آخرین وضعیت مهدی کروبی اعلام شد
سحام نیوز: محمد حسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی با انتشار روایتی از روز شنبه و دیدار با پدر خود بر روی صفحه فیس بوک شخصی اش، در خصوص وضعیت مهدی کروبی سخن گفته است.
به گزارش سحام نیوز، در این روایت، حسین کروبی از گفتگوی کوتاه و نیم ساعته با پدرش گفته و آورده است: “مشخص بود که اوضاع حصر او به نسبت ماههایی که در آپارتمانی کوچک به همراه ماموران امنیتی در شرایط سخت و دشواری به سر میبرده، بهتر شده است”.
مهدی کروبی ده ماه گذشته را در دو آپارتمان با حضور ماموران امنیتی و بدون همراهی همسرش، فاطمه کروبی؛ گذرانده بود. ماموران اجازه حضور فاطمه کروبی در کنار ایشان را نداده بودند. اکنون پس از ده ماه، آقای کروبی توصیف ساده ای از محل زندگی خویش ارائه داده است که نشان دهنده شرایط سخت و ناگوار پیشین بوده است. مهدی کروبی با نام بردن از نام دو روزنامه کاملا خنثی و بدون خاصیت خبری و تحلیلی، سعی در نشان دادن ترس موجود در حاکمیت، در خصوص بسته نگه داشتن فضای خبری و تحلیلی پیرامون وی را، دارد. آقای کروبی در این خصوص خطاب به فرزندش مگوید : “دو هفته است که روزنامه “جامجم” و “اطلاعات” را برای مطالعه دراختیارم میگذارند و برخلاف گذشته از امکان هواخوری و قدم زدن هر روز برخوردار شده ام.”
متاسفانه طی ایام زندان خانگی، خواهر آقای کروبی که مادر شهید نیز بود، به رحمت خدا رفتند و حکومت به ایشان اجازه حضور در هیچ مراسم مربوط به ایشان را نداد. گویا ترس حکومت از مراسمات ترحیم باید همچنان ادامه میداشت. روز شنبه سرانجام فرصتی برای آقای کروبی مهیا شد تا بتوانند به زیارت قبور مادر، پدر و خواهر مرحومه شان بروند.
به گزارش سحام، متن کامل این روایت که در صفحه شخصی فیس بوک محمد حسین کروبی منتشر شده است بدین شرح است:
شنبه بعدازظهر با تلفن مادرم مطلع شدم که امکانی برای دیدار پدر مهیا شده است و قرار است ایشان را تحتالحفظ به خانه شخصیشان بیاورند. به سرعت خود را به خانه رساندم و امکان دید و بازدید و گفتگویی برای نیم ساعت مهیا شد. پدر را کمی بشاشتر و سلامتتر از قبل یافتم، مشخص بود که اوضاع حصر او به نسبت ماههایی که در آپارتمانی کوچک به همراه ماموران امنیتی در شرایط سخت و دشواری به سر میبرده، بهتر شده است و همچنانکه خودش نیز توضیح میداد اکنون بخشی از یک آپارتمان به صورت مستقل دراختیار اوست و ماموران امنیتی در طبقه دیگری مستقر شدهاند. میگفت نزدیک دو هفته است که روزنامه “جامجم” و “اطلاعات” را برای مطالعه دراختیارم میگذارند و برخلاف گذشته از امکان هواخوری و قدم زدن هر روز برخوردار شده ام.
پدرم تعریف کرد که شب گذشته قبل از اذان صبح در خواب پدر و مادرشان را دیده و با آنها گفتگو کردهاند. ساعت ۹ ماموران امنیتی نزد ایشان آمده و خواسته بودند که آماده شوند تا ایشان را بهشت زهرا ببرند. پس از آن خواب و رویا، اکنون این فرصت برای ایشان مهیا شده بود که سر قبر پدر و مادر و خواهرشان که مادر شهید بودند وبه تازگی فوت کردند حاضرشده و فاتحهای بخوانند. آنچنانکه پدر تعریف میکردند، در راه بازگشت، ماموران به ایشان خبر دادهبودند که قصد دارند ایشان را به منزلی که خانواده به تازگی در جماران خریداری کردهاند ببرند و امکان بازدید ایشان از خانه تازهشان را فراهم آورند. اینچنین بود که با تماس مادرم ملاقات نیم ساعته ما انجام پذیرفت.
اگرچه در ده ماه حصر، سه ملاقات کم است و ناچیز، اما دیدار با پدر هرچند کم و کوتاه بسیار است وغنیمت. اگرچه در حصر بودن پدر و محرومیت از زندگی و همراهی با ایشان برای من ناراحتکننده و دلگیرکننده است اما مسرور و خوشحالام از اینکه اکنون با تجربه چنین حصری، نام پدرم درکنار نام نیک روحانیون بزرگوار، همچون شهید مدرس و آیتالله العظمی منتظری قرار میگیرد که حاضر نشدند نام خود را به ننگ بفروشند و البته ازطرفی دیگرمتاسفانه میبینم روحانی فرصت طلبی همچون شیخ محمد یزدی برای تصاحب قدرت و تصرف اموال بیتالمال در سالهای کوتاه باقی مانده از زندگیشان حاضرند فرصتطلبانه مجیزهگوی حاکمان شوند و لطمه ای بزرگ به آبروی روحانیت بزنند.
به گزارش سحام نیوز، در این روایت، حسین کروبی از گفتگوی کوتاه و نیم ساعته با پدرش گفته و آورده است: “مشخص بود که اوضاع حصر او به نسبت ماههایی که در آپارتمانی کوچک به همراه ماموران امنیتی در شرایط سخت و دشواری به سر میبرده، بهتر شده است”.
مهدی کروبی ده ماه گذشته را در دو آپارتمان با حضور ماموران امنیتی و بدون همراهی همسرش، فاطمه کروبی؛ گذرانده بود. ماموران اجازه حضور فاطمه کروبی در کنار ایشان را نداده بودند. اکنون پس از ده ماه، آقای کروبی توصیف ساده ای از محل زندگی خویش ارائه داده است که نشان دهنده شرایط سخت و ناگوار پیشین بوده است. مهدی کروبی با نام بردن از نام دو روزنامه کاملا خنثی و بدون خاصیت خبری و تحلیلی، سعی در نشان دادن ترس موجود در حاکمیت، در خصوص بسته نگه داشتن فضای خبری و تحلیلی پیرامون وی را، دارد. آقای کروبی در این خصوص خطاب به فرزندش مگوید : “دو هفته است که روزنامه “جامجم” و “اطلاعات” را برای مطالعه دراختیارم میگذارند و برخلاف گذشته از امکان هواخوری و قدم زدن هر روز برخوردار شده ام.”
متاسفانه طی ایام زندان خانگی، خواهر آقای کروبی که مادر شهید نیز بود، به رحمت خدا رفتند و حکومت به ایشان اجازه حضور در هیچ مراسم مربوط به ایشان را نداد. گویا ترس حکومت از مراسمات ترحیم باید همچنان ادامه میداشت. روز شنبه سرانجام فرصتی برای آقای کروبی مهیا شد تا بتوانند به زیارت قبور مادر، پدر و خواهر مرحومه شان بروند.
به گزارش سحام، متن کامل این روایت که در صفحه شخصی فیس بوک محمد حسین کروبی منتشر شده است بدین شرح است:
شنبه بعدازظهر با تلفن مادرم مطلع شدم که امکانی برای دیدار پدر مهیا شده است و قرار است ایشان را تحتالحفظ به خانه شخصیشان بیاورند. به سرعت خود را به خانه رساندم و امکان دید و بازدید و گفتگویی برای نیم ساعت مهیا شد. پدر را کمی بشاشتر و سلامتتر از قبل یافتم، مشخص بود که اوضاع حصر او به نسبت ماههایی که در آپارتمانی کوچک به همراه ماموران امنیتی در شرایط سخت و دشواری به سر میبرده، بهتر شده است و همچنانکه خودش نیز توضیح میداد اکنون بخشی از یک آپارتمان به صورت مستقل دراختیار اوست و ماموران امنیتی در طبقه دیگری مستقر شدهاند. میگفت نزدیک دو هفته است که روزنامه “جامجم” و “اطلاعات” را برای مطالعه دراختیارم میگذارند و برخلاف گذشته از امکان هواخوری و قدم زدن هر روز برخوردار شده ام.
پدرم تعریف کرد که شب گذشته قبل از اذان صبح در خواب پدر و مادرشان را دیده و با آنها گفتگو کردهاند. ساعت ۹ ماموران امنیتی نزد ایشان آمده و خواسته بودند که آماده شوند تا ایشان را بهشت زهرا ببرند. پس از آن خواب و رویا، اکنون این فرصت برای ایشان مهیا شده بود که سر قبر پدر و مادر و خواهرشان که مادر شهید بودند وبه تازگی فوت کردند حاضرشده و فاتحهای بخوانند. آنچنانکه پدر تعریف میکردند، در راه بازگشت، ماموران به ایشان خبر دادهبودند که قصد دارند ایشان را به منزلی که خانواده به تازگی در جماران خریداری کردهاند ببرند و امکان بازدید ایشان از خانه تازهشان را فراهم آورند. اینچنین بود که با تماس مادرم ملاقات نیم ساعته ما انجام پذیرفت.
اگرچه در ده ماه حصر، سه ملاقات کم است و ناچیز، اما دیدار با پدر هرچند کم و کوتاه بسیار است وغنیمت. اگرچه در حصر بودن پدر و محرومیت از زندگی و همراهی با ایشان برای من ناراحتکننده و دلگیرکننده است اما مسرور و خوشحالام از اینکه اکنون با تجربه چنین حصری، نام پدرم درکنار نام نیک روحانیون بزرگوار، همچون شهید مدرس و آیتالله العظمی منتظری قرار میگیرد که حاضر نشدند نام خود را به ننگ بفروشند و البته ازطرفی دیگرمتاسفانه میبینم روحانی فرصت طلبی همچون شیخ محمد یزدی برای تصاحب قدرت و تصرف اموال بیتالمال در سالهای کوتاه باقی مانده از زندگیشان حاضرند فرصتطلبانه مجیزهگوی حاکمان شوند و لطمه ای بزرگ به آبروی روحانیت بزنند.
حملات روز سه شنبه به مراسم عاشورا در کابل، مزار شریف و قندهار با واکنشهای منفی جناحهای مختلف داخلی و مقام های خارجی مواجه شده است.
در کابل یک انفجار انتحاری در زیارتگاه حضرت ابوالفضل، یکی از شلوغترین زیارتگاههای کابل، که در مرکز این شهر موقعیت دارد، منجر به کشته شدن ۵۴ نفر و زخمی شدن ۱۶۴ تن دیگر شده است.محل انفجار به مقر فرماندهی پلیس حوزه دوم امنیتی کابل بسیار نزدیک است و با کاخ ریاست جمهوری و وزارت دفاع هم تنها چند صد متر فاصله دارد.
بسم الله محمدی، وزیر داخله/کشور افغانستان پس از این انفجار در یک نشست خبری حضور یافت و گفت که این حادثه زمانی روی داد که گروهی از عزاداران از این زیارتگاه خارج شده و گروهی دیگر قصد ورود به آن را داشتند.
ژنرال عبدالظاهر، رئیس تحقیقات جنایی پلیس کابل گفته است که احتمال دارد فرد بمبگذار به همراه گروهی از عزاداران از جنوب کابل (ولایت لوگر) به این زیارتگاه آمده باشد.
تحلیل - باید نگران بود
به نظر نمی رسد هیچ گروهی جرات کند بمبگذاریهای روزعاشورا در کابل، مزار و قندهار را بعهده بگیرد، اگر قصد عاملان چنین حملاتی دامن زدن به تنش های مذهبی باشد که به احتمال زیاد چنین است، با روشن شدن هویت عاملان حمله، رسیدن به چنین هدفی دشوار می شود.
کشتن، صرفا به دلایل مذهبی، در افغانستان از سوی مردم این کشور حمایت نمی شود. حتی طالبان با آنکه علیه شماری از گروه های قومی آشکارا اعمال تبعیض می کردند، اما همواره از اینکه پنداشته شود طالبان تبعیض مذهبی روا می دارند، ابا داشتند.
کشتن، صرفا به دلایل مذهبی، در افغانستان از سوی مردم این کشور حمایت نمی شود. حتی طالبان با آنکه علیه شماری از گروه های قومی آشکارا اعمال تبعیض می کردند، اما همواره از اینکه پنداشته شود طالبان تبعیض مذهبی روا می دارند، ابا داشتند.
حمله 'تروریستی'
حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان که برای شرکت در کنفرانس بین المللی افغانستان به آلمان سفر کرده، این حملات را به شدت تقبیح کرده است.او ضمن همدردی با خانواده های قربانیان این حوادث، گفته است که این نخستین بار است که چنین حادثه های در یک روز مذهبی روی می دهد. آقای کرزی این حملات را "تروریستی" خوانده است.
در یک اطلاعیه ریاست جمهوری افغانستان آمده که حامد کرزی این حملات را کار کسانی دانسته که دشمن اسلام و افغانستان هستند و قصد دارند آرامش مردم این کشور را برهم بزنند.
شورای علمای اهل تشیع افغانستان نیز از مردم خواسته است که آرامش خود را حفظ کنند و از هر کاری که باعث دامن زدن به اختلافات شود، خودداری کنند.
'برخورد حسابی'
دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان، یوناما، این حمله را محکوم کرده و گفته است حمله به غیرنظامیان در روز عاشورا هیچ دلیلی ندارد.دفتر فرستاده ویژه سازمان ملل در کابل همچنان گفته که با سازمان دهندگان چنین حملات خونین باید "برخورد حسابی" صورت گیرد .
ژنرال جان آلن فرمانده کل نیروهای بین المللی و سیمون گاس نماینده غیرنظامی ناتو در افغانستان نیز گفته اند که این حملات را با شدت محکوم می کنند.
ائتلاف سیاسی تغییر و امید، گروه مخالف سیاسی دولت نیز این حمله را محکوم کرده و گفته است که ارتکاب این اعمال تنها کار کسانی است که ضد وحدت ملی مردم افغانستان هستند و برای رسیدن به اهداف خود در صدد ایجاد "نفاقی تازه" در میان مردم افغانستان هستند.
بسم الله محمدی، وزیر داخله، انفجار انتحاری کابل را کار گروه طالبان دانسته و گفته است: "طالبان، همانطوری که در سالیان متمادی مردم ما جنایت، بی رحمی و اعمال نابخشودنی شان را می فهمیدند، یک بار دیگر نشان دادند که بی رحم، قسی القلب و قاتل مردم ما هستند و حتی در روز مذهبی، روزی که مردم از نوه پیامبر اسلام تجلیل می کنند و آن هم در مسجد، از این عمل انتحاری خود دریغ نکردند."
طالبان که بیشتر مسئولیت حملات انتحاری و بمبگذاریها را به عهده می گیرند، با صدور اعلامیه ای حمله بر مراسم عاشورا در کابل و مزارشریف را محکوم کرده اند.
یک سخنگوی این گروه گفته که این کار خارجیها است و به گفته او، آنها قصد دارند با انجام چنین کارهایی اختلافات مذهبی را در افغانستان دامن بزنند و شکست شان را پنهان کنند.
وزیر داخله افغانستان در کنفرانس خبری خود گفت که قرار بوده است که در روز عاشورا چندین موشک پرتاب شود و در چند محل انفجار صورت بگیرد، اما نیروهای امنیتی از این حوادث جلوگیری کردند و چند تن را در این مورد دستگیر کرده اند.
«ابراز نگرانی» از دسترسی ایران به اطلاعات هواپیمای سرنگون شده آمریکا
یک «مقام آگاه نظامی» ایران می گوید که اقدامات عملياتی عليه هواپیماهای «متجاوز» محدود به مرزهای كشور نخواهد ماند و همزمان یک مقام نظامی آمریکا از دسترسی تهران به اطلاعات محرمانه هواپیمای جاسوسی این کشور که دو روز پیش توسط ایران سرنگون شد ابراز نگرانی کرد.
رسانه های ایران روز یکشنبه اعلام کردند که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی موفق شدند تا يك فروند هواپيمای بدون سرنشين پيشرفته جاسوسی آمريكايی از نوع RQ170 را سرنگون کنند.
یک فرمانده نظامی جمهوری اسلامی که خبرگزاری ایسنا از وی به عنوان «مقام آگاه نظامی» نام برده است، گفته که «اين هواپيما با اندك خسارتي سرنگون شد و در اختيار نيروهاي مسلح قرار گرفت.»
وی که نامش فاش نشده است با اشاره به اینکه این هواپیما در مناطق مرزی شرقی ایران ساقط شده است، گفت: «نظر به وقوع تجاوز آشكار مرزی، اقدامات عملياتی و الكترونيكی نيروهای مسلح جمهوری اسلامی ايران عليه پرنده های متجاوز، به مرزهای كشور محدود نخواهد ماند.»
همچنين محمد گلپايگانی، رييس دفتر رهبر جمهوری اسلامی ايران، روز سه شنبه در شهرکرد، سرنگون کردن هواپيمای آمريکايی را «کار بسيار بزرگی» خواند.
در همین حال، خبرگزاری آسوشيتدپرس از يک مقام نظامی آمريکايی نقل و قول کرده که گفته است، «آنها نگران هستند ايران به اطلاعات محرمانهای که توسط هواپيمای تجسسی بدون سرنشين ضبط شده است، دسترسی يابد.»
اين مقام آمریکایی افزوده است که هواپيمای یاد شده، در روزهای گذشته در حال چرخ زنی در مرزهای غربی افغانستان بوده که در خاک ايران افتاده است.
اطلاعات تازه درباره هواپیمای سرنگون شده تجسسی
از سوی دیگر، روزنامه آمریکایی لوس آنجلس تايمز به نقل از يک مقام نظامی که نخواسته نامش فاش شود، گفته است که اين هواپيما در حال انجام عمليات تجسسی برای سازمان مرکزی اطلاعات آمريکا (سيا) بوده است.
