اخبار روز: پنج سندیکای فرانسوی در فراخوان مشترکی اعلام کردند روز ۶ ژوئن
در برابر دفتر سازمان جهانی کار در میدان ملل در ژنو به حمایت از کارگران
ایران تظاهرات برگزار خواهند کرد.
متن این بیانیه که توسط «همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران - پاریس» و «اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران - پاریس» به فارسی منتشر شده، به شرح زیر است:
در دفاع از حقوق کارگران
و آزادیهای سندیکایی در ایران
در ایران کارگران از ابتدایی ترین حقوق محرومند:
- حق اعتصاب؛
- حق تظاهرات؛
- حق ایجاد تشکلات سندیکایی
هزاران کارگر به اتهام عدم رعایت موارد ممنوعه توسط رژیم دستیگیر شده، بسیاری به زندان افکنده شده و در مواردی به مرگ محکوم شده اند.
ما سندیکاهای فرانسوی: ث.ژ.ت (CGT)، ث.اف.د.ت (CFDT)، اف.اس.او (FSU)، اونسا (UNSA) و سولیدر (Solidaire) کلیه تشکلات کارگری شرکت کننده در اجلاس سال ۲۰۱۲ سازمان بین المللی کار در ژنو را فرا می خوانیم که برای:
- آزادی کارگران زندانی
- ایجاد سندیکاهای مستقل
- حضور نمایندگان واقعی و نه سندیکالیست های قلابی و عوامل و همدست های رژیم
به تظاهرات ایستاده در میدان ملل بپیوندند
میدان ملل
از ساعت ۱۲ الی ۱۴
۶ ژوئن – ژنو
برای نمایندگان سندیکاهای شرکت کننده در اجلاس، این گردهمآیی فرصتی است که همبستگی خود را با کارگران و سندیکالیست در ایران اعلام دارند.
متن این بیانیه که توسط «همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران - پاریس» و «اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران - پاریس» به فارسی منتشر شده، به شرح زیر است:
در دفاع از حقوق کارگران
و آزادیهای سندیکایی در ایران
در ایران کارگران از ابتدایی ترین حقوق محرومند:
- حق اعتصاب؛
- حق تظاهرات؛
- حق ایجاد تشکلات سندیکایی
هزاران کارگر به اتهام عدم رعایت موارد ممنوعه توسط رژیم دستیگیر شده، بسیاری به زندان افکنده شده و در مواردی به مرگ محکوم شده اند.
ما سندیکاهای فرانسوی: ث.ژ.ت (CGT)، ث.اف.د.ت (CFDT)، اف.اس.او (FSU)، اونسا (UNSA) و سولیدر (Solidaire) کلیه تشکلات کارگری شرکت کننده در اجلاس سال ۲۰۱۲ سازمان بین المللی کار در ژنو را فرا می خوانیم که برای:
- آزادی کارگران زندانی
- ایجاد سندیکاهای مستقل
- حضور نمایندگان واقعی و نه سندیکالیست های قلابی و عوامل و همدست های رژیم
به تظاهرات ایستاده در میدان ملل بپیوندند
میدان ملل
از ساعت ۱۲ الی ۱۴
۶ ژوئن – ژنو
برای نمایندگان سندیکاهای شرکت کننده در اجلاس، این گردهمآیی فرصتی است که همبستگی خود را با کارگران و سندیکالیست در ایران اعلام دارند.
اخبار روز:
در این مقاله مایلم به وضعیت کنونی کشورمان در برخی از زمینه ها اشاره کنم،
تا روشن تر شود که کارگران و زحمتکشان ایران در حکومت اسلامی تا چه حد بی
پناه هستند و تا چه اندازه با زندگی در خور انسان آزاد فاصله دارند.
عبرت انگیز است که بعنوان مقدمه یادآور شوم برخی بیانات روح الله خمینی نظیر اینکه در حکومت اسلامی ایران مسکن، آب و برق را مجانی خواهد شد و همه در این حکومت آزاد هستند و تاکید او در بر اینکه فعالیت کمونیست ها هم در حکومت اسلامی آزاد است، حکومت اسلامی عین آزادی زنان است و اینکه خمینی وعده داده بود که زندان ها در ایران را به مهد کودک تبدیل خواهد نمود.
و آن وعده ها را مقایسه کنیم با آنچه حکومت اسلامی و رهبران و صاحب منصبان و جناح های رنگارنگ این رژیم به مردم تحت ستم کشور ما در ٣٣ سال گذشته تحمیل نموده اند.
نظیر اینکه در اثر از دست رفتن ارزش پول ملی ایران، بطور مثال اکنون قیمت هر دلار نسبت به ریال در ٣٣ سال گذشته ۲۰۰ برابر شده است. یعنی هر دلار ٨ تومانی در اواخر سال ۱٣۵۷ اکنون بقیمت حدود ۱۶۰۰ تومان بفروش میرسد.
اسفبارتر اینکه در همین چندین ماه گذشته قیمت اجاره بها ٣۰% بالا رفته است. آب، برق، گاز و... فقط در سال ۱٣۹۰ مابین ٣۰ الی ۵۰ درصد بیشتر شده است. این واقعیات نه فقط چهره فریبکارانه خمینی را بی ردا و پوشش در مقابل چشم های مردم حق طلب قرار میدهد، بلکه نشان میدهد که وعده های خمینی، خامنه ای و همه دست اندکاران حکومت اسلامی ایران در طول ٣٣ سال گذشته تا چه اندازه فریبکارانه و پوچ بوده است.
توجه شما را در زمینه آزادی به ۲ نمونه دیگر از بیانات روح الله خمینی قبل از تاسیس حکومت اسلامی و پس بقدرت رسیدن او در رابطه با دانشگاه و دانشگاهیان جلب مینمایم.
نمونه اول:" اگر دانشگاه ما یک دانشگاه صحیحی بود، جوان های ما را که در دانشگاه میخواهند حرف حقی بزنند، خفه نمیکردند. دانشگاهی که بر آن حکومت کنند،دانشگاه نمیشود.محیط علم باید آزاد باشد."سخنرانی روح الله خمینی در نجف، ششم مهر ماه ۱٣۵۶
نمونه دوم: روح الله خمینی در آن زمان که در ایران بقدرت نرسیده بود و در حومه پاریس اقامت داشت، از آنجا که رسانه های همگانی بر روی او متمرکز بود، برای فریب افکار عمومی در رابطه با افکار و اعتقاداتش تقیه میکرد و با زدن نعل وارانه میگفت:
" دانشگاه که مرکز علم و سازنده آینده ملت است، تعطیل است. نمیگذارند کارش را بکند. میریزند توی آن، زن و مرد را میزنند. زخمی میکنند یا میگیرند و میبرند در حبس ها. دانشجو را، کتک میزنند و میکشند." صحبت های روح الله خمینی در دیدار با گروهی از ایرانیان مقیم اروپا در نوفل لوشاتو در حومه پاریس در ۲۰ مهرماه ۱٣۵۷.
اما پس از شروع انقلاب فرهنگی خونین حکومت اسلامی در ایران، روح الله خمینی که قبلاً گفته بود که "محیط علم باید آزاد باشد."، خط عوض کرد و گفت:
" همه مصییت هایی که در دنیا پیدا شده از متفکرین و متخصصین دانشگاهها بوده است. کشور ما را همین دانشگاهها به دامن ابر قدرت ها کشاندند. حالا مینشینند و مینویسند که چرا دانشگاهها تعطیل است.؟".
سپس در زمان خمینی دانشگاهها در ایران بمدت ٣ سال تعطیل شد. و دانشجویان و اساتید دگر اندیش را ضرب و جرح و زندانی کردند.
توجه دارید که این دروئی ها و مردم فریبی ها تنها مختص روح الله خمینی نبوده و نیست. در ادامه حیات حکومت اسلامی ایران، میراث خواران حکومت خمینی نیز به روش های او در گفتار و کردار ادامه دادند. زدن نعل وارونه زدن ادامه یافت و تشدید شد.
علی اکبر رفسنجانی با شعار سازندگی بمیدان آمد، اما کارنامه ننگین او نیز سراسر پُر از سرکوب مردم حق طلب کشور است و امروز از جمله پس از سه دهه که از فتح خرمشهر میگذرد نیز مردم شهر خرمشهر از خرابی ها، کمبودهد و بیکاری فزاینده در رنج اند و جامعه ایران و کارگران و زحمتکشان کشور نیز همچنان از زخم های دوران رفسنجانی خلاصی نیافته اند.
محمد خاتمی با شعار جامعه مدنی رئیس جمهور رژیم شد و همچنان مردم ایران از نبود حقوق شهروندی در رنج اند. خود محمد خاتمی در پایان شش روزی که ایران را لرزاند-در پایان سرکوب جنبش دانشجوئی در تیرماه ۱٣۷٨ - ضمن اینکه از اسدالله لاجوردی رئیس پیشین زندان اوین و دادستان انقلاب در دههٔ شصت و مسئولین قتل و شکنجه هزاران زندانی در زندان های حکومت اسلامی تجلیل بعمل آورد، مخالفین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را خائن معرفی کرد. قانون اساسی ای که حقوق خدایگون ولی فقیه در آن نفی حقوق شهروندی مردم ایران است.
احمدینژاد نیز، سال ۱٣٨۴ گفت:"باید جامعه نمونه اسلامی عاری از فقر و تبعیض در کشور ایجاد کنیم".
در حالی که امروز تشدید فقر و تبعیض ها، گرانی سرسام آور، تورم ۵۰% و حقوق ناچیز پایه ای ٣۹۶۰۰۰ تومان کارگران و زحمتکشان، زندگی مردم ستمدیده ایران را به مرگ تدریجی تبدیل نموده است.
در مقطعی که اجرای پروژه هدفمند کردن یارانه ها و چپاولگری ها، اختلاس ها و سیاست های اقتصادی ارتجاعی در حکومت اسلامی ایران، بطور فزاینده ای از یک طرف باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات ضروری و از طرف دیگر باعث ورشکستگی مستمر بنگاههای تولیدی کشور ما شده است.
در مقطعی که محاصره اقتصادی ایران توسط قدرت های امپریالیستی و ورود بی رویه کالا و ورود کالاهای قاچاق توسط برادران قاچاقچی سپاه پاسداران و دیگر صاحب منصبان حکومت اسلامی ایران، دمار از روزگار تولید داخلی در آورده است.
در مقطعی که تامین نیازهای ضروری کارگران و زحمتکشان کشور ما، برای آنان تبدیل به یک کابوس وحشتناک شده است. در چنین هنگامه ای، برای صاحبان زر و زور، برای سرمایه داران و قدرتمندان در حکومت اسلامی ایران، که بخش ناچیزی از جمعیت ۷۵ میلیونی کشور را تشکیل میدهند، همه چیز؛ از شیر مرغ تا جان آدمیزاد، در دسترس است.
در چنین منجلابی که رژیم جمهوری اسلامی ایران ساخته و پرداخته است، آیا ادعای علی خامنه ای مبنی بر اینکه هدف حکومت برقراری حکومت عدل علی، بعنوان حکومتی که بشریت را در رفاه و آسایش قرار میدهد و مدافع آزادی است و وعده های احمدینژاد در مورد ایجاد جامعه نمونه اسلامی عاری از فقر و تبعیض در کشور میتواند کسی را بفربید؟ شعارها و ادعاهائی که همگی مردم فریبانه بوده و پوچ از آب درآمده است.
اکنون، همچنان که در گذشته نیز، در حکومت اسلامی ایران بالا نشینها هیچ فشاری از این اوضاع نابه سامان اقتصادی حس نمیکنند و همچنان به دنبال زندگی لوکستر هستند. اما، دهکهای پایین جامعه، هر روز کمرشان ، زیر بار فشارهای طاقت فرسا بیشتر خم میشود.
در چنین زمانه ای کارگران و زحمتکشان کشور ما از ترس و دلهره گرانی نجومی نان و برنج و قطع ناگهانی یارانهها شب را به صبح میرسانند. پروژه ای هدفمند کردن یارانه ها که در حین پرتاب لقمه نانی بطرف کارگران و زحمتکشان، با قطع یارانه بنگاههای تولیدی ایران و آزاد کردن قیمت ها، باعث افزایش سرسام آور قیمت کالاها و خدمات ضروری مردم شده است.
آری در چنین وضعیتی صاحبان زر و زور، سرمایه داران و قدرتمندان در حکومت اسلامی ایران، که بخش ناچیزی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، به آنچنان ثروت ها و امکاناتی دست پیدا کرده اند که دود از سر انسان بلند میکند.
سایت خبری تحلیلی عصر ایران در ۲٨ اردیبهشت سال ۱٣۹۱ خبر ازنرخ های عجیب اجاره و فروش مسکن در شمال تهران میدهد. این گزارش نشان میدهد که تبعیض و فاصله طبقاتی از جمله در زمینه مسکن به چه ابعاد حیرت انگیزی رسیده است.
همین گزارش نشان میدهد که ادعا ایجاد جامعه عاری از فقر و تبعیض محمود احمدی نژاد، همانند ادعاهای خمینی و خامنه ای و دیگر صاحب منصبان و جناههای رژیم چقدر پوچ و شیادانه است. فاصله طبقاتی در ایران براستی حیرت انگیز است. مصداق میخواهید؟ لطفاً به چند مورد ذیل توجه کنید:
درخیابان فرشته تهران یک آپارتمان، ۲٣۵ متر، با ۲۵۰ متر تراس در طبقه هفتم ساختمان، قیمت اش یک میلیارد و ٣٣۵ میلیون تومان است. به بیان دیگر قیمت این آپارتمان برابر حقوق ۲٨۰ سال حقوق پایه ای یک کارگر است.
یعنی در جمهوری اسلامی ایران ثروتمندانی هستند که برای یک خرید یک آپارتمان، توانائی پرداخت رقمی نزدیک به ٣ قرن حقوق پایه ای یک کارگر را دارند.
در همین خیابان فرشته تهران قیمت یک آپارتمان ۶۰۰ متری، ۷ خوابه، با ٣۰۰ متر تراس مشجر یک میلیارد و ۴۴۰ میلیون تومان است.
در زعفرانیه تهران یک خانه ۲٨۰ متری را همین چند وقت قبل برای اجاره گذاشته بودند. با ٣۶۰ میلیون تومان رهن. یعنی اجاره ماهانه این خانه ، بالای ۲۰ میلیون تومان است.
آپارتمان ۲۵۰ متری دیگری را که در طبقه پنجم یک ساختمان قرار دارد، ۲ پارکینگ باضافه استخر و سونا دارد. ۵۰۰ میلیون تومان ودیعه میگیرند، باضافه ۵ میلیون تومان اجاره ماهانه.
این زمانی است که تعداد ساکنان زاغه نشینان و حاشیه نشینان و حلبی نشینانِ خارج از محدوده شهر تهران بیشتر از یک میلیون نفر و در مشهد مطابق آمار رسمی بیش از ٨۰۰ هزار نفر است. فقر و تبعیض و فاصله طبقاتی در ایران بیدا د میکند.
احمدی نژاد در نمایش انتخاباتی ریاست جمهوریش مردم فریبانه شعار میداد که کاهش فاصله ضعیفان و ثروتمندان در برنامه دولت اش قرار دارد. حالاً خودتان در باره کاهش فاصله ضعیفان و ثروتمندان در حکومت اسلامی ایران قضاوت کنید. !
به گزارش ایلنا، امسال برای اولین بار در فروردین ماه شاهد افزایش ۱۵ درصدی نرخ اجاره نسبت به اسفندماه ۱٣۹۰ بوده ایم. افزایش ۱۵ درصدی نرخ اجاره بهاء در طول یک ماه!
مطابق همین گزارش افزایش قیمت اجاره بها در اردیبهشت ماه شتاب بیشتری به خود گرفت و در اوایل خرداد ماه بحران برای اجارهنشینها به اوج خود رسیده است.
اکنون وضعیت اجارهنشینها و کابوس افزایش ٣۰ درصدی اجارهبها، زندگی اسفبار کارگران و زحمتکشان را بیش از پیش به حاشیه نشینی و آلونک نشینی و کارتون خوابی تهدید میکند.
برای آشنائی بیشتر به چگونگی وضعیت مسکن در نقاط دیگر ، به چندین مورد دیگر در تهران اشاره میکنم :
یک واحد مسکونی یک خوابه در منطقه نارمک با متراژ فقط ٣۵ متر با قیمت ۲۲ میلیون تومان رهن کامل واگذار می شود.
ودیعه واحد ٨۰ متری در همین منطقه نارمک ۴۵ میلیون تومان و با اجاره بهاء ۲۰۰ هزار تومانی تعیین شده است.
یک واحد دیگر ٨۰ متری در یکی از میدان های منطقه نارمک با ۱۰ میلیون تومان ودیعه و ماهانه ٨۰۰ هزار تومان اجاره داده می شود.
بهای اجاره یک واحد ۴۳ متری یک خوابه در منطقه تهرانپارس ۱۰ میلیون تومان ودیعه و ۴۹۰ هزار تومان اجاره ماهانه تعیین شده است.
ودیعه واحد ۲ خوابه در همین منطقه تهرانپارس با متراژ ٨۰ متر، ۲۰ میلیون تومان است. و اجاره ماهانه آن ۷۵۰ هزار تومان تعیین شده است.
براساس این گزارش ایلنا یک واحد مسکونی ۵۰ متری در منطقه پیروزی با ودیعه ۲۰ میلیون تومانی و ۲۵۰ هزار تومان ماهانه اجاره داده می شود.
درهمین خیابان پیروزی قیمت یک واحد مسکونی ٨۵ متری در نبرد شمالی ۶۰ میلیون تومان رهن کامل است.
در منطقه یوسف آباد نیز واحدی با متراژ ۴٨ متر مربع، ٨ میلیون تومان ودیعه و ٨۰۰ هزار تومان اجاره داده میشود.
یک واحد مسکونی ۵۰ متری در اقدسیه با ٣۰ میلیون تومان ودیعه و با اجاره ۴۰۰ هزار تومان واگذار می شود.
در منطقه بلوار کاوه نیز یک واحد یک خوابه ۵۰ متری با سه میلیون تومان ودیعه و ۷۰۰ هزار تومان اجاره داده می شود.
حقوق پایه ای یک کارگر برای سال جاری توسط شورای عالی کار رژیم فقط ٣۹۶۰۰۰ هزار تومان تصویب شده است. این امر بیانگر این مساله است که یک کارگر توانایی اجاره یک واحد مسکونی با حداقل امکانات را ندارد.
علاوه بر کارگران، اقشار متوسط و رو به بالای جامعه هم هر سال بارسیدن به فصل نقل و انتقال مسکن، بابحران افرایش اجاره مواجه میشوند.
در چنین شرایطی هم و غم فرماندهان سپاه پاسداران بگفته علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی رژیم تقلب در نمایش انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی است.
هم و غم خود نمایندگان دست نشاندگان صاحبان زر و زورّ بعنوان نمایندگان مجلس نهم شورای اسلامی اینست که اولین سهم خویش از چپاولگری ها را بمبلغ ۷۰۰ میلیون تومان بعنوان وام دریافت نمایند. زیرا که نمایندگان دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در آخرین روزهای کار خودشان یک بودجه ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی را برای وام به ۲۹۵ نماینده مجلس شورای اسلامی به تصویب رسانیدند.
در حکومت اسلامی ایران هر کس بفکر خویش است. فرماندهان سپاه پاسداران نیز بفکر خویش اند. آخرین اطلاعات و اخبار حاکی از این است که فرماندهان سپاه پاسداران بابت شمارش سودهای دهها میلیارد تومانی اخذ شده از شرکت مخابرات ایران، فرصت سر خاراندن را ندارند.
برای مجتبی خامنه ای که حدود ۲ ماه قبل به بانک مرکزی ایران رفت و ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار اخذ کرد و بقیه صاحبان زر و زور در حکومت اسلامی ایران، مسئله مهمی نیست که اکثریت قریب باتفاق شهروندان کشور کارگران و زحمتکشان ایران حقوق پایه ماهانه شان فقط ٣۹۶۰۰۰ تومان است. حقوق ماهانه ای که کفاف پرداخت یک اطاق خالی را هم نمیدهد.
برای مجتبی خامنه ای و پدرش و برای بقیه صاحبان زر و زور در حکومت اسلامی ایران، مسئله مهمی نیست که اکثریت فرزندان کارگران و زحمتکشان ایران که سنشان از بیست و بعضاً از ٣۰ سال نیز گذشته است هنوز هم در منزل پدر و مادرشان زندگی میکنند و بعلت بیکاری و یا ناچیزی حقوق ماهانه شان، استطاعت تهیه مسکن مستقل را ندارند.
این در حالی است که فرزندان عزیز دردانه صاحبان زر و زور در حکومت اسلامی ایران زندگی شان بی شباهت به فرزندان سوپر میلیاردهای مهاراجه های هندی است و ناراحتیشان اینست که ایده جدیدی برای مصرف کردن ثروت ها و سرقت ها و اختلاس های پدرانشان را ندارند. زیرا از " شیر مرغ تا جان آدمیزاد" نیز در دسترشان است.
البته در این چپاول و گسترش فساد و بخاک سیاه نشاندن کارکران و زحمتکشان کشور ما، رهبران نظام، رئیس جمهورها و نمایند گان قوه های قضائیه و مقننه و بقیه کارگزاران خودی رژیم و همه جناح های رنگارنگ رژیم در طول ٣٣ سال گذشته، هرکدامشان به سهم و وزن خودشان نقش داشته اند.
همه آنها در بی ثباتی وضعیت بین المللی ایران و در غلطیدن به باطلاق محاصره اقتصادی کشور ما بنابر امکانات و وزنشان نقش داشته اند.
البته با توجه به نقش مخرب تر رهبر، باند محمود احمدی نژاد- مشائی و صاحب منصبان کاسه لیسه شان و فرماندهان سپاه پاسداران در ۷ سال گذشته، سهم اینان در تخریب وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور ما و بی ثباتی وضعیت بین المللی ایران بیشتر از دیگران بوده است.
البته از حق نباید گذشت که سابقه دوران سیاه و ننگین حکومت روح الله خمینی، نه تنها از دوران خامنه ای کمتر نیست بلکه در بسیاری موارد روی حکومت علی خامنه ای را سفید نیز نموده است. مانند دستور حمله به ترکمن صحرا، کردستان، سرکوب مردم آذربایجان و خوزستان. قتل عام زندانیان سیاسی و کشتار دهه ۶۰ ، شکستن قلم ها؛ آغاز و تحکیم آپارتاید جنسی و رواج خرافات و تشدید فقر و غیره در دوران روح الله خامنه ای.
در صورتی که حیات این رژیم جهل و جنایت ادامه پیدا نماید، وضعیت اقتصادی و وضعیت آزادی و تبعیض در کشور ما بیشتر تخریب خواهد شد. وضعیت سرکوب نیز بدتر از وضعیت کنونی خواهد شد.
بی حقوقی وبی حقی کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان و ملیت های ساکن ایران تشدید خواهد شد.
چه ولی فقیه نظام به ماجراجوئی های اتمی اش ادامه بدهد و محاصره اقتصادی ادامه یابد و خطر تجاوز نظامی افزایش یابد و چه رژیم ولایت فقیه جام زهر را سر بکشد و با حراج کشور و با زانو زدن در مقابل دول امپریالیستی تلاش کند که حیات حکومت اسلامی را طولانی تر نماید، کارگران، زنان، جوانان و ملیت های ساکن ایران سودی نخواهند بُرد.
مردم ستمدیده ایران برای رهائی از ستم های حکومت اسلامی ایران، چاره ای ندارند جز آنکه با زدن دست رد به سینه حکومت ارتجاعی اسلامی با زدن دست رد به سینه قدرت های غارتگرامپریالیستی، تنها با تکیه به نیروی خودشان، با تعمیق آگاهی های سیاسی و طبقاتی، سازماندهی مستقل خودشان و استمرار مبارزه ضد ارتجاعی و ضد امپریالیستی، حکومت اسلامی را بزیر بکشند و سرنوشت خودشان را بدست خودشان بگیرند. راه دیگری برای رسیدن به آزادی و برابری موجود نیست.
فراموش نکنیم ؛ ملت سازمان داده شده، ملت مصمم ، آزادیخواه و برابری طلب، منشاء همهی قدرت ها است.
یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۱ برابر با ۲۷ می ۲۰۱۲
عبرت انگیز است که بعنوان مقدمه یادآور شوم برخی بیانات روح الله خمینی نظیر اینکه در حکومت اسلامی ایران مسکن، آب و برق را مجانی خواهد شد و همه در این حکومت آزاد هستند و تاکید او در بر اینکه فعالیت کمونیست ها هم در حکومت اسلامی آزاد است، حکومت اسلامی عین آزادی زنان است و اینکه خمینی وعده داده بود که زندان ها در ایران را به مهد کودک تبدیل خواهد نمود.
و آن وعده ها را مقایسه کنیم با آنچه حکومت اسلامی و رهبران و صاحب منصبان و جناح های رنگارنگ این رژیم به مردم تحت ستم کشور ما در ٣٣ سال گذشته تحمیل نموده اند.
نظیر اینکه در اثر از دست رفتن ارزش پول ملی ایران، بطور مثال اکنون قیمت هر دلار نسبت به ریال در ٣٣ سال گذشته ۲۰۰ برابر شده است. یعنی هر دلار ٨ تومانی در اواخر سال ۱٣۵۷ اکنون بقیمت حدود ۱۶۰۰ تومان بفروش میرسد.
اسفبارتر اینکه در همین چندین ماه گذشته قیمت اجاره بها ٣۰% بالا رفته است. آب، برق، گاز و... فقط در سال ۱٣۹۰ مابین ٣۰ الی ۵۰ درصد بیشتر شده است. این واقعیات نه فقط چهره فریبکارانه خمینی را بی ردا و پوشش در مقابل چشم های مردم حق طلب قرار میدهد، بلکه نشان میدهد که وعده های خمینی، خامنه ای و همه دست اندکاران حکومت اسلامی ایران در طول ٣٣ سال گذشته تا چه اندازه فریبکارانه و پوچ بوده است.
توجه شما را در زمینه آزادی به ۲ نمونه دیگر از بیانات روح الله خمینی قبل از تاسیس حکومت اسلامی و پس بقدرت رسیدن او در رابطه با دانشگاه و دانشگاهیان جلب مینمایم.
نمونه اول:" اگر دانشگاه ما یک دانشگاه صحیحی بود، جوان های ما را که در دانشگاه میخواهند حرف حقی بزنند، خفه نمیکردند. دانشگاهی که بر آن حکومت کنند،دانشگاه نمیشود.محیط علم باید آزاد باشد."سخنرانی روح الله خمینی در نجف، ششم مهر ماه ۱٣۵۶
نمونه دوم: روح الله خمینی در آن زمان که در ایران بقدرت نرسیده بود و در حومه پاریس اقامت داشت، از آنجا که رسانه های همگانی بر روی او متمرکز بود، برای فریب افکار عمومی در رابطه با افکار و اعتقاداتش تقیه میکرد و با زدن نعل وارانه میگفت:
" دانشگاه که مرکز علم و سازنده آینده ملت است، تعطیل است. نمیگذارند کارش را بکند. میریزند توی آن، زن و مرد را میزنند. زخمی میکنند یا میگیرند و میبرند در حبس ها. دانشجو را، کتک میزنند و میکشند." صحبت های روح الله خمینی در دیدار با گروهی از ایرانیان مقیم اروپا در نوفل لوشاتو در حومه پاریس در ۲۰ مهرماه ۱٣۵۷.
اما پس از شروع انقلاب فرهنگی خونین حکومت اسلامی در ایران، روح الله خمینی که قبلاً گفته بود که "محیط علم باید آزاد باشد."، خط عوض کرد و گفت:
" همه مصییت هایی که در دنیا پیدا شده از متفکرین و متخصصین دانشگاهها بوده است. کشور ما را همین دانشگاهها به دامن ابر قدرت ها کشاندند. حالا مینشینند و مینویسند که چرا دانشگاهها تعطیل است.؟".
سپس در زمان خمینی دانشگاهها در ایران بمدت ٣ سال تعطیل شد. و دانشجویان و اساتید دگر اندیش را ضرب و جرح و زندانی کردند.
توجه دارید که این دروئی ها و مردم فریبی ها تنها مختص روح الله خمینی نبوده و نیست. در ادامه حیات حکومت اسلامی ایران، میراث خواران حکومت خمینی نیز به روش های او در گفتار و کردار ادامه دادند. زدن نعل وارونه زدن ادامه یافت و تشدید شد.
علی اکبر رفسنجانی با شعار سازندگی بمیدان آمد، اما کارنامه ننگین او نیز سراسر پُر از سرکوب مردم حق طلب کشور است و امروز از جمله پس از سه دهه که از فتح خرمشهر میگذرد نیز مردم شهر خرمشهر از خرابی ها، کمبودهد و بیکاری فزاینده در رنج اند و جامعه ایران و کارگران و زحمتکشان کشور نیز همچنان از زخم های دوران رفسنجانی خلاصی نیافته اند.
محمد خاتمی با شعار جامعه مدنی رئیس جمهور رژیم شد و همچنان مردم ایران از نبود حقوق شهروندی در رنج اند. خود محمد خاتمی در پایان شش روزی که ایران را لرزاند-در پایان سرکوب جنبش دانشجوئی در تیرماه ۱٣۷٨ - ضمن اینکه از اسدالله لاجوردی رئیس پیشین زندان اوین و دادستان انقلاب در دههٔ شصت و مسئولین قتل و شکنجه هزاران زندانی در زندان های حکومت اسلامی تجلیل بعمل آورد، مخالفین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را خائن معرفی کرد. قانون اساسی ای که حقوق خدایگون ولی فقیه در آن نفی حقوق شهروندی مردم ایران است.
احمدینژاد نیز، سال ۱٣٨۴ گفت:"باید جامعه نمونه اسلامی عاری از فقر و تبعیض در کشور ایجاد کنیم".
در حالی که امروز تشدید فقر و تبعیض ها، گرانی سرسام آور، تورم ۵۰% و حقوق ناچیز پایه ای ٣۹۶۰۰۰ تومان کارگران و زحمتکشان، زندگی مردم ستمدیده ایران را به مرگ تدریجی تبدیل نموده است.
