وزیر اطلاعات ایران از "برنامه ریزی دشمن" برای ضربه زدن به انتخابات مجلس سخن گفته است.
روز سه شنبه، ۴ بهمن (۲۴ ژانویه)، خبرگزاری داخلی جمهوری اسلامی اظهارات حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات را منتشر کردند که از جمله گفته است که "دشمن برای ضربه زدن به انتخابات برنامه های فراوانی دارد و حدود پانزده برنامه را برای ضربه زدن به انتخابات طراحی کرده است."آقای مصلحی، ضمن تاکید بر اینکه "دستگاه های اطلاعاتی کشور اشراف کاملی بر برنامه دشمن دارند" گفت که "جنگ روانی و اقدامات دشمن علیه ایران اسلامی در ابعاد گوناگون و از مسیرهای مختلف انجام می شود."
وزیر اطلاعات در توضیح این برنامه ها گفت که نخستین اقدام دشمن در این زمینه، ایجاد تفرقه بین هواداران حکومت، یا به گفته او "دامن زدن به اختلافات داخلی و به ویژه ایجاد اختلاف بین جریان های ارزشمدار و دل داده های انقلاب است."
این مقام اطلاعاتی در مورد خصوصیات این "جریان ها" توضیح بیشتری نداد و مشخص نکرد که "دشمن" در نظر دارد از چه عوامل و مسایلی برای ایجاد اختلاف بین آنها بهره برداری کند.
در مورد دومین برنامه "دشمن" برای این انتخابات، حیدر مصلحی، از ملتهب ساختن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات نام برد و افزود که چنین رویکردی "در برنامه برخی افراد و جریان های مختلف وجود دارد."
آقای مصلحی گفت که زیر سئوال بردن سلامت انتخابات هم موضوعی است که قرار است برای ضربه زدن به انتخابات آتی مجلس مطرح شود و افزود که "عوامل فتنه هم با خطی که از استکبار می گیرند به شدت دنبال این هستند تا سلامت انتخابات مجلس را زیر سئوال ببرند."
"جریان فتنه" اصطلاحی است که طرفداران حکومت به معترضان به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، از جمله شماری از شخصیت های سرشناس جناح اصلاح طلب، اطلاق می کنند و وزیر اطلاعات گفت که "به عنوان یک خبر و اطلاع عرض می کنم که ارتباط جریان فتنه با دشمنان این نظام و ملت ثابت شده است و اسناد فراوانی وجود دارد."
این مقام اطلاعاتی ضمن ابراز این نظر که مخالفان حکومت در نظر دارند از ضعف های موجود در کشور برای ضربه زدن به انتخابات استفاده کنند، قوه مجریه را مسئول این نارسایی ها معرفی کرد و گفت که "دشمن در صدد است تا ضعف ها و عملکرد نامطلوب برخی دستگاه ها و عوامل اجرایی را به کل کشور تعمیم دهد."
توصیه به حضور گسترده مردم
حیدر مصلحی همچنین "استکبار" را متهم کرد که در صدد است حرکت اعتراضی جاری در منطقه را در ایران تکرار کند و برای این منظور، برگزاری اعتراضات خیابانی را پیش بینی کرده است.مقامات جمهوری اسلامی همواره بر حضور مردم در مراکز رای گیری تاکید داشته و شرکت گسترده در انتخابات را نشانه حمایت مردمی از رهبران حکومت و سیاست های آنان معرفی کرده اند.
قرار است رای گیری در انتخابات نهمین دوره مجلس روز ۱۲ اسفند صورت گیرد و انتظار می رود طی هفته های آینده، شورای نگهبان فهرست نامزدهایی را که اجازه شرکت در انتخابات را دارند تعیین و اعلام کند.
در دوره های قبلی مجلس، رقابت بین جناح های محافظه کار و اصلاح طلب باعث می شد تا رای دهندگان، به امید تغییر در شرایط کشور، در انتخابات شرکت کنند و در مواردی، از جمله انتخابات ریاست جمهوری دوره ها ششم و دهم، میزان این مشارکت بسیار چشمگیر بوده است.
در حال حاضر، بسیاری از تشکل ها و شخصیت های شناخته شده جناح اصلاح طلب از سوی مقامات و رسانه های حکومتی از صحنه فعالیت های سیاسی طرد شده و شماری از آنان شرایط را برای ورود به رقابت های انتخاباتی مناسب ندانسته اند.
انتظار می رود رقابت اصلی در انتخابات سال جاری بین نامزدهای مخالف و طرفدار محمود احمدی نژاد صورت گیرد و مشخص نیست که آیا رقابت این دو گروه، به ویژه با توجه به همسویی کامل آنها در حمایت از نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، برای رای دهندگان جذابیت کامل داشته باشد.
همچنین، پس از بروز اختلاف نظر بین آقای احمدی نژاد و آیت الله خامنه ای در مورد برخی انتصابات دولتی، رقبای سیاسی آقای احمدی نژاد او را به دلیل عدم اطاعت محض از رهبر جمهوری اسلامی مورد انتقاد قرار داده و اصطلاح "جریان انحرافی" را برای نامیدن شماری از افراد نزدیک به او ابداع کرده اند.
معلوم نیست که آیا شورای نگهبان، که بر تبعیت از آیت الله خامنه ای تاکید دارد، نامزدی افراد وابسته به "جریان انحرافی" را تایید خواهد کرد، و در صورت عدم اجازه حضور این افراد در رقابت های انتخاباتی، قرار است رای دهندگان برای انتخاب ین چه گزینه هایی به طور گسترده در مراکز رای گیری حضور یابند.
آندرس فو راسموسن، دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، ضمن استقبال از تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران، تاکید کرده است که این سازمان قصد مداخله نظامی در آن کشور را ندارد.
آقای راسموسن در مصاحبه با روزنامه "لا ریپوبلیکا" گفته است: "من متقاعد شده ام که که بهترین راه حل (در مورد ایران) هنوز راه حل سیاسی است و به همین دلیل از تشدید تحریمهای اتحادیه اروپا (علیه ایران) استقبال می کنم."دبیرکل ناتو افزود که تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران تاثیری قابل توجه بر وضعیت اقتصاد آن کشور و همچنین رهبران جمهوری اسلامی خواهد داشت.
آقای راسموسن در پاسخ به این سوال که آیا مداخله ناتو در منطقه به کلی غیر قابل تصور است گفت: "هر گونه مداخله از سوی ناتو منتفی است."
وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه، سوم بهمن (۲۳ ژانویه)، در نشستی در بروکسل بر سر اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به توافق رسیدند.
این تحریمها شامل ممنوعیت خرید نفت خام و فرآوردههای نفتی با ایران میشود.
برخی مقامات ایرانی تهدید کرده اند که در صورت تحریم نفتی این کشور،جمهوری اسلامی با بستن تنگه هرمز مانع صادرات نفت سایر کشورهای منطقه از این آبراه خواهند شد.
این در حالی است که آمریکا به ایران هشدار داده که به آن کشور اجازه نخواهد داد در عبور و مرور کشتی ها از تنگه هرمز اخلالی ایجاد کند.
وزیر دفاع بریتانیا هم روز سه شنبه گفت که این کشور برای مقابله با هر گونه اقدام احتمالی ایران برای بستن تنگه هرمز، نیروی نظامی بیشتری به این منطقه اعزام می کند.
در آستانه اعلام تحریم نفتی ایران از سوی اتحادیه اروپا، ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن آمریکا، همراه با پنج کشتی جنگی دیگر از جمله یک ناوچه بریتانیایی و شناوری فرانسوی بدون مواجهه با حادثه ای از تنگه هرمز گذشتند و وارد خلیج فارس شدند.
مقامات غربی می گویند هدف از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران، وادار کردن این کشور به از سرگیری مذاکرات هسته ای و توقف غنیسازی اورانیوم است.
غربیها ایران را به تلاش برای دستیابی به بمب هستهای متهم میکنند، اما ایران همواره این اتهام را رد کرده و میگوید برنامه هستهای اش صرفا مقاصد صلح آمیز دارد.
۷۰ سال از بنیانگذاری حزب توده ایران میگذرد. این حزب دیگر در صحنۀ سیاست ایران نقش قابل ذکری بازی نمیکند؛ با وجود این، یادآوری تاریخ آن مهم است.
چرا چنین است؟چرا نمیتوان با یک جمله، با یک حکم، با یک صفت، با یک کتاب یا کتابهایی کار حزب توده ایران را ساخت و پروندۀ آن را برای همیشه بست؟هویت مشترک: موضوعهای مشترک بحث
کم نیستند پروندههایی از تاریخ معاصر ایران که تا همین چندی پیش بسته قلمداد میشدند، اما دوباره این نیاز پیدا شد که گشوده شوند و از نو موضوع بررسی و نقد و داوری قرار گیرند.نمونهای گویا: به انقلاب ۱۳۵۷ همچون داوری نهایی تاریخ درباره سلسلۀ پهلوی نگریسته میشد. بسیارند روشنفکرانی که با اشتیاق، سخن عامیانۀ انداختن پروندۀ رضا شاه و محمدرضا شاه به زبالهدانی تاریخ را تکرار میکردند، اما اینک دریافتهاند که باید به آن پرونده رجوع کنند، آن را بازبخوانند و دربارۀ حکمهای صادر شده تجدید نظر کنند.
نخستین درسی که باید از این تجربه بگیریم این است که دیگر تصور نکنیم تاریخ جایی به نام "زبالهدانی" دارد که میتوان اراده کرد و چیزهایی را در آن افکند و برای همیشه از دست آنها خلاصی یافت.
مجموعهای از شخصیتها، سازمانها و رخدادها وجود دارد که ما برای فهم تاریخ ایران در قرن بیستم ناچاریم مدام به آنها رجوع کنیم. از آن جملهاند: رضا شاه، محمدرضا شاه، مصدق، آیتالله خمینی، کودتای ۲۸ مرداد، اصلاحات ارضی ("انقلاب سفید")، سیاهکل، انقلاب ۱۳۵۷ و ... حزب توده ایران.
ما دربارۀ هیچکدام از اینها نمیتوانیم به یک وحدت نظر نهایی برسیم. هویت مشترک ما نه اشتراک در اسطورههای مثبت و منفی و داوریهایی همسان دربارۀ پدیدههای عمدۀ تاریخی، بلکه در رجوع مداوم به پدیدههایی خاص برای فهم موقعیت کنونی و تعیین میزان وحدت و تضادمان است. نهایت همدلی ما توافق بر سر بحث است، نه بر سر رسیدن به نتیجهای که برای همه پذیرفتنی باشد. و معمولاً داستان این گونه پیش میرود: آنقدر بحث میکنیم تا خسته شویم، تا موضوعهای کنونی مبرمیت و جذابیت خود را از دست بدهند و موضوعهای دیگری مبرم و جذاب شوند.
موضوع "حزب توده ایران"
به نظر میرسد که "حزب توده ایران" هنوز از موضوعهای جذاب و تا حدی مبرم برای بحث باشد. کسانی هم که قضاوت خود را دربارۀ این حزب کردهاند، چه بسا مدام در گفتار و نوشتار به آن اشاره میکنند و در آن موضوعی برای بحث میبینند.یک داوری تند رایج دربارۀ حزب توده ایران چنین است: این حزب، عامل روسها بوده است. بعید نیست که در آیندهای نه چندان دور که در آن تنشهای کنونی فرونشسته باشند، اطلاعاتی دقیق از بایگانی امنیتی روسها به دست آید و ما بر پایۀ آنها بدانیم چه کسانی آن رابطهای را با همسایگان شمالی داشتهاند که در مقولۀ "عامل یک دولت خارجی بودن" میگنجد. این اطلاعات، باز تمام داستان حزب توده ایران را توضیح نمیدهد که جریانی بوده است نه تنها فعال در پهنۀ سیاست، بلکه با تأثیراتی ژرف بر بینش و منش نسلهایی از ایرانیان.
حزب توده کانونی فرهنگساز بوده است؛ و فرهنگسازی مؤثر تنها با عاملیت بیگانه توضیحپذیر نیست. حزب توده اگر عامل روسها بوده، به دلیل ایدئولوژی خود چنین بوده است. با ایدئولوژی میتوان عامل بودن را _تا حدی کلی و به عنوان چیزی زمینهساز _ توضیح داد، اما از عامل بودن نمیتوان توضیح مناسبی برای ایدئولوژی ساخت.
حزب توده ایران، نوعی نمایندگی قرن بیستم
این جریان قرنِ بیستمی در همه جا نقشآفرین بوده: در روسیه، چین، اروپا، آمریکا، همۀ قارهها و همۀ کشورها. هم در کلانشهرهای اروپایی حضور داشته و هم در نواحی دوردست روستایی، در کارخانۀ پیشرفته و در کارگاه ابتدایی، در همۀ دانشگاهها، در همۀ کتابخانهها، و در همۀ رزمها و درگیریها. حزب توده ایران حلقۀ پیوند اصلی ما با جریان قرنِ بیستمیِ چپ بوده است.
در اینجا تأکید بر خصلت "قرنِ بیستمیِ" جریان به عمد صورت میگیرد. اگر تنها از چپ سخن بگوییم، ممکن است خصلتِ دورانیِ آن را از نظر دور بداریم، یعنی، چندان که باید توجه نکنیم به دوران تاریخیای که این جریان در آن نشو و نما داشته و بدون رجوع به آن فهمپذیر نمیشود.
قرن بیستم، قرن فشرده، پرتلاطم، و خشنی بوده است. اریک هابزباوم، مورخ انگلیسی، به درستی آن را "قرن افراطها" مینامد. در این قرن، هویت جریانهای فکری و سیاسی نه برپایۀ هدفهایی که برای خود مقرر کردهاند و برنامههایی که پیش گذاشتهاند، بلکه اساساً متأثر از مناسباتی شکل گرفته که در آن قرار داشتهاند و همچنین متأثر از پویشهایی تعیین شده است که آنها را به افراط کشانده و باعث روآوریشان به کارکردهایی خلاف اصول و برنامه شده است.
قرنی "در انتظار گودو"
قرن بیستم در معنایی اندکی غلوآمیز، قرن سازههای گفتاری با-خود-کِشنده (دیسکور در معنایی فوکویی یا ایدئولوژی در معنایی آلتوسری) بود، شبکهای از مفهومها و گزارهها که از آگاهی برنمیآیند، اما به چیزی شکل میدهند که توهم آگاهی ایجاد میکند. ابتدا سوژۀ آگاهی قرار ندارد، و به دنبال آن "گفتمان"، بلکه برعکس، این سازۀ گفتمانی است که سوژههای خود را ایجاد میکند و اینها را اینسو و آنسو میکشد.
این ساختارِ سازندۀ ناساخته، کشف قرن نوزدهم بود. از جمله مارکس دریافته بود که انسانها تاریخ خود را میسازند اما نه آنسان که اراده کردهاند. ولی او در وجود طبقۀ کارگر صنعتی این امکان را میدید که برای نخستین بار در طول تاریخ اراده و آگاهی درهم آمیزد و بدینسان یگانگی بهترین تفسیر از جهان با بهترین تغییر در جهان رخ نماید.
قرن بیستم قرن چیرگی ساختار بر آگاهی بود. خوشبینی مارکسیستی به جا ماند، اما چونان انگیختاری تراژیک، به عنوان چیزی که سوژههای کوچک را بر میانگیخت تا در درون سازههای کلان قرار گیرند و بازیچۀ سوژههای درشت شوند. این، گونهای "نیرنگ عقل" در بیانی هگلی بود. بازیگران بازی میخوردند، آن هم در بازیای که در نهایت کارگردانی نداشت. بازی عبث بود، اما نه به تمامی.
قرنی "در انتظار گودو" سپری شد؛ این انتظاری بیهوده بود، اما انگیزۀ رفتن، یعنی این باور که از اینجا، از این جهان سرد و خشن و ناعادلانه باید برون شد و جهان دیگری برپا کرد، درست و بحق بود؛ انگیختاری عقلانی بود که به خودی خود برساختۀ هیچ نیرنگی نبود و در همان وجود قرن بیستمی خود نیز امکان تفکر بازتابی را داشت، یعنی امکانِ تبدیل شدن به اندیشهای که در خود بازبتابد، بر اندیشه بیندیشد، از موقعیت فراتر رود، آن را بسنجد، نقد کند، ساختارها را کشف کند و در آنها نقبهایی بزند برای خروج و رهایی.
قرن بیستم، هم قرن ساختارگرایی بود (به شکلی منفعلانه، در معنای تسلیم شدن به ساختارها)، و هم قرن امکانهایی هر چند ضعیف برای چیرگی بر آنها. هیچ معلوم نیست که قرن کنونی از سنخ دیگری باشد. به صیغۀ ماضی که سخن میگوییم، منظورمان آن نیست که اکنون وضعیت یکسر دگرگون شده است.
چپ ایرانی و تودهاش
مظهر تراژدی قرن بیستم در میان ما سرنوشت چپ ایران است که با انقلاب اسلامی در برابر یکی از شگفتیهای قرن قرار گرفت: ایمانی که برآمد تا به تکنیک مجهز شود، شوری که از طریق بلندگوهای مجهز به قویترین آمپلیفایرها در فضا دمیده شد تا مستضعفان بر فرق خود بکوبند و به خلسهای روحانی فرو روند. در این غوغای روضهخوانها، معرکهگیرها، میداندارها، جاهلها، مشدیها، حاجآقاها، بازاریها، حاشیهنشینها، عملهها، دهاتیهای پناه برده به شهر، بچهمدرسهایهای ولشده در خیابان، دانشجویان پرحرارت، دونپایهها، و انبوه ناامیدهای امید بسته به این بلوا، چپ چه میتوانست بکند؟
"توده" به میدان آمده بود، "توده"ای که چپ همواره آرزوی طغیانش را داشت و چون ذات آن را خوب میپنداشت، طغیانش را در هر حال درست و بحق میدانست. این "تودۀ" آشفته و شورشی فرآوردۀ قرن بیستم بود؛ و چپ، یکی دیگر از فرآوردههای قرن، با آن رویارو شده بود. دسته که به راه افتاد، داشمشدیهای سردسته شده غریو برداشتند که "آبجی خودت را بپوشان" و سپس با سوءظن و غیرت به چپ نگریستند، انگار به غریبهای اغواگر مینگرند.
تراژدی چپ
چپ ایران در هر حال شکست میخورد: اگر به رژیم تازه، به رژیم این تودۀ "مستضعف"، تمکین میکرد و اگر در برابر آن قرار میگرفت. راه سوم این بود که چپ عقب بنشیند و صبر کند تا غوغا فروخوابد و توده از آن شور و سرمستی دیوانهوار درآید، به خرد بگراید و بدبختی دوچندان شدۀ خود را دریابد. ولی سوژه یگانه اندیشه ورز ارادهمندی به اسم چپ وجود نداشت. از این گذشته این راه سوم هم نمی توانست شانسی برای موفقیت داشته باشد، زیرا در آن فضای انقلابی، در آن موقعیت قرن بیستمی "عمل" که در و دیوار تو را به تصمیم فرا میخواند، کمتر کسی به فکر عقبنشینی میافتاد یا حاضر بود از چنین فرمانی پیروی کند.هر دو بخش چپ شکست خوردند: هم بخشی که به جنگ رژیم رفت، هم بخشی که رژیم اسلامی را تأیید کرد.
حزب تودۀ ایران حزب تأیید شد. حزبی که زمانی مدرنترین و فرهیختهترین بخش مردم ایران را در خود گرد آورده بود، به تأیید عقبماندهترینها و بیفرهنگترینها نشست. آیا این سیاست، تلقین روسها بود؟ گروهی چنین میگویند. بیگمان ایدئولوژی ضد آمریکایی روسها در روایت ایرانی آن زمینه را برای فریفتگی به آمریکاستیزی اسلامی فراهم کرده بود.
محافظهکاری ژنتیک
اما همۀ داستان را نباید از وجه خارجی آن دید. در ایران، در طبقۀ متوسط، در قشر پیشرفتۀ کارگری، و در روشنفکران محافظهکاریای وجود داشت که رابطۀ آنها را با شیعهگری طغیان کرده و به قدرت رسیده از نوع قرابت نسبی میکرد. مردمدوستی چپ و تودهپرستی آن، این محافظهکاری ژنتیک را تشدید میکرد و فضای عاطفی لازم را برای تسلیم شدن به انگیختارهای آن فراهم میساخت.یک انگیزه دیگر، افزون بر فرهنگ محافظهکار تودهگرا، ناسیونالیسم بود. بخشی از شعارهای رژیم تازه شعارهای ملی با رنگ و لعاب دینی بود. از این گذشته، حکومت اسلامی از آغاز خود را به عنوان یک رژیم سازنده، رژیمی که ارادۀ قدرت آن به صورت اراده به تکنیک درمیآمد، برنمایاند. همۀ اینها برای سوژۀ ایرانی، که بخش بزرگی از وجودش "ملی" بود و "مهندسی" را لازمۀ سربلندی میدانست، جذبه داشت. در زنجیرۀ محافظهکاری ایرانی، چپ به سادگی به ملی، ملی به ملی-مذهبی و ملی-مذهبی به مذهبی فقاهتی پیوند میخورد.
در برخیها نیروی پیوند قویتر و در برخیها ضعیفتر است. از قرار معلوم در حزب تودۀ ایران و در بخش بزرگی از فداییان ژن ملی-محافظهکار بسیار قوی بود. ولی دستۀ عاشورا که راه افتد، نمیتوان در کنار آن راه رفت و گفت: ما صف مستقل خود را داریم، با شما همدلیم، اما به دلیل دیگری بر سر و صورت خود میزنیم. تعزیهگردانان، پیش از این که حسین را شهید کنند و پلوی عاشورا را بخورند، کار این دستۀ همراه را میسازند. و چنین بود که کار حزب توده ایران را ساختند.
سرنوشت حزب توده ایران، سرنوشت وجهی از محافظهکاری ایرانی نیز هست. نفرت از حزب توده ایران شاید نفرت از خودمان باشد، نفرت از بخشی از وجود قرن بیستمیِ ما که داستان حزب توده ایران داستان آن است.
«حالا نفت را سر سفره بینان بیاورید»
وقتی خبر تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا امروز (دوشنبه، ۲۳ ژانویه ۲۰۱۲) به صدر اخبار جهان راه یافت، موجی از واکنش کاربران ایرانی را در اینترنت به همراه داشت. کاربران ایرانی در فیسبوک و توییتر و وبلاگها به طنز یا جدی به بیان احساس و نظر خود پرداختند. قیمت رو به رشد ارز و ورود ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن آمریکا به خلیج فارس دیگر عوامل دست به کیبورد بردن کاربران ایرانی بودند.
یکی از کاربران توییتر نوشت: «تبریک می گویم. در آستانه سی و سه سالهگی انقلاب نفت دارد به سر سفره ما ایرانیان میآید. حالا که کسی نفت ما را نمیخرد به احتمال زیاد دولت نفت را کاسه کاسه به ملت خواهد داد که قاتق نانشان کنند. نانی اگر باشد!»
وزرای خارجه اتحادیه اروپا توافق کردهاند که از همین امروز بستن هر قرارداد جدیدی با ایران که به واردات نفت و محصولات پتروشیمی مربوط شود ممنوع خواهد بود. برخی از کشورهای اروپایی، از جمله ایتالیا، اسپایا و یونان که بیشترین نفت را از ایران وارد میکردهاند، قراردادهایی دارند که هنوز در جریان است. این کشورها، همچنین به لحاظ فنی محتاج زمانی هستند که پالایشگاههای خود را متناسب با کیفیت نفت جایگزین مجهز کنند. بر همین اساس وزرای خارجه اتحادیه اروپا توافق کردهاند که در یک مهلت پنج ماهه تکلیف تمام قراردادهای جاری روشن شود. به این ترتیب برای قطع کامل واردات نفت از ایران تاریخ اول ماه ژوئیهی سال جاری در نظر گرفته شده است.
نگرانیها و چه باید کردها
در ساعت اولیه اعلام خبر بسیاری با طنز که البته در تلخی چیزی از واکنشهای جدی نداشت، نظر خود را نوشتند. یکی از کاربران توییتر نوشت: «اینجوری پیش بره تا یکی دو سال دیگه همین غزه جشن نیکوکاری میذاره، به مردم محروم ایران کمک کنه.»
کاربر دیگری هم با طنز سعی کرد آیندهنگرانه رفتار کند، نوشت: «پول بذاریم یه سوله بخریم توش آذوقه انبار کنیم لااقل... زود باشید دیگه.» و البته در توییتی دیگر نوشت: «به نظرم تنها راهش اینه که همهی مردم برن خارج!»
ولی این شوخیها دیری نپایید، کم کم استتوسهای فیسبوکی و توییتهای کاربران توییتر، از طنز خالی شد و بیشتر و جدیتر رگههایی از نگرانی یافت.
یکی از کاربران فیسبوک نوشت: «دوستان اپوزیسیون و برادران و خواهران عزیز در جنبش سبز، بعد از اینکه مزههاتون رو درباره تحریمها ریختید و با شعب ابیطالب و احد و خیبر جک ساختید، لطفا به این هم فکر بفرمائید که «سیاست فعالِ» جنبش سبز در این موقعیت چیه؟»
یک کاربر دیگر فیسبوک نیز با اشاره به وضعیت زندگی شخصیاش، از دیگران برای مقابله با بحرانهای احتمالی آینده نظر خواست: «با تأسف باید بگم اوضاع اقتصادی بسیار تیره و تار است، و فشار زیادی بر من، خانوادهام، و سایر مردم مملکتم وارد خواهد آمد، آنان که اندوختهای از قبل دارند، باز ممکن است مدتی بتوانند با آن سر کنند، برای امثال من ولی شرایط سخت خواهد بود، نمیدانم چه باید کرد؟ آیا باید برخی کالاها را برای مدتی خرید و ذخیره کرد؟ برای چه مدت جواب میدهد؟ چگونه میتوان اندوختهای فراهم کرد؟ در صورت حمله به ایران و نابودی زیرساختها، در شرایط بیآبی و بیبرقی و بیگازی، چه کار کنیم؟»
و کاربر دیگری نیز با اشاره به همزمانی روز تولد ندا آقاسلطان با اعلام خبر تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا نوشت: «اخبار میخونم. مثل همه. نه نمیخونم. تیترها رژه میروند خودشان... حیرانم و گیج، عصبی و درهم. امروز تولد ندا هم هست. به مضمون این شعر اعتقادی ندارم اما...اما هر چند دقیقه یکبار این چند کلمه بیاراده به زبونم میاد و تکرار میشه: "خون ناحق پروانه!"..."خون ناحق پروانه!"»
ندا آقاسلطان، دختر جوانی بود که در اعتراضات خیابانی ایران در ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله امیرآباد تهران بر اثر اصابت گلوله کشته شد.
پیشفروش سکه و خرید دروغین ارز
در وبلاگستان فارسی نویسنده وبلاگ "اندرمیان" به طنز به کاهش ارزش ریال و بالا رفتن قیمت طلا پرداخت و سعی کرد شرایط سال آینده را تجسم کرد: «راننده: آقا لطفاً پول خورد بدین! ربع سکه! نیم سکه! ندارین؟ مسافر: شرمنده، من فقط طرح قدیم دارم! راننده: این تراول مال کی بود؟ آقا گوشه نداره! لطف کن عوضش کن!… این میلیونی رو کی داد؟! من که گفتم خورد ندارم!…مسافر: آقا من هر روز دارم این مسیرو میآم! روزی صدهزارتومن گرون میشه! شما دویست تومن گرونش کردین؟!... راننده یه آهی میکشه میگه: ببین چجوری جلو این همه مسافر من و سکهی بهار آزادی یه پولم کرد.»
