حسن شریعتمداری
حسن شریعتمداری محقق، فعال سیاسی برجسته و پسر آیتالّله سید کاظم شریعتمداری میباشد (یکی از معتبرترین روحانیون شیعه در ایران بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰). او هم اکنون در آلمان زندگی میکند.شریعتمداری دو مدرک کارشناسی ارشد دارد، یکی در رشته فیزیک از دانشگاه صنعتی شریف و دیگری در رشته حقوق از دانشگاه تهران. او علاوه بر تحصیلات دانشگاهی، در حوزه علمیه قم نیز در رشته الهیات و فلسفه تحصیل نموده و با فقه اسلامی آشنا است.
بین سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۸ او مدیر بیمارستان سهامیه در قم، رئیس بخش انتشارات بنیاد علمی پدرش و سردبیر مجلات کودکان و نوجوانان به نامهای"پیام شادی" و" نسل نو" بود. کمی قبل از انقلاب، شریعتمداری حزب جمهوری مردم مسلمان را بنیان نهاد. این جنبش اعتقاد داشت که دین از سیاست باید جدا باشد و همیشه مواضع خود را علیه بنیان نهادن ولایت فقیه اعلام میکرد. پس از انقلاب در سال ۱۳۵۸ این جنبش با سرکوب نیروهای سپاه و بسیج مواجه شد که پس از آن شریعتمداری ایران را ترک کرد.
در سال ۱۳۶۲ با پیوند گروههای ملی و چپ، شریعتمداری حزب «جمهوری خواهان ملی ایران» را بنیان مینهد- ائتلاف چپ میانه که در تلاش برای متحد کردن نیروهای سکولار زیر یک چتر سیاسی بود. او در سال ۱۳۸۳ با همراهی دیگر رهبران سیاسی سکولار مخالف، اتحادیه جمهوری خواهان را ایجاد می کند.
شریعتمداری در دهها شبکه رادیو و تلویزیون بین المللی معتبر همچون بی بی سی، رادیو آزاد اروپا، صدای آمریکا، دویچه وله و رادیو بین المللی فرانسه مصاحبه داشته و گفتگوهایش در روزنامههای معتبر اروپایی و آمریکایی منتشر شده. او بیش از ۶۰ کتاب و مقاله در زمینه های نقش دین در جامعه و سیاست، روابط بین الملل و دیگر موضوعات مربوط به ایران، دموکراسی و مذهب، نوشته است.
به چه انگیزهای رو به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی آوردید؟تاریخ مفصلی دارد و برمی گردد به دوران دانشجویی من که خوب در ایران یک نا رضایتی عمومی از سلطنت شاه که روز به روز فضا را برای آزادی بیان، آزادی تجمعات و از این قبیل حقوق مدنی تنگ تر میکرد]وجود داشت و [، در محیط دانشگاهها عکس العمل بیشتری داشت. من در آن دوره به تدریج به این نتیجه رسیدم (البته خیلی جوان بودم) ولی با عدهای از همفکران خودم فعالیت سیاسی را شروع کردم و وارد کنش سیاسی و اجتماعی شدم، البته فعالیت فرهنگی و مطبوعاتی را قبل از آن شروع کرده بودم.من در سال ۱۳۴۶ وارد دانشگاه شدم ور سال ۱۳۵۰-۵۱ از دانشگاه درآمدم.
یک کنشگر تاثیرگذار چه ویژگیهایی دارد؟ویژگی به خصوصی لازم نیست فقط باید بداند هر کس وارد عالم سیاست میشود، سیاست یک پروژه زود محصول نیست به خصوص در کشوری مانند ما باید صبر داشته باشد و بداند که این کوششها به طور کلی مانند پازلهای یک تابلوی بسیار بزرگی هستند که وقتی گوشه به گوشه هم چیده میشود میتواند در آینده یک جامعه چند صدایی، پلورال و دموکرات را به وجود آورد و زمینههای سیاسی و فرهنگی آن را بچیند وگرنه هر چقدر که کنشگران سیاسی اراده شان قوی هست و به روشهای جدیدی دست پیدا میکنند، حکومتهای دیکتاتوری هم به همان تناسب روشهای جدیدی را برای مقابله پیدا کرده اند و این مبارزه ادامه دارد. خوشبختی نسل فعلی این هست که در حقیقت، دموکراسی، پلورالیسم و حقوق بشر یک انتخاب بین المللی برای جوانان شده و صدای آنها صدای تاریخ است. در دوران جوانی من متأسفانه این یک امر مسلم برای جوانان دنیا نبود و اغلب آنها روشهای انقلابی، خشونت آمیز و راههای دیگری را برای ابراز نا رضایتیشان پیدا میکردند که لزوما به دموکراسی و حقوق بشر منجر نمیشد. این همراهی موج جهانی با خواستههای جوان ایرانی و همراهی با تاریخ، شانس بزرگ و دلگرمی زیادی به او میدهد که در دوره ما برای کسانی مثل من که با روشهای انقلابی موافق نبودم، یک چنین دلگرمی نبود و خودشان را خیلی تنها حس میکردند.
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما کدام ها بودند؟من شاید بتوانم بگویم که نسل ما با نسل جوان امروز یک تفاوت اساسی داشت (ارزشیابی نمیخواهم کنم، هر کدام حسنها و اشکالات خودش را داشت)، نسل ما یک نسل ایده آالیست بود، کاری به نتایج فعالیتهایش نداشت و حاضر بود عمری را صرف کند بدون این که امیدوار حتی باشد که این فعالیتهایش در آینده قابل پیشبینی به جایی خواهد رسید یا تغییرات ملموسی را سبب خواهد شد. ولی نسل فعلی بسیار عمل گرا تر و واقع بین تر است و دائما میخواهد نتایج اعمال خودش را ببیند و حس کند. البته هر کدام معایب و حسنهای خودش را دارد. ایده آلیسم باعث میشود انسان خسته نشود، منفعل نشود و امید خودش را از دست ندهد ولی در عین حال اشکال حرکتهای ایده آلیستی این هست که هیچ موقع قابل اندازه گیری نیست و فعالین و کنشگران نمیشینند با خودشان حساب کنند که آیا این راهی که میروند، اشتباه نیست، آیا روشهایی که به کار میبندند، روشهای به اندازه کافی، موثری هست یا نه. من فکر میکنم که شاید راه درست این هست که در اصول باید ایده آلیست بود و در روشها باید بسیار رئالیست بود و روشهایی را انتخاب کرد که قابل اندازه گیری باشد. شاید ترکیب این دو بهترین ترکیبی باشد که یک کنشگر میتواند داشته باشد.
فضای سیاسی که در آن فعال بودید چگونه بود؟خوب قبل از انقلاب نظام شاه در حقیقت یک دیکتاتوری کلاسیک بود و مقابله با یک دیکتاتوری کلاسیک راهها و روشهای شناخته شده تری داشت و از طرف دیگر نظام سلطنتی به زندگانی اجتماعی مردم زیاد کاری نداشت و زندگانی مدنی تقریباً از یک آزادی نسبی برخوردار بود.
ولی در طول انقلاب اوضاع فرق کرد، به تدریج جامعه ایران در سالهای آخر جامعه بسته تری میشد و مردم حاضر نبودند که نسبت به عقاید خودشان زیادانعطاف نشان دهند و شیفته برخی روشها و عقایدی بودند که از طرف انقلابیون یا مذهبیهای اصول گرا به مردم القا میشد. پس از انقلاب زمینه در حقیقت فرقهای اساسی کرد. سال اول، که هنوز نظام مسلط نبود، نوعی بهار آزادی که نه ناشی از اعتقاد حکومت گران به آزادی بلکه ناشی از ناتوانی آنها در کنترل حرکتهای اجتماعی بود وجود داشت. به تدریج نظام جمهوری اسلامی که شکل میگرفت به رهبری آیت الله خمینی و ریشه میدواند، این آزادیها حذف میشد و کاملا ملموس بود. [این امر] ارادهای را در کنشگران اجتماعی مخالف که بسیار اندک بودند، تولید میکرد که با این اوضاع باید مقابله کنند. متأسفانه بسیاری از کنشگران اجتماعی به موقع این محدودیتها را درنمی یافتند یا چون در آن موقع اغلب طیف چپ و طیف ملی ما ضد آمریکا بودند و فکر میکردند که این نظام اگر آزادیها را سلب میکند بخاطر ترسی است که از دخالت آمریکا دارد و موقتی است و باید تحمل کرد و بعضی مواقع حتی همکاری میکردند در سلب آزادیهای اجتماعی و سیاسی با این نظام و از این واقعیت هم نباید گذشت که جامعه خود هم یک جامعه با رویکرد دموکراسی نبود و جامعهای بود که خشونت برایش امر قبیحی نبود، حاضر بود به خشونت دست بزند و همچنین گفتمان دموکراسی در بدنه اجتماعی پایگاه چندانی نداشت و کنشگران سیاسی هم زیاد به آن معتقد نبودند. از حقوق بشر هم به عنوان ابزاری برای مقابله با شاه استفاده میشد و اعتقاد زیادی برای رعایت حقوق بشر نسبت به انسانها و مخالفین در بین کنشگران سیاسی هم وجود نداشت. این جو قبل و بعد از انقلاب بود تا سالی که من در ایران بودم و بعد از آن البته تغیرات بسیار زیادی کرده. [در همان دوران] جامعه بسیار بسته و خشن شد، هم ترورها از سوی گروهی از مخالفین شروع شد، حکومت قتل عام کرد و وضعیتی به وجود آمد که دیگر در آن یک کنشگر سیاسی امید چندانی به این که دموکراسی در آینده نزدیک اعاده شود، نمیتوانست داشته باشد.
مخاطبین شما چه کسانی بودند؟در حقیقت من سعی کردم گفتمان را در دورهای که دسترسی به وسایل به ارتباط جمعی وسیع بود، طوری انتخاب کنم که برای همه مردم قابل فهم باشد البته هدف اصلی طبقه متوسط شهری بود برای این که آنها حساسیتهای بیشتری نسبت به دموکراسی، آزادی و حقوق بشر میتوانستند داشته باشند. در دورهای که به خارح از ایران مهاجرت اجباری کردم راه وصول به مردم خیلی سخت شد،آن روز ها این وسائل نبود. من و همفکرانم به این فکر کردیم که ما باید الیت [نخبگان] جامعه، دانشگاه، دانشجویان و بخشی از نظام را که به تغییرات دموکراتیک میتوانستند علاقه مند باشند تحت تاثیر قرار دهیم و تاثیر آنها به جامعه منتقل میشود چون خودمان ارتباط درجه یکی با جامعه نداشتیم، آن روزها امکان تلویزیونهای ماهواره ای، اینترنت، فیس بوک و این جور چیزها نبود، در نتیجه روشی را که انتخاب کردیم، این بود که با نخبگان تحصیل کرده بالای جامعه و دانشجویان و بخشی از حکومت که آن روزها به تدریج داشت پوست قدیمی را می انداخت و روشهای جدیدی را انتخاب میکرد با آنها وارد دیالوگ شویم. فکر میکنم این کار اثر هم کرد. ما در سال ۱۹۹۲ کتاب انتخابات آزاد را چاپ کردیم و تز انتخابات آزاد را تبلیغ کردیم، با گروهی که بعدا مشارکت نام گرفتند، با خیلی از آن ها، در تماس بودیم. [این ارتباطات] به تدریج اثر خودش را گذاشت و از درون این تز حرکتی به وجود آمد که آاقای خاتمی نماینده آن بودند و بر روی انتخابات تاکید کردند ولی خوب متأسفانه آن نظری را که ما داشتیم، به طرزبسیار ناقصی اجرا کردند برای این که منافع معینی هم داشتندو البته صحبتشان این بود که امکانات ما بیش از این نیست ولی شاید منافع معینی هم داشتند که انتخابات فقط بین خودیها درست اجرا شود ولی به غیر خودیها منتقل نشود. این محدودیت اینها در گسترش انتخابات آزاد البته این اثر را داشت که انتخابات به تدریج تبدیل به یک روش مبارزاتی با یک گروه انحصار طلب شد ولی هرگز هم در داخل ایران نتوانست به یک استراتژی موثر و همه جانبه برای باز کردن فضای سیاسی و از بین بردن مرز بین خودیها و نا خودیها [تبدیل] شود و این در حقیقت مقداری از این غدم موفقیت در اثر ملاحظه کاری و گفتمان محدودی است که اصلاح طلبهای حکومتی در پیش گرفتند.
بیشتر مخالفین و طرفداران شما چه کسانی بودند؟مخالفین ما در درجه اول حکومت بود. ما با وجود این که با اصلاح طلبان حکومتی ارتباط داشتیم، آنها هیچ موقع حرکتهای خارج از کشور را به رسمیت نشناختند. یادم هست که آقای خاتمی دائما تکرار میکرد که دو گروه خائن هستند، یکی آن متحجرینی هستند در دست راست ما که با بینش ارتجاعی خودشان از مذهب به جمهوری اسلامی صدمه میزنند، یکی لیبرالهای سکولاری هستند که با افراط در دموکراسی و حقوق بشر، جمهوری اسلامی را به چالش میکشند. بنابراین با وجود این که از حرفهای ما استفاده میکردند و روشهای ما را به کار میبردند، ولی همیشه این ملاحظه را داشتند که مبادا نزدیکی به ما اولا قدرت را از دستشان خارج کند، ثانیا ضربه پذیریشان را بیشتر کند و میخواستند نشان دهند که متحد اجتماعی ما نیستند. علاوه بر آن همه گروههای انقلابی اعم از چپ و سلطنت طلبهایی که به دموکراسی معتقد نیستند (طیف رادیکال سلطنت طلب ها) و جمهوری خواهان انقلابی که هر نوع گفتگو و دیالوگ با نظام را نوعی سازش کاری میدانستند، اینها مخالفین این طرز فکر بودند ولی به جای آن در اثر ۳۰ سال مبارزه ما توانسته بودیم، متحدین قوی هم بین طیف جمهوری خواه، مشروطه خواه، در داخل ایران و جاهای دیگر به دست آوریم، و این حوزه چنان به تدریج گسترده شد که امروز میتوان گفت که متحدین فکری ما و نه متحدین عملی ما بسیار بزرگتر از مخالفین ما هستند.
پیام خود را چگونه منتقل می کردید؟قبل از اینترنت و تلویزیونهای ماهوارهای یعنی در دههٔ ۸۰ و تا اواسط دههٔ ۹۰، اصولا تماس با مخاطب بسیار سخت بود. من یادم میآید، مجلاتی که چاپ میکردیم، شاید ۱۰۰، ۲۰۰ نسخه را میتوانستیم خیلی سخت به ایران برسانیم و شاید در خارج از کشور پخش بیشتر از ۶۰۰، ۷۰۰ نسخه مقدور نبود به خاطر این که هزینه پست بسیار گران بود و پخش آنها هزینه زیادی را در حقیقت میطلبید که از عهده هر گروهی برنمیآمد. با پیدا شدن وسایل جدید، اصلا تحول عجیبی در امر ارتباطات [ایجاد] شده و امروز رادیو ها، تلویزیون، فیس بوک و اینترنت فضا را طوری آماده کرده که ارتباط با اقصی نقاط کشور هر چند سخت اما مقدور هست البته این جا باید بگویم که همه این ارتباطات نوعی از ارتباطات نرم را به وجود میآورد که به هیچ وجه جای ارتباطات سخت یعنی ایجاد شبکههایی که در درون آن ها، اعتماد اجتماعی به عنوان یک سرمایه اجتماعی به وجود آمده، نمیگیرد. بنابراین اینها مکمل همدیگر هستند و نباید فکر کرد که از طریق فیس بوک، رادیو، تلویزیون و اینترنت میتوان یارانی را پیدا کرد که آنها اعتماد کاملی به کنشگر سیاسی و اجتماعی دارند. اینها با ملاقاتهای حضوری، شناختن همدیگر، با کار ممتد و اثرگذاری متقابل روی همدیگر ممکن است و هیچ کدام جای دیگری را نمیگیرد. یک کنشگر اجتماعی باید حضور اجتماعی داشته باشد، باید در صدد ساختن شبکههای فعال باشد و این شبکههای فعال باید اعتماد را به عنوان یک سرمایه اجتماعی بین خودشان ایجاد کنند و تا آن جایی که ممکن است در محورهای اصلی نظریات خودشان در حقیقت همسو باشند و از آن مهم تر باید استراتژیهایی را برای وصول به هدف خودشان خلق کنند که بر روی آن استراتژی همدلانه بکوشند. بدون این رسیدن به هدفهای معین در طی زمان محاسبه شده، غیر ممکن است.
آیا موفق شدید یک ائتلاف فراگیر ایجاد کنید؟من درطول مبارزات سیاسی خود در بنیان گذاری ۳ تشکیلات بسیار وسیع شرکت داشتم. اولی آن خلق مسلمان بوده که بیش از ۴ میلیون عضو داشته در ایران، از سال ۱۳۸۴ به بعد جمهوری خواهان ملی ایران را به وجود آوردیم و در سال ۲۰۰۴ اتحاد جمهوری خواهان را پایه گذاشتیم و هر ۳، تشکیلات در نوع خودش بی نظیر و بزرگی بوده. بنابراین تجربههایی که میگویم از پروسه عینی عمل است. بعد از ۳۰ سال تجربه سیاسی در محیط ایران وخارج از کشور، من به این نتیجه رسیدم که اتحاد و ائتلاف براساس اصول امروز تحصیل حاصل است و در حقیقت چیزی را به وجود نمیآورد. بخاطر این که امروز همه سازمانهای سیاسی دموکرات در حقیقت جدایی دین از دولت، روش یک دموکراسی پارلمانی یا مبتنی بر حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی دینی و این جور چیزها را پذیرفته اند و اغلب تمامیت ارضی ایران را قبول دارند و این جور اهداف در همه آنها مشترک است. ائتلاف براساس چین اصولی در اولین توافق حمهی در مسیر سیاست گذاری به اختلاف میخورد و معمولا این نوع ائتلافها موفق به سیاست گذاری معینی نمیشوند. دلیلش هم واضح است به خاطر این که سیاست گذاری جایی است که انسانها باید علاوه بر توافق بر اصول کلی دید مشترکی نسبت به تغییرات جامعه، حالت فعلی جامعه، حکومت، آینده و همچنین نگرش تقریباً هماهنگی نسبت به تغییرات جهانی داشته باشند و منافعشان نیز مشترک باشد. چون ائتلاف بر اصول این چیزها را فراهم نمیکند، بنابراین منجر به سیاست گذاری معینی هم نمیشود و در حرکت سیاسی، حرکتهایی که بر مبنا دفاع از حقوق بشر یا افشا گرانه باشد، کافی نیست. در یک حرکت سیاسی باید استراتژی هاونقشههای ایجابی داشت و در سیاست روز دخالت کرد و به آن شکل داد. بنابراین تجربه ۳۰ ساله من میگوید که ائتلاف براساس اصول مسالهای را حل نمیکند. معمولا در اپوزسیون ایرانی فرض بر این است که اگر همه این احزاب و گروهها اعم از سلطنت طلب، جمهوری خواه و دیگران یک جا بنشینند، یک آلترناتیو قوی ایجاد خواهد شد که نظام در برابر آن تاب تحمل ندارد. این فرض از مبنا به نظر من غلط است برای این که تا موقعی که احزاب، تک تک پایه اجتماعی بزرگی ندارند، جمع آنها هم پایه اجتماعی بزرگی نخواهد داشت و وقتی حمع آنها پایه اجتماعی بزرگی ندارد، نیروی بزرگی در برابر حکومت نخواهد بود. راه حلی که ما داریم این است که باید بر سر پروژههای معینی که احتیاج به توافق ایدئولوژیک ندارد، توافق کرد. مثلاً ما انتخابات آزاد بر فراز قانون اساسی با نظارت بین المللی را پیشنهاد میکنیم برای این که توافق بر سر این استراتژی از یک طرف یک توافق ایدئولوژیک نیست، از سلطنت طلب، جمهوری خواه، چپ حتی وابستگان به نظام جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان حکومتی، همه میتوانند به شرط این که استانداردهای بین المللی یک انتخابات آزاد را بپذیرند، در چنین پروژهای شرکت کنند. از سوی دیگر یک بازی برد برد هست که وقتی نظام براساس قانون اساسی فعلی خودش دچار بحران هست و مجبور است در انتخابات تقلّب کند و هیچ کس از این تقلّب در امان نیست، انتخابات آزاد بر فراز قانون اساسی، حتی برای بخشی از آنها مانند اصلاح طلبان حکومتی و بقیه که در معرض حذف هستند، راه مناسبی برای خروج از بحران است، مورد قبول و اقبال بین المللی هم هست. توافق بر سر پروژههای معینی که قابل اندازه گیری و اجرا است و در حقیقت موفقیت و با شکست را میتوان در آن تشخیص داد خیلی راحت تر و عملی تر است و مردم ایران هم زودتر میتوانند همراه شوند بخاطر این که شعار انتخابات آزاد یک شعار براندازانه به معنی مصطلحش نیست و ضد قانون اساسی هم نیست، بنابراین دستگیری افراد به جرم براندازی و ضدیت با قانون اساسی خیلی سخت تر از دستگیریهای دیگرانی میشود که به اتهام ضدیت با نظام دستگیر میشوند و دفاع از آنها به وسیله وکلا و فعالان حقوق بشر خیلی آسان تر میشود بنابراین هزینه مبارزه را پایین میآورد. من توصیه میکنم که باید براساس پروژههای معین با اهداف معین و قابل اندازه گیری در مدت معین اتحادها و ائتلاف ها را شکل داد.
چه دلیلی دارد که جمهوری اسلامی در حال حذف نیروهای خود است و فکر میکنید تا چه حد توانسته موفق باشد و این امر به پایداری جمهوری اسلامی کمک خواهد کرد یا این که به باز شدن فضا منجر خواهد شد؟
جمهوری اسلامی یک قانون اساسی را تنظیم کرده که در آن دو سیستم نا هماهنگ، نا هم سرشت و نا هم ساز یعنی یک جمهوری پارلمانی تحت احاطه نظام ولایت فقیه و شخص ولی فقیه قرار گرفته. این دو نظام قابل هم زیستی با هم نیستند و فرادستی با نظام ولایت فقیه هست و این هم زیست دو عنصر ناهمسرشت باعث میشود که از یک طرف هرگز یک دولتی به معنی یک دولت خود بنیاد در جمهوری اسلامی تشکیل نشود، از طرف دیگر دولت و مجلس وقتی استقلال خودشان را بخواهند، موی دماغی برای ولی فقیه شوند و عناصری که این تمایل را داشته باشند، ولی فقیه دائم در این صدد باشد که آنها را تصفیه کند. این تصفیه در جمهوری اسلامی دائمی بوده و البته به طیف دولت و مجلس محدود نبوده، از روحانیت، بازار، فعالان مذهبی، فعالان سیاسی، دگراندیشان، همه اینها که مزاحم ولی فقیه بودند، حذف شدند و این حذف ادامه خواهد داشت منتها در وضع فعلی کار ولی فقیه به این دلیل سخت شده که دو نیروی جدید به وجود آمدند یکی سپاهی که تحت امر ولی فقیه بوده از دوران دوم آقای هاشمی رفسجانی به تدریج شریک قدرت شده و امروز یکی از شرکای مهم قدرت است. از سوی دیگر جامعهای که در سالهای اول تحت اشراف و تحت امر ولی فقیه بود ، به تدریج بند ناف خودش را بریده و یک جامعه مدنی مستقل شده و حرکت دانشجویی هم که در این جامعه مدنی بسیار مهم هست، از سالهای بعد از آقای خاتمی، حساب خودش را از حساب حکومت جدا کرده. بنابراین ولی فقیه ممکن است امروز نیروهای مانند احمدی نژاد، مشائی و مانند اینها را حذف بکند ، ولی همچنان یک شریک قدرت به اسم سپاه خواهد داشت و همچنان یک مبارز بسیار قوی به نام جامعه مدنی در مقابلش خواهد داشت و این دونیرو در ریزش سریع تر نظام نقش بزرگ تری دارند یکی یعنی سپاه نقش بیشتر و بیشتری میخواهد و دیگری یعنی جامعه مدنی هرروز مطالبات تفزونتری دارد. و این فشارها باعث میشود که همیشه در به همان پاشنه بچرخد و چون همواره ولی فقیه بر این پایه لرزان حکومت، تکیه دارد که قابل تائید به وسیله ملت نیست و مشروعیت ندارد، چارهای جز استفاده از خشنترین ابزار سرکوب و حذف رقبای سیاسی خودش ندارد.
