دوم ماه مه یکسال از کشتن اسامه بنلادن به دست کماندوهای ویژه
آمریکا در ابیتآباد پاکستان میگذرد. زندگی و مرگ او هنوز هم برای بسیاری
از مردم جهان یک معمای حل نشده است. مروری بر مهمترین فرازهای این معما:
تاریخ تولد اسامه بنلادن روشن نیست. روایات مختلف از چند تاریخ در فاصله
مارس ۱۹۵۷ تا فوریه ۱۹۵۸ میگویند. پدر او، محمد بنلادن، یک مولتی
میلیاردر یمنی بود که در جوانی به تابعیت عربستان سعودی در آمد.
محمد بنلادن ۲۲ بار ازدواج کرد و دارای ۵۲ فرزند بود. اسامه هفتمین فرزند محمد و تنها پسر یکی از همسران او به نام عالیه غانم بود. عالیه شهروند سوریه بود. محمد در یکی از سفرهای خود به سوریه با او ازدواج کرد و او را همراه خود به عربستان برد.
محمد بنلادن روز سوم سپتامبر سال ۱۹۶۷ در سانحه سقوط هواپیما کشته شد. در آن زمان، اسامه تنها ۹ یا ۱۰ سال داشت. کفالت او و برادرانش را که همه نابالغ بودند، سه نماینده ملک فیصل پادشاه عربستان به عهده گرفتند.
دوران کودکی
اسامه دوران دبستان را از سال ۱۹۶۷ در مدرسهای گذراند که به سبک انگلیسی اداره میشد. این مدرسه در مرکز جده قرار داشت. معلم علوم طبیعی اسامه از او به عنوان "یکشاگرد متوسط" و یک معلم ایرلندی به عنوان "شاگردی خوب" یاد کردهاند.
اسبسواری و رانندگی با اتومبیلهای صحرایی در بیابانهای منطقه سرگرمی اسامه در دوران جوانی بود. نوشتهاند که معلم ورزش او در دوران نوجوانی از اعضای کاریسماتیک اخوانالمسلمین بود و او را تحت تاثیر خود قرار داد.
گرایشهای مذهبی اسامه از ۱۴ سالگی اندک اندک تشدید شد. اطرافیانش گفتهاند که نماز شب او از همان زمان هرگز ترک نشد. او به تدریج از همه تفریحات و موسیقی فاصله گرفت و شکوه و شکایت نسبت به وضعیت جهان اسلام و "دوری جوانان مسلمان از خدا" را آغاز کرد.
۱۹۷۶ اسامه بنلادن برای تحصیل در رشته اقتصاد و مهندسی ساختمان وارد دانشگاه ملک عبدالعزیز جده شد. اما در دوران دانشگاه نیز بیش از درس به فعالیتهای مذهبی توجه داشت. برخی از استادان این دانشگاه عضو اخوانالمسلمین بودند و بر اسامه تاثیر نهادند.
برخی منابع میگویند که بنلادن با محمد قطب برادر سید قطب از رهبران اصلی اخوانالمسلمین مصر در ارتباط بوده و از طریق او نوشتههای سید قطب را مطالعه میکرده است. سید قطب خود در سال ۱۹۹۶ اعدام شده بود.
اسامه در سال ۱۹۷۴ در سوریه با نجوا ابراهیم غانم دخترخاله ۱۴ ساله خود آشنا شد و با او ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۱۱ فرزند بود. اسامه در سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۹ با چهار زن دیگر نیز ازدواج کرد.
بنلادن، ایران و افغانستان
در سال ۱۹۷۹ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ورود ارتش سرخ به افغانستان، بنلادن به مبارزه مسلحانه برای تحقق اهداف ایدئولوژیک خود در کشورهای اسلامی تمایل پیدا کرد.
نزدیکان او گفتهاند که انقلاب اسلامی ایران، ورود ارتش سرخ به افغانستان و اشغال مسجد بزرگ مکه به وسیله منتقدان کاخ سعودی در سال ۱۹۷۹ از عوامل مهم گرایش بنلادن به مبارزه مسلحانه بوده است.
تاسیس مرکز بیتالانصار در سال ۱۹۸۴ نقش بنلادن را در نبرد مجاهدین افغانستان علیه ارتش اتحاد شوروی برجسته کرد. این دفتر در پیشاور تاسیس شد و هدف آن تجهیز داوطلبان عرب و اعزام آنها به افغانستان بود. "مکتب القدمت" و دانشگاه "دعویالجهاد" از دیگر مراکزی بود که به وسیله بنلادن یا با پشتیبانی او در پاکستان ایجاد شد.
تاسیس القاعده
با خروج نیروهای ارتش سرخ از افغانستان، وظیفه شرعی ۳ هزار جهادگر عربی که بنلادن برای جنگ علیه "کفار سرخ" تجهیز کرده بود پایان یافت. او، روز ۱۱ اوت ۱۹۸۸ میلادی با ایمان الظواهری مصری و گروهی دیگر از رهبران مجاهدان عرب در پیشاور گردهم آمدند و القاعده را تاسیس کردند. هدف القاعده از سوی بنلادن در درجه اول "تریبت لژیونهای نخبه عرب" اعلام شد.
در فاصله سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲ بنلادن به جده بازگشت و به راهسازی مشغول شد. دارایی این مرد در آن زمان ۷ میلیون دلار آمریکا برآورد شد. مطبوعات عربستان سعودی دائما عکسهای او و مردانش را در افغانستان منتشر و او را عامل مهمی در شکست ابرقدرت شوروی معرفی میکردند.
در سال ۱۹۹۰ پس از اشغال کویت به وسیله عراق، ریاض از بیم ادامه اشغالگری صدام حسین از آمریکا خواست که صدها هزار سرباز خود را در خاک عربستان مستقر کند. اسامه بنلادن ضمن اعتراض به این اقدام کوشید رهبران عربستان سعودی را متقاعد کند که میتواند ۱۰۰ هزار نیروی داوطلب برای دفاع از عربستان در برابر عراق تجهیز کند.
در سال ۱۹۹۲ بنلادن برای میانجیگری میان گروههای اسلامی به افغانستان بازگشت و در آنجا مدعی شد که عربستان قصد دارد با همکاری سازمان امنیت پاکستان او را سربهنیست کند. عربستان سعودی سرانجام در سال ۱۹۹۵ تابعیت بنلادن را رسما از او سلب کرد.
زمیندار بزرگ سودان
در همان سال، بنلادن پس از ترک افغانستان به سودان رفت. دولت سودان در سال ۱۹۹۰ از بنلادن دعوت کرده بود که به تابعیت این کشور درآید. بنلادن در سودان مدعی شد که از مبارزه سیاسی دست کشیده است. او چندین شرکت تاسیس کرد که همه زیر پوشش شرکت مادری بهنام وادیالعقیق قرار داشتند. اسامه بارها برای خرید گندم و روغن به دولت سودان وام داد و در مقابل جاده سازی زمینهایی را مالک شد که او را به بزرگترین زمیندار سودان تبدیل میکرد.
دسامبر ۱۹۹۲ انفجار دو بمب در بندر عدن یمن سبب مرگ دو نفر شد. هدف بمبگذاریها احتمالا سربازان آمریکایی بودند که به ماموریت سومالی میرفتند. القاعده بعدا مسئولیت این بمبگذاریها را به عهده گرفت. رسانههای آمریکایی نیز این عملیات را نخستین حملات تروریستی القاعده معرفی کردند.
در سال ۱۹۹۴ بنلادن با عماد مقینه رئیس امور امنیتی حزبالله لبنان و عمر عبدالرحمان رهبر نابینای اسلامگرایان بنیادگرای مصر دیدار کرد. این دیدار در غرب نشانه پیوند القاعده با حزبالله لبنان و شاخه تندروی اخوانالمسلمین تلقی شد. گروه عبدالرحمان از سال ۱۹۹۲ متهم به انجام عملیات تروریستی در نیویورک بود. پلیس فدرال آمریکا مدعی بود که بنلادن از این گروه پشتیبانی مالی میکند.
در فاصله سالهای ۱۹۹۴ تا یازده سپتامبر ۲۰۰۱ عملیات تروریستی متعددی در گوشه و کنار جهان سفارتخانهها و موسسات متعلق به ایالات متحده آمریکا را هدف گرفت و تلفاتانسانی و زیانهای مالی زیادی به بار آورد. در اغلب موارد سرویسهای مخفی غرب بنلادن و القاعده را مسئول این ترورها معرفی کردند.
با عملیات تروریستی یازده سپتامبر، جرج دبلیو بوش مبارزه با ترور را سرلوحه برنامههای خود کرد. اشغال عراق، حمله به افغانستان و تشدید تنش میان جهان اسلام و جهان غرب، نتایج این درگیریها بود.
پس از سالها تعقیب و تعیین جایزههای بزرگ، سرانجام ایالات متحده آمریکا روز دوم ماه مه سال ۲۰۱۱ میلادی اعلام کرد که کماندوهای این کشور اسامه بنلادن را در ویلایی واقع در شهر ابیتآباد پاکستان بهدام انداخته و کشتهاند.
از همان زمان مناسبات واشنگتن با اسلامآباد تیره شد. دولت پاکستان بهعنوان متحد آمریکا در مبارزه با تروریسم اعلام کرد که از عملیات کماندوهای آمریکایی تا پس از انجام آن بیخبر مانده است. منابع آمریکایی اعلام کردند بیمناک آن بودهاند که هواداران بنلادن در دستگاههای انتظامی و امنیتی پاکستان در صورت کسب اطلاع از عملیات بنلادن را فراری دهند.
جنازه بنلادن بهگفته آمریکاییها به دریا انداخته شد تا مدفن او به زیارتگاهی برای بنیادگرایان اسلامی تبدیل نشود.
محمد بنلادن ۲۲ بار ازدواج کرد و دارای ۵۲ فرزند بود. اسامه هفتمین فرزند محمد و تنها پسر یکی از همسران او به نام عالیه غانم بود. عالیه شهروند سوریه بود. محمد در یکی از سفرهای خود به سوریه با او ازدواج کرد و او را همراه خود به عربستان برد.
محمد بنلادن روز سوم سپتامبر سال ۱۹۶۷ در سانحه سقوط هواپیما کشته شد. در آن زمان، اسامه تنها ۹ یا ۱۰ سال داشت. کفالت او و برادرانش را که همه نابالغ بودند، سه نماینده ملک فیصل پادشاه عربستان به عهده گرفتند.
دوران کودکی
اسامه دوران دبستان را از سال ۱۹۶۷ در مدرسهای گذراند که به سبک انگلیسی اداره میشد. این مدرسه در مرکز جده قرار داشت. معلم علوم طبیعی اسامه از او به عنوان "یکشاگرد متوسط" و یک معلم ایرلندی به عنوان "شاگردی خوب" یاد کردهاند.
اسبسواری و رانندگی با اتومبیلهای صحرایی در بیابانهای منطقه سرگرمی اسامه در دوران جوانی بود. نوشتهاند که معلم ورزش او در دوران نوجوانی از اعضای کاریسماتیک اخوانالمسلمین بود و او را تحت تاثیر خود قرار داد.
گرایشهای مذهبی اسامه از ۱۴ سالگی اندک اندک تشدید شد. اطرافیانش گفتهاند که نماز شب او از همان زمان هرگز ترک نشد. او به تدریج از همه تفریحات و موسیقی فاصله گرفت و شکوه و شکایت نسبت به وضعیت جهان اسلام و "دوری جوانان مسلمان از خدا" را آغاز کرد.
۱۹۷۶ اسامه بنلادن برای تحصیل در رشته اقتصاد و مهندسی ساختمان وارد دانشگاه ملک عبدالعزیز جده شد. اما در دوران دانشگاه نیز بیش از درس به فعالیتهای مذهبی توجه داشت. برخی از استادان این دانشگاه عضو اخوانالمسلمین بودند و بر اسامه تاثیر نهادند.
برخی منابع میگویند که بنلادن با محمد قطب برادر سید قطب از رهبران اصلی اخوانالمسلمین مصر در ارتباط بوده و از طریق او نوشتههای سید قطب را مطالعه میکرده است. سید قطب خود در سال ۱۹۹۶ اعدام شده بود.
اسامه در سال ۱۹۷۴ در سوریه با نجوا ابراهیم غانم دخترخاله ۱۴ ساله خود آشنا شد و با او ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۱۱ فرزند بود. اسامه در سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۹ با چهار زن دیگر نیز ازدواج کرد.
در سال ۱۹۷۹ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ورود ارتش سرخ به افغانستان، بنلادن به مبارزه مسلحانه برای تحقق اهداف ایدئولوژیک خود در کشورهای اسلامی تمایل پیدا کرد.
نزدیکان او گفتهاند که انقلاب اسلامی ایران، ورود ارتش سرخ به افغانستان و اشغال مسجد بزرگ مکه به وسیله منتقدان کاخ سعودی در سال ۱۹۷۹ از عوامل مهم گرایش بنلادن به مبارزه مسلحانه بوده است.
تاسیس مرکز بیتالانصار در سال ۱۹۸۴ نقش بنلادن را در نبرد مجاهدین افغانستان علیه ارتش اتحاد شوروی برجسته کرد. این دفتر در پیشاور تاسیس شد و هدف آن تجهیز داوطلبان عرب و اعزام آنها به افغانستان بود. "مکتب القدمت" و دانشگاه "دعویالجهاد" از دیگر مراکزی بود که به وسیله بنلادن یا با پشتیبانی او در پاکستان ایجاد شد.
تاسیس القاعده
با خروج نیروهای ارتش سرخ از افغانستان، وظیفه شرعی ۳ هزار جهادگر عربی که بنلادن برای جنگ علیه "کفار سرخ" تجهیز کرده بود پایان یافت. او، روز ۱۱ اوت ۱۹۸۸ میلادی با ایمان الظواهری مصری و گروهی دیگر از رهبران مجاهدان عرب در پیشاور گردهم آمدند و القاعده را تاسیس کردند. هدف القاعده از سوی بنلادن در درجه اول "تریبت لژیونهای نخبه عرب" اعلام شد.
در فاصله سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۲ بنلادن به جده بازگشت و به راهسازی مشغول شد. دارایی این مرد در آن زمان ۷ میلیون دلار آمریکا برآورد شد. مطبوعات عربستان سعودی دائما عکسهای او و مردانش را در افغانستان منتشر و او را عامل مهمی در شکست ابرقدرت شوروی معرفی میکردند.