اين روزنامه می گويد که مشخص نيست عمليات این هواپیما در خاک ايران بوده يا اينکه به صورت اتفاقی وارد حريم هوايی ايران شده است.
هواپيماهای تجسسی آر کيو ۱۷۰، نسل جديد هواپيماهای بدون سرنشين تجسسی هستند که قابليت شنود تلفن های همراه از ارتفاع زياد را دارند و همچنين می توانند بدون آنکه شناسايی شوند در کشور متخاصم به جمع آوری اطلاعات بپردازند.
اين هواپيما با دستگاه های بسيار پيچيده ای که بر روی آن نصب شده است می تواند بوی آزمايشگاههای هستهای زيرزمينی را شناسايی کند و همچنين از سيستمهای عکسبرداری بسيار پيشرفتهای بهره میبرد.
روزنامه آمريکايی لوسآنجلس تايمز افزوده است: توانايی، قيمت، اندازه دقيق و حداکثر سرعت اين هواپيما تجسسی، توسط وزارت دفاع آمريکا فاش نشده است.
اين روزنامه به نقل از برخی تحليلگران غربی مینويسد که ممکن است اطلاعات فيزيکی و يا اطلاعات جمعآوری شده توسط اين هواپيما، مورد استفاده ايران قرار نگيرد، اما آنها میتوانند اين اطلاعات را در اختيار چين و روسيه، رقبای آمريکا، قرار دهند.
اين در حالی است که برخی تحليلگران نظامی به خبرگزاری آسوشيتدپرس گفته اند که حتی اگر ايران به اجزايی از اين هواپيما دست پيدا کرده باشد، آن چنان اطلاعاتی به دست نخواهند آورد چرا که اين هواپيمای تجسسی از ارتفاع بسيار زيادی سقوط کرده و احتمالا اجزای آن بسيار آسيب ديده اند.
اما جان کيربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) گفته است: هنگامی که این گونه هواپيماها، چه با سرنشين و چه بدون سرنشين، از دست بروند هميشه موجبات نگرانی را فراهم می آورد. خصوصا اينکه در جايی باشد که نيروهای آمريکايی به آن دسترسی ندارند.
رسانه های ایران روز یکشنبه اعلام کردند که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی موفق شدند تا يك فروند هواپيمای بدون سرنشين پيشرفته جاسوسی آمريكايی از نوع RQ170 را سرنگون کنند.
یک فرمانده نظامی جمهوری اسلامی که خبرگزاری ایسنا از وی به عنوان «مقام آگاه نظامی» نام برده است، گفته که «اين هواپيما با اندك خسارتي سرنگون شد و در اختيار نيروهاي مسلح قرار گرفت.»
وی که نامش فاش نشده است با اشاره به اینکه این هواپیما در مناطق مرزی شرقی ایران ساقط شده است، گفت: «نظر به وقوع تجاوز آشكار مرزی، اقدامات عملياتی و الكترونيكی نيروهای مسلح جمهوری اسلامی ايران عليه پرنده های متجاوز، به مرزهای كشور محدود نخواهد ماند.»
همچنين محمد گلپايگانی، رييس دفتر رهبر جمهوری اسلامی ايران، روز سه شنبه در شهرکرد، سرنگون کردن هواپيمای آمريکايی را «کار بسيار بزرگی» خواند.
در همین حال، خبرگزاری آسوشيتدپرس از يک مقام نظامی آمريکايی نقل و قول کرده که گفته است، «آنها نگران هستند ايران به اطلاعات محرمانهای که توسط هواپيمای تجسسی بدون سرنشين ضبط شده است، دسترسی يابد.»
اين مقام آمریکایی افزوده است که هواپيمای یاد شده، در روزهای گذشته در حال چرخ زنی در مرزهای غربی افغانستان بوده که در خاک ايران افتاده است.
اطلاعات تازه درباره هواپیمای سرنگون شده تجسسی
از سوی دیگر، روزنامه آمریکایی لوس آنجلس تايمز به نقل از يک مقام نظامی که نخواسته نامش فاش شود، گفته است که اين هواپيما در حال انجام عمليات تجسسی برای سازمان مرکزی اطلاعات آمريکا (سيا) بوده است.
اين روزنامه می گويد که مشخص نيست عمليات این هواپیما در خاک ايران بوده يا اينکه به صورت اتفاقی وارد حريم هوايی ايران شده است.
هواپيماهای تجسسی آر کيو ۱۷۰، نسل جديد هواپيماهای بدون سرنشين تجسسی هستند که قابليت شنود تلفن های همراه از ارتفاع زياد را دارند و همچنين می توانند بدون آنکه شناسايی شوند در کشور متخاصم به جمع آوری اطلاعات بپردازند.
اين هواپيما با دستگاه های بسيار پيچيده ای که بر روی آن نصب شده است می تواند بوی آزمايشگاههای هستهای زيرزمينی را شناسايی کند و همچنين از سيستمهای عکسبرداری بسيار پيشرفتهای بهره میبرد.
روزنامه آمريکايی لوسآنجلس تايمز افزوده است: توانايی، قيمت، اندازه دقيق و حداکثر سرعت اين هواپيما تجسسی، توسط وزارت دفاع آمريکا فاش نشده است.
اين روزنامه به نقل از برخی تحليلگران غربی مینويسد که ممکن است اطلاعات فيزيکی و يا اطلاعات جمعآوری شده توسط اين هواپيما، مورد استفاده ايران قرار نگيرد، اما آنها میتوانند اين اطلاعات را در اختيار چين و روسيه، رقبای آمريکا، قرار دهند.
اين در حالی است که برخی تحليلگران نظامی به خبرگزاری آسوشيتدپرس گفته اند که حتی اگر ايران به اجزايی از اين هواپيما دست پيدا کرده باشد، آن چنان اطلاعاتی به دست نخواهند آورد چرا که اين هواپيمای تجسسی از ارتفاع بسيار زيادی سقوط کرده و احتمالا اجزای آن بسيار آسيب ديده اند.
اما جان کيربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) گفته است: هنگامی که این گونه هواپيماها، چه با سرنشين و چه بدون سرنشين، از دست بروند هميشه موجبات نگرانی را فراهم می آورد. خصوصا اينکه در جايی باشد که نيروهای آمريکايی به آن دسترسی ندارند.
« اعضای اتحادیه اروپا برای تحریم نفت ایران اتفاق نظر دارند»
گونتر اوتینگر، کمیسر انرژی اتحادیه اروپا روز سه شنبه گفت، نظری اجماعی در میان اعضای این اتحادیه شکل گرفته که نیاز است نفت ایران مورد تحریم قرار گیرد. وی از هرگونه جزییات دقیق تر در مورد نحوه برنامه های این اتحادیه در مورد اجرای چنین تحریمی، خودداری کرد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، آقای اوتینگر که در دوحه به سر می برد گفت: «شکی نیست که چنین اجماعی شکل گرفته است. مسئله این است که تحریم های این چنینی باید با هماهنگی دیگر کشورها انجام شود و اگر ایالات متحده آمریکا و روسیه هم در آن همکاری داشته باشند، بهتر است. هر چقدر همکاری در این زمینه بیشتر باشد، نتیجه بهتری گرفته خواهد شد.»
روزنامه وال استریت جورنال هم در گزارشی نوشته که مسئولان امور پالایش و تصفیه نفت اروپا هم در حال آمادگی های لازم برای قطع واردات نفت از ایران هستند. مقامات پالایش نفت اتحادیه اروپا می گویند برای چنین کاری ابتدا باید قدم های لازم برداشته شود و از این رو هر پالایشگاهی مشغول بررسی های لازم است.
کمیسر انرژی اتحادیه اروپا همچنین گفت: «هرچند اجماع در میان کشورهای اروپایی وجود دارد، ولی با این حال تیم اتحادیه اروپا باید آن را به یک سیاست اجماعی بزرگتر تبدیل کرد و دیگر کشورهای بزرگ را هم در آن سهیم کند.»
ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا هم که در حمایت از پیشنهاد فرانسه برای تحریم نفت ایران موضع گرفته بود، اعلام کرد اتحادیه اروپا به ایران نشان خواهد داد که در برابر رفتارهای تحریک آمیز، عقب نشینی نخواهد کرد.
به نوشته وال استریت جورنال، کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته که تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا «هنوز در حال بررسی است» و اگر قرار باشد تحریم ها علیه ایران افزایش یابد، در جریان مذاکرات وزیران خارجه اتحادیه اروپا در ژانویه سال آینده میلادی، یک ماه دیگر، اعلام خواهد شد.
رابرت آینهورن، مشاور ارشد وزیر خارجه آمریکا روز دوشنبه جمهوری اسلامی را یک «دولت منفور در سطح جهانی» خواند و از کره جنوبی و دیگر همپیمانان ایالات متحده خواست تا بر شدت تحریمهای خود علیه ایران بیافزایند.
مشاور وزیر خارجه آمریکا در حوزه منع گسترش سلاحهای اتمی و کنترل اسلحه ، در سخنانی وضعیت هستهای ایران را در ماههای اخیر «نگرانکنندهتر» از پیش خواند و تأکید کرد که کره جنوبی و همپیمانان آمریکا باید از خرید مواد پتروشیمی از تهران خودداری کنند. وزیر خارجه کره جنوبی تأیید کرده است که کشورش از خریداران مواد پتروشیمی ایران است.
کره جنوبی ۱۰ درصد از نفت مورد نیاز خود را از ایران خریداری میکند. همچنین چین، هند، ژاپن و ترکیه از خریداران اصلی نفت ایران هستند. در میان کشورهای اروپایی، ایتالیا، اسپانیا، آلمان و فرانسه از اصلی ترین خریداران نفت ایران به شمار می روند.
ایران دومین تولیدکننده اوپک است و مشتریان اصلیاش در اروپا کشورهایی هستند که با بحران شدید اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند؛ بنا بر آماری که دولت آمریکا منتشر کرده، ایتالیا، اسپانیا و یونان هرکدام نزدیک به ۱۳ درصد از نفت خام خود را از ایران وارد میکنند.
نيکلا سرکوزی، رييس جمهور فرانسه، پیشتر در نامه ای به رهبران آمريکا، بريتانيا، آلمان اتحاديه اروپا، کانادا، و ژاپن پيشنهاد خود برای تحريم های تازه را مطرح کرده بود.
نيکلا سرکوزی گفته بود: «همزمان با اين که ايران برنامه هسته ای خود را به جلو برده از مذاکره سرباز می زند و مردم خود را به انزوا محکوم می کند، فرانسه از تحريم های تازه در ابعاد بی سابقه حمايت می کند تا از اين طريق ايران متقاعد شود که بايد مذاکره کند.»
رييس جمهوری فرانسه گفته بود:«بنابراين فرانسه به اتحاديه اروپا و کشورهای عضو آن، ايالات متحده، ژاپن و کانادا و کشورهای ديگری که مايل (به همکاری هستند) پيشنهاد می کند تا فورا در خصوص مسدود کردن دارايی های بانک مرکزی ايران و توقف خريد نفت اين کشور تصميم بگيرند.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، آقای اوتینگر که در دوحه به سر می برد گفت: «شکی نیست که چنین اجماعی شکل گرفته است. مسئله این است که تحریم های این چنینی باید با هماهنگی دیگر کشورها انجام شود و اگر ایالات متحده آمریکا و روسیه هم در آن همکاری داشته باشند، بهتر است. هر چقدر همکاری در این زمینه بیشتر باشد، نتیجه بهتری گرفته خواهد شد.»
روزنامه وال استریت جورنال هم در گزارشی نوشته که مسئولان امور پالایش و تصفیه نفت اروپا هم در حال آمادگی های لازم برای قطع واردات نفت از ایران هستند. مقامات پالایش نفت اتحادیه اروپا می گویند برای چنین کاری ابتدا باید قدم های لازم برداشته شود و از این رو هر پالایشگاهی مشغول بررسی های لازم است.
کمیسر انرژی اتحادیه اروپا همچنین گفت: «هرچند اجماع در میان کشورهای اروپایی وجود دارد، ولی با این حال تیم اتحادیه اروپا باید آن را به یک سیاست اجماعی بزرگتر تبدیل کرد و دیگر کشورهای بزرگ را هم در آن سهیم کند.»
ویلیام هیگ، وزیر خارجه بریتانیا هم که در حمایت از پیشنهاد فرانسه برای تحریم نفت ایران موضع گرفته بود، اعلام کرد اتحادیه اروپا به ایران نشان خواهد داد که در برابر رفتارهای تحریک آمیز، عقب نشینی نخواهد کرد.
به نوشته وال استریت جورنال، کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته که تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا «هنوز در حال بررسی است» و اگر قرار باشد تحریم ها علیه ایران افزایش یابد، در جریان مذاکرات وزیران خارجه اتحادیه اروپا در ژانویه سال آینده میلادی، یک ماه دیگر، اعلام خواهد شد.
رابرت آینهورن، مشاور ارشد وزیر خارجه آمریکا روز دوشنبه جمهوری اسلامی را یک «دولت منفور در سطح جهانی» خواند و از کره جنوبی و دیگر همپیمانان ایالات متحده خواست تا بر شدت تحریمهای خود علیه ایران بیافزایند.
مشاور وزیر خارجه آمریکا در حوزه منع گسترش سلاحهای اتمی و کنترل اسلحه ، در سخنانی وضعیت هستهای ایران را در ماههای اخیر «نگرانکنندهتر» از پیش خواند و تأکید کرد که کره جنوبی و همپیمانان آمریکا باید از خرید مواد پتروشیمی از تهران خودداری کنند. وزیر خارجه کره جنوبی تأیید کرده است که کشورش از خریداران مواد پتروشیمی ایران است.
کره جنوبی ۱۰ درصد از نفت مورد نیاز خود را از ایران خریداری میکند. همچنین چین، هند، ژاپن و ترکیه از خریداران اصلی نفت ایران هستند. در میان کشورهای اروپایی، ایتالیا، اسپانیا، آلمان و فرانسه از اصلی ترین خریداران نفت ایران به شمار می روند.
ایران دومین تولیدکننده اوپک است و مشتریان اصلیاش در اروپا کشورهایی هستند که با بحران شدید اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند؛ بنا بر آماری که دولت آمریکا منتشر کرده، ایتالیا، اسپانیا و یونان هرکدام نزدیک به ۱۳ درصد از نفت خام خود را از ایران وارد میکنند.
نيکلا سرکوزی، رييس جمهور فرانسه، پیشتر در نامه ای به رهبران آمريکا، بريتانيا، آلمان اتحاديه اروپا، کانادا، و ژاپن پيشنهاد خود برای تحريم های تازه را مطرح کرده بود.
نيکلا سرکوزی گفته بود: «همزمان با اين که ايران برنامه هسته ای خود را به جلو برده از مذاکره سرباز می زند و مردم خود را به انزوا محکوم می کند، فرانسه از تحريم های تازه در ابعاد بی سابقه حمايت می کند تا از اين طريق ايران متقاعد شود که بايد مذاکره کند.»
رييس جمهوری فرانسه گفته بود:«بنابراين فرانسه به اتحاديه اروپا و کشورهای عضو آن، ايالات متحده، ژاپن و کانادا و کشورهای ديگری که مايل (به همکاری هستند) پيشنهاد می کند تا فورا در خصوص مسدود کردن دارايی های بانک مرکزی ايران و توقف خريد نفت اين کشور تصميم بگيرند.»
احیای دموکراسی در جهان عرب و نقش جامعه مدنی
بدون شک مهمترین واقعه سال ۲۰۱۱ را میتوان خیزش دموکراتیک در جهان عرب دانست. زمانیکه مبارزان سیاسی اروپای شرقی در دهه ۱۹۸۰ مخالفتهای خود را با رژیمهای استبدادی کمونیست آغاز کردند، چشماندازشان مفهوم جامعه مدنی بود. درکی که روشنفکران اروپای شرقی و فعالان مدنی از «جامعه مدنی» داشتند تنها مفهوم قرن هجدهمی، یعنی قانون و نظم نبود؛ بلکه مفهوم تشکلهای افقی خودساخته و ایجاد نهادها و فضاهای دموکراتیک در عرصهٔ عمومی و جدا از دولت و سازمانهای ایدئولوژیک نیز بود.
خیزشهای دموکراتیک اخیر در جهان عرب بار دیگر آشکار کرد که جامعه مدنی میتواند به ایجاد فضاهای مستقل مورد نیاز، بر اساس اندیشه معروف آیزایا برلین و تمایز میان آزادیهای «منفی» و «مثبت» کمک کند. آن چه در اتحاد تونسیها و مصریها در مطالبات دموکراتیکشان وجود داشت، امروز مطالبات مردم عمان، بحرین، یمن، لیبی و ایران نیز هست، یعنی آزادی از مداخله و مبارزه علیه تمرکز و بیرحمی قدرت.
برای آن گروه از مصریها که در طول هفتهها در میدان تحریر گرد هم آمدند، آزادی به معنی پایان دادن به انباشتن قدرت توسط حسنی مبارک و رژیمش بود. به همین جهت همواره برای تمایلشان به حکومتی دموکراتیک و امن بر پایه جامعه مدنی مذاکره میکردند. گروههای متعلق به جامعه مدنی عرب که رهبری تظاهراتکنندگان را به عهده داشتند، با وجود ناهمگونیهای خود دشمن مشترکی را در رژیمهای استبدادی و شخصی عرب تجسم کرده بودند. تظاهرکنندگان دموکراتیک، از تونس تا تهران، خواستار دولتهایی بودند که بر پایه پاسخگویی به عموم و مشروعیت مردمی شکل گرفته باشند.
هماکنون، اگر نگاه دقیقتری به جمعیت جوانی که این خواستها را مطرح میکنند بیندازیم آشکار میشود که آنها نسل «پسا ایدئولوژیک» را نمایندگی میکنند. برای این نسلهای جوان عرب، انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران و حرکتهای اسلامی بزرگ در دههٔ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ جزئی از تاریخ است. به هرحال، آن چه در شعارهایشان بیان میکند، عموما دموکراسیخواهی و نه لزوما سکولاریسم است.
