دولت منابع مالی مورد نیازش را از کجا تامین میکند؟
ماههاست بازار ارز در ایران کار خود را میکند و دیگر همه پذیرفتهاند که قیمتهای بازار ارز قرار نیست گوش شنوایی برای بایدها و نبایدهای مسئولان اقتصادی دولت داشته باشد.
چندی پیش محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدینژاد، در ادامه وعدههای دیگر مسئولان اقتصادی دولت او با اطمینان درباره بازار ارز چنین گفته بود:
«یک اتفاقی افتاد، بعضی از حوالهها قفل شد. یکباره ارز گران شد. البته تا چند روز دیگر گشایش بزرگی ایجاد خواهد شد که هم شما تعجب خواهید کرد و هم آقایانی که ما را تحریم کردهاند.»
شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم، نیز پیش از محمدرضا رحیمی از کاهش فاصله قیمت ارز در بازار آزاد با قیمت دولتی و تکنرخی شده ارز خبر داد:
«نه تنها ذخایر ما خوب است، بلکه مازاد درآمدهای ارزی ما امسال نسبت به سالهای قبل کمنظیر بوده است.
نکته حائز اهمیت هم این است که تا به امروز بانک مرکزی بیشتر از عملکرد واردات ارز، ارز را عرضه کرده است. پس علیالقاعده کمبود عرضه ارز هم وجود نداشته، برای آینده هم هیچ نگرانی وجود ندارد. حالا الحمدالله فضایی فراهم شده است، تصمیمات شفافتر اعلام شده و طبیعی است که به میزانی که ما ممارستمان را نشان میدهیم، نرخ کاهش پیدا میکند.»
اما در تمام این چند ماه با تمام بگیر و ببندها و بایدها و نبایدهای دولتیها، فاصله ۶۰۰ تا ۷۰۰ تومانی قیمت هر دلار در بازار آزاد و بانکها حفظ شده است.
از ابتدای برهم خوردن تعادل قیمتها در بازار ارز ایران، یکی از گمانهزنیهایی که مطرح میشود، عمدی بودن افزایش قیمتها در بازار ارز و سکه و موافقت دولت با این تصمیم بوده است.
این کارشناسان که در میان آنها برخی نمایندگان مجلس هم حضور دارند، بر این باورند که دولت با گران فروختن ارز و طلایی که در اختیار دارد به دنبال جمعآوری منابع مالی مورد نیاز برای پیش بردن برنامه حذف یارانههای مستقیم و پرداخت نقدی ماهانه یارانههاست.
البته پیشتر، شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم و سخنگوی اقتصادی دولت محمود احمدینژاد، این گمانهزنیها را رد کرده و آن را اتهام و افترا علیه دولت خوانده بود.
«حالا به دنبالش یک سری بیایند این حرفها را بزنند که دولت کسری بودجه دارد و میخواهد نرخ ارز را افزایش دهد. که من همین جا بگویم که دولت کسری بودجه ندارد. عین سالهای گذشته بودجهای را اداره میکند. و چنین سیاستی را هم دنبال نمیکند و این را یک افترا و یک تهمت میدانیم و حتما حق پیگرد قضایی را هم برای خودمان محفوظ میدانیم.»
حالا خبرگزاری مهر با انتشار گزارشی از جزئیات این گمانهزنی پرده برداشته است.
به گزارش این خبرگزاری، کمیته پنجنفره ارزی دولت که وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر صنعت، معدن و تجارت و وزرای کشور و اطلاعات همراه با رئیس کل بانک مرکزی عضو آن هستند، تحت فشار قرار گرفتهاند تا به هر ترتیبی که شده منابع مورد نیاز برای پرداخت یارانه نقدی اسفندماه را تامین کنند.
از زمان وارد آمدن شوک قیمتی به بازار ارز و سکه، هرازگاهی دولتیها و مسئولان بانک مرکزی متهم به گرانفروشی شدهاند و هر بار از معاون ارزی بانک مرکزی تا بالاترین مقامهای دولتی این اتهام را رد کردهاند.
به گفته شمسالدین حسینی، سخنگوی اقتصادی دولت، در حال حاضر دولت مجبور است ماهانه سه هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بابت یارانه نقدی به حدود ۷۳ میلیون ایرانی پرداخت کند، مبلغی که برای تامین آن دولت از پرداخت سهم تولید و جبران هزینههای دولت در مسیر اجرای برنامه هدفمند کردن یارانهها سر باز زده است.
احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، ادامه این مسیر و قانونشکنی دولت را در برنامهای زنده در تلویزیون دولتی ایران، رسیدن به انتهای کوچهای بنبست توصیف کرده است:
احمد توکلی: به این ترتیب ادامه پیدا کند حتما به ته کوچه میرسیم، کوچه بنبست. ما با هم تعارف که نداریم. الان کسری بودجه ۱۴ هزار میلیارد تومانی را از این محل چه طوری تامین میکنیم؟ با شکستن مکرر قانون. حداقل دولت ۱۷ جا قانون را نقض کرده است. من میگویم با ادامه قانونشکنی و غیرصادقانه با مردم برخورد کردن و پول زیاد پخش کردن، این درد دوا نمیشود. باید صادقانه بگوییم که این پول نمیرسد و ما اشتباه کردیم.
با انتشار گزارش خبرگزاری مهر شاید باز هم یک بار دیگر برای پاسخ به این پرسش احمدی توکلی «که دولت منابع مورد نیاز خود را از کجا تامین میکند؟» چشمها به پیادهروهای خیابان فردوسی و چهارراه استانبول تهران دوخته شود.
چندی پیش محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدینژاد، در ادامه وعدههای دیگر مسئولان اقتصادی دولت او با اطمینان درباره بازار ارز چنین گفته بود:
«یک اتفاقی افتاد، بعضی از حوالهها قفل شد. یکباره ارز گران شد. البته تا چند روز دیگر گشایش بزرگی ایجاد خواهد شد که هم شما تعجب خواهید کرد و هم آقایانی که ما را تحریم کردهاند.»
شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم، نیز پیش از محمدرضا رحیمی از کاهش فاصله قیمت ارز در بازار آزاد با قیمت دولتی و تکنرخی شده ارز خبر داد:
«نه تنها ذخایر ما خوب است، بلکه مازاد درآمدهای ارزی ما امسال نسبت به سالهای قبل کمنظیر بوده است.
نکته حائز اهمیت هم این است که تا به امروز بانک مرکزی بیشتر از عملکرد واردات ارز، ارز را عرضه کرده است. پس علیالقاعده کمبود عرضه ارز هم وجود نداشته، برای آینده هم هیچ نگرانی وجود ندارد. حالا الحمدالله فضایی فراهم شده است، تصمیمات شفافتر اعلام شده و طبیعی است که به میزانی که ما ممارستمان را نشان میدهیم، نرخ کاهش پیدا میکند.»
اما در تمام این چند ماه با تمام بگیر و ببندها و بایدها و نبایدهای دولتیها، فاصله ۶۰۰ تا ۷۰۰ تومانی قیمت هر دلار در بازار آزاد و بانکها حفظ شده است.
از ابتدای برهم خوردن تعادل قیمتها در بازار ارز ایران، یکی از گمانهزنیهایی که مطرح میشود، عمدی بودن افزایش قیمتها در بازار ارز و سکه و موافقت دولت با این تصمیم بوده است.
این کارشناسان که در میان آنها برخی نمایندگان مجلس هم حضور دارند، بر این باورند که دولت با گران فروختن ارز و طلایی که در اختیار دارد به دنبال جمعآوری منابع مالی مورد نیاز برای پیش بردن برنامه حذف یارانههای مستقیم و پرداخت نقدی ماهانه یارانههاست.
البته پیشتر، شمسالدین حسینی، وزیر اقتصاد دولت دهم و سخنگوی اقتصادی دولت محمود احمدینژاد، این گمانهزنیها را رد کرده و آن را اتهام و افترا علیه دولت خوانده بود.
«حالا به دنبالش یک سری بیایند این حرفها را بزنند که دولت کسری بودجه دارد و میخواهد نرخ ارز را افزایش دهد. که من همین جا بگویم که دولت کسری بودجه ندارد. عین سالهای گذشته بودجهای را اداره میکند. و چنین سیاستی را هم دنبال نمیکند و این را یک افترا و یک تهمت میدانیم و حتما حق پیگرد قضایی را هم برای خودمان محفوظ میدانیم.»
حالا خبرگزاری مهر با انتشار گزارشی از جزئیات این گمانهزنی پرده برداشته است.
به گزارش این خبرگزاری، کمیته پنجنفره ارزی دولت که وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر صنعت، معدن و تجارت و وزرای کشور و اطلاعات همراه با رئیس کل بانک مرکزی عضو آن هستند، تحت فشار قرار گرفتهاند تا به هر ترتیبی که شده منابع مورد نیاز برای پرداخت یارانه نقدی اسفندماه را تامین کنند.
از زمان وارد آمدن شوک قیمتی به بازار ارز و سکه، هرازگاهی دولتیها و مسئولان بانک مرکزی متهم به گرانفروشی شدهاند و هر بار از معاون ارزی بانک مرکزی تا بالاترین مقامهای دولتی این اتهام را رد کردهاند.
به گفته شمسالدین حسینی، سخنگوی اقتصادی دولت، در حال حاضر دولت مجبور است ماهانه سه هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بابت یارانه نقدی به حدود ۷۳ میلیون ایرانی پرداخت کند، مبلغی که برای تامین آن دولت از پرداخت سهم تولید و جبران هزینههای دولت در مسیر اجرای برنامه هدفمند کردن یارانهها سر باز زده است.
احمد توکلی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، ادامه این مسیر و قانونشکنی دولت را در برنامهای زنده در تلویزیون دولتی ایران، رسیدن به انتهای کوچهای بنبست توصیف کرده است:
احمد توکلی: به این ترتیب ادامه پیدا کند حتما به ته کوچه میرسیم، کوچه بنبست. ما با هم تعارف که نداریم. الان کسری بودجه ۱۴ هزار میلیارد تومانی را از این محل چه طوری تامین میکنیم؟ با شکستن مکرر قانون. حداقل دولت ۱۷ جا قانون را نقض کرده است. من میگویم با ادامه قانونشکنی و غیرصادقانه با مردم برخورد کردن و پول زیاد پخش کردن، این درد دوا نمیشود. باید صادقانه بگوییم که این پول نمیرسد و ما اشتباه کردیم.
با انتشار گزارش خبرگزاری مهر شاید باز هم یک بار دیگر برای پاسخ به این پرسش احمدی توکلی «که دولت منابع مورد نیاز خود را از کجا تامین میکند؟» چشمها به پیادهروهای خیابان فردوسی و چهارراه استانبول تهران دوخته شود.
«همسر بن لادن او را لو داد»
بازخوانی پرونده واپسين روزهای زندگی اسامه بن لادن نشان می دهد که بر خلاف آنچه تا کنون ادعا می شد، رهبر سابق شبکه تروريستی القاعده با خيانت يکی از همسرانش که محل اختفای بن لادن را در اختيار نيروهای آمريکايی قرار داده بود به دست تکاورهای يگان فوق ويژه ارتش اين کشور به قتل رسيده است.
به نوشته روزنامه انگليسی «گاردين»، اطلاعات تازه درباره چگونگی شناسايی و کشته شدن بن لادن توسط يک سرتيپ بازنشسته پاکستانی به نام «شوکت غدير» مطرح شده که نتايج بررسی های خصوصی خود را در اين پرونده در اختيار رسانه ها قرار داده است.
شوکت غدير می گويد، برپايه تحقيقات او اسامه بن لادن در واقع دوران بازنشستگی خود را در «ابيت آباد» پاکستان سپری می کرد و نقش چندانی در فعاليت های شبکه القاعده ايفا نمی کرد و احتمالا بر اثر بيماری «فرتوت و ناتوان» نيز شده بود.
ماه گذشته خانه «ابيت آباد» بدون ارائه هيچ توضيحی به دستور مقام های دولت پاکستان تخريب شد.
شوکت غدير با استفاده از متن پياده شده بازجويی همسران بن لادن و مصاحبه مستقيم با مقام های رسمی اطلاعاتی پاکستان جامع ترين گزارش درباره زندگی رهبر القاعده از زمان خروج وی از کوه های تورابورا در افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ را گردآوری کرده است.
شوکت غدير می گويد: «مجموعاً ۲۷ نفر شامل محافظان و اعضای خانواده بن لادن در خانه ای که رهبر القاعده در آن به قتل رسيد زندگی می کردند. اين اشخاص تا زمان ورود «خيريه صابر»، همسر ارشد اسامه بن لادن، در اوايل سال ۲۰۱۱ به خوبی در کنار يکديگر زندگی می کردند. اما به محض ورود خيريه همه چيز به ناگاه تغيير کرد، تا آن زمان به ظاهر آمريکايی ها هيچ اطلاعی درباره محل اختفای بن لادن نداشته اند.»
خيريه، همسر ۶۲ ساله سعودی رهبر سابق القاعده در سال ۱۹۸۵ ميلادی به عنوان سومين زن از مجموع شش همسر بن لادن با او ازدواج کرد. خيريه که مدتی در بازداشت ايران بود در سال ۲۰۱۰ طی مبادله ای در برابر يک ديپلمات ايرانی که توسط تندروها در پاکستان ربوده شده بود، از ايران خارج شد.
به غير از خيريه، دو همسر ديگر رهبر القاعده نيز در ابيت آباد اقامت داشتند: سِهام، همسر ۵۴ ساله سعودی و اَمَل، همسر ۳۱ يمنی اسامه بن لادن.
شوکت غدير می گويد: «بن لادن پس از ادواج با اَمَل با همسران ديگر خود همبستر نشد.» وی می افزايد: «خيريه حتی يک بار در پاسخ به پسر بزرگسال سِهام [همسر ديگر بن لادن] که از او درباره دليل بازگشتش پرسيد، گفته بود که «يک وظيفه نهايی» دارد که بايد برای بن لادن انجام دهد. به ظاهر خود بن لادن نيز بيم آن را داشته که توسط خيريه لو داده شود و به همين دليل مدام به دو همسر ديگرش می گفته که آنجا را ترک کنند، ولی آن دو زير بار نمی رفتند.»
به نوشته روزنامه انگليسی «گاردين»، اطلاعات تازه درباره چگونگی شناسايی و کشته شدن بن لادن توسط يک سرتيپ بازنشسته پاکستانی به نام «شوکت غدير» مطرح شده که نتايج بررسی های خصوصی خود را در اين پرونده در اختيار رسانه ها قرار داده است.
شوکت غدير می گويد، برپايه تحقيقات او اسامه بن لادن در واقع دوران بازنشستگی خود را در «ابيت آباد» پاکستان سپری می کرد و نقش چندانی در فعاليت های شبکه القاعده ايفا نمی کرد و احتمالا بر اثر بيماری «فرتوت و ناتوان» نيز شده بود.
ماه گذشته خانه «ابيت آباد» بدون ارائه هيچ توضيحی به دستور مقام های دولت پاکستان تخريب شد.
شوکت غدير با استفاده از متن پياده شده بازجويی همسران بن لادن و مصاحبه مستقيم با مقام های رسمی اطلاعاتی پاکستان جامع ترين گزارش درباره زندگی رهبر القاعده از زمان خروج وی از کوه های تورابورا در افغانستان در اواخر سال ۲۰۰۱ را گردآوری کرده است.