اما همین موضوع از سوی یک وبلاگنویس دیگر نه به طنز که به صورت انتقادی نسبت به برخی از افرادی که در پی جمع کردن ارز در خانه هستند پرداخته شد. نویسنده وبلاگ «premenstrual syndrome» نوشت: «میگفت در آخرین دقایق توانسته برای تمام اعضای خانواده ارز مسافرتی بگیرد. پرسیدم حالا کجا به سلامتی؟ نگاه عاقل اندر سفیهی انداخت که هیچ جا. صدهزار تومان میدهی به آژانس مسافرتی تا برایت بلیت تقلبی صادر کند. پنجاه هزار تومان عوارض خروج میریزی و ارز مسافرتی را میگیری.»
این وبلاگنویس در نوشتهاش ادامه داد: «احساس میکنم پخمهام. پخمه دقیقا لغتی است که به کارم میآید. سابق بر این لابد در برابر همچین آدمهایی حس میکردم یک شهروند قانونمدارم. الان دقیقا احساس میکنم پخمهام. خودم را به خاطر میآورم روزی که دلار ناگهان شد هزار و هفتصد تومن و من نشسته بودم زیر دوش حمام و گریه میکردم، بعد نگاه میکنم به دور و بر و دیگرانی که هرکدام راهی پیدا کردهاند که در کوتاه مدت از این شرایط سود ببرند. آن که با هر تعداد پشت پارتی بالاخره به دلار دولتی دسترسی دارد. آژانس مسافرتی مثلا با داستان بلیت تقلبیاش. ارگانی که این پنجاههزارتومنهای عوارض خروج به جیبش میرود اصلا، و حتی مردم عادی غیرپخمه.»
یکی از کاربران فیسبوک نیز نوشت: «گویا از امروز پیش فروشِ سکه آغاز شده؛ بدین سیاق که اندکی پول از متقاضی گرفته میشود و سه یا چهار ماه بعد سکه ۵۰۰ تومانی تحویلش میدهند؛ خوب در شرایط ورشکستگی بانکها، این پول هم به کار بانکها میآید و هم به زعمِ خودشان بازار سکه را کنترل میکنند؛ ایشان البته مانند کبکی هستند که سر در برف دارند! چرا که هر... میداند که فشار اقتصادی آنقدر بالاست که این چیزها چارهاش نمیکند! به هر صورت صفهای طویل جلوی درِ بانکها، دیدنیست امروز!»
کاربران به دنبال رئیسجمهور "قایمشده"
اما دستهای دیگر نیز به «ناپیدا بودن» دولت برای هر گونه توضیحی درباره قیمت ارز و طلا و سپس تحریمهای جدید در رسانههای رسمی پرداختند.
یکی از کاربران فیسبوک که خود صاحب مقامی دولتی بوده است، نوشت: «دارم فکر میکنم در این بحران تاریخی ارز و سکه چرا یک مسئول اجرایی پیداش نیست که دو کلوم حرف بزنه با مردم؟ اصلا بیان پشت تلویزیون راجع به هستهای و هولوکاست و فتنه واینا بگن. فقط بیان، آدم بفهمه مملکت مسئول اجرائی هم داره. والا.»
دیگری هم خطاب به محمود احمدینژاد نوشت: «یادته میگفتی آن قدر قطعنامه صادر کنید تا "قطعنامهدانِتان" پاره شود چون این قطعنامهها و تحریمها هیچ اثری بر ایران و مردم نخواهد داشت... جناب دکتر در کدام سوراخ قایم شدی؟!»
علاوه بر تندی اظهارنظرها، تلخی و غم هم در بسیاری از نوشتهها راه یافت. یکی از کاربران فیسبوک بدون توضیح خواستن از هیچ مقام دولتی، فقط نوشت: «از حال من اگر بپرسید، خرابتر از ریال!»
به نظر میرسد واکنشها به تحریمنفت و تغییر قیمت ارز و طلا ادامه داشته باشد.
کشورهای حوزهی خلیج فارس ناظران خود از سوریه را فرامیخوانند
اوضاع سوریه هر روز بحرانیتر میشود و سرکوب خشونتآمیز معترضان همچنان ادامه دارد. به نظر میرسد ماموریت ناظران اتحادیه عرب که قرار بود بر برقراری آرامش و پایان دادن به خونریزی در این کشور نظارت کنند به بنبست رسیده است.
عربستان سعودی پیشتر گفته بود که ناظران خود را که در چارچوب طرح اتحادیه عرب به سوریه ارسال شدهاند فرامیخواند. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز در بیانیهای که روز سهشنبه، ۴ بهمن در ریاض منتشر شد اعلام کردهاند که دست به اقدام مشابهی میزنند.
اعتراض به گزارش ناظران از سوریه
عربستان سعودی روز یکشنبه، ۲ بهمن (۲۲ ژانویه) تصمیم گرفت به علت آنچه عدم پایبندی دمشق به طرح اتحادیه عرب برای پایان دادن به بحران خوانده شده، بازرسان خود را از این کشور فرابخواند. هیاتی از ناظران اتحادیه به سرپرستی محمد الدابی چهار هفته پیش به سوریه اعزام شدند.
الدابی روز دوشنبه، ۳ بهمن در یک کنفرانس خبری که در قاهره برگزار شد گفت، کمیته ناظران اتحادیه با عجله سازماندهی شد و امکانات لازم را برای انجام ماموریت در اختیار نداشته است. به رغم این، او ادعا کرد که خشونت در سوریه کاهش پیدا کرده است. به گزارش شبکه خبری العربیه مخالفان حکومت بشار اسد گزارش محمد الدابی را "غیرواقعی" و "تقلبی" توصیف کردند.
ناامیدی کشورهای حوزه خلیج فارس
وزیران خارجه اتحادیه عرب در نشست روز یکشنبهی خود از بشار اسد خواستند قدرت را به معاون خود واگذار کند تا راه برای تشکیل یک دولت وحدت ملی با مشارکت مخالفان هموار شود. دمشق این درخواست را به عنوان دخالت آشکار در امور داخلی کشور و نقض حاکمیت ملی سوریه رد کرده است.
وزیران خارجه اتحادیه عرب در نشست روز یکشنبهی خود از بشار اسد خواستند قدرت را به معاون خود واگذار کند تا راه برای تشکیل یک دولت وحدت ملی با مشارکت مخالفان هموار شود. دمشق این درخواست را به عنوان دخالت آشکار در امور داخلی کشور و نقض حاکمیت ملی سوریه رد کرده است.
ظاهرا امتناع اسد از پذیرش تصمیم اتحادیه عرب شورای همکاری خلیج فارس را نسبت به ادامهی کار ناظران مایوس کرده است. در ادامهی این تحولات روز سه شنبه، ۴ بهمن نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب و حمد بن جاسم رئیس کمیته بررسی بحران سوریه این اتحادیه در نامهای به بان کیمون خواستار بررسی امکان پشتیبانی شورای امنیت از طرح اخیر اتحادیه عرب شدهاند.
درخواست دخالت از شورای امنیت
محمد الدابی در گزارش خود ادعا کرده که پس از رسیدن ناظران اتحادیه عرب همه تانکها و جنگافزار نظامی سنگین ارتش سوریه از شهرها خارج شدهاند. فعالان حقوق بشر میگویند این اقدام که بخشی از توافق اتحادیه با بشار اسد بوده انجام نشده و روز سه شنبه در حملهی ارتش به شهر درعا پنج نفر کشته شدهاند. به گزارش منابع نزدیک به معترضان سوری، یک روز پیش نیز ۳۴ نفر در شهرهای مختلف به دست حامیان اسد به قتل رسیدهاند.
شورای همکاری خلیج فارس از شورای امنیت سازمان ملل خواسته است فشار بر حکومت بشار اسد را افزایش دهد و برای این منظور "تمام تدبیرهای لازم" را اتخاذ کند. در کنار عربستان سعودی کشورهای بحرین، کویت، قطر، امارات متحده و عمان از دیگر اعضای این شورا هستند.
اجرای تحریمهای جدید علیه سوریه و ایران
همزمان با این تحولات تحریمهای جدید اتحادیه اروپا که روز دوشنبه، ۳ بهمن (۲۳ ژانویه) به تصویب وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه رسید، به اجرا گذاشته شده است. به گزارش خبرگزاری آلمان بر این اساس ۲۲ نفر از مقامهای ارشد سوریه، که اغلب ژنرالها و فرماندهان نظامی هستند به فهرست همکاران تحریمشدهی حکومت بشار اسد اضافه شدهاند.
قرار است داراییهای این افراد در اروپا مسدود و سفر آنها به کشورهای عضو اتحادیه ممنوع شود. ۸ شرکت سوری نیز به فهرست شرکتهای تحریم شدهی سوریه اضافه شدهاند. به این ترتیب شمار مقامهای تحریمی به ۱۰۸ نفر و تعداد شرکتها به ۳۸ موسسه افزایش مییابد. تحریم خرید نفت ایران و بانک مرکزی جمهوری اسلامی نیز که از نزدیکترین متحدان دمشق محسوب میشود در جلسه روز سهشنبه وزرای خارجه اتحادیه اروپا قطعیت یافت.
بلومبرگ: ایران طلب نفتی خود از هند را به ین ژاپن میخواهد
گزارشها حاکی است که ایران از هند درخواست کرده است تا بخشی از بدهی نفتی خود به جمهوری اسلامی را به یِن ژاپن پرداخت کند. پیشتر گفته میشد هند پیشنهاد داده است تا بدهی خود به ایران را به روپیه بپردازد.
خبرگزاری بلومبرگ سوم بهمنماه به نقل از سه فرد آگاه گزارش کرد که در جریان دیدار هفته گذشته مقامهای ایران و هند در تهران، دهلینو پیشنهاد کرد تا بدهی خود به ايران در ازای واردات نفت از اين کشور را به روپيه بپردازد، اما تهران خواستار آن شد تا بخشی از این بدهی به یِن ژاپن پرداخت شود.
این سه فرد آگاه که نخواستند نامشان فاش شود تأکید کردهاند که مقامهای ایران به دلیل پایین آمدن ارزش روپیه در یک سال گذشته و احتمال بالای متضرر شدن ایران در این میان، چنین پیشنهادی را مطرح کردهاند.
به گزارش بلومبرگ، روپیه هند در ۱۲ ماه گذشته رکود ۸.۹ درصدی داشته و این در حالی است که در همین مدت یِن ژاپن ۷.۴ درصد رشد کرده است.
به گفته این افراد آگاه، در حال حاضر تصمیم خاصی در مورد این پیشنهاد ایران اتخاذ نشده و هند در حال بررسی چگونگی پرداخت بخشی از بدهی خود به یِن است.
هند که پس از چین دومین خریدار عمده نفت از ایران است، در حال حاضر تحت تأثیر تحریمهای بینالمللی علیه ایران، در پرداخت بدهیهای عقبمانده خود به ایران با دشواریهای بسیاری همراه است.
هند هماکنون بدهیهای خود به ایران را از طریق بانک خلق ترکیه میپردازد، روالی که تحت تأثیر تحریمها علیه بانک مرکزی ایران، با موانع و مشکلات بسیاری مواجه شده است.
افراد آگاه ۲۰ دیماه به خبرگزاری بلومبرگ گفتند که بانک خلق ترکیه به دهلینو گفته است که بیش از این نمیتواند در پرداخت بدهیهای هند به ایران، نقش میانجی را ایفا کند.
در حال حاضر در کنار پیشنهاد ایران مبنی بر دریافت بخشی از طلب خود از هند به یِن ژاپن، به گزارش بلومبرگ، هند در تلاش است که بخش دیگری از بدهیهای نفتی خود به ایران را نیز از طریق روپیه پرداخت کند که به این منظور بانک مرکزی هند باید با باز کردن حساب بانکی برای شرکت ملی نفت ایران در بانکهای هندی موافقت کند.
در جریان مذاکرات ایران و هند بر سر نحوه پرداخت شدن بدهیهای دهلی نو به تهران، افراد آگاه به خبرگزاری بلومبرگ گفتهاند که جمهوری اسلامی از هند خواسته است تا در ازای بخشی دیگر از بدهیهای نفتی خود، در بخش «زیرساختهای غیر استراتژیک» در ایران سرمایهگذاری کند.
هند ۱۱ درصد از نیاز روزانه نفتی خود را که به گفته بلومبرگ بهای آن سالانه به ۹.۵ میلیارد دلار میرسد، از ایران خریداری میکند.
دهلی نو در عین موافقت با تحریمهای شورای امنیت علیه برنامه اتمی ایران، مخالفت خود را با سایر تحریمهای یکجانبه علیه جمهوری اسلامی اعلام کرده و تأکید کرده است که قصد ندارد از میزان واردات نفت خود از ایران بکاهد.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، در چند وقت گذشته شرکتهای نفتی هندی حتی بر میزان خرید نفتی خود از ایران افزودهاند.
بلومبرگ توضیح داده است که در حال حاضر شرکت نفتی «منگالور»، بزرگترین متقاضی نفت ایران در هند، خرید نفت از ایران را ۲.۱ درصد افزایش داده است و این در حالی است که دو شرکت نفتی دیگر در هند نیز تقاضای نفت از ایران را ۲.۹ درصد و ۰.۷ درصد افزایش دادهاند.
خبرگزاری بلومبرگ سوم بهمنماه به نقل از سه فرد آگاه گزارش کرد که در جریان دیدار هفته گذشته مقامهای ایران و هند در تهران، دهلینو پیشنهاد کرد تا بدهی خود به ايران در ازای واردات نفت از اين کشور را به روپيه بپردازد، اما تهران خواستار آن شد تا بخشی از این بدهی به یِن ژاپن پرداخت شود.
این سه فرد آگاه که نخواستند نامشان فاش شود تأکید کردهاند که مقامهای ایران به دلیل پایین آمدن ارزش روپیه در یک سال گذشته و احتمال بالای متضرر شدن ایران در این میان، چنین پیشنهادی را مطرح کردهاند.
به گزارش بلومبرگ، روپیه هند در ۱۲ ماه گذشته رکود ۸.۹ درصدی داشته و این در حالی است که در همین مدت یِن ژاپن ۷.۴ درصد رشد کرده است.
به گفته این افراد آگاه، در حال حاضر تصمیم خاصی در مورد این پیشنهاد ایران اتخاذ نشده و هند در حال بررسی چگونگی پرداخت بخشی از بدهی خود به یِن است.
هند که پس از چین دومین خریدار عمده نفت از ایران است، در حال حاضر تحت تأثیر تحریمهای بینالمللی علیه ایران، در پرداخت بدهیهای عقبمانده خود به ایران با دشواریهای بسیاری همراه است.
هند هماکنون بدهیهای خود به ایران را از طریق بانک خلق ترکیه میپردازد، روالی که تحت تأثیر تحریمها علیه بانک مرکزی ایران، با موانع و مشکلات بسیاری مواجه شده است.
افراد آگاه ۲۰ دیماه به خبرگزاری بلومبرگ گفتند که بانک خلق ترکیه به دهلینو گفته است که بیش از این نمیتواند در پرداخت بدهیهای هند به ایران، نقش میانجی را ایفا کند.
در حال حاضر در کنار پیشنهاد ایران مبنی بر دریافت بخشی از طلب خود از هند به یِن ژاپن، به گزارش بلومبرگ، هند در تلاش است که بخش دیگری از بدهیهای نفتی خود به ایران را نیز از طریق روپیه پرداخت کند که به این منظور بانک مرکزی هند باید با باز کردن حساب بانکی برای شرکت ملی نفت ایران در بانکهای هندی موافقت کند.
در جریان مذاکرات ایران و هند بر سر نحوه پرداخت شدن بدهیهای دهلی نو به تهران، افراد آگاه به خبرگزاری بلومبرگ گفتهاند که جمهوری اسلامی از هند خواسته است تا در ازای بخشی دیگر از بدهیهای نفتی خود، در بخش «زیرساختهای غیر استراتژیک» در ایران سرمایهگذاری کند.
هند ۱۱ درصد از نیاز روزانه نفتی خود را که به گفته بلومبرگ بهای آن سالانه به ۹.۵ میلیارد دلار میرسد، از ایران خریداری میکند.
دهلی نو در عین موافقت با تحریمهای شورای امنیت علیه برنامه اتمی ایران، مخالفت خود را با سایر تحریمهای یکجانبه علیه جمهوری اسلامی اعلام کرده و تأکید کرده است که قصد ندارد از میزان واردات نفت خود از ایران بکاهد.
به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، در چند وقت گذشته شرکتهای نفتی هندی حتی بر میزان خرید نفتی خود از ایران افزودهاند.
بلومبرگ توضیح داده است که در حال حاضر شرکت نفتی «منگالور»، بزرگترین متقاضی نفت ایران در هند، خرید نفت از ایران را ۲.۱ درصد افزایش داده است و این در حالی است که دو شرکت نفتی دیگر در هند نیز تقاضای نفت از ایران را ۲.۹ درصد و ۰.۷ درصد افزایش دادهاند.
عمادی: با تحریم های جدید اروپا بزرگترين منبع ارزی ایران قطع می شود
وزرای امور خارجه اتحاديه اروپا روز دوشنبه، ۲۳ ژانویه، طرح تحريم نفت ايران را تصويب کردند.
بررسی جزئيات اجرای اين طرح که چند هفته پيش کار بر روی آن آغاز شد به پايان رسيده و گفته می شود کشورهايی مانند يونان و اسپانيا و ايتاليا که از بزرگترين خريداران اروپايی نفت ايران هستند با اجرای اين طرح موافقت کرده اند.
مهرداد عمادی مشاور اقتصادی اتحاديه اروپا در گفت و گو با راديو فردا می گويد بر اساس طرح تحريم نفت ايران که پس از مدت زمان تعيين شده يعنی ۱۱ تير ماه سال ۱۳۹۱ اجرا خواهد شد، شرکت ها و کشورهای نقض کننده اين تحريم ها مجازات می شوند.
در اين چارچوب يک پنجره زمانی هم پيش بينی شده است که کشورها، شرکتها و واحدهای مالی بتوانند در اين پنجره زمانی برای سوالات شان درمورد قراردادهای در حال حاضر خود پاسخ بگيرند و بعد از اتمام اين زمان هر گونه ارتباط با ايران غيرقانونی و قابل مجازات خواهد بود.
آقای عمادی! پيامدهای کوتاه مدت يا ميان مدت اين تحريم برای ايران چه خواهد بود؟
اين امر برای ايران بسيار سنگين خواهد بود. اقتصاد ايران در حال حاضر از نظر دسترسی به ارز بين المللی به شدت دچار تشنج پولی و بانکی شده و در اين چارچوب تجارت خارجی ما چيزی حدود ۵۰ درصد در اين چند ماه پايين آمده است.
حال با اجرايی شدن تصميمهای اخير، وضعيت اقتصادی ايران نسبت به چند ماه گذشته بدتر خواهد شد. چون در واقع بزرگترين منابع ارز بين المللی ما اتحاديه اروپا و همچنين کره و ژاپن است که اينها قطع خواهد شد.
من بايد اضافه کنم بزرگترين پالايشگاه نفتی ژاپن و بزرگترين واحد خريد بين المللی نفت بازار آزاد در توکيو اعلام کردند ديگر به دنبال خريد نفت ايران نخواهند بود در حالی که ژاپن خريدار ۹ درصد نفت ايران است.
حال اگر اين را اضافه کنيم به تحريم از جانب اتحاديه اروپا، می بينيم در واقع دو منبع اصلی ارز ما از بين خواهد رفت و ما نه تنها دچار کمبود ارز بلکه نبود ارز میشويم.
اين مسئله تمام تجارت خارجی ما را به کلی متوقف میکند و من تصور میکنم حتی در عرض چند هفته در بازار کالاهای مصرفی ايران صفهايی خواهيم ديد.
چين گفته است که حاضر نيست اين تحريمها را بپذيرد و در چند هفته اخير بحثهايی مطرح شده مبنی بر اين که ايران سعی دارد ميزان صادرات نفت خود به چين را افزايش دهد. نقش چين دراين ميان چيست؟
بله، اين ارزيابی درست است و اين تلاش ها هم از طرف ايران بسيار پر رنگ شده و هم چينیها تمايل نشان داده اند. با توجه به تخفيفهايی که چينیها خواسته بودند و به نظر میرسد ايران هم آن را پذيرفته است، روابط ايران و چين هم از نظر خريد نفت و هم از نظر تجارت صادرات کالاهای چينی به ايران توسعه میيابد.
البته دو مسئله اينجا وجود دارد، يکی اين که فشار عربستان سعودی را برای تغيير موضع چين نبايد کم ارزيابی کنيم با توجه به اين عربستان بزرگترين منبع نفت چين است و دراين چند هفته هم بسيار فعال بوده است.
دوم اين که چين دو مشکل اساسی در تجارت خود دارد و خواستار کم شدن محدوديتها بر ارزيابی کيفيت کالاهای چينی در آمريکا و اتحاديه اروپا بوده است.
برداشت من اين است که چينیها در هفتههای اخير نشان دادند اگر مقامات تجاری آمريکا و اتحاديه اروپا در مورد واردات از چين نرمش نشان دهند، چينیها آن را با همراهی نسبت به تحريمها عليه ايران پاسخ میدهند.
بررسی جزئيات اجرای اين طرح که چند هفته پيش کار بر روی آن آغاز شد به پايان رسيده و گفته می شود کشورهايی مانند يونان و اسپانيا و ايتاليا که از بزرگترين خريداران اروپايی نفت ايران هستند با اجرای اين طرح موافقت کرده اند.
مهرداد عمادی مشاور اقتصادی اتحاديه اروپا در گفت و گو با راديو فردا می گويد بر اساس طرح تحريم نفت ايران که پس از مدت زمان تعيين شده يعنی ۱۱ تير ماه سال ۱۳۹۱ اجرا خواهد شد، شرکت ها و کشورهای نقض کننده اين تحريم ها مجازات می شوند.
گفت و گو با مهرداد عمادی، مشاور انرژی اتحادیه اروپا، درباره تحریم های جدید علیه ایران
مهرداد عمادی: مراحل اجرايی چنين تصميمی در مرحله اول اين است که بانک مرکزی تمام کشورها و وزارت تجارت يا اقتصاد کشورهای مختلف اعلام میکنند در چارچوب اين تصميم، اگر شرکتها يا بانکهايی از اين امر تخلف کنند، پيامدهای قانونی متوجه آنها خواهد شد.در اين چارچوب يک پنجره زمانی هم پيش بينی شده است که کشورها، شرکتها و واحدهای مالی بتوانند در اين پنجره زمانی برای سوالات شان درمورد قراردادهای در حال حاضر خود پاسخ بگيرند و بعد از اتمام اين زمان هر گونه ارتباط با ايران غيرقانونی و قابل مجازات خواهد بود.
آقای عمادی! پيامدهای کوتاه مدت يا ميان مدت اين تحريم برای ايران چه خواهد بود؟
اين امر برای ايران بسيار سنگين خواهد بود. اقتصاد ايران در حال حاضر از نظر دسترسی به ارز بين المللی به شدت دچار تشنج پولی و بانکی شده و در اين چارچوب تجارت خارجی ما چيزی حدود ۵۰ درصد در اين چند ماه پايين آمده است.
حال با اجرايی شدن تصميمهای اخير، وضعيت اقتصادی ايران نسبت به چند ماه گذشته بدتر خواهد شد. چون در واقع بزرگترين منابع ارز بين المللی ما اتحاديه اروپا و همچنين کره و ژاپن است که اينها قطع خواهد شد.
من بايد اضافه کنم بزرگترين پالايشگاه نفتی ژاپن و بزرگترين واحد خريد بين المللی نفت بازار آزاد در توکيو اعلام کردند ديگر به دنبال خريد نفت ايران نخواهند بود در حالی که ژاپن خريدار ۹ درصد نفت ايران است.
حال اگر اين را اضافه کنيم به تحريم از جانب اتحاديه اروپا، می بينيم در واقع دو منبع اصلی ارز ما از بين خواهد رفت و ما نه تنها دچار کمبود ارز بلکه نبود ارز میشويم.
اين مسئله تمام تجارت خارجی ما را به کلی متوقف میکند و من تصور میکنم حتی در عرض چند هفته در بازار کالاهای مصرفی ايران صفهايی خواهيم ديد.
چين گفته است که حاضر نيست اين تحريمها را بپذيرد و در چند هفته اخير بحثهايی مطرح شده مبنی بر اين که ايران سعی دارد ميزان صادرات نفت خود به چين را افزايش دهد. نقش چين دراين ميان چيست؟
بله، اين ارزيابی درست است و اين تلاش ها هم از طرف ايران بسيار پر رنگ شده و هم چينیها تمايل نشان داده اند. با توجه به تخفيفهايی که چينیها خواسته بودند و به نظر میرسد ايران هم آن را پذيرفته است، روابط ايران و چين هم از نظر خريد نفت و هم از نظر تجارت صادرات کالاهای چينی به ايران توسعه میيابد.
البته دو مسئله اينجا وجود دارد، يکی اين که فشار عربستان سعودی را برای تغيير موضع چين نبايد کم ارزيابی کنيم با توجه به اين عربستان بزرگترين منبع نفت چين است و دراين چند هفته هم بسيار فعال بوده است.
دوم اين که چين دو مشکل اساسی در تجارت خود دارد و خواستار کم شدن محدوديتها بر ارزيابی کيفيت کالاهای چينی در آمريکا و اتحاديه اروپا بوده است.
برداشت من اين است که چينیها در هفتههای اخير نشان دادند اگر مقامات تجاری آمريکا و اتحاديه اروپا در مورد واردات از چين نرمش نشان دهند، چينیها آن را با همراهی نسبت به تحريمها عليه ايران پاسخ میدهند.
انتخابات مجلس و صلاحیت هایی که «تابع نظر آقای خامنه ای» است
صلاحيت؛ چيزی که رد يا تاييد می شود و از مهمترين خبرهای انتخابات مجلس پيش رو در ايران است. عده ای رد صلاحيت می شوند و عده ای تاييد صلاحيت.
عده ای هم مثل علی مطهری، علی عباسپور و حميد رضا کاتوزيان، سه نماينده حال حاضر پايتخت در مجلس، اول صلاحيت شان رد می شود و کمی بعد احراز.
حالا هم صلاحيت جمعی از نمايندگان از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا که پيش از اين در هيات های اجرايی نهمين دوره انتخابات مجلس رد شده بود، در هيات های نظارت انتخابات تاييد شده است.
نادر قاضی پور، نماينده اصولگرای اروميه و عبدالرضا کرمی، نماينده مستقل سنندج، دو نماينده ای هستند که هيات نظارت هم، رد صلاحيت آنها را تاييد کرده است.
نمايندگانی که می گويند به اين رد صلاحيت اعتراض دارند، بر اساس تبصره سه ماده ۵۲ قانون انتخابات، اين نمايندگان يا نامزدهای ديگری که صلاحيت شان به هر دليلی احراز نشده می توانند به شورای نگهبان اعتراض کنند.
اعتراض؛ تاييد يا رد صلاحيت، همه اينها در جريان مقدمات برگزاری انتخابات اين پرسش را توليد می کند که سهم رای دهندگان اصلی از تاييد صلاحيت نمايندگان خود چيست؟
حسن يوسفی اشکوری، نماينده پيشين مجلس شورای اسلامی: مسئله صلاحيت ها به اين شکلی که در نظام جمهوری اسلامی هست در عرف نظام های دموکراتيک دنيا معمول و متداول نيست.
مگر اينکه در نظام های کمونيستی که به صورت تک حزبی اداره می شد و هنوز هم در بقايای آن در دنيا به همان شکل اداره می شود، با پذيرفتن مبانی چنين نظامی احراز صلاحيت به اين شکلی که هست کمابيش اجتناب ناپذير است.
