۱۳۹۰ دی ۷, چهارشنبه

چهار شنبه بخش اوّل، تحلیل ها و آخرین گزارشات از اعتراضات، بازداشتها، زندان، و بیدادگاهها --- بیانیه ها

تظاهرات خیابانی همزمان با ورود ناظران اتحادیه عرب به شهر "حمص"

نوشتۀ رحمت قاسم بیگلو
همزمان با ورود هیئت ناظران عرب به شهر"حُمص" ده ها هزارتن از ساکنین این شهرامروز نیزبا انجام تظاهرات خیابانی خواستاربرکناری رژیم بشاراسد گردیدند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه درتظاهرات امروز حداقل سی هزارنفربه شعارداده علیه حکومت پرداختند. ساعاتی قبل ازورود هیئت عربی به حُمص، رئیس شورای ملی اپوزیسیون رژیم سوریه اعلام کرده بود که یازده ارابه تانک نیروهای ارتش سوریه ازیکی ازمحلات حُمص عقب نشینی کرده اند. برخی ازمناطق این شهرروزهای متمادی توسط توپخانه ارتش هواداررژیم زیرآتش باری قرار داشت.
تنها طی روزدوشنبه بیست و ششم دسامبر، درسرکوب های نیروهای حکومت دراین شهر، سی و چهارنفرجان خود را ازدست دادند.
کمیساریان حقوق بشرسازمان ملل درروزها آغازین ماه دسامبرجاری اعلام کرده بود که شمارقربانیان نه ماه سرکوب حکومت درسوریه، ازمرز پنج هزارنفرفراتر رفته است.
دراین حال به گزارش العربیه ساعتی پس ورود هیئت عربی به حُمص، رئیس شورای ملی سوریه اعلام داشت که نیروهای امنتی رژیم بشاراسد به ناظران اتحادیه عرب اجازه نمی دهند ازمحل اقامت خود دریکی ازهتل های "حُمص"، از مناطق مختلف شهردیدن نمایند.
برهان غلیون تأکید کرد که نیروهای دولتی، ناظران عرب را درهتل به محاصره درآورده و ازتأمین خواست های آنان برای اجرای مأموریت خود، ممانعت به عمل می آورند.
برخی گزارش ها حاکی است که طی بیست و چهارساعت گذشته برخی از حومه های دمشق- پایتخت نیز به محاصره گاردهای ریاست جمهوری سوریه درآمده اند.
 




محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام:

ایران باید جای پای خود را در سوریه محکم کند

محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید جمهوری اسلامی باید «جای پای خود را در سوریه و لبنان حفظ» کند.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای رضایی روز چهارشنبه (هفتم دی) در همایش امنیت در ایران ۱۴۰۴ گفته جمهوری اسلامی در بازخوانی تحولات منطقه باید نگاه ویژه‌ای به سوریه داشته باشد.
وی همچنین افزوده است: «آمریکا و دیگر کشور‌ها می‌خواهند ایران را با عربستان درگیر کنند، اما با مدیریت مدبرانه می‌توان، آن‌ها را ناکام کرد.»
مقام‌های جمهوری اسلامی از تمام تحولات جهان عرب به غیر از سوریه با عنوان «بیداری اسلامی» یاد می‌کنند.
تهران تحولات جهان عرب را در شرایطی ناشی از تاثیرات انقلاب اسلامی می‌داند که حاضر نیست به سرکوب‌های گسترده مردم سوریه اعتراض کند.
سوریه متحد استراتژیک ایران در جهان عرب به شمار می‌رود و مقام‌های جمهوری اسلامی بیم آن دارند با سرنگونی بشار اسد٬ کمک‌های نظامی آن‌ها به حزب‌الله لبنان قطع شود.
۲۳ آذر ماه علی‌اکبر ولایتی٬ مشاور امور بین‌الملل علی خامنه‌ای گفته بود: «به کشورهای همسایه چه ارتباطی دارد که در مسائل داخلی و حتی خاک سوریه دخالت می‌کنند.»
۳۰ مرداد نیز آیت‌الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید قم اعلام کرد اسرائیل در تحولات سوریه دخالت دارد و هر نوع تغییر در این کشور به «ضرر اسلام» و به «نفع» تل‌آویو است.»






مرتضی بختیاری٬ وزیر دادگستری:

رعایت حقوق بشر از اصول نظام اسلامی است


مرتضی بختیاری٬ وزیر دادگستری می‌گوید: «یکی از محورهای اصلی نظام مقدس اسلامی رعایت حقوق بشر و حقوق شهروندی است.»
آقای بختیاری روز چهارشنبه (هفتم دی) در گفتگو با «باشگاه خبرنگاران جوان» این مطلب را بیان کرده است.
وی افزوده است: «حقوق بشر به معنای واقعی در پرتو اجرای احکام اسلام نمود پیدا خواهد کرد.»
وزیر دادگستری در عین حال گفته است: «بحث حقوق بشر و حقوق شهروندی امروزه ابزار و پوششی برای جنایات‌های کشورهای غربی علیه کشورهای در حال توسعه شده است.»
اظهارات بختیاری چند روز پس از آنکه صادق لاریجانی٬ رئیس قوه قضائیه اعلام کرد جمهوری اسلامی در اجرای اعدام‌ها از کسی «خوف» ندارد٬ بیان می‌شود.
محمدجواد لاریجانی٬ دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه نیز ۲۵ ابان ماه گفته بود: «حقوق بشر در ایران شفاف است و جزیی‌ترین مباحث آن رسانه‌ای می‌شود.»
جمهوری اسلامی یکی از کشور‌های نقض‌کننده حقوق بشر در جهان به شمار می‌رود و تاکنون به هیچ یک از بازرسان و نهاد‌های بین‌المللی حقوق بشر اجازه بازدید از زندان‌ها و بازداشتگاه‌های خود را نداده است.
در سال‌های اخیر رسانه‌ها و نهاد‌های مدافع حقوق بشر گزارش‌های فراوانی از نقض گسترده حقوق بشر در ایران منتشر کرده‌اند٬ اما مقام‌های جمهوری اسلامی هیچ یک از این گزارش‌ها را تائید نمی‌کنند.





منابع عراقی خبر دادند:
میانجیگری جمهوری اسلامی برای حل بحران عراق/ دیدار با طالبانی و الهاشمی


(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاری مهر
همزمان با مذاکرات رئیس جمهور و رئیس پارلمان عراق برای حل بحران سیاسی این کشور و پیشنهاد آنها درباره برگزاری کنفرانس ملی، منابع عراقی از حضور یک هیأت بلندپایه ایرانی در اربیل برای میانجیگری در این زمینه خبر دادند.
...
یک منبع بلندپایه و نزدیک به نوری المالکی اعلام کرد که طرفهای عراقی در حال رایزنی با ایران هستند تا این کشور در قضیه طارق الهاشمی میانجیگری کند.
بنا بر اعلام منابع حزبی کردستان عراق یک هیئت ایرانی بلندپایه هم اکنون برای میانجیگری در بحران سیاسی عراق در منطقه کردستان به سر می برند.
این منابع افزودند: هیئت ایرانی 3 روز پیش وارد کردستان عراق شده و سلسله دیدارهایی را با جلال طالبانی، مسعود بارزانی و طارق الهاشمی داشته اند.
گفته می شود هیئت ایرانی پیشنهاد داده است یک نشست سیاسی در شهر اربیل برگزار شود، اما نوری المالکی از حضور سرباز زده است متقابلا مسعود بارزانی نیز با برگزاری نشست در بغداد مخالفت کرده است.
هیئت ایرانی در حال حاضر پیشنهاد برگزاری این نشست در سلیمانیه یا ایران را مطرح کرده است که مقامات عراقی تاکنون واکنشی به این موضوع نشان نداده اند.




دادگاه متهم به جاسوسی برای سیا: 
آدرس وزارت اطلاعات را دادند و گفتند این اطلاعات را ببر و به آنها بده

(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاری فارس
نخستین دادگاه رسیدگی به اتهامات امیر میرزایی حکمتی که چندی پیش به اتهام جاسوسی برای آمریکا بازداشت شده بود پیش از ظهر امروز سه شنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در کیفرخواست صادره برای امیر میرزایی حکمتی که توسط نماینده دادستان قرائت شد با استناد به گزارشات مدیرکل حقوقی قضایی معاونت جاسوسی وزارت اطلاعات آمده است که حکمتی با هدف نفوذ اطلاعاتی به سیستم اطلاعاتی کشور وارد ایران شده و با بررسی دقیق‌تر مشخص شد که هدف وی متهم سازی ایران به دست داشتن در تروریسم است.
...
* دفاعیات متهم

پس از قرائت کیفرخواست، متهم خود را امیر میرزایی حکمتی متولد ۱۹۸۳ میلادی، مجرد، دارای لیسانس اقتصاد معرفی کرد و گفت: سال 2001 برای تأمین هزینه‌های دانشگاه وارد ارتش آمریکا شدم و قصدداشتم چندسال سربازی کنم تا هزینه‌های دانشگاهم فراهم شود چراکه پدرم نمی‌توانست هزینه‌های دانشگاهم را پرداخت کند.

حکمتی ادامه داد: من ۴سال سرباز بودم و ۹ ماه در عراق حضور داشتم. بعداز سربازی در یک سازمان پژوهشی برای وزارت دفاع آمریکا استخدام شدم که کارم ترجمه و پژوهش فرهنگ و زبان عربی بود.