شوکت غدير می گويد: «مجموعاً ۲۷ نفر شامل محافظان و اعضای خانواده بن لادن در خانه ای که رهبر القاعده در آن به قتل رسيد زندگی می کردند. اين اشخاص تا زمان ورود «خيريه صابر»، همسر ارشد اسامه بن لادن، در اوايل سال ۲۰۱۱ به خوبی در کنار يکديگر زندگی می کردند. اما به محض ورود خيريه همه چيز به ناگاه تغيير کرد، تا آن زمان به ظاهر آمريکايی ها هيچ اطلاعی درباره محل اختفای بن لادن نداشته اند.»
خيريه، همسر ۶۲ ساله سعودی رهبر سابق القاعده در سال ۱۹۸۵ ميلادی به عنوان سومين زن از مجموع شش همسر بن لادن با او ازدواج کرد. خيريه که مدتی در بازداشت ايران بود در سال ۲۰۱۰ طی مبادله ای در برابر يک ديپلمات ايرانی که توسط تندروها در پاکستان ربوده شده بود، از ايران خارج شد.
به غير از خيريه، دو همسر ديگر رهبر القاعده نيز در ابيت آباد اقامت داشتند: سِهام، همسر ۵۴ ساله سعودی و اَمَل، همسر ۳۱ يمنی اسامه بن لادن.
شوکت غدير می گويد: «بن لادن پس از ادواج با اَمَل با همسران ديگر خود همبستر نشد.» وی می افزايد: «خيريه حتی يک بار در پاسخ به پسر بزرگسال سِهام [همسر ديگر بن لادن] که از او درباره دليل بازگشتش پرسيد، گفته بود که «يک وظيفه نهايی» دارد که بايد برای بن لادن انجام دهد. به ظاهر خود بن لادن نيز بيم آن را داشته که توسط خيريه لو داده شود و به همين دليل مدام به دو همسر ديگرش می گفته که آنجا را ترک کنند، ولی آن دو زير بار نمی رفتند.»
نتانیاهو: به تحریمهای ایران فرصت اثرگذاری میدهیم
نخست وزیر اسرائیل روز پنجشنبه در نخستین مصاحبه مفصل خود پس از بازگشت از سفر ایالات متحده اعلام کرد که به تحریمهای جمهوری اسلامی فرصت اثرگذاری خواهد داد. رویترز به نقل از «منابعی» میگوید که او به باراک اوباما اطمینان داده است اسرائیل تصمیمی برای حمله به ایران نگرفته است.
خبرگزاری رویترز به نقل از مصاحبه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، با یک شبکه تلویزیونی این کشور میگوید که عالیرتبهترین مقام اسرائیل گفته است که قرار نیست اسرائیل در «روزها یا هفتههای آینده» به سایتهای اتمی ایران حمله کند.
او با این حال تاکید کرده است که اسرائیل از سوی دیگر حاضر نیست «چند سال» برای اثرگذاری تحریمها صبر کند.
بنیامین نتانیاهو در مصاحبه با یک شبکه داخلی اسرائیل گفت: «ما خوشحال میشویم اگر این مسئله به شکلی صلحآمیز حل شود.»
او اما در ادامه شرایطی هم برای «حل این مسئله» گذاشته است، شرایطی که در سخنرانی خود در واشینگتن نیز ذکر کرده بود و بعید است که مورد قبول جمهوری اسلامی قرار بگیرد.
او گفت: «خیلی خوشحال میشوم، اگر [ایران] برنامه اتمیاش را متوقف کند، سایتش را در قم جمع کند و دست از غنیسازی اورانیوم بردارد.»
این در حالی است که ایران همواره با تاکید بر صلحآمیز بودن فعالیت اتمی خود از توقف غنیسازی اورانیوم که میتواند در تولید سلاح اتمی استفاده شود سر باز زده و به همین دلیل مشمول تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و فهرستی بلندبالا از تحریمهای یکجانبه آمریکا و متحدانش قرار گرفته است.
در دو ماه گذشته شایعات و اظهارنظرها در مورد حمله عنقریب اسرائیل به ایران، با یا بدون آمریکا، چنان بالا گرفته و در اغلب نشریات منتشر شده که از یک سو آقای اوباما نمایندگانی را برای مذاکره در این باره به اسرائیل فرستاد و از سوی دیگر رهبر جمهوری اسلامی در این باره مجبور به موضعگیری شد.
پیش از سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا در هفته گذشته، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر این که او خواهان آن است که آمریکا در صورت ناکامی تحریمها و پیشرفت برنامه اتمی ایران به آن سوی «خطوط قرمز» علنا جمهوری اسلامی را به حمله نظامی تهدید کند.
به دنبال انتشار این گزارش، باراک اوباما با تاکید دوباره بر حمایت از اسرائیل در برابر برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران موضع گرفت و در مقام «رئیس جمهور ایالات متحده» اعلام کرد که «بلوف» نمیزند و «همه گزینهها روی میز است».
این همه خبرگزاری رویترز روز جمعه در گزارش خود از قول «منابع نزدیک به مذاکرات آمریکا و اسرائیل» گفت که آقای نتانیاهو به رئیس جمهور آمریکا اطمینان داده است که کشورش هیچ تصمیمی برای حمله به ایران نگرفته است.
اما او در عین حال هیچ سیگنالی هم در سفرش به آمریکا نشان نداد مبنی بر این که گزینه نظامی را کنار گذاشته است.
خبرگزاری رویترز به نقل از مصاحبه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، با یک شبکه تلویزیونی این کشور میگوید که عالیرتبهترین مقام اسرائیل گفته است که قرار نیست اسرائیل در «روزها یا هفتههای آینده» به سایتهای اتمی ایران حمله کند.
او با این حال تاکید کرده است که اسرائیل از سوی دیگر حاضر نیست «چند سال» برای اثرگذاری تحریمها صبر کند.
بنیامین نتانیاهو در مصاحبه با یک شبکه داخلی اسرائیل گفت: «ما خوشحال میشویم اگر این مسئله به شکلی صلحآمیز حل شود.»
او اما در ادامه شرایطی هم برای «حل این مسئله» گذاشته است، شرایطی که در سخنرانی خود در واشینگتن نیز ذکر کرده بود و بعید است که مورد قبول جمهوری اسلامی قرار بگیرد.
او گفت: «خیلی خوشحال میشوم، اگر [ایران] برنامه اتمیاش را متوقف کند، سایتش را در قم جمع کند و دست از غنیسازی اورانیوم بردارد.»
این در حالی است که ایران همواره با تاکید بر صلحآمیز بودن فعالیت اتمی خود از توقف غنیسازی اورانیوم که میتواند در تولید سلاح اتمی استفاده شود سر باز زده و به همین دلیل مشمول تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و فهرستی بلندبالا از تحریمهای یکجانبه آمریکا و متحدانش قرار گرفته است.
در دو ماه گذشته شایعات و اظهارنظرها در مورد حمله عنقریب اسرائیل به ایران، با یا بدون آمریکا، چنان بالا گرفته و در اغلب نشریات منتشر شده که از یک سو آقای اوباما نمایندگانی را برای مذاکره در این باره به اسرائیل فرستاد و از سوی دیگر رهبر جمهوری اسلامی در این باره مجبور به موضعگیری شد.
پیش از سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا در هفته گذشته، گزارشهایی منتشر شد مبنی بر این که او خواهان آن است که آمریکا در صورت ناکامی تحریمها و پیشرفت برنامه اتمی ایران به آن سوی «خطوط قرمز» علنا جمهوری اسلامی را به حمله نظامی تهدید کند.
به دنبال انتشار این گزارش، باراک اوباما با تاکید دوباره بر حمایت از اسرائیل در برابر برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران موضع گرفت و در مقام «رئیس جمهور ایالات متحده» اعلام کرد که «بلوف» نمیزند و «همه گزینهها روی میز است».
این همه خبرگزاری رویترز روز جمعه در گزارش خود از قول «منابع نزدیک به مذاکرات آمریکا و اسرائیل» گفت که آقای نتانیاهو به رئیس جمهور آمریکا اطمینان داده است که کشورش هیچ تصمیمی برای حمله به ایران نگرفته است.
اما او در عین حال هیچ سیگنالی هم در سفرش به آمریکا نشان نداد مبنی بر این که گزینه نظامی را کنار گذاشته است.
وزیر بهداشت: هیچ مشکلی برای تأمین ارز واردات دارو نداریم
به دنبال هشدار سندیکای داروهای انسانی در مورد عدم وجود منابع ارزی لازم برای واردات مواد اولیه تولید دارو و لذا امکان قطع تولید و عرضه دارو در کشور، وزیر بهداشت اعلام کرد که هیچ مشکلی برای تأمین ارز واردات دارو وجود ندارد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، مرضیه وحید دستجردی روز پنجشنبه، ۱۸ بهمنماه، اعلام کرد که واردکنندگان مواد اولیه دارویی در حال حاضر میتوانند سفارشهای خود را ارائه دهند و افزود: «هیچ مشکل ارزی برای واردات دارو نداریم. از طرفی ذخایر راهبردی ما پر است.»
این اظهارات پس از آن بیان شد که سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی به تازگی در نامهای به بانک مرکزی با اشاره به نبود منابع ارزی جهت واردات مواد اولیه تهیه دارو اعلام کرد: «ذخایر و موجودی انبارهای مواد اولیه واحدهای داروسازی کشور به زودی به اتمام خواهد رسید.»
این سندیکا در نامه خود با اشاره به این که در حال حاضر «بالغ بر ۹۶ درصد» داروهای مورد نیاز کشور در داخل تولید و عرضه میشود، خاطرنشان کرده بود که واحدهای تولید و پخش دارو «به طور جدی با مشکل تامین منابع مالی اعم از ریالی و ارزی جهت واردات مواد اولیه و موثره مواجه هستند».
به دنبال این هشدار، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روز پنجشنبه اعلام کرد: «با رئیس کل بانک مرکزی جلسه گذاشتیم و وی دستور اکید برای تأمین ارز واردات دارو داده است.»
خانم وحید دستجردی افزود: «هم اکنون نیز واردکنندگان مواد اولیه دارویی برای ثبت سفارش معرفی شدهاند و اِلسی [اعتبارنامه] مورد نیاز باز شده و انتقال ارز هم صورت گرفته است.»
پیشتر با هدفمند شدن یارانهها، قیمت مواد دارویی دستخوش جهش قیمت شده بود و حال، به دنبال شدت گرفتن تحریمها، علاوه بر بهای بالای محصولات دارویی، کمیاب شدن برخی اقلام دارویی، یا به گفته سندیکای داروهای انسانی، «خطر قطع تولید دارو در کشور»، از دیگر مواردی است که زنگ خطر را در بخش دارویی کشور به صدا درآورده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، مرضیه وحید دستجردی روز پنجشنبه، ۱۸ بهمنماه، اعلام کرد که واردکنندگان مواد اولیه دارویی در حال حاضر میتوانند سفارشهای خود را ارائه دهند و افزود: «هیچ مشکل ارزی برای واردات دارو نداریم. از طرفی ذخایر راهبردی ما پر است.»
این اظهارات پس از آن بیان شد که سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی به تازگی در نامهای به بانک مرکزی با اشاره به نبود منابع ارزی جهت واردات مواد اولیه تهیه دارو اعلام کرد: «ذخایر و موجودی انبارهای مواد اولیه واحدهای داروسازی کشور به زودی به اتمام خواهد رسید.»
این سندیکا در نامه خود با اشاره به این که در حال حاضر «بالغ بر ۹۶ درصد» داروهای مورد نیاز کشور در داخل تولید و عرضه میشود، خاطرنشان کرده بود که واحدهای تولید و پخش دارو «به طور جدی با مشکل تامین منابع مالی اعم از ریالی و ارزی جهت واردات مواد اولیه و موثره مواجه هستند».
به دنبال این هشدار، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روز پنجشنبه اعلام کرد: «با رئیس کل بانک مرکزی جلسه گذاشتیم و وی دستور اکید برای تأمین ارز واردات دارو داده است.»
خانم وحید دستجردی افزود: «هم اکنون نیز واردکنندگان مواد اولیه دارویی برای ثبت سفارش معرفی شدهاند و اِلسی [اعتبارنامه] مورد نیاز باز شده و انتقال ارز هم صورت گرفته است.»
پیشتر با هدفمند شدن یارانهها، قیمت مواد دارویی دستخوش جهش قیمت شده بود و حال، به دنبال شدت گرفتن تحریمها، علاوه بر بهای بالای محصولات دارویی، کمیاب شدن برخی اقلام دارویی، یا به گفته سندیکای داروهای انسانی، «خطر قطع تولید دارو در کشور»، از دیگر مواردی است که زنگ خطر را در بخش دارویی کشور به صدا درآورده است.
سفر هیئت بزرگ هندی به ایران برای بررسی «فرصتهای تجاری»
یک هیئت بزرگ تجاری از هند برای بررسی فرصتهای تجاری و افزایش مبادلات تجاری با ایران روز جمعه، ۱۹ اسفندماه، راهی تهران شد.
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، یک هیئت ۴۵ نفره از «تجار بزرگ» هند روز جمعه راهی تهران شد تا از بیستم تا ۲۴ اسفندماه، به منظور بررسی «فرصتهای تجاری» با مقامهای اتاق بازرگانی، معادن و صنایع جمهوری اسلامی و همچنین اتاق بازرگانی تبریز دیدار داشته باشند.
ایرنا تأکید کرده است که اعضای این هیئت در صدد هستند تا در زمینههای «کشاورزی و غذایی، دارو، لوازم آرایشی و بهداشتی، خودروسازی و قطعات، پتروشیمی، صنایع کشاورزی و ادویه» سطح همکاریهای تجاری خود با ایران را افزایش دهند.
در همین زمینه خبرگزاری فرانسه گزارش کرده است که تحریمهای بینالمللی علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی، فرصتهای «عظیم» تجاری در ایران پدید آورده و حال هند به دنبال استفاده از این فرصتها است.
در عین حال ایرنا گزارش کرده است که بازرگانان هندی «با توجه به بحران اقتصادی حاکم بر غرب و محدود شدن فرصتهای صادراتی» در اتحادیه اروپا و آمریکا به افزایش تجارت با ایران روی آورده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، تلاش هند برای استفاده از فرصت تجاری پدید آمده در ایران به نفع خود، همزمان با تمایلش به گسترده کردن همکاریهایش با ایالات متحده و همچنین حفظ روابط خوبش با اسرائیل، دهلی نو را در تنگنا قرار داده است.
آناند سِت، سخنگوی «فدراسیون سازمانهای صادراتی هند»، در خصوص سفر این گروه به خبرگزاری فرانسه گفته است که دهلی نو انتظار دارد که این سفر حاوی فرصتهای کاری «بسیاری» برای هندیها باشد.
خبرگزاری فرانسه میگوید این هیئت هندی متشکل از مقامهای ارشد دولتی هند و نمایندگان حدود ۷۰ شرکت است.
هند درنظر دارد در جریان این معامله «تا ۴۵ درصد» از واردات خود را نه با دلار، بلکه با پرداخت روپیه، صورت دهد و قرار بر این است که این مبلغ در هند بماند تا در خریدهای آینده ایران از هند مورد استفاده قرار گیرد.
غرب معتقد است که برنامه هستهای ایران دارای بعد نظامی است و به همین دلیل تحریمهای شدیدی را علیه جمهوری اسلامی به اجرا گذاشته است، تحریمهایی که نفت ایران را هدف قرار دادهاند و همچنین راه تجارت با ایران را با موانع بسیاری مواجه کردهاند.
این تحریمها در حالی به اجرا درآمدهاند که هند که یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت خام ایران به شمار میرود در حال حاضر بر سر نحوه پرداخت بدهی نفتی خود به ایران با مشکل مواجه است.
