«خطر تصویب قانونی که به مرگ جامعه مدنی میانجامد»
دکتر سهراب رزاقی جامعهشناس و از بنیانگذاران وبسایت اینترنتی "عرصه سوم" است که به مباحث مربوط به جامعه مدنی، دمکراسی و حقوق بشر میپردازد.
دویچهوله: آقای دکتر رزاقی، طرح "قانون ناظر بر تأسیس و فعالیت سازمانهای غیردولتی"، یکبار در دیماه سال گذشته در مجلس مطرح شد و رأی نیاورد. تعدادی از نمایندهها خواستهاند که این طرح دوباره در مجلس طرح و به رأی گذاشته شود. ممکن است برایمان بگویید که نکات کلیدی این طرح که نمایندگان طرفدارش بر آن پافشاری میکنند، چیست؟ و چه چیزی قرار است در عمل صورت بگیرد؟
سهراب رزاقی: شاید بهتر باشد قدری به گذشتهتر و سابقهی این طرح برگردیم. چون این طرح برای اولین بار در دیماه ۱۳۸۷ از طرف تعدادی از نمایندگان مجلس به صورت یک طرح یکفوریتی به مجلس آورده شد. در آن زمان، یکفوریت طرح رأی نیاورد و قرار شد بهصورت عادی در مجلس مورد بررسی قرار بگیرد و طرح به کمیسیون اجتماعی ارجاع شد. این طرح در کمیسیون با حضور دستگاهها و موسسات دولتی بدون حضور نمایندگان سازمانهای جامعه مدنی طی دو سال مورد بررسی قرار گرفته و سپس دوباره در دیماه سال ۸۹ در صحن علنی مجلس مطرح شد که بازهم کلیات آن رأی نیاورد و رد شد.
بعد از رد کلیات این طرح، نمایندگان طرفدار دولت و نیروهای خارج از مجلس فشار آوردند که این طرح دوباره در دستور کار مجلس قرار بگیرد. علیرغم آنکه طرح دوباره خلاف آییننامهی داخلی خود مجلس است و طرح و لایحهای که رد میشود، تا شش ماه قابل طرح مجدد نیست، ولی به دلیل اینکه حدود ۵۰ نفر از نمایندگان طرفدار دولت فشار آوردند؛ و همینطور بهدلیل فشارهای بیرونی از سوی نهادهای امنیتی و نظامی، این طرح روز ۱۱ اسفند سال ۸۹ دوباره در دستورمجلس قرار میگیرد که اینبار کلیات آن با ۱۳۰ رأی موافق بهتصویب رسید. جزییات طرح نیز قرار است بعد از تعطیلات عید نوروز مورد بررسی قرار بگیرد.
بنابراین من فکر میکنم اگر روند این طرح را بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که نمایندگان مجلس چندان اقبالی به این طرح نداشتهاند و حداقل به عنوان اولویت برایشان مطرح نیست. آنچه مطرح است، فشار بیرونی دولت و نیروهای امنیتی - نظامی است که به دنبال اجرایی کردن این طرح هستند
اینکه نیروهای امنیتی نظامی به دنبال این طرح هستند، دلایل متعددی دارد اما یکی از مهمترین علل آن، سیاست جایگزینی و سیاست جامعهی مدنیسازی دولتی است که دولت در سالهای اخیر بویژه پس از وقایع ۲۲ خرداد در دستور کار خود قرار داده است. چون دولت نهم و دهم، دو سیاست را در رابطه با سازمانهای غیردولتی و جامعه مدنی دنبال میکنند؛ یکی سیاست سرکوب فعالان و سازمانهای جامعه مدنی مستقل است. اما در کنار آن، دولت به دنبال یک جامعهی مدنیسازی دولتی است. یعنی سازمانهایی را شکل بدهد که به عنوان ابزار اجرایی دولت عمل کنند. در حال حاضر دولت در چارچوب این طرح سیاست جایگزینی و جامعه مدنیسازی دولتی را دنبال میکند.
اینکه نیروهای امنیتی نظامی به دنبال این طرح هستند، دلایل متعددی دارد اما یکی از مهمترین علل آن، سیاست جایگزینی و سیاست جامعهی مدنیسازی دولتی است که دولت در سالهای اخیر بویژه پس از وقایع ۲۲ خرداد در دستور کار خود قرار داده است. چون دولت نهم و دهم، دو سیاست را در رابطه با سازمانهای غیردولتی و جامعه مدنی دنبال میکنند؛ یکی سیاست سرکوب فعالان و سازمانهای جامعه مدنی مستقل است. اما در کنار آن، دولت به دنبال یک جامعهی مدنیسازی دولتی است. یعنی سازمانهایی را شکل بدهد که به عنوان ابزار اجرایی دولت عمل کنند. در حال حاضر دولت در چارچوب این طرح سیاست جایگزینی و جامعه مدنیسازی دولتی را دنبال میکند.
این سیاست را در عمل با چه مبنای قانونی میخواهند پیاده کنند؟
طرحی که اکنون در مجلس مطرح است، دارای موادی است که میشود بر مبنای آن سیاست جایگزینی و جامعهمدنیسازی دولتی را پیش برد. یکی از بندهای این قانون، تأسیس نهادی با عنوان هیأت عالی نظارت است که به شکل هرمی فعالیت میکند. یعنی شامل هیأت عالی نظارت در سطح ملی، هیأت نظارت استانی و شهرستان است که یک قدرت مطلقه است و تمام امور مربوط به سازمانهای غیردولتی و نهادهای مدنی ازجمله تأسیس، فعالیت و انحلال آن را در برمیگیرد. به این معنا که هم اجازهی ثبت میدهد، هم نظارت و کنترل میکند و هم خودش حکم به انحلال میدهد. یعنی قدرت مطلقهای است که بر همهی زوایا و امور سازمانهای مدنی و غیردولتی احاطه و سلطه دارد.
از طرف دیگر، همهی سازمانهایی که تاکنون در طول چندین سال گذشته تأسیس شدهاند، باید ظرف شش ماه بروند خودشان را دوباره بر مبنای این طرح به ثبت برسانند. یعنی خود را با شرایط جدید تطبیق بدهند. این اقدام به معنای ساماندهی مجدد و حذف سازمانهای مدنی مستقل است. من فکر میکنم یکی از مهمترین نکاتی که در این طرح وجود دارد، نابودی استقلال سازمانهای مدنی و غیردولتی است.
آیا این طرح همهی سازمانهای غیردولتی را در برمیگیرد؟ یعنی حتی مثلاً سازمانی که قرار است کمکهای بهداشتی بکند، یا سازمانی که خیریه است؟
دقیقاً. یکی از نکات کلیدی این بحث این است که تمام سازمانهایی که بر اساس قوانین متعدد بهوجود آمدهاند، اعم از نهادهای فرهنگی، هنریای که بر اساس مجوز وزارت ارشاد شکل گرفتهاند، یا نهادهایی که بر مبنای قانون تجارت اصول ۵۸۴ و ۵۸۵، مقررات مالی دولت یا قوانین دیگر در رابطه با امور خیریهای، بهداشت و درمان و مددکاری شکل گرفتهاند، همهی این موارد را دربرمیگیرد و بسیار گسترده است. فکر میکنم کمتر سازمانی است که در این چهارچوب نگنجد. حتی بخشی از قانون احزاب ( ماده ۲ قانون قانون احزاب) را هم در برمیگیرد.
شما به عنوان کسی که در زمینه جامعهی مدنی تحقیق میکند و فعالیت دارد میتوانید توضیح دهید که خود نمایندگان مجلس که گفتید اکثراً مخالف این طرح بودهاند، چه استدلالی آوردهاند؟
آنچه که در گفتوگو ها فهمیده میشود آنست که نمایندگان عمدتاً بدلیل فشارهای بیرونی وادار شدهاند که به این اقدام تن بدهند. چون وزارت اطلاعات و وزارت کشور در ایران از مدتها پیش به دنبال اجرایی کردن این قانون بودهاند. آنها حتی منتطر تصویب این قانون در مجلس نماندهاند، بلکه الان عملا در حال اجرایی کردن آن هستند و براساس آن تلاش میکنند تا جامعه مدنی مورد نظر خود را سامان بدهند.
این طرح محدودیتهای جدی برای اقدامهای داوطلبانه و مدنی ایجاد میکند. بعنوان نمونه به برخی موارد اشاره می کنم.
یکی از این موارد موضوع تاسیس است که سازمانهای مدنی و غیردولتی را به شدت محدود کنند. یعنی بر اساس این طرح، هرفرد داوطلبی نمیتواند بیاید و یک سازمان غیردولتی تشکیل بدهد و حداقل باید سه پنجم از هیات اعضای موسس و هیات مدیره افراد متخصص و دارای مدرک علمی باشند. در صورتی که نهادهای مدنی، نهادهای داوطلبانه است و هر فردی که علاقهمند باشد، باید بتواند اینکار را انجام بدهد. یعنی جزو حقوق اولیهی هر فرد است که بتواند داوطلبانه در عرصههای مختلف اجتماعی فعالیت کند. به عبارت دیگر، انسداد و انقباض جامعه مدنی مستقل مهمترین هدف طراحان این قانون است.
دوم ایجاد محدودیت در تأمین منابع مالی برای نهادهای مدنی است. بر اساس این طرح، حتی یک سازمان خیریهای، برای جمعآوری اعانه نیاز به مجوز از دولت دارد و خودش رأساً نمیتواند بدون اجازهی دولت، حتی از مردم اعانه جمعآوری کند. در صورتیکه صدها سال از عمر خیریهها میگذرد که به صورت داوطلبانه از کمکهای مردمی بهره میگیرند و همواره تلاش میکردهاند بخشی از مشکلات جامعه را حل کنند، از قبیل کمک به فقرا و… در این طرح، حتی آنها هم باید برای ایجاد صندوق جمعآوری اعانه مجوز بگیرند. همچنین سازمانهای مدنی و غیردولتی برای انجام پروژههای دولتی نیز باید از هیات نظارت مجوز بگیرند. این امر بیانگر بدبینی و عدم اعتماد حتی به دستگاههای دولتی است.
محدودیت دیگری که این طرح ایجاد میکند، در زمینهی ارتباط سازمانهای غیردولتی با سازمانهای بینالمللی، شرکت در همایشها و حتی کارگاههای آموزشی است. همهی این فعالیتها باید با مجوز صورت بگیرند. این طرح ارتباط سازمانهای غیردولتی با دنیای بیرون را کاملاً قطع میکند. بر اساس این طرح، حتی این سازمانها نمیتوانند شبکههایی در بین خود سازمانهای غیردولتی ایجاد کنند. فقط میتوانند شبکههای تخصصی ایجاد کنند.
همهی اینها نشانگر آن است که دولت در صدد اشغال همهی فضای مدنی است و میخواهد آن را به نفع خودش مصادره کند. این مهمترین نکتهای است که در این طرح دیده میشود.
همهی اینها نشانگر آن است که دولت در صدد اشغال همهی فضای مدنی است و میخواهد آن را به نفع خودش مصادره کند. این مهمترین نکتهای است که در این طرح دیده میشود.
آیا مطرح شدن این طرح به معنای آن نیست که با وجود فشارهایی که در چند سال اخیر، بهخصوص بر فعالان مدنی بوده، باز دولت خود را از کنترل فعالیتهای مردم ناتوان دیده است؟
دقیقاً. اگر سیاست سرکوب بهنتیجه میرسید ، خودبهخود دیگر نیازی نبود که چنین طرحی را به تصویب برسانند. اما از طرف دیگر، دولت هم فهمیده است بدون حضور جامعه مدنی نمیتواند در عرصه داخلی و بین المللی عمل کند. از اینرو بدنبال جامعه مدنیسازی دولتی است. نمونهی آن را ما در نشست شورای حقوق بشر در چند هفتهی اخیر دیدیم که دولت ایران یک تیم ۲۰-۳۰ نفره ازفعالان سازمانهای غیردولتی و مدنی را بسیج کرده بود که در اجلاس شورای حقوق بشر، برای دفاع از سیاستهای ضدحقوق بشری دولت ایران، حضور داشتند.
دولت فهمیده است که نقش این نهادها در صحنهی بینالمللی مؤثر است و حتی سعی میکند نهادهایی که خودش خلق میکند، یعنی نهادهای رام، مطیع و دستآموز را ایجاد کند که بر اساس آن بتواند در صحنهی بینالمللی هم مشارکت کند. اما از ایجاد سازمانهای مستقل وحشت دارد و سعی میکند بر اساس این طرح، از ایجاد سازمانهای مستقل جلوگیری کند.
من فکر میکنم یکی از نکات مهم که باید به آن توجه کنیم، در ارتباط با گزارشگر ویژهی حقوق بشر است که در نشست اخیر شورای حقوق بشر برای ایران تصویب شد و قرار است تا چند ماه آینده آن گزارشگر تعیین شود. مهمترین نگرانی آنست که دولت ایران بخواهد در غیاب فعالان وسازمانهای جامعه مدنی واقعی و مستقل، از جامعه مدنی وابسته برای پیشبرد برنامه و سیاستهای خود استفاده کند. به همین خاطر باید تلاش کنیم مکانیسمی طراحی شود که فعالان و سازمانهای جامعه مدنی مستقل بتوانند با گزارشگر تماس برقرار کنند و صدای مردم ایران را منعکس کنند و نگذارند دولت با بهرهگیری سازمانهای جامعه مدنی وابسته، برسیاستها و اقدامات ضد حقوق بشری سرپوش بگذارد. طراحی این مکانیسم هم وظیفه فعالان و سازمانهای جامعه مدنی ایرانی است و هم گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر.