حکمتی ادامه داد: بعداز آن برای یک شرکت به منظور آموزش زبان و فرهنگ عربی و اسلامی استخدام شدم. من به سربازان آمریکایی یاد می‌دادم که چطور با مردم عرب رفتار کنند ضمن اینکه یکسری تاکتیک‌های سربازی را نیز به آنها آموزش می‌دادم.

وی خاطرنشان کرد: سال 2009 مصاحبه‌ای با سازمان جاسوسی آمریکا CIA داشتم؛ بعداز این مصاحبه به من زنگ زدند و گفتند که می‌خواهیم رزومه شما را ببینیم؛ بعد از ارائه رزومه و چند مصاحبه دیگر با من تماس گرفتند و من برای همکاری با DAE درنظر گرفته شدم که در این شرکت ۵ماه آموزش اطلاعاتی داشتم و پس از آن به عراق رفتم و ۹ ماه آنجا بودم؛ در این مدت کارم این بود که نحوه رفتار با سربازان عراقی را به سربازان آمریکایی یاد می‌دادم.

این متهم خاطرنشان کرد: بعداز عراق به مدت دو سه ماه در پادگان بادران افغانستان به عنوان تحلیلگر اطلاعات مشغول شدم.

حکمتی در ادامه و در توضیح مأموریتی که به وی در رابطه با ایران سپرده شده بود گفت:‌ به من گفتند یکسری اطلاعات را به ایران ببر و به وزارت اطلاعات بده و پول هم بگیر. این اطلاعات البته اطلاعات درستی بود. من هم فکر کردم که هیچ ضرری به ایران از این ناحیه وارد نمی‌شود و من نیز قصد نداشتم که ضرر بزنم. من فریب خوردم و قصد خودم این بود که در ایران زندگی کنم و به آمریکا برنگردم.

وی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی که میزان حقوق دریافتی شما از ارتش آمریکا چقدر بود؟ مبلغ دوهزار دلار در ماه را به عنوان حقوق خود ذکر کرد و در پاسخ به این سؤال که اولین افسر CIA که با شما ملاقات کرد چه کسی بود، از "مارک" به عنوان اولین افسر رابط خود با CIA نام برد و گفت: مارک یکسری سؤال از من کرد که بیشتر در رابطه با شخصیت من و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی بود.

حکمتی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی که به شما چه آموزش‌هایی در رابطه با مأموریتت در ایران داده بودند، اظهار داشت:‌ در واشنگتن در مصاحبه‌ای که با مأمور CIA داشتم به بنده آموزش دادند که از کجا و چگونه وارد ایران شوم و چه اطلاعاتی بدهم و چگونه فعالیت کنم.

قاضی صلواتی به متهم گفت که به شما نقشه وزارت اطلاعات و خیابان‌های اطراف آن و همچنین نحوه برخورد با کارشناسان وزارت اطلاعات را نیز آموزش داده بودند که حکمتی پاسخ داد: به من نقشه ای که گفتید را نشان داده بودند و گفته بودند که از دبی با هواپیما به ایران بیایم و اطلاعاتی که داده بودند را به مأموران وزارت اطلاعات ایران تحویل دهم.

حکمتی د رپاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر مدت حضورش در بگرام افغانستان ، مدت زمان دو ماه حدواسط ژوئن 2001 تا آگوست 2001 را میزان اقامتش در بگرام افغانستان ذکر کرد و در پاسخ به این سؤال که در بگرام چه می‌کردی؟ گفت: من تحلیلگر اطلاعات بودم و تخصصم طالبان بود. بیشتر گزارش می‌خواندم و می‌نوشتم و خودم نیز به گزارش‌های جاسوسی درباره ایران دسترسی داشتم.

متهم در پاسخ به این سؤال که آیا شما به اطلاعات محرمانه درباره ایران دسترسی داشتید، با تأیید این موضوع گفت: از طریق سیستم محرمانه‌ای که وجود دارد می‌توانستم درباره تمام کشورهای دنیا گزارش‌های سری را بخوانم. یکی از منابع این سیستم سازمان CIA‌ بود همچنین از طریق منبع NSA شماره تلفن‌هایی که شنود می‌شوند را می‌توانستم مکالماتشان را بخوانم؛ بیشتر از منبع NSA و CIA گزارشات را می‌خواندم و یادداشت می‌کردم و بخشی از آنها را به ایران آوردم.

حکمتی همچنین گفت: قبل از استخدام در سازمان CIA سه مصاحبه داشتم که اولین ‌آنها با آقای مارک بود که درباره شخصیتم و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی پرسید؛ مصاحبه دومم در واشنگتن بود که به دروغ سنج نیز متصل شدم و از نظر روانی من را آزمایش کردند؛ مصاحبه سومم نیز در واشنگتن بود که درباره کار در CIA و حقوق و بیمه و مزایای کارمندان آن با من صحبت شد.

متهم همچنین در پاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه طبق گزارشات و اسناد شما با شرکت پژوهشی اطلاعاتی کوبیک CUBIC از سال 2008 تا 2010 همکاری داشته و سالانه 85هزار دلار دریافت کرده‌ای، گفت: شرکت کوبیک یک شرکت خصوصی دفاعی است. من کارم در این شرکت معلمی آموزشی برای سربازان آمریکایی بود که خود این سربازان مربی سربازان عراقی و افغانی می‌شدند. مسئولیت من این بود که از نظر فرهنگی و زبانی به آنها آموزش دهم که چطور با سربازان عراقی و افغانی ارتباط برقرار کنم.

قاضی صلواتی به متهم گفت که شما در شرکت بای سیستم(BAESYSTEMS) انگلیسی نیز دوره ۵ماهه آموزشی طی کردی؛ حکمتی جواب داد: من ۵ ماه دوره آموزشی در شعبه آمریکایی این شرکت داشتم. کسی که تجربه‌ای در تحلیلگری اطلاعات ندارد این دره را می گذراند و من نیز در این دوره یاد گرفتام که چگونه با سیستم‌های محرمانه کار کنم و چگونه گزارش بنویسم و تخلیه اطلاعاتی کنم.

حکمتی در پاسخ به این سؤال که در این شرکت چه آموزش هایی در رابطه با ایران به شما داده شد گفت: درباره ایران هیچ آموزشی در این شرکت نداشتم و فقط یک دوره تحلیلگری گذراندم؛ بعد از اتمام این دوره آموزشی ۹ ماه به عراق رفتم و در آنجا کارم تحلیلگری و مصاحبه با سربازان عراقی بود.

متهم همچنین در پاسخ به این گفته قاضی صلواتی که شما به دستور CIA در شرکت X3 که در ساخت تجهیزات نظامی فعالیت دارد استخدام شدی، گفت: این شرکت یک شرکت خصوصی دفاعی است که با نیروهای آمریکایی در افغانستان قرارداد دارد و خدمات اطلاعاتی به آنها ارائه می‌دهد و من نیز به عنوان تحلیلگر در این شرکت استخدام شدم.

حکمتی در پاسخ به این سؤال که از چه زمان مأموریت ایران به شما داده شد گفت: وقتی از عراق برگشتم از CIA با من تماس گرفتند و گفتند که به هتلی در واشنگتن می‌رود تا با آنها ملاقاتی داشته باشم؛ در این هتل بامأموران CIA سه روز جلسه داشتم و هر جلسه چندین ساعت طول کشید. آنها به من گفتند که می‌خواهیم شما بروی در بگرام اطلاعات جمع کنی و سپس به ایران رفته و آنها را به وزارت اطلاعات بدهی و پول هم بگیری و وقتی برگشتی بیشتر توضیح می‌دهیم و مأموریت دیگری می‌سپاریم.

وقتی قاضی صلواتی پرسید انگیزه شما از این مأموریت و اقدام علیه مملکت خودت چه بود؟ حکمتی پاسخ داد: من نمی‌دانستم کاری علیه ایران انجام می‌دهم؛ من نیاز به کار داشتم؛ آنها به من گفتند برو اطلاعات بده و من هم دیدم این چیزی نیست که به ایران ضرر بزند ضمن اینکه پول هم می‌گیرم. البته قصدم این بود که در ایران ادامه زندگی بدهم و به آمریکا برنگردم چرا که من ایران را دوست دارم. اگر به من می‌گفتند مثلا برو و یک نفر را در ایران ترور کن هیچ وقت این کار را نمی‌کردم.

حکمتی در پاسخ به این سؤال که در قبال این مأموریت چقدر پول به شما پیشنهاد شد گفت: 500 هزار دلار به من پیشنهاد کردند اما گفتند این پول را موقع برگشتن به من می‌دهند.

وی ادامه داد: در جلسه‌ای که در واشنگتن داشتم نحوه برخورد با کارشناسان وزارت اطلاعات ایران را به من آموزش داده و گفته بودند برو به مأموران اطلاعاتی ایران بگو که سرباز بودی و عملکرد دولت آمریکا را قبول نداری به همین خاطر آمدی اطلاعات بدهی و پول بگیری.

حکمتی افزود: به من گفتند اطلاعات را از طریق اینترنت در ایران تحویل بگیر چون اگر لپ تاپت باشد ممکن است آن را ببینند و بگیرند. ضمنا اطلاعات را جدا کن، یکسری از اطلاعات را به مأموران وزارت اطلاعات بده و بگو بررسی کنند اگر استقبال کردند قسمت بعدی را به آنها بده.

متهم خاطرنشان کرد: من به مأموران وزارت اطلاعات ایران گفتم که از سیاست‌های آمریکا و فشارهای این کشور علیه ایران ناراضی هستم و از کارم هم رضایت ندارم و می‌خواهم با شما همکاری کنم. البته واقعا این چیزها که گفتم (نارضایتی از سیاست‌های آمریکا و کار) حقیقت دارد.