به این ترتیب، احیای دموکراتیک در جهان عرب لزوما از درون ایدئولوژیهای سیاسی که در پی مدلهای دولتمداری مبتنی بر «کمالیسم» یا «ناسیونالیسم عربی» در جامعههایشان باشند به وجود نیامده است، بلکه در جستجوی تعلق بیشتر به ارزشهای مدنی هستند که کاملا با نیازهای پلورالیستی جامعه مدنی منطبق است. جالب است که در چنین ملتهایی با این همه ناهمگونی قومی، جامعه مدنی به افراد اجازه میدهد نه با هویت قومی، بلکه به عنوان فرد مشارکت کنند و خطوط دموکراتیک ظاهر شده نشانه یک تغییر جهت واقعی است. اما هنوز ساختارهای جامعه مدنی در برخی از کشورهای عربی (در منطقه خلیج فارس) آن قدر توانمند نیست که بتواند برخوردهای قومی و قبیلهای آینده را در خود حل کند.
یک استراتژی جامعه مدنی، به تعریف دیگر، باید بپذیرد که هیجانات دموکراتیک برای حل نزاعهای عمومی کافی نیست. هیجانات دموکراتیک نمیتواند تا زمانی که جامعه مدنی به حد ضرورت قوی نشده دولت را از پایین تا بالا کنترل کند. در ساختارهای بنیانی جامعه مدنی، آزادی مطبوعات، سندیکاها، جنبشهای روشنفکری و دانشجویی، شرکتهای خصوصی، بنگاههای انتشاراتی و غیره برای ایجاد یک جامعه دموکراتیک نوشته شده است.
بسیاری از تحلیلگران نمیتوانند تصورکنند که در آینده نزدیک چه مدل از نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میتواند از درون بسیجهای همگانی در کشورهای خاورمیانه و مغرب سر برآورد. ناامیدی در زمینهٔ جهان عرب «پسا-اسلامی» بر این ابهام استوار است. در اروپای غربی، قرنها گذشت تا جامعه مدنی از سطوح پایین شکل گرفت، در حالی که جامعههای عرب فورا به دموکراسی نیاز دارند. باید گفت که بدون جامعه مدنی، دموکراسی لنگ است. اما، بدون دموکراسی نیز جامعه مدنی کور خواهد بود.
آن چه به نظر مطمئن میرسد، به هر حال این است که در چارچوب سیاسی جامعههای در حال غلیان جهان عرب، نسل جدیدی از بازیگران مدنی نقش بزرگی در نوشتن قوانین بازی به عهده دارند. بدون شک، این کار مستلزم گسستن از سیستمها و رژیمهای نامشروع و فاسد است. تمرکز بر ایجاد تغییرات اساسی همراه با حقوق شهروندان و نمایندگی سیاسی و پاسخگویی نهادهای دولتی، تاییدکننده رفتارهای سیاسی جدیدی است که از جامعههای جهان عرب سرچشمه میگیرد. چنین فرهنگ سیاسی جدید، قلب و روح تغییرهایی است که شهروندان عرب در کشورهای خود و بدون خشونت یا مداخلهٔ خارجی آغاز کردهاند.
هنوز زود است که تصور شود آینده خیزشهای عربی چه خواهد شد، و ناآرامیهای منطقه به ایجاد رژیمهای دموکراتیک ختم خواهد شد یا نه. همچنین دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم چنین موجهای دموکراسیخواهی در کشورهایی چون کویت، عربستان سعودی و اردن، همان گونه که در تونس و مصر اتفاق افتاد، روی دهد. به جز مصر و تونس، در کشورهایی چون عربستان سعودی چارچوبهای جامعه مدنی قوی و توانایی بیرون کردن رهبران بدون وقوع جنگهای داخلی وجود ندارد. همچنین در تونس و مصر، ارتش خود را بهعنوان میانجی میان رژیم و جامعه مدنی قرار داد و در نهایت از جامعه مدنی حمایت کرد.
به عبارتی ارتش در این دو کشور از منافع خود پیروی کرد، ولی از دستورات دیکتاتورها سرپیچی کرد. همکاری و همدلی هرچند کوتاه میان ارتش و جامعه مدنی در تونس و مصر را هم باید به حساب خشونتپرهیزی فعالان مدنی در این دو کشور گذاشت.
هرچند به نظر نمیرسد انتخابات آزاد و دموکراتیک بهزودی در تمامی جهان عرب برگزار شود، وزش نسیم آزادی و دموکراسی بدون شک تحولی مثبت برای استحکام و پایداری جامعههای مدنی در خاورمیانه خواهد بود.
خیزشهای دموکراتیک اخیر در جهان عرب بار دیگر آشکار کرد که جامعه مدنی میتواند به ایجاد فضاهای مستقل مورد نیاز، بر اساس اندیشه معروف آیزایا برلین و تمایز میان آزادیهای «منفی» و «مثبت» کمک کند. آن چه در اتحاد تونسیها و مصریها در مطالبات دموکراتیکشان وجود داشت، امروز مطالبات مردم عمان، بحرین، یمن، لیبی و ایران نیز هست، یعنی آزادی از مداخله و مبارزه علیه تمرکز و بیرحمی قدرت.
برای آن گروه از مصریها که در طول هفتهها در میدان تحریر گرد هم آمدند، آزادی به معنی پایان دادن به انباشتن قدرت توسط حسنی مبارک و رژیمش بود. به همین جهت همواره برای تمایلشان به حکومتی دموکراتیک و امن بر پایه جامعه مدنی مذاکره میکردند. گروههای متعلق به جامعه مدنی عرب که رهبری تظاهراتکنندگان را به عهده داشتند، با وجود ناهمگونیهای خود دشمن مشترکی را در رژیمهای استبدادی و شخصی عرب تجسم کرده بودند. تظاهرکنندگان دموکراتیک، از تونس تا تهران، خواستار دولتهایی بودند که بر پایه پاسخگویی به عموم و مشروعیت مردمی شکل گرفته باشند.
هماکنون، اگر نگاه دقیقتری به جمعیت جوانی که این خواستها را مطرح میکنند بیندازیم آشکار میشود که آنها نسل «پسا ایدئولوژیک» را نمایندگی میکنند. برای این نسلهای جوان عرب، انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران و حرکتهای اسلامی بزرگ در دههٔ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ جزئی از تاریخ است. به هرحال، آن چه در شعارهایشان بیان میکند، عموما دموکراسیخواهی و نه لزوما سکولاریسم است.
به این ترتیب، احیای دموکراتیک در جهان عرب لزوما از درون ایدئولوژیهای سیاسی که در پی مدلهای دولتمداری مبتنی بر «کمالیسم» یا «ناسیونالیسم عربی» در جامعههایشان باشند به وجود نیامده است، بلکه در جستجوی تعلق بیشتر به ارزشهای مدنی هستند که کاملا با نیازهای پلورالیستی جامعه مدنی منطبق است. جالب است که در چنین ملتهایی با این همه ناهمگونی قومی، جامعه مدنی به افراد اجازه میدهد نه با هویت قومی، بلکه به عنوان فرد مشارکت کنند و خطوط دموکراتیک ظاهر شده نشانه یک تغییر جهت واقعی است. اما هنوز ساختارهای جامعه مدنی در برخی از کشورهای عربی (در منطقه خلیج فارس) آن قدر توانمند نیست که بتواند برخوردهای قومی و قبیلهای آینده را در خود حل کند.
یک استراتژی جامعه مدنی، به تعریف دیگر، باید بپذیرد که هیجانات دموکراتیک برای حل نزاعهای عمومی کافی نیست. هیجانات دموکراتیک نمیتواند تا زمانی که جامعه مدنی به حد ضرورت قوی نشده دولت را از پایین تا بالا کنترل کند. در ساختارهای بنیانی جامعه مدنی، آزادی مطبوعات، سندیکاها، جنبشهای روشنفکری و دانشجویی، شرکتهای خصوصی، بنگاههای انتشاراتی و غیره برای ایجاد یک جامعه دموکراتیک نوشته شده است.
بسیاری از تحلیلگران نمیتوانند تصورکنند که در آینده نزدیک چه مدل از نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میتواند از درون بسیجهای همگانی در کشورهای خاورمیانه و مغرب سر برآورد. ناامیدی در زمینهٔ جهان عرب «پسا-اسلامی» بر این ابهام استوار است. در اروپای غربی، قرنها گذشت تا جامعه مدنی از سطوح پایین شکل گرفت، در حالی که جامعههای عرب فورا به دموکراسی نیاز دارند. باید گفت که بدون جامعه مدنی، دموکراسی لنگ است. اما، بدون دموکراسی نیز جامعه مدنی کور خواهد بود.
آن چه به نظر مطمئن میرسد، به هر حال این است که در چارچوب سیاسی جامعههای در حال غلیان جهان عرب، نسل جدیدی از بازیگران مدنی نقش بزرگی در نوشتن قوانین بازی به عهده دارند. بدون شک، این کار مستلزم گسستن از سیستمها و رژیمهای نامشروع و فاسد است. تمرکز بر ایجاد تغییرات اساسی همراه با حقوق شهروندان و نمایندگی سیاسی و پاسخگویی نهادهای دولتی، تاییدکننده رفتارهای سیاسی جدیدی است که از جامعههای جهان عرب سرچشمه میگیرد. چنین فرهنگ سیاسی جدید، قلب و روح تغییرهایی است که شهروندان عرب در کشورهای خود و بدون خشونت یا مداخلهٔ خارجی آغاز کردهاند.
هنوز زود است که تصور شود آینده خیزشهای عربی چه خواهد شد، و ناآرامیهای منطقه به ایجاد رژیمهای دموکراتیک ختم خواهد شد یا نه. همچنین دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم چنین موجهای دموکراسیخواهی در کشورهایی چون کویت، عربستان سعودی و اردن، همان گونه که در تونس و مصر اتفاق افتاد، روی دهد. به جز مصر و تونس، در کشورهایی چون عربستان سعودی چارچوبهای جامعه مدنی قوی و توانایی بیرون کردن رهبران بدون وقوع جنگهای داخلی وجود ندارد. همچنین در تونس و مصر، ارتش خود را بهعنوان میانجی میان رژیم و جامعه مدنی قرار داد و در نهایت از جامعه مدنی حمایت کرد.
به عبارتی ارتش در این دو کشور از منافع خود پیروی کرد، ولی از دستورات دیکتاتورها سرپیچی کرد. همکاری و همدلی هرچند کوتاه میان ارتش و جامعه مدنی در تونس و مصر را هم باید به حساب خشونتپرهیزی فعالان مدنی در این دو کشور گذاشت.
هرچند به نظر نمیرسد انتخابات آزاد و دموکراتیک بهزودی در تمامی جهان عرب برگزار شود، وزش نسیم آزادی و دموکراسی بدون شک تحولی مثبت برای استحکام و پایداری جامعههای مدنی در خاورمیانه خواهد بود.
هيلاری کلينتون با مخالفان حکومت سوريه ديدار می کند
هيلاری کلينتون وزير امور خارجه آمريکا، قرار است شامگاه سه شنبه با برخی چهره های اپوزيسيون سوريه ديدار و گفت و گو کند. اين در حالی است که اتحاديه عرب در حال بررسی پاسخ دولت سوريه به طرح اين اتحاديه است.
دولت سوريه اعلام کرده با طرح اتحاديه عرب برای اعزام ناظران به اين کشور به طور مشروط موافقت کرده است. اين تحولات در حالی است که خشونت ها در سوريه به ويژه در شهر حمص ادامه دارد و شمار تلفات درحال افزايش است.
ديدار کلينتون با مخالفان
روزنامه المصری اليوم به نقل از يک مقام مسئول در وزارت امور خارجه آمريکا گزارش داد که قرار است شامگاه سه شنبه هيلاری کلينتون به هفت تن از چهره های برجسته اپوزيسون سوريه در ژنو پايتخت سوئيس ديدار و گفت و کند.
برپايه اين گزارش، اين مقام آمريکايی جزئياتی از دستور جلسه ديدار و نام شخصيت های سوريه که با کلينتون ديدار خواهند کرد فاش نکرده است. اما شبکه خبری العربيه به نقل از منابع خود اعلام کرد که برهان غليون، رئيس شورای ملی معترضان سوريه، و ميثم المالح، از حقوق دادن برجسته سوری و از شخصيت های اپوزيسون، در ميان ديدار کنندگان با وزير امور خارجه آمريکا خواهند بود.
هيلاری کلينتون يک بار پیشتر نیز در دوم آگوست گذشته با شماری از شخصيت های اپوزيسون سوريه در واشينگتن ديدار کرده بود.
جفری فيلمتن معاون وزير امور خارجه آمريکا پيشتر گفته بود که جهان «در پی راه های مسالمت آميزی برای پايان دادن به کشتار وحشيانه در سوريه است.» او جمهوری اسلامی ايران را به «دست داشتن در کشتار مردم سوريه» کرده بود.
ناوی پيلای مسئول کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل، جمعه گذشته در آخرين گزارش خود اعلام کرد که شمار کشته شدگان در نا آرامی های هشت ماه و نيم سوريه، از مرز ۴ هزار نفر گذشت.
اتحاديه عرب و سوريه
دوشنبه دولت سوريه اعلام کرد که به طرح اتحاديه عرب برای اعزام ناظران به اين کشور پاسخ مثبت داده است. برپايه اين اعلام دوشنبه وليد المعلم وزير امور خارجه سوريه نامه ای به دبير کل اتحاديه عرب فرستاد که به گفته خبرگزاری دولتی سوريه سانا، حاوی پاسخ مثبت دمشق به طرح اعزام ناظران است.
برپايه اين گزارش «اين پاسخ برمبنای فهم سوری از طرح اتحاديه عرب است و بدين ترتيب، راه برای امضای طرح به منظور حفاظت از روابط عربی-عربی و تامين تماميت ارضی سوريه هموار شده است.»
وليد المعلم در نامه خود به دبير کل اتحاديه عرب خواستار امضای طرح در دمشق و لغو فوری همه تحريم های سوريه از جمله تعليق عضويت سوريه در اين اتحاديه است.
برپايه طرح اتحاديه عرب، ناظران قرار است به سوريه اعزام شوند تا بر حسن اجرای طرحی که پيشتر اين اتحاديه به منظور پايان دادن به بحران اين کشور ارائه داده بودند، نظارت کنند. حدود هشت ماه و نيم از آغاز بحران سوريه می گذرد. بحرانی که جوهره آن تظاهرات ضد دولتی با هدف سرنگونی نظام بشار اسد و در مقابل سرکوب خونين اين تظاهرات از سوی نيروهای دولتی است.
برپايه طرح اتحاديه عرب، دولت سوريه متعهد شده بود که به حضور نيروهای مسلح دولتی در همه مناطق پايان دهد و تمام دستگير شدگان حوادث اخير را آزاد کند. از زمان پذيرش اين طرح از سوی دمشق، همه روزه بر شمار کشته شدگان غير نظامی افزوده شده است. مساله ای که باعث شد اتحاديه عرب تحريم های اقتصادی سختی عليه نظام سوريه اعمال کند. از جمله اين تحريم ها، تعليق عضويت سوريه در اتحاديه عرب و تحريم بانک مرکزی اين کشور از سوی کشورهای عربی است.
هنوز سرنوشت پاسخ سوريه مشخص نيست. به گزارش خبرگزاری رويترز، نبيل العربی دبير کل اتحاديه عرب گفت وليد المعلم در نامه اش، شرط هايی برای پذرش طرح گذاشته. شرط هايی که به گفته العربی جديد هستند و از قبل مطرح نشده بودند. العربی اظهار داشت که تماس های خود را با وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب آغاز کرده تا به نامه وزير امور خارجه سوريه، پاسخی مناسب داده شود.
روزنامه الحيات نيز به نقل از منابع ديپلماتيک عربی گزارش داد که اتحاديه عرب شرط های دمشق را رد خواهد کرد. برپايه اين گزارش «برخی از وزرای عرب به نبيل العربی گفته اند که شرط های دمشق غير منطی است و اين اثبات می کند که دولت سوريه در پی خريد وقت است و در پی راه حل نيست.»
از سويی روزنامه مصری الاهرام در سايت خود به نقل از يک ديپلمات بلند پايه عرب که خواسته نامش فاش نشود گزارش داده که گفته است شرط های دمشق قابل پذيرش نيست.
در همين حال علی عبد الکريم سفير سوريه در بيروت از تماس هايی ميان اتحاديه عرب و وزارت امور خارجه سوريه خبر داد و گفت نشانه ايی مثبت از نزديک بودن دستيابی به توافق وجود دارد.
ضرب الاجل اعلام شده از سوی اتحاديه عرب به نظام سوريه برای پذيرش طرح اعزام ناظران، شامگاه يکشنبه به پايان رسيد.
نصر الله: اپوزيسيون سوريه آمريکايی اسرائيلی است
حسن نصرالله، دبير کل حزب الله لبنان، در سخنرانی خود به مناسبت عاشورا، اپوزيسون سوريه را متهم به آمريکايی- اسرائيلی بودن کرد.
نصر الله با اشاره به صحبت های برهان غليون، رئيس شورای ملی سوريه درباره روابط نظام آينده اين کشور با ايران، حزب الله و حماس گفت: «اين سخنان برای راضی کردن آمريکا و اسرائيل و همراستا با منافع آن ها است.»
برهان غليون پيشتر در مصاحبه با روزنامه آمريکايی وال استريت ژورنال گفته بود چنانچه شورای ملی دولت آينده سوريه را تشکيل دهد، با جمهوری اسلامی ايران روابط ويژه ای نخواهد داشت و با حزب الله لبنان و حماس فلسطين هم قطع رابطه خواهد کرد.
نظام بشار اسد، متحد جمهوری اسلامی در منطقه و همپيمان حزب الله لبنان و حماس است.
