اجرای حکم اعدام هشت زندانی در زندان زاهدان
از ۱۰ زندانی که روز جمعه (۱۹ اسفند) بهسلولهای انفرادی زندان زاهدان منتقل شده بودند، هشت تن به دار آویخته شدند.
سایت "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" گزارش داد که در میان هشت زندانی اعدام شده دو زن و دو شهروند افغانی بودند.
صبح روز شنبه (۲۰ اسفند) خانوادههای این زندانیان به زندان زاهدان مراجعه کردند و اجساد اعدام شدگان پس از دریافت مبالغی به خانوادههای آنها تحویل داده شدند.
خانوادههای اعدامشدگان در صورتی میتوانستند اجساد را تحویل بگیرند که مبلغی بابت پول طناب دار، انتقال به پزشکی قانونی و صدور تاییدیه فوت پرداخت میکردند.
سایت "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" گزارش داد که در میان هشت زندانی اعدام شده دو زن و دو شهروند افغانی بودند.
صبح روز شنبه (۲۰ اسفند) خانوادههای این زندانیان به زندان زاهدان مراجعه کردند و اجساد اعدام شدگان پس از دریافت مبالغی به خانوادههای آنها تحویل داده شدند.
خانوادههای اعدامشدگان در صورتی میتوانستند اجساد را تحویل بگیرند که مبلغی بابت پول طناب دار، انتقال به پزشکی قانونی و صدور تاییدیه فوت پرداخت میکردند.
وزارت ارشاد: فیلترینگ در ایران کاملا دموکراتیک است
روح الله مومن نسب، مدیر واحد اینترنت مرکز رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به دنبال فیلتر شدن برخی از سایتها گفت برخلاف کشورهایی مثل آمریکا که در آنها نظارت بر اینترنت دیکتاتورمآبانه است، پالایش تارنماها در ایران براساس قانون و در بستری دموکراتیک و کاملا قانونی انجام میشود.
مدیر واحد اینترنت مرکز رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد در گفتوگو با خبرنگار سایت "ندای انقلاب" گفت، کارگروه تعیین محتوای مجرمانه هر دو هفته یکبار با حضور وزیر یا نماینده وزارتخانههای آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری، اطلاعات، دادگستری، علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان صدا و سیما و فرمانده نیروی انتظامی، یک نفر خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات و یک نماینده مجلس اسلامی بهریاست دادستان کل کشور در محل قوه قضائیه تشکیل میشود.
مدیر واحد اینترنت مرکز رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد در گفتوگو با خبرنگار سایت "ندای انقلاب" گفت، کارگروه تعیین محتوای مجرمانه هر دو هفته یکبار با حضور وزیر یا نماینده وزارتخانههای آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری، اطلاعات، دادگستری، علوم، تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان صدا و سیما و فرمانده نیروی انتظامی، یک نفر خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات و یک نماینده مجلس اسلامی بهریاست دادستان کل کشور در محل قوه قضائیه تشکیل میشود.
در مسکو دهها هزار تن گرد آمدند تا بر ضد ولادیمیر پوتین، رئيسجمهوری آیندهی روسیه و تقلب در انتخابات اخیر این کشور اعتراض کنند. باراک اوباما با تاخیری یک هفتهای پیروزی پوتین را به وی تبریک گفت.
یک هفته پس از اعلام پیروزی ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاستجمهوری روسیه، روز شنبه (۱۰ مارس/۲۰ اسفند) دهها هزار تن از مخالفان وی در مسکو گرد آمدند و خواهان برگزاری انتخابات تازه شدند.
به گزارش خبرگزاری روسی اینترفاکس، ولادیمیر ریشکوف، یکی از سیاستمداران مخالف، در برابر تظاهرکنندگان گفت: «ما خواستههای روشنی داریم: اصلاحات سیاسی، ایجاد دادگستری مستقل، پایان سانسور مطبوعات، انتخاب مستقیم فرمانداریها و برگزاری انتخابات تازه برای پارلمان (دوما) و رئیسجمهوری.».
ریشکوف افزود، اپوزیسیون تا زمانی به اعتراضات خود ادامه خواهد داد که به مهمترین مطالبات خود دست یابد. به گفتهی وی، یکی از این مطالبات آزادی همهی زندانیان سیاسی در روسیه است.
کاسپارف: پوتین یک دیکتاتور است
گاری کاسپارف، قهرمان پیشین شطرنج جهان و یکی از فعالان اپوزیسیون، ولادیمیر پوتین را "دیکتاتور" خواند.
اکسنیا زوبچاک، مجری پرآوازهی تلویزیون و یکی دیگر از فعالان اپوزیسیون گفت که نیروهای مخالف به یک برنامهی ایجابی احتیاج دارند. وی خاطر نشان ساخت که اپوزیسیون روسیه میداند چه نمیخواهد، ولی اکنون باید سریعا اعلام کند که چه میخواهد.
این سخنان ظاهرا واکنشی به اظهارات اخیر پوتین است که گفته بود نیروهای مخالف هیچ برنامهی روشنی ندارند.
ورا کیچانووا، نمایندهی یکی از پارلمانهای محلی روسیه، خواهان «انقلابی نارنجی» در مسکو طبق الگوی انقلاب اوکراین شد. وی گفت هیچکس نباید از چنین انقلابی بیم داشته باشد، زیرا چنین تحولی در سال ۲۰۰۴ در جمهوری سابق شوروی مسالمتآمیز انجام گرفت.
پوتین اخیرا بارها در مورد «انقلابهای رنگین» هشدار داده و اعلام کرده است که «کشورهای بیگانه میخواهند با چنین انقلابهایی جمهوریهای سابق شوروی را دچار بیثباتی کنند».
به گفتهی برگزارکنندگان تظاهرات، بیش از ۲۵ هزار تن در این گردهمایی اعتراضی شرکت کردهاند. پلیس روسیه از ده هزار تظاهرکننده سخن گفته است. در تظاهرات مشابهی که علیه تخلفات در انتخابات پارلمانی روسیه در ماه دسامبر برگزار شد، حدود ۱۰۰ هزار تن گردآمده بودند.
پلیس روسیه برای کنترل اعتراضات تودهای روز شنبه، صدها تن از نیروهای خود را با شمار زیادی اتوبوس به مرکز مسکو آورده بود. شمار افراد پلیس که در این تظاهرات در ماموریت بودند ۲۵۰۰ تن اعلام شده است.
فراخوان به تظاهرات میلیونی
به گفتهی مقامات رسمی، ولادیمیر پوتین در انتخابات یکشنبهی گذشته با اختلاف زیادی بر رقیبان خود پیروز شده است. ولی ناظران انتخابات از دستکاری در آن و هزاران مورد "تخلفات آشکار" سخن گفتهاند. سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز انتخابات ریاستجمهوری روسیه را ناعادلانه و نامنصفانه خوانده است.
سرگئی اودالزوف، یکی از فعالان اپوزیسیون بیرون از پارلمان از "جبههی چپ"، در تظاهرات روز شنبه مخالفان را فراخواند تا پیش از آغاز به کار پوتین به عنوان رئيسجمهوری در کاخ کرملین، در اوایل ماه مه امسال یک راهپیمایی میلیونی بر ضد او برگزار کنند.
وی گفت که شعار این راهپیمایی باید "روسیهی بدون پوتین" و "پوتین یک دزد است" باشد.
روز شنبه همچنین میتینگی بدون مجوز در سنپترزبورگ برگزار شد که به گفتهی برگزارکنندگان در جریان آن دهها تن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. این میتینگ از طریق فعالان اینترنتی فراخوانده شده بود.
تبریک با دیرکرد اوباما
حدود یک هفته پس از اعلام پیروزی پوتین در انتخابات ریاستجمهوری روسیه، باراک اوباما، رئيسجمهوری آمریکا، تلفنی این پیروزی را به همتای آتی خود تبریک گفت.
کاخ سفید روز جمعه در بیانیهای اعلام کرد که این دو سیاستمدار در گفتوگوی تلفنی خود دربارهی موفقیتهای مناسبات دوجانبه میان روسیه و آمریکا در سالهای گذشته و نیز مسائلی چون اوضاع افغانستان و ایران و همچنین پیمان خلعسلاح "استارت" و عضویت آتی روسیه در سازمان تجارت جهانی سخن گفتهاند.
در بیانیهی کاخ سفید بار دیگر دربارهی انتقادی که اوباما از روند انتخابات ریاستجمهوری در روسیه ابراز کرده بود، سخنی به میان نیامده است. واشنگتن پس از انتخابات روسیه از مسکو خواسته بود که کمیسیونی مستقل برای رسیدگی به اتهامات مربوط به تخلفات انتخاباتی تشکیل دهد.
پوتین که پیشتر از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ رئیسجمهوری روسیه و در چهار سال گذشته نخست وزیر این کشور بوده است، طبق آمار رسمی در انتخابات هفتهی گذشته ۶/ ۶۳ درصد آرا را به خود اختصاص داده است.
به گزارش خبرگزاری روسی اینترفاکس، ولادیمیر ریشکوف، یکی از سیاستمداران مخالف، در برابر تظاهرکنندگان گفت: «ما خواستههای روشنی داریم: اصلاحات سیاسی، ایجاد دادگستری مستقل، پایان سانسور مطبوعات، انتخاب مستقیم فرمانداریها و برگزاری انتخابات تازه برای پارلمان (دوما) و رئیسجمهوری.».
ریشکوف افزود، اپوزیسیون تا زمانی به اعتراضات خود ادامه خواهد داد که به مهمترین مطالبات خود دست یابد. به گفتهی وی، یکی از این مطالبات آزادی همهی زندانیان سیاسی در روسیه است.
کاسپارف: پوتین یک دیکتاتور است
گاری کاسپارف، قهرمان پیشین شطرنج جهان و یکی از فعالان اپوزیسیون، ولادیمیر پوتین را "دیکتاتور" خواند.
اکسنیا زوبچاک، مجری پرآوازهی تلویزیون و یکی دیگر از فعالان اپوزیسیون گفت که نیروهای مخالف به یک برنامهی ایجابی احتیاج دارند. وی خاطر نشان ساخت که اپوزیسیون روسیه میداند چه نمیخواهد، ولی اکنون باید سریعا اعلام کند که چه میخواهد.
این سخنان ظاهرا واکنشی به اظهارات اخیر پوتین است که گفته بود نیروهای مخالف هیچ برنامهی روشنی ندارند.
ورا کیچانووا، نمایندهی یکی از پارلمانهای محلی روسیه، خواهان «انقلابی نارنجی» در مسکو طبق الگوی انقلاب اوکراین شد. وی گفت هیچکس نباید از چنین انقلابی بیم داشته باشد، زیرا چنین تحولی در سال ۲۰۰۴ در جمهوری سابق شوروی مسالمتآمیز انجام گرفت.
پوتین اخیرا بارها در مورد «انقلابهای رنگین» هشدار داده و اعلام کرده است که «کشورهای بیگانه میخواهند با چنین انقلابهایی جمهوریهای سابق شوروی را دچار بیثباتی کنند».
به گفتهی برگزارکنندگان تظاهرات، بیش از ۲۵ هزار تن در این گردهمایی اعتراضی شرکت کردهاند. پلیس روسیه از ده هزار تظاهرکننده سخن گفته است. در تظاهرات مشابهی که علیه تخلفات در انتخابات پارلمانی روسیه در ماه دسامبر برگزار شد، حدود ۱۰۰ هزار تن گردآمده بودند.
پلیس روسیه برای کنترل اعتراضات تودهای روز شنبه، صدها تن از نیروهای خود را با شمار زیادی اتوبوس به مرکز مسکو آورده بود. شمار افراد پلیس که در این تظاهرات در ماموریت بودند ۲۵۰۰ تن اعلام شده است.
فراخوان به تظاهرات میلیونی
به گفتهی مقامات رسمی، ولادیمیر پوتین در انتخابات یکشنبهی گذشته با اختلاف زیادی بر رقیبان خود پیروز شده است. ولی ناظران انتخابات از دستکاری در آن و هزاران مورد "تخلفات آشکار" سخن گفتهاند. سازمان امنیت و همکاری اروپا نیز انتخابات ریاستجمهوری روسیه را ناعادلانه و نامنصفانه خوانده است.
سرگئی اودالزوف، یکی از فعالان اپوزیسیون بیرون از پارلمان از "جبههی چپ"، در تظاهرات روز شنبه مخالفان را فراخواند تا پیش از آغاز به کار پوتین به عنوان رئيسجمهوری در کاخ کرملین، در اوایل ماه مه امسال یک راهپیمایی میلیونی بر ضد او برگزار کنند.
وی گفت که شعار این راهپیمایی باید "روسیهی بدون پوتین" و "پوتین یک دزد است" باشد.
روز شنبه همچنین میتینگی بدون مجوز در سنپترزبورگ برگزار شد که به گفتهی برگزارکنندگان در جریان آن دهها تن توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. این میتینگ از طریق فعالان اینترنتی فراخوانده شده بود.
تبریک با دیرکرد اوباما
حدود یک هفته پس از اعلام پیروزی پوتین در انتخابات ریاستجمهوری روسیه، باراک اوباما، رئيسجمهوری آمریکا، تلفنی این پیروزی را به همتای آتی خود تبریک گفت.
کاخ سفید روز جمعه در بیانیهای اعلام کرد که این دو سیاستمدار در گفتوگوی تلفنی خود دربارهی موفقیتهای مناسبات دوجانبه میان روسیه و آمریکا در سالهای گذشته و نیز مسائلی چون اوضاع افغانستان و ایران و همچنین پیمان خلعسلاح "استارت" و عضویت آتی روسیه در سازمان تجارت جهانی سخن گفتهاند.
در بیانیهی کاخ سفید بار دیگر دربارهی انتقادی که اوباما از روند انتخابات ریاستجمهوری در روسیه ابراز کرده بود، سخنی به میان نیامده است. واشنگتن پس از انتخابات روسیه از مسکو خواسته بود که کمیسیونی مستقل برای رسیدگی به اتهامات مربوط به تخلفات انتخاباتی تشکیل دهد.
پوتین که پیشتر از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ رئیسجمهوری روسیه و در چهار سال گذشته نخست وزیر این کشور بوده است، طبق آمار رسمی در انتخابات هفتهی گذشته ۶/ ۶۳ درصد آرا را به خود اختصاص داده است.
سفیران ایران در فرانسه و لبنان در اقدامی ظاهرا هماهنگ احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای این کشور را ضعیف خواندند. این دو در عین حال تهدید به عملیات تلافیجویانه در منطقه و جهان میکنند.
سفیران جمهوری اسلامی در فرانسه و لبنان میگویند ایران به احتمال حمله نظامی اسرائیل به تاسیسات هستهایش باور ندارد، زیرا ایران خود را آماده کرده در صورت حمله دست به اقدامهایی بزند که "عواقب غیرقابل پیشبینی" برای اسرائیل و کل جهان داشته باشد.
تهدید به "عواقب جهانی حمله به ایران"
علی آهنی، سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه میگوید کشورش "اصلا این موضوع که اسرائیل تاسیسات هستهای ایران را بمباران خواهد کرد باور ندارد." خبرگزاری مهر روز شنبه، ۲۰ اسفند نوشت آهنی در گفتگو با خبرگزاری رویترز گفته است فکر نمیکند اسرائیل دست به چنین حملهای بزند زیرا این اقدام "بدترین عواقب غیر قابل پیشبینی را، نه فقط برای این رژیم بلکه برای منطقه و جهان در پی خواهد داشت."
خبرگزاری مهر چند ساعت پیش از انتشار این گزارش سخنان مشابهی را نیز از قول غضنفر رکنآبادی، سفیر جمهوری اسلامی در لبنان مخابره کرده بود. بنابر این گزارش غضنفر رکنآبادی در نشستی که در موسسه حکیم در منطقه سلطان ابراهیم بیروت برگزار شد احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران را ضعیف دانست اما مانند آهنی مدعی شد جمهوری اسلامی خود را برای مقابله با چنین حملهای آماده کرده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل میگوید عملیات نظامی علیه تاسیسات مشکوک هستهای ایران "مسئله چند روز و هفته نیست اما مسئلهی سالیان نیز نخواهد بود."
۱۱ هزار موشک ایران در سراسر جهان
غضنفر رکنآبادی میگوید اگر اسرائیل واقعا بخواهد به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی حمله کند "آن را بدون هیچ صحبت و موضعگیری قبلی انجام میدهد." او میافزاید «البته ایران کمترین احتمالات را هم جدی میگیرد. ما خود را آماده کردهایم و هم اکنون ۱۱ هزار فروند موشک آماده شلیک به آمریکا و اسرائیل و مصالح آنها در جهان داریم.»
این نخستین باری است که یک مقام ارشد ایران از تعداد موشکهایی که جمهوری اسلامی در مناطق مختلف جهان مستقر کرده خبر داده است.
رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای نیز چندی پیش برای نخستین بار به حمایت مالی و تسلیحاتی شبهنظامیان حزبالله و اسلامگرایان افراطی فلسطینی توسط ایران اعتراف کرده است. او نیز مانند شماری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بارها از به آتش کشیدن منطقه در صورت حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به ایران سخن گفته است.
خودداری از کاهش یا توقف غنیسازی
تهدیدهای جمهوری اسلامی در مورد عملیات تلافیجویانه علیه منافع اسرائیل و آمریکا در منطقه قبلا نیز تکرار شده است. با این همه سخن گفتن از وجود ۱۱ هزار موشک آماده شلیک در سراسر جهان و تهدید به عملیات نظامی خارج از منطقه با این صراحت و همزمان توسط دو دیپلمات ایران کمسابقه بوده است.
سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه ضمن ابراز خوشبینی نسبت به از سرگرفته شدن مذاکرات هستهای با کشورهای پنج به علاوه یک هرگونه احتمال کاهش یا توقف فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم از سوی ایران را منتفی اعلام کرد.
قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل ایران را ملزم میکند تا زمان شفافسازی تمام برنامههای هستهای و رفع ابهام در مورد ماهیت احتمالا نظامی آنها، برخی از فعالیتهای غنیسازی را متوقف کند. ایران هدف برنامههای هستهای خود را صلحآمیز معرفی میکند و نگرانی غرب در مورد جنبههای احتمالا نظامی آن را بیاساس میخواند.
درخواست از تهران برای رفع ابهامها
پنج عضو دائم شورای امنیت (آمریکا، چین، روسیه، فرانسه و بریتانیا) و آلمان در جریان نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین (پنجشنبه ۸ مارس/ ۱۸ اسفند) از ایران خواستهاند جهت رفع ابهامهای موجود در مورد فعالیتهای هستهایش با این نهاد همکاری جدی کند. این کشورها همچنین خواهان بازدید بدون پیششرط بازرسان آژانس از تاسیسات پایگاه نظامی پارچین شدهاند.
بازرسان آژانس که حدود دو هفته پیش به ایران سفر کرده بودند گفتهاند ماموریت آنها به دلیل مخالفت تهران با بازدید از تاسیسات پارچین بینتیجه بوده است. آژانس احتمال میدهد در این تاسیسات آزمایشهایی انجام شده که میتواند با اهداف احتمالا نظامی برنامه اتمی ایران مرتبط باشد. ظاهرا در پارچین یک محفظه فولادی قرار دارد که در آن انفجار کلاهکهای اتمی شبیهسازی شده است.
احتمال پاکسازی تاسیسات پارچین
علی آهنی در گفتوگو با خبرگزاری رویترز گفته است بازرسان آژانس قبلا دوبار از سایت پارچین بازدید کرده و فعالیت مشکوکی در آن کشف نکردهاند. آژانس میگوید این بازدیدها مربوط به چند سال قبل بوده و تردیدها به فعالیتهای بعد از این بازدیدها مربوط میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر آهنی درخواست بازدید مجدد از پارچین را نتیجهی فشار آمریکا بر آژانس میداند اما میگوید «ایران برای نشان دادن حسن نیت خود آماده است مجددا پس از توافق روی مدالیته مورد نظر، به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهد که از پایگاه نظامی پارچین بازدید کنند.»
ناظران مخالفت مکرر ایران با بازدید از پارچین را تاییدی بر وجود فعالیتهای اعلام نشده در این پایگاه نظامی میدانند. به گزارش خبرگزاری آلمان آژانس اتمی میگوید به اطلاعاتی دست یافته که حکایت از انجام کارهای ساختمانی در پارچین دارد که هدف آن میتواند از بین بردن ردپای "آزمایشهای مشکوک" باشد. آژانس به همین دلیل از تهران میخواهد به جای اتلاف وقت با بازرسان همکاری کند.
تهدید به "عواقب جهانی حمله به ایران"
علی آهنی، سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه میگوید کشورش "اصلا این موضوع که اسرائیل تاسیسات هستهای ایران را بمباران خواهد کرد باور ندارد." خبرگزاری مهر روز شنبه، ۲۰ اسفند نوشت آهنی در گفتگو با خبرگزاری رویترز گفته است فکر نمیکند اسرائیل دست به چنین حملهای بزند زیرا این اقدام "بدترین عواقب غیر قابل پیشبینی را، نه فقط برای این رژیم بلکه برای منطقه و جهان در پی خواهد داشت."
خبرگزاری مهر چند ساعت پیش از انتشار این گزارش سخنان مشابهی را نیز از قول غضنفر رکنآبادی، سفیر جمهوری اسلامی در لبنان مخابره کرده بود. بنابر این گزارش غضنفر رکنآبادی در نشستی که در موسسه حکیم در منطقه سلطان ابراهیم بیروت برگزار شد احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات اتمی ایران را ضعیف دانست اما مانند آهنی مدعی شد جمهوری اسلامی خود را برای مقابله با چنین حملهای آماده کرده است.
۱۱ هزار موشک ایران در سراسر جهان
غضنفر رکنآبادی میگوید اگر اسرائیل واقعا بخواهد به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی حمله کند "آن را بدون هیچ صحبت و موضعگیری قبلی انجام میدهد." او میافزاید «البته ایران کمترین احتمالات را هم جدی میگیرد. ما خود را آماده کردهایم و هم اکنون ۱۱ هزار فروند موشک آماده شلیک به آمریکا و اسرائیل و مصالح آنها در جهان داریم.»
این نخستین باری است که یک مقام ارشد ایران از تعداد موشکهایی که جمهوری اسلامی در مناطق مختلف جهان مستقر کرده خبر داده است.
رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای نیز چندی پیش برای نخستین بار به حمایت مالی و تسلیحاتی شبهنظامیان حزبالله و اسلامگرایان افراطی فلسطینی توسط ایران اعتراف کرده است. او نیز مانند شماری از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بارها از به آتش کشیدن منطقه در صورت حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به ایران سخن گفته است.
خودداری از کاهش یا توقف غنیسازی
تهدیدهای جمهوری اسلامی در مورد عملیات تلافیجویانه علیه منافع اسرائیل و آمریکا در منطقه قبلا نیز تکرار شده است. با این همه سخن گفتن از وجود ۱۱ هزار موشک آماده شلیک در سراسر جهان و تهدید به عملیات نظامی خارج از منطقه با این صراحت و همزمان توسط دو دیپلمات ایران کمسابقه بوده است.
سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه ضمن ابراز خوشبینی نسبت به از سرگرفته شدن مذاکرات هستهای با کشورهای پنج به علاوه یک هرگونه احتمال کاهش یا توقف فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم از سوی ایران را منتفی اعلام کرد.
قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل ایران را ملزم میکند تا زمان شفافسازی تمام برنامههای هستهای و رفع ابهام در مورد ماهیت احتمالا نظامی آنها، برخی از فعالیتهای غنیسازی را متوقف کند. ایران هدف برنامههای هستهای خود را صلحآمیز معرفی میکند و نگرانی غرب در مورد جنبههای احتمالا نظامی آن را بیاساس میخواند.
درخواست از تهران برای رفع ابهامها
پنج عضو دائم شورای امنیت (آمریکا، چین، روسیه، فرانسه و بریتانیا) و آلمان در جریان نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین (پنجشنبه ۸ مارس/ ۱۸ اسفند) از ایران خواستهاند جهت رفع ابهامهای موجود در مورد فعالیتهای هستهایش با این نهاد همکاری جدی کند. این کشورها همچنین خواهان بازدید بدون پیششرط بازرسان آژانس از تاسیسات پایگاه نظامی پارچین شدهاند.
احتمال پاکسازی تاسیسات پارچین
علی آهنی در گفتوگو با خبرگزاری رویترز گفته است بازرسان آژانس قبلا دوبار از سایت پارچین بازدید کرده و فعالیت مشکوکی در آن کشف نکردهاند. آژانس میگوید این بازدیدها مربوط به چند سال قبل بوده و تردیدها به فعالیتهای بعد از این بازدیدها مربوط میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر آهنی درخواست بازدید مجدد از پارچین را نتیجهی فشار آمریکا بر آژانس میداند اما میگوید «ایران برای نشان دادن حسن نیت خود آماده است مجددا پس از توافق روی مدالیته مورد نظر، به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهد که از پایگاه نظامی پارچین بازدید کنند.»
ناظران مخالفت مکرر ایران با بازدید از پارچین را تاییدی بر وجود فعالیتهای اعلام نشده در این پایگاه نظامی میدانند. به گزارش خبرگزاری آلمان آژانس اتمی میگوید به اطلاعاتی دست یافته که حکایت از انجام کارهای ساختمانی در پارچین دارد که هدف آن میتواند از بین بردن ردپای "آزمایشهای مشکوک" باشد. آژانس به همین دلیل از تهران میخواهد به جای اتلاف وقت با بازرسان همکاری کند.
حسن امینی روحانی کرد به دادگاه ویژهی روحانیت احضار شده است. این دادگاه تاکنون آیتالله سیدمحمد کاظم شریعتمداری، آیتالله حسینعلی منتظری، عبدالله نوری، محسن کدیور و تعدادی دیگر را محاکمه کرده است.
دادگاه ویژهی روحانیت در سال ۱۳۵۸ به دستورآیتالله خمینی تاسیس شد. افزون بر روحانیان شیعه، بسیاری از شخصیتهای مذهبی و پرنفوذ اهل تسنن از جمله مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل تسنن زاهدان، مولانا عبدالغنی بدری، معاون آموزشی دارالعلوم زاهدان، مولانا عثمان، امام جمعهی اهل سنت خاش و حسن امینی، مفتی و حاکم شرع مردمی کردستان نیز توسط این دادگاه احضار یا محاکمه شدهاند.
حسن امینی روحانی اهل کردستان در گفتگو با دویچه وله تائید کرد که روز سه شنبه ۱۶ اسفند به دادگاه ویژه روحانیت احضار شده است. وی میگوید که در سال ۱۳۸۸ پس از سخنرانی در مراسم فارغالتحصیلی طلاب دارالعلوم زاهدان بازداشت شده و حدود ۹ روز نیز در سیستان و بلوچستان در حبس به سر برده است.