اگر ممکن است در مورد نقش روحانیت پس از جنبش سبز توضیح دهید. آیا کمرنگ شدن نقش روحانیون پس از جنبش به دلیل مدارای روحانیون شیعه با یک حکومت شیعه است یا به دلیل از دست دادن جایگاهشان در جامعه؟
بله همه این عواملی که گفتید نقش دارد. اولا پس از انقلاب سازمان حوزهٔ علمیه دیگر آن سازمان قبلی نیست و حکومت دخالتهای وسیعی در آن کرده. قبل از انقلاب حوزهٔ علمیه، حسابش از حکومت جدا بود و روحانیت استقلال خودش را داشت. با ادغام دین در حکومت، طبعا حوزه علمیه هم استقلال خودش را در حد وسیعی از دست داد ولی این از دست دادن استقلال در حدی نبود که کنترل حکومت بر روحانیون کامل باشد. دلیلش هم این بود که پس از فوت آقای خمینی ولی فقیه جدید در ردههای روحانی جایی نداشت و بنابراین مراجع مهم شیعه در قم، ولی فقیه موجود را کسی نمیشناختند که از او تبعیت کامل کنند و مشروعیت مذهبی برای او قائل نبودند ولی از سوی دیگر اغلب آنها از رانتهای حکومتی استفاده میکردند و از مواهب به قدرت رسیدن آقای خامنهای و جمهوری اسلامی بهرههای زیادی میبردند و سعی میکنند این وضع عوض نشود. عنوان ظاهری اش این بود و هست که این تنها حکومت شیعی است در دنیا و ما موظفیم از آن حمایت کنیم ولی خودشان میدانند که این تنها حکومت شیعه باعث شده که در داخل ایران هزاران انسانی که اعتقادات مثبتی به مذهب داشتند، امروز از مذهب گریزان باشند و این نتیجه و دست آورد سی ساله این تنها حکومت شیعه است و اگر اینها به موقع مخالفت میکردند، مذهب بسیار خوش نام تر از حالا میبود. بنابراین این فقط یک دلیل ظاهری است. در باطن این است که از یک سوی اینها متحد قابل اعتمادی برای ولی فقیه نیستند و به این دلیل هم ولی فقیه در سالهای اخیربیشتر به سپاه و نیروههای امنیتی پناه برده و خواسته است که روحانیت را تا آن جایی که ممکن است، از صحنه قدرت بیرون کند و از طرف دیگر با جامعه هم نتوانسته اند رابطه خوبی داشته باشند به خاطر این که جرات یا جسارت این که حساب خودشان را از ولی فقیه جدا کنند، نداشتند. بنابراین روحانیت از یکی از گروههای مرجع بسیار قوی جامعه و با احترام جامعه به گروه مرجع بسیار ضعیفی تنزل پیدا کرده و خسارت آن را میپردازد ولی هنوز جرات نکرده که در مقابل این حکومت بایستد البته تغییرات در جهتی است که شاید روزی به اینجابرسند که روش یکی به نعل و یکی به میخ به نفع آنها نبوده است . هر چند که روحانیت یک نظام بسیار محافظه کار است و ممکن است خیلی دیر به این نتیجه برسد.
اتحادیه اروپا تنها نفت ایران را تحریم نخواهد کرد
تعدادی از دیپلماتهای اروپایی که از مذاکرات برای گسترش تحریمهای اتحادیهی اروپا علیه جمهوری اسلامی مطلع هستند، روز چهارشنبه (۱۸ ژانویه/ ۲۸ دی) در بروکسل جزئیات بیشتری در این خصوص را در اختیار خبرگزاری رویترز قرار دادهاند.
داراییهای بانک مرکزی جمهوری اسلامی از مواردی هستند که این دیپلماتها به آن اشاره کردهاند: «در واقع تصمیم نهایی برای توقیف این داراییها گرفته شده است. گفتوگوها تنها در این مورد ادامه دارند که چطور باید عمل کرد که دادوستدهای مجاز مشمول تحریمهای جدید نشوند».
نشست وزیران خارجهی اتحادیهی اروپا روز دوشنبه (۲۳ ژانویه/ ۳ بهمن) برگزار خواهد شد. پیشتر این نشست برای روز ۳۰ ژانویه (۱۰ بهمن) برنامهریزی شده بود اما به دلیل تداخل زمان تشکیل آن با نشست سران اتحادیه اروپا در مورد بحران حوزه مالی یورو، وزیران امور خارجه اروپا روز ۲۳ ژانویه (سوم بهمن) برای اتخاذ تحریمهای شدیدتر علیه ایران دیدار خواهند کرد.
در این حال سخنگوی کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه (۱۸ ژانویه) اعلام کرد که این اتحادیه در حال حاضر برنامهای برای مذاکره با ایران در دست ندارد. وی گفت: «ما هنوز منتظر پاسخ ایران به پیشنهادهای خانم اشتون هستیم که در نامه خود در ماه اکتبر مطرح کرده بود.»
ابعاد تحریمهای جدید
جزئیات تحریمهای نفتی و محدودیتها علیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی به احتمال روز دوشنبه مشخص خواهند شد. گمانهزنیهای دیپلماتهای اروپایی اما گسترهی این تحریمها را تا حدودی روشن میکنند.
یکی از موضوعهای اساسی در این میان تعیین زمان آغاز تحریمهاست. از آنجا که ایتالیا، یونان و اسپانیا بیش از دیگر همسایگان خود به نفت وارداتی از ایران وابستهاند، باید مهلت مناسب برای یافتن منابع جایگزین برای این کشورها در نظر گرفته شود.
تحریمهای نفتی اتحادیهی اروپا از قرار بستن قراردادهای جدید با جمهوری اسلامی را ممنوع میکنند و به کشورهای واردکننده فرصت میدهند قراردادهای کنونی خود را تا اول ژوئیهی سال جاری (۱۱ تیر ماه ۱۳۹۱) به پایان برسانند.
تحویل نفت به جای پول برای جبران بدهی ایران به شرکتهای اروپایی بلامانع خواهد بود. شرکت ایتالیایی "ENI"، فعال در زمینهی انرژی، یکی از شرکتهایی است که انتظار میرود مشمول این استثنا شود.
اعمال تحریمهای بیشتر همزمان با گفتوگو
غرب هدف تحریمها علیه جمهوری اسلامی را تغییر در سیاستهای هستهای تهران میداند؛ سیاستهای اتمیای که به گمان غرب اهداف نظامی دارند. ایران همواره این ادعا را رد کرده است.
مذاکرات بر سر برنامهی هستهای جمهوری اسلامی از حدود یک سال پیش متوقف شدهاند. با بالا گرفتن فشارها بر تهران، گزارشهایی از سفر بازرسان آژانس به ایران و آمادگی برای از سرگیری گفتوگوها منتشر شده است.
آمریکا همچنان تلاش میکند دامنهی تحریمها علیه نفت ایران را به کشورهای بیشتری گسترش دهد. چین صراحتا مخالفت خود را با این تصمیم اعلام کرده است؛ ژاپن و هند هم این موضوع را به بررسیهای بیشتری موکول کردهاند.
تهران تحریم نفت از سوی اتحادیهی اروپا را بیاثر میداند و بارها تأکید کرده که سهم این اتحادیه از واردات نفت ایران را به راحتی با مشتریهای دیگر جبران میکند. به اعتقاد مقامهای جمهوری اسلامی، تحریم نفت ایران بهای آن را در بازار به شدت بالا خواهد برد.
از سوی دیگر برخی از کشورهای عربی از جمله عربستان و لیبی اعلام کردهاند که کمبود نفت ایران را جبران میکنند. ویلی سوندال، وزیر خارجهی دانمارک که کشورش ریاست دورهای اتحادیهی اروپا را بر عهده دارد، نیز چندی پیش اعلام کرد که یافتن منابع جایگزین برای نفت ایران دشوار نیست.
افزایش ساعت به ساعت نرخ ارز و طلا در ایران
ابراهیم درویشی معاون نظارتی بانک مرکزی روز چهارشنبه اعلام کرد که فاز نخست ساماندهی بازار ارز آغاز شده است. فروش ارز مسافرتی از سوی بانک مرکزی و مقابله با بازار سیاه ارز از سوی مامورانی که با لباس مبدل وارد بازار شدهاند، بخشی از این برنامه است. درویشی به خبرگزاری مهر گفته است که بانک مرکزی در روزهای آینده خبرهای خوشی درباره ارز خواهد داشت و ساماندهی بازار سکه هم به زودی آغاز میشود.
همزمان با اظهارات خوشبینانه معاون نظارتی بانک مرکزی، بازار ارز و سکه امروز در تهران با نوسانات شدید همراه بود. به گزارش ایسنا، قیمت سکه طلای طرح قدیم در نیمروز به ۸۰۰ هزار تومان رسید، اما ساعاتی بعد به ۷۸۵ هزار تومان کاهش یافت که ۱۳۵ هزار تومان گرانتر از روز دوشنبه بود. به باور کارشناسان، با امنیتی شدن بازار ارز و تهدید دلالان و فروشندگان توسط حکومت ایران، سرمایهها به سمت بازار سکه سوق داده شدهاست.
روز یکشنبه ۲۵ دی (۱۵ ژانویه) معاون نظارتی بانک مرکزی از جمعآوری دلالان خیابانی و دستگیری کسانی خبرداده بود که در کار خرید و فروش ارز بدون فاکتور هستند. وی گفته بود که ارز بدون فاکتور حکم قاچاق دارد و مسافران خارجی نیز باید اظهارنامه ورود ارز دریافت کنند.
درویشی به خبرگزاری فارس گفته بود که علاوه بر سیستم بانکی، صرافیهای مجاز نیز میتوانند به متقاضیان ارز بفروشند. وی تاکید کرده بود که فروش ارز از سوی صرافیهای مجاز با نرخ اعلامی کانون صرافان منتفی است و آنها باید پس از ثبت سفارش مشتری توسط وزارت بازرگانی و زیر نظر بانک مرکزی اقدام به گشایش مالی ارز کنند.
اختلاف بهمنی و احمدینژاد؛ دلار همچنان میتازد
پیش از این با اعلام خبر احتمال افزایش سود بانکی، برخی کارشناسان پیش بینی کرده بودند که بازار ارز و سکه دچار رکود خواهد شد و نقدینگی موجود در بازار به سراغ بانکها و دریافت سود مطمئنتر خواهد رفت.
شورای پول و اعتبار سهشنبه گذشته (۲۰ دی/۱۰ ژانویه) با پیشنهاد رئیس کل بانک مرکزی برای افزایش میزان سود سپردههای بانکی موافقت کرد. این پیشنهاد تاکنون با مخالفت محمود احمدینژاد و وزیران اقتصادی دولت که عضو شورا هستند روبرو بود.
پیشنهاد بهمنی در شورای پول و اعتبار در حالی به تصویب رسید که وزیران اقتصاد، بازرگانی و صنایع همراه محمود احمدینژاد در سفر آمریکای لاتین بودند.
خبرگزاری مهر روز دوشنبه، ۲۶ دی از قول یکی از اعضای شورای پول و اعتبار گزارش داد که ظاهرا محمود احمدینژاد مخالف افزایش نرخ سود سپردهها است و به همین جهت برخی خبرها از لغو این مصوبه حکایت دارد.
بر اساس این گزارش «پرونده افزایش نرخ سود سپردههای بانکی دو راه مقابل رئیس جمهور قرار داده است؛ تغییر دیدگاه دولت درباره اقدامات دستوری در بازار پولی،یا خداحافظی محمود بهمنی با پستی بهنام ریاست کل بانک مرکزی».
نوسانات شدید ناشی از امنیتی شدن بازار ارز و اختلاف رئیسجمهور و بانک مرکزی، به طلا محدود نشده است. روز چهارشنبه نرخ دلار در بازار تهران به ۱۸۲۰ تومان رسید که تنها ۲۰ تومان از روز سهشنبه ارزانتر بود. یورو ۲۳۴۰ تومان و نسبت به روز سهشنبه صد تومان گرانتر بود. نرخ پوند انگلستان هم از ۲۷۶۰ تومان در روز سهشنبه به ۲۸۲۰ تومان افزایش یافت.
رئیس جمهور آلمان به عباس: مذاکره با اسراییل را ادامه دهید
رئيس جمهور آلمان در دیدار با محمود عباس در ظهر چهارشنبه (۱۸ ژانویه/۲۸ دی) در برلین از وی خواست، گفتوگوهایی که به تازگی با اسراییل آغاز شده است را ادامه دهد.
کریستیان وولف به رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین گفت، آلمان از تلاشبرای ادامه گفتوگوهای صلح گروه چهارجانبه خاور میانه حمایت میکند.
وولف بر لزوم تلاش برای رسیدن به راه حل ایجاد دو کشور مستقل در کنار هم تأکید کرد و گفت، برای رسیدن به این هدف باید از «شجاعت، دوراندیشی و آمادگی برای مصالحه» برخوردار بود.
وی تصریح کرد که درخواستها و حقوق تاریخی که دو طرف بر آن اصرار میورزند باید در نظر گرفته شود تا انتظارهای مردم منطقه برآورده گردد.
رئیس جمهور آلمان گفت، کشورش همچنان برای تأسیس کشور فلسطین «مشارکتی اساسی» خواهد داشت.
دیدار عباس با وستروله
محمود عباس با گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان نیز دیدار و در مورد روند صلح خاور میانه و اوضاع مناطق فلسطینینشین گفتوگو کرد.
وستروله نیز از عباس خواست، مذاکره با مقامهای اسراییلی را متوقف نکند. بنا به گزارش وزارت خارجه آلمان، هر دو سیاستمدار در این زمینه اتفاق نظر داشتند که اکنون بر عهده اسراییل است که هر چه زودتر پیشنهادهایی برای تعیین «مرزها و تأمین امنیت» ارائه دهد.
وزیر خارجه آلمان از هر دو طرف درگیر در خاور میانه خواست، از اقدامهای تحریکآمیز دست بردارند. وی با اشاره به موضع دولت خود از اسراییل به دلیل ادامه شهرکسازیها انتقاد کرد.
وستروله گفت، شهرکسازیهای اسراییل تلاشبرای برقراری صلح پایدار در خاور میانه را بیثمر ساخته و اسراییل باید، هر چه سریعتر با این عملیات پایان دهد.
وزیر خارجه آلمان مذاکرات مستقیم میان اسراییل و فلسطینیها در چارچوب طرح صلح (نقشه راه) گروهچهارگانه صلح خاور میانه را بهترین راه برای رسیدن به پیشرفتهایی ملموس در راه تأسیس کشور فلسطین در کنار اسراییل خوانده است.
آخرین دیدار بیثمر اسراییل و فلسطینیها
تازهترین گفتوگوهای صلح میان نمایندگان اسراییل و فلسطینیها که با میانجیگری گروه چهارگانه (آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل) و اردن در سوم و نهم ژانویه در امان، پایتخت اردن برگزار شد بدون رسیدن به نتیجهای مشخص پایان یافت.
سبزهای آلمان با اشاره به همین دیدارهای بینتیجه از دولت خواستند، در برابر اسراییل موضعی قاطعانه اتخاذ و تأکید کند که شهرکسازی در مناطق فلسطینی «نفض حقوق بینالمللی» محسوب میشود.
محمود عباس قرار است روز پنجشنبه (۱۹ ژانویه) با نوربرت لامرت، رئیس مجلس آلمان (بوندستاگ) و آنگلا مرکل، صدر اعظم این کشور دیدار و گفتوگو کند.
دیدار با مرکل در دفتر صدارت اعظمی برگزار خواهد شد و محور گفتوگوها روند صلح خاور میانه و پیشرفت و توسعه منطقه خواهد بود.
برنامهریزی برای هجوم به خانه عماد افروغ
بهگزارش تارنمای "بازتاب امروز"، برخی "نیروهای خودسر" خود را برای حمله به خانه عماد افروغ، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم آماده کردهاند. این حمله قرار است روز جمعه انجام شود و "بازتاب امروز" از آن به عنوان "جمعه سیاه" نام برده است.
حمله به خانه علایی
نیروهای خودسر روز اربعین به خانه سردار حسین علایی حمله بردند و ضمن نوشتن شعارهای توهینآمیز بر در و دیوار خانه، ساعتها با شعار دادن در میان همسایگان علایی وحشت آفریدند.
حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران، در مقالهای به مناسبت سالگرد ۱۹ دی با ذکر اشتباهاتی که سبب سرنگونی رژیم محمدرضاشاه پهلوی در سال ۱۳۵۷ شد، بدون ذکر نام از علیخامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هشدار داد که ایران امروز نیز به همان راه میرود.
او بسیاری از اتفاقات دو سال گذشته را که سبب ایجاد شکاف شدید میان حاکمیت و مردم شده است، به بهانه بازنگری رویدادهای منتهی به انقلاب بهمن ۱۳۵۷ مرور کرده بود. این موضوع خشم طرفداران خامنهای و گروهی از فرماندهان سپاه را برانگیخت.
عماد افروغ و حق استیضاح رهبر
چند روز پس از انتشار مقالهی حسین علایی، عماد افروغ نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، در گفتوگوی مفصلی با برنامه "پارک ملت" سیمای جمهوری اسلامی، به نقل از جلد پنجم کتاب صحیفه امام گفت: «اگر احدی از آحاد جامعه بخواهد رهبر را استیضاح کند، حق دارد و رهبر باید پاسخ بگوید و اگر پاسخی نداشت، خود به خود معزول است.»
در پی آن طرفداران خامنهای در مجلس و نهادهای حکومتی، اظهارات افروغ را توهین به رهبری تلقی کردند و او را مورد حمله شدید قرار دادند. اکنون تارنمای "بازتاب امروز" در گزارشی زیر عنوان «برنامه زنجیرهای نیروهای خودسر: جمعه سیاه مقابل خانه دکتر افروغ» خبر از تدارک برنامهای برای حمله به این نمایندهی پیشین مجلس میدهد.
بازتاب امروز مینویسد:«آنها از دو شب پیش با انتشار برخی پیامکها از سوی یک نشریهی خاص ادعای دروغ توهین افروغ به رهبری را مطرح و زمینه تحریک را فراهم کردهاند. برخی نیروهای خودسر برنامهای مشابه روز اربعین در مقابل منزل سردار علایی را برای جمعه این هفته مقابل منزل دکتر افروغ تدارک دیدهاند تا روز سیاه دیگری را رقم بزنند.»
"بازتاب امروز" نیروهای خودسر را متهم میکند که بخشهایی از مصاحبه افروغ در برنامه پارک ملت را بهصورت گزینشی مورد بهرهبرداری قرار دادهاند «تا او را ضد رهبری و نظام جلوه دهند و پس از یکسری حملات مجازی تدارک حمله به خانهاش را ببینند.»
عماد افروغ چه گفت؟
عماد افروغ ضمن اعتراض به سوءبرداشت از مصاحبه خود، متن کامل آن را در اختیار رسانهها قرار داده و اعلام کرده که از مجلس شورای اسلامی نیز میخواهد که توضیحات او در پاسخ به دکتر صدر نایبرئیس مجلس در صحن علنی خوانده شود.
مدافعان افروغ میگویند که او به عنوان یک روشنفکر دینی، در برنامهتلویزیونی پارک ملت وارد یک بحث نظری و فقهی شده و استفاده گزینشی از بحثهای او با هدفهای سیاسی صورت گرفته است.
افروغ در مصاحبه خود علاوه بر تاکید بر حق مردم برای استیضاح رهبری که مستند به نظریه آیتالله خمینی است، نکات دیگری را نیز مطرح کرده که میتواند برانگیزنده خشم طرفداران حاکمیت مطلق آیتالله خامنهای باشد.
افروغ از جمله گفته است:«بحث من تقویت نهادهای نقاد و نهادهای ناظر است که بخشی از آن روشنفکران، بخشی از آن عالمان و بخشی از آن مردم هستند. ما باید مکانیزمها را سامان بدهیم، نه اینکه روز به روز آن را محدودتر کنیم. روز به روز احساس میکنم که نظام قیممآبانه بر نظام وکالتی میچربد و این یک خطر است و باید فکری کرد.»
شهیدیفر مجری برنامه "پارک ملت" از افروغ پرسیده است: «آیا حفظ نظام یک ضرورت است؟» عماد افروغ در پاسخ گفته است: «نه به هر قیمتی. قدرت حتی در دست پیامبر اکرم ابزاری بیش نیست.» او تاکید میکند که قدرت وسیله است و نباید به هدف تبدیل شود.
نماینده پیشین مجلس، در بخشی دیگر از مصاحبه خود گفته است: «قرار نیست که ما مطلقالعنان و بدون توجه به حق مردم زمامدار امور باشیم... وقتی میگوییم مردمسالاری دینی، گفتهایم قانونیت نظام در گرو دو عامل است: یکی حقانیت حکمرانان و دیگری مقبولیت آنان... پشتوانه مردمی که یکباره و برای همیشه نیست. این باید برای همیشه وجود داشته باشد.»
پاسخ علایی به شریعتمداری
انتشار نظرات انتقادی عماد افروغ در شرایطی منتهی به تشدید شکاف در میان نیروهای حکومت شده که سروصدای مقاله جنجالی سردار حسین علایی هنوز نخوابیده است. فرمانده پیشین نیروی دریائی سپاه پاسداران، در تازهترین واکنش خود، به یادداشت حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه در کیهان پاسخ داده است.
حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان «قطره دریا است اگر با دریا است» نوشته بود: «باید دید که آقای حسین علایی یک مهره شکار شده است و یا آنچه در یادداشت موهن خود آورده برخاسته از خواست و برداشت خود ایشان است؟»
سردار علایی در پاسخ خود نوشته است: «این مقاله را من نوشتهام و دشمن و یا کسی آن را به من القاء نکرده است. من از افرادی نیستم که دیکته دیگران را به صورت سفارشی بنویسم. متاسفانه بعضی دوست دارند هر مطلبی را که نمیپسندند کار دشمن یا ضدانقلاب بدانند.»
سردار سپاه در بخشی دیگر از پاسخ خود تاکید کرده که هدفش از نوشتن مقاله "قیام ۱۹ دی" صرفا اشاره به «رفتارهای خشن دیکتاتوری رژیم شاه» بوده و نوشتن و مخالفت با استبداد و دیکتاتوری نظام شاهنشاهی مطلب موهنی نیست.
طرح دیدگاههای انتقادی فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم، در آستانه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، شکاف میان اصولگرایان را عمیقتر از همیشه نشان میدهد.
در حالی که نیروهای اصلاحطلب به صورت یکپارچه شرکت در انتخابات را رد کردهاند، اصولگرایان بیشاز همیشه به وحدت نیاز دارند. اما در این شرایط، جمهوری اسلامی سرکوب روزنامهنگاران را نیز تشدید کرده است.
در روزهای یکشنبه تا چهارشنبه (۲۵ تا ۲۸ دی) پرستو دوکوهکی، مرضیه رسولی و سهامالدین بورقانی دستگیر شدند.
بسیاری از ناظران امور ایران معتقدند موج دستگیری روزنامهنگاران با هدف ایجاد ترس در جامعه مطبوعات آغاز شده است تا هنگام برگزاری انتخابات، واقعیاتی را که مطابق پسند حاکمیت نیست منعکس نکنند.
حمله به خانه علایی
نیروهای خودسر روز اربعین به خانه سردار حسین علایی حمله بردند و ضمن نوشتن شعارهای توهینآمیز بر در و دیوار خانه، ساعتها با شعار دادن در میان همسایگان علایی وحشت آفریدند.
حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران، در مقالهای به مناسبت سالگرد ۱۹ دی با ذکر اشتباهاتی که سبب سرنگونی رژیم محمدرضاشاه پهلوی در سال ۱۳۵۷ شد، بدون ذکر نام از علیخامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هشدار داد که ایران امروز نیز به همان راه میرود.
او بسیاری از اتفاقات دو سال گذشته را که سبب ایجاد شکاف شدید میان حاکمیت و مردم شده است، به بهانه بازنگری رویدادهای منتهی به انقلاب بهمن ۱۳۵۷ مرور کرده بود. این موضوع خشم طرفداران خامنهای و گروهی از فرماندهان سپاه را برانگیخت.
عماد افروغ و حق استیضاح رهبر
چند روز پس از انتشار مقالهی حسین علایی، عماد افروغ نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی، در گفتوگوی مفصلی با برنامه "پارک ملت" سیمای جمهوری اسلامی، به نقل از جلد پنجم کتاب صحیفه امام گفت: «اگر احدی از آحاد جامعه بخواهد رهبر را استیضاح کند، حق دارد و رهبر باید پاسخ بگوید و اگر پاسخی نداشت، خود به خود معزول است.»
در پی آن طرفداران خامنهای در مجلس و نهادهای حکومتی، اظهارات افروغ را توهین به رهبری تلقی کردند و او را مورد حمله شدید قرار دادند. اکنون تارنمای "بازتاب امروز" در گزارشی زیر عنوان «برنامه زنجیرهای نیروهای خودسر: جمعه سیاه مقابل خانه دکتر افروغ» خبر از تدارک برنامهای برای حمله به این نمایندهی پیشین مجلس میدهد.
بازتاب امروز مینویسد:«آنها از دو شب پیش با انتشار برخی پیامکها از سوی یک نشریهی خاص ادعای دروغ توهین افروغ به رهبری را مطرح و زمینه تحریک را فراهم کردهاند. برخی نیروهای خودسر برنامهای مشابه روز اربعین در مقابل منزل سردار علایی را برای جمعه این هفته مقابل منزل دکتر افروغ تدارک دیدهاند تا روز سیاه دیگری را رقم بزنند.»
"بازتاب امروز" نیروهای خودسر را متهم میکند که بخشهایی از مصاحبه افروغ در برنامه پارک ملت را بهصورت گزینشی مورد بهرهبرداری قرار دادهاند «تا او را ضد رهبری و نظام جلوه دهند و پس از یکسری حملات مجازی تدارک حمله به خانهاش را ببینند.»
عماد افروغ چه گفت؟
عماد افروغ ضمن اعتراض به سوءبرداشت از مصاحبه خود، متن کامل آن را در اختیار رسانهها قرار داده و اعلام کرده که از مجلس شورای اسلامی نیز میخواهد که توضیحات او در پاسخ به دکتر صدر نایبرئیس مجلس در صحن علنی خوانده شود.
مدافعان افروغ میگویند که او به عنوان یک روشنفکر دینی، در برنامهتلویزیونی پارک ملت وارد یک بحث نظری و فقهی شده و استفاده گزینشی از بحثهای او با هدفهای سیاسی صورت گرفته است.
افروغ در مصاحبه خود علاوه بر تاکید بر حق مردم برای استیضاح رهبری که مستند به نظریه آیتالله خمینی است، نکات دیگری را نیز مطرح کرده که میتواند برانگیزنده خشم طرفداران حاکمیت مطلق آیتالله خامنهای باشد.
