی ایران از جنبه های مختلف اقتصادی و اجتماعی با حضور علی اکبر موسوی خویینی، علی افشاری و بورقان نظامی بهمن ۸٩ نام برد.



بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت آب و برق در محکومیت حمله به سفارت بریتانیا

به گزارش دانشجونیوز، در این بیانیه با اشاره به حمله به سفارت بریتانیا، آماده است: " انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت آب و برق (شهید عباسپور) لازم می داند اقدامات متحجرانه ای از این دست را که در نهایت نتیجه ای جز به خطر انداختن حقوق ملت ایران در پی نخواهد داشت، به شدت محکوم کرده و نسبت به عواقب احتمالی آن و مخاطراتی که پیش رو می نهد، هشدار دهد."

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

«ملّتی که از تاریخ خود درس نگیرد، محکوم است که همیشه در تاریخ به سر ببرد.»
سانتا ماریا

در هفته ی گذشته شاهد آن بودیم که عده ای معترض که خود را «دانشجویان پیرو خط ولایت» نامیدند، با تجمّع در مقابل سفارت بریتانیا و حمله به ساختمان این سفارت اقدام به تصرف و آسیب رساندن به اموال آن محل نمودند. همزمان هفت تن از کارمندان سفارت بریتانیا در باغ قلهک توسط این گروه به گروگان گرفته شدند، که خوشبختانه پس از مدتی و با مداخله ی پلیس دیپلماتیک گروگان گیری پایان یافت. این اقدام با نظر به عضویت ایران در کنوانسیون وین، نقض آشکار این کنوانسیون به شمار می آید. چرا که طبق ماده 22 این کنوانسیون، سفارت خانه هرکشوری بخشی از خاک آن کشور محسوب شده و میزبان موظف است کاملاً از آن محافظت کند.
نکته ی قابل توجه اینکه در رسانه های حکومتی، از این حرکت به عنوان حرکتی دانشجویی یاد می شود، در حالیکه حضور فرماندهان نظامی، شبه نظامیان و نمایندگان مجلس در آن مشهود بود. و از سوی دیگر عملکرد منفعلانه ی نیروی انتظامی در برخورد با این حرکت  مذموم، این شائبه را در اذهان عمومی تقویت می کند که بخش هایی از حاکمیت موافق، حامی، و چه بسا آمران اصلی این حرکت بوده اند.
در گذشته نیز، سیزدهم آبان ماه 32 سال پیش، گروهی از دانشجویان موسوم به دانشجویان پیرو خط امام در اقدامی مشابه با حمله به سفارت آمریکا اقدام به گروگان گرفتن دیپلمات ها و کارمندان آنجا نمودند. گرچه این واقعه در فضای انقلابی آن روزها اقدامی شجاعانه قلمداد می شد، اما در ادامه تبعاتی جدی برای کشورمان به همراه داشت که در هیاهویی نخ نما شده پنهان ماند. انزوای ایران در صحنه ی بین المللی را می توان از جمله این تبعات برشمرد که موجب آسودگی خاطر رژیم عراق از جلب حمایت غرب در صورت حمله به ایران گردید. این در شرایطی بود که ایرانِ پس از انقلاب در آن روزها بیش از هر چیز به جلب اعتماد و گسترش روابط خارجی خود برای تثبیت جایگاه بین المللی اش نیاز داشت.
در شرایطی که با توجه به قطع نامه ها، تحریم ها و تهدید های پیاپی - بالاخص پس از آخرین گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی- فشارهای بین المللی بی سابقه ای عرصه را بر کشورمان تنگ کرده، اقدامات احساسی و نابخردانه ای همچون رأی مجلس شورای اسلامی مبنی بر کاهش روابط با بریتانیا، حمله به سفارتخانه آن کشور و دهن کجی به جامعه بین المللی، به گواه عکس العمل های چند روز گذشته، نتیجه ای جز اعتماد زدایی و بیش از پیش منزوی شدن کشورمان را در بر نخواهد داشت. همچنین موجب بستن راه های گفت و گو، به عنوان تنها راه حل عملی برون رفت از این بحران، می گردد.

