کشتار در حمص و درخواست نشست فوری شورای امنيت
بیتوجه به حضور نيروهای کلاهآبی سازمان ملل در سوريه، خشونت و
خونريزی در اين کشور همچنان ادامه دارد. به گفتهی اپوزيسيون، روز جمعه (۲۵
مه/۵ خرداد) در پی حملات سنگين ارتش سوريه به شهر حولا واقع در ايالت حمص،
بيش از ۱۱۰ تن کشته و ۳۰۰ تن مجروح شدهاند. در ميان قربانيان ۱۳ کودک
ديده میشود.
به گزارش دویچه وله، اپوزيسيون سوريه از "کشتار جمعی خانوادهها" در شهر حولا توسط نيروهای نظامی سوريه سخن گفته است. سخنگوی شورای ملی سوريه روز شنبه (۲۶ مه) اعلام کرد که در ميان قربانيان شمار زيادی کودک وجود دارد.
اين شورا خواهان برگزاری نشست فوری شورای امنيت سازمان ملل برای رسيدگی به اين کشتار شد. اين نهاد اعلام کرد که سکوت ناظران سازمان ملل در اين زمينه ياسآور است.
پيشتر ناظران حقوق بشر سوريه در لندن نيز از يک "کشتار جمعی واقعی" با قربانيان پرشمار در شهر حولا خبر داده بود.
ادامه خونريزی در ديگر شهرها
افزون بر کشتار در شهر حولا، در ديگر شهرهای سوريه نيز خشونتها همچنان ادامه داشت و روی هم جان ۲۱ تن را گرفت. مخالفان رژيم بشار اسد اعلام کردند که تنها در ايالت حما ۱۴ تن توسط نيروهای دولتی کشته شدهاند.
ناظران حقوق بشر سوريه در لندن اعلام کردند که ارتش سوريه روز جمعه در بزرگشهر حلب به روی تظاهرکنندگان آتش گشوده است. در اين حادثه دستکم يک تظاهرکننده کشته و شمار زيادی مجروح شدهاند.
به گفتهی فعالان حقوق بشر، رژيم سوريه روز جمعه برای نخستين بار پس از آغاز تظاهرات اعتراضی عليه بشار اسد، نيروهای زرهی و تانک به شهر حلب فرستاده است.
آتشبسی که در تاريخ ۱۲ آوريل توافق شده بود، تا کنون از سوی طرفين مخاصمه رعايت نشده است و برنامهی شش مادهای کوفی عنان برای دستيابی به صلح نتوانسته از قوه به فعل درآيد.
ترازنامهای ياسآور
بان کیمون، دبير کل سازمان ملل، روز جمعه (۲۵ مه) در گزارش تازهای به شورای امنيت، ترازنامهی نوميدکنندهای از اوضاع سوريه ارائه داد. در اين گزارش آمده است که نيروهای دولتی همچنان به گونهای "گسترده" حقوق بشر را نقض میکنند و نيروهای اپوزيسيون نيز بر عمليات خود افزودهاند.
در گزارش بان کیمون همچنين از حاکم بودن "فضای تنش، بیاعتمادی و ترس" در سوريه سخن در ميان است. اين گزارش میافزايد که تلاشهای سازمان ملل برای پايان دادن به منازعه در سوريه تا کنون "پيشرفتهای اندکی" داشته و بحران پايدار در اين کشور از "خشونت، وخامت اوضاع، نقض حقوق بشر و رويارويیهای مداوم سياسی" متاثر است.
بان کیمون در اين گزارش همچنين نوشته است که بسياری از مردم سوريه از نظامیشدن فزايندهی اين بحران بيم دارند و ديگر اميدی ندارند که بتوان آن را از راههای مسالمتآميز حل کرد. وی خاطر نشان ساخته که اگر چه حضور ۲۷۵ ناظر غيرنظامی سازمان ملل در سوريه "تاثيری آرامکننده" بر روی اوضاع دارد، ولی سطح خشونتها در اين کشور همچنان بالاست.
طبق گزارش بان کیمون، ناظران سازمان ملل از "ويرانیهای چشمگير" در شمار زيادی از شهرهای سوريه گزارش دادهاند. اين گزارش میافزايد که در اين ميان مبارزان اپوزيسيون بخشهای قابلتوجهی از شهرهای سوريه را تحت کنترل خود درآوردهاند.
دبيرکل سازمان ملل بيش از هر چيز از شمار فزايندهی حملات به شهرهای دمشق، حلب، حما و ادليب شکايت کرده است.
کوفی عنان نمايندهی ويژهی سازمان ملل و اتحاديهی عرب برای حل بحران سوريه بهزودی دوباره رهسپار اين کشور میشود. مارتين نزيرکی، سخنگوی سازمان ملل روز جمعه در نيويورک گفت که عنان قصد دارد بهطور مستقيم با رهبران سوريه گفتوگو کند. وی در اين سفر با اپوزيسيون سوريه و نمايندگان کشورهای حاشيهی خليج فارس نيز گفتوگو خواهد کرد.
به گزارش دویچه وله، اپوزيسيون سوريه از "کشتار جمعی خانوادهها" در شهر حولا توسط نيروهای نظامی سوريه سخن گفته است. سخنگوی شورای ملی سوريه روز شنبه (۲۶ مه) اعلام کرد که در ميان قربانيان شمار زيادی کودک وجود دارد.
اين شورا خواهان برگزاری نشست فوری شورای امنيت سازمان ملل برای رسيدگی به اين کشتار شد. اين نهاد اعلام کرد که سکوت ناظران سازمان ملل در اين زمينه ياسآور است.
پيشتر ناظران حقوق بشر سوريه در لندن نيز از يک "کشتار جمعی واقعی" با قربانيان پرشمار در شهر حولا خبر داده بود.
ادامه خونريزی در ديگر شهرها
افزون بر کشتار در شهر حولا، در ديگر شهرهای سوريه نيز خشونتها همچنان ادامه داشت و روی هم جان ۲۱ تن را گرفت. مخالفان رژيم بشار اسد اعلام کردند که تنها در ايالت حما ۱۴ تن توسط نيروهای دولتی کشته شدهاند.
ناظران حقوق بشر سوريه در لندن اعلام کردند که ارتش سوريه روز جمعه در بزرگشهر حلب به روی تظاهرکنندگان آتش گشوده است. در اين حادثه دستکم يک تظاهرکننده کشته و شمار زيادی مجروح شدهاند.
به گفتهی فعالان حقوق بشر، رژيم سوريه روز جمعه برای نخستين بار پس از آغاز تظاهرات اعتراضی عليه بشار اسد، نيروهای زرهی و تانک به شهر حلب فرستاده است.
آتشبسی که در تاريخ ۱۲ آوريل توافق شده بود، تا کنون از سوی طرفين مخاصمه رعايت نشده است و برنامهی شش مادهای کوفی عنان برای دستيابی به صلح نتوانسته از قوه به فعل درآيد.
ترازنامهای ياسآور
بان کیمون، دبير کل سازمان ملل، روز جمعه (۲۵ مه) در گزارش تازهای به شورای امنيت، ترازنامهی نوميدکنندهای از اوضاع سوريه ارائه داد. در اين گزارش آمده است که نيروهای دولتی همچنان به گونهای "گسترده" حقوق بشر را نقض میکنند و نيروهای اپوزيسيون نيز بر عمليات خود افزودهاند.
در گزارش بان کیمون همچنين از حاکم بودن "فضای تنش، بیاعتمادی و ترس" در سوريه سخن در ميان است. اين گزارش میافزايد که تلاشهای سازمان ملل برای پايان دادن به منازعه در سوريه تا کنون "پيشرفتهای اندکی" داشته و بحران پايدار در اين کشور از "خشونت، وخامت اوضاع، نقض حقوق بشر و رويارويیهای مداوم سياسی" متاثر است.
بان کیمون در اين گزارش همچنين نوشته است که بسياری از مردم سوريه از نظامیشدن فزايندهی اين بحران بيم دارند و ديگر اميدی ندارند که بتوان آن را از راههای مسالمتآميز حل کرد. وی خاطر نشان ساخته که اگر چه حضور ۲۷۵ ناظر غيرنظامی سازمان ملل در سوريه "تاثيری آرامکننده" بر روی اوضاع دارد، ولی سطح خشونتها در اين کشور همچنان بالاست.
طبق گزارش بان کیمون، ناظران سازمان ملل از "ويرانیهای چشمگير" در شمار زيادی از شهرهای سوريه گزارش دادهاند. اين گزارش میافزايد که در اين ميان مبارزان اپوزيسيون بخشهای قابلتوجهی از شهرهای سوريه را تحت کنترل خود درآوردهاند.
دبيرکل سازمان ملل بيش از هر چيز از شمار فزايندهی حملات به شهرهای دمشق، حلب، حما و ادليب شکايت کرده است.
کوفی عنان نمايندهی ويژهی سازمان ملل و اتحاديهی عرب برای حل بحران سوريه بهزودی دوباره رهسپار اين کشور میشود. مارتين نزيرکی، سخنگوی سازمان ملل روز جمعه در نيويورک گفت که عنان قصد دارد بهطور مستقيم با رهبران سوريه گفتوگو کند. وی در اين سفر با اپوزيسيون سوريه و نمايندگان کشورهای حاشيهی خليج فارس نيز گفتوگو خواهد کرد.
انتشار بازی اینترنتی برای کشتن شاهین نجفی « شلیک به مرتد »
اشتراک : در پی گسترش حملات از سوی جمهوری اسلامی به شاهین نجفی
برای خواندن آهنگ نقی که در آن به گفته جمهوری اسلامی به یکی از امامان
شیعه توهین شده و همچنین اعلام فتوای مرتد بودن شاهین نجفی از سوی برخی از
مراجع حکومتی چند وقتی است که در فضای مجازی بعضی از سایت های حکومتی دست
به فضاسازی گسترده علیه این خواننده زده اند از این دسته جو سازی ها را
میتوان اعلام جایزه یکصدهزاردلاری برای ترور نجفی و باز کردن چندین صفحه در
فیس بوک برای انجام ترور او و همچنین آهنگ ها و شعرهای فراوان بر علیه این
خواننده را میتوان نام برد.
یکی از آخرین این کار ها ساخت بازی اینترنتی با نام شلیک به مرتد است که به سفارش مؤسسه هنر ناب اسلامی است تولید شده ، که در آن شما برای ترور شاهین نجفی رفته اید و در حال شلیک به او در استودیوی خبری بی بی سی هستید البته در این بازی دیگران نیز فراموش نشده اند و در پس زمینه لوگوهای BBC ، بالاترین، فیس بوک(facebook) ، شبکه من و تو(manoto) ، صدای آمریکا(VOA) ، گوگل پلاس و توییتر(Twwitter) نیز یه عنوان حامیان این خواننده قرار داده اند .
لینک بازی فلش
یکی از آخرین این کار ها ساخت بازی اینترنتی با نام شلیک به مرتد است که به سفارش مؤسسه هنر ناب اسلامی است تولید شده ، که در آن شما برای ترور شاهین نجفی رفته اید و در حال شلیک به او در استودیوی خبری بی بی سی هستید البته در این بازی دیگران نیز فراموش نشده اند و در پس زمینه لوگوهای BBC ، بالاترین، فیس بوک(facebook) ، شبکه من و تو(manoto) ، صدای آمریکا(VOA) ، گوگل پلاس و توییتر(Twwitter) نیز یه عنوان حامیان این خواننده قرار داده اند .
لینک بازی فلش
اخبار روز:
دربحبوحه رویدادهای انتخاباتی فرانسه رویکردی درمیان برخی از چپ ها، مواضع
خود را تاحد دخیل بستن به تاکتیک های انتخاباتی و گزین بین بد و بدتر
ازمیان دو سیاست رشد و ریاضت اقتصادی تنزل داده است.*1
برطبق این توهمات:
با سرکار آمدن اولاند چنین القاء می شود که گویا دوران مرکوزی وسلطه سیاسی نمایندگان کلان سرمایه داران،نئولیبرالیسم وسرمایه مالی بسرآمده است، واین درحالی است که روزنامه ها و تحلیل گران سرمایه داری واژه جدید مرکولاند را جایگزین واژه مرکوزی کرده اند که علیرغم وجود برخی اختلافات درمیان آن ها، حاکی ازپیوند فرانسه و آلمان به منزله هسته اصلی قدرت دراتحادیه اروپا است.
گویا، مصاف بزرگی درپشت صف آرائی جدید وقدیم جریان دارد که آینده وسرنوشت اروپا را رقم خواهد زد وحزب سوسیالیست فرانسه زیرفشارانتظارات رأی دهندگان، شدت بحران وفشاراحزاب چپ رادیکال، ناگزیراست که یک سری ازشعارهای چپ رادیکال را پیش ببرد وبسیاری ازاین قبیل سخنان. واین درحالی است که شخص اولاند پیشتر ازعدم تناقض بین سیاست رشد وریاضت اقتصادی سخن گفته و درنشست اخیرسران اتحادیه اروپا سیاست تداوم ریاضت اقتصادی در یونان را به اتفاق دیگرسران اتحادیه مورد تأیید قرار داده است! چرا که اساسا درنزد او تقابلی بین ریاضت اقتصادی و رشد وجود نداشته واین دو نافی یکدیگر نیستند، بهمین دلیل خواهان پبشبرد متوازن وموازی آن هاست وکشاکش دو دولت نیز دراین چهارچوب قرار دارد.
اظهارمی شود مهم "نه" مردم به ریاضت اقتصادی است و این که به چه کسی و جریانی رأی دهند امرفرعی وثانوی است، بدون این که به خطرجدی مصادره و مسخ شدن مبارزه طبقاتی کارگران و استثمار شوندگان توسط کمپ بورژازی اشاره شود (این ادعا بخصوص توسط کسانی که تجربه "نه" های پرشکوه و یک جانبه مصادره انقلاب علیه نظام سلطنتی توسط خمینی ودوم خرداد 76 توسط اصلاح طلبان ویا خیزش 88 توسط سبزها را دارند،عجیب است).
ادعامی شود، شرکت درانتخابات درکشورهای آزاد، که درآن آزادی به مفهوم واقعی وجود دارد، از دوران مارکس وانگلس تادوران لنین وامروز، قاعده بازی دربین احزاب چپ و رادیکال بوده است، بدون این که لحظه ای به نتایج وعواقب به بارآمده ازاین قاعده بازی- حتی اگرتوسط آن ها هم گفته شده باشد، که چنین نیست و انتساب چنین حکمی و به این شکل به آن ها نادرست است- اندیشیده باشند! مجازبودن استفاده ازتریبون انتخابات آن هم،به عنوان تاکتیک فرعی وبرای افشاگری و درخدمت اهداف وصف مستقل جنبش کارگری یک چیزاست، و دخیل بستن به آن با هدف شرکت در ساختار قدرت و تبدیل کردن آن به قاعده بازی همیشگی امری کاملا متفاوت.
گفته می شود، یک گرایش اولترا چپ و نه حتی چپ گرا، با بارقه انارشیسم وجود دارد که خواهان محروم کردن سوسیالیست های انقلابی وکمونیست ها ازهرتریبون وابزاری هستند که به آن ها اجازه می دهد با مردم صحت کنند( به خوانید به آنهائی که خواهان شرکت مستقیم ویاعیرمستقیم درساخت قدرت هستد). باین ترتیب نقدا مبارزه روبه گسترش مردمی که درهمین کشورهای اروپائی به عنوان اعتراض به دروغین بودن دموکراسی موجود ازشرکت درانتخابات وبنا به ادعای این چپ از"رهنمودهای مارکس وانگلس ولنین" عدول می کنند وبه مبارزات خارج ازسیستم و ازطریق حضورمستقیم و برگزاری مجامع خود بنیاد و اشغال فضا ومکان ها مشغولند، مورد حاشا و بی اعتنائی قرارمی گیرد. ظاهرا برای این رویکرد مرکزعالم وتعیین چپ و راست آن از نقطه ای آغازمی شود که خود وی ایستاده است.
بنا برهمین ادعا تجربه یونان نمونه درخشانی است ازکاربرد شرکت در انتخابات برای تبدیل شدن به یک قدرت سیاسی درجه 1 یا 2 توسط یک حزب چپ رادیکال و ضدسرمایه داری.درحقیقت این رویکرد، عملا با نادیده گرفتن تمایزات وتفاوت های تجربه یونان و فرانسه، می کوشد که یک سیاست شکست خورده وامتحان پس داده را نجات دهد).
گرچه درتناقض حل ناشدنی دیگری، به ویژگی درون سیستمی این تاکتیک "چپ رادیکال" اذعان می شود، اما درهمان حال تلاش می شود که با رنگ و روغن ضدسرمایه داری آنرا آرایش دهد، تا خدشه ای برادعای ضد سرمایه داری بودنش وارد نشود.
و... و...
*****
همه این گزاره ها و بسیاری دیگر که نقل مستقیم اشان حجم زیادی می خواهد وهرکس می تواند دردو گفتار مورد اشاره درزیرنویس این مقاله آن را ملاحظه نماید، جملگی عبارات آشنائی هستند که همواره در دفاع و توجیه سیاست های معطوف به قدرت بالائی ها توسط این گرایش برای توجیه سازش طبقاتی، شرکت درانتخابات با هدف مشارکت درساخت قدرت و تبدیل سکوی دولت بورژوازی به ابزار پیشروی بکارگرفته شده است. گرچه ستایش از تاکتیک طلائی مشارکت انتخاباتی به وجود آزادی بیان کامل مشروط می شود، اما با درون مایه و منطق نهفته درآن برای خلع سلاح جنبش طبقه کارگر چه دراروپا (که بعضا درمقام سخن مورد اذعان خود این گرایش نیزهست) وچه در کشور خودمان- ایران- درفرازهای گوناگون پس ازانقلاب به خوبی آشنائیم.
دراین رویکرد هیچ سخنی و مطلقا هیچ سخنی درمورد مشی مستقل وتاکتیک های مستقل چپ انقلابی و جنبش ضدسرمایه داری گفته نمی شود و مرز بین جنبش اعتراضی مردم و صفوف بورژوازی و طبقه حاکم با جناح های گوناگونش، مرزمبارزات درون سیستمی وضد سیستمی دایما بهم می ریزد. گوئی مبارزه درون جناح های بورژوائی دربالا عینا ادامه طبیعی جنبش و مبارزه طبقاتی درپائین است. گوئی توده های مردم واستثمارشوندگان سرنوشتی جزتبدیل شدن به نیروی فشار برای این یا آن حزب جهت کسب قدرت و حضور درساخت قدرت سیاسی ندارند. این جریان تمایل خود را برای حضوردرساخت قدرت سیاسی مثل همیشه با حمله به نیروهای رادیکال و چپ تحت عناوینی چون آنارشیسم و اولتراچپ پنهان می سازد. حتی هیچ اشاره ای به این که این تاکتیک فرعی است نمی شود تا مبادا در برابرسوال تاکتیک اصلی اتان کدام است قرارگیرد؟. واین درحالی است که نبض جنبش و مبارزه طبقاتی درجائی دیگر وخارج ازسازوکارهای نظام حاکم می زند. کشش بی وقفه حضور درساخت قدرت سیاسی، باروح جنبش های انقلابی جدید درتضاد آشکارقراردارد وهمین تفاوت بزرگ توضیح دهنده بی اعتنائی این گرایش های سنتی نسبت به جنبش های جدید است.
برای این چپ رادیکال تمامی دایره مبارزه، به صف آرائی بین سیاست رشد وسیاست ریاضت اقتصادی محدود می شود. اما حتی سیاست رشدی که این چپ درپشت آن سنگرگرفته است، فی نفسه نفی کننده سیاست های نئولیبرالیستی نبوده و نزاع طرفین درچگونگی پیش برد آن ها و شتابشان خلاصه می شود.
درمورد حزب سیریزا که دایما ازآن به عنوان جریان کمونیستی وضدسرمایه داری و یا چپ افراطی ونظائرآن نام برده می شود، موضع اصلی اش مخالفت با ریاضت اقتصادی و نه خدای نکرده مبارزه علیه مناسبات سرمایه داری واستقرارسوسیالیسم است. چنان که محور سخنان"رهبر" این حزب درفرانسه به گفته مفسرما، جزجهت گیری به سمت اقتصاد تولیدی، صنعتی وملی دریونان نیست. و این هم البته همان گفتمان قرن بیستم حاکم برتوسعه تولید وصنعتی شدن جامعه توسط "چپ" بود، که چیزی جزاستثمار وانتقال فشار بحران به کارگران توسط دولت باصطلاح خودی نبود. می دانیم که حتی دولت های بورژوائی نظیردولت آمریکا و اروپای غربی نیز به هنگام بحران انباشت سرمایه وگسترش ورشکستگی ها برای نجات کل نظام، این موسسات را ملی،یعنی دولتی می کنند والبته وقتی آب ها ازآسیاب افتاد و بحران کنترل شد، دوباره به بخش خصوصی منتقل خواهند شد. مهم آن است که این کنترل های اجتماعی توسط کارگران وزحمتکشان واراده مستقیم آن ها صورت گیرد و بخشی ازپروسه انتقال به سوسیالیسیم باشد وگرنه ملی کردن به خودی خود هیچ سیاست چپ و رادیکالی را بیان نمی کند.
دریک تناقض گوئی آشکاراز یک سو گفته می شود حزب سوسیالیست فرانسه به تجربه نشان داده که دربرابرنئولیبرالیسم زانوزده و بیشترین خدمت برای پیشبرد این سیاست ها ودرهم شکستن جنبش اعتراضی عطیم کارگران درزمان شیراک(که ازدست خود شیراک وحزبش برنیامده بود) توسط این حزب صورت گرفت. بنابراین هیچ اعتمادی به آن نمی توان داشت و اکنون هم صرفا خواستاریک سری تعدیل هاست، اما(وامان ازاین اماهای دردسرساز )، زیرفشاربحران واعتراضات مردم و قدرت چپ رادیکال فرانسه، دریک حالت بینابینی(بین سرمایه داری ومردم) قرارگرفته وبرای انجام قول های انتخاباتی خود ناگزیراست که با کلان سرمایه داران ونمایندگان اصلی آنها(آلمان وانگلیس و...) درگیرشود. باید در انتظار یک اصطلاک جدی که سرنوشت آینده اروپا را رقم خواهد زد بود...من خیلی خوش بین هستم.... (آیا براستی براساس این گونه قول و قرارها حتی اگر واقعیت هم داشته باشند، می توان یک تحلیل وارزیابی واقعی و جدی ازاوضاع داشت یا آن که مشغول زدن خشت برآب هستیم !).
چنان که ملاحظه می شود، فقدان مشی مستقل، فقدان افق ضدسرمایه داری، لحظه بینی ، نگاه به بالا وارزیابی مبالغه آمیز از ابعاد دامنه کشاکش جناح های بورژوازی، دخیل بستن به مکانیزم انتخابات بورژوازی به عنوان اهرم بزرگ تغییر، بیگانگی با جنش های اعتراضی جدید وجاری دربیرون ازسیستم وبازی دربساط و سازوکارهای بورژوازی و وازهمه بدتر آشفته کردن مبارزه ضدسرمایه داری علیه نظام حاکم با تنش های درون صفوف بورژوازی ازخصوصیات بارز این رویکرد است.
آما آیا سرمایه داری هم نسبت به حزب سوسیالیست البته درجهتی مخالف، باندازه ای که مفسرما به آن خوش بین است، بدبین هست ونیروی آن را بینابنی می داند؟! آیا دیدار سران 8 قدرت ویا مرکل با اولاند و سران اتحادیه اوروپا دیداربا یهودای خائن است؟!. درسطور بعدی خواهیم دید که چنین نیست.