در مقطعی که اجرای پروژه هدفمند کردن یارانه ها و چپاولگری ها، اختلاس ها و سیاست های اقتصادی ارتجاعی در حکومت اسلامی ایران، بطور فزاینده ای از یک طرف باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات ضروری و از طرف دیگر باعث ورشکستگی مستمر بنگاههای تولیدی کشور ما شده است.
در مقطعی که محاصره اقتصادی ایران توسط قدرت های امپریالیستی و ورود بی رویه کالا و ورود کالاهای قاچاق توسط برادران قاچاقچی سپاه پاسداران و دیگر صاحب منصبان حکومت اسلامی ایران، دمار از روزگار تولید داخلی در آورده است.
در مقطعی که تامین نیازهای ضروری کارگران و زحمتکشان کشور ما، برای آنان تبدیل به یک کابوس وحشتناک شده است. در چنین هنگامه ای، برای صاحبان زر و زور، برای سرمایه داران و قدرتمندان در حکومت اسلامی ایران، که بخش ناچیزی از جمعیت ۷۵ میلیونی کشور را تشکیل میدهند، همه چیز؛ از شیر مرغ تا جان آدمیزاد، در دسترس است.
در چنین منجلابی که رژیم جمهوری اسلامی ایران ساخته و پرداخته است، آیا ادعای علی خامنه ای مبنی بر اینکه هدف حکومت برقراری حکومت عدل علی، بعنوان حکومتی که بشریت را در رفاه و آسایش قرار میدهد و مدافع آزادی است و وعده های احمدینژاد در مورد ایجاد جامعه نمونه اسلامی عاری از فقر و تبعیض در کشور میتواند کسی را بفربید؟ شعارها و ادعاهائی که همگی مردم فریبانه بوده و پوچ از آب درآمده است.
اکنون، همچنان که در گذشته نیز، در حکومت اسلامی ایران بالا نشینها هیچ فشاری از این اوضاع نابه سامان اقتصادی حس نمیکنند و همچنان به دنبال زندگی لوکستر هستند. اما، دهکهای پایین جامعه، هر روز کمرشان ، زیر بار فشارهای طاقت فرسا بیشتر خم میشود.
در چنین زمانه ای کارگران و زحمتکشان کشور ما از ترس و دلهره گرانی نجومی نان و برنج و قطع ناگهانی یارانهها شب را به صبح میرسانند. پروژه ای هدفمند کردن یارانه ها که در حین پرتاب لقمه نانی بطرف کارگران و زحمتکشان، با قطع یارانه بنگاههای تولیدی ایران و آزاد کردن قیمت ها، باعث افزایش سرسام آور قیمت کالاها و خدمات ضروری مردم شده است.
آری در چنین وضعیتی صاحبان زر و زور، سرمایه داران و قدرتمندان در حکومت اسلامی ایران، که بخش ناچیزی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، به آنچنان ثروت ها و امکاناتی دست پیدا کرده اند که دود از سر انسان بلند میکند.
سایت خبری تحلیلی عصر ایران در ۲٨ اردیبهشت سال ۱٣۹۱ خبر ازنرخ های عجیب اجاره و فروش مسکن در شمال تهران میدهد. این گزارش نشان میدهد که تبعیض و فاصله طبقاتی از جمله در زمینه مسکن به چه ابعاد حیرت انگیزی رسیده است.
همین گزارش نشان میدهد که ادعا ایجاد جامعه عاری از فقر و تبعیض محمود احمدی نژاد، همانند ادعاهای خمینی و خامنه ای و دیگر صاحب منصبان و جناههای رژیم چقدر پوچ و شیادانه است. فاصله طبقاتی در ایران براستی حیرت انگیز است. مصداق میخواهید؟ لطفاً به چند مورد ذیل توجه کنید:
درخیابان فرشته تهران یک آپارتمان، ۲٣۵ متر، با ۲۵۰ متر تراس در طبقه هفتم ساختمان، قیمت اش یک میلیارد و ٣٣۵ میلیون تومان است. به بیان دیگر قیمت این آپارتمان برابر حقوق ۲٨۰ سال حقوق پایه ای یک کارگر است.
یعنی در جمهوری اسلامی ایران ثروتمندانی هستند که برای یک خرید یک آپارتمان، توانائی پرداخت رقمی نزدیک به ٣ قرن حقوق پایه ای یک کارگر را دارند.
در همین خیابان فرشته تهران قیمت یک آپارتمان ۶۰۰ متری، ۷ خوابه، با ٣۰۰ متر تراس مشجر یک میلیارد و ۴۴۰ میلیون تومان است.
در زعفرانیه تهران یک خانه ۲٨۰ متری را همین چند وقت قبل برای اجاره گذاشته بودند. با ٣۶۰ میلیون تومان رهن. یعنی اجاره ماهانه این خانه ، بالای ۲۰ میلیون تومان است.
آپارتمان ۲۵۰ متری دیگری را که در طبقه پنجم یک ساختمان قرار دارد، ۲ پارکینگ باضافه استخر و سونا دارد. ۵۰۰ میلیون تومان ودیعه میگیرند، باضافه ۵ میلیون تومان اجاره ماهانه.
این زمانی است که تعداد ساکنان زاغه نشینان و حاشیه نشینان و حلبی نشینانِ خارج از محدوده شهر تهران بیشتر از یک میلیون نفر و در مشهد مطابق آمار رسمی بیش از ٨۰۰ هزار نفر است. فقر و تبعیض و فاصله طبقاتی در ایران بیدا د میکند.
احمدی نژاد در نمایش انتخاباتی ریاست جمهوریش مردم فریبانه شعار میداد که کاهش فاصله ضعیفان و ثروتمندان در برنامه دولت اش قرار دارد. حالاً خودتان در باره کاهش فاصله ضعیفان و ثروتمندان در حکومت اسلامی ایران قضاوت کنید. !
به گزارش ایلنا، امسال برای اولین بار در فروردین ماه شاهد افزایش ۱۵ درصدی نرخ اجاره نسبت به اسفندماه ۱٣۹۰ بوده ایم. افزایش ۱۵ درصدی نرخ اجاره بهاء در طول یک ماه!
مطابق همین گزارش افزایش قیمت اجاره بها در اردیبهشت ماه شتاب بیشتری به خود گرفت و در اوایل خرداد ماه بحران برای اجارهنشینها به اوج خود رسیده است.
اکنون وضعیت اجارهنشینها و کابوس افزایش ٣۰ درصدی اجارهبها، زندگی اسفبار کارگران و زحمتکشان را بیش از پیش به حاشیه نشینی و آلونک نشینی و کارتون خوابی تهدید میکند.
برای آشنائی بیشتر به چگونگی وضعیت مسکن در نقاط دیگر ، به چندین مورد دیگر در تهران اشاره میکنم :
یک واحد مسکونی یک خوابه در منطقه نارمک با متراژ فقط ٣۵ متر با قیمت ۲۲ میلیون تومان رهن کامل واگذار می شود.
ودیعه واحد ٨۰ متری در همین منطقه نارمک ۴۵ میلیون تومان و با اجاره بهاء ۲۰۰ هزار تومانی تعیین شده است.
یک واحد دیگر ٨۰ متری در یکی از میدان های منطقه نارمک با ۱۰ میلیون تومان ودیعه و ماهانه ٨۰۰ هزار تومان اجاره داده می شود.
بهای اجاره یک واحد ۴۳ متری یک خوابه در منطقه تهرانپارس ۱۰ میلیون تومان ودیعه و ۴۹۰ هزار تومان اجاره ماهانه تعیین شده است.
ودیعه واحد ۲ خوابه در همین منطقه تهرانپارس با متراژ ٨۰ متر، ۲۰ میلیون تومان است. و اجاره ماهانه آن ۷۵۰ هزار تومان تعیین شده است.
براساس این گزارش ایلنا یک واحد مسکونی ۵۰ متری در منطقه پیروزی با ودیعه ۲۰ میلیون تومانی و ۲۵۰ هزار تومان ماهانه اجاره داده می شود.
درهمین خیابان پیروزی قیمت یک واحد مسکونی ٨۵ متری در نبرد شمالی ۶۰ میلیون تومان رهن کامل است.
در منطقه یوسف آباد نیز واحدی با متراژ ۴٨ متر مربع، ٨ میلیون تومان ودیعه و ٨۰۰ هزار تومان اجاره داده میشود.
یک واحد مسکونی ۵۰ متری در اقدسیه با ٣۰ میلیون تومان ودیعه و با اجاره ۴۰۰ هزار تومان واگذار می شود.
در منطقه بلوار کاوه نیز یک واحد یک خوابه ۵۰ متری با سه میلیون تومان ودیعه و ۷۰۰ هزار تومان اجاره داده می شود.
حقوق پایه ای یک کارگر برای سال جاری توسط شورای عالی کار رژیم فقط ٣۹۶۰۰۰ هزار تومان تصویب شده است. این امر بیانگر این مساله است که یک کارگر توانایی اجاره یک واحد مسکونی با حداقل امکانات را ندارد.
علاوه بر کارگران، اقشار متوسط و رو به بالای جامعه هم هر سال بارسیدن به فصل نقل و انتقال مسکن، بابحران افرایش اجاره مواجه میشوند.
در چنین شرایطی هم و غم فرماندهان سپاه پاسداران بگفته علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی رژیم تقلب در نمایش انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی است.
هم و غم خود نمایندگان دست نشاندگان صاحبان زر و زورّ بعنوان نمایندگان مجلس نهم شورای اسلامی اینست که اولین سهم خویش از چپاولگری ها را بمبلغ ۷۰۰ میلیون تومان بعنوان وام دریافت نمایند. زیرا که نمایندگان دوره هشتم مجلس شورای اسلامی در آخرین روزهای کار خودشان یک بودجه ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی را برای وام به ۲۹۵ نماینده مجلس شورای اسلامی به تصویب رسانیدند.
در حکومت اسلامی ایران هر کس بفکر خویش است. فرماندهان سپاه پاسداران نیز بفکر خویش اند. آخرین اطلاعات و اخبار حاکی از این است که فرماندهان سپاه پاسداران بابت شمارش سودهای دهها میلیارد تومانی اخذ شده از شرکت مخابرات ایران، فرصت سر خاراندن را ندارند.
برای مجتبی خامنه ای که حدود ۲ ماه قبل به بانک مرکزی ایران رفت و ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار اخذ کرد و بقیه صاحبان زر و زور در حکومت اسلامی ایران، مسئله مهمی نیست که اکثریت قریب باتفاق شهروندان کشور کارگران و زحمتکشان ایران حقوق پایه ماهانه شان فقط ٣۹۶۰۰۰ تومان است. حقوق ماهانه ای که کفاف پرداخت یک اطاق خالی را هم نمیدهد.
برای مجتبی خامنه ای و پدرش و برای بقیه صاحبان زر و زور در حکومت اسلامی ایران، مسئله مهمی نیست که اکثریت فرزندان کارگران و زحمتکشان ایران که سنشان از بیست و بعضاً از ٣۰ سال نیز گذشته است هنوز هم در منزل پدر و مادرشان زندگی میکنند و بعلت بیکاری و یا ناچیزی حقوق ماهانه شان، استطاعت تهیه مسکن مستقل را ندارند.
این در حالی است که فرزندان عزیز دردانه صاحبان زر و زور در حکومت اسلامی ایران زندگی شان بی شباهت به فرزندان سوپر میلیاردهای مهاراجه های هندی است و ناراحتیشان اینست که ایده جدیدی برای مصرف کردن ثروت ها و سرقت ها و اختلاس های پدرانشان را ندارند. زیرا از " شیر مرغ تا جان آدمیزاد" نیز در دسترشان است.
البته در این چپاول و گسترش فساد و بخاک سیاه نشاندن کارکران و زحمتکشان کشور ما، رهبران نظام، رئیس جمهورها و نمایند گان قوه های قضائیه و مقننه و بقیه کارگزاران خودی رژیم و همه جناح های رنگارنگ رژیم در طول ٣٣ سال گذشته، هرکدامشان به سهم و وزن خودشان نقش داشته اند.
همه آنها در بی ثباتی وضعیت بین المللی ایران و در غلطیدن به باطلاق محاصره اقتصادی کشور ما بنابر امکانات و وزنشان نقش داشته اند.
البته با توجه به نقش مخرب تر رهبر، باند محمود احمدی نژاد- مشائی و صاحب منصبان کاسه لیسه شان و فرماندهان سپاه پاسداران در ۷ سال گذشته، سهم اینان در تخریب وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور ما و بی ثباتی وضعیت بین المللی ایران بیشتر از دیگران بوده است.
البته از حق نباید گذشت که سابقه دوران سیاه و ننگین حکومت روح الله خمینی، نه تنها از دوران خامنه ای کمتر نیست بلکه در بسیاری موارد روی حکومت علی خامنه ای را سفید نیز نموده است. مانند دستور حمله به ترکمن صحرا، کردستان، سرکوب مردم آذربایجان و خوزستان. قتل عام زندانیان سیاسی و کشتار دهه ۶۰ ، شکستن قلم ها؛ آغاز و تحکیم آپارتاید جنسی و رواج خرافات و تشدید فقر و غیره در دوران روح الله خامنه ای.
در صورتی که حیات این رژیم جهل و جنایت ادامه پیدا نماید، وضعیت اقتصادی و وضعیت آزادی و تبعیض در کشور ما بیشتر تخریب خواهد شد. وضعیت سرکوب نیز بدتر از وضعیت کنونی خواهد شد.
بی حقوقی وبی حقی کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان و ملیت های ساکن ایران تشدید خواهد شد.
چه ولی فقیه نظام به ماجراجوئی های اتمی اش ادامه بدهد و محاصره اقتصادی ادامه یابد و خطر تجاوز نظامی افزایش یابد و چه رژیم ولایت فقیه جام زهر را سر بکشد و با حراج کشور و با زانو زدن در مقابل دول امپریالیستی تلاش کند که حیات حکومت اسلامی را طولانی تر نماید، کارگران، زنان، جوانان و ملیت های ساکن ایران سودی نخواهند بُرد.
مردم ستمدیده ایران برای رهائی از ستم های حکومت اسلامی ایران، چاره ای ندارند جز آنکه با زدن دست رد به سینه حکومت ارتجاعی اسلامی با زدن دست رد به سینه قدرت های غارتگرامپریالیستی، تنها با تکیه به نیروی خودشان، با تعمیق آگاهی های سیاسی و طبقاتی، سازماندهی مستقل خودشان و استمرار مبارزه ضد ارتجاعی و ضد امپریالیستی، حکومت اسلامی را بزیر بکشند و سرنوشت خودشان را بدست خودشان بگیرند. راه دیگری برای رسیدن به آزادی و برابری موجود نیست.
فراموش نکنیم ؛ ملت سازمان داده شده، ملت مصمم ، آزادیخواه و برابری طلب، منشاء همهی قدرت ها است.
یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۱ برابر با ۲۷ می ۲۰۱۲
تحقق وعده های احمدی نژاد برای مسکن مردم؛ آپارتمان های لوکس با آبشار و آلاچیق
در کشوری که رییس هیات دولتش سال ها وعده مسکن به مردم داده است، فاصله طبقاتی هر روز بیشتر می شود و در حالی که تعداد افراد زیر خط فقر افزایش می یابد، خانه هایی با دستگیره طلا در شمال شهر تهران خرید و فروش می شود.در حالی که دولت احمدی نژاد با ادعای مبارزه با اشرافی گری به میدان آمد، هر روز خبر تازه ای از فاصله عمیق طبقاتی، مفاسد اقتصادی و رشد اشرافی گری به گوش می رسد.
همزمان با افزایش قیمت مسکن، مسئولان اقتصادی از منتفی شدن وام ۲۵ میلیون تومانی مسکن خبر دادند، در حالی که رسانه ها خبر از پیش فروش پنت هاوسی در تهران خبر می دهند که متری ۲۰ میلیون تومان تعیین قیمت شده است.
سیاست های اقتصادی دولت نهم و دهم و اجرای ناقص طرح هدفمندی یارانه ها نه تنها باری از دوش مردم برنداشت بلکه گرانی های روز افزون سفره کوچک آنان را کوچک تر کرد و افزایش بی رویه قیمت ها آنان را از تامین مایحتاج ضروری شان هم محروم کرد.
وعده های عمل نشده احمدی نژاد در ارائه مسکن ارزان قیمت نیز به کاهش قیمت ها نینجامید بلکه سیر صعودی کرایه خانه و قیمت مسکن، امید به داشتن سر پناه را نیز از مردم گرفت.
به جای خانه های ویلایی هزار متری که احمدی نژاد وعده داده بود، آپارتمان های بیست و پنج متری الگوی جدید مسکن مردم شد در حالی که آپارتمان های چند صد متری در فاصله ای نه خیلی دور از این بیغوله ها هر روز خرید و فروش می شود.
باشگاه خبرنگاران نوشت: آپارتمانی واقع در فرمانیه شرقی با قیمت طلایی به فروش میرسد. براساس این گزارش این آپارتمان ۴۴۰ متری دارای برکه، آبشار، دستگیرههای طلا و شیرآلات لوکس و نهرهای روان میباشد.
براساس این گزارش قیمت هر متر این آپارتمان لوکس ۹ میلیون تومان است که در طبقات بالا به ۱۴ میلیون نیز میرسد.
در این مجموعه، یک واحد ۴۴۰ متری با متری ۹ میلیون ۴ میلیارد تومان به فروش میرسد. یک واحد ۵۰۰ متری نیز واقع در خیابان فرشته دارای ۲۸۰ متر سوئیت آلاچیق مراکش و دستگیرههای طلا متری ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به فروش میرسد.
همچنین یک آپارتمان ۵۴۰ متری تک واحدی ۴ خوابه، ۴ پارکینگ دارای جاده تندرستی، سالن سینما ۲ سالن اجتماعات دارای برکه، آبشار، سالن بیلیارد متری ۱۲ میلیون به فروش میرسد.
عکس ها مربوط به خانه ۲۳ میلیارد تومانی است که چندی پیش در تهران به فروش رسید.
گسترش بيکاری کارگران نساجی در سال جاری
• امروز سياست های دستگاه های متولی بخش توليد و سيستم بانکی، کاملا در تضاد با شعار حمايت از توليد است• جايگزينی بستههای حمايتی به جای جوايز صادراتی در سال جاری، تير خلاص را بر بدنه توليدات صادرات محور وارد میکند
ايلنا: دبير اتحاديه توليدکنندگان و صادرکنندگان صنايع نساجی اعلام کرد: انتظار میرود تا پايان سال بسياری از کارگران صنايع نساجی بيکار شوند.
مهدی يکتا با بيان اين مطلب به ايلنا گفت: از ابتدای امسال وزارت صنعت، معدن و تجارت به عنوان متولی دولتی بخش توليد و صنعت و بانکها به عنوان بازوی حمايتی بنگاههای اقتصادی، هيچ حرکتی در جهت حمايت از توليد ملی نداشتهاند. اين در حالی است که صنعتگران حداقل در سال جاری و در آستانه اجرای فاز دوم هدفمندی يارانهها، توقع اعمال حمايتهای واقعی از سوی دولت را دارند.
وی افزود: سال گذشته نوسانات نرخ ارز ضربههای بزرگی به بخش توليد و صنعت وارد کرد که اين امر به نوبه خود قدرت تصميم گيری را از واحدهای توليدی گرفت. عدم دسترسی بنگاهها به ارز مرجع برای تامين مواد اوليه و تجهيزات مورد نياز، چالش ديگری است که از سال گذشته دامنگير صنايع نساجی شده است.
يکتا با تاکيد بر اينکه در حال حاضر بنگاههای صنعتی از وضعيت مناسبی برخوردار نبوده و با کاهش توان توليدی مواجه شدهاند، تصريح کرد: باتوجه به وضعيت فعلی بنگاههای صنعتی، برای حمايت از توليد بايد تلاش کرد که حداقل ظرفيت فعال باقی مانده برای واحدها را حفظ کرد و مانع تعديل نيروی بيشتر و کاهش بيش از پيش ظرفيت توليدی کارخانجات شد.
به گفته او، امروز سياستهای دستگاههای متولی بخش توليد و سيستم بانکی، کاملا در تضاد با شعار حمايت از توليد است.
دبير اتحاديه صنايع نساجی با اشاره به تورم شديدی که در ماههای اخير به شدت فعاليتهای توليدی را تحت الشعاع قرار داده است، گفت: مسلما تداوم اين روند باتوجه وضعيت نرخ تورم و محدوديتهای موجود برای فعالان اقتصادی به منظور تامين و واردات مواد اوليه، میتوان انتظار تعديل نيروی بسياری از کارخانجات تا پايان سال را داشت. ضمن اينکه احتمالا برخی واحدها رو به تعطيلی خواهند گذاشت.
وی ضمن انتقاد شديد از سياست وزارت صنعت، معدن و تجارت برای حذف جوايز صادراتی، عنوان کرد: جايگزينی بستههای حمايتی به جای جوايز صادراتی در سال جاری، تير خلاص را بر بدنه توليدات صادرات محور وارد میکند.
به گفته يکتا؛ اين بستهها چيزی جز وظايف ذاتی دستگاه مورد تصدی در قبال بخش توليد و صادرات نيست. بستههايی که میخواهند به جای جوايز صادراتی به صادرکنندگان پرداخت کنند.
او در پايان با اشاره به نامگذاری امسال به عنوان حمايت از توليد ملی، تاکيد کرد: از ابتدای سال تاکنون هيچگونه اقدامی از سوی متصديان دولتی در جهت تحقق اين شعار صورت نگرفته است.
ادامه اخراج مردهای مجرد افغان از ایران
اخراج پناهجویانی که اقامت آنها غیرمجاز محسوب میشود از ابتدای سال ۱۳۹۱ وارد فاز جدیدی گردید. در این فاز مردهای مجرد افغان در کانون توجه قرار دارند و تا کنون ۲۰۰ هزار نفر از آنها از ایران اخراج شدهاند.دويچه وله ـ طرح موسوم به "ساماندهی اتباع خارجی" که عمدتا شهروندان افغانستان را مدنظر دارد، از دو دهه پیش در ایران آغاز شده است. خبرگزاری مهر روز دوشنبه (۸ خرداد / ۲۸ مه) از قول محمد تهوری مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور نوشت، مهلت افغانهای مجرد ساکن اغلب استانهای ایران برای روشن کردن وضعیت خود به پایان رسیده و آن دسته که ساکن تهران، اصفهان و خراسان رضوی هستند باید تا پایان خرداد ماه از کشور خارج شوند.
تهدید به اخراج و مجازات
دوره تازهی اخراج مهاجران و پناهجویان از ابتدای فروردین ۱۳۹۱ به صورت مرحلهای در استانهای مختلف آغاز شد. به گفتهی تهوری «بعد از خرداد، اقامت افرادی در کشور مجاز است که کارت پناهندگی جمعی و یا پاسپورت دارند و میتوانند در حوزه استان تعیین شده اقامت کنند.»
تهوری در بخش دیگری از اظهاراتش گفته است: «افراد فاقد هریک از این مجوزها تبعه خارجی غیرمجاز تلقی و با آنان و سایر افرادی که بهنحوی در به کارگیری، جابجایی و اسکان آنها مشارکت کنند برابر قوانین و مقررات مربوطه برخورد قاطع میشود.»
وزارت کشور سال پیش اعلام کرده بود شهروندان افغانستان که دارای مجوز رسمی اقامت در ایران نیستند، باید تا پایان سال ۹۰ کشور را ترک کنند. ظاهرا این مهلت به درخواست دولت افغانستان و به علت عدم آمادگی سفارت این کشور در تهران تمدید شده است.
بهانهی اخراج مردان مجرد افغان
برخی از فعالان حقوق بشر تمرکز طرح اخراج مهاجران غیرمجاز بر مردان مجرد افغان را جزیی از فشارها و محدودیتهایی میخوانند که این اواخر افزایش یافته است. سایت خبرآنلاین شانزدهم فروردین ماه سال جاری از قول تهوری و در توجیه این اقدام نوشت "هزینه جابجایی اتباع افغانی متاهل بالا بود."
به گزارش خبر آنلاین تهوری اظهار داشته است: «برای همین مقامات مسئول ایران موافقت کردند تا با همکاری سفارت افغانستان برای آنها گذرنامه صادر شود ولی متاسفانه سفارت افغانستان در سال گذشته آماده این اقدام نبود و قرار شد اقدامات اولیه اجرای این طرح از هفتم فروردین ماه سال ۹۱ انجام شود.»
به گزارش خبرگزاری مهر عیسی موسوینسب، مدیرکل اتباع خارجی استانداری تهران اخیرا اعلام کرد، «بر اساس قانون اتباع خارجی غیر مجاز ساکن استان تهران که حدود ۵۶۰ هزار نفر هستند، تا پایان خردادماه فرصت دارند اگر متاهل هستند پاسپورت بگیرند و اگر مجرد هستند، کشور را ترک کنند، در غیر این صورت دستگیر میشوند.»
به این ترتیب امکان گرفتن پاسپورت و قانونی کردن اقامت تنها شامل افراد متاهل میشود و مردان مجرد در هر صورت مجبور به ترک کشور هستند.
تبعیض، محدودیت، اتهام
اجبار پناهجویان افغان به اقامت در برخی استانها و جلوگیری از ورود آنها به شماری از مکانهای عمومی نیز از مواردی است که در ماههای گذشته موجب اعتراضهای فراوان شده است. مقامهای محلی در اصفهان نوروز امسال ورود شهروندان افغانستان به یکی از گردشگاههای این شهر را در روز سیزدهبهدر ممنوع اعلام کرده بودند.
مسئول كمیته انتظامی ستاد تسهیلات سفر اصفهان، احمدرضا شفیعی ۱۱ فروردین به خبرگزاری محلی ایمنا گفته بود: «به منظور رفاه شهروندان نیروهای این کمیته با همکاری پلیس امنیت و اداره اماکن در روز ۱۳ فروردین از ورود افاغنه به پارک کوهستانی صفه جلوگیری میکنند.»
به گزارش ایمنا شفیعی علت این تصمیم را "حضور پررنگ افاغنه در روز طبیعت در سالهای گذشته در این پارک و ایجاد ناامنی برای خانوادهها" عنوان کرد. خبرآنلاین نیز در گزارش یاد شده مدعی است «افغانهای غیرمجاز، یکی از مقصران افزایش آسیبهای اجتماعی شناخته شدهاند.»
فهرست تبعیضهایی که بر پناهجویان افغان اعمال میشود، حتا در مورد کسانی که مجوز رسمی اقامت در ایران را دارند، بسیار طولانی است. محرومیت فرزند زنان ایرانی که با مردان افغان ازدواج کرده از حق تابعیت و ممنوعیت پیوند عضو از یک ایرانی به بدن شهروندان افغانستان از نمونههای این محرومیتها محسوب میشوند.
ملاقات کوفی عنان با بشار اسد برای نجات طرح صلح
در حالی که ژنرال مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، پی
از کشتار حوله گفته است که برای توقف خشونت ها در سوریه، گزینه نظامی باید
مورد بررسی قرار گیرد.کوفی عنان دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد و نماینده
ویژه این سازمان و اتحادیه عرب برای نجات طرح صلح سوریه امروز با بشار اسد
رئیس جمهوری این کشورملاقات می کند
به دنبال محکومیت سوریه در اجلاس فوق العاده شورای امنیت، کوفی
عنان دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد و نماینده ویژه این سازمان و اتحادیه
عرب برای سوریه امروز با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه ملاقات می کند. ملاقات
کوفی عنان با بشار اسد در حالی انجام می گیرد که ژنرال مارتین دمپسی رئیس
ستاد مشترک ارتش آمریکا، پی از کشتار حوله گفته است که برای توقف خشونت ها
در سوریه، گزینه نظامی باید مورد بررسی قرار گیرد.
همزمان با سخنان ژنرال مارتین دمپسی فشارهای بین المللی علیه رژیم حاکم بر سوریه افزایش یافته و اغلب سران کشورهای غربی قتل و عام مردم در روستاهای اطراف شهر حوله را به شدت محکوم کردند.
در همین راستا امروز استرالیا دو دیپلمات سوری را اخراج کرد و اعلام کرد که انتظار دارد تا دیگر کشورهای جهان اقدام به اخراج دیپلمات های سوری نمایند.
کوفی عنان در دمشق اعلام کرد که آنهایی که مسئول این جنایت وحشیانه در روستاهای شهر حوله هستند، باید جواب پس بدهند. وی همچنین گفت که این کشتار طرح صلح پیشنهادی را با چاش روبرو ساخته است.
کوفی عنان قرار است با نمایندگان اپوزیسیون جامعه مدنی سوریه و همچنین با ژنرال رابرت موود رئیس ناظران سازمان ملل متحد در سوریه ملاقات و گفتگو نماید.
در حالی که شورای امنیت سازمان ملل متحد منطبق بر نظر شاهدان عینی و شهادت ناظران سازمان ملل مبنی بر حضور تانک ها و توپخانه ارتش سوریه در هنگام کشتار حوله، رسماً رژِیم سوریه را محکوم کرده است، حکومت دمشق طی نامه ای رسمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد، شبه نظامیان اسلام گرا را مسئول این کشتار معرفی کرده است.
رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در باره سوريه گفت این موضوعی است كه میتواند بر امنيت منطقه تاثير بگذارد. كسانی به دنبال ناامنی در سوريه هستند كه اهداف سياسی خاصی را دنبال میكنند. ما فكر می کنیم که برخی جريانات از اين روند راضی نيستند و ثبات و ناامنی در سوريه را دامن میزنند تا راه فراری برای رژيم صهيونيستی فراهم كنند.
او ادامه دادکه بهترين راهی كه در اين شرايط میتوان دنبال كرد، حمايت از كوفی عنان و طرح ايشان برای برقراری آرامش در سوريه و ايجاد زمينههای گفتوگو ميان دولت و مخالفان و كمك كردن در جهت برداشتن گامهای مناسب است. وی گفت به نظر می رسد هر موقع طرح كوفی عنان به سمت مثبت و تحقق اهدافش میرود، اقداماتاتی توسط برخی جريانها شكل میگيرد تا اين طرح با شكست مواجه شود. شكست طرح عنان خواستهی حاميان رژيم صهيونيستی است.