وی به دویچه وله گفت که پروندهاش به این دلیل نبود دادگاه ویژه روحانیت در سیستان و بلوچستان، به دادگاه مشهد فرستاده شده است. آقای امینی افزود: « در دیماه ۱۳۸۸ به شعبه دوم دادگاه ویژه روحانیت مشهد احضار شدم. پروندهام تقریبا مسکوت مانده بود تا اینکه به من روز سه شنبه ۱۶ اسفند تلفن کردند که به دادگاه ویژهی روحانیت همدان بیایم.»
بشنوید: مصاحبه با حسن امینی
حسن امینی، روحانی کرد میگوید: «پروندهام را مفتوح گذاشتند تا ببینند که من حرفی میزنم یا خیر و آیا آن مسائلی که به باور من قانونی هست یعنی دفاع از حقوق مذهبی و قومی را مطرح میکنم؟ من به عنوان حاکم شرع مردمی کردستان مسئولیت دارم از حقوق مذهبی و قومی مردم در چارچوب قانون دفاع بکنم .»
اتهامات امینی از نظر داداگاه ویژه روحانیت
از جمله اتهاماتی که در کیفرخواست آقای امینی آورده شده «ایراد از حکومت به دلیل جلوگیری از ساخت مسجد اهلسنت در تهران، مخالفت با طرح ساماندهی مدارس اهلسنت، اعتراض به اهانتهای مطرح شده در صدا و سیما، مطبوعات و رسانههای جمعی نسبت به بزرگان اهلسنت و بازداشت علماء سنی» بوده است.
دادگاه ویژه روحانیت این مطالب را تبلیغ علیه نظام به شمار آورده و از آقای حسن امینی درخواست کرده است تا مستندات خویش را در ارتباط با صحت اظهارات خود در جلسهی بعدی ارائه دهد.
دلایل فعال شدن دادگاه ویژه روحانیت
براساس گزارشی که پیش از این احمد منتظری در وبسایت آیتالله منتظری منتشر کرده، نیروهای امنیتی که به عنوان "ماموران شهرداری" روز یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ وارد منزل شخصی او شده بودند، در یک اتاق او و همچنین کتابخانه و منزل شخصی آیتالله منتظری را پلمب و مسدود کردهاند.
حسن شريعتمدارى، فرزند آيتالله سيدكاظم شريعتمدارى دلایل فعال شدن دادگاه ویژه روحانیت را چنین توضیح میدهد: «مخالفت در روحانیت به تدریج علنی شده، صداهای زیادی بلند میشود و برای همین این دادگاه غیر قانونی که برای ترس و ارعاب روحانیت تاسیس شده فعال شده است. در ابتدا این دادگاه را به عنوان امتیازی برای روحانیت تاسیس کردند و دلیل میآوردند که روحانیت صنف خاصی است و باید دادگاه خاصی هم داشته باشد. وجود دادگاه خاص خلاف قوانین دمکراسی است و همه باید در مقابل قانون و نوع دادگاهها یکسان باشند و یکسان هم با آنها رفتار شود.»
«خاموش کردن صدای روحانیان با اهرم دادگاه ویژه»
حسن شریعتمداری، فعال سیاسی مقیم آلمان اضافه میکند که این دادگاه برخلاف قوانین جمهوری اسلامی به عنوان دادگاه انقلابی بسیار سختگیرانه عمل کرده و برای ارعاب و تهدید روحانیت همیشه نقش بسیار قابل توجهی داشته است.
وی همچنین یادآور میشود: «در ظرف این سی و اندی سال شاهد جنایات بسیاری علیه شخصیتهای روحانی بودیم. به عنوان مثال، زمانی که فلاحیان رییس این دادگاه بود، بر روی آیتالله سید مرتضی شیرازی، فرزند آیتالله شیرازی نفت پاشید و او را آتش زد و اکنون ایشان با بدن نیمه سوخته در عراق زندگی میکند. امثال این قبیل فجایع را این دادگاه زیاد انجام داد. بنابراین دلیل فعال شدن آن اکنون این است که روحانیت صدایش بلندتر شده و این دادگاه میخواهد با ارعاب و تهدید این صداها راخاموش کند.»
خصوصیات دادگاه ویژه روحانیت
دادگاه ویژه روحانیت در ۱۰ شهر ایران از جمله تهران، قم و مشهد شعبه دارد. دادگاه ویژه روحانیت مستقل از قوه قضائیه و دیوان عالی کشور عمل میکند. این دادگاه مستقیما زیر نظر ولیفقیه فعالیت کرده و روند دادرسی در آن نیز با قوهی قضائیه و سایر دادگاههای ایران متفاوت است. ریاست کل این دادگاه را آیت الله خامنهای بر عهده دارد.
احکام دادگاه تجدید نظر ویژهی روحانیت در دیوان عالی کشور قابل تجدید نظر خواهی مجدد نیست، بلکه فقط امکان اعاده دادرسی در دادگاه ویژه روحانیت را دارد. دادگاه ویژهی روحانیت علاوه بر خلع لباس روحانیان، حکم حبس، پرداخت جریمه نقدی و تبعید را نیز صادر میکند.
بسیاری از روحانیان شیعه و سنی کشور با ادامهی فعالیت دادگاه یاد شده مخالف میکنند. آنها میگویند این دادگاه یک ارگان فراقانونی است که برای کنترل روحانیان کشور فعالیت میکند.
حسن امینی که به دادگاه ویژهی روحانیت همدان احضار شده دربارهی زمینههای قانونی این دادگاه به دویچه میگوید: «در دوران خلفاء که حکومت اسلامی حاکم بوده ما دو نوع دادگاه نداشتیم. اگر خلیفهی مسلمانان با یک شهروند عادی اختلافی داشت، به دادگاه عمومی مراجعه میکرد. بنابراین چنین دادگاههایی زمینهی قانونی و دینی ندارند.»
حاکم شرع مردمی کردستان دادگاه ویژه روحانیت را یک ارگان سیاسی- مذهبی توصیف میکند و احضار روحانیان را مغایر با قوانین کشور میداند.
حسن شریعتمداری، فعال سیاسی مقیم آلمان هم تاکید میکند که دادگاه روحانیت فقط برای ارعاب و خاموش کردن صدای روحانیان منتقد تاسیس شده است.
طاهر شیرمحمدی
تحریریه: مهیندخت مصباح
بشنوید: مصاحبه با حسن امینی
حسن امینی، روحانی کرد میگوید: «پروندهام را مفتوح گذاشتند تا ببینند که من حرفی میزنم یا خیر و آیا آن مسائلی که به باور من قانونی هست یعنی دفاع از حقوق مذهبی و قومی را مطرح میکنم؟ من به عنوان حاکم شرع مردمی کردستان مسئولیت دارم از حقوق مذهبی و قومی مردم در چارچوب قانون دفاع بکنم .»
اتهامات امینی از نظر داداگاه ویژه روحانیت
از جمله اتهاماتی که در کیفرخواست آقای امینی آورده شده «ایراد از حکومت به دلیل جلوگیری از ساخت مسجد اهلسنت در تهران، مخالفت با طرح ساماندهی مدارس اهلسنت، اعتراض به اهانتهای مطرح شده در صدا و سیما، مطبوعات و رسانههای جمعی نسبت به بزرگان اهلسنت و بازداشت علماء سنی» بوده است.
دادگاه ویژه روحانیت این مطالب را تبلیغ علیه نظام به شمار آورده و از آقای حسن امینی درخواست کرده است تا مستندات خویش را در ارتباط با صحت اظهارات خود در جلسهی بعدی ارائه دهد.
دلایل فعال شدن دادگاه ویژه روحانیت
براساس گزارشی که پیش از این احمد منتظری در وبسایت آیتالله منتظری منتشر کرده، نیروهای امنیتی که به عنوان "ماموران شهرداری" روز یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۰ وارد منزل شخصی او شده بودند، در یک اتاق او و همچنین کتابخانه و منزل شخصی آیتالله منتظری را پلمب و مسدود کردهاند.
حسن شريعتمدارى، فرزند آيتالله سيدكاظم شريعتمدارى دلایل فعال شدن دادگاه ویژه روحانیت را چنین توضیح میدهد: «مخالفت در روحانیت به تدریج علنی شده، صداهای زیادی بلند میشود و برای همین این دادگاه غیر قانونی که برای ترس و ارعاب روحانیت تاسیس شده فعال شده است. در ابتدا این دادگاه را به عنوان امتیازی برای روحانیت تاسیس کردند و دلیل میآوردند که روحانیت صنف خاصی است و باید دادگاه خاصی هم داشته باشد. وجود دادگاه خاص خلاف قوانین دمکراسی است و همه باید در مقابل قانون و نوع دادگاهها یکسان باشند و یکسان هم با آنها رفتار شود.»
«خاموش کردن صدای روحانیان با اهرم دادگاه ویژه»
حسن شریعتمداری، فعال سیاسی مقیم آلمان اضافه میکند که این دادگاه برخلاف قوانین جمهوری اسلامی به عنوان دادگاه انقلابی بسیار سختگیرانه عمل کرده و برای ارعاب و تهدید روحانیت همیشه نقش بسیار قابل توجهی داشته است.
خصوصیات دادگاه ویژه روحانیت
دادگاه ویژه روحانیت در ۱۰ شهر ایران از جمله تهران، قم و مشهد شعبه دارد. دادگاه ویژه روحانیت مستقل از قوه قضائیه و دیوان عالی کشور عمل میکند. این دادگاه مستقیما زیر نظر ولیفقیه فعالیت کرده و روند دادرسی در آن نیز با قوهی قضائیه و سایر دادگاههای ایران متفاوت است. ریاست کل این دادگاه را آیت الله خامنهای بر عهده دارد.
احکام دادگاه تجدید نظر ویژهی روحانیت در دیوان عالی کشور قابل تجدید نظر خواهی مجدد نیست، بلکه فقط امکان اعاده دادرسی در دادگاه ویژه روحانیت را دارد. دادگاه ویژهی روحانیت علاوه بر خلع لباس روحانیان، حکم حبس، پرداخت جریمه نقدی و تبعید را نیز صادر میکند.
بسیاری از روحانیان شیعه و سنی کشور با ادامهی فعالیت دادگاه یاد شده مخالف میکنند. آنها میگویند این دادگاه یک ارگان فراقانونی است که برای کنترل روحانیان کشور فعالیت میکند.
حسن امینی که به دادگاه ویژهی روحانیت همدان احضار شده دربارهی زمینههای قانونی این دادگاه به دویچه میگوید: «در دوران خلفاء که حکومت اسلامی حاکم بوده ما دو نوع دادگاه نداشتیم. اگر خلیفهی مسلمانان با یک شهروند عادی اختلافی داشت، به دادگاه عمومی مراجعه میکرد. بنابراین چنین دادگاههایی زمینهی قانونی و دینی ندارند.»
حاکم شرع مردمی کردستان دادگاه ویژه روحانیت را یک ارگان سیاسی- مذهبی توصیف میکند و احضار روحانیان را مغایر با قوانین کشور میداند.
حسن شریعتمداری، فعال سیاسی مقیم آلمان هم تاکید میکند که دادگاه روحانیت فقط برای ارعاب و خاموش کردن صدای روحانیان منتقد تاسیس شده است.
طاهر شیرمحمدی
تحریریه: مهیندخت مصباح
وزیر خارجه آلمان به منظور دیداری دو روزه راهی یمن شد. گیدو وستروله در آغاز این سفر از حمایت کشورش از یمن در دوران پس از صالح خبر داد. مقصد بعدی او عربستان و از جمله محورهای مذاکرات او ایران خواهد بود.
وزیر خارجه آلمان اولین وزیر خارجه یک دولت غربی است که پس از کنار رفتن علی عبدالله صالح، رئیس جمهور پیشین یمن از این کشور دیدار میکند.
وستروله قصد دارد امروز، شنبه (۱۰ مارس/ ۲۰ اسفند) در صنعا، پایتخت یمن با عبد ربه منصور هادی، جانشین صالح و معاون پیشین او دیدار کند. وی همچنین با ابوبکر القربی، همتای یمنی خود ملاقات و گفتوگو خواهد کرد.
آلمان قصد دارد به توسعه یمن و برقراری دمکراسی در این کشور کمک کند. وستروله روز شنبه (۱۰ مارس) در آغاز سفر خود به صنعا گذار سیاسی مسالمتآمیز این کشور را الگوی خوبی برای دولت سوریه خواند. وی ابراز امیدواری کرد که سوریه نیز با الهام گرفتن از این الگو به مشکلات مردم خود پایان دهد.
آلمان، اعطاکننده بیشترین کمک مالی به یمن
آلمان با کمک ۲۷۰ میلیون یورویی خود در میان کشورهای کمککننده به یمن رتبه اول را به خود اختصاص داده است. وستروله در آغاز سفر خود به صنعا از ازسرگیری کمکهای عمرانی آلمان به یمن خبر داد.
بسیاری از پروژههای عمرانی در یمن به دلیل ناآرامیها راکد مانده است. هیچ کدام از امدادگران آلمانی در منطقه حضور ندارند. سفارت آلمان نیز از اواخر ژانویه ۲۰۱۲ مجددا آغاز به کار کرده است.
یمن از فقیرترین کشورهای جهان به شمار میآید. عبد ربه منصور هادی، جانشین صالح در حالی زمام امور را به دست گرفته که کشور با بحرانهای معتدد دست و پنجه نرم میکند. ۴۲ درصد از مردم یمن کمتر از ۲ دلار در روز درآمد دارند. کشور با کمبود آب آشامیدنی، سوخت و برق مواجه است و بسیاری از کودکان در معرض خطر مرگ قرار دارند.
رئيس جمهور جدید وظیفه سنگینی بر عهده دارد. جنوب نفتخیز یمن در تلاش است تا از دولت شکننده مرکزی جدا شود. در شمال غربی یمن نیز شورشیان حوثی تقریبا دولت مستقلی تشکیل دادهاند.
با تضعیف دولت مرکزی شبکه القاعده تقویت شده است. طی روزهای گذشته در درگیری بین اسلامگرایان افراطی و نیروهای دولتی در یمن صدها نفر جان خود را از دست دادهاند.
همزمان با پرواز وستروله به سوی صنعا ۲۳ شورشی در حملات هوایی در جنوب یمن کشته شدند. شبکه العربیه خبر داد که واحدهای دولتی، هواداران شبکه تروریستی القاعده در البیدا، واقع در ۱۳۰ کیلومتری جنوب صنعا را زیر آتش گرفتهاند.
وستروله با اشاره به اوضاع جاری یمن گفته است، این کشور "برای نخستین بار از شانس گشایش حقیقی سیاسی" برخوردار شده است. وی تصریح کرد، راه کنونی باید با تشریک مساعی "تمامی گروههای سیاسی" پی گرفته شود.
عربستان مقصد بعدی سفر وستروله
وزیر خارجه آلمان شامگاه شنبه (۱۰ مارس) از صنعا راهی عربستان سعودی خواهد شد.
گیدو وستروله روز یکشنبه (۱۱ مارس) در ریاض با شاهزاده سعود الفیصل، وزیر خارجه و سلمان بن عبدالعزیر آل سعود، وزیر دفاع عربستان و همچنین عبدالطیف الزیانی، دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس دیدار و گفتوگو خواهد کرد.
محور گفتوگوهای وزیر خارجه آلمان در ریاض اوضاع سوریه و مناقشه اتمی با ایران خواهد بود.
وستروله قصد دارد امروز، شنبه (۱۰ مارس/ ۲۰ اسفند) در صنعا، پایتخت یمن با عبد ربه منصور هادی، جانشین صالح و معاون پیشین او دیدار کند. وی همچنین با ابوبکر القربی، همتای یمنی خود ملاقات و گفتوگو خواهد کرد.
آلمان قصد دارد به توسعه یمن و برقراری دمکراسی در این کشور کمک کند. وستروله روز شنبه (۱۰ مارس) در آغاز سفر خود به صنعا گذار سیاسی مسالمتآمیز این کشور را الگوی خوبی برای دولت سوریه خواند. وی ابراز امیدواری کرد که سوریه نیز با الهام گرفتن از این الگو به مشکلات مردم خود پایان دهد.
آلمان، اعطاکننده بیشترین کمک مالی به یمن
آلمان با کمک ۲۷۰ میلیون یورویی خود در میان کشورهای کمککننده به یمن رتبه اول را به خود اختصاص داده است. وستروله در آغاز سفر خود به صنعا از ازسرگیری کمکهای عمرانی آلمان به یمن خبر داد.
بسیاری از پروژههای عمرانی در یمن به دلیل ناآرامیها راکد مانده است. هیچ کدام از امدادگران آلمانی در منطقه حضور ندارند. سفارت آلمان نیز از اواخر ژانویه ۲۰۱۲ مجددا آغاز به کار کرده است.
رئيس جمهور جدید وظیفه سنگینی بر عهده دارد. جنوب نفتخیز یمن در تلاش است تا از دولت شکننده مرکزی جدا شود. در شمال غربی یمن نیز شورشیان حوثی تقریبا دولت مستقلی تشکیل دادهاند.
با تضعیف دولت مرکزی شبکه القاعده تقویت شده است. طی روزهای گذشته در درگیری بین اسلامگرایان افراطی و نیروهای دولتی در یمن صدها نفر جان خود را از دست دادهاند.
وستروله با اشاره به اوضاع جاری یمن گفته است، این کشور "برای نخستین بار از شانس گشایش حقیقی سیاسی" برخوردار شده است. وی تصریح کرد، راه کنونی باید با تشریک مساعی "تمامی گروههای سیاسی" پی گرفته شود.
عربستان مقصد بعدی سفر وستروله
وزیر خارجه آلمان شامگاه شنبه (۱۰ مارس) از صنعا راهی عربستان سعودی خواهد شد.
گیدو وستروله روز یکشنبه (۱۱ مارس) در ریاض با شاهزاده سعود الفیصل، وزیر خارجه و سلمان بن عبدالعزیر آل سعود، وزیر دفاع عربستان و همچنین عبدالطیف الزیانی، دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس دیدار و گفتوگو خواهد کرد.
محور گفتوگوهای وزیر خارجه آلمان در ریاض اوضاع سوریه و مناقشه اتمی با ایران خواهد بود.
طبق توافق ایران و هند ۴۵درصد پول فروش نفت ایران به هند به روپیه پرداخت میشود. همچنین برخی منابع خبری در ایران با انتشار جزئیاتی از قرارداد نفتی ایران و چین، آن را "ترکمانچای ارزی" خواندند.
ایران و هند توافق کردند ۴۵ درصد پول فروش نفت ایران به هند با واحد پول روپیه پرداخت شود.
به گزارش خبرگزاریهای ایران هیاتی ۷۰ نفره از تاجران هندی که سفیر هند در ایران، دبیرکل وزارت بازرگانی و رییس فدراسیون صادرات هند نیز آنان را همراهی میکنند روز شنبه در گردهمایی اتاق تهران با همتایبان ایرانی خود دیدار کردند.
احمد سبحانی، مدیرکل غرب آسیا وزارت امور خارجه ایران در این گردهمآیی اعلام کرد: «طبق توافقات صورت گرفته میان دولتهای دو کشور، مبادلات تجاری میان ایران و هند از این پس با روپیه انجام میشود.»
رفیق احمد رییس فدارسیون صادرات هند، توافق دو کشور ایران و هند برای پرداخت ۴۵ درصد پول نفت به روپیه را در راستای "قابل اعتماد دانستن شریک تجاری ایران با وجود اعمال تحریمها علیه ایران" خوانده است.
دو بانک پارسیان ایران و UCO بانک هند نیز توافق کردند در زمینه پرداخت ۴۵ درصد پول نفت ایران به روپیه همکاری داشته باشند.
بنا بر گزارشها در این گردهمایی "سریواستاوا" سفیر هند درایران نیز گفت: «کشور هند، اقلام مختلفی را از ایران وارد میکند و موازنه تجاری دو کشور به نفع ایران است. باید تلاش کنیم حجم صادرات کالا به ایران را نیز افزایش دهیم.»
سفیر هند در ایران در بخش دیگری از سخنان خود به تحصیل حدود ۷ هزار دانشجوی ایرانی در هند اشاره کرده و گفته است سالانه حدود ۴۰ هزار ویزا از سوی هند برای ایرانیان صادر میشود.
"ترکمانچای ارزی" بین ایران و چین
در همینحال سایت "بازتاب امروز"، که به اصولگرایان میانهرو نزدیک است روز شنبه ۲۰ اسفند از یک قرارداد ارزی بین ایران و چین خبر داده که به گفته این وبسایت خبری، یکی از زیانبارترین قراردادهای اقتصادی در تاریخ ۳۴ ساله جمهوری اسلامی است.
در این گزارش با عنوان "افشای ترکمانچای ارزی، یارانه دو سال ۷۰ میلیون ایرانی کجا رفت" به جزئیات این "قرارداد عجیب و بیسابقه در تاریخ بانکی جهان" پرداخته شده است. این قرارداد گویا سه سال قبل میان دو کشور امضا شده است.
طبق این قرارداد، دولت ایران درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین در اختیار این کشور میگذارد تا به عنوان پشتوانه ال سیهای خرید کالای چینی برای ایران استفاده گردد. دولت چین علاوه بر آنکه پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه میدارد، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و میتواند خود این پول را به ارزهای مختلف تبدیل کند.
بنا بر این گزارش یکی از نکات تاسف بار این قرارداد، نداشتن هیچگونه تعهد دولت چین درباره نتیجه اقدامات خود است و اگر به خاطر اشتباه سهوی یا عمدی دولت چین بخشی از سود یا اصل پول ایران با نوسانات نرخهای ارز از بین برود، مسئولیت آن بر عهده ایران است.
طبق این گزارش، ترکمانچای بودن این قرارداد به همینجا ختم نشده، چرا که بر اساس سایر مفاد قرارداد دولت چین برای افتتاح السی یا فروش نسیه کالا به ایران، در حالی که پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار آن است، اقدام به دریافت بیمه از ایران میکند که امری عجیب و کم سابقه در بانکداری جهان است.
دریافت بیمه از ایران در چنین قراردادی را به این معنا است که فروشنده در حالیکه مبلغی بسیار بیشتر از پول کالا به صورت نقد در اختیار دارد، اقدام به کشیدن درصد قابل توجهی بر روی مبلغ کالا به عنوان حق بیمه یا هزینه ریسک کرده که این مبلغ در سالهای قبل ۴ درصد بوده و احتمالا در شرایط فعلی به دو برابر این رقم افزایش یافته است که در مقیاس کلی میلیاردها دلار میشود.
براساس گزارش سایت بازتاب امروز، «محور سوم این قرارداد ترکمانچای، عدم استفاده کامل ایران از انبوه سرمایه کشور است که نزد چین سرمایهگذاری شده است و گفته میشود این رقم در حال حاضر از مرز ۲۵ میلیارد دلار گذشته است.»
در ادامه گزارش بازتاب امروز آمده است: «برای مشخص شدن ابعاد زیان کشور از محل این قرارداد، تنها به ذکر این نکته بسنده میکنیم که اگر این مبلغ هنگفت به جای سپرده گذاری نزد برادران چینی به خرید طلا اختصاص یافته بود، طی این مدت ارزش آن چندین برابر شده بود و علاوه بر آنکه اصل ۲۵ میلیارد دلار موجود بود، حدود ۵۰ میلیارد دلار دیگر که یارانه دو سال مردم است، سود عاید ایران شده بود.»
به گزارش خبرگزاریهای ایران هیاتی ۷۰ نفره از تاجران هندی که سفیر هند در ایران، دبیرکل وزارت بازرگانی و رییس فدراسیون صادرات هند نیز آنان را همراهی میکنند روز شنبه در گردهمایی اتاق تهران با همتایبان ایرانی خود دیدار کردند.
احمد سبحانی، مدیرکل غرب آسیا وزارت امور خارجه ایران در این گردهمآیی اعلام کرد: «طبق توافقات صورت گرفته میان دولتهای دو کشور، مبادلات تجاری میان ایران و هند از این پس با روپیه انجام میشود.»
رفیق احمد رییس فدارسیون صادرات هند، توافق دو کشور ایران و هند برای پرداخت ۴۵ درصد پول نفت به روپیه را در راستای "قابل اعتماد دانستن شریک تجاری ایران با وجود اعمال تحریمها علیه ایران" خوانده است.
دو بانک پارسیان ایران و UCO بانک هند نیز توافق کردند در زمینه پرداخت ۴۵ درصد پول نفت ایران به روپیه همکاری داشته باشند.
بنا بر گزارشها در این گردهمایی "سریواستاوا" سفیر هند درایران نیز گفت: «کشور هند، اقلام مختلفی را از ایران وارد میکند و موازنه تجاری دو کشور به نفع ایران است. باید تلاش کنیم حجم صادرات کالا به ایران را نیز افزایش دهیم.»
سفیر هند در ایران در بخش دیگری از سخنان خود به تحصیل حدود ۷ هزار دانشجوی ایرانی در هند اشاره کرده و گفته است سالانه حدود ۴۰ هزار ویزا از سوی هند برای ایرانیان صادر میشود.
"ترکمانچای ارزی" بین ایران و چین
در همینحال سایت "بازتاب امروز"، که به اصولگرایان میانهرو نزدیک است روز شنبه ۲۰ اسفند از یک قرارداد ارزی بین ایران و چین خبر داده که به گفته این وبسایت خبری، یکی از زیانبارترین قراردادهای اقتصادی در تاریخ ۳۴ ساله جمهوری اسلامی است.
در این گزارش با عنوان "افشای ترکمانچای ارزی، یارانه دو سال ۷۰ میلیون ایرانی کجا رفت" به جزئیات این "قرارداد عجیب و بیسابقه در تاریخ بانکی جهان" پرداخته شده است. این قرارداد گویا سه سال قبل میان دو کشور امضا شده است.
طبق این قرارداد، دولت ایران درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین در اختیار این کشور میگذارد تا به عنوان پشتوانه ال سیهای خرید کالای چینی برای ایران استفاده گردد. دولت چین علاوه بر آنکه پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه میدارد، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و میتواند خود این پول را به ارزهای مختلف تبدیل کند.
بنا بر این گزارش یکی از نکات تاسف بار این قرارداد، نداشتن هیچگونه تعهد دولت چین درباره نتیجه اقدامات خود است و اگر به خاطر اشتباه سهوی یا عمدی دولت چین بخشی از سود یا اصل پول ایران با نوسانات نرخهای ارز از بین برود، مسئولیت آن بر عهده ایران است.
طبق این گزارش، ترکمانچای بودن این قرارداد به همینجا ختم نشده، چرا که بر اساس سایر مفاد قرارداد دولت چین برای افتتاح السی یا فروش نسیه کالا به ایران، در حالی که پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار آن است، اقدام به دریافت بیمه از ایران میکند که امری عجیب و کم سابقه در بانکداری جهان است.