در سال ۱۹۹۰ پس از اشغال کویت به وسیله عراق، ریاض از بیم ادامه اشغالگری صدام حسین از آمریکا خواست که صدها هزار سرباز خود را در خاک عربستان مستقر کند. اسامه بنلادن ضمن اعتراض به این اقدام کوشید رهبران عربستان سعودی را متقاعد کند که میتواند ۱۰۰ هزار نیروی داوطلب برای دفاع از عربستان در برابر عراق تجهیز کند.
در سال ۱۹۹۲ بنلادن برای میانجیگری میان گروههای اسلامی به افغانستان بازگشت و در آنجا مدعی شد که عربستان قصد دارد با همکاری سازمان امنیت پاکستان او را سربهنیست کند. عربستان سعودی سرانجام در سال ۱۹۹۵ تابعیت بنلادن را رسما از او سلب کرد.
زمیندار بزرگ سودان
در همان سال، بنلادن پس از ترک افغانستان به سودان رفت. دولت سودان در سال ۱۹۹۰ از بنلادن دعوت کرده بود که به تابعیت این کشور درآید. بنلادن در سودان مدعی شد که از مبارزه سیاسی دست کشیده است. او چندین شرکت تاسیس کرد که همه زیر پوشش شرکت مادری بهنام وادیالعقیق قرار داشتند. اسامه بارها برای خرید گندم و روغن به دولت سودان وام داد و در مقابل جاده سازی زمینهایی را مالک شد که او را به بزرگترین زمیندار سودان تبدیل میکرد.
دسامبر ۱۹۹۲ انفجار دو بمب در بندر عدن یمن سبب مرگ دو نفر شد. هدف بمبگذاریها احتمالا سربازان آمریکایی بودند که به ماموریت سومالی میرفتند. القاعده بعدا مسئولیت این بمبگذاریها را به عهده گرفت. رسانههای آمریکایی نیز این عملیات را نخستین حملات تروریستی القاعده معرفی کردند.
در سال ۱۹۹۴ بنلادن با عماد مقینه رئیس امور امنیتی حزبالله لبنان و عمر عبدالرحمان رهبر نابینای اسلامگرایان بنیادگرای مصر دیدار کرد. این دیدار در غرب نشانه پیوند القاعده با حزبالله لبنان و شاخه تندروی اخوانالمسلمین تلقی شد. گروه عبدالرحمان از سال ۱۹۹۲ متهم به انجام عملیات تروریستی در نیویورک بود. پلیس فدرال آمریکا مدعی بود که بنلادن از این گروه پشتیبانی مالی میکند.
در فاصله سالهای ۱۹۹۴ تا یازده سپتامبر ۲۰۰۱ عملیات تروریستی متعددی در گوشه و کنار جهان سفارتخانهها و موسسات متعلق به ایالات متحده آمریکا را هدف گرفت و تلفاتانسانی و زیانهای مالی زیادی به بار آورد. در اغلب موارد سرویسهای مخفی غرب بنلادن و القاعده را مسئول این ترورها معرفی کردند.
با عملیات تروریستی یازده سپتامبر، جرج دبلیو بوش مبارزه با ترور را سرلوحه برنامههای خود کرد. اشغال عراق، حمله به افغانستان و تشدید تنش میان جهان اسلام و جهان غرب، نتایج این درگیریها بود.
پس از سالها تعقیب و تعیین جایزههای بزرگ، سرانجام ایالات متحده آمریکا روز دوم ماه مه سال ۲۰۱۱ میلادی اعلام کرد که کماندوهای این کشور اسامه بنلادن را در ویلایی واقع در شهر ابیتآباد پاکستان بهدام انداخته و کشتهاند.
از همان زمان مناسبات واشنگتن با اسلامآباد تیره شد. دولت پاکستان بهعنوان متحد آمریکا در مبارزه با تروریسم اعلام کرد که از عملیات کماندوهای آمریکایی تا پس از انجام آن بیخبر مانده است. منابع آمریکایی اعلام کردند بیمناک آن بودهاند که هواداران بنلادن در دستگاههای انتظامی و امنیتی پاکستان در صورت کسب اطلاع از عملیات بنلادن را فراری دهند.
جنازه بنلادن بهگفته آمریکاییها به دریا انداخته شد تا مدفن او به زیارتگاهی برای بنیادگرایان اسلامی تبدیل نشود.
«اخوان المسلمین متحد نظامی ها بود»
شورای نظامی مصر، روز يکشنبه اعلام کرد که ظرف چهل و هشت ساعت، کابينه
تازه ای تشکيل خواهد داد. پيش از اعلام اين خبر، يکی از اعضای ارشد اخوان
المسلمين در پارلمان مصر اعلام کرده بود، که تا زمان برکناری کابينه کنونی،
جلسات پارلمان برگزار نخواهد شد.
برای بررسی بيشتر اين موضوع، راديو فردا گفتگويی کرده با جنگيز گونای، تحليلگر مسائل مصر در موسسه امور بين الملل در وين.
درباره اهميت اين تصميم جديد شورای عالی نيروهای مسلح چه فکر می کنيد؟
به نظر می آيد که نظاميان نمی خواهند در حال حاضر قدرت سياسی را واگذار کنند. آنچه آنها تلاش می کنند اين است که ثبات را نگه دارند و چنين اقدامی هم در همين راستاست. مطمئنناَ در اين روند هم ارتش و هم اخوان المسلمين بايد امتيازاتی نيز بدهند.
اما من واقعا فکر نمی کنم که شورای عالی نيروهای مسلح حاضر باشد تا سمت های کليدی در کابينه ی تازه را به اخوان المسلمين بدهد مثل وزارت خارجه يا وزارت دفاع. اما به طور کلی موضوع اين است که مصر روند بسيار سختی را در اين انتقال قدرت سپری می کند. شورای عالی نيروهای مسلح اين روند را بيشتر از يک روند سياسی، يک موضوع تکنيکی می بيند.
از آن سو ما شاهد ظهور اسلامگرايان هم سلفی ها هم اخوان المسلمين هستيم، که از آن ايده اوليه خود فاصله گرفته اند، وارد عرصه سياسی شدند و سهم خود را در اين عرصه می خواهند بگيرند. پس از آنکه اسلامگرايان رای بالايی در انتخابات پارلمانی کسب کردند، خواستار مشارکت در روند تشکيل کابينه نيز شدند. اما نظام سياسی مصر آنچنان است که پارلمان چنان قدرتی ندارد، و مهمترين قدرت سياسی در اختيار رييس جمهور است.
برخی تحليلها پس از تصميم شورای عالی نيروهای مسلح برای تشکيل کابينه جديد، به اين سو رفت که اين شورا به خواسته های اسلامگرايان تن داده است. اين همکاری بين اين دو گروه در مصر را چگونه ارزيابی می کنيد؟
راستش من شايد طور ديگری به اين مسئله نگاه کنم. شورای نظامی وقتی قدرت را در دست گرفت، به يک متحد احتياج داشتند و اخوان المسلمين اين متحد بود که محافظه کار است و علاقه ای به انقلاب و تغييرهای سريع ندارد و با نظاميان همکاری کرد. اخوان المسلمين حرکت با ثبات و مستمر ميخواست و اين چيزی بود که با منافع شورای عالی نيروهای مسلح در يک راستا قرار می گيرد. اگرچه در نقاطی منافع و رويکردهای اين دو کاملا از هم جدا می شود و حتی يکديگر را نقض می کند.
آقای گونای، موسسه دولتی الاهرام برای مطالعات سياسی و استراتژيک اخيرا يک نظر سنجی انجام داده و اعلام کرده که نيمی از هواداران اخوان المسلمين در انتخابات پيشين گفته اند که ديگر به شاخه سياسی اين گروه رای نخواهند داد. به نظر شما تا چه حد اين نظرسنجی به واقعيت نزديک است؟
اخوان المسلمين با تشکيل شاخه سياسی آزادی و عدالت، تصميم به ورود به بازی سياست گرفت. و در اين روند سياسی در انتخابات پارلمانی هم رای بالايی آورد و بايد مسئوليتهايی نيز بپذيرد. برای همين اين گروه به نظاميان فشار می آورد که پارلمان هم بايد در روند انتخاب کابينه نقش داشته باشد.
تقاضايی که ارتش آنچنان اهميتی به آن نمی دهد. و از همين روست که رابطه بين اخوان المسلمين و شورای عالی نيروهای مسلح، اگر چه ائتلافی بر مبنای منافع بود، در هفته های اخير سرد شده است. اما موضوع اين است که اين دو نيرو هر دو به هم احتياج دارند. و اخوان المسلمين تا حدی قدرت عالی شورا را می پذيرد تا وقتی که اين گروه هم زير چتر اين شورا باشد. اما اين هم می تواند تغيير کند.
اخوان المسلمين هميشه گفته است که خواهان مشارکت است نه غلبه اما به عنوان يک حزب سياسی شما بايد خواهان کسب مسئوليت شويد حتی اگر نخواهيد غلبه کنيد. اولين قدم در راه چنين تغييری نامزدی يک نفر از اخوان المسلمين در انتخابات رياست جمهوری است، اگر چه پيشتر گفته بودند که نامزدی در اين انتخابات نخواهند داشت. آيا شما تا کنون حزب سياسی ای ديديد که پيروز انتخابات پارلمانی شود اما نخواهد رياست جمهوری را نيز به دست آورد؟ غلبه بخشی از طبيعت فعاليت سياسی است و ما نه تنها در اخوان المسلمين بلکه در سلفی ها هم شاهد تغيير خواهيم بود.
برای بررسی بيشتر اين موضوع، راديو فردا گفتگويی کرده با جنگيز گونای، تحليلگر مسائل مصر در موسسه امور بين الملل در وين.
درباره اهميت اين تصميم جديد شورای عالی نيروهای مسلح چه فکر می کنيد؟
به نظر می آيد که نظاميان نمی خواهند در حال حاضر قدرت سياسی را واگذار کنند. آنچه آنها تلاش می کنند اين است که ثبات را نگه دارند و چنين اقدامی هم در همين راستاست. مطمئنناَ در اين روند هم ارتش و هم اخوان المسلمين بايد امتيازاتی نيز بدهند.
اما من واقعا فکر نمی کنم که شورای عالی نيروهای مسلح حاضر باشد تا سمت های کليدی در کابينه ی تازه را به اخوان المسلمين بدهد مثل وزارت خارجه يا وزارت دفاع. اما به طور کلی موضوع اين است که مصر روند بسيار سختی را در اين انتقال قدرت سپری می کند. شورای عالی نيروهای مسلح اين روند را بيشتر از يک روند سياسی، يک موضوع تکنيکی می بيند.
از آن سو ما شاهد ظهور اسلامگرايان هم سلفی ها هم اخوان المسلمين هستيم، که از آن ايده اوليه خود فاصله گرفته اند، وارد عرصه سياسی شدند و سهم خود را در اين عرصه می خواهند بگيرند. پس از آنکه اسلامگرايان رای بالايی در انتخابات پارلمانی کسب کردند، خواستار مشارکت در روند تشکيل کابينه نيز شدند. اما نظام سياسی مصر آنچنان است که پارلمان چنان قدرتی ندارد، و مهمترين قدرت سياسی در اختيار رييس جمهور است.
برخی تحليلها پس از تصميم شورای عالی نيروهای مسلح برای تشکيل کابينه جديد، به اين سو رفت که اين شورا به خواسته های اسلامگرايان تن داده است. اين همکاری بين اين دو گروه در مصر را چگونه ارزيابی می کنيد؟
راستش من شايد طور ديگری به اين مسئله نگاه کنم. شورای نظامی وقتی قدرت را در دست گرفت، به يک متحد احتياج داشتند و اخوان المسلمين اين متحد بود که محافظه کار است و علاقه ای به انقلاب و تغييرهای سريع ندارد و با نظاميان همکاری کرد. اخوان المسلمين حرکت با ثبات و مستمر ميخواست و اين چيزی بود که با منافع شورای عالی نيروهای مسلح در يک راستا قرار می گيرد. اگرچه در نقاطی منافع و رويکردهای اين دو کاملا از هم جدا می شود و حتی يکديگر را نقض می کند.
آقای گونای، موسسه دولتی الاهرام برای مطالعات سياسی و استراتژيک اخيرا يک نظر سنجی انجام داده و اعلام کرده که نيمی از هواداران اخوان المسلمين در انتخابات پيشين گفته اند که ديگر به شاخه سياسی اين گروه رای نخواهند داد. به نظر شما تا چه حد اين نظرسنجی به واقعيت نزديک است؟
اخوان المسلمين با تشکيل شاخه سياسی آزادی و عدالت، تصميم به ورود به بازی سياست گرفت. و در اين روند سياسی در انتخابات پارلمانی هم رای بالايی آورد و بايد مسئوليتهايی نيز بپذيرد. برای همين اين گروه به نظاميان فشار می آورد که پارلمان هم بايد در روند انتخاب کابينه نقش داشته باشد.
تقاضايی که ارتش آنچنان اهميتی به آن نمی دهد. و از همين روست که رابطه بين اخوان المسلمين و شورای عالی نيروهای مسلح، اگر چه ائتلافی بر مبنای منافع بود، در هفته های اخير سرد شده است. اما موضوع اين است که اين دو نيرو هر دو به هم احتياج دارند. و اخوان المسلمين تا حدی قدرت عالی شورا را می پذيرد تا وقتی که اين گروه هم زير چتر اين شورا باشد. اما اين هم می تواند تغيير کند.
اخوان المسلمين هميشه گفته است که خواهان مشارکت است نه غلبه اما به عنوان يک حزب سياسی شما بايد خواهان کسب مسئوليت شويد حتی اگر نخواهيد غلبه کنيد. اولين قدم در راه چنين تغييری نامزدی يک نفر از اخوان المسلمين در انتخابات رياست جمهوری است، اگر چه پيشتر گفته بودند که نامزدی در اين انتخابات نخواهند داشت. آيا شما تا کنون حزب سياسی ای ديديد که پيروز انتخابات پارلمانی شود اما نخواهد رياست جمهوری را نيز به دست آورد؟ غلبه بخشی از طبيعت فعاليت سياسی است و ما نه تنها در اخوان المسلمين بلکه در سلفی ها هم شاهد تغيير خواهيم بود.