افروغ از جمله گفته است:«بحث من تقویت نهادهای نقاد و نهادهای ناظر است که بخشی از آن روشنفکران، بخشی از آن عالمان و بخشی از آن مردم هستند. ما باید مکانیزمها را سامان بدهیم، نه اینکه روز به روز آن را محدودتر کنیم. روز به روز احساس میکنم که نظام قیممآبانه بر نظام وکالتی میچربد و این یک خطر است و باید فکری کرد.»
شهیدیفر مجری برنامه "پارک ملت" از افروغ پرسیده است: «آیا حفظ نظام یک ضرورت است؟» عماد افروغ در پاسخ گفته است: «نه به هر قیمتی. قدرت حتی در دست پیامبر اکرم ابزاری بیش نیست.» او تاکید میکند که قدرت وسیله است و نباید به هدف تبدیل شود.
نماینده پیشین مجلس، در بخشی دیگر از مصاحبه خود گفته است: «قرار نیست که ما مطلقالعنان و بدون توجه به حق مردم زمامدار امور باشیم... وقتی میگوییم مردمسالاری دینی، گفتهایم قانونیت نظام در گرو دو عامل است: یکی حقانیت حکمرانان و دیگری مقبولیت آنان... پشتوانه مردمی که یکباره و برای همیشه نیست. این باید برای همیشه وجود داشته باشد.»
پاسخ علایی به شریعتمداری
انتشار نظرات انتقادی عماد افروغ در شرایطی منتهی به تشدید شکاف در میان نیروهای حکومت شده که سروصدای مقاله جنجالی سردار حسین علایی هنوز نخوابیده است. فرمانده پیشین نیروی دریائی سپاه پاسداران، در تازهترین واکنش خود، به یادداشت حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه در کیهان پاسخ داده است.
حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان «قطره دریا است اگر با دریا است» نوشته بود: «باید دید که آقای حسین علایی یک مهره شکار شده است و یا آنچه در یادداشت موهن خود آورده برخاسته از خواست و برداشت خود ایشان است؟»
سردار علایی در پاسخ خود نوشته است: «این مقاله را من نوشتهام و دشمن و یا کسی آن را به من القاء نکرده است. من از افرادی نیستم که دیکته دیگران را به صورت سفارشی بنویسم. متاسفانه بعضی دوست دارند هر مطلبی را که نمیپسندند کار دشمن یا ضدانقلاب بدانند.»
سردار سپاه در بخشی دیگر از پاسخ خود تاکید کرده که هدفش از نوشتن مقاله "قیام ۱۹ دی" صرفا اشاره به «رفتارهای خشن دیکتاتوری رژیم شاه» بوده و نوشتن و مخالفت با استبداد و دیکتاتوری نظام شاهنشاهی مطلب موهنی نیست.
طرح دیدگاههای انتقادی فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه پاسداران و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم، در آستانه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، شکاف میان اصولگرایان را عمیقتر از همیشه نشان میدهد.
در حالی که نیروهای اصلاحطلب به صورت یکپارچه شرکت در انتخابات را رد کردهاند، اصولگرایان بیشاز همیشه به وحدت نیاز دارند. اما در این شرایط، جمهوری اسلامی سرکوب روزنامهنگاران را نیز تشدید کرده است.
در روزهای یکشنبه تا چهارشنبه (۲۵ تا ۲۸ دی) پرستو دوکوهکی، مرضیه رسولی و سهامالدین بورقانی دستگیر شدند.
بسیاری از ناظران امور ایران معتقدند موج دستگیری روزنامهنگاران با هدف ایجاد ترس در جامعه مطبوعات آغاز شده است تا هنگام برگزاری انتخابات، واقعیاتی را که مطابق پسند حاکمیت نیست منعکس نکنند.
بریتانیا: ایران و حزبالله لبنان حامیان اسد هستند
بریتانیا روز چهارشنبه (۱۸ ژانویه/ ۲۸ دی) جامعهی جهانی را به تشدید تحریمها علیه حکومت بشار اسد فرا خواند. مخالفان سوری معتقدند که مأموریت ناظران اتحادیهی عرب در این کشور شکست خورده و شورای امنیت سازمان ملل باید وارد عمل شود.
دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا، بشار اسد را «مستبدی درمانده» خواند که به ایران و حزبالله لبنان تکیه کرده است. او که در لندن و در برابر نمایندگان پارلمان سخن میراند، بر لزوم تشدید تحریمها علیه دمشق، جلوگیری از مسافرت مقامهای این کشور و توقیف دارایی آنان تأکید کرد.
کامرون چهارشنبه از «شواهد فراوانی» سخن راند که از «حمایت گسترده» ایران از رژیم بشار اسد حکایت دارند. وی گفت: «مواردی از جلوگیری از ارسال برخی محمولهها از طریق ترکیه وجود دارد که قابل توجهاند».
نخستوزیر بریتانیا حزبالله لبنان، گروه شیعی مورد حمایت تهران را هم به حمایت از رژیم اسد محکوم کرد.
بیشتر بخوانید: فرانسه ایران را به ارسال سلاح به سوریه متهم کرد
ویلیام هیگ، وزیر خارجهی بریتانیا نیز یک روز پیش از کامرون گفته بود که « قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علیه دولت سوریه باید مدتها پیش باید صادر میشد.» او در عین حال اضافه کرد که روسیه به احتمال از اقدامی جدی در این مسیر جلوگیری خواهد کرد.
روسیه و چین پیشتر قطعنامه سازمان ملل علیه مقامهای سوری را وتو کردهاند.
«اخوانالمسلمین پیشنهاد ایران را رد کرده است»
خبرگزاری فرانسه روز چهارشنبه به نقل از روزنامه "الحیات" چاپ لندن خبر داد که اخوانالمسلمین سوریه پیشنهاد جمهوری سلامی را برای مشارکت در قدرت سیاسی سوریه رد کرده است.
این روزنامه به نقل از محمد فاروق تیفور، معاون رهبر این تشکیلات در سوریه نوشته است، مذاکرهکنندگان ایرانی پیشنهاد کردند که اخوانالمسلمین «دولت در سوریه را به دست بگیرد، به این شرط که از خواست برکناری اسد چشم بپوشد». خبرگزاری فرانسه به جزئیات بیشتری در این مورد اشاره نکرده است.
محمد فاروق تیفور معتقد است که اتحادیهی عرب باید گزارشی در مورد اوضاع سوریه منتشر کند و این گزارش در اختیار شورای امنیت سازمان ملل نیز قرار گیرد. تیفور که خود عضو شورای ملی مخالفان سوریه است، گزارشها در مورد افراطیشدن مخالفتها علیه رژیم سوریه را رد میکند.
او حکومت سوریه را به سوقدادن مخالفان به سوی «مبارزهی مسلحانه و فرقهگرایی» متهم میکند: «دولت به تنهایی مسئولیت رخدادهای سوریه را بر عهده دارد. انقلاب سوریه صلحطلب است و تظاهرکنندگان هم بر جنبهی غیر فرقهای اعتراضها تأکید میکنند».
واکنشها در آستانهی نشست اتحادیهی عرب
میشل کیلو، نویسندهی سوری در تبعید که ۶ سال در زندان رژیم اسد بوده، معتقد است که درگیریها در شرایط کنونی نتیجهای در بر نخواهند داشت. کیلو به نشریهی فرانسوی "فیگارو" گفته که درگیریها در کشورش به حالت بلاتکلیفی رسیدهاند: «رژیم نمیتواند تظاهرات مردم را متوقف کند، مردم هم توانایی ساقط کردن رژیم را ندارند». به ادعای این نویسدهی منتقد، بشار اسد قصد داشته کشورهای حوزهی خلیج فارس را «با جنگی طولانی تهدید کند».
ریاض الاسد، یکی از ژنرالهای پیشین ارتش سوریه که به "آرتش آزاد سوریه" پیوسته است، میگوید: «ما خواهان آن هستیم که موضوع از طریق شورای امنیت سازمان ملل پیگیری شود و میخواهیم جامعهی بینالمللی وارد عمل شود، زیرا آنان در شرایط کنونی بیشتر از برادران عربمان قدرت حفاظت از جان مردم سوریه را دارند».
ولید جنبلاط، رئیس حزب سوسیالیست ترقیخواه دروزی در لبنان در ماههای اخیر از دمشق فاصله گرفته است. او نیز معتقد است که بازرسان اتحادیهی عرب از عهدهی توقف خونریزی در سوریه برنیامدهاند. جنبلاط به خبرگزاری رویترز گفته است: «هر چه زمان میگذرد، نگرانی من در مورد افزایش خشونت در سوریه و ... جنگ داخلی احتمالی بیشتر میشود».
اجلاس وزیران خارجهی اتحادیه عرب
وزیران خارجهی کشورهای عضو اتحادیهی عرب در روزهای شنبه و یکشنبهی آینده در مورد ادامهی مأموریت ناظران این اتحادیهی و گام بعدی در مناقشهی سوریه به بحث خواهند نشست. شورای امنیت هم که هر روز بیشتر در کانون توجه قرار میگیرد، هنوز هیچ موضعی در قبال اوضاع جاری سوریه اتخاذ نکرده است.
از زمانی که بازرسان اتحادیهی عرب به سوریه اعزام شدهاند، صدها معترض دیگر، به گفتهی مخالفان، قربانی خشونت ارتش و مأموران امنیتی شدهاند. ناظران که انتقادهای فراوانی را برانگیختهاند، بنا بود بر حسن اجرای توافقی نظارت کنند که دوم نوامبر ۲۰۱۱ میان این اتحادیه و دمشق به امضا رسید. بسیاری معتقدند که رژیم اسد از نمایندگان اتحادیهی عرب بهعنوان پوششی برای ادامهی سرکوبها استفاده میکند.
بیشتر بخوانید: اعلام حمایت امیر قطر از حضور نیروهای نظامی در سوریه
به گفتهی یک منبع نزدیک به اتحادیه عرب، اسد ممکن است مأموریت بازرسان این اتحادیه را یک ماه دیگر تمدید کند، اما مأموریت و حقوق آنان را گسترش نخواهد داد. منبعی دیگر نزدیک به این اتحادیه هم میگوید، چین و روسیه از اسد خواستهاند مأموریت ناظران این اتحایه را گسترش دهد تا از بالاگرفتن موضوع در سطح بینالمللی جلوگیری شود.
سازمان ملل ۱۳ دسامبر ۲۰۱۱ از کشتهشدن دستکم ۵ هزار نفر در ناآرامیهای سوریه خبر داد. ۹ روز بعد هم دمشق اعلام کرد ۲ هزار تن از مأموران امنیتی این کشور به دست «گروههای تروریستی مسلح» از پای درآمدهاند.
PB/JT
آزادی یکی از متهمان اصلی ترور روزنامهنگار ترک-ارمنی
دادگاهی در استانبول به بازداشت یکی از متهمان اصلی ترور هرانت دینک، روزنامهنگار ترک-ارمنی، پایان داد. دینک ۱۹ ژانویه ۲۰۰۷ در مقابل درب ورودى دفتر روزنامهاش (Agos) در یک خیابان پررفتوآمد در میانهى شهر استانبول هدف گلوله قرار گرفت.
ضارب وی اوگون سمست ۱۷ ساله، از اعضای یک گروه راست افراطی معرفی شد. این نوجوان که در آن زمان هنوز به سن قانونی نرسیده بود به اقدام خود اعتراف کرد و در ژوئیهی ۲۰۱۱ به حدود ۲۳ سال حبس محکوم شد.
دادگاه سهشنبه (۱۸ ژانویه/ ۲۸ دی) اکثر ۱۹ مظنون به همکاری در این قتل را بیگناه تشخیص داد. در این میان یاسین هایال، عضو گروههای راست افراطی و فرد پشت پردهی ترور دینک به حبس ابد محکوم شد. بنا بر اعلام دادگاه، هایال نوجوان ضارب را به قتل روزنامهنگار ترک-ارمنی تحریک کرده است.
ارهان تونجل، یکی از اعضای گروههای راست افراطی و مأمور نفوذی پلیس در این تشکیلات که بهعنوان دومین متهم اصلی در دادگاه حاضر شده بود، اما از اتهام مشارکت در قتل تبرئه شد. تونجل البته به دلیل حمله با مواد انفجاری به یک شعبهی مکدونالدز (McDonald's) - پیش از ترور روزنامهنگار – به ۱۱ سال حبس محکوم شده است.
اعتراضهای گسترده به حکم
دادگاه استانبول با صراحت اعلام کرده است که در پروندهی هرانت نشانی از تبانی بزرگ و دسیسهچینی دیده نمیشود و متهمان از عضویت در گروههای تروریستی تبرئه شدهاند. بستگان هرانت دینک اما ادعا میکنند که برخی از نیروهای امنیتی در این ترور دست داشتهاند.
خانوادهی دینک بعضی از نهادهای ترکیه را به سنگاندازی در روند پروندهی متهم میکنند. وکیل خانواده هم حکم دادگاه استانبول را «شوخی» خوانده است. به اعتقاد او، این حکم نشان میدهد که دولت سیاست خود مبنی بر قتلهای سیاسی را تغییر نداده است.
به گزارش رسانههای ترکیه، دوستان و بستگان هرانت در جلسهی دادرسی هم به حکم اعتراض کردند. زنی قاضی دادگاه را با عبارت «ردای قضاوتت را به آتش بکش!» خطاب قرار داد. زمانی که مأموران قصد دستگیری این زن را داشتند، ۲۵ تن دیگر نیز داوطلبانه خواستار همراهی او به زندان شدند؛ اقدامی که از بازداشت وی جلوگیری بهعمل آورد.
صدها تظاهرکننده هم با شعارهای «دولت قاتل باید پاسخگو باشی!» و «فاشیستها جنایت میکنند، حزب حاکم (حزب عدالت و توسعه) لاپوشانی میکند!» در مقابل دادگاه و دفتر روزنامه "Agos" (روزنامه دینک) تجمع کردند.
روزنامههای ترکیه روز چهارشنبه بیش از هر چیز این نظر دادگاه را مورد انتقاد قرار دادند که قتل روزنامهنگار ترک-ارمنی را نه دسیسهای بزرگ، بلکه اقدامی به دست چند نفر خودسر تشخیص داده است. روزنامهی "رادیکال" این حکم را یک "شوک" خوانده است. روزنامهی "بیرگون" هم نوشته که دینک با این حکم برای دومین بار به قتل رسید.
دینک و قتل عام ارامنه در زمان عثمانی
ملیگرایان ترکیه میانهی خوشی با هرانت دینک نداشتند. این روزنامهنگار خواستار اعتراف دولت ترکیه به قتل عام ارامنه به دست امپراتور عثمانی در جریان جنگ جهانی اول بود. قتل هرانت که به بهانهای برای "آشتی" ترکها و ارامنه تبدیل شد، شوک بزرگی به ترکیه وارد کرد.
این روزنامهنگار پیش از ترور هم به مرگ تهدید شده بود. دادگاه حقوق بشر اروپا در سال ۲۰۱۰ ترکیه را محکوم کرد که از این روزنامهنگار حفاظت نکرده است.
به گفتهی سعدالله ارگین، وزیر دادگستری ترکیه، با توجه به اینکه هنوز مهلت اعتراض به حکم صادرشده از سوی دادگاه به پایان نرسیده، نمیتوان آن را قطعی دانست.
لاریجانی: در اسرع وقت عاملان ترور دانشمند هستهای اعدام میشوند
رئیس قوه قضائیه ایران در جلسه روز چهارشنبه (۲۸ دی/ ۱۸ ژانویه) مسئولان عالی قضایی در تهران اقدامات تروریستی علیه دانشمندان هستهای کشور را «مصداق بارز افساد فیالارض» دانست و مجازات آن را اعدام خواند.
صادق آملی لاریجانی تأکید کرد: «قوه قضائیه در اسرع وقت عاملان و فریب خوردگان این اقدامات تروریستی را به اشد مجازات میرساند و تمام کسانی که به صورت گروهی و باندی در این امور دخالت میکنند مفسد فیالارض هستند و قطعا اعدام خواهند شد.»
به گزارش خبرگزاری مهر، وی در جلسه امروز (چهارشنبه) غرب را تهدید کرد و گفت: «غربیها باید بدانند که اگر راه ترور باز شد؛ حتما لازم نیست که ایران انتقام خون جوانان و دانشمندان هستهای خود را بگیرد، بلکه در آن صورت میلیونها مسلمان در سراسر جهان هستند که اجازه نخواهند داد کشورهای غربی به مسلمانان و جوانان و دانشمندان اسلامی فشار آورند و خودشان راه مقابله با این ترورها را خواهند یافت.»
رئیس قوه قضائیه افزود: «اگر به مسلمانان فشار آورده شود و جوانان آنان ترور شوند آنگاه راهی باز خواهد شد که سرانجامش منجلابی برای غربیها خواهد بود.»
صادق آملی لاریجانی از نیروهای امنیتی نیز خواست در اسرع وقت عوامل ترور اخیر را شناسایی و در اختیار دستگاه قضایی قرار دهند.وی دانشمندان هستهای ایران را متعلق به ملت خواند و گفت که ایران از «استیفای حقوق ملت کوتاه نخواهد آمد.»
ایران غرب را متهم کرده است
ایران اسراییل، آمریکا و بریتانیا را مسئول ترور مصطفی احمدی روشن، معاون بازرگانی سایت هستهای نطنز شناخته است.
احمدی روشن، استاد دانشگاه صنعتی شریف ۲۱ دی ماه با انفجار بمبی مغناطیسی که توسط دو موتورسوار به خودروی حامل او چسبانده شده بود کشته شد.
وی چهارمین کارشناس هستهای ایران بود که با روشی مشابه طی دو سال اخیر جان خود را از دست داد.
شیمون پرز، رئیس جمهور اسراییل در گفتوگو با شبکه "سی ان ان" هر گونه دست داشتن در این ترور را رد کرد و آمریکا و بریتانیا نیز ضمن محکوم کردن این عملیات تروریستی اعلام کردند که در آن دخالتی نداشتهاند.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل نیز هر گونه ترور یا اقدام تروریستی علیه تمامی افراد، اعم از دانشمندان و افراد معمولی را نقض حقوق بشر خوانده و آن را محکوم کرده است.
اما ایران انگشت اتهام خود را به سوی سازمان ملل نیز نشانه گرفته و میگوید، نام معاون بازرگانی سایت نطنز در فهرست تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار داشته است.ایران همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز متهم کرده و گفته است، آژانس با انتشار فهرست دانشمندان و مدیران هستهای ایران امکان ترور و شناسایی آنها را فراهم میآورد.
پس از ترور احمدیروشن در خبرگزاری مهر گزارشی به چاپ رسید که میگفت، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی چندی پیش از ترور مصطفی احمدی روشن با وی ملاقات کردهاند.
علی اصغر سلطانیه، نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته است که ایران موضوع ترور احمدیروشن را به صورت جدی در آژانس پیگیری خواهد کرد.
جواد کریمی، عضو کمیسیون ملی و سیاست خارجی مجلس نیز با اشاره به وجود «رخنه حفاظتی در سیستم اطلاعاتی» کشور گفت، باید سرپلهای این رخنه را شناخت و برای حفاظت از جان دانشمندان هستهای ایران باید روشهای حفاظت را متناسب با شرایط روز تغییر داد. او نیز گفت که اطلاعات مربوط به احمدی روشن باید «یا از طریق بازرسان آژانس یا سرویسهای جاسوسی در داخل به بیرون راه یافته باشد.»
خبری که زود ازسایت العالم حذف شد
نیمروز دوشنبه (۲۶ دی/ ۱۶ ژانویه) شبکه تلویزیونی عربزبان العالم که وابسته به جمهوری اسلامی است به نقل از علی لاریجانی، رئیسمجلس شورای اسلامی گزارش داد که گروهی در رابطه با ترور مصطفی احمدیروشن دستگیر شدهاند.
ساعتی پس از طرح این ادعا، العالم که وابسته به جمهوری اسلامی است، مصاحبه لاریجانی را از روی پایگاه اینترنتی خود برداشت. مصاحبه رئیس مجلس چند ساعت بعد دوباره انتشار یافت، اما اینبار خبر دستگیری افراد مشکوک به ترور احمدیروشن از آن کاملا حذف شده بود.
اما پس از انتشار مصاحبه لاریجانی با العالم، خبرگزاری مجلس شورای اسلامی گزارش داد: «لاریجانی درباره شناسائی عوامل ترور شهید احمدیروشن تصریح کرد: بعضی از موارد و شواهد اطلاعاتی داریم و البته اعترافاتی که برخی از افراد در ترورهای قبلی دستگیر شدند نشان میدهد که در چه نقاطی، از جمله سرزمینهای اشغالی آموزش دیدهاند.»
اینکه این اعترافات چه بوده و افرد دستگیر شده چه کسانی هستند تا کنون روشن نشده است.
نمایندگان مجلس آلمان خواستار آزادی کشیش ندرخانی شدند
در تومار کمیته ویژه مجلس آلمان به شرح زندگی و زندان یوسف ندرخانی، این کشیش ۳۲ ساله ایرانی پرداخته شده است. امضاکنندگان این تومار با ابراز نگرانی نسبت به جان و سرنوشت ندرخانی، خواستار عفو و آزادی وی شده اند.
ندرخانی به دلیل گرویدن به مسیحیت، خروج از اسلام و تبلیغ تعالیم غیراسلامی به اعدام محکوم شده است. حکم بدوی وی در تابستان گذشته مورد تایید مراجع بالاتر قضایی قرار گرفت.
نمایندگان کمیسیون ویژه مجلس آلمان در تومار فراخوان به آزادی یوسف ندرخانی نوشتهاند که متوجه "مرزها و حریم محدود تاثیرگذاری روی رژیم ایران در مسائل حقوق بشری و سیاسی" هستند، اما بهرغم این میکوشند تا هرتحول در پرونده ندرخانی را پیگیری کرده و نسبت به آن واکنش نشان دهند.
توبه، تنها راه نجات؟
یوسف ندرخانی از مهر ماه سال ۱۳۸۸ در شهر رشت زندانی است و حق ملاقات با کسی را ندارد. دادگستری استان گیلان او را که پدر دو فرزند است، به اتهام ارتداد به اعدام محکوم کرده است. دیوانعالی کشور نیز با تایید این حکم، شرط عدم اجرای آن را "توبه" ندرخانی دانسته است.
آخرین دادگاه یوسف ندرخانی در مهر ماه در شهر رشت برگزار شد و او از "توبه" امتناع کرد. محمدعلی دادخواه، وکیل مدافع این متهم پیشتر به دویچهوله گفته بود که به دلیل پیچیدگیهای مربوط به حکم "ارتداد" قرار شده که قضات دادگاه از آیتالله خامنهای در این مورد استعلام کنند. دادخواه تاکید کرده بود که طبق میثاقهای بینالمللی که ایران نیز به آنها متعهد شده، جزای تغییر دین اعدام نیست.
در متن کمیسیون تومار مجلس آلمان همچنین به فقدان مدارک وشواهد در مورد اتهام "ارتداد" ندرخانی اشاره شده است.
تلاشهای بینالمللی برای نجات ندرخانی
محافل حقوق بشری بینالمللی بارها خواستار برائت و آزادی ندرخانی شدهاند. وزارت خارجه آلمان نیز در آخرین تلاش، مارکوس لونینگ فرستاده ویژه حقوق بشر خود را برای پیگیری موقعیت ندرخانی و ملاقات با وی به تهران اعزام کرد.
سفر مارکوس لونینگ به تهران اما با موفقیت همراه نبود و او اجازه دیدار با ندرخانی را نیافت.
سفر مارکوس لونینگ به تهران اما با موفقیت همراه نبود و او اجازه دیدار با ندرخانی را نیافت.
پیشتر نیز دفتر صدراعظم آلمان با احضار مرتضی تهرانی کاردار سفارت ایران خواستار لغو "فوری" حکم اعدام کشیش ندرخانی شده بود.
یوسف ندرخانی علاوه بر اتهام ارتداد، به تجاوز و اخاذی نیز متهم شده است. این اتهام که نخستین بار از سوی استانداری استان گیلان عنوان شد، هر چند از سوی دیگر مراجع قضایی تکرار نشد، اما هیچگاه مورد تکذیب هم قرار نگرفت.
یوسف ندرخانی که از ۱۹ سالگی در شبکهای از کلیساهای خانگی ایران فعال بوده، برای نخستین بار در سال ۸۵ دستگیر شد. دستگیری دوباره او در سال ۸۸ به دلیل اعتراض به قانون آموزش اجباری قرآن به کودکان غیرمسلمان صورت گرفت.
علاوه بر دولت، مجلس و محافل حقوق بشری آلمان، دولتهای آمریکا و بریتانیا نیز از مقامات جمهوری اسلامی خواستهاند که ندرخانی را هرچه زودتر آزاد کنند. کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم ایران را به رعایت آزادی عقیده و آزاد گذاشتن شهروندان در گزینش دین خود فراخوانده است.
نخستین حکم "ارتداد" برای نودینان مسیحی در ایران پس از انقلاب اسلامی و در سال ۱۹۹۰ صادر شد. در این سال کشیش سودمند در شهر مشهد به جرم "ارتداد" به دار آویخته شد.
مرکزی برای مشارکت ایرانیان مهاجر در جامعه آلمان
گروهی از مهاجران ایرانی ساکن برلین، انجمنی با نام "جامعه ایرانیان" تاسیس کردهاند و در یکی از نخستینگامها موفق به برگزاری یک کنسرت اپرا شدهاند. احسان جعفری یکی از اعضای هیات مدیره این جامعه در گفتوگو با دویچهوله به برنامهها و اهداف این تشکل و تفاوتها یا نقاط اشتراک آن با سایر انجمنهای مهاجران پرداخته است.
