اخبار روز: جعفر بهکیش و رضا معینی که هر کدام چندین نفر از اعضای خانواده های خود را در جریان قتل های سیآسی دهه ی شصت از دست داده اند، به سکوت احمد شهید گزارشگر ویژه ی سازمان ملل متحد در مورد قتل های سیاسی دهه ی ۶۰ اعتراض کرده اند. نامه ی این دو تن که در ماه مارس گذشته نوشته شده، امروز سه شنبه ۲۲ فروردین ماه در سایت بیداران منتشر شده است.
متن این نامه را در زیر می خوانید:
جناب آقای احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران
گزارش تازه شما را در بارهی نقض حقوق بشر در ایران را خواندیم. می دانیم که در شرایط کنونی، و تنش جاری میان ایران و جامعه جهانی و با وجود محدودیتهای فراوان به وجود آمده از سوی مقامات جمهوری اسلامی و برخی نهادهای سازمان ملل، تهیه این گزارش، کاری آسان نبود. میدانیم مسئولان جمهوری اسلامی به شما اجازهی حضور در ایران را ندادند و از این نظر شما را از دیدار با بخش عمدهای از شاهدان و قربانیان و یا حتا مسئولان دولتی محروم کردند. اما گزارش شما بعنوان روزشمار سرکوب و نقض حقوق بشر در ایران و به ویژه در دو سال گذشته موفق است. شما توانستید، خوشبختانه با بسیاری از قربانیان در خارج از ایران دیدار داشته باشید و روایت آنها را ثبت کنید. که در گزارش به شکل تفصیلی منتشر شده است. این خود گامی به پیش برای مبارزه با نقض فاحش و گسترده حقوق بشر در کشور ماست.
اما متاسفانه گزارش شما در باره یکی از اصلیترین مصداقهای جنایت علیه بشریت در ایران، کشتار جمعی زندانیان سیاسی در سال ١٣٦٧، سکوت کرده است. ما شهادت میدهیم که برخی از اعضای خانوادههای قربانیان و بازماندگان اعدامهای جمعی و غیرقضایی، دهه شصت در ایران، با شما و همکارانتان دیدار داشتند و روایت آنها شنیده و ثبت شده بود. این قربانیان به شما مدارک و اسناد مهمی تحویل دادند، که برخی از آنها تاکنون به هیچ نهادی حقوقی ارائه نشده بود. در گزارش شما هیچ نشانی از این شاهدان و قربانیان نیست.
سکوت شما، به عنوان گزارشگر ویژه مهمترین نهاد بینالمللی برای توسعه حقوق بشر و عدالت، در مورد اعدامهای غیرقضائی دهه شصت و به ویژه کشتار سال ٦٧، بزرگترین کشتار زندانیان سیاسی در تاریخ معاصر ایران، سانسور مدارک و شواهد و نادیده گرفتن آسیب پذیرترین بخش از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران قابل قبول نیست.
در سی سال گذشته، خانوادههای ما، به دلیل نپذیرفتن دستور سکوت مقامات امنیتی و حضور مداومشان بر گورهای ویران شدهی کشتگانمان در گورستان خاوران، با وجود ممنوعیت و مزاحمتهای ماموران، دائما از سوی نهادهای امنیتی، احضار، بازداشت و توسط دادگاههای انقلاب محاکمه و محکوم شدهاند. ما شهادت میدهیم که این حوادث استثنائی نیستند و بسیاری از بستگان قربانیان جنایتهای دهه شصت در سکوت با قساوتی مشابه روبرو بودهاند.
ما به فراموشی و سکوت معترضیم و بعنوان قربانی و دادخواه، از شما در باره سکوت گزارشتان در مورد این قساوتها و آنچه بر بستگان قربانیان گذشته است، توضیح می خواهیم. به شما یادآور می شویم: که سکوت و سانسور این بخش از قربانیان و بازماندگان، نه تنها کمکی به گسترش حقوق بشر در ایران نکرده است، برعکس به عنوان یکی از پایههای سرکوب و خشونت مورد استفاده قرار گرفته است. که این سکوت کمکی به مبارزه با مصونیت از مجازات، که یکی از مهمترین عوامل تداوم جنایت و خشونت در ایران است، نمیکند.
جعفر بهکیش
رضا معینی
٩ مارس ٢٠١٢ برابر با ١٩ اسفند ١٣٩٠
شاهین نجفی، هنرمند فعال در عرصه موسیقی غیرمتعارف ایرانی، برای معرفی آلبوم جدیدش با عنوان "هیچ هیچ هیچ" به روی صحنه میرود. گروه ۱۲ نفره شاهرخ مشکینقلم، رقصندهی برجستهی ایرانی، نجفی را همراهی میکند.
"هیچ هیچ هیچ" نام آلبومی است که شاهین نجفی، هنرمند فعال در عرصه موسیقی رپ و غیرمتعارف ایرانی، به تازگی انتشار داده و از لحاظ سبک با کارهای پیشین او متفاوت است. او قرار است برای معرفی این کار تازه در روز ۱۵ آوریل در شهر دوسلدروف به روی صحنه برود، البته با همراهی یک گروه ۱۲ نفره و استفاده از سازهای زهی و همچنین با همراهی و همکاری شاهرخ مشکینقلم، رقصندهی برجستهی ایرانی که تا کنون بیش از همه آثار کلاسیک و فولکلور ایرانی را با هنر رقص پیوند داده است. شاهین و شاهرخ در گفتوگو با دویچه وله از کم و کیف آلبوم جدید، آشنایی و همکاری خود میگویند.
بشنوید: گپی با شاهین نجفی و شاهرخ مشکینقلم
دویچه وله: صحبتمان را از خود آلبوم شروع کنیم که از لحاظ سبک موسیقی و همینطور مقداری از لحاظ شعر، با آلبومهای قبلی متفاوت است. موسیقی ترانهها نسبتاً ملایم هستند. در آنها فضای موسیقی پاپ هست، راک هست، سنتی هست، موسیقی ملل و حتی کلزمر هست. شاهین جان، میخواستی طیف تجربیاتات را گسترش بدهی یا اینکه حس کردی این سبک بیشتر میتواند برای تو جوابگو باشد؟
شاهین نجفی: مقداری بحث تجربه بود و من به نوعی میخواستم این تجربه را انجام بدهم. اما چون آنچه در این کار مشترک بود، شعرها و ترانهها بودند، فکر میکردم چه چیزی میتواند این اتصال را در موسیقی قویتر کند. برای همین، آن ساختارگریزیای که در شعر میبینیم، تلاش کردیم در موسیقی هم به همین نحو باشد. حال چه توی تریپهاپ، چه در رگههایی که از راک میآمد و چه کارهایی که میتوانست به جاز شباهت داشته باشد. با این حال، من خودم شخصاً نمیتوانم آلبوم را در یک یا چند ژانر خاص تقسیم کنم و فکر میکنم این درهمآمیختگی وجود دارد و بر اساس اینکه کار مدرن بود، بحث در مورد سبکها، دیگر از معنی میافتد.
شاهرخ جان، شما با کارهای مختلف شاهین، کارهای قدیمیاش و همینطور آخرین کارش آشنا هستید. به سلیقهی شخصی، کدام را بیشتر میپسندید؟
شاهرخ مشکینقلم: راستاش را بخواهید، من نمیتوانم ادعا کنم که همهی کارهای شاهین را شنیدهام. منتها چند تا از کارهایش را که شنیدهام و آلبوم آخرش "هیچ هیچ هیچ" را که لطف کرد برایم فرستاد تا بتوانم روی آن کار کنم، در این کارها آنچه مجذوبش شدم، متنی است که زیر کار هست. چیزی که باعث شد در من این جرقه زده شود که با همدیگر همکاری کنیم، تعهد نهفته در متن کار بود. چون من هیچوقت چنین تجربهای نداشتهام که با موسیقی پاپ یا مدرن رابطهای برقرار کنم که بتوانم با آن برقصم.
اما آنچه در این همکاری برای من واقعاً حیاتی بود، تعهدی بود که در متن کارها نهفته بود خود من را هم به شکلی به چالش میکشید که چگونه میتواند من را، دیدگاهم و کارم را بعد از این همه تجربه که سالهاست میشود گفت دارم به صورت سنتی روی موسیقی کلاسیک فارسی یا روی اشعار کلاسیک فارسی کار میکنم، دگرگون کند و بتوانم در تاریخچهی هنری کوچک خودم به جای دیگری پنجه بیاندازم.
من میتوانم الان انتخاب یا سلیقهی خودم را به سادگی برشمارم، ولی در نهایت دلم میخواهد که این سورپریز را حداقل تا بعد از اولین اجرایمان محفوظ نگه دارم. دلم میخواهد این اتفاق برای اولین بار که دارد میافتد، آزادانه بیافتد.
به همکاری شما هم خواهیم پرداخت، اما پیشتر برسیم به مضامین ترانهها، چون صحبت از آن به میان آمد. شاهین جان، در این آلبوم فقط سه شعر از خودت هست و سایر شعرها از دیگران. انتخاب شعرها به چه ترتیب بود؟ آیا تو دنبال مضامین مشخصی بودی که به نوعی با هم پیوند داشته باشند؟ چون حس میکنم شعرها نسبت به گذشته، کمی شخصیتر هستند.
شاهین نجفی: دقیقاً. واقعیتاش این است که این ۱۰ تا کار از بین حدود ۳۰ تا کار انتخاب شده است. آنچه در همهی اینها مشترک است، این است که به نوعی هرکدامشان به یک سال و اندی گذشتهی من برمیگردد و در واقع، درست است که شعر ممکن است مال فرد دیگری باشد (از یغما یا مهدی موسوی)، ولی تأثیرش روی من به شدت شخصی بود و به زندگی شخصی من ارتباط مستقیم پیدا میکرد و گاهاً اینگونه بود که انگار این چند نفر پیامبرگونه آن سوی کرهی زمین نشستهاند و برای زندگی من شعر گفتهاند…
یعنی این آلبوم آینهی زندگی یک سال و نیم گذشتهی توست؟
شاهین نجفی: در بسیاری از کارهایی که من در این آلبوم اجرا کردهام، اینطوری است. مثلا در "بعد از تو"، مهدی موسوی یکبار ترجیعبند (رفرنس) کار را برای من اساماس کرده بود و من همانجا آهنگ را توی ذهنام ساختم و به او گفتم که کل کار را بفرستد. اینجور اتفاق افتاد.
آهنگها از خودت و تنظیمها هم از مجید کاظمی و بابک خزایی هستند. تو وقتی روی شعرهای خودت کار میکنی، طبیعتاً دستت باز است، میتوانی در کارها دست ببری، بالا و پایین کنی، حذف کنی، اضافه کنی … اما کار روی شعر دیگران، شاید مشکلات خاص خود را داشته باشد. حقیقتاً با شعرهای خودت بیشتر کلنجار رفتهای تا حاصل همان چیزی بشود که میخواهی، یا با سرودههای دیگران؟
شاهین نجفی: اول باید بگویم که هر چهار نفر این دوستان، یعنی فاطمه اختصاری، افشین مقدم، یغما گلرویی و مهدی موسوی، این آزادی را در اختیار من گذاشتند که من هر کاری که میخواهم با شعرشان انجام بدهم. ولی خود من بر اساس احترامی که نسبت به آنچه شاعر نوشته دارم، روی کارهای خودم بیشتر جراحی میکنم تا روی کاری که از کس دیگری باشد. واقعیت هم این است که این اولینبار است که من کاری را به صورت مجموعهی شعر از کسی خواندهام و پیش از این فقط کار "شاعر تمام شده" از مهدی [موسوی] را خوانده بودم. من تا بهحال شعر از کسی اجرا نکرده بودم.
اسم یکی از قطعات آلبوم جدیدت "فیسبوک" است. ضریب اعتیادت به فیسبوک چه اندازه است؟
شاهین نجفی: الان خیلی کمتر شده…
قبلاً چقدر بود؟ یعنی داریم صحبت چقدر تا چقدر را میکنیم؟
شاهین نجفی: دورههایی بود که من درگیر میشدم و برای من نه فقط فیسبوک، بلکه گوگل و… گاهی فراتر از یک دنیای مجازی میشد و خیلی برایم جالب بود. ولی از یک طرف احساس میکردم که خطرناک است. یعنی اگر میخواستیم از دید اومبرتو اکو به قضیه نگاه کنیم، میگفتم در طول روز چقدر اطلاعات و باید بگویم اطلاعات بیهوده به انسان داده میشود و مغز انسان را درگیر میکند.
البته از طرف دیگر هم فکر میکردم که این برای ارتباطات مهم است. یعنی حداقل برای کار ما خیلی مهم بود. به خاطر همین، به صورت شخصی از فیسبوک بیرون آمدهام و فقط فضایی است که دوستان آن را هدایت میکنند و خودم هم گاهاً نگاه میکنم.
شاهرخ جان، شما چه رابطهای با فیسبوک دارید؟
شاهرخ مشکینقلم: من متأسفانه یا خوشبختانه شدیداً درگیرش هستم. طوری که به صورت اعتیادگونه با آن رابطه دارم. چشمهایم را که از خواب باز میکنم، اولین کاری که میکنم، تلفنام را باز میکنم میروم روی فیسبوک. شب هم آخرین لحظاتام روی فیسبوک است. تازه بدبختی این است که همه هم میتوانند کنترل کنند. مثلاً فوری برایم مینویسند: «اِه…اِه… تا ساعت شش بیدار بودی؟».
بههرحال خیلی مشکل است. نمیدانم چگونه میتوان به راحتی از این اعتیاد گذشت. ولی چیزی که برای من جالب است، این درهای باز است؛ این که هویت آدم برملا باشد و در اینجا هویتهایی را که به صورت مجازی و دروغین میپوشانند، این پردههایی را که مردم به چهره میکشند و به دروغ فکر میکنند این حجابی را که بر سرشان میاندازند، مانع دیدن درون پلیدشان یا حتی درونهای زیبایشان میتواند بشود، برملا میشود. شاید این اولین بار است که این اتفاق دارد میافتد.
ما تا به حال چنین اتفاقی را در فرهنگمان نداشتهایم که بتواند همه چیز را از درون خانهمان بیرون بریزد و درونمان را هویدا کند. ما همیشه فرهنگ پوشش را داشتهایم و پرده در خانههایمان آویزان بوده. شاید یکی از دلایل عقبافتادگی و بدبختی جامعهی ما از همین باشد که اینقدر به خودمان دروغ گفتهایم.
برگردیم به خود آلبوم؛ شاهین جان تو اشاره کرده بودی که این قطعات بازتابندهی آن چیزی است که بر تو در یک سال و نیم گذشته، گذشته و یک سری از شعرها از خودت و یک سری هم از دیگران هستند. آیا در بین شعرها، شعرهایی بودهاند که حرف دلت را بهتر از آن چیزی که خودت زدهای، زدهاند؟
شاهین نجفی: یقیناً، من اصلی دارم و آن اینکه من کاری را قرار است بخوانم که یا آن کار را من نمیتوانستم انجام بدهم و بنویسم یا اینکه آن شخص بهتر از من، اینکار را کرده است. در همهی کارها اینطور بوده: در "رانندگی"، "مستی"، "سگ هار"، "بکنیم"، "ناگهان"، "درد شخصی"، "ممیز صفر" و "بعد از تو". اما با این حال، شخصاً در کار "ناگهان" عملاً من حسادت کردم به مهدی موسوی…
حسادت مثبت…
شاهین نجفی: آره دیگه. یعنی اینجور با خودم حرف میزدم که ای کاش اینکار را من خودم نوشته بودم.
در یکی از صحبتهایی که در گذشته داشتیم، گفته بودی که در ایران قرآن قرائت میکردی و از تأثیراتی که این تجربه روی تو گذاشته صحبت کردی. در این آلبوم جدید چقدر توانستی از این تأثیرات و تجربیات استفاده کنی؟ یا اصلاً نقشی نداشته؟
شاهین نجفی: چرا؛ مشخصاً در کار "ممیز صفر" ما از سه چهار تا تم استفاده کردیم. چه رگههایی از بلوز، نتهای پنتاتونیک و چه دستگاههای عرب و گاه دستگاههای ایرانی و خُب قرآن هم روی دستگاه عرب میچرخد. به صورت صداهای بک (پشت) ما از آن استفاده کردیم که شما وقتی گوش میکنید، متوجه میشوید که از چند صدا دارد استفاده میشود. فکر میکنم تأثیر قرائت قرآن و آواهای آن در قطعه "ممیز صفر" مشخصاً هست.
شاهین نجفی کمی آرامتر شده یا آتش زیر خاکستر است، دستکم از لحاظ سبک و کار موسیقی؟
شاهین نجفی: این آلبوم شاهین نجفی یک سال گذشته بود. ولی وقتی کارهایام را نگاه میکنم، میبینم که همینطوری به اندازهی یک آلبوم دیگر کار آماده دارم. ولی تصمیم نداریم آلبوم بدهیم، قطعه منتشر میکنم و کارها هم شکلشان عوض میشود. یعنی این آرامش دیگر در آن کارها نیست.
بپردازیم به اجرایی که قرار است روز پانزدهم آوریل در شهر دوسلدورف داشته باشید. خیلی چیزها در این کنسرت با برنامههای قدیمی فرق میکند؛ از جمله قرار است از گروه خیلی بزرگتری استفاده کنید.
شاهین نجفی: ما تلاشمان را کردیم و اصرار حتی داشتیم که بیاییم کاری انجام بدهیم که شاید با جرأت میتوانیم بگوییم که به جز موسیقی سنتی یا موسیقی ارکسترال ما، حداقل در موسیقی پاپ، انجام نمیشود. الان قدیمیترین خوانندههای ایرانی، آنهایی که چندهزار نفر آدم به سالنها میکشانند، حداقل با شش تا ساز روی سن میروند و ما فقط چهار تا ساز زهی داریم، کلارینت، گیتار، باس، درام، پرکاشن و در مجموع ۱۲ نفر هستیم با همراه شاهرخ که در چند کار با رقص قطعات را همراهی میکند.
شاهرخ جان، فعالیت اصلی شما روی مضامین کلاسیک است، ولی در عرصهی موسیقی غیرکلاسیک، مثلاً در موسیقی پاپ، همکاری با خانم گوگوش، از جمله تجربیات دیگرتان است. کار با شاهین تا چه اندازه دنیای کشف نشده برای خود شماست؟
شاهرخ مشکینقلم: فکر میکنم کار با گوگوش در قطعهی "من و گنجشکهای خونه" که به صورت کار ویدئویی بود و دوست نازنینام، احمد کیارستمی کار ویدئوی آن را تنظیم کرد، تنها تجربهام با موسیقی پاپ بود و من قبلاً هیچ تجربهی دیگری با این موسیقی نداشتم. تازه علت این کار هم نزدیکی بیحدش به سبک موسیقی فلامینکو و باز یک رابطهی احساسی، سنتی و نوستالژیکی که این قطعه با من داشت، بود که من با این قطعه از بچگی مثل یک لالایی بزرگ شده بودم.
از طرف دیگر، این قطعه کار بابک امینی است که کارش، کار گیتار سولو است و خیلی فرق دارد با کاری که الان با شاهین دارم انجام میدهم. برای همین، کار با شاهین اولین اتفاق و اولین برخورد واقعی من با موسیقی پاپ به صورت عمومی است. واقعیتر هم این است من آنقدر احساس نگرانی دارم که این شور و هیجان میتواند مثبت باشد در من که این اتفاق دارد برای من میافتد. کما اینکه تقریباً هرکدام از دوستانام که از طریق فیسبوک یا از طریق دیگری متوجه این خبر شدهاند، به من زنگ میزنند و با کمال تعجب میگویند: «این داستان چیه؟ آیا واقعیه؟ مگر چنین چیزی ممکنه؟…»
راستاش من هم از این برنامه باخبر شدم، مضامین شعر را میخواندم، آهنگها را گوش میدادم، تصاویر شما هم از گذشته و از کارهای مختلف توی ذهنام بود و سعی میکردم اینها را از روی کنجکاوی به شکلی با هم پیوند بدهم. اما حقیقتاً کار سادهای نیست.
شاهرخ مشکینقلم: آره، برای من هم کار سادهای نیست. اتفاقاً چیزی که برای من جالب است، همین نبودن سادگی است. من از هر چیزی که ساده و آسان به دست میآید، منزجرم. همیشه من به دنبال چیزی گشتهام که کمی مرا قلقلکام بدهد و یک جایی مثل مانعی باشد که مرا وادار کند که از روی آن بپرم. هرچیزی که به سهولت میرسد، مقداری روتین میشود و هم برای بیننده و هم برای مجری کار خسته کننده است و من گهگاه خستهام از اینکه باز دوباره مرا بطلبند و بهخاطر شمایلم، به خاطر موی بلندم … رُلی به من پیشنهاد بدهند که در نقش حضرت عیسی بازی کنم. این خسته کننده است!
من دلم میخواهد در نقش یک قورباغه بازی کنم. آنجاست که کار و هنر من به چالش کشیده میشود. اتفاقی که اینجا دارد میافتد، این است که من را وادار میکند… هرچه بیشتر این موسیقیهایی که قرار است روی آنها برقصم را گوش میدهم، بیشتر مغزم داغ میکند که من چه کار میتوانم آنجا انجام بدهم.
برای نمونه بگویم که من قطعهی "علی مردان" را چند بار روی یوتیوب نگاه کردم، دقت میکردم که حرکات بدن شما چگونه با مضمونی که دارد میآید هماهنگی دارد. مضمون کاملاً سنتی، نه به معنای منفی کلمه، بلکه مضمون شسته رفتهی فولکور. در صورتی که کلماتی که در کارهای شاهین استفاده شده، چیزهای کاملاً امروزی است و زبان امروزی. تا چه اندازه سخت است که آدم حرکات را با این متن هماهنگ کند؟
شاهرخ مشکینقلم: راستاش را بخواهید، نگرانیام از آن نیست ... نگرانی من واقعاً از این نیست. از اینکه در کل آیا نتیجهای که… مثلاً در آشپزی، یک آشپز مزهها و سلیقهها را میشناسد. مثلاً من میدانم که ترکیب زردچوبه با بادمجان چیز افتضاحی از آب درمیآید. پس اگر قرار باشد غذایی درست کنم که محتوی بادمجان باشد و بخواهم از ادویهای استفاده کنم، میدانم که ترجیحاً باید به جای زردچوبه، ادویهی دیگری را به کار بگیرم.
چیزهایی هست که دست آدم است، یعنی آدم میداند قرار است چه اتفاقی بیافتد، به خاطر اینکه تجربه دارد. چیزهایی را که نباید انجام داد، به خاطر اینکه نتیجهاش واضح است را میدانم چیست. از آنها واهمه ندارم. ولی آنچه از آن واهمه دارم، آنجایی است که تو به عنوان یک آشپز حرفهای پرتجربه تصور میکنی که زعفران با گلاب، همیشه نتیجهی مثبتی به سلیقهی شرقی و ایرانی من میدهد، بعد وقتی شیرینی به پایان میرسد، متوجه میشوی که آخ… آخ… چیز بسیار ضایعی شد. آنجاست که یک آشپز همیشه دلاش میلرزد از یک کشف جدید، از یک اختراع جدید.
من این دلهره را دارم و فکر میکنم این دلهره لازمهی هر هنرمندی است که خیالاش آنقدرها هم آسوده نباشد. بهخاطر اینکه همیشه اتفاقهایی میافتد که این اتفاقها شیرین و پسندیده است در هنر زنده؛ وگرنه اگر کار ضبط میکردیم، نگاهاش میکردیم و میدیدیم که کار مورد پسندمان هست و خیالمان جمع است که مردم آن را خواهند پسندید. ولی کاری که زنده انجام میدهی، همیشه این تبصره در آن وجود دارد که یک لحظه، یک اتفاق بیافتد که از کنترل تو خارج است و مورد پسند بینندههایت قرار نخواهد گرفت و تو در واقع آنجاست که میتوانی رشد کنی و بزرگ بشوی. آنجایی که مردم تو را نپسندند و تو مجبور بشوی به جای دیگری سفر کنی.
پیشنهاد چنین همکاریای اصلاً از کی بود؟ از شما شاهرخ جان؟ یا شاهین پیشنهاد کرده بود که چنین کاری را ترکیب کنید؟
شاهرخ مشکینقلم: یادم نمیآید… شاهرخ پیشنهاد از کی بود؟!
شاهین نجفی: پیشنهاد از طرف یکی از دوستانام بود.
پس شما هر دو بیگناهید…
شاهین نجفی: در واقع، در جمع این پیشنهاد مطرح شد. ولی خود من وقتی اولین بار کار "من و گنجشکهای خونه" از آقای شماعیزاده و خانم گوگوش را با شاهرخ دیدم، برای من هم اینجوری بود که چقدر رقص شاهرخ میتواند گسترهی بزرگتری داشته باشد و چه فازهای جدیدی را میتواند تجربه کند.
به خاطر همین، فکر کردم این کار را ما هم میتوانیم انجام بدهیم و اگر این اتفاق بیافتد، شاید اتفاق نیکی باشد. سعیمان این بود ببینیم که کدام کارها میتوانند با کار شاهرخ هماهنگی داشته باشند. یک نکتهی دیگر هم این بود که شاهرخ یکی از کارهای ما را شنیده بود که الان اسم آن را نمیگویم، خود شاهرخ…
شاهرخ مشکینقلم: دقیقاً؛ من هم نخواستم اسماش را بگویم.
شاهین نجفی: یادت میآید شاهرخ؟
شاهرخ مشکینقلم: آره… آره. وقتی از من پرسید کدام مورد پسندت هست، من سعی کردم اسم آن را نگویم…
شاهین نجفی: آره… گفتم واقعاً اینطور فکر میکنی؟ و تعجب کردم که از بین همهی کارها، چرا آن کار؟! ولی خب اینطوری شد دیگر...
شاهرخ مشکینقلم: به خاطر جسارتی که در آن هست. یکی از کمبودهایی که من در هنرمندانمان، حتی هنرمندهای متعهدمان احساس میکنم، این است که حس میکنم جسارت و شهامت لازمه در آنها نیست. یعنی یک شعلهی بسیار کمسویی از این جسارت و شهامت را میبینم. نمیخواهم هندوانه زیر بغل شاهین بگذارم، چون الان روی خط است، ولی واقعیت امر این است که یکی از معدود هنرمندهای جسورمان است که درافتاده با خیلی چیزها؛ خیلی چیزهای سنتی ما، خیلی از واقعیتهای تلخ فرهنگی ما و من این شهامت را میپسندم و من معذبام وقتی دوست نازنینام که کارش را خیلی دوست دارم، محسن نامجو، در مصاحبه با "پارازیت" میگوید: «نه… کار من سیاسی نیست.»
اصلاً یعنی چه، چرا ما باید از سیاسی بودن واهمه داشته باشیم، ما چه طرحی از سیاست یا سیاسی بودن یا نبودن داریم که تو بخواهی فوری خودت را قایم کنی و بگویی نه… کار من سیاسی نیست؟ در جامعهای که همه چیز ممنوع است، خندیدن ممنوع است، رقصیدن ممنوع است، یک رقصنده خودبهخود فعالیت سیاسی دارد انجام میدهد. تو چطور میتوانی میگویی که نه… کار من سیاسی نیست؟ نبود این شهامتها، من را همیشه دیوانه کرده.
شاهین نجفی: من هنرمندهای آلترناتیو خودمان را میشناسم و میدانم در چه فضایی هستند. خود من هم کسی هستم که پیش از این در رابطهی دیگری به نامجو ایراد گرفته بودم و بحث کرده بودم. اما یک چیز را میفهمم، من نمیدانم چقدر آدمهای دیگر هستند که در مورد این مسائل خواندهاند، با این حال، من خودم را به عنوان یک هنرمند سیاسی نمیفهمم. یعنی در واقع، هم حرف شاهرخ را میفهمم و هم انتظار دارم حرف کسانی که دارند این صحبت را میکنند، فهمیده شود. ما آدمهایی هستیم که در داخل و یا خارج ایران داریم زندگی میکنیم. یک انسان نمیتواند در چنین جامعهای زندگی کند، درگیر این فضاها باشد و بگوید که من سیاسی نیستم، یا علاقهمند به مسائل سیاسی نیستم یا بخواهد پشت گوش بیاندازد یا نبیند…
شاید این به این برمیگردد که باید اول واژهی "سیاسی" را تعریف کنیم. وقتی مثلاً من میگویم هنرمند متعهد، این تعهد یعنی چه؟ تعهد به کی؟ تعهد به چی؟ این را باید به همان نسبت تعریف کرد.
شاهین نجفی: آره… این اصطلاحات است که خطرناک است. مسئلهی من این که ما هنرمند سیاسی که میگوییم، به این معناست که میخواهیم او را به احزاب و جریانات و فکرهای سیاسی متصل کنیم یا نه. من شخصاً خودم هیچ سنخیتی با جریانهای سیاسی ندارم، اما با اینحال درگیرم. کسی مثل نامجو را من میفهمم. نامجو کسی است که یک زمانی حرکتی انجام میدهد که واقعاً از روی قلباش هم انجام داده، ولی وقتی نگاه میکند و میبیند که برخوردها چگونه بوده و چطور میخواهند از او سوءاستفاده کنند، ناگزیر پرت میشود به نقطهی دیگری.
در نهایت، من فکر میکنم اینجا مشکل نه فقط هنرمند که کل فضاست. یعنی میشود گفت یک رادیکالیسم در جامعهی ما وجود دارد، یک موجزدگی و جو گرفتگیای که یکباره همه را میگیرد و یکباره هم میخوابد.
مصاحبهگر: شهرام احدی
تحریریه: پارسا بیات
بشنوید: گپی با شاهین نجفی و شاهرخ مشکینقلم
دویچه وله: صحبتمان را از خود آلبوم شروع کنیم که از لحاظ سبک موسیقی و همینطور مقداری از لحاظ شعر، با آلبومهای قبلی متفاوت است. موسیقی ترانهها نسبتاً ملایم هستند. در آنها فضای موسیقی پاپ هست، راک هست، سنتی هست، موسیقی ملل و حتی کلزمر هست. شاهین جان، میخواستی طیف تجربیاتات را گسترش بدهی یا اینکه حس کردی این سبک بیشتر میتواند برای تو جوابگو باشد؟
شاهین نجفی: مقداری بحث تجربه بود و من به نوعی میخواستم این تجربه را انجام بدهم. اما چون آنچه در این کار مشترک بود، شعرها و ترانهها بودند، فکر میکردم چه چیزی میتواند این اتصال را در موسیقی قویتر کند. برای همین، آن ساختارگریزیای که در شعر میبینیم، تلاش کردیم در موسیقی هم به همین نحو باشد. حال چه توی تریپهاپ، چه در رگههایی که از راک میآمد و چه کارهایی که میتوانست به جاز شباهت داشته باشد. با این حال، من خودم شخصاً نمیتوانم آلبوم را در یک یا چند ژانر خاص تقسیم کنم و فکر میکنم این درهمآمیختگی وجود دارد و بر اساس اینکه کار مدرن بود، بحث در مورد سبکها، دیگر از معنی میافتد.
شاهرخ جان، شما با کارهای مختلف شاهین، کارهای قدیمیاش و همینطور آخرین کارش آشنا هستید. به سلیقهی شخصی، کدام را بیشتر میپسندید؟
شاهرخ مشکینقلم: راستاش را بخواهید، من نمیتوانم ادعا کنم که همهی کارهای شاهین را شنیدهام. منتها چند تا از کارهایش را که شنیدهام و آلبوم آخرش "هیچ هیچ هیچ" را که لطف کرد برایم فرستاد تا بتوانم روی آن کار کنم، در این کارها آنچه مجذوبش شدم، متنی است که زیر کار هست. چیزی که باعث شد در من این جرقه زده شود که با همدیگر همکاری کنیم، تعهد نهفته در متن کار بود. چون من هیچوقت چنین تجربهای نداشتهام که با موسیقی پاپ یا مدرن رابطهای برقرار کنم که بتوانم با آن برقصم.
اما آنچه در این همکاری برای من واقعاً حیاتی بود، تعهدی بود که در متن کارها نهفته بود خود من را هم به شکلی به چالش میکشید که چگونه میتواند من را، دیدگاهم و کارم را بعد از این همه تجربه که سالهاست میشود گفت دارم به صورت سنتی روی موسیقی کلاسیک فارسی یا روی اشعار کلاسیک فارسی کار میکنم، دگرگون کند و بتوانم در تاریخچهی هنری کوچک خودم به جای دیگری پنجه بیاندازم.
من میتوانم الان انتخاب یا سلیقهی خودم را به سادگی برشمارم، ولی در نهایت دلم میخواهد که این سورپریز را حداقل تا بعد از اولین اجرایمان محفوظ نگه دارم. دلم میخواهد این اتفاق برای اولین بار که دارد میافتد، آزادانه بیافتد.
شاهین نجفی: دقیقاً. واقعیتاش این است که این ۱۰ تا کار از بین حدود ۳۰ تا کار انتخاب شده است. آنچه در همهی اینها مشترک است، این است که به نوعی هرکدامشان به یک سال و اندی گذشتهی من برمیگردد و در واقع، درست است که شعر ممکن است مال فرد دیگری باشد (از یغما یا مهدی موسوی)، ولی تأثیرش روی من به شدت شخصی بود و به زندگی شخصی من ارتباط مستقیم پیدا میکرد و گاهاً اینگونه بود که انگار این چند نفر پیامبرگونه آن سوی کرهی زمین نشستهاند و برای زندگی من شعر گفتهاند…
یعنی این آلبوم آینهی زندگی یک سال و نیم گذشتهی توست؟
شاهین نجفی: در بسیاری از کارهایی که من در این آلبوم اجرا کردهام، اینطوری است. مثلا در "بعد از تو"، مهدی موسوی یکبار ترجیعبند (رفرنس) کار را برای من اساماس کرده بود و من همانجا آهنگ را توی ذهنام ساختم و به او گفتم که کل کار را بفرستد. اینجور اتفاق افتاد.
آهنگها از خودت و تنظیمها هم از مجید کاظمی و بابک خزایی هستند. تو وقتی روی شعرهای خودت کار میکنی، طبیعتاً دستت باز است، میتوانی در کارها دست ببری، بالا و پایین کنی، حذف کنی، اضافه کنی … اما کار روی شعر دیگران، شاید مشکلات خاص خود را داشته باشد. حقیقتاً با شعرهای خودت بیشتر کلنجار رفتهای تا حاصل همان چیزی بشود که میخواهی، یا با سرودههای دیگران؟
شاهین نجفی: اول باید بگویم که هر چهار نفر این دوستان، یعنی فاطمه اختصاری، افشین مقدم، یغما گلرویی و مهدی موسوی، این آزادی را در اختیار من گذاشتند که من هر کاری که میخواهم با شعرشان انجام بدهم. ولی خود من بر اساس احترامی که نسبت به آنچه شاعر نوشته دارم، روی کارهای خودم بیشتر جراحی میکنم تا روی کاری که از کس دیگری باشد. واقعیت هم این است که این اولینبار است که من کاری را به صورت مجموعهی شعر از کسی خواندهام و پیش از این فقط کار "شاعر تمام شده" از مهدی [موسوی] را خوانده بودم. من تا بهحال شعر از کسی اجرا نکرده بودم.
اسم یکی از قطعات آلبوم جدیدت "فیسبوک" است. ضریب اعتیادت به فیسبوک چه اندازه است؟
شاهین نجفی: الان خیلی کمتر شده…
قبلاً چقدر بود؟ یعنی داریم صحبت چقدر تا چقدر را میکنیم؟
شاهین نجفی: دورههایی بود که من درگیر میشدم و برای من نه فقط فیسبوک، بلکه گوگل و… گاهی فراتر از یک دنیای مجازی میشد و خیلی برایم جالب بود. ولی از یک طرف احساس میکردم که خطرناک است. یعنی اگر میخواستیم از دید اومبرتو اکو به قضیه نگاه کنیم، میگفتم در طول روز چقدر اطلاعات و باید بگویم اطلاعات بیهوده به انسان داده میشود و مغز انسان را درگیر میکند.
البته از طرف دیگر هم فکر میکردم که این برای ارتباطات مهم است. یعنی حداقل برای کار ما خیلی مهم بود. به خاطر همین، به صورت شخصی از فیسبوک بیرون آمدهام و فقط فضایی است که دوستان آن را هدایت میکنند و خودم هم گاهاً نگاه میکنم.
شاهرخ مشکینقلم: من متأسفانه یا خوشبختانه شدیداً درگیرش هستم. طوری که به صورت اعتیادگونه با آن رابطه دارم. چشمهایم را که از خواب باز میکنم، اولین کاری که میکنم، تلفنام را باز میکنم میروم روی فیسبوک. شب هم آخرین لحظاتام روی فیسبوک است. تازه بدبختی این است که همه هم میتوانند کنترل کنند. مثلاً فوری برایم مینویسند: «اِه…اِه… تا ساعت شش بیدار بودی؟».
بههرحال خیلی مشکل است. نمیدانم چگونه میتوان به راحتی از این اعتیاد گذشت. ولی چیزی که برای من جالب است، این درهای باز است؛ این که هویت آدم برملا باشد و در اینجا هویتهایی را که به صورت مجازی و دروغین میپوشانند، این پردههایی را که مردم به چهره میکشند و به دروغ فکر میکنند این حجابی را که بر سرشان میاندازند، مانع دیدن درون پلیدشان یا حتی درونهای زیبایشان میتواند بشود، برملا میشود. شاید این اولین بار است که این اتفاق دارد میافتد.
ما تا به حال چنین اتفاقی را در فرهنگمان نداشتهایم که بتواند همه چیز را از درون خانهمان بیرون بریزد و درونمان را هویدا کند. ما همیشه فرهنگ پوشش را داشتهایم و پرده در خانههایمان آویزان بوده. شاید یکی از دلایل عقبافتادگی و بدبختی جامعهی ما از همین باشد که اینقدر به خودمان دروغ گفتهایم.
برگردیم به خود آلبوم؛ شاهین جان تو اشاره کرده بودی که این قطعات بازتابندهی آن چیزی است که بر تو در یک سال و نیم گذشته، گذشته و یک سری از شعرها از خودت و یک سری هم از دیگران هستند. آیا در بین شعرها، شعرهایی بودهاند که حرف دلت را بهتر از آن چیزی که خودت زدهای، زدهاند؟
شاهین نجفی: یقیناً، من اصلی دارم و آن اینکه من کاری را قرار است بخوانم که یا آن کار را من نمیتوانستم انجام بدهم و بنویسم یا اینکه آن شخص بهتر از من، اینکار را کرده است. در همهی کارها اینطور بوده: در "رانندگی"، "مستی"، "سگ هار"، "بکنیم"، "ناگهان"، "درد شخصی"، "ممیز صفر" و "بعد از تو". اما با این حال، شخصاً در کار "ناگهان" عملاً من حسادت کردم به مهدی موسوی…
حسادت مثبت…
شاهین نجفی: آره دیگه. یعنی اینجور با خودم حرف میزدم که ای کاش اینکار را من خودم نوشته بودم.
در یکی از صحبتهایی که در گذشته داشتیم، گفته بودی که در ایران قرآن قرائت میکردی و از تأثیراتی که این تجربه روی تو گذاشته صحبت کردی. در این آلبوم جدید چقدر توانستی از این تأثیرات و تجربیات استفاده کنی؟ یا اصلاً نقشی نداشته؟
شاهین نجفی: چرا؛ مشخصاً در کار "ممیز صفر" ما از سه چهار تا تم استفاده کردیم. چه رگههایی از بلوز، نتهای پنتاتونیک و چه دستگاههای عرب و گاه دستگاههای ایرانی و خُب قرآن هم روی دستگاه عرب میچرخد. به صورت صداهای بک (پشت) ما از آن استفاده کردیم که شما وقتی گوش میکنید، متوجه میشوید که از چند صدا دارد استفاده میشود. فکر میکنم تأثیر قرائت قرآن و آواهای آن در قطعه "ممیز صفر" مشخصاً هست.
شاهین نجفی کمی آرامتر شده یا آتش زیر خاکستر است، دستکم از لحاظ سبک و کار موسیقی؟
شاهین نجفی: این آلبوم شاهین نجفی یک سال گذشته بود. ولی وقتی کارهایام را نگاه میکنم، میبینم که همینطوری به اندازهی یک آلبوم دیگر کار آماده دارم. ولی تصمیم نداریم آلبوم بدهیم، قطعه منتشر میکنم و کارها هم شکلشان عوض میشود. یعنی این آرامش دیگر در آن کارها نیست.