از سوی دیگر، تیره شدن چهره ایران در افکار عمومی جهان، می تواند جریانات طالب جنگ را در کشور هایی چون آمریکا و اسراییل گستاخ تر کند. و در چنین فضایی انفجارهای اخیر در مراکز تسلیحاتی کشور نگرانی های فراوانی را در مورد احتمال وقوع جنگ در اذهان عمومی ایجاد کرده است. ناگفته پیداست که وقوع جنگ موجب وارد آمدن خسارات جانی و مالی جبران ناپذیری بر پیکر ملت ایران گشته و لکه سیاه دیگری در تاریخ زندگی انسان ها بر جا می گذارد.
در پایان، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت آب و برق (شهید عباسپور) لازم می داند اقدامات متحجرانه ای از این دست را که در نهایت نتیجه ای جز به خطر انداختن حقوق ملت ایران در پی نخواهد داشت، به شدت محکوم کرده و نسبت به عواقب احتمالی آن و مخاطراتی که پیش رو می نهد، هشدار دهد.




رئیس مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ:

حضور گارد ویژه در تهران برای تامین امنیت است


سعید سعید‌فر٬ رئیس مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، گزارش‌ها در خصوص حضور ماموران یگان ویژه در برخی نقاط شهر تهران را تائید کرد و گفت این نیرو‌ها برای تامین امنیت عزاداران در خیابان‌ها مستقر شده‌اند.
ماموران یگاه ویژه پلیس از صبح امروز (دوشنبه ۱۴ آذر) در برخی خیابان‌های اصلی شهر تهران مستقر شده‌اند که به گفته این مقام پلیس٬ این حضور گسترده ارتباطی با مسائل «امنیتی» ندارد.
آقای سعید‌فر افزوده که «نیروی انتظامی خود را موظف می‌داند تا در کنار عزاداران حضور داشته و ضمن سوگواری برای سالار شهیدان، امنیت و انتظام این عزیزان را نیز فراهم کند.»
نیرو‌های گارد ویژه پلیس در شرایطی در خیابان‌های شهر تهران مستقر شده‌اند که در روز‌های اخیر فراخوان‌هایی مبنی بر برگزاری مراسم سالگرد کشته شدگان حوادث عاشورای سال ۸۸ منتشر شده است.
در عاشورای سال ۱۳۸۸ پلیس با مردم معترض به نتیجه انتخابات وارد درگیری خشونت‌باری شد که این درگیری منجر به کشته شدن چند نفر شد.
در فراخوان‌های داده شده همچنین قرار است مراسم‌هایی در سالگرد ۱۶ آذر (روز دانشجو) در تهران برگزار شود.
به نظر می‌رسد استقرار گارد ویژه پلیس در برخی خیابان‌های شهر تهران با این دو مراسم بی‌ارتباط نیست.




در بیانیه ششم شورای متحصنین سفارت بریتانیا مطرح شد

هشدار بسیج دانشجویی به پلیس درباره بازداشت‌ها

«شورای متحصنین لانهٔ فتنه‌گری روباه پیر» وابسته به بسیج دانشجویی در ششمین بیانیه خود از تهدید و بازداشت عده‌ای از مهاجمان به سفارت بریتانیا از سوی پلیس خبر داد.
این شورا روز یک‌شنبه (۱۳ آذر) در بیانیه خود اعلام کرده است: «در چند روز گذشته شاهد تماس‌های مکرر و تهدیدات و بعضا بازداشت‌هایی از طرف نیروی انتظامی بوده‌ایم که به هیچ وجه قابل قبول نیست.»
این بیانیه هشدار داده است چنانچه این برخورد‌ها ادامه داشته باشد پلیس «با برخورد و اعتراض سخت دانشجویان روبرو {خواهد شد} و عواقب آن بر عهده آن نیرو {پلیس} خواهد بود.»
 «شورای متحصنین لانهٔ فتنه‌گری روباه پیر» در بیانیه خود هیچ اشاره‌ای به هویت کسانی که بازداشت شده و مورد تهدید قرار گرفته‌اند٬ نکرده است.
این بیانیه در ادامه بدون آنکه نامی از مجمع دانشجویان حزب‌الله دانشگاه علم و صنعت ببرد٬ از موضع‌گیری این مجمع و سایر جریان‌های سیاسی در خصوص حمله به سفارت بریتانیا انتقاد کرده است.
در بیانیه این شورا باردیگر ادعا شده که حمله به سفارت بریتانیا در تهران «خودجوش» بوده و هیچ ارگان و سازمانی در این حمله دست نداشته‌ است.
اعضای هفت نفره این شورا در بیانیه خود همچنین به بی‌اعتنایی سفرای اخراج شده در مراسم استقبال از آن‌ها در فرودگاه مهر‌آباد اشاه کرده و پرسیده است: «این رفتار وزارت خارجه چگونه توجیه می‌شود؟»
بامداد روز شنبه (۱۲ آذر) که گروهی از مهاجمان به سفارت بریتانیا و «باغ قلهک» به استقبال هیات دیپلماتیک ایران رفته بودند٬ با بی‌اعتنایی آن‌ها مواجه شدند.