دریافت بیمه از ایران در چنین قراردادی را به این معنا است که فروشنده در حالیکه مبلغی بسیار بیشتر از پول کالا به صورت نقد در اختیار دارد، اقدام به کشیدن درصد قابل توجهی بر روی مبلغ کالا به عنوان حق بیمه یا هزینه ریسک کرده که این مبلغ در سالهای قبل ۴ درصد بوده و احتمالا در شرایط فعلی به دو برابر این رقم افزایش یافته است که در مقیاس کلی میلیاردها دلار میشود.
براساس گزارش سایت بازتاب امروز، «محور سوم این قرارداد ترکمانچای، عدم استفاده کامل ایران از انبوه سرمایه کشور است که نزد چین سرمایهگذاری شده است و گفته میشود این رقم در حال حاضر از مرز ۲۵ میلیارد دلار گذشته است.»
در ادامه گزارش بازتاب امروز آمده است: «برای مشخص شدن ابعاد زیان کشور از محل این قرارداد، تنها به ذکر این نکته بسنده میکنیم که اگر این مبلغ هنگفت به جای سپرده گذاری نزد برادران چینی به خرید طلا اختصاص یافته بود، طی این مدت ارزش آن چندین برابر شده بود و علاوه بر آنکه اصل ۲۵ میلیارد دلار موجود بود، حدود ۵۰ میلیارد دلار دیگر که یارانه دو سال مردم است، سود عاید ایران شده بود.»
کارزاری که بیش از ۶۵ میلیون بازدیدکننده داشت
ذکر پرونده بیش از ۳۳ دانشجوی زندانی ایرانی در گزارش احمد شهید
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در گزارش جدید خود به موارد متعدد نقض حقوق دانشجویان ایرانی نیز پرداختهاست.
احمد شهید در این گزارش با استناد به گزارش کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت که پیشتر به او تقدیم شد، از نقض گسترده حقوق دانشجویان ابراز نگرانی کردهاست.
کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت در گزارشی به طور تفضیلی به بیش از ۲ هزار مورد نقض حقوق دانشجویان از فروردین ۸۸ تا شهریور ۹۰ اشاره کرده بود.
در این باره با سجاد ویسمرادی، از اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت گفتوگو کرده و ابتدا از او پرسیدهایم که در گزارش احمد شهید به چه مواردی اشاره شدهاست.
همچنین به محرومیتهای تحصیلی برای دختران دانشجو اشاره میکند که به دلیل سهمیههای جنسیتی از حق انتخاب رشته مورد علاقه خود با وجود رتبههای بالاتر از پسران محروم ماندهاند و یا یکی از دانشجویان دختر که به دلیل داشتن آیین بهایی از تحصیل محروم و به زندان رفتهاست.
در بخش دوم که به نقض حقوق دانشجویان پرداخته، به گزارش کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت استناد شدهاست. بر اساس این گزارش از بهار سال ۱۳۸۸ بیش از ۶۰۰ تن از دانشجویان بازداشت شده و بیش از ۲۰۰ مورد در دادگاهها محکوم به محرومیت از تحصیل شدهاند. در بخش دوم گزارش آقای احمد شهید بیشتر به گزارش کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت اشاره شدهاست.
در بخش پیوستهای گزارش هم با بیش از ۱۰ نفر از دانشجویان و استادان دانشگاهها از جمله دکتر ملکی مصاحبه شده که موارد نقض حقوق دانشجویان و استادان مطرح شدهاست.
شما به صحبتهای احمد شهید با برخی از فعالان دانشجویی و استادان و دانشجویان اشاره کردید. در این گفتوگوها چه مواردی مطرح شده است؟
بخش دانشجویی این گزارش بیشتر بر مبنای مصاحبههایی بوده که با فعالان دانشجویی انجام شدهاست. از جمله گفتوگو با آقای ناصر فریدی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم، آقای علیرضا کیانی فعال دانشگاه مازندران، مهدی عربشاهی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، آقای جمالی، محمد صادقی و همچنین با دکتر محمد ملکی، استاد بازنشسته دانشگاه و اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب که ایشان خودش گزارش را به آقای احمد شهید تحویل دادهاست.
در مجموع این فعالان پیشین دانشجویی و فعالانی که اکنون فعالیت میکنند به شرح ماجراهای خود پرداختهاند که چگونه به زندان رفتند و از تحصیل محروم شدند.
دفتر تحکیم وحدت پیشتر یک گزارش تفصیلی به آقای احمد شهید ارائه داده بود که به بیش از دو هزار مورد نقض حقوق دانشجویان در آن اشاره شده بود. در گزارش احمد شهید چقدر به این گزارش دفتر تحکیم وحدت استناد شده است؟
در یک جا صراحتاً به گزارش دفتر تحکیم وحدت استناد شده و آقای احمد شهید هم اعلام کرده گزارشهای دانشجویی باعث نگرانی ایشان شدهاست و آمارهایی که دفتر تحکیم وحدت گردآوری کرده بود در آنجا ذکر شدهاست.
علاوه بر آمارهایی درباره نقض حقوق دانشجویان در گزارش، یک مورد هم لیست دانشجویان زندانی بود که از سوی کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت در اختیار آقای احمد شهید قرار گرفته بود. این لیست در آذرماه امسال تهیه شده بود که در آن مطالبی در مورد بیش از ۳۳ تن از دانشجویان با شرح جزئیات زمان بازداشت و وضعیت فعلی آنها آمدهاست و در ضمیمه این گزارش اسامی این ۳۳ دانشجو ذکر شدهاست.
فکر میکنید گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در ایران، چه نتیجهای خواهد داشت و بر اساس آن چه اقداماتی انجام خواهد شد؟
متاسفانه تا امروز مقامات جمهوری اسلامی اجازه سفر به ایران را به آقای احمد شهید ندادهاند تا مذاکره با مقامات جمهوری اسلامی باعث شود وضعیت حقوق بشر در ایران بهبود یابد و گویا اصلاً قصد هم ندارند که مذاکرهای با گزارشگر ویژه داشته باشند.
با این وجود ما امیدواریم این گزارشها باعث شود توجه به موضوع دانشجویان جلب شود و فشارهای بینالمللی بر روی مسئله حقوق بشر ایران افزایش پیدا کند. شاید این مسئله بر رفتار حکومت ایران در آینده تاثیرگذار باشد و باعث شود رفتار بهتری با فعالان دانشجویی و سایر فعالان حقوق بشر داشته باشد.
احمد شهید در این گزارش با استناد به گزارش کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت که پیشتر به او تقدیم شد، از نقض گسترده حقوق دانشجویان ابراز نگرانی کردهاست.
کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت در گزارشی به طور تفضیلی به بیش از ۲ هزار مورد نقض حقوق دانشجویان از فروردین ۸۸ تا شهریور ۹۰ اشاره کرده بود.
در این باره با سجاد ویسمرادی، از اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت گفتوگو کرده و ابتدا از او پرسیدهایم که در گزارش احمد شهید به چه مواردی اشاره شدهاست.
گفتوگوی فرین عاصمی با سجاد ویسمرادی درباره گزارش احمد شهید
سجاد ویسمرادی: میتوان در این گزارش به سه تقسیمبندی اشاره کرد، اولین مورد مربوط به گزارشهایی درباره حمله به کوی دانشگاه تهران است که از قول یکی از دانشجویانی که آنجا بازداشت شده به نقل این ماجرا پرداختهاست.همچنین به محرومیتهای تحصیلی برای دختران دانشجو اشاره میکند که به دلیل سهمیههای جنسیتی از حق انتخاب رشته مورد علاقه خود با وجود رتبههای بالاتر از پسران محروم ماندهاند و یا یکی از دانشجویان دختر که به دلیل داشتن آیین بهایی از تحصیل محروم و به زندان رفتهاست.
در بخش دوم که به نقض حقوق دانشجویان پرداخته، به گزارش کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت استناد شدهاست. بر اساس این گزارش از بهار سال ۱۳۸۸ بیش از ۶۰۰ تن از دانشجویان بازداشت شده و بیش از ۲۰۰ مورد در دادگاهها محکوم به محرومیت از تحصیل شدهاند. در بخش دوم گزارش آقای احمد شهید بیشتر به گزارش کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت اشاره شدهاست.
در بخش پیوستهای گزارش هم با بیش از ۱۰ نفر از دانشجویان و استادان دانشگاهها از جمله دکتر ملکی مصاحبه شده که موارد نقض حقوق دانشجویان و استادان مطرح شدهاست.
شما به صحبتهای احمد شهید با برخی از فعالان دانشجویی و استادان و دانشجویان اشاره کردید. در این گفتوگوها چه مواردی مطرح شده است؟
بخش دانشجویی این گزارش بیشتر بر مبنای مصاحبههایی بوده که با فعالان دانشجویی انجام شدهاست. از جمله گفتوگو با آقای ناصر فریدی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم، آقای علیرضا کیانی فعال دانشگاه مازندران، مهدی عربشاهی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، آقای جمالی، محمد صادقی و همچنین با دکتر محمد ملکی، استاد بازنشسته دانشگاه و اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب که ایشان خودش گزارش را به آقای احمد شهید تحویل دادهاست.
در مجموع این فعالان پیشین دانشجویی و فعالانی که اکنون فعالیت میکنند به شرح ماجراهای خود پرداختهاند که چگونه به زندان رفتند و از تحصیل محروم شدند.
دفتر تحکیم وحدت پیشتر یک گزارش تفصیلی به آقای احمد شهید ارائه داده بود که به بیش از دو هزار مورد نقض حقوق دانشجویان در آن اشاره شده بود. در گزارش احمد شهید چقدر به این گزارش دفتر تحکیم وحدت استناد شده است؟
در یک جا صراحتاً به گزارش دفتر تحکیم وحدت استناد شده و آقای احمد شهید هم اعلام کرده گزارشهای دانشجویی باعث نگرانی ایشان شدهاست و آمارهایی که دفتر تحکیم وحدت گردآوری کرده بود در آنجا ذکر شدهاست.
علاوه بر آمارهایی درباره نقض حقوق دانشجویان در گزارش، یک مورد هم لیست دانشجویان زندانی بود که از سوی کمیسیون حقوق بشر دفتر تحکیم وحدت در اختیار آقای احمد شهید قرار گرفته بود. این لیست در آذرماه امسال تهیه شده بود که در آن مطالبی در مورد بیش از ۳۳ تن از دانشجویان با شرح جزئیات زمان بازداشت و وضعیت فعلی آنها آمدهاست و در ضمیمه این گزارش اسامی این ۳۳ دانشجو ذکر شدهاست.
فکر میکنید گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در ایران، چه نتیجهای خواهد داشت و بر اساس آن چه اقداماتی انجام خواهد شد؟
متاسفانه تا امروز مقامات جمهوری اسلامی اجازه سفر به ایران را به آقای احمد شهید ندادهاند تا مذاکره با مقامات جمهوری اسلامی باعث شود وضعیت حقوق بشر در ایران بهبود یابد و گویا اصلاً قصد هم ندارند که مذاکرهای با گزارشگر ویژه داشته باشند.
با این وجود ما امیدواریم این گزارشها باعث شود توجه به موضوع دانشجویان جلب شود و فشارهای بینالمللی بر روی مسئله حقوق بشر ایران افزایش پیدا کند. شاید این مسئله بر رفتار حکومت ایران در آینده تاثیرگذار باشد و باعث شود رفتار بهتری با فعالان دانشجویی و سایر فعالان حقوق بشر داشته باشد.
انرژی هستهای، رویایی شکستخورده
درگیری در تجمع ضد جنگ ایران در تورنتو
تظاهرات ضدجنگ و تحریم در تورنتو که برای مخالفت با سیاستهای دولتهای کانادا، آمریکا و اسرائیل در قبال ایران توسط دو نهاد کانادایی سازماندهی شده بود، به درگیری میان تعدادی از شرکتکنندگان منجر شد. مخالفان جنگ و تحریم با دیدن ایرانیانی که با شعار «نه جنگ، نه جمهوری اسلامی» در آنجا حضور پیدا کرده بودند به آنها حملهور شدند.
نسرین خاتم فعال مدنی در تورنتو گفت وقتی با پلاکارد «نه جنگ، نه جمهوری اسلامی» به داخل تجمع وارد شدم چند مرد به من حمله کردند و اگر پلیس در محل حاضر نبود شدیدا مورد ضرب و شتم قرار میگرفتم. به گفتهٔ نسرین، پلیس مجبور شد صف تظاهرات ضد جنگ را با آنها جدا کند.
نهادهای «ائتلاف تورنتو برای توقف جنگ» و «اتحاد صلح کانادا» برگزارکنندگان برنامه ضد جنگ و تحریم بودند که مراسم خود را همزمان با حضور نخست وزیر اسرائیل در کانادا سازمان دادند. این برنامه از ساعت دو بعدازظهر روز یکشنبه ۴ مارس در برابر کنسولگری آمریکا در تورنتو آغاز شد و سازماندهندگان پس از یک ساعت و نیم، اجتماعکنندگان را به سمت کنسولگری اسرائیل هدایت کردند.
نیاز سلیمی عضو نهاد «ائتلاف تورنتو برای توقف جنگ» و از سازماندهندگان این تظاهرات به رادیو فردا گفت: اتحادیه ما بر اساس قوانین خود تنها با جنگ در دنیا مخالفت میکند و در امور داخلی کشورها دخالت نمیکند.
این فعال ضد جنگ در مورد درگیری در تظاهرات گفت: برخورد از طرف برگزارکنندگان نبود. اینجا گروهها و افراد مختلف آزادانه شرکت کردهاند و ممکن است به دلیل اینکه با نظرات هم مخالفت داشته باشند درگیر شده باشند. خانم سلیمی حضور افرادی در تظاهرات که نقض حقوق بشر در ایران را قبول ندارند ممکن دانست.
موری صفی عضو «مرکز بینالمللی حقوق بشر در ایران» که در این مراسم پلاکاردهای «حقوق بشر برای ایران»، «آزادی برای ایران» و «نه به جنگ، نه به جمهوری اسلامی» در دست داشت، گفت: «من وقتی متوجه شدم چنین برنامهای سازماندهی شده تمایل به حضور داشتم ولی الان میبینم که افرادی در اینجا حضور دارند که از جمهوری اسلامی دفاع میکنند و پرچم جمهوری اسلامی در دست دارند. ما مخالف جنگ هستیم اما از جمهوری اسلامی که به طور سیستماتیک حقوق بشر را لگدمال میکند نباید حمایت کنیم.»
به گفتهٔ این فعال حقوق بشری در تجمع، حضور طرفداران جمهوری اسلامی مشهود بود.
آرش عریزی فعال چپ در تورنتو که در تجمع حضور داشت، گفت: «برخی افراد حزباللهی در تجمع باعث برخورد شدند و ایرانیانی که پلاکارد دیگری در دست داشتند عقبنشینی کردند، در حالیکه این حزباللهیها هستند که باید از صف بیرون بروند چون در این تجمعات مردم کشور ما حق دارند حرفشان را بزنند.»
به گفتهٔ آرش «حضور نمایندگان رژیم ایران و اسلامگرایان در اینجا باعث نگرانی بسیار شده و رهبری جنبش ضد جنگ را تحت تاثیر قرار دادهاست.»
سید لاکومبه هماهنگکننده نهاد «اتحاد صلح کانادا» در سطح کانادا در جریان این تظاهرات به رادیو فردا گفت: ما نسبت به خطر بالقوه جنگ با ایران نگران هستیم و در طول این هفته تجمعاتی را در سراسر کانادا سازمان دادهایم به دلیل اینکه حمایت استفان هارپر نخست وزیر کانادا از طرح جنگ با ایران آشکار شده و نخستوزیر اسرائیل برای دیدار با او به کانادا امدهاست.
این فعال ضد جنگ در ادامه گفت ما تجمعات را ادامه خواهیم داد بهویژه که تحریمهایی توسط اروپا و آمریکا علیه ایران اعمال شده که فقط به فشار بیشتر بر مردم منجر میشود. نمونه آن را در عراق دیدیم که به صدام فشار نیاورد بلکه میلیونها نفر از مردم عراق را از پا درآورد.
سید لاکومبه گفت ایرانیان اگر از نقض حقوق بشر در رنج هستند و یا دیدگاه متفاوتی نسبت به تحولات دارند دیگر تصمیم خودشان است که چگونه با موضوعات برخورد کنند اما ما در اینجا وظیفه داریم در برابر جنگ و تحریم سکوت نکنیم.
یک جوان کانادایی در تجمع که در میان حامیان و داوطلبان برگزارکنندگان تظاهرات بود گفت: من در مورد نقض حقوق بشر در ایران تحقیق کردم ولی به نظرم مشکلات داخلی یک کشوری جنگ و انهدام یک ملت را توجیح نمیکند.
یک ایرانی به نام «زهرا» که ده سال است در کانادا زندگی میکند در حالی که پرچم جمهوری اسلامی را در دست داشت گفت: آمریکا و اسرائیل حق ندارند در امور داخلی ما دخالت کنند و دولت ایران بهتر میتواند مشکلات کشور را حل کند.
برخی شعارهای این تجمع که به انگلیسی سر داده میشدند عبارت بودند از: «اسرائیل خجالت خجالت، حمله به غزه را متوقف کنید، صلح برای ایران، اشغال از افغانستان تا فلسطین جرم است، فلسطین آزاد خواهد شد، هارپر خجالت حجالت.»
نسرین خاتم فعال مدنی در تورنتو گفت وقتی با پلاکارد «نه جنگ، نه جمهوری اسلامی» به داخل تجمع وارد شدم چند مرد به من حمله کردند و اگر پلیس در محل حاضر نبود شدیدا مورد ضرب و شتم قرار میگرفتم. به گفتهٔ نسرین، پلیس مجبور شد صف تظاهرات ضد جنگ را با آنها جدا کند.
نهادهای «ائتلاف تورنتو برای توقف جنگ» و «اتحاد صلح کانادا» برگزارکنندگان برنامه ضد جنگ و تحریم بودند که مراسم خود را همزمان با حضور نخست وزیر اسرائیل در کانادا سازمان دادند. این برنامه از ساعت دو بعدازظهر روز یکشنبه ۴ مارس در برابر کنسولگری آمریکا در تورنتو آغاز شد و سازماندهندگان پس از یک ساعت و نیم، اجتماعکنندگان را به سمت کنسولگری اسرائیل هدایت کردند.
نیاز سلیمی عضو نهاد «ائتلاف تورنتو برای توقف جنگ» و از سازماندهندگان این تظاهرات به رادیو فردا گفت: اتحادیه ما بر اساس قوانین خود تنها با جنگ در دنیا مخالفت میکند و در امور داخلی کشورها دخالت نمیکند.
این فعال ضد جنگ در مورد درگیری در تظاهرات گفت: برخورد از طرف برگزارکنندگان نبود. اینجا گروهها و افراد مختلف آزادانه شرکت کردهاند و ممکن است به دلیل اینکه با نظرات هم مخالفت داشته باشند درگیر شده باشند. خانم سلیمی حضور افرادی در تظاهرات که نقض حقوق بشر در ایران را قبول ندارند ممکن دانست.
موری صفی عضو «مرکز بینالمللی حقوق بشر در ایران» که در این مراسم پلاکاردهای «حقوق بشر برای ایران»، «آزادی برای ایران» و «نه به جنگ، نه به جمهوری اسلامی» در دست داشت، گفت: «من وقتی متوجه شدم چنین برنامهای سازماندهی شده تمایل به حضور داشتم ولی الان میبینم که افرادی در اینجا حضور دارند که از جمهوری اسلامی دفاع میکنند و پرچم جمهوری اسلامی در دست دارند. ما مخالف جنگ هستیم اما از جمهوری اسلامی که به طور سیستماتیک حقوق بشر را لگدمال میکند نباید حمایت کنیم.»
به گفتهٔ این فعال حقوق بشری در تجمع، حضور طرفداران جمهوری اسلامی مشهود بود.
آرش عریزی فعال چپ در تورنتو که در تجمع حضور داشت، گفت: «برخی افراد حزباللهی در تجمع باعث برخورد شدند و ایرانیانی که پلاکارد دیگری در دست داشتند عقبنشینی کردند، در حالیکه این حزباللهیها هستند که باید از صف بیرون بروند چون در این تجمعات مردم کشور ما حق دارند حرفشان را بزنند.»
به گفتهٔ آرش «حضور نمایندگان رژیم ایران و اسلامگرایان در اینجا باعث نگرانی بسیار شده و رهبری جنبش ضد جنگ را تحت تاثیر قرار دادهاست.»
سید لاکومبه هماهنگکننده نهاد «اتحاد صلح کانادا» در سطح کانادا در جریان این تظاهرات به رادیو فردا گفت: ما نسبت به خطر بالقوه جنگ با ایران نگران هستیم و در طول این هفته تجمعاتی را در سراسر کانادا سازمان دادهایم به دلیل اینکه حمایت استفان هارپر نخست وزیر کانادا از طرح جنگ با ایران آشکار شده و نخستوزیر اسرائیل برای دیدار با او به کانادا امدهاست.
این فعال ضد جنگ در ادامه گفت ما تجمعات را ادامه خواهیم داد بهویژه که تحریمهایی توسط اروپا و آمریکا علیه ایران اعمال شده که فقط به فشار بیشتر بر مردم منجر میشود. نمونه آن را در عراق دیدیم که به صدام فشار نیاورد بلکه میلیونها نفر از مردم عراق را از پا درآورد.
سید لاکومبه گفت ایرانیان اگر از نقض حقوق بشر در رنج هستند و یا دیدگاه متفاوتی نسبت به تحولات دارند دیگر تصمیم خودشان است که چگونه با موضوعات برخورد کنند اما ما در اینجا وظیفه داریم در برابر جنگ و تحریم سکوت نکنیم.
یک جوان کانادایی در تجمع که در میان حامیان و داوطلبان برگزارکنندگان تظاهرات بود گفت: من در مورد نقض حقوق بشر در ایران تحقیق کردم ولی به نظرم مشکلات داخلی یک کشوری جنگ و انهدام یک ملت را توجیح نمیکند.
یک ایرانی به نام «زهرا» که ده سال است در کانادا زندگی میکند در حالی که پرچم جمهوری اسلامی را در دست داشت گفت: آمریکا و اسرائیل حق ندارند در امور داخلی ما دخالت کنند و دولت ایران بهتر میتواند مشکلات کشور را حل کند.
برخی شعارهای این تجمع که به انگلیسی سر داده میشدند عبارت بودند از: «اسرائیل خجالت خجالت، حمله به غزه را متوقف کنید، صلح برای ایران، اشغال از افغانستان تا فلسطین جرم است، فلسطین آزاد خواهد شد، هارپر خجالت حجالت.»
رامنی: به آیتاللهها عزم آمریکا را درس خواهم داد
روزنامه آمریکایی «واشینگتن پست» روز دوشنبه، پنجم مارس، مطلبی را به قلم «میت رامنی»، نامزد پست ریاست جمهوری آمریکا از حزب جمهوریخواه، منتشر کرده که در آن نوشتار، این رقیب باراک اوباما به تبیین موضع خود در قبال مسئله هستهای ایران و راهکارش برای برخورد با جمهوری اسلامی پرداختهاست.
برگردان فارسی نوشته «میت رامنی» را در ادامه خواهید خواند:
چهارم نوامبر ۱۹۷۹، دهها دیپلمات آمریکایی در تهران توسط انقلابیون اسلامگرای ایرانی گروگان گرفته شدند و ۴۴۴ روز در اسارت ماندند و در همان حال جیمی کارتر، رئیس جمهوری بیخیال آمریکا، در کاخ سفید زانوی غم در بغل گرفته بود. سال بعد که رونالد ریگان در برابر کارتر نامزد شده بود، به ایرانیها به وضوح فهماند که در صورت ادامه رفتارشان بهای بسیار سنگینی را خواهند پرداخت. روز ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱، همان ساعتی که ریگان در حال انجام مراسم سوگند ریاست جمهوری بود، ایران گروگانها را آزاد کرد. ایرانیها به خوبی میدانستند که ریگان بر خلاف جیمی کارتر در عملی کردن سخنانش جدی است.
امروز آمریکا و جهان به شکلی غریب با شرایطی مشابه مواجه هستند؛ با این تفاوت که این بار خطر بزرگتری در کمین است. همان تندروهای اسلامی که دیپلماتهای ما را گروگان گرفته بودند هم اکنون وارد مسابقه ساخت بمب هستهای شدهاند. باراک اوباما، بیخیالترین رئیس جمهوری آمریکا از زمان کارتر، این مسئله را ناپذیرفتنی توصیف کرده، اما سخنان او با سیاستی کارساز همراه نیست. در همان حالی که باراک اوباما در کاخ سفید زانوی غم در بغل گرفته، ایرانیها در حال پیشرفت سریع به سوی ساخت مخربترین سلاحهای تاریخ جهان هستند.
به هیچ وجه نمیتوان با بی تفاوتی از کنار این مهم عبور کرد. سه دهه است که آیتاللههای حاکم بر ایران از تروریسم در سراسر جهان حمایت کردهاند. اگر تنها یک درس از حملات ۱۱ سپتامبر گرفته باشیم این است که تروریسم در عصر اتمی امکاناتی دهشتناک را در بر داشته، آنچنان که توانایی ایجاد هراس را در مقیاسهایی بسیار بزرگ دارد.
از اینها گذشته، رهبران ایران به صراحت اعلام کردهاند که خواهان نابودی کشور اسرائیل هستند. اگر وسیله نیل به این هدف غیر انسانی را به دست آورند، خاورمیانه یکشبه به انبار باروت تبدیل خواهد شد. پیامدهای این وضعیت برای اسرائیل، برای دیگر همپیمانان ما و برای نیروهای خودِ ما در منطقه تصورناپذیر خواهد بود.
ایالات متحده نمیتواند به ایران اجازه دهد به جنگافزار هستهای دست یابد. اما تحت رهبری اوباما، این همان راهی است که در آن گام برمیداریم. اگر من رئیس جمهور شوم، آمریکا را به سمت و سوی متفاوتی خواهم برد.
سرفصلهای کلی سیاست خارجی من همان سیاستهای رونالد ریگان خواهد بود: یعنی، «صلح از طریق اعمال قدرت.» مانند ریگان، من نیز برنامهای فراگیر برای بازسازی توان آمریکا و تجهیز سربازانمان به سلاحهای مورد نیازشان برای پیروزی در نبرد، ارائه دادهام. با افزایش میزان سالیانه کشتیسازی نیروی دریایی از ۹ به ۱۵، در نظر دارم در این حیطه نیز جایگاهمان را احیا کنم تا نیروی دریاییمان در دریاهای آزاد قدرتی بلامنازع باشد. مانند ریگان، که از طریق طرح دفاعی راهبردی خود کوشید از ایالات متحده در برابر جنگافزارهای شوروی دفاع کند، من نیز با حمایت از سامانههای پدافند موشک بالستیک اطمینان حاصل خواهم کرد که موشکهای ایران و کره شمالی تهدیدی برای ما یا همپیمانانمان به شمار نمیآیند.
