یادت نداره، قرار داریم
در آستانه مذاکرات مسکو معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در
نامه‌ی به معاون نماینده سیاست خارجی اروپا از "عدم تمایل" او برای گفتگو
انتقاد کرده است. همزمان وزیر خارجه ایران خواستار اعتمادسازی شده است.
خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، یکشنبه (۲۱ خرداد/ ۱۰ ژوئن) متن نامه
علی باقری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی به هلگا اشمیت،
معاون نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا را منتشر کرد. این نامه دو روز پس
از پاسخ هلگا اشمیت به نامه پیشین علی باقری منتشر شده است.
هلگا اشمیت، جمعه (۱۹ خرداد/ ۸ ژوئن) در نامهای خطاب به علی باقری بر ضرورت گفت‌وگوی دو طرف بر سر مسائل مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای ایران تاکید کرده و در این مورد افزوده بود:«تا توافق دوجانبه‌‌ای بر سر گام‌های سازنده، مشخص و اطمینان‌بخشی که فورا قابل اجرا باشند به دست آید.»
به نظر می‌رسد دو طرف برداشت یکسانی از گفت‌وگو بر سر "گام‌های مشخص" ندارند. علی باقری در نامه روز یکشنبه خود خاطر نشان شده است: «سرکار عالی در این نامه مواردی را مطرح كردید که با توافق‌ها و روند گفتوگوهای ایران و ۵+۱ در بغداد و نیز توافق‌ها و دو دور گفتوگوهای تفصیلی معاونان در ژنو فاصله بسیاری داشت و موجب تعجب اینجانب شد.»
وی در ادامه ضمن تأکید بر این نکته که هلگا اشمیت در نشست ژنو پس از نشست بغداد، "پاسخ روشنی" برای پیشنهادات جمهوری اسلامی نداشته افزوده است: «آماده نبودن شما موجب کندشدن روند و وقفه در مسیر پیشرفت گفت‌وگوها شده است.»
علی باقری با متهم کردن هلگا اشمیت به عدم آمادگی برای انجام مذاکرات، افزوده است: «اگر توافق‌های هر دور گفت‌وگو نتواند به‌طور شایسته در سطح معاونان و کارشناسان پیگیری شود، چه تضمینی برای موفقیت گفتوگوهای آتی خواهد بود.»
نگرانی جمهوری اسلامی از شکست مذاکرات مسکو
به نظر می‌رسد مقامات جمهوری اسلامی نگران عدم موفقیت مذاکرات گروه ۵+۱ در مسکو هستند. همزمان با انتشار نامه معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی به معاون نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز در دیدار با وینر فاسلابند، معاون سابق پارلمان اتریش در مورد اعتماد سازی متقابل ابراز امیدواری كرد.
صالحی در این دیدار تأکید کرد: « در راستای فضای اعتماد متقابل، حسن نیت، عقلانیت و سیاست حكیمانه، شاهد پیشرفت در روند مذاكرات ایران و گروه۵+۱ در مسكو باشیم.» علی‌اکبر صالحی همچنین رویكرد جمهوری اسلامی درباره پیگیری "حق مسلم خود" در بهره‌مندی صلح آمیز از انرژی هسته ای با پایبندی به تعهدات و مقررات بین المللی و تحت نظارات آژانس بین المللی انرژی اتمی را "روشن و شفاف" دانست.
وزیرخارجه جمهوی اسلامی در ادامه باردیگر با اشاره به "فتوای رهبر جمهوری اسلامی در مورد ساخت سلاح كشتار جمعی"، خواستار "تعامل بر اساس حسن نیت" برای یافتن راه حلی مورد رضایت طرفین شد.
عدم تأثیر "فتوای آیت‌الله خامنه‌ی" بر کارشناسان غربی
علیرغم تأکید مقامات جمهور اسلامی برای پراهمیت جلو دادن "فتوای آیت‌الله خامنه‌ای در مورد حرام بودن ساخت سلاح‌های کشتار‌جمعی"، به نظر می‌رسد این فتوا مذاکره‌کنندگان غربی را چندان تحت تأثیر قرار نداده است.
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و نمایندگان گروه ۵+۱ همچنان خواستار بازدید کارشناسان آژانس از تمامی سایت‌های هسته‌ای ایران، به ویژه سایت نظامی پارچین هستند. آژانس گمان می‌برد در این مکان‌ها فعالیت‌های مرتبط با ساخت سلاح اتمی صورت گرفته است.
آخرین دور مذاکرات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و جمهوری اسلامی در وین که روز جمعه (۸ ژوئن / ۱۹ خرداد) برگزار شد، موفقیت‌چندانی در برنداشته است. رابرت وود، نماینده آمریکا در آژانس، شکست این مذاکرات را نشان‌دهنده ادامه‌ی "عدم پایبندی تهران به تعهدات خود" در برابر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دانسته است.
محمد البرداعی، مدیرکل پیشین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پس از این نشست احتمال نتیجه‌بخش بودن مذاکرات گروه ۵+۱ و ایران در مسکو را اندک ارزیابی کرد. البرادعی نیز بر این باور است که جمهوری اسلامی تلاش میکند به دانش ساخت سلاح‌هسته‌ای دست یابد.
مدیر کل پیشین آژانس در گفتگو با هفته‌نامه اتریشی "پروفیل" در این مورد افزود: «از آنجایی که شرایط امنیتی تغییر کرده، ایرانیان بیشتر سعی دارند توانایی ساخت تسلیحات هسته‌ای را داشته باشند تا در صورت لزوم بتوانند با سرعت آن را آماده کنند.» ایران همواره بر صلح‌آمیز بودن برنامه‌های هسته‌ای خود تأکید کرده است.
هلگا اشمیت، جمعه (۱۹ خرداد/ ۸ ژوئن) در نامهای خطاب به علی باقری بر ضرورت گفت‌وگوی دو طرف بر سر مسائل مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای ایران تاکید کرده و در این مورد افزوده بود:«تا توافق دوجانبه‌‌ای بر سر گام‌های سازنده، مشخص و اطمینان‌بخشی که فورا قابل اجرا باشند به دست آید.»
به نظر می‌رسد دو طرف برداشت یکسانی از گفت‌وگو بر سر "گام‌های مشخص" ندارند. علی باقری در نامه روز یکشنبه خود خاطر نشان شده است: «سرکار عالی در این نامه مواردی را مطرح كردید که با توافق‌ها و روند گفتوگوهای ایران و ۵+۱ در بغداد و نیز توافق‌ها و دو دور گفتوگوهای تفصیلی معاونان در ژنو فاصله بسیاری داشت و موجب تعجب اینجانب شد.»
وی در ادامه ضمن تأکید بر این نکته که هلگا اشمیت در نشست ژنو پس از نشست بغداد، "پاسخ روشنی" برای پیشنهادات جمهوری اسلامی نداشته افزوده است: «آماده نبودن شما موجب کندشدن روند و وقفه در مسیر پیشرفت گفت‌وگوها شده است.»
علی باقری با متهم کردن هلگا اشمیت به عدم آمادگی برای انجام مذاکرات، افزوده است: «اگر توافق‌های هر دور گفت‌وگو نتواند به‌طور شایسته در سطح معاونان و کارشناسان پیگیری شود، چه تضمینی برای موفقیت گفتوگوهای آتی خواهد بود.»
نگرانی جمهوری اسلامی از شکست مذاکرات مسکوبه نظر می‌رسد مقامات جمهوری اسلامی نگران عدم موفقیت مذاکرات گروه ۵+۱ در مسکو هستند. همزمان با انتشار نامه معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی به معاون نماینده سیاست خارجی اتحادیه اروپا علی‌اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز در دیدار با وینر فاسلابند، معاون سابق پارلمان اتریش در مورد اعتماد سازی متقابل ابراز امیدواری كرد.
صالحی در این دیدار تأکید کرد: « در راستای فضای اعتماد متقابل، حسن نیت، عقلانیت و سیاست حكیمانه، شاهد پیشرفت در روند مذاكرات ایران و گروه۵+۱ در مسكو باشیم.» علی‌اکبر صالحی همچنین رویكرد جمهوری اسلامی درباره پیگیری "حق مسلم خود" در بهره‌مندی صلح آمیز از انرژی هسته ای با پایبندی به تعهدات و مقررات بین المللی و تحت نظارات آژانس بین المللی انرژی اتمی را "روشن و شفاف" دانست.
وزیرخارجه جمهوی اسلامی در ادامه باردیگر با اشاره به "فتوای رهبر جمهوری اسلامی در مورد ساخت سلاح كشتار جمعی"، خواستار "تعامل بر اساس حسن نیت" برای یافتن راه حلی مورد رضایت طرفین شد.
عدم تأثیر "فتوای آیت‌الله خامنه‌ی" بر کارشناسان غربی
علیرغم تأکید مقامات جمهور اسلامی برای پراهمیت جلو دادن "فتوای آیت‌الله خامنه‌ای در مورد حرام بودن ساخت سلاح‌های کشتار‌جمعی"، به نظر می‌رسد این فتوا مذاکره‌کنندگان غربی را چندان تحت تأثیر قرار نداده است.
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و نمایندگان گروه ۵+۱ همچنان خواستار بازدید کارشناسان آژانس از تمامی سایت‌های هسته‌ای ایران، به ویژه سایت نظامی پارچین هستند. آژانس گمان می‌برد در این مکان‌ها فعالیت‌های مرتبط با ساخت سلاح اتمی صورت گرفته است.
آخرین دور مذاکرات آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و جمهوری اسلامی در وین که روز جمعه (۸ ژوئن / ۱۹ خرداد) برگزار شد، موفقیت‌چندانی در برنداشته است. رابرت وود، نماینده آمریکا در آژانس، شکست این مذاکرات را نشان‌دهنده ادامه‌ی "عدم پایبندی تهران به تعهدات خود" در برابر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دانسته است.
محمد البرداعی، مدیرکل پیشین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پس از این نشست احتمال نتیجه‌بخش بودن مذاکرات گروه ۵+۱ و ایران در مسکو را اندک ارزیابی کرد. البرادعی نیز بر این باور است که جمهوری اسلامی تلاش میکند به دانش ساخت سلاح‌هسته‌ای دست یابد.
مدیر کل پیشین آژانس در گفتگو با هفته‌نامه اتریشی "پروفیل" در این مورد افزود: «از آنجایی که شرایط امنیتی تغییر کرده، ایرانیان بیشتر سعی دارند توانایی ساخت تسلیحات هسته‌ای را داشته باشند تا در صورت لزوم بتوانند با سرعت آن را آماده کنند.» ایران همواره بر صلح‌آمیز بودن برنامه‌های هسته‌ای خود تأکید کرده است.
حدود چهار هفته پس از انتشار خبر وجود مایع پاک‌کننده "وایتکس" در
شیر مصرفی مردم، یک کارشناس سازمان ملی استاندارد ایران تایید کرده که این
کار در "واحدهای سنتی تولید شیرخام و نه تولید صنعتی" انجام می‌شود.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در گزارشی با عنوان "واقعیت ماجرا مشخص
شد" خبر داده که "واحدهای سنتی تولید شیرخام" به شیر تولیدی خود وایتکس
اضافه می‌کنند.
وایتکس ماده‌ی پاک‌کننده‌ای است که برای از بین بردن میکروبها از آن استفاده می‌شود.
ایسنا در گزارش خود نوشته است، اضافه کردن وایتکس به شیر موضوع چندان تازه‌ای در افکار عمومی نبوده و بارها و بارها به صورت شایعه در رسانه‌ها مطرح شده است. با این وجود اخیرا مدیرعامل یکی از شرکتهای معتبر صنایع لبنی، اضافه شدن وایتکس به شیر را تائید کرد که این اظهارنظر موجی از نگرانی را در بین مردم درباره استاندارد و کیفیت شیر و لبنیات تولید داخل به وجود آورده است.
با وجودی که دبیر "انجمن صنایع لبنی" بعدا تلاش کرد افزودن وایتکس به شیر خام را تکذیب کند، اما به نظر می‌رسد افکار عمومی هنوز در این باره قانع نشده است. در این حالی است که آلودگی تنها به شیر خلاصه نمی‌شود، برنج آلوده، پسته آلوده، قند آلوده و بیش از همه‌ی آنها هوای آلوده نیز همواره در ایران خبرساز بوده‌اند.
آیا واقعا وایتکس به شیر تولیدی در ایران اضافه می‌شود؟ غلامرضا امینی مدیرکل نظارت بر اجرای استاندارد صنایع غیرفلزی، غذایی و بهداشتی سازمان ملی استاندارد ایران در پاسخ به این پرسش خبرنگار ایسنا می‌گوید: «تمام واحدهای صنعتی تولید شیرخام تحت نظارت و کنترل سازمان استاندارد هستند و تستی تحت عنوان بازدارنده میکروبی در این واحدها انجام می‌شود که عملا امکان استفاده از وایتکس را در تولید شیرخام در این واحدها از بین می‌برد».
با این حال این مقام سازمان ملی استاندارد ایران می‌افزاید: «واحدهای سنتی
تولید شیر تحت نظارت ما نبوده و کنترل آنها بر عهده دستگاه‌های دیگر مانند
وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی است.»
تایید افزودن وایتکس به شیر
خبرگزاری دانشجویان ایران در ادامه گزارش خود خبر داده که یک کارشناس استاندارد مواد غذایی خبر "افزودن وایتکس به شیر" را تایید کرده است. این کارشناس گفته است: «البته این کار در واحدهای سنتی تولید شیرخام انجام می‌شود که مسئولیت نظارت بر آنها بر عهده وزارت بهداشت است نه سازمان استاندارد».
این کارشناس می‌افزاید، طی دو سال اخیر آزمایشی تحت عنوان مواد بازدارنده میکروبی در واحدهای بزرگ و صنعتی تولید شیرخام انجام می‌شود که با این تست دیگر امکان استفاده از وایتکس در تولید شیر وجود ندارد؛ اما چنین تستی در واحدهای سنتی تولید شیر وجود ندارد.
این کارشناس می‌گوید، براساس آمار وزارت جهاد کشاورزی سالانه حدود ۵/ ۹ میلیون تن شیرخام در کشور تولید می‌شود که از این مقدار هفت میلیون تن مربوط به واحدهای صنعتی و ۵/ ۲ میلیون تن مربوط به واحدهای سنتی می‌شود.
کارشناس مواد غذایی سازمان استاندارد در گفت‌وگوی خود با ایسنا به یک موضوع حساس دیگر نیز اشاره کرده که خطر آن برای سلامت مصرف‌کنندگان کمتر از اضافه‌کردن وایتکس به شیر نیست. این کارشناس گفته شیرهایی که از کارخانه‌های بزرگ به دلیل مشکل‌دار بودن مجوز ورود به بازار پیدا نمی‌کنند، به چرخه تولید لبنیات محلی بازگشته و به این ترتیب وارد بازار میشوند!
در هفته‌های اخیر نگرانی از آلودگی مواد غذایی در ایران به حدی بود که مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت نیز اعتراف کرده که «مردم به سلامت همه مواد غذایی اطمینان ندارند».
وایتکس ماده‌ی پاک‌کننده‌ای است که برای از بین بردن میکروبها از آن استفاده می‌شود.
ایسنا در گزارش خود نوشته است، اضافه کردن وایتکس به شیر موضوع چندان تازه‌ای در افکار عمومی نبوده و بارها و بارها به صورت شایعه در رسانه‌ها مطرح شده است. با این وجود اخیرا مدیرعامل یکی از شرکتهای معتبر صنایع لبنی، اضافه شدن وایتکس به شیر را تائید کرد که این اظهارنظر موجی از نگرانی را در بین مردم درباره استاندارد و کیفیت شیر و لبنیات تولید داخل به وجود آورده است.
با وجودی که دبیر "انجمن صنایع لبنی" بعدا تلاش کرد افزودن وایتکس به شیر خام را تکذیب کند، اما به نظر می‌رسد افکار عمومی هنوز در این باره قانع نشده است. در این حالی است که آلودگی تنها به شیر خلاصه نمی‌شود، برنج آلوده، پسته آلوده، قند آلوده و بیش از همه‌ی آنها هوای آلوده نیز همواره در ایران خبرساز بوده‌اند.
آیا واقعا وایتکس به شیر تولیدی در ایران اضافه می‌شود؟ غلامرضا امینی مدیرکل نظارت بر اجرای استاندارد صنایع غیرفلزی، غذایی و بهداشتی سازمان ملی استاندارد ایران در پاسخ به این پرسش خبرنگار ایسنا می‌گوید: «تمام واحدهای صنعتی تولید شیرخام تحت نظارت و کنترل سازمان استاندارد هستند و تستی تحت عنوان بازدارنده میکروبی در این واحدها انجام می‌شود که عملا امکان استفاده از وایتکس را در تولید شیرخام در این واحدها از بین می‌برد».
تایید افزودن وایتکس به شیر
خبرگزاری دانشجویان ایران در ادامه گزارش خود خبر داده که یک کارشناس استاندارد مواد غذایی خبر "افزودن وایتکس به شیر" را تایید کرده است. این کارشناس گفته است: «البته این کار در واحدهای سنتی تولید شیرخام انجام می‌شود که مسئولیت نظارت بر آنها بر عهده وزارت بهداشت است نه سازمان استاندارد».
این کارشناس می‌افزاید، طی دو سال اخیر آزمایشی تحت عنوان مواد بازدارنده میکروبی در واحدهای بزرگ و صنعتی تولید شیرخام انجام می‌شود که با این تست دیگر امکان استفاده از وایتکس در تولید شیر وجود ندارد؛ اما چنین تستی در واحدهای سنتی تولید شیر وجود ندارد.
این کارشناس می‌گوید، براساس آمار وزارت جهاد کشاورزی سالانه حدود ۵/ ۹ میلیون تن شیرخام در کشور تولید می‌شود که از این مقدار هفت میلیون تن مربوط به واحدهای صنعتی و ۵/ ۲ میلیون تن مربوط به واحدهای سنتی می‌شود.
کارشناس مواد غذایی سازمان استاندارد در گفت‌وگوی خود با ایسنا به یک موضوع حساس دیگر نیز اشاره کرده که خطر آن برای سلامت مصرف‌کنندگان کمتر از اضافه‌کردن وایتکس به شیر نیست. این کارشناس گفته شیرهایی که از کارخانه‌های بزرگ به دلیل مشکل‌دار بودن مجوز ورود به بازار پیدا نمی‌کنند، به چرخه تولید لبنیات محلی بازگشته و به این ترتیب وارد بازار میشوند!
در هفته‌های اخیر نگرانی از آلودگی مواد غذایی در ایران به حدی بود که مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت نیز اعتراف کرده که «مردم به سلامت همه مواد غذایی اطمینان ندارند».
به گفته وزارت دفاع آلمان، ارتش این کشور به واحد "جنگ سایبری"
مجهز شده است. این واحد البته هنوز فعالیت خود را آغاز نکرده است.
نمایندگان مجلس آلمان خواستار روشن شدن جنبه‌های حقوقی حملات سایبری هستند.
واحد "جنگ سایبری" ارتش آلمان آماده فعالیت در فضای مجازی است. روزنامه
"فایننشال تایمز آلمان" با اشاره به گزارش وزارت دفاع آلمان در مورد واحد
"جنگ سایبری"، از چند ماه پیش از توانایی ارتش این کشور برای انجام حملات
سایبری در فضای مجازی خبر داده است. گزارش وزارت دفاع آلمان که در تاریخ ۱۳ آوریل منتشر شده، محرمانه نبوده است. بر اساس این گزارش، وزارت دفاع آلمان در سال ۲۰۰۶ تصمیم به تأسیس واحدی برای انجام فعالیت‌های سایبری با عنوان "واحد بحران" گرفته است. این واحد که در ساختمان "مرکز پدافند سایبری آلمان" در شهر بن تشکیل شده، از پایان سال ۲۰۱۱ میلادی با نام واحد جنگ سایبری آماده انجام حملات سایبری است.
البته یکی سخنگویان وزارت دفاع آلمان در گفتگو با روزنامه "زوددویچه تسایتونگ" تأکید کرده است که تمامی فعالیت‌های این مرکز تا کنون محدود به شبیه‌سازی حملات سایبری در فضای آزمایشی بوده است.
وزارت دفاع آلمان تأکید دارد که حملات سایبری تنها طی "اقدامات هماهنگ" صورت خواهد گرفت. یکی از این اقدامات هماهنگ می‌توانست در سال ۲۰۱۱ در جنگ ناتو علیه رژیم قذافی در لیبی صورت گیرد.
آن‌گونه که "نیویورک تایمز" می‌نویسد، آمریکا قصد داشته است با نفوذ به وزارت دفاع لیبی دفاع ضدهوایی رژیم قذافی را مختل کند، اما در نهایت از این تصمیم منصرف شده است. چنین تصمیمی نشان‌دهنده آن است که کشورهای عضو ناتو از مدتها پیش به چارچوبی فراتر از جنگ‌های کلاسیک فکر می‌کرده‌اند.
البته روشن نیست که توانایی واحد حملات سایبری ارتش آلمان تا چه حد است و
آیا در صورت تصمیم ناتو برای انجام چنین حملاتی، آلمان نیز در آن شرکت
خواهد داشت یا نه. بر اساس گزارش‌هایی که تا کنون در مورد حملات سایبری
منتشر شده است، ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و فرانسه در زمینه انجام این
حملات از آلمان تجربه بیشتری دارند. از آن گذشته جنبه‌های قانونی انجام
چنین حملاتی روشن نیست.خطوط قرمز قانون اساسی و قانون مجازات جرایم کامپیوتری
هرگونه عملیات مسلحانه ارتش آلمان در خارج از این کشور به موافقت مجلس نمایندگان آن (بوندس تاگ) نیاز دارد. از نظر حقوقی نیز با توجه به قانون مجازات جرایم کامپیوتری آلمان، انجام حملات سایبری ممنوع است.
قانون اساسی آلمان هم انجام حملاتی مانند خرابکاری ویروس استاکس‌نت در تأسیسات اتمی ایران را ممنوع میکند. چنین حمله‌ای می‌تواند به "تجاور جنگی" تعبیر شود که بر اساس بند ۲۶ قانون اساسی آلمان ممنوع است.
با این حال، با توجه به شرایط کنونی و انتشار اخبار و گزارش‌های فراوان در مورد تجهیز توان جنگی دیجیتال سایر دولت‌ها از جمله اسرائیل و ایالات متحده آمریکا یا انتشار گزارش‌هایی در مورد بدافزاری مانند "فیلم"، وزارت دفاع آلمان نیز پرده از واحد عملیات سایبری ارتش خود برداشته است.
در این میان کمیسیون دفاع مجلس نمایندگان آلمان خواستار روشن شدن تمامی جوانب "حملات سایبری" شده است.
منظور از حمله چیست و دشمن کیست؟
امید نوری‌پور، نماینده ایرانی‌تبار مجلس بوندس‌تاگ از حزب سبزها و عضو کمیسیون دفاع این مجلس، با دیدی انتقادی به این نوآوری و تصمیم وزارت دفاع آلمان می‌نگرد.
او در این مورد به دویچه‌وله می‌گوید: «باید روشن شود منظور از حمله یا دفاع چیست؟ آیا به فایروال‌های (برنامه‌هایی که از دستیابی غیرمجاز به یک سیستم رایانه جلوگیری می‌کنند) احتیاج داریم که متمایز از یکدیگر در سیستم گسترش یافته‌اند؟»
نوری‌پور در ادامه پرسش‌های دیگری را مطرح میکند و مسائلی را برمی‌شمرد که در گزارش وزات دفاع اشاره‌ای به آنها نشده است.
او می‌پرسد: «توانایی تعمیر آسیب‌ها چگونه خواهد بود؟ به توانایی آسیب‌رسانی به سخت‌افزارهای طرف مقابل نیاز داریم؟ طرف مقابل کیست؟ آیا یک حکومت است؟ که پاسخ این پرسش به سختی قابل اثبات است.»
البته امید نوری‌پور در پاسخ به پرسشی در مورد شیوه برخورد آلمان با حملات سایبری، مانند حملات سایبری سال ۲۰۰۷ به نهادهای دولتی در کشور استونی که نظام مالی این کشور را فلج کرد، تأکید میکند که دولت آلمان باید آماده برخورد با چنین حملاتی باشد. اما او در ادامه تصریح میکند: «ما پرسش‌های بسیاری داریم که مایلیم وزارت دفاع به به آنها پاسخ روشنی دهد.»
همزمان با طرح امنیت اخلاقی، افزایش قتل، تجاوز و مزاحمت خیابانی
به معضلی جدی برای زنان و دختران تبدیل شده است. نیروی انتظامی در مقابل با
افتتاح "انجمن سینمای پلیسی" سینماگران را مسئول ترویج فساد میداند.
خبرگزاری مهر یکشنبه (۲۱ خرداد/۱۰ ژوئن) در گزارشی با عنوان "عربده کشی
بیخ گوش پلیس" به موارد مختلف قتل، تجاوز، حمله به زنان و دختران در "پارک
طالقانی" در مرکز شهر تهران اشاره کرده است.
پارک طالقانی یا پارک جنگلی عباسآباد، بر روی تپه‌های عباسآباد در منطقه ۳ تهران واقع شده است. در گزارش "عربده کشی بیخ گوش پلیس" ضمن اشاره به موارد مختلف قتل، تجاوز، مزاحمت برای زنان و دختران، حمله با چاقو برای سرقت اموال، به حمله گروهی اراذل و اوباش موتورسوار به شهروندان اشاره شده است.
اجرای هر ساله طرحی ناکارآمد
پارک جنگلی عباسآباد از جمله مناطقی است که هر سال با گرم شدن هوا شاهد حضور مستمر گشت‌های ارشاد نیروی انتظامی است. نیروهای گشت ارشاد که تابستان سال جاری نیز در راستای طرح امنیت اخلاقی حضور پررنگی در پارک‌ها و نقاط تفریحی شهر تهران دارند خود را موظف به کنترل نحوه پوشش و حجاب دختران و زنان می‌دانند.
نیروی انتظامی عدم رعایت پوشش اسلامی را ریشه مشکلات میداند
نیروی انتظامی حتی با همراه کردن عکاس‌های خبری با گشت‌های ارشاد اقدام
به انتشار تصاویر زنان و دخترانی میکند که جرمشان "عدم رعایت حجاب" یا
پوشیدن مانتوی "نامناسب" بوده است.
این سرمایه‌گذاری کلان اما تا کنون تأثیری در کاهش آمار جرم در جامعه به ویژه افزایش امنیت زنان و دختران نداشته است. علیرغم حضور نیروهای گشت‌ارشاد و نیروی انتظامی در خیابانهای پایتخت شمار گزارش‌هایی که در مورد قتل، تجاوز یا ایجاد مزاحمت برای زنان و دختران در مناطق تفریحی شهر تهران منتشر میشوند روبه افزایش است.
علاوه بر پارک جنگی عباسآباد، زنان و دختران از حضور در پارک‌های مختلف شهر از پارک جنگلی لویزان در شمال شهر تهران گرفته تا پارک‌های دروازه غار در جنوب شهر که به نقل از رسانه‌های داخل کشور در "قرق اراذل و اوباش" هستند، منع میشوند.
"سینماگران ترویج فساد می‌کنند"
نیروی انتظامی بی‌توجه به ضعف‌های مدیریتی و اجرایی در تأمین امنیت اجتماعی زنان و دختران، سینماگران را در ترویج فساد در جامعه مقصر میداند. افتتاح "انجمن سینمایی پلیسی" یکی دیگر از طرح‌‌های تازه نیروی انتظامی است که صبح روز یکشنبه با حضور بهمن کارگر، معاونت اجتماعی نیروی انتظامی در تهران افتتاح شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، بهمن کارگر در مراسم افتتاحیه ان انجمن گفت: «در كشورمان چيزی به نام سينمای پليسی نداشته و نداريم و اين جفايی است كه بايد جبران می‌شد. بنابراين درخواست راه‌اندازی انجمن سينمايی پليس را داده‌ايم.»
وی ضمن شاره به فعالیت این انجمن برای ساخت فیلم‌های پلیسی تأکید که نیروی انتظامی آماده کمک به فضای سینمایی کشور است و افزود: «ما به وضع فعلی سينما معترض هستيم و نبايد سينماگران ترويج بدحجابی، فساد و بدپوششی كنند و اين قابل تحمل نيست و يا جشنواره و جشن‌هايی برگزار كنند كه خلاف ارزش‌ها است.»
بهمن کارگر در ادمه تأکید کرد که نيروی انتظامی به "وضع فعلی سينما" معترض است و گفت: «فردی نبايد در عرصه سينما ادای اپوزيسيون را درآورد.»
وی همچنین افزود :«پليس آمادگی دارد تا به صورت رايگان، اطلاعات و خدمات خود را در اختيار سينماگران و اهالی مطبوعات قرار بدهد.»
لغو مجوز پخش بازیهای فوتبال در سینما
افتتاح انجمن سینمای پلیسی و ابراز تمایل نیروی انتظامی به همکاری با جامعه سینمایی کشور همزمان با لغو مجوز پخش مسابقات فوتبال جام ملت‌های اروپا در سینماهای تهران صورت گرفته است.
اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نيروی انتظامی تهران اجازه اکران پخش مسابقات يورو ۲۰۱۲ در سينماها را مشروط به عدم حضور بانوان دانسته است. وی روز یکشنبه اعلام کرد برای "پيشگيری از عوارض اخلاقی"، پخش فوتبال از سينماها ممنوع شد.
اسماعيل احمدی‌مقدم در این مورد افزود: «نگاهی که زنان و مردان با يکديگر به تماشای فوتبال می‌پردازند، وضعيت مناسبی نيست.» فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ توضیحی در مورد برداشت خود از وضعیت "مناسب" یا "نامناسب" ارائه نکرد.
پارک طالقانی یا پارک جنگلی عباسآباد، بر روی تپه‌های عباسآباد در منطقه ۳ تهران واقع شده است. در گزارش "عربده کشی بیخ گوش پلیس" ضمن اشاره به موارد مختلف قتل، تجاوز، مزاحمت برای زنان و دختران، حمله با چاقو برای سرقت اموال، به حمله گروهی اراذل و اوباش موتورسوار به شهروندان اشاره شده است.
اجرای هر ساله طرحی ناکارآمد
پارک جنگلی عباسآباد از جمله مناطقی است که هر سال با گرم شدن هوا شاهد حضور مستمر گشت‌های ارشاد نیروی انتظامی است. نیروهای گشت ارشاد که تابستان سال جاری نیز در راستای طرح امنیت اخلاقی حضور پررنگی در پارک‌ها و نقاط تفریحی شهر تهران دارند خود را موظف به کنترل نحوه پوشش و حجاب دختران و زنان می‌دانند.