شاهین نجفی: ما تلاشمان را کردیم و اصرار حتی داشتیم که بیاییم کاری انجام بدهیم که شاید با جرأت میتوانیم بگوییم که به جز موسیقی سنتی یا موسیقی ارکسترال ما، حداقل در موسیقی پاپ، انجام نمیشود. الان قدیمیترین خوانندههای ایرانی، آنهایی که چندهزار نفر آدم به سالنها میکشانند، حداقل با شش تا ساز روی سن میروند و ما فقط چهار تا ساز زهی داریم، کلارینت، گیتار، باس، درام، پرکاشن و در مجموع ۱۲ نفر هستیم با همراه شاهرخ که در چند کار با رقص قطعات را همراهی میکند.
شاهرخ جان، فعالیت اصلی شما روی مضامین کلاسیک است، ولی در عرصهی موسیقی غیرکلاسیک، مثلاً در موسیقی پاپ، همکاری با خانم گوگوش، از جمله تجربیات دیگرتان است. کار با شاهین تا چه اندازه دنیای کشف نشده برای خود شماست؟
شاهرخ مشکینقلم: فکر میکنم کار با گوگوش در قطعهی "من و گنجشکهای خونه" که به صورت کار ویدئویی بود و دوست نازنینام، احمد کیارستمی کار ویدئوی آن را تنظیم کرد، تنها تجربهام با موسیقی پاپ بود و من قبلاً هیچ تجربهی دیگری با این موسیقی نداشتم. تازه علت این کار هم نزدیکی بیحدش به سبک موسیقی فلامینکو و باز یک رابطهی احساسی، سنتی و نوستالژیکی که این قطعه با من داشت، بود که من با این قطعه از بچگی مثل یک لالایی بزرگ شده بودم.
از طرف دیگر، این قطعه کار بابک امینی است که کارش، کار گیتار سولو است و خیلی فرق دارد با کاری که الان با شاهین دارم انجام میدهم. برای همین، کار با شاهین اولین اتفاق و اولین برخورد واقعی من با موسیقی پاپ به صورت عمومی است. واقعیتر هم این است من آنقدر احساس نگرانی دارم که این شور و هیجان میتواند مثبت باشد در من که این اتفاق دارد برای من میافتد. کما اینکه تقریباً هرکدام از دوستانام که از طریق فیسبوک یا از طریق دیگری متوجه این خبر شدهاند، به من زنگ میزنند و با کمال تعجب میگویند: «این داستان چیه؟ آیا واقعیه؟ مگر چنین چیزی ممکنه؟…»
راستاش من هم از این برنامه باخبر شدم، مضامین شعر را میخواندم، آهنگها را گوش میدادم، تصاویر شما هم از گذشته و از کارهای مختلف توی ذهنام بود و سعی میکردم اینها را از روی کنجکاوی به شکلی با هم پیوند بدهم. اما حقیقتاً کار سادهای نیست.
شاهرخ مشکینقلم: آره، برای من هم کار سادهای نیست. اتفاقاً چیزی که برای من جالب است، همین نبودن سادگی است. من از هر چیزی که ساده و آسان به دست میآید، منزجرم. همیشه من به دنبال چیزی گشتهام که کمی مرا قلقلکام بدهد و یک جایی مثل مانعی باشد که مرا وادار کند که از روی آن بپرم. هرچیزی که به سهولت میرسد، مقداری روتین میشود و هم برای بیننده و هم برای مجری کار خسته کننده است و من گهگاه خستهام از اینکه باز دوباره مرا بطلبند و بهخاطر شمایلم، به خاطر موی بلندم … رُلی به من پیشنهاد بدهند که در نقش حضرت عیسی بازی کنم. این خسته کننده است!
من دلم میخواهد در نقش یک قورباغه بازی کنم. آنجاست که کار و هنر من به چالش کشیده میشود. اتفاقی که اینجا دارد میافتد، این است که من را وادار میکند… هرچه بیشتر این موسیقیهایی که قرار است روی آنها برقصم را گوش میدهم، بیشتر مغزم داغ میکند که من چه کار میتوانم آنجا انجام بدهم.
برای نمونه بگویم که من قطعهی "علی مردان" را چند بار روی یوتیوب نگاه کردم، دقت میکردم که حرکات بدن شما چگونه با مضمونی که دارد میآید هماهنگی دارد. مضمون کاملاً سنتی، نه به معنای منفی کلمه، بلکه مضمون شسته رفتهی فولکور. در صورتی که کلماتی که در کارهای شاهین استفاده شده، چیزهای کاملاً امروزی است و زبان امروزی. تا چه اندازه سخت است که آدم حرکات را با این متن هماهنگ کند؟
شاهرخ مشکینقلم: راستاش را بخواهید، نگرانیام از آن نیست ... نگرانی من واقعاً از این نیست. از اینکه در کل آیا نتیجهای که… مثلاً در آشپزی، یک آشپز مزهها و سلیقهها را میشناسد. مثلاً من میدانم که ترکیب زردچوبه با بادمجان چیز افتضاحی از آب درمیآید. پس اگر قرار باشد غذایی درست کنم که محتوی بادمجان باشد و بخواهم از ادویهای استفاده کنم، میدانم که ترجیحاً باید به جای زردچوبه، ادویهی دیگری را به کار بگیرم.
چیزهایی هست که دست آدم است، یعنی آدم میداند قرار است چه اتفاقی بیافتد، به خاطر اینکه تجربه دارد. چیزهایی را که نباید انجام داد، به خاطر اینکه نتیجهاش واضح است را میدانم چیست. از آنها واهمه ندارم. ولی آنچه از آن واهمه دارم، آنجایی است که تو به عنوان یک آشپز حرفهای پرتجربه تصور میکنی که زعفران با گلاب، همیشه نتیجهی مثبتی به سلیقهی شرقی و ایرانی من میدهد، بعد وقتی شیرینی به پایان میرسد، متوجه میشوی که آخ… آخ… چیز بسیار ضایعی شد. آنجاست که یک آشپز همیشه دلاش میلرزد از یک کشف جدید، از یک اختراع جدید.
من این دلهره را دارم و فکر میکنم این دلهره لازمهی هر هنرمندی است که خیالاش آنقدرها هم آسوده نباشد. بهخاطر اینکه همیشه اتفاقهایی میافتد که این اتفاقها شیرین و پسندیده است در هنر زنده؛ وگرنه اگر کار ضبط میکردیم، نگاهاش میکردیم و میدیدیم که کار مورد پسندمان هست و خیالمان جمع است که مردم آن را خواهند پسندید. ولی کاری که زنده انجام میدهی، همیشه این تبصره در آن وجود دارد که یک لحظه، یک اتفاق بیافتد که از کنترل تو خارج است و مورد پسند بینندههایت قرار نخواهد گرفت و تو در واقع آنجاست که میتوانی رشد کنی و بزرگ بشوی. آنجایی که مردم تو را نپسندند و تو مجبور بشوی به جای دیگری سفر کنی.
پیشنهاد چنین همکاریای اصلاً از کی بود؟ از شما شاهرخ جان؟ یا شاهین پیشنهاد کرده بود که چنین کاری را ترکیب کنید؟
شاهرخ مشکینقلم: یادم نمیآید… شاهرخ پیشنهاد از کی بود؟!
شاهین نجفی: پیشنهاد از طرف یکی از دوستانام بود.
پس شما هر دو بیگناهید…
شاهین نجفی: در واقع، در جمع این پیشنهاد مطرح شد. ولی خود من وقتی اولین بار کار "من و گنجشکهای خونه" از آقای شماعیزاده و خانم گوگوش را با شاهرخ دیدم، برای من هم اینجوری بود که چقدر رقص شاهرخ میتواند گسترهی بزرگتری داشته باشد و چه فازهای جدیدی را میتواند تجربه کند.
به خاطر همین، فکر کردم این کار را ما هم میتوانیم انجام بدهیم و اگر این اتفاق بیافتد، شاید اتفاق نیکی باشد. سعیمان این بود ببینیم که کدام کارها میتوانند با کار شاهرخ هماهنگی داشته باشند. یک نکتهی دیگر هم این بود که شاهرخ یکی از کارهای ما را شنیده بود که الان اسم آن را نمیگویم، خود شاهرخ…
شاهرخ مشکینقلم: دقیقاً؛ من هم نخواستم اسماش را بگویم.
شاهین نجفی: یادت میآید شاهرخ؟
شاهرخ مشکینقلم: آره… آره. وقتی از من پرسید کدام مورد پسندت هست، من سعی کردم اسم آن را نگویم…
شاهین نجفی: آره… گفتم واقعاً اینطور فکر میکنی؟ و تعجب کردم که از بین همهی کارها، چرا آن کار؟! ولی خب اینطوری شد دیگر...
شاهرخ مشکینقلم: به خاطر جسارتی که در آن هست. یکی از کمبودهایی که من در هنرمندانمان، حتی هنرمندهای متعهدمان احساس میکنم، این است که حس میکنم جسارت و شهامت لازمه در آنها نیست. یعنی یک شعلهی بسیار کمسویی از این جسارت و شهامت را میبینم. نمیخواهم هندوانه زیر بغل شاهین بگذارم، چون الان روی خط است، ولی واقعیت امر این است که یکی از معدود هنرمندهای جسورمان است که درافتاده با خیلی چیزها؛ خیلی چیزهای سنتی ما، خیلی از واقعیتهای تلخ فرهنگی ما و من این شهامت را میپسندم و من معذبام وقتی دوست نازنینام که کارش را خیلی دوست دارم، محسن نامجو، در مصاحبه با "پارازیت" میگوید: «نه… کار من سیاسی نیست.»
اصلاً یعنی چه، چرا ما باید از سیاسی بودن واهمه داشته باشیم، ما چه طرحی از سیاست یا سیاسی بودن یا نبودن داریم که تو بخواهی فوری خودت را قایم کنی و بگویی نه… کار من سیاسی نیست؟ در جامعهای که همه چیز ممنوع است، خندیدن ممنوع است، رقصیدن ممنوع است، یک رقصنده خودبهخود فعالیت سیاسی دارد انجام میدهد. تو چطور میتوانی میگویی که نه… کار من سیاسی نیست؟ نبود این شهامتها، من را همیشه دیوانه کرده.
شاهین نجفی: من هنرمندهای آلترناتیو خودمان را میشناسم و میدانم در چه فضایی هستند. خود من هم کسی هستم که پیش از این در رابطهی دیگری به نامجو ایراد گرفته بودم و بحث کرده بودم. اما یک چیز را میفهمم، من نمیدانم چقدر آدمهای دیگر هستند که در مورد این مسائل خواندهاند، با این حال، من خودم را به عنوان یک هنرمند سیاسی نمیفهمم. یعنی در واقع، هم حرف شاهرخ را میفهمم و هم انتظار دارم حرف کسانی که دارند این صحبت را میکنند، فهمیده شود. ما آدمهایی هستیم که در داخل و یا خارج ایران داریم زندگی میکنیم. یک انسان نمیتواند در چنین جامعهای زندگی کند، درگیر این فضاها باشد و بگوید که من سیاسی نیستم، یا علاقهمند به مسائل سیاسی نیستم یا بخواهد پشت گوش بیاندازد یا نبیند…
شاید این به این برمیگردد که باید اول واژهی "سیاسی" را تعریف کنیم. وقتی مثلاً من میگویم هنرمند متعهد، این تعهد یعنی چه؟ تعهد به کی؟ تعهد به چی؟ این را باید به همان نسبت تعریف کرد.
شاهین نجفی: آره… این اصطلاحات است که خطرناک است. مسئلهی من این که ما هنرمند سیاسی که میگوییم، به این معناست که میخواهیم او را به احزاب و جریانات و فکرهای سیاسی متصل کنیم یا نه. من شخصاً خودم هیچ سنخیتی با جریانهای سیاسی ندارم، اما با اینحال درگیرم. کسی مثل نامجو را من میفهمم. نامجو کسی است که یک زمانی حرکتی انجام میدهد که واقعاً از روی قلباش هم انجام داده، ولی وقتی نگاه میکند و میبیند که برخوردها چگونه بوده و چطور میخواهند از او سوءاستفاده کنند، ناگزیر پرت میشود به نقطهی دیگری.
در نهایت، من فکر میکنم اینجا مشکل نه فقط هنرمند که کل فضاست. یعنی میشود گفت یک رادیکالیسم در جامعهی ما وجود دارد، یک موجزدگی و جو گرفتگیای که یکباره همه را میگیرد و یکباره هم میخوابد.
مصاحبهگر: شهرام احدی
تحریریه: پارسا بیات
با قطعی شدن دور جدید مذاکرات اتمی و برگزاری آن در شنبه آینده در استانبول قیمت نفت در روز دوشنبه، ۹ آوریل کاهش یافت.از سوی دیگر آمریکا همچنان به فشار بر ایران از طریق حضور نظامی در خلیج فارس ادامه میدهد.
بر اساس گزارشها بهای نفت در روز دوشنبه (۹ آوریل) کاهش یافت. گفته میشود از علل اصلی این کاهش در قیمت نهایی شدن تاریخ دور جدید مذاکرات اتمی گروه ۵+۱ با ایران است که روز شنبه (۱۴ آوریل) در استانبول انجام خواهد گرفت. در پی مشخص شدن امکان مذاکرات بین شش کشور جهانی و ایران که آخرین بار ۱۴ ماه پیش با شکست خاتمه یافته بود و کاهش نگرانیها از اختلال در عرضه نفت، قیمت نفت کاهش یافت.
الیویر جیکوب، تحلیلگر بازار نفت در گفتوگو با رویترز، بیان داشت: «اگر از مذاکرات ایران نتایج مطلوبی حاصل شود و به سرعت نیز از بین نرود، این امید در بازار نفت به وجود میآید که اتحادیه اروپا احتمالاَ تحریمها علیه ایران، حداقل تحریم بیمه محمولههای نفتی، را سبک خواهد کرد.»
جیکوب، از تحلیلگران پتروماتریکس (Petromatrix)، یک نشریه تحلیلی بازار نفت، گفت: «در حال حاضر تحریمها از آنچه پیشبینی میشد تاثیر بیشتری داشتهاند، خصوصاَ درباره بیمه، که میتواند به قطع کامل جریان نفت از ایران بیانجامد.»
بر اساس تحریمهای انجام شده از سوی اتحادیه اروپا کشورهای عضو این اتحادیه از ابتدای ژوئیه واردات نفت از ایران را قطع خواهند کرد و آمریکا به تلاش خود برای فشار بر کشورهای آسیایی برای کاهش واردات نفت ایران ادامه میدهد.
تحریم بیمه محمولههای نفتی ایران بدلیل آنکه کمپانیهای بیمهکننده اصلی در اروپا هستند به روند کاهش خرید نفت از ایران کمک میکند.
به گزارش رویترز، تحلیلگران و واسطهکاران میگویند که برخلاف کاهش فعلی بهای نفت، شکست در مذاکرات پیشرو میتواند هراس جهانی از افزایش بهای نفت را تشدید کند. زیرا بیم آن میرود که سیاست صبر اسرائیل و غرب در مقابله با ایران به پایان رسد.
ایران میگویدهیچ « پیششرطی» را برای انجام مذاکرات نمیپذیرد. سازمان انرژی اتمی ایران روز یکشنبه (۸ آوریل/۲۰ فروردین) گفت که "هیچ توجیهی" برای تعلیق غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم و تعطیل تأسیسات فردو نمیبیند. گفته میشود کشورهای غربی در دور جدید مذاکرات با ایران این خواستها را مطرح خواهند کرد.
علی اکبر صالحی، وزیر امورخارجهی جمهوری اسلامی نیز با اظهار امیدواری از نتیجهی "برد - برد" گفتوگوها تاکید کرد که «گذاشتن هر شرط و شروطی قبل از نشست یعنی نتیجهگیری قبل از مذاکره که کاملا بیمعناست و هیچ یک از طرفین شروطی را که قبل از مذاکره گذاشته میشود، نخواهند پذیرفت.»
ادامه فشارهای آمریکا از طریق حضور در خلیج فارس
ایران در حالی تا پیش از این بر انتخاب بغداد به عنوان محل مذاکرات تاکید داشت که نهایتاَ گزینه غرب، استانبول، را پذیرفت. در آخرین ساعات روز گذشته (دوشنبه ۹ آوریل) خبرگزاریهای داخلی ایران خبر دادند که سفارت ایران در آنکارا «رسماَ میزبانی استانبول برای مذاکرات هستهای را تایید کرده است.»
مذاکرات در حالی انجام خواهد گرفت که آمریکا به فشار بر ایران از طریق حضور دو ناو هواپیمابر خود در نزدیکی آبهای خلیج فارس ادامه میدهد
روز گذشته ناو هواپیمابر "انترپرایز" که با سوخت هستهای حرکت میکند، برای پیوستن به ناو آبراهام لینکلن راهی خلیج فارس شد. این برای چهارمین بار در ۱۰ سال گذشته است که آمریکا همزمان دو ناو را در این منطقه مستقر کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، پنتاگون حضور دریایی خود در خلیح فارس را به عنوان "روال معمول" توصیف کرده اما تنشها پس از تهدید ایران نسبت به بستن تنگه هرمز در ماههای اخیر افزایش یافته است.
لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا در ماه ژانویه سال جاری میلادی اعلام کرد که آمریکا برای رویارویی با ایران بر سر تنگه هرمز «کاملا آماده است.» وی البته ابراز امیدواری کرد که مناقشات به صورت صلحآمیز برطرف شوند.
در همین حال روزنامهی واشنگتن پست در ماه ژانویه با استناد به مدارکی از عزم آمریکا برای ساخت و اعزام یک سکوی شناور به خاورمیانه خبر داده بود. در گزارش این روزنامه آمده بود که وزارت دفاع آمریکا با سرعت زیاد سرگرم تجهیز این پایگاه شناور است و احتمال میرود خلیجفارس حوزه عملیاتی آن باشد.
تهران در پی تحریم نفت خود تهدید کرده که در صورت حمله نظامی یا تنگتر شدن حلقه تحریمها تنگه هرمز را خواهد بست. حدود یک پنجم تجارت جهانی نفت از این آبراه عبور میکند.
الیویر جیکوب، تحلیلگر بازار نفت در گفتوگو با رویترز، بیان داشت: «اگر از مذاکرات ایران نتایج مطلوبی حاصل شود و به سرعت نیز از بین نرود، این امید در بازار نفت به وجود میآید که اتحادیه اروپا احتمالاَ تحریمها علیه ایران، حداقل تحریم بیمه محمولههای نفتی، را سبک خواهد کرد.»
جیکوب، از تحلیلگران پتروماتریکس (Petromatrix)، یک نشریه تحلیلی بازار نفت، گفت: «در حال حاضر تحریمها از آنچه پیشبینی میشد تاثیر بیشتری داشتهاند، خصوصاَ درباره بیمه، که میتواند به قطع کامل جریان نفت از ایران بیانجامد.»
بر اساس تحریمهای انجام شده از سوی اتحادیه اروپا کشورهای عضو این اتحادیه از ابتدای ژوئیه واردات نفت از ایران را قطع خواهند کرد و آمریکا به تلاش خود برای فشار بر کشورهای آسیایی برای کاهش واردات نفت ایران ادامه میدهد.
تحریم بیمه محمولههای نفتی ایران بدلیل آنکه کمپانیهای بیمهکننده اصلی در اروپا هستند به روند کاهش خرید نفت از ایران کمک میکند.
به گزارش رویترز، تحلیلگران و واسطهکاران میگویند که برخلاف کاهش فعلی بهای نفت، شکست در مذاکرات پیشرو میتواند هراس جهانی از افزایش بهای نفت را تشدید کند. زیرا بیم آن میرود که سیاست صبر اسرائیل و غرب در مقابله با ایران به پایان رسد.
ایران میگویدهیچ « پیششرطی» را برای انجام مذاکرات نمیپذیرد. سازمان انرژی اتمی ایران روز یکشنبه (۸ آوریل/۲۰ فروردین) گفت که "هیچ توجیهی" برای تعلیق غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم و تعطیل تأسیسات فردو نمیبیند. گفته میشود کشورهای غربی در دور جدید مذاکرات با ایران این خواستها را مطرح خواهند کرد.
ادامه فشارهای آمریکا از طریق حضور در خلیج فارس
ایران در حالی تا پیش از این بر انتخاب بغداد به عنوان محل مذاکرات تاکید داشت که نهایتاَ گزینه غرب، استانبول، را پذیرفت. در آخرین ساعات روز گذشته (دوشنبه ۹ آوریل) خبرگزاریهای داخلی ایران خبر دادند که سفارت ایران در آنکارا «رسماَ میزبانی استانبول برای مذاکرات هستهای را تایید کرده است.»
مذاکرات در حالی انجام خواهد گرفت که آمریکا به فشار بر ایران از طریق حضور دو ناو هواپیمابر خود در نزدیکی آبهای خلیج فارس ادامه میدهد
روز گذشته ناو هواپیمابر "انترپرایز" که با سوخت هستهای حرکت میکند، برای پیوستن به ناو آبراهام لینکلن راهی خلیج فارس شد. این برای چهارمین بار در ۱۰ سال گذشته است که آمریکا همزمان دو ناو را در این منطقه مستقر کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، پنتاگون حضور دریایی خود در خلیح فارس را به عنوان "روال معمول" توصیف کرده اما تنشها پس از تهدید ایران نسبت به بستن تنگه هرمز در ماههای اخیر افزایش یافته است.
لئون پانهتا، وزیر دفاع آمریکا در ماه ژانویه سال جاری میلادی اعلام کرد که آمریکا برای رویارویی با ایران بر سر تنگه هرمز «کاملا آماده است.» وی البته ابراز امیدواری کرد که مناقشات به صورت صلحآمیز برطرف شوند.
در همین حال روزنامهی واشنگتن پست در ماه ژانویه با استناد به مدارکی از عزم آمریکا برای ساخت و اعزام یک سکوی شناور به خاورمیانه خبر داده بود. در گزارش این روزنامه آمده بود که وزارت دفاع آمریکا با سرعت زیاد سرگرم تجهیز این پایگاه شناور است و احتمال میرود خلیجفارس حوزه عملیاتی آن باشد.
تهران در پی تحریم نفت خود تهدید کرده که در صورت حمله نظامی یا تنگتر شدن حلقه تحریمها تنگه هرمز را خواهد بست. حدود یک پنجم تجارت جهانی نفت از این آبراه عبور میکند.
محمد رویانیان، رییس ستاد حمل و نقل سوخت ایران در واکنش به زمزمههای مربوط به آزاد شدن بهای بنزین و رسیدن آن به لیتری ۱۳۵۰ تومان، نشستی خبری برگزار کرد و گفت که این نرخ به ۱۲۰۰ تومان هم نخواهد رسید.
رییس ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت ایران روز سهشنبه (۱۰ آوریل/۲۲ فروردین) با شرکت در کنفرانسی مطبوعاتی تاکید کرد که گمانهزنیها در مورد بنزین لیتری ۱۳۵۰ تومان از سوی دولت نادرست هستند.
رویانیان به سایت "خبرآنلاین" گفت که نمیتواند در مورد بهای بنزین پس از اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها چیزی بگوید اما میداند که هر لیتر بنزین نه تنها ۱۵۰۰ تومان نمیشود، بلکه به ۱۲۰۰ تومان هم نخواهد رسید.
علی ربیعی، معاون رویانیان پیش از این گفته بود که قیمت جدید بنزین مشخص شده و در زمان مناسب اعلام خواهد شد. ربیعی یادآوری کرده بود که دولت کوشیده با اتکا به نتایج فاز اول اجرای قانون هدفمندی، بهای حاملهای انرژی را طوری طراحی کند که به نفع دهکهای پایین جامعه از بعد صرفهجویانه باشد.
خبر آزاد شدن بنزین از صبح سهشنبه در میان مردم پیچید. شنیدههای مردم این بود که دولت با توجه به فروش هر لیتر بنزین در خلیج فارس به ۱۵۰۰ تومان، در نظر دارد که هر لیتر بنزین را با احتساب ۹۰ درصد فیمت فوب خلیج فارس به لیتری ۱۳۵۰ تومان برساند.
محمد رویانیان گفته که دولت تنها اجازه افزودن ۴۰ درصد قیمتها در دور دوم اجرای طرح هدفمندی یارانهها را دارد. وی از ذخیره یک میلیارد و هشتصد میلیون لیتر بنزین ۴۰۰ تومانی در کارتها نیز خبر داده و تصریح کرده که در کارتها همچنان بنزین ۱۰۰ تومانی موجود است.
رییس ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت ایران افزوده که در صورت تحقق افزایش ۴۰ درصدی فیمت هر لیتر بنزین، بهای آن به نرخ ۹۸۰ تومان در هر لیتر خواهد رسید.
تاکید رویانیان بر حق دولت در افزایش ۴۰ درصدی سوخت از سوی برخی ناظران مغایر با قانون برنامه بودجه سال ۱۳۹۱ خوانده شده است. بنا بر این قانون که در مجلس تصویب شده، دولت اجازه دارد قیمت بنزین را تنها ۲۰ درصد افزایش دهد.
احمدینژاد در مسیر استیضاح
در این میان مجلس ایران در روز سهشنبه، دو فوریت طرحی را به تصویب رساند که هدف آن اصلاح روند طرح سوال از رییس جمهور است و امکان رای گیری پس از هر سوال از رییس جمهور را فراهم میکند. در صورت تصویب نهایی این طرح، مجلس میتواند در صورت رسیدن تعداد سوالات به شش مورد، خواستار استیضاح رییس جمهور شود.
مبنای این طرح نتیجه اولین جلسه سوال از احمدینژاد در آخرین نشست مجلس در سال ۱۳۹۰ است. احمدینژاد در آن جلسه به سوالات نمایندگان پاسخهایی ریشخندآمیز داد و طبق آییننامه داخلی مجلس، کسی نتوانست معترض وی شود.
ماده ۱۹۷ آیین نامه داخلی مجلس به نمایندگان امضاکننده طرح سوال از رییس جمهور زمان محدودی معادل یک ربع برای به چالش کشیدن وی را داده و این در حالی است که سوال شونده امکان ۴۵ دقیقه وقت برای پاسخگویی دارد. بر اساس این آییننامه، سوال کنندگان تنها یک بار حق اظهار نظر در باره سخنان رییس جمهور را دارند و نمیتوانند حین توضیحات وی تذکری بدهند یا در پایان به او بگویند که پاسخهایش قانعکننده نبوده است.
طبق طرحی که دوفوریتی آن به تصویب رسیده، اگر نمایندگان از پاسخ رییس جمهور به شش سوال خود قانع نشوند، میتوانند با توجه به اصل ۸۹ قانون اساسی خواستار استیضاح وی شوند.
در طرح سوال از احمدینژاد از جمله به ناکارآمدی دولت در اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها و افزایش هزینههای تولید در پی آن اشاره شده بود.
رویانیان به سایت "خبرآنلاین" گفت که نمیتواند در مورد بهای بنزین پس از اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها چیزی بگوید اما میداند که هر لیتر بنزین نه تنها ۱۵۰۰ تومان نمیشود، بلکه به ۱۲۰۰ تومان هم نخواهد رسید.
علی ربیعی، معاون رویانیان پیش از این گفته بود که قیمت جدید بنزین مشخص شده و در زمان مناسب اعلام خواهد شد. ربیعی یادآوری کرده بود که دولت کوشیده با اتکا به نتایج فاز اول اجرای قانون هدفمندی، بهای حاملهای انرژی را طوری طراحی کند که به نفع دهکهای پایین جامعه از بعد صرفهجویانه باشد.
خبر آزاد شدن بنزین از صبح سهشنبه در میان مردم پیچید. شنیدههای مردم این بود که دولت با توجه به فروش هر لیتر بنزین در خلیج فارس به ۱۵۰۰ تومان، در نظر دارد که هر لیتر بنزین را با احتساب ۹۰ درصد فیمت فوب خلیج فارس به لیتری ۱۳۵۰ تومان برساند.
محمد رویانیان گفته که دولت تنها اجازه افزودن ۴۰ درصد قیمتها در دور دوم اجرای طرح هدفمندی یارانهها را دارد. وی از ذخیره یک میلیارد و هشتصد میلیون لیتر بنزین ۴۰۰ تومانی در کارتها نیز خبر داده و تصریح کرده که در کارتها همچنان بنزین ۱۰۰ تومانی موجود است.
رییس ستاد مدیریت حمل و نقل سوخت ایران افزوده که در صورت تحقق افزایش ۴۰ درصدی فیمت هر لیتر بنزین، بهای آن به نرخ ۹۸۰ تومان در هر لیتر خواهد رسید.
تاکید رویانیان بر حق دولت در افزایش ۴۰ درصدی سوخت از سوی برخی ناظران مغایر با قانون برنامه بودجه سال ۱۳۹۱ خوانده شده است. بنا بر این قانون که در مجلس تصویب شده، دولت اجازه دارد قیمت بنزین را تنها ۲۰ درصد افزایش دهد.
احمدینژاد در مسیر استیضاح
در این میان مجلس ایران در روز سهشنبه، دو فوریت طرحی را به تصویب رساند که هدف آن اصلاح روند طرح سوال از رییس جمهور است و امکان رای گیری پس از هر سوال از رییس جمهور را فراهم میکند. در صورت تصویب نهایی این طرح، مجلس میتواند در صورت رسیدن تعداد سوالات به شش مورد، خواستار استیضاح رییس جمهور شود.
مبنای این طرح نتیجه اولین جلسه سوال از احمدینژاد در آخرین نشست مجلس در سال ۱۳۹۰ است. احمدینژاد در آن جلسه به سوالات نمایندگان پاسخهایی ریشخندآمیز داد و طبق آییننامه داخلی مجلس، کسی نتوانست معترض وی شود.
ماده ۱۹۷ آیین نامه داخلی مجلس به نمایندگان امضاکننده طرح سوال از رییس جمهور زمان محدودی معادل یک ربع برای به چالش کشیدن وی را داده و این در حالی است که سوال شونده امکان ۴۵ دقیقه وقت برای پاسخگویی دارد. بر اساس این آییننامه، سوال کنندگان تنها یک بار حق اظهار نظر در باره سخنان رییس جمهور را دارند و نمیتوانند حین توضیحات وی تذکری بدهند یا در پایان به او بگویند که پاسخهایش قانعکننده نبوده است.
طبق طرحی که دوفوریتی آن به تصویب رسیده، اگر نمایندگان از پاسخ رییس جمهور به شش سوال خود قانع نشوند، میتوانند با توجه به اصل ۸۹ قانون اساسی خواستار استیضاح وی شوند.
در طرح سوال از احمدینژاد از جمله به ناکارآمدی دولت در اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها و افزایش هزینههای تولید در پی آن اشاره شده بود.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اعلام كرد كه اعضای یك شبكهی بزرگ ترور و خرابكاری وابسته به اسرائیل را شناسایی و بازداشت کرده است. بر اساس گزارشهای رسمی، این "خرابکاران" در حال اجرای عملیات" بازداشت شدهاند.
بر اساس گزارش صفحهی اینترنتی "اشپیگل ـ آنلاین"، به نقل از اطلاعیهی روابط عمومی وزارت اطلاعات، "تعدادی از هستههای حفاظت شدهی عملیاتی" اسرائیل که در "چند استان مرزی و مركزی ایران عمل میکردند"، به دام "سربازان بی نام و نشان ایران و اسلام" افتادهاند. حکومت ایران، همواره در برهههای زمانی بحرانی، دست به دستگیری و اعدام "عوامل خارجی، به عنوان جاسوسان آمریکا و اسرائیل" زده است. رسانهها اغلب مجاز به تحقیق و بررسی در بارهی صحت و سقم این اخبار نیستند.
"اشپیگل ـ آنلاین" همچنین، به نقل از خبرگزاری "فارس" گزارش میدهد که همراه بازداشت شدگان، «مقادیر قابل توجهی بمبهای سنگین آمادهی انفجار، انواع مسلسل و سلاحهای كمری و صدا خفه كن، تجهیزات نظامی، مخابراتی و دیگر ابزارآلات تروریستی كشف و ضبط گردیده است.»
در پایان اطلاعیهی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی آمده است: «ضرورت رعایت ملاحظات امنیتی و محدودسازی امكان عملیات ایذایی احتمالی از جانب دشمن صهیونیستی ایجاب می كند كه اطلاعات بیشتر پیرامون تعداد تروریست های دستگیر شده، ماموریت های آنها، وسایل و ابزار مكشوفه، پایگاه منطقه ای شناسایی شده و حامیان رژیم صهیونیستی در انجام اقدامات جنایتكارانه و رذیلانه تروریستی را به زمان مناسبی در آینده موكول شود.»
اتهامهای متقابل
در ماههای اخیر خود دولت ایران به دستداشتن در رشتهای از بمبگذاریها در تایلند و هند و گرجستان متهم شده است. اهداف این بمبگذاریها عمدتا شهروندان و دیپلماتهای اسرائیلی بودهاند. اخیراَ دولت آذربایجان نیز اعلام کرد که ۲۲ شهروند این کشور را به ظن جاسوسی برای ایران بازداشت کرده است. مقامهای آذربایجان بازداشت شدگان را متهم کردهاند که با سپاه پاسداران مرتبط بوده و قصد داشتند به سفارتخانههای آمریکا و اسرائیل در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان حمله کنند. به سختی میتوان تعیین کرد که این اتهامهای متقابل تا چه حد واقعی و تا چه میزان جنبهای از کشاکش بر سر برنامه هستهای ایران و چالشهای منطقهای جمهوری اسلامی با سایر کشورهای منطقه، به ویژه اسرائیل است.
اطلاعیه تازه وزارت اطلاعات ایران در باره بازداشت اعضای "شبكهی ترور و خرابكاری" وابسته به اسرائیل هنگامی منتشر میشود که چند روز به دیدار نمایندگان کشورهای گروه "۵ به اضافه یک" با نمایندهی ایران در استانبول دربارهی برنامهی هستهای این کشور نمانده است. این گفتوگوها در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۱، بدون نتیجه متوقف شدند.
"اشپیگل ـ آنلاین" همچنین، به نقل از خبرگزاری "فارس" گزارش میدهد که همراه بازداشت شدگان، «مقادیر قابل توجهی بمبهای سنگین آمادهی انفجار، انواع مسلسل و سلاحهای كمری و صدا خفه كن، تجهیزات نظامی، مخابراتی و دیگر ابزارآلات تروریستی كشف و ضبط گردیده است.»
در پایان اطلاعیهی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی آمده است: «ضرورت رعایت ملاحظات امنیتی و محدودسازی امكان عملیات ایذایی احتمالی از جانب دشمن صهیونیستی ایجاب می كند كه اطلاعات بیشتر پیرامون تعداد تروریست های دستگیر شده، ماموریت های آنها، وسایل و ابزار مكشوفه، پایگاه منطقه ای شناسایی شده و حامیان رژیم صهیونیستی در انجام اقدامات جنایتكارانه و رذیلانه تروریستی را به زمان مناسبی در آینده موكول شود.»
اتهامهای متقابل
در ماههای اخیر خود دولت ایران به دستداشتن در رشتهای از بمبگذاریها در تایلند و هند و گرجستان متهم شده است. اهداف این بمبگذاریها عمدتا شهروندان و دیپلماتهای اسرائیلی بودهاند. اخیراَ دولت آذربایجان نیز اعلام کرد که ۲۲ شهروند این کشور را به ظن جاسوسی برای ایران بازداشت کرده است. مقامهای آذربایجان بازداشت شدگان را متهم کردهاند که با سپاه پاسداران مرتبط بوده و قصد داشتند به سفارتخانههای آمریکا و اسرائیل در باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان حمله کنند. به سختی میتوان تعیین کرد که این اتهامهای متقابل تا چه حد واقعی و تا چه میزان جنبهای از کشاکش بر سر برنامه هستهای ایران و چالشهای منطقهای جمهوری اسلامی با سایر کشورهای منطقه، به ویژه اسرائیل است.
اطلاعیه تازه وزارت اطلاعات ایران در باره بازداشت اعضای "شبكهی ترور و خرابكاری" وابسته به اسرائیل هنگامی منتشر میشود که چند روز به دیدار نمایندگان کشورهای گروه "۵ به اضافه یک" با نمایندهی ایران در استانبول دربارهی برنامهی هستهای این کشور نمانده است. این گفتوگوها در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۱، بدون نتیجه متوقف شدند.
انتقاد جامعه جهانی از پافشاری کرهشمالی برای پرتاب یک موشک دوربرد ادامه دارد. روسیه این اقدام را نقض آشکار قطعنامه شورای امنیت میداند. آمریکا باردیگر به پیونگیانگ هشدار داد و کره جنوبی خواستار میانجیگری چین شد.
دولت پیونگیانگ اعلام کرد که در فاصله زمانی ۱۲ تا ۱۶ آوریل (۲۴ تا ۲۸ فروردین) یک ماهواره تحقیقاتی را با کمک یک موشک دوربرد به مدار زمین خواهد فرستاد. به نقل از مقامات پیونگیانگ مراحل مقدماتی پرتاب این موشک به پایان رسیده است.
مسئولان سازمان هوا و فضای کرهشمالی روز سهشنبه (۱۰ آوریل/ ۲۲ فرودین) در یک کنفراس خبری با حضور خبرنگاران خارجی در پیونگیانگ تأکید کردند که پرتاب این موشک طبق برنامه اجرا خواهد شد.
پرتاب این موشک دوربرد درحالی برنامهریزی شده است که شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از آخرین آزمایش هستهای کره شمالی، با صدور قطعنامهای ساخت و آزمایش هرگونه موشک دوربرد توسط کره شمالی را ممنوع اعلام کرد.
روسیه برنامه پرتاب این موشک دوربرد را محکوم کرده و آن را نقض آشکار قطعنامه سازمان ملل متحد خوانده است. یک سخنگوی وزارتخارجه روسیه روز سهشنبه برنامههای پیونگیانگ را نمونه بیتوجهی به تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل خواند.
یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز باردیگر خطاب به مقامات کرهشمالی تأکید کرد: «موضع ما روشن است: این کار را نکنید». آمریکا پرتاب این موشک را "بسیار تحریکآمیز" و آن را "تهدیدی برای امنیت منطقه" خوانده است.
آمریکا و متحدانش انگیزه اصلی کرهشمالی از پرتاب این موشک را آزمایش موشکهای دوبرد این کشور میدانند.
این موشک قارهپیما ظرفیت بردی تا رسیدن به آلاسکا، و به این ترتیب تا خاک آمریکا دارد. واشنگتن باردیگر از کرهشمالی خواسته است از "پرتاب موشک یا آزمایش هستهای دیگری" چشمپوشی کند.
تغییر مسیرهای هوایی و خطوط کشتیرانی
مقامات کره شمالی در مقابل تأکید دارند که موشک دوربرد برای ارسال یک ماهوارهی تحقیقاتی ساخته شده است و نظامی نیست.
به نقل از پیونگیانگ ماهواره مورد نظر قرار است در مدار زمین اطلاعاتی در مورد آبوهوا، جنگلها وطبیعت این کشور جمعآوری کند. این ماهواره روز سهشنبه روی موشک دوربرد نصب میشود.
کارشناسان سازمان هوا و فضای کرهشمالی تأکید کردند که برای پرتاب این موشک ایمنترین مسیر تا رسیدن به مدار کره زمین انتخاب شده و طراحی موشک حامل نیز به گونهای است که در صورت لزوم و در شرایط اضطراری قادر است خود را منفجر کند.
بااین حال با نزدیک شدن زمان پرتاب این موشک، شماری از شرکتهای مسافربری هواپیمایی در شرق آسیا، مسیر پروازهای خود را در این منطقه تغییر دادند. به گزارش خبرگزاری فرانسه و شبکه جهانی بیبیسی دو شرکت بزرگ هواپیمایی ژاپن مسیرهای توکیو، مانیلا، جاکارتا و سنگاپور را تغییر دادند. پروازهای این مسیرها اکنون ۲۰ دقیقه طولانیتر شدهاند.
ژاپن پیشتر هشدار داده بود در صورتی که موشک کرهشمالی وارد حریم هوایی این کشور شود آن را سرنگون خواهد کرد.