در حال حاضر، واکنش جامعهی مدنی ایران و سازمانهای غیردولتی را چطور میبینید؟ تا چه حد نسبت به این طرح اعتراض کردهاند؟
اولاً شرایط داخلی ایران، شرایط عادیای نیست. یعنی فضایی بهشدت امنیتی و نظامی است و خیلی نباید انتظار داشت که حرکتهای خیلی مشخصی بروز پیدا کند. ولی تعدادی از سازمانهای غیردولتی از قبل به دنبال این طرح بودند و در صدد لابی کردن و گفتوگو با نمایندگان مجلس هستند. تقسیم کاری که دربین فعالان مدنی درون ایران صورت گرفته است که هرکدام از آنان با نمایندگان شهر خودشان تماس بگیرند و سعی کنند پیامدهای این طرحها را توضیح بدهند و نگذارند این طرح به شکل حاضر به تصویب برسد.
ولی من فکر میکنم، در عین حال که نیروهای فعال در داخل کشور علیرغم فشارهای امنیتی و نظامی به وظیفه مدنی خود عمل میکنند، باید جامعهی مدنی خارج از کشور در این امر فعال باشد و بتواند صدای جامعهی مدنی ایران را منعکس کند و از همهی مجامع و سازمانهای بینالمللی بخواهد که در مقابل این طرح سکوت نکنند و نگذارند این طرح به تصویب برسد و اجرایی بشود. چون اجرایی شدن این طرح، به معنای مرگ سازمانهای جامعهی مدنی و غیردولتی در ایران است.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: داود خدابخش
تحریریه: داود خدابخش
بشنوید: گفتوگو با دکتر سهراب رزاقی درباره طرح قانون ناظر بر تاسیس و فعالیت سازمانهای غیردولتی
زن شجاع لیبیایی؛ قربانی شکنجه و تجاوز مأموران قذافی
ایمان العبیدی، روز شنبه (۶ فروردین / ۲۶ مارس) از گوشهای به گوشه دیگر هتل میدوید، تا هم هر چه بیشتر افشاگری کند و هم از دست ماموران امنیتی بگریزد که به دنبالش بودند.
ایمان العبیدی: ۱۵ مرد به من تجاوز کردند
ایمان العبیدی کمی قبل خود را به درون هتلی که مرکز تجمع خبرنگاران بینالمللی در لیبی بود رساند و بدنش را که علائم شکنجه بر آن آشکار بود به خبرنگارانی که در این هتل اقامت داشتند، نشان داد و گفت که ماموران مورد وفادار به قذافی او را شکنجه کردهاند.
این زن شجاع لیبیایی گفت که در یک ایست بازرسی نیروهای امنیتی در طرابلس وی را دستگیر میکنند و او را به یک پاسگاه میبرند.
ایمان العبیدی میگوید که وی در طول دو روزی که در بازداشت نیروهای امنیتی وفادار به معمر قذافی بوده، مورد شکنجه قرار گرفته و در آنجا ۱۵ مرد به او تجاوز کردهاند.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست مینویسد که این زن به خبرنگاران گفته است: «ببینید چه بلایی به سر من آوردهاند.» و بعد رانهایش را که اثر ضربه و خون بر آنها نمودار بود، به خبرنگاران نشان داده است. خبرنگار واشنگتن پست مینویسد به راحتی میشد تشخیص داد که دستهای زن را بسته بودهاند.
زن خود را به خبرنگاران معرفی میکند و در حالی که به شدت میگرید میگوید که ایمن العبیدی، زنی ۳۰ ساله است. او در فرصت کوتاهی که دارد شرح رسواییهای رژیم قذافی را می دهد: «ماموران معمر قذافی به رویم ادرار کردند، مرا مورد تجاوز جنسی قرار دادند و آبرویم را بردند».
خبرنگار واشنگتن پست در ادامه شرح میدهد، زمانی که زن به شرح مصائب خود مشغول بود، کارمندان هتل و ماموران امنیتی به سرعت سررسیدند و سعی کردند او را با خود ببرند.
در ادامه گزارش خبرنگار واشنگتن پست آمده است که چند خبرنگار بینالمللی که کوشیدند از ایمن العبیدی حمایت کنند کتک خوردند. مأموران امنیتی یک خبرنگار روزنامه فایننشال تایمز را نیز زمین زدند و او را زیر لگد گرفتند. دو نفر از خدمتکاران هتل چاقو به دست سر رسیدند و خبرنگاران را تهدید کردند و اعلام کردند که این زن یک خائن است.
ماموران دولتی دوربین خبرنگار شبکه خبری "سی ان ان" را به زمین پرتاب کردند و هنگامی که او سعی در برداشتن دوربیناش کرد او را با سلاح تهدید به مرگ کردند.
سرانجام ایمان العبیدی را جلوی چشمان متحیر خبرنگاران بردند. یک مامور دولتی در حالی که دست و دهان زن را گرفته بود ، او را از هتل خارج کرد. صدای زن به رغم فریادهایش دیگر مفهوم نبود.
ایمن العبیدی، نماد مقاومت و شجاعت
ایمن العبیدی به سرعت برای مخالفان معمر القذافی، دیکتاتور لیبی به نماد مقاومت و شجاعت تبدیل شده است. در سایت اینترنتی مخالفان قذافی تفسیرهای مختلفی در مورد این اقدام او نوشته شده است. در گوشه ای از جمله آمده است: «ما همه ایمان العبیدی هستیم.»
یکی از سخنگویان دولت لیبی در مورد این حادثه اعلام کرد که خانم ایمن العبیدی بیمار روانی است.
فیلمی از صحنهی دستگیری وی توسط مأموران امنیتی در شبکهی یوتیوب منتشر شده است.
مهاجرانی، فرخ نگهدار!!
05
نکته جالب گستره دامنه تساهل و تسامح اصلاحات پوشالی و معطوف به حفظ حکومت است که امروز از بخشی از راست سنتی تا چپ مارکسیست(چریکان سابق و بظاهر فدائی) را برای حفظ ساختار موجود در بر گرفته همه انان دست بدست هم داده، تا بخیال خام خود خیزش بحق مردم را ساکن و از این طریق ساکت گردانند و سهم جدیدی از حکومت در چپاول ثروت های ملی و دزدی اموال مردم در این اخرین روزهای قبل از فروپاشی بساط ظلم مذهبی داشته باشند،مهاجرانی، فرخ نگهدار!! باند اصلاحات/ اعتدالیه بدنبال چیست!؟
حکومت فاسد فعلی به استحاله ارمانهای جنبش سبز مبادرت ورزیده و بمانند قیام بیگانه ساز 57 که ملایان با فریب ملت و روشنفکرانشان به استحاله و مصادره قیام مردم مبادرت نمودند اینبار نیز مسیر اراده و خواست مردم که فروپاشی این حکومت جعلی و خلافی است را منحرف کرده
سردمداران نیرنگهای عمرو عاصی با اعلام توافق و چراغ سبز به رهبران جنبش سبز میر حسین عزیز و کروبی شجاع مبنی بر فراخوان راهپیمائی بیست و پنج بهمن دو هدف را دنبال میکردند: 1- حبس قطعی رهبران سبز بدست خلیفه(ولی) نابکار به بهانه فراخوان راهپیمائی و سعی در استحاله و منحرف کردن جنبش در غیبت رهبران واقعی جنبش سبز2- اعلام حضور و زنده بودن جنبش به خلیفه نادان و اعمال فشار از این طریق بر او در جهت کسب امتیازات و سهم خواهی اصلاحیون و اعتدالیون از منافع در حکومت.
انها فکر میکردند که موسوی و کروبی عزیز از توافقات پشت پرده فرقه اصلاحیون (مصلحان حافظ حکومت) و باند اعتدالیون (عاشقان حریم قدرت) با خلیفه نابکار با خبر نبوده یا در صورت خبر به ان باور ندارند و در خوش باوری حاصل از تدبیر نقشه خیانت به مردم و جنبش بر پا ایستاده سبز به خیال خود با حبس کروبی و موسوی بدست حکومت در خلاء نبود رهبری با تدوین منشور جعلی و بیان راهکارهای شیک اصلاحی و دراز مدت در قالب و چهارچوب همین حکومت فاسد فعلی به استحاله ارمانهای جنبش سبز مبادرت ورزیده و بمانند قیام بیگانه ساز 57 که ملایان با فریب ملت و روشنفکرانشان به استحاله و مصادره قیام مردم مبادرت نمودند اینبار نیز مسیر اراده و خواست مردم که فروپاشی این حکومت جعلی و خلافی است را منحرف کرده در پی ان برای دستخوش به پا بوس ان زالوی ضحاک منش خواهند رفت، غافل از انکه موسوی سیاستمداری ورزیده، دانا و با بینشی امیخته به تدبیر و اینده نگری، خاص مردان بزرگ اگاهانه و عامدانه خود را جزئی از جنبش سبز و دنباله روی مردم و جوانان غیور نامید تا حرکت مردم قائل به شخص نباشد و در روز مبادا که همین امروز است فرقه ها و باندهای منفعت طلبی چون اصلاح گران مزدور واعتدالیون مکار توان بدست گرفتن پرچم خیزش و جنبش مردم را به بهانه هدایت و راهبری نداشته، با لطایف الحیل خاص خود حرکت و خروش مردم را تعبیر به مطلوب خود نکرده جنبش را فشل ننمایند( البته تمامی ان مردان و زنانی که به پاس حمایت از خواست مردم رنج حصر و حبس را بر خود هموار نموده از مواضع ملت عقب ننشسته اند بخشی از جنبش سبزند و پیشینه اصلاحی اعتدالی انان تاثیری در علاقه مردم به انها ندارد).
اما اقایان کور خوانده اند، این تو بمیری از ان تو بمیریها نبوده، تعارف بردار نیست. اگر در جلسه قبل از انتخابات هفتم لاریجانی با نیک براون مسئول میز ایران در لندن (سفیر بعدی انگلیس در ایران) توافق بر رئیس جمهور شدن خاتمی شد تا شخص وی با شگردهای تبلیغی مدرن بظاهر معطوف به خواست ملت، بعنوان سوپاپ اطمینان حکومت خلیفه ( ولی) عمل نموده شدت انفجار خواسته ها و خروش مردم را با هدایت به محفظه ساختگی و تقلبی اصلاحات تخلیه و ارام نماید، اینبار به لطف فتوای اخر ایت الله منتظری که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه را شرک دانسته و با همت بالای مهندس موسوی و دلیر مردی کروبی شجاع مبنی بر اگاه سازی اقشار مختلف مردم و مخاطبان جهانی جنبش، بازیهای پلید و سیاسی متحدان اصلاح جو و دوستان قدیمی خلیفه(ولی) بی اثر گشته، بر مردم خوب ایران تاثیری نداشته ملت ان دروغ گویان را دیگر باور نخواهد داشت.
انروز که موسوی فهیم به اعلام ایجاد ساختار راه سبز امید و موافقت با گسترش شبکه های زنده و پویای جنبش راه سبز مبادرت ورزید ان کوته فکران، ناتوان تر از ان بودند تا بفهمند که او با اعلام این موضع مهمترین راهکار نفوذ و انحراف جنبش را بر انان بست تا در نبودش نتوانند جنبش را مصادره به مطلوب کرده به بیراهه گمراهی هدایت فرمایند. تدوین و ارائه راه سبز امید و سپس استقبال از گسترش هسته های هدایت و تصمیم گیری سبز ابزار برسمیت شناختن نقش و حق مردم در راهبری این حرکت بزرگ اجتماعی توسط موسوی و کروبی و به منظور مسدود کردن راه انحراف جنبش بدست دزدان افکار و اراده مردم بوده که بخوبی در زمان حضورشان پرورش یافت تا در نبودشان مکانیسمی کاربردی در تعیین و تبیین چگونگی ادامه و توسعه جنبش نقشی تعیین کننده داشته مانع و سدی در برابر نفوذ مدعیان دروغگوی ضد جنبش و دیگر ناکسان باشد. امروز با توسعه و گسترش هسته های سبز امید در بسیاری از نقاط و حوزه های اجتماعی کشور و پوشش و حضور این شبکه در افکار و دلهای مردم از طریق جوانان دانا و گسترش سطح اگاهیهای ملت، بلطف خدا دغلبازان اصلاح جوی بی خاصیت و اعتدالیون دم دمی مزاج مکار در هدایت و تصمیم گیری جنبش مردمی کمترین تاثیر و نقش درخور را داشته، تمامی کانونهای تصمیم گیری بر انان بسته است چون تصمیمات به شکلی سیال و جاری در برخورد و مواجهه با تاکتیکهای خصم مردم و در راستای استراتژی جنبش (فروپاشی بنیاد ظلم، حذف ابزار حکومت فردی در قانون و تاسیس جمهوری کاملا ایرانی) بروز و در صحنه توسط خود مردم گرفته میشود. به اعتراف و بیان موسوی و کروبی مردم راهبران جنبشند و تصمیم گیرنده چگونگی ادامه و مواجهه با حکومت ظالم خود مردمند و غافلان دروغ زن موظف به پیروی و دنباله روی از مردم، انهم در قفای ملت که صف جلوداری به پاس مردانگی و از خود گذشتگی در اختیار موسوی و کروبی عزیز بوده، هست و خواهد بود. این حوزه نفوذ اراده و قدرت خواست مردم است، انزمانکه بعضی از غافلان در قبال شعار سیاست خارجی جنبش مبنی بر نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران موضع گرفته انرا کتمان کردند مهندس موسوی در برابر این اراده مردم سکوت نمود تا ان سکوت در فهم جامعه به رضایت تعبیر گردد، شعاری که امروز مردم شهر درعا در سوریه مشابه انرا بحق سر داده و بدان وسیله از حضور شبه نظامیان غیر سوری اعلام انزجار میکنند، این حق انان است و در انروز حضور اوباش لبنانی در تهران و ضرب وشتم مردم بدست انان حق مردم ما نیز بود، علی الخصوص که در این سالهای اخیر مخارج ارتزاق این اوباش لبنانی نیز بدست خلیفه نادان از جیب ایرانیان پرداخته شده، مردم ایران نسبت به حیف و میل اموالشان سخت نگران و بسیار ناراضی اند.