*****
مقاله "انتخابات فرانسه و چپ گروگان گرفته شده"*2 که به فرایند چگونگی بازتولید نظام سرمایه داری،ازجمله ازطریق مکانیزم انتخاباتی و کانالیزه کردن اعتراضات ضدسیستمی اکثریت بزرگی از زحمتکشان وجوانان به شن زارهای منازعات درون بلوک بورژوازی، و نقد مشارکت بخشی ازچپ ها دراین فرایند پرداخته است ظاهرا برخی را خوش نیامده است. آن ها چنان باشیفتگی از انتخاب اولاند وکرامات او سخن می گویند که فراموش می کنند نقش اصلی وی وحزبش دراین ماجرا نجات بیمار ازپی آمد های سکته وگسستی است که درچرخه بازتولید خود (وازجمله نجات از بحران "دموکراسی") با آن مواجه شده است. آن هم به نام چپ رادیکال! که حتی مدعیان غیر رادیکال این چپ (یعنی رفرمیست های اسم ورسم دارهم) با چنین گشاده دستی وخوش بینی درباره سیر وامکان تحولات دربالا سخن نمی گویند!. گوئی تجربه طولانی قرن بیستم وسازش تاریخی سوسیال دموکرات ها با جناح راست سرمایه وسترون سازی زبردستانه جنبش های اعتراضی و مبارزه طبقاتی اقشاراستثمارشونده اصلا وجود خارجی نداشته است. ونمونه ژوسبن وموارد مشابه آن درجهان هم، قادرنیست اندک شبهه وسستی در نادرستی این احکام و ریختن بی قید وشرط آراء کارگران و زحمتکشان ونیزسایرلایه های رزمنده به سبد آن ها ایجاد کند. اسب توهم تا آن حد به تاخت درمی آید که عملا اولاند به سوارکارمقدسی تبدیل می شودکه آمده است با حمایل وشمشیر و اسلحه جنگی اش به جنگ سرمایه مالی وکلان سرمایه داران برود. دراین نبرد سرنوشت ساز،که مفسرما به گفته خودش به آن بسیارهم خوشبین است، پای چپ رادیکال هم گیر است. چرا که مصاف وپیروزی این سوارکار(که باید آن را ظاهرا اسب تروای این چپ رادیکال بشمارآورد) مشروط به آن است که "چپ رادیکال" هم به عنوان نیروی فشار وبا نفوذ توده ای لازم درپشت سرآن باشد. لاجرم داشتن تعدادنمایندگان لازم پارلمانی، واجد اهمیت زیادی است (چنان که ملاحظه می فرمائید، گام ها یکی پس ازدیگری برای فرورفتن درباتلاق ساختار قدرت سیاسی برداشته می شوند: بعد ازفتح سنگر ریاست جمهوری اکنون نوبت فتح سنگرانتخابات پارلمانی است. پس! کارگران وزحمتکشان به شتابید به سوی انتخابات پارلمانی!). وباین ترتیب است که این چپ تمامی هم وغم اش را صرف بازی دربساط بورژوازی می کند.
اما سوال اساسی این است که آیا براستی اولاند اسب تروای چپ و جنبش اعتراضی است یا بر عکس این "چپ رادیکال و ضدسرمایه داری" است که به اسب تروای بورژوازی برای رخنه درقلعه جنبش و سترون ومتشتت ساختن صفوف آن تبدیل شده است؟ دراین گفتارها شما حتی یک کلمه هم ازمشی مستقل و انقلابی کمونیست ها نمی شنوید. گوئی که شعارمشی مستقل نه برای عمل بلکه برای تزئین ویترین غرفه"چپ رادیکال" ساخته و پرداخته شده است. آن چه که بنام این گفتارها و چپ رادیکال به خوردمخاطبین داده می شود، همانا مربوط به نحوه شرکت این "چپ رادیکال" وتشویق پرولتاریا به تاکتیک انتخاباتی معطوف به مشارکت درساخت قدرت سیاسی(ونه افشاگری وتبدیل آن به تریبونی علیه سرمایه داری) است، آن هم درشرایطی که از قضا بورژوازی با بی اعتمادی گسترده و آگاهی روزافزونی نسبت به ماهیت فریبنده و راز ورزانه و گوهر ضد مردمی دموکراسی خود خوانده مواجه شده است. درشرایطی که بورژوازی نه فقط با یک بحران عظیم اقتصادی بلکه هم چنین با یک بحران سیاسی بزرگ (وازجمله بحران "دموکراسی نمایشی") مواجه شده است، درچنین وضعیتی این "چپ رادیکال" ما بجای تکیه برچنین نیروی بالنده و ضدسیستمی، هم چنان مشغول بازی قدیمی خود بوده و می کوشد که با مبارزات درون سیستمی خود ماهیت باصطلاح راز ورزانه دموکراسی بورژوائی را افشاء کند. اگر ماهیت جادوئی انتخابات و رازورزی آن را در دوگانگی و تضاد حاد بین رویکرد وخواست رأی دهندگان وبیرون کشیدن نمایندگانی ازصندوق بدانیم که دربست سیاست های بورژوازی را به پیش می برند( وهم چون مرغانی که برای مردم ُقد ُقد می کنند ولی تخم اشان را درسبد همسایه می گذارند)، ودرحالی که اکنون تضاد بین خیابان و پارلمان را دراوج می بینیم، آنگاه به دور از لفاظی های معمولی روشن است که راه مقابله واقعی با جادوی صندوق نه دخیل بستن به خود این سازوکارها، بلکه از تقویت خیابان و اعمال دموکراسی مستقیم ومشارکتی طبقات زحمتکش می گذرد. دموکراسی بدون عایق بندی قادربه جاری ساختن مبارزه طبقاتی و تبلوراراده واقعی بی شماران سوژه ها خواهد بود. اما در این گفتارها ما جز رله روایت های ژورنالیستی ومصرف روز با رویکردهای تقلیل گرایانه ازبحران، ومردم به مثابه دنباله روان وتماشاچیان و ابژه هائی که محکومند ناظر بازی بازیگران و انتخاب ازمیان آن باشند، چیزدیگری نمی بینیم: درحوزه اقتصادی،عمق بحران به کشاکش دعواهای درون سیستمی جناح های نظام حاکم، وبطوراخص به منازعات پیرامون سیاست ریاضت اقتصادی با سیاست رشد تقلیل می یابد (بی آنکه به خطر مثله شدن مبارزه طبقاتی درپشت این کشاکش کوچکترین عنایتی بشود)، ودرحوزه قدرت سیاسی وبحران دموکراسی بورژوائی، صرفا به جابجائی قدرت دربین فراکسیون های اصلی بورژوائی ودرکنارآن به حضورهرچه بیشترچپ و طبقه کارگر درساخت قدرت می اندیشیم. فاجعه وقتی جدی ترمی شود که درنظر بگیریم امروزه خواست تشکیل مجامع عمومی و دموکراسی مستقیم و مشارکتی به یکی ازخواست های رادیکال ومهم جنبش های اعتراضی ومهم تر از آن - و به درجاتی- به تاکتیک عملی آن ها تبدیل شده است. درچنین شرایطی این "چپ رادیکال" به جای شرکت فعال در افشاء و ازکارانداختن این دموکراسی سترون واخته شده با هدف فراتررفتن رادیکال ازآن، گوئی که بندنافش با نظام انتخاباتی بورژوائی ودموکراسی اخته شده بسته شده است و ناچاراست برای نجات سیستم ازبحران بازتولید خود دامن همت به کمر بندد.! بنابراین مبالغه نیست که بگوئیم این "چپ" وقتی ازبحران عظیم سرمایه و مبارزه طبقاتی سخن می گوید ازمصاف بین ریاضت اقتصادی و رشد اقتصادی و یا درواقع از دریائی به عمق یک وجب سخن می گوید! ونه از مبارزه واقعی ضد سرمایه داری. او به جای آن که از خطرمسخ مبارزه طبقاتی درکشاکش این مجادلات درون بورژوائی و بردن خیل کارگران به سوی سراب سخن به گوید و نسبت به ملاخورشدن جنبش اعتراضی مردم هشداردهد، درستایش از مشارکت درسازوکارهای نظام حاکم سخن می گوید! گوئی مبارزات برون سیستمی ضدسرمایه داری برای این چپ هیچ محلی ازاعراب ندارد. او اگرهم دراین مورد سخن بگوید، همانطورکه دراین گفتارها شاهد هستیم، نه ازمبارزات برون سیستمی و بیرون از سازوکارهای بورژوازی، بلکه باهمان رویکرد سنتی ضرورت بهره گیری ازفشارهای پائین و توده ای برای تقویت یک جناح و یا سیاست یک جناح نسبت به جناح دیگر سخن می گوید. درحالی که می دانیم که نفس استفاده ازفشارپائین، بدون روشن کردن چگونگی و هدفش وبدون قرارگرفتن این فشار درراستای تقویت مبارزات برون سیستمی و نحوه نگاه به کارگران وزحمتکشان به مثابه سوژه های دارای ظرفیت خود رهان، می تواند درخدمت تبدیل کارگران ومبارزان ضدسرمایه داری به سیاهی لشکر این یا آن جناح و این یا آن سیاستِ معطوف به خروج بورژوازی از بحران، بکارگرفته شود.
جالب است دراین گفتگوها گاها به ماهیت درون سیستمی ورفرمیستی این نوع مبارزات هم اذعان می شود، اما نه برای نقد وضعیت ازمنظرآن، بلکه برای گریز ازآن پرداختن به آن و راحت کردن خیال شنونده ازاین بابت. آیا بهترازاین می توان ادعای مقاله انتخابات فرانسه و چپ گروگان گرفته شده مبنی براین که این "چپ"تبدیل به بخشی از پیچ ومهره و سازوکارهای بازتولید نظام موجودشده است، صحه گذاشت؟! متأسفانه این "چپ" حتی به آگاهی های خود درحتمی بودن سازش جناح ها وپشت کردن سوسیال دموکراسی وقعی نمی نهد و با دخیل بستن به همان اما واگرها و تغییرات کوچک و در انتظارانجام قول های داده شده ماندن، حاضراست راه صد بار آزموده شده را بار دیگر بیازماید. آری! ازمرکوزی تا مرکولاند راه زیادی نیست!
ناتمام
2012-05-25 -1391-03-05
www.taghi-roozbeh.blogspot.de
*1- نگاه کنید به دوگفتارسیاسی درسایت راه کارگر www.rahekaregar.com و یا سایت رادیو وتلویزیون برابری radiobarabari.com تحت عنوان
انتخابات فرانسه و یونان و تأثیرات آن بر اتحاد یه اروپا و بحران اقتصادی، انتخابات در فرانسه و یونان، چشم انداز تحولات در اروپا
www.taghi-roozbeh.blogspot.de -2*
برطبق این توهمات:
با سرکار آمدن اولاند چنین القاء می شود که گویا دوران مرکوزی وسلطه سیاسی نمایندگان کلان سرمایه داران،نئولیبرالیسم وسرمایه مالی بسرآمده است، واین درحالی است که روزنامه ها و تحلیل گران سرمایه داری واژه جدید مرکولاند را جایگزین واژه مرکوزی کرده اند که علیرغم وجود برخی اختلافات درمیان آن ها، حاکی ازپیوند فرانسه و آلمان به منزله هسته اصلی قدرت دراتحادیه اروپا است.
گویا، مصاف بزرگی درپشت صف آرائی جدید وقدیم جریان دارد که آینده وسرنوشت اروپا را رقم خواهد زد وحزب سوسیالیست فرانسه زیرفشارانتظارات رأی دهندگان، شدت بحران وفشاراحزاب چپ رادیکال، ناگزیراست که یک سری ازشعارهای چپ رادیکال را پیش ببرد وبسیاری ازاین قبیل سخنان. واین درحالی است که شخص اولاند پیشتر ازعدم تناقض بین سیاست رشد وریاضت اقتصادی سخن گفته و درنشست اخیرسران اتحادیه اروپا سیاست تداوم ریاضت اقتصادی در یونان را به اتفاق دیگرسران اتحادیه مورد تأیید قرار داده است! چرا که اساسا درنزد او تقابلی بین ریاضت اقتصادی و رشد وجود نداشته واین دو نافی یکدیگر نیستند، بهمین دلیل خواهان پبشبرد متوازن وموازی آن هاست وکشاکش دو دولت نیز دراین چهارچوب قرار دارد.
اظهارمی شود مهم "نه" مردم به ریاضت اقتصادی است و این که به چه کسی و جریانی رأی دهند امرفرعی وثانوی است، بدون این که به خطرجدی مصادره و مسخ شدن مبارزه طبقاتی کارگران و استثمار شوندگان توسط کمپ بورژازی اشاره شود (این ادعا بخصوص توسط کسانی که تجربه "نه" های پرشکوه و یک جانبه مصادره انقلاب علیه نظام سلطنتی توسط خمینی ودوم خرداد 76 توسط اصلاح طلبان ویا خیزش 88 توسط سبزها را دارند،عجیب است).
ادعامی شود، شرکت درانتخابات درکشورهای آزاد، که درآن آزادی به مفهوم واقعی وجود دارد، از دوران مارکس وانگلس تادوران لنین وامروز، قاعده بازی دربین احزاب چپ و رادیکال بوده است، بدون این که لحظه ای به نتایج وعواقب به بارآمده ازاین قاعده بازی- حتی اگرتوسط آن ها هم گفته شده باشد، که چنین نیست و انتساب چنین حکمی و به این شکل به آن ها نادرست است- اندیشیده باشند! مجازبودن استفاده ازتریبون انتخابات آن هم،به عنوان تاکتیک فرعی وبرای افشاگری و درخدمت اهداف وصف مستقل جنبش کارگری یک چیزاست، و دخیل بستن به آن با هدف شرکت در ساختار قدرت و تبدیل کردن آن به قاعده بازی همیشگی امری کاملا متفاوت.
گفته می شود، یک گرایش اولترا چپ و نه حتی چپ گرا، با بارقه انارشیسم وجود دارد که خواهان محروم کردن سوسیالیست های انقلابی وکمونیست ها ازهرتریبون وابزاری هستند که به آن ها اجازه می دهد با مردم صحت کنند( به خوانید به آنهائی که خواهان شرکت مستقیم ویاعیرمستقیم درساخت قدرت هستد). باین ترتیب نقدا مبارزه روبه گسترش مردمی که درهمین کشورهای اروپائی به عنوان اعتراض به دروغین بودن دموکراسی موجود ازشرکت درانتخابات وبنا به ادعای این چپ از"رهنمودهای مارکس وانگلس ولنین" عدول می کنند وبه مبارزات خارج ازسیستم و ازطریق حضورمستقیم و برگزاری مجامع خود بنیاد و اشغال فضا ومکان ها مشغولند، مورد حاشا و بی اعتنائی قرارمی گیرد. ظاهرا برای این رویکرد مرکزعالم وتعیین چپ و راست آن از نقطه ای آغازمی شود که خود وی ایستاده است.
بنا برهمین ادعا تجربه یونان نمونه درخشانی است ازکاربرد شرکت در انتخابات برای تبدیل شدن به یک قدرت سیاسی درجه 1 یا 2 توسط یک حزب چپ رادیکال و ضدسرمایه داری.درحقیقت این رویکرد، عملا با نادیده گرفتن تمایزات وتفاوت های تجربه یونان و فرانسه، می کوشد که یک سیاست شکست خورده وامتحان پس داده را نجات دهد).
گرچه درتناقض حل ناشدنی دیگری، به ویژگی درون سیستمی این تاکتیک "چپ رادیکال" اذعان می شود، اما درهمان حال تلاش می شود که با رنگ و روغن ضدسرمایه داری آنرا آرایش دهد، تا خدشه ای برادعای ضد سرمایه داری بودنش وارد نشود.
و... و...
*****
همه این گزاره ها و بسیاری دیگر که نقل مستقیم اشان حجم زیادی می خواهد وهرکس می تواند دردو گفتار مورد اشاره درزیرنویس این مقاله آن را ملاحظه نماید، جملگی عبارات آشنائی هستند که همواره در دفاع و توجیه سیاست های معطوف به قدرت بالائی ها توسط این گرایش برای توجیه سازش طبقاتی، شرکت درانتخابات با هدف مشارکت درساخت قدرت و تبدیل سکوی دولت بورژوازی به ابزار پیشروی بکارگرفته شده است. گرچه ستایش از تاکتیک طلائی مشارکت انتخاباتی به وجود آزادی بیان کامل مشروط می شود، اما با درون مایه و منطق نهفته درآن برای خلع سلاح جنبش طبقه کارگر چه دراروپا (که بعضا درمقام سخن مورد اذعان خود این گرایش نیزهست) وچه در کشور خودمان- ایران- درفرازهای گوناگون پس ازانقلاب به خوبی آشنائیم.
دراین رویکرد هیچ سخنی و مطلقا هیچ سخنی درمورد مشی مستقل وتاکتیک های مستقل چپ انقلابی و جنبش ضدسرمایه داری گفته نمی شود و مرز بین جنبش اعتراضی مردم و صفوف بورژوازی و طبقه حاکم با جناح های گوناگونش، مرزمبارزات درون سیستمی وضد سیستمی دایما بهم می ریزد. گوئی مبارزه درون جناح های بورژوائی دربالا عینا ادامه طبیعی جنبش و مبارزه طبقاتی درپائین است. گوئی توده های مردم واستثمارشوندگان سرنوشتی جزتبدیل شدن به نیروی فشار برای این یا آن حزب جهت کسب قدرت و حضور درساخت قدرت سیاسی ندارند. این جریان تمایل خود را برای حضوردرساخت قدرت سیاسی مثل همیشه با حمله به نیروهای رادیکال و چپ تحت عناوینی چون آنارشیسم و اولتراچپ پنهان می سازد. حتی هیچ اشاره ای به این که این تاکتیک فرعی است نمی شود تا مبادا در برابرسوال تاکتیک اصلی اتان کدام است قرارگیرد؟. واین درحالی است که نبض جنبش و مبارزه طبقاتی درجائی دیگر وخارج ازسازوکارهای نظام حاکم می زند. کشش بی وقفه حضور درساخت قدرت سیاسی، باروح جنبش های انقلابی جدید درتضاد آشکارقراردارد وهمین تفاوت بزرگ توضیح دهنده بی اعتنائی این گرایش های سنتی نسبت به جنبش های جدید است.
برای این چپ رادیکال تمامی دایره مبارزه، به صف آرائی بین سیاست رشد وسیاست ریاضت اقتصادی محدود می شود. اما حتی سیاست رشدی که این چپ درپشت آن سنگرگرفته است، فی نفسه نفی کننده سیاست های نئولیبرالیستی نبوده و نزاع طرفین درچگونگی پیش برد آن ها و شتابشان خلاصه می شود.
درمورد حزب سیریزا که دایما ازآن به عنوان جریان کمونیستی وضدسرمایه داری و یا چپ افراطی ونظائرآن نام برده می شود، موضع اصلی اش مخالفت با ریاضت اقتصادی و نه خدای نکرده مبارزه علیه مناسبات سرمایه داری واستقرارسوسیالیسم است. چنان که محور سخنان"رهبر" این حزب درفرانسه به گفته مفسرما، جزجهت گیری به سمت اقتصاد تولیدی، صنعتی وملی دریونان نیست. و این هم البته همان گفتمان قرن بیستم حاکم برتوسعه تولید وصنعتی شدن جامعه توسط "چپ" بود، که چیزی جزاستثمار وانتقال فشار بحران به کارگران توسط دولت باصطلاح خودی نبود. می دانیم که حتی دولت های بورژوائی نظیردولت آمریکا و اروپای غربی نیز به هنگام بحران انباشت سرمایه وگسترش ورشکستگی ها برای نجات کل نظام، این موسسات را ملی،یعنی دولتی می کنند والبته وقتی آب ها ازآسیاب افتاد و بحران کنترل شد، دوباره به بخش خصوصی منتقل خواهند شد. مهم آن است که این کنترل های اجتماعی توسط کارگران وزحمتکشان واراده مستقیم آن ها صورت گیرد و بخشی ازپروسه انتقال به سوسیالیسیم باشد وگرنه ملی کردن به خودی خود هیچ سیاست چپ و رادیکالی را بیان نمی کند.
دریک تناقض گوئی آشکاراز یک سو گفته می شود حزب سوسیالیست فرانسه به تجربه نشان داده که دربرابرنئولیبرالیسم زانوزده و بیشترین خدمت برای پیشبرد این سیاست ها ودرهم شکستن جنبش اعتراضی عطیم کارگران درزمان شیراک(که ازدست خود شیراک وحزبش برنیامده بود) توسط این حزب صورت گرفت. بنابراین هیچ اعتمادی به آن نمی توان داشت و اکنون هم صرفا خواستاریک سری تعدیل هاست، اما(وامان ازاین اماهای دردسرساز )، زیرفشاربحران واعتراضات مردم و قدرت چپ رادیکال فرانسه، دریک حالت بینابینی(بین سرمایه داری ومردم) قرارگرفته وبرای انجام قول های انتخاباتی خود ناگزیراست که با کلان سرمایه داران ونمایندگان اصلی آنها(آلمان وانگلیس و...) درگیرشود. باید در انتظار یک اصطلاک جدی که سرنوشت آینده اروپا را رقم خواهد زد بود...من خیلی خوش بین هستم.... (آیا براستی براساس این گونه قول و قرارها حتی اگر واقعیت هم داشته باشند، می توان یک تحلیل وارزیابی واقعی و جدی ازاوضاع داشت یا آن که مشغول زدن خشت برآب هستیم !).
چنان که ملاحظه می شود، فقدان مشی مستقل، فقدان افق ضدسرمایه داری، لحظه بینی ، نگاه به بالا وارزیابی مبالغه آمیز از ابعاد دامنه کشاکش جناح های بورژوازی، دخیل بستن به مکانیزم انتخابات بورژوازی به عنوان اهرم بزرگ تغییر، بیگانگی با جنش های اعتراضی جدید وجاری دربیرون ازسیستم وبازی دربساط و سازوکارهای بورژوازی و وازهمه بدتر آشفته کردن مبارزه ضدسرمایه داری علیه نظام حاکم با تنش های درون صفوف بورژوازی ازخصوصیات بارز این رویکرد است.
آما آیا سرمایه داری هم نسبت به حزب سوسیالیست البته درجهتی مخالف، باندازه ای که مفسرما به آن خوش بین است، بدبین هست ونیروی آن را بینابنی می داند؟! آیا دیدار سران 8 قدرت ویا مرکل با اولاند و سران اتحادیه اوروپا دیداربا یهودای خائن است؟!. درسطور بعدی خواهیم دید که چنین نیست.
*****
مقاله "انتخابات فرانسه و چپ گروگان گرفته شده"*2 که به فرایند چگونگی بازتولید نظام سرمایه داری،ازجمله ازطریق مکانیزم انتخاباتی و کانالیزه کردن اعتراضات ضدسیستمی اکثریت بزرگی از زحمتکشان وجوانان به شن زارهای منازعات درون بلوک بورژوازی، و نقد مشارکت بخشی ازچپ ها دراین فرایند پرداخته است ظاهرا برخی را خوش نیامده است. آن ها چنان باشیفتگی از انتخاب اولاند وکرامات او سخن می گویند که فراموش می کنند نقش اصلی وی وحزبش دراین ماجرا نجات بیمار ازپی آمد های سکته وگسستی است که درچرخه بازتولید خود (وازجمله نجات از بحران "دموکراسی") با آن مواجه شده است. آن هم به نام چپ رادیکال! که حتی مدعیان غیر رادیکال این چپ (یعنی رفرمیست های اسم ورسم دارهم) با چنین گشاده دستی وخوش بینی درباره سیر وامکان تحولات دربالا سخن نمی گویند!. گوئی تجربه طولانی قرن بیستم وسازش تاریخی سوسیال دموکرات ها با جناح راست سرمایه وسترون سازی زبردستانه جنبش های اعتراضی و مبارزه طبقاتی اقشاراستثمارشونده اصلا وجود خارجی نداشته است. ونمونه ژوسبن وموارد مشابه آن درجهان هم، قادرنیست اندک شبهه وسستی در نادرستی این احکام و ریختن بی قید وشرط آراء کارگران و زحمتکشان ونیزسایرلایه های رزمنده به سبد آن ها ایجاد کند. اسب توهم تا آن حد به تاخت درمی آید که عملا اولاند به سوارکارمقدسی تبدیل می شودکه آمده است با حمایل وشمشیر و اسلحه جنگی اش به جنگ سرمایه مالی وکلان سرمایه داران برود. دراین نبرد سرنوشت ساز،که مفسرما به گفته خودش به آن بسیارهم خوشبین است، پای چپ رادیکال هم گیر است. چرا که مصاف وپیروزی این سوارکار(که باید آن را ظاهرا اسب تروای این چپ رادیکال بشمارآورد) مشروط به آن است که "چپ رادیکال" هم به عنوان نیروی فشار وبا نفوذ توده ای لازم درپشت سرآن باشد. لاجرم داشتن تعدادنمایندگان لازم پارلمانی، واجد اهمیت زیادی است (چنان که ملاحظه می فرمائید، گام ها یکی پس ازدیگری برای فرورفتن درباتلاق ساختار قدرت سیاسی برداشته می شوند: بعد ازفتح سنگر ریاست جمهوری اکنون نوبت فتح سنگرانتخابات پارلمانی است. پس! کارگران وزحمتکشان به شتابید به سوی انتخابات پارلمانی!). وباین ترتیب است که این چپ تمامی هم وغم اش را صرف بازی دربساط بورژوازی می کند.