نیروی انتظامی عدم رعایت پوشش اسلامی را ریشه مشکلات میدانداین سرمایه‌گذاری کلان اما تا کنون تأثیری در کاهش آمار جرم در جامعه به ویژه افزایش امنیت زنان و دختران نداشته است. علیرغم حضور نیروهای گشت‌ارشاد و نیروی انتظامی در خیابانهای پایتخت شمار گزارش‌هایی که در مورد قتل، تجاوز یا ایجاد مزاحمت برای زنان و دختران در مناطق تفریحی شهر تهران منتشر میشوند روبه افزایش است.
علاوه بر پارک جنگی عباسآباد، زنان و دختران از حضور در پارک‌های مختلف شهر از پارک جنگلی لویزان در شمال شهر تهران گرفته تا پارک‌های دروازه غار در جنوب شهر که به نقل از رسانه‌های داخل کشور در "قرق اراذل و اوباش" هستند، منع میشوند.
"سینماگران ترویج فساد می‌کنند"
نیروی انتظامی بی‌توجه به ضعف‌های مدیریتی و اجرایی در تأمین امنیت اجتماعی زنان و دختران، سینماگران را در ترویج فساد در جامعه مقصر میداند. افتتاح "انجمن سینمایی پلیسی" یکی دیگر از طرح‌‌های تازه نیروی انتظامی است که صبح روز یکشنبه با حضور بهمن کارگر، معاونت اجتماعی نیروی انتظامی در تهران افتتاح شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، بهمن کارگر در مراسم افتتاحیه ان انجمن گفت: «در كشورمان چيزی به نام سينمای پليسی نداشته و نداريم و اين جفايی است كه بايد جبران می‌شد. بنابراين درخواست راه‌اندازی انجمن سينمايی پليس را داده‌ايم.»
وی ضمن شاره به فعالیت این انجمن برای ساخت فیلم‌های پلیسی تأکید که نیروی انتظامی آماده کمک به فضای سینمایی کشور است و افزود: «ما به وضع فعلی سينما معترض هستيم و نبايد سينماگران ترويج بدحجابی، فساد و بدپوششی كنند و اين قابل تحمل نيست و يا جشنواره و جشن‌هايی برگزار كنند كه خلاف ارزش‌ها است.»
بهمن کارگر در ادمه تأکید کرد که نيروی انتظامی به "وضع فعلی سينما" معترض است و گفت: «فردی نبايد در عرصه سينما ادای اپوزيسيون را درآورد.»
وی همچنین افزود :«پليس آمادگی دارد تا به صورت رايگان، اطلاعات و خدمات خود را در اختيار سينماگران و اهالی مطبوعات قرار بدهد.»
لغو مجوز پخش بازیهای فوتبال در سینما
افتتاح انجمن سینمای پلیسی و ابراز تمایل نیروی انتظامی به همکاری با جامعه سینمایی کشور همزمان با لغو مجوز پخش مسابقات فوتبال جام ملت‌های اروپا در سینماهای تهران صورت گرفته است.
اسماعیل احمدی‌مقدم، فرمانده نيروی انتظامی تهران اجازه اکران پخش مسابقات يورو ۲۰۱۲ در سينماها را مشروط به عدم حضور بانوان دانسته است. وی روز یکشنبه اعلام کرد برای "پيشگيری از عوارض اخلاقی"، پخش فوتبال از سينماها ممنوع شد.
اسماعيل احمدی‌مقدم در این مورد افزود: «نگاهی که زنان و مردان با يکديگر به تماشای فوتبال می‌پردازند، وضعيت مناسبی نيست.» فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ توضیحی در مورد برداشت خود از وضعیت "مناسب" یا "نامناسب" ارائه نکرد.
درگیری‌های خونین در سوریه همچنان قربانی می‌گیرند. معاون
نخست‌وزیر اسرائیل از وقوع «جنایت علیه بشریت» سخن راند و با انتقاد از
«سکوت جهان غرب» در برابر بحران سوریه، خواستار حمله‌ی نظامی خارجی به این
کشور شد.
با توجه به ادامه خشونت‌ها در سوریه هر روز صداها برای حمله‌ی نظامی خارجی
به این کشور بلندتر میشوند. شائول موفاز، معاون نخست‌وزیر اسرائیل، با
اشاره به ادمه‌ی خشونت در سوریه از «نسل‌کشی» در کشور همسایه سخن راند.
او روز یکشنبه (۱۰ ژوئن/ ۲۱ خرداد) در گفت‌وگو با رادیو ارتش اسرائیل گفت: «در سوریه در حال حاضر جنایت علیه بشریت صورت می‌گیرد». او خواستار آن شد که جامعه‌ی جهانی مانند حمله‌ی سال ۲۰۱۱ به لیبی، به سوریه هم حمله و رژیم بشار اسد را سرنگون کند.
معاون نخست‌وزیر اسرائیل همچنین «سکوت قدرت‌های بزرگ» در برابر وقایع سوریه را مخالف موازین حقوق بشری دانست: «دنیای غرب باید از خود بپرسد، چه اتفاق دیگری باید در سوریه بیافتد، چه تصاویر وحشتناک دیگری باید در تلویزیون به نمایش درآید، تا غرب تصمیم به حمله بگیرد؟»
به اعتقاد شائول موفاز، روسیه هم باید با اتهام "مشارکت در کشتار سوریه" کنار بیاید، زیرا مسکو سلاح در اختیار رژیم بشار اسد قرار می‌دهد.
از سوی دیگر ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه‌ی بریتانیا، احتمال حمله‌ی نظامی به سوریه را کاملا منتفی ندانست. او روز یکشنبه به خبرگزاری بی‌بی‌سی گفت: «فکر نمی‌کنم بتوان گزینه‌ای را منتفی دانست. اما شرایط کاملا شبیه به شرایط لیبی در سال گذشته نیست که حمله‌ای موفقیت‌آمیز صورت گرفت و جان مردم را نجات داد. وضعیت [در حال حاضر در سوریه] بیشتر شبیه به وضعیت بوسنی در دهه‌ی ۱۹۹۰ است».
شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل، نیز معتقد است که جامعه‌ی جهانی به اندازه‌ی لازم به خونریزی‌ها در سوریه واکنش نشان نمی‌دهد. پرز به رادیو سراسری اسرائیل گفت: «قتل و کشتار روز به روز بدتر می‌شود و این فاجعه‌ای باورناپذیر است».
او که جایزه‌ی صلح نوبل را هم دریافت کرده، برای «مخالفانی که هر روز رو در روی آتش تظاهرات می‌کنند» آرزوی پیروزی کرده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، هم جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان را به کمک‌رسانی به بشار اسد متهم کرده است. به گفته‌ی نتانیاهو، اینجا یک «محور شرارت» با «کراهت تمام» خودنمایی میکند.
پافشاری روسیه بر راه‌حلی غیرنظامی
ویلیام هیگ، وزیر خارجه‌ی بریتانیا، شرایط کنونی در سوریه را شبیه به وضعیت در بوسنی در دهه‌ی ۱۹۹۰ میداند
روسیه که قطعنامه‌های تند شورای امنیت سازمان ملل علیه رژیم بشار اسد را
وتو میکند، همچنان بر یافتن راه‌حلی مبتنی بر مذاکره اصرار می‌ورزد. سرگی
لاوروف، وزیر این کشور، روز شنبه (۹ ژوئن/ ۲۰ خرداد) در مسکو برای چندمین
بار تأکید کرد که «به اعتقاد ما گزینه‌ی دیگری وجود ندارد».
روسیه خواستار تشکیل کنفرانس صلح بین‌المللی با شرکت ایران به‌عنوان یکی از متحدان اصلی رژیم بشار اسد شده است؛ کنفرانسی که هدف آن بایست اجرای طرح صلح ۶ ماده‌ای کوفی عنان، فرستاد‌ه‌ی ویژه‌ی سازمان ملل و اتحادیه‌ی عرب برای حل بحران سوریه باشد.
گیدو وستروله، وزیر خارجه‌ی آلمان، نیز نسبت به پی‌آمدهای منفی یک حمله‌ی نظامی به سوریه هشدار داده است. او به روزنامه‌ی آلمانی "ولت آم زونتاگ" گفت: «گزینه‌ای به‌عنوان بهترین راه حل وجود ندارد. ما در حال انتخاب از میان گزینه‌های مختلف برای حل بحرانی هستیم که می‌تواند برای تمام منطقه خطرآفرین باشد؛ گزینه‌هایی که در میان آنها راه‌حل سیاسی، بر اساس برآورد تمام متحدان ما، به مراتب بهتر از دیگر گزینه‌هاست».
ادامه‌ی خونریزی‌ها
همزمان با طرح گزینه‌های مختلف برای حل بحران سوریه، ناآرامی‌ها در این کشور هر روز قربانی می‌گیرند. مخالفان مسلح رژیم اسد در سوریه روز یکشنبه ظاهرا برای نخستین بار موفق به تصرف یک مرکز پدافند هوایی ارتش این کشور شدند. این خبر را دیده‌بان حقوق بشر سوریه در لندن منتشر کرده است. شماری از سربازان حاضر در این مرکز در استان حمص نیز از قرار به مخالفان پیوسته‌اند.
روز یکشنبه همچنین مواضع مخالفان در حمص بار دیگر هدف حمله‌ی ارتش قرار گفته است. در این حملات، به گفته‌ی مخالفان، ۱۹ تن جان خود را از دست داده‌اند. حدود ۲۰ نفر نیز روز شنبه در درعا، یکی از زادگاه‌های ناآرامی‌ها در سوریه، قربانی حملات نیروهای دولتی سوریه شدند. این اطلاعات به دلیل محدودیت فعالیت رسانه‌های مستقل در سوریه قابل راستی‌آزمایی نیستند.
عبدالباسط سیدا، رهبر جدید "شورای ملی مخالفان سوریه"
انتخاب رهبری جدید برای "شورای ملی مخالفان سوریه" از دیگر اخبار مرتبط
با مخالفان در روزهای اخیر است. این شورا که از سوی غرب به‌عنوان نهادی
متشکل از اپوزیسیون سوریه به رسمیت شناخته می‌شود، یک کُرد در تبعید را به
رهبری خود برگزید. عبدالباسط سیدا که در سوئد زندگی میکند، شامگاه شنبه
جای برهان غلیون نشست که در پاریس به سر می‌برد.
غلیون به ناتوانی در متحدکردن جریان‌های مختلف در داخل "شورای ملی مخالفان" و همچنین ناتوانی در پیوند مخالفان خارج‌نشین با اپوزیسیون داخل سوریه متهم شد. اسلامگرایان، ملی‌گرایان، جریان‌های مستقل و لیبرال‌ها عضو این شورا هستند.
گفته می‌شود عبدالباسط سیدا به این دلیل به رهبری شورای یادشده برگزیده شده، که «ضعیف‌ترین نامزد موجود» بوده است. بر این اساس، در صورت سرنگونی رژیم بشار اسد، سیدا به‌عنوان یک کُرد از اقلیتی نه‌چندان قدرتمند در سوریه، نمی‌تواند نقش رهبری را بر عهده بگیرد.
او روز یکشنبه (۱۰ ژوئن/ ۲۱ خرداد) در گفت‌وگو با رادیو ارتش اسرائیل گفت: «در سوریه در حال حاضر جنایت علیه بشریت صورت می‌گیرد». او خواستار آن شد که جامعه‌ی جهانی مانند حمله‌ی سال ۲۰۱۱ به لیبی، به سوریه هم حمله و رژیم بشار اسد را سرنگون کند.
معاون نخست‌وزیر اسرائیل همچنین «سکوت قدرت‌های بزرگ» در برابر وقایع سوریه را مخالف موازین حقوق بشری دانست: «دنیای غرب باید از خود بپرسد، چه اتفاق دیگری باید در سوریه بیافتد، چه تصاویر وحشتناک دیگری باید در تلویزیون به نمایش درآید، تا غرب تصمیم به حمله بگیرد؟»
به اعتقاد شائول موفاز، روسیه هم باید با اتهام "مشارکت در کشتار سوریه" کنار بیاید، زیرا مسکو سلاح در اختیار رژیم بشار اسد قرار می‌دهد.
از سوی دیگر ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه‌ی بریتانیا، احتمال حمله‌ی نظامی به سوریه را کاملا منتفی ندانست. او روز یکشنبه به خبرگزاری بی‌بی‌سی گفت: «فکر نمی‌کنم بتوان گزینه‌ای را منتفی دانست. اما شرایط کاملا شبیه به شرایط لیبی در سال گذشته نیست که حمله‌ای موفقیت‌آمیز صورت گرفت و جان مردم را نجات داد. وضعیت [در حال حاضر در سوریه] بیشتر شبیه به وضعیت بوسنی در دهه‌ی ۱۹۹۰ است».
شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل، نیز معتقد است که جامعه‌ی جهانی به اندازه‌ی لازم به خونریزی‌ها در سوریه واکنش نشان نمی‌دهد. پرز به رادیو سراسری اسرائیل گفت: «قتل و کشتار روز به روز بدتر می‌شود و این فاجعه‌ای باورناپذیر است».
او که جایزه‌ی صلح نوبل را هم دریافت کرده، برای «مخالفانی که هر روز رو در روی آتش تظاهرات می‌کنند» آرزوی پیروزی کرده است.
بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، هم جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان را به کمک‌رسانی به بشار اسد متهم کرده است. به گفته‌ی نتانیاهو، اینجا یک «محور شرارت» با «کراهت تمام» خودنمایی میکند.
پافشاری روسیه بر راه‌حلی غیرنظامی
ویلیام هیگ، وزیر خارجه‌ی بریتانیا، شرایط کنونی در سوریه را شبیه به وضعیت در بوسنی در دهه‌ی ۱۹۹۰ میداندروسیه خواستار تشکیل کنفرانس صلح بین‌المللی با شرکت ایران به‌عنوان یکی از متحدان اصلی رژیم بشار اسد شده است؛ کنفرانسی که هدف آن بایست اجرای طرح صلح ۶ ماده‌ای کوفی عنان، فرستاد‌ه‌ی ویژه‌ی سازمان ملل و اتحادیه‌ی عرب برای حل بحران سوریه باشد.
گیدو وستروله، وزیر خارجه‌ی آلمان، نیز نسبت به پی‌آمدهای منفی یک حمله‌ی نظامی به سوریه هشدار داده است. او به روزنامه‌ی آلمانی "ولت آم زونتاگ" گفت: «گزینه‌ای به‌عنوان بهترین راه حل وجود ندارد. ما در حال انتخاب از میان گزینه‌های مختلف برای حل بحرانی هستیم که می‌تواند برای تمام منطقه خطرآفرین باشد؛ گزینه‌هایی که در میان آنها راه‌حل سیاسی، بر اساس برآورد تمام متحدان ما، به مراتب بهتر از دیگر گزینه‌هاست».
ادامه‌ی خونریزی‌ها
همزمان با طرح گزینه‌های مختلف برای حل بحران سوریه، ناآرامی‌ها در این کشور هر روز قربانی می‌گیرند. مخالفان مسلح رژیم اسد در سوریه روز یکشنبه ظاهرا برای نخستین بار موفق به تصرف یک مرکز پدافند هوایی ارتش این کشور شدند. این خبر را دیده‌بان حقوق بشر سوریه در لندن منتشر کرده است. شماری از سربازان حاضر در این مرکز در استان حمص نیز از قرار به مخالفان پیوسته‌اند.
روز یکشنبه همچنین مواضع مخالفان در حمص بار دیگر هدف حمله‌ی ارتش قرار گفته است. در این حملات، به گفته‌ی مخالفان، ۱۹ تن جان خود را از دست داده‌اند. حدود ۲۰ نفر نیز روز شنبه در درعا، یکی از زادگاه‌های ناآرامی‌ها در سوریه، قربانی حملات نیروهای دولتی سوریه شدند. این اطلاعات به دلیل محدودیت فعالیت رسانه‌های مستقل در سوریه قابل راستی‌آزمایی نیستند.
عبدالباسط سیدا، رهبر جدید "شورای ملی مخالفان سوریه"غلیون به ناتوانی در متحدکردن جریان‌های مختلف در داخل "شورای ملی مخالفان" و همچنین ناتوانی در پیوند مخالفان خارج‌نشین با اپوزیسیون داخل سوریه متهم شد. اسلامگرایان، ملی‌گرایان، جریان‌های مستقل و لیبرال‌ها عضو این شورا هستند.
گفته می‌شود عبدالباسط سیدا به این دلیل به رهبری شورای یادشده برگزیده شده، که «ضعیف‌ترین نامزد موجود» بوده است. بر این اساس، در صورت سرنگونی رژیم بشار اسد، سیدا به‌عنوان یک کُرد از اقلیتی نه‌چندان قدرتمند در سوریه، نمی‌تواند نقش رهبری را بر عهده بگیرد.
اشکوری: دادگاه ویژه روحانیت بیشتر تندرو می‌شود
خبرگزاری فارس، از تغييرهمزمان «دادستان و ریيس دادگاه ويژه روحانيت» خبر
داد. طبق این گزارش محمد سليمی دادستان ويژه روحانيت و علی رازينی ریيس و
حاکم شرع فعلی دادگاه ويژه روحانيت از هفته آینده از سمت های خود جدا
خواهند شد و به جای آن ها، ابراهیم رئیسی معاون اول قوه‌قضاییه و محمد
جعفر منتظری رئیس دیوان عدالت اداری، با حفظ سمت به ترتیب در دادگاه ویژه
روحانیت مشغول به کار خواهند شد.
حسن یوسفی اشکوری پژوهشگر دینی که پیشتر از سوی دادگاه ويژه روحانیت به «خلع لباس و زندان» محکوم شده، در گفت وگو با رادیو فردا، درباره گمانه زنی های موجود درارتباط با جابجایی این دو مقام ارشد دادگاه ویژه روحانیت می گوید:
حسن یوسفی اشکوری: اصولا این تغییر و تحولاتی که در این نهادها صورت می گیرد که زیر مجموعه نهاد رهبری است، در نهایت چندان تعیین کننده نیست.
به وِیژه این که آیت الله خامنه ای اصولا سیاستش این است که مقام هایی که در یک موقعیتی می گمارد ، به ویژه در نیروهای نظامی و قضایی، مدت زمان زیادی در سمت خود باقی نمانند و اینها را سریع جا به جا می کند.
در دادگاه ویژه روحانیت هم می تواند که چنین سیاستی اعمال شده باشد. مگر این که این جا به جایی ها بر حسب شرایط و یک سری تغییرات و زمینه های عادی است که اتفاق می افتد.
حالا یک کسی از یک جایی می خواهد به یک دلیل شخصی برود . گاهی مهره ها جا به جا می شوند. اما با توجه به اینکه دو مقام کلیدی دادگاه ویژه روحانیت همزمان تغییر می کنند به نظر می رسید که این مسئله می تواند معنا دار باشد.
آقای علی رازینی که بیش از دو دهه در اینجا بوده و با آیت الله خمینی هم کار کرده، رئیس دادگاه ویژه روحانیت کشور بوده و یک پست کلیدی داشته است و همین طور هم آقای سلیمی که دادستان منصوب از جانب رهبری بوده است. این دو نفر که همزمان دارند عوض می شوند علی الاصول باید بر اساس یک برنامه و یک خط جدید در دادگاه وِیژه روحانیت این تغییر و تحول صورت گرفته باشد.
با توجه با این تغییرات، شرایط کاری و سیاست های آتی دادگاه ویژه روحانیت به کدام سمت خواهد رفت؟ و قرار است این جا به جایی چه پیامی به بیرون داشته باشد؟
من نمی توانم در این مورد نظر قاطعی اظهار کنم. ولی با توجه به اینکه دو نفر دیگری می خواهند جانشین اینها بشوند، ظاهرا این دو نفر از نظر فکری و از نظر سیاسی راستگراتر هستند، و به نظر می رسد که تندروتر از این دو نفر هستند، اگر این گونه به ماجرا نگاه کنیم شاید پیامش این باشد که دادگاه ویژه روحانیت از نظر برخوردها دارد تندتر عمل می کند.
و بالاخره ماموریت پیدا می کند که در برخورد با دگراندیشان یا روحانیون مخالف و یا به هر حال تغییر و تحولاتی که احتمالا در حوزه ها دارد اتفاق می افتد، ماموریت دارند که دادگاه ویژه روحانیت را فعال تر کنند. و در برخورد با دگراندیشان و روحانیون مخالف و منتقد ، قاطع تر عمل نمایند.
و به لحاظ تیپی در حدی که بنده آشنایی دارم و اینها را آدم های رادیکالتری می دانم و به نظر می رسد که این چنین است، در این صورت این معنا هم می تواند در بطن این ماجرا وجود داشته باشد.
در عین حال هیچ گونه نظر قاطعی تا زمانی که اطلاعات روشن تر و دقیق تری نداشته باشیم در این زمینه نمی توانیم اظهار کنیم.
حالا از نظر فردی وزن سیاسی آقایان رازینی و سلیمی را چگونه ارزیابی می کنید؟ و نگاه سیاسی این دو مقام ارشد دادگاه ویژه روحانیت به کدام طیف سیاسی در حاکمیت نزدیک تر است؟
آقای رازینی و آقای سلیمی وابسته به جناح تندرو نظام جمهوری اسلامی هستند. اینها آدم های امتحان داده ای بوده و به جناج تندرو نزدیک هستند. من از آقای سلیمی شناخت کمتری دارم. ولی آقای رازینی را بیشتر می شناسم.
آقای رازینی در طول این سال ها ضمن این که وابسته به جناح تندرو جمهوری اسلامی بوده در مصدرهای مهم و مقام های مهم قضایی و امنیتی عمل کرده است، به عنوان قاضی و مدتی به عنوان دادستان تهران بوده است.
ولی در مجموع آقای رازینی در میان خود آن تندروها به اعتدال گرایش داشته و جزو افراد میانه رو به حساب می آمده است. کسی که می آید جانشین ایشان می شود به نظر می رسد که به تندروها نزدیک تر باشد.
حسن یوسفی اشکوری پژوهشگر دینی که پیشتر از سوی دادگاه ويژه روحانیت به «خلع لباس و زندان» محکوم شده، در گفت وگو با رادیو فردا، درباره گمانه زنی های موجود درارتباط با جابجایی این دو مقام ارشد دادگاه ویژه روحانیت می گوید:
حسن یوسفی اشکوری: اصولا این تغییر و تحولاتی که در این نهادها صورت می گیرد که زیر مجموعه نهاد رهبری است، در نهایت چندان تعیین کننده نیست.
به وِیژه این که آیت الله خامنه ای اصولا سیاستش این است که مقام هایی که در یک موقعیتی می گمارد ، به ویژه در نیروهای نظامی و قضایی، مدت زمان زیادی در سمت خود باقی نمانند و اینها را سریع جا به جا می کند.
در دادگاه ویژه روحانیت هم می تواند که چنین سیاستی اعمال شده باشد. مگر این که این جا به جایی ها بر حسب شرایط و یک سری تغییرات و زمینه های عادی است که اتفاق می افتد.
حالا یک کسی از یک جایی می خواهد به یک دلیل شخصی برود . گاهی مهره ها جا به جا می شوند. اما با توجه به اینکه دو مقام کلیدی دادگاه ویژه روحانیت همزمان تغییر می کنند به نظر می رسید که این مسئله می تواند معنا دار باشد.
آقای علی رازینی که بیش از دو دهه در اینجا بوده و با آیت الله خمینی هم کار کرده، رئیس دادگاه ویژه روحانیت کشور بوده و یک پست کلیدی داشته است و همین طور هم آقای سلیمی که دادستان منصوب از جانب رهبری بوده است. این دو نفر که همزمان دارند عوض می شوند علی الاصول باید بر اساس یک برنامه و یک خط جدید در دادگاه وِیژه روحانیت این تغییر و تحول صورت گرفته باشد.
با توجه با این تغییرات، شرایط کاری و سیاست های آتی دادگاه ویژه روحانیت به کدام سمت خواهد رفت؟ و قرار است این جا به جایی چه پیامی به بیرون داشته باشد؟
من نمی توانم در این مورد نظر قاطعی اظهار کنم. ولی با توجه به اینکه دو نفر دیگری می خواهند جانشین اینها بشوند، ظاهرا این دو نفر از نظر فکری و از نظر سیاسی راستگراتر هستند، و به نظر می رسد که تندروتر از این دو نفر هستند، اگر این گونه به ماجرا نگاه کنیم شاید پیامش این باشد که دادگاه ویژه روحانیت از نظر برخوردها دارد تندتر عمل می کند.
و بالاخره ماموریت پیدا می کند که در برخورد با دگراندیشان یا روحانیون مخالف و یا به هر حال تغییر و تحولاتی که احتمالا در حوزه ها دارد اتفاق می افتد، ماموریت دارند که دادگاه ویژه روحانیت را فعال تر کنند. و در برخورد با دگراندیشان و روحانیون مخالف و منتقد ، قاطع تر عمل نمایند.
و به لحاظ تیپی در حدی که بنده آشنایی دارم و اینها را آدم های رادیکالتری می دانم و به نظر می رسد که این چنین است، در این صورت این معنا هم می تواند در بطن این ماجرا وجود داشته باشد.
در عین حال هیچ گونه نظر قاطعی تا زمانی که اطلاعات روشن تر و دقیق تری نداشته باشیم در این زمینه نمی توانیم اظهار کنیم.
حالا از نظر فردی وزن سیاسی آقایان رازینی و سلیمی را چگونه ارزیابی می کنید؟ و نگاه سیاسی این دو مقام ارشد دادگاه ویژه روحانیت به کدام طیف سیاسی در حاکمیت نزدیک تر است؟
آقای رازینی و آقای سلیمی وابسته به جناح تندرو نظام جمهوری اسلامی هستند. اینها آدم های امتحان داده ای بوده و به جناج تندرو نزدیک هستند. من از آقای سلیمی شناخت کمتری دارم. ولی آقای رازینی را بیشتر می شناسم.
آقای رازینی در طول این سال ها ضمن این که وابسته به جناح تندرو جمهوری اسلامی بوده در مصدرهای مهم و مقام های مهم قضایی و امنیتی عمل کرده است، به عنوان قاضی و مدتی به عنوان دادستان تهران بوده است.
ولی در مجموع آقای رازینی در میان خود آن تندروها به اعتدال گرایش داشته و جزو افراد میانه رو به حساب می آمده است. کسی که می آید جانشین ایشان می شود به نظر می رسد که به تندروها نزدیک تر باشد.
جزئیات زندگی خصوصی بنیامین نتانیاهو در رسانه های جهان
در هفته های اخير برخی از نشريات مهم جهانی توانسته اند برای نخستين بار
نگاهی به زندگی خصوصی بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل بيفکنند.
نتيجه اين گزارش های مشروح و بی سابقه ثابت می کند سياستمداری که او را در
شمار رهبران قوی جهان می دانند، تا حد زيادی از همسر خود پيروی می کند و به
قول ايرانی ها ممکن است که «زن ذليل» باشد.
نه تنها نشريه «تايم» ماه گذشته در اقدامی کاملا بی سابقه مقاله ای را همراه با عکسی پر حاشيه و عنوان پرطمطراق «کينگ بی بی» در باره زندگی بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل از بدو تولد تا کنون منتشر کرد، بلکه نشريه آمريکايی مهم «وانيتی فر» نيز مقاله ای را به زندگی زوج نتانياهو اختصاص داده است.
حال نوبت نشريه آلمانی «بيلد» رسيده است که زندگی نتانياهو و همسرش را با ديدی تحسين آميز مورد بررسی قرار دهد و همين روزها نيز فيلمی از شبکه آمريکايی سی.بی.اس درباره وی پخش خواهد شد.
رسانه های اسرائيلی که از ديرباز به اثرگذاری زياد خانم سارا نتانياهو بر تصميمات و زندگی کاری شوهرش می پرداختند، حال از اين همه مقالات نشريات تحسين آميز خارجی نسبت به زوجی که در اقامتگاه نخست وزيری اسرائيل در اورشليم نشسته اند، ابرو بالا انداخته و اين مقالات را با نگاهی انتقادی می نگرند.
نشريه «تايم» که لقب «پادشاه بی بی» را برای نتانياهو به کار برده بود، زندگی پدر نتانياهو، پروفسور نتانياهو را مورد بررسی قرار داده است. وی که يک مورخ سرشناس يهود بود ماه گذشته در سن ۱۰۴ سالگی در گذشت.
این نشریه در گزارش خود تاثیر پدر نتانیاهو و همچنین قهرمانی های يوناتان نتانياهو برادر بزرگ بنيامين نتانياهو را بر رفتارهای نخست وزير اسرائیل زياد دانسته بود.
سرهنگ يوناتان نتانياهو افسر ارشد واحد کوماندوهای نخبه ای بود که در ماجرای گروگان گيری مسافران هواپيمای «ايرفرانس» و ربودن آنها به فرودگاه «انتبه» در اوگاندا در دهه هفتاد ميلادی، با فدا کردن جان خود موجب نجات همه مسافران آن هواپيمای مسير پاريس – تل آويو از اسارت چريک های مسلح فلسطينی شد.
نشريه «تايم» در مقاله تحسين آميز خود نسبت به نتانياهو تاکيد کرده بود که نظرات و دانش تاريخی پروفسور نتانياهو نيز بر شکل گيری ديدگاه های سياسی پسرش بنيامين نتانياهو اثر بزرگی داشته است.
پدر نتانیاهو معتقد بود که يهوديان بايد همواره از خود در برابر خطراتی که موجوديت يهود را تهديد می کند، از پيش خبردار باشند و راهکارهای لازم را در پيش گيرند.
نشريه «وانيتی فر» نيز در روزهای اخير با اختصاص صفحات بسياری از تازه ترين شماره خود به زندگی زوج نتانياهو نوشته بود که نقش سارا نتانياهو در تصميم گيری های شوهرش کم نيست و او در چشم بسياری از اسرائيلی ها به عنوان «موثرترين» مشاور نخست وزير به تصوير کشيده می شود.
حال آقای نتانياهو خود در مصاحبه ای با نشريه آلمانی «بيلد» تاييد کرده است که اين خانم سارا بود که به او در غلبه کردن بر ترديدهای طولانی و جدی اش در مورد عملی کردن معامله جنجالی سال گذشته با سازمان حماس نقش نهايی را ايفاء کرد.
نتانياهو سال گذشته موافقت کرد که بيش از هزار زندانی امنيتی فلسطينی را که برخی از آنها به عنوان «ابر تروريست» شناخته شده بودند، در برابر تحويل گرفتن زنده گيلعاد شاليط سربازی که پنج سال و نيم در اسارت حماس بود، آزاد کند.
آقای نتانياهو به «بيلد» گفته است: «سارا به من گفت وقتی می خواهی تصميم نهايی را اتخاذ کنی، فکر کن که گيلعاد يکی از پسران خودت است؛ اگر پسر خودت در اسارت بود، چه می خواستی؟»
نشريه «بيلد» مصاحبه خود را شامل حال سارا نتانياهو نيز کرده است و اين گفت و گو را با «بانوی اول اسرائيل» يک «دستاورد» برای اين روزنامه معرفی کرده است، زيرا خانم سارا در ۱۲ سال گذشته، پس از دوره قبلی نخست وزيری شوهرش، ديگر گفت و گوی رسانه ای مشروحی انجام نداده بود.