مگر اينکه واقعا جمهوری اسلامی به طور حقوقی در ساختار قانون اساسی تغييری ايجاد کند و انتخابات را به معنای واقعی کلمه در جهان بپذيرد. در آن صورت هم ديگر علی الاصول جمهوری اسلامی به معنای رهبری ولی فقيه و حاکميت ارزش های دينی و امثالهم ديگر وجود نخواهد داشت.اما احراز صلاحيت برای نمايندگی مردم در مجلس؛ دمکراتيک يا غير دمکراتيک، هر چه که هست، دائمی نيست و هر دوره ممکن است بار ديگر تاييد و يا اين بار رد شود.
فرايندی که آقای اشکوری می گويد مستقيما با رهبر جمهوری اسلامی ايران مرتبط است:
«همه اينها برمی گردد به رهبری جمهوری اسلامی که در شرايط فعلی آقای خامنه ای است. يعنی يکی، در يکی از روزها طبق معيارها و شرايطی که بر رهبری می گذرد، واجد صلاحيت است و وفادار به حساب می آيد و آقای خامنه ای می تواند با آن شخص به عنوان ریيس جمهوری کار کند، اما چهار سال بعد همين شخص رد صلاحيت می شود. به خاطر اينکه در طول اين چهارسال اين شخص را تحت کنترل و نظر دارند و می بينند که اين شخص به گونه ای عمل و رفتار کرده است که التزام نظری و عملی او به ولايت فقيه و نظام سياسی حاکم مخدوش شده است. بنابر اين همين فرد در دوره بعد رد صلاحيت می شود.»
با اين حال به گفته اين نماينده پيشين مجلس در ايران، روند بی صلاحيت شدن نمايندگان صالح، پيش از اين هم سابقه داشته و گاه حتی ممکن است نوعی بازی سياسی برای افزايش توجه عمومی باشد.
یوسفی اشکوری: در ادوار گذشته چند بار آقای بهزاد نبوی تاييد شده و باز هم در دوره بعد رد صلاحيت شده است و باز هم در دوره بعد دوباره رد صلاحيت شده است. گاهی اوقات در اين رد صلاحيت و تاييدهای پياپی يک نوع بازی سياسی هم نقش دارد.
مثلا شايد به نوعی يک تقسيم کار باشد که وزارت کشور کسی را رد می کند و بعد از مدتی او را دوباره تاييد می کند تا به نوعی اين شخص را در جامعه لانسه کنند تا با اين ترفند جامعه بپذيرد که اين فرد از نظر نظام يک شخص نامطلوب است و از اين طريق اقبال مردم به او روی بياورد.
چون خود نظام حاکم می داند که کسانی که صد در صد تاييد صلاحيت می شوند، چندان برای مردم جذابيتی ندارند. اگر کسی معروف بشود که مخالف و منتقد حاکميت است، بيشتر برای مردم مطلوب خواهد بود.اما رد صلاحيت ها در اين دوره از انتخابات مجلس تنها محدود به اصلاح طلبان يا اصولگرايان منتقد نمی شود.
نادر قاضی پور، نماينده اصولگرای اروميه در مجلس از جمله نمايندگان کفن پوشی است که پس از عاشورای سال ۸۸ در حمايت از ولايت فقيه و حکومت جمهوری اسلامی ايران به خيابان ها رفت.
اين طور که خود آقای قاضی پور می گويد، رد صلاحيت او تنها به دليل انتقادهايی بوده که به دولت داشته و شايد انتقادهایش نسبت به وضعيت درياچه در حال مرگ اروميه.
عده ای هم مثل علی مطهری، علی عباسپور و حميد رضا کاتوزيان، سه نماينده حال حاضر پايتخت در مجلس، اول صلاحيت شان رد می شود و کمی بعد احراز.
حالا هم صلاحيت جمعی از نمايندگان از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا که پيش از اين در هيات های اجرايی نهمين دوره انتخابات مجلس رد شده بود، در هيات های نظارت انتخابات تاييد شده است.
گزارش رادیویی فهمیه خضرحیدری از رد صلاحیت های انتخابات مجلس نهم
در اين ميان عده ای هم هستند که حتی با بررسی مجدد نيز صلاحيت زير سوال رفته شان باز نگشته است.نادر قاضی پور، نماينده اصولگرای اروميه و عبدالرضا کرمی، نماينده مستقل سنندج، دو نماينده ای هستند که هيات نظارت هم، رد صلاحيت آنها را تاييد کرده است.
نمايندگانی که می گويند به اين رد صلاحيت اعتراض دارند، بر اساس تبصره سه ماده ۵۲ قانون انتخابات، اين نمايندگان يا نامزدهای ديگری که صلاحيت شان به هر دليلی احراز نشده می توانند به شورای نگهبان اعتراض کنند.
اعتراض؛ تاييد يا رد صلاحيت، همه اينها در جريان مقدمات برگزاری انتخابات اين پرسش را توليد می کند که سهم رای دهندگان اصلی از تاييد صلاحيت نمايندگان خود چيست؟
حسن يوسفی اشکوری، نماينده پيشين مجلس شورای اسلامی: مسئله صلاحيت ها به اين شکلی که در نظام جمهوری اسلامی هست در عرف نظام های دموکراتيک دنيا معمول و متداول نيست.
مگر اينکه در نظام های کمونيستی که به صورت تک حزبی اداره می شد و هنوز هم در بقايای آن در دنيا به همان شکل اداره می شود، با پذيرفتن مبانی چنين نظامی احراز صلاحيت به اين شکلی که هست کمابيش اجتناب ناپذير است.
مگر اينکه واقعا جمهوری اسلامی به طور حقوقی در ساختار قانون اساسی تغييری ايجاد کند و انتخابات را به معنای واقعی کلمه در جهان بپذيرد. در آن صورت هم ديگر علی الاصول جمهوری اسلامی به معنای رهبری ولی فقيه و حاکميت ارزش های دينی و امثالهم ديگر وجود نخواهد داشت.
فرايندی که آقای اشکوری می گويد مستقيما با رهبر جمهوری اسلامی ايران مرتبط است:
«همه اينها برمی گردد به رهبری جمهوری اسلامی که در شرايط فعلی آقای خامنه ای است. يعنی يکی، در يکی از روزها طبق معيارها و شرايطی که بر رهبری می گذرد، واجد صلاحيت است و وفادار به حساب می آيد و آقای خامنه ای می تواند با آن شخص به عنوان ریيس جمهوری کار کند، اما چهار سال بعد همين شخص رد صلاحيت می شود. به خاطر اينکه در طول اين چهارسال اين شخص را تحت کنترل و نظر دارند و می بينند که اين شخص به گونه ای عمل و رفتار کرده است که التزام نظری و عملی او به ولايت فقيه و نظام سياسی حاکم مخدوش شده است. بنابر اين همين فرد در دوره بعد رد صلاحيت می شود.»
با اين حال به گفته اين نماينده پيشين مجلس در ايران، روند بی صلاحيت شدن نمايندگان صالح، پيش از اين هم سابقه داشته و گاه حتی ممکن است نوعی بازی سياسی برای افزايش توجه عمومی باشد.
یوسفی اشکوری: در ادوار گذشته چند بار آقای بهزاد نبوی تاييد شده و باز هم در دوره بعد رد صلاحيت شده است و باز هم در دوره بعد دوباره رد صلاحيت شده است. گاهی اوقات در اين رد صلاحيت و تاييدهای پياپی يک نوع بازی سياسی هم نقش دارد.
مثلا شايد به نوعی يک تقسيم کار باشد که وزارت کشور کسی را رد می کند و بعد از مدتی او را دوباره تاييد می کند تا به نوعی اين شخص را در جامعه لانسه کنند تا با اين ترفند جامعه بپذيرد که اين فرد از نظر نظام يک شخص نامطلوب است و از اين طريق اقبال مردم به او روی بياورد.
چون خود نظام حاکم می داند که کسانی که صد در صد تاييد صلاحيت می شوند، چندان برای مردم جذابيتی ندارند. اگر کسی معروف بشود که مخالف و منتقد حاکميت است، بيشتر برای مردم مطلوب خواهد بود.
نادر قاضی پور، نماينده اصولگرای اروميه در مجلس از جمله نمايندگان کفن پوشی است که پس از عاشورای سال ۸۸ در حمايت از ولايت فقيه و حکومت جمهوری اسلامی ايران به خيابان ها رفت.
اين طور که خود آقای قاضی پور می گويد، رد صلاحيت او تنها به دليل انتقادهايی بوده که به دولت داشته و شايد انتقادهایش نسبت به وضعيت درياچه در حال مرگ اروميه.
رویارویی مخالفان و موافقان «نقد رهبر جمهوری اسلامی»
«نقد کردن نظام جمهوری اسلامی به هيچ عنوان درست نيست و نبايد با نقادی از جمله در رسانه ملی، مردم را نسبت به نظام دچار ترديد کرد.»
اين بخشی از گفته های آيت الله احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه مشهد است که با انتقاد از يک برنامه تلويزيونی می گويد: «در اين برنامه به نقد نظام پرداخته شده که اين امر به هيچ عنوان درست نيست.»
اشاره امام جمعه شهر مشهد به سخنان عماد افروغ، نماينده سابق مجلس بود که چند روز پيش در يک برنامه زنده تلويزيونی شرکت کرد و به نقد مسائل روز پرداخت.
در واقع ما بخشی از مشروعيت خودمان را از دست داده ايم. من الان واقعا تفاسيری از مردم می بينم که انگار مردم واجد هيچ حقی نيستند. صرفا از سر تکليف به آنها نگاه می شود. احدی از آحاد جامعه بخواهد رهبر را استيضاح کند، حق دارد و رهبر بايد پاسخ بگويد. اگر پاسخ نداشت خود به خود معزول است.
در روزهای گذشته پس از نقدهايی که برخی از چهره های درون حاکميت جمهوری اسلامی نسبت به مسائل روز داشته اند، انتقادات شديدی به آنان از سوی افراد و جريانات فکری نزديک به حاکميت شده است.
سراج ميردامادی، روزنامه نگار سياسی در پاريس: در نظام های ايدئولوژيک «خودمطلق انگاری» که اراده راس حاکميت ميزان برای فعاليت يا عدم فعاليت نيروهای سياسی هستند، ريزش های زيادی در سطوح گوناگون به مناسبت های گوناگون اتفاق می افتد و مجموعه ای از نيروهای ايدئولوژيک ارزشی سنتی وفادار به حاکميت به مرور به دليل تناقض های شديدی که راس حاکميت نظام داشته است، بيش از پيش دارند با آن فاصله می گيرند و اين فاصله گرفتن خودشان را عليرغم جو سرکوب و ارعابی که در داخل وجود دارد، مخفی نمی کنند و اظهار می کنند. اين پديده ای جديدی است که ما پيش از آن شاهدش نبوده ايم.
آيت الله احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه مشهد بر اين اعتقاد است که «نظام جمهوری اسلامی را نمی شود نقد کرد. زيرا نظام جمهوری اسلامی ايران نظامی است که امام زمان، يعنی امام دوازدهم شيعيان، دستور تشکيل آن را داده است و آن را به ما سپرده اند و توسط ولی فقيه رهبری می شود.»
محمدجواد اکبرين، روزنامه نگار و دين پژوه در باره اين جمله امام جمعه مشهد که جمهوری اسلامی را به امام زمان منتسب می کند، می گويد:
محمدجواد اکبرين: اين کافی نيست که ریيس دولت کنونی را هواداران ايشان از جمله امام جمعه مشهد و دوستان ايشان، به عنوان دولت امام زمان معرفی می کنند؛ به عنوان مظهر بصيرت و مظهر رسيدن به آرمان های انقلاب معرفی کرده اند و امروز او و اطرافيانش را جريان انحرافی می خوانند؟
يعنی امام زمان کجاست که امروز پاسخگوی دولتی باشد که ديروز با امضای ايشان- به ادعای اين دوستان- برآمد و امروز منحرف شد؟
من فکر می کنم از تجربه های دور تاريخی اگر بگذريم و به تجربه های همين دوستان در همين سه دهه هم اگر نگاهی بياندازيم، به نفع و به سود آنهاست که امور متغيير، نظام های متغيير و رفتارهای متغيير سياسی و چهره های متغيير سياسی را به مقدسات منتسب نکنند، تا يک روزی شرمنده ادعاهای خودشان باشند.
انتقادهای غير مستقيم روزهای گذشته حسين علايی، ریيس پيشين ستاد مشترک سپاه به همراه عماد افروغ موجب شد علی مطهری نماينده اصولگرای مجلس که خود، به خاطر مواضع اش زير تيغ انتقادات قرار دارد، از معترضان بخواهد که عميق تر بينديشند و به تعبير او «تعصب منفی» را که موجب کوردلی است از خود بزدايند.
آقای مطهری تاکيد می کند که «راه حفظ نظام جمهوری اسلامی ، احترام به آزادی تفکر و بيان است.»
اين بخشی از گفته های آيت الله احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه مشهد است که با انتقاد از يک برنامه تلويزيونی می گويد: «در اين برنامه به نقد نظام پرداخته شده که اين امر به هيچ عنوان درست نيست.»
اشاره امام جمعه شهر مشهد به سخنان عماد افروغ، نماينده سابق مجلس بود که چند روز پيش در يک برنامه زنده تلويزيونی شرکت کرد و به نقد مسائل روز پرداخت.
گزارش رادیویی وحید پوراستاد درباره رویارویی موافقان و مخالفان نقد رهبر جمهوری اسلامی
عماد افروغ: ما آمده ايم گفته ايم قانونيت نظام در گرو دو عامل است، يکی حقانيت حکمرانان و ديگری مقبوليت آنها. يکی شرط ثبوتی است و ديگری شرط اثباتی. اگر اين پشتوانه و عقبه مردمی نباشد، در واقع اين يک بار برای هميشه که نيست، بلکه بايد برای هميشه حضور داشته باشد.در واقع ما بخشی از مشروعيت خودمان را از دست داده ايم. من الان واقعا تفاسيری از مردم می بينم که انگار مردم واجد هيچ حقی نيستند. صرفا از سر تکليف به آنها نگاه می شود. احدی از آحاد جامعه بخواهد رهبر را استيضاح کند، حق دارد و رهبر بايد پاسخ بگويد. اگر پاسخ نداشت خود به خود معزول است.
در روزهای گذشته پس از نقدهايی که برخی از چهره های درون حاکميت جمهوری اسلامی نسبت به مسائل روز داشته اند، انتقادات شديدی به آنان از سوی افراد و جريانات فکری نزديک به حاکميت شده است.
سراج ميردامادی، روزنامه نگار سياسی در پاريس: در نظام های ايدئولوژيک «خودمطلق انگاری» که اراده راس حاکميت ميزان برای فعاليت يا عدم فعاليت نيروهای سياسی هستند، ريزش های زيادی در سطوح گوناگون به مناسبت های گوناگون اتفاق می افتد و مجموعه ای از نيروهای ايدئولوژيک ارزشی سنتی وفادار به حاکميت به مرور به دليل تناقض های شديدی که راس حاکميت نظام داشته است، بيش از پيش دارند با آن فاصله می گيرند و اين فاصله گرفتن خودشان را عليرغم جو سرکوب و ارعابی که در داخل وجود دارد، مخفی نمی کنند و اظهار می کنند. اين پديده ای جديدی است که ما پيش از آن شاهدش نبوده ايم.
آيت الله احمد علم الهدی در خطبه های نماز جمعه مشهد بر اين اعتقاد است که «نظام جمهوری اسلامی را نمی شود نقد کرد. زيرا نظام جمهوری اسلامی ايران نظامی است که امام زمان، يعنی امام دوازدهم شيعيان، دستور تشکيل آن را داده است و آن را به ما سپرده اند و توسط ولی فقيه رهبری می شود.»
محمدجواد اکبرين، روزنامه نگار و دين پژوه در باره اين جمله امام جمعه مشهد که جمهوری اسلامی را به امام زمان منتسب می کند، می گويد:
محمدجواد اکبرين: اين کافی نيست که ریيس دولت کنونی را هواداران ايشان از جمله امام جمعه مشهد و دوستان ايشان، به عنوان دولت امام زمان معرفی می کنند؛ به عنوان مظهر بصيرت و مظهر رسيدن به آرمان های انقلاب معرفی کرده اند و امروز او و اطرافيانش را جريان انحرافی می خوانند؟
يعنی امام زمان کجاست که امروز پاسخگوی دولتی باشد که ديروز با امضای ايشان- به ادعای اين دوستان- برآمد و امروز منحرف شد؟
من فکر می کنم از تجربه های دور تاريخی اگر بگذريم و به تجربه های همين دوستان در همين سه دهه هم اگر نگاهی بياندازيم، به نفع و به سود آنهاست که امور متغيير، نظام های متغيير و رفتارهای متغيير سياسی و چهره های متغيير سياسی را به مقدسات منتسب نکنند، تا يک روزی شرمنده ادعاهای خودشان باشند.
انتقادهای غير مستقيم روزهای گذشته حسين علايی، ریيس پيشين ستاد مشترک سپاه به همراه عماد افروغ موجب شد علی مطهری نماينده اصولگرای مجلس که خود، به خاطر مواضع اش زير تيغ انتقادات قرار دارد، از معترضان بخواهد که عميق تر بينديشند و به تعبير او «تعصب منفی» را که موجب کوردلی است از خود بزدايند.
آقای مطهری تاکيد می کند که «راه حفظ نظام جمهوری اسلامی ، احترام به آزادی تفکر و بيان است.»
درخواست از اتحادیه بین المللی مخابرات برای مقابله با پارازیت های ماهواره ای ایران
«کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران» از اتحادیۀ بين المللی مخابرات (ITU) وابسته به سازمان ملل خواسته است برای بازداشتن جمهوری اسلامی ایران از سانسور شبکه های ماهواره ای و محدوديت اينترنت، گام های قاطعی بردارد.
کنفرانس بين المللی سالانه ارتباطات راديويی (WRC) در ژنو که از سوی اتحادیۀ بين المللی مخابرات برگزار می شود، از روز دوشنبه کار خود را آغاز کرد.
رادیو فردا در گفت و گو با هادی قائمی، سخنگوی «کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران» در نیویورک، اهميت برگزاری اين کنفرانس را جويا شده است.
نکته دوم اين است که دولت ايران از همين ماهواره ها برای مقاصد خودش استفاده می کند. ما می خواهيم يکی از سرلوحه های این کنفرانس، محکم کردن قوانين و ضوابطی باشد که ايران مشغول نقض آنهاست وهمچنين پيدا کردن راهکاری که يک کشور نتواند از يک سو از اين ماهواره ها استفاده سوء خودش را بکند و از سوی ديگر ارتباطات ديگران را دچار اختلال کند.
جمهوری اسلامی ايران ادعا می کند که در خود غرب محدوديت های فراوانی در زمينه اينترنت و ماهواره وجود دارد.
هفته گذشته هفته بسيار چشمگيری بود از این نظر که بسياری از سايت های اينترنتی و فعالان اينترنتی توانستند کنگره و سنای آمريکا را به عقب نشينی وادار کرده و از تصويب اين لايحه ها جلوگيری کنند.
در مورد «پرس تی وی» بايد بگويم اين شبکه از يک سو خودش را در لندن ثبت کرده است به عنوان يک شبکه ماهواره ای که در لندن حضور دارد و تصميمات اش در اين شهر گرفته می شود.
ولی واقعيت اين است که تمام تصميمات مربوط به اين شبکه توسط نهادهای اطلاعاتی- امنيتی ايران در تهران گرفته می شود. اين شبکه تلويزيونی برای مثال اعترافات دروغين بسياری را پخش کرده است. پروپاگاندای بسياری منتشر کرده است و نتوانسته است که خودش را با قوانين کشور انگليس انطباق دهد.
برای همين هم بود که از ادامه کار اين شبکه جلوگيری به عمل آمد. اگر جمهوری اسلامی نگران اين موضوع است چرا نمی گذارد شبکه های خارجی در ايران دفتر داشته باشند و قادر باشند يک کانال تلويزيونی را اداره کنند؟
محدوديت هايی که ايران به وجود می آورد بسيار فراگير است و قوانين بين المللی را به طور مستمر نقض می کند.
شما فکر می کنيد که الان اين فرآيند کنفرانسی که در ژنو برگزار می شود برای اينکه بتواند از محدوديت های ماهواره ای و اينترنتی در ايران بکاهد، چقدر موثر خواهد بود؟
در وهله اول ما مايليم تمام شرکت کنندگان مخصوصا نمايندگان دولت ها و نمايندگان کمپانی ها و شرکت های ماهواره ای از اتفاقاتی که در ايران رخ می دهد، آگاه باشند. هم اکنون بالا بردن سطح آگاهی سياست گذاران در اين مورد بسيار مهم است.
برای همين هم در ژنو و در مقابل ساختمانی که اين کنفرانس مهم افتتاح می شود، ايرانيان برای اعتراض و جلب توجه به مسئله سانسور اينترنت و ماهواره تجمع خواهند کرد.
از سوی ديگر ما می خواهيم شرکت هايی را که از يک سو به راديو و تلويزيون ايران سرويس می دهند و مشتريان ديگرشان را که از سوی ايران دچار اختلال و پارازيت می شوند را از روی ماهواره های شان بر می دارند، زير فشار بگذاريم تا اجازه ندهند که دولت ايران هم از آنها استفاده کند و هم با گرفتن اين سرويس ها تجارت کند و هم از سوی ديگر به سانسورو پارازيت اندازی برای ساير تلويزيون ها و ماهواره ها بپردازد.
در وهله سوم هم قصد داريم با تبليغاتی که در مورد اينترنت حلال در ايران می شود مقابله کنيم.
آنها می خواهند ديواری دور تا دور اينترنت بکشند و بتوانند هر وقت که مايل باشند، آن شاهراه هايی که ايرانيان را به سايت های خارج از ايران وصل می کند را قطع کرده يا دسترسی به آنها را کاهش دهند.
ما می خواهيم که جامعه تکنولوژيک و دست اندرکاران فن آوری و اينترنت از اين اقدامات ايران آگاه باشند و تلاش کنند تا راه حل ها و راهکارهايی برای مبارزه با اين محدوديت به وجود بياورند.
اين مسئله به ايران به تنهايی برنمی گردد. بسياری از کشورها تلاش می کنند که ماهيت اينترنت را تغيير داده و آن را تحت کنترل خودشان در بياورند.
در ايران متاسفانه اين مسئله بسيار فراگيرتر و سريع تر است و چون در درون خود کشور آزادی بيان وجود ندارد و دسترسی به اطلاعات از راه ديگری هم ميسر نيست، اين مسئله تا حدی حياتی است که نگذاريم اين تحولات منفی هم در مورد ماهواره و هم در مورد اينترنت ادامه پيدا کند.
کنفرانس بين المللی سالانه ارتباطات راديويی (WRC) در ژنو که از سوی اتحادیۀ بين المللی مخابرات برگزار می شود، از روز دوشنبه کار خود را آغاز کرد.
رادیو فردا در گفت و گو با هادی قائمی، سخنگوی «کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران» در نیویورک، اهميت برگزاری اين کنفرانس را جويا شده است.
گفت و گو با هادی قائمی درباره پارازیت ماهواره ای ایران
هادی قائمی: مسئله مهم اين است که مقررات اين سازمان به طور واضح هر کشوری را از ارسال پارازيت به سوی ماهواره های بين المللی منع می کند. و ليکن دولت ايران به طورمستمر اين قانون را نقض کرده است و با پارازيت اندازی امنيت اين ماهواره ها را به خطر می اندازد.نکته دوم اين است که دولت ايران از همين ماهواره ها برای مقاصد خودش استفاده می کند. ما می خواهيم يکی از سرلوحه های این کنفرانس، محکم کردن قوانين و ضوابطی باشد که ايران مشغول نقض آنهاست وهمچنين پيدا کردن راهکاری که يک کشور نتواند از يک سو از اين ماهواره ها استفاده سوء خودش را بکند و از سوی ديگر ارتباطات ديگران را دچار اختلال کند.
جمهوری اسلامی ايران ادعا می کند که در خود غرب محدوديت های فراوانی در زمينه اينترنت و ماهواره وجود دارد.
هفته گذشته هفته بسيار چشمگيری بود از این نظر که بسياری از سايت های اينترنتی و فعالان اينترنتی توانستند کنگره و سنای آمريکا را به عقب نشينی وادار کرده و از تصويب اين لايحه ها جلوگيری کنند.
در مورد «پرس تی وی» بايد بگويم اين شبکه از يک سو خودش را در لندن ثبت کرده است به عنوان يک شبکه ماهواره ای که در لندن حضور دارد و تصميمات اش در اين شهر گرفته می شود.
ولی واقعيت اين است که تمام تصميمات مربوط به اين شبکه توسط نهادهای اطلاعاتی- امنيتی ايران در تهران گرفته می شود. اين شبکه تلويزيونی برای مثال اعترافات دروغين بسياری را پخش کرده است. پروپاگاندای بسياری منتشر کرده است و نتوانسته است که خودش را با قوانين کشور انگليس انطباق دهد.
برای همين هم بود که از ادامه کار اين شبکه جلوگيری به عمل آمد. اگر جمهوری اسلامی نگران اين موضوع است چرا نمی گذارد شبکه های خارجی در ايران دفتر داشته باشند و قادر باشند يک کانال تلويزيونی را اداره کنند؟
محدوديت هايی که ايران به وجود می آورد بسيار فراگير است و قوانين بين المللی را به طور مستمر نقض می کند.
شما فکر می کنيد که الان اين فرآيند کنفرانسی که در ژنو برگزار می شود برای اينکه بتواند از محدوديت های ماهواره ای و اينترنتی در ايران بکاهد، چقدر موثر خواهد بود؟
در وهله اول ما مايليم تمام شرکت کنندگان مخصوصا نمايندگان دولت ها و نمايندگان کمپانی ها و شرکت های ماهواره ای از اتفاقاتی که در ايران رخ می دهد، آگاه باشند. هم اکنون بالا بردن سطح آگاهی سياست گذاران در اين مورد بسيار مهم است.
برای همين هم در ژنو و در مقابل ساختمانی که اين کنفرانس مهم افتتاح می شود، ايرانيان برای اعتراض و جلب توجه به مسئله سانسور اينترنت و ماهواره تجمع خواهند کرد.
از سوی ديگر ما می خواهيم شرکت هايی را که از يک سو به راديو و تلويزيون ايران سرويس می دهند و مشتريان ديگرشان را که از سوی ايران دچار اختلال و پارازيت می شوند را از روی ماهواره های شان بر می دارند، زير فشار بگذاريم تا اجازه ندهند که دولت ايران هم از آنها استفاده کند و هم با گرفتن اين سرويس ها تجارت کند و هم از سوی ديگر به سانسورو پارازيت اندازی برای ساير تلويزيون ها و ماهواره ها بپردازد.
در وهله سوم هم قصد داريم با تبليغاتی که در مورد اينترنت حلال در ايران می شود مقابله کنيم.
آنها می خواهند ديواری دور تا دور اينترنت بکشند و بتوانند هر وقت که مايل باشند، آن شاهراه هايی که ايرانيان را به سايت های خارج از ايران وصل می کند را قطع کرده يا دسترسی به آنها را کاهش دهند.
ما می خواهيم که جامعه تکنولوژيک و دست اندرکاران فن آوری و اينترنت از اين اقدامات ايران آگاه باشند و تلاش کنند تا راه حل ها و راهکارهايی برای مبارزه با اين محدوديت به وجود بياورند.