سه هفته پس از آغاز رسمی توافقنامه آتشبس در سوریه، درگیری و
خونریزی در این کشور همچنان ادامه دارد. خشونتهای تازه و حمله ارتش سوریه
به روستایی در استان ادلب شمار زیادی کشته به جای گذاشته است.
طبق اعلام سازمان دیدهبان حقوق بشر سوریه که در لندن مستقر است، ارتش
سوریه، در نخستین ساعات بامداد روز سهشنبه (اول ماه مه /۱۲ اردیبهشت)
روستای مشمشان در نزدیکی جسرالشغور را هدف خمپاره قرار داد. در جریان این
حمله ده نفر کشته شدند که ۹ تن از آنها عضو یک خانواده بودند. در میان آنان
چهار زن و دو کودک دیده میشوند.
طبق دیگر گزارشها در جریان درگیریهایی که میان ارتش و نیروهای مخالف در استان دیرالزور، واقع در شمال شرق سوریه صورت گرفت، دوازه سرباز ارتش کشته شدند. در حاشیهی زدوخوردها در بصیره نیز یک غیرنظامی جان خود را از دست داد.
روز دوشنبه (۳۰ آوریل/۱۰ اردیبهشت) شهر ادلب در شمال غرب سوریه که از مراکز مهم فعالیتهای مخالفان محسوب میشود، شاهد انفجارهای سنگین بود.
این انفجارها که از جمله ساختمانهای سازمان امنیت ارتش و سازمان اطلاعات نیروی هوایی را هدف قرار داده بود، بیش از ۲۰ کشته و دهها زخمی به جای گذاشت. اکثر کشتهشدگان از نیروهای امنیتی بودند. تلویزیون دولتی سوریه روز دوشنبه همچنین از حملهای به ساختمان بانک مرکزی این کشور در دمشق خبر داد.
افزایش تدریجی ناظران سازمان ملل
بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل سوقصدهای تازه در سوریه را محکوم کرد. وی گفت که در مناطقی در سوریه که ناظران سازمان در آنجا حضور دارد، اوضاع رو به بهبود گذارده، اما ادامهی خشونتها در سوریه نگرانکننده است.
وی از همه طرفهای درگیری خواست که به خشونت پایان دهند و با ناظران سازمان ملل متحد همکاری کنند. در حال حاضر ۳۰ ناظر سازمان ملل در سوریه به سر میبرند که قرار است شمار آنها در طی روزهای آینده دو برابر شده و سرانجام به سیصد نفر افزایش یابد.
روز یکشنبه (۲۹ آوریل) ژنرال رابرت مود از نروژ به عنوان فرماندهی ناظران بینالمللی صلح سازمان ملل در سوریه وارد دمشق شده بود. وی در هنگام ورود به پایتخت سوریه، ضمن اشاره به ماموریت دشوارش تصریح کرده بود که در صورت عدم همکاری طرفهای درگیر، افزایش شمار ناظران نیز مشکلات را رفع نخواهد کرد.
افراطیتر شدن اپوزیسیون سوریه
در حالیکه رژیم سوریه به حملات نظامی خود و همچنین بازداشت گستردهی مخالفان ادامه میدهد، به نظر میرسد که اپوزیسیون این کشور نیز روز به روز افراطیتر میشود. یکی از ستونهای مهم مخالفان، شورای ملی اپوزیسیون سوریه محسوب میشود که دیپلماتهای غربی آن را یکی از طرفهای گفتوگوهای خود میدانند.
برهان غلیون، رئیس شورای ملی اپوزیسیون سوریه، روز سهشنبه (اول ماه مه) در گفتوگو با خبرگزاری آلمان گفته است: «از دید ما دوران رژیم سوریه به سر رسیده و به جسدی متعفن میماند که فقط انتظار دفن شدن را میکشد.»
به اعتقاد وی، رژیم بشار اسد توافقنامه آتشبس را که از روز ۱۲ آوریل به اجرا گذاشته شده، نقض میکنند و نیروهای مخالف نیز که سلاحهای کمی در اختیار دارند، این سلاحها را برای دفاع از خود به کار میبندند.
طبق دیگر گزارشها در جریان درگیریهایی که میان ارتش و نیروهای مخالف در استان دیرالزور، واقع در شمال شرق سوریه صورت گرفت، دوازه سرباز ارتش کشته شدند. در حاشیهی زدوخوردها در بصیره نیز یک غیرنظامی جان خود را از دست داد.
روز دوشنبه (۳۰ آوریل/۱۰ اردیبهشت) شهر ادلب در شمال غرب سوریه که از مراکز مهم فعالیتهای مخالفان محسوب میشود، شاهد انفجارهای سنگین بود.
این انفجارها که از جمله ساختمانهای سازمان امنیت ارتش و سازمان اطلاعات نیروی هوایی را هدف قرار داده بود، بیش از ۲۰ کشته و دهها زخمی به جای گذاشت. اکثر کشتهشدگان از نیروهای امنیتی بودند. تلویزیون دولتی سوریه روز دوشنبه همچنین از حملهای به ساختمان بانک مرکزی این کشور در دمشق خبر داد.
افزایش تدریجی ناظران سازمان ملل
بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل سوقصدهای تازه در سوریه را محکوم کرد. وی گفت که در مناطقی در سوریه که ناظران سازمان در آنجا حضور دارد، اوضاع رو به بهبود گذارده، اما ادامهی خشونتها در سوریه نگرانکننده است.
وی از همه طرفهای درگیری خواست که به خشونت پایان دهند و با ناظران سازمان ملل متحد همکاری کنند. در حال حاضر ۳۰ ناظر سازمان ملل در سوریه به سر میبرند که قرار است شمار آنها در طی روزهای آینده دو برابر شده و سرانجام به سیصد نفر افزایش یابد.
روز یکشنبه (۲۹ آوریل) ژنرال رابرت مود از نروژ به عنوان فرماندهی ناظران بینالمللی صلح سازمان ملل در سوریه وارد دمشق شده بود. وی در هنگام ورود به پایتخت سوریه، ضمن اشاره به ماموریت دشوارش تصریح کرده بود که در صورت عدم همکاری طرفهای درگیر، افزایش شمار ناظران نیز مشکلات را رفع نخواهد کرد.
افراطیتر شدن اپوزیسیون سوریه
در حالیکه رژیم سوریه به حملات نظامی خود و همچنین بازداشت گستردهی مخالفان ادامه میدهد، به نظر میرسد که اپوزیسیون این کشور نیز روز به روز افراطیتر میشود. یکی از ستونهای مهم مخالفان، شورای ملی اپوزیسیون سوریه محسوب میشود که دیپلماتهای غربی آن را یکی از طرفهای گفتوگوهای خود میدانند.
برهان غلیون، رئیس شورای ملی اپوزیسیون سوریه، روز سهشنبه (اول ماه مه) در گفتوگو با خبرگزاری آلمان گفته است: «از دید ما دوران رژیم سوریه به سر رسیده و به جسدی متعفن میماند که فقط انتظار دفن شدن را میکشد.»
به اعتقاد وی، رژیم بشار اسد توافقنامه آتشبس را که از روز ۱۲ آوریل به اجرا گذاشته شده، نقض میکنند و نیروهای مخالف نیز که سلاحهای کمی در اختیار دارند، این سلاحها را برای دفاع از خود به کار میبندند.
ژاپن اقدام نظامی علیه ایران را نگرانکننده میداند. به گفتهی
وزیر امور خارجه این کشور این اقدام نه تنها بهانهای برای تسریع
برنامههای هستهای ایران بلکه موجب بیثباتی منطقه و ایجاد خطر برای
اسرائیل میشود.
وزیر امور خارجه ژاپن در آستانه سفر به اسرائیل نسبت به حمله احتمالی
نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران اظهار نگرانی کرد. کویچیرو گمبا در
گفتوگویی با روزنامهی پرتیراژ "یدیعوت آحارونوت" پرونده هستهای ایران را
برای ژاپن نگرانکننده خوانده و اظهار داشت: «جامعهی بینالملل از جمله
ژاپن فشارهای بیسابقهای را بر ایران وارد میکنند و از سرگیری مذاکرات
قدرتهای جهانی با این کشور در نتیجه اعمال این فشارها بوده است.»
دیپلماتهای کشورهای ۱+۵ متشکل از آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان روز ۱۴ آوریل نخستین دور مذاکرات با ایران را در شهر استانبول از سر گرفتند. قرار است دور دوم این گفتوگوها روز ۲۳ ماه مه در بغداد، پایتخت عراق، ادامه یابد.
آقای گمبا هشدار داده است که در پیش گرفتن گزینه نظامی در برابر ایران نه تنها بهانهای برای تسریع برنامههای هستهای به این کشور میدهد بلکه میتواند موجب افزایش بیثباتی در منطقه و در نهایت به تهدیدی علیه اسرائیل تبدیل شود.
پیش از این نیز وزیر امور خارجه ژاپن به همراه نخستوزیر این کشور در دیدار با ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل از توکیو در اواسط ماه فوریه نگرانیهایی را در زمینهی حمله نظامی احتمالی علیه تأسیسات هستهای ایران مطرح کرده بودند.
در آن زمان یوشیهیکو نودا، نخستوزیر ژاپن اقدام نظامی در منطقه را "بسیار خطرناک" توصیف کرده که پیامدهای آن باعث "تشدید" وضعیت کنونی خواهد شد. در همین حال وزیر امور خارجه ژاپن نیز در اظهاراتی مشابه خاطر نشان ساخته بود که گزینه نظامی "نه تنها بهانهای به دست ایران خواهد داد بلکه جهان عرب را نیز در برابر اسرائیل متحد میسازد."
کویچیرو گمبا برای سفری دو روزه از اسرائیل و مناطق فلسطینی راهی منطقه شده و قرار است در جریان این سفر با آویگدور لیبرمن، همتای اسرائیلی خود و همچنین مقامات ارشد فلسطینی دیدار کند.
"پیچیدگی جنگ" بهتر از "ایران هستهای"
نگرانیهای ژاپن در مورد احتمال وقوع حمله نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران در حالی مطرح است که وزیر دفاع اسرائیل نسبت به ثمربخشی تحریمهای بیسابقه کنونی علیه ایران ابراز تردید کرده است.
ایهود باراک روز دوشنبه (۳۰ آوریل/۱۱ اردیبهشت) بازگشت ایران بر سر میز مذاکره را در نتیجه فشارها بر تهران دانست اما اضافه کرد به وعدههای تهران "اعتمادی" ندارد. این سیاستمدار ارشد اسرائیلی گزینه نظامی در برابر جمهوری اسلامی را "پیچیده" توصیف کرد اما با این همه وجود یک "ایران هستهای را بسیار خطرناکتر" خواند.
وزیر دفاع اسرائیل گفت: «مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران در من احساس اعتماد را ایجاد نمیکند. شاید بدبین به نظر بیایم، اما دولت اسرائیل نمیتواند به خود اجازهی فریب خوردن بدهد.»
کشورهای غربی جمهوری اسلامی را متهم میکنند که در تلاشی پنهانی برای ساخت سلاح هستهای است. مقامهای ایرانی همواره این اتهام را رد کرده و بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای این کشور تأکید کردهاند.
دیپلماتهای کشورهای ۱+۵ متشکل از آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان روز ۱۴ آوریل نخستین دور مذاکرات با ایران را در شهر استانبول از سر گرفتند. قرار است دور دوم این گفتوگوها روز ۲۳ ماه مه در بغداد، پایتخت عراق، ادامه یابد.
آقای گمبا هشدار داده است که در پیش گرفتن گزینه نظامی در برابر ایران نه تنها بهانهای برای تسریع برنامههای هستهای به این کشور میدهد بلکه میتواند موجب افزایش بیثباتی در منطقه و در نهایت به تهدیدی علیه اسرائیل تبدیل شود.
پیش از این نیز وزیر امور خارجه ژاپن به همراه نخستوزیر این کشور در دیدار با ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل از توکیو در اواسط ماه فوریه نگرانیهایی را در زمینهی حمله نظامی احتمالی علیه تأسیسات هستهای ایران مطرح کرده بودند.
در آن زمان یوشیهیکو نودا، نخستوزیر ژاپن اقدام نظامی در منطقه را "بسیار خطرناک" توصیف کرده که پیامدهای آن باعث "تشدید" وضعیت کنونی خواهد شد. در همین حال وزیر امور خارجه ژاپن نیز در اظهاراتی مشابه خاطر نشان ساخته بود که گزینه نظامی "نه تنها بهانهای به دست ایران خواهد داد بلکه جهان عرب را نیز در برابر اسرائیل متحد میسازد."
کویچیرو گمبا برای سفری دو روزه از اسرائیل و مناطق فلسطینی راهی منطقه شده و قرار است در جریان این سفر با آویگدور لیبرمن، همتای اسرائیلی خود و همچنین مقامات ارشد فلسطینی دیدار کند.
"پیچیدگی جنگ" بهتر از "ایران هستهای"
نگرانیهای ژاپن در مورد احتمال وقوع حمله نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران در حالی مطرح است که وزیر دفاع اسرائیل نسبت به ثمربخشی تحریمهای بیسابقه کنونی علیه ایران ابراز تردید کرده است.
ایهود باراک روز دوشنبه (۳۰ آوریل/۱۱ اردیبهشت) بازگشت ایران بر سر میز مذاکره را در نتیجه فشارها بر تهران دانست اما اضافه کرد به وعدههای تهران "اعتمادی" ندارد. این سیاستمدار ارشد اسرائیلی گزینه نظامی در برابر جمهوری اسلامی را "پیچیده" توصیف کرد اما با این همه وجود یک "ایران هستهای را بسیار خطرناکتر" خواند.
وزیر دفاع اسرائیل گفت: «مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران در من احساس اعتماد را ایجاد نمیکند. شاید بدبین به نظر بیایم، اما دولت اسرائیل نمیتواند به خود اجازهی فریب خوردن بدهد.»
کشورهای غربی جمهوری اسلامی را متهم میکنند که در تلاشی پنهانی برای ساخت سلاح هستهای است. مقامهای ایرانی همواره این اتهام را رد کرده و بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای این کشور تأکید کردهاند.
مشاور حقوقی سفارت عربستان سعودی در مصر مدعی شده که سه ایرانی در
مصر در حال برنامهریزی برای ترور سفیر این کشور در قاهره بازداشت شدهاند.
جمهوری اسلامی پاییز سال گذشته نیز به ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن
متهم شد.