به ویژه درباره ایران، تمامی تدابیر لازم را برای مقابله با رژیم شریر آیتاللهها اتخاذ خواهم کرد. تا زمانی که ایران برنامه هستهای خود را متوقف نکند، با همکاری دیگر کشورها و در صورت لزوم به تنهایی و به شکل یکجانبه تحریمها را پیوسته تشدید خواهم کرد. در سخنان خود به دفاع از دموکراسی در ایران خواهم پرداخت و از معترضان ایرانی که برای به دست آوردن آزادیشان میجنگند حمایت خواهم کرد. نشان خواهم داد که تعهد آمریکا در قبال امنیت و بقای اسرائیل مطلق است. با انجام نخستین سفر رسمی خارجی خود در مقام رئیس جمهور به اورشلیم [بیتالمقدس] میزان تعهدمان نسبت به اسرائیل را به جهانیان نشان خواهم داد.
و اما از همه این موارد مهمتر، برای ترغیب آیتاللهها به توقف جاهطلبیهای هستهایشان، دیپلماسی خود را با گزینهای نظامی تحکیم خواهم کرد. تنها در چنین حالتی است که حاکمان ایران درک خواهند کرد که فرجام این راه نه به بمب هستهای بلکه به ویرانه ختم میشود و، در آن صورت، بخت واقعی حل و فصل مسائل از طریق پیمانی صلحآمیز وجود خواهد داشت.
برنامه من از سرگیری حضور منظم و همزمان گروههای ناو هواپیمابر در مناطق مدیترانه شرقی و خلیج فارس را در بر خواهد داشت. همچنین افزایش کمکهای نظامی به اسرائیل و بهبود هماهنگی با همپیمانانمان در منطقه نیز بخش دیگری از برنامه من به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده خواهد بود.
بیشتر از این بضاعت دست روی دست گذاشتن را نداریم، و مطمئناً نمیتوانیم به مدت چهارسال دیگر با دولت اوباما صبر پیشه کنیم. تا آن موقع دیگر خیلی دیر خواهد شد. اگر ایرانیها به بمب دسترسی یابند پیامدهای آن همانقدر غیر قابل کنترل خواهد بود که وحشتناک.
برنامه سیاست خارجی من برای تغییر این فاجعه سادهاست: یا آیتاللهها پیام را میگیرند، یا درس بسیار دردناکی درباره معنای عزم آمریکا خواهند آموخت.
چهارم نوامبر ۱۹۷۹، دهها دیپلمات آمریکایی در تهران توسط انقلابیون اسلامگرای ایرانی گروگان گرفته شدند و ۴۴۴ روز در اسارت ماندند و در همان حال جیمی کارتر، رئیس جمهوری بیخیال آمریکا، در کاخ سفید زانوی غم در بغل گرفته بود. سال بعد که رونالد ریگان در برابر کارتر نامزد شده بود، به ایرانیها به وضوح فهماند که در صورت ادامه رفتارشان بهای بسیار سنگینی را خواهند پرداخت. روز ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱، همان ساعتی که ریگان در حال انجام مراسم سوگند ریاست جمهوری بود، ایران گروگانها را آزاد کرد. ایرانیها به خوبی میدانستند که ریگان بر خلاف جیمی کارتر در عملی کردن سخنانش جدی است.
امروز آمریکا و جهان به شکلی غریب با شرایطی مشابه مواجه هستند؛ با این تفاوت که این بار خطر بزرگتری در کمین است. همان تندروهای اسلامی که دیپلماتهای ما را گروگان گرفته بودند هم اکنون وارد مسابقه ساخت بمب هستهای شدهاند. باراک اوباما، بیخیالترین رئیس جمهوری آمریکا از زمان کارتر، این مسئله را ناپذیرفتنی توصیف کرده، اما سخنان او با سیاستی کارساز همراه نیست. در همان حالی که باراک اوباما در کاخ سفید زانوی غم در بغل گرفته، ایرانیها در حال پیشرفت سریع به سوی ساخت مخربترین سلاحهای تاریخ جهان هستند.
به هیچ وجه نمیتوان با بی تفاوتی از کنار این مهم عبور کرد. سه دهه است که آیتاللههای حاکم بر ایران از تروریسم در سراسر جهان حمایت کردهاند. اگر تنها یک درس از حملات ۱۱ سپتامبر گرفته باشیم این است که تروریسم در عصر اتمی امکاناتی دهشتناک را در بر داشته، آنچنان که توانایی ایجاد هراس را در مقیاسهایی بسیار بزرگ دارد.
از اینها گذشته، رهبران ایران به صراحت اعلام کردهاند که خواهان نابودی کشور اسرائیل هستند. اگر وسیله نیل به این هدف غیر انسانی را به دست آورند، خاورمیانه یکشبه به انبار باروت تبدیل خواهد شد. پیامدهای این وضعیت برای اسرائیل، برای دیگر همپیمانان ما و برای نیروهای خودِ ما در منطقه تصورناپذیر خواهد بود.
ایالات متحده نمیتواند به ایران اجازه دهد به جنگافزار هستهای دست یابد. اما تحت رهبری اوباما، این همان راهی است که در آن گام برمیداریم. اگر من رئیس جمهور شوم، آمریکا را به سمت و سوی متفاوتی خواهم برد.
سرفصلهای کلی سیاست خارجی من همان سیاستهای رونالد ریگان خواهد بود: یعنی، «صلح از طریق اعمال قدرت.» مانند ریگان، من نیز برنامهای فراگیر برای بازسازی توان آمریکا و تجهیز سربازانمان به سلاحهای مورد نیازشان برای پیروزی در نبرد، ارائه دادهام. با افزایش میزان سالیانه کشتیسازی نیروی دریایی از ۹ به ۱۵، در نظر دارم در این حیطه نیز جایگاهمان را احیا کنم تا نیروی دریاییمان در دریاهای آزاد قدرتی بلامنازع باشد. مانند ریگان، که از طریق طرح دفاعی راهبردی خود کوشید از ایالات متحده در برابر جنگافزارهای شوروی دفاع کند، من نیز با حمایت از سامانههای پدافند موشک بالستیک اطمینان حاصل خواهم کرد که موشکهای ایران و کره شمالی تهدیدی برای ما یا همپیمانانمان به شمار نمیآیند.
به ویژه درباره ایران، تمامی تدابیر لازم را برای مقابله با رژیم شریر آیتاللهها اتخاذ خواهم کرد. تا زمانی که ایران برنامه هستهای خود را متوقف نکند، با همکاری دیگر کشورها و در صورت لزوم به تنهایی و به شکل یکجانبه تحریمها را پیوسته تشدید خواهم کرد. در سخنان خود به دفاع از دموکراسی در ایران خواهم پرداخت و از معترضان ایرانی که برای به دست آوردن آزادیشان میجنگند حمایت خواهم کرد. نشان خواهم داد که تعهد آمریکا در قبال امنیت و بقای اسرائیل مطلق است. با انجام نخستین سفر رسمی خارجی خود در مقام رئیس جمهور به اورشلیم [بیتالمقدس] میزان تعهدمان نسبت به اسرائیل را به جهانیان نشان خواهم داد.
و اما از همه این موارد مهمتر، برای ترغیب آیتاللهها به توقف جاهطلبیهای هستهایشان، دیپلماسی خود را با گزینهای نظامی تحکیم خواهم کرد. تنها در چنین حالتی است که حاکمان ایران درک خواهند کرد که فرجام این راه نه به بمب هستهای بلکه به ویرانه ختم میشود و، در آن صورت، بخت واقعی حل و فصل مسائل از طریق پیمانی صلحآمیز وجود خواهد داشت.
برنامه من از سرگیری حضور منظم و همزمان گروههای ناو هواپیمابر در مناطق مدیترانه شرقی و خلیج فارس را در بر خواهد داشت. همچنین افزایش کمکهای نظامی به اسرائیل و بهبود هماهنگی با همپیمانانمان در منطقه نیز بخش دیگری از برنامه من به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده خواهد بود.
بیشتر از این بضاعت دست روی دست گذاشتن را نداریم، و مطمئناً نمیتوانیم به مدت چهارسال دیگر با دولت اوباما صبر پیشه کنیم. تا آن موقع دیگر خیلی دیر خواهد شد. اگر ایرانیها به بمب دسترسی یابند پیامدهای آن همانقدر غیر قابل کنترل خواهد بود که وحشتناک.
برنامه سیاست خارجی من برای تغییر این فاجعه سادهاست: یا آیتاللهها پیام را میگیرند، یا درس بسیار دردناکی درباره معنای عزم آمریکا خواهند آموخت.
«ذوبشدگان خاتمی» و موضوع تداوم الگوی رفتاری او
شرکت سید محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم پس از مدتها دوباره موجی از مخالفتها و انتقادات را علیه او برانگیخت. عده زیادی از منتقدان در واکنش به این مسئله بر موضع صحیحی انگشت گذاشتند. و آن این که خاتمی هیچ تفاوتی با گذشته نکرده و این افکار عمومی است که سبقه و پیشینه او را فراموش کرده و انتظاراتی غیر منطبق با واقعیت از او دارد.
صحت این بحث وقتی آشکار میشود که به پیشینه عملکرد خاتمی در گذشته از زمان ریاستجمهوری او تا به امروز نگاهی بیندازیم. در بین نکات برجسته کارنامه عملکرد سیاسی محمد خاتمی و تصمیمات مهم او معدود مواردی وجود دارد که با الگوی ثابت رفتاری او منطبق نباشد که از آن میان میتوان به پافشاری او بر افشای دست داشتن عوامل وزارت اطلاعات در قتلهای زنجیرهای در سال ۱۳۷۷ اشاره کرد.
اما جز این موارد نادر، عملکرد آقای خاتمی در برخورد با مسائل مختلف غالبا الگو و چارچوب ثابتی را ترسیم میکند که با عملکرد چند سال اخیر او نیز کاملا سازگار است. از این جمله میتوان به مواردی از این دست اشاره کرد: نحوه مواجهه او با مسائلی چون حمله به کوی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز در سال ۷۸، توقیف مطبوعات و ترور سعید حجاریان در سال ۷۹، عدم تایید لوایح دوگانه، برگزاری انتخابات مجلس هفتم، برخورد با منتقدان و معترضانی چون دانشجویان، موضع او در قبال اعتصاب غذای اکبر گنجی، عملکرد او در انتخابات ریاست جمهوری نهم، شوراهای سوم و مجلس هشتم و موضع او پس از این انتخاباتها و در نهایت نامهنگاریهای مخفیانه به آقای خامنهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و دیگر موارد از این دست.
الگوی رفتاری سید محمد خاتمی
بررسی الگوی رفتاری سیدمحمد خاتمی ۴ ویژگی ثابت را به ما نشان میدهد: فقدان برنامه و محاسبهگری سیاسی، رعایت خط قرمز حساسیتهای رهبری، حفظ پایگاه حامیان و طرفداران و تداوم حضور در فضای سیاسی.
در توضیح مورد نخست باید گفت عملکرد محمد خاتمی تابع هیچ گونه برنامه سیاسی منسجم، منظم و از پیش طراحی شدهای نیست و بسیاری از تصمیمات و مواضع به صورت آنی و دفعی اتخاذ میشود. از اینرو بسیاری از آنها بر پایه محاسبات اشتباه و استنباطهای نادرست از نتایج و حاصل از آن عمل رخ میدهد. نامهنگاری به رهبری در اوج درگیریها پس از انتخابات و پیشنهاد «بخشش ظلمی که به رهبری از سوی مردم شده» نمونههای اخیر از این دست است.
آقای خاتمی همچنین هیچ گاه و در هیچ شرایطی خود را در مقابل رهبری آیتالله خامنهای و الزامات آن قرار نمیدهد و این مسئله برای او فراتر از هر خط قرمزی قرار دارد. از اینرو آنجا که احساس شود عملی به معنای دهنکجی یا ایستادگی آشکار در مقابل اراده رهبری و حلقه حامیان نزدیک اوست بدون تردید عقبنشینی رخ میدهد.
این الگوی رفتاری، بر خلاف آنچه ابراز میشود، ارتباط یک به یکی با بحث جلوگیری از بروز «خطر جدی» برای نظام ندارد و صرفا با حساسیت رهبری خود را تنظیم میکند. هر چند حساسیت آیتالله خامنهای معمولا بر مواردی است که برای نظام خطر محسوب میشود، اما همیشه این گونه نیست. مانند شرکت یا عدم شرکت در انتخابات اخیر.
آقای خاتمی به ترکیب جمعیتی، خاستگاه، علائق و سلیقه حامیان خود واقف است. او حاضر نیست از حامیان و پشتیبانان خود جدا شود و راه خود را برود. چه این که حتی بخشی از علائق و سلایق خودش نیز بر خواست حامیان منطبق است. در این چارچوب رفتارهای خاتمی در همراهی با جنبش اعتراضی مردم معنا مییابد. خاتمی همچنین علاقهمند به حضور در فضای سیاسی ایران است و اصولا مایل به گوشهنشینی، حتی موقت، نیست.
او حتی مانند شخصیتهایی چون هاشمی رفسنجانی که حضور یا عدم حضور خود را در فضای سیاسی ایران با نسبت تاثیر این حضور بر حفظ و گسترش قدرت و نفوذ خود تعریف میکنند نیست. بسیاری از منتقدان ابراز میکنند که اساسا خاتمی به چه علت بحث شروط شرکت در انتخابات و پس از آن عدم تحقق این شروط و فقدان شرایط برای شرکت در انتخابات را مطرح کرد که در نهایت بخواهد با رای دادن این همه انتقاد و اعتراض را به جان بخرد. اما دقیقا همین دغدغه حضور فعالانه در فضاست که بدون آن که کسی، حتی حامیانش، از او انتظار داشته باشند یا او به خاطر مقام و موقعیتی که دارد ناگزیر به رویارویی با مسائل باشد، دست به ابتکار میزند تا حضور خود را در فضای سیاسی تداوم بخشد.
روشن است که گرد هم آوردن این چهار ویژگی در بسیاری از موارد، بهویژه پس از رخدادها و حوادث به وجود آمده پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸، بسیار دشوار و گاه حتی غیرممکن است. همین امر تناقضات موجود در عملکرد خاتمی را رقم میزند.
بدین ترتیب که او برای حضور در فضا بدون داشتن برنامه و توجیه خاصی در هماهنگی با مواضع و مطالبات حامیان خود مواضعی را مطرح میکند یا عملی را انجام میدهد، اما هر گاه به حساسیت رهبری برمیخورد عمل خود را با آن متناسب میکند. بعد از آن هم مجدد برای حفظ خود در فضا و به دست آوردن دوباره پشتیبانی هوادارانش اقدام به توجیه تناقضات موجود در رفتار و گفتار میکند.
معضل تکرارشونده
با توجه به موارد یادشده و پیشینه عملکرد خاتمی، پر واضح است که او نمیتواند عملکرد قابل قبولی در جایگاه حساس سیاسی چه در قدرت و چه خارج از ساختار قدرت در زمانهای که مردم برای رسیدن به دموکراسی و آزادی با حاکمیتی تمامیتخواه دست به گریبان هستند داشته باشد.
در بیرون از ساختار قدرت او فاقد اراده، انسجام، تیزبینی و برنامه لازم برای رهبری، ایستادگی، مذاکره با حاکمیت در شرایط خاص از طرف نیروهای معترض است. در درون ساختار قدرت هم نمیتواند نیرویی قابل اتکا برای مخالفان وضع موجود باشد. شاید تنها بتوان گفت که به لحاظ شخصی تنها از برخی از افراد حاضر در ساختار کنونی قدرت بهتر است.
مشکل دقیقا جایی است که الگوهای رفتاری آقای خاتمی بعد از مدتی توسط بسیاری از مردم و فعالان فراموش میشود و انتظارات متفاوت از جایگاه و شیوه رفتاری ایشان تنظیم میشود. این میان مقصر ذهن فراموشکار مردم و منتقدان و حامیان ایشان است. بسیاری از عملکردها توسط حامیان او، که به رسانههای گروهی هم دسترسی دارند، به تدریج توجیه و از اذهان زدوده میشود و رفتارهای منطبق بر خواست و علاقه منتقدان جلوهگری بیشتری پیدا میکند.
در همین چند روز گذشته شاهد توجیه تدریجی و زدودن حساسیت افکار عمومی از سوی این حامیان بودهایم. البته برای جبهه اصلاحات و اصلاحطلبان وجود شخصی مانند آقای خاتمی همچنان یک سرمایه محسوب میشود. سرمایهای که آنها به اتکا او خواهند توانست روی آرای عمومی همچنان حساب باز کنند و راه بازگشت خود را به حاکمیت، در صورت میدان دادن رهبری، هموار ببینند.
جنبش سبز و جایگزینی الگوی خاتمیمحور
تا مدتها به سبب بسته بودن راه رشد و معرفی شخصیتهای سیاسی تحولخواه با مشی متفاوت از خاتمی او به ناچار یکهتاز بود و جز او کسی نبود که هم بتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، هم قابلیت جذب آرای عمومی را داشته باشد و هم حامی و بانی تغییر و اصلاح وضع موجود شود. همین مسئله به او موقعیتی منحصر به فرد اعطا کرده بود تا با اتکا به آن بتواند به دانشجویان منتقد پاسخ دهد: «بعد از من کسانی خواهند آمد که عمل خواهند کرد و شما نتیجه عملشان را خواهید دید».
در همین راستا پیش از ظهور میرحسین موسوی و مهدی کروبی در فضای اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر اساسا عملکردی جز آن چه آقای خاتمی در پیش میگرفت از سوی حامیان ایشان ناممکن، بی حاصل و بدون نتیجه اعلام و طی کردن هر راهی برای تغییر وضع موجود بدون پذیرش و همراهی سیدمحمد خاتمی و همراهانش غیرممکن و منتهی به ناکجاآباد القا میشد.
بارها از سوی بسیاری از اصلاحطلبان در مقابل منتقدان این موضع اعلام شده بود که یا بی چون و چرا خاتمی و اصلاحطلبان و عملکردشان را بپذیرید یا بروید اسلحه به دست بگیرید. با ظهور میرحسین موسوی و مهدی کروبی در فضای تحولخواهی ایران و جوش و خروش جنبش سبز، در عمل نشان داده شد که هم میتوان برای تغییر وضع موجود با جدیت تلاش کرد، هزینه داد، صادق بود، ایستادگی کرد و هم این که اسلحه دست نگرفت.
اما با این وجود نباید فراموش کرد تا مجال فراخی برای طرح ایدهها و روشهای متنوع سیاستورزی در ایران وجود ندارد، حامیان و طرفدارانی ذوب شده در خاتمی هستند که هر گونه عملکرد او را در نهایت توجیه میکنند و رسانههای جمعی اثرگذار و تحت نفوذ این حامیان به زدودن سابقه عملکرد خاتمی مشغول هستند، نمیتوان به عدم تکرار این وقایع و یا دستکم کمفروغ شدن این حرکات نزد افکار عمومی امیدی داشت. در حال حاضر ظاهرا تنها برگ برنده حامیان جنبش سبز که مشی خاتمی را نمیپذیرند و نمیپسندند، وجود و مشی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و امکان جایگزینپذیری این گونه سیاستورزی حتی در شرایط امروز ایران است.
-----------------------------------------------------------------------------------
*عباس حکیمزاده، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت، از فعالان جنبش دانشجویی است.
صحت این بحث وقتی آشکار میشود که به پیشینه عملکرد خاتمی در گذشته از زمان ریاستجمهوری او تا به امروز نگاهی بیندازیم. در بین نکات برجسته کارنامه عملکرد سیاسی محمد خاتمی و تصمیمات مهم او معدود مواردی وجود دارد که با الگوی ثابت رفتاری او منطبق نباشد که از آن میان میتوان به پافشاری او بر افشای دست داشتن عوامل وزارت اطلاعات در قتلهای زنجیرهای در سال ۱۳۷۷ اشاره کرد.
اما جز این موارد نادر، عملکرد آقای خاتمی در برخورد با مسائل مختلف غالبا الگو و چارچوب ثابتی را ترسیم میکند که با عملکرد چند سال اخیر او نیز کاملا سازگار است. از این جمله میتوان به مواردی از این دست اشاره کرد: نحوه مواجهه او با مسائلی چون حمله به کوی دانشگاه تهران و دانشگاه تبریز در سال ۷۸، توقیف مطبوعات و ترور سعید حجاریان در سال ۷۹، عدم تایید لوایح دوگانه، برگزاری انتخابات مجلس هفتم، برخورد با منتقدان و معترضانی چون دانشجویان، موضع او در قبال اعتصاب غذای اکبر گنجی، عملکرد او در انتخابات ریاست جمهوری نهم، شوراهای سوم و مجلس هشتم و موضع او پس از این انتخاباتها و در نهایت نامهنگاریهای مخفیانه به آقای خامنهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و دیگر موارد از این دست.
الگوی رفتاری سید محمد خاتمی
بررسی الگوی رفتاری سیدمحمد خاتمی ۴ ویژگی ثابت را به ما نشان میدهد: فقدان برنامه و محاسبهگری سیاسی، رعایت خط قرمز حساسیتهای رهبری، حفظ پایگاه حامیان و طرفداران و تداوم حضور در فضای سیاسی.
در توضیح مورد نخست باید گفت عملکرد محمد خاتمی تابع هیچ گونه برنامه سیاسی منسجم، منظم و از پیش طراحی شدهای نیست و بسیاری از تصمیمات و مواضع به صورت آنی و دفعی اتخاذ میشود. از اینرو بسیاری از آنها بر پایه محاسبات اشتباه و استنباطهای نادرست از نتایج و حاصل از آن عمل رخ میدهد. نامهنگاری به رهبری در اوج درگیریها پس از انتخابات و پیشنهاد «بخشش ظلمی که به رهبری از سوی مردم شده» نمونههای اخیر از این دست است.
آقای خاتمی همچنین هیچ گاه و در هیچ شرایطی خود را در مقابل رهبری آیتالله خامنهای و الزامات آن قرار نمیدهد و این مسئله برای او فراتر از هر خط قرمزی قرار دارد. از اینرو آنجا که احساس شود عملی به معنای دهنکجی یا ایستادگی آشکار در مقابل اراده رهبری و حلقه حامیان نزدیک اوست بدون تردید عقبنشینی رخ میدهد.
این الگوی رفتاری، بر خلاف آنچه ابراز میشود، ارتباط یک به یکی با بحث جلوگیری از بروز «خطر جدی» برای نظام ندارد و صرفا با حساسیت رهبری خود را تنظیم میکند. هر چند حساسیت آیتالله خامنهای معمولا بر مواردی است که برای نظام خطر محسوب میشود، اما همیشه این گونه نیست. مانند شرکت یا عدم شرکت در انتخابات اخیر.
آقای خاتمی به ترکیب جمعیتی، خاستگاه، علائق و سلیقه حامیان خود واقف است. او حاضر نیست از حامیان و پشتیبانان خود جدا شود و راه خود را برود. چه این که حتی بخشی از علائق و سلایق خودش نیز بر خواست حامیان منطبق است. در این چارچوب رفتارهای خاتمی در همراهی با جنبش اعتراضی مردم معنا مییابد. خاتمی همچنین علاقهمند به حضور در فضای سیاسی ایران است و اصولا مایل به گوشهنشینی، حتی موقت، نیست.
او حتی مانند شخصیتهایی چون هاشمی رفسنجانی که حضور یا عدم حضور خود را در فضای سیاسی ایران با نسبت تاثیر این حضور بر حفظ و گسترش قدرت و نفوذ خود تعریف میکنند نیست. بسیاری از منتقدان ابراز میکنند که اساسا خاتمی به چه علت بحث شروط شرکت در انتخابات و پس از آن عدم تحقق این شروط و فقدان شرایط برای شرکت در انتخابات را مطرح کرد که در نهایت بخواهد با رای دادن این همه انتقاد و اعتراض را به جان بخرد. اما دقیقا همین دغدغه حضور فعالانه در فضاست که بدون آن که کسی، حتی حامیانش، از او انتظار داشته باشند یا او به خاطر مقام و موقعیتی که دارد ناگزیر به رویارویی با مسائل باشد، دست به ابتکار میزند تا حضور خود را در فضای سیاسی تداوم بخشد.
روشن است که گرد هم آوردن این چهار ویژگی در بسیاری از موارد، بهویژه پس از رخدادها و حوادث به وجود آمده پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸، بسیار دشوار و گاه حتی غیرممکن است. همین امر تناقضات موجود در عملکرد خاتمی را رقم میزند.
بدین ترتیب که او برای حضور در فضا بدون داشتن برنامه و توجیه خاصی در هماهنگی با مواضع و مطالبات حامیان خود مواضعی را مطرح میکند یا عملی را انجام میدهد، اما هر گاه به حساسیت رهبری برمیخورد عمل خود را با آن متناسب میکند. بعد از آن هم مجدد برای حفظ خود در فضا و به دست آوردن دوباره پشتیبانی هوادارانش اقدام به توجیه تناقضات موجود در رفتار و گفتار میکند.
معضل تکرارشونده
با توجه به موارد یادشده و پیشینه عملکرد خاتمی، پر واضح است که او نمیتواند عملکرد قابل قبولی در جایگاه حساس سیاسی چه در قدرت و چه خارج از ساختار قدرت در زمانهای که مردم برای رسیدن به دموکراسی و آزادی با حاکمیتی تمامیتخواه دست به گریبان هستند داشته باشد.
در بیرون از ساختار قدرت او فاقد اراده، انسجام، تیزبینی و برنامه لازم برای رهبری، ایستادگی، مذاکره با حاکمیت در شرایط خاص از طرف نیروهای معترض است. در درون ساختار قدرت هم نمیتواند نیرویی قابل اتکا برای مخالفان وضع موجود باشد. شاید تنها بتوان گفت که به لحاظ شخصی تنها از برخی از افراد حاضر در ساختار کنونی قدرت بهتر است.
مشکل دقیقا جایی است که الگوهای رفتاری آقای خاتمی بعد از مدتی توسط بسیاری از مردم و فعالان فراموش میشود و انتظارات متفاوت از جایگاه و شیوه رفتاری ایشان تنظیم میشود. این میان مقصر ذهن فراموشکار مردم و منتقدان و حامیان ایشان است. بسیاری از عملکردها توسط حامیان او، که به رسانههای گروهی هم دسترسی دارند، به تدریج توجیه و از اذهان زدوده میشود و رفتارهای منطبق بر خواست و علاقه منتقدان جلوهگری بیشتری پیدا میکند.
در همین چند روز گذشته شاهد توجیه تدریجی و زدودن حساسیت افکار عمومی از سوی این حامیان بودهایم. البته برای جبهه اصلاحات و اصلاحطلبان وجود شخصی مانند آقای خاتمی همچنان یک سرمایه محسوب میشود. سرمایهای که آنها به اتکا او خواهند توانست روی آرای عمومی همچنان حساب باز کنند و راه بازگشت خود را به حاکمیت، در صورت میدان دادن رهبری، هموار ببینند.