تداوم خشونت در سوریه
اين تحولات سياسی در حالی است که خشونت ها در سوريه همچنان ادامه دارد. ديده بان حقوق بشر سوريه اعلام کرد تا ظهر روز سه شنبه، دستکم ۲۳ نفر تنها در حمص کشته شدند.
حمص در معرض عمليات نظامی نيروهای امنيتی و ارتش قرار دارد. مقام های سوری می گويند که در حال مبارزه با گروه های مسلح تروريست هستند. معترضان سوری اما اين روايت را بهانه ای برای سرکوب اعتراض های مسالمت آميز می دانند.
روز دوشنبه هم يکی از خونبارترين روزهای سوريه بود. شمار کشته شدگان در اين روز به دست نيروهای امنيتی به ۵۰ نفر رسيد. ديده بان حقوق بشر سوريه گزارش داده که ۳۴ نفر از اين افراد، از حمص ربوده شدند و پس از چند ساعت جنازه های آن ها در محله الزهراء اين شهر يافته شد. ۱۳ تن ديگر در همين شهر به ضرب گلوله نيروهای امنيتی در تظاهرات اين شهر کشته شدند.
در شهر جنوبی درعا نيز ده ها تن از دنشجويان به اتهام اهانت به بشار اسد، دستگير شدند.
دولت سوريه اعلام کرده با طرح اتحاديه عرب برای اعزام ناظران به اين کشور به طور مشروط موافقت کرده است. اين تحولات در حالی است که خشونت ها در سوريه به ويژه در شهر حمص ادامه دارد و شمار تلفات درحال افزايش است.
ديدار کلينتون با مخالفان
روزنامه المصری اليوم به نقل از يک مقام مسئول در وزارت امور خارجه آمريکا گزارش داد که قرار است شامگاه سه شنبه هيلاری کلينتون به هفت تن از چهره های برجسته اپوزيسون سوريه در ژنو پايتخت سوئيس ديدار و گفت و کند.
برپايه اين گزارش، اين مقام آمريکايی جزئياتی از دستور جلسه ديدار و نام شخصيت های سوريه که با کلينتون ديدار خواهند کرد فاش نکرده است. اما شبکه خبری العربيه به نقل از منابع خود اعلام کرد که برهان غليون، رئيس شورای ملی معترضان سوريه، و ميثم المالح، از حقوق دادن برجسته سوری و از شخصيت های اپوزيسون، در ميان ديدار کنندگان با وزير امور خارجه آمريکا خواهند بود.
هيلاری کلينتون يک بار پیشتر نیز در دوم آگوست گذشته با شماری از شخصيت های اپوزيسون سوريه در واشينگتن ديدار کرده بود.
جفری فيلمتن معاون وزير امور خارجه آمريکا پيشتر گفته بود که جهان «در پی راه های مسالمت آميزی برای پايان دادن به کشتار وحشيانه در سوريه است.» او جمهوری اسلامی ايران را به «دست داشتن در کشتار مردم سوريه» کرده بود.
ناوی پيلای مسئول کميساريای عالی حقوق بشر سازمان ملل، جمعه گذشته در آخرين گزارش خود اعلام کرد که شمار کشته شدگان در نا آرامی های هشت ماه و نيم سوريه، از مرز ۴ هزار نفر گذشت.
اتحاديه عرب و سوريه
دوشنبه دولت سوريه اعلام کرد که به طرح اتحاديه عرب برای اعزام ناظران به اين کشور پاسخ مثبت داده است. برپايه اين اعلام دوشنبه وليد المعلم وزير امور خارجه سوريه نامه ای به دبير کل اتحاديه عرب فرستاد که به گفته خبرگزاری دولتی سوريه سانا، حاوی پاسخ مثبت دمشق به طرح اعزام ناظران است.
برپايه اين گزارش «اين پاسخ برمبنای فهم سوری از طرح اتحاديه عرب است و بدين ترتيب، راه برای امضای طرح به منظور حفاظت از روابط عربی-عربی و تامين تماميت ارضی سوريه هموار شده است.»
وليد المعلم در نامه خود به دبير کل اتحاديه عرب خواستار امضای طرح در دمشق و لغو فوری همه تحريم های سوريه از جمله تعليق عضويت سوريه در اين اتحاديه است.
برپايه طرح اتحاديه عرب، ناظران قرار است به سوريه اعزام شوند تا بر حسن اجرای طرحی که پيشتر اين اتحاديه به منظور پايان دادن به بحران اين کشور ارائه داده بودند، نظارت کنند. حدود هشت ماه و نيم از آغاز بحران سوريه می گذرد. بحرانی که جوهره آن تظاهرات ضد دولتی با هدف سرنگونی نظام بشار اسد و در مقابل سرکوب خونين اين تظاهرات از سوی نيروهای دولتی است.
برپايه طرح اتحاديه عرب، دولت سوريه متعهد شده بود که به حضور نيروهای مسلح دولتی در همه مناطق پايان دهد و تمام دستگير شدگان حوادث اخير را آزاد کند. از زمان پذيرش اين طرح از سوی دمشق، همه روزه بر شمار کشته شدگان غير نظامی افزوده شده است. مساله ای که باعث شد اتحاديه عرب تحريم های اقتصادی سختی عليه نظام سوريه اعمال کند. از جمله اين تحريم ها، تعليق عضويت سوريه در اتحاديه عرب و تحريم بانک مرکزی اين کشور از سوی کشورهای عربی است.
هنوز سرنوشت پاسخ سوريه مشخص نيست. به گزارش خبرگزاری رويترز، نبيل العربی دبير کل اتحاديه عرب گفت وليد المعلم در نامه اش، شرط هايی برای پذرش طرح گذاشته. شرط هايی که به گفته العربی جديد هستند و از قبل مطرح نشده بودند. العربی اظهار داشت که تماس های خود را با وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحاديه عرب آغاز کرده تا به نامه وزير امور خارجه سوريه، پاسخی مناسب داده شود.
روزنامه الحيات نيز به نقل از منابع ديپلماتيک عربی گزارش داد که اتحاديه عرب شرط های دمشق را رد خواهد کرد. برپايه اين گزارش «برخی از وزرای عرب به نبيل العربی گفته اند که شرط های دمشق غير منطی است و اين اثبات می کند که دولت سوريه در پی خريد وقت است و در پی راه حل نيست.»
از سويی روزنامه مصری الاهرام در سايت خود به نقل از يک ديپلمات بلند پايه عرب که خواسته نامش فاش نشود گزارش داده که گفته است شرط های دمشق قابل پذيرش نيست.
در همين حال علی عبد الکريم سفير سوريه در بيروت از تماس هايی ميان اتحاديه عرب و وزارت امور خارجه سوريه خبر داد و گفت نشانه ايی مثبت از نزديک بودن دستيابی به توافق وجود دارد.
ضرب الاجل اعلام شده از سوی اتحاديه عرب به نظام سوريه برای پذيرش طرح اعزام ناظران، شامگاه يکشنبه به پايان رسيد.
نصر الله: اپوزيسيون سوريه آمريکايی اسرائيلی است
حسن نصرالله، دبير کل حزب الله لبنان، در سخنرانی خود به مناسبت عاشورا، اپوزيسون سوريه را متهم به آمريکايی- اسرائيلی بودن کرد.
نصر الله با اشاره به صحبت های برهان غليون، رئيس شورای ملی سوريه درباره روابط نظام آينده اين کشور با ايران، حزب الله و حماس گفت: «اين سخنان برای راضی کردن آمريکا و اسرائيل و همراستا با منافع آن ها است.»
برهان غليون پيشتر در مصاحبه با روزنامه آمريکايی وال استريت ژورنال گفته بود چنانچه شورای ملی دولت آينده سوريه را تشکيل دهد، با جمهوری اسلامی ايران روابط ويژه ای نخواهد داشت و با حزب الله لبنان و حماس فلسطين هم قطع رابطه خواهد کرد.
نظام بشار اسد، متحد جمهوری اسلامی در منطقه و همپيمان حزب الله لبنان و حماس است.
تداوم خشونت در سوریه
اين تحولات سياسی در حالی است که خشونت ها در سوريه همچنان ادامه دارد. ديده بان حقوق بشر سوريه اعلام کرد تا ظهر روز سه شنبه، دستکم ۲۳ نفر تنها در حمص کشته شدند.
حمص در معرض عمليات نظامی نيروهای امنيتی و ارتش قرار دارد. مقام های سوری می گويند که در حال مبارزه با گروه های مسلح تروريست هستند. معترضان سوری اما اين روايت را بهانه ای برای سرکوب اعتراض های مسالمت آميز می دانند.
روز دوشنبه هم يکی از خونبارترين روزهای سوريه بود. شمار کشته شدگان در اين روز به دست نيروهای امنيتی به ۵۰ نفر رسيد. ديده بان حقوق بشر سوريه گزارش داده که ۳۴ نفر از اين افراد، از حمص ربوده شدند و پس از چند ساعت جنازه های آن ها در محله الزهراء اين شهر يافته شد. ۱۳ تن ديگر در همين شهر به ضرب گلوله نيروهای امنيتی در تظاهرات اين شهر کشته شدند.
در شهر جنوبی درعا نيز ده ها تن از دنشجويان به اتهام اهانت به بشار اسد، دستگير شدند.
در صورت حمله نظامی اسرائیل چه نقاطی در ایران هدف قرار میگیرند؟
بروز انفجارهای مشکوک در ایران و همچنین ساقط شدن یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکا در مرزهای شرقی ایران، نشان داد که منطقه از دیدگاه امنیتی کاملا ملتهب، و خطر برخورد نظامی فراتر از "تهدید های توخالی" است. در این وضعیت، اسرائیل برنامه ای را برای تولید ابزارهای جنگ الکترونیکی دنبال کرده که با استفاده از آن، قادر خواهد شد شبکه دفاعی ایران را نابینا و ناشنوا سازد.
بر اساس تازه ترین ارزیابی های منابع نظامی و اطلاعاتی آمریکا، در صورت حمله نظامی اسرائیل علیه ایران، دامنه جنگ محدود به استفاده از هواپیماهای اف-15 و اف-16 جهت بمباران نقاط حساس نظامی و مراکز اتمی نمانده، و با استفاده از پیشرفته ترین ابزارهای جنگ الکترونیک، شبکه سراسری برق، مخابرات، تلفن همراه، ارتباطات اینترنتی و شبکه رادارها، ارتباطات رادیویی پلیس و آتش نشانی ایران نیز در شمول آماج های تعیین شده قرار خواهند داشت.بروز انفجار های "مشکوک" روز 12 نوامبر در پایگاه موشکی مدرس در ملارد کرج، که طی آن پاسدار حسن مقدم پدر طرح توسعه موشکهای شهاب-3 و سی نظامی دیگر به قتل رسیدند، وقوع انفجار مهیب دیگری در 28 نوامبر در شهر اصفهان که مرکز تجمع بسیاری از تاسیسات اتمی ایران است، و همچنین ساقط شدن یک فروند هواپیمای بدون سرنشین و رادارگریز جاسوسی آمریکا از نوع ار– کیو-170، در مرزهای شرقی ایران و افغانستان، نشان داد که منطقه از دیدگاه امنیتی کاملا ملتهب، و خطر برخورد نظامی تمام عیار فراتر از محدوده "تهدید های توخالی" رفته است.
قابلیت نظامی دشمن
همزمان با افزایش تلاشهای جمهوری اسلامی طی یک دهه گذشته جهت دست یافتن به ظرفیت نظامی اتمی، اسرائیل برنامه ای را با هزینه چند میلیارد دلار به منظور توسعه و تولید ابزارهای پیشرفته جنگ الکترونیکی پیگیری کرده که با استفاده از آن، قادر خواهد شد شبکه دفاعی ایران را، در زمان وقوع حملات هوایی، نابینا و نا شنوا بسازد.
منجمله منابع اسرائیلی مدعی ساختن سلاحی هستند که قادر است با ارسال امواج الکترونیکی، شبکه تلفنهای همراه را به خواب ببرد. گفته میشود که این سلاح همچنین قادر به مسدود کردن خطوط ارتباطی مورد استفاده در خدمات فوری (آتش نشانی، پلیس، راهنمایی و خدمات پزشکی اورژانس) است.
لازم به یادآوری است که در جریان تظاهرات خیابانی بعد از انتخابات رییس جمهوری گذشته در ایران، خطوط ارتباطات تلفن همراه در تهران چند بار و هر بار بمدت چند ساعت به خواب رفت. در تهران، بدون ارائه توضیحات رسمی، گفته شد که این اقدام با دخالت سپاه و شرکت مخابرات و به منظور مقابله با پیوستن مردم به اجتماعات صورت گرفته است.
تجربه سوریه
کتاب خاطرات خانم کندولیزا رایس وزیر خارجه سابق آمریکا حاکی است که در سال 2007 یهود اولمرت نخست وزیر وقت اسرائیل با ارائه شواهد روشن پیرامون احداث تاسیسات اتمی مخفی سوریه در "الکبار " نزدیک دمشق، به رییس جمهور وقت آمریکا جورج بوش، اطلاع داد که نیرویهای نظامی آن کشور قصد دارند واحد یادشده را منهدم سازند.
بنا به نوشته خانم رایس دولت آمریکا با این نظر مخالفت نمود و از دولت اسرائیل خواست که موضوع را از مسیرهای دیپلماتیک پیگیری کند. دولت اسرائیل متعاقباً نظر دولت آمریکا را ندیده گرفت و با توسل به حمله هوایی تاسیسات الکبار را منهدم ساخت.
طی حمله به الکبار، تجهیزات جنگ الکترونیکی اسرائیل، شبکه دفاعی سوریه را دچار سرگیجه ساخت. در زمان حمله هوایی یاد شده در حالی که صدای انفجارها در دمشق به گوش میرسید، ابتدا ورود هیچ هواپیمایی توسط رادار های سوری در آسمان آن کشور ثبت نشد اما در دقایقی دیگر نشان داده میشد که صدها هواپیما همزمان در آسمان آن کشور پرواز میکنند.
پاره ای از ناظران معتقدند که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر کنونی اسرائیل، در صورت اتخاذ تصمیم به حمله نظامی علیه ایران، اشتباه یهود اولمرت را تکرار نخواهد کرد و منتظر نظر موافق دولت آمریکا نخواهد ماند.
الگوی لیبی
بدون در نظر داشتن تجهیزات اعلام نشده نظامی اسرائیل، ابزارهای شناخته شده کنونی آن کشور نیز امکان مبادرت به یک حمله گسترده نظامی علیه ایران را در اختیار آن کشور قرار میدهد.
تنها با این شرط که آمریکا متعاقباً پشتیبانی تدارکاتی از اقدام نظامی اسرائیل را بعمل آورد. طبیعت این پشتیبانی مشابه اقداماتی خواهد بود که آمریکا در طول جنگ ناتو علیه رژیم قذافی در لیبی بعمل آورد و نیروهای فرانسه و بریتانیا را که در خط مقدم قرار داشتند با اطلاعات ماهوارهای، تصویربرداری هوایی و سوخت گیری جت های جنگنده در هوا، یاری داد.
در صورت حمله نظامی اسرائیل علیه ایران، که بنا بر پاره ای گزارش ها میتواند در انتهای سال جاری و یا ابتدای سال آینده مسیحی صورت گیرد، آمریکا ناگزیر از مداخله خواهد شد.
ناظران سیاسی معتقدند که در سال انجام انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، خودداری اوباما از پشتیبانی اسرائیل در جنگ علیه ایران، به قطع حمایت یهودیان از تجدید انتخاب او منتهی خواهد شد و این خطری نیست که وی از آن استقبال کند.
در صورت مشارکت قابل انتظار آمریکا در جنگ علیه ایران و به حمایت از اسرائیل، کشور های دیگر عضو ناتو، مانند بریتانیا، فرانسه، آلمان، هلند و ایتالیا نیز نقشهایی در این یورش نظامی بر عهده خواهند گرفت.
ضعفهای دفاعی ایران
آمریکا دو سال پیش دریافت که شبکه سراسری برق ایران و بخصوص شهرهای بزرگ، از راه اینترنت مدیریت میشوند. از این لحاظ در مقابل حمله ویروسهای اینترنتی مانند استاکس نت، که دوسال پیش تاسیسات اتمی ایران را هدف قرار داد، آسیب پذیرند. در صورت حمله نظامی، قابل پیشبینی است که این نقطه ضعف، و ضعفهای دفاعی مشابه، از سوی اسرائیل مورد استفاده قرار گیرد.
یک مقام نظامی بازنشسته آمریکا چندی پیش مدعی شد که موسسه تحقیقات نظامی آمریکا موسوم به "مرکز مشترک تحلیل امور جنگ" (جی-دابلیو-ای-سی) این نقطه ضعفها را مشخص ساخته و اسرائیل قابلیت به خواب بردن شبکه برق ایران را بدست آورده است.
کارشناسان نظامی نزدیک به فعالیتهای این مرکز معتقدند که وسیله اصلی مبادرت به این حمله الکترونیکی، هواپیماهای بدون سرنشین مجهز به ابزارهای جنگ الکترونیکی هستند. این هواپیماها در اندازههای جمبوجت، موسوم به "ایتان" قادرند مابین 20 تا 45 ساعت بصورت مستمر در هوا باقی بمانند.
دو الگو برای انتخاب
در نیمه شب 7 ژوئن سال 1981، بدون اخطار قبلی و یا دادن اطلاع به آمریکا، نیروی هوایی اسرائیل با اجرای عملیات موسوم به "اوپرا" راکتور اتمی در دست ساختمان عراق موسوم به " اوسیراک " را مورد حمله قرار داد و منهدم ساخت.
سام لوییس سفیر ایالات متحده آمریکا در اسرائیل در زمان انتقال دولت از جیمی کارتر به رونالد ریگان، بعد از چند سال اعلام داشت که "از انجام حمله اسرائیل به اوسیراک متعجب نشدم- بی اطلاع نگاه داشتن من و دولت آمریکا از سوی اسرائیل من را خشمگین ساخت".