اما سوال اساسی این است که آیا براستی اولاند اسب تروای چپ و جنبش اعتراضی است یا بر عکس این "چپ رادیکال و ضدسرمایه داری" است که به اسب تروای بورژوازی برای رخنه درقلعه جنبش و سترون ومتشتت ساختن صفوف آن تبدیل شده است؟ دراین گفتارها شما حتی یک کلمه هم ازمشی مستقل و انقلابی کمونیست ها نمی شنوید. گوئی که شعارمشی مستقل نه برای عمل بلکه برای تزئین ویترین غرفه"چپ رادیکال" ساخته و پرداخته شده است. آن چه که بنام این گفتارها و چپ رادیکال به خوردمخاطبین داده می شود، همانا مربوط به نحوه شرکت این "چپ رادیکال" وتشویق پرولتاریا به تاکتیک انتخاباتی معطوف به مشارکت درساخت قدرت سیاسی(ونه افشاگری وتبدیل آن به تریبونی علیه سرمایه داری) است، آن هم درشرایطی که از قضا بورژوازی با بی اعتمادی گسترده و آگاهی روزافزونی نسبت به ماهیت فریبنده و راز ورزانه و گوهر ضد مردمی دموکراسی خود خوانده مواجه شده است. درشرایطی که بورژوازی نه فقط با یک بحران عظیم اقتصادی بلکه هم چنین با یک بحران سیاسی بزرگ (وازجمله بحران "دموکراسی نمایشی") مواجه شده است، درچنین وضعیتی این "چپ رادیکال" ما بجای تکیه برچنین نیروی بالنده و ضدسیستمی، هم چنان مشغول بازی قدیمی خود بوده و می کوشد که با مبارزات درون سیستمی خود ماهیت باصطلاح راز ورزانه دموکراسی بورژوائی را افشاء کند. اگر ماهیت جادوئی انتخابات و رازورزی آن را در دوگانگی و تضاد حاد بین رویکرد وخواست رأی دهندگان وبیرون کشیدن نمایندگانی ازصندوق بدانیم که دربست سیاست های بورژوازی را به پیش می برند( وهم چون مرغانی که برای مردم ُقد ُقد می کنند ولی تخم اشان را درسبد همسایه می گذارند)، ودرحالی که اکنون تضاد بین خیابان و پارلمان را دراوج می بینیم، آنگاه به دور از لفاظی های معمولی روشن است که راه مقابله واقعی با جادوی صندوق نه دخیل بستن به خود این سازوکارها، بلکه از تقویت خیابان و اعمال دموکراسی مستقیم ومشارکتی طبقات زحمتکش می گذرد. دموکراسی بدون عایق بندی قادربه جاری ساختن مبارزه طبقاتی و تبلوراراده واقعی بی شماران سوژه ها خواهد بود. اما در این گفتارها ما جز رله روایت های ژورنالیستی ومصرف روز با رویکردهای تقلیل گرایانه ازبحران، ومردم به مثابه دنباله روان وتماشاچیان و ابژه هائی که محکومند ناظر بازی بازیگران و انتخاب ازمیان آن باشند، چیزدیگری نمی بینیم: درحوزه اقتصادی،عمق بحران به کشاکش دعواهای درون سیستمی جناح های نظام حاکم، وبطوراخص به منازعات پیرامون سیاست ریاضت اقتصادی با سیاست رشد تقلیل می یابد (بی آنکه به خطر مثله شدن مبارزه طبقاتی درپشت این کشاکش کوچکترین عنایتی بشود)، ودرحوزه قدرت سیاسی وبحران دموکراسی بورژوائی، صرفا به جابجائی قدرت دربین فراکسیون های اصلی بورژوائی ودرکنارآن به حضورهرچه بیشترچپ و طبقه کارگر درساخت قدرت می اندیشیم. فاجعه وقتی جدی ترمی شود که درنظر بگیریم امروزه خواست تشکیل مجامع عمومی و دموکراسی مستقیم و مشارکتی به یکی ازخواست های رادیکال ومهم جنبش های اعتراضی ومهم تر از آن - و به درجاتی- به تاکتیک عملی آن ها تبدیل شده است. درچنین شرایطی این "چپ رادیکال" به جای شرکت فعال در افشاء و ازکارانداختن این دموکراسی سترون واخته شده با هدف فراتررفتن رادیکال ازآن، گوئی که بندنافش با نظام انتخاباتی بورژوائی ودموکراسی اخته شده بسته شده است و ناچاراست برای نجات سیستم ازبحران بازتولید خود دامن همت به کمر بندد.! بنابراین مبالغه نیست که بگوئیم این "چپ" وقتی ازبحران عظیم سرمایه و مبارزه طبقاتی سخن می گوید ازمصاف بین ریاضت اقتصادی و رشد اقتصادی و یا درواقع از دریائی به عمق یک وجب سخن می گوید! ونه از مبارزه واقعی ضد سرمایه داری. او به جای آن که از خطرمسخ مبارزه طبقاتی درکشاکش این مجادلات درون بورژوائی و بردن خیل کارگران به سوی سراب سخن به گوید و نسبت به ملاخورشدن جنبش اعتراضی مردم هشداردهد، درستایش از مشارکت درسازوکارهای نظام حاکم سخن می گوید! گوئی مبارزات برون سیستمی ضدسرمایه داری برای این چپ هیچ محلی ازاعراب ندارد. او اگرهم دراین مورد سخن بگوید، همانطورکه دراین گفتارها شاهد هستیم، نه ازمبارزات برون سیستمی و بیرون از سازوکارهای بورژوازی، بلکه باهمان رویکرد سنتی ضرورت بهره گیری ازفشارهای پائین و توده ای برای تقویت یک جناح و یا سیاست یک جناح نسبت به جناح دیگر سخن می گوید. درحالی که می دانیم که نفس استفاده ازفشارپائین، بدون روشن کردن چگونگی و هدفش وبدون قرارگرفتن این فشار درراستای تقویت مبارزات برون سیستمی و نحوه نگاه به کارگران وزحمتکشان به مثابه سوژه های دارای ظرفیت خود رهان، می تواند درخدمت تبدیل کارگران ومبارزان ضدسرمایه داری به سیاهی لشکر این یا آن جناح و این یا آن سیاستِ معطوف به خروج بورژوازی از بحران، بکارگرفته شود.
جالب است دراین گفتگوها گاها به ماهیت درون سیستمی ورفرمیستی این نوع مبارزات هم اذعان می شود، اما نه برای نقد وضعیت ازمنظرآن، بلکه برای گریز ازآن پرداختن به آن و راحت کردن خیال شنونده ازاین بابت. آیا بهترازاین می توان ادعای مقاله انتخابات فرانسه و چپ گروگان گرفته شده مبنی براین که این "چپ"تبدیل به بخشی از پیچ ومهره و سازوکارهای بازتولید نظام موجودشده است، صحه گذاشت؟! متأسفانه این "چپ" حتی به آگاهی های خود درحتمی بودن سازش جناح ها وپشت کردن سوسیال دموکراسی وقعی نمی نهد و با دخیل بستن به همان اما واگرها و تغییرات کوچک و در انتظارانجام قول های داده شده ماندن، حاضراست راه صد بار آزموده شده را بار دیگر بیازماید. آری! ازمرکوزی تا مرکولاند راه زیادی نیست!
ناتمام
2012-05-25 -1391-03-05
www.taghi-roozbeh.blogspot.de
*1- نگاه کنید به دوگفتارسیاسی درسایت راه کارگر www.rahekaregar.com و یا سایت رادیو وتلویزیون برابری radiobarabari.com تحت عنوان
انتخابات فرانسه و یونان و تأثیرات آن بر اتحاد یه اروپا و بحران اقتصادی، انتخابات در فرانسه و یونان، چشم انداز تحولات در اروپا
www.taghi-roozbeh.blogspot.de -2*
از سری جدید سریال ساختمان پزشکان خبری نیست
شبکه سه سیما اعلام کرد که این شبکه هیچ تصمیمی برای ساخت سری جدید مجموعه تلویزیونی ساختمان پزشکان ندارد.به گزارش فارس، پس از انتشار مصاحبهها و اخباری مبنی بر ساخت سری جدید «ساختمان پزشکان» در خبرگزاریها و روزنامهها، روابط عمومی شبکه سه سیما با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که از ساخت سری جدید این سریال منصرف شده است.
بنا بر این گزارش، در این اطلاعیه آمده است: در پی انتشار خبر تولید مجموعه «ساختمان پزشکان ۲» در خبرگزاریها و سایتهای خبری، به اطلاع میرساند شبکه سه سیما هیچگونه تصمیمی برای تولید سری دوم مجموعه تلویزیونی «ساختمان پزشکان» ندارد و نخواهد داشت.
سریال «ساختمان پزشکان» سال گذشته از شبکه سه سیما پخش میشد و در زمان پخش خود به دلیل طرح موضوع های انتقادی بارها مورد انتقاد شدید رسان های وابسته به حکومت قرار گرفت .
رقابت لاریجانی با حداد عادل بر سر اطاعت از رهبر جمهوری اسلامی
به گزارش خبرآنلاین علی لاریجانی نماینده قم در مجلس شورای اسلامی و رئیس مجلس هشتم در نشست فراکسیون رهروان ولایتبا بیان اینکه بنده بر استقلال مجلس تاکید دارم، گفت: استقلال به معنای ستیز نیست. استقلال یعنی نمایندگان مردم مستقل تصمیم بگیرند، نه آنکه گروهی بخواهد از طریق پیامک چیزی را به آنها القا کنند.
وی که در طول دوران ریاست خود بر مجلس بارها تلاش کرد نظر رهبر جمهوری اسلامی را بر نمایندگان غالب کند مدعی شد:بنده در این زمینه تعارف نمیکنم و گاهی هم به مقام معظم رهبری عرض کردهام، آن عنصری که میتواند عزتمندی را برای جمهوری اسلامی حفظ کند جایگاه رهبری است.
لاریجانی با بیان اینکه نظرات رهبری در مسائل کشور سبب عزتمندی میشود، گفت: اما نکته حائز اهمیت آن است که ایشان در چهار سالی که بنده در مجلس مسئولیت داشتم، آنقدر برای نمایندگان و مجلس اعتبار قائل بودند که حتی یک بار به مجلس دستور ندادهاند.
وی گفت: هرچند ممکن است ایشان تمایلی داشته باشند و نمایندگان از آن اطاعت کنند، ولی هیچگاه تمایلات ایشان، دستوری نبوده است. حتی در موضوع هدفمندی یارانهها ایشان فرمودند که نظرات مجلس در این زمینه تامین شود.
لاریجانی تصریح کرد: ما مفتخر هستیم هر وقت نظر رهبر انقلاب را بدانیم، بدان عمل میکنیم چراکه ایشان را رهبری فرزانه و خردمند میدانیم.
خاطر نشان می شود به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی خارج از حوزه قدرت مجالس هفتم و هشتم که ریاست آنها بر عهده حداد عادل و لاریجانی بوده است از بی خاصیت تیرن مجلس های دوران انقلاب اسلامی بوده اکنون این دو رئیس بر مجلس نهم رقابت می کنند.
ما مفتخر هستیم به نظر رهبر انقلاب عمل کنیم
علی لاریجانی که از سوی ۱۵۰ عضو فراکسیون رهروان ولایت برای ریاست مجلس نهم انتخاب شده است در سخنانی در مود ضرورت استقلال مجلس مدعی شد : در مجلس هشتم تلاش کردم استقلال مجلس را تامین کنم و بر آن تکیه داشته باشم.به گزارش خبرآنلاین علی لاریجانی نماینده قم در مجلس شورای اسلامی و رئیس مجلس هشتم در نشست فراکسیون رهروان ولایتبا بیان اینکه بنده بر استقلال مجلس تاکید دارم، گفت: استقلال به معنای ستیز نیست. استقلال یعنی نمایندگان مردم مستقل تصمیم بگیرند، نه آنکه گروهی بخواهد از طریق پیامک چیزی را به آنها القا کنند.
وی که در طول دوران ریاست خود بر مجلس بارها تلاش کرد نظر رهبر جمهوری اسلامی را بر نمایندگان غالب کند مدعی شد:بنده در این زمینه تعارف نمیکنم و گاهی هم به مقام معظم رهبری عرض کردهام، آن عنصری که میتواند عزتمندی را برای جمهوری اسلامی حفظ کند جایگاه رهبری است.
لاریجانی با بیان اینکه نظرات رهبری در مسائل کشور سبب عزتمندی میشود، گفت: اما نکته حائز اهمیت آن است که ایشان در چهار سالی که بنده در مجلس مسئولیت داشتم، آنقدر برای نمایندگان و مجلس اعتبار قائل بودند که حتی یک بار به مجلس دستور ندادهاند.
وی گفت: هرچند ممکن است ایشان تمایلی داشته باشند و نمایندگان از آن اطاعت کنند، ولی هیچگاه تمایلات ایشان، دستوری نبوده است. حتی در موضوع هدفمندی یارانهها ایشان فرمودند که نظرات مجلس در این زمینه تامین شود.
لاریجانی تصریح کرد: ما مفتخر هستیم هر وقت نظر رهبر انقلاب را بدانیم، بدان عمل میکنیم چراکه ایشان را رهبری فرزانه و خردمند میدانیم.
خاطر نشان می شود به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی خارج از حوزه قدرت مجالس هفتم و هشتم که ریاست آنها بر عهده حداد عادل و لاریجانی بوده است از بی خاصیت تیرن مجلس های دوران انقلاب اسلامی بوده اکنون این دو رئیس بر مجلس نهم رقابت می کنند.
روایت یک مقام مذاکره کننده فرانسوی از نشست بغداد
این منبع که نخواست نامش فاش شود در گفتگو با العربیه افزود:” اروپایی ها از اجرای تحریم واردات نفت از ایران در ژوئیه آینده کوتاه نخواهند آمد.
او گفت هیئت ایرانی تلاش کرد در مذاکرات چندین موضوع غیرمرتبط با برنامه اتمی را تحت عنوان ” نقش منطقه ای ایران ” مطرح کند و کشورهای غربی در واکنش به این اقدام از این کشور خواستند در مسائل مبارزه با دزدان دریایی ، قاچاق مواد مخدر و تروریسم همکاری کند.
او همچنین از ” موضع قاطع روسیه ” در همراهی با مطالبات جامعه جهانی از ایران قدردانی کرد.
مقام فرانسوی تاکید کرد ایرانی ها در این مذاکرات خواستار پرداختن به نقش خود در بحرین و سوریه شدند اما غربی ها با بررسی این دو پرونده مخالفت کردند و پس از آن ایرانی ها نیز بر خواسته خود اصرار نکردند.
او افزود:” اگر اصرار می کردند موضع قاطع گروه هشت در مورد عدم سهل انگاری با رژیم سوریه را به آنها یادآوری می کردیم . اما در مسئله بحرین به دلیل عدم حضور نماینده ای از این کشور نمی توان در مورد اوضاع آن وارد مذاکره شد.”
وی در مورد روند مذاکرات گفت طرف ایرانی بر اساس فرمان آیت الله خامنه ای از برخورداری از حق غنی سازی اورانیم دفاع کرد.
مقام فرانسوی تاکید کرد مذاکرات بغداد با شکست مواجه نشده است و توافق بر ادامه مذاکرات در ۱۸ و ۱۸ ماه آینده در مسکو را نوعی پیشرفت به شمار آورد.
او تاکید کرد مذاکره کنندگان ایرانی قابل اطمینان نبودند و با حسن نیت وارد گفتگو نشدند.
ایران می خواست در مورد سوریه و بحرین صحبت کند
یک مقام فرانسوی با اشاره به مذاکرات اخیر ایران و گروه ۱ + ۵ در بغداد تاکید کرد طرف ایرانی خواستار پرداختن به نقش خود در مسائل بحرین و سوریه شد اما با مخالفت طرف مقابل مواجه شد.این منبع که نخواست نامش فاش شود در گفتگو با العربیه افزود:” اروپایی ها از اجرای تحریم واردات نفت از ایران در ژوئیه آینده کوتاه نخواهند آمد.
او گفت هیئت ایرانی تلاش کرد در مذاکرات چندین موضوع غیرمرتبط با برنامه اتمی را تحت عنوان ” نقش منطقه ای ایران ” مطرح کند و کشورهای غربی در واکنش به این اقدام از این کشور خواستند در مسائل مبارزه با دزدان دریایی ، قاچاق مواد مخدر و تروریسم همکاری کند.
او همچنین از ” موضع قاطع روسیه ” در همراهی با مطالبات جامعه جهانی از ایران قدردانی کرد.
مقام فرانسوی تاکید کرد ایرانی ها در این مذاکرات خواستار پرداختن به نقش خود در بحرین و سوریه شدند اما غربی ها با بررسی این دو پرونده مخالفت کردند و پس از آن ایرانی ها نیز بر خواسته خود اصرار نکردند.
او افزود:” اگر اصرار می کردند موضع قاطع گروه هشت در مورد عدم سهل انگاری با رژیم سوریه را به آنها یادآوری می کردیم . اما در مسئله بحرین به دلیل عدم حضور نماینده ای از این کشور نمی توان در مورد اوضاع آن وارد مذاکره شد.”
وی در مورد روند مذاکرات گفت طرف ایرانی بر اساس فرمان آیت الله خامنه ای از برخورداری از حق غنی سازی اورانیم دفاع کرد.
مقام فرانسوی تاکید کرد مذاکرات بغداد با شکست مواجه نشده است و توافق بر ادامه مذاکرات در ۱۸ و ۱۸ ماه آینده در مسکو را نوعی پیشرفت به شمار آورد.
او تاکید کرد مذاکره کنندگان ایرانی قابل اطمینان نبودند و با حسن نیت وارد گفتگو نشدند.
برای تعیین محل احداث بزرگترین رادیوتلسکوپ جهان رقابتی تنگاتنگ میان
کشورهای مختلف وجود داشت. سازمان مسئول این پروژه (SKA) نهایتا دو کشور در
دو قاره متفاوت را انتخاب کرد. میشائیل فان هارلم (Michael van Harlem)،
مدیر این سازمان اعلام کرد که تدارکات برای ساخت این تلسکوپ در حال انجام
است. قرار است بخش بزرگ دیشهای ماهوارهای برای راهاندازی این
رادیوتلسکوپ در آفریقای جنوبی نصب شود و بخش دیگر در مکانی در استرالیا و
نیوزیلند نصب خواهد .
رادیوتلسکوپ نوعی دستگاه سنجش است که برای رصد کردن ستارهها و کهکشانها از آن استفاده میشود. این نوع تلسکوپها از منابع رادیوئی اطلاعات کسب میکنند، از این رو به دیشهای ماهوارهای متصل میشوند.
مجموعه متشکل از دیشها و آنتنها در آفریقای جنوبی در منطقه خشک فلات کارو (Karoo) احداث خواهد شد که از طریق کنترل از راه دور با دیگر دیشهای ماهوارهای در جنوب و شرق آفریقا مرتبط میشود. در این پروژه ۲۰ کشور شرکت دارند، از جمله آلمان.
شمار زیادی از کشورهای عضو سازمان "اسکاآ" (Square Kilometre Array)، ترجیح میدادند که این پروژه در دو مکان متفاوت احداث شود. امکان بروز کمترین اختلال در دریافت فرکانسهای رادیوئی و ثبات سیاسی از شرایطی بودند که برای انتخاب کشورها میزبان بزرگترین رادیوتلسکوپ جهان در نظر گرفته شدند.
برای راهاندازی مرحله اول ساخت این مجموعه پرهزینه در مجموع یک و نیم میلیارد یورو در نظر گرفته شده و قرار است در سال سال ۲۰۱۶ آغاز شود.
پروژه این "ابر رادیوتلسکوپ" گویا پنجاه برابر دقیقتر و ۱۰ هزار برابر سریعتر از قویترین رادیوتلسکوپهایی خواهد بود که در حال خاضر برای جمعآوری اطلاعات اخترشناسی مورد استفاده قرار میگیرند.
دانشمندان امیدوارند که بتوان با کمک این پروژهی عظیم اطلاعات جدیدی در مورد چگونگی پیدایش کهکشانها بدست آورد. آنها همچنین قصد دارند که با استفاده از این پروژه وجود احتمالی موجودات زنده خارج از منظومه شمسی را بررسی کنند.
رادیوتلسکوپ نوعی دستگاه سنجش است که برای رصد کردن ستارهها و کهکشانها از آن استفاده میشود. این نوع تلسکوپها از منابع رادیوئی اطلاعات کسب میکنند، از این رو به دیشهای ماهوارهای متصل میشوند.
مجموعه متشکل از دیشها و آنتنها در آفریقای جنوبی در منطقه خشک فلات کارو (Karoo) احداث خواهد شد که از طریق کنترل از راه دور با دیگر دیشهای ماهوارهای در جنوب و شرق آفریقا مرتبط میشود. در این پروژه ۲۰ کشور شرکت دارند، از جمله آلمان.
شمار زیادی از کشورهای عضو سازمان "اسکاآ" (Square Kilometre Array)، ترجیح میدادند که این پروژه در دو مکان متفاوت احداث شود. امکان بروز کمترین اختلال در دریافت فرکانسهای رادیوئی و ثبات سیاسی از شرایطی بودند که برای انتخاب کشورها میزبان بزرگترین رادیوتلسکوپ جهان در نظر گرفته شدند.
برای راهاندازی مرحله اول ساخت این مجموعه پرهزینه در مجموع یک و نیم میلیارد یورو در نظر گرفته شده و قرار است در سال سال ۲۰۱۶ آغاز شود.
پروژه این "ابر رادیوتلسکوپ" گویا پنجاه برابر دقیقتر و ۱۰ هزار برابر سریعتر از قویترین رادیوتلسکوپهایی خواهد بود که در حال خاضر برای جمعآوری اطلاعات اخترشناسی مورد استفاده قرار میگیرند.
دانشمندان امیدوارند که بتوان با کمک این پروژهی عظیم اطلاعات جدیدی در مورد چگونگی پیدایش کهکشانها بدست آورد. آنها همچنین قصد دارند که با استفاده از این پروژه وجود احتمالی موجودات زنده خارج از منظومه شمسی را بررسی کنند.
به گفته معاون اجتماعی وزارت کشور، از ۱۰ خرداد ۱۳۹۱عرضه قلیان در
اماکن عمومی همچون رستورانها ممنوع است. بنا بر گزارشها مصرف قلیان بین
جوانان ایرانی به خصوص دخترها افزایش یافته است.
معاون اجتماعی وزارت کشور گفته است پس از هفته بدون دخانیات در ایران، از
۱۰ خرداد ممنوعیت عرضه قلیان در اماکن عمومی همچون رستورانها، تالارها و
مهمانپذیرها اجرا میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر، روز شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۱ علیرضا افشار معاون اجتماعی وزارت کشور در نشست خبری هفته بدون دخانیات همچنین اعلام کرده است به موجب مصوبه دولت در آبان ماه سال گذشته فعلا قهوهخانهها از شمول اماکن عمومی مستثنی شدهاند و قلیان فقط در قهوهخانهها عرضه میشود.
بنا بر این گزارش در مرحله اول این طرح، قلیانها از رستورانها، تالارها و مهمانپذیرها از طریق اتحادیههای صنفی جمعآوری میشود و پس از آن نیروی انتظامی با "واحدهای متخلف" برخورد خواهد کرد.
افزایش مصرف قلیان
به گفته کارشناسان گرایش به مصرف قلیان در ایران افزایش یافته است. پیش از این محمدرضا مسجدی رئیس جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات گفته بود: «آمار مصرف قلیان در دختران جوان ۲۸ درصد است که اتفاقی نامیمون است.»
با این حال مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی در اردیبهشت ۱۳۹۱ به خبرگزاری مهر گفته بود ۸۰ درصد دختران و پسران استفاده از قلیان را فقط برای سرگرمی و تفریح میدانند و هفتهای ۲ تا ۵ بار قلیان مصرف میکنند.
این پژوهش از طریق پرسش حضوری از دختران و پسران ۱۶ تا ۲۵ سال در مناطق فرحزاد، درکه و دربند تهران انجام شده بود.
به گزارش ایسنا اواخر اردیبهشت ۱۳۹۱، عباس علایی رییس اتحادیه قهوهخانهداران گفته بود مدتی است که گرايش مردم به قهوهخانهها زياد شده و اين نشان میدهد كه مردم سنت خود را دوست دارند و گذشتگان خود را هميشه به خوبی ياد میكنند.
رییس اتحادیه قهوهخانهداران همچنین از پیگیریهای انجام شده در جهت راهاندازی قهوهخانه ویژه بانوان خبر داده بود. طرحی که یک روز پس از انتشار خبر آن با مخالفت و واکنش پلیس و وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران روبهرو شد.
اسماعیل احمدیمقدم فرمانده نیروی انتظامی ۱ خرداد ۱۳۹۱، در واکنش به خبر تاسیس قوهخانههای زنانه گفته بود مدلهای جدید قهوهخانه به محلی برای "بیبند و باری، کشیدن قلیان و سیگار" تبدیل شده است.