نکته جالب گستره دامنه تساهل و تسامح اصلاحات پوشالی و معطوف به حفظ حکومت است که امروز از بخشی از راست سنتی تا چپ مارکسیست(چریکان سابق و بظاهر فدائی) را برای حفظ ساختار موجود در بر گرفته همه انان دست بدست هم داده، صف خائنین به ملت را در خدمت خلیفه (ولی) متشکل نموده تا بخیال خام خود خیزش بحق مردم را ساکن و از این طریق ساکت گردانند و در پی ان از مراحم و تشکر خلیفه ترسو بهرمند گشته سهم جدیدی از حکومت در چپاول ثروت های ملی و دزدی اموال مردم در این اخرین روزهای قبل از فروپاشی بساط ظلم مذهبی داشته باشند، زیرا که انان به فرا رسیدن زمان رفتن واقف و صدای شکستن استخوان عمود به اصطلاح خیمه ریاکارانه مذهبی را بخوبی شنیده میدانند که کار تمام است و جمهوری دروغین خلافی بظاهر ولائی و وابسته همین روزها به امید حق در صف پایان اول است و بساط خیمه شب بازی ولایت نقش بر اب. ( شاید هم که بفکر تداوم حکومت مذهبی از طریق خلق و ارائه بتی جدید و مه نشینی تازه در قالب طرح دروغین ولایت به مردمند ) زهی خیال باطل.
باری مبنا مردمند و انانند که بواسطه حضور در متن جنبش ازادیخواهی سبز و خط شکنی در خطوط اول کارزار با ظالمان و دزدان وطن باید نوع و میزان شدت شعارها و برخوردها را تعیین کرده اراده خود را از ان طریق با فریاد در خیابانها رسما اعلام و به حاکمان دیکته کنند. بیان شعار مرگ بر دیکتاتور اعلام رسمی مواضع مردمی جنبش مبنی بر بیزاری از ظلم و فساد دینی و عامل ان خلیفه لباده پوش بوده و نشانی اراده مردم مبنی بر به زیر کشیدن خلیفه نادان و دار و دسته فاسدش از اریکه قدرت در ایران عزیز دارد. این اصالتا عرب خائن که در دزدی اموال ملت گوی سبقت را از تمام دزدان قبلی ربوده، در جنایت پیشگی و خیانت به ملت و میهن حائض یکی از رتبه های ممتاز و ریاکاری در پیشگاه خدا مفلوک و ذلیل است که باید برای پاسخگوئی به خیانتها و جنایاتش به زیر کشیده شده و در محکمه عدل به مردم پاسخگو گردد، پس دوستان عافیت طلب، دم دمی مزاج و راحت نشین لطف کرده از تعیین تکلیف برای ملت دلاور ایران خوداری ورزیده در این مقوله ساکت باشند، این انها نیستند که در خط اول نبرد با مزدوران ایران ستیز درگیر بوده بدین واسطه حق تعیین تکلیف و تعیین شعار و ارائه شیوه مبارزه برای مردم را نداشته اجازه تدوین راهکار و تعیین میزان و شدت برخورد با خصم ملت را ندارند.
مردم به دنبال تغییرات اساسی اند و مدتهاست که از اجرای بی تنازل ان قانون عبور کرده به بیشتر از ان می اندیشند، انچه رهبران واقعی و دلسوز ملت ( موسوی و کروبی) نیز به ان رسیده، باور و اعتقاد به ضرورت این تغییر راه انها را در این اخرین روزها از اصلاح جویان پر ادعا و تو خالی جدا ساخته، به دلیل همین جدائی راه از باند اصلاح اعتدال و اعتقاد به اراده و خواست مردم اینک در معرض حبس و حصر خلیفه نادان و جفای بظاهر دوستان قرار گرفته اند. مردم بدنبال پاکسازی قانون اساسی از اصل خلافت فقیه(ولایت) و ویرایش مجدد ان قانون بر اساس اراده و خواست ملی هستند، تغییراتی که منجر به نوسازی و بازسازی ساختارهای اداره کشور و تاسیس جمهوری ایرانی معطوف به اراده مردم گردیده، در ان رهبرانی ایرانی تبار در مدتی معلوم و محدود به خدمت و گماشتگی ملت و از طرف انان منصوب گشته به ارباب قدرت یعنی مردم پاسخگو باشند، حکومتی که در ان قدرت تفویض اراده ملت به حاکمان معنا شده، ایران، منافع ملی و مردم در الویت باشند که این همه فقط از طریق تداوم حضور سبز و پر رنگ مردم در خیابانها و پایداری بر خواسته ها پدید امده عبور از این راه سخت را اسان خواهد نمود که اگر این نبود روبهان کوته فکر به این شدت به دست وپا نمی افتاده احساس خطر فروپاشی ساختار ظلم مذهبی نگرانشان نمی ساخت، خود میدانند که وقت رفتن است و راه رفتنی را باید رفت.
پس باشند تا دمیدن صبح دولت ملت که خائنان بلطف خدا در انروز جایگاهی در بین مردم ندارند/
ایران پاینده- ایرانی سرفراز//
برگرفته از : ایران گلوبال
انتشار از: Farzan
حکومت فاسد فعلی به استحاله ارمانهای جنبش سبز مبادرت ورزیده و بمانند قیام بیگانه ساز 57 که ملایان با فریب ملت و روشنفکرانشان به استحاله و مصادره قیام مردم مبادرت نمودند اینبار نیز مسیر اراده و خواست مردم که فروپاشی این حکومت جعلی و خلافی است را منحرف کرده
سردمداران نیرنگهای عمرو عاصی با اعلام توافق و چراغ سبز به رهبران جنبش سبز میر حسین عزیز و کروبی شجاع مبنی بر فراخوان راهپیمائی بیست و پنج بهمن دو هدف را دنبال میکردند: 1- حبس قطعی رهبران سبز بدست خلیفه(ولی) نابکار به بهانه فراخوان راهپیمائی و سعی در استحاله و منحرف کردن جنبش در غیبت رهبران واقعی جنبش سبز2- اعلام حضور و زنده بودن جنبش به خلیفه نادان و اعمال فشار از این طریق بر او در جهت کسب امتیازات و سهم خواهی اصلاحیون و اعتدالیون از منافع در حکومت.
انها فکر میکردند که موسوی و کروبی عزیز از توافقات پشت پرده فرقه اصلاحیون (مصلحان حافظ حکومت) و باند اعتدالیون (عاشقان حریم قدرت) با خلیفه نابکار با خبر نبوده یا در صورت خبر به ان باور ندارند و در خوش باوری حاصل از تدبیر نقشه خیانت به مردم و جنبش بر پا ایستاده سبز به خیال خود با حبس کروبی و موسوی بدست حکومت در خلاء نبود رهبری با تدوین منشور جعلی و بیان راهکارهای شیک اصلاحی و دراز مدت در قالب و چهارچوب همین حکومت فاسد فعلی به استحاله ارمانهای جنبش سبز مبادرت ورزیده و بمانند قیام بیگانه ساز 57 که ملایان با فریب ملت و روشنفکرانشان به استحاله و مصادره قیام مردم مبادرت نمودند اینبار نیز مسیر اراده و خواست مردم که فروپاشی این حکومت جعلی و خلافی است را منحرف کرده در پی ان برای دستخوش به پا بوس ان زالوی ضحاک منش خواهند رفت، غافل از انکه موسوی سیاستمداری ورزیده، دانا و با بینشی امیخته به تدبیر و اینده نگری، خاص مردان بزرگ اگاهانه و عامدانه خود را جزئی از جنبش سبز و دنباله روی مردم و جوانان غیور نامید تا حرکت مردم قائل به شخص نباشد و در روز مبادا که همین امروز است فرقه ها و باندهای منفعت طلبی چون اصلاح گران مزدور واعتدالیون مکار توان بدست گرفتن پرچم خیزش و جنبش مردم را به بهانه هدایت و راهبری نداشته، با لطایف الحیل خاص خود حرکت و خروش مردم را تعبیر به مطلوب خود نکرده جنبش را فشل ننمایند( البته تمامی ان مردان و زنانی که به پاس حمایت از خواست مردم رنج حصر و حبس را بر خود هموار نموده از مواضع ملت عقب ننشسته اند بخشی از جنبش سبزند و پیشینه اصلاحی اعتدالی انان تاثیری در علاقه مردم به انها ندارد).
اما اقایان کور خوانده اند، این تو بمیری از ان تو بمیریها نبوده، تعارف بردار نیست. اگر در جلسه قبل از انتخابات هفتم لاریجانی با نیک براون مسئول میز ایران در لندن (سفیر بعدی انگلیس در ایران) توافق بر رئیس جمهور شدن خاتمی شد تا شخص وی با شگردهای تبلیغی مدرن بظاهر معطوف به خواست ملت، بعنوان سوپاپ اطمینان حکومت خلیفه ( ولی) عمل نموده شدت انفجار خواسته ها و خروش مردم را با هدایت به محفظه ساختگی و تقلبی اصلاحات تخلیه و ارام نماید، اینبار به لطف فتوای اخر ایت الله منتظری که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه را شرک دانسته و با همت بالای مهندس موسوی و دلیر مردی کروبی شجاع مبنی بر اگاه سازی اقشار مختلف مردم و مخاطبان جهانی جنبش، بازیهای پلید و سیاسی متحدان اصلاح جو و دوستان قدیمی خلیفه(ولی) بی اثر گشته، بر مردم خوب ایران تاثیری نداشته ملت ان دروغ گویان را دیگر باور نخواهد داشت.
انروز که موسوی فهیم به اعلام ایجاد ساختار راه سبز امید و موافقت با گسترش شبکه های زنده و پویای جنبش راه سبز مبادرت ورزید ان کوته فکران، ناتوان تر از ان بودند تا بفهمند که او با اعلام این موضع مهمترین راهکار نفوذ و انحراف جنبش را بر انان بست تا در نبودش نتوانند جنبش را مصادره به مطلوب کرده به بیراهه گمراهی هدایت فرمایند. تدوین و ارائه راه سبز امید و سپس استقبال از گسترش هسته های هدایت و تصمیم گیری سبز ابزار برسمیت شناختن نقش و حق مردم در راهبری این حرکت بزرگ اجتماعی توسط موسوی و کروبی و به منظور مسدود کردن راه انحراف جنبش بدست دزدان افکار و اراده مردم بوده که بخوبی در زمان حضورشان پرورش یافت تا در نبودشان مکانیسمی کاربردی در تعیین و تبیین چگونگی ادامه و توسعه جنبش نقشی تعیین کننده داشته مانع و سدی در برابر نفوذ مدعیان دروغگوی ضد جنبش و دیگر ناکسان باشد. امروز با توسعه و گسترش هسته های سبز امید در بسیاری از نقاط و حوزه های اجتماعی کشور و پوشش و حضور این شبکه در افکار و دلهای مردم از طریق جوانان دانا و گسترش سطح اگاهیهای ملت، بلطف خدا دغلبازان اصلاح جوی بی خاصیت و اعتدالیون دم دمی مزاج مکار در هدایت و تصمیم گیری جنبش مردمی کمترین تاثیر و نقش درخور را داشته، تمامی کانونهای تصمیم گیری بر انان بسته است چون تصمیمات به شکلی سیال و جاری در برخورد و مواجهه با تاکتیکهای خصم مردم و در راستای استراتژی جنبش (فروپاشی بنیاد ظلم، حذف ابزار حکومت فردی در قانون و تاسیس جمهوری کاملا ایرانی) بروز و در صحنه توسط خود مردم گرفته میشود. به اعتراف و بیان موسوی و کروبی مردم راهبران جنبشند و تصمیم گیرنده چگونگی ادامه و مواجهه با حکومت ظالم خود مردمند و غافلان دروغ زن موظف به پیروی و دنباله روی از مردم، انهم در قفای ملت که صف جلوداری به پاس مردانگی و از خود گذشتگی در اختیار موسوی و کروبی عزیز بوده، هست و خواهد بود. این حوزه نفوذ اراده و قدرت خواست مردم است، انزمانکه بعضی از غافلان در قبال شعار سیاست خارجی جنبش مبنی بر نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران موضع گرفته انرا کتمان کردند مهندس موسوی در برابر این اراده مردم سکوت نمود تا ان سکوت در فهم جامعه به رضایت تعبیر گردد، شعاری که امروز مردم شهر درعا در سوریه مشابه انرا بحق سر داده و بدان وسیله از حضور شبه نظامیان غیر سوری اعلام انزجار میکنند، این حق انان است و در انروز حضور اوباش لبنانی در تهران و ضرب وشتم مردم بدست انان حق مردم ما نیز بود، علی الخصوص که در این سالهای اخیر مخارج ارتزاق این اوباش لبنانی نیز بدست خلیفه نادان از جیب ایرانیان پرداخته شده، مردم ایران نسبت به حیف و میل اموالشان سخت نگران و بسیار ناراضی اند.