حکمتی خاطرنشان کرد: هم من و هم سربازان دیگر سیاست‌های آمریکا را قبول ندارند؛ البته قرار بود از این داستان به عنوان پوشش نیز استفاده کنم ضمن اینکه به من گفته بودند این حرفها را بزنم و پس از آن هیچ مشکلی نخواهم داشت و نباید نگران باشیم.

وی افزود: به من گفتند پس از این که از این مأموریت برگشتی در هر شرکتی که خواستی می‌توانی استخدام شوی.

متهم در پاسخ به سوال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه در قبال اطلاعات چقدر از مأموران وزارت اطلاعات پول درخواست کرده بودی؟ گفت: من اول نصف مدارک را دادم و گفتم پول نمی‌خواهم. اگر راضی بودید بقیه را هم می‌دهم و ۵۰۰هزار دلار می‌گیرم اما اگر هم پولی به من نمی‌دادند مشکلی نبود چرا که هدفم نبود.

حکمتی با بیان اینکه به من گفته بودند این پول باید در ایران بماند و به آمریکا آورده نشود اظهار داشت: خودم قصدم این بود که پول در ایران بماند و خودم هم در ایران بمانم و برنگردم.

وی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه آیا قرار بود در ازای پولی که از وزارت اطلاعات دریافت می‌کنی مدرکی هم بگیری تا پس از آن هیئت حاکمه آمریکا از این مدارک علیه ایران استفاده و جو سنگینی علیه کشورمان راه بیندازند و ایران را به ارتباط با تروریسم متهم کنند گفت: قرار بود در ازای این کارم صورتحسابی از وزارت اطلاعات دریافت کنم.

متهم در پاسخ به این سؤال که چطور ریسک این مأموریت را پذیرفتی گفت: من فریب خوردم و به آنها اعتماد کردم چراکه به من گفتند هیچ مشکلی وجود ندارد و من هم پیش خودم می‌گفتم آنها کارشان همین است و نمی‌گذارند یک مأمور سازمان سیا دستگیر شود. آنها اصلا به من نگفتند که احتمال دستگیری وجود دارد.

حکمتی در پاسخ به این سؤال که چند جلسه با مأموران وزارت اطلاعات داشتی گفت: سه جلسه با مأموران وزات اطلاعات برقرار کردم در اولین جلسه یکسری اطلاعات دادم؛ در جلسه دوم از من یکسری سؤال پرسیدند که از کجا ‌آمده‌ام و چه کسی هستم و من گفتم که رزومه ارائه کنم. در جلسه سوم به من گفتند رزومه خود را بنویس و امضا بده و پس از اینکه امضا دادم از آنجا که متوجه مأموریت من شده بودند گفتند یا صادقانه با ما همکاری کن یا می فرستیمت زندان.

وی در پاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه شما که می گویی قصد نداشتی به ایران ضربه بزنی چطور می‌خواستی صورتحسابی تهیه کنی تا از آن برای شانتاژ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده شود گفت: در این سه جلسه اصلا نگفتم که صورتجلسه می‌خواهم فقط خواستم اطلاعات به آنها بدهم و اگر دوست داشتند پول بدهند و اگر نداشتند ندهند. قصد خودم ضربه زدن نبود اما مأموریتم این بود.

متهم در پاسخ به این گفته قاضی صلواتی مبنی بر اینکه اگر دستگیر نمی‌شدی همه مراحل مأموریتت را انجام می‌دادی؛ گفت: اگر دستگیر نمیشدم یک پولی می‌گرفتم و در ایران زندگی می‌کردم.

قاضی صلواتی خطاب به حکمتی گفت: این تیزهوشی کارشناسان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد که شما را دستگیر کردند اما شما آموزش‌های لازم را دیده بودید که مأموریتت را انجام بدهی و از ایران از طریق دبی با آمریکا برگردی و آنجا قرار بود با شما تماس بگیرند که آیا مأموریتت را درست انجام دادی یا خیر.

حکمتی در پاسخ به خواسته قاضی صلواتی برای توضیح دادن درباره در اختیار گرفتن نقشه وزارت اطلاعات ایران از مأموران سیا گفت: یک نقشه به من نشان دادند که در آن وزارت اطلاعات و خیابان‌های اطراف و همچنین پارک شریعتی مشخص بود؛ سپس سناریویی که نوشته بودند را به من نشان دادند تا بدانم چه باید بگویم و بقیه را نیز شفاهی به من گفتند. روز آخر نیز به من مراجعه کردند تا مطمئن شوند همه چیز را خوب فراگرفته‌ام.

وی در پاسخ به این سؤال قاضی که آیا در برنامه توجیهی افسران CIA شما را با عظمت و رده تشکیلاتی وزارت اطلاعات ایران آشنا نکرده بودند اظهار داشت:‌خودم اصلا انتظار نداشتم که دستگیر شوم.




افزايش 180 درصدي مسموميت با گاز در مشهد

(تیتر از جنگ خبر)
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: اجتماعي - حوادث

رييس مركز حوادث و فوريت‌هاي پزشكي دانشگاه علوم پزشكي مشهد از افزايش 180 درصدي ماموريت‌هاي اورژانس 115 مشهد به دليل مسموميت با گاز CO در پاييز 90 خبر داد.
دكتر رضا وفايي‌نژاد در گفت‌وگو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره علل افزايش 180 درصدي ماموريت‌هاي اورژانس 115 مشهد به دليل مسموميت با گاز CO در پاييز 90 در مدت مشابه سال قبل گفت: از يكم مهرماه تا سي‌ام آذرماه سال جاري، 305 مورد ماموريت اورژانس در شهرستان مشهد (به علاوه طرقبه و شانديز) به دليل احتمال مسموميت CO ثبت شده است.
وي افزود: اين روند در مقايسه با پاييز سال گذشته كه تنها 107 مورد ماموريت به دليل احتمال مسموميت CO ثبت شده است، نشان از افزايش 180 درصدي دارد.
رييس مركز حوادث و فوريت‌هاي پزشكي دانشگاه علوم‌پزشكي مشهد با بيان اينكه اين افزايش ماموريت‌ها مي‌تواند به سبب كم‌توجهي به نكات ايمني و استاندارد توسط مردم نيز باشد گفت: اطلاع‌رساني دقيق مردم به اورژانس در موارد مسموميت با گاز، بهبود وضعيت گزارش‌دهي سيستم اتوماسيون ثبت ماموريت‌هاي اورژانس 115 را در پي دارد.
وي با بيان اينكه از ميان 305 مسموم حوادث مسموميت با گاز 168 نفر زن (55 درصد) و 137 نفر مرد (42 درصد) بوده‌اند گفت: بر اساس آمارهاي مندرج تعداد مسمومان در زنان بيشتر از مردان است.
رييس مركز حوادث و فوريت‌هاي پزشكي دانشگاه علوم‌پزشكي مشهد با بيان اينكه از نظر سني 95 مورد از مسمومان زير 20 سال سن داشتند 130 مورد نيز بين 21 تا 40 سال سن داشته و 23 مورد از مسمومان بالاي 40 سال سن داشته‌اند كه بايد گفت بيشترين موارد مسمومان از نظر تعداد در گروه سني 20 تا 40 سال قرار دارند.
وفايي‌نژاد در مورد نتايج ماموريت‌هاي انجام شده نيز گفت: 237 مورد اعزام به بيمارستان، 46 مورد درمان در محل و در 11 مورد ماموريت به دليل بهبود بيمار لغو شده است.
وي درباره علل بروز گازگرفتگي گفت: استفاده نامناسب از شومينه گازي غيراستاندارد، استفاده از آب‌گرمكن در حمام، استفاده از پيك‌نيك در خودرو، كاربرد نامناسب چراغ‌هاي نفتي و بخاري‌هاي غيراستاندارد، نصب نامناسب دودكش و بازماندن وسيله‌گازسوز از مهمترين علل بروز مسموميت افراد با گاز CO در مشهد است.




امام جمعه قم در تجمع طلاب و روحانیون به منتسبت۹دی:
فتنه‌گران جرمشان از قتل بدتر است