دویچهوله: جامعه ایرانیان در آلمان چه تفاوتهایی با انجمنها و نهادهای مشابه خود دارد که تعدادشان در آلمان کم نیست؟
احسان جعفری: حیطه و وظیفه کار جامعه ایرانیان اساسا متفاوت با دیگرانجمنهای فرهنگی، هنری، صنفی و اجتماعی ایرانیان در آلمان تعریف شدهاست. جامعه ایرانیان میکوشد ایرانیان و ایرانی تباران را زیر یک سقف متشکل کند و از منافع مادی و معنوی آنان درتمامی گسترههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی، مدنی پشتیبانی کند. ما سعی میکنیم در هر کجا که هر گونه ارتباطی با منافع روزمرهی ایرانیان درآلمان مطرح باشد، حضور داشته باشیم و در ارتباط با آن، چه در حد سیاست رسمیِ دولتِ فدرال و چه در ایالتهای آلمان موضعگیری کنیم.
چه منافعی؟ بیشتر توضیح دهید.
ما ایرانیان و ایرانیتباران مانند دیگر اقلیتهای قومی یا ملیِ ساکن آلمان منافع اقتصادی، صنفی، حقوقی و فرهنگی خاصی داریم. البته در کنار آنچه بهعنوان حقوق خارجیها به طور اعم در جامعهی آلمان مطرح است. برای مثال مسائل مربوط به سیستم آموزشی وتحصیلی در آلمان، حقوق مدنی، مسائل اجتماعی، امنیت شغلی وتوجه به ویژگیهای فرهنگ ایرانی و تداوم حیات آن در جامعۀ چند فرهنگی آلمان.
به نظر میرسد شما بهجای بخشهای مربوط به همپیوندی و اینتگراسیون، بیشتر به دنبال آن هستید که جامعه آلمانی را با ایرانیها سازگار کنید. درست است؟
این درست نیست. البته موضوع سازگاری یا سازگارسازی یا همان همپیوندی از مسائل خیلی مهم است و ما توجه جدی به آن داریم. اما ویژگیهای آن در مورد ایرانیها شاید مقداری در مقایسه با ترکها و عربهای ساکن آلمان متفاوت باشد.
فرزندان بیشترِ ایرانیان در آلمان دبیرستان را تمام میکنند وبه دانشگاه میروند و موفق هستند. بنابراین مسئلۀ یادگیری زبان آلمانی، موفقیت در زمینه تحصیلی و غیره مشکل اصلی جامعه ایرانی در آلمان نیست. به همین منظور آنچه که بعنوان شرط لازم و کافی در باره سازگارسازی یا همیپوندی بطورعمده در رسانه های آلمانی و بشکل عمومی مطرح است، شامل ایرانیان به این شدت نمیشود.
اما سازگارسازی بهنظر من فقط امری یکجانبه نیست بلکه روی دیگر این سکه پدیده "مشارکت" است. آیا ما ایرانیان میخواهیم یا میتوانیم به سهم خود در تمامی ابعاد زندگیِ جامعۀ آلمان مشارکت داشته باشیم یا نه؟ و اگر پاسخ مثبت باشد چگونه؟ این مسئله تنها مربوط به نسل کنونی نمیشود!
مثال بزنم: "ترکیشه گماینده" یعنی جامعه ترکها در آلمان مدتها کار کرده و الان تبدیل به یک سازمان سراسری شده است. آنها امروز در عرصۀ عمومی و سیاست جاری آلمان تا حد معینی نقش ایفا میکنند و درراستای تامین منافعِ شهروندان ترک تبار نفوذ جدی دارند. ما نیز چنین چشم اندازی را در پیش رو داریم. ما میخواهیم تعداد هر چه بیشتری ازایرانیها و ایرانی تبارها و نهادهایشان را متشکل کنیم تا با نیروی بیشتری در جهت تامین منافع مادی و معنویمان درعرصۀ عمومی و سیاست جاری آلمان در چارچوب قانون اساسی آلمان عمل نماییم.
با این چشمانداز، میتوانید بگویید مثلا مهمترین و مبرمترین نیاز و منافع ایرانیان چیست و چه جهتی دارد؟ کار است، پیشرفت تحصیلی و شغلی است، داشتن وزن در جامعه است؟
اشاره کردم ما از مجموعه خارجیهای ساکن در آلمان جدا نیستیم. یعنی از موی سیاهمان گرفته تا لهجهمان، در محل کار، ادارات، مدارس و دانشگاهها با مشکلاتی روبرو هستیم که از مشکلات سایر خارجیها در آلمان جدا نیست. بخشی از کار ما به این موضوع اختصاص دارد.
مثلا کتاب "زاراسین" که پارسال آنقدر جنجال به پا کرد، نمونه خوبی برای صحبت ماست. او البته به طور مشخص از اتباع ترک و عرب ساکن آلمان صحبت کرده بود، اما سخنانش به همه خارجیها ربط داشت ومتاسفانه برای مدت طولانی مسئله مهمِ رسانههای گروهی درآلمان شده و یک اتمسفر تخریبی ایجاد کرده بود. در این میان طبیعی است که ما از انتقاد ازاین تزهای شبه علمی و تبعیض گرایانۀ آقای زاراسین صرفنظر نمیکنیم. این حق همۀ شهروندان ساکن آلمان از جمله ایرانیان است که در این گونه زمینه ها دخالت و مشارکت کنند و سوال داشته باشند.
بهنظر ما این حق همه شهروندان ساکن آلمان است که خواستار اجرای دقیق قانون اساسی در همه شئون زندگی در این کشور و صرفنظر از از اینکه از چه تباری هستند، باشند. بله ما میخواهیم در کنار وظایف شهروندی خود، وزن بیشتری درپروسۀ شکل دادن به آیندۀ جامعه آلمان داشته باشیم.
ولی از صحبت های شما چنین بر میآید که ایرانیان را از عربها و ترکها جدا می دانید.
نه اصلا اینطورنیست، اگر چه وضعیت ایرانیهای ساکن آلمان به سبب توانایی خاص خود در سازگاری و هماهنگی با محیط پیرامون خود قدری متفاوتتر است. برای مثال ما مشکل بچهها در مدارس را مانند آنها نداریم. ما این مشکل را نداریم که بچههای ما به دبیرستان بروند یا نروند یا دخترها حجاب سرکنند یا نه! از دیگر سو بهعلت اینکه بخش مهم مهاجرین ایرانی در آلمان از اقشار میانی جامعه و تحصیلکردگان دانشگاهی هستند، جائی برای شگفتی وجود ندارد.
البته اینرا هم اضافه کنم که برای انجمن ما فرقی نمیکند که ایرانی ساکن آلمان چه مذهبی دارد، چه ایده سیاسی دارد یا از چه قومیتی است. ما سعی میکنیم منافع همه آنها را در نظر بگیریم.
انجمن شما در طول مدت تاسیس خود چه فعالیتی داشته، چه کسانی مبتکر تاسیس این انجمن بودهاند؟
ایده ابتدایی جامعه ایرانیان حدود پنج سال پیش بهوجود آمد. در ابتدا دو یا سه نفری بیش نبودند که بطور منظم دور هم جمع میشدند. ولی این فرایند بتدریج شکل گرفت و حدود ۹۰ نفر درنشست موسسان جامعه ایرانیان در ۲۷ نوامبر ۲۰۱۰ حضور داشند که با رای خود جامعه ایرانیان را بنیاد نهادند و هیات مدیره جامعه متشکل از عیسی پهلوان، دکتر صادق صادقی پور، احسان جعفری، پروین جوادی، زهره پوراولیایی، اردلان ارشاد و منصور کلانتری را انتخاب کردند. ما در حال حاضر آخرین گامهای پروسۀ به ثبت رسانی جامعه را برمیداریم.
پس مراسم وفعالیت خاصی تا حالا نداشتهاید؟
چرا! هیات مدیره با برگزاری همزمان جشنِ نوروز سال ۹۰ و جشن بنیانگذاری جامعه ایرانیان توانست جمع کثیری از ایرانیان را در یک فضای صمیمانه دورهم گرد آورد. عرضۀ خدمات مشاورهای تحصیلی برای دانش آموزان، دانشجویان، تدارک خدمات مشاورهای حقوقی، اجتماعی، تمهید دیدارهای ماهانه برای اعضای جامعه و علاقهمندان، تدارکِ ارتباطات با نهادهای دولتی و غیردولتی آلمان و سازمانهای اقلیتهای ساکن آلمان از جمله فعالیتهای ما بوده است.
روز ۲۵ نوامبر نیز برنامه شب اپرا داشتیم که چند هنرمند جوان و بسیار با استعداد موسیقیِ کلاسیک در آلمان از جمله آقای محسن رشید خان خواننده برجستۀ ایرانی اپرا آثارآهنگسازانِ بنام اروپایی را از وردی، پوچینی، روسینی، دورژاک، ... تا آثار حسین دهلوی و لوریس چکنواریان آهنگسازانِ برجسته ایرانی را اجرا کردند.
آقای رشید خان با انجمن شما آشنایی خاصی داشت؟
ایشان با دوستانِ ما در برلین آشنا بودند.
قطعات از چکنواریان و دهلوی را تنها رشید خان اجرا کرد یا دیگران هم بودند؟
نه دیگران هم بودند. مثلا در قطعهای از اپرای رستم و سهراب آقای محسن رشید خان دوئت عاشقانه "رستم و تهمینه" را با "خانم دنیتسا پوپریستووا" خواندند.
الان که بحث راستگرایی افراطی درآلمان مطرح شده، انجمن شما چه موضع و فعالیتی در این زمینه دارد؟
این یک خبر دردناک و غیر مترقبه بود که یک گروه تروریستی نئونازی بیش از ۱۲ سال در کشوری مانند آلمان که سرزمینی قانونمدار و دمکراتیک است، مخفیانه دست به قتل شهروندان خارجی تبار بزنند و سالهای طولانی از پیگرد و مجازات مصون مانده باشند. این قتل ها به ترس، بدبینی، احساس عدم امنیت جانی در میان میلیونها خارجی تبار ساکن آلمان دامن میزند. ما این اقدامات تروریستی را شدیدا محکوم میکنیم و خواهان روشن شدن همۀ جوانب این جنایات ضد بشری و مجازات همۀ آمران و عاملان آن هستیم.
مهیندخت مصباح
تحریریه: جواد طالعی
تحریریه: جواد طالعی
مخالفت کاخ سفید با احداث یک خط لوله انتقال نفت از کانادا به تگزاس با انتقاد شدید جمهوری خواهان در کنگره و نخست وزیر همسایه شمالی ایالات متحده مواجه شده است.
دولت باراک اوباما چهارشنبه پس از ماه ها کشمکش سیاسی به طور رسمی مخالفت خود را با طرح پیشنهادی یک شرکت کانادایی برای احداث خط لوله انتقال نفت شن از ایالت آلبرتا در این کشور به تگزاس اعلام کرد.باراک اوباما در بیانیه ای که بلافاصله پس از اعلام این تصمیم منتشر شد، جمهوری خواهان را در رد این طرح مقصر دانست.
جمهوری خواهان هم آقای اوباما را متهم کرده اند که با مخالفت با احداث خط لوله انتقال نفت از کانادا، ده ها هزار فرصت شغلی را از بین برده و به امنیت ایالات متحده از لحاظ تامین منابع انرژی آسیب زده است.
خط لوله موسوم به کی استون اکس ال قرار بود در طول مسیر ۲۷۰۰ کیلومتری خود، نفت شن استخراج شده از معادن آلبرتا را به پالایشگاه های آمریکا در ساحل خلیج مکزیک در تگزاس منتقل کند.
وزارت امورخارجه آمریکا که مسوول مطالعه درباره این طرح است، چهارشنبه در بیانیه ای اعلام کرد، نمی تواند در فرصت تعیین شده به وسیله کنگره، تحقیقات لازم را درباره عدم مغایرت آن با منافع ملی ایالات متحده انجام دهد.
جمهوری خواهان کنگره در پایان سال گذشته به دولت آمریکا تا ۲۱ فوریه فرصت دادند تا نظر خود را درباره احداث این خط لوله اعلام کند.
وزارت امورخارجه آمریکا همچنین اعلام کرد شرکت کانادایی ترنس کانادا می تواند بار دیگر پیشنهاد خود را برای اجرای این طرح به دولت ایالات متحده تقدیم کند.
مخالفت جنجالی
مخالفت دولت آمریکا با احداث خط لوله کی استون اکس ال پس از ماه ها کشمکش سیاسی میان مخالفان و موافقان و فشار جمهوری خواهان بر باراک اوباما اعلام شد.باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا چهارشنبه با صدور بیانیه ای اعلام کرد مخالفت با طرح احداث خط لوله کی استون اکس ال اهمیت این طرح را زیر سوال نمی برد و از این که مهلت تعیین شده به وسیله کنگره مانع از ارزیابی مناسب این طرح به وسیله دولت شد، ابراز تاسف کرد.
به گفته آقای اوباما جمهوری خواهان علت رد شدن این طرح هستند.
آقای اوباما در این حال بر تعهد دولتش بر کاهش وابستگی آمریکا به منابع انرژی خارجی و ایجاد اشتغال تاکید کرد.
استفان هارپر، نخست وزیر کانادا هم گفته است از تصمیم باراک اوباما برای مخالفت با طرح کی استون اکس ال مایوس شده است.
جان بینر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن ارزیابی دولت اوباما درباره مغایرت طرح کی استون با منافع ملی ایالات متحده را زیر سوال برد.
به گفته او عدم اجرای این طرح به اشتغالزایی در آمریکا لطمه خواهد زد و آقای اوباما با این کار وعده خود را برای ایجاد رصت های شغلی تازه نقض کرده است.
آقای بینر همچنین بر ادامه تلاش جمهوری خواهان برای اجرای خط لوله کی استون اکس ال تاکید کرد.
نیوت گینگریچ یکی از داوطلبان نامزدی حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری سال هم این تصمیم دولت باراک اوباما را "احمقانه" دانست.
موافقان و مخالفان کی استون
طرفداران طرح کی استون اکس ال از جمله لابی های نفتی و اتحادیه های کارگری می گویند احداث این خط لوله می تواند ۲۰ هزار فرصت شغلی مستقیم ایجاد کند و به آمریکا در بهبود امنیت در تامین منابع انرژی کمک کند.این رقم به وسیله مخالفان و همچنین بررسی های جدید دولت آمریکا به زیر سوال رفته است.
موافقان این طرح اما به یک فایده دیگر احداث این خط لوله اشاره می کنند که به گفته آنها کاهش وابستگی به واردات نفت خام از کشورهای خاورمیانه و ونزوئلا است.
بحث ارتقای امنیت ملی آمریکا در زمینه تامین انرژی از موضوع های مهم در عرصه سیاسی این کشور، به خصوص در دعواهای عقیدتی جمهوری خواهان و دموکرات ها بر سر اکتشاف و استخراج نفت در آلاسکا و فلات قاره ایالات متحده است.
شرکت ترنس کانادا، پیش تر خط لوله کی استون را در دو مرحله از آلبرتا به پالایشگاه های ایالت های ایلینوی و اوکلاهاما کشیده است. خط لوله کی استون اکس ال ادامه این طرح است و بر اساس برنامه قبلی قرار بود تا سال ۲۰۱۳ به بهره برداری برسد.
طرفداران محیط زیست خواهان اجرا نشدن طرح احداث خط لوله کی استون اکس ال هستند.
آنها نگران آلودگی محیط زیست هستند. به گفته آنها منابع آب کم عمق در ایالت نبراسکا در آمریکا از جمله منابع طبیعی در معرض خطر است.
ایالت آلبرتا در غرب میانه کانادا قرار دارد و دارای منابع غنی نفت شن است.
نفت شن نفتی است که در معادن وسیع از دل خاک استحصال می شود یا با تزریق آب جوش به عمق زمین، از خاک جدا و استخراج می شود.
مدافعان محیط زیست می گویند مضرات استخراج این نوع نفت بیشتر از منافع آن است چرا که گازهای گلخانه ای تولید شده در استحصال نفت شن ۴۰ درصد بیشتر از نفت خام معمولی است.
علاوه بر این، به گفته آنها خطر نشت نفت از خط لوله کی استون اکس ال، سلامت زندگی ساکنان ایالت های مسیر آن را تهدید می کند.
اتحادیه اروپا مذاکره در آینده نزدیک با ایران را رد کرد
سخنگوی کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد هیچ برنامه ای برای مذاکره با ایران در کار نیست و هنوز تصمیم آن هم گرفته نشده در نتیجه بی فایده است که در مورد این که زمان و مکان آن ممکن است کی و کجا باشد، حرف زد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، سخنگوی دفتر کاترین اشتون گفت: «همان طور که قبلا هم گفته بودیم، تصمیم به شروع مذاکرات روندی دارد که هنوز قدم اول آن برداشته نشده است، در نتیجه نمی توان به دیگر موارد و جزییات پرداخت ولی در حال حاضر می توان گفت هیچ برنامه ای برای مذاکره با ایران سازماندهی نشده است.»
مایکل مان، سخنگوی دفتر کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشتر هم گفته بود ایران هنوز به نامه خانم اشتون پاسخ نداده و بعد از این که پاسخ آن نامه رسید، می توان بقیه مسیر را ادامه داد. آقای مان گفته بود: «در نامه خانم اشتون گفته شده بود که اگر ایران حاضر به مذاکره سازنده است، آمادگی خود را اعلام کند. از آن جایی که ما هنوز پاسخی دریافت نکرده ایم، نمی توانیم درباره ادامه مذاکرات بررسی و یا برنامه ای ارائه دهیم.»
کاترین اشتون به عنوان نماینده گروه ۱+۵ متشکل از پنج کشور عضو دائم شورای امنیت، آمریکا، چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا به همراه آلمان، در مورد پرونده فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، با ایران مذاکره و گفت وگو می کند.
گروه مذاکره کننده با ایران خواستار رسیدن به راهی برای مشخص شدن نیات اصلی برنامه هسته ای جمهوری اسلامی است. ایران می گوید برنامه اتمی را برای تولید برق دنبال می کند. گروه مذاکره خواهان برداشتن قدم هایی از سوی ایران است که ماهیت صلح آمیز فعالیت های هسته ایران را ثابت کند.
علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران چندی پیش در جریان دیدار وزیر خارجه ترکیه از تهران گفته بود امیدوار است ترکیه میزبان دور آینده گفت وگوها باشد.
طبق گفته های سخنگوی خانم اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نامه ای برای سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی فرستاده که به این نامه هنوز پاسخی داده نشده است. آقای مان می گوید در صورتی که به نامه پاسخ داده شود و در آن پیشنهادهایی برای قدم های سازنده بعدی مطرح شود، بعد از آن برنامه ای برای گفت وگوها را دنبال خواهیم کرد.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران هم پیشتر گفته بود پاسخ نامه داده شده و ما فقط منتظر اعلام زمان و مکان از سوی اتحادیه اروپا هستیم. علیرضا شیخ عطار، سفیر ایران در آلمان پیشتر گفته بود قرار است آقای جلیلی پاسخ نامه خانم اشتون را بدهد. هنوز هیچ خبری از این که این نامه ارسال شده و یا جواب داده شده، منتشر نشده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، سخنگوی دفتر کاترین اشتون گفت: «همان طور که قبلا هم گفته بودیم، تصمیم به شروع مذاکرات روندی دارد که هنوز قدم اول آن برداشته نشده است، در نتیجه نمی توان به دیگر موارد و جزییات پرداخت ولی در حال حاضر می توان گفت هیچ برنامه ای برای مذاکره با ایران سازماندهی نشده است.»
مایکل مان، سخنگوی دفتر کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشتر هم گفته بود ایران هنوز به نامه خانم اشتون پاسخ نداده و بعد از این که پاسخ آن نامه رسید، می توان بقیه مسیر را ادامه داد. آقای مان گفته بود: «در نامه خانم اشتون گفته شده بود که اگر ایران حاضر به مذاکره سازنده است، آمادگی خود را اعلام کند. از آن جایی که ما هنوز پاسخی دریافت نکرده ایم، نمی توانیم درباره ادامه مذاکرات بررسی و یا برنامه ای ارائه دهیم.»
کاترین اشتون به عنوان نماینده گروه ۱+۵ متشکل از پنج کشور عضو دائم شورای امنیت، آمریکا، چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا به همراه آلمان، در مورد پرونده فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی، با ایران مذاکره و گفت وگو می کند.
گروه مذاکره کننده با ایران خواستار رسیدن به راهی برای مشخص شدن نیات اصلی برنامه هسته ای جمهوری اسلامی است. ایران می گوید برنامه اتمی را برای تولید برق دنبال می کند. گروه مذاکره خواهان برداشتن قدم هایی از سوی ایران است که ماهیت صلح آمیز فعالیت های هسته ایران را ثابت کند.
علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران چندی پیش در جریان دیدار وزیر خارجه ترکیه از تهران گفته بود امیدوار است ترکیه میزبان دور آینده گفت وگوها باشد.
طبق گفته های سخنگوی خانم اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نامه ای برای سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی فرستاده که به این نامه هنوز پاسخی داده نشده است. آقای مان می گوید در صورتی که به نامه پاسخ داده شود و در آن پیشنهادهایی برای قدم های سازنده بعدی مطرح شود، بعد از آن برنامه ای برای گفت وگوها را دنبال خواهیم کرد.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران هم پیشتر گفته بود پاسخ نامه داده شده و ما فقط منتظر اعلام زمان و مکان از سوی اتحادیه اروپا هستیم. علیرضا شیخ عطار، سفیر ایران در آلمان پیشتر گفته بود قرار است آقای جلیلی پاسخ نامه خانم اشتون را بدهد. هنوز هیچ خبری از این که این نامه ارسال شده و یا جواب داده شده، منتشر نشده است.
توکلی: دستهکشی به خانه علايی به آبروی نظام لطمه زد
احمد توکلی، رييس مرکز پژوهش های مجلس، از واکنش ها به مطلب حسين علايی، نخستين فرمانده نيروی دريايی سپاه و رئيس سابق ستاد مشترک سپاه در روزنامه اطلاعات، انتقاد کرده و گفته است: دسته کشی به مقابل منزل اين فرمانده سابق سپاه «باعث لطمه به آبروی نظام بود.»
حسين علايی در روز نوزدهم دی ماه و در سالروز انتشار مقاله «احمد رشيدی مطلق» در روزنامه اطلاعات عليه آيتالله خمينی، که اعتراضهای گستردهای در سال ۱۳۵۶به دنبال داشت، در همان روزنامه مقالهای نوشت و اين پرسش را مطرح کرد که چرا شاه ايران به جای گوش دادن به اعتراضها، ماموران خود را عليه مردم بسيج کرد و رهبران آنها را حبس و حصر کرد تا اينکه مجبور به فرار از کشور شد.
اما انتشار اين مطلب با انتقاد های تند طرفداران آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، روبه رو شد چرا که آنها فرد مخاطب اين مطلب را رهبر ایران قلمداد کردند. ۱۲ فرمانده سپاه نيز نامه عتابآلودی را عليه حسين علايی منتشر کردند و تجمعی در مقابل منزل حسين علايی برگزار شد که گزارش ها حاکی است که تجمع کنندگان ضمن شعار نويسی بر روی ديوار منزل آقای علايی اشيايی را به داخل منزل پرتاپ کردند.
درهمين زمينه، احمد توکلی روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرگزاری مهر گفته است که «هجمههايی» که اين روزها به «بهانه دفاع از ولايت فقيه» صورت گرفته «نگران کننده است.»
احمد توکلی گفته است: «سردار حسين علايی کسی نيست که از سر سوء نيت حرفی بزند و در وفاداریاش به راحتی کسی بتواند شک کند.»
اين نماينده اصولگرای مجلس اضافه کرده است: «برخورد مناسب و زيبا را سرداران سپاه که مانند خود او از سوابق درخشان فداکاری برای اسلام و ايران دارند انجام دادند که ناصحانه او را نقد کردند و او هم متواضعانه سوء برداشت از سخن خودش را نفی کرد. دسته کشی و سلب آسايش و امنيت خانوادگی او نه لازم بود و نه مجاز و باعث لطمه به آبروی نظام بود.»
علی مطهری ديگر نماينده اصولگرای مجلس نيز روز سه شنبه درمطلبی در «بازتاب فردا» از واکنش به مطلب حسين علايی انتقاد کرده است.
علی مطهری نوشته است: «اين مقاله باعث شد که او متهم به همراهی با فتنه گران و ضديت با ولايت فقيه و بی بصيرتی و پياده شدن از قطار انقلاب شود و حتی عده ای گرد خانه او جمع شوند و شعارهايی عليه وی بر روی در و ديوار خانه اش بنويسند و اشيايی را نيز به داخل خانه اش پرتاب نمايند و مشکلاتی برای اهل بيت او ايجاد کنند.»
علی مطهری اضافه کرده است:«رفتاری که قبلا نيز با برخی شخصيتهای ديگر کشور حتی مراجع تقليد توسط اين تيپ افراد ـ که حفظ انقلاب و نظام اسلامی را در اين نوع کارهای غير اخلاقی و غير شرعی میبينند و از طرف مراجع قانونی مسئول نيز هيچ گاه مورد سئوال و مجازات قرار نمیگيرند ـ انجام شده است.»
جمهوری اسلامی به انتقاد علنی از رهبر ايران به شدت حساس است و تاکنون شمار زيادی از کسانی که اقدام به نوشتن نامه سرگشاده به وی کرده اند، زندانی شده اند.