نکته جالب گستره دامنه تساهل و تسامح اصلاحات پوشالی و معطوف به حفظ حکومت است که امروز از بخشی از راست سنتی تا چپ مارکسیست(چریکان سابق و بظاهر فدائی) را برای حفظ ساختار موجود در بر گرفته همه انان دست بدست هم داده، صف خائنین به ملت را در خدمت خلیفه (ولی) متشکل نموده تا بخیال خام خود خیزش بحق مردم را ساکن و از این طریق ساکت گردانند و در پی ان از مراحم و تشکر خلیفه ترسو بهرمند گشته سهم جدیدی از حکومت در چپاول ثروت های ملی و دزدی اموال مردم در این اخرین روزهای قبل از فروپاشی بساط ظلم مذهبی داشته باشند، زیرا که انان به فرا رسیدن زمان رفتن واقف و صدای شکستن استخوان عمود به اصطلاح خیمه ریاکارانه مذهبی را بخوبی شنیده میدانند که کار تمام است و جمهوری دروغین خلافی بظاهر ولائی و وابسته همین روزها به امید حق در صف پایان اول است و بساط خیمه شب بازی ولایت نقش بر اب. ( شاید هم که بفکر تداوم حکومت مذهبی از طریق خلق و ارائه بتی جدید و مه نشینی تازه در قالب طرح دروغین ولایت به مردمند ) زهی خیال باطل.
باری مبنا مردمند و انانند که بواسطه حضور در متن جنبش ازادیخواهی سبز و خط شکنی در خطوط اول کارزار با ظالمان و دزدان وطن باید نوع و میزان شدت شعارها و برخوردها را تعیین کرده اراده خود را از ان طریق با فریاد در خیابانها رسما اعلام و به حاکمان دیکته کنند. بیان شعار مرگ بر دیکتاتور اعلام رسمی مواضع مردمی جنبش مبنی بر بیزاری از ظلم و فساد دینی و عامل ان خلیفه لباده پوش بوده و نشانی اراده مردم مبنی بر به زیر کشیدن خلیفه نادان و دار و دسته فاسدش از اریکه قدرت در ایران عزیز دارد. این اصالتا عرب خائن که در دزدی اموال ملت گوی سبقت را از تمام دزدان قبلی ربوده، در جنایت پیشگی و خیانت به ملت و میهن حائض یکی از رتبه های ممتاز و ریاکاری در پیشگاه خدا مفلوک و ذلیل است که باید برای پاسخگوئی به خیانتها و جنایاتش به زیر کشیده شده و در محکمه عدل به مردم پاسخگو گردد، پس دوستان عافیت طلب، دم دمی مزاج و راحت نشین لطف کرده از تعیین تکلیف برای ملت دلاور ایران خوداری ورزیده در این مقوله ساکت باشند، این انها نیستند که در خط اول نبرد با مزدوران ایران ستیز درگیر بوده بدین واسطه حق تعیین تکلیف و تعیین شعار و ارائه شیوه مبارزه برای مردم را نداشته اجازه تدوین راهکار و تعیین میزان و شدت برخورد با خصم ملت را ندارند.
مردم به دنبال تغییرات اساسی اند و مدتهاست که از اجرای بی تنازل ان قانون عبور کرده به بیشتر از ان می اندیشند، انچه رهبران واقعی و دلسوز ملت ( موسوی و کروبی) نیز به ان رسیده، باور و اعتقاد به ضرورت این تغییر راه انها را در این اخرین روزها از اصلاح جویان پر ادعا و تو خالی جدا ساخته، به دلیل همین جدائی راه از باند اصلاح اعتدال و اعتقاد به اراده و خواست مردم اینک در معرض حبس و حصر خلیفه نادان و جفای بظاهر دوستان قرار گرفته اند. مردم بدنبال پاکسازی قانون اساسی از اصل خلافت فقیه(ولایت) و ویرایش مجدد ان قانون بر اساس اراده و خواست ملی هستند، تغییراتی که منجر به نوسازی و بازسازی ساختارهای اداره کشور و تاسیس جمهوری ایرانی معطوف به اراده مردم گردیده، در ان رهبرانی ایرانی تبار در مدتی معلوم و محدود به خدمت و گماشتگی ملت و از طرف انان منصوب گشته به ارباب قدرت یعنی مردم پاسخگو باشند، حکومتی که در ان قدرت تفویض اراده ملت به حاکمان معنا شده، ایران، منافع ملی و مردم در الویت باشند که این همه فقط از طریق تداوم حضور سبز و پر رنگ مردم در خیابانها و پایداری بر خواسته ها پدید امده عبور از این راه سخت را اسان خواهد نمود که اگر این نبود روبهان کوته فکر به این شدت به دست وپا نمی افتاده احساس خطر فروپاشی ساختار ظلم مذهبی نگرانشان نمی ساخت، خود میدانند که وقت رفتن است و راه رفتنی را باید رفت.
پس باشند تا دمیدن صبح دولت ملت که خائنان بلطف خدا در انروز جایگاهی در بین مردم ندارند/
ایران پاینده- ایرانی سرفراز//
برگرفته از : ایران گلوبال
انتشار از: Farzan
هشدار صالح نسبت به خطر جنگ داخلی و قدرتگیری اسلامگرایان
تظاهرات اعتراضی در یمن از هفتهها پیش آغاز شده و همچنان ادامه دارد. تظاهرکنندگان خواهان کنارهگیری علی عبدالله صالح هستند که از ۳۲ سال پیش بر یمن حکومت میکند. برخوردهای خشونتآمیز نیروهای دولتی تاکنون نتوانسته به جنبش اعتراضی در این کشور پایان دهد.
صالح خواهان انتقال مسالمتآمیز قدرت
صالح در پی شدت گرفتن اعتراضها چندی پیش گفت در انتخابات آتی ریاست جمهوری دیگر کاندیدا نخواهد شد. او همچنین وعده داد با ایجاد تغییراتی در قانون اساسی یمن به روند اصلاحات سیاسی در این کشور سرعت ببخشد. مخالفان به وعدههای حکومت بیاطمیناناند و خواستار کنارهگیری فوری رئیس جمهور هستند.
رئیس جمهور یمن در یک ماه گذشته چند بار آمادگی خود را برای کنارهگیری از قدرت اعلام کرده اما هر بار شرطهایی برای این اقدام تعیین کرده است. "انتقال مسالمت آمیز قدرت" و "در دست گرفتن قدرت توسط فردی مطمئن" از جمله شرطهای مطرح شده از سوی صالح هستند.
رئیس جمهور یمن روز یکشنبه (۷ اسفند) در یک گفتگوی تلویزیونی با شبکه العربیه بر آمادگی خود در کنارهگیری از قدرت تاکید کرد.
قدرتگیری اسلامگرایان نزدیک به القاعده و شیعی
نمایندگان اپوزیسیون یمن اعلام کردند که مذاکره بر سر انتقال قدرت متوقف شده و انتظار نمیرود بهزودی از سر گرفته شود.
به گزارش خبرگزاری رویترز، مشاور علی محسن، ژنرالی که از ارتش یمن به مخالفان پیوسته است تصریح کرد که با توقف این مذاکرات تا این لحظه به نظر نمیرسد که این مذاکرات تداوم یابد. سخنگوی یک حزب اپوزیسیون نیز توقف این مذاکرات را اعلام داشت.
علی عبدالله رئیسجمهور یمن نسبت به قدرت گرفتن نیروهای افراطی مسلمان، از جمله القاعده هشدار داده است.
به گزارش خبرگزاری آلمان، افراد مظنون به اعضای شبکهی القاعده با حمله به یک پاسگاه ارتش ۷ سرباز را به قتل رساندند. این واقعه در استان مریب در مناطق مرکزی کشور رخ داد. این استان از کانونهای شبکهی القاعده است.
شورشیان هوتی یمن مستقر در نواحی شمال کشور نیز به گفتهی خود استان سعدا را زیر کنترل خود درآوردهاند. شورشیان این استان را "مستقل" از دولت صنعا اعلام کرده و فرماندار جدیدی برای آن تعیین کردهاند.
هوتیها شیعهی زیدی هستند که از سال ۲۰۰۴ علیه نیروهای دولتی میجنگند. آنها خواستار جدایی سیاسی و دینی از یمن هستند. در اثر درگیریهایی که میان طرفین تاکنون رخ داده، هزاران نفر کشته و دهها هزار نفر آواره شدهاند.
هشدار نسبت به خطر جنگ داخلی
صالح همچنین هشدار داده کشورش با توجه به ادامهی تظاهرات به "بمب ساعتی" تبدیل شده و ممکن است درگیر جنگهای داخلی خونینی چون سومالی شود. او در اظهارات اخیر خود نیز بار دیگر تکرار کرد ما به قدرت نچسبیدهایم اما کنترل کشور را نمیشود به دست هر کسی سپرد. او میگوید قصد دارد قدرت خود را پس از ۳۲ سال در آرامش به دست مردم بسپارد.
صالح معتقد است اسلامگرایان بر امواج جنبشهای اعتراضی در کشورهای عربی سوار شدهاند و بدون یک مذاکره و گفتگوی سیاسی هر تغییر قدرتی کشور را به جنگ داخلی و هرج و مرج میکشاند.
صالح ادعا میکند همچنان در میان مردم طرفداران فراوانی دارد و «اگر مخالفان قادر به بسیج ۲۰ هزار نفر هستند، او میتواند دو میلیون یمنی را به خیابان بکشاند.»
نگرانی آمریکا از القاعده در یمن
ایالات متحده آمریکا رئیس جمهور یمن را یکی از متحدان مهم خود در منطقه در مقابله با اسلامگرایان افراطی به ویژه نیروهای القاعده میداند. رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا میگوید، پایان دوران صالح ضربه به مبارزات ضد تروریستی در منطقه وارد خواهد کرد.
رابرت گیتس میگوید اگر این حکومت سقوط کند یا با حکومت ضعیفتری تعویض شود باید آمادهی افزایش تنشها در یمن باشیم و در این مورد هیچ تردیدی وجود ندارد.
نگرانی آمریکا به دلیل وجود هستههای قدرتمندی از وابستگان به شبکهی القاعده در یمن است که از این کشور عملیاتی را در دیگر کشورها سازماندهی میکنند.
دولت صالح، نیروهای امنیتی یمن و ایالات متحده همکاریهای نزدیکی برای مبارزه با تروریستهای القاعده در شبه جزیره عربستان دارند.
روزنامه واشنگتن پست روز شنبه در گزارشی نوشت، احتمال میرود القاعده در یمن مشغول برنامهریزی برای انجام عملیات تروریستی در یکی از کشورهای غربی باشد. واشنگتن پست این خبر را به نقل از یک مقام ارشد دولت ایالات متحده و با استناد به گزارش سازمانهای اطلاعاتی این کشور منتشر کرده است.
پیروزی تاریخی حزب سبزهای آلمان در دو انتخابات ایالتی
ساکنان دو ایالت "بادن وورترمبرگ" و "راینلند فالتس" آلمان روز یکشنبه (۲۷ مارس، ۷ فروردین) به پای صندوقهای رای رفتند. انتخابات در این دو ایالت در زمانی انجام شده که پس از فاجعهی اتمی در ژاپن، نگرانی از آیندهی نیروگاههای هستهای و سیاستهای دولت مرکزی در این ارتباط به یکی از مهمترین موضوعهای مبارزات انتخاباتی تبدیل شده بود.
سبزها در یک قدمی ریاست دولت
مطابق نتایج اولیهی اعلام شده تا شامگاه یکشنبه، دو حزب اصلی اپوزیسیون سبزها و سوسیال دموکرات، در هر دو ایالت پیروز شدهاند. در این میان نتایج به دست آمده برای سبزها در دو انتخابات چشمگیر و در ایالت بادن وورترمبرگ تاریخی توصیف شده است.
در این ایالت اتحاد دموکرات مسیحی پس از ۵۸ سال قدرت را از دست داد. سبزها در این ایالت دو برابر انتخابات قبلی رای به دست آوردهاند و با بیش از ۲۴ درصد آراء دومین حزب قدرتمند در بادن وورترمبرگ شدند.
سبزها، در صورتی که تغییر مهمی در نتایج نهایی به وجود نیاید میتوانند همراه با سوسیال دموکراتها که حدود ۲۳ درصد رای آوردهاند در یک دولت ائتلافی شرکت کنند. در چنین شرایطی حزب سبزها خواهد توانست برای نخستین بار در تاریخ فعالیتش ریاست دولت را در اختیار بگیرد.
اتحاد دموکرات مسیحی که تا کنون به تنهایی در این ایالت حکومت میکرد، با از دست دادن حدود ۵ درصد همچنان با ۴ / ۳۹ درصد پرقدرتترین فراکسیون پارلمان محلی خواهد بود.
حزب دموکراتهای آزاد که در دولت ائتلافی مرکزی حضور دارد اندکی بیش از ۵ درصد آراء را به خود اختصاص داده است. برابر قوانین انتخاباتی در آلمان حزبهایی که کمتر از پنج درصد رای بیاورند به مجلس راه پیدا نمیکنند. با این نتایج امکانی برای دست یافتن به اکثریت برای دموکراتهای مسیحی و لیبرالهای آزاد وجود ندارد.
سه برابر شدن آرای سبزها
دومین انتخابات حساس روز یکشنبه در ایالت راینلند فالتس برگزار شد که از مناطق نفوذ سوسیال دموکراتها محسوب میشود. این حزب که تا کنون در این ایالت به تنهایی حکومت میکرد با وجود از دست دادن ده در صد از آرایش همچنان با اختلاف اندکی بیشترین آرا را در اختیار گرفته است. برابر نتایج اولیهی اعلام شده سوسیال دموکراتها اندکی کمتر از ۳۶ درصد آراء را نصیب خود کردهاند و تنها میتوانند در یک دولت ائتلافی شرکت کنند.
اتحاد دموکرات مسیحی به عنوان رقیب اصلی حکومت در این ایالت نیم درصد کمتر از سوسیال دموکراتها رای به دست آورده است. نتایج "شگفتانگیز" در ایالت راینلند فالتس نیز از آن حزب سبزهاست.