ایران هدف اصلی حمله "فِلیم"
ایران هدف اصلی پیچیده ترین ویروس سایبری جهان قرار گرفته
است.این ویروس جدید که "فِلِیم FLAM" نام دارد، 20 برابر بزرگتر از استاکس
نت است، اما بر خلاف آن، این ویروس صرفاً مقاصد جاسوسی دارد، نه تخریبی.
روزنامه واشنگتن پست نوشته است ، پیچیدگی این ویروس، این گمان را
در میان تحلیلگران تقویت کرده که بخشی از یک پروژه تحت حمایت دولتی باشد
که احتمالاً آمریکا یا اسرائیل آن را طراحی کرده اند.
پژوهشگران مرکز تحقیقاتی "کاپرسکای" اعلام کرده اند که اکثریت کامپیوترهای آلوده شده به این ویروس در ایران هستند. منطقه فلسطین و اسرائیل دومین ناحیه عمده است که این ویروس در آن یافت می شود.
پژوهشگران مرکز امنیتی رائول شوونبرگ برنامه این ویروس تازه را به عنوان سومین سلاح سایبری جهان پس از استاکس نت توصیف کرده اند.این
پژوهشگران گفته اند که این ویروس 20برابر استاکس نت قدرت دارد و بیش از 100 برابر نرم افزار های سرقت و تخریب یارانه ای ای متعارف قدرت دارد.
این پژوهشگران همچنین اعلام کرده اند که این ویروس سایبری قادر به جمع آوری داده های رایانه ای بوده و می تواند از راه دور کامپیوتر را به نحوی تنظیم نماید که بتوان یک گفتگو و پیام را بدون اختلاف زمانی ضبط کند.
یاد آور می شویم که ویروس سایبری استاکس نت در سال 2010 تأسیسات هسته ای جمهوری اسلامی را مور هدف قرار داد و باعث خسارات های بسیار زیادی در این تأسیسات شد.
جدال بر سر «دانه درشتها» در دادگاه پرونده بیمه ایران
دقیقا شانزده ماه پس از برگزاری اولین جلسه دادگاه رسیدگی به
پرونده اختلاس از بیمه ایران، امروز جلسه دیگری برای این پرونده تشکیل شد.
این دادگاه که قرار است یکی از جنجالی ترین پروندههای فساد
اقتصادی سالهای اخیر ایران را به سرانجام برساند، صبح امروز در شعبه ۷۶
دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامک مدیرخراسانی ادامه داشت.
در دادگاه امروز، یکی از متهمان با نام اختصاری «جیم. الف» اظهاراتش را در بازجوییها علیه یکی از مقامات دولتی «دروغ و کذب محض» خواند و گفت این اظهارات تحت فشار و تهدید بیان شده بود.
بر اساس آنچه قبلا الیاس نادران، نماینده مجلس و یکی از منتقدان دولت، در نامهای سرگشاده در این زمینه نوشته، نام واقعی این متهم «جابر ابدالی» است و وی با محمدرضا رحیمی، معاون محمود احمدینژاد مرتبط بوده است.
اما امروز آقای ابدالی تأکید کرده که از همان روز اول بازجوییها به وی گفتهاند که اگر میخواهد آزاد شود باید از ارتباطش با محمدرضا رحیمی حرف بزند.
با این حال الیاس نادران که امروز در دادگاه پرونده اختلاس از بیمه ایران حضور یافته بود در جمع خبرنگاران، اظهارات این متهم را تکذیب کرد و گفت «مستندات به اندازه کافی وجود دارد، هیچ فشاری وجود نداشته و از ابتدا روشن بوده که فعالیت آنها چگونه بوده است و پولهایی که به حساب دیگران میرفته نیز مشخص است.»
نادران ادامه داده که متاسف است نام مقامات ذیربط هم توسط متهمان و هم توسط دادگاه برده نمیشود و فقط به این نکته اکتفا میشود که عدهای از مقامات هم هستند.
این منتقد دولت احمدینژاد تأکید کرده که «نباید هیچ استثنایی میان فرد، مقام و قوهای در رسیدگی وجود داشته باشد. همه افراد در مقابل قانون مساوی هستند و هیچجا ننوشته که عدهای مساویترند.»
علاوه بر الیاس نادران، تا کنون غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضاییه و احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس هشتم نیز به نقش آقای رحیمی در پرونده اختلاس از بیمه ایران اشاره کردهاند.
از نظر منتقدان دولت، محمدرضا رحیمی به ریاست حلقهای فاسد موسوم به «حلقه فاطمی» متهم است.
این حلقه که به فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی میپرداخته با پرونده اختلاس در شرکت بیمه ایران نیز مربوط است.
بر اساس گفتههای الیاس نادران، پولهای نامشروع حاصل از این فعالیتها، در جریان انتخابات مجلس هشتم، بین نامزدهای مجلس توزیع شده است.
با پایان یافتن جلسه امروز، جلسه بعدی دادگاه به روز چهارشنبه ۱۰ خردادماه موکول شده است، اما هنوز مشخص نیست که پای «دانه درشتها» به ویژه محمدرضا رحیمی به این دادگاه باز خواهد شد یا نه.
شکست سپاه در انتخاب هیات رئیسه مجلس؛ راند اول به نفع لاریجانی
علی لاریجانی
در انتخابات هیات رئیسه موقت مجلس موفق شد رقیب خود، حداد عادل را شکست
دهدو بر کرسی ریاست مجلس بنشیند. رقیب وی غلامعلی حداد عادل از حمایت سپاه
پاسداران و مصباح یزدی برخوردار بود.
به گزارش
خبرآنلاین در جریان رای گیری برای هیات رئیسه مجلس از میان ۲۷۵ رای
نمایندگان علی لاریجانی با کسب ۱۷۳ رای به ریاست موقت مجلس انتخاب شد. رقیب
وی غلامعلی حداد عادل ۱۰۰ رای به دست آورد. لاریجانی نامزد فراکسیون رهروان ولایت متشکل از نمایندگان مورد حمایت جبهه متحد اصولگرایی به ریاست مهدوی کنی و حداد عادل نامزد فراکسیونهای پایداری و رهپویان که نزدیکان به جبهه پایداری به ریاست مصباح یزدی هستند، بودند.
در این انتخابات محمدرضا باهنر و ابوترابی فرد به عنوان نواب رئیس اول و دوم انتخاب شدند. در مجموع از میان ۱۲ عضو هیات رئیسه، ۱۱ نفر از اعضای جبهه متحد اصولگرایی هستند.
پیش از این اخباری مبنی بر حمایت سپاه پاسداران از غلامعلی حداد عادل منتشر شده بود. همچنین علی زارعی از اعضای فراکسیون اصولگرایان به فارس گفته است که بهتر است حداد عادل برای هیات رئیسه دائم کاندید نشود.
انتخابات هیات رئیسه دائم مجلس پس از تصویب اعتبارنامه نمایندگان انجام خواهد شد.
الو؟ با فیسبوک تماس میگیرم!
فقط یک هفته
بعد از عرضه سهام فیسبوک در بازار سهام، حالا خبر رسیده که قرار است تا
۲۰۱۳، یعنی حوالی یک سال دیگر، گوشی هوشمندِ فیسبوک به بازار بیاید.
شایعات و گزارشها میگویند که فیسبوک در حال کارکردن برای ساختن یک گوشی هوشمند است. گوشیای که در سال ۲۰۱۰ سایت مشهور «تککرانچ» خبر داده بود.
حالا این روزها به نظر رسیده که این بحث جدیتر از پیش دنبال میشود، فیسبوک به طور جدی به دنبال آن است که جا پای جای اپل (که تولید کننده تلفن هوشمند آیفون شد) بگذارد، نیویورک تایمز هم گزارش داده این شرکت نیروهای تازهای استخدام کرده که در زمینه مهندسی سختافزار و نرمافزار آن را یاری کنند.
یک مهندس، که نخواسته نامش فاش شود، گفته که مارک زوکربرگ از او درباره کارکرد داخلی گوشیهای هوشمند توضیح خواسته است.
حالا میتواند خریدن احتمالی مرورگر اپرا که اپرا-مینی اش محبوب گوشیهای هوشمند است معنای دیگری برای فیسبوک داشته باشد.
اگرچه به گفتهی کارشناس لسآنجلس تایمز، بلاگ نویسها با دیده تردید به این مساله نگاه میکنند، چرا که این شرکت هنوز تجربه زیادی در این زمینهها ندارد. اما شاید «انتخاب دیگری برای این شرکت وجود نداشته باشد.»
حالا این روزها به نظر رسیده که این بحث جدیتر از پیش دنبال میشود، فیسبوک به طور جدی به دنبال آن است که جا پای جای اپل (که تولید کننده تلفن هوشمند آیفون شد) بگذارد، نیویورک تایمز هم گزارش داده این شرکت نیروهای تازهای استخدام کرده که در زمینه مهندسی سختافزار و نرمافزار آن را یاری کنند.
یک مهندس، که نخواسته نامش فاش شود، گفته که مارک زوکربرگ از او درباره کارکرد داخلی گوشیهای هوشمند توضیح خواسته است.
حالا میتواند خریدن احتمالی مرورگر اپرا که اپرا-مینی اش محبوب گوشیهای هوشمند است معنای دیگری برای فیسبوک داشته باشد.
اگرچه به گفتهی کارشناس لسآنجلس تایمز، بلاگ نویسها با دیده تردید به این مساله نگاه میکنند، چرا که این شرکت هنوز تجربه زیادی در این زمینهها ندارد. اما شاید «انتخاب دیگری برای این شرکت وجود نداشته باشد.»
مخابرات مسوول قطعی اینترنت شد
نسترن فرمانیان
شرکت مخابرات، علتش را «خرابی تجهیزات» اعلام کرده است.
این قطع دسترسی سایتها از ساعت یازده و نیم شب یکشنبه آغاز شد و تا یک و ربع صبح دوشنبه ادامه یافت.
حالا کامران کاظمی، که مدیر نگهداری و پشتیبانی فنی دیتای مخابرات استان تهران است مسوولیت آن را بر عهده گرفته وگفته : «خرابي تجهيزات، شب گذشته به قطعي ارتباطات مشتركاني شد كه از مخابرات سرويس ميگيرند كه با تلاشهاي صورت گرفته اين اختلال يك ساعت و نيم طول كشيد و دوباره اين سايتها فعاليت خود را از سر گرفتند.»
حالا کامران کاظمی، که مدیر نگهداری و پشتیبانی فنی دیتای مخابرات استان تهران است مسوولیت آن را بر عهده گرفته وگفته : «خرابي تجهيزات، شب گذشته به قطعي ارتباطات مشتركاني شد كه از مخابرات سرويس ميگيرند كه با تلاشهاي صورت گرفته اين اختلال يك ساعت و نيم طول كشيد و دوباره اين سايتها فعاليت خود را از سر گرفتند.»
برخی شایعات مبنی بر راهاندازی اینترنت ملی، و
برخی دیگر احتمال جایجایی در دیتا سنترهای سرورهای اینترنتی داخل ایران را
مطرح میکردند.
هشدار نسبت به یک بدافزار جدید در ایران
شاید شما هم جزو افرادی باشید که این روزها ایمیلی با این عنوان دریافت کرده اند: «من از تو عکسی دارم.»
اگر اینگونه نیست، ممکن است همین روزهای
آینده برای شما یک نسخه از این ایمیل ارسال شود. با توجه به مساله هویت
شخصی و اهمیت لزوم بررسی هرآنچه ممکن است کسی از زندگی ما در دست داشته
باشد به نظر میرسد این یک پیغام دلهره آور باشد. درست است. اما دلهرهاش
به خاطر این نیست که حریم شما از بین رفته، اگر مراقب باشید هیچ اتفاقی
نمیافتد.
ظرف روزهای گذشته این ایمیل برای بسیاری از ایرانیها ارسال شده که به نقل ایسنا، «هدف آن تخریب غیرقانونی بازیابی دادهها در سامانه فناوری اطلاعات کشور بوده است.»
این نامه عنوان انگلیسی دارد و شما را تشویق
میکند تا عکس ضمیمه را مشاهده کنید. اما مشاهده کردن همانا و خسارت بزرگ
به کامیپوتر شما وارد شدن همانا.
"img9807.zip" نام فایل ضمیمه شده معمولا این است:
یک روز پس از شکست حداد عادل مقابل لاریجانی
سعیدی: تکرویها میان اصولگرایان زیاد است
آقای سعیدی روز سهشنبه (نهم خرداد) به خبرگزاری مهر گفته است: «متاسفانه ما شاهد تکرویهای زیادی در میان اصولگرایان هستیم و افراد دیدگاهها و برداشتهای شخصی خود را اعمال میکنند.»
وی افزوده است: «هنگامی که نماینده در یک فراکسیون قرار میگرد باید مقداری حرکت جمعی داشته باشد تا حرکت فردی.»
نماینده ولی فقیه در سپاه در بخش دیگری از این گفتگو ادعا کرده که علی خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی هیچگاه «برنامهای را به نیروها و فرماندهانشان تحمیل» نمیکند.
به گفته سعیدی٬ آقای خامنهای «اگر رهنمودی داشته باشند موضوع را آنچنان تبیین میکنند که فرمانده خودش به آن نقطه برسد و انگیزه عمل به موضوع را داشته باشد.»
وی همچنین اظهار کرده که رهبر جمهوری اسلامی خواهان تعامل مجلس با دولت بوده و معتقد است: «تار و پود لایحههای دولت نباید توسط مجلس به هم ریخته شود.»
نماینده ولی فقیه در سپاه اضافه کرده است: «حتی اگر لایحههای دولت نیازمند به اصلاح است مجلس باید با آنها هماهنگیهایی را انجام دهد.»
سعیدی در پایان این گفتگو از نمایندگان محافظهکار مجلس خواسته به «مصالح عالی» توجه کنند تا زمینه تشکیل «فراکسیون کلان و بزرگ اصولگرایان» فراهم شود.
اظهارات نماینده علی خامنهای در سپاه پس از آنکه تلاشهای این نیرو برای به ریاست رساندن غلامعلی حداد عادل در مجلس نهم شکست خورد٬ بیان میشود.
آقای حداد عادل روز گذشته با کسب ۱۰۰ رای در مقابل ۱۷۳ رایی که علی لاریجانی از نمایندگان گرفت٬ از تکیه بر صندلی ریاست موقت مجلس بازماند.
سکوت سپاه و قوه قضائیه در خصوص سه ماجرا
سپاه پاسداران و مقامهای قضائی همچنان در خصوص حذف خبر دخالت نیروی قدس
در سوریه٬ محکومیت شهرام امیری به ۱۰ سال حبس و علت انفجار زاغه مهمات
سپاه در کرج سکوت اختیار کردهاند.
پنجم خرداد ماه امسال در تهران مراسمی با عنوان «شب خاطره شهید تهرانی مقدم» با حضور فرماندهان عالیرتبه سپاه برگزار شد٬ اما در این مراسم هیچ اشارهای به علت انفجار زاغه مهمات سپاه در کرج نشد.
این زاغه مهمات که در ملارد (کرج) قرار دارد٬ روز شنبه (۲۱ آبان ماه سال ۱۳۹۰) منفجر شد و بر اثر این انفجار دستکم ۳۷ نفر از جمله حسن تهرانیمقدم٬ پدر موشکی سپاه پاسداران جان باختند.
با گذشت ماهها از زمان وقوع این انفجار٬ فرماندهان سپاه حاضر نشدهاند علت آن را توضیح دهند و تنها در مراسم هفته گذشته به ذکر دستاوردهای تهرانیمقدم در صنعت موشکی اکتفا کردند.
سپاه همچنین از روز گذشته تاکنون پس از حذف خبر دخالت نیروی قدس در تحولات سوریه٬ حاضر نشده است توضیحی در این خصوص ارائه کند.
اسماعیل قاآنی٬ جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه روز یکشنبه (هفتم خرداد) به صراحت از دخالت سپاه در ناآرامیهای سوریه خبر داده بود که این خبر از سوی خبرگزاری ایسنا حذف شد.
همزمان با سکوت معنادار فرماندهان سپاه٬ مقامهای قضائیه نیز با وجود گذشت چند روز از انتشار خبر محکومیت شهرام امیری به ۱۰ سال زندان و پنج سال تبعید به شهرستان خاش٬ حاضر نشدهاند در این خصوص اظهارنظر کنند.
اتهام آقای امیری «تماس و برقراری ارتباط مجرمانه با کشورهای متخاصم و اقدام علیه امنیت ملی و در اختیار گذاردن اطلاعات طبقه بندی شده به دشمن» اعلام شده است.
شهرام امیری پژوهشگر و متخصص رادیو ایزوتوپهای پزشکی دانشگاه صنعتی مالک اشتر٬ در سفر عمره به عربستان در خرداد ۱۳۸۸ ناپدید شد و حدود ۱۳ ماه بعد، در ۲۲ تیر ۱۳۸۹ به دفتر حافظ منافع ایران در آمریکا مراجعت کرد و دو روز بعد به ایران بازگشت.
جمهوری اسلامی که از این پژوهشگر به هنگام ورود به ایران استقبال قابل توجهی کرده بود تاکنون حاضر نشده است درباره سرنوشت وی توضیحی ارائه کند.
پنجم خرداد ماه امسال در تهران مراسمی با عنوان «شب خاطره شهید تهرانی مقدم» با حضور فرماندهان عالیرتبه سپاه برگزار شد٬ اما در این مراسم هیچ اشارهای به علت انفجار زاغه مهمات سپاه در کرج نشد.
این زاغه مهمات که در ملارد (کرج) قرار دارد٬ روز شنبه (۲۱ آبان ماه سال ۱۳۹۰) منفجر شد و بر اثر این انفجار دستکم ۳۷ نفر از جمله حسن تهرانیمقدم٬ پدر موشکی سپاه پاسداران جان باختند.
با گذشت ماهها از زمان وقوع این انفجار٬ فرماندهان سپاه حاضر نشدهاند علت آن را توضیح دهند و تنها در مراسم هفته گذشته به ذکر دستاوردهای تهرانیمقدم در صنعت موشکی اکتفا کردند.
سپاه همچنین از روز گذشته تاکنون پس از حذف خبر دخالت نیروی قدس در تحولات سوریه٬ حاضر نشده است توضیحی در این خصوص ارائه کند.
اسماعیل قاآنی٬ جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه روز یکشنبه (هفتم خرداد) به صراحت از دخالت سپاه در ناآرامیهای سوریه خبر داده بود که این خبر از سوی خبرگزاری ایسنا حذف شد.
همزمان با سکوت معنادار فرماندهان سپاه٬ مقامهای قضائیه نیز با وجود گذشت چند روز از انتشار خبر محکومیت شهرام امیری به ۱۰ سال زندان و پنج سال تبعید به شهرستان خاش٬ حاضر نشدهاند در این خصوص اظهارنظر کنند.
اتهام آقای امیری «تماس و برقراری ارتباط مجرمانه با کشورهای متخاصم و اقدام علیه امنیت ملی و در اختیار گذاردن اطلاعات طبقه بندی شده به دشمن» اعلام شده است.
شهرام امیری پژوهشگر و متخصص رادیو ایزوتوپهای پزشکی دانشگاه صنعتی مالک اشتر٬ در سفر عمره به عربستان در خرداد ۱۳۸۸ ناپدید شد و حدود ۱۳ ماه بعد، در ۲۲ تیر ۱۳۸۹ به دفتر حافظ منافع ایران در آمریکا مراجعت کرد و دو روز بعد به ایران بازگشت.
جمهوری اسلامی که از این پژوهشگر به هنگام ورود به ایران استقبال قابل توجهی کرده بود تاکنون حاضر نشده است درباره سرنوشت وی توضیحی ارائه کند.
مدیرکل جدید سازمان جهانی کار انتخاب شد
ایلنا
«گای رایدر» با 30 رأی بهعنوان مدیر کل جدید سازمان جهانی کار (ILO) انتخاب شد.
به گزارش ایلنا ابه نقل از پایگاه خبری سازمان جهانی کار، رایدر طی رأیگیری محرمانه با حضور هیئت حاکمه سازمان جهانی کار، بهعنوان دهمین مدیرکل این سازمان انتخاب شد. دوره ریاست 5 ساله رایدر در اکتبر 2012 میلادی آغاز می شود.
رايدر در اولين اظهار نظر خود پس از انتخاب گفت: «واقعاً از این شانس هیجانزدهام، فرصت فوقالعادهای است تا در میان این دوره از بحران جهانی، تفاوتی در زندگی میلیونها نفر ایجاد شود و تغییری در جهت بهتر شدن وضع زندگیشان روی دهد، بخصوص در زندگی آن دسته از افرادی که هرگز نام سازمان جهانی کار را نشنیدهاند».
وی ادامه داد: «از هیئت حاکمه بهخاطر اعتمادشان سپاسگذارم. اهمیت آنچه امروز و در این مکان اتفاق افتاد بهواسطه آنچه ما انجام میدهیم مورد قضاوت قرار میگیرد. مردم و دنیای کار در رأس همه اموری قرار دارند که ما انجام میدهیم.»
رایدر از میان 56 رأی اعضای رسمی هیئت حاکمه سازمان جهانی کار، 30 رأی را به خود اختصاص داد. در این رأیگیری که در مقر اين سازمان در ژنو برگزار شد، 8 کاندیدای دیگر نیز برای این منصب حضور داشتند.
وزیر اطلاعات: باید از موازی کاری و به تیپ هم زدنها در کارهای اطلاعاتی جلوگیری شود
(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاری فارس
وزیر اطلاعات با اشاره به برگزاری همایش امنیت پایدار گفت: ثمره و خروجی این حرکتهای علمی و پژوهشی باید این باشد که از نوع موازی کار کردنها و به تیپ هم زدنها در کارهای اطلاعاتی جلوگیری شود.
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، حجتالاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در حاشیه همایش امنیت پایدار در جمع خبرنگاران با اشاره به برگزاری این همایش و موضوع امنیت پایدار گفت: باتوجه به اینکه ما در نظاممان مجموعههای اطلاعاتی قابل توجه که یک سرمایه بزرگ است داریم، این مقوله جزء نیازهای جدی نظام است.
وی افزود: لازم است این اقدامات و مجموعه حرکات که حرکات پژوهشی و علمی است ثمره و خروجیاش به کارگیری دستگاههای امنیتی با تعریف موضوعات مختلف باشد یعنی نوع موازی کار کردنها و به تیپ هم زدن در کارهای اطلاعاتی جلویش گرفته شود.
وزیر اطلاعات تصریح کرد:در واقع توانمندیهای بالایی که در مباحث اطلاعاتی در نظاممان داریم که حتما هیچ کشوری حتی بزرگترین کشورها که ادعای ابرقدرتی در مقوله اطلاعاتی را میکنند، این توانایی را ندارند؛ باید بتوانیم از این توان در راستای اهداف انقلاب به کار بگیریم.
(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاری فارس
وزیر اطلاعات با اشاره به برگزاری همایش امنیت پایدار گفت: ثمره و خروجی این حرکتهای علمی و پژوهشی باید این باشد که از نوع موازی کار کردنها و به تیپ هم زدنها در کارهای اطلاعاتی جلوگیری شود.
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، حجتالاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در حاشیه همایش امنیت پایدار در جمع خبرنگاران با اشاره به برگزاری این همایش و موضوع امنیت پایدار گفت: باتوجه به اینکه ما در نظاممان مجموعههای اطلاعاتی قابل توجه که یک سرمایه بزرگ است داریم، این مقوله جزء نیازهای جدی نظام است.
وی افزود: لازم است این اقدامات و مجموعه حرکات که حرکات پژوهشی و علمی است ثمره و خروجیاش به کارگیری دستگاههای امنیتی با تعریف موضوعات مختلف باشد یعنی نوع موازی کار کردنها و به تیپ هم زدن در کارهای اطلاعاتی جلویش گرفته شود.
وزیر اطلاعات تصریح کرد:در واقع توانمندیهای بالایی که در مباحث اطلاعاتی در نظاممان داریم که حتما هیچ کشوری حتی بزرگترین کشورها که ادعای ابرقدرتی در مقوله اطلاعاتی را میکنند، این توانایی را ندارند؛ باید بتوانیم از این توان در راستای اهداف انقلاب به کار بگیریم.
جوانفکر: عناصر خائن، غافل و کینهتوز برای 1+5 پیام می فرستند
(تیتر از جنگ خبر)
شبکه ایران
علی اکبرجوانفکر: ... برخلاف آنچه عمدتاً در تبلیغات سیاسی غرب وانمود میشود، مذاکره 1+5 با جمهوری اسلامی ایران منوط و محدود به مباحث هستهای نیست بلکه امروز طرفین، «مذاکرات فراگیر» را در دستور کار خود قرار دادهاند و جمهوری اسلامی ایران در عمل، از موضع یک کشور مسئولیت شناس و تأثیرگذار در مسائل منطقهای و جهانی با نمایندگان امریکا، اروپا، چین و روسیه به گفتوگو میپردازد.
...
این در حالی است که ایران اسلامی به مثابه یک کوه استوار و پابرجا، بزرگ منشی همراه با عزت و اقتدار خود را به رخ دیگران کشیده و مسئولانه و قدرتمندانه تلاش کرده است تا ضمن جلوگیری از گسترش دامنه جنگ و خشونت ناشی از مداخلات نظامی امریکا و انگلیس در کشورهای منطقه، تبعات ناشی از این مداخلات را مهار کند.
امروز طرفهای مذاکره کننده غربی و شرقی، این اصل را پذیرفتهاند که ایران به عنوان یک کشور قدرتمند، تأثیرگذار، مسئولیت پذیر و متعهد به حراست از منافع و حقوق ملتها، در مذاکرات شرکت میکند.
اهل گفتوگو و تعامل سازنده است اما در عین حال زیر بار سخن زور و ناحق نمیرود. حقوق قانونی خود را میشناسد، برآن پافشاری میکند و از آنچه حق مسلم اوست کوتاه نمیآید.
اهل خرد و منطق و عقلانیت است و با مسائل منطقهای و جهانی برخوردی هوشمندانه دارد و به رفتارهای نابخردانه، پاسخی حکیمانه میدهد. اشتباه بزرگی خواهد بود اگر نمایندگان 1+5 فرصت مذاکره با چنین کشوری را مغتنم ندانند و به جای نیل به تفاهم و توافق با ایران، به زعم خویش در اندیشه فرصت سوزی و امتیازگیری باشند.
دکتر احمدینژاد رئیس جمهور محبوب و مقتدر ایران اسلامی، آشکارا موفق شد صدای واحد ملت ایران را در تأکید بر حقوق هستهای خود به گوش جهانیان برساند و از این رهگذر عزت و قدرت ملت ایران را افزون سازد، اما در عین ناباوری و تأسف فراوان، برخی عناصر و گروههای داخلی تحت تأثیر آتش بخل و حسادتی که در جانشان ریشه دوانده است، طی دو سال اخیر جاهلانه و خائنانه کوشیدند مردم را از صحنه خارج کنند و با تخریب و تضعیف وجهه معتبر و محبوب رئیس جمهور، به دشمنان ملت ایران چراغ سبز نشان دهند.
پرواضح است که امروز نمایندگان کشورهای گروه 1+5 با نگاه به داخل ایران و دریافت پیامهای مستقیم و غیرمستقیم از عناصر خائن، غافل و کینهتوز وارد گفتوگو با هیأت مذاکرهکننده ایرانی میشوند و بر این تصورند که با تشدید تحریم ها و فشارها، قادر به گرفتن امتیاز از ایران خواهند بود اما آنها آشکارا گمراه شدهاند و در مسیری ناهموار و آسیبپذیر قدم برمیدارند.
بدون تردید آدرسهای غلطی که از داخل ایران برای امریکا و انگلیس فرستاده میشود، آنها را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند.
جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که همواره از گفتوگو و انجام مذاکرات منطقی و منطبق بر قوانین بینالمللی با دیگران استقبال میکند و به رغم کارشکنیها و سنگاندازی برخی از کشورهای عضو 1+5، همچنان به انجام گفتوگوها متعهد باقی مانده است اما در مقابل شاهد آن هستیم که طرفهای مذاکره کننده با ایران نه تنها به دنبال حصول به یک توافق شفاف و قطعی نیستند بلکه به زعم باطل خود بر این باورند که با خرید زمان و تشدید فشارها، میتوانند گامی در جهت اهداف باطل خود به جلو بردارند.
(تیتر از جنگ خبر)
شبکه ایران
علی اکبرجوانفکر: ... برخلاف آنچه عمدتاً در تبلیغات سیاسی غرب وانمود میشود، مذاکره 1+5 با جمهوری اسلامی ایران منوط و محدود به مباحث هستهای نیست بلکه امروز طرفین، «مذاکرات فراگیر» را در دستور کار خود قرار دادهاند و جمهوری اسلامی ایران در عمل، از موضع یک کشور مسئولیت شناس و تأثیرگذار در مسائل منطقهای و جهانی با نمایندگان امریکا، اروپا، چین و روسیه به گفتوگو میپردازد.
...
این در حالی است که ایران اسلامی به مثابه یک کوه استوار و پابرجا، بزرگ منشی همراه با عزت و اقتدار خود را به رخ دیگران کشیده و مسئولانه و قدرتمندانه تلاش کرده است تا ضمن جلوگیری از گسترش دامنه جنگ و خشونت ناشی از مداخلات نظامی امریکا و انگلیس در کشورهای منطقه، تبعات ناشی از این مداخلات را مهار کند.
امروز طرفهای مذاکره کننده غربی و شرقی، این اصل را پذیرفتهاند که ایران به عنوان یک کشور قدرتمند، تأثیرگذار، مسئولیت پذیر و متعهد به حراست از منافع و حقوق ملتها، در مذاکرات شرکت میکند.
اهل گفتوگو و تعامل سازنده است اما در عین حال زیر بار سخن زور و ناحق نمیرود. حقوق قانونی خود را میشناسد، برآن پافشاری میکند و از آنچه حق مسلم اوست کوتاه نمیآید.