شرکت هواپیمایی فیلیپین نیز اعلام کرده است از آنجا که موشک کرهشمالی از مسیر بیش از ۱۲ پرواز از مبدأ آمریکا، ژاپن و کرهجنوبی به مقصد فیلیپین عبور میکند، مسیر این پروازها را تغییر داده است. فیلیپین از خطوط کشتیرانی خود خواسته است که وارد منطقهای از آبهای این کشور که ممکن است لاشه موشک در آن سقوط کند نشوند.
درخواست کره جنوبی برای میانجیگری چین
یکی از روزنامههای کره جنوبی در گزارشی این احتمال را مطرح کرده که کره شمالی احتمالأ در تدارک سومین آزمایش هستهای خود پس از پرتاب این موشک است.
این روزنامه به نقل از یک منبع آگاه دولتی که نامش فاش نشده، از تصاویر ماهوارهای خبر داد که نشان میدهند کرهشمالی به طور مخفیانه تونلی زیر زمینی در محل سکوی پرتاب موشک "پونگ یه ری" در شمال این کشور ساخته است. این سکو پیشتر محل پرتاب آزمایشی دو موشک اتمی در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ بود.
این مقام دولتی کره جنوبی به خبرگزاری فرانسه گفت که در تصاویر به دست آمده، دیده میشود که این تونل جدید در کنار تونلهایی ساخته شده که در جریان انجام آزمایشهای پیشین مورد استفاده قرار گرفته و به نظر میرسد ساخت آن نیز به پایان رسیده است.
مقامات کره جنوبی از دولت چین به عنوان یکی از معدود متحدان کره شمالی خواستهاند با استفاده از نفوذ خود بر رهبران پیونگیانگ تصمیم این کشور در مورد پرتاب موشک دوربرد و یک آزمایش هستهای دیگر را تغییر دهد. کره جنوبی خواستار حمایت چین از طرح جزیره کره عاری از سلاح هستهای است.
مسئولان سازمان هوا و فضای کرهشمالی روز سهشنبه (۱۰ آوریل/ ۲۲ فرودین) در یک کنفراس خبری با حضور خبرنگاران خارجی در پیونگیانگ تأکید کردند که پرتاب این موشک طبق برنامه اجرا خواهد شد.
پرتاب این موشک دوربرد درحالی برنامهریزی شده است که شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از آخرین آزمایش هستهای کره شمالی، با صدور قطعنامهای ساخت و آزمایش هرگونه موشک دوربرد توسط کره شمالی را ممنوع اعلام کرد.
روسیه برنامه پرتاب این موشک دوربرد را محکوم کرده و آن را نقض آشکار قطعنامه سازمان ملل متحد خوانده است. یک سخنگوی وزارتخارجه روسیه روز سهشنبه برنامههای پیونگیانگ را نمونه بیتوجهی به تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل خواند.
یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز باردیگر خطاب به مقامات کرهشمالی تأکید کرد: «موضع ما روشن است: این کار را نکنید». آمریکا پرتاب این موشک را "بسیار تحریکآمیز" و آن را "تهدیدی برای امنیت منطقه" خوانده است.
آمریکا و متحدانش انگیزه اصلی کرهشمالی از پرتاب این موشک را آزمایش موشکهای دوبرد این کشور میدانند.
این موشک قارهپیما ظرفیت بردی تا رسیدن به آلاسکا، و به این ترتیب تا خاک آمریکا دارد. واشنگتن باردیگر از کرهشمالی خواسته است از "پرتاب موشک یا آزمایش هستهای دیگری" چشمپوشی کند.
تغییر مسیرهای هوایی و خطوط کشتیرانی
مقامات کره شمالی در مقابل تأکید دارند که موشک دوربرد برای ارسال یک ماهوارهی تحقیقاتی ساخته شده است و نظامی نیست.
به نقل از پیونگیانگ ماهواره مورد نظر قرار است در مدار زمین اطلاعاتی در مورد آبوهوا، جنگلها وطبیعت این کشور جمعآوری کند. این ماهواره روز سهشنبه روی موشک دوربرد نصب میشود.
کارشناسان سازمان هوا و فضای کرهشمالی تأکید کردند که برای پرتاب این موشک ایمنترین مسیر تا رسیدن به مدار کره زمین انتخاب شده و طراحی موشک حامل نیز به گونهای است که در صورت لزوم و در شرایط اضطراری قادر است خود را منفجر کند.
بااین حال با نزدیک شدن زمان پرتاب این موشک، شماری از شرکتهای مسافربری هواپیمایی در شرق آسیا، مسیر پروازهای خود را در این منطقه تغییر دادند. به گزارش خبرگزاری فرانسه و شبکه جهانی بیبیسی دو شرکت بزرگ هواپیمایی ژاپن مسیرهای توکیو، مانیلا، جاکارتا و سنگاپور را تغییر دادند. پروازهای این مسیرها اکنون ۲۰ دقیقه طولانیتر شدهاند.
ژاپن پیشتر هشدار داده بود در صورتی که موشک کرهشمالی وارد حریم هوایی این کشور شود آن را سرنگون خواهد کرد.
شرکت هواپیمایی فیلیپین نیز اعلام کرده است از آنجا که موشک کرهشمالی از مسیر بیش از ۱۲ پرواز از مبدأ آمریکا، ژاپن و کرهجنوبی به مقصد فیلیپین عبور میکند، مسیر این پروازها را تغییر داده است. فیلیپین از خطوط کشتیرانی خود خواسته است که وارد منطقهای از آبهای این کشور که ممکن است لاشه موشک در آن سقوط کند نشوند.
درخواست کره جنوبی برای میانجیگری چین
یکی از روزنامههای کره جنوبی در گزارشی این احتمال را مطرح کرده که کره شمالی احتمالأ در تدارک سومین آزمایش هستهای خود پس از پرتاب این موشک است.
این روزنامه به نقل از یک منبع آگاه دولتی که نامش فاش نشده، از تصاویر ماهوارهای خبر داد که نشان میدهند کرهشمالی به طور مخفیانه تونلی زیر زمینی در محل سکوی پرتاب موشک "پونگ یه ری" در شمال این کشور ساخته است. این سکو پیشتر محل پرتاب آزمایشی دو موشک اتمی در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ بود.
این مقام دولتی کره جنوبی به خبرگزاری فرانسه گفت که در تصاویر به دست آمده، دیده میشود که این تونل جدید در کنار تونلهایی ساخته شده که در جریان انجام آزمایشهای پیشین مورد استفاده قرار گرفته و به نظر میرسد ساخت آن نیز به پایان رسیده است.
مقامات کره جنوبی از دولت چین به عنوان یکی از معدود متحدان کره شمالی خواستهاند با استفاده از نفوذ خود بر رهبران پیونگیانگ تصمیم این کشور در مورد پرتاب موشک دوربرد و یک آزمایش هستهای دیگر را تغییر دهد. کره جنوبی خواستار حمایت چین از طرح جزیره کره عاری از سلاح هستهای است.
وزیر خارجه سوریه که برای دریافت حمایت بیشتر از روسیه به مسکو سفر کرده از کوفی عنان در مورد جلوگیری از حملات مسلحانه اپوزیسیون ضمانت خواست. نماینده شورای ملی سوریه مخالفت خود را با آتشبس یکجانبه اعلام کرد.
به گفتهی وزیر امور خارجه روسیه، سرگئی لاوروف، مقامات سوری شواهدی ارائه دادهاند که نشاندهندهی آغاز اجرای طرح صلح سوریه است. لاوروف با این حال تأکید کرد که دمشق باید با سرعت بیشتری این طرح را به اجرا بگذارد. او در مصاحبهای در روز سهشنبه (۱۰ آوریل) به خبرنگاران گفت: «ما از همکاران سوری خود میخواهیم، به وظایف محوله بهطور کامل عمل کنند.»
وزیر امور خارجه روسیه در پایان سخنان خود از نیروهای مخالف دولت نیز خواست، به اعمال خشونت پایان دهند. لاوروف ضمن ابراز اینکه "نیروهای دیدهبانی سازمان ملل" باید در آینده بر اوضاع سوریه نظارت کنند، از کشورهای جهان خواست با اعمال نفوذ خود بر نیروهای مخالف اسد، آنان را به پذیرش آتشبس وادارند.
سوریه: عنان باید در مورد شورشیان تضمین بدهد
وزیر خارجه سوریه روز سهشنبه (۱۰ آوریل) از کوفی عنان، میانجیگر بینالمللی صلح سوریه خواست، در مورد وفادار ماندن شورشیان به طرح صلح تضمین بدهد.
به گزارش رویترز، ولید معلم در مسکو به گزارشگران گفت: «ما از گروههای تروریستی که میکشند، آدمربایی میکنند و زیرساختها را منهدم میسازند درخواست تضمین نمیکنیم. بلکه ما از عنان میخواهیم که این تضمین را به ما بدهد.»
معلم همچنین افزود، عنان در گفتوگویی تلفنی گفته است، قرار آتشبس با توقف حملات از سوی شورشیان پیگیری خواهد شد.
مخالفت اپوزیسیون با آتشبس یکجانبه
"شورای ملی سوریه" که نماینده اپوزیسیون این کشور است، اعلام کرد که آتشبس یکجانبه از سوی خود را نمیپذیرد.
بسمه کودمانی، سخنگوی این شورا در یک کنفرانس مطبوعاتی روز سهشنبه در ژنو گفت که نیروهای دولتی باید بر اساس توافق آتشبس، امروز (۱۰ آوریل) دست از اعمال خشونت بکشند. وی اظهار داشت، تا زمانی که نیروهای بشار اسد به سرکوب پایان ندهند، اپوزیسیون نمیتواند به تعهد خود عمل کند.
این نماینده شورای ملی سوریه گفت که هنوز هیچ نشانی از عقبنشینی نیروهای نظامی از مناطق مسکونی دیده نمیشود. وی افزود، دستگیری افراد، ویران کردن خانهها و موشکباران با تانک و هلکوپتر و کشتن شهروندان در این مناطق همچنان ادامه دارد.
روز سهشنبه در پی حملات نظامی ارتش سوریه به مناطق مسکونی ۳۱ نفر کشته شدند. دستکم ۵ سرباز ارتش سوریه نیز توسط شورشیان مسلح کشته شدهاند.
فعالان سوری میگویند امروز سهشنبه ۲۶ نفر از اهالی حمص که اغلب غیرنظامی بودهاند در اثر بمباران ارتش سوریه کشته و حدود ۷۰ تن دیگر زخمی شدهاند که شمار زیادی از آنها کودک هستند.
فرانسه: سوریه به طرح صلح عمل نکرده است
فرانسه روز سهشنبه (۱۰ آوریل) اعلام کرد، سوریه به تعهد خود مبنی بر خروج نظامیان از مناطق ناآرام عمل نکرده است. فرانسه همچنین اعلام کرد که این موضوع در شورای امنیت در نیویورک و نشست وزرای خارجه گروه "جی ۸" (گروه هشت کشور صنعتی) در واشنگتن در همین هفته به بحث گذاشته خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، برنارد والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در پاریس ادعای سوریه مبنی بر خروج نیروهای نظامی را "دروغی غیر قابل قبول" نامید که نشاندهنده "تنبیهناپذیری (سوریه) است که علیه آن جامعه بینالمللی باید وارد عمل شود".
ولید معلم، وزیر خارجه سوریه پس از دیدار با سرگئی لاوروف، همتای روسی خود در مسکو گفت، نیروهای نظامی این کشور اجرای طرح صلح کوفی عنان، نماینده بینالمللی حل بحران سوریه را آغاز کردهاند. ولی فعالان سوری میگویند، نیروهای نظامی نه تنها عقبنشینی نکردهاند بلکه به دست کم یکی از مناطق ناآرام نیروهای بیشتری اعزام شده است.
رژیم سوریه اعلام کرده بود طبق ضرب العجل طرح صلح عنان، سهشنبه (۱۰ آوریل) نیروهای خود را از مناطق ناآرام عقب خواهد کشید.
تدارک عقبنشینی
وزیر امور خارجهی سوریه، ولید معلم، که برای گفتوگو در مورد اجرای طرح صلح کشورش با مقامات روسیه روز سهشنبه (۱۰ آوریل) وارد مسکو شد، در این رابطه گفت که واحدهای نظامی سوریه در صدد تدارک عقبنشینی از مناطق مسکونی برخی از روستاها و شهرهای تحت نظارت ارتش این کشور است. او همچنین از مقامات روسیه خواست، به حمایت خود از سوریه ادامه دهند.
چندی پیش مسکو از بشار اسد خواسته بود، روز ۱۰ آوریل از شهرهایی که مرکز اعتراضات ضددولتی بودهاند، عقب نشینی کند. چین نیز، همزمان از دولت سوریه و نیروهای مخالف خواسته بود، با برقراری آتشبس و طرح صلح پیشنهادی کوفی عنان، نمایندهی ویژهی سازمان ملل، موافقت کنند.
براساس این طرح، نیروهای نظامی و مسلح باید تا روز سه شنبه ۱۰ آوریل از مناطق مسکونی شهرهای سوریه عقب بنشینند و ۴۸ ساعت بعد نیز به درگیریها و اعمال خشونتها پایان داده شود.
چین و روسیه تا بهحال از اعمال تحریمهای سازمان ملل علیه دولت سوریه جلوگیری به عمل آوردهاند. این دو کشور خواهان برقراری آتشبس از سوی دولت سوریه و مخالفان آن هستند.
آتشبس و نیروهای بینالمللی
وزیر امور خارجهی سوریه، روز ۱۰ آوریل در این رابطه اعلام کرد که آتشبس بین نیروهای دولتی و مخالفان آن باید با ورود "نیروهای دیدهبانی بینالمللی" آغاز شود. ولید معلم در این رابطه گفت، دولت سوریه خواهان آنست که در انتخاب کشورهای عضو این نیروی بینالمللی سهیم باشد.
این مقام سوری از مخالفان دولت اسد انتقاد کرد که هنوز به اعمال خشونت ادامه میدهند. او یک بار دیگر از آنان خواست، پایان درگیریهای مسلحانه با نیروهای دولتی را تضمین کنند.
سفر احتمالی عنان به ایران
بنا بهگزارش خبرگزاریها کوفی عنان در ادامهی تلاشهای خود برای جلب حمایت جهانی و منطقهای در جهت برقراری صلح در سوریه، قصد دارد روز سهشنبه (۱۰ آوریل) به ایران نیز سفر کند.
عنان قرار است پس از این سفر، از اردوگاههای پناهجویان سوری در ترکیه نیز بازدید به عمل آورد.
وزیر امور خارجه روسیه در پایان سخنان خود از نیروهای مخالف دولت نیز خواست، به اعمال خشونت پایان دهند. لاوروف ضمن ابراز اینکه "نیروهای دیدهبانی سازمان ملل" باید در آینده بر اوضاع سوریه نظارت کنند، از کشورهای جهان خواست با اعمال نفوذ خود بر نیروهای مخالف اسد، آنان را به پذیرش آتشبس وادارند.
سوریه: عنان باید در مورد شورشیان تضمین بدهد
وزیر خارجه سوریه روز سهشنبه (۱۰ آوریل) از کوفی عنان، میانجیگر بینالمللی صلح سوریه خواست، در مورد وفادار ماندن شورشیان به طرح صلح تضمین بدهد.
به گزارش رویترز، ولید معلم در مسکو به گزارشگران گفت: «ما از گروههای تروریستی که میکشند، آدمربایی میکنند و زیرساختها را منهدم میسازند درخواست تضمین نمیکنیم. بلکه ما از عنان میخواهیم که این تضمین را به ما بدهد.»
معلم همچنین افزود، عنان در گفتوگویی تلفنی گفته است، قرار آتشبس با توقف حملات از سوی شورشیان پیگیری خواهد شد.
مخالفت اپوزیسیون با آتشبس یکجانبه
"شورای ملی سوریه" که نماینده اپوزیسیون این کشور است، اعلام کرد که آتشبس یکجانبه از سوی خود را نمیپذیرد.
بسمه کودمانی، سخنگوی این شورا در یک کنفرانس مطبوعاتی روز سهشنبه در ژنو گفت که نیروهای دولتی باید بر اساس توافق آتشبس، امروز (۱۰ آوریل) دست از اعمال خشونت بکشند. وی اظهار داشت، تا زمانی که نیروهای بشار اسد به سرکوب پایان ندهند، اپوزیسیون نمیتواند به تعهد خود عمل کند.
این نماینده شورای ملی سوریه گفت که هنوز هیچ نشانی از عقبنشینی نیروهای نظامی از مناطق مسکونی دیده نمیشود. وی افزود، دستگیری افراد، ویران کردن خانهها و موشکباران با تانک و هلکوپتر و کشتن شهروندان در این مناطق همچنان ادامه دارد.
روز سهشنبه در پی حملات نظامی ارتش سوریه به مناطق مسکونی ۳۱ نفر کشته شدند. دستکم ۵ سرباز ارتش سوریه نیز توسط شورشیان مسلح کشته شدهاند.
فعالان سوری میگویند امروز سهشنبه ۲۶ نفر از اهالی حمص که اغلب غیرنظامی بودهاند در اثر بمباران ارتش سوریه کشته و حدود ۷۰ تن دیگر زخمی شدهاند که شمار زیادی از آنها کودک هستند.
فرانسه: سوریه به طرح صلح عمل نکرده است
فرانسه روز سهشنبه (۱۰ آوریل) اعلام کرد، سوریه به تعهد خود مبنی بر خروج نظامیان از مناطق ناآرام عمل نکرده است. فرانسه همچنین اعلام کرد که این موضوع در شورای امنیت در نیویورک و نشست وزرای خارجه گروه "جی ۸" (گروه هشت کشور صنعتی) در واشنگتن در همین هفته به بحث گذاشته خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، برنارد والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در پاریس ادعای سوریه مبنی بر خروج نیروهای نظامی را "دروغی غیر قابل قبول" نامید که نشاندهنده "تنبیهناپذیری (سوریه) است که علیه آن جامعه بینالمللی باید وارد عمل شود".
ولید معلم، وزیر خارجه سوریه پس از دیدار با سرگئی لاوروف، همتای روسی خود در مسکو گفت، نیروهای نظامی این کشور اجرای طرح صلح کوفی عنان، نماینده بینالمللی حل بحران سوریه را آغاز کردهاند. ولی فعالان سوری میگویند، نیروهای نظامی نه تنها عقبنشینی نکردهاند بلکه به دست کم یکی از مناطق ناآرام نیروهای بیشتری اعزام شده است.
رژیم سوریه اعلام کرده بود طبق ضرب العجل طرح صلح عنان، سهشنبه (۱۰ آوریل) نیروهای خود را از مناطق ناآرام عقب خواهد کشید.
تدارک عقبنشینی
وزیر امور خارجهی سوریه، ولید معلم، که برای گفتوگو در مورد اجرای طرح صلح کشورش با مقامات روسیه روز سهشنبه (۱۰ آوریل) وارد مسکو شد، در این رابطه گفت که واحدهای نظامی سوریه در صدد تدارک عقبنشینی از مناطق مسکونی برخی از روستاها و شهرهای تحت نظارت ارتش این کشور است. او همچنین از مقامات روسیه خواست، به حمایت خود از سوریه ادامه دهند.
براساس این طرح، نیروهای نظامی و مسلح باید تا روز سه شنبه ۱۰ آوریل از مناطق مسکونی شهرهای سوریه عقب بنشینند و ۴۸ ساعت بعد نیز به درگیریها و اعمال خشونتها پایان داده شود.
چین و روسیه تا بهحال از اعمال تحریمهای سازمان ملل علیه دولت سوریه جلوگیری به عمل آوردهاند. این دو کشور خواهان برقراری آتشبس از سوی دولت سوریه و مخالفان آن هستند.
آتشبس و نیروهای بینالمللی
وزیر امور خارجهی سوریه، روز ۱۰ آوریل در این رابطه اعلام کرد که آتشبس بین نیروهای دولتی و مخالفان آن باید با ورود "نیروهای دیدهبانی بینالمللی" آغاز شود. ولید معلم در این رابطه گفت، دولت سوریه خواهان آنست که در انتخاب کشورهای عضو این نیروی بینالمللی سهیم باشد.
این مقام سوری از مخالفان دولت اسد انتقاد کرد که هنوز به اعمال خشونت ادامه میدهند. او یک بار دیگر از آنان خواست، پایان درگیریهای مسلحانه با نیروهای دولتی را تضمین کنند.
سفر احتمالی عنان به ایران
بنا بهگزارش خبرگزاریها کوفی عنان در ادامهی تلاشهای خود برای جلب حمایت جهانی و منطقهای در جهت برقراری صلح در سوریه، قصد دارد روز سهشنبه (۱۰ آوریل) به ایران نیز سفر کند.
عنان قرار است پس از این سفر، از اردوگاههای پناهجویان سوری در ترکیه نیز بازدید به عمل آورد.
آمریکا، روسیه و چین خواستار همکاری جدی و سازنده ایران در مذاکرات اتمی استانبول شدند. روسیه شرایط کنونی را "نگرانکننده" خواند و کاخ سفید نیز تاکید کرد که فرصت برای ایران رو به پایان است.
در آستانه مذاکرات اتمی در استانبول، دولت روسیه از جمهوری اسلامی خواست که با جامعه جهانی همکاری کند. وزارت امورخارجه روسیه با تاکید بر اهمیت گفتوگوهای آتی به ایران توصیه کرد که «همکاری همهجانبه با شورای امنیت سازمان ملل داشته باشد.»
وزارت امورخارجه روسیه در روز سهشنبه (۱۰ آوریل/۲۲ فرودین) تصریح کرد که «گرچه شرایط نگرانکننده است، اما هنوز جای امیدواری وجود دارد.». به گفته مقامات روسی شورای امنیت سازمان ملل بارها از ایران خواستار توضیحات شفاف و همهجانبه شده است. آلکساندر لوکاشویچ، سخنگوی وزارت امورخارجه روسیه افزود: «ما بر این موضوع پافشاری میکنیم که ایران بدون کاستی و هیچ تعللی از مصوبات شورای امنیت پیروی کند.»
روسیه تا کنون بارها پیشنهاد داده که در صورت همکاری ایران، جامعه بینالمللی نیز متقابلاَ گام به گام از شدت تحریمهای خود بکاهد.
کاخ سفید: فرصت برای ایران رو به پایان است
دولت آمریکا نیز ابراز امیدواری کرد که مذاکرات اتمی در استانبول در فضایی سازنده برگزار شود. کاخ سفید از ایران خواست که به جامعه بینالمللی اثبات کند که در پی دستیابی به جنگافزار هستهای نیست.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید در روز دوشنبه، ۹ آوریل در واشنگتن گفت: «آمریکا تصوری کاملاَ روشن از روند مذاکرات دارد. ایران باید به جامعه جهانی نشان دهد که خواهان ساخت تسلیحات اتمی نیست.» برای رسیدن به این هدف «برداشتن گامهای مشخص از سوی ایران ضروری است.»
سخنگوی کاخ سفید افزود: «باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا تاکید کرده که فرصت برای ایران رو به پایان است.» دولت آمریکا از ایران خواست که مذاکرات آتی را جدی بگیرد.
آمریکا و اسرائیل نگران آناند که ایران در پوشش برنامه اتمی خود در صدد تولید سلاح اتمی است. اسرائیل، ایران اتمی را تهدیدی برای بقای خود میداند و بارها اعلام کرده که در صورت شکست دیپلماسی به گزینه نظامی روی خواهد آورد.
احمدینژاد: تحریمها تاثیری ندارد
محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، در طی سفر خود به استان هرمزگان با اشاره به تحریمهای بینالمللی علیه ایران، کشورهای غربی و متحدان آنها را مورد انتقاد قرار داد و از بنیه توانمند اقتصادی و مالی ایران سخن گفت.
احمدینژاد با اشاره به تحریمهای جامعه بینالمللی علیه ایران و حق ایران در پیشبرد برنامه اتمی خود در روز سهشنبه، ۲۲ فروردین تاکید کرد که:« آنها میخواهند نفت ما را تحريم كنند، اما بايد بگويم كه آنقدر ما ارز داريم كه اگر دو سه سال هم يک بشكه نفت نفروشيم كشور به خوبی اداره میشود و آرزوی دشمنان به دلشان باقی میماند.»
وی افزود: «البته همكاران ما مشغول هستند و به فضل الهی اين توطئهها خنثی خواهد شد، اما میدانيد كه يك ناجوانمرد سنگی به چاه میاندازد كه ۱۰۰ نفر بايد تلاش كنند آن را بيرون بياورند. »
احمدینژاد با خطاب به اين جامعه جهانی گفت: «اين ملت بزرگ همه سنگهای در چاه انداخته شده را در خواهد آورد و به سر مستكبرين خواهد كوبيد.»
روزنامه شرق پس از انتخاب استانبول به عنوان مکان برگزاری مذاکرات اتمی نوشت: «سرانجام حدود یک هفته حرف و حدیث، بازگشت به مدار صفر درجه بود.». دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی سرانجام در پی توافق با دفتر کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اروپا در روز دوشنبه ۲۱ فروردین به همه گمانهزنیها درباره محل برگزاری مذاکرات پایان داد.
روزنامه نیویورک تایمز به نقل از دیپلماتهای غربی گزارش داد که گروه ۵+۱ در دور نخست مذاکرات خواهان توقف غنیسازی ۲۰ درصدی و بستن مرکز غنیسازی فردو است.
مقامات ایرانی پیشتر هر گونه "پیششرط" برای آغاز گفتوگوها را رد کرده بودند. فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، تعطیلی مرکز اتمی فردو را "غیرمنطقی" خواند، اما درباره توقف غنیسازی ۲۰ درصدی گفت: «ما قصد نداریم بدون دلیل و زمانی که نیاز نداریم سوخت ۲۰ درصد تولید و انبار کنیم، تنها این غنیسازی تا زمانی ادامه مییابد که بتوانیم سوخت راکتور تهران را برای چند سال آینده تامین کنیم.»
حضور معاون وزارت خارجه چین در مذاکرات اتمی در استانبول
خبرگزاریهای داخلی ایران گزارش دادند که معاون وزارت خارجه چین در مذاکرات اتمی در استانبول شرکت خواهد کرد. دور نخست مذاکرات اتمی پس از عقبنشینی ایران بر سر تعیین مکان مذاکرات، سرانجام در ۲۶ فروردین در استانبول برگزار خواهد شد. مسئولان ایرانی پیشتر بغداد، دمشق و بیروت را به عنوان محل برگزاری مذاکرات پیشنهاد کرده بود که با مخالفت گروه ۵+۱ مواجه شد.
وزارت امورخارجه چین با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «از سرگیری مذاکرات نتیجه تلاشهای فراوان همه طرفهای درگیر بوده است.» در بیانیه آمده است که چین از همه طرفهای گفتوگو خواسته که از خود "انعطاف" نشان دهند و با "خویشتنداری، زمینه اعتمادسازی" را فراهم کنند.
وزارت امورخارجه روسیه در روز سهشنبه (۱۰ آوریل/۲۲ فرودین) تصریح کرد که «گرچه شرایط نگرانکننده است، اما هنوز جای امیدواری وجود دارد.». به گفته مقامات روسی شورای امنیت سازمان ملل بارها از ایران خواستار توضیحات شفاف و همهجانبه شده است. آلکساندر لوکاشویچ، سخنگوی وزارت امورخارجه روسیه افزود: «ما بر این موضوع پافشاری میکنیم که ایران بدون کاستی و هیچ تعللی از مصوبات شورای امنیت پیروی کند.»
روسیه تا کنون بارها پیشنهاد داده که در صورت همکاری ایران، جامعه بینالمللی نیز متقابلاَ گام به گام از شدت تحریمهای خود بکاهد.
کاخ سفید: فرصت برای ایران رو به پایان است
دولت آمریکا نیز ابراز امیدواری کرد که مذاکرات اتمی در استانبول در فضایی سازنده برگزار شود. کاخ سفید از ایران خواست که به جامعه بینالمللی اثبات کند که در پی دستیابی به جنگافزار هستهای نیست.
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید در روز دوشنبه، ۹ آوریل در واشنگتن گفت: «آمریکا تصوری کاملاَ روشن از روند مذاکرات دارد. ایران باید به جامعه جهانی نشان دهد که خواهان ساخت تسلیحات اتمی نیست.» برای رسیدن به این هدف «برداشتن گامهای مشخص از سوی ایران ضروری است.»
سخنگوی کاخ سفید افزود: «باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا تاکید کرده که فرصت برای ایران رو به پایان است.» دولت آمریکا از ایران خواست که مذاکرات آتی را جدی بگیرد.
آمریکا و اسرائیل نگران آناند که ایران در پوشش برنامه اتمی خود در صدد تولید سلاح اتمی است. اسرائیل، ایران اتمی را تهدیدی برای بقای خود میداند و بارها اعلام کرده که در صورت شکست دیپلماسی به گزینه نظامی روی خواهد آورد.
احمدینژاد: تحریمها تاثیری ندارد
محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، در طی سفر خود به استان هرمزگان با اشاره به تحریمهای بینالمللی علیه ایران، کشورهای غربی و متحدان آنها را مورد انتقاد قرار داد و از بنیه توانمند اقتصادی و مالی ایران سخن گفت.
احمدینژاد با اشاره به تحریمهای جامعه بینالمللی علیه ایران و حق ایران در پیشبرد برنامه اتمی خود در روز سهشنبه، ۲۲ فروردین تاکید کرد که:« آنها میخواهند نفت ما را تحريم كنند، اما بايد بگويم كه آنقدر ما ارز داريم كه اگر دو سه سال هم يک بشكه نفت نفروشيم كشور به خوبی اداره میشود و آرزوی دشمنان به دلشان باقی میماند.»
وی افزود: «البته همكاران ما مشغول هستند و به فضل الهی اين توطئهها خنثی خواهد شد، اما میدانيد كه يك ناجوانمرد سنگی به چاه میاندازد كه ۱۰۰ نفر بايد تلاش كنند آن را بيرون بياورند. »
احمدینژاد با خطاب به اين جامعه جهانی گفت: «اين ملت بزرگ همه سنگهای در چاه انداخته شده را در خواهد آورد و به سر مستكبرين خواهد كوبيد.»
روزنامه شرق پس از انتخاب استانبول به عنوان مکان برگزاری مذاکرات اتمی نوشت: «سرانجام حدود یک هفته حرف و حدیث، بازگشت به مدار صفر درجه بود.». دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی سرانجام در پی توافق با دفتر کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اروپا در روز دوشنبه ۲۱ فروردین به همه گمانهزنیها درباره محل برگزاری مذاکرات پایان داد.
مقامات ایرانی پیشتر هر گونه "پیششرط" برای آغاز گفتوگوها را رد کرده بودند. فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، تعطیلی مرکز اتمی فردو را "غیرمنطقی" خواند، اما درباره توقف غنیسازی ۲۰ درصدی گفت: «ما قصد نداریم بدون دلیل و زمانی که نیاز نداریم سوخت ۲۰ درصد تولید و انبار کنیم، تنها این غنیسازی تا زمانی ادامه مییابد که بتوانیم سوخت راکتور تهران را برای چند سال آینده تامین کنیم.»
حضور معاون وزارت خارجه چین در مذاکرات اتمی در استانبول
خبرگزاریهای داخلی ایران گزارش دادند که معاون وزارت خارجه چین در مذاکرات اتمی در استانبول شرکت خواهد کرد. دور نخست مذاکرات اتمی پس از عقبنشینی ایران بر سر تعیین مکان مذاکرات، سرانجام در ۲۶ فروردین در استانبول برگزار خواهد شد. مسئولان ایرانی پیشتر بغداد، دمشق و بیروت را به عنوان محل برگزاری مذاکرات پیشنهاد کرده بود که با مخالفت گروه ۵+۱ مواجه شد.
وزارت امورخارجه چین با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «از سرگیری مذاکرات نتیجه تلاشهای فراوان همه طرفهای درگیر بوده است.» در بیانیه آمده است که چین از همه طرفهای گفتوگو خواسته که از خود "انعطاف" نشان دهند و با "خویشتنداری، زمینه اعتمادسازی" را فراهم کنند.
ایران فروش نفت به یونان را متوقف کرد. دو شرکت نفتی این کشور از پرداخت پول نفت به ایران خودداری کردند. در واکنش به تحریم نفت ایران، محمود احمدینژاد مدعی شد که دولت بدون پول نفت میتواند کشور را اداره کند.
رستم قاسمی، وزیر نفت ایران سهشنبه (۱۰ آوریل/ ۲۲ فروردین) اعلام کرد ایران فروش نفت به دو شرکت نفتی یونانی را متوقف کرده است. یونان تا کنون یک سوم نیاز خود به نفت خام را از ایران تامین میکرد. این مقدار البته حدود یک درصد حجم صادرات نفت ایران را شامل میشود.
شبکه العالم، وابسته به جمهوری اسلامی ایران روز سهشنبه (۲۲ فروردین) همچنین در خبری فوری اعلام کرد، ایران صادرات نفت به اسپانیا را قطع کرده و اکنون در حال بررسی قطع صادرات نفت به ایتالیا و آلمان است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این خبر از سوی "پرس تی وی"، تلویزیون انگلیسی زبان جمهوری اسلامی ایران نیز منتشر شده است.
ایران پیشتر در واکنش به تصمیم اتحادیه اروپا مبنی بر تحریم نفت ایران، فروش نفت به فرانسه و برتیانیا را متوقف کرده بود.
فرانسه خریدار حدود دو درصد و بریتانیا خریدار کمتر از یک درصد حجم صادرات ایران بودند. ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در مجموع خریدار کمتر از یک پنجم، حدود ۱۸ درصد نفت صادراتی ایران بودند.
فرصت زمانی شش ماه از زمان تصویب تا اجرای تحریم نفت
اتحادیه اروپا برای متقاعد کردن جمهوری اسلامی ایران به شفافسازی برنامه اتمی خود، ژانویه سال جاری میلادی نفت این کشور را تحریم کرد. این تحریم از تیرماه به مرحله اجرا در خواهد آمد.
فاصله زمانی شش ماه از زمان تصویب تا اجرای این تحریم از اینرو در نظر گرفته شد که کشورهای جنوب اتحادیه اروپا که گرفتار بحران مالی بودند، فرصت کافی برای جایگزین کردن نفت ایران در اختیار داشته باشند.
یونان تا مدتها یکی از مخالفان تحریم نفت ایران بود. دو شرکت نفتی این کشور، شرکت "هلنیک پترلیوم" و "موتور اویل هلاس" اما از چندی پیش از پرداخت پول نفت به ایران خودداری کردند. به نقل از خبرگزاریهای بینالمللی دو کشور در مورد ادامه معاملات نفتی به توافق نرسیدهاند.
"یک بشکه نفت نفروشیم هم کشور به خوبی اداره میشود"
فروش نفت مهمترین منبع درآمد دولت ایران است. درآمد ایران از فروش نفت در شرایط عادی سالانه حدود ۸۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. این رقم ۸۰ درصد درآمد کل ایران از محل صادرات و ۶۰ درصد بودجه سالانه کشور است.
با این حال رئیسجمهور ایران، سهشنبه (۱۰ آوریل/ ۲۲ فروردین) در جریان سفر خود به بندرعباس مدعی شد که ایران چند سال در برابر تحریم نفت دوام خواهد آورد.
محمود احمدینژاد گفت: «آنها میخواهند نفت ما را تحریم کنند، اما باید بگویم که آنقدر ما ارز داریم که اگر دو سه سال هم یک بشکه نفت نفروشیم کشور به خوبی اداره میشود و آرزوی دشمنان به دلشان باقی میماند.»
دور تازه گفتوگوهای گروه ۵+۱ و ایران از روز شنبه ۲۶ فروردین (۱۴ آوریل) در ترکیه آغاز میشود. ایران اعلام کرده است که هیچگونه پیششرطی پیش از آغاز این مذاکرات را نمیپذیرد.
شبکه العالم، وابسته به جمهوری اسلامی ایران روز سهشنبه (۲۲ فروردین) همچنین در خبری فوری اعلام کرد، ایران صادرات نفت به اسپانیا را قطع کرده و اکنون در حال بررسی قطع صادرات نفت به ایتالیا و آلمان است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این خبر از سوی "پرس تی وی"، تلویزیون انگلیسی زبان جمهوری اسلامی ایران نیز منتشر شده است.
ایران پیشتر در واکنش به تصمیم اتحادیه اروپا مبنی بر تحریم نفت ایران، فروش نفت به فرانسه و برتیانیا را متوقف کرده بود.
فرانسه خریدار حدود دو درصد و بریتانیا خریدار کمتر از یک درصد حجم صادرات ایران بودند. ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در مجموع خریدار کمتر از یک پنجم، حدود ۱۸ درصد نفت صادراتی ایران بودند.
فرصت زمانی شش ماه از زمان تصویب تا اجرای تحریم نفت
اتحادیه اروپا برای متقاعد کردن جمهوری اسلامی ایران به شفافسازی برنامه اتمی خود، ژانویه سال جاری میلادی نفت این کشور را تحریم کرد. این تحریم از تیرماه به مرحله اجرا در خواهد آمد.
فاصله زمانی شش ماه از زمان تصویب تا اجرای این تحریم از اینرو در نظر گرفته شد که کشورهای جنوب اتحادیه اروپا که گرفتار بحران مالی بودند، فرصت کافی برای جایگزین کردن نفت ایران در اختیار داشته باشند.
فروش نفت مهمترین منبع درآمد دولت ایران است. درآمد ایران از فروش نفت در شرایط عادی سالانه حدود ۸۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود. این رقم ۸۰ درصد درآمد کل ایران از محل صادرات و ۶۰ درصد بودجه سالانه کشور است.
با این حال رئیسجمهور ایران، سهشنبه (۱۰ آوریل/ ۲۲ فروردین) در جریان سفر خود به بندرعباس مدعی شد که ایران چند سال در برابر تحریم نفت دوام خواهد آورد.
محمود احمدینژاد گفت: «آنها میخواهند نفت ما را تحریم کنند، اما باید بگویم که آنقدر ما ارز داریم که اگر دو سه سال هم یک بشکه نفت نفروشیم کشور به خوبی اداره میشود و آرزوی دشمنان به دلشان باقی میماند.»
دور تازه گفتوگوهای گروه ۵+۱ و ایران از روز شنبه ۲۶ فروردین (۱۴ آوریل) در ترکیه آغاز میشود. ایران اعلام کرده است که هیچگونه پیششرطی پیش از آغاز این مذاکرات را نمیپذیرد.
رد دوبارۀ بودجۀ افغانستان توسط مجلس شورا
بار دیگر مجلس شورای افغانستان (ولسی جرگه) طرح پیشنهادی بودجه را بدلیل بی توازنی های که در آن وجود دارد، رد کرد.
نمایندگان مردم در پارلمان افغانستان، که قبلاً طرح پیشنهادی بودجه را بدلیل عدم توازن، میان ولایت های مختلف افغانستان رد کرده بودند، بار دیگر بدلیل این که جکومت اصلاحات لازم را در این طرح نیاورده است، آنرا رد کردند.
بودجۀ سال ١٣٩١، در بر گیرندۀ ٤٫٨ میلیارد دالر است که ٢٫٧ آنرا بودجۀ عادی و ٢٫١ میلیارد دالر آنرا بودجۀ توسعه ای تشکیل میدهد. علاوه بر بی توازنی ها میان ولایات، مجلس به تحصیص دادن ١٤میلیون دالر به امنیت و پیشبرد امور ریاست جمهوری هم اعتراض کرده است و کم اهمیت دادن به صحت و معارف (آموزش و پرورش) هم مورد انتقاد وکلا قرار گرفته است.
***
در بررسی این موضوع، گفتگویی داریم با خانم قدریه یزدان پرست، وکیل دور پیشین در مجلس.
خانم یزدان پرست قبل از همه از اینکه افغانستان قادر نیست خودش به ضروریات خود رسیدگی کند و بودجۀ آنرا کشور های خارجی میپردازند، انتقاد میکند.
متعاقب آن، از کمبود های کیفیتی در بودجه های افغانستان میگوید که به نظر او، بودجه باید فقر زدایی کند، درآمد را تأمین کند و اشتغالزا باشد. ولی بودجۀ افغانستان به این مسایل اهمیت لازم را نمیدهد.
در مورد بی توازنی ها و بی عدالتی های ناشی از آن هم، خانم یزدان پرست میگوید که این که در جوانب دیگر افغانستان بی توازنی وجود دارد، نباید باعث این شود که ما قبول کنیم که در بودجه هم بی توازنی باشد؛ بر عکس، ایجاد توازن در بودجه میتواند سرمشقی باشد، برای سایر مسایل حکومتی در افغانستان.