واکنش ها به اظهارات افروغ
احمد توکلی همچنين روز چهارشنبه از واکنش ها به اظهارات عماد افروغ، نماينده سابق مجلس، در برنامه «پارک ملت» تلويزيون دولتی ايران انتقاد کرده است.
عماد افروغ هفته گذشته در يک برنامه تلويزيونی با انتقاد از گسترش شکاف بین دولت و ملت در ايران گفته بود شهروندان می توانند، رهبر جمهوری اسلامی را «استيضاح» کنند.
اما اين اظهارات نيز با واکنش تند طرفداران رهبر ايران مواجه شد و دو تن از نمايندگان مجلس خواستار اقدام رييس صدا و سيما دراين زمينه شده بوند.
احمد توکلی درخصوص اظهارات عماد افروغ گفته است:«من متن کامل سخنان و مصاحبه برنامه دکتر افروغ را خواندم و آن را مواضعی علمی و اسلامی يافتم و مشکلی در آن نديدم، گرچه اگر مشکلی هم میداشت حق پرخاش و تظاهرات نداريم به ويژه در وضعيت فعلی، بحث علمی، جواب علمی میخواهد.»
عماد افروغ و حسين علايی پس از واکنش ها به اظهاراتشان در يادداشت های جداگانه ای برداشت های «نادرست» از گفته های خود را رد کردند.
حسين علايی در روز نوزدهم دی ماه و در سالروز انتشار مقاله «احمد رشيدی مطلق» در روزنامه اطلاعات عليه آيتالله خمينی، که اعتراضهای گستردهای در سال ۱۳۵۶به دنبال داشت، در همان روزنامه مقالهای نوشت و اين پرسش را مطرح کرد که چرا شاه ايران به جای گوش دادن به اعتراضها، ماموران خود را عليه مردم بسيج کرد و رهبران آنها را حبس و حصر کرد تا اينکه مجبور به فرار از کشور شد.
اما انتشار اين مطلب با انتقاد های تند طرفداران آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، روبه رو شد چرا که آنها فرد مخاطب اين مطلب را رهبر ایران قلمداد کردند. ۱۲ فرمانده سپاه نيز نامه عتابآلودی را عليه حسين علايی منتشر کردند و تجمعی در مقابل منزل حسين علايی برگزار شد که گزارش ها حاکی است که تجمع کنندگان ضمن شعار نويسی بر روی ديوار منزل آقای علايی اشيايی را به داخل منزل پرتاپ کردند.
درهمين زمينه، احمد توکلی روز چهارشنبه در گفت وگو با خبرگزاری مهر گفته است که «هجمههايی» که اين روزها به «بهانه دفاع از ولايت فقيه» صورت گرفته «نگران کننده است.»
احمد توکلی گفته است: «سردار حسين علايی کسی نيست که از سر سوء نيت حرفی بزند و در وفاداریاش به راحتی کسی بتواند شک کند.»
اين نماينده اصولگرای مجلس اضافه کرده است: «برخورد مناسب و زيبا را سرداران سپاه که مانند خود او از سوابق درخشان فداکاری برای اسلام و ايران دارند انجام دادند که ناصحانه او را نقد کردند و او هم متواضعانه سوء برداشت از سخن خودش را نفی کرد. دسته کشی و سلب آسايش و امنيت خانوادگی او نه لازم بود و نه مجاز و باعث لطمه به آبروی نظام بود.»
علی مطهری ديگر نماينده اصولگرای مجلس نيز روز سه شنبه درمطلبی در «بازتاب فردا» از واکنش به مطلب حسين علايی انتقاد کرده است.
علی مطهری نوشته است: «اين مقاله باعث شد که او متهم به همراهی با فتنه گران و ضديت با ولايت فقيه و بی بصيرتی و پياده شدن از قطار انقلاب شود و حتی عده ای گرد خانه او جمع شوند و شعارهايی عليه وی بر روی در و ديوار خانه اش بنويسند و اشيايی را نيز به داخل خانه اش پرتاب نمايند و مشکلاتی برای اهل بيت او ايجاد کنند.»
علی مطهری اضافه کرده است:«رفتاری که قبلا نيز با برخی شخصيتهای ديگر کشور حتی مراجع تقليد توسط اين تيپ افراد ـ که حفظ انقلاب و نظام اسلامی را در اين نوع کارهای غير اخلاقی و غير شرعی میبينند و از طرف مراجع قانونی مسئول نيز هيچ گاه مورد سئوال و مجازات قرار نمیگيرند ـ انجام شده است.»
جمهوری اسلامی به انتقاد علنی از رهبر ايران به شدت حساس است و تاکنون شمار زيادی از کسانی که اقدام به نوشتن نامه سرگشاده به وی کرده اند، زندانی شده اند.
واکنش ها به اظهارات افروغ
احمد توکلی همچنين روز چهارشنبه از واکنش ها به اظهارات عماد افروغ، نماينده سابق مجلس، در برنامه «پارک ملت» تلويزيون دولتی ايران انتقاد کرده است.
عماد افروغ هفته گذشته در يک برنامه تلويزيونی با انتقاد از گسترش شکاف بین دولت و ملت در ايران گفته بود شهروندان می توانند، رهبر جمهوری اسلامی را «استيضاح» کنند.
اما اين اظهارات نيز با واکنش تند طرفداران رهبر ايران مواجه شد و دو تن از نمايندگان مجلس خواستار اقدام رييس صدا و سيما دراين زمينه شده بوند.
احمد توکلی درخصوص اظهارات عماد افروغ گفته است:«من متن کامل سخنان و مصاحبه برنامه دکتر افروغ را خواندم و آن را مواضعی علمی و اسلامی يافتم و مشکلی در آن نديدم، گرچه اگر مشکلی هم میداشت حق پرخاش و تظاهرات نداريم به ويژه در وضعيت فعلی، بحث علمی، جواب علمی میخواهد.»
عماد افروغ و حسين علايی پس از واکنش ها به اظهاراتشان در يادداشت های جداگانه ای برداشت های «نادرست» از گفته های خود را رد کردند.
مذاکره اتمی در ترکیه: گامهای سست، انتظارات نامعلوم
یک هفته پس از بازگشت علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، از آنکارا، ظاهرا در راس یک هیئت پارلمانی، و انجام مذاکرات طولانی وی با احمد داووداوغلو، وزیر خارجه ترکیه، علیاکبر صالحی زیر پوشش «شرکت در جلسه کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی» و با هدف پیگیری مذاکرات مقدماتی اتمی با جامعه جهانی، پیش از عزیمت هیئت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران، راهی آنکارا شده است.
گرچه لاریجانی پیش از عزیمت به آنکارا طی گفتوگو با خبرگزاری آناتولی «میانجیگری اتمی ترکیه» را انکار کرد، در عین حال پس از دیدار با مقامات ترک منجمله عبدالله گل، رئیس جمهور، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر، و احمد داووداغلو، وزیر خارجه کشور میزبان، از آمادگی ایران برای انجام مذاکرات اتمی و پذیرفتن هیئت عالیرتبه آژانس بینالمللی سخن گفت.
در زمان عزیمت لاریجانی به آنکارا، علیاکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، به منظور تکمیل هیئت همراه محمود احمدینژاد، عازم سفر بیحاصل ۸ روزه به آمریکای لاتین و انجام دیدارهای تشریفاتی با دوستان چپگرای رئیس دولت ایران شده بود.
با این حال و در گرماگرم انتشار گزارشهای غیررسمی دایر بر از سرگیری میانجیگری ترکیه در پرونده اتمی ایران، و یک روز پیش از عزیمت صالحی به ونزوئلا، احمد داووداغلو با وی یک مکالمه تلفنی طولانی داشت.
هدف اصلی از انجام سفر جاری علیاکبر صالحی به آنکارا، در پوشش مذاکرات اقتصادی با ترکیه، زمینهسازی برگزاری مذاکرات اتمی با گروه ۱+۵ در آنکاراست.
لغو دعوت قبلی از بازرسان
به منظور فراهم ساختن زمینه همکاریهای بیشتر با آژانس و ازسرگیری گفتوگوهای مقدماتی با گروه ۱+۵، تهران در نامهای با امضای فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، در ۳۰ اکتبر سال گذشته از هرمن ناکارتس، معاون آژانس، برای دیدار از ایران دعوت کرد.
با انتشار مفاد گزارش خبرساز یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس، پیش از برگزاری جلسه فصلی شورای ۳۵ نفره حکام در وین، پیرامون برنامههای اتمی ایران، که طی آن جمهوری اسلامی متهم به انجام تحقیقات و مبادرت به آزمایشهای مستقیما مرتبط با تولید سلاح هستهای شده بود، سفر یاد شده بدون ارائه توضیح رسمی لغو شد.
در ۹ دسامبر گذشته، دعوت قبلی و لغو شده ایران، طی نامهای با امضای علیاصغر سلطانیه، نماینده جمهوری اسلامی در آژانس، تکرار شد. انجام بازدید آینده نمایندگان آژانس که احتمالا مرکب از یک گروه ۵ نفره خواهد بود، تحقق دعوت قبلی و تلاشی برای فراهم ساختن مقدمات گفتوگوهای جدیتر بین ایران و گروه ۱+۵ خواهد بود.
ایران در سوم ماه نوامبر گذشته نیز نمایندگان آژانس را برای شرکت در یک تور اتمی و بازدید از تاسیسات هستهای خود دعوت کرده بود. اما دعوت یاد شده به دلیل جدی نبودن و داشتن شکل تفننی، از سوی آمانو، دبیرکل آژانس، رد شده بود.
تاثیر فشارها
چند هفته پس از آغاز دور تازه اعمال فشارهای مالی و اقتصادی علیه ایران که با تحریم بانک مرکزی از سوی بریتانیا آغاز و در ۳۰ ماه دسامبر گذشته با امضای لایحه بودجه دفاعی آمریکا توسط اوباما و قرار دادن بانک مرکزی در شمول تحریمها به اوج تازهای رسید، ایران بار دیگر تمایل خود را برای آغاز گفتوگوهای اتمی با جامعه جهانی تجدید کرده است.
نگرانی جدی جمهوری اسلامی، ادامه وضع بحرانی موجود مالی و تشدید روزانه آن پس از آغاز عملی تحریم نفت از سوی جامعه اروپا، و کاهش تدریجی خرید نفت خام از سوی مصرفکنندگان آسیایی است.
تقریبا ۸۰ درصد از نفت صادراتی ایران راهی بازارهای آسیایی و ۲۰ درصد آن به بازارهای اروپا ارسال میشود. حدود ۸۰ درصد از درآمدهای ارزی ایران ناشی از صادرات نفت و میعانات گازی و تامین بیش از ۴۵ درصد از اقلام هزینههای بودجه از همین منبع صورت میگیرد.
واکنش توام با ترس بازار
در نتیجه ایجاد ترس ناشی از اعمال فشارهای مالی و اقتصادی آینده و حتی پیش از عملی شدن آنها، واکنش تند و شتابزده بازار داخلی ایران «ریال» واحد پول ملی را در مسیر سقوط آزاد ارزش برابری قرار داده است. در نتیجه ریال ۲۵ درصد از ارزش خود را تنها طی چند هفته از دست داد.
ادامه تزلزل پولی کنونی در ایران که شتاب آن با تصمیمات ناهماهنگ و غیر فنی مسئولان دولتی به جای تخفیف، افزایش نیز یافته، سقوط اقتصادی کشور و آغاز ورشکستگی واحدهای تولیدی و بیکاری صدها هزار نفر از کارکنان بخش خصوصی را به دنبال خواهد داشت.
از این لحاظ شاید پارهای از مسئولان متعادلتر داخل نظام جمهوری اسلامی، انجام گفتوگوهای اتمی را مجالی برای تخفیف بحران اقتصادی و مالی کنونی تلقی میکنند. گرچه گروه دیگری، به این فرصت تازه نیز همچنان به عنوان وسیله خریدن وقت و رفتن از یک ستون به ستون دیگر نگاه میکنند.
علیاکبر صالحی چهره متعادلی است که علیرغم تجربه شکستهای متعدد ایران در عرصه مناسبات بینالمللی طی مدت کوتاه مدیریتش در وزارت خارجه، تا حد زیادی اعتماد رهبر جمهوری اسلامی را به دست آورده است.
با توجه به سوابق کاری گذشته او در مقام سفیری ایران در آژانس و همچنین ریاست او بر سازمان انرژی اتمی، پیش از تصدی وزارت خارجه، و در نتیجه اشراف فنی او بر امور اتمی، صالحی صالحترین فردی است که میتواند هدایت مذاکرات مقدماتی هستهای را با جامعه جهانی سامان دهد.
اما فارغ از قابلیتهای شخصی صالحی، فاصله عمیق بین انتظارات جامعه جهانی و آمادگی واقعی ایران برای برآوردن این خواستهها، میتواند مذاکرات مقدماتی اتمی در آنکارا را نیز مشابه تمامی تلاشهای پیشین ۵ سال گذشته، منجمله میانجیگری سال ۲۰۱۰ با حضور ترکیه و برزیل، با شکست روبهرو سازد.
گرچه لاریجانی پیش از عزیمت به آنکارا طی گفتوگو با خبرگزاری آناتولی «میانجیگری اتمی ترکیه» را انکار کرد، در عین حال پس از دیدار با مقامات ترک منجمله عبدالله گل، رئیس جمهور، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر، و احمد داووداغلو، وزیر خارجه کشور میزبان، از آمادگی ایران برای انجام مذاکرات اتمی و پذیرفتن هیئت عالیرتبه آژانس بینالمللی سخن گفت.
در زمان عزیمت لاریجانی به آنکارا، علیاکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، به منظور تکمیل هیئت همراه محمود احمدینژاد، عازم سفر بیحاصل ۸ روزه به آمریکای لاتین و انجام دیدارهای تشریفاتی با دوستان چپگرای رئیس دولت ایران شده بود.
با این حال و در گرماگرم انتشار گزارشهای غیررسمی دایر بر از سرگیری میانجیگری ترکیه در پرونده اتمی ایران، و یک روز پیش از عزیمت صالحی به ونزوئلا، احمد داووداغلو با وی یک مکالمه تلفنی طولانی داشت.
هدف اصلی از انجام سفر جاری علیاکبر صالحی به آنکارا، در پوشش مذاکرات اقتصادی با ترکیه، زمینهسازی برگزاری مذاکرات اتمی با گروه ۱+۵ در آنکاراست.
لغو دعوت قبلی از بازرسان
به منظور فراهم ساختن زمینه همکاریهای بیشتر با آژانس و ازسرگیری گفتوگوهای مقدماتی با گروه ۱+۵، تهران در نامهای با امضای فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، در ۳۰ اکتبر سال گذشته از هرمن ناکارتس، معاون آژانس، برای دیدار از ایران دعوت کرد.
با انتشار مفاد گزارش خبرساز یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس، پیش از برگزاری جلسه فصلی شورای ۳۵ نفره حکام در وین، پیرامون برنامههای اتمی ایران، که طی آن جمهوری اسلامی متهم به انجام تحقیقات و مبادرت به آزمایشهای مستقیما مرتبط با تولید سلاح هستهای شده بود، سفر یاد شده بدون ارائه توضیح رسمی لغو شد.
در ۹ دسامبر گذشته، دعوت قبلی و لغو شده ایران، طی نامهای با امضای علیاصغر سلطانیه، نماینده جمهوری اسلامی در آژانس، تکرار شد. انجام بازدید آینده نمایندگان آژانس که احتمالا مرکب از یک گروه ۵ نفره خواهد بود، تحقق دعوت قبلی و تلاشی برای فراهم ساختن مقدمات گفتوگوهای جدیتر بین ایران و گروه ۱+۵ خواهد بود.
ایران در سوم ماه نوامبر گذشته نیز نمایندگان آژانس را برای شرکت در یک تور اتمی و بازدید از تاسیسات هستهای خود دعوت کرده بود. اما دعوت یاد شده به دلیل جدی نبودن و داشتن شکل تفننی، از سوی آمانو، دبیرکل آژانس، رد شده بود.
تاثیر فشارها
چند هفته پس از آغاز دور تازه اعمال فشارهای مالی و اقتصادی علیه ایران که با تحریم بانک مرکزی از سوی بریتانیا آغاز و در ۳۰ ماه دسامبر گذشته با امضای لایحه بودجه دفاعی آمریکا توسط اوباما و قرار دادن بانک مرکزی در شمول تحریمها به اوج تازهای رسید، ایران بار دیگر تمایل خود را برای آغاز گفتوگوهای اتمی با جامعه جهانی تجدید کرده است.
نگرانی جدی جمهوری اسلامی، ادامه وضع بحرانی موجود مالی و تشدید روزانه آن پس از آغاز عملی تحریم نفت از سوی جامعه اروپا، و کاهش تدریجی خرید نفت خام از سوی مصرفکنندگان آسیایی است.
تقریبا ۸۰ درصد از نفت صادراتی ایران راهی بازارهای آسیایی و ۲۰ درصد آن به بازارهای اروپا ارسال میشود. حدود ۸۰ درصد از درآمدهای ارزی ایران ناشی از صادرات نفت و میعانات گازی و تامین بیش از ۴۵ درصد از اقلام هزینههای بودجه از همین منبع صورت میگیرد.
واکنش توام با ترس بازار
در نتیجه ایجاد ترس ناشی از اعمال فشارهای مالی و اقتصادی آینده و حتی پیش از عملی شدن آنها، واکنش تند و شتابزده بازار داخلی ایران «ریال» واحد پول ملی را در مسیر سقوط آزاد ارزش برابری قرار داده است. در نتیجه ریال ۲۵ درصد از ارزش خود را تنها طی چند هفته از دست داد.
ادامه تزلزل پولی کنونی در ایران که شتاب آن با تصمیمات ناهماهنگ و غیر فنی مسئولان دولتی به جای تخفیف، افزایش نیز یافته، سقوط اقتصادی کشور و آغاز ورشکستگی واحدهای تولیدی و بیکاری صدها هزار نفر از کارکنان بخش خصوصی را به دنبال خواهد داشت.
از این لحاظ شاید پارهای از مسئولان متعادلتر داخل نظام جمهوری اسلامی، انجام گفتوگوهای اتمی را مجالی برای تخفیف بحران اقتصادی و مالی کنونی تلقی میکنند. گرچه گروه دیگری، به این فرصت تازه نیز همچنان به عنوان وسیله خریدن وقت و رفتن از یک ستون به ستون دیگر نگاه میکنند.
علیاکبر صالحی چهره متعادلی است که علیرغم تجربه شکستهای متعدد ایران در عرصه مناسبات بینالمللی طی مدت کوتاه مدیریتش در وزارت خارجه، تا حد زیادی اعتماد رهبر جمهوری اسلامی را به دست آورده است.
با توجه به سوابق کاری گذشته او در مقام سفیری ایران در آژانس و همچنین ریاست او بر سازمان انرژی اتمی، پیش از تصدی وزارت خارجه، و در نتیجه اشراف فنی او بر امور اتمی، صالحی صالحترین فردی است که میتواند هدایت مذاکرات مقدماتی هستهای را با جامعه جهانی سامان دهد.
اما فارغ از قابلیتهای شخصی صالحی، فاصله عمیق بین انتظارات جامعه جهانی و آمادگی واقعی ایران برای برآوردن این خواستهها، میتواند مذاکرات مقدماتی اتمی در آنکارا را نیز مشابه تمامی تلاشهای پیشین ۵ سال گذشته، منجمله میانجیگری سال ۲۰۱۰ با حضور ترکیه و برزیل، با شکست روبهرو سازد.
هاشمی رفسنجانی «توانایی مقاومت در برابر پروژه حذف خود را ندارد»
خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی، ايرنا، روز سهشنبه گزارش داد که اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست عصر سهشنبه خود، رياست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد اسلامی را تاييد و نهايی کردهاند.
بر اساس اين گزارش، در نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی که به رياست محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران، برگزار شده بود، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، به عنوان رئيس هيئت امنای دانشگاه آزاد در دوره جديد انتخاب شد.
گزارش بهروز کارونی را بشنوید
محمدرضا يزدانپناه، روزنامهنگار و تحليلگر سياسی در پاريس، در گفتوگو با راديوفردا، نهايی شدن رياست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد اسلامی را به زيان اکبر هاشمی رفسنجانی میداند:
محمدرضا یزدانپناه: طبيعتا اين اتفاق قابل انتظار بود. به هر صورت، وعده انقلاب در مديريت دانشگاه آزاد، قديمیترين وعدهای بود که آقای احمدینژاد از سال ۱۳۸۴ به هواداران خود داده بود.
در هر حال، قبل از اين که ترکيب جديد مجمع تشخيص مصلحت نظام توسط آيتالله خامنهای تا يکی دو ماه ديگر تعيين شود، میتوان گفت که دانشگاه آزاد به عنوان یکی از آخرين پايگاهها و سنگرهای آقای هاشمی رفسنجانی در درون حکومت بوده که از دست او خارج شده است.
به هر صورت، ۳۰ سال از مديريت آقای جاسبی که دست راست آقای هاشمی رفسنجانی در دانشگاه آزاد بود، میگذشت و اين اتفاق میتواند باعث ايجاد تغييرات جدی در دانشگاه آزاد به عنوان تشکيلات بسيار عظيم اداری، اقتصادی و دانشجويی در داخل ايران شود.
در نهايت هم میتوان گفت که تغيير مديريت دانشگاه آزاد و گرفتن مديريت اين مجموعه دانشگاه از آقای جاسبی و قرار گرفتنش در دست نزديکان آقای احمدینژاد يک گام بزرگ برای محدوديت و سلب قدرت مانور آقای هاشمی رفسنجانی در درون ساختار جمهوری اسلامی است.
با توجه به اين که مجمع تشخيص مصلحت نظام در سالهای اخير عملا از نقش و تاثيرگذاری خودش در امور مهم کشور فاصله زيادی گرفته است، به نظر میآيد که کل اين مسئله بستگی به اين دارد که شخص رهبر جمهوری اسلامی چه فکری میکند؟ آيا آقای خامنهای تمايل دارند که آقای هاشمی رفسنجانی را به طور کامل از تمام مناسب حکومتی و سياسی در درون جمهوری اسلامی حذف کنند؟
اگر فشارها به آيتالله خامنهای در اين حد باشد و اگر شخص خود ايشان به اين نتيجه برسند که حذف آقای هاشمی رفسنجانی به نفع بسط قدرت بيشتر ايشان و جناح مورد حمايت ايشان است، شايد اين کار را انجام بدهند.
به نظر هم نمیآيد که آقای هاشمی مانند ساليان گذشته آن توانايی را داشته باشد که بتواند در برابر اين پروژه حذف به طور کامل مقاومت کند. آيا با اين روند میشود پيشبينی کرد که آينده سياسی آقای هاشمی رفسنجانی رو به افول است؟
بله، بافت جديد قدرت در جمهوری اسلامی در سالهای اخير به گونهای تعبيه شده است که ميزان نفوذ و تاثيرگذاری تمام شخصيتهای سياسی يا گروههای سياسی کاملا بستگی به ميزان نزديکی آنها به شخص رهبر جمهوری اسلامی دارد.
اگر هر مجموعه يا هر فردی بتواند با آقای خامنهای پيوند استراتژيک برقرار کند، و مورد حمايت ايشان باشد، طبيعتا در بافت قدرت تاثيرگذارتر خواهد بود.
هر قدر هم ميزان اين حمايت از سوی رهبر جمهوری اسلامی بيشتر باشد، طبيعتا اين قدرت و تاثيرگذاری بيشتر خواهد بود.
به هر صورت، نزديکی و دوستی و اتحادی که سالها بين ايشان و آقای خامنهای وجود داشت، در سالهای اخير از دست رفته است و با توجه به اين مسئله به نظر نمیرسد که ارتباطی که ايشان با بخشی از روحانيت سنتی دارد، بتواند چندان به نقش و اثرگذاریاش در ساخت قدرت کمک کند.
بر اساس اين گزارش، در نشست شورای عالی انقلاب فرهنگی که به رياست محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران، برگزار شده بود، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، به عنوان رئيس هيئت امنای دانشگاه آزاد در دوره جديد انتخاب شد.
گزارش بهروز کارونی را بشنوید
محمدرضا يزدانپناه، روزنامهنگار و تحليلگر سياسی در پاريس، در گفتوگو با راديوفردا، نهايی شدن رياست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد اسلامی را به زيان اکبر هاشمی رفسنجانی میداند:
محمدرضا یزدانپناه: طبيعتا اين اتفاق قابل انتظار بود. به هر صورت، وعده انقلاب در مديريت دانشگاه آزاد، قديمیترين وعدهای بود که آقای احمدینژاد از سال ۱۳۸۴ به هواداران خود داده بود.
در هر حال، قبل از اين که ترکيب جديد مجمع تشخيص مصلحت نظام توسط آيتالله خامنهای تا يکی دو ماه ديگر تعيين شود، میتوان گفت که دانشگاه آزاد به عنوان یکی از آخرين پايگاهها و سنگرهای آقای هاشمی رفسنجانی در درون حکومت بوده که از دست او خارج شده است.
به هر صورت، ۳۰ سال از مديريت آقای جاسبی که دست راست آقای هاشمی رفسنجانی در دانشگاه آزاد بود، میگذشت و اين اتفاق میتواند باعث ايجاد تغييرات جدی در دانشگاه آزاد به عنوان تشکيلات بسيار عظيم اداری، اقتصادی و دانشجويی در داخل ايران شود.