کرایه ۲۵ هزار تومانی با مرد همراه
در همین زمینه خبرگزاری مهر ۳ خرداد ۱۳۹۱ در گزارشی با عنوان "قلیان کشیدن خانمها / مرد همراه ۲۵ هزار تومان" به بررسی گرایش مصرف قلیان در ایران پرداخته بود.
به گزارش خبرگزاری مهر، الهام دختر جوانی که در یکی از قوهخانههای تهران نشسته معتقد است سفرهخانههایی که به دختران تنها هم قلیان میدهند سالمتر از سایر سفره خانههایی است که از پذیرفتن دختران تنها معذورند.
او به تبلیغات یکی از سایتهای ایرانی برای "کرایه ۲۵ هزار تومانی همراه مرد همراه!"، پس از ممنوعیت استعمال قلیان توسط خانمها اشاره کرده و گفته است: «آخر دختران مجرد از کجا مرد پیدا کنند.»
بنا به این گزارش در حالی که متخصصان و کارشناسان بهداشتی قلیان را دروازهی ورود به سایر مخدرها میدانند اما نمیتوان آمار گرایش دختران به سیگار و قلیان را هم منکر شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، روز شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۱ علیرضا افشار معاون اجتماعی وزارت کشور در نشست خبری هفته بدون دخانیات همچنین اعلام کرده است به موجب مصوبه دولت در آبان ماه سال گذشته فعلا قهوهخانهها از شمول اماکن عمومی مستثنی شدهاند و قلیان فقط در قهوهخانهها عرضه میشود.
بنا بر این گزارش در مرحله اول این طرح، قلیانها از رستورانها، تالارها و مهمانپذیرها از طریق اتحادیههای صنفی جمعآوری میشود و پس از آن نیروی انتظامی با "واحدهای متخلف" برخورد خواهد کرد.
افزایش مصرف قلیان
به گفته کارشناسان گرایش به مصرف قلیان در ایران افزایش یافته است. پیش از این محمدرضا مسجدی رئیس جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات گفته بود: «آمار مصرف قلیان در دختران جوان ۲۸ درصد است که اتفاقی نامیمون است.»
با این حال مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی در اردیبهشت ۱۳۹۱ به خبرگزاری مهر گفته بود ۸۰ درصد دختران و پسران استفاده از قلیان را فقط برای سرگرمی و تفریح میدانند و هفتهای ۲ تا ۵ بار قلیان مصرف میکنند.
به گزارش ایسنا اواخر اردیبهشت ۱۳۹۱، عباس علایی رییس اتحادیه قهوهخانهداران گفته بود مدتی است که گرايش مردم به قهوهخانهها زياد شده و اين نشان میدهد كه مردم سنت خود را دوست دارند و گذشتگان خود را هميشه به خوبی ياد میكنند.
رییس اتحادیه قهوهخانهداران همچنین از پیگیریهای انجام شده در جهت راهاندازی قهوهخانه ویژه بانوان خبر داده بود. طرحی که یک روز پس از انتشار خبر آن با مخالفت و واکنش پلیس و وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران روبهرو شد.
اسماعیل احمدیمقدم فرمانده نیروی انتظامی ۱ خرداد ۱۳۹۱، در واکنش به خبر تاسیس قوهخانههای زنانه گفته بود مدلهای جدید قهوهخانه به محلی برای "بیبند و باری، کشیدن قلیان و سیگار" تبدیل شده است.
کرایه ۲۵ هزار تومانی با مرد همراه
در همین زمینه خبرگزاری مهر ۳ خرداد ۱۳۹۱ در گزارشی با عنوان "قلیان کشیدن خانمها / مرد همراه ۲۵ هزار تومان" به بررسی گرایش مصرف قلیان در ایران پرداخته بود.
به گزارش خبرگزاری مهر، الهام دختر جوانی که در یکی از قوهخانههای تهران نشسته معتقد است سفرهخانههایی که به دختران تنها هم قلیان میدهند سالمتر از سایر سفره خانههایی است که از پذیرفتن دختران تنها معذورند.
او به تبلیغات یکی از سایتهای ایرانی برای "کرایه ۲۵ هزار تومانی همراه مرد همراه!"، پس از ممنوعیت استعمال قلیان توسط خانمها اشاره کرده و گفته است: «آخر دختران مجرد از کجا مرد پیدا کنند.»
بنا به این گزارش در حالی که متخصصان و کارشناسان بهداشتی قلیان را دروازهی ورود به سایر مخدرها میدانند اما نمیتوان آمار گرایش دختران به سیگار و قلیان را هم منکر شد.
در پی انتشار گزارش آژانس از آخرین تحولات برنامه هستهای ایران،
یک موسسه امنیتی در آمریکا با تحلیل دادههای آن اعلام کرده جمهوری اسلامی
با ذخایر کنونی اورانیوم خود میتواند پنج بمب اتمی بسازد.
در پنج سال گذشته ظرفیت تولید اورانیوم با درجه پایین غنیشده در ایران
بهطور چشمگیری افزایش یافته و بررسیهای پژوهشگران یک موسسه امنیتی
آمریکایی نشان میدهد که ذخایر اورانیوم ایران، برای ساخت پنج بمب اتمی
کافی است. برای تحقق این هدف، باید ذخایر کنونی اورانیوم با درجه پایین
غنیشده تا حد ۹۵ درصد غنیشوند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، موسسه علم و امنیت بینالمللی (ISIS) که تحولات برنامه هستهای ایران موشکافانه پیگری میکند، با تحلیل دادههای ارائه شده در آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی که روز جمعه (۶ خرداد، ۲۶ مه) ارائه شد، به این نتیجه دست یافته است.
پیشرفتها و تحولات برنامه هستهای ایران زیر ذرهبین قدرتهای جهانی قرار دارد، چون به اعتقاد آنها اطلاع از اینکه ایران به چه مدتزمانی برای تولید و توسعه تسلیحات نیاز دارد، مسالهای حیاتی برای امنیت بینالمللی است. ایران هرگونه تلاش برای توسعه کلاهک یا بمب اتمی را انکار میکند و برنامه بحثبرانگیز هستهای خود را تماما صلحآمیز میداند.
گسترش چشمگیر دامنه غنیسازی در ایران
آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی از وضعیت برنامه هستهای ایران حاکی از آن است که بهرغم قطعنامههای شورای امنیت، تلاشهای جمهوری اسلامی برای گسترش غنیسازی اورانیوم همچنان ادامه دارد. شورای امنیت در چندین قطعنامه درباره ایران از جمله خواستار توقف غنیسازی اورانیوم شده است.
بر اساس این گزارش، ایران از زمان آغاز غنیسازی در سال ۲۰۰۷ بالغ بر ۸۳/ ۶ تن اورانیوم تا ۵/ ۳ درصد غنیشده تولید کرده است. این رقم در مقایسه با رقمی که در گزارش پیشین آژانس ذکر شده بود ۷۵۰ کیلوگرم افزایش یافته است.
اطلاعات آژانس نشان میدهد که تعداد سانتریفیوژهای تاسیسات فوردو افزایشی بیش از ۵۰ درصدی داشته و آبشارهای جدید همه در زیر زمین ایجاد شدهاند تا از حملات هوایی احتمالی در امان باشند. موسسه ISIS میگوید با نصب آبشارهای جدید سانتریفیوژ، تولید ماهانه اورانیوم در ایران تقریبا سی درصد افزایش یافته است.
روز گذشته انتشار خبرهایی پیرامون غنیسازی ۲۷ درصدی در تاسیسات زیرزمینی فوردو در حوالی قم، بار دیگر جنجالبرانگیز شد. ایران این خبر را تایید کرده و علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی آن را ناشی از «اشتباهات محاسباتی» خوانده و گفته وقوع چنین اشتباهاتی «امری طبیعی» است.
مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی در بغداد بر سر بحران هستهای جمهوری اسلامی به نتیجه مشخصی نرسید و بهرغم امیدهایی که برانگیخته شده بود چشمانداز سازش را تیرهتر کرد. قرار است اواخر خرداد دور بعدی مذاکرات در مسکو انجام شود. با کمرنگ شدن امیدها نسبت به حلوفصل دیپلماتیک بحران هستهای ایران، بار دیگر صدای طبل جنگ و حمله نظامی رساتر شده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، موسسه علم و امنیت بینالمللی (ISIS) که تحولات برنامه هستهای ایران موشکافانه پیگری میکند، با تحلیل دادههای ارائه شده در آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی که روز جمعه (۶ خرداد، ۲۶ مه) ارائه شد، به این نتیجه دست یافته است.
پیشرفتها و تحولات برنامه هستهای ایران زیر ذرهبین قدرتهای جهانی قرار دارد، چون به اعتقاد آنها اطلاع از اینکه ایران به چه مدتزمانی برای تولید و توسعه تسلیحات نیاز دارد، مسالهای حیاتی برای امنیت بینالمللی است. ایران هرگونه تلاش برای توسعه کلاهک یا بمب اتمی را انکار میکند و برنامه بحثبرانگیز هستهای خود را تماما صلحآمیز میداند.
گسترش چشمگیر دامنه غنیسازی در ایران
آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی از وضعیت برنامه هستهای ایران حاکی از آن است که بهرغم قطعنامههای شورای امنیت، تلاشهای جمهوری اسلامی برای گسترش غنیسازی اورانیوم همچنان ادامه دارد. شورای امنیت در چندین قطعنامه درباره ایران از جمله خواستار توقف غنیسازی اورانیوم شده است.
بر اساس این گزارش، ایران از زمان آغاز غنیسازی در سال ۲۰۰۷ بالغ بر ۸۳/ ۶ تن اورانیوم تا ۵/ ۳ درصد غنیشده تولید کرده است. این رقم در مقایسه با رقمی که در گزارش پیشین آژانس ذکر شده بود ۷۵۰ کیلوگرم افزایش یافته است.
اطلاعات آژانس نشان میدهد که تعداد سانتریفیوژهای تاسیسات فوردو افزایشی بیش از ۵۰ درصدی داشته و آبشارهای جدید همه در زیر زمین ایجاد شدهاند تا از حملات هوایی احتمالی در امان باشند. موسسه ISIS میگوید با نصب آبشارهای جدید سانتریفیوژ، تولید ماهانه اورانیوم در ایران تقریبا سی درصد افزایش یافته است.
روز گذشته انتشار خبرهایی پیرامون غنیسازی ۲۷ درصدی در تاسیسات زیرزمینی فوردو در حوالی قم، بار دیگر جنجالبرانگیز شد. ایران این خبر را تایید کرده و علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی آن را ناشی از «اشتباهات محاسباتی» خوانده و گفته وقوع چنین اشتباهاتی «امری طبیعی» است.
مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی در بغداد بر سر بحران هستهای جمهوری اسلامی به نتیجه مشخصی نرسید و بهرغم امیدهایی که برانگیخته شده بود چشمانداز سازش را تیرهتر کرد. قرار است اواخر خرداد دور بعدی مذاکرات در مسکو انجام شود. با کمرنگ شدن امیدها نسبت به حلوفصل دیپلماتیک بحران هستهای ایران، بار دیگر صدای طبل جنگ و حمله نظامی رساتر شده است.
محمدرضا فرزین، دبیر ستاد هدفمندی
یارانه ها گفته که دولت فعلا هیچ تصمیم و برنامه ای برای اجرای گام دوم
قانون هدفمندی یارانه ها ندارد.
خبرگزاری دانشجویان به نقل از آقای فرزین دلیل عدم اجرای مرحله دوم را "مشکلات مصوبه مجلس در قانون بودجه سال ۱۳۹۱" اعلام کرده است.به گفته آقای فررین، "تمام قیمت های مربوط به حامل های انرژی همچنان به روال مرحله نخست قانون هدفمندی یارانه ها ادامه می یابد و هیچ افزایش (قیمتی) در حال حاضر در حامل های انرژی نخواهیم داشت."
در لایحه بودجه که در روزهای پایانی اردیبهشت به تصویب مجلس رسید، نمایندگان نظر دولت در باره درآمدهای حاصل از حذف یارانه ها را نپذیرفتند و به نظر می رسد اشاره آقای فرزین همین بخش از لایحه بودجه است.
در حالی که دولت بودجه ۱۳۰ هزار میلیارد تومانی را نشانه گرفته بود، مجلس با نصف آن یعنی با ۶۶ هزار میلیارد تومان موافقت کرد زیرا نگران بود که دولت بخواهد برنامه پنج ساله را در یک سال باقی مانده از دولت محمود احمدی نژاد اجرا کند.
برنامه حذف یارانه ها در زمستان سال ۱۳۸۹ آغاز شد و در مرحله اول قیمت برخی محصولات و مواد سوختی افزایش پیدا کرد و قرار شد که دولت بخشی از درآمدهای حاصل از افزایش قیمت ها را به صورت یارانه نقدی و بقیه را به بخش تولید و در پروژه های عمرانی هزینه کند.
گزارشها نشان می دهد که دولت بخش اعظم درآمدها را صرف یارانه نقدی کرده و برای تامین بخشی از یارانه نقدی هم از بانک مرکزی قرض گرفته است.
خبرگزاری دانشجویان ایران گزارش
داده است که سد و نیروگاه بختیاری با گذشت بیش از ۱۵ ماه از امضای
تفاهمنامه با پیمانکار چینی، هنوز در نوبت کلنگخوردن قرار دارد.
ایران در آخرین روزهای سال ۱۳۸۹ ساخت سد بختیاری
را به عنوان "بلندترین سد دو قوسی و بتونی جهان" به چینیها سپرده بود،
اما اکنون با گذشت ۱۵ ماه از امضای آن قرارداد، به دلیل اختلاف طرفین نسبت
به قیمت و هزینه ها، قرار شده است که این طرح به قرارگاه خاتم الانبیا، یک
بازوی اقتصادی و پر نفوذ سپاه پاسداران سپرده شود.خبرگزاری دانشجویان ایران می گوید قرارداد جدید بین وزارت نیرو و سپاه برای ساختن سد و نیروگاه بختیاری درحال آماده شدن است.
سد بختیاری با ۳۱۵ متر ارتفاع در استان لرستان و در مرز استان خوزستان ساخته خواهد شد. این سد قادر خواهد بود ۱۵۰۰ مگاوات برق در سال تولید کند.
حجم ذخیره مخزن این سد ۴.۸ میلیارد مترمکعب خواهد بود که پس از مخزن سد کرخه بیشترین حجم مخزن را در ایران خواهد داشت.
واتیکان میگوید فردی را که ظن آن میرود اسناد و مدارک محرمانه را به رسانهها درز میداده، بازداشت کرده است.
گزارشها به نقل از منابع ناشناس حاکی از آن است که فرد بازداشت شده، خدمتکار مخصوص پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیکهای جهان است.رسوایی درز این اطلاعات که به "واتیلیکس" مشهور شده، منجر به خشم پاپ بندیکت شده است.
مدارک فاش مدعی فساد، سوء مدیریت و بحرانهای داخلی در واتیکان هستند.
واتیکان گفته است که فرد بازداشت شده تحت بازجویی است.
ماه پیش پاپ بندیکت شانزدهم کمیسیون ویژهای مرکب از چند کاردینال را مامور تحقیق در مورد این افشاگریها کرد.
فدریکو لومباردی، سخنگوی واتیکان به خبرنگاران گفت: "تحقیقات به عمل آمده توسط پلیس واتیکان منجر به شناسایی فردی شد که اسناد محرمانه را در اختیار داشت."
رسانههای ایتالیا نام فرد بازداشت شده را پائولو گابریله ذکر کردهاند که پیشخدمت مخصوص پاپ بوده و از معدود افرادی است که به آپارتمان خصوصی رهبر کاتولیکهای جهان دسترسی داشت.
تنها عده بسیار اندکی حق ورود به محل اقامت پاپ را دارند که این شامل چهار راهبه، دو منشی و پیشخدمت است.
رسانههای ایتالیا نوشتهاند که در محل اقامت پیشخدمت پاپ در درون واتیکان، اسناد و مدارک محرمانه به دست آمده است.
بازداشت این فرد تنها چند روز پس از برکناری رئیس بانک واتیکان صورت میگیرد.
دلیل رسمی برکناری او، ناکامی در عمل کردن به اهداف اصلی بانک اعلام شده اما طبق گزارشها او نیز مظنون به دست داشتن در افشای این اسناد بود.
در اسناد فاش شده، نامهای از سفیر واتیکان در واشنگتن به پاپ بندیکت شانزدهم دیده میشود که او در آن مدعی فساد، خویشاوندسالاری و نوچهپروری در دستگاه اداری واتیکان شده بود.
خبرنگار بی بی سی در واتیکان میگوید اگر فرد بازداشت شده روحانی نباشد، مطابق قوانین ایتالیا در دادگاههای ایتالیا محاکمه خواهد شد اما اگر این فرد روحانی باشد، در دادگاه ویژه واتیکان مورد محاکمه قرار خواهد گرفت که امر نادری خواهد بود.
رییس بانک مرکزی از تحلفات ارزی بانک های ایران خبر داد
رییس بانک مرکزی جمهوری اسلامی از تخلف بانک های ایران در فروش
ارزهای دولتی خبر داده است، با این حال وی گفته که قصد ندارد قضیه را بیش
از این باز کند. فریدون خاوند، اقتصاددان در پاریس، معتقد است که منظور
رییس بانک مرکزی ایران سوءاستفاده هایی است که بانک های ایران از دونرخی
یا چندنرخی ارز در ایران می کنند.
امروز بیست و دومین همایش سالانه سیاست های پولی و ارزی دولت
جمهوری اسلامی با موضوع نظارت بانکی و سیاست های احتیاطی در مرکز همایش های
بین المللی صدا و سیما آغاز شد.
در این همایش و حاشیه های آن نظرهایی از سوی محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی و همچنین شمس الدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، مطرح شد که در برخی از موارد تناقض هایی را در سیاست های اقتصادی دولت نشان می دهد.
همچنین رئیس کل بانک مرکزی در این همایش، به تخلف بانکها در فروش ارز دولتی اشاره کرده، اما گفته که نمی خواهد قضیه را بیش از این باز کند.
بهمنی افزوده است: افرادی که به سیستم بانکی کشور انتقاد كرده و هرزگاهی با اظهارات ناکارآمد و کارشناسی نشده موجب ايجاد التهاب در شبکه بانکی کشور می شوند، در برخي موارد ثبات مالی و سیاست گذاری در اين سیستم را تحت شعاع قرار مي دهند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز در حاشیه این همایش از مدیریت بازار ارز از سوی دولت پس از مذاكرات بغداد خبر داده و گفته است: بازار ارز را مدیریت می كنیم.
این در حالی است که رییس بانک مرکزی گفته که «نبايد انتظار داشته باشيم كه قيمت دلار ثابت بماند.»
فریدون خاوند، اقتصاددان در پاریس درباره اظهارات رییس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد ایران، با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت وگو کرده است که می شنوید.
در این همایش و حاشیه های آن نظرهایی از سوی محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی و همچنین شمس الدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، مطرح شد که در برخی از موارد تناقض هایی را در سیاست های اقتصادی دولت نشان می دهد.
همچنین رئیس کل بانک مرکزی در این همایش، به تخلف بانکها در فروش ارز دولتی اشاره کرده، اما گفته که نمی خواهد قضیه را بیش از این باز کند.
بهمنی افزوده است: افرادی که به سیستم بانکی کشور انتقاد كرده و هرزگاهی با اظهارات ناکارآمد و کارشناسی نشده موجب ايجاد التهاب در شبکه بانکی کشور می شوند، در برخي موارد ثبات مالی و سیاست گذاری در اين سیستم را تحت شعاع قرار مي دهند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز در حاشیه این همایش از مدیریت بازار ارز از سوی دولت پس از مذاكرات بغداد خبر داده و گفته است: بازار ارز را مدیریت می كنیم.
این در حالی است که رییس بانک مرکزی گفته که «نبايد انتظار داشته باشيم كه قيمت دلار ثابت بماند.»
فریدون خاوند، اقتصاددان در پاریس درباره اظهارات رییس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد ایران، با بخش فارسی رادیو بین المللی فرانسه گفت وگو کرده است که می شنوید.
افغانستان، مصر و اسرائیل در مطبوعات فرانسوی
امروز اکثر رسانه های عمده فرانسه به موضوعی پرداخته اند که از
اولین روزهای کارزار انتخاباتی در این کشور به موضوعی داغ در سپهر سیاسی
این فرانسه بدل شده بود: افغانستان
فرانسوا اولاند رییس جمهور سوسیالیست فرانسه اعلام کرده بود علی
رغم قول و قرارهای نیکولا سارکوزی رییس جمهور سابق این کشور در ناتو، مبنی
بر خروج سربازان فرانسوی از افغانستان در سال 2014 میخواهد تا پایان سال
جاری میلادی تمامی سربازان فرانسوی را از خاک افغانستان خارج کند. فرانسوا
اولاند حتی در سفر خود به امریکا و دیدار با باراک اوباما رییس جمهور
ایالات متحده نیز بر این نکته تاکید کرده بود؛ حالا او به افغانستان سفر
کرده و روزنامه لیبراسیون به این موضوع پرداخته است.
این روزنامه که در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه از فرانسوا اولاند حمایت می کرد درباره سفر رییس جمهور این کشور نوشته است: اولاند به افغانستان رفته تا زمینه خروج سربازان فرانسوی از افغانستان را برای زمانی اماده کند که موجب خشنودی همگان نیست، چرا که دیگر اعضای اتحاد به خصوصو ایالات متحده امریکا خواهان ادامه حضور نیروهای فرانسوی در پایگاه های خود در استان کاپیسا(شما شرق) افغانستان هستند، منطقه ای استراتژیک و حیاتی برای حفظ امنیت کابل. حتی اگر واشنگتن این امر را درعرصه سیاسی عیان نکند، اما این حرکت پاریس نیشتری خواهد بود به سیطره سیاسی واشنگتن و حتی نیروهای نظامی امریکا.
این روزنامه در ادامه در این مورد نوشته است: حتی اگر اولاند انگونه که اعلام کرده شروع روند خروج نیروها را در پایان سال 2012 به پایان برساند باز این تاریخ یک سال پیشتر از آن چیزی است که دولت نیکولا سارکوزی به دیگر اعضای ناتو قولش را داده بود.
این روزنامه در توضیحی کوتاه پیرامون منطقه ای که در شمال غرب افغانستان تحت کنترل نیروها و سربازان فرانسوی است نوشته است: امریکا خواهان این است که نیروهای فرانسوی که از سال 2008 در منطقه کاپیسا مستقر هستند در همان منطقه تا پایان جنگ بمانند، از زمان حمله شوروی سابق در پایان سال 1979 به افغانستان ، این منطقه همواره جزء مناطق خطرناک افغانستان بوده که علت آن حضور شبه نظامیان حزب اسلامی در منطقه است.
این روزنامه با اشاره به اینکه این گروه شبه نظامی پس از سالها خود رابه گروه طالبان نزدیک کرده است به این نکته تاکید کرده است که این منطقه همانند یک دروازه استراتژیک برای ورود به کابل است و83 سرباز فرانسوی در از سال 2002 تاکنون در افغانستان کشته شده اند.
روزنامه فیگارو نیز به دیگر کشور داغ این روزهای خاورمیانه پرداخته است؛ مصر.
کشوری که با به زیر کشیدن دیکتاتوری حسنی مبارک بخشی از مسیر به سوی فضای بازتر سیاسی را طی کرده است و این روزها در حال تجربه اولین انتخابات تقریبا آزاد ریاست جمهوری خود است.
این روزنامه راستگرا به موقعیت نسبتا خوبی که حزب اسلامگرای اخوان المسلمین این کشور در مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری این کشور به دست آورده پرداخته و در این رابطه نوشته است: این گروه با اینکه تنها نتایج 236 حوزه انتخابیه از 13000 حوزه مشخص شده از پیشتازی خود در انتخابات خبر داد و به ابراز خوشحالی پرداخت.
روزنامه فیگارو در ادامه متذکر شده است که 16 ماه پس از پایین کشیده شدن حسنی مبارک آمارها و نظرسنجی ها نشان میدهد که گروه اخوان المسلمین چیزی حدود شش صدهزار تا یک میلیون عضو در سرتاسر مصر دارد.
این روزنامه راستگرای چاپ فرانسه در ادامه به این نکته اشاره کرده است که طبق برخی نظر سنجی ها در کنار مرسی کاندیدای حزب اخوان المسملین مصر که در صدر برخی از نظر سنجی ها واقع شده ،احمد شفیق رییس ارتش سابق حسنی مبارک نیز که او و طرفدارانش «ناصریون» خوانده میشود چیزی حدود 25 درصد اقبال از سوی مردم دارد و در کنار او افرادی همچون عمرو موسی دبیر کل سابق اتحادیه عرب جزء تعقیب کنندگان او است.