از قول نزدیکان به نتان یاهو نخست وزیر کنونی اسرائیل گفته میشود که در صورت تصمیم به حمله نظامی علیه ایران، بجای پیروی از روش یهود اولمرت در سال 2007 و دادن پیش آگهی به دولت آمریکا، او از الگوی مناخیم بگین در سال 1981 پیروی خواهد کرد. وی پوزش خواهی بعد از عمل را به کسب اجازه پیش از عمل ترجیح میدهد!
نخست وزیر امارات متحدۀ عربی خطر اتمی ایران را نادرست خواند
به دنبال تشدید نگرانی های جامعۀ جهانی در ارتباط با برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی و خطر دستیابی به سلاح هسته ای توسط ایران، شيخ محمد بن رشيد آل مکتوم، نخست وزير امارات متحدۀ عربی و امیر دبی در مصاحبه ای با شبکۀ تلیویزیونی آمریکایی سی.ان.ان. که شب دوشنبه پخش شد تأکید کرد که به هیچ وجه باور ندارد که ایران بخواهد به سلاح هسته ای دست یابد.
شيخ محمد بن رشيد آل مکتوم، نخست وزير امارات متحدۀ عربی در ادامۀ سخنانش افزود: "اگر ايران بتواند به سلاح هسته ای دست یابد، می خواهد با بمب اتمی اش چه کند؟ به طور مثال آيا می خواهد با آن اسرائيل رامورد هدف قرار دهد؟ چند فلسطينی در این حادثه کشته خواهند شد؟ شما اصلاً فکر می کنيد که اگر ايران به اسرائيل حمله کند، شهرهای ايران امن خواهند ماند؟ همه آنها يک روز بعد کاملأ منهدم خواهند شد."
سپس نخست وزير امارات متحدۀ عربی در پاسخ به پرسش خبرنگار سی.ان.ان، مبنی بر اینکه آيا ايران اکنون بيش از گذشته، بزرگ ترين خطر برای منطقه محسوب می شود؟ خاطر نشان ساخت که "ايران همسايه ماست؛ آنها مسلمان هستند و ما هزاران سال است که در کنار يکديگر زندگی می کنیم و من باور ندارم که ایران به دنبال تولید سلاح هسته ای باشد."
امارات متحدۀ عربی که در آنسوی آبهای خلیج فارس قرار دارد سال هاست که از معاملات تجاری کلان با ايران سود می برد و به گزارش روزنامه تايمز مالی، مبادلات تجاری جمهوری اسلامی ايران و امارات متحدۀ عربی، به ويژه با دوبی برای امیر نشینان اهمیت بسیار زیادی دارد.
در این زمینه شایان ذکر است که از حدود سالانه ده میلیارد دلار مبادلۀ تجاری میان ایران و امارات متحدۀ عربی، مبلغی بالغ بر هفت میلیارد دلار از کل آن مربوط به صادرات کالا از سوی کشورهای امارات به ایران می باشد.
رهبر مخالفان سوریه به ایران و حزبالله هشدار داد
برهان غلیون رهبر شورای ملی سوریه در مصاحبه ای با CNN به ایران و حزبالله هشدار داد که با حمایت از بشار اسد، روابط آتی خود با سوریه را به خطر میاندازند.
برهان غلیون رهبر شورای ملی سوریه در مصاحبهای با CNN به ایران و حزب الله هشدار داد که با حمایت از بشار اسد، روابط آتی خود با سوریه را به خطر میاندازند.
رهبر گروه مخالفان رژیم سوریه اظهار داشت که ایران با حمایت از اسد بعنوان هم پیمان خود در سرکوب مردم سوریه شرکت دارد.
او گفت: «امیدوارم ایران به این نکته توجه داشته باشد که آینده روابط با سوریه را فدای حمایت از رژیمی که مردم خود را شکنجه میکند و از طرف ملت اش طرد شده است، نکند.» آقای غلیون تاکید کرد: «تهران باید درک کند که این آخرین شانس برای جلوگیری از سرنوشتی نامطلوب بر روابط دو کشور است.»
غلیون در مورد حزب الله لبنان اظهار داشت که مردم سوریه سالیان مدیدی در کنار حزب الله بودند و اکنون باعث تعجب است که چرا اکنون که مردم سوریه برای آزادی مبارزه میکنند، حزب الله آن کمک ها را جبران نکرده و از مردم سوریه حمایت نمیکنند.
وی همچنین هشدار داد که ادامه این سرکوبی ممکن است به دخالت نظامی بین المللی منجر گردد.
بر اساس تخمین سازمان ملل از فوریه تا کنون بیش از ۴۰۰۰ نفر در سرکوبی اعتراضات مردم سوریه کشته شدهاند.
رژیم سوریه معترضان را گروههای تروریست میخواند در حالی که عملکرد رژیم سوریه باعث انتقادهای گسترده در منطقه و همچنین تحریمهای اتحادیهی عرب گشته است.
آش شلهقلمکار خبری ما و کاسه داغ تر از آش استرالیا
استرالیا هم تحریمها علیه ایران را گسترش داد. استرالیا غیر از مسئله اتمی ایران، حمله به سفارت انگلستان در ایران را نیز دلیل دیگر این تحریمها اعلام کرد. این در حالی است که هفته گذشته انگلستان گفت که درخواست این کشور از اتحادیه اروپا برای وضع تحریمهای شدیدتر بر ایران ربطی به حمله به سفارتش در تهران ندارد.
وزیر خارجه استرالیا، کوین راد، روز دوشنبه گفت که هدف این تحریمها اشخاص حقیقی و حقوقی هستند که با برنامه هستهای و موشکی ایران سرو کار دارند. هدف دیگر این تحریمها، کاهش تجارت با بخش نفتی و مالی ایران عنوان شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، استرالیا غیر از مسئله اتمی ایران، حمله به سفارت انگلستان در ایران را نیز دلیل دیگر این تحریمها اعلام کرد. این در حالی است که هفته گذشته انگلستان گفت که درخواست این کشور از اتحادیه اروپا برای وضع تحریمهای شدیدتر بر ایران ربطی به حمله به سفارتش در تهران ندارد!
در ایران اما، پایگاه خبری تحلیلی افق کشف کرد که انگلستان در سالهای اخیر حتی یک پوند هم در ایران سرمایهگذاری نکرده است! این موضوع باعث شد که کارشناسان این دوستان یکسری سوالات مهم مطرح کنند که ما آنها را مطرح نمیکنیم! اما به طور کلی این پایگاه خبری از عدم سرمایهگذاری و تجارت اقتصادی محدود انگلستان با ایران (با وجود داشتن سفارتخانه در تهران) نتیجه گرفت که کلا انگستان خیلی سیاستمدار است!
بالاخره، یارانهها به حساب سرپرست خانوار واریز شد. به گزارش یارانه نیوز مبلغ چهل و پنج هزار و پانصد تومان از ساعت هشت صبح دوشنبه قابل برداشت بوده است. این خبر اما دردی از پنج هزار کارگر ایران خودرو که قرار است تا آخر هفته جاری بیکار شوند، درمان نخواهد کرد. به گزارش اطلاعات نت «با توجه به زیان میلیاردی که به دلیل عدم شماره گذاری وانت پیکان بر این شرکت تحمیل شده، مسئولین و سهامداران عمده، ناچار به صدور دستور تعطیلی خط تولید ایران خودرو تبریز شده اند.»
به گزارش خبرگزاری ایسنا، بانک مرکزی با دو نوبته کردن حراجهای بانک کارگشایی از چهار شنبه، به مقابله با «حباب» نود هزارتومانی سکه میرود. این خبرگزاری همچنین، وضعیت صفهای خرید سکه را «اسف بار» عنوان کرد. در ضمن بانک مرکزی تصمیم دارد که از روز شنبه هفته آینده به صورت نامحدود شمش طلا حراج کند.
ایسنا همچنین از وضعیت خصوصیسازی در بورس تهران که گفته می شود نامش از لیست گزارش ماهانه فدراسیون جهانی بورس حذف شده است، خبر داده است.به گزارش این خبرگزاری، «عليرغم واگذاری ۴ شركت به ارزش بيش از۳۵ ميليارد ريال از ابتداي سال تا پايان آبان ماه، همچنان بورس چشم انتظار حركت قطار اصل ۴۴ است و هنوز سهام هيچ يك از شركتهاي دولتي نتوانسته جواز ورود به بورس را كسب كند به طوري كه عملا فرآيند ورود شركتهاي دولتي به بورس متوقف شده است.»
از سوی دیگر، معاون اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی، محمد علی نیکبخت گفت که ما دستور منع واردات میوه را در شهریور سال گذشته صادر و ابلاغ کردیم اما کو گوش شنوا!
«اتحادیه اروپا بر سر تحریم نفتی ایران به توافق رسیده است»
مسئول انرژی اتحادیه اروپا به خبرگزاری رویترز گفته که اعضای این اتحادیه بر سر تحریم صادرات نفتی ایران به توافق رسیدهاند. وی از گفتن این که این تحریم دقیقا چه زمانی به اجرا در میآید خودداری کرده است.
کمیسر انرژی اتحادیه اروپا همچنین گفته: «در حال حاضر باید این مسئله کاملا در اتحادیه اروپا حل شود و سپس به عنوان یک سیاست مشترک به کشورهای بزرگ دیگر اعلام شود».
حدود ۱۸ درصد از نفت صادراتی ایران به کشورهای عضو اتحادیه اروپا وارد میشود. مقصد بیشتر نفت صادراتی ایران، کشورهایی از آسیا، افریقا و امریکای لاتین هستند.
ایالات متحده امریکا نیز متقابلا از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواسته تا با تحریم خرید نفت از ایران، فشار را بر رژیم تهران بیشتر کنند.
یک مقام وزارت امور خارجه امریکا در این مورد گفته: «ما به تمام کشورهای دنیا توصیه میکنیم که خرید نفت صادراتی ایران را متوقف کنند».
ایران در حال حاضر دومین کشور صادرکننده نفت پس از عربستان سعودی در میان کشورهای عضو اوپک است. البته بسیاری از کارشناسان پیشبینیکردهاند که با توجه به افزایش چند هزار بشکهای صادرات نفت عراق در ماه میلادی گذشته، ایران به زودی جایگاه دوم خود در اوپک را از دست خواهد داد.
ظرفیت تولید نفت ایران در حال حاضر ۴ میلیون بشکه در روز است که به گفتهی ایران حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه آن صادر میشود. منابع غربی صادرات نفت ایران را در حال حاضر روزانه ۲ میلیون بشکه اعلام کردهاند که این میزان درمقایسه با سه ماهه اول سال جاری میلادی، حدود ۸۰ هزار بشکه کمتر شده است. علت این کاهش، افزایش تحریمها علیه ایران و عدم توانایی این کشور برای به روز ساختن تجهیزات استخراج نفت است.
مقامات ایرانی ادعا کردهاند که در صورت تحریم کامل نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا، قیمت نفت به بشکهای ۲۵۰ دلار برسد. کارشناسان اما قیمت نفت در بازار را تابع متغیرهای متفاوتی میدانند که تحریم نفتی ایران تنها تعیینکننده آن نخواهد بود. در حال حاضر قیمت نفت برنت دریای شمال بشکهای ۱۱۰ دلار است.
نامه مجید دری از زندان: ۱۶ آذر روزی است که دانشگاه در مقابل استبداد ایستاد
سحامنیوز: در بخشی از این نامه آمده است:۱۶ آذر روزی است که دانشگاه در مقابل استبداد ایستاد. ایستاد و کشته داد؛ ایستاد و به خاک و خون کشیده شد. اما نرفت، ماند؛ لرزید اما از پا نایستاد؛ سست شد اما کمر خم نکرد. این است که دانشگاه همیشه قدمی از جامعه اش، از مردمش جلوتر است و چشم مردمان به دستهای دانشجویانش. وظایفی را به دوش می نهد، خواسته یا ناخواسته. از او می خواهد که از حقوقش دفاع کند. واندهدو چرایش چیز دیگری است اما درست یا غلط از او می خواهد. پایین ترین قشرها چشم به دانشگاه دارند و خبرهایش را دنبال میکنند. حتی بالاترین قشرهم پیگری وضعیتش است. بماند که با تمامی این توقعات همیشه در بزنگاه تنهایش می گذارند. چه می شود کرد، قرعه فال به نام “دانشجو” زدند.
متن این نامه به شرح زیر است.
گامی ست پیش از گامی دیگر که جاده را بیدار می کند تداومی ست که زمان مرا می سازد لحظه هایی است که عمر مرا سرشار میکند “احمد شاملو”
۱۶ آذر روزی است که دانشگاه در مقابل استبداد ایستاد. ایستاد و کشته داد؛ ایستاد و به خاک و خون کشیده شد. اما نرفت، ماند؛ لرزید اما از پا نایستاد؛ سست شد اما کمر خم نکرد. این است که دانشگاه همیشه قدمی از جامعه اش، از مردمش جلوتر است و چشم مردمان به دستهای دانشجویانش. وظایفی را به دوش می نهد، خواسته یا ناخواسته. از او می خواهد که از حقوقش دفاع کند. واندهدو چرایش چیز دیگری است اما درست یا غلط از او می خواهد. پایین ترین قشرها چشم به دانشگاه دارند و خبرهایش را دنبال میکنند. حتی بالاترین قشرهم پیگری وضعیتش است. بماند که با تمامی این توقعات همیشه در بزنگاه تنهایش می گذارند. چه می شود کرد، قرعه فال به نام “دانشجو” زدند.
رنجیده بودند کسانی که گفته بودم دانشگاه با مدرسه فرق دارد و دانشجو با محصل. خرده گرفتند که نمی دانی! شرایط بد است. اما آیا جز این است که شرایط را ما میسازیم! اگر شرایط جور باشد چه نیازی به تلاش است برای عوض کردن؟! حافظه تاریخی، نه، حافظه دیروزی به ما می گوید شرایط همیشه نامناسب بوده و هست. زمانی را سراغ دارید که شرایط بر وفق مرادمان بوده باشد؟ اگر بود پس چرا دانشگاه و دانشجو همیشه زیر هجمه سرکوب ها و تهدید ها می زید؟ و چرا این اندازه سعی در مهارش دارند؟ می بندند اما جرات بازگو کردنش را ندارند و انکار هم می کنند؟
مجیزگفتن آسان است اگر حس دلسوزی نباشد. من هم میتوانم متملق گویم و به قول دوستان، کسی را آزرده و رنجیده نکنم. اما آیا درست رفته ام؟!
اگر اشتباه می کنم بگویید. این سخن که چون زندانی ای پس کسی نباید نقدی بگویدت، توهین است. اگر زندانم در وهله اول برای خودم است. برای آزادی ام که با شرایط حاکم، قدرت سازگاری ام نبود و تحملش سخت. نه منتی برسر کسی می گذارم و نه اجازه منت گذاشتن را به کسی می دهم. زندانی، آری این منتی نیست برکسی. حتی آن هنگام که دوستان نزدیکم از درک شرایط بغرنج و اسفبارم عاجز ماندند و رفتند، رنجیده نشدم. چرا که میدانستم بی گمان زندگی در بیرون از این دیوارها همچنان با فراز و فرودهایش جاری است و آنان هم حق دارند از این لحظات استفاده کنند و لذت ببرند تا اینکه لحظه هایشان را صرف من کنند، تلف کنند. پس اشتباهاتم را بگویید. نقد کنید تا راه را بهتر بشناسیم و با دید بازتری به حرکت ادامه دهیم. بگویید تا حرف یکدیگر را بهتر بفهمیم، تا نقاط مثبت و مشترک یکدیگر را دریابیم.
شرایط نا مناسب است، درست. هزینه ها بالارفته، درست. فشارها دو چندان شده، درست… کسی هم نمی گوید حرکتهای آنچنانی انجام دهید. آما آیا اعتراض های صنفی به تحمیل های چپ و راست هم جز برنامه کاریتان نیست؟
تفکیک جنسیتی توهین به شعور و شخصیت دانشجو که تنها مانده است بگوید دانشگاه مرکز فساد است قابل تحمل است؟ آیا تحمل نوع پوشش آنسان ها که در خیابانها صورت می گیرد زیر سوال بردن شخصیت دانشجو نیست؟ تغییر عناوین کتابهای دانشگاهی که تعیبر به انقلاب فرهنگی دوم می شود را می توان در مقابلش سکوت کرد؟ نمی دانم؟!
شاید چون از جامعه دورم و از همه جا بی خبر و چون جزیره ای شده ام بی سرنشین و هنوز در توهمات و فضای خودم غوطه ورم. شاید می توان ساکت ماند و چیزی نگفت، چه اگر نمی شد بی گمان خروش بر می آوردید.
به هر روی این آخرین پیام من است بعنوان یک دانشجو. چرا که اخراج شده ام و از ملک شما که جز افتخاراتم بود بیرون رانده شده ام. دیگر دانشجو نیستم که بخواهم بعنوان یک دانشجو هرچند محروم از تحصیل و ستاره دار دست کم درد دلی بکنم، پیامی بدهم و عرض ارادتی نمایم. تنها گفتم در این روز سلامی کنم به هم کلامی و هم دانشگاهیانم هرچند حتی یک نفرشان هم نماینده. وداعی کنم با آنانی که روزگاری هرچند دور از ایشان عنوانشان را به یدک می کشیدم و خود را جزوشان می پنداشتم. پوزشی بخواهم اگر حرفهایم کسی را رنجاند و یا تکدر خاطری را سبب شد. اما این را هم بدانید که دلم جز برای سربلندی دانشگاه و دانشجو نتپید و قلمم جز برای بزرگی و پیشگامیش ننوشت. گفتم و رانده شدم چه مصلحت پیشه در آخر برای یکایکتان پیشرفت روز افزون و موفقت توام با سربلندی آرزو می کنم. در هر دانشگاهی هستید و دانشجوی هر رشته ای سلام مرا پذیرا باشید از دورها، از پس این دیوارها و رابطه ای که سالیان فاصله انداخته. با امید روزهای بهتر، آینده ای درخشان و سرزمینی سبز. همه میدانند دانشگاه هنوز زنده است و دانشجو همچنان پیشرو. “دانشجو روزت مبارک”.