خبرآنلاین
مراسم گرامیداشت سالروز 9 دی ماه در مدرسه فیضیه قم و به همت جامع مدرسین، شورای عالی حوزه‌ه و مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه برگزار شد.
به گزارش خبر‌آنلاین در این مراسم جمعی از نمایندگان مجلس خبرگان از جمله آیت‌الله مقتدایی و آیت‌الله کعبی و همچنین شخصیت‌های حوزوی دیگر از جمله حجت‌الاسلام ملک‌‌دار رئیس دفتر مقام معظم رهبری در قم، سقای بی‌ریا (مشاور سابق رئیس‌جمهور) در امور روحانیت و رئیس دفتر فعلی جامعه مدرسین و برخی دیگر از شخصیت‌های حوزوی و سیاسی حضور داشتند.
حاضران در این مراسم شعارهای «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر انگلیس، مرگ بر منافق و ملت ما بیدار است» سر دادند.
حجت‌السلام‌ سعیدی امام جمعه قم و سخنران این مراسم با اشاره به حوادث بعد از انتخابات سال 88 اظهار داشت: دشمنان بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم تمام توطئه‌های خود را به کار گرفتند و فتنه‌ای به پا شد که همه ارکان نظام را هدف گرفت. کفر با همه وجود به میدان آمد و امت حزب‌الله را به جنگ طلبید و ملت مسلمان ایران هم با نگاه به مکتب عاشورا وارد عرصه شد.
امام جمعه قم اضافه کرد: فتنه‌گری بدتر از قتل است چراکه فتنه‌گر هم دین و دنیای مردم را هدف گرفته است. وی گفت فتنه‌گران در سال 88 نظام و رهبری و عاشورا و ارزش‌ها را هدف قرار داده‌ بودند و به همین دلیل جرمشان از قتل بدتر است.
سعیدی گفت: در قرآن آمده است که با فتنه‌گران چنان رفتار کنید که دیگر به خود اجازه فتنه‌گری ندهند و مردم هم به همین دلیل دیدند که جای درنگ نیست و در عاشورای دیگری که پس از قرن‌ها برپا شده بود به میدان آمدند؛ عاشورای دیگری که یک فرزند دیگر زهرا در آن می‌گفت هل‌من‌ناصر ینصرنی «کیست مرا یاری کند»؛ پیرو همین ندای رهبر عزیز بود که خون مردم به جوش آمد که آیا قرار است که بار دیگر به خیمه ولایت اهانت و جسارتی شود و عمار گونه‌ به میدان آمدند و گفتند ما همه عمار تو هستیم خامنه‌ای گوش به فرمان تو هستیم خامنه‌ای.
وی با اشاره به راهپیمایی مردم در 9 دی ماه سال 88 گفت: در 9 دی ماه مردم بهای مجاهت خود را از خداوند بزرگ دریافت کردند چراکه در این فتنه دیگر سری به نیزه نرفت و سیلی به فرزند زهرا(س) نخورد؛ آل ‌الله هم به اسارت نرفتند. اما تأسف مردم از این بود که چرا عده‌ای در برابر این فتنه سکوت کردند؛ یعنی مظلومیت امام، نظام جمهوری اسلامی و رهبری را دیدند و دم بر‌نیاورده و به امت با بصیرت نپیوسته‌اند.
سعیدی افزود: ملت ما به شدت از ساکتین در برابر فتنه گله‌‌مند اند و به همین دلیل به آنها می‌گوییم تا دیر نشده به امت بپیوندید و یاور رهبر باشید.
وی در بخش پایانی سخنان خود در خصوص دست‌آورد‌های 9 دی گفت: بیمه کردن نظام در مقابل تهدید‌ات دشمنان، آشکار شدن قدرت ایمان مردم در مقابل استکبار و فتنه‌گران، خاموش کردن دسیسه‌های افرادی که فکر می‌کردند با پشتوانه مردم می‌توانند لطمه‌ای به نظام بزنند، آشکار‌ شدن چهره عده‌ای که در پشت پرده نفاق مخفی شده و در نهایت به میدان آمدن نسل سوم در دفاع از انقلاب از دست‌آورد‌های 9 دی ماه بود.



تهدید بستن تنگه هرمز، تداوم سیاست قانون شکنی رژیم ایران

در سال ۱۹۷۹ میلادی با هدایت ارگان‌های رژیم ایران گروهی به سفارت ایالات متحده در تهران حمله کرده و ۵۲ دیپلومات آمریکایی را به اسارت گرفتند. در ماه دسامبر همین سال گروهی از ایرانیان که «دانشجو» نامیده شدند به سفارت بریتانیا در تهران حمله و آن را غارت کردند. بر اساس قوانین بین المللی که رژیم ایران نیز آنها را امضاء کرده است ایران متعهد به محافظت از سفارت‌ها و کارکنان آنان در ایران می‌باشد. حمله به سفارت هر کشوری در چهارگوشه جهان از طرف کشور میزبان کار سختی نیست زیرا آنها برای امنیت خود به کشور میزبان متکی هستند. حمله به سفارت کشوری فقط این پیام را به دنیا می‌رساند: نمی‌توانید به ما اعتماد کنید. رژیم ایران نه تنها قوانین بین المللی را زیر پا گذاشته، بلکه قوانین بین‌المللی حقوق بشر و قوانین خود را نیز بر علیه مردم خود نقض کرده است. این حقیقت برای همه روشن است که چنین تصمیمات مهمی در ایران فقط با رضایت مقامات عالی رژیم ایران صورت گرفته می‌شوند.
اخیرا برخی از مقامات عالی رتبه ایران اعلام کردند که آنها یک مانور نظامی برای بستن تنگه هرمز را به انجام خواهند رساند. این خود نیز نقض قوانین و قرارداهای بین المللی خواهد بود. رژیم ایران دوباره در فکر زیرپا گذاشتن قوانین بین المللی و تعهدات خود است و یا تهدید برای انجام چنان کاری می‌کند. 
هر کشوری در دنیا متعهد به محافظت از سفارت‌ها و کارکنان آنها، شرکت‌های خارجی، و مردم خارجی در کشور خود میباشد. چنان تعهداتی بر اساس عرف و قوانین و توافقنامه های بین المللی شکل گرفته‌اند و این قوانین نیز برای ایجاد و تقویت صلح در میان ملل جهان به وجود امده است. رژیم ایران نشان داده است که حاضر نیست به تعهدات و توافق‌نامه‌های بین المللی که خود آنها را امضاء کرده است عمل کند. حملات تحت حمایت رژیم ایرن به سفارت‌های ایالات متحده و بریتانیا در تهران فقط چند نمونه از این قانون و هنجار شکنی‌های رژیم ایران هستند.
در مواردی رژیم ایران تهدید به بستن تنگه هرمز کرده است که تهدید برای نقض قوانین و عرف بین المللی می‌باشد. البته که رژیم ایران همیشه بهانه‌های بی‌موردی را برای نقض قوانین بین المللی ارائه داده است ولی آیا بهانه‌ها می‌تواند نقض قوانین بین امللی را توجیه کند؟ برای نمونه، آیا رژیم حسنی مبارک باید کانال سوئز را می‌بست چونکه جامعه جهانی ازجمله ایالات متحده برای برکناری از قدرت او را تحت فشار قرار داده بودند؟ کانال پاناما چطور، آیا پاناما می‌تواند بنا به دلایلی آن را ببندد؟ حقیقت این است که تنگه هرمز و کانال سوئز و کانال پاناما و گذرگاهایی از این قبیل شاید بخشی از محدوده جعرافیایی کشوری باشند ولی در عین حال آنها گذرگاه‌های بین المللی هستند و قوانین و عرف بین المللی استفاده از آنها را بعنوان حربه و سلاح سیاسی قدغن کرده است. بستن گذرگاه‌های بین المللی غیر قانونی، مخرب، و غیر قابل قبول است. حقیقت این است که اگر ایران این تنگه را ببندد، ضرر واقعی آن به مردم غیر آمریکایی که متکی به آذوقه‌های رد و بدل شده از این تنگه هستند، خواهد رسید. مردم فقیر آفریقا و آمریکای جنوبی و آسیا هستند که باید بار سنگین بالا رفتن قیمت ها را تحمل کنند، و مردم اورپا و ایالات متحده کمترین سختی را خواهند دید. 
برای اینکه کشوری به پیشرفت و شکوفایی دست یابد آن کشور باید با جامعه جهانی همکاری کرده و اعتماد آنها را جلب کند و به قوانین و عرف بین المللی احترام بگذارد. رژیم ایران برعکس موارد یاد شده را انجام می‌دهد: از همکاری با جامعه جهانی سرباز میزند، از طریق حمایت از شورشیان و گروهای تروریستی و افراطگرا در امور داخلی دیگر کشورها دخالت میکند، قوانین و عرف بین المللی را نقض کرده و یا تهدید به چنان عملی می‌کند. در نیتجه رژیم ایران بیش از بیش منزوی شده که متاسفانه بار سنگین این سرکشی ها نیز بر دوش مردم ایران است.
به جای  توسل به تهدید و سرکشی، آیا به نفع مردم ایران نیست که دولت ایران رویکردی سازنده با جامعه جهانی در پیش گیرد؟
 با سپاس،
 تیم گفتمان دیجیتال فارسی
 فرماندهی مرکزی ایالات متحده



بنی صدر: رژیم تمام عوامل حیاتی خود را از بین برده است!

image
ابوالحسن بنی‌صدر در بخشی از گفتگوی این هفته خود با رادیو عصرجدید گفت: «اینکه انتخابات را تحریم بکنید یا نکنید، فوق العاده اهمیت دارد، هر گاه بخواهید این موقعیت را نسوزانید، باید به دنیا بگویید که اختیار با ملت ایران است، جنبش را ادامه می دهم برای اینکه نمی خواهم، قدرت خارجی بجای من درباره زندگی و سرنوشت من تصمیم بگیرد»


عصر جدید: شما ۵ ماه قبل در گفتگویی گفتید که تحریم بالای ۸۰ درصدی انتخابات مجلس در اسفند ماه، رژیم را تا پای سقوط خواهد برد و تجربه مصر را نیز مثال زدید، با این وجود، این نگرانی در بین بخشی از مردم هست که اگر رای ندهند، رژیم باز هم اعلام خواهد کرد که درصد بالایی از مردم در انتخابات شرکت کرده‌اند و تنها اتفاقی که می‌افتد این است که رژیم با دردسر کمتری افراد از پیش انتخاب شده را پیروز انتخابات اعلام خواهد کرد! چگونه می‌توان با تحریمی بالای ۸۰ درصد کاری‌ترین ضربه را به رژیم زد و آنرا تا پای سقوط برد؟
 بنی صدر: من نگفتم که اگر تحریم بالای ۸۰ درصد شود رژیم را به پای سقوط خواهد برد، زیرا از دید من، این رژیم تمام عوامل حیاتی خود را از بین برده است. قبلا هم گفته‌ام، این رژیم مانند سلیمان می‌ماند که بر صندلی نشسته است و کسی جرائت نمی‌کند از نزدیک برود ببیند، زنده است یا مرده! موریانه‌ای می‌خواهد که پای عصای سلیمان را بخورد تا او بر زمین بیافتد تا مردم ببینند او مرده است. یک رژیمی که عوامل حیاتی را از دست داد خود به خود نمی‌افتد، باید تکانش داد، پس تحریم همگانی نقشش بیشتر از این است که رژیم را به پای سقوط ببرد، در واقع اگر مردم یک تحریم همگانی بکنند در واقع عمل بسیار مهمی انجام داده‌اند برای اینکه این جنازه بر زمین بیافتد، با این حال بعد از این هم باید جنبش را ادامه دهند، چون مسئله فقط ساقط کردن رژیم نیست، مساله جانشین رژیم هم هست به ترتیبی که وضعیت ایران تکرار وضعیت بعد از انقلاب مشروطه، بعد از ملی کردن صنعت نفت و  بعد از انقلاب ۵۷ نباشد، که کار مداوم می‌خواهد.