جنبش سبز و جایگزینی الگوی خاتمیمحور
تا مدتها به سبب بسته بودن راه رشد و معرفی شخصیتهای سیاسی تحولخواه با مشی متفاوت از خاتمی او به ناچار یکهتاز بود و جز او کسی نبود که هم بتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، هم قابلیت جذب آرای عمومی را داشته باشد و هم حامی و بانی تغییر و اصلاح وضع موجود شود. همین مسئله به او موقعیتی منحصر به فرد اعطا کرده بود تا با اتکا به آن بتواند به دانشجویان منتقد پاسخ دهد: «بعد از من کسانی خواهند آمد که عمل خواهند کرد و شما نتیجه عملشان را خواهید دید».
در همین راستا پیش از ظهور میرحسین موسوی و مهدی کروبی در فضای اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر اساسا عملکردی جز آن چه آقای خاتمی در پیش میگرفت از سوی حامیان ایشان ناممکن، بی حاصل و بدون نتیجه اعلام و طی کردن هر راهی برای تغییر وضع موجود بدون پذیرش و همراهی سیدمحمد خاتمی و همراهانش غیرممکن و منتهی به ناکجاآباد القا میشد.
بارها از سوی بسیاری از اصلاحطلبان در مقابل منتقدان این موضع اعلام شده بود که یا بی چون و چرا خاتمی و اصلاحطلبان و عملکردشان را بپذیرید یا بروید اسلحه به دست بگیرید. با ظهور میرحسین موسوی و مهدی کروبی در فضای تحولخواهی ایران و جوش و خروش جنبش سبز، در عمل نشان داده شد که هم میتوان برای تغییر وضع موجود با جدیت تلاش کرد، هزینه داد، صادق بود، ایستادگی کرد و هم این که اسلحه دست نگرفت.
اما با این وجود نباید فراموش کرد تا مجال فراخی برای طرح ایدهها و روشهای متنوع سیاستورزی در ایران وجود ندارد، حامیان و طرفدارانی ذوب شده در خاتمی هستند که هر گونه عملکرد او را در نهایت توجیه میکنند و رسانههای جمعی اثرگذار و تحت نفوذ این حامیان به زدودن سابقه عملکرد خاتمی مشغول هستند، نمیتوان به عدم تکرار این وقایع و یا دستکم کمفروغ شدن این حرکات نزد افکار عمومی امیدی داشت. در حال حاضر ظاهرا تنها برگ برنده حامیان جنبش سبز که مشی خاتمی را نمیپذیرند و نمیپسندند، وجود و مشی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و امکان جایگزینپذیری این گونه سیاستورزی حتی در شرایط امروز ایران است.
-----------------------------------------------------------------------------------
*عباس حکیمزاده، دبیر سیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت، از فعالان جنبش دانشجویی است.
اعتراض بانکهای خصوصی: بانک مرکزی بدون اطلاع پول برداشت کرد
کانون بانکهای خصوصی ایران در نامهای اعتراضی که روز شنبه، ۲۰ اسفندماه، منتشر شد ضمن تاکید بر این که بانک مرکزی جمهوری اسلامی «بدون اطلاع» این بانکها از حسابشان پول برداشت کرده خواستار بازگرداندن این مبالغ «در اسرع وقت» شد.
آن طور که در این نامه آمده است، بانک مرکزی این مبالغ را که جمعا «۲۶۵۳ میلیارد تومان» اعلام شده روز دوشنبه، ۱۵ اسفندماه، «بدون اطلاع قبلی از حساب» این بانکهای خصوصی در بانک مرکزی برداشت کرده است.
در گزارشها نام این بانکهای خصوصی اقتصاد نوین، پاسارگاد، پارسیان، سرمایه، کارآفرین، و سامان اعلام شده و نام بانک ملی ایران نیز در این میان آمده است.
این در حالی است که خبرگزاری مهر میگوید قضیه به همین بانکها ختم نمیشود و بانکهای دیگری هم هستند که باید مبالغی به بانک مرکزی ایران پرداخت کنند.
در پی انتشار گزارشی در این باره در خبرگزاری مهر در روز چهارشنبه، ۱۷ اسفند، با این مضمون که بانک مرکزی «شبانه» و «بدون اطلاع قبلی» این پول را برداشت کرده، بانک مرکزی یک روز بعد این اقدام را تایید کرد.
روابط عمومی بانک مرکزی در بیانیه خود اعلام کرد که این مبالغ بابت «مابهالتفاوت ارز دریافتی» این بانکها برداشت شده و پیشتر در بهمنماه به اطلاع این بانکها رسیده است.
این در حالی است که کانون بانکهای خصوصی در نامه رسمی خود به بانک مرکزی با تاکید بر این که این موضوع به اطلاع کسی نرسیده است میگوید این بانکها اصلا به بانک مرکزی بدهی ندارند و تمام ارزی که از این بانک خریدهاند بر اساس نرخ اعلامشده خود این بانک تسویه شده است.
در این نامه همچنین هشدار داده شده که مبلغ برداشتی از حساب این بانکها «به قدری زیاد است» که باعث ضرر و زیان این بانکها شده و در نهایت بر بازار سرمایه در ایران اثر منفی خواهد گذاشت.
اعضای کانون بانکهای خصوصی در نامه خود تاکید کردهاند که «از دلیل برداشت مبالغ مذکور، مستندات قانونی یا بخشنامه ابلاغی... بیاطلاع هستند».
بانک مرکزی ایران در واکنش خود به انتشار عمومی این خبر همچنین اعلام کرده بود که این اقدام تنها اجرای دستور کمیته ساماندهی بازار ارز بوده که هر پنج عضو آن وزرا و مدیران ردهبالای دولت محمود احمدینژاد هستند.
خبرگزاری مهر در گزارشی گفته بود که این کمیته پنجنفره «تحت فشار برخی مقامات ارشد اجرایی» که میتواند به معنای رئیس جمهور یا معاونان او باشد به دنبال تامین پول لازم برای یارانههای نقدی اسفندماه است.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی این اتهام را نیز رد و اعلام کرد که پول برداشتی از حساب بانکها را خرج تامین یارانههای نقدی مردم در یک ماه آخر سال نکرده است.
به گفته شمسالدین حسینی، سخنگوی اقتصادی دولت، در حال حاضر دولت مجبور است ماهانه سه هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بابت یارانه نقدی به حدود ۷۳ میلیون ایرانی پرداخت کند. او در عین حال تاکید کرده است که دولت کسری بودجه و مشکلی برای پرداخت یارانهها ندارد.
آن طور که در این نامه آمده است، بانک مرکزی این مبالغ را که جمعا «۲۶۵۳ میلیارد تومان» اعلام شده روز دوشنبه، ۱۵ اسفندماه، «بدون اطلاع قبلی از حساب» این بانکهای خصوصی در بانک مرکزی برداشت کرده است.
در گزارشها نام این بانکهای خصوصی اقتصاد نوین، پاسارگاد، پارسیان، سرمایه، کارآفرین، و سامان اعلام شده و نام بانک ملی ایران نیز در این میان آمده است.
این در حالی است که خبرگزاری مهر میگوید قضیه به همین بانکها ختم نمیشود و بانکهای دیگری هم هستند که باید مبالغی به بانک مرکزی ایران پرداخت کنند.
در پی انتشار گزارشی در این باره در خبرگزاری مهر در روز چهارشنبه، ۱۷ اسفند، با این مضمون که بانک مرکزی «شبانه» و «بدون اطلاع قبلی» این پول را برداشت کرده، بانک مرکزی یک روز بعد این اقدام را تایید کرد.
روابط عمومی بانک مرکزی در بیانیه خود اعلام کرد که این مبالغ بابت «مابهالتفاوت ارز دریافتی» این بانکها برداشت شده و پیشتر در بهمنماه به اطلاع این بانکها رسیده است.
این در حالی است که کانون بانکهای خصوصی در نامه رسمی خود به بانک مرکزی با تاکید بر این که این موضوع به اطلاع کسی نرسیده است میگوید این بانکها اصلا به بانک مرکزی بدهی ندارند و تمام ارزی که از این بانک خریدهاند بر اساس نرخ اعلامشده خود این بانک تسویه شده است.
در این نامه همچنین هشدار داده شده که مبلغ برداشتی از حساب این بانکها «به قدری زیاد است» که باعث ضرر و زیان این بانکها شده و در نهایت بر بازار سرمایه در ایران اثر منفی خواهد گذاشت.
اعضای کانون بانکهای خصوصی در نامه خود تاکید کردهاند که «از دلیل برداشت مبالغ مذکور، مستندات قانونی یا بخشنامه ابلاغی... بیاطلاع هستند».
بانک مرکزی ایران در واکنش خود به انتشار عمومی این خبر همچنین اعلام کرده بود که این اقدام تنها اجرای دستور کمیته ساماندهی بازار ارز بوده که هر پنج عضو آن وزرا و مدیران ردهبالای دولت محمود احمدینژاد هستند.
خبرگزاری مهر در گزارشی گفته بود که این کمیته پنجنفره «تحت فشار برخی مقامات ارشد اجرایی» که میتواند به معنای رئیس جمهور یا معاونان او باشد به دنبال تامین پول لازم برای یارانههای نقدی اسفندماه است.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی این اتهام را نیز رد و اعلام کرد که پول برداشتی از حساب بانکها را خرج تامین یارانههای نقدی مردم در یک ماه آخر سال نکرده است.
به گفته شمسالدین حسینی، سخنگوی اقتصادی دولت، در حال حاضر دولت مجبور است ماهانه سه هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بابت یارانه نقدی به حدود ۷۳ میلیون ایرانی پرداخت کند. او در عین حال تاکید کرده است که دولت کسری بودجه و مشکلی برای پرداخت یارانهها ندارد.
آمانو: احتمال پاکسازی آثار هستهای در پارچين منتفی نیست
چهارشنبه سوری جشنی ایرانی بدون نماد اسلامی است
به طور کلی آنچه به مراسم ملی ایران باز می گردد همراه با شادی است و تقریبا هیچ مراسم ناراحت کننده ای نداریم. این در حالی است که در اسلام و در شیعه بیشتر مراسمی همراه با ایام غیر شادمانی است و این تناقض مهمی بین شیعه وسنت های باستانی ایرانی است
نوشته :دلبر توکلی
چهارشنبه سوری یکی از جشن های ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبه سال (سه شنبه شب) برگزار می شود.
در شاهنامه فردوسی اشاره هایی درباره بزم چهارشنبه ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهنده کهن بودن این جشن است. مراسم سنتی مربوط به این جشن ملی، از دیرباز در فرهنگ سنتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شده است.
در شاهنامه فردوسی اشاره هایی درباره بزم چهارشنبه ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهنده کهن بودن این جشن است. مراسم سنتی مربوط به این جشن ملی، از دیرباز در فرهنگ سنتی مردمان ایران زنده نگاه داشته شده است.
واژه "چهارشنبه سوری" از دو واژه"چهارشنبه" که نام یکی از روزهای هفته است و "سوری" که به معنی سرخ است ساخته شده است. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می شود.که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می کنند و از آن می پرند آغاز می شود و در زمان پریدن می خوانند: "زردی من از تو، سرخی تو از من" در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاک سازی مذهبی است . این در حالی است که آیت الله مکارم شیرازی یکی از مراجع تقلید در پاسخ به سوال یکی از شنوندگان برنامه زمزم رادیو معارف چهارشنبه سوری را رسمی غلط دانسته و بر حذف آن تاکید کرده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، این مرجع تقلید شیعیان، پریدن از روی آتش و بخصوص تکرار"جمله " زردی من از تو، سرخی تو از من" را خرافی دانسته و تاکید داشته است که انسان عاقل کارهای خوب انجام می دهد و از خرافات پرهیز می کند .
"سعید پیوندی" جامعه شناس واستاد دانشگاه مقیم پاریس، در پاسخ به این پرسش که چه چیزی در مراسم آئینی چهارشنبه سوری موجب شده است که طی سه دهه گذشته نظام جمهوری اسلامی به شکل های متفاوتی با برگزاری آن مخالفت کند ؟گفت:" مراسمی مانند نوروزو چهارشنبه سوری متعلق به سنت و تجربه اسلامی نیست از همین زاویه هم از اول انقلاب تلاش شده است که با برگزاری این مراسم برخورد شود اما از آنجایی که نظام با یک نوع مقاومت فعال مردم مواجه شد، به ظاهر تسلیم شد اما همچنان ان بخش هایی که برای آنها غیر قابل قبول است را به نوعی با ان برخورد می کنند."
این جامعه شناس در ادامه گفت:"به طور کلی آنچه به مراسم ملی ایران باز می گردد همراه با شادی است و تقریبا هیچ مراسم ناراحت کننده ای نداریم. این در حالی است که در اسلام و در شیعه بیشتر مراسمی همراه با ایام غیر شادمانی است و این تناقض مهمی بین شیعه وسنت های باستانی ایرانی است."
پیوندی با تاکید بر این که چهارشنبه یک جشن باقی ماند گفت:"نوروز طی چند قرن رنگ و بوی اسلامی به خود گرفت اما چهارشنبه سوری تنها جشنی است که به طور نمادین هیچ بعد دینی و اسلامی به خود نگرفت و به طور کامل یک جشن باقی ماند."
او در ادامه گفت:"از سوی دیگر چون چهارشنبه سوری همراه با آتش است و سنبل و نماد آن آتش است مراجع شیعه با آن مخالفند.از طرفی در این جشن جوانان به سرور و شادمانی می پردازند و دور هم جمع می شوند و این چیزی است که در فرهنگ اسلامی و شیعه در ایران پذیرفته شده نیست."
کالاهای هندی وارد بازار ایران می شوند
همه دنیا و مجامع بین المللی این را قبول دارند که مباحث سیاسی بین کشورها نباید موجب شود تا مردم کشورها تحت تاثیر چالش های بین دولت های شان قرار بگیرند حتا در زمان جنگ های فیزیکی باید آذوقه و نیازهای روزمره مردم بدست آنها برسد.
نوشته : دلبر توکلی
سخنگوی فدراسیون صادرکننده گان کالا در هند امروز گفت، هیاتی مرکب از 70 نفر از کلیه بخش های تولیدی این کشور امروز راهی تهران شدند. به گفته این سخنگو هدف از سفر ایت هیات پرشمار کشف امکانات بلقوه ی داد و ستد با ایران است. امکاناتی که در پی اعمال تحریم های تجاری و اقتصادی تجاری علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی امریکا وادر بوجود آمده است.
سفر هیات تجاری به تهران در شرایطی انجام می شود که تلاش های غرب برای تشدید تحریم ها علیه ایران در هفته های اخیر شدت بیشتری یافته است.
اما به رغم تحریم های غرب علیه ایران ، هند ماه گذشته با ایجاد ساز و کار جدید پرداخت پول، امکان تسویه 45 درصد از طلب نفتی ایران را به روپیه فراهم ساخت.
از سوی دیگر دهلی نو کاملا مراقب است تا روابط تجاری و اقتصادی اش با تهران در تقابل با تحریم های غرب علیه ایران قرار نگیرد. سفارت هند در واشینگتن روز سه شنبه اعلام کرد: "روابط هند با ایران تضادی با اهداف عدم اشاعه تسلیحات هسته ای ندارد و ما نیز به دنبال انکار روابط خود با دوستان مان در غرب آسیا و یا آمریکا و اتحادیه اروپا نیستیم."
"محمد رضا بهزادیان" رئیس سابق اتاق بازگانی و فعال اقتصادی در ایران، در پاسخ به این پرسش که بازرگانان هند با چه ساز و کاری می خواهند تحریم ها علیه ایران را توسط امریکا که یکی از متحدان کشورشان است را دور بزنند و وارد قرار دادهای تجاری با ایران بشوند گفت: "همه دنیا و مجامع بین المللی این را قبول دارند که مباحث سیاسی بین کشورها نباید موجب شود تا مردم کشورها تحت تاثیر چالش های بین دولت های شان قرار بگیرند حتا در زمان جنگ های فیزیکی باید آذوقه و نیازهای روزمره مردم بدست انها برسد و هیچ جایی در مجامع بین المللی این را قبول ندارد که کالاهای اساسی بدست مردم کشوری که مورد تحریم قرار گرفته است، نرسد. "
رئیس سابق اتاق بازگانی در ادامه گفت:"تصور من این است که این سفر تجار هندی به ایران بیشتر منتهی خواهد شد به قراردادهای برای تامین مایحتاج مواغذایی مورد استفاده انسان، طیور و دام که در شرایط فعلی به دلیل مشکلات انتقال وجه و پول از منابع اصلی که قبل از این تامین می شد مثل برزیل عمدتا قطع شده ولی هند این امتیاز را دارد از ایران نفت بخرد و به جای ان کالا به ایران بدهد."
بهزادیان با تاکید بر این که شاید تحریم ها علیه ایران عملی نباشد گفت:" درست است که تحریم ها وضع شده است اما این تحریم تا یازدهم تیرماه 91 به تعویق افتاده است و با توجه به شرایطی که بر بازارانرژی و نفت حاکم است تصور کارشناسان این است که شاید این تحریم اصلا عملی نباشد و حتا اروپایی ها مجبور باشند ان را به نوعی تمدید کنند."
او در ادامه گفت:" از طرفی در آمد حاصل ازفروش این نفت در نزد خریدار باقی می ماند و با تحریم بانک مرکزی ایران شرایطی را ایجاد کردند که این پول نتواند براحتی در اختیار دولت ایران قرار بگیرد و تبدیل به خرید مایتحاج روزمره در ایران شود اما برخی از سازو کارهایی که از سوی برخی دولت ها تعریف می شود (از جمله تعریفی که اخیرا با هند تعریف شده است ) پرداخت بخشی ازهزینه نفت خام ایران به اسناد اعتباری تبدیل شده است که از طرف بانک های ایران برای بانک های مشخص هندی باز می شوند و در عمل ارز جاری، روپیه هندوستان است و ایران نوسانات روپیه هندوستان را پذیرفته است. به این ترتیب فضایی برای فروش کالای هندی به ایران باز شده است. "
سخنگوی فدراسیون صادرکننده گان کالا در هند امروز گفت، هیاتی مرکب از 70 نفر از کلیه بخش های تولیدی این کشور امروز راهی تهران شدند. به گفته این سخنگو هدف از سفر ایت هیات پرشمار کشف امکانات بلقوه ی داد و ستد با ایران است. امکاناتی که در پی اعمال تحریم های تجاری و اقتصادی تجاری علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی امریکا وادر بوجود آمده است.
سفر هیات تجاری به تهران در شرایطی انجام می شود که تلاش های غرب برای تشدید تحریم ها علیه ایران در هفته های اخیر شدت بیشتری یافته است.
اما به رغم تحریم های غرب علیه ایران ، هند ماه گذشته با ایجاد ساز و کار جدید پرداخت پول، امکان تسویه 45 درصد از طلب نفتی ایران را به روپیه فراهم ساخت.
از سوی دیگر دهلی نو کاملا مراقب است تا روابط تجاری و اقتصادی اش با تهران در تقابل با تحریم های غرب علیه ایران قرار نگیرد. سفارت هند در واشینگتن روز سه شنبه اعلام کرد: "روابط هند با ایران تضادی با اهداف عدم اشاعه تسلیحات هسته ای ندارد و ما نیز به دنبال انکار روابط خود با دوستان مان در غرب آسیا و یا آمریکا و اتحادیه اروپا نیستیم."
"محمد رضا بهزادیان" رئیس سابق اتاق بازگانی و فعال اقتصادی در ایران، در پاسخ به این پرسش که بازرگانان هند با چه ساز و کاری می خواهند تحریم ها علیه ایران را توسط امریکا که یکی از متحدان کشورشان است را دور بزنند و وارد قرار دادهای تجاری با ایران بشوند گفت: "همه دنیا و مجامع بین المللی این را قبول دارند که مباحث سیاسی بین کشورها نباید موجب شود تا مردم کشورها تحت تاثیر چالش های بین دولت های شان قرار بگیرند حتا در زمان جنگ های فیزیکی باید آذوقه و نیازهای روزمره مردم بدست انها برسد و هیچ جایی در مجامع بین المللی این را قبول ندارد که کالاهای اساسی بدست مردم کشوری که مورد تحریم قرار گرفته است، نرسد. "
رئیس سابق اتاق بازگانی در ادامه گفت:"تصور من این است که این سفر تجار هندی به ایران بیشتر منتهی خواهد شد به قراردادهای برای تامین مایحتاج مواغذایی مورد استفاده انسان، طیور و دام که در شرایط فعلی به دلیل مشکلات انتقال وجه و پول از منابع اصلی که قبل از این تامین می شد مثل برزیل عمدتا قطع شده ولی هند این امتیاز را دارد از ایران نفت بخرد و به جای ان کالا به ایران بدهد."
بهزادیان با تاکید بر این که شاید تحریم ها علیه ایران عملی نباشد گفت:" درست است که تحریم ها وضع شده است اما این تحریم تا یازدهم تیرماه 91 به تعویق افتاده است و با توجه به شرایطی که بر بازارانرژی و نفت حاکم است تصور کارشناسان این است که شاید این تحریم اصلا عملی نباشد و حتا اروپایی ها مجبور باشند ان را به نوعی تمدید کنند."
او در ادامه گفت:" از طرفی در آمد حاصل ازفروش این نفت در نزد خریدار باقی می ماند و با تحریم بانک مرکزی ایران شرایطی را ایجاد کردند که این پول نتواند براحتی در اختیار دولت ایران قرار بگیرد و تبدیل به خرید مایتحاج روزمره در ایران شود اما برخی از سازو کارهایی که از سوی برخی دولت ها تعریف می شود (از جمله تعریفی که اخیرا با هند تعریف شده است ) پرداخت بخشی ازهزینه نفت خام ایران به اسناد اعتباری تبدیل شده است که از طرف بانک های ایران برای بانک های مشخص هندی باز می شوند و در عمل ارز جاری، روپیه هندوستان است و ایران نوسانات روپیه هندوستان را پذیرفته است. به این ترتیب فضایی برای فروش کالای هندی به ایران باز شده است. "
سناتور لوین:" محاصرۀ دریایی ایران قبل از اقدام نظامی می تواند موثر باشد"
سناتور دموکرات "کارل لوین " رییس کمیتۀ نیروهای مسلح سنای آمریکا برای تشدید فشار بر جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با پروندۀ هسته ای این کشور پیشنهاد کرد که قبل از دست زدن به هر گونه اقدام نظامی باید در وهلۀ اول با محاصرۀ دریایی ایران از فروش نفت جمهوری اسلامی به کلی ممانعت کرد.
سناتور"کارل لوین" در این زمینه متذکر شد که بدون شک جلوگیری از خروج تمامی نفتکش های حامل نفت ایران از خلیج فارس می تواند اهرم بسیار مهم و موئثری باشد برای مجبور کردن دولت جمهوری اسلامی به قبول شرایط جامعۀ جهانی در ارتباط با پروندۀ اتمی این کشور.
البته وی تأکید کرد که قبل ازبه اجرا در آوردن چنین گزینه ای باید جایگزین نفت ایران در بازارهای جهانی را مشخص کرد تا بدین ترتیب از افزایش بهای نفت جلوگیری شود.
رییس کمیتۀ نیروهای مسلح سنای آمریکا از این تدابیر به عنوان وسیلۀ پیشگیری از حملۀ نظامی به تأسیسات هسته ای ایران یاد کرد و خاطر نشان ساخت که به موازات این تصمیم باید حریم منع ممنوعیت پرواز برای هواپیماهای نظامی ایران را نیز تعیین نمود.
سناتور"کارل لوین" در ادامۀ سخنانش با اشاره به اینکه از اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران متعجب نخواهد شد تأکید کرد که اگردولت جمهوری اسلامی از برنامۀ هسته ای خود صرف نظر نکند، احتمال اقدام نظامی وجود دارد و برنامه های دفاع موشکی اسرائیل که تحت حمایت آمریکا قرار دارند، توانایی جمهوری اسلامی ایران را برای انجام اقدامات تلافی جویانه علیه اسرائیل کاهش می دهد."
البته وی تأکید کرد که قبل ازبه اجرا در آوردن چنین گزینه ای باید جایگزین نفت ایران در بازارهای جهانی را مشخص کرد تا بدین ترتیب از افزایش بهای نفت جلوگیری شود.
رییس کمیتۀ نیروهای مسلح سنای آمریکا از این تدابیر به عنوان وسیلۀ پیشگیری از حملۀ نظامی به تأسیسات هسته ای ایران یاد کرد و خاطر نشان ساخت که به موازات این تصمیم باید حریم منع ممنوعیت پرواز برای هواپیماهای نظامی ایران را نیز تعیین نمود.
سناتور"کارل لوین" در ادامۀ سخنانش با اشاره به اینکه از اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران متعجب نخواهد شد تأکید کرد که اگردولت جمهوری اسلامی از برنامۀ هسته ای خود صرف نظر نکند، احتمال اقدام نظامی وجود دارد و برنامه های دفاع موشکی اسرائیل که تحت حمایت آمریکا قرار دارند، توانایی جمهوری اسلامی ایران را برای انجام اقدامات تلافی جویانه علیه اسرائیل کاهش می دهد."
بن بست سیاسی بر روی پرونده هسته ای ایران
در شرایطی که هیچگونه پیشرفت محسوسی بوسیله شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی مشاهده نشده است، رسانه های غربی از بن بست سیاسی و دیپلماتیک بر روی پرونده هسته ای جمهوری اسلامی سخن می گویند. بر اساس این رسانه ها، در پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران، جنگ و دیپلماسی دو روی یک سکه هستند. گزینه مذاکرات و راه حل سیاسی در باره پرونده هسته ای جمهوری اسلامی رسماً هنوز مطرح می باشد. پس از گردهم آیی دیروز شورای حکام آژانس بین المللی انرژِی اتمی، قدرت های بزرگ جهان از جمهوری اسلامی خواستند تا بدون پیش شرط در فرآیند گفتگو های جدی سیاسی شرکت نموده و با تعیین یک تاریخ مشخص مذاکرات را از سر گیرد.
با این وجود، گروه کشورهای 5+1 از ایران خواسته اند تا بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی برای بررسی به پایگاه نظامی پارچین وارد شوند. پارچین، مکانی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی بر این باور است که در آن آزمایش های انفجاری در ارتباط با پرونده هسته ای جمهوری اسلامی صورت پذیرفته است.
با وجود این گفتمان رسمی، کشورهای غربی بطور غیر رسمی نسبت به خروج سریع از این بحران از طریق مذاکره و دیپلماسی خوش بین نیستند.
در واقع، تمامی تلاش های گذشته آژانس و قدرت های غربی به لحاظ سرسختی های تهران با شکست روبرو شده است.
در چنین شرایطی یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی تلویحاً گفته است که مسئولان تهران زمانی سایت پارچین را برای بازرسی در اختیار آژانس قرار خواهند داد که تمامی اثرات احتمالی آزمایش های انجام شده خود را در این سایت از بین برده باشند.