سخنگوی «فدراسیون سازمانهای صادراتی هند» میگوید دهلی نو قصد دارد تا با استفاده از روپیه در معاملات تجاری خود با ایران، بخشی از بدهی نفتی خود را به ایران بپردازد.
دولت هند اعلام کرده است که تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را اجرا میکند، ولی خود را به اجرای تحریمهای مالی یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ملزم نمیداند.
به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، یک هیئت ۴۵ نفره از «تجار بزرگ» هند روز جمعه راهی تهران شد تا از بیستم تا ۲۴ اسفندماه، به منظور بررسی «فرصتهای تجاری» با مقامهای اتاق بازرگانی، معادن و صنایع جمهوری اسلامی و همچنین اتاق بازرگانی تبریز دیدار داشته باشند.
ایرنا تأکید کرده است که اعضای این هیئت در صدد هستند تا در زمینههای «کشاورزی و غذایی، دارو، لوازم آرایشی و بهداشتی، خودروسازی و قطعات، پتروشیمی، صنایع کشاورزی و ادویه» سطح همکاریهای تجاری خود با ایران را افزایش دهند.
در همین زمینه خبرگزاری فرانسه گزارش کرده است که تحریمهای بینالمللی علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی، فرصتهای «عظیم» تجاری در ایران پدید آورده و حال هند به دنبال استفاده از این فرصتها است.
در عین حال ایرنا گزارش کرده است که بازرگانان هندی «با توجه به بحران اقتصادی حاکم بر غرب و محدود شدن فرصتهای صادراتی» در اتحادیه اروپا و آمریکا به افزایش تجارت با ایران روی آورده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، تلاش هند برای استفاده از فرصت تجاری پدید آمده در ایران به نفع خود، همزمان با تمایلش به گسترده کردن همکاریهایش با ایالات متحده و همچنین حفظ روابط خوبش با اسرائیل، دهلی نو را در تنگنا قرار داده است.
آناند سِت، سخنگوی «فدراسیون سازمانهای صادراتی هند»، در خصوص سفر این گروه به خبرگزاری فرانسه گفته است که دهلی نو انتظار دارد که این سفر حاوی فرصتهای کاری «بسیاری» برای هندیها باشد.
خبرگزاری فرانسه میگوید این هیئت هندی متشکل از مقامهای ارشد دولتی هند و نمایندگان حدود ۷۰ شرکت است.
هند درنظر دارد در جریان این معامله «تا ۴۵ درصد» از واردات خود را نه با دلار، بلکه با پرداخت روپیه، صورت دهد و قرار بر این است که این مبلغ در هند بماند تا در خریدهای آینده ایران از هند مورد استفاده قرار گیرد.
غرب معتقد است که برنامه هستهای ایران دارای بعد نظامی است و به همین دلیل تحریمهای شدیدی را علیه جمهوری اسلامی به اجرا گذاشته است، تحریمهایی که نفت ایران را هدف قرار دادهاند و همچنین راه تجارت با ایران را با موانع بسیاری مواجه کردهاند.
این تحریمها در حالی به اجرا درآمدهاند که هند که یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت خام ایران به شمار میرود در حال حاضر بر سر نحوه پرداخت بدهی نفتی خود به ایران با مشکل مواجه است.
سخنگوی «فدراسیون سازمانهای صادراتی هند» میگوید دهلی نو قصد دارد تا با استفاده از روپیه در معاملات تجاری خود با ایران، بخشی از بدهی نفتی خود را به ایران بپردازد.
دولت هند اعلام کرده است که تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را اجرا میکند، ولی خود را به اجرای تحریمهای مالی یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ملزم نمیداند.
رهبر حزب اصلی مخالف در سوریه درخواست کوفی عنان، نماینده ویژه سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب برای انجام مذاکره با بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه برای پایان خشونت ها را رد کرد.
کوفی عنان گفته بود که راه حل بحران سوریه، در یک "توافق سیاسی" نهفته است. برهان غلیون، رهبر حزب شورای ملی سوریه، مستقر در پاریس، گفت که در حالی که مردم سوریه "هر روز قتل عام می شوند"، این اظهارات "ناامید" کننده است.
آقای عنان که قرار است روز شنبه ۱۰ مارس به سوریه سفر کند، همچنین گفت که گسترش قوای نظامی "اوضاع را بدتر می کند".
از سوی دیگر، تلویزیون ملی ترکیه گزارش کرده است که دو ژنرال و یک سرهنگ سوری به مخالفان دولت پیوسته اند.
در همین حال، فعالان می گویند که سربازهای سوری در ادلیب شمالی مستقر شده اند و بیم یک حمله بزرگ دیگر، نظیر آنچه در حمص رخ داد، وجود دارد.
"بی فایده"
آقای غلیون در گفتگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: "این گونه اظهارات مایوس کننده است و به مردم سوریه که هر روز کشته می شوند امید نمی دهد. مثل این می ماند که ما همان فیلم را بارها از اول ببینیم."وی افزود: "هر نوع راه حل سیاسی بدون آنکه با فشار نظامی بر رژیم همراه باشد، موفقیت آمیز نخواهد بود."
آقای غلیون گفت که او امیدوار بود آقای عنان "راهی برای خاتمه خشونت ها ارائه دهد"
وی افزود: "نگرانی من آن است که مثل دیگر فرستاده های بین المللی پیشین، او هم یک یا دو ماه در راستای تلاش برای میانجیگری های بیفایده وقت تلف کند."
فعالان داخل سوریه نیز اظهارات آقای عنان را نادیده گرفتند.
هادی عبدالله از حمص به خبرگزاری رویترز گفت: "ما در حالی که تانک ها شهرهایمان را گلولهباران می کنند، تک تیراندازها به زنان و بچه هایمان شلیک میکنند و بسیاری از مناطق برق و آب و هیچ ارتباطی با بقیه جهان ندارند، هر گونه پیشنهاد برای مذاکره را رد می کنیم."
آقای عنان قرار است بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه را تا پایان هفته جاری ملاقات کند.
آقای عنان روز پنجشنبه ۸ مارس، در قاهره گفت: "امیدوارم کسی به فکر آن نباشد که در این اوضاع از زور استفاده کند. به عقیده من گسترش قوای نظامی اوضاع را بدتر می کند."
پیوستن به مخالفان
در سایر تحولات دیپلماتیک روز جمعه، روسیه گفت که از پیش نویس قطعنامه تازه سازمان ملل متحد درباره سوریه حمایت نمی کند و گفت که این قطعنامه "منصفانه" نیست.گنادی گاتیلوو، معاون وزارت خارجه روسیه به خبرگزاری اینترفاکس گفت: "مشکل اصلی آن این است که همزمان از طرفین درخواست نشده که به منظور ایجاد آتش بس اقداماتی عملی انجام دهند."
پیش نویس قطعنامه از دولت سوریه تقاضا کرده است که "فورا" به خشونت پایان دهد، و از گروه های مخالف خواسته است که از اقدام به "هر گونه خشونت خودداری کنند".
روسیه و چین دو قطعنامه پیشین سازمان ملل متحد را وتو کرده بودند.
پکن به تلاش های دیپلماتیک خود افزایش داده و گفته است که ژانگ مینگ، معاون وزیر امور خارجه را به عربستان سعودی، مصر و فرانسه می فرستد تا موضع چین در مورد سوریه را شرح دهد.
در برلین، گوییدو وستروله، وزیر امور خارجه آلمان گفت که پیوستن عبده حسام الدین، معاون وزیر نفت سوریه به مخالفان "شروع فروپاشی رژیم اسد" است.
خیام در شهرِ شبهایِ باشکوه
مطلبی از جمال الدین موسوی، که بتازگی برای پوشش خبری انتخابات روسیه به این کشور سفر کرده بود:
می پرسم مگر روسها هم خیام را می شناسند؟ ویدیویی از ولادیمیر پوتین نشانم می دهند. آقای پوتین می گوید که همسرش کتاب "رباعیات خیام" را به او هدیه کرده و او این کتاب را به همه توصیه می کند! می گویم رباعیات خیام به روسی ترجمه شده؟ سی جلد کتاب نشانم می دهند، ریز و درشت، همه چهار رنگ و با کاغذ گلاسه و مزین به مینیاتور. می گویند که این کتابها یا ترجمه رباعیات خیام است، یا درباره فلسفه او نوشته شده و یا درباره شرح حال و زندگی اوست. البته همه به زبان روسی. و بعد زن و شوهری هنرمند را می بینیم که درباره خیام فیلم ساخته اند و با حس و حالی باور نکردنی ترجمه روسی رباعیات خیام را می خوانند، آنهم از حفظ...
قیافه اش آشنا به نظر می رسد، اگر چشمهایش آبی نبود، شبیه کیرا نایتلی بود. وقتی بلند می شود تا پاسپورت رنگ و رو رفته مرا با دقت بیشتری زیر نور چراغ بررسی کند، می گویم کیرا نایتلی باید جلو این خانم پلیس لنگ بیندازد! فرودگاه بین المللی مسکو "دومودیه دوو" به نظرم بی نظم و درهم و برهم می آید. چهل دقیقه منتظر تاکسی می مانم، احد من الناسی هم انگلیسی بد نیست، مگر همان خانم پلیس که گفت "پاسپورت پلیز".
سر راه که نگاه می کنم، مسکو اصلا به آنچه درباره اش خوانده بودم و شنیده بودم شباهت ندارد. ترافیک بی نظم، ماشینها کثیف، سیمهای تلفن و برق از هر طرف آویزان، ساختمانها قد و نیم قد و بی قواره. حرف R را که به شکل برعکس در یکی از تابلوها دیدم، یاد دهکده حیوانات جرج اورول افتادم، آنجایی که خوکها تابلو را عوض می کنند و حرف R را در ANIMAL FARM برعکس می نویسند. توی دلم می گویم با این سیستم و شهرشان به فکر اداره دنیا هم بودند! ولی همه آرام و بی خیال به نظر می آیند.
کسی عجله چندانی ندارد. انگار هنوز همه دارند برای دولت کار می کنند. روزهای بعد به نظرم آمد که وقت شناسی هم خیلی معنا ندارد. ولی شب یک دفعه همه چیز عوض می شود. برف و گل خیابان در تاریکی چهره می پوشاند و لامپهای رنگی قد و بالای ساختمانهای بزرگ و بلند شهر را زینت می دهد. میدان سرخ بر جلوه اش افزوده می شود. روسهای ثروتمند تر و خوشگذران تر پا در خیابانهای اعیان نشین می گذارند و از همه طرف صدای خنده و موسیقی بلند می شود. کسی درباره سیاست سخن نمی گوید. آنکه انتخاب می شود معلوم است. همراهانم می گویند بیایید بروم"طربخانه"، آنهم طربخانه ای که به نام "خیام" است، دریکی از خیابانهای مرکزی شهر مسکو... وقتی از جلوی باغ الکساندر به طرف تئاتر بولشوی می رویم عبارتی که برای مسکو به ذهنم می رسد، شهر شبهای باشکوه است..
روسیه چند "ولادیمیر" نامدار را در تاریخ خود دیده است. اولی اش کسی است که بعد از تشکیل امپراتوری روسیه در قرن دهم، خواست روسها را متحد کند. از نظر او اتحاد روسها با ایمان آوردن همه آنها به یکی از ادیان آن روزگار عملی بود. روسها باید خدایی می داشتند که شانه به شانه در کنار هم برای او می جنگیدند. تا زمانی که آنها به دین خاصی اعتقاد نداشتند، اتحاد آنها عملی نمی شد. ولادیمیر کبیر، اول سراغ اسلام رفت. چون اسلام به مردان اجازه می داد که چهار همسر اختیار کنند، خیلی از اسلام خوشش آمد. ولی بعد گفت دینی که در آن شراب حرام است، رعایت دستواراتش برای مردم آسان نیست. این بود که رفت سراغ مسیحیت و غسل تعمید به جای آورد. بعد از آن روسها ملتی مسیحی شدند.
ولادیمیر بعدی، کسی نبود جز ولادیمیر ایلیچ لنین. او نظام سیاسی تزاری روسیه را با رهبری انقلاب اکتبر تغییر داد و ساختاری را با آموزه های مارکسیستی و باورهای شخصی خود بنا نهاد که هفت دهه ادعایی جهانی داشت. آن زمان امپراتوری های بزرگ میدان را به قدرتی رو به اوج که بعدا امپریالیسم توصیف شد باخته بودند. نظام تزاری روسیه و سیستم های سلطنتی اروپایی یا نفسهای آخر را کشیده بودند و یا در حال به حاشیه رفتن بودند. ولی روسیه نه تنها قلمرو تزارها را نباخت که با نظام نو کمونیستی، سرزمینهای بزرگی را به خاک خود ادغام کرد. اتحاد جماهیر شوروی با اندیشه ای نو وارد رقابت با قدرتهای نو ظهور شد، اگرچه زود هم سر به افول گذاشت. در میدان سرخ صدای سرودی مذهبی از کلیسای "سن باسیل" می آید ولی کسی دیگر بر آرامگاه لنین سرود نمی خواند.
و حالا ما سایه یک ولادیمیر دیگر را حس می کنیم. ولادیمیر پوتین که دو دوره رییس جمهوری بوده، یک دوره نخست وزیر و عامل اصلی پشت صحنه سیاست روسیه. آقای پوتین در این انتخابات برنده شد.
این ولادیمیر راه پیشینیانش را ادامه داده. باید روسیه قدرت را در میدان رقابت با مدعیان غربی به دست بیاورد و خود را به دیگران بقبولاند. مخالفانش او را بزرگترین سد دموکراسی در روسیه می دانند و کسی که برای کسب قدرت از نقض حقوق بشر ابایی ندارد. به همین دلیل وقتی که شنیدم در کنار ورزش اهل شعر است و رباعی خیام می خواند تعجب کردم.
این "طربخانه" ای که بنام خیام است، در سه طبقه است. یک طبقه اش چند ردیف صندلی چیده اند و جایگاهی ساخته اند برای اجرای موسیقی زنده و نمایش فیلم. چند نفری هم سعی می کنند تا موسیقی شش مقام تاجیکی را بنوازند. یک طبقه اش رستورانی است که در آن بیشتر غذاهای حوزه تمدنی ایران یعنی ایران کنونی و آسیای مرکزی را می پزند. و یک طبقه اش چایخانه ای که به شکلی سنتی درست شده. در هر سه طبقه مینیاتورهایی بر گرفته از اشعارخیام را بر دیوارها نقاشی کرده اند و دورتادورش ترجمه رباعیات خیام را به زبان روسی نوشته اند.
"بوریس توکاروف" و" لودمیلا گلادنکو" را در طربخانه می بینم. زن و شوهری روس که عمری را به بازیگری و تهیه کنندگی و کارگردانی در سینمای روسیه گذرانده اند. تولید سریالی هشت قسمتی از زندگی خیام یکی از کارهای اخیر آنهاست. مجموعه ای تلویزیونی که آماده پخش در شبکه های روسیه است و بخشی از آن هم در ایران تولید شده است. در گزارشی که دراین باره در دست ساخت است خواهید دید که چطور شد که به خیام علاقمند شدند و چطور از عهده ساخت یک درامای تاریخی پر هزینه برآمده اند...
سر راه که نگاه می کنم، مسکو اصلا به آنچه درباره اش خوانده بودم و شنیده بودم شباهت ندارد. ترافیک بی نظم، ماشینها کثیف، سیمهای تلفن و برق از هر طرف آویزان، ساختمانها قد و نیم قد و بی قواره. حرف R را که به شکل برعکس در یکی از تابلوها دیدم، یاد دهکده حیوانات جرج اورول افتادم، آنجایی که خوکها تابلو را عوض می کنند و حرف R را در ANIMAL FARM برعکس می نویسند. توی دلم می گویم با این سیستم و شهرشان به فکر اداره دنیا هم بودند! ولی همه آرام و بی خیال به نظر می آیند.