اين مسئله به ايران به تنهايی برنمی گردد. بسياری از کشورها تلاش می کنند که ماهيت اينترنت را تغيير داده و آن را تحت کنترل خودشان در بياورند.
در ايران متاسفانه اين مسئله بسيار فراگيرتر و سريع تر است و چون در درون خود کشور آزادی بيان وجود ندارد و دسترسی به اطلاعات از راه ديگری هم ميسر نيست، اين مسئله تا حدی حياتی است که نگذاريم اين تحولات منفی هم در مورد ماهواره و هم در مورد اينترنت ادامه پيدا کند.
درخواست غرامت یک افسر اسرائیلی به خاطر اتهام «تجاوز» به رهبر امل لبنان
يک افسر بازجوی نيروهای امنيتی اسرائيل که از هويت او تنها با عنوان «کاپيتان جرج» ياد شده است، از دولت این کشور به خاطر متهم شدن خود به «تجاوز با باتوم» به يک رهبر سازمان شيعه امل لبنان، درخواست يک ميليون و چهار صد دلار غرامت کرده است.
«کاپيتان جرج» که افسر شباک، تشکيلات امنيتی اسرائيل بوده است، می گويد پس از آنکه از سوی مصطفی ديرانی، رهبر بارز سازمان لبنانی «امل» به تجاوز با باتوم متهم شد، کشور اسرائيل او را به حال خود رها نمود و از وی حمايت کافی نکرد.
وکلای مدافع «کاپيتان جرج» روز يکشنبه با ارائه درخواست غرامت پنج ميليون «شکل» به دادگاه اسرائيل، گفتند موکل آنها پس از آنکه از سوی مصطفی ديرانی به اين اتهام مورد تعقيب قضايی قرار گرفت، اين افسر را اخراج کردند و او را از امکانات لازم قضايی برای دفاع از خود در برابر اتهام ياد شده، برخوردار نکردند و اين افسر پيشين منزوی شده و زندگی اش مختل گرديده است.
ارتش و دولت اسرائيل معمولاً از افسران و نيروهای امنيتی و نظامی خود در پرونده هايی که در دادگاه هايی در خود اسرائيل يا اروپا عليه آنها به خاطر انجام وظيفه محاکمه شده اند، دفاع می کند و هزينه روند قضايی را پرداخت می کنند مگر آنکه فرد متهم، مرتکب خودسری شده و خارج از وظايف عمل کرده باشد.
شيخ مصطفی ديرانی، معاون سازمان شيعه لبنانی «امل» در اواسط دهه نود ميلادی از سوی کماندوهای ارتش اسرائيل، شبانه در خانه خود در جنوب لبنان ربوده شد و به اسرائيل انتقال يافت تا رد پای رون آراد، کمک خلبان اسرائيلی، تعيين شود.
رون آراد کمک خلبانی بود که هواپيمای حامل او در پاييز ۱۹۸۶ در جريان عمليات هوايی در جنوب لبنان سقوط کرد. ارتش اسرائيل خلبان آن هواپيما را سريعاً نجات داد و مانع از اسير شدن او به دست نيروهای لبنانی گرديد اما رد پای رون آراد ناپديد شد.
اسرائيل در سال های پس از اين جريان معتقد بود که رون آراد در اختيار مصطفی ديرانی، معاون سازمان «امل» بوده است.
مقامات وقت اسرائيل تأييد کرده بودند که با آوردن ديرانی به اسرائيل، از او در مورد رون آراد سئوال شود و نيز از ديرانی به عنوان برگی در يک معامله احتمالی در برابر تحويل گرفتن رون آراد استفاده شود.
عمليات ربودن ديرانی از جنوب لبنان در شب بيست و يکم ماه مه ۱۹۹۴ و زمانی که خانواده رون آراد و افکار عمومی اسرائيل، دولت اين کشور را برای تلاش جهت يافتن و آزاد کردن رون آراد زير فشار شديد گذاشته بودند، انجام شد.
اما با پيچيده شدن ماجراها، ديرانی يک دهه در زندان اسرائيل باقی ماند و سرانجام حقوقدانان اسرائيلی مدافع حقوق بشر، خود، با ارائه شکايت به ديوان عدالت اسرائيل، در حالی که دولت و ارتش اسرائيل قاطعانه با آزاد کردن ديرانی مخالف بودند، موجب آزادی او را فراهم آوردند.
نظر به حکم صادره از سوی ديوان عدالت اسرائيل، نيروهای امنيتی اين کشور ناچار شدند که مصطفی ديرانی را ده سال بعد، در ژانويه ۲۰۰۴، آزاد کرده و به لبنان برگردانند.
اما مصطفی ديرانی با بازگشت به لبنان، با ارائه شکايت به یک دادگاه اسرائيلی از طريق وکلای اسرائيلی و خارجی، خواستار محاکمه «کاپيتان جرج» به عنوان يکی از بازجويان خود شد و او را به استفاده از باتوم در زمان يکی از بازجويی ها متهم کرد و درخواست غرامت کرد.
مصطفی ديرانی اندکی پيش از بازگشت به لبنان، به خاطر تلاش هايی که حقوقدانان اسرائيلی مدافع وی انجام دادند، در برابر دادگاه عالی اسرائيل نيز شهادت داد که در زمان بازجويی ها با باتوم مورد شکنجه و توهين قرار گرفته و اين عمل، توسط «کاپيتان جرج» صورت گرفت و او را «شکنجه گری ساديستی» توصيف کرد.
مصطفی ديرانی که به عنوان يک قهرمان در بازگشت به لبنان مورد استقبال قرار گرفت، از دادگاه اسرائيل به خاطر عمل «کاپيتان جرج» يک ميليون و سيصد هزار دلار درخواست غرامت کرد اما سرنوشت اين درخواست هنوز روشن نيست و تعهدی برای رسيدگی به آن داده نشد.
در پی آزادی ديرانی، نيروهای امنيتی اسرائيل «کاپيتان جرج» را اخراج کردند و او می گويد که از آن زمان نتوانسته است کاری برای خود بيابد و زندگی اش شديداً مختل شده و در ميان افکار عمومی و کسانی که او را می شناسند، بی حرمت شده است.
يک برنامه سياسی شبکه دوم تلويزيون اسرائيل اين هفته فيلمی را پخش کرد که مربوط به يکی از بازجويی ها در سازمان شباک از مصطفی ديرانی بود و در آن، «کاپيتان جرج» در حالی ديده می شود که به آقای ديرانی می گويد اگر همکاری نکنی، بايد منتظر مسايلی باشد که شرمنده ات کند.
در اين فيلم، صورت «کاپيتان جرج» چهارخانه شده است تا شناسايی نشود. در این فيلم، آقای ديرانی در حالی که لخت بوده و تنها شورت به پا دارد، روی نيمکتی در يک اتاق بازجويی نشسته است و دو بازجو در کنار او هستند و پس از لحظه ای، بازجويی ظاهراً برای آن روز تمام می شود و وی به بيرون از اتاق می رود.
تيم وکلای مدافع «کاپيتان جرج» از انتشار اين فيلم و زمان پخش آن ابراز خشم کرده و روز يکشنبه در بيانيه ای اعلام کرد که بايد بررسی شود چرا عواملی در اين مقطع زمانی، خواهان انتشار اين فيلم با هدف ضربه زدن به «کاپيتان جرج» شده اند؟
درخواست غرامت يک ميليون و سيصد هزار دلاری مصطفی ديرانی از اسرائيل و درخواست دوم غرامت يک ميليون و چهار صد هزار دلاری «کاپيتان جرج» از اسرائيل، در حالی است که رد پای رون آراد هرگز پيدا نشده و برای اين ارزيابی ها که ديرانی، رون آراد را در برابر نيم ميليون دلار به جمهوری اسلامی ايران فروخته بود، سندی به دست نيامده است.
دولت و ارتش اسرائيل در حال حاضر پرونده رون آراد را بسته اند. بنياد موسوم به «رون آراد برای آزادی زاده شد» در سال های اخير برای اطلاعاتی که سرنوشت رون آراد را قطعی کند، ده ميليون دلار جايزه تعيين کرده بود. اما ظاهراً پس از بدست نيامدن اطلاعاتی متقن، اين بنياد نيز به تازگی بسته شد.
«کاپيتان جرج» که افسر شباک، تشکيلات امنيتی اسرائيل بوده است، می گويد پس از آنکه از سوی مصطفی ديرانی، رهبر بارز سازمان لبنانی «امل» به تجاوز با باتوم متهم شد، کشور اسرائيل او را به حال خود رها نمود و از وی حمايت کافی نکرد.
وکلای مدافع «کاپيتان جرج» روز يکشنبه با ارائه درخواست غرامت پنج ميليون «شکل» به دادگاه اسرائيل، گفتند موکل آنها پس از آنکه از سوی مصطفی ديرانی به اين اتهام مورد تعقيب قضايی قرار گرفت، اين افسر را اخراج کردند و او را از امکانات لازم قضايی برای دفاع از خود در برابر اتهام ياد شده، برخوردار نکردند و اين افسر پيشين منزوی شده و زندگی اش مختل گرديده است.
ارتش و دولت اسرائيل معمولاً از افسران و نيروهای امنيتی و نظامی خود در پرونده هايی که در دادگاه هايی در خود اسرائيل يا اروپا عليه آنها به خاطر انجام وظيفه محاکمه شده اند، دفاع می کند و هزينه روند قضايی را پرداخت می کنند مگر آنکه فرد متهم، مرتکب خودسری شده و خارج از وظايف عمل کرده باشد.
شيخ مصطفی ديرانی، معاون سازمان شيعه لبنانی «امل» در اواسط دهه نود ميلادی از سوی کماندوهای ارتش اسرائيل، شبانه در خانه خود در جنوب لبنان ربوده شد و به اسرائيل انتقال يافت تا رد پای رون آراد، کمک خلبان اسرائيلی، تعيين شود.
رون آراد کمک خلبانی بود که هواپيمای حامل او در پاييز ۱۹۸۶ در جريان عمليات هوايی در جنوب لبنان سقوط کرد. ارتش اسرائيل خلبان آن هواپيما را سريعاً نجات داد و مانع از اسير شدن او به دست نيروهای لبنانی گرديد اما رد پای رون آراد ناپديد شد.
اسرائيل در سال های پس از اين جريان معتقد بود که رون آراد در اختيار مصطفی ديرانی، معاون سازمان «امل» بوده است.
مقامات وقت اسرائيل تأييد کرده بودند که با آوردن ديرانی به اسرائيل، از او در مورد رون آراد سئوال شود و نيز از ديرانی به عنوان برگی در يک معامله احتمالی در برابر تحويل گرفتن رون آراد استفاده شود.
عمليات ربودن ديرانی از جنوب لبنان در شب بيست و يکم ماه مه ۱۹۹۴ و زمانی که خانواده رون آراد و افکار عمومی اسرائيل، دولت اين کشور را برای تلاش جهت يافتن و آزاد کردن رون آراد زير فشار شديد گذاشته بودند، انجام شد.
اما با پيچيده شدن ماجراها، ديرانی يک دهه در زندان اسرائيل باقی ماند و سرانجام حقوقدانان اسرائيلی مدافع حقوق بشر، خود، با ارائه شکايت به ديوان عدالت اسرائيل، در حالی که دولت و ارتش اسرائيل قاطعانه با آزاد کردن ديرانی مخالف بودند، موجب آزادی او را فراهم آوردند.
نظر به حکم صادره از سوی ديوان عدالت اسرائيل، نيروهای امنيتی اين کشور ناچار شدند که مصطفی ديرانی را ده سال بعد، در ژانويه ۲۰۰۴، آزاد کرده و به لبنان برگردانند.
اما مصطفی ديرانی با بازگشت به لبنان، با ارائه شکايت به یک دادگاه اسرائيلی از طريق وکلای اسرائيلی و خارجی، خواستار محاکمه «کاپيتان جرج» به عنوان يکی از بازجويان خود شد و او را به استفاده از باتوم در زمان يکی از بازجويی ها متهم کرد و درخواست غرامت کرد.
مصطفی ديرانی اندکی پيش از بازگشت به لبنان، به خاطر تلاش هايی که حقوقدانان اسرائيلی مدافع وی انجام دادند، در برابر دادگاه عالی اسرائيل نيز شهادت داد که در زمان بازجويی ها با باتوم مورد شکنجه و توهين قرار گرفته و اين عمل، توسط «کاپيتان جرج» صورت گرفت و او را «شکنجه گری ساديستی» توصيف کرد.
مصطفی ديرانی که به عنوان يک قهرمان در بازگشت به لبنان مورد استقبال قرار گرفت، از دادگاه اسرائيل به خاطر عمل «کاپيتان جرج» يک ميليون و سيصد هزار دلار درخواست غرامت کرد اما سرنوشت اين درخواست هنوز روشن نيست و تعهدی برای رسيدگی به آن داده نشد.
در پی آزادی ديرانی، نيروهای امنيتی اسرائيل «کاپيتان جرج» را اخراج کردند و او می گويد که از آن زمان نتوانسته است کاری برای خود بيابد و زندگی اش شديداً مختل شده و در ميان افکار عمومی و کسانی که او را می شناسند، بی حرمت شده است.
يک برنامه سياسی شبکه دوم تلويزيون اسرائيل اين هفته فيلمی را پخش کرد که مربوط به يکی از بازجويی ها در سازمان شباک از مصطفی ديرانی بود و در آن، «کاپيتان جرج» در حالی ديده می شود که به آقای ديرانی می گويد اگر همکاری نکنی، بايد منتظر مسايلی باشد که شرمنده ات کند.
در اين فيلم، صورت «کاپيتان جرج» چهارخانه شده است تا شناسايی نشود. در این فيلم، آقای ديرانی در حالی که لخت بوده و تنها شورت به پا دارد، روی نيمکتی در يک اتاق بازجويی نشسته است و دو بازجو در کنار او هستند و پس از لحظه ای، بازجويی ظاهراً برای آن روز تمام می شود و وی به بيرون از اتاق می رود.
تيم وکلای مدافع «کاپيتان جرج» از انتشار اين فيلم و زمان پخش آن ابراز خشم کرده و روز يکشنبه در بيانيه ای اعلام کرد که بايد بررسی شود چرا عواملی در اين مقطع زمانی، خواهان انتشار اين فيلم با هدف ضربه زدن به «کاپيتان جرج» شده اند؟
درخواست غرامت يک ميليون و سيصد هزار دلاری مصطفی ديرانی از اسرائيل و درخواست دوم غرامت يک ميليون و چهار صد هزار دلاری «کاپيتان جرج» از اسرائيل، در حالی است که رد پای رون آراد هرگز پيدا نشده و برای اين ارزيابی ها که ديرانی، رون آراد را در برابر نيم ميليون دلار به جمهوری اسلامی ايران فروخته بود، سندی به دست نيامده است.
دولت و ارتش اسرائيل در حال حاضر پرونده رون آراد را بسته اند. بنياد موسوم به «رون آراد برای آزادی زاده شد» در سال های اخير برای اطلاعاتی که سرنوشت رون آراد را قطعی کند، ده ميليون دلار جايزه تعيين کرده بود. اما ظاهراً پس از بدست نيامدن اطلاعاتی متقن، اين بنياد نيز به تازگی بسته شد.
امواج انتقادات از خامنه ای؛ «جنبشی که درون نظام وزیدن گرفته است»
زمان زيادی از دعوت محمد نوری زاد از چهره های درون نظام برای پيوستن به جنبش نامه نگاری به آيت الله خامنه ای نگذشت که امواجی از انتقادها نسبت به وضعيت فعلی کشور و شيوه اداره آن برخاست.
از نامه بسيار شديد اللحن ابوالفضل قديانی، عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در اوين که بگذريم، يادداشت حسين علايی، بنيانگذار نيروی دريايی سپاه و بيانيه های کسانی چون علی صنيع خوانی و غلامعلی رجايی در تاييد و حمايت از او و نيز حرف های صريح اللحن عماد افروغ ، موارد قابل تامل ديگر بوده اند.
نکته مشترک همه اين افراد، قرار داشتن در صف درونی نظام و عدم ترديد در دلبستگی شان به آرمان های جمهوری اسلامی است. با اين حال لحن انتقادی آنها از رهبر جمهوری اسلامی ايران بی سابقه خوانده شده است.
عماد افروغ، چهره سرشناس جناح راست در برنامه ای به نام «پارک ملت» در صدا و سيمای جمهوری اسلامی حاضر شد و سخنانی گفت که توجه بسياری را به خود جلب کرد و اعتراض عده ای ديگر را برانگيخت.
مجری برنامه پارک ملت: ما که مدعی هستيم اتفاقا جريان نقد در کشور بسيار با نشاط و در حال رشد دارد اتفاق می افتد. حالا شما که مزاح نمی فرماييد که؟ حالا بدمان هم نمی آيد که گاهی شوخی کنيم.
پرسشی که در مواجه به اين گسترش نقدها مطرح می شود اين است که اين انتقادها به چه معناست؟ آيا اين فقط يک نمايش ظاهری از سوی وابستگان نظام برای افکار عمومی است و يا واقعا حرکتی جدی است در فضای سياسی مسدود شده ايران؟
دکتر حميد دباشی، جامعه شناس و تحليلگر مسائل ايران می گويد که برای درک اين موضوع بايد به دو نکته توجه کرد.
حمید دباشی: به نظر من دو نکته قابل تامل است. يکی اين است که امروز نه فقط مردم ايران بلکه جمهوری اسلامی در يکی از خطرناکترين مراحل تاريخ سی و اندی ساله خود قرار دارد.
يعنی الان اين تحريم ها دارد فشارهای خودش را وارد می کند، تهديدهای نظامی وجود دارد. دانشمندان هسته ای دارند ترور می شوند. عکس العملی که ما از سوی کسانی مثل آقای علايی يا ديگران می بينيم بازتاب احساس خطری است که پاسداران دارند حس می کنند درباره اضمحلال رژيم و فروپاشی کشور.
بخش ديگرش به نظر من اين است که کسانی که به خصوص سابقه های طولانی تری در سپاه دارند، اينها به دليل اعتقادات ايدئولوژيک و مذهبی بوده است که به اين رژيم وفادار و معتقد بوده اند.
الان اينها آيده ال های شان را در معرض خطر می بينند. در نتيجه به اعتقاد من مجموعه دو فاکتور در اين جريان اهميت دارد. يک فاکتور عينی و مادی و فوری، که همان خطر اضمحلال جمهوری اسلامی و خطر تجزيه کشور است.
و ديگری هم بخش فروپاشی ايدئولوژيک و اعتقادات مذهبی و عقيدتی عده ای است که به نظام اعتقاد داشته اند.
ولی اين که از درون خود رژيم اين پايه های مذهبی و اعتقادی فرو بپاشد، نشان دهنده اين است که چيزی در رژيم به مخاطره افتاده است و خود اينها که به ساختار سيستم نزديک هستند، متوجه شده اند. اينها ديگر به اپوزيسيون و اصلاح طلب ها و جنبش سبزی ها و مقوله هايی از اين دست ارتباطی ندارد.
علی افشاری، تحليلگر سياسی نيز در توضيح بالا گرفتن نقدهای آشکار از شيوه اداره کشور چنين می گويد:
علی افشاری: پس از اقدام شجاعانه محمد نوری زاد، ما در روزهای اخير اتفاقی را شاهد بوديم که بخشی از جريان اصولگرا که منتقد وضع موجود هستند به نوعی و بر اساس روش های خودشان به اين مسئله پرداختند.
يعنی به عنوان مثال مطلب جسورانه سردار حسين علايی در روزنامه اطلاعات و يا صحبت هايی که آقای عماد افروغ در برنامه «پارک ملت» کرد و بسيار راحت مسئله حق استيضاح رهبری را مطرح کرد، و حمايت هايی که به طور تلويحی از سوی احمد توکلی در مورد اين افراد صورت گرفت که مباحث مطرح شده از سوی آقای افروغ را کاملا قابل دفاع و درست دانست و همچنين از حمله ای که توسط برخی از نيروهای وابسته به رژيم به منزل سردار علايی شده بود انتقاد کرد، نشان می دهد که ما شاهد بروز يک روند جديد در نظام جمهوری اسلامی هستيم.
البته سمت و سوی اين انتقادات در خطاب قرار دادن رهبری با انتقادات نيروهای اپوزيسيون و جنبش سبز متفاوت است. ولی اين افراد معتقد هستند که به هر حال رهبری مسير درستی را طی نمی کند و تلويحا نسبت به اين مسئله اعتراض خودشان را ابراز می کنند.
حسن شريعتمداری، ديگر تحليلگر اوضاع سياسی ايران معتقد است که اين واکنش ها نتيجه احساس خطر جدی در درون حلقه ای است که خود، همواره و تا کنون از ارکان نظام محسوب می شده است.
حسن شريعتمداری: به هيچ وجه قابل قياس با انتقادات پيشين نيست. برای اينکه منتقدين اين بار آقای خامنه ای از اصولگرايانی هستند که تا چندی پيش از وابستگان ايشان و از وفاداران به ايشان بوده اند و اين بار اينها هستند که زبان به طعنه و نقد و انتقاد گشوده اند.
اين امر نشان می دهد که از يک سو احساس خطر به درونی ترين حلقه های نظام رسيده است و مسئول اين ندانم کاری و از هم پاشيدگی اوضاع کشور را شخص رهبر می دانند و از سوی ديگر؛ علاوه بر احساس خطر، اغلب شان آينده ای برای جمهوری اسلامی تحت رهبری آقای خامنه ای متصور نمی شوند. بنابر اين پيشنهاد می کنند که يا ايشان را رفرم کنند و يا اينکه فکر می کنند ابراز اين انتقادات باعث تضعيف و در نتيجه جا به جايی ايشان با زمامداری است که بتواند مملکت را بهتر اداره کند، خواهد انجاميد.
البته برای همه اين افراد اين ريسک وجود دارد که با رفتن آقای خامنه ای، نظام جمهوری اسلامی در شکل فعلی باقی نخواهد ماند. ولی به قدری آشفتگی وضع اينها را به وحشت انداخته است که اينها با قبول اين ريسک در صدد تضعيف کسی برآمده اند که تا چندی پيش او را عمود خيمه انقلاب می دانستند و فکر می کردند که بدون او نه انقلاب و نه جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.
عماد افروغ ، نماينده پيشين مجلس و از چهره های جناح راست در بخشی ديگر از سخنانش در صدا و سيما گفت:
عماد افروغ: فقهای ما بايد مطمئن شوند که مثلا مقام معظم رهبری کشور را دارد فقهی اداره می کند. يعنی بايد سوال کنند که به هر حال حضرت آيت الله خامنه ای، اين تصميمی که شما گرفته ايد منبع و ادله آن کجاست؟ به هر حال به تدريج يادمان می رود که ما وکيل ايم. قيم نيستيم. قرار نيست که ما در واقع مطلق العنان و بدون توجه به حق مردم، زمامدار امور باشيم.
من الان واقعا تفاسيری می بينم که عنهو مردم واجد هيچ حقی نيستند. صرفا از سر تکليف به آنها نگاه می شود. ولی وقتی امام علی می فرمايد که مرا بر شما حقی است و شما را بر ما حقی است. حق من بر شما اين است که از من اطاعت کنيد و مرا در نهان و آشکار نصيحت کنيد. يا می فرمايند که «با من مثل جبابره سخن نگوييد من مثل کسی نيستم که خودم را عاری از خطا بدانم» اينها چيست؟ اين حرف هايی که معصوم اش می گويد؟ امام می فرمايد که اگر احدی از آحاد جامعه بخواهد رهبر را استيضاح کند حق دارد و رهبر بايد پاسخ بگويد و اگر پاسخ نداشت خود به خود معزول است.
ما مکانيزم را بايد درست کنيم. نه که روز به روز محدودترش کنيم. من واقعا روز به روز احساس می کنم که نظام قيمی بر نظام وکالتی می چربد و اين خطر است و می بايستی درباره آن فکری کرد.»
اما چرا به رغم آنچه که تا چند ماه پيش شاهد بوديم، تيغ تيز انتقادها نه متوجه دولت احمدی نژاد، بلکه مستقيم و غير مستقيم متوجه ناظر بر شخص رهبر جمهوری اسلامی شده است؟
علی افشاری، تحليلگر سياسی در اين باره چنين می گويد:
علی افشاری: نوع سياستی که آقای خامنه ای در پيش گرفته است که سياست دفع حداکثری و جذب حداقلی است و اين امر مرتبا دارد راس نظام را باريک تر و لاغرتر می کند و افراد بيشتری را در نقش آفرينی در نقد سياسی دور می کند.
اين مسئله حکومت را عملا به سمت تک حزبی هدايت می کند. خود اين امر باعث می شود که همه انتقادها و اعتراض ها هم معطوف به شخصی شود که در راس اين سياست قرار دارد. طبيعی است که پس از اين روند انتقادها و اعتراض ها بيشتر به سمت آقای خامنه ای روانه خواهد شد. خود او و نوع زمامداری که در پيش گرفته است به شکل نهادی بستر اين انتقادها را فراهم می کند.
برخی شنيده ها حکايت از بالا گرفتن شکاف ها در درون سپاه پاسداران می کند.
علی افشاری: از گذشته هم اين بحث مطرح بود که سپاه جريان يکدستی نيست. اين شکاف درون سپاه با اتفاقاتی که اخيرا افتاده است، کمی فعال تر و جدی تر شده است.
آقای عزيز جعفری، فرمانده سپاه هم سال قبل به صراحت عنوان کرد که جنبش سبز که او با ادبيات خودش آنها را «فتنه گر» خطاب می کند، حاميانی در سپاه داشتند که ما مصلحت را در اين ديديم که با بحث های اقناع کننده آنها را منصرف کنيم.
مثلا اين که آقای علايی اين جسارت را به خرج می دهد و آن مطلب را می نويسد و بعد هم حداکثر ۱۲ فرمانده سپاه که هيچ کدام از آنها قابل مقايسه با آقای علايی نيستند، در اعتراض به اظهارات آقای اعلايی نامه می نويسند و چهره هايی مثل ذوالقدر، وحيد، رشيد و رحيم صفوی در اين نامه غايب هستند.
با اين حال پرسش نهايی اين است که آيا اساسا آيت الله علی خامنه ای گوش شنوايی برای شنيدن و عمل به نگرانی های اين چهره های سرشناس و منتقد وضع فعلی کشور دارد يا خير؟
حسن شريعتمداری: به نظر من آقای خامنه ای همه پل های پشت سر خودش را خراب کرده است. فقط يک تهديد بين المللی فوق العاده يا يک انذار بسيار قوی و يکپارچه از سپاه و نيروهای واقعا موجود در جامعه ايران است که می تواند او را وادار به عقب نشينی کند؛ آن هم در شرايط خاصی که در حقيقت هيچ شانس ديگری برای خودش نتواند تصور کند. مانند اغلب ديکتاتورهای خاورميانه که ديديم که اين پيام ها را تا لحظه آخر نشنيدند.
من شانس زيادی برای درک و دريافت اين واقعيت از سوی آقای خامنه ای نمی بينم و فکر نمی کنم که ايشان چنين درايتی در اين لحظات بسيار حساس از خودشان نشان بدهند.
حميد دباشی، استاد دانشگاه کلمبيا و جامعه شناس می گويد بيش از آنچه که مهم باشد که آيا آيت الله علی خامنه ای پذيرای منتقدان خودی خواهد بود يا خير، همين پديد آمدن عده ای منتقد از دل سپاه و جناح راست؛ خود، نکته بسيار قابل تاملی است.
حمید دباشی: به طور قطع ايشان اين صداها را می شنود و اينکه حالا گوش می دهد يا خير، حرف ديگری است.