در نهايت هم میتوان گفت که تغيير مديريت دانشگاه آزاد و گرفتن مديريت اين مجموعه دانشگاه از آقای جاسبی و قرار گرفتنش در دست نزديکان آقای احمدینژاد يک گام بزرگ برای محدوديت و سلب قدرت مانور آقای هاشمی رفسنجانی در درون ساختار جمهوری اسلامی است.
- با توجه به اين که قرار است به زودی اعضای مجمع تشخيص مصلحت نظام معرفی شوند، فکر میکنيد که جايگاه آقای هاشمی رفسنجانی در آنجا چگونه خواهد بود؟
با توجه به اين که مجمع تشخيص مصلحت نظام در سالهای اخير عملا از نقش و تاثيرگذاری خودش در امور مهم کشور فاصله زيادی گرفته است، به نظر میآيد که کل اين مسئله بستگی به اين دارد که شخص رهبر جمهوری اسلامی چه فکری میکند؟ آيا آقای خامنهای تمايل دارند که آقای هاشمی رفسنجانی را به طور کامل از تمام مناسب حکومتی و سياسی در درون جمهوری اسلامی حذف کنند؟
اگر فشارها به آيتالله خامنهای در اين حد باشد و اگر شخص خود ايشان به اين نتيجه برسند که حذف آقای هاشمی رفسنجانی به نفع بسط قدرت بيشتر ايشان و جناح مورد حمايت ايشان است، شايد اين کار را انجام بدهند.
به نظر هم نمیآيد که آقای هاشمی مانند ساليان گذشته آن توانايی را داشته باشد که بتواند در برابر اين پروژه حذف به طور کامل مقاومت کند. آيا با اين روند میشود پيشبينی کرد که آينده سياسی آقای هاشمی رفسنجانی رو به افول است؟
بله، بافت جديد قدرت در جمهوری اسلامی در سالهای اخير به گونهای تعبيه شده است که ميزان نفوذ و تاثيرگذاری تمام شخصيتهای سياسی يا گروههای سياسی کاملا بستگی به ميزان نزديکی آنها به شخص رهبر جمهوری اسلامی دارد.
اگر هر مجموعه يا هر فردی بتواند با آقای خامنهای پيوند استراتژيک برقرار کند، و مورد حمايت ايشان باشد، طبيعتا در بافت قدرت تاثيرگذارتر خواهد بود.
هر قدر هم ميزان اين حمايت از سوی رهبر جمهوری اسلامی بيشتر باشد، طبيعتا اين قدرت و تاثيرگذاری بيشتر خواهد بود.
به هر صورت، نزديکی و دوستی و اتحادی که سالها بين ايشان و آقای خامنهای وجود داشت، در سالهای اخير از دست رفته است و با توجه به اين مسئله به نظر نمیرسد که ارتباطی که ايشان با بخشی از روحانيت سنتی دارد، بتواند چندان به نقش و اثرگذاریاش در ساخت قدرت کمک کند.
گلشیفته فراهانی، عکس «جنجالی»، بحث «اخلاقی»
گلشیفته فراهانی، هنرپیشه ایرانی، که برخی از رسانههای داخلی ایران در سال ۸۷ در مورد او نوشتند که «روسریاش را برداشت و در آمریکا ماندگار شد»، این بار با انتشار تصاویر نیمه برهنهای در ضمیمه هفتگی مجله فرانسوی فیگارو، برای جامعه ایرانی جنجالآفرین شده است.
وبسایت فرانسویزبان «مادام لا فیگارو» این هفته کلیپی ویدئویی روی وبسایت خود قرار داد که در آن هفت بازیگر نامزد جایزه سزار، اسکار سینمای فرانسه، در حال برهنه شدن دیده میشوند. گلشیفته فراهانی یکی از این بازیگران است.
در این کلیپ سیاهوسفید که تصویری از آن نیز در صفحه فیسبوک گلشیفته فراهانی قرار داده شده (با بیش از ۲۰ هزار لینک «پسندیدم» تا این لحظه) این بازیگران در حال برهنه کردن نیمتنه بالایی خود دیده میشوند.
این در حالی است که مجله فيگارو عکس گلشیفته فراهانی را روز چهارشنبه از اين مجموعه حذف کرد.
انتشار سریع دو عکس گلشیفته فراهانی که در یکی از عکسها نیمتنه راست او به صورت برهنه دیده میشود و در عکس دیگر، او دو دست خود را بر سینهها قرار داده است باعث درگرفتن بحثهای زیاد و ارسال اظهارنظرهای فراوان در سطح وبسایتها و وبلاگهای فارسیزبان شده است.
در این میان خبرگزاری فارس با انتشار خبری با عنوان «اقدام وقیحانه هنرپیشه فیلم اصغر فرهادی»، شرکت کردن گلشیفته فراهانی در این تیزر تبلیغاتی را «اقدامی وقیحانه» دانسته و این کار را «مایه بدنامی» برای این بازیگر ایرانی توصیف کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان، از رسانههای حکومتی ایران، نیز با خبری با عنوان «گلشیفته فراهانی بالاخره مقابل دوربین برهنه شد» به این موضوع پرداخته است.
این سایت خبری، با این اظهارنظر که «وی علاقه شدیدی برای جلب توجه و شدت بخشیدن به شیب رفتار غیراخلاقیاش دارد» نوشت که «بسیاری از کارشناسان سینمایی کارهای غیراخلاقی این بازیگر را پیشبینی کرده بودند».
باشگاه خبرنگاران جوان با این حال به نام هیچ یک از این کارشناسان اشاره نکرده است.
«بیاخلاقی» و «بدموقع بودن»
در شاهراه اطلاعاتی غیردولتی اما نظرات دستهبندیهای دیگری از خود نشان میدهند: گروهی آن را یک تابوشکنی دانستهاند که برای جامعه ایرانی لازم است، دستهای دیگر آن را به عنوان عملی «خلاف عفت» سرزنش کردهاند، و گروهی دیگر این کار را یک امر شخصی دانستهاند که به خود بازیگر و هنرمند مربوط است و نیازی به این اندازه جنجال ندارد.
شماری نیز همزمانی انتشار این عکس و تصاویر با فشارهای فزاینده تازه بر خانه سینمای ایران و کارگردانانی چون اصغر فرهادی را نشانه «بیتوجهی» خانم فراهانی به امور قلمداد میکنند.
نویسنده وبلاگی با عنوان «زهرا» در مقالهای به این خبر پرداخته و مینویسد که «فرض بگیریم که استدلال نخنمای زن مالک بدن خویش است صحیح باشه، مگر به لحاظ اخلاقی باز هم انسان مختاره هرکاری با بدن خودش بکنه و کسی چیزی نگه؟»
نویسنده این وبلاگ با اظهار این که «این عرف هم فقط مخصوص شرق نیست. اگه الان یه هنرپیشه غربی هم تماما لخت بشه، واکنشها همین قدر شوکه خواهد بود» افزوده که «باید در برابر حرکات این طوری و اون دختر مصری واکنش مدافعانه و موافق بگیریم».
وبلاگ «زهرا» همچنین مینویسد: «جایی که فرد در فیلمی بازی کرده که کارگردانش (به گفته خودشون) در حال حاضر زیر ذرهبین نظام هست و تازه هم جایزه گرفتن، و خانه سینماش در شرف تعطیلیه، غیر از داغ کردن این شعله و تاثیر منفی، تاثیر دیگهای نداره. حالا سوژه معتقده که حامی جنبش اجتماعی ضد دولتی هم هست. خوب الان با این حرکت چه کمکی به این جنبش میکنه که اعضاش در داخل کشور از راه امام و مردمسالاری دینی حرف میزنن؟ غیر از دادن بهانه بیشتر به مخالفین؟»
نظردهنده دیگری به نام «مریم» اما در بخش نظرات عکس برهنه گلشیفته فراهانی در صفحه فیسبوک خانم فراهانی این پیام را نوشته است: «امروز یه آقا تا نشست تو تاکسی گفت ببین... (گلشیفته فراهانی) با لخت شدنش چطوری آبرومون رو تو دنیا برد. به شعور همه توهین کرده فلان فلان شده.. راننده برگشت نگاش کرد و گفت: "مردحسابی... طرف دوست داشته لخت شده. دست تو جیبت کرده مگه؟ تو مملکت اختلاس شده رقمش تو ماشین حساب جا نمیشه، هیشکی به شعورش توهین نمیشه، ... زن و بچه مردم رو تو خیابون میگیرن سر چادر و چاقچور میزنند به شعورت برنمیخوره؟ هر روز میری مغازه خرید از ماست و شیر و تخم مرغ قیمتش با دیروز فرق کرده، به شعورت برنمیخوره؟»
«فرهنگ عمهبلقیسی»
وبلاگی نیز به نام «نِسوان» در مقالهای جنجال بر سر این عکس و تصویر را با رفتار «عمه بلقیس» خود مشابه دانسته و مینویسد: «عمه بلقیس به همه چیز کار داشت... و هرکس حرکتی میکرد که با عرف و سنتهای او نمیخواند عمه بلقیس لبش را میگزید و روی گونههایش میزد اما هیچ پاسخ صریحی برای رد آن نداشت. اگر خیلی به چالش میکشیدیاش و ثابت میکردی که فلان کار آنقدرها هم بد نبوده میگفت: وا خدا مرگم بده، همسایهها چی فکر میکنند؟؟؟»
نسوان ادامه میدهد: «عمهبلقیسی فرهنگ غالب کشور ماست. عمه بلقیسها همه جا هستند و به همه چیز کار دارند. به عقاید دیگران، به لباس پوشیدن دیگران، به آدامس خوردن دیگران، به اینکه کی با کی رفت و با کی آمد و با کی خوابید. عمه بلقیسها داعیهدار فرهنگ و شرافت و نجابت و همه چیزهای اینجوری هستند و ماموریت دارند مردم را زیر ذرهبین بگذارند و نقد و ارشاد کنند. در فالس نیوز در مورد دست دادن اصغر فرهادی با آنجلینا جولی مینویسند یا در مورد خندیدنش با جودی فاستر. عمه بلقیسها همه را شکل فاحشه میبینند... هرکس یک کم متفاوت، یک کم شاد، یک کم آزاد، یا ساختارشکن باشد در قاموس عمه بلقیس فاحشه به شمار میرود. این را هم بگویم که در قاموس عمه بلقیس بقیه بدیها مثل دزدی، دروغگویی، ریاکاری و … مهم نیست. مهم این است که فاحشه لقب نگیری. و البته آنها در به کار بردن این برچسب امساکی به خرج نمیدهند.»
سایت سرگرمی «تیکافان» اما در مقالهای در مورد گلشیفته فراهانی نوشته است که «وی در یکی از آخرین فیلمهایش نشان داد که به چه راحتی میتواند همه چیز (تهمانده اعتقاداتش و حتی جسمش) را فدای رویای جهانی شدناش کند.» نویسنده به نام این فیلم اشاره نکرده است.
دیدگاه دیگری از سوی «بهنام» در صفحه فیسبوک گلشیفته ارسال شده که معتقد است: «ملت هوچی و بیاندیشهٔ ایران که لخت شدن خودش را ۳۰ سال است که نادیده میگیرد ... نباید «به لخت شدن گلشیفتهٔ از خود راندهاش ایراد بگیرد».
گلشیفته فراهانی، بازیگر و نوازنده ۲۹ ساله ایرانی ساکن پاریس، پیش از این در گفتوگو با شبکه بیبیسی فارسی درباره دلیل خروجش از ایران گفته بود: «رفتاری که با من شد و بیاعتمادیای که از یک سری مسئولین دیدم که در واقع پوست من را قلفتی کندند، باعث شد که دلم چنان بشکند که نتوان جمعش کرد.»
وبسایت فرانسویزبان «مادام لا فیگارو» این هفته کلیپی ویدئویی روی وبسایت خود قرار داد که در آن هفت بازیگر نامزد جایزه سزار، اسکار سینمای فرانسه، در حال برهنه شدن دیده میشوند. گلشیفته فراهانی یکی از این بازیگران است.
در این کلیپ سیاهوسفید که تصویری از آن نیز در صفحه فیسبوک گلشیفته فراهانی قرار داده شده (با بیش از ۲۰ هزار لینک «پسندیدم» تا این لحظه) این بازیگران در حال برهنه کردن نیمتنه بالایی خود دیده میشوند.
این در حالی است که مجله فيگارو عکس گلشیفته فراهانی را روز چهارشنبه از اين مجموعه حذف کرد.
انتشار سریع دو عکس گلشیفته فراهانی که در یکی از عکسها نیمتنه راست او به صورت برهنه دیده میشود و در عکس دیگر، او دو دست خود را بر سینهها قرار داده است باعث درگرفتن بحثهای زیاد و ارسال اظهارنظرهای فراوان در سطح وبسایتها و وبلاگهای فارسیزبان شده است.
در این میان خبرگزاری فارس با انتشار خبری با عنوان «اقدام وقیحانه هنرپیشه فیلم اصغر فرهادی»، شرکت کردن گلشیفته فراهانی در این تیزر تبلیغاتی را «اقدامی وقیحانه» دانسته و این کار را «مایه بدنامی» برای این بازیگر ایرانی توصیف کرده است.
باشگاه خبرنگاران جوان، از رسانههای حکومتی ایران، نیز با خبری با عنوان «گلشیفته فراهانی بالاخره مقابل دوربین برهنه شد» به این موضوع پرداخته است.
این سایت خبری، با این اظهارنظر که «وی علاقه شدیدی برای جلب توجه و شدت بخشیدن به شیب رفتار غیراخلاقیاش دارد» نوشت که «بسیاری از کارشناسان سینمایی کارهای غیراخلاقی این بازیگر را پیشبینی کرده بودند».
باشگاه خبرنگاران جوان با این حال به نام هیچ یک از این کارشناسان اشاره نکرده است.
«بیاخلاقی» و «بدموقع بودن»
در شاهراه اطلاعاتی غیردولتی اما نظرات دستهبندیهای دیگری از خود نشان میدهند: گروهی آن را یک تابوشکنی دانستهاند که برای جامعه ایرانی لازم است، دستهای دیگر آن را به عنوان عملی «خلاف عفت» سرزنش کردهاند، و گروهی دیگر این کار را یک امر شخصی دانستهاند که به خود بازیگر و هنرمند مربوط است و نیازی به این اندازه جنجال ندارد.
شماری نیز همزمانی انتشار این عکس و تصاویر با فشارهای فزاینده تازه بر خانه سینمای ایران و کارگردانانی چون اصغر فرهادی را نشانه «بیتوجهی» خانم فراهانی به امور قلمداد میکنند.
نویسنده وبلاگی با عنوان «زهرا» در مقالهای به این خبر پرداخته و مینویسد که «فرض بگیریم که استدلال نخنمای زن مالک بدن خویش است صحیح باشه، مگر به لحاظ اخلاقی باز هم انسان مختاره هرکاری با بدن خودش بکنه و کسی چیزی نگه؟»
نویسنده این وبلاگ با اظهار این که «این عرف هم فقط مخصوص شرق نیست. اگه الان یه هنرپیشه غربی هم تماما لخت بشه، واکنشها همین قدر شوکه خواهد بود» افزوده که «باید در برابر حرکات این طوری و اون دختر مصری واکنش مدافعانه و موافق بگیریم».
وبلاگ «زهرا» همچنین مینویسد: «جایی که فرد در فیلمی بازی کرده که کارگردانش (به گفته خودشون) در حال حاضر زیر ذرهبین نظام هست و تازه هم جایزه گرفتن، و خانه سینماش در شرف تعطیلیه، غیر از داغ کردن این شعله و تاثیر منفی، تاثیر دیگهای نداره. حالا سوژه معتقده که حامی جنبش اجتماعی ضد دولتی هم هست. خوب الان با این حرکت چه کمکی به این جنبش میکنه که اعضاش در داخل کشور از راه امام و مردمسالاری دینی حرف میزنن؟ غیر از دادن بهانه بیشتر به مخالفین؟»
نظردهنده دیگری به نام «مریم» اما در بخش نظرات عکس برهنه گلشیفته فراهانی در صفحه فیسبوک خانم فراهانی این پیام را نوشته است: «امروز یه آقا تا نشست تو تاکسی گفت ببین... (گلشیفته فراهانی) با لخت شدنش چطوری آبرومون رو تو دنیا برد. به شعور همه توهین کرده فلان فلان شده.. راننده برگشت نگاش کرد و گفت: "مردحسابی... طرف دوست داشته لخت شده. دست تو جیبت کرده مگه؟ تو مملکت اختلاس شده رقمش تو ماشین حساب جا نمیشه، هیشکی به شعورش توهین نمیشه، ... زن و بچه مردم رو تو خیابون میگیرن سر چادر و چاقچور میزنند به شعورت برنمیخوره؟ هر روز میری مغازه خرید از ماست و شیر و تخم مرغ قیمتش با دیروز فرق کرده، به شعورت برنمیخوره؟»
«فرهنگ عمهبلقیسی»
وبلاگی نیز به نام «نِسوان» در مقالهای جنجال بر سر این عکس و تصویر را با رفتار «عمه بلقیس» خود مشابه دانسته و مینویسد: «عمه بلقیس به همه چیز کار داشت... و هرکس حرکتی میکرد که با عرف و سنتهای او نمیخواند عمه بلقیس لبش را میگزید و روی گونههایش میزد اما هیچ پاسخ صریحی برای رد آن نداشت. اگر خیلی به چالش میکشیدیاش و ثابت میکردی که فلان کار آنقدرها هم بد نبوده میگفت: وا خدا مرگم بده، همسایهها چی فکر میکنند؟؟؟»
نسوان ادامه میدهد: «عمهبلقیسی فرهنگ غالب کشور ماست. عمه بلقیسها همه جا هستند و به همه چیز کار دارند. به عقاید دیگران، به لباس پوشیدن دیگران، به آدامس خوردن دیگران، به اینکه کی با کی رفت و با کی آمد و با کی خوابید. عمه بلقیسها داعیهدار فرهنگ و شرافت و نجابت و همه چیزهای اینجوری هستند و ماموریت دارند مردم را زیر ذرهبین بگذارند و نقد و ارشاد کنند. در فالس نیوز در مورد دست دادن اصغر فرهادی با آنجلینا جولی مینویسند یا در مورد خندیدنش با جودی فاستر. عمه بلقیسها همه را شکل فاحشه میبینند... هرکس یک کم متفاوت، یک کم شاد، یک کم آزاد، یا ساختارشکن باشد در قاموس عمه بلقیس فاحشه به شمار میرود. این را هم بگویم که در قاموس عمه بلقیس بقیه بدیها مثل دزدی، دروغگویی، ریاکاری و … مهم نیست. مهم این است که فاحشه لقب نگیری. و البته آنها در به کار بردن این برچسب امساکی به خرج نمیدهند.»
سایت سرگرمی «تیکافان» اما در مقالهای در مورد گلشیفته فراهانی نوشته است که «وی در یکی از آخرین فیلمهایش نشان داد که به چه راحتی میتواند همه چیز (تهمانده اعتقاداتش و حتی جسمش) را فدای رویای جهانی شدناش کند.» نویسنده به نام این فیلم اشاره نکرده است.
دیدگاه دیگری از سوی «بهنام» در صفحه فیسبوک گلشیفته ارسال شده که معتقد است: «ملت هوچی و بیاندیشهٔ ایران که لخت شدن خودش را ۳۰ سال است که نادیده میگیرد ... نباید «به لخت شدن گلشیفتهٔ از خود راندهاش ایراد بگیرد».
گلشیفته فراهانی، بازیگر و نوازنده ۲۹ ساله ایرانی ساکن پاریس، پیش از این در گفتوگو با شبکه بیبیسی فارسی درباره دلیل خروجش از ایران گفته بود: «رفتاری که با من شد و بیاعتمادیای که از یک سری مسئولین دیدم که در واقع پوست من را قلفتی کندند، باعث شد که دلم چنان بشکند که نتوان جمعش کرد.»
به گلی که شیفته کرد ما را…
شاهین نجفی
تو نه دیگر آن دختر “میم مثل مادری” و نه زنی در “سنتوری”.حالا حتی بازیگری جوان و مستعد و دلکنده از سینمای بیمار ایران و در سودای هالیوود هم نیستی .دیگر همه چیز تمام شد.دیگر مهم نیست که بگویند فقط برای حجاب و کار و پول و هرچه و چه و چه به بیرون زده باشی.از امروز تو یک خط شکنی.چه بخواهی چه نخواهی.نمی توانم فرض کنم که نادانسته سنگی را در آبی ها ی خالی و خیالی اذهان فسیلی انداخته باشی.یا شاید نمی دانستی و می دیدی و چه بهتر.دیگر هیچ چیز مهم نیست.تو بر روی “نباید “ها و”باید”هایی که قرن ها بر ما تحمیل شده است خط کشیدی. خوش آمدی قربانی.چرا شادی ام را پنهان کنم، وقتی روزهایی را می بینم که پرچم دار و خط شکن های سرزمین ام زنانی چون تواند ،که رگ های متورم غیرت و حجب و حیا و شرم را از درد و حسرت و ترس می ترکانند و با نگاهی کودکانه ،لخت …برهنه در برابر چشمان از حدقه درآمده ی تاریخی کثیف می ایستند و نعره می شکند که هی …های مرا ببین . من همانم که تو مرا به زنجیر کشیدی. در مقام خواهر و مادر و زن و با چماق عفت و عصمت و هر مفهوم بدبو و بدوی دیگر.من اینم . برهنه مرا ببین و در خلوت خویش به تدلیست ببغض، که در هزارتوی مفاهیمی فسیلی، به لجن کشیده شده ای و نمی دانی.آی خط شکن . من در برابرت سر تعظیم فرود می آورم و شرمنده ام و از هم اکنون ، تمام وجودم اشک و ترس است از دشنام هایی که نثارت می شود. آی دختر وحشی و معصوم-نگاهِ شرقیِ غمگین. تو را به برهنگی آسمانی ات سوگند که آنچه کردی ،کرد دیگرانی را که تو را محصور و مهجور می خواستند.
تنها بدان که تنها نیستی .
تنها بدان که تنها نیستی .
برهنگی تختی - برهنگی گلشیفته
ایلام
جهان پهلوان تختی را همه دوست دارند. قهرمان بود و مهمتر از آن پهلوان و مردمی. نمیدانم چند در صد از مردم ایران و بیشتر چه طبقه ای گلشیفته فراهانی را دوست دارند، اما مسلم است که او در هنر بازیگری کارنامه درخشانی دارد.
اصلا قصدم مقایسه جهان پهلوان تختی با گلشیفته فراهانی نیست چرا که آنها دو ایرانی از نسلی مختلف و در حوزه حرفه ای مختلفی هستند. اصلا قیاس انسان ها و نمره دادن به آنها چه معنایی دارد؟ چه کسی به من یا هر کس دیگری این صلاحیت را داده که انسان ها را قیاس کنیم و درباره اشان حکم صادر کنیم؟ تا آنجا که همه میدانیم نه جهان پهلوان تختی و نه گلشیفته هیچ کدام مرتکب قتل، دزدی یا جرم دیگری نشده اند.
عکس تختی و عکس گلشیفته را می بینید. هر دو با بالا تنه برهنه. بالا تنه تختی از بالا تنه گلشیفته برهنه تر هم هست. اما رمز برخی واکنش های تند ، خشن و تکفیر آمیز به عکس گلشیفته چیست؟
کجای سقف آسمان فرو ریخته؟ به راستی تفاوت ماهوی عکس تختی و گلشیفته چیست؟ همان گونه که اندام زن برای مردان هوس انگیز است، اندام مرد هم برای زنان هوس انگیز است. مشکل از کجا است؟ چرا حتا برخی از دانش آموختگان با مردم عامی همسخن می شوند و گلشیفته را تقبیح می کنند؟ چرا باید به عوام باج بدهیم از ترس جریحه دار شدن احساسات غیر منطقی و پا سفت کرده در ذهن قشری از مردم، از آنچه صحیح می دانیم دفاع نکنیم؟
ما در کنار کارهای حساب شده و جمعی، نیاز به حرکات متهورانه و تابو شکن هم داریم. هیچ یک از ما علم غیب یا دستگاه “نیت سنج” نداریم. نمیدانیم گلشیفته به چه دلیل چنین عکسی را منتشر کرده. اصلا به ما هم ربط ندارد.
شاید هدف اصلی اش اعتراض بوده، شاید برای جلب توجه بوده، شاید برای کسب در آمد بوده و شاید هم ترکیبی از این موارد یا مورد های دیگر. انتخاب و تصمیم گلشیفته محترم است. اما این وظیفه ما است که جلوی فرهنگ سنتی که زن را جواهری قیمتی می داند که باید در جواهر دان نگهداری شود، بایستیم.
گلشیفته برهنه شد، گلشیفته برهنه نشد، گلشیفته برهنه شد...ادامه دارد
روز گذشته، با انتشار عکس نیم برهنه گلشیفته فراهانی از طریق سایت مجله «مادام»، بسیاری از ایرانیهای حاضر در فضای مجازی واکنشهای مثبت و منفی خود را ثبت کردند. اما «فتوشاپی» خواندن عکس گلشیفته از سوی پدر و مادرش و حذف عکس از سایت مجله، آخرین تحول در نوع خود محسوب میشود. مادر گل شیفته گفته است که دخترش اهل این «خودفروختگیها» نیست و پدرش میگوید: «من پدر گلشیفته فراهانی اعلام می کنم این عکس هرگز متعلق به دختر من نیست و این عمل زشت یک فتوشاپ است.»
امروز، بهزاد فراهانی و مادر گلشیفته گفتهاند که عکسهای دخترشان، فتوشاپی است و دخترشان اهل چنین کاری نیست.خانم رحیمیان، مادر گلشیفته فراهانی در گفتگو با « بازتاب امروز» گفت: «در حال حاضر دخترم در هند به سر می برد و حالی مطلوب دارد وبنده که مادر او هستم به شما می گویم یقین بدانید دختر من اهل برهنگی و این مسائل نیست. در دنیای امروز که دنیای تکنولوژی است همه چیز امکان پذیر است و مطمئن باشید این عکس فتوشاپ بوده وبه هیچ عنوان نمی تواند عکس واقعی او باشد.»