خانم نتانياهو که در زمان ميهمانداری هواپيما با نتانياهو آشنا شد و پس از مدتی با او ازدواج کرد، به «بيلد» گفته است: «من، بی بی و دو پسران مان، هر شب شبات (آدينه شب ها) همانند هر خانواده عادی ديگر يهودی هستيم که در پای درختی بزرگ در حياط خانه، در کنار هم غذاهايی را که من می پزم، صرف می کنيم و در باره امور مهم خود در هفته ای که داشته ايم، حرف می زنيم».
نشريه «بيلد» اين را نيز نوشته است که «دو پسر نتانياهو؛ يائير و آونر در کانون توجه جهانی هستند و برخی، آن دو را با شاهزاده های بريتانيا؛ ويليام و هری هم رديف می کنند».
بنيامين نتانياهو پيش از ازدواج با سارا دو بار زن های گذشته خود را طلاق داده بود و از دختر بزرگش از همسر نخست خود، صاحب نوه هم شده است.
سارا نتانياهو در مصاحبه با «بيلد» شکايت می کند که رسانه های اسرائيل به او به شدت حمله می کنند و هر چيز مربوط به او را «بزرگ نمايی» می کنند و می گويد: در ده سالی که نتانياهو در صف اوپوزيسيون بود، کسی از خدمتکاران و دایه های فرزندانش و غيره نبود که شکايتی کند اما حالا پی درپی عليه او شکايت می شود که گويا با فلان کارمند و فلان خدمتکار اقامتگاه نخست وزيری سخت گيری کرده است!
در دوره پيشين که نتانياهو نخست وزير اسرائیل بود چند شکايت عليه سارا از جمله در مورد اينکه يک سلمانی کنار خانه اش مجانی موهای او را سشوار می کشيده است، موجب جنجال زيادی شد. تاثیر این شکایت به گونه ای بود که وقتی نتانياهو بار دیگر به نخست وزيری رسيد، شب پيروزی، ديگر زنش در کنار او نبود و می خواست نشان دهد که درس عبرت های لازم را گرفته است.
اما رسانه های اسرائيل از دست انداختن سارا نتانياهو کوتاه نمی آيند و آدمک های سارا يکی از شخصيت های هميشگی در برنامه های کمدی تلويزيونی اسرائيلی است. روزنامه چپگرای «هاآرتص» نيز که با سياست های نتانياهو مخالف است، بخش مخصوصی را به مطالب انتقادی عليه سارا نتانياهو اختصاص می دهد.
به نوشته روزنامه هاآرتص، زوج نتانياهو در کارزاری برنامه ريزی شده خود را «زوج سلطنتی يهود» به جهان معرفی می کنند و همين روزها نيز بنيامين نتانياهو خودش با يک تراکتور کوچک خنده دار، گزارشگر شبکه آمريکايی سی.بی.اس را اين طرف و آن طرف می برد زيرا اين شبکه نيز در حال تهيه گزارشی در باره زندگی نتانياهوهاست.
نه تنها نشريه «تايم» ماه گذشته در اقدامی کاملا بی سابقه مقاله ای را همراه با عکسی پر حاشيه و عنوان پرطمطراق «کينگ بی بی» در باره زندگی بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل از بدو تولد تا کنون منتشر کرد، بلکه نشريه آمريکايی مهم «وانيتی فر» نيز مقاله ای را به زندگی زوج نتانياهو اختصاص داده است.
حال نوبت نشريه آلمانی «بيلد» رسيده است که زندگی نتانياهو و همسرش را با ديدی تحسين آميز مورد بررسی قرار دهد و همين روزها نيز فيلمی از شبکه آمريکايی سی.بی.اس درباره وی پخش خواهد شد.
رسانه های اسرائيلی که از ديرباز به اثرگذاری زياد خانم سارا نتانياهو بر تصميمات و زندگی کاری شوهرش می پرداختند، حال از اين همه مقالات نشريات تحسين آميز خارجی نسبت به زوجی که در اقامتگاه نخست وزيری اسرائيل در اورشليم نشسته اند، ابرو بالا انداخته و اين مقالات را با نگاهی انتقادی می نگرند.
نشريه «تايم» که لقب «پادشاه بی بی» را برای نتانياهو به کار برده بود، زندگی پدر نتانياهو، پروفسور نتانياهو را مورد بررسی قرار داده است. وی که يک مورخ سرشناس يهود بود ماه گذشته در سن ۱۰۴ سالگی در گذشت.
این نشریه در گزارش خود تاثیر پدر نتانیاهو و همچنین قهرمانی های يوناتان نتانياهو برادر بزرگ بنيامين نتانياهو را بر رفتارهای نخست وزير اسرائیل زياد دانسته بود.
سرهنگ يوناتان نتانياهو افسر ارشد واحد کوماندوهای نخبه ای بود که در ماجرای گروگان گيری مسافران هواپيمای «ايرفرانس» و ربودن آنها به فرودگاه «انتبه» در اوگاندا در دهه هفتاد ميلادی، با فدا کردن جان خود موجب نجات همه مسافران آن هواپيمای مسير پاريس – تل آويو از اسارت چريک های مسلح فلسطينی شد.
نشريه «تايم» در مقاله تحسين آميز خود نسبت به نتانياهو تاکيد کرده بود که نظرات و دانش تاريخی پروفسور نتانياهو نيز بر شکل گيری ديدگاه های سياسی پسرش بنيامين نتانياهو اثر بزرگی داشته است.
پدر نتانیاهو معتقد بود که يهوديان بايد همواره از خود در برابر خطراتی که موجوديت يهود را تهديد می کند، از پيش خبردار باشند و راهکارهای لازم را در پيش گيرند.
نشريه «وانيتی فر» نيز در روزهای اخير با اختصاص صفحات بسياری از تازه ترين شماره خود به زندگی زوج نتانياهو نوشته بود که نقش سارا نتانياهو در تصميم گيری های شوهرش کم نيست و او در چشم بسياری از اسرائيلی ها به عنوان «موثرترين» مشاور نخست وزير به تصوير کشيده می شود.
حال آقای نتانياهو خود در مصاحبه ای با نشريه آلمانی «بيلد» تاييد کرده است که اين خانم سارا بود که به او در غلبه کردن بر ترديدهای طولانی و جدی اش در مورد عملی کردن معامله جنجالی سال گذشته با سازمان حماس نقش نهايی را ايفاء کرد.
نتانياهو سال گذشته موافقت کرد که بيش از هزار زندانی امنيتی فلسطينی را که برخی از آنها به عنوان «ابر تروريست» شناخته شده بودند، در برابر تحويل گرفتن زنده گيلعاد شاليط سربازی که پنج سال و نيم در اسارت حماس بود، آزاد کند.
آقای نتانياهو به «بيلد» گفته است: «سارا به من گفت وقتی می خواهی تصميم نهايی را اتخاذ کنی، فکر کن که گيلعاد يکی از پسران خودت است؛ اگر پسر خودت در اسارت بود، چه می خواستی؟»
نشريه «بيلد» مصاحبه خود را شامل حال سارا نتانياهو نيز کرده است و اين گفت و گو را با «بانوی اول اسرائيل» يک «دستاورد» برای اين روزنامه معرفی کرده است، زيرا خانم سارا در ۱۲ سال گذشته، پس از دوره قبلی نخست وزيری شوهرش، ديگر گفت و گوی رسانه ای مشروحی انجام نداده بود.
خانم نتانياهو که در زمان ميهمانداری هواپيما با نتانياهو آشنا شد و پس از مدتی با او ازدواج کرد، به «بيلد» گفته است: «من، بی بی و دو پسران مان، هر شب شبات (آدينه شب ها) همانند هر خانواده عادی ديگر يهودی هستيم که در پای درختی بزرگ در حياط خانه، در کنار هم غذاهايی را که من می پزم، صرف می کنيم و در باره امور مهم خود در هفته ای که داشته ايم، حرف می زنيم».
نشريه «بيلد» اين را نيز نوشته است که «دو پسر نتانياهو؛ يائير و آونر در کانون توجه جهانی هستند و برخی، آن دو را با شاهزاده های بريتانيا؛ ويليام و هری هم رديف می کنند».
بنيامين نتانياهو پيش از ازدواج با سارا دو بار زن های گذشته خود را طلاق داده بود و از دختر بزرگش از همسر نخست خود، صاحب نوه هم شده است.
سارا نتانياهو در مصاحبه با «بيلد» شکايت می کند که رسانه های اسرائيل به او به شدت حمله می کنند و هر چيز مربوط به او را «بزرگ نمايی» می کنند و می گويد: در ده سالی که نتانياهو در صف اوپوزيسيون بود، کسی از خدمتکاران و دایه های فرزندانش و غيره نبود که شکايتی کند اما حالا پی درپی عليه او شکايت می شود که گويا با فلان کارمند و فلان خدمتکار اقامتگاه نخست وزيری سخت گيری کرده است!
در دوره پيشين که نتانياهو نخست وزير اسرائیل بود چند شکايت عليه سارا از جمله در مورد اينکه يک سلمانی کنار خانه اش مجانی موهای او را سشوار می کشيده است، موجب جنجال زيادی شد. تاثیر این شکایت به گونه ای بود که وقتی نتانياهو بار دیگر به نخست وزيری رسيد، شب پيروزی، ديگر زنش در کنار او نبود و می خواست نشان دهد که درس عبرت های لازم را گرفته است.
اما رسانه های اسرائيل از دست انداختن سارا نتانياهو کوتاه نمی آيند و آدمک های سارا يکی از شخصيت های هميشگی در برنامه های کمدی تلويزيونی اسرائيلی است. روزنامه چپگرای «هاآرتص» نيز که با سياست های نتانياهو مخالف است، بخش مخصوصی را به مطالب انتقادی عليه سارا نتانياهو اختصاص می دهد.
به نوشته روزنامه هاآرتص، زوج نتانياهو در کارزاری برنامه ريزی شده خود را «زوج سلطنتی يهود» به جهان معرفی می کنند و همين روزها نيز بنيامين نتانياهو خودش با يک تراکتور کوچک خنده دار، گزارشگر شبکه آمريکايی سی.بی.اس را اين طرف و آن طرف می برد زيرا اين شبکه نيز در حال تهيه گزارشی در باره زندگی نتانياهوهاست.
باقری به معاون اشتون: چرا نشست کارشناسی را برگزار نمی‌کنید
علی باقری، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در نامهای به هلگا
اشمید معاون کاترین اشتون، از وی پرسیده است که چرا به رغم توافق صورت
گرفته در بغداد، گروه ۱+۵ از برگزاری نشست کارشناسی پیش از گفتوگوهای مسکو
خودداری میکند.
در آخرین نشست ایران و گروه ۱+۵، سعید جلیلی و کاترین اشتون، در کنفرانس خبری خود اعلام کردند که پیش از برگزاری نشست مسکو، علی باقری معاون جلیلی و هلگا اشمید، به همراه کارشناسان دو طرف برای توافق‌های اولیه دیدار خواهند داشت؛ با این حال به بنا بر گزارش خبرگزاری‌ها هلگا اشمید به تازگی اعلام کرده که نیازی به برگزاری چنین نشستی نیست.
در نامه علی باقری که برای هلگا اشمید نوشته شده و رونوشتی از آن نیز به گروه ۱+۵ ارسال شده، آمده است: «نامه ۱۸ خردادماه شما را دریافت نمودم. سرکار عالی در این نامه مواردی را مطرح نمودید که با توافق‌ها و روند گفتوگوهای ایران و ۱+۵ در بغداد و نیز توافق‌ها و دو دور گفتوگوهای تفصیلی معاونان در ژنو فاصله بسیاری داشت و موجب تعجب اینجانب گردید.»
در نامه هلگا اشمید به علی باقری، که روزنامه گاردین آن را منتشر کرد، آمده بود که ایران در بغداد آمادگی لازم برای بررسی پیشنهادهای اتحادیه اروپا را نداشته است.
هلگا اشمید در این نامه به باقری تصریح کرده بود: «شما و من گفتوگوهای تلفنی متعدد و دیدارهای طولانی برای رسیدن به این هدف داشتیم. الان وقت آن رسیده است که به طور جدی به موضوعات اساسی پرداخت.»
اکنون علی باقری با اشاره به این نامه می‌نویسد: «پس از گفتوگوهای استانبول، در دو دور گفتوگوهای معاونان در ژنو، جمهوری اسلامی ایران پیشنهادهای مشخصی را هم برای چارچوب گفت‌وگوها و هم برای موضوعاتی که می‌توان در این گفت‌وگوها مورد بحث و تبادل نظر قرار داد، ارائه کرد، اما شما با تعابیری چون "برای مذاکره به ژنو نیامده ام" و نه طرحی را ارائه کردید و نه پاسخ مشخصی برای پیشنهادهای جمهوری اسلامی ایران داشتید.»
باقری می‌افزاید: «جناب آقای دکتر جلیلی در دیدار دوجانبه با سرکار خانم اشتون در حاشیه گفتوگوهای بغداد این امر را متذکر شده و خاطر نشان کردند که عدم آمادگی شما موجب کندشدن روند و وقفه در مسیر پیشرفت گفت‌وگوها شده است. بر همین مبنا در جلسه نهایی گفتوگوهای بغداد تاکید شد دور آتی گفت‌وگوها در مسکو درصورتی موفق خواهد بود که معاونان و کارشناسان بتوانند برای محورهای پیشنهادی ایران و نیز پیشنهاد ۱+۵ دستورکار مشخصی را آماده نمایند.»
معاون سعید جلیلی تصریح میکند: «این یک سئوال مهم برای افکار عمومی است که چرا برخلاف توافق بغداد از برگزاری نشست معاونان و کارشناسان برای تهیه دستورکار گفتوگوهای آتی اجتناب می‌کنید؟ آیا گفتوگوهای آتی با داشتن دستورکاری که ابعاد آن مشخص باشد، موفق خواهد بود یا بدون برنامه و گفتگو صرفاً برای گفت‌وگو؟ اگر توافق‌های هر دور گفت‌وگو نتواند به طور شایسته در سطح معاونان و کارشناسان پیگیری شود، چه تضمینی برای موفقیت گفتوگوهای آتی خواهد بود.»
در حالی که قرار است در روز ۲۹ و ۳۰ خرداد طبق اعلام قبلی ایران و گروه ۱+۵ در مسکو نشست دیگری برگزار کنند گفتوگوهای ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز جمعه بار دیگر بدون نتیجه ماند. آژانس به ویژه خواستار بازرسی فوری از محوطه نظامی پارچین است؛ آژانس مشکوک است که ایران در این محل چاشنی انفجاری مرتبط با بمب اتمی آزمایش کرده باشد.
گروه ۱+۵ به ویژه بر سر غنی‌سازی ۲۰ درصدی در تاسیسات غنی‌سازی فردو حساسیت دارد و خواستار توقف آن است.
پیشتر مایا کسیانسیچ، سخنگوی کاترین اشتون، به رادیو فردا گفته بود که گروه ۱+۵ می‌خواهد نشانه‌هایی آشکار از سوی ایران برای رسیدن به توافق ببیند.
سخنگوی کاترین اشتون به رادیو فردا گفت: «... اصل موضوع اینجاست که این مسئله ماهیت سیاسی دارد و ما احتیاج داریم که نشانه‌هایی آشکار از سوی طرف ایرانی ببینیم که می‌خواهند وارد گفت‌وگویی سازنده درباره پیشنهادهای گروه پنج به علاوه یک شوند.»
وی تاکید کرد: «برای ما پرداختن به مفاد و ماهیت موضوع مهم است نه روند گفت‌وگو. و خانم اشتون به طور مستقیم با طرف ایرانی دراین باره به طور مستقیم گفتگو خواهد کرد.»
در آخرین نشست ایران و گروه ۱+۵، سعید جلیلی و کاترین اشتون، در کنفرانس خبری خود اعلام کردند که پیش از برگزاری نشست مسکو، علی باقری معاون جلیلی و هلگا اشمید، به همراه کارشناسان دو طرف برای توافق‌های اولیه دیدار خواهند داشت؛ با این حال به بنا بر گزارش خبرگزاری‌ها هلگا اشمید به تازگی اعلام کرده که نیازی به برگزاری چنین نشستی نیست.
در نامه علی باقری که برای هلگا اشمید نوشته شده و رونوشتی از آن نیز به گروه ۱+۵ ارسال شده، آمده است: «نامه ۱۸ خردادماه شما را دریافت نمودم. سرکار عالی در این نامه مواردی را مطرح نمودید که با توافق‌ها و روند گفتوگوهای ایران و ۱+۵ در بغداد و نیز توافق‌ها و دو دور گفتوگوهای تفصیلی معاونان در ژنو فاصله بسیاری داشت و موجب تعجب اینجانب گردید.»
در نامه هلگا اشمید به علی باقری، که روزنامه گاردین آن را منتشر کرد، آمده بود که ایران در بغداد آمادگی لازم برای بررسی پیشنهادهای اتحادیه اروپا را نداشته است.
هلگا اشمید در این نامه به باقری تصریح کرده بود: «شما و من گفتوگوهای تلفنی متعدد و دیدارهای طولانی برای رسیدن به این هدف داشتیم. الان وقت آن رسیده است که به طور جدی به موضوعات اساسی پرداخت.»
اکنون علی باقری با اشاره به این نامه می‌نویسد: «پس از گفتوگوهای استانبول، در دو دور گفتوگوهای معاونان در ژنو، جمهوری اسلامی ایران پیشنهادهای مشخصی را هم برای چارچوب گفت‌وگوها و هم برای موضوعاتی که می‌توان در این گفت‌وگوها مورد بحث و تبادل نظر قرار داد، ارائه کرد، اما شما با تعابیری چون "برای مذاکره به ژنو نیامده ام" و نه طرحی را ارائه کردید و نه پاسخ مشخصی برای پیشنهادهای جمهوری اسلامی ایران داشتید.»
باقری می‌افزاید: «جناب آقای دکتر جلیلی در دیدار دوجانبه با سرکار خانم اشتون در حاشیه گفتوگوهای بغداد این امر را متذکر شده و خاطر نشان کردند که عدم آمادگی شما موجب کندشدن روند و وقفه در مسیر پیشرفت گفت‌وگوها شده است. بر همین مبنا در جلسه نهایی گفتوگوهای بغداد تاکید شد دور آتی گفت‌وگوها در مسکو درصورتی موفق خواهد بود که معاونان و کارشناسان بتوانند برای محورهای پیشنهادی ایران و نیز پیشنهاد ۱+۵ دستورکار مشخصی را آماده نمایند.»
معاون سعید جلیلی تصریح میکند: «این یک سئوال مهم برای افکار عمومی است که چرا برخلاف توافق بغداد از برگزاری نشست معاونان و کارشناسان برای تهیه دستورکار گفتوگوهای آتی اجتناب می‌کنید؟ آیا گفتوگوهای آتی با داشتن دستورکاری که ابعاد آن مشخص باشد، موفق خواهد بود یا بدون برنامه و گفتگو صرفاً برای گفت‌وگو؟ اگر توافق‌های هر دور گفت‌وگو نتواند به طور شایسته در سطح معاونان و کارشناسان پیگیری شود، چه تضمینی برای موفقیت گفتوگوهای آتی خواهد بود.»
در حالی که قرار است در روز ۲۹ و ۳۰ خرداد طبق اعلام قبلی ایران و گروه ۱+۵ در مسکو نشست دیگری برگزار کنند گفتوگوهای ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روز جمعه بار دیگر بدون نتیجه ماند. آژانس به ویژه خواستار بازرسی فوری از محوطه نظامی پارچین است؛ آژانس مشکوک است که ایران در این محل چاشنی انفجاری مرتبط با بمب اتمی آزمایش کرده باشد.
گروه ۱+۵ به ویژه بر سر غنی‌سازی ۲۰ درصدی در تاسیسات غنی‌سازی فردو حساسیت دارد و خواستار توقف آن است.
پیشتر مایا کسیانسیچ، سخنگوی کاترین اشتون، به رادیو فردا گفته بود که گروه ۱+۵ می‌خواهد نشانه‌هایی آشکار از سوی ایران برای رسیدن به توافق ببیند.
سخنگوی کاترین اشتون به رادیو فردا گفت: «... اصل موضوع اینجاست که این مسئله ماهیت سیاسی دارد و ما احتیاج داریم که نشانه‌هایی آشکار از سوی طرف ایرانی ببینیم که می‌خواهند وارد گفت‌وگویی سازنده درباره پیشنهادهای گروه پنج به علاوه یک شوند.»
وی تاکید کرد: «برای ما پرداختن به مفاد و ماهیت موضوع مهم است نه روند گفت‌وگو. و خانم اشتون به طور مستقیم با طرف ایرانی دراین باره به طور مستقیم گفتگو خواهد کرد.»
شيوع «۳۵ درصدی» بیماری آسم در تهران
ابراهیم رضی، یکی از متخصصان ریه با اشاره به آمار اخیر انجمن آسم و
آلرژی ایران گفته است که شیوع بیماری آسم در پایتخت شیوع حدود ۳۵ درصدی
داشته و گرد و غباری که وارد هوای کشور شده، بیش از پیش خطر بیماری‌های
تنفسی را افزایش داده است.
این در حالی است که متولی سازمان محیط زیست گفته بود ریزگردها هیچ تاثیر خاصی بر آلودگی هوا ندارد.
به گزارش مهر این متخصص با اشاره به آمار اخیر انجمن آسم اعلام کرد: «ریزگردها به راحتی از طریق سیستم تنفسی وارد سیستم گردش خون میشوند و ضمن بالا بردن غلظت خون باعث گرفتگی رگ‌ها شده و با پوشاندن بافت ریه موجب کاهش سطح اکسیژن‌گیری ریه میشوند.»
ابراهیم رضی می‌افزاید: «با اشاره به اینکه مردم تهران در گذشته صرفا از آلودگی هوای ناشی از انواع آلاینده‌های صنعتی همچون حرکت خودرو‌ها و فعالیت کارخانجات رنج می‌بردند، در دو سه سال اخیر آلودگی ناشی از گرد و غبار نیز به آلاینده‌های تهران اضافه شده و شرایط را برای تنفس مردم این کلان شهر از گذشته دشوار‌تر کرده است.»
محمدجواد محمدی‌زاده، رییس سازمان حفاظت محیط زیست، چندی پیش و طی سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران، گفته بود «ریزگردها کشنده نیست، و تنها برای افرادی که مشکل قلبی دارند یا زنان باردار می‌تواند موجب نگرانی شود.»
عوارضی که خود را چند دهه بعد نشان می‌دهد
ابراهیم رضی، کارشناس و فوق تخصص ریه همچنین گفت: «با توجه به اين که بيماری‌های ريوی عموما از دوره طولانی برخوردارند، ممکن است آثار و تبعات آلودگی هوای امروز تهران چند دهه بعد بروز کرده و عوارض خود را نشان دهد.»
آقای رضی گفته است: «پديده ريزگردها شهرهايی که ميزان بارش در آنها کم است و علاوه بر آن از پوشش گياهی پايينی برخوردار هستند را بيشتر تحت تأثير قرار داده و آثار مخرب تری برجای می گذارد.»
وی افزود: «تا دو دهه پيش بروز سکته قلبی در افراد زير۴۰ سال بسيار نادر بود، در صورتی که در حال حاضر اين موضوع بسيار شايع شده و بسياری از اشخاصی که سن آنها کمتر از ۴۰ سال است نيز دچار حملات قلبی میشوند.»
به گفته وی علاوه بر شيوع بيماری‌های قلبی و عروقی، ابتلا به انواع سرطان‌ها از جمله سرطان ريه در ایران بسيار شايع شده که شيوع آن می‌تواند ناشی از افزايش آلاينده‌های هوا باشد.
حسن شیخ نیا، معاون توسعه مديريت حقوقی و امور مجلس سازمان محيط زيست، پیشتر گفته بود بر خلاف سال ۹۰ که صد ميليارد تومان اعتبار برای مهار ريزگردها و ساماندهی تالاب‌ها و درياچه ها بودجه اختصاص داده شده بود امسال رديف بودجه خاصی برای این معضل در نظر گرفته نشده است.
به گفته معون محیط زیست، پیشنهاد یکی ازنمایندگان اختصاص بودجه برای مهار ریزگردها از دستور كار مجلس خارج شد و هر پنج برنامه از لایحه بودجه حذف شد.
پیشتر، علی محمد شاعری، قائم مقام سازمان محیط زیست کشور گفته بود «بیش از ۲۵ استان کشور با مسئله گرد و غبار و ریزگردها درگیر هستند.»
وی همچنین گفت: «حل این مشکل نیازمند مشارکت جمعی کشورهای ایران، عراق، عربستان و سوریه است و ایران به تنهایی نمی‌تواند کاری انجام دهد.»
این در حالی است که متولی سازمان محیط زیست گفته بود ریزگردها هیچ تاثیر خاصی بر آلودگی هوا ندارد.
به گزارش مهر این متخصص با اشاره به آمار اخیر انجمن آسم اعلام کرد: «ریزگردها به راحتی از طریق سیستم تنفسی وارد سیستم گردش خون میشوند و ضمن بالا بردن غلظت خون باعث گرفتگی رگ‌ها شده و با پوشاندن بافت ریه موجب کاهش سطح اکسیژن‌گیری ریه میشوند.»
ابراهیم رضی می‌افزاید: «با اشاره به اینکه مردم تهران در گذشته صرفا از آلودگی هوای ناشی از انواع آلاینده‌های صنعتی همچون حرکت خودرو‌ها و فعالیت کارخانجات رنج می‌بردند، در دو سه سال اخیر آلودگی ناشی از گرد و غبار نیز به آلاینده‌های تهران اضافه شده و شرایط را برای تنفس مردم این کلان شهر از گذشته دشوار‌تر کرده است.»
محمدجواد محمدی‌زاده، رییس سازمان حفاظت محیط زیست، چندی پیش و طی سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران، گفته بود «ریزگردها کشنده نیست، و تنها برای افرادی که مشکل قلبی دارند یا زنان باردار می‌تواند موجب نگرانی شود.»
عوارضی که خود را چند دهه بعد نشان می‌دهد
ابراهیم رضی، کارشناس و فوق تخصص ریه همچنین گفت: «با توجه به اين که بيماری‌های ريوی عموما از دوره طولانی برخوردارند، ممکن است آثار و تبعات آلودگی هوای امروز تهران چند دهه بعد بروز کرده و عوارض خود را نشان دهد.»
آقای رضی گفته است: «پديده ريزگردها شهرهايی که ميزان بارش در آنها کم است و علاوه بر آن از پوشش گياهی پايينی برخوردار هستند را بيشتر تحت تأثير قرار داده و آثار مخرب تری برجای می گذارد.»
وی افزود: «تا دو دهه پيش بروز سکته قلبی در افراد زير۴۰ سال بسيار نادر بود، در صورتی که در حال حاضر اين موضوع بسيار شايع شده و بسياری از اشخاصی که سن آنها کمتر از ۴۰ سال است نيز دچار حملات قلبی میشوند.»
به گفته وی علاوه بر شيوع بيماری‌های قلبی و عروقی، ابتلا به انواع سرطان‌ها از جمله سرطان ريه در ایران بسيار شايع شده که شيوع آن می‌تواند ناشی از افزايش آلاينده‌های هوا باشد.
حسن شیخ نیا، معاون توسعه مديريت حقوقی و امور مجلس سازمان محيط زيست، پیشتر گفته بود بر خلاف سال ۹۰ که صد ميليارد تومان اعتبار برای مهار ريزگردها و ساماندهی تالاب‌ها و درياچه ها بودجه اختصاص داده شده بود امسال رديف بودجه خاصی برای این معضل در نظر گرفته نشده است.
به گفته معون محیط زیست، پیشنهاد یکی ازنمایندگان اختصاص بودجه برای مهار ریزگردها از دستور كار مجلس خارج شد و هر پنج برنامه از لایحه بودجه حذف شد.
پیشتر، علی محمد شاعری، قائم مقام سازمان محیط زیست کشور گفته بود «بیش از ۲۵ استان کشور با مسئله گرد و غبار و ریزگردها درگیر هستند.»
وی همچنین گفت: «حل این مشکل نیازمند مشارکت جمعی کشورهای ایران، عراق، عربستان و سوریه است و ایران به تنهایی نمی‌تواند کاری انجام دهد.»
پلیس تهران: ۲۶ درصد رانندگان در اردیبهشت ماه مست یا معتاد بودند
پلیس راهنمایی و رانندگی تهران می گوید گزارش ها نشان می‌دهد که جواب
آزمایش الکل و اعتیاد ۲۶ درصد رانندگان تهرانی در اردیبهشت‌ماه مثبت
بوده‌است.
روزنامه شرق روز یکشنبه، ۲۱ خرداد، با درج این خبر نوشت که طرح آزمایش الکل و اعتیاد از آذرماه سال گذشته در تهران آغاز شده و «آمارهای تفکیکی نشان می‌دهد مثبت بودن جواب آزمایش رانندگان تهرانی در طول اجرای این طرح روند صعودی داشته‌است».
سرهنگ دوم حسین قربان‌خانی، رییس بهداری راهور تهران، با بیان اینکه در ایران، «تهران هم‌اکنون تنها شهر اجراکننده این طرح در محدوده خود به شمار می‌آید» به «شرق» گفت که «مطابق آمارها بیشتر رانندگان تحت‌تاثیر الکل و مواد در ساعات پایانی شب مبادرت به رانندگی در سطح شهر و به‌خصوص بزرگراه‌های شهر کرده‌اند».
وی خبر داد که هم‌اکنون در ایران دو خودرو پلیس به تجهیزات این آزمایش مجهز هستند و گفت: پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ در اردیبهشت‌ماه از ۹۵ راننده این آزمایش را به عمل آورد که مشخص شد ۲۵ نفر از این افراد تحت‌تاثیر الکل رانندگی می‌کردند.
به گفته این مسئول، اجرای این طرح از اواخر آذرماه سال گذشته و در راستای اجرای قانون جدید راهنمایی و رانندگی در تهران آغاز شد و تا آخر اردیبهشت این آزمایش روی ۶۶۵ نفر انجام شده‌است.
حسین رحیمی، فرمانده پلیس راهنمایی و رانندگی تهران، روز یکشنبه به «شرق» گفت که درخصوص میزان تصادفات در ایران بر اثر مصرف الکل توسط رانندگان «هنوز گزارش دقیقی ارائه نشده‌است».
روز ۲۵ اردیبهشت، باقر لاریجانی، رییس شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت ایران از رواج مصرف الکل در تهران و فروش نوشیدنی‌های الکلی «در برخی از فروشگاه‌ها» ابراز نگرانی کرد و گفت که «آمار سوء مصرف الکل در برخی مناطق کشور بالاست».