سامی جمال، مشاور حقوقی سفارت عربستان سعودی، به روزنامهی سعودی "الحیات"
چاپ لندن گفته است که دستگاههای امنیتی مصر «سه ایرانی را دستگیر
کردهاند که در حال برنامهریزی برای ترور احمد قطان [سفیر عربستان سعودی
در مصر] بودند».
به ادعای سامی جمال، «مقامهای مصری جزئیات موضوع را به وزارت خارجهی عربستان سعودی گزارش دادهاند، اما طرف سعودی در این زمینه سکوت پیشه کرده است». این دستگیری ظاهرا ۳ ماه پیش صورت گرفته است.
روزنامه "الشرق الاوسط" نیز به نقل از سامی جمال نوشته است: «بیم آن میرفت که طرفهای خارجی مصریان را برای آسیب به کارکنان سفارتخانه عربستان تحریک به تظاهرات کنند».
روابط مصر و عربستان سعودی روزهای پر تلاطمی را میگذراند. ریاض روز شنبه (۳۰ آوریل/۱۱ اردیبهشت) در پی تظاهرات در مقابل سفارت عربستان در قاهره، سفیر خود از مصر را فرا خواند. تظاهرکنندگان به دستگیری یک حقوقدان مصری فعال در زمینهی حقوق بشر در عربستان اعتراض داشتند.
به گزارش "اس پی ای"، خبرگزاری دولتی عربستان سعودی، سفارت این کشور در قاهره و کنسولگریهای عربستان سعودی در شهرهای اسکندریه و سوئز تعطیل شدهاند.
جمهوری اسلامی پائیز سال گذشته (اکتبر ۲۰۱۱) نیز به برنامهریزی برای ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا متهم شد. کشف این "توطئه" از سوی وزیر دادگستری آمریکا اعلام شد و در پی آن دو شهروند ایرانی- آمریکایی به اتهام "ارتباطگیری، طراحی و پرداخت پول به کارتل لوس زتاس بهمنظور ترور عادل الجبیر، سفیر ریاض در واشنگتن" دستگیر شدند.
دولت ایران این اتهام را رد کرد و آن را سناریوی تبلیغاتی آمریکا و اسرائیل خواند. ریاض اما این موضوع را به عنوان "حملهی گستردهی تهران برای هدف قرار دادن منافع سعودی" ارزیابی کرد.
به ادعای سامی جمال، «مقامهای مصری جزئیات موضوع را به وزارت خارجهی عربستان سعودی گزارش دادهاند، اما طرف سعودی در این زمینه سکوت پیشه کرده است». این دستگیری ظاهرا ۳ ماه پیش صورت گرفته است.
روزنامه "الشرق الاوسط" نیز به نقل از سامی جمال نوشته است: «بیم آن میرفت که طرفهای خارجی مصریان را برای آسیب به کارکنان سفارتخانه عربستان تحریک به تظاهرات کنند».
روابط مصر و عربستان سعودی روزهای پر تلاطمی را میگذراند. ریاض روز شنبه (۳۰ آوریل/۱۱ اردیبهشت) در پی تظاهرات در مقابل سفارت عربستان در قاهره، سفیر خود از مصر را فرا خواند. تظاهرکنندگان به دستگیری یک حقوقدان مصری فعال در زمینهی حقوق بشر در عربستان اعتراض داشتند.
به گزارش "اس پی ای"، خبرگزاری دولتی عربستان سعودی، سفارت این کشور در قاهره و کنسولگریهای عربستان سعودی در شهرهای اسکندریه و سوئز تعطیل شدهاند.
جمهوری اسلامی پائیز سال گذشته (اکتبر ۲۰۱۱) نیز به برنامهریزی برای ترور سفیر عربستان سعودی در آمریکا متهم شد. کشف این "توطئه" از سوی وزیر دادگستری آمریکا اعلام شد و در پی آن دو شهروند ایرانی- آمریکایی به اتهام "ارتباطگیری، طراحی و پرداخت پول به کارتل لوس زتاس بهمنظور ترور عادل الجبیر، سفیر ریاض در واشنگتن" دستگیر شدند.
دولت ایران این اتهام را رد کرد و آن را سناریوی تبلیغاتی آمریکا و اسرائیل خواند. ریاض اما این موضوع را به عنوان "حملهی گستردهی تهران برای هدف قرار دادن منافع سعودی" ارزیابی کرد.
علی اصغر سلطانیه، نمایندهی ایران در آژانس بینالمللی انرژی
اتمی، در گفتوگویی جزئیات دیدار آینده نمایندگان ایران و آژانس در وین و
پیششرط تهران برای بازدید نمایندگان آژانس از تأسیسات پارچین را تشریح
کرده است.
به گفتهی علی اصغر سلطانیه، نمایندهی ایران در آژانس بینالمللی اتمی،
مذاکرات هستهای ایران و آژانس بر سه محور سیاسی، حقوقی و فنی متمرکز خواهد
بود. این گفتوگوها چهاردهم و پانزدهم ماه مه (۲۵ و ۲۶ اردیبهشت) در
نمایندگی ایران در وین برگزار خواهند شد. سلطانیه این گفتوگوها را "تیر
خلاصی به ادعاهای خستهکننده" خوانده است.
آنطور که نمایندهی ایران در آژانس به خبرگزاری "ترند آذربایجان" گفته است، هرمان ناکارتس، معاون مدیرکل آژانس در امور پادمانها، و رافائل گروسی، دستیار ویژه مدیرکل در گفتوگوها حضور دارند.
به گفتهی نمایندهی ایران در آژانس در وین "چارچوب و مدالیتهای" معین خواهد شد که بر اساس آن «دو طرف وظایفشان را بدانند، زمان مشخص باشد و اقداماتی که باید انجام بشود و گامهایی که باید برداشته شود مشخص بشود، سپس اگر بر روی مفاد مدالیته توافق کردیم کار را شروع کنیم.»
وی افزوده که در صورت تعیین چنین چارچوبی ایران میتواند تقاضای
آژانس برای دسترسی به سایت پارچین را بررسی کند: «پس از آن [تعیین مدالیته]
هر اقدامی مبتنی بر این چارچوب انجام خواهد شد.»
سلطانیه روز دوشنبه در گفتوگو با خبرگزاری رویترز ابراز امیدواری کرده بود که نشست وین «نشستی بسیار سازنده و موفق باشد». وی بار دیگر بر ادامهی غنیسازی اورانیوم در ایران تأکید کرد؛ هر چند که در مورد ابعاد آن و درصد غلظت محصول نهایی سخنی به میان نیاورد.
سخنگوی وزارت خارجهی جمهوری اسلامی، هم روز سهشنبه (اول مه/ ۱۲ اردیبهشت) در نشست خبری هفتگی با خبرنگاران به مذاکرات وین اشاره کرد. رامین مهمانپرست گفتوگوهای وین را در چارچوب همکاریهای دو جانبهی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و هدف آن را «بهرهمندشدن از فعالیتهای صلحآمیز هستهای و رفع ابهامات» دانست. وی مذاکرات وین را بر گفتوگوهای بغداد تأثیرگذار خواند.
گفتوگوهای وین پیش از دور دوم از مذاکرات نمایندگان ایران و گروه ۱+۵ در بغداد، پایتخت عراق، برگزار خواهند شد. مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی و نمایندگان ۵ عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان روز سوم خرداد در بغداد دور دوم گفتوگوهای هستهای را برگزار میکنند؛ گفتوگوهایی که دور نخست آنها ۱۴ آوریل (۲۶ فروردین) در استانبول ترکیه برگزار شدند.
آنطور که نمایندهی ایران در آژانس به خبرگزاری "ترند آذربایجان" گفته است، هرمان ناکارتس، معاون مدیرکل آژانس در امور پادمانها، و رافائل گروسی، دستیار ویژه مدیرکل در گفتوگوها حضور دارند.
به گفتهی نمایندهی ایران در آژانس در وین "چارچوب و مدالیتهای" معین خواهد شد که بر اساس آن «دو طرف وظایفشان را بدانند، زمان مشخص باشد و اقداماتی که باید انجام بشود و گامهایی که باید برداشته شود مشخص بشود، سپس اگر بر روی مفاد مدالیته توافق کردیم کار را شروع کنیم.»
سلطانیه روز دوشنبه در گفتوگو با خبرگزاری رویترز ابراز امیدواری کرده بود که نشست وین «نشستی بسیار سازنده و موفق باشد». وی بار دیگر بر ادامهی غنیسازی اورانیوم در ایران تأکید کرد؛ هر چند که در مورد ابعاد آن و درصد غلظت محصول نهایی سخنی به میان نیاورد.
سخنگوی وزارت خارجهی جمهوری اسلامی، هم روز سهشنبه (اول مه/ ۱۲ اردیبهشت) در نشست خبری هفتگی با خبرنگاران به مذاکرات وین اشاره کرد. رامین مهمانپرست گفتوگوهای وین را در چارچوب همکاریهای دو جانبهی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و هدف آن را «بهرهمندشدن از فعالیتهای صلحآمیز هستهای و رفع ابهامات» دانست. وی مذاکرات وین را بر گفتوگوهای بغداد تأثیرگذار خواند.
گفتوگوهای وین پیش از دور دوم از مذاکرات نمایندگان ایران و گروه ۱+۵ در بغداد، پایتخت عراق، برگزار خواهند شد. مذاکرهکنندگان جمهوری اسلامی و نمایندگان ۵ عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان روز سوم خرداد در بغداد دور دوم گفتوگوهای هستهای را برگزار میکنند؛ گفتوگوهایی که دور نخست آنها ۱۴ آوریل (۲۶ فروردین) در استانبول ترکیه برگزار شدند.
موزه ملی ایران ابزار شکار
نئاندرتال ها (انسان های اولیه) ایرانی را که در کاوش های پارینه سنگی در
دهه های اخیر به دست آمده، به نمایش گذاشته است.
مجله علمی دانش روز، که به تازگی در ایران و به
زبان فارسی منتشر شده، به همین مناسبت گزارشی از یافته های اخیر درباره
انسان های اولیه در ایران و نحوه زندگی آنها را با عنوان "نئاندرتال های
ایرانی بیدار می شوند" به چاپ رسانده که جزئیات تازه ای از زندگی این موجود
را نشان می دهد.بقایای انسان نئاندرتال در ایران، نخستین بار در پاییز سال ۱۳۲۸، توسط یک دیرینه شناس آمریکایی به نام کارلتون کوون، در غارهای بیستون کشف شد، اما تلاش های اخیر پژوهشگران برای دست یابی به نحوه زندگی انسان های اولیه به یافته های تازه ای از این جانداران در ایران انجامیده است.
به نوشته این مجله، ردپای نئاندرتال های ایرانی که آخرین آنها تا سی هزار سال قبل در غارهای آهکی زاگرس سکونت داشتند، در کاوش های اخیر در غارهای قلعه بزی در اصفهان، کشف شده که اسرار تازه ای از زندگی آن ها در فاصله بین ۵۰ تا ۴۰ هزار سال پیش با خود دارد.
سکونتگاه
فریدون بیگلری مسئول بخش پارینه سنگی موزه ملی ایران، که دکترای این رشته را از دانشگاه بوردو فرانسه اخذ کرده، به مجله دانش روز گفته که دوره پارینهسنگی میانی در ایران و غرب آسیا همزمان با پراکنش انسان نئاندرتال در این مناطق است.این دوره در فاصله بین ۲۵۰ تا ۲۰۰ هزار سال پیش، شروع و در حدود ۴۰ هزار سال پیش به پایان میرسد. این دوره با چندین دوره کوتاه گرم و دورههای یخچالی طولانی و سرد، مصادف است. با توجه به مطالعات انجام شده در ایران، متوسط دما در آخرین دوره یخچالی در البرز و زاگرس ۵ درجه پایینتر از متوسط دمای زمان حال بوده است.
قدیمیترین آزمایش سال یابی انجام شده در مکانهای پارینه سنگی ایران، مربوط به منطقه همیان، در شمال کوهدشت در لرستان است. این پناهگاه در سال ۱۳۴۸ توسط باستان شناس بریتانیایی چارلز مکبرنی، کاوش شد که در آن مجموعهای از بقایای جانوران شکار شده و دست ساختههای سنگی این دوره یافت شده است.
جدیدترین آثار نئاندرتالها در ایران بر اساس نتایج چند آزمایش سالیابی، در غرب زاگرس و همچنین در شهرستان مبارکه اصفهان، یافت شده است.
آقای بیگلری در کاوشهای اخیرش در غارهای قلعه بزی در استان اصفهان، به آثار دوره پارینه سنگی میانی برخورده که بیشترین تراکم مکانهای این دوره در غرب و جنوب زاگرس یافت شدهاست.
بیشترین مکانهای کاوش شده در استان کرمانشاه و لرستان قرار دارند. در سایر نقاط ایران از جمله آذربایجان، قزوین، زنجان، ایلام، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، فارس، هرمزگان، بوشهر، سیستان و بلوچستان، یزد، خراسان و گلستان نیز مکانهای زیادی شناسایی شدهاند که سکونتگاه نئاندرتال ها بوده اند.
به گفته آقای بیگلری، شمار زیاد مکانهای این دوره که بین ارتفاع ۱۰ تا بیش از ۲۰۰۰ متری از سطح دریا واقع شده، نشانگر توان بالای انطباق نئاندرتال با محیطهای مختلف است.
به این ترتیب، نئاندرتال های ایران در دوره طولانی حضور خود در ایران که احتمالاً نزدیک به یکصد هزار سال بهطول انجامیده، خود را با انواع شرایط زیست محیطی، از جمله زندگی در مناطق بیابانی و کم آب وفق دادهاند.
مطالعات دیرین اقلیم شناسی نشان میدهد که مرکز فلات ایران در این دوره اقلیم سرد و خشکی داشتهاست و برخلاف نظریات قدیمی، دارای دریاچههای متعدد و شرایط مطلوبی برای زیست نبودهاست.
کشف دستساختههای سنگیِ انسانهای ندرتال در حاشیه کویر در نزدیکیِ کاشان و نطنز نشان میدهد که گروههای شکارگر و گردآورنده خوراک دوره پارینه سنگی میانی، اردوگاههای موقت خود را در نزدیکی چشمهها برپا میکردند.
وجود چنین چشمههای دائمی در محیط نیمهبیابانی خشک و سرد این نواحی، باعث جلب گونههای مختلف جانوری و همچنین گروههای انسانی میشد که برای بقای خود به چنین منابع مهمی وابسته بودند.