حالا می‌گویند اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند رژیم خواهد گفت ۸۰ درصد مردم شرکت کرده‌اند! خب این را که رژیم همیشه ادعا کرده است و در هر حال خواهد گفت. در مصر هم آقای مبارک مدعی می‌شد که درصد بالایی از مردم شرکت کرده‌اند، بشار اسد هم در انتخابات شهرداری‌ها که کسی شرکت نکرد چنین ادعایی کرد. اما ادعای رژیم یک حرف است و باور مردم ایران و دنیا چیز دیگری است. از بس که مردم نسبت به رژیم بی اعتماد شده‌اند هرچه رژیم بگوید، عکسش را باور می‌کنند. پس ادعای رژیم را نه مردم ایران باور می‌کنند نه مردم دنیا. اما آنچه که مردم دنیا و خود ایرانی‌ها باید ببینند وجود یک اراده است. این باید بر پرسش کننده و بر همه مردم ایران معلوم باشد که فرق می‌کند وقتی یک ملتی اراده‌اش را اظهار می‌کند و وقتی که این را اظهار نمی کند و مخالف است ولی نمی‌گوید مخالفم. بعد از آن جنبش وقتی این تحریم وسیع انجام بگیرد، معنایش این است که این جنبش ادامه دارد، از این نکته هم غافل نباشید! جنبش را رژیم نتوانسته است سرکوب کند، پس جنبش ادامه دارد، یعنی موریانه دارد پای عصا را می‌خورد و امروز نه فردا، این رژیم سرنگون است و جایش را باید به یک دولت بیانگر حاکمیت ملت بدهد.
 چنانکه از ایران به من گزارش شده است که در بیت آقای خامنه‌ای فهرست نمایندگان تهران تنظیم شده است، ابلاغ هم شده است که این ها باید بیشتر از همیشه رای برایشان نوشته شود. حالا چه شما مردم ایران به پای صندوق بروید چه نروید، اینها آدم‌هایی را که بخواهند از صندوق در می‌آورند. چنانچه در این گزارش هم آمده است، طوری شده است که بسیاری از محیط‌های دانشگاهی هم از این امر آگاهند و آقای خامنه‌ای را دست می‌اندازند که این آقا ادای شاه سابق را در می آورد، دستگاه ساواک آن موقع فهرست نمایندگان را تنظیم میکرد و به عرض می‌رساند و تصویب می شد و به اجراء در می‌امد، اما به قول آنها  «قبای آن شاه هم برای این آقا خیلی گشاد است.» دسته آقای احمدی‌نژاد هم به ترتیبی که این گزارش می گوید مانند دار و دسته آقای خامنه‌ای در کار لیست سازی و بیرون آوردن افراد از  صندوق‌ها هستند. مردم شرکت بکنند یا نکننند مجلس از ادم هایی است که این رژیم می خواهد از صندوق بیرون بیاید، تشکیل می شود.  

تنها آقای خامنه‌ای و این دستگاه ولایت مطلقه فساد و فقر جنایت گستر نیست که مقصر است باید حقیقت را گفت شما مردم هم مسئولید، یک ملتی باید خود را مسئول  زندگی خودش بداند. تمام این دنیا نشسته اند و هر روز برای شما نقشه می کشند که چه بلائی سر شما بیارند، در همین سه چهار روز اخیر، سه اجتماع تشکیل شده است و موضوع هر سه هم ایران بوده است، دو تای آن در رم بوده، دیگری هم در ریاض درباره تحریم ایران بوده است. الان قدرت نظامی آمریکا از ریاض تا عمان یک خط زنجیره ای از قوای دریایی، زمینی و هوایی امریکا تشکیل داده است، یک عده هم که خائن هستند و هر روز یک ساز می زنند، حالا می گویند حمایت از اپوزیسیون باید مانند لیبی و سوریه انجام بگیرد، دارند برای چنین فاجعه ای در ایران زمینه سازی می کنند. اینکه انتخابات را تحریم بکنید یا نکنید، فوق العاده اهمیت دارد، هر گاه بخواهید این موقعیت را نسوزانید، باید به دنیا بگویید که اختیار با من، یعنی با ملت ایران است، جنبش را ادامه می دهم برای اینکه نمی خواهم، قدرت خارجی بجای من درباره زندگی و سرنوشت من تصمیم بگیرد، نمی خواهم به هیچ قدرت خارجی اجازه بدهم در ایران وضعیتی مثل لیبی، مثل سوریه، مثل افغانستان و مثل عراق بوجود بیاورد، من خود تحول کشور را بدون خشونت تصدی می کنم برای یافتن نه یک دمکراسی صوری با یک رژیم ضعیف، دولت ضعیف و ناتوان و دست نشانده شما، نه! بلکه یک مردمسالاری واقعی با یک دولت توانمند، توانا به تصدی رشد جامعه ایرانی و حفظ حقوق ملی ایران در همه جا. این هدف تحریم انتخابات است، من هستم! هدف تحریم این است، من هستم و جنبش من ادامه دارد.

در جلسه شب گذشته اعلام شد: خانه سینما غیر قانونی است

سحام نیوز: دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور از جلسه شب گذشته این شورا در خصوص بررسی وضعیت حقوقی و عملکردی خانه سینما خبر داد و گفت: در این جلسه نهایتا شورای فرهنگ عمومی با توجه به گزارش‌های مذکور رای‌گیری کرد و رای به غیر قانونی بودن خانه سینما داد.
به گزارش سحام و به نقل از فارس،  در این جلسه جواد شمقدری معاون سینمایی و مدیر حقوقی وزارت ارشاد و تعداد دیگری از مدیران وزارت ارشاد در این جلسه حضور و گزارش خود را ارائه دادند.
دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور ادامه داد: نهایتا شورای فرهنگ عمومی با توجه به گزارش‌های مذکور و گزارش دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی در مورد وضعیت حقوقی خانه سینما رای‌گیری کرد و رای به «غیر قانونی بودن خانه سینما» داد.
چندی پیش و به دنبال صدور بیانیه ای توسط خانه سینما در دفاع از کارگردانان؛ رسانه های حکومتی شروع به جریان سازی بر علیه این نهاد صنفی نمودند.
خانه سینما بزرگترین نهاد صنفی سینماگران ایران است و به عنوان جامعه اصناف سینمای ایران، فعالیت خود را از سال ۱۳۶۸ آغاز کرد. در این سال اعضای هیات مدیره که از سوی مدیران وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شده بودند مسوولیت تاسیس این نهاد صنفی را برعهده داشتند. از زمان آغاز فعالیت خانه سینما به عنوان محل تجمع صنوف مختلف سینمایی، تا زمان اعلام تاسیس آن چهار سال طول کشید و این زمان شامل عضو گیری از اعضای صنف‌های مختلف سینما و معرفی بیش تر این نهاد به آن‌ها بود. به همین دلیل تاریخ فعالیت رسمی خانه سینما فروردین ۱۳۷۲ و زمان ثبت آن در ادارهٔ ثبت شرکتها و مؤسسات غیر تجاری تهران مهر ماه ۱۳۷۲ ذکر شده است. از جمله اهداف اصلی تشکیل خانه سینما حفظ و صیانت از حقوق مادی و معنوی دست اندرکاران حرفه ای تولید، توزیع و نمایش هنر/ صنعت سینما و همچنین ایجاد امنیت شغلی و تامین اجتماعی و ارتقای سطح آموزشی و حرفه ای دست اندرکاران سینمای جمهوری اسلامی ایران است.




اظهارات تند روح الامینی در خصوص کروبی و موسوی

سحام نیوز: دبیر کل حزب توسعه وعدالت با اشاره به نهم دیماه سال ۸۸ گفت: این روز اوج انزجار، خروش واقتدار مردمی در برابر سران فتنه بود .
به گزارش سحام و به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی، عبدالحسین روح الامینی روز سه شنبه درسالن اجتماعات دانشگاه بین المللی امام خمینی گفت : اگر سران فتنه در روز ۲۵ خرداد ۸۸ صف خود را از آنان جدا می کردند و آن حرکت را محکوم می کردند مسیر عوض می شد.
روح الامینی گفت: اما فتنه گران سکوت کردند و از این ماجرا وحوادث خوششان آمد وکرانه های فتنه به سمت خارج ومنافقین رفت. آنان موجی درست کردند که دشمنان بر آن سوار شدند و این خواست دشمن بود اما سران فتنه در این خصوص نیز اعلام برائت نکردند.
وی در ادامه اظهارات خود گفت: سران فتنه فکر می کردند که با این مسایل جابجایی در قدرت شکل می گیرد و آنان احترام روز عاشورا را هم نگه نداشتند تا آنکه خروش مردم مومن در سراسر کشورو در روز ۹ دی، فتنه و غبار را کنار زد.
وی با اشاره به شهادت فرزند خود در حوادث پس از انتخابات اظهار کرد: من پیگیر موضوع شهادت پسر خود از طرق مختلف هستم و در عین حال مراقبت می کنم که در مقابل نظام نایستم و خاری جلوی پای نظام نباشم.
روح الامینی ادامه داد: بعد از شهادت فرزندم ، بزرگوارانی که به من تسلی خاطر می دادند همواره یادآور بودند که اگر مصیبتی دیدید، همیشه ذکر مصائب اهل بیت و اباعبدالله را به یاد داشته باشید.
روح الامینی در زمینه انتخابات پیش رو مجلس گفت: از تمامی تلاش خود برای هر چه پرشورتر برگزار شدن انتخابات استفاده می کنیم تا مجلس آینده مجلسی کارآمد وموفق باشد.
این سخنان روح الامینی در حالی مطرح می شود که رهبران جنبش سبز، خاتمی، شورای هماهنگی راه سبز امید و احزاب و گروه های اصلاح طلب اعلام به عدم حضور در انتخابات کرده اند.