با این وجود، انتشار فیلمی مرتبط با «جشنواره سزار» که گلشیفته فراهانی را در حال درآوردن پیراهن نشان میدهد، «فتوشاپی» بودن این ادعا را رد نقض میکند.
مادر گلشیفته، ضمن «خودفروشی» خواندن چنین حرکتی گفته است: «اگر من گلشیفته را بزرگ کرده ام بهتر از هرکس به این امر واقف هستم که دخترم اهل این چنین خودنماییها و خودفروختگیها نیست وبه شما با قاطعیت میگویم این عکس واقعی و متعلق به دختر من نیست.»
بر پایه همین گزارش بهزاد فرهانی پدر گلشیفته گفته است: «نمیدانم کسانی که مدتی است در پی دامن زدن به این موضوع هستند اصلا از خود سوال کردهاند که چرا دختر من باید دست به چنین کاری بزند؟ یک آدم مریض عکسی را در داخل اینترنت قرار داده است وجملاتی را به در زیر آن نوشته و فکر کرده است مردم هم به راحتی آن را پذیرفتهاند. حقیقت این است که گلشیفته در هیچ شبکه اجتماعی عضویت ندارد، پس نمیتواند چنین حرفهایی را زده باشد. من پدر گلشیفته فراهانی اعلام میکنم این عکس هرگز متعلق به دختر من نیست و این عمل زشت یک فتوشاپ است. دخترم اهل این مسائل وبازی ها نیست.»
با این حال، برخی در اصالت حرفهای پدر و مادر گلشیفته تردید کردهاند و میگویند نمیتوان به حرفهای «بازتاب امروز» اطمینان کرد.
امروز، خبرگزاری فارس اقدام گلشیفته فراهانی را بهانهای برای حمله به فرهادی، کارگردان برنده جایزه گولدن گلوب قرار داد و تیتر زد: «اقدام وقیحانه هنرپیشه فیلم اصغر فرهادی».
در حال حاضر، واکنش به خبر و عکس نیمه برهنه گلشیفته فراهانی در فضاهای مجازی، از مساله دستگیری روزنامهنگاران و نیز جایزه فیلم «جدایی نادر از سیمین» پیشی گرفته است.
همچنین، سایت «مادام-فیگارو» که دیروز عکس را منتشر کرده بود، «گلشیفته» را از مجموعه حذف کرده است.
این ویدئو حرکتی نمادین برای رفع و دفع تابوهای رایج است که درجوامع گوناگون وجود دارد وهدف آن نه برهنگی است و
نه سکس .... بلکه افراد حاضر در ویدئو با حرکات و گفتار خود به نوعی خود را فراتر از تابوها نشان میدهند و منظور و
مقصودشان این است که روح و جسم توأمان باید آزاد گردد . و تا فرد نسبت به جسم خود اختیار و تصاحبی نداشته باشد در
روح خود هم امکان تصاحب نداشته و آزادی به معنی واقعی شکل نمیگیرد . این گفتارترجمه ای کلی ست از آنچه که توسط
حاضران دراین ویدئوگفته شده است.
انتشار عکس برهنه ای از گلشیفته فراهانی، بازیگر ایرانی در وبسایت مجله فرانسوی فیگارو و در پی آن، انتشارش در شبکه های اجتماعی واکنش های گوناگونی در داخل و خارج از ایران برانگیخته است.
این عکس جزو مجموعه ای است که از ژان موندینو، عکاس سرشناس فرانسوی، از شانزده بازیگر جوانی که نامشان برای نامزدی بخش بهترین "بازیگر مستعد" جوایز سینمایی سزار مطرح شده است، گرفته است.همچنین فیلم کوتاهی از این بازیگران منتشر شده است که آنها را در حال عریان شدن نشان می دهد. این فیلم برای مراسم سزار ساخته شده است.
البته مجله فیگارو عکس خانم فراهانی را ساعاتی پیش از این مجموعه حذف کرد و فیلم رسمی آن که در یوتیوب منتشر شده بود، مدتی در دسترس نبود.
واکنش های مثبت و منفی به انتشار این عکس بسیار چشمگیر بوده است. برای مثال تنها در یکی از صفحات هواداران گلشیفته فراهانی در فیسبوک کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار آن هزاران نفر درباره آن نظر داده اند و لینکهای مرتبط با این عکس در وبسایت بالاترین در مجموع بیش از هزار امتیاز آورده است.
در بسیاری از این نظرات کاربران ضمن دفاع از این عمل گلشیفته فراهانی، کار او را شجاعانه خوانده اند و حتی عده ای "تابو شکنی" او را با اقدام علیا ماجده المهدی، دانشجوی مصری مقایسه کرده اند که به منظور دفاع از آزادی بیان و اعتراض به سانسور عکسهای برهنه خود را در اینترنت منتشر کرد.
در مقابل نیز مخالفان برهنه شدن گلشیفته فراهانی در مقابل دوربین را عملی مذموم بر شمرده اند و آن را مغایر با ارزشهای یک زن دانسته اند.
از جمله خبرگزاری فارس، نزدیک به اصولگرایان در مطلبی با عنوان "اقدام وقیحانه هنرپیشه فیلم اصغر فرهادی" نوشته است "بازیگری که یک روز با بازی در نقش مادری فداکار در فیلم میم مثل مادر خوش درخشیده بود، با پناه بردن به سینمای غرب امروز افتخارش این است تا به حراج گذاشتن نجابتش، عکسش بر جلد یک مجله فرانسوی منتشر شده است."
گلشیفته فراهانی که پس از خروج از ایران به فعالیت بازیگری خود ادامه داده است، برای بازی در فیلم فرانسوی "می کشمت، اگر بمیری" ساخته هونر سلیم، کارگردان کرد مقیم فرانسه از بختهای دریافت جایزه بهترین "بازیگر مستعد" جوایز سزار به شمار می رود.
او که در سال ۱۳۷۶ در ۱۴ سالگی با فیلم "درخت گلابی" ساخته داریوش مهرجویی وارد دنیای بازیگری شد، آخرین بار در فیلم درباره الی ساخته اصغر فرهادی در ایران مقابل دوربین رفت.
او در سال ۲۰۰۸ با بازی در فیلم مجموعه دروغ ها ساخته ریدلی اسکات، با بازی در مقابل لئوناردو دی کاپریو، نخستین حضور خود را در فیلمی هالیوودی تجربه کرد، فیلمی که دلیل دیگری شد که نتواند به ایران باز گردد.
محمد حسین صفار هرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اول محمود احمدی نژاد، در واکنش به بازی گلشیفته فراهانی در فیلم مجموعه دروغ ها به طور تلویحی گفته بود که کسی که قانون را زیر پا بگذارد، خود نیز زیر پا گذاشته می شود.
ظاهرا حساسیت مقام های ایرانی به این دلیل بود که خانم فراهانی بدون پوشش اسلامی در این فیلم و همین طور در جشنواره های سینمایی خارج از ایران ظاهر شده بود.
از او برای بازی در فیلم درباره الی در چند جشنواره سینمایی جهانی تقدیر شده است.
گلشیفته فراهانی در سال ۱۳۶۲ در تهران متولد شده است. پدر او بهزاد فراهانی از بازیگران شناخته شده سینما و تئاتر است. خواهر بزرگتر او شقایق فراهانی نیز بازیگر سینماست.
زمانه، بوتیک، اشک سرما، به نام پدر، میم مثل مادر و خورش مرغ و آلو از دیگر فیلم های اوست.
«جدایی نادر از سیمین» رسما نامزد جایزه اسکار شد
سحام نیوز: ۹ فیلم شامل «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی برای حضور در فهرست نهایی نامزدهای بخش فیلم خارجیزبان جوایز اسکار ۲۰۱۲ رقابت میکنند.
به گزارش خبرآنلاین، آکادمی علوم و هنرهای سینمایی چهارشنبه شب به وقت ایران فهرست کوتاه نامزدهای بخش اسکار فیلم خارجیزبان هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار را اعلام کرد.
«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی از ایران یکی از ۹ فیلمی است که بخت حضور در میان پنج نامزد نهایی این بخش را دارد.
رقبای «جدایی نادر از سیمین» در این بخش عبارتند از «کلهشق» میشائیل آر. روسکام از بلژیک، «آقای لازار» فیلیپ فالاردو از کانادا، «سوپرکلاسیکو» اوله کریستیان مادسن از دانمارک، «پینا» ویم وندرس از آلمان، «پانویس» جوزف سدار از رژیم صهیونیستی، «عمر من را کشت» رشدی زم از مراکش، «در تاریکی» آنییژکا هولاند از لهستان و «صدیق بیل: جنگجویان رنگینکمان» وی ته-شنگ از تایوان.
«جدایی نادر از سیمین» دوشنبه صبح در شصت و نهمین دوره جوایز سالانه گلدن گلوب برنده جایزه بهترین فیلم خارجیزبان شد. گلدن گلوب پس از اسکار مهمترین جوایز سالانه سینمایی در آمریکاست.
امسال ۶۳ فیلم برای حضور در بخش فیلم خارجیزبان جوایز اسکار واجد شرایط بودند. کمیته فاز اول متشکل از صدها عضو آکادمی مستقر در لس آنجلس تمام فیلمهای معرفی شده را دید و شش رقیب را انتخاب کرد. سه فیلم دیگر را کمیته اجرایی جایزه فیلم خارجیزبان آکادمی برگزید که ۲۰ عضو دارد.
یک کمیته ویژه متشکل از اعضای آکادمی در نیویورک و لس آنجلس از ۲۰ تا ۲۲ ژانویه ۹ فیلم فهرست کوتاه را میبیند و در نهایت درمورد پنج نامزد نهایی تصمیم میگیرد که اسامی آنها ۲۴ ژانویه (چهارم بهمن) همراه نامزدان دیگر بخشهای جوایز اسکار اعلام میشود.
هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار ۲۶ فوریه (دوشنبه هشتم اسفند به وقت ایران) در کداک تیهتر لس آنجلس برگزار میشود.
به گزارش خبرآنلاین، آکادمی علوم و هنرهای سینمایی چهارشنبه شب به وقت ایران فهرست کوتاه نامزدهای بخش اسکار فیلم خارجیزبان هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار را اعلام کرد.
«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی از ایران یکی از ۹ فیلمی است که بخت حضور در میان پنج نامزد نهایی این بخش را دارد.
رقبای «جدایی نادر از سیمین» در این بخش عبارتند از «کلهشق» میشائیل آر. روسکام از بلژیک، «آقای لازار» فیلیپ فالاردو از کانادا، «سوپرکلاسیکو» اوله کریستیان مادسن از دانمارک، «پینا» ویم وندرس از آلمان، «پانویس» جوزف سدار از رژیم صهیونیستی، «عمر من را کشت» رشدی زم از مراکش، «در تاریکی» آنییژکا هولاند از لهستان و «صدیق بیل: جنگجویان رنگینکمان» وی ته-شنگ از تایوان.
«جدایی نادر از سیمین» دوشنبه صبح در شصت و نهمین دوره جوایز سالانه گلدن گلوب برنده جایزه بهترین فیلم خارجیزبان شد. گلدن گلوب پس از اسکار مهمترین جوایز سالانه سینمایی در آمریکاست.
امسال ۶۳ فیلم برای حضور در بخش فیلم خارجیزبان جوایز اسکار واجد شرایط بودند. کمیته فاز اول متشکل از صدها عضو آکادمی مستقر در لس آنجلس تمام فیلمهای معرفی شده را دید و شش رقیب را انتخاب کرد. سه فیلم دیگر را کمیته اجرایی جایزه فیلم خارجیزبان آکادمی برگزید که ۲۰ عضو دارد.
یک کمیته ویژه متشکل از اعضای آکادمی در نیویورک و لس آنجلس از ۲۰ تا ۲۲ ژانویه ۹ فیلم فهرست کوتاه را میبیند و در نهایت درمورد پنج نامزد نهایی تصمیم میگیرد که اسامی آنها ۲۴ ژانویه (چهارم بهمن) همراه نامزدان دیگر بخشهای جوایز اسکار اعلام میشود.
هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار ۲۶ فوریه (دوشنبه هشتم اسفند به وقت ایران) در کداک تیهتر لس آنجلس برگزار میشود.
جواد امام در آستانه آزادی به تبلیغ علیه نظام متهم شد
جواد امام از اعضای دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به شعبه دوم دادسرای اوین احضار و تفهیم اتهام شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، تنها چند هفته مانده به آزادی این زندانی سیاسی به دادسرای مقدسی اوین احضار و توسط بازپرس شعبه دوم مورد بازجویی قرار گرفته و به تبلیغ علیه نظام از طریق امضا شهادت نامه در خصوص مرگ هدی صابر و امضا بیانیه ٣٩ امضایی در خصوص عدم مشارکت در انتخابات مجلس تفهیم اتهام شد.
جواد امام رییس ستاد میرحسین موسوی در تهران، ۲۴ خرداد ماه ۸۸، همزمان با آغاز سرکوب های پس از انتخابات در منزل خود بازداشت و پس از ضرب و شتم به زندان منتقل شده بود.
معاون حقوقی، پارلمانی و پشتیبانی وزیر نیرو در دولت سیدمحمد خاتمی، تابستان سال گذشته توسط قاضی مقیسه به یک سال حبس تعزیری به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم شده بود.
پیش از این ابوالفضل قدیانی نیز با اتمام دوران حبسش با اتهام توهین به رهبری از زندان ازاد نشد.
حمایت جمعی از فرمانده هان و رزمندگان لشگر عاشورا از سردار حسین علایی
جمعی از فرمانده هان و رزمندگان لشگر عاشورا در نامه ای در حمایت از همرزم خود سردار علایی نوشته اند: روزگار غریبی است سردار غریب، مشاهده تصاویر هجوم هتاکانه اوباشان به خانهات و نوشتن شعار بر علیهات دل هر صاحب دلی را که آغشته به حب جاه و جلال نشده به درد آورد.
پاس داران کشور در روزهای جنگ و دفاع در نامه ی خود با تاکید بر اینکه دلسوزان و علاقمندان به مملکت و ملت متعجب و متأسفند که ماجرای اسف بار غارت هزاران میلیاردی از اموال ملت مظلوم ایران، رگ غیرت مدعیان را به جنبش وا نمیدارد اما مقالهای تاریخی و تحلیلی که به مختصات حکومت غیر مردمی، فاسد و استبدادی شاهنشاهی پرداخته، این چنین عنانشان از کف بریده و خوابشان را آشفته کرده است می پرسند: آنان چه نسبتی میان خود و علائم ذکر شده در مقاله سردار علایی یافتهاند که بیمحابا به لعن و سباش پرداختهاند؟
در بخشی از این نامه که در صفحه ی شخصی همسر شهید باکری همراه و همرزم سردار علایی منتشر شده، این فرمانده هان و رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس اعلام کرده اند: می دانیم که با شهیدان و امام شهداء پیمان بستهای که همواره از آرمانهایشان که همان آرمانهای مردم در انقلاب ۲۲ بهمن بود پاسداری کنی.
نویسندگان نامه که به دلایل امنیتی خواستند نامشان فاش نشود در پایان آورده اند: بیواهمه از هیاهوی پوچ ارباب زر و زور وتزویر، همچون گذشته چونان کوه استوار باش و از غوغا سالاران نهراس و مطمئن باش که همسنگرانت تنهایت نخواهند گذاشت و از راه حقی که از پیش از انقلاب تاکنون انتخاب کردهای با تمام وجود حمایت و جانبداری خواهند کرد.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
«من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر»
سردار سرافراز برادر حسین علایی
سلام علیکم بما صبرتم؛
برای یاران و یادگاران لحظات خون و آتش و عشق و ایثار، نام تو هنوز هم سمبل مردانگی و شجاعت و اخلاص است؛ نامی که از تک تک حروفش بوی ذلت ناپذیری و مقاومت و ایستاده مردن به مشام میرسد. چه آن هنگام که با رژیم فاسد و مستبد شاهنشاهی مبارزه میکردی و چه آن زمان که در جبهههای دفاع مقدس و در برابر متجاوزان به خاک ایران، شب و روز مقاومت و جنگ مردانه مینمودی و چه آن هنگام که غوغاسالاران، هتاکانه به خانهات هجوم بردند و ناباورانه و زشت خویانه رجم و هجوت کردند و بیبصیرتت خواندند. اما خداوند سراسر حق و راستی و درستی خود شاهد است که روشنی افتخاراتت بیش از آن است که تاریکی پندار و گفتار و کردار ناصواب عدهای تاریک اندیش غرق شده در مادیت و لذت و قدرت آن را خاموش سازد.
روزگار غریبی است سردار غریب، مشاهده تصاویر هجوم هتاکانه اوباشان به خانهات و نوشتن شعار بر علیهات دل هر صاحب دلی را که آغشته به حب جاه و جلال نشده به درد آورد. گویی اینان فراموش کردهاند که صاحب آن خانه حسین علایی است، سرداری که بیشتر لحظات عمر خود را در راه عشق به اسلام و انقلاب و مردم و کشورش جانبازی کرده و از تقدیم جانش دریغ ننموده است. دلسوزان و علاقمندان به مملکت و ملت متعجب و متأسفند که ماجرای اسف بار غارت هزاران میلیاردی از اموال ملت مظلوم ایران، رگ غیرت مدعیان را به جنبش وا نمیدارد اما مقالهای تاریخی و تحلیلی که به مختصات حکومت غیر مردمی، فاسد و استبدادی شاهنشاهی پرداخته، این چنین عنانشان از کف بریده و خوابشان را آشفته کرده است. آنان چه نسبتی میان خود و علائم ذکر شده در مقاله سردار علایی یافتهاند که بیمحابا به لعن و سباش پرداختهاند؟ اگر در این کشور علایی با این همه سوابق رزمندگی و ایثار و خدمت بیبصیرت باشد پس چه کسی با بصیرت است؟ آیا شکستن حرمت حریم خانه و کاشانه بیآلایش سرداری ساده زیست مصداق بصیرت است؟ آیا سکوت و سکون در برابر فسادها و تبعیضها و بیعدالتیها که همچون موریانهای از سر و کول جامعه بالا میروند نشانه بصیرت است؟ چرا قانون شکنیها و پرده دریها و بیاخلاقیهای عدهای صاحب مکنت که زمین و زمان را برای به دست آوردن خواستههایشان بهم میدوزند و فسادشان شهره آفاق گردیده رگ غیرت برخی از مدعیان را نمیجنباند؟ آیا این است راه و رسم دفاع از آرمانهای شهداء و مردم و انقلاب که چاپلوسان و نان به نرخ روز خورندگان در حاشیه امن و مصونیت آهنین قرار گیرند و دلسوزان و نخبگان و منتقدین ناعدالتیها و تبعیضها در معرض اهانت و سرکوب واقع شوند؟ بدانیم که افسار شتر خشونت و پرده دری و سرکوب از کف ساربانان خارج شده و این شتر عاقبت روزی در مقابل منزل آنان نشسته و تاریخ را تکرار خواهد کرد.
سردار علایی؛
میدانیم که با شهیدان و امام شهداء پیمان بستهای که همواره از آرمانهایشان که همان آرمانهای مردم در انقلاب ۲۲ بهمن بود پاسداری کنی. دیدی که همسران فاضله و مجاهده شهیدان پرافتخار باکری و همت چگونه عزم و همتت را ستودند و خواستند که حافظ خون شهداء و پیام رسان پیامشان باشی. پیامی که لطافت انسانیت و مردانگی و ظلم ستیزی و عدالت طلبی و آزادگی در آن موج میزند. بیواهمه از هیاهوی پوچ ارباب زر و زور وتزویر، همچون گذشته چونان کوه استوار باش و از غوغا سالاران نهراس و مطمئن باش که همسنگرانت تنهایت نخواهند گذاشت و از راه حقی که از پیش از انقلاب تاکنون انتخاب کردهای با تمام وجود حمایت و جانبداری خواهند کرد.
جمعی از فرمانده هان و رزمندگان لشگر عاشورا
جـــرس:
در ادامه واکنش ها به موفقیت جهانی سینماگر برجسته ایرانی، اصغر فرهادی و اظهارات صلح دوستانه وی هنگام دریافت جایزه، احمد منتظری طی پیام تبریکی به این هنرمند ایرانی، از کوتاهی مقامات کشوری در قدردانی از این موفقیت و موارد مشابه، اظهار تاسف کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرحوم آیت الله العظمی منتظری، احمد منتظری، رئیس این دفتر، در پیام خود به اصغر فرهادی به مناسبت موفقیت فیلم «جدایی» در کسب جایزه منتقدین جهانی، خطاب به وی خاطرنشان کرد: "بسیار جای تأسف است که مسئولین مملکتی به جای ارج نهادن بر این کرامت هنرمندانه به آن بی اعتنایی میکنند. متأسفانه همین رفتارهاست که موجب شده نخبگان کشور در لیست صادرات ایران قرار گیرند و روز به روز بر آمار فرار مغزها از کشور افزوده شود و در مقابل کارگران ساده واردات ایران را تشکیل دهند."
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
باسمه تعالی
با سلام به همه هنرمندان کشور عزیزمان ایران
"من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق"
اینجانب به آقای اصغرفرهادی نویسنده و کارگردان توانای فیلم "جدایی نادر از سیمین" تبریک عرض می کنم؛ و به عنوان یک ایرانی از موفقیت هموطن هنرمندم در سطح جهانی بسیار شادمان، و از افتخاری که این فیلم ارزشمند کسب نموده سرافرازم. و البته شادمانی من موقعی که ایشان پیام صلح و دوستی مردم شریف ایران را یک بار دیگر به گوش جهانیان رسانید مضاعف گردید.
چند ماه قبل که این فیلم را مشاهده کردم تحت تأثیر امتیازات خاص آن قرار گرفتم، از چهره معصوم دختر یازده ساله ای که پدر و مادر خود را با نگاه و صحبت به صداقت و محبت تشویق مینمود تا پایبندی نادر به اصل انسانی- اسلامی نیکی به پدر.
بسیار جای تأسف است که مسئولین مملکتی به جای ارج نهادن بر این کرامت هنرمندانه به آن بی اعتنایی میکنند. متأسفانه همین رفتارهاست که موجب شده نخبگان کشور در لیست صادرات ایران قرار گیرند و روز به روز بر آمار فرار مغزها از کشور افزوده شود و در مقابل کارگران ساده واردات ایران را تشکیل دهند.
فراموش نمیکنم که وقتی خبر اخذ جایزه صلح نوبل سرکار خانم شیرین عبادی را به آیتالله منتظری گفتم بسیار خوشحال شدند و فرمودند: "باعث افتخار است که یک خانم ایرانی برنده چنین جایزه مهمی شده است". ولی افسوس که قدر ناشناسی و حسادت بعضی موجب شد که یک دوست واقعی را دشمن بنامند و به جای گل و شیرینی بر سرش تهمت و ناسزا بریزند و به جای شکر نعمت، کفران نعمت نمایند.
دعای خیر ملت پشتیبان هر آن که ایرانی است و دغدغه وطنی آباد و آزاد و دور از جنگ و ظلم و ستم در سر دارد و زیر لب زمزمه میکند:
وطن يعنی محبت، مهربانی نثار هر كه دانی و ندانـــــی
وطن يعنی نگاه هموطن دوســــــت هر آنجايی كه دانی هموطن اوست
احمد منتظری
1390/10/28
1390/10/28
گفتنی است، در حالیکه کسب موفقیت بین المللی توسط اصغر فرهادی سبب واکنش مثبت و تشویق بسیاری از هنرمندان و چهره های جریان اصلاحات و جنبش سبز واقع شده بود، روز گذشته فرج الله سلحشور، سینماگر حامی حکومت ادعا کرد: جایزه گرفتن جدایی نادر از سیمین را برای ایران افتخار نمی دانم و معتقدم فرهادی یک فیلم متضاد با اعتقادات مردم و فرهنگ ایرانی ساخته و ارسال کنندگان این فیلم به اسکار، به کشور و اسلام خیانت کرده اند و به نظر من و تمام ولایتمداران، جایزه مذکور هیچ افتخاری برای کشور و ملت ما نیست بلکه یک خیانت بزرگ در حق ملت است.
این کارگردان حامی رهبری همچنین مدعی شد: "جدایی نادر از سیمین یک فیلم در ضدیت اعتقادات مردم وتوهین به فرهنگ وخانواده در ایران است و برای همین نمی توان گفت این فیلم برای ایران وما افتخار آورده است."
تداوم سکوت مقامات رسمی
جـــرس: در ادامه پیام ها به مناسبت موفقیت بین المللی سینمای ایران، و درحالیکه مقامات رسمی کشور همچنان سکوت اختیار کرده اند، جمعی دیگر از کارگردانان سرشناس، بازیگر انبرجسته سینما و جمعی از اهالی صنوف سینمایی و یک صنف تئاتری در پیامهایی جداگانه اختصاص جایزه گلدن گلوب را به اصغر فرهادی و دست اندرکاران فیلم «جدایی...» تبریک گفتند.
به گزارش خبرآنلاین، مجید مجیدی، کمال تبریزی، پرویز پرستویی، 27 صنف سینمایی و انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر با گذشت سه روز از اعطای جایزه گلدن گلوب به «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی پیام تبریک خود را به این سینماگر مطرح کردند.