اینطور به نظر میرسد که مذاکرات درباره پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران به بن بست رسیده است.
عدم موافقت چین و روسیه در باره تشدید مجازات ها علیه جمهوری اسلامی، تمامی ابتکارات جدید شورای امنیت درباره حل بهینه مشکل پرونده هسته ای جمهوری اسلامی را پیشاپیش با شکست روبرو کرده است.
در حالی که تهران با وانمود کردن تمایل به مذاکره در صدد بدست آوردن وقت بیشتر است، گزینه نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران در قلب بحث و گفتگوی کشورهای بزرگ غرب قرار گرفته است.
در این باره یاد آور می شویم که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در پایان مذاکراتش با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، اعلام کرد که گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی کنار گذاشته نشده و با وجودیکه وی راه سیاسی و تشدید مجازات ها را برای حل این بحران ترجیح میدهد، گزینه نظامی همواره مطرح می باشد.
تغییر فرمانده آی اس آی
خبر رسید که یوسف رضا گیلانی، نخست وزیر پاکستان، زهیر الاسلام را که فرمانده یکی از نیروهای آنان در کرچی بود، بجای احمد شجاع پاچا، به ریاست آی اس آی مقرر کرده است.
توازن قوا، میان نظامیان و غیر نظامیان در پاکستان، مسئلۀ مهمی است. بسیاری از تحلیلگران در افغانستان، آی اس آی را مرکز توطئه های پاکستان بر ضد افغانستان میدانند. با تغیر ریاست این سازمان توسط نخست وزیر، که از قدرت ساسی یعنی غیر نظامی نمایندگی میکند، به نظر می آید که این قدرت بزرگ، در حال مهار شدن باشد.
بررسی این موضوع را با وحید مژده، تحلیلگر مسایل سیاسی انجام میدهیم. آقای مژده بعد از تاکید روی این که از بدو بوجود آمدن پاکستان، غربی ها در این کشور، این سازمان را ایجاد و کمک کردند میگوید که دلیل اینکه مردم پاکستان بر ضد "آی اس آی" بلوا نمیکنند، فساد در صفوف سیاسی های غیرنظامی است.
موضوع دیگری که به نظر آقای مژده، در محبوبیت ارتش، نسبت به سیاسیان غیر نظامی، اثر دارد این است که، مردم معتقد استند که این ارتش بود که پاکستان را مجهز به سلاح اتمی کرد و در حالیکه سیاسیان پاکستان حاضر استند در مورد اسلحۀ اتمی این کشور، با غرب، به سازش برسند، این ارتش است که مانع این تفاهم میشود و نمیگذارد که سیاسیان، سلاح اتمی این کشور را مورد سوال قرار بدهند.
گفتگو با وحید مژده، تحلیلگر مسایل سیاسی.
بررسی این موضوع را با وحید مژده، تحلیلگر مسایل سیاسی انجام میدهیم. آقای مژده بعد از تاکید روی این که از بدو بوجود آمدن پاکستان، غربی ها در این کشور، این سازمان را ایجاد و کمک کردند میگوید که دلیل اینکه مردم پاکستان بر ضد "آی اس آی" بلوا نمیکنند، فساد در صفوف سیاسی های غیرنظامی است.
موضوع دیگری که به نظر آقای مژده، در محبوبیت ارتش، نسبت به سیاسیان غیر نظامی، اثر دارد این است که، مردم معتقد استند که این ارتش بود که پاکستان را مجهز به سلاح اتمی کرد و در حالیکه سیاسیان پاکستان حاضر استند در مورد اسلحۀ اتمی این کشور، با غرب، به سازش برسند، این ارتش است که مانع این تفاهم میشود و نمیگذارد که سیاسیان، سلاح اتمی این کشور را مورد سوال قرار بدهند.
گفتگو با وحید مژده، تحلیلگر مسایل سیاسی.
واگذاری «مشروط» مسئولیت زندان بگرام به افغان ها
قرارداد واگذاری مسئولیت زندان بگرام به افغانها، که یکی از شرایط امضای پیمان دراز مدت با امریکا بود، دیروز امضا شد.
ایالات متحده تعهد کرده است که تا شش ماه دیگر، مسئولیت زندان بگرام را، که گاهی هم به نام «گوانتانامو»ی افغانی یاد میشود، به افغان ها واگذار کند. این یکی از شرایطی بود که لویه جرگه ای که حکومت چندی قبل برگزار کرد، امضای قرار داد ستراتیژیک همکاری ستراتیژیکی بعد از سال 2014 را، مشروط بر آن کرده بود.
قرار داد دیروز توسط رحیم وردک، وزیر دفاع افغانستان و جنرال امریکایی، جان آلن، فرمانده نیروهای خارجی در افغانستان، امضا شد. جنرال وردک، امضای این قرارداد را قدم مهمی در راه تحکیم حاکمیت ملی خواند و تصریح کرد که تفویض مسئولیت ها، بشکل تدریجی صورت خواهد گرفت و در آینده، یک فرمانده افغان، برای رهبری این زندان انتخاب خواهد شد.
در کنار پایگاه نظامی بزرگ بگرام، این زندان از مدت ها به اینسو، سمبول اشغال نظامی افغانستان شده بود. به گفتۀ آیساف، حدود سه هزار زندانی، که اکثراً منسوب به القاعده و طالبان بودند، درین زندان نگهداری شدند. تشکیل زندان خارجی در افغانستان، که حکومت کرزی هم در سالهای اخیر با آن ابراز مخالفت شدید کرد، همیشه مورد انتقاد سازمانهای حقوق بشری بود.
در جزئیات قرارداد واگذاری مسئولیت زندان به افغانها، اما، آمده است که، مسئولین افغانی این زندان، باید امریکایی ها را از آزاد کردن زندانیان آگاه بسازند و مخالفت احتمالی آنان را قبول کنند و بعد از واگذاری مسئولیت ها، امریکایی ها در آنجا، حضور تکنیکی اکمالاتی و مشورتی خواهند داشت. افغان ها همچنان تعهد کرده اند که امریکایی ها را اجازه بدهند، زندانیان را ببینند.
قرار داد دیروز توسط رحیم وردک، وزیر دفاع افغانستان و جنرال امریکایی، جان آلن، فرمانده نیروهای خارجی در افغانستان، امضا شد. جنرال وردک، امضای این قرارداد را قدم مهمی در راه تحکیم حاکمیت ملی خواند و تصریح کرد که تفویض مسئولیت ها، بشکل تدریجی صورت خواهد گرفت و در آینده، یک فرمانده افغان، برای رهبری این زندان انتخاب خواهد شد.
در کنار پایگاه نظامی بزرگ بگرام، این زندان از مدت ها به اینسو، سمبول اشغال نظامی افغانستان شده بود. به گفتۀ آیساف، حدود سه هزار زندانی، که اکثراً منسوب به القاعده و طالبان بودند، درین زندان نگهداری شدند. تشکیل زندان خارجی در افغانستان، که حکومت کرزی هم در سالهای اخیر با آن ابراز مخالفت شدید کرد، همیشه مورد انتقاد سازمانهای حقوق بشری بود.
در جزئیات قرارداد واگذاری مسئولیت زندان به افغانها، اما، آمده است که، مسئولین افغانی این زندان، باید امریکایی ها را از آزاد کردن زندانیان آگاه بسازند و مخالفت احتمالی آنان را قبول کنند و بعد از واگذاری مسئولیت ها، امریکایی ها در آنجا، حضور تکنیکی اکمالاتی و مشورتی خواهند داشت. افغان ها همچنان تعهد کرده اند که امریکایی ها را اجازه بدهند، زندانیان را ببینند.
١٢ کشته و ٢٠ زخمی در نوار غزه در اثر حملۀ اسرائیل
در جریان حملات هوائی اسرائیل به نوار غزه که به تلافی پرتاب راکت از این منطقه به خاک اسرائیل صورت گرفت دوازده فلسطینی کشته و بیست تن دیگر زخمی شدند. دبیر کل "کمیته های مقاومت مردمی" فلسطین و معاون او از جمله کشته شدگانند.
موج تازه ی از تنش و خشونت از دیروز (جمعه) نوار غزه را در بر گرفته است که حاصل آن تا این لحظه دست کم ١٢ کشته است.
به گزارش خبرگزاری در جریان راکت اندازی از نوار غزه به خاک اسرائیل و پاسخ نیروی هوائی اسرائیل به این راکت اندازی در چند حملۀ هوائی و قتل هدفمند دو فلسطینی به وسیلۀ اسرائیل، ١٢ تن از فعالان فلسطینی از جمله رهبر یکی از گروه های تندرو فلسطینی کشته شده اند.
ارتش اسرائیل مدعی است که در حدود ٤٠ راکت در روز گذشته (جمعه) از نوار غزه به خاک این کشور شلیک و به زخمی شدن ٤ شهروند اسرائیل منجر شده است.
بر اساس بیانیۀ ارتش اسرائیل، به تلافی این راکت پرانی ها ارتش به ١٣ حمله علیه فلسطینیان در نوار غزه دست زده است.
در یکی از این حملات "زهیر القیسی"، دبیر کل "کمیته های مقاومت مردمی" فلسطین کشته شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، از خبرگزاری های تحت کنترل دولت جمهوری اسلامی ایران، معاون "زهیر القیسی" نیز در حملۀ اسرائیل به خودروی حامل وی کشته شده است.
این خبرگزاری از کشته شدن شماری از فرماندهان "گردان های قدس"، شاخۀ نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین، نیز در این حملات خبر می دهد.
خبرگزاری فرانسه از "کمیته های مقاومت مردمی " به عنوان یکی از گروه های تندرو فلسطینی نام برده و کشته شدن دبیر کل آن را از سلسلسه "قتل های هدفمند" فلسطینیان از سوی اسرائیل می داند.
شماری از رهبران حماس و دیگر گروه های فلسطینی و نیز دولت خودگردان فلسطین در کرانۀ باختری رود اردن حملات ارتش اسرائیل را به شدت محکوم کرده اند.
تنشی که از دیروز بر این منطقه حاکم شده است از اکتبر سال گذشتۀ میلادی به این سو بی سابقه است.
در حملات تلافی جویانۀ اسرائیل علاوه بر ١٢ کشته، دست کم ٢٠ تن از اهالی نوار غزه از جمله یک خبرنگار فلسطینی زخمی شده اند.
"کمیته های مقاومت مردمی" فلسطین مسئولیت راکت پرانی ها را بر عهده گرفته است.
به گزارش خبرگزاری در جریان راکت اندازی از نوار غزه به خاک اسرائیل و پاسخ نیروی هوائی اسرائیل به این راکت اندازی در چند حملۀ هوائی و قتل هدفمند دو فلسطینی به وسیلۀ اسرائیل، ١٢ تن از فعالان فلسطینی از جمله رهبر یکی از گروه های تندرو فلسطینی کشته شده اند.
ارتش اسرائیل مدعی است که در حدود ٤٠ راکت در روز گذشته (جمعه) از نوار غزه به خاک این کشور شلیک و به زخمی شدن ٤ شهروند اسرائیل منجر شده است.
بر اساس بیانیۀ ارتش اسرائیل، به تلافی این راکت پرانی ها ارتش به ١٣ حمله علیه فلسطینیان در نوار غزه دست زده است.
در یکی از این حملات "زهیر القیسی"، دبیر کل "کمیته های مقاومت مردمی" فلسطین کشته شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، از خبرگزاری های تحت کنترل دولت جمهوری اسلامی ایران، معاون "زهیر القیسی" نیز در حملۀ اسرائیل به خودروی حامل وی کشته شده است.
این خبرگزاری از کشته شدن شماری از فرماندهان "گردان های قدس"، شاخۀ نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین، نیز در این حملات خبر می دهد.
خبرگزاری فرانسه از "کمیته های مقاومت مردمی " به عنوان یکی از گروه های تندرو فلسطینی نام برده و کشته شدن دبیر کل آن را از سلسلسه "قتل های هدفمند" فلسطینیان از سوی اسرائیل می داند.
شماری از رهبران حماس و دیگر گروه های فلسطینی و نیز دولت خودگردان فلسطین در کرانۀ باختری رود اردن حملات ارتش اسرائیل را به شدت محکوم کرده اند.
تنشی که از دیروز بر این منطقه حاکم شده است از اکتبر سال گذشتۀ میلادی به این سو بی سابقه است.
در حملات تلافی جویانۀ اسرائیل علاوه بر ١٢ کشته، دست کم ٢٠ تن از اهالی نوار غزه از جمله یک خبرنگار فلسطینی زخمی شده اند.
"کمیته های مقاومت مردمی" فلسطین مسئولیت راکت پرانی ها را بر عهده گرفته است.
نخست وزیر و وزیرامورخارجۀ قطر: امروز در سوریه یک نسل کشی سیستماتیک در جریان است
همزمان با دیدار کوفی عنان با بشار اسد و ادامۀ سرکوب مردم در سوریه، نخست وزیر و وزیر امورخارجۀ قطر رژیم بشار اسد را به نسل کشی متهم کرد و وزیر امورخارجۀ عربستان روسیه را به همکاری با اتحادیۀ عرب فراخواند بدون آن که پاسخ مثبتی از همتای روسی خود بشنود.
همزمان با دیدار کوفی عنان، دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد، با بشار اسد- رئیس جمهوری سوریه- نخست وزیر و وزیر امورخارجۀ قطر امروز بار دیگر خواستار اعزام نیروهای عرب به سوریه شد.
در پی دیدار کوفی عنان، نمایندۀ مشترک سازمان ملل و اتحادیۀ عرب برای سوریه، با بشار اسد که امروز (جمعه) در کاخ ریاست جمهوری سوریه صورت گرفت تلویزیون دولتی سوریه اعلام کرد این دیدار در "فضائی مثبت" انجام شده است.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به این دیدار اختصاص داده است یادآوری می کند که همزمان با حضور نمایندۀ سازمان ملل و اتحادیۀ عرب در دمشق، سرکوب مردم ادامه دارد و از جمله شهر ادلب در شمال غرب کشور هدف گلوله باران نیروهای دولتی بود.
رئیس دیده بان حقوق بشر سوریه بمباران امروز ادلب را شدیدترین حمله به شهر پس از اعزام نیروهای تقویتی به این شهر دانست و گفت این گلوله باران سرآغاز یورشی نهائی به شهر برای کنترل کامل است.
در قاهره، شیخ حمد بن جاسم آل ثانی، نخست وزیر و وزیرامورخارجۀ قطر، که ریاست کمیتۀ وزیران اتحادیۀ عرب برای حل بحران سوریه را بر عهده دارد گفت زمان آن است که نیروهای بین المللی متشکل از سربازان کشورهای عرب به سوریه اعزام شوند.
نخست وزیر و وزیر امورخارجۀ قطر که در حضور سرگئی لاورف، وزیر امورخارجۀ روسیه، سخن می گفت افزود امروز در سوریه یک نسل کشی نظام مند (سیستماتیک) از سوی رژیم این کشور در جریان است و در این وضعیت نمی توان به یک آتش بس بسنده کرد.
در پی دیدار کوفی عنان، نمایندۀ مشترک سازمان ملل و اتحادیۀ عرب برای سوریه، با بشار اسد که امروز (جمعه) در کاخ ریاست جمهوری سوریه صورت گرفت تلویزیون دولتی سوریه اعلام کرد این دیدار در "فضائی مثبت" انجام شده است.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به این دیدار اختصاص داده است یادآوری می کند که همزمان با حضور نمایندۀ سازمان ملل و اتحادیۀ عرب در دمشق، سرکوب مردم ادامه دارد و از جمله شهر ادلب در شمال غرب کشور هدف گلوله باران نیروهای دولتی بود.
رئیس دیده بان حقوق بشر سوریه بمباران امروز ادلب را شدیدترین حمله به شهر پس از اعزام نیروهای تقویتی به این شهر دانست و گفت این گلوله باران سرآغاز یورشی نهائی به شهر برای کنترل کامل است.
در قاهره، شیخ حمد بن جاسم آل ثانی، نخست وزیر و وزیرامورخارجۀ قطر، که ریاست کمیتۀ وزیران اتحادیۀ عرب برای حل بحران سوریه را بر عهده دارد گفت زمان آن است که نیروهای بین المللی متشکل از سربازان کشورهای عرب به سوریه اعزام شوند.
نخست وزیر و وزیر امورخارجۀ قطر که در حضور سرگئی لاورف، وزیر امورخارجۀ روسیه، سخن می گفت افزود امروز در سوریه یک نسل کشی نظام مند (سیستماتیک) از سوی رژیم این کشور در جریان است و در این وضعیت نمی توان به یک آتش بس بسنده کرد.
سعود الفیصل، وزیر امورخارجۀ عربستان، نیز به نوبۀ خود از روسیه خواست برای پایان دادن به خشونت ها در سوریه با اتحادیۀ عرب همکاری کند.
سعود الفیصل افزود موضع کشورهائی که در شورای امنیت راه را بر تصویب قطعنامه ای علیه سوریه سد کرده اند رژیم دمشق را به ادامۀ شقاوت و بی رحمی تشویق کرده است.
شیخ حمد بن جاسم آل ثانی این مطالب را در نشست کمیتۀ وزیران اتحادیۀ عرب مطرح کرد.
سرگئی لاورف در نشست امروز قاهره بار دیگر بر این نکته تأکید کرد که خشونت ها در سوریه از هر طرف و هر منبعی که باشد، باید متوقف شود.
وزیر امورخارجۀ روسیه در دنبالۀ سخنان خود گفت امروز فوری ترین و مبرم ترین کار پایان دادن به خشونت هاست و نیروهاتی دولتی و افراد مسلح اپوزیسیون باید همگی از شهرهای سوریه خارج شوند.
اتحادیۀ عرب و کشورهای غربی از جمله آمریکا، انگلیس و فرانسه تا به امروز به خاطر مقاومت چین و روسیه، دوعضو دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، نتوانسته اند قطعنامه ای را علیه رژیم سوریه یا در راستای طرح اتحادیۀ عرب مبنی بر اعزانم نیروهای بین المللی حافظ صلح به سوریه به تصویب برسانند.
سعود الفیصل افزود موضع کشورهائی که در شورای امنیت راه را بر تصویب قطعنامه ای علیه سوریه سد کرده اند رژیم دمشق را به ادامۀ شقاوت و بی رحمی تشویق کرده است.
شیخ حمد بن جاسم آل ثانی این مطالب را در نشست کمیتۀ وزیران اتحادیۀ عرب مطرح کرد.
سرگئی لاورف در نشست امروز قاهره بار دیگر بر این نکته تأکید کرد که خشونت ها در سوریه از هر طرف و هر منبعی که باشد، باید متوقف شود.
وزیر امورخارجۀ روسیه در دنبالۀ سخنان خود گفت امروز فوری ترین و مبرم ترین کار پایان دادن به خشونت هاست و نیروهاتی دولتی و افراد مسلح اپوزیسیون باید همگی از شهرهای سوریه خارج شوند.
اتحادیۀ عرب و کشورهای غربی از جمله آمریکا، انگلیس و فرانسه تا به امروز به خاطر مقاومت چین و روسیه، دوعضو دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل، نتوانسته اند قطعنامه ای را علیه رژیم سوریه یا در راستای طرح اتحادیۀ عرب مبنی بر اعزانم نیروهای بین المللی حافظ صلح به سوریه به تصویب برسانند.
در گفتگوئی با دکتر حسن هاشمیان، روزنامه نگار و کارشناس جهان عرب، از او پرسیدیم امکان نرمشی از سوی بشار اسد را در مقابل کوفی عنان می توان وجود دارد یانه؟
حسن هاشمیان می گوید تجربه نشان داده است که سوری ها و بشار اسد هر از چندگاه تن به سازش ها و پذیرش تعهداتی داده اند اما در عمل به این سازش ها و تعهدات پای بند نبوده اند. این بار نیز، به باور حسن هاشمیان، ممکن است رهبران سوریه قول هائی به کوفی عنان بدهند و حتا سندی را امضا کننداما به عملی شدن آن نباید خوشبین و امیدوار بود.
در ارتباط با احتمال تغییر موضعی از سوی روسیه، این روزنامه نگاربر این اعتقاد است که مسکو نرمش هائی از خود نشان خواهد داد اما این نرمش و چرخش موضع روسیه در حد انتظارات اتحادیۀ عرب و کشوذرهای غربی نخواهد بود. آقای هاشمیان می گوید احتمالاً روسیه راه را برای تصویب قطعنامه ای در شورای امنیت خواهد گشود که در آن اعزام نیروهای کشورهای بی طرف و در خواست قطع خشونت از هر دو طرف از جمله نکات مطرح باشد.
در پاسخ به پرسش ما در مورد موضع کنونی تهران و مسکو در قبال سوریه، حسن هاشمیان می گوید ایران و روسیه به این یقین رسیده اند که بشار اسد دیگر ماندنی نیست و از همین رو در پی راه حلی چون راه حل یمن برای سوریه یعنی سپردن قدرت از سوی بشار اسد به شخصیت دیگری هستند اما با توجه به غیر قابل مقایسه بودن کشتار در سوریه با سرکوب اعتراضات در یمن معلوم نیست که اپوزیسیون سوریه تن به چنین راه حلی دهد.
وزیر امور خارجۀ افغانستان به قطر می رود
زلمی رسول، وزیر امورخارجۀ افغانستان، به زودی در امیرنشین قطر با رهبران این کشور به گفتگو خواهد نشست. در رایزنی های زلمی رسول با رهبران قطر، مذاکرات صلح با طالبان مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.
سخنگوی وزارت امورخارجۀ افغانستان ضمن اعلام این خبر افزود سفر زلمی رسول به امیر نشین قطر طی ١٠ روز آینده صورت خواهد گرفت.
خبرگزاری رویترز در گزارشی که به این مسأله اخصاص داده است یادآور می شود که طالبان افغانستان در ماه ژوئیۀ سال جاری از قصد خود مبنی بر گشایش دفتری در قطر خبر داده و چنین وانمود کرده اند که آمادۀ مذاکرات صلح هستند.
دولت کابل ابتدا به نوعی با تماس هائی که میان طالبان و مقامات آمریکا برقرار شده بود از در موافقت درآمده بود اما بعداً حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، سفیر این کشور در دوحه، پایتخت قطر را به کابل فراخواند تا نارضائی خود از تماس های آمریکا با طالبان را بدون حضور مسئولانی از کابل به نمایش بگذارد.
پس از این تحولات، رهبران کابل از تلاش های قطر برای آشتی دادن جناح های مختلف افغان پشتیبانی کرده و خواستار پیوستن ترکیه و عربستان سعودی به این تلاش ها شده اند.
به گزارش رویترز، تماس هائی میان مسئولان دولت کابل و طالبان صورت گرفته اما این تماس ها به بروز نشانه هائی از یک روند کامل مذاکرات منجر نشده است.
دولت آمریکا به منظور تحقق خروج نیروهای خارجی از افغانستان تا پایان سال ٢٠١٤ میلادی، از برقراری تماس میان دولت کابل و مخالفانش و کشاندن طالبان بر سر میز مذاکرات حمایت می کند.
البته در اردوگاه طالبان نیز همه دارای موضعی یکسان در ارتباط با مذاکره با آمریکا یا دولت کابل نیستند.
خبرگزاری رویترز در گزارشی که به این مسأله اخصاص داده است یادآور می شود که طالبان افغانستان در ماه ژوئیۀ سال جاری از قصد خود مبنی بر گشایش دفتری در قطر خبر داده و چنین وانمود کرده اند که آمادۀ مذاکرات صلح هستند.
دولت کابل ابتدا به نوعی با تماس هائی که میان طالبان و مقامات آمریکا برقرار شده بود از در موافقت درآمده بود اما بعداً حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان، سفیر این کشور در دوحه، پایتخت قطر را به کابل فراخواند تا نارضائی خود از تماس های آمریکا با طالبان را بدون حضور مسئولانی از کابل به نمایش بگذارد.
پس از این تحولات، رهبران کابل از تلاش های قطر برای آشتی دادن جناح های مختلف افغان پشتیبانی کرده و خواستار پیوستن ترکیه و عربستان سعودی به این تلاش ها شده اند.
به گزارش رویترز، تماس هائی میان مسئولان دولت کابل و طالبان صورت گرفته اما این تماس ها به بروز نشانه هائی از یک روند کامل مذاکرات منجر نشده است.
دولت آمریکا به منظور تحقق خروج نیروهای خارجی از افغانستان تا پایان سال ٢٠١٤ میلادی، از برقراری تماس میان دولت کابل و مخالفانش و کشاندن طالبان بر سر میز مذاکرات حمایت می کند.
البته در اردوگاه طالبان نیز همه دارای موضعی یکسان در ارتباط با مذاکره با آمریکا یا دولت کابل نیستند.
بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، به کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای حل بحران سوریه، که در دمشق به سر میبرد، گفته است که تا وقتی "گروههای تروریست مسلح" در کشورش فعال هستند، هیچ مذاکره دیپلماتیکی نمیتواند به نتیجه برسد.
آقای اسد روز شنبه، ۱۰ مارس (۲۰ اسفند)، گفته است که سوریه از "هرگونه اقدام برای یافتن راهحل" حمایت میکند.سازمان ملل متحد اعلام کرده است که کوفی عنان در سفر خود به دمشق به دنبال برقراری آتشبس فوری بین ارتش و مخالفان دولت سوریه است.
فراهم شدن امکان امداد و ارائه کمکهای بشردوستانه در مناطق آسیبدیده و نیز آغاز مذاکره بین دولت سوریه و مخالفانش از دیگر اهدافی خوانده شده است که آقای عنان در سفر خود به سوریه دنبال میکند.
اما همزمان با ورود آقای عنان به دمشق، گزارشهایی از آغاز بمباران شهر ادلیب در شمال غرب سوریه توسط نیروهای ارتش منتشر شده است.
درخواست مخالفان دولت برای اصلاحات در سوریه که نزدیک به یک سال پیش با برگزاری تظاهرات اعتراضی در شهرهایی از این کشور مطرح شد، در شرایط کنونی به خشونت شدید منجر شده است و گفته میشود که خطر جنگ داخلی، سوریه را تهدید میکند.
سازمان ملل متحد اعلام کرده است که از زمان آغاز خشونتها در سوریه بیش از ۷ هزار و ۵۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند.
ادامه خشونتها
همزمان با مذاکرات کوفی عنان و بشار اسد در دمشق، گروههای مخالف دولت اعلام کردهاند که حملههای ارتش سوریه به شهر ادلیب در روز شنبه، دهم مارس، ادامه داشته است.دیدهبان حقوق بشر سوریه گزارش داده است که بمباران شهر ادلیب سنگینترین حمله به این شهر از زمان استقرار نیروهای تقویتی ارتش در هفته اخیر در منطقه است و مشابه حملهای که به شهر حمص انجام شد، آشکارا مقدمهای برای حمله زمینی به ادلیب است.