ولی من فکر می کنم الان و در اين مرحله مهم نيست که آقای خامنه ای به اين صداها گوش می دهد يا گوش نمی دهد. مسئله اين است که الان عده ای پيدا شده اند که جان خودشان را کف دست شان گذاشته اند و در ملاء عام دارند ابراز نگرانی می کنند نسبت به مسئله ای که بسيار فراتر از شخص رهبری و حتی نظام جمهوری اسلامی است. اينها متوجه مسائل اساسی تری هستند.
در نتيجه به نظر من اين عکس العمل هايی که ما می بينيم منحصر به اين نيست که زعمای نظامی جمهوری اسلامی که به آن اعتقاد دارند، الان متوجه خطر عظيمی شده اند. بلکه به نظر من حتی اعتقادات مذهبی و ايمان آنهاست که الان به مخاطره افتاده است. مثلا در نامه خواهر شهيد باکری به آقای علايی شما به وضوح اين مسئله را می بينيد.
ما هر چه که راجع به جمهوری اسلامی فکر کنيم، واقعيت اين است که يک عده ای از انقلابيون صدر بهمن ۵۷ با اعتقاد و اعتماد به دنبال اين انقلاب رفتند و جانشان را کف دست شان گذاشتند و اين اعتماد و اعتقاد و ايمان است که الان در خطر افتاده است.
از نامه بسيار شديد اللحن ابوالفضل قديانی، عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در اوين که بگذريم، يادداشت حسين علايی، بنيانگذار نيروی دريايی سپاه و بيانيه های کسانی چون علی صنيع خوانی و غلامعلی رجايی در تاييد و حمايت از او و نيز حرف های صريح اللحن عماد افروغ ، موارد قابل تامل ديگر بوده اند.
نکته مشترک همه اين افراد، قرار داشتن در صف درونی نظام و عدم ترديد در دلبستگی شان به آرمان های جمهوری اسلامی است. با اين حال لحن انتقادی آنها از رهبر جمهوری اسلامی ايران بی سابقه خوانده شده است.
عماد افروغ، چهره سرشناس جناح راست در برنامه ای به نام «پارک ملت» در صدا و سيمای جمهوری اسلامی حاضر شد و سخنانی گفت که توجه بسياری را به خود جلب کرد و اعتراض عده ای ديگر را برانگيخت.
برنامه رادیویی «نمای دور، نمای نزدیک» درباره نامه نگاری و هشدار به آیت الله خامنه ای
عماد افروغ: وقتی قدرت تغيير پيدا می کند به قدرت رسمی، اينها آفت استراتژيک و انقلابی يک جامعه است. يعنی ما همه را می دهيم به اين قدرت رسمی. تخم مرغ ها را در سبد قدرت رسمی می گذاريم و حاصل اش اين می شود که از نقادی و از نظارت غافل می شويم و بالاخره اين را به شما بگويم که هر کسی اگر در معرض نقد قرار نگيرد، در معرض نظارت قرار نگيرد، حسب مردمسالاری دينی، چرخش قدرت صورت نگيرد، مطمئن باشيد که دير يا زود از آن وجه منضبط و قاعده مند خارج می شود و شخصی می شود.مجری برنامه پارک ملت: ما که مدعی هستيم اتفاقا جريان نقد در کشور بسيار با نشاط و در حال رشد دارد اتفاق می افتد. حالا شما که مزاح نمی فرماييد که؟ حالا بدمان هم نمی آيد که گاهی شوخی کنيم.
پرسشی که در مواجه به اين گسترش نقدها مطرح می شود اين است که اين انتقادها به چه معناست؟ آيا اين فقط يک نمايش ظاهری از سوی وابستگان نظام برای افکار عمومی است و يا واقعا حرکتی جدی است در فضای سياسی مسدود شده ايران؟
دکتر حميد دباشی، جامعه شناس و تحليلگر مسائل ايران می گويد که برای درک اين موضوع بايد به دو نکته توجه کرد.
حمید دباشی: به نظر من دو نکته قابل تامل است. يکی اين است که امروز نه فقط مردم ايران بلکه جمهوری اسلامی در يکی از خطرناکترين مراحل تاريخ سی و اندی ساله خود قرار دارد.
يعنی الان اين تحريم ها دارد فشارهای خودش را وارد می کند، تهديدهای نظامی وجود دارد. دانشمندان هسته ای دارند ترور می شوند. عکس العملی که ما از سوی کسانی مثل آقای علايی يا ديگران می بينيم بازتاب احساس خطری است که پاسداران دارند حس می کنند درباره اضمحلال رژيم و فروپاشی کشور.
بخش ديگرش به نظر من اين است که کسانی که به خصوص سابقه های طولانی تری در سپاه دارند، اينها به دليل اعتقادات ايدئولوژيک و مذهبی بوده است که به اين رژيم وفادار و معتقد بوده اند.
الان اينها آيده ال های شان را در معرض خطر می بينند. در نتيجه به اعتقاد من مجموعه دو فاکتور در اين جريان اهميت دارد. يک فاکتور عينی و مادی و فوری، که همان خطر اضمحلال جمهوری اسلامی و خطر تجزيه کشور است.
و ديگری هم بخش فروپاشی ايدئولوژيک و اعتقادات مذهبی و عقيدتی عده ای است که به نظام اعتقاد داشته اند.
ولی اين که از درون خود رژيم اين پايه های مذهبی و اعتقادی فرو بپاشد، نشان دهنده اين است که چيزی در رژيم به مخاطره افتاده است و خود اينها که به ساختار سيستم نزديک هستند، متوجه شده اند. اينها ديگر به اپوزيسيون و اصلاح طلب ها و جنبش سبزی ها و مقوله هايی از اين دست ارتباطی ندارد.
علی افشاری، تحليلگر سياسی نيز در توضيح بالا گرفتن نقدهای آشکار از شيوه اداره کشور چنين می گويد:
علی افشاری: پس از اقدام شجاعانه محمد نوری زاد، ما در روزهای اخير اتفاقی را شاهد بوديم که بخشی از جريان اصولگرا که منتقد وضع موجود هستند به نوعی و بر اساس روش های خودشان به اين مسئله پرداختند.
يعنی به عنوان مثال مطلب جسورانه سردار حسين علايی در روزنامه اطلاعات و يا صحبت هايی که آقای عماد افروغ در برنامه «پارک ملت» کرد و بسيار راحت مسئله حق استيضاح رهبری را مطرح کرد، و حمايت هايی که به طور تلويحی از سوی احمد توکلی در مورد اين افراد صورت گرفت که مباحث مطرح شده از سوی آقای افروغ را کاملا قابل دفاع و درست دانست و همچنين از حمله ای که توسط برخی از نيروهای وابسته به رژيم به منزل سردار علايی شده بود انتقاد کرد، نشان می دهد که ما شاهد بروز يک روند جديد در نظام جمهوری اسلامی هستيم.
البته سمت و سوی اين انتقادات در خطاب قرار دادن رهبری با انتقادات نيروهای اپوزيسيون و جنبش سبز متفاوت است. ولی اين افراد معتقد هستند که به هر حال رهبری مسير درستی را طی نمی کند و تلويحا نسبت به اين مسئله اعتراض خودشان را ابراز می کنند.
حسن شريعتمداری، ديگر تحليلگر اوضاع سياسی ايران معتقد است که اين واکنش ها نتيجه احساس خطر جدی در درون حلقه ای است که خود، همواره و تا کنون از ارکان نظام محسوب می شده است.
حسن شريعتمداری: به هيچ وجه قابل قياس با انتقادات پيشين نيست. برای اينکه منتقدين اين بار آقای خامنه ای از اصولگرايانی هستند که تا چندی پيش از وابستگان ايشان و از وفاداران به ايشان بوده اند و اين بار اينها هستند که زبان به طعنه و نقد و انتقاد گشوده اند.
اين امر نشان می دهد که از يک سو احساس خطر به درونی ترين حلقه های نظام رسيده است و مسئول اين ندانم کاری و از هم پاشيدگی اوضاع کشور را شخص رهبر می دانند و از سوی ديگر؛ علاوه بر احساس خطر، اغلب شان آينده ای برای جمهوری اسلامی تحت رهبری آقای خامنه ای متصور نمی شوند. بنابر اين پيشنهاد می کنند که يا ايشان را رفرم کنند و يا اينکه فکر می کنند ابراز اين انتقادات باعث تضعيف و در نتيجه جا به جايی ايشان با زمامداری است که بتواند مملکت را بهتر اداره کند، خواهد انجاميد.
البته برای همه اين افراد اين ريسک وجود دارد که با رفتن آقای خامنه ای، نظام جمهوری اسلامی در شکل فعلی باقی نخواهد ماند. ولی به قدری آشفتگی وضع اينها را به وحشت انداخته است که اينها با قبول اين ريسک در صدد تضعيف کسی برآمده اند که تا چندی پيش او را عمود خيمه انقلاب می دانستند و فکر می کردند که بدون او نه انقلاب و نه جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.
عماد افروغ ، نماينده پيشين مجلس و از چهره های جناح راست در بخشی ديگر از سخنانش در صدا و سيما گفت:
عماد افروغ: فقهای ما بايد مطمئن شوند که مثلا مقام معظم رهبری کشور را دارد فقهی اداره می کند. يعنی بايد سوال کنند که به هر حال حضرت آيت الله خامنه ای، اين تصميمی که شما گرفته ايد منبع و ادله آن کجاست؟ به هر حال به تدريج يادمان می رود که ما وکيل ايم. قيم نيستيم. قرار نيست که ما در واقع مطلق العنان و بدون توجه به حق مردم، زمامدار امور باشيم.
من الان واقعا تفاسيری می بينم که عنهو مردم واجد هيچ حقی نيستند. صرفا از سر تکليف به آنها نگاه می شود. ولی وقتی امام علی می فرمايد که مرا بر شما حقی است و شما را بر ما حقی است. حق من بر شما اين است که از من اطاعت کنيد و مرا در نهان و آشکار نصيحت کنيد. يا می فرمايند که «با من مثل جبابره سخن نگوييد من مثل کسی نيستم که خودم را عاری از خطا بدانم» اينها چيست؟ اين حرف هايی که معصوم اش می گويد؟ امام می فرمايد که اگر احدی از آحاد جامعه بخواهد رهبر را استيضاح کند حق دارد و رهبر بايد پاسخ بگويد و اگر پاسخ نداشت خود به خود معزول است.
ما مکانيزم را بايد درست کنيم. نه که روز به روز محدودترش کنيم. من واقعا روز به روز احساس می کنم که نظام قيمی بر نظام وکالتی می چربد و اين خطر است و می بايستی درباره آن فکری کرد.»
اما چرا به رغم آنچه که تا چند ماه پيش شاهد بوديم، تيغ تيز انتقادها نه متوجه دولت احمدی نژاد، بلکه مستقيم و غير مستقيم متوجه ناظر بر شخص رهبر جمهوری اسلامی شده است؟
علی افشاری، تحليلگر سياسی در اين باره چنين می گويد:
علی افشاری: نوع سياستی که آقای خامنه ای در پيش گرفته است که سياست دفع حداکثری و جذب حداقلی است و اين امر مرتبا دارد راس نظام را باريک تر و لاغرتر می کند و افراد بيشتری را در نقش آفرينی در نقد سياسی دور می کند.
اين مسئله حکومت را عملا به سمت تک حزبی هدايت می کند. خود اين امر باعث می شود که همه انتقادها و اعتراض ها هم معطوف به شخصی شود که در راس اين سياست قرار دارد. طبيعی است که پس از اين روند انتقادها و اعتراض ها بيشتر به سمت آقای خامنه ای روانه خواهد شد. خود او و نوع زمامداری که در پيش گرفته است به شکل نهادی بستر اين انتقادها را فراهم می کند.
برخی شنيده ها حکايت از بالا گرفتن شکاف ها در درون سپاه پاسداران می کند.
علی افشاری: از گذشته هم اين بحث مطرح بود که سپاه جريان يکدستی نيست. اين شکاف درون سپاه با اتفاقاتی که اخيرا افتاده است، کمی فعال تر و جدی تر شده است.
آقای عزيز جعفری، فرمانده سپاه هم سال قبل به صراحت عنوان کرد که جنبش سبز که او با ادبيات خودش آنها را «فتنه گر» خطاب می کند، حاميانی در سپاه داشتند که ما مصلحت را در اين ديديم که با بحث های اقناع کننده آنها را منصرف کنيم.
مثلا اين که آقای علايی اين جسارت را به خرج می دهد و آن مطلب را می نويسد و بعد هم حداکثر ۱۲ فرمانده سپاه که هيچ کدام از آنها قابل مقايسه با آقای علايی نيستند، در اعتراض به اظهارات آقای اعلايی نامه می نويسند و چهره هايی مثل ذوالقدر، وحيد، رشيد و رحيم صفوی در اين نامه غايب هستند.
با اين حال پرسش نهايی اين است که آيا اساسا آيت الله علی خامنه ای گوش شنوايی برای شنيدن و عمل به نگرانی های اين چهره های سرشناس و منتقد وضع فعلی کشور دارد يا خير؟
حسن شريعتمداری: به نظر من آقای خامنه ای همه پل های پشت سر خودش را خراب کرده است. فقط يک تهديد بين المللی فوق العاده يا يک انذار بسيار قوی و يکپارچه از سپاه و نيروهای واقعا موجود در جامعه ايران است که می تواند او را وادار به عقب نشينی کند؛ آن هم در شرايط خاصی که در حقيقت هيچ شانس ديگری برای خودش نتواند تصور کند. مانند اغلب ديکتاتورهای خاورميانه که ديديم که اين پيام ها را تا لحظه آخر نشنيدند.
من شانس زيادی برای درک و دريافت اين واقعيت از سوی آقای خامنه ای نمی بينم و فکر نمی کنم که ايشان چنين درايتی در اين لحظات بسيار حساس از خودشان نشان بدهند.
حميد دباشی، استاد دانشگاه کلمبيا و جامعه شناس می گويد بيش از آنچه که مهم باشد که آيا آيت الله علی خامنه ای پذيرای منتقدان خودی خواهد بود يا خير، همين پديد آمدن عده ای منتقد از دل سپاه و جناح راست؛ خود، نکته بسيار قابل تاملی است.
حمید دباشی: به طور قطع ايشان اين صداها را می شنود و اينکه حالا گوش می دهد يا خير، حرف ديگری است.
ولی من فکر می کنم الان و در اين مرحله مهم نيست که آقای خامنه ای به اين صداها گوش می دهد يا گوش نمی دهد. مسئله اين است که الان عده ای پيدا شده اند که جان خودشان را کف دست شان گذاشته اند و در ملاء عام دارند ابراز نگرانی می کنند نسبت به مسئله ای که بسيار فراتر از شخص رهبری و حتی نظام جمهوری اسلامی است. اينها متوجه مسائل اساسی تری هستند.
در نتيجه به نظر من اين عکس العمل هايی که ما می بينيم منحصر به اين نيست که زعمای نظامی جمهوری اسلامی که به آن اعتقاد دارند، الان متوجه خطر عظيمی شده اند. بلکه به نظر من حتی اعتقادات مذهبی و ايمان آنهاست که الان به مخاطره افتاده است. مثلا در نامه خواهر شهيد باکری به آقای علايی شما به وضوح اين مسئله را می بينيد.
ما هر چه که راجع به جمهوری اسلامی فکر کنيم، واقعيت اين است که يک عده ای از انقلابيون صدر بهمن ۵۷ با اعتقاد و اعتماد به دنبال اين انقلاب رفتند و جانشان را کف دست شان گذاشتند و اين اعتماد و اعتقاد و ايمان است که الان در خطر افتاده است.
واکنش رهبران جهان به تحریم نفت ایران از سوی اروپا
تحریم نفت و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران واکنش های گسترده ای را در پایتخت های مهم جهان برانیگخته است. سوای روسیه، رهبران کشورهای اروپائی، استرالیا و آمریکا و بالاخره اسرائیل از این تصمیم استقبال کرده اند.
باراک اوباما- رئیس جمهوری آمریکا، ضمن ستایش از اقدام اتحادیۀ اروپا بار دیگر بر این نکته که واشنگتن به تشدید فشار بر رژیم جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهد داد تأکید کرد.
رئیس جمهوری آمریکا تحریم های تازۀ اتحادیۀ اروپا علیه ایران را ناشی از خودداری مستمر جمهوری اسلامی ایران از عمل به تعهدات بین المللی خود دانست و گفت تصمیم روز دوشنبۀ اتحادیۀ اروپا بار دیگر وحدت جامعۀ بین المللی در مقابل خطر برنامۀ هسته ای ایران به نمایش گذاشت.
رئیس جمهوری آمریکا تحریم های تازۀ اتحادیۀ اروپا علیه ایران را ناشی از خودداری مستمر جمهوری اسلامی ایران از عمل به تعهدات بین المللی خود دانست و گفت تصمیم روز دوشنبۀ اتحادیۀ اروپا بار دیگر وحدت جامعۀ بین المللی در مقابل خطر برنامۀ هسته ای ایران به نمایش گذاشت.
خانم آنگلا مرکل- صدراعظم آلمان، دیوید کامرون- نخست وزیر انگلیس و نیکلا سارکوزی- رئیس جمهوری فرانسه، نیز به نوبۀ خود بار دیگر از جمهوری اسلامی ایران خواستند که «فوراً فعالیت های هسته ای خود را به حال تعلیق» در آورد.
در بیانیۀ مشترکی که دیشب از سوی کاخ ریاست جمهوری فرانسه انتشار یافت، رهبران سه کشور اروپائی از جمهوری اسلامی ایران خواسته اند که «فعالیت های حساس» هسته ای خود را بدون فوت وقت به حال تعلیق درآورد."
در بخش دیگری از این بیانیه می خوانیم «پیام ما روشن است؛ ما هیچ مخالفتی با مردم ایران نداریم. با وجود این، رهبران جمهوری اسلامی ایران تا کنون نتوانسته اند اعتماد جامعۀ بین المللی را به دست آورده و ماهیت صرفاً مسالمت آمیز برنامۀ هسته ای ایران را به جهان بقبولانند».
در ادامۀ این بیانیه می خوانیم مجهز شدن ایران به سلاح اتمی پذیرفتنی نیست وتا زمانی که ایران به سر میز گفتگو باز نگشته است، اعمال فشار ها ادامه خواهد داشت تا ایران نتواند به تأمین مالی فعالیت های هسته ای خود بپردازد.
در بیانیۀ مشترکی که دیشب از سوی کاخ ریاست جمهوری فرانسه انتشار یافت، رهبران سه کشور اروپائی از جمهوری اسلامی ایران خواسته اند که «فعالیت های حساس» هسته ای خود را بدون فوت وقت به حال تعلیق درآورد."
در بخش دیگری از این بیانیه می خوانیم «پیام ما روشن است؛ ما هیچ مخالفتی با مردم ایران نداریم. با وجود این، رهبران جمهوری اسلامی ایران تا کنون نتوانسته اند اعتماد جامعۀ بین المللی را به دست آورده و ماهیت صرفاً مسالمت آمیز برنامۀ هسته ای ایران را به جهان بقبولانند».
در ادامۀ این بیانیه می خوانیم مجهز شدن ایران به سلاح اتمی پذیرفتنی نیست وتا زمانی که ایران به سر میز گفتگو باز نگشته است، اعمال فشار ها ادامه خواهد داشت تا ایران نتواند به تأمین مالی فعالیت های هسته ای خود بپردازد.
با وجود این، روسیه دیشب با انتقاد از اقدام اتحادیۀ اروپا اعلام کرد که اعمال تحریم های یکجانبه به پیشرفت امور در ارتباط با پروندۀ هسته ای ایران کمک نخواهد کرد.
وزارت امورخارجۀ روسیه با صدور بیانیه ای اقدام اتحادیۀ اروپا را بی مورد و نابجا و ناشی از یک «خودکامگی» دانست.
سرگئی لاورف- وزیر امورخارجۀ روسیه، نیز ضمن انتقاد از تحریم های تازۀ اتحادیۀ اروپا گفت: با تصویب تحریم هائی در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، دیگران حق اعمال تحریم های جداگانه را ندارند و همه باید تابع تصمیم های سازمان ملل متحد باشند.
وزارت امورخارجۀ روسیه با صدور بیانیه ای اقدام اتحادیۀ اروپا را بی مورد و نابجا و ناشی از یک «خودکامگی» دانست.
سرگئی لاورف- وزیر امورخارجۀ روسیه، نیز ضمن انتقاد از تحریم های تازۀ اتحادیۀ اروپا گفت: با تصویب تحریم هائی در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، دیگران حق اعمال تحریم های جداگانه را ندارند و همه باید تابع تصمیم های سازمان ملل متحد باشند.
در اسرائیل، بنیامین نتانیاهو- نخست وزیر این کشور، ضمن استقبال و تجلیل از اتحادیۀ اروپا گفت تصمیم های اتخاذ شده در نشست وزیران امورخارجۀ این اتحادیه گامی در مسیر درست است.
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، نیز از این تصمیم به عنوان «تصمیمی مهم» استقبال کرد.
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، نیز از این تصمیم به عنوان «تصمیمی مهم» استقبال کرد.
سرانجام این که استرالیا امروز اعلام کرد به تحریم نفتی اتحادیۀ اروپا علیه ایران می پیوندد.
وزیر امورخارجۀ استرالیا ضمن اعلام این خبر افزود دلیل این کار ارسال پیامی روشن به حاکمان ایران مبنی بر غیرقابل قبول بودن رفتار آنان است
به دنبال انتشارفهرست دورتازه ای ازتحریم های جدید علیه ایران، اندرس فو راس موسن، دبیرکل سازمان پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) دریک اظهارنظربا استقبال ازتصمیمات اتحادیه اروپا، باردیگر تاکیدکرده که ناتو قصد دخالت درایران را ندارد.وزیر امورخارجۀ استرالیا ضمن اعلام این خبر افزود دلیل این کار ارسال پیامی روشن به حاکمان ایران مبنی بر غیرقابل قبول بودن رفتار آنان است
دبیرکل ناتو گفت: من همچنان متقاعد شده ام که بهترین راه حل درمورد موضوع هسته ای ایران، راه حل سیاسی است و به همین دلیل ازتشدید تحریم های اتحادیه اروپا استقبال می کنم.
وی گفت تشدید تحریم ها ی اقتصادی علیه ایران تاثیری قابل توجه بروضعیت اقتصاد جمهوری اسلامی و مالاً برروی رهبران جمهوری اسلامی خواهد داشت.تحریم بانک تجارت از سوی اتحادیه اروپا در ادامه افزایش تحریم ها علیه ایران
بانک تجارت، سومین بانک دولتی ایران، از سوی اتحادیه اروپا مورد تحریم قرار گرفت. این اقدام اتحادیه اروپا در حالی صورت می گیرد که ایالات متحده آمریکا، روز دوشنبه و به دنبال توافق جدید این اتحادیه بر سر تحریم نفت ایران، بانک تجارت را به فهرست بانک های مورد تحریم از سوی ایالات متحده آمریکا افزود.
وزیران امور خارجه ٢٧ کشور عضو اتحادیه اروپا، روز دوشنبه، برسر اعمال تحریم های جدید علیه ایران به توافق رسیدند؛ برپایه توافق های جدید اتحادیه اروپا، واردات نفت از ایران و سرمایه گذاری در شرکت های نفتی ایران، بانک مرکزی و تجارت الماس، طلا و دیگر فلزات گران بها با ایران مورد تحریم قرار می گیرد.
همچنین وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا برسرممنوعیت هرگونه قرارداد جدید برای خرید یا انتقال نفت خام از ایران به توافق رسیدند.
همچنین وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا برسرممنوعیت هرگونه قرارداد جدید برای خرید یا انتقال نفت خام از ایران به توافق رسیدند.
اتحادیه اروپا، به منظور کاستن فشار اقتصادی از کشورهائی که با ایران معاملات نفتی دارند و از این کشور نفت وارد می کنند تا روز اول ژوئیه ٢۰۱٢ فرصت داده است تا به قراردادهای خود با ایران خاتمه دهند.
توافق های جدید کشورهای عضو اتحادیه اروپا در راستای هماهنگی با سیاست های ایالات متحده آمریکا به منظور محدودتر نمودن عرصه بر جمهوری اسلامی و وادار نمودن این کشور به توقف برنامه هسته ای این کشور صورت گرفت.
توافق های جدید کشورهای عضو اتحادیه اروپا در راستای هماهنگی با سیاست های ایالات متحده آمریکا به منظور محدودتر نمودن عرصه بر جمهوری اسلامی و وادار نمودن این کشور به توقف برنامه هسته ای این کشور صورت گرفت.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا می گویند هدف از تصویب این تحریم ها، در راستای افزایش فشار بر ایران به منظور بازگشت این کشور برسر میز مذاکره است.
تحریم بانک تجارت
بانک تجارت، سومین بانک دولتی ایران، از سوی اتحادیه اروپا مورد تحریم قرار گرفت. این اقدام اتحادیه اروپا در حالی صورت می گیرد که ایالات متحده آمریکا، روز دوشنبه و به دنبال توافق جدید این اتحادیه بر سر تحریم نفت ایران، بانک تجارت را به فهرست بانک های مورد تحریم از سوی ایالات متحده آمریکا افزود.
بانک تجارت، سومین بانک دولتی ایران، از سوی اتحادیه اروپا مورد تحریم قرار گرفت. این اقدام اتحادیه اروپا در حالی صورت می گیرد که ایالات متحده آمریکا، روز دوشنبه و به دنبال توافق جدید این اتحادیه بر سر تحریم نفت ایران، بانک تجارت را به فهرست بانک های مورد تحریم از سوی ایالات متحده آمریکا افزود.
اتحادیه اروپا تأکید دارد که بانک تجارت یکی از مؤسسات مالی ایران است که «بطور مستقیم در فراهم آوردن تسهیلات نقل و انتقالات مالی در راستای اهداف برنامه هسته ای جمهوری اسلامی» فعالیت دارد.
وزارت خزانه داری آمریکا نیز روز دوشنبه در بیانیه ای با اعلام خبر تحریم بانک تجارت تأکید کرد که این کشور یکی از آخرین راه های دسترسی ایران به نظام مالی جهان را نشانه گرفته است.
دراین حال، درایران نوسانات ارزو بهای سکه طلا همچنان ادامه دارد. به گزارش خبرگزاری نیمه دولتی ایسنا، به تصویب تحریم های جدید اتحادیه اروپا ازجمله خرید نفت ایران وبانک مرکزی این کشور، بهای ارزهای خارجی و سکه طلا به افزایش بهای خود ادامه داد.
بنا براین گزارش، بعد ازظهرروز دوشنبه طرح قدیم سکه طلا به یک میلیون و پنجاه هزارتومان معامله شد.
به گزارش ایسنا همزمان با این افزایش قیمت، دستفروشان دلار، روز گذشته بهای هر دلار امریکا را دربازارتهران دو هزارو سیصد تومان اعلام داشتند.
به گزارش خبرگزاری های ایرانی، با آغازپیش فروش سکه طلا که ازسوی بانک مرکزی ایران اعلام شده است، بهای سکه امروز تاحدودی کاهش داشته است.
دراین حال، درایران نوسانات ارزو بهای سکه طلا همچنان ادامه دارد. به گزارش خبرگزاری نیمه دولتی ایسنا، به تصویب تحریم های جدید اتحادیه اروپا ازجمله خرید نفت ایران وبانک مرکزی این کشور، بهای ارزهای خارجی و سکه طلا به افزایش بهای خود ادامه داد.
بنا براین گزارش، بعد ازظهرروز دوشنبه طرح قدیم سکه طلا به یک میلیون و پنجاه هزارتومان معامله شد.
