طرح سبز/ پنجشنبه آری؛ جمعه نه
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست...
سناریو جدید سپاه برای پرستو دوکوهکی، مرضیه رسولی، سهامالدین بورقانی
به گزارش سحام و به نقل از مهر، در این ادعای واهی که با عنوان “معرفی ۵ عامل شبکه داخلی BBC” منتشر شده، آمده است:
مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیهای نقشآفرینی شبکه بیبیسی در جریان جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران همراه با حمایت مالی و پشتیبانی مادی از جریان ضد انقلاب را نقشآفرینی فعال، موثر و سیستماتیک قلمداد کرده و آورده است: این شبکه بر اساس رویکرد جدید استعماری دولت انگلیس با استفاده از شیوههای نوین و پیچیده اطلاعاتی اقدام به راهاندازی و تشکیل شبکه درهم تنیده اطلاعاتی با هدف و کارکرد جمعآوری اطلاعات خاص و هدفمند کرده است.
ایجاد شبکه جذب و آموزش محرمانه و سری در کشور با هدف جذب نخبگان رسانهای و سیاسی، برقراری ارتباط تنگاتنگ با شبکههای معاند و ضدانقلاب خارجی به ویژه گروهک تروریستی منافقین و برخی گروهکهای دیگر و فعالیتهای گسترده جاسوسی هوشمند از طریق تولید و نیز ارائه محتوا از نقاط استراتژیکی مانند اطلاعات وزارتخانههای حساس، سفارتخانهها و حتی مناطق خاص مانند سکوهای نفتی از مهمترین محورهای عملیاتی این شبکه با پوشش فعالان و همکاران بیبیسی فارسی در ایران است که مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه پاسداران در اطلاعیه خود به آنها اشاره کرده است.
در فاز اول این عملیات در تابستان سال جاری، پس از شناسایی و احراز موارد اتهامی برخی از افراد فعال در این عملیات، تعدادی از متهمان از جمله خانمها: م.م، پ.آ، م.م و آقایان ن.ش و ا.ع.ع دستگیر و پس از انجام تحقیقات، پروندههای نامبردگان به همراه مستندات به محاکم قضایی ارسال شد.
به گزارش گرداب، در ادامه این اطلاعیه به فاز دوم اجرای عملیات چشم روباه اشاره شده و آمده است: پس از بررسی جزئیات به دست آمده دیگری از تلاشهای فعالان و همکاران شبکه بیبیسی فارسی در ایران، برای ۲۴ نفر از متهمان که از جهت حجم اطلاعات و فعالیت در این شبکه به لحاظ امنیتی و کارشناسی، حائز اهمیت محسوب می شدند پرونده قضایی تشکیل شد.
بر اساس اعلام مرکز بررسی جرائم سازمانیافته برای ۱۰ نفر از متهمان که در خارج از کشور به سر میبردند قرار غیابی صادر و پرونده سایر افراد در دست پیگیری قرار گرفت.
خبرگزاری دولتی مهر همچنین در بخش دیگری از این پرونده سازی با ذکر نام یک یک این افراد آورده است:
۱) خانم “پ. د” : متولد ۱۳۵۹، روزنامهنگار و فارغالتحصیل رشته مطالعات رسانه در مقطع کارشناسی ارشد است.
نامبرده که علیالظاهر علاقهمند به حوزه مسائل اجتماعی به ویژه زنان است، در مجلات اینترنتی و برخی مطبوعات سیاسی زنجیرهای و همچنین تعدادی از رسانههای زرد فعالیت داشته است. فعالیتهای اجتماعی وی همزمان با آشنایی با “شادی صدر” و “محبوبه عباسقلیزاده” شدت میگیرد تا آنجا که از وی به عنوان یکی از فعالان فمینیستی در ایران نام برده میشود.
خانم “پ.د” اولین بار در ۱۳ اسفند ۱۳۸۵ در پی تجمع در مقابل دادگاه انقلاب اسلامی تهران دستگیرشده است. پس از آزادی از زندان و با توجه به متواری شدن تعدادی از فعالان فمینیستی به خارج از کشور، نقش وی موثرتر از گذشته تعریف میشود. ادامه تحصیل نامبرده در رشته مدیریت رسانه در لندن، اولین زمینه آشنایی و ارتباطگیری کارمندان بیبیسی با وی است.
بعد از برقراری ارتباط و جلب توجه و اعتماد لازم، نامبرده با سرویس اطلاعاتی انگلیس مرتبط شده و سپس در مراحل مختلف و متعدد رفت و آمد به داخل کشور، به عنوان مامور انتقال پولهای مرتبطین در داخل و کالاهای مورد نیاز ایشان، ایفای نقش میکرده است.
نامبرده در موارد متعدد و در پوشش بازوی تهیه محتوا برای شبکه بیبیسی و با استفاده از عناوین خبری و رسانهای، به جمعآوری و ارسال اطلاعات خاص و دارای طبقهبندی اقدام کرده است. مستندات موجود در پرونده وی حاکی از ارتباط مشکوک نامبرده با برخی نخبگان رسانهای بوده که در مراحل اولیه تحقیق تلاش بسیاری برای مخفی کردن این ارتباطها داشته است.
۲) خانم “م.ر” : وی ۳۲ ساله و مجرد است. نقش پیچیده نامبرده، جذب و استخدام و همچنین کمک به خروج پذیرفتهشدگان شبکه بیبیسی به خارج از کشور و تهیه محتواهای خاص برای برنامههای کلیدی بیبیسی فارسی بوده است. مشارالیها از موثرترین همکاران بیبیسی در داخل کشور بوده که در راستای تولیدات محتوایی برای این شبکه فعالیت کرده و نقش بسزایی در چرخه تهیه و تولید خبر در این شبکه بر عهده داشته است.
نامبرده یکی از سرپلهای بیبیسی برای معرفی و جذب فعالان رسانهای به مراکز آموزشی این شبکه بوده است که در پوشش چند موسسه خاص مانند موسسه “ا.ک” فعالیت میکردند. افراد جذبشده پس از گذراندن دورههای آموزشی خاص برای آموزش دورههای دیگری به اردوهای خارج از کشور اعزام میشدند که نامبرده خود در تعدادی از این دورهها حضور داشته است.
لازم به ذکر است که جذبشدگان و برگزیدگان نهایی اردوهای خارج از کشور قبل از آغاز همکاری مستقیم با بیبیسی فارسی ابتدا به رسانههای مرتبط چون رادیو زمانه، روز آنلاین و… معرفی شده و پس از انجام فعالیت اولیه و آزمایشهای مقدماتی همکاری در این رسانهها، ضمن آشنایی کامل با محیطهای کاری مطبوعاتی خارج از کشور و نحوه ارتباط با داخل کشور و فعالیت رسانهای غیرمستقیم، با گزینش نهایی راهی لندن میشدند.
بر اساس مستندات و مدارک موجود، خانم “م.ر” از موثرترین افراد در حلقه تایید صلاحیت افراد جذبشده است که با “مهدی جامی”، از موسسین رادیو زمانه، مرتبط بوده و با همفکری و مشارکت وی این فرایند را دنبال میکرده است.
مشارالیها همچنین قراردادهای مالی متعددی با شبکه بیبیسی فارسی به منظور تولید محتوا و پشتیبانی برنامهای منعقد کرده است که مستندات آن به پیوست پرونده به مراجع قضایی ارسال شده است. از دیگر اتهامات محرز نامبرده، ارتباط مشکوک و معنیدار با برخی کارکنان و عناصر بومی و غیربومی سفارت انگلیس در تهران بوده است که از اشاره به جزئیات این ارتباط به دلیل ملاحظات خاص خودداری میشود.
همچنین وی در اعترافات خود اطلاعات کاملی از افراد و همکاران فعال بیبیسی فارسی در ایران را ارائه کرده است که برخی از آنها در خور تامل و قابل توجه است و در صورت نیاز اطلاعرسانی خواهد شد.
۳) آقای “س.ب” : نامبرده متولد سال ۱۳۶۲ است. وی در زمان تصدی مسئولیت اجرایی پدر خود در کشور با افرادی از جریان اصلاحات همچون سروش، کدیور، مهاجرانی، سازگارا و … آشنا شده و با آنها ارتباط برقرار میکند. از بهمنماه ۱۳۸۶، توجه ویژهای از سوی جریان اصلاحات و همچنین سرویسهای اطلاعاتی بیگانه به وی معطوف میشود. به همین جهت نامبرده در زمان کوتاهی به عنوان بازوی عملیاتی و رسانهای برخی از این سرویسها قرار میگیرد.
مستندات و مدارک ارتباطگیری پرتکرار و هدفمند “مهدی پرپنچی”، نفر دوم بیبیسی فارسی، “ندا دهقانی سانیج” (همسر پرپنچی)، “پناه فرهادبهمن” و “حنیف مزروعی” که جزء افراد شاخص فعال در این شبکه هستند با نامبرده، حکایت از اقدامات گسترده و بعضا امنیتی وی دارد که به دلیل پارهای ملاحظات خاص از انتشار آنها خودداری میشود.
بر اساس اقاریر نامبرده، وی علاوه بر همکاری با رسانه های جریان ضد انقلاب در اکثر اغتشاشات فتنه ۸۸ حضور فعال و موثر داشته و اقدام به تهیه عکس، خبر، گزارش و ارسال آنها به این شبکههای ضدانقلاب کرده است. از جمله نکات حائز اهمیت پرونده نامبرده، ارتباطگیری پیچیده و تبادل اطلاعات خاص و محرمانه کشور با برخی سرویسها بوده است که به محض تکمیل پرونده و مستندات از طریق مراجع ذیصلاح اقدام لازم انجام خواهد شد.
۴) آقای “س.ک” : س.ک ۲۷ ساله ساکن تهران و دارای مدرک کارشناسی است. وی که مدعی است یکی از نخبگان مستندساز کشور است، قراردادهای کلان و متعددی برای تولید مستندات سفارشی و هدفمند شبکه بیبیسی منعقد کرده است.
نکته قابل توجه در پرونده نامبرده پیشرفت سریع وی در بدنه و ساختار پیچیده شبکه بیبیسی است که منشأ آن شهرت خاص به فساد اخلاقی و اصرار نامبرده برای توهین به مقامات عالیرتبه کشور ارزیابی میشود. نامبرده همچنین از مرتبطین “کاوه مشکات”، از تهیهکنندگان برنامه نوبت شما، در بیبیسی فارسی است.
۵) خانم “ب.ه” : نامبرده متولد ۱۳۶۲ در تهران و فارغالتحصیل رشته مددکاری است که در سالهای اخیر در فعالیتهای رسانهای اشتغال داشته است. خواهر او با نام “س.ه” هم اکنون از خبرنگاران بیبیسی فارسی است که بسته های خبری قابل توجهی را نیز در ایام فتنه و در روزهای پس از آن تهیه و از بیبیسی پخش کرده است.
وی با توجه به جایگاه تثبیت شده خواهرش در بیبیسی فارسی بازوی خبری و رسانه ای موثری برای رسانههایی مانند BBC و رادیو فردا بوده است. نکته مهم در پرونده شبکه بیبیسی که قبلا نیز به آن اشاره شد، این است که این شبکه چگونه و با چه ساز و کاری با وجود نداشتن دفتر و خبرنگار رسمی در داخل ایران، معمولا در انتشار اخبار مربوط به ایران به روز عمل میکند؟
پاسخ این ابهام، در نحوه جذب و آموزش کارمندان بیبیسی فارسی نهفته است. اولین نکتهای که در آموزشها پس از جذب و استخدام این کارمندان (که همگی از افراد فعال رسانهای داخل کشور هستند) بر آن تأکید میشود، حفظ ارتباطات با فعالان و دوستانشان در داخل کشور است که آنها نیز از افراد فعال رسانهای هستند؛ لذا از طریق این کانال ارتباطی علاوه بر آنکه مسیر برای جذب و گرفتن همکار در بیبیسی همواره باز میماند، این رسانه خواهد توانست به صورت فعال به موضوع جمع آوری اخبار و اطلاعات پرداخته و همواره اخبارش در صدر اخبار رسانهها قرار گیرد.
گذشته از این موضوع، سیستم پیچیده جذب و آموزش در سرویس جهانی بیبیسی منوط به داشتن مهرههای فعال در داخل کشورها است که در این زمینه نیز مشارالیها یکی از این مهرههای فعال به شمار میرود. در پرونده نامبرده همچنین مستندات ارتباطات چشمگیر وی با رادیو فردا وجود دارد.
لازم به ذکر است که پس از تکمیل پرونده ب.ه و بازداشت وی، مدیران بیبیسی و برخی مدعیان دفاع از حقوق بشر و همچنین انجمنهای سیاسی دفاع از حقوق روزنامهنگاران و خبرنگاران تلاش کردند با ایجاد جو کاذب روانی اینگونه وانمود کنند که نامبرده تنها به منظور اعمال فشار بر خواهرش که در بیبیسی فعال است بازداشت شده؛ در حالیکه پرونده نامبرده خود سرشار از دهها اتهام ضد امنیتی است.
در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است: به زودی در بیانیه شماره دو این مرکز اسناد و مدارکی دال بر ارتباطات سازمان یافته شبکه بیبیسی، با عناصر خود در داخل کشور منتشر خواهد شد که گویای عمق اشراف اطلاعاتی مرکز بررسی جرائم سازمان یافته بر فعالیتهای جریان رسانهای فتنهگران است.
ممنوع الخروجی دختر و داماد سید مصطفی تاجزاده
سحام نیوز: دختر و داماد سید مصطفی تاج زاده ممنوع الخروج شدند.
به گزارش نوروز، در ادامه فشارها به خانواده این زندانی سیاسی هفته گذشته احضاریه ای برای عارفه تاجزاده و علی طباطبایی ارسال شد که در آن از آنها خواسته شده است تا ظرف بیست روز و به عنوان متهم در دادسرای شهید مقدس زندان اوین حاضر شوند.
همچنین در این احضاریه که نسخه ای از آن در اختیار سایت نوروز قرار گرفته است قرار ممنوع الخروجی فرزند و داماد تاجزاده هم ابلاغ شده است. صدور قرار ممنوع الخروجی برای این دو در حالی صورت گرفته است که آنها در حال حاضر در خارج از کشور به سر می برند.
این زندانی سیاسی که به درخواست مستقیم مجتبی خامنه ای بیش از هجده ماه است بصورت غیرقانونی در بند قرنطینه و در شرایط ایزوله و انفرادی نگهداری می شود اخیرا به دستور رشته احمدی معاون امنیتی دادستان از ملاقات با بستگان درجه یک خود نیز محروم شده و تنها می تواند هفته ای یکبار با همسرش ملاقات کابینی داشته باشد و از ملاقات با دیگر دختر خود نیز محروم است. این در حالی است که وی همچنان به روزه های اعتراضی خود ادامه داده و در شرایط نامناسب جسمانی بسر می برد.
به گزارش نوروز، در ادامه فشارها به خانواده این زندانی سیاسی هفته گذشته احضاریه ای برای عارفه تاجزاده و علی طباطبایی ارسال شد که در آن از آنها خواسته شده است تا ظرف بیست روز و به عنوان متهم در دادسرای شهید مقدس زندان اوین حاضر شوند.
همچنین در این احضاریه که نسخه ای از آن در اختیار سایت نوروز قرار گرفته است قرار ممنوع الخروجی فرزند و داماد تاجزاده هم ابلاغ شده است. صدور قرار ممنوع الخروجی برای این دو در حالی صورت گرفته است که آنها در حال حاضر در خارج از کشور به سر می برند.
این زندانی سیاسی که به درخواست مستقیم مجتبی خامنه ای بیش از هجده ماه است بصورت غیرقانونی در بند قرنطینه و در شرایط ایزوله و انفرادی نگهداری می شود اخیرا به دستور رشته احمدی معاون امنیتی دادستان از ملاقات با بستگان درجه یک خود نیز محروم شده و تنها می تواند هفته ای یکبار با همسرش ملاقات کابینی داشته باشد و از ملاقات با دیگر دختر خود نیز محروم است. این در حالی است که وی همچنان به روزه های اعتراضی خود ادامه داده و در شرایط نامناسب جسمانی بسر می برد.
دیدار خانم کروبی با خانواده دکتر خزعلی
به گزارش خبرنگارسحام، در این دیدار همسر و فرزندان دکتر خزعلی نگرانی عمیق خود را از وضعیت جسمی عزیز در دربندشان اعلام کردند.
همسر مهدی کروبی نیز با یادآوری دوران پیش از انقلاب به سختی و مشقت آن دوران پرداختند و گفتند انحراف موجود از آرمان های انقلاب برای نیروهای اصیل و مبارز غیر قابل قبول است. فلذا آنان به شیوه عملی ائمه اطهار علیهم السلام به امر به معروف و نهی از منکر مبادرت کردند که البته تحمل نشده و نمی شود. ایشان اضافه کردند آقای کروبی را بیش از دو ماه است ندیدم اما مطمئن هستم اگر چنین امکانی بود و اعتصاب این عزیز را می دانستند، خواستار پایان بخشیدن به آن می شدند.
خانم کروبی در ادامه صداقت و رشادت دکتر خزعلی را ستود و تصریح کرد آینده این کشور متعلق به نیروهای شجاع، متخصص و متعهدی است که بخاطر برخورداری از منافع زود گذر دنیوی چشم خود را بر ظلم وتعدی نبستند و در کنار مردم جز کلام حق و حقیقت نگفتند.
مهدی خزعلی امروز را در حالی سپری می کند که چهل هشت روز از اعتصاب غذایش می گذرد.
چهره ها و گروه های سیاسی مختلف از مهدی خزعلی خواسته اند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
گزارش کلمه از زمستان سرد انتخابات و بی تفاوتی مردم
مردم می گویند: کدام انتخابات؛ زیربار گرانی و مشکلات له شده ایم
گروه اجتماعی کلمه_ زهره نقیبی
همه جا دیده می شوند: ردیف های بی پایان از تابلوهایی که برای تبلیغات به ظاهر انتخابات برپا شده است. تابلوهایی که در برخی نقاط پر تبلیغ از نام و شعار هستند و در بسیاری نقاط سفید باقی مانده اند. سفیدی هایی که از زمستان انتخابات نه تنها در میان مردم بلکه بین دست اندرکاران انتخابات نمایشی این دوره حکایت دارد.
از تکرار بدر و خیبر تا خلیج فارس و…
با این حال کم نیستند پوسترها و تابلوهای کوچک و بزرگ تبلیغاتی که بر در و دیوار و سطح شهر آویزان شده اند. هر یک با نام و شعاری پرچمی علم کرده اند. یکی خود را به لباس بصیرت درآورده و دیگری از تجزیه اصولگرایی! سر برآورده ، آن دیگری به نام ملت مقابل دولت قد علم کرده و آن یکی هم صورت خود را از دل کارگر گرسنه ای سر برآورده که سالهای سال است در ایام انتخابات نام و نان نداشته اش شعار برای کسب رای می شود. ائتلافی نام و نشان سه نفره خود را بر درخت ها و گاردریل های شهر پیچ و گره کرده و جبهه ای نوید تکرار بدر و خیبر را داده است .
گروهی با عکس سید حسن نصرالله آمده و آن دیگری پای خلیج فارس را به انتخابات باز کرده است. آن یکی با تقویم ۹۱ و ذکر ایام هفته و چهارده معصوم آمده و آن سوتر از نام و کلام امام خرج شده است. گروهی دم ازاستقلال زده و در ائتلاف های مختلف هستند و حاضران دیگری هم شعار بیایید ..بیایید… راه انداخته اند و جمیع حاضران هم یک پسوند ولایت به نام و جبهه زده اند. این روزها نام مردم درپوسترها و بنرها و تبلیغات اهمیت یافته و در کنار نداشته هایی چون کار و رفاه و معیشت و وحدت و انسجام و عدالت و برادری و پاکی و خدمت و اخلاق وحدت ملی ردیف شده است در قالب کلکسیونی از جبهه ها و ائتلاف های کاغذی کنار هم آمده اند.
پرچم هایی که از یک سو آشفتگی اردوگاهی را به نمایش گذاشته که فرمانبر و فرماندار آن معلوم نیست و از دیگر سو برای گدایی مشارکت از هیچ شعار و رنگ و لباس و نامی مضایقه نکرده است.
دیوارهایی که یک سو از “صدای ” ملتی عاریه گرفته که حتی تاب ” سکوت ” آن هم نیست که اگر حتی وعده ای برای سکوت هم دارد پاسخ آن باتوم و نیروهایی تا دندان مسلح است.
بنرهایی که با طول و عرضی طویل اخراجی هایی را تمام قد تصویر کرده که امروز بر ساز و نوای جدیدی بر حضور در قدرت پایداری و سهم خواهی می کنند.
دیوارهایی که نام به ظاهر متحدان اصول گرایی را عرضه کرده که اگر چه افسانه اتحاد و اصول در سر می پروراند که در این ایام بیش از همیشه هم اتحاد نداشته اش از کف رفت و هم کوس رسوایی بی اصولی اش را بیش از قبل بر سر زبان ها انداخت.
آن دیگری چهره اش را بر دل کارگرانی نقش زده که در تمام این سالها فقط خانه ای و نامی از آنها یدک کشیده و خود اگر سیلی ای را سرخ تر نکرده باشد زخمی را مرحم نبوده است.
هر یک برای سهم بیشتر از خانه ای که هیچ گاه به نام ” ملت ” نبوده پسوندی بر آن به نفع خود مصادره و سوار کرده اند.
آن سوی هیاهوی تو خالی …
هر چه هست هویداست، نمایش جدال میان به اصطلاح خودی هایی که هنوز شاخ و شانه کشیدنشان برای کسب کرسی بیشتر از مجلس داستان دنباله داری است که باید نظاره گر آن بود.
مجموعه ای که نمایشی از شلختگی و بی قوارگی را عریان کرده. نام ها و اسامی و پرچم هایی کاغذی که از قضا هیچ چشم نوازی و دلبری هم از مردمان خسته این شهر نمی کند که اگر هم نجوایی از مردم هست گلایه و شکایت از سختی های این روزهای کشور است.
بله؛ آن سوی این هیاهوی تو خالی، نام ها و تصاویر است که سر از جوی یا سطل زباله در می آورد. زیر پای دل زدگی و بی تفاوتی و گلایه مردم لگدکوب می شود و که اگر جایی هم عکسی بالارفته این بی حوصلگی و تلخی و قهر زمستانی سردتر از آن است که بخواهند نیم نگاهی به آنها بیندازند.یا اگر عکس ها وتبلغاتی بر درمنازل می رود حکایت همان تبلیغات قبل را دارد که یک جا به دور ریخته می شود. سردی که گاه با تکان دادن سری همراه می شود و گاه گلایه ای هم چاشنی آن است.میل و رغبتی نیست ،شور و هیاهویی نیست.
صدای ما به جایی نمی رسد
ورودی مترو پایش را که بر روی یکی از صدها تراکت پخش شده بر زمین می گذارد که با او در مورد تبلیغات انتخاباتی صحبت می کنم. می گوید مردم آنقدر گرفتاری دارند که حوصله این بزک بازی ها را ندارند.