از سوی دیگر، کشف دستساختههای سنگی این دوره، در مناطق مرتفع کوهستانی در آذربایجان و چهارمحال و بختیاری، نشان میدهد که در دورههایی که شرایط اقلیمی مساعدتر بوده، نئاندرتال ها بهطور فصلی برای استفاده از منابع سنگ، بهمنظور ابزارسازی و همچنین شکار گلههایی چون بزکوهی، به ارتفاعات بالاتر از دو هزارمتر نیز صعود میکردند.
شکل و شمایل
به نوشته دانش روز، جمجمه نئاندرتال ها در مقایسه با جمجمه انسان امروزی، بلند و دوکی شکل با سقفی کوتاه، پیشانی عقب رفته و کوتاه است که در جلو، به دو قوس برجسته ابرویی ختم میشود.بینی آنها بزرگ و آرواره آنها فاقد برآمدگی چانه بود که باعث برجسته شدن کلی بخش میانی صورت می شده است.
در استخوانبندی تنه و اندام آنها نیز تفاوتهایی با انسان امروزی دیده میشود که خصوصا در شکل قفسه سینه و لگن آشکار است. نئاندرتال ها در مقایسه با انسان امروزی، نسبتا کوتاه قد بودهاند و میانگین طول قامت آنها در مردان ۱۶۴ و در زنان ۱۵۵ سانتیمتر و میانگین وزن ۶۵ کیلوگرم در مردان و ۵۴ کیلوگرم در زنان بوده است.
بدن آنها از ساختاری قوی و عضلانی برخوردار بود. پاها و ساعد آنها در مقایسه با تنه کوتاه بود.
طبق نظر شماری از دیرین انسانشناسان، این ویژگیها حاصل انطباق دراز مدت با محیط سرد و خشک دوره یخبندان است که به نئاندرتالها قابلیت حفظ گرما در بدن و شانس بقای بیشتر در شرایط خشن و یخبندانی آن دوره را میداده است.
مطالعات جدید ژنتیکی نشان داده که نئاندرتال ها و نسل های اولیه انسانهای امروزی، در فاصله بین حدود ۸۰ تا ۵۰ هزار سال پیش آمیزش و پیوند داشتهاند که در نتیجه آن، بین یک تا چهار درصد ژن ندرتالها همچنان در انسانهای امروزی ساکن آسیا و اروپا دیده میشود.
از نکات جالب توجه دیگر که حاصل تحقیقات و پژوهش های میدانی تازه در ایران است این که آثار استفاده نئاندرتال ها از آتش، به شکل قطعات ذغال و لایههای خاکستر در چندین مکان کاوش شده مربوط به این دوره در غار کنجی، غار قلعه بزی و چند مکان دیگر یافت شده است.
به گفته فریدون بیگلری، در غرب زاگرس و در کردستان عراق نیز، آثار لایههای خاکستر در کاوش های دوره پارینه سنگی میانی، در غار شانیدر یافت شدهاست.
کاوشهای اخیر در غار قلعه بزی در نزدیکی اصفهان، به شناسایی لایههای خاکستر و ذغال با ضخامت نزدیک به یک متر منجر شده که به گفته آقای بیگلری، نشاندهنده استفاده متوالی از اجاق در این مکان، توسط ندرتالها است.
مطالعه چند نمونه ذغال از این لایه، نشان می دهد که از چوب درخت پسته، بید و احتمالا سپیدار بهعنوان هیزم استفاده می شده است.
شکار و تغذیه
تنوع گونههای شناسایی شده شکارها توسط نئاندرتالها، نشان می دهد که آنها هم در محیط های باز و هم در دشت های استپی و هم در مناطق کوهستانی به شکار میپرداختند. به گفته آقای بیگلری، احتمالا شمار گونههایی مثل گوزن یا گاو وحشی در دورههای گرمتر افزایش مییافت و در دورههای سردتر، گلههای انطباق یافته با استپهای کمدرخت در دسترس شکارچیان بوده است.مطالعات انجام شده بر روی مجموعههای استخوان جانوران دوره پارینهسنگی میانی در ایران، نشان میدهد که شکارگران آن عصر بیشتر به شکار علفخواران بزرگ و متوسط جثه مثل اسب و گورخر، گاو وحشی، بزکوهی، میش وحشی و آهو میپرداختند.
در مواردی نیز نشانه های یافت شده حاکی از تمرکز شکارگران بر یک گونه خاص، مثل گورخر یا بزکوهی است. یکی از این موارد جالب توجه، به گفته مدیر بخش پارینه سنگی موزه ملی ایران، غار قبه در شمال شهر کرمانشاه است که در سال ۱۳۳۹ توسط بروس هاو، باستانشناس آمریکایی کاوش شد.
در نتیجه این کاوش، بقایای سکونت پارینهسنگی میانی، شامل دستساختههای سنگی و استخوان حیوانات، یافت شده است.
این موضوع نشاندهنده آن است که ساکنان غار قبه پس از شکار، قسمتهای پر گوشت لاشه را به درون غار حمل میکردند.
انسان های نئاندرتال که نشانه های آن ها در ایران یافت شده، اجساد مردگان خود را در کف غارها دفن می کردند که به دلیل محیط قلیایی داخل این غارها، اسکلت آنها حفظ شده و کمک شایانی به دیرینه شناسان در شناخت انسان های اولیه و نحوه زیست آنها در ایران کرده است.
موسسه جغرافیایی ملی آمریکا بر اساس اسکلت های یافت شده در کاوش غاز شانیدر کردستان، تصویر انسان نئاندرتال کشف شده در ایران را بازسازی کرده است.
نگار نادری پور هم به نوشته مجله دانش روز، تصویر نئاندرتال ایرانی را بازسازی کرده که در موزه بندرعباس به نمایش در آمده است.
امیرعبدوس، مدیرکل محیط زیست این استان گفت: "این
سیلاب متاسفانه تمام حاشیه رودخانههای استان را شسته و همه زبالههای
اطراف آن را وارد این تالاب کرده است."
به
گفته آقای عبدوس سالانه ۴۰۰ هزار تن زباله در مناطق شهری استان گیلان
تولید میشود که ۲۱۰ تن آن در واحد کمپوست رشت و انزلی بازیافت و بقیه آن
همراه ۲۲۰ هزار تن زباله روستانی در طبیعت استان گیلان دفن میشود.
مدیر کل محیط زیست استان گیلان با اشاره به اینکه
زباله ها در داخل تالاب انزلی در بخشهایی که آب راکد است مشاهده میشود
گفته به دلیل حساسیت، موضوع در جلسه ستاد بحران استان مطرح شده است.
آقای عبدوس ابراز امیدواری کرد زباله ها با بکارگیری ماشین آلات صنعتی، هرچه سریعتر جمع آوری شود.
مسئله تالاب انزلی و آلودگی آن موضوع جدیدی نیست
از مدتها پیش مطرح بود اما در برخی مواقع بی توجهی ها باعث نگرانی
کارشناسان محیط زیست شده است.
نمونه این نگرانی ها آغاز به کار کارخانه کمپوست
(کارخانه بازیافت زباله تر به کود) در سال ۱۳۸۷ بود. این کارخانه با ظرفیت
۷۰ تن در حالی در منطقه بشمن در حاشیه تالاب آغاز به کار کرد اما براساس
اعلام مسئولان محیط زیست، روزانه ۱۲۰تن زباله دریافت میکرد.
استفاده خارج از ظرفیت از کارخانه کمپوست تا به
آنجا پیشرفت که در سال ۱۳۹۰ منجر به تعطیلی آن شد اما همچنان معضل دفع
نامناسب و غیر اصولی زباله در این منطقه باقی مانده است.
از دیگر دلایلی که موجب تهدید تالاب بین المللی
انزلی شده، افزایش رسوبها و تغییر کاربری زمین ها و تبدیل بخشی از "اراضی
حاشیه تالاب" به زمینهای کشاورزی است.
در همین حال فاضلاب گوهررود و زرجوب بعد از ریخته
شدن به رودخانه پیربازار، راهی تالاب انزلی میشود که آلودگی این تالاب را
تشدید می کند.
براساس اعلام سازمان محیط زیست ۹۵ درصد فاضلاب
شهری بدون تصفیه وارد آبهای سطحی میشود. این فاضلابها نیز جدای از
زبالهها، عامل دیگری آلودگی تالاب انزلی شده است.
تمامی این عوامل باعث شده عمق تالاب از ۱۰ متر در
۵۰ سال گذشته به دو و نیم متر در حال حاضر برسد. بعد از چند سال هشدارهای
مکرر کارشناسان، دولت ایران اعتباری ۹۰ میلیون تومانی برای طرح مدیریت
اکولوژیک تالاب در یک دوره ۵ ساله در نظر گرفته است.
محمد جواد محمدی زاده،رییس سازمان محیط زیست، سال
گذشته در همایش تالابها، گفته بود:"عمق تالاب در گذشته حدود هشت متر بود
که امکان صید هفت تا هشت تن ماهی در آن وجود داشت اما این عمق به یک و نیم
تا دو متر کاهش یافته است."
تالاب انزلی به دلیل موقعیت جغرافیایی از نظر میزان بالای رطوبت و آب با هیچیک از تالابهای ایران قابل مقایسه نیست.
این تالاب در منطقهای واقع شده که سالانه ۱۵۰۰
الی دو هزار میلیمتر بارش دارد، اما با این حال به گفته محیط زیست استان
گیلان در پی کاهش ۶۰ سانتی متری آب دریاچه خزر نسبت به سال گذشته آب تالاب
انزلی نیز کم شده اما سطح آن همچنان از سطح تراز اولیه ثبت شده درکنوانسیون
رامسر، بالاتر است.
کنوانسیون رامسر پیمانی بینالمللی درباره حفاظت
از تالابهای جهان است که در سال ۱۹۷۱ در کنفرانسی در شهر رامسر ایران شکل
گرفت. این پیمان به امضای نمایندگان ۱۸ کشور شرکت کننده رسید اما امروزه
۱۶۰ کشور از جمله ایران عضو آن هستند.
تالاب انزلی آب شیرین است و محلی برای تخمریزی و
تکثیر ماهیان و نیز محل مهاجرت پرندگان در زمستان است. عمده پوشش این تالاب
از نی است.
تالاب انزلی با وسعت متغیر بین ۱۸۰ تا ۲۰۰ کیلومتر مربع، رودخانههایی را که به دریای خزر میریزند، تصفیه میکند.
این تالاب بیش از ۱۰۰ گونه پرنده ۵۰ گونه ماهی و
صدها گونه گیاه دارد. تالاب انزلی از سال ۱۳۵۴ جزو تالاب های بین المللی
رامسر قرار گرفته است.
اوو مورالس، رئیس جمهوری بولیوی، یک شرکت اسپانیایی تولید برق را ملی کرده است.
رئیس جمهوری بولیوی به ارتش این کشور دستور داده تا کنترل شرکت REE را به عهده بگیرد.آقای مورالس در راهپیمایی روز کارگر گفت که این دستور را به افتخار مردمی داده که برای بازپسگیری منابع طبیعی کشور مبارزه کردند.
ملی کردن این شرکت اسپانیایی تنها چند هفته پس از آن صورت میگیرد که دولت آرژانتین نیز کنترل یک شرکت نفتی اسپانیایی را در دست گرفت و آن را ملی کرد.
سنای آرژانتین اخیرا لایحه ای را تصویب کرد که به دولت این کشور اجازه داد سهام شرکت اسپانیایی رپسول در شرکت نفتی آرژانتینی وای پی اف را ملی کند.
در ادامه رسیدگی به مساله شنود
غیرقانونی توسط خبرنگاران هفته نامه "نیوز آو د ورلد"، که به تحقیق از
روپرت مرداک، غول رسانهای، رسیده است، نمایندگان پارلمان بریتانیا
میگویند: "روپرت مرداک برای اداره شرکتی عظیم و بینالمللی شخص مناسبی
نیست".
کمیته فرهنگ پارلمان از روزنامهنگاران و روسای
هفته نامه تعطیلشده "نیوز آو د ورلد" و همچنین پلیس، وکلای قربانیان شنود
غیرقانونی تخقیق به عمل آورده است.گزارش این کمیته نتیجه میگیرد که آقای مرداک نسبت به آنچه در تشکیلات نیوز کورپوریشن - که هفته نامه نیوز آو د ورلد از زیر مجموعه های آن بوده - اتفاق میافتاده است به "چشمپوشی عامدانه" دست زده است.
البته کمیته با نسبت شش به چهار تقسیم شده است و نمایندگان محافظهکار با "جانبدارانه" خواندن گزارش از تائید آن خودداری کردهاند.
نیوز کورپوریشن، در بیانیهای اعلام کرده است گزارش را "به دقت بررسی میکند" و نسبت به آن "سریعا پاسخ میگوید".
این بیانیه میافزاید: "این شرکت به وقوع تخلفات عمده در نیوز آو د ورلد اذعان دارد و از همه کسانی که حریم خصوصیشان نقض شده است پوزش میطلبد".
نورمن اسمیت، دبیر سیاسی شبکه خبری بیبیسی، میگوید این گزارش با زیر سوال بردن مستقیم امانتداری و صداقت روپرت مرداک، بسیار از آنچه انتظار میرفت تندتر است.
تحقیقات نمایندگان در ژوئیه ۲۰۱۱ و در پی افشای وسعت شنود انجامشده توسط این روزنامه آغاز شد. خانواده میلی داولر، دختری که در بمبگذاریهای ۲۰۰۷ تروریستی به قتل رسیده بود، نیز در میان قربانیان شنود بودند.
این کمیته ادعای مالکان شرکت، از جمله مرداک را، مبنی بر این که هیچ اطلاعی از تخلفات شرکتشان ندارند، "به روشنی مردود" میداند.
در گزارش آمده است که آقای مرداک هر گاه که خود میخواسته توانایی دسترسی به اطلاعات لازم از مجموعه تحت امرش را داشته است اما درباره ماجرای شنود "عامدانه چشمهایش را بر آنچه در شرکتها و نشریاتش میگذشته، بسته است".
نمایندگان محافظهکار با گزارش مخالفت کردهاند، به ویژه با این نکته که آقای مرداک "شخص مناسبی" برای اداره مجموعه نیوز کورپوریشن نیست. فیلیپ دیویس، یکی از نمایندگان محافظهکار، گفته است که کمیته تحقیق برای این نتایج "تماما مهملی" که گرفته "مطلقا مدرکی" نداشته است.