وی در مورد میزان مصرف الکل در ایران آماری ارائه نکرد اما در همان روز عباسعلی ناصحی، مدیر کل سلامت روان وزارت بهداشت به خبرگزاری‌های ایران گفت که «در کل دو میلیون معتاد در کشور داریم که بخشی از آنها به مصرف الکل معتاد هستند».
در همین زمینه، سایت «آفتاب» روز دهم مهر ۹۰ نوشت: بر اساس یافته‌های پژوهشی که دکتر سعید معیدفر، رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران، بر روی یک هزار و ۵۰۰ دانشجوی ۱۸ تا ۲۴ ساله انجام داده‌است، ۲۵ درصد دانشجویان، مصرف الکل را بدون اشکال می‌دانند.
این گزارش می‌افزاید: «از این تعداد، ۲۰ درصد در نظرسنجی اظهار کردند که الکل مصرف می‌کنند و پنج درصد بقیه هم گفته‌اند که وسوسه شده‌اند این کار را انجام دهند».
روزنامه شرق روز یکشنبه، ۲۱ خرداد، با درج این خبر نوشت که طرح آزمایش الکل و اعتیاد از آذرماه سال گذشته در تهران آغاز شده و «آمارهای تفکیکی نشان می‌دهد مثبت بودن جواب آزمایش رانندگان تهرانی در طول اجرای این طرح روند صعودی داشته‌است».
سرهنگ دوم حسین قربان‌خانی، رییس بهداری راهور تهران، با بیان اینکه در ایران، «تهران هم‌اکنون تنها شهر اجراکننده این طرح در محدوده خود به شمار می‌آید» به «شرق» گفت که «مطابق آمارها بیشتر رانندگان تحت‌تاثیر الکل و مواد در ساعات پایانی شب مبادرت به رانندگی در سطح شهر و به‌خصوص بزرگراه‌های شهر کرده‌اند».
وی خبر داد که هم‌اکنون در ایران دو خودرو پلیس به تجهیزات این آزمایش مجهز هستند و گفت: پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ در اردیبهشت‌ماه از ۹۵ راننده این آزمایش را به عمل آورد که مشخص شد ۲۵ نفر از این افراد تحت‌تاثیر الکل رانندگی می‌کردند.
به گفته این مسئول، اجرای این طرح از اواخر آذرماه سال گذشته و در راستای اجرای قانون جدید راهنمایی و رانندگی در تهران آغاز شد و تا آخر اردیبهشت این آزمایش روی ۶۶۵ نفر انجام شده‌است.
حسین رحیمی، فرمانده پلیس راهنمایی و رانندگی تهران، روز یکشنبه به «شرق» گفت که درخصوص میزان تصادفات در ایران بر اثر مصرف الکل توسط رانندگان «هنوز گزارش دقیقی ارائه نشده‌است».
روز ۲۵ اردیبهشت، باقر لاریجانی، رییس شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت ایران از رواج مصرف الکل در تهران و فروش نوشیدنی‌های الکلی «در برخی از فروشگاه‌ها» ابراز نگرانی کرد و گفت که «آمار سوء مصرف الکل در برخی مناطق کشور بالاست».
وی در مورد میزان مصرف الکل در ایران آماری ارائه نکرد اما در همان روز عباسعلی ناصحی، مدیر کل سلامت روان وزارت بهداشت به خبرگزاری‌های ایران گفت که «در کل دو میلیون معتاد در کشور داریم که بخشی از آنها به مصرف الکل معتاد هستند».
در همین زمینه، سایت «آفتاب» روز دهم مهر ۹۰ نوشت: بر اساس یافته‌های پژوهشی که دکتر سعید معیدفر، رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران، بر روی یک هزار و ۵۰۰ دانشجوی ۱۸ تا ۲۴ ساله انجام داده‌است، ۲۵ درصد دانشجویان، مصرف الکل را بدون اشکال می‌دانند.
این گزارش می‌افزاید: «از این تعداد، ۲۰ درصد در نظرسنجی اظهار کردند که الکل مصرف می‌کنند و پنج درصد بقیه هم گفته‌اند که وسوسه شده‌اند این کار را انجام دهند».
مرتضی تمدن استاندار تهران در دفاع از خود اتهامات مطرح شده در دادگاه پرونده بیمه را به دوران تصدی "استاندار پیشین" مربوط دانست
مرتضی تمدن، استاندار تهران در
واکنش به اتهامات مطرح شده در جریان دادگاه رسیدگی به پرونده اختلاس بیمه
ایران، گفت که همه این موارد به زمان پیش از تصدی او در سمت استاندار
تهران، یعنی به زمانی مربوط می‌شود که وزیر فعلی علوم، استاندار بود.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای تمدن روز یکشنبه ۲۱
خرداد (۱۰ ژوئن) درباره موارد مطرح شده در دادگاه گفت: "تا این لحظه از همه
موارد بی اطلاعم و هنوز رابطه موارد پرونده اختلاس بیمه ایران با
استانداری را نمی‌دانم و همچون شما منتظر رای قاضی هستیم تا ببینیم چه
ارتباطی بین بیمه ایران و استانداری وجود دارد."آقای تمدن با اظهار بی‌اطلاعی از موضوع تغییر کاربری برخی اراضی لواسان این موضوع را مربوط به سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ و زمانی دانست که نماینده مجلس بوده است.
او همچنین گفت که در جریان مبلغ ۵۰۰ میلیون تومانی که گفته می شود به صورت غیر قانونی گرفته شده است، نبوده و این مساله هم از نظر زمانی به سال ۱۳۸۶ و نیمه اول سال ۱۳۸۷ مربوط می شود که در آن زمان او در سمت معاونت وزارت صنایع بوده است.
یک روز پیش در دادگاه رسیدگی به پرونده اختلاس شرکت بیمه ایران یکی از متهمان که از او به عنوان کارمند بازنشسته استانداری تهران یاد شده و متهم به دریافت "تعرفه مازاد از معدن‌داران" و همچنین مشارکت در "اختلاس یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومانی" است، گفت که دریافت این مبالغ از معدن‌داران "رویه‌ای" بوده است که "استاندار وقت، معاونش و مدیرکلش" از آن باخبر بوده‌اند.
وکیل مدافع او نیز گفته است که استانداران فعلی و پیشین تهران از این امر مطلع بوده‌اند.
کامران دانشجو، وزیر علوم تحقیقات و فناوری ایران از شهریور سال ۱۳۸۴ تا آبان سال ۱۳۸۷ استاندار تهران بوده است.
آقای تمدن همچنین درباره نحوه خرج کردن درآمد حاصل از اداره اتباع خارجی گفت که بر اساس مصوبه شورای شهر و بنا به روال، مبلغی از صدور مجوز اتباع خارجی به همان امور واگذار شده بود، اما از زمان ریاست من این پول صد در صد و به طور مستقیم به خزانه وارد می‌شد.
آقای تمدن درباره مبالغ مربوط به معادن شن و ماسه گفت: "وقتی این موضوع را سوال کردم متوجه شدم که در یک فرایند طولانی درصدی از پول معادن شن و ماسه صرف امور جاری استانداری می‌شده و به هر دلیلی این مسله از زمان‌های گذشته امری عادی بوده است."
پیشتر آقای تمدن در نامهای به دادگاه از میزان این وجوه اظهار بی‌اطلاعی کرده بود و توضیح داده بود که "طبق عرف اینها جنبه هدیه از سوی افراد خیر را داشته" و در دوران تصدی معاونت فنی و عمرانی استانداری تهران توسط یکی از متهمان پرونده بیمه، "صرف امور شخصی و مسائل استانداری" شده است.
آقای تمدن تاکید کرده بود: "از وقتی که اینگونه موارد را مشاهده کردم آنها را متوقف کردم."
در جلسه هفته گذشته دادگاه نیز نماینده دادستان اعلام کرد که در بازجویی از مرتضی تمدن، او دریافت مستقیم پول از متهمان را رد کرده است.
اسرائیل تا همین اواخر به صراحت در مورد لزوم کناره‌گیری بشار اسد از قدرت موضعگیری نمی‌کرد
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل گفته است که "ایران و جنبش حزب الله در بخشی از خشونت های اخیر در سوریه مسئول هستند."
آقای نتانیاهو روز یکشنبه ۱۰ ژوئن ( ۲۱ خرداد) در
جلسه هفتگی کابینه اسرائیل گفت: "این تنها دولت سوریه نیست، بلکه ایران و
حزب الله کمک هایی در اختیار دولت سوریه قرار می دهند."نخست وزیر اسرائیل تاکید کرد که "دنیا باید این محور شرارت را تشخیص دهد و مردم باید بدانند که ما در چه شرایطی زندگی می کنیم."
آقای نتانیاهو افزود: "رژیم بشار اسد دست به کشتار غیرنظامیان می زند، ما شاهد تصاویر هولناکی از کودکان و افراد مسن هستیم."
در همین حال شائول موفاز، معاون نخست وزیر اسرائیل، روسیه را به دلیل ارائه کمک های تسلیحاتی به دمشق مورد انتقاد قرار داد و بار دیگر بر خواسته اسرائیل در مورد مداخله نظامی بین المللی در سوریه برای سرنگونی رژیم بشار اسد تاکید کرد.
اسرائیل تا همین اواخر موضعگیری صریحی در مورد لزوم کناره گیری بشار اسد از قدرت نداشت.
دو کشور سوریه و اسرائیل دشمن یکدیگر هستند، اما سالهاست که روابط بین دو کشور در اکثر مواقع با ثبات بوده است.
پخش گسترده فیلم هایی در ارتباط با کشتار غیرنظامیان سوری از تلویزیون های اسرائیلی، باعث برانگیخته شدن خشم گسترده اسرائیلی ها شده و مقامات آن کشور نسبت به اوضاع سوریه انتقاداتی را مطرح کرده اند.
آقای موفاز، یکی از ژنرال های برجسته پیشین و سیاستمداری دست راستی است که ماه گذشته به دولت مخافظه کار نتانیاهو پیوست.
او گفته است: "از آن جایی که اسرائیل در مورد سوریه با گزینه های محدودی روبروست، این کشور مجبور شده که برای مداخله بین المللی مذاکراتی انجام دهد."
آقای موفاز گفت: "به دلایلی قابل فهم ما نمی توانیم در ماجرای سوریه مداخله کنیم. اما فکر می کنم که منافع غرب به رهبری آمریکا در آن است که مانع از بروز نسل کشی در آن کشور شوند."
در همین حال دنی آیالون، معاون وزیر امور خارجه اسرائیل گفت: "دولت بنیامین نتانیاهو آماده است تا به سوری های پناهنده به اردن و سایر کشورهایی که با اسرائیل روابطی دارند، کمک کند."
در سیزدهمین جلسه محاکمه متهمان
پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی در ایران، قاضی پرونده اعلام کرد که
یکی از معاونان وزارت اطلاعات از خروج محمودرضا خاوری، مدیر عامل سابق بانک
ملی از ایران که از متهمان اصلی این پرونده به شمار می‌رود، مطلع بوده
است.
نماینده دادستان هم امروز یکشنبه ۲۱ خرداد (دهم
ژوئن) در جلسه دادگاه در تهران از روند پیگیری این پرونده از سوی مجلس و
دولت ایران انتقاد کرده و گفته است که مسئولان بانک ملی ایران، در هفت ماه
گذشته حاضر به شکایت در این باره نبوده‌اند و شکایتی هم که به تازگی "با
اکراه" تنظیم کرده‌اند، "نه علیه آقای خاوری، بلکه علیه دیگران" بوده است.او به نقل از رئیس دفتر آقای خاوری گفت که از مدیرکل حراست بانک ملی خواسته شد تا این موضوع در تماس با رئیس کل سازمان حراست کل ایران بررسی شود و "نهایتا، آقای پ، معاون وزیر اطلاعات، بلامانع بودن خروج خاوری را اعلام میکند و خاوری موفق می‌شود با تهیه بلیت به مقصد لندن از کشور بگریزد."
بر اساس گزارش‌ها، آقای خاوری پس از آن که برای شرکت در یک نشست بانکی در بریتانیا از ایران خارج شد، از سمت خود کناره‌گیری کرد و به کانادا رفت.
گفته می‌شود که خانواده آقای خاوری و خود او تابعیت دوگانه دارند و شهروند کانادا هم هستند.
قاضی سراج گفت: "در ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ با ماموریت آقای خاوری موافقت شده و ۶ مهرماه ۱۳۹۰ در نامهای از سوی مشاور نهاد و دبیر هیات نظارت در سفرهای خارجی، این ماموریت کان‌لم‌یکن تلقی می‌شود."
آقای خاوری پس از آن که برای شرکت در
یک نشست بانکی در بریتانیا از ایران خارج شد، از سمت خود به عنوان مدیرعامل
بانک ملی ایران کناره‌گیری کرد و به کانادا رفت
قاضی پرونده "بزرگ‌ترین فساد مالی تاریخ ایران" گفته است که این توضیحات را در واکنش به اظهارات وکیل متهم ردیف اول پرونده که گفته بود "دست‌هایی در کار بوده است تا خاوری را فراری دهد"، ارائه کرده است.
'دفاع آخر' متهمان و اتهامات جدید
به گزارش خبرگزاری فارس، آقای سراج در ابتدای جلسه دادگاه گفت که این پرونده ۳۲ متهم داشت که از ۳۰ نفر از آنها آخرین دفاع گرفته شده است.در عین حال، او اضافه کرد که در جلسه امروز ۱۲ متهم در دادگاه احضار شده‌اند که "۷ متهم با کیفرخواست جدید، ۳ متهم با کیفرخواست تکمیلی و ۲ متهم کسانی هستند که تاکنون به اتهاماتشان رسیدگی نشده است."
در سیزدهمین جلسه این دادگاه، به اتهامات مدیرعامل سابق گروه ملی فولاد ایران و سه نفر دیگر از متهمان مرتبط با این شرکت هم رسیدگی شد و مدیرعامل سابق گروه ملی فولاد ایران که به اختصار ع.ر خوانده شده، به مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی از طریق کلاهبرداری باندی، تحصیل مال نامشروع و پرداخت رشوه متهم شد.
شرکت گروه ملی فولاد ایران پس از واگذاری به بخش خصوصی، در اختیار مه‌آفرید امیرخسروی، متهم ردیف اول این پرونده قرار گرفته بود و مهدی فراهانی، نماینده دادستان گفته است که بخشی از ال‌سی‌ها (اسناد اعتباری) که مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند، از طریق این شرکت باز شده اند.
نماینده دادستان تهران، دو مشاور مدیرعامل شرکت ملی فولاد ایران و مسئول خرید مواد اولیه این شرکت را هم به مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی متهم کرد.
گزارش شده است که ع.ر در جلسه این دادگاه، خود را یک تولیدکننده خواند که سابقه‌ای طولانی در بخش دولتی داشته است و گفت: "کاملا از اهداف پلید مه‌آفرید امیرخسروی بی‌اطلاع بودم."
همچنین رسانه‌های ایران گزارش داده‌اند که نماینده دادستان در جلسه دادگاه امروز گفته است که "ک.ز"، رئیس سابق سازمان خصوصی‌سازی ایران با رابط گروه آریا (از متهمان پرونده) رفاقت صمیمی داشته است و بیش از ۱۰ نفر از بستگان "ک.ز" در گروه ملی فولاد اهواز مشغول به کار بوده‌اند.
نماینده دادستان در یکی از جلسه‌های پیشین دادگاه هم گفته بود که رئیس سابق سازمان خصوصی‌سازی با قرار وثیقه آزاد است و پرونده‌ای علیه او در دستگاه قضایی ایران در حال پیگیری است.
رئیس پیشین سازمان خصوصی سازی ایران که پیش تر هم با ذکر نام به تخلف در جریان واگذاری بعضی شرکت های دولتی به گروه آریا متهم شده بود، غلامرضا حیدری کرد زنگنه است که این اتهامات را رد می کند.
'خاوری را به ایران پس نمی‌دهند'
مهدی فراهانی، نماینده دادستان در جلسه امروز دادگاه با انتقاد از اعلام بی‌اطلاعی متهمان از روند فعالیت‌ها و اهداف اقتصادی متهم ردیف اول پرونده، تصریح کرد: "اگر کشور دیگری بود و این اتفاق در آن افتاده بود، با مسئولانی که در این امر دخیل بودند، برخورد شدیدتری می‌شد."او اضافه کرد: "در مجلس، وزیر اقتصاد استیضاح نمی‌شود. بانک ملی پس از گذشت هفت ماه حاضر به شکایت نیست. پس از هفت ماه هنگامی که ما اخطار قانونی می‌دهیم و آنها متوجه میشوند که شکایت حقشان است، با اکراه شکایت می‌کنند، اما نه علیه آقای خاوری، بلکه علیه دیگران."
نماینده دادستان گفت: "ما از آنها (مسئولان بانک ملی ایران) سوال کردیم که چرا علیه خاوری شکایت نمی‌کنید، گفتند شکایت نمی‌کنیم. رئیس فعلی باید توضیح دهد که چرا شکایت نکردند."
او با بیان این که برای بازگرداندن آقای خاوری به ایران هم اقدامی نمی‌شود، گفت: "کار قوه قضائیه در این رابطه تمام شده است و بقیه پیگیری‌ها با دولت است که باید رایزنی کند و تاکنون نشنیده‌ام که مقامات وزارت خارجه کمترین صحبتی با مسئولان کانادا کرده باشند."
در عین حال، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گزارش داده است که غلامعلی ریاحی، وکیل متهم ردیف اول این پرونده در واکنش به قاضی دادگاه که گفت برای آقای خاوری حكم تعقيب ويژه صادر شده است، تصریح کرد: "شما می‌دانید که کانادا خاوری را پس نمی‌دهد."
بنا بر این گزارش، ناصر سراج در پاسخ به او توضیح داد که "اکنون این فرد در کانادا نیست. کانادا آماده تحویل این فرد بود که وی متوجه شد و جایش را تغییر داد."
اما آقای ریاحی در واکنش به این توضیح گفت: "خلاف به عرضتان رسانده‌اند. با توجه به عنوان اتهامی این فرد، کانادا یک مورچه هم به شما پس نمی‌دهد، چون آنها می‌گویند که شما می‌خواهید وی را اعدام کنید."
عبدالباسط سیدا ( چپ) جانشین برهان غلیون ( راست) در شورای ملی سوریه شده است
عبدالباسط سیدا، رئیس جدید شورای
ملی سوریه، ائتلاف گروههای مخالف رژیم بشار اسد، گفته است که قصد دارد
تغییراتی را در ساختار این شورا ایجاد کند.
آقای سیدا پس از کسب این سمت، در جمع خبرنگاران در
استانبول گفت: "ما وارد مرحله حساسی شده ایم. رژیم بشار اسد آخرین روزهای
خود را می گذراند."رئیس جدید شورای ملی سوریه در بخش دیگری از سخنانش از مقام های ایران خواست که به اراده ملت سوریه برای تغییر حکومت خود احترام بگذارند و نسبت به مواضعشان در این باره تغییر رویه بدهند.
او همچنین گفت که مخالفتی با شرکت کشورهای مختلف از جمله ایران در کنفرانسی درباره آینده سوریه ندارد، البته به شرط آن که ایران رفتارش را نسبت به خوادث سوریه تغییر دهد.
به گفته رئیس جدید شورای ملی سوریه، گلوله باران ها و کشتارهای اخیر نشان دهنده تلاش دولتمردان سوریه برای حفظ قدرت به هر قیمت است.
آقای سیدا که در سوئد در تبعید بسر می برد، جانشین برهان غلیون رئیس سابق شورای ملی سوریه شده است.
آقای غلیون ماه گذشته و به دنبال افزایش انتقادها از شیوه رهبری اش ازسمت خود کناره گیری کرد.
آقای غلیون پس از نشست امروز از روسیه خواست تا سیاستش را نسبت به سوریه تغییر دهد.
رهبر سابق شورای ملی سوریه این سخنان را در واکنش به اظهارنظرهای روز گذشته (شنبه ۹ ژوئن) سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، بیان کرده است.
سرگئی لاوروف گفته است روسیه با هرگونه اقدامی از سوی شورای امنیت سازمان ملل علیه سوریه مخالفت می کند
شورای ملی سوریه که سازمانی برای گرد هم آمدن گروههای مخالف بشمار می رود، متهم شده که تحت تسلط اسلام گراها قرار دارد و دربرگیرنده مخالفان بشار اسد از هر گروه و عقیده ای نیست.
برخی امیدوارند که آقای سیدا در مقام رئیس جدید شورای ملی سوریه بتواند کردهای سوریه و همچنین مخالفانی از سایر گروههای اقلیت آن کشور را جذب کند.
در همین حال، ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا، گفته است که درگیری های سوریه مشابه جنگ در بوسنی هرزه گوین در دهه ۱۹۹۰ میلادی شده است.
آقای هیگ همچنین گفت که سوریه در آستانه فروپاشی و همچنین بروز جنگی داخلی قرار گرفته است.
وزیر امور خارجه بریتانیا، مداخله نظامی بین المللی در سوریه را رد نکرد.
ادامه درگیری ها
گزارش ها از سوریه حاکی از درگیری هایی شدید بین نیروهای دولتی و مخالفان در دمشق؛ پایتخت است.به گفته شاهدان عینی نیروهای وابسته ارتش آزاد سوریه روز جمعه گذشته ۸ ژوئن، حملات سازماندهی شده ای را علیه نیروهای دولتی انجام دادند.
به گفته این شاهدان شماری از نیروهای مخالف در جریان این درگیری ها کشته شدند و یا به اسارت درآمدند.
از میزان تلفات نیروهای دولتی خبری منتشر نشده و مقامات دولتی هم در این باره اظهارنظری نکرده اند.
انتخاب اعضای کمیسیون‌های تخصصی مجلس نهم با اعتراض‌ها و حاشیه‌هایی همراه بوده است
نحوه انتخاب اعضای کمیسیون‌های
تخصصی دوره جدید مجلس ایران، اعتراض برخی نمایندگان را نسبت به آنچه که
"لابیگری" و انتخاب بر اساس سلیقه نامیده شد، در پی داشت.
به گزارش خبرگزاری‌های ایران، در جلسه علنی امروز
یکشنبه ۲۱ خرداد (۱۰ ژوئن) علی لاریجانی، رئیس مجلس با اعتراض نمایندگانی
رو به رو شد که از جلسه یک روز پیش با روسای شعب راضی نشده بودند و در جلسه
امروز همچنان به روند انتخاب اعضای کمیسیون های تخصصی معترض بودند.عصر روز شنبه ۲۰ خرداد، جلسه‌ای با شرکت روسای شعب، که مسئولیت بررسی اعتبارنامه‌ها و انتخاب اعضای کمیسیون‌های تخصصی را دارند و به ریاست محمد رضا باهنر، نایب رئیس مجلس برای بررسی درخواست نمایندگانی که از عضویت در چهار کمیسیون برنامه و بودجه، امنیت ملی و سیاست خارجی، صنایع و انرژی باز مانده‌بودند، تشکیل شده بود.
ناصر موسوی لارگانی، نماینده فلاورجان که عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هشتم بوده است گفت که با وجود این که حتی یک دقیقه هم در جلسات علنی و کمیسیون اقتصادی مجلس هشتم غیبت نداشته و با داشتن بالاترین درصد رای اما به دلیل "لابیگری" گروهی از نمایندگان از عضویت در کمیسیون اقتصادی حذف شده است.
او خطاب به رئیس مجلس گفت: "نمایندگانی که با روسای شعب لابی کرده بودند و دم آنها را دیده بودند به این کمیسیون (اقتصادی) راه یافتند."
محمد رضا تابش، نماینده اردکان نیز از جمله نمایندگانی بود که در جلسه امروز نسبت به عدم انتخابش در کمیسیون برنامه و بودجه اعتراض کرد و گفت که با داشتن سه دوره سابقه نمایندگی مجلس و اینکه در همه این ۱۲ سال عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بوده است و مدرک دکترا دارد، برای کمیسیون برنامه و بودجه انتخاب نشده است.
رضا عبداللهی، نماینده ماهنشان که دو دوره رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بوده است و در این دوره نیز برای این کمیسیون انتخاب شده است از رئیس مجلس پرسید که چطور برخی افراد با لابی با روسای شعب توانسته‌اند به عضویت این کمیسیون‌ها دربیایند اما افراد با سابقه نتوانسته‌اند.
او با اشاره به اینکه مجلس چه جوابی برای کسانی دارد که پس از ۸ سال حضور در کمیسیون‌های امنیت ملی و برنامه و بودجه اکنون انتخاب نشده‌اند، گفت: "این چه شیوه رعایت امانت و تقوی است؟"
او از رئیس مجلس خواست که با توجه به اختیاراتش از حقوق نمایندگان دفاع کند و خواهان پاسخگویی "روسای خاطی" شعب تصمیم گیرنده شد.
محمد علی‌پور، نماینده مردم ماکو، چالدران، پلدشت و شوط نیز در تذکری به رئیس مجلس گفت: "قرار بود تخصص از مولفه‌های اصلی برای تعیین اعضای کمیسیون‌ها باشد، اما ما در کمیسیون عمران شاهد آن هستیم که دو یا سه پزشک عضو کمیسیون شده‌اند."
علی لاریجانی، رئیس مجلس در پاسخ به این اعتراض‌ها طرح این مسائل را در صحن علنی مجلس نادرست خواند و گفت: "در شعب، رای‌گیری مخفیانه بوده است و من به عنوان رئیس مجلس نمی‌توانم دخالت مستقیم داشته باشم."
او همچنین با تاکید بر اینکه انتخاب افراد بر اساس سابقه، تخصص و مدرک تحصیلی بوده است، گفت که البته مواردی معدودی هم وجود داشته که باید مورد توجه بیشتر قرار می‌گرفت.
این اعتراض‌ها در حالی مطرح شده است که ترکیب بیشتر اعضای کمیسیون‌های تخصصی مجلس تعیین شده است.
کمیسیون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیت ملی و سیاست خارجی، انرژی، آموزش و تحقیقات، برنامه و بودجه، بهداشت و درمان، شوراها و امور داخلی مجلس، صنایع و معادن، عمران، قضایی و حقوقی و کشاورزی و آب و منابع طبیعی، سیزده کمیسیون تخصصی مجلس هستند.
کمیسیون اصل نود قانون اساسی از دیگر کمیسیون‌های مجلس است که بر اساس اصل نود قانون اساسی این کشور وظیفه رسیدگی به شکایت‌های مربوط به مجلس، قوه مجریه و قوه قضائیه را بر عهده دارد.
ورود زنان به سینماهائی که مسابقات فوتبال جام اروپا را نمایش می دهند ممنوع شد
سردار بهمن کارگر معاون اجتماعی نیرو های انتظامی امروز ورود
خانم ها را به سینماهائی که مسابقات فوتبال جام اروپا در اوکراین را نشان
می دهند ممنوع اعلام کرد
صبح امروز دریک مصاحبه مشترک مطبوعاتی ، سردار بهمن کارگر ، معاون اجتماعی
نیروی انتظامی و نیز وزیر ارشاد اسلامی در مورد مسائل فرهنگی کشور به
خبرنگاران پاسخ دادند. در این مصاحبه سردار بهمن کارگر ورود خانم ها را به
سینماهائی که مسابقات فوتبال جام اروپا در اوکراین را نشان می دهند ممنوع
اعلام کرد.او در این مصاحبه توضیح داد که در اثناء نمایش مسابقات فوتبال مردها گاهی تحریک می شوند و کلماتی بر زبان می آورند که حرمت خانم ها را رعایت نمی کند. او مدعی شد که خانم ها باید از پلیس ممنون باشند!در این مصاحبه با توجه به پرسش و پاسخ ها بیشتر بنظر می رسید که سردار بهمن کارگر سکاندار اصلی مسائل فرهنگی و هنری کشور است . جالب است بدانید که این فرمانده نیروی انتظامی بمناسبت افتتاح "باشگاه خبرنگاران پلیس " و نیز "انجمن سینمائی پلیس" در این مراسم شرکت کرده بود. او بطور رسمی مدعی شد که نیروی انتظامی "در عرصه مطبوعات، رسانه و هنر " فعالیت هائی را از یک دهه پیش آغاز کرده است!
سردار کارگر پس از توضیحاتی درباره سایت پلیس ، به راه اندازی "انجمن سینمائی پلیس " اشاره کرد و توضیح داد که این انجمن قرار است" جفائی " را که بعلت ساخته نشدن فیلم های پلیسی در این مملکت بوجود آمده است جبران کند!
سردار کارگر در ابتدای این مصاحبه با تواضع و ملایمت هنرمندانه ای تاکید کرد که " ما اعتقادی به کارهای امنیتی در حوزه هنر نداریم" اما هنوز دقایقی سپری نشده ، این سردار مسلط به همه اتفاقات هنری در کشور، داوری هایش را نسبت به بسیاری از حوادث هنری کشور برشمرد.
او توضیح داد که اگر هنر و فرهنگ بدنبال اهداف انقلاب نباشد این فرهنگ و هنر مضر است. وی نتیجه گرفت که هنر و فرهنگ" مانند تیغی است" که می توان در راه حق و یا باطل از آن استفاده کرد.
سردار نیروی انتظامی اعتراف کرد که به وضع فعلی سینما معترض است و هشدار داد که سینماگران نباید بدحجابی و بدپوششی را ترویج کنند. او تهدید کرد که این وضع "قابل تحمل نیست." سردار کارگر آنگاه به پوشش فریبا حاتمی در جشنواره کن در فرانسه اشاره کرد و گفت " اینکه هنرپیشه زنی در جشنواره کن با یک لباس "بد و مستهجن" و حجاب نامناسب ظاهر شود و "با مرد نامحرم دست دهد" این رفتار کجای انقلابی است که ما انجام داده ایم؟ او از اینکه سینماگران در این مورد اعتراضی نکرده اند و "این افراد آزادانه "می گردند اظهار حیرت و تاسف کرد.
این سردار نیروی انتظامی که بگفته خبرگزاری ایسنا عضو شورای فرهنگ عمومی کشور نیز بشمار می رود، با اظهار ناراحتی از این که" ما در سینما نقش نداریم" افزود که ما همانقدر با فساد در سینما مخالفیم که با انحراف در سینما مخالفیم . او سپس به کسانی که در وزارت ارشاد"ادعای مسلمانی دارند " هشدار داد که "باید با این امر برخورد کنند." سردار کارگر برای عمق بخشیدن به دیدگاهش به ضرب المثل بدیعی متوسل شد مبنی بر اینکه "با دست کثیف که نمی شود شیشه را تمیز کرد؟" بدرستی معلوم نیست که سردار چه کس یا کسانی را در وزارت ارشاد به داشتن دست های کثیف متهم کرده است؟ وزیر ارشاد نیز که در این مصاحبه مشترک حضور داشت در این مورد هیچ توضیحی نداد.
سردار کارگر تاکید کرد که "ما بعنوان نیروی انتظامی به وضع فعلی سینما معترضیم "و سپس ، با تعریف و تمجید بسیار از وزیر مربوطه به او آموخت که باید "واقعاً با این وضعیت برخورد کند."