به گزارش ایسنا همزمان با این افزایش قیمت، دستفروشان دلار، روز گذشته بهای هر دلار امریکا را دربازارتهران دو هزارو سیصد تومان اعلام داشتند.
به گزارش خبرگزاری های ایرانی، با آغازپیش فروش سکه طلا که ازسوی بانک مرکزی ایران اعلام شده است، بهای سکه امروز تاحدودی کاهش داشته است.
***
مهدی مظفری، تحلیلگر سیاسی، معتقد است که تحریم های اخیر جمهوری اسلامی را در وضعیت دشوارتری قرار می دهند.
با این وجود وی معتقد است که تأثیر این تحریم ها تا بدان حد نیست که بتوانند جمهوری اسلامی را آنگونه که کشورهای غربی می خواهند برسرمیز مذاکره بازگردانند؛ مگر اینکه ماهیت این مذاکرات تغییر کنند و برخلاف گذشته که جمهوری اسلامی وقت کشی می کرد، این بار جمهوری اسلامی باید متعهد شود که از ادامه ساخت تسلیحات اتمی صرفنظر نماید که این بزرگترین مشکل جمهوری اسلامی در حال حاضر است.
فوت شماری ازفرماندهان سابق سپاه، تنها طی چند روز
به گزارش منابع خبری ایرانی، چهارتن ازفرماندهان سابق سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، طی چند روزاخیردرایران به دلیل بیماری درگذشته اند.
به گزارش سامانه خبری "دیگربان" که اوضاع ایران را دنبال می کند، افراد فوت شده سپاه عبارتند از: وفا غفاریان ٥٢ ساله- رئیس سابق هیئت مدیره شرکت مخابرات ایران و ازمدیران ارشد سابق سپاه و صنایع دفاع درحوزه جنگ الکترونیک ، عباس مهری ٥٢ ساله- فرمانده ارشد سپاه و جانشین دانشکده فرهنگی دانشگاه جامع امام حسین، احمدسیاف زاده ٥٥ ساله- رئیس سابق دانشگاه عالی سپاه پاسداران و منصورترکان ٥٠ ساله- مدیرعامل شرکت "یادمان سازه" وابسته به شهرداری تهران و ازسرداران سابق سپاه ؛ به نوشته این سایت همه این افراد طی تنها چند روز به علت بیماری درگذشته اند.
بنا براین گزارش سردارپارسدارحسین علائی که این روزها ازوی بسیارگفت وگو می شود با انتشاریادداشتی، درگذشتن این چهارسردارسابق را تسلیت گفته است.
سردارپاسدارحسین علائی به علت نامه ای که درهفته های اخیرپیرامون شباهت های اوضاع کنونی ایران به دوران بلافصل قبل از انقلاب ایران انتشارداده بود، بشدت مورد انتقاد محافل اصولگرا قرارگرفت.
نامزدبازی مضاعف! «جدایی نادر از سیمین» و نامزدی دو جایزه اسکار
برای اولین بار، فیلمی از ایران در دو رشته نامزد جایزه اسکار میشود. اصغر فرهادی اینک برای فیلمنامهاش هم نامزد جایزه شده است.
امروز، مراسم اعلام نامزدهای جایزه اسکار بهطور مستقیم از طریق «یوتیوب» پخش میشد و خبرنگاران همه جای دنیا می توانستند بدون حضور در سالن نیز از کم و کیف ماجرا با خبر شوند.به گزارش سایت اسکار فیلم «جدایی نادر از سیمین» آخرین ساختهی اصغر فرهادی در بخش بهترین فیلمنامه اریژینال، با فیلمساز بزرگی چون وودی آلن رقابت خواهد کرد که امسال با فیلم نیمهشب در پاریس در اسکار حضور دارد.
وقتی اعلام شد کهچند روز پیش اعلام شده بود که فیلم فرهادی در میان ۹ فیلم این بخش قرار گرفته ولی امروز نهایتا ۵ فیلم به عنوان نامزدهای نهایی بهترین فیلم خارجی معرفی شدند و باز هم ایران از طریق فیلم «جدایی نادر از سیمین» صاحب سهمیهای(دو سهمیه) در مراسم اسکار شد.
همچنین فیلم اصغر فرهادی در بخش اسکار بهترین فیلم خارجی نیز با فیلمهای «کلهشق» از بلژیک، «موسیو لازار» از کانادا، «پاورقی» از اسرائیل، و «در تاریکی» از لهستان رقابت خواهد کرد.
«جدایی نادر از سیمین»؛ آخرین ساختهی اصغر فرهادی از سال گذشته تاکنون بیش از ۵۰ جایزه جهانی را از آن خود کرده است.
حالا چشمان میلیونها ایرانی به تالار بزرگ سینما کداک در آخرین یکشنبه فوریه جاری است.پیش از این، فیلم «رنگ خدا»ی مجیدی نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی شده بود.
اقتصاد محتضر: بنویس «ذله شدهایم»!
در واکنش به تحریمهای شدید اخیر آمریکا و اتحادیه اروپا؛ مقامات و چهرههای سیاسی جمهوری اسلامی واکنشها و سخنانی را بیان میکنند که نگاهی به گفتههای پراکنده آنها نشان دهنده عمق فاجعه است؛ فاجعهای که در سکهی میلیونی و دلار دو هزار تومانی نمایان شده است.
محسن رضایی: جنگ اقتصادی آغاز شده است
محسن رضایی روز گذشته با انتشار یادداشتی در خصوص این تحریمها نوشت که جنگ اقتصادی آمریکا و ایران پس از ۱۶ سال «تنشزدایی» آغاز شده است.
به گزارش وب سایت شخصی محسن رضایی، وی گفت که شرط پیروزی در این «جنگ» بازگرداندن مردم به صحنه است و مسئولان نیز باید از خواب و خیالات بیرون بیایند و به فکر یک اقدام راهبردی باشند.
حدادعادل: گرانیهای اخیر کار دشمن است
غلامعلی حداد عادل اما در سخنانی افزایش شدید قیمت سکه و دلار را کار دشمن میداند.
به گزارش انتخاب این نماینده مجلس با اشاره به افزایش قیمت طلا و ارز در کشور گفته است: «گرانیهای اخیر و بالا رفتن قیمت سکه و ارز برای مقابله با نظام و کمرنگ کردن حضور مردم در انتخابات است که باید با شناسایی ریشههای این جریان با آن مقابله شود.»
واکنشهای رسمی مقامات؛ از بیانیه وزارت نفت تا احضار سفیر دانمارک
وزارت نفت ایران با انتشار یک بیانیه در خصوص تحریمهای اخیر غرب و بویژه تحریمهای اتحادیه اروپا گفته است که این اقدام «یک بدعت خطرناک» است.
از سوی دیگر وزارت خارجه ایران نیز در اعتراض به اقدام اتحادیه اروپا سفیر دانمارک در تهران را احضار و مراتب اعتراض ایران را نسبت به تحریم نفت ایران اعلام کرد.
گفتگو با یکی از بازاریان در تلاطم بازار ارز: بنویس ذله شدهایم
نوسانات شدید روزهای اخیر در بازار ارز و سکه موجب شده است تا بازاریها و عمدهفروشیها نیز دست از کار بکشند و با یکدیگر معامله نکنند.
یکی از عمدهفروشان بازار در این خصوص که وضعیت بازار در روزهای اخیر چگونه است به خودنویس گفت این روزها دیگر کسی معامله نمیکند و همه منتظر هستند که ببینند سرانجام قیمتها روی چه میزانی ثابت میشود.
«حسین» که یک عمدهفروشی در حوزه پارچه دارد با بیان اینکه بسیاری از معاملهها در هفتههای اخیر برگشت خورده است به خودنویس گفت مثلا حوالهای برای معامله صادر شده و سپس قیمت دلار افزایش ساعتی پیدا کرده و ضرر ناشی از این مساله موجب لغو مبادله شده است.
آقای «حسین» در پایان گفت از قول ما بازاریها بنویس «ذله شدهایم»!
آقای «حسین» در پایان گفت از قول ما بازاریها بنویس «ذله شدهایم»!
توکلی: وضعیت طلا و ارز اقتصاد را به ورشکستگی میکشاند
سحام نیوز: رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه ادامه وضعیت موجود بازار ارز و طلا اقتصاد را به ورشکستگی می کشاند، از ایفای نقش مجلس در رابطه با عزل مسئولان اقتصادی بی لیاقت یا تعیین تکلیف کل دولت خبر داد.
احمد توکلی در گفتگو با مهر درخصوص وضعیت پیش آمده برای بازار سکه و ارز گفت: اگر به سرعت به داد اقتصاد نرسیم وضع موجود بازار ارز و طلای کشور را به ورشکستگی می کشاند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد:علت این بی ثباتی بازار ارز و طلا چه بی کفایتی باشد چه خیانت، اقتصاد را متوقف می کند.
تدبیر، سلامت، عقل و جدیت دولت می تواند آثار تحریم ها را خنثی کند
وی تاکید کرد: تحریم ها در بی ثباتی بازار طلا و ارز اثر دارد اما تدبیر، سلامت، عقل و جدیت می تواند آثار تحریم ها را خنثی کند، اما زمانی که تصمیماتی گرفته می شود که وضعیت بی ثبات اقتصادی را تشدید می کند باید به عقلانیت و سلامت برخی تردید کرد.
توکلی در خصوص تاثیر وضعیت بی ثباتی بازار طلا و ارز در افزایش نرخ تورم گفت: بانک مرکزی با بی اعتنایی به وظیفه قانونی خود که مهمترینش حفظ ارزش پول ملی است، بازار را عمدا و یا از سر ناتوانی رها کرده است، دولت هم سکوت می کند و این سکوت بازار را مبهم تر کرده است.
وی افزود: در این شرایط مردم ناچار می شوند قضاوت های متفاوتی را نسبت به هدف دولت از این رفتار داشته باشند و این امر عدم اطمینان و ریسک را بالا می برد.
نوسانات شدید بازار سکه و ارز تورم را تشدید می کند
توکلی با اشاره به اینکه تبعات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نوسانات بازار بسیار مخرب است اظهار داشت: از بعد تجاری چون روند افزایش قیمت ارز و طلا بسیار سریع و پر نوسان است همه سعی می کنند خریدشان را از ترس این که فردا کالاها گران تر می شود جلو بیاندازند.
وی افزود: در این شرایط عرضه کنندگان تلاش می کنند در حد ممکن فروششان را عقب بیاندازند زیرا فکر می کنند شاید فردا بتوانند با قیمت بیشتری کالای خود را به فروش برسانند، در نتیجه این روند شکاف میان عرضه و تقاضا افزایش یافته و تورم تشدید می شود.
توکلی با بیان اینکه این چرخه باطل دائما خود را تشدبد می کند، اظهار داشت: در مورد تاثیر نوسانات بازار بر بخش تولید، ما در تامین مواد اولیه و ماشین آلات وابسته به واردات هستیم، تولید کننده مردد است چون مواد اولیه خرید می کند و کالا تولید می کند اما نمی داند با چه قیمتی باید کالای تولیدی خود را به فروش برساند.
وی با بیان اینکه بازار امروز با دو پدیده گرانی و نوسان ارز روبروست گفت: نتیجه این روند این است که تولید کننده اگر بتواند حداقل تولید را خواهد داشت و اگر نتواند در کارخانه و بنگاه اقتصادی را می بندد.
توکلی تصریح کرد: وضع سرمایه گذاری در این دوران بسیار وخیم است زیرا سرمایه گذاری از زمانی که شروع می شود تا زمانی که بازدهی پیدا کند حدود ۴ تا ۵ سال طول می کشد و باید افق آینده را در مورد نفت یا ضرر اقتصادی پروژه سرمایه گذاری خود بداند.
نماینده مردم تهران در مجلس تاکید کرد: در شرایطی که در عرض دو تا سه ماه ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی نصف می شود هیچ سرمایه گذاری وارد بازار نخواهد شد، این مشکل بدان معناست که ما علاوه بر اینکه در کوتاه مدت با مشکلات زیادی مواجه خواهیم بود در میان مدت نیز با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهیم کرد.
وی نوسانات قیمت بازار ارز و طلا را از حیث عدالت اجتماعی بسیار خطرناک خواند و گفت: این نظریه که گفته می شود دارایی مردم نصف شده اشتباه است، زیرا دارایی کسانی که دارایی ثابت دارند نه تنها نصف نشده بلکه ارزشش افزایش نیز پیدا کرده است اما کسانی که دارایی ندارند و با درآمدشان زندگی می کنند و با کارشان درآمد کسب می کنند بیچاره می شوند.
نوسانات شدید بازار سکه و ارز در انتخابات پیش رو اثرات منفی می گذارد
رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: از حیث سیاسی هم وقتی مردم ببینند دولتی پرمدعا که این همه دم از توانایی و قدرت می زند ظرف دو ماه هر حرفی که مسئولان اقتصادی اش می زنند غلط از آب در می آید به دولت بی اعتماد می شوند و در نتیجه فکر می کنند در مملکت کسی نیست که به دادشان برسد.
وی با بیان اینکه از نظر فرهنگی نوسانات بازار ارز و سکه باعث حرمان و ناامیدی مردم می شود، گفت: در این حالت مردم دائما می گویند کاش سکه می خریدیم، کاش ارز می خریدیم، وقتی حرمان تشدید شده و عمومی می شود نتیجه آن عدم رضایت از وضعیت فعلی است که اثرات سیاسی مخربی دارد و در حضور مردم در انتخابات پیش رو اثر مخرب می گذارد.
مجلس و قوه قضائیه وظیفه خود را در برخورد با بی کفایتی های دولت انجام نمی دهند
توکلی تاکید کرد: متاسفانه مجلس وظیفه خود را در برخورد با بی کفایتی دولت انجام نمی دهد.
وی با تاکید بر اینکه همه ما در مقابل مردمی که فشارهای ناشی از نوسانات بازار سکه و ارز را تحمل می کنند مسئولیم، افزود: قوه قضائیه هم علیرغم پرونده های متعددی که مجلس از تخلفات دولت به این قوه ارسال نموده وظیفه قانونی خود را در رسیدگی به تخلفات دولت انجام نمی دهد در نتیجه دولت هر کاری دلش می خواهد انجام می دهد.
رئیس مرکز پژوهش های مجلس در پاسخ به این سئوال که دولت به خاطر در اختیار داشتن ذخایر ارز و طلا از نوسانات بازار سکه و ارز سود می برد، گفت: اگر دولت را آدمی فرض کنیم که به دنبال منافع شخصی خود است البته این حرف درست است اما اگر دولت را دولتی ملی بدانیم که در خدمت مردم است این حرف نادرست است.
وی تاکید کرد: اگر دولت در راستای افزایش ارزش ذخایر ارز و طلای خود نوسانات بازار را مدیریت نکند دیگر بحث بی کفایتی و بی عرضگی مطرح نیست بلکه بحث خیانت به مردم مطرح است.
دولت نباید ارزش پول ملی را وجه المصالحه کسب درآمد خود کند
توکلی افزود: همه دولتها وظیفه دارند پول ملی خود را در مقابل تغییرات کنترل کنند برای این منظور بانک مرکزی تاسیس می شود، ذخایری از طلا و ارز برای خود پیش بینی می کنند و تدابیر قانونی دارند کشور ما نیز دارای قانون پولی و بانکی است که تکلیف این مسئله را روشن کرده است.
وی تاکید کرد:هیچ دولتی ارزش پول ملی اش را وجه المصالحه کسب درآمد برای اداره مخارج دولت نمی کند چرا که دولتها طبق عقل، علم و اعتقادات اسلامی باید بودجه را در خدمت تعادل اقتصادی قرار دهند.
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: کدام دولت را در دنیا سراغ دارید که به مردمش وفادار باشد عقل هم داشته باشد اما عدم تعادل اقتصادی را بپذیرد تا بودجه خود را تامین کند. هیچ دولت عاقل و وفاداری این کار را انجام نمی دهد.
رئیس مرکز پژوهش های مجلس در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه کارشناسان اقتصادی نوسانات بازار سکه و ارز را مسئله امنیتی خوانده اند و خواستار دخالت وزارت اطلاعات در این موضوع شده اند، گفت: من نمی توانم در این موضوع روشن صحبت کنم به نظر من صرفا مسئله بی عقلی دولت در کار نیست بلکه اهداف و مقاصد دیگری در کار است.
مذاکرات با هیئت رئیسه مجلس برای تعیین تکلیف دولت
توکلی در پایان با اشاره به اینکه فردا با محمد رضا باهنر نایب رئیس مجلس در رابطه با بررسی وضع موجود دیدار دارد، گفت: در این دیدار در رابطه با وظیفه مجلس برای عزل مسئولین اقتصادی بی لیاقت دولت یا تعیین تکلیف کل دولت مذاکره خواهم کرد.
احمد توکلی در گفتگو با مهر درخصوص وضعیت پیش آمده برای بازار سکه و ارز گفت: اگر به سرعت به داد اقتصاد نرسیم وضع موجود بازار ارز و طلای کشور را به ورشکستگی می کشاند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد:علت این بی ثباتی بازار ارز و طلا چه بی کفایتی باشد چه خیانت، اقتصاد را متوقف می کند.
تدبیر، سلامت، عقل و جدیت دولت می تواند آثار تحریم ها را خنثی کند
وی تاکید کرد: تحریم ها در بی ثباتی بازار طلا و ارز اثر دارد اما تدبیر، سلامت، عقل و جدیت می تواند آثار تحریم ها را خنثی کند، اما زمانی که تصمیماتی گرفته می شود که وضعیت بی ثبات اقتصادی را تشدید می کند باید به عقلانیت و سلامت برخی تردید کرد.
توکلی در خصوص تاثیر وضعیت بی ثباتی بازار طلا و ارز در افزایش نرخ تورم گفت: بانک مرکزی با بی اعتنایی به وظیفه قانونی خود که مهمترینش حفظ ارزش پول ملی است، بازار را عمدا و یا از سر ناتوانی رها کرده است، دولت هم سکوت می کند و این سکوت بازار را مبهم تر کرده است.
وی افزود: در این شرایط مردم ناچار می شوند قضاوت های متفاوتی را نسبت به هدف دولت از این رفتار داشته باشند و این امر عدم اطمینان و ریسک را بالا می برد.
نوسانات شدید بازار سکه و ارز تورم را تشدید می کند
توکلی با اشاره به اینکه تبعات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نوسانات بازار بسیار مخرب است اظهار داشت: از بعد تجاری چون روند افزایش قیمت ارز و طلا بسیار سریع و پر نوسان است همه سعی می کنند خریدشان را از ترس این که فردا کالاها گران تر می شود جلو بیاندازند.
وی افزود: در این شرایط عرضه کنندگان تلاش می کنند در حد ممکن فروششان را عقب بیاندازند زیرا فکر می کنند شاید فردا بتوانند با قیمت بیشتری کالای خود را به فروش برسانند، در نتیجه این روند شکاف میان عرضه و تقاضا افزایش یافته و تورم تشدید می شود.
توکلی با بیان اینکه این چرخه باطل دائما خود را تشدبد می کند، اظهار داشت: در مورد تاثیر نوسانات بازار بر بخش تولید، ما در تامین مواد اولیه و ماشین آلات وابسته به واردات هستیم، تولید کننده مردد است چون مواد اولیه خرید می کند و کالا تولید می کند اما نمی داند با چه قیمتی باید کالای تولیدی خود را به فروش برساند.
وی با بیان اینکه بازار امروز با دو پدیده گرانی و نوسان ارز روبروست گفت: نتیجه این روند این است که تولید کننده اگر بتواند حداقل تولید را خواهد داشت و اگر نتواند در کارخانه و بنگاه اقتصادی را می بندد.
توکلی تصریح کرد: وضع سرمایه گذاری در این دوران بسیار وخیم است زیرا سرمایه گذاری از زمانی که شروع می شود تا زمانی که بازدهی پیدا کند حدود ۴ تا ۵ سال طول می کشد و باید افق آینده را در مورد نفت یا ضرر اقتصادی پروژه سرمایه گذاری خود بداند.
نماینده مردم تهران در مجلس تاکید کرد: در شرایطی که در عرض دو تا سه ماه ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی نصف می شود هیچ سرمایه گذاری وارد بازار نخواهد شد، این مشکل بدان معناست که ما علاوه بر اینکه در کوتاه مدت با مشکلات زیادی مواجه خواهیم بود در میان مدت نیز با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهیم کرد.
وی نوسانات قیمت بازار ارز و طلا را از حیث عدالت اجتماعی بسیار خطرناک خواند و گفت: این نظریه که گفته می شود دارایی مردم نصف شده اشتباه است، زیرا دارایی کسانی که دارایی ثابت دارند نه تنها نصف نشده بلکه ارزشش افزایش نیز پیدا کرده است اما کسانی که دارایی ندارند و با درآمدشان زندگی می کنند و با کارشان درآمد کسب می کنند بیچاره می شوند.
نوسانات شدید بازار سکه و ارز در انتخابات پیش رو اثرات منفی می گذارد
رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: از حیث سیاسی هم وقتی مردم ببینند دولتی پرمدعا که این همه دم از توانایی و قدرت می زند ظرف دو ماه هر حرفی که مسئولان اقتصادی اش می زنند غلط از آب در می آید به دولت بی اعتماد می شوند و در نتیجه فکر می کنند در مملکت کسی نیست که به دادشان برسد.
وی با بیان اینکه از نظر فرهنگی نوسانات بازار ارز و سکه باعث حرمان و ناامیدی مردم می شود، گفت: در این حالت مردم دائما می گویند کاش سکه می خریدیم، کاش ارز می خریدیم، وقتی حرمان تشدید شده و عمومی می شود نتیجه آن عدم رضایت از وضعیت فعلی است که اثرات سیاسی مخربی دارد و در حضور مردم در انتخابات پیش رو اثر مخرب می گذارد.
مجلس و قوه قضائیه وظیفه خود را در برخورد با بی کفایتی های دولت انجام نمی دهند
توکلی تاکید کرد: متاسفانه مجلس وظیفه خود را در برخورد با بی کفایتی دولت انجام نمی دهد.
وی با تاکید بر اینکه همه ما در مقابل مردمی که فشارهای ناشی از نوسانات بازار سکه و ارز را تحمل می کنند مسئولیم، افزود: قوه قضائیه هم علیرغم پرونده های متعددی که مجلس از تخلفات دولت به این قوه ارسال نموده وظیفه قانونی خود را در رسیدگی به تخلفات دولت انجام نمی دهد در نتیجه دولت هر کاری دلش می خواهد انجام می دهد.
رئیس مرکز پژوهش های مجلس در پاسخ به این سئوال که دولت به خاطر در اختیار داشتن ذخایر ارز و طلا از نوسانات بازار سکه و ارز سود می برد، گفت: اگر دولت را آدمی فرض کنیم که به دنبال منافع شخصی خود است البته این حرف درست است اما اگر دولت را دولتی ملی بدانیم که در خدمت مردم است این حرف نادرست است.
وی تاکید کرد: اگر دولت در راستای افزایش ارزش ذخایر ارز و طلای خود نوسانات بازار را مدیریت نکند دیگر بحث بی کفایتی و بی عرضگی مطرح نیست بلکه بحث خیانت به مردم مطرح است.
دولت نباید ارزش پول ملی را وجه المصالحه کسب درآمد خود کند
توکلی افزود: همه دولتها وظیفه دارند پول ملی خود را در مقابل تغییرات کنترل کنند برای این منظور بانک مرکزی تاسیس می شود، ذخایری از طلا و ارز برای خود پیش بینی می کنند و تدابیر قانونی دارند کشور ما نیز دارای قانون پولی و بانکی است که تکلیف این مسئله را روشن کرده است.
وی تاکید کرد:هیچ دولتی ارزش پول ملی اش را وجه المصالحه کسب درآمد برای اداره مخارج دولت نمی کند چرا که دولتها طبق عقل، علم و اعتقادات اسلامی باید بودجه را در خدمت تعادل اقتصادی قرار دهند.
نماینده مردم تهران در مجلس گفت: کدام دولت را در دنیا سراغ دارید که به مردمش وفادار باشد عقل هم داشته باشد اما عدم تعادل اقتصادی را بپذیرد تا بودجه خود را تامین کند. هیچ دولت عاقل و وفاداری این کار را انجام نمی دهد.
رئیس مرکز پژوهش های مجلس در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه کارشناسان اقتصادی نوسانات بازار سکه و ارز را مسئله امنیتی خوانده اند و خواستار دخالت وزارت اطلاعات در این موضوع شده اند، گفت: من نمی توانم در این موضوع روشن صحبت کنم به نظر من صرفا مسئله بی عقلی دولت در کار نیست بلکه اهداف و مقاصد دیگری در کار است.
مذاکرات با هیئت رئیسه مجلس برای تعیین تکلیف دولت
توکلی در پایان با اشاره به اینکه فردا با محمد رضا باهنر نایب رئیس مجلس در رابطه با بررسی وضع موجود دیدار دارد، گفت: در این دیدار در رابطه با وظیفه مجلس برای عزل مسئولین اقتصادی بی لیاقت دولت یا تعیین تکلیف کل دولت مذاکره خواهم کرد.
انگلیس نیروی نظامی به خلیج فارس اعزام می کند
سحام نیوز: فیلیپ هاموند، وزیر دفاع بریتانیا گفته است که این کشور برای مقابله با هر گونه اقدام احتمالی ایران برای بستن تنگه هرمز، نیروی نظامی بیشتری به این منطقه اعزام می کند.
به گزارش بی بی سی، وزیردفاع بریتانیا در سخنانی در روز سه شنبه، ۴ بهمن (۲۴ ژانویه)، ورود ناو هواپیمابر آمریکایی آبراهام لینکلن آمریکا، با همراهی پنج شناور جنگی دیگر از جمله یک ناوچه بریتانیایی و ناو فرانسوی به خلیج فارس در روز یکشنبه را ” حاوی پیامی روشن” توصیف کرد.
آقای هاموند گفت :” بریتانیا توانایی آن را دارد تا در شرایط اضطراری، واکنشی را که مناسب و لازم می داند از خود بروز دهد.”
برخی مقامات ایرانی تهدید کرده اند که در صورت تحریم نفتی این کشور،جمهوری اسلامی اجازه نخواهد داد نفت صادراتی دیگر کشورهای منطقه از تنگه هرمز عبور کند.
به گزارش بی بی سی، وزیردفاع بریتانیا در سخنانی در روز سه شنبه، ۴ بهمن (۲۴ ژانویه)، ورود ناو هواپیمابر آمریکایی آبراهام لینکلن آمریکا، با همراهی پنج شناور جنگی دیگر از جمله یک ناوچه بریتانیایی و ناو فرانسوی به خلیج فارس در روز یکشنبه را ” حاوی پیامی روشن” توصیف کرد.
آقای هاموند گفت :” بریتانیا توانایی آن را دارد تا در شرایط اضطراری، واکنشی را که مناسب و لازم می داند از خود بروز دهد.”
برخی مقامات ایرانی تهدید کرده اند که در صورت تحریم نفتی این کشور،جمهوری اسلامی اجازه نخواهد داد نفت صادراتی دیگر کشورهای منطقه از تنگه هرمز عبور کند.
استرالیا به جمع تحریم کنندگان پیوست
سحام نیوز: کوین راد، وزیر خارجه استرالیا، که به بریتانیا سفر کرده، روز سه شنبه ۴ بهمن ماه ( ۲۴ ژانویه ) گفت: “در مورد مسئله ایران و درباره اقداماتی که روز گذشته درجریان نشست اتحادیه اروپا در بروکسل درباره تحریم نفتی این کشور گرفته شد، باید بگویم که استرالیا از این اقدام اتحادیه اروپا دنباله روی می کند.”