لطف الله میثمی ممنوع الخروج شد

خبرگزاری هرانا - از خروج مهندس لطف الله میثمی از کشور برای سخنرانی در مراسم محرم تشکیلات رسام، ممانعت شد.
این فعال سیاسی که شب گذشته برای خروج از مرز هوایی کشور در فرودگاه حاضر شده بود، با ممانعت ماموران امنیتی روبرو شد.
یه گزارش رسام، مهندس میثمی از دانشجویان فعال در دهه‌های چهل و پنجاه شمسی است که در راه مبارزات انقلابی بار‌ها زندانی شده و یک دست و بینایی دو چشم خود را از دست داد.
او پس از انقلاب نیز به خاطر مواضع انتقادی خود به زندان افتاد. میثمی هم اکنون مدیر مسئول نشریه «چشم انداز ایران» است.



هرانا؛ داوود خدا کرمی روزنامه نگار زنجانی آزاد شد

خبرگزاری هرانا - داود خداکرمی، روزنامه نگار بعد از ظهر روز گذشته با قید وثیقه از سوی دادگاه انقلاب زنجان به صورت موقت آزاد گردید.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از زنجان، داود خداکرمی، پس از اتمام بازجویی‌ها در اداره اطلاعات زنجان به دادگاه انقلاب منتقل و پس از تودیع وثیقه ۳۵ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد.
این روزنامه نگار روز جمعه ۲۷ آبان ماه توسط ماموران امنیتی و به دلیل نامعلومی در ترمینال مسافربری این شهر بازداشت شده بود.
داود خداکرمی فعال مدنی و روزنامه نگار، از همکاران ماهنامه بایرام بوده ودر دوره دانشجویی و قبل از اخراج از دانشگاه زنجان نیز، دبیر جمعیت اسلامی دانشگاه زنجان بوده است.




حسین زرینی، عضو ستاد انتخاباتی موسوی به ۴ سال حبس محکوم شد

خبرگزاری هرانا - حسین زرینی، رزمنده هشت سال دفاع مقدس و عضو ستاد ایثارگران میر حسین موسوی، در حالی که در شرایط جسمانی وخیم در بند ۳۵۰ بسر می برد، در دادگاه بدوی به چهار سال حبس تعزیری به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری محکوم شد.
عموی حسین زرینی در خصوص صدور حکم زندان برادرزاده اش به جرس می گوید: ” در آخرین تماسی که با برادرش داشتیم متوجه شدیم چهار سال حکم حبس تغزیری برایش صادر کرده اند و تقاضای تجدیدنظر کرده است و منتظر نتیجه دادگاه تجدید نظر هستیم و نمی دانیم تا الان دادگاه تجدید نظر رایی صادر کرده یا نه؟”
حسین زرینی، عضو ستاد ایثارگران میرحسین موسوی است که بیش از نوزده ماه در بند ۳۵۰ اوین است و در طی این مدت حتی یک روز هم به مرخصی نیامده است.



هرانا؛ مفقود شدن یک وبلاگ نویس و فعال سیاسی

خبرگزاری هرانا - بهار علی نیا، دانشجو و وبلاگ نویس هفته گذشته پس از خروج از منزل مفقود شده است.
نزدیکان وی به گزارشگران هرانا گفتند:"این وبلاگ نویس و فعال سیاسی هفتهٔ گذشته از خانه خارج شده و به منزل بازنگشته است."
خانواده وی که احتمال بازداشت وی را محتمل می‌دانستند نیز با مراجعه به زندان اوین پیگیر وضعیت وی شدند که تاکنون بازداشت ایشان مورد تائید قرار نگرفته است.
این دانشجو که در خارج از کشور مشغول به تحصیل بوده است دو هفتهٔ پیش برای دیدار خانوادهٔ خود به ایران بازگشته بود.
با توجه به سابقه و فعالیت‌های وی احتمال می‌رود که وی توسط مامورین وزارت اطلاعات بازداشت شده باشد.
اخیرا پلیس فتا ( پلیس سایبری) در گفتگو با رسانه های حکومتی اعلام داشته است که با متخلفین در فضایی مجازی برابر قانون برخورد می کند و در پی این اظهارات نیز چندین وبلاگ نویس در شهرهای مختلف بازداشت شده اند.