روزنامه فیگارو در ادامه به این نکته پرداخته است که جایگاه بالای احمد شفیق که در زمان انقلاب مردم مصر سمت معاونت حسنی مبارک را بر عهده داشت در میان نظر سنجی های مختلف باعث سرخوردگی بسیاری از انقلابیون به خصوص جوانان این کشور شده است.
این روزنامه در پایان گزارش خود به نقل از یک وبلاگ نویس معروف مصری در مورد انتخابات ریاست جمهوری این کشور نوشته است:« اکنون ما مجبور به انتخاب بین نامزدی هستیم متعلق به گروه اخوان که در نظر دارد تمامیت قدرت را به دست بگیرد و کس دیگری که نظامی است و چیزی از سیاست نمیفهمد.»
شاید کمتر روزی باشد که نقطه ای از کره زمین داغتر از خاورمیانه و حوادث جاری در آن باشد.
این گرما و حرارت تحولات منطقه خاورمیانه که در بسیاری از مواقع سوزاننده نیز هست در صفحات رسانه ها خود نمایی میکند.
روزنامه لو موند یکی از اصلی ترین رسانه های فرانسوی زبان جهان امروز گزارشی در صفحه3 خود به چاپ رسانده پیرامون آزار و اذیت های نژادی در اسراییل.
روزنامه لوموند در این رابطه به آزارهای نژادی در یکی مناطق جنوبی تل اویو پرداخته منطقه ای که مهاجران یهودی تبار افریقایی بیشتر در این بخش شهر سکنی دارند. منطقه ای به نام هتیکوا. ساکنان این منطقه که بیشتر آنان را یهودی تبارانی از کشورهای اریتره و سودان تشکیل میدهند دست به تظاهرات علیه خشونتهای نژادی زده اند. روزنامه لوموند در توضیح انگیزه درونی این تظاهرات به این نکته اشاره کرده است که مردم این احساس را دارند که به نوعی شهروند درجه دو در اسراییل به حساب می آیند.
لو موند همچنین نوشته است:بسیاری از این دست شهروندان اسراییلی بیکار و بی خانمان هستند و بسیاری انها را به ایجاد گنگ های تبهکاری متهم میکنند.
روزنامه لو موند در توضیح جرقه اولیه به راه افتادن تظاهرات در یهودیان افریقایی تبار اسراییل توهین ها حمله و تخریب های صورت گرفته در این محله علیه سیاه پوستان بر روی در و دیوار منطقه و بر روی خودروها عنوان کرده است.
این روزنامه که در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه از فرانسوا اولاند حمایت می کرد درباره سفر رییس جمهور این کشور نوشته است: اولاند به افغانستان رفته تا زمینه خروج سربازان فرانسوی از افغانستان را برای زمانی اماده کند که موجب خشنودی همگان نیست، چرا که دیگر اعضای اتحاد به خصوصو ایالات متحده امریکا خواهان ادامه حضور نیروهای فرانسوی در پایگاه های خود در استان کاپیسا(شما شرق) افغانستان هستند، منطقه ای استراتژیک و حیاتی برای حفظ امنیت کابل. حتی اگر واشنگتن این امر را درعرصه سیاسی عیان نکند، اما این حرکت پاریس نیشتری خواهد بود به سیطره سیاسی واشنگتن و حتی نیروهای نظامی امریکا.
این روزنامه در ادامه در این مورد نوشته است: حتی اگر اولاند انگونه که اعلام کرده شروع روند خروج نیروها را در پایان سال 2012 به پایان برساند باز این تاریخ یک سال پیشتر از آن چیزی است که دولت نیکولا سارکوزی به دیگر اعضای ناتو قولش را داده بود.
این روزنامه در توضیحی کوتاه پیرامون منطقه ای که در شمال غرب افغانستان تحت کنترل نیروها و سربازان فرانسوی است نوشته است: امریکا خواهان این است که نیروهای فرانسوی که از سال 2008 در منطقه کاپیسا مستقر هستند در همان منطقه تا پایان جنگ بمانند، از زمان حمله شوروی سابق در پایان سال 1979 به افغانستان ، این منطقه همواره جزء مناطق خطرناک افغانستان بوده که علت آن حضور شبه نظامیان حزب اسلامی در منطقه است.
این روزنامه با اشاره به اینکه این گروه شبه نظامی پس از سالها خود رابه گروه طالبان نزدیک کرده است به این نکته تاکید کرده است که این منطقه همانند یک دروازه استراتژیک برای ورود به کابل است و83 سرباز فرانسوی در از سال 2002 تاکنون در افغانستان کشته شده اند.
روزنامه فیگارو نیز به دیگر کشور داغ این روزهای خاورمیانه پرداخته است؛ مصر.
کشوری که با به زیر کشیدن دیکتاتوری حسنی مبارک بخشی از مسیر به سوی فضای بازتر سیاسی را طی کرده است و این روزها در حال تجربه اولین انتخابات تقریبا آزاد ریاست جمهوری خود است.
این روزنامه راستگرا به موقعیت نسبتا خوبی که حزب اسلامگرای اخوان المسلمین این کشور در مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری این کشور به دست آورده پرداخته و در این رابطه نوشته است: این گروه با اینکه تنها نتایج 236 حوزه انتخابیه از 13000 حوزه مشخص شده از پیشتازی خود در انتخابات خبر داد و به ابراز خوشحالی پرداخت.
روزنامه فیگارو در ادامه متذکر شده است که 16 ماه پس از پایین کشیده شدن حسنی مبارک آمارها و نظرسنجی ها نشان میدهد که گروه اخوان المسلمین چیزی حدود شش صدهزار تا یک میلیون عضو در سرتاسر مصر دارد.
این روزنامه راستگرای چاپ فرانسه در ادامه به این نکته اشاره کرده است که طبق برخی نظر سنجی ها در کنار مرسی کاندیدای حزب اخوان المسملین مصر که در صدر برخی از نظر سنجی ها واقع شده ،احمد شفیق رییس ارتش سابق حسنی مبارک نیز که او و طرفدارانش «ناصریون» خوانده میشود چیزی حدود 25 درصد اقبال از سوی مردم دارد و در کنار او افرادی همچون عمرو موسی دبیر کل سابق اتحادیه عرب جزء تعقیب کنندگان او است.
روزنامه فیگارو در ادامه به این نکته پرداخته است که جایگاه بالای احمد شفیق که در زمان انقلاب مردم مصر سمت معاونت حسنی مبارک را بر عهده داشت در میان نظر سنجی های مختلف باعث سرخوردگی بسیاری از انقلابیون به خصوص جوانان این کشور شده است.
این روزنامه در پایان گزارش خود به نقل از یک وبلاگ نویس معروف مصری در مورد انتخابات ریاست جمهوری این کشور نوشته است:« اکنون ما مجبور به انتخاب بین نامزدی هستیم متعلق به گروه اخوان که در نظر دارد تمامیت قدرت را به دست بگیرد و کس دیگری که نظامی است و چیزی از سیاست نمیفهمد.»
شاید کمتر روزی باشد که نقطه ای از کره زمین داغتر از خاورمیانه و حوادث جاری در آن باشد.
این گرما و حرارت تحولات منطقه خاورمیانه که در بسیاری از مواقع سوزاننده نیز هست در صفحات رسانه ها خود نمایی میکند.
روزنامه لو موند یکی از اصلی ترین رسانه های فرانسوی زبان جهان امروز گزارشی در صفحه3 خود به چاپ رسانده پیرامون آزار و اذیت های نژادی در اسراییل.
روزنامه لوموند در این رابطه به آزارهای نژادی در یکی مناطق جنوبی تل اویو پرداخته منطقه ای که مهاجران یهودی تبار افریقایی بیشتر در این بخش شهر سکنی دارند. منطقه ای به نام هتیکوا. ساکنان این منطقه که بیشتر آنان را یهودی تبارانی از کشورهای اریتره و سودان تشکیل میدهند دست به تظاهرات علیه خشونتهای نژادی زده اند. روزنامه لوموند در توضیح انگیزه درونی این تظاهرات به این نکته اشاره کرده است که مردم این احساس را دارند که به نوعی شهروند درجه دو در اسراییل به حساب می آیند.
لو موند همچنین نوشته است:بسیاری از این دست شهروندان اسراییلی بیکار و بی خانمان هستند و بسیاری انها را به ایجاد گنگ های تبهکاری متهم میکنند.
روزنامه لو موند در توضیح جرقه اولیه به راه افتادن تظاهرات در یهودیان افریقایی تبار اسراییل توهین ها حمله و تخریب های صورت گرفته در این محله علیه سیاه پوستان بر روی در و دیوار منطقه و بر روی خودروها عنوان کرده است.
شهرام امیری: قهرمان ملی سابق، جاسوس فعلی
شهرام امیری، که زمانی پس از بازگشت از امریکا به طور رسمی و با
تاج گل از او استقبال شد چندی است که در زندان به سر میبرد و اکنون نیز
خبرهایی از محکومیت وی به ده سال زندان و پنج سال تبعید در خاش توسط شعبه
هفتم دادگاه نظامی تهران منتشر میشود.
شهرام اميری پژوهشگر و متخصص راديو ايزوتوپهای پزشکی دانشگاه
صنعتی مالک اشتر وابسته به وزارت دفاع و پشتيبانی نيروهای مسلح بود. کسی که
مقامات ایرانی مدعی بودند ایالات متحده امریکا او را در خلال مراسم حج از
عربستان دزدیده و به امریکا منتقل کرده است و زمانی که به ایران بازگشت با
استقبال رسمی مقامات مواجه شد و لقب قهرمان ملی به او دادند ولی حالا به
اتهام «تماس و برقراری ارتباط مجرمانه با کشورهای متخاصم و اقدام عليه
امنيت ملی و در اختيار گذاردن اطلاعات طبقه بندی شده به دشمن» بيش از ۲۰
ماه است که از سوی دادسرای نظامی تهران در بازداشت به سر میبرد خبری که
مقامات قضایی ایران حاضر به تایید و یا تکذیب آن نیستند اما خانواده وی این
خبر را تایید میکنند.
اميری که در سفر عمره به عربستان در خرداد ۱۳۸۸ ناپديد شده بود، حدود ۱۳ ماه بعد، در ۲۲ تير ۱۳۸۹ به دفتر حافظ منافع ايران در آمريکا مراجعه کرده و دو روز بعد به ايران بازگشت.
وی در همان روزهای اولیه بازگشت که همچنان لقب قهرمان ملی خود را از دست نداده بود در چندين برنامه زنده تلويزيون ايران حضور يافت و ضمن تشريح جزئيات چگونگی ربايشش از عربستان توسط سرويسهای اطلاعاتی آمريکا اعلام کرد که به مدد الهی و ياری چند دوست معتمد از ايران توانسته از دست سازمان سيا و اف بیآی بگريزد و به دفتر حفاظت منافع ايران در واشنگتن پناه ببرد.
اما این آغازماجرای امیری نبود او زمانی اسم و رسمی برای خودش به هم زد که در تيرماه ۱۳۸۹ چندين ويدئوی متناقض از وی دریوتیوب منتشر شد. او در تعدادی از انها مدعی بود که به جهت تحصيل به آمريکا پناهنده شده و مهاجرت کرده و در تعدادی ديگر نيز اعلام کرده بود که آمريکا وی را ربوده است و در صدد بازگشت به کشور است. اما همواره این مقامات امریکایی از جمله هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا بود که در جواب اتهامات مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر ربایش «داشمند هسته ای» خود تاکید میکردند وی ميهمان آمريکا بوده؛ بنا بر خواست خودش به آمريکا رفته و از آمريکا هم خارج شده.
حالا به گفته خانواده این قهرمان ملی سابق و جاسوس فعلی دراین شرایط است: «ابتدا مقامهای قضايی او را در يک خانه امنی در شرق تهران نگهداری مینمودند که دو بار نيز اجازه يافته بودند در آن مدت در آخر هفته با وی در يک مجتمع تفريحی فرهنگی به نام «طلاييه» ديدار داشته باشند.»
آن زمان به خانواده اميری گفته شده بود که: «هدف از اين نگهداری حفاظت از جان شهرام اميری در برابر خطراتی است که نيروهای امنيتی احساس نمودهاند جان وی را تهديد مینمايد». اما اين ملاقاتها پس از گذشت يک ماه ديگر متوقف شده و بعدها آنها متوجه شدند که وی در زندان حشمتيه تهران و در سلول انفرادی نگهداری و زير بازجويی میباشد.
بر اسسا ادعای خانواده اميری، وی در خلال مدت بازداشت و بازجويیاش مورد شکنجههای روحی و جسمی قرار داشته و که به واسطه اين سوء رفتارها يکبار نيز به مدت يک هفته در بيمارستان ۵۰۴ ارتش در تهران بستری بوده است.
به گفته خانواده امیری:«از عيد امسال ملاقاتش آزاد شده و هر هفته میشود به ملاقاتش رفت و يک روز در ميان هم به مدت پنج دقيقه اجازه تماس تلفنی دارد، قرار بود قاضی پرونده برای عيد امسال به وی پنج روز مرخصی بدهد که بعدها اعلام شد مورد موافقت قرار نگرفته اما روز سال تحويل به همراه يک مأمور، وی موفق شد در کنار خانوادهاش باشد.»
اين عضو خانواده شهرام اميری در پايان اضافه نمود که: «شهرام با پای خودش و با رضايت خودش به ايران برگشته است ماهم هنوز نمیدانيم او خودش به آمريکا رفته و يا دزديده شده است اما اين را همه میدانيم که با پای خودش به ايران برگشته و آن گونه هم مورد استقبال قرار گرفت و لقب قهرمان ملی هم به او دادند توقع ما از مسئولان اين نبود که با خوابيدن سرو صداها به سراغش بيايند و بازداشتش کنند، ما هنوز هم نمیدانيم به فرزندان خردسالش چه جواب قانع کنندهای بدهيم وقتی میپرسند چرا بابا خانه نيست؟»
اميری که در سفر عمره به عربستان در خرداد ۱۳۸۸ ناپديد شده بود، حدود ۱۳ ماه بعد، در ۲۲ تير ۱۳۸۹ به دفتر حافظ منافع ايران در آمريکا مراجعه کرده و دو روز بعد به ايران بازگشت.
وی در همان روزهای اولیه بازگشت که همچنان لقب قهرمان ملی خود را از دست نداده بود در چندين برنامه زنده تلويزيون ايران حضور يافت و ضمن تشريح جزئيات چگونگی ربايشش از عربستان توسط سرويسهای اطلاعاتی آمريکا اعلام کرد که به مدد الهی و ياری چند دوست معتمد از ايران توانسته از دست سازمان سيا و اف بیآی بگريزد و به دفتر حفاظت منافع ايران در واشنگتن پناه ببرد.
اما این آغازماجرای امیری نبود او زمانی اسم و رسمی برای خودش به هم زد که در تيرماه ۱۳۸۹ چندين ويدئوی متناقض از وی دریوتیوب منتشر شد. او در تعدادی از انها مدعی بود که به جهت تحصيل به آمريکا پناهنده شده و مهاجرت کرده و در تعدادی ديگر نيز اعلام کرده بود که آمريکا وی را ربوده است و در صدد بازگشت به کشور است. اما همواره این مقامات امریکایی از جمله هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا بود که در جواب اتهامات مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر ربایش «داشمند هسته ای» خود تاکید میکردند وی ميهمان آمريکا بوده؛ بنا بر خواست خودش به آمريکا رفته و از آمريکا هم خارج شده.
حالا به گفته خانواده این قهرمان ملی سابق و جاسوس فعلی دراین شرایط است: «ابتدا مقامهای قضايی او را در يک خانه امنی در شرق تهران نگهداری مینمودند که دو بار نيز اجازه يافته بودند در آن مدت در آخر هفته با وی در يک مجتمع تفريحی فرهنگی به نام «طلاييه» ديدار داشته باشند.»
آن زمان به خانواده اميری گفته شده بود که: «هدف از اين نگهداری حفاظت از جان شهرام اميری در برابر خطراتی است که نيروهای امنيتی احساس نمودهاند جان وی را تهديد مینمايد». اما اين ملاقاتها پس از گذشت يک ماه ديگر متوقف شده و بعدها آنها متوجه شدند که وی در زندان حشمتيه تهران و در سلول انفرادی نگهداری و زير بازجويی میباشد.
بر اسسا ادعای خانواده اميری، وی در خلال مدت بازداشت و بازجويیاش مورد شکنجههای روحی و جسمی قرار داشته و که به واسطه اين سوء رفتارها يکبار نيز به مدت يک هفته در بيمارستان ۵۰۴ ارتش در تهران بستری بوده است.
به گفته خانواده امیری:«از عيد امسال ملاقاتش آزاد شده و هر هفته میشود به ملاقاتش رفت و يک روز در ميان هم به مدت پنج دقيقه اجازه تماس تلفنی دارد، قرار بود قاضی پرونده برای عيد امسال به وی پنج روز مرخصی بدهد که بعدها اعلام شد مورد موافقت قرار نگرفته اما روز سال تحويل به همراه يک مأمور، وی موفق شد در کنار خانوادهاش باشد.»
اين عضو خانواده شهرام اميری در پايان اضافه نمود که: «شهرام با پای خودش و با رضايت خودش به ايران برگشته است ماهم هنوز نمیدانيم او خودش به آمريکا رفته و يا دزديده شده است اما اين را همه میدانيم که با پای خودش به ايران برگشته و آن گونه هم مورد استقبال قرار گرفت و لقب قهرمان ملی هم به او دادند توقع ما از مسئولان اين نبود که با خوابيدن سرو صداها به سراغش بيايند و بازداشتش کنند، ما هنوز هم نمیدانيم به فرزندان خردسالش چه جواب قانع کنندهای بدهيم وقتی میپرسند چرا بابا خانه نيست؟»
با تصویب پیمان استراتژیک با آمریکا، نمایندگان افغان، ایران و پاکستان را ناکام گذاشتند
احتمال دارد که با ناکام ماندن ایران و پاکستان در جلوگیری از
امضا توافقنامه استراتژیک بین افغانستان و آمریکا، آنها راه های دیگری را
پیش بگیرند و روشن ترین آن این است که حمایت های گسترده تر و بیشتری از
طالبان و گروه های تروریستی هم پیمان طالبان داشته باشند.
امروز شنبه 6 خرداد (جوزا)، مجلس نمایندگان افغانستان در جلسه ای
پرتنش توافقنامه همکاریهای استراتژیک میان افغانستان و آمریکا را با
اکثریت آرا تایید کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، از 249 نماینده پارلمان افغانستان، امروز 190نماینده، در صحن پارلمان دراین رای گیری حضور داشتند و تنها 5 نماینده با تائید توافقنامه همکاریهای استراتژیک میان افغانستان و آمریکا مخالفت کردند.
این توافقنامه را باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا و حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان روز اول ماه مه در کابل امضا کردند.
بر اساس این توافقنامه، دو کشور در عرصه های نظامی و غیرنظامی برای ۱۰ سال یعنی از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۴ میلادی با هم همکاری استراتژیک خواهند داشت.
فرانسوآ اولاند" رئیس جمهور فرانسه نیز روز گذشته درسفری ناگهانی به کابل اعلام کرد که فرانسه سربازانش را تاآخر سال 2012 از افغانستان خارج می کند .
در حال حاضر نزدیک به 130 هزار سرباز بین المللی و همچنین سربازان ناتو در افغانستان حضور دارند که بر اساس این توافقنامه همه آنها باید تا سال 2014 افغانستان را ترک کنند.
شماری از مخالفان این توافقنامه اصرار داشتند که در این توافقنامه موارد مشخصی هست که باید به صراحت توضیح داده شود.
به نظر آنها، مساله حضور یا عدم حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان در این توافقنامه مبهم است و همچنین در این توافقنامه تذکر داده نشده که اگر سربازان آمریکایی در افغانستان مرتکب جرمی شدند، برخورد با آنها چگونه باید باشد.
مخالفان این توافقنامه همچنین از ذکر مساله نوعیت نظام سیاسی و به ویژه تاکید بر "مرکزیت نظام" در افغانستان در این توافقنامه انتقاد کردند.
به این ترتیب، پس از تایید هر دو مجلس نمایندگان و سنای افغانستان، این توافقنامه آماده امضای حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان شده تا به صورت عملی به اجرا گذاشته شود.
پیش از این در افغانستان نگرانیهایی مطرح شده بود مبنی بر این که برخی از کشورهای همسایه برای عدم تصویب این توافقنامه در مجلس نمایندگان افغانستان تلاش میکنند.
رسانههای داخلی افغانستان، کشورهای پاکستان و ایران را در این مورد متهم کرده و مورد انتقاد قرار دادهاند.
روزنامه های چاپ امروز کابل نیز بیشتر مساله ی تلاش های ایران و پاکستان را به بررسی گرفته اند که در جهت رد موافقتنامه همکاری های درازمدت استراتیژیک میان افغانستان و آمریکا ادامه دارند.
روزنامه غیر دولتی " محور" تلاش های جاری ایران در خصوص ردّ موافقتنامه همکاری های درازمدت میان افغانستان و آمریکا را مشابه به یک کودتاه خواند.
او گفت:« اما از آنجایی که رای گیری امروز علنی بود و اگر کسی مخالفت می کرد براحتی می شد فهمید که همین افراد از ایران یا پاکستان پول گرفته اند مخالفت خود را ابراز نکردند و توافقنامه تصویب شد.»
این روزنامه نگاردر ادامه گفت:« احتمال می رود که ایران و پاکستان به دلیل این که در برابر عمل انجام شده قرار گرفته اند از این به بعد به روابط خود با افغانستان به گونه دوستانه و مبتنی بر احترام متقابل ادامه بدهند. البته احتمال دیگری هم وجود دارد و این است که با ناکام ماندن ایران و پاکستان در جلوگیری از امضا توافقنامه آنها راه های دیگری را پیش بگیرند و روشن ترین آن این است که حمایت های گسترده تر و بیشتر از طالبان و گروه های تروریستی هم پیمان طالبان داشته باشند. در این صورت بدون شک روابط بین افغانستان و این دو کشور همسایه با تنش های شدید و جدید مواجه خواهند شد.»
دشتی در ادامه گفت:« شکی وجود ندارد که دولت های ایران و پاکستان، تفکر اصلی شان این است که یک افغانستان ضعیف و پارچه پارچه شده و در بحران به نفع آنهاست.
به همین دلیل فکر می کنم با امضا و نفوذ در بین گروه های مختلف از جمله پارلمان و نهادهای جامعه مدنی رسانه و حتا مقامات و مسئولان دولتی، ادامه خواهد یافت. تا بالاخره به هر نوعی که شده روابط بین افغانستان و جامعه جهانی را دچار تنش بسازند.»
به گزارش خبرگزاری فرانسه، از 249 نماینده پارلمان افغانستان، امروز 190نماینده، در صحن پارلمان دراین رای گیری حضور داشتند و تنها 5 نماینده با تائید توافقنامه همکاریهای استراتژیک میان افغانستان و آمریکا مخالفت کردند.
این توافقنامه را باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا و حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان روز اول ماه مه در کابل امضا کردند.
بر اساس این توافقنامه، دو کشور در عرصه های نظامی و غیرنظامی برای ۱۰ سال یعنی از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۴ میلادی با هم همکاری استراتژیک خواهند داشت.
فرانسوآ اولاند" رئیس جمهور فرانسه نیز روز گذشته درسفری ناگهانی به کابل اعلام کرد که فرانسه سربازانش را تاآخر سال 2012 از افغانستان خارج می کند .
در حال حاضر نزدیک به 130 هزار سرباز بین المللی و همچنین سربازان ناتو در افغانستان حضور دارند که بر اساس این توافقنامه همه آنها باید تا سال 2014 افغانستان را ترک کنند.
شماری از مخالفان این توافقنامه اصرار داشتند که در این توافقنامه موارد مشخصی هست که باید به صراحت توضیح داده شود.
به نظر آنها، مساله حضور یا عدم حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان در این توافقنامه مبهم است و همچنین در این توافقنامه تذکر داده نشده که اگر سربازان آمریکایی در افغانستان مرتکب جرمی شدند، برخورد با آنها چگونه باید باشد.
مخالفان این توافقنامه همچنین از ذکر مساله نوعیت نظام سیاسی و به ویژه تاکید بر "مرکزیت نظام" در افغانستان در این توافقنامه انتقاد کردند.
به این ترتیب، پس از تایید هر دو مجلس نمایندگان و سنای افغانستان، این توافقنامه آماده امضای حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان شده تا به صورت عملی به اجرا گذاشته شود.
پیش از این در افغانستان نگرانیهایی مطرح شده بود مبنی بر این که برخی از کشورهای همسایه برای عدم تصویب این توافقنامه در مجلس نمایندگان افغانستان تلاش میکنند.