پس از همه این تهدید ها و اظهار ناخشنودی ها ، سردار کارگر به همه اطمینان داد که "پلیس موافق به انجام کار امنیتی و انتظامی در عرصه هنر نیست" و بشارت داد که " کار هنر را باید به دست هنرمندان سپرد."
در این مصاحبه مطبوعاتی وزیر کشور نیز با لحن بمراتب ملایم تری مواضع سردار کارگر را مورد تایید قرار داد و از جمله درباره فریبا حاتمی اظهار نظر کرد که "سینماگران ما خودشان ضوابط کشور را می دانند و باید خودشان رعایت کنند. نه اینکه تا در جائی برایشان سوت و کف زدند اعتقادات مردم کشور را نادیده بگیرند."
پیروزی چپ در دور اول انتخابات پارلمانی فرانسه
نتایج اولیۀ انتخابات پارلمانی فرانسه در ساعت هشت شب یکشنبه
اعلام شد. بر این اساس، مجموع تشکل‌های چپ بر روی هم حداقل ٣٠٥ کرسی و
حداکثر ٣٥٣ کرسی پارلمان را از آن خود خواهند کرد. مجموع جناح راست نیز
حداقل ٢٢٧ و حداکثر ٢٦٦ کرسی به دست خواهند آورد. مجلس نمایندگان فرانسه
دارای ٥٧٧ کرسی خواهد بود.
دور اول انتخابات پارلمانی فرانسه روز یکشنبه دهم ژوئن (٢١ خرداد) برگزار شد.
نتایج اولیه نشان می‌دهد که از مجموع کرسی‌هایی که در اختیار جناح چپ قرار خواهد گرفت، احتمالاً ٢٧٠ الی ٣٠٠ کرسی متعلق به حزب سوسیالیست و بقیه، به دیگر تشکل‌های چپ متعلق خواهد بود.
بر اساس آخرین برآوردها در ساعت هفت بعدازظهر یکشنبه، میزان مشارکت فرانسوی‌ها در انتخابات پارلمانی حدود ٥٧ الی ٦٠ درصد بوده است. در انتخابات دورۀ قبل مجلس نمایندگان در سال ٢٠٠٧ نیز میزان مشارکت در حدود ٦٠ درصد بود. خبرگزاری فرانسه مشارکت فرانسوی‌ها را ضعیف ارزیابی کرده است.
امسال، بیش از شش‌هزار نفر نامزد ورود به پارلمان شده‌اند که نزدیک به ٤٠درصدشان زن هستند. مجلس نمایندگان فرانسه در این دورۀ جدید دارای ٥٧٧ کرسی خواهد بود. بدین ترتیب، نسبت به دورۀ قبل، یازده کرسی اضافه شده که به نمایندگان فرانسوی‌های مقیم خارج اختصاص می‌یابد.
حزب سوسیالیست که در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شد امیدوار است که بتواند در پارلمان آینده اکثریت مطلق را به دست آورد. در صورت شکست این حزب و برنده شدن احزاب راست، قوۀ مجریه نیز عملاً از دست فرانسوا هولاند، رییس جمهوری، و هم حزبی‌هایش بیرون خواهد آمد. در این صورت، فرانسوا هولاند ناگزیر خواهد بود که نخست‌وزیر خود را از احزاب برنده انتخاب کند. به عبارت دیگر، رییس‌جمهوری متعلق به جناح چپ، و نخست‌وزیر وهیئت دولت متعلق به جناح مخالف خواهند بود.
این وضعیت قبلاً در زمان ریاست جمهوری فرانسوا میتران پیش آمده بود. برخی کارشناسان سیاسی معتقدند که در این شرایط، قوۀ مجریه عملاً فلج می‌شود. به ویژه در شرایط کنونی که فرانسه با مشکلات مالی و اقتصادی بسیار سنگین مواجه است، تقابل سیاسی مجلس و رییس جمهور می‌تواند کندی‌ها و بن‌بست‌های فراوان ایجاد کند.
البته، بر اساس پیش‌بینی‌ها، پیروزی راست در انتخابات امسال بسیار بعید است. اما حزب سوسیالیست نیز به دشواری خواهد توانست اکثریت مطلق را صاحب شود. این امکان وجود دارد که سوسیالیست‌ها مجبور به ائتلاف با دیگر تشکل‌های چپ شوند.
دور دوم انتخابات پارلمانی فرانسه، یک هفتۀ دیگر (هفدهم ژوئن) برگزار خواهد شد.
رئیس جدید اپوزیسیون سوریه رژیم اسد را در انتهای راه اعلام کرد
عبدالباسط سیدا، رهبر جدید اپوزیسیون که یک کرد سوری تبعیدی در سوئد است،
علیرغم نداشتن اقتدار و نیز تجربه لازم ، بدلیل داشتن مواضع میانه رو خود،
مورد تایید گرایش های مختلف داخل اپوزیسیون قرار گرفت. وی دریک کنفرانس
خبری در استانبول، مقامات مسئول رژیم دمشق را فراخواند که از قدرت کناره
گیری کنند.
عبدالباسط سیدا ، یکی از فعالان کرد سوریه ، که توسط اپوزیسیون این کشور به
ریاست "شورای ملی سوریه" برگزیده شده است، امروز در یک مصاحبه اختصاصی با
خبر گزاری فرانسه اعلام کرد که با توجه به تشدید خشونت ها در سوریه که تنها
در روز شنبه به کشته شدن هشتاد و سه نفر انجامید که اکثرشان توسط بمباران
ارتش مورد هدف قرار گرفتند، بنظر او رژیم این کشور به پایان راه خود رسیده
است.
به روایت خبرگزاری فرانسه رهبر جدید اپوزیسیون که یک کرد تبعیدی در سوئد است ، علیرغم نداشتن اتوریته و نیز تجربه لازم ، بدلیل داشتن مواضع میانه رو خود ، مورد تایید گرایش های مختلف داخل اپوزیسیون قرار گرفت.
سیدا تنها کمی پس از انتخاب شدنش به ریاست این شورا به خبرگزاری فرانسه گفت که ما وارد فاز حساسی شده ایم و رژیم به انتهای راه رسیده است. در همایشی که رهبر جدید در آن انتخاب شده است، گرایش های متعددی از اسلامگرایان گرفته تا لیبرال ها ، ناسیونالیت ها و نیروهای مستقل و فعالان محلی شرکت دارند.
سیدا مدعی شد که بر طبق اطلاعاتی که دارد رژیم اسد کنترل شهر دمشق و چند شهر دیگر را از دست داده است. او در این باره هیچ توضیح بیشتری نداد.
بعقیده سیدا طرح خروج از بحران کوفی عنان هنوز پا بر جاست ولی اجرا نمی شود. او اضافه کرد که ما تلاش می کنیم که این طرح را با فصل هفتم منشور ملل متحد ادغام کنیم تا بتوان همزمان تحریم های اقتصادی و چه بسا توسل به زور را نیز به این طرح اضافه کرد.
عبدالباسط سیدا در این مصاحبه گفت که شورای ما مناسباتش را با نظامیان داخل کشور و ارتش آزاد سوریه تقویت خواهد کرد و ما با تمام وسایل از آنان حمایت خواهیم کرد.
شورای ملی سوریه تا بحال در معرض این انتقاد قرار داشت که چرا از نظر مالی و تسلیحاتی از ارتش آزاد سوریه حمایت نمی کند، چرا که این فقدان حمایت، خطر نزدیکی این ارتش را به جهاد گرایان و نیرو های خارجی زیاد می کند.
رهبر اپوزیسیون سوریه امروزهمچنین دریک کنفرانس خبری در استانبول شرکت کرد و طی آن مقامات مسئول کشور را فراخواند که از قدرت کناره گیری کنند. او همچنین از همه شهروندان سوریه در سراسر جهان تقاضا کرد که علیه ادامه خشونت ها در سوریه دست به تظاهرات اعتراضی بزنند و در مقابل سفارتخانه های سوریه تحصن کنند.
او خطاب به علوی های سوریه و نیز مسیحیان این کشور اطمینان داد که آینده سوریه، دموکراتیک و متعلق به همه شهروندان این کشور است و هیچ تبعیضی بدلیل جنسیت و یا تعلق قومی در کار نخواهد بود
رهبر جدید اپوزیسیون سوریه که در این مصاحبه مطبوعاتی دست در دست رهبر پیشین شورای ملی سوریه "برهان غلیون" شرکت کرده بود، اضافه کرد که گسترش پایه های این تجمع و ورود هر چه بیشتر فعالان داخلی به درون این سازمان از الویت های او خواهد بود.
او ضمن توضیح این که در همایش اخیر سه عضو جدید از داخل کشور به عضویت شورا در آمده اند، تاکید کرد که اکنون فرصت مناسبی است که نیرو های دیگر نیز به این شورا بپیوندند.
به روایت خبرگزاری فرانسه رهبر جدید اپوزیسیون که یک کرد تبعیدی در سوئد است ، علیرغم نداشتن اتوریته و نیز تجربه لازم ، بدلیل داشتن مواضع میانه رو خود ، مورد تایید گرایش های مختلف داخل اپوزیسیون قرار گرفت.
سیدا تنها کمی پس از انتخاب شدنش به ریاست این شورا به خبرگزاری فرانسه گفت که ما وارد فاز حساسی شده ایم و رژیم به انتهای راه رسیده است. در همایشی که رهبر جدید در آن انتخاب شده است، گرایش های متعددی از اسلامگرایان گرفته تا لیبرال ها ، ناسیونالیت ها و نیروهای مستقل و فعالان محلی شرکت دارند.
سیدا مدعی شد که بر طبق اطلاعاتی که دارد رژیم اسد کنترل شهر دمشق و چند شهر دیگر را از دست داده است. او در این باره هیچ توضیح بیشتری نداد.
بعقیده سیدا طرح خروج از بحران کوفی عنان هنوز پا بر جاست ولی اجرا نمی شود. او اضافه کرد که ما تلاش می کنیم که این طرح را با فصل هفتم منشور ملل متحد ادغام کنیم تا بتوان همزمان تحریم های اقتصادی و چه بسا توسل به زور را نیز به این طرح اضافه کرد.
عبدالباسط سیدا در این مصاحبه گفت که شورای ما مناسباتش را با نظامیان داخل کشور و ارتش آزاد سوریه تقویت خواهد کرد و ما با تمام وسایل از آنان حمایت خواهیم کرد.
شورای ملی سوریه تا بحال در معرض این انتقاد قرار داشت که چرا از نظر مالی و تسلیحاتی از ارتش آزاد سوریه حمایت نمی کند، چرا که این فقدان حمایت، خطر نزدیکی این ارتش را به جهاد گرایان و نیرو های خارجی زیاد می کند.
رهبر اپوزیسیون سوریه امروزهمچنین دریک کنفرانس خبری در استانبول شرکت کرد و طی آن مقامات مسئول کشور را فراخواند که از قدرت کناره گیری کنند. او همچنین از همه شهروندان سوریه در سراسر جهان تقاضا کرد که علیه ادامه خشونت ها در سوریه دست به تظاهرات اعتراضی بزنند و در مقابل سفارتخانه های سوریه تحصن کنند.
او خطاب به علوی های سوریه و نیز مسیحیان این کشور اطمینان داد که آینده سوریه، دموکراتیک و متعلق به همه شهروندان این کشور است و هیچ تبعیضی بدلیل جنسیت و یا تعلق قومی در کار نخواهد بود
رهبر جدید اپوزیسیون سوریه که در این مصاحبه مطبوعاتی دست در دست رهبر پیشین شورای ملی سوریه "برهان غلیون" شرکت کرده بود، اضافه کرد که گسترش پایه های این تجمع و ورود هر چه بیشتر فعالان داخلی به درون این سازمان از الویت های او خواهد بود.
او ضمن توضیح این که در همایش اخیر سه عضو جدید از داخل کشور به عضویت شورا در آمده اند، تاکید کرد که اکنون فرصت مناسبی است که نیرو های دیگر نیز به این شورا بپیوندند.
مقامات ایران از سیاسی شدن مذاکرات مسکو نگرانند
احمد وحیدی وزیر دفاع ، در مصاحبه با ایرنا اظهار نظر کرد که
ایران آماده همکاری با کشور های بزرگ است. او البته اضافه کرد که ایران از
حقوق هسته ای خود صرف نظر نخواهد کرد. او گفت که کشور های غربی باید به
خواست منطقی ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای تمکین کنند
روز یکشنبه، مطبوعات ایران از قول مسئولان کشور نقل کرده اند که دولت های
غربی باید از سیاسی کردن پرونده هسته ای ایران بپرهیزند و مواضع ایران را
بپذیرند.
" تنها راه ممکن در مقابل کشور های پنج بعلاوه یک آنست که تقاضای ایران را بپذیرند و از سیاسی کردن این ماجرا بپرهیزند." علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران امروز با بیان این نظرات تاکید کرد که منطق تحت فشار گذاشتن ایران توسط پنج بعلاوه یک نه برای مقامات قابل قبول است و نه برای مردم ایران.
امروز همچنین احمد وحیدی وزیر دفاع ، در مصاحبه با ایرنا اظهار نظر کرد که ایران آماده همکاری با کشور های بزرگ است. او البته اضافه کرد که ایران از حقوق هسته ای خود صرف نظر نخواهد کرد. او گفت که کشورهای غربی باید به خواست منطقی ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای تمکین کنند.
بعقیده وحیدی ایران بدنبال صلح و آرامش است و در چارچوبی که آیت الله خامنه ای تعیین کرده است مخالف سلاح هسته ای و هر گونه سلاح کشتار جمعی است.
این اظهار نظر ها درست یک هفته پیش از آغاز مذاکراتی مطرح می شوند که قرار است در روزهای هجده و نوزده ژوئن در مسکو برگزار گردد.
به روایت خبرگزاری فرانسه ، مذاکرات بغداد با ناکامی توام شد و سپس کشورهای غربی فشار را بر ایران تشدید کردند و از این کشور خواستند که برای اثبات حسن نیت خود دست به اقدامات مشخصی بزند.
باید یادآوری کرد که مذاکرات روز جمعه میان ایران و آژانس انرژی اتمی نیز از سوی آژانس مایوس کننده ولی از نظر ایران امیدوار کننده توصیف شد.
با این حال امروز، یکشنبه، علی اصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس که دیروز درباره آینده مذاکرات اظهار امید واری کرده بود ، در مصاحبه ای با تهران تایمز مدعی شد که پرونده هسته ای ایران دستکاری می شود و با سیاست آلوده است.
او گفت که بازرسان آژانس توسط برخی از کشورها تحت فشار قرار می گیرند که در ایران به فعالیت اطلاعاتی دست بزنند و اسناد تقلبی را بپذیرند.
شب گذشته رابرت وود نماینده آمریکا در آژانس نیز از نتایج مذاکرات میان ایران و آژانس اظهار نا امیدی کرد و گفت که ایران بطور مرتب برای انجام تعهداتش نسبت به آژانس کوتاهی می کند.
امروز همچنین علی جنتی سفیر پیشین ایران در کویت ، در مصاحبه ای با خبرگزاری ایسنا، مدعی شد که کشورهای غربی در مذاکرات مسکو علاقه و عجله ای برای حل و فصل مساله ندارند و بیشتر بدنبال خرید زمان هستند.
ابراز نگرانی اتحادیۀ اروپا از رشد اسلام گرائی در ترکیه
اتحادیۀ اروپا نگران تشدید مواضع اسلام گرایانۀ حزب حاکم عدالت و
توسعه در ترکیه و به تبع آن تجاوز به آزادی ها در این کشور است. از نظر
محمد حسین یحیائی، کارشناس مسائل ترکیه، برغم اوج گیری برخی پدیده های
اسلام گرایانه که به حق موجب نگرانی اتحادیۀ اروپا شده است در ترکیه لائیک
ها از وزنی در خور توجه برخوردارند و نمی توان آنان را با توسل به اسلام از
صحنۀ سیاسی کشور بیرون راند و حزب حاکم هم خواهان چنین چیزی نیست.
"مارک پیرینی"*، رئیس پیشین هیأت نمایندگی این اتحادیه در پایتخت ترکیه، می گوید یک رشته سمت گیری های اخیر در این کشور نشان می دهد که خط مشی محافظه کارانه بر دیگر گرایش ها پیشی گرفته و مقاومت یا مخالفتی نیز در برابر آن وجود ندارد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، "استفان فول"*- کمیسر اتحادیۀ اروپا برای گسترش این اتحادیه- در روز پنجشنبه (پریروز) از مقامات ترکیه که نامزد پیوستن به اتحادیۀ اروپاست خواسته است به اصلاحات در این کشور ادامه دهند.
"استفان فول" افزون بر این گفته است که فرصت دیدار و گفتگو با مقامات ترکیه را غنیمت شمرده و نگرانی اتحادیۀ اروپا از بازداشت و زندانی کردن روزافزون نمایندگان پارلمان، دانشگاهیان و دانشجویان و محدودیت های آزادی مطبوعات و روزنامه نگاران در این کشور را با آنان در میان نهاده است.
"ژان- موریس ریپر"*، رئیس کنونی هیأت نمایندگی اتحادیۀ اروپا در آنکارا، نیز به نوبۀ خود از سخنان اخیر رجب طیب اردوغان- نخست وزیر ترکیه- در مورد "سقط جنین" صریحاً انتقاد کرده و گفته است که برخی از رهبران سیاسی دست به مقایسه هائی میزنند که درست نیست.
رجب طیب اردوغان گفته بود که هر مورد سقط جنین یک "اولودر"* است.
"اولودر" نام دهکده ای در جنوب شرق ترکیه است که در ان در ماه دسمامبر پس از بمباران اشتباهی جنگنده های ترکیه ٣٤ روستائی بیگناه کشته شدند.
در گفتگوئی با دکتر محمد حسین یحیائی، پژوهشگر و کارشناس مسائل ترکیه از او پرسیدیم رادیکالیزه شدن اسلام و اسلام گرائی در ترکیه تا چه اندازه واقعیت دارد و نگرانی اتحادیۀ اروپا موّجه است یا نه؟
به باور محمد حسین یحیائی ترکیه نیز چون هر کشور و جامعۀ در حال گذاری دارای تناقض ها و پدیده های متضاد است.
ابن پژوهشگر مقیم سوئد بر این باور است که در ترکیه در آن واحد هم رویدادهائی رخ می دهد که حکایت از شدت گرفتن گرایش های اسلام گرایانه دارد و هم وقایعی به وقوع می پیوندد که از عکس آ« حکایت می کند.
دکتر یحیائی به آوردن نمونه هائی از این تضاد و تناقض پرداخته و یادآور می شود که همزمان با بیشتر شدن چشمگیر شمار زنان محجبه و گسترش کلاس های تدریس علوم دینی و کلاس های قرآن در ترکیه، در پارلمان ترکیه که در آن حزب اسلام گرای عدالت و توسعه اکثریت دارد قوانینی چون حذف زنا از حوزۀ جرم هائی که با مجازات رو به روست به تصویب می رسد یا در قوانین مربوط به خانواده حق طلا منحصر به مردان نبوده و پارلمان ترکیه بر مبنائی برابر به زن و مرد حق طلاق می دهد.
این پژوهشگر ایرانی کارشناس ترکیه می گوید بر اساس قوانین تصویب شده در لوای دولت کنونی به زن اجازه داده شده است در صورت کتک خوردن از شوهر، او را از خانه اخراج کند.
از نظر محمد حسین یحیائی برغم اوج گیری برخی پدیده های اسلام گرایانه که به حق موجب نگرانی اتحادیۀ اروپا شده است در ترکیه لائیک ها از وزنی در خور توجه برخوردارند و نمی توان آنان را با توسل به اسلام از صحنۀ سیاسی کشور بیرون راند.
مشروح گفتگو با محمد حسین یحیائی را می توانید در همین صفحه بشنوید.
بهمن کارگر٬ معاون اجتماعی پلیس خواستار شد:
برخورد با زنان هنرمندی که در جشنواره‌‌ها «کشف حجاب» کرده و با «نامحرم» دست می‌دهند
به گزارش خبرگزاری فارس٬ آقای کارگر این خواسته را روز یکشنبه (۲۱ خرداد) در مراسم افتتاحیه انجمن سینمایی پلیسی مطرح کرده است.
وی گفته است: «برخی از زنان هنرمند به جشنواره‌هایی مانند کن می‌روند و با کشف حجاب و لباس با مرد نامحرم دست می‌دهند٬ اما سینماگران صدایشان در این مورد در نمی‌آید.»
کارگر با انتقاد از این رفتار سینماگران بدون آنکه به نام فرج‌الله سلحشور اشاره کند٬ افزوده است: «وقتی یک هنرمند وقتی راجع به زن در سینما اظهار نظر میکند، صدای خیلی‌ها در می‌آید٬ اما چرا این زن که با این قیافه در جشنواره‌های خارجی حاضر می‌شود صدای هیچ سینماگری در نیامد.»
وی همچنین اضافه کرد: «واقعا جای تاسف است که زن هنرپیشه‌ای برای اینکه در خارج مورد قبول قرار گیرد به هر شکلی دربیاید؛ باید از این موارد جلوگیری کنیم.»
این مقام پلیس در ادامه سخنان خود از برخی هنرمندان خواست «ادای اپوزیسیون را درنیاورند که مردم آنها را سر جایشان خواهند نشاند.»
مقام‌های جمهوری اسلامی به حضور هنرمندان ایران در مجامع بین‌المللی نگاه مثبتی ندارند و سالهاست به طور مستقیم و غیرمستقیم از شرکت‌کنندگان در این برنامه‌ها انتقاد می‌کنند.
فرج‌الله سلحشور٬ کارگردان محافظه‌کار سینما:
انقلاب‌های مصر و تونس مدیون سریال یوسف است
فرج‌الله سلحشور٬ کارگردان محافظه‌کار سینما می‌گوید انقلاب‌های مصر٬ تونس٬ لیبی٬ بحرین و یمن مدیون سریال «یوسف پیامبر» است و این سریال از «الطاف خفیه الهی» برای مصر بود.
آقای سلحشور این ادعا را در گفتگو با هفته‌نامه «نگاه پنجشنبه» مطرح کرده و افزوده که این مطلب را از مردم کشورهای مذکور شنیده است.
وی همچنین اظهار کرده است: «تاجیکستان به ما گزارش داد بعد از پخش سریال یوسف پیامبر یک میلیون نفر به مسجدبروهای ما اضافه شد.»
این برای نحستین‌بار است که فرج‌الله سلحشور که به اظهارنظرهای جنجالی مشهور است٬ چنین ادعایی مطرح میکند.
روحانیون و نظامیان حاکم بر ایران از تحولات جهان عرب با عنوان «بیداری اسلامی» یاد می‌کنند و علی خامنه‌ای را رهبر جنبش‌های اعتراضی در برخی کشورهای عربی معرفی می‌کنند.
رئیس پلیس فتا خبر داد:
کمیسیون ساماندهی وی‌پی‌ان‌‌ها تشکیل می‌شود
به گزارش خبرگزاری مهر٬ آقای هادیانفر٬ روز شنبه (۲۰ خرداد) در جمع خبرنگاران گفته کمیته تعیین مصادیق فیلترینگ در آخرین جلسه خود تصمیم به تشکیل چنین کمیسیونی گرفته است.
وی اضافه کرده که این کمیسیون وظیفه خواهد داشت «وی‌پی‌ان»های «غیر مجاز» را مسدود کرده و بر «وی‌پی‌ان» های مجاز نظارت کند.
این مقام پلیس همچنین به مردم توصیه کرده به طور مطلق از «وی‌پی‌ان» استفاده نکنند چراکه اطلاعات آنها در اختیار دارنده سرور قرار می‌گیرد.
در ایران بیش از پنج میلیون سایت اینترنتی مسدود است٬ اما برخی نهادهای دولتی، نظامی و امنیتی از قاعده فیلترینگ مستثنی بوده و آزادانه به سایت‌های فیلتر شده دسترسی دارند
محسن رضایی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری شد
محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده خبر داد.محسن رضایی که در انتخابات قبلی ریاست جمهوری، به نتایج اعلام شده از سوی دولت معترض بود، اما پس از مدتی از شکایتش صرفنظر کرد، دوباره اعلام نامزدی کرده است.
وی با جمع کردن گروهی از همشهری‌های خود در خانه‌اش در تهران، گفته که «به طور حتم» نامزد يازدهمین انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد.
محسن رضایی تأکید کرده که «برای پیروزی در انتخابات» شركت خواهد كرد.
قرار است فعالیت و سفرهای انتخاباتی محسن رضایی در اواخر تیرماه با سفر به یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، زادگاه محسن رضایی، آغاز شود.
این
سومین بار است که محسن رضایی نامزد انتخابات ریاست جمهوری می‌شود، اما در
دو دور گذشته، نامزدی وی نه از سوی مردم و نه از سوی حکومت با استقبال
مواجه نشد.
انتشار کتابی علیه هاشمی رفسنجانی در تهران
کتابی علیه
اکبر هاشمی رفسنجانی از سوی طرفداران خامنه‌ای در تهران منتشر شده که وی را
نماد «قدرت، حكومت و ثروت» در جمهوری اسلامی میداند و نوشته که پس از مرگ
خمینی، هاشمی مخالف رهبر شدن خامنه‌ای بوده است.
در یکی دو سال گذشته، انتشار کتاب علیه هاشمی رفسنجانی از سوی نهادهای وابسته به خامنه‌ای شدت گرفته است.
این سیاست، در راستای سیاست محدود کردن هاشمی از سوی خامنه‌ای است.
این در حالی است که پیشتر و در زمان ریاست‌جمهوری محمد خاتمی، فقط اصلاح‌طلبان هاشمی را نقد می‌کردند.
در کتاب تازه‌ای که توسط مركز اسناد انقلاب اسلامی و به قلم «محمدحسن روزی طلب» منتشر شده، سعی شده که هاشمی حامی میرحسین موسوی و «جریان فتنه» قلمداد شود.
این
کتاب که «تكیه‌گاه» نام دارد، تقلب انتخاباتی سال ۸۸ را «ادعا» دانسته و
همچنین به مواضع فائزه هاشمی در آن انتخابات و نیز سخنرانی هاشمی در
نمازجمعه پس از انتخابات اعتراض کرده است.
همچنین
در این کتاب به علاقه هاشمی به تشکیل شورای رهبری با حضور خودش اشاره شده
است: «در مجلس خبرگان رهبری با وجود آگاهی از نظر امام خمینی مبنی بر
انتخاب رهبری واحد و طرح آیت الله خامنه‌ای به عنوان جانشین خود، هاشمی به
رهبری شورایی رای داد با این اطمینان كه او هم در چنین شورایی حضور خواهد
داشت.»
اعتراض «ناشناس»ها به تبعیت هند از ایران در سانسور اینترنت
تخمین‌ها حاکی از وجود ۱۲۱ میلیون کاربر اینترنت در هند است.
اعضای شبکه‌ی هکتیویستی «ناشناس»، در شانزده شهر هند، خواستار مبارزه با «سانسور اینترنت» شدند.
این
گروه همچنین علیه دولت هند اعتراض کرده اند که سال گذشته اعلام کرده بود
وب‌سایت ها باید موارد مورد اعتراض را چند ساعت بعد از شکایت از فضای
آن‌لاین خود پاک کنند.
یکی از حدود صد تظاهر کننده‌ای که در بمبئی حاضر شدند، آمیشای ۱۹ ساله بود که به بی‌بی‌سی گفته: «من اینجا هستم تا آزادی اینترنت داشته باشیم. این یک محدودیت برای بیان آن‌لاین است. به همین خاطر اینجا آمدم.»
این گروه تظاهرکننده، پلاکاردهایی با بیان رهایی از سانسور با خود حمل می‌کردند.
نیشات، دانشجوی ۲۰ ساله که صورتش را پشت نقاب و عینک پنهان کرده بوده گفته که: «هند، دنباله‌روی چین و ایران است. آنها نمی‌خواهند که اطلاعات صحیح به مردم برسد.»
او گفته که «اینجا بسیاری از سایت‌هایی که مربوط به ما بوده است بلوکه شده است. اطلاعاتی که برای ما به عنوان شهروند این کشور مفید بود.»
یک ماه پیش، گروه ناشناس‌ها، به دلیل آنچه «سانسور اینترنت»در این کشور خواندند، سایت دادگاه عالی هند و همچنین کنگره این کشور را «پایین آوردند.»
نیویورک تایمز در اواخر سال گذشته میلادی، گزارش داد که دولت هند پیشتر از گوگل، فیس‌بوک و شرکتهای اینترنتی دیگر خواسته بود تا محتوای کاربران را پیش از انتظار آنها سانسور کند.
یکی از حدود صد تظاهر کننده‌ای که در بمبئی حاضر شدند، آمیشای ۱۹ ساله بود که به بی‌بی‌سی گفته: «من اینجا هستم تا آزادی اینترنت داشته باشیم. این یک محدودیت برای بیان آن‌لاین است. به همین خاطر اینجا آمدم.»
این گروه تظاهرکننده، پلاکاردهایی با بیان رهایی از سانسور با خود حمل می‌کردند.
نیشات، دانشجوی ۲۰ ساله که صورتش را پشت نقاب و عینک پنهان کرده بوده گفته که: «هند، دنباله‌روی چین و ایران است. آنها نمی‌خواهند که اطلاعات صحیح به مردم برسد.»
او گفته که «اینجا بسیاری از سایت‌هایی که مربوط به ما بوده است بلوکه شده است. اطلاعاتی که برای ما به عنوان شهروند این کشور مفید بود.»
یک ماه پیش، گروه ناشناس‌ها، به دلیل آنچه «سانسور اینترنت»در این کشور خواندند، سایت دادگاه عالی هند و همچنین کنگره این کشور را «پایین آوردند.»
نیویورک تایمز در اواخر سال گذشته میلادی، گزارش داد که دولت هند پیشتر از گوگل، فیس‌بوک و شرکتهای اینترنتی دیگر خواسته بود تا محتوای کاربران را پیش از انتظار آنها سانسور کند.
این
گروه سال پرکاری را پشت سر گذاشته‌اند. اگرچه با تعدادی دستگیری هم که
شامل اعضای آنها بوده مواجه شده باشند. این گروه ایمیل رئیس جمهور سوریه،
بشار اسد را در حین تظاهرات‌ها در آن کشور فتح کرد و همچنین سایت سازمان
سیا را به راحتی پایین کشید.
در پی خارج کردن از بند عمومی
پنج زندانی سیاسی عرب به نام های عبدالرحمن حیدری، طه حیدری، جمشید
حیدری، منصور حیدری و امیر معاوی در شهر اهواز در آستانه اعدام قرار گرفته
اند. بنا به گزارش های رسیده به سایت ملی-مذهبی یک منبع موثق با تایید
این خبر اعلام کرد:” عصر روز شنبه نهم ژوئن گارد یگان ویژه نیروی انتظامی
وارد بند عمومی زندان کارون شده و این ۵ زندانی سیاسی را از بند خارج کردند
و گفته اند این زندانیان جهت اجرای حکم اعدام از بند عمومی زندان کارون
اهواز خارج شده اند.”