اهل خرد و منطق و عقلانیت است و با مسائل منطقهای و جهانی برخوردی هوشمندانه دارد و به رفتارهای نابخردانه، پاسخی حکیمانه میدهد. اشتباه بزرگی خواهد بود اگر نمایندگان 1+5 فرصت مذاکره با چنین کشوری را مغتنم ندانند و به جای نیل به تفاهم و توافق با ایران، به زعم خویش در اندیشه فرصت سوزی و امتیازگیری باشند.
دکتر احمدینژاد رئیس جمهور محبوب و مقتدر ایران اسلامی، آشکارا موفق شد صدای واحد ملت ایران را در تأکید بر حقوق هستهای خود به گوش جهانیان برساند و از این رهگذر عزت و قدرت ملت ایران را افزون سازد، اما در عین ناباوری و تأسف فراوان، برخی عناصر و گروههای داخلی تحت تأثیر آتش بخل و حسادتی که در جانشان ریشه دوانده است، طی دو سال اخیر جاهلانه و خائنانه کوشیدند مردم را از صحنه خارج کنند و با تخریب و تضعیف وجهه معتبر و محبوب رئیس جمهور، به دشمنان ملت ایران چراغ سبز نشان دهند.
پرواضح است که امروز نمایندگان کشورهای گروه 1+5 با نگاه به داخل ایران و دریافت پیامهای مستقیم و غیرمستقیم از عناصر خائن، غافل و کینهتوز وارد گفتوگو با هیأت مذاکرهکننده ایرانی میشوند و بر این تصورند که با تشدید تحریم ها و فشارها، قادر به گرفتن امتیاز از ایران خواهند بود اما آنها آشکارا گمراه شدهاند و در مسیری ناهموار و آسیبپذیر قدم برمیدارند.
بدون تردید آدرسهای غلطی که از داخل ایران برای امریکا و انگلیس فرستاده میشود، آنها را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند.
جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که همواره از گفتوگو و انجام مذاکرات منطقی و منطبق بر قوانین بینالمللی با دیگران استقبال میکند و به رغم کارشکنیها و سنگاندازی برخی از کشورهای عضو 1+5، همچنان به انجام گفتوگوها متعهد باقی مانده است اما در مقابل شاهد آن هستیم که طرفهای مذاکره کننده با ایران نه تنها به دنبال حصول به یک توافق شفاف و قطعی نیستند بلکه به زعم باطل خود بر این باورند که با خرید زمان و تشدید فشارها، میتوانند گامی در جهت اهداف باطل خود به جلو بردارند.
محكوميت يك شرکت تولید محصولات لبنی به پرداخت 40 ميليارد به صندوق دولت
(تیتر از جنگ خبر)
ایسنا
یک شرکت تولید محصولات لبنی در تعزیرات حكومتي تهران به به پرداخت بیش از 40 میلیاردو694 میلیون ریال جزای نقدی درحق صندوق دولت محکوم شد.
به گزارش ايسنا، حسب شکایت سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و سازمان صنعت، معدن وتجارت علیه یک شرکت تولید محصولات لبنی مبنی بر افزایش غیرقانونی قیمت محصولات، موضوع درشعب تعزیرات حکومتی استان تهران مطرح ومورد رسیدگی قرار گرفت.
دراین راستا پس از انجام تحقیقات لازم و سیرمراحل قانونی، شعبه مذکور تخلف انتسابی را محرز تشخیص و مدیرعامل شرکت موصوف را علاوه بر ممهور كردن پروانه به مهرتخلف به پرداخت بیش از 40 میلیارد و 694 میلیون ریال جزای نقدی درحق صندوق دولت محکوم كرد.
(تیتر از جنگ خبر)
ایسنا
یک شرکت تولید محصولات لبنی در تعزیرات حكومتي تهران به به پرداخت بیش از 40 میلیاردو694 میلیون ریال جزای نقدی درحق صندوق دولت محکوم شد.
به گزارش ايسنا، حسب شکایت سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و سازمان صنعت، معدن وتجارت علیه یک شرکت تولید محصولات لبنی مبنی بر افزایش غیرقانونی قیمت محصولات، موضوع درشعب تعزیرات حکومتی استان تهران مطرح ومورد رسیدگی قرار گرفت.
دراین راستا پس از انجام تحقیقات لازم و سیرمراحل قانونی، شعبه مذکور تخلف انتسابی را محرز تشخیص و مدیرعامل شرکت موصوف را علاوه بر ممهور كردن پروانه به مهرتخلف به پرداخت بیش از 40 میلیارد و 694 میلیون ریال جزای نقدی درحق صندوق دولت محکوم كرد.
۱۰ سال، حداقل زمان برای پایان گرد و غبار
به گزارش خبرآنلاین، اکنون مردم ۲۰ استان از ۳۲ استان ایران، یکی دو روز از هفته را با گرد و خاک سپری می کنند. این آماری است که بهرام صناعی، رییس سازمان هواشناسی اعلام کرده و به گفته او، ماهواره نشان میدهد که دید افقی در کشور طی پنج سال گذشته کاهش یافته است و ۲۰ استان گرفتار این پدیدهاند.
آنطور که رییس سازمان هواشناسی گفته، "شش کانون عمده گرد و غبار در مناطق غربی و کشورهای عراق، سوریه و عربستان وجود دارد که چهار کانون آنها در عراق است" و "بیشترین گرد و خاک نیز از این کانونها وارد کشور میشود. بررسیهای انجام شده در ۱۰ سال گذشته نشان میدهد در استانهای هرمزگان، خوزستان، آذربایجانهای شرقی و غربی، یزد، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، کرمانشاه، ایلام، مرکزی و گیلان تعداد روزهایی که دید به زیر دو کیلومتر رسیده است، زیاد شده. همچنین در استانهای کرمانشاه، ایلام، لرستان، فارس، هرمزگان و یزد تعداد روزهایی که گرد و خاک در آنها ثبت شده است، ۴۰ درصد افزایش یافته و از سوی دیگر در استان های آذربایجان غربی، کردستان، همدان، مرکزی، کهگیلویه و بویراحمد و فارس غلظت گرد و غبار ۳۰ درصد افزایش داشته است."
۴ استان ۱۴۰ روز گرد و خاک دارند
رییس سازمان هواشناسی، آمار هولناک دیگری هم داده؛ اینکه چهار استان ایران در ۱۰ سال گذشته، از ۱۲۰ تا ۱۴۰ روز گرفتار گرد و خاک بوده اند: "در منطقه زابل در استان سیستان و بلوچستان، خوزستان، بوشهر و هرمزگان طی ۱۰ سال گذشته بین ۱۲۰ تا ۱۴۰ روز پدیده گرد و خاک را داشتهایم."
تهران فقط ۱۰ روز گرد و خاک دارد
بر اساس این گزارش، گرد و خاک که به تهران می رسد، صدای همه بلند می شود، مسوولان به فکر چاره می افتند و دنبال راهکار بین المللی می گردند. شهر تا مرز تعطیلی می رود و البته پیشنهادهای محیرالعقولی هم مطرح می شود، مثل آبپاشی معابر.
اما رییس سازمان هواشناسی می گوید تهران فقط ۱۰ روز با گرد و خاک مواجه است: “در تهران تعداد روزهایی که با مشکل گرد و خاک مواجهیم، به طور میانگین در ۱۰ سال گذشته کمتر از ۱۰ روز در سال بوده است. به همین دلیل وضعیت تهران در این زمینه در مقایسه با سایر استانهای کشور بحرانی نیست."
تقصیر ترکیه است
اما به وجود آمدن این گرد و خاک تمام نشدنی تقصیر کیست؟ آنطور که رییس سازمان هواشناسی می گوید، مقصر ترکیه است؛ “یکی از علل عمده پدیده گرد و خاک در منطقه، مهار آبهای مرزی است. این امر که توسط ترکیه طی سالهای گذشته با احداث سدهای متعدد صورت گرفته، موجب شده اکثر نخلستانهای عراق خشک شود.”
به گفته صناعی، هورها به عنوان فیلتر هوا عمل می کردند: “متاسفانه در زمان رژیم صدام این هورها خشک و آبهای آنها توسط کانالهایی به بخشهای دیگر منتقل شد که همین امر موجب نابودی هورها از جمله هورالعظیم شد. پدیده خشکسالی، هجوم کشورهای غربی و تاثیر آن بر کشاورزی عراق، تغییر مسیر رودخانهها و خشک شدن هورها از جمله علل اصلی پدیده گرد و خاک در منطقه است.”
چه باید کرد؟
این گزارش خاطرنشان می کند که با تمام این ها به نظر می رسد چندان مهم نیست که مقصر چه کسی است. مهم این است که چگونه می شود از گرد و خاک فرار کرد. تثبیت خاک، مالچ پاشی، درختکاری، باروری ابرها، احیای تالاب ها، خراب کردن سدها، و یا حتی آبپاشی! راهکارهای بلند مدت و کوتاه مدتی هستند که تاکنون ارائه شده. اما رییس سازمان هواشناسی گفته برای گرد و خاک عملا هیچ راه فیزیکی وجود ندارد: “هیچ راهکار فیزیکی برای مقابله با پدیده گرد و خاک وجود ندارد، فقط باید در مناطقی که منشا گرد و خاک در آنهاست اقدام اساسی صورت گیرد تا از این مناطق شاهد ورود گرد و خاک به کشور نباشیم. از سوی دیگر مالچ پاشی هم تنها سه سال ماندگاری دارد. به همین دلیل سرمایه گذاری عظیم برای این مساله نیاز است.”
او درباره بارورسازی ابرها و تاثیر آن بر پدیده گرد و خاک هم گفت: “بارورسازی ابرها راهکار موثری برای مقابله با پدیده گرد و خاک نیست و آنقدرها بر روی پدیده گرد و خاک تاثیر ندارد از سوی دیگر حداکثر تاثیر این پدیده بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است.”
به گفته او سازمان هواشناسی جهانی اعلام کرده است بارور سازی ابرها در نقاطی که میزان بارش سالانه در آنها زیر ۲۵۰ میلیمتر است جواب نمیدهد: “بر این اساس بارورسازی ابرها در استان هایی مانند سمنان، یزد، اصفهان، خراسان رضوی، قم، سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان و … امکان اجرا ندارد. بارورسازی ابرها تکنولوژی است که از روسیه گرفته شده است. اگر واقعا بارورسازی ابرها پاسخگو بود چرا روسیه در آتش سوزی وسیع سه سال قبل خود که چندین ماه جنگلهای آن در آتش میسوخت از این تکنولوژی استفاده نکرد؟”
صناعی همچنین گفت:”ترکیه باید بخشی از خسارتهای وارد شده در این زمینه را بپذیرد، قطعا عراق به تنهایی نمیتواند این مشکل را حل کند و اگر همه هماهنگیها صورت گیرد، حل مشکل گرد و خاک حداقل ۱۰سال زمان نیاز دارد. لذا باید هرچه سریعتر مسئولان ذیربط در این زمینه وارد عمل شده و همکاریهای منطقهای را برای مقابله با این پدیده گسترش دهند.”
پیش از این اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست درباره چاره مقابله با گرد و خاک گفته: “برنامه بلندمدت جلوگیری از خشکشدن تالابها، چرای بیرویه دام در مراتع و حفظ جنگلهاست که نیاز به یک برنامهریزی دقیق و همه جانبه با همکاری مسئولان مربوطه و نیز کشورهای درگیر دارد که البته کارهای انجام شده توسط این کشورها به خاطر گستردگی مناطق موفق نبوده است.”
به گفته او برنامه کوتاه مدتی همچون مالچ پاشی برای این وسعت نمیتواند تدبیر خیلی مناسبی باشد، ضمن اینکه مالچ نیز چون از مواد نفتی است برای خاک و رشد گیاهان اصلا مناسب نیست و به خاک آسیب میرساند.
جـــرس:
در شرایطی که از ابتدای سالجاری به
دلایل متعدد از جمله افزایش نرخ ارز، عدم حمایت سیستم بانکی از نظام تولید و
مشکلات ناشی از اجرای هدفمندی، قیمت کالاها رو به افزایش نهاد، برخی خبرها
از رواج زیرمیزی برای دریافت ارز ۱۲۲۶ تومانی در کشور نیز حکایت دارد.
خبرگزاری مهر طی گزارشی پیرامون وضعیت ارز و بازار در سال گذشته نوشته است:
امسال، سال رقابت بود، رقابتی که از ابتدای سال سرسختانه وارد میدان و
بازار شده و اگرچه هم اکنون تلاش بازیگران آن به اوج رسیده و رو به افول
دارد، اما همچنان رقابت باز وجود دارد. اما این بار رقابت بر سر سبقت گرفتن
در حمایت از تولید ملی، جهاد اقتصادی یا همت مضاعف برای حمایت از کار و
سرمایه ایرانی نبود، بلکه ماراتنی برای بالا رفتن قیمتها از ابتدای سال شکل
گرفته بود.
بر اساس این گزارش، از ابتدای سال جاری (۹۱) به دلایل متعدد از جمله افزایش نرخ ارز به صورت رسمی و غیر رسمی، عدم حمایت سیستم بانکی از نظام تولید کشور و در نهایت، مشکلات و مسائل تورمی ناشی از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم رو به افزایش نهاد و در نهایت، کار به جایی رسید که صدای همه درآمد. چه آنهایی که خود به خرید میروند و از حال و روز بازار مطلع هستند و چه کسانی که شاید سال به سال به خرید نرفته و یا ماهها از حرکات موزون قیمتها خبر ندارند.
همچنین با اشاره به وعده ها و عملکرد دولتی ها و نقش آنها در بحران موجود آمده است: بعد از برنامهریزیهای متعدد وزارتخانههای جهاد- کشاورزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت برای تامین کالاهای مورد نیاز مردم و بازگشت آرامش به بازار، اما گویا برخی دستگاههای دولتی هنوز علاقهای ندارند که قیمت کالاها در بازار کاهش یابد و اگرچه همه از عملکرد آنها نالان و ناراضی هستند، اما باز هم با افتخار سر خود را بالا میگیرند، آمار اعلام میکنند و با قدرت از اجرای قانون هدفمندی یارانهها میگویند.وعدهای که هم عملی شد و هم نشد... در این میان، مهدی غضنفری، وزیر صنعت، معدن و تجارت که به نوعی سکاندار بازار هم به شمار میرود، به میدان آمد و وعده داد که تا پایان اردیبهشت ماه با تمهیدات صورت گرفته از سوی دولت، قیمتها رو به کاهش میگذارد؛ بخشی از وعده او عملی شد و بخشی دیگر همچنان مردم را در انتظار نگه داشته است.
بر اساس این گزارش، وزیر دولت دهم معتقد است که "سیستم بانکی باید همراهی بیشتری داشته باشد، چراکه مصوبات مناسبی از دولت برای حمایت از تولید و تنظیم بازار بیرون میآید که متاسفانه در پیچ و خمهای اداری گم میشود و زمینهای برای اجرا نمییابد"، نمونه آن نیز تخصیص ارز به واردکنندگان کالاهای اساسی و مواد اولیه بخش تولید بود که اگرچه دولتیها به خصوص مسئولان بانک مرکزی اعلام میکنند که ارز مورد نیاز را فراهم خواهند کرد، اما در عمل تاکنون دست هیچ تولید کننده ای به این ارزها به راحتی نرسیده است.
رواج زیرمیزی در بانکها برای دریافت ارز ۱۲۲۶ تومانی
یکی از تولیدکنندگان کشور در گفتگو با مهر گفت: دریافت ارز ۱۲۲۶ تومانی افسانهای بیش نیست و تاکنون هیچ یک از تولیدکنندگان نتوانستهاند بدون اینکه رئیس شعبه بانک یا برخی معاونان را راضی کنند، در اولویت برای دریافت ارز دولتی قرار گیرند.
وی میافزاید: صحت این مطلب را هم تولیدکنندگان میدانند و هم مدیران بانکی به خوبی به آن واقفند، چراکه به خصوص در پایتخت که حجم عمدهای تجارت کشور را با داشتن بیشترین کارت بازرگانی صادره در خود جای داده است، بیشترین مراجعه را نیز به شعبات بانکی برای دریافت ارز ۱۲۲۶ تومانی دارد، این در شرایطی است که برخی مدیران شعبه با دریافت مبالغی، حاضر میشوند که برخی تجار را در اولویت دریافت ارز قرار دهند.
این تولیدکننده که خود واردکننده مواد اولیه هم هست، میگوید: در واقع، دست تولیدکنندگان تا به حال به ارز ۱۲۲۶ تومانی نرسیده است و اگر هم این اتفاق افتاده باشد، حتما ارز را کمتر از ۱۲۳۰ تومان نخریده اند.دستوراتی که فقط کاغذبازی است...
یکی از واردکنندگان کالاهای اساسی کشور در این رابطه میگوید: در برخی مواقع توافق با صادرکنندگان بیشتر از توافق با مدیران بانکی با صرفه است، اگرچه صادرکنندگان ارز را حداقل با قیمت ۱۴۰۰ تومان میفروشند، اما به راحتی ارز بین دو طرف مبادله میشود، در حالی که اگر قرار باشد ارز دولتی از بانکها دریافت شود، علاوه بر اینکه به اصطلاح باید دم مدیر بانک را دید، باید هزینههای بسیاری از جمله زمان و ریال را باید خرج کرد تا بتوان ارز دولتی گرفت.
وی میافزاید: دستوراتی که از سوی برخیها صادر میشود، تنها کاغذ بازی است و کسی حرف آنها را در سطوح پایینتر نمیخواند، در حالیکه اگر شما حاضر باشید مبلغی خرج کنید تا برخیها را ببینید، حتما میتوانید به راحتی به ارز ۱۲۲۶ تومانی هم دسترسی پیدا کنید.
در انتهای این گزارش خاطرنشان شده است که به هرحال به نظر میرسد زمانی که تجار و واردکنندگان کالاهای اساسی این نکات را مطرح میکنند و دسترسی به ارز را یک رویا میدانند حال و روز بازار نباید بهتر از این باشد.
بر اساس این گزارش، از ابتدای سال جاری (۹۱) به دلایل متعدد از جمله افزایش نرخ ارز به صورت رسمی و غیر رسمی، عدم حمایت سیستم بانکی از نظام تولید کشور و در نهایت، مشکلات و مسائل تورمی ناشی از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم رو به افزایش نهاد و در نهایت، کار به جایی رسید که صدای همه درآمد. چه آنهایی که خود به خرید میروند و از حال و روز بازار مطلع هستند و چه کسانی که شاید سال به سال به خرید نرفته و یا ماهها از حرکات موزون قیمتها خبر ندارند.
همچنین با اشاره به وعده ها و عملکرد دولتی ها و نقش آنها در بحران موجود آمده است: بعد از برنامهریزیهای متعدد وزارتخانههای جهاد- کشاورزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت برای تامین کالاهای مورد نیاز مردم و بازگشت آرامش به بازار، اما گویا برخی دستگاههای دولتی هنوز علاقهای ندارند که قیمت کالاها در بازار کاهش یابد و اگرچه همه از عملکرد آنها نالان و ناراضی هستند، اما باز هم با افتخار سر خود را بالا میگیرند، آمار اعلام میکنند و با قدرت از اجرای قانون هدفمندی یارانهها میگویند.وعدهای که هم عملی شد و هم نشد... در این میان، مهدی غضنفری، وزیر صنعت، معدن و تجارت که به نوعی سکاندار بازار هم به شمار میرود، به میدان آمد و وعده داد که تا پایان اردیبهشت ماه با تمهیدات صورت گرفته از سوی دولت، قیمتها رو به کاهش میگذارد؛ بخشی از وعده او عملی شد و بخشی دیگر همچنان مردم را در انتظار نگه داشته است.
بر اساس این گزارش، وزیر دولت دهم معتقد است که "سیستم بانکی باید همراهی بیشتری داشته باشد، چراکه مصوبات مناسبی از دولت برای حمایت از تولید و تنظیم بازار بیرون میآید که متاسفانه در پیچ و خمهای اداری گم میشود و زمینهای برای اجرا نمییابد"، نمونه آن نیز تخصیص ارز به واردکنندگان کالاهای اساسی و مواد اولیه بخش تولید بود که اگرچه دولتیها به خصوص مسئولان بانک مرکزی اعلام میکنند که ارز مورد نیاز را فراهم خواهند کرد، اما در عمل تاکنون دست هیچ تولید کننده ای به این ارزها به راحتی نرسیده است.
رواج زیرمیزی در بانکها برای دریافت ارز ۱۲۲۶ تومانی
یکی از تولیدکنندگان کشور در گفتگو با مهر گفت: دریافت ارز ۱۲۲۶ تومانی افسانهای بیش نیست و تاکنون هیچ یک از تولیدکنندگان نتوانستهاند بدون اینکه رئیس شعبه بانک یا برخی معاونان را راضی کنند، در اولویت برای دریافت ارز دولتی قرار گیرند.
وی میافزاید: صحت این مطلب را هم تولیدکنندگان میدانند و هم مدیران بانکی به خوبی به آن واقفند، چراکه به خصوص در پایتخت که حجم عمدهای تجارت کشور را با داشتن بیشترین کارت بازرگانی صادره در خود جای داده است، بیشترین مراجعه را نیز به شعبات بانکی برای دریافت ارز ۱۲۲۶ تومانی دارد، این در شرایطی است که برخی مدیران شعبه با دریافت مبالغی، حاضر میشوند که برخی تجار را در اولویت دریافت ارز قرار دهند.
این تولیدکننده که خود واردکننده مواد اولیه هم هست، میگوید: در واقع، دست تولیدکنندگان تا به حال به ارز ۱۲۲۶ تومانی نرسیده است و اگر هم این اتفاق افتاده باشد، حتما ارز را کمتر از ۱۲۳۰ تومان نخریده اند.دستوراتی که فقط کاغذبازی است...
یکی از واردکنندگان کالاهای اساسی کشور در این رابطه میگوید: در برخی مواقع توافق با صادرکنندگان بیشتر از توافق با مدیران بانکی با صرفه است، اگرچه صادرکنندگان ارز را حداقل با قیمت ۱۴۰۰ تومان میفروشند، اما به راحتی ارز بین دو طرف مبادله میشود، در حالی که اگر قرار باشد ارز دولتی از بانکها دریافت شود، علاوه بر اینکه به اصطلاح باید دم مدیر بانک را دید، باید هزینههای بسیاری از جمله زمان و ریال را باید خرج کرد تا بتوان ارز دولتی گرفت.
وی میافزاید: دستوراتی که از سوی برخیها صادر میشود، تنها کاغذ بازی است و کسی حرف آنها را در سطوح پایینتر نمیخواند، در حالیکه اگر شما حاضر باشید مبلغی خرج کنید تا برخیها را ببینید، حتما میتوانید به راحتی به ارز ۱۲۲۶ تومانی هم دسترسی پیدا کنید.
در انتهای این گزارش خاطرنشان شده است که به هرحال به نظر میرسد زمانی که تجار و واردکنندگان کالاهای اساسی این نکات را مطرح میکنند و دسترسی به ارز را یک رویا میدانند حال و روز بازار نباید بهتر از این باشد.
جـــرس:
هاشمی
رفسنجانی پیرامون مذاکرات اتمی بغداد میان ایران و گروه ۱+۵ گفت: "در مورد
مذاكرات بغداد بعد از استانبول با اظهاراتی كه ایرانیها و غربیها كردند
یك خوش بینی كاذبی درست شد. هم ما میخواستیم در داخل كشورمان امیدی پیدا
بشود و هم غربیها به خاطر مشكلات فراوان اقتصادی كه دارند نیاز به آن
صحبتها داشتند. اما در بغداد معلوم شد اینطوری نیست. آنچه فعلا معلوم است
آنها با حربه تحریم پیش می آیند و میگویند ما با تحریم توانستهایم ایران
را به نرمش در مذاكرات بكشانیم."
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، هاشمی رفسنجانی طی گفتگویی تفصیلی، به طرح دیدگاه های خود پیرامون مسائل مختلف پرداخته، از جمله پیرامون رابطه با آمریکا از رهگذر اتمی گفت: "بالاخره ما باید یك حسن نیتی از آمریكائیها ببینیم (در موضوع مذاكرات ۵+۱). اگر آنها بخواهند در عین خصومت از مذاكره هم استفاده كنند جواب نمیدهد، معكوس جواب میدهد، واقعا اگر یك روز آمریكا حسن نیت نشان دهد وضع فرق میكند. به فرموده امام اگر آمریكا آدم بشود، آن وقت میتوانیم مشكلات را حل كنیم، قرار نیست تا قیامت با آمریكا قهر باشیم. الان آمریكاییها از موضع تحریم و فشار میخواهند كار بكنند. در مذاكره هم آنها دست بالا دارند. تحریمها را تصویب كردهاند. فشارها را بر ما آوردهاند. تحریمهای سازمان ملل را اعمال كردهاند. حالا وقتی مینشینیم برای مذاكره میگویند شما این كار را بكنید تا ما تحریمها را كم كنیم. این كه مذاكره نیست. مذاكره این است كه به طور مساوی با دو امكان با هم بنشینند مصالح عمومی را در نظر بگیرند، مصالح جامعه را در نظر بگیرند و با هم كار و همكاری كنند. "
وی در خصوص وضعیت فعلی کشور و پاسخ به این پرسش که "ارزیابی شما از این دولت فعلی چیست و فكر میكنید چه دولتی میتواند ایران را به درستی اداره كند"، گفت: "ما یك دولتی را میپسندیم كه خیلی عالمانه، مدبرانه، با اعتدال عمل كند و از نیروهای بخشهای مختلف جامعه از نیروهای كارآ و غیرباندی و جامع كشور استفاده بشود. من الآن روی شخص خاصی نظر ندارم.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، هاشمی رفسنجانی طی گفتگویی تفصیلی، به طرح دیدگاه های خود پیرامون مسائل مختلف پرداخته، از جمله پیرامون رابطه با آمریکا از رهگذر اتمی گفت: "بالاخره ما باید یك حسن نیتی از آمریكائیها ببینیم (در موضوع مذاكرات ۵+۱). اگر آنها بخواهند در عین خصومت از مذاكره هم استفاده كنند جواب نمیدهد، معكوس جواب میدهد، واقعا اگر یك روز آمریكا حسن نیت نشان دهد وضع فرق میكند. به فرموده امام اگر آمریكا آدم بشود، آن وقت میتوانیم مشكلات را حل كنیم، قرار نیست تا قیامت با آمریكا قهر باشیم. الان آمریكاییها از موضع تحریم و فشار میخواهند كار بكنند. در مذاكره هم آنها دست بالا دارند. تحریمها را تصویب كردهاند. فشارها را بر ما آوردهاند. تحریمهای سازمان ملل را اعمال كردهاند. حالا وقتی مینشینیم برای مذاكره میگویند شما این كار را بكنید تا ما تحریمها را كم كنیم. این كه مذاكره نیست. مذاكره این است كه به طور مساوی با دو امكان با هم بنشینند مصالح عمومی را در نظر بگیرند، مصالح جامعه را در نظر بگیرند و با هم كار و همكاری كنند. "
وی در خصوص وضعیت فعلی کشور و پاسخ به این پرسش که "ارزیابی شما از این دولت فعلی چیست و فكر میكنید چه دولتی میتواند ایران را به درستی اداره كند"، گفت: "ما یك دولتی را میپسندیم كه خیلی عالمانه، مدبرانه، با اعتدال عمل كند و از نیروهای بخشهای مختلف جامعه از نیروهای كارآ و غیرباندی و جامع كشور استفاده بشود. من الآن روی شخص خاصی نظر ندارم.
این اول ماجرا ست
هاشمی در خصوص انقلاب های منطقه با بیان اینکه "من هنوز وضع غیر عادی در مصر و تونس و این جور جاها نمیبینم"، اظهار عقیده کرد: "یمن كه فعلا چیزی معلوم نیست. در لیبی هم مردم پیروز نشدند، ناتو پیروز شد. در لیبی اگر ناتو حاضر نمیشد، نیروهای قذافی مردم را میزدند. اگر مردم لیبی به این رشد رسیده بودند كه انقلاب خودجوش میكردند وضع فرق میكرد، اما پیروزی لیبی به ناتو بستگی داشت. الان هم لیبی را تا حدودی ناتو حفظ كرده است. در مجموع حركتها كند شده است، به همین ادله اما متوقف نشده، دیر یا زود جاهای دیگر هم این حركات و انقلابها شروع خواهد شد."