کسی عجله چندانی ندارد. انگار هنوز همه دارند برای دولت کار می کنند. روزهای بعد به نظرم آمد که وقت شناسی هم خیلی معنا ندارد. ولی شب یک دفعه همه چیز عوض می شود. برف و گل خیابان در تاریکی چهره می پوشاند و لامپهای رنگی قد و بالای ساختمانهای بزرگ و بلند شهر را زینت می دهد. میدان سرخ بر جلوه اش افزوده می شود. روسهای ثروتمند تر و خوشگذران تر پا در خیابانهای اعیان نشین می گذارند و از همه طرف صدای خنده و موسیقی بلند می شود. کسی درباره سیاست سخن نمی گوید. آنکه انتخاب می شود معلوم است. همراهانم می گویند بیایید بروم"طربخانه"، آنهم طربخانه ای که به نام "خیام" است، دریکی از خیابانهای مرکزی شهر مسکو... وقتی از جلوی باغ الکساندر به طرف تئاتر بولشوی می رویم عبارتی که برای مسکو به ذهنم می رسد، شهر شبهای باشکوه است..
روسیه چند "ولادیمیر" نامدار را در تاریخ خود دیده است. اولی اش کسی است که بعد از تشکیل امپراتوری روسیه در قرن دهم، خواست روسها را متحد کند. از نظر او اتحاد روسها با ایمان آوردن همه آنها به یکی از ادیان آن روزگار عملی بود. روسها باید خدایی می داشتند که شانه به شانه در کنار هم برای او می جنگیدند. تا زمانی که آنها به دین خاصی اعتقاد نداشتند، اتحاد آنها عملی نمی شد. ولادیمیر کبیر، اول سراغ اسلام رفت. چون اسلام به مردان اجازه می داد که چهار همسر اختیار کنند، خیلی از اسلام خوشش آمد. ولی بعد گفت دینی که در آن شراب حرام است، رعایت دستواراتش برای مردم آسان نیست. این بود که رفت سراغ مسیحیت و غسل تعمید به جای آورد. بعد از آن روسها ملتی مسیحی شدند.
ولادیمیر بعدی، کسی نبود جز ولادیمیر ایلیچ لنین. او نظام سیاسی تزاری روسیه را با رهبری انقلاب اکتبر تغییر داد و ساختاری را با آموزه های مارکسیستی و باورهای شخصی خود بنا نهاد که هفت دهه ادعایی جهانی داشت. آن زمان امپراتوری های بزرگ میدان را به قدرتی رو به اوج که بعدا امپریالیسم توصیف شد باخته بودند. نظام تزاری روسیه و سیستم های سلطنتی اروپایی یا نفسهای آخر را کشیده بودند و یا در حال به حاشیه رفتن بودند. ولی روسیه نه تنها قلمرو تزارها را نباخت که با نظام نو کمونیستی، سرزمینهای بزرگی را به خاک خود ادغام کرد. اتحاد جماهیر شوروی با اندیشه ای نو وارد رقابت با قدرتهای نو ظهور شد، اگرچه زود هم سر به افول گذاشت. در میدان سرخ صدای سرودی مذهبی از کلیسای "سن باسیل" می آید ولی کسی دیگر بر آرامگاه لنین سرود نمی خواند.
و حالا ما سایه یک ولادیمیر دیگر را حس می کنیم. ولادیمیر پوتین که دو دوره رییس جمهوری بوده، یک دوره نخست وزیر و عامل اصلی پشت صحنه سیاست روسیه. آقای پوتین در این انتخابات برنده شد.
این ولادیمیر راه پیشینیانش را ادامه داده. باید روسیه قدرت را در میدان رقابت با مدعیان غربی به دست بیاورد و خود را به دیگران بقبولاند. مخالفانش او را بزرگترین سد دموکراسی در روسیه می دانند و کسی که برای کسب قدرت از نقض حقوق بشر ابایی ندارد. به همین دلیل وقتی که شنیدم در کنار ورزش اهل شعر است و رباعی خیام می خواند تعجب کردم.
این "طربخانه" ای که بنام خیام است، در سه طبقه است. یک طبقه اش چند ردیف صندلی چیده اند و جایگاهی ساخته اند برای اجرای موسیقی زنده و نمایش فیلم. چند نفری هم سعی می کنند تا موسیقی شش مقام تاجیکی را بنوازند. یک طبقه اش رستورانی است که در آن بیشتر غذاهای حوزه تمدنی ایران یعنی ایران کنونی و آسیای مرکزی را می پزند. و یک طبقه اش چایخانه ای که به شکلی سنتی درست شده. در هر سه طبقه مینیاتورهایی بر گرفته از اشعارخیام را بر دیوارها نقاشی کرده اند و دورتادورش ترجمه رباعیات خیام را به زبان روسی نوشته اند.
"بوریس توکاروف" و" لودمیلا گلادنکو" را در طربخانه می بینم. زن و شوهری روس که عمری را به بازیگری و تهیه کنندگی و کارگردانی در سینمای روسیه گذرانده اند. تولید سریالی هشت قسمتی از زندگی خیام یکی از کارهای اخیر آنهاست. مجموعه ای تلویزیونی که آماده پخش در شبکه های روسیه است و بخشی از آن هم در ایران تولید شده است. در گزارشی که دراین باره در دست ساخت است خواهید دید که چطور شد که به خیام علاقمند شدند و چطور از عهده ساخت یک درامای تاریخی پر هزینه برآمده اند...
چهچیز میتواند باعث شود که یک هنرمند از مالکیت اثرش دست بکشد؟ آثارش را روی کوههای کشورهای مختلف جهان، اجرا کند و آنها را همانجا رها کند تا پیامی را به عابران آن گذرگاهها برساند؟ صخرهها را ترجیح بدهد به دیوار گالریها و آثارش را به گالریها نیاورد و درجستجوی مخاطبان خاص هنر نباشد؟
"علی چکاو" هنرمند ایرانی، نقاشی است که دیواره کوهها را برای ثبت واقعهای تاریخی که بر پیکر مردم سرزمینش نشسته، به بوم نقاشی ترجیح داده است. او وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸ را در چندین پرده، در سرزمین هندوستان و همچنین در ترکیه، ثبت کرده است. چکاو در مسیری که برای رسیدن به سرزمینی امن و رساندن پیام مردم کشورش طی کرده، نقاشی بر صخرهها را بهترین راه ابراز درونیاتش دانسته است.این اشکال انگار که از دل تاریخ بیرون زده باشند. کاراکترهای انسانی شبیه کاراکترهای نقاشیهای غارهای باستانی لرستان هستند. همه به هم شبیهاند و تنها فیگور انسانی را یاد آور میشوند. فرمی زنانه و مردانه و فرم مردانه سومی که سمبل خشونت است با شال چهارخانهای بر دوش و باتوم به دست، در کار ضرب و شتم دیگر فرمها.
اینها عناصری هستند که با قریحه یک مینیمالیست طراحی شده. او به سبک مینیمالیستها از خطهای راست بسیار استفاده کرده و سعی بر استفاده حداقلی از رنگ، و به کار بردن رنگ خالص و اصلی در نقاشیهای خود دارد. او علاقهای به ارتباط میان رنگها و شکلهای متنوع ندارد. منظورش را با حداقلها بیان میکند و انگار تنها چیزی که برای او مهم است بیان احساسات ساده و اولیه انسان در رابطه با همزیستی مسالمت آمیز، مبارزه با ظلم و میل به آزادی و فداکاری است- آن هم با سادهترین المانها، المانهایی که نقاش آنها را تا حد ممکن به سمت المانهای پایهای کشانده است.
آثار او همچنین پیوند تاریخی با هنر صخرهنگاری در ایران و جهان دارد و شاید به همین دلیل است که نام پروژهاش را "مسافتهای تاریخی " گذاشته.
صخرهنگاری هنری است که سالهاست در ایران به فراموشی سپرده شده حال آنکه این هنر در ایران از حیث تعداد اجرای آثار در طول تاریخ اکتشافات، بیشترین تعداد در جهان را به خود اختصاص داده است.
هنر در مقابل خشونت
علی چکاو به تازگی در نشستی که در کتابفروشی فروغ در شهر کلن آلمان برگزار شد فیلم و عکسهایی از پروژه صخرهنگاریهایش را معرفی کرد. این هنرمند در اینباره میگوید: "این نقاشیها از لحاظ فرم و بیان به نقاشیهای انسانهای غارنشین شباهت دارد. تصاویر ساده و گویا هستند."او میگوید که بخش دوم این پروژه در کشور ترکیه انجام شده و روایتهای تلخ و دردناکی از بازداشت و زندان و اعدام معترضان به تقلب انتخاباتی است و توضیح میدهد: "هنگام اجرای این نقاشیها، نه علاقه به طبیعت و نه علاقهبه نقاشی، من را به آن جا کشانده بود و نه آمدهبودم تا از المانهای بدوی، در خلق یک اثر هنری استفاده کنم. من آنجا بودم تنها به دلیل این واقعیت دردناک که مردم سرزمینام زخمی و کشته میشدند و من تنها به این شکل میتوانستم خودم را کنار آنها احساس کنم."
چکاو در پاسخ به این سوال که چرا صخرهنگاری را به عنوان ابزار بیان هنری خود استفاده کرده، توضیح میدهد: "کاری که من در این صخرهنگاری ها کردم این بود که به شیوه نخستین انسانها به ثبت و نقل وقایع پیرامونم بپردازم، وقتی هنگام اجرای اثر، جای چوب یا استخوانی را با باتوم امروزی عوض کردم عملا با این کار هزاران سال تاریخ را طی کردم و به جلو آمدم . ولی نکته دردناک زمانی بود که در هنگام بررسی صخرهنگاریهای قدیمی میدیدم که هرگز مقابل انسانی که چماقی برای حمله در دست دارد انسانی نایستاده، بلکه همیشه حیوانی در مقابل انسان است و هدف انسان هم همیشه دفاع از خود یا شکاربوده ولی امروز مجبور بودم انسانهای باتوم به دست را در برابر انسانهای بی دفاع ترسیم کنم."
از او می پرسم: "آیا قصد ادامه این پروژه را دارید؟" پاسخ میدهد: "بله. قصد دارم این پروژه را در چند کشور اروپایی و سپس در خارج از اروپا ادامه بدهم و تا زمانی که وقایعی از این دست در کشورم اتفاق می افتد این پروژه ادامه خواهد داشت."
او در پاسخ به این سوال که چرا نام پروژهتان را "مسافتهای تاریخی" گذاشتید، میگوید: "مسافتهای تاریخی چیست؟ ایستگاههای تاریخی در ادوار بشری، بشری که در پی ثبت خویش است. ثبت خویش در مواجه با طبیعت، اقلیم، حوادث، باورها... و از آن همه ثبت خویش در مواجهه با خویشتن. ثبت این تصاویر بر صخرههای به خواب رفته در دل طبیعت، شاید تنها زنگ بیدارباشی برای سنگها نباشد، بلکه همان مواجهه انسان با انسان و انسان با خشونت است. خشونتی که بر من و هموطنانم رفته است."
چکاو همچنین میگوید: "همیشه با خودم فکر میکنم آیا خشونت تمامی خواهد داشت، جواب این سوال قطعا منفی است، چرا که خشونت هم یکی از خصوصیات انسان است. میراث زمان بدویت تا عصر حاضر. پس فکر میکنم وقتی که سختترین چیزها در طبیعت با نرمترین عناصر مثل سنگ و آب، کنترل میشود، شاید کار هنری یکی از بهترین روشها برای مقابله با خشونت باشد."
دو نماینده مجلس نمایندگان آمریکا روز پنجشنبه طرحی را ارائه کردند که بر اساس آن شرکت های بین المللی که به ایران خدمات بیمه می دهند و یا معاملات این کشور را بیمه می کنند از دسترسی به سیستم مالی و بانکی آمریکا محروم خواهند شد.
برد شرمن نماینده دموکرات از ایالت کالیفرنیا و ایلنا روس لتینن نماینده جمهوری خواه این طرح را به مجلس نمایندگان آمریکا ارائه کرده اند.
این تحریم از جمله بیمه سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران و نیز کالاهای دیگر این کشور را در بر می گیرد.
فشار تحریم های بین المللی و تحریم های یک جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران در ماه های اخیر افزایش یافته است.
قدرت های غربی ایران را متهم می کنند که در پی دست یافتن به توانایی تولید سلاح اتمی است، اما ایران می گوید که هدف برنامه اتمی اش تولید انرژی و فعالیت های علمی و پزشکی است.
دولت آمریکا می گوید قانون تحریم ایران را که در آخرین روز سال میلادی گذشته به امضای رییس جمهوری این کشور رسیده با هدف کاهش بودجه برنامه هسته ای ایران با تحت تاثیرقرار دادن درآمدهای نفتی این کشور تهیه کرده است.
طرح جدید تحریم که روز پنجشنبه در مجلس نمایندگان ارائه شد در پی گسترش تحریم ها به شکلی است که "سویفت"، سازمان جهانی انتقالات بین بانکی، نه تنها با بانک مرکزی ایران که با دیگر بانک های ایرانی نیز نتواند همکاری کند.
این در حالی است که حدود دو هفته پیش سازمان جهانی انتقالات بین بانکی اعلام کرد آماده است همزمان با عملی شدن تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران، بانکهای این کشور را از دسترسی به خدمات خود محروم کند.
گفته می شود اتحادیه اروپا در تحریم های خود علیه ایران که هنوز نهایی نشده تنها بانک مرکزی و چند بانک دیگر ، نه همه بانک های ایرانی را، هدف قرار خواهد داد.
دو هفته پیش سویفت در اطلاعیهای اعلام کرد آماده است " به محض این که تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران اجرایی شد، خدمات خود را دیگر به نهادهای مالی ایرانی که تحت تحریم قرار گرفتهاند، ارائه ندهد."
برد شرمن از تهیه کنندگان طرح جدید در مجلس آمریکا گفته است: " ما نباید در تلاش برای افزایش فشار اقتصادی بر ایران و منزوی کردن این کشور از هیچ اقدامی بپرهیزیم. اگر ایران نتواند دریافت ها و پرداخت های بین المللی اش را از طریق سویفت انجام دهد یا مجبور خواهد شد کاملا دست از معامله با شرکای خارجی اش بکشد و یا این شرکا برای فروش به ایران پول بیشتری می خواهند و کالاهای ایران را زیر قیمت خواهند خرید."
آقای شرمن گفت: " هدف ما این نیست که دولت ایران را مجبور کنیم حساب هایش را از یک بانک به بانک دیگری منتقل کند، هدف ما قطع دسترسی آنها به کل سیستم مالی است."
بر اساس اطلاعیه ای که دفتر برد شرمن منتشر کرده طرح مشابهی به زودی در مجلس سنای آمریکا توسط سناتور مارک کیرک که از جمهوری خواهان است ارائه خواهد شد.
آزانس انرژی دولت آمریکا هفته گذشته اعلام کرده بود که نشانه هایی در دست دارد که حاکی از کاهش محموله های تجاری نفت ایران در دو ماه گذشته است.
با این همه مقامات ایران اغلب به بی تاثیر بودن تحریم ها بر اقتصاد و سیاست این کشور تاکید می کنند.
برد شرمن نماینده دموکرات از ایالت کالیفرنیا و ایلنا روس لتینن نماینده جمهوری خواه این طرح را به مجلس نمایندگان آمریکا ارائه کرده اند.