سیلی ذلتی که مجلس خود بر گوش خود نواخته بود

خزان بهارستان در زمستان پاستور

کلمه- سیدکاظم قمی: ممکن است در تعیین تاریخ آغاز زوال جایگاه مجلس شورای اسلامی، بین صاحبنظران اختلاف نظر باشد، اما دربارة خود پدیدة زوال نیازی نیست منتظر نظر کارشناسان باشیم: حادثة کتک کاری نمایندة دولت مهرورز با نمایندة مجلس، گویا ترین شاهد آن است. دربارة علل این زوال می توان فهرستی بلندبالا ارایه کرد. در صدر این فهرست، تنزل جایگاه قانون در تمامی ساحت های حکمرانی ایران امروز است. هنگامی که حکومت به مثابه قانونگذار، خود بزرگترین نقض کنندة آن است، از شهروندان عادی نمی توان انتظار داشت که قانون را محترم شمرند. سرچشمة افزایش جرائم و ناهنجاری های اجتماعی، همین هتک حرمت قانون از سوی حاکمان است.
حاکمیت اگر بصیرت داشت، آن روز که آرای مردم را آن گونه نادیده گرفت، می بایست صحنه های شرم آوری مانند صحنة امروز صحن علنی مجلس را پیش بینی می کرد. و صدالبته خود مجلسیان نیز در تنزل جایگاه آن، شریک جرم محسوب می شوند. مجلسی که به دست خود قانونی تصویب می کند که مطابق آن بتوان نماینده ای که جرأت اعتراض به روندهای حاکم بر کشور نشان دهد را در نیمة راه از مجلس اخراج کرد، مهر ذلت خود را پیشاپیش بر پیشانی خود زده است. مجلسی که در هنگام تصویب طرح های مهم یا استیضاح دولتمردان، گوش به زنگ تلفن از مراکز بزرگ و کوچک قدرت باشد، نباید از سیلی که نمایندة دولت بر گونه هایش می نوازد دلخور باشد. شاید این حادثه، هشداری به کاندیداهای مجلس آینده هم به حساب می آید. شاید هم لازم باشد ماده ای به قانون انتخابات اضافه شود و داوطلبان نمایندگی در مجلس موظف شوند به هنگام ارائة مدارک ثبت نام، گواهی گذارندن تمرین های رزمی و دفاع از خود را نیز همراه داشته باشند!
از همین نویسنده:



یک فعال کارگری:۸۰ درصد طرح‌های زود‌بازده مازندران به انحراف رفته‌اند

دبیراجرایی خانه کارگر مازندران گفت:۸۰ درصد طرح‌های زود بازده در استان مازندران به انحراف رفته است.

نصرالله دریابگی در گفتگو با ایلنا، ضمن اشاره به ادعای مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی مازندران مبنی بر انحراف ۱۵ تا ۲۰ درصدی در طرح‌های زودبازده، اظهار داشت: طرح‌های زود بازده از مهمترین برنامه‌های اقتصادی دولت در راستای ایجاد اشتغال سریع و کم هزینه برای نیروهای بیکار و جویای کار بوده است اما متاسفانه در استان ما ۸۰ درصد این طرح ها از هدف اصلی منحرف شده‌اند.
عضو سابق شورای عالی کار ادامه داد: اجرای طرح بنگاه‌های زود بازده نه تنها باعث ایجاد اشتغال پایدار برای افراد جویای کار نشد، بلکه بیکاران را بدهکار کرد.
او با اشاره به وضعیت اجرای این طرح در استان مازندران، خاطر نشان کرد: اجرای این طرح در ۶ سال گذشته در استان مازندران بیش از ۸۰ درصد به انحراف رفته است.
این فعال کارگری باانتقاد از عملکرد دولت درخصوص نحوه اجرای این طرح افزود: اشتغال ایجاد شده در طرح‌های زود بازده، اشتغال پایدار نبود و دولت هم از وامهای داده شده درجهت ایجاد اشتغال نتیجه ای نگرفت و به همین دلیل در ادامه از برنامه دولت خارج شد.



همسر مهندس توسلی: چیزی از او می خواهند که زیر بار نمی رود

با گذشت بیش از پنجاه روز از بازداشت مهندس محمد توسلی، وی همچنان در سلول انفرادی و تحت بازجویی قرار دارد و در طی این مدت خانواده وی یکبار موفق به ملاقات با وی شده و دو هفته است که هیچ خبری از او ندارند.
خانم یزدی همسر مهندس توسلی در خصوص اولین ملاقات و وضعیت همسرش به جرس می گوید: “تقریبا دو هفته پیش با ایشان ملاقات کابینی داشتیم. حال و روزشان هم با سلول انفرادی و انواع فشارها و آن شرایط دشوار نیازی به بیان ندارد. معمولا سالهای قبل در ملاقاتها می گذاشتند زندانیان به سر و وضع خود برسند اما دو هفته پیش که ایشان را دیدیم خیلی سر و وضع آشفته ای داشتند و در این مدت اصلا هواخوری نداشته اند، دیگر خودتان فکر کنید کسی با این سن و سال و وضعیت جسمانی اگر هواخوری نرود و تغذیه مناسب و میوه نداشته باشد علاوه بر فشارهای روحی چه حالی می تواند داشته باشد؟ این ملاقات جز شکنجه برای ما و “افزایش” نگرانی ما چیز دیگری بهمراه نداشت. قطعا تحت بازجویی و فشار هستند و چیزی از ایشان می خواهند و ایشان هم که با این سن و سال و اعتقاد زیر بار نمی رود… به ما گفته اند روزهای پنج شنبه ملاقات می توانیم داشته باشیم البته یک پنج شنبه ملاقات کابینی و یک پنج شنبه تماس تلفنی که این هفته هر چه منتظر شدیم آقای توسلی تماسی با منزل نگرفتند و الان دو هفته است که از ایشان خبر نداریم و نگران سلامت وی هستیم.”
گفتنی است، ۱۴۳ فعال سیاسی و اجتماعی در نامه ای به سید محمد خاتمی در مورد انتخابات پیش روی مجلس نهم نوشته بودند: “در چنین شرایطی و زیر نفوذ و سلطه روزافزون مقامات نظامی و امنیتی در همه ارکان اجرایی، قضایی و تقنینی، حاکمان وعده برگزاری انتخابات آزاد می‌دهند و انتظار دارند مردمی که امید هرنوع تغییر و بهبود در زندگی خود را از دست داده‌اند، پای صندوق‌های رای بروند تا آراءشان در قربانگاه طالبان انحصاری قدرت ذبح شرعی شود….در حالیکه کمترین چشم‌انداز روشنی برای صیانت از آرای مردم و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه وجود نخواهد داشت.”
خواهر ابراهیم یزدی در خصوص اتهام همسرش ادامه می دهد: “اتهام آقای توسلی همان امضاء نامه معروف ۱۴۳ شخصیت سیاسی و اجتماعی به سید محمد خاتمی است که به خودشان هم این را تفهیم اتهام کرده اند.”
چندی پیش خانواده مهندس محمد توسلی در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه نوشته بودند: “…برخوردهای غرض ورزانه در حالی با مهندس توسلی و خانوده اش صورت می گیرد که وی افتخار عضویت در کمیته استقبال از امام در بدو ورودشان به ایران را داشته و اولین شهردار تهران بعد از انقلاب و در زمان نخست وزیری مرحوم مهندس بازرگان بوده اند. قبل از انقلاب و در جریان مبارزات با رژیم پهلوی بارها دستگیر و شکنجه و بعد از انقلاب نیز در جریان امضاء نامه های خیرخواهانه به مسئولین کشور چندین دفعه بازداشت شده اند. حتی در جریان این فشارها که در ۲ سال اخیر بر خانواده به ناحق و با تنگ نظری و اعمال سلیقه شخصی صورت گرفته، دو دختر و داماد این خانواده، آقای مهندس طاهری قزوینی، بازداشت و محکوم به حبس گردیده اند.”
خانم یزدی با اشاره به مشکلاتی که بویژه طی دوسال گذشته بر خانواده اش رفته است، می افزاید: ” از عید تاکنون به دامادمان مرخصی نداده اند و ملاقات حضوری هم به او نمی دهند این در حالی است پسر چهار سال و نیمه ایشان نیاز دارد که حداقل پدرش را حضوری ملاقات کند و کمی در بغل پدرش بنشیند و آرام گیرد اما متاسفانه هیچ پاسخی به این درخواست نمی دهند. دیگر چکار کنیم خدا صبر دهد تا این روزهای دشوار را پشت سر بگذاریم. هر هفته هم برای تمدید مرخصی لیلا می رویم و آن را تمدید می کنند اما با مرخصی و ملاقات حضوری همسرش مخالفت می کنند. این فشارهایی که به خانواده ما آورده و همچنان هم ادامه دارد دیگر زبانزد شده و در این دوسال که دخترمان را دستگیر کردند و آنچه بر ما گذشت دیگر نیاز به گفتن ندارد. الان هم که پدر خانواده در این شرایط در زندان بسر می برد و هزار مسئله و مشکل برایمان ایجاد شده و واقعا چیزی برای گفتن باقی نمی ماند به قول معروف “آنچه عیان است چه حاجت به بیان است” فقط ما دعا می کنیم که همه عزیزانی که در بند هستند هر چه زودتر نجات پیدا کنند.”
مهندس محمد توسلی اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ بوده و بارها قبل و بعد از انقلاب زندانی و شکنجه شده است.