تعدادی از پناهجویان عازم استرالیا، در اندونزی پیاده شدند
حدود ١٢٠ تن از پناهجویان که اکثر آنان افغان هستند، و میخواستند به استرالیا بروند، بعد از دو روز جنگ و خشونت در جزیرۀ "جاوا" پیاده شدند.
یکشنبه گذشته، کشتی حامل این متقاضیان پناهندگی، که به سوی استرالیا در حرکت بود، در آب های اندونزی غرق شد؛ درین حالت یک کشتی نفت کش سنگاپوری به آنان کمک کرد و آنان را به سوی سواحل تنگۀ "سوندا" که در میان جزایر "سوماترا" و "جاوا" قرار دارد حمل کرد و به این ترتیب از غرق شدن نجات داد.
زمانی که این پناهجویان که اکثریت آنان افغان هستند و تعدادی ایرانی هم در میان آنان است، به بندر "مراک" در اندونزی رسیدند، از پیاده شدن خود داری کردند و از کشور اندونزی درخواست کردند تا به آنان کمک کند تا به استرالیا بروند.
بعد از دو روز مشاجره، تمامی این پناهجویان با زور یا به رضا، از کشتی پیاده شدند. دو تن از آنان، به گفتۀ خبرنگاران حاضر در صحنه، در اعتراض به این دستگیری، با اظهار اینکه میخواهند بمیرند، کلۀ خود را به میله های آهنی زدند. مسئولین سرویس مهاجرت اندونیزی گفته اند که آنان به بیمارستان انتقال داده شده اند.
در سال ٢٠٠٩، بیشتر از ٢٠٠ تن از اهالی سریلانکا هم که میخواستند به استرالیا پناهنده شوند، در همین بندر بعد از شش ماه مخالفت، بالاخره از کشتی پیاده شدند. در نهایت این پناهجویان، از سفر به استرالیا دست برداشتند.
همچنان در ماه دسامبر گذشته، کشتی حامل ٢٥٠تن افغان و ایرانی، در آب های ساحلی اندونزی غرق شد و از جملۀ آنان، تنها ٤٧ تن نجات یافتند.
حمله لفظی مقام ایرانی به ترکیه، قطرو عربستان
حجت الاسلام علی سعیدی- نماینده ولی فقیه درسپاه پاسداران، باردیگر با حمله به مخالفین رژیم بشاراسد درسوریه خواستارهمکاری ترکیه با ایران درمورد بحران سوریه شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، علی سعیدی عربستان و قطررا «پادوهای آمریکا» درحوادث سوریه نامیده و هشدارداده است که به گفته وی توطعه چینی این کشورها به ضررشان تمام خواهد شد.
سعیدی درگفت وگو با این خبرگزاری گفته است: معادلات منطقه خاورمیانه به نفع عربستان، قطرو بعضی کشورهای دیگر منطقه پیش نمی رود وتاریخ این رژیم ها به پایان رسیده است.
وی می گوید: حمایت معنوی ایران و ایستادگی روسیه و چین، زمینه شکست توطعه آمریکا، قطر وعربستان را فراهم می کند.
سعیدی با حمله به سران ترکیه نیز گفته است: اردوغان یا خواب امپراتوری عثمانی را می بیند ویا با توجه به افول شرایط عربستان و مصرمی خواهد نقش رهبری جهان اسلام را برعهده بگیرد.
به گفته وی شاید یکی دیگر از دلایل این باشد که وعده های بسیار سنگینی ازآمریکا به آنها داده شده است.
نماینده ولی فقیه درسپاه افزوده است: من معتقدم این گونه دوگانگی ها خیلی به نفع نخست وزیرترکیه نخواهد بود ومردم این کشورتاب تحمل را ندارند؛ چرا که مردم مسلمان این کشورتوقع داشتند که حزب آقای اردوغان به صورت محکم در کناربیداری اسلامی قرار بگیرد ودرمقابل «رژیم صیهونیستی» بایستد و بتواند همراه با ایران و جبهه مقاومت زمینه پیروزی های بیشتررا فراهم کند.
به گفته وی شاید یکی دیگر از دلایل این باشد که وعده های بسیار سنگینی ازآمریکا به آنها داده شده است.
نماینده ولی فقیه درسپاه افزوده است: من معتقدم این گونه دوگانگی ها خیلی به نفع نخست وزیرترکیه نخواهد بود ومردم این کشورتاب تحمل را ندارند؛ چرا که مردم مسلمان این کشورتوقع داشتند که حزب آقای اردوغان به صورت محکم در کناربیداری اسلامی قرار بگیرد ودرمقابل «رژیم صیهونیستی» بایستد و بتواند همراه با ایران و جبهه مقاومت زمینه پیروزی های بیشتررا فراهم کند.
ایران نفوذ هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی به خاک کشور را تکذیب کرد
فرماندۀ قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء گفت «هیچ هواپیمای با سرنشین و بدون سرنشینی تاكنون به كشور ما وارد نشده»... روزنامۀ واشنگتنپست نوشته بود که از سه سال قبل، هواپیماهای تجسسی آمریکایی بارها به عمق خاک ایران نفوذ کرده و از مراکز و تأسیسات حساس ایران عکس گرفتهاند.
سرتیپ فرزاد اسماعیلی- فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء، خبر روزنامۀ واشنگتنپست مبنی بر نفوذ مکرر "درون"٭های آمریکایی به خاک ایران را تکذیب کرد و گفت: «هیچ هواپیمای با سرنشین و بدون سرنشینی تاكنون به كشور ما وارد نشده و اگر ورود پیدا كرد لاشه آن را به شما نشان می دهیم».
وی با اشاره به سقوط یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در خاک ایران، گفت: «یكی از این هواپیماها خواست عبور كند، مشاهده كردید كه چه اتفاقی برای آن افتاد»...
وی با اشاره به سقوط یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در خاک ایران، گفت: «یكی از این هواپیماها خواست عبور كند، مشاهده كردید كه چه اتفاقی برای آن افتاد»...
فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء سپس به برخی تصاویر منتشرشده اشاره کرد و گفت: «نمی توان ثابت كرد كه عكسهای منتشرشده از چه دوربین و چه سامانه ای است، اما ما میتوانیم تأكید كنیم كه این عكسها متعلق به سامانههای ماهواره ای است و مربوط به هواپیماهای بدون سرنشین كه از فضای ایران عبور كرده باشند نیست».
ظاهراً منظور وی، عکسهای هوایی برخی مراکز اتمی ایران و از جمله مرکز "فردو" است که بارها در رسانهها منتشر شده است.
سرتیپ اسماعیلی توضیح داد که «قویترین و بهترین عكسها را سامانههای ماهوارهای جاسوسی و اطلاعاتی» میگیرند.
ظاهراً منظور وی، عکسهای هوایی برخی مراکز اتمی ایران و از جمله مرکز "فردو" است که بارها در رسانهها منتشر شده است.
سرتیپ اسماعیلی توضیح داد که «قویترین و بهترین عكسها را سامانههای ماهوارهای جاسوسی و اطلاعاتی» میگیرند.
در مقابل، فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء ادعا کرد که "درون"های (پهپاد) سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی بر فراز ناوهای آمریكایی پرواز میکنند و از آنها عکس میگیرند.
او در پایان گفت: «هر كشوری كه بخواهد از اطلاعاتش محافظت كند آنها را پنهان می كند اما اگر بخواهد دشمن را به اشتباه بیندازد، برخی اطلاعات را در معرض دید قرار می دهد كه هیچ ارزشی ندارد».
حکم انحلال کمیسیون تدوین قانون اساسی
دیوان عالی اداری مصر، امروز با صدور حکمی، دستوررئیس مجلس ملی مصررا مبنی برتشکیل کمیسیون تدوین قانون اساسی جدید این کشورلغو کرد.
دیوان عالی اداری مصردرحکم خود می گوید، اعضاء پارلمان مصررأساً قادرند تدوین قانون اساسی جدید این کشوررا به انجام برسانند و نیازی به تشکیل شورای تدوین قانون اساسی نیست.
رئیس مجلس ملی مصرکه اکنون از تشکل سیاسی- مذهبی اخوان المسلمین انتخاب شده است دستور تشکیل کمیسیون تدوین قانون اساسی را صادرکرده بود.
لازم به یاد آوری است که به دنبال صدوراین دستورازسوی رئیس پارلمان، شورای نظامی و دموکرات های لائیک مصری با انتقاد از این دستوریاد آوری کرده بودند که اعضاء کمیسیون تدوین قانون اساسی کنونی نماینده اقشارمختلف مردم مصرنیست.
وضعيت جسمی زندانی بحرينی به دليل اعتصاب غذا «وخيم» است
هل تورينگ اشميت، نخست وزير دانمارک، روز سه شنبه، گفته است: وضعيت جسمی عبدالهادی الخواجه، فعال حقوق بشر بحرينی-دانمارکی، که در دو ماه گذشته در زندان در اعتصاب غذا به سر می برد، بسيار بحرانی است.
عبدالهادی الخواجه که داری تابعيت دوگانه بحرين و دانمارک است به همراه شمار ديگری از فعالان بحرينی در جريان اعتراضات سال گذشته بازداشت شد و به اتهام تلاش برای سرنگونی حکومت پادشاهی بحرين به بس ابد محکوم شده است.
نخست وزير دانمارک روز سه شنبه در يک کنفرانس خبری خواستار آزادی عبدالهادی خواجه شد.
خانم اشميت گفت: بنابر اطلاعاتی که به دست ما رسيده، وضعيت عبدالهادی الخواجه بسيار بحرانی است.
دولت بحرين پيشتر تسليم عبد الهادی الخواجه فعال بحرينی به کشور دانمارک را با وجود خواست دولت اين کشور، نپذيرفته بود. الخواجه که به دليل بحرانی شدن وضعيت جسمیاش در اثر دوماه اعتصاب غذا در زندان به بيمارستان نظامی منتقل شده است.
مناطق مختلف بحرين تقريبا شاهد اعتراضهای روزانه با خواست آزادی الخواجه است. سال گذشته نيروهای امنيتی بحرين با کمک نيروهايی از عربستان سعودی و امارات عربی متحد، به حضور خيابانی معترضان که از اکثريت شيعه مذهب هستند، پايان دادند. در بحرين خانواده آل خلفه که از اقليت سنی مذهب است حکومت میکند.
گروههای حقوق بشری غربی، الخواجه و ۱۳ معترض ديگر را که به دليل نقششان در اعتراضها سال گذشته بحرين زندانی شدهاند، زندانيان سياسی و انديشه به شمار میآوردند و خواستار آزادی آنها هستند.
وکيل مدافع الخواجه گفته است که موکلش به بيمارستان نظامی انتقال داده شده و با تزريق سرم تغذيه میکند.
زينب الخواجه دختر عبد الهادی الخواجه نيز يکشنبه به شبکه خبری سی ان ان گفته که پدرش از مشکلات تنفسی رنج میبرد و با گفتن هر کلمه به سختی نفس میکشد. او همچنين خاطر نشان کرد که نيروهای امنيتی و کارکنان بيمارستان نظامی با پدرش بد رفتاری میکنند.
اما خبرگزاری دولتی بحرين به نقل از ابراهيم حبيب الغيث بازرس کل نيروهای امنيتی اين کشور نقل کرده که گفته است الخواجه در وضعيت جسمی مناسبی به سر میبرد. او در خصوص دليل انتقال اين معترض بحرينی از درمانگاه زندان به بيمارستان نظامی گفت که بيمارستان مجهزتر از درمانگاه است و تاکيد کرد که جان الخواجه در خطر نيست.
مخالفت با برگزاری مسابقات جهانی فرمول ۱ در بحرين از ديگر دلايل تظاهرات معترضان در ماههای اخير است. تا کنون دو بار برگزاری اين مسابقات به دليل ناآرامیهای بحرين به تعويق افتاده است.
دولت بحرين میگويد که در اجرای توصيههای کميته حقيقت ياب بين المللی در خصوص اعتراضهای سال گذشته اين کشور، پيشرفت داشته است.
کميته حقيقت ياب تاکيد کرده است شماری از دستگيرشدگان اعتراضهای سال گذشته بحرين که شمار آنها از ۲هزار نفر تجاوز کرده بود، در نتيجه شکنجه توسط نيروهای امنيتی جان خود را از دست دادهاند.
دولت بحرين اتهام تبعيض مذهبی را نمیپذيرد و اعتراضها را تلاشی از سوی حکومت شيعه ايران برای متزلزل کردن ثبات کشور به شمار میآورد. ايران اما هرگونه دخالت در مسائل داخلی بحرين را رد میکند.
مجروح شدن نیروهای پلیس
سخنگوی وزارت کشور بحرين اعلام کرد، شامگاه دوشنبه ۲۱ فروردين هفت تن از نيروهای پليس اين کشور در اثر انفجار بمبی دست ساز در جريان تظاهرات اعتراض آميزی در يک روستای شيعه نشين، زخمی شدند. اين تظاهرات با خواست آزادی يک فعال بحرينی برگزار شده است که از دو ماه پيش در اعتصاب غذا به سر میبرد.
به گزارش خبرگزاری رويترز، سخنگوی وزارت کشور بحرين خاطرنشان کرده که سه تن از نيروهای زخمی شده، در وضعيت خطرناکی به سر میبرند.
او درباره چگونگی حادثه گفت شماری از معترضان برای کشاندن نيروهای پليس به روستای شيعه نشين العکر، اقدام به پرتاب کروتون مولوتوف به سوی آنها کردند و پس از ورود گشت پليس به روستا، انفجار روی داد.
سخنگوی وزارت کشور بحرين تاکيد کرد: «اين حادثه را عمليات تروريستی به شمار میآوريم.»
عبدالهادی الخواجه که داری تابعيت دوگانه بحرين و دانمارک است به همراه شمار ديگری از فعالان بحرينی در جريان اعتراضات سال گذشته بازداشت شد و به اتهام تلاش برای سرنگونی حکومت پادشاهی بحرين به بس ابد محکوم شده است.
نخست وزير دانمارک روز سه شنبه در يک کنفرانس خبری خواستار آزادی عبدالهادی خواجه شد.
خانم اشميت گفت: بنابر اطلاعاتی که به دست ما رسيده، وضعيت عبدالهادی الخواجه بسيار بحرانی است.
دولت بحرين پيشتر تسليم عبد الهادی الخواجه فعال بحرينی به کشور دانمارک را با وجود خواست دولت اين کشور، نپذيرفته بود. الخواجه که به دليل بحرانی شدن وضعيت جسمیاش در اثر دوماه اعتصاب غذا در زندان به بيمارستان نظامی منتقل شده است.
مناطق مختلف بحرين تقريبا شاهد اعتراضهای روزانه با خواست آزادی الخواجه است. سال گذشته نيروهای امنيتی بحرين با کمک نيروهايی از عربستان سعودی و امارات عربی متحد، به حضور خيابانی معترضان که از اکثريت شيعه مذهب هستند، پايان دادند. در بحرين خانواده آل خلفه که از اقليت سنی مذهب است حکومت میکند.
گروههای حقوق بشری غربی، الخواجه و ۱۳ معترض ديگر را که به دليل نقششان در اعتراضها سال گذشته بحرين زندانی شدهاند، زندانيان سياسی و انديشه به شمار میآوردند و خواستار آزادی آنها هستند.
وکيل مدافع الخواجه گفته است که موکلش به بيمارستان نظامی انتقال داده شده و با تزريق سرم تغذيه میکند.
زينب الخواجه دختر عبد الهادی الخواجه نيز يکشنبه به شبکه خبری سی ان ان گفته که پدرش از مشکلات تنفسی رنج میبرد و با گفتن هر کلمه به سختی نفس میکشد. او همچنين خاطر نشان کرد که نيروهای امنيتی و کارکنان بيمارستان نظامی با پدرش بد رفتاری میکنند.
اما خبرگزاری دولتی بحرين به نقل از ابراهيم حبيب الغيث بازرس کل نيروهای امنيتی اين کشور نقل کرده که گفته است الخواجه در وضعيت جسمی مناسبی به سر میبرد. او در خصوص دليل انتقال اين معترض بحرينی از درمانگاه زندان به بيمارستان نظامی گفت که بيمارستان مجهزتر از درمانگاه است و تاکيد کرد که جان الخواجه در خطر نيست.
مخالفت با برگزاری مسابقات جهانی فرمول ۱ در بحرين از ديگر دلايل تظاهرات معترضان در ماههای اخير است. تا کنون دو بار برگزاری اين مسابقات به دليل ناآرامیهای بحرين به تعويق افتاده است.
دولت بحرين میگويد که در اجرای توصيههای کميته حقيقت ياب بين المللی در خصوص اعتراضهای سال گذشته اين کشور، پيشرفت داشته است.
کميته حقيقت ياب تاکيد کرده است شماری از دستگيرشدگان اعتراضهای سال گذشته بحرين که شمار آنها از ۲هزار نفر تجاوز کرده بود، در نتيجه شکنجه توسط نيروهای امنيتی جان خود را از دست دادهاند.
دولت بحرين اتهام تبعيض مذهبی را نمیپذيرد و اعتراضها را تلاشی از سوی حکومت شيعه ايران برای متزلزل کردن ثبات کشور به شمار میآورد. ايران اما هرگونه دخالت در مسائل داخلی بحرين را رد میکند.
مجروح شدن نیروهای پلیس
سخنگوی وزارت کشور بحرين اعلام کرد، شامگاه دوشنبه ۲۱ فروردين هفت تن از نيروهای پليس اين کشور در اثر انفجار بمبی دست ساز در جريان تظاهرات اعتراض آميزی در يک روستای شيعه نشين، زخمی شدند. اين تظاهرات با خواست آزادی يک فعال بحرينی برگزار شده است که از دو ماه پيش در اعتصاب غذا به سر میبرد.
به گزارش خبرگزاری رويترز، سخنگوی وزارت کشور بحرين خاطرنشان کرده که سه تن از نيروهای زخمی شده، در وضعيت خطرناکی به سر میبرند.
او درباره چگونگی حادثه گفت شماری از معترضان برای کشاندن نيروهای پليس به روستای شيعه نشين العکر، اقدام به پرتاب کروتون مولوتوف به سوی آنها کردند و پس از ورود گشت پليس به روستا، انفجار روی داد.
سخنگوی وزارت کشور بحرين تاکيد کرد: «اين حادثه را عمليات تروريستی به شمار میآوريم.»
«تصمیم ايران برای توليد بمب به عوامل سياسی و فنی گوناگونی بستگی دارد»
«موسسه علوم و امنيت بين المللی» در گزارش تحليلی به قلم دو کارشناس ارشد خود، «ديويد آلبرايت» و «پل برانان»، ارزيابی جديد نهادهای امنيتی آمريکا از برنامه های هسته ای ايران را بررسی کرده و در مواردی آن را مورد انتقاد قرار می دهد.
به گفته کارشناسان اين مرکز پژوهش های راهبردی، نهادهای امنيتی آمريکا در ارزيابی جديد خود فقط روی اين سئوال فنی و غير عمده متمرکز شده اند که آيا حکومت ايران وجهه نظامی برنامه های هسته ای خود را از سرگرفته است يا نه، و سپس به اين نتيجه می رسد که چنين روندی از سرگرفته نشده است. اما اين ارزيابی جديد به اين موضوع اساسی تر نمی پردازد که حکومت ايران از سال ها پيش حرکت به سوی توليد سلاح هسته ای و يا آمادگی برای توليد اين تسليحات را آغاز کرده و اين راهکار جنبه های گوناگونی از فعاليت های هسته ای را در برمی گيرد.
کارشناسان «موسسه علوم و امنيت بين المللی» می افزايند که تصميم حکومت ايران به آغاز روند توليد بمب هسته ای به عوامل سياسی و فنی گوناگونی بستگی دارد. در دور بعدی مذاکرات بين ايران و نمايندگان کشورهای پنج بعلاوه يک، بايد تضمين های مشخص و عملی را در مورد کنار گذاشتن تمام جنبه های فعاليت هسته ای را که می تواند به توليد بمب اتمی منجر شود از ايران دريافت کرد.
اين مرکز پژوهشی در گزارشهای قبلی خود که طی ماههای اخير منتشر کرده است به تفصيل به جنبه های گوناگون برنامه های هسته ای ايران، توانمندی ها و راههای جلوگيری از پيشرفت آن پرداخته که علاقمندان با مراجعه به وب سايت «موسسه علوم و امنيت بين المللی» (ISIS) می توانند متن کامل را مطالعه کنند.
بعد تسليحاتی برنامه های هسته ای ايران
در این گزارش آمده است: از خلال بررسی گزارش نهادهای بين المللی و ارزيابی های نهادهای امنيتی کشورهای غربی می توان به اين نتيجه رسيد که هيچکس در مورد وجود يک ساختار موازی و پنهانی برای برنامه های هسته ای تسليحاتی طی سالهای گذشته در ايران ترديد ندارد. وجود چنين ساختاری به ايران امکان می دهد که سوخت هسته ای مورد نياز برای سلاح هسته ای خود را در مدت زمان کوتاهی توليد کرده و همزمان توانمندی های خود برای توليد اجزاء ديگر مورد نياز برای به کارگير چنين تسليحاتی را توسعه دهد.
گزارش اخير نيويورک تايمز در مورد از سرگيری بعد تسليحاتی
تحلیل فوق می افزاید: روزنامه نيويورک تايمز اخيرا گزارش داد که نهادهای امنيتی آمريکا و آژانس بين المللی انرژی اتمی شواهدی در دست دارند که نشان می دهد برخی از برنامه های تحقيقاتی و آزمايشی ايران که مربوط به وجه تسليحاتی است حتی پس از سال ۲۰۰۳ ادامه پيدا کرده است. اما به گفته مقامات آمريکايی اين اطلاعات آنقدر مهم و تعيين کننده نبوده که براساس آن ارزيابی های امنيتی اين کشور از طبيعت برنامه های هسته ای ايران را تغيير دهد.
کارشناسان «موسسه علوم و امنيت بين المللی» می افزايند که در گزارش آژانس بين المللی انرژی اتمی که در ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ منتشرشد نيز در مورد ادامه برخی از وجوه تسليحاتی در برنامه های هسته ای ايران اظهار ترديد شده بود. براساس تمام اين شواهد می توان گفت که ارزيابی نهادهای امنيتی آمريکا در دوره اخير به نسبت ارزيابی سال ۲۰۰۷ کامل تر و همه جانبه تر به نظر می رسد چون تمام فعاليت های هسته ای ايران را که به طور غيرمستقيم می توانند در جهت مصارف نظامی مورد بهره برداری قرار بگيرند در نظر می گيرد.
توانايی تسليحاتی هسته ای
کارشناسان «موسسه علوم و امنيت بين المللی» ضمن استقبال از جهت گيری مثبت ارزيابی جديد نهادهای امنيتی آمريکا خاطر نشان می کنند که در اين ارزيابی به يک سئوال مهم پاسخ داده نشده و آن اين است که آيا ايران در پی توليد سلاح هسته ای است و آيا توانايی های لازم برای تکميل يک چنين روندی را دارد يا نه. افزايش فعاليت ها و اقدامات ايران در عرصه هايی که مستقيما طبيعت نظامی ندارند ولی در صورت لزوم می توانند برای توليد سلاح هسته ای مورد استفاده قرار بگيرند شايد به معنای از سرگيری بعد نظامی اين فعاليتها نباشد اما به خودی خود نگران کننده است و بايد در سياست گذاريهای مربوط به بحران هسته ای ايران در نظر گرفته شود.
کارشناسان «موسسه علوم و امنيت بين المللی» در نتيجه گيری از گزارش تحليلی خود می نويسند که تازه ترين گزارشهای رسانه ای اين نکته را تاييد می کند که ايران تا قبل از سال ۲۰۰۴ يک برنامه موازی و پنهانی برای توليد سلاح هسته ای را به پيش می برده و پس از يک توقف کوتاه برخی از وجوه اين فعاليت ها را ادامه داده است. بسياری معتقدند که حکومت ايران سالها پيش تصميم استراتژيک خود برای توليد سلاح هسته ای را اتخاذ کرده است و اندک افرادی در مورد تلاش ايران برای تکميل تمام توانايی های لازم و حتی توليد سلاح هسته ای ترديد دارند.
در پایان این گزارش و با توجه به مذاکرات پیش رو با ایران آمده است: «برای اين که مذاکرات با ايران به ثمر برسد حکومت آن کشور بايد به سئوالات بدون پاسخی که از مدتها پيش از سوی آژانس بين المللی انرژی اتمی مطرح شده است پاسخ دهد. ايران بايد به سئوالات و ترديدها در مورد وجود يک بعد موازی و پنهانی از فعاليت های هسته ای تسليحاتی پاسخ داده و به جامعه بين المللی اطمينان و تضمين های لازم را بدهد که حقيقتا در پی توليد سلاح هسته ای نيست.»
به گفته کارشناسان اين مرکز پژوهش های راهبردی، نهادهای امنيتی آمريکا در ارزيابی جديد خود فقط روی اين سئوال فنی و غير عمده متمرکز شده اند که آيا حکومت ايران وجهه نظامی برنامه های هسته ای خود را از سرگرفته است يا نه، و سپس به اين نتيجه می رسد که چنين روندی از سرگرفته نشده است. اما اين ارزيابی جديد به اين موضوع اساسی تر نمی پردازد که حکومت ايران از سال ها پيش حرکت به سوی توليد سلاح هسته ای و يا آمادگی برای توليد اين تسليحات را آغاز کرده و اين راهکار جنبه های گوناگونی از فعاليت های هسته ای را در برمی گيرد.
کارشناسان «موسسه علوم و امنيت بين المللی» می افزايند که تصميم حکومت ايران به آغاز روند توليد بمب هسته ای به عوامل سياسی و فنی گوناگونی بستگی دارد. در دور بعدی مذاکرات بين ايران و نمايندگان کشورهای پنج بعلاوه يک، بايد تضمين های مشخص و عملی را در مورد کنار گذاشتن تمام جنبه های فعاليت هسته ای را که می تواند به توليد بمب اتمی منجر شود از ايران دريافت کرد.
اين مرکز پژوهشی در گزارشهای قبلی خود که طی ماههای اخير منتشر کرده است به تفصيل به جنبه های گوناگون برنامه های هسته ای ايران، توانمندی ها و راههای جلوگيری از پيشرفت آن پرداخته که علاقمندان با مراجعه به وب سايت «موسسه علوم و امنيت بين المللی» (ISIS) می توانند متن کامل را مطالعه کنند.
بعد تسليحاتی برنامه های هسته ای ايران
در این گزارش آمده است: از خلال بررسی گزارش نهادهای بين المللی و ارزيابی های نهادهای امنيتی کشورهای غربی می توان به اين نتيجه رسيد که هيچکس در مورد وجود يک ساختار موازی و پنهانی برای برنامه های هسته ای تسليحاتی طی سالهای گذشته در ايران ترديد ندارد. وجود چنين ساختاری به ايران امکان می دهد که سوخت هسته ای مورد نياز برای سلاح هسته ای خود را در مدت زمان کوتاهی توليد کرده و همزمان توانمندی های خود برای توليد اجزاء ديگر مورد نياز برای به کارگير چنين تسليحاتی را توسعه دهد.
گزارش اخير نيويورک تايمز در مورد از سرگيری بعد تسليحاتی
تحلیل فوق می افزاید: روزنامه نيويورک تايمز اخيرا گزارش داد که نهادهای امنيتی آمريکا و آژانس بين المللی انرژی اتمی شواهدی در دست دارند که نشان می دهد برخی از برنامه های تحقيقاتی و آزمايشی ايران که مربوط به وجه تسليحاتی است حتی پس از سال ۲۰۰۳ ادامه پيدا کرده است. اما به گفته مقامات آمريکايی اين اطلاعات آنقدر مهم و تعيين کننده نبوده که براساس آن ارزيابی های امنيتی اين کشور از طبيعت برنامه های هسته ای ايران را تغيير دهد.
کارشناسان «موسسه علوم و امنيت بين المللی» می افزايند که در گزارش آژانس بين المللی انرژی اتمی که در ماه نوامبر سال ۲۰۱۱ منتشرشد نيز در مورد ادامه برخی از وجوه تسليحاتی در برنامه های هسته ای ايران اظهار ترديد شده بود. براساس تمام اين شواهد می توان گفت که ارزيابی نهادهای امنيتی آمريکا در دوره اخير به نسبت ارزيابی سال ۲۰۰۷ کامل تر و همه جانبه تر به نظر می رسد چون تمام فعاليت های هسته ای ايران را که به طور غيرمستقيم می توانند در جهت مصارف نظامی مورد بهره برداری قرار بگيرند در نظر می گيرد.
توانايی تسليحاتی هسته ای
کارشناسان «موسسه علوم و امنيت بين المللی» ضمن استقبال از جهت گيری مثبت ارزيابی جديد نهادهای امنيتی آمريکا خاطر نشان می کنند که در اين ارزيابی به يک سئوال مهم پاسخ داده نشده و آن اين است که آيا ايران در پی توليد سلاح هسته ای است و آيا توانايی های لازم برای تکميل يک چنين روندی را دارد يا نه. افزايش فعاليت ها و اقدامات ايران در عرصه هايی که مستقيما طبيعت نظامی ندارند ولی در صورت لزوم می توانند برای توليد سلاح هسته ای مورد استفاده قرار بگيرند شايد به معنای از سرگيری بعد نظامی اين فعاليتها نباشد اما به خودی خود نگران کننده است و بايد در سياست گذاريهای مربوط به بحران هسته ای ايران در نظر گرفته شود.
کارشناسان «موسسه علوم و امنيت بين المللی» در نتيجه گيری از گزارش تحليلی خود می نويسند که تازه ترين گزارشهای رسانه ای اين نکته را تاييد می کند که ايران تا قبل از سال ۲۰۰۴ يک برنامه موازی و پنهانی برای توليد سلاح هسته ای را به پيش می برده و پس از يک توقف کوتاه برخی از وجوه اين فعاليت ها را ادامه داده است. بسياری معتقدند که حکومت ايران سالها پيش تصميم استراتژيک خود برای توليد سلاح هسته ای را اتخاذ کرده است و اندک افرادی در مورد تلاش ايران برای تکميل تمام توانايی های لازم و حتی توليد سلاح هسته ای ترديد دارند.
در پایان این گزارش و با توجه به مذاکرات پیش رو با ایران آمده است: «برای اين که مذاکرات با ايران به ثمر برسد حکومت آن کشور بايد به سئوالات بدون پاسخی که از مدتها پيش از سوی آژانس بين المللی انرژی اتمی مطرح شده است پاسخ دهد. ايران بايد به سئوالات و ترديدها در مورد وجود يک بعد موازی و پنهانی از فعاليت های هسته ای تسليحاتی پاسخ داده و به جامعه بين المللی اطمينان و تضمين های لازم را بدهد که حقيقتا در پی توليد سلاح هسته ای نيست.»
رضا پهلوی: اسرائیل ایران را بمباران نکند، به اپوزیسیون کمک کند
رضا پهلوی، فرزند آخرین شاه ایران، در مصاحبهای با يک شبکه تلويزيونی اسرائيلی با تأکيد بر اينکه با حمله نظامی به ايران به سختی مخالف است، از اسرائيل خواست به جای بمباران ايران به اپوزيسيون کمک کند.
گفتوگوی تلويزيونی رضا پهلوی با شبکه ده اسرائيل که يک شبکه خصوصی محسوب میشود، روز دوشنبه ۲۱ فروردين ماه پخش شد.
رضا پهلوی در این مصاحبه گفت «اسرائيل و ديگران می توانند با سرمايهگذاری مالی و فناوری به تحقق خواستههای ملت ايران دست ياری دهند» و ياد آور شد که دو سال پيش (پس از انتخاباتی که بسياری از مردم ايران آن را کودتايی دانستند) ميليون ها ايرانی يک روز به خيابانها ريختند و فرياد زدند چرا جهان به ياری آنها برنمیخيزد؟
آقای پهلوی گفت «ما مردم ايران به عنوان فرزندان کوروش کبير و نيز فرزندان ملکه استر (همسر يهودی خشايارشا) اين گزينه را در برابر شما قرار میدهيم که يا به ما کمک کنيد يا با اقدامات خود خواسته های اين رژيم را به نوعی عملی کنيد؛ حق انتخاب با شماست.»
رضا پهلوی در این مصاحبه در مخالفت با عملی کردن گزينه نظامی در برابر جمهوری اسلامی ايران، گفت «چنين احتمالی تنها در راستای خواستههای حکومت حاکم بر ايران خواهد بود و بهانهای به دست اين حاکمان خودکامه میدهد.»
فرزند شاه سابق ایران افزود در شرايطی که آیتالله خامنهای و ديگر مقامات ايران در اين حکومت، «ديگر هيچ توانی برای پاسخگويی به نارسايی های نظام خود ندارند، حمله به ايران نه تنها يک جنون است بلکه بهترين هديه برای چنين حاکمانی خواهد بود.»
شاهزاده رضا پهلوی گفت: «آيا ديگر کسی در اين دنيا باقی مانده است که چيزی در باره وجود گزينه نظامی در برابر ايران نشنيده باشد؟! اما مگر گزينههای ديگری موجود نيستند؟!»، و افزود «بهترين گزينه و پرتوانترين ارتش، خود ملت ايران در برابر اين حکومت هستند و لذا بايد ايرانيان را تقويت کرد.»
در اين مصاحبه که شامگاه دوشنبه پخش شد، رضا پهلوی با اظهار اينکه «ملت ايران آماده تحقق دموکراسی و برقراری نظام مردمسالاری است و جمهوری اسلامی ايران تنها با زور نيزه و سرکوبگری در قدرت باقی مانده است»، خواهان آن شد که «جامعه جهانی به جای گفتوشنود با حاکميت ايران، به تحقق خواستههای ملت سرکوب شده ايران کمک کند.»
آقای پهلوی گفت: «نيازی نيست که کسی از خارج به ايرانیها اندرز بدهد که چرا دموکراسی خوب است بلکه همه چيز آماده است و ملت ايران مستعد خيزش عليه حکومتی فاشيستی و سرکوبگر است که با زور نيزه صدای ملت را خفه میکند.»
رضا پهلوی، ۵۱ ساله، با خوشبينی نسبت به تحقق خواسته های ملت ايران در برانداختن حکومت کنونی، گفت حتی اگر جهان به ملت ايران کمک نکند، خداوند خود ياریدهنده اين مردم خواهد بود.
در مصاحبهای که حدود هفت دقيقه آن پخش شد و از محل زندگی او در ايالت مريلند آمريکا با خبرنگار دايمی اين شبکه اسرائيلی در ايالات متحده صورت گرفته است، شاهزاده رضا پهلوی هر گونه تلاش جمهوری اسلامی ايران را نيز برای تعامل با جهان رد کرد و آن را ترفند دانست.
رضا پهلوی همواره گفته است که: «جمهوری اسلامی ايران هر از گاهی با ارسال پيامهای مختلف و نشان دادن چراغ سبزهايی به جامعه جهانی، خود را آماده گفت و گو برای حفظ بقای خويش نشان میدهد اما دادن تضمين برای تداوم بقای اين حکومت سرکوبگر، نه تنها به روحيه ملت ايران لطمه میزند بلکه برای طرفهايی که ممکن است وسوسه اين پيام ها شوند، عاقبت خوبی ندارد زيرا ملت ايران اين رفتارها را در حافظه خود ثبت خواهد کرد.»
بنظر می رسد که اشاره رضا پهلوی به برخی نامه نگاری های سال های اخير و پيام رساندن های ميان ايران و غرب، بويژه با آمريکاست.
ناظران می گويند که حکومت ايران همواره در اين پيام ها خواسته است بگويد که حفظ بقای جمهوری اسلامی ايران و عدم دخالت غرب بايد تضمين شود.
رضا پهلوی در مصاحبه با شبکه اسرائيلی گفت «درست است که نظام حاکم بر ايران يک رژيم فاشيستی است ولی آيا براستی جامعه جهانی می خواهد با چنين حکومت هيتلری، طرف مذاکره شود؟!»
آقای پهلوی گفت: «ملت ايران متجاوزگر نبوده و نيست بلکه اين ملت، يک قربانی است؛ ملتی است که در سرزمين خود اسير است و به گروگان چنين حکومتی در آمده و حاکمان ميهن من، تنها اقليتی از روحانيون افراطی هستند که ايران را به اشغال خود گرفتهاند.
شبکه ده تلويزيون اسرائيل در اين گزارش ابراز نظر کرد که هر چند پس از ۳۳ سال مردم ايران ديگر چندان آشنايی با خاندان پهلوی ندارد و شايد آنها را به عنوان حاکمان بعدی خود نيز نخواهد اما ترديدی نيست که اپوزيسيون ايرانی در مخالفت با گزينه نظامی در برابر جمهوری اسلامی ايران، متحد و يکپارچه است و به همين دليل است که آقای پهلوی پيام خود را متوجه اسرائيل میکند.
رضا پهلوی با يادآوری کارزاری که گروهی از اسرائيلیها در فيسبوک ماه گذشته ايجاد کردند و با شعار «ايرانيان ما شما را دوست داريم» با سياستهای دولت خود در حمله نظامی احتمالی به ايران مخالفت کردند، اين اندرز را نيز به اسرائيلیها يادآوری کرد که نبايد ملت ايران را با جمهوری اسلامی ايران يکسان دانست و «همواره بايد حساب مردم ايران را از حساب اين حکومت خودکامه جدا کرد.»
گفتوگوی تلويزيونی رضا پهلوی با شبکه ده اسرائيل که يک شبکه خصوصی محسوب میشود، روز دوشنبه ۲۱ فروردين ماه پخش شد.
رضا پهلوی در این مصاحبه گفت «اسرائيل و ديگران می توانند با سرمايهگذاری مالی و فناوری به تحقق خواستههای ملت ايران دست ياری دهند» و ياد آور شد که دو سال پيش (پس از انتخاباتی که بسياری از مردم ايران آن را کودتايی دانستند) ميليون ها ايرانی يک روز به خيابانها ريختند و فرياد زدند چرا جهان به ياری آنها برنمیخيزد؟
آقای پهلوی گفت «ما مردم ايران به عنوان فرزندان کوروش کبير و نيز فرزندان ملکه استر (همسر يهودی خشايارشا) اين گزينه را در برابر شما قرار میدهيم که يا به ما کمک کنيد يا با اقدامات خود خواسته های اين رژيم را به نوعی عملی کنيد؛ حق انتخاب با شماست.»
رضا پهلوی در این مصاحبه در مخالفت با عملی کردن گزينه نظامی در برابر جمهوری اسلامی ايران، گفت «چنين احتمالی تنها در راستای خواستههای حکومت حاکم بر ايران خواهد بود و بهانهای به دست اين حاکمان خودکامه میدهد.»
فرزند شاه سابق ایران افزود در شرايطی که آیتالله خامنهای و ديگر مقامات ايران در اين حکومت، «ديگر هيچ توانی برای پاسخگويی به نارسايی های نظام خود ندارند، حمله به ايران نه تنها يک جنون است بلکه بهترين هديه برای چنين حاکمانی خواهد بود.»
شاهزاده رضا پهلوی گفت: «آيا ديگر کسی در اين دنيا باقی مانده است که چيزی در باره وجود گزينه نظامی در برابر ايران نشنيده باشد؟! اما مگر گزينههای ديگری موجود نيستند؟!»، و افزود «بهترين گزينه و پرتوانترين ارتش، خود ملت ايران در برابر اين حکومت هستند و لذا بايد ايرانيان را تقويت کرد.»
در اين مصاحبه که شامگاه دوشنبه پخش شد، رضا پهلوی با اظهار اينکه «ملت ايران آماده تحقق دموکراسی و برقراری نظام مردمسالاری است و جمهوری اسلامی ايران تنها با زور نيزه و سرکوبگری در قدرت باقی مانده است»، خواهان آن شد که «جامعه جهانی به جای گفتوشنود با حاکميت ايران، به تحقق خواستههای ملت سرکوب شده ايران کمک کند.»
آقای پهلوی گفت: «نيازی نيست که کسی از خارج به ايرانیها اندرز بدهد که چرا دموکراسی خوب است بلکه همه چيز آماده است و ملت ايران مستعد خيزش عليه حکومتی فاشيستی و سرکوبگر است که با زور نيزه صدای ملت را خفه میکند.»