این حزب که پیشتر پشت مانع پنج درصد مانده و به مجلس راه نیافته بود، در انتخابات یکشنبه با ۱۵ درصد آرای دورهی قبل خود را بیش از سه برابر کرده است. دموکراتهای آزاد با کمتر از پنج درصد از راه یافتن به پارلمان این ایالت بازماندهاند.
تاثیر سونامی ژاپن و سیاستهای دولت مرکزی
نتایج انتخابات روز یکشنبه، به ویژه افزایش چشمگیر آرای حزب سبزها بیش از همه تحت تاثیر بحثهایی است که پس از سونامی و زلزلهی ژاپن و بحرانی اتمی در نیروگاههای اتمی این کشور درگرفته است.
دولت آنگلا مرکل پس از به قدرت رسیدن، قانونی را دولت پیشین برای خاتمه دادن به دوران کار نیروگاههای اتمی در این کشور به تصویب رسانده بودند تغییر داد.
پس از حوادث ژاپن دولت آلمان در واکنش به نگرانیهایی که بحران اتمی به وجود آورده بود در تصمیم قبلی تجدید نظر کرد و خواهان بررسی ایمنی تمام نیروگاههای هستهای در این کشور شد.
احزاب مخالف، دولت را متهم میکنند که این اقدام را با توجه به انتخابات ایالتی انجام داده است. بیاعتمادی به سیاستهای هستهای دولت در کنار موقعیت سبزها که نقش اصلی را در محدود ساختن دوران فعالیت نیروگاهها داشتهاند از دلایل اصلی موفقیت انتخاباتی دور از انتظار این حزب محسوب میشود.
قطر خبر توقیف دو قایق ایرانی را تکذیب کرد
تنها اندکی پس از انتشار خبری درباره توقیف دو قایق ایرانی در خلیج فارس توسط قطر، وزارت کشور این امیرنشین خبر یاد شده را تکذیب کرده و آن را «نادرست» خوانده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، یکی از سخنگویان وزارت کشور قطر روز یکشنبه در این باره به خبرگزاری رسمی قطر گفته است: «گزارشها درباره توقیف دو قایق ایرانی حامل اسلحه در آبهای بینالمللی نادرست است.»
پیشتر روزنامه کویتی الآن در سایت اینترنتی خود از توقیف دو قایق ایرانی در نزدیکی آبهای بحرین توسط قطر خبر داده بود.
این روزنامه به نقل از منابعی که هویت آنها را افشا نکرده، نوشته بود، این قایقها حامل اسلحه بوده و در سواحل شمال شرقی قطر توقیف شده بودند.
در این گزارش هیچ اشارهای به هویت خدمه این قایقها، زمان توقیف آنها و نیز مقصد احتمالی آنها نشده بود.
کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، جمهوری اسلامی را متهم به دخالت در امور داخلی کشورشان میکنند.
این در حالی است که برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای مقابله با اعتراضهای مردمی در بحرین اقدام به اعزام نیروهای نظامی به این کشور کردهاند.
اقدام کشورهای عربی در اعزام نیرو به بحرین با انتقاد ایران وآمریکا روبرو شده است؛ با این حال هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، دعوت از نیروهای خارجی به بحرین را «حق حاکمیتی» این شیخ نشین دانسته است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، یکی از سخنگویان وزارت کشور قطر روز یکشنبه در این باره به خبرگزاری رسمی قطر گفته است: «گزارشها درباره توقیف دو قایق ایرانی حامل اسلحه در آبهای بینالمللی نادرست است.»
پیشتر روزنامه کویتی الآن در سایت اینترنتی خود از توقیف دو قایق ایرانی در نزدیکی آبهای بحرین توسط قطر خبر داده بود.
این روزنامه به نقل از منابعی که هویت آنها را افشا نکرده، نوشته بود، این قایقها حامل اسلحه بوده و در سواحل شمال شرقی قطر توقیف شده بودند.
در این گزارش هیچ اشارهای به هویت خدمه این قایقها، زمان توقیف آنها و نیز مقصد احتمالی آنها نشده بود.
کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، جمهوری اسلامی را متهم به دخالت در امور داخلی کشورشان میکنند.
این در حالی است که برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای مقابله با اعتراضهای مردمی در بحرین اقدام به اعزام نیروهای نظامی به این کشور کردهاند.
اقدام کشورهای عربی در اعزام نیرو به بحرین با انتقاد ایران وآمریکا روبرو شده است؛ با این حال هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، دعوت از نیروهای خارجی به بحرین را «حق حاکمیتی» این شیخ نشین دانسته است.
توکیوالکتریک: میزان مواد رادیواکتیو در فوکوشیما تنها ۱۰۰ هزار برابر بیشتر از حد معمول است
شرکت توکیو الکتریک، که پیشتر اعلام کرده بود، میزان آلودگی آب موجود در رآکتور شماره دو فوکوشیما به مواد رادیواکتیو۱۰ میلیون برابر بالاتر از حد معمول است، با اشتباه خواندن این رقم گفته است، میزان رادیواکتیو موجود در آب این رآکتور تنها ۱۰۰ هزار برابر بالاتر از حد معمول است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، شرکت توکیو الکتریک، تپکو، که بهرهبرداری از نیروگاه اتمی فوکوشیما را برعهده داشته است، بامداد روز دوشنبه به وقت محلی بابت آنچه اعلام اشتباه میزان آلودگی آب رآکتور شماره دو این نیروگاه خوانده، از مردم عذرخواهی کرده است.
روز یکشنبه این شرکت اعلام کرده بود، میزان مواد رادیواکتیو موجود در آب رآکتور شمار دو نیروگاه آسیب دیده فوکوشیما ۱۰ میلیون برابر بیشتر از حد معمول است.
به دنبال اعلام این خبر کارکنانی که همچنان برای مهار بحران هستهای در این نیروگاه مشغول فعالیت هستند، از محل نیروگاه تخلیه شده و تلاشها برای خنک کردن میلههای سوخت هستهای در رآکتورهای آسیب دیده متوقف شده بود.
در این میان تنها چند ساعت پس از انتشار این خبر که به نگرانیها درباره بروز یک فاجعه عظیم هستهای در ژاپن دامن زده بود، مقامهای شرکت توکیو الکتریک اعلام کردند، میزان مواد رادیواکتیو در آب رآکتور شماره دو نیروگاه فوکوشیما تنها ۱۰۰ هزار برابر بیشتر از حد معمول است.
پیشتر دولت ژاپن از شرکت بهرهبرداری کننده از نیروگاه هستهای فوکوشیما خواسته بود، در مورد وضعیت این نیروگاه هر چه زودتر اطلاعات شفافتری در اختیار دولت قرار دهد.
از سوی دیگر آژانس امنیت هستهای ژاپن اعلام کرده است، در هر یک از چهار رآکتور نیروگاه هستهای فوکوشیما صدها تن آب آلوده به مواد رادیواکتیو وجود دارد.
آژانس امنیت هستهای ژاپن پیشتر نیز از افزایش ۱۸۵۰ برابری ید رادیواکتیو در آبهای نزدیک به نیروگاه فوکوشیما خبر داده بود.
به دنبال زلزله مهیب دو هفته پیش در ژاپن و سونامی شدید ناشی از آن سامانه خنککننده رآکتورهای هستهای نیروگاه فوکوشیما به دلیل قطع برق و آسیبدیدگی یکی پس از دیگری از کار افتاد.
بر اثر بالا رفتن دمای میلههای سوخت هستهای، چندین انفجار در رآکتورهای شماره یک، دو و سه این نیروگاه روی داده و بر اثر این انفجارها جداره خارجی این رآکتورها فروریخته است.
در جریان زمینلرزه جمعه دو هفته پیش ژاپن که شدت آن نزدیک به ۹ ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین اعلام شده است، بیش از ۱۰ هزار نفر جان خود را از دست داده و بیش از ۱۷ هزار نفر دیگر ناپدید شدهاند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، شرکت توکیو الکتریک، تپکو، که بهرهبرداری از نیروگاه اتمی فوکوشیما را برعهده داشته است، بامداد روز دوشنبه به وقت محلی بابت آنچه اعلام اشتباه میزان آلودگی آب رآکتور شماره دو این نیروگاه خوانده، از مردم عذرخواهی کرده است.
بیشتر بخوانید:
روز یکشنبه این شرکت اعلام کرده بود، میزان مواد رادیواکتیو موجود در آب رآکتور شمار دو نیروگاه آسیب دیده فوکوشیما ۱۰ میلیون برابر بیشتر از حد معمول است.
به دنبال اعلام این خبر کارکنانی که همچنان برای مهار بحران هستهای در این نیروگاه مشغول فعالیت هستند، از محل نیروگاه تخلیه شده و تلاشها برای خنک کردن میلههای سوخت هستهای در رآکتورهای آسیب دیده متوقف شده بود.
در این میان تنها چند ساعت پس از انتشار این خبر که به نگرانیها درباره بروز یک فاجعه عظیم هستهای در ژاپن دامن زده بود، مقامهای شرکت توکیو الکتریک اعلام کردند، میزان مواد رادیواکتیو در آب رآکتور شماره دو نیروگاه فوکوشیما تنها ۱۰۰ هزار برابر بیشتر از حد معمول است.
پیشتر دولت ژاپن از شرکت بهرهبرداری کننده از نیروگاه هستهای فوکوشیما خواسته بود، در مورد وضعیت این نیروگاه هر چه زودتر اطلاعات شفافتری در اختیار دولت قرار دهد.
از سوی دیگر آژانس امنیت هستهای ژاپن اعلام کرده است، در هر یک از چهار رآکتور نیروگاه هستهای فوکوشیما صدها تن آب آلوده به مواد رادیواکتیو وجود دارد.
آژانس امنیت هستهای ژاپن پیشتر نیز از افزایش ۱۸۵۰ برابری ید رادیواکتیو در آبهای نزدیک به نیروگاه فوکوشیما خبر داده بود.
به دنبال زلزله مهیب دو هفته پیش در ژاپن و سونامی شدید ناشی از آن سامانه خنککننده رآکتورهای هستهای نیروگاه فوکوشیما به دلیل قطع برق و آسیبدیدگی یکی پس از دیگری از کار افتاد.
بر اثر بالا رفتن دمای میلههای سوخت هستهای، چندین انفجار در رآکتورهای شماره یک، دو و سه این نیروگاه روی داده و بر اثر این انفجارها جداره خارجی این رآکتورها فروریخته است.
در جریان زمینلرزه جمعه دو هفته پیش ژاپن که شدت آن نزدیک به ۹ ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین اعلام شده است، بیش از ۱۰ هزار نفر جان خود را از دست داده و بیش از ۱۷ هزار نفر دیگر ناپدید شدهاند.
عمدهترین حزب شیعه بحرین از میانجیگری کویت استقبال کرد
یک عضو حزب وفاق، عمدهترین حزب مخالف شیعه در بحرین، روز یکشنبه اعلام کرد که این گروه میانجیگیری کویت در بحران سیاسی این کشور را پذیرفته است.
حکومت بحرین در ماه جاری میلادی و همزمان با اوجگیری ناآرامیها، از نیروهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی خواست به این کشور بیایند تا اوضاع این شیخ نشین از کنترل خاندان حاکم خارج نشود.
جاسم حسین، یک عضو حزب وفاق، روز یکشنبه به خبرگزاری رویترز گفت، شیخ صباح الاحمد الصباح، امیر کویت برای میانجیگری میان اپوزیسیون شیعه و حکومت آل خلیفه اعلام آمادگی کرده است.
جاسم حسین با اشاره به پیشنهاد امیر کویت گفت: «ما از این ایده استقبال میکنیم.»
این عضو حزب وفاق بحرین اظهار داشت، گفتوگو باید درباره محورهایی باشد که شیخ سلمان بن حمد آل خلیفه، ولیعهد بحرین، پیش از ورود نیروهای خارجی به این کشور به آن اشاره کرده بود.
به گفته جاسم حسین این محورها از جمله شامل تشکیل دولت منتخب و اصلاح شیوه برگزاری انتخابات در حوزههای انتخاباتی است؛ گروههای شیعه مخالف در بحرین میگویند، نظام انتخاباتی در این شیخ نشین به گونهای تنظیم شده که اقلیت سنی در پارلمان، اکثریت کرسیها را در دست داشته باشد.
جاسم حسین با این حال اظهار داشت که نتیجه میانجیگری امیر کویت ممکن است مورد قبول واقع نشود.
وی گفت: «این نگرانی وجود دارد که نتایج (این میانجیگیری) برای اپوزیسیون قابل قبول نباشد یا نتواند مردم را قانع کند.»
به گفته جاسم حسین یک بازرگان شیعه کویتی بنام علی المتروک هم در مذاکرات خواهد بود.
حزب وفاق و شش گروه ائتلافکننده با آن هفته پیش گفته بود تا زمانی که ارتش نیروهای خود را از خیابانها بیرون نبرد و زندانیان آزاد نشوند، اپوزیسیون وارد گفته با حکومت نخواهد شد.
اکنون به نظر میرسد حزب وفاق از این پیششرطهای خود صرف نظر کرده است.
منصور الجمری، سردبیر روزنامه الوسط بحرین در این باره میگوید: «این مهمترین تحول سیاسی برای رسیدن به یک راهحل مسالمتآمیز است.»
به عقیده شماری از ناظران سیاسی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، خاندان آل خلیفه را عامل مهمی برای جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه میدانند و از این رو نیروهای نظامی خود را برای کمک به خاندان حاکم برای رویارویی با معترضان شیعه، به این شیخ نشین گسیل کردهاند.
در همین حال کویت هم که دارای اقلیت شیعه است، چند شناور نظامی برای گشتزنی در کنارههای شمالی بحرین، به این شیخنشین اعزام کرده است.