اما تام واتسون، نماینده عضو حزب کارگر، میگوید "بیش از هر موجود زندهای" میتوان روپرت مرداک را برای وقوع شنودها سرزنش کرد.
کالین مایلر، مدیر حقوقی پیشین این شرکت، میگوید: "استنتاجات کمیته بر مبنای تصویری تکه تکه و پراکنده و حاصل از شهادتهای پیاپی چندین شاهد استوار است".
کمیته تحقیق میگوید: "نیوز آو د ورلد و نیوز اینترنشنال به صورت یک مجموعه کوشیدند تا کمیته را درباره وسعت و ماهیت تحقیقات داخلیشان درباره شنود بفریبند. آنان بیانیههایی منتشر کردند که میدانستند کاملا صادقانه نیست."
جیمز مرداک، به کمیته گفته بود که هیچ اطلاعی از تخلفات نیوز آو د ورلد نداشته است، اما از این بابت که زودتر از ماجرا مطلع نشده، حاضر است مسئولیت آن را به سهم خود میپذیرد.
سخنگوی رسمی دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، درباره این که آیا نخستوزیر آقای مرداک را شخص مناسبی برای اداره بنگاهی رسانهای میداند یا خیر، گفته است "این مسالهای مربوط به نهادهای نظارتی است و نه دولت".
پلیس از شش هزار قربانی احتمالی در ماجرای رسوایی شنود خبر میدهد و تاکنون چندین نفر را در این رابطه بازداشت کرده است.
خبرنگاران نیوز آو د ورلد متهم هستند که پیغامهای صوتی چهرههای مشهور، سیاستمداران و ورزشکاران را شنود میکردهاند.
بر اساس گزارش روزنامه های عرب
زبان، یک مشاور سفارت عربستان سعودی در مصر می گوید که سرویس امنیتی مصر سه
ماه پیش موفق شد، طرح سه شهروند ایرانی را برای کشتن سفیر عربستان در
قاهره خنثی کند.
بنا بر این گزارش ها سامی جمال، مشاور حقوقی سفارت
عربستان در مصر روز سه شنبه اول مه (۱۲ اردیبهشت) به روزنامه الحیات گفته
است که "سه ایرانی در رابطه با طرح به قتل رساندن احمد قطان، سفیر عربستان
در مصر دستگیر شدند."به گفته او مقام های مصری آن زمان جزئیات این طرح را با وزارت خارجه عربستان در میان گذاشتند، اما این مقام های سعودی ترجیح دادند که در این باره سکوت کنند.
در واکنش به این خبر رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه ایران در کنفرانس خبری روز سه شنبه این ادعا را "بی پایه و اساس" خواند و از مقام های کشورهای منطقه خواست که "با هوشیاری به فکر تأمین منافع ملی خود و منافع جهان اسلام" خود باشند.
آقای مهمان پرست گفت: " ادعاهایی که اساس و پایهای ندارد و در جهت طراحی کشورهایی است که منافع جهان اسلام را در نظر نمیگیرند، تنها میتواند رژیم صهیونیستی و حامیان آن را خوشحال کند. به ویژه اینکه با مشاهده بیداری اسلامی در منطقه شاهد تحرک مردم برای مشارکت در سرنوشت شان، کسب استقلال واقعی، قطع وابستگی به آمریکا و قدرتهای متحد آمریکا هستیم و این نوید منطقهای بسیار مقتدر در خاورمیانه را میدهد."
ماه اکتبر سال گذشته هم آمریکا، ایران را متهم کرد که قصد داشته سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را به قتل برساند و یک شهروند ایرانی را به ظن طرح برای ترور سفیر عربستان بازداشت کرد. اتهامی که با واکنش شدید مقام های ایرانی از جمله آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران رو به رو شد که کاملا این اتهام را مردود دانستند.
روابط عربستان و سعودی در روزهای اخیر روز به تیرگی گذاشته است. اوایل این هفته در پی تظاهرات خشونت آمیزی که در قاهره در مخالفت با دستگیری یک وکیل مصری توسط مقامات سعودی برگزار شد، عربستان سعودی سفیرش را از مصر فراخواند و سفارتش را در این کشور تعطیل کرد.
بنا بر گزارش خبرگزاری رسمی عربستان سعودی، این کشور همچنین کنسولگری های خود در اسکندریه و سوئز را بسته است.
حمد الجیزاوی، وکیل مصری، در اوایل ماه جاری برای زیارت به عربستان سعودی رفته بود از سوی مقامات این کشور دستگیر شد.
یک مقام افغان که نخواست از او
نام برده شود، به بی بی سی فارسی گفت که مدتی است، ماموران امنیتی ایران
کارمندان سفارت افغانستان در تهران را به دلایل نامعلومی تحت نظر گرفته
اند.
یکی از کارمندن سفارت افغانستان در تهران، در صحبت
تلفنی با خلیل نوری خبرنگار بی بی سی در کابل گفته است که ماموران امنیتی
ایران با کارمندان این سفارت بدرفتاری کرده اند و آنها فعلا "در وضعیت خوبی
نیستند."به گفته این کارمند سفارت افغانستان، ماموران امنیتی به کارمندان سفارت افغانستان گفته اند که با آنها "عمل بالمثل" می کنند زیرا دولت افغانستان برخورد نا مناسبی با کارمندان سفارت ایران در کابل داشته است.
یک منبع دیگر به بی بی سی گفت که رفت و آمد به سفارتخانه افغانستان در تهران، ممنوع شده و ساختمان سفارت تحت نظارت قرار دارد.
وزارت امور خارجه افغانستان می گوید که این موضوع را با مقامات ایرانی در میان گذاشته و مذاکرات بین آنها و مقام های ایرانی جریان دارد.
فرامرز تمنا از سخنگویان این وزارتخانه گفت که این وضعیت به دلیل یک سوء تفاهم پیش آمده بود و در حال حاضر وضعیت عادی است.
آقای تمنا افزود: "موضوع یک موضوع امنیتی است که ناشی از یک سوء تفاهم بوده، اما در مورد جزئیات و ماهیت موضوع بررسی ها را آغاز کرده ایم، موضوع را با جانب ایران شریک ساخته ایم و هنوز جریان دارد و به نتیجه لازم نرسیده ایم. اما اطمینان می دهم که موضوع از عصر دیروز حل شده است."
مقام های وزارت خارجه افغانستان حاضر نیستند جزئیات بیشتری در این مورد ارائه کنند.
افغانستان و ایران ظاهرا روابط خوبی دارند، ایران با آنکه در رابطه اش با آمریکا و غرب بر سر پرونده هسته ایران مشکل دارد، در یک دهه گذشته در کنار جامعه جهانی از روند بازسازی افغانستان حمایت کرده است.
در سالهای اخیر در موارد متعددی مقام های ایران از حضور نیروهای خارجی در افغانستان انتقاد کرده و آنرا به زیان امنیت منطقه خوانده اند.
آیت الله خامنه ای رهبر ایران، نیروهای خارجی در افغانستان را "نقمت" خوانده و وزرای دفاع و کشور ایران نیز در سفر به افغانستان، اظهاراتی مبنی بر عدم نیاز افغانستان به نیروهای خارجی داشته اند.
از سوی دیگر، مقام های ناتو بارها گفته اند که ایران، افرادی ازگروه های شورشی را آموزش می دهد و سلاح و ابزار جنگی در اختیار آنها قرار می دهد.
اما با همه اینها، روابط دپلماتیک ایران و افغانستان در ده سال گذشته عموما گرم بوده است.
فرهادی تجری، نایب رئیس کمیسیون
حقوقی و قضایی مجلس ایران گفته است که لایحه حمایت از خانواده به دلیل وجود
ایراداتی از سوی شورای نگهبان به مجلس بازگردانده شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای تجری روز سه شنبه ۱۲
اردیبهشت ماه ( اول ماه مه) اعلام کرد که لایحه خانواده اواسط اسفند سال
گذشته پس از چهار سال بررسی در مجلس تصویب و به شورای نگهبان رفت، تا این
شورا مصوبات مجلس را با قانون و شرع مقدس اسلام تطبیق داده و نظر خود را
اعلام کند.به گفته نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، شورای نگهبان پس از بررسی این لایحه ایراداتی را به برخی مصوبات آن وارد دانست و این لایحه را برای رفع ایرادات دوباره به مجلس بازگرداند.
آقای تجری افزوده مجلس ایران تلاش می کند که هفته آینده بررسی ایرادات این لایحه را آغاز کرده تا تصویب نهایی آن در مجلس هشتم به پایان برسد.
لایحه حمایت از خانواده یکی از خبرسازترین لوایحی است که در سال های اخیر در مجلس ایران مطرح شده است.
این لایحه از ابتدا مورد اعتراض فعالان مدنی و حقوق زنان قرار گرفت.
مواد جنجالی لایحه خانواده
دو ماده این لایحه که درباره مهریه و ازدواج موقت بود از مواد مورد بحث این لایحه بود که پس از بحث زیاد سرانجام از این لایحه حذف شد.بنابر قانون فعلی ایران، مرد تنها در صورتی می تواند مجددا ازدواج کند که اجازه همسر اول را داشته باشد.
در این لایحه که در تیرماه سال ۱۳۶۶ به پیشنهاد قوه قضائیه در هیات دولت تصویب شد، این پیش شرط حذف شده و آمده بود که "اختیار داشتن همسر دائم بعدی، منوط به اجازه دادگاه است و دادگاه می تواند پس از اثبات توانایی مالی مرد و تعهد اجرای عدالت بین همسران" به مرد اجازه بدهد که دوباره ازدواج کند.
در آذر ماه سال ۱۳۸۶ پس از ارائه این لایحه به مجلس هفتم، پانصد و پنجاه تن از فعالان حقوق زنان در نامه ای به نمایندگان زن مجلس ایران، از "عواقب وخیم تصویب قوانینی که بر زندگی میلیون ها زن ایرانی تاثیر نامطلوب خواهد گذاشت"، ابراز نگرانی کردند.
مجلس هفتم در ماه های پایانی فعالیت خود این لایحه را رد یا تصویب نکرد و رسیدگی به آن به مجلس هشتم سپرده شد.
در سال ۱۳۸۷ هیات رئیسه مجلس هشتم اعلام کرد که این لایحه از دستور کار مجلس خارج شده و علت آن را "رفع نگرانی های موجود در جامعه" خواند.
اما دو سال بعد و در سال ۱۳۸۹ این لایحه برای تصویب نهایی به جریان افتاد.
در این بررسی مجدد، ماده ۲۵ این لایحه حذف و ماده ۲۳ شامل تغییراتی شد.
مواد ۲۳ و ۲۵ دو ماده ای بود که دولت محمود احمدی نژاد به لایحه ای که از سوی قوه قضائیه تدوین شده بود، اضافه کرده و به مجلس فرستاده بود.
ماده ۲۵ لایحه حمایت از خانواده که به اخذ مالیات از "مهریه بالاتر از حد متعارف و غیر منطقی" مربوط می شد، در بازنگری مجلس حذف شد.
ماده ۲۳ این لایحه نیز که به ازدواج مجدد مردان مربوط است، تغییر کرد.
در بازنگری مجلس ۱۰ شرط به موارد توجیه کننده ازدواج مجدد اضافه شد؛ شروطی مانند ابتلای زن به جنون یا بیماری صعب العلاج. به این ترتیب اگر زنی یکی از این شروط را دارا باشد، همسر او اجازه ازدواج مجدد پیدا میکند.
این شروط، مشابه همان شرط هایی است که در حال حاضر به صورت شروط ضمن عقد در برخی عقدنامه های ازدواج وجود دارد.
یکی دیگر از مواد لایحه خانواده تعیین سقف مهریه ۱۱۰ سکه ای بود که با استقبال جامعه روبرو شد. براساس این لایحه تا ۱۱۰ سکه طلا از مهریه تعیین شده ضمانت اجرایی دارد.
یعنی زوجه می تواند در صورت پرداخت نکردن مهریه تا این میزان، همسرش را تحت پیگرد قانونی قرار دهد و قانون برای عدم پرداخت مهریه مجازات حبس تعیین کرده است.
آقای تجری گفته است که شورای نگهبان ایرادی به طرح تعیین سقف ۱۱۰ سکه ای برای مهریه نگرفته و آن را تائید کرده است.
به گفته شاهدان عینی، همزمان با
فرا رسیدن روز جهانی کارگر، کارگران در شهر سنندج استان کردستان دست به
تجمع زدند، اما این تجمع با حضور ماموران امنیتی و نیروهای انتظامی و لباس
شخصی به تشنج کشیده شد.
یک فعال کارگری در سنندج که نخواست نامش فاش شود
با اعلام این خبر به بیبیسی فارسی گفت: "درخواست مجوز ما برای تجمع، مورد
موافقت قرار نگرفت، به همین منظور امروز (اول ماه مه) کارگران به همراه
خانوادههایشان در یکی از خیابانهای شهر تجمع کردند، اما ماموران نیرو
انتظامی و لباس شخصی با گاز فلفل و باتوم به تجمع کنندگان حمله کردند."به گفته این فعال کارگری، این کارگران سپس به منطقه دیگری رفتند و در آنجا نیز نیروهای امنیتی اجازه تجمع به آنها ندادند و "با حمله به آنها حدود چهار یا پنج نفر از کارگران را بازداشت کردند به مکان نامعلومی بردند."
به گفته این فعال کارگری، بعضی از کارگران نیز در اثر حمله نیروی انتظامی مضروب شدند.
بر اساس گزارشهای رسیده از سنندج فضای شهر امنیتی است و ماموران انتظامی و لباس شخصی در سطح شهر حضور گسترده دارند.
فعال کارگری مورد اشاره همچنین گفت: "در بعضی از محلات که درگیری در آنها اتفاق افتاده است، ماموران به محض اینکه جوانی از خانه بیرون میآید، او را بازداشت میکنند."
فعالان کارگری معتقدند که نحوه برخورد دولت ایران با کارگران نامناسب است.
پیشتر علی دهقانکیا، عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران، گفته بود که بعد از دوران ریاستجمهوری محمد خاتمی، کارگران به سختی مجوز قانونی برگزاری تجمع گرفتهاند.
اول ماه مه در بسیاری از کشورهای جهان روز کارگر نامیده میشود و اتحادیههای کارگری به مناسبت این روز راهپیمایی برگزار میکنند.