هرانا؛ ممانعت از آزادی بهروز جاوید تهرانی علی‌رغم پایان محکومیت

خبرگزری هرانا - علی رغم اتمام محکومیت بهروز جاوید تهرانی، دستگاه قضایی از آزادی این زندانی سیاسی ممانعت به عمل می‌آورد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به علت پرونده سازی جدیدی که به دلیل عاملیت در پخش فیلمی از محسن دکمه‌چی زندانی سرطانی بر علیه‌ بهروز جاوید تهرانی صورت گرفته بود، وی چندی پیش مدت ۴ ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برد.
دستگاه قضایی برای این اتهام وی قرار وثیقهٔ ۳۰ میلیون تومانی صادر کرده بود اما علی رغم تودیع آن توسط خانواده‌ی این زندانی با آزادی وی مخالفت کرده است.
بهروز جاوید تهرانی، سابقه بازداشت‌هایی در اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر سال ۷۸، تجمع مقابل سازمان ملل در سال ۸۳ در دفاع از زندانیان سیاسی و فعالیت برای تحریم انتخابات در سال ۸۴ را دارد. وی علیرغم جوانی حداقل مدت ۱۰ سال را از سال ۷۸ تا کنون به دلایل عقیدتی در زندان به سر برده است.
گفتنی ست که این زندانی سیاسی در حال حاضر در بند امنیتی زندان رجایی شهر کرج، به سر می‌برد.



هرانا؛ وضعیت نامساعد روژین محمدی در بند دوالف زندان اوین

خبرگزاری هرانا - روژین محمدی، وبلاگ نویس و دانشجوی رشته‌ی پزشکی دانشگاه مانیل فیلیپین، در بند دو الف زندان اوین(متعلق به سپاه پاسداران) در وضعیت نامساعدی به سر می‌برد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روژین محمدی در تماس کوتاهی که با خانواده‌ی خود برقرار کرده، از تشنج عصبی و سر دردهای شدید(میگرن) خود در زندان خبر داده است.
به نظر می‌رسد وضعیت نامساعد وی حاصلِ شرایط زندان و فشار بازجویان جهت پذیرش اتهامات باشد.
اتهامات روژین محمدی مواردی از قبیل "تبلیغ علیه نظام" و "تشویش اذهان عمومی" از طریق "فعالیت‌های حقوق بشری" عنوان شده است.
گفته می‌شود وی در رابطه با فعالیت‌هایش در ستاد شهروند آزاد نیز مورد بازجویی قرار دارد.
این در حالیست که خانواده‌ی این زندانی سیاسی در حال حاضر برای عدم انعکاس اخبار وضعیت وی در زندان تحت فشار ماموران امنیتی قرار دارند و در همین راستا برادر وی نیز طی روزهای اخیر به دادسرای مقدس واقع در زندان اوین احضار و مورد تهدید قرار گرفته است.
لازم به یادآوری ست روژین محمدی، بیست و سوم آبان ماه سال جاری و در پی بازگشت به ایران در فرودگاه امام خمینی توسط نیروهای امنیتی به صورت موقت دستگیر و با قرار وثیقه آزاد شده بود. او دوم آذرماه نهایتاً بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.



هرانا؛ تبعید دو تن از زندانیان بهایی به زندان "پیربنو"

خبرگزاری هرانا - دو تن از شهروندان بهایی ساکن شیراز به نام‌های "وحدت دانا" و "فرهام معصومی" از زندان عادل آباد این شهر به زندان "پیربنو" تبعید شده‌اند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، خبرگزاری حقوق بشر ایران، وحدت دانا و فرهام معصومی که در روز چهارشنبه ۹ آذر ماه برای گذراندن محکومیت ده ماهه‌شان بازداشت و عازم زندان عادل آباد شیراز شده بودند روز شنبه ۱۲ آذرماه به زندان دورافتاده‌ای در منطقه پیربنو تبعید شدند.
زندان مذکور در منتهی الیه جنوب شرقی شیراز در جاده کمربندی واقع شده است. تاکنون دلیل این انتقال اعلام نشده است.
قابل ذکر است دو شهروند بهایی دیگر به نام "کیوان کرمی" و "افشین احسنیان" که به ترتیب در روز‌های ۹ و ۱۰ آذر برای گذراندن دوره‌ی محکومیت ۱۰ ماهه بازداشت شده‌اند، کماکان در زندان عادل آباد شیراز محبوس می‌باشند.