این تحریم از جمله بیمه سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران و نیز کالاهای دیگر این کشور را در بر می گیرد.
فشار تحریم های بین المللی و تحریم های یک جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران در ماه های اخیر افزایش یافته است.
قدرت های غربی ایران را متهم می کنند که در پی دست یافتن به توانایی تولید سلاح اتمی است، اما ایران می گوید که هدف برنامه اتمی اش تولید انرژی و فعالیت های علمی و پزشکی است.
دولت آمریکا می گوید قانون تحریم ایران را که در آخرین روز سال میلادی گذشته به امضای رییس جمهوری این کشور رسیده با هدف کاهش بودجه برنامه هسته ای ایران با تحت تاثیرقرار دادن درآمدهای نفتی این کشور تهیه کرده است.
طرح جدید تحریم که روز پنجشنبه در مجلس نمایندگان ارائه شد در پی گسترش تحریم ها به شکلی است که "سویفت"، سازمان جهانی انتقالات بین بانکی، نه تنها با بانک مرکزی ایران که با دیگر بانک های ایرانی نیز نتواند همکاری کند.
این در حالی است که حدود دو هفته پیش سازمان جهانی انتقالات بین بانکی اعلام کرد آماده است همزمان با عملی شدن تحریمهای جدید اتحادیه اروپا علیه ایران، بانکهای این کشور را از دسترسی به خدمات خود محروم کند.
گفته می شود اتحادیه اروپا در تحریم های خود علیه ایران که هنوز نهایی نشده تنها بانک مرکزی و چند بانک دیگر ، نه همه بانک های ایرانی را، هدف قرار خواهد داد.
دو هفته پیش سویفت در اطلاعیهای اعلام کرد آماده است " به محض این که تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران اجرایی شد، خدمات خود را دیگر به نهادهای مالی ایرانی که تحت تحریم قرار گرفتهاند، ارائه ندهد."
برد شرمن از تهیه کنندگان طرح جدید در مجلس آمریکا گفته است: " ما نباید در تلاش برای افزایش فشار اقتصادی بر ایران و منزوی کردن این کشور از هیچ اقدامی بپرهیزیم. اگر ایران نتواند دریافت ها و پرداخت های بین المللی اش را از طریق سویفت انجام دهد یا مجبور خواهد شد کاملا دست از معامله با شرکای خارجی اش بکشد و یا این شرکا برای فروش به ایران پول بیشتری می خواهند و کالاهای ایران را زیر قیمت خواهند خرید."
آقای شرمن گفت: " هدف ما این نیست که دولت ایران را مجبور کنیم حساب هایش را از یک بانک به بانک دیگری منتقل کند، هدف ما قطع دسترسی آنها به کل سیستم مالی است."
بر اساس اطلاعیه ای که دفتر برد شرمن منتشر کرده طرح مشابهی به زودی در مجلس سنای آمریکا توسط سناتور مارک کیرک که از جمهوری خواهان است ارائه خواهد شد.
آزانس انرژی دولت آمریکا هفته گذشته اعلام کرده بود که نشانه هایی در دست دارد که حاکی از کاهش محموله های تجاری نفت ایران در دو ماه گذشته است.
با این همه مقامات ایران اغلب به بی تاثیر بودن تحریم ها بر اقتصاد و سیاست این کشور تاکید می کنند.
مئیر داگان، رئیس سابق سرویس اطلاعاتی اسرائیل - موساد - گفته است که رژیم ایران رژیمی است که عموما "عقلانی رفتار می کند" و حتی رییس جمهور این کشور محمود احمدی نژاد که قبلا گفته بود اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود هم وقتی موضوع به پرونده هسته ای این کشور مربوط باشد، "رویکردی نسبتا منطقی دارد."
مئیر داگان در گفتگو با شبکه خبری سی بی اس درباره پرونده هسته ای ایران گفت: البته این تفکر عقلانی به معنای غربی آن نیست ولی بدون شک مقامات ایران تمام جوانب اقداماتشان را می سنجند و در این باره بسیار با دقت و بدون عجله رفتار می کنند.آقای داگان گفت با حمله پیشگیرانه به مراکز هسته ای ایران مخالف است و آن را زودهنگام می داند و باید برای این کار، باز هم صبر کرد.
به اعتقاد رییس سابق موساد در حال حاضر برنامه ریزی برای "تغییر در رژیم" در ایران عاقلانه تر از حمله به این کشور است.
رییس سابق موساد در این گفتگوی تلویزیونی تاکید کرد :"وظیفه ماست که به هر کسی که در ایران آشکارا با رژیم مخالفت می کند، کمک کنیم."
او گفت با اینکه در نهایت نباید به ایران اجازه داده شود به سلاح هسته ای دست یابد، اما حمله به مواضع هسته ای این کشور هم اشتباه است.
به گفته مئیر داگان، "حمله به ایران قبل از اینکه دیگر روش ها مورد بررسی قرار گیرد، اقدام درستی نیست."
این مقام بلند پایه سابق موساد ضمن تاکید بر اینکه به رییس جمهوری ایالات متحده اعتماد دارد، گفت "اگر لازم باشد آمریکا مداخله می کند و آقای اوباما به صراحت اعلام کرده که گزینه اقدام نظامی علیه ایران روی میز است و اجازه نخواهد داد که ایران به یک قدرت هسته ای تبدیل شود."
آقای داگان افزود موضوع مسلح شدن ایران به سلاح هسته ای مشکل اسرائیل نیست بلکه یک مشکل بین المللی است.
لئون پانهتا وزیر دفاع آمریکا اخیرا اعلام کرد که پنتاگون درحال آماده کردن یک رشته گزینه های نظامی برای حمله به تاسیسات اتمی ایران در صورت شکست تلاش های دیپلماتیک و تحریم هاست. او گفت که این برنامه ریزی ها "برای مدتی طولانی" در جریان بوده است.
آمریکایی ها در روزهای اخیر بار دیگر از اسرائیل که تاکید بیشتری بر احتمال لزوم استفاده از حمله نظامی دارد، خواسته اند به تحریم های تازه علیه ایران فرصت تاثیرگذاری بدهد.
کشورهای غربی همواره ایران را متهم کردهاند که فعالیتهای هستهای خود را با اهداف نظامی دنبال میکند و در عین حال، مانع تحقیقات در این باره میشود.
مقامات ایران این ادعا را رد میکنند و میگویند که برنامه هستهای این کشور کاملا صلحآمیز است.
عفو بینالملل، از سازمان های مدافع حقوق بشر، خواستار تلاش جهانی برای جلوگیری از اعدام پنج شهروند عرب ایرانی شده است.
عفو بینالملل با انتشار اطلاعیه ای با عنوان "اقدام فوری: پنج مرد عرب با خطر قریب الوقوع اعدام مواجه هستند"، گفته است که حکم اعدام پنج تن از ایرانیان اقلیت عرب، از جمله سه برادر، یکی از خویشان آنان و یک مرد دیگر، به تایید دیوان عالی در ایران رسیده است.این اطلاعیه می افزاید که ممکن است هدف از صدور این احکام تلاش برای ارعاب و جلوگیری از تظاهرات اهالی عرب اهواز در روز ۱۵ آوریل به مناسبت سالگرد تظاهراتی باشد که در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) در خوزستان برگزار شد.
عفو بین الملل گفته است که این پنج نفر عبارتند از سه برادر به اسامی عبدالرحمان حیدری، طاها حیدری و جمشید حیدری، خویشاوند آنان به نام منصور حیدری و فرد دیگری به نام امیر معاوی که همگی سال گذشته در جریان ناآرامی هایی در استان خوزستان در شهر اهواز بازداشت شدند.
براساس این اطلاعیه، از زمان بازداشت، خانواده های این پنج نفر از محل حبس آنان بی خبر بودند اما حوالی روز ۵ مارس (۱۵ اسفند) سال جاری، ماموران اداره اطلاعات به آگاهی این خانواده ها رساندند که دیوان عالی جمهوری اسلامی حکم اعدام این پنج نفر را تایید کرده است.
ظاهرا این حکم بر اساس اتهام مشارکت در قتل یک نفر در روز ۱۵ آوریل سال گذشته، که گفته شد از ماموران امنیتی بود، صادر شده است.
ماموران وزارت اطلاعات همچنین به خانواده متهمان گفتند که حکم اعدام "طی چند روز آینده" در ملاء عام به اجرا گذاشته خواهد شد.
عفو بینالملل می افزاید که در مورد زمان، محل و نحوه محاکمه این پنج نفر در دادگاه بدوی و رویه رسیدگی به پرونده و دسترسی متهمان به وکیل مدافع و سایر امکانات متداول قضایی هیچگونه اطلاعی در دست نیست هر چند محاکم قضایی جمهوری اسلامی، معمولا احکام خود را براساس "اعترافاتی" صادر می کنند که به اجبار از متهمان اخذ می شود و طبیعتا ارزش قضایی ندارد.
در این اطلاعیه از طرفداران حقوق بشر در سراسر جهان دعوت شده است تا با ارسال نامه و ایمیل به آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه و نسخه هایی از آن برای جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر وابسته به قوه قضاییه ایران خواستار لغو مجازات اعدام این پنج نفر و تمام کسانی شوند که با خطر اعدام در جمهوری اسلامی مواجه هستند.
از ارسال کنندگان این تقاضانامه ها خواسته شده تا از مقامات ایران بخواهند اطلاعاتی را در مورد نحوه برگزاری محاکمه این پنج نفر منتشر کنند از جمله اینکه آیا متهمان به وکلای مدافع مورد نظر خود دسترسی داشتند یا نه و تاکید کنند که از شکنجه و بدرفتاری با بازداشت شدگان خودداری ورزند و شرایطی را فراهم آورند که متهمان از ملاقات با خانواده ها، حقوقدانان و همچنین مراقبت های پزشکی لازم برخوردار شوند.
اقلیت عرب خوزستان
عفو بینالملل در ادامه این اطلاعیه، یادداشتی حاوی اطلاعات در مورد سابقه بازداشت این پنج نفر را هم منتشر کرده و نوشته است که اعراب اهوازی یکی از اقلیت های متعدد قومی در ایران محسوب می شوند که عمدتا در استان خوزستان در جنوب غرب این کشور سکونت دارند.اکثر عرب های خوزستان مسلمان شیعه هستند هر چند گزارش شده است که شماری از آنان به تسنن پیوسته اند که نتیجه آن، تشدید سوء ظن حکومت نسبت به این اقلیت بوده است.
فعالان سیاسی اقلیت عرب ساکن خوزستان معتقدند که دولت مرکزی آنان را به حاشیه رانده و در زمینه دسترسی به امکانات آموزشی، اشتغال، مسکن، مشارکت سیاسی و حقوق فرهنگی هدف تبعیض قرار داده است.
براساس این یادداشت، در ماه آوریل سال ۲۰۰۵، در واکنش به شایعه تصمیم دولت به پراکنده کردن جمعیت عرب این استان و سلب هویت قومی آنان تظاهرات گسترده ای در استان خوزستان برگزار شد. وقوع انفجاری در شهر اهواز در ماه ژوئن همان سال که دست کم چهارده کشته برجای گذاشت، و انفجارهایی در تاسیسات نفتی، تشدید موج خشونت را در استان به دنبال آورد.
در ماه ژانویه سال ۲۰۰۶ نیز انفجار بمب در منطقه شش کشته برجای گذاشت و باعث بازداشت گسترده و بدون مجوز شد و بعدا نیز دست کم پانزده نفر که به ارتباط با این بمب گذاری ها متهم شده بودند، اعدام شدند.
سال گذشته، به یادبود حوادث آوریل سال ۲۰۰۵، تظاهراتی در خوزستان از جمله محله ملاشیه اهواز برگزار شد که در جریان آن، به گفته مقامات دولتی دست کم سه نفر کشته شدند هر چند عفو بین الملل اسامی بیست و هفت نفر را در اختیار دارد که گفته می شود در این تظاهرات جان خود را از دست دادند و برخی فعالان محلی از کشته شدن تعداد حتی بیشتری خبر داده اند.
در یادداشت عفو بین الملل تاکید شده که به دلیل ممانعت دولت ایران از دسترسی به اطلاعات و اخبار صحیح، به خصوص توسط خبرنگاران خارجی، امکان بررسی مستقل این گزارش ها وجود نداشته اما گزارش شده است که بین اواخر ماه مارس و اواسط ماه مه سال میلادی گذشته، دست کم چهار مرد عرب اهوازی، احتمالا زیر شکنجه، در زندان جان خود را از دست دادند.
همین گزارش ها حاکی از آن است که شمار دیگری نیز در همین مدت به بیمارستان انتقال یافتند که ظاهرا دلیل آن، جراحت های ناشی از شکنجه سنگین در زندان بوده است.
عفو بین الملل می نویسد که بین روز ۵ تا ۷ آوریل سال گذشته، دست کم هشت شهروند عرب ایران، از جمله هاشم حمیدی که تنها شانزده سال سن داشت، ظاهرا به اتهام دست داشتن در قتل سه نفر از جمله یک مامور امنیتی، اعدام شدند که گزارش شده اعدام سه تن از آنان در ملاء عام صورت گرفت.
در این یادداشت آمده است که بین ۱۰ ژانویه و اوایل فوریه سال جاری و در آستانه انتخابات مجلس ایران هم بین پنجاه تا شصت و پنج نفر در سه محل جداگانه بازداشت شدند و گزارش هایی در مورد مرگ دست کم دو نفر در حین بازداشت دریافت شده است.
دلیل برخی از بازداشت های اخیر در استان خوزستان ظاهرا دعوت اعراب به خصوص در شوش برای تحریم انتخابات و اقدام به دیوارنویسی با این هدف بوده در حالیکه ممکن است شمار دیگری صرفا به خاطر ارعاب سایرین و جلوگیری از پاسخ به دعوت شرکت در تجمع هایی به مناسبت یکمین سال تظاهرات ۱۴ فوریه سال گذشته در حمایت از مردم تونس و مصر بازداشت شده باشند.
تظاهرات سال گذشته به شدت سرکوب شد.
عفو بینالملل می نویسد که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد اعدام در ملاء عام را "مغایر حیثیت انسانی" و معاهده بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی می داند که دولت ایران از امضاکنندگان آن است.
همزمان با روز بین المللی زن در کابل، پایتخت افغانستان یک کافه اینترنتی زنانه افتتاح شده است. این اولین کافی نت زنانه در افغانستان است که به یاد سحرگل، عروس ۱۵ ساله ای که چند ماه پیش توسط شوهرش زندانی و شکنجه شد، سحرگل نام گرفته است.
سحرگل وقتی که حاضر نشد تقاضای همسرش برای روسپی گری را بپذیرد در زیرزمین خانه خود ماه ها زندانی شدگروهی از فعالان زن به نام "زنان جوان حامی تغییر" این کافه اینترنتی را افتتاح کرده اند.
این گروه می گویند در کابل کافی نت های زیادی وجود دارد اما زنان نمی توانند به آنها مراجعه کنند چون با آزار از سوی مردان مواجه می شوند. فضای این کافه ها برای زنان چندان مناسب نیست.
این فعالان زن می خواهند چند کافه اینترنتی مشابه را در سایر ولایت های افغانستان نیز افتتاح کنند.
این حرکت که بیشتر نمادین است می تواند روحیه زنان افغان را برای حضور در عرصه های اجتماعی تقویت کند.
میلیون ها دختر افغان امروز به مدرسه می روند، زنان به کار و سیاست بازگشته اند اما زندگی اغلب زنان افغان هنوز هم با چالش های زیادی روبروست.