مشارکت پایین مردم مصر در انتخابات جای تعجب دارد
هاشمی در خصوص مصر نیز می گوید: "یكی دو تا انتخاباتی كه در مصر برگزار شده مذهبیها برنده شدهاند. شاید همین هم باعث شد دیگران هوشیارتر بشوند و مقاومت بكنند. در این انتخابات هم تا به حال مذهبیها جلو هستند. برای اینكه همین دو سه گروه اخوان و سلفیها و بعضی گروههای دیگر هم كه هستند، جمع بندیاش این میشود كه اكثریت هستند. بعلاوه اینكه پنجاه درصد مردم مصر هم در انتخابات شركت نكردهاند. این برای من یك پدیده عجیب و غریب است كه مردمی كه اینقدر از دیكتاتوری رنجیده بودند و حالا یك فضایی باز شده و باید یك كسی را انتخاب كنند، نمیآیند. ما خیال میكردیم هشتاد تا نود درصد در انتخابات مصر شركت میكنند. انتخاباتشان هم آزاد بود كسی نتوانست اعتراض بكند. نتیجه انتخابات مجلس باعث حضور كم رنگ مردم مصر در انتخابات ریاست جمهوری شد. برنده شدن سلفیها و تندروها در انتخابات مجلس باعث شد كه این مشكل پیش بیاید. البته تبلیغات هم علیه این جریان هست. ما از همه مسائل داخل مصر اطلاع نداریم. مجموع اینها باعث شده مردم مصر درچار تردید شوند. این هم غیر طبیعی نیست. قطعا غربیها متمایل به روی كار آمدن یك حكومت مذهبی در مصر نیستند. مگر اینكه بترسند اگر مذهبیها روی كار نیایند دوباره اكثریت جامعه مصر ناراضی بشوند و این نارضایتی دوباره در مصر انقلاب بوجود بیاورد. امنیت، استمرار پیدا نمیكند. چیزهای دیگری پدید میآید. زیاد اغراق نكنیم كه مصر اوضاع خوبی ندارد. آمدن احمد شفیق نمیتواند زیاد مهم باشد. معمولی است. مگر در خود ایران در انقلاب خودمان آقای نبیصدر رای نیاورد؟ آقای بنیصدر در بطن انقلاب نبود، ولی وقتی از پاریس آمد به ایران، با اكثریت قاطع رئیسجمهور شد. اینجا هم آن موقع اگر شخصی مثل امام نبود و بحران را مهار نمیكرد، ممكن بود مسیر به غلط پیش برود. "
دروغ ممنوع/ ابوالفضل قدیانی، یکی از ده ها زندانی که جرمشان انتقاد از رهبری است
کلمه: در سومین سالگرد ۱۳ خرداد ۸۸، روز دروغ ممنوع، روزی که میرحسین موسوی همه ی دروغگویان حاکمیت را به سکوت فراخواند، محمدحسن رحیمیان از نمایندگان ولی فقیه ادعا کرده که رهبری در سال ۸۸ دستور آزادی کسانی را که اتهامشان توهین به رهبری بوده، صادر کرده است. این دروغ بزرگ در حالی مطرح شده که بسیاری از زندانیان سیاسی پس از انتخابات به اتهام توهین به رهبری محاکمه و زندانی شده اند و هنوز تعدادی از آنها در زندان اند.ابوالفضل قدیانی یکی از نمونه هایی است که شرح وضعیت او، دروغ نمایندهی رهبری را رسوا می سازد. او از جمله زندانیان سیاسی است که به جرم انتقاد از رهبری در زندان اند. قدیانی ۶۷ ساله هفته پیش در حالی حکم یک سال حبس خود را در زندان دریافت کرد که از آذرماه گذشته به طور غیر قانونی در زنذان به سر می برد.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تا پیش از این در دو پرونده جداگانه، به ترتیب به یک سال و سه سال حبس محکوم شده بود که محکومیت اولی قطعی بود و در آذر ۱۳۹۰ پایان یافت. محکومیت سه سال قدیانی هنوز در مرحله تجدید نظر است و قطعی نیست. بدین ترتیب او باید در آذرماه آزاد می شد، اما تا هفته پیش که در پرونده سوم به یک سال حبس دیگر محکوم شد، به طور غیر قانونی او را در زندان نگه داشته بودند.
به علاوه، یک سال حبس سومین پرونده هم که در دادگاه بدوی صادر شده، هم اکنون در مرحله تجدید نظر است و هنوز قطعی نیست. بنابراین با توجه به وثیقه ای که برای قدیانی صادر و تامین شده، نگهداری او در زندان همچنان غیر قانونی است. دلیل این رفتار قانون شکنانه، چیزی جز صراحت لهجه وی در انتقاد از آیت الله خامنه ای نیست.
هم در خصوص سه سال حبس پیش گفته، و هم در پرونده جدیدی که برای ابوالفضل قدیانی تشکیل شده، موضوع پرونده وی چیزی جز انتقاد از رهبری و عملکرد حاکمیت زیردست وی نبوده است. پرونده جدید، که قدیانی به تازگی به خاطر آن به یک سال حبس دیگر محکوم شده، به خاطر نامه انتقادی قدیانی به رهبری در ۹ دی تشکیل شده است.
وی در دادگاهی به خاطر نوشتن این نامه برایش تشکیل شد، خطاب به قاضی مقیسه گفت: «متاسفانه شما به عنوان رییس دادگاه، دست نشانده دستگاه امنیتی هستی و دستگاه قضایی اساسا استقلال ندارد، آقای صادق لاریجانی که قاضی القضات این مملکت است می گوید افتخار می کنم که امر بر و فرمانبردار رهبری هستم. شما اگر خود را مسلمان می دانید حتما خبر دارید که دادگاه امیرالمومنین و آن یهودی چطور برگزار شد، وقتی قاضی علی (ع) را با کنیه خطاب کرد، علی (ع) اعتراض کرد که عدالت و مساوات را میان او یک یهودی رعایت کند و اما آیا امروز دستگاه قضایی که قاضی القضاتش خود را فرمانبر رهبری می داند، می تواند آقای خامنه ای را به دادگاه بیاورد و به شکایت من از او رسیدگی کند؟»
پس از این دادگاه و درج خبر آن در کلمه، شورای عالی امنیت ملی با ارسال نامه ای به دادستانی تهران که به امضای سعید جلیلی دبیر این شورا رسیده است، با اشاره به مواضع ابوالفضل قدیانی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب از درون زندان، خواستار برخورد و تشدید مجازات این زندانی سیاسی شد.
ورود مسئول عالی ترین نهاد امنیتی کشور در این پرونده که این روزها مشغول مذاکرات با قدرت های جهانی است پس از آن صورت گرفت که موضوع “خطر نقد مستقیم مقام رهبری در سطح جامعه از طریق نامه های سرگشاده” در شورای عالی امنیت ملی به عنوان تهدیدی جدی علیه امنیت نظام تلقی شد.
کوفی عنان در سوریه: این حمام خون باید متوقف شود
کلمه – گروه بین الملل: با وجود آنکه مقامات سوریه از ورود ناصر القوده، معاون کوفی عنان به دمشق ممانعت کردند، کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب در امور سوریه، روز دوشنبه (هشتم خرداد) وارد دمشق، پایتخت سوریه شده است. کوفی عنان سه روز پس از کشتار غیرنظامیان در شهر حوله به سوریه سفر کرده است تا با بشار اسد و گروههای اپوزیسیون دیدار کند. در شرایط کنونی ناظران حضور عنان در سوریه را برای تحقق طرح صلح او تعیینکننده میدانند.به گفته احمد فیاض، سخنگوی عنان، او روز سهشنبه با بشار اسد و دیگر مقامهای عالیرتبه رژیم سوریه دیدار خواهد کرد. علاوه بر این ملاقاتهایی با گروههای اپوزیسیون برنامهریزی شدهاند. عنان پس از ورود به سوریه اعلام کرد که از کشتار روز جمعه در شهر حوله شوکه شده است. به گفته عنان، این حمام خون که بیش از ۱۰۰ قربانی از جمله چندین زن و کودک را به کام مرگ کشید، پیآمدهای منفی بسیاری خواهد داشت. او افزود که در شرایطی حساس به سوریه آمده است.
به گزارش بی بی سی، عنان پس از ورود به دمشق، شرایط سوریه را وضعیتی بحرانی توصیف کرد. او که روز سهشنبه با بشار اسد، رئیسجمهور سوریه دیدار خواهد کرد، اضافه کرد که این گفتوگوها صریح و جدی خواهد بود. کوفی عنان همچنین گفت که طرح صلح پیشنهادی اش باید به طور جامع اجرایی شود و نه تنها دولت سوریه، بلکه هر فردی که اسلحه در اختیار دارد، باید عزم خود را برای پایان دادن صلحآمیز به بحران کنونی نشان دهد.
حمایت روسیه از طرح کوفی عنان
همزمان با شدت یافتن اقدامات دیپلماتیک برای پایان دادن به خشونتها در سوریه، وزیران امور خارجه روسیه و بریتانیا نیز اعلام کردهاند که از طرح صلح پیشنهادی عنان برای برقراری آتشبس در سوریه حمایت میکنند.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه و ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا روز دوشنبه (هشتم خرداد) در کنفرانسی خبری در مسکو اعلام کردند که هر دو کشور بر سر اجرایی شدن طرح صلح پیشنهادی کوفی عنان در سوریه اتفاق نظر دارند. سرگئی لاوروف گفت که روسیه در رویکرد خود نسبت به آنچه در سوریه میگذرد، اختلافنظرهایی با دیگر کشورها داشته، ولی این رویکرد صادقانه بوده است و روسیه در شرایط کنونی از طرح صلح آقای عنان حمایت میکند. او تاکید کرد: مهم ترین موضوع این است که به خشونتها پایان داده شود. وزیر امور خارجه روسیه هم با اشاره به تداوم تلفات غیرنظامیان در ناآرامیهای اخیر سوریه گفت که هر دو طرف درگیر در کشته شدن این افراد نقش داشتهاند و مقصر هستند.
روز یکشنبه، ۲۷ ماه مه، سازمان ملل متحد اقدام دولت سوریه در استفاده از تسلیحات سنگین علیه غیرنظامیان در شهر حولة و مرگ دستکم ۱۰۸ نفر در این شهر را محکوم کرد. سازمان ملل متحد اعلام کرده است که ۴۹ کودک و ۳۴ زن از جمله کشتهشدگان روز جمعه در حولة بودهاند. با این حال، نماینده سوریه در سازمان ملل متحد آنچه را سونامی دروغها از سوی تعدادی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد خواند، محکوم کرد. روسیه از متحدان اصلی سوریه در منطقه به شمار میرود و پیش از این، به همراه چین مانع اقدامات سازمان ملل متحد برای تحریم این کشور شدهاند.
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا در کنفرانس خبری مشترک با لاوروف گفت که در مذاکرات امروز دو طرف امنیت جهانی و سیاستهای خارجی مهمترین موضوع مورد بحث بود و گفتوگوی صادقانه و خوبی درباره وضعیت سوریه انجام شده است. او اضافه کرد: اجرایی کردن طرح صلح پیشنهادی عنان در اولویت نخست بریتانیا برای برقراری آرامش در سوریه است. پیش از این، برای سفر هیگ به مسکو برنامهریزی شده بود، ولی همزمانی آن با تحولات اخیر در سوریه باعث شد نقش روسیه در پایان دادن به خشونتها در سوریه به اصلیترین محور مورد بحث دو کشور تبدیل شود.
وزیر امور خارجه بریتانیا با اشاره به اختلافنظرهایی که پیش از این درباره چگونگی حل و فصل بحران در سوریه وجود داشت، گفت: دو کشور بر سر این موضوع اتفاق نظر دارند که طرح (کوفی) عنان بهترین امید برای سوریه و در شرایط کنونی، تنها امید سوریه برای پایان دادن به خشونتهاست. هیگ خواهان اجرایی شدن هرچه سریعتر طرح صلح پیشنهادی کوفی عنان در سوریه شد و گفت که این طرح میتواند مانع بروز جنگ داخلی در سوریه شود و باید اطمینان حاصل کرد که رژیم سوریه آن را اجرایی میکند.
با وجود اعزام ۲۸۰ نفر از ناظران سازمان ملل متحد به سوریه، درگیریها در این کشور همچنان ادامه داشته است. ناظران سازمان ملل متحد بنا بود روند اجرایی شدن طرح صلح پیشنهادی کوفی عنان در سوریه را زیر نظر داشته باشند.
استفاده از تسلیحات سنگین علیه غیرنظامیان
شورای امنیت سازمان ملل متحد روز یکشنبه با تشکیل نشستی فوقالعاده، دولت بشار اسد را به دلیل استفاده از تسلیحات سنگین علیه غیرنظامیان به شدت محکوم کرد و خواهان عقبنشینی نیروهای ارتش از مناطق مسکونی شد. در بیانیه شورای امنیت، کشتار در شهر حولة نیز به شدت محکوم شد. با این حال، نماینده سوریه در سازمان ملل متحد، تعدادی از اعضای شورای امنیت را متهم کرد که سعی دارند کشورهای جهان را درباره نقش دولت سوریه در این کشتار به انحراف بکشانند.
مخالفان دولت سوریه میگویند که در جریان حمله به حولة نیروهای ارتش این شهر را زیر آتش گرفتهاند و شبهنظامیان طرفدار دولت با حمله به منطقه، مردم را در خیابانها و خانههایشان کشتهاند. دولت سوریه گروههایی را که تروریستهای مسلح میخواند، مسئول ناآرامیهای این کشور معرفی کرده است. ژنرال مود، رئیس هیات ناظران سازمان ملل متحد در سوریه در ارتباطی اینترنتی که روز یکشنبه با اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد داشت، گفت که در جریان حمله به حولة ۱۰۸ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدهاند.
طرح شش مادهای کوفی عنان
طرح صلح کوفی عنان شامل شش ماده به شرح زیر است:
• طی یک فرایند سیاسی به رهبری سوریه به خواستهها و دغدغههای مردم سوریه پاسخ داده شود
• پایان اقدامات مسلحانه خشونتآمیز به هر شکل و از سوی همه طرفهای درگیر، زیر نظر سازمان ملل متحد برای حفظ جان غیرنظامیان
• همه طرفهای درگیر، از رسیدن کمکهای انساندوستانه به تمام مناطق درگیری اطمینان حاصل کنند
• مقامات مسئول سرعت آزادسازی زندانیانی را که به طور خودسرانه بازداشت شدهاند و نیز تعداد آزادشدهها را افزایش دهند
• مقامات، آزادی تردد روزنامهنگاران در سرتاسر کشور را فراهم کنند
• مقامات، به حق آزادی تجمعات و حق تظاهرات مسالمتآمیز احترام بگذارند
ده ها کشته و زخمی در آتش سوزی گسترده در دوحه
آتش سوزی گسترده در یکی از مراکز تجاری در دوحه دهها کشته و مصدوم بر جای گذاشت.به گزارش الجزیره آتش، یکی از مراکز تجاری را در دوحه پایتخت قطر فرا گرفت. بر اثر این آتش سوزی نوزده نفر که سیزده نفر آنان کودک بودند جان سپردند و هفده نفر مصدوم شدند.
سازمان آتش نشانی شهر دوحه بلافاصله ماموران خود را برای خاموش کردن آتش به محل اعزام کرد. هم اکنون کارشناسان در حال بررسی علت این آتش سوزی هستند.
دروغ ممنوع/ سخنان احمدی نژاد کذب محض است
ایستادگی علیه دروغگوییهای بیپروای رئیس دولت
کلمه_ سیدحامد آرین: اولین دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد توام بود با اخبار ضد و نقیضی که از سوی رییس هیات دولت می رسید، دروغ هایی که در چهار سال اول خیلی برای افکار عمومی آشکار نبود و در سطح کارشناسان و فعالان سیاسی نمود داشت.شاید وقتی مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی از شورای نگهبان خواست احمدی نژاد را به خاطر دروغگویی رد صلاحیت کند، برای خیلی ها قابل درک نبود که عمق دروغ در لا به لای دولت نهم تا چه حد رسوخ کرده و این خطر چگونه آینده سیاسی کشور را تهدید می کند.
سوم خرداد ۸۸ وقتی اولین بار پلاکاردهای “فقط دروغ” و ” دروغه، دروغه” در برابر دوربین ها در خرمشهر به نمایش گذاشته شد، اولین نمود عمومی از دروغگویی رییس هیات دولتی بود که جدای از هاله نور و کشف انرژی هسته ای در زیر زمین خانه دانش آموز شهرستانی، خبر از افتتاح و بهره بردای از ده ها پروژه داده بود که نه اثری از پروژه بود و نه عمران و آبادانی.
اوج دروغ و اتهام زنی احمدی نژاد در جایی که یکی از مراجع تقلید تاکید کرده بود نباید به “دروغگو” رای داد، در برابر دیدگان میلیون ها ببیننده خود را نشان داد، وقتی رییس هیات دولت در برابر چشمان متحیر میلیون ها ایرانی، چشم در چشم میرحسین موسوی دوخت و اسناد کذب ارائه کرد و دروغ گفت. اینجا بود که میرحسین انگشت اتهام به سمت رییس دروغگوی دولت نهم گرفت.
آن روز در خاطره ها ماند و در حافظه ملت ما ثبت شد. پس از آن بود که مردم در یک اقدام خودجوش وقتی به حمایت از نامزد های ریاست جمهوری خود می پرداختند، با طراحی تابلوی “دروغ ممنوع” مسئولان را دعوت به صداقت کردند.
هرچند دامنه دروغ گویی مسئولان به تقلبی بزرگ در انتخابات ریاست جمهوری منجر شد و میلیون ها ایرانی به خیابان ها آمدند و رای سبز خود را فریاد کردند و خون فرزندانشان سنگفرش خیابان ها را سرخگون کرد، اما دروغ و دروغگویی از این سرزمین رخت بر نبست و احمدی نژاد در راس هیاتی از مردانش کذب و دروغ را به آنجا رساند که حتی نزدیکترین کسان و حامیان سینه چاکش هم او را به دروغ گویی متهم کردند.
صفتی که میردربند خیلی پیشترها در این رییس هیات دولت دیده بود. وقتی احساس خطر و تکلیف کرد و دو دهه انزوا را برای خدمت دوباره به مردم رها کرد و به میدان مبارزه ای آمد که هماوردانش برای کسب قدرت به هر حیله و دروغی متوسل شده و برای بیرون راندن رقیب از هیچ منکری کوتاهی نمی کردند.
برای کسانی که شنیده بودند، نامزد انتخاباتی شان را با چه ترفندهایی از میدان به در برده بودند، خیلی عجیب بود که صفحات روزنامه ها را ببینند که مزین شده این بار به اعترافات حامیان احمدی نژاد و گلایه آنان از دروغگویی این رییس منتصب هیات دولت.
آنها که شنونده خطبه های نماز جمعه ای تاریخی بودند، همان خطبه ای که خطیبش رهبری، گفته بود ” بنده اینجا در منبر نماز جمعه، در خطبه هایى که در حکم نماز است، حقایق را باید بیان بکنم…..از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیس جمهورِ قانونى کشور شد. حتى از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانىها را براى من مىآوردند و من می دیدم یا گاهى مىشنیدم؛ تهمتهائى زدند، حرفهائى گفتند؛ به کى؟ به کسى که رئیس جمهور قانونى کشور است، متکى به آراء مردم است. نسبتهاى خلاف دادند، رئیس جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است، به دروغگوئى متهم کردند! اینها خوب است؟کارنامههاى جعلى براى دولت درست کردند، اینجا آنجا پخش کردند، که ما که در جریان امور هستیم، مىبینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است؛ فحاشى کردند؛ رئیس جمهور را خرافاتى، رمال، از این نسبتهاى خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.”
چند ماهی نگذشته بود از این سخنان که تیم منتصب احمدی نژاد، با عنوان ” انحرافی” و به جرم رمالی و اشاعه خرافات به دادگاه فرا خوانده شدند و به حبس رفتند و محکمه ها برایشان برپا شد.
سالی نگذشت که وزیر برکنار شده مورد تایید رهبری به صراحت سخن از دروغ گویی احمدی نژاد گفت، پرده داری ها کنار رفت و رسانه ها به نقل از منوچهر متکی نوشتند: “شایسته جایگاه ریاست جمهوری نیست که در اظهارات ۲۰ سطری ایشان، ۲۴ نکته خلاف واقع، ناروا و یا ادعای نادرست وجود داشته باشد.”
و این روال ادامه یافت و هر روز تیتری با عنوان ” سخنان احمدی نژاد کذب است” ادعاهای رییس هیات دولت دروغ محض است” زینت بخش روزنامه ها و رسانه های داخلی شد. نه به نقل از رسانه های بیگانه و دشمنان و مخالفان و اجانب و …. بلکه نقل قول هایی از نماینده رهبری در موسسه کیهان و نماینده اصولگرای حامی احمدی نژاد و وزیر مورد تایید رهبری و …..
امروز دیگر کسی به دنبال یافتن نکات خلاف واقع در سخنان احمدی نژاد نیست، آنجا که می گوید ” ایران آزاد ترین کشور جهان است.”، ” در ایران زندانی سیاسی نداریم” ،” آقایان موسوی و کروبی در حصر نیستند و آزادانه زندگی می کنند”،” در کشور ما سانسور وجود ندارد و مطبوعات آزاد هستند که هرچه می خواهند بنویسند”، ” فرار مغزها صحت ندارد” ” بنزین مورد نیاز را از این بعد خودمان می توانیم تولید کنیم ونیازی به واردات بنزین نداریم” و صدها دروغ ریز و درشتی که مردم هر روز با همه وجودشان درک می کردند، وقتی فشارهای قدرت های بزرگ را می دیدند که عرصه را بر کشور تنگ می کند، بخوبی می فهمیدند که ادعای ” در سیاست خارجی در اوج اقتدار هستیم” یعنی چه و زمانی که می گفت ” که نرخ تورّم نسبت به دوران قبل از من در ریاست جمهوری, بسیار پایین تر است” مردم آن را در سفره های کوچک خانه شان می دیدند و دیگر نیازی نبود که میرحسین انذار دهد ” شما امروز به سخنان دولتیان گوش کنید. به نظر می رسد که کشورما کمترین نرخ تورم را دارد و یا رشد بیکاری به حداقل خود رسیده و یا آنکه کشور ما بیشترین سرمایه های اقتصادی جهان را جذب می کند و گویی سرمایه گذاران پشت دروازه کشور صف کشیده اند تا اجازه شرکت در سرمایه گذاری ها را بگیرند. دروغ گویی تا آنجا پیش رفته که می گویند مردم ما آزادترین کشور دنیا هستند. به نظر من باید تامل کنیم. آنها می دانند دروغ می گویند و یا حافظه شان دچار اختلال شده است.”
لغو همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران، با دخالت مسئولان امنیتی
دومین همایش ملی آسیبهای اجتماعی ایران با دخالت و اعمال نفوذ مسئولان امنیتی لغو شد.به گزارش کلمه، این همایش که قرار بود در روزهای نهم و دهم خرداد سال ۱۳۹۱ در دانشگاه تهران برگزار شود، آنطور که انجمن جامعهشناسی ایران اعلام کرده، «با وجود هماهنگیهای انجام شده و بر خلاف انتظار، از سوی مسئولان امنیتی لغو» شده است.
انجمن جامعه شناسی ایران بابت لغو این برنامه از جامعه علمی کشور عذر خواسته و از بیتوجهی «برخی دست اندرکاران به اهمیت کاربرد دانش اساتید و پژوهشگران در جهت کاهش مسائل و آسیبهای اجتماعی ابراز تأسف و اعلام نارضایتی» کرده است.
این همایش قرار بود با محورهایی همچون هویت، ضعف اخلاق کار، کار کودک، خشونت کلامی، جراحی زیبایی، ایدز، معضلات ازدواج، اعتیاد، مسائل زنان و … برگزار شود و احمد مسجدجامعی، محمدامین قانعی راد، پرویز پیران، رضا داوری اردکانی، سعید معیدفر، سیدمصطفی محقق داماد، محمدجواد زاهدی، منصور وثوقی، حمید پارسانیا، هادی خانیکی، تقی آزادارمکی، باقر ساروخانی و حمیدرضا جلایی پور از جمله سخنرانان آن بودند.
همچنین قرار بود در حاشیه این همایش، مراسم نکوداشت پیشکسوتان و پژوهشگران برجسته مسائل و آسیبهای اجتماعی ایران برگزار و در آن از پرویز پیران، جعفر سخاوت، داور شیخاوندی، رحمت الله صدیق سروستانی و سعید معیدفر با اهدای نشان علمی دکتر غلامحسین صدیقی تقدیر به عمل آید.
برگی دیگر از طرحهای بیمطالعه دولت:
قطع ناگهانی حقوق کارمندان انتقالی از تهران
بیش از یک سال از انتقال گروههایی از کارمندان دولت از تهران میگذرد، با این حال طبق اعلام دیوان محاسبات از ۶ ماه پیش حقوق افراد منتقل شده به کلانشهرهایی مانند شیراز، تبریز و حتی قم به دلیل مشکلات قانونی قطع شده است!
به
گزارش مهر، چندسالی میشود که دولت با هدف سبک سازی پایتخت وعده هایی را
به کارمندان شاغل در دستگاه ها، وزارتخانه ها و بخشهای مختلف دولتی از جمله
تسهیلات مسکن و افزایش حقوق را داده است.
همچنین
مطرح شده است که به محض اعلام درخواست از سوی متقاضیان خروج از تهران
امکان ادامه اشتغال افراد در دیگر شهرها که به انتخاب فرد متقاضی خواهد بود
نیز فراهم می شود و افراد می توانند بدون هیچگونه نگرانی بار سفر ببندند و
پایتخت را به امید شروع یک زندگی دیگر در سایر شهرهای ایران برای همیشه
ترک کنند.
سایه تردید در تصمیم متقاضیان انتقال از تهران
البته
این درخواست دولت از کارمندان زیرمجموعه خود مورد استقبال و پذیرش
گروههایی نیز واقع شد و امروز درصدی از نیروهای شاغل در دستگاههای مختلف
استانهای کشور، از تهران منتقل شده اند.
با
این حال، ممکن است با توجه به بروز برخی مسائل و حواشی برای کارمندان
انتقالی از تهران به سایر شهرها که البته در حال حاضر فقط متوجه انتقال
یافتگان به دیگر کلانشهرهای کشور از جمله شیراز، تبریز، مشهد و احتمالا
اصفهان، قم و کرج و … خواهد بود؛ دیگر افرادی که به دنبال خروج از تهران بوده اند را در تصمیم خود مردد کند.
هرگونه
ایجاد مشکل در حفظ شرایط قبل از انتقال کارمندان متقاضی خروج از پایتخت و
یا احتمالا عمل نکردن دولت به وعده های داده شده مانند تسهیلات مسکن و
افزایش حقوق ها به نسبت مناطقی که متقاضی انتخاب می کند، می تواند باعث
شکست این طرح و توقف ادامه خروج کارمندان از تهران شود.
برخورد طرح انتقال از تهران به ماده ۶۵ قانون برنامه
متاسفانه این طرح دولت برای خروج کارکنان از تهران حاشیهدار شد و خبر می رسد که دیوان محاسبات با استناد به بند الف ماده ۶۵ قانون
برنامه پنجم توسعه، دستور توقف پرداخت هرگونه حقوق و مزایا به کارمندان
منتقل شده به دیگر کلانشهرها کشور از جمله شیراز را داده است.
طبق بند الف ماده ۶۵ برنامه پنجم توسعه، هرگونه انتقال به کلانشهرها (کرج نیز جزو کلانشهر است) جز در مورد مقامات(ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری) و در موارد خاص ممنوع است. این حکم و سایر مقررات مربوط به انتقال و مأموریت کارکنان رسمی و ثابت بین دستگاه ها در مورد کارکنان پیمانی و قراردادی (در طول قرارداد) قابل
اجراء است، موارد خاص با تشخیص کارگروهی با عضویت نمایندگان معاونت،
معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور و دستگاه متبوع تعیین
میشود.
یک کارمند انتقالی از تهران به شیراز در گفتگو با مهر با اعلام اینکه از حدود ۶ ماه گذشته دستور توقف پرداخت حقوق و مزایای ما را داده اند و در این مدت حتی بیمه ما نیز قطع شده است، گفت: با
توجه به پیگیری های فراوانی که انجام داده ایم، هنوز موفق به برقراری حقوق
خود نشده ایم و عنوان می شود بدون حل مشکل، حقوق ما متوقف خواهد ماند.
این کارمند یک وزارتخانه اقتصادی کشور، اظهار داشت: در
اول مرداد ماه سال گذشته به همراه چند نفر دیگر از همکاران تقاضای انتقال
به شیراز را داده بودیم که پس از مدتی با حکم رسمی و طی مراحل قانونی برای
ادامه کار به شیراز آمدیم.
وی ادامه داد: پس
از مدتی به ما اعلام کردند با آغاز اجرای برنامه پنجم توسعه و ممنوعیت
هرگونه انتقال از کلانشهر تهران به سایر کلانشهرها تا زمان تعیین تکلیف این
مشکل، هیچگونه حقوق و مزایایی به ما تعلق نخواهد گرفت در صورتی که ما در
تمام این مدت به محل های کار خود می رویم.
قطع ناگهانی حقوق کارمندان
به
گفته وی، در سال گذشته بر اساس تصمیم کمیته ای متشکل از دستگاه اعزام
کننده، معاونت نظارت راهبردی و معاونت توسعه رئیس جمهور مراحل انتقال به
شیراز انجام شده است که البته با دریافت موافقت مورد نیاز طبق سیاست های
سال گذشته دولت انجام شد.
این کارمند انتقالی از تهران، تاکید کرد: طی ماه های گذشته به ما اعلام کردند به دلیل انتقال به کلانشهر شیراز مشمول بند الف ماده ۶۵ قانون برنامه پنجم توسع می شویم و انتقال ما از اساس دارای مشکل بوده است. با ورود دیوان محاسبات به این موضوع، هم اکنون از دریافت هرگونه حقوق و مزایا محروم شده ایم.
وی خاطر نشان کرد: از ۲ ماه
قبل از سال نیز نامه نگاری ها و پیگیری هایی را با دفتر معاونت رئیس جمهور
انجام دادیم که در نهایت اعلام کردند تفاهم نامه ای در این زمینه تنظیم
شده و برای امضای نهایی به معاونت برنامه ریزی رئیس جمهور ارسال شده است.
به
گفته این کارمند، دفتر معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور
اعلام کرد تفاهم نامه ای را تهیه کردیم که طی آن استثنائا انتقال از تهران
را در شکل خاصی ببینند و از این طریق بتوان تکلیف منتقل شدگان از تهران به
یک کلانشهر دیگر را حل کرد.
این کارمند انتقالی از تهران، گفت: چندماه
از بیان اینکه تفاهم نامه ای آماده شده و لازم است به امضای معاونت برنامه
ریزی برسد می گذرد با این حال این نگرانی نیز ایجاد شده که با جابجایی
معاونین رئیس جمهور در معاونت برنامه ریزی و توسعه مدیریت؛ پیگیری این
موضوع نیز یا به تعویق بیافتد و یا اینکه اجرای آن متوقف شود.
نامه نگاری بین معاونتهای رئیس جمهور
وی در این زمینه که آیا امکان پیگیری این موضوع از طریق وزارتخانه ای که از طریق آن به شیراز منتقل شده اند وجود ندارد؟ تصریح کرد: با
پیگیری هایی که انجام شد، وزارتخانه ما صرفا اعلام کرد نامه ما را به
معاونت توسعه مدیریت ارسال کرده است و آنها هستند که باید در این زمینه
تصمیم بگیرند!
این کارمند دولت با اظهارنگرانی از ادامه روند قطع حقوق و مزایای خود و دیگر همکارانش، بیان داشت: ما
برای خود تعهداتی ایجاد کرده ایم و با دریافت تسهیلات بانکی باید اقساط
خود را موقع بپردازیم چون در غیر اینصورت به مشکل بر خواهیم خورد.