رسانههای داخلی افغانستان، کشورهای پاکستان و ایران را در این مورد متهم کرده و مورد انتقاد قرار دادهاند.
روزنامه های چاپ امروز کابل نیز بیشتر مساله ی تلاش های ایران و پاکستان را به بررسی گرفته اند که در جهت رد موافقتنامه همکاری های درازمدت استراتیژیک میان افغانستان و آمریکا ادامه دارند.
روزنامه غیر دولتی " محور" تلاش های جاری ایران در خصوص ردّ موافقتنامه همکاری های درازمدت میان افغانستان و آمریکا را مشابه به یک کودتاه خواند.
اما این که پس از امضا این توافقنامه، آینده روابط افغانستان با کشورهای
همسایه به چه سمت خواهد رفت، موضوع گفتگوی رادیوبین المللی فرانسه با فهیم دشتی" روزنامه نگار در افغانستان است..
"فهیم دشتی" در پاسخ به این پرسش گفت:« بسیار واضح بود
که پاکستان و جمهوری اسلامی ایران نمی خواستند این توافقنامه بین آمریکا و
افغانستان به امضا برسد و هر دو کشور در این زمینه تلاش های بسیاری انجام
دادند. حتا تطمیع برخی از نمایندگان مجلس که موجب اعتراضاتی هم در داخل
مجلس افغانستان شد و این مسئله فاش شد که ایران به برخی از نمایندگان مجلس
پول داده است تا به این توافقنامه رای منفی بدهند.»او گفت:« اما از آنجایی که رای گیری امروز علنی بود و اگر کسی مخالفت می کرد براحتی می شد فهمید که همین افراد از ایران یا پاکستان پول گرفته اند مخالفت خود را ابراز نکردند و توافقنامه تصویب شد.»
این روزنامه نگاردر ادامه گفت:« احتمال می رود که ایران و پاکستان به دلیل این که در برابر عمل انجام شده قرار گرفته اند از این به بعد به روابط خود با افغانستان به گونه دوستانه و مبتنی بر احترام متقابل ادامه بدهند. البته احتمال دیگری هم وجود دارد و این است که با ناکام ماندن ایران و پاکستان در جلوگیری از امضا توافقنامه آنها راه های دیگری را پیش بگیرند و روشن ترین آن این است که حمایت های گسترده تر و بیشتر از طالبان و گروه های تروریستی هم پیمان طالبان داشته باشند. در این صورت بدون شک روابط بین افغانستان و این دو کشور همسایه با تنش های شدید و جدید مواجه خواهند شد.»
دشتی در ادامه گفت:« شکی وجود ندارد که دولت های ایران و پاکستان، تفکر اصلی شان این است که یک افغانستان ضعیف و پارچه پارچه شده و در بحران به نفع آنهاست.
به همین دلیل فکر می کنم با امضا و نفوذ در بین گروه های مختلف از جمله پارلمان و نهادهای جامعه مدنی رسانه و حتا مقامات و مسئولان دولتی، ادامه خواهد یافت. تا بالاخره به هر نوعی که شده روابط بین افغانستان و جامعه جهانی را دچار تنش بسازند.»
محمد مورسی و احمد شفیق برندگان دور اول انتخابات ریاست جمهوری مصر
رسانه های دولتی مصر امروز از کشیده شدن انتخابات ریاست جمهوری
این کشور به دور دوم خبر دادند. بر اساس این رسانه ها، محمد مورسی نامزد
اخوان المسلمین و احمد شفیق آخرین نخست وزیر دوران حسنی مبارک با بدست
آوردن 24.9 و 24.5 درصد آرا به دور دوم این انتخابات راه یافتند.
روزنامه مستقل المصری الیوم که این نتایج را انتشار داد، همچنین
اعلام کرد که حمدین صباحی نامزد ملی گرای چپ این کشور با 21.1 در صد
آرا و اختلاف کمی نسبت به برندگان دوراول این انتخابات به مقام سوم دست
یافته است.
اخوان المسلمین طی پیامی برای نجات انقلاب مصر از مردم این کشور خواسته است که برای دور دوم این انتخابات با ایجاد یک جبهه مشترک از محمد مورسی نامزد این حزب حمایت کنند.
روز گذشته عصام العریان یکی از مسئولین ارشد اخوان المسلمین در یک نشست خبری شدیداً به احمد شفیق رغیب دور دوم نامزد اخوان المسلمین حمله کرده و اعلام داشت که با انتخاب احمد شفیق آخرین نخست وزیر حسنی مبارک، ملت مصر و انقلاب این کشور با خطر بزرگی روبرو خواهد شد. وی تأکید نمود که مردم مصر به یک کشور دموکراتیک نیاز دارند.اما احمد شفیق مخالف دموکراسی است.
اعلام نتایج رسمی دور اول انتخابات ریاست جمهوری مصر پس از تأیید کمیسیون مستقل انتخابات برای روز یکشنبه پیش بینی شده است.اما آنچه مسلم است، پیروزی محمد مورسی و احمد شفیق در دور اول این انتخابات قطعی به نظر میرسد.
دور دوم انتخابات برای انتخاب اولین رئیس جمهوری مصر پس از دوران مبارک در روزهای 16 و 17 ژوئن بر گزار خواهدشد.
در باره این موضوع با جواد طالعی روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل خاورمیانه به گفتگو نشسته ایم و با توجه به در صد آرای کسب شده از سوی محمد مورسی از وی میپرسیم آیا اخوان المسلمین با مشکل روبرو شده است؟
جواد طالعی می گوید که اخوان المسلمین با مشکل خاصی در این انتخابات روبرو نشده است، چونکه انتظار نمی رفت بیش از آنچه به دست آورده، آرای بیشتری به دست آورد.
جواد طالعی اعتقاد دارد که با توجه به نزدیک بودن آرای سه نامزد اصلی، یعنی محمد مورسی نامزد اخوان المسلمین، احمد شفیق و حمدین صباحی، آینده سیاسی این کشور می تواند با مشکلاتی روبرو گردد و به جز یک توافق و تفاهم ملی نمی تواند ثبات سیاسی آینده مصر را تأمین نماید.
جواد طالعی می گوید نقطه امیدواری آنست که محمد مورسی رهبری حزب "آزادی و عدالت" را در جبهه اخوان المسلمین بر عهده دارد و در دوران حسنی مبارک بین سال های 2002 تا 2005 نماینده مجلس بوده است.در واقع می توان گفت که او یکی از چهره های معتدل اخوان المسلمین است که از شعار "رنسانس اسلامی" با الگوی ترکیه پیروی می کند. وی اعتقاد دارد، چنانچه الگوی سیاسی ترکیه در مصر مورد پذیرش قرار بگیرد، می تواند به گارد های قدیم دوران حسنی مبارک و افرادی مانند احمد شفیق اطمینان های تازه ای بدهد و شاید در چنین حالتی، شرایط و زمینه ها برای توسعه و استقرار یک دموکراسی تدریجی در مصر فراهم بیاید...
اخوان المسلمین طی پیامی برای نجات انقلاب مصر از مردم این کشور خواسته است که برای دور دوم این انتخابات با ایجاد یک جبهه مشترک از محمد مورسی نامزد این حزب حمایت کنند.
روز گذشته عصام العریان یکی از مسئولین ارشد اخوان المسلمین در یک نشست خبری شدیداً به احمد شفیق رغیب دور دوم نامزد اخوان المسلمین حمله کرده و اعلام داشت که با انتخاب احمد شفیق آخرین نخست وزیر حسنی مبارک، ملت مصر و انقلاب این کشور با خطر بزرگی روبرو خواهد شد. وی تأکید نمود که مردم مصر به یک کشور دموکراتیک نیاز دارند.اما احمد شفیق مخالف دموکراسی است.
اعلام نتایج رسمی دور اول انتخابات ریاست جمهوری مصر پس از تأیید کمیسیون مستقل انتخابات برای روز یکشنبه پیش بینی شده است.اما آنچه مسلم است، پیروزی محمد مورسی و احمد شفیق در دور اول این انتخابات قطعی به نظر میرسد.
دور دوم انتخابات برای انتخاب اولین رئیس جمهوری مصر پس از دوران مبارک در روزهای 16 و 17 ژوئن بر گزار خواهدشد.
در باره این موضوع با جواد طالعی روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل خاورمیانه به گفتگو نشسته ایم و با توجه به در صد آرای کسب شده از سوی محمد مورسی از وی میپرسیم آیا اخوان المسلمین با مشکل روبرو شده است؟
جواد طالعی می گوید که اخوان المسلمین با مشکل خاصی در این انتخابات روبرو نشده است، چونکه انتظار نمی رفت بیش از آنچه به دست آورده، آرای بیشتری به دست آورد.
جواد طالعی اعتقاد دارد که با توجه به نزدیک بودن آرای سه نامزد اصلی، یعنی محمد مورسی نامزد اخوان المسلمین، احمد شفیق و حمدین صباحی، آینده سیاسی این کشور می تواند با مشکلاتی روبرو گردد و به جز یک توافق و تفاهم ملی نمی تواند ثبات سیاسی آینده مصر را تأمین نماید.
جواد طالعی می گوید نقطه امیدواری آنست که محمد مورسی رهبری حزب "آزادی و عدالت" را در جبهه اخوان المسلمین بر عهده دارد و در دوران حسنی مبارک بین سال های 2002 تا 2005 نماینده مجلس بوده است.در واقع می توان گفت که او یکی از چهره های معتدل اخوان المسلمین است که از شعار "رنسانس اسلامی" با الگوی ترکیه پیروی می کند. وی اعتقاد دارد، چنانچه الگوی سیاسی ترکیه در مصر مورد پذیرش قرار بگیرد، می تواند به گارد های قدیم دوران حسنی مبارک و افرادی مانند احمد شفیق اطمینان های تازه ای بدهد و شاید در چنین حالتی، شرایط و زمینه ها برای توسعه و استقرار یک دموکراسی تدریجی در مصر فراهم بیاید...
ایران کشف اورانیوم بیش از حد غنی شده را کم اهمیت دانست
به دنبال خبر کشف اورانیوم بیش از حد نصاب غنی شده توسط آژانس
بین المللی انرژی اتمی در در تاسیسات فردو در ایران، مقامات جمهوری اسلامی
با بی اهمیت خواندن این رویداد رسانه های غربی را متهم ساختند که قصد دارند
با بزرگ جلوه دادن این خبر مذاکرات هسته ای را دچار اختلال کنند.
درهمین رابطه علی اصغر سلطانیه نمایندۀ ایران در آژانس بین
المللی انرژی اتمی تأکید کرد که کشف نشانه های اورانیوم غنی شده با غلظت
بیش از بیست درصد در تأسیسات فردو فقط یک مسألۀ فنی بی اهمیت است و همانطور
که در گزارش این سازمان به آن اشاره شده، کارشناسان آژانس برای بررسی این
موضوع تحقیقاتی را انجام خواهند داد.
در ادامۀ سخنانش نمایندۀ جمهوری اسلامی در این نهاد وابسته به سازمان ملل متحد متذکر شد که انعکاس این خبر توسط برخی رسانه ها نشاندهندۀ اهداف سیاسی است برای لطمه زدن به فضای همکاری سازندۀ میان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی.
آژانس بین المللی انرژی اتمی دیروز جمعه با انتشار گزارشی اعلام کرد که آثار اورانیوم غنی شده با غلظت بیش از بیست درصد در محیط تأسیسات فردو واقع در اطراف شهر قم به دست آمده.
بدین ترتیب بنا به آزمایشهای انجام گرفته بروی نمونه های یافت شده در تأسیسات فردو، در این تأسیسات غنی سازی اورانیوم با غلظت بیست و هفت درصد صورت گرفته، در حالی که مقامات جمهوری اسلامی به کرات خاطر نشان ساخته اند که تا به حال غنی سازی اورانیوم در ایران تنها با غلظت بیست درصدی انجام گرفته است.
به دنبال انتشار گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران اعلام کرد که تولید ذرات اورانیوم غنی سازی شدۀ بیست و هفت در صدی بدون شک به دنبال مشکلات فنی پدید آمده که این توضیحات به عقیدۀ برخی کارشناسان غربی منطقی به نظر می آیند.
شایان یاد آوریست که اورانیوم غنی سازی شده با غلظت بیست درصدی می تواند به عنوان سوخت برای نیروگاه ها و تأسیسات هسته ای به کار گرفته شود ولی فرآیند غنی سازی اورانیوم با غلظت 90 در صدی می تواندبه تولید سلاح هسته ای بیانجامد.
در مذاکرات بغداد چه گذشت؟ دلایل بازماندن از توافق بزرگ
ایران در ارزیابی خود از میزان علاقۀ غرب برای پرهیز از شکست
مذاکرات بغداد دچار اشتباه شد. به همین دلیل، سقف خواسته های ابتدایی خود
را در آغاز مذاکرات بالا برد، تا از راه چانه زنی، به حد اقل انتظارات خود
دست یابد. در مقابل، برداشت غرب این بود که ایران در نتیجۀ تحریمها در
وضعیت دشواری قرار گرفته و برای نجات خود ناگزیر به تعامل شده است.
مذاکرات اتمی بغداد برخلاف انتظارات گسترده ای که پیش از برگزاری آن شکل
گرفته بود، در انتهای دور اول و سه ساعت پس از آغاز، عملا به بن بست رسید.
تلاشهای روز دوم، منجمله سه دیدار دو جانبه جلیلی و خانم اشتون، و همچنین
مذاکرات علی باقری با ریابکوف، رییس هیات نمایندگی روسیه، و ما ژائوشو،
معاون وزیر خارجه و رییس هیات نمایندگی چین، تنها متوجه نجات گفتگوها از
اعلام شکست کامل و حصول توافق برای ادامه گفتگوها بود.
پیش از برگزاری مذاکرات، اطلاعات اندکی پیرامون محتوای پیشنهادات و انتظارات متقابل انتشار یافته بود. بعد از انجام دیدارها پشت درهای بسته و اعلام ختم مذاکرات نیز اطلاعات رسمی در مورد موضوع گفتگوها به ترسیم خطوط کلی محدود ماند.
در طول مذاکرات هیچگونه سند کتبی مابین نمایندگان دو طرف مبادله نشد. ایران و نمایندگان گروه 1+5 نظرات خود را (به دلیل حساسیت خاص گفتگوها و علائق کشور های ثالث نسبت به نتایج آن ) به صورت شفاهی مطرح ساختند.
با این وجود محور مذاکرات، و ترسیم تصویر روشنی از خواسته های دو طرف، و حتی محتوای امتیازاتی که هر یک آماده ارائه مشروط به دیگری بودند، با اندکی تفاوت در قالب (و نه در محتوا) امکان پذیر بنظر میرسد.
کنار هم قرار دادن قطعات پراکنده ، منجمله اظهارات غیررسمی یک عضو هیات نمایندگی آمریکا به خبرگزاری آسوشیتد پرس در پایان دور اول گفتگوها، مصاحبه مفصل علی باقری معاون جلیلی، با خبرگزاری مهر، پنج هفته پیش از مذاکرات بغداد، اظهارات جلیلی در کنفرانس "اقتصاد مقاومتی" در تهران ، یک هفته پیش از حضور در بغداد، و اظهارات جداگانه خانم اشتون و جلیلی بعد از انجام مذاکرات بغداد، ترسیم تصویر گفتگوها را تا حدودی آسان میسازد.
خواسته های ایران
پیشنهادات ایران به مذاکرات بغداد که در پنج محور قرار داده شده بود، بیش و کم خلاصه ای بود از نامه مفصل، (شش صفحه ای) فاقد تداوم و ارتباط منطقی، که جلیلی بنام " بسته ایران" سه سال پیش به ژنو برده بود. مذاکرات ژنو به همین دلیل از نتیجه بازماند.
مسائل اتمی مستقیم ایران در مجموعۀ پنج محوری پیشنهادات و نظریات مطرح شده از سوی جلیلی در جلسه گفتگوهای بغداد در اقلیت قرار گرفته و به تاکید بر "حقوق قانونی" جمهوری اسلامی محدود ماند. ادامه غنی سازی اورانیوم (با استناد به مفاد ان.پی.تی) بمنظور تولید سوخت، بدون اشاره به درجه غلظت، و یا حجم مجاز غنی سازی، در راس نکات مرتبط با بخش اتمی نظرات ایران قرار داده شده بود.
در سایر محورها، خلع سلاح اتمی (انرژی اتمی برای همه، سلاح اتمی برای هیچکس)، ضرورت پیوستن اسرائیل به پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی و ضرورت انجام بازدید نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات اتمی اسرائیلی، دادن فرصت انتخاب به شیعیان و مخالفان حکومت در بحرین، برخورداری ایران از فرصت ایفای نقش در تعیین وضعیت سیاسی سوریه (مشابه با نقش عربستان در بحرین)و بالاخره لغو تحریم های یک جانبه اروپا و آمریکا قرار داده شده بود.
انتظارات و تعهدات غرب
متقابلاً نمایندگان غربی عضو گروه 1+5 خواستار قطع فوری غنی سازی اورانیوم با غلظت 20 در صد، خروج (بیش از 110 کیلو گرم) اورانیوم غنی سازی شده با غلظت 20 در صد از ایران (تحت هر نام-منجمله مبادله با رادیو داروها و یا تامین سوخت اتمی برای راکتور فرسوده آزمایشگاهی در تهران، و حتی فروش آن به کشور ثالث)، و تعطیل مرکز غنی سازی فوردو (قم) بودند.
در مذاکرات روز اول، موضوع ادامه غنی سازی اورانیوم با غلظت 3.5 تا 5 در صد، نه به منظور نفی و نه به صورت پذیرفتن آن به عنوان حق ایران مطرح نشد. این موضوع اخیر، بخصوص هیات نمایندگی ایران را در وضعیت دشواری قرار داد.
انتظار مطرح شده دیگر غرب، پیش از داخل شدن در هر نوع مذاکرات جدی تر با نمایندگان تهران، اعلام موافقت جمهوری اسلامی با انجام بازدید فوری از پارچین و تدوین جدول زمانی برای رفع ابهامهای آژانس بود.
متقابلاً غرب آماده بود که با فروش قطعات یدکی برای ناوگان هوایی فرسوده تجاری و مسافری ایران موافقت کند و اجرای مصوبۀ جامعۀ اروپا مبنی بر منع صدور بیمه نامه برای محموله های نفتی ایران را بمدت شش ماه از تاریخ اول ماه ژوئیه معوق بگذارد.
اشتباه محاسبه ایران
با استناد بر مطالب منتشره در مطبوعات، بخصوص رسانه های آمریکایی، ایران به این نتیجه رسیده بود که واشنگتن با ادامه غنی سازی اورانیوم با غلظت تا 5 درصد (و حجم محدود) طی مذاکرات بغداد موافقت خواهد کرد.
ایران همچنین در ارزیابی خود پیرامون میزان علاقه غرب برای پرهیز از شکست مذاکرات بغداد نیز دچار اشتباه شده بود. از این لحاظ، هیات نمایندگی ایران سقف خواسته های ابتدایی خود را در شروع مذاکرات افزایش داده بود، تا در جریان گفتگو ها و از راه چانه زنی، به حد اقل انتظارات اتمی، و بخشی از انتظارات غیر اتمی دست بیابد.
در نقطه مقابل، برداشت غرب از طبیعت مذاکره با ایران در بغداد، به هیچ وجه حاکی از رویارویی دو قدرت برابر نبود. استنباط غرب این بود، که ایران در نتیجه اعمال تحریمها در وضعیت دشواری قرار گرفته و برای نجات از دشواری های جاری، ناگزیر به تعامل شده است.
نحوه برخورد غرب با ایران در بغداد، با رفتاری که جامعه اروپا طی سالهای 2003 و 2004 در مقابل تهران اتخاذ کرده بود تفاوت اساسی داشت. در آن زمان، صحبت از تبدیل شدن ایران به شریک انرژی جامعه اروپا، انعقاد قرارداد همکاری های جامع اقتصادی با جامعه اروپا و استفاده از شرایط شریک ترجیحی (مشابه وضعیت همکاری های تجاری ترکیه با جامعه اروپا)، فروش راکتورهای اتمی پیشرفته به ایران، سرمایه گذاری در منابع نفت و گاز ایران، نوسازی ناوگان هوایی ایران، و پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی در میان بود. بعلاوه، حاکمیت سیاسی ایران نیز از "ضمانت های امنیتی و عدم مداخله خارجی در امور داخلی خود" برخوردار میشد.
اینبار در بغداد مجموعه امتیازهای مندرج در بسته کهنه شده اروپا، در بهترین شرایط، و به صورت شفاهی، محدود به فروش قطعات یدکی و تعویق منع صدور بیمه نامه محموله های نفتی شده بود.
هیات نمایندگی ایران در حالی حداکثر خواسته های خود را در اجلاس بغداد مطرح ساخت که آمریکا حتی در مورد قبول حد اقل آن نیز آماده نبود.
محدودیتهای واشنگتن
از جمله عوامل عدم آمادگی آمریکا برای واگذاری امتیاز به ایران، علاوه بر این برداشت واشنگتن که "اعمال تحریم ها جمهوری اسلامی را در تنگنای جدی قرارداده است"، بازدارنده های داخلی و خارجی آن کشور بود.
در سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، اوباما به هیچ وجه مایل نیست که در مقابل ایران ضعیف دیده شود.
بعلاوه، آمریکا در قبال اسرائیل دارای تعهدات امنیتی است. این درحالی است که اسرائیل ضمن معرفی جمهوری اسلامی به عنوان "خطری که بقای آن کشور را مورد تهدید قرار داده"، رسما مخالفت خود را با غنیسازی اورانیوم توسط ایران حتی با غلظت 3.5 درصد و با هر تعداد سانتریفیوژ، اعلام داشته است.
در وضعیتی مشابه با اسرائیل، عربستان سعودی و هم پیمانان نفت خیز آن کشور در حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز در مخالفت با برنامه های اتمی جمهوری اسلامی صف آرایی کرده اند.
کشور های یاد شده متعهد به جبران کاهش احتمالی صادرات نفت خام ایران به بازار، و افزایش تولید با هدف پیشگیری از افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی اند.
بی شک کفه تمایل آمریکا در جلب رضایت سعودیها بسیار سنگین تر از تمایل آن کشور برای دادن امتیاز به ایران است. ایران در سال 2003 روزانه بیش از 2.5 میلیون بشکه نفت به بازار های جهان صادر میکرد. این ظرفیت اینک به کمتر از 1.5 میلیون بشکه در روز رسیده است. ایران فرصت استفاده از نفت ایران به عنوان یک سلاح را از دست داده است.
در بغداد تاکید کشورهای غربی بر ضرورت اجرای "پروتکل الحاقی" منع گسترش سلاحهای اتمی استوار بود. حال آنکه ایران بدون مطرح ساختن پروتکل الحاقی و مسئولیتهای مربوط به آن، تنها بر حقوق خود بر اساس پیمان ان.پی.تی اصرار داشت.
در مذاکرات بغداد، رفتار آمریکا یادآور مذاکره نمایندگان قدرت برتر، با طرف از نفس افتاده ای بود که برای رهایی از شکست نهایی، آماده سازش شده است. از این لحاظ نمایندگی واشنگتن تنها علاقمند به گفتگو پیرامون امتیازهایی بود که طرف مقابل آماده واگذاری است، و نه امتیازهایی که میباید در جریان یک معامله پایاپای عرضه کند.
سفر بلافاصله خانم وندی شرمن معاون وزیر خارجه و رییس هیات نمایندگی آمریکا در مذاکرات بغداد به اسرائیل، بعد از انجام ماموریت دو روزه وی در عراق، نشان داد که آمریکا در مورد تعهدات خود به اسرائیل حتی مایل به پرده پوشی هم نیست. در این مورد جامعه اروپا نیز بیش و کم در وضعیتی مشابه با آمریکا قرار دارد. اگر خانم وندی شرمن بعد از مذاکرات بغداد راهی تلآویو شد، خانم اشتون، پیش از رفتن به بغداد راهی تلآویو شده بود!
پیش از برگزاری مذاکرات، اطلاعات اندکی پیرامون محتوای پیشنهادات و انتظارات متقابل انتشار یافته بود. بعد از انجام دیدارها پشت درهای بسته و اعلام ختم مذاکرات نیز اطلاعات رسمی در مورد موضوع گفتگوها به ترسیم خطوط کلی محدود ماند.
در طول مذاکرات هیچگونه سند کتبی مابین نمایندگان دو طرف مبادله نشد. ایران و نمایندگان گروه 1+5 نظرات خود را (به دلیل حساسیت خاص گفتگوها و علائق کشور های ثالث نسبت به نتایج آن ) به صورت شفاهی مطرح ساختند.