من و تو یکی شویم از هرشعلهیی برتر که هیچگاه شکست را برما چیرگی نیست چرا که از عشق رویینه تن ایم….
“احمد شاملو”
مجید دری دانشجوی سابق (اخراجی) دانشگاه علامه / آذر
متن این نامه به شرح زیر است.
گامی ست پیش از گامی دیگر که جاده را بیدار می کند تداومی ست که زمان مرا می سازد لحظه هایی است که عمر مرا سرشار میکند “احمد شاملو”
۱۶ آذر روزی است که دانشگاه در مقابل استبداد ایستاد. ایستاد و کشته داد؛ ایستاد و به خاک و خون کشیده شد. اما نرفت، ماند؛ لرزید اما از پا نایستاد؛ سست شد اما کمر خم نکرد. این است که دانشگاه همیشه قدمی از جامعه اش، از مردمش جلوتر است و چشم مردمان به دستهای دانشجویانش. وظایفی را به دوش می نهد، خواسته یا ناخواسته. از او می خواهد که از حقوقش دفاع کند. واندهدو چرایش چیز دیگری است اما درست یا غلط از او می خواهد. پایین ترین قشرها چشم به دانشگاه دارند و خبرهایش را دنبال میکنند. حتی بالاترین قشرهم پیگری وضعیتش است. بماند که با تمامی این توقعات همیشه در بزنگاه تنهایش می گذارند. چه می شود کرد، قرعه فال به نام “دانشجو” زدند.
رنجیده بودند کسانی که گفته بودم دانشگاه با مدرسه فرق دارد و دانشجو با محصل. خرده گرفتند که نمی دانی! شرایط بد است. اما آیا جز این است که شرایط را ما میسازیم! اگر شرایط جور باشد چه نیازی به تلاش است برای عوض کردن؟! حافظه تاریخی، نه، حافظه دیروزی به ما می گوید شرایط همیشه نامناسب بوده و هست. زمانی را سراغ دارید که شرایط بر وفق مرادمان بوده باشد؟ اگر بود پس چرا دانشگاه و دانشجو همیشه زیر هجمه سرکوب ها و تهدید ها می زید؟ و چرا این اندازه سعی در مهارش دارند؟ می بندند اما جرات بازگو کردنش را ندارند و انکار هم می کنند؟
مجیزگفتن آسان است اگر حس دلسوزی نباشد. من هم میتوانم متملق گویم و به قول دوستان، کسی را آزرده و رنجیده نکنم. اما آیا درست رفته ام؟!
اگر اشتباه می کنم بگویید. این سخن که چون زندانی ای پس کسی نباید نقدی بگویدت، توهین است. اگر زندانم در وهله اول برای خودم است. برای آزادی ام که با شرایط حاکم، قدرت سازگاری ام نبود و تحملش سخت. نه منتی برسر کسی می گذارم و نه اجازه منت گذاشتن را به کسی می دهم. زندانی، آری این منتی نیست برکسی. حتی آن هنگام که دوستان نزدیکم از درک شرایط بغرنج و اسفبارم عاجز ماندند و رفتند، رنجیده نشدم. چرا که میدانستم بی گمان زندگی در بیرون از این دیوارها همچنان با فراز و فرودهایش جاری است و آنان هم حق دارند از این لحظات استفاده کنند و لذت ببرند تا اینکه لحظه هایشان را صرف من کنند، تلف کنند. پس اشتباهاتم را بگویید. نقد کنید تا راه را بهتر بشناسیم و با دید بازتری به حرکت ادامه دهیم. بگویید تا حرف یکدیگر را بهتر بفهمیم، تا نقاط مثبت و مشترک یکدیگر را دریابیم.
شرایط نا مناسب است، درست. هزینه ها بالارفته، درست. فشارها دو چندان شده، درست… کسی هم نمی گوید حرکتهای آنچنانی انجام دهید. آما آیا اعتراض های صنفی به تحمیل های چپ و راست هم جز برنامه کاریتان نیست؟
تفکیک جنسیتی توهین به شعور و شخصیت دانشجو که تنها مانده است بگوید دانشگاه مرکز فساد است قابل تحمل است؟ آیا تحمل نوع پوشش آنسان ها که در خیابانها صورت می گیرد زیر سوال بردن شخصیت دانشجو نیست؟ تغییر عناوین کتابهای دانشگاهی که تعیبر به انقلاب فرهنگی دوم می شود را می توان در مقابلش سکوت کرد؟ نمی دانم؟!
شاید چون از جامعه دورم و از همه جا بی خبر و چون جزیره ای شده ام بی سرنشین و هنوز در توهمات و فضای خودم غوطه ورم. شاید می توان ساکت ماند و چیزی نگفت، چه اگر نمی شد بی گمان خروش بر می آوردید.
به هر روی این آخرین پیام من است بعنوان یک دانشجو. چرا که اخراج شده ام و از ملک شما که جز افتخاراتم بود بیرون رانده شده ام. دیگر دانشجو نیستم که بخواهم بعنوان یک دانشجو هرچند محروم از تحصیل و ستاره دار دست کم درد دلی بکنم، پیامی بدهم و عرض ارادتی نمایم. تنها گفتم در این روز سلامی کنم به هم کلامی و هم دانشگاهیانم هرچند حتی یک نفرشان هم نماینده. وداعی کنم با آنانی که روزگاری هرچند دور از ایشان عنوانشان را به یدک می کشیدم و خود را جزوشان می پنداشتم. پوزشی بخواهم اگر حرفهایم کسی را رنجاند و یا تکدر خاطری را سبب شد. اما این را هم بدانید که دلم جز برای سربلندی دانشگاه و دانشجو نتپید و قلمم جز برای بزرگی و پیشگامیش ننوشت. گفتم و رانده شدم چه مصلحت پیشه در آخر برای یکایکتان پیشرفت روز افزون و موفقت توام با سربلندی آرزو می کنم. در هر دانشگاهی هستید و دانشجوی هر رشته ای سلام مرا پذیرا باشید از دورها، از پس این دیوارها و رابطه ای که سالیان فاصله انداخته. با امید روزهای بهتر، آینده ای درخشان و سرزمینی سبز. همه میدانند دانشگاه هنوز زنده است و دانشجو همچنان پیشرو. “دانشجو روزت مبارک”.
من و تو یکی شویم از هرشعلهیی برتر که هیچگاه شکست را برما چیرگی نیست چرا که از عشق رویینه تن ایم….
“احمد شاملو”
مجید دری دانشجوی سابق (اخراجی) دانشگاه علامه / آذر
بیانیه ۲۳۱ فعال ایرانی: هرگونه تنش زایی با جهان خیانت به مردم ایران و آینده وطن ما خواهد بود
سحام نیوز: بیش از ۲۳۱ نفر از فعالان سیاسی و مدنی و حقوق بشری ایرانی، با صدور بیانیه ای در محکومیت حمله لباس شخصی های حامی حکومت جمهوری اسلامی به سفارت بریتانیا در تهران، بر ضرورت فوری تنش زدایی در بحران هسته ای توسط حاکمیت تاکید کرده و خواستار توقف روند فعلی و برون رفت از وضعیت موجود داخلی – منطقه ای بین المللی شدند.
به گزارش سحام، در بیانیه فعالان ایرانی همچنین خاطرنشان شده است: “ما به عنوان مخالفان فعال جنگ، برای این تنشآفرینیهای روزافزون و آینده میهنمان بیمناکیم و خروج از وضعیت خطرناک فعلی را ضروری میدانیم. نیروهایی که به حریم دیپلماتیک کشور بریتانیا تجاوز کردهاند، سالهاست که به حریم شهروندی مردم ایران تجاوز میکنند.”
در این بیانیه تاکید شده است که “راه حل موثر برای پایان بخشی به بحران های داخلی و خارجی ،واگذاری قدرت به مردم و فراهم کردن فضا برای انتخاب آنان با مشارکت و همبستگی همه گروه های سیاسی آزاد اندیش، دموکرات و معتقد به سربلندی ایران است.”
متن بیانیه بیش از ۲۳۱ نفر از مخالفان فعال جنگ در محکومیت حمله به سفارت بریتانیا و ضرورت فوری تنش زدایی در بحران هسته ای، که نسخه ای از آن در اختیار سحام نیوز قرار گرفته، به شرح زیر است:
تنشآفرینیهای بینالمللی نظام جمهوریاسلامی وارد مرحلهای بسیار خطرناک شده است. حکومت نه تنها گام موثری در جهت رفع ابهامات روزافزون در مورد برنامه هستهایاش برنداشته، بلکه به سیاستهای ماجراجویانه خود نیز افزوده است. حمله سازمان یافته به سفارت بریتانیا، انزوای بیشتر بینالمللی و تشدید تحریمها به عنوان پیامدهای آن، گام بلندی برای کشیدن مردم ایران به جنگی ناخواسته است. مسئولان نظام درحالی سرنوشت ملت ایران را به سوی رویارویی با جامعه جهانی میبرند که بیکفایتی اقتصادی حکومت روزبهروز بر وخامت وضعیت رفاه و معیشت مردم ایران افزوده است. محکومیت فراگیر بینالمللی ایران در حمله به سفارت بریتانیا، دور جدید تحریمها و بخصوص در تنگنا قرارگرفتن بانک مرکزی، نتایج اسفناکی برای کشورمان خواهد داشت.
برای دومین بار در تاریخ ۳۳ ساله جمهوری اسلامی با تاراج اموال سفارتخانه بریتانیا توسط شبه نظامیان حکومتی و برخی مسئولان و عوامل بسیج دانشجویی (از نهاد های سرکوب در دانشگاه ها) ،شاهد نقض بدیهیترین تعهدات دیپلماتیک و تصرف سفارتخانه ای خارجی هستیم.
ملت ایران به عنوان یکی از پایهگذاران تمدن بشری، به عرف و آداب دیپلماتیک احترام میگذارد و جهان نیز میداند که مسئول این اقدام شرمآور جمهوری اسلامی است.
حکومت درحالی به این مخالفخوانیهای خطرناک دامن میزند که نمیتواند ایمنی یکی از حساسترین مراکز تحقیقات نظامی خود را در پادگانی نزدیک به مناطق مسکونی اطراف تهران حفظ کند. سرداران سپاه یک به یک از هر تریبونی استفاده کرده اند و بارها از واکنش پشیمانی آور در صورت تجاوز به ایران سخن میگویند، اما تاکنون از دلایل انهدام یکی از پیشرفته ترین مراکز تحقیقات موشکی خود و از دست دادن یکی از کلیدیترین فرماندههای سپاه سخنی نگفتهاند. اکنون پرسش جدی این است که چه کسانی امنیت ملی مردم را به بازی گرفتهاند و تا چه حد قادر به دفاع از مردم در قبال پیامدهای سیاستهای ماجراجویانه خود هستند؟
ما به عنوان مخالفان فعال جنگ، برای این تنشآفرینیهای روزافزون و آینده میهنمان بیمناکیم و خروج از وضعیت خطرناک فعلی را ضروری میدانیم. نیروهایی که به حریم دیپلماتیک کشور بریتانیا تجاوز کردهاند، سالهاست که به حریم شهروندی مردم ایران تجاوز میکنند. حمله وحشیانهای که سفارت بریتانیا این بار قربانی آن بود نمونهای بیش نیست از آنچه جنبش راستین دانشجویی (که نمایندگان بر حق آن در زندان هستند)، فعالان حقوق بشری، مدنی، دگر اندیش، قومیتی و سیاسی در ایران روزانه با آن مواجه اند.
ما خواستار انحلال کامل گروه های فشار و پایان بخشی به غوغاسالاری و خشونت پراکنی در عرصه سیاست ایران و قربانی شدن منافع ملی در جنگ قدرت جناح های حکومتی هستیم. مقامات حکومت ایران در صورت سکوت و تحت تعقیب قرار ندادن عاملان حمله به سفارت ثابت کرده اند که مسئول و شریک سازماندهی این تهاجم خطرناک هستند و ادعای رهبری در خصوص دنبال کردن عزت ، مصلحت و حکمت در سیاست خارجی ،شعاری بی پایه بیش نیست.
جمهوری اسلامی به جای رفتارهای غیرعقلانی و خلاف عرف و خطرساز برای امنیت ملی، باید برای حل بحران موجود بر سر سیاست های هسته ای اقدام موثر انجام دهد. توقف موقت غنیسازی اورانیوم، همکاری شفاف با آژانس انرژی هستهای ، اجرای قطعنامه های شورای امنیت و دیگر تعهدات بین المللی در این زمینه گامهای لازم برای خروج از تنگنای فعلی و رفع فشارهای اقتصادی و سیاسی بر جامعه است که اثرات منفی آن زندگی مردم سرزمین ما را از آنچه هست سخت تر می کند.
ما ضمن تاکید بر حق ملت ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای ، با هر تلاشی برای دست یابی به قابلیت تولید جنگ افزارهای هستهای توسط جمهوری اسلامی مخالف هستیم و آن را خلاف منافع و اولویت های ملی و صلح جهانی میدانیم. حاکمان جمهوری اسلامی باید بدانند که در جهان امروز، خشونت، تهاجم و تخریب دیگر کاربردی ندارد، و تنها عدم اعتماد فعلی در داخل و خارج را عمیق تر می سازد. عدم اعتماد و عدم مشروعیت داخلی با اختلال در روابط بینالمللی هردو ریشه یک بحران و دو روی یک سکه هستند.
جمهوری اسلامی باید یکبار برای همیشه این سیاستهای ناکام و اعتمادسوز را کنار بگذارد. هرگونه تنش زایی با جهان خیانت به مردم ایران و آینده وطن ما خواهد بود.
ما جامعه جهانی و بخصوص کشورهای غربی را نیز به خویشتنداری، رعایت حقوق مردم ایران و اجتناب از جنگ فرا میخوانیم. هرگونه اقدام نسنجیده، تهدید های تحریک کننده و حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ،خسارات غیرقابل جبرانی را به آب و خاک ایران وارد می کند که تا سالها آلودگی آن مردم ما را رنجور خواهد کرد و به دیدگاه مبتنی بر رابطه خصمانه با غرب دامن خواهد زد.
به باور ما سعادت و رفاه مردم ایران و امنیت جامعه نه با ادامه فضای امنیتی و نقض گسترده حقوق شهروندی در داخل، و نه با ماجراجوییهای بینالمللی، بلکه با پذیرش اراده ملت، آزادی فوری رسانه های عمومی و نشر کتاب، لغو سانسور در همه زمینه ها، الغاء بی درنگ تبعیضات جنسیتی، قومیتی و مذهبی و صلح و همکاری شرافتمندانه با سایر کشورهای جهان تحقق مییابد. از این رو ما نسبت به هر ارادهای که فضا را برای درگیری نظامی مساعد گرداند هشدار داده، و تلاش برای توقف بحرانسازیهای مصیبت بار نظام جمهوریاسلامی و تحقق حاکمیت اراده مردم ایران را وظیفه خود میدانیم. راه حل موثر برای پایان بخشی به بحران های داخلی و خارجی ،واگذاری قدرت به مردم و فراهم کردن فضا برای انتخاب آنان با مشارکت و همبستگی همه گروه های سیاسی آزاد اندیش، دموکرات و معتقد به سربلندی ایران است.
در شرایطی که اقتدارگرایان حاکم با اینگونه اقدامها به سوی جنگ و مقابله با جهان و ویرانی ایران حرکت می کنند، تنها قدرت مردم است که می تواند از طریق مخالفت فعال با ماجراجویی هسته ای مانع حرکات و تصمیمات لجام گسیخته حکومت شود.