ادامه می دهد مگر آنها که تا به حال مجلس رفتند برای ما چه کرده اند که بخواهیم به فکر انتخابات باشیم.
می گوید: اینها حقوق میلیاردی می گیرند و پای شان که به آنجا می رسد برای مادام العمر زندگی خود را تامین می کنند. چه می فهمند درد مردم چیست؟
شهروند دیگر را در مورد انتخابات و تبلیغات سطح شهر مورد سوال قرارمی دهم، مکثی می کند و می پرسد برای چه رسانه ای است. می گویم چه فرقی می کند که بدون پاسخی عبور می کند.
شهروندی می گوید اینها انتخاب شده اند و دیگری هم برای گریز از جواب می گوید شناختی از آنها ندارم.
یکی بیسوادی را بهانه می کند و دیگری هم سوالاتم را بی پاسخ می گذارد.
یکی می گوید کدام یک از شعارهای انتخاباتی را محقق کردند و دیگری از گرانی و بیکاری گله می کند. می گوید ۳ فرزند فارغ التحصیل بیکار درخانه دارم و ما هستیم و حقوق بازنشستگی. مگر بقیه که رفتند چه گلی به سر ملت زدند که …
دانشجویی می گوید همین بساط در دانشگاه ها هم بر پاست. مردم دیگر گول نخواهند خورد. یعنی امیدوارم همین طور باشد. هر چند مردم همیشه غیرقابل پیش بینی هستند.
خانم میانسالی نیز با این جمله که “همان ها که ۲۲ بهمن آوردند در انتخابات هم شرکت می کنند.” ادامه می دهد: کسی که به فکر نیرنگ کسی باشد اول از همه خودش به آن نیرنگ گرفتار خواهد شد. اینها هم از درون در حال متلاشی شدن هستند و حتی به تلاش ما هم نیازی نیست.”
شهروند دیگری هم به این جمله اکتفا می کند که مردم زیربار گرانی و مشکلات له شده اند. چه انتخاباتی؟
پیرمردی هم این گونه پاسخ می دهد که اینها جیب هایشان را باز گذاشته تا به مجلس برسند و آن را پر کردند. درگیر خود هستند.. به مشکلات ما که رسیدگی نمی کنند.مردم الان برای نان روز گرفتارند. فکر این هستند که یک روز رو چطور با این گرانی به شب برساندد.صدای ما هم که به جایی نمی رسد.
هر چه به ظاهر اصولگرایان و مستقل و حامی که به نام هر شخص و طیفی در این دوره خود را به نمایش گذاشته بر اصول و اتحاد و پایداری و بصیرت و گفتمان انقلابی نداشته بدمند اما این ملت، روز جمعه صدایی برای انتخابات نخواهد داشت. صدایی که از این ملت شنیده می شود سکوتی بیش نیست. سکوتی که همان ” نه ” به انتصابات پیش روست. کافی است تا شما هم گشتی در شهر بزنید تا این سردی را لمس کنید.
پروژه چشم روباه یا تبلیغات شیطانی برای انتخابات؟
مادر سهام بورقانی: پسرم در تماس با ما گفته بود هرچه روزهای آینده گفتم باور نکنید
مادر سهام الدین بورقانی در واکنش به دروغپردازی های رسانه های صدا و سیما گفت: پسرم همان روزهای اول در تماسی تلفنی گفت که “هر چه روزهای آینده گفتم باور نکنید.”
این تاکید سهام بورقانی در تماسی تلفنی با خانواده نشان از آن دارد که وی تحت فشار شدید نیروهای امنیتی برای اعتراف علیه خود قرار داشته است.
صبح امروز و در ادامه فشارها بر روزنامه نگاران که دامنه ی آن از خبرنگاران حوزه سیاسی فراتر رفته و شامل تمام روزنامه نگاران در کشور شده است، رسانه های وابسته به اقتدار گرایان در گزارشی بدون ارائه حتی یک سند و دلیل، مدعی شدند که کشف کرده اند تعدادی از روزنامه نگاران بازداشت های اخیر در ارتباط با بی بی سی به دنبال ایجاد شبکه های سیستماتیک و پیچیده ای برای آموزش و جذب نخبگان و فعالیت رسانه ای در ادامه آن بوده اند. گزارشی که به نظر میسد در آستانه انتخابات کارکرد تبلیغاتی داشته است.
در این گزارش از سهام الدین بورقانی، عکاس و روزنامه نگار و فرزند مرحوم احمد بورقانی، سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ و معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نام برده شده است.
فاطمه هادی، مادر سهام الدین بورقانی در گفتگو با کلمه با تاکید بر اینکه سهام هیچ گونه ارتباط سازمانی و یا غیر سازمانی با بی بی سی نداشته است، تصریح کرد: این اتهامات صرفا ساخته و پرداخته ی ذهن های خلاقی است که لازم دارند برای هر چیز در این هفته که به انتخابات منتهی می شود استفاده کنند.
گفته بود که “حرف های من را در روزهای آینده باور نکنید”
همسر مرحوم احمد بورقانی، معاون وزیر ارشاد دولت سیدمحمد خاتمی با اشاره به تماس تلفنی سهام در روزهای ابتدایی بازداشت، گفت: سهام در همان روزهای اول بازداشتش در تماسی کوتاه با خانواده گفت که “حرف های من را در روزهای آینده باور نکنید” و چون تلفن روی بلندگو بود، همه ی اعضای خانواده این جمله پسرم را شنیدند.
به گفته وی، خانواده بورقانی بعد از این تماس تلفنی مطمئن بودند اگر اعتراف یا اقراری از سهام گرفته شود قطعا تحت فشار بوده و اعتباری ندارد.
چندی پیش نیز در خبرها آمده بود در حالی که این روزنامهنگار مستقل و سردبیر سابق سایت دیپلماسی ایرانی که هیچ ارتباطی با کارمندان شبکه بیبیسی نداشتهاست، صرفا به خاطر دوستی سابق با تعدادی از روزنامهنگاران همکار در روزنامههای داخل کشور که بعدا به خارج مهاجرت کرده اند تحت فشار برای مصاحبه و اعتراف دروغین قرار گرفته است.
بنا بر این گزارش، وی در معرض دروغهای مکرر بازجویان قرار داشته است و جز وعدههای مکرر و عملینشده آزادی، بازجویان وی از جمله به دروغ مدعی شدهاند که همسر و دیگر دوستانش با شبکه بیبیسی درباره بازداشت او مصاحبه کردهاند.
این ها دروغ های شاخ داری است که به پسر من نمی چسبد
خانم فاطمه هادی خاطرنشان کرد: به خاطر زمانی که در آن هستیم و شرایطی که وجود دارد، ما معتقدیم پروژه ی موسوم به “چشم روباه” صرفا کارکرد انتخاباتی دارد و دلیل دیگری برای خبری که در برخی از سایت ها کار شده وجود ندارد.
وی با خنده از انتشار چنین خبر کذبی تاکید کرد: این ها دروغ های شاخ داری است که به پسر من نمی چسبد. حداقل من سهامم را به خوبی می شناسم و مطمئن هستم که محتوای این گزارش چیزی جز شوخی یا دشمنی نبوده و هیچ کس حتی نویسندگان آن هم آن را باور ندارند و همانطور که گفتم تنها مصرف انتخاباتی برای آن ها دارد و بس.
چهره ی اختلاس کننده های میلیاردی پوشانده می شود اما فرزندان پاک و مظلوم ما…
همسر مرحوم بورقانی در ادامه افزود: برای ما جالب توجه است که چگونه کسانی که اختلاس های ۳۰۰۰ میلیاردی می کنند در مطبوعات چهره شان پنهان می شود ولی این جوان های پاک، درس خوانده و مظلوم را نشان می دهند.
مادر سهام بورقانی، روزنامه نگار دربند دوالف سپاه با بیان اینکه تماس های سهام با خانواده کوتاه و حساب شده است گفت: وقتی از او می پرسیم حالت چطور است می گوید خوبم. اما سکوتی که بارها وسط مکالماتش داشته و به طور کلی از شواهد، کاملا مشخص است که پسرم شرایط روحی مناسبی ندارد.
چگونه می توانند از نفرین های پدر شهید بورقانی، رها شوند
فاطمه هادی با ابراز تاسف از این رفتارها گفت: نمی دانم اینها چگونه می توانند از نفرین های پدر شهید بورقانی، پدربزرگ سهام، رها شوند.
حدود دو هفته پیش پدربزرگ سهام، پدر احمد بورقانی و شهید امیر بورقانی، که برای ملاقات او به زندان اوین رفته بوده بود در میان پلههای پرتعداد مسیر و تحت تاثیر فشارهای عاطفی ناشی از بازداشت نوهاش دچار درد شدید قلب شده و مدتی در بیمارستان بستری شد.
سهام بورقانی اواخر دی ماه سال جاری در حالی به جرم روزنامه نگار بودن به حبس رفت که بسیاری از روزنامهنگاران از دوران مدیریت پدر وی به عنوان “بهار مطبوعات” یاد می کنند.
وی پیش از بازداشت در روزنامه های شرق و اعتماد به کار عکاسی و روزنامه نگاری مشغول بوده است.
دیگر احدی به حرفهای وزیر اقتصاد، اعتماد ندارد
سید رضا اکرمی: وقتی وضعیت گرانی را میبینم چگونه به مردم امید بدهم که در انتخابات به صحنه بیایند
سید رضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز، گفت: ما باید مردم را به مشارکت جدی در انتخابات تشویق کنیم، اما آنچه مهم است این است که به مردم امید واقعی بدهیم برای حل مشکلات. اما متاسفانه امروز مردم ما از بیکاری، گرانی و اوضاع تاسف بار رشوه در ادارات رنج میبرند.
اکرمی در گفتوگو با ایلنا، ادامه داد: وقتی من نماینده وضعیت گرانی را میبینم چگونه باید به مردم امید بدهم که در انتخابات به صحنه بیایند. ما باید اعتماد مردم را احیا کنیم، وضعیت اقتصادی عرصه را بر مردم تنگ کرده است.
وی افزود: موضوع سکه و ارز در زمان دولتهای قبل هم بود که با تدبیر مسئولین حل شد و در سال ۸۴ ارز به ۹۰۰ تومان رسید که با تدبیر مسئولین به ۳۰۰ تومان برگشت اما متاسفانه دولت فعلی در حوزه اقتصاد سردرگم است.
نماینده مجلس در ادامه تصریح کرد: من میگویم احدی از ایرانیان دیگر به حرفهای آقای بهمنی اعتماد ندارند. احدی به حرفهای آقای حسینی وزیر اقتصاد، اعتماد ندارند. به گزارشهای رادیو و تلویزیون اعتماد ندارند.
وی اظهار داشت: مشکل دیگر ما این است که آقایان میگویند میخواهیم یارانهها را افزایش دهیم. میپرسیم از کدام منبع؟ میگویند قیمت بنزین را افزایش میدهیم و به میزان یارانهها اضافه میکنیم.
وی در پایان گفت: باید هدفمندی یارانه با شیب ملایم اجرا شود. باید بخشی از یارانهها مستقیم به مردم پرداخت شود و بخش دیگر به صنعت گران داده شود. ما میگوییم به قانون عمل کنیم، قانون بد بهتر از بیقانونی است.
۸۰ درصد از کارگران کمتر از پایه دستمزد قانونی دریافت میکنند
عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار استان آذربایجان شرقی اعلام کرد: کارگران در ۸۰ درصد از واحدهای تولیدی زیر نرخ مصوب شورای عالی کار دستمزد دریافت میکنند.
چنگیز قاسمی در گفتگو با ایلنا، افزایش بی رویه نرخ تورم را متاثر از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها در کشور اعلام کرد و خاطرنشان ساخت: هم اکنون بیش از ۶۰ درصد از کارگران فعال در واحدهای تولیدی به دلیل عدم تامین نیازهای اساسی زیر خط فقر گذران معیشت می کنند.
این فعال کارگری، با اشاره به شایعاتی درخصوص تصویب پایه دستمزد ۴۰۰ هزار تومانی برای سال آینده، تاکید کرد: دستمزد ۴۰۰ هزار تومانی در سال آینده نیازهای معیشتی کارگران را تامین نخواهد کرد چرا که با اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها افزایش مبلغ مزد تا سقف ۴۰۰ هزار تومان تنها ۵۰ درصد هزینه های خورک و پوشاک کارگران را تامین می کند.
عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور، از تعطیلی و ورشکستگی بسیاری از واحدهای تولیدی پس از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها خبر داد و گفت: به علت افزایش قیمت حاملهای انرژی کارفرمایان قادر به پرداخت حقوق کارگران براساس سبد هزینه واقعی خانوار نیستند.
او خواستار افزایش سیاست های حمایتی دولت از کارفرمایان شد و گفت: به منظور افزایش سطح رفاهی و معیشتی کارگران دولت باید با حمایتهای مستقیم از کارفرمایان آن ها را قادر به پرداخت دستمزد بر اساس تورم واقعی بازار کند.
مولوی عبدالحمید: موضع انتخاباتی خود را قبلا اعلام کرده ام و از هیچ کاندیدایی حمایت نمی کنم
امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های نماز جمعه این هفته زاهدان تاکید کرد: “من موضع خود را درباره انتخابات در هفته گذشته اعلام کرده و گفتم که من از هیچ کاندیدای خاصی در این انتخابات حمایت نمی کنم و بیطرفی خود را در این انتخابات حفظ می کنم.”
به گزارش تارنمای سنی آنلاین، مولوی عبدالحمید همچنین به مردم خاطرنشان کرد: “شما مختار هستید که به فردی که دوست دارید رای بدهید. این اختیار که به کدام کاندیدا رای بدهید یا رای ندهید با شماست. من همچنان بر همان موضع قبلی خود هستم. اما نکته ای که به شدت موجب ناراحتی بنده شد این است که شنیدم برخی از کاندیداها را برخی از ارگانها خواسته و به آنها گفته اند که اگر شما به مسجد مکی بروید، با شما برخورد می شود. و پشت این صحبتها مسایل دیگری در جریان است. ”
این روحانی افزود: مدتی است که در برخی سایتها و روزنامه ها موضوعی به نام «جریان مکی» مطرح شده است. مکی چیست؟ و راه مکی کدام است؟ مکی چه می خواهد؟ امروز من می خواهم به این پرسشها پاسخ دهم.
وی افزود: نخست باید بگویم که راه مکی، راه اعتدال و مسیر مکی، مسیر حق است. مکی به نفع جامعۀ اسلامی و به خیر و صلاح نظام می اندیشد. صدایی که از مکی بر می آید جز صدای خیرخواهی هیچ چیز دیگری نیست. مکی عزت اسلام و مسلمین و وحدت و انسجام شیعه و سنی را می خواهد. مکی به عظمت ایران، استقلال ملی، تمامیت ارضی و امنیت ایران فکر می کند. در مکی نه غرضی وجود دارد و نه افراد مغرضی هستند، بلکه آنچه در مکی وجود دارد خیرخواهی و خیراندیشی است. مسیر مکی، مسیر اصلاح است. مکی می خواهد بی دینها دیندار شوند؛ گمراهان به راه راست هدایت شوند و بی نمازها به نماز بیایند و در یک کلام، مکی یک مرکز دینی است که در قلوب همه دانشگاهیان، معتمدین، فرهنگیان، طلاب، توده مردم اهل سنت و بخش بزرگی از جامعه شیعه جای دارد. به جز اقلیتی تندرو در شیعه، بقیه جامعه تشیع می داند که مکی خیر و صلاح همه مسلمانان را می خواهد. مکی هیچ جریان دیگری ندارد. و آنانی که می خواهند از مکی جریان بسازند، بدانند که نمی توانند مکی را از مردم جدا کنند، زیرا مردم به مکی اعتقاد دارند و اعتقاد را نمی توان از مردم گرفت.
امام جمعه اهل سنت زاهدان افزود: ما دین را از سیاست جدا نمی دانیم. اما بر این باور هستیم که دین ما سیاسی نیست، بلکه سیاست ما دینی است. سیاست شعبه ای از دین ماست و ما نمی توانیم فعالیت سیاسی نداشته باشیم و سیاست را رها کنیم. اگر ما درباره برخی مسایل سیاسی اظهار نظر می کنیم، این اظهارنظر ما از روی خیرخواهی و دلسوزی است و مردم ما نیز به این شعور، آگاهی و بیداری رسیده اند که تشخیص بدهند در اینجا انحراف و بدخواهی وجود ندارد. ما نه زر می خواهیم و نه زور. در کشور، گروهی برای کسب کرسیهای مجلس و به دست گرفتن قدرت، با گروه دیگری دچار اختلاف شده و گروهی که قدرتش بیشتر بوده بر گروه دیگر غلبه کرده و برای آن مسایلی درست کرده است، اما مکی به دنبال قدرت نیست، بلکه آنچه ما همواره بر آن تاکید کرده ایم اجرای عدالت و قانون است. مکی می خواهد عدالت اجرا شود. مکی حامی قانون است و ما مخالف سرسخت قانون گریزی هستیم. ما به خودمان نیز اجازه نمی دهیم که از قانون عبور کنیم و مسئولین را نیز موظف به اجرای قانون می دانیم. دولت و ملت در برابر قانون یکسان و مکلف به اجرای آن هستند.
مولوی عبدالحمید در ادامه گفت: اجرای عدالت فقط سخن ما نیست، بلکه سخن قرآن است و ما از عدالت به عنوان یک حکم قرآنی و الهی دفاع می کنیم. شیعه و سنی و حتی غیرمسلمانان همه معتقد به عدالت هستند. وقتی ما می گوییم باید برادری در کنار برابری باشد، چون این دو در کنار یکدیگر معنا پیدا می کنند، آیا ما وارد جریان دیگری شدیم؟ خیر. ما چیزی را می گوییم که قرآن، سنت و قانون اساسی می گوید. کسانی که می خواهند مکی را تخریب کنند و برای مکی مشکل درست کنند هر فردی و در هر مقامی باشد، مطمئن باشد که انشاءالله به مصیبت الهی دچار خواهد شد، زیرا این اعتقاد ماست که مکی به مکه (بیت الله) متصل است و مکی با خداوند رابطه دارد.
مدیر حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان گفت: ما به خود حق می دهیم که از مسئولین امر بخواهیم همانگونه که از روی دلسوزی حقوق اقلیتهای شیعه را در کشورهای دیگر مطالبه و از آنان حمایت می کنند و ما نیز از حقوق اقلیتها حمایت می کنیم، حقوق اهل سنت را در ایران نیز رعایت کنند. ما بارها در ملاقاتهایی که در قم با مراجع عظام شیعه داشتیم از آنان درخواست کردیم که از مسئولین بخواهند حقوق اهل سنت را مراعات کنند. خواسته های ما در چارچوب قانون است و حق قانونی خود را می خواهیم. ما می خواهیم تعادل در کشور رعایت شود.
ما نگفته ایم مجلس یا ریاست جمهوری را به ما بدهید، بلکه حقوق خود را مطالبه کردیم و خواسته ما این بوده که آزادی مذهبی و تعادل بین شیعه و سنی و اقوامی که در کنار هم زندگی می کنند رعایت شود، و اگر کسی به این خاطر از ما ناراضی شود که ما حق خود را می خواهیم، ناراضی شود. ما معتقدیم حقوق همه اقوام، مذاهب و ادیان رعایت شود و این سخن همه مردم جهان است. کشورهایی که در آنها انقلاب صورت گرفته است آنها هم به دنبال همین آزادی هستند و توصیه ما به انقلابیون در این کشورها این است که حقوق اقلیتهای دینی و مذهبی را رعایت کنید، زیرا سربلندی و عزت شما در رعایت حقوق اقلیتها است و هر کسی حق را رعایت کند خداوند او را تقویت خواهد کرد.
مولوی عبدالحمید گفت: ما از مسئولین انتظار داریم که جلوی افراطیونی که مکی را تخریب می کنند، بگیرند، زیرا اگر کسی بخواهد مکی را از خود جدا کند، در حقیقت او کل جامعه اهل سنت را از خود بریده و جدا کرده است.
جلوگیری از مراجعه کاندیداها به مساجد به معنای تحمیل شکست انتخاباتی به برخی از گروههاست
امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: من موضع خود را درباره انتخابات در هفته گذشته اعلام کرده و گفتم که من از هیچ کاندیدای خاصی در این انتخابات حمایت نمی کنم و بیطرفی خود را در این انتخابات حفظ می کنم و شما مختار هستید که به فردی که دوست دارید رای بدهید. این اختیار که به کدام کاندیدا رای بدهید یا رای ندهید با شماست. من همچنان بر همان موضع قبلی خود هستم. اما نکته ای که به شدت موجب ناراحتی بنده شد این است که شنیدم برخی از کاندیداها را برخی از ارگانها خواسته و به آنها گفته اند که اگر شما به مسجد مکی بروید، با شما برخورد می شود. و پشت این صحبتها مسایل دیگری در جریان است.
وی افزود: اگر چه من در گذشته نیز از شورای نگهبان انتقاد کردم که متاسفانه اجازه داده نشد تا افراد بیشتر و توانمندتری وارد عرصه انتخابات شوند، اما افرادی که تایید صلاحیت شده اند چه شیعه و چه سنی حق دارند که ستاد بزنند و فعالیت داشته باشند و به هر مسجدی که دوست دارند بروند و نباید کسی جلوی این کار را بگیرد. جلوگیری از مراجعه کاندیداها به مساجد به معنای تحمیل شکست انتخاباتی به برخی گروهها (اهل سنت) است. وقتی به برخی از کاندیداها بگویند به مسجد مکی نروید و آنها را تهدید کنند به معنای این است که نمی گذارند این افراد وارد مجلس شوند. من از استانداری سیستان و بلوچستان که مسئولیت برگزاری انتخابات را بر عهده دارد تقاضا دارم که جلوی این افراد خودسر را بگیرند. این حق کاندیداهاست که در انتخابات به اقشار مختلف برای جمع آوری رای مراجعه و برنامه های خود را ارایه کنند. حتی در بیشتر کشورهای دنیا کاندیداها حق دارند انتقاد کنند.
امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: برخی از کاندیداها درباره آب و برق و … وعده هایی به مردم می دهند در حالی که اینها از وظایف دولت است و وظیفه نماینده وضع قوانین و نظارت بر اجرای قانون است. نماینده می تواند از تخلف در اجرای قوانین توسط هر مقامی در کشور جلوگیری کند.
وی افزود: اگر به کاندیدایی گفته شود که شما حق ندارید به فلان جا بروید، این شخص چطور امیدوار باشد که برنده شود، زیرا در این صورت رای نمی آورد.
مولوی عبدالحمید گفت: در دوره های گذشته که ما در صحنه بودیم، از برادران اهل سنت خود درخواست می کردیم که یک نفر از میان خود و یک نفر از برادران شیعه را انتخاب کنند. و بیشتر سعی می کردیم یک نفر شیعه را از بین برادران سیستانی خود که دارای جمعیت بیشتری هستند انتخاب کنیم اما متاسفانه آرایی که از ساعت ۱/۵ شب به بعد از صندوقها در می آمد باعث شد که کاندیدای شیعه ما به مجلس نرود. اما این بار مردم خودشان به هر کسی دوست داشتند رای بدهند و مرا از مداخله در این کار معذور بدانند.
تاجزاده: چرا آقای مصباح اینبار سکوت کرده است؟
سید مصطفی تاجزاده در ادامه سوالات هفتگی خود به طرح سوالی درباره اقدام اخیر احمدی نژاد پرداخته است. این زندانی سیاسی تلاش می کند تا هر هفته با مطرح نمودن سوالاتی ضمن دعوت از هموطنان عزیز برای تعمق و بحث و گفتگو پیرامون آن، توجه افکار عمومی را به مسائل مبتلا به کشور جلب نماید.
سوال این هفته تاجزاده که نزدیکان وی در فیس بوک منتشر کرده اند به شرح زیر است:
مصطفی تاجزاده در واکنش به اقدام اخیر احمدی نژاد در ارتباط با تشکیل هیئت نظارت بر اجرای قانون اساسی می پرسد: چرا به میزانی که حقانیت دیدگاه ها و مشی اصلاح طلبی برای اقتدارگراها آشکارتر می شود، در حالی که خود نیز مجبورند همان مسیر را بروند، فشار بر اصلاح طلبان را بیشتر می کنند؟ آیا جز این است که جرأت اقرار به اشتباهات خود را ندارند و ادامه روش سرکوب را تنها راه ممکن در برخورد با مخالفان و منتقدان خود می دانند؟
وی همچنین با اشاره به شعار انتخاباتی “ایران برای همه” که از یکی از شبکه های صدا و سیما پخش میشود، گفت نمی دانم چرا آقای مصباح که شعار “ایران برای همه ایرانیان” جبهه مشارکت را حمایت از بهایی ها و تلاش برای جلب نظر و همراهی آن ها توسط اصلاح طلب ها تلقی می کرد در مقابل مطرح شدن این شعار از سوی رسانه رسمی اقتدارگرایان سکوت کرده و انتقادی نمی کند؟ البته این تنها یک نمونه است و از این دست سیاست ها و برخوردهای یک بام و دو هوا درانتخابات مجلس نهم به وفور دیده می شود.
هر شهروند، یک رسانه؛ تماس سبز با خویشان و دوستان
کلمه- گروه اجتماعی:
۲۲ خرداد که در انتخابات شرکت کردم، رایم را دزدیدند. خواهر و برادرم را کشتند و دوستانم را در بند کردند.
سه سال گذشته باز گاه انتخابات است، من در این انتخابات شرکت نمی کنم. من در انتخاباتی که نامزدهایم حق شرکت ندارند، رای نمی دهم. من در انتخاباتی که از قبل نتیجه اش معلوم است و از هم اکنون مسئولان و سرداران برای ” حماسه ۶۰ درصدی” اش رجزخوانی می کنند رای نمی دهم.
من یک شهروندم در پی حقوق مدنی خود. برای احقاق این حق می دانم که مسئولم. در حد توان خود ” آگاهی” می دهم و به دوستانم، اطرافیانم، همسایگانم، فامیلم، خویشانم و همکارانم می گویم که چرا در این انتخابات شرکت نمی کنم.
از امروز تا روز جمعه من یک ” پیامبر” م. پیام ۳۹ زندانی سیاسی را که به رغم همه سختی ها در بیانیه افشاگرانه خود گفتند این انتخابات ” فرمایشی” است و این نمایندگان صدای ملت ما نیستند را به اطلاع اطرافیانم می رسانم.
من “پیام رسان” رهبران جنبش سبزم! آنان که گفتند شرکت در این انتخابات بی فایده است.
من امروز با کلامم، با یک تلفن با یک پیامک با یک جمله هر گونه که بتوانم به دیگران می گویم که چرا این انتخابات ” فرمایشی” است.
من به آنها می گویم که هر رایی که به صندوق برود، مشروعیت استبداد است. خواهم گفت با هر رایی که بدهند، رنج شکنجه بر زندانیان را افزون خواهند کرد. خواهم گفت “رای” شما پا نهادن بر خون شهداست. می گویم “رای” شما ادامه اختلاس و مفاسد کلان است. خواهم گفت هر رای که به صندوق ریخته شود، ادامه بی اعتباری کشورم در صحنه روابط بین الملل است. خواهم گفت رای دادن در روز ۱۲ اسفند، رای دادن به ادامه فشار اقتصادی، افزایش تورم، گرانی و ظلم است.
من به آنها می گویم که رای ما به این حاکمیت، پشت پا زدن به دستاوردهای انقلاب اسلامی است. خواهم گفت که رای ما در روز جمعه نادیده گرفتن شعار ” استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” است.
من برای پاسداری از خون شهیدان باکری، همت، جهان آرا و همه بسیجیان و سپاهیانی که برای عظمت اسلام و انقلاب به شهادت رسیدند، در این انتخابات فرمایشی شرکت نمی کنم.
من به حرمت اشک مادران شهید، جانباز و اسیران هشت سال دفاع مقدس جمعه از خانه بیرون می آیم.
من به حرمت اشک مادران شهید، جانباز و اسیران هشت سال دفاع مقدس جمعه از خانه بیرون می آیم.
من اینک با یک تماس کوتاه تلفنی به یکی از خویشان و دوستانم در یکی از شهرهای دور و نزدیک خواهم گفت: روز جمعه همه با هم بعنوان همبستگی با رهبران جنبش سبز در خانه خواهیم ماند. ما رای نمی دهیم.
جـــرس:
با گذشت سه روز از ابلاغ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی به رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد توسط محمود احمدی نژاد و اعلام حکم ریاست انتصابی آن دانشگاه، منابع خبری گزارش داده اند که تکلیف حکم ریاست آن دانشگاه در دو روز آینده مشخص می شود و در نهایت حکم فرهاد دانشجو با امضای رئیس دولت و یا تفویض اختیار به وزیر علوم، به امضا می رسد.
به گزارش مهر، یک منبع آگاه گفته است که حکم ریاست فرهاد دانشجو به احتمال زیاد طی امشب یا دو روز آینده توسط رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی (رئیس دولت) و یا بر اساس تفویض اختیار وی به وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به امضا می رسد.
وی افزود: تفویض اختیار رئیس دولت به وزیر علوم بر اساس تبصره اضافه شده به بند ه ماده 12 اساسنامه دانشگاه آزاد که در جلسه 707 مورخ 25 بهمن سال 90 شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده، انجام می گیرد.
این منبع آگاه در پاسخ به پرسش مهر مبنی بر اینکه آیا هاشمی رفسنجانی حکم ریاست دانشگاه آزاد را امضا خواهد کرد یا خیر، گفت: قرار شد هاشمی رفسنجانی در جلسه 10 اسفند هیئت امنای دانشگاه آزاد اقداماتی انجام دهد که در صورتی که حکم توسط رئیس دولت و یا وزیر علوم به امضا برسد این موضوع نیز منتفی است.
گفتنی است، در پی عدم پذیرش شرط هاشمی رفسنجانی در خصوص دانشگاه آزاد، شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست محمود احمدی نژاد، طی مصوبه ای ابلاغ کرد که "اگر حکم رئیس دانشگاه از سوی رئیس هیئت امنا صادر نشود، حکم مزبور توسط رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی (شخص رئیس دولت) و یا با حق تفویض به وزیر علوم ابلاغ و صادر میشود."
جـــرس:
در ادامۀ فراخوان ها به عدم شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی، یک فعال مطبوعاتی و بسیجی جنگ ساله، از عموم مردم خواستار عدم شرکت در انتخابات آتی شد.
بنا به گزارش های رسیده به جرس، احمد صادقی، برادر سه شهید حکمت الله، جهانگیر و محمد صادقی و سردبیر هفته نامه «اندیشه فردا»، با صدور بیانیه ای پیرامون وضع موجود، خواستار عدم حضور همگانی در انتخابات نا سالم و غیر منصفانه اسفند ماه شد.
متن این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته، به شرح زیر است:
به نام خدای عزیز
تنها دو ملت وجود دارند : یک آنان که درد مشترکی دارند و دیگر آنهایی که بی دردند.
سلام و صلوات برروح پاک شهدای مظلوم جنبش سبز و بر شیر زنان و مردان شجاعی که در بند ظلم و زندانند.
باید بار دیگر حماسه ای از جنس 25 خرداد 88 به وجود بیاوریم . برای زنده نگه داشتن راه و یاد شهیدان مظلوم و همراهی با زندانیان در بند ظلم و استبداد و خانواده های صبور آنان، از هر فرصتی بهره گیریم همانگونه که انتخابات ریاست جمهوری 88 و اعتراضات پس از آن تا به امروز به عرصه ای برای بیان مخالفت بدل شده است و با هم دلی و هماهنگی برای تحریم یکپارچه ی انتخابات مجلس نهم که انتخاباتی غیرقانونی است و مجالی است برای نشان دادن بی اعتباری و عدم مشروطیت نظام فریبکار کنونی که نه جمهوری است و نه اسلامی و همچنین بی اعتبار نمودن عالی ترین مقام آن که خود را جانشین دروغین خدا و پیامبر اکرم (ص) می خواند.
آقای سید علی خامنه ای ، با ظلم و غارت منابع ملی و اعمال استبدادی و پایمال کردن خون شهدا ، کشورعزیزم را از داخل به فرسودگی و در آستانه ی فروپاشی قرار داده و در دنیا به منزوی ترین کشور تبدیل کرده است ، لذا از همه ی مردم عزیز ایران اعم از خانواده های شهدا و جانبازان انقلاب اسلامی و خانواده ی شهیدان جنبش سبز دعوت می کنم به تحریم کامل انتخابات نظام خودکامه ای که در جنایت و غارت بیت المال و فریب کاری گوی سبقت را از همه ی حکومت های جنایتکار خودکامه ربوده است .
به امید پیروزی ملت عزیز و مظلوم ایران.
احمد صادقی
بسیجی هشت سال دفاع مقدس و برادر سه شهید حکمت ا... ،
جهانگیر و محمد صادقی و سردبیر هفته نامه ی اندیشه ی فردا
۶ اسفند ۱۳۹۰
بسیجی هشت سال دفاع مقدس و برادر سه شهید حکمت ا... ،
جهانگیر و محمد صادقی و سردبیر هفته نامه ی اندیشه ی فردا
۶ اسفند ۱۳۹۰
سازمان گزارشگران بدون مرز خبر داد
جــــرس:
مسئول بخش فارسی سازمان گزارشگران بدون مرز، از فشار بر روزنامه نگاران و فعالان اینترنتی بازداشت شده برای اعتراف های تلویزیونی خبر داد.
به گزارش رادیو بین المللی فرانسه، رضا معینی گفته است: دراویل دی ماه امسال تعدادی از روزنامه نگاران و فعالان اینترنتی دستگیر شدند و این بازداشتها به صورت گروهی بوده است.
وی افزود: بازداشت شدگان از آن تاریخ در زندان اوین و درسلولهای انفرادی نگهداری می شوند.
معینی خاطرنشان کرد: براساس اطلاعات ما این روزنامه نگاران تحت فشار شدید برای وادار شدن به اعترافات تلویزیونی قرار دارند و گویا یک یا دو مورد هم انجام شده است که این نگران کننده است.
وی گفت: از سرنوشت برخی از این افراد هم هیچ خبری در دست نیست و از ابتدایی ترین حقوق خود محروم هستند، از جمله آقای سعید مدنی از تاریخ دستگیری وی به بعد هیچ خبری از او نیست.
مسئول بخش فارسی سازمان گزارشگران بدون مرز درباره دلایل این اتفاقات درآستانه انتخابات مجلس خاطرنشان کرد: بعد از حوادث سال ۸۸ و انتخابات مورد مناقشه همچنان اعتراضات وجود دارد و رژیم آزادیهای نسبی که دردوره های انتخابات می داد را لغو کرده و چهره واقعی خود را نشان داده است.
معینی افزود:انتخابات مجلس نهم نیز مورد مناقشه و بحث است و این امر می تواند به سسب شدن پایه های رژیم منجر شود و به همین دلیل رژیم های دیکتاتوری دراین مواقع به اعمال فشار بیشتر روی می آورند.
وی با اشاره به وضعیت اینترنت در ایران خاطرنشان کرد:جنگ و گریز بین آزادی و استبداد ادامه دارد و از هر روزنه ای استفاده می شود که این نبرد ادامه پیدا کند هر چند که شرایط سخت است.
معینی گفت:جمهوری اسلامی درباره اینترنت همان سناریوی برمه را درپیش گرفته و مواردی نظیر اینترنت ملی و پاک را مطرح می کند.
وی با اشاره به کشته شدن روزنامه نگاران درسوریه و افغانستان نیز گفت: روز سوم اسفند روز سیاهی بود و علاوه بر دو رزونامه نگاری که درسوریه کشتده شدند،روزنامه نگاری نیز درافغانستان سربریده شد.
معینی گفت:ما دوباره به قطعنامه شماره ۱۷۳۸ قطعنامه سازمان ملل مراجعه کردیم. این قطعنامه به طور مشخص برای جان روزنامه نگاران تصویب شده است و ما خواستار هستیم که مکان های فعالیت روزنامه نگاران دراینگونه حوادث باید امن و بی طرف باشند.
وی افزود:محل استقرار این دو روزنامه درسوریه عامدانه مورد حمله قرار گرفته است و دولت سوریه به سه روزنامه نگاری دیگری که گیر افتاده اند اجازه نمی دهد خارج شوند.
جــــرس:
جمعی از نمایندگان ادوار مجلس ایران، در دومین بیانیه خود پیرامون انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی، خواستار عدم شرکت عمومی در این انتخاباتِ ناسالم و غیر منصفانه شدند.
به گزارش جرس، در دومین بیانیه تحلیلی نمایندگان ادوار مجلس درباره انتخابات نمایشی مجلس نهم، با اشاره به وضعیت موجود و اقدامات حاکمیت در تشدید انسداد حاکم، خاطرنشان شده است: "امروز مهمترین دشمن امنیت ملی ایرانیان کسانی هستند که بجای اعتماد به درایت ملی و عقل جمعی مردم و جلب مشارکت آنان در حق تعیین سرنوشتشان قیم گونه و سلطان منشانه بجای آنان تصمیم میگیرند و اشکارا میگویند « شما رای بدهید اما گزینش و انتخاب را بعهده ما بگذارید». تاکید می شود امنیت کشور فقط با مشارکت حقیقی و یکپارچه قاطبه ملت، و از طریق اعتمادسازی نه اعتمادسوزی بدست می آید. اعلام مشارکت مصنوعی و رقم درصد شرکت کننده به خودی خود نمی تواند موجب ارتقای امنیت ملی کشور شود. اعلام عدم حضور در انتخابات توسط اصلاح طلبان و قریب با تفاق شخصیت ها و نیروها و تشکل های سیاسی منتقد دوستدار آزادی و استقلال ایران پیشاپیش مشروعیت انجام این انتخابات و نتایج آنرا از بین برده است و حاکمیت بهیچوجه قادر به مشروعیت سازی برای آن نیست."
در این بیانیه همچنین خطاب به مردم آمده است "تاریخ گذشته و بویژه یکصد ساله اخیر ایران بخوبی نشان داده است که مجالس گوش بفرمان و یکدست در خدمت استبداد خطر و اقعی برای امنیت کشور بوده و در روز حادثه بیش از هر کس در سنگر دفاع از کشور غایب بوده اند . امروزعدم مشارکت شما در این صحنه سازی بیشرمانه سلب حق انتخابتان بهترین گواه برای جامعه جهانی و گویا ترین پیام برای کلیه بدخواهان نسبت به ایران و مردم آن است که در دفاع از حریم امنیت و کیان این کشور با مردمی یکپارچه و متحد و آماده برای دفاع از آزادی و حق حاکمیت و استقلال خود روبرو هستند و نه جمعی مستبد منزوی در درون و برون قلمرو استبداد خویش. "
متن دومین بیانیه تحلیلی نمایندگان ادوار مجلس مقیم خارج کشور درباره انتخابات نمایشی مجلس نهم که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است:
مردم شریف و آزاده ایران
با تقدیر و تشکر از همراهی شما با جنبش سبز و راهپیمایی 25 بهمن، به رغم فشارهای امنیتی و جو پلیسی حاکم، و با توجه به درپیش بودن انتخابات نمایشی مجلس نهم و نقشی که این رخداد می تواند در سرنوشت آتی کشور داشته باشد، پیرو بیانیه قبلی به تحلیلی در مورد نحوه مواجهه با این انتخابات نمایشی پرداخته ایم که امیدواریم مورد توجه شما قرار گیرد.
اصل 56 قانون اساسی جمهوری اسلامی صراحت دارد : «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد میآید اعمال میکند». و در اصل ششم آمده: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد». بنابراین اعمال حق حاکمیت ملی فقط با رأی مردم در همه ارکان نظام معنا و مفهوم می یابد و از جمله وظایف حاکمیت پایبندی به این حق و تأمین شرایط و الزامات اعمال این حق از سوی شهروندان است. روشن است که اگر حاکمیت با نقض این حق راه انتخابات را بروی شهروندان ببندد یا به گونه ای انتخابات را مهندسی کند که در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار گیرد، نقض عهد در اجرای قانون اساسی بوده و مشروعیت و مقبولیت خود را خدشه دار و استبدادورزی را جایگزین مردمسالاری کرده است.
از این رو با تأکید مجدد بر ضرورت تأمین حق رأی، حق انتخاب شدن وحق انتخاب کردن به عنوان محور اصلی اداره کشور از سوی حاکمیت، آن را بنیاد تبلور حق مردم درتعیین سرنوشت خود و تحقق حاکمیت ملی می دانیم و علاوه براین:
- تحقق این حق و تدارک بروز آزادانه آن مناسبترین شیوه برای تأمین امنیت ملی و اجتماعی و گروهی و فردی کلیه ایرانیان و تأمین سعادت و رفاه و سربلندی آنان است .
- پایمال کردن این حق ابتدائی و مقدس توسط اقتدار گرایان حاکم، ملت را از توانایی های اساسی خود برای مقابله در برابر مطامع و دست اندازی بیگانگان نسبت به کشور محروم می کند. مرور تاریخ معاصر، به ویژه دو تجربه مهم جنگ اول ودوم جهانی، که کشورمان را تا پرتگاه تجزیه و تقسیم و اشعال خارجی کشاند، دراین باره بس عبرت آموز است.
- از مشروطه تا کنون مبارزات مستمر مردم کشورمان برای دستیابی وتأمین این حق اولیه و تبدیل آن به محور اصلی پویائی سیاسی ملت ایران بوده و طبعا نمایشی و کم اثر کردن آن در عرصه ملی و بین المللی پیامدهایی بس خسارت بار بدنبال دارد.
- در شرایطی که بدلیل عملکرد دولت کودتایی احمدی نژاد در عرصه داخلی و ماجراجویی در عرصه خارجی، به رغم بهره مندی این دولت از درآمد نفتی بیش ازهمه دولت های پس از انقلاب ( رقمی معادل 600 میلیارد دلار)، وضعیت اقتصادی کشوربحرانی و معیشت مردم بدلیل گرانی افسار گسیخته و افزایش نرخ تورم و بیکاری به تنگنا افتاده و اقشار بیشتری را زیر خط فقر برده است، انتخابات آزاد و منصفانه می توانست راهگشایی برای عبور از این شرایط باشد. بااینکه از سال 87 مراجع رسمی از اعلام آمارهای اصلی شاخص های کلان اقتصادی کشور همچون نرخ های رشد اقتصادی و سرمایه گذاری امتناع کرده اند و این بهترین شاهد و نشانه بر وخامت بار بودن وضعیت اقتصادی مردم بوده است اما مجالس هفتم و هشتم برآمده از نظارت استصوابی نتوانستند کمترین اعمال نظارت و قدرتی در این باره از خود نشان دهند بگونه ای که دولت احمدی نژاد کمترین پایبندی را به اجرای قوانین داشته و اداره کشور را به شیوه عهد قجری به پیش برده و به این وضعیت بحرانی رسانده است. کاهش نرخ های رشد اقتصادی و سرمایه گذاری به پائین ترین و افزایش نرخ های تورم و بیکاری به بالاترین رقم در سالهای اخیر و کاهش ارزش پول ملی به میزان 50 درصد در سال جاری در برابری با ارزهای خارجی بخوبی اثباتگر این مدعاست.
- تحقق این حق و تدارک بروز آزادانه آن مناسبترین شیوه برای تأمین امنیت ملی و اجتماعی و گروهی و فردی کلیه ایرانیان و تأمین سعادت و رفاه و سربلندی آنان است .
- پایمال کردن این حق ابتدائی و مقدس توسط اقتدار گرایان حاکم، ملت را از توانایی های اساسی خود برای مقابله در برابر مطامع و دست اندازی بیگانگان نسبت به کشور محروم می کند. مرور تاریخ معاصر، به ویژه دو تجربه مهم جنگ اول ودوم جهانی، که کشورمان را تا پرتگاه تجزیه و تقسیم و اشعال خارجی کشاند، دراین باره بس عبرت آموز است.
- از مشروطه تا کنون مبارزات مستمر مردم کشورمان برای دستیابی وتأمین این حق اولیه و تبدیل آن به محور اصلی پویائی سیاسی ملت ایران بوده و طبعا نمایشی و کم اثر کردن آن در عرصه ملی و بین المللی پیامدهایی بس خسارت بار بدنبال دارد.
- در شرایطی که بدلیل عملکرد دولت کودتایی احمدی نژاد در عرصه داخلی و ماجراجویی در عرصه خارجی، به رغم بهره مندی این دولت از درآمد نفتی بیش ازهمه دولت های پس از انقلاب ( رقمی معادل 600 میلیارد دلار)، وضعیت اقتصادی کشوربحرانی و معیشت مردم بدلیل گرانی افسار گسیخته و افزایش نرخ تورم و بیکاری به تنگنا افتاده و اقشار بیشتری را زیر خط فقر برده است، انتخابات آزاد و منصفانه می توانست راهگشایی برای عبور از این شرایط باشد. بااینکه از سال 87 مراجع رسمی از اعلام آمارهای اصلی شاخص های کلان اقتصادی کشور همچون نرخ های رشد اقتصادی و سرمایه گذاری امتناع کرده اند و این بهترین شاهد و نشانه بر وخامت بار بودن وضعیت اقتصادی مردم بوده است اما مجالس هفتم و هشتم برآمده از نظارت استصوابی نتوانستند کمترین اعمال نظارت و قدرتی در این باره از خود نشان دهند بگونه ای که دولت احمدی نژاد کمترین پایبندی را به اجرای قوانین داشته و اداره کشور را به شیوه عهد قجری به پیش برده و به این وضعیت بحرانی رسانده است. کاهش نرخ های رشد اقتصادی و سرمایه گذاری به پائین ترین و افزایش نرخ های تورم و بیکاری به بالاترین رقم در سالهای اخیر و کاهش ارزش پول ملی به میزان 50 درصد در سال جاری در برابری با ارزهای خارجی بخوبی اثباتگر این مدعاست.
با توجه به آنچه آمد ما عملکرد حاکمیت را در مهندسی انتخابات پیش رو عدول از اجرای قانون اساسی ونقض عهد با ملت و جلو گیری ازعرضه واقعی مطالبات مردم ارزیابی کرده و به عنوان رسواترین نمایش غصب حق اولیه انتخاب ملت از جانب استبداد مطلقه و بی پروایی و بیشرمی برای بهره برداری از انتخاباتی نمایشی می دانیم. دراین مسیر حاکمیت با اعمال سیاست ارعاب و گروگان گیری افراد ملت توسط دست اندرکاران حکومتی به منظور باج خواهی از شهروندان در تن دادن به غصب حق حاکمیت ایشان روی آورده است. گروگان گیری رهبران جنبش برای اعاده حق حاکمیت ملی، موسوی و کروبی به عنوان نماد و تبلور حق انتخاب مردم در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، گروگان گیری همسران و خانواده های آنان و زندانیان سیاسی، گروگانگیری امنیت ملی و صلح منطقه با ماجراجویی و رجز خوانی به منظور بالا بردن تنش بین المللی و منطقه ای حتی تا حد کشاندن خطر جنگ به مرزهای کشور به منظور ایجاد جو خفقان بیشتر جهت غصب آرای مردم، و بالاخره گروگان گیری صندوق های رأی.
در برابر چنین رخدادی شاهد مقاومت مدنی، مسالمت آمیز و اجماع بی سابقه نیروهای منتقد و معترض به وضع موجود و بلا موضوع شدن شر کت در انتخابات هستیم، و عدم شرکت در این انتخابات در واقع گردن ننهادن ملت بر باج خواهی گروگانگیران راهبران جنبش دموکراسی طلبانه سبز مردم ایران و اعتراض به غصب حق رأی و حاکمیت خود می باشد. و این در شرایطی است که حاکمیت یکدست اقتدارگرایان درپی کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ وضعیت کشور را درعرصه داخلی، بین المللی، ومنطقه ای بحرانی کرده است. همه بلایا و گرفتاری های حادث کنونی در درجه اول ناشی از سلب حق انتخاب مردم و مشارکت همه جانبه و فراگیر آنان برای دسترسی به عقل جمعی و اراده عمومی برای حل و فصل بحران های سنگینی است که استبداد مطلقه بر کشور تحمیل کرده است.
همانطور که در بیانیه اول تاکید کرده بودیم انجام انتخابات مهندسی شده نه تنها افزایش ضریب امنیت ملی کشوررا در پی نخواهد داشت بلکه آنرا در برابر مطامع و دست اندازی بیگانگان به خطر می اندازد. فقط انجام انتخابات آزاد و سالم و رقابتی باحضور گرایش ها و جریانات متکثر و متنوع موجود در متن جامعه ملی می تواند عامل ثبات دهنده کشور و بازدارنده از دست اندازی بیگانگان به حریم امنیت ملی باشد. اکنون همان حاکمیتی که با سلب آزادیهای عمومی، مردم را از حق اساسی انتخاب نمایندگان واقعی خود و مشارکت در تدوین سیاست های لازم برای خارج کردن کشور از بحران داخلی و بین المللی محروم کرده است به شگرد تازه ای دست زده و در روزهای اخیر از همان مردم محروم از حق و آزادی انتخاب میخواهد که با شرکت در هلهله تبلیغاتی وی "ضریب امنیت ملی" را بالا ببرند . امروز مهمترین دشمن امنیت ملی ایرانیان کسانی هستند که بجای اعتماد به درایت ملی و عقل جمعی مردم و جلب مشارکت آنان در حق تعیین سرنوشتشان قیم گونه و سلطان منشانه بجای آنان تصمیم میگیرند و اشکارا میگویند « شما رای بدهید اما گزینش و انتخاب را بعهده ما بگذارید». تاکید می شود امنیت کشور فقط با مشارکت حقیقی و یکپارچه قاطبه ملت، و از طریق اعتمادسازی نه اعتمادسوزی بدست می آید. اعلام مشارکت مصنوعی و رقم درصد شرکت کننده به خودی خود نمی تواند موجب ارتقای امنیت ملی کشور شود. اعلام عدم حضور در انتخابات توسط اصلاح طلبان و قریب با تفاق شخصیت ها و نیروها و تشکل های سیاسی منتقد دوستدار آزادی و استقلال ایران پیشاپیش مشروعیت انجام این انتخابات و نتایج آنرا از بین برده است و حاکمیت بهیچوجه قادر به مشروعیت سازی برای آن نیست.
خوشبختانه موجی از بیداری عمومی در سراسر کشور نسبت به برگزاری این انتخابات نمایشی بوجود آمده است. گسترش این جنبش مدنی بی سابقه برای عدم مشارکت، استبداد حاکم را بوحشت انداخته و چون همیشه برای مقابله با مبارزه مسالمت آمیز و قانونی مردم راهی جز اعمال خشونت , تجاوز به حقوق و آزادیهای مردم و سرکوب و حبس و حصر وبراه انداختن کار زار های تبلیغاتی تهمت پراکنی و هتک عرض و آبروی سیاست ورزان منتقد و رهبران آنان نیافته است . بازداشت دهها نفر از شهروندان در سراسر کشور به جرم شعار نویسی برای مطالبه حق اولیه انتخابات آزاد و سالم و بر علیه انتخابات فرمایشی و بسیج چشمگیر نیروهای نظامی و امنیتی و لباس شخصی برای جلوگیری از شرکت مردم در راهپیمائی های اعتراضی مسالمت آمیز از این زمره اند. بازداشت دهها نفر در استان خوزستان و کشته شدن دوتن از افراد بازداشتی شهرستان شوش در بازداشتگاه سندی ننگین در کارنامه حاکمیت اقتدارگرا در برخورد با حق اعتراض مردم دراین باره بوده و انجام اینگونه اعمال از نظر ما شدیدا مطرود و محکوم است. و قطعا در روز ۱۲ اسفند ۹۰ افراد معترض عدم حضور خود در انتخابات را به شکلی کاملا مدنی و معنادار در قالبی که مقاومت مدنی آنها را برای پیروزی جنبش سبز میسر سازد، و در همبستگی با حصر خانگی آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد بصورت خانه نشینی به نمایش خواهند گذارد.
مردم عزیز ایران
تاریخ گذشته و بویژه یکصد ساله اخیر ایران بخوبی نشان داده است که مجالس گوش بفرمان و یکدست در خدمت استبداد خطر و اقعی برای امنیت کشور بوده و در روز حادثه بیش از هر کس در سنگر دفاع از کشور غایب بوده اند . امروزعدم مشارکت شما در این صحنه سازی بیشرمانه سلب حق انتخابتان بهترین گواه برای جامعه جهانی و گویا ترین پیام برای کلیه بدخواهان نسبت به ایران و مردم آن است که در دفاع از حریم امنیت و کیان این کشور با مردمی یکپارچه و متحد و آماده برای دفاع از آزادی و حق حاکمیت و استقلال خود روبرو هستند و نه جمعی مستبد منزوی در درون و برون قلمرو استبداد خویش.
ما به عنوان جمعی که در مقطعی بارای شما مردم به مسئولیت نمایندگی درخانه ملت مفتخر شده و بار سنگین این امانت را بر دوش خود احساس می کنیم دعوت به عدم شرکت در این صحنه سازی نمایش انتخابات را مقاومت مدنی و سراسری و در واقع ایستادگی و پایداری شهروندان در دفاع از حق رأی و انتخاب خویش و پاسداری از حقوق پایه شهروندی و اجرای بدون تنازل قانون اساسی می دانیم .
در پایان ما با ارجگزاری برمقاومت و پایداری بی نظیر راهبران و زندانیان سیاسی جنبش سبز از درون سلول ها و زندان ها و تأکید بر اهمیت ویژه این عمل، ایستادگی آنان را نماد تلاش و کوشش ملی برای اعمال و استقرارحق حاکمیت ملی می دانیم و مطمئنا فداکاری و ایثار ایشان چراغ راه مردم به سوی عدالت و آزادی است.
نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در خارج از کشور: احمد سلامتیان، حسن یوسفی اشکوری، رجبعلی مزروعی، فاطمه حقیقت جو، سید علی اکبر موسوی (خوئینی )، واسماعیل گرامی مقدم.
جرس:
دو تن از دراویش گنابادی زندانی از انتقال به بیمارستان با دستبند خودداری کردند.
به گزارش سایت مجذوبان نور، آقایان رضا انتصاری و افشین کرم پور در حالی که مسئولین یگان حفاظت زندان اوین برای اعزام آنها به بیمارستان قصد استفاده از دستبند را داشتند از زدن دستبند خودداری کرده و حاضر به اعزام به بیمارستان با دستبند نشدند .
این در حالی است که براساس تبصره ١ماده ٢٣۵ آیین نامه اجرایی سازمان زندانها استفاده از دستبند در اعزام محکومان و متهمان به مراجع قضایی، مراکز درمانی، تربیتی، آموزشی مجاز نیست.
طبق این گزارش رضا انتصاری که در تاریخ ۱۳ شهریور ماه سال جاری بازداشت شد در هنگام حمله ماموران وزارت اطلاعات به دفتر سایت از ناحیه دست مجروح شد شدت این جراحت تا حدی بود که مجبور به اعزام وی به بیمارستان قمربنی هاشم شدند و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفت اما دست ضرب دیده وی برای درمان کامل نیاز به عمل مجدد دارد و همچنان از این ناحیه رنج می برد.
و همچنین افشین کرم پور از وکلای زندانی دراویش گنابادی که در بند ۳۵۰ اوین به سر می برد از ناحیه مچ پای چپ دچار شکستگی شده و قرار بود به بیمارستان طالقانی اعزام شود اما به دلیل امتناع از استفاده از دستبند، اعزامش لغو شد.
وی درتاریخ ١٣شهریور ماه درجریان حوادث شهرستان کوار هنگام ملاقات با فرماندار آن شهرستان در فرمانداری کوار توسط ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
این در حالی است که براساس تبصره ١ماده ٢٣۵ آیین نامه اجرایی سازمان زندانها استفاده از دستبند در اعزام محکومان و متهمان به مراجع قضایی، مراکز درمانی، تربیتی، آموزشی مجاز نیست.
طبق این گزارش رضا انتصاری که در تاریخ ۱۳ شهریور ماه سال جاری بازداشت شد در هنگام حمله ماموران وزارت اطلاعات به دفتر سایت از ناحیه دست مجروح شد شدت این جراحت تا حدی بود که مجبور به اعزام وی به بیمارستان قمربنی هاشم شدند و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفت اما دست ضرب دیده وی برای درمان کامل نیاز به عمل مجدد دارد و همچنان از این ناحیه رنج می برد.
و همچنین افشین کرم پور از وکلای زندانی دراویش گنابادی که در بند ۳۵۰ اوین به سر می برد از ناحیه مچ پای چپ دچار شکستگی شده و قرار بود به بیمارستان طالقانی اعزام شود اما به دلیل امتناع از استفاده از دستبند، اعزامش لغو شد.
وی درتاریخ ١٣شهریور ماه درجریان حوادث شهرستان کوار هنگام ملاقات با فرماندار آن شهرستان در فرمانداری کوار توسط ماموران امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
در اقدامی کمسابقه صورت گرفت
تحریم انتخابات از سوی سربازان «جنگ نرم»
گروهی از وبلاگنویسان محافظهکار و «سربازان جنگ نرم» اعلام کردند در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت نخواهند کرد.
احمد نجمی، مدیر ارتباطات دفتر توسعه وبلاگ دینی و بازرس انجمن قلم حوزه علمیه قم روز شنبه (ششم اسفند) در صفحه «فرندفید» خود نوشته در این دوره از انتخابات شرکت نخواهد کرد.
آقای نجمی نوشته است: «گفتن این موضوع خیلی سخت بود ولی به هرحال باید تصمیم را اعلام کنم حتی اگر برای من خیلی سنگین تموم بشه.»
وی افزوده که «وقتی من به عنوان یه شهروند ایرانی از کمترین حق برخوردار نیستم» بنابراین در انتخابات «شرکت نخواهم کرد.»
محمدصالح مفتاح٬ مدیر سایت محافظهکار «تریبون مستضعغین» نیز با اعلام حمایت از موضع مدیر ارتباطات دفتر توسعه وبلاگ دینی نوشته است: «من هم اگر جای آقای نجمی بودم، در انتخابات شرکت نمیکردم.»
حسام الدین مطهری٬ موسس و سردبیر سایت «کتاب اشا» نیز به صراحت انتخابات ۱۲ اسفند ماه را تحریم کرده است.
آقای مطهری نوشته است: «به احتمالِ قریب به یقین، در انتخاباتِ مجلسِ نهم شرکت نخواهم کرد. دستِ کم، آخرین تصمیمی که بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم گرفتهام، همین است.»
وی افزوده است: «امروز رای دادن را بستری برایِ تکرارِ اشتباهها و تضعیفِ انقلابِ اسلامی میدانم.»
وی نوشته که «سیستمِ سیاسی، سالها به بهانه تو دهنی زدن به دشمن درِ بالاخانه ملت را تخته کرده است. نتیجه اینکه بسیاری از ما بارها رهی دادهایم بدونِ آنکه واقعاً به نتیجه رایِ خود دلخوش باشیم. رای دادهایم و فکر نکردهایم که نظرِ ما چه اثری رویِ حکاممان میگذارد.»
مطهری همچنین افزوده است: «من به عنوان یک شهروند و جزئی از این مردم، از واقعه دو سال قبل در بازداشتگاهِ کهریزک دلگیرم. هر بار یادش میکنم فکرم مختل میشود و روحم خش برمیدارد.»
وی نوشته که «مردم را شرطی کردهاند که اگر رای ندهید، نظام در جهان تضعیف میشود. کاری کردهاند که دشمن هم رویِ این موضوع مانور میدهد. دیگر دوره این ادبیات گذشته است. وقتش شده به مردم اجازه بدهیم عاقلانه درباره انتخابات تصمیم بگیرند.»
مطهری به مقامهای جمهوری اسلامی توصیه کرده اگر میخواهند مردم پای صندوقهای رای بیایند اصلاحات مورد نظرِ مردم را اعمال کنند.
وی در پایان یادداشت خود تاکید کرده است: «امروز عقیده دارم رای دادن، باعث دلیر کردنِ حکومت در روشهایِ اشتباهش است. معتقدم شرکت در انتخابات کمک میکند که تا ابد بهانا تو دهنی زدن پایدار بماند.»
وبلاگ «آرمانشهر» از حامیان محمود احمدینژاد نیز نوشته در این دوره از انتخابات مجلس بدون آنکه «رغبتی» داشته باشد شرکت کرده و تنها نام رئیس دولت دهم را روی برگه رای خواهد نوشت.
نویسنده این وبلاگ این پرسشها را مطرح کرده است: «در انتخابات شرکت کنم که حالش را چه کسانی ببرند و جایگاه چه کسانی در موقعیتهایشان تحکیم شود و استمرار یابد؟»
وی همچنین پرسیده است: «تا به کی باید مصلحت اندیشی، رکن رکین کشورداری در جمهوری اسلامی باشد و من با رای دادنم این رویه را تایید کنم؟»
وبلاگ «خطخطی» از وبلاگهای حامی تیم احمدینژاد نیز به صراحت نوشته که این دوره از انتخابات «اراده ملی و حرکت به سوی اهداف مطلوب» را تامین نخواهد کرد.
احمد نجمی، مدیر ارتباطات دفتر توسعه وبلاگ دینی و بازرس انجمن قلم حوزه علمیه قم روز شنبه (ششم اسفند) در صفحه «فرندفید» خود نوشته در این دوره از انتخابات شرکت نخواهد کرد.
آقای نجمی نوشته است: «گفتن این موضوع خیلی سخت بود ولی به هرحال باید تصمیم را اعلام کنم حتی اگر برای من خیلی سنگین تموم بشه.»
وی افزوده که «وقتی من به عنوان یه شهروند ایرانی از کمترین حق برخوردار نیستم» بنابراین در انتخابات «شرکت نخواهم کرد.»
محمدصالح مفتاح٬ مدیر سایت محافظهکار «تریبون مستضعغین» نیز با اعلام حمایت از موضع مدیر ارتباطات دفتر توسعه وبلاگ دینی نوشته است: «من هم اگر جای آقای نجمی بودم، در انتخابات شرکت نمیکردم.»
حسام الدین مطهری٬ موسس و سردبیر سایت «کتاب اشا» نیز به صراحت انتخابات ۱۲ اسفند ماه را تحریم کرده است.
آقای مطهری نوشته است: «به احتمالِ قریب به یقین، در انتخاباتِ مجلسِ نهم شرکت نخواهم کرد. دستِ کم، آخرین تصمیمی که بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم گرفتهام، همین است.»
وی افزوده است: «امروز رای دادن را بستری برایِ تکرارِ اشتباهها و تضعیفِ انقلابِ اسلامی میدانم.»
وی نوشته که «سیستمِ سیاسی، سالها به بهانه تو دهنی زدن به دشمن درِ بالاخانه ملت را تخته کرده است. نتیجه اینکه بسیاری از ما بارها رهی دادهایم بدونِ آنکه واقعاً به نتیجه رایِ خود دلخوش باشیم. رای دادهایم و فکر نکردهایم که نظرِ ما چه اثری رویِ حکاممان میگذارد.»
مطهری همچنین افزوده است: «من به عنوان یک شهروند و جزئی از این مردم، از واقعه دو سال قبل در بازداشتگاهِ کهریزک دلگیرم. هر بار یادش میکنم فکرم مختل میشود و روحم خش برمیدارد.»
وی نوشته که «مردم را شرطی کردهاند که اگر رای ندهید، نظام در جهان تضعیف میشود. کاری کردهاند که دشمن هم رویِ این موضوع مانور میدهد. دیگر دوره این ادبیات گذشته است. وقتش شده به مردم اجازه بدهیم عاقلانه درباره انتخابات تصمیم بگیرند.»
مطهری به مقامهای جمهوری اسلامی توصیه کرده اگر میخواهند مردم پای صندوقهای رای بیایند اصلاحات مورد نظرِ مردم را اعمال کنند.
وی در پایان یادداشت خود تاکید کرده است: «امروز عقیده دارم رای دادن، باعث دلیر کردنِ حکومت در روشهایِ اشتباهش است. معتقدم شرکت در انتخابات کمک میکند که تا ابد بهانا تو دهنی زدن پایدار بماند.»
وبلاگ «آرمانشهر» از حامیان محمود احمدینژاد نیز نوشته در این دوره از انتخابات مجلس بدون آنکه «رغبتی» داشته باشد شرکت کرده و تنها نام رئیس دولت دهم را روی برگه رای خواهد نوشت.
نویسنده این وبلاگ این پرسشها را مطرح کرده است: «در انتخابات شرکت کنم که حالش را چه کسانی ببرند و جایگاه چه کسانی در موقعیتهایشان تحکیم شود و استمرار یابد؟»
وی همچنین پرسیده است: «تا به کی باید مصلحت اندیشی، رکن رکین کشورداری در جمهوری اسلامی باشد و من با رای دادنم این رویه را تایید کنم؟»
وبلاگ «خطخطی» از وبلاگهای حامی تیم احمدینژاد نیز به صراحت نوشته که این دوره از انتخابات «اراده ملی و حرکت به سوی اهداف مطلوب» را تامین نخواهد کرد.
دور جدید پروندهسازی علیه روزنامهنگاران توسط سپاه
«مرکز بررسی جرائم سازمان یافته» سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیهای دور جدید پروندهسازی علیه برخی روزنامهنگاران و فعالان رسانهای زندانی در جمهوری اسلامی را آغاز کرد.
به گزارش سایت «گرداب»٬ این مرکز روز شنبه (ششم اسفند) مدعی شده که برخی فعالان رسانهای زندانی در عملیاتی به نام «چشم روباه» مربوط به فعالیتهای شبکه بیبیسی فارسی در ایران شرکت داشتهاند.
در اطلاعیه این مرکز با اشاره به نام اختصاری گروهی از خبرنگاران و فعالان رسانهای زندانی٬ ادعا شده که آنها با شبکه بیبیسی فارسی در «جنگ نرم» علیه جمهوری اسلامی همکاری داشتهاند.
«مرکز بررسی جرائم سازمان یافته» سپاه هویت اختصاری این فعالان رسانهای را خانمها «م. م»، «پ. آ»، «م. م» و آقایان «ن. ش» و «ا. ع. ع» اعلام کرده و نوشته که پرونده آنها به محاکم قضائی فرستاده شده است.
آنطور که این مرکز ادعا کرده است٬ در جریان عملیات ««چشم روباه» ۲۴ نفر شناسایی شدهاند که برای ۱۰ نفر از آنها که خارج از ایران هستند «قرار غیابی» صادر شده است.
این مرکز در ادامه اطلاعیه خود تصاویری مخدوش از روزنامهنگاران بازداشتی منتشر کرده که تاکنون در تاریخ جمهوری اسلامی چنین برخوردی با فعالان رسانهای بیسابقه بوده است.
«مرکز بررسی جرائم سازمان یافته» سپاه در اطلاعیه خود خانم «پ. د» را روزنامهنگاری معرفی کرده که با تعدادی از فعالان حقوق زنان همکاری داشته است.
در اطلاعیه این مرکز همچنین ادعا شده که این فرد «در موارد متعدد و در پوشش بازوی تهیه محتوا برای شبکه بیبیسی و با استفاده از عناوین خبری و رسانهای، به جمعآوری و ارسال اطلاعات خاص و دارای طبقهبندی اقدام کرده است.»
در ادامه این اطلاعیه از فردی به نام «م. ر» نام برده شده که «نقش پیچیدهای» در «جذب و استخدام و همچنین کمک به خروج پذیرفتهشدگان شبکه بیبیسی به خارج از کشور» داشته است.
آقای «س. ب» از دیگر افرادی است که در این اطلاعیه از وی با عنوان «همکار رسانههای ضد انقلاب» نام برده شده است.
بنابر ادعای «مرکز بررسی جرائم سازمان یافته» سپاه این فعال رسانهای «ارتباط پیچیدهای» با برخی سرویسهای جاسوسی داشته است.
آقای «س. ک» نیز در این اطلاعیه با عنوان «یکی از نخبگان مستندساز کشور» معرفی شده که «قراردادهای کلان و متعددی برای تولید مستندات سفارشی و هدفمند شبکه بیبیسی منعقد کرده است.»
در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است: «به زودی در بیانیه شماره دو این مرکز اسناد و مدارکی دال بر ارتباطات سازمان یافته شبکه بیبیسی، با عناصر خود در داخل کشور منتشر خواهد شد.»
سایت «گرداب» در پایان اعلام کرده که «طی روزهای آینده بخش اول از مستند رسانهای این عملیات از رسانه ملی پخش خواهد شد.»
لاریجانی: گرانیها ناشی از ضعف مدیریت اقتصادی دولت است
در حالی که گزارشها از ایران حاکی از افزایش مداوم قیمت کالا در کشور است، رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از مشکل گرانی در ایران، دولت را در بروز این معضل مسئول دانست و گفت گرانیها ناشی از ضعف اقتصادی است.
روزنامههای تهران امروز، جمهوری اسلامی و حمایت، شنبه، از «شکست سیاست دولت برای تنظیم دستوری بازار» و افزایش روزافزون قیمت مواد غذایی و اجاره مسکن گزارش دادهاند.
روزنامه تهران امروز در تیتر یک شماره شنبه با تاکید بر این که «سیاست دولت برای تنظیم دستوری بازار جواب نداد»، از «افزایش توقفناپذیر قیمتها در بازار» خبر داده است.
روزنامههای تهران امروز، جمهوری اسلامی و حمایت، شنبه، از «شکست سیاست دولت برای تنظیم دستوری بازار» و افزایش روزافزون قیمت مواد غذایی و اجاره مسکن گزارش دادهاند.
روزنامه تهران امروز در تیتر یک شماره شنبه با تاکید بر این که «سیاست دولت برای تنظیم دستوری بازار جواب نداد»، از «افزایش توقفناپذیر قیمتها در بازار» خبر داده است.
این روزنامه نوشته است که «با نزدیک شدن هر چه بیشتر به روزهای پایانی سال، تهدیدهای مسئولان برای کنترل دستوری بازار نیز شدت گرفته» و این درحالی است که «نرخ بسیاری از کالاها به خصوص مواد غذایی در بازار بهشدت افزایش یافته است.»
به گزارش خبرگزاری مهر، علی لاریجانی شامگاه جمعه در این خصوص گفت: «گرانی موجود در کشور یک اشکالاتی دارد و ما نباید با مردم چند پهلو صحبت کنیم و اگر اقتصاد کشور حساب و کتاب داشت وضع امروز گرانی کشور اینگونه نبود که این امر نشاندهنده ضعف مدیریت اقتصادی کشور است.»
وی که در قم این سخنان را بیان میکرد، با اظهار اینکه کشورهای مختلف همانند ایران تا این حد با مشکل گرانی مواجه نیستند، گفت: «این امر نشاندهنده این است که در دولت درست عمل نشده است.»
در کنار اظهارات رئیس مجلس شورای اسلامی، روزنامههای مختلف ایران نیز روز شنبه از «شکست سیاست دولت برای تنظیم دستوری بازار» و افزایش «توقف ناپذیر» قیمتها در بازار خبردادهاند.
گزارشها در حالی از افزایش قیمتها در بازار ایران حکایت میکند که وزیر صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی روز جمعه از سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان خواست تا «زیربار افزایش غیرقانونی قیمت کالاها» نروند و با آن برخورد کنند.
آقای غضنفری روز شنبه نیز در همایش تجلیل از صادرکنندگان برتر، تأکید کرد که واردات باید بر مبنای ارز «۱۲۲۶ تومانی» انجام شود و افزود: «اگر وارد کنندهای ارز (دلار) را به قیمتی بالاتر از ۱۲۲۶ تومان خریداری کرده و در محاسبات قیمتی کالای وارداتی خود آن را لحاظ کند، گرانفروشی محسوب شده و سازمان حمایت با آن برخورد میکند.»
اظهارات وزیر صنعت، معدن و تجارت در حالی مطرح شده است که تحریم بانک مرکزی ایران از سوی غرب، علاوه بر ضربه زدن به واردات و صادرات جمهوری اسلامی، موجب کاهش ورود ارز، به ویژه دلار و یورو، به ایران و نوسان شدید قیمت ارز در ایران شده است.
در همین زمینه مینو کیایی، معاون ارزی بانک مرکزی روز شنبه در همایش تجلیل از صادرکنندگان برتر اعلام کرد: «هیچ اصراری بر این نیست که ارز حاصل از صادرات حتما به ریال تبدیل شود ولی باید در شرایط تحریم، فشاری که بر اقتصاد ایران وارد میشود را درک کرده و صادرکنندگان، ارز را در خدمت واردات قرار دهند.»
به گزارش خبرگزاری مهر، علی لاریجانی شامگاه جمعه در این خصوص گفت: «گرانی موجود در کشور یک اشکالاتی دارد و ما نباید با مردم چند پهلو صحبت کنیم و اگر اقتصاد کشور حساب و کتاب داشت وضع امروز گرانی کشور اینگونه نبود که این امر نشاندهنده ضعف مدیریت اقتصادی کشور است.»
وی که در قم این سخنان را بیان میکرد، با اظهار اینکه کشورهای مختلف همانند ایران تا این حد با مشکل گرانی مواجه نیستند، گفت: «این امر نشاندهنده این است که در دولت درست عمل نشده است.»
در کنار اظهارات رئیس مجلس شورای اسلامی، روزنامههای مختلف ایران نیز روز شنبه از «شکست سیاست دولت برای تنظیم دستوری بازار» و افزایش «توقف ناپذیر» قیمتها در بازار خبردادهاند.
گزارشها در حالی از افزایش قیمتها در بازار ایران حکایت میکند که وزیر صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی روز جمعه از سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان خواست تا «زیربار افزایش غیرقانونی قیمت کالاها» نروند و با آن برخورد کنند.
آقای غضنفری روز شنبه نیز در همایش تجلیل از صادرکنندگان برتر، تأکید کرد که واردات باید بر مبنای ارز «۱۲۲۶ تومانی» انجام شود و افزود: «اگر وارد کنندهای ارز (دلار) را به قیمتی بالاتر از ۱۲۲۶ تومان خریداری کرده و در محاسبات قیمتی کالای وارداتی خود آن را لحاظ کند، گرانفروشی محسوب شده و سازمان حمایت با آن برخورد میکند.»
اظهارات وزیر صنعت، معدن و تجارت در حالی مطرح شده است که تحریم بانک مرکزی ایران از سوی غرب، علاوه بر ضربه زدن به واردات و صادرات جمهوری اسلامی، موجب کاهش ورود ارز، به ویژه دلار و یورو، به ایران و نوسان شدید قیمت ارز در ایران شده است.
در همین زمینه مینو کیایی، معاون ارزی بانک مرکزی روز شنبه در همایش تجلیل از صادرکنندگان برتر اعلام کرد: «هیچ اصراری بر این نیست که ارز حاصل از صادرات حتما به ریال تبدیل شود ولی باید در شرایط تحریم، فشاری که بر اقتصاد ایران وارد میشود را درک کرده و صادرکنندگان، ارز را در خدمت واردات قرار دهند.»
محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور ایران نیز در این همایش از تشکیل هیئتی برای مدیریت صادرات غیرنفتی کشور خبر داد.
آقای رحیمی گفت که این هیئت پنج نفره متشکل از اعضای بخش خصوصی خواهد بود که برای رفع مشکلا صادرات غیرنفتی با دولت مذاکره خواهند کرد.
در حال حاضر که واردات کالا به ایران با توجه به تحریمها با موانع بسیاری همراه است، با تصویب معاون اول رئیس جمهور، وزارت صنعت، معدن و تجارت مجاز است تا از ورود کالاهای «غیرضروری و دارای مشابه ساخت داخل» جلوگیری کند.
پیشتر صادرکنندگان مواد غذايی در اروپا اظهار کرده بودند که به دنبال تشديد تحريمها عليه ايران، اين کشور برای واردات کالاهای اساسی از جمله گندم با مشکلاتی مواجه شده و به دنبال مبادله پایاپای است.
در همین زمینه یک مقام ارشد پاکستان نیز روز جمعه اعلام کرد که تهران به پاکستان پیشنهاد کرده است در ازای دریافت «میلیونها تن» گندم و «۲۰۰ هزار تن» برنج، سنگ آهن و کود به پاکستان صادر کند.
در حال حاضر که واردات کالا به ایران با توجه به تحریمها با موانع بسیاری همراه است، با تصویب معاون اول رئیس جمهور، وزارت صنعت، معدن و تجارت مجاز است تا از ورود کالاهای «غیرضروری و دارای مشابه ساخت داخل» جلوگیری کند.
پیشتر صادرکنندگان مواد غذايی در اروپا اظهار کرده بودند که به دنبال تشديد تحريمها عليه ايران، اين کشور برای واردات کالاهای اساسی از جمله گندم با مشکلاتی مواجه شده و به دنبال مبادله پایاپای است.
در همین زمینه یک مقام ارشد پاکستان نیز روز جمعه اعلام کرد که تهران به پاکستان پیشنهاد کرده است در ازای دریافت «میلیونها تن» گندم و «۲۰۰ هزار تن» برنج، سنگ آهن و کود به پاکستان صادر کند.
منابع خبری دولتی در سریلانکا اعلام کردهاند که انتظار میرود واردات نفت این کشور از ایران در سال ۲۰۱۲ میلادی، دستکم ۱۰ درصد کاهش یابد.
به گزارش رویترز، یک مقام رسمی دولت سریلانکا روز جمعه، ۲۵ فوریه، گفته است که خط مشیهای اخیر دولت سریلانکا برای مقابله با تورم، منجر به کاهش تقاضای سوخت در این کشور خواهد شد و به کاهش واردات نفت از ایران منجر میشود که در راستای تحریمهای آمریکا است.سریلانکا سهم اندکی در بازار جهانی نفت دارد، ولی بیشتر نفت خام مورد نیاز خود را از ایران میخرد.
پیش از این گزارش شده بود که تنها پالایشگاه سریلانکا فقط توان پالایش نفت خامهایی با ویژگیهایی مشابه نفت خام ایران را دارد و در صورت توقف خرید نفت ایران، این کشور گزینههای زیادی برای تامین نیاز این پالایشگاه نخواهد داشت.
به دنبال انتشار اطلاعیهای از سوی سپاه پاسداران ایران در ارتباط با همکاری بعضی فعالان رسانهای در ایران با بیبیسی فارسی، صادق صبا، رئیس بخش فارسی بیبیسی اعلام کرد: "بیبیسی هیچ همکاری در ایران ندارد و تمام این اتهامات بیاساس است."
در اطلاعیهای که مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سپاه پاسداران ایران روز شنبه، ششم اسفند ماه، منتشر کرد، به اسامی پنج نفر که گفته شده در داخل ایران با بیبیسی فارسی در ارتباط بودهاند و هماکنون در بازداشت هستند، به اختصار اشاره شده است.این در حالی است که بیبیسی فارسی همواره اعلام کرده است که هیچ همکار و نمایندهای در ایران ندارد و هیچ شخصی در این کشور برای بیبیسی فارسی کار نمیکند.
در اطلاعیه مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه پاسداران، بیبیسی به "نقشآفرینی فعال، موثر و سیستماتیک در جریان جنگ نرم" علیه ایران متهم شده است.
همچنین در این اطلاعیه، "ایجاد شبکه جذب و آموزش محرمانه و سری در کشور با هدف جذب نخبگان رسانهای و سیاسی، برقراری ارتباط تنگاتنگ با شبکههای معاند و ضدانقلاب خارجی و فعالیتهای گسترده جاسوسی هوشمند از طریق تولید و نیز ارائه محتوا از نقاط استراتژیکی مانند اطلاعات وزارتخانههای حساس و سفارتخانهها" از محورهایی خوانده شده است که این مرکز میگوید از سوی فعالان و همکاران بیبیسی فارسی در داخل ایران دنبال میشده است.
در این اطلاعیه که در سایت گرداب، وابسته به مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سپاه پاسداران ایران منتشر شده، آمده است که در فاز اول عملیات این مرکز، پنج نفر در تابستان امسال بازداشت و پروندههای آنها پس از انجام تحقیقات، به محاکم قضایی ارسال شده است.
این اطلاعیه اضافه کرده است که در فاز دوم این عملیات، برای ۲۴ نفر از افرادی که همکاران بیبیسی فارسی خوانده شدهاند، پرونده قضایی تشکیل شده است. گفته شده است که ۱۰ نفر از این افراد در خارج از ایران هستند و برای آنها قرار غیابی صادر شده است.
"بیبیسی فارسی همکاری در ایران ندارد"
صادق صبا، رئیس بخش فارسی بیبیسی، روز شنبه، ششم اسفند، با رد اتهامات واردشده به شبکه خبری بیبیسی و افرادی که گفته شده است به دلیل ارتباط با این شبکه در ایران بازداشت شدهاند، تاکید کرد: "بیبیسی فارسی هیچکس را در داخل ایران به عنوان همکار ندارد و تمام این اتهامات بیاساس است."او گفت: "بعضی از کسانی که در هفتههای گذشته در ایران بازداشت شدهاند، از اعضای خانواده و یا از دوستان کارکنان ما بودهاند، ولی چنین رابطهای، دلیل همکاری آنها با بیبیسی نمیشود."
او تاکید کرد: "هر نوع اعترافی که از افراد بازداشتشده در این زمینه گرفته شود، بیاساس است."
آقای صبا با رد اتهاماتی که درباره اقدامات بازداشتشدگان برای استخدام و جذب نیروی انسانی در بیبیسی فارسی مطرح شده، گفت: "روش استخدام در بیبیسی روشن و شفاف است و شبکه فارسی بیبیسی نیز باید طبق قوانین استخدامی بریتانیا بعد از انتشار آگهی و به طور شفاف به جذب نیروی انسانی اقدام کند."
او اضافه کرد: "تمام کارکنان بیبیسی فارسی با سازوکاری روشن استخدام شدهاند و حتی گروهی از کارکنان کنونی ما در امتحانی که در داخل ایران برگزار شد، شرکت کرده و پذیرفته شدهاند."
فشار بر خانوادهها و دوستان
رئیس بخش فارسی بیبیسی همچنین هر گونه برخورد با اعضای خانواده، بستگان و دوستان کارکنان این بخش را محکوم کرد و گفت: "برخورد با خانوادهها غیرانسانی است."آقای صبا گفت که با وجود اطلاعرسانی بیبیسی و محکومیت برخورد با اعضای خانواده کارکنان این شبکه خبری در ایران، اقدامات نهادهای امنیتی این کشور ادامه داشته است.
او گفت: "اظهارات مقامات ایران در تکذیب وجود چنین برخوردهایی، دروغ است و در چند مورد جدید در روزهای اخیر بعضی خانوادههای کارکنان بیبیسی فارسی فراخوانده شدهاند و از آنها خواسته شده است به فرزند خود بگویند یا در بیبیسی کار نکند و یا برای نهادهای ایران جاسوسی کند."
شبکه بیبیسی فارسی در فوریه امسال اعلام کرد که ماموران امنیتی ایران اعضای خانواده یا دوستان تعدادی از کارمندان بیبیسی فارسی را بازداشت و از این طریق تلاش کردهاند که کارمندان بیبیسی را تحت فشار قرار دهند.
صادق صبا رئیس بخش فارسی بیبیسی روز پنجشنبه، دوم فوریه (۱۳ بهمن) اعلام کرد که فشار حکومت ایران بر اعضای خانواده بعضی از همکاران این بخش در ماههای اخیر تشدید شده است.
آقای صبا گفت که در یک مورد، ماموران امنیتی ایران، یکی از اعضای خانواده یکی از کارکنان بخش فارسی بیبیسی را بازداشت کرده و از این طریق کوشیدهاند که خواهر او را در لندن تحت فشار قرار دهند.
در اطلاعیه مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سپاه پاسداران ایران نیز یکی از افراد بازداشتشده خواهر یکی از خبرنگاران بیبیسی فارسی معرفی شده که "بازوی خبری و رسانهای موثری برای رسانههایی مثل بیبیسی و رادیو فردا بوده است."
محکومیت بینالمللی
انتشار خبرهای مربوط به برخورد نیروهای امنیتی با نزدیکان و بستگان کارکنان بیبیسی فارسی، واکنشهای بینالمللی را به دنبال داشت.مارک تامپسون، مدیرکل بیبیسی، روز جمعه، ۱۴ بهمن (سوم فوریه)، با ابراز نگرانی نسبت به برخورد مقامات ایران با اعضای خانواده و بستگان کارکنان بیبیسی فارسی، بازداشت یکی از اعضای خانواده یکی از کارکنان این رسانه را به شدت محکوم کرد.
او از مقامات رسمی ایران خواست که با این اقدامات برخورد کنند.
مدیرکل بیبیسی همچنین از دولتها و نهادهای بینالمللی خواست که بیشترین فشار ممکن را بر حکومت ایران وارد کنند تا از اقداماتش برای ارعاب، سانسور مداوم و سوءاستفاده از قدرت، دست بردارد.
سازمان دیدهبان حقوق بشر و کمپین بینالمللی حقوق بشر ایران نیز با انتشار اطلاعیههایی جداگانه، فشارهای حکومت ایران بر بعضی از کارکنان بیبیسی فارسی را محکوم کردند و خواهان پایان یافتن فوری این فشارها شدند.
فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران هم با صدور بیانیهای اعمال فشار حکومت ایران به بستگان و دوستان کارکنان بیبیسی فارسی را محکوم کرد.
ارنست ساگاگا، مدیر بخش ارتباطات و حقوق بشر فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران گفت که "تحولات جدیدی طی سه سال گذشته در ایران اتفاق افتاده و آن سرکوب شدید رسانههاست که بعد از انتخابات اخیر ریاستجمهوری (در ایران) روی داده است. در آن زمان هم روزنامهنگاران زیادی بازداشت شدند و تعدادی هم فرار کردند."
شورای نگهبان در ایران که یکی از وظایف آن نظارت بر اجرای قانون اساسی این کشور است، با اقدام محمود احمدی نژاد در احیای هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی، مخالفت کرده است.
این هیات اولین بار در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و با هدف "حسن اجرای" آن تشکیل شده بود.آقای خاتمی بر اساس وظیفه قانونی خود و بر اساس گزارش این هیات، در موارد نقض قانون اساسی، به نهادهای حکومتی، تذکر و اخطار می داد اما همزمان با روی کار آمدن آقای احمدی نژاد این هیات تعطیل شد.
دیدگاه دولت خاتمی و احمدی نژاد به هم رسید
- هیات نظارت و پیگیری اجرای قانون اساسی در چهارمین ماه ریاست جمهوری محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶ تشکیل شد
- محمد خاتمی در طول هشت سال ریاست جمهوری بارها به دلیل نقض قانون اساسی به نهادهای این کشور از جمله قوه قضائیه اخطار قانون اساسی داد
- سخنگوی دولت محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۲ اعلام کرد که دولت آقای احمدی نژاد برای اجرای قانون اساسی نیازی به این هیات ندارد
- اسفند سال ۱۳۹۰ محمود احمدی نژاد گفت: زمانی برداشت بنده این بود که نیازی به وجود این هیات نیست اما امروز به این نتیجه رسیدهام که وجود چنین هیاتی بسیار بسیار مورد نیاز و لازم است
خبر انحلال هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی روز دهم بهمن سال ۱۳۸۴ از سوی غلامحسین الهام، سخنگوى دولت، در نشست هفتگىاش با خبرنگاران اعلام شد.
سخنگوی دولت نهم ایران در توصیف انحلال این هیات گفته بود که دولت آقای احمدی نژاد در اجراى قانون اساسى نیازمند چنین هیاتى نیست.
محمود احمدی نژاد اما به تازگی با احیای هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی، در حکمی محمدعلی حجازی را به عنوان دبیر این هیات، منصوب کرده است
آقای احمدی نژاد هفته گذشته در جریان یک سخنرانی گفته بود: "زمانی برداشت بنده این بود که نیازی به وجود این هیات نیست اما امروز به این نتیجه رسیدهام که وجود چنین هیاتی بسیار بسیار مورد نیاز و لازم است."
مطابق قوانین ایران، رئیس جمهور این کشور مسئول اجرای قانون اساسی است.
در یک سال اخیر که آقای احمدی نژاد تحت فشار طرفداران آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران قرار گرفته، از اینکه رئیس جمهور ضمانت اجرایی قانون اساسی را ندارد، انتقاد کرده و در تازه ترین اقدام دست به احیای هیات منحل شده نظارت بر اجرای قانون اساسی زده است.
شورای نگهبان می گوید که با تشکیل این هیات مخالف است.
عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان روز شنبه ششم اسفند گفت که نظر شورا در این زمینه همان نظری است که در ادوار گذشته، درباره اقدام مشابه یکی از رؤسای جمهور اعلام کرده بود.
اتهام سپاه علیه روزنامهنگاران بازداشت شده با عنوان عملیات «چشم روباه»
مركز بررسی جرائم سازمان يافته سپاه پاسداران اعلام کرد توانسته به جزئیاتی در مورد ارتباط برخی روزنامه نگاران ایرانی در داخل کشور با شبکۀ بی بی سی فارسی دست پیدا کند. این مرکز گزارش خود را در سایت «گرداب» منتشر کرده و مجموعه اتهام هایی را که علیه روزنامه نگاران مطرح کرده به عنوان «عملیات چشم روباه» نام گذاری کرده است.
نوشته: رضا ولیزاده
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه هدف عملیات چشم روباه را این گونه توضیح می دهد: ايجاد شبكه جذب و آموزش محرمانه و سري در كشور با هدف جذب نخبگان رسانهاي و سياسي، برقراري ارتباط تنگاتنگ با شبكههاي معاند و ضدانقلاب خارجي از طريق توليد و نیز ارائه محتوا از نقاط استراتژيكی مانند اطلاعات وزارتخانههاي حساس، سفارتخانهها و حتي مناطق خاص مانند سكوهاي نفتي.
سایت گرداب از روزنامه نگارانی که این اتهام ها را متوجه آن ها دانسته با ذکر حروف اول نام آن ها یاد کرده است که اسامی آن ها به ترتیب عبارت است از: مرضیه رسولی، پرستو دوکوهکی و سهام الدین بورقانی
همچنین بنتالهدی هاشمی که فارغ التحصیل رشتۀ مددکاری و خواهر سعیده هاشمی خبرنگار بی بی سی فارسی است یکی دیگر از متهمان این عملیات است.
از فرد دیگری نیز در شمار متهمان این پرونده با عنوان اختصاری سین کاف یاد شده که هنوز نام کامل و هویت این فرد نامشخص است.
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه از پروندۀ روزنامه نگاران بازداشت شده به عنوان یک پروندۀ پیچید نام برده که اطلاعیه کنونی بخش نخست از افشاي جزئيات محرمانۀ این پرونده است.
مسیح علی نژاد، روزنامه نگار و نویسنده در لندن در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «در این اطلاعیه نام بردن از برخی روزنامه نگارانی که در خارج از ایران فعالیت می کنند و همچنین برخی دیگر در داخل می تواند دو انگیزه بسیار برجسته داشته باشد. نخست آن که به نوعی ایجاد رعب و وحشت و سرخوردگی است. آن ها می دانند پروژۀ اعتراف گیری، پروژۀ شکست خورده و نخ نمایی است اما می دانند همین کار در میان کسانی که با این پروژه مرتبط شده اند تضعیف روحیه ایجاد می کند و همین تضعیف روحیه موجب تحت الشعاع قرار گرفتن فعالیت های بعدی خواهد شد.»
علی نژاد اضافه کرد: «انگیزۀ دوم اما می تواند قطع رابطۀ فعالان رسانه ای در داخل و خارج باشد.
اکنون هم سپاه با متوسل شدن به روابط دوستانه و قدیمی عده ای از روزنامه نگاران با برخی همکارانشان در خارج از کشور آن ها را تحت فشار قرار داده اند تا اعتراف کنند جاسوس یا کارمند بی بی سی بوده اند.»
اکنون این پرسش می تواند مطرح شود که اگر روابط دوستانه میان روزنامه نگاران بازداشت شده و همکاران قدیمی شان مبنای این اتهام ها قرار گرفته، چرا روابط دوستانۀ دیگر روزنامه نگاران داخل با همکارانشان در خارج از کشور به چنین نتیجه ای ختم نشده است؟
این روزنامه نگار در پاسخ به این پرسش می گوید: «می خواهم پرسش را تصحیح کنم. ما هنوز اطلاع نداریم این اتفاق در مورد دیگران رخ نداده باشد. در مورد بی بی سی هم تا مادامی که رسانه ای به اسم "ندای سبز آزادی" خبررسانی نکرده بود آقای صادق صبا (سردبیر بی بی سی فارسی) هم در این زمینه اطلاع رسانی نکرد. گاهی کاستن از فشارهایی که بر خانوادۀ زندانیان اعمال می شود برای مدیران رسانه ارزشمند تر است و ترجیح می دهند در این زمینه اطلاع رسانی نکنند. من افراد بسیاری را در داخل کشور می شناسم که به خاطر روابط خانوادگی با کسانی که در خارج از کشو فعالیت می کنند زندگی معمولی شان هم مخدوش شده است و حتی اجازۀ تحصیل و کار هم ندارند. کسی هم در موردشان اطلاع رسانی نکرده است.»
در اطلاعیه سپاه پاسداران پرستو دوکوهکی (روزنامه نگار و وبلاگ نویس) که برای تحصیل به انگلیس رفته بوده در دوران تحصیل به سرويس اطلاعاتي انگليس مرتبط شده که بعدها در مراحل مختلف و متعدد رفت و آمد به داخل كشور، به عنوان مامور انتقال پولهاي مرتبطين در داخل و كالاهاي مورد نياز ايشان، ایفای نقش میکرده است.
همچنین از او به عنوان بازوي تهيه محتوا براي شبكه بيبیسي نام برده شده که به جمعآوري و ارسال اطلاعات خاص و داراي طبقهبندي اقدام کرده است.
نیز در اطلاعیه سپاه از مرضیه رسولی (خبرنگار حوزۀ موسیقی) با عنوان «سرپلهاي بيبيسي براي معرفي و جذب فعالان رسانهاي به مراكز آموزشي این شبکه» یاد شده است.
در ادامۀ این اطلاعیه در توضیح اتهام مرضیه رسولی نوشته شده : « بر اساس مستندات و مدارك موجود، خانم م.ر از موثرترين افراد در حلقه تاييد صلاحيت افراد جذبشده است كه با "مهدي جامي"، از موسسين راديو زمانه، مرتبط بوده و با همفكري و مشاركت وي اين فرايند را دنبال ميكرده است. مشاراليها همچنين قراردادهاي مالي متعددي با شبكه بيبيسي فارسي به منظور توليد محتوا و پشتيباني برنامهاي منعقد كرده است كه مستندات آن به پيوست پرونده به مراجع قضايي ارسال شده است.»
دیگر متهم این پرونده سهام الدین بورقانی (روزنامه نگار) است که در این اطلاعیه درباره اش نوشته اند: «مستندات و مدارك ارتباطگيري پرتكرار و هدفمند "مهدي پرپنچی"، نفر دوم بيبيسي فارسي، "ندا دهقاني سانيج" (همسر پرپنچي)، "پناه فرهادبهمن" و "حنيف مزروعي" كه جزء افراد شاخص فعال در اين شبكه هستند با نامبرده، حكايت از اقدامات گسترده و بعضا امنيتي وي دارد كه به دليل پارهاي ملاحظات خاص از انتشار آنها خودداري ميشود.
بر اساس اقارير نامبرده، وي علاوه بر همكاري با رسانه های جریان ضد انقلاب در اكثر اغتشاشات فتنه 88 حضور فعال و موثر داشته و اقدام به تهيه عكس، خبر، گزارش و ارسال آنها به اين شبكههاي ضدانقلاب کرده است.
از جمله نكات حائز اهميت پرونده نامبرده، ارتباطگيري پيچيده و تبادل اطلاعات خاص و محرمانه كشور با برخي سرويسها بوده است كه به محض تكميل پرونده و مستندات از طريق مراجع ذيصلاح اقدام لازم انجام خواهد شد.»
در این اطلاعیه س.ک عنوان اختصاری فردی است که متهم است در «تولید مستندات سفارشی بی بی سی» نقش داشته است. هنوز نام کامل این فرد در سایت های خبری منتشر نشده است.
بنت الهدی هاشمی، که فارغ التحصیل رشتۀ مددکاری است و خواهر سعیده هاشمی، خبرنگار بی بی سی فارسی است به عنوان دیگر متهم عملیات موسوم به «چشم روباه» به عنوان بازوی خبری و رسانه ای این شبکه معرفی شده است.
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه هدف عملیات چشم روباه را این گونه توضیح می دهد: ايجاد شبكه جذب و آموزش محرمانه و سري در كشور با هدف جذب نخبگان رسانهاي و سياسي، برقراري ارتباط تنگاتنگ با شبكههاي معاند و ضدانقلاب خارجي از طريق توليد و نیز ارائه محتوا از نقاط استراتژيكی مانند اطلاعات وزارتخانههاي حساس، سفارتخانهها و حتي مناطق خاص مانند سكوهاي نفتي.
سایت گرداب از روزنامه نگارانی که این اتهام ها را متوجه آن ها دانسته با ذکر حروف اول نام آن ها یاد کرده است که اسامی آن ها به ترتیب عبارت است از: مرضیه رسولی، پرستو دوکوهکی و سهام الدین بورقانی
همچنین بنتالهدی هاشمی که فارغ التحصیل رشتۀ مددکاری و خواهر سعیده هاشمی خبرنگار بی بی سی فارسی است یکی دیگر از متهمان این عملیات است.
از فرد دیگری نیز در شمار متهمان این پرونده با عنوان اختصاری سین کاف یاد شده که هنوز نام کامل و هویت این فرد نامشخص است.
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه از پروندۀ روزنامه نگاران بازداشت شده به عنوان یک پروندۀ پیچید نام برده که اطلاعیه کنونی بخش نخست از افشاي جزئيات محرمانۀ این پرونده است.
مسیح علی نژاد، روزنامه نگار و نویسنده در لندن در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «در این اطلاعیه نام بردن از برخی روزنامه نگارانی که در خارج از ایران فعالیت می کنند و همچنین برخی دیگر در داخل می تواند دو انگیزه بسیار برجسته داشته باشد. نخست آن که به نوعی ایجاد رعب و وحشت و سرخوردگی است. آن ها می دانند پروژۀ اعتراف گیری، پروژۀ شکست خورده و نخ نمایی است اما می دانند همین کار در میان کسانی که با این پروژه مرتبط شده اند تضعیف روحیه ایجاد می کند و همین تضعیف روحیه موجب تحت الشعاع قرار گرفتن فعالیت های بعدی خواهد شد.»
علی نژاد اضافه کرد: «انگیزۀ دوم اما می تواند قطع رابطۀ فعالان رسانه ای در داخل و خارج باشد.
اکنون هم سپاه با متوسل شدن به روابط دوستانه و قدیمی عده ای از روزنامه نگاران با برخی همکارانشان در خارج از کشور آن ها را تحت فشار قرار داده اند تا اعتراف کنند جاسوس یا کارمند بی بی سی بوده اند.»
اکنون این پرسش می تواند مطرح شود که اگر روابط دوستانه میان روزنامه نگاران بازداشت شده و همکاران قدیمی شان مبنای این اتهام ها قرار گرفته، چرا روابط دوستانۀ دیگر روزنامه نگاران داخل با همکارانشان در خارج از کشور به چنین نتیجه ای ختم نشده است؟
این روزنامه نگار در پاسخ به این پرسش می گوید: «می خواهم پرسش را تصحیح کنم. ما هنوز اطلاع نداریم این اتفاق در مورد دیگران رخ نداده باشد. در مورد بی بی سی هم تا مادامی که رسانه ای به اسم "ندای سبز آزادی" خبررسانی نکرده بود آقای صادق صبا (سردبیر بی بی سی فارسی) هم در این زمینه اطلاع رسانی نکرد. گاهی کاستن از فشارهایی که بر خانوادۀ زندانیان اعمال می شود برای مدیران رسانه ارزشمند تر است و ترجیح می دهند در این زمینه اطلاع رسانی نکنند. من افراد بسیاری را در داخل کشور می شناسم که به خاطر روابط خانوادگی با کسانی که در خارج از کشو فعالیت می کنند زندگی معمولی شان هم مخدوش شده است و حتی اجازۀ تحصیل و کار هم ندارند. کسی هم در موردشان اطلاع رسانی نکرده است.»
در اطلاعیه سپاه پاسداران پرستو دوکوهکی (روزنامه نگار و وبلاگ نویس) که برای تحصیل به انگلیس رفته بوده در دوران تحصیل به سرويس اطلاعاتي انگليس مرتبط شده که بعدها در مراحل مختلف و متعدد رفت و آمد به داخل كشور، به عنوان مامور انتقال پولهاي مرتبطين در داخل و كالاهاي مورد نياز ايشان، ایفای نقش میکرده است.
همچنین از او به عنوان بازوي تهيه محتوا براي شبكه بيبیسي نام برده شده که به جمعآوري و ارسال اطلاعات خاص و داراي طبقهبندي اقدام کرده است.
نیز در اطلاعیه سپاه از مرضیه رسولی (خبرنگار حوزۀ موسیقی) با عنوان «سرپلهاي بيبيسي براي معرفي و جذب فعالان رسانهاي به مراكز آموزشي این شبکه» یاد شده است.
در ادامۀ این اطلاعیه در توضیح اتهام مرضیه رسولی نوشته شده : « بر اساس مستندات و مدارك موجود، خانم م.ر از موثرترين افراد در حلقه تاييد صلاحيت افراد جذبشده است كه با "مهدي جامي"، از موسسين راديو زمانه، مرتبط بوده و با همفكري و مشاركت وي اين فرايند را دنبال ميكرده است. مشاراليها همچنين قراردادهاي مالي متعددي با شبكه بيبيسي فارسي به منظور توليد محتوا و پشتيباني برنامهاي منعقد كرده است كه مستندات آن به پيوست پرونده به مراجع قضايي ارسال شده است.»
دیگر متهم این پرونده سهام الدین بورقانی (روزنامه نگار) است که در این اطلاعیه درباره اش نوشته اند: «مستندات و مدارك ارتباطگيري پرتكرار و هدفمند "مهدي پرپنچی"، نفر دوم بيبيسي فارسي، "ندا دهقاني سانيج" (همسر پرپنچي)، "پناه فرهادبهمن" و "حنيف مزروعي" كه جزء افراد شاخص فعال در اين شبكه هستند با نامبرده، حكايت از اقدامات گسترده و بعضا امنيتي وي دارد كه به دليل پارهاي ملاحظات خاص از انتشار آنها خودداري ميشود.
بر اساس اقارير نامبرده، وي علاوه بر همكاري با رسانه های جریان ضد انقلاب در اكثر اغتشاشات فتنه 88 حضور فعال و موثر داشته و اقدام به تهيه عكس، خبر، گزارش و ارسال آنها به اين شبكههاي ضدانقلاب کرده است.
از جمله نكات حائز اهميت پرونده نامبرده، ارتباطگيري پيچيده و تبادل اطلاعات خاص و محرمانه كشور با برخي سرويسها بوده است كه به محض تكميل پرونده و مستندات از طريق مراجع ذيصلاح اقدام لازم انجام خواهد شد.»
در این اطلاعیه س.ک عنوان اختصاری فردی است که متهم است در «تولید مستندات سفارشی بی بی سی» نقش داشته است. هنوز نام کامل این فرد در سایت های خبری منتشر نشده است.
بنت الهدی هاشمی، که فارغ التحصیل رشتۀ مددکاری است و خواهر سعیده هاشمی، خبرنگار بی بی سی فارسی است به عنوان دیگر متهم عملیات موسوم به «چشم روباه» به عنوان بازوی خبری و رسانه ای این شبکه معرفی شده است.
سوگند رئیس جمهور جدید و تداوم خشونت
رئیس جمهور جدید یمن، عبدالربو منصور هادی، امروز شنبه، دو روز قبل از آغاز رسمی دورۀ ریاست جمهوریش، در حالی سوگند یاد کرد، که خشونت در این کشور ادامه دارد.
در حالیکه رئیس جمهور سابق، علی عبدالله صالح، در مراسم ادای سوگند رئیس جمهور جدید، عبدالربو منصور هادی، شرکت نکرد، در جنوب این کشور خشونت ادامه داشت، بیست و شش تن از سربازان این کشور، طی یک سوء قصد، که به القاعدۀ محلی نسبت داده شد، کشته شدند. انفجار لحظاتی بعد از مراسم سوگند، در قصر حکومتی موکالا، در جنوب شرق یمن، صورت گرفت.
عبدالربو منصور هادی، طی مراسم سوگند، تعهد کرد که وحدت مملکت، استقلال و تمامیت ارضی آن را حفظ کند، و به جنگ بر ضد القاعده، که درین کشور در حال نیرومند تر شدن است، ادامه بدهد.
منصور هادی کاندیدای یگانۀ انتخابات سه شنبه گذشته، همچنان، معاون رئیس جمهور سابق، علی عبدالله صالح بود. بعد از شورش طولانی در این کشور، به کمک و به پیشنهاد کشورهای عربی منطقه، صالح بالاخره بعد از سی سه سال، از قدرت کنار رفت. صالح که به سختی حاضر شد از قدرت کنار برود، از مردم درخواست کرد تا از حکومت جدید پشتیبانی کنند.
همچنان امروز در جنوب یمن، که خواهان استقلال خودش است، در حالیکه نیروهای امنیتی اردوگاه های مخالفین را بر می چیدند، دو سرباز کشته و دو غیرنظامی که یکی از آنان زن بود، زخمی شدند.
عبدالربو منصور هادی، طی مراسم سوگند، تعهد کرد که وحدت مملکت، استقلال و تمامیت ارضی آن را حفظ کند، و به جنگ بر ضد القاعده، که درین کشور در حال نیرومند تر شدن است، ادامه بدهد.
منصور هادی کاندیدای یگانۀ انتخابات سه شنبه گذشته، همچنان، معاون رئیس جمهور سابق، علی عبدالله صالح بود. بعد از شورش طولانی در این کشور، به کمک و به پیشنهاد کشورهای عربی منطقه، صالح بالاخره بعد از سی سه سال، از قدرت کنار رفت. صالح که به سختی حاضر شد از قدرت کنار برود، از مردم درخواست کرد تا از حکومت جدید پشتیبانی کنند.
همچنان امروز در جنوب یمن، که خواهان استقلال خودش است، در حالیکه نیروهای امنیتی اردوگاه های مخالفین را بر می چیدند، دو سرباز کشته و دو غیرنظامی که یکی از آنان زن بود، زخمی شدند.
طالبان مسئولیت کشته شدن دوآمریکایی در کابل را به عهده گرفتند
به دنبال حمله به وزارت داخلۀ افغانستان در شهر کابل پایتخت این کشور که دو تن از مشاوران آمریکایی عضو نیروهای نظامی ناتو- آیساف کشته شدند، طالبان در بیانیه ای مسئولیت این رویداد را به عهده گرفتند.
در این بیانیه تأکید شده است که قهرمانی به نام عبدالرحمان در واکنش به بی حرمتی به قرآن در یک پایگاه نظامی آمریکایی در افغانستان به وزارت داخله در کابل حمله کرده است و چهار مشاور آمریکایی را به قتل رسانده است.
همچنین طالبان در این بیانیه متذکر شده اند که این مجاهد طالب کماکان در وزارت داخله است و در برابر نیروهای نظامی مقاومت می کند.
البته مفامات دولتی و سران نیروهای ناتو تنها ازکشته شدن دو نفر خبر داده اند و بنا به اظهرات سخنگوی وزارت داخلۀ افغانستان جسد دو آمریکایی که به ضرب گلوله کشته شده اند توسط همکاران آنها در دفتر کارشان پیدا شده است.
به دنبال این واقعه ژنرال جان آلن فرماندۀ آمریکایی نیروهای نظامی ناتو در افغانستان تمامی کارکنان آیساف را که دروزارتخانه ها و سازمانهای دولتی افغان در داخل و خارج کابل فعالیت دارند را به دلیل مسائل امنیتی فراخواند.
شورای حقوق بشر سازمان ملل اوضاع سوریه را بررسی می کند
یک روز بعد از کنفرانس "کشور های دوست سوریه" در تونس که خواستار توقف فوری خشونتها در سوریه و افزایش تحریمها علیه رژیم بشار اسد گردید، قطر وشماری از کشور های عربی با حمایت اتحادیه اروپا و آمریکا خواهان "بررسی فوری بحران سوریه" در جلسه سالانه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو گردیده اند.
نشست سالانه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد روز دوشنبه آینده با اشتراک ناوی پیلای، رئیس کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل و ناصر عبدالعزیز الناصر، رئیس مجمع عمومی این سازمان آغاز و مدت چهار هفته طول خواهد کشید.
وزرای خارجه و مقامات 90 کشور از جمله وزرای خارجه فرانسه، آلمان، هسپانیا، ایران و نخست وزیر لیبی در این جلسات شرکت خواهند کرد.
قرار است در این نشست، جلساتی برای بررسی وضعیت حقوق بشر در کشور های ایران، لیبی، سریلانکا، برمه، میانمار و کره شمالی بر گزار گردد اما انتظار می رود بحران سوریه در سه روز اول گشایش این جلسات در مرکز توجه قرار بگیرد.
یک دیپلمات غربی به خبرگزاری فرانسه گفته است اشتراک کنندگان این جلسات میخواهند " مقامات سوریه از انکار( واقعیت ها) دست بردارند." بگفته همین دیپلمات، شورای حقوق بشر سازمان ملل تصمییم دارد فشار ها بر مقامات سوری را ادامه دهد.
گزارش کمیسیون تحقیق در مورد سوریه که در ماه اوت گذشته بدرخواست شورای حقوق بشر سازمان ملل تشکیل شده بود روز 12 مارس آینده مورد بحث قرار خواهد گرفت و گفته میشود این گزارش فهرستی از افراد بلند پایه رژیم سوریه که مظنون به ارتکاب جرایم ضد بشری در طول یک سال گذشته در این کشور هستند را در بر میگیرد.
ایلین چامبرلین دو ناهو، نماینده آمریکا در شورای حقوق بشر سازمان ملل، با اشاره به درخواست تمدید ماموریت کمیسیون تحقیق در مورد سوریه گفت: " ما میخواهیم با افزایش فشار بین المللی بر سوریه، خشونتها در این کشور متوقف و دسترسی بهتر به کمکهای بشردوستانه میسر گردد."
شورای حقوق بشر سازمان ملل در طول سه ماه گذشته سه نشست ویژه در مورد سوریه برگزار کرد و ناوی پیلای، رئیس کمیساریای عالی حقوق بشر این سازمان نیز در جلسه شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل از سوریه خواست از جنایات ضد بشری انجام شده در این کشور "حساب پس بدهد."
در همین حال، یک روز بعد از برگزاری کنفرانس کشور های دوست سوریه در تونس که در آن پیشنهاد اعزام یک نیروی حافظ صلح عربی به سوریه مطرح شد، ایران بار دیگر برمخالفت خود با هرگونه مداخله نظامی علیه سوریه تاکید کرد.
یک بیانیه وزارت خارجه ایران هرگونه مداخله خارجی در امور سوریه را رد و تصریح کرده است که بر خلاف ادعای کشور های غربی، " ایران با مردود دانستن هر گونه مداخله نظامی در تحولات سوریه، اخبار منتشر شده درباره ارسال سلاح و کمک نظامی به دولت سوریه را کذب محض میداند."
اخبار روز:
این روزها مطلبی که بیش از دیگر موضوعها در میان رسانه های فارسی زبان هموطنان مطرح است و دست به دست می شود، مصاحبه آقای پرویز ثابتی با بخش پارسی تلویزیون صدای آمریکا است. دراین مصاحبه البته آقای مقام دوم ساواک شاهنشاهی طبق معمول و عرف تمام ستمکاران و دغلبازان، به دروغ و خدعه متوسل شده و آن همه ستم و زشتکاری و رذالت را انکار کرده است؛ که حق او است و باید دروغ بگوید و آن جنایات را به گردن نگیرد!
من از این مقام بزرگوار امنیّتی ساواک توقع ندارم که جنایات ارتکابی را بپذیرد و تن به قبول آن مصیبتها بدهد. اما مجبورم بگویم که این فرد هرچه کرده است و هر ستم و جنایتی مرتکب شده است، بی اجازه و فرمان پادشاه کشور نبوده است. این فرد در ساواک شاهنشاهی گرچه ریاست اداره سوم را داشت، اما از خود نصیری اهمیّت و ارزشش درپیش دستگاه بیشتر بود.
منصور رفیع زاده که از زمان تأسیس ساواک در ایران تا سقوط حکومت پادشاهی رئیس کل ساواک در ایالات متحده آمریکا بود و درضمن به اقرار خودش مأمور اداره اطلاعات و امنیّت امریکا یعنی«سیا» را نیز عهده دار بود، در کتاب خاطراتش به نام«شاهد» که به زبان انگلیسی حدود ۲۵ سال پیش منتشر شده است می نویسد:
« برای مأموریـّتی به ایران رفته بودم و در روز معینی با ارتشبد نصیری رئیس ساواک ملاقات داشتم. به اتاقش رفتم و دستور چای داد که خوردم. پس از چند دقیقه گفتگوی معمولی، از جا بلند شد و با اشاره به من فهماند که همراهش بروم. باهم به حیاط اداره آمدیم. رو کرد به من و گفت: رفیع زاده! این را می خواهم به تو بگویم، ثابتی برای من هم در اتاقم شنود گذاشته است. من خیلی تعجب کردم. بعد پرسیدم به اجازه کی؟ پاسخ داد اعلیحضرت!! من بیشتر شگفت زده شدم. گفت به همین دلیل به حیاط آوردمت تا از سخنان ما آگاه نشود!... این کتاب را که به نام: WITNESS است می توان از کتابفروشی های امریکائی خرید.
اینها را نوشتم تا مقام و موقعیّت آقای ثابتی معلوم شود و ما شنوندگان آن مصاحبه و به طور اتفاقی خواننده کتاب مصاحبه محقق محترم تاریخ معاصر ایران با پرویز ثابتی نیز، توقع درستکاری و راستگوئی از ثابتی نداشته باشیم.
اما چیزی که در این میان مغفول مانده و هیچ ایرانی تاکنون به آن نپرداخته و گویا نمی پردازد، مقام و موقعیّت آقای مصاحبه کننده با پرویز ثابتی است که چندین روز متوالی در خانه و محضر و حضور آقای ثابتی نشسته و با طرح پرسش ها – قطعاً از پیش معین – از او کسب پاسخ کرده و پاسخها را نیز گرفته و مجموعه را به صورت کتابی در شرکت کتاب آقای «بیژن خلیلی» به چاپ رسانده و یک جلدش را برای صدا و سیمای فارسی زبان امریکا فرستاده است. قطعاً خبرنگار تلویزیون امریکا نیز با توجه به چاپ این کتاب و اجازه آقای ثابتی، شماره تلفن ثابتی را از محقق محترم تاریخ معاصر ایران گرفته و با او به گفتگوی تلفنی نشسته است که ما را هم مستفید و هم آگاه کرد!
پرسش من؛ و پرسش بزرگ من و بسیاری چون من این است:
آقای پرویز ثابتی که از سوی آخوند خلخالی به صورت غیابی به اعدام محکوم شده بود و تروریستهای اسلامی در به در دنبالش می کردند و دنبالش می گردند، چگونه آدرس منزل خود را به محقق محترم تاریخ معاصر ایران که ارتباطش با حکومت اسلامی بر همگان مشهود و معلوم است داده و مهمتر از آن چگونه حاضر شده است با او ملاقات و مصاحبه کند. در حالی که می دانیم از یک سو آقای محقق محترم تاریخ معاصر ایران به قول عوام یک پایش در ایران و پای دیگر در ممالک خارجه دارد! یعنی در ایران زندگی می کند و سالی چندین بار نیز به برای اجرای مأموریت های مختلف در لوای تحقیق در تاریخ معاصر ایران به کشورهای پنج قاره عالم در سفر است. یعنی در بارگاه حکومت ولایتمدار شناخته شده و مقرب است؛ به گونه ای که تألیفاتش را ناخوانده از سوی مقامات به چاپ می رساند و هر کتابش در ظرف دو ماه در پیشخوان کتابفروشی است... از دیگر سو آقای ثابتی کسی نیست که راحت و آسوده به هر محققی رو نشان دهد. مگر این که محقق محترم تاریخ معاصر ایران باشد تا رو بنماید و نشانی خانه خویش را به او بدهد و جنابش را به حضور پذیرد. به کوتاه سخن به کمال مطلق مطمئن شده باشد... پس! تنها در یک حال و در یک شرط امکان این مصافحه و مصاحبه وجود دارد که مقامات دو دستگاه امنیّتی جهانی «سیا» و «موساد» تأمین کافی را به آقای ثابتی داده باشند و اعلام کنند که محقق محترم تاریخ معاصر ایران را از خود ثابتی بهتر می شناسند. بنابراین آقای ثابتی! هراس به خود راه مده و با نماینده ما هر آنچه دل تنگت می خواهد بگو و همراه با محقق محترم تاریخ معاصر ایران، به ریش ایرانی های فراری خوش خیال بخند...
آقای محقق محترم تاریخ معاصر ایران (البته کردستانی) شغل کنونی اش در دستگاه ولایت فقیه، درست شبیه به همان شغل منصور رفیعزاده کرمانی در دستگاه آریامهر است. یعنی بلا تشبیه، هم از توبره می خورد و هم از آخور...
شوربختانه در تمام این مدت و با این همه جار و جنجال در اطراف آقای پرویز ثابتی، ما همه از کوچک و بزرگ، از زحمات و تلاشهای آقای محقق محترم تاریخ معاصر ایران غافل بودیم و به کار سترگش نپرداختیم و توجهی به کمالات فراوانش که در گفتگو با خبرنگار سیمای امریکا نیز اظهار فضل{ه} می کرد نشان ندادیم... حیف و سد حیف!!
او با سخنهای رکیک و توهین و انواع اتهام، تمام کسانی را که مورد تنفر حکومت ولایت است مانند دکتر مصدق، دکتر شریعتی، دکتر عبدالکریم سروش و جبهه ملی و کودتای ۲٨ مرداد و... نواخت و هرآنچه لایق ریش خود و اربابش بود به آنان نسبت داد.
اما !... ما از او غافل بودیم و او به ما زد!
دکتر مهران معمار
۲٣/۲/۲۰۱۲
من از این مقام بزرگوار امنیّتی ساواک توقع ندارم که جنایات ارتکابی را بپذیرد و تن به قبول آن مصیبتها بدهد. اما مجبورم بگویم که این فرد هرچه کرده است و هر ستم و جنایتی مرتکب شده است، بی اجازه و فرمان پادشاه کشور نبوده است. این فرد در ساواک شاهنشاهی گرچه ریاست اداره سوم را داشت، اما از خود نصیری اهمیّت و ارزشش درپیش دستگاه بیشتر بود.
منصور رفیع زاده که از زمان تأسیس ساواک در ایران تا سقوط حکومت پادشاهی رئیس کل ساواک در ایالات متحده آمریکا بود و درضمن به اقرار خودش مأمور اداره اطلاعات و امنیّت امریکا یعنی«سیا» را نیز عهده دار بود، در کتاب خاطراتش به نام«شاهد» که به زبان انگلیسی حدود ۲۵ سال پیش منتشر شده است می نویسد:
« برای مأموریـّتی به ایران رفته بودم و در روز معینی با ارتشبد نصیری رئیس ساواک ملاقات داشتم. به اتاقش رفتم و دستور چای داد که خوردم. پس از چند دقیقه گفتگوی معمولی، از جا بلند شد و با اشاره به من فهماند که همراهش بروم. باهم به حیاط اداره آمدیم. رو کرد به من و گفت: رفیع زاده! این را می خواهم به تو بگویم، ثابتی برای من هم در اتاقم شنود گذاشته است. من خیلی تعجب کردم. بعد پرسیدم به اجازه کی؟ پاسخ داد اعلیحضرت!! من بیشتر شگفت زده شدم. گفت به همین دلیل به حیاط آوردمت تا از سخنان ما آگاه نشود!... این کتاب را که به نام: WITNESS است می توان از کتابفروشی های امریکائی خرید.
اینها را نوشتم تا مقام و موقعیّت آقای ثابتی معلوم شود و ما شنوندگان آن مصاحبه و به طور اتفاقی خواننده کتاب مصاحبه محقق محترم تاریخ معاصر ایران با پرویز ثابتی نیز، توقع درستکاری و راستگوئی از ثابتی نداشته باشیم.
اما چیزی که در این میان مغفول مانده و هیچ ایرانی تاکنون به آن نپرداخته و گویا نمی پردازد، مقام و موقعیّت آقای مصاحبه کننده با پرویز ثابتی است که چندین روز متوالی در خانه و محضر و حضور آقای ثابتی نشسته و با طرح پرسش ها – قطعاً از پیش معین – از او کسب پاسخ کرده و پاسخها را نیز گرفته و مجموعه را به صورت کتابی در شرکت کتاب آقای «بیژن خلیلی» به چاپ رسانده و یک جلدش را برای صدا و سیمای فارسی زبان امریکا فرستاده است. قطعاً خبرنگار تلویزیون امریکا نیز با توجه به چاپ این کتاب و اجازه آقای ثابتی، شماره تلفن ثابتی را از محقق محترم تاریخ معاصر ایران گرفته و با او به گفتگوی تلفنی نشسته است که ما را هم مستفید و هم آگاه کرد!
پرسش من؛ و پرسش بزرگ من و بسیاری چون من این است:
آقای پرویز ثابتی که از سوی آخوند خلخالی به صورت غیابی به اعدام محکوم شده بود و تروریستهای اسلامی در به در دنبالش می کردند و دنبالش می گردند، چگونه آدرس منزل خود را به محقق محترم تاریخ معاصر ایران که ارتباطش با حکومت اسلامی بر همگان مشهود و معلوم است داده و مهمتر از آن چگونه حاضر شده است با او ملاقات و مصاحبه کند. در حالی که می دانیم از یک سو آقای محقق محترم تاریخ معاصر ایران به قول عوام یک پایش در ایران و پای دیگر در ممالک خارجه دارد! یعنی در ایران زندگی می کند و سالی چندین بار نیز به برای اجرای مأموریت های مختلف در لوای تحقیق در تاریخ معاصر ایران به کشورهای پنج قاره عالم در سفر است. یعنی در بارگاه حکومت ولایتمدار شناخته شده و مقرب است؛ به گونه ای که تألیفاتش را ناخوانده از سوی مقامات به چاپ می رساند و هر کتابش در ظرف دو ماه در پیشخوان کتابفروشی است... از دیگر سو آقای ثابتی کسی نیست که راحت و آسوده به هر محققی رو نشان دهد. مگر این که محقق محترم تاریخ معاصر ایران باشد تا رو بنماید و نشانی خانه خویش را به او بدهد و جنابش را به حضور پذیرد. به کوتاه سخن به کمال مطلق مطمئن شده باشد... پس! تنها در یک حال و در یک شرط امکان این مصافحه و مصاحبه وجود دارد که مقامات دو دستگاه امنیّتی جهانی «سیا» و «موساد» تأمین کافی را به آقای ثابتی داده باشند و اعلام کنند که محقق محترم تاریخ معاصر ایران را از خود ثابتی بهتر می شناسند. بنابراین آقای ثابتی! هراس به خود راه مده و با نماینده ما هر آنچه دل تنگت می خواهد بگو و همراه با محقق محترم تاریخ معاصر ایران، به ریش ایرانی های فراری خوش خیال بخند...
آقای محقق محترم تاریخ معاصر ایران (البته کردستانی) شغل کنونی اش در دستگاه ولایت فقیه، درست شبیه به همان شغل منصور رفیعزاده کرمانی در دستگاه آریامهر است. یعنی بلا تشبیه، هم از توبره می خورد و هم از آخور...
شوربختانه در تمام این مدت و با این همه جار و جنجال در اطراف آقای پرویز ثابتی، ما همه از کوچک و بزرگ، از زحمات و تلاشهای آقای محقق محترم تاریخ معاصر ایران غافل بودیم و به کار سترگش نپرداختیم و توجهی به کمالات فراوانش که در گفتگو با خبرنگار سیمای امریکا نیز اظهار فضل{ه} می کرد نشان ندادیم... حیف و سد حیف!!
او با سخنهای رکیک و توهین و انواع اتهام، تمام کسانی را که مورد تنفر حکومت ولایت است مانند دکتر مصدق، دکتر شریعتی، دکتر عبدالکریم سروش و جبهه ملی و کودتای ۲٨ مرداد و... نواخت و هرآنچه لایق ریش خود و اربابش بود به آنان نسبت داد.
اما !... ما از او غافل بودیم و او به ما زد!
دکتر مهران معمار
۲٣/۲/۲۰۱۲
اخبار روز:
برداشت آسمان را
چون کاسهای کبود
و صبح سرخ را لاجرعه سرکشید
آنگاه
خورشید در تمام وجودش طلوع کرد
« ه.الف.سایه »
شاید بعداز گذشت ٣٨ سال نوشتن خاطره آخرین شب خسرو گلسرخی و کرامتالله دانشیان اندکی عجیب باشد. در این سی و هشت سال بسیار فرزندان این آب و خاک بخون غلطیدند؛ بسیار تفکرات سیاسی دیگرگون شدند؛ اما خاطراتی هستند که هیچگاه رنگ نمی بازند. دالانهای بیپایان خاطره که یکی پس از دیگری گشوده می شوند. در انتهای هر دالان چهرهای نقش می بندد، محو می شود و چهرهای دیگر پیش می آید. " همه چهره چهرهها، یک چهرهاند ": زیباترین فرزندان این آب و خاک.
و این دالانی است که مرا به زندان جمشیدیه می برد. زندانی در انتهای خیابان امیرآباد، نامآشنا مانند دیگر زندانها. با یک ساختمان قرمز آجری تازهساز، دو طبقه که طبقه دوم آن نیمی به افسران خاطی ارتش و نیمی به زندانیان سیاسی دستگیرشده در ارتش تعلق داشت. بند کوچکی بود، با امکانات خوب. ملاقاتهای حضوری، کتابخانه و غذای کافی؛ با دو ساعت هواخوری و والیبال. از تمام گروههای سیاسی بودند. از پایگاه وحدتی گرفته تا ستاد بزرگارتشداران.
تلویزیون تحریم شده بود. کسی اجازه رفتن به سالن تلویزیون را نداشت، جز حسین فیضالهی که خواهش کرده بود به او اجازه دهیم تا برنامههای پلنگ صورتی را تماشا کند. ظهرها ساعت دو یا سه درست یادم نیست، مانند پلنگ صورتی از مقابل سلولها می گذشت، به سالن تلوزیون می رفت و صدای خندهاش در تمامی راهرو می پیچید!
پرونده عجیبی داشت. گروه آنها را بخاطر اجرای نمایشنامههائی در رابطه با چنگیزخان و امیرتیمور و ... در دانشکده افسری گرفته بودند. دانشجوی دانشکده افسری بود. متهم ردیف پنجم و یا حتی ششم. متهمان ردیف اول تا او همه ششماه زندان گرفته بودند. اما حسین ده سال! او در جواب سرلشگر خواجهنوری رئیس دادگاه که گفته بود، مرتیکه آدم قحط بود که رفتید سراغ امیر تیمور؟ گفته بود: مرتیکه خودت هستی و جد و آبادت، به امیر تیمور توهین نکن. ده سال به او داده بودند! هنوز رویای تیمور و چنگیز با او بود. کسی نمی توانست به امیر تیمور نزدیک شود و یا در والیبال جرزدن او را قبول نکند!
عصر روزی که قرار بود دادگاه گلسرخی و دانشیان از تلویزیون مستقیم پخش شود، بچهها تصمیم گرفتند که شب به سالن تلویزیون برویم. شب عجیبی بود. سالن مملو از افسران زندانی، چه افسران آنطرف راهرو و چه این طرف. برای ما زندانیان سیاسی در آن زندان کوچک هیجان بزرگی بود. هر یک از ما بگونهای خود را در آن دادگاه می دیدیم. مهم نبود که چه پروندهای جریان داشت. مهم، چگونگی این دادگاه بود. رودرروئی روشنفکران انقلابی با رژیم شاه و مطرحشدن آن در تمامی کشور. این فرصتی طلائی بود.
سرگرد قُمی که از افسران قسمت عادی بود و مسئولیت داخلی بندها را برعهده داشت مرتب پیش ما می آمد؛ " بچهها چیزی کم ندارید؟ جایتان خوب است؟ " آدم بدی نبود. میخواست هم احترام زندانیان سیاسی را داشته باشد، هم طرف خودشان را و در نهایت امر طرف مسئولان زندان را؛ از تعریف خوشش می آمد. (چه کسی خوشش نمی آید!؟)
سرهنگ آیرملو که می گفتند پسرخاله شاه است و بجرم اختلاس در خریدهای سررشتهداری ارتش در زندان بود، ردیف جلو نشسته بود. برای او زندان نیز مانند پادگان بود، سینه جلو می داد و مانند فرماندهان ارتش در راهرو مربوط به خودشان قدم می زد. او داشت با دقت به جریان دادگاه نگاه می کرد. دادرسی جریان داشت. روالی نه چندان باب میل ما، نه چندان منطبق با فضا و هیجانات گروههای سیاسی طرفدار مبارزه مسلحانه در آن سالها. چرا که مرگ و شهادت یکی از ارکان اصلی مبارزه مسلحانه بود، همراه با چاشنی کینه و نفرت نسبت به رژیم. زمانی که نوبت صحبت به گلسرخی رسید، گوئی همه چیز آماده شده بود. تمام عناصر دست به دست هم داده بودند تا از او یک شهید، یک قدیس بسازند! چشمانی درشت و نافذ، صورتی محکم، با کلماتی آهنگین، با آن پیراهن چهگوارائی و دادگاهی علنی که در سرتاسر ایران پخش می شد. چیزی که آرزوی هر مبارز سیاسی بود. گره زمان در دستان او بود. بزنگاهی که به هستی معنائی ویژه میداد تا «نام خود را برآورد، آنجا که مرگ جویای معنی هستی خود است، یا اراده می کند که آن را معنا دهد. و این همان آزادگی است... چون که بودن یا نبودن، مادر زمان است بی خواست ما! اما چگونه گی بودن، سرفرازی ما یا سرافکندگی به خواست خود ماست، زمان را به آن راهی نیست و اراده بر زمان فرمان می راند و ما را از بندگی او آزاد می کند. آزادی در مرگ، حضور سرشار نیستی!» *
تبدیلشدن به اسطوره که تاوانی سهمگین دارد، این تاوان پاداش دلیری است. پاداش برکشیدن نام! بیشتر ما انقلابیون در آن سالهای پرشور جوانی، در آن تب و تاب مبارزه مسلحانه و فضای روشنفکری، درکمان از مبارزه برکشیدن نام بود! در خلوت ما این نام بود که شعار میداد، سلاح می کشید، سیانور به زیر دندان خرد می کرد. چنین نام و قدرتی بسیار غرورآفرین است. به سخرهگرفتن مرگ و بلندکردن نام: ما در همآوردگاه مبارزه، همه را به یکسان می خواستیم و قضاوت می کردیم. ما رنج سالها آفرینش هنرمندان را نمی دیدیم؛ رنج سالها کار پر مشقت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی؛ رنج سالها تحقیق، خلاقیت؛ رنج آموختن، گوشکردن، و عمیقترشدن. ما درک نمی کردیم که در این همآوردگاه بزرگ زندگی که به درازای تاریخ است، هرکس با ویژگیهای خود ظاهر می شود. قهرمانی ابعادی گوناگون می گیرد؛ مهم آن نقش و تأثیری است که بر جریان یک مبارزه می گذارد. سقراط همان اندازه اسطوره است که افلاطون و گالیله.
همه متأثر بودند. تأثیری که برای ما چپها نوعی سرشاری و خوشحالی درون داشت. آیرملو، زمانی که از در خارج می شد جلوی در ایستاد و گفت:" فرقی نمی کند که کیست؟ یا مخالف ماست. او یک مرد است! " جملهای که تا مغز استخوان در من نوجوان نفوذ کرد.
زمان به سرعت گذشت. روز بیست و هشت بهمن ماه سال ۱٣۵۲ بود. یادم نیست چه روزی از روزهای هفته. بین بند ما و بند انفرادی یک راهروی کوچک چهارمتر در چهارمتر قرار داشت که راهپله بود. توسط درهائی با میلههای آهنی از هم جدا می شدند. سلولهای انفرادی را براحتی می شد دید. اعدامیها را شب آخر به این سلولها آورده و از آنجا به تپههای چیتگر می بردند. هر زمان که جلوی نردهها را با پتو می بستند و در راهرو چراغ پایهدار توری می نهادند، می دانستیم که اعدامی در کار است. سرگرد قُمی آمد و گفت: امشب دانشیان و گلسرخی را برای اعدام می آورند. ساعت هفت بود که چراغ پایهدار را آوردند و پتو را جلوی نردهها کشیدند. ساعتی بعد رامش سرباز وظیفه نگهبان انفرادی که سمپاتی نسبت به ماها داشت گوشه پتو را بالا زد و گفت: آوردند. صدای تند و متعدد پاها و افرادی که در رفت و آمد بودند؛ کشیدهشدن چفت درها؛ باز و بستهشدن درهای انفرادی، سکوتی عمیق. نفسمان حبس شده بود. شبح مرگ نیز همراه آنها به زندان آمده بود و جولان میداد. از قُمی خواهش کردیم که از مسئول زندان سروان جاویدنسب بخواهد که برایشان شام بفرستیم. مخالفتی نکرد. بعداز اندکی پیغام آمد که دانشیان غذا می خواهد و گلسرخی معدهاش درد می کند و یک لیوان شیر برایش بفرستید. درخواست روزنامه کرده بودند. آنشب ما نیز همراه آنها تا طلوع صبح چشم برهم نزدیم. لحظهها سنگینی می کرد. درد و خشم درونمان می پیچید.
ساعت چهار صبح بود که باز صدای پاها بلند شد. باز و بستهشدن درها و نجواها. همه پشت میله جمع شده بودیم. یکی از بچهها یادم نیست، اما گمانم نعمت حقوردی بود که شعار داد و فریدون شیخالاسلامی تکرار کرد. صدای پائینرفتن از پلهها، خاموششدن وزوز چراغ توری، سکوت و سکوت.
هرکدام از ما آن شب همراه کرامت و گلسرخی به تپههای چیتگر رفتیم و در وجود آنها کشته شدیم. صدای هقهق گریه از اطاق کوچک گوشه راهرو که مسجد بند بود بگوش می رسید. مهرداد پاکزاد بود، " شیر آهن کوه مردی که تو بودی ". موههای فرفریاش را میان دو دست گرفته بود و گریه می کرد. اشک از چشمهای مهربانش جاری بود. حمزه فراهتی بگوشهای زل زده بود. هیچوقت این مرد خندان و روحیهدهنده در زندان را چنین غمگین ندیده بودم. " گده بو راحت لقدا گلدلر؟ " – پسر به همین راحتی رفتند؟ - جواد عباسی طبق معمول محکم بر سر خود می زد، داشت از حال می رفت. می گفت: حتماً برادرم را نیز از همین جا بردهاند. *
صبح، جاویدنسب رئیس زندان به بند آمد. بیتاب بود. واقعیتش این بود که بسیار گرفته بنظر می رسید. گفت: از دیشب این سوال را از خود می پرسم، آخر چرا؟ چرا آنها که همه چیز داشتند و تنها با یک کلمه می توانستند زندگی خود را نجات بدهند این کار را نکردند؟ مگر چه کم می شد؟ آیا ارزش این را داشت؟ من هیچوقت شما سیاسیها را درک نمی کنم! چه در سرتان می گذرد؟ اینطور که مملکت آباد نمی شود.
آن روز سرباز وظیفه فردوسی که کمک انباردار بود عصر به بند آمد. اشک در چشمانش بود. گفت: آنها را به انبار آوردند. برای درآوردن لباس و پوشیدن لباس اعدام. گلسرخی یک انگشتر بمن داد، با مبلغی پول که باید به خانوادهاش بدهم. آنها بسیار آرام بودند. شماها از مرگ نمی ترسید؟
چند هفته بعد، حمامهای بند را تعمیر می کردند، ما را به حمامهای بخش انفرادی بردند. از رامش نگهبان بند که در زمان اقامت در انفرادی و پیش از رفتن به بخش عمومی رفیق شده بودیم، خواستم که سلول گلسرخی را نشانم دهد. گفت: سلول دوم بود. پرسیدم: خالی است؟ گفت: آری. گفتم: میتوانم یک لحظه نگاه کنم؟ اجازه داد. به دقت سلول را برانداز کردم. روی دیوار سبزرنگ کنار در کلماتی کندهکاری شده بود که بسختی خوانده میشد:
خون ما می چکد بر سرمای اسفند
تا شود پیرهن کارگران
رخت آزادی دهقانان!
خسرو گلسرخی *
یادشان گرامی باد!
یادی از کرامت نازنین که در مورد تو کم نوشتهاند:
چهره کاملات هنوز دیده نمی شود! چهرهای که در سایه قرار گرفت و ناتمام ماند. من او را تنها یکبار و آنهم از دور دیدهام. زمانی که محصل کلاس نهم بودم و آرزوی دیدن انقلابیون را داشتم او را همراه بهروز جاویدی در زنجان دیدم. آنچه در مورد او از جاویدیها شنیدم، پیوسته در ذهنم ماند. مردی آرام و مبارزمردی که به آرامی آمد، مبارزه کرد، نوشت و رفت. آمدن بهار خجستهفال را به یاران بشارت داد و خجسته باد گفت! بجوشآمدن نغمه در رگ گیاه، دلپذیری هوا، پیکار مردان با قلمهاشان و نگونسازی بند بندگی، فقر و جهل را و بازگشت پرستوهای عاشق به خانه...
بهاران خجسته باد! بهاران خجسته باد!
* از کتاب ارمغان مور، شاهرخ مسکوب
* مهرداد پاکزاد عضو رهبری گروه شانزده آذر – گروه انشعابی از سازمان فدائیان اکثریت - که توسط جمهوری اسلامی اعدام گردید.
* محمدباقر عباسی، از رهبران مجاهدین بود که بعداز ترور سرتیپ طاهری تیرباران شد.
* این شعر در وصیتنامه گلسرخی آمده است. اما آنچه که بر دیوار کنده شده بود، این سه بیت بود.
دو جایزۀ مهم "سزار" برای اصغر فرهادی و یاسمینا رضا
فیلم "جدایی نادر از سیمین" به کارگردانی اصغر فرهادی، جایزۀ سالانۀ فیلم سزار را از آن خود کرد. همچنین یاسیمنا رضا (کارگردان ایرانی مجارستانی)، جایزۀ بهترین فیلمنامه را برای فیلمنامۀ "کشتار" به دست آورد.
نوشته: رضا ولیزاده
مراسم سالانۀ جایزۀ سزار که یکی از مهم ترین جوایز فیلم فرانسه است و به اسکار فرانسوی مشهور است، شب گذشته در پاریس برگزار شد.
در این مراسم، جایزۀ بهترین فیلم خارجی، به فیلم جدایی نادر از سیمین رسید.
در این مراسم، جایزۀ بهترین فیلم خارجی، به فیلم جدایی نادر از سیمین رسید.
فیلم اصغر فرهادی در رقابتهای سالانه فیلم سزار با فیلم هایی چون «قوی سیاه»، «درایو»، «سخنرانی پادشاه»، «کودکی با دوچرخه»، «ملانکولیا» و «آتش» رقابت میکرد.
از میان جوایز متعددی که این فیلم تا کنون به دست آورده جایزۀ سزار پس از جوایز خرس طلایی برلین و گلدن گلاب سومین جایزۀ مهم جهانی است که به این فیلم می رسد.
این جایزه در حالی به فیلم جدایی نادر از سیمین رسید که فردا دوشنبه، در مراسم اسکار نتیجۀ رقابت فیلم اصغر فرهادی با دیگر فیلم های برگزیدۀ سینمای جهان اعلام خواهد شد.
این جایزه در حالی به فیلم جدایی نادر از سیمین رسید که فردا دوشنبه، در مراسم اسکار نتیجۀ رقابت فیلم اصغر فرهادی با دیگر فیلم های برگزیدۀ سینمای جهان اعلام خواهد شد.
شب گذشته در مراسم جایزۀ سالانۀ سزار فیلم "هنرمند" توانست شش جایزه اصلی سزار را از آن خود کند و به عنوان بهترین فیلم سال انتخاب شود.
از یاسیمینا رضا به عنوان یکی دیگر از برندگان شب گذشته می توان نام برد. او که جایزۀ بهترین فیلم نامۀ "سزار" را به دست آورد، نمایشنامهنویس، بازیگر، رماننویس و فیلمنامهنویس فرانسوی است. یاسیمنا رضا پدر و مادرش هر دو یهودیالاصل بودند که پدرش ایرانی-روسی و مادرش مجارستانی بودند.
یاسمینا رضا، نگارش فیلمنامۀ «کشتار» را با اقتباس از نمایشنامۀ ای که سال 2007 با عنوان «خدای کشتار» نوشته بود انجام داده است.
الین نجمی، روزنامه نگار حوزۀ فرهنگ و پژوهشگر تئاتر در پاریس در گفت و گو با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت: «جایزۀ سزار به عنوان یکی از جوایز فرهنگستان علوم سینمایی فرانسه از سوی دست اندرکاران و حرفه ای های سینما اهدا می شود و تفاوت آن با جشنواره های کوچک تر این است که هیأت داوران آن محدود نیستند و عدۀ زیادی از اهالی سینما در انتخاب های
نجمی در پاسخ به این پرسش که اهدای جایزۀ سزار تا چه حد می تواند منشأ سیاسی داشته باشد، توضیح داد: «من بعید می دانم. اگر قرار بود معیارهای دیگری غیر از معیارهای سینمایی و هنری در این انتخاب دخیل باشد شاید بهتر بود اعضای آکادمی هنرهای فرانسه سعی کنند خانم گلشیفته فراهانی را جزو پنج نامزد نهایی امیدهای آیندۀ سینمای فرانسه جای بدهند اما دیدیم این طور نشد. پس از انتشار یک ویدئو و همچنین تصاویر مربوط به چهرههای بخش "امیدهای آیندۀ سینمای فرانسه" که در نشریه مادام فیگارو منتشر شد، تصویر نیمه برهنۀ گلشیفته فراهانی که در کنار چهره های دیگر آمده بود جنجال بزرگی در فضای رسانه ای، شبکه های اجتماعی و فضای فرهنگی به پا کرد؛ اما دیدیم این فضا تأثیری بر انتخاب داوران نگذاشت و حتی خانم فراهانی جزو پنج نامزد نهایی این بخش هم نشد.»
دو نظامی آمریکایی در وزارت کشور افغانستان به قتل رسیدند
روز شنبه یک مرد مسلح دو مشاور نظامی آمریکایی را در ساختمان به شدت محافظت شده وزارت کشور افغانستان به قتل رساند. همزمان ناتو کلیه نیروهای خود را از وزارتخانههای افغانستان فراخواند.
طالبان مسئولیت قتل دو نظامی آمریکایی را برعهده گرفته و اعلام کرد این ترورها به تلافی سوزاندان قرآن صورت گرفته است.
وزارت کشور افغانستان با صدور بیانیهای اعلام کردکه دو نفر از «همکاران بینالمللی» این وزارتخانه صبح روز شنبه کشته شدهاند و تحقیقات درباره این حادثه در جریان است.
نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان (آیساف) نیز کشته شدن دو نظامی آمریکایی در افغانستان را به تایید رساندهاند.
این حادثه دو روز پس از آن به وقوع پیوست، که یک سرباز افغان به جمعی از معترضان در ولایت ننگرهار پیوست و دو امریکایی را به ضرب گلوله به قتل رساند.
ژنرال کارستن یاکوبسون، سخنگوی آیساف دراین باره به رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی گفت: «تحقیقات اولیه نشان میدهد که افراد مسلح ناشناس به نیروهای بینالمللی حافظ صلح امروز در شهر کابل حمله مسلحانه کردند که در نتیجه دو تن از این نیروها کشته شدند.»
سخنگوی آیساف از افشای هویت این دو فرد خودداری کرد.
با این حال یک مقام دولت افغانستان به خبرگزاری فرانسه گفته است که این اشخاص، دو مشاور آمریکایی در امور ضد تروریسم بودهاند که به دست یک پلیس افغان کشته شدهاند.
پس از کشته شدن این دو نفر، ناتو همه کارکنان و نیروهای خود را از از وزارتخانههای افغانستان فراخواند.
ژنرال جان آلن، فرمانده ناتو در افغانستان، اعلام کرده است که برای محافظت از نیروهای ناتو، همه آنها را از وزارتخانهها فراخوانده است.
در ادامه اعتراضها به سوزانده شدن قرآن در پایگاه هوایی بگرام، هزاران افغان به یک مقر سازمان ملل در شمال شرق ولایت قندوز حملهور شدند اما نیروهای پلیس آنها را عقب راندند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، پنج نفر از معترضان در ولایت قندوز کشته شدهاند که بدین ترتیب شمار کشتههای اعتراضهای اخیر به حدود ۳۰ نفر افزایش پیدا کرده است.
حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان مردم و نیروی افغان را به خویشتنداری دعوت کرد و گفت دولت افغانستان به آمریکا فشار میآوردکه عوامل آتش زدن قرآن به دست عدالت سپرده شوند.
باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده، پیشتر ضمن پوزشخواهی از سوزاندن قرآن، آن را حادثهای اتفاقی دانسته بود.
پیش از این نیز نظامیان آمریکایی گفته بودند که سوزاندن در یکی از بازداشتگاهها، اتفاقی بوده است.
طالبان مسئولیت قتل دو نظامی آمریکایی را برعهده گرفته و اعلام کرد این ترورها به تلافی سوزاندان قرآن صورت گرفته است.
وزارت کشور افغانستان با صدور بیانیهای اعلام کردکه دو نفر از «همکاران بینالمللی» این وزارتخانه صبح روز شنبه کشته شدهاند و تحقیقات درباره این حادثه در جریان است.
نیروهای بینالمللی مستقر در افغانستان (آیساف) نیز کشته شدن دو نظامی آمریکایی در افغانستان را به تایید رساندهاند.
این حادثه دو روز پس از آن به وقوع پیوست، که یک سرباز افغان به جمعی از معترضان در ولایت ننگرهار پیوست و دو امریکایی را به ضرب گلوله به قتل رساند.
ژنرال کارستن یاکوبسون، سخنگوی آیساف دراین باره به رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی گفت: «تحقیقات اولیه نشان میدهد که افراد مسلح ناشناس به نیروهای بینالمللی حافظ صلح امروز در شهر کابل حمله مسلحانه کردند که در نتیجه دو تن از این نیروها کشته شدند.»
سخنگوی آیساف از افشای هویت این دو فرد خودداری کرد.
با این حال یک مقام دولت افغانستان به خبرگزاری فرانسه گفته است که این اشخاص، دو مشاور آمریکایی در امور ضد تروریسم بودهاند که به دست یک پلیس افغان کشته شدهاند.
پس از کشته شدن این دو نفر، ناتو همه کارکنان و نیروهای خود را از از وزارتخانههای افغانستان فراخواند.
ژنرال جان آلن، فرمانده ناتو در افغانستان، اعلام کرده است که برای محافظت از نیروهای ناتو، همه آنها را از وزارتخانهها فراخوانده است.
در ادامه اعتراضها به سوزانده شدن قرآن در پایگاه هوایی بگرام، هزاران افغان به یک مقر سازمان ملل در شمال شرق ولایت قندوز حملهور شدند اما نیروهای پلیس آنها را عقب راندند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، پنج نفر از معترضان در ولایت قندوز کشته شدهاند که بدین ترتیب شمار کشتههای اعتراضهای اخیر به حدود ۳۰ نفر افزایش پیدا کرده است.
حامد کرزی، رئیس جمهور افغانستان مردم و نیروی افغان را به خویشتنداری دعوت کرد و گفت دولت افغانستان به آمریکا فشار میآوردکه عوامل آتش زدن قرآن به دست عدالت سپرده شوند.
باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده، پیشتر ضمن پوزشخواهی از سوزاندن قرآن، آن را حادثهای اتفاقی دانسته بود.
پیش از این نیز نظامیان آمریکایی گفته بودند که سوزاندن در یکی از بازداشتگاهها، اتفاقی بوده است.
“ائتلاف بزرگ اصولگرایان” انحلال خود را اعلام کرد
به گزارش خبرگزاری مهر متن این اطلاعیه به شرح زیر است:
مردم شریف و بزرگوار تهران از آغاز دوره نهم انتخابات مجلس شورای اسلامی و به دنبال اشکالات پیش آمده در ساز و کار و نحوه انتخاب اعضاء در جبهه متحد اصولگرایی، جمعی از اصولگرایان معتقد به ولایت فقیه و دوستان و یاران و همراهان انقلاب از آغاز تا کنون، تصمیم گرفتند که برای گرم نمودن صحنه انتخابات و با پذیرش کامل منشور جامعه مدرسین و جامعه روحانیت، ائتلافی جدید تشکیل دهند.
اکنون که متوجه شدیم ایجاد این ائتلاف موجب رنجش خاطر بزرگان اصولگرایی شده است و با توجه به احترام خاصی که برای حضرت آیتالله مهدوی کنی دامتبرکاته و آیتالله یزدی دامت برکاته قائل هستیم، به حرمت این دو عزیز بزرگوار ائتلاف بزرگ اصولگرایان را منحل اعلام مینمائیم.
از مردم عزیز تهران میخواهیم که در روز جمعه با حضور جدی و پرشور و فراگیر خود یک بار دیگر مهر تأییدی بر عزت، سربلندی و استقلال ایران اسلامی بزنند.
سحام می افزاید که این ائتلاف در تاریخ ۲۶بهمن ۹۰ در نشستی خبری که با حضور حسن غفوری فرد، سید ابوالحسن نواب و طاهره نظری برگزار شد، رسماً اعلام موجودیت کرد.
هرانا؛ بلاتکلیفی احسان هوشمند در بند ۲۰۹ زندان اوین
خبرگزاری هرانا - احسان هوشمند، روزنامه نگار و پژوهشگر مطالعات قومی، علی رغم گذشت قریب به پنجاه روز از زمان بازداشت، کماکان در بند ۲۰۹ زندان اوین و در بلاتکلیفی به سر میبرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، احسان هوشمند که هفدهم دی ماه سال جاری، در تهران دستگیر شد و در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر میبرد، تاکنون از ملاقات با خانوادهٔ خود محروم مانده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، احسان هوشمند که هفدهم دی ماه سال جاری، در تهران دستگیر شد و در حال حاضر در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر میبرد، تاکنون از ملاقات با خانوادهٔ خود محروم مانده است.
علاوه بر این، مسئولان زندان به تازگی حق برقراری تماس تلفنی را هم از وی سلب کردهاند.
همچنین از اتهام آقای هوشمند نیز اطلاعی در دست نیست و این در حالیست که مسئولان در برابر پیگیریهای خانوادهٔ این روزنامه نگار هیچ پاسخ روشنی ارائه نمیدهند و تنها بحث آن شده که بعداز انتخابات مجلس، پروندهاش را بررسی خواهند کرد.
همچنین از اتهام آقای هوشمند نیز اطلاعی در دست نیست و این در حالیست که مسئولان در برابر پیگیریهای خانوادهٔ این روزنامه نگار هیچ پاسخ روشنی ارائه نمیدهند و تنها بحث آن شده که بعداز انتخابات مجلس، پروندهاش را بررسی خواهند کرد.
این روزنامه نگار در هفدهم دی ماه، پس از مراجعهی تعدادی از ماموران امنیتی به منزل شخصیاش در تهران و ضبط وسایل شخصیاش بازداشت و متعاقباً به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. این در حالیست که خانوادهی نامبرده تا مدتها از محلی که وی درآنجا به سر میبرد نیز بی اطلاع بودند.
احسان هوشمند که کارشناس ارشد رشته جامعهشناسی ست و پژوهشهای فراوانی را در زمینهی تحلیل و بررسی مسائل اجتماعی و به ویژه مسائل اقوام و هویت ملی انجام داده است، پیشتر و در دی ماه سال ۱۳۸۸ نیز دستگیر شده بود.
مرگ کارگر ساختمانی بر اثر سقوط از طبقهی پنجم
خبرگزاری هرانا - کارگر جوانی بر اثر سقوط از طبقه پنجم یک ساختمان درحال ساخت در غرب تهران جان خود را از دست داد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ۱۲۵، کارگر ۲۳ سالهای بنام ابراهیم – ع دریک پروژه ساختمانی مشغول اسکلت بندی یک ساختمان ۵ طبقه در شهرک گلستان (راه آهن) بود که ناگهان به پایین سقوط کرد.
محمود زرهی فرمانده آتش نشانی اعزامی در این خصوص گفت که پس از اعزام نیروهای آتش نشانی به محل حادثه همزمان عوامل اورژانس نیز حضور داشتند که پس از معاینه فوت این شخص را اعلام کردند.
محمود زرهی فرمانده آتش نشانی اعزامی در این خصوص گفت که پس از اعزام نیروهای آتش نشانی به محل حادثه همزمان عوامل اورژانس نیز حضور داشتند که پس از معاینه فوت این شخص را اعلام کردند.
این فرمانده آتش نشانی بیاحتیاطی و عدم رعایت موازین ایمنی در این پروژه ساختمانی را علت بروز این حادثه ذکر کرد و گفت: "البته تحقیقات بیشتر درمورد این حادثه مرگبار هم چنان از سوی کارشناسان این سازمان و نیروی انتظامی ادامه دارد."
هرساله حوادث مختلفی در اماکن در حال ساخت و یا مرمت برای کارگران ساختمانی اتفاق افتاده که موجب فوت و یا مصدومیت و جراحات شدید برای آنان شده است. عمده این حوادث نیز به دلیل رعایت نکردن موازین ایمنی و فراهم نکردن محیطی ایمن از سوی پیمانکاران، مالکان و مهندسین ساختمانها و بکار نبستن تجهیزات ایمنی و در پارهای موارد بیاحتیاطی کارگران اتفاق افتاده است.
سازمان آتش نشانی ضمن درخواست از سازندگان ساختمانها بویژه ساختمانهای بلند مرتبه مبنی بر رعایت دقیق نکات ایمنی و تعبیه و تامین حفاظ و امکانات ایمنی مناسب، هشدار میدهد که به خاطر حفظ جان و سلامتی خود و کارگران دقیقاً در محیطهای کاری موازین و دستورالعملهای ایمنی و بهداشت کار را رعایت کنند و کارگران هم در هنگام کار حتماً از وسایل و تجهیزات ایمنی مناسب استفاده کند.
هرساله حوادث مختلفی در اماکن در حال ساخت و یا مرمت برای کارگران ساختمانی اتفاق افتاده که موجب فوت و یا مصدومیت و جراحات شدید برای آنان شده است. عمده این حوادث نیز به دلیل رعایت نکردن موازین ایمنی و فراهم نکردن محیطی ایمن از سوی پیمانکاران، مالکان و مهندسین ساختمانها و بکار نبستن تجهیزات ایمنی و در پارهای موارد بیاحتیاطی کارگران اتفاق افتاده است.
سازمان آتش نشانی ضمن درخواست از سازندگان ساختمانها بویژه ساختمانهای بلند مرتبه مبنی بر رعایت دقیق نکات ایمنی و تعبیه و تامین حفاظ و امکانات ایمنی مناسب، هشدار میدهد که به خاطر حفظ جان و سلامتی خود و کارگران دقیقاً در محیطهای کاری موازین و دستورالعملهای ایمنی و بهداشت کار را رعایت کنند و کارگران هم در هنگام کار حتماً از وسایل و تجهیزات ایمنی مناسب استفاده کند.
روزنامهی "بامداد" توقیف شد
خبرگزاری هرانا - سردبير روزنامهی بامداد از توقيف موقت این روزنامه از روز پنجشنبه خبر داده است.
به گزارش ایسنا، محمدرضا تقویفرد، سردبير روزنامه بامداد، گفت: توقيف روزنامهی بامداد از روز پنجشنبه و به دستور دادستاني و شعبهی ۹ دادرسی صورت گرفته است.
به گزارش ایسنا، محمدرضا تقویفرد، سردبير روزنامه بامداد، گفت: توقيف روزنامهی بامداد از روز پنجشنبه و به دستور دادستاني و شعبهی ۹ دادرسی صورت گرفته است.
تقویفرد افزود: "يك خبر روز پنجشنبه شامل متن نامهیي از جمعي طلاب مدرسهی معصوميه كه خطاب به حوزهی علميه قم دربارهی آقای لاريجانی منتشر شده بود از سوی دادستانی، دليل توقف انتشار روزنامه عنوان شده است."
وي ادامه داد: "اين خبر از چند منبع معتبر برداشته شده و روزنامه بامداد تنها منتشر كنندهی خبر بوده و هرگز قصد دامن زدن به موضوع را نداشته است."
سردبير بامداد تصريح كرد: "در روز پنجشنبه از سوی دادستان به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نامه زده شد كه بنا بر شكايت دادستان عمومي و انقلاب تهران، دستور توقيف روزنامه صادر شود."
تقویفرد با ابراز ناراحتی از اینکه نیروی انسانی روزنامه از جمله روزنامهنگاران و نویسندگان در آخرین ماه سال بیکار شدند، در اشاره به نامه منتشر شده که دارای منبع انتشار نیز بوده است، گفت: "روزنامه نشاندهندهی اخبار به افکار عمومی جامعه است و اگر بسته شود مردم از چه منابع معتبری اتفاقات جامعه را جویا شوند؟ در جهت دوری مردم از سایتها و شبکههای بیگانه باید با ایجاد فضای امید و اطمینان به رسانههای داخلی تلاش کرد. اتفاق اخیر کم کم در دل همکاران روزنامه هم احساس ناخوشایندی ایجاد میکند که امید است هر چه زودتر با سعهٔ صدر قوه قضائیه این موضوع نیز برطرف شود."
وي ادامه داد: "اين خبر از چند منبع معتبر برداشته شده و روزنامه بامداد تنها منتشر كنندهی خبر بوده و هرگز قصد دامن زدن به موضوع را نداشته است."
سردبير بامداد تصريح كرد: "در روز پنجشنبه از سوی دادستان به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نامه زده شد كه بنا بر شكايت دادستان عمومي و انقلاب تهران، دستور توقيف روزنامه صادر شود."
تقویفرد با ابراز ناراحتی از اینکه نیروی انسانی روزنامه از جمله روزنامهنگاران و نویسندگان در آخرین ماه سال بیکار شدند، در اشاره به نامه منتشر شده که دارای منبع انتشار نیز بوده است، گفت: "روزنامه نشاندهندهی اخبار به افکار عمومی جامعه است و اگر بسته شود مردم از چه منابع معتبری اتفاقات جامعه را جویا شوند؟ در جهت دوری مردم از سایتها و شبکههای بیگانه باید با ایجاد فضای امید و اطمینان به رسانههای داخلی تلاش کرد. اتفاق اخیر کم کم در دل همکاران روزنامه هم احساس ناخوشایندی ایجاد میکند که امید است هر چه زودتر با سعهٔ صدر قوه قضائیه این موضوع نیز برطرف شود."