با این وجود محور مذاکرات، و ترسیم تصویر روشنی از خواسته های دو طرف، و حتی محتوای امتیازاتی که هر یک آماده ارائه مشروط به دیگری بودند، با اندکی تفاوت در قالب (و نه در محتوا) امکان پذیر بنظر میرسد.
کنار هم قرار دادن قطعات پراکنده ، منجمله اظهارات غیررسمی یک عضو هیات نمایندگی آمریکا به خبرگزاری آسوشیتد پرس در پایان دور اول گفتگوها، مصاحبه مفصل علی باقری معاون جلیلی، با خبرگزاری مهر، پنج هفته پیش از مذاکرات بغداد، اظهارات جلیلی در کنفرانس "اقتصاد مقاومتی" در تهران ، یک هفته پیش از حضور در بغداد، و اظهارات جداگانه خانم اشتون و جلیلی بعد از انجام مذاکرات بغداد، ترسیم تصویر گفتگوها را تا حدودی آسان میسازد.
خواسته های ایران
پیشنهادات ایران به مذاکرات بغداد که در پنج محور قرار داده شده بود، بیش و کم خلاصه ای بود از نامه مفصل، (شش صفحه ای) فاقد تداوم و ارتباط منطقی، که جلیلی بنام " بسته ایران" سه سال پیش به ژنو برده بود. مذاکرات ژنو به همین دلیل از نتیجه بازماند.
مسائل اتمی مستقیم ایران در مجموعۀ پنج محوری پیشنهادات و نظریات مطرح شده از سوی جلیلی در جلسه گفتگوهای بغداد در اقلیت قرار گرفته و به تاکید بر "حقوق قانونی" جمهوری اسلامی محدود ماند. ادامه غنی سازی اورانیوم (با استناد به مفاد ان.پی.تی) بمنظور تولید سوخت، بدون اشاره به درجه غلظت، و یا حجم مجاز غنی سازی، در راس نکات مرتبط با بخش اتمی نظرات ایران قرار داده شده بود.
در سایر محورها، خلع سلاح اتمی (انرژی اتمی برای همه، سلاح اتمی برای هیچکس)، ضرورت پیوستن اسرائیل به پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی و ضرورت انجام بازدید نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات اتمی اسرائیلی، دادن فرصت انتخاب به شیعیان و مخالفان حکومت در بحرین، برخورداری ایران از فرصت ایفای نقش در تعیین وضعیت سیاسی سوریه (مشابه با نقش عربستان در بحرین)و بالاخره لغو تحریم های یک جانبه اروپا و آمریکا قرار داده شده بود.
انتظارات و تعهدات غرب
متقابلاً نمایندگان غربی عضو گروه 1+5 خواستار قطع فوری غنی سازی اورانیوم با غلظت 20 در صد، خروج (بیش از 110 کیلو گرم) اورانیوم غنی سازی شده با غلظت 20 در صد از ایران (تحت هر نام-منجمله مبادله با رادیو داروها و یا تامین سوخت اتمی برای راکتور فرسوده آزمایشگاهی در تهران، و حتی فروش آن به کشور ثالث)، و تعطیل مرکز غنی سازی فوردو (قم) بودند.
در مذاکرات روز اول، موضوع ادامه غنی سازی اورانیوم با غلظت 3.5 تا 5 در صد، نه به منظور نفی و نه به صورت پذیرفتن آن به عنوان حق ایران مطرح نشد. این موضوع اخیر، بخصوص هیات نمایندگی ایران را در وضعیت دشواری قرار داد.
انتظار مطرح شده دیگر غرب، پیش از داخل شدن در هر نوع مذاکرات جدی تر با نمایندگان تهران، اعلام موافقت جمهوری اسلامی با انجام بازدید فوری از پارچین و تدوین جدول زمانی برای رفع ابهامهای آژانس بود.
متقابلاً غرب آماده بود که با فروش قطعات یدکی برای ناوگان هوایی فرسوده تجاری و مسافری ایران موافقت کند و اجرای مصوبۀ جامعۀ اروپا مبنی بر منع صدور بیمه نامه برای محموله های نفتی ایران را بمدت شش ماه از تاریخ اول ماه ژوئیه معوق بگذارد.
اشتباه محاسبه ایران
با استناد بر مطالب منتشره در مطبوعات، بخصوص رسانه های آمریکایی، ایران به این نتیجه رسیده بود که واشنگتن با ادامه غنی سازی اورانیوم با غلظت تا 5 درصد (و حجم محدود) طی مذاکرات بغداد موافقت خواهد کرد.
ایران همچنین در ارزیابی خود پیرامون میزان علاقه غرب برای پرهیز از شکست مذاکرات بغداد نیز دچار اشتباه شده بود. از این لحاظ، هیات نمایندگی ایران سقف خواسته های ابتدایی خود را در شروع مذاکرات افزایش داده بود، تا در جریان گفتگو ها و از راه چانه زنی، به حد اقل انتظارات اتمی، و بخشی از انتظارات غیر اتمی دست بیابد.
در نقطه مقابل، برداشت غرب از طبیعت مذاکره با ایران در بغداد، به هیچ وجه حاکی از رویارویی دو قدرت برابر نبود. استنباط غرب این بود، که ایران در نتیجه اعمال تحریمها در وضعیت دشواری قرار گرفته و برای نجات از دشواری های جاری، ناگزیر به تعامل شده است.
نحوه برخورد غرب با ایران در بغداد، با رفتاری که جامعه اروپا طی سالهای 2003 و 2004 در مقابل تهران اتخاذ کرده بود تفاوت اساسی داشت. در آن زمان، صحبت از تبدیل شدن ایران به شریک انرژی جامعه اروپا، انعقاد قرارداد همکاری های جامع اقتصادی با جامعه اروپا و استفاده از شرایط شریک ترجیحی (مشابه وضعیت همکاری های تجاری ترکیه با جامعه اروپا)، فروش راکتورهای اتمی پیشرفته به ایران، سرمایه گذاری در منابع نفت و گاز ایران، نوسازی ناوگان هوایی ایران، و پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی در میان بود. بعلاوه، حاکمیت سیاسی ایران نیز از "ضمانت های امنیتی و عدم مداخله خارجی در امور داخلی خود" برخوردار میشد.
اینبار در بغداد مجموعه امتیازهای مندرج در بسته کهنه شده اروپا، در بهترین شرایط، و به صورت شفاهی، محدود به فروش قطعات یدکی و تعویق منع صدور بیمه نامه محموله های نفتی شده بود.
هیات نمایندگی ایران در حالی حداکثر خواسته های خود را در اجلاس بغداد مطرح ساخت که آمریکا حتی در مورد قبول حد اقل آن نیز آماده نبود.
محدودیتهای واشنگتن
از جمله عوامل عدم آمادگی آمریکا برای واگذاری امتیاز به ایران، علاوه بر این برداشت واشنگتن که "اعمال تحریم ها جمهوری اسلامی را در تنگنای جدی قرارداده است"، بازدارنده های داخلی و خارجی آن کشور بود.
در سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، اوباما به هیچ وجه مایل نیست که در مقابل ایران ضعیف دیده شود.
بعلاوه، آمریکا در قبال اسرائیل دارای تعهدات امنیتی است. این درحالی است که اسرائیل ضمن معرفی جمهوری اسلامی به عنوان "خطری که بقای آن کشور را مورد تهدید قرار داده"، رسما مخالفت خود را با غنیسازی اورانیوم توسط ایران حتی با غلظت 3.5 درصد و با هر تعداد سانتریفیوژ، اعلام داشته است.
در وضعیتی مشابه با اسرائیل، عربستان سعودی و هم پیمانان نفت خیز آن کشور در حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز در مخالفت با برنامه های اتمی جمهوری اسلامی صف آرایی کرده اند.
کشور های یاد شده متعهد به جبران کاهش احتمالی صادرات نفت خام ایران به بازار، و افزایش تولید با هدف پیشگیری از افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی اند.
بی شک کفه تمایل آمریکا در جلب رضایت سعودیها بسیار سنگین تر از تمایل آن کشور برای دادن امتیاز به ایران است. ایران در سال 2003 روزانه بیش از 2.5 میلیون بشکه نفت به بازار های جهان صادر میکرد. این ظرفیت اینک به کمتر از 1.5 میلیون بشکه در روز رسیده است. ایران فرصت استفاده از نفت ایران به عنوان یک سلاح را از دست داده است.
در بغداد تاکید کشورهای غربی بر ضرورت اجرای "پروتکل الحاقی" منع گسترش سلاحهای اتمی استوار بود. حال آنکه ایران بدون مطرح ساختن پروتکل الحاقی و مسئولیتهای مربوط به آن، تنها بر حقوق خود بر اساس پیمان ان.پی.تی اصرار داشت.
در مذاکرات بغداد، رفتار آمریکا یادآور مذاکره نمایندگان قدرت برتر، با طرف از نفس افتاده ای بود که برای رهایی از شکست نهایی، آماده سازش شده است. از این لحاظ نمایندگی واشنگتن تنها علاقمند به گفتگو پیرامون امتیازهایی بود که طرف مقابل آماده واگذاری است، و نه امتیازهایی که میباید در جریان یک معامله پایاپای عرضه کند.
سفر بلافاصله خانم وندی شرمن معاون وزیر خارجه و رییس هیات نمایندگی آمریکا در مذاکرات بغداد به اسرائیل، بعد از انجام ماموریت دو روزه وی در عراق، نشان داد که آمریکا در مورد تعهدات خود به اسرائیل حتی مایل به پرده پوشی هم نیست. در این مورد جامعه اروپا نیز بیش و کم در وضعیتی مشابه با آمریکا قرار دارد. اگر خانم وندی شرمن بعد از مذاکرات بغداد راهی تلآویو شد، خانم اشتون، پیش از رفتن به بغداد راهی تلآویو شده بود!
یک فرمانده سپاه: خاتمی بگوید غلط کردم
فرمانده سپاه ولی امر درباره بازگشت خاتمی به عرصه قدرت گفته است: «خاتمی که میخواهد پس از این همه خیانت به میان مردم بازگردد، باید جلوی مردم زانو زده و بگوید غلط کردم.»ابراهیم جباری، فرمانده سپاه ولی امر، در میان بسیجیان قزوین حرفهایی علیه اصلاحات و جنبش سبز زده است.
وی گفته است: «دشمنان میخواستند با استفاده از فردی که تبدیل به ضدانقلاب شده و نام نخست وزیری امام را یدک میکشد استفاده کنند و انقلاب را منحرف کنند. موسوی و همسرش در دوران اصلاحات، به استقبال شیرین عبادی بیحجاب و ضدانقلاب رفته و از او در دانشگاه الزهرا تجلیل کردند که این مسئله خودش نشاندهنده انحراف موسوی و همراهی او با ضدانقلاب است.»
جباری درباره خاتمی و احتمال تلاش وی برای بازگشت اصلاحطلبان به قدرت گفته است: «خاتمی که میخواهد پس از این همه خیانت به میان مردم بازگردد، باید جلوی مردم زانو زده و بگوید غلط کردم.»
وی افزود: «خاتمی باید خجالت بکشد، توبه کند و به مردم بگوید غلط کردم.»
اما این فرمانده سپاه درباره دبیرکل حزب الله لبنان گفته است: «لبنان خط مقدم جمهوری اسلامی است و سیدحسن نصرالله نیز پاره تن ماست زیرا خود را وقف و فدای ولایت کرده است.»
واحد مرکزی خبر صدا و سیما در باره facebook چه نوشت ؟
صدا و سیما میگوید: «صهیونیست»ها فیس بوک را راهاندازی کرده تا رویای اسرائیل بزرگ را تحقق بخشند !
سالیانه
میلیاردها دلار از پول مردم و اموال عمومی هزینه میشود تا صدا و سیما
برای مردم ایران برنامه تولید کند. صدا و سیما در ایران انحصار تولید و
پخش برنامههای تلویزیونی را تنها برای خویش قبول دارد و از هر گونه تاسیس
شبکه تلویزیونی حتی بصورت آن لاین ممانعت میکند. تلویزیون دولتی ایران حتی
نتوانست تلویزیون اینترنتی متعلق به مصباح یزدی را نیز تحمل کند و لذا
سایت این شبکه (شبکه موسوم به پایداری) به دستور حاکمیت فیلتر گردید. با
این حال واحد مرکزی خبر هر دفعه فیل هوا میکند و خبرهای جالب توجهی را از
آنجای خویش (همانجایی که احمدی نژاد گفت آب را روی آن بریزید!) در
میآورد. آخرین خبری که زاییده تراوشات فکری مسئولین صدا و سیما و واحد مرکزی خبر میباشد این است:
«فیسبوک
شرکتی وابسته به صهیونیسم و فراماسونری است و طراحان آن با هدف طرفداری
جهانیان از اسرائیل و صهیونیسم، این شبکه اجتماعی را راه اندازی کرده اند
تا رویای ایجاد اسرائیل بزرگ را تحقق بخشند».
در
ادامه این خبر آمده است: «مارک زوکربرگ مدیر عامل جوان فیس بوک همواره در
انظار عمومی با سوئیت شرتی کلاه دار ظاهر میشود و هیچ وقت آن را از تن
نمیکند. به همین علت پرسشهای زیادی درباره این لباس طرح شده است.
زوکربرگ در یکی از برنامه های تلویزیونی مجبور شد در برابر دوربینهای
تلویزیونی سوئیت شرت خود را درآورد و همگان با تعجب زیاد متوجه شدند
نقشهای عجیب و غریب درون این لباس ترسیم شده که رمز و رازهای زیادی در بر
دارد.
زوکربرگ مدعی است که این نقشه در حقیقت ماموریت فیس بوک را ترسیم کرده است
اما با نگاهی دقیقتر به آن میتوان اثر صهیونیسم و فراماسونری را در آن
پیدا کرد.
ستاره
داود در وسط این نماد مشهود است و سپس واژگان فیسبوک و دوست به چشم
میخورد که در کنار قراردادن آنها به معنای «اسرائیل را به عنوان دوست خود
در فیس بوک انتخاب کنید»، است »!!
در
خبر صدا و سیما همچنین گفته میشود: «در نماد پیدا شده در لباس زوکربرگ
همچنین نماد گروه فراماسون موسوم به illuminatis مشاهده میشود که یک مثلث
با دایره بین آن است. این دقیقا همان نماد چشم درون مثلث است که به
فراماسونری تعلق دارد».
واحد
مرکزی خبر در یک تناقض آشکار ادعا مینماید که فراماسونها این شبکه
اجتماعی را برای این بوجود آورده اند تا با انقلابهای عربی، دیکتاتور های
عرب را نابود کنند که این امر بهرغم آنها «ابزاری موثر برای آلت دست قرار
دادن ملتها به شمار میرود» .
پایگاه خبری انتخاب
در زیر نقل گزارش واحد مرکزی خبر کامنتی از کاربران را گذاشته است که
جالب توجه میباشد: «خداوند به نویسنده این مطلب شفای عاجل عنایت فرماید».
کن مانع از نمایش یک فیلم ضدیهودی توسط جمهوری اسلامی شد
۰۶ خرداد ۱۳۹۱
سهند خوانساری
تیم اعزامی
جمهوری اسلامی به جشنواره بینالمللی کن که میخواست فیلمی ضدیهودی را در
این جشنواره به نمایش در آورد، ناکام ماند. کارگردان این فیلم در محاکم
قضایی فرانسه پرونده دارد.
تیم اعزامی دولت جمهوری اسلامی به جشنواره کن قصد داشت فیلمی ضدیهودی را با عنوان «یهودستیز» در جشنواره کن به نمایش در آورد.این فیلم که توسط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شده قرار بود در بخش بازار فیلم جشنواره کن به نمایش درآید، اما مسؤولان این جشنواره در دقایق آخر نمایش این فیلم را لغو کردند.
فیلم «یهودستیز» به سفارش جمهوری اسلامی توسط یک کارگردان فرانسوی «دیودونه» که در محاکم قضایی فرانسه پرونده دارد ساخته شده است.
«ژروم پیلار» مدیر اجرایی بازار فیلم به خبرگزاری فرانسه گفته است: ممنوعیت نمایش فیلمهایی که تهدیدكننده نظم عمومی یا عقاید مذهبی و همچنین فیلمهای عریان گری یا محرك اعمال خشونت از شرایط كلی ما است.
این فیلم هولوکاست را زیر سوال میبرد و در بخشی از آن اردوگاه آشوویتس به تمسخر گرفته میشود.
«رابرت فوریسون» منكر هولوكاست در نقش خودش در این فیلم بازی میكند.
اتحادیه بینالمللی ضدیهودستیزی خواستار منع انتشار نسخه دی وی دی این فیلم شده است.
برگشت ۳۳ میلیارد دلار چک ایرانیها، فقط در یک سال
چک برگشتی در
سالهای اخیر در ایران رشد بیسابقه داشته است؛ به طوری که فقط طی سال ۹۰
بالغ بر ۳۳ میلیارد دلار چک در ایران برگشت خورده است.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی خبر داده که حجم چکهای برگشتی در سال ۹۰ از مرز ۳۵ هزار میلیارد تومان گذشته است. این یعنی با توجه به متوسط نرخ ۱۰۸۵ تومانی دلار رسمی طی سال ۹۰، در این سال بالغ بر ۳۳ میلیارد دلار چک در ایران برگشت خورده است.
متوسط نرخ چکهای برگشتی در سال ۹۰ به رقم بیسابقه ۱۲/۴ درصد رسیده است.
بر این اساس، طی این سال بالغ بر ۶/۴ میلیون «برگ چک» برگشت خورده است.
ارزش مندرج در چکهای برگشتی رقمی معادل ۳۵/۶ هزار میلیارد تومان بوده است که در مقایسه با سال ۸۹ رشدی معادل ۲۸ درصد را نشان میدهد.
این در حالی است که حجم چکهای مبادله شده در سال ۹۰ در مقایسه با سال ۸۹ تنها ۱۷ درصد رشد پیدا کرده است.
لاریجانی ۱۵۰؛ حداد عادل ۹۸ !
سحام نیوز: جلسه فراکسیون اصولگرایان و فراکسیون رهروان ولایت عصر امروز برای انتخاب رئیس مجلس نهم برگزار شد.
به گزارش مهر، اصولگرایان امروز در قالب دو فراکسیون “رهروان ولایت” و فراکسیون اصولگرایان تشکیل جلسه دادند که جلسه اصولگرایان رهروان ولایت با حضور بیش از ۱۶۰ نماینده مجلس نهم متشکل از اصلاح طلبان، اقلیت دینی و اصولگرایان برگزار شد و لاریجانی توانست با ۱۵۰ رای به عنوان رئیس پیشنهادی این فراکسیون برای مجلس نهم انتخاب شود.
همچنین در این جلسه بعد از انتخاب لاریجانی اعضای فراکسیون رهروان ولایت از مجموع ۱۴۷ رای صحیح و ۲ رای سفید محمدرضا باهنر با ۱۱۹ رای و غلامرضا مصباحی مقدم را با ۸۵ رای به عنوان نواب رییس پیشنهادی خود برای مجلس نهم انتخاب کردند.
همچنین محمد حسن ابوترابی در این رای گیری ۶۴ رای کسب کرد و ۴ رای نیز به نام احمد سالک در صندوق های رای ریخته شد.
به گزارش مهر، امروز همچنین جلسه دیگری با نام فراکسیون واحد اصولگرایان با حضور ۹۸ نفر از نمایندگان مجلس نهم و چهره های شاخص اصولگرایی در ساختمان مشروطه مجلس برگزار شد.
در این جلسه سالک به عنوان رئیس جلسه و حسینی نماینده قزوین و جوکار نماینده یزد این جلسه را اداره کردند.
همچنین ابتدا سالک و زاکانی نماینده مردم تهران و سپس آقاتهرانی و غلامعلی حداد عادل به ایراد سخنرانی پرداختند. در این جلسه نیز غلامعلی حدادعادل بدون رای گیری، منتخب اصولگرایان برای ریاست مجلس نهم معرفی شد.
به گزارش مهر، اصولگرایان امروز در قالب دو فراکسیون “رهروان ولایت” و فراکسیون اصولگرایان تشکیل جلسه دادند که جلسه اصولگرایان رهروان ولایت با حضور بیش از ۱۶۰ نماینده مجلس نهم متشکل از اصلاح طلبان، اقلیت دینی و اصولگرایان برگزار شد و لاریجانی توانست با ۱۵۰ رای به عنوان رئیس پیشنهادی این فراکسیون برای مجلس نهم انتخاب شود.
همچنین در این جلسه بعد از انتخاب لاریجانی اعضای فراکسیون رهروان ولایت از مجموع ۱۴۷ رای صحیح و ۲ رای سفید محمدرضا باهنر با ۱۱۹ رای و غلامرضا مصباحی مقدم را با ۸۵ رای به عنوان نواب رییس پیشنهادی خود برای مجلس نهم انتخاب کردند.
همچنین محمد حسن ابوترابی در این رای گیری ۶۴ رای کسب کرد و ۴ رای نیز به نام احمد سالک در صندوق های رای ریخته شد.
به گزارش مهر، امروز همچنین جلسه دیگری با نام فراکسیون واحد اصولگرایان با حضور ۹۸ نفر از نمایندگان مجلس نهم و چهره های شاخص اصولگرایی در ساختمان مشروطه مجلس برگزار شد.
در این جلسه سالک به عنوان رئیس جلسه و حسینی نماینده قزوین و جوکار نماینده یزد این جلسه را اداره کردند.
همچنین ابتدا سالک و زاکانی نماینده مردم تهران و سپس آقاتهرانی و غلامعلی حداد عادل به ایراد سخنرانی پرداختند. در این جلسه نیز غلامعلی حدادعادل بدون رای گیری، منتخب اصولگرایان برای ریاست مجلس نهم معرفی شد.
نوری همدانی: آیت الله خامنهای «فرمانده کل قوا در تمام دنیا است»
آیت الله حسین نوری همدانی از مراجع تقلید قم، در جدیدترین اظهارنظر در ارتباط با آیت الله خامنه ای وی را «نائب امام زمان» و «فرمانده کل قوا در تمام دنیا» معرفی کرده است.به گزارش دانشجونیوز، آیت الله نوری همدانی، از مراجع نزدیک به حکومت ایران به مساله "ولایت فقیه" اشاره کرده و آن را در راستای «لطف و توجه پروردگار» ارزیابی نموده است.
وی همچنین "ویژگیهای رهبر براساس قرآن کریم" را نام برده و گفته است: «فقیه بودن و شناخت احکام الهی، تقوی در حد عدالت کامل، مدیر و مدبر بودن و شجاعت در برابر دشمنان از ویژگیهای رهبر جامعه و حکومت اسلامی است که مصداق این ویژگیها را در امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای که امروز رهبری جامعه اسلامی را برعهده دارند میبینیم.»
نوری همدانی ادعا کرده است که «مساله ولایت از آفتاب هم روشنتر است.»
این مرجع تقلید شیعه در ادامه آیتالله خامنهای را «نائب امام زمان (عج) و در کل دنیا فرمانده کل قوا» دانسته و افزوده است: «مخالفان ولایت رسولالله که شامل ناکثین، نارقین و قاسطین بودند امروز همانها مخالفان ولایت فقیه هستند.»
وی در ادامه "ولایت فقیه" را «زمینهساز ظهور امام زمان» دانسته است.
یک سوم زندانیان بیرجند، دانش آموز هستند
مدیر عامل انجمن حمایت از زندانیان خراسان جنوبی گفته است که تا کنون
۱۸۹۵ نفر از زندانیان در این مجموعه شناسایی شدهاند که از این تعداد ۶۶۱
نفر محصل هستند.
به گزارش ایسنا، سید هاشم اسماعیلزاده در جمع خبرنگاران تصریح کرد: تمامی کمکهای نقدی و غیر نقدی با حمایتهای مردمی و فعالیتهای اقتصادی انجمن مثل عریضهنویسی در دادگستریها، فروشگاههای مواد غذایی در زندانها و بخشی از تعرفه آگهیهای دادگستری منتشر شده در روزنامهها تامین می شود.
وی توزیع ۱۵۰۰ سبد مواد غذایی بین خانوادههای تحت پوشش و دیدار اعضای انجمن با برخی مسئولان استان را از جمله برنامههای روز ملی حمایت از زندانیان برشمرد و افزود: زمینه درمان رایگان خانوادههای تحت پوشش با مشارکت ۲۷ نفر از پزشکان شهرستان بیرجند فراهم شده است.
مدیر عامل انجمن حمایت از زندانیان خراسان جنوبی از جمله ماموریتهای این انجمن را حمایت از خانواده زندانیان، کمک به امر حرفهآموزی و حمایتهای اجتماعی از زندانیان دانست.