میلیون ها زن افغان به ویژه در مناطق روستایی از حقوق اولیه خود محرومند، اغلب توسط بستگان خود مجبور به ازدواج های ناخواسته می شوند و به دست همسرانشان ظالمانه کتک می خورند.
اخیرا و بعد از این که شورای علمای افغانستان اعلام کرد زنان نباید با مردان معاشرت کنند و حق مسافرت به تنهایی را ندارند، موضوع حقوق زنان در افغانستان به موضوع داغ روز بدل شده است.
فعالان زن، دولت افغانستان را متهم کرده که چشمش را به روی نقض حقوق زنان بسته است.
در حالیکه شماری از زنان از این پس می توانند از آزادی نسبی در کافه سحرگل برخوردار شوند، اغلب زنان افغان هنوز هم مانند سحرگل قربانی خشونت خانوادگی هستند.
قاضی دادگاهی در شهر پورتلند آمریکا تقاضای دادستان برای صدور حکم زندان برای موسس بنیاد خیریه کودک را رد کرد. این بنیاد ۱۷ سال است با جمعآوری کمکهای مالی در آمریکا کودکان نیازمند ایرانی را به شرط ادامه تحصیل مورد حمایت قرار می دهد.
بنیاد کودک سال گذشته به نقض تحریمهای آمریکا علیه ایران از طریق فرستادن پول نقد به آن کشور متهم شده بود. مقامات دادستانی فدرال آمریکا همچنین در کیفرخواست خود از ارتباط این بنیاد خیریه با گروههای تروریستی و دولت ایران سخن گفتند.دکتر پیمان رئوفی، عضو هیت مدیره این بنیاد خیریه از لس آنجلس در گفت و گو با من صدور این حکم توسط قاضی را نشان دهنده بی اساس بودن اتهامات دانست و گفت: "اینکه دستگاه های دولتی از پلیس فدرال تا اداره مالیات و وزارت خزانه داری نزدیک به ده سال با صرف هزینه بسیار همه فعالیت های مالی و حتی تلفنهای موسسه را زیر نظر داشته اند و در نهایت دادگاه چنین احکام سبکی را صادر کرد. بیشتر هر چیز یک آبروریزی برای آنها و مهر تاییدی بر فعالیت تماما خیریه بنیاد کودک است."
دفتر دادستان پس از صدور حکم به بیبیسی فارسی گفت که حکم قاضی را میپذیرد، ولی حاضر نشد در مورد اتهامات رد شده در دادگاه صحبت کند.
مسعود مدرسی مدیر بنیاد کودک سال گذشته در زمان طرح رسمی این اتهامات در گفتگو با بیبیسی فارسی ضمن پذیرش انتقال پول به ایران در خارج از چارچوبهای قوانین تحریم، گفته بود که این وجوه فقط خرج کمکرسانی به کودکان نیازمند شده است و اتهام ارتباط با گروههای تروریستی یا کمک به آنها را "مضحک" خوانده بود.
قاضی دادگاه در جلسه نهایی که دیروز و پس از سالها تحقیق و بررسی برگزار شد، گفت که دادستانها و مقامات پلیس هیچ گونه مدرک محکمهپسندی در اثبات ارتباط این موسسه خیریه ایرانی با دولت ایران یا گروههای تروریستی ارائه نکردهاند.
قاضی کینگ همچنین تقاضای ۳ سال زندان برای موسس بنیاد کودک را به خاطر نقض تحریمهای تجاری آمریکا علیه ایران رد کرده و به صدور حکم یک سال محدودیت سفر به خارج از محل سکونت و جریمه ۵۰ هزار دلاری بسنده کرد.
او همچنین درخواست دادستانها مبنی بر جریمه ۱۲۵ هزار دلاری و ۴ سال نظارت برای موسسه خیریه را هم به ۵۰ هزار دلار جریمه و حداکثر ۲ سال نظارت کاهش داد.
مهرداد یثربی، موسس بنیاد کودک در جلسه دادگاه در روز سهشنبه ۱۶ اسفندماه اتهام نقض قانون تحریم علیه ایران را پذیرفت و گفت: "من قانون را زیر پا گذاشتهام. مسئولیت کامل آنچه را کردهام به عهده میگیرم، و آماده پذیرش هر حکمی هستم که مناسب تشخیص می دهید."
آقای یثربی همچنین گفت که به فعالیتهای مالی که برای کودکان نیازمند انجام داده افتخار میکند و هرگز از طریق این بنیاد نفع شخصی نبرده و بر دارایی خود نیافزوده است.
او اما اذعان کرد که با این نحوه انتقال پول به ایران "بنیاد کودک و هدف آن را به خطر انداخت و مشکلات زیادی را برای عده زیادی افراد بیگناه ایجاد کرد."
قاضی دادگاه در نهایت گفت که بنیاد کودک امنیت ملی آمریکا را خدشه دار نکرده و کمکهای جمع آوری شده صرف امور خیریه و انسان دوستانه شدهاست.
بنیاد کودک در سال ۱۹۹۴ تاسیس شد. این موسسه با جمع آوری کمک های مالی اهداکنندگان در آمریکا بیش از ۳۰۰۰ کودک نیازمند در ایران را تحت حمایت مالی خود دارد.
دادستانهای این پرونده گفته بودند که بنیاد کودک تا سال ۲۰۰۸ تقریبا ۱۱ میلیون دلار کمک مالی برای کودکان ایرانی را خارج از چارچوب تحریمها به ایران ارسال کرده که بیشتر آن از طریق یک حساب بانکی در سوئیس انجام شده است.
افزایش تحریمهای آمریکا انتقال پول از این کشور به ایران را به شدت محدود کرده است.
مدیر بنیاد کودک به بیبیسی فارسی گفت که پس از تشکیل این پرونده به جای پول نقد مواد غذایی را در خارج از ایران خریداری و به کودکان نیازمند در ایران منتقل می کنیم.
به گفته وکلای بنیاد کودک تحقیقات مخفیانه پلیس فدرال آمریکا اداره مالیات و وزارت خزانه داری آمریکا بر این موسسه پس از حملات یازده سپتامبر آغاز شد.
دیوید انجلی، وکیل آقای یثربی گفت که تحقیقات هشت ساله پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) شامل استراق سمع، سفرهای خارجی و یک بازدید "پنهانی" و دیرهنگام از دفتر این بنیاد بوده است.
این نخستین بار نیست که دستگاه های دولتی آمریکا با اختصاص امکانات گسترده دولتی نحوه هزینه کمکهای مالی جمع آوری شده توسط موسسات خیریه در آمریکا که به کشورهای مسلمان پول می فرستند را زیر نظر می گیرند.
در فضای پس از یازده سپتامبر، مقامات دولتی و نمایندگان کنگره نسبت به احتمال انتقال کمک های موسسات خیریه مسلمانان مقیم آمریکا به گروه های که آمریکا آنها را تروریست می خواند ابراز نگرانی کرده بودند.
این نگرانی های منجر به تمرکز نهادهای دولتی و دادستان های فدرال بر موسسات خیریه ای که کمکهای دریافتی را به کشورهای مسلمان می فرستادند شد.
موسسه خیریه "سرزمین مقدس" یکی از بزرگترین این بنیاد ها در آمریکا بود که کمکهای جمع آوری شده را به مناطق فلسطینی می فرستاد. دولت آمریکا ضمن اذعان به هزینه شدن بخش بزرگی از کمک های جمع آوری شده برای کمک به نیازمندان در غزه گفت پول های منتقل شده در نهایت به شبکه ای از کمیته های خیریه حماس می رسیدهاست که حمایت از یک گروه تروریستی محسوب می شود. مقامات قضایی ایالت تگزاس در دسامبر سال ۲۰۰۱ این موسسه را با اتهام کمک مالی به تروریسم تعطیل کردند و ۸سال بعد در بهار ۲۰۰۹ موفق شدند مدیران این موسسه را به زندان محکوم کنند.
چارلز گوردر، دادستان فدرال در دادگاه بنیاد کودک هم گفت که حداقل ۱۰۰ هزار دلار از بیش از ۱۱ میلیون دلاری که به کودکان نیازمند در ایران فرستاده شده به یک روحانی ایرانی که "حامی حزب الله" است منتقل شده است.
مدیران بنیاد این اتهام را بی اساس خواندند و قاضی هم گفت که هیچ مدرک قابل استنادی در پرونده برای اثبات نیافته است.
همزمان تعدادی از فعالان موسسات خیریه افزایش چشمگیر فشارها مقامات دولتی آمریکا بر موسسات خیریه مسلمانان در آمریکا را نه فقط ناشی از نگرانیهای امنیتی بلکه دارای انگیزههای سیاسی میدانند. بعضی ناظران هم تمرکز مقامات دولتی برای بنیاد کودک را یکی از پی آمدهای افزایش تنش در روابط ایران و آمریکا و نتیجه تشدید تحریمها میدانند.
فرهاد علوی، وکیل تجاری در واشنگتن که بر قوانین تحریمها تمرکز می کند می گوید انتقال پول از آمریکا به ایران از طریق واسطهها و صرافیها با وجود ممنوعیتهای که در قانون برای آن وجود داشت، به ویژه در میان ایرانیان مقیم آمریکا برای سالها مرسوم بود. اما افزایش تحریم و اراده سیاسی مقامات دولتی برای اعمال این تحریمها انتقال پول را که تا چند سال پیش یک امر معمولی محسوب می شد، به یک عمل غیر قانونی تبدیل کرده است.
پرونده بنیاد کودک از نمونههایی است که نشان میدهد تضمینی در نتیجه بخش بودن کامل اعمال تحریم ها بر فعالیت موسسات خیریه در آمریکا وجود ندارد.
دستگاههای دولتی آمریکا پس از نزدیک به ۹ سال صرف امکانات دولتی و وارد کردن اتهامات سنگینی چون کمک مالی این بنیاد به گروههای تروریستی و تقاضای ۳ سال حبس برای موسس آن موفق به قانع کردن دادگاه نشدند و قاضی با صدور حکمی سبک پرونده را بست.
خبر ساز شدن این پرونده جامعه ایرانی مقیم آمریکا را به این پرونده حساس کرده بود.
آخرین جلسه دادگاه با حضور دهها نفر از ایرانیان و آمریکاییهای دوستدار و حامی بنیاد کودک در ساختمان دادگستری برگزار شد.
فرمانده کل نیروهای بین المللی در افغانستان موافقتنامه واگذاری مسئولیت بازداشتگاه بگرام به دولت این کشور را امضا کرد.
روز جمعه ۱۹ حوت/اسفند آخرین مهلت یک ماهه قبلا حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان اعلام کرده بود که به آمریکایی ها یکماه مهلت می دهد تا کنترل این بازداشتگاه را به دولت افغانستان واگذار کنند.
این مهلت، امروز جمعه ۱۹ حوت/ اسفند پایان یافت.
براساس توافق دولت افغانستان و آمریکا، قرار است در ابتدا کنترل بخشی از زندان بگرام که ۵۰۰ تن از زندانیان در آنجا هستند به دولت افغانستان واگذار شود و در ششماه آینده مسئولیت تمامی حدود ۳۰۰۰ زندانی در بگرام را نیروهای امنیتی افغان به عهده بگیرند.
زندانیان بگرام به عضویت در گروه القاعده، طالبان و دیگر گروه های شورشی متهم هستند.
ژنرال جان آلن، فرمانده نیروهای ناتو و آمریکایی مستقر در افغانستان در آخرین فرصت در مراسمی رسمی با شرکت ژنرال عبدالرحیم وردک، وزیر دفاع افغانستان موافقتنامه واگذاری مسئولیت این بازداشتگاه به دولت افغانستان را امضا کرد.
ژنرال آلن در این مراسم گفت: "امضای این یادداشت گام مهمی برای پیشبرد گفتگو در مورد همکاری های استراتژیک و در راستای عملی کردن سفارشهای لویه جرگه و خواستهای رئیس جمهور کرزی است."
آقای کرزی ماه عقرب گذشته برای مشورت با رهبران قومی افغانستان در مورد همکاری های استراتژیک با آمریکا، لویه جرگه سنتی را برگزار کرد و این جرگه تاکید کرد که نیروهای خارجی نباید در افغانستان زندان یا بازداشتگاه داشته باشند.
در موافقتنامه ای که روز جمعه به امضا رسید، آمده است: "ایالات متحده بار دیگر تصدیق می نماید که هیچ زندانی در قلمرو افغانستان در اختیار نداشته باشد و مبتنی بر احکام این تفاهمنامه، بازداشتگاههای آمریکایی مستقر در خاک افغانستان را در اختیار افغانها می گذارد."
از جمله بازداشتگاهی که از آن به طور مشخص در این موفقتنامه نام برده شده، بازداشتگاه بگرام است و تاکید شده که نیروهای آمریکایی کنترل آن را به افغانها واگذار می کند.
فرمانده کل ناتو همچنین گفت: "این مثال دیگری از پیشرفت برنامه انتقال (مسئولیت های امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای افغان) و تلاشهای ما است تا مطمئن شویم که افغانستان نمی تواند پناهگاه امنی برای تروریست ها باشد."
براساس تفاهمنامه ای که روز جمعه امضا شد، قرار است تا شش ماه دیگر روند واگذاری مسئولیت همه بازداشتگاههای تحت کنترل نیروهای آمریکایی به دولت افغانستان واگذار شود.
دولت آمریکا متعهد شده که تا یک سال دیگر همچنان به کمکهای خود در زمنیه های فنی و لژستیک به دولت افغانستان برای اداره بازداشتگاه بگرام ادامه می دهد.
در عین حال آمریکا همچنان برروند رهایی زندانیان از بگرام نظارت خواهد کرد و اگر این کشور لازم بداند، آنها همچنان در بازداشت می مانند.
دولت افغانستان برای در اختیار گرفتن کنترل بازداشتگاه های تحت کنترل نیروهای خارجی، صدها نفر را آموزش داده است.
اما هنوز هم نگرانی هایی در مورد توانایی دولت افغانستان برای حفاظت از بازداشتی های گروه طالبان و گروه القاعده وجود دارد.
پیش از این مواردی از فرار دسته جمعی زندانیان گروه طالبان از زندانهای تحت کنترل دولت افغانستان وجود داشته و از جمله در یک مورد، صدها زندانی طالبان از زندان مرکزی شهر قندهار در جنوب افغانستان فرار کرده است.
روز جمعه ۱۹ حوت/اسفند آخرین مهلت یک ماهه قبلا حامد کرزی، رئیس جمهوری افغانستان اعلام کرده بود که به آمریکایی ها یکماه مهلت می دهد تا کنترل این بازداشتگاه را به دولت افغانستان واگذار کنند.
این مهلت، امروز جمعه ۱۹ حوت/ اسفند پایان یافت.
براساس توافق دولت افغانستان و آمریکا، قرار است در ابتدا کنترل بخشی از زندان بگرام که ۵۰۰ تن از زندانیان در آنجا هستند به دولت افغانستان واگذار شود و در ششماه آینده مسئولیت تمامی حدود ۳۰۰۰ زندانی در بگرام را نیروهای امنیتی افغان به عهده بگیرند.
زندانیان بگرام به عضویت در گروه القاعده، طالبان و دیگر گروه های شورشی متهم هستند.
اهمیت سیاسی بازداشتگاه بگرام
داوود ناجی، بیبی سی
آزادی زندانیان طالبان، یکی از مهم ترین پیش شرط های این گروه در مذاکرات نه چندان شفاف گذشته با آمریکا و غرب بوده است.
طالبان درحالی که پذیرفتند وارد مذاکره با آمریکایی ها شده اند، اما هر بار که بحث مذاکره با دولت افغانستان مطرح شده، این گروه آن را رد کرده است.