وی
همچنین از بروز این مشکل برای کارمندان انتقالی دیگر دستگاه ها مانند
آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، میراث فرهنگی، صنعت و معدن و اقتصاد
خبر داد و افزود: کارمندانی نیز در این وزارتخانه ها هستند که با مشکلات مشابه ما مواجه هستند.
به
گفته این کارمند، در مدت زمانی که حقوق و مزایای آنها با نظر دیوان
محاسبات و تا زمان حل مشکل قانونی قطع خواهد بود، دستگاه ذیربط نیز هیچگونه
حقوقی به عنوان کمک، مساعده و شرایطی از این دست را برای آنها فراهم نکرده
است و به دلیل قطع بودن حقوق، حتی بیمه های آنها نیز قطع شده است!
وزارت بهداشت اعلام کرد:
۲۳ هزار و ۹۰۲ نفر مبتلا به ایدز در ایران
وزارت بهداشت آخرین آمار تعداد موارد ثبت شده ابتلا به HIV/AIDS را تا پاییز سال ۱۳۹۰ تعداد ۲۳ هزار و ۹۰۲ نفر اعلام کرد.
به گزارش فارس، بر اساس آمار جمعآوری شده از دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تا تاریخ اول دی ۱۳۹۰ مجموعا ۲۳ هزار و ۹۰۲ نفر افراد مبتلا به HIV/AIDSدر کشور شناسایی شدهاند که ۹۱درصد آنان را مردان و ۹ درصد را زنان تشکیل میدهند.
بنابراین گزارش تاکنون ۳۳۰۵ نفر مبتلا به ایدز شناسایی شده و ۴۵۶۲ نفر از افراد مبتلا فوت کردهاند. ۴۶/۵ درصد از مبتلایان به HIV در زمان ابتلا در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال قرار داشتهاند که بالاترین نسبت در سنین گروههای سنی را به خود اختصاص میدهند.
بر اساس این گزارش، علل ابتلا به HIV در بین کل مواردی که از سال ۱۳۶۵ تاکنون در کشور به ثبت رسیدهاند به ترتیب، تزریق با وسائل مشترک در مصرفکنندگان مواد (۶۹/۷ درصد)، رابطه جنسی (۱۰/۳ درصد). دریافت خون و فرآوردههای خونی (۱ درصد) و انتقال از مادر به کودک (۰/۹ درصد) بوده است.۱۸/۱ درصد از این گروه نامشخص مانده است.
در مقایسه این آمار با مواردی که ابتلا آنان در سال ۱۳۸۹ گزارش شده است، اعتیاد تزریقی ۶۶/۱ درصد، برقراری روابط جنسی ۲۰/۷ درصد و انتقال از مادر مبتلا به کودک ۲/۷ درصد را تشکیل داده است. در ۱۰/۵ درصد از موارد شناسایی شده در این سال راه انتقال نامشخص بوده و هیچ مورد جدید ابتلا از راه خون و فرآوردههای خونی گزارش نشده است.
روزنامه شرق: ۶۲ درصد مدالآوران المپیادی از کشور رفتهاند
طی بررسی صورت گرفته، از مجموع ۲۲۵ دانشآموز ایرانی که طی سالهای ۱۳۷۲ (۱۹۹۳م) تا ۱۳۸۶ (۲۰۰۷م) در ۵۳ المپیاد جهانی شرکت کردند بیش از ۱۴۰ نفر معادل۶۲/۲درصد آنها هماکنون در یکی دانشگاههای مطرح دنیا در آمریکا و کانادا تحصیل میکنند. مقصد ۶۶/۴ درصد دانشآموزان مدالآور المپیادی کشور آمریکا است.
به
گزارش روزنامه شرق، ۶۲درصد از دانشآموزان مدالآور المپیادی کشور طی
۱۴سال گذشته به کشورهای توسعهیافته دنیا اعم از آمریکا و کانادا مهاجرت
کردهاند.
طی بررسی صورت گرفته در این روزنامه از مجموع ۲۲۵ دانشآموز ایرانی که طی سالهای ۱۳۷۲ (۱۹۹۳م) تا ۱۳۸۶ (۲۰۰۷م) در ۵۳ المپیاد جهانی شرکت کردند بیش از۱۴۰ نفر معادل ۲/۶۲درصد آنها هماکنون در یکی دانشگاههای مطرح دنیا در آمریکا و کانادا تحصیل میکنند.
دانشآموزان
و مدالآوران دیروز ایران و دانشجویان، اساتید و متخصصان امروز کشورهای
توسعهیافته طی ۱۴سال گذشته در چهار زیرگروه المپیادهای جهانی ریاضی،
فیزیک، شیمی و کامپیوتر مدالآور بودند و بنا به هر شرایطی بخش عظیمی از
آنها هماکنون کشور دیگری را به عنوان محل تحصیل و زندگی خود انتخاب
کردهاند. نخبگانی
که به دلیل کسب رتبههای بینالمللی در المپیادهای معتبر علمی در دنیا
مصداق یا نشانه روشنی برای فرار مغزها یا مهاجرت نخبگان هستند. آنها
در کنار بسیاری از نخبگان ایرانی که مارک یا برچسب حضور در المپیادهای
جهانی را ندارند و با چراغ خاموش پا از جغرافیای مرزی کشور بیرون
میگذارند، بخش عمدهای از جامعه نخبگان ایرانی در کشورهای توسعهیافته را
تشکیل میدهند.
براساس
بررسیهای صورت گرفته طی سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۶ همه ساله تیمهای سه تا پنج
نفره دانشآموزان ایرانی پای ثابت المپیادهای جهانی بودند. طی این سالها در گروه فیزیک ۶۵ نفر، ریاضی ۵۶ نفر، کامپیوتر ۵۶، شیمی ۴۸ نفر شرکت کرده و مدالآور بودهاند. ۲/۶۹درصد المپیاد فیزیک، ۷/۷۶درصد
ریاضی، ۵۰درصد کامپیوتر و ۵۰درصد شیمی هماکنون با خروج از ایران در
دانشگاههای مطرح و درجه اول دنیا در کشورهای آمریکا، کانادا، فرانسه و
آلمان مشغول تحصیل، تدریس و پژوهش هستند. میزبان
آنها دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی برتر و تاثیرگذاری در دنیا همچون
دانشگاه هاروارد، استنفورد، امآیتی، کالیفرنیا، کمبریج، جان هاپکینز و
پرینسون در آمریکا و دانشگاه تورنتو و سایمونفریز در کانادا هستند.
صندوق
بینالمللی پول در گزارش سال ۲۰۰۹ خود اعلام کردهاست ایران به لحاظ
مهاجرت نخبگان، با مهاجرت سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰هزار متخصص در میان ۹۱ کشور در
حال توسعه یا توسعه نیافته جهان، مقام نخست را دارد.
همچنین
طبق آمار ارایه شده توسط مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹ نیز، ۶۰هزار نفر
از ایرانیانی که در این سال مهاجرت کردهاند در زمره مهاجران نخبه
دستهبندی میشوند و بخش عظیمی از آنها را متخصصان ایرانی تشکیل میدهند. نکته
قابل توجه دیگر عدم تمایل به بازگشت به کشور با توجه به فراهم شدن موقعیت
بالای شغلی و زندگی برای متخصصان ایرانی در کشورهای میزبان بهخصوص آمریکا
و کاناداست. به
طوریکه بسیاری از دانشآموزان دیروز و متخصصان امروز در حال حاضر در دوره
فراغت از تحصیل و مشغول به انجام امور تخصصی و پژوهشی شدهاند.
مبدا کجاست؟ دانشگاه شریف
براساس
بررسیهای صورت گرفته در صفحات اینترنتی نخبگان ایرانی در دانشگاهها و
دریافت رزومههای علمی از بخش زیادی از آنان بیش از ۹۴درصد نخبگان ایرانی
که هماکنون در دانشگاههای مطرح دنیا در حال تدریس یا تحصیل هستند، دوره
لیسانس خود را در دانشگاه صنعتی شریف تهران گذراندهاند. این نسبت در شرکتکنندگان المپیاد فیزیک، ریاضی و کامپیوتر بیش از المپیاد شیمی معنادار است. چرا
که در رشته شیمی با توجه به توسعه نسبی دانشگاههای علوم پزشکی کشور،
نخبگان بیش از دانشگاه شریف جذب این دانشگاهها بهخصوص در رشتههای علوم
پزشکی میشوند. اما این مساله چیزی از امپراتوری شریف در میان دانشگاههای فنی - مهندسی کم نمیکند. امپراتوریای
که به گواه بسیاری از اساتید و مسوولان آن دانشجویانش مانند برگریزان
پاییزی از این دانشگاه کم میشوند و پس از طی دوران لیسانس با اولین پاسخ
مثبت دانشگاههای آمریکایی و کانادایی با شریف خداحافظی میکنند.
اگرچه
دانشگاه شریف طی سالهای اخیر یکی از برترین کرسیهای دانشگاهی کشور را در
زمینههای فنی و مهندسی پرورش داده است، اما در کنار این اقدام شاید بتوان
این دانشگاه را پرازدحامترین سکوی پرتاب نخبگان به کشورها و کرسیهای
دانشگاهی توسعهیافته خواند.
مقصد کجاست؟ آمریکا
اقبال آمریکا برای جذب نخبگان ایرانی بالاتر از کشورهای اروپایی است. این
اقبال بیش از پیش ناشی از توسعهیافتگی بالای کرسی دانشگاهی در این کشور و
سهم پنج دانشگاه آمریکایی از مجموع ۱۰ دانشگاه برتر دنیا در بسیاری از
ردهبندیهای معتبر بینالمللی است.
در
حال حاضر از میان ۱۴۰ دانشآموزی که طی سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۷ با شرایط
نخبگی جذب دانشگاههای معتبر دنیا شدهاند، سهم آمریکا با سایر کشورهای
دنیا قابل قیاس نیست. دانشگاههای آمریکا در زیر گروههای مختلف میزبان ۶۶/۴درصد از نخبگان بررسی شده بودند.سهم دانشگاههای آمریکا از جذب دانشآموزان مدالآور در المپیاد فیزیک ۷۵درصد، در المپیاد شیمی ۴۰/۷درصد، المپیاد کامپیوتر ۸۴ و در المپیاد ریاضی ۹۰/۹درصد از نخبگان ایرانی بوده است. آماری که اثبات میکند کشور آمریکا و کرسیهای دانشگاهی آن بزرگترین میزبان نخبگان درجه اول ایرانی طی سالهای اخیر بوده است.
پس از آمریکا کشور کانادا با اختلافی معنادار در زیر گروههای المپیاد فیزیک میزبان ۱۵درصد، در المپیاد شیمی ۵۹/۳درصد، المپیاد کامپیوتر ۱۶ و در المپیاد ریاضی ۹/۱درصد از نخبگان ایرانی بوده است. (موارد
اندکی نیز از حضور نخبگان بررسی شده در کشورهای فرانسه، آلمان، برزیل و
انگلیس نیز وجود داشته که به دلیل اختلاف آماری معنادار بسیار زیاد در
گزارش به آن اشاره نشده است). با توجه به آمارهای مطرح شده پیشتازی کانادا در رشته شیمی از آمریکا در جذب نخبگان ایرانی قابل مشاهده است.
براساس
بررسی صورت گرفته نیاز کشور کانادا نسبت به جذب دانشجویان پزشکی و تقویت
جامعه پزشکی این کشور دلیل روشنی برای جذب نخبگان ایرانی در رشته شیمی است.
۶۵درصد نخبگان در دانشگاههای درجه یک آمریکا
ردهبندهای
معتبر بینالمللی همه ساله پنج دانشگاه درجه یک آمریکا در میان ۱۰ دانشگاه
برتر دنیا را از قلم نمیاندازند؛ دانشگاههای هاروارد، استانفورد، موسسه
تکنولوژی هاروارد (امآیتی) شیکاگو و پرینستون که سهم بالایی در تولید علوم در این کشور دارند.
براساس بررسی صورت گرفته از رزومه علمی ۱۴۰ نخبه ایرانی که در المپیادهای علمی از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۷ مدالآور بودند، ۶۶/۴درصد در دانشگاههای آمریکا مشغول به تدریس، تحصیل و پژوهش هستند. نکته حایز اهمیت آن است که از مجموع کل آنها بیش از ۳/۶۵درصد از دانشآموزان دیروز و متخصصان امروز در چهار دانشگاه درجه اول آمریکا جذب شدهاند.
در این میان سهم موسسه تکنولوژی هاروارد (امآیتی) ۲۲/۵درصد، سهم دانشگاه استانفورد ۲۲/۵درصد، سهم دانشگاه کالیفرنیا ۱۳/۹درصد، سهم دانشگاه پرینستون ۲/۱ و دانشگاه شیکاگو در کالیفرنیا ۴/۳درصد است.
سرنوشت نخبگان ایرانی در دانشگاههای کانادا نیز همچون دانشگاه آمریکا با دانشگاههای مطرح این کشور همراه شده است. به طوریکه از مجموع ۱۴۰ نخبه بررسی شده ۲۳/۵درصد یا ۳۳ نفر در چهار دانشگاه مطرح کانادا یعنی دانشگاه تورنتو، واترلو، سایمون فریز و مونترال در حال تحصیل، تدریس و پژوهش هستند.
آغوش باز «گوگل» و «مایکروسافت» روی نخبگان
شاید به جرات بتوان گفت که دانشگاههای آمریکا ایستگاه اول نخبگان ایرانی هستند. در حال حاضر بسیاری از این نخبگان و متخصصان جذب شرکتهای غول بزرگ فناوری، زیر گروههای صنعت و دانشکارن (knowledge workers) شدهاند.
بررسیهای صورت گرفته در روزنامه شرق نشان میدهد شرکتهای بزرگ گوگل و مایکروسافت، بیشترین سهم را در این میان دارند.
هماکنون
بهشاد بهزادی فوق دکترای زیستشناسی مولکولی محاسباتی از موسسه ماکس پلانک
و دارنده مدال نقره المپیاد کامپیوتر در سال ۱۹۹۸ در کشور پرتغال و
محمدحسین باطنی فارغالتحصیل دانشگاه پرینستون آمریکا و دارنده مدال طلای
المپیاد کامپیوتر در سال ۲۰۰۲ در کشور فنلاند هر دو از اعضای اصلی تیم
تحقیقاتی شرکت فناوری اطلاعات گوگل در کشور آمریکا هستند. همچنین
امید اعتصامی فارغالتحصیل دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیای آمریکا، دارنده
مدال نقره المپیاد کامپیوتر در سال ۲۰۰۱ در کشور چین، محمدعلی ابام فوق
دکترای مهندسی کامپیوتر هندسه محاسباتی و گسسته در دانشگاه دورتموند آلمان،
دارنده مدال برنز المپیاد جهانی ریاضی در سال ۱۹۹۵ در کشور کانادا و محسن
بیاتی فوق دکترای فناوری اطلاعات از دانشگاه استانفورد، دارنده مدال طلای
المپیاد جهانی ریاضی در سال ۱۹۹۷ در کشور آرژانتین و شاهد حاجی علی احمد
دکترای علوم ریاضی در دانشگاه میشیگان آمریکا، دارنده مدال طلای المپیاد
جهانی ریاضی در سال ۱۹۹۸ در کشور تایوان نیز هر چهار نفر از اعضای گروه
تحقیقاتی شرکت مایکروسافت در کشور آمریکا هستند.
زبان تلخ آمار
براساس آمارهای منتشر شده از سوی محققان هماکنون چهار تا پنجمیلیون مهاجر ایرانی در ۳۲ کشور جهان حضور دارند. آمریکا
با نزدیک به یکمیلیون ایرانی بیشترین سهم را دارد و بیش از یک چهارم
ایرانی تبارهای آمریکا دارای مدرک فوق لیسانس و دکترا هستند که در میان ۶۷
گروه نژادی آمریکا این بالاترین شاخص تحصیلات است.
از
سوی دیگر ایرانیان مقیم خارج از کشور دستکم سرمایهای بالغ بر
۸۰۰میلیارد دلار را دارا هستند که معادل با بیش از یک دهه پول فروش نفت در
کشور است.
صندوق
بینالمللی پول نیز در سال ۲۰۰۹ میگوید بیش از ۵۰۰ پروفسور ایرانی در
ایالات متحده وجود دارد که در امآیتی یا استانفورد یا دیگر مراکز علمی و
دانشگاهی آمریکا تاثیرگذار هستند و این رقم معادل با یک پنجم کل استادان
ما در داخل کشور است. چراکه در حال حاضر کل استادان در داخل کشور در سال ۹۰-۸۹ برابر با دوهزار و ۵۶۰ نفر بوده است.
چندی
پیش نیز سازمان توسعه ملل متحد گزارشی را منتشر کرد و براساس آن مشخص شد
که ایران با ۱۵۰ تا ۱۸۰هزار نفر خروجی رکورددار مهاجرت نیروی متخصص است. براساس معادلههای اقتصادی خروج سالانه این میزان نیروی متخصص برابر است با خروج ۵۰میلیارد دلار سرمایه در هر سال است.
غمانگیزتر
آنکه براساس پژوهش صورت گرفته در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بیش
از ۷۰درصد دانشجویان دکترای آن دانشگاه که موفق به دریافت مدرک دکترای خود
شدهاند به فکر مهاجرت هستند.
اعلام خطر آل اسحاق:
نظام بانکی در شرایط عادی نیست
رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران گفت:در شرایط حال حاضر اقتصادی کشور، این قوانین به بسته شدن درهای بیشتری به روی فعالان اقتصادی منجر می شود.
به
گزارش خبرآنلاین، پانزدهمین نشست هیأت نمایندگان اتاق تهران در حالی
برگزار شد که یحیی آل اسحاق جرقه انتقاد از نظام پولی و بانکی کشور را زد و
با اشاره به برخی آمار رسمی که به تازگی از سوی مسوولان دولتی اعلام شده
است، گفت: در سمینارهای هفته گذشته، اعلام شد که حجم مطالبات معوق بانکی به مرز ۵۴ هزار میلیارد تومان نزدیک شده است در حالی که نسبت تسهیلات داده شده به منابع بانک ها افزایش چشمگیر و قابل ملاحظه ای تا حد ۱۰۹ درصد داشته است. به گفته رییس اتاق تهران، میزان تسهیلات پرداخت شده به ۹ برابر
حجم سرمایه بانک ها بالغ شده است و به این نگرانی ها باید فاصله ایجاد شده
میان نسبت منابع به مصارف بانک ها را که به حد بغرنجی رسیده است، اضافه
کرد.
رییس
اتاق تهران که این آمار را در جمع فعالان بخش خصوصی اعلام کرد، اظهار داشت
که بیان این آمار از زبان مسوولان دولتی در همایش پولی و بانکی اخیر، نشان
می دهد که نظام بانکی کشور در شرایط عادی نیست. آل
اسحاق در ادامه تأکید کرد که در چنین شرایطی، باید در نظام بانکی کشور و
سیاست های آن تجدیدنظر کرد و مانع به وجود آمدن مشکلات و معضلات جدی تر شد.
وی چگونگی تأمین منابع مالی واحدهای تولیدی را یکی از دغدغه ها و نگرانی های فعالان اقتصادی اعلام کرد و گفت: به گفته آقای موحدی قائم مقام وزیر صنعت،معدن و تجارت، ۷۰ درصد مشکلات واحدهای تولیدی مربوط می شود به چگونگی نحوه تأمین مالی این بخش ها. رییس
اتاق تهران معتقد است که در این زمینه دو مقوله به این نگرانی دامن زده
است؛ یکی آنکه هزینه های تأمین مالی بیش از میزان استاندارد است به طوری که
در مقایسه با رقبای خارجی، نیاز به منابع مالی در کشور ما دو و نیم برابر
بالاتر از حد استاندارد بین المللی است. به
گفته آل اسحاق، بخش دیگر مشکلات به قفل شدن منابع برمی گردد به گونه ای که
بروکراسی هایی ایجاد شده است که واحدهای تولیدی بخش خصوصی از دسترسی به
منابع بانک ها عملا بازمانده اند.
وی
به گشایش اعتبار که یکی از دغدغه های این روزهای بنگاه های اقتصادی است،
اشاره و تصریح کرد که در حال حاضر بانک ها برای گشایش اعتبار، ۱۲۰ درصد سپرده از متقاضیان طلب می کنند. او همچنین به طولانی شدن فرآیند ثبت سفارش ها و هزینه بر بودن آن اشاره کرد و خواستار رفع این موانع شد. به
گفته رییس اتاق تهران، در شرایطی که اوضاع اقتصادی کشور گرفتار کاستی هایی
شده است، مجموعه قوانینی از سوی دولت تصویب و به به اجرا گذاشته می شود که
به رغم ایده ال بودن، اما در شرایط حال حاضر اقتصادی کشور این قوانین به
بسته شدن درهای بیشتری به روی فعالان اقتصادی منجر می شود. آل اسحاق در این خصوص به طرح شبنم اشاره کرد که به زعم وی، اجرای آن در شرایط فعلی مناسب حال اقتصاد کشور نیست.
رییس
اتاق تهران در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد که شکاف عمیقی میان
شرایط حاکم بر بخش مالی اقتصاد و حوزه واقعی اقتصاد کشور ایجاد شده است به
نحوی که سودآوری بخش واقعی اقتصاد ۱۰ تا ۱۵ درصد است در حالی که هزینه های بانکی هزینه ای ۲۰ تا ۳۰ درصدی را بر گرده بنگاه های اقتصادی انداخته است.
آل اسحاق همچنین، قیمت گذاری ها را یکی دیگر از هزینه ای ایجاد شده در بخش تولید عنوان کرد و گفت: ما
در زمان جنگ تحمیلی و با توجه به اقتضائات آن دوره ، برای حمایت از
کالاهای اساسی به قیمت گذاری روی آوردیم و این سیاست در آن زمان نتیجه داد،
اما در شرایط فعلی قیمت گذاری مناسب حال اقتصاد کشور نیست و نتیجه عکس می
دهد. او در ادامه با بیان اینکه باید نگاه واقعی به اقتصاد داشت، افزود: شرایط
و اوضاع امروز اقتصاد ایران به گونه ای است که باید سیاست های راهگشا را
در پیش گرفت و نه سیاست های تعزیراتی و اعمال فشار بر بخش تولید. به گفته آل اسحاق، اکنون زمان ایجاد فضای بروکراسی در بخش اقتصاد کشور نیست. او در بخش دیگری از سخنان خود، به ظرفیت های ایجاد شده در بودجه و نیز صندوق توسعه ملی اشاره کرد و تأکید کرد: الان وقت آن است که این ظرفیت های بهینه را عملیاتی کرد.
ایران هدف پیچیدهترین ویروس سارق اطلاعات جهان
کسپراسکای:ساخت این ویروس کار یک دولت است
محققان گفتهاند،یک حمله پیچیده سایبری که با جمع آوری اطلاعات خصوصی از کشورهایی مثل اسرائیل و ایران همراه بود کشف شده است.
یک شرکت امنیتی به نام “کاسپرسکی لب” در روسیه به بیبیسی گفت بر این باور است که این بدافزار موسوم به “فلیم” (Flame) از اوت ۲۰۱۰ مشغول به کار بوده است.
این شرکت گفت معتقد است که حمله کار یک دولت بوده اما نمیتواند از سرمنشاء دقیق آن مطمئن باشد.
آنها “فلیم” را “یکی از پیچیده ترین تهدیدهایی که تاکنون کشف شده” توصیف کردند.
به گزارش بیبیسی تحقیق در مورد حمله در همکاری با اتحادیه ارتباطات بین المللی سازمان ملل انجام شد.
آنها مشغول تحقیق درباره بدافزار دیگری به نام “وایپر” بودند که گفته شد داده ها را از کامپیوترهایی در غرب آسیا پاک می کند.
در گذشته بدافزارهایی مانند “استاکس نت” تاسیسات اتمی در ایران را هدف گرفته بود. بدافزارهای دیگری مانند “دوکو” برای نفوذ به شبکه ها جهت سرقت اطلاعات طراحی شده بود.
ویتالی
کاملوک، کارشناس ارشد بدافزار در شرکت کاسپرسکی، گفت تهدید تازه ظاهرا
باعث خسارات فیزیکی نمی شود، اما مقادیر عظیمی اطلاعات حساس را جمع آوری می
کند.
او گفت: “زمانی
که یک سیستم آلوده می شود، بدافزار فلیم مجموعه عملیات پیچیده ای را آغاز
می کند که شامل ثبت تردد شبکه، برداشتن عکس از صفحه، ضبط مکالمات صوتی، ثبت
رکورد صفحه کلید و غیره است.”
آقای کاملوک گفت که بیش از ۶۰۰ هدف مشخص از افراد گرفته تا کسب و کارها، موسسات آکادمیک و سیستم های دولتی هدف گرفته شد.
مرکز “مدیریت امداد و هماهنگی عملیات رخدادهای رایانه ای” ایران (ماهر) با انتشار خبری گفت بر این باور است که “فلیم” مسئول “حوادث اخیر شامل نابودی انبوه داده ها” در کشور است.
حجم این بدافزار ۲۰ مگابایت یعنی ۲۰ بار بزرگتر از ویروس استاکس نت است. محققان گفتند که تحلیل آن ممکن است سال ها زمان ببرد.
ایران و اسرائیل
کاملوک گفت که حجم و پیشرفتگی “فلیم” حاکی است که نمیتواند کار مجرمان مستقل سایبری باشد و احتمالا با حمایت دولتی آفریده شده.
او
گفت فلیم برای دزدی پول از حساب های بانکی طراحی نشده و همچنین متفاوت از
ابزارهای ساده هک کردن و بدافزارهای مورد استفاده هکتیویستها (هکرهایی که دستور کار سیاسی مشخصی دارند) است؛ بنابراین استنباط او این است که حمله احتمالا متعلق به یک دولت است.
ایران، اسرائیل، سودان، سوریه، لبنان، عربستان سعودی و مصر از جمله کشورهایی هستند که مورد حمله قرار گرفتهاند.
کاسپرسکی ابتدا فلیم را در اوت ۲۰۱۰ ثبت کرد هرچند گفت احتمال زیادی دارد پیش از آن فعال بوده باشد.
پروفسور الن وودوارد از دانشکده کامپیوتری دانشگاه سوری گفت که این حملات خیلی قابل توجه هستند.
او گفت: “این اساسا یک جاروبرقی صنعتی برای جمع کردن اطلاعات حساس است.”
او توضیح داد که فلیم بسیار پیشرفته تر از استاکس نت است که برای یک وظیفه مشخص طراحی شده.
نامه دختر 9 ساله محمد رضایی به پدرش
محمد رضایی عضو شورای فعالان ملی-مذهبی روز یکشنبه برای اجرای حکم دو ساله خود روانه زندان شد. این فعال سیاسی در سال ۱۳۸۲ به جرم تشکیل ان جی او مخصوص مطالعات تاریخ و همکاری با تقی رحمانی ،رضا علیجانی و شهید هدی صابر در بند دو الف زیر نظر سپاه پاسداران بازجویی شده بود.
متن کامل نامه دختر وی به شرح زیر است:
نامه ای به پدر عزیزم
پدرعزیزم ،سلام ،امیدوارم هر جا هستی حالت خوب باشد . شعری برایت آماده کرده ام . لطفا آن را گوش کن
آن چه می شنوم حرف های تو
چشمی که می بینم چشم تو
اشکی که می بینم اشک تو
پدرم کجایی چرا تو را نمی بینم
صدایت می کنم جوابی نمی شنوم
پدرم بازگرد پدرم بازگرد
تو را هیچ گاه هیچ لحظه فراموش نخواهم کرد
دختر عزیزت زهرا رضایی
۸/۳/۹۱
تو را هیچ لحظه فراموش نخواهم نکرد
دختر ۹ ساله ی محمد رضایی یک روز بعد از اسارتش در نامه ای به پدرش شعری را تقدیم او کرده است. به گزارش سایت ملی-مذهبی زهرا رضایی در این نامه به پدرش اطمینان خاطر داده هرگز او را فراموش نخواهد کرد.محمد رضایی عضو شورای فعالان ملی-مذهبی روز یکشنبه برای اجرای حکم دو ساله خود روانه زندان شد. این فعال سیاسی در سال ۱۳۸۲ به جرم تشکیل ان جی او مخصوص مطالعات تاریخ و همکاری با تقی رحمانی ،رضا علیجانی و شهید هدی صابر در بند دو الف زیر نظر سپاه پاسداران بازجویی شده بود.
متن کامل نامه دختر وی به شرح زیر است:
نامه ای به پدر عزیزم
پدرعزیزم ،سلام ،امیدوارم هر جا هستی حالت خوب باشد . شعری برایت آماده کرده ام . لطفا آن را گوش کن
آن چه می شنوم حرف های تو
چشمی که می بینم چشم تو
اشکی که می بینم اشک تو
پدرم کجایی چرا تو را نمی بینم
صدایت می کنم جوابی نمی شنوم
پدرم بازگرد پدرم بازگرد
تو را هیچ گاه هیچ لحظه فراموش نخواهم کرد
دختر عزیزت زهرا رضایی
۸/۳/۹۱
اعتراض امام جمعه اهل سنت به نوع برخورد در زندان ها: برخی از آثار طاغوت در کشور ما باقی مانده است
سحام نیوز: مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان
در بخشی از خطبههای نماز جمعه این هفته زاهدان گفت: از زندانها
گزارشهایی به دست ما رسیده است که به زور ریش زندانیها را میتراشند یا
کوتاه می کنند. این کار خلاف اسلام و شریعت است. این شیوه ماموران طاغوت در
زمان شاه بود که حتی محاسن رهبر انقلاب را در زندان بیرجند قطع کردند.
آنها هنگامی که علما را دستگیر میکردند ریش علما را میتراشیدند. خدا
میداند زمانیکه ریش رهبر انقلاب را در زندان کوتاه کردهاند چه در دلشان
گذشته است.
به گزارش سنی آنلاین، ایشان افزود: متاسفانه برخی از آثار طاغوت در کشور ما باقی مانده است. ریش در اسلام یک سنت نزدیک به واجب است و برخی از علما بر وجوب آن تاکید کردهاند. اما ما میگوییم که ریش حداقل سنت موکده است.