مقامات ایران می گویند که برگزاری راهپیمایی و تجمع بدون مجوز، غیر قانونی است.
زیپی لیونی، نخست وزیر پیشین و
نماینده پارلمان اسرائیل اعلام کرده است که از نمایندگی کنست (پارلمان)
استعفا میکند و فعالیتهای سیاسی خود را کاهش میدهد.
او در بیانیه کوتاهی که منتشر کرده، نوشته است که
هرگز سیاست برای او همه چیز نبوده و عرصه سیاسی در اسرائیل "پر از بدگمانی و
کثیف" شده است.او یک ماه پس از شکست در انتخابات برای رهبری حزب کادیما استعفای خود را اعلام کرده است. ماه گذشته شائول موفاز، وزیر سابق دفاع و نماینده کنست در رایگیری داخلی حزب کادیما، اصلی ترین حزب مخالف دولت، در مقابل خانم لیونی به رهبری این حزب رسید.
با این حال خانم لیونی گفته است که در صحنه اجتماعی باقی خواهد ماند و از عضویت در حزب کادیما کناره گیری نخواهد کرد. او گفت که اسرائیل برایش "بسیار عزیز" است.
او یکی از نخستین سیاستمداران اسرائیلی است که به حزب کادیما پیوست که در سال ۲۰۰۵ توسط آریل شارون پایه گذاری شد. او پس از آقای شارون و اهود اولمرت، سومین رهبر این حزب نوپا بود.
کادیما به رهبری خانم لیونی با آنکه در انتخابات گذشته توانست بیشترین تعداد کرسی را در کنست به دست آورد، اما نتوانست تشکیل دولت دهد و دولت ائتلافی به رهبری بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب لیکود، تشکیل شد.
کادیما در حال حاضر بزرگترین حزب در کنست است، اما نظر سنجی ای که اخیرا انجام شده حاکی از آن است که احتمالا این حزب در انتخابات سال آینده نیمی از کرسی هایی را که اکنون در اختیار دارد، از دست خواهد داد.
'موجودیت اسرائیل در خطر است'
خانم لیونی استعفای خود را روز سه شنبه تقدیم روون ریولین، رئیس کنست کرد.خانم لیونی گفت: "روزی که تصمیم گرفته شد، کادیما بنیان گذاشته شود، در کنار آریل شارون بودم. این حزب با هدف تشکیل دولت امید و مسئولیت پایه گذاشته شد."
خانم لیونی گفت که از تصمیم گیری هایی که شاید به از دست دادن رهبری در حزب کادیما منجر شده، پشیمان نیست.
او گفت که اسرائیل "نیازی ضروری دارد که با فلسطینیان و جهان عرب به توافقی دائمی دست یابد."
خانم لیونی همچنین گفت که با رهبری کنونی "موجودیت اسرائیل در خطر است".
او گفت: "خطر واقعی، سیاستی است که مانند کبک سر در برف فرو برده است که شاید احتیاجی نباشد که حتما رئیس شین بت از آن آگاه شود."
احتمالا اشاره او به انتقادی است که یووال دیسکین، رئیس سابق سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شین بت) علیه بنیامین نتانیاهو و سیاست های دولت او در خصوص صلح خاورمیانه و اقدامات پیشگیرانه احتمالی اسرائیل علیه تاسیسات هسته ای ایران مطرح کرده بود.
زیپی لیونی، ۵۴ ساله، دومین زنی است که در تاریخ اسرائیل به نخست وزیری رسیده است.
او در سال ۱۹۹۹ برای نخستین بار برای نمایندگی کنست انتخاب شد. خانم لیونی پیش از رسیدن به نخست وزیری، مسئولیت های وزارتخانه هایی چون امور خارجه، کشاورزی و دادگستری را برعهده داشت.
رئیس سابق سازمان خصوصی سازی
ایران با رد اتهاماتی که در دادگاه رسیدگی به فساد بزرگ اقتصادی علیه او
مطرح شده بود گفت که "قیمت گذاری شرکت ها توسط هیئت واگذاری انجام می شد و
سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات نیز در جریان قیمت گذاری و فروش
شرکت ها بودند."
غلامرضا حیدری کرد زنگنه، رئیس سابق سازمان خصوصی
سازی روز سه شنبه دوازدهم اردیبهشت (اول ما می) به خبرگزاری فارس گفت:
"اصلا بحث ارزان فروشی و گرانفروشی مطرح نبود. چون اگر شرکتی در نوبت اول
یا دوم به فروش نمی رفت تجدید ارزیابی مجدد آن انجام می شد."خبرگزاری های ایران پیش تر گزارش داده بودند که مهدی فراهانی، نماینده دادستان تهران در هفتمین دادگاه محاکمه فساد اقتصادی گفته است که ۱۵۰ پرونده برای متهمان فساد مالی مفتوح است و از جمله "برای آقای ک.ز، رئیس سابق سازمان خصوصیسازی و معاون سابق وزیر امور اقتصادی و دارایی، به اتهام رشاء و ارتشاء پرونده تشکیل شده است".
آقای فراهانی در ادامه گفته بود که گروه صنعتی آریا با زد و بند با سازمان خصوصی سازی تعدادی از شرکت های دولتی را خریداری کرده بود.
شرکت خصوصی سازی، چهار شرکت (فولاد اکسین خوزستان، گروه ملی صنعتی فولاد ایران، ماشین سازی لرستان و تراورس) را به گروه صنعتی آریا واگذار کرده بود.
اما اکنون رئیس سابق سازمان خصوصی سازی می گوید: "در مورد گروه ملی فولاد، سو استفاده از سیستم بانکی و جعل گشایش اعتبار داخلی در دادگاه مطرح است و تاکنون هیچ کسی در مورد خصوصی سازی مسئله ای را مطرح نکرده است."
به گفته آقای زنگنه در جلسه ای که فراخوانده شده بود، توضیح داده است که "دلایل خرید شرکت ها توسط متقاضیان به سازمان خصوصی سازی مربوط نیست و ما مسئول پولشوئی دیگران نیستیم."
در هفتمین جلسه دادگاه رسیدگی به پروندهای که بزرگترین پرونده فساد مالی در ایران خوانده شده است، نماینده دادستان تهران گفته بود که برخی مسئولان دولتی، نمایندگان مجلس و اعضای هیاتمدیره چند بانک در ارتباط با این پرونده متهم شدهاند.
در این پرونده، گروهی از فعالان اقتصادی و دستاندرکاران سیستم بانکی متهم هستند که با صدور غیرقانونی اسناد اعتباری (السی) به ارزش حدود سه هزار میلیارد تومان، به کسب سود پرداختهاند.
برخورد با 'دزدان کیسه ملت'
آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران روز یکشنبه دهم اردیبهشت "قاچاق و سوء استفاده از سرمایه مالی" بانکها را اخلال اقتصادی توصیف کرده و گفته بود که باید با خائنان و دزدان کیسه ملت برخورد شود.این سخنان همزمان با برگزاری هشتمین جلسه دادگاه بزرگترین پرونده فساد مالی ایران مطرح شد که در آن وزیر سابق راه در دولت محمود احمدی نژاد نیز به فساد متهم شد و برخی از مقامات دولتی در این جلسه حضور پیدا کرده اند.
همزمان محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور از نحوه رسیدگی به بزرگترین پرونده فساد مالی ایران انتقاد کرده و گفته بود: "بانکی که تخلف در آن صورت گرفته، الآن در حاشیه است و رئیس خاطی این بانک نیز طلبکارانه علیه دولت موضع می گیرد".
ظاهرا اشاره آقای احمدی نژاد به محمد جهرمی، مدیر عامل سابق بانک صادرات است که در دولت اول آقای احمدی نژاد، وزیر کار بود. آقای جهرمی بعد از افشای سوءاستفاده کلان مالی در یک شعبه این بانک در خوزستان که بعدها به فساد بزرگ مالی ایران شهرت یافت، از سمتش کنار گذاشته شد.
روزت مبارک آقای صابر، آموزگار ساده زیست بی ادعا
"برای ما که به ظلم از پدر و مادر خود دوریم وجودتان دو صد چندان عزیزتر گشته"
دختران موسوی و رهنورد به معتمدنیا و ولایتی: رنج شما، غم پدر و مادر ماست، به اعتصاب خود پایان دهید
فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در پیامی از محمدرضا معتمدنیا و
محمدعلی ولایتی، دو زندانی سیاسی که این روزها در زندان اوین دست به
اعتصاب غذای اعتراضی زده اند در خواست کرده اند که به این اعتصاب نامحدود
پایان دهند.
به گزارش کلمه، دختران این دو همراه سبز، در این پیام با بیان اینکه
برای ما در این روزهای سخت که به جبر و ظلم از پدر و مادر خود دوریم
وجودتان که برایشان عزیز بود دو صد چندان عزیزتر گشته است، تاکید کرده اند:
ما همه، وعده حق خدا را باور داریم که ان مع العسر یسری، به یقین پس از سختی آسانی ست.
متن این پیام به گزارش کلمه به شرح زیر است:
ان الله یحب الصابرین
برادران بزرگوار و مقاوم، قهرمانان دربند
جناب آقای محمدرضا معتمدنیا و جناب آقای محمدعلی ولایتی
شنیده ایم که علاوه بر تلخی زندان، رنج اعتصاب غذا را هم به جان خریده و
در میان خواست های به حقتان با محبت و دوستی آزادی یاران محصور جنبش سبز
را هم مطرح کرده و مصرید که مگر با پیام آنها به اعتصاب خود پایان دهید.
برای ما دختران مهندس موسوی و دکتر رهنورد در این روزهای سخت که به جبر و
ظلم از پدر و مادر خود دوریم وجودتان که برایشان عزیز بود دو صد چندان
عزیزتر گشته است.
لذا ما خواهرانتان، ضمن تشکر از محبت شما و با توجه به اینکه کلیه
دسترسی ها به آنان قطع شده و خود نیز بطور کامل از ایشان بی خبریم و از
آنجا که می دانیم رنج و غم شما و خانواده هایتان به یقین غم آنها نیز هست
به نمایندگی از ایشان خواهش می کنیم به اعتصاب خود پایان دهید.
ما همه، وعده حق خدا را باور داریم که ان مع العسر یسری، به یقین پس از سختی آسانی ست.
برای روزهای شاد، آسانی وجودتان سلامت و پایدار
کوکب، زهرا و نرگس موسوی خامنه
*****
روز گذشته کلمه خبرداده بود که محمدرضا معتمدنیا، مشاور ویژه رجایی،
باهنر و میرحسین موسوی که از ۲۱ فروردین ماه سال جاری دست به اعتصاب غذای
نامحدود زده و از ۲۷ فروردین به انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شده بود و
در این بین دو بار بر اثر وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان اعزام شده بود،
پس از بدحالی شدید به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و در آنجا بستری شد.
محمدرضا معتمدنیا که تا چندی پیش به عنوان زندانی گمنام از او یاد می شد
امروز در نامه ای انتقادی به رهبری به معرفی خود پرداخته و هر روز روشنتر
از قبل می شود ماهیت انقلابی و میهن دوستی و جهادگر آنان که فتنه گر نامیده
شدند.
اخبار رسیده از اوین هر لحظه خانواده و دوستان وی را نگران تر می کند.
همچنین محمد علی ولایتی زندانی سیاسی دیگری که از ۲۴ اسفند ماه در
اعتراض به تعطیلی قانون اساسی و جایگزینی منویات و خواسته ها و سلیقه های
شخصی که نتیجه آن صدور احکام غیر واقعی، ظالمانه و میلی برای بسیاری از
زندانیان سیاسی بوده است اعتصاب غذای تر خود را آغاز کرده و درخواست اعاده
دادرسی و ملاقات با دادستان کل کشور را دارد.
محمد علی ولایتی معاونت امور استانهای ستاد مردمی مهندس میر حسین موسوی
را در انتخابات ۱۳۸۸ بر عهده داشت. او شهریور ماه سال جاری به دو سال حبس
محکوم شده است.
این زندانی سیاسی به مدت سی سال در پست هایی از جمله بخشداری فیروزکوه،
معاونت اداری و مالی دانشکده وزارت اطلاعات، و دبیر پشتیبانی دانشگاه
شاهد،، معاونت بازرسی وزارت کشور در ۸ سال دولت اصلاحات فعالیت داشت در حال
حاضر دبیر اجرایی خانه احزاب و بازرسی آن می باشد.
روزشمار اعتصاب محمدرضا معتمدنیا:
روزشمار اعتصاب محمدعلی ولایتی:
هشدار پزشکان معالج ابراهیم یزدی درباره عواقب اجرای حکم زندان
در حالی که حکم زندان ابراهیم یزدی تا این لحظه قطعی است، پزشکان
معالج وی نسبت به عواقب اجرای حکم زندان این فعال سیاسی اعلام خطر کرده
اند.
به گزارش ندای آزادی، احضار ابراهیم یزدی دبیر کل ۸۱ ساله نهضت آزادی
ایران برای اجرای حکم حبس در حالی صورت گرفته که وی در بیمارستان بستری
بود و پس از انجام معاینات پزشکی در تاریخ ۷ اردیبهشت از بیمارستان مرخص شد
و در حال حاضر در استراحت پزشکی به سر می برد.
پزشکان معالج این کنشگر سیاسی در رابطه با بیماری های قلبی و سرطان او
به طور کتبی و مستقل از یکدیگر نظرات درمانی خویش را اعلام داشته است. بنا
به نظر پزشکان معالج، ابراهیم یزدی نیاز به رعایت رژیم غذایی خاص و استراحت
کامل دارد و قرار دادن او در هر محیط محدود یا استرس زا می تواند عواقب
ناگوار و غیرقابل پیش بینی به همراه داشته باشد.
کفیل آقای یزدی در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ اعلام نظر پزشکان معالج را به
مقامات اجرای احکام زندان اوین تحویل داده اما تا این لحظه مقامات رسمی
قضایی و امنیتی نظر خود را اعلام نکرده اند و کماکان خطر اجرای حکم ۸ سال
حبس برای او وجود دارد.
پسر ابراهیم یزدی پیش از این طی مصاحبه ای اعلام کرده بود که پدرش توان
جسمی برای تحمل شرایط حبس را ندارد و در صورت اجرای این حکم غیر عادلانه
مسوولیت هرگونه حادثه با دستگاه قضایی و امنیتی خواهد بود.