رضا پهلوی، ۵۱ ساله، با خوشبينی نسبت به تحقق خواسته های ملت ايران در برانداختن حکومت کنونی، گفت حتی اگر جهان به ملت ايران کمک نکند، خداوند خود ياریدهنده اين مردم خواهد بود.
در مصاحبهای که حدود هفت دقيقه آن پخش شد و از محل زندگی او در ايالت مريلند آمريکا با خبرنگار دايمی اين شبکه اسرائيلی در ايالات متحده صورت گرفته است، شاهزاده رضا پهلوی هر گونه تلاش جمهوری اسلامی ايران را نيز برای تعامل با جهان رد کرد و آن را ترفند دانست.
رضا پهلوی همواره گفته است که: «جمهوری اسلامی ايران هر از گاهی با ارسال پيامهای مختلف و نشان دادن چراغ سبزهايی به جامعه جهانی، خود را آماده گفت و گو برای حفظ بقای خويش نشان میدهد اما دادن تضمين برای تداوم بقای اين حکومت سرکوبگر، نه تنها به روحيه ملت ايران لطمه میزند بلکه برای طرفهايی که ممکن است وسوسه اين پيام ها شوند، عاقبت خوبی ندارد زيرا ملت ايران اين رفتارها را در حافظه خود ثبت خواهد کرد.»
بنظر می رسد که اشاره رضا پهلوی به برخی نامه نگاری های سال های اخير و پيام رساندن های ميان ايران و غرب، بويژه با آمريکاست.
ناظران می گويند که حکومت ايران همواره در اين پيام ها خواسته است بگويد که حفظ بقای جمهوری اسلامی ايران و عدم دخالت غرب بايد تضمين شود.
رضا پهلوی در مصاحبه با شبکه اسرائيلی گفت «درست است که نظام حاکم بر ايران يک رژيم فاشيستی است ولی آيا براستی جامعه جهانی می خواهد با چنين حکومت هيتلری، طرف مذاکره شود؟!»
آقای پهلوی گفت: «ملت ايران متجاوزگر نبوده و نيست بلکه اين ملت، يک قربانی است؛ ملتی است که در سرزمين خود اسير است و به گروگان چنين حکومتی در آمده و حاکمان ميهن من، تنها اقليتی از روحانيون افراطی هستند که ايران را به اشغال خود گرفتهاند.
شبکه ده تلويزيون اسرائيل در اين گزارش ابراز نظر کرد که هر چند پس از ۳۳ سال مردم ايران ديگر چندان آشنايی با خاندان پهلوی ندارد و شايد آنها را به عنوان حاکمان بعدی خود نيز نخواهد اما ترديدی نيست که اپوزيسيون ايرانی در مخالفت با گزينه نظامی در برابر جمهوری اسلامی ايران، متحد و يکپارچه است و به همين دليل است که آقای پهلوی پيام خود را متوجه اسرائيل میکند.
رضا پهلوی با يادآوری کارزاری که گروهی از اسرائيلیها در فيسبوک ماه گذشته ايجاد کردند و با شعار «ايرانيان ما شما را دوست داريم» با سياستهای دولت خود در حمله نظامی احتمالی به ايران مخالفت کردند، اين اندرز را نيز به اسرائيلیها يادآوری کرد که نبايد ملت ايران را با جمهوری اسلامی ايران يکسان دانست و «همواره بايد حساب مردم ايران را از حساب اين حکومت خودکامه جدا کرد.»
«جهش ژنتیکی موشهای تهران»
اسماعيل کهرم استاد دانشگاه و متخصص محيط زيست در گفتگو با خبرگزاری ايلنا، میگوید «متاسفانه گربههای شهر تهران از موشها کوچکتر شدهاند و اين مسئله خود زنگ خطری برای سلامتی شهروندان است و نبايد به راحتی از کنار گذشت.»
وی اقدامات شهرداری تهران را برای مهار و کنترل موشها کافی ندانست و افزود «موشهای شهر تهران جهش ژنتیکی داشتهاند.»
ايلنا روز سه شنبه ۲۲ فروردين ماه از قول اين استاد دانشگاه نوشت «اين موشها به دليل مواد شيميايی و اشعههای گوناگون دچار تغيير و تحولات رفتاری و ظاهری شدند که در ساير حيوانات اين تغييرات ميليونها سال طول میکشد.»
وی گفت: «اقدامات شهرداری نتوانسته است آنگونه که بايد و شايد جلوی زاد و ولد موشها را بگيرد.»
اين استاد دانشگاه و فعال محيط زيست با اشاره به اقدامات انجام شده توسط شهرداری تهران، تصريح کرد: «بر فرض که شهرداری اقداماتی از قبيل سمزدايی، گذاشتن تلهموش، انتشار گاز سیاو و... را انجام دهد اما سوال اينجاست که چه قدر اين نهاد در اين زمينه موفق بوده است؟»
سايت رجا نیوز اخيرا نوشت که طبق آمار شهرداری تهران به طور ميانگين سالانه ۱۰ ميليارد تومان برای مبارزه با جانوران موذی در سطح منطقه ۲۲ گانه شهر هزينه می کند اما آنچه در این اقدامها به جا مانده افزايش جمعيت موش های تهران و بزرگ و بزرگ تر شدن جثه آنهاست.
سال گذشته، محمدهادی حيدرزاده، رييس ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهر تهران به خبرگزاری ايرنا گفت: برنامه ای جامع برای مبارزه با جانوران موذی در ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهر تهران تدوين شده که بر اساس آن تمام عوامل در ازدياد جمعيت موش های پايتخت ديده خواهد شد.
وی با بيان اينکه تاکنون مبارزه با جانوران موذی در تهران سممحور بوده است، افزود: «اين درحالی است که بايد تمام عوامل مانند زباله ها، کانون های ايجاد محيط امن برای توسعه موش ها و برخورد فيزيکی ديده شود.»
وی اقدامات شهرداری تهران را برای مهار و کنترل موشها کافی ندانست و افزود «موشهای شهر تهران جهش ژنتیکی داشتهاند.»
ايلنا روز سه شنبه ۲۲ فروردين ماه از قول اين استاد دانشگاه نوشت «اين موشها به دليل مواد شيميايی و اشعههای گوناگون دچار تغيير و تحولات رفتاری و ظاهری شدند که در ساير حيوانات اين تغييرات ميليونها سال طول میکشد.»
وی گفت: «اقدامات شهرداری نتوانسته است آنگونه که بايد و شايد جلوی زاد و ولد موشها را بگيرد.»
اين استاد دانشگاه و فعال محيط زيست با اشاره به اقدامات انجام شده توسط شهرداری تهران، تصريح کرد: «بر فرض که شهرداری اقداماتی از قبيل سمزدايی، گذاشتن تلهموش، انتشار گاز سیاو و... را انجام دهد اما سوال اينجاست که چه قدر اين نهاد در اين زمينه موفق بوده است؟»
سايت رجا نیوز اخيرا نوشت که طبق آمار شهرداری تهران به طور ميانگين سالانه ۱۰ ميليارد تومان برای مبارزه با جانوران موذی در سطح منطقه ۲۲ گانه شهر هزينه می کند اما آنچه در این اقدامها به جا مانده افزايش جمعيت موش های تهران و بزرگ و بزرگ تر شدن جثه آنهاست.
سال گذشته، محمدهادی حيدرزاده، رييس ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهر تهران به خبرگزاری ايرنا گفت: برنامه ای جامع برای مبارزه با جانوران موذی در ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهر تهران تدوين شده که بر اساس آن تمام عوامل در ازدياد جمعيت موش های پايتخت ديده خواهد شد.
وی با بيان اينکه تاکنون مبارزه با جانوران موذی در تهران سممحور بوده است، افزود: «اين درحالی است که بايد تمام عوامل مانند زباله ها، کانون های ايجاد محيط امن برای توسعه موش ها و برخورد فيزيکی ديده شود.»
باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا امروز از ثروتمندان این کشور خواهد خواست تا نسبت به افراد با درآمد متوسط، مالیات بیشتری بپردازند.
سخنرانی امروز آقای اوباما قرار است در فلوریدا ایراد شود و انتظار می رود که او در این سخنرانی از طرحی که به "قاعده بافت" (وارن بافت، میلیاردر آمریکایی) مشهور شده، حمایت کند.طبق این طرح برای افرادی که درآمد آنان در سال به بیش از یک میلیون دلار می رسد نرخ حداقل مالیات وضع می شود.
ستاد انتخاباتی آقای اوباما برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۲ به میت رامنی، کاندیدای احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات حمله کرده است.
دلیل این حمله این است که آقای رامنی برای درآمدی بالغ بر ۲۱ میلیون سال در سال ۲۰۱۰ مالیاتی کمتر از ۱۴ درصد پرداخت کرده است.
نمایندگان دموکرات کنگره آمریکا هفته آینده در باره نرخ جدید مالیاتی به بحث خواهند نشست اما بعید به نظر می رسد رای گیری در این مورد صورت گیرد.
وارن بافت چندی پیش به طور مرتب این انتقاد را مطرح کرده بود که سهم مالیات پرداختی از درآمدش به مراتب کمتر از مالیات منشیاش است.
منابع نظامی در یمن از کشته شدن بیش از یکصد و بیست نفر و زخمی شدن ۴۸ نفر در جریان درگیری در استان آبین در جنوب این کشور خبر داده اند.
به گفته مقامات، درگیری در اطراف شهر لودر که توسط پیکارجویان القاعده محاصره شده ، اتفاق افتاده است.پیکارجویان القاعده پیشتر به یک سربازخانه در جنوب این شهر حمله کرده بودند.
القاعده بخش های وسیعی از این منطقه را در جریان نا آرامی های سیاسی در این کشور که به استعفای علی عبدالله صالح ، رئیس جمهور پس از ۳۳ سال حکومت منجر شد، در اختیار گرفته است.
اداره امنیت ملی افغانستان می گوید چند تلویزیون محلی و یک روزنامه در این کشور از سوی ایران و پاکستان تمویل (حمایت مالی) می شوند.
لطف الله مشعل سخنگوی این اداره می گوید شماری از برنامه های سیاسی این رسانه ها به منظور آنچه که او "مغشوش ساختن افکار عامه" می خواند، تهیه می شوند.آقای مشعل در نشستی با حضور نماینده های رسانه های افغانستان، وزارتهای فرهنگ، امور داخله، خارجه و امنیت ملی گفت، برخی از شهروندان ایرانی و پاکستانی، بدون اینکه دولت افغانستان در جریان باشد، به عنوان برنامه سازان و سیاستگذاران این رسانه ها کار می کنند.
سخنگوی اداره امنیت ملی افغانستان تلویزیون تمدن و تلویزیون نور را به عنوان تلویزیونهایی نام برد که آجندا های مورد قبول دولت ایران را دنبال می کنند.
او گفت: "سوژه ها مربوط تلویزیون تمدن نبوده بلکه از طریق حلقات ایرانی در اختیار شان قرار می گیرد. تلویزیون نور بیشتر کسانی را دعوت می نماید که با حضور نیروهای خارجی و ایجاد پایگاه های نظامی آمریکا در افغانستان مخالفت داشته و نیز دستاوردهای دولت را ناچیز می گیرد."
لطف الله مشعل همچنین از حضور "جاسوسان پاکستانی در تلویزیون پشتو زبان شمشاد سخن گفت: "تلویزیون شمشاد نیز بدون در جریان قرار دادن وزارت خارجه و فرهنگ دوازده نفر از شهروندان خارجی را استخدام کرده است. مدیر مالی و یکی از برنامه سازان مهم، (این) تلویزیون پاکستانی هستند و سوژه پاکستانی می دهند. من هشتاد درصد مطئنم که این دوازده نفر، جاسوس های آی اس آی اند. اگر جاسوس نمی بودند چرا از راه های رسمی نمی آمدند وارد تلویزیون نمی شدند."
به گفته این مقام افغان، حضور شهروندان خارجی در رسانه ها بدون درجریان گذاشتن دولت افغانستان، نشان می دهد که آنها اهداف سیاسی کشورهای خود را دنبال می کنند.
اما مسوولان تلویزیون تمدن و شمشاد، این اظهارات اداره امنیت ملی را بی بنیاد می خوانند و می گویند اگر دولت افغانستان در این زمینه مدرکی دارد، باید آنرا ارائه کند.
محمد رحمتی مسئول تلویزیون تمدن گفت: " آقای مشعل براساس یک سلسله حدس و گمان، این اظهارات را مطرح کرده و سندی را نشان ندادند. ما حرف های ایشان را رد می کنم واقیعت ندارد. ما به زودی نظرات خودرا به صورت رسمی و شفاف اعلام می کنیم و از لحاظ حقوقی هم هر اقدامی را که لازم بیبینیم ، انجام می دهیم".
خپلواک صافی رئیس نشرات شمشاد می گوید: "من به عنوان رئیس نشرات تلویزیون شمشاد، آقای مشعل را به صراحت به چالش می گیرم و از او دعوت می کنم اگر مدرکی در مورد ادعا های که مطرح کرده دارد، بیاید و آن را ثابت کند. در غیر آن همه می دانند که افترا و تهمت است."
خبرگزاری فارس و پرس تی وی مجوز ندارند
گذشته از اتهامات مبنی بر حمایت ایران و پاکستان از رسانه های محلی، آقای مشعل از این هم فراتر رفت و از خبرگزاری فارس و تلویزیون پرس تی وی (شبکه انگلیسی زبان دولتی ایران)، به عنوان رسانه های خارجی نام برد که بدون مجوز قانونی در افغانستان کار می کنند." نفوذ پاکستان در اینجا نظامی است جنگ شان نظامی است. اما برداران ما در جمهوری اسلامی ایران، انتقام دشمنی با آمریکا را از ما می گیرند، مردم ما را تحریک می کند."
مساله منابع مالی رسانه ها پیوسته یک موضوع مبهم بوده است. در ده سال اخیر، حدود ۵۰ تلویزیون، بیش از ۸۰ ایستگاه رادیویی و ده ها نشریه چاپی در سراسر افغانستان به میان آمده، اما هزینه های بیشتر شان از سوی نهادها و کشورهای خارجی تامین می شود.
چندی پیش وزارت فرهنگ افغانستان از کل رسانه های محلی خواست تا منابع مالی خود را مشخص کرده و به گونه کتبی در اختیار این وزارت قرار دهند.
کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل در بحران سوریه از تمام طرفهای درگیر در این کشور خواسته تا فورا و بدون قید و شرط به خشونتها پایان دهند.
آقای عنان که به ترکیه سفر کرده، در یک نشست خبری گفت طرح صلح بین المللی هنوز می تواند به اجرا در بیاید.دبیرکل سابق سازمان ملل افزود گزارشهایی دریافت کرده که نشان می دهد که طبق توافق با دولت سوریه، نیروهای نظامی از برخی مناطق، عقب نشینی کردهاند.
او در عین حال افزود که بر پایه منابعی، این نیروها به مکان های دیگری منتقل شده اند.
فعالان مخالف دولت سوریه می گویند مناطق تحت کنترل مخالفان، تحت حملات شدید نیروهای دولتی قرار دارد.
به گفته آنها، در حملات امروز، بیش از سی نفر کشته شدند.
درخواست روسیه از سوریه
روسیه از دولت سوریه خواسته است طرح پیشنهادی سازمان ملل برای پایان خشونت در سوریه را به شکلی جدیتر به اجرا بگذارد.روز سه شنبه، ۲۲ فروردین (۱۰ آوریل)، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در یک نشست خبری مشترک با ولید معلم، همتای سوری خود در مسکو، بر لزوم پایبندی دولت سوریه به طرح صلح پیشنهادی کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل برای پایان دادن به خشونتها در سوریه، تاکید کرد و افزود: "در ملاقات با همکاران سوری، گفتیم که به اعتقاد ما، اقدامات آنان در اجرای این طرح صلح می توانست فعالانه تر و مصممانه تر باشند."
وزیر خارجه روسیه با اعلام اینکه آقای معلم، پایبندی رهبری سوریه به تمامی تعهدات دولت آن کشور در چارچوب این طرح را مورد تایید قرار داده است، افزود که "اطلاعاتی هم در زمینه اجرای بخش مربوط به نحوه استفاده از واحدهای ارتش و تسلیحات سنگین در مناطق شهری" در اختیار روسیه قرار گرفته است.
احتمالا اظهارات آقای لاوروف به معنی آن است که مقامات سوری اطلاعاتی را در مورد آغاز خروج واحدهای نظامی از مناطق شهری در اختیار روسیه قرار داده اند.
وزیر خارجه روسیه همچنین اعلام کرد که دولت آن کشور برای اعزام ناظرانی به سوریه جهت نظارت بر اجرای آتش بس آماده است و ابراز امیدواری کرد که کشورهای دیگر نیز از این اقدام تبعیت کنند.
بحران سیاسی سوریه از بیش از یک سال پیش با تظاهراتی حاوی درخواست برخی اصلاحات سیاسی و مبارزه با فساد در تشکیلات حکومتی آغاز شد اما با اعزام واحدهای ارتش برای مقابله با تظاهرکنندگان، این حرکت اعتراضی به خشونت گرایید و در ماه های بعد، به مخالفت صریح با ادامه حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری، منجر شد.
با ادامه تشدید و گسترش دامنه برخورد ارتش با تظاهرکنندگان، گروهی از نظامیان با ترک خدمت و اعلام حمایت از معترضان در برابر تهاجم نیروهای دولتی، نهادی را به نام "ارتش آزاد سوریه" تشکیل دادند که در عملیات مسلحانه علیه واحدهای نظامی و امنیتی سوریه شرکت داشته است هر چند منابع دولتی سوریه، این افراد را اعضای گروه های تروریستی وابسته به خارج معرفی کرده اند.
براساس طرح صلح کوفی عنان، قرار است از روز سه شنبه، دولت سوریه نیروهای ارتش و تجهیزات سنگین نظامی را از مناطق مسکونی شهرها خارج سازد و در مقابل، مخالفان مسلح نیز آتش بس را رعایت کنند.
آقای عنان گفته بود که انتظار دارد دولت سوریه، به عنوان طرف قوی تر در این درگیری، در اجرای طرح صلح پیشگام باشد و با خارج کردن نیروهای خود را از مناطق مسکونی، اجرای طرح را آغاز کند اما در روزهای اخیر، دولت سوریه اعلام کرد که تنها به شرطی حاضر است به طرح آقای عنان عمل کند که نیروهای مخالف ضمن تحویل اسلحه خود، در مورد رعایت آتش بس تعهد کتبی بدهند و کشورهای حامی آنها نیز رسما حمایت خود را قطع کنند.
واکنش چین و سفر عنان به ترکیه
در حالیکه کشورهای غربی و شماری از کشورهای عرب حکومت بشار اسد را به "کشتار مردم سوریه" متهم کرده و خواستار کناره گیری او شده اند، دولت های روسیه و چین تا کنون با هر نوع راه حل مبتنی بر"تغییر رژیم" در سوریه مخالفت ورزیده و از مذاکره بین دولت و مخالفان به عنوان تنها شیوه پایان دادن به بحران کنونی حمایت کرده اند.با اینهمه، به نظر می رسد که شروطی که دولت سوریه برای اجرای طرح صلح کوفی عنان مطرح کرده بود و می توانست این طرح را به شکست بکشاند، باعث نگرانی مقامات روسی و چینی شده و سفر ولید معلم به مسکو نیز احتمالا به منظور رفع این نگرانی و تلاش برای حفظ حمایت روسیه صورت گرفته است.
به گفته منابع مخالفان در سوریه، در روزهای اخیر عملیات ارتش علیه مناطق مسکونی در شماری از شهرهای این کشور شدت گرفته و تلفات سنگینی برجای گذاشته و این عملیات در ساعات صبح سه شنبه نیز ادامه داشته است.
در تحول دیگری که به نشانه ای از گسترش دامنه بحران سیاسی سوریه تعبیر شده است، روز گذشته نیروهای سوری یک خبرنگار لبنانی را در مناطق مرزی داخل خاک لبنان به ضرب گلوله کشتند و برای نخستین بار، به سوی اردوگاه پناهندگان سوری در داخل مرز ترکیه نیز تیراندازی کردند که در نتیجه آن چند نفر، از جمله دو کارمند ترک این اردوگاه زخمی شدند.
تیراندازی به سوی اردوگاه پناهندگان سوری خشم مقامات ترکیه را برانگیخت و رجب طیب اردوعان، نخست وزیر ترکیه که به پکن، پایتخت چین سفر کرده، در مصاحبه ای با خبرنگاران این واقعه را "تجاوز مرزی" توصیف کرد و گفت که دولت وی "به اقدامات لازم" در این زمینه دست خواهد زد.
به گفته منابع خبری ترکیه، احمد داووداوغلو، وزیر خارجه ترکیه که آقای اردوغان را در سفر به چین همراهی می کند، به دلیل واقعه مرزی روز دوشنبه، سفر خود را نیمه تمام گذاشته و قرار است به ترکیه باز گردد.
سخنگوی وزارت خارجه چین با ابراز نگرانی از این واقعه مرزی، بار دیگر بر حمایت دولت خود از طرح کوفی عنان تاکید نهاد و از دولت سوریه خواست تا به تعهدات خود در برقراری آتش بس و خروج واحدهای ارتش از مناطق شهری در موعد مقرر - روز سه شنبه - عمل کند.
کوفی عنان امروز سه شنبه برای ملاقات با مقامات ترکیه، و جلب حمایت آنان از طرح صلح خود با وجود ماجرای تیراندازی مرزی روز دوشنبه، وارد آن کشور شد.
سخنگوی آقای عنان گفته است که وی امروز نامه ای را در مورد وضعیت سوریه برای شورای امنیت سازمان ملل ارسال خواهد کرد.
در حالیکه قرار است اجرای طرح صلح آقای عنان با برقراری آتش بس در روز سه شنبه آغاز شود، هنوز گزارش مستقلی از نحوه عملی شدن این طرح انتشار نیافته اما صبح روز سه شنبه، برخی منابع وابسته به مخالفان دولت سوریه گفتند که نشانه ای حاکی از پایان عملیات واحدهای ارتش و خروج آنان از مناطق شهری دیده نمی شود.
براساس برخی گزارش ها، نیروهای دولتی همچنان به گلوله باران و آتشباری به سوی مناطق شهری در نقاط مختلف این کشور ادامه می دهند و هلی کوپترهای نظامی پناهجویانی را که عازم مرز ترکیه بوده اند به رگبار مسلسل می بندند.
دولت سوریه فعالیت خبرنگاران خارجی و رسانه های مستقل را ممنوع کرده و در نتیجه، تایید مستقل گزارش های مربوط به تحولات این کشور امکانپذیر نیست.
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران گفته است که تصمیم دولت مبنی بر این که نیروهای قراردادی شرکتی دستگاه های دولتی، وابسته به خود دستگاه ها شوند، "عمومیت دارد".
آقای احمدی نژاد امروز سه شنبه ۲۳ فروردین (۱۰ آوریل) در سفر استانی خود به استان هرمزگان در بندرعباس گفت: "همه کسانی که از طریق شرکت های خدماتی در دستگاه های دولتی مشغول ارائه خدمت هستند مشمول این مصوبه دولت می شوند."او گفت: "هر روزی که در اجرای این تصمیم تعلل شود در واقع بی عدالتی و تضییع حقوق کارگران است."
منتقدان دولت می گویند که این تصمیم خلاف سیاست های خصوصی سازی و کوچک شدن دولت است که از مهمترین بخش های آن "واگذاری موسسات عمومی دولتی به بخش خصوصی" است.
علی مزروعی، نماینده پیشین مجلس ایران در این باره به بیبیسی فارسی گفت که این تصمیم بار مالی دولت را افزایش می دهد و دقیقا برخلاف روندی است که برای کاهش هزینه های دولت از سال ها پیش آغاز شده بود.
آقای مزروعی گفت که آقای احمدی نژاد در تبلیغات انتخاباتی خود در سال ۱۳۸۴ نیز وعده استخدام دولتی کارکنان قراردادی شرکت های خدماتی را داده بود که همان زمان باعث تعجب بسیاری شد، اما هنوز نتوانسته به این وعده عمل کند "چون استخدام دولتی نیازمند مجوز و منابع مالی است".
آقای مزروعی گفت: "در قوانین بودجه سنواتی پیش بینی می شود که دولت تا چه اندازه می تواند استخدام کند و چقدر بودجه و منابع مالی برای این استخدام ها در اختیار دارد، چون اگر دولت بخواهد راسا تصمیمی بگیرد که بار مالی داشته باشد، باید منابع مالی آن در لایحه بودجه مشخص شده باشد و اگر بخواهد خلاف قانون عمل کند، وظیفه مجلس است که دولت را مورد سئوال قرار دهد."
این در حالی است که در روزهای اخیر کارگران در بعضی از شهرهای ایران در اعتراض به مسائلی چون بی کار شدن، عدم دریافت مطالبات قانونی، افزایش نیافتن دستمزدها و تمدید نشدن قرارداد کارگران قراردادی مقابل کارخانه ها و در تهران مقابل ساختمان ریاست جمهوری و وزارت کار تجمع کرده اند.
از جمله این اعتراضات می توان به تجمع ۸۰۰ نفر از کارگران کارخانه صنایع فلزی ایران در مقابل ساختمان ریاست جمهوری اشاره کرد که به گفته این کارگران مدیریت کارخانه از پرداخت عیدی، سنوات و سایر مطالبات قانون آنها سرباز زده است.
یکی از این کارگران به خبرگزاری کار ایران، ایلنا گفته است که کارگران این کارخانه که اغلب قراردادی هستند در مجموع هشت ماه حقوق و بیمه طلبکارند که این رقم برای هر کارگر حدود ۴ میلیون تومان است.
در خبری دیگر که این خبرگزاری منتشر کرده، آمده است که کارگران فصلی کشت و صنعت کارون شوشتر در استان خوزستان در اعتراض به عدم محاسبه سنوات بیمه ای و افزایش نیافتن دستمزد خود در سال های گذشته، دست از کار کشیده و در مقابل در ورودی کارخانه تجمع کرده اند.
همچنین در روزهای گذشته گزارش هایی از اعتراضات ۶۵۰ کارگر اخراج شده از کارخانه شهاب خودرو، بیکار شدن ۱۵۰ کارگر کارخانه نوید منگنز، عدم تبدیل قرارداد ۶۵۰ کارگر شهرداری رشت به قرارداد مستقیم و عدم پرداخت مطالبات چایکاران از سوی دولت منتشر شده است.
با توجه به نزدیک شدن روز جهانی کارگر (۱۱ اردیبهشت) کارگران خواهان برگزاری راهپیمایی شده اند که گفته می شود صدور مجوز برای برگزاری آن با موانعی همراه بوده است.
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است که وزارت کشور باید برای برگزاری راهپیمایی در روز کارگر مجوز صادر کند.
او گفت: "باید اقشار مختلف بتوانند به بیان مطالبات خود پرداخته تا نشاط سیاسی و اجتماعی در جامعه حاکم شود."
هنوز دولت هیچ واکنش رسمی به اعتراضات کارگری در روزهای اخیر نشان نداده است.
مطالبات کارگری در روزهای اخیر در حالی افرایش یافته است که عبدالرضا شیخ الاسلامی، وزیر کار ایران در آستانه استیضاح قرار گرفته، اما در رابطه با موضوعی که ارتباط چندانی با وضعیت کارگران ایران ندارد.
محور طرح استیضاح وزیر کار انتصاب سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران به مدیرعاملی صندوق تامین اجتماعی است.
ماه گذشته سعید مرتضوی که به گفته طراحان استیضاح وزیر کار، پرونده اش در خصوص رخدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ همچنان مفتوح است، به مدیرعاملی صندوق تامین اجتماعی منصوب شد.
استیضاح کنندگان گفته اند که در صورتی که آقای مرتضوی از سمت جدید خود استعفا دهد، استیضاح وزیر کار مطرح نخواهد شد.
روانپزشکان منصوب شده توسط دادگاه در نروژ گفتهاند که مردی که در دو حمله در سال گذشته میلادی ۷۷ نفر را کشت، عاقل است.
آندرس برویک به ارتکاب این کشتارها اعتراف کرده است.پیشتر، گروهی از متخصصان پس از معاینه این فرد، در گزارشی او را روانپریش خوانده و گفته بودند به اسکیزوفرنی پارانوئید مبتلاست.
در گزارش گروه اول متخصصان گفته شده بود که آندرس برویک هنگام ارتکاب حملات مسلحانه سال گذشته، در شرایط بحرانی روانی قرار داشت.
محاکمه آقای برویک از هفته آینده آغاز می شود و دادگاه باید گزارشهای دو گروه روانپزشک را در تصمیم گیری پیرامون این پرونده مدنظر قرار دهد.
در صورتی که متهم دارای صلاحیت روانی شناخته شود، به مجازات زندان محکوم خواهد شد و در غیر اینصورت، به یک مرکز روانی انتقال خواهد یافت.
بسیاری از خویشان و بازماندگان قربانیان حملات سال پیش بر این باورند که عامل این کشتارها جنون ندارد و عاقل است.
حملات نروژ که شامل انفجار بمب در مرکز اسلو و تیراندازی به شرکت کنندگان در اردوی نوجوانان طرفدار حزب حاکم در جزیره اوتوئیا در خارج از پایتخت نروژ بود، ۷۷ کشته و دهها زخمی برجای گذاشت.
آندرس برویک بعد از این اقدام گفت که از عمل خود پشیمان نیست و بر این باور است که شصت سال دیگر، مردم انگیزه این کار او را درک خواهند کرد.
برویک اقرار کرده است که به این حملهها دست زده، اما خود را از اتهاماتی که علیه او مطرح شده، مبرا دانسته است.
آقای بریویک بر اساس قوانین جنایی نروژ با اتهام اقدام به اعمال تروریستی مواجه است.
اتهامات او شامل تلاش برای بیثبات کردن نهادهای حیاتی جامعه، از جمله دولت و همین طور ایجاد رعب و وحشت در جامعه است.
آقای برویک گفته است که می خواسته نروژ و اروپا را از تبدیل شدن به "مستعمره مسلمانان" نجات دهد.
حاشیه های دو فیلم "زندگی خصوصی" و "گشت ارشاد" که از زمان اکران نخست آنها در جشنواره پیشین فجر آغاز شده بود، کماکان ادامه دارد.
این دو فیلم که - به زعم انصار حزب الله- به دلیل "رونمایی از روابط بیپرده جنسی " و " حمله مستقیم به مقدسات و نهادهای نظارتی و انتظامی جمهوری اسلامی" باعث "ننگ وزارت ارشاد" هستند عکس العمل های بسیاری در طیف تندرو مذهبی و بخشی از روحانیون برانگیختند.انصار حزب الله در بیانیه ای ضمن اشاره به "تماسهای متعددی " که برای جلوگیری اکران این فیلمها از سوی "مردم" با هفته نامه یالثارات، ارگان رسمی این گروه برقرار شده بود و همینطور بی نتیجه ماندن رایزنی های خود با کمیسیون فرهنگی مجلس، نامه ای به محسنی اژه ای دادستان کل کشور نوشت و در آن خواستار توقیف این دو فیلم تا تشکیل دادگاه صالحه برای رسیدگی به موضوع شد و در همان نامه اعلام کرد در مقابل وزارت ارشاد تجمعی اعتراضی برگزار خواهد کرد. "احمد خاتمی" امام جماعت تهران و برخی از سایر ائمه جماعت در شهرستانها نیز این فیلم ها را "مستهجن" خواندند.
محمدحسین فرحبخش کارگردان 'زندگی خصوصی' در عکس العمل به موجی که تجمع انصار و اعتراض چند امام جمعه بر علیه فیلمش ایجاد کرد، در نامه ای سرگشاده که با شهادتین آغاز می شد خطاب به احمد خاتمی گفت که اظهار نظر در مورد این فیلم در شان و حوزه وظایف ائمه جماعات نیست و افزود او را بابت "مستهجن" خواندن فیلمی که ندیده است "حلال" نخواهد کرد.
سعید سهیلی، کارگردان گشت ارشاد نیز ضمن اشاره به سابقه روشن خود طی انقلاب و جنگ ایران و عراق اعلام کرد انصار را در جایگاهی نمی بیند که در چنین مسائلی دخالت کنند و افزود احتمالا انصار حزب الله به این دلیل عصبانی اند که در واقع در فیلمش "متحجرین و ریاکارانی" مانند آنها را به تصویر کشیده است. اما در نهایت و علیرغم مقاومت ها، مجموعه عوامل دست به دست هم دادند تا نمایش این دو فیلم ابتدا در بسیاری از سینماهای کشور محدود شده و سپس "زندگی خصوصی" کلا توقیف شود.
در این میان آن چه کارگردانان هر دو فیلم بر آن تاکید می کنند عدم تضاد دیدگاه ها و فیلمشان با ارزش های حاکمیت و مهم تر از آن لزوم تن دادن معترضان به قانون است.
محمدحسین فرحبخش در نامه اش خطاب به احمد خاتمی ضمن یادآوری سخنان رهبر ایران مبنی بر اینکه "در جمهوری اسلامی محور قانون است و همه باید با رعایت اخلاق اسلامی، قانون را مراعات کنند." می نویسد: ... چرا خود شما فراتر از قانون و مقررات آب به آسیاب کسانی می ریزید که میخواهند جلوی نمایش فیلمی را بگیرند که از دهها فیلتر نظارتی عبور کرده، توسط متخصصین متدین و امین نظام بازبینی شده و از مراجع قانونی و رسمی مجوز نمایش عمومی دریافت کرده؟"
سعید سهیلی نیز در بخشی از نامه اش به مردم ایران، خطاب به "همرزمان شهیدش" نوشت خوشحال است که آنها را "در این دنیای بی قانون نمی بیند" و در جایی دیگر "چماق به دست گرفتن، تجمع کردن و فریاد زدن" را عملی "بی خردانه" خواند که "تاریخ مصرفش مال همان دهه شصت بوده است."
اشاره سهیلی به دهه شصت یادآور برخوردهای فرا قانونی است که پس از انقلاب با هر اثری که گمان می رفت سازگار با ارزش های اسلامی - انقلابی نیست صورت می گرفت، برخوردهایی که در دوران وزارت سیدمحمد خاتمی و همینطور بعدها در دولت او و تصدی عطا الله مهاجرانی در وزارت ارشاد به اوج خود رسید. این اعتراضات که از جانب خود معترضان "مردمی" و از جانب طرف مقابل، منسوب به گروه های فشار متصل به بخش هایی از حکومت معرفی می شدند آن بخشی از محصولات فرهنگی را نشانه می گرفتند که در پناه شعار "تساهل و تسامح فرهنگی" دولت اصلاحات از تیغ سانسور جان به در برده بودند تا به مرحله عرضه به جامعه برسند.
این محصولات در هنگام عرضه/ اجرا با گروهی مواجه می شدند که معتقد بودند کم کاری دولت و سایر نهادهای قانونی در حفظ ارزش های اسلامی را باید با اعمال فشار از طریق تظاهرات خیابانی، ائمه جمعه و رسانه های خود جبران کنند.
جنجال آدم برفی و 'رضا مارمولک'
یکی از مهم ترین و نخستین قربانیان این رویه در سینما ، فیلم "آدم برفی" ساخته داوود میرباقری بود. در این کمدی اجتماعی که فیلمنامه آن به گفته کاگردان بر مبنای نمایش های روحوضی ایرانی نوشته شده بود، اکبر عبدی به لباس یک زن در می آمد تا ضمن ازدواج با یک آمریکایی، ویزای آمریکا دریافت کند. فیلم تا مدتها در توقیف ماند و پس از رفع توقیف و اکرانش در سال ١٣٧٧ و در دوران تصدی عطا الله مهاجرانی بر وزارت ارشاد جنجال آفرید، گروهی به سینماهای نمایش دهنده فیلم حمله بردند و مردم را مورد ضرب و شتم قرار دادند.بسیاری مسعود ده نمکی - کارگردان سه گانه اخراجی ها - را یکی از دست اندر کاران اصلی حمله به سینماهای نمایش دهنده آدم برفی قلمداد کردند، اما او همواره از پاسخ به این سوال که آیا واقعا نقشی در آن قائله داشته یا خیر طفره رفته، از جمله در یکی از نشست های مطبوعاتی "اخراجی های ٣" ، با بیان اینکه "زمان برای بیان برخی از مسائل مناسب نیست" ، ملاک را "حال" افراد خواند، نه گذشته شان.
داوود میرباقری تمام تلاش خود را کرد که در آن ایام از جنجال ها دور بماند، اما مدتها بعد در مصاحبه ای ضمن گلایه از عدم اعتماد به سینماگران گفت: من که نباید هر روز خودم را ثابت کنم... یک بار، دو بار، ده بار... دیگر نباید بعد از هر فیلم که میسازم بیایم بگویم آقا به خدا من مسلمانم، به خدا دلم برای این مفاهیم میتپد... چقدر این را جار بزنم؟! او موفق شد در آن دوران، فتوای مراجع مبنی بر عدم اشکال شرعی زن پوشی بازیگر نقش اولش را اخذ کند، در نتیجه فیلم روی پرده ماند و به فروش قابل توجهی نیز دست یافت.
مارمولک، فیلم دیگری بود که به علت به تصویر کشیدن یک دزد که به لباس روحانیت در می آید سر و صدای زیادی به پا کرد و محتوای آن ضد اسلامی و توهین به روحانیون تلقی شد.
به گفته منوچهر محمدی، تهیه کننده فیلم تمامی مقدمات طی و همه مجوزهای لازم کسب شده بود و تا هفته دوم نمایش فیلم مارمولک همه چیز عادى بود اما با توقیف قضایی فیلم و مصادره کپی هاى آن در مشهد و به دنبال آن ربودن دوکپی فیلم از سینماهاى رشت ناگهان همه چیز عوض شد. محمدی از جمله به واکنش آیت الله جنتی به این فیلم اشاره کرد: این بزرگوار قبل ازتماشاى فیلم آن را موهن توصیف کردند، اما پس از دیدن آن اعلام کردند که این فیلم "نه تنها اشکال فنی ندارد ،بلکه نکات مثبت هم دارد." گفتیم که اعلام کنید اما می گویند، صلاح نیست.
فیلم در تهران مدت کوتاهی روی پرده ماند - هرچند در همان مدت کوتاه فروش قابل توجهی داشت - و در بسیاری از شهرستان ها اکرانش در همان آغاز متوقف شد، به عنوان نمونه در شهرستان ارومیه، قاضی دادگاه انقلاب در حکمی فیلم را "متضمن اهانت به مقدسات و موجب نارضایتی مومنان، متدینان و مسئولان شهر " خواند و خواستار توقف نمایش آن در کل استان شده و در تبریز تصویر بزرگ مربوط به فیلم از سر در سینما ربوده و در مقابل اداره ارشاد به آتش کشیده شد.
یالثارات به نقل از آیت الله مجتهدی تهرانی نوشت: چنانچه تا یک هفته دیگر جلوی نمایش فیلم گرفته نشود و با عوامل آن برخورد نشود، حکم شرعی کسانی که مجوز فیلم را صادر کردند خواهم داد."
در نهایت به دلیل "شرایط موجود" تهیه کننده ناچار شد به پایین آمدن زودتر از موعد فیلم از روی پرده رضایت بدهد، هرچند مدتی بعد این فیلم از تلویزیون نمایش داده شد بی آنکه اعتراضی را برانگیزد.
هدا گابلر و ترویج چند شوهری
اما ماجرای لغو مجوز محصولات فرهنگی که پیش تر از هفت خوان نظارتی وزرات ارشاد گذشته اند، محدود به سینما و دوران اصلاحات نمی شود. از قضا در بیانیه ای که حاوی ضرب الاجل ٤٨ ساعته انصار حزب الله به وزارت ارشاد برای جمع کردن نسخه های "زندگی خصوصی" و "گشت ارشاد" از سینماها بود، یادی نیز شده بود از "هدا گابلر"، نمایشنامه ای به قلم "هنریک ایبسن" که به کارگردانی وحید رهبانی در دی ماه ٨٩ روی صحنه رفت اما چند روز بعد به سبب اعتراضات نه تنها اجرای آن متوقف شد، بلکه برای کارگردان و عوامل آن نیز پرونده قضایی تشکیل شد.علیرغم اینکه این نمایشنامه تمامی بازبینی های معمول را پشت سرگذاشته بود و در جشنواره تاتر فجر نیز به نمایش در آمده بود، تنها چند روز پس از روی صحنه رفتن آن خبرگزاری فارس آن را مروج " اباحهگری، ابتذال، عادیسازی چندشوهری، اختلاط زن و مرد و استفاده از نمادهای یک فرقه انحرافی، بردگی جنسی و ... " خواند و دفاع محمد حسینی ، وزیر ارشاد که حساسیت ها را ناشی از اغراق برخی می دانست و اعلام اینکه "هدا گابلر مشکل اخلاقی ندارد" چاره ساز نشد و نه تنها کارگردان این تاتر به ارتباط با اپوزیسیون خارج از کشور متهم شد، بلکه به سبب آن کیهان، ایبسن را نیز نمایشنامه نویسی با "تفکرات انحرافی" خواند که به همین دلیل نمایش هایش " حتی در مونیخ، برلین، استکهلم، گوتنبرگ، کپنهاگ و لندن با اعتراضات گسترده مردم و مطبوعات در نهایت با شکست مواجه شده" اند و خود آقای وزیر نیز از ٨ نماینده مجلس بابت روی صحنه رفتن این تاتر" مبتذل و ضد اسلامی" تذکر گرفت.