مولوی عبدالحمید گفت: اگر کسی ریش نمیگذارد این را به حساب سستی آن فرد میگذاریم، اما وقتی کسی ریش میگذارد چگونه مامور جمهوری اسلامی به خود جرات میدهد ریش او را قطع کند؟! وقتی رهبر انقلاب، مراجع و علمای شیعه و سنی ریش میگذارند چرا باید ریش یک زندانی قطع شود.
وی افزود: انتظار ما از مقامات نظام اسلامی و بویژه رئیس محترم قوه قضائیه این است که اجازه ندهند در زندانها ریش زندانیها مانند دوران طاغوت تراشیده شود، در حالی که فرهنگ ریش گذاشتن، ریشه شرعی و اسلامی داشته و سنت حضرت رسول صلی الله علیه وسلم است.
به گزارش سنی آنلاین، ایشان افزود: متاسفانه برخی از آثار طاغوت در کشور ما باقی مانده است. ریش در اسلام یک سنت نزدیک به واجب است و برخی از علما بر وجوب آن تاکید کردهاند. اما ما میگوییم که ریش حداقل سنت موکده است.
مولوی عبدالحمید گفت: اگر کسی ریش نمیگذارد این را به حساب سستی آن فرد میگذاریم، اما وقتی کسی ریش میگذارد چگونه مامور جمهوری اسلامی به خود جرات میدهد ریش او را قطع کند؟! وقتی رهبر انقلاب، مراجع و علمای شیعه و سنی ریش میگذارند چرا باید ریش یک زندانی قطع شود.
وی افزود: انتظار ما از مقامات نظام اسلامی و بویژه رئیس محترم قوه قضائیه این است که اجازه ندهند در زندانها ریش زندانیها مانند دوران طاغوت تراشیده شود، در حالی که فرهنگ ریش گذاشتن، ریشه شرعی و اسلامی داشته و سنت حضرت رسول صلی الله علیه وسلم است.
ایران و اسرائیل، هدف یک حمله گسترده سایبری
سحام نیوز:محققان گفته اند که یک حمله پیچیده سایبری که
با جمع آوری اطلاعات خصوصی از کشورهایی مثل اسرائیل و ایران همراه بود کشف
شده است.
به گزارش بی بی سی، یک شرکت امنیتی به نام “کاسپرسکی لب” در روسیه به این خبرگزاری گفت بر این باور است که این بدافزار موسوم به “فلیم” (Flame) از اوت ۲۰۱۰ مشغول به کار بوده است.
این شرکت گفت معتقد است که حمله کار یک دولت بوده اما نمی تواند از سرمنشاء دقیق آن مطمئن باشد.
آنها “فلیم” را “یکی از پیچیده ترین تهدیدهایی که تاکنون کشف شده” توصیف کردند.
تحقیق در مورد حمله در همکاری با اتحادیه ارتباطات بین المللی سازمان ملل انجام شد.
آنها مشغول تحقیق درباره بدافزار دیگری به نام “وایپر” بودند که گفته شد داده ها را از کامپیوترهایی در غرب آسیا پاک می کند.
در گذشته بدافزارهایی مانند “استاکس نت” تاسیسات اتمی در ایران را هدف گرفته بود. بدافزارهای دیگری مانند “دوکو” برای نفوذ به شبکه ها جهت سرقت اطلاعات طراحی شده بود.
ویتالی کاملوک، کارشناس ارشد بدافزار در شرکت کاسپرسکی، گفت تهدید تازه ظاهرا باعث خسارات فیزیکی نمی شود، اما مقادیر عظیمی اطلاعات حساس را جمع آوری می کند.
او گفت: “زمانی که یک سیستم آلوده می شود، بدافزار فلیم مجموعه عملیات پیچیده ای را آغاز می کند که شامل ثبت تردد شبکه، برداشتن عکس از صفحه، ضبط مکالمات صوتی، ثبت رکورد صفحه کلید و غیره است.”
کاملوک گفت که بیش از ۶۰۰ هدف مشخص از افراد گرفته تا کسب و کارها، موسسات آکادمیک و سیستم های دولتی هدف گرفته شد.
مرکز “مدیریت امداد و هماهنگی عملیات رخدادهای رایانه ای” ایران (ماهر) با انتشار خبری گفت بر این باور است که “فلیم” مسئول “حوادث اخیر شامل نابودی انبوه داده ها” در کشور است.
حجم این بدافزار ۲۰ مگابایت یعنی ۲۰ بار بزرگتر از ویروس استاکس نت است. محققان گفتند که تحلیل آن ممکن است سال ها زمان ببرد.
او گفت فلیم برای دزدی پول از حساب های بانکی طراحی نشده و همچنین متفاوت از ابزارهای ساده هک کردن و بدافزارهای مورد استفاده هکتیویست ها (هکرهایی که دستور کار سیاسی مشخصی دارند) است؛ بنابراین استنباط او این است که حمله احتمالا متعلق به یک دولت است.
ایران، اسرائیل، سودان، سوریه، لبنان، عربستان سعودی و مصر از جمله کشورهایی هستند که دستخوش قرار گرفته اند.
کاسپرسکی ابتدا فلیم را در اوت ۲۰۱۰ ثبت کرد هرچند گفت احتمال زیادی دارد پیش از آن فعال بوده باشد.
پروفسور الن وودوارد از دانشکده کامپیوتری دانشگاه سوری گفت که این حملات خیلی قابل توجه هستند.
او به بی بی سی گفت: “این اساسا یک جاروبرقی صنعتی برای جمع کردن اطلاعات حساس است.”
او توضیح داد که فلیم بسیار پیشرفته تر از استاکس نت است که برای یک وظیفه مشخص طراحی شده است.
به گزارش بی بی سی، یک شرکت امنیتی به نام “کاسپرسکی لب” در روسیه به این خبرگزاری گفت بر این باور است که این بدافزار موسوم به “فلیم” (Flame) از اوت ۲۰۱۰ مشغول به کار بوده است.
این شرکت گفت معتقد است که حمله کار یک دولت بوده اما نمی تواند از سرمنشاء دقیق آن مطمئن باشد.
آنها “فلیم” را “یکی از پیچیده ترین تهدیدهایی که تاکنون کشف شده” توصیف کردند.
تحقیق در مورد حمله در همکاری با اتحادیه ارتباطات بین المللی سازمان ملل انجام شد.
آنها مشغول تحقیق درباره بدافزار دیگری به نام “وایپر” بودند که گفته شد داده ها را از کامپیوترهایی در غرب آسیا پاک می کند.
در گذشته بدافزارهایی مانند “استاکس نت” تاسیسات اتمی در ایران را هدف گرفته بود. بدافزارهای دیگری مانند “دوکو” برای نفوذ به شبکه ها جهت سرقت اطلاعات طراحی شده بود.
ویتالی کاملوک، کارشناس ارشد بدافزار در شرکت کاسپرسکی، گفت تهدید تازه ظاهرا باعث خسارات فیزیکی نمی شود، اما مقادیر عظیمی اطلاعات حساس را جمع آوری می کند.
او گفت: “زمانی که یک سیستم آلوده می شود، بدافزار فلیم مجموعه عملیات پیچیده ای را آغاز می کند که شامل ثبت تردد شبکه، برداشتن عکس از صفحه، ضبط مکالمات صوتی، ثبت رکورد صفحه کلید و غیره است.”
کاملوک گفت که بیش از ۶۰۰ هدف مشخص از افراد گرفته تا کسب و کارها، موسسات آکادمیک و سیستم های دولتی هدف گرفته شد.
مرکز “مدیریت امداد و هماهنگی عملیات رخدادهای رایانه ای” ایران (ماهر) با انتشار خبری گفت بر این باور است که “فلیم” مسئول “حوادث اخیر شامل نابودی انبوه داده ها” در کشور است.
حجم این بدافزار ۲۰ مگابایت یعنی ۲۰ بار بزرگتر از ویروس استاکس نت است. محققان گفتند که تحلیل آن ممکن است سال ها زمان ببرد.
ایران و اسرائیل
کاملوک گفت که حجم و پیشرفتگی “فلیم” حاکی است که نمی تواند کار مجرمان مستقل سایبری باشد و احتمالا با حمایت دولتی آفریده شده.او گفت فلیم برای دزدی پول از حساب های بانکی طراحی نشده و همچنین متفاوت از ابزارهای ساده هک کردن و بدافزارهای مورد استفاده هکتیویست ها (هکرهایی که دستور کار سیاسی مشخصی دارند) است؛ بنابراین استنباط او این است که حمله احتمالا متعلق به یک دولت است.
ایران، اسرائیل، سودان، سوریه، لبنان، عربستان سعودی و مصر از جمله کشورهایی هستند که دستخوش قرار گرفته اند.
کاسپرسکی ابتدا فلیم را در اوت ۲۰۱۰ ثبت کرد هرچند گفت احتمال زیادی دارد پیش از آن فعال بوده باشد.
پروفسور الن وودوارد از دانشکده کامپیوتری دانشگاه سوری گفت که این حملات خیلی قابل توجه هستند.
او به بی بی سی گفت: “این اساسا یک جاروبرقی صنعتی برای جمع کردن اطلاعات حساس است.”
او توضیح داد که فلیم بسیار پیشرفته تر از استاکس نت است که برای یک وظیفه مشخص طراحی شده است.
دسته چک امضاء شدهام را در آستانه انتخابات به ‘م .ر’ دادم
یکی از متهمان پرونده ماجرای پرداخت ۸۰۰ میلیون تومان وجه نقد به سرپرست وقت دیوان محاسبات اداری را توضیح داد.
متهم «ج- ع» بعد از اظهارات نماینده دادستان با بیان اینکه مغز من کشش جمعآوری تمام موارد را ندارد از قاضی خواست مورد به مورد به سخنان نماینده دادستان پاسخ دهد و اظهار داشت: شما بروید ببینید آقای «د» چه زمانی از استانداری رفته و من چه سالی معدن گرفتم.
وی ادامه داد: من آن زمان اصلا آقای «د» را نمیشناختم و درخواست خود را از منابع طبیعی برای واگذاری معدن شن و ماسه پیگیری کردم. من نیازی به آقای «د» نداشتم و تمام کارها را در سال ۸۴ و طبق قانون انجام دادم.
متهم گفت: آیا سلام و علیک با این فرد جرم است، مگر قرآن نگفته همه ما با هم برادریم، نماینده دادستان باید با سند حرف بزند و شما هم باید با سند مرا محاکمه کنید.
وی با بیان اینکه این فرد و آقای «م» هیچ دخالتی در این موضوع نداشتند، گفت: من هیچ سوء استفادهای از مسئولان نکردم و میتوانید عکس مرا در مطبوعات منتشر کنید تا هر کس که مورد سوء استفاده قرار گرفته از من شکایت کند. اگر این کار را کرده بودم گردنم را بزنید.
متهم درباره فروش ملک آقای «س» با ۴ برابر قیمت اصلی اظهار داشت: دستور بدهید کارشناسی که این ملک را ۴ برابر قیمت ارزشگذاری کرده است به دادگاه بیاید. من از موضوع بیخبرم.
بعد از اظهارات این متهم، متهم دیگر پرونده آقای «س» در جایگاه قرار گرفت و در بیان توضیحاتی اظهار داشت: در اواخر سال ۸۶ آقای «ج – ع» به دفتر من آمد و گفت آقای « م -ر» سرپرست وقت دیوان محاسبات احتیاج فوری به ۴۰۰ میلیون تومان پول دارد.
وی ادامه داد: «ج -ع» همان جا با آقای «م -ر» تماس گرفت و گفت: من ۳۰۰ میلیون تومان پول گرفتهام اما آقای «م -ر» به او گفت: این میزان کم است و باید ۵۰۰ میلیون تومان دیگر هم بگیری.
این متهم ادامه داد: به سرعت به طبقه پایین دفترم رفتم و ۵۰۰ میلیون تومان دیگر در قالب تراولهای ۵۰۰ هزار تومانی تهیه کرده و به آقای «ج – ع» دادم. او هم همان جا با « م – ر» تماس گرفت و گفت: پول را گرفتم و دارم پیش شما میآیم.
متهم: دسته چک امضاء شدهام را در آستانه انتخابات به «م .ر» دادم
متهم«ج ـ الف» در ادامه دفاعیات خودش با اشاره به این مطلب که من از ورودی پولهایی که به حسابم واریز شده و شما رقمش را حدود ۵۰۰ میلیون تومان مطرح کردید به هیچ عنوان اطلاعی ندارم.
وی افزود: من به عنوان بازاری شماره حسابم در اختیار افراد متعددی بوده و هر کدام میتوانستند برای من پول واریز کنند.
وی افزود: این در حالی است که من دسته چکم را در آستانه انتخابات دور قبلی مجلس شورای اسلامی به آقای «م .ر» داده بودم که در دولت سمتی دارد و قرار بود این فرد با دسته چک من با هر میزان نیاز است به نمایندگان کمک مالی کند.
«ج ـ الف» افزود: من دسته چکم را با رضایت خودم و بدون فشار و بدون داشتن هیچ گونه چشمداشتی به آقای «ر» دادم و خدا رو شکر تاکنون هم نه وامی بر اساس آن دسته چک گرفتهام و این در حالی است که کسی هم نمیتواند من را مورد بازخواست قرار دهد و چرا دسته چکم را به این فرد دادهام.
متهم افزود: اینکه آقای «ر» چه میزان از حسابم پول برداشته است و به چه کسانی داده است را نمیدانم من فقط از سراعتماد دسته چکم را به آقای «ر» دادم و به هیچ عنوان هم از این موضوع ناراحت نیستم من برای رضای خدا و اینکه یک عده بچه بسیجی و ولایتمدار بتوانند در انتخابات مجلس پیروز شوند به آنها کمک کردم.
در ادامه رسیدگی به اتهامات این فرد نماینده دادستان موضوع واریز وجه ۶۰ فقره به حساب متهم به مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را پیش کشید که متهم بار دیگر در گفته قبلی خود اصرار کرد و مدعی شد شماره حسابش در اختیار افراد بسیاری بوده است.
قاضی پرونده در بخشی از بررسی اتهامات این فرد به وی گفت: اگر حالت مساعد نیست و فکر میکنی نیاز است تا در جلسه بعدی به اتهامات تو رسیدگی شود دادگاه مشکلی ندارد و میتواند به تو وقت بدهد اما متهم این موضوع را نپذیرفت و دفاعیاتش را عنوان کرد.
متهم «ج- ع» بعد از اظهارات نماینده دادستان با بیان اینکه مغز من کشش جمعآوری تمام موارد را ندارد از قاضی خواست مورد به مورد به سخنان نماینده دادستان پاسخ دهد و اظهار داشت: شما بروید ببینید آقای «د» چه زمانی از استانداری رفته و من چه سالی معدن گرفتم.
وی ادامه داد: من آن زمان اصلا آقای «د» را نمیشناختم و درخواست خود را از منابع طبیعی برای واگذاری معدن شن و ماسه پیگیری کردم. من نیازی به آقای «د» نداشتم و تمام کارها را در سال ۸۴ و طبق قانون انجام دادم.
متهم گفت: آیا سلام و علیک با این فرد جرم است، مگر قرآن نگفته همه ما با هم برادریم، نماینده دادستان باید با سند حرف بزند و شما هم باید با سند مرا محاکمه کنید.
وی با بیان اینکه این فرد و آقای «م» هیچ دخالتی در این موضوع نداشتند، گفت: من هیچ سوء استفادهای از مسئولان نکردم و میتوانید عکس مرا در مطبوعات منتشر کنید تا هر کس که مورد سوء استفاده قرار گرفته از من شکایت کند. اگر این کار را کرده بودم گردنم را بزنید.
متهم درباره فروش ملک آقای «س» با ۴ برابر قیمت اصلی اظهار داشت: دستور بدهید کارشناسی که این ملک را ۴ برابر قیمت ارزشگذاری کرده است به دادگاه بیاید. من از موضوع بیخبرم.
بعد از اظهارات این متهم، متهم دیگر پرونده آقای «س» در جایگاه قرار گرفت و در بیان توضیحاتی اظهار داشت: در اواخر سال ۸۶ آقای «ج – ع» به دفتر من آمد و گفت آقای « م -ر» سرپرست وقت دیوان محاسبات احتیاج فوری به ۴۰۰ میلیون تومان پول دارد.
وی ادامه داد: «ج -ع» همان جا با آقای «م -ر» تماس گرفت و گفت: من ۳۰۰ میلیون تومان پول گرفتهام اما آقای «م -ر» به او گفت: این میزان کم است و باید ۵۰۰ میلیون تومان دیگر هم بگیری.
این متهم ادامه داد: به سرعت به طبقه پایین دفترم رفتم و ۵۰۰ میلیون تومان دیگر در قالب تراولهای ۵۰۰ هزار تومانی تهیه کرده و به آقای «ج – ع» دادم. او هم همان جا با « م – ر» تماس گرفت و گفت: پول را گرفتم و دارم پیش شما میآیم.
متهم: دسته چک امضاء شدهام را در آستانه انتخابات به «م .ر» دادم
متهم«ج ـ الف» در ادامه دفاعیات خودش با اشاره به این مطلب که من از ورودی پولهایی که به حسابم واریز شده و شما رقمش را حدود ۵۰۰ میلیون تومان مطرح کردید به هیچ عنوان اطلاعی ندارم.
وی افزود: من به عنوان بازاری شماره حسابم در اختیار افراد متعددی بوده و هر کدام میتوانستند برای من پول واریز کنند.
وی افزود: این در حالی است که من دسته چکم را در آستانه انتخابات دور قبلی مجلس شورای اسلامی به آقای «م .ر» داده بودم که در دولت سمتی دارد و قرار بود این فرد با دسته چک من با هر میزان نیاز است به نمایندگان کمک مالی کند.
«ج ـ الف» افزود: من دسته چکم را با رضایت خودم و بدون فشار و بدون داشتن هیچ گونه چشمداشتی به آقای «ر» دادم و خدا رو شکر تاکنون هم نه وامی بر اساس آن دسته چک گرفتهام و این در حالی است که کسی هم نمیتواند من را مورد بازخواست قرار دهد و چرا دسته چکم را به این فرد دادهام.
متهم افزود: اینکه آقای «ر» چه میزان از حسابم پول برداشته است و به چه کسانی داده است را نمیدانم من فقط از سراعتماد دسته چکم را به آقای «ر» دادم و به هیچ عنوان هم از این موضوع ناراحت نیستم من برای رضای خدا و اینکه یک عده بچه بسیجی و ولایتمدار بتوانند در انتخابات مجلس پیروز شوند به آنها کمک کردم.
در ادامه رسیدگی به اتهامات این فرد نماینده دادستان موضوع واریز وجه ۶۰ فقره به حساب متهم به مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را پیش کشید که متهم بار دیگر در گفته قبلی خود اصرار کرد و مدعی شد شماره حسابش در اختیار افراد بسیاری بوده است.
قاضی پرونده در بخشی از بررسی اتهامات این فرد به وی گفت: اگر حالت مساعد نیست و فکر میکنی نیاز است تا در جلسه بعدی به اتهامات تو رسیدگی شود دادگاه مشکلی ندارد و میتواند به تو وقت بدهد اما متهم این موضوع را نپذیرفت و دفاعیاتش را عنوان کرد.
نماینده مجلس:صنایع به سرعت در حال ورشکستگی است
سحام نیوز: ابوالفتح نیکنام، عضو کمیسیون صنایع و معادن
مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر «ناتوانی بسیاری از صنایع کشور و نیز
بهروری بسیار پایین» در ایران به خبرگزاری مجلس شورای اسلامی گفت، «صنایع
به دلیل عدم حمایت های دولت به سرعت در حال ورشکستگی است.»
به گفته نیکنام «بخش عمده ای از صنایع ایران در سایه تعرفه های بالای گمرکی در حال فعالیت اند که اگر حمایت های اندک دولت از این صنایع قطع شود، این صنایع تعطیل خواهند شد.»
در حالی که پیش تر وزارت صنعت، معدن و تجارت، «از کاهش ۲۸ درصدی تولید خودرو در فروردین ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل خبر داد.»
رضا فاطمی امین، معاون برنامه ریزی وزارت صنعت، معدن و تجارت، روز یکشنبه ۷ خرداد ماه، با اشاره به این موضوع که در حال حاضر کم تر از ۳۰۰ واحد تولیدی در وضعیت بحرانی قرار دارد، به خبرگزاری فارس گفت، «تامین مالی صنایع وظیفه وزارت صنعت نیست.»
هم زمان محسن صالحی نیا، معاون امور صنایع و اقتصادی وزارت صنعت، معدن و تجارت، در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در پاسخ به این سئوال که دلیل عدم تحقق برنامه های رشد تولید خودروسازان در سال گذشته چه بود، اظهار داشت، «خودروسازان در حوزه های هم چون تامین نقدینگی با مسائل روبرو بودند که امیدواریم به مرور حل شود.»
اسماعیل حق پرستی، دبیر اجرایی خانه کارگر تهران نیز، روز یکشنبه ۷ خرداد ماه، با تاکید بر این موضوع که «تولید کنندگان داخلی همواره با چالش نقدینگی مواجه اند» به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت، «شعارهای حمایتی دولت در خصوص واحدهایی که معوقات بانکی دارند هنوز محقق نشده است.»
به گفته حق پرستی «تولیدکنندگان ناچار به استقاده از وام هایی با بهره های زیادند که طبیعتا پس از مدتی به دلیل رفع نشدن مشکلات اساسی تولید توان پرداخت اقساط وام را نخواهندداشت.»
دبیر اجرایی خانه کارگر تهران، نوسانات نرخ ارز، ورود کالاهای چینی و عدم پرداخت یارانه های بخش تولید را، از جمله عواملی می داند که وضعیت تولید در ایران را آشفته کرده است.
در سالی که رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران آن را سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ملی» نامیده است، یحیی آل اسحاق، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران، با تاکید بر این موضوع که «گردش پول در بنگاه های تولیدی به حداقل کاهش یافته است» به ایلنا گفت، «امروز مشکلات بخش تولید کشور آن قدر گسترده است که تحقیق سهم این حوزه از در آمدهای حاصل از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، نمی تواند گره ای از مشکلات بگشاید.»
در این میان ابراهیم رزاقی، کارشناس امور اقتصادی، روز یکشنبه ۷ خرداد ماه، با اشاره به این که «دولت اعتقادی به تولید ملی ندارد» به ایلنا گفت، «متاسفانه دولت اعتقادی به رشدتولید داخلی ندارد، چرا که اگر اعتقاد داشت ۸۰ درصد از مجموع کالاهای وارد شده، شامل کالاهای مصرفی که مشابه شان در داخل تولید می شوند نبود.»
به گفته نیکنام «بخش عمده ای از صنایع ایران در سایه تعرفه های بالای گمرکی در حال فعالیت اند که اگر حمایت های اندک دولت از این صنایع قطع شود، این صنایع تعطیل خواهند شد.»
در حالی که پیش تر وزارت صنعت، معدن و تجارت، «از کاهش ۲۸ درصدی تولید خودرو در فروردین ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل خبر داد.»
رضا فاطمی امین، معاون برنامه ریزی وزارت صنعت، معدن و تجارت، روز یکشنبه ۷ خرداد ماه، با اشاره به این موضوع که در حال حاضر کم تر از ۳۰۰ واحد تولیدی در وضعیت بحرانی قرار دارد، به خبرگزاری فارس گفت، «تامین مالی صنایع وظیفه وزارت صنعت نیست.»
هم زمان محسن صالحی نیا، معاون امور صنایع و اقتصادی وزارت صنعت، معدن و تجارت، در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در پاسخ به این سئوال که دلیل عدم تحقق برنامه های رشد تولید خودروسازان در سال گذشته چه بود، اظهار داشت، «خودروسازان در حوزه های هم چون تامین نقدینگی با مسائل روبرو بودند که امیدواریم به مرور حل شود.»
اسماعیل حق پرستی، دبیر اجرایی خانه کارگر تهران نیز، روز یکشنبه ۷ خرداد ماه، با تاکید بر این موضوع که «تولید کنندگان داخلی همواره با چالش نقدینگی مواجه اند» به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت، «شعارهای حمایتی دولت در خصوص واحدهایی که معوقات بانکی دارند هنوز محقق نشده است.»
به گفته حق پرستی «تولیدکنندگان ناچار به استقاده از وام هایی با بهره های زیادند که طبیعتا پس از مدتی به دلیل رفع نشدن مشکلات اساسی تولید توان پرداخت اقساط وام را نخواهندداشت.»
دبیر اجرایی خانه کارگر تهران، نوسانات نرخ ارز، ورود کالاهای چینی و عدم پرداخت یارانه های بخش تولید را، از جمله عواملی می داند که وضعیت تولید در ایران را آشفته کرده است.
در سالی که رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران آن را سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ملی» نامیده است، یحیی آل اسحاق، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران، با تاکید بر این موضوع که «گردش پول در بنگاه های تولیدی به حداقل کاهش یافته است» به ایلنا گفت، «امروز مشکلات بخش تولید کشور آن قدر گسترده است که تحقیق سهم این حوزه از در آمدهای حاصل از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، نمی تواند گره ای از مشکلات بگشاید.»
در این میان ابراهیم رزاقی، کارشناس امور اقتصادی، روز یکشنبه ۷ خرداد ماه، با اشاره به این که «دولت اعتقادی به تولید ملی ندارد» به ایلنا گفت، «متاسفانه دولت اعتقادی به رشدتولید داخلی ندارد، چرا که اگر اعتقاد داشت ۸۰ درصد از مجموع کالاهای وارد شده، شامل کالاهای مصرفی که مشابه شان در داخل تولید می شوند نبود.»
آخرین وضعیت نرگس محمدی؛ محبوس در میان معتادان و مبتلایان به ایدز
سحام نیوز: محترم رحمانی در مورد آخرین وضعیت نرگس محمدی
در زندان زنجان می گوید: به نظرم از سر لجبازی است و می خواهند اذیت کنند.
نرگس در این بند در معرض خطر است چرا که در این بند افرادی حضور دارند که
به دلایل مختلف مثل قتل، اعتیاد… زندانی شده اند.
جمعه پنجم خرداد جمعی از فعالان جنبش زنان و جنبش دانشجویی برای دیدار با خانواده آقای رحمانی و فرزندان نرگس محمدی به منزل مادر تقی رحمانی رفتند.
در این دیدار خانواده آقای رحمانی ضمن تشکر از حضور میهمانان به درخواست آن ها درباره وضعیت نرگس پس از انتقال به زندان زنجان گفتند: نرگس پس از انتقال به زنجان تا کنون یک بار با بچه ها ملاقات حضوری داشته است و دو بار هم تلفنی با علی و کیانا صحبت کرده است . نرگس هم اکنون در بند عمومی زندان زنجان است و به این وضعیت اعتراض دارد. نرگس خواهان ملاقات با وکیل است .قبل از انتقال به زندان زنجان نرگس دو روز در بهداری اوین بستری بوده و بعد از آن او را به زنجان منتقل می کنند.
وضعیت روحی و روانی نرگس و فرزندانش دغدغه بعدی حاضران بود که خانم رحمانی در ادامه به وضعیت روحی نرگس اشاره کرد و گفت: جدا کردن بچه ها از نرگس بسیار سخت بوده است و علی و کیانا خیلی بی تابی می کنند . زمانی هم که برای ملاقات با نرگس می رویم بعد از آن بچه ها بی تابی می کنند و چند روزی طول می کشد تا دوباره آرام شوند. همچنین بعد از تلفن های نرگس حال بچه ها بد می شود و شب از خواب می پرند و بی تابند. او ادامه داد: خانم ماموری که می خواست نرگس را بعد از ملاقات به بند ببرد با دیدن بی تابی و گریه بچه ها خود نیز گریه اش گرفت.
خانم رحمانی افزود: وضعیت روحی نرگس نسبت به قبل بهتر شده است. یکبار وثیقه ۵۰۰ میلیونی از ما خواسته اند تا به او مرخصی بدهند که برای ما مقدور نیست چون ما تا حالا ۴ وثیقه گذاشته ایم ؛ دو تا برای نرگس و دو تا برای تقی که هیچ یک را تا به حال آزاد نکرده اند حتی اکنون که نرگس در زندان است.
سپس درباره علت انتقال خانم محمدی از اوین به زندان زنجان سوال شد که خانم رحمانی گفتند به نظرم از سر لجبازی است و می خواهند اذیت کنند. نرگس در این بند در معرض خطر است چرا که در این بند افرادی حضور دارند که به دلایل مختلف مثل قتل، اعتیاد… زندانی شده اند . بند عمومی وضعیت بدی دارد در بند حتی یک یخچال هم ندارند تا مواد غذایی در آن نگه دارند و امکانات این زندان در حد بسیار نازلی است. کلی محکوم به اعدام در این زندان وجود دارد و کسانی هم هستند که مبتلا به ایدز هستند و توسط بقیه بایکوت شده اند.
به گزارش تا قانون خانواده برابر، یکی از حاضران درباره پیگیری هایی که تا کنون درباره نرگس محمدی شده پرسید که محترم رحمانی پاسخ داد: خانواده نرگس در زنجان برای انتقال او به زندان اوین تلاش کرده اند و سعی کرده اند که ملاقاتی با پزشک معالج نرگس بخاطر وضعیت جسمی اش بگیرند چون تنها پزشک نرگس از وضعیتش آگاه است. مسئولان زندان زنجان هم گفته اند همین جا پزشک است منتهی نرگس گفته این پزشکان بابیماری من آشنایی ندارند و من باید به پزشک معالج خودم مراجعه کنم.
مادر آقای رحمانی همچنین درباره این انتقال گفت: به وکیل نرگس گفته اند زندانیان قطعی را در اوین نگهداری نمی کنیم پس ممکن است نرگس به زنجان یا ورامین منتقل شود و همین کار را کردند. نرگس هم گفته این طور نیست دادگاه در تهران حکم داده است و محل آن هم اوین است. همچنین اعتراض کرده که اگر من حکمم را می گذرانم چرا باید در انفرادی باشم.
در پایان حاضران برای آزادی نرگس اظهار امیدواری و آرزو کردند هرچه زودتر نرگس محمدی را در کنار خانواده و فرزندان خود ببینند.
جمعه پنجم خرداد جمعی از فعالان جنبش زنان و جنبش دانشجویی برای دیدار با خانواده آقای رحمانی و فرزندان نرگس محمدی به منزل مادر تقی رحمانی رفتند.