امضا کنندگان:
حامد ابراهیمی ، میترا ابراهیمی ،عبدالرضا احمدی ،فریدون احمدی ،احمد احمدیان ،کمال ارس ،اردوان ارشاد ،جمشید اسدی ،لیلا اصفاری ،مرتضی اصلاحچی ،امیر حسین اعتمادی ،بیژن افتخاری ،علی افشاری ،کوروش افطسی ،مریم اکبری ،محمد جواد اکبرین ،بهرام امامی ،کیان امانی ،مهرزاد امید مهر ،مهدی امینی ،فریبا امینی ،مریم اهری ،ونداد اولاد عظیمی ،فرامرز آذر نوشا ،فرشید آذرنیوش ،کمال آذری ،احمد آزاد ،آینده آزاد ،صمد آقایی ،کاوه آهنگری ،جمشید بابایی ،رحیم باجغلی ،عبدالعلی بازرگان ،احمد باطبی ،حسین باقرزاده ،مهناز بدیهیان ،فرزانه بذر پور ،مهران براتی ،بهداد بردبار ،رضا برومند ،مقداد بریمانی ،عشرت بستجانی ،فریبا بستجانی ،فرزین بستجانی ،خسرو بندری ،شهلا بهاردوست ،بهروز بیات ،عباس بیگدلی ،امیر بیگلری ،میثاق پارسا ،کوروش پارسا،حبیب پرزین ،بهزاد پرنیان ،سهیل پرهیزی،سعید پور حیدر ،مریم پیر موذن ،بیژن پیرزاده ،سعید پیوندی ،حبیب تبریزیان ،محمود تجلی مهر ،محمد تقدیری ،نیره توحیدی ،امیر حسین توسطی ،محمد علی توفیقی ،کیانوش توکلی ،ستاره ثابتی ،مهدی جامی ،جهانشاه جاوید ،محمد حسین جعفری ،رضا جعفریان ،مهدی جلالی ،آرش جنتی عطایی ،مهران جنگلی مقدم ،محمد جهان پرور ،آیدین جهانبخش ،پویا جهاندار ،جواد جواهری ،رضا چرندابی،سعید حبیبی ،آرام حسامی ،سعید حقجو ،بیژن حکمت ،هرمز حکمت ،عباس حکیم زاده ،فریدون خاوند ،عباس خرسندی ،نازنین خسروشاهی ،سالار خسروی ،آریا خسروی ،کمال داوودی ،فریبا داوودی مهاجر ،مهرداد درویش پور ،عبدالستار دوشوکی ،فریبا راد ،نیما راشدان ،احمد رافت ،امیر رشیدی ،آرمان رضاخانی ،پوران رضایتی ،شیده رضایی ،فرامرز رفیعی ،علی اصغر رمضانپور ،مریم روزبهانی ،مینا زند سیگل ،گیو زندی ،متین سالمه ،بهروز ستوده ،امیر سراجی ، نسیم سرابندی ،حسن سربخشیان ،سلمان سیما ، رضا سیاووشی ،رحیم شامبیاتی ،کریم شامبیاتی ،حمید شاهسیا ،مسعود شب افروز ،داراب شباهنگ ،منصوره شجاعی ،حسن شریعتمداری ،عباس شیرازی ،فرح شیلاندری ،محمد صادقی ،کوروش صحتی ،علی صدر حاج سید جوادی ،بیژن صفسری ،سیاوش صفوی ،رامین صفی زاده ،حسن طالبی ،اسفندیار طبری،رویا طلوعی ،میثم طهماسبی ،شهره عاصمی،مزدک عبدی پور ،رویا عراقی ،مهدی عربشاهی ،یوسف عزیزی بنی طرف ،خسرو علاف اکبری ،کاظم علمداری ،حسین علوی ،مهرنوش علی آقایی ،مسیح علی نژاد ،حسین علیزاده ،پویا غلامرضایی ،سپیده فارسی ،باقر فاطمی ،امیر حسین فتوحی ،آذر فخر ،پویان فخرائی ،تایاز فخری ،خیر الله فرخی ،منصور فرهنگ ،ویدا فرهودی ،روزبه فروزان،کیوان فروزان ،کامبیز فروهر ،شهلا فرید ،دخی فصیحیان ،شروین فکری ،فیروزه فولادی ،شهاب فیضی ،ایران قادری ،امیر قاسمی ،اختر قاسمی ،سعید قاسمی نژاد ،آیدا قجر ،رضا قریشی ،مهدی قلی زاده اقدم ،فرزاد قنبری،مهرانگیز کار ،منیر کاشف ،حجت کسرائیان ،کیانوش کلانتر ،امیر کلینی ،علیرضا کیانی ،تقی کیمیایی اسدی ،امیر حسین گنج بخش ،حسن ماسالی ،حمید مافی ،پروین مالک ،رضا مبین ،داریوش مجلسی ،حمید محبی ،مجید محمدی ،رحیم محمدی ،فرشاد محمدی ،امیر حسین محمدی،پویان محمودیان ،پرویز مختاری ،احمد مدادی ،فریبا مرزبان ،مصطفی مرید ،علی مستشاری ،تراب مستوفی ،ویدا مشایخی ،نریمان مصطفوی ،فواد مظفری ،منصور معدل ،عباس معروفی ،امیر معماریان ،حسن مکارمی ،الهام ملک پور ،رویا ملکی ،اشکان منفرد ،علی مهتدی ،محمد مهدیان ،بهناز مهرانی ،بهزاد مهرانی ،سید داوود موسوی ،محسن موسوی ،زیبا میر حسینی، احمد میر فخرایی ،مهران میر فخرایی ،آرسان ناظریان ،حسن نایب هاشم ،یوحنا نجدی ،روجا نجفی ، پری نشاط ،بورگان نظامی نرج آباد ،علی نظری ،شروین نکوئی ، مرتضی نگاهی ،شیوا نوجو ،مهدی نوربخش ،پرتو نوری اعلا ،کامران نوزاد ،نادر هاشمی ،محمد هدایتی ،رضا هیوا ،سجاد ویس مرادی ،سپیده یوسف زاده ،حسن یوسفی اشکوری
به گزارش سحام، در بیانیه فعالان ایرانی همچنین خاطرنشان شده است: “ما به عنوان مخالفان فعال جنگ، برای این تنشآفرینیهای روزافزون و آینده میهنمان بیمناکیم و خروج از وضعیت خطرناک فعلی را ضروری میدانیم. نیروهایی که به حریم دیپلماتیک کشور بریتانیا تجاوز کردهاند، سالهاست که به حریم شهروندی مردم ایران تجاوز میکنند.”
در این بیانیه تاکید شده است که “راه حل موثر برای پایان بخشی به بحران های داخلی و خارجی ،واگذاری قدرت به مردم و فراهم کردن فضا برای انتخاب آنان با مشارکت و همبستگی همه گروه های سیاسی آزاد اندیش، دموکرات و معتقد به سربلندی ایران است.”
متن بیانیه بیش از ۲۳۱ نفر از مخالفان فعال جنگ در محکومیت حمله به سفارت بریتانیا و ضرورت فوری تنش زدایی در بحران هسته ای، که نسخه ای از آن در اختیار سحام نیوز قرار گرفته، به شرح زیر است:
تنشآفرینیهای بینالمللی نظام جمهوریاسلامی وارد مرحلهای بسیار خطرناک شده است. حکومت نه تنها گام موثری در جهت رفع ابهامات روزافزون در مورد برنامه هستهایاش برنداشته، بلکه به سیاستهای ماجراجویانه خود نیز افزوده است. حمله سازمان یافته به سفارت بریتانیا، انزوای بیشتر بینالمللی و تشدید تحریمها به عنوان پیامدهای آن، گام بلندی برای کشیدن مردم ایران به جنگی ناخواسته است. مسئولان نظام درحالی سرنوشت ملت ایران را به سوی رویارویی با جامعه جهانی میبرند که بیکفایتی اقتصادی حکومت روزبهروز بر وخامت وضعیت رفاه و معیشت مردم ایران افزوده است. محکومیت فراگیر بینالمللی ایران در حمله به سفارت بریتانیا، دور جدید تحریمها و بخصوص در تنگنا قرارگرفتن بانک مرکزی، نتایج اسفناکی برای کشورمان خواهد داشت.
ما خواستار انحلال کامل گروه های فشار و پایان بخشی به غوغاسالاری و خشونت پراکنی در عرصه سیاست ایران و قربانی شدن منافع ملی در جنگ قدرت جناح های حکومتی هستیم. مقامات حکومت ایران در صورت سکوت و تحت تعقیب قرار ندادن عاملان حمله به سفارت ثابت کرده اند که مسئول و شریک سازماندهی این تهاجم خطرناک هستند و ادعای رهبری در خصوص دنبال کردن عزت ، مصلحت و حکمت در سیاست خارجی ،شعاری بی پایه بیش نیست.جمهوری اسلامی بمانند همیشه برای حل بحرانهای داخلی و خارجی، سیاست غیر مسئولانه تهاجمی خود را که همواره در سرکوب مردم و تعرض به اموال آنها استفاده میکند، این بار در عرصه دیپلماتیک بکار گرفته است.
برای دومین بار در تاریخ ۳۳ ساله جمهوری اسلامی با تاراج اموال سفارتخانه بریتانیا توسط شبه نظامیان حکومتی و برخی مسئولان و عوامل بسیج دانشجویی (از نهاد های سرکوب در دانشگاه ها) ،شاهد نقض بدیهیترین تعهدات دیپلماتیک و تصرف سفارتخانه ای خارجی هستیم.
ملت ایران به عنوان یکی از پایهگذاران تمدن بشری، به عرف و آداب دیپلماتیک احترام میگذارد و جهان نیز میداند که مسئول این اقدام شرمآور جمهوری اسلامی است.
حکومت درحالی به این مخالفخوانیهای خطرناک دامن میزند که نمیتواند ایمنی یکی از حساسترین مراکز تحقیقات نظامی خود را در پادگانی نزدیک به مناطق مسکونی اطراف تهران حفظ کند. سرداران سپاه یک به یک از هر تریبونی استفاده کرده اند و بارها از واکنش پشیمانی آور در صورت تجاوز به ایران سخن میگویند، اما تاکنون از دلایل انهدام یکی از پیشرفته ترین مراکز تحقیقات موشکی خود و از دست دادن یکی از کلیدیترین فرماندههای سپاه سخنی نگفتهاند. اکنون پرسش جدی این است که چه کسانی امنیت ملی مردم را به بازی گرفتهاند و تا چه حد قادر به دفاع از مردم در قبال پیامدهای سیاستهای ماجراجویانه خود هستند؟
ما به عنوان مخالفان فعال جنگ، برای این تنشآفرینیهای روزافزون و آینده میهنمان بیمناکیم و خروج از وضعیت خطرناک فعلی را ضروری میدانیم. نیروهایی که به حریم دیپلماتیک کشور بریتانیا تجاوز کردهاند، سالهاست که به حریم شهروندی مردم ایران تجاوز میکنند. حمله وحشیانهای که سفارت بریتانیا این بار قربانی آن بود نمونهای بیش نیست از آنچه جنبش راستین دانشجویی (که نمایندگان بر حق آن در زندان هستند)، فعالان حقوق بشری، مدنی، دگر اندیش، قومیتی و سیاسی در ایران روزانه با آن مواجه اند.
ما خواستار انحلال کامل گروه های فشار و پایان بخشی به غوغاسالاری و خشونت پراکنی در عرصه سیاست ایران و قربانی شدن منافع ملی در جنگ قدرت جناح های حکومتی هستیم. مقامات حکومت ایران در صورت سکوت و تحت تعقیب قرار ندادن عاملان حمله به سفارت ثابت کرده اند که مسئول و شریک سازماندهی این تهاجم خطرناک هستند و ادعای رهبری در خصوص دنبال کردن عزت ، مصلحت و حکمت در سیاست خارجی ،شعاری بی پایه بیش نیست.
جمهوری اسلامی به جای رفتارهای غیرعقلانی و خلاف عرف و خطرساز برای امنیت ملی، باید برای حل بحران موجود بر سر سیاست های هسته ای اقدام موثر انجام دهد. توقف موقت غنیسازی اورانیوم، همکاری شفاف با آژانس انرژی هستهای ، اجرای قطعنامه های شورای امنیت و دیگر تعهدات بین المللی در این زمینه گامهای لازم برای خروج از تنگنای فعلی و رفع فشارهای اقتصادی و سیاسی بر جامعه است که اثرات منفی آن زندگی مردم سرزمین ما را از آنچه هست سخت تر می کند.
ما ضمن تاکید بر حق ملت ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای ، با هر تلاشی برای دست یابی به قابلیت تولید جنگ افزارهای هستهای توسط جمهوری اسلامی مخالف هستیم و آن را خلاف منافع و اولویت های ملی و صلح جهانی میدانیم. حاکمان جمهوری اسلامی باید بدانند که در جهان امروز، خشونت، تهاجم و تخریب دیگر کاربردی ندارد، و تنها عدم اعتماد فعلی در داخل و خارج را عمیق تر می سازد. عدم اعتماد و عدم مشروعیت داخلی با اختلال در روابط بینالمللی هردو ریشه یک بحران و دو روی یک سکه هستند.
جمهوری اسلامی باید یکبار برای همیشه این سیاستهای ناکام و اعتمادسوز را کنار بگذارد. هرگونه تنش زایی با جهان خیانت به مردم ایران و آینده وطن ما خواهد بود.
ما جامعه جهانی و بخصوص کشورهای غربی را نیز به خویشتنداری، رعایت حقوق مردم ایران و اجتناب از جنگ فرا میخوانیم. هرگونه اقدام نسنجیده، تهدید های تحریک کننده و حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ،خسارات غیرقابل جبرانی را به آب و خاک ایران وارد می کند که تا سالها آلودگی آن مردم ما را رنجور خواهد کرد و به دیدگاه مبتنی بر رابطه خصمانه با غرب دامن خواهد زد.
به باور ما سعادت و رفاه مردم ایران و امنیت جامعه نه با ادامه فضای امنیتی و نقض گسترده حقوق شهروندی در داخل، و نه با ماجراجوییهای بینالمللی، بلکه با پذیرش اراده ملت، آزادی فوری رسانه های عمومی و نشر کتاب، لغو سانسور در همه زمینه ها، الغاء بی درنگ تبعیضات جنسیتی، قومیتی و مذهبی و صلح و همکاری شرافتمندانه با سایر کشورهای جهان تحقق مییابد. از این رو ما نسبت به هر ارادهای که فضا را برای درگیری نظامی مساعد گرداند هشدار داده، و تلاش برای توقف بحرانسازیهای مصیبت بار نظام جمهوریاسلامی و تحقق حاکمیت اراده مردم ایران را وظیفه خود میدانیم. راه حل موثر برای پایان بخشی به بحران های داخلی و خارجی ،واگذاری قدرت به مردم و فراهم کردن فضا برای انتخاب آنان با مشارکت و همبستگی همه گروه های سیاسی آزاد اندیش، دموکرات و معتقد به سربلندی ایران است.
در شرایطی که اقتدارگرایان حاکم با اینگونه اقدامها به سوی جنگ و مقابله با جهان و ویرانی ایران حرکت می کنند، تنها قدرت مردم است که می تواند از طریق مخالفت فعال با ماجراجویی هسته ای مانع حرکات و تصمیمات لجام گسیخته حکومت شود.
امضا کنندگان:
حامد ابراهیمی ، میترا ابراهیمی ،عبدالرضا احمدی ،فریدون احمدی ،احمد احمدیان ،کمال ارس ،اردوان ارشاد ،جمشید اسدی ،لیلا اصفاری ،مرتضی اصلاحچی ،امیر حسین اعتمادی ،بیژن افتخاری ،علی افشاری ،کوروش افطسی ،مریم اکبری ،محمد جواد اکبرین ،بهرام امامی ،کیان امانی ،مهرزاد امید مهر ،مهدی امینی ،فریبا امینی ،مریم اهری ،ونداد اولاد عظیمی ،فرامرز آذر نوشا ،فرشید آذرنیوش ،کمال آذری ،احمد آزاد ،آینده آزاد ،صمد آقایی ،کاوه آهنگری ،جمشید بابایی ،رحیم باجغلی ،عبدالعلی بازرگان ،احمد باطبی ،حسین باقرزاده ،مهناز بدیهیان ،فرزانه بذر پور ،مهران براتی ،بهداد بردبار ،رضا برومند ،مقداد بریمانی ،عشرت بستجانی ،فریبا بستجانی ،فرزین بستجانی ،خسرو بندری ،شهلا بهاردوست ،بهروز بیات ،عباس بیگدلی ،امیر بیگلری ،میثاق پارسا ،کوروش پارسا،حبیب پرزین ،بهزاد پرنیان ،سهیل پرهیزی،سعید پور حیدر ،مریم پیر موذن ،بیژن پیرزاده ،سعید پیوندی ،حبیب تبریزیان ،محمود تجلی مهر ،محمد تقدیری ،نیره توحیدی ،امیر حسین توسطی ،محمد علی توفیقی ،کیانوش توکلی ،ستاره ثابتی ،مهدی جامی ،جهانشاه جاوید ،محمد حسین جعفری ،رضا جعفریان ،مهدی جلالی ،آرش جنتی عطایی ،مهران جنگلی مقدم ،محمد جهان پرور ،آیدین جهانبخش ،پویا جهاندار ،جواد جواهری ،رضا چرندابی،سعید حبیبی ،آرام حسامی ،سعید حقجو ،بیژن حکمت ،هرمز حکمت ،عباس حکیم زاده ،فریدون خاوند ،عباس خرسندی ،نازنین خسروشاهی ،سالار خسروی ،آریا خسروی ،کمال داوودی ،فریبا داوودی مهاجر ،مهرداد درویش پور ،عبدالستار دوشوکی ،فریبا راد ،نیما راشدان ،احمد رافت ،امیر رشیدی ،آرمان رضاخانی ،پوران رضایتی ،شیده رضایی ،فرامرز رفیعی ،علی اصغر رمضانپور ،مریم روزبهانی ،مینا زند سیگل ،گیو زندی ،متین سالمه ،بهروز ستوده ،امیر سراجی ، نسیم سرابندی ،حسن سربخشیان ،سلمان سیما ، رضا سیاووشی ،رحیم شامبیاتی ،کریم شامبیاتی ،حمید شاهسیا ،مسعود شب افروز ،داراب شباهنگ ،منصوره شجاعی ،حسن شریعتمداری ،عباس شیرازی ،فرح شیلاندری ،محمد صادقی ،کوروش صحتی ،علی صدر حاج سید جوادی ،بیژن صفسری ،سیاوش صفوی ،رامین صفی زاده ،حسن طالبی ،اسفندیار طبری،رویا طلوعی ،میثم طهماسبی ،شهره عاصمی،مزدک عبدی پور ،رویا عراقی ،مهدی عربشاهی ،یوسف عزیزی بنی طرف ،خسرو علاف اکبری ،کاظم علمداری ،حسین علوی ،مهرنوش علی آقایی ،مسیح علی نژاد ،حسین علیزاده ،پویا غلامرضایی ،سپیده فارسی ،باقر فاطمی ،امیر حسین فتوحی ،آذر فخر ،پویان فخرائی ،تایاز فخری ،خیر الله فرخی ،منصور فرهنگ ،ویدا فرهودی ،روزبه فروزان،کیوان فروزان ،کامبیز فروهر ،شهلا فرید ،دخی فصیحیان ،شروین فکری ،فیروزه فولادی ،شهاب فیضی ،ایران قادری ،امیر قاسمی ،اختر قاسمی ،سعید قاسمی نژاد ،آیدا قجر ،رضا قریشی ،مهدی قلی زاده اقدم ،فرزاد قنبری،مهرانگیز کار ،منیر کاشف ،حجت کسرائیان ،کیانوش کلانتر ،امیر کلینی ،علیرضا کیانی ،تقی کیمیایی اسدی ،امیر حسین گنج بخش ،حسن ماسالی ،حمید مافی ،پروین مالک ،رضا مبین ،داریوش مجلسی ،حمید محبی ،مجید محمدی ،رحیم محمدی ،فرشاد محمدی ،امیر حسین محمدی،پویان محمودیان ،پرویز مختاری ،احمد مدادی ،فریبا مرزبان ،مصطفی مرید ،علی مستشاری ،تراب مستوفی ،ویدا مشایخی ،نریمان مصطفوی ،فواد مظفری ،منصور معدل ،عباس معروفی ،امیر معماریان ،حسن مکارمی ،الهام ملک پور ،رویا ملکی ،اشکان منفرد ،علی مهتدی ،محمد مهدیان ،بهناز مهرانی ،بهزاد مهرانی ،سید داوود موسوی ،محسن موسوی ،زیبا میر حسینی، احمد میر فخرایی ،مهران میر فخرایی ،آرسان ناظریان ،حسن نایب هاشم ،یوحنا نجدی ،روجا نجفی ، پری نشاط ،بورگان نظامی نرج آباد ،علی نظری ،شروین نکوئی ، مرتضی نگاهی ،شیوا نوجو ،مهدی نوربخش ،پرتو نوری اعلا ،کامران نوزاد ،نادر هاشمی ،محمد هدایتی ،رضا هیوا ،سجاد ویس مرادی ،سپیده یوسف زاده ،حسن یوسفی اشکوری
جـــرس:
فرمانده قرارگاه امنیتی- اطلاعاتی موسوم به «عمار» با بیان اینکه لیدر جریان انحرافی می خواهد انتخابات آتی یا برگزار نشود و یا "شل" برگزار شود و به فکر گرفتن مجلس هم نیستند"، گفت: تیم محمود احمدینژاد قصد دارد نظام اسلامی در ایران را سرنگون کند.