"تمام خشونتها باید متوقف شود"
نشست کوفی عنان با بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در روز شنبه، دهم مارس، در دمشق نزدیک به دو ساعت طول کشید و تلویزیون دولتی سوریه گزارش داده که این دیدار در فضایی "مثبت" انجام شده است.به گزارش خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، آقای اسد گفته است: "سوریه آماده به نتیجه رساندن هرگونه اقدام صادقانه برای یافتن راهحلی برای وقایعی است که شاهدش است."
او گفت: "تا زمانی که گروههای مسلح تروریست در حال فعالیت هستند و ناآرامی و بیثباتی را گسترش میدهند، هیچ گفتوگو یا فعالیت سیاسی نمیتواند به نتیجه برسد."
لینا سنجاب، خبرنگار بیبیسی در دمشق میگوید که اظهارات آقای اسد پیام روشنی است مبنی بر این که عملیات نظامی و خشونت در سوریه ادامه خواهد داشت.
اختلافنظر تند
پیش از این، بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، درباره هدف اصلی سفر آقای عنان گفته بود: "اولویت اصلی ما این است که قبل از هر چیز، هر گونه خشونتی چه از طرف نیروهای دولتی و چه از طرف مخالفان، متوقف شود."آقای بان گفت: "شدیدا از کوفی عنان خواستم تا از برقراری آتشبس فوری اطمینان حاصل کند."
او گفت: "در صورتی که طرفهای درگیر به طور همزمان بر سر برقراری آتشبس به توافق نرسند، ابتدا باید نیروهای دولتی به حملات خود پایان دهند و بعد مخالفان دولت."
همزمان با سفر کوفی عنان به دمشق، نشست وزیران امور خارجه اتحادیه عرب در قاهره نیز برگزار میشود.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه هم در این نشست حضور دارد و جان لاین، خبرنگار بیبیسی در قاهره میگوید که اظهارات شرکتکنندگان در این نشست نشانگر اختلافنظر تند اتحادیه عرب با روسیه است.
آقای لاوروف در این نشست نسبت هر گونه "دخالت" در امور داخلی سوریه هشدار داده و در عین حال، اضافه کرده است که روسیه "از هیچ رژیمی دفاع نمیکند"، ولی به دنبال آن است که از "قوانین بینالمللی محافظت شود."
سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان سعودی نیز گفته است که اقدام روسیه و چین در وتوی قطعنامه سازمان ملل متحد که برای محکوم کردن اقدامات دولت سوریه تنظیم شده بود، اجازه داده است که "وحشیگری" ادامه پیدا کند.
خبرنگار بیبیسی میگوید که لحن اعضای هیات قطر هم که در نشست وزیران امور خارجه اتحادیه عرب شرکت کردهاند، نشان میدهد آقای عنان با فشارهای شدیدی روبهرو است.
نمایندگان قطر گفتهاند که زمان آن رسیده است تا نیروهای نظامی بینالمللی و اتحادیه عرب به سوریه فرستاده شوند و "التزام و تکلیفی اخلاقی و بشردوستانه وجود دارد تا کشتار سازمانیافته روزانه در آنجا متوقف شود".
سازمان ملل متحد خواهان "مذاکره" برای پایان دادن به بحران در سوریه شده است، ولی مخالفان دولت هر گونه گفتوگو با بشار اسد را رد کردهاند.
مخالفان دولت سوریه میگویند که سفر آقای عنان توجهات را از اقدامات نیروهای نظامی منحرف میکند و باعث میشود ارتش سوریه از این فرصت برای دست زدن به حملههای جدید در مناطق شمالی این کشور استفاده کند.
با ادامه خشونتها در شهرهای مختلف سوریه در روز جمعه، ۹ مارس (۱۹ اسفند)، کمیته هماهنگی محلی که از گروههای مخالف دولت سوریه است، اعلام کرده است که در این روز در شهرهای مختلف سوریه ۷۷ نفر کشته شدهاند که از این تعداد، ۲۶ نفر در حمص، ۲۸ نفر در حلب، ۶ نفر در درعا، ۴ نفر در حماة، ۹ نفر در مناطق مختلف دمشق، دو نفر در لاذقیه و یک نفر در هریک از شهرهای حلب و بوکمال جان خود را از دست دادهاند.
آروتید مهتا، رئیس هیات تجاری اعزامی هند به ایران، ابراز امیدواری کرد که سطح مبادلات تجاری دو کشور تا چهار سال آینده به سالی ۲۵ میلیارد دلار برسد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، دو کشور همچنین توافق کرده اند که نزدیک به نیمی از پول نفت خریداری شده از ایران به صورت روپیه پرداخت شود.این هیات ۸۰ نفره شنبه ۲۰ اسفند (۱۰ مارس) در نخستین روز ورود به ایران، با نمایندگان اتاق بازرگانی تهران دیدار کرده است.
سفر هیات هندی به تهران در حالی صورت گرفته که تحریم های آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران تشدید شده است.
پیشتر یکی از سخنگویان فدراسیون صادرکنندگان هند، درباره سفر این هیات به ایران گفته بود:" انتظار عقد قراردادهای تجاری زیادی را در جریان این سفر داریم."
به گزارش ایسنا مقام های هندی در جریان دیدار امروز با نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، صراحتا ابراز امیدواری کرده اند که تراز بازرگانی میان دو کشور، که به نفع ایران است، در آینده به نفع هند تغییر کند.
به گفته رئیس فدراسیون صادرکنندگان هند در حال حاضر این کشور سالانه ۹ میلیارد دلار نفت و ۲ میلیارد دلار کالا از ایران وارد و ۲.۷ میلیارد دلار کالا به ایران صادر میکند.
ایران پس از عربستان سعودی دومین تامین کننده نفت هند به شمار می رود.
به گزارش ایسنا رئیس فدراسیون صادرکنندگان هند امروز از توافق دو کشور برای پرداخت ۴۵ درصد پول نفت خریداری شده از ایران به صورت روپیه خبر داده و افزوده است که این کشور به طور کلی مایل است پول نفت ایران را به روپیه پرداخت کند.
وی با تاکید بر اینکه "با وجود محدودیتهای اقتصادی اعمال شده علیه ایران، کشور هند هنوز روابط تجاری خود با آن را حفظ کرده " گفته است که دولت دهلینو "صادرکنندگان این کشور را تشویق می کند تا به سمت ایران حرکت کنند".
پیشتر فدراسیون صادرکنندگان هند با اشاره به تاثیر تحریم های جدید علیه جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که مشکل اساسی این صادرکنندگان، نحوه دریافت پول از ایران است.
به گفته این سخنگو، بانک پارسیان در حال حاضر حسابی را در یکی از بانک های هندی باز کرده است تا صادرکنندگان آن کشور بتوانند طلب خود را به صورت روپیه از ایران دریافت کنند.
بازدید هیات تجاری هند از ایران، با وجود انفجار یک بمب در دهلینو در ماه گذشته صورت گرفته که به زخمی شدن یک دیپلمات اسرائیلی انجامید.
اسرائیل، ایران را مسئول آن حمله معرفی کرده اما هند درباره هویت حمله کنندگان اظهار نظر قطعی نکرده است.
حملات هوایی جنگنده های اسرائیلی به غزه وارد دومین روز خود شده است.
به گفته مقامات فلسطینی در پی حمله روز گذشته (جمعه نهم مارس) جنگنده های اسرائیلی به غزه، ۱۵ فلسطینی از جمله زهیر القیسی، دبیر کل 'کمیتههای مقاومت مردمی' کشته شدند.براساس گزارش های دریافتی، پیکارجویان فلسطینی هم در واکنش، حدود ۱۰۰ راکت به سوی مناطق اسرائیلی پرتاب کرده اند که منجر به زخمی شدن یک غیرنظامی اسرائیلی شده است.
در همین حال وزیر خارجه مصر، ضمن محکوم کردن حملات هوایی امروز شنبه ( دهم مارس) جنگنده های اسرائیلی به غزه، برای جلوگیری از خونریزی های بیشتر خواستار توقف فوری این حملات شده است.
مقامات حماس هم که کنترل نوار غزه را در اختیار دارند، ضمن محکوم کردن حملات هوایی اسرائیل به پیکارجویان اجازه داده اند تا از مناطق تحت کنترل این گروه برای پرتاپ راکت بسوی خاک اسرائیل استفاده کنند.
گفته شده مقامات حماس برای خاتمه درگیری های اخیر در حال مذاکره با مقامات مصری و سازمان ملل متحد هستند.
به گفته تحلیلگران حملات هوایی اسرائیل از یکسو و موشکپرانی های فلسطینیان از سوی دیگر، چنانچه به کشته شدن شمار زیادی از غیرنظامیانی از هر دو طرف منجر شود، می تواند باعث گسترده شدن دامنه این خشونت ها شود.
در حالی که دهها هزار فلسطینی با سر دادن شعارهایی در مراسم خاکسپاری کشته شدگان شرکت کردند، مقامات اسرائیلی در نواحی مرزی جنوب این کشور از ساکنان این مناطق خواسته اند که در خانه هایشان بمانند.
آتش این درگیری روز گذشته و در پی کشته شدن زهیر القیسی، دبیر کل 'کمیته های مقاومت مردمی' در حمله هوایی اسرائیل به غزه شعله ورشد.
اسرائیلی ها می گویند آقای القیسی به این دلیل هدف قرار گرفته که خود در تدارک یک حمله علیه اسرائیل بود.
ارتش اسرائیل کمی بعد از این حمله تایید کرد که در یک حمله هوایی دیگر دو نفر را که برای پرتاب راکت به اسرائیل آماده می شدند، هدف قرار داده است.
جهاد اسلامی اعلام کرد این دو نفر عضو این سازمان نظامی بوده اند.
منابع فلسطینی بعدا تایید کردند که محمود حنانی، یکی دیگر از اعضای ارشد کمیته های مقاومت مردمی هم در حمله دوم جنگنده های اسرائیلی کشته شده است.
در واکنش به این اعلامیه، گروه های حامی زنان در افغانستان این اقدام را "چراغ سبزی" برای شورشیان طالبان دانستند. اما واقعا چرا حامد کرزی از بیانیه ای که صریحا با قانون اساسی و تعهدهای بین المللی مغایرت دارد، دفاع کرد؟
نزدیکترین و سریعترین برداشت از این اقدام رئیس جمهور افغانستان، همان است که گروه های مدافع حقوق زنان تاکید می کنند؛ یعنی چراغ سبز دادن به طالبان. اما اگر این فرضیه درست باشد، آیا این مسئله اقدام دندانگیری برای نزدیک شدن به طالبان هست واقعا؟
از آنجایی که طالبان در ده سال اخیر بارها و بارها نوع رفتار خود با زنان را در زمان حاکمیت این رژیم کتمان کرده اند، ظاهرا به نظر می رسد که چندان علاقه ای به پرداختن به مسائل زنان، به عنوان مساله محوری، دستکم در شرایط کنونی، ندارند.
علاوه بر این، دولت افغانستان بارها امتیازاتی را برای طالبان و افراد سابق این گروه در کابل در نظر گرفته است. کرزی چندین بار کودکانی را که قصد عملیات انتحاری داشتند، رها کرده و طالبان را "برادر" خوانده است.
حل مشکل مشروعیت؟
فرضیه دوم می تواند مسئله "مشروعیت" باشد. شاید کرزی می خواهد دامنه مشروعیت خود را گسترده تر کند و این بار به طور روشن و واضح "نهاد دین" را در کنار خود داشته باشد. اما به نظر نمی رسد وضعیت ناکارآمد حکومت حامد کرزی، ناشی از کمبود مشروعیت بوده باشد.آقای کرزی تقریبا از تمام عناصری که به حکومت او مشروعیت می بخشند، بهرمند است. او سران اقوام دیگر را در ارگ ریاست جمهوری به عنوان بخشی از "مشروعیت تباری" با خود دارد.
او همچنان با رای مستقیم مردم در یک انتخابات ظاهرا دموکراتیک به قدرت رسیده است. علاوه بر این ها، او بزرگان مناطق دور دست افغانستان را نیز زیر خیمه لویه جرگه جمع می کرد که حضور همه آنها به دعوت آقای کرزی به معنی تائید او است. مهمتر از همه، مشروعیت او در جهان یا همان مشروعیت خارجی دولت اوست که آن نیز با ملاحظه به وضعیت درونی، از سوی خارجی ها تضمین شده است.
بنابراین دولت حامد کرزی از عدم مشروعیت – به مفهوم سیاسی- رنج نمی برد. پس نمی توان این گونه پنداشت که "شورای علما" - که نه نهادی قانونگذار است و نه اجرایی، بتواند نقشی کلیدی در راستای مشروعیت بخشی بیشتر به دولت کرزی بازی کند.
بازیگر یا کارگردان؟
کرزی می داند که به زودی (سال ۲۰۱۵) پس از ۱۳ سال از قدرت کنار می رود، اما آنچه که او را نگران کرده است بی سرنوشتی سیاسی پس از آن و بی اعتنایی اکنون غرب نسبت به خودش می باشد.حامد کرزی برای متحدانش دیگر قهرمان رداپوش سال ۲۰۰۱ نیست؛ بلکه او رئیس جمهوری ناکارآمدی است که با وجود میلیاردها دلار کمک جهانی، هنوز فساد در دولتش عصیان می کند، وضعیت امنیتی وخیم تر شده است، تولید مواد مخدر افزایش یافته، و رد پای وابستگان او در مراکز قدرت همواره به چشم می خورد.
کرزی این واقعیت را به خوبی درک کرده است. به ویژه آن که مقام های سنای آمریکا با مخالفان سیاسی اش در برلین دیدار می کنند و روی طرح تغییر نظام سیاسی به گفتگو می نشینند و یا این که با مخالفان نظامی اش (طالبان) در قطر معامله می کنند. در هر دوی این رویدادها جای آقای کرزی یا نماینده اش خالی است. او به شدت از این بی اعتنایی غرب رنج می برد.
اما رئیس جمهوری افغانستان آن گونه که پنداشته می شود همواره "بازیگر" میدان است، نیست. او این بار می خواهد که "کارگردان" باشد. او حداقل یک برگ برنده در دست دارد تا با آن بر آمریکا فشار بیاورد تا با او مهربان تر باشد.
مهمترین برگ بازی حامد کرزی، امضای "پیمان همکاری های استراتژیک" با ایالات متحده آمریکا است. او هرچند در ماه نوامبر سال گذشته میلادی لویه جرگه چند هزار نفری را به منظور کسب مشروعیت و مشورت در این مورد برپا کرد، اما نهایی شدن این سند تاکنون، ظاهرا از سوی افغانستان به تعویق افتاده است.
کرزی دانسته است که تا این سند مهم امضا نشده، دست آمریکا زیر سنگ اوست و او می تواند از این طریق فشار وارد کند.
او پیش تر بر توقف عملیات شبانه نیروهای خارجی، توقف مرگ غیرنظامیان در اثر بمباران و بستن زندان های مربوط به نیروهای غربی در افغانستان را به عنوان اهرم فشار استفاده کرده بود.
اما این بار به نظر می رسد که او یک ابزار قدرتمند دیگر، یعنی "نهاد متولیان دین" را نیز به آنها افزوده است.
احتمالا اعتراض های اخیری که در ارتباط به "بی حرمتی به قرآن" راه افتاد احساسات ضد آمریکایی را افزایش داد، در واقع به رئیس جمهوری افغانستان فهماند که می تواند این بار، از این اهرم برای فشار بیشتر بر غرب استفاده کند؛ چرا که آمریکا در مورد این حادثه به طور باور نکردنی کوتاه آمد و رئیس جمهوری و مقامات بلندرتبه آن رسما عذرخواهی کردند.
مهمتر از همه این که دقیقا در جریان آشوب های قرآن سوزی و چند روز پس از سفر حامد کرزی به اسلام آباد و گفتگوی تنش آلود او با مقامات پاکستانی، یک هیئت بلندرتبه آمریکایی به رهبری سناتور مک کین به کابل سفر کرده بود تا در مورد جزئیات "پیمان استراتژیک" با حامد کرزی مذاکره کند؛ اما با شعله ور شدن آشوب ها، این هیئت بی سر و صدا کابل را ترک کرد.
اعتراض های خشونت بار پنج روزه و مرگ حدود ۴۰ تن، و در پی آن کشته شدن دو افسر آمریکایی در درون ساختمان وزارت داخله/ کشور، فضا را طوری رقم زد که حامدکرزی توانست به متحدان غربی اش بفهماند که آنها همیشه بازیگران اصلی میدان نیستند.
اما چرا امضای "پیمان همکاری استراتژیک" برای آمریکا مهم است؟ آمریکایی ها تلاش دارند تا به زودترین وقت مسئله "پیمان استراتژیک" را نهایی کنند؛ چرا که انتخابات ریاست جمهوری این کشور در اواخر سال روان (نوامبر ۲۰۱۲) برگزار می شود، و سرنوشت این پیمان و مسائل جانبی آن، مانند خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، برای احزاب رقیب سرنوشت ساز است.
باراک اوباما، از حزب دموکرات برای پیروزی دوباره نیاز دارد تا به تمام وعده هایش در سیاست خارجی و داخلی وفا کند. او باید ۲۳ هزار نیروی باقیمانده حمایتی را که در سال ۲۰۰۹ به افغانستان فرستاده بود، تا پایان امسال به خانه بازگرداند.
بنابراین به نظر می رسد که آمریکایی ها در یک تنگنای زمانی برای نهایی شدن "پیمان استراتژیک" روبرو هستند. گویا آنها می خواهند تا این پیمان که همواره به تعویق افتاده است، پیش از نشست سران ناتو در شیکاگو در ماه می و آغاز مبارزات انتخاباتی در آمریکا، امضا شود.
بحث در مورد احمد کسروی و آثارش همواره در میان روشنفکران ایران به برانگیختن تعصبات تند و هیجان زده موافقین و مخالفین افکارش انجامیده است.
در این میان شایعه ها و بد فهمی هایی که در بیش از نیم قرن گذشته در مورد کسروی در میان تحصیل کردگان ایران رواج پیدا کرده، سبب ستایش ها و انتقادهای تو خالی شده که بر پایه بررسی دقیق و جامع آثار او نیست.از سوی دیگر، کشته شدن کسروی در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ به دست عناصری از گروه فدائیان اسلام موجب شد که شخصیت اجتماعی او از مقام روشنفکری نقاد و اندیشمندی پرسشگر به مقام نویسنده ای ضد دین تقلیل یابد.
حال آنکه امروزه هرگونه بررسی نوشته های کسروی در باره دین، ادبیات، فرهنگ و جامعه، جدا از هر نوع داوری در مورد عقاید و افکار او، بحث در مورد وظیفه روشنفکر و مقام سنجش گر او در دوران بحرانی جامعه را به همراه دارد.
به عبارت دیگر، اگر کسروی را پرسش گر بنیادهای فکری و فرهنگی جامعه ایران بدانیم، بنابراین بدیهی است که پرسش های اساسی و بی پروای او بخش مهمی از فرآیند روشنفکری در ایران را تشکیل می دهد.
اگر روح کسروی بر جامعه امروز ایران سایه افکنده، به دلیل دشمنی او با روحانیت شیعه نیست، بلکه به علت پرسش او از سنت های ایرانی و نبود اخلاق آزاد اندیشی است که حیات روشنفکری جامعه ایران را به خطر انداخته است.
آنچه که احمد کسروی را در آینده ایران در یادها و خاطره ها زنده نگه داشت، بیش از پژوهش های موفق و مقام علمی او، صداقت روشنفکری و آزادی اوست. اخلاق آزاداندیشی کسروی را می توان در جرات و بی باکی روشنگرانه او در بیان دیدگاهها و باورهایش دید.
برای آگاهی بیشتر با اخلاق روشنفکری کسروی باید نگاهی به اصول خردورزی او به عنوان روشنفکر اجتماعی داشت که او را از چمبره روزمرگی و جزم های مرامی دور می کرد. کسروی اخلاق را مختص به حوزه فکر و اندیشه نمی دانست و آن را با حیطه عمل و زندگی اجتماعی خود در ارتباطی نزدیک قرار می داد.
این رابطه متقابل میان اخلاق مدنی و اخلاق فکری را در برخورد مستقیم و بدون تعارف کسروی با چاپلوسی و دروغ گویی در زمینه فعالیت های ذهنی و کاری و تحقیقات ادبی و تاریخی می توان بررسی کرد.
کسروی در مقاله ای تحت عنوان "در پیرامون مشروطه" (۱۳۱۶) می نویسد: "روزی گفتگو از چاپلوسی ها و گزاف گویی ها و دروغ نویسی های یک تاریخ نگار زمان قاجار می داشتم، شنوندگان همگی چنین پاسخ دادند: بیچاره مجبور بوده. اگر آنها را نمی نوشت از دربار بیرونش می کردند." دیدم اینان همگی بر آنند که در راه روزی طلبیدن به هر پستی و زشتی توان برخاست و آنگاه چاپلوسی از یک توانا و دروغ نویسی در تاریخ را چنان گناه بزرگی نمی شمارند. بلکه خود ایشان هر کدام به این پستی ها آلوده اند، بلکه آنها را یک گونه زیرکی و هنرمندی می شمارند." (کاروند کسروی به کوشش یحیی ذکاء، تهران، کتابهای جیبی، ۱۳۵۲، صفحه ۱۶۷).
کسروی به این نتیجه رسیده بود که کار روشنفکری، کوششی خستگی ناپذیر و پژوهشی فروتنانه است که نباید دچار خام اندیشی و وسوسه های حقیرانه ای چون فضل فروشی و جلوه نمایی شود. به همین دلیل، تحقیق درباره تاریخ و فرهنگ را به عنوان شیوه ای برای دستیابی به فضیلت اخلاقی می دانست که انسان ایرانی را عامل سرنوشت خود می کرد.
به عبارتی، کسروی خردورزی انتقادی را زمینه ای برای گذار انسان ایرانی به دوره بلوغ فکری و به دست گرفتن سرنوشت خویش می پنداشت و معتقد بود که تاریک اندیشی و حقیر شمردن ایرانیان با دفاع از آزادی و آموزش اخلاق مدنی ناسازگار است.
به گفته او "گاهی انسانهایی می گویند: مردم شایسته آزادی نیستند و باید آنان را به زور راه برد. از اینان باید پرسید: مگر نه اینکه از مردمید؟ چه شده که شما شایسته آزادی باشید و دیگران نباشند؟ چه شده که شما فرمان رانید و دیگران فرمانبر؟ مگر شاهان خودکام و ستمگر جز این بهانه ها می آوردند؟ آدمیان آزاد آفریده شده اند و نه کسی را سزاست که بر دیگران فرمان راند. با هیچ دستاویزی به فرمانروایی و چیرگی کسی یا کسانی خرسندی نتوان نمود." (ورجاوند بنیاد، چاپ یکم، تابستان ۱۳۲۲).
همانطوریکه می بینیم کسروی معتقد به برخورد نقادانه با آشفتگی و دیکتاتور منشی نظریات سیاسی، اخلاقی و روشنفکری کسانی است که خود را مربیان معنوی و طلایه داران فکری جامعه معرفی می کنند.
جالب اینجاست که نگرش کسروی به عالم سیاست، برخلاف بسیاری از روشنفکران ایرانی دوران خود، هیچگاه به طرح و بررسی مستقیم قدرت نمی انجامد بلکه بیشتر معطوف به ذهنیت ایرانیان و قابلیت آنان در جهت ساماندهی جامعه ایران است. به همین جهت، نقد کسروی از دین خرافی و قدرت مطلقه همراه است با تأکید پرتوان او بر تولید و ترویج اخلاق روشنفکری که از طریق اندیشیدن در تاریخ ایران و کاوش و پژوهش در زبان و ادب و فرهنگ ایرانی، ایرانیان را از کژ اندیشی ها و واژگون نگری ها نجات دهد.
از این رو کسروی بیش از هر چیز در طلب ترغیب و ترویج خردگرایی انتقادی در جمع ایرانیان است. وی در مقاله ای تحت عنوان "امروز چاره چیست؟ بر این موضوع تأکید می کند که حکومت مشروطه بهترین نوع از حکومت است" ولی مشروطه تنها بدون قانون و مجلس نیست. مشروطه به یک معنی عالیتر دیگری است. مشروطه معنایش آنست که یک توده می خواهد خودش کارهای خود را اداره کند. می خواهد کسی به او فرمان نراند." ( امروز چاره چیست؟، کالیفرنیا، توکا، صفحه ۴۱).
بنابراین کسروی بر این باور است که ایرانیان در صورت برخورد نقادانه با فلسفه های دنیا گریز و سیاست های فساد پذیر، صلاحیت و اهلیت اداره مملکت خود را دارا هستند. او اضافه می کند: "سر رشته داران (حکومتگران) باید از میان توده (مردم)، از مردان نیکخواه و کاردان که خواهان کوشش در راه توده می باشند، گزینش شوند و این گزیدگان به هم بپیوندند و سکالادی (شورایی) پدید آورند و سکالشگاهی (پارلمان) برپا گردانند و در کارهای توده و کشور با هم گفت و گو و سکالش (شور و مشورت) کنند، آنچه به سود توده است، بگزیرند(تصمیم بگیرند) و قانون هایی که نیاز است بگذارند و آنچه می گزیرند به کرادی (دولت و ارگان های اجرایی آن) که از مردان آزموده و دانا و نیکخواه گزیده اند، بسپارند که آنان به کار بندند…. " (ورجاوند بنیاد، ۱۳۲۲، صفحه ۸۷).
مراد کسروی از این سخن پند و اندرز دادن به ملت ایران و اصرار به مقید کردن ایرانیان در چهارچوب ایدئولوژی خاصی نیست. به عکس، گفتمان کسروی تأکید بر بهبود احوال ایرانیان از طریق مدیریت روشنفکری و فرهنگی جامعه از طریق سازگاری میان فرهنگ ایرانی و فرهنگ جهانی است.
به همین دلیل کسروی کار روشنفکری را با دغدغه شفافیت ذهن و زبان و شجاعت انتقادی اندیشیدن یکی می داند و از نظر او وظیفه اخلاقی روشنفکر ایرانی گفتن حقیقت درباره امور حاضر و کنونی ایران است. در واقع از دید کسروی خردورزی و روشنگری ابزار اصلاح جامعه هستند که باید ایرانیان را از درماندگی و فساد برهانند.
مخالفت کسروی با برخی تجلیات سنت ایرانی که از منظر او در تضاد با خردگرایی هستند می باید از این زاویه بررسی کرد.
به گفته کسروی: "هر دینی باید به گمراهی ها و نادانی های زمان خود بپردازد و با آنها به نبرد کوشد تا دلها را پاک گردانیده جا برای آمیغها بگشاید و پیداست که گمراهی ها و نادانی ها در هر زمان چیزهای دیگری باشد". ( در پیرامون اسلام، چاپ پنجم، ۱۳۴۸، کتابفروشی پایدار، صفحه ۸۰) و برای روشن تر کردن موضوع اضافه می کند: "دین، شناختن معنی جهان و زندگانی و زیستن به آیین خرد است. دین آنست که امروز ایرانیان بدانند که این سرزمینی که امروز خدا به ایشان داده چگونه آباد گردانند و از آن سود جویند و همگی با هم آسوده زیند و خاندان هایی به بینوایی نیفتند و کسانی گرسنه نمانند و ویرانه ای نماند و زمینی بی بهره نباشد." (شیعه گری، صفحه ۱۴).