در موارد مشابه گارد زندان ، زندانیان محکوم به اعدام را از بند خارج میکند ، اما عصر روز شنبه نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی وارد بند شده و این زندانیان را خارج کرده اند.
به گزارش سایت ملی-مذهبی ، سه برادر به نامهای عبدالرحمان حیدری، طاها حیدری، جمشید حیدری و پسرعموی‌شان منصور حیدری در کنار امیر معاوی، پنج شهروند عرب زبانی هستند که در تظاهرات سال گذشته شهروندان عرب زبان در فروردین‌ماه سال ۹۰ در شهرک ملاشیه در غرب شهر اهواز بازداشت شدند و ۱۵ اسفند سال پیش حکم اعدام آنها به تائید دیوان عالی رسیده است.
پیش تر ماموران امنیتی از اجرای حکم اعدام این ۵ زندانی سیاسی در ملا عام خبر داده بودند ، با این حال از روز گذشته که این زندانیان از بند عمومی خارج شده اند تاکنون هیچ خبر یا اطلاعیه ای از سوی مقامات دادگستری خوزستان مبنی بر اجرای این حکم صادر نشده است و این احتمال وجود دارد که این ۵ زندانی در روزهای آینده به صورت پنهانی و یا بدون اعلام قبلی اعدام شوند.
در اسفند ماه گذشته ماموران امنیتی به خانواده های این افراد از اعدام قریب الوقوع آنها در ملا عام خبر داده بودند. انتشار این خبر موجی از اعتراض های مردم در شهر اهواز و نهاد های حقوق بشری را در پی داشت . حکم اعدام انها در آن تاریخ اجرا نشد.
عفو بین الملل در ۱۸ اسفند ماه با انتشار اطلاعیه ای نسبت به اعدام آنها خبر داده بود.
در آن اطلاعیه عفو بین الملل گفته بود ممکن است هدف از صدور این احکام تلاش برای ارعاب و جلوگیری از تظاهرات اهالی عرب اهواز در روز ۱۵ آوریل به مناسبت سالگرد تظاهراتی باشد که در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) در خوزستان برگزار شد. عفو بین‌الملل می افزاید که در مورد زمان، محل و نحوه محاکمه این پنج نفر در دادگاه بدوی و رویه رسیدگی به پرونده و دسترسی متهمان به وکیل مدافع و سایر امکانات متداول قضایی هیچگونه اطلاعی در دست نیست هر چند محاکم قضایی جمهوری اسلامی، معمولا احکام خود را براساس “اعترافاتی” صادر می کنند که به اجبار از متهمان اخذ می شود و طبیعتا ارزش قضایی ندارد.
اتهام این افراد ترور یک افسر امنیتی و زخمی کردن یکی از همکاران وزارت اطلاعات اعلام شده است. اما نهاد های حقوق بشری شهر اهواز و خانواده زندانیان نسبت به اتهامات وارده به این افراد اعتراض کرده اند و آنها را وارد ندانسته اند.
خانواده های آنها می گویند اعتراف به دست داشتن در اقدام مسلحانه تحت شکنجه از آنها اخذ شده است.
اقلیت عرب خوزستان
به گزارش بی بی سی عفو بین‌الملل در ادامه این اطلاعیه، یادداشتی حاوی اطلاعات در مورد سابقه بازداشت این پنج نفر را هم منتشر کرده و نوشته است که اعراب اهوازی یکی از اقلیت های متعدد قومی در ایران محسوب می شوند که عمدتا در استان خوزستان در جنوب غرب این کشور سکونت دارند.
اکثر عرب های خوزستان مسلمان شیعه هستند هر چند گزارش شده است که شماری از آنان به تسنن پیوسته اند که نتیجه آن، تشدید سوء ظن حکومت نسبت به این اقلیت بوده است.
فعالان سیاسی اقلیت عرب ساکن خوزستان معتقدند که دولت مرکزی آنان را به حاشیه رانده و در زمینه دسترسی به امکانات آموزشی، اشتغال، مسکن، مشارکت سیاسی و حقوق فرهنگی هدف تبعیض قرار داده است.
براساس این یادداشت، در ماه آوریل سال ۲۰۰۵، در واکنش به شایعه تصمیم دولت به پراکنده کردن جمعیت عرب این استان و سلب هویت قومی آنان تظاهرات گسترده ای در استان خوزستان برگزار شد. وقوع انفجاری در شهر اهواز در ماه ژوئن همان سال که دست کم چهارده کشته برجای گذاشت، و انفجارهایی در تاسیسات نفتی، تشدید موج خشونت را در استان به دنبال آورد.
در ماه ژانویه سال ۲۰۰۶ نیز انفجار بمب در منطقه شش کشته برجای گذاشت و باعث بازداشت گسترده و بدون مجوز شد و بعدا نیز دست کم پانزده نفر که به ارتباط با این بمب گذاری ها متهم شده بودند، اعدام شدند.
سال گذشته، به یادبود حوادث آوریل سال ۲۰۰۵، تظاهراتی در خوزستان از جمله محله ملاشیه اهواز برگزار شد که در جریان آن، به گفته مقامات دولتی دست کم سه نفر کشته شدند هر چند عفو بین الملل اسامی بیست و هفت نفر را در اختیار دارد که گفته می شود در این تظاهرات جان خود را از دست دادند و برخی فعالان محلی از کشته شدن تعداد حتی بیشتری خبر داده اند.
احتمال اعدام قریب الوقوع ۵ زندانی سیاسی عرب افزایش یافت
پنج زندانی سیاسی عرب به نام های عبدالرحمن حیدری، طه حیدری، جمشید
حیدری، منصور حیدری و امیر معاوی در شهر اهواز در آستانه اعدام قرار گرفته
اند. بنا به گزارش های رسیده به سایت ملی-مذهبی یک منبع موثق با تایید
این خبر اعلام کرد:” عصر روز شنبه نهم ژوئن گارد یگان ویژه نیروی انتظامی
وارد بند عمومی زندان کارون شده و این ۵ زندانی سیاسی را از بند خارج کردند
و گفته اند این زندانیان جهت اجرای حکم اعدام از بند عمومی زندان کارون
اهواز خارج شده اند.”در موارد مشابه گارد زندان ، زندانیان محکوم به اعدام را از بند خارج میکند ، اما عصر روز شنبه نیروهای یگان ویژه نیروی انتظامی وارد بند شده و این زندانیان را خارج کرده اند.
به گزارش سایت ملی-مذهبی ، سه برادر به نامهای عبدالرحمان حیدری، طاها حیدری، جمشید حیدری و پسرعموی‌شان منصور حیدری در کنار امیر معاوی، پنج شهروند عرب زبانی هستند که در تظاهرات سال گذشته شهروندان عرب زبان در فروردین‌ماه سال ۹۰ در شهرک ملاشیه در غرب شهر اهواز بازداشت شدند و ۱۵ اسفند سال پیش حکم اعدام آنها به تائید دیوان عالی رسیده است.
پیش تر ماموران امنیتی از اجرای حکم اعدام این ۵ زندانی سیاسی در ملا عام خبر داده بودند ، با این حال از روز گذشته که این زندانیان از بند عمومی خارج شده اند تاکنون هیچ خبر یا اطلاعیه ای از سوی مقامات دادگستری خوزستان مبنی بر اجرای این حکم صادر نشده است و این احتمال وجود دارد که این ۵ زندانی در روزهای آینده به صورت پنهانی و یا بدون اعلام قبلی اعدام شوند.
در اسفند ماه گذشته ماموران امنیتی به خانواده های این افراد از اعدام قریب الوقوع آنها در ملا عام خبر داده بودند. انتشار این خبر موجی از اعتراض های مردم در شهر اهواز و نهاد های حقوق بشری را در پی داشت . حکم اعدام انها در آن تاریخ اجرا نشد.
عفو بین الملل در ۱۸ اسفند ماه با انتشار اطلاعیه ای نسبت به اعدام آنها خبر داده بود.
در آن اطلاعیه عفو بین الملل گفته بود ممکن است هدف از صدور این احکام تلاش برای ارعاب و جلوگیری از تظاهرات اهالی عرب اهواز در روز ۱۵ آوریل به مناسبت سالگرد تظاهراتی باشد که در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) در خوزستان برگزار شد. عفو بین‌الملل می افزاید که در مورد زمان، محل و نحوه محاکمه این پنج نفر در دادگاه بدوی و رویه رسیدگی به پرونده و دسترسی متهمان به وکیل مدافع و سایر امکانات متداول قضایی هیچگونه اطلاعی در دست نیست هر چند محاکم قضایی جمهوری اسلامی، معمولا احکام خود را براساس “اعترافاتی” صادر می کنند که به اجبار از متهمان اخذ می شود و طبیعتا ارزش قضایی ندارد.
اتهام این افراد ترور یک افسر امنیتی و زخمی کردن یکی از همکاران وزارت اطلاعات اعلام شده است. اما نهاد های حقوق بشری شهر اهواز و خانواده زندانیان نسبت به اتهامات وارده به این افراد اعتراض کرده اند و آنها را وارد ندانسته اند.
خانواده های آنها می گویند اعتراف به دست داشتن در اقدام مسلحانه تحت شکنجه از آنها اخذ شده است.
اقلیت عرب خوزستان
به گزارش بی بی سی عفو بین‌الملل در ادامه این اطلاعیه، یادداشتی حاوی اطلاعات در مورد سابقه بازداشت این پنج نفر را هم منتشر کرده و نوشته است که اعراب اهوازی یکی از اقلیت های متعدد قومی در ایران محسوب می شوند که عمدتا در استان خوزستان در جنوب غرب این کشور سکونت دارند.
اکثر عرب های خوزستان مسلمان شیعه هستند هر چند گزارش شده است که شماری از آنان به تسنن پیوسته اند که نتیجه آن، تشدید سوء ظن حکومت نسبت به این اقلیت بوده است.
فعالان سیاسی اقلیت عرب ساکن خوزستان معتقدند که دولت مرکزی آنان را به حاشیه رانده و در زمینه دسترسی به امکانات آموزشی، اشتغال، مسکن، مشارکت سیاسی و حقوق فرهنگی هدف تبعیض قرار داده است.
براساس این یادداشت، در ماه آوریل سال ۲۰۰۵، در واکنش به شایعه تصمیم دولت به پراکنده کردن جمعیت عرب این استان و سلب هویت قومی آنان تظاهرات گسترده ای در استان خوزستان برگزار شد. وقوع انفجاری در شهر اهواز در ماه ژوئن همان سال که دست کم چهارده کشته برجای گذاشت، و انفجارهایی در تاسیسات نفتی، تشدید موج خشونت را در استان به دنبال آورد.
در ماه ژانویه سال ۲۰۰۶ نیز انفجار بمب در منطقه شش کشته برجای گذاشت و باعث بازداشت گسترده و بدون مجوز شد و بعدا نیز دست کم پانزده نفر که به ارتباط با این بمب گذاری ها متهم شده بودند، اعدام شدند.
سال گذشته، به یادبود حوادث آوریل سال ۲۰۰۵، تظاهراتی در خوزستان از جمله محله ملاشیه اهواز برگزار شد که در جریان آن، به گفته مقامات دولتی دست کم سه نفر کشته شدند هر چند عفو بین الملل اسامی بیست و هفت نفر را در اختیار دارد که گفته می شود در این تظاهرات جان خود را از دست دادند و برخی فعالان محلی از کشته شدن تعداد حتی بیشتری خبر داده اند.
رحیمی به نیابت از باهنر از متهم پرونده پول دریافت کرده است
سایت روزنامه دولت در گزارشی،ضمن تایید پول گرفتن معاون
اول کنونی رئیس دولت دهم از «ج.الف» متهم پرونده بیمه ، تاکید کرد که
محمدرضا رحیمی این پول ها را به نیابت از محمدرضا باهنر گرفته است.سایت موسسه ایران در گزارشی با تایید پول گرفتن محمدرضا رحیمی از «ج الف»، متهم به فساد در پرونده بیمه ایران و خیابان فاطمی، خبر داد رئیس سابق دیوان محاسبات به نیابت از محمدرضا باهنر این پول ها را گرفته و «ج.الف» در دفتر رحیمی شنود کار گذاشته بوده است.
به گزارش فارس، در این گزارش، ارگان دولت تلاش کرده ارتباط رحیمی با متهم به فساد بیمه را مربوط به قبل از حضور رحیمی در دولت نشان دهد. این گزارش همچنین تلاش کرده است پای محمدرضا باهنر را در ماجرای ارتباط رحیمی با «ج .الف» به میان بکشد. گزارش ارگان دولت همچنین «چهره مشهور مجلس هشتم و نهم از استان همجوار تهران» را متهم کرده که ۶۰میلیون تومان از «ج. الف» دریافت کرده و این پول را ناکافی دانسته است.
در بخش هایی از گزارش سایت موسسه ایران درباره ارتباط رحیمی و متهم فساد که با عنوان «گزارش ویژه از پشت پرده تهمت‌های اخیر علیه دولت؛ باهنر توضیح دهد» منتشر شده، آمده است:
«… سخنان متهم پرونده بیمه ایران، بازتاب گسترده و توأم با غرض‌ورزی سیاسی در رسانه‌ها یافت و برخی سیاست‌بازان پر ادعا تلاش کردند به استناد این سخن، موج تخریب‌های خود علیه دولت را افزایش دهند.
اما ماجرا از آنجا آغاز شد که سه نفر از نمایندگان دوره‌های گذشته مجلس، «جابر. الف» را به رئیس سابق دانشکده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، معرفی کرده و از وی خواستند تا از توانایی‌های «جابر. الف» استفاده کند. اما زمینه هیچگونه همکاری با «جابر. الف» در آن دوران برای رئیس سابق دانشکده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز فراهم نشد تا اینکه وی به ریاست دیوان محاسبات مجلس هفتم رسید.
پس از گذشت مدتی، دو نفر از نمایندگان مجلس مجدداً «جابر. الف» را به رئیس وقت دیوان محاسبات معرفی کرده و می‌گویند اسنادی از تخلفات گسترده در بیمه ایران در اختیار دارد. رئیس وقت دیوان نیز که آن روزها مشغول رسیدگی به پرونده بیمه بود، از این مسئله استقبال و از «جابر. الف» می‌خواهد تا اسناد را در اختیار دیوان قرار دهد…
این روند ادامه می‌یابد تا آنجا که «جابر. الف» در آستانه انتخابات مجلس هشتم، به ادعای خود برای کمک به نامزدهای اصولگرا که در خط ولایت قرار دارند، تلاش میکند مبالغی را به رئیس وقت دیوان محاسبات که از فعالان سیاسی جریان اصولگرایی بوده و در دوره‌های گذشته انتخابات نیز در ستادها فعالیت چشمگیری داشته است، کمک نماید.
رئیس دیوان محاسبات مجلس هفتم به‌دلیل حساسیت جایگاه و مسئولیت خویش از دریافت این کمک‌ها برای نامزدهای اصولگرای انتخابات مجلس هشتم خودداری و «جابر. الف» را به محمدرضا باهنر که از چهره‌های اصلی فعال در انتخابات بود، ارجاع می‌دهد.
پس از مدتی مشخص می‌شود که «جابر. الف» هیچ بخشی از آن مبلغ که بنا داشت کمک کند را به باهنر تحویل نداده و در جواب رئیس وقت دیوان می‌گوید باهنر را قبول ندارم و مبلغی را در اختیار او نمی‌گذارم و اگر خودت می‌گیری پرداخت میکنم.
بر همین اساس باهنر به رئیس وقت دیوان محاسبات می‌گوید اشکالی ندارد، کمک «جابر. الف» را خودت بگیر و من رسیدش را می‌دهم که به همین ترتیب عمل شده و رئیس وقت دیوان، رسید کمک‌های «جابر. الف» را از باهنر می‌گیرد.
از مبالغ کمک‌هایی که «جابر. الف» برای انتخابات مجلس هشتم پرداخته بود، به جز تعداد معدودی، همه نامزدهای اصولگرا استفاده کرده‌اند که برای مثال یکی از چهره‌های برجسته مجلس هشتم و نهم، از محل همین کمک، برای تبلیغات انتخاباتی خود در یکی از استان‌های همجوار تهران، چک ۶۰ میلیون تومانی دریافت میکند و البته آن را ناکافی دانسته و کمک بیشتری را طلب میکند که به‌دلیل محدودیت منابع، مورد موافقت قرار نمی‌گیرد… پس از گذشت مدتی از همکاری «جابر. الف» با دیوان محاسبات، رفتارهایی خارج از عرف و قانون از وی سر می‌زند که موجب حساسیت رئیس وقت دیوان و اطرافیانش می‌شود.
به‌عنوان مثال وی با دیدن خودروی سمند رئیس وقت دیوان، به او می‌گوید قصد دارد یک دستگاه «بی. ام. و» آخرین مدل برای خود و مشابه آن را برای رئیس دیوان خریداری نماید که با واکنش تند رئیس دیوان مواجه می‌شود.
در ادامه «جابر. الف» چند نوبت دیگر تلاش میکند هدایایی از این دست برای رئیس و کارکنان دیوان محاسبات تهیه نماید که با واکنش آنان مواجه می‌گردد.
سرانجام با روشن شدن ابعادی از تخلفات وی که روزی به بهانه افشای تخلفات پا به دیوان محاسبات گذاشته بود و رفتارهای خارج از عرف و عجیبش در این دیوان که مورد پیگیری محمد‌زاده، مدیر وقت روابط عمومی دیوان و معاون کنونی مطبوعاتی وزیر ارشاد قرار گرفت و از همه مهمتر، پیدا شدن یک دستگاه شنود متعلق به «جابر.الف» در دفتر رئیس وقت دیوان محاسبات، کار به برخورد تند با وی و اخراجش می‌کشد تا جایی که به دستور رئیس وقت دیوان، «جابر. الف» دیگر حتی حق نداشت به ساختمان دیوان محاسبات بیاید که البته موجب عصبانیت شدید وی گردید»
آخرین مکتوب ، آخرین جمع بندی (نوشته منتشر نشده)
سایت ملی – مذهبی: این نوشته
آخرین مکتوب و جمع بندی شهید هدی صابر است که از درون زندان برای برخی از
دوستان اش نوشته است. این نوشته برای اولین بار منتشر می شود . از آوردن
اسامی افرادی که در نامه خطاب قرار داده شده اند صرف نظر شده است.
به نام دوست
با سلام داغ از راه دور و با سپاس از زحمات ماه های اخیر در شرایط عدم امکان گفتار، نوشتار راهی است برای اتصال.
در چهار ماهی که از شر من رها بودید، فرصت
بسیار ویژه و مغتنمی فراهم آمد برای تجربه همزمان همه جریانات و گرایش ها،
مرور بر دیدگاه ها و عملکرد خودم و نیز تعمق جدی تر به وضعیت م.م و نیز
جریان موسوم به سبز. امکان زیاده و مبسوط نویسی نیست. به فشرده نویسی بسنده
میکنم؛
۱- در بدو ورود به عمومی با یک فرمول دوگانه با دیگران هم مکان شدم:
- زیست مشترک حد اکثری با همه بدون دخالت مذهب و گرایش های سیاسی و مدارا و نشست و برخاست با همه
- مبادله فکری با افراد و جریانات مایل به تبادل
۲- نمایندگان ۱۱ جریان فکری درمیان ۱۷۰-۱۵۰ زندانی بند وجود دارند که با همه آنها داد و ستد فکری داشتم و دارم
۳- دیدگاه روشن و تحلیل مشخصی نسبت به
آینده در میان نیروهای زندان وجود ندارد. گرایش به مطالعه، جمع بندی و بحث
جدی بسیار کم است. وقت کالای پریابی است و از آن استفاده نمی شود و زندان،
زندان گذران وقت است تا تخصیص وقت.
۴- بضاعت موجود فکری – سیاسی و تاریخی –
تجربی در شورای فعالان م.م قابل قیاس با بضاعت دیگر جریانات حتی اصلاح
طلبان نیست. درک کلان و تاریخی جریان م.م در مداری بسیار بالاتر از دیگران
است. چنان چه مجموعه دوستان قدر خود بدانند، جریان م.م نقش تحلیلی – تاریخی
مهمی در وضعیت بن بست استراتژیک کنونی و نارسایی ها و نادارایی های سبز،
خواهد داشت. ۶ دهه حضور جریان م.م در تحولات ایران، وزن مخصوص جدی به آن
اعطاء کرده است؛ زیست همزمان با دیگران، این مهم را در مقابل روی قرار می
دهد. بی هیچ تعصب و برخورد فرقه ای.
۵- مسئله اقوام بسیار جدی است و کار جدی و طرح جدی برای “چسب ملی و هویت محلی” می طلبد.
۶- ضمن جمع بندی دیدگاه های جریانات موجود
در زندان فرصتی برای دو کار قرآنی: “خدای راه” و “تشکیلات مطلوب خدا”
فراهم آمد و نیز نقد و ارزیابی دقیق سبز.
۷- وقت کافی برای مبادله فکری با اصلاح
طلبان، بچه های خیابان، طیف های فرهنگی جنبش سبز و قومیت ها اختصاص دادم که
خود یک ترم چهارماهه تجربی بسیار پربار بود.
۸- کلاس های “مروری بر طه”، “تاریخ
معاصر”، “اقتصاد سیاسی ایران” و “سیر تحول سرمایه داری غرب” به رغم تذکرات
چند باره رئیس زندان ادامه یافت و بحث تاریخ هنوز ادامه دارد. برخورد رئیس
بند و افسر نگهبان ها برغم آن با من بسیار محترمانه است.
۹- درگیری و برخورد تند با نیروها نداشتم و اصل بر مدارا و مفاهمه است. امکان تشکیل فراکسیون م.م بنا به علل عدیده در زندان نیست.
۱۰- به تبادل با شما بس نیازمندم و به
عبارتی جای شما در اینجا خالی است. جدا از این شوخی این زندان آموزشی نیست .
وجود تان در بیرون بسیار کارآتر است.
۱۱- پذیرای هر توصیه و سفارش تان هستم.
۱۲- آینده بسیار روشن است و از آن نیروهایی است که
- کار می کنند و کار و کار و کار و خدا را به مشارکت می خوانند.
- تضادهای درونی خود را رو به حل می برند.
- جمع بندی و طراحی می کنند و خروجی عملیاتی رقم می زنند.
- با مشارکت دیگران، شرایط را پیش می برند.
نامه به شما، یادگار گرانقدری برای من خواهد ماند.
به امید دیدار و هم آغوشی وهم تحلیلی
هدی ۶/۹/۸۹
مراسم افطار و دعا در منزل تاجزاده، در بیستمین ماه روزه‌داری وی در زندان
در آغاز بیستمین ماه روزه داری اعتراضی سید مصطفی تاجزاده در زندان،
مراسم افطار و دعا در منزل وی با حضور جمعی از دوستان و همکاران سابق این
زندانی سیاسی برگزار شد.
به گزارش کلمه، در این مراسم همچنین یاد هاله سحابی و هدی صابر شهدای خرداد ۹۰ و یار و همراه خانواده های شهدا و زندانیان سیاسی، فریده ماشینی، نیز گرامی داشته شد.
فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاجزاده، در این برنامه با ارائه گزارشی از وضعیت جسمی همسرش به حاضران، از بی توجهی مسئولان نسبت به سلامتی زندانیان سیاسی و به ویژه همسرش ابراز تاسف کرد.
تاجزاده از یک سال و هفت ماه قبل، همه روزه در زندان روزه می گیرد و علت این اقدام خود را اعتراض به نگهداری غیر قانونی اش در قرنطینه زندان و در اکثر اوقات به صورت انفرادی، اعلام کرده است.
این عضو دربند جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی علاوه بر بیماری های دیسک کمر، آرتروز گردن و نقرس؛ اخیرا دچار مشکلات پوستی و تاری چشم شده است که پس از معاینات انجام شده توسط پزشکی قانونی و بر اساس نامه دادستان، تاکنون از اعزام وی به مرخصی درمانی جلوگیری شده است.
تاجزاده همچنین در آخرین پیام خود از زندان، به خاطر تشبیه جنتی دبیر شورای نگهبان به ملانصرالدین از مردم عذر خواهی کرد. رئیس ستاد انتخابات مجلس ششم که هنوز پس از ۱۲ سال به شکایت وی از دبیر شورای نگهبان رسیدگی نشده، پس از آن که از نقد تعدادی از شهروندان بابت تشبیه آقای جنتی به ملانصرالدین که از او چهره مثبتی در اذهان باقی است مطلع شد، از این تشبیه عذرخواهی کرد.
وی خاطرنشان کرد: پیش از این هم من نسبت آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد را به نسبت شجریان و آغاسی مانند کرده بودم که عده ای شدیدا انتقاد کردند و گفتند نباید آغاسی که یک خواننده مردمی با ویژگی های مثبت بوده با چنین کسی مقایسه شود و من با این که همه می دانیم در مثل مناقشه نیست، از مردم عذرخواهی کردم و در این مورد هم فکر می کردم مردم متوجه منظور و اشارات من هستند که تأکید کرده بودم آقای جنتی که دارای مصونیت قضائی است، در دادگاه افکارعمومی محاکمه شده است!
تاجزاده همچنین تأکید کرد: مردم باید توجه داشته باشند که اصرار من بر محاکمه جنتی و پیگیری موضوع ورود آقای حدادعادل به مجلس ششم بر اثر دستکاری در آراء مردم و ابطال هفتصد هزار رأی شهروندان تهرانی، به هیچ وجه کینه شخصی نیست. بلکه صرفا به خاطر این است که من در آن انتخابات سرپرست ستاد انتخابات کشور و امین آرای مردم بودم.
رئیس ستاد انتخابات کشور در دولت اصلاحات تصریح کرد: جنتی تقلب کرد و حدادعادل را که رأی نیاورده بود به جای کاندیدایی که مردم تهران به او رأی داده بودند و پس از انتخابات به زندان افکنده شده است، یعنی دکتر علیرضا رجایی، به مجلس فرستاد. و من با این که اکنون پستی ندارم اما هم چنان مسئولیتم باقی است و خود را موظف می دانم که این دو را وادار به عذرخواهی رسمی از مردم کنم.
وی افزود: اهمیت این مسئله به عنوان وظیفه ملی برای من به حدی است که حتی اگر آقای جنتی به دیار باقی برود که در محکمه عدل الهی مجبور به جواب گویی در مورد این بی عدالتی و عدم رعایت حق الناس باشد، من تا روزی که زنده ام با پیگیری هایم تن او را در گور خواهم لرزاند تا آن که بازماندگانش مجبور به عذرخواهی از مردم و حلالیت طلبیدن از آن ها شوند.
تاجزاده همچنین با اشاره به یادداشت خود با عنوان «پدر، مادر، ما باز هم متهمیم» که در آن از نسل امروز برای خطاهای دیروز عذرخواهی کرده است، با تشکر از اظهارات اخیر آیت الله موسوی اردبیلی، تاکید کرد: این گونه موضع گیری ها موجب روحیه دادن به زندانی های سیاسی می شود که به پاس دفاع از آرمان های اصیل انقلاب رنج زندان را تحمل می کنند و جوانان ما باید توجه بیشتری به موضع گیری های مراجع تقلید و فضلا و علمای مستقل درباب مسائل روز و این گونه روی کردها و فرمایشات روشنگرانه داشته باشند.
وی افزود: بی تردید عدم تأیید شرایط نابسامان اجتماعی و فرهنگی و سیاسی موجود و اعتراف به اشتباهات محتمل گذشته و عذرخواهی یک مرجع تقلید شیعه از مردم، از افتخارات تشیع در عصر حاضر و قابل توجه و تحسین و تقدیر است و موجب می شود که دیگران هم این شیوه های پیامبرگونه را بیاموزند و به آن تأسی کنند.
این زندانی سیاسی که در شرایط قرنطینه و انفرادی امکان مطالعه برخی کتب، روزنامه ها و نشریات را دارد و معمولا در ملاقات هایش نیز کتبی را برای مطالعه به علاقه مندان معرفی می کند، ضمن تشکر از نویسندگان متعهد، دوستان خود را به مطالعه مقالات و یادداشت های ارزشمند آقایان سید هادی خسروشاهی درمورد «بن بلا» در روزنامه اطلاعات و آقای رسول جعفریان در باب «عرفان های کاذب» در روزنامه تهران امروز دعوت کرد.
سید مصطفی تاجزاده: جنتی و حداد عادل باید به خاطر تقلب در انتخابات از مردم عذرخواهی کنند
در آغاز بیستمین ماه روزه داری اعتراضی سید مصطفی تاجزاده در زندان،
مراسم افطار و دعا در منزل وی با حضور جمعی از دوستان و همکاران سابق این
زندانی سیاسی برگزار شد.به گزارش کلمه، در این مراسم همچنین یاد هاله سحابی و هدی صابر شهدای خرداد ۹۰ و یار و همراه خانواده های شهدا و زندانیان سیاسی، فریده ماشینی، نیز گرامی داشته شد.
فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاجزاده، در این برنامه با ارائه گزارشی از وضعیت جسمی همسرش به حاضران، از بی توجهی مسئولان نسبت به سلامتی زندانیان سیاسی و به ویژه همسرش ابراز تاسف کرد.
تاجزاده از یک سال و هفت ماه قبل، همه روزه در زندان روزه می گیرد و علت این اقدام خود را اعتراض به نگهداری غیر قانونی اش در قرنطینه زندان و در اکثر اوقات به صورت انفرادی، اعلام کرده است.
این عضو دربند جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی علاوه بر بیماری های دیسک کمر، آرتروز گردن و نقرس؛ اخیرا دچار مشکلات پوستی و تاری چشم شده است که پس از معاینات انجام شده توسط پزشکی قانونی و بر اساس نامه دادستان، تاکنون از اعزام وی به مرخصی درمانی جلوگیری شده است.
تاجزاده همچنین در آخرین پیام خود از زندان، به خاطر تشبیه جنتی دبیر شورای نگهبان به ملانصرالدین از مردم عذر خواهی کرد. رئیس ستاد انتخابات مجلس ششم که هنوز پس از ۱۲ سال به شکایت وی از دبیر شورای نگهبان رسیدگی نشده، پس از آن که از نقد تعدادی از شهروندان بابت تشبیه آقای جنتی به ملانصرالدین که از او چهره مثبتی در اذهان باقی است مطلع شد، از این تشبیه عذرخواهی کرد.
وی خاطرنشان کرد: پیش از این هم من نسبت آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد را به نسبت شجریان و آغاسی مانند کرده بودم که عده ای شدیدا انتقاد کردند و گفتند نباید آغاسی که یک خواننده مردمی با ویژگی های مثبت بوده با چنین کسی مقایسه شود و من با این که همه می دانیم در مثل مناقشه نیست، از مردم عذرخواهی کردم و در این مورد هم فکر می کردم مردم متوجه منظور و اشارات من هستند که تأکید کرده بودم آقای جنتی که دارای مصونیت قضائی است، در دادگاه افکارعمومی محاکمه شده است!