اسماعیلزاده با تاکید بر اینکه در استان خراسان جنوبی ۱۴ انجمن در حال فعالیت است، خاطرنشان کرد: با تلاش اعضای هیات مدیره این مجموعه شهرستانهای بیرجند، نهبندان، قائن و فردوس دارای انجمن حمایت از زندانیان نیازمند هستند.
وی تعداد خانوادههای تحت پوشش این انجمن در بیرجند را ۶۲۷ نفر اعلام و اظهار کرد: تا کنون ۱۸۹۵ نفر از زندانیان در این مجموعه شناسایی شدهاند که از این تعداد ۶۶۱ نفر محصل هستند.
مدیرعامل انجمن حمایت از زندانیان خراسان جنوبی از جمله اقدامات معیشتی این انجمن را توزیع سبدهای غذایی، کمکهزینههای آموزشی و اشتغالزایی برشمرد و خاطرنشان کرد: برای پیشگیری از وقوع جرم در جامعه اقدامات مددکاری انجام شده است پیگیری و بررسی ۸۶۰ پرونده قضایی، تشکیل ۱۸۷۰ جلسه مشاوره با خانواده زندانیان و اشتغالزایی برای ۵۸ نفر از زندانیان و خانوادههای تحت پوشش آنها بخشی از اقدامات مددکاری این انجمن است که در راستای پیشگیری از جرم در سال گذشته انجام شده است.
اسماعیلزاده همچنین از انتقال ۱۵۰ مورد از زندانیان به محل سکونتشان خبر داد و یادآور شد: در سال گذشته ۳۰۰ میلیون تومان کمکهای نقدی و غیر نقدی بین ۶۲۷ خانواده تحت پوشش توزیع شده است.
وی گفت: به دلیل مشکلات مالی و عدم نقدینگی بعضی از خانوادهها، بیش از ۳۰۰ نفر از زندانیان فاقد هر گونه ملاقات هستند که این امر باعث رشد ناهنجاریهای اجتماعی میشود.
به گزارش ایسنا، سید هاشم اسماعیلزاده در جمع خبرنگاران تصریح کرد: تمامی کمکهای نقدی و غیر نقدی با حمایتهای مردمی و فعالیتهای اقتصادی انجمن مثل عریضهنویسی در دادگستریها، فروشگاههای مواد غذایی در زندانها و بخشی از تعرفه آگهیهای دادگستری منتشر شده در روزنامهها تامین می شود.
وی توزیع ۱۵۰۰ سبد مواد غذایی بین خانوادههای تحت پوشش و دیدار اعضای انجمن با برخی مسئولان استان را از جمله برنامههای روز ملی حمایت از زندانیان برشمرد و افزود: زمینه درمان رایگان خانوادههای تحت پوشش با مشارکت ۲۷ نفر از پزشکان شهرستان بیرجند فراهم شده است.
مدیر عامل انجمن حمایت از زندانیان خراسان جنوبی از جمله ماموریتهای این انجمن را حمایت از خانواده زندانیان، کمک به امر حرفهآموزی و حمایتهای اجتماعی از زندانیان دانست.
اسماعیلزاده با تاکید بر اینکه در استان خراسان جنوبی ۱۴ انجمن در حال فعالیت است، خاطرنشان کرد: با تلاش اعضای هیات مدیره این مجموعه شهرستانهای بیرجند، نهبندان، قائن و فردوس دارای انجمن حمایت از زندانیان نیازمند هستند.
وی تعداد خانوادههای تحت پوشش این انجمن در بیرجند را ۶۲۷ نفر اعلام و اظهار کرد: تا کنون ۱۸۹۵ نفر از زندانیان در این مجموعه شناسایی شدهاند که از این تعداد ۶۶۱ نفر محصل هستند.
مدیرعامل انجمن حمایت از زندانیان خراسان جنوبی از جمله اقدامات معیشتی این انجمن را توزیع سبدهای غذایی، کمکهزینههای آموزشی و اشتغالزایی برشمرد و خاطرنشان کرد: برای پیشگیری از وقوع جرم در جامعه اقدامات مددکاری انجام شده است پیگیری و بررسی ۸۶۰ پرونده قضایی، تشکیل ۱۸۷۰ جلسه مشاوره با خانواده زندانیان و اشتغالزایی برای ۵۸ نفر از زندانیان و خانوادههای تحت پوشش آنها بخشی از اقدامات مددکاری این انجمن است که در راستای پیشگیری از جرم در سال گذشته انجام شده است.
اسماعیلزاده همچنین از انتقال ۱۵۰ مورد از زندانیان به محل سکونتشان خبر داد و یادآور شد: در سال گذشته ۳۰۰ میلیون تومان کمکهای نقدی و غیر نقدی بین ۶۲۷ خانواده تحت پوشش توزیع شده است.
وی گفت: به دلیل مشکلات مالی و عدم نقدینگی بعضی از خانوادهها، بیش از ۳۰۰ نفر از زندانیان فاقد هر گونه ملاقات هستند که این امر باعث رشد ناهنجاریهای اجتماعی میشود.
گزارش وزارت خارجه آمریکا از وخامت وضعیت حقوق بشر در کشور
خبرگزاری
هرانا - وزارت خارجه آمریکا روز پنجشنبه گزارش سالانه حقوق بشر در کشورهای
جهان را منتشر کرد که در بخش ایران، به اعدامها، سرکوب، آزار اقلیتها،
دستگیری و زندان فعالان سیاسی اشاره شده و از وخامت وضعیت حقوق بشر در
ایران انتقاد
در این گزارش که متن کامل آن روی وبسایت
وزارت خارجه آمریکا منتشر شده آمده است: «ایران به طور مستمر ﺑﺴﯿﺎری از
ﮔﺮوه ھﺎی اﻗﻠﯿﺖ، ﺷﺎﻣﻞ اﻗﻠﯿﺖ ھﺎی ﻗﻮﻣﯽ و ﻣﺬھﺒﯽ و همجنسگرایان را ﺳﺮﮐﻮب ﮐﺮده
است.»
به گزارش رادیو فردا، وزارت خارجه آمریکا
میگوید: «در ۴ ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ سال گذشته، ﻣﻘﺎﻣﺎت دوﻟﺖ در زﻧﺪان ﮐﺎرون واﻗﻊ در
اﺳﺘﺎن اھﻮاز، ﺳﻪ ﻧﻔﺮ را ﮐﻪ ﺑﻪ ارﺗﮑﺎب ھمجنس گرایی ﻣﺤﮑﻮم ﺷﺪه ﺑﻮدﻧﺪ، از راه
ﺣﻠﻖ آوﯾﺰ اﻋﺪام ﮐﺮدﻧﺪ. اﯾﻦ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﻮردی ﺑﻮد ﮐﻪ همجنس گرایی، ﺑﺪون اﯾﻦ ﮐﻪ
ﺑﺎ دﯾﮕﺮ اتهامات ھﻤﺮاه ﺑﺎﺷﺪ، با محکومیت به اعدام همراه شد.»
این گزارش میگوید در ایران و در فاصله
زمانی ﺑﯿﻦ ٢١ ﻣﺎرس ﺗﺎ ٢١ ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ، ﺑﯿﺶ از ٣٢٠ ﺗﻦ از ﻓﻌﺎﻻن ﻓﺮھﻨﮕﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ
وﺣﻘﻮق زﻧﺎن در استانهای آذری زبان، ﺑﺎزداﺷﺖ ﺷﺪﻧﺪ.
در متن این گزارش با استناد به یافتههای
مﮐﺰ اﺳﻨﺎد ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ اﯾﺮان، گفته که «در ﺳﺎل ٢٠١١ دوﻟﺖ ۶۵٩ ﻧﻔﺮ را در ایران
اعدام کرده ﮐﻪ در اﯾﻦ میان، اعدامهای دسته جمعی و مخفیانه هم بوده است.»
این گزارش میگوید اعدام افراد زیر سن قانونی ادامه دارد و در میان
اتهامهای اعدام شدگان، اتهامهایی چون «اھﺎﻧﺖ ﺑﻪ دوﻟﺖ و رھﺒﺮی» دیده شده
است.
این گزارش به تشدید آزار بهاییان در ایران
پرداخته و میگوید ضمن دستگیری و آزار بهاییان، قطع مستمری از حق
بازشستگی، تخریب گورستانها و از بین بردن دارایی آنها هنوز ادامه دارد.
گزارش وضعیت حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا
به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران پرداخته و گفته است: «ﭘﺲ از
ﺑﺮﮔﺰاری اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت رﯾﺎﺳﺖ اخیر در ایران و در ﻣﯿﺎن اﻋﺘﺮاضهای ﮔﺴﺘﺮده، دوﻟﺖ
در ٢٠١١ اﻋﻼم ﮐﺮد ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻧﺘﺎﯾﺞ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﻣﺨﺎﻟﻒ ﮐﻨﻨﺪ، مستحق مرگ
هستند.»
در متن این گزارش آمده است: «دولت ایران
شهروندان این کشور را از حق پرسش در مورد انتخابات آزاد و منصفانه محروم
کرده و علاوه برآن، بدون هیچ گونه تشریفات قانونی، جوانان و فعالان و
روزنامه نگاران و هنرمندان را دستگیر و راهی زندان کرده است.»
همچنین در این گزارش گفته شده در جریان تظاهرات در پشتیبانی از مردم تونس و مصر، دو موتور سوار که از مشخصات نیروهای شبه نظامی بسیج است، صانع ژاله و محمد مختاری، دو دانشجوی دانشگاه را هدف گلوله قرار دادند.
همچنین در این گزارش گفته شده در جریان تظاهرات در پشتیبانی از مردم تونس و مصر، دو موتور سوار که از مشخصات نیروهای شبه نظامی بسیج است، صانع ژاله و محمد مختاری، دو دانشجوی دانشگاه را هدف گلوله قرار دادند.
مایکل پوزنر، معاون وزیر خارجه آمریکا در
امور دموکراسی و حقوق بشر روز پنجشنبه در واشینگتن گفت که وضعیت وخیم حقوق
بشر در ایران همچنان ادامه دارد از جمله: «برنتابیدن هرگونه نظر مخالف و به
ویژه سرکوب معترضان و تظاهرکنندگان، محدودیت آزادی بیان و مبارزه با آزادی
فناوری، محدودیت اینترنت، دادگاههای ناعادلانه، اجرای حکم شلاق و اعدام
برای بسیاری از افراد.»
گزارش وزارت خارجه آمریکا، به حصر خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی هم اشاره کرده و گفته است: «ﻧﺴﺮﯾﻦ ﺳﺘﻮده، وﮐﯿﻞ ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ و از ﻓﻌﺎﻻن ﺣﻘﻮق زن به اتهام اﻗﺪام ﻋﻠﯿﻪ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ و ﺗبلیغ ﻋﻠﯿﻪ ﻧﻈﺎم و فقط به این دلیل که وﮐﺎﻟﺖ دوﺗﻦ از ﻣﻌﺘﺮﺿﺎن ھﻮادار دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ را در ﺟﺮﯾﺎن اعتراضهای پس از انتخابات به عهده ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد، ﻣﺤﮑﻮم به ١١ ﺳﺎل زﻧﺪان و ٢٠ ﺳﺎل ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖ از سفر شد.
گزارش وزارت خارجه آمریکا، به حصر خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی هم اشاره کرده و گفته است: «ﻧﺴﺮﯾﻦ ﺳﺘﻮده، وﮐﯿﻞ ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ و از ﻓﻌﺎﻻن ﺣﻘﻮق زن به اتهام اﻗﺪام ﻋﻠﯿﻪ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ و ﺗبلیغ ﻋﻠﯿﻪ ﻧﻈﺎم و فقط به این دلیل که وﮐﺎﻟﺖ دوﺗﻦ از ﻣﻌﺘﺮﺿﺎن ھﻮادار دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ را در ﺟﺮﯾﺎن اعتراضهای پس از انتخابات به عهده ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد، ﻣﺤﮑﻮم به ١١ ﺳﺎل زﻧﺪان و ٢٠ ﺳﺎل ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖ از سفر شد.
این گزارش میگوید: «در سال ٢٠١١، سال
گذشته میلادی، ﺷﮑﻨﺠﻪ در زﻧﺪانهای اﯾﺮان ﯾﮏ اﻣﺮ راﯾﺞ ﺑﻮد و به روشهایی چون:
ﺣﺒﺲ دراز ﻣﺪت در سلول انفرادی، ﮐﺘﮏ زدن، ﺗﺠﺎوز ﺑﻪ ﻋﻨﻒ و ﺗﺤﻘﯿﺮ ﺟﻨﺴﯽ را
ﺷﺎﻣﻞ شده است. ﻣﺮﺗﮑﺒﺎن اﯾﻦ ﺷﮑﻨﺠﻪ ھﺎ زﻧﺪاﻧﯿﺎن را ﭘﯿﺶ از ﺷﻼق زدن ﺧﯿﺲ ﻣﯽ
ﮐﺮدﻧﺪ و ﺑﻪ آﻟﺖ ﺗﻨﺎﺳﻠﯽ آنها شوک ﺑﺮﻗﯽ دادﻧﺪ.»
در ادامه آمده است: «زﻧﺪاﻧﯿﺎن با قرار
گرفتن در زﻧﺪان اﻧﻔﺮادی، ﺿﺮﺑﺎت ﻟﮕﺪ ﺑﺎ ﭼﮑﻤﻪ ھﺎی ﻧﻈﺎﻣﯽ، ﮐﺸﯿﺪن ﻧﺎﺧﻦ ﭘﺎ،
آوﯾﺨﺘﻪ ﺷﺪن از دﺳﺖ ﯾﺎ ﭘﺎ در ﻣﺪت ﻃﻮﻻﻧﯽ، شکنج شدند. ضمن اینکه بسیاری از
آنها آن طور که گزارش شده، شاهد اعدامهای ساختگی بودند.»
بیکاری ۶۷ کارگر چدن پارس ساوه
خبرگزاری هرانا - یک فعال کارگری در ساوه اعلام کرد: در پی عدم تمدید قرارداد، ۶۷ کارگر واحد صنعتی چدن پارس بیکار شدند.
به گزارش ایلنا، مهدی زمانی ضمن اعلام این
خبر گفت: کارخانه چدن پارس واقع در شهرک صنعتی ساوه که متعلق به بخش خصوصی
است، به علت نداشتن نقدینگی و کمبود مواد اولیه ناچار شده است ادامه
همکاری با ۶۷ کارگرقرار دادی خود را متوقف کند.
او با اشاره به اینکه ۲۰ درصد از مواد
اولیه کارخانه چدن پارس از کشورهای خارجی از جمله چین تامین میشوند،
افزود: حدود ۸۰ درصد از مواد مورد نیاز تولید این کارخانه از منابع داخلی
تامین میشود.
این فعال کارگری نبود نقدینگی و به صرفه
نبودن تولید را از بارزترین مشکلات این واحد تولیدی دانست و اظهار داشت: ع
عدم افزایش قیمت محصولات تولیدی این کارخانه در سه سال گذشته با توجه به
تورم و گرانیهای ناشی از هدفمند کردن یارانهها، باعث شده است این واحد
صنعتی دچار مشکل شود.
زمانی در ادامه گفت: کارگران واحد تولیدی
چدن پارس با تایید مشکلات کارفرمای خود از عدم حمایت دولت از این واحد
صنعتی گلایه دارند و از مسئولان میخواهند در سال تولید ملی و حمایت از کار
و سرمایه ایرانی مشکلات این واحد صنعتی رفع شود.
او در خاتمه گفت: با بیکاری ۶۷ کارگر
قراردادی مجموع کارگرانی که در این واحد فعالند به ۱۳۵ نفر میرسد که از
این تعداد فقط ۹ نفر دارای قرارداد رسمی هستند.
شهرام امیری به ده سال زندان و پنج سال تبعید محکوم شد
خبرگزاری هرانا - شهرام امیری پژوهشگر و متخصص رادیو ایزوتوپهای پزشکی دانشگاه صنعتی مالک اشتر با حکم شعبه هفتم دادگاه نظامی تهران به ده سال زندان و پنج سال تبعید به شهرستان خاش محکوم شد.دفتر شعبه هفت دادسرای نظامی تهران از تائید خبر خودداری و خبرنگار را تهدید به رهگیری و بازداشت کرد اما یکی از بستگان درجه یک شهرام امیری خبر مذکور را تائید کرده است.
به گزارش تارنمای صبح امروز، شهرام امیری
پژوهشگر و متخصص رادیو ایزوتوپهای پزشکی دانشگاه صنعتی مالک اشتر (وابسته
به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح) که به اتهام «تماس و برقراری
ارتباط مجرمانه با کشورهای متخاصم و اقدام علیه امنیت ملی و در اختیار
گذاردن اطلاعات طبقه بندی شده به دشمن» بیش از ۲۰ ماه است که از سوی
دادسرای نظامی تهران در بازداشت به سر میبرد در هفته گذشته با حکم شعبه
هفتم دادگاه نظامی تهران به ده سال زندان و پنج سال تبعید به شهرستان خاش
محکوم شده است.
امیری که در سفر عمره به عربستان در خرداد
۱۳۸۸ ناپدید شد و حدود ۱۳ ماه بعد، در ۲۲ تیر ۱۳۸۹ به دفتر حافظ منافع
ایران در آمریکا مراجعت کرده و دو روز بعد به ایران بازگشت، پس از بازگشت
به ایران مورد استقبال مقامات عالی رتبه وزارت خانههای خارجه و دفاع کشور
قرار گرفته و از وی به عنوان قهرمان ملی یاد شد.
وی در همان ایام ورود به کشور در چندین
برنامه زنده تلویزیون دولتی ایران حضور یافت و ضمن تشریح جزئیات چگونگی
ربایشش از عربستان توسط سرویسهای اطلاعاتی آمریکا اعلام کرد که به مدد
الهی و یاری چند دوست معتمد از ایران توانسته از دست سازمان سیا و اف بیآی
بگریزد و به دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن پناه ببرد.
شهرام امیری که پیش از آن از وی به عنوان
دانشمند هستهای پناهنده شده به آمریکا یاد میشد در تیرماه ۱۳۸۹ وقتی نامش
بر سر زبانها افتاد که چندین ویدئو متناقض از وی در فضای سایبری منتشر شد
که در تعدادی از آنها اعلام کرده بود به جهت تحصیل به آمریکا پناهنده شده
و مهاجرت کرده و در تعدادی دیگر نیز اعلام کرده بود که آمریکا وی را ربوده
است و در صدد بازگشت به کشور است.
امیری که به گفته هیلاری کلینتون وزیر
خارجه دولت آمریکا میهمان آمریکا بوده است و بنا بر خواست خودش به آمریکا
رفته و از آمریکا هم خارج شده. چهارماه پس از بازگشت پر سرو صدایش به ایران
طبق گفته خانوادهاش: «ابتدا مقامهای قضایی او را در یک خانه امنی در شرق
تهران نگهداری مینمودند که دو بار نیز اجازه یافته بودند در آن مدت در
آخر هفته با وی در یک مجتمع تفریحی فرهنگی به نام «طلاییه» دیدار داشته
باشند.»
آن زمان به خانواده امیری گفته شده بود
که: «هدف از این نگهداری حفاظت از جان شهرام امیری در برابر خطراتی است که
نیروهای امنیتی احساس نمودهاند جان وی را تهدید مینماید». اما این
ملاقاتها پس از گذشت یک ماه دیگر متوقف شده و بعدها آنها متوجه شدند که
وی در زندان حشمتیه تهران و در سلول انفرادی نگهداری و زیر بازجویی
میباشد.
بستگان امیری میگویند: امیری در خلال مدت
بازداشت و بازجوییاش مورد شکنجههای روحی و جسمی قرار داشته و به واسطه
این سوء رفتارها یکبار نیز به مدت یک هفته در بیمارستان ۵۰۴ ارتش در
تهران بستری بوده است.
سایت «ایران بریفینگ» که بیشتر اخبار
مربوط به سپاه پاسداران را منتشر مینماید برای اولین بار در دی ماه
۱۳۸۹اعلام کرد که شهرام امیری بازداشت و تحت بازجویی میباشد، خبری که به
سرعت منتشر و مورد توجه محافل خبری قرار گرفت.
طبق عادت مرسوم مقامات جمهوری اسلامی
ابتدا خبر را فوق تکذیب و بعدها سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده بود این خبر
را نه تائید و نه تکذیب میکند اما چندی بعد سعید جلیلی دبیر شورای عالی
امنیت ملی کشور در مصاحبه با اشپیگل آنرا تائید نمود و عنوان کرد که: «او
در جریان یک سفر خارجی ربوده شده و یک سال را خارج از مرزهای ایران
گذرانده، بعد او برگشت و حالا ما داریم از او تحقیق میکنیم که چه اتفاقی
برایش افتاده است»
این تحقیق اکنون بیست ماه به طول انجامیده است و حالا خبر میرسد که وی به ده سال زندان و پنج سال تبعید محکوم شده است.
خبرنگار منبع خبر که با دفتر شعبه هفت دادسرای نظامی تهران تماس گرفت، ضمن آنکه موفق به تائید خبر نشد، بلکه تهدید به رهگیری و بازداشت شد اما نهایتاً توانست با گفتگو با یکی از بستگان درجه یک شهرام امیری خبر فوق را تائید کند.
خبرنگار منبع خبر که با دفتر شعبه هفت دادسرای نظامی تهران تماس گرفت، ضمن آنکه موفق به تائید خبر نشد، بلکه تهدید به رهگیری و بازداشت شد اما نهایتاً توانست با گفتگو با یکی از بستگان درجه یک شهرام امیری خبر فوق را تائید کند.
وی در جواب این سوال که وضعیت وی در زندان
چگونه است گفت: «از عید امسال ملاقاتش آزاد شده و هر هفته میشود به
ملاقاتش رفت و یک روز در میان هم به مدت پنج دقیقه اجازه تماس تلفنی دارد،
قرار بود قاضی پرونده برای عید امسال به وی پنج روز مرخصی بدهد که بعدها
اعلام شد مورد موافقت قرار نگرفته اما روز سال تحویل به همراه یک مأمور وی
موفق شد در کنار خانوادهاش باشد.»
این عضو خانواده شهرام امیری در پایان
اضافه نمود که: «شهرام با پای خودش و با رضایت خودش به ایران برگشته است
ماهم هنوز نمیدانیم او خودش به آمریکا رفته و یا دزدیده شده است اما این
را همه میدانیم که با پای خودش به ایران برگشته و آن گونه هم مورد استقبال
قرار گرفت و لقب قهرمان ملی هم به او دادند توقع ما از مسئولان این نبود
که با خوابیدن سرو صداها به سراغش بیایند و بازداشتش کنند، ما هنوز هم
نمیدانیم به فرزندان خردسالش چه جواب قانع کنندهای بدهیم وقتی میپرسند
چرا بابا خانه نیست؟»
تجمع دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز در اعتراض به قطع اینترنت
خبرگزاری
هرانا - عصر جمعه ۵ خردادماه ساعت ۱۷ تعدادی از دانشجویان فوق لیسانس
دانشگاه تبریز در اعتراض به قطع مداوم سرویس اینترنت این دانشگاه که دسترسی
آنها را به این سرویس مختل کرده است در مقابل خوابگاه ولیعصر این دانشگاه
تجمع اعتراضی برگزار کردند.
به گزارش تارنمای کمپین بین الملی حقوق
بشر، این تجمع با افزوده شدن دانشجویان بیشتر تا پس از ۱۰ شب نیز ادامه
داشته است. به گفته این شاهد عینی مسئولان حراست دانشگاه در جمع دانشجویان
تجمع کننده حاضر شدهاند و گفتهاند که در صورت ادامه تجمع باید منتظر
عواقب آن هم باشند.
یک شاهد عینی گفت که در طی ماههای گذشته
ارائه خدمات اینترنتی به دانشجویان دانشگاه با کاستیهای جدی همراه بوده و
با وجود اعتراض دانشجویان، مسئولان این دانشگاه نسبت به برآورده کردن
خواسته دانشجویان مبنی بر دسترسی منظم به اینترنت بیاعتنا بودهاند و با
توجه به نیاز دانشجویان فوق لیسانس به منابع علمی اینترنتی عصر امروز
دانشجویان اقدام به برگزاری چنین اعتراضی کردهاند.
به گفته یکی از دانشجویان اینترنت یا قطع
است ویا زمانی که وصل است آنچنان سرعت پایینی دارد که عملا آنها
نمیتوانند از ان استفاده کنند. شاهد عینی گفت دردقایق پایانی این تجمع
مسول خدمات دانشجویی دانشگاه با حضوردر جمع معترضان به آنها قول داده است
که در اسرع وقت مشکل دسترسی نداشتن به اینترنت و قطع مداوم آن را پیگیری و
حل کند.