وقتی به شرط مهم و نخستین طالبان به عنوان ادامه مذاکرات نگاه کنیم، متوجه می شویم که طالبان به این دلیل به مذاکره با دولت افغانستان تن نداده اند که می دانند دولت چیزی برای امتیاز دادن به گروه طالبان ندارد.
طالبان ابتدا می خواهند همرزمان خود را از بگرام و گوانتامو آزاد کنند، اما نه کلید گوانتامو در اختیار حامد کرزی است و نه کلید بگرام.
دولت افغانستان نیز این نکته را بخوبی درک کرده است. بخصوص وقتی مقام های دولت افغانستان احساس کردند در مذاکرات طالبان و آمریکایی ها، به حاشیه رانده شده اند، تاکید بر واگذاری کنترل زندان بگرام را افزایش دادند.
دولت افغانستان این فشار را زمانی وارد کرد که سرگرم گفت و گو با آمریکا برای نهایی کردن پیمان استراتژیک است.
اما از آنجایی که آمریکایی ها هنوز می توانند در مورد رهایی یا عدم رهایی زندانیان بگرام، اظهار نظر کنند، می توان گفت آمریکایی ها حاضر نیستند به این سادگی همه امتیازها را به دولت افغانستان واگذار کنند.
آزادی زندانیان طالبان، یکی از مهم ترین پیش شرط های این گروه در مذاکرات نه چندان شفاف گذشته با آمریکا و غرب بوده است.
طالبان درحالی که پذیرفتند وارد مذاکره با آمریکایی ها شده اند، اما هر بار که بحث مذاکره با دولت افغانستان مطرح شده، این گروه آن را رد کرده است.
وقتی به شرط مهم و نخستین طالبان به عنوان ادامه مذاکرات نگاه کنیم، متوجه می شویم که طالبان به این دلیل به مذاکره با دولت افغانستان تن نداده اند که می دانند دولت چیزی برای امتیاز دادن به گروه طالبان ندارد.
طالبان ابتدا می خواهند همرزمان خود را از بگرام و گوانتامو آزاد کنند، اما نه کلید گوانتامو در اختیار حامد کرزی است و نه کلید بگرام.
دولت افغانستان نیز این نکته را بخوبی درک کرده است. بخصوص وقتی مقام های دولت افغانستان احساس کردند در مذاکرات طالبان و آمریکایی ها، به حاشیه رانده شده اند، تاکید بر واگذاری کنترل زندان بگرام را افزایش دادند.
دولت افغانستان این فشار را زمانی وارد کرد که سرگرم گفت و گو با آمریکا برای نهایی کردن پیمان استراتژیک است.
اما از آنجایی که آمریکایی ها هنوز می توانند در مورد رهایی یا عدم رهایی زندانیان بگرام، اظهار نظر کنند، می توان گفت آمریکایی ها حاضر نیستند به این سادگی همه امتیازها را به دولت افغانستان واگذار کنند.
ژنرال آلن در این مراسم گفت: "امضای این یادداشت گام مهمی برای پیشبرد گفتگو در مورد همکاری های استراتژیک و در راستای عملی کردن سفارشهای لویه جرگه و خواستهای رئیس جمهور کرزی است."
آقای کرزی ماه عقرب گذشته برای مشورت با رهبران قومی افغانستان در مورد همکاری های استراتژیک با آمریکا، لویه جرگه سنتی را برگزار کرد و این جرگه تاکید کرد که نیروهای خارجی نباید در افغانستان زندان یا بازداشتگاه داشته باشند.
در موافقتنامه ای که روز جمعه به امضا رسید، آمده است: "ایالات متحده بار دیگر تصدیق می نماید که هیچ زندانی در قلمرو افغانستان در اختیار نداشته باشد و مبتنی بر احکام این تفاهمنامه، بازداشتگاههای آمریکایی مستقر در خاک افغانستان را در اختیار افغانها می گذارد."
از جمله بازداشتگاهی که از آن به طور مشخص در این موفقتنامه نام برده شده، بازداشتگاه بگرام است و تاکید شده که نیروهای آمریکایی کنترل آن را به افغانها واگذار می کند.
فرمانده کل ناتو همچنین گفت: "این مثال دیگری از پیشرفت برنامه انتقال (مسئولیت های امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای افغان) و تلاشهای ما است تا مطمئن شویم که افغانستان نمی تواند پناهگاه امنی برای تروریست ها باشد."
براساس تفاهمنامه ای که روز جمعه امضا شد، قرار است تا شش ماه دیگر روند واگذاری مسئولیت همه بازداشتگاههای تحت کنترل نیروهای آمریکایی به دولت افغانستان واگذار شود.
در عین حال آمریکا همچنان برروند رهایی زندانیان از بگرام نظارت خواهد کرد و اگر این کشور لازم بداند، آنها همچنان در بازداشت می مانند.
دولت افغانستان برای در اختیار گرفتن کنترل بازداشتگاه های تحت کنترل نیروهای خارجی، صدها نفر را آموزش داده است.
اما هنوز هم نگرانی هایی در مورد توانایی دولت افغانستان برای حفاظت از بازداشتی های گروه طالبان و گروه القاعده وجود دارد.
پیش از این مواردی از فرار دسته جمعی زندانیان گروه طالبان از زندانهای تحت کنترل دولت افغانستان وجود داشته و از جمله در یک مورد، صدها زندانی طالبان از زندان مرکزی شهر قندهار در جنوب افغانستان فرار کرده است.
بر اساس مصوبه جدید مجلس، پرداخت مهریه تنها تا سقف ۱۱۰ سکه بر عهده مرد خواهد بود. مرد برای عدم پرداخت مهریهای بیش از این به زندان نمیافتد و تنها در صورت توانایی مالی، ملزم به تادیه آن است.
دو سال پیش همین روزها بود که مخبر کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس اعلام کرد این کمیسیون، ماده ۲۵ لایحه حمایت از خانواده مربوط به مهریه را مجددا مورد بررسی قرار داده است. او گفت که طبق این ماده، مهریه به دو نوع متعارف و غیرمتعارف تقسیم خواهد شد و قوه قضائیه موظف است هرسال نرخ متعارف مهریه را با توجه به نرخ تورم اعلام کند.
این خبر با اعتراضات بسیاری روبرو شد. حقوقدانان و کارشناسان تعیین متعارف یا نامتعارف بودن مهریه را کاری سلیقهای و دور از موازین حقوقی دانستند. در همان زمان فریده غیرت وکیل دادگستری در گفت و گو با دویچهوله گفت: «این که ما برای چه کسی مهری را متعارف تلقی کنیم و برای چه کسی غیرمتعارف، تشخیص موازیناش بسیار بسیار مشکل خواهد بود و تعیین حد افراد هم بسیار مشکلتر، ممکن است یک مبلغی برای یک خانواده متعارف تلقی شود ولی برای خانوادهدیگری کاملا غیرمتعارف باشد.»
مهرانگیز کار نیز در گفت و گو با دویچهوله سپردن تمامی امور خصوصی به دست قوه قضائیه را امری نامناسب دانست که میتواند باعث خم شدن این قوه زیر فشار کاری شود. وی همچنین گفت: «چگونه ممکن است به یک قاضی در امور خاص مربوط به مردم، این همه اختیارات داد و چطور میشود مهریه را که امری شرعی است، به این صورتهای عجیب و غریب به موضوعی تبدیل کرد که حتی تعیین آن را در اختیار قاضی میگذارند.»
حالا پس از گذشت دو سال و اعتراضات و انتقادات فراوان، مجلس ماده ۲۵ لایحه خانواده را به گونه دیگری تغییر داده است. بر اساس این مصوبه مهریه فقط تا سقف ۱۱۰ سکه متعارف تلقی میشود و عدم پرداخت آن مستوجب زندان است و مهریههای بیشتر از این میزان، مشمول قانون مجازات عدم پرداخت نمیشود.
نیره اخوان نماینده اصفهان و یکی از طرفداران تعیین سقف برای مهریه که پیشنهاد ۱۱۰ سکه هم از سوی او بوده میگوید: «میتوانیم در قانون مصوب کنیم که هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد تا ۱۱۰ سکه باشد وصول آن مشمول ماده ۲ قانون محکومیتهای ملی شود و اگر بیش از این مقدار باشد، مناعت زوج ملاک پرداخت مقرر شود. مقررات مربوط به روزرسانی میزان مهریه نیز به قوت خود باقی است.»
استدلال نمایندگان مجلس برای تصویب این قانون جلوگیری از رشد طلاق و نیز افزایش آمار زندانیان مهریه عنوان شده است.
ژینوس شریف وکیل دادگستری اما به دویچهوله میگوید: «هیچ طلاقی به خاطر مهریه صورت نمیگیرد بلکه زنان به دلیل نداشتن حمایتهای قانونی و به خاطر اینکه حق طلاق ندارند از مهریه به عنوان ابزار استفاده میکنند تا بتوانند مردان را راضی به طلاق کنند.»
وی این قانون را در مجموع به ضرر زنان میداند و معتقد است در قوانین کنونی ایران مهریه تنها عامل بازدارنده آقایان برای مواردی است که زن طلاق میخواهد و مرد راضی به طلاق نیست، یا مرد بدون دلیل میخواهد زن را طلاق دهد: « ولی با تصویب نهایی این قانون زنانی که مهریهشان بیشتر از ۱۱۰ سکه باشد دیگر این ابزار قانونی را هم در دست ندارند.»
بسیاری از جامعهشناسان معتقدند مهریه دردی از زنان دوا نمیکند بلکه به دلیل سختبودن شرایط دریافت آن، مشکلات زنان ایرانی را هنگام طلاق دوچندان میکند. این گروه پیشنهاد میدهند که به جای مهریه، شروط ضمن عقد مثل حق طلاق، حق اشتغال و حق تحصیل در عقدنامهها درج شود و به امضای طرفین برسد.
مصوبه جدید مربوط به مهریه هنوز به تصویب شورای نگهبان نرسیده است. در صورت تصویب نهایی در شورای نگهبان از این پس تنها مهریههایی به اجرا گذاشته میشوند که سقفشان تا ۱۱۰ سکه طلا باشد.
میترا شجاعی
تحریریه: مهیندخت مصباح
این خبر با اعتراضات بسیاری روبرو شد. حقوقدانان و کارشناسان تعیین متعارف یا نامتعارف بودن مهریه را کاری سلیقهای و دور از موازین حقوقی دانستند. در همان زمان فریده غیرت وکیل دادگستری در گفت و گو با دویچهوله گفت: «این که ما برای چه کسی مهری را متعارف تلقی کنیم و برای چه کسی غیرمتعارف، تشخیص موازیناش بسیار بسیار مشکل خواهد بود و تعیین حد افراد هم بسیار مشکلتر، ممکن است یک مبلغی برای یک خانواده متعارف تلقی شود ولی برای خانوادهدیگری کاملا غیرمتعارف باشد.»
مهرانگیز کار نیز در گفت و گو با دویچهوله سپردن تمامی امور خصوصی به دست قوه قضائیه را امری نامناسب دانست که میتواند باعث خم شدن این قوه زیر فشار کاری شود. وی همچنین گفت: «چگونه ممکن است به یک قاضی در امور خاص مربوط به مردم، این همه اختیارات داد و چطور میشود مهریه را که امری شرعی است، به این صورتهای عجیب و غریب به موضوعی تبدیل کرد که حتی تعیین آن را در اختیار قاضی میگذارند.»
حالا پس از گذشت دو سال و اعتراضات و انتقادات فراوان، مجلس ماده ۲۵ لایحه خانواده را به گونه دیگری تغییر داده است. بر اساس این مصوبه مهریه فقط تا سقف ۱۱۰ سکه متعارف تلقی میشود و عدم پرداخت آن مستوجب زندان است و مهریههای بیشتر از این میزان، مشمول قانون مجازات عدم پرداخت نمیشود.
نیره اخوان نماینده اصفهان و یکی از طرفداران تعیین سقف برای مهریه که پیشنهاد ۱۱۰ سکه هم از سوی او بوده میگوید: «میتوانیم در قانون مصوب کنیم که هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد تا ۱۱۰ سکه باشد وصول آن مشمول ماده ۲ قانون محکومیتهای ملی شود و اگر بیش از این مقدار باشد، مناعت زوج ملاک پرداخت مقرر شود. مقررات مربوط به روزرسانی میزان مهریه نیز به قوت خود باقی است.»
واگذاشتن تعیین مهریه به دادگاهها، افزودن بار کاری به آنها و در نتیجه طولانیتر شدن روند قضایی را به دنبال دارد
رسانههای ایرانی مینویسند که از سال گذشته تا مهر سال ۱۳۹۰ نزديك به ۱۸ هزار مرد به علت ناتوانی از پرداخت مهريه به زندان رفتهاند. گروهی از این مردان به دلیل عدم تمکن مالی و قسط بندی مهریههای پرداختی از زندان آزاد شدهاند. عدهای نیز به یاری ستاد دیه و کمکهای مردمی در زندان نماندهاند. اما هنوز بیش از ۳۴۰۰ نفر به دلیل مهریه در زندان به سر میبرند.استدلال نمایندگان مجلس برای تصویب این قانون جلوگیری از رشد طلاق و نیز افزایش آمار زندانیان مهریه عنوان شده است.
ژینوس شریف وکیل دادگستری اما به دویچهوله میگوید: «هیچ طلاقی به خاطر مهریه صورت نمیگیرد بلکه زنان به دلیل نداشتن حمایتهای قانونی و به خاطر اینکه حق طلاق ندارند از مهریه به عنوان ابزار استفاده میکنند تا بتوانند مردان را راضی به طلاق کنند.»
وی این قانون را در مجموع به ضرر زنان میداند و معتقد است در قوانین کنونی ایران مهریه تنها عامل بازدارنده آقایان برای مواردی است که زن طلاق میخواهد و مرد راضی به طلاق نیست، یا مرد بدون دلیل میخواهد زن را طلاق دهد: « ولی با تصویب نهایی این قانون زنانی که مهریهشان بیشتر از ۱۱۰ سکه باشد دیگر این ابزار قانونی را هم در دست ندارند.»
بسیاری از جامعهشناسان معتقدند مهریه دردی از زنان دوا نمیکند بلکه به دلیل سختبودن شرایط دریافت آن، مشکلات زنان ایرانی را هنگام طلاق دوچندان میکند. این گروه پیشنهاد میدهند که به جای مهریه، شروط ضمن عقد مثل حق طلاق، حق اشتغال و حق تحصیل در عقدنامهها درج شود و به امضای طرفین برسد.
مصوبه جدید مربوط به مهریه هنوز به تصویب شورای نگهبان نرسیده است. در صورت تصویب نهایی در شورای نگهبان از این پس تنها مهریههایی به اجرا گذاشته میشوند که سقفشان تا ۱۱۰ سکه طلا باشد.
میترا شجاعی
تحریریه: مهیندخت مصباح
در حالی که ایران خواهان از سرگیری مذاکرات بر سر برنامه هستهایاش شده، پنج عضو دايمی شورای امنیت سازمان ملل و آلمان خواستههای روشن و مشترکی را درباره ادامه مذاکرات از جمهوری اسلامی مطرح کردهاند.
قبل از آغاز دور جدید مذاکرات با ایران گروه پنج به علاوه یک فهرستی از خواستههای خود را به جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است. بر این اساس تهران باید برای یک گفتوگوی جدی و بدون پیششرط آماده باشد و برنامه اتمیاش را شفاف و روشن توضیح دهد.