تاجزاده همچنین تأکید کرد: مردم باید توجه داشته باشند که اصرار من بر محاکمه جنتی و پیگیری موضوع ورود آقای حدادعادل به مجلس ششم بر اثر دستکاری در آراء مردم و ابطال هفتصد هزار رأی شهروندان تهرانی، به هیچ وجه کینه شخصی نیست. بلکه صرفا به خاطر این است که من در آن انتخابات سرپرست ستاد انتخابات کشور و امین آرای مردم بودم.
رئیس ستاد انتخابات کشور در دولت اصلاحات تصریح کرد: جنتی تقلب کرد و حدادعادل را که رأی نیاورده بود به جای کاندیدایی که مردم تهران به او رأی داده بودند و پس از انتخابات به زندان افکنده شده است، یعنی دکتر علیرضا رجایی، به مجلس فرستاد. و من با این که اکنون پستی ندارم اما هم چنان مسئولیتم باقی است و خود را موظف می دانم که این دو را وادار به عذرخواهی رسمی از مردم کنم.
وی افزود: اهمیت این مسئله به عنوان وظیفه ملی برای من به حدی است که حتی اگر آقای جنتی به دیار باقی برود که در محکمه عدل الهی مجبور به جواب گویی در مورد این بی عدالتی و عدم رعایت حق الناس باشد، من تا روزی که زنده ام با پیگیری هایم تن او را در گور خواهم لرزاند تا آن که بازماندگانش مجبور به عذرخواهی از مردم و حلالیت طلبیدن از آن ها شوند.
تاجزاده همچنین با اشاره به یادداشت خود با عنوان «پدر، مادر، ما باز هم متهمیم» که در آن از نسل امروز برای خطاهای دیروز عذرخواهی کرده است، با تشکر از اظهارات اخیر آیت الله موسوی اردبیلی، تاکید کرد: این گونه موضع گیری ها موجب روحیه دادن به زندانی های سیاسی می شود که به پاس دفاع از آرمان های اصیل انقلاب رنج زندان را تحمل می کنند و جوانان ما باید توجه بیشتری به موضع گیری های مراجع تقلید و فضلا و علمای مستقل درباب مسائل روز و این گونه روی کردها و فرمایشات روشنگرانه داشته باشند.
وی افزود: بی تردید عدم تأیید شرایط نابسامان اجتماعی و فرهنگی و سیاسی موجود و اعتراف به اشتباهات محتمل گذشته و عذرخواهی یک مرجع تقلید شیعه از مردم، از افتخارات تشیع در عصر حاضر و قابل توجه و تحسین و تقدیر است و موجب می شود که دیگران هم این شیوه های پیامبرگونه را بیاموزند و به آن تأسی کنند.
این زندانی سیاسی که در شرایط قرنطینه و انفرادی امکان مطالعه برخی کتب، روزنامه ها و نشریات را دارد و معمولا در ملاقات هایش نیز کتبی را برای مطالعه به علاقه مندان معرفی می کند، ضمن تشکر از نویسندگان متعهد، دوستان خود را به مطالعه مقالات و یادداشت های ارزشمند آقایان سید هادی خسروشاهی درمورد «بن بلا» در روزنامه اطلاعات و آقای رسول جعفریان در باب «عرفان های کاذب» در روزنامه تهران امروز دعوت کرد.
افزایش قیمت نان، زندگی کارگران را بحرانی می کند
یک فعال کارگری در زنجان اعلام کرد: افزایش افسار گسیخته تورم و افزایش روز افزون قیمت کالاهای اساسی نارضایتی اکثر خانوارهای کارگری را در پی داشته است.مرتضی ریحانیان اظهار داشت: کارگران با حقوق ۴۰۰ هزار تومانی با سرپرستی میانگین چهار نفر چگونه می‌توانند با افزایش بی‌رویه قیمت‌ها زندگی کنند.
او با انتقاد از افزایش ۲۵ درصدی قیمت نان افزود: افزایش قیمت نان که قوت اول سفره این قشر است، کارگران را دچار بحران و نگرانی کرده است.
این فعال کارگری با بیان اینکه افزایش قیمت نان بحران‌های اقتصادی و اجتماعی زیادی بوجود می‌آورد گفت: شعار دادن در سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی تیشه به ریشه هر نوع تولید می‌زند.
گرانی نان، ۱۵ میلیون را تهدید می کند
در همین حال، نماینده تهران در مجلس گفت: امروز شاهد این هستیم که مسئولان بدون توجه به فقر، نان گران را تحویل خانوار‌ها می‌دهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علیرضا محجوب در نطق میان دستور خود در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی گفت: گرانی و تورم امروزه کارگران، بازنشستگان را به خود مشغول کرده است چرا که حقوق بگیران درآمد کوچکی دارند و این درآمد برای آنان کافی نیست.
وی در ادامه افزود: همه نمایندگان و مردم در جریان افزایش اجاره بهای مسکن قرار دارند و امروز این افزایش بها مشکلی است که می‌توان گفت وای به حال مستاجران که فاقد خانه و مسکن میباشند.
نماینده مردم تهران تصریح کرد: این روزها بی‌کسی و نداشتن پول به خوبی لمس می‌شود. آیا وقت اقدامات جدی مجلس در رابطه با عمل به وظیفه قانون اساسی در اصل ۳۱ یعنی داشتن مسکن متناسب با نیاز فرا نرسیده است.
وی در ادامه گفت: با وجود آنکه گرانی صرفاً به موضوع مسکن محدود نمی‌شود اما موضوع مهمتر از آن گرانی نان است که جای تأمل خاصی دارد.
وی گفت: مسوولان در میان کالاهای مصرفی باتوجه به حساسیت اجتماعی در مورد افزایش قیمت نان یعنی اصلیترین خوراک کارگران، کشاورزان و سایر اقشار مردم به چه جسارتی توانسته‌اند نان را افزایش دهند.
وی با بیان اینکه مسئولانی که از افزایش قیمت نان صحبت می‌کنند آیا این دسته از گرسنگی چیزی نمی‌دانند، گفت: از کودک، مادر و پدری که باید در مصرف تنها کالای باقی مانده برای سفره خود چیزی تهیه کنند آیا چیزی شنیده‌اید.
وی درادامه گفت: با این کار مسئولان، امروزه فقرا می‌بایست برای غذای خود نان خشک گندیده و غذاهای مصرف شده اغنیا را مصرف کنند.
محجوب خاطرنشان کرد: با وجود تضمین از سوی مسئولین برای پرداخت یارانه نان، اما برای افزایش قیمت نان هیچ یارانه‌ای در نظر گرفته نشده است و حتی تلاش برای کنترل قیمت آن هم نمی‌شود لذا باید گفت آنها درد گرسنگان را ندارند و در واقع این امر سفره ۱۵میلیون نفر را تهدید می‌کنند.
وی بیان کرد: انتظار داشتیم مجلس به جای مباحث اقتصادی بحث گرانی نان را در دستور کار قرار دهد.
وی در ادامه بیان کرد: باید قانون بیمه بیکاری برای متقاضیان کار و شاغلان هر چه زود‌تر عملیاتی شود تا فقرایی که می‌خواهند کار کنند ولی شغلی پیدا نمی‌کنند از این بیمه بهره‌مند شوند.
به دلیل مخالفت ناجا با حضور زنان در سینما، پخش زنده فوتبال یورو ۲۰۱۲ منتفی شد
موسسه تصویر شهر پس از ابلاغ دستورالعمل نیروی انتظامی مبنی بر اینکه تنها آقایان حق دیدن بازیهای یورو ۲۰۱۲ را در سالن‌های سینما دارند، از پخش این بازی‌ها در پردیس‌های تحت پوشش خود انصراف داد.سردار بهمن کارگر، معاون اجتماعی ناجا، در حاشیه مراسم افتتاح باشگاه خبرنگاران پلیس و انجمن سینمای پلیس حضور خانم ها در زمان پخش فوتبال در سینما را به دور از شان آنها دانست و گفت: “پلیس مستندسازی زیادی از حضور زنان و مردان در هنگام بازی فوتبال در سراسر کشور انجام داده است و متوجه شدیم که هنگامی که زنان و مردان با یکدیگر به تماشای فوتبال می‌پرداند، وضعیت مناسبی نیست.”
او گفت: ” به هرحال اختلاط زن و مرد مورد تایید ما نیست. فوتبال بازی هیجانی است. مردم در هنگام تماشای این بازی حواسشان جمع نیست. مردان در هنگام بازی فوتبال هیجانی می شوند و بعضا فحش‌های رکیک داده یا شوخی‌های بدی انجام می‌دهند، آیا این در شان زنان است که در این مکان حضور بیابند؟”
معاون اجتماعی ناجا گفت: وضعیت حضور زنان و مردان در سینماها برای تماشای بازی فوتبال مناسب نیست، این در شان زنان نیست که با آقایان فوتبال نگاه کنند و زنان باید از نیروی انتظامی در این زمینه تشکر کنند.”
به گزارش روابط عمومی موسسه تصویر شهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، تصمیم این موسسه برای پخش مستقیم فوتبال مبتنی بر تحلیل مشخص فرهنگی توسط کارشناسان بود، این اقدام در درجه اول سالن‌های سینما را در معرض کانون توجه خانواده‌ها قرار می‌داد و از این طریق صنعت فیلمسازی ایران از اقبال بیشتری برخوردار می‌شد.
همچنین این اقدام در گام بعدی، فرهنگ مشارکت جمعی را افزایش می‌دهد و می‌توان نشان داد با حضور خانواده‌ها و با حاکمیت شرم حضور زنان، تخلیه هیجان‌ها شکل سالم و اخلاقی‌تر می‌یابد و این تجربه می‌توانست در آینده بر فرهنگ مخاطبان ورزش نیز تاثیر مستقیم بگذارد که متاسفانه این نکات دقیق در عمل نادیده گرفته شد.
با توجه به این نکات تصمیم گرفته شد برای حفظ اموال پردیس‌ها که متعلق به شهروندان تهران است و رعایت امنیت اخلاقی از پخش این بازی‌ها صرفنظر شود تا اگر دستاورد اخلاقی لازم کسب نمی‌شود به فضایی فرصت داده نشود تا تضمین سلامت اخلاقی را به مخاطره بیاندازد.
در پایان با توجه به نکاتی که ذکر شد از کلیه خانواده‌های تهرانی که مایل به حضور در پردیس‌ها جهت تماشای برنامه مسابقات فوتبال جام ملت‌های اروپا بودند پوزش می‌خواهیم.
یک کشته و سه زخمی در انفجار گاز کهریزک
انفجار گاز در منطقه کهریزک ورامین که شب گذشته رخ داد، خسارات جانی و مالی از جمله یک کشته، سه مصدوم و تخریب کامل چهار خانه را برجای گذاشت.مدیرعامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر ورامین در تشریح جزئیات این حادثه اظهار داشت: این انفجار ساعت ۱۹:۵۵ دقیقه شامگاه شنبه در منطقه کهریزک ورامین رخ داد و نیروهای آتش نشانی در فاصله زمانی سه دقیقه یعنی ساعت ۱۹:۵۸ دقیقه در محل حادثه حاضر شدند.
به گزارش مهر، حمید ارسطوئیان افزود: در این حادثه یک زن ۸۰ سال فوت شد و همچنین سه مصدوم راهی بیمارستان شدند. وی بیان کرد: چهار منزل نیز به طور کامل تخریب شد.
این مسئول در خصوص علت انفجار عنوان کرد: بی احتیاطی در نحوه استفاده از گاز موجب تخریب این خانه ها و خسارات جانی مذکور شد.
وی بیان داشت: یک نفر از مصدومان حادثه در بیمارستان تهران بستری و دیگری در بیمارستان ۱۵ خرداد ورامین است و یکی از مصدومان نیز مرخص شده است.
این مسئول افزود: در زمان ملاقات با مصدومی که در بیمارستان تهران است، جزئیات انفجار از او پرسیده خواهد شد، چرا که مسبب اصلی حادثه وی بوده است.
وی گفت: اصول فنی ساختمان در ساخت این خانه ها رعایت نشده بود و به همین دلیل به طور کامل تخریب شدند.
گزارش میدانی کلمه از رفتار گشت ارشاد با مردم
ون های گشت ارشاد. دخترانی که تا ماموران پلیس را از دور می بینند، راه
خود را کج می کنند. نگاههایی که با نفرت به سمت پلیس های زن پرتاب می شود.
جیغ و فریادی که هر چند ساعت یک بار در گوشه ای از میدان بلند می شود. این،
تصویر تکراری این روزها در برخی میدان های شهر تهران است.
بیش از سه سال از روزی که میرحسین موسوی به انتقاد از برخوردهای نسنجیده پلیس با دختران و زنان پرداخت و وعده داد که در صورت رسیدن به ریاست جمهوری، «گشت‌های ارشاد را جمع میکنم» می‌گذرد. اکنون موسوی در حصر خانگی است، حاکمیت همچنان به رفتار غیر عقلانی اش ادامه می دهد و حرمت و کرامت مردم در خیابان ها و ملأ عام همچنان مورد بی اعتنایی قرار می گیرد.
خبرنگار کلمه برای چند ساعتی با مردمی که پیگیر وضعیت دختران بازداشت شده ی خود بوده اند، همراه شده و از وضعیت یکی از پایگاه های پلیس گزارشی تهیه کرده که در ادامه می خوانید:
گاهی هم در باز می شود که یکی از آنان که متهم نامیده شده اند بیرون می آیند. دختر خانمی ۴-۲۳ ساله با چادری بر سر بیرون می آید، با او هم صحبت می شوم. می گوید میدان ولیعصر گرفتندم. گفتند به خاطر مانتوی کوتاه. چادر را که خواهرش برایش آورده کنار می زند و می پرسد: شما بگویید، این مانتو کوتاه است؟ مانتوی مشکی تا پایین زانو. می گوید با یک پلاک که روی آن نوشته شده بود “متهم به جرم بدحجابی” عکس گرفتند و اثر انگشت و …
خانم میانسالی با مشت بر پنجره سرباز می کوبد و می گوید: دخترم را بیاورید بیرون. سرباز از او مدارکش را می خواهد که زن می گوید نوه ام است و مدارکش کرج است. سرباز می گوید اینجا می ماند تا مدارک بیاید؛ بدون مدرک نمی شود. می گوید ببین برایش لباس آوردم، تو را به خدا نگذارید اینجا بماند. هر کاری بگویید می کنم، بگذارید بیرون بیاید. سرباز پاسخ می دهد: نیاز به کاری نیست. برو مدارکش را سریع تر بیاور… زن جوانی که نزدیک به او ایستاده، می گوید: نگذارید شب اینجا بماند. خیابان باشند بهتر است تا دست این…
دختر جوان دیگری بیرون می آید و بلند می گوید با پلاک متهم بدحجابی از او هم عکس انداخته اند. مادرش به او ملحق می شود و می گوید: خاک بر سر مملکتی که متهمش این جوان های ما باشند. یک مشت دزد و قاتل راست راست می چرخند. با او هم صحبت می شوم، می گوید: کارمند دولتی هستم و از سرکار به خانه می آمدم. اگر این تیپ من مشکل داشت که محل کارم هم از من ایراد می گرفت.
ماشین های ون با فاصله نزدیک یک به یک پر شده از سطح شهر می رسند. یک ماشین جلو و یک ون هم پشت آن. هر ۲۰ دقیقه شاید هم کمتر یک ون جدید می آید و متهمان بدحجابی! را داخل پایگاه می برد.
برخی جوان ها با خنده و صدای بلند می گویند. بار جدید رسید. در را باز کنید.
خانمی چادری به محض باز شدن در برای ورود ماشین ها به داخل، با سرعت برای پیگیری وضعیت دخترش به درون پایگاه می رود که او را بیرون می کنند. عصبانی است و رو به حاضرین فریاد می زند: واقعا برای همه شما متاسفم که دم نمی زنید. این برخوردها یعنی چه. من زمان شاه چادری بودم و هم اکنون هم این چادر بر سرم است. با همین چادر انقلاب کردیم. اما زمان آن شاه لعنتی هم اجازه چنین برخوردهایی را ندادیم. حالا اینجا ساکت ایستاده اید و دم نمی زنید. برای همه شما متاسفم… در باز می شود تا ون های تازه از راه رسیده به داخل بروند.
مرد میانسالی از راه می رسد. با پیراهن روی شلوار و محاسنی بلند و تسبیح به دست. حاضرین برایش کنار می روند با این گمان که از پرسنل داخل پایگاه است. به پنجره نگهبانی می زند و می گوید در را باز کنید، می خواهم داخل بیایم. سرباز ممانعت می کند و می گوید اسم متهم ات چیست؟ لباس برایش آوردی؟ مرد می پرسد: یعنی چه؟ ما را اینجا خواسته اید که فقط لباس تحویل بدهیم. این که نمی شود. رویه غلطی است. در را باز کن من با مسوول ات حرف دارم. ما حرف داریم، باید بشنوید. سرباز باز مخالفت می کند و می گوید: مسوول پایگاه خانم است و آقایان را نمی بیند. مرد می گوید: خوب مسوول آقا بگذارید. جر و بحث ادامه دارد. مرد هم چنان گله مند است که: وقتی مردم را اینجا احضار می کنید، باید بیایید رو در رو صحبت کنید. اینکه اینجا یک لباس و چادر تحویل می گیرید که نشد اصلاح. دختر من صبح که بیرون آمده، دیدم حجابش مشکلی نداشته است. چرا این جمعیت را اینجا از کار و زندگی انداختید؟
بحث ادامه دارد. میان این دو از یک طرف و گلایه های حاضرین هم…
خانم مانتویی که می گوید برای دخترش شلوار آورده است، نایلون را به سرباز می دهد و فریاد می زند: بیایید، مشکل مملکت تان حل شد؟ شلوار لی رنگ روشن دخترم را عوض کردید. با او که هم صحبت می شوم، توضیح می دهد شلوار دخترش نه تنگ بوده و نه کوتاه. فقط به خاطر رنگ آبی آسمانی آن را گرفتند و اینجا آوردند.
پسر جوانی هم آنجاست که می گوید مانتو گشادی برای خواهرش خریده و آورده اما گفته اند باز کوتاه است و باید آن را عوض کند. آقایی می گوید یک دفعه برایش چادر بخر که خیالشان راحت شود. آن یکی هم می گوید: بله همه مشکلات این مملکت حل شده و درد آن فقط چادر است. همان لیاقت اینهاست که بگویند همه کارها زیر چادر انجام می شود.
دیگری نیز می گوید: مشکل اختلاس را اگر راست می گویید حل کنید. چرا تا کم می آورید و گند کارهایتان بالا می زند، برای مردم شاخ و شانه می کشید؟
یکی هم می گوید: پول نفت ما را می گیرید می خورید [...] می شوید.
جوانی هم می گوید: همان سال ۸۸ اشتباه کردیم. باید از بیخ نابود و ساقط تان می کردیم. برای شما سکوت و نجابت جواب نمی دهد.
هر بار که در بزرگ پایگاه باز می شود، صدای گلایه ها و فریادها بیشتر می شود. خانم چادری می گوید: از ماست که بر ماست. همینطور اینجا ساکت ایستاده اید که چه شود؟ اعتراض کنید! زن با وجود مقاومت دو سرباز جلوی در وروی، خود به داخل پایگاه می رود.
همراهان باید بسته به اینکه مشکل از جوراب، شلوار یا مانتو و… باشد، همان ها را به همراه بیاورند و کپی مدارک شناسایی کارت ملی و شناسنامه را هم تحویل دهند. با این حال زمان زیادی را باید منتظر باشند.
خانم میانسالی هم با عصبانیت با مانتوی بلند بیرون می آید. می گوید: حداقل از سن من خجالت بکشید.
آقایی از حاضرین می گوید: اینها که مشکلشان حجاب نیست. بروید داخل اکثریت اینها را که گرفته اند ببینید. والله اگر حجابشان مشکل داشته باشد. می گوید: چند روز پیش میدان ونک همه ی زنان را می گرفتند و داخل همین ون ها می بردند. انگار سهمیه روزانه دارند که باید تکمیل کنند. آن موقع دیدم، اما نمی دانستم امروز باید خودم برای دخترم به اینجا بیایم.
مرد دیگری هم در پاسخ او می گوید: اینها دردشان چیز دیگری است، حجاب را بهانه کرده اند.
مرد میانسال هم چنان در تلاش برای متقاعد کردن سرباز است تا با فرمانده پایگاه صحبت کند. می گوید: آقا ما حرف داریم. مرد دیگری که کنار او ایستاده می گوید: این بنده خدا هم سرباز است. الان بگذارد بروی داخل، برایش اضافه خدمت می زنند.
جوانی هم که تازه از راه رسیده گله می کند که من ورزشکار این مملکت هستم. مامور شما برای بازداشت خواهرم با ما بد برخورد کرده اند.
در ورودی که باز می شود. به داخل می روم. در حال بحث با دیگر همراهان هستند تا مانع حضورشان شوند که خود را به داخل می رسانم.
چند نفری در محوطه در حال جر و بحث کردن هستند. یک خانم چادری را می بینم که با یکی از ماموران در حال صحبت است، می گوید: خجالت بکشید، من برای این مملکت شهید دادم. این چه طرز برخورد با مردم است؟ آن یکی می گوید ما هم ماموریم و معذور. از ما هم خواسته اند که…
منتظر نمی شوم. به سمت سالنی می روم که سر و صدای زیادی از آن بیرون می آید. دو مامور چادری جلوی در ایستاده اند. در نیمه باز است. سالن مملو از جمعیت است. خانمی جوان دوربین به دست یک به یک متهمان تازه از راه رسیده را به صف می کنند برای عکس گرفتن. صدای پچ پچ است که به بیرون می آید. با صدای جیغ و فریاد زن مامور فریاد می زند. برای این دستبند بیاورید و بیرون می آید. من هم به بیرون هدایت می شوم.
این تنها بخش کوچکی از گلایه های مردم از نوع برخوردی است که با آنها و فرزندانشان صورت می گیرد.
گشت های ارشاد و امنیت اخلاقی نیروی انتظامی از چندی پیش در اکثر خیابانهای پر رفت و آمد شهرها به خصوص پایتخت مستقر شده اند و وظیفه آنان مقابله با زنانی است که از نظر آنها حجاب مناسبی ندارند. در حالی که بسیاری از بازداشت شدگان و والدین آنها این انتقاد را مطرح می کنند که برخورد پلیس، تند و غیر قانونی است. آنها می گویند هیچ ملاک و معیار مشخصی برای این برخوردها وجود ندارد و هدف چیزی جز ایجاد رعب و وحشت نیست.
یکی از شهروندان می گوید: من موافق بی حجابی نیستم. اما آیا همه مشکلات کشور حل شده و فقط موضوع حجاب باقی مانده است؟
پیرمردی هم در این خصوص معتقد است که اینها به دنبال آن هستند که به مشکلات مردم اضافه کنند و هر بار به بهانه ای ایجاد وحشت می کنند.
این انتقادها در حالی است که سردار حسین ساجدی‌نیا فرمانده پلیس تهران ادعا کرده: پلیس در راستای پاسخگویی به مطالبان و درخواست‌های مردم و همچنین ایجاد و برقراری احساس امنیت بیشتر نسبت به اجرای این طرح‌ها اقدام کرده است.
او هم چنین در حالی در تشریح چگونگی برخورد با افراد بدحجاب گفته است که پس از آنکه ماموران افراد بدحجاب را به پایگاه دعوت می‌کنند این افراد بدحجاب در پایگاه توسط روانشناسان و کارشناسان علوم‌اجتماعی مورد مشاوره قرار می‌گیرند.
اما مشاهدات خبرنگار کلمه نشان می دهد آنچه پس از این بازداشت ها و انتقال افراد به مراکز پلیس صورت می گیرد، تنها تشکیل پرونده، اعلام اتهام بدحجابی، گرفتن عکس و پرونده سازی و تعویض لباس آنهاست. همین! بودن هیچ تغییری در فکر یا رفتار این دختران، و البته به همراه قدری کینه و نفرت انباشته که فعلا در حد غرولند زیر لب ها مانده ولی معلوم نیست فردا و فرداها به چه شکل دیگری بروز خواهد کرد.
عکس دو نفره با تابلوی «متهم به جرم بدحجابی»
کلمه – زهره نقیبی:
ون های گشت ارشاد. دخترانی که تا ماموران پلیس را از دور می بینند، راه
خود را کج می کنند. نگاههایی که با نفرت به سمت پلیس های زن پرتاب می شود.
جیغ و فریادی که هر چند ساعت یک بار در گوشه ای از میدان بلند می شود. این،
تصویر تکراری این روزها در برخی میدان های شهر تهران است.بیش از سه سال از روزی که میرحسین موسوی به انتقاد از برخوردهای نسنجیده پلیس با دختران و زنان پرداخت و وعده داد که در صورت رسیدن به ریاست جمهوری، «گشت‌های ارشاد را جمع میکنم» می‌گذرد. اکنون موسوی در حصر خانگی است، حاکمیت همچنان به رفتار غیر عقلانی اش ادامه می دهد و حرمت و کرامت مردم در خیابان ها و ملأ عام همچنان مورد بی اعتنایی قرار می گیرد.
خبرنگار کلمه برای چند ساعتی با مردمی که پیگیر وضعیت دختران بازداشت شده ی خود بوده اند، همراه شده و از وضعیت یکی از پایگاه های پلیس گزارشی تهیه کرده که در ادامه می خوانید:
* * *
جمعیت زیادی جلوی پایگاه شماره … ایستاده اند. بیشتر از ۳۰ نفر. در سنین
و تیپ های مختلف. پیر و جوان. زن و مرد. ساعت های طولانی انتظار پشت در
بزرگ آهنی باعث شده زبان به گلایه باز کنند. اما گوشی از داخل این پایگاه
برای شنیدن حرف های آنها نیست. تنها رابط با داخل پایگاه یک پنجره کوچک
آهنی است که گهگاهی باز می شود و دستی مدارک را از همراهان متهمین می گیرد.
دقت که می کنی، سرباز نظام وظیفه است که مواردی که به خانواده ها سفارش
شده بیاورند تحویل می گیرد و اسم آنها را ثبت می کند و پنجره را می بندد.گاهی هم در باز می شود که یکی از آنان که متهم نامیده شده اند بیرون می آیند. دختر خانمی ۴-۲۳ ساله با چادری بر سر بیرون می آید، با او هم صحبت می شوم. می گوید میدان ولیعصر گرفتندم. گفتند به خاطر مانتوی کوتاه. چادر را که خواهرش برایش آورده کنار می زند و می پرسد: شما بگویید، این مانتو کوتاه است؟ مانتوی مشکی تا پایین زانو. می گوید با یک پلاک که روی آن نوشته شده بود “متهم به جرم بدحجابی” عکس گرفتند و اثر انگشت و …
خانم میانسالی با مشت بر پنجره سرباز می کوبد و می گوید: دخترم را بیاورید بیرون. سرباز از او مدارکش را می خواهد که زن می گوید نوه ام است و مدارکش کرج است. سرباز می گوید اینجا می ماند تا مدارک بیاید؛ بدون مدرک نمی شود. می گوید ببین برایش لباس آوردم، تو را به خدا نگذارید اینجا بماند. هر کاری بگویید می کنم، بگذارید بیرون بیاید. سرباز پاسخ می دهد: نیاز به کاری نیست. برو مدارکش را سریع تر بیاور… زن جوانی که نزدیک به او ایستاده، می گوید: نگذارید شب اینجا بماند. خیابان باشند بهتر است تا دست این…
دختر جوان دیگری بیرون می آید و بلند می گوید با پلاک متهم بدحجابی از او هم عکس انداخته اند. مادرش به او ملحق می شود و می گوید: خاک بر سر مملکتی که متهمش این جوان های ما باشند. یک مشت دزد و قاتل راست راست می چرخند. با او هم صحبت می شوم، می گوید: کارمند دولتی هستم و از سرکار به خانه می آمدم. اگر این تیپ من مشکل داشت که محل کارم هم از من ایراد می گرفت.
ماشین های ون با فاصله نزدیک یک به یک پر شده از سطح شهر می رسند. یک ماشین جلو و یک ون هم پشت آن. هر ۲۰ دقیقه شاید هم کمتر یک ون جدید می آید و متهمان بدحجابی! را داخل پایگاه می برد.
برخی جوان ها با خنده و صدای بلند می گویند. بار جدید رسید. در را باز کنید.
خانمی چادری به محض باز شدن در برای ورود ماشین ها به داخل، با سرعت برای پیگیری وضعیت دخترش به درون پایگاه می رود که او را بیرون می کنند. عصبانی است و رو به حاضرین فریاد می زند: واقعا برای همه شما متاسفم که دم نمی زنید. این برخوردها یعنی چه. من زمان شاه چادری بودم و هم اکنون هم این چادر بر سرم است. با همین چادر انقلاب کردیم. اما زمان آن شاه لعنتی هم اجازه چنین برخوردهایی را ندادیم. حالا اینجا ساکت ایستاده اید و دم نمی زنید. برای همه شما متاسفم… در باز می شود تا ون های تازه از راه رسیده به داخل بروند.
مرد میانسالی از راه می رسد. با پیراهن روی شلوار و محاسنی بلند و تسبیح به دست. حاضرین برایش کنار می روند با این گمان که از پرسنل داخل پایگاه است. به پنجره نگهبانی می زند و می گوید در را باز کنید، می خواهم داخل بیایم. سرباز ممانعت می کند و می گوید اسم متهم ات چیست؟ لباس برایش آوردی؟ مرد می پرسد: یعنی چه؟ ما را اینجا خواسته اید که فقط لباس تحویل بدهیم. این که نمی شود. رویه غلطی است. در را باز کن من با مسوول ات حرف دارم. ما حرف داریم، باید بشنوید. سرباز باز مخالفت می کند و می گوید: مسوول پایگاه خانم است و آقایان را نمی بیند. مرد می گوید: خوب مسوول آقا بگذارید. جر و بحث ادامه دارد. مرد هم چنان گله مند است که: وقتی مردم را اینجا احضار می کنید، باید بیایید رو در رو صحبت کنید. اینکه اینجا یک لباس و چادر تحویل می گیرید که نشد اصلاح. دختر من صبح که بیرون آمده، دیدم حجابش مشکلی نداشته است. چرا این جمعیت را اینجا از کار و زندگی انداختید؟
بحث ادامه دارد. میان این دو از یک طرف و گلایه های حاضرین هم…
خانم مانتویی که می گوید برای دخترش شلوار آورده است، نایلون را به سرباز می دهد و فریاد می زند: بیایید، مشکل مملکت تان حل شد؟ شلوار لی رنگ روشن دخترم را عوض کردید. با او که هم صحبت می شوم، توضیح می دهد شلوار دخترش نه تنگ بوده و نه کوتاه. فقط به خاطر رنگ آبی آسمانی آن را گرفتند و اینجا آوردند.