پیام مجید مجیدی
مجید مجیدی در پی اعطاء جایزه گلدن گلوب به فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی با انتشار نامهای این موفقیت را به فرهادی تبریک گفت.
هنرمند گرامی جناب آقای اصغر فرهادی
با سلام
خبر مسرتبخش دریافت جایزه گلدن گلوب را به جنابعالی و هنرمندان فیلم «جدایی نادر از سیمین» و جامعه محترم سینمای ایران تبریک و تهنیت عرض میکنم.
سینمای نوین و بالنده ایران که برخاسته از انقلاب شکوهمند اسلامی است در طول 30 سال گذشته همواره توانسته پرچم کشورمان را در رفیعترین قلههای عرصه فرهنگ و هنر دنیا به اهتزاز درآورد و دلهای دوستداران ایران عزیز را شاد کند.
امیدوارم دریافت این جایزه پیشدرآمدی باشد برای کسب جایزه اسکار تا آن جایزه نیز به جمع جوایز بزرگ سینمای ایران افزوده شود.
فرصت پیش آمده را عزیز بداریم و تلاش کنیم تا بدور از شائبهها و مسائل حاشیهای برای اعتلای سینمای نجیب ایران بیش از پیش بکوشیم.
پیام کمال تبریزی
کمال تبریزی کارگردان سرشناس سینمای ایران با ادبیات خاص خود یادداشتی برای تبریک به اصغر فرهادی نوشت. در بخشی از این پیام آمده است:
نامه محرمانه کمال تبریزی به اصغر فرهادی!
سلام بر تو ای اصغر فرهادی سینمای ایران! نمیدونی چقدر بابت این جایزهای که گرفتی خوشحالم! ولی افسوس که در این شرایط ایدهآل! نمیتونم احساسم رو به کسی ابراز کنم... شهر شلوغه و همه به هم، گیر دادن! میترسم بهت تبریک بگم و بابت همین تبریک خشک و خالی، بشم عامل بیگانه و صهیونیزم جهانی و طرفدار مراسم فواحش هالیوود! اونوقت خر بیار باقالی بارکن! ولی خوب که فکر می کنم همش تقصیر توئه!
آخه عزیز دل برادر! الان هم وقت جایزه گرفتن بود؟! اونم از گلدن گلوب ؟! آدمه دیگه! فکر نکردی تو این شیر توشیری بزن وببند خانه سینما، حسادت بعضی ها گل کنه؟؛ کلا در خانه سینما رو گل بگیرن؟!.. این همه متلک بارمون کنن!؟ آخه به فکر ما نیستی، به فکر سینما باش با این جایزه گرفتنت! رفتی اون جایزه گنده گنده رو گرفتی! حالا ما چه خاکی به سرمون کنیم؟!
پیام 27 صنف سینمایی
27 صنف سینمای ایران شامل شورای عالی تهیهکنندگان، انجمنهای فیلمبرداران، بازیگران، منشیان صحنه، بازیگران و بدلکاران، منتقدان و نویسندگان سینمایی، جلوههای ویژه، سینمائی، فیلم انیمیشن، صدای سینمای ایران، طراحان فیلم، طراحان فنی و مجریان صحنه، عکاسان، گویندگان، مدیران تدارکات، مدیران تولید، مدیران سالنهای سینما، چهرهپردازان، فیلم کوتاه، مستندسازان، تهیهکنندگان مستند و کانونهای کارگردانان، مدرسان ایرانی سینما، آهنگسازان، دستیاران فیلمبردار، برنامه ریزان و دستیاران کارگردان، تدوین کنندگان فیلم و کانون فیلمنامهنویسان پیام تبریکی برای موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی منتشر کردند.
متن پیام به این شرح است:
سینمای ایران، بالندگی، اصالت و نجابت خود را در عرصههای جهانی بارها ثابت کرده است. در آخرین مرحله غرورآفرین این مسیر پویا، اصغر فرهادی و گروه هنرمندش توانستند به شایستگی جایزه بهترین فیلم خارجی مراسم معتبر گلدن گلاب را برای اثر ماندگار «جدایی نادر از سیمین» کسب و به افتخارات سینما و سینماگران ایران بیفزایند.
سینمای ایران، بالندگی، اصالت و نجابت خود را در عرصههای جهانی بارها ثابت کرده است. در آخرین مرحله غرورآفرین این مسیر پویا، اصغر فرهادی و گروه هنرمندش توانستند به شایستگی جایزه بهترین فیلم خارجی مراسم معتبر گلدن گلاب را برای اثر ماندگار «جدایی نادر از سیمین» کسب و به افتخارات سینما و سینماگران ایران بیفزایند.
ما جامعه اصناف سینمای ایران در شرایط ویژهای که منجر به توقف فعالیتهای خانه سینما شده است همدلانه این موفقیت بینالمللی را که عوامل پدیدآورنده آن آحاد همین صنوفاند به اصغر فرهادی، همکاران هنرمند او، جامعه سینماگران و بخصوص مردم ایران تبریک می گوییم.
خورشید فرهنگ، هنر و سینمای ایران پیوسته فروزان باد.
پیام پرویز پرستویی
پرویز پرستویی بازیگر مطرح سینمای ایران پیام تبریک موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» را در گلدن گلوب در اختیار خبرگزاری ایسنا قرار داد.
در متن پیام پرستویی به این شرح است:
هنرمند ارزشمند سینمای ایران آقای اصغر فرهادی عزیز یک سال است که شاهد موفقیتهای پی در پی فیلم «جدایی نادر از سیمین» چه در داخل و چه در عرصههای بینالمللی هستم، تا اینکه با گرفتن جایزه گلدن گلوب اشک شوق و غرور در چشمانم جاری شد و به عنوان یک ایرانی به خود بالیدم.
درود بر شما و یارانتان که افتخارآفرین بودید و پرچم فرهنگی ایران را به اهتزاز درآوردید. آرزو میکنم در مراسم اسکار نیز بر روی صحنه خوش بدرخشید و باز هم پیام صلحطلبی ایران و ایرانی را به تمام جهان برسانید.
پیام انجمن منتقدان تئاتر
انجمن منتقدان خانه تئاتر نیز با انتشار پیامی موفقیت اصغر فرهادی را به او تبریک گفتند.
متن پیام انجمن که فرهادی را فرزند خلف تئاتر نامیدهاند به این شرح است:
جناب آقای اصغر فرهادی؛ در روزهایی که همکارانات بیخانه شدهاند، موفقیتهای پی در پی و به ویژه توفیق اخیر جنابعالی در کسب جایزه گوی طلایی، خانه دل همه عاشقان وطن را گرم کرد. بر خود واجب میدانیم به تو که فرزند خلف تئاتر ایران هستی، از صمیم قلب تبریک گفته و از درگاه یزدان بخشاینده به واسطه شادی بزرگی که برای هموطنان و همکاران خود ارمغان آوردهای، طلب بهترینها را داریم.
پیام تبریک بهرام رادان به پیمان معادی
بهرام رادان بازیگر سینما در پیامی موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» در جوایز گلدن گلوب را به پیمان معادی بازیگر این فیلم تبریک گفت.
متن این پیام به شرح زیر است:
پیمان عزیز
از زمانی که با هم آشنا شدیم و بارها و بارها رویاهامون رو مرور کردیم، بیشتر از یازده سال میگذره و بالاخره تو بهش رسیدی. در لحظهای که ثبت شـد در تاریخ این مرز و بوم و من بغض کـردم از خوشحالی.
ایمان دارم که شایستگیات خیلی بیشتر از این است و یقین دارم از این بالاتر خواهی رفت. از فرهادی عزیز تشکر کن، به خاطر اینکه دل این همه آدم را شاد کرد و چه قدر سخته شاد کردن دل این جماعت در این روزگار.
شاد باشید و موفق ، تا همیشه... تا ابد ... آمین
پیمان عزیز
از زمانی که با هم آشنا شدیم و بارها و بارها رویاهامون رو مرور کردیم، بیشتر از یازده سال میگذره و بالاخره تو بهش رسیدی. در لحظهای که ثبت شـد در تاریخ این مرز و بوم و من بغض کـردم از خوشحالی.
ایمان دارم که شایستگیات خیلی بیشتر از این است و یقین دارم از این بالاتر خواهی رفت. از فرهادی عزیز تشکر کن، به خاطر اینکه دل این همه آدم را شاد کرد و چه قدر سخته شاد کردن دل این جماعت در این روزگار.
شاد باشید و موفق ، تا همیشه... تا ابد ... آمین
برادر بزرگ میرحسین موسوی با بیان اینکه "دیر یا زود، حق همیشه پیروز است و بی شک میرحسین حق است"، پیرامون وضعیت فعلی جامعه می گوید: "مردم خودشان همه چیز را فهمیده اند. آن ها امروز همه چیز را می دانند اما چه میتوانند بکنند وقتی هر کس نفس حق می کشد بازداشت می شود."
به گزارش منابع خبری، میرعبدالله موسوی برادر سالخورده و بزرگ میرحسین، درحالیکه در مغازه کوچکش مشغول کسب است، همچنان تحت آزار و اذیت و اهانت ماموران امنیتی بوده و چند بار مغازهاش توسط ماموران مورد تفتیش قرار گرفته است.
به گزارش کلمه، این پیرمرد سالخوره درحالیکه نگران وضعیت برادرش (میرحسین) بود، چند روز پیش به سوی زندان اختر (محل نگهداری میرحسین و زهرا رهنورد) می رود شاید بتواند خبری از آنها دریافت کند، اما با برخورد زننده زندانبانان مواجه می شود.
وی می گوید "نگران برادرم و همسرش بودیم که مدت هاست آنجا اسیر شده اند. دل ما برایشان خیلی تنگ شده. خیلی وقت بود مشتاق زیارتشان بودیم... کاری نداشتیم، نگران بودیم. نگرانی یک برادر برای برادر. میخواستیم برویم و فقط ببینیمشان. میخواستم مطمئن شوم که حال آن ها خوب است، اما نگذاشتند."
موسوی با صدایی غمگین و در عین حال مبهوت می گوید: "مامورهای آنجا گفتند ما چنین آدمی را نمی شناسیم. من گفتم چطور نمی شناسید؟ همه ی دنیا ایشان را می شناسند شما چطور او را نمی شناسید؟
ده دقیقه ای ایستادیم. گفتند بروید منزلتان. ما رفتیم و دوباره برگشتیم اما باز هم مانع شدند و نگذاشتند برادرم را ببینم."
ده دقیقه ای ایستادیم. گفتند بروید منزلتان. ما رفتیم و دوباره برگشتیم اما باز هم مانع شدند و نگذاشتند برادرم را ببینم."
فرزند ارشد مرحوم میراسماعیل موسوی بار دیگر ناباورانه تکرار می کند: "ماموران گفتند ما اصلا کسی را به اسم موسوی نمی شناسیم."
وی در واکنش به اخبار رسانه های دولتی و امنیتی و ادعای اینکه "موسوی و رهنورد دربند نیستند و صرفا تحت حفاظت هستند"، می گوید: "هیچ کس با آن ها ارتباط ندارد. مانع دیدار همه می شوند. دخترهایش، ما، برادران. اصلا نمی دانیم در چه شرایطی نگهداری می شوند. همه همینطور بلاتکلیف مانده ایم. حدود یکی دو ماه پیش دختر برادرم توانسته بود آنها را ببیند و بعد از آن دیگر هیچ خبری نداریم. اینکه اصلا نمی دانیم در چه حالیاند و آیا مریض هستند و یا سالم، آزار دهنده است."
برادر بزرگ میرحسین موسوی می گوید: "آقایان رفتار خوبی نکردند و همه را گرفتار کرده اند. اگر رفتار مناسبی داشتند این پیشآمدها اتفاق نمی افتاد."
میرعبدالله موسوی با کمی مکث اضافه می کند: "قرار نیست که کسی را بگیرند بدون محکمه و قاضی همینطور نگه دارند و نگذارند با هیچ کس دیدار داشته باشد. بالاخره باید کاری کرد. یک دادگاهی تشکیل شود و ببینند که چه گناهی مرتکب شده اند. اگر مقصر بودند، هر چقدر قانون گفت نگهشان دارند اما نمی شود که بدون هیچ گناه و بی دادگاه و قاضی زندانیشان کنند."
این برادر دل تنگ که به گفته خود وارد وادی بی رحم سیاست نشده است در پاسخ به این سوال که چرا برخی از آزادی میرحسین می ترسند می گوید: "اینها می خواستند اذیت کنند و آزار بدهند. بیشتر از ده ماه است که بلاتکلیف گذاشته اند. معنی این چیزی جز آزار دادن نیست."
برادر میرحسین موسوی در پاسخ به اینکه چه باید کرد، می گوید: "ما هم مثل شما. کاری از ما بر نمی آید. هر کاری بخواهند دست خودشان است و انجام می دهند."
او همچنین تاکید کرد که همه چیز رابه «خدای احد و واحد» واگذار کرده و می گوید: "هر که حق هست خدا همان را می خواهد. دیر یا زود، حق همیشه پیروز است و بی شک میرحسین حق است."
میرعبدالله قاطعانه تاکید می کند: "برادرش کاری نکرده که مقصر باشد. آن ها زمانی که ناحق شد، از حق دفاع کردند و برای همین گرفتار شدند."
آقای موسوی افسوس می خورد و میگوید: "مردم خودشان همه چیز را فهمیده اند. آن ها امروز همه چیز را می دانند اما چه میتوانند بکنند وقتی هر کس نفس حق می کشد بازداشت می شود."
میرعبدالله موسوی در خصوص پیام به مسئولان کشور گفت: "من حرف خاصی خطاب به مسئولان ندارم. ما هم مثل همه ی مردم هستیم. از حرف ما چیزی در نمی آید همه چیز دست آنهاست."
دورخیز لباس شخصی ها این بار برای عماد افروغ
جـــرس:
در ادامه واکنش ها به اظهارات عماد افروغ، نماینده منتقد دولت در مجلس هفتم مبنی بر "لزوم ایجاد آزادی و فضای نقد در جامعه" و امکان "استضیاح رهبری توسط شهروندان"، برخی گزارش ها حاکی از آن است که برخی لباس شخصی ها موسوم به "نیروهای خودسر" برنامه ای را برای تجمع و هتاکی مقابل منزل دکتر افروغ در روز جمعه تدارک دیده اند.
همزمان، علی مطهری، نماینده منتقد دولت در مجلس شوراس اسلامی ضمن بچهگانه خواندن رفتارها و مواضع صورت گرفته علیه مباحث مطروحه دکتر عماد افروغ در برنامه تلویزیونی «پارک ملت» گفت: کسانی که هیاهو به راه انداختند و هتاکی میکنند تنها نشان میدهند که در پی خفه کردن صدای منتقدان هستند.
گفتنی است، در واکنش به اظهارات عماد افروغ، روز گذشته برخی از نمایندگان اصولگرای افراطی مجلس، حملات و هتاکی های زیادی را متوجه این استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران کردند.
به گزارش سایت «سياست نامه»، علی مطهری ضمن بچهگانه خواندن رفتارها و مواضع صورت گرفته علیه مباحث مطروحه عماد افروغ در برنامه تلویزیونی "پارک ملت"به" سياست نامه"، گفت: کسانی که هیاهو به راه انداختند و هتاکی میکنند تنها نشان میدهند که در پی خفه کردن صدای منتقدان هستند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آقایانی که تریبون مجلس را با میتینگهای انتخاباتی خود اشتباه گرفتهاند، اگر منطق دارند و قائل به حاکمیت عقل بر حرفشان هستند چرا دست به هیاهو و فحاشی میزنند؟ چرا میخواهند علیه منطق، دستور حمله بدهند؟!
نماینده تهران افزود: من در جلسه روز گذشته کمیسیون فرهنگی نیز به این رفتارها اعتراض کردم و گفتم که باید اجازه داد منتقدان حرف بزنند وگرنه این حرفها با ماندن در پستوها تبدیل به پتانسیل خواهد شد.
لباس شخصی های "خودسر" آماده می شوند
به گزارش «بازتاب امروز»، برخی نیروهای خودسر برنامه ای مشابه برنامه روز اربعین در مقابل منزل سردار علایی را برای جمعه این هفته مقابل منزل دکتر افروغ تدارک دیده اند تا روز سیاه دیگری را بدین ترتیب رقم بزنند.
به گزارش «بازتاب امروز»، برخی نیروهای خودسر برنامه ای مشابه برنامه روز اربعین در مقابل منزل سردار علایی را برای جمعه این هفته مقابل منزل دکتر افروغ تدارک دیده اند تا روز سیاه دیگری را بدین ترتیب رقم بزنند.
بنا بر این گزارش، گروه مذکور با بهانه دفاع از رهبری، صحبت های عماد افروغ را در برنامه پارک ملت دستمایه قرار داده و با بهره برداری از بخش هایی و حذف قبل و بعد این گفته ها، تلاش دارند تدارک حمله به خانه اش تحت عنوان تجمع اعتراضی مقابل منزلش را ببینند و از دو شب قبل با انتشار برخی پیامک ها از سوی یک نشریه خاص ادعای دروغ "توهین افروغ به رهبری" را مطرح و زمینه تحریک را فراهم کرده اند.
عماد افروغ، نماینده اصولگرای مستقل در مجلس هفتم، شامگاه یکشنبه هفته اخیر، طی برنامه زنده تلویزیونی تحت عنوان «پارک ملت»، با سخنانی صریح و هشدارآمیز از عدم وجود "نقد فعال" در کشور شدیدا انتقاد کرده و با بیان اینکه با "غسل شهادت" متن گفته های خود در برنامه "پارک ملت" را منتشر می کند تا مورد تحلیل و نقد قرار گیرد، گفته بود در مورد "شکاف فزاینده بین عرصه رسمی و عرصه عمومی" احساس خطر می کند.
جـــرس:
رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی هشدار داد که "غربیها باید بدانند اگر راه ترور باز شد؛ حتماً لازم نیست که ایران انتقام خون دانشمندان هستهای خود را بگیرد، بلکه در آن صورت میلیونها مسلمان در سراسر جهان خودشان راه مقابله با این ترورها را خواهند یافت."
به گزارش فارس، صادق آملی لاریجانی در جلسه روز چهارشنبه مسئولان عالی قضایی گفت: اگر به مسلمانان فشار آورده شود و جوانان آنان ترور شوند آنگاه راهی باز خواهد شد که سرانجامش منجلابی برای غربیها خواهد بود.
وی با اشاره به انفجار اخیر تهران گفت: غربیها باید بدانند که اگر راه ترور باز شد؛ حتماً لازم نیست که ایران انتقام خون جوانان و دانشمندان هستهای خود را بگیرد، بلکه در آن صورت میلیونها مسلمان در سراسر جهان هستند که اجازه نخواهند داد کشورهای غربی به مسلمانان و جوانان و دانشمندان اسلامی فشار آورند و خودشان راه مقابله با این ترورها را خواهند یافت.
لاریجانی این انفجارها را مصداق بارز " افساد فیالارض " دانست و تاکید کرد: قوه قضائیه در اسرع وقت عاملان و فریبخوردگان این اقدامات را به اشد مجازات میرساند و تمام کسانی که به صورت گروهی و باندی در این امور دخالت میکنند مفسد فیالارض هستند و قطعا اعدام خواهند شد و به کسانی که ممکن است فریب کشورهای مدعی حقوق بشر و مبارزه با تروریسم را بخورند هشدار میدهیم که بدانند این اقدامات عقوبت اخروی و دنیوی غیرقابل جبرانی خواهد داشت.
رئیس قوه قضائیه از نیروهای امنیتی نیز خواست در اسرع وقت عوامل ترور اخیر را شناسایی و در اختیار دستگاه قضایی قرار دهند.
رئیس قوه قضائیه در ادامه سخنان خود، تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی را موضوع جدید و عجیبی ندانست و گفت: تعجب اینجاست که چگونه کشورهای غربی پس از سی سال هنوز متوجه نشدهاند که اینگونه اقدامات و تحریمها خللی در اراده ملت ما ایجاد نخواهد کرد بلکه نظام اسلامی را مصممتر خواهد کرد تا استوارتر از قبل گام بردارند.
آملی لاریجانی از دولت خواست با تدبیر و تلاش بیشتر، وضعیت اقتصادی کشور را سر و سامان دهد و اخلالگران را به دستگاه قضایی معرفی کند.
بازداشت سلیمانینیا، مدیر شبکه اجتماعی متخصصان ایران
خبرگزاری هرانا - حامی خبرنگاران، محمد سلیمانینیا، مدیر شبکه اجتماعی متخصصان ایران و مترجم کتاب «عطر سنبل، عطر کاج» بازداشت شد.
به گزارش رادیو کوچه، سازمان گزارشگران بدون مرز، خبر بازداشت آقای سلیمانینیا را تایید کرده است.
براساس گزارشهای منتشر شده، آقای سلیمانینیا، روز سهشنبه، ۱۷ ژانویه، در منزل پدریاش دستگیر شد.
پیش از این نیز آقای سلیمانینیا چندین بار به وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شده بود.
از دلیل دستگیری و محل بازداشت آقای سلیمانینیا اطلاعی در دست نیست.
براساس گزارشهای منتشر شده، آقای سلیمانینیا، روز سهشنبه، ۱۷ ژانویه، در منزل پدریاش دستگیر شد.
پیش از این نیز آقای سلیمانینیا چندین بار به وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شده بود.
از دلیل دستگیری و محل بازداشت آقای سلیمانینیا اطلاعی در دست نیست.
محکومیت دو شهروند بوکانی به ۹ سال حبس تعزیری
به گزارش موکریان، یوسف رحمانی پور توسط دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد، به اتهام عضویت در یکی از احزاب مخالف و اقدام علیه امنیت به تحمل پنج سال زندان محکوم شده است.
بر اساس این گزارش، نامبرده حدود چهار سال است در زندان به سر می برد، سه سال از ایام بازداشت خود را در زندان اصفهان و مدتی را در زندان خوی سپری کرده و اخیراً به زندان ارومیه منتقل شده است.
همچنین روز گذشته آژانس خبری موکریان اطلاع داد: یک شهروند سقزی به نام بهروز ریشه صاحب از طرف دادگاه انقلاب این شهر به اتهام همکاری با یکی از احزاب مخالف نظام، به تحمل چهار سال حبس محکوم شده است.
تجمع خانوادههای فعالین کارگری دربند و جمعی از این فعالین در سنندج
خبرگزاری هرانا - روز دوشنبه ۲۶ دی ماه، جمعی از فعالین کارگری به همراه خانوادههای شریف ساعدپناه و مظفر صالح نیا فعالین کارگری دربند در ادامهی اعتراض به بازداشت آنان برای دومین روز متوالی با تجمع در مقابل ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج خواستار آزادی نامبردگان شدند.
به گزارش کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، در همین راستا با توجه به حضور خانوادهها مامورین اطلاعات با فشار بر فعالین کارگری، شریف ساعدپناه را مجبور به تماس تلفنی با خانوادهی خود ساخته تا حاضرین را تشویق به متفرق شدن نمایند.
شایان ذکر است که مامورین اطلاعات وعده دادهاند که این فعالین تا روز پنجشنبه در صورت عدم مراجعهی مجدد خانوادههایشان، آزاد شوند.
با گذشت اولیای دم جوان ۲۲ ساله از اعدام نجات یافت
خبرگزاری هرانا - یکم بهمن ماه سال ۸۷ ماموران پلیس کرج در جریان درگیری مرگباری در یکی از محله های این شهر قرار گرفتند. تیم جنایی پس از حضور در محل با جسد پسر جوانی به نام محمد روبرو شدند که بر اثر اصابت ضربه کارد به قلبش از پا درآمده بود. ضارب به نام پویا ۲۲ ساله نیز از سوی اهالی دستگیر شده بود.
با اعتراف متهم به قتل پرونده برای محاکمه به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قضات دادگاه پس از محاکمه پسر جوان را به قصاص محکوم کردند.
با اعتراض متهم پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی حکم قصاص را تایید کرده بودند.
در حالی که نام پویا در لیست اعدامی های اجرای احکام دادسرای جنایی قرار گرفته بود مادر مقتول با مراجعه به دادسرا از خون پسرش گذشت.
او به قاضی اجرای احکام گفت: چند شب قبل پسرم به خوابم آمد و از من خواست قاتلش را ببخشم.
با گذشت مادر مقتول پسر جوان از مجازات اعدام نجات یافت و پرونده او برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
با اعتراض متهم پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی حکم قصاص را تایید کرده بودند.
در حالی که نام پویا در لیست اعدامی های اجرای احکام دادسرای جنایی قرار گرفته بود مادر مقتول با مراجعه به دادسرا از خون پسرش گذشت.
او به قاضی اجرای احکام گفت: چند شب قبل پسرم به خوابم آمد و از من خواست قاتلش را ببخشم.
با گذشت مادر مقتول پسر جوان از مجازات اعدام نجات یافت و پرونده او برای رسیدگی به جنبه عمومی جرم به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
سهام الدین بورقانی بازداشت شد
خبرگزاری هرانا - سهام الدین بورقانی عکاس، روزنامه نگار و فرزند مرحوم احمد بورقانی نماینده مردم تهران در مجلس ششم و معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات، توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
به گزارش وبسایت ندای سبز آزادی، سهام الدین بورقانی سومین روزنامه نگاری است که در چند روز اخیر بازداشت شده است.
بر اساس این گزارش ماموران امروز با ورود به منزل او ابتدا به تفتیش خانه پرداخته و سپس سهام بورقانی را با خود به نقطه نا معلومی برده اند.
پیش از این مرضیه رسولی و پرستو دوکوهکی نیز به همین شیوه بازداشت شده اند و به نظر می رسد دور تازه ای از برخورد با روزنامه نگاران در ایران آغاز شده است.