'خاطره دلبرکان غمگین من'، کتاب ممنوعه مارکز
متاخرترین نمونه، "خاطره روسپیان غمگین من" نوشته گابریل گارسیا مارکز بود که در ترجمه کاوه میرعباسی نام آن به "خاطره دلبرکان غمگین من" تغییر یافت و علیرغم سیاست های سخت گیرانه ارشاد، به گفته مترجمش بدون سانسور روانه بازار شد.
کتاب ماجرای روزنامه نگاری است که می خواهد سالگرد ٩٠ سالگی اش را با هم خوابگی با یک روسپی باکره و نوجوان جشن بگیرد. سایت تابناک انتشار کتاب را "رسوایی جدید وزارت ارشاد" خواند و به دنبال موج ایجاد شده بر علیه کتاب، محمدحسین صفار هرندی، وزیر ارشاد وقت نیز به محتوای این کتاب لقب "قبیح" و "غیر اخلاقی " داد و از برکناری مسئولی حرف زد که در به چاپ رسیدن این کتاب مقصر بود و به علاوه اعلام کرد ناشر آن، انتشارات نیلوفر نیز باید پاسخگو باشد. در نتیجه این اقدامات چاپ دوم کتاب متوقف و کتاب توقیف شد، هرچند نسخه های افست و اینترنتی آن به سرعت در دسترس قرار گرفت و مخاطبان زیادی یافت.
چنان که پیداست سنت اعمال نفوذ و نظرِ گروه هایی خارج از وزارت ارشاد اسلامی در محدوده تصمیم گیری این وزارت خانه سابقه ای طولانی دارد و بر اساس شواهد معمولا این وزارت خانه در نهایت از در پذیرش و تسلیم در می آید؛ در نتیجه عجیب نیست که این بار هم علیرغم اخطار شورای ارزشیابی به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها و اعلام اینکه: هرگونه تغییر و جابجایی در اکران فیلمها در سطح استانها میبایست با نظارت سازمان سینمایی کشور صورت پذیرد و اینگونه نیست که با تصمیم شخصی، بتوان جلوی اکران آثار را گرفت، اکران این دو فیلم در بسیاری از شهرستانها محدود شده و فیلم "زندگی خصوصی" در تهران از روی پرده ها پایین کشیده شده است، اقدامی که بی تردید به ضرر اقتصادی هنگفت تهیه کننده آن خواهد انجامید.
بی میلی به سرمایه گذاری در عرصه فرهنگ و به طور خاص سینما، بحرانی است که از مدتها پیش جامعه هنری ایران با آن دست به گریبان است و انتظار می رود اعمال این استانداردهای چند گانه از گرایش به سرمایه گذاری در این عرصه ناامن بیش از پیش کم کند و به تحلیل رفتن بیشتر سینمای رنجور ایران بیانجامد.
کردهای سوریه؛ مشکلات دیروز، چالشهای آینده
*سامان رسولپور روزنامه نگار مقیم سوئد استاعضای «انجمن ملی کردهای سوریه» در آخرین نشست مخالفان دولت سوریه که در استانبول برگزار شد، جلسه را به نشانه اعتراض ترک کردند. آنها دلیل خروج خود از این نشست را «به رسمیت شناخته نشدن حقوق کردها و اقلیت های مذهبی» از سوی مخالفان عنوان کرده اند. چند روز بعد، نشست مهم دیگری تحت عنوان «نشست دوستان سوریه» در استانبول برگزار شد. در این کنفرانس هم نمایندگان کردها حضوری نداشتند و «مساله کرد در سوریه» به شکل مستقل به بحث گذاشته نشد.
گفته می شود «شورای ملی سوریه» در کنفرانس اخیر استانبول توانست خود را به عنوان «تنها» نماینده مشروع مردم سوریه به کشورهای حامی تغییرات سیاسی در سوریه معرفی بکند.
این دو موضوع و موضع کردها در قبال تحولات سوریه، در چند ماه گذشته از سرفصل های مهم مرتبط با تحولات سوریه بوده است. اهمیت حضور کردهای سوریه در اعتراضات چیست؟ مشکلات دیروز، نگرانی های امروز و چالش های آینده آنها کدامها هستند؟
*موقعیت کردهای سوریه بعد از جنگ جهانی اول
بدنبال جنگ جهانی اول، و شکست امپراطوری عثمانی، موضوع قرارداد «سایکس پیکو» به میان آمد. این قرارداد توافقی بود بین سه قدرت انگلیس، روسیه و فرانسه و موضوع آن تجزیه و تقسیم امپراطوری عثمانی بود. در این میان سوریه در سال ۱۹۲۰ تحت قیومیت فرانسه قرار گرفت.
در آن دوره سیاست فرانسه این بود که مانع از گسترش ملی گرایی عرب در سوریه بشود. تدبیر فرانسه این بود که در مقاطعی یک سیستم غیرمتمرکز را گسترش دهد و قدرت را در بین گروه های مختلف تقسیم کند. بخشی از کردها موافق این سیاست بودند. از سوی دیگر ناسیونالیست های عرب هم موافق گسترش یک مدل غیرمتمرکز نبودند. به همین دلیل سیاست فرانسه در سوریه تابعی بود از فشارهایی که با آن روبرو می شد و مقاومت هایی که با آن مواجه می گردید. به این معنا که در دوره ای سیاست فرانسه، پیشبرد یک مدل غیرمتمرکز بود و در دوره ای دیگر، دادن اختیارات بیشتر به ناسیونالیست های عرب. می توان گفت که گرایش بخشی از کردهای سوریه به یک مدل غیرمتمرکز از همان زمان شروع شده بود.
بعد از استقلال سوریه در سال ۱۹۴۶ ناسیونالیسم عرب، هم در سوریه و هم در بسیاری از کشورهای جهان عرب رو به رشد بود. در آن سالها مرتبا در سوریه کودتا صورت می گرفت. تمامی کسانی که روی کار می آمدند تلاش می کردند بر «عربی بودن» هویت مردم سوریه تاکید کنند. در عین حال جابجایی قدرت در سوریه در بیشتر موارد فشارها علیه کردها را که یک اقلیت نژادی و قومی بودند افزایش می داد.
بعد از جنگ سوئز در سال۱۹۵۵ و گسترش بیش از پیش ناسیونالیسم عرب در منطقه، دو کشور مصر و سوریه متحد شدند و جمهوری متحد عربی را تشکیل دادند و جمال عبدالناصر کنترل سیاست و اقتصاد هر دو کشور را به دست گرفت. او عملیات گسترده ای را علیه کردها آغاز کرد. زبان، موسیقی و فرهنگ کردها ممنوع شد و هویت فرهنگی و ملی آنان به شدت مورد حمله قرار گرفت. توجیه این حملات این بود که از دید ناسیونالیست های عرب، کردها «تجزیه طلب و متصل به اسراییل» هستند.
در ۲۳ آگوست ۱۹۶۲ دولت تصمیم گرفت به شکل غیرمنتظره ای در استان حسکه واقع در شمال سوریه آمارگیری انجام دهد. به نظر می رسید دولت سوریه نگران افزایش جمعیت کردهاست. سوری ها می خواستند شمار کردهایی که تابعیت سوری دارند و کردهایی که این تابعیت را ندارند را مشخص کنند. بسیاری از کردهایی که حتی تابعیت سوری داشتند در این آمارگیری شرکت نکردند. در نهایت تنها در عرض یک روز ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار کرد از داشتن تابعیت سوری محروم شدند.
کردها در دوره اسد پدر و پسر
بعد از اینکه حافظ اسد قدرت را به دست گرفت، در سال ۱۹۷۳ قانون اساسی جدید سوریه تدوین شد. برطبق این قانون، «سوریه کشور اعراب» بود. علاوه بر این، ادعا می شد که سوریه کشوری دموکراتیک است که در آن اصول برابری و آزادی بیان رعایت خواهد شد. اما اصلی ترین توجیه دولت برای عدم اجرای این اصول برقراری «حالت فوق العاده» در سوریه بود. «حالت فوق العاده» در سال ۱۹۶۲ اعلام شده بود و بعدها هم تمدید شد. این قانون اختیارات نامحدودی به رییس جمهوری می دهد تا امورات سیاسی و زندگی شهروندان را تحت کنترل کامل بگیرد. علاوه بر اینها دو اصل ۳۰۷ و ۳۰۸ قانون مجازات در سوریه که مربوط است به ممنوعیت «تحریک تعصب نژادی» و ممنوعیت عضویت در گروه هایی که این تعصب را دامن می زنند، مهمترین اصولی هستند که بر طبق آنها فعالان کرد را سرکوب می کنند.
در دوره ای که حافظ اسد برسرکار بود، اتفاق مهمی در ارتباط با کردها رخ داد: حافظ اسد روابط گرمی با احزاب کرد ترکیه و عراق برقرار کرد. در سالهای دهه ۱۹۸۰ عبدالله اوجالان و حزب کارگران کردستان ترکیه، اجازه یافتند تا در دره بقاع و دمشق مستقر شوند و از آنجا به عنوان پشت جبهه جنگ با ترکیه استفاده کنند. علاوه بر حزب کارگران کردستان، بعدها دو حزب کردعراقی یعنی اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان عراق نیز اجازه یافتند تا در دمشق و قامیشلی دفاتری را راه اندازی کنند. انگیزه حکومت سوریه از پناه دادن به احزاب کرد ترکیه و عراق چه بود؟ و این سیاست چه تبعاتی داشت؟
یکی از اختلاقات تاریخی ترکیه و سوریه موضوع تقسیم آب فرات بوده است. آبی که سوریه به شدت به آن نیازمند است. ترکیه به دلیل اینکه موقعیت بهتر و سهم بیشتری از آب فرات داشته، همواره با اعتراض سوریه مواجه می شد. در واقع اصلی ترین دلیل پناه دادن به حزب کارگران کردستان، از سوی رژیم سوریه، موضوع آب بود. به این معنا که حکومت سوریه تلاش می کرد تا حضور پ ک ک را به عنوان کاردی علیه ترکیه بکار بگیرد تا در این میان قدرت چانه زنی سوریه در خصوص نحوه تقسیم آب فرات بیشتر شود. این سیاست تا سال ۱۹۹۸ از سوی سوریه دنبال شد. در این مدت تعداد زیادی از جوانان کرد سوریه به صفوف حزب کارگران کردستان ملحق شدند. حضور کردهای سوریه در صفوف پ ک ک به حدی پررنگ بود که تعدادی از آنها از جمله «باهوز اردال» و «نورالدین صوفی» بعدها حتی هدایت شاخه نظامی پ ک ک را هم به عهده گرفتند.
در سال ۱۹۹۸ کاسه صبر ترکیه لبریز شد و روابط ترکیه و سوریه به شکل بی سابقه ای به تیرگی گرایید. ترکیه حتی نیروهای نظامی اش را در مرز مستقر کرد و تهدید به برخورد نظامی با سوریه کرد. و به این ترتیب حکومت سوریه تصمیم گرفت عبدالله اوجالان را از خاک خود اخراج نماید.
این تصمیم دولت سوریه، آغازی بود بر بهبود روابط بین دو کشور. بعد از اخراج اوجالان، بین ترکیه و سوریه «موافقت نامه آدانا» امضا شد. براساس این موافقت نامه، سوریه متعهد شد که از حزب کارگران کردستان حمایت نکند و اجازه فعالیت به اعضای این حزب ندهد. بعدها همکاریهای بین این دو کشور به حدی رسید که دولت سوریه تعدادی از مخالفان کرد دولت ترکیه را تحویل مقامات ترک داد.
از سوی دیگر، حکومت سوریه با احزاب کرد عراقی یعنی حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان عراق روابط خوبی داشت. حمایت از این دو حزب به اختلافات سوریه و دولت عراق بر سر رهبری منطقه ای و نیز نوع تفسیرشان از ایدئولوژی بعثی مربوط می شد.
کردهای عراق در سال ۱۹۹۱ توانستند یک حکومت منطقه ای تشکیل دهند؛ از آن پس مناسبات حکومت سوریه با احزاب کردعراقی شکل محتاطانه تری پیدا کرد. چرا که حکومت سوریه از تاثیرات این حکومت منطقه ای بر وضعیت کردهای سوریه دلنگران بود.
سرکوب کردهای سوریه از یک طرف و حمایت مقطعی حکومت سوریه از احزاب کرد ترکیه و عراق از طرف دیگر منجر به گرایش بیش از پیش کردهای سوریه به جنبش های کرد در کشورهای دیگر شد و بالقوه تبعاتی را به همراه می آورد که کاملا به ضرر حکومت سوریه تمام می شد.
تقریبا همزمان با حمله آمریکا به عراق «حزب اتحاد دموکراتیک» تاسیس شد. این حزب خود را متعهد به ایدئولوژی عبدالله اوجالان معرفی کرد و هدف خود را تلاش برای «خودمدیریتی دموکراتیک» کردهای سوریه عنوان کرد. بسیاری این حزب را به عنوان شاخه پ ک ک در سوریه می شناسند. بخش عمده اعضای این حزب را آندسته از جوانان کرد سوریه تشکیل دادند که در سالهای قبل و بعد از دستگیری عبدالله اوجالان به حزب کارگران کردستان پیوسته بودند. به نوعی می توان گفت این حزب از حمایت کامل حزب کارگران کردستان هم برخوردار بود. همانطور که تاسیس همزمان پژاک در کردستان ایران با حمایت حزب کارگران کردستان صورت گرفت. همزمان با تاسیس حزب اتحاد دموکراتیک و حمله آمریکا به عراق، روابط سوریه و ترکیه هم بیش از پیش رونق یافته بود.
بعد از سرنگونی رژیم صدام حسین توسط ارتش آمریکا، کردهای عراق موقعیت قدرتمندی در معادلات عراق پیدا کردند. این موضوع تا حدودی نگرانی های سوریه و حتی ترکیه را افزایش داد. الهام گرفتن کردهای سوریه و ترکیه از مدل کردستان عراق می توانست برای هر دو حکومت نگران کننده باشد. در چنین فضایی در سوریه از یک سو حزب اتحاد دموکراتیک شروع به عضو گیری و سازماندهی جامعه کرد سوریه کرده بود و از سوی دیگر مدل حکومت منطقه ای کردهای عراق هم کردهای سوریه را تحت تاثیر قرار داده بود.
بهار عربی و شروع اعتراضات در سوریه
بعد از آغاز اعتراضات در سوریه، موضوع حمایت یا عدم حمایت کردهای سوریه از اعتراضات، یکی از محورهای مورد مناقشه مربوط به تحولات سوریه بوده است.
در واقع می توان گفت که کردهای سوریه دو گرایش سیاسی را دنبال می کنند. بخشی از کردهای سوریه تحت تاثیر و نفوذ «حزب اتحاد دموکراتیک» هستند و بخشی دیگر تحت تاثیر و نفوذ «انجمن ملی کردهای سوریه». اولی گفتمان سیاسی کردهای ترکیه و ایدئولوژی عبدالله اوجالان را در کردستان سوریه رهبری می کند و دومی که متشکل از ۱۰ حزب است، گفتمان سیاسی نزدیک به کردهای عراق را رهبری می کند و تحت نفوذ رهبران کرد عراقی است. در ماههای گذشته، «موضع رسمی» هر دو جریان، گذار از وضع موجود و نیز تلاش برای برقراری یک حکومت غیرمتمرکز در سوریه و همچنین حل «مساله کرد» در چارچوب سوریه بوده است.
در این میان، شورای ملی سوریه از آغاز تا کنون هیچگونه تلاشی برای ایجاد رابطه با حزب اتحاد دموکراتیک نکرده اما در طی ماههای گذشته تلاشهایی برای نزدیکی بیشتر این شورا با انجمن ملی کردهای سوریه در جریان بوده است. حزب اتحاد دموکراتیک عمدتا با «انجمن هماهنگی ملی» که متشکل از نیروهای سکولار و چپ است، و بعد از «شورای ملی سوریه»، دومین تشکل قدرتمند مخالفان سوریه است، همکاری دارد.
در واقع نگرانی مشترک حزب اتحاد دموکراتیک و انجمن ملی کردهای سوریه، موضع «شورای ملی سوریه» در قبال مساله کرد است. حزب اتحاد دموکراتیک از آغاز به این شورا بدبین بوده و این شورا را تحت تاثیر ترکیه دانسته. از سوی دیگر انجمن ملی کردها در ماههای گذشته با این شورا مناسباتی داشته و تلاش کرده تا نظر این شورا را برای استقرار یک حکومت غیرمتمرکز و نیز اعتراف به حقوق اساسی کردها جلب کند. اگر چه هر از چندگاهی رهبران این شورا و نیز معترضان سوریه برای جلب حمایت کردها تلاشهایی کرده اند اما هیچ کدام از این تلاشها نتوانسته نگرانیهای کردها را کاملا رفع کند. به نظر می رسد بعد از دو نشست اخیر استانبول، شکاف ها بین مخالفان کرد و عرب افزایش یافته است و برخی ازصاحبنظران کرد، از هم اکنون مخالفان عرب سوریه را متهم می کنند که در صورت پیروزی، در آینده به راحتی حاضر به تقسیم قدرت با کردها نخواهند بود.
نقش ترکیه
برخی از جریانات کرد، ترکیه را متهم می کنند که در مهندسی تحرکات «شورای ملی سوریه» نقش دارد و به دقت مراقب است تا کردهای سوریه در آینده موقعیت قدرتمندی پیدا نکنند. با این وجود پرسشی که پیش می آید این است: اساسا نقش و استراتژی ترکیه در این میان چیست؟
احتمالا ترکیه مایل نیست یک حکومت منطقه ای کردها در سوریه تشکیل شود. وجود دو حکومت منطقه ای متعلق به کردهای سوریه و عراق، زنگ خطری برای حکومت ترکیه است. حکومتی که یکی از بزرگترین چالش های فعلی اش مساله کردها در خود ترکیه است.
به نوعی می توان گفت که استراتژی ترکیه در سوریه این است که مدل سیاسی مطلوب خود را به سوریه صادر کند و از سوی دیگر مانع از قدرت یابی کردهای سوریه در تحولات بعدی شود. نکته ای که در این بین وجود دارد این است که ترکیه از نفوذ «حزب اتحاد دموکراتیک» که آن را شاخه سوریه پ ک ک می داند، هراسان است و به هیچ عنوان برایش قابل قبول نیست که این حزب در یک سیستم غیرمتمرکز در سوریه شریک قدرت باشد. به همین دلیل رسانه های ترکیه تحرکات حزب اتحاد دموکراتیک را به دقت بررسی می کنند. رسانه های این کشور همچنین حزب اتحاد دموکراتیک و نیز حزب کارگران کردستان را متهم به جانبداری از رژیم بشار اسد و حتی سرکوب معترضان می کنند. اما در مقابل هر دو حزب این اتهامات را رد می کنند و این اظهارات را به مثابه تلاش ترکیه برای «بدبین کردن عرب ها نسبت کردها» ارزیابی می کنند.
ترکیه با توجه به موقعیت ژئوپولتیکی و ژئواستراتژیکی اش می خواهد به عنوان پل ارتباطی شرق و غرب ایفای نقش کند و با دیپلماسی فعال خود در منطقه، به عنوان یک قدرت فرامنطقه ای عمل کند. به نوعی می توان گفت که یکی از محورهای اصلی سیاست ترکیه، بازیابی اقتداری است که ترکها در دوره امپراطوری عثمانی داشتند. از دید گروهی از صاحبنظران، علاقه ترکیه به تحولات کشورهای عربی نیز در همین راستا و باهدف مدیریت و اعمال نفوذ بر کشورهای جهان عرب صورت می گیرد. در این میان علاوه بر تلاشهایی که ترکیه برای ارتباط گیری با جریان های عرب در منطقه انجام می دهد، از سوی برخی از جریانات مهم عرب نیز، ترکیه به عنوان یک مدل مطلوب سیاسی قلمداد می شود. به عنوان نمونه اخوان المسلمین سوریه، بارها از مطلوب بودن مدل ترکیه سخن گفته و روابط ترکیه و اخوان المسلمین سوریه رونق بسیای پیدا کرده است. حتی اخوان المسلمین مصر هم علاقه خود به مدل ترکیه را پنهان نکرده است.
به نظر می رسد استراتژیست های ترکیه، از تجریه عراق و عدم عمراهی ترکیه با آمریکا درس گرفته اند و اینبار می خواهند نقش فعالتری در تحولات سوریه داشته باشند. برخی از تحلیلگران براین باورند که عدم همراهی ترکیه با آمریکا در جنگ عراق، در نهایت به ضرر خود ترکیه تمام شد. چون جمهوری اسلامی ایران موقعیت قدرتمندتری در عراق پیدا کرد و ترکیه موقعیت های زیادی را از دست داد. به اعتقاد این تحلیل گران، در صورت همراهی ترکیه با آمریکا در جنگ عراق، این کشور می توانست نقش موثرتری در عراق ایفا کند و همچنین حساسیت هایی را که در مورد مساله کرکوک و نیز ترکمن های عراق دارد، به شکل بهتری مدیریت کند. پیشدستی اینبار ترکیه در سوریه، شاید به نوعی حکم جبران آن «کم کاری» را هم داشته باشد.
از اینها گذشته، ترکیه با حمایت از مخالفان دولت سوریه و نیز تقویت گرایش سیاسی مطلوب خود در سوریه، عملا می تواند جای پای خود را در آینده سوریه محکم کند و هم می تواند روی نگرش اعراب سوریه نسبت به کردها تاثیر بگذارد و نیز چالش همیشگی خود با دولت های سوریه را که همان «چالش آب» است مهار کند.
مقامات سوری بارها ترکیه را متهم کرده اند که به شکل غیرعادلانه ای جریان آب فرات را مدیریت می کند و با سدسازی، اجازه نمی دهد که دولت سوریه سهم عادلانه ای از جریان آب داشته باشند. ترکیه همواره این اتهامات را رد می کند. به نظر می رسد تحولات سوریه در این مورد هم چندان به ضرر ترکیه تمام نخواهد شد.
حاشیه ها
کردهای سوریه در طی ماههای گذشته شاهد حاشیه های زیادی بوده اند. بخش عمده این حاشیه به دلیل رقابت های گروهی و منطقه ای است که در سوریه در جریان است. شاید بتوان تمامی جریانات کرد سوریه و حتی کرد ایران را در دسته بندی خط سیاسی «کردستان ترکیه» و «کردستان عراق» گنجاند.
«گرایش کردستان ترکیه شامل حزب اتحاد دموکراتیک و حزب کارگران کردستان ترکیه می شود. این گرایش حتی اگر جدی ترین گرایش سیاسی در کردستان سوریه نباشد، یکی از جدی ترینهاست. دو عنصر «سازماندهی» و نیز «داشتن شاخه نظامی» موقعیت این طیف را تا حدودی برتر کرده. اما از سوی دیگر «انجمن ملی کردهای سوریه» که به رهبران کردعراقی گرایش دارد، طرفداران خاص خود را دارد و از حمایت اقلیم کردستان عراق نیز بهره مند است. از سوی دیگر برخی از احزاب کرد ایرانی هم به شدت موافق «انجمن ملی کردهای سوریه» و به شدت مخالف «حزب اتحاد دموکراتیک» هستند.
مدل مطلوب بسیاری از احزاب کردایرانی «مدل کردستان عراق» است. مدل مطلوب «انجمن ملی کردهای سوریه» هم «مدل کردستان عراق» است. به نوعی تمامی احزاب کرد ایرانی وسوری را که به دنبال پیاده کردن این مدل در کشورهای خودشان هستند می توان «خواهر خوانده» همدیگر خواند. از سوی دیگر حزب حیات آزاد کردستان یا همان پژاک هم به حزب کارگران کردستان و حزب اتحاد دموکراتیک گرایش دارد و می توان این حزب را خواهر خوانده حزب اتحاد دموکراتیک خواند. چرا که هر دو آنها رهبر فکری و معنوی خود را عبدالله اوجالان می دانند. احزاب کرد ایرانی احتمالا بر این باورند که در صورتی که حزب اتحاد دموکراتیک در کردستان سوریه به یکی از قطب های قدرت تبدیل شود، این موضوع می تواند جایگاه پژاک در کردستان ایران را هم تحت تاثیر قرار داد و این موضوع برای آنان که پژاک را به رسمیت نمی شناسند، چندان مطلوب نیست.
از سوی دیگر، حزب اتحاد دموکراتیک هم به نظر می رسد که خود را تنها نماینده واقعی کردهای سوریه می داند و حاضر به همکاری جدی با گرایشات دیگر نیست و گاها به «تکروی» و حتی «تمامیت خواهی» متهم می شود.
در این میان منطق برخی از کردها این است که «اول حکومت را سرنگون می کنیم» و بعد بر سر نحوه اداره کشور به توافق می رسیم». اما در مقابل این منطق، عده ای دیگر استدلال می کنند که «اپوزیسیون سوریه اکنون که قدرت را در دست ندارد حاضر نیست حق خودگردانی کردها را به رسمیت بشناسد، در فردای پیروزی انقلاب احتمالا غیرممکن است به این حق تن بدهد».
تکرار سناریوی کردستان ایران یا کردستان عراق؟
در شرایط فعلی سوریه، وقوع دو سناریو محتمل است. یکی از آنها تکرار سناریوی کردهای ایران در سوریه است. کردهای ایران در جریان انقلاب ایران، عموما با انقلابیون همکاری می کردند و خواستار سرنگونی دولت شاه بودند. بعد از پیروزی انقلاب، جریانات کرد که خواستار خودمختاری کردستان در چهارچوب ایران بودند، کنترل امور را به عهده گرفتند اما حکومت جدید با اینکه در مقاطعی قول دادن خودمختاری را به کردها داد، اما هرگز در عمل به آن تن نداد.
شرایط فعلی کردستان ایران، آنچیزی نبود که کردها قبل از انقلاب به دنبالش بودند و آن چیزی نشد که کردها بعد از انقلاب هم برای آن تلاش می کردند. یکی از سناریوهایی که احتمال وقوعش کم هم نیست، به نوعی تکرار تجربه کردستان ایران در کردستان سوریه است.
در کردستان عراق اما، کردهای عراق تا قبل از حمله آمریکا و متحدانش به عراق، توانسته بودند یک حکومت منطقه ای را از سال۱۹۹۱ تاسیس کنند. این رویداد وزن کردها را در معادلات آینده عراق به مراتب بیشتر کرد. آنها در طول بیش از یک دهه، تجارب زیادی کسب کرده بودند و توانسته بودند خود را به تمامی معادلات بعد از فروپاشی صدام تحمیل می کنند. این آمادگی قبلی، موقعیت ممتازی به کردستان عراق بخشید و با تصویب نظام فدرالیسم برای اداره عراق، کردها عملا موقعیتی را که قبلا داشتند تثبیت کرده و توسعه دادند. این گزاره که «اگر کردهای عراقی قبلا به خودمختاری دست نیافته بودند، بعدا هم اهمیت چندانی به آنها داده نمی شد» تا حدودی می تواند واقع بینانه باشد. با در نظرگرفتن این موارد، باید گفت که کردهای سوریه امکان گذار مستقیم و بدون چالش به وضعیتی شبیه وضعیت فعلی کردستان عراق را عملا ندارند. اگر هم چنین گذاری ممکن باشد، قطعا برای کردها هزینه بر خواهد بود و موانعی جدی برسر راه آن وجود دارد.
کردهای سوریه در یک نقطه حساس تاریخی قرار دارند. از یک سو دل خوشی از حکومت های سوریه ندارند و خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق خود هستند و از سوی دیگر اعتماد چندانی به مخالفان سوریه ندارند. برای همین گاهی در اعتراضات شرکت می کنند و گاهی ترجیح می دهند محتاطانه حرکت کنند. هر چه که هست، آنها به خوبی می دانند مسیر صعب العبوری در پیش دارند و می دانند حتی در صورت فروپاشی حکومت بشاراسد، تازه چالش های بعدی آنان شروع خواهند شد. اصل «راضی کردن کردها به حداقلها» از دید بسیاری از کردها، اصلی ترین چالشی است که باید با آن دست و پنجه نرم کنند.
بدنبال جنگ جهانی اول، و شکست امپراطوری عثمانی، موضوع قرارداد «سایکس پیکو» به میان آمد. این قرارداد توافقی بود بین سه قدرت انگلیس، روسیه و فرانسه و موضوع آن تجزیه و تقسیم امپراطوری عثمانی بود. در این میان سوریه در سال ۱۹۲۰ تحت قیومیت فرانسه قرار گرفت.
در آن دوره سیاست فرانسه این بود که مانع از گسترش ملی گرایی عرب در سوریه بشود. تدبیر فرانسه این بود که در مقاطعی یک سیستم غیرمتمرکز را گسترش دهد و قدرت را در بین گروه های مختلف تقسیم کند. بخشی از کردها موافق این سیاست بودند. از سوی دیگر ناسیونالیست های عرب هم موافق گسترش یک مدل غیرمتمرکز نبودند. به همین دلیل سیاست فرانسه در سوریه تابعی بود از فشارهایی که با آن روبرو می شد و مقاومت هایی که با آن مواجه می گردید. به این معنا که در دوره ای سیاست فرانسه، پیشبرد یک مدل غیرمتمرکز بود و در دوره ای دیگر، دادن اختیارات بیشتر به ناسیونالیست های عرب. می توان گفت که گرایش بخشی از کردهای سوریه به یک مدل غیرمتمرکز از همان زمان شروع شده بود.
بعد از استقلال سوریه در سال ۱۹۴۶ ناسیونالیسم عرب، هم در سوریه و هم در بسیاری از کشورهای جهان عرب رو به رشد بود. در آن سالها مرتبا در سوریه کودتا صورت می گرفت. تمامی کسانی که روی کار می آمدند تلاش می کردند بر «عربی بودن» هویت مردم سوریه تاکید کنند. در عین حال جابجایی قدرت در سوریه در بیشتر موارد فشارها علیه کردها را که یک اقلیت نژادی و قومی بودند افزایش می داد.
بعد از جنگ سوئز در سال۱۹۵۵ و گسترش بیش از پیش ناسیونالیسم عرب در منطقه، دو کشور مصر و سوریه متحد شدند و جمهوری متحد عربی را تشکیل دادند و جمال عبدالناصر کنترل سیاست و اقتصاد هر دو کشور را به دست گرفت. او عملیات گسترده ای را علیه کردها آغاز کرد. زبان، موسیقی و فرهنگ کردها ممنوع شد و هویت فرهنگی و ملی آنان به شدت مورد حمله قرار گرفت. توجیه این حملات این بود که از دید ناسیونالیست های عرب، کردها «تجزیه طلب و متصل به اسراییل» هستند.
در ۲۳ آگوست ۱۹۶۲ دولت تصمیم گرفت به شکل غیرمنتظره ای در استان حسکه واقع در شمال سوریه آمارگیری انجام دهد. به نظر می رسید دولت سوریه نگران افزایش جمعیت کردهاست. سوری ها می خواستند شمار کردهایی که تابعیت سوری دارند و کردهایی که این تابعیت را ندارند را مشخص کنند. بسیاری از کردهایی که حتی تابعیت سوری داشتند در این آمارگیری شرکت نکردند. در نهایت تنها در عرض یک روز ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار کرد از داشتن تابعیت سوری محروم شدند.
کردها در دوره اسد پدر و پسر
بعد از اینکه حافظ اسد قدرت را به دست گرفت، در سال ۱۹۷۳ قانون اساسی جدید سوریه تدوین شد. برطبق این قانون، «سوریه کشور اعراب» بود. علاوه بر این، ادعا می شد که سوریه کشوری دموکراتیک است که در آن اصول برابری و آزادی بیان رعایت خواهد شد. اما اصلی ترین توجیه دولت برای عدم اجرای این اصول برقراری «حالت فوق العاده» در سوریه بود. «حالت فوق العاده» در سال ۱۹۶۲ اعلام شده بود و بعدها هم تمدید شد. این قانون اختیارات نامحدودی به رییس جمهوری می دهد تا امورات سیاسی و زندگی شهروندان را تحت کنترل کامل بگیرد. علاوه بر اینها دو اصل ۳۰۷ و ۳۰۸ قانون مجازات در سوریه که مربوط است به ممنوعیت «تحریک تعصب نژادی» و ممنوعیت عضویت در گروه هایی که این تعصب را دامن می زنند، مهمترین اصولی هستند که بر طبق آنها فعالان کرد را سرکوب می کنند.
در دوره ای که حافظ اسد برسرکار بود، اتفاق مهمی در ارتباط با کردها رخ داد: حافظ اسد روابط گرمی با احزاب کرد ترکیه و عراق برقرار کرد. در سالهای دهه ۱۹۸۰ عبدالله اوجالان و حزب کارگران کردستان ترکیه، اجازه یافتند تا در دره بقاع و دمشق مستقر شوند و از آنجا به عنوان پشت جبهه جنگ با ترکیه استفاده کنند. علاوه بر حزب کارگران کردستان، بعدها دو حزب کردعراقی یعنی اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان عراق نیز اجازه یافتند تا در دمشق و قامیشلی دفاتری را راه اندازی کنند. انگیزه حکومت سوریه از پناه دادن به احزاب کرد ترکیه و عراق چه بود؟ و این سیاست چه تبعاتی داشت؟
یکی از اختلاقات تاریخی ترکیه و سوریه موضوع تقسیم آب فرات بوده است. آبی که سوریه به شدت به آن نیازمند است. ترکیه به دلیل اینکه موقعیت بهتر و سهم بیشتری از آب فرات داشته، همواره با اعتراض سوریه مواجه می شد. در واقع اصلی ترین دلیل پناه دادن به حزب کارگران کردستان، از سوی رژیم سوریه، موضوع آب بود. به این معنا که حکومت سوریه تلاش می کرد تا حضور پ ک ک را به عنوان کاردی علیه ترکیه بکار بگیرد تا در این میان قدرت چانه زنی سوریه در خصوص نحوه تقسیم آب فرات بیشتر شود. این سیاست تا سال ۱۹۹۸ از سوی سوریه دنبال شد. در این مدت تعداد زیادی از جوانان کرد سوریه به صفوف حزب کارگران کردستان ملحق شدند. حضور کردهای سوریه در صفوف پ ک ک به حدی پررنگ بود که تعدادی از آنها از جمله «باهوز اردال» و «نورالدین صوفی» بعدها حتی هدایت شاخه نظامی پ ک ک را هم به عهده گرفتند.
در سال ۱۹۹۸ کاسه صبر ترکیه لبریز شد و روابط ترکیه و سوریه به شکل بی سابقه ای به تیرگی گرایید. ترکیه حتی نیروهای نظامی اش را در مرز مستقر کرد و تهدید به برخورد نظامی با سوریه کرد. و به این ترتیب حکومت سوریه تصمیم گرفت عبدالله اوجالان را از خاک خود اخراج نماید.
این تصمیم دولت سوریه، آغازی بود بر بهبود روابط بین دو کشور. بعد از اخراج اوجالان، بین ترکیه و سوریه «موافقت نامه آدانا» امضا شد. براساس این موافقت نامه، سوریه متعهد شد که از حزب کارگران کردستان حمایت نکند و اجازه فعالیت به اعضای این حزب ندهد. بعدها همکاریهای بین این دو کشور به حدی رسید که دولت سوریه تعدادی از مخالفان کرد دولت ترکیه را تحویل مقامات ترک داد.
از سوی دیگر، حکومت سوریه با احزاب کرد عراقی یعنی حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان عراق روابط خوبی داشت. حمایت از این دو حزب به اختلافات سوریه و دولت عراق بر سر رهبری منطقه ای و نیز نوع تفسیرشان از ایدئولوژی بعثی مربوط می شد.
کردهای عراق در سال ۱۹۹۱ توانستند یک حکومت منطقه ای تشکیل دهند؛ از آن پس مناسبات حکومت سوریه با احزاب کردعراقی شکل محتاطانه تری پیدا کرد. چرا که حکومت سوریه از تاثیرات این حکومت منطقه ای بر وضعیت کردهای سوریه دلنگران بود.
سرکوب کردهای سوریه از یک طرف و حمایت مقطعی حکومت سوریه از احزاب کرد ترکیه و عراق از طرف دیگر منجر به گرایش بیش از پیش کردهای سوریه به جنبش های کرد در کشورهای دیگر شد و بالقوه تبعاتی را به همراه می آورد که کاملا به ضرر حکومت سوریه تمام می شد.
تقریبا همزمان با حمله آمریکا به عراق «حزب اتحاد دموکراتیک» تاسیس شد. این حزب خود را متعهد به ایدئولوژی عبدالله اوجالان معرفی کرد و هدف خود را تلاش برای «خودمدیریتی دموکراتیک» کردهای سوریه عنوان کرد. بسیاری این حزب را به عنوان شاخه پ ک ک در سوریه می شناسند. بخش عمده اعضای این حزب را آندسته از جوانان کرد سوریه تشکیل دادند که در سالهای قبل و بعد از دستگیری عبدالله اوجالان به حزب کارگران کردستان پیوسته بودند. به نوعی می توان گفت این حزب از حمایت کامل حزب کارگران کردستان هم برخوردار بود. همانطور که تاسیس همزمان پژاک در کردستان ایران با حمایت حزب کارگران کردستان صورت گرفت. همزمان با تاسیس حزب اتحاد دموکراتیک و حمله آمریکا به عراق، روابط سوریه و ترکیه هم بیش از پیش رونق یافته بود.
بعد از سرنگونی رژیم صدام حسین توسط ارتش آمریکا، کردهای عراق موقعیت قدرتمندی در معادلات عراق پیدا کردند. این موضوع تا حدودی نگرانی های سوریه و حتی ترکیه را افزایش داد. الهام گرفتن کردهای سوریه و ترکیه از مدل کردستان عراق می توانست برای هر دو حکومت نگران کننده باشد. در چنین فضایی در سوریه از یک سو حزب اتحاد دموکراتیک شروع به عضو گیری و سازماندهی جامعه کرد سوریه کرده بود و از سوی دیگر مدل حکومت منطقه ای کردهای عراق هم کردهای سوریه را تحت تاثیر قرار داده بود.
بهار عربی و شروع اعتراضات در سوریه
بعد از آغاز اعتراضات در سوریه، موضوع حمایت یا عدم حمایت کردهای سوریه از اعتراضات، یکی از محورهای مورد مناقشه مربوط به تحولات سوریه بوده است.
در واقع می توان گفت که کردهای سوریه دو گرایش سیاسی را دنبال می کنند. بخشی از کردهای سوریه تحت تاثیر و نفوذ «حزب اتحاد دموکراتیک» هستند و بخشی دیگر تحت تاثیر و نفوذ «انجمن ملی کردهای سوریه». اولی گفتمان سیاسی کردهای ترکیه و ایدئولوژی عبدالله اوجالان را در کردستان سوریه رهبری می کند و دومی که متشکل از ۱۰ حزب است، گفتمان سیاسی نزدیک به کردهای عراق را رهبری می کند و تحت نفوذ رهبران کرد عراقی است. در ماههای گذشته، «موضع رسمی» هر دو جریان، گذار از وضع موجود و نیز تلاش برای برقراری یک حکومت غیرمتمرکز در سوریه و همچنین حل «مساله کرد» در چارچوب سوریه بوده است.