محکومیت بینالمللی انفجارهای سوریه/ مقامات دولتی، عامل اصلی خشونتها
کلمه – گروه بین الملل: بان کی مون دبیرکل سازمان
ملل انفجارهای شهرهای ادلب و دمشق را محکوم کرد. به گزارش الجزیره، دبیر کل
سازمان ملل در بیانیهای با محکوم کردن انفجارهای خونین ادلب و دمشق گفت
که اوضاع در سوریه به دلیل ادامه خشونت و درگیریهای خونبار طی روزهای
اخیر به شدت نگران کننده است. او در این بیانیه از تمامی طرفهای درگیر
خواست هر چه سریعتر خشونت مسلحانه را در تمام اشکال آن متوقف کرده و با
ناظران بینالمللی برای موفقیت ماموریتشان همکاری کنند.
در روزهای گذشته شهرهای دمشق و ادلب در شمال سوریه شاهد وقوع انفجار بمب
بود. در انفجارهای شهر ادلب بیش از ۲۰ تن از نیروهای امنیتی و غیرنظامیان
جان خود را از دست دادند. این در حالی است که فعالان مخالف دولت سوریه
میگویند در خشونتهای تازه در این کشور ۲۳ نفر کشته شدهاند.
مرکز نظارت بر حقوق بشر سوریه مستقر در بریتانیا میگوید یازده نفر از
جمله نه عضو یک خانواده در حمله خمپارهای به روستای مشمشان در استان ادلب
سوریه در شمال غربی کشور کشته شدهاند که در میان آنها چهار زن و دو کودک
دیده میشوند. فعالان مخالف میگویند دوازده نظامی نیز در نزدیکی یک پایگاه
در استان دیر زور در شرق کشور کشته شدند.
گروهی مرکب از شانزده ناظر سازمان ملل، فعالیتهای خود را در سوریه آغاز
کردهاند. قرار است تا اواسط ماه جاری میلادی، تعداد آنها به یکصد نفر
افزایش یابد. طبق قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، تعداد ناظران صلح سازمان
ملل به سیصد نفر خواهد رسید.
ورود فرمانده ناظران صلح سازمان ملل
ژنرال رابرت مود روز گذشته برای فرماندهی هیات ناظران سازمان ملل وارد
سوریه شد. دولت سوریه و مخالفان مسلح، از روز ۱۲ آوریل توافقنامه آتش بس
را به اجرا گذاشتند. اگرچه از حجم خشونتها در سوریه کاسته شده اما
درگیریها همچنان ادامه داشته است. مقامهای سازمان ملل نیروهای دولتی را
عامل اصلی خشونت های پس از برقراری آتش بس معرفی کرده اند. ژنرال مود از
طرفین خواسته تا به درگیریها پایان دهند.
فرمانده نیروهای ناظر صلح سازمان ملل گفته است گروه تحت نظارت او اثرات
آرامبخشی بر روند تحولات سوریه داشتهاند. او افزود که گروه ناظران صلح
مورد استقبال گرم شهروندان سوری قرار گرفته و دولت سوریه نیز به آنها
احترام گذاشته است. ژنرال مود انتقاد از تعداد اندک ناظران و غیر مسلح بودن
آنها را رد کرد و گفت در حال حاضر هیچ گزینه دیگری وجود ندارد. او در عین
حال خاطرنشان کرد که این ناظران قادر نخواهند بود به تنهایی، مشکل سوریه را
حل کنند. فرمانده نیروهای ناظر صلح سازمان ملل موارد نقض آتش بس و حملات
تروریستی در سوریه را بسیار نگران کننده خوانده است.
مذاکره مقامهای عربستان و آمریکا
جو لیبرمن سناتور آمریکایی و «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان طی
نشستی در ریاض، اوضاع سوریه و مسائل منطقهای را بررسی کردند. به گزارش
الجزیره، لیبرمن که از هواداران حمله نظامی به سوریه به ویژه حملات هوایی
است با پادشاه عربستان، شاهزاده «سلمان بن عبدالعزیز» وزیر دفاع، «سعود
الفیصل» وزیر خارجه و «مقرن بن عبدالعزیز آل سعود» وزیر اطلاعات این کشور
دیدار کرد.
این سناتور آمریکایی هفته جاری به خاورمیانه آمد تا بحران سوریه و دیگر
مسائل مهم به ویژه امنیت منطقه را بررسی کند. همزمان با دیدار جو لیبرمن
از خاورمیانه، مقامهای عربستان تاکید کردند که نقش جامعه بینالملل در
سوریه نباید منحصر به دادن مهلتهای پی در پی به دولت این کشور شود.
مرگ ملیپوش دوچرخهسواری بانوان به علت مسمومیت ناشی از خوردن تن ماهی
ملیپوش سابق تیم ملی بانوان دوچرخهسواری بر اثر مسمومیت غذایی جان خود را از دست داد.
به گزارش ایسنا، زیبا مهینی عضو تیم ملی دوچرخه سواری بانوان در سالهای
۸۸ و ۸۹ و یکی از اعضای تیم باشگاهی ترافیک در سالهای پیش، صبح امروز
(سهشنبه) درگذشت. خانواده او علت فوت را مسمومیت اعلام کردند.
صفرزاده، دبیر فدراسیون دوچرخهسواری هم درباره این حادثه گفت: در تماسی
که با پدر مرحوم زیبا مهینی داشتیم وی عنوان کرد که دخترش به دلیل مسمومیت
بر اثر خوردن تن ماهی در دانشگاه به بیمارستان منتقل شده و متاسفانه
علیرغم تلاشهای صورت گرفته، جان خود را از دست داده است.
زیبا مهینی در کارنامه ورزشی خود قهرمانی کشور و همچنین شرکت در کاپ
آسیا را دارد و در سالهای ۸۸ و ۸۹ عضو تیم ملی دوچرخهسواری بوده است.
مراسم تشییع پیکر این ورزشکار جوان ۲۶ ساله ساعت ۸:۳۰ فردا در پیست
دوچرخهسواری ورزشگاه آزادی برگزار میشود.
هرانا؛ محمد علی عبدلی در هشتمین روز اعتصاب غذا
خبرگزاری
هرانا - محمد علی عبدلی شهروند شیرازی و زندانی سیاسی پیشین که اکنون در
زندان عادل عاباد شیراز بسر میبرد، در اعتراض به بازداشت غیر قانونی خود
دست به اعتصاب غذا زده و اکنون در هشتمین روز اعتصاب غذا بسر میبرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد علی عبدلی زندانی سیاسی پیشین در
اعتراض به آنچه آن را بازداشت ناعادلانه خود خوانده، دست به اعتصاب غذا
زده و اکنون در هشتمین روز اعتصاب غذای خود بسر میبرد.
محمد علی عبدلی، که در وقایع پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ بازداشت شده و پس از
طی دوران محکومیت خود از زندان آزاد شده بود، درپی مراجعه به دادسرای ناحیه
۲ شیراز جهت پیگیری پرونده قضایی که در آن نقش شاکی پرونده را ایفا
میکرد، بازداشت و به زندان عادل عاباد شیراز منتقل شده است.
تائید حکم اعدام غلامرضا خسروی سواد جانی در دیوان عالی کشور
خبرگزاری هرانا - شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور، غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین را به مرگ محکوم کرد.
در تاریخ دوم اردیبهشت ماه جاری شعبه ۳۱
دیوان عالی کشور با تائید حکم اعدام یک زندانی سیاسی و اعلام آن به اجرای
احکام دادگاه انقلاب حکم مرگ وی را به مرحله اجرا گذاشت.
بر اساس گزارش یک گروه حقوق بشری پرونده زندانی سیاسی غلامرضا خسروی سواد
جانی در تاریخ ۱۷اسفندماه ۱۳۹۰ به شماره رایانه ای ۹۰۰۹۹۸۰۰۰۲۰۱۳۶۳۴ با حکم
اعدام وارد دبیرخانه دیوان عالی کشور و به شعبه ۳۱ دیوان ارجاع شده و این
حکم توسط فردی بنام جعفری رئیس این شعبه و فرد دیگری بنام طباطبایی مورد
تایید قرار گرفته است.
این زندانی که سابقه بازداشت در سال ۶۰ را
نیز دارد به اتهام کمک مالی به یک تلویزیون ماهواره ای وابسته به
اپوزیسیون در سال ۸۶ بازداشت شد و با اتهاماتی نظیر جاسوسی و کمک مالی به
سازمان مجاهدین خلق مواجه شده و در آبان ماه سال ۸۷ در رفسنجان محاکمه و به
سه سال حبس تعذیری و سه سال تعلیقی محکوم شد.
به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، حکم
صادره از سوی دادگاه انقلاب رفسنجان مورد اعتراض وزارت اطلاعات قرار گرفته
و دادگاه تجدید نظر استان کرمان وی را به شش سال حبس تعزیری محکوم کرد.
پرونده این زندانی سیاسی با شکایت وزارت
دفاع وارد مرحله جدیدی شد و نامبرده پس از تحمل بیش از یک سال انفرادی
بازداشتگاه اداره اطلاعات به زندان ۶۴ وزارت دفاع منتقل شد.
وی پس از بازجویی های طولانی در هشتم آذر
ماه سال ۸۸ از سوی قاضی پیر عباسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و
با اتهام محاربه از سوی دادستانی مواجه شد که قاضی پیر عباسی رای به عدم
صلاحیت دادگاه داد.
حکم صادره از سوی شعبه ۲۶ با دخالت دیوان
عالی کشور رد شده و این شعبه مجبور به تشکیل مجدد جلسات دادگاه شده و
نهایتا وی در سال ۸۹ به اعدام محکوم شد.
این حکم نیز با تشخیص نقص در پرونده توسط
دیوان عالی بار دیگر به شعبه ۲۶ فرستاده شد و پس از محاکمه در آبان ماه سال
۹۰ حکم به اعدام وی صادر شد.
قابل توجه است که غلامرضا خسروی در تمام
این مدت یعنی بیش از ۲۰ ماه در سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ اوین نگهداری
میشد که این به غیر از دوران انفرادی در کرمان و بازداشتگاه ۶۴ وزارت دفاع
است.
نسیم بیداری توقیف شد
خبرگزاری هرانا - ماهنامه نسیم بیداری با شکایت دادستان عمومی و انقلاب تهران علیه مدیر مسئول این نشریه به مدت دو ماه توقیف شد.
به گزارش تارنمای قانون، ماهنامه «نسیم بیداری» که از سال ۸۸ تاکنون منتشر میشد با دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه به علت تخلف از مصوبات شورای عالی امنیت ملی در شمارههای ۲۵ و ۲۶ به مدت دو ماه توقیف شد.
متن دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه به وزیر ارشاد به این شرح است:
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
سلام علیکم
با عنایت به اعلام جرم و شکایت دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران علیه مدیرمسئول نشریه نسیم بیداری جناب آقای سید محمدمهدی طباطبایی مبنی بر تخلف از مصوبات شورای عالی امنیت ملی در شمارههای ۲۵ و ۲۶ نشریه سابق الذکر، با توجه به مجموع محتویات پرونده و به استناد تبصره ۲ ماده ۵ قانون مطبوعات به لحاظ تخلف از مصوبات شورای عالی امنیت ملی، قرار توقیف نشریه نسیم بیداری از این تاریخ (۱۰/۲/۱۳۹۱) به مدت دو ماه صادر و اعلام، بنابراین از ادامه چاپ و انتشار و توزیع آن به مدت دو ماه جلوگیری به عمل آید و نتیجه به قید فوریت به این مرجع گزارش شود. دستور قضایی فوق به موجب ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی لازم الاتباع میباشد.
منصوری
بازپرس شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه (کارکنان دولت)
متن نامه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد خطاب به صاحب امتیاز نسیم بیداری نیز به شرح زیر است:
جناب آقای سید محمد مهدی طباطبایی
صاحب امتیاز محترم نشریه نسیم بیداری
با سلام
به پیوست تصویر نامه بازپرس محترم شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه مبنی بر صدور صدور قرار توقیف نشریه» نسیم بیداری «از تاریخ ۱۰/۲/۹۱ به مدت دو ماه ارسال میگردد. ضروری است بر اساس حکم قضایی از انتشار نشریه جلوگیری به عمل آید.
پدرام پاک آئین
مدیرکل امور مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی
به گزارش تارنمای قانون، ماهنامه «نسیم بیداری» که از سال ۸۸ تاکنون منتشر میشد با دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه به علت تخلف از مصوبات شورای عالی امنیت ملی در شمارههای ۲۵ و ۲۶ به مدت دو ماه توقیف شد.
متن دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه به وزیر ارشاد به این شرح است:
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
سلام علیکم
با عنایت به اعلام جرم و شکایت دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران علیه مدیرمسئول نشریه نسیم بیداری جناب آقای سید محمدمهدی طباطبایی مبنی بر تخلف از مصوبات شورای عالی امنیت ملی در شمارههای ۲۵ و ۲۶ نشریه سابق الذکر، با توجه به مجموع محتویات پرونده و به استناد تبصره ۲ ماده ۵ قانون مطبوعات به لحاظ تخلف از مصوبات شورای عالی امنیت ملی، قرار توقیف نشریه نسیم بیداری از این تاریخ (۱۰/۲/۱۳۹۱) به مدت دو ماه صادر و اعلام، بنابراین از ادامه چاپ و انتشار و توزیع آن به مدت دو ماه جلوگیری به عمل آید و نتیجه به قید فوریت به این مرجع گزارش شود. دستور قضایی فوق به موجب ماده ۵۷۶ قانون مجازات اسلامی لازم الاتباع میباشد.
منصوری
بازپرس شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه (کارکنان دولت)
متن نامه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد خطاب به صاحب امتیاز نسیم بیداری نیز به شرح زیر است:
جناب آقای سید محمد مهدی طباطبایی
صاحب امتیاز محترم نشریه نسیم بیداری
با سلام
به پیوست تصویر نامه بازپرس محترم شعبه نهم دادسرای فرهنگ و رسانه مبنی بر صدور صدور قرار توقیف نشریه» نسیم بیداری «از تاریخ ۱۰/۲/۹۱ به مدت دو ماه ارسال میگردد. ضروری است بر اساس حکم قضایی از انتشار نشریه جلوگیری به عمل آید.
پدرام پاک آئین
مدیرکل امور مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی