وبلاگ «تکامل در مسیر ظهور» از وبلاگهای حامی محمود احمدینژاد
نوشته که حیدر مصلحی٬ وزیر اطلاعات تحت تاثیر سخنان «متوهمانه» و «کذب»
محمدتقی مصباح یزدی در خصوص تیم احمدینژاد قرار دارد.
این وبلاگ با انتشار یادداشت تندی مصباح یزدی را «متوهم» و «کذاب» خوانده و از مصلحی خواسته از پست وزارت اطلاعات استعفا کند.
******
متن خلاصه شده تازهترین پست وبلاگ «تکامل در مسیر ظهور»:
متاسفانه عواقب منفی پرچمداری آیتالله مصباح در تخریب و خطر اعلام نمودن احمدینژاد و تیمش، کار را به جایی کشانده است که وزیر اطلاعات مصباحمدار ما با خام شدن در مقابل سخنان کذب و نادرست آیتالله مصباح در مورد احمدینژاد و تیمش، وزارت اطلاعات را با آن همه نیروی مخلص و جان برکف و آماده برای شناسایی و خنثی نمودن توطئههای دستهای اخلالگر خیانت کار، به هدفی بیراهه و متوهمانه مشغول نموده است.
ما از همین جا وزیر اطلاعات را هشدار میدهیم اگر میخواهی همچنان به سخنان آیتالله مصباح مبنی بر فراماسون بودن و نیز بزرگترین خطر اسلام در طول تاریخ اسلام در مورد احمد ینژاد و تیمش اعتماد و باور داشته باشی بدان حضورت در این پست جز خسارت بر انقلاب و اجتماع حاصلی نخواهد داشت.
اگر نمیتوانی بصیرت کافی داشته باشی که ببینی سخنان آیتالله مصباح توهماتی بیش نبوده است٬ این پست را رها کن و بگذار انسان با بصیرتتری در این مقام قرار بگیرد انقلاب و اجتماع را معطل خود مکن.
ما از وزیر اطلاعات میخواهیم دچار این تصور به صورت قطعی نشوند که رهبر انقلاب ایشان را به خاطر شایستگی بالا، جلوگیری از استعفا نمودهاند. اگر اینگونه بیندیشند علیرغم کم بصیرتی که از خود بروز دادهاند دچار این تصور میگردند که کسی شایستهتر از خودش (با استناد بر جلوگیری ولایت در مورد استعفایشان) برای این پست وجود ندارد و لذا خود را خسر الآخره خواهند نمود.
ایشان باید متوجه باشند اینجا ایران است کشوری که با انقلاب الهی خود مشغول مقدمه سازی برای تجلی قول خداوند مبنی بر حاکمیت صالحان و مستضعفان بر کره زمین گردیده است و لذا نباید این انقلاب و ملت را با توهماتی خاص مورد آسیب و کندی بنمایید.
شما اگر دقت نموده باشید رهبر انقلاب سخنی در مورد شایستگی شما بیان ننمودند بلکه دلیل بر جلوگیری استعفای شما را عدم لحاظ مصلحتی بیان نمودند. و ما احتمال زیاد میدهیم، هم زمانی شایعه فراماسون بودن و بزرگترین خطر برا ی اسلام در مورد احمدینژاد و تیمش از سمت جایی که شما خود را انگشت کوچک او هم به حساب نمیآورید (آیتالله مصباح) میتوانست خطرها ی زیادی را متوجه خادمان انقلاب و ملت بنماید و لذا الان که هیچ سندی بعد از مشغول نمودن وزارت عریض و طویل اطلاعات در مورد این شایعه بدست نیاوردید (البته شما بدونه سند در جاهای مختلف بحث موهومی جریان انحرافی را سم پاشی نمودهاید که این خود جرمی برا ی شما مطرح میباشد) بعید نمیباشد رهبر انقلاب با استعفای شما موافقت بنمایند و لذا توصیه میکنیم با رهبر عزیزمان مشورتی بنمایید و در صورت تغییر شرایط استعفا بدهید.
اگر هم بصیرتتان در حدی میباشد که میتوانید درس عبرتی از این آشفته بازاری که بوجود آوردید بگیرید با خدای خود عهد ببندید که در عمل ولایتپذیری خود را بیشتر نمایید و در مواقعی که سخنان واضحی از سمت ولایت در مورد عدم اصلی نمودن فرعیات بیان میشود گوش خود را به سخنان کس دیگری ولو محترم ولو معروف ولو پر تعریف ندهید و سعی بنمایید این سازمان امنیتی کشور را در گیر مسائلی متوهمانه و فرعی ننمایید.
این وبلاگ با انتشار یادداشت تندی مصباح یزدی را «متوهم» و «کذاب» خوانده و از مصلحی خواسته از پست وزارت اطلاعات استعفا کند.
******
متن خلاصه شده تازهترین پست وبلاگ «تکامل در مسیر ظهور»:
متاسفانه عواقب منفی پرچمداری آیتالله مصباح در تخریب و خطر اعلام نمودن احمدینژاد و تیمش، کار را به جایی کشانده است که وزیر اطلاعات مصباحمدار ما با خام شدن در مقابل سخنان کذب و نادرست آیتالله مصباح در مورد احمدینژاد و تیمش، وزارت اطلاعات را با آن همه نیروی مخلص و جان برکف و آماده برای شناسایی و خنثی نمودن توطئههای دستهای اخلالگر خیانت کار، به هدفی بیراهه و متوهمانه مشغول نموده است.
ما از همین جا وزیر اطلاعات را هشدار میدهیم اگر میخواهی همچنان به سخنان آیتالله مصباح مبنی بر فراماسون بودن و نیز بزرگترین خطر اسلام در طول تاریخ اسلام در مورد احمد ینژاد و تیمش اعتماد و باور داشته باشی بدان حضورت در این پست جز خسارت بر انقلاب و اجتماع حاصلی نخواهد داشت.
اگر نمیتوانی بصیرت کافی داشته باشی که ببینی سخنان آیتالله مصباح توهماتی بیش نبوده است٬ این پست را رها کن و بگذار انسان با بصیرتتری در این مقام قرار بگیرد انقلاب و اجتماع را معطل خود مکن.
ما از وزیر اطلاعات میخواهیم دچار این تصور به صورت قطعی نشوند که رهبر انقلاب ایشان را به خاطر شایستگی بالا، جلوگیری از استعفا نمودهاند. اگر اینگونه بیندیشند علیرغم کم بصیرتی که از خود بروز دادهاند دچار این تصور میگردند که کسی شایستهتر از خودش (با استناد بر جلوگیری ولایت در مورد استعفایشان) برای این پست وجود ندارد و لذا خود را خسر الآخره خواهند نمود.
ایشان باید متوجه باشند اینجا ایران است کشوری که با انقلاب الهی خود مشغول مقدمه سازی برای تجلی قول خداوند مبنی بر حاکمیت صالحان و مستضعفان بر کره زمین گردیده است و لذا نباید این انقلاب و ملت را با توهماتی خاص مورد آسیب و کندی بنمایید.
شما اگر دقت نموده باشید رهبر انقلاب سخنی در مورد شایستگی شما بیان ننمودند بلکه دلیل بر جلوگیری استعفای شما را عدم لحاظ مصلحتی بیان نمودند. و ما احتمال زیاد میدهیم، هم زمانی شایعه فراماسون بودن و بزرگترین خطر برا ی اسلام در مورد احمدینژاد و تیمش از سمت جایی که شما خود را انگشت کوچک او هم به حساب نمیآورید (آیتالله مصباح) میتوانست خطرها ی زیادی را متوجه خادمان انقلاب و ملت بنماید و لذا الان که هیچ سندی بعد از مشغول نمودن وزارت عریض و طویل اطلاعات در مورد این شایعه بدست نیاوردید (البته شما بدونه سند در جاهای مختلف بحث موهومی جریان انحرافی را سم پاشی نمودهاید که این خود جرمی برا ی شما مطرح میباشد) بعید نمیباشد رهبر انقلاب با استعفای شما موافقت بنمایند و لذا توصیه میکنیم با رهبر عزیزمان مشورتی بنمایید و در صورت تغییر شرایط استعفا بدهید.
اگر هم بصیرتتان در حدی میباشد که میتوانید درس عبرتی از این آشفته بازاری که بوجود آوردید بگیرید با خدای خود عهد ببندید که در عمل ولایتپذیری خود را بیشتر نمایید و در مواقعی که سخنان واضحی از سمت ولایت در مورد عدم اصلی نمودن فرعیات بیان میشود گوش خود را به سخنان کس دیگری ولو محترم ولو معروف ولو پر تعریف ندهید و سعی بنمایید این سازمان امنیتی کشور را در گیر مسائلی متوهمانه و فرعی ننمایید.
یک عضو دفتر خامنهای رئیس حفاظت اطلاعات قوه قضائیه شد
مراسم معارفه اسماعیل خطیب یکی از مدیران دفتر علی خامنهای به عنوان رئیس جدید مركز حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه روز سهشنبه (۲۶ اردیبهشت) برگزار شد.
ابراهیم رئیسی٬ معاون اول قوه قضائیه در این مراسم گفته که آقای خطیب «در دفتر مقام معظم رهبری اشتغال داشتهاند و به سهولت امکان نداشت این جابهجایی صورت گیرد ولی با پیگیریهای شخصی آیتالله آملی لاریجانی این کار صورت گرفت.»
ابراهیم رئیسی٬ معاون اول قوه قضائیه در این مراسم گفته که آقای خطیب «در دفتر مقام معظم رهبری اشتغال داشتهاند و به سهولت امکان نداشت این جابهجایی صورت گیرد ولی با پیگیریهای شخصی آیتالله آملی لاریجانی این کار صورت گرفت.»
احتمال حذف مجاهدين خلق از فهرست گروههای تروريستی آمريکا
مقامات آمريکايی از احتمال حذف سازمان مجاهدين خلق ايران از فهرست گروههای تروريستی وزارت امور خارجه آمريکا خبر دادند.
ويکتوريا نولاند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمريکا روز دوشنبه، ۲۵ ارديبهشت (۱۴ ماه مه) در گفتوگو با نشريه وال استريت ژورنال اظهار داشت که هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه اين کشور هنوز تصميم نهايی را درباره گروه مجاهدين خلق اتخاذ نکرده است اما اگر مجاهدين همچنان در مورد تخليه اردوگاه اشرف در عراق همکاری کنند، وزارت امور خارجه آمريکا درباره حذف اين گروه از فهرست گروههای تروريستی نظر مساعدی خواهد داشت.
اردوگاه اشرف پايگاه شبهنظامی سابق مجاهدين در عراق است که اين گروه از آنجا حملاتی را عليه جمهوری اسلامی ايران تدارک میديد.
بر اساس اين گزارش، اقدام آمريکا در رابطه با حذف گروه مجاهدين خلق از فهرست گروههای تروريستی میتواند روابط ميان دولتهای آمريکا و ايران را در زمانی که تلاشهای ديپلماتيک تازهای برای حل معضل برنامه هستهای ايران در حال شکلگيری است، تيرهتر کند.
سازمان مجاهدين خلق که گفته میشود در ترور آمريکايیها در ايران سالهای پيش از انقلاب ۵۷ دست داشته است و در عين حال، با صدام حسين، رهبر سابق عراق نيز عليه حکومت ايران متحد شده بود، ۱۵ سال پيش بهعنوان يک گروه تروريستی در فهرست وزارت امور خارجه آمريکا در رابطه با تروريسم قرار گرفت.
اين گروه در طول دو سال گذشته کمپينهايی را در واشنگتن به راه انداخته و از اين طريق، خواستار حذف نام خود از فهرست تروريستها شده است.
نامگذاری مجاهدين خلق بهعنوان گروه تروريستی در سال ۱۹۹۷، سبب شد که دارايیهای اين گروه در ايالات متحده مسدود و از افزايش سرمايه آنها جلوگيری شود.
مقامات آمريکايی به وال استريت ژورنال اطلاع دادهاند که هيلاری کلينتون تصميم نهايی در مورد وضعيت گروه مجاهدين خلق را حداقل تا ۶۰ روز آينده که آخرين عضو مجاهدين از اردوگاه اشرف به مکانی موقتی در نزديکی فرودگاه بينالمللی بغداد منتقل شود، اتخاذ خواهد کرد.
آمريکا و سازمان ملل متحد در تلاشند که ساکنان اردوگاه اشرف را به کشوری بهجز کشورهای عراق و ايران منتقل کنند.
حدود ۱۲۰۰ تن از ۳۰۰۰ هزار ساکن کمپ اشرف هنوز در اين کمپ هستند.
ويکتوريا نولاند اظهار داشت: "همکاری مسالمتآميز و موفقيتآميز مجاهدين خلق در تخليه کمپ اشرف يک مسئله کليدی است که در تصميم وزير امور خارجه آمريکا در رابطه با وضعيت مجاهدين خلق در فهرست گروههای تروريستی تأثير خواهد داشت."
ديپلماتهای آمريکايی میدانند که اقدام آمريکا مبنی بر خارج کردن مجاهدين خلق از فهرست گروههای تروريستی میتواند لبه تيز اتهامات ايران را متوجه آنان کند.
ايران تلاش کرده است مجاهدين خلق را به گروهی خنثی و بیاثر تبديل کند. بسياری از رهبران ايران از جمله آيتالله خامنهای هدف ترورهای اين گروه قرار گرفتهاند.
اخبار روز:
پرویز شهریاری بهبود خواه، نویسنده،مترجم،روزنامه نگار،پژوهشگر
ودانشمندصاحب نام عرصه ریاضیات،روز جمعه به ابدیت پیوست.آنچه شهریاری
دانشمند راازدیگر ریاضی دانان ایرانی متمایز می کند،نبرد اودر راه بهبودی
طبقه کارگراست.اوکه از اوان جوانی به صفوف جنبش کارگری واجتماعی پیوسته
بود،دراین راه چه بسیار شکنجه ها ودربدری هاوزندانها راکه تجربه نکرد.پس از
کودتای۲٨مرداد او دستگیر وشکنجه شد.اماباز هم نشکست وسرفرازانه به خدمت
خلق گردن نهاد.اوپس از آزادی تلاش بسیارکردتاهموطنانش رابا ریاضیات مدرن
آشنا سازد.او اولین کسی بودکه ریاضیات را با ترجمه های ساده به میان
فرزندان زحمتکشان آورد.صدها تالیف او در این راه گواه این مدعاست.او که رزم
در راه بهبودی طبقه کارگر راتاآخرعمر پیشه خودساخته بود،در دهه ششم از
زندگی پس از آزادی از زندان به انتشار مجله چیستا همت گماشت،وچه خوش
نوشت:«هوشیاربودن کار دولتمردان تنها نیست،بلکه آنان به بهانه حفظ نظام
(درحقیقت انباشت سرمایه)،اشتباه های زیادی می کنند.قذافی راببینید که چگونه
می خواست ارث خودرابه فرزندانش بسپارد، ودیکتاتورشد؟ آیالیبی امروز سامان
گرفته است؟آیا اوضاع کنونی مردم عراق وافغانستان برای مردم خاورمیانه درس
بزرگی نبود؟ چه باید کردکه دیکتاتورها از تاریخ درس بگیرند؟گاندی هر روز
پیش از آنکه سرکارخود برود،چندساعتی رابه مطالعه می گذراند.این کار عادت
همیشگی او بود.گاندی آموخت که فرزند انیشتین ،انیشتین نمی شود،بلکه فرزند
راکفلر ،راکفلر می شود.اوچنان زندگی کرد که وارث واقعی کشور پهناورش بود.
اوحتا در پس پرده هم به مردم دروغ نگفت.»
زحمتکشان ایران، این فرزند دانشمند خود را هرگز فراموش نخواهند کرد.اودرمیان نیست اما یادش وآثار ارزشمندش او را همیشه جاوید کرده است.ما در برابر این جان شیفته سر فرود می آوریم.
کارگران فلز کار مکانیک ۲۴/۲/۱٣۹۱
زحمتکشان ایران، این فرزند دانشمند خود را هرگز فراموش نخواهند کرد.اودرمیان نیست اما یادش وآثار ارزشمندش او را همیشه جاوید کرده است.ما در برابر این جان شیفته سر فرود می آوریم.
کارگران فلز کار مکانیک ۲۴/۲/۱٣۹۱
اخبار روز:
آژانس خبری موکریان:تیراندازی مأمور نیروی انتظامی به خودروی حامل دو شهروند باعث مرگ آنها شد.
براساس گزارش رسیده به آژانس خبری موکریان، روز یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۹۱، تیراندازی یکی از مأمورین نیروی انتظامی به سواری پیکان به ظن حمل کالای قاچاق، باعث مرگ دو سرنشین خودور به نام های مجتبی زاهدی و هیوا فتحی شد.
براساس این گزارش، پس از وقوع این حادثه که در جاده همدان- ملایر روی داد، مجتبی زاهدی در دم کشته و هیوا فتحی نیز به بیمارستان همدان منتقل شد؛ که وی نیز بر اثر شدت جراحات وارده روز گذشته جان خود را از دست داد.
لازم به ذکر است شب گذشته پس از تحویل جسد هیوا فتحی به خانواده اش، صدهها نفر از شهروندان سنندجی در مراسم تشییع جنازه وی شرکت کردند.
براساس گزارش رسیده به آژانس خبری موکریان، روز یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۹۱، تیراندازی یکی از مأمورین نیروی انتظامی به سواری پیکان به ظن حمل کالای قاچاق، باعث مرگ دو سرنشین خودور به نام های مجتبی زاهدی و هیوا فتحی شد.
براساس این گزارش، پس از وقوع این حادثه که در جاده همدان- ملایر روی داد، مجتبی زاهدی در دم کشته و هیوا فتحی نیز به بیمارستان همدان منتقل شد؛ که وی نیز بر اثر شدت جراحات وارده روز گذشته جان خود را از دست داد.
لازم به ذکر است شب گذشته پس از تحویل جسد هیوا فتحی به خانواده اش، صدهها نفر از شهروندان سنندجی در مراسم تشییع جنازه وی شرکت کردند.
درگیری در بلوچستان میان ماموران و مردم معترض
بهدنبال دستگیری برخی از علمای سرشناس منطقه، از جمله مولوی عبدالغفار
نقشبندی، فرزند امام جمعه راسک، مردم منطقه در مقابل نهادهای نظامی و
امنیتی راسک، مرکز شهرستان سرباز، تجمع کردند.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی سنی آنلاین ساعت ۱۱ روز دوشنبه (۲۵ اردیبهشت) تجمع اعتراضآمیز مردم در واکنش به این دستگیریها با واکنش شدید و تیراندازی نیروهای انتظامی روبرو شد. در نتیجه فردی به نام جان محمد دهقانی کشته و ۲ تن دیگر زخمی شدند.
این تجمع اعتراض آمیز هنگامی روی داد که مولوی عبدالغفار نقشبندی، فرزند مولانا فتحی محمد نقشبندی، امام جمعه راسک، در مسیر بازگشت از زاهدان به منظور پیگیری موضوع پرونده پدرش، در ورودی شهر راسک با ایست بازرسی نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه شدند و این نیروها بلافاصله اقدام بهدستگیری و بازداشت مولوی عبدالغفار کردند.
این اقدام، ابتدا با واکنش زنانی که شاهد این ماجرا بودند روبرو شد و به تدریج تجمع اهالی اطراف را در بر داشت.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی سنی آنلاین ساعت ۱۱ روز دوشنبه (۲۵ اردیبهشت) تجمع اعتراضآمیز مردم در واکنش به این دستگیریها با واکنش شدید و تیراندازی نیروهای انتظامی روبرو شد. در نتیجه فردی به نام جان محمد دهقانی کشته و ۲ تن دیگر زخمی شدند.
این تجمع اعتراض آمیز هنگامی روی داد که مولوی عبدالغفار نقشبندی، فرزند مولانا فتحی محمد نقشبندی، امام جمعه راسک، در مسیر بازگشت از زاهدان به منظور پیگیری موضوع پرونده پدرش، در ورودی شهر راسک با ایست بازرسی نیروهای امنیتی و انتظامی مواجه شدند و این نیروها بلافاصله اقدام بهدستگیری و بازداشت مولوی عبدالغفار کردند.
این اقدام، ابتدا با واکنش زنانی که شاهد این ماجرا بودند روبرو شد و به تدریج تجمع اهالی اطراف را در بر داشت.
رئیسجمهور افغانستان روز سهشنبه (۲۶ اردیبهشت) به آلمان سفر کرد.
حامد کرزای در این سفر موافقتنامه همکاریهای استراتژیک را با آنگلا مرکل،
صدر اعظم آلمان، امضا میکند. آلمان از متحدان اصلی افغانستان است.
بنا بر اعلام دفتر ریاست جمهوری افغانستان، حامد کرزای را در سفر به
آلمان، زلمی رسول، وزیر امور خارجه، عبدالرحیم وردک، وزیر دفاع، دکتر رنگین
دادفر اسپنتا، مشاور امنیت ملی، و شماری دیگر از مقامهای افغان همراهی
میکنند.
قرار است کرزای در این سفر افزون بر صدراعظم با وزیر امور خارجه و وزیر توسعه و همکاریهای اقتصادی آلمان نیز در رابطه با گسترش همکاریها بین دو کشور گفتوگو کند.
رئیسجمهور افغانستان پس از امضای موافقتنامه استراتژیک با آلمان، برای شرکت در کنفرانس سران ناتو به شیکاگو میرود.
توقع افغانستان از امضای توافقنامه استراتژیک با آلمان
جانان موسی زی، سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان، به دویچهوله گفت: «حمایت سیاسی و تعهد سیاسی حمایت از افغانستان، پیام بسیار روشنی هم به دشمنان صلح و امنیت افغانستان و هم به تروریستهای بینالمللی در منطقه است. پیامی مبنی بر این که بعد از سال ۲۰۱۴ افغانستان دوباره مثل دهه ۱۹۹۰ از طرف جامعهی جهانی فراموش نخواهد شد و حمایت عملی جامعه جهانی از جمله جمهوری فدرال آلمان با مردم و دولت افغانستان ادامه خواهد داشت.»
موسی زی همچنین افزود این موافقتنامه و سایر توافقاتی که افغانستان با آمریکا و سایر کشورهای اروپایی امضا کرده، به روند صلح نیز کمک می کند. به باور سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان، مخالفان مسلح باید بدانند که "جهان در دراز مدت حامی افغانستان است، بنابراین بهترین راه برای گروههای مخالف، اشتراک در روند صلح است."
کمک در عرصههای مختلف
ایمل فیضی، سخنگوی رئیس جمهور افغانستان، روز یکشنبه (۱۳ مه/ ۲۴ اردیبهشت) در یک کنفرانس خبری گفت: «با امضای توافقنامه استراتژیک با آلمان، حمایت این کشور از افغانستان در دهه تحول ادامه مییابد.»
او همچنین اذعان داشت: «با امضای این سند فصل جدیدی از همکاریها میان دو کشور باز خواهد شد که شامل ساحات مختلف است و به این معناست که بعد از ۲۰۱۴ مانند بقیه اعضای جامعه جهانی، کشور دوست، آلمان هم افغانستان را تنها نمیگذارد و به همکاریهای خود ادامه خواهد داد.»
حکومت افغانستان میگوید با امضای این موافقتنامه آلمان افغانستان را در عرصههای سیاسی، آموزشی و کمک مالی نیروهای امنیتی، توسعه اقتصاد پایدار، تعلیمات حرفهای، تأمین انرژی و آب و نیز حکومتداری مناسب کمک میکند.
روابط نیک تاریخی
فیضالله جلال، استاد دانشگاه کابل، میگوید آلمان در طول تاریخ دوست و شریک استراتژیک منافع مردم افغانستان بوده و در عرصههای بازسازی، تعلیم و تحصیل با افغانستان همکاری کرده است.
به گفتهی او در جنگ جهانی دوم افغانستان نیز سیاست بیطرفی را اختیار کرد و به این ترتیب دوستی دو کشور خدشهدار نشد.
این استاد دانشگاه امضای موافقتنامه با آلمان را موجب کاهش
حساسیتهایی دانست که در میان مخالفان این گونه پیمانها وجود دارد. به
اعتقاد وی از این راه برای افغانها ثابت میشود که افغانستان میخواهد با
تمام کشورهایی که به بازسازی و پیشرفت اقتصادی این کشور کمک میکنند، دوست
باشد.
جلال میگوید: «این امکان وجود دارد که [دولت افغانستان] یک قرارداد استراتژیک با آلمان هم عقد کند تا از حساسیت مخالفین این قراردادها مقداری بکاهد و به مردم افغانستان نشان دهد که هیچ موضوعی در پشت این قراردادها نیست، به جز تأمین منافع افغانستان، تأمین امنیت، بازسازی و ایجاد یک حکومت خوب.»
الگوی دوستی
آلمان در ده سال گذشته با جا به جایی حدود ۵ هزار سرباز در شمال افغانستان به تأمین امنیت ولایات شمال و شمال شرق افغانستان کمک کرده است. به گفتهی تحلیلگران شیوه همکاری آلمانیها با برخی از کشورهای دیگر عضو ناتو تفاوت دارد.
فیضالله جلال میگوید تیم بازسازی آلمان به جای این که بیشتر با اسلحه و تانک و توپ در بین مردم ظاهر شود، از طریق تطبیق پروژههای بازسازی، به بهبود زندگی مردم کمک کرده است: «آلمان همیشه شریک خوب افغانستان بوده و در بازسازی و عمران افغانستان در عرصههای مختلف کمک کرده و این میتواند الگویی خوب برای سایر کشورهایی باشد که در افغانستان حضور فعال دارند. امیدوار هستیم این کشورها از آلمان پیروی کنند و بیشتر از این که متوجه دیگر مسایل هستند، متوجه بازسازی، عمران و توسعه افغانستان شوند.»
به نظر جلال افغانستان میتواند از تجارب صنعتی و اقتصادی آلمان در عرصههای مختلف استفاده کند: «دولت افغانستان باید از پتانسیل قوی آلمان استفاده کند چون آلمانیها در تشکیل پلیس و ارتش افغانستان نقش بسیار مثبتی بازی کردهاند.»
نظر جوانان افغان
در همین حال شماری از جوانان افغان میگویند امضای موافقتنامه استراتژیک با کشورهای غربی میتواند بر زندگی افغانها تاثیرگذار باشد.
احسان الله، دانش آموز کلاس دوازدهم در یکی از مکاتب کابل میگوید این قراردادها و ادامه کمک آلمان و جهان به افغانستان جوانان را به آینده امیدوار میکند، زیرا در غیر این صورت «با حاکم شدن طالبان جوانان مجبورند راه فرار را در پیش گیرند.»
این دانش آموز افغان میگوید: «در صورتی که [کشورهای دیگر] کمک نکنند افغانستان باز به حالت اول بر میگردد. وقتی که طالبان اینجا بیایند همه چیز پایان می یابد. اگر این کمکها ادامه پیدا نکند ما مجبور به مهاجرت هستیم زیرا نمیتوانیم در سطوح بالا تحصیل کنیم.»
کامبیز، جوان دیگری در کابل، نیز اظهار امیدواری میکند که این پیمان به بازسازی عرصههای مختلف در افغانستان کمک کند.
قرار است کرزای در این سفر افزون بر صدراعظم با وزیر امور خارجه و وزیر توسعه و همکاریهای اقتصادی آلمان نیز در رابطه با گسترش همکاریها بین دو کشور گفتوگو کند.
رئیسجمهور افغانستان پس از امضای موافقتنامه استراتژیک با آلمان، برای شرکت در کنفرانس سران ناتو به شیکاگو میرود.
توقع افغانستان از امضای توافقنامه استراتژیک با آلمان
جانان موسی زی، سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان، به دویچهوله گفت: «حمایت سیاسی و تعهد سیاسی حمایت از افغانستان، پیام بسیار روشنی هم به دشمنان صلح و امنیت افغانستان و هم به تروریستهای بینالمللی در منطقه است. پیامی مبنی بر این که بعد از سال ۲۰۱۴ افغانستان دوباره مثل دهه ۱۹۹۰ از طرف جامعهی جهانی فراموش نخواهد شد و حمایت عملی جامعه جهانی از جمله جمهوری فدرال آلمان با مردم و دولت افغانستان ادامه خواهد داشت.»
موسی زی همچنین افزود این موافقتنامه و سایر توافقاتی که افغانستان با آمریکا و سایر کشورهای اروپایی امضا کرده، به روند صلح نیز کمک می کند. به باور سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان، مخالفان مسلح باید بدانند که "جهان در دراز مدت حامی افغانستان است، بنابراین بهترین راه برای گروههای مخالف، اشتراک در روند صلح است."
کمک در عرصههای مختلف
ایمل فیضی، سخنگوی رئیس جمهور افغانستان، روز یکشنبه (۱۳ مه/ ۲۴ اردیبهشت) در یک کنفرانس خبری گفت: «با امضای توافقنامه استراتژیک با آلمان، حمایت این کشور از افغانستان در دهه تحول ادامه مییابد.»
او همچنین اذعان داشت: «با امضای این سند فصل جدیدی از همکاریها میان دو کشور باز خواهد شد که شامل ساحات مختلف است و به این معناست که بعد از ۲۰۱۴ مانند بقیه اعضای جامعه جهانی، کشور دوست، آلمان هم افغانستان را تنها نمیگذارد و به همکاریهای خود ادامه خواهد داد.»
حکومت افغانستان میگوید با امضای این موافقتنامه آلمان افغانستان را در عرصههای سیاسی، آموزشی و کمک مالی نیروهای امنیتی، توسعه اقتصاد پایدار، تعلیمات حرفهای، تأمین انرژی و آب و نیز حکومتداری مناسب کمک میکند.
روابط نیک تاریخی
فیضالله جلال، استاد دانشگاه کابل، میگوید آلمان در طول تاریخ دوست و شریک استراتژیک منافع مردم افغانستان بوده و در عرصههای بازسازی، تعلیم و تحصیل با افغانستان همکاری کرده است.
به گفتهی او در جنگ جهانی دوم افغانستان نیز سیاست بیطرفی را اختیار کرد و به این ترتیب دوستی دو کشور خدشهدار نشد.
جلال میگوید: «این امکان وجود دارد که [دولت افغانستان] یک قرارداد استراتژیک با آلمان هم عقد کند تا از حساسیت مخالفین این قراردادها مقداری بکاهد و به مردم افغانستان نشان دهد که هیچ موضوعی در پشت این قراردادها نیست، به جز تأمین منافع افغانستان، تأمین امنیت، بازسازی و ایجاد یک حکومت خوب.»
الگوی دوستی
آلمان در ده سال گذشته با جا به جایی حدود ۵ هزار سرباز در شمال افغانستان به تأمین امنیت ولایات شمال و شمال شرق افغانستان کمک کرده است. به گفتهی تحلیلگران شیوه همکاری آلمانیها با برخی از کشورهای دیگر عضو ناتو تفاوت دارد.
فیضالله جلال میگوید تیم بازسازی آلمان به جای این که بیشتر با اسلحه و تانک و توپ در بین مردم ظاهر شود، از طریق تطبیق پروژههای بازسازی، به بهبود زندگی مردم کمک کرده است: «آلمان همیشه شریک خوب افغانستان بوده و در بازسازی و عمران افغانستان در عرصههای مختلف کمک کرده و این میتواند الگویی خوب برای سایر کشورهایی باشد که در افغانستان حضور فعال دارند. امیدوار هستیم این کشورها از آلمان پیروی کنند و بیشتر از این که متوجه دیگر مسایل هستند، متوجه بازسازی، عمران و توسعه افغانستان شوند.»
به نظر جلال افغانستان میتواند از تجارب صنعتی و اقتصادی آلمان در عرصههای مختلف استفاده کند: «دولت افغانستان باید از پتانسیل قوی آلمان استفاده کند چون آلمانیها در تشکیل پلیس و ارتش افغانستان نقش بسیار مثبتی بازی کردهاند.»
نظر جوانان افغان
در همین حال شماری از جوانان افغان میگویند امضای موافقتنامه استراتژیک با کشورهای غربی میتواند بر زندگی افغانها تاثیرگذار باشد.
احسان الله، دانش آموز کلاس دوازدهم در یکی از مکاتب کابل میگوید این قراردادها و ادامه کمک آلمان و جهان به افغانستان جوانان را به آینده امیدوار میکند، زیرا در غیر این صورت «با حاکم شدن طالبان جوانان مجبورند راه فرار را در پیش گیرند.»
این دانش آموز افغان میگوید: «در صورتی که [کشورهای دیگر] کمک نکنند افغانستان باز به حالت اول بر میگردد. وقتی که طالبان اینجا بیایند همه چیز پایان می یابد. اگر این کمکها ادامه پیدا نکند ما مجبور به مهاجرت هستیم زیرا نمیتوانیم در سطوح بالا تحصیل کنیم.»
کامبیز، جوان دیگری در کابل، نیز اظهار امیدواری میکند که این پیمان به بازسازی عرصههای مختلف در افغانستان کمک کند.
مجید جمالی فشی با حکم دادگاه انقلاب به اتهام ترور مسعود
علیمحمدی، "کارشناس اتمی ایران" اعدام شد. دستگاه قضایی ایران میگوید که
جمالی در ازای دریافت ۱۲۰ هزار دلار از موساد، با این سازمان همکاری کرده
است.
مجید جمالی فشی، سحرگاه روز سهشنبه (۲۶اردیبهشت/۱۵ مه) به اتهام قتل دکتر
مسعود علیمحمدی، استاد فیزیک و کارشناس اتمی، در زندان اوین به دار
آویخته شد. جمالی ۲۶ ساله بود و رسانههای ایرانی پیشتر از اجرای حکم
اعدام وی در این روز خبر داده بودند. تلویزیون ایران پیشتر فیلمی از
"اعترفات" جمالی مبنی بر گذراندن دوره آموزشی در اسراییل را پخش کرده بود.
در اطلاعیه دادستانی عمومی و انقلاب تهران آمده که جمالی به تمامی اتهامات خود از جمله «قتل مسعود علیمحمدی، همکاری با رژیم صهیونیستی و شبکه تروریستی موساد، تحصیل مال نامشروع به واسطه همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی، تخریب اموال مسکونی ناشی از انفجار بمب و نگهداری مواد روانگردان» اعتراف کرده است.
دادگاه جمالی فشی در اول شهریور سال ۱۳۹۰ به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد و دیوان عالی کشور حکم بدوی را با وجود اعتراض متهم تایید کرد.
آنگونه که سایتهای خبری داخل ایران گزارش دادهاند، مجید جمالی ورزشکار رشتههای رزمی بوده و در سال ۲۰۰۹ در باکو در وزن ۸۵ کیلو به مدال برنز نیز دست یافته بود.
سایت خبری تابناک مجید جمالی را یک رزمیکار معرفی کرده که ورزش خود را با "کیک بوکسینگ" در کرج آغاز کرده و پس از ورود به رشته پانکریشین به عضویت تیم ملیایران در آمده است. بنا بر خبرهای تایید نشده دیگر، جمالی از هواداران احمدینژاد و نزدیک به محافل امنیتی بوده است.
مسعود علیمحمدی پس از انفجار بمبی جاسازی شده در یک موتورسیکلت در دیماه سال ۱۳۸۸ در برابر خانهاش به قتل رسید. مقامات ایرانی از علیمحمدی با عنوان "دانشمند اتمی" یاد میکنند اما کارشناسان غربی در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدهاند که وی نقشی در برنامههای هستهای ایران نداشته است.
به نوشته رویترز، یکی از سخنگویان سازمان انرژی اتمی ایران نیز هنگام کشته شدن علیمحمدی تاکید کرده بود که این استاد ۵۰ ساله دانشگاه، فعالیتی در این زمینه نداشته است.
پس از علیمحمدی سه "دانشمند اتمی" دیگر با بمبهای قابل کنترل از دور کشته شدند. تازهترین مورد این ترورها به دیماه سال ۱۳۹۰ باز میگردد که مصطفی احمدیروشن با یک بمب مغناطیسی به قتل رسید. احمدی روشن ۳۲ ساله و یکی از معاونان تاسیسات اتمی نطنز بود. مجید شهریاری و داریوش رضایینژاد نیز جان خود را در پی انفجارهایی مشابه از دست دادند. فریدون عباسی دوانی که اینک رییس سازمان انرژی اتمی ایران است، از سوءقصد جان سالم به در برد.
آمریکا و اسراییل در مظان اتهام ایران
حکومت ایران میگوید که اسراییل و آمریکا مسئول این ترورها با هدف خرابکاری و سنگاندازی در طرحهای اتمی این کشور هستند. هرچند مقامات امنیتی ایران بارها از دستگیری و شناسایی عوامل این حملات سخن گفتهاند، اما جمالی فشی تنها کسی است که تاکنون در این ارتباط محاکمه شده است
وزارت اطلاعات ایران همچنین یکماه پیش و قبل از اعدام جمالیفشی، خبر داده بود که ۱۵ عضو «یک شبکه خرابکاری و ترور وابسته به اسراییل را شناسایی و دستگیر و طرح ترور یکی از دانشمندان کشور را خنثی کرده است.»
ایالات متحده آمریکا اتهام دست داشتن در ترور کارشناسان اتمی ایران را قاطعانه رد میکند. اما اسراییل ضمن سکوت در برابر چنین اتهامی، جمهوری اسلامی را به دلیل در خطر قرار دادن موجودیت خود، به حمله نظامی پیشگیرانه تهدید کرده است.
مسئولان جمهوری اسلامی میگویند که طرحهای هستهای ایران مقاصدی صلحآمیز در عرصههای پزشکی یا تامین انرژی دارند. اما جامعه جهانی به این مقاصد با دیده تردید مینگرد و نگران ساخت بمب اتمی از سوی ایران است. این سوءظن همواره با فقدان شفافسازی در ابهامات مربوط به برنامههای هستهای و همکاری اندک مقامات ایرانی با مسئولان آژانس بینالمللی انرژی اتمی تشدید شده است.
حکم اعدام مجید جمالیفشی در دومین روز مذاکرات ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پیش از دور دوم گفتوگوهای اتمی با گروه ۱+۵ در بغداد اجرا شده است.
مقامات ایرانی با انتقاد از انتشار نام کارشناسان و دانشمندان اتمی خود در گزارش نهادهایی چون آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا شورای امنیت، از زمینهسازی این اطلاعات برای ترور آنها یاد کردهاند.
در اطلاعیه دادستانی عمومی و انقلاب تهران آمده که جمالی به تمامی اتهامات خود از جمله «قتل مسعود علیمحمدی، همکاری با رژیم صهیونیستی و شبکه تروریستی موساد، تحصیل مال نامشروع به واسطه همکاری اطلاعاتی با رژیم صهیونیستی، تخریب اموال مسکونی ناشی از انفجار بمب و نگهداری مواد روانگردان» اعتراف کرده است.
دادگاه جمالی فشی در اول شهریور سال ۱۳۹۰ به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد و دیوان عالی کشور حکم بدوی را با وجود اعتراض متهم تایید کرد.
آنگونه که سایتهای خبری داخل ایران گزارش دادهاند، مجید جمالی ورزشکار رشتههای رزمی بوده و در سال ۲۰۰۹ در باکو در وزن ۸۵ کیلو به مدال برنز نیز دست یافته بود.
سایت خبری تابناک مجید جمالی را یک رزمیکار معرفی کرده که ورزش خود را با "کیک بوکسینگ" در کرج آغاز کرده و پس از ورود به رشته پانکریشین به عضویت تیم ملیایران در آمده است. بنا بر خبرهای تایید نشده دیگر، جمالی از هواداران احمدینژاد و نزدیک به محافل امنیتی بوده است.
مسعود علیمحمدی پس از انفجار بمبی جاسازی شده در یک موتورسیکلت در دیماه سال ۱۳۸۸ در برابر خانهاش به قتل رسید. مقامات ایرانی از علیمحمدی با عنوان "دانشمند اتمی" یاد میکنند اما کارشناسان غربی در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدهاند که وی نقشی در برنامههای هستهای ایران نداشته است.
به نوشته رویترز، یکی از سخنگویان سازمان انرژی اتمی ایران نیز هنگام کشته شدن علیمحمدی تاکید کرده بود که این استاد ۵۰ ساله دانشگاه، فعالیتی در این زمینه نداشته است.
پس از علیمحمدی سه "دانشمند اتمی" دیگر با بمبهای قابل کنترل از دور کشته شدند. تازهترین مورد این ترورها به دیماه سال ۱۳۹۰ باز میگردد که مصطفی احمدیروشن با یک بمب مغناطیسی به قتل رسید. احمدی روشن ۳۲ ساله و یکی از معاونان تاسیسات اتمی نطنز بود. مجید شهریاری و داریوش رضایینژاد نیز جان خود را در پی انفجارهایی مشابه از دست دادند. فریدون عباسی دوانی که اینک رییس سازمان انرژی اتمی ایران است، از سوءقصد جان سالم به در برد.
آمریکا و اسراییل در مظان اتهام ایران
حکومت ایران میگوید که اسراییل و آمریکا مسئول این ترورها با هدف خرابکاری و سنگاندازی در طرحهای اتمی این کشور هستند. هرچند مقامات امنیتی ایران بارها از دستگیری و شناسایی عوامل این حملات سخن گفتهاند، اما جمالی فشی تنها کسی است که تاکنون در این ارتباط محاکمه شده است
وزارت اطلاعات ایران همچنین یکماه پیش و قبل از اعدام جمالیفشی، خبر داده بود که ۱۵ عضو «یک شبکه خرابکاری و ترور وابسته به اسراییل را شناسایی و دستگیر و طرح ترور یکی از دانشمندان کشور را خنثی کرده است.»
ایالات متحده آمریکا اتهام دست داشتن در ترور کارشناسان اتمی ایران را قاطعانه رد میکند. اما اسراییل ضمن سکوت در برابر چنین اتهامی، جمهوری اسلامی را به دلیل در خطر قرار دادن موجودیت خود، به حمله نظامی پیشگیرانه تهدید کرده است.
مسئولان جمهوری اسلامی میگویند که طرحهای هستهای ایران مقاصدی صلحآمیز در عرصههای پزشکی یا تامین انرژی دارند. اما جامعه جهانی به این مقاصد با دیده تردید مینگرد و نگران ساخت بمب اتمی از سوی ایران است. این سوءظن همواره با فقدان شفافسازی در ابهامات مربوط به برنامههای هستهای و همکاری اندک مقامات ایرانی با مسئولان آژانس بینالمللی انرژی اتمی تشدید شده است.
حکم اعدام مجید جمالیفشی در دومین روز مذاکرات ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پیش از دور دوم گفتوگوهای اتمی با گروه ۱+۵ در بغداد اجرا شده است.
مقامات ایرانی با انتقاد از انتشار نام کارشناسان و دانشمندان اتمی خود در گزارش نهادهایی چون آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا شورای امنیت، از زمینهسازی این اطلاعات برای ترور آنها یاد کردهاند.
شورای ملی مخالفان سوریه بار دیگر برهان غلیون را به ریاست خود
برگزید. وی قرار است در مدت سه ماه ریاستش دست به اصلاحاتی در ائتلاف این
شورا بزند. همزمان اتحادیه اروپا نیز تحریمهای تازهای علیه سوریه وضع
کرده است.
برهان غلیون از زمان تأسیس شورای ملی مخالفان سوریه در ماه اوت سال ۲۰۱۱
ریاست این گروه که اصلیترین جریان متشکل از مخالفان بشار اسد به شمار
میآید، را بر عهده داشت. انتخاب مجدد غلیون در این سمت بحثهای مخالف
بسیاری را پیش آورده است.
به گفتهی منتقدان، او تماس خود با جنبشاعتراضی داخلی در سوریه را از دست داده و همچنین تا به حال موفق نشده گروهبندیهای مختلف درون شورای ملی مخالفان را با یکدیگر نزدیک کند. حال برهان غلیون از حمایت فرانسه و کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس برخوردار است و گروههای اسلامگرا نیز او را به عنوان چهرهای مناسب برای نمایندگی این شورا در مجامع بینالمللی پذیرفتهاند.
یک منبع آگاه به خبرگزاری رویترز گفته است که در انتخابات روز سهشنبه (۱۵ مه/ ۲۶ اردیبهشت) برهان غلیون ۲۱ رأی و جورج صبرا، رقیب او و سخنگوی شورای ملی مخالفان سوریه، ۱۱ رأی از مجموع ۴۰ رأی به صندوق ریخته شده را به دست آورده است. این رأیگیری در شهر رم انجام شد.
برهان غلیون بر خلاف جورج صبرا به حزب سیاسی وابسته نیست. به گفتهی این منبع آگاه، غلیون به این دلیل توانست اکثریت آرا را کسب کند که «شمار زیادی از اعضای دبیرخانه این شورا مایل به انتخاب فردی غیر حزبی به ریاست شورای ملی مخالفان سوریه بودند.»
بر اساس اطلاعات منتشر شده، دوره جدید ریاست برهان غلیون به مدت سه ماه تعیین شده و اعضای دبیرخانه شورای ملی مخالفان سوریه از وی خواستهاند تا در این مدت دست به انجام اصلاحاتی در ائتلاف موجود بزند.
تحریمهای تازه اتحادیه اروپا علیه سوریه
در همین حال اتحادیه اروپا تحریمهای جدیدی را علیه یک شرکت تنباکو، ادیب میاله، رئیس بانک مرکزی سوریه، و سلیم التون، رئیس شرکت نفتی "التون" و دستیارش وضع کرده است. به نوشته "مجله اتحادیه اروپا" نام این افراد در لیست سیاه تمامی ۲۷ کشور عضو این اتحادیه وارد شده و داراییهای آنان در خاک اتحادیه اروپا نیز مسدود شدهاند.
سلیم التون در سال ۱۹۴۰ در کاراکاس متولد شده و تابعیت ونزوئلایی دارد. وی و دستیارش یوسف کلیزلی، متهم به صادرات نفت سوریه با هدف پشتیبانی مالی از رژیم بشار اسد شدهاند.
شرکت تنباکو نیز که تماما به دولت سوریه تعلق دارد، به دلیل انتقال سودهای مالی بدست آمده به دولت از جمله از طریق فروش مجوز به مارکهای تجاری خارجی و مالیاتهای وضع شده بر واردات تنباکوهای خارجی به کشور، مشمول تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
انتشار این اسامی یک روز پس از آن صورت میگیرد که وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در مورد اعمال پانزدهمین دوره تحریم علیه سوریه به توافق رسیدند. تا کنون نام ۱۲۸ فرد حقیقی و ۴۳ شرکت در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا وارد شدهاند.
۱۶ کشته در درگیریهای تازه در سوریه
سازمان "پزشکان بدون مرز" اعلام کرده است که نیروهای ارتش سوریه پزشکان و افراد زخمی را مورد هدف قرار میدهند. این سازمان به نقل از یک جراح در شهر ادلب گزارش داده است «چنانچه فردی همراه با یک مجروح دستگیر شود، همانند این است که با خود اسلحه حمل میکند.»
یکی از اعضای ارشد این سازمان نیز از مفقود شدن شماری از پزشکان در سوریه خبر داده است. دولت سوریه به "پزشکان بدون مرز" اجازه ورود به این کشور را نداده، اما به گزارش خبرگزاری آلمان این سازمان به طور مخفیانه چندین تیم پزشکی را به سوریه اعزام کرده است.
گزارشها از سوریه از کشته شدن ۱۶ نفر در درگیریهای روز سهشنبه حکایت میکنند که در میان آنها یک دختر ۱۶ ساله نیز وجود داشته است. دیدهبان حقوق بشر سوریه، مستقر در لندن، با اعلام این خبر تمامی کشتهشدگان به جز یک تن را از افراد غیرنظامی خوانده است.
به گفتهی منتقدان، او تماس خود با جنبشاعتراضی داخلی در سوریه را از دست داده و همچنین تا به حال موفق نشده گروهبندیهای مختلف درون شورای ملی مخالفان را با یکدیگر نزدیک کند. حال برهان غلیون از حمایت فرانسه و کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس برخوردار است و گروههای اسلامگرا نیز او را به عنوان چهرهای مناسب برای نمایندگی این شورا در مجامع بینالمللی پذیرفتهاند.
یک منبع آگاه به خبرگزاری رویترز گفته است که در انتخابات روز سهشنبه (۱۵ مه/ ۲۶ اردیبهشت) برهان غلیون ۲۱ رأی و جورج صبرا، رقیب او و سخنگوی شورای ملی مخالفان سوریه، ۱۱ رأی از مجموع ۴۰ رأی به صندوق ریخته شده را به دست آورده است. این رأیگیری در شهر رم انجام شد.
برهان غلیون بر خلاف جورج صبرا به حزب سیاسی وابسته نیست. به گفتهی این منبع آگاه، غلیون به این دلیل توانست اکثریت آرا را کسب کند که «شمار زیادی از اعضای دبیرخانه این شورا مایل به انتخاب فردی غیر حزبی به ریاست شورای ملی مخالفان سوریه بودند.»
بر اساس اطلاعات منتشر شده، دوره جدید ریاست برهان غلیون به مدت سه ماه تعیین شده و اعضای دبیرخانه شورای ملی مخالفان سوریه از وی خواستهاند تا در این مدت دست به انجام اصلاحاتی در ائتلاف موجود بزند.
تحریمهای تازه اتحادیه اروپا علیه سوریه
در همین حال اتحادیه اروپا تحریمهای جدیدی را علیه یک شرکت تنباکو، ادیب میاله، رئیس بانک مرکزی سوریه، و سلیم التون، رئیس شرکت نفتی "التون" و دستیارش وضع کرده است. به نوشته "مجله اتحادیه اروپا" نام این افراد در لیست سیاه تمامی ۲۷ کشور عضو این اتحادیه وارد شده و داراییهای آنان در خاک اتحادیه اروپا نیز مسدود شدهاند.
سلیم التون در سال ۱۹۴۰ در کاراکاس متولد شده و تابعیت ونزوئلایی دارد. وی و دستیارش یوسف کلیزلی، متهم به صادرات نفت سوریه با هدف پشتیبانی مالی از رژیم بشار اسد شدهاند.
شرکت تنباکو نیز که تماما به دولت سوریه تعلق دارد، به دلیل انتقال سودهای مالی بدست آمده به دولت از جمله از طریق فروش مجوز به مارکهای تجاری خارجی و مالیاتهای وضع شده بر واردات تنباکوهای خارجی به کشور، مشمول تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
انتشار این اسامی یک روز پس از آن صورت میگیرد که وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در مورد اعمال پانزدهمین دوره تحریم علیه سوریه به توافق رسیدند. تا کنون نام ۱۲۸ فرد حقیقی و ۴۳ شرکت در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا وارد شدهاند.
۱۶ کشته در درگیریهای تازه در سوریه
سازمان "پزشکان بدون مرز" اعلام کرده است که نیروهای ارتش سوریه پزشکان و افراد زخمی را مورد هدف قرار میدهند. این سازمان به نقل از یک جراح در شهر ادلب گزارش داده است «چنانچه فردی همراه با یک مجروح دستگیر شود، همانند این است که با خود اسلحه حمل میکند.»
یکی از اعضای ارشد این سازمان نیز از مفقود شدن شماری از پزشکان در سوریه خبر داده است. دولت سوریه به "پزشکان بدون مرز" اجازه ورود به این کشور را نداده، اما به گزارش خبرگزاری آلمان این سازمان به طور مخفیانه چندین تیم پزشکی را به سوریه اعزام کرده است.
گزارشها از سوریه از کشته شدن ۱۶ نفر در درگیریهای روز سهشنبه حکایت میکنند که در میان آنها یک دختر ۱۶ ساله نیز وجود داشته است. دیدهبان حقوق بشر سوریه، مستقر در لندن، با اعلام این خبر تمامی کشتهشدگان به جز یک تن را از افراد غیرنظامی خوانده است.
سوریه در گرداب جنگ داخلی فرورفته است. اسماء اسد، همسر رییس جمهور
این کشور به عنوان زنی مدافع حقوق بشر سکوت اختیار کرده است. همسران
سفیران آلمان و بریتانیا در سازمان ملل او را به مبارزه علیه همسر خود
فرامیخوانند.
هوبرتا فن فوس ـ ویتیگ، همسر سفیر آلمان در سازمان ملل و شیلا لیل گرانت،
همسر سفیر بریتانیا در این سازمان، در نامهی سرگشادهای به اسماء اسد،
همسر بشار اسد، رییس جمهور سوریه از او خواستند تا "دیر نشده" به صفوف
"صلحدوستان" بپیوندد.
"تماشاچی نباش"
این دو زن کنشگر حقوق بشر، به پشتیبانی از نهاد مستقل "Rise 4 Humanity"، در این رابطه فراخوانی در اینترنت منتشر ساختند و از اسماء اسد خواستند، در این "لحظهی تعیینکننده در تاریخ کشورش برای پایان دادن به درگیریهای خونین و برقراری صلح" اقدام کند. بنا بر مقالهی مشترکی که هوبرتا فن فوس ـ ویتیگ و شیلا لیل گرانت برای "اشپیگل آنلاین" نگاشتهاند، یک فیلم ویديویی با عنوان "تماشاچی نباش" هم همراه فراخوان منتشر شده است.
همسران سفیران آلمان و بریتانیا در سازمان ملل در این فیلم که بهطور مستقل و با هزینهی خود ساختهاند، ضمن نمایش صحنههای جنگ داخلی در سوریه از اسماء اسد پرسیدهاند: «وقتی فرزندانت در آینده از تو بپرسند، برای خاتمه دادن به خونریزی در جنگ چه کردی، چه پاسخی خواهی داد؟» این دو زن کنشگر در نامهی سرگشاده خود مینویسند: «ما هنوز هم امیدواریم که اسماء سرانجام پاسخ دهد: هرچند خیلی دیر برای برقراری صلح اقدام کردم، ولی سرانجام این کار را انجام دادم.»
واکنش دور از انتظار
هدف انتشار این فیلم ویدئویی و نامهی سرگشاده از سوی نهاد مستقل "Rise 4 Humanity" و همسران سفیران دو کشور آلمان و بریتانیا، جلب پشتیبانی سایر زنان از سراسر جهان بود تا از اسماء اسد بخواهند، نقش تاریخی خود را به عنوان زنی مدرن که به نوسازی جامعهی سوریه نیز یاری رسانده، جدی بگیرد. واکنش مثبت زنان جهان در پاسخ به این فراخوان دور از انتظار بود. هوبرتا فن فوس ـ ویتیگ و شیلا لیل گرانت در نامهی خود مینویسند: «در زمان کوتاهی، بیش از ۳۷ هزار نفر که در میانشان امضای مردان بسیاری نیز دیده میشد، از ما پشتیبانی کردند.»
جالب این بود که بخش اعظم امضاکنندگان در کشورهای حامی سوریه زندگی میکردند: چین، روسیه، ایران. بیش از ۳۰۰ هزار تن در سراسر جهان این فیلم را در یوتوب دیدهاند. همسران سفیران آلمان و بریتانیا در پایان مقالهی خود مینویسند: «اسماء اسد، به فراخوان ما پاسخی نداد. ما انتظار واکنش مستقیمی از او نداشتیم. با این حال شکی نیست که او هم فیلم ما را در یوتوپ دیده است. ما میدانیم که در سوریه هم این فراخوان، مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است.»
آخرین تلاش؟
هوبرتا فن فوس ـ ویتیگ و شیلا لیل گرانت با اینحال دست از تلاش خود برای متقاعد کردن اسماء اسد برنداشتهاند و امیدوارند که او «به عنوان زنی مدافع حقوق زنان و رهبر زنان نوگرای کشورش، تمام امکاناتش را بکار گیرد و وظیفهی ملی خود را عملی سازد تا زنان دیگر نیز از او پیروی کنند.»
این دو زن کنشگر در مقالهی خود مینویسند: «بسیاری از زنان در جنگ، قربانی میشوند و برخی نیز داوطلبانه خود را تسلیم همسران و برادران جانی خود میسازند. تمام کسانی که فراخوان ما را امضا کردهاند، معتقدند زنانی که به مسئولیت اجتماعی خویش واقف بودند، نمیتوانند با این استدلال که "من تنها نقش یک همسر را بازی میکنم"، از انجام وظایف خود شانه خالی کنند.»
"تماشاچی نباش"
این دو زن کنشگر حقوق بشر، به پشتیبانی از نهاد مستقل "Rise 4 Humanity"، در این رابطه فراخوانی در اینترنت منتشر ساختند و از اسماء اسد خواستند، در این "لحظهی تعیینکننده در تاریخ کشورش برای پایان دادن به درگیریهای خونین و برقراری صلح" اقدام کند. بنا بر مقالهی مشترکی که هوبرتا فن فوس ـ ویتیگ و شیلا لیل گرانت برای "اشپیگل آنلاین" نگاشتهاند، یک فیلم ویديویی با عنوان "تماشاچی نباش" هم همراه فراخوان منتشر شده است.
همسران سفیران آلمان و بریتانیا در سازمان ملل در این فیلم که بهطور مستقل و با هزینهی خود ساختهاند، ضمن نمایش صحنههای جنگ داخلی در سوریه از اسماء اسد پرسیدهاند: «وقتی فرزندانت در آینده از تو بپرسند، برای خاتمه دادن به خونریزی در جنگ چه کردی، چه پاسخی خواهی داد؟» این دو زن کنشگر در نامهی سرگشاده خود مینویسند: «ما هنوز هم امیدواریم که اسماء سرانجام پاسخ دهد: هرچند خیلی دیر برای برقراری صلح اقدام کردم، ولی سرانجام این کار را انجام دادم.»
واکنش دور از انتظار
هدف انتشار این فیلم ویدئویی و نامهی سرگشاده از سوی نهاد مستقل "Rise 4 Humanity" و همسران سفیران دو کشور آلمان و بریتانیا، جلب پشتیبانی سایر زنان از سراسر جهان بود تا از اسماء اسد بخواهند، نقش تاریخی خود را به عنوان زنی مدرن که به نوسازی جامعهی سوریه نیز یاری رسانده، جدی بگیرد. واکنش مثبت زنان جهان در پاسخ به این فراخوان دور از انتظار بود. هوبرتا فن فوس ـ ویتیگ و شیلا لیل گرانت در نامهی خود مینویسند: «در زمان کوتاهی، بیش از ۳۷ هزار نفر که در میانشان امضای مردان بسیاری نیز دیده میشد، از ما پشتیبانی کردند.»
جالب این بود که بخش اعظم امضاکنندگان در کشورهای حامی سوریه زندگی میکردند: چین، روسیه، ایران. بیش از ۳۰۰ هزار تن در سراسر جهان این فیلم را در یوتوب دیدهاند. همسران سفیران آلمان و بریتانیا در پایان مقالهی خود مینویسند: «اسماء اسد، به فراخوان ما پاسخی نداد. ما انتظار واکنش مستقیمی از او نداشتیم. با این حال شکی نیست که او هم فیلم ما را در یوتوپ دیده است. ما میدانیم که در سوریه هم این فراخوان، مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است.»
آخرین تلاش؟
هوبرتا فن فوس ـ ویتیگ و شیلا لیل گرانت با اینحال دست از تلاش خود برای متقاعد کردن اسماء اسد برنداشتهاند و امیدوارند که او «به عنوان زنی مدافع حقوق زنان و رهبر زنان نوگرای کشورش، تمام امکاناتش را بکار گیرد و وظیفهی ملی خود را عملی سازد تا زنان دیگر نیز از او پیروی کنند.»
این دو زن کنشگر در مقالهی خود مینویسند: «بسیاری از زنان در جنگ، قربانی میشوند و برخی نیز داوطلبانه خود را تسلیم همسران و برادران جانی خود میسازند. تمام کسانی که فراخوان ما را امضا کردهاند، معتقدند زنانی که به مسئولیت اجتماعی خویش واقف بودند، نمیتوانند با این استدلال که "من تنها نقش یک همسر را بازی میکنم"، از انجام وظایف خود شانه خالی کنند.»
فرانسوا اولاند با ادای سوگند در کاخ الیزه رسما رئیسجمهور فرانسه
شد. این نماینده حزب سوسیالیست قصد دارد اصلاحات خود را بلافاصله آغاز
کند. وی در اولین سفر رسمی خود امروز به دیدار آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان
میرود.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری جدید فرانسه، روز سهشنبه (۱۵ مه/۲۶
اردیبهشت) در کاخ الیزه در پاریس مورد استقبال نیکلا سارکوزی، سلف خود از
حزب محافظهکار قرار گرفت.
در این دیدار سارکوزی پس از گفتوگویی کوتاه کلیدواژهی فعال کردن کلاهکهای هستهای فرانسه را نیز در اختیار رئیس جمهوری جدید قرار داد. رئیس جمهور فرانسه به عنوان فرمانده کل قوا در مورد استفاده از کلاهکهای هستهای تصمیم میگیرد.
سارکوزی پس از آن در میان فریاد "مرسی نیکلا"ی هوادارانش کاخ ریاست جمهوری را ترک کرد.
ویدئو: پیروزی فرانسوا اولاند، سرفصلی تازه برای فرانسه
فرانسوا اولاند در نخستین سخنرانی پس از ادای سوگند تأکید کرد که نخستین هدفش سرعتبخشیدن به گردش چرخهای اقتصادی فرانسه است. او گفت: «بدهیهای ما نباید مانعی برای ما باشند». اولاند تأکید کرد: «زمان آن فرا رسیده که تولید را مقدم بر سوداگری کنیم».
انتقال قدرت در فرانسه بسیار عادی برگزار شد. این خواست رئیس جمهوری ۵۷ ساله جدید بوده است. تنها چند مهمان خصوصی در میان ۳۵۰ دعوتشده در این مراسم حضور داشتند.
فرانسوا اولاند بعداز ظهر سهشنبه (۱۵ مه/ ۲۶ اردیبهشت) رئیس دولت جدید را معرفی خواهد کرد. از ژان مارک اِرو، رئیس فراکسیون حزب سوسیالیست در پارلمان فرانسه و کارشناس امور آلمان، بهعنوان گزینهی اصلی تصدی این مقام نام برده میشود. باقیمانده اعضای کابینه نیز روز چهارشنبه معرفی خواهند شد.
آغاز سریع اصلاحات
رئیسجمهوری جدید فرانسه قصد دارد در هفتههای نخست پس از انتقال قدرت، اصلاحاتی بنیادین را عملی کرده و همزمان تلاش برای ایجاد تغییراتی در بسته مالی مشترک حوزهی یورو آغاز کند. به گفتهی اولاند در نخستین سال ریاست جمهوری او بر فرانسه در مجموع ۳۵ مورد اصلاحات در این کشور صورت خواهند پذیرفت.
حدود ۳۰ درصد کاهش حقوق رئیس جمهوری و رئیس دولت فرانسه و همچنین اصلاح در درآمدهای اعضای کابینه ازجمله اصلاحاتی هستند که بلافاصله عملی میشوند. اعضای کابینه در زمان نیکلا سارکوزی بارها به مالاندوزی و حیف و میل اموال عمومی متهم شده بودند.
اصلاح سیاستهای اقتصادی فرانسه در زمینه دفاعی نیز از دیگر برنامههای اولاند هستند. فرانسه ظاهرا خبر خروج سربازان این کشور از افغانستان تا پایان سال ۲۰۱۲ را پیش از ماه مه به اطلاع متحدان خود در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) خواهد رساند.
تقویت قدرت خرید شهروندان فرانسه برای رونق بازار داخلی، اصلاحات در قانون بازنشستگی، کاهش مالیاتها، حمایت از تولیدکنندگان کوچک و متوسط، پشتیبانی از سرمایهگذاری، افزایش مالیات پردرآمدها، اصلاح ساختار بازارهای مالی و جلوگیری از دلالی و سوداگری از دیگر برنامههای فرانسوا اولاند هستند.
تثبیت پایههای همکاری تنگاتنگ با آلمان
فرانسوا اولاند شامگاه سهشنبه و در نخستین روز حضور خود در کاخ الیزه، اولین سفر رسمی خود را انجام خواهد داد. وی در این سفر راهی برلین میشود. در آلمان با مراسم نظامی از وی استقبال خواهد شد.
به گفتهی سخنگوی دولت آلمان، سران آلمان و فرانسه در این دیدار با یکدیگر بیشتر آشنا خواهند شد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، آمادگی خود برای همکاری "تنگاتنگ و مبتنی بر اعتماد متقابل" - همچون زمان سارکوزی - با دولت جدید فرانسه را اعلام کرده است. پس از سرف شام اولاند به فرانسه باز خواهد گشت.
یکی از موضوعات اصلی گفتوگوی دو طرف بیتردید بحران مالی و بدهیهای کشورهای حوزه یورو خواهد بود. اولاند خواستار آن شده که ایدههای جدید برای رشد اقتصادی کشورهای حوزه یورو به بستهی مالی مشترک این حوزه افزوده شود.
بسته مالی حوزه یورو از کشورهای عضو میخواهد برای کاهش بدهیهای خود سیاستهای ریاضت اقتصادی سختی را در پیش بگیرند. کشورهایی که به این چارچوب پایبند نباشند با جریمههای سنگین روبهرو خواهند شد.
مرکل هم از قرار معلوم مشکلی با کلیات پیشنهاد اولاند ندارد. با این تفاوت که صدراعظم آلمان با تصویب برنامههایی که بار مالی مضاعف به کشورهای عضو تحمیل میکنند، مخالف است.
به اعتقاد صدراعظم آلمان، کاهش دیوانسالاری، اصلاحات در بازار کار و سرمایهگذاری در حوزه آموزش، از جمله سیاستهای کلیدی یک رشد اقتصادی پایدار هستند.
در این دیدار سارکوزی پس از گفتوگویی کوتاه کلیدواژهی فعال کردن کلاهکهای هستهای فرانسه را نیز در اختیار رئیس جمهوری جدید قرار داد. رئیس جمهور فرانسه به عنوان فرمانده کل قوا در مورد استفاده از کلاهکهای هستهای تصمیم میگیرد.
سارکوزی پس از آن در میان فریاد "مرسی نیکلا"ی هوادارانش کاخ ریاست جمهوری را ترک کرد.
ویدئو: پیروزی فرانسوا اولاند، سرفصلی تازه برای فرانسه
فرانسوا اولاند در نخستین سخنرانی پس از ادای سوگند تأکید کرد که نخستین هدفش سرعتبخشیدن به گردش چرخهای اقتصادی فرانسه است. او گفت: «بدهیهای ما نباید مانعی برای ما باشند». اولاند تأکید کرد: «زمان آن فرا رسیده که تولید را مقدم بر سوداگری کنیم».
انتقال قدرت در فرانسه بسیار عادی برگزار شد. این خواست رئیس جمهوری ۵۷ ساله جدید بوده است. تنها چند مهمان خصوصی در میان ۳۵۰ دعوتشده در این مراسم حضور داشتند.
فرانسوا اولاند بعداز ظهر سهشنبه (۱۵ مه/ ۲۶ اردیبهشت) رئیس دولت جدید را معرفی خواهد کرد. از ژان مارک اِرو، رئیس فراکسیون حزب سوسیالیست در پارلمان فرانسه و کارشناس امور آلمان، بهعنوان گزینهی اصلی تصدی این مقام نام برده میشود. باقیمانده اعضای کابینه نیز روز چهارشنبه معرفی خواهند شد.
آغاز سریع اصلاحات
رئیسجمهوری جدید فرانسه قصد دارد در هفتههای نخست پس از انتقال قدرت، اصلاحاتی بنیادین را عملی کرده و همزمان تلاش برای ایجاد تغییراتی در بسته مالی مشترک حوزهی یورو آغاز کند. به گفتهی اولاند در نخستین سال ریاست جمهوری او بر فرانسه در مجموع ۳۵ مورد اصلاحات در این کشور صورت خواهند پذیرفت.
حدود ۳۰ درصد کاهش حقوق رئیس جمهوری و رئیس دولت فرانسه و همچنین اصلاح در درآمدهای اعضای کابینه ازجمله اصلاحاتی هستند که بلافاصله عملی میشوند. اعضای کابینه در زمان نیکلا سارکوزی بارها به مالاندوزی و حیف و میل اموال عمومی متهم شده بودند.
اصلاح سیاستهای اقتصادی فرانسه در زمینه دفاعی نیز از دیگر برنامههای اولاند هستند. فرانسه ظاهرا خبر خروج سربازان این کشور از افغانستان تا پایان سال ۲۰۱۲ را پیش از ماه مه به اطلاع متحدان خود در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) خواهد رساند.
تقویت قدرت خرید شهروندان فرانسه برای رونق بازار داخلی، اصلاحات در قانون بازنشستگی، کاهش مالیاتها، حمایت از تولیدکنندگان کوچک و متوسط، پشتیبانی از سرمایهگذاری، افزایش مالیات پردرآمدها، اصلاح ساختار بازارهای مالی و جلوگیری از دلالی و سوداگری از دیگر برنامههای فرانسوا اولاند هستند.
تثبیت پایههای همکاری تنگاتنگ با آلمان
فرانسوا اولاند شامگاه سهشنبه و در نخستین روز حضور خود در کاخ الیزه، اولین سفر رسمی خود را انجام خواهد داد. وی در این سفر راهی برلین میشود. در آلمان با مراسم نظامی از وی استقبال خواهد شد.
به گفتهی سخنگوی دولت آلمان، سران آلمان و فرانسه در این دیدار با یکدیگر بیشتر آشنا خواهند شد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، آمادگی خود برای همکاری "تنگاتنگ و مبتنی بر اعتماد متقابل" - همچون زمان سارکوزی - با دولت جدید فرانسه را اعلام کرده است. پس از سرف شام اولاند به فرانسه باز خواهد گشت.
یکی از موضوعات اصلی گفتوگوی دو طرف بیتردید بحران مالی و بدهیهای کشورهای حوزه یورو خواهد بود. اولاند خواستار آن شده که ایدههای جدید برای رشد اقتصادی کشورهای حوزه یورو به بستهی مالی مشترک این حوزه افزوده شود.
بسته مالی حوزه یورو از کشورهای عضو میخواهد برای کاهش بدهیهای خود سیاستهای ریاضت اقتصادی سختی را در پیش بگیرند. کشورهایی که به این چارچوب پایبند نباشند با جریمههای سنگین روبهرو خواهند شد.
مرکل هم از قرار معلوم مشکلی با کلیات پیشنهاد اولاند ندارد. با این تفاوت که صدراعظم آلمان با تصویب برنامههایی که بار مالی مضاعف به کشورهای عضو تحمیل میکنند، مخالف است.
به اعتقاد صدراعظم آلمان، کاهش دیوانسالاری، اصلاحات در بازار کار و سرمایهگذاری در حوزه آموزش، از جمله سیاستهای کلیدی یک رشد اقتصادی پایدار هستند.
هند اعلام کرد که درصد کاهش واردات نفت خود از ایران به میزان ۱۱
درصد است. هند بیم از آن دارد که بهرغم این تلاشها نتواند مشمول معافیت
آمریکا شود. ترکیه نیز میگوید که خرید نفت خود از ایران را بتدریج کاهش
داده است.
یک مقام ارشد وزارت نفت هند روز سهشنبه (۱۵ مه/ ۲۶ اردیبهشت) اعلام کرد
که این کشور ۱۱ درصد خرید نفت خود از ایران را کاهش خواهد داد.
رامندرا پرادهان در گزارشی به پارلمان هند گفت که این کشور در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ حدود ۴۴/ ۱۷ میلیون تن نفت از ایران وارد کرده است، اما وارادات نفت در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ به میزان ۵/ ۱۵ میلیون تن خواهد بود. این میزان معادل ۳۱۰ هزار بشکه نفت روزانه خواهد بود. وی همچنین افزود که حدود ۷/ ۵ درصد خرید نفت از ایران نسبت به سال گذشته کاهش یافته است.
وزیر امورخارجه هند نیز در ماه مارس امسال اعلام کرد که در آخرین قرارداد این کشور با ایران به تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۱۲، هند واردات نفتی خود از ایران را به زیر ۳۴۰ هزار بشکه در روز خواهد رساند. خبرگزاری رویترز نیز گزارش میدهد که مجموع واردات نفت هند از ایران در ماه آوریل امسال حدود ۲۶۹ هزار بشکه در روز بوده است.
پالایشگاه دولتی توپراس در ترکیه حدود ۳/ ۵ میلیون بشکه نفت در ماه آوریل امسال خریداری کرده است که حدود ۱۷۷ بشکه در روز میشود. این بدین معناست که ترکیه حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز واردات نفت خود از ایران را نسبت به ماه مارس کاهش داده، اما این هنوز به معنای کاهش ۲۰ درصدی وعده داده شده از سوی مقامات ترکیه نیست.
احتمال اعمال تحریمها علیه چین و هند
آمریکا برخی از کشورها را از تحریمهای خود در رابطه با خرید نفت ایران معاف کرده است. واشنگتن تا کنون بسیاری از کشورها را قانع کرده که در تحریمنفت ایران با این کشور همکاری کنند، اما این مقصود در مورد کشورهای هند و چین، دو خریدار عمده نفت ایران هنوز حاصل نشده است. از این رو دولت آمریکا کماکان در پی آن است که هند و چین را نیز راضی کند که خرید نفت خود از ایران را داوطلبانه کاهش دهند.
آمریکا در ماه مارس اعلام کرد که ۱۱ کشور از جمله ژاپن و برخی کشورهای اروپایی واردات نفت خود از ایران را کاهش دادهاند بدین دلیل از تحریمهای آمریکا معاف خواهند شد.
ژاپن الگویی برای اعمال فشار بر ایران
کاخ سفید از ژاپن به عنوان الگویی در این زمینه یاد کرده که بهرغم فاجعه تسونامی و مشکلات برای تامین انرژی خود، حاضر به کاهش چشمگیر واردات نفتی از ایران شده است. گفته میشود که ژاپن حدود ۱۵ تا ۲۲ درصد واردات نفت خود از ایران را کاهش داده است.
ژاپن، چین، هند و کرهجنوبی بزرگترین خریداران نفت ایران در آسیا و جهان به شمار میآیند. کشورهای اتحادیه اروپا خرید نفت ایران را از ماه ژوئن متوقف میکنند.
فرستاده آمریکا به هند تاکید کرد که واشنگتن از نگرانی کشورهای وابسته به نفت آگاه است و خواهان یافتن راهحلی مشترک برای معضل انرژی در این کشورها است.
هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه آمریکا در سفر اخیر خود به هند تاکید کرد که اگر هند واردات نفت از ایران را تا ماه ژوئن کاهش ندهد، ممکن است با تحریمهای آمریکا مواجه شود. وی در عین حال با تقدیر از کاهش واردات از سوی هند، افزود: «از اقدامات عملی هند خوشنودیم و امیدواریم هند گامهای موثرتری در اعمال تحریم نفتی به ایران بردارد.»
یک مقام مسئول هند به خبرگزاری رویترز گفت که این کشور "اقدامات کافی" برای متقاعد کردن آمریکا انجام داده و عملاَ بیش از این نمیتواند واردات نفتی خود از ایران را کاهش دهد. تهران و دهلینو توافق کردهاند که بخشی از بهای نفت ایران به روپیه پرداخت شود.
تمامی تلاشهای آمریکا برای اعمال تحریمهای شدید علیه ایران به دلیل برنامه مناقشهبرانگیز اتمی این کشور است. آمریکا میکوشد از طریق "تحریمهای فلجکننده"، ایران را وا دارد که رویکرد خود در قبال برنامه هستهایش را تغییر دهد.
رامندرا پرادهان در گزارشی به پارلمان هند گفت که این کشور در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ حدود ۴۴/ ۱۷ میلیون تن نفت از ایران وارد کرده است، اما وارادات نفت در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ به میزان ۵/ ۱۵ میلیون تن خواهد بود. این میزان معادل ۳۱۰ هزار بشکه نفت روزانه خواهد بود. وی همچنین افزود که حدود ۷/ ۵ درصد خرید نفت از ایران نسبت به سال گذشته کاهش یافته است.
وزیر امورخارجه هند نیز در ماه مارس امسال اعلام کرد که در آخرین قرارداد این کشور با ایران به تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۱۲، هند واردات نفتی خود از ایران را به زیر ۳۴۰ هزار بشکه در روز خواهد رساند. خبرگزاری رویترز نیز گزارش میدهد که مجموع واردات نفت هند از ایران در ماه آوریل امسال حدود ۲۶۹ هزار بشکه در روز بوده است.
هند میگوید مایل نیست که تمامی معاملات خود با ایران را متوقف کند و
به تحریمهای آمریکا بپیوندد. احمدینژاد و مانموهان سینگ، نخستوزیر هند
ترکیه نیز واردات نفتی خود از ایران را بتدریج کاهش داده است. ترکیه در
ماه مارس امسال اعلام کرد که ۲۰ درصد از مجموع واردات نفت خود از ایران را
نسبت به سال گذشته کاهش خواهد داد.پالایشگاه دولتی توپراس در ترکیه حدود ۳/ ۵ میلیون بشکه نفت در ماه آوریل امسال خریداری کرده است که حدود ۱۷۷ بشکه در روز میشود. این بدین معناست که ترکیه حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز واردات نفت خود از ایران را نسبت به ماه مارس کاهش داده، اما این هنوز به معنای کاهش ۲۰ درصدی وعده داده شده از سوی مقامات ترکیه نیست.
احتمال اعمال تحریمها علیه چین و هند
آمریکا برخی از کشورها را از تحریمهای خود در رابطه با خرید نفت ایران معاف کرده است. واشنگتن تا کنون بسیاری از کشورها را قانع کرده که در تحریمنفت ایران با این کشور همکاری کنند، اما این مقصود در مورد کشورهای هند و چین، دو خریدار عمده نفت ایران هنوز حاصل نشده است. از این رو دولت آمریکا کماکان در پی آن است که هند و چین را نیز راضی کند که خرید نفت خود از ایران را داوطلبانه کاهش دهند.
روابط ترکیه و ایران به دلایل مختلف همچون سالهای گذشته نیست. احمد داوداوغلو، وزیر امورخارجه ترکیه و احمدینژاد
کارلوس پاسکوال، فرستاده ویژه آمریکا در مسایل تحریم نفت ایران در
دیداری با مقامات وزارت خارجه هند در روز سهشنبه، ۲۶ اردیبهشت گفت: «ما از
کاهش واردات نفتی هند از ایران چندان راضی نیستیم.» گمان میرود که بهرغم
تلاشهای اخیر هند، این کشور نتواند مشمول معافیت آمریکا شود. به نظر
میرسد که این موضوع شامل حال چین نیز نشود.آمریکا در ماه مارس اعلام کرد که ۱۱ کشور از جمله ژاپن و برخی کشورهای اروپایی واردات نفت خود از ایران را کاهش دادهاند بدین دلیل از تحریمهای آمریکا معاف خواهند شد.
ژاپن الگویی برای اعمال فشار بر ایران
کاخ سفید از ژاپن به عنوان الگویی در این زمینه یاد کرده که بهرغم فاجعه تسونامی و مشکلات برای تامین انرژی خود، حاضر به کاهش چشمگیر واردات نفتی از ایران شده است. گفته میشود که ژاپن حدود ۱۵ تا ۲۲ درصد واردات نفت خود از ایران را کاهش داده است.
ژاپن، چین، هند و کرهجنوبی بزرگترین خریداران نفت ایران در آسیا و جهان به شمار میآیند. کشورهای اتحادیه اروپا خرید نفت ایران را از ماه ژوئن متوقف میکنند.
فرستاده آمریکا به هند تاکید کرد که واشنگتن از نگرانی کشورهای وابسته به نفت آگاه است و خواهان یافتن راهحلی مشترک برای معضل انرژی در این کشورها است.
هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه آمریکا در سفر اخیر خود به هند تاکید کرد که اگر هند واردات نفت از ایران را تا ماه ژوئن کاهش ندهد، ممکن است با تحریمهای آمریکا مواجه شود. وی در عین حال با تقدیر از کاهش واردات از سوی هند، افزود: «از اقدامات عملی هند خوشنودیم و امیدواریم هند گامهای موثرتری در اعمال تحریم نفتی به ایران بردارد.»
یک مقام مسئول هند به خبرگزاری رویترز گفت که این کشور "اقدامات کافی" برای متقاعد کردن آمریکا انجام داده و عملاَ بیش از این نمیتواند واردات نفتی خود از ایران را کاهش دهد. تهران و دهلینو توافق کردهاند که بخشی از بهای نفت ایران به روپیه پرداخت شود.
تمامی تلاشهای آمریکا برای اعمال تحریمهای شدید علیه ایران به دلیل برنامه مناقشهبرانگیز اتمی این کشور است. آمریکا میکوشد از طریق "تحریمهای فلجکننده"، ایران را وا دارد که رویکرد خود در قبال برنامه هستهایش را تغییر دهد.
سلطانیه: اولین روز گفتوگوهای هستهای در وین خوب و سازنده بود
علیاصغر سلطانیه، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روز سهشنبه، ۲۶ اردیبهشت، پیش از آغاز روز دوم مذاکرات هستهای وین، گفتوگوهای روز نخست را «خوب و سازنده» توصیف کرد و گفت: «همه چیز در مسیر خودش پیش میرود.»
به نوشته خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، وی در آستانه ورود به محل مذاکرات، در این رابطه به خبرنگاران گفت که «مذاکرات خوبی برگزار شد، همه چیز در جای خودش قرار داشت و فضای گفتوگوها نیز بسیار مثبت بود».
اما از سوی دیگر به گزارش خبرگزاری رویترز در همین روز هرمان ناکارتس، رئیس هیئت مذاکرهکننده آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ایران، در پاسخ به سؤالی در مورد چگونگی انجام روز نخست گفتوگوهای وین به خبرنگاران گفت: «درک میکنید که در حال حاضر نمیتوانم اظهارنظری بکنم. بحثها ظاهراً امروز هم ادامه دارند.»
گفتوگوهای دو روزه ایران و آژانس که پس از سه ماه تعویق روز دوشنبه در وین و پشت درهای بسته آغاز شد پیشدرآمدی است بر مذاکرات پیش روی ۱+۵ با ایران که قرار است ۲۳ ماه مه در بغداد انجام شود.
خبرگزاری رویترز روز دوشنبه از پافشاری دوباره مذاکرهکنندگان آژانس در وین بر بازدید از تأسیسات نظامی پارچین خبر داد و در این رابطه یک دیپلمات غربی به رویترز گفته است که اگر تهران در گفتوگوهای وین شروع به دادن پاسخهایی باورپذیر به سؤالات آژانس کند «قدرتهای جهانی قطعاً آن را نشانهای دلگرمکننده خواهند دید».
بازرسان آژانس و برخی منابع دیگر میگویند که احتمال آن میرود ایران سرگرم «پاک کردن شواهد آزمایشهای اتمی» از تأسیسات نظامی پارچین در جنوب شرقی تهران باشد، ولی تهران این ادعاها را رد میکند.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت، گفت که اگر ایران «گامهای مشخصی» در جهت کاستن از نگرانیهای بینالمللی نسبت به برنامه هستهای خود برندارد اتحادیه اروپا «تحریمهای سختتری» را علیه تهران وضع خواهد کرد.
نگرانیهای غرب نسبت به برنامه هستهای ایران باعث تحریمهای فزاینده علیه ایران شده است و در این رابطه این هفته سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در دیدار با میشل روکار، نخستوزیر پیشین فرانسه، به طرفهای غربی هشدار داد: «زمان برای راهبرد فشار به پایان رسیده است.»
تهران میگوید که جامعه بینالملل اگر خواستار پیشرفت در مذاکرات است باید از شدت تحریمها بکاهد، ولی قدرتهای غربی میگویند که کاهش تحریمها تنها زمانی صورت میگیرد که ایران در زمینه برنامه هستهای خود «شفافیت بیشتری» نشان دهد.
به نوشته خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، وی در آستانه ورود به محل مذاکرات، در این رابطه به خبرنگاران گفت که «مذاکرات خوبی برگزار شد، همه چیز در جای خودش قرار داشت و فضای گفتوگوها نیز بسیار مثبت بود».
اما از سوی دیگر به گزارش خبرگزاری رویترز در همین روز هرمان ناکارتس، رئیس هیئت مذاکرهکننده آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ایران، در پاسخ به سؤالی در مورد چگونگی انجام روز نخست گفتوگوهای وین به خبرنگاران گفت: «درک میکنید که در حال حاضر نمیتوانم اظهارنظری بکنم. بحثها ظاهراً امروز هم ادامه دارند.»
گفتوگوهای دو روزه ایران و آژانس که پس از سه ماه تعویق روز دوشنبه در وین و پشت درهای بسته آغاز شد پیشدرآمدی است بر مذاکرات پیش روی ۱+۵ با ایران که قرار است ۲۳ ماه مه در بغداد انجام شود.
خبرگزاری رویترز روز دوشنبه از پافشاری دوباره مذاکرهکنندگان آژانس در وین بر بازدید از تأسیسات نظامی پارچین خبر داد و در این رابطه یک دیپلمات غربی به رویترز گفته است که اگر تهران در گفتوگوهای وین شروع به دادن پاسخهایی باورپذیر به سؤالات آژانس کند «قدرتهای جهانی قطعاً آن را نشانهای دلگرمکننده خواهند دید».
بازرسان آژانس و برخی منابع دیگر میگویند که احتمال آن میرود ایران سرگرم «پاک کردن شواهد آزمایشهای اتمی» از تأسیسات نظامی پارچین در جنوب شرقی تهران باشد، ولی تهران این ادعاها را رد میکند.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت، گفت که اگر ایران «گامهای مشخصی» در جهت کاستن از نگرانیهای بینالمللی نسبت به برنامه هستهای خود برندارد اتحادیه اروپا «تحریمهای سختتری» را علیه تهران وضع خواهد کرد.
نگرانیهای غرب نسبت به برنامه هستهای ایران باعث تحریمهای فزاینده علیه ایران شده است و در این رابطه این هفته سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در دیدار با میشل روکار، نخستوزیر پیشین فرانسه، به طرفهای غربی هشدار داد: «زمان برای راهبرد فشار به پایان رسیده است.»
تهران میگوید که جامعه بینالملل اگر خواستار پیشرفت در مذاکرات است باید از شدت تحریمها بکاهد، ولی قدرتهای غربی میگویند که کاهش تحریمها تنها زمانی صورت میگیرد که ایران در زمینه برنامه هستهای خود «شفافیت بیشتری» نشان دهد.
کمپین حقوق بشر: فشار دستگاههای امنیتی ایران برای کنترل بیشتر بر رسانههای خارجی
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران روز دوشنبه، ۲۵ اردیبهشت، در
بیانیهای به نقل از منبعی در دولت جمهوری اسلامی اعلام کرد که دستگاههای
امنیتی ایران در پی «کنترل بیشتر روی نحوه خبررسانی رسانههای خارجی» در
کشور هستند.
این سازمان مدافع حقوق بشر به نقل از «یک منبع در دولت ایران که خواست نامش فاش نشود» میگوید که دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی شامل «وزارت اطلاعات، سپاه و شورای امنیت ملی» با فشار آوردن بر وزارت ارشاد جمهوری اسلامی خواهان اعمال کنترل بیشتر بر رسانههای خارجی فعال در ایران هستند.
منبع دولتی ناشناس به کمپین بینالمللی حقوق بشر گفته است که این فشارها همزمان است با «نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲» در ایران.
در همین زمینه هادی قائمی، سخنگوی کمپین حقوق بشر، نیز به «استفاده روزافزون مقامات ایرانی از ارعاب، دستگیری، سانسور و سایر شیوه های محدود کردن رسانههای خارجی» اشاره کرده است.
انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ به دنبال اعلام نتیجه آن و حمایت آشکار رهبر ایران از محمود احمدینژاد به چنان جنجال رسانهای انجامید که تا بیش از یک سال اخبار داخلی ایران را به تیتر یک اغلب رسانه های مطرح دنیا تبدیل کرده بود.
به دنبال این جنجال رسانهای، حکومت جمهوری اسلامی به محدود کردن شدید رسانههای داخلی و خارجی و اینترنتی برآمد و حتی تعدادی از خبرنگاران خارجی را بازداشت کرد و به زندان فرستاد.
با این حال «منبع دولتی» به کمپین بینالمللی حقوق بشر گفته است که سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ایران «اعتقاد دارد» که دولت محمود احمدینژاد در زمینه کنترل روزنامهنگاران خارجی در ایران در جنجال سال ۱۳۸۸ «اهمال کرده است».
بیانیه کمپین بینالمللی حقوق بشر میافزاید: «بنابراین آنها [سپاه] در تلاشاند تا حضور خبرنگاران خارجی در ایران با کنترل بیشتری همراه باشد.»
این در حالی است که به دنبال فشار و محدودیتهایی که در سه سال گذشته روندی فزاینده داشته خبرگزاریها و رسانههای خارجی تقریبا خبری جز آن چه رسانههای داخلی نیز منتشر میکنند منتشر نکردهاند.
در همین حال با وجود تمام احتیاطی که رسانههای خارجی میکنند تا بتوانند به فعالیت خود در ایران ادامه دهند، فعالیت خبرگزاری رویترز در تهران هماکنون در حال تعلیق است و مسئولان این رسانه در انتظار حکم دادگاهی در ایران درباره پرونده زنان نینجای ایران هستند.
خبرگزاری رویترز در اسفندماه سال ۱۳۹۰ گزارشی از محل آموزش سه هزار زن نینجا یا رزمیکار در کرج و آمادگیشان «برای کشتن متجاوزان خارجی» تهیه کرد که با «شکایت این زنان و بنیانگذار این مرکز آموزشی» کار این خبرگزاری به تعلیق و تعطیلی کشید.
به گفته کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران به نقل از «منبع دولتی» خود، پس از انتشار این گزارش ماموران سازمان اطلاعات سپاه در ساختمان وزارت ارشاد خبرنگار رویترز را «ساعتها» بازجویی کردهاند.
این ماموران سپس تهدید کردهاند که حتی یک کلمه هم درباره «این بازجویی» نباید در جایی بازگو شود.
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران در بیانیه خود با ذکر چند نمونه دیگر از تهدید و ارعاب خبرنگاران ایرانی و خارجی از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است «به محدودیتهای فراقانونی و ارعاب روزنامهنگاران خارجی خاتمه دهند».
این سازمان مدافع حقوق بشر به نقل از «یک منبع در دولت ایران که خواست نامش فاش نشود» میگوید که دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی شامل «وزارت اطلاعات، سپاه و شورای امنیت ملی» با فشار آوردن بر وزارت ارشاد جمهوری اسلامی خواهان اعمال کنترل بیشتر بر رسانههای خارجی فعال در ایران هستند.
منبع دولتی ناشناس به کمپین بینالمللی حقوق بشر گفته است که این فشارها همزمان است با «نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲» در ایران.
در همین زمینه هادی قائمی، سخنگوی کمپین حقوق بشر، نیز به «استفاده روزافزون مقامات ایرانی از ارعاب، دستگیری، سانسور و سایر شیوه های محدود کردن رسانههای خارجی» اشاره کرده است.
انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ به دنبال اعلام نتیجه آن و حمایت آشکار رهبر ایران از محمود احمدینژاد به چنان جنجال رسانهای انجامید که تا بیش از یک سال اخبار داخلی ایران را به تیتر یک اغلب رسانه های مطرح دنیا تبدیل کرده بود.
به دنبال این جنجال رسانهای، حکومت جمهوری اسلامی به محدود کردن شدید رسانههای داخلی و خارجی و اینترنتی برآمد و حتی تعدادی از خبرنگاران خارجی را بازداشت کرد و به زندان فرستاد.
با این حال «منبع دولتی» به کمپین بینالمللی حقوق بشر گفته است که سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ایران «اعتقاد دارد» که دولت محمود احمدینژاد در زمینه کنترل روزنامهنگاران خارجی در ایران در جنجال سال ۱۳۸۸ «اهمال کرده است».
بیانیه کمپین بینالمللی حقوق بشر میافزاید: «بنابراین آنها [سپاه] در تلاشاند تا حضور خبرنگاران خارجی در ایران با کنترل بیشتری همراه باشد.»
این در حالی است که به دنبال فشار و محدودیتهایی که در سه سال گذشته روندی فزاینده داشته خبرگزاریها و رسانههای خارجی تقریبا خبری جز آن چه رسانههای داخلی نیز منتشر میکنند منتشر نکردهاند.
در همین حال با وجود تمام احتیاطی که رسانههای خارجی میکنند تا بتوانند به فعالیت خود در ایران ادامه دهند، فعالیت خبرگزاری رویترز در تهران هماکنون در حال تعلیق است و مسئولان این رسانه در انتظار حکم دادگاهی در ایران درباره پرونده زنان نینجای ایران هستند.
خبرگزاری رویترز در اسفندماه سال ۱۳۹۰ گزارشی از محل آموزش سه هزار زن نینجا یا رزمیکار در کرج و آمادگیشان «برای کشتن متجاوزان خارجی» تهیه کرد که با «شکایت این زنان و بنیانگذار این مرکز آموزشی» کار این خبرگزاری به تعلیق و تعطیلی کشید.
به گفته کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران به نقل از «منبع دولتی» خود، پس از انتشار این گزارش ماموران سازمان اطلاعات سپاه در ساختمان وزارت ارشاد خبرنگار رویترز را «ساعتها» بازجویی کردهاند.
این ماموران سپس تهدید کردهاند که حتی یک کلمه هم درباره «این بازجویی» نباید در جایی بازگو شود.
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران در بیانیه خود با ذکر چند نمونه دیگر از تهدید و ارعاب خبرنگاران ایرانی و خارجی از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است «به محدودیتهای فراقانونی و ارعاب روزنامهنگاران خارجی خاتمه دهند».
ژنرال اسرائیلی: نیروی هوایی آمادگی حمله به تاسیسات ایران را داراست
فرمانده سابق نیروی هوایی ارتش اسرائیل روز دوشنبه، ۲۵ اردیبهشت، در
مراسم تودیع خود گفت که این نیرو آمادگی لازم برای حمله به تاسیسات هستهای
ایران را داراست و تمامی تلاش او در چهار سال فرماندهیاش معطوف به آمادگی
برای مقابله با برنامه هستهای ایران بوده، اما حمله به ایران تنها منوط
به دستور کادر سیاسی این کشور است.
همزمان فرمانده جدید نیروی هوایی اسرائیل نیز روز گذشته اعلام کرد که «درصورت وقوع جنگ، مانند شمشیری بُرّان خواهیم بود».
ژنرال عیدو نخوشتان که در چهار سال گذشته فرماندهی نیروی هوایی اسرائیل را در دست داشت روز دوشنبه در آیین رسمی تحویل پست خود به ژنرال امیر اشل گفت که نیروی هوایی اسرائیل از همه تواناییها و آمادگیهای مورد نیاز برای حمله به تأسیسات هستهای ایران برخوردار است، ولی نیروی هوایی و ارتش گوشبهفرمان دستورات و تصمیمات دولتمردان کشور خود هستند.
در همین حال ژنرال نخوشتان افزود که تصمیم کادر سیاسی با در نظر گرفتن معیارهای مربوط به اسرائیل و جامعه جهانی در ارتباط با برنامه هستهای ایران گرفته خواهد شد.
ژنرال نخوشتان پس از ۳۷ سال خدمت در ارتش اسرائیل که چهار سال آخر آن فرمانده نیروی هوایی بود، دوشنبه اونیفورم نظامی را کنار گذاشت؛ از او به عنوان یکی از برترین خلبانهای این نیرو یاد میشود.
ژنرال امیر اشل که از چندی پیش از سوی رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل به عنوان فرمانده جدید نیروی هوایی معرفی شده بود، روز دوشنبه با تحویل گرفتن پست خود بلافاصله به مهمترین چالش برای این نیرو یعنی احتمال مقابله با برنامه هستهای ایران اشاره کرد.
ژنرال امیر اشل گفت: «نیروی هوایی اسرائیل شتابی برای رفتن به سوی جنگ ندارد، اما اگر ناچار شود، درنگ نخواهد کرد.»
فرمانده جدید نیروی هوایی اسرائیل نیز گفت: «در صورت ورود به جنگ، مانند شمشیری تیز و بُرّان عمل خواهیم کرد.»
ژنرال امیر اشل با اشاره به ادامه تلاطمهای سیاسی در کشورهای همسایه اسرائیل که «موجب وضعیتی مبهم در منطقه شده» گفت: «در خاورمیانه، هیچ جایی برای ضعفا وجود ندارد، و باید با همه توان برای هر پیشامدی آماده باشیم.»
در این آیین در یکی از مهمترین پایگاههای نیروی هوایی در مرکز اسرائیل، ژنرال بنی گانتس، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، و نیز اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، شرکت داشتند.
ساعاتی پس از این آیین، اهود باراک اسرائیل را به سوی واشینگتن برای دیداری دیگر با همتای آمریکایی خود، لئون پانهتا، ترک کرد.
این دومین بار در کمتر از یک ماه گذشته است که اهود باراک در پنتاگون با آقای پانهتا دیدار و گفتوگو میکند.
به گزارش رسانههای اسرائیل، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، موافقت کرده است که میزان کمکهای نظامی سالانه آمریکا به اسرائیل را از سه میلیارد دلار به حدود چهار میلیارد افزایش دهد، امری که قرار است اهود باراک در مورد جزئیات آن با مقامات آمریکایی گفتوگو کند.
اهود باراک ساعاتی پیش از آغاز این سفر در گفتوگویی با رادیوی ارتش اسرائیل بار دیگر نسبت به دستیابی به توافقی میان جامعه جهانی با ایران که موجب تغییر مسیر برنامه هستهای ایران شود ابراز بدبینی کرد.
آقای باراک در این گفتوگوی رادیویی در تلآویو با انتقاد آشکار از رویکرد جامعه جهانی در مذاکرات هستهای با ایران گفت: «خواستههای حداقلیِ مطرح شده از سوی گروه ۱+۵ از ایران نمیتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند.»
اهود باراک گفت که اصلیترین خواسته جامعه جهانی از ایران باید این باشد که هر گونه غنیسازی اورانیوم در ایران - حتی با غنای سه و نیم درصد- را متوقف کند.
وزیر دفاع اسرائیل که در آستانه از سرگیری مذاکرات هستهای ۱+۵ با ایران راهی آمریکا شده در روزهای گذشته نیز گفته بود که اسرائیل به این مذاکرات خوشبین نیست.
همزمان فرمانده جدید نیروی هوایی اسرائیل نیز روز گذشته اعلام کرد که «درصورت وقوع جنگ، مانند شمشیری بُرّان خواهیم بود».
ژنرال عیدو نخوشتان که در چهار سال گذشته فرماندهی نیروی هوایی اسرائیل را در دست داشت روز دوشنبه در آیین رسمی تحویل پست خود به ژنرال امیر اشل گفت که نیروی هوایی اسرائیل از همه تواناییها و آمادگیهای مورد نیاز برای حمله به تأسیسات هستهای ایران برخوردار است، ولی نیروی هوایی و ارتش گوشبهفرمان دستورات و تصمیمات دولتمردان کشور خود هستند.
در همین حال ژنرال نخوشتان افزود که تصمیم کادر سیاسی با در نظر گرفتن معیارهای مربوط به اسرائیل و جامعه جهانی در ارتباط با برنامه هستهای ایران گرفته خواهد شد.
ژنرال نخوشتان پس از ۳۷ سال خدمت در ارتش اسرائیل که چهار سال آخر آن فرمانده نیروی هوایی بود، دوشنبه اونیفورم نظامی را کنار گذاشت؛ از او به عنوان یکی از برترین خلبانهای این نیرو یاد میشود.
ژنرال امیر اشل که از چندی پیش از سوی رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل به عنوان فرمانده جدید نیروی هوایی معرفی شده بود، روز دوشنبه با تحویل گرفتن پست خود بلافاصله به مهمترین چالش برای این نیرو یعنی احتمال مقابله با برنامه هستهای ایران اشاره کرد.
ژنرال امیر اشل گفت: «نیروی هوایی اسرائیل شتابی برای رفتن به سوی جنگ ندارد، اما اگر ناچار شود، درنگ نخواهد کرد.»
فرمانده جدید نیروی هوایی اسرائیل نیز گفت: «در صورت ورود به جنگ، مانند شمشیری تیز و بُرّان عمل خواهیم کرد.»
ژنرال امیر اشل با اشاره به ادامه تلاطمهای سیاسی در کشورهای همسایه اسرائیل که «موجب وضعیتی مبهم در منطقه شده» گفت: «در خاورمیانه، هیچ جایی برای ضعفا وجود ندارد، و باید با همه توان برای هر پیشامدی آماده باشیم.»
در این آیین در یکی از مهمترین پایگاههای نیروی هوایی در مرکز اسرائیل، ژنرال بنی گانتس، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، و نیز اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، شرکت داشتند.
ساعاتی پس از این آیین، اهود باراک اسرائیل را به سوی واشینگتن برای دیداری دیگر با همتای آمریکایی خود، لئون پانهتا، ترک کرد.
این دومین بار در کمتر از یک ماه گذشته است که اهود باراک در پنتاگون با آقای پانهتا دیدار و گفتوگو میکند.
به گزارش رسانههای اسرائیل، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، موافقت کرده است که میزان کمکهای نظامی سالانه آمریکا به اسرائیل را از سه میلیارد دلار به حدود چهار میلیارد افزایش دهد، امری که قرار است اهود باراک در مورد جزئیات آن با مقامات آمریکایی گفتوگو کند.
اهود باراک ساعاتی پیش از آغاز این سفر در گفتوگویی با رادیوی ارتش اسرائیل بار دیگر نسبت به دستیابی به توافقی میان جامعه جهانی با ایران که موجب تغییر مسیر برنامه هستهای ایران شود ابراز بدبینی کرد.
آقای باراک در این گفتوگوی رادیویی در تلآویو با انتقاد آشکار از رویکرد جامعه جهانی در مذاکرات هستهای با ایران گفت: «خواستههای حداقلیِ مطرح شده از سوی گروه ۱+۵ از ایران نمیتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند.»
اهود باراک گفت که اصلیترین خواسته جامعه جهانی از ایران باید این باشد که هر گونه غنیسازی اورانیوم در ایران - حتی با غنای سه و نیم درصد- را متوقف کند.
وزیر دفاع اسرائیل که در آستانه از سرگیری مذاکرات هستهای ۱+۵ با ایران راهی آمریکا شده در روزهای گذشته نیز گفته بود که اسرائیل به این مذاکرات خوشبین نیست.
کارخانه های تعطیل شده و افزایش «ارتش بیکاران» در ایران
در هفتههای اخير اعداد و آمارهايی در مورد بيکاری و يا اخراج کارگران
مناطق مختلف ايران منتشر شده است؛ از اخراج ۵۰ کارگر در شهرک صنعتی ساوه
گرفته تا صدها کارگر واحدهای توليدی قارچ و از ۳۵۰ کارگر کارخانه ذوب آهن
فولاد زاگرس تا بيش از ۱۱۰۰ کارگر کارخانه قند مادنوش در سقز.
اينها به جز ۱۰۰ هزار کارگری است که به گفته عليرضا محجوب، دبير کل خانه کارگر، در سال گذشته از محل کار خود اخراج شده اند.
يک کارگر در مورد وضعيت کارخانهها در استان خوزستان که يکی از استانهای
مهم صنعتی ايران به شمار می رود، به راديو فردا میگويد: «بيشتر کارخانهها
تعطيل است و کارگران اين کارخانهها حقوق دريافت نمیکنند و حتی حقوق عقب
مانده هم طلبکارند.»
او می افزايد: «کارگران در خوزستان جايی ندارند بروند شکايت کنند، حرف
بزنند و مشکلات خود را مطرح کنند. الان فقط شرکت نفت کار میکند و گرنه
بقيه کارخانهها يا تعطيل شدهاند يا در حال تعطيلی هستند. ما مشکلات زيادی
داريم به خصوص از وقتی قانون يارانهها را پياده کردند و قيمتها بالا
رفت.»
محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری اسلامی ايران، و اعضای دولت وی در سال ۹۰
بارها از ايجاد دو ميليون و ۵۰۰ هزار شغل در همان سال سخن گفتند و حال برخی
از سايتهای اصولگرای منتقد دولت مانند «جهان نيوز» و «الف» میگويند که
در سال ۹۰ فقط حدود ۴۰۰ هزار شغل ايجاد شده است.
علی مزروعی، نماينده دور ششم مجلس شورای اسلامی، با اشاره به اين که در
مورد تحقق همين ۴۰۰ هزار شغل هم ترديد وجود دارد، به راديو فردا میگويد:
«به دليل افزايش درآمد نفت در سال های اخير، اقتصاد ايران به يک اقتصاد
وارداتی تبديل شده و طبيعی است که اين مسئله به توليد داخلی ضربه میزند و
نتيجه آن، کاهش اشتغال و افزايش بيکاری خواهد بود. نکته ديگر، تحريمهايی
است که عليه ايران اعمال میشود و باعث شده بخشی از مواد واسطهای که نياز
بنگاههای اقتصادی و توليدی است به کشور وارد نشود و در نتيجه، ظرفيت توليد
در کارخانهها کاهش يابد و اين هم منجر به اخراج کارگران و تعطيلی برخی
بنگاههای اقتصادی شده است.»
در گزارشها عوامل گوناگونی برای اخراج و بيکاری کارگران ناشی از ورشکستگی و تعطيلی کارخانهها بر شمرده شده است.
آقای مزروعی که در مجلس ششم عضو کميسيون برنامه، بودجه و محاسبات بوده
است، درباره مهمترين دلايلی که منجر به وضعيت کنونی شده توضيح می دهد: «چون
اقتصاد ايران، نفتی و دولتی است طبعا نقش اصلی در ارتباط با مسايل اقتصادی
از جمله بحث اشتغال و بيکاری را دولت برعهده دارد و مسئوليت آنچه در کشور
رخ میدهد و اين وضعيت اسف بار به طور مستقيم برعهده دولت است.»
وی می افزايد: «البته نهادهای ديگر تصميمگيری هم دراين وضعيت شريک جرم
دولت هستند و آن چه ما اکنون با آن مواجه هستيم، عملکرد حاکميت يک دست
اقتدارگرايان در کشور است.»
علی مزروعی به دو عامل ديگر؛ يعنی اجرای قانون هدفمند شدن يارانه ها و
رکود تورمی در ايران، نيز اشاره می کند: «به دليل افزايش قيمت حاملهای
انرژی و عدم پرداخت سهمی که قرار بود از درآمد اين حاملها به بخش توليد
داده شود، ضربه ديگری به واحدهای توليدی زده است. همچنين رکود تورمی چند
سال است اقتصاد ايران را دربرگرفته و باعث کاهش رشد اقتصادی شده و طبيعی
است در چنين شرايطی بازار کار نمیتواند نيروی جديد به خود جذب کند.»
اما احمد صادقی گلمکانی، معاون توسعه مديريت و امور پشتيبانی وزير اقتصاد،
در گفتوگو با سايت «قانون آنلاين» علت اصلی بيکاری را نخريدن کالای داخلی
دانسته است.
اما پرسش اين است که پيامدهای اخراج و بيکاری کارگران چيست؟
علی مبارکی، عضو اتحاد بين المللی در حمايت از کارگران ايران که مقيم
سوييس است، اخراج و بيکاری کارگران در نبود تشکل های قدرتمند کارگری را يکی
از مشکلات بزرگ جامعه ايران می داند و به راديو فردا میگويد: «وقتی نيروی
بيکار در جامعه افزايش پيدا میکند، به هر شکلی از اين نيرو سوء استفاده
میشود و ما شاهد قراردادهای سفيد امضا و حتی قراردادهای کاری شش روزه و به
صورت هفتهای هستيم که نتيجه بيکاری زياد در جامعه است.»
وی اضافه می کند: «حقوقها پرداخت نمی شود و حتی کمتر از مبلغ مصوبه شورای
عالی کار پرداخت می شود که شايد يک دهم هزينه واقعی زندگی يک کارگر باشد
که همان هم ماهها به تاخير میافتد، چون کارفرمايان و دستگاه های دولتی
میدانند نيروی کار در چه شرايطی قرار دارد. آنها ارتش بيکاران را به کارگر
نشان میدهند و میگويند اينها حاضرند با شرايط بدتری کار کنند.»
آقای مبارکی به برخی از پيامدهای اجتماعی اين معضل اشاره می کند: «طلاق،
فقر، دزدی، بیخانمانی، اعتياد و جرم و جنايت زاييده بيکاری است.»
اخبار
فتح الله بيات، رييس اتحاديه کارگران قراردادی و پيمانی کشور، اعلام کرد:
۸۵ درصد از جامعه کارگری ايران با قرارداد سه ماهه در واحدهای توليدی
فعاليت میکنند.
به گزارش خبرگزاری ايلنا، او افزود: به دليل وضعيت بحرانی واحدهای توليدی،
کارگران مجبور هستند که با اين نوع قراردادهای کوتاه مدت کار کنند.
***
خبرگزاری مهر گزارش داد: رشد يکباره قيمتها در سالجاری شکاف بين درآمد و
هزينه خانوار کارگری را افزايش داده است، به طوری که ۴۰ درصد درآمد ماهانه
کارگران فقط به مسکن اختصاص میيابد.
بر اساس اين گزارش، به دليل اين که شورای عالی کار ساليانه فقط يکبار نسبت
به افزايش دستمزدها اقدام می کند، کارگران مجبورند برای جبران بخشی از
افزايش قيمت ها تا سال آينده صبر کنند و اين مسئله باعث تاثير منفی در قدرت
خريد و سبد معيشت خانوار کارگری می شود.
***
کارگران مجتمع های پتروشيمی ماهشهر به بخشی از خواسته های خود رسيدند.
به گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر به نقل از اتحاديه کارگران پروژهای،
تمامی کارکنان پيمانکاری مجتمع های پتروشيمی ماهشهر که بيش از ۱۰ سال سابقه
کار دارند به صورت رسمی استخدام خواهند شد و از حالت قراردادی بيرون
خواهند آمد.
کارفرما پذيرفته است که با کارکنان با سابقه زير ۱۰ سال نيز در صورت تشکيل تعاونی، قرارداد دسته جمعی امضا کند.
***
سرپرست خانه کارگر بوشهر اعلام کرد: شرکتهای پيمانکاری تامين نيروی
انسانی صنايع پتروشيمی منطقه عسلويه و پارس جنوبی از پرداخت حقوق و ساير
مزايای قانونی کارگران خود طفره میروند.
موسی جوانمرد با اعلام اين موضوع به خبرگزاری ايلنا گفت: کارگران مناطق
آزاد از بخش عمده مواد حمايتی قانون کار محرومند، زيرا مناطق آزاد تجاری
تابع قانون کار مناطق آزاد هستند و مسئولان ادارات کار نظارت کافی بر
کارگاههای متخلف در اين مناطق ندارند.
***
خبرگزاری ايسنا خبر داد که مدير عامل و رييس هياتمديره شرکت شهاب خودرو
در اعتراض به اخراج ۶۲۵ نفر از پرسنل اين شرکت استعفا کرده است.
بر اساس اين گزارش، محمد حيدری با اشاره به اين که سازمان اقتصادی آستان
قدس رضوی علاقهای به ادامه فعاليت شهاب خودرو ندارد، اضافه کرد: بودجهای
نيز در اختيار اين شرکت قرار نگرفته است.
او گفت: با توجه به وضعيت موجود و در اعتراض به اخراج پرسنل از سمتهای
خود به عنوان مديرعامل و رييس هياتمديره شهاب خودرو استعفا کرده است.
***
بخشدار چابکسر، از توابع شهرستان رودسر در شرق استان گيلان، گفت: بر اثر
نقص فنی در سيستم تأسيسات آبگرمکن يک کارخانه چای سازی، ۱۲ کارگر اين
کارخانه مجروح شدند.
به گزارش خبرگزاری دولتی ايرنا، رمضانعلی عليزاده افزود: خوشبختانه اين
حادثه هيچگونه خسارتی به دستگاه های چای سازی وارد نکرد و کارخانه به
فعاليت خود ادامه می دهد.
وی حال مجروحان حادثه را رضايتبخش عنوان کرد و گفت: ميزان خسارت وارد شده در دست بررسی است.
در روزهای اخير گزارشهايی نيز در مورد حوادث ناشی از ايمن نبودن محيط کار در چند واحد توليدی ديگر انتشار يافته است.
***
يک عضو هيات مديره کانون عالی بازنشستگان کشور گفت: دولت هنوز در جهت رفع مشکلات بازنشستگان اقدام جدی انجام نداده است.
جواد اکبری در گفت و گو با خبرگزاری ايلنا، با اشاره به قانون همسان سازی
حقوق بازنشستگان اضافه کرد: بازنشستگان خواستار افزايش ميزان عيدی و حقوق و
اختصاص سبد کالای ويژه مستمری بگيران از سوی دولت هستند.
***
خبرگزاری ايلنا به نقل از يک فعال کارگری در لارستان نوشت: دو کارگر زن
کارخانه سيمان لارستان با شش سال سابقه کار، پس از بازگشت از مرخصی زايمان
اخراج شدند.
محمدحسن قوامی با تاکيد براين که زنان کارگر نيازمند حمايت بيشتری هستند،
گفت: بسياری از زنان کارگر سرپرست خانوار هستند و اگر اين رفتار با
کارگران زن در ساير واحدهای توليدی باب شود عواقب بدی برای جامعه خواهد
داشت.
مواد ۶۷ قانون تامين اجتماعی و همچنين ماده ۷۶ قانون کار، مرخصی زايمان به
همراه حقوق و امکان بازگشت به کار را از حقوق زنان کارگر میشناسد.
پای صحبت شنوندگان
يکی از شنوندگان برنامه کارنامه، افزايش تعداد کارگران اخراجی را نتيجه سياستهای دولت محمود احمدی نژاد دانسته که به گفته او در ادامه سياستهای پيشنهادی صندوق بين المللی پول و بانک جهانی است.
يکی از شنوندگان برنامه کارنامه، افزايش تعداد کارگران اخراجی را نتيجه سياستهای دولت محمود احمدی نژاد دانسته که به گفته او در ادامه سياستهای پيشنهادی صندوق بين المللی پول و بانک جهانی است.
او در اين ارتباط به اقدامات دولت مانند آزاد کردن قيمت ها و حذف
يارانههای بخش توليد و کشاورزی اشاره کرده و نوشته است: «اين سياستها
همراه با تحريم های آمريکا و اتحاديه اروپا عليه ايران عوامل اصلی اين
وضعيت هستند.»
آشنايی با قانون کار
اهميت يادآوری قانون کار اين است که بسياری از مشکلات کاری و صنفی از جايی شروع میشود که کارگران از حقوق قانونی خود بیخبر هستند.
در بخش ﺷﺮاﯾﻂ ﮐﺎر زﻧﺎن، ﻣﺎده ۷۵ قانون کار می گويد: اﻧﺠﺎم ﮐﺎرﻫﺎی ﺧﻄﺮﻧﺎک،
ﺳﺨﺖ و زﯾﺎن آور و ﻧﯿﺰ ﺣﻤﻞ ﺑﺎر ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﺣﺪ ﻣﺠﺎز ﺑﺎ دﺳـﺖ و ﺑـﺪون اﺳـﺘﻔﺎده
از وﺳـﺎﯾﻞ ﻣﮑـﺎﻧﯿﮑﯽ، ﺑـﺮای ﮐﺎرﮔﺮان زن ﻣﻤﻨﻮع اﺳﺖ.
***
شما می توانيد نظرات و پيامهای خود را در مورد برنامه کارنامه با آدرس
kar@radiofarda.com و يا شماره تلفن ۰۰۴۲۰۲۲۱۱۲۲۱۱۲ در ميان بگذاريد.
زندانیان «سیاسی عقیدتی» کیستند؟ ملاقات با علی جمالی
«چه کنند، اگر تحمل، نکنند زیردستان/ تو هر آن ستم که خواهی، بکنی که پادشاهی»
این بیت غزلی از سعدی است که علی جمالی، مسوول کمیته سیاسی سازمان دانش آموختگان ایران- ادوار تحکیم وحدت برصدر وبلاگ خود «علی کوچیکه» نشانده است.
علی جمالی، در آخرین روز مردادماه سال ۸۹ پس از بارها احضار و بازجویی، بازداشت و روانه زندان اوین شد.
سمیرا صدری، همسر علی جمالی میگوید: «یک هفته پیش از بازداشت علی جمالی به همراه همسرش برای بازجویی احضار شده بود.» به گفته همسر این عضو شورای مرکزی سازمان اداوار تحکیم وحدت، نیروهای امنیتی از آنها خواسته بودند تا از انجام هر فعالیتی در قالب سازمان ادوار تحکیم وحدت دست بکشند، درغیر اینصورت با آنها برخورد خواهد شد.
پاسخ علی جمالی به این درخواست این بود که سازمان ادوار تحکیم وحدت از وزارت کشور مجوز فعالیت دارد و اینکه به اعتقاد او دلجویی از خانواده زندانیان پرشمار عضو تحکیم، فعالیتی مستحق مجازات نبود.
سمیرا صدری، همسرعلی جمالی، به مناسبت ۱۹ آبان سالروز تولد سی و یک سالگی او در نامهای خطاب به نیکان، پسرش که در زمان بازداشت پدر فقط ۵ ماه داشت، مینویسد: «بارِ بیاو بودن را من و تو، همراه هم مفتخرانه به دوش کشیدیم و گرچه سخت بود و دشوار، اما پوست انداختیم، آموختیم که جنگیدن برای آزادی چه حلاوت پرهزینهای دارد و هم صدا شدن با مظلومان و هم قسم شدن با یاران، چهقدر جانفرسا اما امیدبخش است.»
همسرعلی جمالی، قصه خود و نیکان پسر خردسالش را درد دل تمام زنانی میخواند که «برای دموکراسی، آزادی بیان و عقیده در این سرزمین کفش آهنی پوشیدهاند و هزینه تنهایی را دادند.»
این فعال دانشجویی، در نوروز سال ۹۱ در حالیکه دومین نوروز پشت میلهها را تجربه میکرد و همچنان از حق مرخصی و ملاقات حضوری محروم بود، در پیامی نوروزی، سرود بهار را «محو انسداد زمستان» خواند و رویای بهار را «رهایی ابدی.»
این بیت غزلی از سعدی است که علی جمالی، مسوول کمیته سیاسی سازمان دانش آموختگان ایران- ادوار تحکیم وحدت برصدر وبلاگ خود «علی کوچیکه» نشانده است.
علی جمالی، در آخرین روز مردادماه سال ۸۹ پس از بارها احضار و بازجویی، بازداشت و روانه زندان اوین شد.
سمیرا صدری، همسر علی جمالی میگوید: «یک هفته پیش از بازداشت علی جمالی به همراه همسرش برای بازجویی احضار شده بود.» به گفته همسر این عضو شورای مرکزی سازمان اداوار تحکیم وحدت، نیروهای امنیتی از آنها خواسته بودند تا از انجام هر فعالیتی در قالب سازمان ادوار تحکیم وحدت دست بکشند، درغیر اینصورت با آنها برخورد خواهد شد.
پاسخ علی جمالی به این درخواست این بود که سازمان ادوار تحکیم وحدت از وزارت کشور مجوز فعالیت دارد و اینکه به اعتقاد او دلجویی از خانواده زندانیان پرشمار عضو تحکیم، فعالیتی مستحق مجازات نبود.
ملاقات با علی جمالی
اما «علی کوچیکه» ی سازمان دانش آموختگان ایران، با ادامه فعالیتهای خود بازداشت شد و به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت داخلی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رییس جمهوری و توهین به رهبری در برابر دادگاهی قرار گرفت که قاضی مقیسه ریاست آن را برعهده داشت. نتیجه صدور حکم ۴ سال زندان برای این عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم بود؛ حکمی که در مرحله تجدیدنظر به دو سال کاهش یافت.سمیرا صدری، همسرعلی جمالی، به مناسبت ۱۹ آبان سالروز تولد سی و یک سالگی او در نامهای خطاب به نیکان، پسرش که در زمان بازداشت پدر فقط ۵ ماه داشت، مینویسد: «بارِ بیاو بودن را من و تو، همراه هم مفتخرانه به دوش کشیدیم و گرچه سخت بود و دشوار، اما پوست انداختیم، آموختیم که جنگیدن برای آزادی چه حلاوت پرهزینهای دارد و هم صدا شدن با مظلومان و هم قسم شدن با یاران، چهقدر جانفرسا اما امیدبخش است.»
همسرعلی جمالی، قصه خود و نیکان پسر خردسالش را درد دل تمام زنانی میخواند که «برای دموکراسی، آزادی بیان و عقیده در این سرزمین کفش آهنی پوشیدهاند و هزینه تنهایی را دادند.»
این فعال دانشجویی، در نوروز سال ۹۱ در حالیکه دومین نوروز پشت میلهها را تجربه میکرد و همچنان از حق مرخصی و ملاقات حضوری محروم بود، در پیامی نوروزی، سرود بهار را «محو انسداد زمستان» خواند و رویای بهار را «رهایی ابدی.»
نتايج تحقيق یک گروه اسرائیلی درباره پتانسيل دمکراسی پذيری جامعه ايران
روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» در مقاله ای به قلم «يووال پورات»،
کارشناس اسرائیلی از پژوهش جدیدی خبر داده است که نتیجه گیری می کند جامعه
ايران دارای بافتی مبتنی بر ارزش های ليبرالی و در تضاد آشکار با رژيم
اصولگرای حاکم است.
نويسنده این مقاله تلاش کرده است به اين پرسش پاسخ دهد که در ميان تمام نشانه های دال بر وجود کشمکش ميان اصولگرايان اسلامی حاکم از يک طرف و مردم عادی در کوچه و بازار و دنيای مجازی اينترنت در طرف ديگر، اکثريت جامعه ايران در کدام سو قرار می گيرند؟
«يووال پوارت» می نويسد: «در بحبوحه مذاکرات بر سر برنامه هسته ای ايران، اغلب جمعيت ۸۰ ميليونی اين کشور است که به فراموشی سپرده می شوند. برای تحقيق درباره باورهای اکثريت جامعه ايران، من همراه با گروهی از متخصصان اسرائيلی تصميم گرفتيم که واقعيت درونی و قوه محرکه جامعه ايران را مورد واکاوی قرار دهيم. کارشناسانی که به گروه ما پيوستند همگی در رشته های خود از قيبل روانشناسی، تحقيقات بین فرهنگی، مذهب شيعه و آمار صاحب تخصص بودند، علاوه بر اين افراد ده ها نفر فارسی زبان نيز داوطلبانه با گروه ما همکاری داشتند.»
در ادامه گزارش فوق آمده است که گروه پوارت با گذر از «پرده الکترونيکی» دولت ايران در اواخر سال ۲۰۱۱ و اوايل سال جاری ميلادی به صورت تلفنی با جمعيتی نزديک به هزار ايرانی مصاحبه کردند. جمعيت آماری مورد استناد شامل ساکنانی از تمامی ۳۱ استان ايران، گروه های قومی، سنی و تحصيلی مختلف بوده است. مصاحبه ها به شکل ناشناس انجام شده و به منظور حفظ امنيت مصاحبه شوندگان کد کشور مبدا تماس مخفی نگاه داشته شده است.
چالشی که معمولا در اين گونه پژوهش ها وجود دارد نحوه اندازه گيری مفاهيمی مانند آزادی و دموکراسی در کشورهای استبدادی مانند ايران است. سوال های قالبی نظیر اینکه «آيا شما طرفدار دمکراسی هستيد يا مخالف آن؟» يا «آيا تاکنون توماری امضا کرده ايد؟» اغلب نتيجه ای جز امتناع از پاسخگويی شهروندان کشورهای تحت حکومت های خودکامه را در پی ندارند، اگر هم پاسخی به اين پرسش ها داده شود بيشتر نتايج تحت تأثير جو رعب و وحشت حاکم بر اين کشورها مخدوش خواهند بود.
با در نظر گرفتن اين عوامل، محققان گروه اسرائيلی دست به نوعی نوآوری زده و پرسش نامه ای حاوی سوال هايی روانشناسی طرح کردند که ارزش های بنيادی جامعه را مورد ارزيابی قرار می دهند بدون اينکه پرسشی سياسی مطرح کرده باشند. پرسش ها ديدگاه های سوم شخصی فرضی را مطرح می کردند و از فرد مصاحبه شونده پرسيده می شد که به چه ميزان به اين شخص شباهت دارد. جملات توصيفی درباره سوم شخص فرضی از اين قبيل بودند: «برای او اهميت دارد که خودش درباره زندگيش تصميم بگيرد» و «برای او مهم است که در جايگاهی باشد که به بقيه امر و نهی کند».
مغز متفکر طراحی پرسشنامه مورد استفاده درباره ايرانيان يک متخصص رشته روانشناسی ميان فرهنگی به نام پروفسور «شالوم شوارتز» بوده که تا کنون به شکلی گسترده توسط پژوهشگران علم روانشناسی مورد استفاده قرار گرفته است.
گروه تحقيقاتی فوق در نهايت شاخصی را برای اندازه گيری پتانسيل پذيرش دمکراتيزه کردن کشور بر مبنای ارزش های جامعه به دست آوردند. به نوشته «يووال پوارت»، شاخص ياد شده به وسيله نمونه های آماری از ۶۴ کشور و يک جمعيت شاهد آماری ۱۶۲ هزار و ۹۹۴ نفری از ايالات متحده آمريکا و سوئد تا اندونزی و غنا مورد تاييد قرار گرفت.
بر این اساس، میان درجه دمکراسی پذیری (بر پایه اندازه گیری سازمان «خانه آزادی» از یک نظام لیبرال دمکراسی) و امتیاز جامعه یک همبستگی آشکاری دیده می شود.
گزارش روزنامه وال استريت ژورنال در ادامه از قول «يووال پورات» می افزايد: «در خلال انجام اين مصاحبه ها با ايرانيان تحت تاثير درجه امروزی بودن اين مردم قرار گرفتيم».
تحليل نمونه آماری جامعه ايران نشان داد که در کنار ارزش های محافظه کارانه ای مانند تبعیت و سنت گرايی، جامعه ايران تحت تاثير ارزش های آزادی خواهانه ای مانند باور به استقلال فردی و خيرخواهی و نوعدوستی است.
برای نمونه، ۹۴ درصد از مصاحبه شوندگان اين عبارت را در توصيف زندگی خود بیان کرده اند: «آزادی انتخاب در اعمالی که انجام می دهد برايش اهميت دارد» و ۷۱ درصد از مصاحبه شوندگان هم اين جمله را نزديک به رفتار خود دانسته اند: «بردبار بودن در برابر مردمان متفاوت و گروه های مختلف برای او اهميت دارد».
با جمع آوری نتايج پژوهش فوق در ايران، امکان مقايسه جامعه ايران با ديگر کشورهای جهان بر مبنای شاخص پذيرش نوع حکومت آزاد مردمسالار فراهم شد.
نکته جالب توجه این است که در ميان ۴۷ کشور مورد بررسی از جهت ارزش های جهانی، ظرفيت های دمکراسی پذيری جامعه ايران رتبه بالاتری را نسبت به ۲۳ کشور ديگر– از جمله کشورهای عربی مانند مصر، مراکش و اردن و کشورهای آسيايی مانند کره جنوبی، هند و تايلند – کسب کرد.
در مقايسه با ۲۹ کشور موضوع بررسی اجتماعی کشورهای اروپايی نيز، ايران با دارا بودن گرايشی بالاتر به ليبرال دمکراسی در جايگاه بهتری نسبت به کشورهای روسيه، اوکراين، اسلوواکی و رومانی قرار دارد.
گزارش روزنامه «وال استريت ژورنال» سپس به اين مطلب اشاره می کند که گروه پژوهشی یاد شده در بررسی فوق به يک نکته غير معمول درباره جامعه ايران برخورد و آن «شکاف عميق ميان پتانسيل جامعه برای برخورداری از نظامی مردمسالار و آزاد و سطح واقعی دمکراسی در کشور» بوده است.
بر اين اساس، در بيشتر کشورها رابطه ای مستقيم ميان اين دو عامل وجود دارد و زمانی که چنان شکافی در جامعه ای به چشم می خورد، زمينه بسيار مساعدی برای تغيير سطح دمکراسی هماهنگ با پتانسيل جامعه وجود دارد.
گزارش در نهايت با اين جمع بندی به پايان می رسد: «يافته های تحقيق حاضر نشان می دهد که جامعه ايران در کليت خود دارای ساختار ارزشی ليبرالی است که به ميزان زيادی در تقابل با رژيم بنيادگرای حاکم است. امری که پتانسيل قابل توجهی برای تغيير رژيم در ايران و ايجاد يک نظام ليبرال دمکراسی در آن کشور فراهم کرده است».
نويسنده این مقاله تلاش کرده است به اين پرسش پاسخ دهد که در ميان تمام نشانه های دال بر وجود کشمکش ميان اصولگرايان اسلامی حاکم از يک طرف و مردم عادی در کوچه و بازار و دنيای مجازی اينترنت در طرف ديگر، اکثريت جامعه ايران در کدام سو قرار می گيرند؟
«يووال پوارت» می نويسد: «در بحبوحه مذاکرات بر سر برنامه هسته ای ايران، اغلب جمعيت ۸۰ ميليونی اين کشور است که به فراموشی سپرده می شوند. برای تحقيق درباره باورهای اکثريت جامعه ايران، من همراه با گروهی از متخصصان اسرائيلی تصميم گرفتيم که واقعيت درونی و قوه محرکه جامعه ايران را مورد واکاوی قرار دهيم. کارشناسانی که به گروه ما پيوستند همگی در رشته های خود از قيبل روانشناسی، تحقيقات بین فرهنگی، مذهب شيعه و آمار صاحب تخصص بودند، علاوه بر اين افراد ده ها نفر فارسی زبان نيز داوطلبانه با گروه ما همکاری داشتند.»
در ادامه گزارش فوق آمده است که گروه پوارت با گذر از «پرده الکترونيکی» دولت ايران در اواخر سال ۲۰۱۱ و اوايل سال جاری ميلادی به صورت تلفنی با جمعيتی نزديک به هزار ايرانی مصاحبه کردند. جمعيت آماری مورد استناد شامل ساکنانی از تمامی ۳۱ استان ايران، گروه های قومی، سنی و تحصيلی مختلف بوده است. مصاحبه ها به شکل ناشناس انجام شده و به منظور حفظ امنيت مصاحبه شوندگان کد کشور مبدا تماس مخفی نگاه داشته شده است.
چالشی که معمولا در اين گونه پژوهش ها وجود دارد نحوه اندازه گيری مفاهيمی مانند آزادی و دموکراسی در کشورهای استبدادی مانند ايران است. سوال های قالبی نظیر اینکه «آيا شما طرفدار دمکراسی هستيد يا مخالف آن؟» يا «آيا تاکنون توماری امضا کرده ايد؟» اغلب نتيجه ای جز امتناع از پاسخگويی شهروندان کشورهای تحت حکومت های خودکامه را در پی ندارند، اگر هم پاسخی به اين پرسش ها داده شود بيشتر نتايج تحت تأثير جو رعب و وحشت حاکم بر اين کشورها مخدوش خواهند بود.
با در نظر گرفتن اين عوامل، محققان گروه اسرائيلی دست به نوعی نوآوری زده و پرسش نامه ای حاوی سوال هايی روانشناسی طرح کردند که ارزش های بنيادی جامعه را مورد ارزيابی قرار می دهند بدون اينکه پرسشی سياسی مطرح کرده باشند. پرسش ها ديدگاه های سوم شخصی فرضی را مطرح می کردند و از فرد مصاحبه شونده پرسيده می شد که به چه ميزان به اين شخص شباهت دارد. جملات توصيفی درباره سوم شخص فرضی از اين قبيل بودند: «برای او اهميت دارد که خودش درباره زندگيش تصميم بگيرد» و «برای او مهم است که در جايگاهی باشد که به بقيه امر و نهی کند».
مغز متفکر طراحی پرسشنامه مورد استفاده درباره ايرانيان يک متخصص رشته روانشناسی ميان فرهنگی به نام پروفسور «شالوم شوارتز» بوده که تا کنون به شکلی گسترده توسط پژوهشگران علم روانشناسی مورد استفاده قرار گرفته است.
گروه تحقيقاتی فوق در نهايت شاخصی را برای اندازه گيری پتانسيل پذيرش دمکراتيزه کردن کشور بر مبنای ارزش های جامعه به دست آوردند. به نوشته «يووال پوارت»، شاخص ياد شده به وسيله نمونه های آماری از ۶۴ کشور و يک جمعيت شاهد آماری ۱۶۲ هزار و ۹۹۴ نفری از ايالات متحده آمريکا و سوئد تا اندونزی و غنا مورد تاييد قرار گرفت.
بر این اساس، میان درجه دمکراسی پذیری (بر پایه اندازه گیری سازمان «خانه آزادی» از یک نظام لیبرال دمکراسی) و امتیاز جامعه یک همبستگی آشکاری دیده می شود.
گزارش روزنامه وال استريت ژورنال در ادامه از قول «يووال پورات» می افزايد: «در خلال انجام اين مصاحبه ها با ايرانيان تحت تاثير درجه امروزی بودن اين مردم قرار گرفتيم».
تحليل نمونه آماری جامعه ايران نشان داد که در کنار ارزش های محافظه کارانه ای مانند تبعیت و سنت گرايی، جامعه ايران تحت تاثير ارزش های آزادی خواهانه ای مانند باور به استقلال فردی و خيرخواهی و نوعدوستی است.
برای نمونه، ۹۴ درصد از مصاحبه شوندگان اين عبارت را در توصيف زندگی خود بیان کرده اند: «آزادی انتخاب در اعمالی که انجام می دهد برايش اهميت دارد» و ۷۱ درصد از مصاحبه شوندگان هم اين جمله را نزديک به رفتار خود دانسته اند: «بردبار بودن در برابر مردمان متفاوت و گروه های مختلف برای او اهميت دارد».
با جمع آوری نتايج پژوهش فوق در ايران، امکان مقايسه جامعه ايران با ديگر کشورهای جهان بر مبنای شاخص پذيرش نوع حکومت آزاد مردمسالار فراهم شد.
نکته جالب توجه این است که در ميان ۴۷ کشور مورد بررسی از جهت ارزش های جهانی، ظرفيت های دمکراسی پذيری جامعه ايران رتبه بالاتری را نسبت به ۲۳ کشور ديگر– از جمله کشورهای عربی مانند مصر، مراکش و اردن و کشورهای آسيايی مانند کره جنوبی، هند و تايلند – کسب کرد.
در مقايسه با ۲۹ کشور موضوع بررسی اجتماعی کشورهای اروپايی نيز، ايران با دارا بودن گرايشی بالاتر به ليبرال دمکراسی در جايگاه بهتری نسبت به کشورهای روسيه، اوکراين، اسلوواکی و رومانی قرار دارد.
گزارش روزنامه «وال استريت ژورنال» سپس به اين مطلب اشاره می کند که گروه پژوهشی یاد شده در بررسی فوق به يک نکته غير معمول درباره جامعه ايران برخورد و آن «شکاف عميق ميان پتانسيل جامعه برای برخورداری از نظامی مردمسالار و آزاد و سطح واقعی دمکراسی در کشور» بوده است.
بر اين اساس، در بيشتر کشورها رابطه ای مستقيم ميان اين دو عامل وجود دارد و زمانی که چنان شکافی در جامعه ای به چشم می خورد، زمينه بسيار مساعدی برای تغيير سطح دمکراسی هماهنگ با پتانسيل جامعه وجود دارد.
گزارش در نهايت با اين جمع بندی به پايان می رسد: «يافته های تحقيق حاضر نشان می دهد که جامعه ايران در کليت خود دارای ساختار ارزشی ليبرالی است که به ميزان زيادی در تقابل با رژيم بنيادگرای حاکم است. امری که پتانسيل قابل توجهی برای تغيير رژيم در ايران و ايجاد يک نظام ليبرال دمکراسی در آن کشور فراهم کرده است».
«سخت است میان کشورهای حاشیه خلیج فارس اتحاد بوجود آید»
رهبران شورای همکاری خليج فارس روز دوشنبه در رياض، پايتخت عربستان سعودی
گردهم آمدند تا درباره راه های اتحاد و نزديکی بيشتر اعضا گفت و گو کنند.
تحولات بحرين و طرح اتحاد اين کشور با عربستان سعودی، موضوع جزاير سه گانه مورد اختلاف ميان ايران و امارات و همچنين بررسی آنچه که «دخالت ايران» در امور کشورهای عربی حوزه خليج فارس عنوان شده، از مهمترين موضوعات مورد بحث در اين نشست بود.
رادیو فردا در گفت و گو با هوشنگ حسن ياری، استاد روابط بين الملل در کالج سلطنتی کانادا، از او پرسيده است که چه عواملی سبب شده تا اعضای شورای همکاری خليج فارس به فکر اتحاد نزديکتر باشند.
هوشنگ حسن ياری: دقيقا شورای همکاری خليج فارس از اوايل سال ۱۹۸۰ ميلادی و در بحبوبه جنگ ايران و عراق به وجود آمد. دقيقا زمانی که تهديد گسترش جنگ به منطقه جنوبی خليج فارس و عربستان می رفت.
گر چه در ابتدا هدف اصلی اتحاد نظامی و دفاعی بود ولی به تدريج مسائل اقتصادی در اين شورا غالب شدند.
آنچه که امروز مطرح می شود از يک سو بازگشت به گذشته است، يعنی آنچه که علت
اصلی به وجود آمدن اين شورا بود و بعد هم شرايط منطقه مطرح می شود؛ به
خصوص آنچه که از آن به عنوان «بهار عربی» از آن ياد می شود. و همچنين
تظاهراتی که عليه دولت بحرين در اين کشور به وجود آمد، دخالت نظامی عربستان
در اين کشور و نيز خطری که کشورهای عضو کوچکتر شورا را تهديد می کند، هم
از جانب مردم در داخل اين کشورها و هم در منطقه.
وقتی که به خطر اشاره می کنيد منظورتان علاوه بر آنچه که در داخل اين کشورها می گذرد، تهديدی است که از جانب ايران احساس می کنند؟
باز هم اگر به ابتدای به وجود آمدن اين شورا برگرديم، در همان روزها هم خطر ايران را احساس می کردند. به تدريج اين خطر از آن جايی که ايران مشغول جنگ با عراق بود کمتر شد تا اينکه دوباره بحث مالکيت جزاير سه گانه در خليج فارس مطرح شد و حرف هايی که برخی از مقامات ايران درباره لزوم دخالت خودشان در وضعيت داخلی بحرين و حمايت از شيعيان در مقابل دولت سنی اين کشور مطرح شد.
همچنين بحث انرژی هسته ای ايران مطرح است که اين کشورها آن را خطری برای خود احساس می کنند. بحث توان موشکی ايران و در نهايت احتمال حمله اسرائيل و يا آمريکا به ايران و وقوع جنگی که چند ماهی است از احتمال بروز آن صحبت می شود. در نتيجه اين کشورها خود را در معرض خطر جدی احساس می کنند و به همين خاطر است که سعی شان بر اين است که توان نظامی خودشان را با هم جمع کنند برای دفاع از خود.
منتها اگر نگاه کنيم به آنچه که مثلا با حمله عراق به کويت انجام شد و ناکارآمدی اين شورا را ديديم، حالا احتمال می رود که در شرايط جديدتر اين کشورها بتوانند با همديگر همکاری و تعامل بهتری داشته باشند.
منتها نظر من بر اين است که به دلايل داخلی و از آن جايی که تمامی اين رژيم هايی که در اين کشورها بر سر کار هستند به نوعی سخت دلبسته اين هستند که حاکميت خود را حفظ کنند، در نتيجه خيلی احتمال به وجود آمدن يک اتحاد و يا حتی نشانه هايی از اتحادی نظير اتحاديه اروپا در منطقه را بسيار سخت می توان انتظار داشت.
نزديکی ايران به کشورهايی مانند عراق و سوريه تا چه حد می تواند در تصميم گيری های شورای همکاری خليج فارس تاثيرگذار باشد؟
از يک طرف تقريبا تمامی اين کشورها امروز عليه سوريه متحدند و از سوی ديگر بحث شرايط و موقعيت جديدی که در منطقه به وجود آمده است با ازبين رفتن رژيم بعث در عراق و پاگيری نظام شيعه در اين کشور و نزديکی اين نظام به ايران که آن هم از جانب کشورهای مختلف به خصوص عربستان به عنوان يک خطر محسوب می شود، و پويايی ديناميک منطقه هم به نوعی می تواند اين کشورها را به همديگر نزديک تر کند.
شما نقشی در اين ميان برای آمريکا قائل هستيد؟ اين که آمريکا توصيه ای کرده باشد از بابت اينکه اين کشورها بخواهند با همديگر وحدت بيشتری داشته باشند؟
به طور قطع آمريکا خواهان اين است که اين کشورها بتوانند با همديگر همکاری نزديک تری داشته باشند. به اين خاطر که امروز بحث ايجاد يک سپر ضد موشکی توسط آمريکا در منطقه مطرح است و بالطبع اگر اين کشورها بتوانند به نوعی همگونی با همديگر برسند، اين مسئله کار آمريکا را آسان تر خواهد کرد.
منتها اعتقاد من بر اين است که آمريکا به هيچ روی خواستار اين نخواهد بود که مثلا بحرين در عربستان هضم بشود يا حاکميت اين کشور زير سوال جدی برود.
ولی اگر از نظر داخلی و خارجی بحرين و يا کشورهای کوچکتر منطقه چنين احساسی بکنند و به عربستان وابستگی بيشتری پيدا کنند، آمريکا در اين زمينه نمی تواند به طور جدی بر تصميم گيری اين کشورها تاثير جدی بگذارد.
تحولات بحرين و طرح اتحاد اين کشور با عربستان سعودی، موضوع جزاير سه گانه مورد اختلاف ميان ايران و امارات و همچنين بررسی آنچه که «دخالت ايران» در امور کشورهای عربی حوزه خليج فارس عنوان شده، از مهمترين موضوعات مورد بحث در اين نشست بود.
رادیو فردا در گفت و گو با هوشنگ حسن ياری، استاد روابط بين الملل در کالج سلطنتی کانادا، از او پرسيده است که چه عواملی سبب شده تا اعضای شورای همکاری خليج فارس به فکر اتحاد نزديکتر باشند.
هوشنگ حسن ياری: دقيقا شورای همکاری خليج فارس از اوايل سال ۱۹۸۰ ميلادی و در بحبوبه جنگ ايران و عراق به وجود آمد. دقيقا زمانی که تهديد گسترش جنگ به منطقه جنوبی خليج فارس و عربستان می رفت.
گر چه در ابتدا هدف اصلی اتحاد نظامی و دفاعی بود ولی به تدريج مسائل اقتصادی در اين شورا غالب شدند.
به دلايل داخلی و از آن جايی که تمام رژيم هايی که در اين کشورها بر سر
کار هستند به نوعی سخت دلبسته اين هستند که حاکميت خود را حفظ کنند، در
نتيجه خيلی احتمال به وجود آمدن يک اتحاد و يا حتی نشانه هايی از اتحادی
نظير اتحاديه اروپا در منطقه را بسيار سخت می توان انتظار داشت.
وقتی که به خطر اشاره می کنيد منظورتان علاوه بر آنچه که در داخل اين کشورها می گذرد، تهديدی است که از جانب ايران احساس می کنند؟
باز هم اگر به ابتدای به وجود آمدن اين شورا برگرديم، در همان روزها هم خطر ايران را احساس می کردند. به تدريج اين خطر از آن جايی که ايران مشغول جنگ با عراق بود کمتر شد تا اينکه دوباره بحث مالکيت جزاير سه گانه در خليج فارس مطرح شد و حرف هايی که برخی از مقامات ايران درباره لزوم دخالت خودشان در وضعيت داخلی بحرين و حمايت از شيعيان در مقابل دولت سنی اين کشور مطرح شد.
همچنين بحث انرژی هسته ای ايران مطرح است که اين کشورها آن را خطری برای خود احساس می کنند. بحث توان موشکی ايران و در نهايت احتمال حمله اسرائيل و يا آمريکا به ايران و وقوع جنگی که چند ماهی است از احتمال بروز آن صحبت می شود. در نتيجه اين کشورها خود را در معرض خطر جدی احساس می کنند و به همين خاطر است که سعی شان بر اين است که توان نظامی خودشان را با هم جمع کنند برای دفاع از خود.
منتها اگر نگاه کنيم به آنچه که مثلا با حمله عراق به کويت انجام شد و ناکارآمدی اين شورا را ديديم، حالا احتمال می رود که در شرايط جديدتر اين کشورها بتوانند با همديگر همکاری و تعامل بهتری داشته باشند.
منتها نظر من بر اين است که به دلايل داخلی و از آن جايی که تمامی اين رژيم هايی که در اين کشورها بر سر کار هستند به نوعی سخت دلبسته اين هستند که حاکميت خود را حفظ کنند، در نتيجه خيلی احتمال به وجود آمدن يک اتحاد و يا حتی نشانه هايی از اتحادی نظير اتحاديه اروپا در منطقه را بسيار سخت می توان انتظار داشت.
نزديکی ايران به کشورهايی مانند عراق و سوريه تا چه حد می تواند در تصميم گيری های شورای همکاری خليج فارس تاثيرگذار باشد؟
از يک طرف تقريبا تمامی اين کشورها امروز عليه سوريه متحدند و از سوی ديگر بحث شرايط و موقعيت جديدی که در منطقه به وجود آمده است با ازبين رفتن رژيم بعث در عراق و پاگيری نظام شيعه در اين کشور و نزديکی اين نظام به ايران که آن هم از جانب کشورهای مختلف به خصوص عربستان به عنوان يک خطر محسوب می شود، و پويايی ديناميک منطقه هم به نوعی می تواند اين کشورها را به همديگر نزديک تر کند.
شما نقشی در اين ميان برای آمريکا قائل هستيد؟ اين که آمريکا توصيه ای کرده باشد از بابت اينکه اين کشورها بخواهند با همديگر وحدت بيشتری داشته باشند؟
به طور قطع آمريکا خواهان اين است که اين کشورها بتوانند با همديگر همکاری نزديک تری داشته باشند. به اين خاطر که امروز بحث ايجاد يک سپر ضد موشکی توسط آمريکا در منطقه مطرح است و بالطبع اگر اين کشورها بتوانند به نوعی همگونی با همديگر برسند، اين مسئله کار آمريکا را آسان تر خواهد کرد.
منتها اعتقاد من بر اين است که آمريکا به هيچ روی خواستار اين نخواهد بود که مثلا بحرين در عربستان هضم بشود يا حاکميت اين کشور زير سوال جدی برود.
ولی اگر از نظر داخلی و خارجی بحرين و يا کشورهای کوچکتر منطقه چنين احساسی بکنند و به عربستان وابستگی بيشتری پيدا کنند، آمريکا در اين زمينه نمی تواند به طور جدی بر تصميم گيری اين کشورها تاثير جدی بگذارد.
افزايش گمانه زنی ها درباره آينده سياسی احمدی نژاد
روزنامه های ابتکار و تهران امروز از «افزايش گمانه زنیها، درباره آينده
سياسی محمود احمدی نژاد» خبر داده اند، و روزنامه کيهان نيز به ریيس دولت
توصيه کرده که اگر «يک سال باقی مانده را با آرامش» سپری کند، «خاطره خوبی»
از او باقی خواهد ماند.
روزنامه های اعتماد و تهران امروز ضمن انتشار گزارش هايی درباره «ادامه جنجالها درباره قول شرف سعيد مرتضوی»، از قول احمد توکلی نوشته است: «وقتی در استيضاحی که انجام خواهيم داد اسناد عليه مرتضوی را افشا کرديم، معلوم خواهد شد چه کسی دروغگو است.»
روزنامه خراسان خبر داده که با تصويب مجلس شورای اسلامی «هزينه مصرفی و حق انشعاب برق، آب و گاز برای مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها رايگان شده است.»
روزنامه کيهان اطلاعيه «دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی» درباره جمع آوری کتاب «شرح اسم،زندگی نامه آيت الله خامنه ای» را مورد توجه قرار داده است.
روزنامه های جام جم و شرق خبر درگذشت دکتر«امير کيخسروی دانشجوی سال آخر پزشکی» و نيز يک بيمار ديگر را به دليل ابتلا به بيماری تب کنگو تایيد کرده اند. روزنامه جام جم همچنين از بستری شدن «هفتمين بيمار مشکوک تب کريمه کنگو در مشهد» خبر داده است.
افزايش گمانه زنی ها درباره آينده سياسی احمدی نژاد
روزنامه های ابتکار و تهران امروز از «افزايش گمانه زنیها، درباره آينده سياسی محمود احمدی نژاد» خبر داده اند، و روزنامه کيهان نيز به ریيس دولت توصيه کرده که اگر «يک سال باقی مانده را با آرامش» سپری کند، «خاطره خوبی» از او باقی خواهد ماند.
روزنامه ابتکار تيتر يک شماره بيست و ششم ارديبهشت را به ابهام در آينده سياسی محمود احمدی نژاد اختصاص داده و نوشته است: «يک سال و چند ماه مانده به پايان رياست جمهوری محمود احمدینژاد، آينده سياسی وی موضوع گمانهزنیها و تحليل و تفسيرهای متفاوتی در چند روز اخير واقع شده است.»
اين روزنامه نوشته است: «پس از اتفاقات مهم دوران دوم رياست جمهوری محمود احمدینژاد، به خصوص حوادث پس از انتخابات خرداد ۸۸، موضع گيریهايش درباره قوای ديگر، خانه نشينی ۱۱ روزه و چالشهايش با برخی از چهرههای سياسی» داشته است و «مهمتر از همه، به هم خوردن صفآرايی سنتی نيروهای سياسی کشور، سبب شد تا آينده سياسی محمود احمدی نژاد که همزمان هم مورد حمايت برخی اصولگرايان است وهم مورد انتقاد آن ها، در هالهای از ابهام باشد.»
ابتکار با بیان اینکه در زمان رياست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی چنين گمانه زنی هايی مورد توجه قرار نمی گرفت، از قول صادق زيبا کلام نوشته است: «عمر سياسی محمود احمدینژاد در نظام جمهوری اسلامی ايران پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۹۲ به پايان میرسد.»
اين روزنامه همچنين از قول امير محبيان از چهره های رسانه ای جناح حاکم نوشته است: «درباره جايگاه سياسی آقای احمدینژاد پس از رياست جمهوری دهم، پنج سناريو وجود دارد» که در نخستين سناريو «احمدی نژاد به عنوان فردی که قبلا ریيس جمهور بوده در يک سمت رسمی و قانونی نظير عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار بگيرد و فعاليتی فراتر از آن نداشته باشد.»
امير محبيان گفته که سناريوی دوم این است که «احمدی نژاد به عنوان رهبر يک حزب يا جريان سياسی وارد صحنه شود و يک تيم متشکلی را به عنوان يک حزب برای خود فراهم کند و تلاش کند که در انتخابات رياست جمهوری آينده يا مجالس آتی نقش داشته باشد» و در سناريوی سوم احتمال دارد «به عنوان فردی که در سال های آخر رياست جمهوری خود با تنشهايی روبرو بوده، در يک موضع مخالف، در جايگاهی قرار بگيرد که وجهی از انتقاد را دارد و موضع اپوزيسيونی داخل نظام است.»
به نوشته روزنامه ابتکار، امير محبيان در تشريح سناريوی چهارم برای آينده سياسی احمدی نژاد، احتمال داده که او «بعد از انتخابات رياست جمهوری عزلت سياسی اتخاذ کند و ديگر در صحنه سياست حضور نداشته باشد» و در سناريوی پنجم نيز احتمالا «احمدی نژاد به ظاهر در صحنه سياسی نباشد و در حاشيه قرار بگيرد اما هدايت نامرئی بعضی از جريانهای هوادار خود را بر عهده بگيرد.»
روزنامه تهران امروز نيز از قول احمد خورشيدی، پدر داماد احمدی نژاد و از سرداران سابق سپاه پاسداران، درباره آينده سياسی احمدی نژاد نوشته است: «در خوش بينانهترين حالت اگر اين عملکردی که ايشان و اطرافيانش در پيش گرفتهاند در مدت باقی مانده به خير بگذرد، میتواند يک شخصيتی باشد که به کار علمی و دانشگاهی مشغول شود.»
احمد خورشيدی تاکيد کرده که «پس از پايان دوران رياست جمهوری، محمود احمدینژاد از حيث قانونی نمیتواند مجددا در اين جايگاه قرار بگيرد و در مناصب ديگر هم بعيد است که با اقبال مردمی روبرو شود» و «احتمال اينکه مسئوليتی به ايشان داده شود اعم از انتخابی يا انتصابی را کم میدانم.»
به نوشته روزنامه تهران امروز، پدر داماد احمدی نژاد که پيشتر از متحدان و اکنون از منتقدان او به شمار می رود، تاکيد کرده که «اکنون حتی اگر خود احمدی نژاد اگر کانديد شود رای نمی آورد چه برسد به اينکه بخواهد از کسی حمايت کند» و «بعيد است که ايشان بتواند از کسی حمايت کند و آن فرد در انتخابات موفق شود.»
احمد خورشيدی در عين حال گفته است: «احمدی نژاد تا آن جا که ممکن است به صورتی می خواهد قدرت را حفظ کند.»
همزمان روزنامه کيهان که تحت نظر نماينده علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود اظهارات محمد حسين صفار هرندی درباره «حضور مداوم احمدی نژاد در جلسات اخير مجمع تشخيص مصلحت» منتشر کرده است.
کيهان از قول محمدحسين صفارهرندی به محمود احمدی نژاد و دولت «توصيه» و تاکيد کرده که «دولت اگر يک سال باقی مانده را هر چه با آرامش و البته تکاپوی بيشتر در خط تلاش و خدمت کار کند خاطره بهتری در ذهن مردم ايجاد می کند.»
احمد توکلی: چرا مرتضوی حالا شير شده
روزنامه های اعتماد و تهران امروز گزارش هايی درباره «ادامه جنجالها درباره قول شرف سعيد مرتضوی» منتشر کرده اند.
روزنامه اعتماد گزارش داده که «در ادامه مناقشه بين نمايندگان مجلس و سعيد مرتضوی، پس از انتشار نامه مرتضوی که در آن توکلی را به دروغگويی متهم کرده بود، احمد توکلی به نامه مرتضوی واکنش نشان داد» و تاکيد کرد که «قدرت دفاع از خودم را نزد قاضی دارم و پاسخ مرتضوی را خواهم داد.»
به نوشته اين روزنامه، احمد توکلی گفته است: «من خدا را شکر میکنم که شاکيان من افرادی مثل مرتضوی، ملکزاده، مشايی، جوانفکر و رحيمی هستند و من در مقابل اين افراد قدرت دفاع از خودم را نزد قاضی دارم و انشاءالله پاسخ خواهم داد» ولی «همين که آقای مرتضوی تا چند روز پيش که احتمال استيضاح وزير کار، رفاه و امور اجتماعی را میداد سکوت کرده بود و حالا شير شده است، بهترين دليل است که نامبرده حرفی برای گفتن ندارد.»
اعتماد از قول احمد توکلی نوشته است: «وقتی در استيضاحی که انجام خواهيم داد اسناد عليه او را افشا کرديم، معلوم خواهد شد چه کسی دروغگو است.»
روزنامه اعتماد همچنين نامه ای از سعيد مرتضوی را منتشر کرده که در آن دادستان سابق تهران و رئيس فعلی سازمان تامين اجتماعی اعلام کرده که «از طريق يکی از وکلای دادگستری شکايتی را عليه احمد توکلی به عنوان نشر اکاذيب به قصد تشويش اذهان عمومی تنظيم» کرده و «اين پرونده از تاريخ ۳۰ فروردين ۹۱ در شعبه ۹ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تهران» درحال رسيدگی است.
به نوشته اين روزنامه، سعيد مرتضوی در اين نامه دادن قول شرف برای استعفا از رياست سازمان تامين اجتماعی را «تکذيب کرده» و ادعا کرده که «لفظ "قول شرف" ساخته و پرداخته آقای توکلی است که از ايشان در اين خصوص شکايت کردهام و درخواست دارم نوار مورد ادعای خودشان را برای اطلاع عموم ارائه نمايند و متاسفانه اين دروغ و انتساب ناروا مورد استقبال رسانههای بيگانه و معاندينی قرار گرفته» و «درصدد هستند با ايراد تهمت و افترا و انتساب مطالب کذب به اهداف شوم انتقامجويانه خود برسند.»
روزنامه تهران امروز نيز با انتشار گزارشی درباره «ادامه جنجالها درباره قول شرف» نوشته است: «سعيد مرتضوی از احمد توکلی به اتهام نشر اکاذيب شکايت کرد» و تاکيد کرده که «اين هم از عجايب سياست ايران است که رئيس سازمان تامين اجتماعی که تا ديروز قول شرف داده بود استعفا دهد، امروز از کسی که اين خبر را منتشر کرده شکايت کرده است.»
سعيد مرتضوی دادستان سابق تهران از متهمان پرونده کشته شدن امير جوادی فر، رامين آفازاده قهرمانی، محمد کامرانی و محسن روح الامينی چهار تن از بازداشت شدگان پس از انتخابات در بازداشتگاه کهريزک است و با شکايت خانواده های کشته شدگان از سوی دادسرای انتظامی قضات از «سمت قضايی» تعليق شده است.
به رغم گذشت نزديک به سه سال از آنچه علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نيز در سال ۸۸ آن را «جنايات کهريزک» توصيف کرد، دادگاهی برای محاکمه سعيد مرتضوی، حسن زارع دهنوی مشهور به قاضی حداد و علی اکبر حيدری فرد سه مقام قضايی متهم در «جنايات بازداشتگاه کهريزک» تشکيل نشده، اما سعيد مرتضوی در روزهای پايانی اسفند ۹۰ در دولت محمود احمدی نژاد ارتقاء يافت و به عنوان «نماينده ويژه رئيس جمهور و مديرعامل صندوق تامين اجتماعی» منصوب شد.
برق، آب و گاز برای مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها رايگان شد
روزنامه خراسان خبر داده که با تصويب مجلس شورای اسلامی «هزينه مصرفی و حق انشعاب برق، آب و گاز برای مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها رايگان شده است.»
به گزارش اين روزنامه، روز دوشنبه «در ادامه بررسی جزئيات لايحه بودجه ۹۱ در بخش درآمدی، بند الحاقی ۲۸ را تصويب کردند» که بر اساس آن «هزينه مصرفی و حق انشعاب برق، آب و گاز برای مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها رايگان است.»
روزنامه خراسان نوشته که علی لاريجانی رئيس مجلس ضمن حمايت از رايگان شدن برق، آب و گاز مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها به نمايندگان مخالف تصويب اين بند از لايحه بودجه سال ۹۱ گفت: «جريان مخالف انقلاب اسلامی مدتهاست اهدافی را در کشور ما دنبال میکند تا بر اين اساس ريشههای دينی مردم را تضعيف کند» و «سوال من اين است که آيا هيچ مرکز فرهنگی خالص تر از مساجد و حسينيهها برای حفظ دين اين مردم سراغ داريد؟»
اين روزنامه همچنين خبر داده که برخی از نمايندگان ضمن مخالفت با اين بند از لايحه بودجه از پرداخت «سالانه حداقل ۳۰۰ ميليارد تومان به مساجد و اماکن مقدس» خبر دادند و همچنين احمد توکلی به علی لاريجانی يادآوری کرد که در جريان اجرای هدفمندی يارانه ها «معافيت از پرداخت هزينه سوخت غلط است» و «بايد هزينهها گرفته شود اما میتوانيد در بودجه برای کمک به مساجد اعتباراتی در نظر بگيريد.»
به نوشته روزنامه خراسان، گيورک وارطان نماينده ارامنه شمال نيز در تذکری نسبت به مصوبه «رايگان شدن برق، آب و گاز مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها» گفت که «هرجا حرف مسجد بوده به نظر ما اماکن مذهبی اقليتها هم مطرح است» و «در بررسی آن بند به کميسيون تلفيق گفته بوديم که اماکن مذهبی اقليتها را در اين بند لحاظ کند اما گويا فراموش کردند» و اين در حالی است که «در همين اماکن افرادی تربيت شده اند که برای حفظ ايران بجنگند.»
سرانجام تاريخ نويسی برای آيت الله خامنه ای
روزنامه کيهان اطلاعيه «دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی» درباره جمع آوری کتاب «شرح اسم، زندگی نامه آيت الله خامنه ای» را مورد توجه قرار داده است.
به نوشته اين روزنامه، «دفتر حفظ و نشر آثار آيت الله خامنه ای» روز دوشنبه با انتشار اطلاعيه ای تاکيد کرد که کتاب «شرح اسم» زندگينامه آيت الله خامنه ای از سال ۱۳۱۸ تا سال ۱۳۵۷ «بر اساس بررسی های کارشناسانه متعدد به دليل وجود اغلاط مختلف تاريخی و غير تاريخی موفق به دريافت مجوز نشر از اين مؤسسه نشده است» و «ناشر» اين کتاب «متعهد به رفع اشکالات کتاب خواهد بود.»
هدايت الله بهبودی نويسنده زندگی نامه آيت الله خامنه ای از نويسندگان نزديک به او است که پيشتر بارها مورد تشويق رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفته و «موسسه مطالعات و پژوهش های سياسی» ناشر اين کتاب نيز از موسسات وابسته به وزارت اطلاعات است که در دهه ۶۰ با مديريت عبدالله شهبازی و انتشار کتاب خاطرات ارتشبد فردوست و کتاب خاطرات نورالدين کيانوری دو زندانی سياسی سال های پس از انقلاب راه اندازی شد.
عبدالله شهبازی به رغم عضويت در حزب توده، در سال های پس از انقلاب پس از بازداشت و زندان به عنوان يکی از نويسندگان نزديک به آيت الله خامنه ای در آمد و علاوه بر تاسيس « موسسه مطالعات و پژوهش های سياسی» برای وزارت اطلاعات و مديريت آن برای يک دهه، به دستور آيت الله خامنه ای «مرکز اسناد بنياد مستضعفان و جانبازان» را برای بررسی اسناد، مدارک و کتاب های مصادره شده از چهره ها و خانواده های سياسی پيش از انقلاب راه اندازی کرد.
او پس از انتشار کتاب «زمين و انباشت ثروت» درباره فساد مالی و زمين خواری آيت الله محی الدين حائری شيرازی نماينده وقت رهبر جمهوری اسلامی در استان فارس و سرتيپ پاسدار عبدالعلی نجفی فرمانده وقت سپاه انصار المهدی چند بار بازداشت و سرانجام به يک سال و نيم زندان محکوم شد.
عبدالله شهبازی از ۳۰ آبان ماه سال ۹۰ برای تحمل دوره محکوميت خود در زندان عادل آباد شيراز زندانی شده است.
«پس از تایيد مرگ يک بيمار و يک پزشک؛ هفتمين بيمار تب کريمه کنگو در مشهد»
روزنامه جام جم خبر داده است: «هر چند که ریيس مرکز مديريت بيماریهای واگيردار وزارت بهداشت ابتلای مورد هفتم به بيماری تب کريمه کنگو را منوط به اعلام قطعی نتايج آزمايش وی میداند» اما «تاکنون دو نفر از ابتلا به اين بيماری در مشهد فوت شده و چهار نفر نيز تحت درمان و کنترل هستند.»
به نوشته اين روزنامه، «اولين مورد گزارش شده از بيماری تب کريمه کنگو مربوط به يک کارگر کشتارگاه بوده که حدود دو هفته پيش ابتدا به يک مرکز درمانی خصوصی رفت و پرستار حاضر در آن مرکز حين تزريق سرم با خون او تماس پيدا کرده و مبتلا شد و خود اين بيمار نيز به دليل شدت بيماری، ظرف ۸ ساعت پس از مراجعه به بيمارستان امام رضای مشهد درگذشت.»
جام جم از قول ریيس مرکز مديريت بيماریهای واگيردار وزارت بهداشت نوشته طی دو هفته اخير دستکم «يک نيروی خدماتی، يک پرستار و يک انترن در تماس مستقيم با بيماران» مبتلا به تب کريمه کنگو شده و «انترن بيمارستان» نيز به دليل شدت اين بيماری جان خود را از دست داده است.
محمدمهدی گويا ریيس مرکز مديريت بيماریهای واگيردار وزارت بهداشت بعد از سفر يک روزه به استان خراسانرضوی به روزنامه جام جم گفته است: «تا پيش از شيوع اين بيماری در استان خراسان رضوی ۷ مورد ابتلا در استان سيستان و بلوچستان داشتيم که همه موارد درمان شده بودند.»
کامران ملک پور عضو هياتمديره جامعه دامپزشکان ايران نيز طی يادداشتی در روزنامه شرق تایيد کرده که «امير کيخسروی دانشجوی سال آخر پزشکی در مشهد به دليل ابتلا به بيماری تب کنگو» جان باخته است.
عضو هيات مديره جامعه دامپزشکان ايران در عين حال نوشته است: «تب کنگو اولين بار نيست که پزشکی جوان را در کشورمان به مرگ محکوم میکند. هرچند در کتابهای علمی عنوان شده که قصابان و افراد در تماس با حيوانات در معرض خطر ابتلا به اين بيماری هستند اما از قرار معلوم در ايران پزشکان در صف مقدم ابتلا و فوت در اثر اين بيماری قرار دارند» و «اولين گزارش رسمی بيماری تب کريمه کنگو در ايران هم مربوط به يک زوج جوان پزشک ( در شهرکرد) بوده است؛ موضوعی که ۱۴سال قبل کلی سر و صدا به راه انداخت و قرار بود ديگر تکرار نشود.»
نويسنده يادداشت شرق همچنين نوشته است: «اين بيماری در ۲۴ استان ايران به صورت رسمی شناسايی شده است» و «آموزش و بالابردن سطح آگاهیهای اجتماعی موثرترين راهکار برای مبارزه و مهمترين گام برای کنترل تب خونريزیدهنده کريمه کنگو است.»
روزنامه های اعتماد و تهران امروز ضمن انتشار گزارش هايی درباره «ادامه جنجالها درباره قول شرف سعيد مرتضوی»، از قول احمد توکلی نوشته است: «وقتی در استيضاحی که انجام خواهيم داد اسناد عليه مرتضوی را افشا کرديم، معلوم خواهد شد چه کسی دروغگو است.»
روزنامه خراسان خبر داده که با تصويب مجلس شورای اسلامی «هزينه مصرفی و حق انشعاب برق، آب و گاز برای مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها رايگان شده است.»
روزنامه کيهان اطلاعيه «دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی» درباره جمع آوری کتاب «شرح اسم،زندگی نامه آيت الله خامنه ای» را مورد توجه قرار داده است.
روزنامه های جام جم و شرق خبر درگذشت دکتر«امير کيخسروی دانشجوی سال آخر پزشکی» و نيز يک بيمار ديگر را به دليل ابتلا به بيماری تب کنگو تایيد کرده اند. روزنامه جام جم همچنين از بستری شدن «هفتمين بيمار مشکوک تب کريمه کنگو در مشهد» خبر داده است.
افزايش گمانه زنی ها درباره آينده سياسی احمدی نژاد
روزنامه های ابتکار و تهران امروز از «افزايش گمانه زنیها، درباره آينده سياسی محمود احمدی نژاد» خبر داده اند، و روزنامه کيهان نيز به ریيس دولت توصيه کرده که اگر «يک سال باقی مانده را با آرامش» سپری کند، «خاطره خوبی» از او باقی خواهد ماند.
روزنامه ابتکار تيتر يک شماره بيست و ششم ارديبهشت را به ابهام در آينده سياسی محمود احمدی نژاد اختصاص داده و نوشته است: «يک سال و چند ماه مانده به پايان رياست جمهوری محمود احمدینژاد، آينده سياسی وی موضوع گمانهزنیها و تحليل و تفسيرهای متفاوتی در چند روز اخير واقع شده است.»
اين روزنامه نوشته است: «پس از اتفاقات مهم دوران دوم رياست جمهوری محمود احمدینژاد، به خصوص حوادث پس از انتخابات خرداد ۸۸، موضع گيریهايش درباره قوای ديگر، خانه نشينی ۱۱ روزه و چالشهايش با برخی از چهرههای سياسی» داشته است و «مهمتر از همه، به هم خوردن صفآرايی سنتی نيروهای سياسی کشور، سبب شد تا آينده سياسی محمود احمدی نژاد که همزمان هم مورد حمايت برخی اصولگرايان است وهم مورد انتقاد آن ها، در هالهای از ابهام باشد.»
ابتکار با بیان اینکه در زمان رياست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی چنين گمانه زنی هايی مورد توجه قرار نمی گرفت، از قول صادق زيبا کلام نوشته است: «عمر سياسی محمود احمدینژاد در نظام جمهوری اسلامی ايران پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۹۲ به پايان میرسد.»
اين روزنامه همچنين از قول امير محبيان از چهره های رسانه ای جناح حاکم نوشته است: «درباره جايگاه سياسی آقای احمدینژاد پس از رياست جمهوری دهم، پنج سناريو وجود دارد» که در نخستين سناريو «احمدی نژاد به عنوان فردی که قبلا ریيس جمهور بوده در يک سمت رسمی و قانونی نظير عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار بگيرد و فعاليتی فراتر از آن نداشته باشد.»
امير محبيان گفته که سناريوی دوم این است که «احمدی نژاد به عنوان رهبر يک حزب يا جريان سياسی وارد صحنه شود و يک تيم متشکلی را به عنوان يک حزب برای خود فراهم کند و تلاش کند که در انتخابات رياست جمهوری آينده يا مجالس آتی نقش داشته باشد» و در سناريوی سوم احتمال دارد «به عنوان فردی که در سال های آخر رياست جمهوری خود با تنشهايی روبرو بوده، در يک موضع مخالف، در جايگاهی قرار بگيرد که وجهی از انتقاد را دارد و موضع اپوزيسيونی داخل نظام است.»
به نوشته روزنامه ابتکار، امير محبيان در تشريح سناريوی چهارم برای آينده سياسی احمدی نژاد، احتمال داده که او «بعد از انتخابات رياست جمهوری عزلت سياسی اتخاذ کند و ديگر در صحنه سياست حضور نداشته باشد» و در سناريوی پنجم نيز احتمالا «احمدی نژاد به ظاهر در صحنه سياسی نباشد و در حاشيه قرار بگيرد اما هدايت نامرئی بعضی از جريانهای هوادار خود را بر عهده بگيرد.»
روزنامه تهران امروز نيز از قول احمد خورشيدی، پدر داماد احمدی نژاد و از سرداران سابق سپاه پاسداران، درباره آينده سياسی احمدی نژاد نوشته است: «در خوش بينانهترين حالت اگر اين عملکردی که ايشان و اطرافيانش در پيش گرفتهاند در مدت باقی مانده به خير بگذرد، میتواند يک شخصيتی باشد که به کار علمی و دانشگاهی مشغول شود.»
احمد خورشيدی تاکيد کرده که «پس از پايان دوران رياست جمهوری، محمود احمدینژاد از حيث قانونی نمیتواند مجددا در اين جايگاه قرار بگيرد و در مناصب ديگر هم بعيد است که با اقبال مردمی روبرو شود» و «احتمال اينکه مسئوليتی به ايشان داده شود اعم از انتخابی يا انتصابی را کم میدانم.»
به نوشته روزنامه تهران امروز، پدر داماد احمدی نژاد که پيشتر از متحدان و اکنون از منتقدان او به شمار می رود، تاکيد کرده که «اکنون حتی اگر خود احمدی نژاد اگر کانديد شود رای نمی آورد چه برسد به اينکه بخواهد از کسی حمايت کند» و «بعيد است که ايشان بتواند از کسی حمايت کند و آن فرد در انتخابات موفق شود.»
احمد خورشيدی در عين حال گفته است: «احمدی نژاد تا آن جا که ممکن است به صورتی می خواهد قدرت را حفظ کند.»
همزمان روزنامه کيهان که تحت نظر نماينده علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی منتشر می شود اظهارات محمد حسين صفار هرندی درباره «حضور مداوم احمدی نژاد در جلسات اخير مجمع تشخيص مصلحت» منتشر کرده است.
کيهان از قول محمدحسين صفارهرندی به محمود احمدی نژاد و دولت «توصيه» و تاکيد کرده که «دولت اگر يک سال باقی مانده را هر چه با آرامش و البته تکاپوی بيشتر در خط تلاش و خدمت کار کند خاطره بهتری در ذهن مردم ايجاد می کند.»
احمد توکلی: چرا مرتضوی حالا شير شده
روزنامه های اعتماد و تهران امروز گزارش هايی درباره «ادامه جنجالها درباره قول شرف سعيد مرتضوی» منتشر کرده اند.
روزنامه اعتماد گزارش داده که «در ادامه مناقشه بين نمايندگان مجلس و سعيد مرتضوی، پس از انتشار نامه مرتضوی که در آن توکلی را به دروغگويی متهم کرده بود، احمد توکلی به نامه مرتضوی واکنش نشان داد» و تاکيد کرد که «قدرت دفاع از خودم را نزد قاضی دارم و پاسخ مرتضوی را خواهم داد.»
به نوشته اين روزنامه، احمد توکلی گفته است: «من خدا را شکر میکنم که شاکيان من افرادی مثل مرتضوی، ملکزاده، مشايی، جوانفکر و رحيمی هستند و من در مقابل اين افراد قدرت دفاع از خودم را نزد قاضی دارم و انشاءالله پاسخ خواهم داد» ولی «همين که آقای مرتضوی تا چند روز پيش که احتمال استيضاح وزير کار، رفاه و امور اجتماعی را میداد سکوت کرده بود و حالا شير شده است، بهترين دليل است که نامبرده حرفی برای گفتن ندارد.»
اعتماد از قول احمد توکلی نوشته است: «وقتی در استيضاحی که انجام خواهيم داد اسناد عليه او را افشا کرديم، معلوم خواهد شد چه کسی دروغگو است.»
روزنامه اعتماد همچنين نامه ای از سعيد مرتضوی را منتشر کرده که در آن دادستان سابق تهران و رئيس فعلی سازمان تامين اجتماعی اعلام کرده که «از طريق يکی از وکلای دادگستری شکايتی را عليه احمد توکلی به عنوان نشر اکاذيب به قصد تشويش اذهان عمومی تنظيم» کرده و «اين پرونده از تاريخ ۳۰ فروردين ۹۱ در شعبه ۹ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه تهران» درحال رسيدگی است.
به نوشته اين روزنامه، سعيد مرتضوی در اين نامه دادن قول شرف برای استعفا از رياست سازمان تامين اجتماعی را «تکذيب کرده» و ادعا کرده که «لفظ "قول شرف" ساخته و پرداخته آقای توکلی است که از ايشان در اين خصوص شکايت کردهام و درخواست دارم نوار مورد ادعای خودشان را برای اطلاع عموم ارائه نمايند و متاسفانه اين دروغ و انتساب ناروا مورد استقبال رسانههای بيگانه و معاندينی قرار گرفته» و «درصدد هستند با ايراد تهمت و افترا و انتساب مطالب کذب به اهداف شوم انتقامجويانه خود برسند.»
روزنامه تهران امروز نيز با انتشار گزارشی درباره «ادامه جنجالها درباره قول شرف» نوشته است: «سعيد مرتضوی از احمد توکلی به اتهام نشر اکاذيب شکايت کرد» و تاکيد کرده که «اين هم از عجايب سياست ايران است که رئيس سازمان تامين اجتماعی که تا ديروز قول شرف داده بود استعفا دهد، امروز از کسی که اين خبر را منتشر کرده شکايت کرده است.»
سعيد مرتضوی دادستان سابق تهران از متهمان پرونده کشته شدن امير جوادی فر، رامين آفازاده قهرمانی، محمد کامرانی و محسن روح الامينی چهار تن از بازداشت شدگان پس از انتخابات در بازداشتگاه کهريزک است و با شکايت خانواده های کشته شدگان از سوی دادسرای انتظامی قضات از «سمت قضايی» تعليق شده است.
به رغم گذشت نزديک به سه سال از آنچه علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نيز در سال ۸۸ آن را «جنايات کهريزک» توصيف کرد، دادگاهی برای محاکمه سعيد مرتضوی، حسن زارع دهنوی مشهور به قاضی حداد و علی اکبر حيدری فرد سه مقام قضايی متهم در «جنايات بازداشتگاه کهريزک» تشکيل نشده، اما سعيد مرتضوی در روزهای پايانی اسفند ۹۰ در دولت محمود احمدی نژاد ارتقاء يافت و به عنوان «نماينده ويژه رئيس جمهور و مديرعامل صندوق تامين اجتماعی» منصوب شد.
برق، آب و گاز برای مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها رايگان شد
روزنامه خراسان خبر داده که با تصويب مجلس شورای اسلامی «هزينه مصرفی و حق انشعاب برق، آب و گاز برای مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها رايگان شده است.»
به گزارش اين روزنامه، روز دوشنبه «در ادامه بررسی جزئيات لايحه بودجه ۹۱ در بخش درآمدی، بند الحاقی ۲۸ را تصويب کردند» که بر اساس آن «هزينه مصرفی و حق انشعاب برق، آب و گاز برای مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها رايگان است.»
روزنامه خراسان نوشته که علی لاريجانی رئيس مجلس ضمن حمايت از رايگان شدن برق، آب و گاز مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها به نمايندگان مخالف تصويب اين بند از لايحه بودجه سال ۹۱ گفت: «جريان مخالف انقلاب اسلامی مدتهاست اهدافی را در کشور ما دنبال میکند تا بر اين اساس ريشههای دينی مردم را تضعيف کند» و «سوال من اين است که آيا هيچ مرکز فرهنگی خالص تر از مساجد و حسينيهها برای حفظ دين اين مردم سراغ داريد؟»
اين روزنامه همچنين خبر داده که برخی از نمايندگان ضمن مخالفت با اين بند از لايحه بودجه از پرداخت «سالانه حداقل ۳۰۰ ميليارد تومان به مساجد و اماکن مقدس» خبر دادند و همچنين احمد توکلی به علی لاريجانی يادآوری کرد که در جريان اجرای هدفمندی يارانه ها «معافيت از پرداخت هزينه سوخت غلط است» و «بايد هزينهها گرفته شود اما میتوانيد در بودجه برای کمک به مساجد اعتباراتی در نظر بگيريد.»
به نوشته روزنامه خراسان، گيورک وارطان نماينده ارامنه شمال نيز در تذکری نسبت به مصوبه «رايگان شدن برق، آب و گاز مساجد، حسينيهها و دارالقرآنها» گفت که «هرجا حرف مسجد بوده به نظر ما اماکن مذهبی اقليتها هم مطرح است» و «در بررسی آن بند به کميسيون تلفيق گفته بوديم که اماکن مذهبی اقليتها را در اين بند لحاظ کند اما گويا فراموش کردند» و اين در حالی است که «در همين اماکن افرادی تربيت شده اند که برای حفظ ايران بجنگند.»
سرانجام تاريخ نويسی برای آيت الله خامنه ای
روزنامه کيهان اطلاعيه «دفتر حفظ و نشر آثار رهبر جمهوری اسلامی» درباره جمع آوری کتاب «شرح اسم، زندگی نامه آيت الله خامنه ای» را مورد توجه قرار داده است.
به نوشته اين روزنامه، «دفتر حفظ و نشر آثار آيت الله خامنه ای» روز دوشنبه با انتشار اطلاعيه ای تاکيد کرد که کتاب «شرح اسم» زندگينامه آيت الله خامنه ای از سال ۱۳۱۸ تا سال ۱۳۵۷ «بر اساس بررسی های کارشناسانه متعدد به دليل وجود اغلاط مختلف تاريخی و غير تاريخی موفق به دريافت مجوز نشر از اين مؤسسه نشده است» و «ناشر» اين کتاب «متعهد به رفع اشکالات کتاب خواهد بود.»
هدايت الله بهبودی نويسنده زندگی نامه آيت الله خامنه ای از نويسندگان نزديک به او است که پيشتر بارها مورد تشويق رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفته و «موسسه مطالعات و پژوهش های سياسی» ناشر اين کتاب نيز از موسسات وابسته به وزارت اطلاعات است که در دهه ۶۰ با مديريت عبدالله شهبازی و انتشار کتاب خاطرات ارتشبد فردوست و کتاب خاطرات نورالدين کيانوری دو زندانی سياسی سال های پس از انقلاب راه اندازی شد.
عبدالله شهبازی به رغم عضويت در حزب توده، در سال های پس از انقلاب پس از بازداشت و زندان به عنوان يکی از نويسندگان نزديک به آيت الله خامنه ای در آمد و علاوه بر تاسيس « موسسه مطالعات و پژوهش های سياسی» برای وزارت اطلاعات و مديريت آن برای يک دهه، به دستور آيت الله خامنه ای «مرکز اسناد بنياد مستضعفان و جانبازان» را برای بررسی اسناد، مدارک و کتاب های مصادره شده از چهره ها و خانواده های سياسی پيش از انقلاب راه اندازی کرد.
او پس از انتشار کتاب «زمين و انباشت ثروت» درباره فساد مالی و زمين خواری آيت الله محی الدين حائری شيرازی نماينده وقت رهبر جمهوری اسلامی در استان فارس و سرتيپ پاسدار عبدالعلی نجفی فرمانده وقت سپاه انصار المهدی چند بار بازداشت و سرانجام به يک سال و نيم زندان محکوم شد.
عبدالله شهبازی از ۳۰ آبان ماه سال ۹۰ برای تحمل دوره محکوميت خود در زندان عادل آباد شيراز زندانی شده است.
«پس از تایيد مرگ يک بيمار و يک پزشک؛ هفتمين بيمار تب کريمه کنگو در مشهد»
روزنامه جام جم خبر داده است: «هر چند که ریيس مرکز مديريت بيماریهای واگيردار وزارت بهداشت ابتلای مورد هفتم به بيماری تب کريمه کنگو را منوط به اعلام قطعی نتايج آزمايش وی میداند» اما «تاکنون دو نفر از ابتلا به اين بيماری در مشهد فوت شده و چهار نفر نيز تحت درمان و کنترل هستند.»
به نوشته اين روزنامه، «اولين مورد گزارش شده از بيماری تب کريمه کنگو مربوط به يک کارگر کشتارگاه بوده که حدود دو هفته پيش ابتدا به يک مرکز درمانی خصوصی رفت و پرستار حاضر در آن مرکز حين تزريق سرم با خون او تماس پيدا کرده و مبتلا شد و خود اين بيمار نيز به دليل شدت بيماری، ظرف ۸ ساعت پس از مراجعه به بيمارستان امام رضای مشهد درگذشت.»
جام جم از قول ریيس مرکز مديريت بيماریهای واگيردار وزارت بهداشت نوشته طی دو هفته اخير دستکم «يک نيروی خدماتی، يک پرستار و يک انترن در تماس مستقيم با بيماران» مبتلا به تب کريمه کنگو شده و «انترن بيمارستان» نيز به دليل شدت اين بيماری جان خود را از دست داده است.
محمدمهدی گويا ریيس مرکز مديريت بيماریهای واگيردار وزارت بهداشت بعد از سفر يک روزه به استان خراسانرضوی به روزنامه جام جم گفته است: «تا پيش از شيوع اين بيماری در استان خراسان رضوی ۷ مورد ابتلا در استان سيستان و بلوچستان داشتيم که همه موارد درمان شده بودند.»
کامران ملک پور عضو هياتمديره جامعه دامپزشکان ايران نيز طی يادداشتی در روزنامه شرق تایيد کرده که «امير کيخسروی دانشجوی سال آخر پزشکی در مشهد به دليل ابتلا به بيماری تب کنگو» جان باخته است.
عضو هيات مديره جامعه دامپزشکان ايران در عين حال نوشته است: «تب کنگو اولين بار نيست که پزشکی جوان را در کشورمان به مرگ محکوم میکند. هرچند در کتابهای علمی عنوان شده که قصابان و افراد در تماس با حيوانات در معرض خطر ابتلا به اين بيماری هستند اما از قرار معلوم در ايران پزشکان در صف مقدم ابتلا و فوت در اثر اين بيماری قرار دارند» و «اولين گزارش رسمی بيماری تب کريمه کنگو در ايران هم مربوط به يک زوج جوان پزشک ( در شهرکرد) بوده است؛ موضوعی که ۱۴سال قبل کلی سر و صدا به راه انداخت و قرار بود ديگر تکرار نشود.»
نويسنده يادداشت شرق همچنين نوشته است: «اين بيماری در ۲۴ استان ايران به صورت رسمی شناسايی شده است» و «آموزش و بالابردن سطح آگاهیهای اجتماعی موثرترين راهکار برای مبارزه و مهمترين گام برای کنترل تب خونريزیدهنده کريمه کنگو است.»