از سوی دیگر عبدالرحمن العطیه، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، با استقبال از اعلام آمادگی کویت برای میانجیگری کویت در بحران بحرین گفت: «ما امیدواریم که این ابتکار عمل در راستای امنیت و ثبات باشد.»
حزب وفاق و گروههای ائتلافکننده با آن خواستار شورایی منتخب هستند که قانون اساسی بحرین را بازنگری کند؛ با این حال گفتوگوهای اولیه با خاندان آل خلیفه با ورود نیروهای خارجی و اعلام حکومت نظامی از سوی پادشاه، به شکست انجامید.
بیش از ۶۰ درصد جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل میدهند با این حال اقلیت سنی مذهب کنترل حکومت را در دست خود دارند.
روز یکشنبه روزنامه السیاسیه کویت روز یکشنبه به نقل از منابعی که نامی از آنها نبرده، نوشت، قرار است یک هیات از حزب وفاق به کویت آمده و با سیاستمداران این کشور و از جمله رئیس مجلس گفتوگو کند.
حکومت بحرین در ماه جاری میلادی و همزمان با اوجگیری ناآرامیها، از نیروهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی خواست به این کشور بیایند تا اوضاع این شیخ نشین از کنترل خاندان حاکم خارج نشود.
جاسم حسین، یک عضو حزب وفاق، روز یکشنبه به خبرگزاری رویترز گفت، شیخ صباح الاحمد الصباح، امیر کویت برای میانجیگری میان اپوزیسیون شیعه و حکومت آل خلیفه اعلام آمادگی کرده است.
جاسم حسین با اشاره به پیشنهاد امیر کویت گفت: «ما از این ایده استقبال میکنیم.»
این عضو حزب وفاق بحرین اظهار داشت، گفتوگو باید درباره محورهایی باشد که شیخ سلمان بن حمد آل خلیفه، ولیعهد بحرین، پیش از ورود نیروهای خارجی به این کشور به آن اشاره کرده بود.
به گفته جاسم حسین این محورها از جمله شامل تشکیل دولت منتخب و اصلاح شیوه برگزاری انتخابات در حوزههای انتخاباتی است؛ گروههای شیعه مخالف در بحرین میگویند، نظام انتخاباتی در این شیخ نشین به گونهای تنظیم شده که اقلیت سنی در پارلمان، اکثریت کرسیها را در دست داشته باشد.
جاسم حسین با این حال اظهار داشت که نتیجه میانجیگری امیر کویت ممکن است مورد قبول واقع نشود.
وی گفت: «این نگرانی وجود دارد که نتایج (این میانجیگیری) برای اپوزیسیون قابل قبول نباشد یا نتواند مردم را قانع کند.»
به گفته جاسم حسین یک بازرگان شیعه کویتی بنام علی المتروک هم در مذاکرات خواهد بود.
حزب وفاق و شش گروه ائتلافکننده با آن هفته پیش گفته بود تا زمانی که ارتش نیروهای خود را از خیابانها بیرون نبرد و زندانیان آزاد نشوند، اپوزیسیون وارد گفته با حکومت نخواهد شد.
اکنون به نظر میرسد حزب وفاق از این پیششرطهای خود صرف نظر کرده است.
منصور الجمری، سردبیر روزنامه الوسط بحرین در این باره میگوید: «این مهمترین تحول سیاسی برای رسیدن به یک راهحل مسالمتآمیز است.»
به عقیده شماری از ناظران سیاسی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، خاندان آل خلیفه را عامل مهمی برای جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه میدانند و از این رو نیروهای نظامی خود را برای کمک به خاندان حاکم برای رویارویی با معترضان شیعه، به این شیخ نشین گسیل کردهاند.
در همین حال کویت هم که دارای اقلیت شیعه است، چند شناور نظامی برای گشتزنی در کنارههای شمالی بحرین، به این شیخنشین اعزام کرده است.
از سوی دیگر عبدالرحمن العطیه، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، با استقبال از اعلام آمادگی کویت برای میانجیگری کویت در بحران بحرین گفت: «ما امیدواریم که این ابتکار عمل در راستای امنیت و ثبات باشد.»
حزب وفاق و گروههای ائتلافکننده با آن خواستار شورایی منتخب هستند که قانون اساسی بحرین را بازنگری کند؛ با این حال گفتوگوهای اولیه با خاندان آل خلیفه با ورود نیروهای خارجی و اعلام حکومت نظامی از سوی پادشاه، به شکست انجامید.
بیش از ۶۰ درصد جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل میدهند با این حال اقلیت سنی مذهب کنترل حکومت را در دست خود دارند.
روز یکشنبه روزنامه السیاسیه کویت روز یکشنبه به نقل از منابعی که نامی از آنها نبرده، نوشت، قرار است یک هیات از حزب وفاق به کویت آمده و با سیاستمداران این کشور و از جمله رئیس مجلس گفتوگو کند.
يك فعال عرب اهوازی زیر شکنجه کشته شد
به گزارش سایت اهواز نیوز یک فعال عرب اهوازی به نام "رضا مغامسی" از ساکنان شهر دزفول در یکی از زندان های مخفی شهر اهواز زیر شکنجه کشته شد. وی روز چهارشنبه سوم فروردین هزار وسیصد ونود بر اثر ضربه های شدید بر روی لگن خاصره و خونریزی داخلی کشته شد. نیز حال هادی راشدی که طی روزهای اخیر دستگیر شده براثر شکنجه های پیاپی، وخیم است و زیر اکسیژن قرار دارد و هم اکنون بیهوش است.
هم چنین طی روزهای گذشته یک فعال اجتماعی عرب اهوازی به نام "رمضان خالدی" فرزند کریم ، 36 ساله ، از ساکنان روستای "رمیص" واقع در جاده میان اهواز - معشور توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. وی به علت اعتراض به آلودگی روستایشان از دوده های برخاسته از چاه های نفتی ونیز عدم استخدام جوانان این روستا توسط شرکت نفت دستگیر شده است. در این روستای عرب نشین ده ها نفر از مردم به علت تنفس دود بر آمده از چاه های نفتی به بیماری های خطرناک تنفسی وریوی مبتلا شده اند.
گفتنی است که طی چند روز اخیر حدود 234 نفر از فعالان فرهنگی و اجتماعی عرب اهوازی در شهرهای مختلف استان دستگیر شده اند که سی وپنج نفر از آنان به مکان های نامعلوم منتقل شده اند
NEWS: Ahwazi activist died under torture
According to Ahwaz News website, the Ahwazi activist “Reza Maghamsy" from Dezful town was killed under torture on Wednesday 23rd of March in a secret prison in Ahwaz. He died as a consequence of the severe blows on his pelvis and internal bleeding. Moreover, another activist, “Hadi Rashedi”, who has been arrested in recent days, is in a critical situation as a result of continuous torture. He has been hospitalized and currently is unconscious.
Besides, during the last few days, "Ramadan Khaledi", the son of Karim, a 36 year old Ahwazi social activist of residents of "Ramys”, a village located on the road between Ahwaz – Mashur, was arrested by security forces. He was arrested because he objected to the pollution of his village caused by the soot coming from the oil wells and the fact that the oil company does not hire the youth from this village. In this Arab village, dozens of people have caught dangerous respiratory diseases because of breathing the smoke coming from the oil wells.
It is worth mentioning that during the last few days about 234 of Ahwazi Arab cultural and social activists from various cities of the province have been arrested, 35 of whom having been transferred to unknown locations.
موافق و مخالف ایران چه کشور هایی بودند؟
نماینده یکی از کشور های مخالف قطعنامه ضد ایرانی گفت :در زمان شاه ایران ،کسی تردید نداشت که او مردمش را می کشد و شکنجه می کند، اما او دوست آمریکا بود و به شاه سلاح هسته ای نیز می داد. اما پس از انقلاب ایران غربی ها همیشه به دنبال تغییر رژیم در ایران بوده اند . وضعیت حقوق بشر در ایران نیز تنها بهانه ای برای حمله به این کشور است . این در حالی است که ایرانیان بارها گزارشگران حقوق بشر را به کشور شان دعوت کرده اند . تصویب این قطعنامه سیاسی پیروزی کسانی است که به دنبال حمله سیاسی و نظامی به ایران هستند ،
تابناک - در حالی که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ای به محکومیت وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخته و یک ناظر ویژه برای گزارش وضعیت حقوق بشر در ایران منصوب کرده است ، با این حال فرایند تصویب این قطعنامه و مدافعان و مخالفان آن خود به روشنی گویای جریان حاکم بر شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد است .به گزارش تابناک ، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد که در واقع همان کمیسیون ویژه حقوق بشر است که در سال 2006 به شورای حقوق بشر تبدیل شده است ، دارای 47 عضو است که به صورت دوره ای و سالیانه وضعیت حقوق بشر همه 192 عضو ملل متحد را بررسی می کنند.
بر اساس این گزارش در 24 مارس ، این شورا وضعیت حقوق بشر در ایران را بررسی کرد و با 22 رای موافق ، 7 رای مخالف و 14 رای ممتنع به محکومیت وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخت .
در اجلاس این دوره کشور های آرژانتین ، برزیل ، بلژیک ، شیلی ، فرانسه ، گواتمالا ، مجارستان ، ژاپن ، مادیو ، مکزیک ، نروژ ، لهستان ، مولداوی ، جمهوری کره ، سنگال ، اسلواکی ، اسپانیا ، سوییس ، اکراین ، انگلستان ، آمریکا و زامبیا علیه ایران رای دادند .
کشور های بنگلادش ، پاکستان ، چین ، روسیه ، کوبا ، اکوادور و موریتانی به نفع ایران رای دادند و کشور های بحرین ، بورکینافاسو ، کامرون ، جیبوتی ، گابنغنا ، اردن ، مالزی ، اندونزی ، نیجریه ، عربستان ، تایلند ، اوگاندا و اوروگوئه درباره ایران رای ممتنع دادند.
بر اساس این گزارش پاکستان به نمایندگی از کنفرانس اسلامی با قطعنامه ضد ایرانی مخالفت و این قطعنامه را اقدامی مخرب توصیف کرد و توصیه کرد که شورا باید برای حل وضعیت حقوق بشر سمت گفتگو ه زنده با کشور هکت کند و چنین قطعنامه هایی با اصول سازمان کنفرانس اسلامی مخالف است .
نماینده کوبا نیز در نطق قرایی به مخالفت با این قطعنامه برخاست و گفت ایران همواره مکانی برای تامین مافع غرب بوده است . در زمان شاه ایران ، کسی تردید نداشت که او مردمش را می کشد و شکنجه می کند ، اما او دوست آمریکا بود و به شاه سلاح هسته ای نیز می دادند. اما پس از انقلاب ایران غربی ها همیشه به دنبال تغییر رژیم در ایران بوده اند . وضعیت حقوق بشر در ایران نیز تنها بهانه ای برای حمله به این کشور است . این در حالی است که ایرانیان بارها گزارشگران حقوق بشر را به کشور شان دعوت کرده اند . تصویب این قطعنامه سیاسی پیروزی کسانی است که به دنبال حمله سیاسی و نظامی به ایران هستند ، کشور من به چنین قطعنامه ای رای نمی دهد.
چین نیز از دیگر کشور هایی بود که بر لزوم گفتگوی سازنده بر ایران تاکید و از دعوت ایران از ناظران ویژه حقوق بشر استقبالذ و گفت که انتظار این است که کشور های مختلف تلاش های ایران برای بهبود وضعیت حقوق بشر در این کشور را درک کنند.
لازم به ذکر است آمریکا و سوئد نیز به عنوان طراحان قطعنامه ضد ایرانی ، در سخنرانی های خود به انتقاد از وضعیت حقوق بشر در ایران پرداختند. که سید محمد رضا سجادی نماینده کشورمان در پاسخ به آنان گفت که یکی از طراحان این قطعنامه یعنی آمریکا خود کشوری است که برای عضویت در این شورا مردد بود که البته عضویت آمریکا در این شورا عقبگرد و پسرفتی برای این شوراست . چرا که این کشور بزرگترین کشور حمایت کننده از رژیم اسرائیل و خشونت های صورت گرفته علیه مردم فلسطین ، عراق و افغانستان است . در حالی که ایران با توجه به دو عامل یعنی بافت فرهنگی و مذهبی مردم ایران و همچنین تعهدات بین المللی خود ، به رعایت حقوق بشر پرداخته است . ایران تا کنون شش مرتبه میزبان ناظران شورای حقوق بشر بوده است و در این سال هم از کمیسیونر ارشد این شورا دعوت کرده تا به ایران بیاید ، لذا ایران معتقد است که نباید برخورد های سیاسی و دوگانه در شورای حقوق بشر حاکم باشد.
اخبار روز
گزارش دریافتی: بر شمار کسانی که "فراخوان به مخالفت فعال با سیاست اتمی جمهوری اسلامی" را امضا کردهاند، افزوده شده است.
این فراخوان در آستانهی نوروز ۱۳۹۰ با ۵۰ امضا منتشر شد.
در زیر فهرست امضاکنندگان آن تا روز ۵ فروردین (۲۵ مارس ۲۰۱۱) را میبینید.
فراخوان در سایتهای مختلفی از جمله گویانیوز، ایران امروز، عصر نو و اخبار روز منتشر شده است.
این فراخوان در آستانهی نوروز ۱۳۹۰ با ۵۰ امضا منتشر شد.
در زیر فهرست امضاکنندگان آن تا روز ۵ فروردین (۲۵ مارس ۲۰۱۱) را میبینید.
فراخوان در سایتهای مختلفی از جمله گویانیوز، ایران امروز، عصر نو و اخبار روز منتشر شده است.