جرس: 
موضوع درگیری لفظی و فیزیکی دیروز دو نماینده دولت و مجلس، تذکر امروز یکی از نمایندگان را در پی داشت.
به گزارش خبرآنلاين، يکي از نمايندگان در تذکري خطاب به رئيس مجلس گفت: روز گذشته شان مجلس رعايت نشد و فردي به خود اجازه داد که به جايگاه مجلس و نمايندگان اهانت کرده و اينجا را «حيوان خانه» بنامد! هيات رئيسه نه تنها با اين فرد که بايد با نماينده اي که پرخاش و جنگ و دعوا مي​کند نيز برخورد کند و از حيثيت مجلس دفاع نمايد.
علي لاريجاني در پاسخ به وي، با بيان اينکه ديروز عبارات زشتي گفته شد که لزومي ندارد اين حرف زشت تکرار شود، ادامه داد: به کار گيري چنين الفاظي در خور نظام ما نيست. من تعجب کردم که کسي ولو در عصبانيت به خودش جرات دهد چنين حرفي بزند. به همين دليل هم اعلام کردم که ايشان را از جلسه بيرون کنند.
وي با بيان اينکه مشاجره بين دو نفر ربطي به حيثيت مجلس ندارد، تاکيد کرد: اين فرد بايد مجازات شود و ما حتما اين موضوع را پيگيري قضايي مي​کنيم. اظهارات ايشان نشان داد که الفبا و ادبيات صحيح اوليه را براي کار ندارد. مسائلي هم بيرون از مجلس مطرح شد که واقعيت نداشت يا همه واقعيت نبود که گفتيم آقاي دهقان از هيات رئيسه اين موضوع را پيگيري کند.
رئيس مجلس با تاکيد بر اينکه «حرف بي نزاکت آن فرد را ما خودمان شنيديم» متذکر شد: کسي نبايد به خودش اجازه دهد حرف بي نزاکتي در يک جلسه رسمي بزند و ما قطعا اين موضوع را پيگيري قضايي مي​کنيم تا مجازات شود.




جـــرس:
به گزارش منابع حقوق بشری، یاشار امنیتی نویسنده و ناشر کتاب و بازیگر، با پایان دوره محکومیت یک‌ ساله، روز سه شنبه ششم دی ماه از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش «خانه حقوق بشر ایران»، یاشار امینی در تاریخ ۲۰ بهمن ماه سال ۱۳۸۹ با اجرای شدن حکم یک سال زندان خود بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.
بر اساس این گزارش، امینی با اتهام "تبلیغ علیه جمهوری اسلامی از طریق طراحی پوستر برای کانون نویسندگان ایران، فعالان کارگری و زنان" به یک سال زندان تعزیزی از طرف دادگاه انقلاب محکوم شده بود.
این ناشر و نویسنده دوران محکومیت خود را در بند ۳۵۰ زندان اوین سپری کرده بود.
یاشار (حسین) امینی هنرپیشه، ناشر، عضو کانون نویسندگان و بازیگر سریال‌هایی نظیر «جنگ آفتاب، خاله قورباغه، کلبه نوروزی و …» بوده است. وی همچنین نمایش نامه های «جنگ کور، بر چشم بد لعنت، گدو می آید و …» نوشته و تدوین‌گر سریال ایرانی «نوروز» بوده است. از دیگر فعالیت‌های وی عکاسی و گرافیست نشر است.



گزارشی از بازداشت های اخیر در آذربایجان
جـــرس:
یک نهاد حقوق بشری اعلام کرده است که در دو استان آذربایجان شرقی و غربی طی شش ماه اول سال ۱۳۹۰ بیش از ۳۲۰ نفر از فعالین فرهنگی، سیاسی، حقوق بشر و حقوق زنان در این دو استان دستگیر شده اند، که عمده دستگیری ها درجریان اعتراضات مردمی به خشک شدن دریاچه ارومیه صورت پذیرفته است.
در همین رابطه، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران مشخصات ۳۲۶ نفر از بازداشت شدگان ماههای اخیر را منتشر  و خاطرنشان کرده است که "تعداد افراد دستگیر وآزاد شده در مدت یاد شده و یا افرادی که هم اکنون در زندان هستند و یا حکم قضایی گرفته اند ممکن است بیش از این تعداد باشد."
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران همچنین گزارش می دهد که بسیاری از بازداشت شدگان، بلافاصله بعد از بازداشت و یا طی چند روز پس از آن آزاد شدند. با این وجود از میان ۴۵ نفری که دادگاه برای آنها حکم قضایی و زندان در نظرگرفته است، ۱۶ تن حکم شلاق گرفته اند. برای ۱۶ نفر از این افراد جریمه نقدی بین یک میلیون تا ۳ میلیون ریال تعیین شده است.
همچنین ۳نفر از دستگیر شده گان ۱۳ فروردین در تبریز(تجمع اعتراضی به خشک شدن دریاچه ی اورمیه) به شلاق و جریمه ی نقدی محکوم شده بودند که پس از اجرای حکم ۲۰ضربه شلاق آزاد شدند.این سه تن عبارتند از: سعید سیامی ، علی سلیمی و جلیل علمدارمیلانی.
بر اساس گزارش مذکور، طی شش ماه اول سال ۹۰، ده فقره اعدام در زندان های آذربایجان که به گفته مسوولین جرائم مرتبط با مواد مخدر داشته اند انجام پذیرفته است. برخی ازاعدام شدگان که نام آنها منتشر شده است عبارتند از: توحید معصومی دجین، خالد اسماعیلی و مسعود قوی پنجه ، عارف رشید پور، اسفندیار منداحکی ، تیمور(تیمن) ایوبیان، صدیق نعمانی ، مهدی کهن و یونس آقایان(یونس آقایان از پیروان اهل حق و اقلیت های مذهبی ایران بود که اعدام شد.)
منابع یاد شده همچینن گفتند که ۷ نفر از محکومین سال های قبل برای اجرای حکم به زندان فراخوانده شده و در حال حاضر در حال سپری کردن مدت محکومیت خود در زندان هستند که عبارتند از: فراز زهتاب (۳ماه باقیمانده از ۶ماه حبس تعزیری)-سیما دیدار (۵ماه باقیمانده از ۶ ماه حبس تعزیری)- علیرضا فرشی (۳ماه باقیمانده از ۶ماه حبس تعزیری) – یوسف مهر(۴ ماه حبس تعزیری)- ابولفضل وصالی(۶ماه حبس تعزیری) – موسی ساکت(۷ماه حبس تعزیری)- بهمن نصیر زاده (۸ماه باقیمانده از یک سال حبس)
بنابراطلاعات یاد شده، سیامک کوشی، دانشجوی رشته مکانیک دانشگاه آزاد تبریز و فعال دانشجویی پس از دستگیری در ۱۷ خرداد ماه از دانشگاه اخراج شد. همچنین امیر رضایی از فعالین دانشجویی دانشگاه اورمیه نیز مرداد ماه سال جاری از دانشگاه اخراج شد. منابع محلی یاد شده گفته اند که مهدی حمیدی شفیق(دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه تبریز) و محمد عزیزی (دانشجوی ادبیات دانشگاه رشت) نیز از ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد محروم شدند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران همچنین آورده است: "بسیاری از فعالین آذربایجان در حین دستگیری و نیز پس از آن مورد شکنجه قرار گرفته ا ند. از جمله فرانک فرید فعال حقوق زنان ، شاعر و نویسنده که در جریان تظاهرات ۱۲ شهریور در تبریز دستگیر شده بود هنگام دستگیری مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت در حین انتقال به بازداشتگاه نیز از ناحیه ی سر و صورت ضربات متعددی بر او وارد شد و در بازداشتگاه اطلاعات نیز این روند ادامه یافت به نحوی که این فعال حوزه زنان از ناحیه گوش و دست آسیب جدی دیده است...
همچنین بازداشت شدگان مراسم افطاری ۲ شهریور نیز در حین دستگیری مورد ضرب و شتم و هتاکی ماموران امنیتی قرار گرفته و پس از آن نیز در دادسرای تبریز و در حضور خانواده هایشان و نیز در زندان تبریز مورد ضرب و جرح قرارگرفتند « به طوریکه از نواحی دست ، دنده ، دندان و… شکستگی هایی گزارش شده است."
در ادامه این گزارش آمده است که منابع محلی درآذربایجان اسامی ۴۵ تن از فعالین استان های یاد شده را گردآوری کرده اند که در شش ماه اول سال جاری جمعا به ۷۵ سال زندان محکوم شدند و اسامی این افراد به شرح زیر است:

۱- فرزین رحیمی (۱ سال و ۴ ماه حبس تعزیری)
۲- حبیب پور ولی (۳ماه حبس تعزیری )
۳- حجت مختارزاده (۳ماه حبس تعزیری)
۴- رضا ابری (۶ماه حبس تعزیری)
۵- علی حسن تهمتنی(۶ ماه حبس تعزیری)
۶- ابراهیم فرج زاده( ۶ماه حبس تعزیری)
۷- ابراهیم آسمانی (۱سال حبس تعزیری)
۸- هادی مرتضی (یک سال حبس تعزیری)
۹- موسی ساکت (۷ماه حبس تعزیری)
۱۰- حسن علیزاده (۹۱ روز حبس تعزیری)
۱۱- هانیه فرشی شتربان( ۷ سال حبس)
۱۲- بابک حسینی (۱ سال حبس تعزیری)
۱۳- یوروش مهر علی بیگلو (۱ سال حبس تعزیری)
۱۴- ابراهیم اسمعیلی (۱ سال حبس تعزیری)
۱۵- محمد حسین جعفرپور(۱ سال ۶ ماه حبس تعزیری)
۱۶- هادی حمیدی( ۶ ماه حبس تعزیری)
۱۷- آیدین خواجه ای (۶ ماه تعزیری)
۱۸- شهرام رادمهر(۶ماه تعزیری)
۱۹- یونس سلیمانی (۶ماه تعزیری)
۲۰- محمود فضلی (۶ ماه تعزیری)
۲۱- نعیم احمدی (۶ماه تعزیری)
۲۲- یاشار کریمی (۶ماه تعزیری)
۲۳- حمیده فرج زاده ( ۶ماه تعزیری)
۲۴- علیرضا عبداللهی ( ۶ماه تعلیقی)
۲۵- بهبود قلیزاده ( ۶ماه تعلیقی)
۲۶- اکبر آزاد (۶ ماه تعلیقی)
۲۷- آقایان احمد علیزاده ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۲۸- یوسف سلحشور ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۲۹- یاسر سلمانی رضایی ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۰- عبداله صدوقی ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۱- مصطفی عوض پور( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۲- یعقوب کریمی ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۳- فرزاد مهدوی ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۴- علی سیرناک ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۵- مهدی مهاجری ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۶- محمد علیمرادی ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۷- قادر نوروزی ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۸- اکبر حسین پور ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۳۹- علی ایمانی قراملکی ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۴۰- محمد محمودی ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۴۱- محمد امیری ( ۲۴ ماه _۲۰ ماه تعلیقی ۴ ماه تعزیری)
۴۲- ساسان واهبی وش (۶ ماه تعزیری )
۴۳- نیما پور یعقوب ( ۶ سال تعزیری)
۴۴- شاهرخ زمانی (۱۱سال تعزیری)
۴۵- محمد جراحی (۵ سال تعزیری)



حمله نیروهای امنیتی سوری به تظاهرات شهر حمص
 جـــرس: همزمان با ورود ناظران اتحادیه عرب به شهر حمص در سوریه، ده‌ها هزار نفر از مخالفان حکومت بشار اسد به خیابان‌های این شهر آمده و به تظاهرات علیه حکومت پرداختند، که مجددا مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفتند.
به گزارش خبرگزاری آلمان، نیروهای امنیتی با پرتاب گاز اشک‌‌آور تلاش در متفرق کردن ده‌ها هزار نفر در شهر حمص دارند که با هدف تأکید بر سرکوب چندین ماهه نیروهای دولتی در مرکز این شهر به تظاهرات پرداخته‌اند.
رامی عبدالرحمان، مسئول دیده‌بان حقوق بشر سوریه شمار تظاهرکنندگان را دهها هزار نفر اعلام کرده و می‌گوید، تظاهرکنندگان به سوی مرکز شهر راه‌پیمایی کردند و در همین حال نیروهای امنیتی تلاش داشتند آنها را متوقف سازند.
رویترز می‌نویسد، ورود ناظران اتحادیه عرب به شهر حمص در روز سه‌شنبه (۲۷ دسامبر/۶ دی) مردم این شهر را تشویق به ادامه اعتراض‌ها کرده بود.
این ناظران برنامه صلح آمیز اتحادیه عرب را که خواهان پایان دادن به سرکوب خشونت آمیز معترضان است، بررسی خواهند کرد.
به گزارش بی بی سی، یک فیلم ویدئویی که صحت آن تائید نشده است، نشان می‌دهد که مردم فریاد می‌کشند: "ما خواهان حفاظت بین‌المللی هستیم."
اتحادیه عرب اولین روز از حضور ناظران خود در سوریه را "خیلی خوب" توصیف کرده است.
سازمان ملل متحد می‌گوید که بیش از پنج هزار نفر در سوریه از آغاز تظاهرات ضد دولتی کشته شده‌اند.

مردم دنیا کجا هستند؟
رئیس این گروه از ناظران اتحادیه عرب از دیدن شهر حمص خرسند به نظر می رسید.
ژنرال سودانی، مصطفی دبی گفته است: "روز خیلی خوبی بود و تمامی طرف‌های درگیر پاسخگو بودند و من در حال برگشت به دمشق هستم تا در نشستی شرکت کنم و فردا به حمص بازخواهم گشت، اما تیم ما در این شهر خواهند ماند."
در عین حال عبدالعمر، سخنگوی دیده بان حقوق بشر سوریه گفت که امیدوار بود نتایج بهتری از این ماموریت حاصل شود، چون که ۱۰نفر به عنوان ناظر برای حمص نمی‌تواند به هیچ وجه کافی باشد.
وی گفت که ده‌ها هزار نفر از مردم در یکی از مناطق حمص به خیابان‌ها آمدند، اما ناظران در آنجا حضور نداشتند.
عمر گفت که دولت سوریه با خارج کردن تانک‌های خود از برخی مناطق شهر حمص با معترضان موش و گربه بازی می‌کند.
وی از اتحادیه عرب خواست که وضعیت سوریه را فورا در شورای امنیت سازمان ملل مطرح کند تا قطعنامه معناداری علیه حکومت بشار اسد تصویب شود.
ابو رامی، یکی از شاهدان عینی نیز گفت که شمار تظاهرکنندگان به ۵۰ هزار نفر می‌رسید و در اثر حمله نیروهای دولتی هشت نفر کشته شدند.
وی گفت که نیروهای امنیتی با پوشیدن لباس‌های شخصی خود را به شکل شهروندان عادی درآورده بودند.
رامی گفت که هیچکس نمی‌داند ناظران از کدام مناطق دیدن می‌کنند و تلاش فعالان برای ارتباط با آنها با شکست روبرو شده است.
تصاویر ویدئویی ارسال شده در روز سه شنبه ۲۷ دسامبر به خبرگزاری رویترز و بر روی سایت یوتیوب نشان می‌دهد که ساکنان شهر حمص با ناظران در حال بحث هستند و تلاش می‌کنند که آنها را برای دیدار با بازماندگان حملات اخیر به محله باباعمرو ببرند.
صدای تیراندازی در حاشیه این فیلم ویدئویی شنیده می‌شود و ساکنان فریاد می‌کشند که "ما خواهان حفاظت بین‌المللی هستیم" و "مردم دنیا کجا هستند."
بابا عمرو و بخش‌های دیگری از شهر حمص روز دوشنبه تحت آتش سنگین توپخانه قرار گرفته بود و فعالان می‌گویند که دست کم بر اثر این حملات ۳۰ نفر کشته شده‌اند.
ساکنان می‌گویند که بسیاری از ساختمان‌ها تخریب شده و تک تیراندازان دولتی جستجو برای نجات بازماندگان را غیرممکن کردند.
از آن جا که دولت سوریه اجازه نداده است که خبرنگاران خارجی در داخل آن کشور گزارش تهیه کنند، شمار تلفات و تایید اطلاعات رسیده امکان پذیر نیست.




کارگری که در ریزش چاه گرفتار شده بود جانش را از دست داد

خبرگزاری هرانا - پس از ساعت‌ها تلاش آتش نشانان و نجاتگران آتش نشانی سرانجام جسم بی‌جان کارگر جوانی که روز گذشته هنگام حفر چاه با ریزش دیواره چاه زیر خرواری خاک گرفتار شده بود از زیر آوار خاک بیرون آورده شد.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری ۱۲۵، این حادثه روز گذشته در حاشیه بزرگراه همت رخ داد و در جریان آن کارگری که در عمق ۶ متری چاه مشغول حفاری بود بر اثر ریزش آوار خاک گرفتار شد.
آتش نشانان و نجاتگران که گفته می‌شود در کمترین زمان ممکن خود را به محل حادثه رساندند و بی‌درنگ عملیات خود را آغاز کردند، با ایمن سازی محل حادثه و بکارگیری بیل مکانیکی عملیات خاکبرداری را انجام دادند و پس از آن به جستجو برای پیدا کردن کارگر گرفتار شده پرداختند و سرانجام جسم بی‌جان او را پیدا کردند.
گفتنی ست که سالانه هزاران کارگر به دلیل عدم ایمنی کافی در محل کار، قربانی حوادث کار می‌شوند.



گزارش تکان دهنده از پخش زباله های عفونی در حومه سنندج

خبرگزاری هرانا - صدای و سیمای مرکز استان کردستان در یک برنامه تلویزیونی اقدام به پخش یک گزارش نامتعارف از پخش زباله های عفونی در حومه شهرستان سنندج کرده است.
در این گزارش تکان دهنده زباله های عفونی یک بیمارستان در نزدیکی محل زیست شهروندان و بدون رعایت اصول بهداشتی و در یک کیلومتری زمین های کشاورزی رها می شوند.