هرانا؛ احمد شاهرضائی با پابان دوران محکومیتش آزاد شد

خبرگزاری هرانا - احمد شاهرضائی فعال دانشجویی در بند با پایان یافتن دوران محکومیتش، شنبه شب، دوازدهم آذر ماه، از زندان اوین آزاد شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، احمد شاهرضائی که مدت ۱۸ ماه زندان خود را در زندان‌های ۲-الف، ۲۴۰ و ۳۵۰ اوین سپری کرده بود، شنبه شب حدود ساعت ۲۰ با گذراندن تمامی دوران محکومیتش آزاد شد.
وی که از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات محسوب می‌شود، در ۲۲ خرداد سال ۸۹ (سالگرد انتخابات) به هنگام شرکت در تجمع اعتراضی مقابل دانشگاه تهران دستگیر و متعاقباً به زندان ۲-الف سپاه منتقل گردید.
آقای شاهرضائی در دادگاه بدوی به ۲ سال و نیم سال زندان محکوم شد اما حکم وی در دادگاه تجدیدنظر به یک سال و نیم حبس تعزیری تقلیل یافت.
گفتنی ست وی بر اثر شکنجه‌های دوران بازجویی علاوه بر از دست دادن شنوایی گوش سمت راست و شکسته شدن انگشت پا، از ناحیه هر دو زانو دچار "مینیسک" شده بود.



هرانا؛ احضار عسل اسماعیل‌زاده، فعال سیاسی اصلاح طلب

خبرگزاری هرانا - عسل اسماعیل زاده فعال سیاسی اصلاح طلب، بار دیگر به دادگاه انقلاب اسلامی احضار شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عسل اسماعیل‌زاده بر اساس این احضاریه بایستی خود را روز شنبهٔ آتی به شعبهٔ ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی معرفی کند. علت این احضار نامعلوم است.
وی چندی پیش به همراه پیمان عارف و شرر کنور تبریزی در بهشت زهرا و به جرم فاتحه خوانی بر مزار ندا آقا سلطان دستگیر شده بود که پس از چند روز به همراه شرر کنور تبریزی، به قید التزام آزاد شد.
خانم اسماعیل‌زاده هم‌چنین ۱۱ اردیبهشت‌ماه در حين بازگشت به منزل توسط نيروهای لباس شخصی بازداشت شده بود و مدت‌نیز در سلول انفرادی به سر برده بود.




هرانا؛ فرشاد قربان‌پور، روزنامه‌نگار بازداشت شد

خبرگزاری هرانا - فرشاد قربان‌پور، روزنامه‌نگار، روز پنج‌شنبه دهم آذرماه در پی مراجعه‌ی ماموران امنیتی به منزلش در تهران بازداشت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فرشاد قربان‌پور که روز پنج بازداشت شد، روز گذشته در تماسی با خانواده‌ی خود از به سر بردنش در زندان اوین و احتمال انتقالش به بند ۳۵۰ زندان اوین خبر داد.
وی پیش از این نیز توسط قاضی مقیسه٬ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به یک سال زندان و پرداخت ۵ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بود. اتهامات وی "اقدام علیه امنیت ملی"، "تبلیغ علیه نظام" و هم‌چنین "تحصیل مال نامشروع از طریق همکاری با سایت روزآن‌لاین" اعلام شده است. این حکم عینا در دادگاه تجدیدنظر مورد تایید قرار گرفت.
فرشاد قربان‌پور تابستان سال ۸۶ بازداشت و نزدیک به یک ماه را در زندان به سر برده بود. وی با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود.
قربان‌پور سابقه‌ی همکاری با روزنامه‌ها و مجلاتی چون هم‌میهن٬ کارگزاران٬ فرهیختگان٬ شهروند امروز و مهرنامه را در کارنامه خود دارد.



هرانا؛ بازداشت منیژه صادقی، شهروند اهل سنندج

خبرگزاری هرانا - طی روزهای گذشته منیژه صادقی، شهروند اهل سنندج از سوی ماموران امنیتی بازداشت و به زندان منتقل شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک شهروند سنه‌ای بنام منیژه صادقی هنگامی که برای اطلاع از حکم دادگاه تجدید نظر به دادگاه استان سنندج مراجعه کرده بود، از سوی نیروهای امنیتی دستگیر شد.
منیژه صادقی به اتهام تلاش جهت بر هم زدن نظم عمومی به ۹۱ روز حبس محکوم شده‌ بود.