بر اساس اعلام وزارت امور خارجه آلمان، ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان مراتب نگرانی خود را از پیشرفت برنامه اتمی ایران اعلام کردهاند. "گیدو وستروله" وزیر امور خارجه آلمان گفته: «ایران باید رویه پنهانکاری و عدم همکاری را بالاخره پایان دهد. تمامی شک و تردیدهای بهجایی که در مورد اهداف برنامه اتمی ایران وجود دارد باید از سوی ایران برطرف شود».
گروه پنج به علاوه یک همچنین از ایران خواسته است تا به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهد از تاسیسات پارچین بازدید کنند. ایران در آخرین دیدار به این بازرسان اجازه نداد از پارچین بازدید کنند و به همین دلیل آژانس بینالمللی انرژی اتمی احتمال داده که مراحل پیشرفته غنیسازی اورانیوم در آنجا صورت میپذیرد.
همچنین گفته میشود که کارشناسان آژانس به شواهدی دست یافتهاند که از نقل وانتقالاتی مشکوک در حوالی سایت پارچین خبر میدهد. برخی از دیپلماتها نیز به رسانههای جمعی گفتهاند که ایران به دنبال پاکسازی و از بین بردن آثار آزمایشهای هستهای خود در مرکز نظامی پارچین است.
ایران روز سهشنبه (۶ مارس، ۱۶ اسفند) در بیانیهای مطبوعاتی اعلام کرد که به شرط تعیین چارچوب و کیفیت همکاری دو طرف، جمهوری اسلامی به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه میدهد که از سایت پارچین بازدید کنند.
ایران خواهان از سرگیری مذاکرات است
هنوز زمان آغاز دور جدید مذاکرات با ایران مشخص نیست. تنها چند روز پیش "کاترین اشتون" مسئول امور خارجه اتحادیه اروپا اعلام کرد که ایران خواهان از سرگیری مذاکراتی است که بیش از یک سال پیش قطع شده است. خانم اشتون همچنین تاکید کرده که ایران خواهان یک گفت و گوی جدید است.
۲۵ بهمن ماه، ۱۵ فوریه سعید جلیلی مذاکرهکنندهی ارشد برنامهی هستهای ایران در نامهای خطاب به کاترین اشتون از آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای از سرگرفتن مذاکرات دربارهی برنامهی اتمی ایران خبر داد.
این در حالی است که دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز پنجشنبه (۸ مارس) درباره دو دوره مذاکره در ماههای ژانویه و فوریه سال جاری میان نمایندهی آژانس و مقامات ایرانی گزارشی داد. او گفت: "این گفتوگوها برای حل مناقشه هستهای به هیچ نتیجهای نرسیدهاند».
یوکیا آمانو "عدم تمایل" جمهوری اسلامی را سبب این امر دانست و گفت: «نمایندگان آژانس با این امید به ایران رفتند که مقامات جمهوری اسلامی بتوانند نگرانیهای جامعه بینالمللی نسبت به اقدامات احتمالی ایران در جهت تولید سلاح هستهای را برطرف کنند، اما نمایندگان آژانس دست خالی به وین برگشتند».
بر اساس اعلام وزارت امور خارجه آلمان، ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان مراتب نگرانی خود را از پیشرفت برنامه اتمی ایران اعلام کردهاند. "گیدو وستروله" وزیر امور خارجه آلمان گفته: «ایران باید رویه پنهانکاری و عدم همکاری را بالاخره پایان دهد. تمامی شک و تردیدهای بهجایی که در مورد اهداف برنامه اتمی ایران وجود دارد باید از سوی ایران برطرف شود».
گروه پنج به علاوه یک همچنین از ایران خواسته است تا به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهد از تاسیسات پارچین بازدید کنند. ایران در آخرین دیدار به این بازرسان اجازه نداد از پارچین بازدید کنند و به همین دلیل آژانس بینالمللی انرژی اتمی احتمال داده که مراحل پیشرفته غنیسازی اورانیوم در آنجا صورت میپذیرد.
همچنین گفته میشود که کارشناسان آژانس به شواهدی دست یافتهاند که از نقل وانتقالاتی مشکوک در حوالی سایت پارچین خبر میدهد. برخی از دیپلماتها نیز به رسانههای جمعی گفتهاند که ایران به دنبال پاکسازی و از بین بردن آثار آزمایشهای هستهای خود در مرکز نظامی پارچین است.
ایران روز سهشنبه (۶ مارس، ۱۶ اسفند) در بیانیهای مطبوعاتی اعلام کرد که به شرط تعیین چارچوب و کیفیت همکاری دو طرف، جمهوری اسلامی به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه میدهد که از سایت پارچین بازدید کنند.
ایران خواهان از سرگیری مذاکرات است
هنوز زمان آغاز دور جدید مذاکرات با ایران مشخص نیست. تنها چند روز پیش "کاترین اشتون" مسئول امور خارجه اتحادیه اروپا اعلام کرد که ایران خواهان از سرگیری مذاکراتی است که بیش از یک سال پیش قطع شده است. خانم اشتون همچنین تاکید کرده که ایران خواهان یک گفت و گوی جدید است.
۲۵ بهمن ماه، ۱۵ فوریه سعید جلیلی مذاکرهکنندهی ارشد برنامهی هستهای ایران در نامهای خطاب به کاترین اشتون از آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای از سرگرفتن مذاکرات دربارهی برنامهی اتمی ایران خبر داد.
این در حالی است که دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز پنجشنبه (۸ مارس) درباره دو دوره مذاکره در ماههای ژانویه و فوریه سال جاری میان نمایندهی آژانس و مقامات ایرانی گزارشی داد. او گفت: "این گفتوگوها برای حل مناقشه هستهای به هیچ نتیجهای نرسیدهاند».
یوکیا آمانو "عدم تمایل" جمهوری اسلامی را سبب این امر دانست و گفت: «نمایندگان آژانس با این امید به ایران رفتند که مقامات جمهوری اسلامی بتوانند نگرانیهای جامعه بینالمللی نسبت به اقدامات احتمالی ایران در جهت تولید سلاح هستهای را برطرف کنند، اما نمایندگان آژانس دست خالی به وین برگشتند».
هفت کشور عضو اتحادیه اروپا برای مقابله با مهاجرت غیرقانونی تشکلی جدید ایجاد کردهاند. این هفت کشور اروپای غربی از دولت یونان خواستهاند که کنترلی موثر و شدیدتر در مرز مشترک خود با ترکیه برقرار کند.
آلمان به همراه شش کشور دیگر اروپایی درصدد مقابله موثرتر با مهاجرت غیرقانونی است. هانس پتر فریدریش، وزیر کشور آلمان، در نشستی در بروکسل در روز پنجشنبه (۸ مارس/۱۸ اسفند) تاکید کرد که این موضوع بویژه مربوط به کشورهایی است که به عنوان مقصد دوم مهاجران غیرقانونی انتخاب میشوند.
این هفت کشور اتحادیه اروپا (آلمان، فرانسه، بریتانیا، هلند، بلژیک، اتریش و سوئد) با ایجاد ائتلافی از یونان خواستند که مرزهای خود بویژه با ترکیه را بیش از پیش کنترل کند.
وزیر کشور آلمان تصریح کرد که «این ائتلاف کشورهایی را در بر میگیرد که ۷۵ درصد از کل مهاجران غیرقانونی را پناه میدهند.» به گفته منابع دولتی آلمان آمار مهاجران غیرقانونی در ماههای اخیر مستمراَ افزایش داشته که در رشد فزاینده تعداد پناهجویان نیز این امر قابل مشاهده است.
در حد فاصل سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ تنها تعداد درخواست پناهندگی از ۴۱ هزار نفر به ۴۹ هزار نفر در آلمان افزایش داشته است. مهاجران غیرقانونی که از مرز ترکیه و یونان به آلمان وارد شدهاند عمدتاَ از کشورهای شمال آفریقا، افغانستان و پاکستان بودهاند. اغلب این مهاجران به کمک باندهای قاچاق به یونان منتقل شدهاند.
فشار بر یونان افزایش مییابد
یوهانا میکل لایتنر، وزیر کشور اتریش در اینباره گفت: «مرز مشترک یونان و ترکیه در حال حاضر کاملاَ گشوده و بدون نظارت است.» هفت کشور اروپایی سرگرم بررسی میزان کمکهای مالیای هستند که تا کنون اتحادیه اروپا به یونان برای مقابله با مهاجرت غیرقانونی داده است. به گفته این کشورها اعطای کمکهای مالی به یونان باید در آینده در تناسب با اقدامات انجامشده باشد.
وزیر کشور اتریش افزود: «ادارهی پناهجویان یونان نیز مشمول این بررسی است. زیرا تعداد کارمندان برای این اداره حدود ۳۰۰ نفر در نظر گرفته شده، اما در حال حاضر تنها ۱۱ کارمند در این اداره مشغول به کار هستند.»
هفت کشور اروپایی دولت یونان را در تنظیم امور مهاجران و پناهجویان به ناکارآمدی و بیارادگی سیاسی متهم میکنند. وزیر کشور آلمان ضمن تایید سخنان همتای اتریشی خود گفت: «ما حال دریافتهایم که ساختار موجود در یونان عمل نمیکند.» به گفته فریدریش کشورهای اتحادیه اروپا در صدد پاسخگویی به این پرسش هستند که «آیا در حال حاضر برقراری نظارت بر مرزهای یونان با دیگر کشورهای اروپایی ضروری است؟» وزیر کشور آلمان افزود که شاید در این باره بهتر باشد هر کشور اروپایی به تنهایی تصمیم بگیرد و دستور عمومی در این خصوص از سوی اتحادیه اروپا صادر نشود.
کشورهای اروپایی خواهان تنظیم هر چه سریعتر این مشکل هستند تا در صورت لزوم و در شرایط استثنایی بتوانند دوباره کنترل در مرزهای داخلی اتحادیه اروپا را به اجرا گذارند.
کنترل مرزهای داخلی خلاف "پیمان شنگن" است
مانفرد وبر، نماینده پارلمان اروپا در امور مهاجران گفت: «شرایط کنونی غیرقابل تحمل است، زیرا یونان متعهد به اجرای قوانین مشترک نیست و بدل به دروازهای برای ورود مهاجران غیرقانونی شده است.» به گفته وی اتحادیه اروپا باید حق مداخله در این ماجرا را داشته باشد. ائتلاف هفت کشور اروپایی تاکید کرد که درباره برخورد با مهاجرت غیرقانونی خواهان رایزنی با دیگر کشورهای اروپایی است.
کشورهای عضو "پیمان شنگن" از کنترل مرزهای داخلی خود بطور کلی صرف نظر و تنها به نظارتهای محدود و تصادفی بسنده کردهاند. کمیسیون اتحادیه اروپا تاکید کرد که بر اساس قوانین موجود، ایدهی کنترل داخلی مرزها که از سوی هفت کشور ابراز شده، غیرقابل اجراست.
اما کمیسیون اتحادیه اروپا گفت که طرحی برای اصلاح قوانین در چارچوب "حوزه شنگن" در ارتباط با مهاجرت غیرقانونی در دستور کار است. اغلب کشورهای اروپایی (در مجموع ۲۷ کشور) کنترل مرزهای داخلی در ابعادی گسترده را مغایر قوانین پایهای اتحادیه اروپا میدانند.
این هفت کشور اتحادیه اروپا (آلمان، فرانسه، بریتانیا، هلند، بلژیک، اتریش و سوئد) با ایجاد ائتلافی از یونان خواستند که مرزهای خود بویژه با ترکیه را بیش از پیش کنترل کند.
وزیر کشور آلمان تصریح کرد که «این ائتلاف کشورهایی را در بر میگیرد که ۷۵ درصد از کل مهاجران غیرقانونی را پناه میدهند.» به گفته منابع دولتی آلمان آمار مهاجران غیرقانونی در ماههای اخیر مستمراَ افزایش داشته که در رشد فزاینده تعداد پناهجویان نیز این امر قابل مشاهده است.
در حد فاصل سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ تنها تعداد درخواست پناهندگی از ۴۱ هزار نفر به ۴۹ هزار نفر در آلمان افزایش داشته است. مهاجران غیرقانونی که از مرز ترکیه و یونان به آلمان وارد شدهاند عمدتاَ از کشورهای شمال آفریقا، افغانستان و پاکستان بودهاند. اغلب این مهاجران به کمک باندهای قاچاق به یونان منتقل شدهاند.
فشار بر یونان افزایش مییابد
یوهانا میکل لایتنر، وزیر کشور اتریش در اینباره گفت: «مرز مشترک یونان و ترکیه در حال حاضر کاملاَ گشوده و بدون نظارت است.» هفت کشور اروپایی سرگرم بررسی میزان کمکهای مالیای هستند که تا کنون اتحادیه اروپا به یونان برای مقابله با مهاجرت غیرقانونی داده است. به گفته این کشورها اعطای کمکهای مالی به یونان باید در آینده در تناسب با اقدامات انجامشده باشد.
وزیر کشور اتریش افزود: «ادارهی پناهجویان یونان نیز مشمول این بررسی است. زیرا تعداد کارمندان برای این اداره حدود ۳۰۰ نفر در نظر گرفته شده، اما در حال حاضر تنها ۱۱ کارمند در این اداره مشغول به کار هستند.»
هفت کشور اروپایی دولت یونان را در تنظیم امور مهاجران و پناهجویان به ناکارآمدی و بیارادگی سیاسی متهم میکنند. وزیر کشور آلمان ضمن تایید سخنان همتای اتریشی خود گفت: «ما حال دریافتهایم که ساختار موجود در یونان عمل نمیکند.» به گفته فریدریش کشورهای اتحادیه اروپا در صدد پاسخگویی به این پرسش هستند که «آیا در حال حاضر برقراری نظارت بر مرزهای یونان با دیگر کشورهای اروپایی ضروری است؟» وزیر کشور آلمان افزود که شاید در این باره بهتر باشد هر کشور اروپایی به تنهایی تصمیم بگیرد و دستور عمومی در این خصوص از سوی اتحادیه اروپا صادر نشود.
کشورهای اروپایی خواهان تنظیم هر چه سریعتر این مشکل هستند تا در صورت لزوم و در شرایط استثنایی بتوانند دوباره کنترل در مرزهای داخلی اتحادیه اروپا را به اجرا گذارند.
کنترل مرزهای داخلی خلاف "پیمان شنگن" است
مانفرد وبر، نماینده پارلمان اروپا در امور مهاجران گفت: «شرایط کنونی غیرقابل تحمل است، زیرا یونان متعهد به اجرای قوانین مشترک نیست و بدل به دروازهای برای ورود مهاجران غیرقانونی شده است.» به گفته وی اتحادیه اروپا باید حق مداخله در این ماجرا را داشته باشد. ائتلاف هفت کشور اروپایی تاکید کرد که درباره برخورد با مهاجرت غیرقانونی خواهان رایزنی با دیگر کشورهای اروپایی است.
کشورهای عضو "پیمان شنگن" از کنترل مرزهای داخلی خود بطور کلی صرف نظر و تنها به نظارتهای محدود و تصادفی بسنده کردهاند. کمیسیون اتحادیه اروپا تاکید کرد که بر اساس قوانین موجود، ایدهی کنترل داخلی مرزها که از سوی هفت کشور ابراز شده، غیرقابل اجراست.
اما کمیسیون اتحادیه اروپا گفت که طرحی برای اصلاح قوانین در چارچوب "حوزه شنگن" در ارتباط با مهاجرت غیرقانونی در دستور کار است. اغلب کشورهای اروپایی (در مجموع ۲۷ کشور) کنترل مرزهای داخلی در ابعادی گسترده را مغایر قوانین پایهای اتحادیه اروپا میدانند.