پسر جوانی هم آنجاست که می گوید مانتو گشادی برای خواهرش خریده و آورده اما گفته اند باز کوتاه است و باید آن را عوض کند. آقایی می گوید یک دفعه برایش چادر بخر که خیالشان راحت شود. آن یکی هم می گوید: بله همه مشکلات این مملکت حل شده و درد آن فقط چادر است. همان لیاقت اینهاست که بگویند همه کارها زیر چادر انجام می شود.
دیگری نیز می گوید: مشکل اختلاس را اگر راست می گویید حل کنید. چرا تا کم می آورید و گند کارهایتان بالا می زند، برای مردم شاخ و شانه می کشید؟
یکی هم می گوید: پول نفت ما را می گیرید می خورید [...] می شوید.
جوانی هم می گوید: همان سال ۸۸ اشتباه کردیم. باید از بیخ نابود و ساقط تان می کردیم. برای شما سکوت و نجابت جواب نمی دهد.
هر بار که در بزرگ پایگاه باز می شود، صدای گلایه ها و فریادها بیشتر می شود. خانم چادری می گوید: از ماست که بر ماست. همینطور اینجا ساکت ایستاده اید که چه شود؟ اعتراض کنید! زن با وجود مقاومت دو سرباز جلوی در وروی، خود به داخل پایگاه می رود.
همراهان باید بسته به اینکه مشکل از جوراب، شلوار یا مانتو و… باشد، همان ها را به همراه بیاورند و کپی مدارک شناسایی کارت ملی و شناسنامه را هم تحویل دهند. با این حال زمان زیادی را باید منتظر باشند.
خانم میانسالی هم با عصبانیت با مانتوی بلند بیرون می آید. می گوید: حداقل از سن من خجالت بکشید.
آقایی از حاضرین می گوید: اینها که مشکلشان حجاب نیست. بروید داخل اکثریت اینها را که گرفته اند ببینید. والله اگر حجابشان مشکل داشته باشد. می گوید: چند روز پیش میدان ونک همه ی زنان را می گرفتند و داخل همین ون ها می بردند. انگار سهمیه روزانه دارند که باید تکمیل کنند. آن موقع دیدم، اما نمی دانستم امروز باید خودم برای دخترم به اینجا بیایم.
مرد دیگری هم در پاسخ او می گوید: اینها دردشان چیز دیگری است، حجاب را بهانه کرده اند.
مرد میانسال هم چنان در تلاش برای متقاعد کردن سرباز است تا با فرمانده پایگاه صحبت کند. می گوید: آقا ما حرف داریم. مرد دیگری که کنار او ایستاده می گوید: این بنده خدا هم سرباز است. الان بگذارد بروی داخل، برایش اضافه خدمت می زنند.
جوانی هم که تازه از راه رسیده گله می کند که من ورزشکار این مملکت هستم. مامور شما برای بازداشت خواهرم با ما بد برخورد کرده اند.
در ورودی که باز می شود. به داخل می روم. در حال بحث با دیگر همراهان هستند تا مانع حضورشان شوند که خود را به داخل می رسانم.
چند نفری در محوطه در حال جر و بحث کردن هستند. یک خانم چادری را می بینم که با یکی از ماموران در حال صحبت است، می گوید: خجالت بکشید، من برای این مملکت شهید دادم. این چه طرز برخورد با مردم است؟ آن یکی می گوید ما هم ماموریم و معذور. از ما هم خواسته اند که…
منتظر نمی شوم. به سمت سالنی می روم که سر و صدای زیادی از آن بیرون می آید. دو مامور چادری جلوی در ایستاده اند. در نیمه باز است. سالن مملو از جمعیت است. خانمی جوان دوربین به دست یک به یک متهمان تازه از راه رسیده را به صف می کنند برای عکس گرفتن. صدای پچ پچ است که به بیرون می آید. با صدای جیغ و فریاد زن مامور فریاد می زند. برای این دستبند بیاورید و بیرون می آید. من هم به بیرون هدایت می شوم.
این تنها بخش کوچکی از گلایه های مردم از نوع برخوردی است که با آنها و فرزندانشان صورت می گیرد.
گشت های ارشاد و امنیت اخلاقی نیروی انتظامی از چندی پیش در اکثر خیابانهای پر رفت و آمد شهرها به خصوص پایتخت مستقر شده اند و وظیفه آنان مقابله با زنانی است که از نظر آنها حجاب مناسبی ندارند. در حالی که بسیاری از بازداشت شدگان و والدین آنها این انتقاد را مطرح می کنند که برخورد پلیس، تند و غیر قانونی است. آنها می گویند هیچ ملاک و معیار مشخصی برای این برخوردها وجود ندارد و هدف چیزی جز ایجاد رعب و وحشت نیست.
یکی از شهروندان می گوید: من موافق بی حجابی نیستم. اما آیا همه مشکلات کشور حل شده و فقط موضوع حجاب باقی مانده است؟
پیرمردی هم در این خصوص معتقد است که اینها به دنبال آن هستند که به مشکلات مردم اضافه کنند و هر بار به بهانه ای ایجاد وحشت می کنند.
این انتقادها در حالی است که سردار حسین ساجدی‌نیا فرمانده پلیس تهران ادعا کرده: پلیس در راستای پاسخگویی به مطالبان و درخواست‌های مردم و همچنین ایجاد و برقراری احساس امنیت بیشتر نسبت به اجرای این طرح‌ها اقدام کرده است.
او هم چنین در حالی در تشریح چگونگی برخورد با افراد بدحجاب گفته است که پس از آنکه ماموران افراد بدحجاب را به پایگاه دعوت می‌کنند این افراد بدحجاب در پایگاه توسط روانشناسان و کارشناسان علوم‌اجتماعی مورد مشاوره قرار می‌گیرند.
اما مشاهدات خبرنگار کلمه نشان می دهد آنچه پس از این بازداشت ها و انتقال افراد به مراکز پلیس صورت می گیرد، تنها تشکیل پرونده، اعلام اتهام بدحجابی، گرفتن عکس و پرونده سازی و تعویض لباس آنهاست. همین! بودن هیچ تغییری در فکر یا رفتار این دختران، و البته به همراه قدری کینه و نفرت انباشته که فعلا در حد غرولند زیر لب ها مانده ولی معلوم نیست فردا و فرداها به چه شکل دیگری بروز خواهد کرد.
ابراز نگرانی ۳۵۰ فعال مدنی، سیاسی و مطبوعاتی نسبت به وضعیت محمد صدیق کبودوند
سحام‌نیوز:
حدود ۳۵۰ فعال اجتماعی، سیاسی و مطبوعاتی طی نامه ای خطاب به کمیسر عالی
حقوق بشر سازمان ملل، با اشاره به اعتصاب غذای محمدح صدیق کبودوند، از این
مقام سازمان ملل درخواست کرده اند تا برای انتقال محمدصدیق کبودوند به خارج
از زندان، به منظور مداوا و همچنین ملاقات با فرزند بیمارش، تلاش کند.
متن نامه و امضا کنندگان آن در در اختیار سحام نیوز قرار گرفته به شرح زیر می‌باشد:
عالیجناب خانم ناوانتم پیلای!کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحدما
امضا کنندگان این نامه مراتب نگرانی مان را بابت وضعیت حاد محمد صدیق
کبودوند، روزنامه نگار و فعال سرشناس حقوق بشر ایرانی که در زندان اوین
تهران دست به اعتصاب غذا زده، اعلام می کنیم.
آقای کبودوند از پنج سال پیش، به دلیل تاسیس «سازمان حقوق بشر کردستان»
در زندان به سر می برد. او به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
کبودوند در طول پنج سال گذشته، دو بار در زندان اوین دچار سکته شده و به ناراحتی حاد ریوی مبتلاست. پزشکان زندان بارها تایید کرده اند که درمان آقای کبودوند در زندان میسر نیست. اما مسئولان قضایی اجازه نمی دهند او در خارج زندان تحت درمان قرار بگیرد.
اما این روزها موضوع جدیدی که علاوه بر مشکلات جسمی، وضعیت روحی آقای کبودوند را حادتر کرده، این است که پسرش پژمان کبودوند، به دلیل ابتلا به یک بیماری خونی صعب العلاج، چندین هفته است که در بیمارستان بستری است و پدر، بارها از مسوولان قضایی خواسته است به او مرخصی بدهند تا بتواند در کنار فرزندش باشد و به درمان و آرامش روحی و روانی پسرش کمک کند.
اما مخالفت با این درخواست، باعث شده تا این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر اعلام کند برای اعتراض به این ستم، هیچ راهی جز دست زدن به اعتصاب غذای نامحدود در زندان برایش نمانده است.
عالیجناب!
ما امضا کنندگان این نامه، از شما تقاضا داریم که وضعیت محمد صدیق کبودوند و نیز برخوردهای فراقانونی دستگاه قضایی با این فعال حقوق بشر، را پیگیری کنید و نگرانی های موجود نسبت به وضعیت حاد جسمی آقای کبودند را به مقامات عالی جمهوری اسلامی انتقال بدهید. بعلاوه، از شما می خواهیم از هرتلاشی برای مداوای محمد صدیق کبودوند در خارج از زندان و نیز بودن بر بالین فرزند بیمارش دریغ نکنید.
اسامی امضا کنندگان نامه :
کبودوند در طول پنج سال گذشته، دو بار در زندان اوین دچار سکته شده و به ناراحتی حاد ریوی مبتلاست. پزشکان زندان بارها تایید کرده اند که درمان آقای کبودوند در زندان میسر نیست. اما مسئولان قضایی اجازه نمی دهند او در خارج زندان تحت درمان قرار بگیرد.
اما این روزها موضوع جدیدی که علاوه بر مشکلات جسمی، وضعیت روحی آقای کبودوند را حادتر کرده، این است که پسرش پژمان کبودوند، به دلیل ابتلا به یک بیماری خونی صعب العلاج، چندین هفته است که در بیمارستان بستری است و پدر، بارها از مسوولان قضایی خواسته است به او مرخصی بدهند تا بتواند در کنار فرزندش باشد و به درمان و آرامش روحی و روانی پسرش کمک کند.
اما مخالفت با این درخواست، باعث شده تا این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر اعلام کند برای اعتراض به این ستم، هیچ راهی جز دست زدن به اعتصاب غذای نامحدود در زندان برایش نمانده است.
عالیجناب!
ما امضا کنندگان این نامه، از شما تقاضا داریم که وضعیت محمد صدیق کبودوند و نیز برخوردهای فراقانونی دستگاه قضایی با این فعال حقوق بشر، را پیگیری کنید و نگرانی های موجود نسبت به وضعیت حاد جسمی آقای کبودند را به مقامات عالی جمهوری اسلامی انتقال بدهید. بعلاوه، از شما می خواهیم از هرتلاشی برای مداوای محمد صدیق کبودوند در خارج از زندان و نیز بودن بر بالین فرزند بیمارش دریغ نکنید.
اسامی امضا کنندگان نامه :
- آذر یغمایی
- آراز فنی
- آرام عثمانی
- آرش حافظی
- آرش علوی
- آری ملک
- آریز اندریانی
- آزاد کردی
- آزاد مرادیان
- آزاده تهرانی
- آزاده خسروشاهی
- آزیتا رضوان
- آسو صالح
- آسیه امینی
- آیدا سعادت
- آیدا قجر
- آینده آزاد
- ابراهیم العربی
- ابوالفضل (پویا) جهاندار
- احترام عبدوست
- احسان بداغی
- احمد آزاد
- احمد حمید احوازی
- احمد عارفی
- احمد مشعوف
- احمدراه پیما
- اسفندیار طبری
- اسماعیل زرگریان
- آسو پیروتی
- افسانه بهشتی زاده
- اکبر سردوزامی
- اکبر کریمیان
- الاهه شکرائی
- الهام قیطانچی
- الهه امانی
- امیر بیگلری
- امیر رشیدی
- امیر صحتی
- امیر نژادیان
- انصافعلی هدایت
- انور میرستاری
- ایوب رحمانی
- بابک ایماز
- بهداد بردبار
- بهرام اسماعیل بیگی
- بهرام پرتوی
- بهروز حشمت
- بهروز خلیق
- بهزاد کریمی
- بهمن امینی
- بیژن افتخاری
- بیژن باقری
- بیژن پیرزاده
- پارسیان ملک
- پرتو نوری علا
- پردیس درخشنده
- پرستو فروهر
- پروانه راد
- پروانه وحیدمنش
- پرویز داورپناه
- پرویز مختاری
- پروین بختیارنژاد
- پروین صالحی پور
- پروین ملک
- پریچهر نعمانی
- پریرخ شورابی
- پریسا کاکائی
- پوران رضایتی
- پویا عزیزی
- تراب مستوفی
- توران ناظمی
- ثریا فلاح
- جمیله نیرومندی
- جهانگیر لقایی
- جواد جواهری
- حامد کنان
- حسن بهگر
- حسن بیات
- حسن نایب هاشم
- حسین دولت آبادی
- حسین علوی
- حمید روشن
- حمید حمیدی
- حمید غفاری
- حمید کوثری
- حمید نوذری
- حمیدرضا مسیبیان
- حمید صدر
- خالد خیاطی
- خالد درودی
- خالق منافی
- خدیجه مقدم
- خسرو خسروی
- خسرو زمانی
- خیرالله فرخی
- داریوش آشوری
- داریوش دانش
- داریوش عظیم پور
- داریوش مجلسی
- داود آزادفر
- داود سروش
- داوود نوائیان
- رامین خرسندی
- رحمان جوانمردی
- رضا اغنمی
- رضا افشار
- رضا سیاووشی
- رضا علیجانی
- رضا کریمی
- رضا هیوا
- رضوان مقدم
- رضوان مقدم
- روحی شفیعی
- روژا فلاح
- روشنک آسترکی
- رویا طلوعی
- رویا کاشفی
- ریبوار حریری
- ریبین رحمانی
- زری رادفر
- زکریا آتشک
- زهر صادقی
- زهره اسدپور
- زویا اسکندریان
- زویا مجد
- زینب پیغمبرزاده
- ژاکلین هوبرت
- ژیلا جمالی
- ژیلا حسن پور
- ژیلا گلعنبر
- ساحل سیستانی
- سارا محمدی
- سارو خلیقی
- سامان رسول پور
- ستاره علوی
- سحر دیناروند
- سروش فرهادیان
- سحر صمصام
- سعید خلیلی
- سعیده سهرابی
- سمیرا پوراندخت
- سمیه رشیدی
- سهراب بهداد
- سهراب رزاقی
- سهیل آصفی
- سهیل پرهیزی
- سوده راد
- سوسن طهماسبی
- سوسن کولیوند
- سوسن محمدخانی غیاثوند
- سوفیا صدیق پور
- سیامک حیدری
- سیاوش عبقری
- سیروس ملکوتی
- سیما بختیاری
- سیما رضایی
- شاپور اسکندری
- شاهین انزلی
- شبنم آذر
- شقایق کمالی
- شکوفه آذر
- شکوفه قبادی
- شلیر باپیری
- شلیر شبلی
- شهاب‌الدین شیخی
- شهرام رفیع زاده
- شهریار آزادکان
- شهریار پویانراد
- شهلا بهاردوست
- شهلا دباغی
- شهلا عبقری
- شوان رستمی
- شورش سلطانی
- شیرکو جهانی اصل
- شیرین فامیلی
- شیوا نوجو
- صابر قادری
- صادق نهومی
- صالح حمد
- صبا واصفی
- صبری نجفی
- صدیقه فخرآبادی
- طاهره برجیس
- طاهره خرمی
- طلایه غفاری
- طلعت تقی نیا
- طلعت یگانه تبریزی
- طیبه اصغر زاده
- عارف نادری
- عباس خرسندی
- عباس رحیمیان
- عبدالکریم احوازی
- عزیز بیکس
- عسل پیرزاده
- عشا مومنی
- عشرت بستجانی
- عصمت بهرامی
- عفت ماهباز
- علی افشاری
- علی پورنقوی
- علیرضا جباری
- علی رضا مجلسی
- علی شاکری
- علی صمد
- علی عبدی
- علی ماهباز
- علیرضا قلونچو
- عمار گلی
- فاخته لونا زمانی
- فاطمه رضایی
- فاطمه مسجدی
- فرح ماخان
- فرحناز محمدی
- فرزانه روستایی
- فرشاد دوستی پور
- فرشید آذرنیوش
- فرشید بهزادی فر
- فرشید فاریابی
- فریبا داودی مهاجر
- فرید مهران ادیب
- فهیمه ملتی
- فواد فتاحی
- کمال الاحوازی
- کیانوش سنجری
- کامران امین آوە
- کامران مهرپور
- کاوه آهنگری
- کاوه رضائی شیراز
- کاوه قریشی
- کاووس عزیزی
- کاوه کرمانشاهی
- کتایون عظیمی فرد
- کورش افطسی
- کوروش پارسا
- کیهان یوسفی
- گرجی مرزبان
- گزیزه باپیری
- گلاله بهرامی
- گلاله شرفکندی
- گلرخ جهانگیری
- گلمراد مرادی
- گلی ابراهیمی
- گوهر شمیرانی
- لیلا اسدی
- لیلا سعادتی
- لیلا سیف اللهی
- مائده سلطانی
- مجید بیازی حیران
- مجید حقی
- محبوب پیکورد
- محبوبه عباسقلی زاده
- محمد برزنجه
- محمد بهبودی
- محمد ترابی
- محمد تنگستانی
- محمد توفیق اسدی
- محمد جودکی
- محمد حسین جعفری
- محمد علی مهرآسا
- محمد قائم مقامی
- محمد مصطفایی
- محمد نجف زاده
- محمدرضا اسکندری
- محمود امیری مقدم
- محمود مهران ادیب
- مراد احمدی
- مرتضی ضیابری
- مرتضی کاظمیان
- مرسده هاشمی
- مریم اهری
- مریم حکمت شعار
- مریم فاروقی
- مریم کمالی
- مریم موذن زاده
- مزدک عبدی پور
- مژگان ثروتی
- مسعود سفیری
- مسعود شب افروز
- معصومه ضیاء
- ملکه رنجبر
- ملیحه زهتاب
- ملیکا محمدی
- منصور مشرف
- منصوره بهکیش
- منصوره حبیب
- منصوره شجاعی
- منوچهر شفائی
- منوچهر فاضل
- منوچهر محمدی
- منوچهر نامور آزاد
- منیره کاظمی
- مهدی خرازی
- مهدی سعیدپور
- مهران ادیب
- مهران براتى
- مهران میرفخرایی
- مهرداد ابوالقاسمی
- مهرداد درویش پور
- مهسا بختیاری
- مهشید پگاهى
- مهشید راستی
- مهناز پراکند
- مهناز دلاگیواننا
- مهناز هدایتی
- مهین شکرالله پور
- میلاد فدایی اصل
- میترا آریان
- میترا نجفی
- میتراابراهیمی
- میثاق پارسا
- میدیا بایزیدپور
- میر حمید سالک
- میلاد ملک
- مینا نیک
- نادر احسنی
- نازی عظیما
- ناصح فریدی
- ناصر پاکدامن
- ناهید خیرابی
- ناهید سرشگی
- ناهید مکری
- ندا فرخ
- نرگس کرمانشاهی
- نسرین ابراهیمی
- نسرین حمیدی
- نصراله حقیقت
- نصرواله آقاجری
- نفیسه آزاد
- نوشابه امیری
- نوید زاهدی
- نوید محبی
- نیره جلالی
- نیما بازاللهی
- هلو جانانی
- هما بدیعیان
- همایون مهمنش
- هیوا مولانیا کوردستانی
- هیوا سلیمی
- هیوا گلمحمدی
- وحید قره باگلی
- وریا بوداغی
- یاسر گلی
- یاشار حکاک پور مراغی
- یاورخسروشاهی
- یوسف عزیزی بنی طرف
- یوسف کریمی
روزنامه دولت افشا کرد: رحیمی این پول ها را به نیابت از محمدرضا باهنر گرفته است
سحام
نیوز: سایت روزنامه دولت در گزارشی،ضمن تایید پول گرفتن معاون اول کنونی
رئیس جمهور از «ج.الف» متهم پرونده بیمه ، مدعی شد که محمدرضا رحیمی این
پول ها را به نیابت از محمدرضا باهنر گرفته است.سایت موسسه ایران در گزارشی با تایید پول گرفتن محمدرضا رحیمی از «ج الف»، متهم به فساد در پرونده بیمه ایران و خیابان فاطمی، مدعی شد رئیس سابق دیوان محاسبات به نیابت از محمدرضا باهنر این پولها را گرفته و «ج.الف» در دفتر رحیمی شنود کار گذاشته بوده است.
به گزارش الف ، در این گزارش، ارگان دولت تلاش کرده ارتباط رحیمی با متهم به فساد بیمه را مربوط به قبل از حضور رحیمی در دولت نشان دهد. این گزارش همچنین تلاش کرده است پای محمدرضا باهنر را در ماجرای ارتباط رحیمی با «ج .الف» به میان بکشد. گزارش ارگان دولت همچنین «چهره مشهور مجلس هشتم و نهم از استانی همجوار تهران» را متهم کرده که ۶۰میلیون تومان از «ج. الف» دریافت کرده و این پول را ناکافی دانسته است.
بخش هایی از گزارش سایت موسسه ایران درباره ارتباط رحیمی و متهم فساد که با عنوان «گزارش ویژه از پشت پرده تهمت‌های اخیر علیه دولت؛ باهنر توضیح دهد» منتشر شده، آمده است:
«… سخنان متهم پرونده بیمه ایران، بازتاب گسترده و توأم با غرض‌ورزی سیاسی در رسانه‌ها یافت و برخی سیاست‌بازان پر ادعا تلاش کردند به استناد این سخن، موج تخریب‌های خود علیه دولت را افزایش دهند.
اما ماجرا از آنجا آغاز شد که سه نفر از نمایندگان دوره‌های گذشته مجلس، «جابر. الف» را به رئیس سابق دانشکده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، معرفی کرده و از وی خواستند تا از توانایی‌های «جابر. الف» استفاده کند. اما زمینه هیچگونه همکاری با «جابر. الف» در آن دوران برای رئیس سابق دانشکده حقوق دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز فراهم نشد تا اینکه وی به ریاست دیوان محاسبات مجلس هفتم رسید.
پس از گذشت مدتی، دو نفر از نمایندگان مجلس مجدداً «جابر. الف» را به رئیس وقت دیوان محاسبات معرفی کرده و می‌گویند اسنادی از تخلفات گسترده در بیمه ایران در اختیار دارد. رئیس وقت دیوان نیز که آن روزها مشغول رسیدگی به پرونده بیمه بود، از این مسئله استقبال و از «جابر. الف» می‌خواهد تا اسناد را در اختیار دیوان قرار دهد…
این روند ادامه می‌یابد تا آنجا که «جابر. الف» در آستانه انتخابات مجلس هشتم، به ادعای خود برای کمک به نامزدهای اصولگرا که در خط ولایت قرار دارند، تلاش میکند مبالغی را به رئیس وقت دیوان محاسبات که از فعالان سیاسی جریان اصولگرایی بوده و در دوره‌های گذشته انتخابات نیز در ستادها فعالیت چشمگیری داشته است، کمک نماید.
رئیس دیوان محاسبات مجلس هفتم به‌دلیل حساسیت جایگاه و مسئولیت خویش از دریافت این کمک‌ها برای نامزدهای اصولگرای انتخابات مجلس هشتم خودداری و «جابر. الف» را به محمدرضا باهنر که از چهره‌های اصلی فعال در انتخابات بود، ارجاع می‌دهد.
پس از مدتی مشخص می‌شود که «جابر. الف» هیچ بخشی از آن مبلغ که بنا داشت کمک کند را به باهنر تحویل نداده و در جواب رئیس وقت دیوان می‌گوید باهنر را قبول ندارم و مبلغی را در اختیار او نمی‌گذارم و اگر خودت می‌گیری پرداخت میکنم.
بر همین اساس باهنر به رئیس وقت دیوان محاسبات می‌گوید اشکالی ندارد، کمک «جابر. الف» را خودت بگیر و من رسیدش را می‌دهم که به همین ترتیب عمل شده و رئیس وقت دیوان، رسید کمک‌های «جابر. الف» را از باهنر می‌گیرد.
از مبالغ کمک‌هایی که «جابر. الف» برای انتخابات مجلس هشتم پرداخته بود، به جز تعداد معدودی، همه نامزدهای اصولگرا استفاده کرده‌اند که برای مثال یکی از چهره‌های برجسته مجلس هشتم و نهم، از محل همین کمک، برای تبلیغات انتخاباتی خود در یکی از استان‌های همجوار تهران، چک ۶۰ میلیون تومانی دریافت میکند و البته آن را ناکافی دانسته و کمک بیشتری را طلب میکند که به‌دلیل محدودیت منابع، مورد موافقت قرار نمی‌گیرد… پس از گذشت مدتی از همکاری «جابر. الف» با دیوان محاسبات، رفتارهایی خارج از عرف و قانون از وی سر می‌زند که موجب حساسیت رئیس وقت دیوان و اطرافیانش می‌شود.
به‌عنوان مثال وی با دیدن خودروی سمند رئیس وقت دیوان، به او می‌گوید قصد دارد یک دستگاه «بی. ام. و» آخرین مدل برای خود و مشابه آن را برای رئیس دیوان خریداری نماید که با واکنش تند رئیس دیوان مواجه می‌شود.
در ادامه «جابر. الف» چند نوبت دیگر تلاش میکند هدایایی از این دست برای رئیس و کارکنان دیوان محاسبات تهیه نماید که با واکنش آنان مواجه می‌گردد.
سرانجام با روشن شدن ابعادی از تخلفات وی که روزی به بهانه افشای تخلفات پا به دیوان محاسبات گذاشته بود و رفتارهای خارج از عرف و عجیبش در این دیوان که مورد پیگیری محمد‌زاده، مدیر وقت روابط عمومی دیوان و معاون کنونی مطبوعاتی وزیر ارشاد قرار گرفت و از همه مهمتر، پیدا شدن یک دستگاه شنود متعلق به «جابر.الف» در دفتر رئیس وقت دیوان محاسبات، کار به برخورد تند با وی و اخراجش می‌کشد تا جایی که به دستور رئیس وقت دیوان، «جابر. الف» دیگر حتی حق نداشت به ساختمان دیوان محاسبات بیاید که البته موجب عصبانیت شدید وی گردید»
هرانا؛ امین زرگرنژاد، فعال چپ در تبریز بازداشت شد
خبرگزاری
هرانا - در پی افزایش فشارها و محدودیت‌ها اعم از احضار و بازجویی بر
فعالین چپ در تبریز، امین زرگرنژاد، فعال سیاسی چپ، شامگاه، بیستم خردادماه
بازداشت شده است.بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امین زرگرنژاد، دانش‌آموخته‌ی مقطع کارشناسی از دانشگاه آزاد تبریز و مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده‌ی فارابی، ساعت ۸ شب گذشته پس از مراجعه‌ی ماموران امنیتی به منزلش بازداشت شد.
ماموران امنیتی ضمن بازرسی کامل منزل، کامپیوتر و برخی از وسایل شخصی وی را نیز ضبط کرده و با خود برده‌اند.
گفتنی ست که از زمان دستگیری تاکنون هیچ تماسی از سوی نامبرده گرفته نشده و خبری از وی در دست نیست.
دو متهم به قتل در بوشهر دوشنبه صبح در ملا عام اعدام میشوند
خبرگزاری
هرانا -دو زندانی که متهم به قتل سه نفر و زخمی کردن هفت نفر در پیست
موتور سواری فرودگاه آبپخش بوشهر میباشند، صبح دوشنبه در ملاء عام اعدام
میشوند.
به گزارش مهر، رئیس روابط عمومی اداره کل دادگستری استان بوشهر گفت: "حکم اعدام قاتلان حادثه آبپخش دوشنبه در ملا عام اجرا می‌شود."
فرزاد امیری شیرازی در گفتگو با خبرنگار
مهر اظهار داشت: اذن قصاص دو نفر عامل حادثه آبپخش اول خرداد ماه از سوی
رئیس قوه قضائیه تایید شده است و این حکم صبح دوشنبه هفته جاری در آبپخش و
در ملا عام اجرا خواهد شد.
وی اضافه کرد: تدابیر لازم برای اجرای این
حکم اتخاذ شده است و این حکم در محل انجام این حادثه یعنی فرودگاه آبپخش
که از آن به عنوان پیست موتورسواری استفاده می‌شد اجرا خواهد شد.
در این حادثه که سه کشته بر جای گذاشت، هفت نفر زخمی شدند.
تجمع اعتراض‌آميز کارگران فضای سبز شهرداری اهواز به دليل عدم دريافت سه ماه حقوق
خبرگزاری
هرانا - یک فعال کارگری در اهواز اعلام کرد: ۵۰ نفر از کارگران فضای سبز
شهرداری اهواز در اعتراض به دریافت نکردن سه ماه حقوق، دست از کار کشیده و
در مقابل معاونت خدمات شهرداری اهواز تجمع کرده‌اند. آقایار حسینی با اعلام این خبر به ایلنا گفت: تعدادی از کارگران فضای سبز شهرداری اهواز در اعتراض به سه ماه حقوق معوقه و اضافه کاری خود به مدت ۴ روز متوالی است که دست از کار کشیده و امروز اقدام به تجمع در مقابل معاونت خدمات شهرداری اهواز کرده‌اند.
دبیر اجرایی خانه کارگر اهواز تعداد کارگران فضای سبز شهرداری اهوازرا که نسبت به معوقات حقوقی و اضافه کاری خود معترض هستند را ۱۶۰ نفر اعلام کرد.
او میانگین معوقات حقوقی کارگران شهرداری‌های استان خوزستان را بیش از سه ماه عنوان کرد و افزود: همواره کارگران شهرداری‌های استان دارای مشکلات حقوق معوقه و سایر مطالبات گذشته بوده‌اند و تا کنون هیچ یک از مسئولان به خواسته‌های آنان توجه‌ای نکرده‌اند.
این فعال کارگری با بیان اینکه شهرداری اهواز عدم پرداخت حقوق کارگران فضای سبز را موجب مسدود شدن حساب بانکی شهرداری عنوان کرده است، اظهار داشت: شهرداری گفته است به دلیل اینکه خدمات فضای سبز شهرداری اهواز تحت نظر پیمانکار خصوصی است و پیمانکار به تعهدات خود عمل نمی‌کند این کارگران دچار مشکل شده‌اند.
دبیر اجرایی خانه کارگر اهواز با اشاره به افزایش مشکلات کارگران شهرداری در استان خوزستان اذعان داشت: بیشترین مشکل کارگران در استان خوزستان مربوط به کارگران شهرداری‌های استان است.
او افزود: شایسته نیست کارگرانی که در سخت‌ترین شرایط آب و هوایی گرمای بالای ۵۰ درجه با وجود ریزگردها کار می‌کنند نتوانند جوابگوی زن بچه خود باشند.