برای امضای فراخوان همچنان میتوانید با ای-میل idjadi@free.fr تماس بگیرید.
امضاکنندگان:
وحید آبان، فرشید آذرنیوش، داریوش آشوری، مستوره احمد زاده، مظفر ادب، هما ارجمند، یوسف اردلان، حمید ارهنجی پور، رضا آزاد، کبری اسماعیلزاده، فرید اشکان، مرتضی اصلاحچی، مهرداد اصلانی، منصور اکبری، کوروش امجدی، علی اکبر امید مهر، مجید امیدوار،
وحید آبان، فرشید آذرنیوش، داریوش آشوری، مستوره احمد زاده، مظفر ادب، هما ارجمند، یوسف اردلان، حمید ارهنجی پور، رضا آزاد، کبری اسماعیلزاده، فرید اشکان، مرتضی اصلاحچی، مهرداد اصلانی، منصور اکبری، کوروش امجدی، علی اکبر امید مهر، مجید امیدوار،
خسرو امیری، مجید امینی، نیکروز اولاد اعظمی، جلال ایجادی، فریماه ایجادی، اصغر ایزدی، دانش باقرپور، شکیبا ببری، مرضیه بخشی زاده، مهران براتی، منیره برادران، محمد برزنجه، اصغر برزو، لادن برومند، شهلا بهاردوست، سهراب بهداد، حسن بهنام، کامران بهنیا،
بهروز بیات، بهرام بیگدلی، تورج پارسی، شهرنوش پارسیپور، ناصر پاکدامن، علی پرسان، علی پسر، علی پور تقوی، احمد پورمندی، سعید پیوندی، محمد تاجدولتی، حبیب تبریزیان، محمود تجلی مهر، خسرو تحربه کار، بابک تختی، محمد ترابی، نیره توحیدی، علی توکلی، فرشاد توکلی، مژگان ثروتی، سارا جابری، مهدی جامی، جهانشاه جاوید، سارا جباری، حسن جعفری، باریش جلال زاده، محمد جلالی چیمه سحر، منوچهر جنکوک، گلرخ جهانگیری، قدسی حجازی، ناهید حسینی، جمال الدین حسینی، نسیم خاکسار، مهدی خرمی، محمد خزایی، مهدی خلجی، جمشید خونجوش، فریبا داودی مهاجر، حمید دباشی، شهلا دباغی، مهرداد درویشپور، سعید درهمی، رضا دقتی، ژیلا دیباییان، محسن رحمانیان، جلال رستمی، سهیل رسولی، حمید رضا رضازاده، حسن رضایی، مقصود رنجبر، اردوان روزبه، سعید رهنما، نیما زاگرس، مینا زند، سیامند زندی، آرش سبحانی، آزاده سپهری، سهیلا ستاری، سامان سراجی، بهروز سیمائی، رحیم شامبیاتی، رضا شاه حسینی، مسعود شب افروز، سیامک شعاعی، شهلا شفیق، هادی شمس حائری، محمد حسین صدیق یزدچی، فرهاد صوفی، علی طایفی، اسفندیار طبری، محبوبه عباسقلیزاده، سیاوش عبقری، شهلا عبقری، حسن عربزاده حجازی، غلامحسین عسگری، نادر عصاره، اسفندیار عطاران، رضا علامهزاده، کاظم علمداری، مسیح علینژاد، فرحناز عمادی، مهرداد عمادی، فرشید فاریابی، نویدِ فاضل، خیرالله فرخی، فتانه فراهانی، ویدا فرهودی، شکر فلاح، افشین فیاضی، اختر قاسمی، پروین قاسمی، فرهنگ قاسمی، مهدی قلیزاده اقدم، زهرا قنبری، شهرام قنبری، رضا کاظم زاده، منیره کاظمی، عبدی کلانتری، هوشنگ کشاورز صدر، بهزاد کریمی، علی کشتگر، شقایق کمالی، هرموز کـِی، رامش کیانی، کوروش گلنام، اکبر گنجی، حسن ماسالی، سهراب مبشری، داریوش مجلسی، تراب محرابی، علیرضا محسنی، فرحناز محمدی، مجید محمدی،بهروز محمودیان، امیر رضا مرادی، مهران مصطفوی، ایرج معتدل، منصور معدل، مهری معمارحسینی، مهدی مفخمی، حسن مکارمی، مرتضی ملک محمدی، فرح موسوی، منتظمی، جهان نور مهر بخش، شکوه میرزادگی، انور میرستاری، میرعلیرضا میرمویدی، نیلوفر مینا، رضا ناصحی، حسن نایب هاشم، جمیله ندائی، زهرا نعمت اللهی، فرهاد نعمانی، اسماعیل نوری علا، پرتو نوری علا، محمدحسین نیری، محمد رضا نیکفر، حسام الدین وثوقی، شایسته وطندوست، تونیا ولی اوغلی، مهناز هدایتی، ناهید همت بلند، محمد حسین یحیایی، رضا یزدانی، فریده یزدی
انتقال سام محمودی سرابی روزنامه نگار شرق به بند عمومی ۳۵۰ اوین
سام محمودی سرایی پس از یک ماه انفرادی امروز یکشنبه از بند ۲۰۹ به بند عمومی منتقل شد.به گزارش دانشجو نیوز، محمودی سرایی دانشآموخته فلسفه دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد است و از سال ۱۳۷۲ تاکنون در مطبوعات مشغول بهکار بوده است. او عضو هیئت تحریریه روزنامههای کیهان، اطلاعات،همشهری، حیاتنو، راهمردم، آزاد، اسرار، همبستگی، اعتماد، شرق و...هفتهنامههای کتابهفته، نگاههفتم و... و ماهنامههای کتابماه فلسفه، انصاف و... با سمتهای مختلف خبرنگار جزء تا سردبیربوده است و چندین بار بازداشت و زندان را تجربه کرده است.
بار اول در ۲۱ تیرماه۱۳۷۸ (در دوران دانشجویی)بهدلیل حضور در اعتراضات دانشجویی کویدانشگاهتهران بهجرماقدام علیه امنیت ملی، توطئه و تبانی و... بهمدت ۱۱۷ روز و بار دوم در ساعت ۴ صبح هشتم دیماه سال ۱۳۸۸ به دلیل سرودن شعر اعتراف برای زندانیان دربند ( محمدعلی ابطحی، محمد عطریانفر) و نوشتن نامه سرگشادهای برای میرحسین موسوی به جرم اقدام علیه امنیت ملی، نشراکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیهنظام، توهین به رهبری و توهین به مقامات جمهوریاسلامی بازداشت و پس از پشتسر گذاشتن ۴۴ روز در بندهای ۲۴۰، ۲۰۹ و قرنطینه۷ زندان اوین ساعت ۱۱شب ۲۲ بهمنماه با قرار وثیقه ۳۰۰ میلیونی آزاد شد. اما این بازداشت و دستگیری آخرش نبود وی در طول حوادث پس از انتخبات از سوی نیروهای سرکوبگر چندین بار به دادسرا و دفتر پی گیری وزارت اطلاعات احضار و از طریق تلفن نیز چندین بار مورد تهدید قرار گرفته بود. سام دهم اسفند ماه برای سومین بار از منزلش ربوده و به مکانی نامعلومی منتقل شده و پس از چند روز طی تماسی کوتاه با خانواده اش خبر از بازداشت خویش توسط نیروهای سرکوبگر و انتقال به ۲۰۹ را داده بود . ساممحمودی سرابی پس از یک ماه انفرادی از بند ۲۰۹ امروز یکشنبه به بند عمومی منتقل شد.
عباسعلی کدخدائی سخنگوی شورای نگهبان امروز در گفتگوئی با “خبرآنلاین” نمایندگان مجلس را تهدید کرد که در صورت داشتن “ملاقات نوروزی” با شخصیت هائی که از نظر این شورا “فتنه گر” لقب گرفته اند، در دور بعدی انتخابات صلاحیتشان مورد تایید شورای نگهبان قرار نخواهد گرفت. این تهدید حیرت آور و بهانه جوئی تا تعیین مرزهای دید و بازدید های نوروزی نمایندگان، بدون شک تا بحال بیسابقه بوده است. شاید بتوان بیاد آورد که در سالهای قبل اعضای شورای نگهبان برای تعیین صلاحیت کاندیدا ها ی نمایندگی سختگیری های اعجاب انگیزی به خرج داده و بهانه تراشی های غریبی مطرح کرده باشند. با این حال در بسیاری از موارد سخنگوی شورای نگهبان از برملا کردن ” دلایل” رد صلاحیت داوطلبان خودداری میکرد تا موجبات حیرت و خشم مردم فراهم نشود.
معلوم نیست که این مقامات این روز ها تحت چه شرایطی بسر می برند که خود را مجبور می بینند حتی دید و بازدید های نمایندگان مجلس را هم تحت نظر گرفته و آنها را مورد تهدید قرار دهند.
آخرین باری که گروهی از نمایندگان مجلس اسلامی با یکی از “فتنه گران” ملاقات کردند، به دی ماه سال گذشته برمیگردد که فراکسیون اقلیت مجلس به دیدارمحمد خاتمی رفت و تا مدت ها مورد تعرض و انتقاد شدید مقامات امنیتی، نظامی و سیاسی کشور قرار گرفت. اما بی شک به صحنه آمدن سخنگوی شورای نگهبان در اولین روز های نوروز، ترتیب مصاحبه با نشریات و تهدید نمایندگان به سلب صلاحیت در صورت دید و بازدید های “غیر مجاز” نوروزی در حیات سیاسی جمهوری اسلامی سابقه نداشته است.
کدخدائی در این مصاحبه تصریح کرد “محکومیتی که این ها (منظور شخصیت هائی هستند که فتنه گر نامیده می شوند) بین افکار عمومی پیدا کرده اند به ما اجازه نمی دهد که در شورای نگهبان بتوانیم صلاحیت کسانی را که رفتار این افرادرا تایید کردند، برای انتخابات آتی احراز کنیم”.
معلوم نیست که این مقامات این روز ها تحت چه شرایطی بسر می برند که خود را مجبور می بینند حتی دید و بازدید های نمایندگان مجلس را هم تحت نظر گرفته و آنها را مورد تهدید قرار دهند.
آخرین باری که گروهی از نمایندگان مجلس اسلامی با یکی از “فتنه گران” ملاقات کردند، به دی ماه سال گذشته برمیگردد که فراکسیون اقلیت مجلس به دیدارمحمد خاتمی رفت و تا مدت ها مورد تعرض و انتقاد شدید مقامات امنیتی، نظامی و سیاسی کشور قرار گرفت. اما بی شک به صحنه آمدن سخنگوی شورای نگهبان در اولین روز های نوروز، ترتیب مصاحبه با نشریات و تهدید نمایندگان به سلب صلاحیت در صورت دید و بازدید های “غیر مجاز” نوروزی در حیات سیاسی جمهوری اسلامی سابقه نداشته است.
کدخدائی در این مصاحبه تصریح کرد “محکومیتی که این ها (منظور شخصیت هائی هستند که فتنه گر نامیده می شوند) بین افکار عمومی پیدا کرده اند به ما اجازه نمی دهد که در شورای نگهبان بتوانیم صلاحیت کسانی را که رفتار این افرادرا تایید کردند، برای انتخابات آتی احراز کنیم”.
يك جراح برزيلى مشهور و متخصص در ترميم و زيبايى فاش ساخت كه سرهنگ معمر قذافى را در سن 53 سلگى طورى زير عمل ترميمى خويش برده كه او را در قالب مردى 45 ساله نشان داده است، حال آنكه اين رئيس جمهور مادام العمر چهره اى داشت كه به گفته جراحش او را 10 سال پيرتر از سن واقعى اش نشان مى داد.
الياسير رپيرو، جراح برزيلى كه عمل كاشت مو و برداشت چين و چروك صورت را براى معمر قذافى انجام داده است، با توجه به تحليل پزشكى اش از قيافه فعلى سرهنگ مى گويد: ” حال رهبر ليبى مساعد نيست و او از نظر تندرستى نيز در وضع دشوارى بسر مى برد. زيرا پوست صورتش به نظر، بادكرده، خشن و افتاده مى رسد.”
اين پزشك با يادآورى عمل ترميمى خويش مى گويد: ” در وسط عمل بوديم كه ناگاه رهبر ليبى هوس خوردن ساندويچ همبرگر كرد و دستور داد نه تنها براى خودش كه براى همه حاضران و از جمله كادر پزشكى همبرگر بياورند. ما هم چاره اى جز تسليم نداشتيم بخصوص آنكه عمل بدون بيهوشى و تنها با بى حسى موضعى صورت مى گرفت.”
دكتر الياسير رپيرو، كه روز جمعه 25-3-2011 با خبرگزارى اسوشيتدپرس گفتگو مى كرد گفت: ” در دهه نود قرن 20 و بطور دقيق تر ژانويه 1995بود كه مرا به نزد قذافى بردند. او نخواست عمل جراحى آشكار و حادى بر چهره اش انجام شود، ولى با تزريق چربى به زير پوست موافق بود و ما اين كار را كرديم.”
اين جراح مى گويد: ” رهبر ليبى بسيار خوش اخلاق مى نمود و طى روزى كه من و همكارانم در ليبى بسر مى برديم علاوه بر دستمزد مناسب واقعاً از او محبت ديديم.”
دكتر الياسير رپيرو مى افزايد: ” در ماه مه 1994 در يك كنفرانس جراحى ترميمى در طرابلس پايتخت ليبى شركت كرده بودم كه به واسطه يك مسئول ليبيايى به نام محمد زايد نزد قذافى برده شدم.”
گفتنى است كه يك جراح برزيلى سورى تبار به نام فابيو نقاش نيز كه همكار الياسير رپيرو بوده است سخنان مشابهى را گفته و در واقع اظهارات همكارش را تاييد كرده است. اين دو عكس مشتركى با رهبر ليبى دارند.