به گزارش تارنمای اصولگرای «زندگی نیوز»، مهدی طائب روز سهشنبه (۱۵ آذر) در پاسخ به سوالی درباره "راهبرد جریان انحرافی برای ورود به انتخابات مجلس"، ابراز داشت: این یک جریان نیست و تنها یک فرد است و تنها می خواهد که سرنگون کند.
درحالیکه محافظهکاران حامیان رهبری مدعی بودند طیف دولتی ها با صرف هزینههای هنگفت قصد دارند دستکم ۱۵۰ کرسی مجلس را به دست آورند، رئیس شورای مرکزی قرارگاه راهبردی عمار اظهار عقیده کرد: به اعتقاد ما لیدر جریان انحرافی می خواهد انتخابات یا برگزار نشود و یا "شل" برگزار شود و آن ها به فکر گرفتن مجلس نیستند.
طائب در ادامه با اشاره به تبعات تعدد لیست در اردوگاه اصولگرایی، تاکید کرد: هنگامی که لیست واحد می دهیم باز هم مردم در تردید هستند که آیا درست است یا خیر، بنابر این یقینا مردم لیست های متعدد را قبول نمی کنند.
علی افشاری: دانشجویان مشعل مقاومت را فروزان نگاه داشته اند
جنبش دانشجویی همواره نقش مهمی در مبارزه علیه استبداد حاکم بر ایران و تلاش برای دستیابی به آزادی و دموکراسی ایفا نموده است. از سویی دانشجویان نیز همواره در معرض تهدید و سرکوب حاکمیت قرار داشته اند. ١٦ آذر امسال نیز در حالی فرا می رسد که شمار زیادی از دانشجویان در زندان، به احکام طولانی مدت حبس محکوم شده و تعداد زیادی از دانشجویان نیز در سال های اخیر ار تحصیل محروم و از دانشگاه اخراج شده اند. در همین راستا و در آستانه روز دانشجو، با علی افشاری، عضو پیشین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنیک تهران، پیرامون وضعیت جنبش دانشجویی ایران به گفت و گو نشسته ایم.
علی افشاری در مورد تاثیر فضای کشور پس از انتخابات ریاست جمهوری بر وضعیت کنونی جنبش دانشجویی می گوید: "تشدید فضای امنیتی، کاهش آستانه تحمل حکومت برای فعالیت های انتقادی و اعتراضی و مسدود شدن عرصه های رسمی بر روی نیرو های جامعه مدنی از یک سو میراث جنبش سبز است اما از سوی دیگر اشتیاق برای رهایی و سست شدن بنای استبداد و میل به مبارزه را افزایش داده است. این فضا، جنبش دانشجویی را عمیقا تحت تاثیر قرار داده است. در فضای ساکن و راکد کنونی که حکم خاکستر زیر آتش را دارد، دانشجویان به طور نسبی فعال ترین بخش جامعه هستند که مشعل مقاومت را فروزان نگاه داشته اند."
متن کامل مصاحبه دانشجونیوز با علی افشاری در ادامه آمده است:
١- در تاریخ معاصر ایران، جنبش دانشجویی همواره نقش مهمی در مبارزه علیه استبداد حاکم ایفا کرده است. به نظر شما ویژگی برجسته جنبش دانشجویی از ١٦ آذر ١٣٣٢ تا به امروز چیست.
به نظر من فقدان توسعه سیاسی و ساختار استبدادی و اقتدار گرای دولت و استقبال دانشجویان از پرداخت هزینه بستری است که باعث برجسته شده جنبش دانشجویی شده است. پای بندی به نگرش انتقادی و سنت روشنگری دانشگاه، حق طلبی و اجتناب از دگماتیسم و گشودگی به روی افق های تازه در کنار آرمانگرایی و حلقه اتصال نخبگان و توده مردم ویژگی های اصلی است که نسل های مختلف دانشجویی را به هم پیوند می دهد.
٢- انتخابات پیشین ریاست جمهوری یکی از شدیدترین بحران های جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب به شمار می رود و تاثیر زیادی هم بر آرایش نیروهای سیاسی و جنبش های اجتماعی داشت. از دیدگاه شما، انتخابات سال ١٣٨٨ چه تأثیر عمدهای بر جنبش دانشجویی و یا فعالین دانشجویی برجا گذاشت.
تشدید فضای امنیتی، کاهش آستانه تحمل حکومت برای فعالیت های انتقادی و اعتراضی و مسدود شدن عرصه های رسمی بر روی نیرو های جامعه مدنی از یک سو میراث جنبش سبز است اما از سوی دیگر اشتیاق برای رهایی و سست شدن بنای استبداد و میل به مبارزه را افزایش داده است. این فضا، جنبش دانشجویی را عمیقا تحت تاثیر قرار داده است. در فضای ساکن و راکد کنونی که حکم خاکستر زیر آتش را دارد، دانشجویان به طور نسبی فعال ترین بخش جامعه هستند که مشعل مقاومت را فروزان نگاه داشته اند. به نظر من انتخابات ٨٨ و سرکوب خونین و گسترده اعتراضات و ناکامی جنبش سبز یک نقطه عطفی است در سیر فعالیت های جنبش دانشجویی در دوره پسا اصلاحات. فعالیت رسمی و علنی از طریق تشکل های دانشجویی شناخته شده به پایان خود رسید. سیری که از اواخر دوره ریاست جمهوری خاتمی شروع شد و در آغاز دوره دهم ریاست جمهوری به پایان رسید. از این رویداد به بعد شکل فعالیت و حضور سیاسی و اجتماعی جنبش دانشجویی دچار دگردیسی شده و تحولات کیفی و کمی پیدا می کند تا به سمت فعالیت غیر رسمی ، غیر متمرکز ، شبکه ای و پوشیده میل بکند. البته هنوز فعالان دانشجویی در دوره گذار و فترت بسر می برند و به نوعی می شود گفت دوره گذار بحرانی و طولانی شده است. آنها هنوز نتوانسته اند راهبرد ها و روش های متناسب با شرایط جدید را پیدا کرده و در فضای دانشجویی جا بیندازند.
٣- با توجه به فروکش کردن اعتراضات مردمی و افزایش هزینه فعالیت های دانشجویی، در شرایط کنونی، نقش جنبش دانشجویی را در اعتراضات مردمی ایران چگونه می بینید.
معمولا وقتی جامعه دچار رکود سیاسی می شود نقش جنبش دانشجویی در حفظ و هدایت جو اعتراض برجسته تر می گردد. در حال حاضر زنده نگاه داشتن فضا و تداوم مقاومت در برابر تهاجم استبداد دینی ضرورت دارد. اما پیش از آن حفظ عرصه عمومی در دانشگاه و حفظ موجودیت جنبش دانشجویی و نقادی در دانشگاه در اولویت است. جنبش دانشجویی نباید اجازه بدهد روحیه دانش آموزی در دانشگاه ها گسترش یابد. در مقطع کنونی به دلیل فشار هی اطاقت فرسا نباید انتظارات زیادی داشت. رویکرد حد اقلی با تاکید بر بازسازی و تدوین راهبرد و شکل فعالیت تازه در داخل دانشگاه ها و جلب اعتماد بخش های مختلف دانشجویان می تواند کارساز باشد.
٤- نظر شما در مورد تاثیرات منفی و یا مثبت فراخوان تشکل ها و دانشجویان خارج از کشور برای بزرگداشت روز دانشجو چیست.
این حرکت ها مفید است و کلا فعالیت و برنامه هایی که توسط دانشجویان خارج از کشور انجام بشود، باعث دلگرمی و تشویق دانشجویان داخل می گردد. ولی فراموش نکنیم که این فعالیت های نمادین به هیچوجه جایگزین و بدیل کنش های دانشجویی در دانشگاه های داخل کشور نیست. در خصوص اکسیون های خارج از کشور نیز باید دقت نمود که ظرفیت لازم برای فعالیت وجود داشته باشد. و گرنه اگر فراخوان هایی بدون محاسبه دقیق داده شود و عملی متناسب با ان فراخوان ها مشاهده نشود، آنوقت تاثیر منفی بر جا خواهد گذاشت.
۵- با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. در پایان اگر صحبتی با مخاطبان دانشجونیوز دارید، بفرمایید.
من از شما ممنونم و بابت زحمتی که در انعکاس اخبار و مطالب دانشجویی می کشید سپاسگزارم.
«هواپیمای سقوط کرده آمریکایی از سوی سیا مأموریت داشته است»
نیروهای بینالمللی آیساف پس از سقوط هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی از نوع RQ-170 در روز یکشنبه (۴ دسامبر/۱۳ آذر)، در واکنش به این حادثه اظهار داشتند این هواپیما در حال کنترل مرزی میان ایران و افغانستان بوده است.
اما روزنامه واشنگتن پست در گزارشی از تردید کارشناسان نسبت به صحت این موضوع خبر داده و نوشته است که به باور این افراد برای کنترل مرزی استفاده از چنین هواپیماهای مدرن و پر هزینهای که بیشتر در زمان جنگ کاربرد دارند، منطقی به نظر نمیآید.
به نوشته این روزنامه آمریکایی این هواپیما در حال انجام مأموریتی از سوی سازمان جاسوسی سیا بوده اما هنوز نوع مأموریت آن پیش از سقوط به طور دقیق مشخص نشده است.
سایت اینترنتی اشپیگل با انعکاس این خبر دست داشتن سازمان سیا در مأموریت این هواپیمای بدون سرنشین را با تنشهای اخیر دیپلماتیک میان ایران و غرب بیارتباط ندانسته و به ویژه به برنامههای هستهای ایران و خودداری این کشور از بازرسی تأسیسات هستهای خود توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی اشاره میکند.
امکان دستیابی به اطلاعات امنیتی از سوی ایران
نکته مبهم دیگر در حادثه سقوط هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در خاک ایران، وضعیت این هواپیما پس از سقوط و امکان پی بردن به تکنولوژی ساخت و همچنین اطلاعات امنیتی و نظامی آن از سوی ایران است.
مقامات ایرانی گزارش دادهاند که این هواپیما پس از سقوط آسیب جدی ندیده است. به نوشته روزنامه واشنگتن پست ساعاتی پس از این حادثه تلویزیون دولتی ایران به پخش تصاویری کلی از هواپیمای RQ 170 بسنده کرده و هیچگونه تصویری که حاکی از این سقوط بوده باشد، به نمایش درنیامده است.
کارشناسانی که با روزنامههای واشنگتن پست و لس آنجلس تایمز در این مورد گفتوگو کردهاند، نظرات متفاوتی را در مورد وضعیت این هواپیما پس از سقوط داشتهاند.
لورن تامپسون، تحلیلگر مرکز پژوهشی لنگزینگتون ریسک دزدیده شدن فناوری به کار رفته در این هواپیما از سوی ایران را قابل پیشبینی دانسته و گفته است: «این حادثه قطعا تیری در قلب دمکراسی نیست، زیرا جاسوسان خارجی پیش از این نیز اطلاعات فراوانی در مورد RQ 170 جمعآوری کرده بودند.»
در مقابل اما روزنامه لس آنجلس تایمز به نقل از یکی از اعضای دولت آمریکا که نخواسته نامش فاش شود، از بیم افشای فناوری جاسوسی به کار رفته در این هواپیما و نگرانی از دست یافتن روسیه و چین به این اطلاعات خبر داده است.
رد ادعای مقامات ایرانی از سوی کارشناسان آمریکایی
هواپیمای بدون سرنشین و رادارگریز RQ 170 مدرنترین فناوری جاسوسی آمریکا به شمار میرود که به باور کارشناسان نظامی در آن جدیدترین تکنیکهای جاسوسی، نظیر دوربینهای پیشرفته و دستگاههای استراق سمع بهره به کار گرفته شده است.
ارتش آمریکا تازه دو سال پیش وجود چنین هواپیمایی را در ناوگان نظامی خود تأیید کرد. پیش از آن تنها عکسی نا واضح از این هواپیما بر فراز خاک افغانستان منتشر شده بود.
پس از بروز حادثه اخیر در خاک ایران، مقامات این کشور مدعی سرنگون کردن این هواپیما شدند اما به اعتقاد لورن تامپسون سیستم دفاعی هوایی ایران به هیچ وجه قادر به شناسایی موقعیت و سرنگون کردن هواپیماهای بدون سرنشین نیست.
پیشتر نیز یکی از مقامات وزارت دفاعآمریکا اظهارات برخی از مقامات نظامی ایران درباره تاثیر حملات سایبری بر سقوط این هواپیما را «مهمل» خوانده و گفته بود این هواپیماها از تکنولوژی ماهوارهای رمزگذاریشده بهره میگیرند و همین مساله نفوذ به آن را غیرممکن میسازد.
تقاضای سازمان ملل برای کمک به سازمان مجاهدین خلق
روز دوشنبه (۵ نوامبر / ۱۴ آذر) بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد در گزارش خود به شورای امنیت خواستار آن شد که کشورهای جهان اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را که در اردوگاه اشرف عراق مستقر هستند، بپذیرند. در این اردوگاه نزدیک به ۳۴۰۰ نفر زندگی میکنند. آنها پیوسته در معرض خطر اخراج قرار دارند، زیرا دولت عراق به آنها تا آخر سال مسیحی جاری فرصت داده است، خاک این کشور را ترک کنند.
در گزارشی که خبرگزاری رویترز در این باره منتشر کرده، آمده است که کمیساریای عالی امور پناهجویان سازمان برای مصاحبه با ساکنان اردوگاه اشرف اقدام کرده تا تکلیف پناهندگی آنها در کشورهای ثالث را تعیین کند، اما دولت عراق مانع انجام این مصاحبهها شده است. پیششرط انتقال مجاهدین این است که آنها از سوی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به عنوان پناهنده به رسمیت شناخته شوند.
دبیرکل سازمان ملل ضمن اعلام اینکه نیازهای انسانی ساکنان اردوگاه اشرف باید برآورده شود، از دولت عراق خواست با مسئولان این اردوگاه همکاری کند.
بدرفتاری دولت عراق با مجاهدین
سازمان عفو بینالملل از بدرفتاری دولت عراق با ساکنان اردوگاه اشرف انتقاد کرده است. به گزارش این سازمان، مسئولان عراقی حتی مانع مراقبتهای پزشکی از اعضای سازمان مجاهدین میشود.
اوایل آوریل سال جاری (فروردین) در حملهی سربازان عراقی به اردوگاه مجاهدین ۳۴ نفر کشته و شماری زخمی شدند. به گزارش خبرگزاری آلمان ماموران امنیتی عراق در آن روزها نیز از مراجعهی مجاهدین زخمی به بیمارستان جلوگیری کردند و حتی آنهایی را که در بیمارستان بعقوبه بستری بودند، دوباره به اردوگاه منتقل نمودند. خبرگزاری آلمان حال برخی از آنها را وخیم گزارش کرده بود.
پس از این حمله، حضور مجاهدین در عراق به یکی از مسایل جامعهی جهانی تبدیل شد. بان کی مون در ماه ژوئیه نیز در جلسهی شورای امنیت از تمامی کشورهای عضو سازمان ملل درخواست کرد نهایت تلاش خود را به کار برند تا مشکلاتی که در رابطه با اردوگاه اشرف در خاک عراق به وجود آمده، حل شوند.
این قرارگاه در زمان جنگ ایران و عراق در دههی ۱۹۸۰ ساخته شد و پس از سقوط حکومت صدام حسین تا ژانویهی ۲۰۰۹ تحت کنترل نیروهای آمریکایی بود. دولت آمریکا سپس حفظ امنیت قرارگاه را به دولت عراق محول کرد.
اتهام تروریسم
نام سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۹۹۷ در لیست "سازمانهای تروریستی" آمریکا قرار گرفت. اتحادیهی اروپا نیز در سال ۲۰۰۲ مجاهدین خلق را در ردیف "سازمانهای تروریستی" گذاشت. روزنامه "نیویورک تایمز" در روز ۲۶ نوامبر (۵ آذر) گزارش دارد که برخی از سیاستمداران آمریکایی از سازمان مجاهدین خلق ایران حمایت میکنند و در تلاشند تا نام این سازمان از لیست "سازمانهای تروریستی" آمریکا خارج شود.
اتحادیهی اروپا در ژانویهی ۲۰۰۹ نام مجاهدین را از لیست "گروههای تروریستی" خود خارج کرد.