هرچند که نقد کسروی از باورها، رفتارها و مناسک "خرافی" دین داران ایرانی به معنای ضدیت او با اصول دین، عقلانی نبود ولی به هر عنوان عقاید او در باب تشیع و بهایی گری مخالفت روحانیان شیعه و بهاییان را بر انگیخت و پرسش انتقادی او از عدم خردورزی و روشنفکری ایران جدی گرفته نشد و ناتمام ماند.
از همین روست که شهرت کسروی به عنوان خردگرای افراطی و دشمن دین به دشمنی بسیاری از روشنفکران و بی تفاوتی به آثار او انجامید.
در مجموع هرچند گفتمان انتقادی کسروی واکنش های شدیدی را در تاریخ اندیشه ایران در قرن بیستم ایجاد کرده است، ولی با این همه، کسروی واقعی برای روشنفکران ایرانی و به ویژه نسل جوان تحصیل کردگان ایران، ناشناخته باقی مانده است.
جدا از هر ارزش داوری درباره شخصیت کسروی و آثار او، شکی نیست که پرسش او درباره اخلاق روشنفکری پرسشی درباره امکان وجود آزاداندیشی فراسوی ظواهر و قراردادهایی است که روشنفکری امروز ایران را درگیر کرده است.
کسروی به خوبی می دانست که این پرسش در اغتشاش و جنجال قابل طرح نیست، بلکه در روشنایی و شفافیت شکل می گیرد. تا زمانیکه این پرسش کسروی در باره اخلاق روشنفکری با ماست، بحث در مورد اهمیت روشنفکری کسروی نیز احساس می شود.
سایت فارسی بیبیسی در شصت و ششمین سالمرگ احمد کسروی مجموعه یادداشتها و مطالبی را منتشر می کند.
کشورهای عضو گروه ۱+۵ از ایران خواسته اند که در مذاکرات هسته ای با این گروه "جدی" باشد و به بازرسان بین المللی اجازه دسترسی به تمامی مراکز مورد نظر آنان را بدهد.
کشورهای آلمان، آمریکا، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه، موسوم به گروه ۱+۵، روز پنجشنبه ۸ اسفند (۸ مارس) با صدور بیانیه مشترکی، خواست های خود از ایران را در مذاکراتی که قرار است در مورد پرونده هسته ای این کشور برگزار شود شرح دادند.محمد امینی، بی بی سی که برای پوشش اخبار اجلاس آژانس بین المللی انرژی هسته ای به وین اعزام شده است در حاشیه این اجلاس با رابرت وود، نماینده آمریکا در این آژانس سازمان ملل متحد گفتگو کرده و ابتدا از او در ارتباط با بخشی از سخنانش پرسیده که طی آن آقای وود گفته بود "ایران اکنون هشدار " را دریافت کرده است.
کاملا این مساله را روشن کردم که ایران این را می داند که اگر با آژانس همکاری لازم را انجام ندهد، برای انجام رسالت آژانس لازم است آن وقت شورای حکام به اقدامات دیگری متوسل شود تا عمل به قطعنامه نوامبر ۲۰۱۱ محقق شود. منظور من این بود.
اما آقای سلطانیه سفیر ایران در آژانس بارها اعلام کرده که ایران در قضیه عدم دسترسی به سایت نظامی پارچین بر خلاف وعده عمل نکرده، بلکه هیات آژانس بود که قبل از توافق بر سر نحوه بازدید، درخواست بازدید مطرح کردند؟
این حرف کاملا خلاف واقع است. آژانس حداقل پنج هفته قبل از سفر هیات تقاضا کرد که به پارچین برود. به آنها چیزهای متفاوتی گفته شد. یکبار گفته شد که آنجا یک سایت نظامی است و بازدید غیر ممکن. یکبار دیگر گفته شد که ببینیم چه می شود. در پایان سفر اول هیچ جوابی داده نشد. در سفر دوم گفته شد نه نمی توانید به پارچین بروید. ولی می توانیم شما را به یک سایت دیگر ببریم. آن سایت جایی نبود که آژانس از آنجا بازدید کند چون وسایل و افراد لازم در اختیار هیات نبود تا کار تحقیقاتی خود را انجام دهند. ایران صادقانه رفتار نمی کند.
اگر ایران برای همکاری جدی است باید به تعهداتش عمل کند و به نیازهای آژانس برای تحقیقات درباره برنامه هسته ای اش توجه و همکاری کند.
گزارشهایی مطرح شده مبنی بر این که ایران در حال پاکسازی سایت پارچین است. شما در این باره چه نظری دارید؟
باید این را پرسید که وقتی ایران به آژانس اجازه دسترسی به پارچین را نداد گزارش های مطرح شد درباره تصاویر ماهواره ای که ایران دارد این سایت را پاکسازی می کند. من واقعا نمی توانم درستی این گزارش ها را تایید کنم ولی اگر درست باشند می توان یک ارتباطی مشاهده کرد.
آنچه آژانس مدتهاست می گوید این است که ما باید بتوانیم به جایی که لازم داریم از آنجا بازدید کنیم برویم. این آژانس نیست که زیر ذره بین تحقیق است این ایران است. لذا اگر آژانس لازم می بیند که به نقطه ای برود باید اجازه اش داده شود. برای ایران امکان داشت که پیشاپیش سفر روی چارچوب بازرسی ها کار کند و به آژانس اجازه دسترسی بدهد.
بجای این کار، آنها مرتب دلایل مختلفی برای عدم بازدید مطرح کردند. حالا ناگهان می گویند که شاید بشود درباره این موضوع بیشتر حرف بزنیم و یا بازدیدی صورت گیرد. این فقط ایجاد تاخیر بیشتر و مانع تراشی بیشتر از سوی ایران است نه بیشتر.
سفیر ایران در آژانس می گوید به جای ایجاد فضای آرام برای مذاکره، برخی به دنبال صحبت از جنگ و فضا سازی رسانه ای هستند. منطق ایران در این نکته منطق مشخصی است؟
ایران ده سال برای همکاری با آژانس وقت داشت. بعضی اوقات کمی همکاری کرده و بعد ابهام و مانع تراشی کرده. ایران فقط وقتی تحت فشار است امکان دسترسی می دهد. من واقعا معتقدم که اگر ما قطعنامه نوامبر گذشته را تصویب نکرده بودیم ایران اجازه رفتن تیم های آژانس به ایران و گفتگو را نمی داد. تنها دلیلی که باعث شد اجازه رفتن آژانس را بدهند بخاطر فشار آن قطعنامه بود و آنها نگران قطعنامه های بعدی و بیانیه های گروه شش جانبه بود. ایران می داند که تحت فشار است و بهمین خاطر بدنبال بهانه های دیگر خواهد بود ولی ده سال است که آژانس با سوال هایی درباره برنامه هسته ای ایران مواجه بوده و زمان آن رسیده که ایران جواب این سوالها را بدهد.
دو زن آمریکایی از طریق فیس بوک فهمیدند که هر دو همسر یک مرد هستند.
دادستان ها می گویند این اتفاق وقتی افتاد که پیشنهاد خودکار فیس بوک یکی از این دو زن را به عنوان دوست و آشنای احتمالی به دیگری معرفی کرد.بر اساس مدارک دادگاهی در ایالت واشنگتن همسر اول این مرد با کلیک بر صفحه زن دوم متوجه شد این زن و همسر او در کنار کیک عروسی ایستاده اند.
این خانم ابتدا با مادر شوهر خود و بعد با مقامات قضایی تماس گرفته است.
آلن اونیل، که افسر زندان است به چند همسری متهم شده و قرار است اواخر این ماه در دادگاه حاضر شود.
چند همسری در آمریکا غیرقانونی است.
بر اساس اسناد دادگاه آقای اونیل که پیشتر آلن فولک نام داشته در سال ۲۰۰۱ با همسر اولش ازدواج کرده و بعد از اینکه همسر اولش را بدون طلاق ترک می کند نام خود را تغییر داده و دوباره ازدواج کرده است.
بر اساس اسناد دادگاه یک ساعت پس از آنکه همسر آقای اونیل با مادر او تماس گرفت، آقای اونیل نزد همسر اول خود بازگشته است. همسرش چندبار از او می پرسد که آیا او را طلاق داده و آقای اونیل می گوید نه ما هنوز زن و شوهریم.
براساس کیفرخواست نه آقای اونیل و نه همسر اولش هیچ کدام تقاضای طلاق نکرده بودند.
دادستان ها می گویند آقای اونیل از همسر اولش خواسته از ازدواج دوم او به کسی نگوید تا او "همه چیز را درست کند" اما همسر او به مقامات اطلاع داده است.
اگر آقای اونیل مجرم شناخته شود به یک سال زندان محکوم خواهد شد.
غضنفر رکن آبادی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیروت با اشاره به این که کشورش در حال حاضر ۱۱ هزار فروند موشک آماده شلیک به آمریکا و اسرائیل دارد، گفت:" ایران کمترین احتمالات را جدی می گیرد."
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای رکن آبادی تاکید کرد که ایران در "موضع دفاعی قرار دارد و اگر مورد حمله قرار بگیرد، پاسخ سخت و دردناکی خواهد داد."اخیرا گمانه زنی ها در مورد حمله احتمالی اسرائیل به مواضع هسته ای ایران شدت گرفته است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل گفته است: "حمله به ایران در روزها یا هفته های آینده اتفاق نمی افتد اما به سالهای آینده هم موکول نمی شود."
آقای نتانیاهو که در گفتوگو با نشریه جروزلم پست در مورد حمله بالقوه به ایران سخن می گفت، افزود حمله به ایران تصمیم قطعی محسوب نمی شود و هنوز هم این امکان وجود دارد که یک راه حل دیپلماتیک در این باره پیدا شود.
اخیرا فشارهای بین المللی بر ایران به دلیل برنامه هسته ای این کشور افزایش یافته است. غرب ایران را متهم می کند که به دنبال دستیابی به سلاح هستهای است اما ایران همواره بر صلح آمیز بودن برنامه های هسته ای این کشور تاکید کرده است.
لئون پانهتا وزیر دفاع آمریکا به تازگی اعلام کرد که پنتاگون درحال آماده کردن یک رشته گزینه های نظامی برای حمله به تاسیسات اتمی ایران در صورت شکست تلاش های دیپلماتیک و تحریم هاست. او گفت که این برنامه ریزی ها "برای مدتی طولانی" در جریان بوده است.
آمریکا در عین حال از اسرائیل که تاکید بیشتری بر احتمال لزوم استفاده از حمله نظامی دارد، خواسته است به تحریم های تازه علیه ایران فرصت تاثیرگذاری بدهد.
جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی شامگاه نهم مارس برنده نشان هنر برای آزادی از بنیاد فیر پلی در سوئیس شد.
آقای پناهی در جریان حوادث بعد از انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری بازداشت شد و دادگاه او را به اتهام "اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام" به شش سال حبس، بیست سال محرومیت از فیلم سازی و ممنوعیت سفر به خارج و مصاحبه با رسانه های داخلی و خارجی محکوم کرد.برگزارکنندگان این جایزه خواهان بررسی پرونده حقوقی جعفر پناهی و لغو ممنوعیت فیلمسازی شدند.
بنیاد خیریه فیرپلی که با هدف حمایت از هنرمندان تاسیس شده، امسال نخستین نشان هنر برای آزادی را در خانه فرهنگ شهر زوریخ به این فیلمساز ایرانی اهدا کرد.
در ماه دسامبر، فیلم مستند "این فیلم نیست" ساخته جعفر پناهی و مجتبی میرتهماسب، جایزه نخست بخش فیلم های مستند آسیا - آفریقای جشنواره جشنواره بین المللی فیلم دوبی را به خود اختصاص داده بود.
رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا گفته است قبل از هرگونه حمله هوایی علیه ایران، اعمال محاصره بین المللی دریایی این کشور باید درنظر گرفته شود.
کارل لوین، سناتور دموکرات روز گذشته جمعه نهم مارس در مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی سی اسپن گفت :" فکر می کنم یکی از انتخاب هایی که می تواند در کنار قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد، در تحت فشار قرار دادن ایران برای متوقف کردن فعالیت های هسته ای این کشور موثر باشد، محاصره بین المللی دریایی ایران خواهد بود."به گفته این سناتور آمریکایی برای جلوگیری از افزایش جهانی قیمت نفت خام، هرگونه محاصره دریایی باید با توجه به درنظرگرفتن منابعی جایگزین برای تامین نفت انجام شود.
لوین در پاسخ به سوالی درباره راههای دیگربرای افزایش فشاربر ایران از جمله ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک این کشور گفت :" چنین اقداماتی می تواند بسیار موثرباشد."
به گفته رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا "این هاگزینه هایی هستند که باید همه جوانب آن از سوی اسرائیل و آمریکا و کشورهایی که قصد شرکت در آن را دارند، در نظرگرفته شود."
آیت الله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعیان، مراسم شب چهارشنبه آخر سال را خرافه خوانده و خواستار حذف این مراسم شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به استفتائی در مورد آداب و رسوم نوروز و مراسمی که در شب چهارشنبه آخر سال برگزار می شود، گفت: "بخشی از رسوم که در نوروز برگزار می شود بسیار خوب است و بخشی خرافی است."به گفته این مرجع تقلید آتش روشن کردن در چهارشنبه سوری، "یک بدعت خرافی است مخصوصا با گفتن این جمله که سرخی تو از من زردی من از تو اینها خرافات" است.
آیت الله مکارم شیرازی افزوده: "انسان عاقل نباید به سراغ این کارها برود، مخصوصا این کار خطراتی دارد. عزیزان رعایت کنند این رسم غلط را حذف کنند و آن رسوم مثبت را انجام دهند."
فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفته است کشورش از توانمندی ساخت ناو هواپیمابر برخوردار است و کار ساخت ناوشکن ها در دست اقدام است.
دریادار حبیب الله سیاری، فرمانده نیروی دریایی روز شنبه، بیستم اسفند ماه ( ۱۰ مارس) در گفتگویی با خبرگزاری دولتی ایران ( ایرنا) همچنین از برنامه گسترش حضور نیروی دریایی این کشور در آب های آزاد در سال ۱۳۹۱ و افزایش توانمندیهای این نیرو خبر داد.
آقای سیاری گفت: "جمهوری اسلامی ایران در دریاهای آزاد و بین المللی منابع و منافعی دارد و خود می تواند امنیت خطوط مواصلاتی آن را تامین کند."
فرمانده نیروی دریایی ایران با اشاره به حضور دیگر کشورها در منطقه گفت: "از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران نیازی به حضور آنها در منطقه نیست و آنها علیرغم آن که منافعی در منطقه ندارند، اما برای خود منافع مشروع تعریف می کنند."
فرمانده نیروی دریایی ایران گفت که کشورهای منطقه می توانند با همکاری یکدیگر، امنیت منطقه را تامین کنند.
اسراییل در حمله هوایی یکی از رهبران ارشد مقاومت فلسطینی را کشت.
منابع فلسطینی و اسراییلی تایید کرده اند که زهیر القیسی دبیر کل کمیته های مقاومت مردمی در حمله هوایی اسراییل به غزه کشته شده است.اسراییلی ها می گویند آقای القیسی به این دلیل هدف قرار گرفته که خود در تدارک یک حمله علیه اسراییل بوده است.
یک شبه نظامی دیگر نیز در این حمله کشته شده است.
ارتش اسراییل کمی بعد از این حمله تایید کرد که در یک حمله هوایی دوم دو نفر دیگر را که برای پرتاب راکت به اسراییل آماده می شدند هدف قرار داده است.
جهاد اسلامی اعلام کرده این دو نفر عضو این سازمان نظامی بوده اند.
سازمان کمیته های مقاومت مردمی که چند گروه نظامی هم سو با حماس را نمایندگی می کند چندین بار به اسراییل حمله کرده است.
منابع فلسطینی می گویند فرد دومی که در این حمله کشته شده محمود حنانی، عضو ارشد دیگری از کمیته های مقاومت مردمی بوده است.
منابع درمانی می گویند نفر سومی نیز در این حمله که در نزدیکی شهر غزه صورت گرفته به شدت مجروح شده است.
شاهدان عینی به آسوشیتدپرس گفته اند کمی قبل از این که خودروی این عده منفجر و شعله ور شود، صدای هواپیماهای بدون سرنشین اسراییلی را در منطقه شنیده اند.
این حمله هوایی چند ساعت پس از شلیک دو گلوله خمپاره از غزه به سوی اسراییل انجام شد. این حمله تلفاتی در اسراییل به بار نیاورد.
سخنگوی ارتش اسراییل می گوید آقای القیسی عامل اصلی چند حمله و بمب گذاری در نزدیکی مرز اسراییل و مصر بوده که سال گذشته رخ داد و به کشته شدن ده سرباز اسراییلی منجر شد. در این حمله ده نفر از عاملان و 5 سرباز مصری نیز کشته شدند.
یک سخنگوی کمیته های مقاومت مردمی در غزه گفت انتقام این حمله را از اسراییل خواهند گرفت.
ابو عطیه به خبرگزاری رویترز گفت: " ما برای پاسخ دادن به این جرم نفرت انگیز، از تمام گزینه ها استفاده خواهیم کرد. مرگ رهبر ما مقاومتمان را پایان نخواهد داد.
در روسیه هزاران نفر در مرکز مسکو، پایتخت، و شهرهای دیگر این کشور در اعتراض به انتخاب مجدد ولادیمیر پوتین، به ریاست جمهوری دست به اعتراض زده اند.
علیرغم مسالمت آمیز بودن راهپیمایی امروز (شنبه ۱۰ مارس)، گزارش ها از حضور سنگین نیروهای پلیس در منطقه و استقرار خودروهای نظامی در خیابانهای مجاور این تظاهرات حکایت دارد.معترضان ضمن به رسمیت نشناختن پیروزی آقای پوتین می گویند که انتخابات اخیر با تقلب هایی گسترده همراه بوده است.
ولادیمیر پوتین با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری هفته گذشته، برای سومین بار رئیس جمهور روسیه میشود.
آقای پوتین که پیش از این، دو دوره در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ میلادی رئیس جمهور روسیه بوده است، برای یک دوره شش ساله دیگر در این سمت خواهد بود.
روز جمعه دولت آمریکا اعلام کرد که باراک اوباما، رئیس جمهور این کشور در تماسی تلفنی با آقای پوتین "پیروزی اخیر را به او تبریک گفت."
در حالی که انتخاب آقای پوتین مورد قبول کشورهای خارجی قرار گرفته است، ناظران گفته اند که نتیجه این انتخابات به نفع آقای پوتین تغییر کرده است.
هرچند مقامات مسکو مجوز راهپیمایی ۵۰ هزار نفری را صادر کرده اند، اما گزارش ها حاکی از تعداد کم شرکت کنندگان در این گردهمایی اعتراض آمیر است.
معترضان شمار شرکت کنندگان را ۲۵ هزار نفر برآورد کرده اند.
یکی از سازماندهندگان این راهپیمایی خواستار برگزاری تجمع اعتراضی گسترده تری در ماه مه یعنی یک هفته قبل از آن که ولادیمیر پوتین دوره جدید ریاست جمهوری اش را آغاز کند، شده است.
در همین حال گری کاسپاروف، یکی از رهبران معترضان و قهرمان سابق شطرنج جهان در یک سخنرانی گفته است:" این یک انتخابات نبود، این اقدامی از سوی یک تبهکار بود که میخواست بار دیگر به کرملین برگردد."
به گزارش خبرگزاری فرانسه پلیس امروز شماری از معترضان را درجریان یک راهپیمایی در سن پترزبورگ بازداشت کرده است. گفته شده که این راهپیمایی بدون داشتن مجوز برگزار شده است.
دوشنبه گذشته، یک روز بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه، پلیس حدود ۲۵۰ معترض را در مسکو و ۳۰۰ نفر دیگر را در سنپترزبورگ بازداشت کرد.
پس از برگزاری انتخابات پارلمانی روسیه در ماه دسامبر گذشته موجی از اعتراضات به آنچه که تقلب در انتخابات خوانده شد، در این کشور به راه افتاد.
ایران در هفته جاری ۳۰۰ هزار تن گندم از روسیه و قزاقستان خریده است.
خبرگزاری رویترز می گوید که دولت ایران در طول هفته های گذشته نیز فعالانه مشغول خرید گندم از بازارهای جهانی بوده است.این خبرگزاری می گوید محصول امسال گندم تولید شده در داخل ایران محصول پرباری نبوده است.
صادرات مواد اولیه غذایی، از جمله گندم، برنج و شکر، شامل تحریمهای وضع شده کشورهای غربی علیه ایران نیست.
دولت ایران در ماه گذشته میلادی (فوریه) حدود دو میلیون تن گندم از روسیه، آلمان، کانادا، برزیل و استرالیا خریداری کرد.
ایران اخیرا ۱۲۰ هزار تن گندم نیز از آمریکا خریده است و به گزارش خبرگزاری فارس این گندم آمریکایی در روز هفتم فروردین به ایران خواهد رسید.
دولت ایران همچنین خواستار واردات یک میلیون تن گندم از پاکستان در یک قرارداد "مبادله" کالا است.
یک هیات اقتصادی هندی نیز قرار است امروز (جمعه) وارد تهران شود و در خصوص فروش گندم به ایران مذاکره کند.
دولت محمد خاتمی در سال ۱۳۸۳ اعلام کرده بود که جمهوری اسلامی در تولید گندم به خودکفایی رسیده است. دولت محمود احمدی نژاد نیز وعده داده بود که ایران نه تنها در زمینه گندم، بلکه در سایر محصولات کشاورزی نیز به خودکفایی خواهد رسید.
با این حال، ایران در سال های اخیر در رده های اول واردکنندگان گندم در جهان قرار داشته است.
مدیرکل ریالی و نشر بانک مرکزی ایران گفته است که خریداران سکههای طلای پیشفروش شده، در صورت تمایل میتوانند به جای سکه، اوراقی دریافت کنند که به آنها سود تعلق میگیرد.
خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا) به نقل از عباس کمرئی، مدیرکل ریالی و نشر بانک مرکزی ایران، از ادامه پیشفروش سکه تمام بهار آزادی به قیمت ۵۹۹ هزار تومان در هفته آینده خبر داده است.آقای کمرئی گفته است که بانک مرکزی ایران در مرحله اول، نزدیک به چهار میلیون قطعه سکه پیشفروش کرده است، ولی "از آنجایی که احتمال میرفت به هنگام تحویل سکههای پیشفروش شده، قیمت سکه در بازار افت کند یا قیمت جهانی طلا دچار نوسان شود، بانک مرکزی تمهیداتی اندیشیده است تا افراد در صورت تمایل بتوانند به جای سکه، اوراقی را دریافت کنند که نشان میدهد فرد چه تعداد سکه خریده است."
او اضافه کرده است: "به این اوراق سود تعلق میگیرد و با این ابتکار عمل، از خطرات مربوط به نقل و انتقال فیزیکی سکهها نیز کاسته شده است."
بهای سکه طلا و ارز در بازار داخلی ایران در ماههای گذشته به رکوردهای جدیدی رسید و پیشفروش سکه طلا از جمله سیاستهایی بود که تصمیمگیران اقتصادی ایران برای مقابله با رشد شدید قیمتها در پیش گرفتند، هر چند موعد تحویل سکههای پیشفروش شده به تدریج افزایش یافت و از چهار ماه پس از پیشفروش آنها، به شش ماه و سپس به ۹ ماه رسید.
مدیرکل ریالی و نشر بانک مرکزی ایران گفته است که تغییر موعد تحویل سکه، عامل کاهش شدید تقاضای خرید سکه بوده است و نوسانات بازار سکه به حداقل رسیده است.
به گفته آقای کمرئی، بانک مرکزی ایران پنجشنبه هر هفته و پس از ارزیابی وضعیت بازار، در باره ادامه پیش فروش سکه در هفته آتی تصمیمگیری میکند.
مدیرکل ریالی و نشر بانک مرکزی ایران همچنین از عرضه سکه گرمی طلا از روز یکشنبه، ۲۱ اسفند در بانکهای پاسارگاد خبر داده است.
او گفته است که قیمت سکههای گرمی بر مبنای قیمت جهانی و میانگین قیمت معامله روز قبل تعیین خواهد شد.
گفته شده است که فروش سکههای گرمی که "سکههای طلای خرد" هم نامیده میشوند تا ۲۱ اسفند ماه ادامه خواهد داشت، ولی هر فرد میتواند تنها دو قطعه سکه گرمی دریافت کند.
سکه تقلبی در بازار
همزمان با برنامهریزی بانک مرکزی ایران برای تامین تقاضای خرید سکه در آستانه سال نو در این کشور، خبرگزاری مهر به نقل از نظامالدین برزگری، رئیس سازمان ملی استاندارد، از جمعآوری ۳ هزار قطعه سکه گرمی تقلبی خبر داده است.
او درباره مشخصات سکههای گرمی تقلبی توضیحی نداده، ولی گفته است: "براساس هماهنگیهای انجامشده با بانک مرکزی، موضوع جمعآوری و جذب سکههای گرمی حل و فصل شده و قرار بر این است که سکههای گرمی به شکلهای دیگری و با عیار مشخص در بازار عرضه شود."
ارزهای مسافرتی
در آستانه سال نو در ایران همچنین روابط عمومی بانک مرکزی این کشور در اطلاعیهای، میزان ارزی را که مسافران عازم سفر خارج از ایران میتوانند به نرخ رسمی از شعبههای بانک ملی ایران دریافت کنند، متناسب با کشور مقصد، از۴۰۰ دلار تا هزار و ۵۰۰ دلار اعلام کرده است.
بنا بر این گزارش، مسافرانی که از مسیر هوایی به کشورهای ترکیه، ترکمنستان، کویت، قطر، بحرین و عمان میروند، میتوانند یکبار در سال، از شعبههای بانک ملی ایران هزار دلار یا معادل آن به سایر ارزها را بخرند.
این میزان برای سفرهای هوایی به مقصد کشورهای آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، افغانستان و امارات متحده عربی ۴۰۰ دلار یا معادل آن به سایر ارزها و یکبار در سال اعلام شده است.
مسافران سفرهای هوایی به عراق، سوریه و عمره مفرده به عربستان سعودی نیز میتوانند ۴۰۰ دلار یا معادل آن به سایر ارزها را در دو نوبت در سال، از شعبههای بانک ملی ایران بخرند.
میزان ارزی که مسافران سفرهای هوایی به مقصد دیگر کشورها میتوانند به قیمت رسمی ایران بخرند، هزار و ۵۰۰ دلار یا معادل آن به سایر ارزها و یکبار در سال اعلام شده است.