الياسير رپيرو، جراح برزيلى كه عمل كاشت مو و برداشت چين و چروك صورت را براى معمر قذافى انجام داده است، با توجه به تحليل پزشكى اش از قيافه فعلى سرهنگ مى گويد: ” حال رهبر ليبى مساعد نيست و او از نظر تندرستى نيز در وضع دشوارى بسر مى برد. زيرا پوست صورتش به نظر، بادكرده، خشن و افتاده مى رسد.”
اين پزشك با يادآورى عمل ترميمى خويش مى گويد: ” در وسط عمل بوديم كه ناگاه رهبر ليبى هوس خوردن ساندويچ همبرگر كرد و دستور داد نه تنها براى خودش كه براى همه حاضران و از جمله كادر پزشكى همبرگر بياورند. ما هم چاره اى جز تسليم نداشتيم بخصوص آنكه عمل بدون بيهوشى و تنها با بى حسى موضعى صورت مى گرفت.”
دكتر الياسير رپيرو، كه روز جمعه 25-3-2011 با خبرگزارى اسوشيتدپرس گفتگو مى كرد گفت: ” در دهه نود قرن 20 و بطور دقيق تر ژانويه 1995بود كه مرا به نزد قذافى بردند. او نخواست عمل جراحى آشكار و حادى بر چهره اش انجام شود، ولى با تزريق چربى به زير پوست موافق بود و ما اين كار را كرديم.”
اين جراح مى گويد: ” رهبر ليبى بسيار خوش اخلاق مى نمود و طى روزى كه من و همكارانم در ليبى بسر مى برديم علاوه بر دستمزد مناسب واقعاً از او محبت ديديم.”
دكتر الياسير رپيرو مى افزايد: ” در ماه مه 1994 در يك كنفرانس جراحى ترميمى در طرابلس پايتخت ليبى شركت كرده بودم كه به واسطه يك مسئول ليبيايى به نام محمد زايد نزد قذافى برده شدم.”
گفتنى است كه يك جراح برزيلى سورى تبار به نام فابيو نقاش نيز كه همكار الياسير رپيرو بوده است سخنان مشابهى را گفته و در واقع اظهارات همكارش را تاييد كرده است. اين دو عكس مشتركى با رهبر ليبى دارند.
بانک مرکزی هند به دلیل نگرانی از پولشویی و کمک مالی به عملیات تروریستی از سوی ایران و کره شمالی معامله بانکی با این دو کشور را «خطرناک» ارزیابی کرده است.
بانک مرکزی هند از بانک های این کشور خواسته است که در معامله با اشخاص و منابع مالی ایران و کره شمالی احتیاط کنند.
بر اساس گزارش «بیزینس استاندارد» این اقدام بانک هندی پس از آن صورت می گیرد که «نیروی ضربت مالی» در مورد معامله اعضایش با ایران و کره شمالی هشدار داده است. این گروه یک سازمان بین دولتی است که به ابتکار کشورهای عضو گروه «جی هفت» تاسیس شده تا سیاستهای این کشورها را برای مبارزه با پول شویی و تامین مالی تروریستها توسعه دهد.
بانک مرکزی هند گفته است که نیروی ضربت مالی در بیانیه تازهای که منتشر کرده از اعضای خود خواسته است که برای حفاظت از سیستم مالی بین المللی در مقابل خطر پولشویی و کمک مالی به تروریسم از سوی ایران و کره شمالی بههوش باشند.
به گفته این بانک، تمام بانک ها و موسسات مالی و بیمه که وارد ارتباط مالی با این کشورها می شوند باید متوجه خطر ناشی از چنین اقداماتی باشند.
به گفته شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد ایران، ارزش معاملات تجاری میان ایران و هند ۱۵ میلیارد دلار است که چنین هشداری میتواند بر حجم این مبادلات تاثیر بگذارد و آن را کاهش دهد.
بانک مرکزی هند از بانک های این کشور خواسته است که در معامله با اشخاص و منابع مالی ایران و کره شمالی احتیاط کنند.
بر اساس گزارش «بیزینس استاندارد» این اقدام بانک هندی پس از آن صورت می گیرد که «نیروی ضربت مالی» در مورد معامله اعضایش با ایران و کره شمالی هشدار داده است. این گروه یک سازمان بین دولتی است که به ابتکار کشورهای عضو گروه «جی هفت» تاسیس شده تا سیاستهای این کشورها را برای مبارزه با پول شویی و تامین مالی تروریستها توسعه دهد.
بانک مرکزی هند گفته است که نیروی ضربت مالی در بیانیه تازهای که منتشر کرده از اعضای خود خواسته است که برای حفاظت از سیستم مالی بین المللی در مقابل خطر پولشویی و کمک مالی به تروریسم از سوی ایران و کره شمالی بههوش باشند.
به گفته این بانک، تمام بانک ها و موسسات مالی و بیمه که وارد ارتباط مالی با این کشورها می شوند باید متوجه خطر ناشی از چنین اقداماتی باشند.
به گفته شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد ایران، ارزش معاملات تجاری میان ایران و هند ۱۵ میلیارد دلار است که چنین هشداری میتواند بر حجم این مبادلات تاثیر بگذارد و آن را کاهش دهد.
ایلغار عهد ما، هشدار فوکوشیما و حق حیات
علی رضا مجلسی
"مدارس درس، مندرس و عالِم علم، منطمس (نابود شده) و طبقه طلبه در دست لگد کوب حوادث متواری ماندند. هنر اکنون همه در خاک طلب باید کرد... اکنون بسیط زمین – عموماً - و بلاد خراسان – خصوصاً - خالی شد. کذب و تزویر را وعظ و تذکیر دانند … هر خسی، کسی. هر نادری، قادری. هر آزادی، بیزادی و هر رادی، مردودی … و هر دستاربندی، بزرگوار دانشمندی...". این را جوینی (قرن هفتم خ. سیزدهم م.) درباره وضع پس از حمله مغولان به فلات ایران نوشته است (بخوانید فصل اول کتاب علی میرفطروس را: ملاحظاتی در تاریخ ایران).
آیا زمانهی مشابهای نساختهایم که مدعی ساخت انرژی اتمی در 'زیرزمین خانه' هستیم و 'هر دستاربندی' را به عنوان 'بزرگوار دانشمندی' ستایش میکنیم. از ولی فقیه بگیر که بر هر منبری داد سخن از علم لدنی و علوم غیب وی است تا هر ملا و وزیر و وکیل وابسته به دولت امام زمان که صاحب دکتری در فلان است و بهمان. هم شاعرند و هم سخنپرداز، هم عالم اسلامی و مرتبط با عالم غیب و هم از مدیریت منابع طبیعی و مسائل تخصصی برنامه و بودجه گرفته تا شکافت و گداخت هستهای جلوی ملت اظهار لحیه میکنند!
نقل این آقایان که سر در هر کاری دارند، آن اژدهای چند سری است که بر کوه البرز تکیه داده است. و مسأله این است که سرهای این اژدها اگر تا دیروز خوردنیها را با هم سهم میکردند، امروز دچار اختلاف شدند و سری مشغول خوردن سرهای دیگر است و خود مانند اختاپوسی عظیم بازوهای بلند خود را بر تمام منابع مسلط میکند. این رژیم چه سلطانی باشد (گنجی، رادیو فردا ۱۴ اسفند ۱۳۸۵)چه دیکتاتوری حامی گرا (علمداری، ۱۳۷۸، چرا اصلاحات شکست خورد، نشر سایه)، کابوس ایلغار نسل ماست.
کلان کلان سرمایههای ملی را به باد دادن و بیسیاستی و نااهلی با ملت و آنچه بر اهل معرفت میرود با سمکوب تازیان و ترکان برابری میکند. حمله به کوی دانشگاه و کشتار و زندانی کردن اهل علم، اخراج دانشگاهیان، ممنوع تحصیل کردن دانشجویان، بازنشستگی اجباری اساتید و وضع فجیعی که امروز بر سر طلبهی علم و فرهنگ آمده است با نامهای جدید ممنوع القلم، ممنوع التصویر، ممنوع التدریس، ممنوع الفیلم، ممنوع الوکیل، ممنوع التحصیل و تو بگو 'ممنوع الحیات' را آیا نمیتوان با توصیفی که جوینی از پیامد ایلغار مغول کرده است مقایسه کرد؟
موج طرح اسلامی سازی دروس دانشگاهی و فشار بیش از پیش برای تغییر علوم انسانی با نام "بومی سازی دروس دانشگاهی" که در سال پیش به شکل دستوری در ایران به راه افتاد و طرح جدید وزارت علوم برای "اخذ مجوز از سوی دانشجویان خارج از کشور برای انجام تحقیق با موضوع ایران" (انتخاب: ۲۶ اسفند ۱۳۸۹) مشتی از خروار افتضاحات در نظام آموزشی کشور است.
آیا جای آن نیست که این مثل را بیاوریم که "قورباغه آوازه خوان شده بیات گاو میخواند"؟ و این همه بلایا که بر سر ایران میآید به نام خدمهی اهل دین است و این قصهی کهنهای است!
نمیدانم در کدام شماره مجله سخن بود که گزارش فریدون آدمیت را میخواندم در باب مجلس اول ملی (در عهد مشروطیت به سال ۱۲۸۵ خ.). بحث نمایندگان مجلس بر سر لایحه انجمنهای ایالتی بود که نمایندهی مردم کرمان به نام 'بحرالعلوم' صحبت رئیس مجلس را قطع کرد و به اصرار خواست که دو واژهی «موزه» و «تآتر» از متن لایحه حذف گردد چرا که "این واژهها مخالف احکام اسلام و بنابراین ناپاک هستند" که البته این کار نیز به انجام رسید!
امروز این نابخردی و نابسامانی در امر مدیریت کلان کشور نه تنها همچنان بر مملکت حکم میراند که به انواع تعصبات بیریشهی دیگر نیز مجهز شده است و با انواع حیل و فنون وارداتی غربی و شرقی ملت را از حق زندگی با رفاهی اندک، محروم و آزادی انسانی را بیرحمانه محدود کرده و نظام جهانی را به چالش کشیده است. کوتاه سخن آن که این نظام که سفرهی بزرگ سرزمین خویش را بیش از سه دهه در برابر آن گشودهایم عقل معاش ندارد و به جای نان و آرامشی که میخواستیم بر سفره نهد، برایمان قاتق خون چیده است. حال به گلهای این گلستان، سبزهی اتم را نیز اضافه کنید.
این را مینویسم چون میبینم با وجود فاجعهای که در نیروگاههای هستهای ژاپن در حال گسترش است، در میان همه کسانی که دستی به قلم دارند صدای رسائی در آگاهی و هشدار به هموطنان نمیشنوم.
نیروگاه هستهای و ایران زلزله خیز
فکر انتشار تشعشعات اتمی از نیروگاههای هستهای کابوس خوف انگیزی است که خواب را از هر عاقلی میگیرد. نشر پرتوهای آلوده، جان هزاران هزار انسان را به خطر میاندازد. شاید تا پیش از ماجرای فوکوشیمای ژاپن، انفجار نیروگاه هستهای ( مانند یک بمب هستهای ) بیشتر یک نظریه پردازی صرف بود. اما خبر احتمال پدیدهی 'گداخت هستهای' در نیروگاه هستهای فوکوشیما که در پی گرمای شدید و در نهایت با احتمال ذوب هستهای و انفجارهای مهیب همراه است، چنان وحشتی بر جامعهی جهانی انداخته است که با هیچ ترفندی نمیتوان اوضاع را آرام جلوه داد. آلمان فعالیت نیروگاههای اتمی خود را تمدید نمیکند (دویچوله ۲۳ اسفند ۱۳۸۹). فرانسه نیروگاههای آسیب پذیر خود را تعطیل میکند. در اتریش نیز فشار افکار عمومی بر تجدید نظر در برنامه هستهای است و اتحادیه اروپا میخواهد که نیروگاههای داخل این اتحادیه به لحاظ امنیتی آزمایش شوند (خبرآنلاین ۵ فروردین ۱۳۹۰).
امروز که موج "نه به اتم" در بسیاری از کشورهای صاحب این فناوری در جریان است آیا نباید از خود سوال کنیم اگر زلزلهای مشابه آنچه در ژاپن رخ داد در ایران زلزله خیز بر سر نیروگاههای هستهای بیاید، مهار این فاجعه و تبعات این ندانمکاری چگونه خواهد بود.
با تعصب کورکورانه و بیخردانه، بهرهبرداری از انرژی هستهای را "حق مسلم" خواندن و آن را به غیرت دینی و ملی گره زدن و به عاقبت کار نیندیشیدن جز بیچارگی در سالهای آتی به دنبال نخواهد داشت.
مسئولیت ناپذیری دستگاه ولی فقیه در برابر جان شهروندان بر هیچ کس پوشیده نیست. از کشتار ابتدای انقلاب تا ادامه متعصبانه و لجوجانه جنگ و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ و ترور مخالفان (قتلهای زنجیرهای) و قتل عام مردم بیدفاع در دو سال گذشته همه و همه گواه آن است که نمیتوان و نباید به این رژیم برای دفاع از اولین حق انسانی یعنی حق حیات اعتمادی کرد.
بسیاری هستند که با توجیه نان از آزادی میگذرند اما از حق حیات هموطنان خویش نگذریم. به فکر خاکی باشیم که تنها متعلق به ما نیست و این میراث نسلهای آتی و بخشی از میراث همهی زمینیان است. آسیبهای جدیای که امروز به هر گوشهای از طبیعت میزنیم سوراخ کردن کشتی است که در نهایت همه را در گردابی حائل فرو خواهد برد.