به گزارش بی بی سی، وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه، سوم بهمن (۲۳ ژانویه)، در نشستی در بروکسل بر سر اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به توافق رسیدند که شامل ممنوعیت خرید و فروش نفت خام و فرآوردههای نفتی با ایران میشود.
در چارچوب مصوبه اتحادیه اروپا، آن دسته از اعضای این اتحادیه که هنوز قراردادهایی برای خرید نفت خام از ایران دارند، تا اول ماه ژوئیه برای پایان دادن به این قراردادها فرصت خواهند داشت.
به گزارش بی بی سی، وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه، سوم بهمن (۲۳ ژانویه)، در نشستی در بروکسل بر سر اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به توافق رسیدند که شامل ممنوعیت خرید و فروش نفت خام و فرآوردههای نفتی با ایران میشود.
در چارچوب مصوبه اتحادیه اروپا، آن دسته از اعضای این اتحادیه که هنوز قراردادهایی برای خرید نفت خام از ایران دارند، تا اول ماه ژوئیه برای پایان دادن به این قراردادها فرصت خواهند داشت.
فرودگاه مشهد باز حادثه ساز شد؛ هواپیما به گل نشست
در کمتر از یک هفته باز فرودگاه شهید هاشمی نژاد حادثه آفرید و هواپیمای مشهد – اصفهان در فرودگاه مشهد به گل نشست.هفته گذشته نیز خلبان پرواز ساعت ۱۷ مشهد – تهران به علت نقص فنی هواپیما، در میانه راه، از ادامه سفر منصرف شد.
مدیر روابط عمومی فرودگاه بین المللی شهید هاشمینژاد مشهد گفت: پرواز ۸۵۳ مشهد – اصفهان متعلق به شرکت آسمان دیشب با بیش از ۲۰۰ مسافر هنگامی که قصد داشت پس از ۴ ساعت تاخیر پرواز کند دچار حادثه شد.
جعفری افزود: در این حادثه هواپیما از باند خارج شد و در داخل برف و گلهای اطراف باند فرو رفت.
او افزود: با حضور ماموران آتش نشانی، مسافران از داخل هواپیما تخلیه و با پرواز جایگزین به اصفهان اعزام شدند.
این در حالی است که شهریور ماه هواپیمایی در فرودگاه شهید هاشمی نژاد هنگام فرود به زمین خورد و تعدادی از مسافران مجروح شدند.
ایران طی سهدهه گذشته وقوع بیش از ۲۰سانحه هوایی را تجربه کرده که این حوادث به مرگ قریب به ۱۸۰۰نفر منجر شده است.
در این میان مشهد رتبه اول را دارد. اولین حادثه سه دهه قبل که در سال۱۳۵۹ رخ داد، یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ متعلق به شرکت ایران ایر در مسیر مشهد- تهران سقوط کرد و ۱۲۸کشته بر جای گذاشت.
بهمنی سکوت را شکست: آرامش بازار ارز و طلا با افزایش نرخ سود سپردههای بانکی
پس از روزها بحران در بازار ارز و طلا، رئیس کل بانک مرکزی، افزایش نرخ سود سپردههای بانکی به تناسب نرخ تورم را گام مهمی برای کاهش فشار اقتصادی بر جامعه اعلام و تأکید کرد: این ادعا که افزایش نرخ سود سپردههای بانکی به تولید ضربه میزند، مردود است.محمود بهمنی رئیسکل بانک مرکزی با بیان اینکه شورای پول و اعتبار با توجه به شرایط تورم روز جامعه به منظور کاهش فشار اقتصادی بر جامعه مصوب کرد تا سود سپردههای بانکی افزایش یابد یعنی تعیین این نرخ در اختیار بانکها باشد، گفت: این تصمیم گام مهمی در راستای کاهش فشار اقتصادی به جامعه است،
وی در این زمینه افزود: شورای پول و اعتبار با اکثریت آرا، افزایش نرخ سود سپردهها را مصوب کرد و به همین علت، بانک مرکزی بهصورت رسمی این مصوبه را اطلاعرسانی کرده است.
به گزارش خانه ملت، رئیس کل بانک مرکزی، افزایش نرخ سود سپردههای بانکی را زمینه بازگشت آرامش به بازار ارز و طلا توصیف کرد و اظهار داشت: برخی اظهارنظرها مبنی بر این که افزایش نرخ سود سپردههای بانکی به تولید ضربه میزند، مردود است؛ زیرا آنچه از دیدگاه اقتصادی به نفع تولید است، بهصورت مجزا برای این بخش در نظر گرفته شده است.
بهمنی ادامه داد: نرخ سود بخشهای دیگر بر همان روال قبل است، مثلاً نرخ سود مسکن مهر همان ۱۱ درصد سابق است و تنها سقف نرخ سود سپرده های بانکی را باز کردیم تا از این طریق بتوانیم به سپرده گذار سود بیشتری برسانیم.
واکنش سپاه به تحریم نفت: گلوگاه انرژی در اختیار ماست، اروپا دچار بحران می شود
معاون فرهنگی و تبلیغات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادعا کرد که ایران اختیار گلوگاه انرژی دنیا را دارد و تحریمهای اتحادیه اروپا وضعیت اقتصادی این کشورها را بحرانیتر میکند.سردار محمدعلی آسودی در یادواره ۳۵ شهید محله اسپهکلای آمل با انتقاد از کسانی که میگویند ما در دورانی شبیه شعب ابیطالب به سر میبریم، ادامه داد: رهبری که دشمن اشتباه کرده که ما در شرایط شعب ابیطالب هستیم بلکه ما در شرایط بدر و خیبر قرار داریم.
رییس بانک مرکزی گفته بود که در شرایط شعب ابی طالب هستیم.
وی با مقایسه دوران جنگ تحمیلی و شرایط امروز ادعا کرد: در آن دوران نیز نفت ایران تحریم شده بود، قیمت نفت را به پنج دلار رسانده بودند تا ایران نتواند در معادلات اقتصادی وارد شود و با بستن تنگه هرمز اجازه حضور نفتکشها را در خارک نمیدادند. البته در آن زمان هم کسانی بودند که از این تحریمها میترسیدند اما این فشارها برای این است که میخواهند ایران را مجبور به مذاکره با آمریکا کنند.
این مسئول با اعلام اینکه دولتهای آمریکا و اروپا خود نیز در شرایط بد و بحرانی اقتصادی قرار دارند، اظهار کرد: این کشورها طرحهای مختلفی اجرا میکنند تا از بحران خارج شوند اما نمیتوانند.
آسودی با بیان اینکه برای نفت ایران به اندازه کافی مشتری وجود دارد، گفت: گلوگاه اقتصادی جهان در دست ایران است و به لحاظ نظامی نیز در شرایطی به سر میبریم که هیچ کشوری توان حمله به ایران را ندارد.
نماینده مجلس: نگران چند لیتر نفت صادراتی به اروپا نیستیم
یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، اتحادیه اروپا را متضرر اصلی تحریم نفتی ایران عنوان کرد.سید علی آقازاده با اشاره به موافقت وزیران خارجه اتحادیه اروپا با تحریم نفتی ایران، اظهار داشت: این موضوع مدتی است که از سوی آمریکاییها و برخی از کشورهای اروپایی مطرح گردیده و در بعضی از مجالس و همایشهای خود به ظاهر آن را تصویب کردهاند.
وی افزود: دنیا به خوبی واقف است که جمهوری اسلامی ایران درصد بسیار پایینی نفت به اتحادیه اروپا صادر میکند که البته آنها خود متقاضی خرید نفت از ایران هستند.
وی خاطر نشان کرد: ایران از چنان ظرفیت و اقتصاد پایا و باثباتی برخوردار است که میتواند کشور را هم مدیریت کرده و هم به لحاظ صادرات و تنوع، بازار را کنترل کند.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی یاد آور شد: دشمن در طول ۸ سال دفاع مقدس نیز با انواع مختلف تهدیدات از قبیل تهدید نظامی سعی داشت ایران را با اختلالاتی مواجه کند اما خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران توانست خود را با هر شرایطی تطبیق دهد وعلاوه بر مدیریت امور کشور کمترین مشکل را داشته باشد و از این تهدیدها به عنوان فرصت بهترین استفاده را ببرد.
یه گزارش ایسنا، آقازاده با بیان اینکه اتحادیهی اروپا متضرر اصلی تحریمهاست افزود: آنها هستند که با اقتصاد متزلزلی که دارند و مشکلاتی که در اثر عدم خرید نفت و ورود نفت به بازارهای آنان به وجود خواهد آمد قطعا بیشترین ضرر را خواهند کرد.
وی با بیان اینکه ایران در این قضیه کمترین ضرر را میکند، گفت: خیلی نگران عدم خرید چند لیتر نفت از سوی اتحادیهی اروپا نیستیم.
ده ها کشته و زخمی در انفجار امروز بغداد
انفجار دو اتومبیل بمب گذاری شده در شهرک صدر، که از محله های عمدتا شیعه نشین بغداد است، حدود ده کشته و بیش از سی زخمی برجای گذاشته است.یکی از بمب ها در نزدیکی گروهی از کارگران روزمزد جویای کار که در گوشه ای اجتماع کرده بودند منفجر شد و به نظر می رسد که شماری از این افراد در اثر انفجار کشته و زخمی شده باشند.
منابعی در وزارت کشور عراق گفته اند که درمیان قربانیان این انفجارها ۲ زن و یک کودک وجود دارند.
به گفته این منابع، بمب اول درنزدیکی محل تجمع شماری از کارگران در شهرک صدر بغداد منفجر شد.
انفجار دوم نیز نیم ساعت بعد در نزدیکی یک نانوایی واقع در چهار راهی در شهرک صدر در شمال بغداد روی داد.
در پی تحریم و لغو قرارداد از سوی مسکو
جـــرس: در پی لغو قرارداد میان روسیه و جمهوری اسلامی در خصوص سامانه های موشکی اس- ۳۰۰، روسیه پیش پرداخت و سود پیش پرداخت را به خاطر تحویل ندادن این سیستمها به ایران برگرداند.
به گزارش ایسنا، سفیر جمهوری اسلامی در مسکو طی سخنانی در یک کنفرانس خبری، همچنین درباره اجرایی شدن تحریم نفت ایران به گونهای كه آمریكا خواستار آن است، ابراز تردید كرد.
محمود رضا سجادی سفیر ایران در مسکو، همزمان گفت که ایران تردید دارد كه کشورهای غربی نفت ایران را تحریم كنند.
وی افزود: ما مشتریان سنتی خود برای فروش نفت را خواهیم داشت.
سفیر ایران در مسکو گفت: کشورهایی مانند چین حتی تحت فشار آمریکا نیز از خرید نفت ایران دست برنخواهند داشت.
سفیر ایران در مسکو همچنین درباره احتمال حمله نظامی به ایران گفت: آنهایی که میخواهند به ایران حمله کنند باید عواقب آن را سبک و سنگین کنند.
وی تاكید كرد: اقدامات غیردوستانه برخی کشورها تحت نفوذ آمریکا برای این کشورها پیامدهایی منفی خواهد داشت.
وی اظهار كرد: اگر این کشورها از آمریکا پیروی کنند، تاوان آن را پس خواهند داد و آمریکاییها به هیچ وجه نخواهند توانست به آنها کمک کنند.
سجادی همچنین ترور مصطفی احمدی روشن، دانشمند هستهیی ایران در تهران را محكوم كرد و گفت: واقعا غیرقابل توجیه است که جوانی که در ابتدای زندگی است، معصومانه و مظلومانه به قتل برسد. فکر میکنم همه ما باید این عمل غیرانسانی را محکوم کرده و اجازه ندهیم جهان شاهد چنین بازیهای زشتی باشد.
این دیپلمات جمهوری اسلامی تاکید کرد ایران زیر بار تهدید و زور نمیرود.
سفیر ایران در روسیه در بخش دیگری از سخنانش درباره قرارداد فروش سیستمهای اس ـ ۳۰۰ به ایران گفت كه روسیه پیش پرداخت و سود پیش پرداخت را به خاطر تحویل ندادن این سیستمها به ایران برگرداند.
وی گفت: این قرارداد به همراه پیش پرداخت و سود پیش پرداخت به ایران برگردانده شد اما ما همکاریهای دیگری نیز با روسیه داریم و تازمانی که روسیه علاقمند باشد این همکاریها ادامه پیدا خواهد کرد.
گفتنی است، قرارداد تحویل موشک ها در اواخر ۲۰۰۷امضا شد و قرار بود روسیه سیستمهای موشکی پدافند هوایی به ارزش حدود ۸۰۰ میلیون دلار را به ایران تحویل دهد. اما دمیتری مدودف، رییسجمهور روسیه با صدور فرمانی تحویل سیستمهای موشکی، تسلیحات زرهی و هواپیما، هلیكوپتر و ناوهای جنگی به ایران را ممنوع کرد.
فرمان مدودف به دنبال تدابیر مربوط به اجرای قطعنامه ۱۹۲۹شورای امنیت سازمان ملل صادر شد.
در عین حال سرگئی چمیزوف، رییس شركت «روس تخنولوگی» در اینباره به خبرنگاران گفت كه روسیه بهخاطر تحویل ندادن «اس ـ۳۰۰ » پیش پرداخت را به ایران بازگرداند اما هیچگونه جریمهای پرداخت نکرد.
وی افزود: پیش پرداخت ایران به تولیدکننده برگردانده شد چون این سیستمها در راستای قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تحویل نشده است.خطاب به حامیان جنبش
جـــرس: حسین زمان هنرمند مردمی و فعال حامی جنبش سبز از فعالان و کاربران محیط مجازی و فضای اینترنت می پرسد “آیا حاضریم در فقدان فضای مجازی آستین بالا بزنیم و برای احقاق حقوقمان در مقابل ظلم بایستیم ؟”
به گزارش صفحه فیس بوکیِ حسین زمان، این هنرمند جنبش سبز در پست اخیر خود خطاب به مردم و کاربران نوشته است که "بیاییم صادقانه خودمان را محکی بزنیم و به قضاوت خود بنشینیم . چقدر حاضریم در فضای حقیقی همانی را بگوییم که در فضای مجازی میگوییم ، همان کاری را بکنیم که در فضای مجازی شعارش را می دهیم و در یک کلام همانی باشیم که در فضای مجازی از خود نشان می دهیم .اگر صادقانه به خودمان پاسخ دهیم ، خواهیم فهمید چقدر با مردم صادقیم ، یا چقدر شجاعت داریم و یا چقدر خود را باور داریم ."
حسین زمان از کاربران پیرامون فضای فعلی پرسش می کند که "آیا فکر کرده ایم اگر این فضای مجازی وجود نداشت ما در کجای این دنیای واقعی قرار داشتیم ؟ آیا اگر فضای مجازی نبود تا تصویر غیر واقعی از خودمان در فیس بوک قرار دهیم و نام مستعار بکار ببریم چگونه با واقعیت ها روبرو میشدیم ؟ آیا حاضریم در فقدان فضای مجازی آستین بالا بزنیم و برای احقاق حقوقمان در مقابل ظلم بایستیم ؟ هر کدام از ما قطعا برای این پرسش ها پاسخی داریم و امیدوارم پاسخ هایمان ما را در مقابل وجدانمان قانع کند ."
جـــرس:
به گزارش منابع حقوق بشری، از سرنوشت دانشجوی مریوانی خالد ایوازه که توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده اطلاعی در دست نیست. همچنین با گذشت بیش از ۳ ماه از بازداشت ۳ فعال مدنی کُرد در شهر سنندج توسط نیروهای امنیتی نگرانیها نسبت به وضعیت این افراد افزایش پیدا کرده است.
به گزارش آژانس خبری موکریان، تاکنون از سرنوشت خالد ایوازه دانشجوی دانشگاه پیام نور مریوان که حدود یک هفته پیش از سوی نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده خبری به دست نیامده است.
بر اساس این گزارش،علیرغم پیگیری خانواده ایوازه، تاکنون مقامات مسئول توضیحی در رابطه با محل نگهداری این دانشجو و اتهامات احتمالی وی ندادهاند.
همزمان کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گزارش داد که با گذشت بیش از ۳ ماه از بازداشت ۳ فعال مدنی کُرد در شهر سنندج توسط نیروهای امنیتی نگرانیها نسبت به وضعیت این افراد افزایش پیدا کرده است.
کمپین اعلام کرد که روز یکشنبه مورخ ۱ آبانماه نیروهای امنیتی به منازل وریا خسروی ساکن حسن آباد از توابع شهر سنندج، فعال مدنی و عضو جمعیت سبز کردستان، اکبر گویلی ساکن روستای کلانه از توابع شهر سنندج، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق رفته و اقدام به بازداشت آنها کردند.
بر اساس این گزارش، این نیروها روز ۳ آبان ماه به منزل کامران رحیمی از اعضای جمعیت سبز کردستان یورش برده و نمابرده را نیز بازداشت کردند. این نیروها همچنین ضمن تفتیش خانه این افراد وسائل شخصی شامل کامپیوتر و کتابها داخل منزل را با خود میبرند.
همچنین از زمان بازداشت این افراد تا به امروز تنها اکبر گویلی به صورت کوتاه تلفنی با خانوادهاش تماس گرفته و اعلام کرده در بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات بسر میبرد.علی رغم پیگیری خانواده این افراد به نهادهای امنیتی و قضایی شهر سنندج، آنان موفق به دیدار با فرزندانشان نشدهاند و این سبب نگرانی شدید خانواده این افراد از وضعیت و سرنوشت فرزندانشان شده است.
بر اساس گزارش ها، ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج تنها در پی مراجعه خانواده این افراد اعلام کرده است که این افراد تحت بازجویی در بازداشتگاه ستاد خبری قرار دارند و بعد از پایان بازجوییها و تکمیل پرونده وضعیت آنها روشن خواهد شد.
در اعتراض به تحریم های فراگیر علیه ایران
جـــرس:
در واکنشی رسمی نسبت به موافقت اعضای اتحادیه اروپا با تحریم تدریجی نفت، بانک مرکزی و طلای ایران، وزارت خارجه جمهوری اسلامی سفیر دانمارک در تهران را به عنوان نماینده رئیس دورهای اتحادیه اروپا احضار، و مراتب اعتراض شدید ایران را از تحریم های جدید این اتحادیه، به وی ابلاغ کرد.
به گزارش ایرنا، علیاصغر خاجی، معاون اروپا و آمریكای وزارت خارجه جمهوری اسلامی، در این دیدار گفته است نیروهایی در داخل اتحادیهی اروپا با پیروی از آمریكا درصدد تنشآفرینی در روابط با جمهوری اسلامی ایران هستند.
روز گذشته نیز وزارت خارجه جمهوری اسلامی بیانیه ای صادر كرد و مصوبه اتحادیه اروپا را "غیر منطقی و توجیه ناپذیر" خواند و تاکید کرد که "ایران هرگز تحت فشار و اقدامات ظالمانه حاضر به دست كشیدن از حقوق مشروع و قانونی خود در زمینه اتمی نمی شود."
رامین مهمانپرست، سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران نیز در واکنش به اعمال تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران گفته است: "اینها همه جنگ روانی است و این گونه اقدامات تنها باعث بدتر شدن اوضاع مربوط به پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران میشود."
جـــرس:
حامد سحابی، برادر مرحوم هاله سحابی که در مراسم تشییع جنازه پدرش” عزت الله سحابی” بعد از دخالت نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد، می گوید که همچنان پیگیر شکایت خود از افرادی هستند که در این حادثه نقش ایفا کرده اند.
به گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، سحابی گفت که هیچ عاملی نمی تواند از پیگیری شکایت خانواده جلوگیری کند واگر دادگاه قصد روشن شدن قضیه را داشته باشد باید خودش از نیروی انتظامی یا هر ارگانی که در آن روز از مراسم فیلم برادری می کردند بخواهد تا فیلم ها را به دادگاه ارائه کنند. دادگاه باید قاعدتا فیلم ها را از نیروی انتظامی بخواهد. ما خودمان شاهد بودیم که آن روز چند دوربین از مراسم و اتفاق های که افتاد فیلم گرفت. بنابراین مطمئن هستیم که فیلم های از زوایا مختلف مراسم وجود دارد که می توان از آن در دادگاه به عنوان شاهد استفاده کرد.
گفتنی است، هاله سحابی، ۵۴ ساله، پژوهشگر دینی، درحالیکه برای چند روز از سوی زندان به مرخصی آمده بود تا درمراسم ختم پدرش عزت الله سحابی شرکت کند در تاریخ ۱۰ خرداد سال جاری در این مراسم و به گفته برخی شاهدان عینی که پیش از این با کمپین صحبت کرده بودند، در اثر ضرب و شتم ماموران دچار ایست قلبی شد و در درمانگاه لواسان فوت کرد. تا زمانی که مرحوم عزت الله سحابی در بیمارستان به هوش بود به دختر وی اجازه مرخصی داده نشد. تنها زمانی که پدرش در بیمارستان به کما رفت او توانست بر سر تخت وی دربیمارستان حاضر شود. درحالی که شاهدان عینی از ضرب و شتم وی در جریان مراسم تشییع جنازه خبرداده بودند، مقامات رسمی و رسانه های طرفدار دولت از اینکه عامل مرگ خانم سحابی هیجانات ناشی از فوت پدرش بوده سخن گفتند. یک روز پس از این واقعه یک شاهد عینی که در محل حضور داشت به کمپین گفت که نیروهای امنیتی در جریان مراسم با دوربین های عکاسی وفیلمبرداری از مراسم فیلمبرداری می کردند.
هاله سحابی دختر عزت الله سحابی، بنیان گذار “شورای فعالان ملی-مذهبی” از فعالان حقوق زنان و عضو گروه مادران صلح ایران بود که در مردادماه سال ۱۳۸۸ در تجمعی در میدان بهارستان تهران از سوی ماموران لباس شخصی بازداشت شد و همان سال از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق "حضور مکرر در تجمعات غیر قانونی و اخلال در نظم عمومی" در مجموع به دو سال حبس و پرداخت مبلغ سیصد هزار تومان جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شد.
حامد سحابی فرزند مرحوم عزت الله سحابی همچنین درباره اینکه چگونه متوجه شده اند نیروی انتظامی فیلم های روز حادثه را در اختیار دادگاه قرار نمی دهد، گفت:"ما هم از طریق رسانه ها شنیدیم و به طور رسمی به ما اعلام نشد. بنابراین نمی دانیم چقدر صحت دارد بهرحال ما شکایت خودمان را ادامه می دهیم."
حامد سحابی فرزند مرحوم عزت الله سحابی همچنین درباره اینکه چگونه متوجه شده اند نیروی انتظامی فیلم های روز حادثه را در اختیار دادگاه قرار نمی دهد، گفت:"ما هم از طریق رسانه ها شنیدیم و به طور رسمی به ما اعلام نشد. بنابراین نمی دانیم چقدر صحت دارد بهرحال ما شکایت خودمان را ادامه می دهیم."
حامد سحابی، برادر هاله سحابی همچنین از معرفی ۳ شاهد به دادگاه خبرداد و گفت:" ما از طریق وکیل تقاضای رسیدگی به ماجرای کشته شدن هاله را کردیم. ما تقاضای رسیدگی کردیم تا مقصر و مسبب برنامه های مراسم تشیع جنازه پدرمان که در خلال آن هاله درگذشت،مشخص شود. چون اعلام کرده بودیم مرگ هاله طبیعی نبوده و به دلیل اتفاق های آن روز صورت گرفته است، دادگاه از ما شاهد خواسته است. ما هم شاهدان را با هماهنگی خودشان به دادگاه معرفی کردیم. فعلا وضعیت پرونده در همین حد مانده است."
احمد منتظری یکی از شاهد ان این پرونده است که خود در مصاحبه های مختلف ابراز کرده که در دادگاه شهادت خواهد داد. حامد سحابی در مورد دیگر شاهدان گفت:" ما فعلا سه نفر را معرفی کردیم، کسانیکه خودشان اعلام کرده بودند که آمادگی شهادت دارند."
برادر مرحوم هاله سحابی در مورد اینکه آیا خودشان فیلمی از روز مراسم در دسترس ندارند، گفت:" در آن روز اصلا امکان فیلم برادری نبود.هر کس که با موبایلش هم فیلم برادری می کرد سریع او را دستگیر می کردند یا موبایلش را می گرفتند. به غیر از نیروی انتظامی که واضح فیلم برادری می کردند کس دیگری امکان این کار را نداشت.مگر اینکه کسی قاچاقی فیلم گرفته باشد که بهرحال در اختیار ما نیست."
حامد سحابی در پاسخ به این سوال که چرا خانواده پس از فوت هاله با کالبد شکافی جسد مخالفت کرده بودند به کمپین گفت: "موضوع کالبد شکافی از نظر ما چیزی را روشن نمی کرد. بهرحال ماجرا جلوی تعداد زیادی آدم اتفاق افتاده است.ما ترجیح دادیم که کالبد شکافی صورت نگیرد. اما به این معنی نبوده که تقاضای رسیدگی نداشتیم. ما درخواست رسیدگی بر علت حادثه های آن روز را جداگانه مطرح کردیم."
حامد سحابی درباره درخواست خانواده اش از مقامات قضایی ایران گفت:" درخواست ما روشن شدن قضیه و پاسخ به علت تشنج در مراسم خاکسپاری است. چرا تشییع جنازه ای که می توانست خیلی آرام برگزار شود بخصوص که در شهرکی دور از تهران بود و به قول معروف دور از هیاهو بود به تشنج و به آن وضعیت بد کشیده شد که در خلالش خانم سحابی فوت کرد. مراسم تشییع جنازه خیلی عادی است و حق هر خانواده ای است که برای مرحومش مراسم بگیرد. ما می خواهیم که به این موضوع رسیدگی شود.. و ما هم مثل بقیه خانواده ها برای از دست رفته مان مراسم بگیریم."
لازم به یادآوری است؛ علی مطهری، نماینده مجلس روز سه شنبه ۲۲ آذرماه در مراسم گرامیداشت روز دانشجو در دانشگاه فنی دانشگاه تهران با اشاره به توضیحات اخیر وزیر اطلاعات درباره مرگ هاله سحابی گفت: "آنها نمی خواستند که او از دنیا برود و آنچه اتفاق افتاده، بی توجهی مأموری بوده است."
همچنین علی مطهری گفت که نمایندگان مجلس از وزیر اطلاعات خواسته اند تا به کمیسیون بیاید و درباره مرگ هاله سحابی توضیح دهد و گفت: قرار شد که سیدی (حاوی فیلم مربوط به وقایع تشییع جنازه عزت الله سحابی) را به ما بدهند تا آن را مشاهده کنیم و اگر قانع نشدیم، وزیر به صحن علنی بیاید و توضیح بدهد.
همچنین علی مطهری گفت که نمایندگان مجلس از وزیر اطلاعات خواسته اند تا به کمیسیون بیاید و درباره مرگ هاله سحابی توضیح دهد و گفت: قرار شد که سیدی (حاوی فیلم مربوط به وقایع تشییع جنازه عزت الله سحابی) را به ما بدهند تا آن را مشاهده کنیم و اگر قانع نشدیم، وزیر به صحن علنی بیاید و توضیح بدهد.
یک روز پس از صحبت های این نماینده مجلس اخباری مبنی بر عدم ارائه فیلم ها توسط نیروی انتظامی به دادگاه در رسانه ها منتشر شد.
حامد سحابی در واکنش به حرف های علی مطهری در سخنرانی سه شنبه ۲۲ آذر ماه که گفته بود اگر ماموری خطای انجام داده باید به مردم توضیح داده وعذرخواهی شود، گفت:" حرف ایشان درست است. اگر واقعا کسی خلاف کرده نیروی انتظامی کشور باید به جای لاپوشانی او را معرفی کند. معرفی عاملان چیزی را خراب نمی کند و ضربه ای هم به کسی نمی زند."