در این میان، شورای ملی سوریه از آغاز تا کنون هیچگونه تلاشی برای ایجاد رابطه با حزب اتحاد دموکراتیک نکرده اما در طی ماههای گذشته تلاشهایی برای نزدیکی بیشتر این شورا با انجمن ملی کردهای سوریه در جریان بوده است. حزب اتحاد دموکراتیک عمدتا با «انجمن هماهنگی ملی» که متشکل از نیروهای سکولار و چپ است، و بعد از «شورای ملی سوریه»، دومین تشکل قدرتمند مخالفان سوریه است، همکاری دارد.
در واقع نگرانی مشترک حزب اتحاد دموکراتیک و انجمن ملی کردهای سوریه، موضع «شورای ملی سوریه» در قبال مساله کرد است. حزب اتحاد دموکراتیک از آغاز به این شورا بدبین بوده و این شورا را تحت تاثیر ترکیه دانسته. از سوی دیگر انجمن ملی کردها در ماههای گذشته با این شورا مناسباتی داشته و تلاش کرده تا نظر این شورا را برای استقرار یک حکومت غیرمتمرکز و نیز اعتراف به حقوق اساسی کردها جلب کند. اگر چه هر از چندگاهی رهبران این شورا و نیز معترضان سوریه برای جلب حمایت کردها تلاشهایی کرده اند اما هیچ کدام از این تلاشها نتوانسته نگرانیهای کردها را کاملا رفع کند. به نظر می رسد بعد از دو نشست اخیر استانبول، شکاف ها بین مخالفان کرد و عرب افزایش یافته است و برخی ازصاحبنظران کرد، از هم اکنون مخالفان عرب سوریه را متهم می کنند که در صورت پیروزی، در آینده به راحتی حاضر به تقسیم قدرت با کردها نخواهند بود.
نقش ترکیه
برخی از جریانات کرد، ترکیه را متهم می کنند که در مهندسی تحرکات «شورای ملی سوریه» نقش دارد و به دقت مراقب است تا کردهای سوریه در آینده موقعیت قدرتمندی پیدا نکنند. با این وجود پرسشی که پیش می آید این است: اساسا نقش و استراتژی ترکیه در این میان چیست؟
احتمالا ترکیه مایل نیست یک حکومت منطقه ای کردها در سوریه تشکیل شود. وجود دو حکومت منطقه ای متعلق به کردهای سوریه و عراق، زنگ خطری برای حکومت ترکیه است. حکومتی که یکی از بزرگترین چالش های فعلی اش مساله کردها در خود ترکیه است.
به نوعی می توان گفت که استراتژی ترکیه در سوریه این است که مدل سیاسی مطلوب خود را به سوریه صادر کند و از سوی دیگر مانع از قدرت یابی کردهای سوریه در تحولات بعدی شود. نکته ای که در این بین وجود دارد این است که ترکیه از نفوذ «حزب اتحاد دموکراتیک» که آن را شاخه سوریه پ ک ک می داند، هراسان است و به هیچ عنوان برایش قابل قبول نیست که این حزب در یک سیستم غیرمتمرکز در سوریه شریک قدرت باشد. به همین دلیل رسانه های ترکیه تحرکات حزب اتحاد دموکراتیک را به دقت بررسی می کنند. رسانه های این کشور همچنین حزب اتحاد دموکراتیک و نیز حزب کارگران کردستان را متهم به جانبداری از رژیم بشار اسد و حتی سرکوب معترضان می کنند. اما در مقابل هر دو حزب این اتهامات را رد می کنند و این اظهارات را به مثابه تلاش ترکیه برای «بدبین کردن عرب ها نسبت کردها» ارزیابی می کنند.
ترکیه با توجه به موقعیت ژئوپولتیکی و ژئواستراتژیکی اش می خواهد به عنوان پل ارتباطی شرق و غرب ایفای نقش کند و با دیپلماسی فعال خود در منطقه، به عنوان یک قدرت فرامنطقه ای عمل کند. به نوعی می توان گفت که یکی از محورهای اصلی سیاست ترکیه، بازیابی اقتداری است که ترکها در دوره امپراطوری عثمانی داشتند. از دید گروهی از صاحبنظران، علاقه ترکیه به تحولات کشورهای عربی نیز در همین راستا و باهدف مدیریت و اعمال نفوذ بر کشورهای جهان عرب صورت می گیرد. در این میان علاوه بر تلاشهایی که ترکیه برای ارتباط گیری با جریان های عرب در منطقه انجام می دهد، از سوی برخی از جریانات مهم عرب نیز، ترکیه به عنوان یک مدل مطلوب سیاسی قلمداد می شود. به عنوان نمونه اخوان المسلمین سوریه، بارها از مطلوب بودن مدل ترکیه سخن گفته و روابط ترکیه و اخوان المسلمین سوریه رونق بسیای پیدا کرده است. حتی اخوان المسلمین مصر هم علاقه خود به مدل ترکیه را پنهان نکرده است.
به نظر می رسد استراتژیست های ترکیه، از تجریه عراق و عدم عمراهی ترکیه با آمریکا درس گرفته اند و اینبار می خواهند نقش فعالتری در تحولات سوریه داشته باشند. برخی از تحلیلگران براین باورند که عدم همراهی ترکیه با آمریکا در جنگ عراق، در نهایت به ضرر خود ترکیه تمام شد. چون جمهوری اسلامی ایران موقعیت قدرتمندتری در عراق پیدا کرد و ترکیه موقعیت های زیادی را از دست داد. به اعتقاد این تحلیل گران، در صورت همراهی ترکیه با آمریکا در جنگ عراق، این کشور می توانست نقش موثرتری در عراق ایفا کند و همچنین حساسیت هایی را که در مورد مساله کرکوک و نیز ترکمن های عراق دارد، به شکل بهتری مدیریت کند. پیشدستی اینبار ترکیه در سوریه، شاید به نوعی حکم جبران آن «کم کاری» را هم داشته باشد.
از اینها گذشته، ترکیه با حمایت از مخالفان دولت سوریه و نیز تقویت گرایش سیاسی مطلوب خود در سوریه، عملا می تواند جای پای خود را در آینده سوریه محکم کند و هم می تواند روی نگرش اعراب سوریه نسبت به کردها تاثیر بگذارد و نیز چالش همیشگی خود با دولت های سوریه را که همان «چالش آب» است مهار کند.
مقامات سوری بارها ترکیه را متهم کرده اند که به شکل غیرعادلانه ای جریان آب فرات را مدیریت می کند و با سدسازی، اجازه نمی دهد که دولت سوریه سهم عادلانه ای از جریان آب داشته باشند. ترکیه همواره این اتهامات را رد می کند. به نظر می رسد تحولات سوریه در این مورد هم چندان به ضرر ترکیه تمام نخواهد شد.
حاشیه ها
کردهای سوریه در طی ماههای گذشته شاهد حاشیه های زیادی بوده اند. بخش عمده این حاشیه به دلیل رقابت های گروهی و منطقه ای است که در سوریه در جریان است. شاید بتوان تمامی جریانات کرد سوریه و حتی کرد ایران را در دسته بندی خط سیاسی «کردستان ترکیه» و «کردستان عراق» گنجاند.
«گرایش کردستان ترکیه شامل حزب اتحاد دموکراتیک و حزب کارگران کردستان ترکیه می شود. این گرایش حتی اگر جدی ترین گرایش سیاسی در کردستان سوریه نباشد، یکی از جدی ترینهاست. دو عنصر «سازماندهی» و نیز «داشتن شاخه نظامی» موقعیت این طیف را تا حدودی برتر کرده. اما از سوی دیگر «انجمن ملی کردهای سوریه» که به رهبران کردعراقی گرایش دارد، طرفداران خاص خود را دارد و از حمایت اقلیم کردستان عراق نیز بهره مند است. از سوی دیگر برخی از احزاب کرد ایرانی هم به شدت موافق «انجمن ملی کردهای سوریه» و به شدت مخالف «حزب اتحاد دموکراتیک» هستند.
مدل مطلوب بسیاری از احزاب کردایرانی «مدل کردستان عراق» است. مدل مطلوب «انجمن ملی کردهای سوریه» هم «مدل کردستان عراق» است. به نوعی تمامی احزاب کرد ایرانی وسوری را که به دنبال پیاده کردن این مدل در کشورهای خودشان هستند می توان «خواهر خوانده» همدیگر خواند. از سوی دیگر حزب حیات آزاد کردستان یا همان پژاک هم به حزب کارگران کردستان و حزب اتحاد دموکراتیک گرایش دارد و می توان این حزب را خواهر خوانده حزب اتحاد دموکراتیک خواند. چرا که هر دو آنها رهبر فکری و معنوی خود را عبدالله اوجالان می دانند. احزاب کرد ایرانی احتمالا بر این باورند که در صورتی که حزب اتحاد دموکراتیک در کردستان سوریه به یکی از قطب های قدرت تبدیل شود، این موضوع می تواند جایگاه پژاک در کردستان ایران را هم تحت تاثیر قرار داد و این موضوع برای آنان که پژاک را به رسمیت نمی شناسند، چندان مطلوب نیست.
از سوی دیگر، حزب اتحاد دموکراتیک هم به نظر می رسد که خود را تنها نماینده واقعی کردهای سوریه می داند و حاضر به همکاری جدی با گرایشات دیگر نیست و گاها به «تکروی» و حتی «تمامیت خواهی» متهم می شود.
در این میان منطق برخی از کردها این است که «اول حکومت را سرنگون می کنیم» و بعد بر سر نحوه اداره کشور به توافق می رسیم». اما در مقابل این منطق، عده ای دیگر استدلال می کنند که «اپوزیسیون سوریه اکنون که قدرت را در دست ندارد حاضر نیست حق خودگردانی کردها را به رسمیت بشناسد، در فردای پیروزی انقلاب احتمالا غیرممکن است به این حق تن بدهد».
تکرار سناریوی کردستان ایران یا کردستان عراق؟
در شرایط فعلی سوریه، وقوع دو سناریو محتمل است. یکی از آنها تکرار سناریوی کردهای ایران در سوریه است. کردهای ایران در جریان انقلاب ایران، عموما با انقلابیون همکاری می کردند و خواستار سرنگونی دولت شاه بودند. بعد از پیروزی انقلاب، جریانات کرد که خواستار خودمختاری کردستان در چهارچوب ایران بودند، کنترل امور را به عهده گرفتند اما حکومت جدید با اینکه در مقاطعی قول دادن خودمختاری را به کردها داد، اما هرگز در عمل به آن تن نداد.
شرایط فعلی کردستان ایران، آنچیزی نبود که کردها قبل از انقلاب به دنبالش بودند و آن چیزی نشد که کردها بعد از انقلاب هم برای آن تلاش می کردند. یکی از سناریوهایی که احتمال وقوعش کم هم نیست، به نوعی تکرار تجربه کردستان ایران در کردستان سوریه است.
در کردستان عراق اما، کردهای عراق تا قبل از حمله آمریکا و متحدانش به عراق، توانسته بودند یک حکومت منطقه ای را از سال۱۹۹۱ تاسیس کنند. این رویداد وزن کردها را در معادلات آینده عراق به مراتب بیشتر کرد. آنها در طول بیش از یک دهه، تجارب زیادی کسب کرده بودند و توانسته بودند خود را به تمامی معادلات بعد از فروپاشی صدام تحمیل می کنند. این آمادگی قبلی، موقعیت ممتازی به کردستان عراق بخشید و با تصویب نظام فدرالیسم برای اداره عراق، کردها عملا موقعیتی را که قبلا داشتند تثبیت کرده و توسعه دادند. این گزاره که «اگر کردهای عراقی قبلا به خودمختاری دست نیافته بودند، بعدا هم اهمیت چندانی به آنها داده نمی شد» تا حدودی می تواند واقع بینانه باشد. با در نظرگرفتن این موارد، باید گفت که کردهای سوریه امکان گذار مستقیم و بدون چالش به وضعیتی شبیه وضعیت فعلی کردستان عراق را عملا ندارند. اگر هم چنین گذاری ممکن باشد، قطعا برای کردها هزینه بر خواهد بود و موانعی جدی برسر راه آن وجود دارد.
کردهای سوریه در یک نقطه حساس تاریخی قرار دارند. از یک سو دل خوشی از حکومت های سوریه ندارند و خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق خود هستند و از سوی دیگر اعتماد چندانی به مخالفان سوریه ندارند. برای همین گاهی در اعتراضات شرکت می کنند و گاهی ترجیح می دهند محتاطانه حرکت کنند. هر چه که هست، آنها به خوبی می دانند مسیر صعب العبوری در پیش دارند و می دانند حتی در صورت فروپاشی حکومت بشاراسد، تازه چالش های بعدی آنان شروع خواهند شد. اصل «راضی کردن کردها به حداقلها» از دید بسیاری از کردها، اصلی ترین چالشی است که باید با آن دست و پنجه نرم کنند.
احمدینژاد: اگر سه سال هم نفت نفروشیم کشور به خوبی اداره میشود
رییس جمهوری ایران با اشاره به تحریمهای اخیر غرب علیه ایران میگوید که ایران حتی اگر سه سال هم نفت نفروشد، مشکلی نخواهد داشت.
در حالی که بسیاری از مسئولان اقتصادی جمهوری اسلامی پیشتر از خالی بودن صندوق ارزی سخن گفته بودند؛ رییس جمهور ایران میگوید که ایران ارز زیادی را ذخیره کرده است.
به گزارش خبرآنلاین محمود احمدینژاد امروز در بندرعباس با اشاره به تحریمهای غرب علیه پرونده هستهای ایران گفت: «آنها میخواهند نفت ما را تحریم کنند، اما باید بگویم که آنقدر ما ارز داریم که اگر دو سه سال هم یک بشکه نفت نفروشیم کشور به خوبی اداره میشود.»
وی اما اداره کردن کشور را با وجود تحریمها دشوار دانست چراکه گفت: «همکاران ما مشغول هستند و به فضل الهی این توطئهها خنثی خواهد شد، اما میدانید که یک ناجوانمرد سنگی به چاه میاندازد که ۱۰۰ نفر باید تلاش کنند آن را بیرون بیاورند.»
رییس جمهوری ایران در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به افزایش قیمت ارز و سکه گفت: «این بازی ارز و سکه بین داخلیها و خارجیها هماهنگ انجام شد و برخی همکاران غفلت کردند و موضوع را جدی نگرفتند و فکر کردند مسلط هستند؛ در حالی که آنها آمدند یک بازی مصنوعی برای قیمت ارز و طلا درست کردند؛ در حالی که ذخایر ارز و طلای ما در طول تاریخ بینظیر است.»
جورج اورول، سعید مرتضوی و برابری همه با همه
مجید دری
مجید دری، دانشجوی محروم از تحصیل که چند روز قبل هزارمین روز حبس خود را در زندان گذراند، در یادداشتی از نبود استقلال و عدالت در دستگاه قضایی انتقاد کرد.
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی که به بهبهان تبعید شده است و محکومیت حبس خود را در این شهر می گذراند، در یادداشت خود با اشاره به چند نمونه از مصادیق بی عدالتی قوه قضاییه، می نویسد: با این شواهد زنده و در دسترس، آیا می توان گفت قوه ی قضائیه مستقل است و قانون برای همه یکسان؟
مجید دری روز هیجدهم تیرماه سال ۸۸ در منزل خواهرش در قزوین بازداشت شد و از آن زمان تاکنون به مرخصی نیامده است. این دانشجوی محروم از تحصیل به اتهام محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و بر هم زدن نظم عمومی در دی ماه همان سال به ده سال زندان محکوم شد که طبق حکم، پنج سال از آن را باید در تبعید بگذراند. این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال تغییر یافت.
متن یادداشت این زندانی در تبعید را که در اختیار کلمه قرار گرفته، در ادامه می خوانید:
«قلعه حیوانات»، نوشتهٔ «جورج اورول» یادتان میآید؟! آنجا که قوانین یک به یک به نفع هیات حاکمه تحریف میشود و اصول اولیه قلب. در ابتدا «همه با هم برابرند» اما پس از چندی «بعضیها برابرتر» شدند و فاجعه آغاز شد.
چندی پیش حکم دیوان برای «بقایی» مشاور «رئیس جمهور» آمد. حبس و انفصال از خدمات دولتی، اما از آنجا که ایشان برابرتر از بقیه بودند حکم اجرا نشد و چون قوهٔ قضائیه به شدت مستقل بود هیچ اتفاقی نیفتاد و طی یک کش و قوس همیشگی به فراموشی سپرده شد و ایشان پر قدرتتر از همیشه به کار خود که چیزی به جز خدمت به خلق نبود! ادامه میدهد و انگار نه انگار.
اما چیزی که بیشتر تعجب مرا برانگیخت کمی به عقبتر بر میگردد. آنجا که چندی پیش هنگامیکه صحبت از قاچاق کالا و ارز بود و دوربین صدا و سیما تنها نمایی از دور نشان داد. گمان کردم اشتباه میکنم؛ باورم نمیشد. آیا خودش بود؟! روزنامه را خواندم، بله خودش بود. اما شاید تشابه اسمی یا ظاهری بود. مگر میشود؟! شاید… نمیدانم. هر شایدی که این فکر را بزداید، یعنی متهمی در حد او بتوان…
وای نمیدانم. تا اینکه بالاخره پس از مدتی نیمه مخفی کاری هم کنار گذاشته شد. ظاهرا با علم به «حافظهٔ تاریخی» جامعهٔ ایرانی –البته بهتر است بگویم «جامعهٔ دیروزی» چرا که هنوز داغش تازه است و به تاریخ نرفته و اینکه پس از چند بار نام بردن و نمایی از دور و عادت دادن جامعه میتوان به راحتی میتوان همه چیز را عوض کرد، و انگار نه انگار که اتفاقی افتاده. به قول شاعر بهبهانی که در ترجیع بندهایش برای شانه خالی کردن میگوید: کی؟ چِ؟ مِ؟ چِگّه؟ کجا؟
اخبار ۲۰: ۳۰ مورخه ۱۰/دی/ ۹۰، روزنامهٔ کیهان و تیتر شرق و… «سعید مرتضوی»، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز… بله، سعید مرتضوی؛ متهم اصلی پروندهٔ کهریزک. کهریزک را به خاطر دارید؟
او جزو آن بعضی هاست که از بقیه برابرتر است. یاد خودمان افتادم، که در لحظهٔ دستگیری مجرم بودیم، که قانون برایمان حکم کرد، که حتی استفاده از مرخصی که جزء حقوق مسلم یک زندانی است هم از ما سلب گردیده و از ابتدا از دادگاه اولیه، تجدید نظر تا دیوان و… زندانی بودیم، که قانون برایمان حکم کرد، که همیشه قانون علیه ما بود! که کار ما از صد جنایت بدتر بود! و آنکه جنایت کرد… اما کسی که متهم به کشتن حداقل ۳ نفر و آن فجایع دردناک بود قانون لهاش عمل کرد! اگر قوانین واقعا چنین است وای به این قوانین و اگر بر خلاف قوانین عمل شده، وای به مجریان قانون!
علی مطهری، نمایندهٔ اصولگرای مجلس هشتم در مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر [شرق، چهارشنبه، ۲۳/آذر/۹۰] میگوید: «اما شاهد این بودیم که گزارش حادثهٔ ۲۵ بهمن چند هفته بعد از اتفاق افتادن موضوع در صحن علنی مجلس قرائت شد ه که بنده نسبت به این مسئله اعتراض کردم که چرا بعد از گذشت ماهها از حادثهٔ کوی دانشگاه هیچ گزارشی در این رابطه قرائت نشده اما در این فاصلهٔ کوتاه گزارش مربوط به حادثهٔ ۲۵ بهمن تهیه و قرائت شده است.» وقتی صدای او که نماینده است و صاحب تریبون و پشتوانه به جایی نمیرسد صدای امثال ما که جای خود دارد!
حال با این اوصاف چند سوال که همیشه بیجواب مانده دوباره و دوبارهها مطرح میشود:
۱) با این شواهد زنده و در دسترس ایا میتوان گفت قوهٔ قضائیه مستقل است و قانون برای همه یکسان؟!
۲) تکلیف کسانی که در برابر قانون برابرند نه «برابرتر» چیست؟! همچنان همان؟!
۳) آیا این دهن کجی به احساسات جریحه دار مردم و خانوادههای داغدار قربانیان نیست؟!
۴) آیا مردم تنها همانانیاند که مدح و ثنای شما را میگویند و مابقی نامردماند؟!
۵) آیا برای فرار از قانون و مجازات، مجوز عبور، وصل شدن به ساختارهای قدرت است در غیر این صورت مجرم؟!
۶) آیا با پاک کردن صورت مسئله و فرا فکنی و خاموش کردن صداهای معترض میتوتن پاسخ گفت و مقابله کرد؟!
۷)…
۲) تکلیف کسانی که در برابر قانون برابرند نه «برابرتر» چیست؟! همچنان همان؟!
۳) آیا این دهن کجی به احساسات جریحه دار مردم و خانوادههای داغدار قربانیان نیست؟!
۴) آیا مردم تنها همانانیاند که مدح و ثنای شما را میگویند و مابقی نامردماند؟!
۵) آیا برای فرار از قانون و مجازات، مجوز عبور، وصل شدن به ساختارهای قدرت است در غیر این صورت مجرم؟!
۶) آیا با پاک کردن صورت مسئله و فرا فکنی و خاموش کردن صداهای معترض میتوتن پاسخ گفت و مقابله کرد؟!
۷)…
شاید جواب را شاعر خودمان «نادر نادرپور» گفته: یک با یک برابر نیست و اما نتیجههای این گفتار:
نتیجه گیری اجتماعی: جیزه، دست نزن.
نتیجه گیری انتقادی: سکوت، بهترین اعتراض است.
نتیجه گیری سیاسی: -
نتیجه گیری فرهنگی: ریاضیات هم جزو دروسی است که باید بازنگری و بومی شده سپس به جهان ارائه گردد.
و در پایان
نتیجه گیری اخلاقی: به پدر، مادر خود احترام بگذاریم
مجید درینتیجه گیری انتقادی: سکوت، بهترین اعتراض است.
نتیجه گیری سیاسی: -
نتیجه گیری فرهنگی: ریاضیات هم جزو دروسی است که باید بازنگری و بومی شده سپس به جهان ارائه گردد.
و در پایان
نتیجه گیری اخلاقی: به پدر، مادر خود احترام بگذاریم
زندان بهبهان
دی ۹۰
مجلس در پی تسهیل استیضاح رئیسجمهور
سحام نیوز: نمایندگان مجلس دو فوریت طرحی را به تصویب رساندند که در صورت تایید نهایی، متقاعد نشدن نمایندگان از پاسخهای رئیس جمهور به ۶ سئوال آنها، زمینهساز استیضاح او خواهد شد.
به گزارش بی بی سی، مطابق این طرح، پس از پاسخگویی رئیس جمهور به سوالات نمایندگان مجلس، این نمایندگان در مورد هر یک از پاسخ های او گفت و گو و رای گیری می کنند و در صورت راضی نشدن از جواب ها، سوالات را برای رسیدگی به قوه قضاییه می فرستند.
این در حالی است که مطابق آیین نامه فعلی مجلس، بعد از پاسخ گویی رئیس دولت به سوالات قانونگذاران، نمایندگان امکان اظهار نظر یا رای گیری در مورد پاسخ های او را ندارند.
عده ای از نمایندگان مجلس معتقدند که آیین نامه فعلی، سوال از رئیس جمهور را به اقدامی بی اثر تبدیل کرده و حتی او را از پاسخگویی جدی به سوالات نمایندگان بی نیاز ساخته است.
بحث در مورد ضرورت تغییر آیین نامه مجلس، از اواخر اسفند ماه گذشته و پس از آن بالا گرفت که به دنبال حضور محمود احمدی نژاد در مجلس برای جواب دادن به سوالات نمایندگان، وی به توهین به سوال کنندگان و نیز پرهیز از پاسخگویی جدی به پرسش ها متهم شد.
غلامرضا مصباحی مقدم نماینده تهران در مجلس هشتم، در دفاع از تصمیم امروز نمایندگان گفت که “تجربه اخیر مجلس در طرح سوال از رئیس جمهور، ضعف قانون فعلی را به مجلس هشتم نشان داده است”.
در صورت تصویب نهایی تغییرات پیشنهادی در ماده ۱۹۷ آیین نامه داخلی مجلس، به دنبال صحبت های رئیس دولت و سوال کنندگان از او در صحن علنی، “درباره پاسخ رئیس جمهور به هر یک از سوالات از نظر قانع کننده بودن یا نبودن به صورت جداگانه رای گیری می شود”.
مصوبه نماینگان، در ادامه تصریح دارد: “چنانچه بیش از نیمی از نمایندگان حاضر در جلسه از پاسخ رئیس جمهور به سوالی قانع نشده باشند٬ آن سوال به قوه قضائیه ارسال می شود.”
در بخشی دیگر از مصوبه آمده است: “در صورتی که تعداد سوالات ارسال شده به قوه قضائیه درباره یک رئیس جمهور به عدد ۶ برسد، طرح استیضاح رئیس جمهور با رعایت مفاد اصل ۸۹ قانون اساسی و مواد آیین نامه داخلی در دستور کار مجلس قرار می گیرد.”
تاکید بر حد نصاب ۶ بار قانع نشدن نمایندگان برای استیضاح رئیس جمهور، در حالی صورت گرفته که بخش دیگری از پیشنهاد امروز نمایندگان حکایت دارد که در هر جلسه سوال از رئیس دولت، حداکثر ۵ سوال میتواند مطرح شود.
این بخش از طرح به آن معنی است که حتی در صورت قانع نشدن نمایندگان از همه جواب های رئیس دولت، تهیه شدن مقدمه استیضاح او حداقل به ۲ جلسه سوال از رئیس جمهور نیاز خواهد داشت.
علی مطهری در همین زمینه گفته است: “نیت از در نظر گرفتن عدد ۶ این است که با یک بار طرح سؤال از رئیس جمهور بحث استیضاح مطرح نشود.”
وی در عین حال، در توضیح بیشتر چگونگی تبدیل سوال از رئیس جمهور به استیضاح، اظهار داشته است در صورت ۶ بار قانع نشدن نمایندگان از پاسخ های رئیس دولت، باز هم باید یک سوم نمایندگان طرح استیضاح را امضا بکنند و “به این شکل نیست که استیضاح به طور خودکار صورت بگیرد”.
مطابق این اصل، “در صورتی که پس از بیانات نمایندگان مخالف و موافق و پاسخ رییس جمهور، اکثریت دو سوم کل نمایندگان به عدم کفایت رییس جمهور رأی دادند، مراتب جهت اجرای بند ده اصل ۱۱۰ به اطلاع مقام رهبری میرسد.”
اصل ۱۱۰ قانون اساسی، به شرح مجموعه وظایف و اختیارات رهبر جمهوری اسلامی می پردازد که یکی از آنها “عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رای مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل ۸۹” است.
غلامرضا مصباحی مقدم در اظهار نظری راجع به اصلاحیه امروز، گفته است که “طرح فعلی مبنی بر اصلاح آیین نامه داخلی مجلس، ناظر به این دوره مجلس یا ریاست جمهوری فعلی نیست”.
با این حال، در متن طرح دو فوریتی جدید مجلس برای اصلاح آیین نامه داخلی، نشانه ای که به معنی ممکن نبودن استفاده از آن در دوران مسئولیت مجلس یا دولت فعلی باشد به چشم نمی خورد.
مطابق آیین نامه داخلی مجلس، یک طرح بعد از تصویب دو فوریت آن، ظرف حداکثر شش ساعت میان نمایندگان توزیع میشود و حداکثر چهل و هشت ساعت پس از چاپ و توزیع نیز، در دستور کار جلسه مجلس قرار میگیرد.
به گزارش بی بی سی، مطابق این طرح، پس از پاسخگویی رئیس جمهور به سوالات نمایندگان مجلس، این نمایندگان در مورد هر یک از پاسخ های او گفت و گو و رای گیری می کنند و در صورت راضی نشدن از جواب ها، سوالات را برای رسیدگی به قوه قضاییه می فرستند.
این در حالی است که مطابق آیین نامه فعلی مجلس، بعد از پاسخ گویی رئیس دولت به سوالات قانونگذاران، نمایندگان امکان اظهار نظر یا رای گیری در مورد پاسخ های او را ندارند.
عده ای از نمایندگان مجلس معتقدند که آیین نامه فعلی، سوال از رئیس جمهور را به اقدامی بی اثر تبدیل کرده و حتی او را از پاسخگویی جدی به سوالات نمایندگان بی نیاز ساخته است.
بحث در مورد ضرورت تغییر آیین نامه مجلس، از اواخر اسفند ماه گذشته و پس از آن بالا گرفت که به دنبال حضور محمود احمدی نژاد در مجلس برای جواب دادن به سوالات نمایندگان، وی به توهین به سوال کنندگان و نیز پرهیز از پاسخگویی جدی به پرسش ها متهم شد.
غلامرضا مصباحی مقدم نماینده تهران در مجلس هشتم، در دفاع از تصمیم امروز نمایندگان گفت که “تجربه اخیر مجلس در طرح سوال از رئیس جمهور، ضعف قانون فعلی را به مجلس هشتم نشان داده است”.
رای بالای نمایندگان به مصوبه جدید
رای امروز نمایندگان به دو فوریت اصلاح ماده ۱۹۷ آیین نامه داخلی مجلس در مورد سوال از رئیس جمهور، با ۱۳۸ رای موافق٬ ۳۱ رای مخالف و ۱۳ رای ممتنع به تصویب رسیده است. طراح اصلاح این ماده از آیین نامه٬ علی مطهری نماینده مردم تهران است که پی گیری کننده اصلی طرح سوال از رئیس جمهور نیز محسوب می شد.
مصوبه نماینگان، در ادامه تصریح دارد: “چنانچه بیش از نیمی از نمایندگان حاضر در جلسه از پاسخ رئیس جمهور به سوالی قانع نشده باشند٬ آن سوال به قوه قضائیه ارسال می شود.”
در بخشی دیگر از مصوبه آمده است: “در صورتی که تعداد سوالات ارسال شده به قوه قضائیه درباره یک رئیس جمهور به عدد ۶ برسد، طرح استیضاح رئیس جمهور با رعایت مفاد اصل ۸۹ قانون اساسی و مواد آیین نامه داخلی در دستور کار مجلس قرار می گیرد.”
تاکید بر حد نصاب ۶ بار قانع نشدن نمایندگان برای استیضاح رئیس جمهور، در حالی صورت گرفته که بخش دیگری از پیشنهاد امروز نمایندگان حکایت دارد که در هر جلسه سوال از رئیس دولت، حداکثر ۵ سوال میتواند مطرح شود.
این بخش از طرح به آن معنی است که حتی در صورت قانع نشدن نمایندگان از همه جواب های رئیس دولت، تهیه شدن مقدمه استیضاح او حداقل به ۲ جلسه سوال از رئیس جمهور نیاز خواهد داشت.
علی مطهری در همین زمینه گفته است: “نیت از در نظر گرفتن عدد ۶ این است که با یک بار طرح سؤال از رئیس جمهور بحث استیضاح مطرح نشود.”
وی در عین حال، در توضیح بیشتر چگونگی تبدیل سوال از رئیس جمهور به استیضاح، اظهار داشته است در صورت ۶ بار قانع نشدن نمایندگان از پاسخ های رئیس دولت، باز هم باید یک سوم نمایندگان طرح استیضاح را امضا بکنند و “به این شکل نیست که استیضاح به طور خودکار صورت بگیرد”.
مصوبه ای برای رئیس جمهور فعلی؟
مطابق اصل ۸۹ قانون اساسی در مورد استیضاح رئیس جمهور، “در صورتی که حداقل یک سوم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رییس جمهور را در مقام اجرای وظایف مدیریت قوه مجریه و اداره امور اجرایی کشور مورد استیضاح قرار دهند، رییس جمهور باید ظرف مدت یک ماه پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و در خصوص مسایل مطرح شده توضیحات کافی بدهد.”مطابق این اصل، “در صورتی که پس از بیانات نمایندگان مخالف و موافق و پاسخ رییس جمهور، اکثریت دو سوم کل نمایندگان به عدم کفایت رییس جمهور رأی دادند، مراتب جهت اجرای بند ده اصل ۱۱۰ به اطلاع مقام رهبری میرسد.”
اصل ۱۱۰ قانون اساسی، به شرح مجموعه وظایف و اختیارات رهبر جمهوری اسلامی می پردازد که یکی از آنها “عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رای مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل ۸۹” است.
غلامرضا مصباحی مقدم در اظهار نظری راجع به اصلاحیه امروز، گفته است که “طرح فعلی مبنی بر اصلاح آیین نامه داخلی مجلس، ناظر به این دوره مجلس یا ریاست جمهوری فعلی نیست”.
با این حال، در متن طرح دو فوریتی جدید مجلس برای اصلاح آیین نامه داخلی، نشانه ای که به معنی ممکن نبودن استفاده از آن در دوران مسئولیت مجلس یا دولت فعلی باشد به چشم نمی خورد.
مطابق آیین نامه داخلی مجلس، یک طرح بعد از تصویب دو فوریت آن، ظرف حداکثر شش ساعت میان نمایندگان توزیع میشود و حداکثر چهل و هشت ساعت پس از چاپ و توزیع نیز، در دستور کار جلسه مجلس قرار میگیرد.
نماینده کاشمر: وعده ژاپن اسلامی دادند اما دچار بیماری هلندی شدیم
سحام نیوز: نماینده کاشمر با دفاع از دولتهای هاشمی و خاتمی از عملکرد دولت احمدینژاد انتقاد کرد.
به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا خباز عضو فراکسیون اقلیت مجلس در نطق امروز خود گفت: وقتی مسئولین موفقیت ها را اعلام می کنند باید به امکاناتی که در اختیار دارند نیز اشاره بکنند. ۸ سال دولت آقای هاشمی با درآمد کمتر از ۱۰۰ میلیارد دلار و هشت سال دولت آقای خاتمی با ۱۶۰ میلیارد دلار در آمد ارزی ، دارای دستاوردهای ارزشمندی بودند. اما دولت آقای احمدی نژاد ۶۰۰ میلیارد دلار در آمد ارزی داشته است. با چنین درآمدی باید شاهد یک جهش فوق العاده در وضعیت معیشتی و رشد اقتصادی میبودیم .
نماینده کاشمر افزود: آقایان قول ژاپن اسلامی داده بودند الان اقتصاد ما دچار بیماری هلندی است. آقایان وعده داده بودند که نرخ بیکاری و تورم یک رقمی شود و رشد سالانه ۸ درصد باشد اما نتوانستند عمل کنند.
به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا خباز عضو فراکسیون اقلیت مجلس در نطق امروز خود گفت: وقتی مسئولین موفقیت ها را اعلام می کنند باید به امکاناتی که در اختیار دارند نیز اشاره بکنند. ۸ سال دولت آقای هاشمی با درآمد کمتر از ۱۰۰ میلیارد دلار و هشت سال دولت آقای خاتمی با ۱۶۰ میلیارد دلار در آمد ارزی ، دارای دستاوردهای ارزشمندی بودند. اما دولت آقای احمدی نژاد ۶۰۰ میلیارد دلار در آمد ارزی داشته است. با چنین درآمدی باید شاهد یک جهش فوق العاده در وضعیت معیشتی و رشد اقتصادی میبودیم .
نماینده کاشمر افزود: آقایان قول ژاپن اسلامی داده بودند الان اقتصاد ما دچار بیماری هلندی است. آقایان وعده داده بودند که نرخ بیکاری و تورم یک رقمی شود و رشد سالانه ۸ درصد باشد اما نتوانستند عمل کنند.
احمدی نژاد مدعی شد: ذخایر ارز و طلای ما در طول تاریخ بینظیر است
سحام نیوز: احمدی نژاد گفت: این بازی ارز و سکه بین داخلیها و خارجیها هماهنگ انجام شد. به گزارش خبرآنلاین، محمود احمدینژاد که در چهارمین دور سفر استانی در بندرعباس سخن میگفت با اشاره به مسائل پیش آمده در بازار سکه و ارز در ماههای گذشته، مدعی شد: این بازی ارز و سکه بین داخلیها و خارجیها هماهنگ انجام شد و برخی همکاران غفلت کردند و موضوع را جدی نگرفتند و فکر کردند مسلط هستند؛ در حالی که آنها آمدند یک بازی مصنوعی برای قیمت ارز و طلا درست کردند؛ در حالی که ذخایر ارز و طلای ما در طول تاریخ بینظیر است.
وی ادامه داد: آنها میخواهند نفت ما را تحریم کنند، اما باید بگویم که آنقدر ما ارز داریم که اگر دو سه سال هم یک بشکه نفت نفروشیم کشور به خوبی اداره میشود و آرزوی دشمنان به دلشان باقی میماند.
وی در جای دیگری اظهارداشت: ۵۰ سال ثروت ملت در جیب عدهای قلیل بوده که امروز همه باید بسیج شویم تا حداقل ۵۰ سال ثروت خود ملت در جیب خودشان باشد.
دی در خصوص افزایش تعطیلات رسمی کشور اظهار داشت: متاسفانه برخی از خوشحالی مردم ناراحت هستند و وقتی میبینند ۶۰-۷۰ درصد مردم به تعطیلات و مسافرت میروند بهانه درست میکنند که بنزین مصرف میشود. وقتی با این افراد صحبت میکنیم میبینیم ناراحت هستند و میگویند ۱۲۰ میلیون سفر انجام شده و مردم به مسافرت رفتهاند. آنها میگویند بنزین مصرف میشود. اما باید بدانند که ما هرچه داریم از این ملت است و همین ملت انقلاب کرده و ما را سر کار آوردند. ما باید از شادی مردم خوشحال و از غصههایشان ناراحت باشیم.
احمدی نژاد در پایان گفت: هدف گذاری [دولت] ایجاد ۲ و نیم میلیون فرصت شغلی است.
این اظهارات احمدی نژاد در حالی مطرح می شود که نرخ رسمی تورم در کشور در سال ۹۰ ۲۱ درصد اعلام شده است و از طرف دیگر طی روزهای نخستین سال ۹۱ تعداد زیادی از کارکنان برخی واحد های صنعتی مطرح، از کاربیکار شدند.
وی ادامه داد: آنها میخواهند نفت ما را تحریم کنند، اما باید بگویم که آنقدر ما ارز داریم که اگر دو سه سال هم یک بشکه نفت نفروشیم کشور به خوبی اداره میشود و آرزوی دشمنان به دلشان باقی میماند.
وی در جای دیگری اظهارداشت: ۵۰ سال ثروت ملت در جیب عدهای قلیل بوده که امروز همه باید بسیج شویم تا حداقل ۵۰ سال ثروت خود ملت در جیب خودشان باشد.
دی در خصوص افزایش تعطیلات رسمی کشور اظهار داشت: متاسفانه برخی از خوشحالی مردم ناراحت هستند و وقتی میبینند ۶۰-۷۰ درصد مردم به تعطیلات و مسافرت میروند بهانه درست میکنند که بنزین مصرف میشود. وقتی با این افراد صحبت میکنیم میبینیم ناراحت هستند و میگویند ۱۲۰ میلیون سفر انجام شده و مردم به مسافرت رفتهاند. آنها میگویند بنزین مصرف میشود. اما باید بدانند که ما هرچه داریم از این ملت است و همین ملت انقلاب کرده و ما را سر کار آوردند. ما باید از شادی مردم خوشحال و از غصههایشان ناراحت باشیم.
احمدی نژاد در پایان گفت: هدف گذاری [دولت] ایجاد ۲ و نیم میلیون فرصت شغلی است.
این اظهارات احمدی نژاد در حالی مطرح می شود که نرخ رسمی تورم در کشور در سال ۹۰ ۲۱ درصد اعلام شده است و از طرف دیگر طی روزهای نخستین سال ۹۱ تعداد زیادی از کارکنان برخی واحد های صنعتی مطرح، از کاربیکار شدند.
رییس ستاد انتخابات 88 و وزیر فعلی علوم اعلام کرد:
به گزارش کلمه، کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری که پس از انتخابات سال ۸۸ ریاست جمهوری به اقدامات و اظهارات تندی نسبت به فعالان جنبش سبز و منتقدین پرداخته است، در جدید ترین سخنان خود که در مراسم افتتاحیه پارک علم و فناوری در قم بیان شد، ادعا کرده کسانی که در فتنه سال ۸۸ پس از سخنان رهبری از فعالان بودند، حق ورود به دانشگاه ها را ندارند. وی در این سخنرانی نسبت به آنچه که به زعم وی برخورد با « اساتید بسیجی» در دانشگاه ها نیز خوانده شده اعتراض کرده و خواستار توقف آن شد.