در این دیدار خانواده آقای رحمانی ضمن تشکر از حضور میهمانان به درخواست آن ها درباره وضعیت نرگس پس از انتقال به زندان زنجان گفتند: نرگس پس از انتقال به زنجان تا کنون یک بار با بچه ها ملاقات حضوری داشته است و دو بار هم تلفنی با علی و کیانا صحبت کرده است . نرگس هم اکنون در بند عمومی زندان زنجان است و به این وضعیت اعتراض دارد. نرگس خواهان ملاقات با وکیل است .قبل از انتقال به زندان زنجان نرگس دو روز در بهداری اوین بستری بوده و بعد از آن او را به زنجان منتقل می کنند.
وضعیت روحی و روانی نرگس و فرزندانش دغدغه بعدی حاضران بود که خانم رحمانی در ادامه به وضعیت روحی نرگس اشاره کرد و گفت: جدا کردن بچه ها از نرگس بسیار سخت بوده است و علی و کیانا خیلی بی تابی می کنند . زمانی هم که برای ملاقات با نرگس می رویم بعد از آن بچه ها بی تابی می کنند و چند روزی طول می کشد تا دوباره آرام شوند. همچنین بعد از تلفن های نرگس حال بچه ها بد می شود و شب از خواب می پرند و بی تابند. او ادامه داد: خانم ماموری که می خواست نرگس را بعد از ملاقات به بند ببرد با دیدن بی تابی و گریه بچه ها خود نیز گریه اش گرفت.
خانم رحمانی افزود: وضعیت روحی نرگس نسبت به قبل بهتر شده است. یکبار وثیقه ۵۰۰ میلیونی از ما خواسته اند تا به او مرخصی بدهند که برای ما مقدور نیست چون ما تا حالا ۴ وثیقه گذاشته ایم ؛ دو تا برای نرگس و دو تا برای تقی که هیچ یک را تا به حال آزاد نکرده اند حتی اکنون که نرگس در زندان است.
سپس درباره علت انتقال خانم محمدی از اوین به زندان زنجان سوال شد که خانم رحمانی گفتند به نظرم از سر لجبازی است و می خواهند اذیت کنند. نرگس در این بند در معرض خطر است چرا که در این بند افرادی حضور دارند که به دلایل مختلف مثل قتل، اعتیاد… زندانی شده اند . بند عمومی وضعیت بدی دارد در بند حتی یک یخچال هم ندارند تا مواد غذایی در آن نگه دارند و امکانات این زندان در حد بسیار نازلی است. کلی محکوم به اعدام در این زندان وجود دارد و کسانی هم هستند که مبتلا به ایدز هستند و توسط بقیه بایکوت شده اند.
به گزارش تا قانون خانواده برابر، یکی از حاضران درباره پیگیری هایی که تا کنون درباره نرگس محمدی شده پرسید که محترم رحمانی پاسخ داد: خانواده نرگس در زنجان برای انتقال او به زندان اوین تلاش کرده اند و سعی کرده اند که ملاقاتی با پزشک معالج نرگس بخاطر وضعیت جسمی اش بگیرند چون تنها پزشک نرگس از وضعیتش آگاه است. مسئولان زندان زنجان هم گفته اند همین جا پزشک است منتهی نرگس گفته این پزشکان بابیماری من آشنایی ندارند و من باید به پزشک معالج خودم مراجعه کنم.
مادر آقای رحمانی همچنین درباره این انتقال گفت: به وکیل نرگس گفته اند زندانیان قطعی را در اوین نگهداری نمی کنیم پس ممکن است نرگس به زنجان یا ورامین منتقل شود و همین کار را کردند. نرگس هم گفته این طور نیست دادگاه در تهران حکم داده است و محل آن هم اوین است. همچنین اعتراض کرده که اگر من حکمم را می گذرانم چرا باید در انفرادی باشم.
در پایان حاضران برای آزادی نرگس اظهار امیدواری و آرزو کردند هرچه زودتر نرگس محمدی را در کنار خانواده و فرزندان خود ببینند.
بیخبری مطلق خانواده رونقی ملکی از وضعیت وی و ادامه تلاشها برای نجات جان وی
خانواده حسین رونقی ملکی در مصاحبه با "روز" اعلام کردند که هیچ خبری از
این زندانی سیاسی ندارند و او از زمان آغاز اعتصاب غذایش هیچ تماسی با
خانواده اش نگرفته.
احمد رونقی ملکی، پدر حسین رونقی ملکی به روز گفت: اگر پسرم بمیرد مسئولیت آن با کسانی است که قانون را زیر پا گذاشتند و پسر مرا از همه حقوق قانونی اش محروم کردند.
حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس جوان از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده. او 22 آذر 88 در خانه اش در شهرستان ملکان بازداشت شد. وکیلش او را از نابغه های ایران می داند که دارای توانایی های خاص است و باید مورد احترام و توجه قرار گیرد نه اینکه زندانی شود.
اما این نابغه جوان که در زندان کلیه هایش آسیب دیده و 5 بار تحت عمل جراحی قرار گرفته به گفته خانواده اش از همه حقوق قانونی خود محروم است. او تاکنون اجازه یک روز مرخصی را نیز نداشته و وضعیت جسمانی اش روز به روز وخیم تر می شود.
آقای رونقی ملکی که با نام بابک خرمدین شناخته می شود از روز ششم خرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده؛ اعتصابی که "در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن و ملاقات" آغاز شده است.
اعتصاب این زندانی سیاسی در حالی صورت میگیرد که به دلیل وضعیت حاد کلیه هایش، پزشکان گفته اند این اعتصاب برای او خطر مرگ دارد.
زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی ملکی دیروز در تماس روز گفت که از زمان شروع اعتصاب هیچ خبری از فرزندش ندارد و راهی تهران است تا خبری بگیرد.خانم موسوی در اتوبوس ملکان ـ– تهران و در راه تهران بود. اما احمد رونقی ملکی، پدر حسین در مصاحبه با روز میگوید: حسین هیچ تماسی با ما نگرفته و هیچ خبری نداریم فقط میدانیم که در اعتصاب غذا است و به شدت نگران او هستیم.
آقای رونقی ملکی می افزاید: کلیه چپ پسرم از کار افتاده، کلیه راست او هم 25 در صد از کار افتاده بود و الان وضعیت وخیمی دارد. او نیاز به مرخصی استعلاجی دارد و اگر تا چند روز دیگر تحت عمل جراحی قرار نگیرد عفونت او را از پا در می آورد.
پدر حسین سپس می گوید: نگرانیم نمیدانیم چه باید بکنیم تاکنون دهها و صدها بار درخواست کرده ایم که بگذارند حسین براساس قانون به مرخصی بیاید و درمان شود و بازگردد اما کسی توجهی نکرد.دیگر درخواست هم نمیکنیم هزار بار نامه نوشتیم جوابی نگرفتیم زندگی مان در مسیر ملکان و تهران و در اتوبوس ها می گذرد اماباز خسته نمی شویم می رویم و می آییم و پی گیری میکنیم الان مادر حسین در راه تهران هست رفته پی گیری کند اما دیگر درخواستی نمیکنیم از کسی...
او می افزاید: پسر من براساس قانون حق استفاده از مرخصی و درمان دارد اگر پسر من بمیرد مسئولیت اش با همه کسانی است که قانون را زیر پا گذاشتند و او را از حقوق قانونی اش محروم کردند.
از پدر حسین می پرسم چرا به حسین مرخصی نمیدهند؟ آیا تاکنون در این مورد به شما توضیحی داده اند؟ می گوید: میخواهند حسین مصاحبه تلویزیونی و علیه خود اعتراف کند اما حسین به هیچ عنوان حاضر به چنین چیزی نیست. بعد می گویند اگر مرخصی دهیم حسین به خارج فرار میکند بارها به آنها گفته ام، الان باز هم می گویم پسر من اگر اهل فرار بود دست شما نمی افتاد. پسر من این همه هزینه میدهد به عشق کشورش و برای کشورش. او به هیچ وجه خاک کشورش را ترک نمیکند. حسین جانش را برای همین خاک میدهد اما از این خاک نمی رود.
آقای رونقی ملکی می افزاید: حسین من دارد بی گناه از دست می رود؛ اتهاماتی که به او زدند قانونی نبود دروغ بود حکمی که صادر کردند عادلانه نبود حکم کلی غلط دارد چگونه یک قاضی که نمیداند حسین در اراک درس میخوانده نه در کرج برای او حکمی 17 صفحه ای سراسر غلط صادر میکند؟ پسر من دارد قربانی کینه های بازجویان سپاه می شود و کسی هم پاسخگو نیست. اگر او بمیرد مسئولیت با همین هاست.
مادر حسین رونقی ملکی پیش از این به روز گفته بود: حسین چند بارجراحی شده، هر بار هم به زندان بازگشته. نه کسی هست به او برسد نه وضعیت زندان طوری است که او بتواند مداوا را ادامه دهد و استراحت کند. متاسفانه وضعیت اش اصلا خوب نیست و من خیلی نگران ام. رفتیم دادستانی و باز درخواست مرخصی کردیم گفتند دادستان نامه ای به سپاه نوشته ولی هنوز جوابی نیامده. پزشکان حسین نامه نوشته بودند که حسین نیاز به مرخصی دارد و وضعیت زندان برای او مساعد نیست، پزشکی قانونی هم تایید کرده بود اکنون هم دادستان نامه نوشته اما باز هم خبری نیست. بازجویان حسین و قاضی پیرعباسی مخالفت میکنند. نمیدانم دیگر چه میخواهند و به چی راضی می شوند؛ به اینکه حسین در زندان از بین برود؟
احمد رونقی ملکی، پدر این وبلاگ نویس نیز به روز گفته بود: حسین سالم بود که به زندان رفت اما در زندان کلیه هایش مشکل پیدا کرد و یک کلیه اش 80 درصد و کلیه دیگرش 20 درصد از بین رفت. وضعش اینقدر وخیم بود که او را از زندان به بیمارستان بردند و آن کلیه اش را که 80 درصد از بین رفته بود جراحی کردند، لوله گذاشتند و در حالیکه شدیدا نیاز به درمان و رسیدگی داشت مجددا به زندان بازگرداندند. در حالیکه پزشکان گفته بودند هوای زندان و وضعیت حاکم بر آن با وضعیت حسین، سازگار نیست، باید بیرون از زندان و زیر نظر متخصصین باشد و غذای مناسب و آرامش کامل داشته باشد و... که این طور نشد و او را به زندان بازگرداندند؛ هر چه هم ما گفتیم کسی به حرفمان توجهی نکرد...
او افزوده بود 400 میلیون وثیقه تودیع شده از سوی خانواده اش همچنان در پرونده حسین است اما تاکنون اجازه مرخصی به او نداده اند.
احمد رونقی ملکی، پدر حسین رونقی ملکی به روز گفت: اگر پسرم بمیرد مسئولیت آن با کسانی است که قانون را زیر پا گذاشتند و پسر مرا از همه حقوق قانونی اش محروم کردند.
حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس جوان از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده. او 22 آذر 88 در خانه اش در شهرستان ملکان بازداشت شد. وکیلش او را از نابغه های ایران می داند که دارای توانایی های خاص است و باید مورد احترام و توجه قرار گیرد نه اینکه زندانی شود.
اما این نابغه جوان که در زندان کلیه هایش آسیب دیده و 5 بار تحت عمل جراحی قرار گرفته به گفته خانواده اش از همه حقوق قانونی خود محروم است. او تاکنون اجازه یک روز مرخصی را نیز نداشته و وضعیت جسمانی اش روز به روز وخیم تر می شود.
آقای رونقی ملکی که با نام بابک خرمدین شناخته می شود از روز ششم خرداد ماه دست به اعتصاب غذا زده؛ اعتصابی که "در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن و ملاقات" آغاز شده است.
اعتصاب این زندانی سیاسی در حالی صورت میگیرد که به دلیل وضعیت حاد کلیه هایش، پزشکان گفته اند این اعتصاب برای او خطر مرگ دارد.
زلیخا موسوی، مادر حسین رونقی ملکی دیروز در تماس روز گفت که از زمان شروع اعتصاب هیچ خبری از فرزندش ندارد و راهی تهران است تا خبری بگیرد.خانم موسوی در اتوبوس ملکان ـ– تهران و در راه تهران بود. اما احمد رونقی ملکی، پدر حسین در مصاحبه با روز میگوید: حسین هیچ تماسی با ما نگرفته و هیچ خبری نداریم فقط میدانیم که در اعتصاب غذا است و به شدت نگران او هستیم.
آقای رونقی ملکی می افزاید: کلیه چپ پسرم از کار افتاده، کلیه راست او هم 25 در صد از کار افتاده بود و الان وضعیت وخیمی دارد. او نیاز به مرخصی استعلاجی دارد و اگر تا چند روز دیگر تحت عمل جراحی قرار نگیرد عفونت او را از پا در می آورد.
پدر حسین سپس می گوید: نگرانیم نمیدانیم چه باید بکنیم تاکنون دهها و صدها بار درخواست کرده ایم که بگذارند حسین براساس قانون به مرخصی بیاید و درمان شود و بازگردد اما کسی توجهی نکرد.دیگر درخواست هم نمیکنیم هزار بار نامه نوشتیم جوابی نگرفتیم زندگی مان در مسیر ملکان و تهران و در اتوبوس ها می گذرد اماباز خسته نمی شویم می رویم و می آییم و پی گیری میکنیم الان مادر حسین در راه تهران هست رفته پی گیری کند اما دیگر درخواستی نمیکنیم از کسی...
او می افزاید: پسر من براساس قانون حق استفاده از مرخصی و درمان دارد اگر پسر من بمیرد مسئولیت اش با همه کسانی است که قانون را زیر پا گذاشتند و او را از حقوق قانونی اش محروم کردند.
از پدر حسین می پرسم چرا به حسین مرخصی نمیدهند؟ آیا تاکنون در این مورد به شما توضیحی داده اند؟ می گوید: میخواهند حسین مصاحبه تلویزیونی و علیه خود اعتراف کند اما حسین به هیچ عنوان حاضر به چنین چیزی نیست. بعد می گویند اگر مرخصی دهیم حسین به خارج فرار میکند بارها به آنها گفته ام، الان باز هم می گویم پسر من اگر اهل فرار بود دست شما نمی افتاد. پسر من این همه هزینه میدهد به عشق کشورش و برای کشورش. او به هیچ وجه خاک کشورش را ترک نمیکند. حسین جانش را برای همین خاک میدهد اما از این خاک نمی رود.
آقای رونقی ملکی می افزاید: حسین من دارد بی گناه از دست می رود؛ اتهاماتی که به او زدند قانونی نبود دروغ بود حکمی که صادر کردند عادلانه نبود حکم کلی غلط دارد چگونه یک قاضی که نمیداند حسین در اراک درس میخوانده نه در کرج برای او حکمی 17 صفحه ای سراسر غلط صادر میکند؟ پسر من دارد قربانی کینه های بازجویان سپاه می شود و کسی هم پاسخگو نیست. اگر او بمیرد مسئولیت با همین هاست.
مادر حسین رونقی ملکی پیش از این به روز گفته بود: حسین چند بارجراحی شده، هر بار هم به زندان بازگشته. نه کسی هست به او برسد نه وضعیت زندان طوری است که او بتواند مداوا را ادامه دهد و استراحت کند. متاسفانه وضعیت اش اصلا خوب نیست و من خیلی نگران ام. رفتیم دادستانی و باز درخواست مرخصی کردیم گفتند دادستان نامه ای به سپاه نوشته ولی هنوز جوابی نیامده. پزشکان حسین نامه نوشته بودند که حسین نیاز به مرخصی دارد و وضعیت زندان برای او مساعد نیست، پزشکی قانونی هم تایید کرده بود اکنون هم دادستان نامه نوشته اما باز هم خبری نیست. بازجویان حسین و قاضی پیرعباسی مخالفت میکنند. نمیدانم دیگر چه میخواهند و به چی راضی می شوند؛ به اینکه حسین در زندان از بین برود؟
احمد رونقی ملکی، پدر این وبلاگ نویس نیز به روز گفته بود: حسین سالم بود که به زندان رفت اما در زندان کلیه هایش مشکل پیدا کرد و یک کلیه اش 80 درصد و کلیه دیگرش 20 درصد از بین رفت. وضعش اینقدر وخیم بود که او را از زندان به بیمارستان بردند و آن کلیه اش را که 80 درصد از بین رفته بود جراحی کردند، لوله گذاشتند و در حالیکه شدیدا نیاز به درمان و رسیدگی داشت مجددا به زندان بازگرداندند. در حالیکه پزشکان گفته بودند هوای زندان و وضعیت حاکم بر آن با وضعیت حسین، سازگار نیست، باید بیرون از زندان و زیر نظر متخصصین باشد و غذای مناسب و آرامش کامل داشته باشد و... که این طور نشد و او را به زندان بازگرداندند؛ هر چه هم ما گفتیم کسی به حرفمان توجهی نکرد...
او افزوده بود 400 میلیون وثیقه تودیع شده از سوی خانواده اش همچنان در پرونده حسین است اما تاکنون اجازه مرخصی به او نداده اند.
نه زندانی به اتهام تجاوز به عنف و دو نفر به جرم قتل به اعدام محکوم شدند
خبرگزاری
هرانا – در طی هفته گذشته یک نفر در تهران و یک نفر در تربت جام به اتهام
قتل عمد به اعدام و هفت نفر در گیلان و دو نفر نیز در تهران به اتهام تجاوز
به عنف به اعدام محکوم شدند.
پسر جوانی که متهم است پس از صرف مشروبات الکلی در مراسم عروسی، مرد میانسالی را به قتل رسانده بود، صبح دیروز در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد.
هم چنین دیوان عالی کشور جوانی ۲۰ ساله را که در تربت جام در یک نزاع خیابانی، یک شهروند دیگری را به قتل رسانده بود به قصاص نفس محکوم کرد.
از سوی دیگر هیات قضات دو مرد را که متهم هستند ۱۰ زن جوان را ربوده و مورد آزارجنسی قرار دادهاند به اعدام، شلاق و زندان محکوم کردند.
خسرو، متهم ردیف اول که اتهام تجاوز را در چهار مورد در جلسات قبلی قبول کرده بود در آخرین دفاعیات خود گفت: اتهام تجاوز را قبول ندارم اما میپذیرم اموال این زنان را سرقت کردم.
به گزارش شرق، متهم دیگر پرونده هم همین اظهارات را تکرار کرد. بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات شعبه ۷۹ دادگاه کیفریاستان تهران به ریاست قاضی محمدیکشکولی وارد شور شدند و خسرو متهم ۴۵ساله را به جرم تجاوز به عنف به چهار زن به اعدام و به اتهام آدمربایی و سرقت جمعا به ۲۵ سال حبس و رد مال محکوم کردند. آنها همچنین سعید متهم ردیف دوم را در تجاوز به عنف مجرم ندانستند و او را به جرم رابطه نامشروع به ۷۴ ضربه شلاق و به اتهام آدمربایی و سرقت به ۲۵ سال حبس محکوم کردند.
هفته گذشته حکم اعدام هفت نفر به اتهام تجاوز به عنف در استان گیلان که از سوی دادگاه کیفری این استان صادر شده بود در دیوان عالی کشور تائید شد.
به گزارش روزنامه جامجم، با اعتراف متهمان و محاکمه آنها قضات شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان گیلان ۷ نفر از متهمان را به اعدام و ۲ نفر دیگر را به تحمل شلاق محکوم کردند. با اعتراض متهمان، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و روز گذشته با تایید این حکم، پرونده متهمان به واحد اجرای احکام دادگستری استان گیلان فرستاده شد تا بزودی حکم مردان شرور به مرحله اجرا درآید. این در حالی است که جستجوی پلیس برای یافتن ۴ عضو فراری این باند ادامه دارد.
پسر جوانی که متهم است پس از صرف مشروبات الکلی در مراسم عروسی، مرد میانسالی را به قتل رسانده بود، صبح دیروز در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد.
هم چنین دیوان عالی کشور جوانی ۲۰ ساله را که در تربت جام در یک نزاع خیابانی، یک شهروند دیگری را به قتل رسانده بود به قصاص نفس محکوم کرد.
از سوی دیگر هیات قضات دو مرد را که متهم هستند ۱۰ زن جوان را ربوده و مورد آزارجنسی قرار دادهاند به اعدام، شلاق و زندان محکوم کردند.
خسرو، متهم ردیف اول که اتهام تجاوز را در چهار مورد در جلسات قبلی قبول کرده بود در آخرین دفاعیات خود گفت: اتهام تجاوز را قبول ندارم اما میپذیرم اموال این زنان را سرقت کردم.
به گزارش شرق، متهم دیگر پرونده هم همین اظهارات را تکرار کرد. بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات شعبه ۷۹ دادگاه کیفریاستان تهران به ریاست قاضی محمدیکشکولی وارد شور شدند و خسرو متهم ۴۵ساله را به جرم تجاوز به عنف به چهار زن به اعدام و به اتهام آدمربایی و سرقت جمعا به ۲۵ سال حبس و رد مال محکوم کردند. آنها همچنین سعید متهم ردیف دوم را در تجاوز به عنف مجرم ندانستند و او را به جرم رابطه نامشروع به ۷۴ ضربه شلاق و به اتهام آدمربایی و سرقت به ۲۵ سال حبس محکوم کردند.
هفته گذشته حکم اعدام هفت نفر به اتهام تجاوز به عنف در استان گیلان که از سوی دادگاه کیفری این استان صادر شده بود در دیوان عالی کشور تائید شد.
به گزارش روزنامه جامجم، با اعتراف متهمان و محاکمه آنها قضات شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان گیلان ۷ نفر از متهمان را به اعدام و ۲ نفر دیگر را به تحمل شلاق محکوم کردند. با اعتراض متهمان، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و روز گذشته با تایید این حکم، پرونده متهمان به واحد اجرای احکام دادگستری استان گیلان فرستاده شد تا بزودی حکم مردان شرور به مرحله اجرا درآید. این در حالی است که جستجوی پلیس برای یافتن ۴ عضو فراری این باند ادامه دارد.
هرانا؛ کاظمینی بروجردی به بیمارستان منتقل شد
خبرگزاری
هرانا - کاظمینی بروجردی، روحانی منتقد روز شنبه برابر با ۶ خرداد ماه
۱۳۹۱ به علت تشدید ناگهانی دردهای کلیوی به بیمارستانی خارج از زندان اوین
منتقل شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دفع سنگ کلیه ی ایشان باعث زخمی شدن مجاری ادراری و خونریزی خارجی گردید. بروز این حادثه ی اورژانسی، مسئولین زندان اوین را ناگزیر به انتقال وی به بیمارستانی خارج از زندان نمود.
وی پس از انتقال به بیمارستان به بهانه نبود تجهیزات کافی بدون هیچ درمانی به زندان باز گردانده شد.
گفتنی است، کاظمینی بروجردی به بیماریهای متعددی چون نارسائی قلبی، پارکینسون، دیابت، دردهای مفرط مفاصل، نارسائی کلیوی و ضعف بینائی مبتلا گردیده است.
وی در طول شش سال گذشته از حق مرخصی استعلاجی محروم بوده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دفع سنگ کلیه ی ایشان باعث زخمی شدن مجاری ادراری و خونریزی خارجی گردید. بروز این حادثه ی اورژانسی، مسئولین زندان اوین را ناگزیر به انتقال وی به بیمارستانی خارج از زندان نمود.
وی پس از انتقال به بیمارستان به بهانه نبود تجهیزات کافی بدون هیچ درمانی به زندان باز گردانده شد.
گفتنی است، کاظمینی بروجردی به بیماریهای متعددی چون نارسائی قلبی، پارکینسون، دیابت، دردهای مفرط مفاصل، نارسائی کلیوی و ضعف بینائی مبتلا گردیده است.
وی در طول شش سال گذشته از حق مرخصی استعلاجی محروم بوده است.
۸۰ غرفه جشنواره غذاهای سنتی ایران پلمپ شد
خبرگزاری هرانا - پلیس تهران به دلیل بدحجابی، ۸۰ غرفه اولین جشنواره غذاهای سنتی ایران را در نمایشگاه بینالمللی تهران پلمپ کرد.
ماموران پلیس پایتخت در ادامه طرح تشدید امنیت اخلاقی و برخورد با بدپوششی، بد حجابی و مانکنها، بعدازظهر روز یکشنبه به نخستین جشنواره غذاهای سنتی ایران در نمایشگاه بینالمللی تهران مراجعه کردند.
ماموران پلیس پایتخت در ادامه طرح تشدید امنیت اخلاقی و برخورد با بدپوششی، بد حجابی و مانکنها، بعدازظهر روز یکشنبه به نخستین جشنواره غذاهای سنتی ایران در نمایشگاه بینالمللی تهران مراجعه کردند.
بر اساس گزارشات دریافتی ماموران گشت
امنیت اخلاقی که به همراه معاونت نظارت بر اماکن عمومی فرماندهی انتظامی
تهران بزرگ در محل این نمایشگاه حضور داشتند، پس از بررسی وضعیت نسبت به
تذکر به غرفهداران بدحجاب و بدپوشش اقدام و تعدادی از آنها را نیز دستگیر
کردند.
در عین حال ماموران معاونت نظارت بر اماکن عمومی تهران بزرگ ۸۰ غرفه این نمایشگاه را به دلیل بدحجابی غرفهداران و فروشندگان آنها پلمپ و مسئول نمایشگاه نیز برای ارائه توضیحات به معاونت نظارت بر اماکن پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ فراخوانده شد.
برخورد با مصادیق بدحجابی در این نمایشگاه که از روز گذشته آغاز شده است همچنان ادامه دارد و ماموران پلیس امنیت اخلاقی تهران بزرگ نیز هماکنون نیز در محل برگزاری این نمایشگاه مستقر هستند و با مراجعهکنندگان و فروشندگان متخلف برخورد میکنند.
به گزارش ایسنا، پلیس پایتخت از چند هفته گذشته تا کنون طرحهای تشدید برخورد با بدحجابی و بدپوششی در میادین، مراکز خرید و پارکها، اماکن تفریحی و کوهستانها، رانندگان و سرنشینان بدحجاب در بزرگراهها و معابر درونشهری، سگ گردانی و ایجاد آلودگی صوتی را به مرحله اجرا گذاشته است که اجرای آنها همچنان ادامه دارد.
در عین حال ماموران معاونت نظارت بر اماکن عمومی تهران بزرگ ۸۰ غرفه این نمایشگاه را به دلیل بدحجابی غرفهداران و فروشندگان آنها پلمپ و مسئول نمایشگاه نیز برای ارائه توضیحات به معاونت نظارت بر اماکن پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ فراخوانده شد.
برخورد با مصادیق بدحجابی در این نمایشگاه که از روز گذشته آغاز شده است همچنان ادامه دارد و ماموران پلیس امنیت اخلاقی تهران بزرگ نیز هماکنون نیز در محل برگزاری این نمایشگاه مستقر هستند و با مراجعهکنندگان و فروشندگان متخلف برخورد میکنند.
به گزارش ایسنا، پلیس پایتخت از چند هفته گذشته تا کنون طرحهای تشدید برخورد با بدحجابی و بدپوششی در میادین، مراکز خرید و پارکها، اماکن تفریحی و کوهستانها، رانندگان و سرنشینان بدحجاب در بزرگراهها و معابر درونشهری، سگ گردانی و ایجاد آلودگی صوتی را به مرحله اجرا گذاشته است که اجرای آنها همچنان ادامه دارد.
هرانا؛ محکومیت پویا تبیانیان به شش سال و نیم حبس تعزیری
خبرگزاری هرانا – "پویا تبیانیان" شهروند بهایی ساکن سمنان از سوی دادگاه انقلاب این شهر به شش سال و شش ماه حبس محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یکی از شهروندان بهایی ساکن سمنان به
نام "پویا تبیانیان" که در فروردین ماه ۱۳۹۱ در دادگاهی به ریاست قاضی محمد
قاسم عین الکمالی محاکمه گردیده بود به ۶ سال و نیم حبس تعزیری محکوم
گردید.
نامبرده در اسفند ماه سال ۱۳۸۹ به همراه تعداد دیگری از شهروندان بهایی اهل سمنان، بازداشت شد که پس از یک ماه به قید وثیقه آزاد شد.
یادآوری می شود پویا تبیانیان یک بار نیز
در زمستان سال ۱۳۸۷ بازداشت که محکوم به دو سال حبس تعزیری شد که پس از ۱۴
ماه حبس آزاد گردید.
فواد شمس، فعال دانشجویی دانشگاه تهران "ستاره دار" شد
خبرگزاری
هرانا - هم زمان با اعلام نتایج اولیه کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه های
دولتی، مشخص شد که بسیاری از فعالین دانشجویی به دلیل آنچه "نقص در
پرونده" عنوان شده است، ستاره دار شده و از ادامه تحصیل بازمانده اند.
در همین زمینه فواد شمس از فعالین دانشجویی دانشگاه تهران، که به دلیل مشابه از ادامه تحصیل بازمانده است به دانشجو نیوز گفت:
«صبح روز شنبه که برای دریافت کارنامه ام
به سایت سازمان سنجش مراجعه کردم، درج شده بود که به دلیل "نقص در پرونده"
به سازمان سنجش مراجعه شود. بعد از مراجعه به سازمان سنجش مسئول روابط
عمومی من را به "هسته ی گزینش" ارجاع داد. در آن جا یک خانم منشی بعد از
بررسی یک لیست اعلام کرد که نام من در لیست وزارت اطلاعات است.»
"داوطلب گرامي به علت نقص پرونده در صورت
تمايل از روز سه شنبه مورخ ٩١/٠٣/٠٩ به سازمان سنجش آموزش کشور واقع در
ميدان هفت تير - خيابان کريم خان زند - پلاک ٢٠٤- طبقه دوم مراجعه
نماييد."
این پیامی است که هر ساله شمار زیادی از دانشجویان، با اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه های کشور با آن مواجه می شوند.
این پیامی است که هر ساله شمار زیادی از دانشجویان، با اعلام نتایج آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه های کشور با آن مواجه می شوند.