جـــرس:
در پی ادامه بازداشت فاطمه خردمند، روزنامه نگار زندانی، همسر وی، مسعود لواسانی، از فعالان مطبوعاتی جنبش سبز، گوشه ای از تالمات خود در جریان گفتگوی فرزند خردسالشان با مادر دربند را شرح داده است.
به گزارش صفحه فیس بوک «بیست و پنج بهمن»، لواسانی در پستی نوشته است: "امروز متین را برده بودم کلاس های انجمن اوتیسم، که مادرش از اوین روی تلفن من زنگ زد و سراغ متین را گرفت. رفتم از داخل کلاس متین را آوردم بیرون تا با مادرش صحبت کند، اما وقتی گوشی را دادم دستش گفت: «من با مامان قهرم!»
خیلی ناراحت شدم و کلی خواهش و تمنا کردم تا با با مادرش صحبت کند.
متین راضی شد و گوشی را از من گرفت و بعد از یک سلام، خواست گوشی را به من بدهد. وقتی دیدم این مکالمه دارد خیلی زود تمام می شود، حرفهایی که می خواستم به فاطمه بگم را در گوش متین گفتم تا به مادرش بگوید:
مامان جان مقاومت کن، نگران بابا نباش من مراقبشم! مامان جان بهت افتخار می کنیم! مامان خیلی دوستت دارم و دعا می کنم زود تر از مسافرت بیایی خانه!"
خیلی ناراحت شدم و کلی خواهش و تمنا کردم تا با با مادرش صحبت کند.
متین راضی شد و گوشی را از من گرفت و بعد از یک سلام، خواست گوشی را به من بدهد. وقتی دیدم این مکالمه دارد خیلی زود تمام می شود، حرفهایی که می خواستم به فاطمه بگم را در گوش متین گفتم تا به مادرش بگوید:
مامان جان مقاومت کن، نگران بابا نباش من مراقبشم! مامان جان بهت افتخار می کنیم! مامان خیلی دوستت دارم و دعا می کنم زود تر از مسافرت بیایی خانه!"
گفتنی است، فاطمه خردمند روزنامهنگار و همسر مسعود لواسانی زندانی سیاسی که در ماههای اخیر با پایان دوران محکومیت از زندان آزاد شده بود، هفدهم دی ماه دستگیر شد. بر اساس گزارش ها، مأموران امنیتی که خود را مأموران دادستانی معرفی میکردند با مراجعه به منزل این زوج روزنامهنگار پس از تفتیش و بازرسی، فاطمه خردمند را بازداشت کرده و به زندان اوین منتقل کردند.
جـــرس:
در ادامۀ موج دعوت به "عدم شرکت" و همچنین "تحریم" انتخابات غیرآزاد مجلس نهم شورای اسلامی، سازمان جمهوری خواهان ایران نیز طی بیانیه ای ضمن دعوت به مخالفت سراسری با انتخابات مجلس نهم تاکید کرد که "انتخابات آزاد و عادلانه در همه سطوح سیاسی و تصمیم گیری، بر اساس موازین بین المللی حقوق بشر و بر فراز قانون اساسی موجود، حق مردم ایران و تنها راه اداره قانونمند و متمدنانه کشور و گردش دمکراتیک قدرت با حضور همه گرایش های سیاسی و گروه های اجتماعی است."
به گزراش جرس، این سازمان مخالف حکومت، همچنین طی بیانیه خود خاطرنشان کرد که "در شرایط خطیر و حساس کنونی، حضور متحد و گسترده مردم و همه نیروهای آزادی خواه در مخالفت فعال با انتخابات غیر آزاد مجلس نهم و مخالفت با ماجراجویی رژیم در سیاست خارجی، می تواند یکبار دیگر صلح دوستی و اراده توانمند ایرانیان برای تغییر وضع موجود و پیوستن به جامعه جهانی را برجسته کند و سایه شوم جنگ را از فراز کشور ما دور سازد. ما به فراست و هوشمندی سیاسی مردم ایران در این زمینه باور داریم."
متن این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است:
مردم آزادی خواه ایران!
آنچه رژیم جمهوری اسلامی ایران به عنوان انتخابات مجلس نهم برای اسفندماه امسال تدارک دیده است، نه تنها یک انتخابات آزاد به معنای واقعی آن نیست، بلکه از شرایط رقابت حداقلی گرایش های درون حکومت در دوره های قبلی نیز کاملا بی بهره و محدود به جدال دو باند باقی مانده در قدرت، زیر چتر ولی فقیه، برای انحصار کامل مجلس است.
آنچه رژیم جمهوری اسلامی ایران به عنوان انتخابات مجلس نهم برای اسفندماه امسال تدارک دیده است، نه تنها یک انتخابات آزاد به معنای واقعی آن نیست، بلکه از شرایط رقابت حداقلی گرایش های درون حکومت در دوره های قبلی نیز کاملا بی بهره و محدود به جدال دو باند باقی مانده در قدرت، زیر چتر ولی فقیه، برای انحصار کامل مجلس است.
سازمان جمهوری خواهان ایران بر این باور است که مجلس برآمده از این جنگ قدرت، چه در انحصار یکی از دو باند حکومتی درآید یا درنیاید، گرهی از کار فروبسته مردم و مملکت در عرصه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نخواهد گشود و حاصل آن به مجلسی گوش به فرمان تر از همیشه و همچون دستگاه قضایی و اجرایی کشور به ابزاری برای ادامه سیاست های ویرانگر رژیم در عرصه داخلی و خارجی تبدیل خواهد شد.
نهمین دوره انتخابات مجلس در شرایطی برگزار می شود که پی آمدهای فاجعه بار تقلب انتخاباتی بزرگ سال ۸۸ همچنان بر دوش جامعه ما سنگینی می کند. نه تنها رهبران و فعالان جنبش سبز و گروه وسیعی از مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران، وکلا، فعالان جنبش زنان، دانشجویان، کارگران، معلمان و دیگر جنبش های اجتماعی و مدنی در حبس خانگی و در گوشه زندان ها به سر می برند، بلکه گرانی، فروپاشی اقتصادی و فساد مالی و سیاسی گروه حاکم بر کشور، گلوی خانواده ها و اکثریت بزرگ ایرانیان را هرجه بیشتر می فشارد.
رژیم جمهوری اسلامی که مدت هاست با تصفیه های مکرر درونی، تعطیل کردن رسانه های آزاد و ممنوعیت احزاب سیاسی مستقل، به یک گروه نظامی امنیتی تحت رهبری علی خامنه ای خلاصه شده و سیاست خارجی ماجراجویانه و ضد ملی آن، کشور ما را در معرض تحریم های شدید اقتصادی و جنگ قرار داده، در صدد است تا از رهگذر انتخاباتی که تنها نامی از آن باقی مانده، باردیگر شبه مشروعیتی برای ادامه سرکوب و اختناق در داخل و بحران سازی در خارج برای خود دست و پا کند. بنابراین نباید به حکومتی که کشور ما را به سمت جنگ و نابودی منافع ملی ایران می کشاند مشروعیت سیاسی بخشید.
با این حال رژیم از آگاهی سیاسی و تجربه گسترده مردم ایران در برخورد با صندوق رای و اکنون با این انتخابات مشخص، سخت بیمناک است. در حالیکه رهبر جمهوری اسلامی اصل انتخابات را چالشی همیشگی برای نظام تلقی کرده و حتی احتمال تغییر ساختار حکومت با هدف منتفی کردن انتخابات آینده ریاست جمهوری را مطرح ساخته است، دستگاه های امنیتی می کوشند با بستن شبکه جهانی اینترنت و فضای مجازی به روی مردم و نسبت دادن ناکارآمدی، بی کفایتی و سقوط اخلاقی خود به توطئه بیگانگان، از تبدیل شدن انتخابات پیش رو به اعتراض گسترده مردمی و تجلی دیگری از جنبش سبز جلوگیری کنند.
واقعیت اینست که در تاریخ جمهوری اسلامی، جبهه تحریم انتخابات غیر آزاد و طرفداری از انتخابات آزاد و عادلانه، تا کنون به این حد گسترده نبوده است. انتخابات آزاد و عادلانه در همه سطوح سیاسی و تصمیم گیری، بر اساس موازین بین المللی حقوق بشر و بر فراز قانون اساسی موجود، حق مردم ایران و تنها راه اداره قانونمند و متمدنانه کشور و گردش دمکراتیک قدرت با حضور همه گرایش های سیاسی و گروه های اجتماعی است. اما واقعیت دیگر اینست که تحریم انتخابات غیر آزاد به تنهایی کافی نیست و دست یابی به انتخابات واقعا آزاد، مستلزم همگرایی هرچه بیشتر نیروهای خواهان دمکراسی و مبارزه ای پی گیر برای خلع ید انحصار گران و انتقال مسالت آمیز قدرت به مردم است.
سازمان جمهوری خواهان ایران برآنست که در شرایط خطیر و حساس کنونی، حضور متحد و گسترده مردم و همه نیروهای آزادی خواه در مخالفت فعال با انتخابات غیر آزاد مجلس نهم و مخالفت با ماجراجویی رژیم در سیاست خارجی، می تواند یکبار دیگر صلح دوستی و اراده توانمند ایرانیان برای تغییر وضع موجود و پیوستن به جامعه جهانی را برجسته کند و سایه شوم جنگ را از فراز کشور ما دور سازد. ما به فراست و هوشمندی سیاسی مردم ایران در این زمینه باور داریم.
سازمان جمهوری خواهان ایران، بهمن ماه 1390
۷۴ ضربه شلاق به حکم عسل اسماعیل زاده اضافه شد
صبح روزگذشته عسل اسماعیل زاده جهت دریافت حکم صادره خود به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران مراجعه نمود. که بر پایه حکم جدید ٧۴ضربه شلاق به حکم سابق اش اضافه شده است.
به گزارش خبرنگار سحام، در حکم ابلاغی به نامبرده تحمل ٧۴ضربه شلاق نیز اضافه گردیده است که این حکم با حکم ابلاغ شده به وکیل نامبرده در تاریخ ۱۷ دیماه مغایرت دارد .
شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب عسل اسماعیلزاده را به اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “اجتماع و تبانی” به تحمل چهار ماه حبس تعزیری و ۸ ماه حبس تعلیقی محکوم نموده است.
وی چندی پیش به همراه پیمان عارف و شرر کنور تبریزی در بهشت زهرا و به جرم فاتحه خوانی بر مزار ندا آقا سلطان دستگیر شده بود که پس از چند روز به همراه شررکنور تبریزی، به قید التزام آزاد شد. خانم اسماعیلزاده هم چنین ۱۱ اردیبهشتماه سال جاری در حین بازگشت به منزل توسط نیروهای موسوم به لباس شخصی بازداشت شده بود و مدت ۳۱ روز در سلول انفرادی بند ۲۰۹ به سر برد و یازدهم خرداد ماه با قرار وثیقه یکصد میلیون تومانی به طور موقت آزاد شده بود.
بازداشت دو فعال سیاسی و مدنی در تبریز
گزارش ها از شهر تبریز حاکی از آن است که روز گذشته -۳ بهمن ماه ۹۰- دو تن از فعالان سیاسی و مدنی این شهر از سوی ماموران امنیتی حکومت ایران بازداشت شده اند.
مهندس ابراهیم رشیدی و افشین شهبازی در تبریز از سوی نیروهای اطلاعاتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده اند.
به گزارش دانشجونیوز به نقل از هرانا از تبریز، مهندس ابراهیم رشیدی، فعال سیاسی و افشین شهبازی، فعال دانشجویی بعد از ظهر روز گذشته در تبریز بازداشت شدند.
گفته می شود مهندس رشیدی مدرس زبان ترکی آذربایجانی و جامعهشناسی، دبیر سابق و از بنیانگذاران کانون ادبی شهریار، عضو هیئت موسس موسسه غیر دولتی آذر توپراق، دبیر کنگره گرامیداشت پروفسور زهتابی، ستارخان و کنگره زبان ملل ساکن در ایران بوده است.
همچنین مهندس رشیدی مدیر مسئول نشریه اولدوز و صاحب امتیازی نشریهی بولود، عضو هیئت تحریریه نشریه باخیش و نشریهی اویانیش بوده است.
همچنین افشین شهبازی، عضو فعال کانون آذربایجان شناسی دانشگاه تبریز و دانشجوی رشتهی مهندسی کشاورزی دانشگاه تبریز میباشد. وی پیش از این در هنگام بازگشت از مراسم سالگرد شهدای آذربایجان در سولدوز، در جریان اعتراضات ملت آذربایجان نسبت به تخریب دریاچه اورمیه دستگیر شده بود.
تجمع فعالان ایرانی مقابل اتحادیه بین المللی مخابرات در اعتراض به سانسور در ایران
گزارش ها از ژنو سویس حاکی از آن است که جمعی ازدانشجویان و فعالان ایرانی در اعتراض به سانسور ماهواره واینترنت مقابل اتحادیه بین المللی مخابرات تجمع نموده و خواستار اقدام حقوقی اتحادیه بین المللی مخابرات بر علیه دولت ایران شده اند.
به گزارش دانشجونیوز، همزمان با اعلام دولت ایران مبنی بر اجرایی نمودن «طرح اینترنت ملی» و متعاقب آن محدود نمودن بسیاری از رسانه ها در ایران، جمعی از دانشجویان و جوانان مقیم خارج کشور با تجمع در مقابل اتحادیه بین المللی مخابرات واقع در ژنو سویس به این اقدام حکومت ایران اعتراض نموده اند.این تجمع که همزمان با آغاز گردهمایی نظارتی سازمان ملل متحد با عنوان کنفرانس جهانی ارتباطات رادیویی بوده است، توسط پلیس ژنو حفاظت مورد حفاظت قرار گرفته است.
در این تجمع اعتراضی که توسط پلیس ژنو حفاظت می شد ، شرکت کنندگان از اعضای این اتحادیه خواستند از همه ظرفیت های حقوقی خود در توقف پارازیت اندازی به رسانه های ماهوار های فارسی زبان و حذف سانسور در پروژه موسوم به اینترنت ملی استفاده نماید. این کنفرانس هر ۴ سال یکبار با حضور هيذت های نمایندگی از همه کشورهای عضو سازمان ملل برگزار و طبق لیست اعلام شده قرار است هیئتی به نمایندگی از دولت ایران وبه سرپرستی محمد کرم پور معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ورئیس سازمان تنظیم مقررات در این اجلاس حضور یابد. این اجلاس که تا ۱۷ فوریه برگزار خواهد شد عالی ترین جایگاه تصمیم گیری در حوزه ارتباطات رادیویی سازمان ملل متحد به شمار می رود.
نه تنها چندسالی است که مسئولان ارتباطات و فنآوری از طرح «اینترنت ملی» میگویند و هرازچندگاهی وعدهی تحقق این ایده در آیندهای نزدیک رامیدهند، که در اسفندماه سال گذشته، محمد سلیمانی، وزیر ارتباطات و فنآوری از تشکیل هستههای اولیه ایده «اینترنت پاک» در کشور هم خبر داد. سلیمانی گفت که ایران، نقطهی شروع طرح «اینترنت پاک» خواهد بود و بعدتر اینترنت پاک در اختیار "همه بشریت" قرار خواهد گرفت.
در همین ارتباط دی ماه سال جاری وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات جمهوری اسلامی خبر داد که در حال راهاندازی فاز نخست شبکه اینترنت ملی اطلاعات تا خرداد ۱۳۹۱ است، وزیر این وزارت خانه با اشاره به این موضوع گفته بود که با راهاندازی این شبکه پهنای باند و سرعت اینترنت کاربران افزایش مییابد.
اصغر فرهادی در اسکار ۲۰۱۲: بهترین فیلمنامه، بهترین فیلم خارجی
نام اصغر فرهادی، کارگردان تحسینشده ایرانی، روز سهشنبه به عنوان نامزد در دو رشته از جوایز اسکار سال ۲۰۱۲ اعلام شد: اسکار بهترین فیلم خارجی و اسکار بهترین فیلمنامه اریژینال.
به نوشته رادیو فردا، آکادمی اسکار در ایالات متحده روز سهشنبه در مراسمی ویژه نامزدهای تمام رشتهها برای تصاحب جایزه اسکار سال ۲۰۱۲ را اعلام کرد.
اصغر فرهادی با فیلم بسیار تحسینشده «جدایی نادر از سیمین» که از سال گذشته تاکنون بیش از ۵۰ جایزه جهانی را از آن خود کرده در دو رشته فیلمنامه اریژینال و فیلم خارجی برای اسکار نامزد شده است.
این در حالی است که پیشتر نام آقای فرهادی و آخرین فیلم او تنها در بخش «بهترین فیلم خارجی» اسکار اعلام شده بود.
در بخش بهترین فیلمنامه اریژینال، اصغر فرهادی با فیلمساز بزرگی چون وودی آلن رقابت خواهد کرد که امسال با فیلم نیمهشب در پاریس در اسکار حضور دارد.
فیلم اصغر فرهادی در بخش اسکار بهترین فیلم خارجی نیز با فیلمهای «کلهشق» از بلژیک، «موسیو لازار» از کانادا، «پاورقی» از اسرائیل، و «در تاریکی» از لهستان رقابت خواهد کرد.
اما در بخش «اسکار بهترین فیلم» ۹ فیلم نامزد شدهاند که از این میان میتوان به اسب جنگی استیون اسپیلبرگ، آرتیست از میشل هازاناویسیوس، اولاد از الکساندر پین، درخت زندگی از ترنس مالیک، هوگو از مارتین اسکورسسی و نیمهشب در پاریس از وودی آلن اشاره کرد.
اما در بخش بهترین کارگردانی پنج فیلمساز برای دریافت اسکار رقابت خواهند کرد: وودی آلن، مارتین اسکورسسی، ترنس مالیک، الکساندر پین و میشل هازاناویسیوس.
سعيد رضوی فقيه بازداشت شده است
خبرگزاری هرانا - خبرها حاکی از آن است که سعيد رضوی فقيه، فعال سياسی شش روز پيش توسط ماموران امنیتی بازداشت و متعاقباً به زندان اوین منتقل شده است.
بنا بر گزارش وبسایت ندای سبز آزادی، سعید رضوی فقيه که شش روز پيش پاريس را به مقصد تهران ترک کرده، در فرودگاه بازداشت و به زندان منتقل شده است.
بنا بر گزارش وبسایت ندای سبز آزادی، سعید رضوی فقيه که شش روز پيش پاريس را به مقصد تهران ترک کرده، در فرودگاه بازداشت و به زندان منتقل شده است.
رضوی فقيه از فعالان سابق دانشجويی و عضو سابق دفتر تحکيم وحدت است که چند سال پيش به قصد ادامه تحصيل به فرانسه رفت. او پس از سفر به فرانسه نيز يک بار به ايران بازگشت اما پس از تحولات انتخابات رياست جمهوری ايران را ترک کرده بود.
با اين حال شش روز پيش وی تصميم به بازگشت گرفت و بر اساس اخبار رسيده بلافاصله در فرودگاه بازداشت شد.
هنوز مشخص نيست که آقای رضوی از سوی کدام نهاد بازداشت و به زندان منتقل شده است.
گفته می شود وضعيت روحی اين فعال سياسی مساعد نيست.
با اين حال شش روز پيش وی تصميم به بازگشت گرفت و بر اساس اخبار رسيده بلافاصله در فرودگاه بازداشت شد.
هنوز مشخص نيست که آقای رضوی از سوی کدام نهاد بازداشت و به زندان منتقل شده است.
گفته می شود وضعيت روحی اين فعال سياسی مساعد نيست.
وخامت حال عبدالله مومنی و بی خبری از سرنوشت وی
خبرگزاری هرانا - عبدالله مومنی سخنگوی ادوار تحکیم وحدت روز دوشنبه به علت دل درد شدید به بهداری اوین منتقل شد و از آن زمان تاکنون از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست.به گزارش ادوارنیوز، عبدالله مومنی روز دوشنبه به دلیل دل درد شدید به بهداری اوین منتقل شد که با برخورد نامناسب و زننده مسوولین بهداری اوین مواجه میشود و در اعتراض به این برخورد بهداری اوین را ترک میکند.
آنطور که دیگر زندانیان سیاسی زندان اوین به خانوادههای خود اطلاع دادهاند وی ساعاتی بعد به دلیل شدت درد زیاد از ناحیه شکم مجددا به بهداری اوین منتقل میشود که از آن زمان تا کنون اطلاعی از وضعیت سلامت وی در دست نیست و احتمال داده میشود که وی را به جای محل دیگری منتقلش کردهاند.
ایشان عصر روز دوشنبه در تماس تلفنی کوتاهی با خانواده خود توضیح میدهد که مسوولان اوین برای درمان وی تنها به تزریق یک آمپول اکتفا کردهاند.
خانواده عبدالله مومنی در صحبت کوتاهی با خبرنگار ادوارنیوز از وضعیت سلامت و محل نگهداری وی شدیدا ابراز نگرانی کردند. خانواده آقای مومنی میگویند که مسوولان زندان اوین به ندرت اجازه استفاده از تلفن را به زندانیان سیاسی میدهند و به همین دلیل طی بیست و چهار ساعت گذشته انها هیچ خبری از وضعیت جسمی عبدالله مومنی ندارند. فاطمه آدینه وند، همسر این عضو در بند سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) به ادوارنیوز توضیح داد که در روز دوشنبه و بعد از غیبت آقای مومنی در جلسه ملاقات هفتگی با خانواده، مسوولان زندان اوین از دادن توضیح درباره وضعیت سلامت وی طفره رفتهاند.
خانم آدینه وند همچنین اظهار داشت که عبدالله مومنی در یک ماه اخیر به دلیل وضعیت نا مناسب جسمی و عدم رسیدگی مسوولان زندان از ابتلا به کهیر نیز رنج میبرد.
عبدالله مومنی سخنگوی سازمان ادوار تحکیم وحدت در روز ۳۰ خرداد ۸۸ در ستاد شهروند آزاد (حامیان مهدی کروبی) به طرز خشونت آمیزی دستگیر شد ونزدیک ۱۰۰ روز را در انفرادی وبازجویی تحت شکنجه به سر برد.
در مرز سوریه با لبنان پوستری بالای پنجره باجه پاسپورتهای خارجی نصب شده است که کبوتر صلح را در محاصره تفنگها به تصویر میکشد. روی هر یک از تفنگها نام یکی از شبکههای خبری خارجی، از جمله بیبیسی حک شده است.
کبوتر محاصره شده و هدف آتش است. اما گلولهها بر پر و بال او، که قرمز، سیاه، سبز و سفید و به شکل پرجم سوریه رنگآمیزی شده، کارگر نیستند.از زمان ورودم به سوریه مثل همیشه با نزاکت و مودبانه با من رفتار شده به رغم آن که دولت بشار اسد مشکلات این کشور را نتیجه توطئه خارجی و حاصل تحریکهای رسانههای بینالمللی میداند.
چند روز پیش ما خبرنگاران بیبیسی با همراهی ماموران حکومتی به درعا رفتیم، شهری که مارس گذشته ناآرامی ها از آن آغاز شد.
برنامه ما این بود که پلیس مخفیهای مراقبمان را جا بگذاریم تا بتوانیم صحبت کوتاهی با گروهی از جوانان جسور بکنیم.
آنان گفتند محل زندگیشان خیابان شهدا است، خیابانی که در ده ماه گذشته ۱۸ تن در آن کشته شدهاند. وقتی ترکشان میکردیم فریاد میزدند "بشار تو را حلقآویز میکنیم".
زیر فشار
نیم ساعت بعد و پیش مامورهای وزارت اطلاعات، شایعهای در گرفت که بیبیسی تیمی مخفی در درعا دارد، چرا که کارکنانش، یعنی ما، در حال ملاقات با معترضان دیده شدهاند.البته که این بیمعنی بود، اما فرض اولیه برای آنها صحتش بود، شاهدی دیگر برای تائید وجود توطئه.
وقتی اتوبوسمان به دمشق بازگشت به وزارتخانه رفتم.
در سالن ورودی که نیمتنهای غولآسا از پدر بشار، نخستین رئیسجمهور از خاندان اسد، بر آن سایه افکنده، کارهای ساختمانی در جریان بود.
حافظ اسد بیرحم بود. او ناآرامی و شورش را به سختی در هم میکوبید و برای این امر اگر لازم بود حتی تانکها را به کار میگرفت.
او در سال ۱۹۷۰ قدرت را به دست گرفت و وقتی سال ۲۰۰۰ مرد هیچکس نمیتوانست در برابر ارادهاش برای واگذاری قدرت به پسرش بایستد.
گرد و خاک نیمتنه را پوشانده است. تصور میکنم در دوران خودش کارکنان محتاط، آن را تمیز و براق نگه میداشتند.
نظامی که او بنا کرده بود اینک زیر فشاری شدید است.
سوریه در بدترین بحران خود از زمان استقلال در ۱۹۴۶ به سر میبرد. بشار اسد در دوره دشواریها به راه و روش قدیمی پدرش رجعت کرده اما این شیوه عمل در دنیای جدید کاملا مثل قبل نیست.
ریاکاری
وقتی حافظ اسد در ۱۹۸۲ شورش اخوانالمسلمین در حماة را با فرستادن ارتش از میان برد و دست کم ۱۰ هزار نفر را کشت، کسی ویدیویی روی یوتیوب نمیگذاشت.تا وقتی که جزییات ماجرا روشن شود، کلک کار کنده شده بود.
وسایل مخابراتی و ارتباطی جدید جهان را شفافتر ساختهاند.
در قرن ۲۱ رهبران اقتدارگرا همچنان میتوانند خیلی کارها بکنند، اما تنها در صورتی که دوستان درستی داشته باشند. چیزی که بشار اسد اینک ندارد.
شب بعد، شام را با یکی از مقامات رسمی که چند سالی است میشناسم خوردم.
او مردی جذاب و تحصیلکرده است و میگفت قدرتهای بزرگ جهان این فرصت را به بشار اسد ندادهاند که اصلاحات رژیمش را به انجام برساند.
او گفت غرب مثل همیشه معیارهایی دوگانه را درباره آنچه در جریان است به کار میگیرد. ملاقات ما همان روزی بود که دیوید کامرون اسد را "دیکتاتوری مفلوک" خوانده بود.
دهه فرصتها
رابط من گفت این ریاکاری است. چرا بریتانیا به همین ترتیب در باره شهروندان کشته شده در بحرین چیزی نمیگوید؟ به گفته او دلیل این است که نمیخواهند متحد سعودی خود و دوستانشان در خاندان حاکم بر بحرین را برنجانند.او گفت غرب باید بفهمد که تنها اسد میتواند سوریه را از جنگ داخلی فرقهای نجات دهد.
اما خیلیها در سوریه هستند که فکر میکنند در دهه گذشته اسد فرصتهای زیادی برای انجام اصلاحات داشت که آنها را غنیمت نشمرد.
این چیزی است که مردم در زبدانی، شهر کوچکی در نیم ساعتی کاخ ریاستجمهوری در دمشق، فکر میکنند.
شورشیان مسلح در آنجا آتشبسی را به دولت تحمیل کردند و برای مدتی شهر را اداره کردند.
آنها در شبی سرد در میدان اصلی شهر جشن گرفتند و وقتی به آنها پیوستم به سختی میتوانستم آنچه را میدیدم، آنقدر نزدیک به دمشق، باور کنم.
نیروهای اسد همچنان قدرتمندند اما دیگر برای اینکه اسد کتابچه راهنمای حکومت پدرش را دور بیندازد دیر شده است، دستورالعملهای آن دیگر به کار نمیآیند.