این نخستین بار نیست که دانشجو، در کسوت وزیر علوم مواضع تندی را نسبت به اساتید و دانشجویان منتقد اظهار می کند و با انتساب صفاتی همچون «لیبرال»، «فتنه گر»، «ضدانقلاب» و الفاظ مشابه، خواستار برخورد و حذف آنها از عرصه دانشگاهی می شود. پیش از این نیز در اظهاراتی در مراسم تجلیل از مدال آوران مسابقات جهانی و آسیایی دانشجویان که در دانشگاه تربیت مدرس تهران در سال ۸۹ برگزار شد، وی گفته بود: فتنه ۸۸ پایان یافته است و مدیران دانشگاهی حق مسامحه با همراهان فتنه را ندارند. دانشجو نیز که همچون سایر مسوولین دولت احمدی نژاد و نهادهای امنیتی-نظامی سعی در القای این امر دارند که جنبش سبز که به قول آنها «فتنه ۸۸» نامیده می شود، پایان یافته است و هم اکنون زمان برخورد با فعالان آن است.
لازم به ذکر است در قالب همین سیاست های حذف گرایانه و انحصارطلبانه، وزارت علوم در طی سال های پس از انتخابات ریاست جمهوری با نگاهی از موضع بالا نسبت به محیط دانشگاهی، به صورت قابل ملاحظه ای تعداد دانشجویان ستاره دار، احکام کمیته انضباطی، محرومیت از تحصیل، اخراج اساتید و دانشجویان را افزایش داده و به کاهش زمان تدریس اساتید منتقد، فعالیت تشکلهای مخالف و اقداماتی مشابه پرداخته است. در همین راستا بود که وزیر علوم چندی پیش نیز اعلام کرد قرار است بورسیه تحصیلی دانشجویان مرتبط با فتنه، در خارج از کشور را نیز قطع کنیم.
این در حالی است که همواره مراکز دانشگاهی و اساتید در مرکز گفتمان نقد در کشور و به خصوص پس از انتخابات ۸۸ قرار داشته اند و یکی از بیشترین نقاط مورد توجه دولت احمدی نژاد برای سرکوب و محدودیت بیشتر بوده اند.
گفتنی است در ۳ سال اخیر، با افزایش برخوردهای حذفی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی-که این روزها به صورت مطلق در تملک سیاستهای «برادران دانشجو» در آمده- وضعیت کشور از نظر علمی، تحقیقی و دانشگاهی به صورت قابل مشاهده ای در جهان نزول پیدا کرده است. دانشجو، که امروز برادران را نیز در رئوس و سطوح مدیریتی دانشگاه های کشور با خود همراه کرده، پس از مدیریت نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، توسط احمدی نژاد به محیط دانشگاهی تحمیل شد و این همان نکته ای بود که بسیاری از دانشجویان و اساتید از همان نخست از آن به عنوان « انتقام گیری احمدی نژاد از دانشگاه» به دلیل همراهی با کاندیداهای مخالف از آن یاد کردند.
کامران دانشجو: فعالان حوادث ۸۸ حق ورود به دانشگاه را ندارند
خبرگزاری دولتی ایرنا خبر داده که کامران دانشجو، وزیر علوم در اظهاراتی کم سابقه گفته است: کسانی که در فتنه سال ۸۸ فعال بوده و بعد از اتمام حجت رهبر در نمازجمعه تیرماه همان سال همچنان به فتنه گری ادامه دادند، حق ورود به دانشگاه ها را ندارند.به گزارش کلمه، کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری که پس از انتخابات سال ۸۸ ریاست جمهوری به اقدامات و اظهارات تندی نسبت به فعالان جنبش سبز و منتقدین پرداخته است، در جدید ترین سخنان خود که در مراسم افتتاحیه پارک علم و فناوری در قم بیان شد، ادعا کرده کسانی که در فتنه سال ۸۸ پس از سخنان رهبری از فعالان بودند، حق ورود به دانشگاه ها را ندارند. وی در این سخنرانی نسبت به آنچه که به زعم وی برخورد با « اساتید بسیجی» در دانشگاه ها نیز خوانده شده اعتراض کرده و خواستار توقف آن شد.
این نخستین بار نیست که دانشجو، در کسوت وزیر علوم مواضع تندی را نسبت به اساتید و دانشجویان منتقد اظهار می کند و با انتساب صفاتی همچون «لیبرال»، «فتنه گر»، «ضدانقلاب» و الفاظ مشابه، خواستار برخورد و حذف آنها از عرصه دانشگاهی می شود. پیش از این نیز در اظهاراتی در مراسم تجلیل از مدال آوران مسابقات جهانی و آسیایی دانشجویان که در دانشگاه تربیت مدرس تهران در سال ۸۹ برگزار شد، وی گفته بود: فتنه ۸۸ پایان یافته است و مدیران دانشگاهی حق مسامحه با همراهان فتنه را ندارند. دانشجو نیز که همچون سایر مسوولین دولت احمدی نژاد و نهادهای امنیتی-نظامی سعی در القای این امر دارند که جنبش سبز که به قول آنها «فتنه ۸۸» نامیده می شود، پایان یافته است و هم اکنون زمان برخورد با فعالان آن است.
لازم به ذکر است در قالب همین سیاست های حذف گرایانه و انحصارطلبانه، وزارت علوم در طی سال های پس از انتخابات ریاست جمهوری با نگاهی از موضع بالا نسبت به محیط دانشگاهی، به صورت قابل ملاحظه ای تعداد دانشجویان ستاره دار، احکام کمیته انضباطی، محرومیت از تحصیل، اخراج اساتید و دانشجویان را افزایش داده و به کاهش زمان تدریس اساتید منتقد، فعالیت تشکلهای مخالف و اقداماتی مشابه پرداخته است. در همین راستا بود که وزیر علوم چندی پیش نیز اعلام کرد قرار است بورسیه تحصیلی دانشجویان مرتبط با فتنه، در خارج از کشور را نیز قطع کنیم.
این در حالی است که همواره مراکز دانشگاهی و اساتید در مرکز گفتمان نقد در کشور و به خصوص پس از انتخابات ۸۸ قرار داشته اند و یکی از بیشترین نقاط مورد توجه دولت احمدی نژاد برای سرکوب و محدودیت بیشتر بوده اند.
گفتنی است در ۳ سال اخیر، با افزایش برخوردهای حذفی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی-که این روزها به صورت مطلق در تملک سیاستهای «برادران دانشجو» در آمده- وضعیت کشور از نظر علمی، تحقیقی و دانشگاهی به صورت قابل مشاهده ای در جهان نزول پیدا کرده است. دانشجو، که امروز برادران را نیز در رئوس و سطوح مدیریتی دانشگاه های کشور با خود همراه کرده، پس از مدیریت نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، توسط احمدی نژاد به محیط دانشگاهی تحمیل شد و این همان نکته ای بود که بسیاری از دانشجویان و اساتید از همان نخست از آن به عنوان « انتقام گیری احمدی نژاد از دانشگاه» به دلیل همراهی با کاندیداهای مخالف از آن یاد کردند.
وزارت اطلاعات از دستگیری یک تیم خرابکاری وابسته به اسرائیل خبر داد
وزارت اطلاعات از شناسایی و دستگیری اعضای اصلی یک شبکه ترور و خرابکاری وابسته به اسرائیل خبر داد.در اطلاعیه وزارت اطلاعات با اشاره به اینکه ترور مصطفی احمدی روشن، انگیزهبخش نیروهای این تشکیلات امنیتی در پیگیری و کشف این شبکه بوده، همچنین آمده است: تعدادی از هسته های عملیاتی بازداشت شده، در حالی که آماده انجام عملیات تروریستی بودند، مورد ضربه رعدآسای سربازان بی نام و نشان ایران و اسلام قرار گرفته و از ماموریت های تروریستی آنها پیشگیری به عمل آمد.
این اطلاعیه با اشاره به اینکه به علت “ضرورت رعایت ملاحظات امنیتی و محدودسازی امکان عمیات ایذایی احتمالی از جانب دشمن صهیونیستی” انتشار جزئیات بیشتر در این باره را به آینده موکول میکند، به اختصار گزارش داده است: از بازداشت شدگان، مقادیر قابل توجهی بمب های سنگین آماده انفجار، انواع مسلسل و سلاح های کمری و صدا خفه کن، تجهیزات نظامی، مخابراتی و دیگر ابزار آلات تروریستی کشف و ضبط گردیده است.
دو ماه قبل، اسماعیل کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، آذربایجان را به دست داشتن در ترور شهید احمدی روشن متهم کرده و گفته بود: جمهوری اسلامی ایران مدارکی در اختیار دارد که بر اساس آنها مقامات آذربایجان مساعدتهایی به عوامل موساد و سیا داشته و این اقدام منجر به ترور دانشمندان هستهای کشورمان به خصوص شهید احمدی روشن توسط عوامل این سازمانها شده است.
پیش از آن هم لاریجانی رئیس مجلس در مصاحبهای با شبکه العالم، از دستگیری تعدادی از عوامل ترور این مهندس ۳۲ ساله، که در رسانهها به عنوان «دانشمند هستهای» معرفی شد، خبر داده بود.
مصطفی احمدی روشن، چهارشنبه ۲۱ دیماه، در نزدیکی میدان کتابی تهران در حالی که در کنار محافظ و راننده خود در اتومبیل نشسته بود، بر اثر انفجار بمبی که به پژوی او چسبانده شد به شهادت رسید. محافظ او نیز همان روز پس از مدت کوتاهی در بیمارستان درگذشت.
چند روز پس از ترور وی، روزنامه تایمز چاپ لندن از دست داشتن عوامل موساد در این ترور خبر داد و از قول یک منبع اسرائیلی نوشت که ماهها برنامهریزی پشت این ترور بوده است. نشریه آمریکایی «تایم» نیز ادعای مشابهی را مطرح کرد و این ترور را به اسرائیل نسبت داد.
محمدرضا معتمدنیا به روایت هم بند سابقش؛ صدای نمازهای شبانه اش را از کانال کولر می شنیدم
همزمان با آغاز اعتصاب غذای محمدرضا معتمدنیا در بند ۳۵۰ زندان اوین که در اعتراض به ادامه حبس خانگی مهندس موسوی صورت گرفته است، روح الله زم، فرزند محمدعلی زم از مدیران سرشناس فرهنگی در دهه هفتاد، با انتشار متنی کوتاه در صفحه فیس بوک خود به توصیف خصایل و فضایل محمدرضا معتمدنیا در دوره ای پرداخته که با او در زندان اوین هم بند بوده است.به گزارش کلمه، وی در این متن کوتاه نوشته است: من با “محمد رضا معتمد نیا” هم بند بودم. او سلول جانبی من بود… همو بود که صدای ناله شبانه اش و نمازهای شبانه اش را از شب تا پاسی از بامداد از کانال کولر می شنیدم.
او همچنین با اشاره به اینکه چندی پیش در سومین نامه اش به آیت الله خامنه ای به معتمدنیا اشاره ای مستقیم داشته، تاکید کرد که از بیم وارد شدن لطمه به این زندانی سیاسی، نمی تواند “شرح شکنجه های رفته به او را بازگو” کند.
روح الله زم همچنین نوشته است: خداوندا او را به سلامت نگه دار. او مومن به توست و آرزویی جز شهادت در راه تو به دست عمالان رژیم به ظاهر اسلامیت! را ندارد.
محمدعلی زم، یکی از مدیران و سیاست پردازان شاخص امور فرهنگی در جمهوری اسلامی بوده است که سابقه مدیریت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی را در کارنامه خود دارد. فرزند او، روح الله زم، که پس از انتخابات توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان منتقل شده بود، چندی پیش اقدام به انتشار نامه هایی به رهبری کرد و در آن ها توضیحاتی در مورد برخوردهای غیرقانونی که در گذشته و در دوران بازداشت با او صورت گرفته بود پرداخت. او مدتی هم با معتمدنیا هم بند بوده است.
محمدرضا معتمدنیا، مشاور اجرایی فرماندهی ستادکل قوا و از مسئولان پشتیبانی جنگ دوران دفاع مقدس و نماینده ویژه نخست وزیری رجایی، باهنر و مهندس میرحسین موسوی در بخش صنعت و معدن بوده است. وی روز گذشته و در حالی که در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس ،است با انتشار پیامی تاکید کرد که “در اعتراض به ظلم ها و نامردی ها و اعمال فشار نا به جا و نا عادلانه و به پاس حرمت خون همه شهدای انقلاب اسلامی و به پاس احترام به تمامی باورهای اعتقادی و ملی مان، تا رفع کامل حصر خانگی نخست وزیر امام از امروز، دوشنبه وارد اعتصاب غذای تر” خواهد شد. وی همچنین اعلام کرده که “چنانچه ظرف ۴۵ روز آینده خواسته هایم برآورده نشود فقط با آب آن هم فقط ما بین اذان مغرب تا اذان صبح به اعتصابم ادامه خواهم داد.”
تفهیم اتهام جدید به سیدمصطفی تاجزاده: موضع گیری از داخل زندان
مصطفی تاجزاده که از حدود ٣ سال قبل در زندان بسر می برد، روز دوشنبه ٢١ فروردین امسال مجددا در دادسرای زندان اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفته است. اتهام جدید وی مربوط به موضوع گیری های وی دردوران بازداشتش عنوان شده است.به گزارش خبرنگار کلمه، مصطفی تاجزاده، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که از حدود ۳ سال پیش و از نخستین روز پس انتخابات ۸۸ در زندان به سر می برد، مجددا توسط دادسرای زندان اوین در مورد اتهامات جدیدی که به وی منتسب شده تفهیم شد.
وی در نخستین دوره پس از گذراندن زندان و پس از تحمل نه ماه، که چهار ماه آن انفرادی بوده است، بدون دریافت حکم از دادگاه و یا پرداخت وثیقه آزاد شد. معاون وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی، در این دوران چندین بار اعلام آمادگی کرده تا با انجام مناظره های زنده با افرادی چون شریعتمداری و… به دفاع از خود، عملکردها و موضوعاتی مربوط به جنبش سبز و انتخابات سال ۸۸ بپردازد که همگی این درخواست ها البته بی پاسخ ماند.
بر اساس این گزارش، تاجزاده از جمله هفت نفری بود که اقدام به شکایت از سردار مشفق در زمینه دخالت های نهادهای امنیتی-نظامی در جریان انتخابات و انجام کودتای انتخاباتی کرد.
پس از این شکایت بود که حساسیت های مسوولین و نهادهای نظامی-امنیتی در مورد این شاکیان بیشتر شد و آن ها را واداشت تا به بازداشت و فشار بیشتر به شاکیان و حتی خانواده های آن ها بپردازند، در حالی که دستگاه قضایی کوچکترین پاسخگویی درباره شکایت قانونی آنها نداشته است. پس از این بازداشت وی در قرنطینه زندان اوین نگهداشته می شود تا از موضع گیری ها و ارتباطات بیشتر او با دنیای خارج از زندان جلوگیری شود. آخرین مرخصی وی نیز که در عید امسال بود تنها یک روز به طول انجامید.
هم اکنون نیز موضع گیری ها و نظرات شجاعانه وی در دوران زندان است که مورد تمسک نهادهای امنیتی قرار گرفته تا بار دیگر اتهامی برای او تراشیده و پرونده ای جدید برایش باز کنند. شایان ذکر است که تاجزاده از مرداد سال ٨٩ تاکنون جدای از سایر زندانیان سیاسی و بصورت انفرادی نگهداری می شود.
سیدمصطفی تاج زاده از جمله شخصیت های برجسته اصلاح طلب است که سال ۱۳۷۵ در ستاد انتخابات خاتمی فعالیت می کرد و همزمان عضو تحریریه «عصر ما» نشریه ارگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. با پیروزی خاتمی در کنار عبدالله نوری در وزارت کشور به عنوان معاون سیاسی مشغول شد و اولین انتخابات شوراهای شهر و روستا را برگزار کرد.
وی پس از استیضاح عبدالله نوری و تا آمدن عبدالواحد موسوی لاری، سرپرست وزارت کشور شد و با آمدن موسوی لاری مجددا به معاونت سیاسی بازگشت.
او که در دوران انتخابات مجلس ششم حاضر به تن دادن به خواستههای شورای نگهبان نشده بود با شکایت جنتی از کلیه مناصب دولتی عزل شد و با پایان مدت محکومیت مجددا به عنوان مشاور سید محمد خاتمی به دولت بازگشت. لازم به ذکر است که او نیز همزمان به عنوان رئیس ستاد انتخابات کشور از جنتی به دلیل تخلف در انتخابات و تغیر در نتیجه آرا به قوه قضاییه شکایت کرد اما تا کنون به شکایتش رسیدگی نشده است.
آخرین موضع گیری سیدمصطفی تاجزاده از درون زندان درباره ی قتل های زنجیره ای و علی فلاحیان و سعید امامی را می توانید اینجا بخوانید.
گزارش جدید مرکز آمار ایران؛ دسترسی تنها ۱۱ درصد مردم به اینترنت پرسرعت
کلمه- گروه اجتماعی: بر اساس گزارشی که به تازگی از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده است، تنها ۱۱ درصد از ایرانیان به اینترنت پرسرعت (ADSL ) دسترسی دارند.خبر آنلاین اعلام کرده که گزارش جدید مرکز آمار ایران نشان می دهد که تنها حدود یک دهم ایرانیان از اینترنت پرسرعت بهره می برند و این در حالیست که ۶۵ درصد کاربران ایرانی اینترنت پرسرعت را ترجیح می دهند. مقایسه میزان دسترسی و کیفیت خدمات اینترنتی حتی با کشورهای در حال توسعه همسایه نشان دهنده زیر استاندارد بودن این آمار است.
در همین مورد، نهادهای بینالمللی از جمله اتحادیه ارتباطات راه دور سازمان ملل، توسعه کشورهای در حوزه فناوری اطلاعات را دسترسی کاربران به اینترنت بینالملل با سرعت حداقل ۵۱۲ کیلو بیت میدانند و این در حالیست که این سرعت حدبالای اینترنت و به نوعی «آرزوی تقریبا دست نیافتنی» مردم ایران شده است، چرا که اگر سرویسی با این سرعت هم ارایه می شود به نظر می آید این تنها یک عدد است و در عمل سرعت اینترنت بسیار پایین تر از این حد است. این آمار در حالی منتشر می شود که این روزها بحث «ملی کردن» در راستای محدودسازی و فیلترینگ های بیشتر اینترنتی در فضای خبری به چشم می خورد. در حالی که مسوولین دولت احمدی نژاد ادعا می کنند در حال پیشبرد پروژه ی دولت الکترونیک و بهبودسازی خدمات دولتی از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند، مشخص نیست چگونه می خواهد این تضاد واضح در عمل و گفتار در حوزه ی اینترنت را توجیه نمایند.
از طرف دیگر بنا بر همین گزارش، با اینکه مردم ایران در بین کشور های خاورمیانه در بین پر کاربرترین کشورهای استفاده کننده اینترنت هستند، اما رتبه ی کشورمان در بین ۱۷۲ کشور، ۱۵۸ است که بسیار تاسف آور به نظر می آید. نهاد «آمار جهانی اینترنت» در گزارش ماه جون خود در سال ۲۰۱۰ اعلام می کند که حدود ۴۳ درصد ایرانیان از خدمات اینترنت استفاده می کنند و به نظر می رسد این رغم بالایی باشد، با آنکه نوع دسترسی، کیفیت ارائه خدمات، فیلترینگ و مسایلی از این دست جایگاه اینترنت در ایران و به خصوص نزد دولت را با پرسش اساسی رو به رو می کند.
قابل ذکر است علاوه بر مشکلات سابق در زمینه فیلترینگ و کنترل اینترنتی، دولت احمدی نژاد پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، به عنوان یکی از راه های سرکوب و کنترل اعتراضات جنبش سبز به صورت غیرعادی و غیرقانونی اقدام به دست بردن در جریان ارایه خدمات اینترنتی کرد وپس از آن این امر به رویه ای عادی برای دولت تبدیل شد. در گزارشی که خبرگزاری بی بی سی به نقل از شرکت امنیتی «آربور» منتشر کرده، نمورداری از ترافیک اینترنتی در ایران در روز پس از انتخابات به چشم می خورد که نشان دهنده آغاز روند جدید کنترل سخت بر اینترنت توسط دولت احمدی نژاد یک روز بلافاصله پس از برگزاری انتخابات است. این نمودار نشان می دهد که در روز شنبه پس از انتخابات در حدود ساعت ۲ و سی دقیقه بعد از ظهر میزان ترافیک اینترنتی درکشور به صورت ناگهانی افت محسوس پیدا کرده است که ناشی از کنترل شدید و قطع دسترسی در بسیاری از مناطق کشور به اینترنت بوده است (در گراف زیر قابل مشاهده است).
سازمان ملل اهمیت دسترسی به اینترنت را به قدری مهم برمی شمارد که در گزارشی تلاش برای قطع ارتباط مردم با اینترنت را از جرایم ضدحقوق بشری بر می شمارد. این سازمان، مانع سازی در راه دسترسی مردم به اینترنت را به هر دلیلی که بخواهد صورت بگیرد، خلاف اصل ۱۹ پیمان بین المللی حقوق مدنی و سیاسی می داند.
با نظر به جایگاه و اهمیت دسترسی آزاد به اینترنت با کیفیت در بین کشورهای جهان، باید منتظر بود و دید آیا مسوولین نهادهای امنیتی کشورمان که این روزها – و به خصوص پس از واگذاری سهام شرکت مخابرات به شرکت تحت اختیار سپاه- کنترل کننده، تصمیم گیر و سیاست ساز غیرپاسخگو در حوزه اینترنت و ارتباطات کشور هستند، طرح «ملی کردن اینترنت» و یا همان جداسازی ایران از شبکه جهانی اینترنت را که شایعه ی آن امروز مردم را به شدت نگران کرده است، اجرا می کنند یا خیر؟ طرحی که آینده ی جریان ارتباطات و اطلاعات در ایران به آن وابسته می نماید.
آزادسازی کامل قیمت و بنزین ۱۰۰۰ تومانی
قائم مقام ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت از ارائه سناریوهای مختلف بنزینی به رئیس دولت خبر داد و اعلام کرد: شخص رئیس [دولت] تغییرات جدید بنزینی را تعیین میکند، ضمن اینکه افزایش قیمت بنزین به ۱۰۰۰ تومان یکی از این سناریوها است.عبدالله جلالی درباره قیمت بنزین در فاز دوم اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، گفت: سناریوهای نهایی قیمتی و غیر قیمتی بنزین نه در ستاد حمل و نقل و سوخت بلکه در ستاد هدفمندی یارانهها نهایی میشود.
قائم مقام ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور با اعلام اینکه در حال حاضر هیچ سناریو و قیمتی برای اجرا در فاز دوم هدفمندی یارانهها نهایی نشده است، تصریح کرد: اخیرا با تکمیل مطالعات کارشناسی شده، تمامی سناریوها برای تصمیم گیری نهایی در اختیار رئیس جمهور قرار گرفته است.
این مقام مسئول با اعلام اینکه سناریوی نهایی قیمت و نحوه اجرای این فرآورده نفتی در فاز دوم هدفمندی یارانه ها توسط شخص رئیس دولت تعیین می شود، اظهار داشت: همچنین زمان اجرای تغییرات جدید بنزین هم توسط رئیس [دولت] به دستگاههای مختلف دولتی اعلام می شود.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا افزایش قیمت بنزین به ۱۰۰۰ تومان یکی از گزینه ها در فاز دوم اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها است؟ بیان کرد: افزایش قیمت بنزین به ۱۰۰۰ تومان هم یکی از این گزینه هاست اما هنوز نهایی نشده است.
جلالی همچنین در مورد احتمال حذف نظام سهمیه بندی بنزین هم توضیح داد: حذف سهمیه بندی و یا عرضه بنزین تک نرخی هم در قالب سناریوهای جداگانه ای به رئیس [دولت] ارائه شده است.
به گفته این مقام مسئول، هر گونه تغییرات جدید قیمتی و نحوه عرضه بنزین در فاز دوم هدفمندی به طور گسترده توسط ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت و ستاد هدفمندی یارانهها اطلاع رسانی می شود.
خبرگزاری مهر ۱۳ فروردین ماه سالجاری با انتشار گزارشی، اعلام کرده بود: شامگاه ۶ فروردین ماه دولت در اقدامی ناگهانی با واریز ۲۸ هزار تومان مابه التفاوت فاز اول و دوم یارانهها را به ازای هر ایرانی به حساب سرپرست خانوار، گام اول برای اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانه ها را برداشت.
بر این اساس در فاز دوم اجرای این طرح اقتصادی پیش بینی می شود حداقل قیمت حاملهای مختلف انرژی همچون بنزین، گازوئیل، برق، گاز طبیعی و آب بین ۲۰ تا ۴۰ درصد افزایش یابد.
پیگیریها از ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور نشان میدهد که با برگزاری جلسات متعدد در شرایط فعلی ۲ سناریو حذف نظام سهمیه بندی و عرضه بنزین تک نرخی و یا حفظ شرایط موجود با احتساب افزایش قیمت بنزین نیمه یارانهای و آزاد در دستور کار دولت قرار گرفته است.
محمد رویانیان هم پیشتر با بیان اینکه تاکنون هیچ سناریویی برای تعیین قیمت و یا نحوه عرضه بنزین در فاز دوم هدفمندی نهایی و قطعی نشده است، گفت: عرضه بنزین تک نرخی را هم میتوان یکی از گزینههای بنزینی دولت در فاز دوم هدفمندی یارانهها نام برد.
این عضو کابینه دولت با اعلام اینکه افزایش قیمت بنزین در سال ۱۳۹۱ قطعی است، تصریح کرد: اما تاکنون درباره میزان افزایش بهای این حامل انرژی توافقی حاصل نشده است.
رئیس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت کشور در پاسخ به این سئوال که دولت برای سال ۹۱ افزایش ۲۰ یا ۴۰درصدی قیمت بنزین را در دستور کار قرار داده است، بیان کرد: افزایش ۲۰ درصدی قیمت بنزین هم یکی از سناریوها است اما این احتمال هم وجود دارد که به جای افزایش قیمت بنزین، بهای کل سبد انرژی کشور افزایش یابد.
راکعی: کار را به جایی رساندهاند که تنها ۲ نماینده زن به مجلس نهم راه یافتهاند
رییس فراکسیون زنان در مجلس ششم، گفت: مسائلی مانند تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و جنسیتی کردن برخی رشتههای دانشگاهی باعث شد تا امروز شاهد کاهش مشارکت زنان در جامعه باشیم و اینکه امروز میبینیم تنها ۲ نماینده زن به مجلس نهم راه یافتند نشانه سیاستهای اشتباه و نتیجه رفتارهای این چنینی با زنان بعد از دوران اصلاحات است.فاطمه راکعی در گفتوگو با ایلنا، در مورد کاهش مشارکت سیاسی زنان در سالهای اخیر به گونهای که تا امروز تنها ۲ زن نماینده وارد مجلس نهم شدهاند، گفت: همانطور که میدانیم دیدگاههای امام و جایگاهی که ایشان برای زنان قائل بودند به لحاظ حقوقی و اجتماعی بعد از انقلاب سبب شد تا زنان در جامعه حضور موثر داشته باشند.
رییس فراکسیون زنان در مجلس ششم افزود: در قانون اساسی نیز برای زنان جایگاهی به لحاظ حقوقی و اجتماعی پیش بینی شد و ظرفیتهایی ایجاد شد تا موقعیت زنان در جامعه ارتقاء پیدا کند و بعد از انقلاب زنان توانستند به موفقیتهایی در عرصه اجتماع دست پیدا کنند.
وی ادامه داد: در دوره اصلاحات و در مجلس ششم زنان سعی کردند که اهدافی را که در قانون اساسی پیش بینی شده بود محقق کنند و بر اساس شرع مبین اسلام هم از نظر خودآگاهی و هم از نظر معرفی شخصیت و جایگاه زن تلاش مضاعفی صورت گرفت.
راکعی تصریح کرد: بعد از سی سال و به خصوص در دوره اصلاحات پیشرفت چشم گیری در رشد زن در جامعه رخ داد و ما شاهد افزایش حضور زنان در موقعیتهایی مانند مجلس شورای اسلامی، شورای اسلامی شهر و روستا و عرصههای مدیریتی بودیم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه اظهار داشت: معتقدم شعور و هوشمندی وسیع و عمیق زنان بعد از انقلاب اسلامی دیده شد و با تشویقهای خاص امام حضور گسترده زن در اجتماع را شاهد بودیم.
وی ادامه داد: وقتی نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند چرا نباید نیمی از کرسیهای مجلس در اختیار زنان قرار گیرد و وقتی زنان نشان دادند که میتواند تصمیمات راهگشا بگیرند و و وقتی توانایی و ظرفیت حفظ و تحکیم کیان خانواده را دارند و همچنین در تامین سلامت روحی خانواده و مدیریت ماهرانه اقتصاد خانواده میتوانند نقش ایفا کنند قطعا میتوانند در عرصه مدیریت خانواده نقش ویژهای ایفا کنند.
وی گفت: متاسفانه زنان هرگز در جایگاه تصمیم گیری کلان حضور نداشتند و به نظر من با ظرفیتی که قانون اساسی دارد زنان میتوانند در مدیریت کلان کشور حتی در جایگاه ریاست جمهوری، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت حضور داشته باشند.
راکعی افزود: متاسفانه بعد از دوران اصلاحات حتی برنتافتند که نام مرکز امور مشارکت زنان به همان عنوان باقی بماند و آن را به مرکز امور زن و خانواده تغییر دادند و بعد از آن زمزمههایی آغاز شد مبنی بر قانون حمایت از خانواده که به تصویب مجلس هم رسید. طرحی که در مجلس رفت یک طرح ضد حمایت از زن و خانواده بود.
وی ادامه داد: ما شاهدیم برخی افراد مسئول و نماینده مجلس گاهی حرفهایی میزنند که به جایگاه زن در جامعه توهین میکنند. مدتی قبل یکی از نمایندگان مجلس در ارتباط با جایگاه زنان در کشور حرفی زد که پیداست آداب صحبت کردن را نمیداند. اینگونه گفته بود که «این موجودات نمیفهمند این قانون به نفع آنها است».
وی افزود: اخیرا هم یکی از نمایندگان مجلس گفته بود که بیایید هیئت رییسه را به زنان بسپاریم و بعد گفتند که مزاح کردم. جامعه زنان اجازه توهین به شأن و جایگاه زنان را نمیدهد که یک نماینده این گونه سخن بگوید.
این استاد دانشگاه گفت: فارغ از جهت گیری سیاسی برخی از زنان فعال حقوقدان، روانشناس، جامعهشناس و مدیر به زعم خود تلاش کردند که اشکالات لایحه حمایت خانواده را گوشزد کنند.
وی اضافه کرد: ما ستادی تشکیل دادیم به نام ستاد ائتلاف زنان مسلمان اعم از اصلاح طلب و اصول گرا که زنان اندیشمند معتقد به ارتقاء جایگاه زنان در آن حضور دارند و در آن به دغدغههای مشترک مربوط به حمایت از جایگاه زن پرداخته میشود.
وی در پایان تاکید کرد: البته من معتقدم کیفیت مهمتر از کمیت است و باید دید که کیفیت چگونه خواهد بود. آیا میتوانند در مقابل قانونی که علیه زنان است فریاد بزنند یا نه. مهم این است که قدرت دفاع از حقوق زنان را داشته باشند و متاسفانه ما برخی زنان حاضر در مجلس را دیدیم که از بسیار ی از آقایان در سلب حقوق زنان سر سخت بودند.
وزیر علوم: ریشه همه مشکلات در دانشگاه علوم انسانی است
در ادامه اظهارات وزیر علوم مبنی بر ضرورت اسلامی کردن دانشگاه ها، وی صبح امروز بار دیگر اعلام کرد که همه مراکز آموزشی و دانشگاههای کشور باید اسلامی شوند.
به گزارش دانشجونیوز، کامران دانشجو از علوم انسانی غربی به عنوان ریشه همه مشکلات در دانشگاه ها یاد کرده است.
کامران دانشجو، وزیر علوم، صبح امروز در سخنانی در قم اظهار داشت: یکی از مشکلات اساسی دانشگاههای ما ترویج اندیشه مادی غرب و ریشه آن غربی بودن علوم انسانی است.
وی همچنین از آموزش و ترویج "اندیشه مادی غرب" در علوم انسانی انتقاد کرد: بر این اساس لازم است تا دانشگاه های ما از نظر محتوا و بعد مناسبات بومی سازی شوند، چراکه پس از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی دانشگاه های ما طبق روند گذشته فعالیت میکنند.
ریشه همه مشکلات علوم انسانی است
کامران دانشجو در ادامه ریشه هه مشکلات در دانشگاه های کشور را رشته علوم انسانی دانست و بر اسلامی کردن همه مراکز آموزشی در کشور تاکید کرد: همه مراکز آموزشی و دانشگاهها باید اسلامی شوند چرا که در اصل کسی با علم مخالفتی ندارد و ایمان به این علم جهت میدهد و علمی که با تفکر طاغوتی همراه باشد حادثه هیروشیما را درست میکند.كشاورزان مزارع چاي را رها كردهاند
خبرگزاری هرانا: رئيس اتحاديه چايكاران اعلام كرد: به دليل عدم پرداخت مطالبات چايكاران از سوي دولت، 55 هزار خانوار كارگري در مشكلات شديد معيشتي به سر ميبرند.ايرج هوسمي در گفتگو با خبرنگار ايلنا با تاكيد بر لزوم پرداخت مطالبات چايكاران از سوي دولت تصريح كرد: به دليل عدم پرداخت واقعي قيمت چاي از سوي دولت، بخش عمدهاي از باغات بزرگ چاي هم اكنون غير فعال شدهاند.
او با بيان اينكه چايكاران به سختي گذران معيشت ميكنند تصريح كرد: با توجه به اين كه برداشت محصول به صورت فصلي صورت ميگيرد از اين رو بخشي از مشكلات كارگران فعال در اين صنعت به دليل عدم اعمال سياستهاي حمايتي در مواقع بيكاري است.
هوسمي با اشاره به اينكه در سال گذشته کود و تسهيلات مورد نياز براي هرس باغات در اختيار چايکاران قرار نگرفت، ادامه داد: کشاورزاني که دستشان تهي است مزارع را رها کردهاند و معلوم نيست سال جاري وضعيت توليد چاي کشور چگونه خواهد بود.
رئیس اتحادیه چایکاران ياد آور شد: متاسفانه از زمانی که مدیریت چای کشور در اختیار وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفته روز به روز بر مشکلات چای کاران اضافه شده تا جایی که دیگر باغ چایی باقی نمانده است تا احتياجي به چایکار باشد.
او با بيان این که قیمت چای در طول سالهای اخیر با افزایش تورم همراه نبوده است تصريح كرد: این عدم افزایش قیمت چای در صورتی است که تمام اقلام مصرفی معیشتی چایکاران افزایش پیدا کرده و کشاورزان در حال حاضر زیر خط فقر زندگی میکنند.
هوسمي با اشاره به اينكه در سال گذشته کود و تسهيلات مورد نياز براي هرس باغات در اختيار چايکاران قرار نگرفت، ادامه داد: کشاورزاني که دستشان تهي است مزارع را رها کردهاند و معلوم نيست سال جاري وضعيت توليد چاي کشور چگونه خواهد بود.
رئیس اتحادیه چایکاران ياد آور شد: متاسفانه از زمانی که مدیریت چای کشور در اختیار وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفته روز به روز بر مشکلات چای کاران اضافه شده تا جایی که دیگر باغ چایی باقی نمانده است تا احتياجي به چایکار باشد.
او با بيان این که قیمت چای در طول سالهای اخیر با افزایش تورم همراه نبوده است تصريح كرد: این عدم افزایش قیمت چای در صورتی است که تمام اقلام مصرفی معیشتی چایکاران افزایش پیدا کرده و کشاورزان در حال حاضر زیر خط فقر زندگی میکنند.
تجمع کارگران "نی بُر" کشت و صنعت کارون شوشتر
خبرگزاری هرانا: دو هزار کارگر «نی بُر» کشت و صنعت کارون شوشتر در اعتراض به عدم محاسبه سنوات بیمهای و افزایش نیافتن دستمزد خود در سالهای گذشته، دست از کار کشیده و در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردهاند.
ایلنا: یک فعال کارگری در خوزستان گفت: دو هزار کارگر «نی بُر» کشت و صنعت کارون شوشتر در اعتراض به عدم محاسبه سنوات بیمهای و افزایش نیافتن دستمزد خود در سالهای گذشته، دست از کار کشیده و در مقابل درب ورودی کارخانه تجمع کردهاند.
آقایار حسینی خاطرنشان کرد: این کارگران فصلی که به کار تخصصی بریدن نی اشتغال دارند خواستار اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و همچنین افزایش دستمزد ماهانه خود هستند..
او افزود: عدهٔ زیادی از کارگران نی بر کشت و صنعت به سن بازنشستگی رسیده اما به دلیل تعویق در پرداخت حق بیمه توسط کارفرما امکان بازنشسته شدن و استفاده از مزایای تامین اجتماعی را ندارند، علاوه بر این سازمان تامین اجتماعی کار این کارگران را جزء مشاغل سخت و زیان آور محسوب نمیکند.
او یاد آور شد کارگران فصلی نی بر تا پایان برداشت نی، یعنی دو ماه آینده قرار داد امضاء کردهاند اما با ورود مدیریت جدید این کارگران فصلی پیش از پایان قرارداد اخراج خواهند شد.
او همچنین گفت: طرح طبقه بندی مشاغل برای این کارگران مهیا شده که امکان اجرای این طرح با مخالفت مدیریت جدید به جهت عدم پرداخت مابه تفاوت سالهای ۷۲ کارگران تا هم اکنون متوقف شده است.
او افزود: عدهٔ زیادی از کارگران نی بر کشت و صنعت به سن بازنشستگی رسیده اما به دلیل تعویق در پرداخت حق بیمه توسط کارفرما امکان بازنشسته شدن و استفاده از مزایای تامین اجتماعی را ندارند، علاوه بر این سازمان تامین اجتماعی کار این کارگران را جزء مشاغل سخت و زیان آور محسوب نمیکند.
او یاد آور شد کارگران فصلی نی بر تا پایان برداشت نی، یعنی دو ماه آینده قرار داد امضاء کردهاند اما با ورود مدیریت جدید این کارگران فصلی پیش از پایان قرارداد اخراج خواهند شد.
او همچنین گفت: طرح طبقه بندی مشاغل برای این کارگران مهیا شده که امکان اجرای این طرح با مخالفت مدیریت جدید به جهت عدم پرداخت مابه تفاوت سالهای ۷۲ کارگران تا هم اکنون متوقف شده است.
اعدام دو زندانی در طبس
خبرگزاری هرانا: سرپرست دادگستري و دادستان عمومي و انقلاب شهرستان طبس از اعدام دو زندانی با اتهام مواد مخدر در زندان طبس خبر داد.
غلامحسين توكلي در گفتوگو با ايسنا، اعلام كرد: اين دو مجرم به نامهاي «ع.ح» 45 ساله اهل شاهرود با اتهامات مشاركت در حمل 1380 كيلوگرم ترياك، مشاركت در حمل 498 كيلو مورفين و حمل و نگهداري 190 كيلوگرم ترياك و «م.م» 30 ساله اهل تربت حيدريه به اتهام حمل 50 كيلوگرم هروئين صبح امروز در زندان طبس به دار مجازات آویخته شدند.
وي اجراي اين احكام را در راستای مبارزه قاطعانه با قاچاقچيان مواد مخدر، پيشگير ي از وقوع جرم و دادن درس عبرت به ساير قاچاقچيان موادمخدر عنوان كرد.
دادستان عمومي و انقلاب شهرستان طبس اضافه كرد: احکام صادره پس از طی تشریفات قانونی و تأیید در دادستانی کل کشور و موافقت ریاست قوه قضائیه، به اجرا درآمد.
توكلي همچنين تاكيد كرد: تقاضای عفو این متهمان در دو مرحله مطرح شده بود که پس از انجام بررسیهای لازم و عدم احراز شرایط، توسط کمیسیون مرکزی عفو و بخشودگی رد شد.
گفتني است؛ اجراي حكم اعدام اين دو متهم از زمان دستگيري، دو سال به طول انجاميد.